(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

راههای ازدواج موفق

http://maktoobshop.com/




مهمترین موضوعاتی که از ازدواج ممکن است به ذهن هر جوان مسلمان ایرانی برسد این است که ازدواج از سفارشات اکید دینی ، سنت پیامبر و روشی اخلاقی و انسانی برای تداوم آرامش در زندگی و بلوغی برای به تکامل رسیدن انسان است .

اما چرا در جامعه ما سن ازدواج بالارفته و رغبت به ازدواج کم شده و جوانان زیاد مایل نیستند مسولیت زندگی مشترک را بپذیرند و یا بهتر گفت پسران آنچنان که انتظار میرود به خواستگاری دختران نمیروند ؟

شاید عواملی که بتوان برای آن شمرد خیلی متنوع باشند اما بعضی از دلایلی که بنظر من مهمتر از بقیه دلایل است را بیان میکنم .

۱) تفاوتهای مردان و زنان امروز با زنان و مردان در گذشته

۲) عدم وجود قانون برای حمایت از خانواده

۳) نبودت تامینهای اقتصادی

۴) دور شدن از اعتقادات عمیق و ظاهر سازی و ریا

۵) تغییرات و تحریفات در آداب و رسوم

۶) مادی شدن زندگیها

هیچ شکی نیست که از مقایسه دختران امروز جامعه که در اولویت اول تصوراتشان تحصیلات را مورد توجه قرار میدهند و از ابزارهای مختلف برای رسیدن به آن استفاده میکنند با دختران سالهای گذشته که حداقل تحصیلات عالیه در درجه اول اولویت زندگی آنها نبوده به تفاوتهای خاصی میرسیم .در تصورات ذهنی دختران دیروز مرد و زن تعاریف دیگری داشت و حتی بعضاً با بی عدالتی و ظلمی که نسبت به زنان میشد زنان سازگارتری به جامعه تحویل میشد و البته سازگارتر بودن زنان ریشه در عوامل مختلفی داشت که در تربیت آنها موثر بود .زن صد سال قبل که با زور باتوم میخواستند چادر از سرش بردارند خانه نشین میشد و زن امروزی روسری بر روی سرش نمیماند .

نقش نیازهای مادی و اقتصادی زندگی نیز موضوعی بدهیست بهر حال زندگی نیازهایی دارد که آرامش مادی و روحی زندگی نیازمند بر آورده شدن آنها و حتی الامکان تضمین آن است .در حال حاضر جوانان پسر (بدون توجه به پارتی و پول پدر) از دوران دبیرستان که انگیزه های ازدواج را در آنها متبلور میکند کمتر امید به اشتغال و شغل مناسب و وامنیت اقتصادی دارند و این درحالیست که کشور ما بر روی معادن ثروت خوابیده است .

در عین عدم امنیت اقتصادی بی عدالتیهای اقتصادی را هم شاهد هستند که خود سرخوردگیهای خاصی را بهمراه میآورد .

مردم زمانه ما مانند گذشته در عمق مسائل دینی زندگی نمیکنند بلکه کراراً مشاهده میشود بر روی سطح آن شناور شده اند .

بارها در کتابهای درسی مطالعه کرده ایم دین موسی(س) و عیسی(س) را تحریف کردند اما (کتاب آسمانی ) محمد(ص) از این تحریفات مصون میماند اما همه ما میدانیم آموزه های پیامبر ما را نیز دستخوش تحریفات فراوان کرده اند و ارزشهای دینی در زندگی مشترک مانند گذشته ارج نهاده نمیشود و ما هم مانند پیروان ادیان دیگر راه را به بیراهه رفته ایم فقط با این تفاوت که کتاب دینیمان دست نخورده مانده در عین حال هر کجا لازم بدانیم به ظاهر سازی روی میآوریم .

در آداب و رسوم و فرهنگها هم که بسیار روشن است و نیاز به توضیحات ندارد .

در مورد مادی شدن زندگیها و بدست آوردن اولویت بالاتر مسائل مادی در زندگی هم خود شاهد قضایا هستید شروع زندگی و تداوم و پایانش به گرایشهای مادی در آمیخته و مانند گذشته نیست .زندگیهای امروزی بعضاً مانند یک فرع از اصل مادی زندگی شده است بصورتی که بدون آن گرایشات مادی زندگیها دوام و معنای زیادی نخواهد داشت .

شاید در گذشته دختران به شروع کردن از صفر فکر میکردند اما عموما در حال حاضر از ابتدا قائل به رفاه و امکانات خاص زندگی هستند و این تغییرات دائماً رو بگسترش بوده است .

اما بحث عمده ما در اینجا موضوعات قانونی مربوط به خانواده است .

ازدواج و تشکیل خانواده چقدر در نظر قانون اهمیت دارد ؟

قانون کشور برای حمایت از زندگی مشترک چقدر سرمایه گذاری کرده است ؟

برای حمایت از نهاد خانواده چه زن و چه مرد به چه ابزار قانونی دسترسی دارند ؟

در قانون اساسی از خانواده و از زنان صحبت بمیان آمده و از حمایت صحبت شده همچنین از ایجاد شغل و مسکن برای مردم صحبت به میان آمده اما اصلا به آن عمل نشده است .

چون عامل به این قوانین همیشه دولت بوده است .

همچنانکه برای ازدواج جوانان بوسیله راهکارهای مختلف آنها را بسمت ازدواج هدایت میکنند و هر گاه به ازدواج منجر شد دیگر خبری از حمایت نیست . ( حتی برای یک وام بی ارزش ازدواج پدر جوان را در میآورند )

از نظر حقوقی وقتی به قوانین نگاه میکنیم میبینیم اصالت در خانواده با هر چیزی غیر از زندگی مشترک است .

با موضوعی مثل مهریه براحتی میتوان زندگی مشترک را از هم گسست و میتوان بوسیله آن مرد را به زندان انداخت و آنرا وسیله طلاق گرفتن کرد .(قانون برای راحتی خود ساده ترین روش را انتخاب میکند و عواقب آنرا اصلا مورد توجه قرار نمیدهد )

وقتی عدم تمکین وجود داشته باشد اقدام قانونی متقابل آن اجازه دادگاه برای ازدواج مجدد میباشد .( نشان دهنده بی توجهی به زندگی مشترک زوجین)

در زمان اختلاف بین زن و مرد در زندگی هیچ راهکاری برای تشویق آنها به زندگی و جلوگیری از لجبازی وجود ندارد و تمام حمایتهای قانونی از خانواده لفظیست و در مقابل تیشه به ریشه زدنها عملی .

اگر قصد انسان از ازدواج رسیدن به آرامش باشد با مشاهده عواملی که موجبات از بین رفتن آرامش در زندگی را بوجود میآورد نا خود آگاه عقب مینشیند .

نمیتوان با حدیث و آیه جوانان را به ازدواج و دروازه های بهشت نصیحت کرد اما در عمل با قوانین ، آداب و رسوم ، و فرهنگهای جاری دروازه های جهنم را بسوی آنها گشود .این تناقضات باید ابتدا از رفتارها و فرهنگسازیها و قوانین اصلاح شود آنوقت هر فرد عاقلی ازدواج را بر تجرد بر میگزیند .

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

راههای ازدواج موفق


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



از «نهاد خانواده» و مقدس بودن تشکیل آن و کمک به برپایی این «خیمه عفاف» گفتیم، و از اینکه قانون زوجیت عمومی و کشش متقابل، به برپایی این خیمه کمک می کند و اگر تدبیر نباشد، این کشش به تنش می انجامد. نیز گفته شد که «ازدواج»، سازنده و رشددهنده است و روح تعاون و احساس مسؤولیت را برمی انگیزد و وعده الهی هم به «توسعه رزق» برای اقدام کنندگان به ازدواج، این «سنت نبوی» یادآوری شد.

اینک ادامه بحث:

معیارگرایی

چنین نیست که هر کس ازدواج کرد، سعادتمند شد. چنین هم نیست که هر کس همسری برگزید، می تواند او را به سعادت و خوشبختی برساند. دلیل آن هم وجود آتشهای اختلاف و زبانه های کینه و کدورت در خانواده های بسیاری است که گاهی هم پایشان به شکایت و دادگاه و پرونده و ... کشیده می شود.

مهمتر از «تشکیل خانواده»، داشتن خانواده ای سالم، استوار، پاک و عاطفی و داشتن همسری همدل و همزبان و همراه و همدرد است. خانواده هایی که پس از تشکیل، خیلی زود از هم می پاشد و طوفان اختلاف، ریشه آن را لرزانده و سقف آن را فرو می ریزد، یا از همان آغاز، میان زن و شوهر و اقوام و بستگان دو طرف، «مسأله» بوده است، یا در اثر لجاجتها، خودخواهیها، نبودن روحیه گذشت و ایثار و نادیده گرفتن خطاهای کوچک و ضعفهای ناچیز، «مسایلی» بروز می کند و رفته رفته بزرگ می شود و «مشکلات»، عرصه را بر «زندگی» تنگ می سازد. اگر از آغاز، بنای ازدواج، سالم نهاده شده باشد، این گونه بحرانها یا هرگز یا دیر به سراغ خانه می آید.

هسته اولیه یک خانواده سالم و مطلوب، از همان آغاز ازدواج، از هنگام خواستگاری و وصلت با خانواده دیگر شکل می گیرد و ریشه آن، شناختن و داشتن «معیارهای مکتبی» در انتخاب همسر است.

همسر ایده آل کیست؟ خصوصیات یک زن یا شوهر خوب کدام است و با کدام «معیار»، باید سراغ انتخاب شریک زندگی رفت، یا به درخواست یک خواستگار برای ازدواج، «آری» گفت؟ و این آری گفتن، که گاهی بلکه اغلب، یک زندگی مادام العمر را بر دوش انسان می گذارد، باید با در نظر گرفته چه ویژگیهایی باشد؟

نجابت و دیانت

وصلت با خانواده هایی که نجیب و شریف اند، پسندیده تر است. تدیّن و تقوا، ملاک دیگری در همسرگزینی است. ارزش و اعتبار یک مسلمان در دیدگاه مکتب، به «دین» او است. پس ملاک قرار دادنِ دینداری در ازدواج، نشانه اصول گرایی و مکتبی اندیشیدن و مکتبی عمل کردن است.

اگر کسی مسلمان و مؤمن است و در ازدواج، دنبال همتا، هم شأن و «کُفو» می گردد، لابد می داند که مسلمانی و ایمان، رمز و نشانه آن همتایی است و مؤمن، کفو مؤمن است و زنان پاک و عفیف، لایق مردانِ باتقوا و پاکند (و الطیّباتُ لِلطیّبین)(1) و در آیات قرآن، ازدواج با مشرک و کافر نهی شده است، چرا که همتای مؤمن نیست.(2)

امام صادق(ع) فرمود:

«اَلکُفْوُ اَنْ یَکونَ عَفیفا و عِنْدَهُ یَسارٌ»؛(3)

کفو و همتا در همسری آن است که پاکدامن و توانگر باشد (تا بتواند خرج زندگی را تأمین کند).

پس معیار در «آری» گفتن به همسر آینده یا خواستگاری کردن از یک دختر، آن است که هم «عفاف» داشته باشد، هم «قدرت مالی». در برخی احادیث، دین و امانت مطرح شده است، در روایتی «دین و اخلاق» معیار قرار گرفته است و بی اعتنایی به این معیارها فسادآفرین دانسته شده است.

رسول خدا(ص) فرمود:

«اِذا جاءَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلقَهُ و دینَهُ فَزَوِّجُوهُ و اِنْ لا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الارض و فَسادٌ کبیرٌ»؛(4)

هر گاه کسی سراغ شما آمد که «اخلاق» و «دیانت» او را می پسندید، پس با او ازدواج کنید و گرنه در زمین فتنه خواهد شد و فساد بزرگ پدید خواهد آمد.

گرچه «زیبایی و جمال» را به عنوان یک معیار و ارزش می توان حساب کرد، اما در صورتی که با تقوا، عفاف و پاکی در تعارض قرار نگیرد. کسی که در ازدواج، تنها به «زیبایی»، یا «ثروت» یا «شهرت» توجه کند و از اصالت خانوادگی و تربیت و اخلاق پدر و مادر و عفاف دختر غافل شود، چه تضمینی وجود دارد که خانواده ای محکم، استوار و پابرجا پدید آید و این کانون، پایگاه صفا و محبت شود؟!

سنتهای دینی و ملی را نباید نادیده گرفت. فرهنگ خودی ما به اصول خوبی آمیخته و بر آنها استوار است، اگر آن را در مقابل فرهنگ بیگانه، به دیده حقارت ننگریم و کنار نگذاریم. در یک خانواده، هر چه نجابت و اصالت و حیا و عفت بیشتر باشد و هر چه معیارهای مکتبی بیشتر حاکم و سرنوشت ساز و تأثیرگذار باشد، نظام و انسجام و قوام آن خانواده نیز، مستحکم تر و بادوام تر خواهد بود.

سستی بنیان خانواده ها را بیشتر در میان کسانی می توان دید که به اصول مکتبی و ارزشهای فرهنگ خودی بی اعتنا و از آنها بیگانه یا گریزان اند.

همسر نمونه

برای خیلی ها این سؤال که «همسر نمونه کیست؟ زن یا شوهر ایده آل و مطلوب، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟» از سؤالات اساسی در گزینش همسر است. نه تنها در گام نخست و آغاز کار، حتی در مورد کسانی هم که ازدواج کرده اند و مدتی از پی نهادن این بنا و بر پا ساختن این خیمه گذشته و صاحب فرزند نیز شده اند، آشنایی با این «شاخص»ها و «معیار»ها، مناسب و مفید است، زیرا با عینیت بخشیدن به آنها در زندگی مشترک، می توانند به سلامت و استحکام بنیان خانواده خویش، کمک کنند.

پیش از آنکه به خصوصیات مثبت و ارزشی همسر اشاره شود، بد نیست که با چهره منفی و نکوهیده همسرِ ناشایست هم آشنا شویم و خانواده های «مسأله دار» را بشناسیم. در این زمینه روایات بسیار است و در این احادیث، از ازدواج با فاسق، بداخلاق، شراب خوار، عقیم، احمق و سفیه،

مجنون، و دختری که در خانواده بد رشد و نموّ یافته است، نهی شده است. از جمله این حدیث مشهور است که رسول خدا(ص) فرمود: از ازدواج با «خضراء دِمَنْ» بپرهیزید. پرسیدند: یا رسول اللّه ، مقصود از خضراء دمن (سبزه روییده در مزبله) چیست؟ فرمود: «المَرأةُ الْحَسْناءُ فی مَنْبَتِ السّوء».(5) یعنی زن زیبارویی که در خانواده ای پست و فرومایه، به بار آمده باشد.

همچنین از زنانِ نازا، آلوده، لجباز، نافرمان، حقیر و پست در نظر فامیل خود، سرکش در برابر شوهر، رام و تسلیم در مقابل دیگران، ناموافق با شوهر، کینه توز، فخرفروش، بی پروا از کار زشت و ... در روایات نکوهش شده و از این گونه زنان به عنوان «شِرار النساء» یاد شده است.

در مقابل، به ازدواج با دوشیزگان، زیبارویان، فرزندآوران، عفیفان و نجیبان، صاحبان اخلاق نیکو، دیندار و امین، فرمانبرداران از شوهر و حافظان مال و آبروی همسر و ... تشویق و ستایش شده است.

از پیامبر اکرم(ص) روایت است: از جمله عواملی که موجب صلاح و اصلاح مرد مسلمان می شوند آن است که همسری داشته باشد که هر گاه به او بنگرد، خوشحال و مسرور شود و اگر از زنش غایب باشد، حافظ و نگهبان آبرو و حرمت شوهر باشد و اگر به او دستوری داد، اطاعت کند.(6)

و در روایت دیگر چنین است: هیچ مرد مسلمانی پس از اسلام، بهره ای بیشتر از این نبرده است که همسری مسلمان داشته باشد که اگر به او بنگرد، شادمان شود و اگر فرمانش دهد اطاعت کند و هر گاه از همسرش غایب باشد، وی نسبت به خودش و مالِ شوهرش، نگهبان و امین باشد.(7)

و رسول خدا(ص) فرمود: «مِنْ سعادَةِ المرء الزّوجة الصالحه»؛(8)

همسر صالح و شایسته، از جمله عوامل خوشبختی مرد است.

رهنمود این احادیث، عبارت از این است که از معیارهای همسر خوب، «حفظ عفاف»، «مراعات حقوق همسر» و «صیانت از مال و آبرو» است. همین عوامل و مراعات این نکات، از سوی دیگر به قوام و استحکام بنیاد خانواده کمک می کند. روابط مناسب عاطفی زن و شوهر با یکدیگر و آن دو با فرزندان و بستگان و حفظ حقوق آنان و مراعات وظایف متقابل، عامل دیگری برای سلامت خانواده است.

آتش اختلاف

به کار بستن معیارهای مکتب، به انس و الفت خانواده می انجامد و بی توجهی به آنها عامل بروز تشنج و اختلاف در خانواده است سعدی گفته است: «قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.»(9) و چه مصیبتی سخت تر و تلخ تر از بروز اختلاف در یک خانه و خانواده؟

صفای زندگی، نعمت بزرگی است که برخورداران از آن باید پیوسته شکرگزار آن باشند و قدر و قیمت خانه بی اختلاف و نزاع را بدانند. چنین محیطهای گرمی، بهشتی دنیوی برای فرزندان نیز خواهد بود و طعم شیرین زندگی را به آنان خواهد چشاند.

البته گاهی برخی بگو مگوها در حدّ بیان دیدگاهها و انتقال سلیقه ها به طرف مقابل لازم است، تا دو همسر که شریک زندگی یکدیگرند، از نظرات، خواسته ها، توقعات و کاستیها و حتی انتقادها و عیوب خویش آگاه شوند و عقده ای در دل نماند و «انتقاد حضوری» به «غیبت و بدگویی پشت سر» نیانجامد. اما تا حدی که صمیمیت زندگی مشترک و آرامش کانون خانه را بر هم نزند و برای خود زوجین، کینه نیافریند و کودکان را هم که شاهد این گونه مشاجرات یا بحثهای «درون خانگی» می شوند، به نگرانی و اضطراب و آشفتگی فکری و روحی نکشاند.

اگر زوجین، اهل منطق باشند و حرفهای خود را مستدلّ و در فضایی دور از تعصب و لجاجت و پرخاش برای هم بگویند و موضوعاتی را که سبب بروز ناسازگاری شده و بحران آفریده است، ریز و مشخص کنند و برای حلّ آن همفکری جدّی داشته باشند، مطمئنا هیچ خطری خانواده را تهدید نمی کند.

بسیاری از اختلافها، ریشه در «سوء تفاهم» و «بدفهمی» از حرف و عمل طرف مقابل دارد. گفتگوی منصفانه می تواند آشتی آور باشد. نحوه برخورد با یک مشاجره خانوادگی، هم می تواند آمیخته به صحبتی منطقی و معقول باشد و آن مسایل را روشن سازد و گره ها را بگشاید، هم می تواند آن را به یک بحران و مشکله لاینحل تبدیل سازد. اینکه گفته اند: «گِرهی را که با دست باز می شود، با دندان باز نمی کنند» اشاره به همین گونه راه حلهای صحیح و منطقی برای معضلات خانوادگی و رفتاری و ارتباطی هم می تواند باشد.

گفتگوها و نزاعهای لفظی، آسمان خانه و خانواده را ابری و بغض آلود می کند. نباید گذاشت این وضعیت ادامه یابد و ریشه بدواند. حرفهای پشت سر و پیش این و آن، اوضاع را بحرانی تر می سازد و «پرنده آشتی» را از بام و در آن خانه دورتر می کند. تا می توان در خانه به درمان پرداخت، چرا باید به بیرون کشیده شود؟ و تا می توان خود به خاموش کردن شعله اقدام کرد، چرا باید دامنه شعله را گسترده تر ساخت؟

صحبت رویاروی و بی واسطه، خیلی کارسازتر از آن است که پای بیگانگان و حتی اقوام نزدیک که اغلب، کاری هم از آنان در رفع اختلاف ساخته نیست، به میان کشیده شود. زیرا خطر رسوایی و بی آبرویی و عمیق تر شدن اختلاف، بیشتر می شود.

اگر قرآن کریم، فرمان می دهد که خود و خانواده خود را از آتش حفظ کنید: «قُو اَنْفُسَکم وَ اهلیکُمْ نارا»(10)، هم حفاظت از آتش دوزخ به وسیله پرهیز از مفاسد و گناهان است، هم اگر بروز اختلاف در یک خانواده را شعله ای هستی سوز بدانیم ـ که هست ـ باید با رفتار سنجیده و صحیح، خود و خانواده را از سوختن در این آتش نیز نگه داشت.

نعمت «خانواده بی اختلاف» را قدر بدانیم و اگر این شعله در بساط و کانون زندگی ما در افتاده است، هر چه سریعتر آن را با تدبیر و حکمت، با تصحیح رفتار، با گفتگوی منطقی، با ریشه یابی و درمان فوری، خاموش کنیم، پیش از آنکه ما و فرزندانمان را خاکسترنشین کند.

راستی که همسر صالح، نجیب، باتقوا و عفاف، هدیه ای از سوی خداوند است و خوشا آنان که از این موهبت برخوردارند.

ادامه دارد.


1 ـ نور، آیه 26.

2 ـ ر.ک: بقره، آیه 221.

3 ـ بحارالانوار، ج100، ص372.

4 ـ همان، ص373.

5 ـ همان، ص232.

6 ـ وسائل الشیعه، ج14، ص22.

7 ـ همان، ص23.

8 ـ همان.

9 ـ گلستان سعدی، باب هشتم.

10 ـ تحریم، آیه 6.

http://www.hawzah.net/

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

راههای ازدواج موفق


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com





ازدواج و یافتن گمشده

افلاطون در کتاب ضیافت خویش آورده است:

ارواح آدمیان در آغاز به صورت کروی و کامل بود. آن گاه هر کدام به دو نیمه شده و از هم جدا شدند و از آن پس، هر یک به دنبال نیمه گم شده خویش می گردد. با پیوند زناشویی، آدمی به گم شده خویش می رسد و آرام می گیرد.

این حکایت نمادین صرف نظر از جنبه افسانه ای آن، در مقام اشاره به این حقیقت است که همان گونه که اگر انسان چیز گران بهایی را گم کند، همواره در نگرانی به سر می برد و با پیدا کردن آن به آرامش می رسد، در امر ازدواج نیز آن دلهره و سرگردانی پیش از ازدواج، با دست یافتن به همسر مناسب و دلخواه، به آرامش و خرسندی تبدیل می شود. حقیقتی که در قرآن کریم این گونه بدان اشاره شده است:

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً.(روم:21)

و از نشانه های او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آن آرامش بیابید و در میانتان محبت و رحمت قرار داد.

در آخر این آیه، خداوند، «محبت» و «رحمت» را دو رمز بقای این آرامش به دست آمده در سایه ازدواج معرفی می کند. در اثر محبت قلبی به همسر، خلق و خوی شایسته، ملاک پایداری زندگی به شمار می آید و اموری چون زیبایی ظاهری و سرمایه، در مرحله بعدی اهمیت قرار می گیرد. ویژگی رحمت نیز موجب چشم پوشی و گذشت از لغزش های همسر و دل سوزی و خیرخواهی در حق او می شود. در نتیجه، آرامش راستین بر زندگی همسران صاحب رحمت و محبت حاکم می شود. افلاطون در این باره می گوید:

آدمی وقتی به نیمه خود می رسد، حس رقت و محبت و دوستی پیدا می کند و اگر بتواند، نمی خواهد یک لحظه از نیمه خود جدا شود. پس بیایید پرهیزکاری پیشه کنیم و از شر بگریزیم که در این صورت، به اوج سعادت رسیده ایم. بیایید خدای عشق را بستاییم که نیکویی هایش در حق ما بی کران است و راه بازگشت به کمال را او به ما نشان داده است تا در این زندگی رستگار شویم و به رستگاری آینده نیز امیدوار گردیم. اوست که مقرر داشته است اگر با پرهیزکاری زندگی کنیم، ما را به نیمه گم شده خود رهبری کند و به وحدتی که داشتیم، برساند و به ما رستگاری عطا فرماید.

پیام متن:

1. ازدواج به منزله یافتن گمشده خویش است که انسان را به آرامش می رساند.

2. محبت قلبی به همسر و رحمت و گذشت در حق او، به حفظ نعمت آرامش به دست آمده، در پرتو ازدواج می انجامد.

انگیزه درست برای ازدواج

در حدیثی از پیامبر می خوانیم: «ازدواج [تنها] به انگیزه جمال و ثروت شخص مقابل، به ناکامی انسان می انجامد». بنابر این سخن داشتن انگیزه درست در امر ازدواج، کام یابی حقیقی در امر زناشویی را در پی خواهد داشت. اگر رابطه زناشویی، به انگیزه ای والا و براساس عشقی پاک و پیروی از عقل بنا شود؛ چشم پوشی از غیر همسر، دلدادگی، فداکاری، خرسندی و عیب پوشی را به ارمغان خواهد آورد. به تعبیر استاد مطهری:

قرآن کریم، رابطه میان زوجین را با کلمه «مودت» و «رحمت» تعبیر می کند و این نکته بسیار عالی است. اشاره به جنبه انسانی و فوق حیوانی زندگی زناشویی است. اشاره به این است که عامل شهوت تنها رابطه طبیعی زندگی زناشویی نیست. رابط اصلی، صفا و صمیمیت و اتحاد دو روح است و به عبارت دیگر، آنچه زوجین را به یکدیگر پیوند یگانگی می دهد، مهر و مودت و صفا و صمیمیت است، نه شهوت که در حیوانات هم هست».

در حقیقت، «ازدواج های سست به طور کلی، هر نوع ازدواجی است که هدف آن بر مقاصد عالی و ملکوتی ازدواج منطبق نباشد و در ارکان آن نتوان نیت پاک، همکاری، محبت، ایثار و خلاقیت را جست وجو کرد. ازدواجی که به منظور سودجویی و رسیدن به مال و منال یا جاه و مقام صورت گیرد، سست و کم دوام است؛ زیرا چه بسیار حساب ها و پندارها که غلط از کار درآمده یا حوادث پیش بینی نشده که غلط از آب درآمده است».

دقت کردن در معیارهای اساسی ازدواج و ویژگی های اخلاقی همسر آینده، در کنار توجّه به جاذبه های ظاهری او حقیقتی است که از نگاه اندیشمندان غربی نیز پنهان نمانده است. برتراند راسل می گوید:

به نظر من، خوب است که ازدواج با عشق مادی آغاز شود. البته این مطلب باید شناخته شود که نوع عشقی که ازدواج را ممکن می سازد، به آن تداوم می بخشد، با شادی و خوش بختی همراه است و در راه هدف های اجتماعی به خوبی گام برمی دارد، الزاما عشق رومانتیک و مادی نمی تواند باشد، بلکه انگیزه ازدواج چیزی صمیمی تر و با محبت و حقیقت بیشتر است. آنها از طریق این نوع دوست داشتن، می توانند از بسیاری از بیچارگی ها و ناملایمات زندگی بشری چشم بپوشند و شناخت نداشتن بر چنین حالتی، بدبختی بزرگی

برای هر انسان به شمار می آید.

«برای اینکه ازدواج به معنی حقیقی کلمه ازدواج باشد، باید بر پایه معنویت ها استوار باشد. ازدواج، ازدواج نیست، مگر اینکه یک مرد با زنی [و برعکس] به خاطر ثروت، مقام اجتماعی و یا ترفیع منیت خود ازدواج نکند».

پیام متن:

انگیزه اصلی ازدواج موفقیت آمیز و رضایت بخش، باید ویژگی های اخلاقی و اعتقادی همسر آینده باشد.

اصالت خانوادگی همسر

از مسائل مهم در پرداختن به امر ازدواج، توجه به اصالت و نجابت خانوادگی شخص مقابل است. همان گونه که تنها از درختی با ریشه سالم انتظار شکوفایی و میوه می رود، تنها از کسی که برخاسته از خانواده ای اصیل و بزرگ منش است، نیکی و فضیلت می توان سراغ گرفت.

فرزندان شریف و پاک نیز در خانواده های اصیل و معتقد رشد می یابند.

بر این اساس، «هر فرد، از والدین و محیط خانوادگی، چیزهایی را فرامی گیرد و تحت تأثیر جو حاکم بر آن محیط قرار دارد. اگر پدر و مادر به ضعف اخلاقی یا فکری و روحی دچار باشند، در فرزندان نیز تأثیر خود را خواهند گذاشت. اگر محیط خانوادگی سالم و پاک باشد، شخص به نحوی تربیت می شود که امکان تأثیر از جامعه ناسالم بسیار کاهش می یابد و در بسیاری از موارد، بی اثر است».

در حدیثی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام می خوانیم:

اِذا کَرُمَ اَصلُ الرَّجُلِ کَرُمَ مَغیبُهُ وَ مَحضَرُهُ.

کسی که ریشه خانوادگی اش شریف باشد، در حضور و غیاب ـ و در هر حال ـ دارای فضیلت و کرامت است.

آن حضرت در سخنی دیگر فرماید:

عَلَیکُم فی طَلَبِ الحَوائِجِ بِشِرافِ النُّفُوسِ ذَوِی الاُصُولِ الطَّیِّبَهِ فَاِنَّها عِندَهُم اَقضی وَهِیَ لَدَیکُم اَزکی.

حاجت های خود را از مردم شریف النفس و صاحب خانواده های اصیل و پاک طلب کنید؛ زیراخواسته ها نزد آنها بهتر روا می شود و پاکیزه تر صورت می گیرد.

اینکه از خانواده ای غیراصل و به دور از نجابت، معمولاً نمی توان فرزندی نجیب و فاضل انتظار داشت. حقیقتی است که ریشه قرآنی نیز دارد، چنان که در آیه 58 سوره اعراف می خوانیم

وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاّ نَکِدًا.

و سرزمین پاکیزه (و شیرین) گیاهش به فرمان پروردگار می روید، ولی از سرزمین های بدطینت (و شوره زار) جز گیاه ناچیز روییده نمی شود.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز در هشداری می فرماید: از گل های زیبایی که در لجن زارها روئیده اند، بپرهیزید. عرض شد: ای رسول خدا، اینان چه کسانی هستند؟ فرمود: زن زیبایی که از خاندان بدو غیر اصیل به وجود آمده باشد.

پیام متن:

خانواده اصیل، منشأ خیر و برکت است. بنا براین، باید از خانواده اصیل، نجیب و معتقد، همسر اختیار کرد.

از همسرتان متوقع نباشید که کامل باشد

در آفرینش آدمی، همه خوبی ها در یک فرد جمع نشده و همه فضیلت ها در یک فرد گرد نیامده است. به تعبیر خواجوی کرمانی:

سفره حکمت، نه به یک جا نهندتحفه دانش نه به یک تن دهند
عقل در این ره، همه دانی ندیداو همه دان است که عقل آفرید
هر شجری را ثمری داده اندهر صدفی را گهری داده اند

بر این اساس، این توقع غیرعاقلانه است که انسان به دنبال همسری بی عیب و کامل برای خود باشد. عبدالرحمان جامی در حکایتی می گوید:

روزی طاووسی و زاغی به هم رسیدند و توانستند زشتی ها و زیبایی های یکدیگر را ببینند. طاووس به زاغ گفت: این کفش های قرمز که پای توست، سزاوار تن پوش رنگارنگ و زیبای من است، نه این کفش های سیاه ناموزون. زاغ گفت: بلکه پوشش تو متناسب با کفش قرمز من است و ما اشتباها لباس همدیگر را پوشیده ایم. لاک پشتی که سر در لاک خود فرو برده و گفت وگوی این دو را شنیده بود، سر از لاک درآورد و گفت: «ای دوستان، این بحث بیهوده را پایان دهید؛ زیرا خدا همه چیز را به یک نفر نداده است و همه آرزوها را برای یک شخص مهیا نکرده است. خداوند به هر کس چیزی بخشیده که تنها ویژه اوست، هرکس باید به آنچه خداوند به او بخشیده است، خشنود باشد».

«آرزوی هر مرد و زنی است که همسر ایده آلی پیدا کند که از همه زشتی ها و نقص ها به دور باشد و نقطه ضعفی نداشته باشد. و من گمان نمی کنم در دنیا چنین همسری پیدا شود که صددرصد کامل و بی عیب باشد. و چون [این گونه افراد [همسرشان را با آن موجود خیالی دهنشان مطابق نمی بینند، از ازدواجشان اظهار پشیمانی می کنند و خود را شکست خورده و بدبخت می شمارند».

«این نکته را تمام پسران و دخترانی که می خواهند ازدواج کنند باید در نظر بگیرند که بسیار دشوار است همسر زندگی صددرصد بر وفق تمایلات و آرزوهای شخص باشد و جامع جمیع خوبی ها از آب درآید و اصلاً آنچه مهم است، این نیست، بلکه مهم آن است که عشق و علاقه واقعی میان زن و شوهر باشد. باقی را می شود تحمل کرد».«مشکلات زوجین، بیشتر از آنجا سرچشمه می گیرد که سعی دارند ازدواجشان کاملاً بی نقص باشد و وقتی چنین نمی شود، دچار مشکل می شود».

پیام متن:

هیچ انسانی کامل نیست و نباید توقع کامل بودن همسر را داشت؛ زیرا این امر از عوامل دل سردی و تیرگی در روابط زناشویی است.

مقایسه نکردن همسر خود با دیگران

چشم پوشی از غیر همسر پس از ازدواج، پذیرفتن ویژگی های جسمی و روحی او، از اصلی ترین عوامل استواری روابط زناشویی و کام یابی در امر ازدواج است. از نشانه های این چشم پوشی نیز پرهیز از مقایسه کردن همسر خود با دیگران است.

امروزه اصل تفاوت های فردی، مسئله ای پذیرفته شده میان اندیشمندان روان شناس است. از این رهگذر، مقایسه کردن همسر خویش با دیگران، به معنای نادیده انگاشتن این اصل است. اگر فردی به اصل تفاوت های فردی معتقد باشد و بداند که هر انسانی، استعداد و ویژگی های ذاتی منحصر به فردی دارد، همسر خویش را با دیگران مقایسه نمی کند. در نتیجه، با پیروی از عقل روان شناختی اش، می کوشد با روابط زناشویی سالم، زندگی خویش را به کام خود و همسرش گوارا سازد.

«یکی از بدترین نقاط ضعف ها، مرض مقایسه است. برای مثال، هنگامی که زنی شوهرش را با پدرش یا برادرش یا شوهر سابقش یا با دیگران مقایسه می کند و مثلاً می گوید: اگر با فلان کس شوهر می کردم، اکنون وضع زندگی من بهتر از اینها بود، مثل آن است که دشنه ای بر قلب شوهرش وارد ساخته است؛ زیرا مرد، این مقایسه را حمله ای به شخصیت و عزت نفس و حتی توانایی های جنسی خود می داند. چه بسا ازدواج هایی که تنها بر اثر همین بیماری مقایسه به کلی متلاشی شده و به جدایی انجامیده است.» مقایسه همسر خویش با دیگران، معمولاً به دنبال انکار خوبی ها و ویژگی های مثبت و از سوی دیگر، برجسته ساختن ضعف های احتمالی او شکل می گیرد و حاصلی جز تیرگی روابط در پی نخواهد داشت.

پیام متن:

1. مقایسه کردن همسر خویش با دیگران، با نادیده انگاشتن فضیلت های او و بزرگ نمایی کاستی های احتمالی او همراه و از عوامل اصلی تنش در روابط زناشویی است.

2. توجه به اصل تفاوت های فردی، فرد را از مقایسه همسر خویش با دیگران باز می دارد.

انتظار داشتن از یکدیگر در حد توان

آن که از دیگران در حد توانشان انتظار دارد، به صفتی خدایی آراسته شده است؛ زیرا خداوند نیز از بندگانش به اندازه توانشان تکلیف می خواهد، آن جا که می فرماید: «لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ وُسْعَها؛ خداوند هیچ نفسی را تکلیف نمی کند، مگر به اندازه توان آن». (بقره: 286)

یکی از عوامل موفقیت در زندگی زناشویی آن است که زن و شوهر، توقع معقول و منصفانه از یکدیگر داشته باشند و همدیگر را به کارهای طاقت فرسا و بیش از حد توان وادار نکنند. وادار کردن همسر به کارهای خارج از توان او، گاهی وقت ها همسر را به کارهای غیرشرعی و ناپسند وامی دارد و گاه جسم و جان او را فرسوده می کند. این امر درباره بانوان که وضعیت جسمی و روحی متفاوتی در مقایسه با مردان دارند، بیشتر اهمیت می یابد. حضرت علی علیه السلام با اشاره به این حقیقت می فرماید:

کاری را که خارج از توانایی زن است، به دستش مسپار که به حال او مناسب تر است و به او آسایش خاطر بیشتری می بخشد و زیبایی اش را پایدارتر می سازد؛ زیرا زن همچون گلی خوش بو است.

در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم:

هر زنی که با شوهرش ناسازگار باشد و او را به چیزهایی که بیش از توانایی اوست وادار کند، اعمالش در درگاه خدا قبول پذیرفته نمی شود و در قیامت، خشم پروردگار جهان نصیبش می گردد.

آن حضرت در حدیثی دیگر می فرماید:

هر زنی که با شوهرش ناسازگار باشد و به آنچه از جانب خدا رسیده است، قناعت نکند و بر شوهرش سخت بگیرد و بیش از حد توانایی او خواهش کند، اعمالش قبول نمی شود و خدا از او خشمناک خواهد بود.

پیام متن:

از همسر خود، بیش از حد توان، انتظار داشتن، او را در لغزش گاه ها وارد می کند و جسم و روح او را می فرساید. خداوند نیز از چنین فردی ناخشنود است.

چشم پوشی از غیرهمسر

هر فردی هنگام انتخاب همسر باید بکوشد با توجه به معیارهای دینی و عرفی، همسری مناسب و شایسته بیابد و در این زمینه، عاقبت اندیشی را از یاد نبرد اما پس از برگزیدن همسری و بستن پیمان زناشویی با او، هرکدام باید از غیر یکدیگر چشم بپوشند. اگر زن و شوهر با پاک دامنی، مراقب چشمان خویش باشند و رسیدن به خواهش های عقلانی و نفسانی خویش را تنها در وجود یکدیگر سراغ بگیرند. رابطه عاطفی و احساسی متعادلی را شکل می دهند و با خرسندی از مواهب اخلاقی و اعتقادی و جسمانی یکدیگر، بهره مند خواهند شد.

رها بودن چشم بعد از ازدواج، چه بسا موجب برافروختن آتش حسرت و اندوه در دل فرد و سبب تیرگی روابط زناشویی و دل سردی آنها از یکدیگر می شود.

امام علی علیه السلام می فرماید: «نِعْمَ صارِفُ الشَّهواتِ غَضُّ الاَْبصار؛ نگاه داشتن چشم (از نگاه به نامحرم چه بازدارنده خوبی است از شهوت ها.» در بیانی دیگر از آن حضرت نقل است: «مَن غَضَّ طَرفَهُ اَراحَ قَلبَهُ؛ هر که چشم خود را پایین اندازد (و از نگاه کردن به نامحرم باز دارد)، دل خود را در آسایش قرار داد». باز در حدیثی از آن امام همام می خوانیم: «مَن اَطلَقَ طَرفَهُ کَثُرَ اَسَفُهُ؛ هرکه چشمش را رها و آزاد بگذارد، تأسف او فراوان خواهد شد». سرانجام اینکه: «کَم مِن نَظْرَةٍ جَلَبَت حَسْرةً؛ چه بسا نگاهی که موجب حسرت شد».

پیام متن:

1. چشم پوشی از غیرهمسر، روابط زناشویی را تحکیم می بخشد و زن و شوهر را به رشد و کام یابی در امر ازدواج می رساند.

2. چشم چرانی، تیرگی روابط زناشویی و اندوه و حسرت را به دنبال دارد.

ضرورت تلاش، برای حفظ شادکامی و بهره وزی حاصل از ازدواج

حفظ سلامت پیوند زناشویی و کمال بخشیدن به آن، با تلاش جدی زن و شوهر و به کارگیری روش هایی درست امکان پذیر است. اگر از گوهری گران بها مراقبت نشود، همواره در معرض نیستی و گم شدن است و اگر مراقب بر رشد و رویش بوته گلی زیبا نباشیم، پژمرده خواهد شد. سرسبزی همیشگی بوته ازدواج نیز به همت آدمی و تلاش و مراقبت دائمی او محتاج است.

«برخی از زوج های جوان تصور می کنند که پس از چند سال زندگی مشترک، خود به خود همه چیز روبه راه خواهد شد و زندگی مسیر خود را به طور طبیعی پیدا می کند و در آن جریان می یابد. در حالی که تجربه های زندگی مشترک و اعتقاد صاحب نظران، دلالت بر این دارد که رسیدن به شادکامی و بهروزی، نیازمند تلاش های فراوان هر یک از زوجین در سال های مختلف زندگی است. به ویژه بعد از دهه اول، این نیاز جدی تر و منطقی تر است. در نخستین دهه زندگی، تنها، فرصتی برای آشنایی و تفاهم نسبی طرفین فراهم می شود و این، خود مقدمه ای برای بهره وری در دهه های بعدی است. از این رو، هرگز نمی توان با اتکا به یک دهه تلاش و سعی متقابل، به انتظار یک عمر زندگی موفق نشست، زندگی مشترک همچون گیاه خودرویی نیست که مستقل و بی نیاز از مراقبت و نگه داری باشد، بلکه به سان گل سرخی است که ظریف ترین و حساس ترین توجه ها و محافظت ها را برای طراوت و شادابی خود می طلبد».

پیام متن:

شادکامی و بهروزی در زندگی مشترک، با تلاش همیشگی و برابر در به کارگیری روش های درست اخلاقی و اعتقادی در پیوند زناشویی فراهم می آید.

حرکت در جهت کمال یکدیگر

سزاوار است زن و شوهر، همدیگر را از نظر روحی و معنوی به کمال برسانند و به رشد باطنی یکدیگر اهمیت دهند. «برخی از زنان و مردان، با وقف کردن جوانی و سلامتی خویش و کنار گذاشتن آرزوها و خواسته هایشان، خالصانه در راه پیشرفت و تحول همسرشان می کوشند و در این راه، از هیچ فداکاری و از خودگذشتگی مضایقه نمی کنند، تا زمانی که همسرشان بر قله بلند افتخار و موفقیت بایستد.

این گونه انسان های باشکوه، در حقیقت به منزله «بال» برای پرواز همسرشان هستند که او را از مرحله ای که بی هیچ افتخاری می زیست، به افتخارهای مهم سوق می دهند. از این رو، وظیفه اخلاقی انسان حکم می کند در برابر همسری که ایثارگرانه خود را وقف پیشرفت او کرده است، عالی ترین سپاس ها را به عمل آورد. وقتی در مجلس ترحیم همسر علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، ایشان را خیلی ناراحت و متأثر می بینند، می پرسند. چرا شما بیش از حد برای فقدان همسرتان اندوهناکید؟ ایشان می گوید: اگر زحمت ها و کمک های همسرم نبود، من توانایی نوشتن تفسیر المیزان را پیدا نمی کردم.

معروف است که کتاب جنگ و صلح تولستوی را که یکی از ده کتاب جاودان ادبیات جهان است، همسر فداکار تولستوی، بیش از ده ها بار پاک نویس کرد تا اینکه در نهایت چنین اثری به جامعه بشری ارائه گشت.

ناگفته نماند دو دسته از زوجین با دشواری های ویژه خودشان روبه رو هستند: آنهایی که برای همسرشان همچون بال هستند، ولی در مقابل، نشانی از قدرشناسی در همسر خود نمی بینند و آنهایی که نه تنها برای همسرشان بال نیستند، بلکه در حقیقت «وبال» زندگی او هستند».

پیام متن:

زن و شوهر، در کامل کردن یکدیگر و هدایت همدیگر به سوی قله های موفقیت و افتخار، اساسی ترین نقش را دارند.

جایگاه حَکَم در بهبود روابط زناشویی

اسلام برای استحکام پیوند زناشویی، راه کارهای فراوانی ارائه کرده است. مسئله «داوری» برای رفع اختلاف های میان دو زوج، یکی از آنهاست. خداوند در قرآن کریم می فرماید:

اگر نشانه های شکاف و جدایی میان دو همسر پیدا شود (برای بررسی علل ناسازگاری و فراهم آوردن صلح و سازش،) یک نفر داور و حَکَم از فامیل مرد و یکی هم از خانواده زن انتخاب کنید. اگر این دو حکم با حسن نیت و دل سوزی وارد کار شوند و هدفشان اصلاح میان دو همسر باشد، خداوند کمک می کند و به وسیله آنان میان دو همسر را الفت می دهد و خداوند از نیت آنها باخبر و آگاه است. (نساء: 35)

در این آیه ارشادی، چند نکته زیبا وجود دارد: «اول اینکه داور از بستگان و فامیل هر دو زوج باشد، نه از بیگانه ها و غریبه ها تا اختلاف ها و رازهای خانوادگی به خارج درز پیدا نکنند و این مشکل خانوادگی بر سر زبان ها نیفتد. افزون بر آن، معمولاً اقوام و بستگان به مسائل میان زن و شوهر، آشناتر و به راه حل آن نیز واردترند.

دوم آنکه داوران در محکمه های معمولی، در جریان اختلاف ها بی تفاوتند و برایشان فرقی ندارد که دو همسر به خانه بازگردند یا برای همیشه از یکدیگر جدا شوند، در حالی که در محکمه صلح فامیلی، کاملاً به عکس است؛ زیرا داوران این محکمه از بستگان نزدیک مرد و زن هستند و جدایی یا صلح آن دو، در زندگی این عده، هم از نظر عاطفی و هم از نظر مسئولیت های پس از آن تأثیر دارد».

تعیین چنین داورانی برای جلوگیری به هم خوردن نظام خانواده هاست و وظیفه همه مؤمنان، بستگان زوج وحتی دستگاه قضایی آن است که با چاره اندیشی و تدبیر، مانع جدایی و طلاق شوند و برقراری آشتی و سازش را سرلوحه کار خود قرار دهند.

پیام متن:

یکی از راه های رفع اختلاف های زناشویی و از اسباب ایجاد صلح و آرامش میان زن و شوهر، انتخاب داور و حکم است؛ داوری که بنابر مصلحت، از بستگان طرفین باشد.

http://www.hawzah.net/


مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

راههای ازدواج موفق



کارنمای زندگی انسان را می توان در یک واژه، چنین بیان کرد: جستجو؛ جستجویی عیان و نهان، و خواسته و ناخواسته که هیچ گاه جز با مرگ پایان نمی یابد. به راستی در وجود انسانی که لبریز از انواع خواسته ها و نیازهای گوناگون و گاه متفاوت است، دامنه جستجو را تا کجا می توان ردیابی نمود؟ بخصوص اگر زیاده خواهی طبع و کمال طلبی او را هم به شمار آوریم، پیچش کار، بیشتر نمایان می گردد. از میان خواسته های مختلف، در این نوشتار، در حدّ توان، به تبیین و شناخت یک ویژگی در وجود خود خواهیم پرداخت و آن «مهرجویی» است.

نفس زیاده خواهِ بشر، همه چیز را برای خود می خواهد و در این میان، مهرجویی نیز از قاعده زیاده خواهی او خارج نیست. ما نیازمند مهر و محبّتیم. دوست داریم دیگران را دوست بداریم و دوست داشته شویم و ارتباطی دو سویه، امّا بی حدّ و حصر و بی قید و شرط را از آنِ خود کنیم؛ چرا که حساب عاطفی انسان، هیچ گاه نباید خالی بماند؛ چون پشتوانه و پس انداز اطمینان بخشی برای آتیه اوست.

از آن جا که ازدواج، عرصه یا زمینه ساز روابط گوناگونی است، در این مقاله، به عواملی پرداخته خواهد شد که این ارتباط عاطفی را با مخاطره رو به رو می سازند. به دیگر سخن، بر آنیم تا آنچه را که سبب کم رنگ تر شدن حسّ مسئولیت پذیری در زوجین می شود، به اجمال توضیح دهیم. از این رو، در ابتدا به چگونگی شکل گیری رابطه علاقه میان مرد و زن یا همان عوامل مؤثر بر انتخاب همسر می پردازیم.

همسرگُزینی

ایا تا کنون به زوج هایی برخورده اید که هیچ گونه هماهنگی ظاهری ای با یکدیگر ندارند؛ امّا هر دو، آن قدر از زندگی شان راضی و خشنود هستند که دیگران را به حسرت وا می دارند؟ به راستی، چه نیروی اسرار آمیزی موجب می شود تا در انتخاب همسر، از میان دو نفر که از نظر هر بیننده بی طرفی، بی عیب و نقص هستند، یکی را جذب و دیگری را دفع کنیم؟

در این زمینه، عوامل مهم و بنیادی زیادی دخالت دارند. از آن جمله، ویژگی هایی است که هر فرد از کودکی در ذهن و روان خود برای همسرش در نظر می گیرد. روان شناسان از ویژگی هایی یاد می کنند که به صورت پیام های رمزی در مغز باقی مانده، عامل ایجاد علاقه یا عدم علاقه ما نسبت به افراد گوناگون می شوند و نام آن را «طرح دلدادگی» می گذارند. به عبارت دیگر، آنچه ما برای انتخاب، ملاک قرار می دهیم (مثل: رنگ مو، چشم، تُنِ صدا، ساختمان ظاهری و فیزیکی شخص) و یا ویژگی های روانی مطلوب (مانند: خون گرمی، صمیمیت، آرامش، خون سردی و تسخیرناپذیری) در بین پیام های رمزگونه نهفته است و بر این اساس، شخصی که از جانب ما انتخاب می شود، کسی است که با طرح دلدادگی ما همخوانی داشته است.

الگوی مادر

طرح دلدادگی، در سنین کودکی (حدود هشت سالگی) در مغز، شکل می گیرد و مغز، از همان زمان تا حصول نتیجه، همواره به دنبال گمشده خویش، سرگردان است. مادر، نخستین عشق واقعی پسر است که کلیات طرح دلدادگی او را رقم می زند. هنگام کودکی، مادر، مرکز توجه است و بی شک، ما نیز کانون توجّه او هستیم. بنا بر این، اثری فراموش نشدنی از مشخصه های او در ناخودآگاه ما بر جا می ماند و برای همیشه کسانی می توانند ما را تحت تأثیر خود قرار دهند که از نظر چهره، اندام، شخصیت و یا حتی بذله گویی و شوخ طبعی، شباهت هایی به مادرمان داشته باشند. مثلاً اگر مادری، صمیمی و بخشنده باشد، پسرانش نیز ناخودآگاه، به این گونه زنان علاقمند می شوند.

مادر می تواند تأثیر دیگری نیز بر پسرانش بگذارد. به عبارت دیگر، نه تنها پسر در انتخاب همسر، جذب شخصیتی همانند مادرش خواهد شد، بلکه احساسش در مورد همه زنان نیز به احساس او نسبت به مادرش بستگی خواهد داشت. بنا بر این، چنانچه مادری شاد و مهربان باشد، تصوّر پسرانش نیز درباره همه زنان چنین خواهد بود. آنان مسئولیت پذیر و مهربان بار خواهند آمد و قادرند به محبّت همسرانشان به خوبی پاسخ گویند و در انجام دادن کارهای منزل نیز شریک واقعی او باشند.

الگوی پدر

علاوه بر مادر که در تعیین مشخّصه های انتخاب همسر بر ذهن پسران تأثیر می گذارد، پدر نیز چون اوّلین جنس مذکَّری است که دختران در زندگی خود با آن آشنا می شوند، الگویی است که دختران، چگونگی رفتار با جنس مخالف را از او می آموزند. به عبارت دیگر، همان گونه که رفتار مادر، الگوهای اوّلیه انتخاب همسر را در پسر شکل می دهد، رفتار پدر نیز الگوهای اوّلیه دختر را برای انتخاب شوهر اینده مشخص می کند.

پدرها تأثیرات به سزایی در شکل گیری شخصیت کودکانشان دارند و چگونگی رفتار آنان عامل مؤثّری در کامیابی یا ناکامی فرزندانشان در اینده است. چنانچه پدر، دخترش را عاشقانه تحسین کند و به او بفهماند که موجودی با ارزش است، دختر نیز در هر گونه ارتباط با مردان، عزّت و اعتماد به نفس کافی به دست می آورد؛ امّا اگر پدری، بی محبّت یا بهانه گیر باشد و یا در کانون خانواده، غیبت های طولانی داشته باشد، دختر، دچار عدم اعتماد به نفس و خودکم بینی می گردد.

نقش دیگر عوامل

افزون بر آنچه ذکر شد، عوامل روان شناختی و جامعه شناختی بسیار دیگری نیز در انتخاب همسر مؤثّرند. ما غالباً جذب کسی می شویم که تشابهاتی با خود، در او می یابیم و طالب کسی هستیم که به گونه ای با ما همسانی داشته باشد. برای نمونه، شخصی که خودش زیبا و جذّاب است، غالباً جذب فردی می شود که او نیز دارای چنین ویژگی هایی باشد. ما معمولاً با افرادی که از نظر سطح اجتماعی، همسانی هایی با ما دارند، رشد می کنیم و با همشهری ها و دوستانی که تحصیلات، پیشینه و اهدافشان با ما هماهنگی دارد، بزرگ می شویم.

در تحقیقات روان شناختی به عمل آمده، ثابت شده است هر فرد در انتخاب همسر، نخست متوجّه تشابهات اجتماعی با اوست و سپس به دنبال همسری است که نیمه دیگر شخصیت عاطفی او را تکمیل کند. به عبارتی، شخص پُرحرف، در جستجوی شنونده ای خوب است و یا فرد عصبی مزاج و بد خُلق، همسری صبور و مهربان می خواهد که از نظر اجتماعی، با او در یک سطح باشد. نتیجه تحقیق فوق، این است که برای دستیابی به یک زندگی موفّق و عاشقانه، همسران باید از نظر جامعه شناختی، متشابه و از نظر روان شناختی، متفاوت باشند.

زنگ خطری برای عشق

اکنون با توجه به مطالبی که درباره چگونگی شکل گیری رابطه مهرورزی میان مرد و زن و انتخاب همسر مناسب مطرح شد، وقت آن رسیده است تا موضوع اصلی را مطرح کنیم: یعنی چگونگی به خطر افتادن و پیوند عاطفی زوجین و به تَبَع آن، کم رنگ تر شدن نقش های عاطفی پذیرفته شده در خانه.

نظر به این که ازدواج، پیوندی عاطفی است، حلّ و فصل اختلافات در آن، در مقایسه با گرفتاری های شغلی، دوستی ها و رابطه با خویشاوندان، بسیار دشوارتر است. با توجه به تغییر و تحوّلات دهه های اخیر، نگرش نسبت به خانواده و سازمان آن، متحوّل گردیده و نیاز به یادگیری مهارت های جدید در این زمینه به وجود آمده است.

داشتن ارتباط سالم و در عین حال طولانی با انسانی دیگر (همسر) کار دشواری است و نیازمند برقراری تعادل و توازن میانِ فردگرایی (من) و گروه گرایی (ما) است؛ زیرا این هر دو گرایش، در درون ما، بسیار نیرومندند. از یک سو می خواهیم جدا و مستقل باشیم و از حقوق فردی خود به بهترین وجه بهره مند شویم و از سوی دیگر، به برقراری ارتباط و دوستی با دیگران شدیداً نیازمندیم و ناچار باید به گروه و یا خانواده ای تعلّق داشته باشیم. هنگامی که زوج ها تعادل بین این دو کشش را از دست بدهند، مشکلات زندگی شان آغاز خواهد شد.

به علاوه زن و شوهر با پیش فرض ها و نگرش های گوناگونی درباره موضوعات عاطفی و فعالیت های زندگی ازدواج می کنند. این انتظارات ـ همان طور که اشاره شد ـ اغلب در اوایل سال های زندگی و در دوران کودکی به وجود می ایند و توقّعات زن و مرد را از هم نشان می دهند؛ امّا آنچه که در تداوم یک زندگی مشترک اهمیت دارد، ارتباطات فعلی میان زوجین و فرزندان است که اثر تعیین کننده ای در سلامت ازدواج دارد.

نداشتن مهارت های لازم و طرز تلقّی نامناسب، روابط زن و مرد را با مشکل رو به رو می سازد. این، در شرایطی است که اگر قرار باشد همسران به هدف های عملی زندگی زناشویی (انجام دادن وظایف روزمرّه، اداره خانواده، اداره امور مالی، تربیت فرزندان و...) و هدف های عاطفی خود جامه عمل بپوشانند، به آن، نیاز مبرم دارند. تحقّق این اهداف، مستلزم روحیه همکاری در برنامه ریزی ،تصمیم گیری مشترک، تقسیم منطقی کار و اجرای مؤثّر آن است. بدین منظور، بایستی مشارکت دیگران را جلب کنیم و دورنمایی از نیازهای آنان را در نظر داشته باشیم. گوش دادن به صحبت دیگران، همیشه از ضروریات است. شما نمی توانید به موفقیت دست یابید، یا مشکل دیگران را حل نمایید، مگر این که به دقّت به گفتار آنان گوش دهید و نیازهای آنها را درک نمایید.

از طرفی، ازدواج، در مرتبه دوم اهمیت است؛ ارتباط اوّلیه باید با عشق به وجود اید تا زوجین بتوانند با هم بودن را تجربه کنند؛ چرا که با هم بودن، آمیزه ای از دوستی و مسئولیت پذیری است و تنها وقتی دو نفر عاشق یکدیگر باشند، می توانند تا پایان عمر از یکدیگر مراقبت کنند؛ مسئولیتی که هیچ قانون و قاعده ای، قادر به ایجاد آن نیست. بنا بر این، ازدواج باید حاصل عشق باشد، نه باعث عشق!

راه کارهایی برای بهبود روابط زوجین

هرچند عشق و علاقه، محرّک قدرتمندی برای دوام زندگی همسران است و برای رضایتمندی و شادکامی آنها در زندگی لازم است، امّا کافی نیست. امروزه ما نیاز به خصوصیات و مهارت هایی داریم تا بتوانیم ازدواجمان را از میان توفان های زندگی، به سلامت به مقصد برسانیم؛ مهارت هایی که تغییر نگرش های قدیم، مسائل جنسی، تربیت فرزندان و... را شامل می شود.

1. مثبت اندیش باشید

وقتی میان زن و شوهری سوء تفاهم هایی به وجود می اید، باید به چگونگی کار ذهن به هنگام افسردگی و عصبانیت توجه کرد. در اغلب موارد، وقتی مایوس هستیم، ذهن ما معنای رفتار دیگران را یا به درستی تفسیر نمی کند و یا آن را مبالغه آمیز و نادرست به تصویر می کشد. به همین دلیل، همه چیزِ زندگی، در نظر ما تیره و تار می گردد؛ امّا واقعیتْ این است که امکان پذیر نیست همه چیز زندگی مشترکْ منفی باشد؛ فقط کافی است ما نگرشمان را تغییر دهیم و آنها را مثبت ببینیم.

2. خودتان را دستِ کم نگیرید

گردن نهادن بی چون و چرا به دستورهای همسر، به مفهوم نادیده انگاشتن شخصیت، اهداف و نیازهای خویش است. تن دادن به حمایتِ یک منبع قدرت، یعنی اعتراف به ضعف، ناتوانی و نیازمند بودن خود. از طرفی، هیچ انسانی آن قدر وارسته نیست که ناتوانی دیگری را ببیند و از آن سوء استفاده نکند. بنا بر این، درخواست ها و توقّعات زن و شوهر می بایست تا حدود زیادی، تعادل داشته باشد. چنانچه شما به دلیل خودکم بینی یا رعایت یکسری ملاحظات، اجازه می دهید که همسرتان مرتّباً از شما درخواست هایی داشته باشد، به احتمال زیاد، ازدواج شما به مشکل برخواهد خورد. پس به یاد داشته باشید که قبول کردن و انجام دادن درخواست های زوجین، می باید متعادل و دوطرفه باشد.

3. مهارت های ارتباطی خود را افزایش دهید

زن و شوهر در طول زندگی مشترک خود با هزاران تصمیم گیری کوچک و بزرگ، رو به رو هستند: تقسیم وظایف، مسائل دخل و خرج خانواده، ارتباط با خویشان زن یا مرد، انتخاب محلّ زندگی، داشتن فرزند و تربیت او، و... . وجود ارتباط مناسب، این گونه تصمیم گیری ها را آسان می کند. شیوه گفتگو یا آداب صحبت، آموختنی است. با اندکی تمرین می توان روش گفتگو را تغییر داد. زنان و مردان، تفاوت زیادی در صحبت کردن دارند. شنونده خوب نبودن، یکی از دلایل اصلی جدایی میان زن و مرد است.

4 . تفاوت شخصیتی را از بین ببرید

بسیاری از برخوردهای زناشویی، ناشی از تفاوت های شخصیتی زن و مرد است. یکی با عینک شفّاف به حوادث می نگرد و دیگری، با عینک تیره و تار. شخصیت مستقل، پیشنهاد کمک را نشانه تحقیر می داند و حال آن که شخصیت وابسته، آن را به حساب توجّه و علاقه می گذارد. انسان مستقل، جدایی را مترادف آزادی می داند و حال آن که انسان وابسته ،جدایی را نشانه انزوا و تنهایی می داند. بنا بر این، زن و مرد باید با یک نظام فکری و توافقی و از پیش تعیین شده، وارد زندگی هم دیگر شوند و تا زمانی که توسط خود و یا دیگری، مورد نقد و سؤال قرار نگرفته اند، آن نظام فکری را حفظ کنند و چنانچه زوجین، در این گونه موارد، به توافق نرسند، می باید به مشاوره بپردازند.

5 . احساساتتان را بروز دهید

برای همسر خود، وقت بگذارید. یک ازدواج موفّق، وقتی محقّق می شود که هر کدام از زوجین برای یکدیگر وقت بگذارند و حرف دلشان را بزنند. اگر می خواهید عشق به وجود اید، باید برای آن، وقت و نیرو بگذارید و از خود محوری ها دوری کنیم، به گونه ای که تمام ابعاد «من» به «ما» تبدیل شود.

دریغ داشتن صمیمیت و بروز ندادن احساسات درونی، ممکن است سال ها ادامه یابد؛ زیرا زن یا مرد، پس از تلاش بسیار برای تشویق دیگری به برون ریزی احساسات و همدلی، ممکن است فکر کند که همسرش اصولاً آدم ساکت و توداری است، ولی در اصل، همسر او یکی از اوّلین اصول پیمان زناشویی خود را ـ که همان ابراز محبّت است ـ نقض کرده است.

6 . صبر داشته باشید

از آن جا که گردش روزگار، هیچ گاه برای همیشه بر وفقِ مراد کسی نبوده و نخواهد بود، به ناچار، انسان باید در زندگی خویش، آماده رویارویی با حوادث و وقایعی باشد که آزارنده خواهند بود؛ امّا آنچه می تواند انسان را در برابر ناملایمات زندگی، آرام و مطمئن نشان دهد، صبر و تحمّل بالای خود اوست.

منابع

1. تفاوت های فردی، ویویان شکلتون، مترجم: یوسف کریمی، تهران: فاطمی،اوّل، 1371.

2. رازهایی درباره زنان، باربارا دی انجلیس، مترجم: هادی ابراهیمی، تهران: نسل نو اندیش، دوم، 1382.

3. رازهایی درباره مردان، باربارا دی انجلیس، مترجم: هادی ابراهیمی، تهران: نسل نواندیش، دوم، 1382.

4. عشق، هرگز کافی نیست، آرون تی بک، مترجم: مهدی قراچه داغی، تهران: نشر پیکان، هفتم،1375.

5. مردان، زنان و روابط، جان گری، مترجم: ابوالفضل حاج حسینی، تهران: پیک فرهنگ، اوّل، 1378.



بیشتر بدانیم...

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت

اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی(

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

همسرگزینی و باورها و اعتقادات


http://maktoobshop.com/




باورها و اعتقادات هر فرد، مهمترین نقش را در همسرگزینی وی ایفا می کنند. چرا که این باورها ریشه در فرهنگ، مذهب و سنت جامعه ای دارد که شخص در آن پرورش یافته و با آن تعامل دارد و بر اساس همین باورهاست که الگوهای گزینش همسر در اندیشه افراد شکل گرفته و مبنای همسرگزینی آنان می شود. مجموعه این باورها و اعتقادات جهان بینی افراد را بر دو نوع (جهان بینی مادی و الهی) شکل می دهد. به عنوان نمونه، جهان بینی الهی بر حسب غایتی که برای انسان و حیات وی قایل است، اهدافی را برای ازدواج در نظر می گیرد که جهان بینی مادی فاقد آن است و مترتب بر این اهداف ملاک های گزینش نیز تغییر می یابند.

از این رو، در این نوشتار، قبل از پرداختن به ملاک های گزینش همسر، تأثیر جهان بینی بر همسرگزینی بیان شده و سپس ملاک های گزینش در جامعه شناسی خانواده مطرح می شود. این ملاک ها در اندیشه اسلامی، تحت دو دستة کلی قرار می گیرند: ملاک های مطلق و لازم که بر حسب سنن، عرف و فرهنگ های مختلف تغییر نمی یابد و در همة زمان ها و مکان ها ثابت است و ملاک های نسبی که بر حسب شرایط و موقعیت های گوناگون، تغییر یافته و می توان میان آن ها اولویت قائل شد، پس از آگاهی و شناخت به این ملاک ها و اولویت بندی بین آن ها از جهت نظری، گام مهم دیگر، تشخیص این معیارها در فرد داوطلب ازدواج است که در این نوشتار به نحو بسیار اجمالی به آن پرداخته می شود.

تأثیر جهان بینی بر همسرگزینی

جهان بینی عبارت از تفسیر و برداشت کلی هر فرد از مجموعه هستی است. هستی شامل اموری مانند جهان مادی و ماورایی، هدف و غایت جهان، قوانین کلی حاکم بر آن، انسان و زندگی او می شود. هر فرد برخوردار از یک جهان بینی است که ممکن است بر استدلال، تعقل و شواهد علمی یا مبانی و استدلال های ساده و عامیانه، مبتنی باشد. (رک. مطهری، 1378: ج3، ص 24)

از مجموع تعریف های مختلف برای جهان بینی (نک. مندلسون[1]، 1967: ج16، ص577) می توان دو رکن اساسی برای آن در نظر گرفت: دید کلی فرد نسبت به هستی، از قبیل اعتقاد به خدا، موجودات ماورای طبیعت و دید فرد نسبت به انسان و جنبه های مختلف وجود او. هر چند انسان بخشی از هستی محسوب می شود، ولی در عرض آن مطرح است؛ زیرا در نزد انسان ها، محوری ترین موضوع هستی، همان طبیعت انسان است.

شناخت هر فرد از هستی و ابعاد وجودی انسان، برگرفته از منابع حسی، علمی، عقلی و وحیانی است که این شناخت، در موقعیت های گوناگون و دوره های مختلف تاریخ، تحول یافته و عمیق تر شده است. باورهای دینی که در ارکان جهان بینی تأثیرگذار است، هستی و انسان را به گونه ای ویژه تفسیر می کند. ادیان الهی (در این بحث دین اسلام مورد نظر است) آفرینش جهان و انسان را هدفمند اعلام می کند.[2] در نتیجه، جهان بینی الهی، هستی را عین وابستگی به خداوند می داند که حرکت و تحولش نیز به سوی اوست.[3] در مقابل، نگاه مادی به هستی و انسان، در تفسیر حوادث هستی، ابعاد وجودی انسان و تحولات تاریخی و اجتماعی، تأثیر آشکاری دارد که کمترینِ لوازم آن، غفلت از خالق هستی،[4] هدف و نظام آن و باور به زندگی صرفاً دنیوی برای انسان است. (نک. جاثیه، 24؛ سباء، 7 ؛ یس، 78 ؛ دخان، 35) بر حسب جهان بینی نظام ارزشی هر فرد که خوب و بد یا باید و نبایدها در زندگی است، تعیین می شود. هر مکتب یا ایدئولوژی مبتنی بر جهان بینی خاصی است. (نک. مطهری، 1367: ص13)

روش و رفتار والدین و هم نظام آموزش و پرورش، مبتنی بر یک جهان بینی و یک نظام فکری در مورد انسان است. بیشتر انسان ها، به دینی الهی یا غیر آن باور دارند. هر دین مبتنی بر مجموعه ای از باورها، توصیه هایی برای زندگی خصوصی، اجتماعی و شغلی دارد. بسیاری از قوانین اقتصادی و حقوقی نیز بر نوعی جهان بینی، دینی یا غیردینی مبتنی است.

در این میان، ازدواج و روابط خانوادگی به عنوان بخش مهمی از فضای زندگی و مهمترین رابطه اجتماعی هر فرد دارای اهمیت بیشتری است. جهان بینی و نگرش های هر فرد، در نحوه ی ازدواج و روابط خانوادگی او تجلی می یابد. انتخاب همسر و نحوة رابطه با وی، شیوه ی اداره ی خانواده و روش حل مشکلات، همه متأثر از جهان بینی و نگرش های فرد است. هر نوع جهان بینی و نگرش، برای گزینش همسر، ملاک هایی ویژه دارد؛ هرچند در همه دنیا ملاک های مشترکی نیز برای همسرگزینی وجود دارد.

در این نوشتار، قبل از بیان ملاک های همسرگزینی در اندیشة اسلام، جهت روشن تر شدن بحث، در ابتدا این ملاک ها از دیدگاه جامعه شناسی مطرح می شود.

ملاک های گزینش همسر

فرآیند همسرگزینی، در گذشته کمتر در اختیار دختر و پسری بود که قصد ازدواج داشتند. معمولاً بزرگترها به ویژه والدین، بیشترین نقش را در ازدواج فرزندان ایفا می کردند. دلیل این امر، شاید ازدواج در سن کم به ویژه در مورد دختران بود. به علاوه، ویژگی های خانواده گسترده و وابستگی زوجین جوان به خانواده موجب می شد که تصمیم گیری اصلی، بر عهده خانواده ی دختر و پسر در آستانة ازدواج باشد. اما امروزه، به تدریج، خواست دختر و پسر، در امری که بزرگترین اقدام در تعیین سرنوشتشان محسوب می شود، عامل اساسی شده است. اختیارات و آزادی های فردی دختر و پسر، در گزینش همسر فزونی یافته است. با این وجود، آنان در انتخاب شریک زندگی باید قواعد پیچیده و دقیقی را رعایت کنند و در این میان نقش والدین هنوز برجسته است. دختر و پسر، باید در فرآیندی که هم عواطف و هم شناخت نقش بسزایی در آن دارد؛ به انتخاب شریک زندگی بپردازند.

ملاک های گزینش همسر از دیدگاه جامعه شناسی خانواده

در بررسی ملاک های همسرگزینی در حوزة جامعه شناسی خانواده، پنج گونه ملاک کلی مطرح گردیده است: جسمانی، روان شناختی، اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی. (نک. ساروخانی، 1370: صص 38-33)

الف)- جسمانی

ملاک های جسمانی شامل موارد ذیل می شود:

سلامت ظاهری و جسمانی فرد؛

تفاوت سنی (نک. صدیق اورعی، 1374: صص99-91)؛

زیبایی چهره و اندام؛ با وجود تعالیم خردمندانه ی بیشتر فرهنگ ها، مبنی بر اهمیت خصائل درونی، واکنش بیش تر افراد بر اساس زیبایی چهره و ظاهر خوشایند صورت می گیرد. البته بررسی ها نشان می دهد که مردان بیش تر از زنان تحت تأثیر زیبایی ظاهری قرار می گیرند. (رک. آذربایجانی، 1382: ص250)

توانایی باروری نیز ملاک جسمانی دیگری است که در گذشته در مورد زنان بیشتر مورد توجه بود؛ ولی در حال حاضر، باروری مردان نیز به عنوان یک ملاک مهم محسوب می شود.

رنگ پوست و به عبارت دقیق تر نژاد، ویژگی جسمانی است که در گزینش همسر چنان حائز اهمیت است که برخی گمان کرده اند، همسان همسری نژادی، پدیده ای غریزی است. در هر صورت گرایش انسان ها به این پدیده قابل انکار نیست. (رک. ساروخانی، 1370: صص 52-51)

ب)- روان شناختی

دومین دسته از ملاک ها، به صفات روان شناختی افراد مربوط است که به بعضی از آن ها اشاره می شود:

هوشمندی و همگونی زن و شوهر؛ تحقیقات در مورد رابطة هوشمندی همسران و سعادت خانوادگی نشان می دهد که اگر زن یا مرد، شریک زندگی خود را کم هوش تر از خود بداند، میزان رضایت زناشویی در این خانواده ها کمتر خواهد بود. (همان، صص 64-63)

تحصیلات؛ در عصر حاضر، این ملاک، اهمیت ویژه ای یافته است. فزونی ازدواج های دانشجویی، شاهدی بر اهمیت تحصیلات در انتخاب همسر است.

تشابه در نگرش ها؛ این مهم، عامل ویژه ای برای جذب افراد به یکدیگر است. (نک.آذربایجانی، 1382: صص 257-256)

عواطف و شخصیت؛ برای نمونه، اقتدار در مرد و در مقابل همراهی و پذیرش در زن، به نوع عواطف آن ها باز می گردد.

ملاک های رفتاری و اخلاقی؛ صفات اخلاقی مناسب، می تواند به عنوان یکی از شرایط لازم به حساب آید. نظرسنجی ها نشان می دهد که صفاتی مانند اخلاق و رفتار خوب، نجابت، صداقت و گذشت، از نظر بیش از نیمی افراد، مهمترین خصوصیت یک مرد یا زن خوب برای ازدواج به حساب می آید. (رک. ارزش ها و نگرش های ایرانیان، 1381: صص39-38) از آن جا که رفتار، یکی از مهمترین ابعاد روان شناختی افراد محسوب می شود و صفات اخلاقی نیز در رگه های شخصیت جای می گیرد، این دو بعد را می توان در ضمن ملاک های روان شناختی در نظر گرفت.

ج)- اقتصادی

توانایی اداره خانواده، نوع شغل، میزان ثروت و درآمد بالا در مرد و کم هزینه بودن، توانایی کافی برای انجام کار و اداره ی خانه در زن، خصوصیاتی است که برای زن و مرد در آستانه ی ازدواج در نظر گرفته می شود. (همان)

د)- اجتماعی

نوع فرهنگ، طبقه اجتماعی، قومیت، ملیت، دین و مذهب، به جنبه های اجتماعی هویت هر فرد باز می گردد. در همه ی دنیا، اعتقادات دینی از مهمترین عوامل مؤثر بر گزینش همسر است. به طوری که در بین یهودیان، بیش از 98 درصد ازدواج ها و بعد از آن کاتولیک ها، 93 درصد ازدواج ها و سپس پروتستان ها بیش از 74 درصد ازدواج ها، درون دینی است. همسانی طبقات اجتماعی نیز، ملاک مهمی برای ازدواج هاست؛ هرچند در سال های اخیر، ازدواج های مختلط از طبقات اجتماعی متفاوت رو به افزایش نهاده است. (ساروخانی، 1370: ص 62)

ه )- خانوادگی

این ملاک به مسائلی مانند ازدواج با خویشاوند یا بیگانه، وضعیت خانوادگی فرد، مانند پدر و مادر و خواهر و برادر و نظر مثبت یا منفی خانواده در مورد یک فرد باز می گردد.


قاعده همسان همسری

صرف نظر از توجه به ملاک های گزینش همسر مناسب، به طور کلی، انتخاب همسان، به عنوان یک قاعده ی جهانی همسرگزینی پذیرفته شده است. تشابه و همسانی همسران در مکان زندگی و تولد، طبقه ی اجتماعی، صفات اخلاقی و ویژگی های روان شناختی، مذهب و دین، سن و سال و ویژگی های فرهنگی و نژادی، مورد تأکید بیشتر محققان قرار گرفته است. (ساروخانی، 1370: ص 58)

در تبیین روان شناختی این قاعده می توان گفت که در مرتبه ی نخست، تشابه موجب جذب افراد به یکدیگر، به سبب برانگیخته شدن عواطف مثبت آنان است. تعمیم گسترده ی پیوستگی مشابهت و جاذبه در مطالعه ی افراد، گروه های سنی متفاوت، سطوح اقتصادی اجتماعی متفاوت و فرهنگ های مختلف ثابت شده است. در مرتبه ی دوم، تشابه بیشتر، موجب سازگاری بیشتر است. هرچه توافق میان دو نفر بیشتر باشد، آنان بیشتر به همدیگر علاقه مند خواهند شد. هنگام بروز اختلاف که در واقع ناشی از تفاوت هاست، طرفین می کوشند با تغییر وضعیت روانی خود، به تشابه و توافق نائل گردند. (رک. آذربایجانی، 1382: صص 261-256) تحقیقات نشان می دهد، همسانی به استمرار و استحکام پیوند نیز کمک می کند و نیز در مقابل، بررسی علل اختلافات زناشویی نشان می دهد که زوجین نوعی عدم تشابه در خصلت های مختلف از خود بروز می دهند. مطالعه ی درجه ی رضایت خانواده ها نیز، به همین نتایج منجر شده است. (رک. ساروخانی، 1370: صص69-68)

ملاک های گزینش همسر از دیدگاه اسلام

در تعالیم اسلام، هرچند برای نقش و اهمیت ملاک های فوق، توصیه هایی ارائه شده است ولیکن در مجموع آن ها پذیرفته شده و همچنین بر ملاک های دیگری نیز تأکید شده است. صفات مناسب برای همسر(زن)، بر اساس تعالیم اسلام به عبارت ذیل است:

الف)- صفات جسمانی؛ مانند سلامت، فرزندآوری[5]، دوشیزه بودن[6] و زیبایی های ظاهری مانند زیبایی چهره[7]، اندام[8] و موها[9]. البته رنگ پوست و نژاد به عنوان یک ملاک غالب و مسلط برای همسر مناسب، از نظر اسلام در نظر گرفته نشده است.[10]

ب)- صفات روان شناختی؛ از قبیل هوشمندی در حد مناسب[11]، صفات اخلاقی، حالات و رفتارهای مناسب مانند فروتنی در برابر همسر[12]، سهل گیری و نرم خویی[13]، امانت داری[14]، سپاسگزاری از همسر[15]، مهربانی و عشق به همسر و فرزندان[16]، تسلیم و همراهی در روابط جنسی[17]، صبر و بردباری در مشکلات می باشد. (سیوطی، 1404ق: ج1، ص152)

ج)- توانایی ها و ابعاد اقتصادی؛ مانند مهارت های ویژه در اداره خانه، کم بودن مهریه[18]، هزینه ازدواج و سایر مخارج شخصی[19] و یاری کردن مرد در مسائل زندگی[20].

د)- صفات دینی؛ که در اعتقاد به اموری مانند ایمان به خداوند و زندگی پس از مرگ[21]، دینداری[22]، تکیه و توکل بر خداوند در مشکلات زندگی باز می گردد. توصیه همسر به صبر[23]، تقوا و دوری از گناهان[24]، رعایت عفاف و پوشش شرعی[25] و دوستی و پیروی اولیای دین (ع)[26] ، برخی نمودهای عاطفی و رفتاری دینداری است.

ه )- شرایط اجتماعی و فرهنگی؛ که در این امور غالباً تشابه زوجین مورد نظر است. در برخی روایات توصیه شده است که با زنان برخی مناطق و اقوام ازدواج نکنید. (رک. حرعاملی، 1991: ج14، ص54) این روایات را می توان نوعی تأکید بر همسانی فرهنگی زن و شوهر دانست. تبیین دقیق تر آن است که این روایات به شرایط اجتماعی و فرهنگی مناطق فوق اشاره دارد که اخلاق و رفتارهای نامناسبی[27] را پرورش می دهد. در غیر این صورت، بر اساس تعالیم اسلام صرف زندگی در یک منطقه خاص یا تعلق به قومیت و ملیتی خاص، موجب برتری یا کهتری فرد نمی شود؛ بلکه پدیداری اقوام و نژادها، برای معارفه بیشتر انسان هاست. (حجرات، 13)

و)- ملاک های خانوادگی؛ خویشاوندی می تواند به عنوان یک ملاک مناسب برای همسرگزینی قرار گیرد؛[28] هرچند در برخی روایات، به اثر احتمالی و نامناسب چنین ازدواجی، اشاره شده است.[29] بنابراین، این ملاک نسبی است و انجام گرفتن چنین ازدواجی باید منوط به تحقق دیگر شرایط باشد. تعالیم اسلام بر مناسب بودن خانواده ی همسر بسیار تأکید دارد و اثرات خانواده ی زن و شوهر را بر فرزندان به عنوان یک رکن مهم در تربیت و پرورش آن ها در نظر می گیرد.[30] ازدواج با فردی که خود ویژگی های مناسبی دارد ولی اعضای خانواده او از صفات اخلاقی، باورهای دینی و رفتارهای مناسب برخوردار نیستند، به نحو آشکار نهی شده است.[31] تأثیر خانواده بر فرزندان چه از بعد وراثت و چه تربیت، مهمترین عامل شکل گیری شخصیت آن هاست.[32] از این رو، هرچند فرد می تواند با اراده و پشتکار تا حدودی بر این عوامل غلبه کند، ولی به علت اثرات عمیق و شدید این عوامل، اولیای دین (ع) به نحو موکّد توصیه می کنند که وضعیت خانوادگی فرد، به عنوان یک ملاک مهم در نظر گرفته شود. علاوه بر این، نحوه ی برخورد خانواده دختر با وی و برخورداری او از احترام و عزتمندی مناسب در میان اعضای خانواده، می تواند نشانه ای بر رفتار و صفات مناسب فرد باشد.[33]

ملاک های گزینش مرد

تعالیم اسلام برای گزینش یک مرد به عنوان همسر مناسب، علاوه بر ملاک های فوق، بر نکات دیگری نیز تأکید دارد که شامل موارد ذیل می شود:

- باورهای دینی مستحکم؛ به علت تأثیر بیشتر مرد بر زن در زندگی خانوادگی، برخورداری او از باورهای دینی و مذهبی مستحکم، بیشتر مورد تأکید قرار گرفته است.[34]

- حسن خلق؛ اولیای دین(ع)، حسن خلق را به عنوان یک ملاک اساسی در مرد اعلام نموده و به طور آشکار توصیه می کنند که در صورت بداخلاقی فرد، ازدواج با وی صورت نگیرد.[35]

- تقوا و پرهیز از گناه[36]؛ دوری از گناهانی مانند روابط نامشروع جنسی[37] و شراب خواری[38]، از ملاک های اساسی یک همسر مناسب است.

- توانایی مرد در اداره خانواده[39]؛ اولیای دین (ع) توجه به ثروت و طبقه اجتماعی و اقتصادی بالاتر را صریحاً نهی کرده اند.[40]

- گشاده دستی و دوری از بخل[41]؛

- روابط مناسب با والدین[42]؛ بدیهی است کسی که نتواند والدین خود را که بالاترین خدمت و فداکاری را در حق او انجام داده اند، خشنود سازد، در برقراری رابطه با همسر و فرزندان نیز مشکل خواهد داشت.

کفویت

تعالیم اسلام در گزینش همسر، بر اصل کفو به معنای همتایی و همانندی تأکید دارد. به عبارت دیگر، بهتر است زن و مرد در ویژگی های مناسب برای ازدواج، مشابه و تقریباً همتا[43] باشند. کفویت که مورد تأکید اولیای دین (ع) قرار گرفته، با قاعده همسان همسری قابل تطبیق است. البته این همسانی بیشتر در مورد ایمان تأکید شده و زن و مرد را به سبب ایمان، همتای هم دانسته اند[44] و ملاک های قومی، طبقاتی و اقتصادی را در همتایی در نظر نمی گیرند.[45] بنابراین، در کنار برخورداری فرد از ویژگی های مناسب، همتایی زن و مرد یک ملاک مهم برای گزینش همسر است. پس از همانندی و تشابه زن و مرد در اصل ایمان و باورهای دینی، تشابه مراتب ایمان و ویژگی های اخلاقی، نیز باید مورد توجه قرار گیرد. این که گفته شده اگر حضرت علی(ع) نبود، همتا و همانندی برای ازدواج با حضرت زهرا (س) در میان انسان ها یافت نمی شد،[46] اشاره به همانندی در مراتب ایمان و اخلاق دارد. در تعبیری دیگر آمده است که برخی از مؤمنان، همتا و همسان هم هستند.[47] از این رو، صرف ایمان باعث همتایی دو نفر نمی شود و باید مراتب ایمان و ویژگی های اخلاقی را نیز در نظر گرفت. تصریح قرآن به تعلق افراد پاک و وارسته به افراد پاک[48]، دلیل دیگری بر همتایی زن و مرد در تقوا، دوری از گناهان و دینداری است. (طباطبایی، 1374: ج15، ص115)

اولویت بندی ملاک های مختلف

پس از بررسی ملاک های همسر مناسب، میزان اهمیت و نقش آن ها در گزینش همسر نیز باید بررسی شود. آنچه در مورد ملاک های همسر مناسب بیان شد، به صورت فهرستی از ملاک ها بود ولی نقش آن ها و اولویت بندی بین ملاک ها از جهت نظری نیز باید در نظر گرفته شود. پس از آن باید در مقام عمل و گزینش مصادیق، شرایط هر فرد واقتضائات محیط اجتماعی در نظر گرفته شود؛ زیرا معمولاً افراد از همه ی ویژگی های مناسب یا از حد مناسبی از آن ها برخوردار نیستند. در این موقعیت، فرد دچار تعارض و مشکل در تصمیم گیری می شود.

ملاک های نظری که مطرح گردید، در یک مرتبه نیستند، بعضی از آن ها در همة شرایط و در هر زمان و مکان جاری و برخورداری از آن ها ضروری است که به آن ها ملاک های مطلق گویند و دیگر ملاک ها بر حسب شرایط زمانی و مکانی قابل تغییر و بازنگری است که به آن ها ملاک های نسبی گویند.

الف)- ملاک های مطلق

1)- ایمان

ایمان و باورهای دینی صحیح و در حد مناسب مهمترین ویژگی لازم برای همسر محسوب می شود. این شرط اساسی ترین ملاک مطلق است که در همه شرایط زمانی و مکانی، برای یک همسر مناسب ضروری می باشد. بنابراین، اگر فردی از ایمان و باورهای دینی در حد مناسب برخوردار نباشد، فاقد شرایط محسوب می شود؛ هرچند ویژگی های دیگر را در حد مناسب دارا باشد. کلمات اولیای دین (ع)[49] و آیات قرآن[50]، بر مطلق بودن شرط ایمان تصریح دارد: «زنان مشرک را تا ایمان نیاورده اند، به زنی مگیرید و کنیز مؤمن بهتر از آزاد زن مشرک است. هرچند زیبایی او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرک تا ایمان نیاورده اند، زن مؤمن ندهید و برده ی مؤمن بهتر از مرد آزاد مشرک است. هرچند شما را به شگفت آورد، آنان شما را به سوی آتش فرا می خوانند....» (بقره،221)

بر اساس مضمون این آیه، ازدواج با افراد بی ایمان، فرد را از سعادت اخروی باز می دارد. بنابراین، چنین ازدواجی نباید صورت گیرد. نکته مهم در آیه مذکور آن است که حتی اگر با فردی از پایین ترین طبقات اجتماعی یعنی بردگان که نه تنها هیچ دارایی ندارند بلکه خود متعلق به فرد دیگری هستند، ازدواج صورت پذیرد، بهتر است تا با فرد آزادی که ایمان و باورهای دینی مستحکمی ندارد. امام باقر (ع) فرمود: «سزاوار نیست، مسلمان با غیر مسلمان ازدواج کند» ایشان حرمت این عمل را به آیة «و لا تمسکوا بعصم الکوافر»، استناد دادند. (کلینی، 1992: ج5، ص 358) صاحب نظران علوم اسلامی نیز بر اساس ادلة فوق، ایمان و باور دینی را شرط لازم برای همسر می دانند. (نجفی، 1362: ج30، ص93) ایمان و باورهای دینی، به عنوان یک نگرش اصلی و محوری به طور مستقیم و غیر مستقیم بر همه ی ابعاد شخصیت فرد، مانند هدف زندگی، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زندگی، دیدگاه های فرد نسبت به شغل، ازدواج، تحصیل و حتی جنبه های جزیی تری، از قبیل تفریحات، علائق و ترجیحات رفتاری در زندگی اثرگذار است. (آذربایجانی، 1382: ص162) به جهات فوق تعالیم اسلام بر ملاک ایمان، بیشترین تأکید را دارد.

علاوه بر ایمان، تقوا نیز یکی از شرایط لازم و ضروری، جهت انتخاب همسر محسوب می شود. برخورداری از تقوا[51] در حدی است که همسر از گناهانی مانند زنا[52] و شرابخواری[53] دوری کرده و به طور علنی و آشکار مرتکب گناه نشود.[54] این ملاک نیز مطلق محسوب می شود و در صورتی که روشن شود، فرد مورد نظر فاقد چنین تقوایی است، انتخاب وی انتخاب مناسبی نخواهد بود.

2)- حسن خلق

مقصود از حسن خلق، رفتارها و تعامل های مناسب در زندگی، سازگاری و مدارا با افراد است.[55] اساس زندگی زناشویی، سازگاری، تفاهم و همکاری است که این امور فقط در پرتو حسن خلق فراهم می شود.[56] حسن خلق نیز به عنوان یک شرط لازم و ملاک مطلق برای همسر مناسب است که در همة شرایط زمانی و مکانی باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، اگر فردی از حسن خلق در حد مناسب برخوردار نباشد، فاقد شرایط لازم محسوب می شود. به همین جهت، اولیای دین (ع)، صریحاً از ازدواج با افراد بدخلق را نهی کرده اند. (حر عاملی، 1991م.: ج14، ص54)

قابل توجه است که اگر در موقعیتی پس از ازدواج روشن شود که زن یا مرد ناسازگار و بدخلق است، نحوه ی برخورد با موضوع، متفاوت از مرحله ی گزینش همسر است. در این شرایط، اگر بدخُلقی به ناسازگاری شدید بین زن و مرد منجر شود، ادامه ی چنین زندگی مناسب نیست.[57] اما اگر بدخلقی در حد پایین تر و در برخی شرایط، روی دهد، صبر و مدارا و ادامه ی زندگی خانوادگی، بهترین شیوة مواجهه با مشکل است. روایاتی که به ثواب صبر و تحمل مرد یا زن در برابر بدخلقی همسر اشاره کرده است،[58] نیز مربوط به چنین شرایطی است. در غیر این صورت، اگر از ابتدا روشن شود که فردی بدخُلق است، دست کم چنین ازدواجی به دلیل عدم برخورداری یکی از شرایط لازم همسر، مناسب نیست. همچنین به دلیل این که حسن خلق یکی از ارکان مهم ایمان است[59]، بداخلاقی فرد نشانه ای از ضعف ایمان او نیز محسوب می شود و درجات ایمان افراد به حسن خلق آن ها مربوط می شود.[60] حسن خلق در خانواده نیز از ملاک های دینداری و کمال افراد محسوب می شود.[61] بنابراین، بداخلاقی موجب می شود، فرد در ویژگی ایمان نیز ناقص باشد.

3)- سلامت جسمانی و روانی

اگر فرد به بیماری جسمی لاعلاج یا بیماری روانی شدید دچار باشد، گزینش وی به عنوان همسر، مناسب نیست؛ زیرا چنین ازدواجی کارکردها و اهداف مورد نظر را تأمین نخواهد کرد. به همین جهت فقها در مواردی از نقصان جسمانی و روانی، ازدواج را فسخ شده اعلام می کنند.[62]

لازم به تذکر است که پس از آگاهی از برخورداری فرد از ایمان، تقوا و حسن خلق در حد مطلوب، رد کردن ازدواج بدون دلیل عرفی یا عقلی موجّه، ممکن است موجب بروز مشکلات اخلاقی در بعد فردی و اجتماعی شود. به همین جهت در کلمات اولیای دین (ع) آمده است: «وقتی خواستگاری پیدا شد که اخلاق و دینداری او را می پسندید، زمینه ازدواج با وی را فراهم کنید؛ در غیر این صورت فتنه و فسادی بزرگ زمین را فرا خواهد گرفت.[63]»

ب)- ملاک های نسبی

به غیر از این چهار صفت، سایر ملاک های اعلام شده، نسبی محسوب می شود. بدین معنا که با توجه به سایر ملاک ها، بود و نبود یا ضعف و قوتشان و موقعیت های زمانی و مکانی مختلف باید، آن ها را در نظر گرفت.

ملاک هایی که در گزینش همسر به طور نسبی باید در نظر گرفته شوند، عبارتند از:

1)- زیبایی و جذابیت ظاهری

زیبایی یکی از ملاک های مهم در پیوند ازدواج و استمرار آن است. حصول میل و علاقه متقابل و برطرف شدن نیازهای جنسی، مبتنی بر احساس زیبایی زن و مرد نسبت به یکدیگر است. جذابیت و کشش زیبایی، یک خصوصیت طبیعی است که در متون اسلامی شواهدی بر آن وجود دارد: «خداوند زیباست، زیبایی را دوست دارد...»[64] و «خوبی را نزد خوبرویان بجوئید، زیرا اعمال و رفتار آنان برای نیکویی شایسته تر است.»[65] اگر در ازدواج میل و علاقه وجود نداشته باشد، زمینة نارضایتی خانوادگی از ابتدا فراهم می شود. به همین جهت، علاقه و میل فردی که قصد ازدواج دارد، بسیار حائز اهمیت است و حتی بر میل و نظر والدین ترجیح دارد.[66] تأکید اولیای دین (ع) بر این پدیده روان شناختی یعنی گرایش عاطفی به طرف مقابل در زن[67] و مرد[68] در راستای تأمین اهداف مهم ازدواج از قبیل، حصول دوستی و عواطف شدید[69] بین زن و مرد و حمایت روانی[70] آن ها از یکدیگر است. بنابراین، توجه به زیبایی و جذابیت ظاهری، زمینة اساسی میل و علاقه ی دو طرف به یکدیگر را که ملاک مهم دیگری برای گزینش همسر است، فراهم می سازد. به همین جهت، بر اساس تعالیم اسلام، نگاه به چهره و اندام فرد مورد نظر، برای ازدواج در صورتی که قصد لذّتی در آن نباشد، نه تنها مجاز شناخته شده[71] بلکه مورد تأکید قرار گرفته است؛[72] زیرا این امر، زمینة استمرار عواطف مثبت بین زن و شوهر را فراهم می سازد.[73]نکته حائز توجه آن است که زیبایی و جذابیت مرد یا زن، باید نسبت به یکدیگر در نظر گرفته شود؛ زیرا زیبایی یک امر نسبی است و وابسته به سلایق اشخاص؛ از این رو، بهتر است زن و مرد در نظر یکدیگر از جاذبیت لازم برخوردار باشند، هرچند در نظر افراد دیگر، زیبا به نظر نرسند.

2)- فرزند آوری

از دیدگاه اسلام هرچند جذابیت ظاهری حائز اهمیت است لیکن برخی ملاک های دیگر مانند دینداری و فرزندآوری بر آن ترجیح دارد. بنابراین، اگر معلوم شود که فردی فرزندآور نیست، هرچند زیبا باشد، از شرایط قابل قبول برخوردار نخواهد بود.[74]همچنین اگر کسی فقط با تأکید و توجه به زیبایی فردی با او ازدواج کند، ممکن است نه تنها از زیبایی بلکه از صفات دیگری مانند دینداری وی محروم شود.[75] فرزند آوری به عنوان یک ملاک مهم در ازدواج، نقص در جذابیت ظاهری را جبران می کند؛[76] در حالی که در صورت نقص در فرزندآوری، فرد از شرایط لازم برخوردار نیست؛ هرچند دارای جذابیت ظاهری و کمال دینی باشد.[77] توجه صرف به ثروت نیز فرد را از جنبه های دیگر محروم می کند؛ در حالی که اگر تزویج بر اساس دینداری صورت پذیرد، زیبایی و ثروت نیز از جانب خداوند تأمین خواهد شد.[78] از آن جا که یکی از اهداف مهم ازدواج، تولید و پرورش فرزند است و از نیاز مهم روانی انسان ها تعلق و پیوستگی خصوصاً با فرزند است. (رک. مزلو، 1367: ص79) فرزندآوری به عنوان یک ویژگی مهم همسر مناسب در نظر گرفته شده است. البته در موارد نادری، پیش از ازدواج، می توان ناباروری مرد یا زن را تشخیص داد.

3)- کفویت

کفویت مشابه مفهوم همسان همسری در جامعه شناسی خانواده است. همچنان که همسان همسری دارای جنبه های متعدد است، مفهوم کفو نیز امری نسبی است و دارای مراتب متعدد است. بنابراین باید همتایی دو نفر، در جمع بندی همة ملاک ها در نظر گرفته شود. ممکن است فردی نسبت به همسرش در جنبه هایی بالاتر باشد، در حالی که همسر وی در جنبه های دیگری از او بالاتر است. در این رابطه به بعضی از کلمات اولیای دین (ع) اشاره می شود:

همتا و هم شأن به این است که فرد پاکدامن باشد و زندگی با او همراه با آسایش باشد.[79]

فردی در نامه ای به امام جواد (ع) اعلام می کند که من مثل و همانندی برای ازدواج با دخترانم نیافته ام. امام جواد(ع) در جواب او می فرماید که در مورد نیافتن مثل و مانند، فکر و توجه زیاد نکند بلکه اگر از اخلاق و دینداری خواستگاران رضایت داشت، دختران را به همسری آنان درآورد وگرنه فتنه و فساد بزرگ در زمین ایجاد می شود. (همان، ص373)

امام رضا(ع) نیز می فرمایند: «اگر ما می خواستیم اعضای خانواده خود را به افرادی که کاملاً همتا و هم شأن ما باشند، همسر دهیم، بدون همسر می ماندند...». (همان، ج75، ص 367) از مجموع این سه روایت روشن می شود که همتایی در ازدواج امری نسبی است و لازم است در برخی شرایط زمانی و مکانی از آن صرف نظر شود.

از این رو، اگر فرد داوطلب ازدواج، از ملاک های مطلق، از قبیل اخلاق و سلامت روان برخوردار بود، مناسب نیست که اصل ازدواج را به عنوان یک سنت مهم پیامبران الهی، به دلیل فراهم نبودن شخص همانند ترک نمود. از این جهت، با وجود این که همسران ائمه(ع) و پیامبر(ص) همتا و کفو آن ها نبودند، این امر باعث نشد که ائمه اطهار(ع) از ازدواج با آن ها خودداری کنند. (نک. قمی، 1370: ج1 ؛ ج2)

به نظر می رسد، جمله ای که در مورد حضرت فاطمه(ع) گفته شده است که اگر حضرت علی(ع) نبود، همتا و همانندی برای ازدواج با حضرت زهرا(س)، در میان انسان ها یافت نمی شد، اشاره به این واقعیت دارد که غیر از علی(ع) کسی همتای ایشان نبود. (حر عاملی،1991م.: ج14، ص49) و ممکن بود در غیر این صورت ازدواج ایشان مانند ازدواج بسیاری از فرزندان ائمه (ع) با همتای خود نباشد. بنابراین نمی توان گفت که ایشان به دلیل نبودن کفو و همتا، ازدواج نمی کرد. البته، لازم به ذکر است که خاندان پیامبر(ص) و معصومان دارای اختصاصاتی از جمله در ازدواج می باشند[80] که در این موارد نمی توان ایشان را با انسان های دیگر و شرایط عادی و طبیعی مقایسه کرد. در مقام تفسیر حدیث مذکور، دو تفسیر دیگر نیز بیان شده است که هر دو قابل نقض هستند:

الف)- «از آن جا که مرد بر زن استیلا دارد و از طرف دیگر غیرمعصوم بر معصوم استیلا ندارد»، لذا حضرت زهرا (ع) نمی توانستند با غیرمعصوم ازدواج کنند. بنابراین، تنها گزینه ایشان برای ازدواج حضرت علی(ع) بود.

این تبیین مورد تردید است؛ زیرا استیلا و به تعبیری قوّامیت مرد بر زن در خانواده، در محدوده ی وظایف خانوادگی است نه در همه ابعاد و رفتارهای زندگی. بنابراین اشکالی ندارد که زن معصومی به همسری مرد غیرمعصوم درآید. با این وجود به وظایف دینی و شرعی خود عمل کند. آسیه یکی از زنان الگو برای اهل ایمان بود که دعا کرد خداوند خانه ای در بهشت برای او بنا کند و او را از دست فرعون و رفتارهایش نجات دهد (رک. تحریم، 11). به همین جهت، زن معصوم می تواند به همسری غیرمعصوم درآید و در شرایطی ویژه نیز شهادت در راه خدا را برگزیند و هیچ گاه دست به رفتار خلافی نزند.

ب)- «فلسفه ازدواج حضرت زهرا (س)، ایجاد پاک ترین نسل بود و به همین جهت باید با بهترین فرد ازدواج می کرد تا والاترین فرزندان تربیت شوند.»

در نقد این بیان قابل ذکر است که به طور قطع مقام حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (ع) از مقام فرزندانشان بالاتر است؛ با این وجود والدین حضرت علی (ع) و مادر حضرت زهرا (س)، به ظاهر معصوم نبودند، هرچند از مقام بسیار والایی برخوردار بودند. همچنین والدین پیامبر (ص) که بزرگ ترین شخصیت عالم انسانی می باشد، معصوم نبودند. علاوه بر این، مادران همه ائمه (ع) به استثنای امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در ظاهر معصوم نبودند، ولی شخصیت بسیار والای آن ها، برای ایجاد نسلی پاک که به مقام ولایت، حجیت و انسان کامل رسیده اند، کافی بود. بنابراین، ایجاد نسل پاک، مشروط به صفت عصمت، به ویژه آن چه در چهارده معصوم (علیهم السلام) بود، نمی باشد. به همین جهت تبیین دوم نیز مورد تردید است یا دست کم قابل اثبات نیست و نقض هایی بر آن وارد می شود.

در هر صورت، همان گونه که گفته شد، معصومان (ع) اختصاصاتی از جمله در ازدواج دارند، ولی سنت و سیره همه آن بزرگان انجام ازدواج بود. از این رو، اظهارنظر در مورد ازدواج حضرت زهرا (ع) باید با تأمل بیشتری صورت گیرد. شاهد بر این امر، کلامی از رسول خدا (ص) است که فرمود: «من در میان شما و مانند شما ازدواج می کنم ولی ازدواج فاطمه (ع)، امری الهی است و مطابق دستور از آسمان انجام شده است.» (حر عاملی، 1991م: ج 14، ص 49، ح 5)

به همین جهت، طبق روایات وقتی زنی به بهانه رشد معنوی از ازدواج سربازمی زند، امام صادق (ع) به او می فرماید: «دست از این شیوه بردار، زیرا اگر قرار بود کسی به این عذر، ازدواج نکند، زنی اولی تر از حضرت زهرا(س) نبود.» (همان، ص117، باب 84) همچنین رسول خدا (ص) زنان را از این که به دلیل امور معنوی (که شاید مهم ترین توجیه باشد) از ازدواج سرباززنند، نهی نموده است. (همان)

در مجموع بر اساس تعالیم اسلام و برخی آیات قرآن کریم،[81] اصل حاکم، انجام ازدواج در صورت تحقق شرایط لازم مانند ایمان است و نبود سایر ویژگی ها نباید مانع انجام ازدواج شود.[82]

همسانی زن و مرد در امور فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هرچند به سازگاری بیشتر آنان کمک می کند ولی نمی توان این امر را به عنوان ملاک لازم و قطعی در همة شرایط زمانی و مکانی برای همسر مناسب در نظر گرفت. آیات قرآن،[83] کلمات معصومان[84] (ع) و سیره ی عملی اولیای دین (ع) در ازدواج[85]، حاکی از این امر است که این ملاک نمی تواند جهت ترجیح افراد بکار رود. به عنوان نمونه، وقتی امام سجاد(ع) با زنی از بنی شیبان ازدواج می کند، یکی از اصحاب، به جهت تعلق زن به آن قبیله و ناشناس نبودنش اظهار خرسندی می کند. امام (ع) به او می فرماید: «تو را صاحب نظرتر از این حساب می کردم. خداوند به وسیله اسلام، پایین را بالا برد، ناقص را کامل کرد و افراد پایین جامعه را کرامت بخشید. مسلمان پست نیست. پستی، پستی جاهلیت است.» (همان، ص372) و «پیامبر(ص)، سیاه فقیر را به تزویج زن قریشی بسیار ثروتمند درآورد و فرمود: «من برای آسان شدن ازدواج ها چنین کردم. شیوه عمل رسول خدا(ص) را سنّت و رسم خودتان قرار دهید و بدانید که گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست...» (مجلسی، 1983م: ج22، صص 437 ؛ 265)

تشابه زن و مرد در امور روان شناختی، از قبیل هوش، عواطف، تحصیلات و نگرش ها، در ضمن ملاک کفویت قرار می گیرد. زیرا این امور در پیوند دو نفر، استحکام و استمرار پیوند آن ها بسیار اثرگذار است. البته تشابه در این امور مانند ملاک کفویت، امری نسبی است و صرف نبود یا نقص در آن ها فرد را فاقد شرایط لازم نمی کند. در این مورد، باید شرایط زمانی و مکانی و شخصیت افراد داوطلب ازدواج در نظر گرفته شود. بدیهی است هرچه تشابه بیشتر باشد، فرد مورد نظر از شرایط بهتری برخوردار خواهد بود.

در میان صفات نسبی، مهمترینشان توجه به همسانی و تشابه زن و مرد است که از میان آن ها جنبه های روان شناختی افراد که در سازگاری و رضایت زناشویی بیشتر مؤثر است، باید ترجیح داده شود. این موارد عبارتند از: رفتار و شیوه ی برخورد در خانواده، نگرش های مربوط به زندگی خانوادگی، مانند فرزندپروری، مهار و تعدیل عواطف. در فرآیند گزینش همسر، پس از شناخت ملاک های لازم، تطبیق آن ها بر فرد مورد نظر، امری مهم و بسیار دشوار است. به طور کلی دو اصل مهم در فرآیند گزینش همسر، باید رعایت شود:

اول؛ شناخت شرایط لازم و سایر ویژگی های همسر مناسب و در مقابل صفات، حالات و رفتارهای مخل زندگی زناشویی خشنودکننده.

دوم؛ سعی در کسب اطلاعات لازم و کافی از فرد داوطلب ازدواج. بدین منظور با تحقیق در مورد ویژگی های فرد مورد نظر از محل تحصیل، کار و زندگی و در مورد خانواده او، از بخش مهمی از شخصیت فرد می توان اطلاع یافت. به علاوه، با برگزاری چند جلسه ملاقات و توجه به گفتار و سایر حالات غیر کلامی فرد، اطلاعات لازم برای تصمیم گیری به دست خواهد آمد. به نظر می رسد، هر چه دختر و پسر در فرآیند گزینش همسر به این دو اصل بیشتر پایبند باشند، انتخاب آن ها مناسب تر خواهد بود.

آن چه در مورد ملاک های ازدواج گفته شد، مبتنی بر جهان بینی اسلام است. از آن جا که اسلام، تأمین نیازهای عاطفی و جنسی، تولید و پرورش فرزندان صالح، حفظ افراد از آلودگی ها و تکامل اخلاقی و معنوی را از اهداف اساسی ازدواج می داند، ملاک های همسر مناسب را نیز در راستای تأمین همین اهداف در نظر می گیرد. از این رو، فردی که جهان بینی مادی دارد یا از باورهای دینی ضعیف برخوردار است، ممکن است، ملاک های مادی از جمله جذابیت ظاهری و شرایط اقتصادی را به عنوان اصلی ترین معیارها قرار دهد.

همچنین، اهدافی که برای ازدواج بیان شد، مربوط به غالب ازدواج ها، به ویژه ازدواج اول افراد است. تعداد اندکی از ازدواج ها نیز ممکن است، برای تأمین برخی اهداف دیگر صورت پذیرد. مثلاً فردی که همسر خود را از دست داده و دارای چند فرزند است، در ازدواج دوم دیگر توجهی به باروری فرد ندارد و ممکن است با فردی نابارور ازدواج کند و نیز در ازدواج هایی که گاه اهدافی کوتاه مدت برای آن ها در نظر گرفته شده، فقط به ملاک هایی مطلق و ضروری توجه می شود.

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت

اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آئین صحیح همسر داری


http://maktoobshop.com/



پیامبر اکرم(ص) درباره زن می فرماید:

"الْمَرْأَةَ رَیْحَانَة"[1]

 یعنی زن گل است. یک موجود لطیف، که از نظر اسلام از جایگاه والایی برخوردار است و مهم ترین نقش زن، همسری، مادر بودن و مدیر تربیتی خانواده به خصوص فرزندان است.

از نظر اسلام، بالاترین سرمایه زن، عفت و پاکدامنی اوست که از ایمان و آگاهی او سرچشمه می گیرد، و از ابتدای زندگی (تکلیف) تا انتهای آن (پایان عمر) جریان دارد. اگر این عفت در کنار علم و تجربه و اخلاق قرار گیرد ثمره اش زندگی موفق، فرزندانی مفید و مؤثر و خدمت گذار خواهد بود.

بر عکس هر چه این سرمایه آسیب ببیند انسان در زندگی خود دچار مشکلات خواهد شد زیرا اگر این سرمایه خدشه دار شود در گام اول اعتماد خانوادگی (اعتماد بین زن و شوهر، مادر و فرزند، دختر و پسر و....) سلب خواهد شد و به دنبال آن پایه های زندگی سست و اختلاف و درگیری جای آرامش را خواهد گرفت.

بنابر این یک دختر مسلمان یا حتی غیر مسلمان که خواهان زندگی موفقی است، باید نهایت سعی و تلاش خود را به کار گیرد تا این گوهر گرانبها حفظ شود، زیرا چه بسا که یک لذت زود گذر یک عمر پشیمانی بدون فایده را به همراه دارد!

پس باید تمام دستوراتی که اسلام برای حفظ پاکدامنی، وضع کرده است در جامعه رعایت شود، اما از آنجا که آسیب هایی که متوجه یک زن است بسیار جبران ناپذیرتر است، لازم است که زنان در این راه بیشتر سعی و تلاش نمایند. دستوراتی نظیر پوشانیدن زیبایی های بدن در مقابل نامحرمان، خودداری از ارتباط و تماس های غیر ضروری با مردان بیگانه و نامحرم، خودداری از تردد در مکان های خلوت، خودداری از پذیرفتن شغل هایی که ناچار است با یک نامحرم ساعاتی را در یک محیط خلوت باشد و... .



برای این که این دستورات را به طور کامل انجام دهیم لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که خداوند متعال بر بندگانش مهربان است و هر دستوری را که صادر می کند یا خیری در آن است که بندگانش از آن بهره مند می شوند و یا به واسطه آن، شری را از آنها دفع می کند. هیچ یک از دستورات خداوند، گزاف و بیهوده نیست. حتما نفعی را به ما می رساند یا ضرری را از ما دور می کند. هر چند ما آن نفع و ضرر را الان به خوبی درک نمی کنیم!

اگر اسلام از زن خواسته است که زیبایی خود را از نامحرم بپوشاند، وقار خود را حفظ کند و حتی نسبت به مردان نامحرم حالت تکبر به خود بگیرد و با خشوع و خضوع با آنها سخن نگوید، از آن جهت است که زن سرمایه گرانبهای خود را حفظ کرده و آن را در اختیار شریک زندگی خود (همسر) قرار دهد و در مقابل شوهر سرمایه خوبی داشته باشد، تا بتواند شوهر و فرزندان را پای بند زندگی نماید.

زنی که دستورات اسلام را باور کرده باشد به هیچ قیمت و در هیچ شرایطی حاضر نیست که این دستورات را زیر پا بگذارد.[2]

برای این که یک زن ازدواج موفقی داشته باشد علاوه بر عفت و پاکدامنی، باید از آئین صحیح همسر داری، برخورد با نزدیکان همسر، برخورد صحیح با ناهنجاری هایی که ممکن است در طول زندگی با آن روبرو شود نظیر فقر، بیماری، اعتیاد و... و نیز روش برخورد با حالات مختلف همسر (عصبانیت، کم روئی، پرروئی، کم حوصلگی و...) آگاهی کامل داشته باشد.[3]



[1]- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج5، ص 510، باب اکرام الزوجة، وسائل الشیعه، ج 20، ص 168، باب 87.

[2]دستورات اسلام خطاب به یک زن مسلمان در رساله های عملیه به طور مفصل آمده است.

[3]قبل از ازدواج مطالعه کتاب هایی که در رابطه با آئین شوهر داری توسط متخصصین تهیه شده است مانند "آئین همسر داری" نوشته آیت الله ابراهیم امینی بسیار مفید خواهد بود.

 

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت

اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آیا آمادگی ازدواج کردن را دارم؟


http://maktoobshop.com/


پرده اول

« ... ها خانم جان ... یه بخت خیلی خوب تو فالت می بینم. کف دستت می گه که ماشااللّه وضع مالیش خیلی خیلی خوبه».

«جان تو، ته فنجونت یه چیزی شبیه ظرف عسل می بینم ... چه قدرم یارو شکیله ... اِ اِ ... اینم شبیه بند کراوات می مونه ... به سلامتی».

«حرکت ضربان قلبت و تأثیرش روی گردن بند، نشون می ده که ان شاءاللّه تا چند ماه دیگه داماد می شی ... ظاهراً عروس خانم یه دختر رعنای خوش قد و بالاست! ...».

پرده دوم

آمارها، درد دل ها، جنگ ها و اعصاب خردکنی ها نیز حرف هایی برای گفتن دارند؛ بیشتر از حرف های رمّال ها، فال قهوه چی ها، کولی ها و ... .

برای خیلی ها هنوز عصر شاهزادگان زیبای سوار بر اسب سفید از سرزمین رؤیاها تمام نشده است. امّا خیلی ها هم دیدگاه کاملاً متفاوتی از ازدواج پیدا کرده اند؛ امّا آنچه درست است، این است که تنها کسانی می توانند از ازدواج، تعریف درستی داشته باشند که آن را به راستی تجربه کرده باشند.

دختر جوانی اقرار می کند: «ما تصوّر خیلی اشتباهی در مورد ازدواج داشتیم؛ فکر می کردیم هر وقت دلمان بخواهد می آییم خانه و هر وقت دلمان بخواهد می رویم بیرون. هر کاری که دوست داشته باشیم می توانیم بکنیم، مثلاً اگر دلمان خواست ظرف ها را می شوییم، دلمان نخواست نمی شوییم؛ ولی زندگی این شکلی نیست».

بسیاری از جوانان، تصوّر صحیحی از ازدواج ندارند و این، نشانه عدم بلوغ ایشان است. زندگی زناشویی، زندگی خیالی و وهم آوری است با آرزوهایی که تاکنون به آن دست نیافته اند.

بعضی از جوانان صرفاً می خواهند از اوضاع نامناسب حاکم در منزل، مدرسه یا محیط زندگی خود خلاص شوند.

دختری به نامزد خود چنین می گفت: «اگر بدانی چه قدر خوش حالم که داریم ازدواج می کنیم. دیگر لازم نیست برای چیزی تصمیم گیری کنیم».

مریم هم حرف های جالبی برای گفتن داشت. با او در دادگاه خانواده آشنا شدم؛ یکی از صدها مراجعه کننده ای که برای طلاق به دادگاه می آیند و حرف هایی می زنند که بوی هزاران سال تجربه می دهد.

او می گوید: «مهمترین دلیلم برای ازدواج، فرار کردن از محیط خانواده بود و راه بهتری سراغ نداشتم. مادر و پدرم از هم جدا شده بودند و چهار سال بود که با پدر و نامادری ام زندگی می کردم. اعتیاد برادر بزرگ ترم هم مزید بر علت شده بود که هر روز در خانه دعوا، جر و بحث و کتک کاری باشد. شانزده سال بیشتر نداشتم که با آرش آشنا شدم و یک سال بعد تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. آن زمان فکر می کردم که قرار است از جهنم خانه پدر، به بهشت خانه همسر قدم بگذارم؛ امّا حالا بعد از سه سال متوجه شدم که چه قدر اشتباه کردم. ای کاش راه مناسب تری برای مشکلات زندگی ام انتخاب می کردم!».

زندگی زناشویی، نه یک زندگی خیالی است و نه حلّال مشکلات. بعد از ازدواج، مشکلات جدید، سر باز خواهد زد که شخص حتی تصوّر آن را نیز به ذهن خود راه نمی داد.

لیلی می گوید: «همه لذّت زندگی همان یک سال اول است؛ امّا پس از آن، گویی از خواب بلند شوی و یا از عرش، تو را به زمین بیاورند و وادارت کنند که روی زمین سخت راه بروی. این اوضاع، وقتی بدتر شد که من در بیست سالگی، مادر بودن را تجربه کردم. بعضی از وقت ها همه چیز از کنترلم خارج می شد، به طوری که فقط می نشستم و ساعت ها گریه می کردم!».

بسیاری از جوانان نیز انتظاری از رابطه جنسی دارند که واقع بینانه نیست. بسیاری از اوقات، احساسات جوانی، افکار شخص را مخدوش می نماید و مانع می گردد که وی به ضعف های همسر آینده خود پی ببرد.

برای انجام دادن وظایفم آمادگی ندارم!

عروس جوانی می گوید: «اوایل، همه چیز خوب بود؛ امّا حالا همسرم فکر می کند، همان قدر که اهمیت دارد وقتش را با من صرف کند باید با دوست هایش هم صرف کند ... او از هیچ کدام از کارهای دوران مجردی اش دست برنداشته و هنوز هفته ای یک بار با دوستانش ـ که همگی هم مجرد هستند ـ به گردش و تفریح می روند و گاهی شب ها هم نمی آیند. او مسئولیت یک مرد متأهل را نمی فهمد و اصلاً از عهده وظایفش برنمی آید. فکر می کردم من تنها شخص زندگی او خواهم بود، امّا فریب خوردم».

متأسفانه امثال این وقایع، نشانگر تصوّر غلطی است که در میان مردان مجرد که بدون آمادگی کامل ازدواج می کنند وجود دارد. آنان فکر می کنند که اکنون به عنوان یک شوهر می توانند به نوع زندگی ای که در حالت تجرّد داشته اند، ادامه دهند.

در مورد کار طاقت فرسا و حمایت مالی از خانواده چه می توان گفت؟ پویا هم حرف های جالبی برای گفتن دارد: «یادم می آید وقتی اوّلین کارم را پیدا کردم باید هر روز ساعت پنج صبح از خواب بیدار می شدم، تا ساعت هفت، به موقع سر کارم حاضر باشم. بعد از یک مدت با خودم فکر کردم که چه کار مشکلی دارم. این در حالی بود که وقتی به خانه برمی گشتم، شادی اصلاً مرا درک نمی کرد و هیچ چیزی مطابق میلم نبود. شادی، دختر خاله ام بود. وقتی با او ازدواج می کردم، درهای خوش بختی را به روی خود باز می دیدم؛ امّا حالا آرزوی دوران تجردم را دارم».

مراد می گوید: «وقتی مجرد هستی، هر کاری که دلت بخواهد می توانی انجام بدهی؛ نه وظیفه ای، نه پول درآوردنی. هر وقت دلت می خواست بلند می شدی، سر کار می رفتی و اگر هم کاری نبود با پول توجیبی ای که از پدر می گرفتی، زندگی ات می چرخید؛ امّا حالا ... من نمی فهمم که اصلاً چرا باید من خرج همسرم را بدهم؟!».

آرزوی نوزده ساله به یکی از مشکلات عمومی عروسان جوان اشاره می کند: «تلویزیون تماشا کردن و خوابیدن را به تمیز کردن خانه و درست کردن غذا ترجیح می دهم. وقتی مهمانی به خانه ما می آید، می خواهم از خجالت آب شوم. خانه پدر و مادرم و پدرشوهر و مادرشوهرم همیشه تمیز و مرتب است؛ امّا خانه و زندگی من، همیشه نامرتب است. بهتر است از آشپزی ام چیزی نگویم که افتضاح است. همیشه یا غذا را می سوزانم یا خودم را. یک بار هم کم بود سر از بیمارستان دربیاورم. وقتی یادم می آید که دوران مجردی ام چه طور همه چیز، حاضر و آماده بود و همه وظیفه من به رفتن مدرسه خلاصه می شد، گریه ام می گیرد».

ستاره بیست ساله می گوید: «سال اول زندگی به طور غیر منتظره ای صاحب فرزند شدم. کارهای خانه، ضعف جسمی، نگه داری بچه و بی مسئولیتی همسرم، همه چیز را به شکل کابوسی درآورده بود. دختر که بودم تصور اشتباهی از بچه داشتم؛ فکر می کردم شبیه عروسک بازی است، هر وقت دلت بخواهد با او بازی می کنی و هر وقت نخواستی کنارش می گذاری؛ امّا حالا وقتی مجبورم شب ها هر یک ساعت از صدای گریه اش از خواب بلند شوم و برایش شیر درست کنم یا پوشاکش را عوض کنم، به فکر ابلهانه ام خنده ام می گیرد. یک سال است که آرزوی یک خواب راحت را در دل می پرورانم».

بعضی از عروسان جوان هم تلویزیون را هووی خود معرفی می کنند. آنان از در دسترس نبودن همسرشان گله مند هستند و می گویند: وقتی هم که از سر کار می آیند، جلوی تلویزیون می نشینند و سریال می بینند و تا نصف شب هم برنامه نود و فوتبال تماشا می کنند!

با مشکلات مالی چگونه کنار بیاییم؟

مشکلات مالی، عامل دیگری است که موجب اختلافات در زندگی زناشویی زوج های جوان می شود. چهل و هشت زوج جوان که سن آنان هنوز به بیست سال نرسیده بود، سه ماه بعد از ازدواجشان اقرار کردند که بزرگ ترین مشکلشان در زندگی، پرداخت «مخارج خانواده بر طبق درآمدشان» بوده است. بعد از حدود سه سال، از سی و هفت درصد از این زوج ها همین سؤال دوباره پرسیده شد. بزرگ ترین مشکل آنان همچنان مشکل مالی بود و اضطراب آنان از این مسئله حتی بیشتر هم شده بود.

آرش می گوید: «زندگی چه لذتی دارد وقتی آدم، هیچ وقت پول ندارد تا چیزهایی را که می خرد راضی اش کند»؟ وقتی مقدار کمی درآمد داری و آن قدر هزینه های جورواجور، که پول حتی به نیمه ماه هم کفایت نمی کند، ممکن است کلی جر و بحث و ناراحتی به وجود بیاید».

متأسفانه در کشور ما، قشر نوجوان و جوان، بالاترین نسبت بی کاری و کمترین میزان درآمد را دارا هستند. برای همین، مشکل مالی در صدر مشکلات جوانان قرار دارد.

علی می گوید: «مدتی بعد از شروع زندگی، متوجه شدیم که دخل و خرجمان با هم نمی خواند و هر چه می دویدم، آخر برج، کم می آوردم. تصمیم گرفتم تا با رفتن به خانه پدرم و مادرم و زندگی در طبقه دوم خانه آنها اجاره خانه را از سایر هزینه های زندگی ام کم کنم که این، شروع ماجراهای دیگر بود. همسرم که از اول هم با این قضیه موافق نبود، بنای ناسازگاری با مادرشوهرش را گذاشت. کار به جایی رسیده بود که سر کوچک ترین چیزی جر و بحث سر می گرفت و کلی اعصاب خردکنی به وجود می آمد».

از سویی بالا رفتن سطح توقعات و آنچه جوانان، ایده آل خود می پندارند، تلاش و جدیت بیشتری می خواهد. اغلب جوانان در ابتدای زندگی می خواهند صاحب همه آن چیزهایی بشوند که پدر و مادرهایشان در ظرف سال ها به دست آورده اند و این افزایش توقعات، دل سردی بیشتری را برای آنان به ارمغان خواهد آورد.

اگر این توقعات کاهش نیابد و زوج های جوان نگرش بچگانه ای در مورد مادیات داشته باشند، شروع دردسرهای بزرگ تری خواهد بود که حتی درآمد کلان نیز به آن پایان نخواهد داد. متأسفانه تعدادی از زوج های جوان بخصوص دختران جوان، انتظاراتی از همسران آینده شان دارند که برای آنان مقدور نیست.

یک همسر جوان می گوید: «وقتی با نامزدم ازدواج کردم، چون او نیز مانند من از طبقه متوسط جامعه بود، فکر می کردم که توقعاتش نیز به همان میزان کم خواهد بود؛ امّا متأسفانه او می خواست همه آنچه در زندگی مجردی اش به دست نیاورده بود و به عبارتی همه کاستی ها را در زندگی مشترکش به دست آورد. گرفتن مراسم عروسی سنگین در بزرگ ترین تالار شهر، خریدهای آنچنانی، بهانه تراشی ها و ... آن قدر مرا کلافه کرد که خیلی زود، منجر به جدایی شد».

گاهی این افزایش توقعات، دو طرفه است. زوج های جوان برای فراهم کردن خواسته هایشان به قرض کردن از این و آن روی می آورند و در همان روزهای اول زندگی، تا گلو در قرض فرو می روند و به قول بعضی ها طلبکارها به کابوس های زندگی شیرین زناشویی منجر می شود. این زوج ها تصور دقیقی از خواسته های خود ندارند.

مطمئناً هیچ کس نمی تواند منکر موارد قوّت و مثبت زندگی زناشویی شود. ازدواج و تشکیل زندگی همچنان که می تواند بسیار مسرت بخش باشد، ممکن است به درد و تلخ کامی نیز منجر شود.

در یک ازدواج، آنچه مهم است. هدف ابتدایی است. به راستی هدف از زندگی مشترک چیست؟ آیا پیمان مقدس و پاک ازدواج را صرفاً برای رهایی از مشکلات یا رسیدن به ناکامی هایتان می خواهید؟ این هدف نشان می دهد که شما تا چه اندازه آمادگی ابتدایی برای ازدواج را دارید.

از سویی دیگر تا چه اندازه خود را آزموده اید؟ آیا به خوبی با وظایف یک زن یا شوهر آشنا هستید و می توانید به خوبی از عهده آن بربیایید؟ یا فکر می کنید چون اکنون طرف مقابلتان را دوست دارید پس در زندگی آینده نیز نیاز چندانی به ایفای وظایف نخواهید داشت!؟

آیا خواهید توانست از فراز و نشیب های یک زندگی مستقل که بار آن صرفاً برعهده شما و شریک زندگی تان است به خوبی بربیایید؟

آیا برای مشکلات مالی فکری کرده اید؟ آیا به خوبی هزینه ها، درآمدها، خواسته و انتظارات خود را از یک زندگی مشترک برآورد کرده اید؟

اگر جواب شما به تمامی پاسخ ها، صادقانه، مثبت است، می توانید با یافتن همسر مناسب، آمادگی خود را برای زندگی زناشویی امتحان کنید و در غیر این صورت، بهتر است کمی تأمل نمایید.

در هر حال، ازدواج، امری پسندیده است و خداوند، همسر را مایه آرامش و الفت قرار داده است.

امام سجاد(ع) در حدیثی می فرماید: «حق همسر تو آن است که بدانی خدا او را مایه آرامش و الفت تو قرار داده و این را از جمله نعمت های بزرگ خدا بشمار آوری و از این رو در رفتار خود با او مدارا کنی و احترام او را نگه داری ...».(1)

1 . مستدرک، کاب نکاح، باب 65، خبر 6 .

http://www.hawzah.net/

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

تحکیم بنیان خانواده (قسمت دوم)

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


در شماره پیشین به بیان اصول انتخاب همسر با تکیه بر آیه «هن لباس لکم و انتم لباس لهنّ» اشاره شد که عبارت بود از اصل همسر گزینی، اصل اختیار و اصل تناسب. اکنون به آخرین اصل در این باره می پردازیم.

اصل دقّت

دقت در انتخاب لباس از اصول مهمّی است که هر فرد برای خرید لباس در نظر می گیرد. مسلّما هر شخصی بدون مقدمه وارد فروشگاه لباس نمی شود، بلکه نخست نیاز خود به لباس را مورد توجّه قرار داده و بر اساس آن، نوع لباسی را که نیازمند آن است تعیین می کند. پس از آن که برای خود مشخص کرد چگونه لباسی را مد نظر دارد، نوع فروشگاههایی که عادتا این گونه لباس را عرضه می کنند، شناسایی کرده و برای خرید به آنها رجوع می کند.

از آنجا که انتخاب همسر انتخاب لباس دائمی است از حساسیّتی به مراتب بیشتر برخوردار است. در آغاز فرد داوطلب ازدواج باید نیاز خود به ازدواج را احراز کند. در مرحله بعد لازم است معیارهای همسر شایسته برای خود را مورد توجّه و دقت نظر قرار دهد و بر اساس عقل و منطق مشخّصات همسر خود را در دو بخش ویژگیهای ضروری و خصوصیات ترجیحی تعیین کند. پس از آن نوبت به این می رسد که مواردی را که وجود ملاکها در آنها محتمل است، شناسایی کرده و سپس اقدام به خواستگاری رسمی بنماید.

هر یک از مراحل فوق نیازمند دقت و بررسی خاصی است که اگر لحاظ نشود، پیامدهای تلخی را به بار می آورد. ولی این پایان راه نیست، بلکه پس از تعیین اصل نیاز، معیارهای انتخاب و یافتن موارد مناسب احتمالی، نوبت به آن می رسد که وجود معیارهای از پیش تعیین شده را در موارد احراز کنیم.

در اینجا به بررسی برخی از مصادیق اصلی دقت در انتخاب همسر می پردازیم.

الف) دقت در تعیین معیارها

فردی که قبل از خرید لباس ویژگیهای لباس مورد نیاز خود را به دقت تعیین می کند، علاوه بر آن که در انتخاب صحیح توفیق بیشتری می یابد، از اتلاف وقت و پرسه زدن بیهوده در کوچه و بازار رهایی می یابد. چنین فردی می داند چه می خواهد، چرا چنین می خواهد و کجا باید دنبال آن بگردد. این آگاهی خود عاملی مؤثر در انتخاب صحیح و کامیابی از ازدواج عاقلانه به شمار می رود.

بین فلاورز، 148 زوج را که قبل از ازدواج آزمونی را در زمینه ازدواج تکمیل کرده بودند، مورد بررسی قرار داد. از جمع این زوجها 59 زوج زندگی زناشویی سعادتمندی داشتند، 53 زوج از هم جدا شده بودند و 36 زوج بعد از شرکت در آزمون برنامه ازدواج خود را لغو کرده بودند.

فلاورز آزمونهای پیش از ازدواج این زوجها را مقایسه کرد و با کمال تعجّب به این نتیجه رسید که با توجه به امتیازات به دست آمده در هر آزمون می توان با دقت 86 درصد پیش بینی کرد که چه زوجهایی از زندگی زناشویی خود ناراضی خواهند بود. در ضمن مشخص شد که زوجهای خوشبخت هم با احتمال 79 درصد پیشاپیش مشخص می شوند. با توجه به نتایج به دست آمده زوجهایی که پس از شرکت در آزمون، برنامه ازدواج خود را لغو کرده بودند، اقدامی عاقلانه انجام داده بودند؛ زیرا نتایج آزمون آنها شبیه نتایج آزمون کسانی بود که زندگی زناشویی بد فرجام داشتند.

دو نکته مهم که از تحقیق فوق به دست می آید آن است که دقت و بی دقتی داوطلبان ازدواج قبل از ازدواج نقش مهمی در نتیجه آن دارد و این نتیجه تا حدود زیادی قابل پیش بینی است. دیگر آن که افرادی که بدون دقت و آگاهی اقدام به انتخاب همسر کردند، پس از انجام آزمون متوجه بی توجهی خود شده و از تصمیم بی مبنای خود منصرف شدند.

بررسی هایی از این قبیل اسباب امیدواری است و نشان می دهد که در کار انتخاب همسر هم نظم و قاعده ای وجود دارد. دیگر نمی توانیم بگوییم که نمی دانیم چه عواملی ازدواج ما را به شکست می کشاند.

ب) همه جانبه نگری در تعیین معیارها

یکی از نکات مهمّ در تعیین معیارهای گزینش همسر آن است که از یک جانبه نگری احتراز شود. همان طور که در انتخاب لباس فقط یک ویژگی آن مانند زیبایی را مدّنظر قرار نمی دهیم بلکه سایر مشخصات همچون اندازه، رنگ، طرح، جنس، شرکت تولیدی و قیمت آن را نیز به دقت بررسی می کنیم، در انتخاب همسر که لباسی برای یک عمر است نیز باید دقت بیشتری به خرج داده و معیارهایی همه جانبه برای آن لحاظ کنیم. پیشوایان دینی نیز ما را به پرهیز از یک سو نگری فرا خوانده و معیارهای همه جانبه ای را برای گزینش همسر ارائه داده اند که به اختصار به آنها اشاره می کنیم:

1. خاستگاه خانوادگی

اولیای الهی توجه به جایگاه خانواده فرد را از معیارهای ویژه انتخاب بر شمرده اند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیثی مردم را از ازدواج با «خضراء الدمن» بر حذر داشتند. از آن حضرت در مورد ماهیت «خضراء الدمن» سؤال شد و آن حضرت پاسخ دادند: «المرأة الحسناء فی منبت السوء» «زنی زیبا که در محیطی نامناسب پرورش یافته باشد».

2. موقعیت دینی

فردی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در مورد ازدواج راهنمایی خواست. آن حضرت فرمود:

«انکح و علیک بذات الدین»؛ «ازدواج کن و فردی دین دار را برگزین».

3. خصوصیات اخلاقی

در منابع اسلامی خصوصیات اخلاقی متعددی همچون حسن خلق، گذشت، حیا و عفت، عطوفت، و... در گزینش همسر مدّ نظر قرار گرفته است.

4. زیبایی

علاوه بر اصل زیبایی که در انتخاب همسر مورد توجه متون دینی قرار گرفته، به برخی مسائل مصداقی نیز توجه شده است:

عن النبی (صلی الله علیه و آله): «اذا اراد احدکم ان یتزوّج فلیسأل عن شعرها کما یسأل عن وجهها فان الشعر احد الجمالین»

«هرگاه فردی از شما درصدد ازدواج برآمد همان طور که در مورد چهره همسر سؤال می کند، در مورد موی او نیز سؤال کند، چرا که مو یکی از دو زیبایی است».

علاوه بر موارد مذکور، معیارهای دیگری نیز در منابع روایی ذکر شده است.

از آنچه ذکر شد موضوع همه جانبه نگری در تعیین معیارها به روشنی برداشت می شود.

ج) دقت در اولویت بندی معیارها

هر فردی مایل است لباسی تهیه کند که زیبا، بادوام، محصول شرکتی معتبر، متناسب، ارزان، خوش رنگ و... باشد، ولی چون عملاً دست یابی به چنین لباسی بسیار دشوار است، ناچار باید معیارهای مورد نظر را اولویت بندی کرد و بر اساس مهم ترین معیارها دست به انتخاب زد. در انتخاب همسر، برخی افراد صرفا معیارهای ایده آل خود را در نظر گرفته و به دنبال مصداق هماهنگ با آن می روند، ولی ممکن است چنین مصداقی وجود خارجی نداشه یا در صورت وجود، قابل شناسایی نبوده و حتی در صورت شناخت ممکن است او نیز برای خود معیارهای دیگری در نظر داشته باشد.

بر این اساس، لازم است معیارهایی را که در مرحله قبل معین کرده ایم، اولویت بندی کنیم. برخی معیارها از تأثیر بیشتری در زندگی زناشویی برخوردارند و تأثیر آنها تا آخر زندگی مشترک ادامه یافته و حتی به زندگی در جهان دیگر نیز کشیده می شود. گروه دیگری از معیارها در عین آن که در زندگی همسران نقش ایفا می کنند ولی از تأثیر عمیق و بادوامی برخوردار نیستند. آنچه در گزینش همسر باید مورد دقت قرار گیرد، وجود معیارهای دسته اول در فرد مورد نظر است و در صورت عدم احراز این ویژگیها نباید به این ازدواج تن داد. ولی معیارهای دسته دوم در عین اهمیّت، به گونه ای قابل اغماض بوده و می توان از برخی از آنها به خاطر مصالح مهم تر صرف نظر کرد.

این تفکیک و اولویت بندی معیارهای انتخاب همسر در متون دینی مورد توجه قرار گرفته و در جایی که یک معیار اهمّ با معیار مهمّ در تقابل باشد، جانب معیار اهمّ گرفته شده است.

به عنوان مثال در سوره بقره آیه 221 خداوند متعال به مقایسه ایمان و زیبایی به عنوان دو معیار انتخاب همسر پرداخته، اولویت اوّل را به شاخص ایمان داده و زیبایی را در درجه بعد مورد توجه قرار داده است.

و لا تنکحوا المشرکات حتی یؤمنَّ و لامة مؤمنة خیر من مشرکة ولو اعجبتکم...

«با زنان مشرک تا ایمان نیاورده اند ازدواج نکنید و کنیز با ایمان از آزاد زن مشرکه بهتر است، اگر چه [زیبایی یا ثروت یا موقعیت او] شما را به شگفتی درآورد. و زنان خود را به ازدواج مردان مشرک در نیاورید، و همانا برده با ایمان از آزاد مشرک بهتر است هر چند [زیبایی و موقعیت و ثروت او] شما را به شگفتی وا دارد.»

در این آیه شریفه ایمان حتی از موقعیت اجتماعی نیز برتر دانسته شده، به گونه ای که برده با ایمان بر فرد آزاد بی ایمان ترجیح داده شده است. در روایتی از امام باقر (علیه السلام) آمده است:

«اعلموا ان السوداء اذا کانت ولودا احبّ الیّ من الحسناءالعاقر»

«آگاه باشید که زن زشتی که فرزند آورد نزد من از زن زیبای نازا محبوب تر است».

در این حدیث بین دو ویژگی زیبایی و تولید مثل، خصوصیت دوّم در اولویت قرار گرفته است.

به هر حال، لازم است فرد داوطلب ازدواج خصوصیات مورد نظر را بر اساس نقش و اهمیت آن در زندگی طبقه بندی نموده، احراز خصوصیات کلیدی را مورد توجه قرار داده و در صورت احراز آنها فقدان برخی از خصوصیات کم اولویت را مورد اغماض قرار دهد.

د) دقت در تطبیق معیارها بر مصداق مورد نظر

همچنان که آخرین مرحله خرید لباس تطبیق معیارهای در نظر گرفته شده با لباس مورد نظر است، در گزینش همسر نیز سرانجام باید وجود معیارها را در فرد احراز کرد.

در اینجا به بررسی برخی از شیوه های تطبیق معیار بر مصداق می پردازیم:

1. مشورت با کارشناس

فردی که از قدرت تطبیق معیار بر لباس مورد نظر برخوردار نیست، معمولاً نظر کارشناس را مورد توجه قرار داده و با او به مشورت می پردازد. در انتخاب همسر نیز موضوع مشورت با کارشناس از اهمیت ویژه ای برخوردار است. البته در انتخاب کارشناس نیز باید دقت لازم را به خرج داد، در غیر این صورت راهنمایی به شدت سطحی و در نهایت مخرّب خواهد بود. برای مثال کتاب پر فروش مارگارت کِنت با عنوان «ازدواج با مرد دلخواه» با افتخار می گوید: این کتاب شیوه های زرنگ بازی را آموزش می دهد. با خواندن این کتاب راههای سلطه جویی و فریب دادن دیگران را می آموزید و اجازه نمی دهید دیگران شما را مورد سلطه جویی قرار دهند. بعد خانم کنت با اشاره به 2 نکته برای انتخاب مرد مورد نظر می گوید: مهم نیست چه قیافه ای دارید، چه گذشته ای داشته اید و چند ساله هستید.

به طور خلاصه مشاور ازدواج باید فردی متدین، خیرخواه، آگاه به مشاوره، خبیر در مسائل خانواده و انتخاب همسر، بی طرف، امین و رازدار باشد.

2. تحقیق

عامل دیگری که در احراز معیارها مؤثر است، تحقیق از کسانی است که به نحوی لباس مورد نظر را می شناسند یا با آن سروکار داشته اند. در انتخاب همسر تحقیق مهم ترین عامل شناخت بوده و از آنجا که فرد را در گستره ای وسیع و در طول زمان مورد بررسی قرار می دهد، بسیار حایز اهمیت می باشد. برخی نکاتی که فرایند تحقیق در گزینش همسر را نتیجه بخش تر می سازد، عبارت است از:

- تحقیق در مورد خود فرد، خانواده و دوستان او؛

- تحقیق از دوستان، همسایگان، فامیل، آشنایان، اهالی مسجد و...؛

- انجام تحقیق توسط فرد با تجربه، امین، بی طرف، با حوصله، صادق و...؛

- تحقیق در مورد ابعاد مختلف فرد و عدم اکتفا به یک بعد خاص؛

- طرح سؤالات عینی و جزیی و عدم اکتفا به پاسخهای کلّی؛

- جمع بندی دقیق نتایج حاصل از تحقیق.

3. گفت گوی مستقیم

بر خلاف موضوع انتخاب لباس که در آن گفت گو با لباس منتفی بوده و خریدار با فروشنده صحبت می کند، در گزینش همسر علاوه بر گفت گو با پدر و اطرافیان فرد، گفت گو با خود فرد نیز حایز اهمیت بوده و در کسب شناخت نسبت به شریک زندگی آینده نقش مؤثری دارد. توجه به نکات زیر می تواند فرایند گفت گو را از تأثیر بیشتری برخوردار نماید:

- پیش از جلسه سؤالات مورد نظر به صورت همه جانبه در نظر گرفته شود؛

- با طرح سؤالات عینی پاسخ دقیق تری دریافت و به پاسخهای کلّی و مبهم بسنده نشود؛

- در نحوه طرح سؤال، حتی الامکان موضع سؤال کننده مشخص نباشد تا طرف مقابل دیدگاه واقعی خود را ابراز کند؛

- در خلال پرسش و پاسخ، رفتار و حالات فرد مقابل ارزیابی شود؛

- ابهاماتی که در خلال تحقیق بروز کرده، در جلسه گفت گو مورد توجه قرار گیرد؛

- در پاسخ به سؤالات طرف مقابل کوتاهی نکرده و به طور شفاف به آنها پاسخ داده شود؛

- بهتر است جلسات گفت گو در منزل دختر برگزار شود و از برگزاری جلسات در محیطهای غیر رسمی چون پارک و... خودداری شود؛ چون علاوه بر آن که طرح سؤالات جدّی در این گونه محیطها به دور از واقعیت است، به دلیل غلبه فضای احساس بر تعقل، زمینه دلبستگی فراهم شده و آن فرد را از توجه به نقاط ضعف احتمالی طرف مقابل باز می دارد.

4. اتاق پرو

در خرید لباس پس از انتخاب اولیّه، فرد خریدار وارد اتاق پرو شده و هماهنگی خود با لباس مورد نظر را به طور عینی مشاهده کرده و پس از احراز آن، اقدام به خرید لباس می کند.

برخی بر این باورند که در انتخاب همسر نیز لازم است چیزی به اسم اتاق پرو وجود داشته و مثلاً دو طرف قبل از ازدواج مدتی با هم رابطه و رفت و آمد داشته باشند تا از خصوصیات هم شناخت بیشتری پیدا کرده و پس از احراز تناسب اقدام به ازدواج کنند.

برای بررسی این دیدگاه لازم است نخست علت تعبیه جایگاه پرو در فروشگاههای لباس را بررسی کنیم. فروشندگان لباس با وجود محدودیت مکانی، محلی را به عنوان اتاق پرو اختصاص می دهند تا فرد خریدار از تناسب خود و لباس از نزدیک مطمئن شود و در عین حال فروشنده نیز از عدم استفاده بی جای لباس و بروز آسیب های اجتماعی به آن اطمینان حاصل کند. فروشنده آگاه می داند که برای احراز تناسب همین مقدار کافی است و اگر بخواهد لباس را به مدّتی طولانی در اختیار فرد قرار دهد کاری عاقلانه انجام نداده است؛ چون لباس عاریتی ایمن از آسیب نخواهد بود.

در انتخاب همسر نیز لازم است همه مقدمات شناخت از جمله گفت گو به میزان لازم، تحقیق، مشورت و... انجام شود و جلسه گفت گو نیز خود به مشابه اتاق پرو است، ولی به دلایلی که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود، ارتباط قبل از ازدواج توصیه نمی شود:

- در این گونه رابطه ها قصد طرف مقابل از ازدواج محرز نیست؛

- در این گونه روابط ابراز گفتار و رفتار تصنّعی محتمل است؛

- از آنجا که چنین روابطی زمینه دلبستگی را فراهم می کند، از رابطه نتیجه عکس حاصل می شود و فرد وابسته چشم خود را به روی نقاط ضعف طرف مقابل می بندد؛

- این گونه روابط از بعد اجتماعی نیز پیامدهای نامطلوبی داشته، و در صورت عدم تحقق این ازدواج، فرد را در ازدواجهای بعدی با مشکل مواجه می سازد؛

- در این گونه روابط تضمینی برای سوء استفاده جسمی و جنسی وجود ندارد؛

- آموزه های دینی مجوّز چنین روابطی را نداده است.

جمع بندی:

با این نگاه اجمالی روشن شد که خداوند متعال در بیانی موجز و با مثالی ملموس مهم ترین اصول مربوط به انتخاب همسر که عبارت از چهار اصل همسرگزینی، اختیار، تناسب و دقت می باشد را مورد توجه قرار داده و توجه جوانان را به این اصول جلب کرده تا از زندگی توأم با آرامش و تعالی برخوردار شوند.

پی نوشتها:

1. در جستجوی عشق زندگی، ص 194.

2. سبزه مزبله.

3. وسایل الشیعه، ج 20، ص 48.

4. همان، ص 50.

5. همان، ص 28.

6. همان، ص 29.

7. همان.

8. همان، ص 32.

9. محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی، من لا یحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1413، ج 3، ص 388.

10. وسایل الشیعه، ج 20.

11. همان، ص 54.

12. در جستجوی عشق زندگی، ص 4.

http://www.hawzah.net/

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت

اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

اصول گزینش همسر و نقش آن در تحکیم بنیان خانواده :قسمت اول


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



نحوه پیوند و ارتباط زن و مرد به عنوان دو همسر از دیرباز مورد توجه صاحب نظران مسایل تربیتی بوده و هر یک بر اساس دیدگاه و بینش خود این ارتباط را به گونه ای ترسیم کرده اند، خداوند متعال به عنوان آفریننده زن و مرد، هر یک از همسران را «لباس» و پوشش طرف دیگر معرفی و در آیه 187 سوره بقره فرموده است:

«هُنَّ لِباسَ لَکُمْ وَ أنْتُمْ لِباس لَهُنَّ»

«آنها (زنان) برای شما [همچون] لباس اند و شما برای آنها [همچون] لباس».

در این تشبیه و با این بیان موجز خداوند رابطه زن و شوهر را رابطه فرد با پوشش و لباس خود دانسته و به این ترتیب تشبیهی بدیع و متفاوت با آنچه دیگران ارائه کرده اند، مطرح ساخته است.

اصول انتخاب همسر

از آنجا که قرآن کریم همسران را لباس یکدیگر دانسته است، گزینش همسر را نیز به انتخاب لباس تشبیه کرده است و داوطلبان ازدواج را به این نکته رهنمون می سازد که اصولی را که در خرید لباس مورد توجه قرار می دهند، در انتخاب همسر نیز با دقت بیش تری در نظر بگیرند. این اصول عبارت است از:

1. نیاز طبیعی انسان

نخستین موضوعی که از این تشبیه استفاده می شود، اصل نیاز طبیعی انسان به همسر است. همان طور که آدمی برای محفوظ ماندن از برودت و حرارت هوا نیازمند ساتری به عنوان لباس است و این نیاز طبیعی و برخاسته از ویژگیهای جسمانی او می باشد، برای در امان ماندن از بسیاری از آسیبهای روحی و جسمی نیز نیازمند پوششی به نام همسر بوده و این احتیاج نیز از مشخّصات واقعی انسان است که از سوی آفریننده حکیم در او به ودیعت نهاده شد و همچون لباس که آرامش بخش است، هر یک از زن و مرد نیز مایه آرامش دیگری به شمار آمده است.

(وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجَا لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً)

«و از نشانه های او این که همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد.»

وجود همسر علاوه بر آرامش بخشی، حفاظت از همسر را نیز از ابعاد گوناگون تأمین می کند. در اینجا به برخی از این ابعاد اشاره می شود:

الف) حفاظت جسمی

هر فرد خود را در مورد سلامت جسمانی همسر خود مسئول دانسته و بیش ترین تلاش خود را در مراقبت از بهداشت و سلامت جسمانی او به کار می گیرد.

ب) حفاظت دینی

مراقبت از آسیبهای دینی همسر وظیفه دیگری است که قرآن کریم بر عهده افراد قرار داده است:

«یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُم وَ اَهْلَیْکُم نارا وَ قُودُها النّاسُ وَ الْحِجارَةُ

«ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است، نگاه دارید».

ج) حفاظت اخلاقی

قال علی (علیه السلام):

«اِذا رَایَ اَحَدُکُمْ اَمْرَأةً تُعْجِبُهُ فَلْیَأتِ اَهْلَهُ فَانَّ عِنْدَ اَهْلِهِ مِثْلَ ما رای فَلا یَجْعَلَنَّ لِلشَّیْطانِ عَلی قَلْبِهِ سَبیلاً لِیَصْرِفَ بَصَرَهُ عَنْها»

«هرگاه فردی از شما زنی [زیبا] را دید که او را به شگفتی وا داشت به نزد همسر خود برود چرا که همسر او نیز مثل همین خصوصیات را داراست، و اجازه نفوذ شیطان را به قلب خویش ندهد تا چشم خود را از آن زن برگرداند.»

روشن است که وجود همسر شایسته همچون لباس فرد از ابتلا به آسیبهای گوناگون اخلاقی محافظت می کند.

د) حفاظت مالی

از ویژگیهای مهم همسر مطلوب آن است که از اموال همسر خود به نحو شایسته ای مراقبت می کند. امام رضا (علیه السلام) در این خصوص فرموده است:

(ما اَفادَ عَبْدٌ فائِدَةً خیرا مِنْ زَوْجَةٍ صالِحَةٍ اِذا رَأها سَرَّتْهُ و اِذا غابَ عَنْها حَفِظَتْهُ فی نَفْسِها وَ مالِهِ»

«برای بنده فایده ای بهتر از این نیست که دارای همسری باشد که هرگاه او را می بیند، مسرورش سازد و در غیاب او از خود و مال همسرش حفاظت کند».

بر اساس موارد فوق، خداوند متعال نیاز به همسر را مانند نیاز به لباس، طبیعی و سرشار از برکات مادی و معنوی دانسته و پیشوایان دین با تأکید بر اصل همسر گزینی، مردان و زنان را از عزوبت بر حذر داشته اند.

قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله):

«رَذالُ مَوْتاکُمْ الْعُزّابُ»

«پست ترین مردگان شما افراد بی همسرند».

2. اصل اختیار

اختیار هر یک از دو طرف ازدواج، در گزینش همسر، اصل دیگری است که دوام و استحکام پیوند زناشویی به آن وابسته بوده و از تشبیه همسران به لباس نیز استفاده می شود. بدیهی است که فرد در انتخاب نوع لباس برای خویش آزاد است و می تواند در چارچوب قوانین و مقررات اجتماعی و با در نظر داشتن مصالح خود و جامعه، لباس مطلوب و دلخواه خود را انتخاب کند. بر همین اساس، اختیار و آزادی افراد در انتخاب همسر با رعایت مصالح فردی و اجتماعی و ملاحظه مقررات دینی و حکومتی امری روشن و پذیرفته شده است. اگر این باور را بپذیریم که انتخاب همسر همانند انتخاب لباس برای رسیدن به آرامش است، باید قبول کنیم که فرد در انتخاب خویش آزاد باشد و ازدواج تحمیلی نمی تواند آرامش مورد نظر را برای او فراهم سازد.

نکته جالب آن که در این آیه خداوند تنها زن را لباس مرد نخواند، چرا که اگر به همین حد اکتفا می کرد، مرد حکم بدن و زن تنها حکم لباسی را داشت که تنها ویژگی اش حفاظت، زینت و... مرد بود و خود وجودی تبعی و طفیلی پیدا می کرد. امّا خدای متعال همان طور که زن را لباس مرد نامید، مرد را نیز لباس و پوشش زن دانست و با این بیان علاوه بر آن که بر مساوات زن و مرد صحّه گذاشت، حق اختیار و انتخاب را نیز برای هر دو قایل شد و به زن نیز همچون مرد اجازه داد که همسر خود را با توجّه به علایق و رغبتهای خویش انتخاب کند و از پذیرش همسری تحمیلی که نه تنها موجب آرامش او نیست، بلکه سلب آرامش او را به همراه دارد، اجتناب کند.

امام صادق (علیه السلام) در روایتی بر موضوع اختیار در انتخاب همسر تصریح کرده و در پاسخ به ابن ابی یعفور که از آن حضرت پرسیده بود: می خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم فرد دیگری را در نظر گرفته اند فرمود:

«تَزَوَّجِ الَّتی هَوَیْتَ وَدَعْ الَّتی یَهْوی اَبَواکَ»

«با زنی ازدواج کن که خود می خواهی و زنی را که پدر و مادرت می خواهند رها کن».

البته این توصیه به معنی نادیده گرفتن دیدگاه والدین و بی اعتنایی به آنان نیست، بلکه فرزند لازم است نظرات آنان را به عنوان شفیق ترین افراد نسبت به خود ملاحظه کند، امّا با این وجود نباید در صورت بی رغبتی، تحت فشار والدین یا به منظور تکریم آنان، با فردی که مطلوب او نیست ازدواج کند، این گونه ازدواجهای تحمیلی یا شبه تحمیلی علاوه بر آن که برای خود فرد مخاطره آمیز است، نتیجه مطلوبی برای طرف مقابل نیز به همراه نخواهد داشت و به سلب آرامش از والدین فرد نیز منجر خواهد شد.

«ساعتها مشاوره با کسانی که قصد ازدواج دارند و شنیدن صحبتهای آنها، به من درسی ارزشمند داده است: نقش و نفوذ پدر و مادر بی آن که حتی کلمه ای به زبان بیاورند بسیار قدرتمند است. هر اندازه کسی دقیق و مراقب باشد به شکلی تحت تأثیر نظرات پدر و مادر خود قرار دارد؛ اگر پدر و مادر باهوش و مدبّر باشند هنگام انتخاب به همه اینها توجه می کنند. با فرزندانشان مشورت می کنند و مطالب مهم را در اختیار آنها قرار می دهند. امّا انتخاب به هر صورت بر عهده کسی است که قصد ازدواج دارد، در غیر این صورت مشکلاتی پیش می آید.»

سرانجام اگر فرد به این نتیجه رسید که همسر مورد نظر را به درستی انتخاب کرده ولی والدین و اطرافیان با این نظر مخالف باشند، باید:

- باز و پذیرا باقی بماند و خود را مسئول تصمیم گیری بداند؛

- عجله را کنار گذاشته، بی جهت شتاب نکند؛

- در زمانی مناسب از والدین و اطرافیان بخواهد که تمامی دیدگاههایشان را در میان بگذارند؛

- به دقت نظرات آنها را با نظرات خود مقایسه کند و ببیند که آیا زمینه ای هست که حق با آنها باشد؟ و اگر چنین است آیا تصمیم او را تغییر می دهد؟

- از مشورت با مشاوران متخصص در امور زناشویی ابایی نداشته باشد؛ چند جلسه مشاوره ممکن است سببی باشد تا از اتخاذ یک تصمیم مخرّب خودداری کند و یا سببی باشد تا با اطمینان خاطر به تصمیمی که گرفته است، عمل کند.

3. اصل تناسب

هماهنگی و وجود تناسب بین زن و مرد اصل مهمّ دیگری در تشکیل خانواده مطلوب است که از تشبیه زن و شوهر به لباس در آیه شریفه استفاده می شود. روشن است که لازم است بین فرد و لباس او تناسب و هماهنگی وجود داشته باشد و افراد تناسب را به عنوان یکی از مهم ترین ملاکهای گزینش لباس در نظر گیرند. این تناسب از ابعاد گوناگونی برخوردار است که به برخی از آنها اشاره می شود:

الف) تناسب جسمی

نخستین وجه تناسب که در انتخاب پوشش لحاظ می شود، تناسب اندازه فرد و لباس مورد نظر است. لباسی که به طور قابل ملاحظه ای تنگ یا گشاد باشد، به جای تأمین آرامش، به تشویش و نگرانی دامن می زند. بر این اساس، در انتخاب همسر نیز تناسب جسمی لحاظ می شود تا هم آرامش همسران تأمین شده و هم خانواده جدید از گزند تحقیر و تمسخر اجتماعی که خود از عوامل تزلزل خانواده محسوب می شود، در امان بماند.

البته همان طور که گاهی ممکن است فرد لباس تنگ یا گشاد را ترجیح داده و با آن احساس راحتی کند، می تواند اصلاً تناسب جسمی را در مورد همسر آینده لحاظ نکرده یا با وجود مدّنظر قرار دادن آن، به خاطر سایر ویژگیهای مثبت فرد، از این نوع هماهنگی چشم پوشی کند. در این شرایط، از اهمیّت تناسب جسمی تا حدّ زیادی کاسته شده و به رغم عدم این تناسب، فرد می تواند از زندگی موفقی برخوردار شود.

ب) تناسب سنّی

هر فردی مایل است که لباس خود را با توجه به اقتضائات زمانی انتخاب کند. به طور معمول، افراد لباسی را که متعلق به روزگار گذشته است، انتخاب نمی کنند و آن را با شرایط فعلی خود ناهماهنگ می دانند.

یک نوجوان با ویژگیهای روانی یک فرد سالخورده در اکثر زمینه ها قابل مقایسه نیست. بنابراین ازدواج یک مرد سالخورده با دختر نوجوان به دلیل تفاوت فاز روانی به سعادت و خوشبختی نمی انجامد. عروس جوان به علت عدم ارضای نیازهای روانی یا اقدام به طلاق می کند یا با دل مردگی در انتظار مرگ شوهر کهنسال خود روزشماری می کند.

مرد کهنسال نیز برای ارضای نیازهای همسر جوان خود، تظاهر به جوانی کرده و رفتارهای نامناسب با سنّ خود را به منصه ظهور می رساند.

از جنبه فیزیولوژیکی نیز خصوصیات نوجوان با فرد کهنسال کاملاً متفاوت است. مرد کهنسال به دلیل ضعف مفرط جسمی قادر به تأمین نیازهای جنسی همسر جوان خود نبوده و به این دلیل احساس حقارت می کند. به همسر جوان نیز احساس سرخوردگی و ملال دست می دهد.

بنابراین، لازم است موضوع تناسب سنّی، مورد توجه فرد داوطلب ازدواج قرار گیرد تا بدین وسیله زمینه آرامش همسران که هدف اصلی ازدواج است، فراهم گردد.

امّا این که تناسب سنّی تا چه میزان اختلاف سِنّی دختر و پسر را در بر می گیرد، بسته به شرایط گوناگون از جمله موقعیتهای جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است؛ ولی در این موضوع یک نکته قابل ملاحظه است و آن این که در همه مناطق جهان و با در نظر گرفتن تمام شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی می رسند و فعالیت غدد جنسی در آنان قبل از پسران آغاز می گردد.

اتوکلاین برگ می گوید: دختران زودتر از پسران به بلوغ می رسند و ممکن است از پسران هم سن خود، از لحاظ قد و وزن، تا دوره بلوغ آنان پیش بیفتند.

بر این اساس، با توجه به این که منابع فقهی حداکثر فاصله بلوغ دختر و پسر را شش سال دانسته اند، به نظر می رسد تا فاصله سنّی شش سال نیز تناسب سنّی زوجین را تأمین می کند و بهتر است حداکثر فاصله سنی دختر و پسر بیش از شش سال نباشد؛ مگر آن که دو طرف آنقدر از جهات مختلف هماهنگ باشند، که این ناهماهنگی تأثیر عمده ای در تناسب کلّی آنان نداشته باشد.

ج) تناسب اعتقادی و اخلاقی

هر فرد برای تهیه لباس، تناسب لباس مورد نظر با اعتقادات و ارزشهای اخلاقی خویش را مدّ نظر قرار می دهد به طوری که لباس هر فرد نمایان گر نوع بینش، طرز تفکر و خصوصیات اخلاقی او محسوب می شود. از سوی دیگر نوع پوشش هر فرد تأثیرات متفاوت دینی و اخلاقی را در او رقم می زند. به عنوان مثال امیر المؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:

«عَلَیْکُم بِالصَّفیقِ مِنَ الثِّیابِ، فَانَّ مَنْ رَقَّ ثَوْبُهُ رَقَّ دینُهُ».

«لباس ضخیم بپوشید، چرا که هر کس لباس نازک (بدن نما) بپوشد، دین او نیز ضعیف می گردد.»

همین نسبت که ناهماهنگی بین مرد و لباس از لحاظ دینی و ارزشی، به ایجاد احساس روانی نامطلوب در او دامن می زند، عدم تناسب بین فرد و همسر او که لباسی دائمی است، مشکلات روانی وی را به دنبال می آورد و یا زمینه انحراف وی از عقاید و ارزشهای مورد نظر را فراهم می سازد.

بنابراین، تناسب اعتقادی مهم ترین تناسبی است که باید برای تشکیل خانواده مدّنظر قرار گیرد و اصولاً پیشوایان دینی آنجا که بحث تناسب و کفویت همسران را مطرح کرده اند، هم شأنی و هماهنگی دینی را مد نظر قرار داده اند.

متأسفانه در جامعه کنونی، واژه «کُفْو» که از تعابیر دینی و از بیانات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده و به معنی هم شأن در ایمان و دین است، معنی اصلی خود را از دست داده و بر خلاف دیدگاه نبیّ اکرم بر هر گونه تناسب به غیر از تناسب دینی اطلاق می شود! رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیث بسیار ارزشمندی جویبر را که فرد تازه مسلمان و به لحاظ دینی بسیار متدین ولی از لحاظ پایگاه اجتماعی اقتصادی ضعیف بود، به خواستگاری دختر زیاد بن لبید که شریف ترین مرد قبیله بنی بیاضه بود فرستاد. زیاد که از این پیشنهاد متعجب شده بود، به حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسید و عذر خود را در عدم قبول این درخواست این گونه بیان کرد: ما تنها با افراد هم شأن خود از انصار ازدواج می کنیم. آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:

«یا زِیادُ! جُوَیْبِرُ مُؤمِنٌ وَ الْمُؤمِنُ کُفْوُ الْمُؤمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ کُفْوٌ لِلْمُسْلِمَةِ فَزَوِّجْهُ یا زِیادُ وَ لا تَرْغَبْ عَنْهُ»

«ای زیاد! جویبر مؤمن است و مرد مؤمن همتای زن مؤمنه و مرد مسلمان همتای زن مسلمان است. پس دخترت را به ازدواج او درآور و از او رو برمگردان.»

در این روایت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ملاک تناسب را امور دینی و اعتقادی دانسته است. آن حضرت ایمان را که اعتقاد قلبی همراه با اعتراف زبانی و عمل جوارحی است ملاک هم شأنی دو فرد مؤمن و اسلام را که اقرار زبانی است ملاک هماهنگی مرد و زن مسلمان دانسته است. به همین دلیل است که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که:

«لَوْلا اَنَّ اللّهَ خَلَقَ اَمیرَالْمُؤمِنینَ لِفاطِمَةَ (سلام الله علیها) ما کانَ لَها کُفْؤ عَلَی الارْضِ»

«اگر خداوند امیرالمؤمنین را برای فاطمه (سلام الله علیها) نیافریده بود، برای فاطمه هم شأنی در روی زمین وجود نداشت».

روشن است که کفو در اینجا تناسب اقتصادی و اجتماعی و... نیست چون در همان زمان افرادی بودند که از این لحاظ با حضرت فاطمه (سلام الله علیها) تناسب داشتند ولی به لحاظ اعتقادی، ایمانی و اخلاقی تنها امیرالمؤمنین از این تناسب برخوردار بود و به جهت اختلاف سطح ایمانی، حتی سایر مؤمنین نیز حایز این هماهنگی نبودند.

تاکنون به این نتیجه رسیدیم که مهم ترین مصداق تناسب در ازدواج، تناسب دینی و اعتقادی است. امّا با این وجود جوانانی هستند که ضمن درک اهمیت هم شأنی دینی، به منظور هدایت و رشد و ارتقای سطح دینی طرف مقابل، می خواهند با فردی ازدواج کنند که از این نظر از آنان به مراتب پائین تر است. آیا چنین ازدواجی توصیه می شود؟

پاسخ این سؤال را با تشبیه همسر به لباس می توان داد. ممکن است فردی لباس نامتناسب خریداری و هدف خود را ایجاد تغییر در آن لباس قلمداد کند. ایجاد تغییر در لباس دوخته شده هر چند ممکن باشد ولی بسیار دشوار و طاقت فرساست. پارچه ندوخته را می توان طبق مدل دلخواه طراحی کرد، ولی لباس دوخته شده به سختی تغییرپذیر است، ضمن آن که ایجاد تغییرات اساسی در آن، گاه غیر ممکن به نظر می رسد.

البته در صورتی که لباس مورد نظر انعطاف پذیر بوده و قابلیت پذیرش تغییر را داشته باشد و فرد خریدار نیز از تبحّر و مهارت لازم جهت طراحی و اجرا برخوردار بوده و حوصله لازم را به این منظور به کار برد، می توان امیدوار بود که تغییر مطلوب در آن لباس صورت پذیرد.

همچنین در موضوع ازدواج، در صورتی که فردی از سطح ایمانی پایین تری برخوردار است، امّا انعطاف پذیر بوده و حاضر شود تلاش خود را برای ارتقای سطح دینی خود به کار برد و نیز طرف مقابل از توانایی لازم جهت حفظ سطح ایمانی خود و افزودن در میزان تعهّد فرد دیگر برخوردار باشد و با سعه صدر در جهت نیل به این هدف بکوشد، می توان نتیجه مطلوب را برای این ازدواج پیش بینی کرد.

البته چون احراز این شرایط عملاً بسیار دشوار است، به جز در موارد خاص چنین ازدواجهایی توصیه نمی شود.

پی نوشتها:

1. سید جواد مصطفوی، بهشت خانواده، قم، دارالفکر، ص 334.

2. زن لباس است و هوش ثروت، همان، ص 333.

3. سوره روم (30) آیه 21.

4. سوره تحریم (66) آیه 6.

5. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت، 1412، ج 20، ص 105.

6. همان، ص 39.

7. همان، ص 19.

8. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365، ج 5، ص 401.

9. وارن نیل کلارک، در جستجوی عشق زندگی، برگردان مهدی قراچه داغی، تهران، نشر اوحدی، 1377، ص 23.

10. همان، ص 184.

11. سید مهدی حسینی، مشاوره در آستانه ازدواج، تهران، مؤسسه انتشارات آوای نور، 1375، ص 71.

12. محمد تقی فلسفی، بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378، ج 2، ص 124.

13. اتوکلاین برگ، روان شناسی اجتماعی، ترجمه دکتر علیمحمد کاردان، تهران، نشر اندیشه، 1370، ج 1، ص 314.

14. روح اللّه الموسوی الخمینی، توضیح المسائل، قم، انتشارات جامعه مدرسین، مسئله 2252.

15. وسائل الشیعه، ج 4، ص 389.

16. الکافی، ج 5، ص 339.

17. همان، ج 2، ص 27.

18. مجمع البحرین، ج 6، ص 83، (ماده سلم)

19. محمد بن الحسن بن علی الطوسی، الامالی، قم، انتشارات دار الثقافة، 1414، ص 43.

http://www.hawzah.net/


مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

چه شرایطی برای ازدواج با یک دختر به عنوان همسر مهم است؟

 


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



شرایط و معیارها گاهی عمومی هستند و گاهی اختصاصی، معیارهای اختصاصی را هر فرد با توجه به روحیه و امکانات و شرایط ویژه خود باید تعیین کند و بطور کلی می­توان گفت هر خصوصیت و ویژگی و شرطی که برای هر یک از زوجین اهمیت زیادی دارد، حتماً باید در هنگام انتخاب همسر مورد توجه قرار گرفته و بودن یا نبودن آن مورد توافق طرفین قرار گیرد.

اما شرایط عمومی فراوان هستند و اهم آنها عبارتند از:

1- ایمان و اخلاق خانوادگی و فردی، که پیامبر اکرم(ص) فرمود:أَیُّهَا النَّاسُ إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْءِیعنی ای مردم از خضراء دمن بر حذر باشید عرض شد یا رسول الله خضراء دمن چیست؟ فرمود: دختری خوبروی که در خانواده بدی تربیت شده باشد.[i]  (خضراء دمن یعنی سبزه و گلی که رستن گاه او مزبله باشد)

ایمان و اخلاق خانوادگی موجب تقویت بنیان خانواده و سلامت و امنیت آن می­شود؛ خانواده یا فردی که به لحاظ ایمان دینی و تقوا و اخلاق انسانی نارسا باشد نمی­تواند موجب اطمینان و سلامت روانی آدمی باشد.

2- سلامتی جسمی و روحی و عقلی همسر باید مورد توجه قرار بگیرد.

3- در روایات ما سفارش شده همسرانی انتخاب کنید که از نظر آوردن بچه در وضعیت مطلوبی باشند[ii]، یا باکره باشند[iii].

4- هم­گونه بودن در رتبه­های اجتماعی و اقتصادی، که موجب انس و محبت بیشتر گشته و زمینه تفاخر و فضل فروشی و تکبر و خود خواهی را از میان برمی­دارد.

5- اگر سن همسر 3 الی6 و... سال کمتر از مرد باشد بهتر است چون به لحاظ جنسی زن­ها زودتر از رونق افتاده و مردها بیشتر فعال خواهند بود و با این تفاوت سنی این مشکل به حداقل خواهد رسید.

اما بعضی از معیارهای اختصاصی[iv] عبارتند از:

1-جمال و زیبایی ظاهری: جمال و زیبایی یک مسأله خط کشی شده و از پیش تعیین شده نیست، هر کسی ممکن است یک شی را جمیل بداند که دیگران آن جمال را در آن یافت نکنند و تا حدود زیادی پسند ظاهری معطوف به امور شخصی است سعی کنید از این جهت هر دو مقبول هم باشید.

2-شاغل بودن یا نبودن و شغل هر یک از زوجین اگر برای دیگری اهمیت دارد حتما باید رعایت شود.

3-اهل محل خاصی بودن یا نبودن هر یک از زوجین اگر برای دیگری اهمیت دارد حتما باید رعایت شود.

برای آگاهی بیشتر می توانید  به کتاب ازدواج در اسلام دکتر سید رضا پاک نژاد و ازدواج در اسلام آیـت الله مشکینی و ازدواج در اسلام آیت الله ابراهیم امینی (چنان چه ترجمه آنان در دسترس باشد) مراجعه فرمایید.



[i]-الکافی ج: 5 ص: 332 حدیث4 و وسائل‏الشیعة ج: 20 ص: 35 حدیث 24963.

[ii]-مستدرک‏الوسائل ج : 14 ص : 1791-  5، وَ عَنْهُ ص أَنَّهُ قَالَ تَزَوَّجُوا الْوَدُودَ الْوَلُودَ فَإِنِّی مُکَاثِرٌ بِکُمُ الْأَنْبِیَاءَ

[iii] همان، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَزَوَّجُوا الْأَبْکَارَ فَإِنَّهُنَّ أَعْذَبُ أَفْوَاهاً وَ أَفْتَق.

[iv]این شرایط اگر چه از نظر اسلام اهمیتی ندارد اما از توجه و اهمیت دادن به آنها منع هم نکرده است از این رو این معیارها اگر برای طرفین ازدواج مهم است حتما باید انها را در نظر داشته باشند و رعایت کنند تا ازدواج آنها از این رهگذر دچار مشکل نشود.


مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

شریک زندگی را در مسافرت انتخاب کنید


http://maktoobshop.com/


شرایط سفر با خانه شما کاملا فر ق دارد. شاید دشواری هایی پیش بیاید و در محل اقامت تان به اندازه خانه احساس راحتی نکنید. به هر حال هر پیشامدی سرنخی دست تان می دهد تا شریک زندگی تان را بهتر بشناسید و از بروز تنش ها و اختلافات احتمالی دور بمانید.

می گویند تا وقتی با همسرتان زیر یک سقف نرفته باشید، اخلاق و خصوصیات او را کاملا نمی شناسید. با این وجود برخی از جنبه های شخصیتی افراد فقط در مسافرت معلوم می شود. وقتی برای اولین بار با همسرتان به سفر می روید این مسافرت شبیه سکه ای است که می خواهید با آن شیر یا خط بیندازید؛ یا به شما خیلی خوش می گذرد و به عنوان تجربه ای فوق العاده از آن یاد می کنید یا کلا نسبت به مسافرت با همسرتان دلسرد و ناامید می شوید اما نگران نباشید، به هر حال شاید در اوایل ازدواج همسرتان را هنوز به درستی نمی شناسید. در سفر است که می توانید به برخی ابعاد و ویژگی های شخصیت او پی ببرید. در سفر می فهمید که چقدر نسبت به تجربیات تازه مشتاق است، تا چه حد می خواهد با اقوام و فرهنگ های مختلف آشنا شود، مدیریت مالی او به چه شکل است و استرس یا شرایط بحرانی را چطور مدیریت می کند.

سفر کوتاهی در نظر بگیرید

اگر به تازگی ازدواج کرده اید و در دوران عقد هم همراه با همسرتان سفری نداشته اید، توصیه می شود که سفر کوتاهی در نظر بگیرید. لازم نیست یک مسافرت طولانی دو هفته ای تدارک ببینید. شاید در ظاهر یک مسافرت طولانی مدت مفصل، جذاب و رؤیایی به نظر برسد اما بهتر است به جای یک مسافرت طولانی مدت، برای چند بار سفر در طول سال برنامه بچینید. اجازه دهید که مدت زمانی از ازدواج شما بگذرد، روحیات هم را در سفرهای کوتاه مدت بیشتر بشناسید و بعد برای مسافرت های طولانی مدت آماده تر باشید.

محل اقامت مناسبی انتخاب کنید

درست است که گذراندن سفر در هتل های ساحلی یا اقامتگاه هایی که بخشی از آن داخل آب قرار گرفته خیلی رمانتیک و شگفت انگیز به نظر می رسد اما به هر حال امکانات خودتان را هم بسنجید و فقط به دنبال مکان های رؤیایی و عاشقانه نباشید. یادتان باشد که شما تحت هر شرایطی می توانید یک مسافرت عاشقانه داشته باشید. این موضوع به خودتان بستگی دارد. می توانید از یک سفر معمولی مسافرتی رمانتیک بسازید و به این موضوع ربطی ندارد که محل شما ۵ ستاره باشد یا یک ستاره. برخی از بروشورهای آژانس های مسافرتی بسیار وسوسه کننده هستند اما این تبلیغات به این معنا نیست که این سفرها برای شما کاملا ایده​آل هستند و یک مسافرت بی عیب و نقص را تضمین می کنند. هنگام برنامه ریزی بیشتر به سلیقه خود و همسرتان دقت کنید و تبلیغات فریبنده را نادیده بگیرید. اگر هر دوی شما به طبیعت علاقه مندید به فکر مسافرت در محیط های طبیعی باشید. در صورتی که دل تان می خواهد نزدیک دریا اقامت داشته باشید سفر به شهرهای ساحلی را در برنامه ریزی نوروزی قرار دهید. اگر هم از آثار تاریخی و باستانی لذت می برید برای این قبیل مسافرت ها برنامه بچینید یا در نهایت ترکیبی را در نظر بگیرید که هر دو نفر شما را راضی می کند.

با هم برنامه ریزی کنید

خودتان یک تنه بار مسئولیت های برنامه ریزی را برعهده نگیرید. گاهی اوقات در مورد برخی زوج ها دیده می شود که خانم ها برای برنامه ریزی مشتاق ترند، خودشان با آژانس های مسافرتی تماس می گیرند یا محل اقامتی را انتخاب می کنند. این در حالی است که همسرشان در جریان این برنامه ریزی ها قرار ندارد یا جزئیات را به درستی نمی داند. شاید چنین تصمیم گیری هایی در مورد تفریحات آخر هفته یا رفتن به رستوران بدون اشکال باشد اما وقتی پای مسافرت در میان است، بهتر است همراه با هم تصمیم بگیرید. اگر قرار است به شهر یا کشور دیگری بروید بخشی از جست و جوی اینترنتی و پرس وجو در مورد رستوران ها، مراکز خرید، جاذبه های توریستی و... را قبل از سفر انجام دهید. اگر می بینید که همسرتان به غذا خوردن علاقه زیادی دارد، پیدا کردن رستوران های خوب را بر عهده او قرار دهید و خودتان سایر کارها را پیگیری کنید. پیشنهاد دیگر این است که برنامه ریزی برای یک روز را شما بر عهده بگیرید و برای روز دوم از همسرتان بخواهید برنامه ای در نظر بگیرد تا برنامه متنوع تری داشته باشید.

انعطاف پذیر باشید

در اولین سفر همراه باهمسرتان کمی انعطاف به خرج دهید. باید بدانید که نمی توانید در تمام طول سفر حرف تان را به کرسی بنشانید. شاید فکر می کنید که چون همسرتان عاشق شماست کمی کوتاه می آید، اما هنگامی که می خواهید به هر دو نفر خوش بگذرد، به این نکته توجه کنید. برای اتفاق های غیرمنتظره آماده باشید و سعی کنید خودتان را با شرایط وفق دهید. شاید اوضاع کاملا بر اساس آنچه برنامه ریزی کردید، خوب و عالی حرکت نکند. با این وجود سعی کنید از هر شرایطی برای داشتن لحظات خوب استفاده کنید.

حواس تان به هزینه ها باشد

یکی از عواملی که ممکن است بین شما و همسرتان اختلاف و بگو مگو ایجاد کند، مسائل و مشکلات مالی است. پس قبل از سفر هزینه های احتمالی را برآورد کنید. در صورتی که درآمد دارید بخشی از هزینه های سفر را خودتان برعهده بگیرید تا به دلیل یک سفر پرهزینه همسرتان با مشکلات مالی روبه رو نشود. حواستان به این باشد که بیش از حد خرج نکنید و برای هزینه های پیش بینی نشده هم مقداری پول اضافی همراه تان باشد.

از تجربیات تازه نترسید

سفر کردن فرصت خوبی است که فرهنگ و دنیای تازه ای را بشناسید. بنابراین نسبت به تجربیات تازه مشتاق باشید یا این اشتیاق را در خودتان پرورش دهید. غذاهای تازه را امتحان کنید، به مکان های تازه سر بزنید و فقط به فکر گشت و گذار در مراکز خرید نباشید. با مردم محلی صحبت کنید، درباره آداب و رسوم شان بپرسید و اگر می بینید فرهنگ یا سنت های خوبی دارند، شما هم این آداب خوشایند را به فرهنگ تان راه دهید. از آدم هایی که با شما فرق دارند فاصله نگیرید و سعی کنید با دنیای افراد مختلف بیشتر آشنا شوید. به هر حال فرصتی فراهم شده تا نکات تازه ای یاد بگیرید. پس خودتان را به چارچوب زندگی شخصی محدود نکنید و برای پذیرش اطلاعات و تجربیات تازه آماده باشید.

شوخ طبع باشید

قرار است در سفر به شما خوش بگذرد. پس از هر فرصتی برای شوخی و خنده استفاده کنید. شاد باشید و از هر لحظه باهم بودن تان لذت ببرید. سختگیر نباشید و تصور نکنید که باید شرایط ایده آلی فراهم باشد تا خنده روی لب تان بنشیند. تاخیر هواپیما، دیر رسیدن بارها، اشکال در رزرو هتل و خوب نبودن غذا از جمله مواردی هستند که به سرعت می توانند اسباب نارضایتی شما را فراهم کنند. با این وجود به دلیل بروز این مشکلات عصبانی نشوید. مشکلات به هر حال پیش می آیند. در این شرایط سعی کنید ذهن تان را آرام نگه دارید. بهتر است در هر تجربه ناخوشایند، نکته ای را برای خنده و شوخی پیدا کنید و به این اتفاق های کوچک و بزرگ از جنبه دیگری بنگرید. با این دیدگاه تجربه شما از سفر تحت هر شرایطی مطلوب می شود. یادتان باشد که بیشتر وقت ها مشکلات موقتی و کوچک هستند. پس بی جهت آنها را بزرگ نبینید و غر نزنید.

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

خانواده سالم




http://maktoobshop.com/



انسان موجودی انتخابگر است و در بیشتر اوقات زندگی دست به انتخاب می زند و یکی از انتخاب هایی که نتیجه و پیامد آن برای همه عمر ماندگار خواهد بود انتخاب همسر است. مفهوم خانواده سالم همچون شخصیت سالم تأمل برانگیز است. با شخصیت سالم مفاهیمی همچون سلامت روان تداعی می شود و با خانواده سالم مولفه هایی نظیر پیوندهای محکم میان اعضا، ارتباطات انسانی پویا و بالنده و هدفها و آرمانهای مشترک به ذهن آدمی خطور می کند. اما به راستی خانواده سالم چه ویژگی هایی دارد؟ دادوستدهای فکری و عاطفی اعضای این خانواده چگونه است؟ و امکان تحقق خانواده سالم تا چه اندازه منطقی به نظر می رسد؟انسان موجودی انتخابگر است و در بیشتر اوقات زندگی دست به انتخاب می زند و لیکن یکی از انتخاب هایی که نتیجه و پیامد آن برای همه عمر ماندگار خواهد بود همسر گزینی است و لذا دقت و دوراندیشی در این گزینش، امری منطقی می نماید. در نگاه اول، معیارهای متنوعی به چشم می خورد که امر انتخاب را قدری دشوار می سازد ولی در نظر گرفتن سه نکته زیر از دشواری مساله می کاهد.


نکته اول اینکه،ملاک مورد نظر پدیده ای گذرا نبوده، بلکه نسبتا پایدار باشد. مثلا عامل زیبایی ابتدا جلب نظر می کند، وحال آنکه به مرور زمان رنگ می بازد در حالی که خصوصیات اخلاقی بستگی به عامل گذشت زمان ندارد و به تدریج احتمال قوت گرفتن آنها نیزهست.نکته دوم اینکه، ملاک مورد نظر صرفا جنبه بیرونی و ظاهری نداشته باشد، بلکه درونی بوده و ریشه در اعماق وجود انسان داشته باشد. ویژگی های شخصیتی نظیر تدبیر زندگی و خلاقیت و امثال آن، جنبه ذاتی و درونی دارد در حالی که خصوصیتی نظیر تمکن مالی، جنبه عارضی داشته عامل ریشه داری تلقی نمی شود.


نکته سوم اینکه، ملاک مورد نظر به نحوی حافظ ارزشهای انسانی باشد نظیر باورهای دینی و ایمانی که قادر به حراست از زندگی مشترک است. در حالی که همه ملاک ها اینگونه نیستند نظیر جذابیت های ظاهری که به لحاظ موقعیت خاص خود در صورتی که فرد از تسلط نیرومندی برخوردار نباشد وی را مستعد برخی آسیب های اخلاقی می سازد.تنوع و پیچیدگی معیارها،بعضا پدیده همسرگزینی را با دشواری مواجه می کند با این حال شناخت معیارها و میزان اهمیت آنها تا حدودی از این دشواری می کاهد از این رو به برخی از مهم ترین ملاک ها اشاره می کنیم؛



معیارهای شناختی


موضوعاتی همچون شخصیت فرد، ساختار آن، تیپ شخصیتی مثل درون گرا یا برونگرا بودن، صفات شخصیتی متانت، وقار یا رویکردهای شخصیتی مانند مثبت گرا، منفی گرا یا واقع گرا در ازدواج باید مورد بررسی قرار گیرد. معیارهای روان شناختی در مقایسه با برخی ملاک های دیگر، از جنبه پایدارتری برخوردارند.



معیارهای زیباشناختی


از نگاه عده ای، وجود برخی ویژگی ها نظیر زیبایی و جذابیت در زوجین به و یژه در زن، عامل مهمی در ازدواج تلقی می شود. البته نمی توان تاثیر این عوامل را انکار کرد و لیکن تا چه اندازه باید برای آن اهمیت قائل شد.بعضی برای زیبایی ظاهری اصالت قائلند و عوامل دیگر را از لحاظ اهمیت در درجه دوم می دانند. در حالی که وجود زیبایی و جذابیت به تنهایی نمی تواند برای تشکیل زندگی کفایت کند. زیرا زندگی مشترک، وظایف مسئولیت ها و به تبع آن دشواری هایی دارد که با تاکید بر زیبایی نمی توان از عهده آنها برآمد، لذا زیبایی و جذابیت برای پیوند زن و مرد نقطه شروع مناسبی است و لیکن شرط کافی محسوب نمی شود و چنانچه در کنار زیبایی ظاهری ویژگی هایی نظیر رفتار مناسب و منش مطلوب وجود نداشته باشد زندگی مشترک حالت کسل کننده پیدا می کند و از شور و جاذبه تهی می شود.


بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت

اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

تشخیص علائم عشق برای انتخاب همسر



http://maktoobshop.com/



 به دنبال عشق حقیقی اند، خیـلی هـای دیـگر هم فکر می کنند که عشق واقعی خود را پـیدا کـرده اتد امـا خیـلی هـا هم در رابـطه هایی به سر می برند که چندان برایشان خوب نیسـت چون فکر می کنند هر عشقی بهتر از بی عشق بودن است! نکته هایی که در ادامه آمده راهنمایی است برای تشخیص به همسر عاشق در زندگی.



به گزارش جام جم سرا، اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله می خواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید و اگر به خاطر ترس از تنهایی در یک رابطه بد مانده اید، باید بدانید که چیزهای بدتر از تنهایی هم وجود دارد، مثل از دست دادن احترام خود، از دست دادن اعتماد به نفس، و ارزشمندی خود. وقتی این سه چیز را از دست بدهید، در خطر از دست دادن میل و خلاقیت لازم برای درک اهداف زندگی، کنار از رسیدن به آنها، خواهید بود.



کشش جنسی، عشق نیست


به نوشته روزنامه پزشکی ایران، خیلی از آهنگ ها، فیلم ها، کتاب ها و... تصویری تحریف شده از عشق نشان می دهند. آنها شما را مجاب می کنند که باور کنید می توانید در نگاه اول عاشق شوید، قلبتان عاشقانه بتپد، کف دستانتان عرق کند، و همه فکر و ذکرتان مملو از فردی شود که ناگهان دلتان را دزدیده است. درست است، این اتفاق می افتد اما عشق واقعی نیست. این فقط یک کشش جنسی است که ممکن است نسبت به هر کس دیگری هم پیدا کنید که «فرومون»ها را در مغزتان فعال کند.


آنچه که فرومون ها به آن توجهی ندارند این است که آیا دو نفر از نظر شخصیتی هم جفت خوبی برای هم هستند و می توانند همدیگر را عاشق کنند یا نه؟



فرومون ها وقتی بدن ما در بدن فرد دیگری وجود یک DNA خاص را کشف می کند، تولید می شوند. بدن ما این DNA را در بدن شخصی دیگر از بوی او کشف می کند. اما چنین کشش جنسی که به واسطه فرومون ها پدید می آید، فقط نشاندهنده یک چیز می تواند باشد: این دو نفر که چنین اتفاقی را تجربه می کنند می توانند از نظر ژنتیکی جفت خوبی برای هم باشند، یعنی ترکیب DNA آنها یک نوزاد سالم تولید خواهد کرد. آنچه که فرومون ها به آن توجهی ندارند این است که آیا این دو نفر از نظر شخصیتی هم جفت خوبی برای هم هستند و اینکه می توانند همدیگر را عاشق کنند یا نه؟



یک مشکل بزرگ کشش جنسی از این نوع آن است که این کشش معمولاً شما را مجبور به انجام کارهایی می کند که قبلاً اصلاً فکر انجام دادن آن را هم نمی کردید. این کشش باعث می شود کارهای خجالت آوری انجام دهید. دروغ، فریب، دزدی یا حتی کشتن دیگران یا خودتان. این کشش احمقانه جنسی بود که باعث شد رومئو و ژولیت وقتی فهمیدند که دیگر نمی توانند به این عشق مسموم خود ادامه دهند، خود را کشته و به زندگی خود پایان دهند.



یکی دیگر از مشکلات چنین کششی این است که بادوام و ماندگار نیست. اما گاهی اوقات این روابط پرآشوب چندین سال به طول می انجامد، خیلی پس ازاینکه این کشش جنسی دیگر مرده و از بین رفته است. شاید این زوج ها به عبث امیدوارند که یک روز شعله عشقشان دوباره زبانه کشد. یا شاید هم تصور می کنند سرنوشت این بوده که چون بهترین هوس و بزرگترین درد را باهم تجربه کرده اند باید با هم بمانند.



اما عشق حقیقی بدون هیچگونه کشش جنسی از نوع فرومونی ایجاد می شود. حتی بالاترین کشش جنسی هم اگر بدون عشق واقعی باشد، بی فرجام خواهد بود. تصور من این است که برای برنده شدن در این مسابقه، باید به دنبال ترکیب این کشش جنسی و عشق حقیقی باشید که شانس زیادی می خواهد. اما من که تابه حال به چنین موردی در زندگی حقیقی برخورد نکرده ام و فقط در فیلم ها و آهنگ ها در مورد آن دیده و شنیده ام.



اگر کشش جنسی عشق واقعی نباشد، پس عشق واقعی چیست؟


یکی از نشانه های عشق واقعی میل به حمایت و نگهداری از فرد مقابل، شاد کردن و کمک به موفقیت اوست. این با کشش جنسی که فقط به دنبال مجبور کردن فرد مقابل به ایجاد حس لذت و رضایت در شماست، خیلی فرق دارد. وقتی شما واقعا و حقیقتاً کسی را دوست داشته باشید، به هیچ وجه او را مجبور نخواهید کرد که دوستتان داشته باشد. البته، دوست دارید که آنها هم شما را دوست داشته باشند اما اگر آنها کس دیگری را بخواهند، شما او را رها می کنید چون دوست دارید که همیشه شاد و خوشبخت باشند. شما از تصمیمات مهم آنها در زندگی حمایت می کنید حتی اگر با آنها هم عقیده نباشید.



اما اگر فقط این بود، باید ما با همه دوستان نزدیکمان عشق حقیقی داشته باشیم. به همین دلیل می گویم به کمی کشش هم نیاز است. الیبته این کشش شباهتی به کشش جنسی که گفتیم ندارد اما برای شروع یک رابطه عاشقانه و رمانتیک کافی است. قلبتان از سینه بیرون نمی زند اما همراهی با این فرد به شما آرامش می دهد. وقتی با او هستید زمان خیلی خوب و خوشایند برایتان می گذرد و گاهی اوقات خیلی هم با هم خوش می گذرانید.



هرچه شما دو نفر همدیگر را بیشتر بشناسید، حس مسئولیت و حمایت طرف مقابلتان برای شما بیشتر می شود. در این صورت، اگر این احساس دوطرفه باشد، شما دو نفر می توانید تدریجاً یک عشق بسیار عمیق و غنی پرورش دهید که بسیار لذت بخش تر و رمانتیک تر از هر کشش جنسی است.


هیجان اولیه تفاوت های زیاد، سرانجام وقتی ماه ها تبدیل به سال ها می شوند رنگ و بوی خود را از دست می دهد و شما مدام به این فکر خواهید کرد که چه می شد اگر طرف مقابلتان حرف شما را درک می کرد یا حداقل همیشه با حرف های شما مخالف نبود



افراد متفاوت و مخالف با شما ممکن است شما را به خود جلب کنند اما یار و معشوق حقیقی شما نیستند. یار و معشوق حقیقی کسی است که عشق واقعی شما و بهترین دوستتان است. اگر به دنبال معشوق حقیقی خود هستید، نباید کسی را انتخاب کنید که خیلی از شما متفاوت باشد. یک ضرب المثل است که می گوید، افراد متضاد همدیگر را جذب می کنند اما با هم ازدواج نمی کنند. متاسفانه خیلی از این متضادها با هم ازدواج می کنند و آخرسر می فهمند که زندگی زناشویی بسیار بدی دارند.



گرچه یعضی از زوج ها به مرور زمان یاد می گیرند که تفاوت های همدیگر را تحمل کنند، اما وقتی با کسی زندگی کنید که علایق، ارزش ها، مشغولیات و سرگرمی های مشترکی داشته باشید و از چیزهای مشترکی لذت ببرید، زندگی بسیار لذتبخش تر خواهد بود. فقط در این حال است که شریک زندگیتان همان معشوق واقعی و حقیقیتان خواهد بود.



هیجان اولیه تفاوت های زیاد، سرانجام وقتی ماه ها تبدیل به سال ها می شوند رنگ و بوی خود را از دست می دهد و شما مدام به این فکر خواهید کرد که چه می شد اگر طرف مقابلتان حرف شما را درک می کرد یا حداقل همیشه با حرف های شما مخالف نبود. درنتیجه هر چه زمان جلوتر می رود شما وقت کمتری را با هم سپری می کنید و آخر کار محبور می شوید یا از هم جدا شوید یا شما یا طرق مقابلتان از بیخ و بن عقاید و علایق خود را عوض کند.



وقتی آن احساسات خوب اولیه از بین می رود، شما دو نفر به خاطر وجود بچه یا کار یا عادت یا حرف مردم یا حتی ترس از اینکه شاید چیز بهتری به دست نیاورید هنوز هم کنار هم می مانید. اما هیچوقت برای شما دیر نیست. ماندن با کسی که دوستش ندارید، یا فکر می کنید معشوق واقعی شما نیست، شانس حداقل چهار نفر را برای خوشبختی از بین می برد: شما، همسرتان، و دو نفر دیگر در جهان که می توانند معشوق واقعی شما یا همسرتان باشند. تاثیرات منفی یک رابطه بد به اعضای خانواده شما، دوستانتان، همکارانتان، و اطرافیانتان منتقل می شود و همه باید از گلایه ها، دعواها، و جنجال های همیشگی شما در عذاب باشند.



صبر و گذشت نشانه های عشق واقعی هستند


وقتی یک نفر واقعاً شما را دوست داشته باشد، صبر و گذشت زیادی را دربرابر بی دقتی ها یا رفتارهای زشت و بی ادبانه شما نشان خواهد داد. اما نباید از این قضیه سوء استفاده کنید. اگر چنین کاری کنید، یک نشانه مسلم از این است که شما واقعاً طرف مقابلتان را دوست ندارید. زوج هایی که واقعاً همدیگر را دوست داشته باشند وقتی می فهمند که احساسات طرف مقابلشان را جریحه دار کرده اند، واقعاً ناراحت و پشیمان می شوند.



هیچوقت عشقتان را فقط محض آزمایش کردن، آزمایش نکنید. ببینید وقتی جای آن طرف باشید واقعاً چه احساسی خواهید داشت؟ آیا او به نیازهای شما توجه دارد؟ شما چه؟ به نیازهای او توجه میکنید؟ آیا دادن ها و گرفتن ها در رابطه به یک میزان است یا همه چیز یک طرفه است؟ آیا اکثر اوقات به هم نگاه می کنید، همدیگر را ناز و نوازش می کنید یا به چشمان هم خیره می شوید؟



خودتان را در کنار همسرتان در ۲۰ سال آینده تجسم کنید. آیا آن تصویر قلبتان را مملو از ترس می کند یا از تصور آن لبخند می زنید؟ اگر همسرتان بیشتر از اینکه از شما انتقاد کند، شما را تحسین می کند مطمئناً از تجسم آن تصویر لبخند روی لبانتان می آید. هیچکس دوست ندارد با یک منتقد زندگی کند، حتی اگر روزی عاشق این فرد بوده باشید.



دوستی به علاوه کشش جنسی بهترین نشانه عشق حقیقی است


عشق واقعی دوستی به اضافه کشش جنسی است. اگر شما از گذراندن هر لحظه از زندگیتان در کنار همسرتان لذت می برید، پس او بهترین دوست شماست. این نوع رابطه اعتماد به نفس و عزت نفس شما را بالا می برد و به شما برای رسیدن به بالاترین درجه کمال کمک می کند. درعوض، شما هم به طرف مقابلتان کمک می کنید که به این چیزها دست پیدا کند. وقتی هر دو شما عشق واقعی را احساس کنید، دیگر می توانید هر کاری را در کنار هم انجام دهید

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

همسرتان را در کـدام روز از مـاه انتخاب کنید؟!

همسرتان را در کـدام روز از مـاه انتخاب کنید؟!




http://maktoobshop.com/



اگر خانم ها می دانستند عادت ماهانه شان چه تاثیری بر انتخاب و آینده آنها می گذارد قطعا زمان خواستگاری شان را با سیکل عادت ماهانه خود تنظیم می کردند! قبل از اینکه در مورد زمان مناسب برای خواستگاری صحبت کنیم باید یادآور شویم که این مقاله بیشتر مناسب خانم هایی است که قرار است برای اولین بار خواستگار محترم را ببینند. حال این دیدار می خواهد در یک جلسه رسمی خواستگاری باشد یا در یک جلسه خانوادگی، در رستوران یا قرار معرفی و ... . مهم این است که شما می خواهید برای برقراری یک رابطه بلند مدت، شریک زندگی خود را انتخاب کنید.





خانم هایی که در اواسط چرخه قاعدگی (مرحله دوم) هستند بیشتر دست به انتخاب هایی می زنند که به روابط کوتاه مدت و گذرا منجر می شوند. در نتیجه بهتر است زمان این انتخاب را به اواخر یا اوایل چرخه (مرحله اول یا آخر چرخه) بیندازند و تا حد امکان در دوران تخمک گذاری (بین روزهای ۱۰ تا ۱۴ یا ۱۶ چرخه) کسی را انتخاب نکنند. در این دوره تمایلات خانم ها بیشتر از روی ظاهر و هوس است و کمتر به خصایص مطلوب یک شریک دراز مدت می اندیشند. این درحالی است که وقتی در اوایل و اواخر چرخه قاعدگی به سر می برند بیشتر به دنبال مردانی می گردند که مناسب روابط سالم و طولانی مدت هستند یعنی بیشتر به شخصیت، حس همدلی و همراهی او اهمیت می دهند. با این حال تمامی این نتایج به صورت احتمال مطرح می شوند و هیچ کدام صد درصد نیستند. شرایط فرهنگی، گزینه های در دسترس، سن، چهره و اندام زنان نیز در نوع انتخاب شان تاثیرگذار است.




دوره ماهانه از لحاظ هورمون شناسی



در مرحله تخمک گذاری میزان هورمون استروژن به اوج خود می رسد. در ادامه نیز اوج گیری ناگهانی پروژسترون روی می دهد که نشانه پاره شدن فولیکول و آزاد شدن تخمک از آن است. از آنجایی که اواسط چرخه قاعدگی بهترین زمان برای بارور شدن تخمک و باردار شدن یک زن است به آن دوره باروری یا پنجره باروری گفته می شود. به مرحله سوم چرخه قاعدگی یعنی روز ۱۴ یا ۱۶ تا پایان چرخه (روز ۲۸) مرحله زرده ای (لوتئال) گفته می شود. در این مرحله تخمک رسیده که در مرحله قبل آماده لقاح بود در صورت بارور نشدن تبدیل به جسمی زرد رنگ می شود. بنابراین ترشح استروژن کم اما میزان پروژسترون همچنان بالا باقی می ماند.



یک روز عاشقش هستید و یک روز متنفر؟!



از نظر خانم ها، مردی برای زندگی ایده آل ارزیابی می شود که یکسری ویژگی های ظاهری، جسمانی، رفتاری و تشخیصی خاص داشته باشد. جالب اینکه ویژگی مرد ایده آل از نظر زنان ثبات نداشته و معمولا مطابق با مراحل مختلف چرخه قاعدگی تغییر می کند. از جمله تغییرات مربوط به تمایل زنان در مورد شریک زندگی می توان به تغییر در تمایلات نسبت به چهره، اندام، تن صدا، شخصیت و خصایص رفتاری مرد اشاره کرد.



خلاصه موضوع از این قرار است!



مرحله اول = روزهای ۱ تا ۷ قاعدگی (زمان مناسب برای انتخاب همسر)



مرحله دوم = روزهای ۱۰ تا ۱۴ یا ۱۶ قاعدگی (زمان نامناسب برای انتخاب همسر).



مرحله سوم = روزهای ۱۴ یا ۱۶ تا ۲۸ قاعدگی (زمان مناسب برای انتخاب همسر)



۶ سال در قاعدگی می گذرد!



اگر ۵ روز را به عنوان متوسط تعداد روزهای مرحله اول قاعدگی در نظر گرفته و آن را در تعداد چرخه های قاعدگی یک زن در هر سال (یعنی در دوازده) ضرب کنیم و سپس عدد به دست آمده را در عدد ۳۸ یعنی متوسط سال هایی که یک خانم دوره ماهانه دارد، ضرب کنیم و این مقدار را تقسیم بر ۳۶۵ روز (یک سال) کنیم به عدد ۲/۶ سال می رسیم. به عبارت دیگر هر زن به طور میانگین بیشتر از ۶ سال از عمر خود را در این دوره به سر می برد!



چرخه معمول دوره ماهانه چیست؟!



در ابتدا جا دارد توضیحی در مورد چرخه قاعدگی زنان بدهیم. چرخه قاعدگی به یک دوره تقریبا ماهانه گفته می شود که در طول آن تغییرات منظمی در وضعیت هورمونی و تناسلی زنان روی می دهد. کل طول چرخه قاعدگی بین ۲۵ تا ۳۵ روز یا به طور میانگین ۲۸ روز است. مرحله اول هر چرخه با خونریزی قاعدگی شروع می شود که تقریبا ۵ تا ۷ روز طول می کشد. در واقع اولین مرحله از هر چرخه جدید، علامت پایان یافتن چرخه قاعدگی قبلی است.



روزهای قاعدگی بر انتخاب خانم ها موثرند



تغییرات یا نوسانات چرخه قاعدگی با ترجیحات و انتخاب های زنان مرتبط هستند. این نوسانات چند ویژگی دارند؛ یکی از ویژگی های شان این است که تغییرات در یک قالب ناهوشیار زیستی روی می دهند یعنی خود فرد هم ممکن است از آن آگاه نشود. از دیگر ویژگی های آن تکراری بودنش است. به عبارت دیگر، این تغییرات از شروع قاعدگی بعدی دوباره با حالتی نوسانی تکرار خواهند شد. ویژگی بعدی منظم و قابل پیش بینی بودن آنهاست. لازم به ذکر است که این نوسانات در اکثریت زنان رخ می دهند.



۵ سالی هم در تخمک گذاری هستید!



در صورتی که طول دوره چرخه را ۲۸روز فرض کنیم، در ادامه نیمه اول چرخه یعنی روزهای ۷ تا ۱۴ یا ۱۶ ترشح هورمون استروژن به دلیل وجود فولیکول یا تخمک نارسیده در تخمدان رو به افزایش می گذارد. در این صورت روزهای ۱۰ تا ۱۴ یا ۱۶ چرخه، مرحله دوم چرخه یا همان مرحله تخمک گذاری یا فولیکولار نامیده می شود. با فرمول پاراگراف بالا و با تغییر تعداد روز ها از ۵ به ۴ روز به عدد ۵ سال می رسیم، یعنی مدت زمانی که یک زن در طول عمر خود دوره تخمک گذاری را تجربه می کند.


 چاپ   دانلود مقاله 

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ازدواج فامیلی( هم خون) و علت پر خطر بودن آن:

ازدواج فامیلی( هم خون) و علت پر خطر بودن آن: 

به ازدواج بین دوفرد که دارای جد یا اجداد مشترک هستند، ازدواج فامیلی گفته می شود. 

ژن ها دارای فرمهای مختلفی بوده و عامل مولد تمام صفات( نرمال و غیر نرمال ) در افراد می باشند. از طرفی برای بیان هر صفتی در هر فردی عموما دو فرم از یک ژنِ خاص عمل میکنند . هرکدام ازفرمها از یک والد گرفته شده است به عبارتی" افراد ژنهایشان را از والدینشان به ارث می برند".دوفرم یک ژن می توانند مشابه یا غیر مشابه باشند. هرگاه والدین با یکدیگر نسبت فامیلی داشته باشند و هرچه درجه خویشاوندی بین آنها نزدیکتر باشد، میزان تشابه فرمهای ژنهای آنها نیز بیشتر خواهد بود. لذا فرزند حاصل از این ازدواج با احتمال بیشتری می تواند فرمهای یکسانِ یک ژن را برای یک صفت خاص داشته باشد. حال اگر در یکی از اجداد مشترک این زوج یک  فرم غیر نرمالِ ژنی بصورت مغلوب( پنهان شده در کنار فرم نرمال همان ژن) وجود داشته باشد، در فرزند حاصل از چنین ازدواجی احتمال جفت شدن فرمهای غیر نرمال و مغلوبِ این ژن و بروز بیماری ژنتیکی افزایش می یابد. به همین دلیل است که ازدواج های فامیلی پر خطر محسوب می شوند. این خطر وقتی جدی تر می شود که در چنین ازدواجهایی اولا درجه خویشاوندی نزدیک باشد و دوم اینکه سابقه برخی بیماریهای ژنتیکی هم وجود داشته باشد. 

در واقع هر انسان به ظاهر طبیعی ممکن است ناقل تعدادی ژن بیماریزای نهفته باشد. در ازدواج های فامیلی به علت اینکه طرفین دارای اجداد مشترک هستند، احتمال اینکه زن و شوهر هردو برای چند ژن بیماریزای معین ناقل باشند، بسیار زیادتر از ازدواج های غیر فامیلی است که تشابه ژنتیکی کمتری دارند. لذا احتمال هموزیگوت و مبتلا شدن فرزندان به بیماری های ارثی اتوزومال نهفته در ازدواج های فامیلی خیلی بیشتر از ازدواج های غیر فامیلی است. این قبیل ازدواج ها بیشتر در روستاها و جمعیت های کوچک و بسته که آداب و رسوم و عقاید مشترک دارند و در اقلیت های مذهبی و در مردمانی که ارتباطشان با سایر جمعیت ها کمتر است، و درشهرهای بزرگی که دارای سنت های غلط و کهنه و غیر اصولی هستند،، بیشتر دیده می شود. در حالیکه در کشورهای پیشرفته میزان ازدواج های فامیلی تفریبا صفر است. آمار نشان میدهد که حدود 10% جمعیت جهانی از نوعی اختلال ژنتیکی رنج می برند و دراین میان سهم کشورهای پیشرفته بسیار کمتراست و دلیل اصلی آن نبود و یا پایین بودن  میزان ازدواج های فامیلی است.


 

درجه خویشاوندی افراد بر مبنای دوری و نزدیکیشان به جد (اجداد) مشترک  به شکل زیر قابل تقسیم بندی است: 

خویشان درجه 1: شامل والدین و فرزندان، و خواهران و برادران یک خانواده می باشد. تشابه ژنتیکی در خویشان درجه یک 50 درصد می باشد. پس هر فردی با پدر و مادر و خواهران و برادران خود 50 درصد تشابه ژنتیکی دارد. دوقلوهای یک تخمکی (مونوزیگوت) حقیقی از نظر ژنتیکی یکسان بوده و در واقع یک فرد هستند. اما دوقلوهای دو تخمکی مثل برادر و خواهر عادی در نظر گرفته می شوند.

 

خویشان درجه 2 : شامل عموها، خاله ها، عمه ها، دایی ها یا برادرزادگان و خواهرزادگان آنهاست. یعنی هر فرد با عمو، دایی، خاله و عمه خود، خویشاوند درجه 2 محسوب می شود. تشابه ژنتیکی در خویشان درجه دو، 25 درصد می باشد. به لحاظ اینکه ازدواج بین خویشان درجه 1 و 2 رایج نیست از نظر ژنتیکی اهمیت چندانی ندارد.

 

خویشان درجه 3 : شامل دخترعمو پسرعمو، دختر خاله پسر خاله، دختر عمه پسر دایی، دختر دایی پسرعمه می باشد. تشابه ژنتیکی در خویشان درجه سه 12/5 درصد می باشد. اگر تعداد کل ژنهای انسان را یک میلیون درنظر بگیریم (تعداد ژنهای فعال در حدود 30 هزار می باشد) تعداد ژنهای فعال و مشابه که ساختمان فیزیکی و شیمیایی یکسان دارند در خویشان درجه 3 حدود 3750 ژن می باشد.

 

احتمال اینکه در میان این ژنهای مشابه تعداد زیادی ژن بیماریزای نهفته در هردو وجود داشته باشد بسیار زیاد است. پس خطر ازدواج های فامیلی در تشابه ژنتیکی موجود در آنهاست. در ازدواج های خویشاوندی دوطرفه یعنی ازدواج هایی که افراد از یک طرف دختر عمو پسرعمو و از طرف دیگر دختر خاله پسرخاله هستند، تشابه ژنتیکی 25 درصد می باشد. یعنی در این ازدواج ها طرفین در حدود 7500 ژن مشابه و مشترک دارند و مشابه خویشاوندان درجه 2 (خواهر و برادر ناتنی) منظور می شوند! به همین علت خطر این گونه ازدواج ها فوق العاده زیاد است .

 

خویشان درجه 4 : شامل نوه عمو، نوه خاله، نوه عمه و نوه دایی می باشد که تشابه ژنتیکی بین آنها 6/25 است یعنی در کل حدود 1875 ژن مشابه و مشترک دارند. خطر ازدواج خویشان درجه 4 نصف خطر ازدواج خویشان درجه 3 می باشد. در ازدواج دوجانبه یا دوطرفه در خویشان درجه 4 که طرفین هم نوه عمو و هم نوه خاله هستند، تشابه ژنتیکی 12/5 درصد و تعداد ژنهای مشابه و مشترک در حدود 3750 ژن می باشد و خطر آن مشابه خویشان درجه 3 می باشد.

 

تذکر مهم : برخی از افراد ازدواج "هم خونی" را با ازدواج "هم گروه خونی" اشتباه می کنند. ازدواج هم گروه خون یعنی ازدواج دو فرد که از نظر گروه خونی سیستم ABO و Rh یکی باشند برای مثال هر دو گروه خونی O+ داشته باشند. اما ازدواج هم خون یعنی ازدواج بین دو فرد خویشاوند که ممکن است گروه خونی یکسان یا متفاوت داشته باشند و نکته مهم اینست که ازدواج هم خونی از نظر ژنتیک درست نیست ولی ازدواج دو فرد هم گروه خونی غیر خویشاوند از نظر ژنتیکی مانعی ندارد.


 

نسبت های خویشاوندی و میزان ژنهای مشترک و ضریب هم خونی آنها

نوع درجه خویشاوندی ژنهای مشترک ضریب هم خونی
دو قلوهای مونوزیگوت (یکسان)  1 -
والد - فرزند درجه 12 ⁄14 ⁄1
برادر  خواهر (شامل دوقلوهای ناهمسان) درجه 12 ⁄14 ⁄1
برادر  خواهر ناتنی (brother- half sister)درجه2 4 ⁄18 ⁄1
عمو و عمه، خاله و دایی  برادر و خواهرزادهدرجه 2 4 ⁄18 ⁄1
عمو و دایی ناتنی  برادر و خواهرزاده(Half uncle- nice) درجه 38 ⁄116 ⁄1
بچه های عمو، دایی، خاله و عمه (First cousins)  درجه38⁄ 116 ⁄1
عموزاده هایی که خاله زاده نیز هستند (Double first cousins) درجه 24 ⁄18 ⁄1
 برادرزاده ها و خواهرزاده های ناتنی (Half first cousin) درجه 416 ⁄132 ⁄1
نوه عموها با دایی، خاله، عمو، عمه  درجه 416 ⁄132 ⁄1
نوه عموها (Second cousins) درجه 532 ⁄164 ⁄1

 

حالا اگر در این جدول به دقت نگاه کنید می بینید که درجه مشابهت ژنی در برخی نسبتها چقدر زیاد است. مثلا در برادر- خواهر ناتنی میزان مشابهت ژنی 25 درصد است، که البته این نوع رابطه ازدواجی تقریبا در تمام اقوام و ادیان ممنوع است. اما در چند ردیف پایین تر، یعنی "عموزاده هایی که خاله زاده نیز هستند" در اینها هم شباهت ژنی مشابه برادرو خواهر ناتنی است! و این همان نکته کلیدی و اساسی است که دراین نوع ازدواج (که متاسفانه هنوز هم بسیار رواج دارد و برخی خانواده ها با افتخار و خوشحالی از آن یاد می کنند) از دیدگاه ژنتیکی چقدر خطرآفرین است!

 


 

ضریب هم خونی :

عبارت است از احتمال خلوص فرمهای مختلف یک ژن خاص در یک فرد حاصل از ازدواج خویشاوندی.

برای درک بهتر  بایستی ابتدا معنی چند اصطلاح را روشن کنیم.

 

آلل: آلل یعنی فرمهای مختلفِ یک ژن که در بروز یک صفت خاص دخالت دارند.

بطور مثال گروه خونی را در نظر بگیرید. هر فردی برای نوع گروه خونی خود، دارای دو آلل از ژن مربوط به گروه خونی روی کروموزوم های شماره 9 می باشد که یک آلل از این ژن را از پدر و دیگری را از مادر به ارث برده است .مثلا فردی آلل گروه خونی A را از پدر و آلل گروه خونی O را ازمادر به ارث برده یعنی آلل های A وO  در این فرد وجود دارند و چون آلل A بارز و آلل O مغلوب است ، گروه خونی این فرد A خواهد بود. می توان در مورد والدین این فرد اینگونه استدلال نمود:

درحقیقت پدر که 2 جایگاه ژنی دارد می تواند هریک از ترکیبات آللی AA یا AO یا AB (روی دو کروموزوم شماره 9 پدری) و مادر هم 2 جایگاه ژنی دارد و می تواند یکی از ترکیبات آللی AO یاBO یا OO(روی دو کروموزوم شماره 9 مادری) داشته باشد. طی لقاح از هرکدام از والدین یک کروموزوم شماره 9 شان را و درنتیجه یک فرم آلل را از طریق سلول جنسی به فرزندشان داده اند. یکی آلل و دیگری آلل A را داده اند که با هم جفت شده و "ژنوتیپ" AO را در فرزند تشکیل داده است.

 

شاخص آلل: بطور قراردادی آلل های بارز را با حروف بزرگ انگلیسی مثلا A و آلل های مغلوب را با حروف کوچک انگلیسی مثلا a نشان می دهند.

 

هموزیگوت: فردی که هر دو آلل وی در یک لوکوس(= جایگاه ژنی) یکسان هستند. مثل AA یا aa.

 

هتروزیگوت: فردی که دو آلل مختلف دریک لوکوس دارد. مثل Aa

 

قوانین احتمالات: احتمال (probability) یا p به شانس وقوع یک حادثه گفته می شود.     

احتمال وقوع یا ریسک وقوع یک پیش آمد را می توان به چند صورت نشان داد منجمله بصورت درصد مثلا %50

یا بصورت قسمتی از واحد مثلا 1/2

قانون جمع: هنگامی که وقوع یک پدیده مانع از رویدادن پدیده ای دیگر می شود. یعنی هنگامی که دو پدیده متقابلا ناسازگارند از قانون جمع استفاده می شود. یک مثال آن در پرتاب سکه است، یا شیر است یا خط. مثال دیگر جنس جنین است، یا پسر است یا دختر. به همین دلیل به عنوان قانون "یا" شناخته می شود.

اگر احتمال وقوع پدیده معادل  و احتمال وقوع پدیده a برابر q باشد، احتمال وقوع تمامی حالت ها برابر است با :   p + q =1 . مثلا احتمال دختر بودن ½و پسر بودن ½ است. پس احتمال اینکه یک جنین دختر و یا پسر باشد برابر است با:   1/2 +1/2 = 1

 

قانون حاصلضرب:


هنگامی که رویدادن یک پدیده مستقل از رویدادن پدیده های دیگر باشد از قانون حاصلضرب استفاده می شود. احتمال رویدادن پدیده های مستقل "باهم" برابر حاصلضرب احتمال های تک تک آن هاست و این به عنوان قانون "و" شناخته می شود. 

 

مثلا اگر خانواده ای می خواهند 2 فرزند داشته باشند و هر دوهم پسر باشند، احتمال وقوع آن 1/4 است. یعنی p1×p2. (احتمال پسر شدن فرزند اولی یا P برابر 1/2 است و برای پسر شدن فرزند دومی یا P2نیز احتمال 1/2 است). پس احتمال اینکه در هردو زایمان- دو پدیده مستقل - هر دو فرزند پسر شوند می شود: 1/2 × 1/2 = 1/4

نکته آخر: هر بیماری ارثی و ژنتیکی در جامعه دارای فراوانی معینی است. وقتی گفته می شود که فراوانی یک بیماری ژنتیکی 1/10000 است یعنی از هر 10000 نفر یک نفر به آن مبتلا می باشد. فراوانی ناقلین یعنی تعداد افرادی در جمعیت مورد نظر که ناقل ژن بیماریزای مورد نظر هستند (حامل یک آلل می باشند). وقتی گفته می شود که فراوانی ناقلین برای یک بیماری ارثی 1/100 است یعنی از هر 100 نفر، یک نفر ناقل ژن بیماری مورد نظر است.

 

حالا به مسئله ضریب هم خونی برمی گردیم. ضریب هم خونی عبارت است از احتمال دریافت ژنهای مشابه (آلل های مشابه) توسط یک فرد از والدین هم خون خود، در اثر ازدواج خویشاوندی. برای روشن تر شدن موضوع، یک ازدواج دخترعمو- پسرعمو را با استفاده از نامهای مستعار در نظر می گیریم.

 

عبدالکریم و خدیجه (پدر بزرگ و مادر بزرگ) دو پسر دارند بنام علی و حسین. دختر علی، بنام فاطمه می خواهد با پسر حسین بنام رضا ازدواج کند. اگر تصور کنیم که عبدالکریم ناقل یک بیماری ژنتیکی است (خودش سالم است و هیچ تظاهر بیماری ندارد)، احتمال اینکه این آلل بیماریزا را به علی داده باشد، ½ است. احتمال اینکه علی این آلل را به فاطمه بدهد، ½ است. واحتمال اینکه فاطمه هم این آلل را به فرزند آینده خود بدهد باز هم ½ است. اگر این 3 احتمال بخواهند باهم رخ داده باشند، با توجه به قانون "و" حاصلضرب آنها می شود  . و تا اینجای کار مسئله مهمی رخ نداده و آن فرزند ناقل خواهد شد (مثل پدر بزرگش و یا فاطمه). اما این آقای عبدالکریم احتمال دارد که همین آلل معیوب را به حسین هم داده باشد. یعنی ½ و او هم به پسرش یعنی رضا داده باشد، و فرزند آینده شان هم این آلل را به ارث ببرد. بازهم نهایتا با احتمال  . حالا احتمال اینکه این دو واقعه یعنی انتقال همزمان، هم  از طریق فاطمه و هم از طریق رضا صورت بگیرد، برابر است با حاصلضرب این دو احتمال یعنی 1/64.

 

اما قضیه به اینجا ختم نمی شود. بیایید با هم وضعیت آلل ها را مرور کنیم. در نظر بگیرید در زوج کروموزوم شماره 7 در عبدالکریم دو جایگاه (لوکوس) برای ژن خاصی وجود دارد که ما آنها را A و B نامگذاری می کنیم. آلل A معیوب است (عبدالکریم ناقل است). در همین جایگاه، خدیجه (مادربزرگ) هم دو آلل سالم دارد بنام C و D . احتمالات ژنوتیپی برای علی عبارتند از: AC,AD,BC,BD . و همین احتمالات هم برای ژنوتیپ حسین وجود دارد. علی و رضا این آلل ها را (و ازجمله آن آلل معیوب را) به فرزندانشان یعنی رضا و فاطمه انتقال خواهند داد. اگر به همین ترتیب ادامه دهیم احتمال اینکه این آلل معیوب یعنی همان آلل A در فرزند آینده رضا و فاطمه هموزیگوت شود (دو آلل یکسان باهم جفت شوند یعنی AA ) برابراست با 1/16. این همان ضریب هم خونی است که در جدول برای ازدواج پسرعمو- دخترعمو ذکر شده است.


 

 

مقایسه خطرات افزایش احتمال بیماریهای ژنتیکی در ازدواجهای فامیلی و غیرفامیلی:

 

مثال 1: اگر فراوانی ژن فنیل کتونوری PKU (فراوانی ناقلین ژن این بیماری) 1/100 باشد، احتمال ابتلای فرزندان در ازدواج غیرفامیلی 1/100 ×1/100×¼ = 1/40000 ، یعنی از هر 40 هزار نوزاد یکی مبتلا به PKU خواهد شد که ممکن است نوزاد این خانواده باشد. حالا احتمال ابتلاء به بیماری PKU را در فرزند یک ازدواج فامیلی با درجه خویشاوندی 3 ، مانند دخترعمو- پسرعمو یا دخترخاله- پسرخاله حساب میکنیم. احتمال اینکه پسر عمو ناقل باشد1/100 و ضزیب خویشاوندی برای خویشان درجه 3 مساوی 1/8می باشد، پس احتمال مبتلا شدن فرزندان در ازدواج فامیلی 1/100 × 1/8 ×¼ = 1/3200است. که در مقایسه با ازدواج غیرفامیلی (1/40000) خطر 12/5 برابر بیشتر است. اگر احتمال مبتلا شدن فرزندان ازدواج خویشاوندی درجه 3 دوجانبه یا دوطرفه را حساب کنیم نتیجه چنین خواهد شد. 1/100 ×¼×¼ = 1/1600 که این رقم 25 برابر بیشتر از ازدواج غیرفامیل است.

 

مثال 2 : بیماری ارثی میکروسفالی، بیماری اتوزومال مغلوب و نهفته است و یکی از شایعترین بیماری های ارثی حاصل از ازدواج های فامیلی در کشور ماست. این بیماری یکی از علل مهم عقب افتادگی ذهنی است. فراوانی ناقلین یا هتروزیگوت ها برای این بیماری در جامعه 1/50 می باشد. احتمال ابتلای فرزندان در ازدواج های غیر فامیلی برابر است با : 1/50 × 1/50 ×1/4 = 1/10000 .

احتمال مبتلا شدن فرزندان در ازدواج های فامیلی با درجه خویشاوندی 3 (دخترعمو- پسرعمو یا دختر خاله- پسر خاله) با ضریب خویشاوندی 1/8 برابر است با: 1/50 × 1/8 ×1/4 = 1/1600 ، که خطر 6 برابر ازدواج غیر فامیلی است. احتمال ابتلای فرزندان در ازدواج های فامیلی با درجه خویشاوندی 3 در حالیکه طرفین دوجانبه فامیل باشند (هم دخترعمو- پسرعمو هستند و هم دخترخاله- پسرخاله) با ضریب خویشاوندی ¼ برابر است با : 1/50 × 1/4 × 1/4 = 1/800 ، که خطر ابتلای فرزندان 12/5 برابر بیشتر از ازدواج های غیر فامیلی است (12/5 = 1/10000 ÷ 1/800 ).

 

مثال 3 : فراوانی ناقلین یا هتروزیگوت برای ژن اتوزومال مغلوب ناشنوایی 1/30 می باشد. خطر ابتلا برای فرزندان ازدواج غیرفامیلی به ناشنوایی 1/30 ×1/30 ×1/4= 1/3600 . خطر برای فرزندان خویشان درجه 3 دوجانبه برابر است با : 1/30 ×1/4×1/4= 1/480 که حدود 7/5 برابر ازدواج غیرفامیلی است. خطر ابتلا برای فرزندان خویشان درجه 3 برابر است با: 1/30 × 1/8 ×1/4 = 1/960 که خطر 3/5 برابر موارد غیر فامیل است.


 

ازدواج های فامیلی نه تنها احتمال مبتلا شدن فرزندان به بیماری های ارثی را افزایش می دهد، بلکه باعث ازدیاد این بیماری ها و ژنهای بیماریزا در نسل های آینده می شود. بطوریکه طبق گزارشهای داده شده توسط دانشجویان پزشکی، از برخی از روستاهای ایزوله که ارتباطشان با مردمان سایر نقاط کم بوده و شیوع ازدواج های فامیلی در میان آنها زیاد است، درصد زیادی از مردم آنها، به بیماری های ارثی نظیر نابینایی، ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی و بیماری های متابولیکی مبتلا هستند. همانطوریکه قبلا ذکر شد، در یک ازدواج فامیلی از نوع خویشاوندی درجه 3 طرفین دارای تعداد زیادی ژن مشابه هستند، که ساختمان فیزیکوشیمیایی این ژنها یکسان است. بنابراین امکان اینکه تعداد زیادی از این ژنها سلولهای جنسی هردو والدین تحت تاثیر عوامل جهش زای فیزیکی و شیمیایی دچار جهش شده و به صورت بیماری ارثی در فرزندان ظاهر شود، بسیار زیادتر ازدواج های غیرفامیلی است. بعنوان مثال اگر هردو والد داروی مشابهی را به میزان یکسان مصرف نمایند و یا تحت تاثیر آلودگی محیط قرار گیرند و یا در معرض عوامل جهش زای مشابه واقع شوند، امکان ایجاد جهش در هردو وجود دارد. یعنی حتی اگر طرفین در هنگام ازدواج ژنهای بیماری زای نهفته مشابه نداشته باشند، پس از ازدواج امکان ایجاد جهش توسط عوامل جهش زا در سلول های جنسی هردو وجود دارد (زیرا ساختمان تعداد زیادی ژن در هردو مشابه است، پس در مقابل عوامل جهش زای مشابه که روزانه از طریق هوا، آب، غذا و تشعشعات وارد بدن می شوند عکس العمل یکسان نشان داده و دچار جهش خواهند شد). پس احتمال بیماری کودکان در نتیجه جهش های جدید، بعد از ازدواج در وصلت های خویشاوندی خیلی بیشتر ازدواج های غیرفامیلی است

 

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ازدواج اینترنتی


***  با هم ببینیم   ***


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



این پیشنهادات صرفا جهت ازدواج اینترنتی ارئه می گردد و دوستیابی از این طریق ( به علت مراعات نشدن بندهایی از این فرایند) عوارض ناخواسته ای را به همراه خواهد داشت . (در واقع هر گردی گردو نیست):


قدمهای ذیل به ترتیب برای خانمهایی که قصد ازداوج از طریق اینترنت را دارند توصیه می گردد.



1 – با خودتان صادق باشید و انگیزه شما صرفا کسب اطلاعات عمیق در مورد همسر آینده اتان باشد ؛ نه سرگرمی


2 – زیاد اطلاعات بگیرید – کم اطلاعات بدهید.

با آی دی پسرانه بین نویسندگان وبلاگها و اتاق های گفتگو و ... رفته و فرد مورد نظر را گزینش نمائید.( در این مرحله جنیست خود را روشن نکرده ، تا مشخص نمائید که ؛ قادر به ایجاد و ادامه ارتباط ، با فرد مورد نظر خود از طریق افکارتان هستید نه جنیسیت خود ) .


به عنوان یک دوست اینترنتی ( بدون توجه به جنسیت ) اطلاعاتی را در مورد وی کسب کنید. سن ؟ جنس ؟ تحصیللات ؟ محل سکونت ؟ رشته تحصیلی؟ شغل ؟ هدفش از چت کردن با با شما ؟

هدفش از ایجاد سایت و وبلاگ شخصی؟ فرهنگ و نژاد ؛ مذهب ؟ سرگرمی ها، نظرات سیاسی، متاهل یا مجرد بودن؟ تعداد افراد خانواده ؟ شغل پدر ؟ شغل مادر؟ وضعیت مالی؟ تحصیلات افراد خانواده و برادران و خواهران؟ توضیح در مورد تخصص و شغلش با سئوال از جزئیات آن ؟ موسیقی دلخواهش؟ میزان و ساعاتی که که به اینترنت وصل هست؟ و خلاصه هر آنچه که به نظرتان برای آشنایی اولیه مفید است؟

سعی کنید در این مرحله اطلاعات کمی از خودتان بدهید یا بسیار خلاصه باشد. برای قدمهای بعدی لازم است که او از شما کمتر بداند. البته برای تحکیم ارتباط لازمست که مقداری اطلاعات عام از خودتان بدهید مثل تعداد خانوار ، سن ، رشته تحصیلی، مدرک ، تفریحات مورد علاقه ؛ ولی اطلاعات خاص از جمله نام محل تحصیل ، نام واقعی خودتان ، نام محل کار، آدرس منزل ؛ همچنین عقاید مذهبی ، سیاسی را در این مرحله عنوان ننمائید.( البته سئوال و جواب ها نباید خشک و پشت سر هم باشد تا شک طرف مقابل را بر انگیزد. بلکه با ظرافت باید مطرح شود. 


3 – با روشن ساختن جنسیت خود ، سایر سرنخهای شناسایی وی را با ظرافت طلب کنید. مثل آدرس سایت های محبوبش؟، آدرس وبلاگ یا سایت شخصی اش ؟ آی دی و آدرس ایمیلش و در صورت امکان ایمیل و آی دی دوستان مورد تائیدش؟ و از او بخواهید طی ایمیل هایی، در مورد خودش مطالب جالب و اختصاصی را بنویسد. در این مرحله می توانید نظر او را در مورد ازدواج بطور عام و ازدواج اینترنتی به طور خاص جویا شوید. سئوال باید کلی باشد و به قصد و نظر خودتان در این مورد اشاره نفرمائید.

( بدیهی است ،در هر مرحله از مراحل مذکور ؛ اگر فرد با پارامترهای دلخواه شما تطابق نداشت یا قصد ازدواج ندارد ، فرایند ازدواج اینترنتی در مورد او به اتمام می رسد.)



4 – به مطالعه ایمیلهای ارسالی ، سایت ، وبلاگ و اشاراتی که داشته است به طور عمیق می پردازید و با دید منتقدانه بررسی می کنید. ، پس از این می توانید با افکار او چالش منطقی و علمی کنید تا او بیشتر صحبت کند – که این مطلب به شناسایی او کمک خواهد کرد.



5 – با آی دی های ناشناس و پسرانه با او ارتباط بگیرید و به او ایمیل بزنید و با سئوالاتی شبیه سئوالات بند 1 ، اولا درستی اطلاعات خود را چک کنید ، ثانیا در یابید آیا او با یک پسر هم به همان سرعت ارتباط می گیرد و جواب سئوالاتش را می دهد؟ ( نقش و تاثیر جنیست خود را در ایجاد و ادامه این ارتباط بررسی کنید)


6 - با آی دهای ناشناس و دخترانه با او ارتباط بگیرید و به او ایمیل بزنید و با دادن اطلاعات دیگر ، و گرفتن اطلاعات از او ، مطالبش را چک کنید. در اینجا دختر دیگری باشید و نظراتی مخالف نظرات واقعی خود بدهید. آیا او همان پسر است و با همان افکار . یا چهره متفاوتی از خود ارائه می دهد. ( ثبات و واقعیت مطالب وی را بررسی کنید).



7 – با یک آی دی ناشناخته دیگر؛  رابطه جنسی طلبی او را چک کنید؛ از او آدرس چنین سایت هایی را بخواهید یا با ارسال مطالب مسخره و عکسهایی با این مضامین واکنش او را در این رابطه بسنجید. همچنین سن خود را سنی اعلام کنید که خارج از وقت ازدواج است ( مثلا 10 تا 14 سال) و با او حرفهای صمیمانه و عاشقانه بگوئید و از او قرار ملاقات حضوری در سطح شهر، منزل خود یا منزلش بگذارید ؟ جواب مثبت او به این قرار می تواند ، او را در این مرحله ، رد کند.



8 – با دو آی دی دخترانه در دو وقت متفاوت با او تماسی صمیمانه و گرم بگیرید و در هر مورد از خود اطلاعات تقریبا متناقض و متضاد بدهید و نظرش را جداگانه در مورد خودش و خودتان جویا شوید؟ آیا او به رنگ هر دختری در می آید. با آن آی دی های دخترانه و ناشناس بخواهید ، که شما دوست دختر او باشید. پس از آن در روزی دیگر با آی دی اصلی خود از او تلویحا سئوال کنید که آیا او دوست دختری هم دارد. و اگر دارد چه وقت و چگونه آشنا شده است؟ این می تواند میزان راستگویی یا دروغگویی او را تا حدی روشن نماید.



9 – گاهی از چیزهایی که بدتان می آید برای او به خوبی یاد کنید و تعریف کنید و به عکس از چیزهایی خوشتان می آید به بدی یاد نمائید ، و نظر او را بطور غیر محسوس در رابطه با نظراتتان جویا شوید. تا واکنش واقعی فرد را چک کنید. ( تا مطمئن شوید او نقش بازی نمی کند و نظرات قطعی خود را ابراز کرده است)



10 – کم کم اطلاعات خاص از او بخواهید. نام ، نام خانوادگی ، شماره شناسنامه ، تاریخ تولد ، نام پدر ، آدرس منزل ، شماره تلفن محل تحصیل ،کار ، منزل ، و...، را از او بخواهید و در اینترنت مشخصات او را جستجو کنید. همچنین صحت مشخصات او را بررسی نمائید. 



11 – سعی کنید به غیر از خودتان حداقل یک نفرد دیگر که دارای تجربه و علم لازم در این مورد است ، از رابطه شما با خبر باشد و مشخصات بند 8 را پس از بررسی صحت آن ، به فرد امین خود بدهید( اشخاص پیشنهادی : پدر ؛ مادر؛ خواهر یا برادر بزرگتر، معلم ؛ مشاور خانواده و ازدواج)



12 – به احساسهایش ، افکارش ، و رفتارش در خلال صحبت ها توجه نموده و به صورت جزئی و با مثال در رابطه با زندگیش سئوال نمائید. و واکنش ها و سخنانش را با تمام صحبت ها و نوشته های قبلی او که در آی دی ها متفاوت شما ، به شما گفته است جمعبندی و آنالیز نمائید.

همچنین در مورد پروفایلش سئوالاتی بکنید. چرا تکمیل نکردید؟ چرا این آی دی را انتخاب کردید؟ چرا عکس واقعی خود را در آن نگذاشته اید؟ چرا به سرگرمی های خاصی علاقه دارید؟....



13– صحبت ازدواج را جدی تر مطرح کنید. و نظرش را در مورد خود جویا شوید. آیا او می تواند به شما اعتماد کند؟ آیا او به ازدواج با شما می اندیشد. آیا او می تواند رسما جهت خواستگاری شما اقدام نماید.( یک سئوال در اینجا می تواند مطرح شود آیا او دوست دارد که با شما ازدواج کند یا در حال حاضر شما را فقط به عنوان دوست انتخاب کرده است ؟– اگر قصد ازدواج را با شما ندارد یا می گوید که فعلا شرایط ازدواج با شما را ندارد و در آینده اقدام خواهد کرد!؛ ازدواج اینترنتی شما در رابطه با او همین جا خاتمه می یابد. بدیهی است ادامه این روند به امید اینکه در آینده او به خواستگاری شما بیاید ، با شکست روبرو خواهد شد و سرخوردگی شما را به دنبال خواهد داشت.( سرکه نقد به از حلوای نسیه است)



14 – نظر فرد را در مورد ملاقات حضوری وی با پدرتان ، برادرتان و خانواده اتان در منزل شما ، جویا شوید.( با این مسئله او را چک کنید تا چه اندازه جدی و مصمم است – در صورت مخالفت ؛ دلایل او را با سایر بهانه تراشی ها و دلیل تراشی هایی که از او به دست آورید جمعبندی و تحلیل نمائید)



15 – از او در مورد فیلم هایی که دیده ، کتابهایی که خوانده ، ترانه هایی که شنیده و اعتقاداتی که دارد ، جزء به جزء بپرسید و یادداشت کنید و در مورد آنها اطلاعات بیشتری حاصل کنید و در جلسات آینده ، از بخشهایی از کتابهایی که خوانده سئوال کنید و نظرش را در مورد آن جویا شوید.



16– با متدهای دروغ سنج ، دروغگویی او را چک کنید ( می توانید با یک مشاور یا روانشناس در این مورد مشورت نمائید)



17 – برای قوی کردن بینش خود در رابطه با عشق ، ازدواج و راههای آن ، حتما 3 جلد کتاب با عنوان " آیا تو آن گمشده ام هستی " را بخوانید. این کتاب از باراباس دلی آنجلیس هست. می توانید این کتاب را از انتشارات جیحون روبروی دانشگاه تهران تهیه فرمائید. برای مطالعه تکمیلی و بیشتر کتاب " عشق هرگز کافی نیست " مولف: تی آرن بک ؛ ترجمه : بداغچی را از همان انتشارات بخواهید. اضافه شدن بینش شما در ازدواج ( چه اینترنتی ، چه غیر اینترنتی) ، سوپاپ اطمینان خوبیست. همچنین معیارهای ازدواج و انتخاب همسر که در بخش مشاوره ازدواج سایت همدردی قرار گرفته است، می تواند کمک موثری د راین زمینه به شما بکند.



18– هرگز در هیچکدام از مراحل ذکر شده با او قرار ملاقات حضوری نگذارید. برای نشان دادن جدیت شما در مورد ازدواج اینترنتی؛ اولین دیدار بهتر است به صورت رسمی و با حضور خانواده های شما صورت بگیرد. 



19 – مراحل فوق نباید پشت سر هم و سریع سپری شود و به زمان نیاز دارد ( پیشنهاد: حداقل طی شش ماه) اگر تمام این مراحل با موفقیت طی شده است ،او می تواند صرفا یک خواستگار بالقوه برای شما باشد. مسئله ازدواج را به صورت صریح و شفاف با او بیان نمائید. و از او بخواهید در مورد ازدواج با شما فکر کرده و جواب دهد. بدیهی است در این مورد، والدین شما در جریان بوده و در صورت موافقت وی مراسم رسمی و سنتی خواستگاری شروع می شود. (‌ در اینجا تاکید روی مراسم سنتی صرفا به خاطر اینست که ارتباط مجازی شما به ارتباط واقعی و دقیق تری تبدیل شوند و فرایند به صورت عمیق تری دنبال شود)



20 – طی مراحل فوق به معنای شناخت فرد مذکور نمی باشد. لذا برای انتخاب او به همسری باید شروع به بررسی و شناخت او در خارج از دنیای مجازی نمائید که خود بحث نسبتا مفصلی هست. در این مورد اگر اطلاعات بیشتری لازم دارید می توانید به مراکز مشاوره مراجعه نمائید.


سن ازدواج و اختلاف سنی


***  با هم ببینیم   ***



فاصله سنی مناسب میان زن و شوهر را می*توان 2 تا 4سال و در برخی منابع 2 تا 7 سال یا 4 تا 7 سال در نظر گرفت. البته این به آن معنا نیست که اگر یکی دو سال به این سنین افزوده یا از آن کاسته شود، نباید ازدواجی انجام*گیرد. شاید بتوان گفت که اگر تمام زمینه*ها بررسی شده باشد و مشکل خاصی دیده نشود، می*توان فاصله سنی را به دیده اغماض نگریست ولی در عین حال بهترین و مناسب*ترین فاصله سنی 2 تا 4 سال است. طبیعی است که اگر سایر شرایط، مناسب نباشد، باز هم ازدواج نمی*تواند موفق باشد. فلسفه وجود چنین تفاوت سنی در این است که: اولا خانم*ها زودتر به بلوغ عقلی و جسمی می*رسند و در نتیجه پختگی* روانی لازم را زودتر پیدا می*کنند. خانم*ها زودتر به بلوغ جن سی می*رسند و بهتر است به نیازهای آنها زودتر پاسخ داده شود. از طرف دیگر نیازهای جن سی خانم*ها نیز زودتر فروکش می*کند، بنابراین به علت آمادگی زودتر زنان برای ازدواج و بلوغ اجتماعی است که این تفاوت سنی طرح می*شود. از دیدگاه دینی و در روایات اسلامی تناسب*های مختلف در ازدواج تحت عنوان کلی، هم کفو بودن مطرح شده است که یک جنبه آن تناسب سنی است.کفو هم بودن دو همسر یعنی تناسب، هم*شانی و هم*طرازی و در زمینه تناسب سنی یعنی لحاظ منطقی تفاوت سنی در ازدواج. از نظر اسلام ازدواج کردن با تفاوت سنی زیاد، امر نامشروعی نیست و آنچه در سنت پیامبر دیده می*شود، حکایت از مشروعیت این نوع ازدواج دارد. کمالات پیامبر(ص) به عنوان انسانی کامل به حدی بود که به خوبی با حضرت خدیجه(س) زندگانی کرد و در آن زندگانی معضلی به خاطر تفاوت سن و سال دیده نمی*شد و از سوی دیگر خدیجه(س) نیز زنی با کمال و بی*نظیر بود. تمامی ثروت فراوان خود را در راه تبلیغ اسلام صرف کرد و اولین زنی بود که به پیامبر ایمان آورد و فاطمه(س) را برای پیامبر به یادگار گذاشت. پیامبر نیز به عنوان همسری باوفا هرگاه که نام خدیجه(س) را می*شنید، اشک در چشمان مبارکش حلقه می*زد، به نحوی که اطرافیان آن حضرت، تاثر او را به خوبی حس می*کردند. البته در این ازدواج*ها با این تفاوت سنی فقط کسانی می*توانند موفق باشند که از رفتار پیامبر(ص) و خدیجه(س) به خوبی پیرونی کنند.


عدم تفاهم ودرک متقابل*

با افزایش سن، انعطاف آدمی کاهش می*یابد و همین امر در زندگانی مشترک معضل آفرین می*شود. در نتیجه محیط امن خانه تبدیل به فضایی ناامن و تحمل ناپذیر می*شود. به عنوان نمونه،* زنی که از همسر خود بزرگ*تر است با توجه به تجربه بیشتری که دارد ممکن است این احساس در او ایجاد شود که او محق*تر است و بنابراین دایم امر و نهی *کند و کمتر به دیدگاه*های همسر خود توجه کند. پیامد چنین رفتاری عدم درک مسایل و مواضع یکدیگر، کناره*گیری مرد از مدیریت خانواده، مطیع صرف همسر شدن و از همه مهم*تر الگودهی نامناسب برای فرزندان است. یا مردی با داشتن 20 سال سن بیشتر، طبیعی است که می*تواند از تجارب بیشتری برخوردار باشد بنابراین این مساله زمینه*ای فراهم می*کند که شخص ارزش لازم را به نظرهای فرد کوچک*تر ندهد یا طرف مقابل**بیش از اندازه احساس کوچکی کند و همیشه در حال اضطراب و تشویش باشد و بالاخره از اداره زندگی درمانده شود.



عدم ارضای مناسب غرایز جن سی

یکی از اهداف ازدواج، ارضای غرایز است و این خود می*تواند عامل موثری در تداوم زندگی خانوادگی باشد. اما در سنین بالا، فرد از لحاظ غریزه جن سی افول می*کند؛ به نحوی که زوجین نمی*توانند موجبات رضایت یکدیگر را در روابط زناشویی به نحو مطلوب تامین کنند و همین امر ممکن است موجبات درگیری را فراهم آورده، محیط خانواده را متشنج کند. این مساله در موارد چشمگیری به بروز افسردگی در زنان جوان می*انجامد و در برخی از زنانی که خویشتن*دار و باتقوا نباشند، گرایش به انحرافات و لغزش*ها دیده می*شود و در مردانی که با زنان بزرگ*تر از خود ازدواج کرده*اند مرد به علت عدم تمکین مناسب وکافی زن ممکن است به همسر دوم یا ازدواج موقت بیندیشد. وقتی که فاصله سنی بین زن و شوهر زیاد باشد، هریک در دوره*ای از زندگانی به سر می*برند که از لحاظ میل جن سی با هم متفاوت هستند. به*عنوان مثال، زنی که در دوران جوانی (18 سالگی) به سر می*برد و همسرش در 35 سالگی است و به مرز میانسالی نزدیک شده است. در این حالت زوج نمی*تواند نیاز جن سی همسر خود را به شکل مطلوب ارضا کند. این عدم ارضای جن سی، ممکن است به شکل*های مختلف همچون نق زدن*های فراوان، عدم احساس رضایت از زندگی و... در زن جلوه*گر شود. زمانی که مرد ?? ساله با دختری کم سن و سال ازدواج می*کند پس از گذشت مدت ?? سال، به مرد ?? ساله*ای تبدیل می*شود که به*طور قطع دیگر احساسات و توانایی*های جن سی قبل را ندارد و این مساله عواقب خوبی در پی*نخواهد داشت.



پیدا شدن سوءظن

گاهی وجود فاصله*های سنی زیاد باعث می*شود که زوجین سوءظن*هایی نسبت به یکدیگر پیدا کنند و ممکن است حتی نتوانند دلایلی هم برای این گونه افکار ارایه کنند.



امر و نهی به همسر

در چنین خانواده*هایی فرد بزرگ*تر به دلیل داشتن تجربه، خود را ملزم می*داند که مدام به همسر خود امر و نهی کند؛ امر و نهی بیش از حدی که همیشه مبتنی بر حق نیست، بلکه سلیقه نیز در آن سخت مداخله می*کند تا موجبات ناراحتی همسر را فراهم *آورد. فرد بزرگ*تر احساس می*کند که باید فرد کوچک*تر را تربیت کند و حال آنکه او انتظار دارد که با همسر زندگی کند، نه آنکه همسر وی نقش پدر و مادر را بر عهده گرفته، به امر و نهی و تربیت وی مبادرت کند. البته زن و شوهر باید برای تکامل و تعالی یکدیگر تلاش کنند و در مواقع ضروری به امر به معروف و نهی از منکر یکدیگر بپردازند.


امتیازدهی بیش از حد

مشکل دیگر این است که فرد بزرگ*تر برای اینکه فرد کوچک*تر را جذب کند و زندگی تداوم یابد، باید مدام به او امتیازاتی بدهد که وی را به دوام زندگی دلگرم کند اما دادن دایم امتیازات همیشه امکان*پذیرنیست، زیرا گاه دادن این نوع امتیازها برای فرد بزرگ*تر غیرقابل**تحمل یا غیرممکن می*شود و به این ترتیب از انگیزه طرف مقابل**برای ادامه زندگی می*کاهد. از سویی طرف کوچک*تر که از نقطه ضعف همسر خویش اطلاع یافته درصدد اخذ امتیازهای بیشتری برمی*آید که این امر اختلافات خانواده را تشدید کرده و جو ناامنی را بر خانه حکمفرما می*کند و به این ترتیب خانواده*ای نابسامان شکل می*گیرد که کشمکش*های ناشی از آن، از ارزش والدین در نزد فرزندان می*کاهد و در نتیجه تاثیرات تربیتی آنها را نیز کاهش می*دهد.


افزایش طلاق

معضل دیگری که گاه در خانواده*هایی که تفاوت سنی زوجین زیاد است دیده می*شود، مساله عدم تحمل یکدیگر و وقوع طلاق است. تحقیقاتی که روی 2 هزار و 167 پرونده طلاق انجام شده، حاکی از آن است که یکی از مهم*ترین دلایل طلاق در میان زوجین، همین تفاوت*های سنی، به ویژه بزرگ*تر بودن زن از مرد است؛ زیرا این پدیده، چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی، در جامعه ما پذیرفته*شده نیست. در برخی موارد، این ازدواج*ها ممکن است به طلاق منجر نشود ولی همواره با پشیمانی همراه است؛ زیرا مشکلات ناشی از این نوع ازدواج*ها به قدری زیاد و غیرقابل**تحمل است که در اکثر موارد موجبات پشیمانی را فراهم می*کند و زندگی*ای سراسر مشاجره و دعوا به وجود می*آورد که گاهی تاثیرات آن روی زوجین و به ویژه روی فرزندان آنها کمتر از طلاق نیست. این حالت ممکن است امکان بزهکاری و جرم*زایی در فرزندان را نیز افزایش دهد.


چهار نکته کلیدی

1 اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقه*ها، سرگرمی*ها، طرز نگرش و بینش و انرژی*های روانی با هم تفاوت اساسی داشته باشد. به عنوان نمونه ازدواج دختر ?? ساله*ای را با پسر?? ساله در نظر بگیرید. در حالی که دختر در آغاز راه هیجانات، علاقه*مند به شطینت*های نوجوانی و جست و خیز و وقت گذرانی با دوستان، میهمانی و …. است، مرد، کار و تفکر و مطالعه، فیلم و موسیقی و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را بیشتر می*پسندد. همچنین دیدگاه مرد توام با تجربه و احتیاط است و دیدگاه دختر نوجوان ریسک و فعالیت*های نو و بدیع.


2 بهترین و معمولی*ترین وضعیت ازدواج این است که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد یا حداقل مساوی باشند. این به خاطر آن است که مدت باروری در خانم*ها محدود بوده و در آقایان نامحدود است و ضمنا قدرت باروری خانم*ها زودتر از آقایان شروع می*شود. همچنین نیاز است که آقایان قبل از ازدواج، علاوه بر بلوغ جسمی و فکری، به استقلال اقتصادی نیز برسند که این به زمان بیشتری نیاز دارد. 


3 فرد مورد نظر شما در کل، باید معدل قابل**قبولی در معیارهای مورد نظر شما کسب کند. به عنوان نمونه، دختری که همسن با پسری است اما در سایر معیارهای اساسی قوی است، معدل خوبی برای ازدواج دارد. در ضمن وی در معیار سن هم حداقل نمره قبولی را دارد. ولی اگر این دختر با همه معیارهای اساسی و خوبی که دارد، ?? سال از پسر بزرگ*تر باشد، با وجود اینکه معدل بالایی دارد ولی در یک معیار اساسی رد می*شود و چنین ازدواجی با ریسک بالایی از طلاق یا نارضایتی در زندگی زناشویی همراه می*شود.


4 باید از طریق رسانه*های گروهی، کلینیک*های مشاوره ازدواج یا خانواده به دختران و پسرانی که قصد ازدواج دارند، آموزش داد که فاصله سنی بین آنها حداقل 2 سال و حداکثر 7 سال باشد و این مساله*ای است که باید موقع راهنمایی قبل از ازدواج برای آنها تشریح کرد تا دریابند که با فاصله سنی کمتر، مشکلات کمتری خواهند داشت، مشروط بر اینکه به سایر جنبه*های لازم برای ازدواج موفق نیز توجه کافی مبذول دارند.

 

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

خواستگاری



***  با هم ببینیم   ***


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




خواستگاری رفتن ،رفتاری است که هرچند در زمان ها و مکان ها ی مختلف کمی متفاوت است اما به طور کلی در اکثر مواقع شباهت هایی به هم دارد. طبق آداب و رسومی نانوشته در بیشتر موارد پسر ها و خانواده های آنان پیشقدم می شوند و جواب نهایی با دختر خانم است. 


دین ما دستور مستقیمی در باره ی نحوه ی خواستگاری ندارد اما تلویحا بر پیشنهاد ازدواج از جانب آقایان صحه گذاشته است ولی دستوری مبنی بر منع شرعی خواستگاری توسط دختران ندارد اما بهتر است با خواندن این مقاله خودتان قضاوت کنید که کدام راه مناسب تر است: 



استاد مطهرى می‌گوید: « این که از قدیم الایام مردان به عنوان خواستگارى نزد زنان مى رفته اند و از آن‌ها تقاضای همسرى مى کرده اند ، از بزرگ ترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است. طبیعت مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. طبیعت زن را گُل، و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است. این یکى از تدابیر حکیمانه و شاهکارهاى خلقت است که در غریزة مرد نیاز و طلب و در غریزة زن ناز و جلوه قرار داده است. خلاف حیثیت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود. براى مرد قابل تحمّل است که از زنى خواستگارى کند و جواب رد بشنود و آن گاه از زن دیگرى خواستگارى کند و جواب رد بشنود تا بالاخره زنى رضایت خود را به همسرى با او اعلام کند اما براى زن که می‌خواهد محبوب و معشوق و مورد توجه و علاقه باشد و از قلب مرد سر در آورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند ، قابل تحمل و موافق غریزه نیست که مردى را به همسرى خود دعوت کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری رود».(1) 

خواستگاری 




پس اینکه در کشور ما هم رسم بر آن است که خواستگاری از طرف پسر ها انجام شود ، رسمی است بر خواسته از فطرت و طبیعت .اگر دختری به خواستگاری پسری برود و جواب او منفی باشد ، برای دختر شکست روحی تلقی می شود. زیرا از لحاظ روحی زن نیازمند خواسته شدن است و برایش سخت است از جانب مرد به او بی توجهی شود. 






رفتار های زیر پیامدهایی است که ممکن است در اثر اینگونه خواستگاری ها(از جانب دختر خانم ها) ایجاد شود: 


1- اگر پاسخ پسر منفی باشد ، دختر احساس شکست و سرخوردگی می کند. در حالی که جواب منفی برای پسر قابل تحمل است و در صورت پاسخ منفی دختر، به خواستگاری شخص دیگری می رود. 


2- درصورت پاسخ منفی پسر، احتمال تمسخر و آزارهای بعدی و آبرو ریزی به وسیله او وجود دارد. 


3- ممکن است پسر با شنیدن چنین تقاضایی، با پاسخ مثبت ظاهری به فکرسوء استفاده از دختر بیفتد. 


4- احتمال دارد در زندگی مشترک آینده(در تنش ها و اختلافات) به دختر سرکوفت بزند که تو به خواستگاری من آمدی و این برخورد ، برای دختر بسیار رنج آور است. 


دین مقدس اسلام نیز که آیین فطرت است، بر این رویه فطرى و طبیعى صحه نهاده و بر این مبنا و اساس است که در قرآن و سنّت در امر ازدواج، مردان مخاطب واقع گشته اند و مستقیماً به آنان دستور ازدواج و همسر گزینى داده شده و فرموده است:‌ «فانکحوا ما طاب لکم من النّساء؛ بازنان طیب و پاکیزه ازدواج کنید».(2) 




البته ما استثنا ها را هم در نظر می گیریم . ممکن است ازدواجی هم با چنین خواستگاری انجام بشود و بسیار مناسب هم باشد. گاهی اوقات هم ممکن است شرایطی پیش آید که دختری ،پسری را برای ازدواج مناسب می بیند. در این شرایط می تواند با اطلاع والدین خود ، شخصی را به عنوان رابط بفرستد تا نظر پسر را جویا شود .لازم به ذکر است رابط باید به گونه ای حرف بزند که مثل پیک عمل نکند و معلوم نشود از طرف دختر فرستاده شده. اگر نظر پسر مساعد بود ، آنوقت پیشنهاد خواستگاری از جانب مرد مطرح شود . 


حیا ، وقار ،نجابت ،رمز محبوبیت یک دختر است ، به نفع مان است که روال طبیعت را بر هم نزنیم و بر خلاف فطرتمان گام بر نداریم. 




شنیدن نظر شما مخاطبان همراه می تواند به کامل کردن بحث این مقاله کمک کند. شما نظرتان را برای تبیان و دیگر مخاطبان این بحث مطر ح کنید.به نظر شما صحیح است که خواستگاری از جانب دختر باشد؟چرا؟

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

خواستگار


***  با هم ببینیم   ***



چرا دخترها نمی توانند یا نباید از پسرهای مورد توجه خود خواستگاری کنند؟این سؤال از سؤالات بسیار مهم و قابل توجه است و شاید برای بسیاری از دختر خانم ها از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. برخی معتقدند چرا فقط آقایان همیشه به خواستگاری دختر ها می روند؟ چه اشکالی دارد زمینه ای فراهم شود که در صورت مساعد بودن شرایط بعضی دختر خانم ها هم از آقایان مورد توجه و علاقه خود خواستگاری کنند؟ 





البته باید اذعان کرد که بسیاری از دخترها نیز چنین نمی اندیشند و دوست دارند شاهد آمد و شد خواستگاران متعدد باشند و از میان آنان، کسی را برگزینند که موجّه تر بوده ، از قابلیت همسری و بالاترین توان آرامشگری برخوردار باشد.

شایسته است در ارتباط با این سؤال اساسی، توجه علاقه مندان را به نکات زیر جلب نماییم:


به رغم مشابهت میان هوش و توانمندی های ذهنی دختران و پسران، تفاوت های موجود در خصیصه های زیستی و ویژگی های عاطفی دخترها و پسرها نشانگر شاکله ی خاص شخصیتی هر کدام از دو جنس است. دختر خانم ها در کنار وظیفه خطیر همسری و آرامشگری، از ارزشمندترین قابلیت انسانی یعنی توانایی مادر بودن نیز بهره مند هستند. قابلیت و شایستگی مادری، خود آمیزه ای از ویژگی های خاص زیستی و صفات برجسته عاطفی و احساسی است. از این رو ایفای بهینه نقش همسری و توفیق عهده دار شدن وظیفه بزرگ و سرنوشت ساز مادری از نشانه های شخصیت برتر و کمال وجودی زنان میباشد.


چنین تفاوت های بارز شخصیتی میان زن و مرد ، ضرورت بهره مندی فوق العاده زنان از احساسات لطیف و عواطف عمیق ، خود بستر پدیدآیی نگرش ها، رفتارها و نیازهای ویژه ای را در وجود آن ها فراهم می آورد. به همین دلیل است که زن ها به حمایت عاطفی، روانی و اجتماعی بیشتری نیاز دارند، زیرا هرچه پدیده ای ارزشمند تر باشد ، باید مورد حمایت و پشتیبانی بیشتری قرار گیرد. 


این در حالی است که زنان عموماً دوست دارند همسرشان فردی باشد که شخصیت او جلوه گر اقتدار منطقی و عاطفی است. به عبارت دیگرنسبت به مردانی که از صفاتی همچون اعتماد به نفس، قدرت رهبری و مدیریت، شجاعت و حمایتگری بهره مند نیستند نظر مثبتی ندارند. مردان نیز غالباً دوست دارند همسرانشان منبع آرامش و شخصیت وجودی شان مملو از مهر و عطوفت،منطق و صبوری باشد.

تفاوت های زیستی و روان شناختی موجود میان زن و مرد هرگز به معنای برتری یکی بر دیگری نیست، که این تفاوت ها بیانگر ویژگی ها و نیازهای خاص، قابلیت ها و مسؤولیت های ویژه و در خور هر کدام از ایشان است.

خلاصه کلام آن که ساختار شخصیتی هریک از دو جنس زن و مرد به گونه ای است که هر کدام ویژگی های لازم را در مسیر تحول وجود و نیل به کمال شخصیت بی بدیل خود دارا هستند. 

بنابراین از یک نگاه ژرف ، برای زنان که وجودشان منبع احساسات، عطوفت و مهرطلبی و تمایل درونی اش مبتنی بر محبوب و معشوق بودن است و دوست دارد که بر دل و جان مرد حاکم باشد ، بسیار دشوار خواهد بود از مردی برای ازدواج خواستگاری کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ فرد دیگری برود. بطوریکه این امر با ویژگی های خاص شخصیتی او سازگار نیست.

بدیهی است برای یک مرد بیشتر قابل تحمل است که از دختری خواستگاری کند و پاسخ رد بشنود و بعد از مدتی از دختر دیگری خواستگاری کند و احتمالاً بازهم با جواب منفی مواجه شود تا این که سرانجام پاسخ مثبت دختر دیگری را برای ازدواج دریافت دارد.

هنگامی که آقایان به خواستگاری دختر ها می روند، آنها شنونده لفظ آری یا خیرخواهند بود و این دخترها هستند که با قدرت انتخاب برتر، گوینده ی واژه های آری و خیر می باشند.


پر واضح است که خواستگاری آقایان از خانم ها هرگز به معنای محدودیت آزادی و اختیار خانم ها در حق انتخاب همسر نیست. ازدواج دختر خانم ها همواره باید با آگاهی، اراده و اختیارشان همراه باشد و همه دخترها حق دارند از میان خواستگاران داوطلب ازدواج با آن ها، آن کس را که اصلح می دانند با آزادی کامل انتخاب کنند وهیچ گونه اجباری و تحمیلی در این ارتباط روا نیست.

از منظری دیگر به این مهم نگاه کنیم!

در جامعه امروز که هر روز بر پیچیدگی آن افزوده می شود، حلقه های خویشاوندی گسسته تر می گردد، دایره شناخت های متقابل خانواده ها و بالطبع پسرها و دخترها محدودتر می شود و ارتباطات خانوادگی و آمد و شدهای فامیلی و همسایگی به حداقل می رسد، چه باید کرد؟


باید به روش ها و شیوه هایی اندیشید که ضمن تکریم شخصیت متعالی، حساس و لطیف دختر زمینه طرح نظریات و نگرش ها و اعلام آمادگی آنها برای پذیرش تقاضای ازدواج از طرف افراد واجد شرایط و مورد نظرشان( در صورت تقاضا و خواستگاری) به گونه ای که بایسته و شایسته است فراهم شود. این اندیشه و روش می تواند به فرایند "انتخاب" دختر ها که از حقوق فطری و طبیعی آنان است، معنا و مفهوم روشن تری ببخشد. به سخن دیگر در فرهنگ حاکم بر جامعه اسلامی ما مسأله خواستگاری دخترها از پسرهای مطلوب و واجد شرایط ازدواج می تواند به صورت غیر مستقیم (از طریق شخص سوم) و در زیباترین و شایسته ترین وجه و با حفظ کرامت، شأن والا و احترام به مراتب صداقت، پاکی و سلامت اخلاقی آنان انجام پذیرد.


به یقین در روش غیر مستقیم که در بستری از اخلاق، صداقت، اعتماد و اطمینان متقابل مورد استفاده قرار می گیرد، ضمن پاسداری از شخصیت ارزشمند دختران بیشترین مسؤولیت متوجه رابطین می باشد ، بطور مثال دختری یا خانواده دختر نگرش مثبت خود را درباره ویژگی های شخصیتی پسری که بطور نسبی او را می شناسند با فرد مورد اعتمادی در میان می گذارد این شخص ضمن بررسی کلیه جوانب امر در فرصتی مقتضی با پسر مورد نظر یا حتی خانواده وی ارتباط برقرار کرده نظر آنها را نسبت به زوجیت آن دو جویا می شود(به آنها اطلاع می دهد چنانچه مایل به ازدواج پسرشان باشند فلان دختر از کفایت و شایستگی های ارزشمندی برخوردار است) و در صورت موافقت دو طرف شرایط معارفه و شناخت متقابل بیشتر فراهم می شود.


به کلام دیگر، در دنیای امروز با توجه به پیچیدگی های خاص آن و محدودیت های موجود در ارتباط متقابل، ویژگی های شخصیتی جوانان و عدم برخورداری بسیاری از ایشان از مهارت های بایسته و شایسته اجتماعی در جهت گشایش فصل آشنایی به منظور شناخت متقابل و تمهید مقدمات امر ازدواج، علاوه بر شیوه مطلوب و پسندیده حاکم بر جامعه ما یعنی خواستگاری آقایان از خانم ها باید به روش و شیوه هایی اندیشید که هم تسهیل کننده امر ازدواج باشد تحت نظارت خانواده ها باشد و هم فرصت زوجیت جوانان واجد شرایط را بارور سازد.


 

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

با چه زنان و مردانی نمی توان ازدواج کرد؟


***  با هم ببینیم   ***


ازدواج نهادی مدنی در حقوق ایران است که علاوه بر این که واجد آثار حقوقی و مدنی زیادی می باشد از نظر دینی هم امری بسیار پسندیده بوده و دارای آثار معنوی و اخروی نیز هست . لذا مجرد ماندن و ترک این شیوه ی حسنه مذمت ( سرزنش ) شده است و چنانچه فردی به خاطرازدواج نکردن مرتکب گناه شود تجرد وی ، حرام خواهد بود . به همین دلیل آشنا بودن با قواعد حاکم بر این نهاد، امری لازم است . یکی از این قاعده ها موضوع ممنوعیت نکاح با بعضی افراد است .

لذا باید با کسی ازدواج کرد که از نظر شرعی و قانونی برای آن مانعی وجود نداشته باشد. در این بحث ذیلاً به بررسی موضوع ممنوع بودن ازدواج با گروهی از زنان و مردان می پردازیم که درقانون مدنی ایران آن را جزء " موانع نکاح " شمرده اند.



از دیدگاه مقررات ایران مانع نکاح در پنج دسته جای می گیرد:

1- ناشی ازخویشاوندی نسبی



2- ناشی از خویشاوندی سببی



3- ناشی از خویشاوندی رضاعی



4- موارد متفرقه



5- رعایت مصالح کشور



الف – موانع ناشی از خویشاوندی نسبی ( خونی):

1- ازدواج با پدر و اجداد پدری و با مادر و جده ها ی مادری.



2- ازدواج با فرزندان و نوه ها و نتیجه ها ، هرچه قدر که پایین تر برود.



3- ازدواج با برادرو خواهر و اولا د و نوه ها و نتیجه های آنان.



4- ازدواج با عمه ، خاله ، عمه و دایی هایی خود و عمه و خاله و عموها و دایی ها ی پدر و مادر و اجداد .



ب – موانع ناشی از خویشاوندی سببی:

1- مرد نمی تواند با مادر و نیز جده های زن خود و نیز مادر و جده های رضاعی زن خود ازدواج کند و این حرمت، ابدی است . یعنی اگر مردی فقط برا ی چند دقیقه با زنی حتی ازدواج موقت نماید و حتی آنها همدیگر را هم نبینند این محرمیت حاصل شده و آن مرد با مادر و جده های نسبی یا رضاعی همسر فعلی یا سابق خود برای همیشه محرم است .



2- زن نیز نمی تواند با پدر و اجداد نسبی یا رضاعی شوهر خود ازدواج کند و تفصیل آن نیز مانند مورد بالا درباره زن نیز صادق خواهد بود.



3- زن پدر یا اجداد نسبی یا رضاعی انسان برای همیشه بر وی حرامند . لذا اگرزنی ولو چند دقیقه نیز به عقد مردی درآید و بعد هم جدا شود برای همیشه به پسر و نوه و نتیجه های آن مرد حرام خواهد بود.



4- عروس نیز برای همیشه به پدر شوهر و اجداد شوهرش حرام است.

تذکر : محرمیت حاصله از ازدواج های یاد شده هم خاص ازدواج دائم است و هم شامل ازدواج موقت می شود . وجود رابطه زناشویی لازم نیست و صرف جاری شدن صیغه نکاح ، کافی برای این محرمیت خواهد بود.



5- اگر مردی با زنی ازدواج کند وآن زن ، دختر یا دخترانی از شوهر قبلی اش داشته باشد ، تا زمانی که این زن در عقد مرد است این دختران نیز با پدر خوانده شان محرم هستند واگربین زن وشوهر مزبور، رابطه زناشویی واقع نشده باشد پس از جدا شدن ، مجدداً این دختر بر پدرخوانده سابقش نامحرم خواهد بود و می تواند با وی ازدواج کند اما اگر بین زن و شوهر مزبور رابطه زناشویی رخ داده باشد دختر زن به پدر خوانده یا همان شوهر مادرش برای همیشه محرم است و جدایی مادر نیز نقشی دراین میان نخواهد داشت.



6- کسی نمی تواند همزمان با دو یا چند خواهر ازدواج کند. لذا اگر مردی با زنی ازدواج نماید ، تا زمانی که از وی جدا نشده نمی تواند با خواهرش ازدواج کند که البته دراین مورد خواهر زن ، محرم شرعی که ملزم به رعایت حجاب نیست نخواهد بود بلکه از این جهت نامحرم است.

تذکر : اگر مردی زنش را طلاق رجعی ( طلاقی که مرد می تواند باز زن را به ازدواج خود در آورد ) دهد، چون در این نوع طلاق در عِدّه قانونی ( مدتی که زن پس از طلاق یا فوت شوهر نباید ازدواج کند ) ، زن همانند زوجه مرد فرض می شود ، تا پایان عده ، حق ازدواج با خواهر زن وجود ندارد ولی در سایرطلاق ها یا عدّه ی عقد موقت، می توان در ایام عِدّه با خواهر زن ازدواج نمود.



7- ازدواج با برادرزاده یا خواهرزاده زوجه، بدون اذن وی ممنوع است . لذا اگر مردی بدون کسب اجازه همسرش با برادرزاده یا خواهرزاده او ازدواج کند این عقد جایز و صحیح نخواهد بود ولی اگربعداً بتواند رضایت همسرش را کسب کند ازدواج قبلی نافذ می گردد و نیاز به عقد مجدد نمی باشد. اما اگرهمسرش از موضوع عقد با خبر شود و آن را تنفیذ ( تأیید ) نکندعقد باطل می شود.

تذکر : اگر مردی با زنی ازدواج کند می تواند بعداً با خاله یا عمه وی ازدواج نماید و نیازی به اعلام موضوع به زن خود ندارد.



8- اگر مردی سه بار متوالی همسر خود را طلاق دهد ، پس از وقوع طلاق سوم ( سه طلاقه ) این زوجه مطلقه ، بر مرد حرام می شود خواه با وی رابطه ی زناشویی داشته یا نداشته باشد .

اگر مرد بخواهد دوباره با وی ازدواج کند باید این زن با مرد دیگری ازدواج دائم نموده و با وی رابطه زناشویی نیز داشته باشد و سپس ازوی جدا شود و زن پس از تمام شدن ایام عده می تواند به عقد شوهراول درآید . اصطلاحاً به شوهر دوم مُحلّل ( حلال گرداننده ) گفته می شود زیرا باعث از بین رفتن حرمت ازدواج بین شوهر اول و همسرش می گردد.



تذکر: موضوع یاد شده خاص طلاق و ازدواج دائم است. لذا اگر مردی پس از عقد موقت از همسرش جدا شود یا بر اثر فسخ بین زوجین ، جدایی واقع گردد مشمول قاعده مزبور نخواهد بود.



اگر مردی همسرش را نـُه بار طلاق دهد به صورتی که شش بار آن طلاق رجعی باشد این زن برای همیشه براین مرد حرام می شود که اصطلاحاً به وی ( نه طلاقه ) گفته می شود و محلل نیز در این مورد کارسازنخواهد بود.


ج- موانع رضاعی ( شیری )

یکی از اقسام خویشاوندی ، قرابت ناشی از شیرخوارگی ( رضاع) است.

بدین ترتیب که اگر زنی با شرایط ذیل به کودکی شیر دهد بین آن کودک و زن نسبت مادر و فرزندی رضاعی پیش می آید و فرزندان آن زن نیز با شیرخواره ، خواهر و برادر رضاعی می شوند و شوهر آن زن هم ، پدر رضاعی می شود و شوهر آن زن هم ، پدر رضاعی وی محسوب می شود و خلاصه برادر و خواهر آن زن هم دایی و خاله او به شمار می روند و همین طور الی آخر.



شرایطی که سبب قرابت ناشی از شیرخوارگی می شود:

1- شیر زن ناشی از حمل مشروع باشد.



2- شیر، مستقیماً مکیده شود. لذا اگر شیر در قاشق یا سرشیشه ریخته شود و به کودک داده شود فایده ای ندارد.



3- کودک لااقل 15 دفعه متوالی و یا در یک شبانه روز از شیربخورد. ضمناً نباید دربین دفعات شیر خوردن ، از غذا یا شیر زن دیگری مصرف کند.



4- شیرخوردن کودک ، قبل از تمام شدن دو سالگی او باشد.



5- مقدار شیری که خورده از یک زن و شوهر حاصل شده باشد.

بدین ترتیب خویشاوندی رضاعی ازحیث محرمیت و ماهیت نکاح همانند قرابت نسبی است . لذا همان گونه که خواهر و برادر یا مادر و مادربزرگ نسبی محرم است ، رضاعی آن نیز محرم می باشد ولی رابطه توارث بین آنان ایجاد نمی شود.

تذکر: اگر مادر بزرگی به نوه دختری خودش با شرایط مزبور شیر دهد، مادر آن کودک بر شوهرش حرام می گردد زیرا این مادر بزرگ با این کارش ، دخترش را به خواهر رضاعی نوه اش تبدیل نموده و چون ازدواج با خواهر فرزند جایز نیست این زن بر شوهرش حرام می شود.



د- موانع متفرقه

1- گر مردی با علم به این که زنی شوهر دارد یا درعِدّه طلاق یا وفات به سر می برد وی را به عقد خود درآورد ، هم عقد باطل است و هم آن زن برای ابد به او حرام می شود.

اما اگر مرد به موارد مزبور جاهل با شد یعنی نداند زن ، شوهر دارد یا عِدّه اش تمام نشده و زن را به عقد خود در آورد عقد باطل است ؛ اما می تواند پس از اتمام عِدّه ، زن را به عقد خود در آورد ولی اگربین آنها رابطه زناشویی نیز برقرار شده باشد، زن بر وی حرام همیشگی خواهد شد.



2- اگر مردی همسر دائمی اش را که مسلمان و عفیفه است لِعان کند یعنی به وی نسبت زنا دهد یا فرزندش را از خود نفی کند و این کار را با شرایطی نزد قاضی انجام دهد بین این زوجین برای همیشه جدایی واقع می شود و بر هم حرام ابدی می شوند.



3- اگر مرد یا زنی در حال احرام ( حج) با فردی ازدواج کند و به حرمت این کار هم آگاه باشد بین آن دو حرمت ابدی حاصل می شود.



4- اگر مردی با زن شوهر دار یا زنی که در عِدّه طلاق رجعی است زنا کند آن زن برای همیشه به وی حرام می شود.

تذکر: بعضی از فقها این کار را موجب حرمت ابدی نمی دانند.



5- اگر مرد بالغ با پسری لواط کند مادرو خواهر و دختر آن پسر بروی حرام ابدی می شوند ؛ ولی مفعول می تواند با مادر وخواهر ودختر آن مرد ازدواج نماید.



6- ازدواج زن مسلمان با مرد غیرمسلمان باطل و حرام است و با علم به حرمت ، زنا محسوب می شود ولی مرد مسلمان می تواند با زنان کافر اهل کتاب ( مسیحی، یهودی و زرتشتی) ازدواج موقت نماید و بعضی از فقها، ازدواج دائم را هم جایز می دانند ولی ازدواج با زنان غیر اهل کتاب ، جایز نیست .

تذکر: بعضی از فقها گفته اند چنانچه مرد مسلمانی دارای زن مسلمان باشد بدون اذن همسر مزبور حق ندارد زن اهل کتاب را به ازدواج خود در آورد.



7- ازدواج بین پیروان مذاهب اسلامی مثل شیعه و سنی اشکالی ندارد ولی جهت رعایت کفویت ، بهتر است هر دو از یک فرقه باشند.


هـ - رعایت مصالح کشور

1- ازدواج مرد ایرانی با زن غیر ایرانی بلا مانع است ولی اگر زن ایرانی بخواهد با مسلمان غیر ایرانی ازدواج کند شرعاً اشکالی ندارد ولی برای ثبت آن و رسمیت داشتن باید از دولت کسب مجوز کند و گرنه از نظر دولت این ازدواج رسمیت نخواهد داشت.



2- ازدواج ایرانیان عضو وزارت امور خارجه یا نیروهای مسلح با غیر ایرانی ها ممنوع است و باید قبلاً مجوز آن از دولت اخذ شود و گرنه هم موجب تعقیب اداری و هم عدم به رسمیت شناختن آن خواهد شد ؛ اگر چه شرعاً صحیح است.

تذکر : مطالبی که گفته شد بیشتر در مورد ایرانیان شیعه حاکم است و چون موضوع ازدواج از احوال شخصی محسوب می شود در مورد اهل سنت ونیز اهل کتاب ، احکام شرعی مذهب خودشان رعایت خواهد شد ، مگر این که آنان شخصاً رضایت خود را بر اِعمال قوانین مدنی ایران بر روابط شخصی شان اعلام نمایند.


 


برگرفته از مقالات انجمن تعهد

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

آشنایی قبل ازدواج؛ چرا و به چه مدت؟


***  با هم ببینیم   ***



در گذشته اکثر خواستگاری هایی که به ازدواج منجر می شد با واسطه گری فردی بود که در اصطلاح آن را معرف می نامیدند و در بیشتر موارد دختر و پسر در جلسه اول آشنایی برای نخستین بار یکدیگر را ملاقات می کردند و پس از آن با نظارت والدین، مراحل آشنایی با ضوابط خاصی انجام می گرفت...


 اما این روزها بسیاری از ازدواج های نسل جوان محصول آشنایی قبل از ازدواج است و خیلی ها این آشنایی ها را ملاکی برای انتخاب همسر قرار می دهند. حالا این سوال مطرح می شود که اصلا آشنایی قبل از ازدواج خوب است یا بد؟ دکتر فرهاد فراهانی، روان پزشک و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی به این سوال پاسخ می دهد.


 ▪ آقای دکتر! آشنایی دختر و پسر قبل از ازدواج خوب است یا بد؟


 ـ شکی نیست که قبل از ازدواج حتما باید آشنایی صورت بگیرد. در دوران قدیم حتی دختر و پسر یکدیگر را نمی شناختند و نمی دانستند که قرار است با چه کسی زندگی تازه ای را شروع کنند و بعد از اینکه خطبه عقد خوانده می شد با یکدیگر آشنا می شدند. در واقع این پدر و مادرها بودند که برای آنها همسر انتخاب می کردند. ما آن دیدگاه را نمی پذیریم و قبول نداریم اما اینکه دخترها و پسرها هم بدون آگاهی و بدون اینکه بدانند با چه کسی قرار است آشنا شوند، روابط داشته باشند، درست نیست، چرا که این سوال مطرح می شود که آیا ابزار لازم برای محک زدن یکدیگر را دارند؟ قرار است این آشنایی در صورت شناخت کافی به ازدواج برسد و قرار نیست که دختر و پسر یک دوستی داشته باشند و بعد از ۶ ماه که وابستگی عاطفی بین آنها ایجاد شد، تازه ببینند به درد هم می خوردند یا نه؟


▪ یعنی در این آشنایی ها نباید هیچ گونه تعهدی وجود داشته باشد؟


ـ تعهد به معنایی که طرفین مجبور شوند حتما و صددرصد با هم ازدواج کنند در آشنایی های قبل از ازدواج بی معنا است. قرار است طی این رابطه دختر و پسر با لایه های سطحی شخصیت یکدیگر آشنا شوند و این آشنایی شناختی به آنها بدهد که با آن شناخت بتوانند تصمیم بگیرند به درد هم می خورند یا نه. اما انتظار می رود چنانچه این آشنایی ها با منطق و ارزش های اخلاقی باشد، به احتمال زیادی به ازدواج منجر شود. بنابراین آشنایی های قبل از ازدواج آن هم در چارچوب مشخص ارزشی و اخلاقی باعث می شود افراد عاقلانه تصمیم بگیرند، عاشقانه شروع کنند و با تعهد ادامه دهند.


▪ درباره این چارچوبی که گفتید بیشتر توضیح می دهید؟


ـ بگذارید برایتان یک مثال بزنم. دختر خانمی برای مشاوره به مطب من آمده بود و می گفت ۷سال است با پسری دوست است و خانواده هایشان هم از دوستی آنها باخبرند و می خواست بداند با هم ازدواج کنند یا نه. من هم در جواب این خانم جوان گفتم که از همان ابتدا جاده را اشتباه رفتی. خیلی وقت ها دختر و پسرها بعد از اینکه دو سه سال با هم دوست هستند، تصمیم می گیرند با هم ازدواج کنند اما در طول این مدت آنقدر به هم وابسته شده اند که نمی توانند تضادها و تفاوت های شخصیتی، فرهنگی، خانوادگی و... که با هم دارند را ببینند. در واقع همین وابستگی عاطفی موجب می شود با هم ازدواج کنند و حالا که به هم رسیدند، دعواها و مشکلات و اختلافات شروع می شود؛ مشکلات و اختلافاتی که قبل از ازدواج و در دوران دوستی هم وجود داشتند اما طرفین به دلیل عشق ظاهری نمی توانستند (بهتر است بگوییم نمی خواستند) آنها را ببینند.


▪ مدت آشنایی قبل از ازدواج چقدر باید باشد؟


ـ به طور میانگین ۳ تا ۶ ماه فرصت مناسبی است که دختر و پسر و خانواده های شان با هم آشنا شوند اما باز هم تاکید می کنم که این آشنایی ها نباید طولانی شود تا وابستگی کاذب و غیرمنطقی ایجاد کند. در طول این مدت هم می توانند از یک مشاور خانواده کمک بگیرند تا منطقی و آگاهانه تصمیم گیری کنند. گاهی افراد چند ماه با هم رابطه دارند و رفت و آمد می کنند تا یکدیگر را بشناسند ولی این روابط از همان ابتدا مبهم است و پایان مثبتی هم نخواهد داشت. به بیان دیگر، روابط قبل از ازدواج دختر و پسر باید ارتباطی منظم و هدف دار باشد و خانواده ها حتما در جریان باشند و این رابطه رسما اعلام شود و ارزش های اخلاقی در آن کاملا رعایت شود. مجاز بودن این ارتباط تا این حد باشد که هیچ گونه ارتباط جسمانی و پنهانی وجود نداشته باشد تحت نظر خانواده یکدیگر را بشناسند. همان طور که گفتم زمان این ارتباط بستگی به طرفین دارد و تا زمانی که تا حدودی یکدیگر را بشناسند این زمان طول خواهد کشید و حداکثر ۶ ماه خوب است اما اگر در این مدت دیدند که نظرها و اعتقاداتشان از هم دور است باید هرچه زودتر به این آشنایی خاتمه دهند.


آیا فرد در طول این مدت کوتاه می تواند شناختی کافی در مورد طرف مقابلش پیدا کند و مهم ترین تصمیم زندگی اش را بگیرد؟


ـ ببینید ما ۸ نوع بلوغ داریم که شامل بلوغ جنسی و جسمی، بلوغ عقلی و علمی، بلوغ عاطفی، بلوغ روانی، بلوغ بینشی، بلوغ اجتماعی، بلوغ اخلاقی و بلوغ مالی می شود و فردی که تصمیم به ازدواج می گیرد باید به این بلوغ ۸گانه رسیده باشد تا با توانایی و تجاربی که دارد و با کمک مشاور و خانواده بعد از ۳تا ۶ ماه به یک شناخت نسبی از طرف مقابل خود برسد. بسیاری بر این باورند ۶ماه فرصت بسیار کمی است چرا که افراد در طول این مدت می توانند زندگی و شخصیت واقعی خود را پنهان کنند و مانع از شناخت واقعی طرف مقابل شوند. در جواب این افراد باید گفت که چه تضمینی وجود دارد که پس از یک سال و حتی چند سال شناخت طرفین از هم کامل شود؟ بله. گاهی رفتارها و منش ها در روابط بین دو طرف ساختگی و تصنعی است و هرکس می کوشد، تصویر بهتری از خود نشان دهد اما گاهی گذر زمان چیزی را عوض نمی کند و فقط وابستگی عاطفی نابجا ایجاد می شود.


 خانواده ها در این نوع روابط چه نقشی می توانند ایفا کنند؟


ـ خانواده ها باید در تربیت جوانان شان دقت لازم را داشته باشند. اول از همه باید از زمان نوجوانی یا حتی قبل تر از آن فضای ارتباط را به وجود آوریم تا دختر و پسرمان به راحتی بیایند و مسایل را با ما در میان بگذارند. باید به جوانان ابزار لازم برای شناخت بدهید تا فقط به ظاهر یک فرد نگاه نکنند. پدرها باید با دخترهایشان ارتباط عاطفی داشته باشند و به آنها بگویند که دوستشان دارند تا اگر کسی بعدها در سنین بالاتر به دخترشان گفت خیلی دوستش دارد، فکر نکند خبری شده است. متاسفانه در حال حاضر یک پسر جوان هنوز نمی داند چه چیزی می خواهد و برای زن گرفتن چه ملاکی هایی دارد. دخترها نیز همین گونه هستند و شاید فقط به ظاهر و وضعیت مالی طرف مقابل خود نگاه کنند. از طرفی خیلی وقت ها ما می بینیم جوان ما آموزش جنسی ندیده است. پس یک جوان که می خواهد ازدواج کند این آموزش ها را از کجا باید بیاموزد؟ بعضی وقت ها هم آموزش می گیرند ولی کارشناسانه نیست. این عدم آموزش بعدها در ازدواج موجب اختلافات زوجین با هم می شود.



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

خواستگاری در چت روم


***  با هم ببینیم   ***


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



به دنبال چاپ گزارشی در هفته‌نامه سلامت با تیتر «98/9 درصد کاربران اینترنتی با جنس مخالف چت می‌کنند» خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) در صدد برآمده است تا در همین راستا به واکاوی عواقب ازدواج‌های اینترنتی در گفتگو با صاحب‌نظران و کارشناسان حوزه خانواده بپردازد... واقعیت این است که ورود اینترنت به جوامع در حال توسعه ای همچون ایران در کنار تمام محاسن و نوآوری‌هایی که به دنبال داشته است دارای جوانب منفی و آثار سویی نیز بر فرهنگ کشورمان بوده است.


شاید بتوان تغییراتی در شیوه ازدواج جوانان را یکی از تبعات ورود این فناوری در ایران دانست که به «ازدواج‌های اینترنتی» مرسوم شده‌اند اما مساله مهم در این میان این است که آیا می‌توان اشتراک سلیقه افراد در «چت‌روم» را نخستین گام برای ازدواج دانست؟ هرچند ضرورت ازدواج به هنگام از جمله موضوعاتی است که تاکیدات قرآنی متعددی درباره آن وجود دارد. اما در کنار این موضوع، احکام اسلامی‌همواره بر این ضرورت تاکید دارند که تشکیل خانواده باید با درایت و آگاهی صورت گیرد چرا که بی‌توجهی به این امر از قوام این نهاد که اساس جامعه را تشکیل می‌دهد کاسته و زمینه‌ساز بروز مشکلات متعددی می‌شود.



بی‌اعتمادی در بین زوج‌ها، عمده‌ترین آسیب ازدواج اینترنتی

 بابک سعیدی، روانشناس، از جمله منتقدان ازدواج‌های اینترنتی است که در این خصوص معقتد است بی‌اعتمادی یکی از عمده‌ترین آسیب‌هایی است که زندگی زوجینی را که به‌واسطه آشنایی در فضای مجازی با یکدیگر ازدواج می‌کنند، تهدید می‌کند چراکه همواره این دغدغه با آنهاست که «آیا همسرشان با افراد دیگری هم چت می‌کند.» وی می‌گوید: «آشنایی در فضای چت‌روم‌ها بعدها در روابط زوج‌ها تأثیرات عمیقی می‌گذارد چراکه آنها در مرحله نخست برای برقراری ارتباط با یکدیگر ناگزیرند در برخی از موارد خود را بسیار ایده‌آل معرفی کنند اما این مساله زمان زیادی طول نخواهد کشید.»


به باور این روانشناس این نوع ارتباط زمانی می‌تواند به یک آشنایی سالم تبدیل شود که با بلوغ هیجانی هر دو فرد، نظارت موسسات ذی‌صلاح در این امر و مشاوره متخصصان فضای مجازی همراه شود. وی حمایت خانواده‌ها از فرزندانشان را راهکار مناسبی برای کنترل آسیب‌های ناشی از همسریابی اینترنتی می‌داند و می‌گوید: «اگر والدین از دریچه منع به این وسیله ارتباطی نگاه کنند قطعا فرزندانشان به شکل دیگری آسیب خواهند دید چراکه اینترنت واقعیت روز جامعه ماست و نمی‌توانیم این واقعیت را انکار کنیم اما این سخن نیز به آن معنا نیست که فرزندمان را در برابر ابزارهای جدید تنها رها کنیم بنابراین والدین مسئول، کسانی هستند که علاوه بر دلسوزی با بصیرت به این فناوری و خدمات آن نگاه کنند.»


نگاه پسران به مقوله همسریابی اینترنتی صرفا نوعی سرگرمی‌است روانشناسی دیگر که از جمله منتقدان ازدواج‌های اینترنتی است که معتقد است. بیشتر دختران از شیوه همسریابی اینترنتی برای انتخاب همسر مناسب استفاده می‌کنند و این در حالی‌است که پسران بیشتر با نگرش سرگرمی‌وارد «چت‌روم» می‌شوند. شاید بتوان ادعا کرد که آشنایی در چت‌روم‌ها بتواند به کاهش سن ازدواج کمک کند. اما نمی‌توان توقع داشت این الگو در جامعه ما نیز جوابگو باشد زیرا بیشتر تعاملات جوانان در فضای مجازی انتزاعی و دور از واقعیت است و همین موضوع زمینه‌ای برای افزایش مشکلات و آسیب‌های همسریابی اینترنتی در جامعه ما است.»


او تصریح می‌کند: «مشکل کنونی ما این است که پسران حاضر به قبول مسئولیت ازدواج نیستند و در نهایت این جامعه زنان هستند که از این شیوه ازدواج آسیب می‌بینند.» وی عنوان می کند بهترین راهکار برای رفع مشکلات ناشی از فضای مجازی فرهنگ‌سازی است به این معنی که مسئولان فرهنگی جامعه با ارایه مشاوره به والدین و همچنین تولید برنامه‌های مختلف به آموزش خانواده‌ها و جوانان نسبت به نقاط قوت و ضعف استفاده از اینترنت و خدمات آن بپردازند.


ازدواج‌های موفق که ریشه در آشنایی اینترنتی دارد نیز توسط افرادی صورت گرفته است که از شخصیت‌های پخته‌ای برخوردار بوده‌اند به این معنی‌که به‌طور تصادفی با هم در اینترنت آشنا شده‌اند نه اینکه از این طریق با هم ازدواج کنند.


نسرین حاجی‌زاده، رییس مرکز مشاوره «مهرگان» با بیان این مطلب که نمی‌توان ادعا کرد همه ازدواج‌هایی که از طریق اینترنت صورت گرفته، محکوم به جدایی است، می‌گوید: «آشنایی قبل از ازدواج مهم‌ترین معیار تشکیل یک زندگی موفق است بنابراین صرف‌نظر از شیوه انتخاب همسر، جوانان باید مبنای خود برای آغاز زندگی مشترک را شناخت صحیح قرار دهند.» وی دختران را بیشترین متقاضیان این شیوه همسریابی می‌خواند و می‌گوید:


«فارغ از جنس متقاضیان، بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی می‌کنند شامل گروه‌هایی هستند که محدودیت‌هایی دارند؛ حالا این محدودیت‌ها ممکن است مربوط به مشکلات فردی، خانوادگی، ظاهری و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی فرد باشد.» این کارشناس ارشد مشاوره با اشاره به نقاط ضعف این نوع از همسریابی می‌افزاید: «در فضای مجازی تضمینی وجود ندارد که اطلاعات ارایه ‌شده توسط کاربران تا چه حد صحت دارد زیرا در بسیاری از موارد افراد ایده‌آ‌ل‌های خود را به طرف مقابل منعکس می‌کنند.» 


حجت‌الاسلام سالاری‌فر، عضو هیات علمی ‌و گروه روان‌شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نیز در این باره معتقد است آشنایی خانواده‌ها با همسریابی اینترنتی نیازمند گذر زمان به نسبت طولانی است البته درصورت فراگیری آن نیز فرهنگ حاکم بر جامعه ایران زمینه‌ای را فراهم می‌کند که خانواده‌ها از این شیوه استقبال نکنند و ترجیح دهند امر ازدواج را با شیوه سنتی آن پیگیری کنند. وی می‌افزاید: «فضای مجازی مجال خوبی برای افرادی است که به دلایلی منزوی شده‌اند و قادر به برقراری ارتباط اجتماعی صحیحی نیستند. بسیاری از افراد در ارتباط چهره به چهره قادر به ارایه پرسش‌های خود نیستند از همین‌رو فضای مجازی در این زمینه نیز راهگشاست. البته این نقاط مثبت به دلیل بی‌برنامگی و نبود مدیریت به نقطه ضعف تبدیل شده است.» سالاری‌فر اظهار می‌کند:


«از آنجا که شناخت افراد در فضای مجازی نسبت به یکدیگر چهره به چهره نیست، بسیاری از کاربران درصدد فریب همدیگر برآمده و به ارایه اطلاعات غیرواقعی می‌پردازند که این روند نه تنها به ازدواج منجر نشده بلکه تبدیل به موضوعی سرگرم‌کننده می‌شود که بی‌توجهی به آن آسیب‌های زیادی را به دنبال دارد

بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی می‌کنند شامل گروه‌هایی هستند که محدودیت‌هایی دارند.

این کارشناس دینی درباره ارایه راهکار درباره کاهش آسیب‌های همسریابی اینترنتی می‌گوید: «ایجاد محدودیت در برخی سایت‌ها یکی از این راهکارهاست به این معنی که گزینه همسریابی در همه پایگاه‌های اینترنتی موجود نباشد و تنها برخی از سایت‌های دینی و فرهنگی از این امکان برخوردار شوند همچنین پرهیز از ارتباط مجازی طولانی‌مدت را نیز باید دیگر راهکار دانست به طوری که پس از آنکه کاربران اطلاعات مقدماتی را از یکدیگر کسب کردند، شرایط آشنایی چهره به چهره آنها تحت نظر خانواده فراهم شود تا رابطه مجازی محدود به مدت کوتاهی شود».


 


تنظیم برای تبیان: کهتری


برگرفته از انجمن مشاوره ازدواج



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

سایت‌های دوست‌یابی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




آمار ازدواج‌های اینترنتی در حد نگران کننده‌ای است . جوانان از طریق سایت‌های اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و بعد از اینکه یکی از طرفین بدون اطلاع از این رابطه انصراف می‌دهد طرف دیگر به دلیل ضربه عاطفی، دست به خودکشی می‌زند.


یکی از مشکلات جدید کار در فضای اینترنتی علاقه‌مندی نوجوانان و جوانان از طریق اینترنت نسبت به یکدیگر است که متأسفانه پس از دوستیابی و نرسیدن به خواسته مورد نظر خود ، افسرده می شوند و در بعضی مواقع دست به خودکشی می‌زنند و مشکلات زیادی را برای خانواده‌ها به وجود می‌آورند.

بیشتر جوانان از طریق اینترنت و چت با هم دوست می‌شوند و نسبت به هم ابراز علاقه می‌کنند و گهگاهی نیز دو همجنس با هم در حال گفت‌و‌گو و ابراز علاقه هستند که بعد از متوجه شدن این موضوع در بین طرفین گاهی به خاطر علاقه یکی از طرفین این قضیه برایش دردناک می‌شود.


خودکشی بر اثر اضطراب و استرس ایجاد می‌شود.


خودکشی بر اثر اضطراب و استرس ایجاد می‌شود که امروزه به دلیل استفاده از اینترنت و آشنایی جوانان از طریق چت با یکدیگر روز به روز رو به ‌افزایش است که متأسفانه به علت بی‌توجهی والدین به نوجوانان و جوانان در هنگام استفاده از اینترنت، خودکشی اینترنتی رو به افزایش است.

یکی از مشکلاتی که امروزه در جامعه کنونی ما رو به افزایش است استفاده نادرست جوانان از کامپیوتر است که به دلیل چت بین دو جنس مخالف و گاهی هم دو همجنس مشکلات روحی و روانی رو به افزایش است زیرا گاهی در این چت‌ها نسبت به هم علاقه‌مند می‌شوند و وقتی به خواست خود نمی‌رسند به دلیل مشکلات روحی و روانی دست به خودکشی می‌زنند.


اگر خانواده‌ها در هنگام استفاده از کامپیوتر به جوانان خود توجه بیشتری داشته باشند و آنها را کنترل کنند بدون آنکه محدودیت برای آنها ایجاد کنند می‌توانند از اینگونه معضلات جلوگیری کنند.


خودکشی اینترنتی هیچ فرقی با خودکشی‌هایی که بر اثر اضطراب و ترس ایجاد می‌شود، ندارد؛ خودکشی اینترنتی بر اثر استفاده بیهوده از اینترنت صورت می‌گیرد که باعث آشنایی دو جوان با یکدیگر و علاقه‌مندی آنها نسبت به هم می‌شود و هنگامی که به نتیجه نمی‌رسند یکی از طرفین برای تخلیه فشارهای روانی خود دست به خودکشی می‌زند.


متأسفانه در برخی مواقع در سایت‌های مختلف راهکارهای خودکشی به نوجوانان و جوانان آموزش داده می‌شود، این در حالی است که بیشتر خانواده‌ها از آن غافل هستند.


در برخی از سایت ها چگونگی ساخت قرص اکستازی یاد داده می‌شد حال اگر شخصی دچار فشارهای روحی و روانی باشد به این سایت‌ها هم مراجعه کند ناخواسته تحت تاثیر قرار گرفته و برای تخلیه فشارهای روانی خود دست به خودکشی می‌زند.


علاوه بر این مشکلات نیز قضیه دوستی‌های اینترنتی را نباید نادیده گرفت زیرا جوانان را دچار اضطراب، ترس و علاقه‌مندی کاذب می‌کند که اگر به نتیجه دلخواه نرسند، آنها را به سمت مرگ فرا می‌خواند.

یکی از مشکلات اساسی در جامعه کنونی ما وجود کامپیوتر در بیشتر منازل است البته بدون فرهنگ صحیح استفاده از آن- که متأسفانه بیشتر فرزندان را از خانواده‌ دور می‌کند و نوجوانان و جوانان را از طریق اینترنت به دوستیابی و آموزش‌های غلط هدایت می‌کند .


استفاده نادرست از اینترنت موجب خودکشی نیز می‌شود


م.ح، کسی است که بعد از ضربه عاطفی از چت دست به خودکشی زده است، او می‌گوید: به دلیل استفاده نادرست از اینترنت و چت با یک جنس مخالف نسبت به او علاقه‌مند شدم؛ چند ماهی نگذشته بود که متوجه شدم او نسبت به من علاقه‌ای ندارد و این باعث فشار روحی و روانی‌ام شد که تصمیم به خودکشی گرفتم اما با کمک خانواده‌ام بهبود یافتم ولی به این نتیجه رسیدم که در عین اینکه اینترنت کارایی‌های زیادی دارد در عین حال می‌تواند منجر به خودکشی و بی‌هویت شود.


وی ادامه می‌دهد: در سایت‌های زیادی مشاهده کردم که جوانانی با هم قرار می‌گذاشتند که در یک روز معین، در یک زمان و ساعت به نوع‌های مختلف دست به خودکشی زنند تا بتوانند توجه زیادی را به خود جلب کنند، به نظرم خانواده‌ها نباید نظارت خود را به نوجوانان و جوانان کاهش دهند.

بسیاری از آسیب‌های اجتماعی ریشه در کانون خانواده دارد. از این رو خانواده‌ها باید ارتباط خود را با فرزندان زیاد کرده و آموزش‌هایی ببینند تا حرف فرزندان را بفهمند و بتوانند مشکلات فرزندان خود را حل کنند.


عدم ارتباط خانواده‌ها با فرزندان باعث گرایش جوانان به اینترنت شده است

یک آسیب‌شناس بیان می‌کند: امروزه چالش بزرگی که در بین نسل جوان ایجاد شده عدم برقراری ارتباط خانواده‌ها با فرزندان خود است به همین دلیل افراد به خصوص جوانان به اینترنت و کامپیوتر پناه می‌برند.


اینترنت پدیده و تکنولوژی است که‌ استفاده‌های مفیدی دارد در نتیجه نمی‌توان به طور کلی اینترنت را خطرآفرین دانست و از آن تبلیغ غلط کرد بلکه چگونگی استفاده درست از آن مورد توجه است؛ در حقیقت اگر از هر پدیده‌ای خوب استفاده کنیم، نتیجه‌ خوب خواهیم گرفت.


افراد با ورود به برخی از سایت‌ها نه تنها چیزی به اندوخته‌هایشان اضافه نمی‌شود بلکه گرفتاری‌هایی از جمله ناامیدی، یأس، استرس و اضطراب را به آنها منتقل می‌کند. ‌

استفاده نادرست نسل جوان از اینترنت موجب می‌شود تا آنها در معرض خطر‌هایی که جبران ناپذیر است، قرار گیرند.

جوانان به دلیل اینکه فرهنگ مدرن را یاد گرفتند، از فرهنگ سنتی فاصله گرفته‌اند و امروزه آنها بیشتر زندگی خود را با اینترنت و به دور از نظارت خانواده می‌گذرانند.


خانواده‌ها به دلیل گفت‌و‌گو کم با فرزندان خود مشکلاتی را برای خود و فرزندان ایجاد می‌کنند و زمانی متوجه می‌شوند که فرزندانشان از طریق اینترنت با یک سری اطلاعات نادرست آشنا می‌شوند؛ این افراد به مرور زمان بیمار شده و دست به خودکشی می‌زنند و خیلی از مشکلات دیگر را ایجاد می‌کنند.

بسیاری از آسیب‌های اجتماعی ریشه در کانون خانواده دارد. از این رو خانواده‌ها باید ارتباط خود را با فرزندان زیاد کرده و آموزش‌هایی ببینند تا حرف فرزندان را بفهمند و بتوانند مشکلات فرزندان خود را حل کنند.


پدر و مادر باید رفت و آمد خانوادگی را زیاد کنند و به جای اینکه فرزندان را با اینترنت تنها بگذارند ، روش‌های فرهنگی و سنتی خودشان را مجدداً احیا کنند تا پایه‌های مثبتی برای کاهش آسیب به وجود آید.

 

برگرفته از مقالات انجمن تعهد


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

زن ها چه می خواهند؟


اگر شما در آستانه ازدواج هستید یا اگر به تازگی نامزد کرده اید می توانید با مروری به این مطلب، اطلاعات بیشتری از خواسته های همسر آینده تان به دست آورید.


 



خیلی وقت ها مهم ترین مشکل نامزدهای جوان، شناخت نداشتن از روحیات طرف مقابل است. این روحیات به طور کلی در دو دسته جا می گیرند. روحیات فردی، و روحیات عمومی که خاص زنان یا مردان هستند. آشنا بودن به ویژگی های عمومی رفتاری در زنان و مردان می تواند 50درصد از مشکل را حل کند.


 


زن ها چه می خواهند؟


1. محبت واقعی


زنها خواهان محبت و صداقت هستند. مثلاً اینکه طلا و جواه بیش از هر چیز خانم ها را خوشحال می کند بیشت مربوط به گذشته و کسانی بوده است که به وسیله این گونه هدایا زندگی خود ا تامین می کرده اند. اما زن هایی که به عشق واقعی ارج می گذارند به هدایای پرقیمت توجه ندارند. حتی گاه علاوه براینکه هدیه های گران قیمت را نشانه خودنمایی فرد مقابل می دانند، احساس میکنند که او قصد دارد به این وسیله محبت آنها را خریداری نموده و به شخصیت آنها اهمیت نمی دهد.


هدایایی که خانم ها را خوشحال می کند آنهایی است که با در نظر گرفتن سلیقه و خواسته های آنها انتخاب شده و نشان دهنده توجه و علاقه به تمایلات آنهاست.


 

2. علاقه به زیبایی


زیبا بودن از علایق طبیعی خانم هاست. خانم ها مایلند به آنها گفته شود که چقدر زیبایند. البته تنها گفتن اینکه از زیبایی بهره مند هستند کافی نیست بلکه باید با دقت و توجه زیاد این مسئله را به آنها گوشزد کرد. مثلاً گفتن  اینکه فرم موهای شما قشنگ است یا پیراهن فلان رنگ شما را خیلی زیباتر جلوه می دهد و...


تعریف از جزئیات قیافه و اندام زنان به آنها اعتماد به نفس بسیاری داده، در روحیه آنها اثر مطلوب می گذارد.


 

3. ارزش کار و نتیجه


خانم ها به کار خود و نتیجه آن علاقه داشته و در این مورد حساس هستند. شغل و کاری که یک مرد انجام می دهد نشان دهنده شخصیت اوست. اغلب اوقات این مسئله در مورد خانم ها نیز صادق است و نباید کار آنها را با بی اعتنایی، بدون اهمیت تلقی کرد. پس بهتر است که آقایان علاوه بر ارزش نهادن به فعالیت و کار همسرشان، در موارد لزوم با آنها در این باره صحبت و مشورت کنند.


 


4. مصاحبت و گفتگو


زنها همیشه به یک هم صحبت و کسی که به گفته ها و درد ودل آنها گوش دهند احتیاج دارند. از نظر کلی گفتگوی زنها و مردها با یکدیگر متفاوت است. معمولاً گفتگوی مردها مربوط به روشن کردن یک مسئله و اظهار نظر درباره یک روش یا پیدا کردن راه حل مناسب برای یک مشکل است. بدین جهت ممکن است با سوالات خود گفته های طرف صحبت خود را قطع کنند و برای اثبات عقیده خود به مشاجره بپردازند. اما خانم ها علاقه دارند مدام احساسات و تمایلات خود را برای شنونده بیان نمایند. آنها گاه از این طریق عقده ها و ناراحتی های خود را بیرون ریخته و خود را تسکین می دهند. بدین جهت به شنونده ای که با سکوت خود حرف های آنها را بشنود بیشتر احتیاج دارند.


 

5. مقاومت در برابر مشکلات


میان خانم ها و آقایان در پیدا کردن راه حل برای مشکلات نیز تفاوت وجود دارد. اغلب مردها در برخورد با مشکلات به چاره جویی پرداخته، تصمیم می گیرند و تصمیم خود را عملی می سازند.اما خانم ها در این موارد تحمل بیشتری از خود نشان می دهند. آنها سعی می کنند به تدریج و به آرامی چاره ای پیدا کنند یا آنکه رفع مشکل را به گذشت زمان واگذار می نمایند.


 


6.آزادی شخصی


برخی از مردها خواهان آن هستند که همسرشان پیوسته در کنار آنها باشد و از تنهایی ناراحت می شوند. بدین ترتیب همسران خود را تحت کنترل قرار داده و آزادی آنها را محدود می سازند در حالیکه خانم ها نیز به اوقات فراغت نیاز دارند تا گاهی کتابی بخوانند، به امور شخصی شان برساند و... تا بدین وسیله به احساس آرامش دست یابند. بنابراین توجه به آزادی شخصی خانم ها در روابط زن و شوهر بسیار موثر است.


 


7.روابط محبت آمیز


زنانی که از کارهای سنگین خانه و نگاهداری از فرزندان و حتی گاه کار بیرون خسته می شوند دیگر به حد کافی فرصت و انرژی برای داشتن روابط عاشقانه و محبت آمیزبا همسر خو را ندارند. برخی از مردها به این مسئله توجه ندارند که کمک به همسر در امور خانه، پذیرفتن برخی از مسئولیت های منزل و نگهداری از بچه ها تا چه حد در آزادی وقت و انرژی همسرانشان و در نتیجه ازدیاد محبت بین آنها موثر است.


 


8. رفاقت صمیمانه


زنان مایلند دوست صمیمی شوهانشان باشند. کمتر زنی است که بدین قانع باشد که مادر بچه ها بوده و امور خانه را اداره کند. بلکه با گذشت زمان و اینکه تمایلات و هیجانات عاشقانه رو به تسکین گذارده و عشق به خانواده جایگزین آن می شود، احتیاج بدان دارند که شریک زندگی شان با آنها رفاقتی صمیمانه داشته، به خواسته های آنها توجه نماید تا محیطی آمیخته با صفا و صمیمیت در خانواده به وجود آید.

10 موضوع مهم که قبل از ازدواج باید آن را با همسر آینده تان مطرح کنید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/






بیشتر مشاجره‌های لفظی میان زن و شوهرها از حرف‌هایی که میان آن‌ها رد و بدل می‌شود، برمی‌خیزد؛ حرف‌هایی که یا نشان‌دهنده‌ اختلاف نظر درباره‌ عقاید و سلایق آن‌هاست یا قرار است منجر به یک تصمیم مشترک برای یکی از امور زندگی شود. اما چرا این اختلافات در دوران آشنایی پیش از ازدواج مجال بروز پیدا نمی‌کنند؟


دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرف‌هایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آن‌که اگر هم پیش بیاید، رودربایستی‌ها و ملاحظات باعث می‌شود، طرفین حرف خود را فروبخورند.

پس اگر دختر و پسر در دوران آشنایی پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقع‌بینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، می‌توانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند.

 

دقت کنید که هیچ‌یک از محورهای پیشنهادی گفت‌ وگو که در ادامه می‌خوانید، برای ارزش‌گذاری رفتار شما یا طرف مقابلتان نیست؛ هدف، تنها روشن شدن تفاوت‌ها است. تفاوت‌هایی که اغلب یکی از این سه حالت را دارند: مفید و مکمل هم، قابل اغماض و مدیریت، غیرقابل اغماض و مدیریت

 

محاسن خانواده‌ها؛ محور اول

هر یک از طرفین، ابتدا از نظر خود، محاسن خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده‌ است، برشمرده و سپس به طرف مقابل فرصت دهد تا بگوید آیا او هم مواردی را که به‌عنوان ارزش‌ها و محاسن خانواده‌ی همسر آینده‌اش شنیده است، «ارزش» و «حُسن» می‌داند؟


نکته: ممکن است رفتاری که شما همیشه به‌عنوان یکی از خوبی‌های خانواده و اقوام خود می‌پنداشته‌اید، در نظر همسر آینده‌تان، یک رفتار ناپسند یا مشکل‌ساز تلقی شود.

 

معایب خانواده‌ها؛ محور دوم

هریک از طرفین، ابتدا باید بر اساس معیارهای عرفی جامعه، معایب خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگوید که آیا این معایب در زندگی شخصی و مشترک با همسر آینده‌اش مشکل‌ساز خواهد بود یا نه؟ ( اگر مشکل‌ساز خواهد بود، تا چه اندازه؟ ) همچنین صادقانه بگوید که افکار و رفتار خودش نیز تحت تأثیر این خلقیات غلط خانوادگی هست یا نه؟ ( اگر تحت تأثیر است، تا چه اندازه ؟ ). سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربایستی باید بگوید که آیا می‌تواند با چنین روحیاتی کنار بیاید یا نه؟


زمان بچه‌دار شدن؛ محور سوم

ممکن است شما معتقد باشید بلافاصله پس از ازدواج باید بچه‌دار شد. این عقیده تنها مختص به کسانی که دیر ازدواج می‌کنند و نگران فاصله‌ سنی خود و فرزندشان هستند نیست، بلکه کسانی هم هستند که معتقدند با زود آمدن بچه، زن و شوهر بیشتر وابسته‌ هم می‌شوند و رفتارهای کودکانه‌ی خود را  زودتر کنار می‌گذارند.

در این میان عده‌ای هم معتقدند همین‌طور که زندگی سر و سامان می‌گیرد، بچه‌ی زودآمده هم از آب و گل در می‌آید و همه‌ی دردسرهای اول زندگی با هم تمام می‌شود.

اما شاید طرف مقابل شما از آن‌هایی باشد که معتقدند چند سال اول زندگی را باید در غیاب بچه خوش بود و گشت و گذار کرد یا از آن‌هایی که عقیده دارند تا رفاه کامل برقرار نشود، نباید بچه‌دار شد. پس در این موارد به صراحت صحبت کنید.

 

تعداد بچه‌ها؛ محور چهارم

ممکن است شما معتقد به تک‌ فرزندی باشید و معتقد باشید یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است و یا اصلا حوصله‌ بیش از یک بچه را نداشته باشید.

شاید هم برعکس؛ عقیده داشته باشید که بچه‌ یکی‌یک‌ دانه، خل و دیوانه می‌شود و بچه باید هم‌بازی داشته باشد و یا بیش از یکی باشد تا در سنین بالاتر تنهایی شما را بیش‌تر پر کند. حالت دیگر این است که شما معتقد به جوری جنس باشید؛ یعنی بگویید بچه‌دار شدن را باید حتی‌الامکان تا وقتی هم که فرزند پسر داشت و هم فرزند دختر ادامه داد. پس عقیده‌ی ‌خود را ـ هرچه که هست ـ در این مورد پنهان نکنید.

 

تربیت بچه‌ها؛ محور پنجم

ممکن است شما معتقد باشید که هنوز هم روش‌های سنتی تربیت و سخت‌گیری به بچه از همان سنین طفولیت، مطمئن‌ترین راه برای حفظ او در مسیر صحیح رشد فکری است. شاید هم معتقد به روش‌های نوین تربیتی باشید و یادگیری روش درست تربیت بچه را مستلزم مطالعه‌ کتاب‌های روان‌شناسی تربیت بدانید.

کسانی هم هستند که می‌گویند باید کتاب‌های تربیتی را خواند اما این روش‌ها را با در نظر گرفتن واقعیات و شرایط فرهنگی جامعه به‌کار بست. در هرحال فراموش نکنید که در بحث تربیت، جدال سخت‌گیران و آسان‌گیران و نیز نبرد سنت و مدرنیزم یکی از زمینه‌های بروز اختلاف است.

 

دایره‌ همدلی و پایبندی؛ محور ششم

همدلی و پایبندی برای هر کس تعریف خاص خود را دارد. ممکن است شما نوع برخورد یا نوع پوشش همسرتان در محافل خانوادگی یا عمومی را نشان‌ دهنده‌ میزان پایبندی او به زندگی مشترکتان بدانید.

یا ممکن است شما به همسرتان اعتماد کامل داشته باشید، اما باز هم به‌خاطر ناپسند شمردن رفتارهای برخی اشخاص دیگر ـ اعم از مرد و زن و فامیل و غیر فامیل ـ متوقع همدلی و همکاری او در محدود کردن ارتباطات‌ خود با آن‌ها باشید. این هم ممکن است که شما نگران گذشته‌ نامزدتان باشید.‌ اما در هر حال دو چیز را از یاد مبرید: اول این‌که؛ هرگز نمی‌توانید متوقع قطع ارتباط همسرتان با والدینش باشید. دوم این‌که؛ از ماجراهای گذشته‌ی خود، آن‌چه را که ممکن است در آینده برای زندگی مشترکتان مشکل‌ساز شود، ناگفته نگذارید و متقابلا به نامزدتان نیز این را یادآور شوید، اما در گذشته‌ی یکدیگر بیش از این جست‌وجو نکنید.

 

خرج کردن؛ محور هفتم

از نظر شما چه هزینه‌هایی خرج لازم و چه هزینه‌هایی خرج زائد هستند؟ ممکن است کاری که شما به حساب صرفه‌جویی خود می‌گذارید، همسر آینده‌ شما به پای خساست شما بگذارد.

در اطراف خود، چه کسی را ولخرج، چه کسی را خسیس و چه کسی را مدبر می‌دانید؟ نمونه‌هایی از ولخرجی، خساست و تدبیر آن‌ها را مثال بزنید. مثلا ممکن است شما هدایا و کادوهای متقابل مناسبتی را باعث افزایش محبت بین اعضای خانواده یا اقوام بدانید و ممکن است آن را نوعی ولخرجی و عرصه‌ای برای بروز چشم و هم‌چشمی‌ها تلقی کنید.

شاید هم نفس عمل را ستایش کنید اما معتقد باشید که باید در هر مورد، فراخور حال عمل کرد. یا ممکن است صرف ناهار و شام را در بیرون از منزل، یک تفریح خوب یا یک ولخرجی بی‌مورد به حساب آورید. نظرتان در مورد خرج کردن برای سرگرمی‌هایی مثل مسافرت، شهربازی، سینما، تآتر، گالری‌های هنری و کنسرت‌های موسیقی یا میهمانی دادن چیست؟


پیشرفت مالی؛ محور هشتم

آیا شما فکر می‌کنید که طی هر یک‌ سال باید پیشرفت‌های مهمی در زندگی‌تان محقق شود یا در عرض کمتر از یک ‌سال؟ آیا شما فقط خودتان را به عنوان مدیر برنامه‌های کاری و مالی خود قبول دارید یا همسرتان را نیز به ‌عنوان کسی که از مسائل کاری و مالی شما خبر دارد، مشاور و حتی مدیر خوبی برای برنامه‌های‌تان می‌دانید؟

به عنوان مثال؛ آیا شما فکر می‌کنید فعلا بیش از این نمی‌توان برای تغییر شرایط مالی و ارتقای وضعیت شغلی کاری کرد یا معتقدید که دو فکر بهتر از یک فکر جواب می‌دهد و همفکری با همسرتان در این مورد، می‌تواند منشاء تحول باشد؟

آیا شما معتقدید که زن نیز باید در این مسیر با شوهر خود همراه شود و بیرون از خانه شغلی داشته باشد؟ نهایت پیشرفت برای شما چیست؟ تصاحب یک خانه‌ی مناسب و یک اتومبیل؟ تصاحب یک خانه مجلل در بالای شهر و یک اتومبیل مدل‌بالا و یک ویلا در منطقه‌ای خوش‌ آب و هوا؟ یا...؟

 

اوقات فراغت و امور منزل؛ محور نهم

به نظر شما ایام تعطیل و اوقات فراغت برای چه کاری است؟ امور منزل و کارهای عقب‌افتاده؟ استراحت؟ تفریح؟ مطالعه؟ اهمیت هرکدام از این موارد برای شما چه‌قدر است؟ بیشتر اهل کدام‌یک از این کارها هستید؟

آیا حاضرید وقتی که نیاز به استراحت ندارید، بدون دلخوری از سر رفتن حوصله‌تان، فرصت استراحت به همسرتان بدهید؟

به نظر شما همکاری شوهر در انجام امور منزل ـ جمع ‌و جور، رُفت ‌و روب، شست ‌و شو، آشپزی، خرید مایحتاج روزانه، امور بچه‌ها و... ـ تا چه‌‌ اندازه باید باشد؟ برای روشن شدن این میزان، درصد بگویید.

چه کارهایی برای اوقات فراغت روزانه و چه کارهایی برای ایام تعطیل مناسب‌اند؟

تماشای فیلم را در منزل ترجیح می‌دهید یا سینما؟

مطالعه را مفید می‌دانید یا ضروری؟

چه‌قدر میهمانی رفتن یا میهمانی دادن را دوست دارید؟

دوست دارید چه‌مقدار از اوقات فراغت خود را دو نفری و چه‌مقدار از آن را در جمع دوستان و آشنایان بگذرانید؟

چه‌قدر اهل سفر هستید و چه‌ گونه مسافرتی را دوست دارید؟

آیا قدم زدن در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر را دوست دارید؟

آیا...؟

 

صمیمیت و احترام؛ محور دهم

دایره‌ی پرهیز از توهین و حفظ احترام طرفین در هنگام بروز اختلافات و مشاجره‌های لفظی را چه‌گونه ترسیم می‌کنید؟ آیا درصورت بروز مشاجره‌ با یک شخص، معمولا آن را محدود به موضوع مورد اختلافتان با او می‌کنید، یا کل شخصیت و کل رابطه‌ای را که با او دارید، زیر سوال می‌برید؟

ابراز علاقه، عشق و محبتِ همسرتان به شما باید چه‌گونه باشد؟ با حرف‌های محبت‌آمیز؟ با دادن هدیه؟ با کمک در انجام کارهای شخصی شما؟ با ناز و نوازش و رفتارهای زناشویی؟

توقع دارید همسرتان هرکدام از این کارها را با چه فواصل زمانی و در چه اوقاتی برای شما انجام دهد؟

تا چه اندازه آمادگی پیش‌قدم شدن برای انجام هرکدام از این کارها را دارید و تا چه اندازه متوقع‌ هستید همسرتان در این موارد پیش‌قدم شود؟

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ 


اشتباهات دوران نامزدی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



مقدم دانستن تفاهم بر علاقه

گاهی هم بدون اینکه هیچ علاقه و جذابیتی باشد به فکر ایجاد تفاهم هستیم و فکر می‌کنیم با ازدواج علاقه ایجاد می‌شود. همان طور که تنها با علاقه نمی‌توان تفاهم ایجاد کرد تنها با تفاهم هم نمی‌توان انتظار علاقه و جذابیت داشت. تفاهم مهم است اما علاقه ، تعهد و تفاهم در کنار همدیگر است که منجر به ازدواج موفق می‌گردد.


سازش‌های عجولانه

گاهی برای این که وانمود کنیم با طرف مقابل توافق داریم از ارزش‌های خود چشم پوشی می‌کنیم . عقاید خود را ابراز نمی‌کنیم و خطای شخص مقابل را هم نادیده می‌گیریم. در فعالیتهایی که هیچ علاقه‌ای به آن نداریم شرکت می‌کنیم و از علایق خود هم دست بر می‌داریم. این که بخواهیم با چشم پوشی رابطه را حفظ کنیم اشتباه محض است.


کناره گیری از خانواده و دوستان

در این دوره نیازی نیست خانواده و دوستان را به کلی کنار بگذاریم. وجود این گونه ارتباط‌ها ضروری است. حتی نحوه برخورد با افراد خانواده اطلاعات زیادی به ما می‌دهد. این که فرد با آنها صادق و راحت است یا تعارض و ضدیت دارد. شناخت الگوی خانواده خیلی مهم است. از طرف دیگر نظر والدین نیز بسیار حائز اهمیت است و بی‌توجهی به آن عواقب بدی می‌تواند داشته باشد.


تسلیم در برابر نیاز جنسی

توجه داشته باشید که با حوصله و بدون عجله با فرد مقابل آشنا شوید و از ارتباط جنسی قبل از ازدواج پرهیز کنید.


تسلیم در برابر مسائل مادی و ظاهری

وضعیت مالی خوب و ظاهر مناسب تنها ملاک برای ازدواج موفق نیست. پس چشم خود را باز کنید و بیشتر باهم آشنا شوید.


مقدم دانستن تعهد بر تفاهم

گاهی قبل از این که بفهمیم چه قدر باهم تفاهم داریم سریع قول ازدواج می‌دهیم و تعهد ایجاد می‌کنیم و حتی اگر طرف مقابل درخواست زمان بیشتر برای آشنایی را داشته باشد او را متهم به زیر پا گذاشتن تعهد می‌کنیم ، این اشتباه است.



نادیده گرفتن‌تردیدها

گاهی دچار‌تردیدهایی در ازدواج می‌شوید اما به دلایلی این‌تردیدها را نادیده می‌گیرید و سریع تصمیم به ازدواج می‌گیرید. بهتر است‌تردیدها را بررسی و بر آنها غلبه کنید مگر اینکه دچار وسواس باشید.


باور به این که او را تغییر خواهیم داد

گاهی افراد متوجه تفاوت‌های اساسی و مشکلات در طرف مقابل می‌شوند اما چون فکر می‌کنند که می‌توانند او را تغییر دهند این مسائل را نادیده می‌گیرند.

اما همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم کسی را برای ازدواج انتخاب کنید که او را همانطور که هست بدون هیچ تغییری می‌پذیرید.


باور به این که پس از ازدواج مشکلات کم می‌شود.

اگر در دوره آشنایی با هم مشکل دارید و ارتباط خوبی نمی‌توانید باهم داشته باشید پس از ازدواج هم نمی‌توانید.

مشکلات نه تنها کم رنگ‌تر نمی‌شود بلکه بیشتر خود را نمایان می‌سازد.


تاثیر پذیری از حرف مردم

گاهی افراد دوره آشنایی را طی می‌کنند ولی علیرغم وجود مشکلات آنها را نادیده گرفته و در ازدواج عجله می‌کنند چراکه به قول خودشان حرف مردم برایشان مهم است. و آن قدر از قضاوت منفی مردم در مورد خود‌ترس دارند که‌ترجیح می‌دهند بدبخت باشند اما مردم آنها را خوشبخت بدانند.


دکتر فرناز عطائی متخصص روانپزشکی


 

مطالب پیشنهادی

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

موضوعاتی که باید در دوران نامزدی به آنها توجه کرد


عروس خانم ها آقا دامادهای  عزیز  می توانید برای یافتن راز خوشبختی 

به سایت های زیر مراجعه کنید.

http://healthyfooddiet.blogfa.com/

http://newlifestyle.mihanblog.com/

http://www.novinpendargroup.com/

http://novinpendar.blogsky.com/



دوران آشنایی یکی از ضروریات برای شروع زندگی مشترک است در این دوران زن و مرد نسبت به خصوصیات اخلاقی تفاوت‌های فرهنگی، اجتماعی و فکری یکدیگر شناخت بیشتری کسب می‌‌کنند متاسفانه برخی خانواده‌ها زمان محدودی را درنظر می‌‌گیرند. جهت بدست آوردن اطلاعات صحیح زن و مرد باید دقت نظر بیشتری به خرج دهند این دوران برای جوانان بسیار با ارزش بوده و آنان می‌‌توانند بر خصوصیات اخلاقی، تفاوت‌ها فرهنگی، اجتماعی و فکری یکدیگر آشنایی پیدا کنند. در این برهه دختران و پسران در تکاپوی شناخت بیشتر یکدیگر خواهند بود برخی معتقدند دوران نامزدی از شیرین‌ترین دوران‌های زندگی زن و مرد می‌‌باشد البته باید حساسیت آن را مد نظر قرار داد و توجه نمود در صورتی که هدف تشکیل زندگی مشترک باشد بیشتر تمرکز بر روی شناخت ابعاد وجودی طرفین خواهد بود .


معمولا در ازدواج های امروزی مدت کمی را به دوران نامزدی اختصاص می دهند و اکثر خانواده ها به خصوص خانواده طرف دختر ترجیح میدهند هر چه زودتر صیغه عقد دائم جاری شود حال با یک مراسم و تشریفات خاص یا در محضر و یا... به هر حال نکته ای که خانواده ها باید مدنظر داشته باشند اینکه دوران عقد مربوط به دوران شناخت نیست چرا که مرحله شناخت در دوران نامزدی باید سپری شود نه در دوران عقد و تا زمانی که این مرحله (مرحله شناخت) تا حد مطلوبی سپری نشده نباید صیغه عقد دائم جاری شود چرا که به محض جاری شدن این صیغه عرفا و شرعا دو طرف زن و شوهر محسوب می شوند و دیگر فرصت شناخت گذشته است.


 همیشه در ابتدای دوران نامزدی چون افراد تازه با یکدیگر آشنا شده اند سعی و اهتمام اصلی خود را در دادن و گرفتن اطلاعات می کنند. در واقع آنها در غالب صحبتهای مختلف و متنوع خود یکسری اطلاعات از خود به فرد مقابل انتقال می دهند و در پاسخ و صحبتهای وی اطلاعاتی از او می گیرند. همین امر باعث آشنایی طرفین از یکدیگر و رسیدن به شناخت کامل و جامع آنها از هم می شود. اما هر چه به سمت پایان دوران نامزدی پیش می رویم شناخت افراد از یکدیگر بیشتر و اطلاع دهی و آگاهی گیری شان از هم کمتر می شود.


معمولا ماه های پایانی دوران نامزدی برای خانواده ها به خصوص دختر خانم و آقا پسر دورانی پر از استرس و اضطراب است. علت اصلی این امر هم نزدیک شدن به موعد ازدواج و سرشلوغی آن دوران من باب تدارک امورات ازدواج، تهیه مسکن، جهیزیه و ... می باشد. همین دل مشغولیهای فراوان باعث ایجاد اضطراب در طرفین و کم صحبتی آنها و پناه بردن به غار تنهایی شان به خصوص در مورد آقایان می گردد.

نکات مهمی که روانشناسان بر آن تاکید و بیان می‌‌دارند در صورت مشاهده هر کدام از این موارد باید بر رابطه تجدید نظر کرد عبارتند از:


عزت‌نفس پایین

شخصی که خود دارای عزت‌نفس پایین است مسلماً در روابط‌شان با شریک زندگی به مشکل بر خواهند خورد و این مسئله زمانی نمود بیشتری می‌‌یابد که شریک زندگی دارای عزت نفس بالایی باشد. داشتن عزت نفس و احترام به خود تاثیرات شگفت‌آوری در تعاملات با دیگران خواهد داشت. مسلماً هیچ‌کس نمی‌خواهد فردی ضعیف، فاقد اعتماد و عزت نفس را به همسری برگزیند. میزان عزت نفس تاثیر مستقیمی بر روابط، نقش‌های اجتماعی و شغلی فرد بر جای می‌‌گذارد .


عدم کنترل خشم

هیجانات بخشی اجتناب‌ناپذیر از زندگی بشر است، هدایت و بروز هیجانات به روشی مناسب منجر به سازگاری فرد با دنیای اطراف و داشتن زندگی آرام می‌‌گردد. شخصی که نتواند هیجانات خود را کنترل و به صورت صحیح بروز دهد به راحتی کنترل خود را از دست داده و رفتارهای تکانشی منفی از خود بروز می‌‌دهد مسلماً هیچ کس نمی‌خواهد در کنار یک فرد مضطرب، نگران و تکانشی روزگار را سپری نماید این اشخاص انرژی‌های منفی خود را به اطرافیان‌شان منتقل می‌‌کنند، یکی از اهداف ازدواج رسیدن به آرامش است فردی که هنوز به بلوغ عاطفی، هیجانی نرسیده است و نمی‌تواند هیجانات خود را شناسایی کند به سختی قادر خواهد بود با زندگی روزمره خود سازگاری ایجاد کند و مدام در جنگ و جدال با محیط بیرون از خود خواهد بود.


پیشینه خانوادگی منفی

اغلب این جمله شنیده می‌‌شود «می‌خواهی با خودش زندگی کنی نه خانواده‌اش» در واقعیت این‌گونه نیست پیوند دو جوان به واقع پیوند خانواده‌های‌شان است نمی‌توان شخصی را برگزید بدون در نظر گرفتن خانواده، بدیهی‌ست وی نیز در همان شرایط و محیط خانواده رشد یافته و بسیاری از خلق‌وخو، عادات، باورها، اعتقادات‌اش همانند اعضای خانواده می‌‌باشد. بررسی پیشینه خانوادگی طرف مقابل در تمامی حیطه‌ها، شناخت دقیق‌تری از خانواده و خود فرد ارائه می‌‌دهد. در انتخاب همسر پیشینه خانوادگی منفی باید مد‌نظر قرار گیرد گاهی نمی‌توان با برخی از امور منفی سازگاری ایجاد کرد برخی مسائل و پیشینه‌های خانوادگی منفی فرد تا پایان عمر همراهش بوده و بر زندگی آینده وی تاثیرگذار خواهد بود .


اختلالات رفتاری و جنسی

شاید همه انسان‌ها به نوعی دچار رفتارهای نابهنجار و عادات‌های ناخوشایند باشند اما زمانی این مسئله شدت می‌‌یابد که مداوم فرد رفتارهای ناسازگارانه از خود بروز دهد و در هماهنگ شدن با محیط اطراف دچار مشکل گردد. در کنار اختلالات رفتاری و ناسازگاری‌ها، اختلالاتzz جنسی نیز تاثیرات مخربی بر روابط می‌‌گذارد بهتر است از سلامت جنسی فرد کسب اطلاع نمود و زندگی جنسی‌اش را مورد تحلیل و بررسی قرار داد. بررسی روابط عاطفی و جنسی گذشته فرد اطلاعات بسیار مفیدی در اختیارتان می‌‌گذارد و می‌‌توان تصمیم‌گیری دقیق‌تری داشت.


نابالغ بودن از نظر احساسی، سرد و غیر قابل دسترس بودن

هر دختر و پسری هدف‌اش از ازدواج بدست آوردن منبع عاطفی قوی می‌‌باشد اگر بنا بر هر دلیلی یکی از طرفین نتواند از نظر روحی، روانی و جسمی شریک زندگی را پشتیبانی نماید آن رابطه به مرور زمان از بین خواهد رفت. در ابتدا باید مطمئن شد وی قابلیت پشتیبانی و حمایت همه جانبه را دارا هست یا خیر؟ رفتارهای حمایتی دوران نامزدی به دو طرف نشان خواهد داد آیا این همان رابطه‌ای که می‌‌خواستند هست یا خیر؟ در صورتی که افراد خود واقعی شان را به یکدیگر نشان دهند.


بررسی اثرات کافئین بر بدن

برای داشتن ازدواجی سعادتمندانه

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



آدمی در طول زندگی خود، آنقدر فرصت ندارد که در هر کاری تجربه کسب کند و از اشتباهاتش درس بگیرد. با اینحال با هوش ترین و عاقلترین افراد، کسانی هستند که در تجربه های دیگران (بویژه تجارب علمی) سهیم می شوند. امروزه از طریق تجربه های علمی و تحقیقات پیشین، نتایجی بدست آمده است که بر اساس آن می توان یک ازدواج موفق را پیش بینی نمود. با توجه به این یافته ها نکاتی به جوانان پیشنهاد می گردد که در نظر گرفتن آن، احتمال ازدواج غلط را به کمترین حد ممکن می رساند:


۱- ازدواج امر مهمی است. تصمیمی است که برای یک عمر می تواند مسیر زندگی شما را تغییر دهد. پس هرگز چشمان خود را نبندید و این امر مهم را صرفا به اطرافیان نسپارید. در این راستا سهم شما باید به مراتب بیشتر از آنها باشد. در یک کلام…… « سنتی ازدواج نکنید»


۲- برای یک ازدواج خوب، لازم است چشم انداز واضح و روشنی از آینده داشته باشید. باید دقیقا بدانید که هدف شما از ازدواج چیست؟ چه خواسته های عینی و واقعی دارید؟ و در واقع معیارهای مشخص شما برای انتخاب همسر کدامست؟ لذا قبل ازآن باید شرایط زندگی خود را مرور کنید و خودتان را بیشتر بشناسید. در این خصوص، مطالعه، مرور قصه زندگی، مشاوره، اجرای تست های خود شناسی، شرکت در کارگاه های خودشناسی و …. می تواند مفید واقع شود.


۳- به یاد داشته باشید که نمی توانید خودتان را جدا از خانواده و اجتماعتان در نظر بگیرید. نمی توانید اصول و هنجارهای خانوادگی، اعتقادی و فرهنگی را نادیده بگیرید چرا که به هر حال این ویژگی ها بخشی از وجود شما را تشکیل داده است. لذا، قبل از تصمیم گیری برای ازدواج، با اعضای مهم خانواده مشورت کرده و موارد مهم از دید آنها را بررسی کنید.


۴- در شروع یک رابطه، خانواده را از تصمیم خود مطلع کنید. شاید در آغاز، این کار سخت به نظر برسد و نگران دخالت یا ممانعت از سوی خانواده باشید، اما بدانید که این کار بسیار آسانتر است از اینکه بعدا آنها را در برابر کار انجام شده قرار دهید و شاهد شوک و نگرانی شدید آنها باشید. ضمنا بدانید که والدین شما به هیچ وجه دوست ندارند، آنها را دور بزنید. قطعا بعدا مخالفت آنها شدید تر خواهد بود.


۵- اگر خانواده شما یا طرف مقابل، اصرار بر رسمی کردن رابطه دارند، آنها را توجیه کنید که لازم است برای شناخت بیشتر یکدیگر، وقت بیشتری بگذارید. خوشبختانه امروزه حتی خانواده های خیلی سنتی ضرورت کسب این شناخت را احساس می کنند و تا آنجایی که تجربه کاری مشاوران ازدواج نشان می دهد، شرایط را برای دیدار های لازم فراهم می کنند. البته هر خانواده، اصول و خط قرمزهای خود را دارد که بایستی محترم شمرده شوند.


۶- هرچند، شاید شما هم مانند بیشتر دختران و پسران امروزی ترجیح میدهید، دو نفری و در فضاهای رومانتیک؛ مانند پارک، کوه و کنار رودخانه با همدیگر ملاقات کنید؛ اما به یاد داشته باشید که در این فضای احساسی و البته گرم، نه شما و نه طرف مقابل، واقعا خودتان نیستید. در حالی که، بویژه در حضور خانواده، عملکرد طبیعی دارید. بنا بر این، برای شناخت بهتر و بیشتر، حتی الامکان سعی کنید ملاقات هایی را در بطن و با حضور خانواده دو طرف فراهم کنید. سفرها و دیدارهای خانوادگی طولانی می تواند فرصت فوق العاده ای برای شناخت فراهم کند. البته امید است، دیدگاه سنتی خانواده مانع این ملاقات ها نشود.


۷- برای شناخت بیشتر یکدیگر، وجود میزانی از ارتباط قبل از ازدواج مفید است اما لازم نیست این رابطه حتما طولانی یا خیلی نزدیک باشد. اگر مدت زمانی را صرف شناخت همدیگر کرده اید، برای تصمیم نهایی لازم است یک بررسی همه جانبه انجام دهید. در این خصوص شرکت در جلسات مشاوره قبل از ازدواج (به اتفاق همدیگر) می تواند مفید باشد.


۸- قبل از رسیدن به تصمیم قطعی، رابطه عاطفی عمیق بر قرار نکنید. هر چند وجود علاقه و زمینه ارتباط عاطفی برای انتخاب درست لازم است، اما دختر و پسری که در یک رابطه عاطفی عمیق درگیر می شوند، قدرت تصمیم گیری منطقی را از دست خواهند داد.


۹- تا زمانی که اشتیاق عاطفی و جسمانی نسبت به طرف مقابل، در خود احساس نکرده اید، ازدواج نکنید. امروزه دارا بودن حداقلی از علاقه و اشتیاق عاطفی و جسمی، لازمه یک ازدواج صحیح است. چرا که همسران امروزی، انتظارات عاطفی و جنسی بالایی از یکدیگر دارند و وجود کاستی هایی در این زمینه، همیشه قابل جبران نیست. پس اگر اطرافیان شما صرفا به خاطر اینکه فلان دختر یا پسر شرایط خوبی دارد و ……… شما را به ازدواج با او ترغیب می کنند و می گویند: « عشق بعدا ایجاد خواهد شد»، باور نکنید. ممکن است، این اشتیاق، هرگز ایجاد نشود و شما بمانید و ……. یک ازدواج سرد و بدون اشتیاق…..


۱۰- در گفتگو های هنگام خواستگاری، به علاقه، مزاج جنسی، انتظارات و دیدگاه های عاطفی و جنسی، حتما اشاره کنید. سعی کنید، چشم انداز واضحی از رابطه جنسی آینده بدست بیاورید (که با کمک مشاور ازدواج هم می توانید این اطلاعات را کسب کنید). هر فرد به لحاظ فیزیولوژیکی و هورمونی دارای سیستم انرژی منحصر به فرد بوده و تمایل جنسی منحصر به فردی دارد که در اکثر موارد این میزان قابل تغییر نیست. البته نگرش و مهارت های فرد برای رابطه جنسی قابل تغییر و اصلاح است ولی وضعیت مزاجی تغییر پذیری خیلی کمی دارد. پس اگر نمی خواهید، بعد از ازدواج با همسری روبرو شوید که از لحاظ تمایل جنسی خیلی با شما متفاوت است (و متأسفانه قابل تغییر هم نیست)، قبل از ازدواج، خجالت را کنار بگذارید و در این زمینه با طرف مقابل گفتگو کنید. البته قبول دارم که این کار بویژه در جامعه ما کمی دشوار است، لذا، در این مورد می توانید از مشاور ازدواج کمک بگیرید.


۱۱- برای کسب اطلاعات جنسی، لازم نیست قبل از ازدواج، وارد چنین رابطه ای شوید. حتی توصیه می شود که رابطه جنسی را حتی الامکان به بعد از رسمی شدن رابطه موکول کنید. به هر حال، تجربه نشان می دهد که وجود رابطه جنسی قبل از ازدواج، بویژه رابطه مکرر، می تواند موجب کاهش انگیزه طرفین برای ازدواج بشود.


۱۲- اگر درست یا غلط، وارد یک رابطه نزدیک و طولانی مدت شده اید و در حال حاضر می خواهید با این فرد ازدواج کنید، نحوه تعامل شما در این مدت، اطلاعات مفیدی در اختیارتان می گذارد که می توانید بر اساس آن تصمیم درستی بگیرید. پس به اتفاق یکدیگر، محاسن و مشکلاتی را که در این مدت با هم داشته اید، مرور کنید. در واقع ترازویی در مقابل خود بگذارید و لحظه های خوب و دشوار رابطه را تفکیک کنید. از خود و از یکدیگر بپرسید: «کدامیک سنگین تر بوده است؟ لحظه های خوب یا نه چندان خوب؟». برای ارزیابی بهتر وجود فرد سومی مانند یک دوست با تجربه ، عضو عاقل خانواده و یا مشاور مجرب می تواند مفید واقع شود. البته برخی از مشکلات قابل حل و اصلاح هستند اما برخی دیگر به خصوصیات شخصیتی شما و طرف مقابل مربوط بوده و متأسفانه در طول زندگی مشترک با آَن دست و پنجه نرم خواهید کرد. لذا، اگر رابطه دشواری با هم داشته اید، شاید صلاح اینست که این رابطه را ادامه ندهید.


۱۳- فراموش نکنید که عشق، شرط لازم برای یک ازدواج موفق است اما «هرگز کافی نیست». پس هیچگاه صرفا به خاطر عشق و بدون در نظر گرفتن شباهت شخصیتی، خانوادگی و …. ازدواج نکنید. بسیارند دختران و پسران عاشقی که به خاطر خصوصیات شخصیتی خاص خود نمی توانند با هم سازگار شوند و رابطه پر فراز و نشیبی با هم برقرار می کنند. بعلاوه، در ازدواج های بدون شباهت خانوادگی و فرهنگی، عشق و علاقه دوامی نخواهد داشت.


۱۴- یک عامل مهم، که رضایت زناشویی بعد از ازدواج را تضمین می کند، سلامت روانی و شخصیتی همسر است. بویژه بین بعضی از اختلالات روانی و شخصیتی با مشکلات زناشویی رابطه زیادی وجود دارد که البته از حوصله این بحث خارج است. پس قبل از تصمیم گیری نهایی، از سلامت روانی خود و همسر آینده مطمئن شوید. بدین منظور می توانید در جلسات مشاوره قبل از ازدواج شرکت کنید. اگر مشاور شما صلاح ببیند، اجرای تست روانشناختی را به شما پیشنهاد خواهد داد.


۱۵- خصوصیات شخصیتی همسران می تواند روی موفقیت ازدواج آنها تأثیر بگذارد. مثلا مطابق با تحقیقات پیشین، افراد انعطاف پذیر همسران راضی تری دارند و برعکس، همسران افراد خود شیفته، از ازدواجشان ناراضی تر هستند. از سوی دیگر، هماهنگی یا شباهت شما و همسرتان از لحاظ ویژگی های شخصیتی، در آینده ازدواجتان تعیین کننده خواهد بود. حال با پذیرش این نکته که این خصوصیات، در طول زندگی افراد تغییر زیادی نخواهد کرد، این موضوع مهمتر خواهد شد. پس، قبل از ازدواج، حتما از خصوصیات شخصیتی خود و طرف مقابل، اطلاعات دقیقی بدست بیاورید. در این زمینه، شرکت در مشاوره قبل از ازدواج و اجرای آزمون (مثلا MMPI2) پیشنهاد می شود، با یک بررسی درست کارشناسانه اطلاعاتی برایتان روشن می شود که حتی بعد از سالها رابطه قبل از ازدواج هم نخواهید توانست به آن برسید.


با سپاس فراوان از دکتر اعظم صالحی – متخصص مشاوره خانواده


بررسی اثرات کافئین بر بدن

راز‌هایی برای موفقیت درقبل و بعد ازدواج

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 


زندگی مشترک افقی روشن و جلوه‌ گاهی زیبا برای تولدی دوباره است؛ مشروط بر آنکه وجوه ضروری این اشتراک، یعنی توانایی‌ها و مهارت‌های خاص و سازنده در تفکر، بینش و عملکرد انسان وجود داشته باشد تا هنگام لزوم، به یاری او بیاید و مشکلات، اختلافات و نقاط ضعف و کاستی‌های زندگی مشترک را برطرف نماید. اگر زندگی مشترکی که براساس پیوندی مقدس بین زن و مرد صورت پذیرفته، با عدم توانایی‌ها و مهارت‌های هر دو نفر یا حتی یکی از آنها روبه‌ رو شود، به طور مسلم، ادامه آن با تلخکامی، ناراحتی، تنش و …. خواهد بود. فراموش نکنید تداوم و شیرینی یک زندگی مشترک، همیشه در گرو توانایی‌ها و مهارت‌های خاصی است که در حقیقت تضمین‌کننده خوشبختی زوجین به شمار می‌آیند. از این‌رو در نوشتاری که پیش‌رو دارید به اجمال به راهکارهای مهم و اساسی برای برخورداری از توانایی‌ها و مهارت‌های لازم و در نتیجه داشتن یک زندگی مشترک ایده‌آل پرداخته می‌شود.


مهارت در خودآگاهی

آگاهی از خود و خصوصیات گوناگون خویش، به انسان کمک می‌کند در صورت برخورد با همسر و مسائل زندگی مشترک، بهتر و عمیق‌تر با مسائل روبه‌ رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می‌دهد که چگونه می‌تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شود و هنگام لزوم، کنترل‌ کند تا منجر به هیچ‌گونه ناراحتی نشوند. خویشتن‌شناسی به شناخت نیازهای درونی و یافتن راه مناسب برای رویارویی با آنها کمک می‌کند. همچنین، اهداف زندگی را مشخص‌ تر و واقع‌بینانه‌ تر نشان می‌دهد و ارزش واقعی افراد و مسائل آنها را نمایان می‌سازد. در واقع، فرآیند سالم هویت‌ یابی است که در زندگی آرامش و احساس رضایت‌مندی را افزایش می‌دهد. «خودآگاهی» ضامن ثبات و استحکام شخصیت فرد در بزرگسالی است و باعث پختگی روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می‌شود. شناخت و تنظیم احساسات، اهداف و برنامه زندگی، تفریحات و سرگرمی‌ها، توانایی‌ها، ضعف‌ها، ارزش‌ها، مسؤولیت‌ها، شناخت فرهنگ، مذهب، علایق، آرزوها و استعدادها از دیگر پیامدهای مثبت این مهارت است. با درک و شناخت مهارت‌ها و توانایی‌های خویش، فرد قبل از ازدواجش می‌داند چه هدفی دارد و براساس هدف اصلی زندگی‌اش، برنامه‌ ریزی خواهد کرد. مثلاً فردی که هدفش رسیدن به درجات عالیه کمال و معنویات است، اگر با کسی ازدواج کند که هدفی جز یک زندگی تجملی و سراسر مادیات ندارد، به طور قطع دچار مشکلات فراوانی در زندگی مشترک خواهد شد. امتیاز دیگر خودآگاهی، شناخت و تشخیص تفاوت‌های بین خود و دیگران است که در این میان تفاوت‌های میان زن و مرد، یکی از مهم‌ترین بخش‌های مربوط به این مهارت می‌باشد.


شناخت تفاوت‌های میان زن و مرد

در یک بعد کلی می‌توان گفت انسان‌ها، به دلایل گوناگون تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر دارند؛ اما تفاوت‌های بین زن و مرد، تفاوت عمده‌ای است که برخی از آنها ریشه در عوامل فیزیولوژیکی و زیستی دارند و بعضی، نشأت گرفته از عوامل فرهنگی و اجتماعی هستند. این تفاوت‌ها به قرار زیر می‌باشند:


اصول مهارت حل اختلاف


بدون پرخاش، توهین و تندی صحبت کنید. حل اختلاف، در زمان عصبانیت، نتیجه‌ای جز تخریب بیشتر نخواهد داشت؛ پس بهتر است همیشه بعد از آرام شدن محیط و افراد، اقدام شود.

منفی سخن نگویید. اگر برای وصل کردن قدم جلو می‌گذارید دقت کنید از به کار بردن سخنان نومید کننده و تحریک‌ کننده و در مجموع، منفی بپرهیزید.

در اولین قدم اختلاف، آن را حل کنید. به محض احساس اختلاف یا سوء‌تفاهم، در صدد حل آن برآیید، چون اگر شامل مروز زمان شود، تبدیل به کینه و رنجش می‌شود. به خاطر داشته باشید صحبت و بازگو کردن ناراحتی‌ها و سوءتفاهم‌ها کمک مؤثری برای رهایی از غم و اندوه است و حل اختلافات را نیز آسان‌تر می‌کند. از طرف مقابل خود یا طرفین اختلاف درخواست کنید خیلی زود وقت مناسبی را با هماهنگی یکدیگر، برای حل اختلاف، اختصاص دهند.

احساس شرم و گناه برای طرف مقابل به وجود نیاورید. چنانچه با طرف مقابل خود دچار مشکلی شده‌اید یا برای حل اختلاف دیگران، می‌خواهید اقدام نمایید، هرگز نباید به گونه‌ای صحبت کنید که دیگری یا دیگران دچار احساس خجالت یا گناه شوند. طعنه و کنایه را نیز از لحن و کلام‌تان حذف کنید.

نظر و عقیده خود را بیان کنید. ناراحتی خود را عنوان کنید و درباره‌اش حرف بزنید؛ بدون آنکه قضاوت یا سرزنش کرده و حکمی صادر نمایید.

دیگری یا دیگران نیز حق دارند. به طرف مقابل خود یا دیگرانی که با یکدیگر دچار اختلاف شده‌اند، اجازه کافی دهید از ناراحتی‌‌ها و مشکلات‌شان صحبت کنند. تخلیه روانی، فرد را برای طرح یا پذیرش مسائل متفاوت و سپس حل مشکلات، آماده‌تر می‌کند.

عذرخواهی مشکل نیست. در زمان حل اختلاف، اگر فرد متوجه اشتباه خود شد، بهتر است فوری با یک جمله که حاکی از ندامت و عذرخواهی اوست، مسأله را ختم به خیر کند. «عذرخواهی» نه تنها فرد را کوچک نمی‌کند، بلکه دیگران را متوجه انعطاف و دقت‌ نظر او نیز می‌سازد. اگر لزومی به عذرخواهی هیچ‌کدام از طرفین نبود، توافق و به قول معروف، کنار آمدن با هم، مسیری تازه برای رفع سوءتفاهم‌ها و برقراری ارتباطات جدید خواهد بود.

هر بار، فقط یک موضوع را مطرح کنید.

برای حل هر مشکل، یک جلسه مشخص را اختصاص دهید؛ چرا که با طرح همه ناراحتی‌ها و مشکلات در یک جلسه، نه تنها راه‌حلی پیدا نخواهد شد، بلکه به لحاظ یادآوری و تداعی یا درهم پیچیدگی ناراحتی‌ها، دامنه اختلافات وسعت بیشتری خواهد گرفت. لازم به یادآوری است که مهارت حل اختلاف، در روابط خانوادگی، خاصه ارتباط میان زن و شوهرها، اهمیت بسیاری دارد. ضمناً باید در نظر داشت که در این روابط، حفظ احترام، ادب، همکاری و تعادل برای همگان امری واجب است.

مهارت تصمیم‌ گیری. تصمیم‌ گیری‌ نیاز به مهارت دارد. انسان‌ها به صورت‌های مختلفی تصمیم‌گیری می‌کنند، خواه این تصمیم درباره معامله‌ای باشد یا اشتغال به کاری یا انجام عملی و یا ازدواج.


۱- دیدگاه زنان و مردان نسبت به ارتباط و مسائل زناشویی کاملاً متفاوت است. این تفاوت که در واقع مهم‌ترین تفاوت دیدگاهی بین زن و مرد می‌باشد، ریشه زیستی دارد این رابطه در زنان با عواطف مثبت و احساسات گره خورده است؛ در حالی که برای مردها، بیشتر جنبه‌های فیزیولوژیک دارد. دیگر آن‌که، جنبه‌های عاطفی در مردها، بسیار کمتر از زن‌هاست. این تفاوت‌ها و عدم آگاهی از آنها، گاهی موجب سوء تفاهم و بر هم خوردن روابط میان زن و شوهر می‌شود.

۲- استقلال برای مردان اهمیت بسیاری دارد. استقلال مردها از موارد قابل توجه در زندگی مشترک است. آنها مایلند و می‌خواهند در مورد مسائل مالی، معاملات و سایر موارد مشابه، مستقل عمل کنند و مخالفت همسر یا عدم توجه وی به این نکته، مشکلات و موانعی در زندگی مشترک ایجاد خواهد کرد؛ زیرا مرد تصور می‌کند به احساس استقلالش لطمه خورده است.

۳- زنان می‌خواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت می‌دهند. چانچه زن حس کند از طرف همسرش مورد بی‌توجهی و بی‌مسؤولیتی قرار گرفته، به شدت آزرده می‌شود و واکنش‌های عاطفی شدید نشان می‌د‌هد؛ زیرا برای زن‌ها اهمیت بسیاری دارد. که همسرشان به آنان احترام بگذارد و به سلامت و عقیده آنان اهمیت دهد.

۴- مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است. با مراجعه به فرهنگ‌های مختلف در جوامع گوناگون، خواهیم دید که «مرد» به عنوان قدرت اول خانواده شناخته شده است که البته این مسأله را باید جدای از تبعیض‌های میان زن و مرد به حساب آورد. در خانواده‌هایی که زن بدون نظرخواهی و مشورت همسرش درباره مسائل خانوادگی تصمیمی می‌گیرد، یا این که قدرت اول خانواده است، معمولاً مشکلات گوناگونی مشاهده می‌شود که یکی از آنها آسیب دیدن احساس مرد از خود می‌باشد.

البته این که مرد، قدرت اول خانواده باشد، بدان معنا نیست که در یک نقش دیکتاتور ظاهر شود؛ بلکه منظور مدیریتی است که باید بر عهده او قرار گیرد.

۵- صحبت کردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است. زن‌ها با دور هم جمع شدن و صحبت کردن، بسیاری از نگرانی‌ها، استرس‌ها و ناراحتی‌های خود را تعدیل و تخلیه می‌کنند. تمایل به ارتباطات اجتماعی و حرف زدن در زنان بیشتر از مردان است و اگر درک و آگاهی زن و مرد نسبت به این خصوصیت ضعیف باشد، مطمئناً آنان را دچار سوء تفاهم‌های جدی در زندگی مشترک خواهد نمود.

۶- نگاه مردان به مسائل، کلی‌تر است. مردها معمولاً وارد جزئیات و نکات ظریف نمی‌شوند، در حالی که زن‌ها به عمق مسائل و اجزای ریز در ارتباطات و دیگر موارد، توجه زیادی دارند. این خصوصیات متفاوت معمولاً موجب می‌شود زن تصور کند مرد نسبت به بسیاری از مسائل بی‌دقت و بی‌توجه است و مرد نیز همسرش را فردی حساس و ریزبین بداند که همیشه ذهن خود را درگیر موارد و مسائل پیش‌پا افتاده و کم‌اهمیت، می‌کند.

۷- جذابیت‌های فیزیکی و آراستگی‌ برای مردها بسیار اهمیت دارد. مردها بیش از زن‌ها تحت تأثیر جذابیت‌های فیزیکی و آراستگی زن قرار می‌گیرند که این نیز یکی دیگر از تفاوت‌های مهم آنهاست.

۸- زن‌ها عاطفی‌تر از مردها هستند. یکی دیگر از تفاوت‌های عمده زن و مرد، عاطفی‌تر بودن زنان است و این انتظاری است که زن‌ها از مردها نیز دارند! مثلاً زنی که همواره تاریخ دقیق روز ازدواج، تاریخ تولد همسر، مکان آشنایی و … را به یاد دارد و چه بسا به مناسبت‌ آنها برای همسر خود هدیه‌هایی هم تهیه می‌کند، وقتی با شوهری روبه‌رو می‌شود که نسبت به این مسائل بی‌اعتنا یا فراموشکار است. احساس می‌کند همسرش نسبت به او بی‌‌علاقه و بی‌اهمیت است. متأسفانه ادامه چنین تفکرات منفی و برخوردهای احساسی در اندک مدتی موجب بروز سوءتفاهم و دلسردی از زندگی مشترک می‌شود. لذا آگاهی از این نکات ضمن آن‌که از ناراحتی‌های بسیاری جلوگیری می‌کند، مهارت در زندگی مشترک را رشد می‌دهد و فرد را به موفقیت می‌رساند.

۹- مهارت در همدلی با افراد. همدلی با افراد مهارت خاصی می‌خواهد و موجب برقراری ارتباط عمیق و صمیمی با دیگران می‌شود. گاهی اوقات افراد تصور می‌کنند، تفاهم به این معناست که ما با طرف مقابل، کاملاً همفکر و هم‌عقیده باشیم؛ در حالی که چنین تصوری از پایه و اساس اشتباه است، زیرا هیچ‌گاه نمی‌توان دو انسان را یافت که به طور کامل شبیه یکدیگر باشند. تفاوت در دیدگاه‌‌ها، سلیقه‌ها، آرزوها، عقاید و علایق، همه و همه، امری طبیعی و کاملاً عادی است. اما آنچه این تفاوت را قابل درک و فهم می‌سازد، همان «همدلی» است که به واسطه آن، می‌توان بسیاری از مشکلات ارتباطی خود با دیگران، خاصه شریک زندگی، را برطرف کرد.


سپاس از ناصر مهران‌فرد روانشناس بالینی


بررسی اثرات کافئین بر بدن

تاثیر زیبایی در ازدواج

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 


دقت در انتخاب همسر ، یک ضرورت است و مسامحه و بی‏توجهی ، پشیمانی را در پی خواهد داشت. اما برا ی خیلی ازجوانان این سئوالات پیش می آید که معیار های حقیقی برای انتخاب همسر از نگاه دین و شرع چیست و دین آسمانی ما بر چه ملاک هایی تاکید دارد. معیارها و خصوصیات زیر ، در گزینش همسر لازم است در نظر گرفته شوند:


الف) همسر دیندار انتخاب کنید ، زیرا دینداری دختر و پسر جوان، حفظ حریم عفت، حیا، نجابت و غیرت را در پی خواهد داشت. جوانی نزد پیامبر صلی الله علیه ‌و آله آمد و از وی درباره ی ازدواج رهنمود خواست. رسول خدا صلی الله علیه‌وآله فرمود: « آری، ازدواج ‏کن و بر تو باد که همسری دیندار انتخاب نمایی».

رسول خدا صلی الله علیه‌ و آله مؤمنان را هم‏شأن و همتای هم می‏دانست. زیرا در نگاه او ، بهترین شرافت، ایمان بود .


پیامبر درباره گونه‏های انتخاب همسر توسط برخی از مردم، چنین بیان داشت: «برخی برای انتخاب همسر، به مال یا دین یا زیبایی یا به نسب او توجه دارند ، امّا بر شما باد که با دینداران ازدواج کنید.»


پیامبر، همسرگزینی بر محور ثروت یا زیبایی و منهای دینداری را نهی کرده، می‏فرماید: «هرکه با زنی برای مالش ازدواج کند ، خداوند او را به مال وی واگذار خواهد کرد و هرکه با او برای زیبایی‏اش ازدواج کند، در او چیزی که خوشایند نیست، خواهد دید و هر که با وی برای دینش ازدواج کند ، خداوند تمام این مزایا را برای او جمع خواهد کرد».


ب) به اخلاق توجه کنید ، چون اخلاق، اساس و شیرازه ی پایداری و استحکام زندگی زناشویی است و بی‏شک، سوء اخلاق، بی‏احترامی و نامهربانی‏هایی را در پی داشته و فروغ محبت را خاموش خواهد ساخت. پیامبر می‏فرماید: «هرگاه برای دختر شما خواستگاری آمد که دین و اخلاقش را می‏پسندید ، قبول کنید و گرنه در سطح جامعه، فتنه و فساد بسیار می‏گردد».


ج) به دلیل تأثیرپذیری دختر و پسر از خانواده و محیط رشد ، اصالت خانوادگی تعیین‏کننده است. از این رو، در کلام پیامبر صلی الله علیه‌ و آله چنین آمده است: « با فلان گروه ازدواج کنید که مردانشان عفت دارند ، پس زنانشان هم عفیف هستند ، و با آن گروه ازدواج نکنید که مردانشان بی‏عفتی نموده‏اند ، زیرا زنانشان هم بی‏عفت شده‏اند».


د) به همتایی (کُفْوِ همدیگر بودن) ، توجه کنید. این ویژگی، به نوعی لزوم هماهنگی، همگرایی، تناسب و سنخیت روحی، اخلاقی و جسمی میان دختر و پسر را توصیه می‏کند ، تا زندگی مشترک، استوارتر، پرثمرتر و لذّت‌بخش‏تر گردد. رسول خداصلی الله علیه ‌و آله می‏فرماید: « به همتایان خود ، زن بدهید و از همتایان همسر بگیرید».

همتایی، گونه‏های مختلفی دارد ، مانند همتایی دینی، فرهنگی ، اخلاقی ، علمی، جسمی، زیبایی، سنی، مالی، خانوادگی ، اجتماعی ، روحی و روانی.

هرکه با زنی برای مال او ازدواج کند ، خداوند او را به مال وی واگذار خواهد کرد و هرکه با او برای زیبایی‏اش ازدواج کند، در او چیزی که خوشایند نیست، خواهد دید و هر که با وی برای دینش ازدواج کند ، خداوند تمام این مزایا را برای او جمع خواهد کرد».

رسول خدا صلی الله علیه‌ و آله مؤمنان را هم‏شأن و همتای هم می‏دانست. زیرا در نگاه او ، بهترین شرافت، ایمان بود و تناسب در آن، در نظر آن حضرت، جایگاه خاص خود را داشت و بر گونه‏های دیگر مقدم بود.


ه) معیار زیبایی ، به عنوان یک امتیاز در شیرینی و صفای زندگی مؤثر است ؛ اما در اولویت‏بندی معیارها، در رتبه اول قرار ندارد ، زیرا رسول خدا صلی الله علیه‌وآله فرمود: « نباید حسن چهره زن را بر حسن دینداری او برتری داد».



بررسی اثرات کافئین بر بدن

برخی تفکرات نادرست خانمها از آقایان

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




تجربه‌های من با دختران و زنانی که معمولا به عنوان مراجع به من مراجعه می‌کنند مرا بر آن داشت که موضوع این مقاله را براساس تجربه‌های آنان تنظیم کنم. شاید هم بر اساس تجربه‌های خودم از اشتباهات همجنسانمان. اشتباهاتی که هر روز تکرار می‌شوند و رابطه‌ ما با همسران و کلا ارتباطمان را با جنس مخالف تیره و تار کرده یا روابط ناکام کننده‌ای را برایمان رقم می‌زنند. متاسفانه وقتی روابط ناامیدکننده یا آزاردهنده می‌شوند، زنان می‌خواهند همه تقصیرها را به گردن مردان بیاندازند و مردان هم زنان را مقصر می‌دانند. اما به نظر من تقصیر کار واقعی ناآگاهی هر دو جنس از ویژگی‌ها و خواسته‌های طرفین است.


برای این مقاله دو تا از اشتباهات رایج در روابط جنس مخالف را برایتان انتخاب کرده‌ام. به این دو اشتباه توجه کنید:


معمولا وقتی به دخترها می‌گویم دنبال مردها راه نیفتند و با پیشنهادات خود آنها را سر در گم نکنند، با این نوع اعتراضات از جانب دخترها روبرو می‌شوم:

دوره زمانه عوض شده و دخترها هم حق انتخاب دارند.

چرا فقط پسرها باید دختر مورد علاقه خود را انتخاب کنند؟ دخترها هم می‌توانند این کار را انجام دهند!

اگر دنبال پسر مورد نظرمان نباشیم، او به ما توجه نخواهد کرد.

اگر به پسر مورد علاقه‌مان پیشنهاد ازدواج ندهی ، دخترهای دیگر این کار را انجام می‌دهند!

باید بگویم منکر حق انتخاب دخترها نیستم اما بستر این حق انتخاب باید مناسب و از قبل فراهم شده باشد وگرنه حق انتخاب دختر تبدیل می‌شود به حق انزجار پسر! شاید در بستر فرهنگی ما، پسرها تظاهر کنند که از دخترهای جسور و با اعتماد به نفس خوششان می‌آید و حتی ادعا کنند که از پیشنهاد ازدواج یک دختر خوشحال شده‌اند اما این نظرها و ادعاها در بیش از نود و پنج درصد موارد به ازدواج ختم نمی‌شود. پسر‌ها به دلیل ذات و ماهیت خود مایلند در رابطه با جنس مخالف، فاعلانه و فعالانه عمل کنند، وقتی دختری فاعل می‌شود و در ارتباط با یک پسر فعالانه عمل می‌کند، پسرها خواهی نخواهی از او می‌ترسند یا فرار می‌کنند. ممکن است در دل او را تحسین کنند یا برای یک ارتباط موقت او را بپسندند، اما دوست ندارند با زنی ازدواج کنند که مانند مردها عمل می‌کند، مانند مردها پیشنهاد می‌دهد و مانند مردها رابطه را اداره می‌کند. آنها ناخودآگاه گمان می‌کنند چنین زنی از نظر درصد زنانگی در سطح پایین‌تری است و مردانگی‌اش بیشتر است. ممکن است این زن، همکار یا مدیر خوبی باشد اما نمی‌تواند همسر خوبی باشد. چون در بستر فرهنگی ما این رسم، یعنی رسم پیشنهاد دادن دختر به پسر هنوز جا نیافتاده و فقط ظاهرا بدان توجه می‌شود و در واقع پشت ادعاهای روشنفکرانه به غلط از آن برداشت می‌شود.

در این جا برخی جملات پسرها را در همین زمینه گردآوری کرده‌ام. سوالی که از تعدادی پسرهای بین ۲۵ تا ۳۵ ساله شد این بود که آیا حاضرید با دختری که به شما پیشنهاد ازدواج می‌دهد ازدواج کنید؟ به جواب‌های آنها توجه کنید:

نه ، ترجیح می‌دهم خودم همسرم را انتخاب کنم و معمولا چنین پیشنهاداتی را از این گوش شنیده و از گوش دیگر بیرون می‌کنم.

از دخترهایی که پیشنهاد ازدواج می‌دهند خوشم نمی‌آید. احساس می‌کنم این دخترها خواستگار دیگری ندارند و می‌خواهند خود را به من بچسبانند و تحمیل کنند.

نه، من به این دخترها می‌گویم دخترهای «آویزون». این‌ها آن قدر به این پسر و آن پسر گیر می‌دهند تا بالاخره شوهر کنند. هدف این‌ها فقط و فقط شوهر کردن است. آنها کسی را دوست ندارند. فقط ازدواج را دوست دارند.

بله، اشکالی ندارد اما من هم حق انتخاب دارم. اگر از او خوشم نیاید صرفا به خاطر پیشنهاد او تن به ازدواج نخواهم داد.

مادرم می‌گوید از دخترهایی که دنبالت راه می‌افتند پرهیز کن. حتما برایت نقشه‌ای در سر دارند.

دختر اگر نجیب باشد به پسر پیشنهاد نمی‌دهد!

معمولا این طور دخترها سلطه گرند. من با دختر سلطه‌گر ازدواج نمی‌کنم. این‌ها بعدها هم در زندگی می‌خواهند حرف خودشان را پیش ببرند.

من احساساتی نیستم. با عقلم تصمیم می‌گیرم. دخترها احساساتی‌اند. از روی احساس به ما پیشنهاد می‌دهند اما من از روی عقل پیشنهاد را بررسی می‌کنم.

هر وقت دختری به من پیشنهاد ازدواج داده، بلافاصله رابطه‌ام را با او قطع کرده‌ام و گفته‌ام که به هیچ عنوان قصد ازدواج ندارم.

بله، معمولا چنین دخترهایی قابل اتکا هستند و در زندگی هم می‌توانند همه چیز را به تنهایی اداره کنند و من می‌توانم کار خودم را بکنم!

هر دختری هم به من پیشنهاد بدهد من با دختری ازدواج خواهم کرد که خانواده‌ام به من پیشنهاد بدهند. چون آنها زن‌ها را بهتر از من می‌شناسند.

تعداد این پاسخ‌ها بسیار زیاد است. من در صدد نیستم که به شما بگویم پیشنهاد دادن یک دختر به یک پسر، در ذات خود کار بدی است. تنها می‌خواهم بستر این پیشنهاد را در فرهنگ و در کشور ما بشناسید و با چشم باز تصمیم بگیرید. در برخی جوامع ، پدر یا فامیل دختر می‌توانند پیشنهاد کنند که مردی با دخترشان ازدواج کند. در برخی فرهنگ‌ها خود دختر هم می‌تواند به این کار اقدام کند اما فعلا در کشور ما تعداد پسرهایی که بدین ترتیب تن به ازدواج بدهند بسیار اندک است و متاسفانه چنین ازدواج‌هایی در دراز مدت از نظر پسرها، ارزشمند نخواهد بود.

توجه داشته باشید که شاید پسر‌ها پاسخ‌هایی مشابه آنچه در بالا برایتان گرد آورده‌ام را به یک دختر ندهند. احتمالا آنها از روی ادب به دخترها نمی‌گویند که نظرشان در باره دختری که دنبال آنها راه می‌افتد و با انواع روش‌ها آنها را به ازدواج دعوت یا اجبار می‌کند چیست اما عملشان بر اساس همان پاسخ‌ها و در واقع بر اساس بستر اعتقاد و فرهنگ آنها شکل می‌گیرد. ضمن این که در کشور ما، خانواده‌های پسرها نیز از چنین عروس‌هایی استقبال نمی‌کنند و خود این عدم استقبال، مشکلات عدیده را در ازدواج‌ها فراهم می‌آورد. مشکلاتی که در آینده گریبان دخترها را می‌گیرد.


محبت زیاده از حد، قبل از ازدواج ممنوع!


وقتی دختری، پسری را دوست دارد اغلب می‌خواهد از انواع روش‌ها به او محبت کند و عشق و علاقه خود را ابراز نماید. ابراز عشق و محبت هم در ذات خود کار بدی نیست اما ببینیم نظر پسرها در باره این نوع ابراز‌ها چیست؟

• وقتی دختری به من ابراز محبت می‌کند می‌دانم که مرا دوست دارد. دخترها احساسی‌تر هستند و زود دوست داشتن خود را نشان می‌دهند. اما اگر با کسی مواجه شوند که پولدارتر از من باشد و خانه و ماشین گران‌تری داشته باشد، بلافاصله این ابراز محبت به او انتقال پیدا می‌کند!

روی محبت خانم‌ها نباید حساب کرد! آنها احساسی‌اند و هر ساعت ممکن است به کسی ابراز علاقه کنند.

دختر خوب دختری است که با محبت باشد. اما با محبت بودن دختر، دلیل بر این نیست که با او ازدواج کنم. مشخصات دیگر او برایم مهم است.

دختر‌هایی که زیاد محبت می‌کنند قصد دارند هر طور شده با ما ازدواج کنند. وگرنه چرا باید به این شکل به ما محبت کنند.

همه دختر‌ها به من محبت می‌کنند. آنها می‌گویند من دوست داشتنی‌ام! محبت دخترها برایم طبیعی است.

ترجیح می‌دهم با دختر با محبت ازدواج کنم نه با دختر سرد و بی محبت.

به محبت الکی نمی‌توان اتکا کرد. محبت واقعی در طول زمان و در سختی‌ها خودش را نشان می‌دهد. اگر محبت دخترها واقعی بود تا به آنها می‌گفتیم قصد ازدواج نداریم، ما را رها نمی‌کردند!

محبت باید دوطرفه باشد. چه فایده دارد که دختری که دوستش نداریم هی به ما محبت کند؟

دختری هست که مرا دوست دارد و مدام به من محبت می‌کند. دختر خوبی است اما خانواده‌ام موافق ازدواج ما نیستند. من هم نمی‌توانم بدون توافق خانواده‌ام با او ازدواج کنم و این محبت‌های او در من احساس گناه ایجاد می‌کند. چون می‌دانم سرانجام باید او را رها کنم.

وقتی دختری زیاد محبت می‌کند علامت این است که ما را دوست دارد. پس ما هم می‌توانیم از او سوء استفاده‌مان را بکنیم. این استفاده کار بدی نیست. خود او با محبتش دارد به ما علامت می‌دهد!

باید از دخترها به خاطر نوشتن برخی از نظرات پسرها پوزش بخواهم اما تعداد دخترهایی که از روی احساس و گاه بی‌تفکر کافی به پسرها علاقمند می‌شوند زیاد است و می‌خواهم لااقل در این مقاله سعی کنم پشت پرده تفکرات برخی از پسرها را به آنها نشان دهم. متاسفانه درصدی از پسرها هستند که هر در باغ سبزی از جانب دختر را علامتی برای سوء استفاده تلقی می‌کنند. نمی‌گویم همه پسرها چنین‌اند، اما هوشیاری و عقل قبل از ازدواج، حکم می‌کند که به خاطر خودتان هم که شده از ابراز محبت‌های زیاده از حد قبل از ازدواج به چنین پسرانی پرهیز کنید. همچنین در جامعه ما هنوز هم تعداد خانواده‌هایی که به پسران خود اعتماد به نفس کاذب می‌دهند زیاد است. برای چنین پسرهایی ابراز محبت شما کاری عادی است و حتی حق خود می‌دانند که هر زنی باید به آنها توجه و محبت کند، بدون این که خود آنها هم خود را ارتقا دهند و برای طرف مقابل کاری انجام دهند یا محبتی نشان دهند. من موافق محبت محک خورده و دو طرفه هستم. اگر مطمئن شدید که بین شما و پسری چنین محبتی وجود دارد می‌توانید ابراز علاقه کنید وگرنه متاسفانه این ابراز علاقه، برایتان تضعیف کننده خواهد شد.

این را هم بگویم که همه پسرها این طور نیستند. من با پسرهایی روبرو شده ام که باهوش، مهربان و با فهم و شعورند و با ذهنی باز با محبت جنس مخالف برخورد می‌کنند. اما وجود دسته‌ای از پسرها نباید ما را از وجود دسته‌های دیگر غافل کند. محبت زیاده از حد را برای بعد از ازدواج نگه دارید. متاسفانه برخی از دخترها قبل از ازدواج انواع محبت‌ها را به پسرها ابراز می‌کنند ولی بعد از ازدواجاز آقایان تبدیل می‌شوند به زنی بی‌عاطفه که حاضر نیست یک قدم محبت‌آمیز به سوی همسر بردارد. نه آن درست است و نه این. در ابراز محبت تعادل داشته باشیم.


رکسانا خوشابی کارشناس ارشد مشاوره بالینی


بررسی اثرات کافئین بر بدن

قبل از ازدواج در مورد مادیات هم صحبت کنید

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 




قبل از ازدواج در مورد مادیات هم صحبت کنیدپژوهش ها نشان می دهد «پول» یکی از عوامل اصلی سوء تفاهم های زوج هاست. اگر با صداقت و صراحت قبل از ازدواج در مورد مسائل مالی صحبت کنید، ازدواج با دوامی خواهید داشت. 
سوزان بایردر نویسنده «پرسش های مشکل؛ ۱۰۰ سؤال مهمی که از نامزدتان می توانید بپرسید» می گوید: ازدواج امیدها، آرزوها و ترس های مالی خاص خود را به همراه دارد. بسیار مهم است که تصویر روشنی از توقعات، انتظارات و خواسته های خود داشته باشید. با نامزدتان در مورد مسائل مالی صحبت کنید. نظر او را نسبت به نحوه اداره مسائل مالی بپرسید. هر چه اطلاعات کامل تری از او و انتظارات خود داشته باشید، بهتر می توانید تصمیم گیری کنید.
نظر او را نسبت به بیمه درمانی، بیمه عمر، صرفه جویی در محدودیت های مالی موجود، محل اقامت، هزینه رهن، اجاره و وام، و هزینه ادامه تحصیل بپرسید. 
ادامه تحصیل مستلزم فداکاری همسران است. زیرا باید مخارج اضافی را برای تحصیل شما اختصاص داد. از طرفی در صورت ادامه تحصیل، شاید فرصت کافی برای کار کردن نداشته باشید.
طرح چنین مسائلی بسیار مشکل است. ولی باعث می شود حالا و پس از ازدواج خیالتان راحت باشد و تصمیم گیری تان بر اساس واقعیات موجود باشد نه رؤیاها و آرمان ها. اگر فرهنگ خانواده تان اجازه نمی دهد خودتان این مسائل را مطرح کنید، از والدین بخواهید آنها را بپرسند.
پرسش های زیر به شما کمک می کند تا تصویر روشن تری از وضعیت مالی آینده داشته باشید: 
۱ - درآمد ماهانه خواستگارتان چقدر است؟
۲ - آیا کار کردن هر دوی شما لازم است؟
۳ - اگر خانم کار نکند، آیا همسر، خانه داری را باارزش می داند؟
۴ - برای گذران زندگی چقدر درآمد کافی است؟
۵ - چگونه باید خرج کرد؟ چه هزینه هایی در اولویت است؟
۶ - آیا با نحوه خرج کردن یکدیگر توافق دارید؟ با چه مواردی موافق و با چه مواردی مخالفید؟
۷ - اگر هر دو کار می کنید، پولتان را با هم خرج می کنید یا جداگانه؟
۸ - چه مبلغی (هر دو) در بانک دارید؟
۹ - اگر خواستگارتان شغل آزاد دارد، چه مقدار از درآمدش را پس انداز یا سرمایه گذاری می کند و چه مقدار را خرج می کند؟
۱۰ - چه کسی مسئولیت برنامه ریزی مالی را در درازمدت برعهده می گیرد؟
۱۱ - برای داشتن احساس امنیت، چه مقدار پول کافی است؟
۱۲ - چند درصد از درآمد را پس انداز می کنید؟ آیا نامزدتان با پس انداز در بانک موافق است؟
۱۳ - چه کسی حساب دخل و خرج را دارد؟ چه کسی قبوض آب، برق، تلفن و گاز را می پردازد؟
۱۴ - در صورت بیمه نبودن نامزدتان، آیا با بیمه اختیاری (خویش فرما) هر دو شما موافق است؟
۱۵ - آیا نامزدتان باید خرج والدینش را بدهد؟ در صورت پاسخ مثبت ماهانه چقدر از درآمدش را به این کار اختصاص می دهد؟
۱۶ - اگر خدای نخواسته ازدواج تان به طلاق منجر شود آیا می تواند مهریه را پرداخت کند؟
۱۷ - آیا او با خرید وسایل اضافی برای منزل یا کادو برای دوست موافق است؟
۱۸ - آیا نامزدتان می پذیرد که دارایی قبل از ازدواج مثلاً زمین، خانه و ماشین به اسم خودتان باشد؟
۱۹ - آیا خواستگارتان بدهی ندارد و ورشکست نشده است؟ در صورتی که بدهی دارد تا چه مدت پس از ازدواج چه مبلغی باید پرداخت کند؟ 
۲۰ - آیا می توانید حساب جداگانه ای برای هزینه های منزل داشته باشید؟ یا هر کسی بخشی از درآمد خود را برای آن اختصاص دهد؟
۲۱ - آیا موافقید که حساب پس انداز جداگانه ای داشته باشید؟
۲۲ - اگر پس از ازدواج با پول کار هر دو شما خانه یا ماشین خریداری شود، آیا موافقید که سند آن به نام هر دو باشد؟
۲۳ - اگر پس از ازدواج با بحران مالی یا ورشکستگی روبه رو شوید چه می کنید؟
۲۴- آیا موافقید مبلغی را برای موارد غیره منتظره نظیر هزینه عمل جراحی یا بیمارستان پس انداز کنید؟
روزنامه همشهری 

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

پول و ازدواج

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/






پول و ازدواجعاشق کـسی شــده اید و احسـاس می کـنـیـد کـه میخواهید باقی زندگی خود را کنار او بگذرانید. 
همـیــن طور که دست های همدیگر را در دسـت داریـد، در مـورد فرزندانی که در آینده خواهید داشت، شغل هایتان و حـتی در مورد خانه ایده آلتان صحبت خواهید کرد. هر چند کـه صحبـت کردن در مورد این مسائل نیز مـهـم اسـت، اما نـبــاید یک مسئله را فراموش کنید که امروزه پول مهمترین مسئله در بر هم خوردن ازدواج ها است.
رکـن اصـلـی در هر ازدواج موفق، توانایی افراد در استفاده صـــحیح از پول است. این ممکن است کار دشواری باشد. یـک لـحـظـه بـه ایـن مسـئـله فـکـر کـنـیـــد. هر دو نفری که مـی خـــواهند با هم باشند، صد در صد عقاید متفاوتی در مورد پول دارند. یکی ممکن است به پول فقط مثل وسیله ای برای خرید مایحتاج نگاه کند. در حالی که برای دیگری پول وسیله ای برای کسب قدرت و مقام است. اما همچنان افراد بدون داشتن عقیده مشخصی در مورد پول زندگی را می گذرانند. و این زیاد جالب نیست. افکار ما در مورد پول بر اساس تاثیراتی که بر زندگی ما می گذارد شکل می گیرد. دیدگاه ما به تجربه های کودکی ما در رابطه با پول بر می گردد. همه ما تصمیمات مالیمان را بر اساس چهار چوبی که به نظرمان معقول است می گیریم. 
چرا این مسئله برای نامزد های جوان اینقدر مهم است؟ زیرا در طول مراحل یک ازدواج تمام انتخاب ها تحت تاثیر دورنمای هر فرد در مورد پول است. تمام مخالفت ها و نا سازگاری هایی که به نظر می رسد که در مورد مسئله ای خاص باشد، در حقیقت در مورد نگرشی است که افراد به پول دارند. حتی اگر آن مشکل هم شناخته شود، باز حل کردن و برطرف کردن این مسئله بسیار دشوار است. چند راهکار عملی برای تازه عروس و داماد ها را می خواهیم بررسی کنیم تا افراد بتوانند توسط آنها زیر بنای محکمی برای مسائل مالی و اقتصادیشان در زندگی پایه ریزی کنند. 
۱) ببینید فرد مقابلتان در مورد پول چه نظری دارد:
نیازی نیست که سوالاتی مثل سوالات ورودی دانشگاه هاروارد تهیه کنید، فقط از همسرتان بپرسید که پول چه نقشی در دوران کودکی او داشته است. آیا پولدار بوده یا فقیر؟ فقط سعی کنید که بفهمید پول چه نقشی را در خانواده وی بازی کرده است. 
۲) در مورد عقاید فعلیتان در مورد پول صحبت کنید:
آیا از بی پولی یا داشتن پول زیاد وحشت دارید؟ آیا پول مسئله ای است که دوست ندارید در موردش بحث کنید؟ ممکن است شما ساعت های متمادی در مورد پول فکر کنید و یا اینکه هیچوقت اصلاً در مورد آن فکر نکنید. احساساتتان را با یکدیگر در میان بگذارید. 
۳) بگویید یک خرید بزرگ از نظر شما چیست:
برای بعضی افراد یا بعضی بودجه های مالی یک خرید بدون برنامه ریزی ۱۰ هزار تومانی به نظر معامله ی بزرگی می آید ولی بعضی دیگر حتی خرج کردن بیست دسته دو هزار تومانی هم برایشان ناچیز است. آیا درست است که قبل از هر خرید با همسرتان همفکری کنید؟ تمام این اطلاعات ممکن است بعدها در ازدواج به دردتان بخورد. وقتی همسرتان با خریدی غیر منتظره به خانه می آید یا با کمی بالا رفتن قبض تلفن از خود واکنش شدید نشان می دهد، شما می توانید مسئله ی اصلی را راحت تر درک کنید. ممکن است برای او مشکل تلفن راه دور شما به مادرتان نباشد، بلکه شاید ترسش از این باشد که دیگر پولی برای پرداخت اجاره خانه باقی نماند. 
۴) در مورد حساب بانکیتان با یکدیگر صحبت کنید: 
آیا شما حساب مشترک بانکی باز خواهید کرد و یا می خواهید همچنان پول هایتان را در حسابی جداگانه نگه دارید؟ این ممکن است مسئله ای بسیار حساس برای خیلی از زوج ها باشد. برای بعضی از آن ها حساب های پس انداز مشترک می تواند راهی برای نشان دادن تعهد آن ها به ازدواجشان باشد. برای بعضی دیگر حساب بانکی که به تنهایی آن را کنترل کنند، نشانه ای از بر خود ارزش گذاشتن است که آن ها از آن چشم نخواهند پوشید. 
۵) در نظر بگیرید که قرض ها چگونه بر دارایی شما تاثیر می گذارند:
یکی یا هر دو نفر ممکن است قروضی بالا بیاورند. تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید تا قبل از اینکه ازدواج کنید از پس این هزینه ها بر بیایید. فکر خوبی خواهد بود اگر وکیلی برنامه های شما را بازبینی کند. 
۶) تصمیم بگیرید که کدام یک از شما مسئولیت پرداخت قبض ها و تنظیم دفترچه هزینه ها را بر عهده خواهد گرفت:
احتمالاً شما از زیر این مسئولیت شانه خالی خواهید کرد. با اینکار هر دو نفر اطلاعاتشان در مورد دارایی خانواده بالاتر خواهد رفت. همچنین هم به زن و هم به مرد خانه توصیه می کنیم که ماهی یکبار بنشینید و تمام دخل و خرجتان را با هم مرور کنید. در بسیاری از موارد با اینکار می توانید مشکلات را به سادگی حل کنید قبل از اینکه آنقدر بزرگ شوند که دیگر قابل حل نباشند. 
۷) ببینید که آیا می خواهید در وصیت نامه یا حساب پس انداز بازنشستگیتان تغییری بدهید:
نقشه های شما برای ارث و میراث در دوران مجردی بعد از ازدواج اصلاً به کارتاننمی آید. باید تصمیمات جدیدی بگیرید. این مسئله به خصوص در مورد خانواده های مرکب بسیار مهم است. در تصمیماتی که برای ارث و میراث و سرپرستی گرفته می شود باید بسیار دقت کنید. اگر بدون وصیت نامه بمیرید، دولت در مورد دارایی و فرزندانتان تصمیم خواهد گرفت. و احتمالاً تصمیماتشان با شما بسیار متفاوت خواهد بود. به سادگی وصیت نامه تان را تغییر ندهید. فردی که طلاق گرفته و دوباره ازدواج کرده است با خطری بزرگ مواجه است. اگر در ازدواج قبل با توافق جدا شده باشد، وصیت نامه ای که در طی ازدواج سابقش نوشته است، می تواند تمام دارایی هایش را به سادگی ار آن همسر سابقش کند. و این می تواند برای همسر جدید شوک بزرگی باشد. 
همه زوج ها در ماه های قبل از ازدواج سرشان بسیار شلوغ خواهد بود. حتی اگر نخواهند مراسم عروسی بزرگی ترتیب دهند، باز چیزهای زیادی هست که وقتشان را بگیرد. اما هرگز فراموش نکنید که وقت کمی را هم در مورد موضوع کاملاً غیر احساسی پول صحبت کنید. بعد از همه این حرف ها، باید بگویم که پول مسئله ای بسیار مهم است تا بتوانید سوگند "تا زمان مرگ از هم جدا نمی شویم" را جامه عمل بپوشید.

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

خانم ها همسرتان را خودتان انتخاب کنید

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/






خانم ها همسرتان را خودتان انتخاب کنید●افلاطون
بدبختی آدمی از جهل نیست، از تنبلی است.
تمام جوامع هنگام گذار از اوضاع پیشین خود به وضعیت های جدیدتر ، با مشکلات پیچیده اجتماعی مواجه بوده اند که از آن جمله موضوع انتخاب همسر و ازدواج است. در این وضعیت معمولاً شناخت انسان ها از یکدیگر کم و انتخاب مشکل تر می شود. از طرفی چون در همه جای دنیا و به خصوص در کشور ما بیشتر مردان انتخاب کننده هستند و پیشقدم می شوند، بنابراین خانم ها کمتر قادرند دست به انتخاب بزنند؛ و حتی وقتی با مردی روبرو می شوند که شرایط مورد نظر آنها را دارد بسیار منفعلانه رفتار می کنند.
شاید شما هم دخترانی را سراغ داشته باشید که با وجود این که به مراتب بالایی از رشد اجتماعی رسیده اند اما نتوانسته اند یک خواستگار مناسب داشته باشند. یکی از مسائل دیگری که برخی از دخترها با آن درگیرند، این است که خواستگاران بسیاری دارند اما هیچ کدام از خواستگارها در مورد ازدواج، مصمم نمی شوند. به این گروه از دخترها، باید اشکال کار را گفت و آموزش لازم را باید داد. از طرف دیگر خانم هایی را در جامعه می بینیم که روز به روز سنشان بیشتر می شود در حالی که فرصتی برای ازدواج نمی یابند. در این مقاله ضمن آموزش برخی از موضوعات مذکور، به خانم ها تلاش می کنیم به شما یادآوری کنیم که نباید نقش اراده را ناچیز شمرد و در این مورد خاص هم فعالانه و با اراده و خواست خود عمل کنید. ما انسان ها عادت کرده ایم وقتی مشکلی پیدا می کنیم همه چیز را به گردن این و آن می اندازیم، اما باید علت مشکلات مان را در وجود خود جستجو کنیم.
●بزرگمهر
روزی به تقدیر است، اما تو در تدبیر کوتاهی مکن.
۱- نخستین معیار ازدواج برای یک مرد، وضعیت ظاهری و به ویژه چهره زن است، چهره ای شاداب و سرزنده و مهربان با تبسمی همیشگی؛ اما شاید همه ما با یک سؤال مواجه شده باشیم که: &#۰۳۹;&#۰۳۹;چرا کسی با ظاهری ضعیف تر از من و یا شرایطی ( شغلی ، تحصیلی ، اجتماعی و ...) پائین تر از من، موفق شده ازدواج مناسبی داشته باشد، اما من ... ؟&#۰۳۹;&#۰۳۹; در این خصوص باید متذکر شویم چهره معیار توجه است اما معیار انتخاب نیست، پس چهره معیاری برای توجه لحظه ای است اما معیاری برای توقف نیست و باید علاوه بر آن به مهارت های ارتباطی جذب کننده دیگری نیز مجهز بود. در عین حال که باز هم روی شاد بودن به عنوان یک معیار کلیدی تأکید می شود اما علاوه بر چهره، کلاً وضعیت ظاهری فرد مثل تیپ او، تنوع در لباس پوشیدن، تمیز و مرتب بودن و ... همگی مهم است.
۲- اگر به مرد خاصی علاقه پیدا کرده اید به او نشان دهید که می توانید او را درک کنید و به نظراتش – حتی اگر مخالف نظر شما باشد – احترام می گذارید. اگر حرفی مخالف نظر شما را بیان کرد ، یکباره آن را رد نکنید و مخالفت نشان ندهید بلکه بگذارید تا حرفش تمام شود بعد در کمال آرامش و صمیمیت، نظر خود را مطرح کنید و بگوئید در برخی موارد با او موافقید. اظهار نظر شما در مورد صحبت مرد مورد نظرتان برای زندگی ، باید این حس را در او ایجاد کند که &#۰۳۹;&#۰۳۹;من به شما نزدیکتر از خودتان هستم و شما را بهتر از خودتان درک می کنم.&#۰۳۹;&#۰۳۹; از طرفی رفتار کلامی شما، همیشه باید با رفتار احساسی شما همخوانی داشته باشد. وقتی احساس مثبت خود را در کلام بیان می کنید، نگاه چهره ای شما هم باید احساس مثبت و خوبتان را نشان دهد. وقتی با محبت، حرفی می زنید نباید چهره ای خنثی داشته باشید بلکه تمام محبت تان باید در نگاه و صدایتان مشهود باشد. یا وقتی انتقاد می کنید لحن صدایتان باید نشان دهد که فقط با آن ویژگی خاص مخالفید اما کل شخصیت او را زیر سؤال نبرده اید.
۳- مهمترین عامل در انتخاب شریک زندگی، اعتماد به نفس است، هر چه درباره این مسئله بگوئیم کم گفته ایم. اعتماد به نفس یعنی تمام زندگی شما و تمام آنچه که دارید. اعتماد به نفس یعنی فرد تصورش از خودش به اندازه واقعی باشد. برخی از دخترها اصلاً اعتماد به نفس ندارند که ابراز وجود کنند و زندگی خود را به رسمیت بشناسند، در حالی که باید به آنها این آگاهی داده شود که تا درست صحبت کردن را تمرین نکنند و نتوانند از خود به دیگران، اطلاعات مناسب بدهند، امکان انتخاب شدنشان طبیعتاً خیلی کم خواهد بود.
شاید بگوئید چگونه می توانم اعتماد به نفس داشته باشم در حالی که همیشه آن را در من سرکوب کرده اند، در دوران بحرانی که شخصیت ما در حال شکل گرفتن بود والدین یا نزدیکان بارها کلماتی مثل بی خاصیت، عقده ای و ... نثار ما کرده اند، یا مدام کسی را به رُخمان کشیدند و هیچ وقت به اعتماد به نفس ما اجازه شکوفایی داده نشد. بخش مهمی از زندگی ما پند و اندرز، سرکوفت زدن و سرزنش شنیدن به خاطر مسائل خیلی پیش پا افتاده بوده، به طوری که از کوچکترین اشتباهات، کوهی ساختند و به سرمان کوبیدند. شاید هم بگویید ما همیشه تحت کنترل دیگران بودیم طوری که اعتماد به نفس مان رشد نکرد و قدرت خلاقیت ما نابود شد.
اما این را بدانید که بزرگترین اندیشمندان، محققان و حتی تمام افرادی که شما در اطراف خود می بینید که اعتماد به نفس دارند، روزی به این درد گرفتار بوده اند اما بر آن غلبه کردند پس شما هم می توانید. در مرحله اول سعی کنید از قضاوت کردن در مورد خودتان، خودداری کنید، همه ما اشکالاتی داریم که به تدریج باید آنها را رفع کنیم. وقتی اعتماد به نفس پیدا کردید تازه متوجه می شوید که چه احساسی دارید، چه آرزوهایی دارید و در دنیا به دنبال چه می گردید؟
از خود بپرسید من در کدام مورد خود را پایین تر از دیگران می بینم؟ ظاهری، مالی، روابط اجتماعی یا تحصیلی؟ و بعد سعی در رفع آن کنید، شاید شما هیچ نقصی ندارید و فقط تصویر منفی از خود دارید. اگر جهان را مملو از انسان هایی بالاتر و برتر و زیباتر از خود ببینید، طبیعتاً دچار احساس حقارت می شوید و همیشه خود را دست کم می گیرید ؛ اما اگر نیروهای درونی بیکران خود را بشناسید و گسترش دهید حتماً اعتماد به نفس بیشتری خواهید یافت و هیچگاه محو شخصیت و جذابیت دیگران نخواهید شد.
اگر کمی به اطراف خود نگاه کنید، افرادی را خواهید دید که نه چندان زیبا هستند و نه تحصیلات بالایی دارند اما کوهی از اعتماد به نفس هستند و این باعث پیشرفت های بسیار زیادی در زندگی و از جمله در ازدواجشان شده است.
●جان. دی. راکفلر
آینده تو بستگی به این روزهایی دارد که پشت سر می گذاری، به تلاشت ادامه بده.
۴- داشتن اعتماد به نفس اولین تأثیر خود را روی طرز صحبت کردن شما نشان می دهد. با خوب صحبت کردن می توانید شخصیت زیبای خود را به دیگران بشناسانید. برخی افراد به دلیل ترسی که از اشتباه کردن دارند کمتر صحبت می کنند، در حالی که باید اشتباه کردن را به عنوان پیش آمدن فرصتی برای یادگیری بیشتر دانست. کسانی که از اشتباه کردن در جلسات آشنایی یا به اصطلاح خواستگاری- و کلاً در تمام مجامع دیگر – واهمه دارند، کمتر اظهار نظر می کنند، در نتیجه آدمی بسته و نفوذ ناپذیر و یا خجالتی جلوه می کنند و باعث می شوند دیگران از آنها دوری کنند. پس در جلسات سؤال کنید، حتی اگر اشتباه سؤال کنید. انسان ها و از جمله مردها، از شخصیت بسته خوششان نمی آید. شخصیت بسته به کسی می گوئیم که در اظهار نظر تردید می کند. می توانید طرز صحبت کردن بهتر را با خواندن کتاب های مناسب تمرین کنید. ما باید از خودمان به دیگران، اطلاعات بدهیم. اگر از خودمان به کسی اطلاعات خوب بدهیم، خواه ناخواه او جذب ما می شود، حالا چه زن باشد و چه مرد. پس در جلسات اظهار نظر کنید؛ شما خود را دوست داشته باشید، دیگران هم شما را دوست خواهند داشت.
در ضمن این که خوب صحبت می کنید، شنونده خوبی هم باشید و با پر حرفی های خود طرف مقابل را خسته نکنید. سعی کنید با یک مرد در مورد مطالبی سخن بگویید که مورد علاقه اوست و با او هم حسی داشته باشید، اما به او راه حلی ارائه ندهید و خود را زیاد عاقل تر از او جلوه ندهید. گاهی به خانم ها – حتی آنها که متأهل هستند- توصیه می کنیم که خیلی خود را با تجربه و باهوش تر از شوهرشان نشان ندهند. حتی گاهی به طور عمد اشتباهاً حرفی را بزنند تا شوهر آن را اصلاح کند و سوء برداشت او را رفع کند. خانم ها با جنبه احساسی یک مرد، سر و کار دارند نه جنبه عقلانی او. بگذارید گاهی مرد شما را از سوء برداشت تان آگاه کند و به اصطلاح چیزی را به شما یاد بدهد، آن وقت بگویید: &#۰۳۹;&#۰۳۹;ای وای، من این را نمی دانستم!&#۰۳۹;&#۰۳۹;
البته منظور این نیست که شما زن ها همیشه باید کم هوش تر از مردها باشید. در فرهنگ ما معمولاً زن، مشاور مرد است. مشاور باید عاقل تر از خود فرد باشد، اما نباید به عاقل تر بودن خود تظاهر کند. مثل پادشاهان که در قدیم، مشاوری برای خود داشتند و مشاور همیشه عاقل تر از پادشاه بود، اما در عمل سعی می کرد پادشاه را بالاتر از خود جلوه دهد.
۵- با خودتان صادق باشید و احساسات درونی خود را بشناسید. شاید شما هم از آن دسته خانم هایی باشید که همیشه کسی بالای سرتان بوده که مدام به شما گفته باید فداکاری و از خود گذشتگی داشته باشید و همیشه باید به فکر شوهر و بچه هایتان باشید و از حق خود بگذارید، طوری که هر وقت می خواهید حق خود را بگیرید، احساس گناه می کنید.●ناتانیل براندون
به اغلب ما از دوران کودکی آموخته اند که به علایم داده شده از جانب دیگران بیشتر توجه کنیم تا علائمی که از درون خودمان است. ما را تشویق کرده اند که نیازها و خواسته های خود را نادیده بگیریم و زندگی مان را براساس توقعات دیگران بنا کنیم.
اگر بخواهید جذاب باشید باید خود را واقعی جلوه دهید، بپذیرید که من بدون اشتباه نیستم آدم طبیعی دوست داشتنی است. حتی ممکن است در حین صحبت کردن از خجالت سرخ شوید، اما هیچ اشکالی ندارد ، بگذارید تا سرخ بشوید. این ابراز طبیعی یک احساس است که در همه ما وجود دارد. کسی که راحت احساسش را بروز می دهد در نظر دیگران انسانی طبیعی و دوست داشتنی جلوه می کند. حتی باعث می شود دیگران هم با شما راحت باشند.
●دوروتی بریگز
وقتی احساسات خود را مخفی می کنیم، از خود و از دیگران بیگانه می شویم. تنهایی ما یک امر نسبی است. 
باید بپذیرید که شما هم مثل تمام انسان های دیگر، حق دارید از چیزی خوشتان بیاید و یا از چیزی اجتناب کنید. شما هم گاهی احساس تنهایی می کنید، گاهی نسبت به کسی خشمگین و عصبانی می شوید، گاهی دلخور می شوید و گاهی هم احساس گناه می کنید. اینها همه احساساتی طبیعی هستند که باید آنها را به بهترین وجه ابراز کنید. باید راه را برای بروز تمام این احساسات باز کنید، اکثر بیماری های جسمی و روحی از انباشته شدن همین احساسات مختلف بر روی هم و تخلیه نشدن آن ناشی می شود، برای همین است که امروزه شاهد افزایش افسردگی و اضطراب در بین زن ها هستیم. اکثر خانم ها، وقتی احساس دلتنگی و یا افسردگی می کنند جلوی گریه کردن خود را می گیرند و سعی می کنند تا خود را نزد دیگران شاد و خوشحال جلوه دهند.
●یک نویسنده
کسانی که بلد نیستند از ته دل گریه کنند، از ته دل خندیدن را نیز بلد نیستند. 
جلوی خشم خود را می گیرید و این خشم را به سوی خودتان سوق می دهید، در مورد نگرانی و اضطرابتان با کسی صحبت نمی کنید و خلاصه تمام احساسات قشنگ انسانی خود را نابود می کنید. در حالی که بروز دادن تمام این احساسات در جای خود و با روشی مناسب، باعث می شود تا با حالات انسانی خود بیشتر آشنا شویم و بتوانیم در ضمن کمک گرفتن از دیگران ، ارتباطات خود را نیز وسعت بخشیم.
۶- با دیگران نیز صادقانه رفتار کنید. به این مهم توجه داشته باشید که درست است همیشه، باید صادقانه حرف بزنید، اما صداقت همیشه باید با درایت همراه باشد، ما عادت داریم صداقت را با صراحت یکی بدانیم. صداقت در مراسم معارفه – یا اصطلاح خواستگاری – به معنی دروغ و راست نیست، بلکه به این معنی است که چه چیزی را باید بگویید و چه چیزی را نگویید. ما حق داریم بعضی چیزها را نگوییم اما اگر چیزی را گفتیم حق نداریم دروغ بگوییم. لازم نیست همه چیز در همان جلسه اول گفته شود. شما اگر یک عیب واضح و مهم دارید آن را نپوشانید بلکه زیرکانه بیان کنید، اما عیب های جزیی خود را- که شاید اصلاً عیب نباشد- لازم نیست در همان جلسه اول خواستگاری بیان کنید. خواستگاری نباید به یک جلسه محدود شود. وقتی مردی بهتر و بیشتر شما را شناخت و با خصایص شما آشنا شد بهتر هم می تواند پذیرای عیب شما باشد.
۷- لازم نیست به اصطلاح زیاد از خود مایه بگذارید و حقوق خود را نادیده بگیرید. اگر طرف مقابل رفتاری داشت که دور از شأن شما بود، حق دارید با متانت و وقار حرف خود را بزنید و خود را دست کم نگیرید. هیچ گاه خود را دیوانه او نشان ندهید، در غیر این صورت احتمال این که او خود را از شما دور کند، زیاد خواهد شد. هیچ وقت از این که ممکن است او را از دست بدهید، نترسید. این ترس می تواند آن چنان شما را مسحور او کند و دیده عقلتان را کور کند که اثر بدی روی رفتار ظاهری شما داشته باشد و همه چیز را به هم بریزد. کلاً در تمام لحظات- و از جمله در هنگام خداحافظی - باید طوری رفتار و صحبت کنید که نشان دهید از طرفی برای شخصیت او به عنوان یک انسان احترام قائلید و از طرفی هم دارای اعتماد به نفس هستید و برای رفتار خود حد و حدودی قائل می باشید. رفتار شما باید در کنترل خودتان باشد. باید هر وقت تصمیم گرفتید خداحافظی کنید ، نه این که آنقدر صحبت را طول بدهید که طرف خسته شود و یا اگر ضعفی در شماست، به آن پی برد.
۸- در مورد راه های انتخاب درست و روش های شناختن طرف مقابل ، بیشتر بررسی کنید تا اگر بعد از تمام این تلاش ها به او رسیدید، روزی از انتخاب خود پشیمان نشوید. برای این که انتخاب درستی انجام دهید باید احساسات خود را کنترل کنید.
●آناتول فرانس
هرگز به احساساتی که در اولین برخورد از کسی پیدا می شود، نسنجیده اعتماد نکنید.
اگر به احساسات خود بیش از اندازه فرصت بروز بدهید باعث می شود نتوانید طرف مقابل را به خوبی بشناسید و ندانسته از او قهرمانی افسانه ای برای خود می سازید که احساسات شما را جریحه دار می کند.
نکته مهمی که لازم است همه ی دخترها به آن توجه کنند این است که تا وقتی سر سفره عقد نشسته اید، به کسی دل نبندید. این دلبستگی می تواند در روحیه و زندگی شما تأثیر بسیار مخربی داشته باشد. کم نیستند دخترانی که به خاطر این وابستگی شدید، حتی سر از بیمارستان در آورده اند. احساس شما همیشه باید در کنترل شما باشد. 
●بیلی هالیدی
گاهی اوقات برنده شدن از باختن، بدتراست. 
وابستگی داشتن، قدرت تفکر شما را محدود می کند، طوری که با هر بار ناکام شدن، تمام دنیا روی سرتان خراب می شود ؛ اما اگر وابسته نباشید می توانید علت رفتار طرف مقابل را بهتر درک کنید و در رفتارتان، آرامش بیشتری داشته باشید. به جهان بدبین نباشید، شما خودتان را تغییر دهید، مطمئن باشید جهان هم خودش را برای شما تغییر خواهد داد و باید در این تغییر یافتن خودتان آنقدر مصمم باشید که موانع را از سر راه موفقیت خود بردارید. 
●روزولت
تا هنگامی که در قلب خود احساس می کنی حق با توست، هرگز از حرف دیگران دلتنگ مباش.
پس در مورد ازدواج هم فعالانه برخورد کنید، نه منفعلانه. شما می توانید انسان بسیار جالب تری باشید طوری که دیگران به شما غبطه بخورند.

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

همسران در آزمون دشوار تغییر

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/






همسران در آزمون دشوار تغییربا آن که ارائه اطلاعات رسانه ای و علمی تحقیقی، در باب انتخاب همسر و ازدواج به شدت افزایش پیدا کرده، اما هنوز هم کمتر مفهومی به اندازه ازدواج قربانی عقاید غلط و هنجارهای نادرست اجتماعی شده است. 
تغییر رایج اما از روی اجبار همسر باوری که در میان نسل های قدیمی تر به وضوح رواج داشت و خوشبختانه تقریبا از تمام بوته های آزمون، ناکام و بیرون آمد و با این وجود، امتداد آن، به اشکال جدید و فرم های دیگر در میان نسل حاضر هم خود را نشان می دهد! اما این باور غلط چیست؟ باور به این که همسر خود را بعد از ازدواج تغییر می دهیم و او را با توجه به سلیقه و عقاید خود، به شکل جدیدی که می خواهیم در می آوریم. به نظر می رسد طرفداران این عقیده، انسان را موجودی مانند مجسمه تصور می کنند که از جنس سنگ است و می توان آن را به هر شکلی تراش داد! یا به شکل یک عروسک مومی می بینند که می توانند به راحتی تغییر شکلش بدهند! و حواس شان نیست که این مجسمه یا عروسک، برخلاف نمونه های دیگر، روح و روان هم دارد و خود، موجودی انتخاب گر است که در شرایط فرهنگی اجتماعی خاصی رشد کرده و از خود، عقیده و رای دارد و قبل از ازدواج با آنها، عمری را با سلیقه و باورهای خود زندگی کرده و شخصیتش تا حدود زیادی شکل گرفته است. 
جالب است که در کمتر تعامل یا حتی معامله ای، چنین دیدگاهی اعمال می شود. در بیشتر معاملات حتی در آنها که سر و کار با اشیای بی جان است، کالای مورد نظر عرضه شده و خریدار آن را مشاهده یا امتحان می کند و اگر مطابق میل و سلیقه اش بود آن را خریداری می نماید و اگر نبود منصرف می شود و نهایت تغییری هم که افراد در هنگام معامله برای کالای مورد نظر قائل می شوند، صرفا محدود به تغییرات ظاهری است، اما در ازدواج، با وجود آن که سر و کار با باطن و روح و روان فرد است، طرفین اصرار می کنند که باطن و شخصیت طرف مقابل خود را تغییر دهند و بدیهی است که در برآوردن این خواسته، شکست خواهند خورد. دلایل تمایل به تغییر همسر بعد از ازدواج یکی از اصلی ترین دلایل میل به تغییر دادن همسر، ایده آل گرایی است؛ بدین معنی که وقتی به دنبال ویژگی های ایده آل و مافوق تصور هستیم و این ویژگی ها را در عالم واقعیت در کسی پیدا نمی کنیم ، تصمیم می گیریم با کسی که صرفا ظاهرش را پسندیده ایم ازدواج کرده و بعد از ازدواج، او را تغییر داده و آن ویژگی های آرمانی را در او ایجاد کنیم! 
کاری که البته غیر ممکن است. گاهی هم نوعی ناهوشیاری و داشتن تصورات غلط و موهوم باعث می شود تصور کنیم بعد از ازدواج همه چیز به خوبی و خوشی سپری می شود و خصوصیات نامطلوب همسرمان تغییر می کند و خود به خود مطلوب ما می شود. در حالی که تجربه نشان می دهد کلا تغییر کار سختی است و حتی در شرایطی که افراد با میل و رضایت خود برای تغییر کردن به یک روانشناس متخصص مراجعه می کنند، تا زمانی که خود نخواهند و تلاش نکنند هیچ تغییری در آنها رخ نخواهد داد. 
داشتن اعتماد به نفس پایین نیز باعث می شود که خود را لایق داشتن همسر مناسب نبینیم و از خواسته های خود کوتاه آمده و راضی به ازدواج با کسی که همتا و مناسب ما نیست شویم، به این امید واهی که بعدا او را تغییر خواهیم داد، که البته عکس این حالت هم صادق است، یعنی بعضی اوقات هم اعتماد به نفس کاذب و زیاد از حد سبب می شود برای خود قدرت و توانمندی زیادی قائل باشیم و تصور کنیم با این قدرتی که داریم خواهیم توانست همسر خود را تغییر داده و به فرد مورد علاقه خود تبدیل کنیم که البته در هر دو حالت وقتی زیر یک سقف رفتیم، می بینیم که به رغم اعتماد به نفس کم یا زیاد ما، حقیقت وجودی طرفین، قویا بروز کرده و مانع تغییر خواهد شد. 
بدیهی است دلایل تمایل به تغییر دادن همسر، به این موارد محدود نمی شود، اما مهم این جاست که این دلایل هر چه باشد، نتیجه یکی است: ازدواج نه تنها تغییر دهنده یک طرف، به نفع طرف دوم نیست، بلکه حتی فرآیند تغییر را هم آسان تر نمی کند و برعکس، خصوصیات و ویژگی های نامطلوب را بزرگ تر و برجسته تر نیز می نماید و صفات نهفته را شاخص تر، یا حداقل آشکارتر می کند. 
بسیاری از ویژگی های نامطلوب قابل تغییرند، ولی نه توسط همسر یا دیگران، بلکه این، خود فرد است که می بایست اقدام به تغییر آنها نماید. 
به همین دلیل تعدادی از روانشناسان، برخی ویژگی هایی را که اغلب قابل تغییر نیستند فهرست کرده اند و توصیه شان این است که به دلیل حاد بودن اثر این ویژگی ها بر خود فرد و طرف مقابل، بهتر است از وارد شدن به چنین روابطی کلا خودداری کنیم، این ویژگی ها مختصرا عبارتند از: 
- اعتیاد، بدین علت که مصرف مواد مخدر و اعتیادآور، شخص را به صورت یک برده در می آورد و قابلیت او را برای درک و احساس کردن به شدت مختل می کند. 
- خشم شدید و غیر معمول، که باعث می شود دیگران تا آخر عمر از شخص، وحشت داشته و توسط خشم او کنترل شوند.
- کنترل کنندگی و سخت گیری زیاد، که باعث می شود هرگز احساس آزادی عمل و رفتار و امکان شکوفایی استعدادها و خلاقیت هایمان را نداشته باشیم. 
- شکل نگرفتن شخصیت بالغ در فرد، که اغلب منجر به عدم مسوولیت پذیری مالی و اقتصادی، غیر قابل اعتماد بودن و عدم هدفمندی و بی انگیزگی در طول زندگی می شود و البته به این موارد، می توان اختلالات جنسی، داشتن دوران کودکی پرآسیب، دارا بودن روابط التیام نیافته (با همسر یا نامزد قبلی) و. . . را هم اضافه کرد. 
آیا بعد از ازدواج، زن و شوهر هیچ گونه تغییری نخواهند کرد؟ بی تردید پاسخ منفی است.
تغییر، در اثر ممزوج شدن روح و روان آنها است. بنابراین همسری را انتخاب کنید که قبل از ازدواج، بتوانید او را با تمامیت وجود رفتارها و عقایدش بپذیرید و هرگز به فکر تغییر دادن او نباشید. بسیار دور از ذهن به نظر می رسد که محل آ رامش و زندگی زناشویی خود را به میدان مبارزه تبدیل کنید.
سبحان نورالهی 

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

لزوم مشاوره ازدواج در رابطه با شغل همسر


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/





لزوم مشاوره ازدواج در رابطه با شغل همسریکی از عواملی که مشاوران در رابطه با همسر گزینی باید مورد توجه قرار دهند، شغل است.
دختران یا پسران در انتخاب همسر به شغل طرف مقابل اهمیت می دهند و اطلاعات لازم را در این مورد به دست می آورند. هنگامی که پسری برای خواستگاری یا آشنایی با یک دختر به منظور ازدواج وارد عمل می شود ، نخستین چیزی که دختر در مورد او جویا خواهد شد، شغل اوست. مهمترین کمکی که مشاور در مورد شغل همسر می تواند انجام دهد ، دادن اطلاعات لازم در مورد آن شغل و بررسی نگرش مـُراجع در رابطه با آن ، از جهت میزان درآمد مورد نظرش و ... می باشد.
دخترانی که به علت علاقه مفرط به یک شغل ممکن است تحت تأثیر آن، سایر عوامل مؤثر در ازدواج را نادیده بگیرند ، باید مورد مشاوره قرار گیرند. 
در بسیاری از موارد شغل شوهر و عدم اطلاع کافی دختر، موجب ازدواجی می شود که فرجام آن رضایت بخش نیست. در این موارد مشاور باید در زمینه شغل مزبور به مراجعی که تحت تأثیر شغل مرد قرار گرفته و می خواهد با او ازدواج کند، اطلاعات کافی بدهد و به علاوه سایر عوامل مؤثر در ازدواج را نیز ( به همان اندازه که شغل را مطرح می سازد) مورد توجه قرار دهد تا مراجع با بصیرت تصمیم گیری نماید.
بعضی از زنان از مشاغلی که لباس خاصی دارند ، مانند لباس نظامی نیروی هوایی، دریایی، روحانی و ... خوششان می آید و تحت تأثیر لباس مبادرت به ازدواج می نمایند. در این موارد مشاور باید آنان را به سایر عوامل مؤثر در ازدواج توجه دهد تا تصمیم گیری عجولانه ننمایند.
در مورد چنین ازدواجی مشاور باید اهمیت عاملی را که در نظر مراجع به صورت غیر واقعی او را تحت تأثیر قرار داده است، در حّد واقعی پایین بیاوردو او را متوجه سن و اخلاق و سایر عوامل مؤثر در ازدواج نماید تا عاقلانه تصمیم گیری کند.
مردانی هستند که به طرف زنان شاغل می روند و هدفشان از این ازدواج حقوق و درآمد زن است که به زندگی آنان کمک کند. مشاور برای این قبیل مردان باید هدف از ازدواج را تبیین کند و عدم توجه به سایر عوامل و عواقب آن را مطرح نماید؛ به علاوه این موضوع را که ممکن است زن درآمد خود را در اختیار خانواده قرار ندهد با مـُراجع در میان بگذارد. در موارد زیادی مراجع در تصمیم خود تغییر می دهد؛ ولی چنانچه مسئله درآمد زن برایش مهم باشد و ازدواج سرگیرد؛ احتمال زیادی وجود دارد که نظر مرد تأمین نگردد و ناشادی بر زندگی حاکم شود.
مردان یا زنانی که به خاطر موقعیت شغلی همسر یا موقعیت شغلی پدر و همسر ، یا به خاطر رسیدن به هدف های شخصی و احساسی خود ، اقدام به ازدواج می کنند؛ زندگی را به خاطر هدف های غیر واقعی باخته اند. از جمله این موارد:
▪ مرد یا زنی که با یک فرد جانباز به خاطر مزایای مادی ، تحصیلی و یا اجتماعی او ازدواج می کند و وقتی به هدفش رسید دیگر همسرش برای او اعتباری ندارد.
▪ شخصی که به منظور استفاده از اعتبار شغلی و موقعیت اجتماعی پدر دختر با او ازدواج می کند.
▪ مردی که به خاطر اشتغال برای گرفتن مجوز اقامت در یک کشور با یک زن خارجی ازدواج می کند.
در این قبیل موارد مشاور باید آنان را به هدف های ازدواج و لذت بردن از زندگی زناشویی توجه دهد و با بررسی های همه جانبه با مراجعان، هدف انتخابی آنان را در جهت صواب تغییر دهد.
▪ مراجعانی که اظهار می دارند شغل شوهر برایشان مهم نیست؛ بلکه آنچه مهم است فرهنگ و اخلاق است. مشاور باید این گونه مُراجعان که به یک یا چند عامل مؤثر در ازدواج توجه دارند ، به اهمیت سایر عوامل توجه دهد و آنان را با عواقب ناخوشایند نادیده گرفتن سایر عوامل مواجه سازد. 
● خانواده های دو شغله 
کسانی هستند که پس از ازدواج برای کسب درآمدِ بیشتر به بیش از یک شغل رو می آورند. گاه ممکن است زن و مرد هر دو دارای دو شغل باشند؛ چون این خانواده ها بیش از حّد معمول تقّلا می کنند ، اغلب خسته اند و فرصت رسیدگی به نیازهای همسرشان را ندارند. اشتغال خانواده به بیش از یک شغل ، گاه به علت نیاز است و گاه به علت علاقه به کار یا حرص به درآمد بیشتر. در صورت اول شاید علت موجه و برای رفاه خانواده قابل توجیه باشد؛ ولی در حالت دوم به هیچ وجه اشتغال ضرورت ندارد و موجب می شود که زندگی خانواده حالت سرد و بی روح داشته باشد و چه بسا که به علل مختلف به ناسازگاری ها و ناهنجاری های دیگری نیز بیانجامد.
مشاوران باید در این گونه موارد ، مراجعان خود را متوجه این نکته سازند که تلاش معاش نباید هدف های زناشویی را تحت الشعاع قرار دهد؛ زیرا کار و زحمت و کسب درآمد وسیله ای برای حصول به هدف های زناشویی است.یکی از عواملی که مشاوران در رابطه با همسر گزینی باید مورد توجه قرار دهند، " شغل" است.
دختران یا پسران در انتخاب همسر به شغل طرف مقابل اهمیت می دهند و اطلاعات لازم را در این مورد به دست می آورند. هنگامی که پسری برای خواستگاری یا آشنایی با یک دختر به منظور ازدواج وارد عمل می شود ، نخستین چیزی که دختر در مورد او جویا خواهد شد، شغل اوست. مهمترین کمکی که مشاور در مورد شغل همسر می تواند انجام دهد ، دادن اطلاعات لازم در مورد آن شغل و بررسی نگرش مـُراجع در رابطه با آن ، از جهت میزان درآمد مورد نظرش و ... می باشد.
دخترانی که به علت علاقه مفرط به یک شغل ممکن است تحت تأثیر آن، سایر عوامل مؤثر در ازدواج را نادیده بگیرند ، باید مورد مشاوره قرار گیرند. 
در بسیاری از موارد شغل شوهر و عدم اطلاع کافی دختر، موجب ازدواجی می شود که فرجام آن رضایت بخش نیست. در این موارد مشاور باید در زمینه شغل مزبور به مُراجعی که تحت تأثیر شغل مرد قرار گرفته و می خواهد با او ازدواج کند، اطلاعات کافی بدهد و به علاوه سایر عوامل مؤثر در ازدواج را نیز ( به همان اندازه که شغل را مطرح می سازد) مورد توجه قرار دهد تا مراجع با بصیرت تصمیم گیری نماید.
بعضی از زنان از مشاغلی که لباس خاصی دارند ، مانند لباس نظامی نیروی هوایی، دریایی، روحانی و ... خوششان می آید و تحت تأثیر لباس مبادرت به ازدواج می نمایند. در این موارد مشاور باید آنان را به سایر عوامل مؤثر در ازدواج توجه دهد تا تصمیم گیری عجولانه ننمایند.
در مورد چنین ازدواجی مشاور باید اهمیت عاملی را که در نظر مُراجع به صورت غیر واقعی او را تحت تأثیر قرار داده است، در حّد واقعی پایین بیاوردو او را متوجه سن و اخلاق و سایر عوامل مؤثر در ازدواج نماید تا عاقلانه تصمیم گیری کند.
مردانی هستند که به طرف زنان شاغل می روند و هدفشان از این ازدواج حقوق و درآمد زن است که به زندگی آنان کمک کند. مشاور برای این قبیل مردان باید هدف از ازدواج را تبیین کند و عدم توجه به سایر عوامل و عواقب آن را مطرح نماید؛ به علاوه این موضوع را که ممکن است زن درآمد خود را در اختیار خانواده قرار ندهد با مـُراجع در میان بگذارد. در موارد زیادی مُراجع در تصمیم خود تغییر می دهد؛ ولی چنانچه مسئله درآمد زن برایش مهم باشد و ازدواج سرگیرد؛ احتمال زیادی وجود دارد که نظر مرد تأمین نگردد و ناشادی بر زندگی حاکم شود.
مردان یا زنانی که به خاطر موقعیت شغلی همسر یا موقعیت شغلی پدر و همسر ، یا به خاطر رسیدن به هدف های شخصی و احساسی خود ، اقدام به ازدواج می کنند؛ زندگی را به خاطر هدف های غیر واقعی باخته اند. از جمله این موارد:
- مرد یا زنی که با یک فرد معلول به خاطر مزایای مادی ، تحصیلی و یا اجتماعی او ازدواج می کند و وقتی به هدفش رسید دیگر همسرش برای او اعتباری ندارد.
- شخصی که به منظور استفاده از اعتبار شغلی و موقعیت اجتماعی پدر دختر با او ازدواج می کند.
- مردی که به خاطر اشتغال برای گرفتن مجوز اقامت در یک کشور با یک زن خارجی ازدواج می کند.
در این قبیل موارد مشاور باید آنان را به هدف های ازدواج و لذت بردن از زندگی زناشویی توجه دهد و با بررسی های همه جانبه با مُراجعان، هدف انتخابی آنان را در جهت صواب تغییر دهد.
- مُراجعانی که اظهار می دارند شغل شوهر برایشان مهم نیست؛ بلکه آنچه مهم است فرهنگ و اخلاق است. مشاور باید این گونه مُراجعان که به یک یا چند عامل مؤثر در ازدواج توجه دارند ، به اهمیت سایر عوامل توجه دهد و آنان را با عواقب ناخوشایند نادیده گرفتن سایر عوامل مواجه سازد.
رضا ساعی شاهی 

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

همسانی که به راحتی پیدا نمی شود


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




همسانی که به راحتی پیدا نمی شودازدواج به اعتقاد بسیاری می تواند مهمترین واقعه زندگی افراد باشد. پس از کنار این واقعه بی تفاوت نمی گذرند و به دیگرانی که انتخاب همسر برایشان تبدیل به معضلی بغرنج شده به شیوه یی که همواره سعی در اثبات علمی بودن آن دارند کمک می کنند. این افراد درست مانند آنهایی هستند که همواره و هر سال با آنها که پشت کنکوری لقب گرفته اند همذات پنداری می کنند و از سر خیرخواهی در مقابل گرفتن حق مشاوره و برگزاری آزمون به این افراد کمک می کنند تا از سد کنکور عبور کنند.دفترخانه هایی که «امید جوان» نام دارند دفاتر عجیب و غریبی نیستند. از در که وارد می شوی با روی خوش از تو استقبال می شود. در هر صورت تو یک فرد نیازمند کمک هستی پس کسی دلت را نمی شکند یا برخورد ناجوری با تو نخواهد داشت. به هیچ وجه هم تصور نکن که مشتری تازه یی هستی که حق مشاوره پرداخت می کنی. نه، تو تنها فرد نیازمند کمکی. پیش از هر چیز باید فرم پر کنی. باید خصوصیات خودت و آنکه فکر می کنی می تواند همسان تو باشد - می توانید بخوانید همان که روزهای متمادی قرار بوده سوار بر اسب سپید بیاید، بدون در نظر گرفتن جنسیت- را اعلام کنی.نترس چندان کار سختی نیست. سوالات اول مثل اکثر فرم هایی است که تا به حال پر کرده یی. اصلاً فکر می کنی آمده یی برای شروع کار با شرکتی وارد مذاکره شوی. نامت را پرسیده اند. سن و میزان تحصیلات.
مشکلات از وسط های فرم شروع می شود. سوالات تو را می برد تا اتاقی تمیز که بزرگان فامیل با لباس های تمیز نشسته اند آنجا. منتظرند عروس خانم با سینی چای وارد شود. آن وقت است که نگاه های خریدارانه شروع می شود. البته ما چون قائل به تساوی حقوق زن و مرد هستیم فراموش نمی کنیم که پیش از آن این نگاه ها روی آقای داماد هم سنگینی می کرده. بگذریم و دوباره برسیم به سوالاتی که این همه حاشیه با خودش همراه آورد. این سوال ها مربوط می شود به قد و وزن تو و دیگر امور این چنینی. حالا تا اینجا چندان هم موضوع وحشتناک نیست. توانایی جلوتر رفتن داری تا برسی به صحنه یی که اجازه داده اند دو گل نوشکفته با هم صحبت کنند. مادیات برای شما چقدر مهم است؟ آیا دوست دارید بعد از ازدواج با خانواده همسرتان یک جا زندگی کنید؟ و باقی سوالات که در اکثر سریال های تلویزیونی دیده اید یا کسی چه می داند خودتان تجربه اش را داشته اید.
در واقع مسوولان خانه های امید جوان در ارتباط با همسان گزینی دیدگاه های جالبی دارند. آنها این روش را که از قدیم الایام در ایران رواج داشته و دارد شیوه یی تازه و ابداعی فرض می کنند. خواندن تنها گوشه یی از صحبت های یکی از این مسوولان به روشنی ابعاد این روش به اصطلاح نوین را توضیح می دهد؛ «ازدواج مهمترین رویداد زندگی است. پس باید با کسب آمادگی ها و آگاهی های لازم، کاری کرد که بهترین نتیجه را داشته باشد.»
حالا این آگاهی های لازم از کجا به دست می آید؟ باز هم جواب ساده است؛ «همسان گزینی یک روش علمی و کاربردی است که برای ساماندهی و تسهیل ازدواج افراد مجرد و آگاه سازی آنان در زمینه های زیر اجرا می شود؛
۱) تشویق ازدواج آگاهانه با استفاده از اصول بهداشت روانی و رعایت مسائل شرعی، همراه با حفظ منزلت خانواده ها و توجه به خواسته های جوانان.
۲) افزایش شانس ازدواج افراد مجرد و معرفی گزینه های مناسب بر اساس روش همسان گزینی.
۳) تعیین میزان تفاهم و تناسب اخلاقی، رفتاری و شخصیتی طرفین در زمان انتخاب و ازدواج.
۴) پیش بینی زمینه مشکلات زندگی مشترک با فرد مورد نظر و اطلاع از راه حل ها.» 
البته این افراد سایر خدمات و مزایا را فراموش نمی کنند؛ 
۱) افراد مجرد خانم یا آقا می توانند برای افزایش خودشناسی، از الگوی ۳۴ عاملی خودشان اطلاع پیدا کرده و از نتایج آن هنگام خواستگاری و تصمیم گیری استفاده کنند.
۲) زوج های جوان می توانند در مراحل نامزدی و عقد و سال های اولیه زندگی مشترک از مزایای آموزشی خانه های امید جوان استفاده کنند.
خانه های امید جوان معیارهایی که برای انتخاب افراد دارند جالب است. معیارهای عام و همیشگی. این کشف همسانی افراد هم تنها از همان سوال های کلیشه یی فرمی که در مورد آن تا این حد قلم فرسایی کردیم به دست می آید. نگاهی به این معیارها هم خالی از لطف نیست. 
۱) تفاهم و توافق فکری و فرهنگی.
۲) تناسب مالی.
۳) تناسب سنی.
۴)تناسب تحصیلی.
۵) تناسب جسمی.
۶) هماهنگی روحی و روانی.
تمام این تفاهم ها با سوالات فرمی که بار ها ذکر آن رفت به دست می آید.
مرحله بعدی معرفی انتخاب همسان ها به یکدیگر است. البته پیش از تمام اینها باید حق الزحمه را به خاطر داشته باشی تا همسانی که به این سختی و با این همه دلسوزی پیدا شده ناگهان از دست نرود.البته قیمت ها در خانه های امید های متفاوت، مختلف است.برای افراد زیر سی سال این نرخ مشاوره ابتدایی سی هزار تومان است و برای افراد بالای سی سال این رقم به چهل هزار تومان می رسد.

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ازدواج موقت

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/





ازدواج موقتغریزه جنسی یکی از نیرومندترین و در عین حال اصیل ترین غرایزی است که در صورت عدم کنترل ، قادر است تمام غرایز دیگر انسانی را تحت الشعاع خویش قرار داده و کمالات انسانی را تا مرحله حزین حیوانی نزول دهد.این حقیقت قابل انکار نیست که غرایز جنسی را نمی توان معدوم ساخت و در صورت فرض بر توانایی از بین بردن غرایز طبیعی و اضمحلال قوای جنسی این عمل را بایستی به عنوان مبارزه علنی با قانون خلقت و آفرینش تلقی نمود و نفس قبول وجود غرایز طبیعی در انسان و اینکه هدایت بشر به سوی کمالات انسانی از اهداف خلقت احدی می باشد وا می دارد تا غرایز طبیعی کنترل گردیده و به صورت صحیحی به تحریکات و عکس العمل های آن پاسخ گفته شود تا اشباع آن متوجه طرق انحرافی نشده و در مسیر درست عقلانی به دور از آسیبهای جنسی و روابط نا مشروع قرار گیرد .
ازدواج قانونی بهترین روش برای هدایت غرایز ذاتی و فطری در انسان می باشد که با توجه به مسئولیت و محدودیت دائمی که ازدواج دائمی برای زوجین ایجاد می نماید و با عنایت به اینکه در وضعیت فعلی به دلیل طولانی شدن دوران تحصیلات و مشکلات ناشی از افزایش جمعیت ، رکود اقتصادی و بی کاری حاصل از آن سن ازدواج بالا رفته است و کمتر جوانی قادر است در حساسترین دوران فعالیت غریزه جنسی و بحرانی ترین دوره غرور جنسی ، دست به ازدواج دائمی بزنند و در پاره ای از زمانها ، مکانها و شرایط مختلف برای برخی ازدواج دائمی میسر نبوده و غیر ممکن می نماید مانند زندگی های موقت و طولانی در خارج از وطن برای نظامیان ، دانشجویان ، طلاب ، بازرگانان و کارمندان در مأموریتهای طولانی و بیشتر جوانانی که تا زمان یافتن شغلی مناسب قادر به ازدواج دائمی نمی باشند نوعی زناشوئی موقت در اسلام به نام متعه توصیه گردیده است چنانکه در آیه سوره ۲۴ سوره نساء صراحتاً بدان اشاره شده و مرویست امام محمد باقر (ع) در پاسخ به سوال عبدالله ابن عمیر در مورد متعه فرمودند:« خداوند آن را در قرآن و بر زبان پیامبرش حلال کرده است و آن تا روز قیامت حلال می باشد »(۱) سوالی که ممکن است برای برخی پیش آید اینست که فلسفه ازدواج موقت چیست؟ بـررسـی و مـطالعه ای دقیق در اطراف مسائل حقوقی اسلام ، این حقیقت را روشن می سازد که قوانین اسلام بر پایه نیازمندیهای انسان در تمام شوون مختلف زندگی وضع شده است و تناسب مستقیم با احتیاجات بشر دارد.احـکـام درخشان اسلام در عین اصالت و درستی، جوابگوی خواسته های طبیعی و فطری بشردر ادوار زندگی است . امـا چـون ازدواج دائم در عـیـن حال که در جلوگیری ازآلودگیها و نگهداری عفت انسان نقش موثری به عهده دارد در تمام شرایط نمی تواندپاسخگوی تمایلات جنسی انسان باشد .از ایـن رو در اسلام قانون ازدواج موقت تشریع شده است تا با استفاده از آن به خواسته های جنسی در تمام شرایط پاسخ مثبت داده شود . 
عبداللّه بن مسعود می گوید : در یکی از جنگها هـمـراه پیغمبر (ص ) بودیم و چون زنان همراه ما نبودند و از جهت غریزه جنسی در فشار بودیم از آن گـرامی پرسیدیم آیا برای ما جایز است کاری کنیم که غریزه جنسی در وجود ما به کلی از بین برود ؟آن حضرت ما را از این کار بازداشت و اجـازه داد کـه ازدواج موقت کنیم وآیه یا ایها الذین آمنوا لا تحرموا طیبات ما احل اللّه لـکـم و لا تـعـتـدواان اللّه لا یـحـب المعتدین یعنی : ای گرویدگان به اسلام کارهای پـاکـیـزه ای کـه خـدا بـرای شـمـا حـلال کـرده بـر خـودحـرام نـکـنید و تجاوز ننمایید که خدا تجاوزکنندگان را دوست نمی دارد . متأسفانه در طول تاریخ این سنت نبوی چندان جدی گرفته نشده و عدم لحاظ آن انحرافات و آلودگی های خفیه ای را در زندگی اجتمائی سبب ساز گردیده است چنانچه امیر مومنان علی (ع) کراراً می فرمودند : « اگر عمر بن الخطاب از ازدواج موقت موقت نهی نمی کرد هیچکس جز افراد فاسد آلوده به زنا نمی شدند »(۲) با نگاهی به شیوه زندگی و قوانین کشورهای غربی چنین به نظر می رسد که جوانان این گونه از کشورها که در سالهای بلوغ و بحرانی فعالیتهای جنسی قرار دارند و در عین حال شرایطی که ذکر گردید آنها را نیز شامل می گردد دو راه در پیش روی خود دارند یکی اینکه به کلیسا بروند و در آن کشیش یا راهبه شوند و با ریاضت ، رهبانیت و خوردن داروهای بخصوص با غرایز جنسی خود مبارزه کنند و یا با آزادی عمل پذیرفته شده در غرب تحت عنوان آزادی جنسی بین دختر و پسر و نیز همجنس بازی همراهی نموده و غرایز شهوانی خویش را از این طریق ارضاء و اشباع نمایند .
ولی اسلام نه مبارزه با غرایز جنسی را می پذیرد و نه به هرج و مرج و فساد بشر رضا می دهد و از آنجائیکه اسلام دین اعتدال و میانه روی بوده و افراط و تفریط را در هیچیک از اشکال آن نمی تابد لذا ازدواج موقت را به عنوان یکی از سنتهای نیکو و بازدارنده قرار داده تا جوانان را از انحراف و فساد بازداشته و جسم و روحشان را آرامش بخشد و از این طریق جوان بتواند با آسودگی خاطر دوران تحصیلی خود را با موفقیت به پایان برساند. این سنت حسنه اسلام از دوران رنسانس به بعد مورد توجه غربیان نیز قرار گرفته و توانسته است توجه بیشتر دانشمندان و اندیشمندان غربی را به سوی خود جلب کند چنانکه برتراند راسل فیلسوف شهیر انگلیسی ،ازدواج موقت را تحت عنوان « زناشوئی آزمایشی »(۳) و « زناشویی دوستانه » معرفی کرده و شرایطی را که برای آن شمرده است با ویژگی های متعه در اسلام مشابهت های عدیده ای دارد آنجائیکه می گوید : « اینگونه از جوانان باید قادر باشند در یک زناشویی جدید وارد شوند که با زناشوئی های معمولی از سه جهت تفاوت دارد ، نخست اینکه طرفین قصد بچه دار شدن نداشته باشند ، از این رو باید بهترین طرق پیشگیری از بارداری را به آنها بیاموزند ، دیگر اینکه جدایی آنها به آسانی صورت پذیرفته و سوم اینکه پس از طلاق ، زن هیچگونه حق نفقه نداشته باشد ». راسل بعد از ذکر این پیشنهاد می گوید : « من تصور می کنم اگر چنین امری به تصویب قانونی برسد گروه کثیری از جوانان از جمله دانشجویان دانشگاهها تن به ازدواج موقت بدهند و در یک زندگی مشترک موقتی پای بگذارند ، زندگی که متضمن آزادی است و رها از بسیاری از نابسامانی ها و روابط جنسی پر هرج و مرج فعلی می باشد»(۴). چنانچه گفته شد طرح پیشنهادی راسل شباهتهای زیادی با سنت متعه دارد سنتی که یکی از علمای اهل تسنن وجود آن را یکی از افتخارات مکتب تشیع می شمرد ولی متأسفانه چنانچه در مطلع سخن نیز یادآوری گردید این سنت در طول زمانهای مختلف مورد کم لطفی و بی توجهی و گاه مورد تعرض و مخالفت برخی ناآگاهان به امور فقهی و دینی قرار گرفته است چنانچه برخی بدون توجه به محتوا ، نفس عمل و حکمتهای خفی در ورای آن به اظهار نظرهای مختلف پرداخته و فهم ها و استنباط های گوناگونی را در جامعه برانگیخته اند. متاسفانه عده ای تمامی جوانب مسئله را درنظر نمی گیرند و بدون توجه به مصالح امت اسلامی راضی می شوند تا جوانان در گناه و بی عفتیها فرو روند اما اجازه نمی دهند که از قانون عـالـی ازدواج مـوقـت اسـتـفاده کنند به یقین قضاوتهای بیجاو ایرادهایی هم که کرده اند از آنجا سـرچـشـمه می گیرد که این مساله مهم ( ازدواج موقت ) را از دیدگاه مذهب مطالعه ننموده و آنچنانکه باید و شاید از نظر حقوق واجتماعی آنرا ارزیابی نکرده اند .در مقابل افرادی نیز بوده اند که با طرح و بحث این مقوله به حمایت از آن بر خواسته اند که به عنوان مثال می توان ازآیت الله هاشمی رفسنجانی نام برد که در اواخر دهه ۶۰ با طرح « ازدواج موقت » در خطبه های نماز جمعه تهران به حمایت جدی از آن برخواست که متأسفانه به دلیل عدم حمایت رسانه ها نتوانست آنچانکه شایسته و در خور مفاهیم عالیه این سنت نبوی بود اقدام قانونی و عملی صورت پذیرد. آنچه مخالفین متعه مخالفت خود را بیشتر بر روی آن متمرکز ساخته اند عنوان این مطلب بوده است که این اصل یک حکم خاص و اضطراری در اسلام بوده و به عنوان راهکاری شایع و عمومی تلقی نگردیده است این قلم نیز بر این نکته صحّه می گذارد ، ولی بایستی بر این نکته واقف گردیم که این نوع از ازدواج برای چه زمانها ، مکانها و شرایطی در نظر گرفته شده است و چه کسانی قادرند اضطرار آن را تشخیص دهند ؟ این قلم از آنجایی که در مقام تشخیص نیست لذا خود را حاملی بیش ندانسته و قلم خویش را انعکاس دهنده نظریات مراجع عظامی همچون حضرات آیات عظام امام خمینی (ره)،مکارم شیرازی ، جوادی تبریزی ، مقام معظم رهبری و ... می داند .
آنچه در احادیث و روایات متعددی که در این باب نقل گردیده و آنچه تحت عنوان اجتهاد ارائه گردیده است نشان از آن دارد که این حکم خاص و موقتی برای زمانهای بعد از دوران جنگ که در آن زمان زنهای زیادی بیوه و بی سرپرست می گردند و برای دوران فقر و تنگدستی ، گرانی ، بیکاری ، ناتوانی از تشکیل خانواده و ازدواج دائمی جهت جلوگیری از فسق و فجور و بی بند و باری وضع گردیده است و پاسخی برای نیازهای طبیعی انسان بوده و خداوند دوست دارد و چنین می پسندد که جوانی نیاز داشته باشد و بتواند نیاز خود را از راه درست برطرف کند و لذا چه زمانی بهتر از امروز که این همه زن نجیبه کشورمان ناشی از اثرات حاصل از دوران جنگ تحمیلی ، حوادث غیر مترقبه اعم از سیل و زلزله و حوادث ناشی از زندگی صنعتی و ماشینی بی سرپرست و بیوه گردیده اند . 
این قلم قصد اهانت و اساعه ادب نسبت به کسی را ندارد بلکه با طرح این مسئله در پی آن است تا بفهمد جامعه اسلامی کشورمان چگونه راهی را که اسلام باز کرده است به روی خود می بندد؟ بایستی واقف گردیم که مسکوت ماندن این سنت در زمان فعلی نه تنها بر افزایش اشکالات عصبی و روانی و مشکلات خانوادگی جوانان و نیز انباشته شدن و تراکم زیاد زنان جوان بی سرپرست و بیوه کمک کرده بلکه بر بی بند و باری ، فسق و فجور و فساد خفیّ و نیز بر بحران جنسی جامعه دامن می زند.در وضعیت فعلی دو راه پیش روی خویش داریم یـکی اینکه جوانان را بخود واگذاریم تا پسران ودختران با هم روابط نـامـشروع برقرار سازند و آن همه مفاسد و عواقب وخیم رانادیده بگیریم آیا این راه ، راه صحیحی است ؟آیا این دختران و پسران پس از این همه روابط نامشروع در دوران ازدواج دائم خویش ، دیگر مـرد زنـدگـی و زن خانواده خواهند بود ؟راه دیگر اینکه ازدواج موقت را برای آنان تجویز کنیم تا بدین وسیله به غریزه جنسی خود پاسخ مشروع بدهند و بتوانند خویش را حفظ کنند .بی شک راه صحیح همین راه دوم است چرا که در غیر این صورت جوانان راهی برای ارضای شهوت خود ندارند ودست به هرگونه بی عفتی و گناه خواهند زد بهترین شاهد ما آمار فساد و بی عفتی است که در جرائد و مجلات به چشم می خورد. مورد بعدی که مخالفین متعه روی آن تأکید می کنند این است که آنها چنین عنوان می نمایند که این کار ، فحشاء ، بی بند و باری ، عیاشی ، هوسرانی و بداخلاقی را در جامعه ترویج می کند چرا که اینان هر دو را خود فروشی در برابر پرداختن مبلغی می دانند و در واقع چنین استنباط می کنند که ازدواج موقت نقابی بر چهره فحشاء و آلودگی جنسی گردیده و اشاعه ، ترویج و قانونی شدن متعه ، جامعه را در مهلکه خطرناکی گرفتار خواهد کرد . 
مبنا و منطق مخالفین این بوده که ازدواج موقت با اجاره و کرایه دادن فرقی ندارد و مایه سقوط شخصیت زن می گردد . این اشکال از اشکالات گذشته سست تر و بی پایه تر است زیرا اولا عقد ازدواج موقت ربطی به اجاره ندارد .گـواه بـر این مطلب اینکه طبق تصریح فقهای ما اگر عقدازدواج موقت را به لفظ اجاره بخوانند یعنی زن بگوید آجرتک نفسی من خودم را به تو اجاره دادم صحیح نخواهد بود .ثانیا ازدواج موقت با دائم از این جهت تفاوتی ندارد همانگونه که بودن مهر درازدواج دائم منافاتی بـا شـخـصـیت زن ندارد و باعث پایین آمدن حیثیت و شرافت انسانی او نمی شود در این مورد نیز چنین است زیرا عقد ازدواج دائم و موقت تنها تفاوتشان در ذکر مدت است . راسـتـی شـگـفـت انـگـیز است که زنی با اختیار خود با مردی حاضر به ازدواج موقت می شودزن کـرایـه یـی است و در منطق اینان شخصیت انسانی خویش را تنزل داده است ولی زنانیکه با کمال بـی شـرمـی با آنهمه حرکات و اطوار زننده در فیلمها خود را به معرض نمایش می گذارند و یا در مجالس شب نشینی و رقص در برابر چشمان حریص هزار مرد و برای ارضای غرایز آنها حنجره خود را پاره می کنند و یا هزار و یک نوع معلق می زنند آیا آنها زن کرایه ای نیستند ؟ همچنین زنانی که در یـک آن دارای رفقای متعددی هستند به نظر اینان شخصیت انسانی خویش را تنزل نداده اند اگـر واقـعـا دلـسوزند و می خواهند شخصیت زن راحفظ کنند ،فکری برای زنان مراکز فحشا که معمولا در تمام اجتماعات ناسالم وجوددارد بنمایند .
نکته ای که مطرح کنندگان این مسائل از آن غافل مانده اند اینست که این افراد فکر می کنند تنها با خواندن یک جمله و اجرای صیغه همه چیز تمام می شود غافل از اینکه ازدواج موقت شکلی از ازدواج دائم بوده و مقررات آن همانند ازدواج دائمی می باشد جز در اینکه در پایان زمان مقرر ضوابط نفقه ، ارث و محرمیت از طرفین سلب گردیده و نیازی به طلاق ندارد و ضمناً زن و مرد شرایط آزاد تری نسبت به ازدواج دائم دارند. نکته دومی که بایستی این افراد مد نظر قرار دهند این است که لازم می آید به این پرسش پاسخ دهند که تاکنون از چه قانون ، برنامه ، طرح و سنت اسلامی سوء استفاده نشده و از چه شیوه پسندیده ای بهره برداری نامشروع نگردیده است که در این مورد صدق نکند ؟ آیا روزانه زد و بندها ، رانت خواریها و سوء استفاده های کلانی که از قوانین بانکی و اقتصادی کشورمان انجام می پذیرد کم شاهد هستیم ؟ مگر کم هستند افرادی که زیر لوای عبا و ریش چه جفاها و خیانتها که در حق دین روا نمی دارند ؟ روحانی نماهایی که به قول امام راحل خطرشان از دشمنان دین هزار مرتبه بیشتر بوده و تحجر و انجماد فکری برخی و التقاط و دگر اندیشی برخی دیگر دین را در معرض تهدید و تخریب قرار داده است .
وحید کاظم زاده 

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

رمانتیک باشیم


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 



رمانتیک باشیم● لیستی را تهیه کنید 
لیستی از مناسبتهای گوناگـون از قـبـیل تـاریخ اولیـن روزی که همدیگر را ملاقات کردید، سالروز ازدواج و تاریخ تولد، را تهیه نمایید. در ایـن روزهـا کـمی آب و رنگ به زندگی خود دهید. غذایی مخصوص درست نمایید ( و یا سـر راه از بـیـرون تـهیه کنید ). برای او کارت تبریک خریده و یا نامه ای کوتاه برایش بنویسید تا بفهمد که فراموشش نکرده اید.
● یک آلبوم عکس تهیه کنید
همیشه عکس بگیرید. دوربـیـن خـود را فـقط برای روزهای تعطیل و مناسبت های خاص مورد استفاده قرار ندهید. آلبوم عکسی از زنـدگی روزمـره خـود ایـجاد نـمـایـید. هر دوی شما بعدها گرمی لحظات با هم بودن را هنگامی که به آن تصاویر نگاه میکنید، تحسین خواهید کرد.
● از چیزهای جالب نوت برداری کنید 
هر روز چیزی را برای او کنار بگذارید. یک مـقاله شنیدنی از روزنامه، لینکی در یک سایت و یا داستانی که در محل کارتان شـنـیـده ایـد. او از ایـنـکه در طـول مـدت روز بـه فـکـرش بوده اید از شما قدر دانی خواهد کرد. 
● فکور باشید 
هر روز کاری فکورانه برای وی انـجـام دهـیـد. از درسـت کـردن یـک اسـتکان قهوه گرفته تا چسباندن یک یادداشت عاشقانه به کیف او و یا قـرار دادن شـکـلات مـورد عـلاقـه اش در کنار بالش پیش از وقت خواب. هر فردی عاشق برخورد با چیزهای غافل گیرانه رومانتیک می باشد.
● به سر و وضع خود برسید 
بگـذاریـد شـمـا را در بـهـتـرین حالت ببیند. ایـن اشـتـبـاه اسـت که فقط هنگام ملاقات با غریبه ها آراسته و مرتب بـاشـیم. اغـلب زنان دوست دارند همسرشان را تمیز، مرتب و در شیک ترین لباسها ببینید.
● در مورد خلق و خوی خود با او صحبت کنید 
با او صادقانه در مورد احساسات خود صحبت کنید.اگر دچار استرس یا ناملایمات زندگی می باشید، آنها را با او مطرح کنید. همسرتان صادقت شما را تحصین نموده و وقـتـی با ناراحتی وارد منزل می شوید، آن را یک مسئله شخصی تلقی نخواهد نمود.
● در مورد اتفاقات روز بحث کنید 
در کنار هم نشسته و اتقافاتی را که در طی روز برایتان رخ داده، بـازگـو نـمایید. گذراندن وقت جدا از هم باعث میگردد که بیشتر یکدیگر را تحسین نمایید.

http://wayoflife.blogfa.com/

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

راه و رسم عشق ورزی


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 



راه و رسم عشق ورزیهیچ واژه‌ای را نمی‌توان یافت که به اندازه عشق تعابیر و معنای گوناگون داشته باشد. عده‌ای عشق را ساختاری رمانتیک و ساده لوحانه قلمداد می‌کنند در حالی که برای برخی همه چیز است. گروهی عشق را تنها به خدا نسبت می‌دهند و جمعی نیز تحت تاثیر تجربه یگانه و بی‌همتای خویش، عشق را وابستگی شدید احساسی دو انسان به هم تلقی می‌کنند.
گرچه تمامی این تعابیر به لحاظ اینکه از تجربیات تک تک آدم‌هایی که آن را بر زبان آورده‌اند نشأت می‌گیرد، درست است ولی هیچ کدام تعریف درستی از عشق نیستند. عشق بازتابی آموختنی و عاطفی است. یک عمل متقابل پویا است که در هر لحظه از تمام زندگی‌مان آن را تجربه می‌کنیم. برای شناخت عشق باید در عشق زندگی کنیم و در عمل بیاموزیم.
آدم‌هایی هستند که عشق را خرید و فروش می‌کنند نه ابراز. اینها چنان هنرمندانه عشق را می‌خرند که جز یکسری خودفریب نمی‌توانند بفهمند که این یک بازی است آن هم از نوع پوچ گرایانه. لئوبوسکالیا در کتاب زندگی، عشق و دیگر هیچ عشق واقعی را چنان برمی‌شمارد: «عشق واقعی یعنی وقف کردن بی چشمداشت خویش. یعنی خود را تماما بخشیدن به امید اینکه در معشوق، عشق بیافرینیم. عشق عملی براساس ایمان و اعتقاد است و کسی که ایمان کمی دارد از عشق نیز چیزی نمی‌داند.»
عشق واقعی، عشقی است که بی‌چشمداشت ارزانی شود و عاشق واقعی نیز کسی است که هر آنچه دارد می‌بخشد و چیزی در مقابل طلب نمی‌کند. در واقع اگر کسی در قبال عشقی که ارزانی می‌کند، چشمداشت داشته باشد در پایان مایوس می‌شود زیرا بعید است که خیلی از آدم ها بتوانند همه نیازهای او را برآورده سازند حتی اگر عاشق و شیدای او باشند.
یک ضرب المثل بودایی است که می‌گوید «اگر دست از طلب برداری در راه روشن گام برداشته‌ای.» حقیقت نیز همین است. دیگران فقط می‌توانند چیزی را به ما بدهند که از عهده شان برمی‌آید نه آنچه را که می‌طلبیم. اصل مهم این است: هرگاه بتوانیم برای دوست داشتن، شرط نگذاریم یک قدم بزرگ به طرف آموختن عشق برداشته‌ایم. اگر دست از طلب برداریم و موانع را کنار بزنیم، به راحتی می‌توانیم عشق بورزیم؛ موانعی که با عقلانی جلوه دادن عشق سعی بر حذف آن از زندگی دارند، موانعی که اگر با دقت بنگریم ساخته و پرداخته ذهن خود آدمی اند نه چیز دیگری. برخلاف آنچه همگان فکر می‌کنند، عشق هرگز ویران نمی‌کند اگر هر روز راهی تازه برای رشد کردن در آن بیاموزیم. یاد بگیریم که به دیگران عشق بورزیم. از آنچه که در خود داریم و آموخته ایم به دیگران ببخشیم. عشق چیزی نیست که با بخشش آن به دیگران آن را گم کنیم.
تنها زمانی می‌توانیم به دیگران مهر بورزیم و آنها را دوست بداریم که بیش از همه به خویشتن عشق بورزیم. بزرگترین دستور خدا نیز از همین امر سرچشمه می‌گیرد. همسایه خود را دوست بدار به همان اندازه که خود را دوست می‌داری. (انجیل متی ۲۲:۳۹) اما خوب بسیاری از آدم‌ها حتی در قبال خویشتن نمی‌توانند مسئولیتی را بپذیرند چه رسد به آنکه بخواهند در قبال فرد یا افرادی مسئول باشند و به همین دلیل این ایده که در قبال همنوعان خویش مسئول باشند در نظر ایشان مقوله ای غیرقابل تصور و غیرواقع بینانه است. اگر عاشق واقعی باشیم، چاره ای جز دوست داشتن دیگران نداریم. مسئولیت عشق همین است: دوست داشتن جامعه انسانی که از رشد عشق یک فرد به فرد دیگر حاصل می شود. عشق حقیقی درک به همراه دارد. درک اینکه آنچه آدمی امروز است، فردا نخواهد بود، فردا آدم دیگری خواهد بود. پس هیچ جای نگرانی وجود ندارد و اگر رفتار امروز فرد مورد علاقه مان آن چیزی که تصورش را می‌کردیم، نبود. عشق به ما می آموزد که نمی توان تنها با دیگران به این دلیل مخالفت ورزید که قادر نیستند در هر لحظه‌ای آن گونه که ما انتظار داریم رفتار کنند. آموختن عشق تنها به اینجا ختم نمی‌شود. بوسکالیا شناخت عشق را تنها از طریق تغییر می‌داند و می‌گوید «برای آموختن عشق باید پیوسته تغییر کنیم و البته از تغییرات نهراسیم. از هیچ کس جز خودمان نمی‌توانیم راه و رسم مهر ورزی را بیاموزیم. حتی والاترین معلمان اخلاقی هم نمی‌توانند با راهنمایی، ارزانی کردن بینش‌ها، پیشنهادات و دلگرمی‌های فراوان ما را در آموزش عشق ورزی یاری کنند. با تماشای زندگی دیگران نیز نخواهیم توانست عشق را یاد بگیریم.
زندگی و تجربه زندگی با فرو رفتن و غرق شدن در تمامی آن خود بهترین کلاس یادگیری است.» این حقیقتی است که عشق هر چه باشد، یک حال و هوای رمانتیک که زندگی‌مان را معنا می‌بخشد یا یک آرمان گرایی پوچ، ما به آن نیازمندیم. ما محتاجیم که دیگران را دوست بداریم و دیگران ما را دوست بدارند که اگر چنین نبود به اینجا نمی‌رسیدیم.
منبع : روزنامه شرق

راه و رسم عشق ورزی


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 



راه و رسم عشق ورزیهیچ واژه‌ای را نمی‌توان یافت که به اندازه عشق تعابیر و معنای گوناگون داشته باشد. عده‌ای عشق را ساختاری رمانتیک و ساده لوحانه قلمداد می‌کنند در حالی که برای برخی همه چیز است. گروهی عشق را تنها به خدا نسبت می‌دهند و جمعی نیز تحت تاثیر تجربه یگانه و بی‌همتای خویش، عشق را وابستگی شدید احساسی دو انسان به هم تلقی می‌کنند.
گرچه تمامی این تعابیر به لحاظ اینکه از تجربیات تک تک آدم‌هایی که آن را بر زبان آورده‌اند نشأت می‌گیرد، درست است ولی هیچ کدام تعریف درستی از عشق نیستند. عشق بازتابی آموختنی و عاطفی است. یک عمل متقابل پویا است که در هر لحظه از تمام زندگی‌مان آن را تجربه می‌کنیم. برای شناخت عشق باید در عشق زندگی کنیم و در عمل بیاموزیم.
آدم‌هایی هستند که عشق را خرید و فروش می‌کنند نه ابراز. اینها چنان هنرمندانه عشق را می‌خرند که جز یکسری خودفریب نمی‌توانند بفهمند که این یک بازی است آن هم از نوع پوچ گرایانه. لئوبوسکالیا در کتاب زندگی، عشق و دیگر هیچ عشق واقعی را چنان برمی‌شمارد: «عشق واقعی یعنی وقف کردن بی چشمداشت خویش. یعنی خود را تماما بخشیدن به امید اینکه در معشوق، عشق بیافرینیم. عشق عملی براساس ایمان و اعتقاد است و کسی که ایمان کمی دارد از عشق نیز چیزی نمی‌داند.»
عشق واقعی، عشقی است که بی‌چشمداشت ارزانی شود و عاشق واقعی نیز کسی است که هر آنچه دارد می‌بخشد و چیزی در مقابل طلب نمی‌کند. در واقع اگر کسی در قبال عشقی که ارزانی می‌کند، چشمداشت داشته باشد در پایان مایوس می‌شود زیرا بعید است که خیلی از آدم ها بتوانند همه نیازهای او را برآورده سازند حتی اگر عاشق و شیدای او باشند.
یک ضرب المثل بودایی است که می‌گوید «اگر دست از طلب برداری در راه روشن گام برداشته‌ای.» حقیقت نیز همین است. دیگران فقط می‌توانند چیزی را به ما بدهند که از عهده شان برمی‌آید نه آنچه را که می‌طلبیم. اصل مهم این است: هرگاه بتوانیم برای دوست داشتن، شرط نگذاریم یک قدم بزرگ به طرف آموختن عشق برداشته‌ایم. اگر دست از طلب برداریم و موانع را کنار بزنیم، به راحتی می‌توانیم عشق بورزیم؛ موانعی که با عقلانی جلوه دادن عشق سعی بر حذف آن از زندگی دارند، موانعی که اگر با دقت بنگریم ساخته و پرداخته ذهن خود آدمی اند نه چیز دیگری. برخلاف آنچه همگان فکر می‌کنند، عشق هرگز ویران نمی‌کند اگر هر روز راهی تازه برای رشد کردن در آن بیاموزیم. یاد بگیریم که به دیگران عشق بورزیم. از آنچه که در خود داریم و آموخته ایم به دیگران ببخشیم. عشق چیزی نیست که با بخشش آن به دیگران آن را گم کنیم.
تنها زمانی می‌توانیم به دیگران مهر بورزیم و آنها را دوست بداریم که بیش از همه به خویشتن عشق بورزیم. بزرگترین دستور خدا نیز از همین امر سرچشمه می‌گیرد. همسایه خود را دوست بدار به همان اندازه که خود را دوست می‌داری. (انجیل متی ۲۲:۳۹) اما خوب بسیاری از آدم‌ها حتی در قبال خویشتن نمی‌توانند مسئولیتی را بپذیرند چه رسد به آنکه بخواهند در قبال فرد یا افرادی مسئول باشند و به همین دلیل این ایده که در قبال همنوعان خویش مسئول باشند در نظر ایشان مقوله ای غیرقابل تصور و غیرواقع بینانه است. اگر عاشق واقعی باشیم، چاره ای جز دوست داشتن دیگران نداریم. مسئولیت عشق همین است: دوست داشتن جامعه انسانی که از رشد عشق یک فرد به فرد دیگر حاصل می شود. عشق حقیقی درک به همراه دارد. درک اینکه آنچه آدمی امروز است، فردا نخواهد بود، فردا آدم دیگری خواهد بود. پس هیچ جای نگرانی وجود ندارد و اگر رفتار امروز فرد مورد علاقه مان آن چیزی که تصورش را می‌کردیم، نبود. عشق به ما می آموزد که نمی توان تنها با دیگران به این دلیل مخالفت ورزید که قادر نیستند در هر لحظه‌ای آن گونه که ما انتظار داریم رفتار کنند. آموختن عشق تنها به اینجا ختم نمی‌شود. بوسکالیا شناخت عشق را تنها از طریق تغییر می‌داند و می‌گوید «برای آموختن عشق باید پیوسته تغییر کنیم و البته از تغییرات نهراسیم. از هیچ کس جز خودمان نمی‌توانیم راه و رسم مهر ورزی را بیاموزیم. حتی والاترین معلمان اخلاقی هم نمی‌توانند با راهنمایی، ارزانی کردن بینش‌ها، پیشنهادات و دلگرمی‌های فراوان ما را در آموزش عشق ورزی یاری کنند. با تماشای زندگی دیگران نیز نخواهیم توانست عشق را یاد بگیریم.
زندگی و تجربه زندگی با فرو رفتن و غرق شدن در تمامی آن خود بهترین کلاس یادگیری است.» این حقیقتی است که عشق هر چه باشد، یک حال و هوای رمانتیک که زندگی‌مان را معنا می‌بخشد یا یک آرمان گرایی پوچ، ما به آن نیازمندیم. ما محتاجیم که دیگران را دوست بداریم و دیگران ما را دوست بدارند که اگر چنین نبود به اینجا نمی‌رسیدیم.
منبع : روزنامه شرق

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

چگونه می توان عشق حقیقی را تشخیص داد؟



ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 



چگونه می توان عشق حقیقی را تشخیص داد؟شما از طریق اینترنت با کسی آشنا می شوید، هر روزی که سپری میشود خاطره های شما بیشتر و بیشتر شده و نسبت به هم علاقمند می شوید. اما چگونه می توانید تشخیص دهید که آیا واقعا عاشق شده اید یا رابطه شما تنها به دلیل یک جاذبه موقتی است؟
یک انسان در طول زنـدگی خـود به طور میانگین حداقل ۴ مـرتبه عـاشق مـیشود. اما آیا واقعا هر ۴ مرتبه، عشق اوحقیقی است؟ ما در این قسمت علائم مربوط به عشق، احترام و ارتباط را بـاشما در میان مـی گـذاریـم تـا قـادر به تصمیم گیری باشید و تشخیص دهید که آیا فردی که با او قرار ملاقات می گذارید شخص مورد نظر شما هست یا خیر.
۱) ارتباط
وجود صداقت در رابطه جزء ضروریات به شمار می رود، همچنین پیش از آنکه به کسی تعهد بدهید باید سعی کنید که در ابتدا او را به خوبی بشناسید. شما تا چه حد یکدیگر را می شناسید؟ آیا فقط در مورد مسائل جنسی با یکدیگر صحبت می کنید؟
▪ نقاط قوت:
شما در مورد تمام مسائل زندگی از قبیل مال و ثروت، فرزند، چیزهایی که از آن وحشت دارید و آرزوهایتان با یکدیگر صحبت می کنید. شاید با هم بحث کنید، اما در آخر به مصالحه دست پیدا می کنید. در مورد احساساتتان با یکدیگر صادق و روراست هستید.
▪ نقاط ضعف :
شما تنها رنگ مورد علاقه و نام مجله ای را که او می خواند، می دانید و از طرح سوالات عمیق تر پرهیز می کنید زیرا تصور می کنید که او جواب شما را نخواهد داد و یا می ترسید که پاسخ او مطابق میل شما نباشد. 
کمتر اتفاق می افتد که احساساتتان را با یکدیگر در میان بگذارید به همین دلیل پس از گذشت مدت زمان کوتاهی هر دوی شما اظهار نا امیدی کرده و رفته رفته تنفر و رنجش جایگزین مهر و محبت می شود. 
هیچ یک از شما حاضر به بخشیدن دیگری نیست.
۲) عشق 
یک رابطه سالم و یا ازدواج بدون وجود عشق برای مدت زمان زیادی دوام ندارد. آیا رابطه شما بر اساس عشق و علاقه بنا نهاده شده است یا اینکه فقط خودتان را به بازی گرفته اید؟
▪ نقاط قوت :
در زمان بروز هر نوع بحرانی، بدون توجه به نتیجه کار، در کنار هم می ایستید. از خود گذشتگی نشان می دهید تا بتوانید طرف مقابل خود را شاد کنید. صادق و راستگو هستید و چیزی را از یکدیگر پنهان نمی کنید. از نظر عاطفی، جسمی، روحی و ذهنی با یکدیگر همخوانی دارید. جدا از بحث عاشقی، دوست های خوبی نیز برای یکدیگر هستید.
▪ نقاط ضعف :
در زمان بروز مشکلات هر کس راه خودش را پیش می گیرد. شریک شما غیر قابل اطمینان است و نسبت به جنس مخالف خود نظر دارد. تا زمانیکه نتوانید حقیقت را پیدا کنید او به شما دروغ می گوید. سازگاری عاطفی و جسمی و روحی ناچیزی بین شما دو نفر وجود دارد. در شرایط مختلف نسبت به شما وفادار نیست.
۳) احترام
رابطه عاطفی بر اساس رفاقت، احترام و پذیرفتن یکدیگر بنا نهاده می شود. زمانیکه احترامی وجود نداشته باشد، شک و بد گمانی جایگزین اعتماد و احترام شده و به مرور زمان تنفر و بیزاری به تارو پود رابطه شما نفوذ پیدا می کنند.
▪ نقاط قوت:
شما از عیوب شریک خود آگاه هستید و برخی از اشتباهات را قبول می کنید.علایق شخصی و هویت اصلی یکدیگر را تشویق و حمایت می کنید. برای گوش کردن به نقطه نظرات یکدیگر وقت می گذارید.
▪ نقاط ضعف :
در مقابل دیگران از هم انتقاد می کنید . شریکتان به شما اجازه نمی دهد که بر اساس علایق شخصی تان عمل کنید و همیشه کلیه رفتارهای شما را زیر نظر دارد. شما دائما بر روی معیارهایی که از یکدیگر انتظار دارید مشاجره می کنید. 
شما نمی توانید اشتباهات یکدیگر را ببخشید یا/و فراموش کنید.
از نوع ارتباط خود آگاه باشید و برخورد معقولی از خود نشان دهید. اگر نمی توانید آنرا پرورش دهید پس شاید زمان ترک آن فرارسیده باشد. اما اگر احساس می کنید که رابطه شما محکم و پا بر جاست، می توانید با کمک گرفتن از عشق دو طرفه، احترام و ارتباط آنرا مستحکم تر نمایید.

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

http://masoud۷۸۷۳.blogfa.com/post-۱۶۶۲.aspx

چگونه به عشق حقیقی دست یابیم


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 




چگونه به عشق حقیقی دست یابیماغلب افراد مجرد میل دارنـد بـدانـنـد کـه چـگونـه و کجا باید عشق حقیقی را بیابند. در ایـن مـقـاله به ۸ نکته کاربردی و بسیار سودمند برای دستیابی به یـک عـشـق حــقیقی اشاره گردیده است:
۱) باور داشته باشید که شما هم می تـوانـید به یک رابطه دراز مدت، رمانتیک و شگفت انگیز دست یابید
اغلب افـراد مـجرد در آرزوی داشـتـن یــک رابطه فوق العاده می بـاشد. امـا تـعـداد معدودی از آنان محقق شدن چنین رابـطـه ای را بـاور دارنـــد. برای مجردها حتی ملاقات با یک فـــرد جذاب، سـازگار و دلخـواه یـک امـر نـاممـکن قـلـمــداد میــگردد. این بسیار حائز اهمیت است که شما به این امر
ایـمان داشـتـه بـاشـیـد کـه: آشــنایی با یک فرد مناسب و تشـکیل یک رابطه دراز مدت و حتی مادام العمر برای شما نیز امکان پذیر است. به خاطر داشته باشید که باور و ایمان نیمی از پیروزی در هر کاری میباشد.
۲) فرد مناسب حال خود را تعریف کنید 
بهترین شیوه برای انجام این کار آن است که بهترین دوستان خود را در نظر گرفته و ویژگیها و صفاتی که از نظر شما بسیار قابل ستایش میباشند را در آنها شناسایی کنید. شریک زندگی آینده شما میباید از همان ویژگیها و صفات اخلاقی برخوردار باشد. اگر از نظر شما ویژگیهایی نظیر بالندگی معنوی، حس شوخ طبعی، مهربانی و یا تحصیلات عالیه تحسین برانگیز میباشند، شریک آینده شما نیز باید از آن خصوصیات برخوردار باشد. و چنانچه شما اعتقادی به وجود چنین فردی ندارید بهتر است به مرحله نخست بازگردید.
۳) بیاموزید چگونه افراد ناشایست و نامناسب حال خود را شناسایی کنید
این نباید کار دشواری برای شما باشد. فردی که صفات و ویژگیهای دلخواه و ارزشمند شما را بروز نمیدهد به عنوان یک شریک تازه نامناسب میباشد. همچنین فردی که تنها در حضور شما رفتارهای خوشایند و خوب از خود به نمایش میگذارد و نه شخص دیگری، باز برای شما نامناسب میباشد. علاوه بر آن افرادی که در پیشبرد رابطه شتابزده عمل میکنند نیز شایسته برقراری رابطه نیستند. اینگونه افراد معمولا سبب دلشکستگی شما میگردند.
۴) با افراد نامناسب حال خود رابطه برقرار نکنید 
چنانچه با فردی که فاقد خصوصیات دلخواه شما میباشد وارد رابطه گردید، تنها ناکامی و اندوه را متوجه خود ساخته اید. زیرا چندی از رابطه شما نخواهد گذشت که شروع به تغییر وی مطابق همان ویژگیهای دلخواه خود خواهید کرد. اما شریک شما بطور طبیعی در مقابل این تغییر از خود مقاومت نشان خواهد داد. عدم توانایی وی در برقراری ارتباط و یا گوش دادن به صحبتهای شما و یا برآورده سازی نیازهایتان موجب میگردد که آنها را به اشتباه نشانه عدم علاقمندی به خودتان تلقی کنید. اما تنها واقعیت آن است که شما فردی را برگزیده اید که متناسب و برازنده تان نیست.
۵) خود را در محیطهایی قرار دهید که فرد مورد نظر شما در آنجا به فعالیت میپردازد 
به فرض اگر در آرزوی برقراری رابطه با یک ورزشکار میباشید، قطعا وی را در سینما نمیتوانید بیابید و یا چنانچه در جستجوی یک موسیقی دان هستید باید وی را در محافل موسیقی بیابید. بنابراین برای یافتن عشق دلخواه خود میباید از خانه خارج گردید.
۶) بر ترس خود از آنکه طرد گردید و یا مجددا تنها بمانید غلبه کنید.
تمام روابط در مقطعی از زمان پایان خواهند یافت. برخی با جداییها، برخی با طلاق و برخی نیز با مرگ. هیچ ضمانتی در زندگی وجود ندارد و عشق نیز از این مسئله مستثنا نمیباشد. هر زمان که شما عاشق فردی میگردید ناخواسته خود را در معرض طرد شدگی و ناکامی قرار میدهید. آخرین باری که در عشق شکست خورده اید را بخاطر می آورید؟ همانگونه که مشاهده میکنید شما دست نخورده باقی مانده و جان سالم بدر برده اید. پس آنقدر ها هم طرد شدن وحشتناک نیست.
۷) از وابستگی خودداری کرده و سعی کنید آزاد زندگی کنید.
به زندگی عادی خود مشغول باشید و تنها اندکی در پی مجذوب ساختن فرد دلخواه خود. افراد مجردی که تمام توجه و انرژی خود را معطوف مجذوب ساختن شریک زندگی دلخواه خود میگردانند، خود را از داشتن یک شریک مناسب و خوب محروم میسازند ( با بی اعتنایی به موردهای مناسب بالقوه). و همچنین افراد مجردی که از نداشتن یک رابطه و شریک خوب پیوسته محزون و دلسرد میباشند، در عوض آنکه وقت خود را هدر خیالپردازیهای آرزوهای خود کنند، بهتر است ابتکار عمل را بدست گرفته و برای خودشان زندگی و موقعیتهای شگفت انگیزی خلق کنند.
۸) ریسک کنید اما زیرکانه و آگاهانه
از منزل خارج گردید، با افراد جدید ملاقات کرده و باب صحبت را بگشایید و قرار ملاقات بگذارید. شانس و اقبال خود را با این اعمال افزایش دهید. ممکن است طرد شوید اما مطمئن باشید ارزش آن را خواهد داشت. یافتن یک عشق حقیقی امری دشوار و زمانبر است هیچگاه تا زمان دستیابی به آرزوهایتان از پای ننشینید.
منبع : تهران مانیا

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

چگونه به عشق حقیقی دست یابیم


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 




چگونه به عشق حقیقی دست یابیماغلب افراد مجرد میل دارنـد بـدانـنـد کـه چـگونـه و کجا باید عشق حقیقی را بیابند. در ایـن مـقـاله به ۸ نکته کاربردی و بسیار سودمند برای دستیابی به یـک عـشـق حــقیقی اشاره گردیده است:
۱) باور داشته باشید که شما هم می تـوانـید به یک رابطه دراز مدت، رمانتیک و شگفت انگیز دست یابید
اغلب افـراد مـجرد در آرزوی داشـتـن یــک رابطه فوق العاده می بـاشد. امـا تـعـداد معدودی از آنان محقق شدن چنین رابـطـه ای را بـاور دارنـــد. برای مجردها حتی ملاقات با یک فـــرد جذاب، سـازگار و دلخـواه یـک امـر نـاممـکن قـلـمــداد میــگردد. این بسیار حائز اهمیت است که شما به این امر
ایـمان داشـتـه بـاشـیـد کـه: آشــنایی با یک فرد مناسب و تشـکیل یک رابطه دراز مدت و حتی مادام العمر برای شما نیز امکان پذیر است. به خاطر داشته باشید که باور و ایمان نیمی از پیروزی در هر کاری میباشد.
۲) فرد مناسب حال خود را تعریف کنید 
بهترین شیوه برای انجام این کار آن است که بهترین دوستان خود را در نظر گرفته و ویژگیها و صفاتی که از نظر شما بسیار قابل ستایش میباشند را در آنها شناسایی کنید. شریک زندگی آینده شما میباید از همان ویژگیها و صفات اخلاقی برخوردار باشد. اگر از نظر شما ویژگیهایی نظیر بالندگی معنوی، حس شوخ طبعی، مهربانی و یا تحصیلات عالیه تحسین برانگیز میباشند، شریک آینده شما نیز باید از آن خصوصیات برخوردار باشد. و چنانچه شما اعتقادی به وجود چنین فردی ندارید بهتر است به مرحله نخست بازگردید.
۳) بیاموزید چگونه افراد ناشایست و نامناسب حال خود را شناسایی کنید
این نباید کار دشواری برای شما باشد. فردی که صفات و ویژگیهای دلخواه و ارزشمند شما را بروز نمیدهد به عنوان یک شریک تازه نامناسب میباشد. همچنین فردی که تنها در حضور شما رفتارهای خوشایند و خوب از خود به نمایش میگذارد و نه شخص دیگری، باز برای شما نامناسب میباشد. علاوه بر آن افرادی که در پیشبرد رابطه شتابزده عمل میکنند نیز شایسته برقراری رابطه نیستند. اینگونه افراد معمولا سبب دلشکستگی شما میگردند.
۴) با افراد نامناسب حال خود رابطه برقرار نکنید 
چنانچه با فردی که فاقد خصوصیات دلخواه شما میباشد وارد رابطه گردید، تنها ناکامی و اندوه را متوجه خود ساخته اید. زیرا چندی از رابطه شما نخواهد گذشت که شروع به تغییر وی مطابق همان ویژگیهای دلخواه خود خواهید کرد. اما شریک شما بطور طبیعی در مقابل این تغییر از خود مقاومت نشان خواهد داد. عدم توانایی وی در برقراری ارتباط و یا گوش دادن به صحبتهای شما و یا برآورده سازی نیازهایتان موجب میگردد که آنها را به اشتباه نشانه عدم علاقمندی به خودتان تلقی کنید. اما تنها واقعیت آن است که شما فردی را برگزیده اید که متناسب و برازنده تان نیست.
۵) خود را در محیطهایی قرار دهید که فرد مورد نظر شما در آنجا به فعالیت میپردازد 
به فرض اگر در آرزوی برقراری رابطه با یک ورزشکار میباشید، قطعا وی را در سینما نمیتوانید بیابید و یا چنانچه در جستجوی یک موسیقی دان هستید باید وی را در محافل موسیقی بیابید. بنابراین برای یافتن عشق دلخواه خود میباید از خانه خارج گردید.
۶) بر ترس خود از آنکه طرد گردید و یا مجددا تنها بمانید غلبه کنید.
تمام روابط در مقطعی از زمان پایان خواهند یافت. برخی با جداییها، برخی با طلاق و برخی نیز با مرگ. هیچ ضمانتی در زندگی وجود ندارد و عشق نیز از این مسئله مستثنا نمیباشد. هر زمان که شما عاشق فردی میگردید ناخواسته خود را در معرض طرد شدگی و ناکامی قرار میدهید. آخرین باری که در عشق شکست خورده اید را بخاطر می آورید؟ همانگونه که مشاهده میکنید شما دست نخورده باقی مانده و جان سالم بدر برده اید. پس آنقدر ها هم طرد شدن وحشتناک نیست.
۷) از وابستگی خودداری کرده و سعی کنید آزاد زندگی کنید.
به زندگی عادی خود مشغول باشید و تنها اندکی در پی مجذوب ساختن فرد دلخواه خود. افراد مجردی که تمام توجه و انرژی خود را معطوف مجذوب ساختن شریک زندگی دلخواه خود میگردانند، خود را از داشتن یک شریک مناسب و خوب محروم میسازند ( با بی اعتنایی به موردهای مناسب بالقوه). و همچنین افراد مجردی که از نداشتن یک رابطه و شریک خوب پیوسته محزون و دلسرد میباشند، در عوض آنکه وقت خود را هدر خیالپردازیهای آرزوهای خود کنند، بهتر است ابتکار عمل را بدست گرفته و برای خودشان زندگی و موقعیتهای شگفت انگیزی خلق کنند.
۸) ریسک کنید اما زیرکانه و آگاهانه
از منزل خارج گردید، با افراد جدید ملاقات کرده و باب صحبت را بگشایید و قرار ملاقات بگذارید. شانس و اقبال خود را با این اعمال افزایش دهید. ممکن است طرد شوید اما مطمئن باشید ارزش آن را خواهد داشت. یافتن یک عشق حقیقی امری دشوار و زمانبر است هیچگاه تا زمان دستیابی به آرزوهایتان از پای ننشینید.
منبع : تهران مانیا

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

چرا عشق ما روز به روز کمرنگ‌تر می‌شود


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

http://www.novinpendargroup.com/ 

 



چرا عشق ما روز به روز کمرنگ‌تر می‌شودبر خلاف تصور خیلی ها که فکر می کنند عشق یکباره پیدا می شود و همیشه می ماند و یا حتی بیشتر می شود، ‌واقعیت این است که عشق ممکن است یک لحظه ایجاد شود، اما همانند بذری است و در صورتی باقی می ماند و رشد ‌می کند که در زمین مناسبی جای گیرد، آب و نور کافی به آن برسانیم؛ مرتب آفت کشی کنیم، به آن کود بدهیم و ‌مستمراً به آن رسیدگی نماییم.‌
● چگونه عشق به مرور کمرنگ می شود یا از بین می‌رود؟
ما عاشق ایده‌ آل‌ها و کمال‌ها می شویم و از نقصان ها می گریزیم. شاید تعجب کنید اگر بدانید معمولا انسان‌ها عاشق ‌یک موجود کامل و بدون نقص در ذهن خود می شوند و هنگامی که این تصویر ذهنی را منطبق با یک دختر یا یک پسردر ‌اطراف خود می‌کنند، به آن نام عشق می نهند. پس عشق به آن دختر آن وقتی رشد می یابد و قلب ما را به تپش وا ‌می دارد که او خود را منطبق با تصویر ذهنی ما ارائه دهد و هنگامی که به مرور او را متفاوت از ذهنیات خود ببینیم، ‌عشق ما رو به افول می رود. اما اینکه تصویر ذهنی ما چگونه باید در بیرون شکل بگیرد و حفظ شود نیاز به تخصص و ‌منطق دارد ، لذا عشق ما فوق عقل است ، یعنی اینکه باید از مسیر عقلانی و منطقی گذر کند و بالاتر از تفکر خام ما ‌باشد ، نه به عکس. پس اگر در زندگی به مرور دریافتیم همسرمان از زیر بار وظایف و مسئولیت‌های خود شانه ‌خالی می کند، لذت‌های خود را محور قــــــــرار مــــــــی دهــــــــد وهـــــنــــــــوز"مــــــــن" بـــــــودن مــــحــــــور فـــکــــــری اوست،‌اینگونه می شود که کسالت ‌مزمن عشق رابه چشم خواهیم دید. از دیگر آفت‌هایی که ما به عشق می رسانیم ، می توان به موارد زیر اشاره کرد.‌
● عدم انعطاف پذیری 
عدم انعطاف پذیری نسبت به مسائلی که در زندگی با آن روبرو هستیم. مثلا اگر تعصب روی روش و سلیقه های خود ‌داشته باشیم و به علاقه ها، سلیقه ها و شیوه های زندگی همسرمان مکرراً انتقاد کنیم یا از آن بدتر ، اهانت کرده ‌یا به مسخره بگیریم.‌
● کمال گرایی افراطی 
از آنجا که ما ناخودآگاه عاشق " خوبی مطلق"، " مثبت مطلق " و" کمال مطلق" شده ایم و معشوق خود را آخر ‌معرفت و خوبی ارزیابی کرده ایم ، به مرور این ارزیابی خطا، خود را به ما نشان می دهد و دچـــار مـشـکـل مـی سازد. او‌هرگز نمی‌تواند انتظارات و توقعات ایده آل ما را بر آورده کند. او هم یک انسان مثل بقیه انسان‌هاست و بدیهی است که ‌نقاط ضعف زیادی نیز در کنار نقاط مثبت و نقاط قوت خود دارد.‌

چرا عشق ما روز به روز کمرنگ‌تر می‌شود


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




چرا عشق ما روز به روز کمرنگ‌تر می‌شودبر خلاف تصور خیلی ها که فکر می کنند عشق یکباره پیدا می شود و همیشه می ماند و یا حتی بیشتر می شود، ‌واقعیت این است که عشق ممکن است یک لحظه ایجاد شود، اما همانند بذری است و در صورتی باقی می ماند و رشد ‌می کند که در زمین مناسبی جای گیرد، آب و نور کافی به آن برسانیم؛ مرتب آفت کشی کنیم، به آن کود بدهیم و ‌مستمراً به آن رسیدگی نماییم.‌
● چگونه عشق به مرور کمرنگ می شود یا از بین می‌رود؟
ما عاشق ایده‌ آل‌ها و کمال‌ها می شویم و از نقصان ها می گریزیم. شاید تعجب کنید اگر بدانید معمولا انسان‌ها عاشق ‌یک موجود کامل و بدون نقص در ذهن خود می شوند و هنگامی که این تصویر ذهنی را منطبق با یک دختر یا یک پسردر ‌اطراف خود می‌کنند، به آن نام عشق می نهند. پس عشق به آن دختر آن وقتی رشد می یابد و قلب ما را به تپش وا ‌می دارد که او خود را منطبق با تصویر ذهنی ما ارائه دهد و هنگامی که به مرور او را متفاوت از ذهنیات خود ببینیم، ‌عشق ما رو به افول می رود. اما اینکه تصویر ذهنی ما چگونه باید در بیرون شکل بگیرد و حفظ شود نیاز به تخصص و ‌منطق دارد ، لذا عشق ما فوق عقل است ، یعنی اینکه باید از مسیر عقلانی و منطقی گذر کند و بالاتر از تفکر خام ما ‌باشد ، نه به عکس. پس اگر در زندگی به مرور دریافتیم همسرمان از زیر بار وظایف و مسئولیت‌های خود شانه ‌خالی می کند، لذت‌های خود را محور قــــــــرار مــــــــی دهــــــــد وهـــــنــــــــوز"مــــــــن" بـــــــودن مــــحــــــور فـــکــــــری اوست،‌اینگونه می شود که کسالت ‌مزمن عشق رابه چشم خواهیم دید. از دیگر آفت‌هایی که ما به عشق می رسانیم ، می توان به موارد زیر اشاره کرد.‌
● عدم انعطاف پذیری 
عدم انعطاف پذیری نسبت به مسائلی که در زندگی با آن روبرو هستیم. مثلا اگر تعصب روی روش و سلیقه های خود ‌داشته باشیم و به علاقه ها، سلیقه ها و شیوه های زندگی همسرمان مکرراً انتقاد کنیم یا از آن بدتر ، اهانت کرده ‌یا به مسخره بگیریم.‌
● کمال گرایی افراطی 
از آنجا که ما ناخودآگاه عاشق " خوبی مطلق"، " مثبت مطلق " و" کمال مطلق" شده ایم و معشوق خود را آخر ‌معرفت و خوبی ارزیابی کرده ایم ، به مرور این ارزیابی خطا، خود را به ما نشان می دهد و دچـــار مـشـکـل مـی سازد. او‌هرگز نمی‌تواند انتظارات و توقعات ایده آل ما را بر آورده کند. او هم یک انسان مثل بقیه انسان‌هاست و بدیهی است که ‌نقاط ضعف زیادی نیز در کنار نقاط مثبت و نقاط قوت خود دارد.‌

جاذبه در مقابل عشق


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 



جاذبه در مقابل عشقوقـتی اولیـن بار کسی را می بیـنیم، صرفنـظر از مـحیـط یـا طریقه این ملاقات، یا مجذوب او می شویم یا نمی شویم.
ایـن مجذوبـیت اولیـه اگـر دنـبال شود، سرانجام به دوستی منـجر شـده و بـعد ممـکن است از حصار و موانعی که برای
مـحافظت از خـود در اطرافمان کشیده ایم عبور کرده تـبدیل به عشق شود. 
جاذبه معمولاً تصمیم آنی از دوست داشتن یا نداشتن است که به معیارهای ناخودآگاه ما برمی گردد. وقتی کسی را رو در رو ملاقات کنیم، سعی می کنیم او را با معیارهای فیزیکی و ظاهری بسنجیم. اگر از طریق نامه، تماس های تلفنی یا چت های اینترنتی با کسی آشنا شویم، سعی می کنیم از طریق نحوه صحبت کردن و گفتگویشان و اینکه چقدر حرف زدن با آنها برایمان جالب و سرگرم کننده است، آنها را بسنجیم. 
کاملاً حقیقت دارد که در اینترنت مردم می توانند هر طور که بخواهند رفتار کنند، و هر شخصیتی باشند که می خواهند. اما آخر کار خودِ واقعیشان از شکاف شخصیتی که برای خود ساخته اند به بیرون نفوذ می کند و خودِ واقعیشان را می بینیم. نکته اخلاقی این چیست؟ اینکه بهتر است خودمان باشیم. چون ممکن است روزی پیش بیاید که مجبور شوید یا بخواهید که فرد آنطرف مکالمه اینترنتی را ملاقات کنید. 
از طرف دیگر وقتی خودِ واقعی طرف مقابل را ملاقات می کنید، یادتان باشد که زمان باعث شده آن فرد را دوست داشته باشید، به خاطر چیزی که در فکرشان و قلبشان است. ممکن است تصور کنید آن معشوقی را پیدا کرده اید که دقیقاً مثل شما فکر میکند و دقیقاً مثل شما احساس می کند. 
هیچ کس کامل نیست. همه ما اشکالات و نقص هایی داریم. اینکه بخواهیم فرد "مناسب" را برای خودمان پیدا کنیم اشکالی ندارد. اما اگر بخواهیم فرد "کامل" را پیدا کنیم، به جرات می توانم بگویم که غیر ممکن است. چون هیچ فرد کاملی وجود خارجی ندارد. 
وضعیت ظاهری این فرد به اندازه وضعیت روحی و درونی او اهمیت ندارد. ما عاشق روح افراد می شویم نه قد و قواره و ظاهرشان. و گرچه برای بهتر کردن ظاهرمان می توانیم کارهایی انجام بدهیم، اما این نباید معیار اصلی ما برای دوستی باشد. ما عاشق قلب انسانها می شویم، عاشق درونشان، خودِ واقعیشان. مسئله مهم همین است.

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

چرا باید عاشق بشویم


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 



چرا باید عاشق بشویمعشق نه تنها به زندگی معنا می‌بخشد، بلکه برای سلامتی فوایدی را به همراه دارد. به مناسبت های مختلف به افراد خاص در زندگیتان عشق بورزید. 
● عشق رگ ها را باز می‌کند.
تحقیقات نشان داده‌اند که عشق و دوست داشتن تشکیل پلاک‌ها را در رگ‌ها کاهش می‌دهند. در تحقیقی به تعدادی خرگوش کلسترول خوراندند و تعدادی از آنها محبت را تجربه کردند، محققان دریافتند که در این دسته خطر حمله قلبی و تصلب شرایین کاهش داشته است.
● با عشق ایمن شوید.
محبت پر قدرت ترین تجربه احساسی است، و مطالعات نشان می‌دهد که وقتی محبت را احساس می‌کنید، تعداد زیادی سلولهای ایمنی و اندورفین تولید می‌شود. حتی تماشای یک فیلم رومانتیک و عاشقانه، سبب افزایش ایموگلوبین می‌شود. 
● داشتن روابط جنسی سالم سبب افزایش عمر می‌شود. 
مطالعات نشان داده است که افراد پیری که روابط جنسی فعالی داشته اند خوشحال ترین مرد و زن‌ها می‌باشند. جای تعجب نیست: نزدیکی سالم سر چشمه جوانی طبیعت می‌باشد. روابط جنسی سطح موادی را که باعث افزایش عمر می‌شوند بالا می‌برد، این مواد شامل اندورفین، DHEA و هورمون رشد می‌باشند: همچنین سطح کورتیزول، هورمون استرس و آدرنالین را کاهش می‌دهد. 
چین باستان سنتی داشت که بر انتقال موثر انرژی در طول فعالیت های جنسی تاکید می‌کرد. همان طور که یک تحقیق چینی مشخص می‌کند، فعالیت های جنسی صحیح مزایای احساسی و بدنی فراوانی را به همراه دارند، این فواید شامل تولید هورمون متوازن، استراحت، شور و حرارت مضاعف و خلق و خوی مناسب می‌باشد. از طرف دیگر، روابط جنسی اشتباه، هیچ فایده ای را به همراه ندارد و از نظر عاطفی و جسمی ‌مضر می‌باشند. پس روابط جنسی و عاطفی سالم نه تنها کیفیت زندگی را، بلکه کمیت زندگی را بهبود می‌بخشد. 
● با افرادی که دوست دارید در تماس باشید.
تماس با انسان‌ها، به عنوان یک تکنیک قوی، تولید اندورفین، هورمون رشد و DHEA را افزایش می‌دهد و از طرف دیگر استرس را کاهش می‌دهد. در حقیقت بیمارانی که با افراد دیگر در تماس می‌باشند، نسبت به بیمارانی که تنها می‌باشند زودتر بهبودی می‌یابند. بنابراین برای یکدیگر پیام عاشقانه بفرستید، یکدیگر را در آغوش بگیرید و سبب بهبودی سلامت همدیگر بشوید. 
● افزایش عمر با محبت به خانواده
افراد پیر یا صد ساله توسط خانواده هایشان دوست داشته و گرامی ‌داشته می‌شوند. طبق مطالعات، افرادی که زندگی شادی دارند، کمتر دچار بیماری می‌شوند و عمرشان هم افزایش پیدا می‌کند. یک رابطه معنادار با خانواده به طور خودکار به وجود نمی‌آید، بلکه باید برای آن تلاش کرد و سپس آن را نگه داشت. اگر برای روابط خود در خانواده اهمیت قائل شوید، احساس عشق، محبت و تعلق خاطر در خانواده به وجود می‌آید. در خانواده خود، اعتماد، کمک به یکدیگر، عشق، صلح و صفا، گوش دادن به حرفهای طرف مقابل، انسانیت، صداقت و عدا لت را حکمفرما سازید. 
● افزایش عشق در زندگی
اگر عشق با سلامتی برابر است، چگونه آن را آشکار سازیم؟ باید برای آن وقت و انرژی به کار ببرید. راه‌های عشق ورزیدن به معشوق خود را بیاموزید. برای نمونه یک غذا بپزید یا ظروف را بشویید. یا یک کارت پستال برای وی بفرستید تا به این طریق او را خوشحال کنید. نیازی نیست که پول زیادی صرف کنید، بلکه باید نشان دهید که مواظب وی هستید و او را تحسین می‌کنید. باید محبت خود را ابراز کنید. امیدوارم به نتایج مثبتی در زمینه عشق ورزیدن به طرف مقابل خود، برسید.

www.bahrambahonar.blogfa.com

چرا عاشق می شویم چرا متنفر؟!



ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

http://www.novinpendargroup.com/ 

 



چرا عاشق می شویم چرا متنفر؟!برخی عرفا می گویند ما هفت بدن داریم. بدن فیزیکی یعنی همین که قابل مشاهده است اولین بدن ماست. اما بدن دوم به بعد را با چشم ظاهر نمی توانی ببینی بلکه یک حس شهودی لازم است تا آن را باور کنی. در بدن دوم احساسات و عواطف ما شکل می گیرند. اگر تو عاشقی و اگر متنفری از امکان بالقوه بدن دوم استفاده کرده ای. این حالات شرایطی هستند که از استعداد طبیعی بدن دوم ناشی می شوند. سرچشمهٔ انرژی عشق و تنفر یکی است و این دو با هم هستند. این که چرا از یک فرد به خصوص خوشتان می آید و از فرد دیگری متنفر می شوید تفاوت آنها در طبیعت ارتعاشات آنهاست. در مرحله از رشد معنوی تو سعی می کنی از جهت های متضاد فراترروید و این را از دیدگاه دیگری هم می توان بررسی کرد.
برخی ذهن را به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم کرده اند و بودا آن را به ۳۶۰ بخش تقسیم کرده. احساسی که نسبت به دیگران داریم به هر دو بخش مربوط می شود یعنی گاهی با دیدن رفتارها و یا شنیدن حرف های یک نفر از او بدمان می آید و گاهی بدون داشتن دلیل واضح و مشخصی از کسی بدمان می آید و این حس از ناخودآگاه ما می آید. بخشی ا زذهن که حد و مرزی ندارد و در مقایسه با بخش آگاه مثل جنگل در برابر باغچه است.
بخش ناخودآگاه جایی است که اگر بتوانی به آن دست یابی به کمال خواهی رسید. وقتی از کسی بدت می آید از او فرار نکن تو می توانی به او فکر کنی و به دلایلی که باعث تنفرت شده بیاندیشی. این حس را سرکوب نکن فقط به آن فکر کن حتی تظاهر نکن که متنفر نیستی با آن مواجه شو و درکش کن.
●اگر حس تنفر نداشتیم
اگر حس تنفر نبود شما هر غذایی را می خوردید حتی غذاهای فاسد شده و گندیده. شما حسی نداشتید که شما را باخبر کند.
اگر حس تنفر نبود شما هر آبی را می نوشیدید چه آن آب تصفیه بود چه آب یک لجن زار. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد که کیسهٔ‌ زباله را هر شب بیرون بگذارید،‌ چون حس بدی به شما دست نمی داد. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد حمام بروید یا نه. شما از کثیفی بدتان می آید و برای همین به حمام می روید. شما هرگز لباسهایتان را عوض نمی کردید. سرتان را شانه نمی زدید، اتو نمی کردید چون حسی نداشتید که به شما بگوید مرز زیبایی و زشتی، عشق و تنفر کجاست؟
وجود این جفت متضاد باعث می شود که هر دو را درک کنیم.

مرز زیبایی و زشتی، عشق و تنفر کجاست؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


چرا عاشق می شویم چرا متنفر؟!برخی عرفا می گویند ما هفت بدن داریم. بدن فیزیکی یعنی همین که قابل مشاهده است اولین بدن ماست. اما بدن دوم به بعد را با چشم ظاهر نمی توانی ببینی بلکه یک حس شهودی لازم است تا آن را باور کنی. در بدن دوم احساسات و عواطف ما شکل می گیرند. اگر تو عاشقی و اگر متنفری از امکان بالقوه بدن دوم استفاده کرده ای. این حالات شرایطی هستند که از استعداد طبیعی بدن دوم ناشی می شوند. سرچشمهٔ انرژی عشق و تنفر یکی است و این دو با هم هستند. این که چرا از یک فرد به خصوص خوشتان می آید و از فرد دیگری متنفر می شوید تفاوت آنها در طبیعت ارتعاشات آنهاست. در مرحله از رشد معنوی تو سعی می کنی از جهت های متضاد فراترروید و این را از دیدگاه دیگری هم می توان بررسی کرد.
برخی ذهن را به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم کرده اند و بودا آن را به ۳۶۰ بخش تقسیم کرده. احساسی که نسبت به دیگران داریم به هر دو بخش مربوط می شود یعنی گاهی با دیدن رفتارها و یا شنیدن حرف های یک نفر از او بدمان می آید و گاهی بدون داشتن دلیل واضح و مشخصی از کسی بدمان می آید و این حس از ناخودآگاه ما می آید. بخشی ا زذهن که حد و مرزی ندارد و در مقایسه با بخش آگاه مثل جنگل در برابر باغچه است.
بخش ناخودآگاه جایی است که اگر بتوانی به آن دست یابی به کمال خواهی رسید. وقتی از کسی بدت می آید از او فرار نکن تو می توانی به او فکر کنی و به دلایلی که باعث تنفرت شده بیاندیشی. این حس را سرکوب نکن فقط به آن فکر کن حتی تظاهر نکن که متنفر نیستی با آن مواجه شو و درکش کن.
●اگر حس تنفر نداشتیم
اگر حس تنفر نبود شما هر غذایی را می خوردید حتی غذاهای فاسد شده و گندیده. شما حسی نداشتید که شما را باخبر کند.
اگر حس تنفر نبود شما هر آبی را می نوشیدید چه آن آب تصفیه بود چه آب یک لجن زار. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد که کیسهٔ‌ زباله را هر شب بیرون بگذارید،‌ چون حس بدی به شما دست نمی داد. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد حمام بروید یا نه. شما از کثیفی بدتان می آید و برای همین به حمام می روید. شما هرگز لباسهایتان را عوض نمی کردید. سرتان را شانه نمی زدید، اتو نمی کردید چون حسی نداشتید که به شما بگوید مرز زیبایی و زشتی، عشق و تنفر کجاست؟
وجود این جفت متضاد باعث می شود که هر دو را درک کنیم.

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا