(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

چگونه به همسر آینده اعتماد کنیم؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



نوشته: داکتر اسماعیل درمان

ماستر روانشناسی بالینی و مشاوره

یکی از ویژگی‌های اعتماد کردن، پذیرش یا قبولِ اندکی خطر است که نباید نادیده گرفته شود.

در چند ماهِ گذشته تعدادی از خوانندگان زن برایم پیام‌هایی فرستاده اند که محتوای شان در مجموع شبیه به هم است. پرسشِ عُمده در این نامه‌ها مربوط به این است که چطور می‌توان به کسی که همسر آیندۀ شان می‌شود اعتماد کرد و به حرف‌ها و وعده‌هایش اطمینان داشت؟ تعدادی از این خوانندگان از کابل و شهرهای دیگر و تعدادی حتا از ایران و جاهای دیگر تماس گرفته اند. من با آن‌که برای هر کدام شان جداگانه پاسخ داده‌ام، ولی تصمیم گرفتم نظر به اهمیت موضوع و این که شاید این مسأله برای خوانندگان دیگر نیز مهم باشد، چند نکتۀ عمده را درین‌جا با تمام خوانندگان در میان بگذارم.

پُرسش عمده این است: چگونه می‌توان به شخصی که به قصد ازدواج با ما دوست می‌شود، یا به خواستگاری می‌آید، یا به خواستگاری آمده است، اعتماد کرد؟

برای این‌که این موضوع شکافته شود، نیاز است تا به چند موضوع توجه کنیم:

یکم: بسیاری از دختران افغان متأسفانه قدرت انتخاب چندانی ندارند و صحبت کردن در بارۀ فرصت و قدرت شان در گزینش همسر آینده تا حد زیادی ایده آل است. با آن‌هم تعدادی از آن‌ها در خانواده‌های زندگی می‌کنند که فرصت ابراز نظر را بصورت مستقیم یا غیرمستقیم برای شان می‌دهند. یا هم تعدادی از آن‌ها بیرون از کشور زندگی می‌کنند و شرایط طوری شکل گرفته که فرصت تصمیم‌گیری برای یک‌تعداد از دختران خانواده‌های افغان مساعد شده است. بنابراین، مخاطب من در این‌جا همین تعداد اند.

دوم: ماهیت اعتماد در روابط دوستانه و عادیِ ما با اعتماد به شخصی که قرار است شریک زندگی یک زن گردد زیاد تفاوت ندارد، ولی جدّیت و اهمیت آن بیش‌تر است. شما شاید بتوانید بعد از این‌که اعتماد خود را به یک آشنا از دست دادید، مشکل را بشکل ساده‌تر و راحت‌تری یک‌سره کنید و یا کاملاً با او قطع رابطه کرده و آشنایی را خاتمه ببخشید، ولی این کار بعد از این‌که یک زندگی مشترک شکل گرفت به این سادگی‌ها نیست.

سوم: بصورت ساده، اعتماد یعنی باور و اتکاء به کسی که بر اساس آن‌چه از او انتظار می‌رود عمل کند. بدون مقدارِ کم یا زیاد اعتماد، ماشین روابط اجتماعی از کار می‌افتد. یک رابطۀ بااعتماد از همان ابتدای کودکی بین کودک و والدین، بخصوص مادر، شکل می‌گیرد و هر قدر این رابطه مستحکم‌تر و بااطمینان‌تر باشد، به همان اندازه در ساختار شخصیت کودک و استحکام رابطۀ خانوادگی و اجتماعی موثرتر است. کودکانی که رابطه پُراطمینان و مُحکمی با والدین خود ندارند، ممکن است در بزرگسالی در اعتماد کردن به دیگران مشکل داشته باشند. نظر به این‌که اعتماد یکی از پایه‌های حیاتی روابط اجتماعی است، زندگی برای هم‌چو افراد با چالش‌های متعددی همراه است.

حالا فرض را بر این بگذارید که شما در موقعیتی قرار گرفته اید که باید شریک آیندۀ زندگی خود را انتخاب کنید و دغدغۀ این را دارید که مبادا انتخاب تان درست نباشد، یا این‌که چطور می‌توان به حرف‌های شخص مقابل اعتماد کرد. شما بهتر است در این موارد به این نکات توجه کنید:

یک: معلومات خود در رابطه به فرد مورد نظر را کامل کنید. در رابطه به عادت‌های شخصی او تحقیق کنید. آیا تا به‌حال به آن‌چه گفته، عمل کرده است؟ رفتارش مطابق گفتارش است؟ وقتی وعده می‌دهد، به وعدۀ خود وفا می‌کند یا بهانه می‌آورد؟

دو: روابط بین خانوادگی‌اش چطور است؟ اعضای دیگر خانواده با او چگونه رفتار می‌کنند؟ این افراد، بین خود چگونه رفتار می‌کنند؟ این رفتار مبتنی بر اطمینان، اعتماد، و احترام است؟ آیا خوش‌بینی یا بدبینی بیش از حد وجود دارد؟ بیرون از دایرۀ خانواده، دیگران راجع به این شخص و فامیل او چه نظر دارند؟ دوستانش چه می‌گویند؟ جمع‌آوری این معلومات بدون «تعارف»‌های معمول باشد (مثلاً وقتی یکی از دوستان آن شخص می گوید «او آدم خوب است»، به این جواب اکتفا نکنید و خواهان گرفتن جزییاتِ بیشتر شوید) و افرادی را که از آن‌ها معلومات می‌گیرید به نوعی تشویق کنید تا نظر خود را صادقانه ابراز کنند.

سه: خود شما درین مورد چه فکر می‌کنید؟ یک بار بنشینید و با خود صادقانه مسأله را بررسی کنید. با آن‌که دوست داشتن معمولاً مخلوطی از عاطفه و شناخت است، کوشش کنید تا یک بخش بر بخشی دیگر زیاد غلبه نکند، یعنی بخش عاطفی/احساسی بر بخش تعقلی و برعکس. داخل شدن در یک رابطۀ درازمدتی چون ازدواج نباید تنها مبتنی بر احساسات باشد، چون احساسات شورانگیز بخواهی نخواهی بعد از چند سال اول زندگی مشترک تا حد زیادی فُروکش می‌کنند، ولی این ویژگی‌های شخصیتی پایداری چون صداقت، سخاوت، راستگویی، وفاداری یا برعکس آن‌ها اند که باقی می‌مانند.

چهار: فراموش نکنید که اعتماد کردن معمولاً با مقداری خطر یا ریسک همراه است. شما هیچ‌زمانی – تأکید میکنم هیچ‌زمانی – نمی‌توانید موفقیت صد در صد یک رابطه را تضمین کنید، نه برای خود و نه برای دیگران. فُرمول خوشبختی یک شخص لزوماً برای شما یا دوست شما کار نمی‌دهد و برعکس از شما شاید برای دیگران کارآمد نباشد. این بدین معنا نیست که احتیاط لازم را نکنید و بگویید «چون من نمی‌توانم موفقیت این رابطه را تضمین کنم پس چاره‌ای جز خطرکردن ندارم.» موضوع این است که اگر شما بخواهید بدون پذیرش اندکی خطر به پیش بروید، برای تان بسیار مشکل است تا قادر به انتخاب همسر زندگی خود شوید. انسان‌ها با گذشت روزگار کم یا زیاد تغییر می‌کنند و به همین شکل، اهمیت و ماهیت رابطه‌ها نیز می‌توانند دچار دگردیسی یا تغییر شوند.

پنج: شناخت خود از طرف مقابل را بیش‌تر کنید. در بند دوم گفتم که معلومات خود راجع به او و خانواده‌اش را بیشتر کنید. ولی اگر امکان دارد مدتی با او نشست و برخاست داشته باشید، با هم گفتگو کنید، تبادل نظر کنید، رفتارش را در جریان دیدارها در نظر داشته باشید (البته اگر تنظیم هم‌چو ملاقات‌هایی برای‌تان امکان‌پذیر است.) معمولاً زنان حس الهام‌گیری خوبی دارند که اگر به‌گونۀ دقیقی از آن استفاده کنند، متوجه می‌شوند که طرف مقابل با آن‌ها صادق است یا فریب‌کاری می‌کند.

مطالب پیشنهادی

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی

اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران             

برخی تفکرات نادرست خانمها از آقایان

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




تجربه‌های من با دختران و زنانی که معمولا به عنوان مراجع به من مراجعه می‌کنند مرا بر آن داشت که موضوع این مقاله را براساس تجربه‌های آنان تنظیم کنم. شاید هم بر اساس تجربه‌های خودم از اشتباهات همجنسانمان. اشتباهاتی که هر روز تکرار می‌شوند و رابطه‌ ما با همسران و کلا ارتباطمان را با جنس مخالف تیره و تار کرده یا روابط ناکام کننده‌ای را برایمان رقم می‌زنند. متاسفانه وقتی روابط ناامیدکننده یا آزاردهنده می‌شوند، زنان می‌خواهند همه تقصیرها را به گردن مردان بیاندازند و مردان هم زنان را مقصر می‌دانند. اما به نظر من تقصیر کار واقعی ناآگاهی هر دو جنس از ویژگی‌ها و خواسته‌های طرفین است.


برای این مقاله دو تا از اشتباهات رایج در روابط جنس مخالف را برایتان انتخاب کرده‌ام. به این دو اشتباه توجه کنید:


معمولا وقتی به دخترها می‌گویم دنبال مردها راه نیفتند و با پیشنهادات خود آنها را سر در گم نکنند، با این نوع اعتراضات از جانب دخترها روبرو می‌شوم:

دوره زمانه عوض شده و دخترها هم حق انتخاب دارند.

چرا فقط پسرها باید دختر مورد علاقه خود را انتخاب کنند؟ دخترها هم می‌توانند این کار را انجام دهند!

اگر دنبال پسر مورد نظرمان نباشیم، او به ما توجه نخواهد کرد.

اگر به پسر مورد علاقه‌مان پیشنهاد ازدواج ندهی ، دخترهای دیگر این کار را انجام می‌دهند!

باید بگویم منکر حق انتخاب دخترها نیستم اما بستر این حق انتخاب باید مناسب و از قبل فراهم شده باشد وگرنه حق انتخاب دختر تبدیل می‌شود به حق انزجار پسر! شاید در بستر فرهنگی ما، پسرها تظاهر کنند که از دخترهای جسور و با اعتماد به نفس خوششان می‌آید و حتی ادعا کنند که از پیشنهاد ازدواج یک دختر خوشحال شده‌اند اما این نظرها و ادعاها در بیش از نود و پنج درصد موارد به ازدواج ختم نمی‌شود. پسر‌ها به دلیل ذات و ماهیت خود مایلند در رابطه با جنس مخالف، فاعلانه و فعالانه عمل کنند، وقتی دختری فاعل می‌شود و در ارتباط با یک پسر فعالانه عمل می‌کند، پسرها خواهی نخواهی از او می‌ترسند یا فرار می‌کنند. ممکن است در دل او را تحسین کنند یا برای یک ارتباط موقت او را بپسندند، اما دوست ندارند با زنی ازدواج کنند که مانند مردها عمل می‌کند، مانند مردها پیشنهاد می‌دهد و مانند مردها رابطه را اداره می‌کند. آنها ناخودآگاه گمان می‌کنند چنین زنی از نظر درصد زنانگی در سطح پایین‌تری است و مردانگی‌اش بیشتر است. ممکن است این زن، همکار یا مدیر خوبی باشد اما نمی‌تواند همسر خوبی باشد. چون در بستر فرهنگی ما این رسم، یعنی رسم پیشنهاد دادن دختر به پسر هنوز جا نیافتاده و فقط ظاهرا بدان توجه می‌شود و در واقع پشت ادعاهای روشنفکرانه به غلط از آن برداشت می‌شود.

در این جا برخی جملات پسرها را در همین زمینه گردآوری کرده‌ام. سوالی که از تعدادی پسرهای بین ۲۵ تا ۳۵ ساله شد این بود که آیا حاضرید با دختری که به شما پیشنهاد ازدواج می‌دهد ازدواج کنید؟ به جواب‌های آنها توجه کنید:

نه ، ترجیح می‌دهم خودم همسرم را انتخاب کنم و معمولا چنین پیشنهاداتی را از این گوش شنیده و از گوش دیگر بیرون می‌کنم.

از دخترهایی که پیشنهاد ازدواج می‌دهند خوشم نمی‌آید. احساس می‌کنم این دخترها خواستگار دیگری ندارند و می‌خواهند خود را به من بچسبانند و تحمیل کنند.

نه، من به این دخترها می‌گویم دخترهای «آویزون». این‌ها آن قدر به این پسر و آن پسر گیر می‌دهند تا بالاخره شوهر کنند. هدف این‌ها فقط و فقط شوهر کردن است. آنها کسی را دوست ندارند. فقط ازدواج را دوست دارند.

بله، اشکالی ندارد اما من هم حق انتخاب دارم. اگر از او خوشم نیاید صرفا به خاطر پیشنهاد او تن به ازدواج نخواهم داد.

مادرم می‌گوید از دخترهایی که دنبالت راه می‌افتند پرهیز کن. حتما برایت نقشه‌ای در سر دارند.

دختر اگر نجیب باشد به پسر پیشنهاد نمی‌دهد!

معمولا این طور دخترها سلطه گرند. من با دختر سلطه‌گر ازدواج نمی‌کنم. این‌ها بعدها هم در زندگی می‌خواهند حرف خودشان را پیش ببرند.

من احساساتی نیستم. با عقلم تصمیم می‌گیرم. دخترها احساساتی‌اند. از روی احساس به ما پیشنهاد می‌دهند اما من از روی عقل پیشنهاد را بررسی می‌کنم.

هر وقت دختری به من پیشنهاد ازدواج داده، بلافاصله رابطه‌ام را با او قطع کرده‌ام و گفته‌ام که به هیچ عنوان قصد ازدواج ندارم.

بله، معمولا چنین دخترهایی قابل اتکا هستند و در زندگی هم می‌توانند همه چیز را به تنهایی اداره کنند و من می‌توانم کار خودم را بکنم!

هر دختری هم به من پیشنهاد بدهد من با دختری ازدواج خواهم کرد که خانواده‌ام به من پیشنهاد بدهند. چون آنها زن‌ها را بهتر از من می‌شناسند.

تعداد این پاسخ‌ها بسیار زیاد است. من در صدد نیستم که به شما بگویم پیشنهاد دادن یک دختر به یک پسر، در ذات خود کار بدی است. تنها می‌خواهم بستر این پیشنهاد را در فرهنگ و در کشور ما بشناسید و با چشم باز تصمیم بگیرید. در برخی جوامع ، پدر یا فامیل دختر می‌توانند پیشنهاد کنند که مردی با دخترشان ازدواج کند. در برخی فرهنگ‌ها خود دختر هم می‌تواند به این کار اقدام کند اما فعلا در کشور ما تعداد پسرهایی که بدین ترتیب تن به ازدواج بدهند بسیار اندک است و متاسفانه چنین ازدواج‌هایی در دراز مدت از نظر پسرها، ارزشمند نخواهد بود.

توجه داشته باشید که شاید پسر‌ها پاسخ‌هایی مشابه آنچه در بالا برایتان گرد آورده‌ام را به یک دختر ندهند. احتمالا آنها از روی ادب به دخترها نمی‌گویند که نظرشان در باره دختری که دنبال آنها راه می‌افتد و با انواع روش‌ها آنها را به ازدواج دعوت یا اجبار می‌کند چیست اما عملشان بر اساس همان پاسخ‌ها و در واقع بر اساس بستر اعتقاد و فرهنگ آنها شکل می‌گیرد. ضمن این که در کشور ما، خانواده‌های پسرها نیز از چنین عروس‌هایی استقبال نمی‌کنند و خود این عدم استقبال، مشکلات عدیده را در ازدواج‌ها فراهم می‌آورد. مشکلاتی که در آینده گریبان دخترها را می‌گیرد.


محبت زیاده از حد، قبل از ازدواج ممنوع!


وقتی دختری، پسری را دوست دارد اغلب می‌خواهد از انواع روش‌ها به او محبت کند و عشق و علاقه خود را ابراز نماید. ابراز عشق و محبت هم در ذات خود کار بدی نیست اما ببینیم نظر پسرها در باره این نوع ابراز‌ها چیست؟

• وقتی دختری به من ابراز محبت می‌کند می‌دانم که مرا دوست دارد. دخترها احساسی‌تر هستند و زود دوست داشتن خود را نشان می‌دهند. اما اگر با کسی مواجه شوند که پولدارتر از من باشد و خانه و ماشین گران‌تری داشته باشد، بلافاصله این ابراز محبت به او انتقال پیدا می‌کند!

روی محبت خانم‌ها نباید حساب کرد! آنها احساسی‌اند و هر ساعت ممکن است به کسی ابراز علاقه کنند.

دختر خوب دختری است که با محبت باشد. اما با محبت بودن دختر، دلیل بر این نیست که با او ازدواج کنم. مشخصات دیگر او برایم مهم است.

دختر‌هایی که زیاد محبت می‌کنند قصد دارند هر طور شده با ما ازدواج کنند. وگرنه چرا باید به این شکل به ما محبت کنند.

همه دختر‌ها به من محبت می‌کنند. آنها می‌گویند من دوست داشتنی‌ام! محبت دخترها برایم طبیعی است.

ترجیح می‌دهم با دختر با محبت ازدواج کنم نه با دختر سرد و بی محبت.

به محبت الکی نمی‌توان اتکا کرد. محبت واقعی در طول زمان و در سختی‌ها خودش را نشان می‌دهد. اگر محبت دخترها واقعی بود تا به آنها می‌گفتیم قصد ازدواج نداریم، ما را رها نمی‌کردند!

محبت باید دوطرفه باشد. چه فایده دارد که دختری که دوستش نداریم هی به ما محبت کند؟

دختری هست که مرا دوست دارد و مدام به من محبت می‌کند. دختر خوبی است اما خانواده‌ام موافق ازدواج ما نیستند. من هم نمی‌توانم بدون توافق خانواده‌ام با او ازدواج کنم و این محبت‌های او در من احساس گناه ایجاد می‌کند. چون می‌دانم سرانجام باید او را رها کنم.

وقتی دختری زیاد محبت می‌کند علامت این است که ما را دوست دارد. پس ما هم می‌توانیم از او سوء استفاده‌مان را بکنیم. این استفاده کار بدی نیست. خود او با محبتش دارد به ما علامت می‌دهد!

باید از دخترها به خاطر نوشتن برخی از نظرات پسرها پوزش بخواهم اما تعداد دخترهایی که از روی احساس و گاه بی‌تفکر کافی به پسرها علاقمند می‌شوند زیاد است و می‌خواهم لااقل در این مقاله سعی کنم پشت پرده تفکرات برخی از پسرها را به آنها نشان دهم. متاسفانه درصدی از پسرها هستند که هر در باغ سبزی از جانب دختر را علامتی برای سوء استفاده تلقی می‌کنند. نمی‌گویم همه پسرها چنین‌اند، اما هوشیاری و عقل قبل از ازدواج، حکم می‌کند که به خاطر خودتان هم که شده از ابراز محبت‌های زیاده از حد قبل از ازدواج به چنین پسرانی پرهیز کنید. همچنین در جامعه ما هنوز هم تعداد خانواده‌هایی که به پسران خود اعتماد به نفس کاذب می‌دهند زیاد است. برای چنین پسرهایی ابراز محبت شما کاری عادی است و حتی حق خود می‌دانند که هر زنی باید به آنها توجه و محبت کند، بدون این که خود آنها هم خود را ارتقا دهند و برای طرف مقابل کاری انجام دهند یا محبتی نشان دهند. من موافق محبت محک خورده و دو طرفه هستم. اگر مطمئن شدید که بین شما و پسری چنین محبتی وجود دارد می‌توانید ابراز علاقه کنید وگرنه متاسفانه این ابراز علاقه، برایتان تضعیف کننده خواهد شد.

این را هم بگویم که همه پسرها این طور نیستند. من با پسرهایی روبرو شده ام که باهوش، مهربان و با فهم و شعورند و با ذهنی باز با محبت جنس مخالف برخورد می‌کنند. اما وجود دسته‌ای از پسرها نباید ما را از وجود دسته‌های دیگر غافل کند. محبت زیاده از حد را برای بعد از ازدواج نگه دارید. متاسفانه برخی از دخترها قبل از ازدواج انواع محبت‌ها را به پسرها ابراز می‌کنند ولی بعد از ازدواجاز آقایان تبدیل می‌شوند به زنی بی‌عاطفه که حاضر نیست یک قدم محبت‌آمیز به سوی همسر بردارد. نه آن درست است و نه این. در ابراز محبت تعادل داشته باشیم.


رکسانا خوشابی کارشناس ارشد مشاوره بالینی


بررسی اثرات کافئین بر بدن

چطور به همسرم اعتماد کنم؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/





چه کنیم تا همسرمان به ما اعتماد داشته باشد؟
اگر دوست ندارید چند ماه یا چند سال دیگر این رفتار را تجربه کنید، بهتر است قانون های اعتماد به یکدیگر را بشناسید و برای عملی کردن آن و ریشه کن کردن سایه شک در زندگی مشترک تان دست به کار شوید.

بوق ممتد تلفنی که بی جواب می ماند...تاخیری چند ساعتی در رسیدن به خانه از محل کار... صدای ناشناسی پشت تلفن و ... همین ها کافی است تا با یک تلنگری ساده شروع یک دعوای تمام عیار زناشویی باشد.
مشکلات درست در همین لحظه شروع می شود و با همین تلفن بی جواب ساده، ممکن است همسرتان اعتماد چند ساله اش را به شما از دست بدهد اما اگر کمی به گذشته برگردید و نگاهی به اصول اعتماد سازی در زندگی مشترک بیندازید، می بینید که همه چیز از اینجا شروع نشده است.

ممکن است همه رفتارهایی که پیش از این به نظرتان ساده و بی اهمیت می رسیدند، امروز به جان زندگی تان افتاده باشند و از همسر آرام و منطقی شما، فردی شکاک ساخته باشد. حال بر اساس این نکته که همیشه گفته می شود، پیشگیری بهتر از درمان است، اگر دوست ندارید چند ماه یا چند سال دیگر این رفتار را تجربه کنید، بهتر است قانون های اعتماد به یکدیگر را بشناسید و برای عملی کردن آن و ریشه کن کردن سایه شک در زندگی مشترک تان دست به کار شوید.

در ادامه با ما همراه باشید تا این نکات را برای شما بازگو کنیم.

وعده های کوچک را جدی بگیرید
برای این کـه همسرتان به شما اعتماد داشته باشد نباید کار خارق العاده ای انجام دهید. نخستین و مهم ترین قدم این است که همیشه و در همه چیز، حتی مواردی که به نظرتان کوچک و بی اهمیت می رسد، قابل اعتماد باشید. حتی اگر هیچ وقت پیمان شکنی بزرگی نکنید و همیشه با همسرتان صادق باشید، جدی نگرفتن این موارد کوچک می تواند بیش از هر چیز دیگری اعتماد او نسبت به شما را از بین ببرد. یادتان نرود، از خرید یک پاکت میوه تا برنامه ریزی سفر یا تعهدهای بزرگ تر و جدی تر زندگی، هرچیزی را که به همسرتان وعده می دهید باید عملی کنید.

لازم نیست حتی به خواسته های غیرمنطقی که او مطرح می کند جواب مثبت دهید. سعی کنید تنها چیزهایی را بپذیرید که توان انجام دادن آن را دارید و هرگز برای دل خوش کردن و شاد کردن همسرتان، قولی ندهید که نمی توانید انجام دهید.

رازهای همسرتان را فاش نکنید
اعتماد همسرتان را از دست ندهید و رازهایش را به یک موضوع عمومی تبدیل نکنید. برای سرپیچی از این اصل هیچ استثنایی وجود ندارد و شما نمی توانید به بهانه عصبانیت یا دعواهای زناشویی، رازهای همسرتان را فاش کنید. این یک اصل تغییر ناپذیر است که اعتمادی که از بین می رود، به همین سادگی ها تجدید نمی شود.

اعتماد متقابل را فراموش نکنید
چرا فکر می کنید که همسرتان باید به شما اعتماد کند و هیچ رازی در مقابل شما نداشته باشد، درحالی که خودتان نمی‌توانید به او اعتماد کرده و حقایق زندگی تان را برایش بیان کنید. شاید در آغاز برای شما که همیشه زندگی تان را در دل تان نگه داشته اید سخت باشد اما اگر اعتماد همسرتان برای تان اهمیت دارد، باید رازهای تان را برایش فاش کنید و از احساساتی که هر روز و هر لحظه دارید برایش صحبت کنید.

هرگز به بهانه این که بعضی موضوعات جزو قلمرو شخصی تان است یا این که گفتن آن ارزشی ندارد، او را از جریان زندگی تان بی خبر نگذارید زیرا در صورت با خبر شدن از همان اتفاق ساده، ممکن است به شما شک کند و گمان کند که در زندگی شما اتفاقات مهم تری هم وجود دارند که او از آن بی خبر است.

توازن داشته باشید
در نظر گرفتن منافع خود و بی توجهی به خواست طرف مقابل و آنچه به نفع رابطه شماست، خیلی زود اعتماد همسرتان را از بین خواهد برد.

اگر برای ساختن یک اعتماد همیشگی جدی هستید، پس این نکته را هم نادیده نگیرید. سعی کنید در زمان انتخاب و تصمیم گیری، چیزی را انتخاب کنید که به نفع همسرتان و زندگی مشترک تان باشد.

مسلم است که همیشه نباید منافع خودتان را نادیده بگیرید و خواسته های خودتان را قربانی این اعتماد سازی کنید. شما باید بتوانید توازنی میان این 2 ایجاد کنید. منظور از توازن این نیست که یک بار همه چیز به نفع شما و یک بار همه چیز به نفع همسرتان باشد بلکه شما باید در مجموع تصمیماتی را بگیرید که به صلاح هر دو شما و زندگی مشترک تان باشد.

برای با هم بودن وقت بگذارید
این که شما باید در طول روز به همسرتان پیامک یا ایمیل بزنید و نشان دهید که نگران یا دلتنگ یکدیگر هستید، یک موضوع حذف نشدنی است اما گذشته از این، شما باید به صورت رو در رو هم با هم وقت بگذرانید.

گرفتاری یا خستگی را بهانه نکنید. هر هفته با هم بیرون بروید، سعی کنید که هر روز با هم غذا بخورید، یک فیلم یا یک برنامه تلویزیونی را با هم ببینید یا این که در مورد موضوعات ساده روزمره با هم گفت و گو کنید.

این که شما نقش پررنگی در زندگی روزانه هم بازی کنید، یکی از اصول مهم برای ساختن اعتماد است. حضور مداوم شما به همسرتان این حس را می دهد که از همه لحظات زندگی شما با خبر بوده و بر همه چیز مسلط است.

عذر خواهی کنید، تکرار نکنید
هنگامی که اشتباهی از شما سر می زند عذر خواهی کنید. هیچ چیز بیشتر از اشتباهات شما نمی تواند اعتماد همسرتان را از بین ببرد.

از گفتن این جمله نترسید و به خاطر غرورتان همه چیز را خراب نکنید. البته مهم تر از این عذر خواهی اولیه، نشان دادن حس پشیمانی در رفتارهای شماست.

اگر با همسرتان بلند حرف زده اید یا این که رفتاری کرده اید که او را آزار داده، تکرار آن اتفاق می تواند همه چیز را بدتر کند و باعث شود که همسرتان ارزشی برای این عذر خواهی های کلامی هم قائل نشود.

برای اعتماد سرمایه گذاری کنید
هر فرد در یک رابطه، به یک سرمایه گذاری برای ایجاد اعتماد در رابطه نیاز دارد.

سعی نکنید مدام از همسرتان انتظار داشته باشید، او را کنترل کنید و بالای زندگی مشترک تان بایستید و همه چیز را کنترل کنید.

در زندگی مشترک تان موقعیتی برابر با همسرتان برقرار کنید و به او اطمینان دهید که خواسته ها و انتظاراتش به اندازه خواسته های شما اهمیت دارد.

اگر شما دوست دارید در مورد تصمیمات مهم زندگی او اظهار نظر کنید باید به او هم حق دهید که در مورد شیوه زندگی تان نظر دهد و انتظار تغییراتی را داشته باشد، حریم خصوصی او را بپذیرید و سعی نکنید به بهانه عشق مدام از او باج بگیرید و برای زندگی اش حد و مرز تعیین کنید.

چک نکنید
اعتماد را به زور نمی توان به دست آورد. اگر همسرتان در شما این حس را ایجاد کرده است، پس دیگر نیازی به چک کردن مدام او ندارید. شما می توانید با ذکاوت زندگی مشترک تان را زیر نظر بگیرید اما حق ندارید به بهانه به روز کردن اعتمادتان، مدام در تعقیب و گریز باشید و به عرصه خصوصی زندگی او مثل تلفن همراه یا صندوق ایمیلش سر بزنید. از طرف دیگر نباید به او این حس را بدهید که مدام تحت نظر است.

اگر شما به همسرتان و زندگی مشترک تان اعتماد دارید، پس دیگر مشکلی باقی نمی ماند و اگر احساس می کنید که دور از چشم شما اتفاقاتی در حال انجام است، بهتر است مفصل و شفاف با هم صحبت کنید و تصمیمی جدی برای ادامه زندگی‌تان بگیرید.

از متخصص کمک بگیرید
اگر شما برای ساختن اعتماد در زندگی مشترک تان هر راهی را رفته اید و به تمامی موارد گفته شده هم توجه کرده اید اما پاسخی نگرفته اید، باید راه دیگری را بروید. درصورتی که همسر شما با مشکل جدی در اعتماد کردن به اطرافیانش و به ویژه شما رو به روست، بدانید که واکنش های شما یا تلاش برای متعهد بودن و جلب اعتمادش موثر نخواهد بود.

اگر شما واقعا نسبت به رفتارهای تان و کارنامه اعمال تان در این زندگی اعتماد دارید اما همسرتان باز هم نمی تواند به شما اعتماد کند، بهتر است برای نجات زندگی تان از یک متخصص کمک بگیرید.

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ

مطالب پیشنهادی

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

بیماری آمیزشی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/

رابطه جنسی یکی از غرایز اصلی برای بقاء بشر است ولی می تواند راهی برای ورود عوامل بیماری زا باشد.

تا کنون حدود بیست نوع بیماری شناخته شده که می توانند از طریق تماس جنسی سرایت کنند.از این میان می توان ایدز،سوزاک،سیفیلیس،تبخال تناسلی و... را نام برد.



چگونه فرد به یک بیماری آمیزشی مبتلا می شود؟

عفونت های آمیزشی عمدتا به دنبال برقراری روابط جنسی نا مطمئن ایجاد می شوند.بسیاری از این عفونتها می توانند در طی حاملگی و زایمان از مادر آلوده به نوزاد سرایت کنند.

برخی از این بیماریها علاوه بر آمیزش جنسی ، از طریق تماس خونی مثل استفاده مشترک از سرنگ و سوزن و یا سایر وسایل تیز و برنده سرایت می کنند ، که از آن جمله می توان ایدز و هپاتیت B و C را نام برد.


چه عواملی خطر آلودگی را افزایش می دهند؟

- شرکای جنسی متعدد

- تکرار تماس های مشکوک

- ایجاد زخم و خراشیدگی در زمان تماس جنسی

- تماس جنسی در زمان قاعدگی

- عدم استفاده از پوشش محافظ ( کاندوم )


علایم بیماریهای آمیزشی چیست؟

بروز علائم زیر ممکن است به دلیل یک بیماری آمیزشی باشد:

1- ترشح غیر طبیعی ( افزایش مقدار ، تغییر رنگ و بو همراه خارش و سوزش ) از دستگاه تناسلی زن

2- زخم دستگاه تناسلی

3- برآمدگی جدید در کشاله ران به صورت یک طرفه یا دو طرفه

4- درد قسمت تحتانی شکم به همراه یکی از علائم فوق در زن

5- تورم بیضه

6- ترشح از مجرای تناسلی مرد

7- تورم ، قرمزی و ترشح چشم نوزاد ( بدلیل عفونت مادر)


آیا بیماریهای آمیزشی درمان پذیرند ؟

- اغلب بیماریهای آمیزشی درمان پذیرند.

- ممکن است همسر یا شریک جنسی شما در حالی که علامتی از بیماری ندارد آلوده شده باشد بنابراین با توجه به نظر پزشک ضرورت دارد همسر شما نیز همزمان تحت درمان قرار گیرد. در غیر این صورت احتمال آلودگی مجددا به شما سرایت کند.

- دوره درمان را کامل کنید.در طی دوره درمان از تماس جنسی پرهیز کنید و یا از کاندوم استفاده نمایید.

پزشک محرم اسرار شماست.مشکلات خود را با وی در میان بگذارید.از مصرف خودسرانه دارو یا مراجعه به افرادی که صلاحیت ندارند پرهیز کنید.


چگونه خود را از تماس جنسی نامطمئن حفاظت کنیم؟

- مطمئن ترین راه پیشگیری نداشتن رابطه جنسی خارج از چهارچوب خانواده است. کم کردن دفعات تماس جنسی مشکوک و تعداد شرکاء جنسی از احتمال آلودگی می کاهد.

- از تماس جنسی حفاظت نشده با افراد مشکوک،ناشناس یا کسانیکه رفتارهای پرخطر جنسی و اعتیاد تزریقی دارند باید پرهیز کرد.

- جلوگیری از تماس با خون یا ترشحات جنسی در یک رابطه مشکوک می تواند تا حدی فرد را در برابر آلودگی حفاظت نماید.

- کاندوم وسیله مناسبی برای حفاظت فرد می باشد. روش استفاده از کاندوم را از پزشک یا کارکنان بهداشتی ،درمانی سوال کنید.

- استفاده از الکل و مواد مخدر می تواند قدرت تصمیم گیری فرد را در زمینه انتخاب یک تماس جنسی مطمئن مختل سازد.


توجه :

بسیاری از افراد آلوده به عفونتهای آمیزشی و ایدز علایمی از بیماری ندارند در حالیکه می توانند آلودگی را به دیگران سرایت دهند پس در هر تماس جنسی مشکوک ، خطر آلودگی را در نظر داشته باشید.


 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

پیدا نکردن همسر مورد علاقه


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


نتایج جدیدترین پژوهش صورت گرفته در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نشان می دهد که 50 درصد دختران به دلیل فقدان همسر مورد علاقه و دلخواه خود مجرد می مانند، 21 درصد به خاطر ادامهٔ تحصیل ازدواج نمی کنند، 10 درصد به علت بی اعتمادی به جنس مخالف (پسر) تجرد را برمی گزینند، حدود 7 درصد از دختران نیز سختی تهیّه جهیزیه و برگزاری مراسم ازدواج را دلیل مجرد ماندن خود عنوان کرده اند.

سخت گیری خانواده ها، تغییر نگرش و معیار های دختر ها و عدم تمایل پسر ها به ازدواج از دیگر عوامل افزایش سن ازدواج دختران در این تحقیق ذکر شده است. 


جامعه ایران از نظم سنتی به نظم مدرن و مختصات آن مواجه شده است. در این میان یکی از مختصات این نظم مدرن در جامعه ایران افزایش سن ازدواج دختران است. بررسی علل افزایش سن ازدواج دختران، سالهاست که مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است. در جدید ترین پژوهش صورت گرفته در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران علل تأخیر در ازدواج بیش از 1200 دختر مجرد کشور در پنج شهر تهران، ساری، خرم آباد، مشهد و سنندج در میان دختران مجرد و زنان متأهل 25 تا 44 ساله بررسی شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که دخترانی که دیرتر ازدواج می کنند، از تحصیلات بالاتری برخوردارند، نگرش فرا مادی به ازدواج دارند و اعتقاد بیشتری دارند که با ازدواج هزینه فرصت های از دست رفته بیش از فرصت ازدواج است.


پدیده افزایش سن ازدواج نه فقط در ایران، بلکه حتی در سایر کشور های توسعه یافتهٔ فرا صنعتی مانند ایالات متحده امریکا نیز مشاهده می شود، به طوریکه بر اساس نتایج مطالعات موجود، سن ازدواج در این کشور از اواسط دهه 1960 به طرز برجسته ای در بین جمعیت آن افزایش یافته است. 


برای اطلاع از میانگین سن ازدواج دختران و پسران ایرانی همچنین میانگین سن ازدواج در کشور های آسیایی چون هند، چین، ژاپن، استرالیا و ...  اینجا را ببینید.


با این حال نتایج پژوهش صورت گرفته در دانشگاه تهران، نشان می دهد دختران بیشتر به دلیل فقدان همسر مورد علاقه و دلخواه خود مجرد می مانند.




در جدول زیر سایر دلایل تجرد دختران در افراد مورد بررسی قرار گرفته را می بینیم:

ردیفمهمترین دلایل تجرد دخترانفراوانی (درصد)
1فقدان همسر مورد علاقه  و دلخواه49.6
2ادامه تحصیل20.9
3بی اعتمادی به جنس مخالف (پسر)10.2
4سختی تهیه جهیزیه و برگزاری مراسم ازدواج6.8
5سخت گیری خانواده ها4.3
6تغییر نگرش و معیار های دختر ها2.6
7عدم تمایل پسر ها به ازدواج2.1

 بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران