(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

عاملی که باعث می‌شود کسی عاشق‌تان شود

Image result for ‫عاملی که باعث می‌شود کسی عاشق‌تان شود‬‎


برخـی افراد ممکن است با خواندن این مقاله پیشنهادات من را غیر اخلاقی و غیر منـصـفانـه تلقی کنـنـد. بـه بـازی گرفتن احساسات دیگران کار نـا پـسـندی است بـخـصوص کسانی که بسیار دوستتان دارند. خیلی خوب میشد هر کسـی را کـه خـواهان او بـودیـد سـهـل و آسـان بـه دست میاوردید بدون آنکه نیاز به نقش بازی کردن داشته باشید.


اما متاسفانه دنیای واقعی همیشه اینگونه عمل نـمـی کند. بعضی وقتها شما به امید بدست آوردن فرد خاصی ماهها خود را به آب و آتش میزنید به عشق او زنـدگی می کنـید و حسرت داشتنش را می کشید و عاقبت بدون ثمر و نتـیجـه ناکام می مانید. و آنـجاسـت کـه راهـکـارهـای ذیل ناگهان همچون موهبتی آسمـانـی جـلـوه گـر خـواهند شد

 ما نتیجه‌ی سال‌ها پژوهش در حوزه‌ی روانشناسی را بررسی و این عوامل و شاخص‌ها را گردآوری کرده‌ایم. در این مسیر بعضی باورهای غلط را رد کردیم و در نهایتِ شگفتی متوجه شدیم برخی کلیشه‌های رایج درست هستند! همراه ما باشید.

دور از دسترس به‌نظر رسیدن

پژوهشی در سال ۲۰۱۴ نشان داد: مردها بیشتر خواهان زن‌هایی هستند که دور از دسترس به‌نظر می‌رسند و به‌راحتی پاسخ مثبت نمی‌دهند. اما این مسئله در هر شرایطی صدق نمی‌کند. به‌طور خاص مرد باید نسبت به زن احساس تعهد داشته باشد؛ به‌عبارتی مرد طرف مقابل را به‌عنوان شریک عاطفی‌اش انتخاب کرده باشد، نه اینکه در مرحله‌ی آشنایی و رابطه‌ای باری‌ به‌ هر جهت باشد، بدون اینکه تصمیمی درباره‌ی آینده‌ی رابطه‌اش گرفته باشد.

زیاد معاشرت کنید... سپس غیر قابل دسترس گردید 

Image result for ‫عاملی که باعث می‌شود کسی عاشق‌تان شود‬‎

هـر چه بیشتر با شخصی ارتباط داشته باشید آن شخص بیشتر شما را دوست خواهد داشت. این را دیوید لیدمن متخصص رفتار انسانها بیان می کند. در واقع حق با اوسـت.


چندین مطالعه دیگر نشان داده کـه در مـعـرض قـرار گـرفـتن مکرر با هر محرک خاص ما را نسبت به آن محرک علاقه مند تر می گرداند. (تنها زمانی این نظریه صدق نمی کنـد کـه واکنش اولیه ما به آن محرک منفی باشد). بنابراین در ابتدای آشنایی از آنکه کناره گیـر، گریزان و غیر قابل دسترس باشید، پرهیز کنید. در عوض به دنبـال بهانه های فراوان برای آنکه وقت خود را با وی بگذرانید باشید. 


اکنون حواستان را کاملا جمع کنید چون این مرحله زیرکانه بوده و احتیاج به مهارت دارد. درست زمانی که مطمئن شدید که او را مجذوب خود کرده و محبوب گشته اید به تدریج معاشرت خود را کاهش داده و کمتر در دسترس قرار گیرید و این کـار را تـا زمانی کـه وی دیگر شما را دیگر ملاقات نکرده و نبینـد ادامه دهید. 


شـما هم اکنون "قانون کمـیابی" را بطور مؤثر بکار گماردید. همه ما واقف هستیم که: مردم خـواهـان چیزهایی هستـند که نمیتوانند داشته باشند. و همیشه در دسترس بودن شـما سبب کاهـش ارزش و شـان شما می گردد. برای مثال هـرگـاه پـایتان را از در خانه بیرون بگذارید و با توده عظیمی از الماس بروی زمین روبرو گردید، کم کم برایتان عادی شده و دیگر آنها را بچشم سنگهای گرانبها و ارزشمند نخواهید نگریست. این قانون کمیابی است که سبب میشـود بـیشتر طالب آنها گردید. با آنان باشید و سپس کمیاب گردید و مشاهده خواهید کرد محبوب تر می شوید.


شادی و خوشحالی

شادی و خوشحالی معمولا زنان را جذاب می‌کند، اما در مورد مردها این چندان درست نیست.

در پژوهشی در سال ۲۰۱۱ به بیش از ۱۰۰۰ نفر عکس‌هایی از جنس مخالف نشان دادند و نظرشان را درباره‌ی میزان جذابیت این افراد پرسیدند.

نتایج نشان داد: مردها بالاترین امتیاز را به زنان شاد و کمترین امتیاز را به زنانی که مغرور به‌نظر می‌رسیدند، دادند. درمقابل مردان مغرور برای زن‌ها جذاب‌تر بودند و مردان شاد کمترین امتیاز را گرفتند. جالب اینکه خجالت زدگی، هم در مردان و هم در زنان به‌عنوان یکی از عوامل جذابیت شناخته شد

Image result for ‫عاملی که باعث می‌شود کسی عاشق‌تان شود‬‎


 حس آزادی

پروفسور دن نیوهارت می گوید: مردان به خودشان اطمینان دارند که شخصیتشان بعد از ازدواج هیچ تغییری نمی کند. به او نشان دهید که شما نمی خواهید شخصیتش را تغییر دهید، با این کار به او ثابت می شود که شما او را همانطور که هست قبول دارید اما هرگز شخصیتش را خرد نکنید. با این کار به او حس آزادی می دهید. برایشان محدودیت ایجاد نکنید: مردها از محدود شدن متنفرند. بنابراین، برایشان محدودیت ایجاد نکنید. با این کار او احساس بهتری نسبت به شما دارد.

مردها را در احساساتتان شریک کنید:اگر عصبانی بودید اجازه دهید او هم احساس شما را بفهمد. او در این مواقع به شما قوت قلب می دهد.

برای خلوت و تنهایی او احترام قائل شوید:فاصله فیزیکی از همسرتان نماد استقلال برای یک مرد است. با این کار به او نشان می دهید که برای او ارزش و احترام قائلید.

Image result for ‫عاملی که باعث می‌شود کسی عاشق‌تان شود‬‎


حس راحتی و آسایش

الن هیرچ پزشک متخصص درمان های بویایی و چشایی معتقد است که عاشق شدن حاصل وابستگی شدیدی است که زمانی اتفاق می افتد که اکسی توسین در مغز فوران می کند. شما هورمون های عشق را که توسط آنها برای هم متناسب به نظر میرسید رها می کنید. زمانی که او با شما احساس راحتی و لذت می کند، به قلمرو عشق نزدیک شده است. پس موارد زیر را امتحان کنید.

اجازه دهید شما را مرتب و اراسته ببیند:ارایش کردن جلوی همسرتان حس صمیمیت و علاقه را بینتان بیشتر می کند زیرا این همان چیزی است که مردهای دیگر از دیدن آن ناتوان اند و فقط و فقط همسرتان شاهد آن است. پس آراسته باشید.

با یکدیگر غذا درست کنید:هرچه بیشتر با یکدیگر غذا درست کنید، او بابت پختن غذا بیشتر از شما قدردانی می کند.

موارد زیر مردها را از عاشق شدن دور می کند:اگر مردها فرصتی برای عاشق شدن نداشته باشند:صرف کردن زمان زیاد در محل کار یا شرکت در کلاس های مختلف و مواردی از این قبیل فرصت عاشقی را از مردها می گیرد. آنها به جای یک زندگی عاشقانه به کارشان اولویت می دهند و معتقدند که داشتن یک رابطه عشقی آنها را از کارشان دور می کند و فرصتی برای پیشرفت ندارند.

هرگز با او نجنگید:مطمئن باشید مردها از بحث و جدل کردن متنفرند اما این اشتباه است که هرگز نسبت به چیزی عکس العمل منفی نداشته باشید.حس ترس و اضطراب:اغلب مردها نگرانند که اگر عاشق شوند دوستها و خیلی چیزهای دیگر را از دست می دهند. به عقیده خودشان وقتی مردی عاشق می شود، ممکن است برای مدتی از بسیاری موارد کناره گیری کند.


مشخص‌نبودن نظرتان نسبت به طرف مقابل

کمی رمزوراز چاشنی خوبی برای قرارهای آشنایی است. پژوهشی در سال ۲۰۱۱ نشان داد وقتی طرف مقابل نمی‌داند، شما از او خوش‌تان آمده یا نه، بیشتر جذب‌تان می‌شود!

در این پژوهش به گروهی از زنان عکس ۳ گروه از مردان را که از طریق فیسبوک با این زنان آشنا بودند، نشان دادند. مردان دسته‌ی اول از زن‌های موردنظر خوش‌شان آمده بود و مردان دسته‌ی دوم نظر متوسطی به زنان داشتند؛ اما درباره‌ی نظر مردان گروه سوم اطلاعی به این زنان داده نشد. (البته در حقیقت همه‌ی اطلاعات درباره‌ی اینکه چه کسی از چه کسی بیشتر خوشش آمده، ساختگی بود!)

نتیجه این بود که زنان بیشتر جذب مردانی شدند که نظرشان درباره‌ی آنها نامشخص بود.

Image result for ‫عاملی که باعث می‌شود کسی عاشق‌تان شود‬‎

شباهت زیاد به طرف مقابل

شباهت به طرف مقابل عامل جذابیت است


سال‌ها پژوهش پیوسته نشان داده است این باور که شخصیت‌های متضاد یکدیگر را جذب می‌کنند، افسانه‌ای بیش نیست!

افرادی که شباهت‌های زیادی به یکدیگر دارند، احساس و تجربه‌های مشابهی از رخدادهای روزمره‌ی زندگی به‌دست می‌آورند. این می‌تواند در درک متقابل و تفاهم بیشتر مؤثر باشد.


 حس حمایت

مردها در مواقع سختی نیاز به یک پشتیبان دارند. پروفسور دیوید گیونس نویسنده کتاب "نشانه های عاشقی" معتقد است درصورتی که شما برای او نقش یک حامی و پشتیبان را داشته باشید برایش رضایت بخش است و حس خوبی را به او منتقل می کند. نه تنها نباید دربرابر او بی تفاوت باشید و از هرگونه کمکی دریغ کنید بلکه حتی باید آغوش خود را برای کمک به او باز کنید. بنابراین به او برای انرژی دوباره و متعهد بودن در کارهایش فرصت دهید و پس از بهبود وضعیت روحیش از او تشکر کنید. این کارهای کوچک می تواند از او یک قهرمان بسازد.


به او کاری برای انجام دادن بدهید: از او بخواهید تا چیزی را تعمیر کند. با این کار، احساس موفقیتش افزایش می یابد.

نظر او را بخواهید: حتی اگر به انتخاب و سلیقه خودتان می خواهید کاری را انجام دهید، از او نظر سنجی کنید و نظر او را هم بپرسید.

گاهی اوقات لباسهای او را بپوشید: این نشان می دهد که شما او را از بین چندین مرد انتخاب کرده اید و او را قبول دارید.


Image result for ‫عاملی که باعث می‌شود کسی عاشق‌تان شود‬‎


کار دلپسندی برایش انجام ندهید.... بـگذاریـد او برایتان کارهای دلپسندی انجام دهد


هرگاه شما کار پـسـنـدیـده ای بـرای شـخـصی انجام دهید، از دو جهت احساس خوبی خواهید داشت : احـساس خـوشـنودی از خـودتان و صمیمیت با فردی که شما اندکی با عملتان لوسش کرده اید.

ما معمولا بمنظور توجیه زحمات و یا هزینه هایی که صرف فرد مورد نظر کرده ایم در شایستگی و استحقاق وی مبالغه وخیالپردازی میکنیم. سـرانجام آنکه:ما آن فرد را بیشتر دوست خواهیم داشت.هرگاه شخصی برای ما کار پسندیده ای انجام میدهد، خوشنود میگردیم.

اما در کنار آن احساسات ناخوشایند دیگری نیز تظاهر خواهند کرد. گاه غرق در هیجانات می شویم.

در تـنگنا قرار می گیریم که مانند همان فرد بامعرفت که آن لطف را در حق شما کرده عمل نماییم یعنی آنکه لطفش را جبران کنیم. و حتی زمانیکه آن عمـل نـیک از سوی شخصی صورت می گـیـرد کـه شـما علاقه وافری به وی داشته اما نسبت به احساسش نسبت به خودتان مردد هستید، مسئله بسیار بغرنج تر میگردد. متوجه منظورم می شـوید؟ هنگامی که ما شیفته و شیدای شخصی می شویم، ناگزیریم برای او کارهای لطف آمیزی انجام دهیم.اما بهتر آنست اجازه دهید او شما را لوس کند.

Image result for ‫عاملی که باعث می‌شود کسی عاشق‌تان شود‬‎


روی برنگردانید...


دیـگر یـافته های تعیین کننده در تحقیقات روبین : اگر فردی بـه زن و شوهری که در حـال گفتگو هستند، ملحق گردد، مدت زمان زیادی طول می کـشـد تـا نگاه آن زوج از یکدیگر منحرف شده و به نفر سوم برگردانده شود. باز هرگاه این عمل را با شـخصـی کـه هنوز دلباخته شما نگشته بکار بندید، به او طوری القا میکنید کـه گویی دلبـاخته شماست و باعث سرازیر گشتن مقدار بـیـشـتـری PEA داخـل جریان خونش می شـوید.


لئیل لونـز، مـتخصص روابط انسانها، این تکنیک را "چشمان آب نباتی" نـام نـهـاده. چشمانتان را به چشمان فردی که دوستش می دارید قفل نموده و ثابت در همان حالت نگه دارید. حتی زمانی که او صحبتـش پـایـان یـافـت و یا آنکه شخص دیـگـری به شما مـلـحـق شد، روی برنگردانید. وقتی سرانجام خـواسـتـیـد چشمانتان را از چشمانش برگردانید (پس از ۴-۳ ثانیه) آن کار را با بی میلی و آهستگی انجام دهید دقیقا مانند آنکه توسط یک آب نبات به یکدیگر چسبیده اید. شاید این تکنیک زیاد سودمند به نظر نرسد ولی باور کنید هرگاه بطور صحیح صورت گیرد از تعجب نفس شما را بند خواهد آورد.

Image result for ‫عاملی که باعث می‌شود کسی عاشق‌تان شود‬‎


اگرآنقدر کمرو و خجالتی می باشید که قادر نیستید مستقیما به چشمها خیره شـویـد از تکنیک آب نـبـات صـرف نظر کرده و از این روش استفاده نمایید.بفردی که وارد گفتگوی شما شده روی برگردانده اما به محض آنکه سخنان آن فرد پایان یافت، بـه سرعت چشمانتان را به سمت شخص مورد علاقه خود بازگردانید. این یک حرکت بررسی کنـنده است. شما میـخواهید واکنش وی را از آنچه گوینده بیان داشته مورد بررسی قرار داده و بـه وی تفهیم کنید که بیش از آن فرد به او علاقه مند هستید.


به او نگاه کنید...


زیـک روبیـن روانـشـنـاس دانشگاه هاروارد مطالعه ای را صورت داد تا دریابد آیا قادر است عشق را بطور علمی توسط ضبط مدت زمانی که دو عاشق بیکدیگر چشم دوختـه انـد، مورد اندازه گیری قرار دهد. وی دریافت که دو فردی که عمیقا عاشق یکدیگر می بـاشند ۷۵ درصد از زمانی را که گفتگو می کنند، به همدیگر نگاه می کنند. و هـنـگـامی که فرد ناخوانده ای به میان صحبتشان وارد میگردد آهسته تر روی از یکدیگر برمی گـردانـنـد. در گـفـتـگوهـای معمولی افراد ۳۰ تا ۶۰ درصد از وقت را به نگاه کردن به یـکدیـگر اخـتـصـاص می دهند.


اهمیت مقیاس روبین واضح می باشد : احتمال آنکه بگوییم دو فرد تا چه میزان عاشـق و دلبـاخته یـکدیـگر هستند را می تـوان بـا انـدازه گیـری مـدت زمـانـی کـه آن دو عاشقانه به یکدیگر زل می زنند تخمین زد.


برخـی روانـکاوان از آن در حین مشاوره برای آنکه دریابند تا چه اندازه زوجین به یکدیگر علاقه و عشق دارند سود می برند. هـمچنین این موضوع اطلاعات سودمند زیادی را بـرای آنـکه بـخواهید شخصی دلباخته شما گردد در اختیارتان قرار میدهد. اینگونه که: هرگاه به شخصی که دوسـتـش می دارید در حین گفتگو ۷۵ درصد از زمان به وی نگاه کنید. با این کار مغز آن فرد را فریب میـدهید. مـغز آن شخص آخرین باری که فردی تا این اندازه به او نـگـاه کـرده را بـخاطر آورده و تـحلـیـلش از این نگاه طولانی، وجود عشق و علاقه خواهد بود.


در نتیجه این طـور مـی انـدیـشد که عاشق شما است و مغزش شروع به ترشح فنیل اتیلامین (PEA) می کند. ایـن مـاده از خانواده آمفی تامین ها میباشند که توسط سیستم عصبی ترشح میگردد.هنگامی که ما عاشق میشویم PEA همان عاملی است که سبب تعریق کف دستان، احساس دل آشوبی، و افزایش ضربان قلب میشود.هر چه شخصی که شما خواهانش میباشد PEA بیشتری بدرون جریان خونش جاری گردد احتمال آنکه او دلـبـاخـتـه شـمـا گـردد افـزایـش میـیابد. زمانی که شما نمی توانید صادقانه فردی فرد بی رغبـتـی را وابسته خود کنید، بکارگیری این تکنیک تولید PEA را کاملا میسر خواهد نمود. امتحان کنید.مطمئن هستم از نتیجه کار خود شگفت زده خواهید شد. زمـانـی کـه بـا شخصی هستید به وی حس عاشق بودن را القا کنید و اینکه او سـرانـجـام بـاورش شـود که عاشق شما است، زیاد بطول نخواهد انجامید.

Image result for ‫عاملی که باعث می‌شود کسی عاشق‌تان شود‬‎



پاسخ متقابل به نشانه‌ها و درخواست‌های جلب توجه

شروع و ادامه‌ی رابطه به‌اندازه‌ی زیادی بستگی به برخورد دو طرف نسبت به یکدیگر دارد.


پژوهش‌های ۴۰ساله‌ی روانشناس «جان گاتمن» (John Gottman) نشانه‌ها و درخواست‌ها مسئله‌ی مهمی هستند. برای مثال اگر همسری که دوستدار پرندگان است، به شوهرش اشاره می‌کند که سهره‌ای زیبا کنارشان نشسته است، مرد می‌تواند با نادیده‌گرفتن نشانه از همراهی با همسرش طفره برود یا با درگیرشدن در موضوع موردعلاقه‌ی همسرش با او همراه شود.


اثر و پیامد نشانه‌ها بسیار چشمگیر است. بنابر یکی از پژوهش‌های «گاتمن» میزان «همراهی» در زوج‌هایی که پس از ۶ سال از هم جدا شدند، ۳۳ درصد و در زوج‌هایی که هنوز در کنار هم زندگی می‌کرده‌اند، ۸۷ درصد بوده است.

Image result for ‫عاملی که باعث می‌شود کسی عاشق‌تان شود‬‎

زیبایی به اندازه‌ی طرف مقابل یا کمتر

در پژوهشی در سال ۱۹۹۶ شرکت‌کنندگان از نظر میزان زیبایی و جذابیت درجه‌بندی و به قرارهای دونفره فرستاده شدند. سپس از شرکت‌کنندگان خواسته شد، میزان رضایت‌ و علاقه‌شان را به طرف مقابل اعلام کنند. افراد جذاب‌تر سخت‌پسند‌تر بودند؛ حتی وقتی میزان جذابیت هر دو طرف یکسان بود یا میزان جذابیت فرد بیشتر بود، احتمال رضایت از آشنایی با طرف مقابل کمتر بود.


اما این مسئله تنها در مورد افرادی که حقیقتا زیبا و جذاب هستند، صدق می‌کند. در مورد بیشتر افراد و بر مبنای فرضیه‌ی همسانی، ما احتمالا بیشتر از کسانی خوش‌مان می‌آید که به اندازه‌ی خودمان و نه بیشتر زیبا باشند.

زنانی که عشق را دشوار می کنند



خانم شکوه و شکایتی نمی کند و مسائل قدیمی را پیش نمی کشد تا خواسته ی خود برای حمایت شدن از سوی شوهرش را توجیه کند. تنها با استفاده از چند کلمه، مرد را آزاد می گذارد تا آن گونه که دوست دارد، رفتار کند و با او پاسخی را بدهد که دوست دارد.

زن

شاید بسیار واژه ی زنان ونوسی و مردان مریخی را شنیده باشید، تفاوت های زن و مرد آنقدر زیاد است که به راستی انگار هر دویشان از سیاره های دیگری آمده اند، اما اگر تفاوت ها را بشناسید و در زندگی پیاده کنید، دیگر شاید از کارهای همسرتان، متعجب و شاکی نشوید!

احتمالا داستان زیر، تا به حال برای شما اتفاق افتاده است، مردی با وجود مشغله های زیاد، همسرش را برای شام بیرون می برد، اما نیمی از بعد از ظهر مرد، صرف شنیدن صحبت های زن درباره ی این می شود که چطور غذاهای مختلف می توانستند بهتر هم پخته شوند و یا دکوراسیون رستوران اگر طور دیگری بود ، بهتر می شد!

برای زن این تنها یک مکالمه است و با صحبت در این مورد کاملا تخلیه روانی می شود، اما از دیدگاه مردان چنین موضوع هایی به منزله ی غرغر و شکایت کردن است، او منظور همسرش را از این جملات، نپسندیدن رستوران و ندید گرفتن شوق و ذوق شوهرش می پندارد و با خود تصمیم می گیرد که دیگر از این کارها نکند! می بینید توجه نکردن به تفاوت ها چگونه است؟

در یک ملاقات عاشقانه، مرد نیاز دارد که پیام های موفقیت آمیز را بشنود، زیرا حس موفقیت موجب ترشح هورمون کاهنده ی استرس یعنی تستوسترون می شود، او نیاز دارد از همسرش بشنود که از با هم بودن لذت می برد، زیرا بعداً می تواند از موفقیت در تدارک بعد از ظهری دلپذیر، احساس غرور و شادی کند.

این رویه ی درست است؛ وظیفه ی زن این است که بداند چه می خواهد و آن را مطالبه کند. وظیفه ی مرد بله گفتن و انجام آن خواسته است. مردان که فال گیر و یا پیشگو نیستند که از روی شواهد آسمانی تشخیص دهند که شما چه می خواهید؟ پس همه ی آن چیزی را که می خواهید بگویید

شوهر فال گیر و پیشگو

بعضی وقت ها زنان عشق را برای شوهران خود دشوار می کنند، به عنوان مثال بیشتر زنان از شوهر خود انتظار دارند همه کاری انجام دهد و حرف های عاشقانه بزند، اما زمانی که مردان همه ی تلاش خود را می کنند و موفق نمی شوند، زنان احساس ناامیدی می کنند و آن را ابراز می کنند. زنان باید در این مسئولیت، خود را سهیم بدانند. هر زنی به جای اینکه بازی بیست سوالی برای مرد راه بیندازد، باید به مردش اجازه دهد تا متوجه خواسته ی او شود و از او بخواهد تا آن کار را برایش انجام دهد.

این رویه ی درست است؛ وظیفه ی زن این است که بداند چه می خواهد و آن را مطالبه کند. وظیفه ی مرد بله گفتن و انجام آن خواسته است.  مردان که فال گیر و یا پیشگو نیستند که از روی شواهد آسمانی تشخیص دهند که شما چه می خواهید؟ پس همه ی آن چیزی را که می خواهید بگویید.

 

در اینجا شیوه هایی را به عنوان نمونه مطرح می کنم که زن بتواند توجه شوهرش را جلب کند. اینها را امتحان کنید، اما به جای تمرکز روی خواسته هایی که به آن نمی رسید، باید برای قدردانی از آنچه از جانب شوهرتان دریافت می کنید، تمرین کنید.

- «به یک مهمانی دعوت شده ایم. می دانم مهمانی را خیلی دوست نداری، اما به خاطر اینکه من دوست دارم می آیی؟»

- «من یک روز خسته کننده داشتم. می خواهی برای شام بیرون برویم؟»

- «من امروز موهایم را رنگ کردم. توجه کردی؟ من خیلی دوستش دارم. تو چطور؟»[

- « خوب، چطور شدم؟ می دانم که همیشه فکر می کنی من زیبا هستم اما دوست دارم این جمله را از تو بشنوم.»

- «به نظر می آید پایان هفته هوا خیلی خوب باشد. بیا یکشنبه به کنار دریا برویم. برویم؟ من برنامه ی پیک نیک را می ریزم و تو رانندگی کن.»

- «من دیگر نا ندارم. می شود امشب تو مراقب غذاها باشی؟»

- « من بالاخره برای تمیز کردن انباری وقت پیدا کردم. ممکن است آخر هفته به من کمک کنی؟»

- «گاهی برای اینکه از تو جمله ی دوستت دارم را بشنوم دلم تنگ می شود. می دانم دوستم داری اما ترجیح می دم این را بشنوم. آیا مرا با گفتن این جمله غافل گیر می کنی؟»

همانطور که می بینید همه ی این درخواست ها مستقیم، کوتاه و مثبت است. خانم شکوه و شکایتی نمی کند و مسائل قدیمی را پیش نمی کشد تا خواسته ی خود برای حمایت شدن از سوی شوهرش را توجیه کند. تنها با استفاده از چند کلمه، مرد را آزاد می گذارد تا آن گونه که دوست دارد، رفتار کند و با او پاسخی را بدهد که دوست دارد.

 


http://www.tebyan.net/

روش‌های جلب دوباره‌ی همسر

فرمول مجذوب کردن دوباره او به سادگی الفبا می باشـد. ایـن مـراحـل آسـان را طـی نموده و هر قدم اشتباهی کـه برداشته شده را به حالت قبل برگردانید.

روش‌های جلب دوباره‌ی همسر

باز مرتکب اشتباه شدید. روز تولدش یا سالروز ازدواجـتـان را فراموش کردید. به خاطر پشت گوش انداختن وظایف تان در خانه، دلخور و ناراحت است، در حال انجام کارهایی که بارها گوشزد کرده انجام ندهید،گیرتان انداخته است؛ او را به خاطر خرابی اتومبیل و یا فراموشی قـرار ، روی پـا مـنـتظر نگهداشته اید. جرمتان هر چه باشـد باید چاره ای بیندیشید.

چـند وقـتـی اسـت مـورد بـی اعـتنایی قرار گرفته اید و این وضـعـیت در حـال طـولانی شـدن اسـت. چگونه می توانید اشـتـبـاه خـود را جبران نموده و اعتماد و علاقه همسـرتان را دوباره بدست آورید؟

فرمول مجذوب کردن دوباره او به سادگی الفبا می باشـد. ایـن مـراحـل آسـان را طـی نموده و هر قدم اشتباهی کـه برداشته شده را به حالت قبل برگردانید.

قبول کنید که اشتباه کرده اید

زمانیکه به طور شفاف مشخص گردید که مرتکب اشتباه شده اید و مـطـلقا راه گریزی از پیامدهای حاصله از خطاکاری و جرمتان وجود نداشت،شما نیز باید گناه خود را بپذیریـد. برای جبران خرابکاری و رسیدگی کردن به موقـــیعت ایـجـاد شده پیش بروید. اگـر در این مـرحله در بیان جزئیات متوسل به دروغ شوید، احتمال اینکه او احساس کند که به طـور کـامـل بـا وی صـادق نـیستـید زیاد می شود و یا ممکن است داستان شما را به صـورت متفاوتی از شخصی دیگر بشنود.

بنابراین مثلا اگر او شایعه ای را مبنی براینکه شما را درحال خوش و بش کردن صمیمی با یکی از همکارانتان دیده اند، شنید، و اگر میـدانیـد ایـن داستان تا حدی حقیقت دارد، بیـدرنـگ شـروع به انکار و حاشا نکنید. برای سرپوش گذاشتن بر خطا خیلی دیر اسـت. رو راست باشید. قبول کنید که آن قضیه ممکن است اینگونه بـنظر دیـگران رسیده باشد که شما در حال صحبتهای عاشقانه با هـمـکارتـان بـوده اید، اما احساسات بچه گانه و زود گـذر خـود را مـقصر دانـسته و بگویید: ”‌ فقط هـمیـن یـک بـار بـود و پـشـیـمـانـم. ابـدا علاقه ای به او ندارم”‌ و یا چیزی مشابه این.

رو راست و مستقیم باشید، اما کار غیر عاقلانه انجام ندهید. تا میـتوانید اشتباه خود را بی اهمیت جلوه دهید. هـمسر شـما شـدیدا مـی خواهد باور کند که شما قصد اذیت و آزار او را نداشته اید بنابراین تمام تلاش خود را برای پاک کردن ذهـن او بکار ببندید. حتی اگر یک عذر و بهانه به نظر شما ناکار آمد برسد، اگر بـه صورت متقاعد کننده ای آنرا بیان کنید باز وی خریدارش خواهد بود.

در چنین شرایطی صداقت بیش از حد، ممکن است صدمه بزند. برای مثال در حالی کـه قطعا باید بپذیرید که از حد و حدود خود هنگاه صحبت کردن با همکارتان ----- کرده ایـد، لزومی ندارد به او بگویید که همیشه از دیــدن او خوشحال میـشدیـد و یا به چشم شما فرد جذابی بنظر می رسیده است. کنترل خسارت یعنی به حداقل رساندن اشتباه و نه بزرگنـمایی کـردن آن بـوسیله دادن اطلاعاتی او واقعا نیازی به دانستنشان ندارد.

لازم نیست برای اینکه دل او را دوباره به دست آورید، حساب بانکی خود را خالی کـنید. زنها دیوانه هدیه ای هستند که بدانند شـما برای خشنود ساختن آنها با وقت گذاشتن و سعی و تلاش خود تهیه نموده اید. یک نـسخه از کـتـاب مـورد عـلاقه دوران کـودکــی او می تواند هدیه ای رومانتیک و شیرین برایش باشد

بی ریا و صادق باشید

هنگام تــلاش برای برگرداندن یک رابطه به حالت قبل، می تـوانـیـد هـمـه چـیز را به دلیل عذرخواهی کردن سرد و بی تـفاوت خراب کنید. خـالـص بـاشـیـد. از طـریق لـحن صـدا و صحبتهای خود به او نشان دهید که حـقیقتا از اشتباهتان متاسف هستید و اینکه دیگر هرگز درآینده تکرارش نخواهید کرد. برای او روشن کنید که از گناه خود پشیمانید ( حتی اگر فکر نمی کنید که آنقدر ها هم مهم بوده باشند ).

حقیقت امر این است که یک زن وقتی یک مرد دلشـکسته و پـشیمان بنظر برسد بسیار راحـت او را مورد پذیرش و عفو قرار میدهد. در واقع این بـخـشـی از غـرایـز طبـیـعی زنان محسوب می گردد. بـنابراین اگر روز تولد همسرتان را فراموش کرده ایـد و او به دلیل این اشتباه احساس سرشکستگی می کند، اشـتـباه خـود را با شـانه بالا انداختن و گفتن عباراتی مانند ”‌ خوب متاسفم، حالا که اتفاقی نیفتاده”‌ از سـر باز نکنید. کمی جدی تر و بـا احـساس تـر عـمـل کنید. اگـر در ایـن مرحـله حالتـی بــی تفاوت و بی اعتنا به خود بگیرید، احتمال طولانی تر شدن حل مشکل بیشتر خواهد شد.

اشتباه خود را جبران کنید

با این کـه ممکن است اندکی شـفاف به نـظر بـرسد کـه می توان رفتارهای اشتباه را با هـدایا و نیکی های بخصوص جبران کرد، اما اگر این عمل با دقت و با سلیقه انجام گیرد، بهترین روش برای ابقا و تجدید یک رابطه خواهد بود. در ایـنـجا نـیـز کلید موفقیت همانند همیشه ابراز و بیـان احـساسات می باشد. به او نشان دهید که تا چه حد اندیشمند و با مـلاحظه هستید. گردنبـندی را که هـمسرتان هـمـیشه چـشـمش بـه دنـبـال آن بــود خریداری نموده و به او هدیه دهید. یک شـب به دل او بـاشید و کـاری را بـکـنـیـد کـه وقف مرادش باشد. گذراندن یک شب در یک سینما یا تئاتر موزیکال چیزی را از شما کم نکرده و در حقیقت یک فداکاری کوچک برای نگهداری یک رابطه بزرگ بشمار می رود.

روش‌های جلب دوباره‌ی همسر

لازم نیست برای اینکه دل او را دوباره به دست آورید، حساب بانکی خود را خالی کـنید. زنها دیوانه هدیه ای هستند که بدانند شـما برای خشنود ساختن آنها با وقت گذاشتن و سعی و تلاش خود تهیه نموده اید. یک نـسخه از کـتـاب مـورد عـلاقه دوران کـودکــی او می تواند هدیه ای رومانتیک و شیرین برایش باشد. از طرف دیگر خریدن یک پخش کننده DVD ، با اینکه مفید است، اما ایده خوبی نبـوده و نشانگر این خواهد بود که شما برای از سر باز کردن آن مشکل، پـول خرج کرده اید. هـدایـای جبـرانـی خـود را عاقلانه انتخاب کنید.

اشتباه خود را تکرار نکنید

حتی اگر مراحل 1 و2 و3 را بـا مـوفـقیت طی کنید، با تکرار اشتباه خود می توانید دوباره همه چیز را بر هم بزنید. با سعی و تلاش برای انجام ندادن مجدد اشتباه خود در آینده، ثابت کنیـد کـه “درستان را خوب یاد گرفته اید”‌.

برای مثال اگر انجام دادن کارها باعث حواس پرتی و فراموشی قرار ملاقات با همسرتان می شود، ساعت یا موبایل خود را تنظیم کنید تا سر زمان مقرر شـما را با خـبـر کـنـد – هر آنچه که باعث تغییر رفتارهای منفی در شما می شود را انجام دهید.

همچنین رهایی و بیرون جستن ازموقیعتی که بدلیل تکرار یک اشتباه ایجادشده، بسیار دشوار تر خواهد بود. اگر اشتباه خود را مرتبا تکرار کـنـید، هـمسر شـما باور نخواهد کرد که واقعا از کرده خود متاسف و پشیمان هستید. اعتبار شما از دسـت مـی رود و بـعد از آن، چـیـز دومـی که از دست خواهد رفت رابطه تان خواهد بود. هدف این است که بـه او نشان دهید اشتباه شما فقط یـک بی عقلی یـک بـاره بـوده، نـه یـک جریان شـخـصـیتی مداوم و پایدار.

و در انتها…

علاوه بر نـکاتی کـه در بالا ذکر شد، به خاطر داشته باشید که وقت طلا است. بعد از یک انـفـجـار مـجـبـوریـد بـرای کـاهـش دادن خسارات سریع عـمل نمایید. به او وقت عـمـیـق انـدیشـیـدن در مـورد خـطای خـود را نـداده و نـگذارید عصـبانیتش افزایش یابد. وقفه زیاد پیش از آغاز مراحل بازیافت رابطه، همچنین احتمال مشورت او بـا دوسـتانش را افزایش می دهد که هرگز چیز خوبی نیست ( معمولا آنها طرف او را گرفته و تشویقش میکنـنـد که کوتاه نیاید ).

بـنابراین فورا اشتباه خود را پـذیـرفته و با خلوص کامل از او عـذر خـواهـی نـمـوده و دیـگر خطای خود را تکرار نکنید.

 

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

عشق در ازدواج چگونه به وجود می آید؟

عشق در ازدواج چگونه به وجود می آید؟


چرا از بین میلیون‌ها فردی که می‌توانید برای ازدواج انتخاب کنید، به یکی بله می‌گویید و به بقیه جواب رد می دهید؟ هلن فیشر، پژوهشگر و روانشناس پاسخ این سؤال را می‌دهد.

چطور عاشق می‌شوید؟

چرا ما عاشق فردی می‌شویم و عاشق دیگری نه؟ این چیزی بود که تیم مدیریت اجرایی یک وب‌سایت همسریابی مجازی می‌خواست بداند و جواب من این بود: «هیچ‌کس دقیقا نمی‌داند.» بسیاری از افراد غیر‌متخصص و حتی محققان معتقدند آدم‌ها عاشق فردی می‌شوند که درست نقطه مقابل آنهاست.

 

درحالی‌که این گروه مکمل بودن را به‌ عنوان پیش‌نیاز عشق معرفی می‌کنند، گروه دیگری می‌گویند، «کبوتر با کبوتر، باز با باز!» اما واقعیت این است که هیچ کدام از این دو گروه کاملا درست نمی‌گویند. اینکه شما عاشق فردی که درست نمونه کپی‌شده‌تان است شوید یا اینکه سراغ کسی بروید که درنقطه مقابل‌تان قرار دارد، کاملا به تیپ‌ شخصیتی‌تان بستگی دارد.اما شمایی که چیز زیادی از روانشناسی نمی‌دانید، چطور ناخودآگاه این موضوع را تشخیص می‌دهید و دل به کسی می‌بندید؟

 

به‌خاطر شباهت عاشق می‌شوید؟

گروهی از روانشناسان می‌گویند مردان و زنان معمولا عاشق کسانی می‌شوند که هم نژاد و به لحاظ اجتماعی- اقتصادی هم‌سطح آنها هستند؛ از نظر آنها عاشق‌ها سطح هوشی برابر و تحصیلات و جذابیت‌های ظاهری مشابهی دارند؛ مذهب و ارزش‌های سیاسی و اجتماعی‌شان با هم یکسان  است و حتی به یک اندازه شوخ طبع هستند.

 

گرچه روانشناسان همه این ادعاها را مطرح می‌کنند اما هنوز نمی‌دانند چطور دو فرد با دو شخصیت متفاوت با هم جور می‌شوند. انگیزه عاشق شدن هرچه باشد، چیزی از این واقعیت کم نمی‌کند که انتخاب همراه و همدم بر بسیاری از جنبه‌های زندگی‌ شما تاثیر خواهد گذاشت؛ حرف‌هایی که هر صبح سر میز صبحانه میان‌تان رد و بدل می‌شود، جایی که در آن زندگی می‌کنید، شغلی که انتخاب می‌کنید، راه و رسم بزرگ کردن فرزندان‌تان که آینده ژنتیک شما هستند و… همه تحت تاثیر این انتخاب است. پس مهم است که چه کسی را انتخاب کنید!

 

شخصیت اولیه و ثانویه شما 

شبیه بودن‌تان به یک تیپ شخصیتی را به معنای نداشتن ویژگی تیپ‌های دیگر در نظر نگیرید. هر کدام از ما، ترکیبی منحصر به فرد از هر چهار نوع تیپ شخصیتی هستیم اما خصوصیات بعضی تیپ‌ها را بیشتر نشان می‌دهیم.

 

اگر کاشف هستید …

بسیار کنجکاو، پرانرژی و خودانگیخته هستید. هیجان‌دوستی جزئی از شخصیت شماست. خلاقید و دوست دارید از همه چیز سر در بیاورید. شما همراه خوبی برای شادی و تفریح دیگران هستید، در دنیای شما کم‌تحرکی و کسالت‌بار بودن جرم است و عاشق کسانی می‌شوید که دقیقا مثل خودتان هستند.

 

اگر سازنده هستید…

آرام، اجتماعی و مردمی هستید. شما می‌توانید افراد، گروه‌ها، خانواده و اجتماع را به خوبی مدیریت کنید. از نظر دیگران قابل احترام هستید و با احتیاط و حساب شده قدم برمی‌دارید. شما به قوانین و برنامه‌ریزی مقیدید و قابل اعتماد، نکته‌سنج و ریزبین هستید. شما همسر و همدم خوبی خواهید بود اما به شرط آنکه با کسی مشابه خودتان ازدواج کنید.

 

اگر مدیر هستید…

تحلیلگر و منطقی، رک، راستگو، سختگیر هستید و حواس‌تان حسابی جمع است. بسیار قاطع و مصمم هستید و توانایی انجام کارهایی که بر پایه ریاضی، مکانیک و موسیقی استوار هستند را دارید. بلندپرواز و اهل رقابت هستید و همفکر خوبی به شمار می‌آیید. یک مذاکره کننده می‌تواند همسر ایده‌آلی برای شما باشد.

 

اگر مذاکره کننده هستید…

خیال‌پرداز، همدل، درونگرا، احساساتی هستید و در سخنوری توانایید. در همدردی و همدلی موفق هستید و احتمال اینکه با یک مدیر خوشبخت شوید، بسیار بالاست. مذاکره کننده‌ها عاشق آدم‌های مصمم و جدی می‌شوند. شاید شما هم مثل آنها ترجیح می‌دهید همسرتان را از بین مدیران انتخاب کنید و تا آخر عمر او را تحسین کنید.

 

عاشق عاشق‌تان می‌شوید

عاشق شدن زمان مناسبش را می‌طلبد و وقتی زمان آن فرا می‌رسد، کسی که در نزدیکی ما کار یا زندگی می‌کند، بهترین گزینه برای دل‌بستن است. از سوی دیگر ما معمولا عاشق کسی می‌شویم که آنچه نیاز تلقی می‌کنیم را برای‌مان تامین کند و در آخر اینکه ما معمولا عاشق کسی می‌شویم که او هم عاشق مان باشد.

 

اسیر مغزتان می‌شوید

اینکه مغز شما چطور به یک عاشق تبدیل‌تان می‌کند، از حوصله این بحث خارج است اما به گفتن این نکته بسنده می‌کنیم که دوپامین، سروتونین، تستوسترون و استروژن مستقیما با طیف وسیع ویژگی‌های شما در ارتباطند و عجیب نیست اگر ادعا کنیم تفاوت‌ها در این چهار ترکیب شیمیایی احتمالا اساس این چهار مدل تفکر و رفتار را شکل می‌دهد.

 

به چشم‌ها خیره می‌شوید

سیاهچال مردمک و خطوط منحنی دور آن ویژگی‌های منحصر به فرد افراد را نمایان می‌کند. کسانی‌که دور مردمک‌شان شیارهای بیشتری وجود دارد، تکانشگرترند و به جست‌وجو‌گرها شبیه هستند. در عین حال آنها خصوصیت بارز افراد مذاکره‌کننده یعنی قابل اعتماد بودن و لطافت را در خود دارند. شاید به همین دلیل باشد که ما  به چشم‌های کسی که دوستش داریم خیره می‌شویم و ناخودآگاه در چند لحظه از شیوه اندیشیدن و رفتارش باخبر می‌شویم.

 

گردی صورت را بررسی می‌کنید

فک تراش‌خورده مربع شکل، گونه‌های برجسته و بزرگ، ابروهای پرپشت و پیشانی بلند نشانه‌های فعالیت تستوسترون، ماده شیمیایی اصلی در افراد «مدیر» است. کافی است به گونه‌های بزرگ، چانه پهن و پیشانی بلند بسیاری از ستاره‌های زن سینما نگاه کنید. هر دو جنس زن و مرد دارای سطحی از استروژن هستند که در چهره آنان نمایان است. پوستی صاف و نرم، لب‌های پر، بینی کوچک، چهره‌ای گرد، ابروهایی نازک و سایر ویژگی‌های یک ‌چهره‌ کودکانه، نشانگر فعالیت بالای استروژن در این افراد است.

 

کلمات را رمزگشایی می‌کنید

جست‌وجوگرها، سازنده‌ها، مدیر‌ها و مذاکره‌کننده‌ها ویژگی‌های سرشتی خودشان را از طریق کلمات‌شان بیان می‌کنند. این موضوع که به‌عنوان فرضیه واژگانی شناخته شده گویای این است که آدم‌ها از لغات و تعبیراتی استفاده می‌کنند که نشانگر شخصیت آنهاست و به مرور به عادات صحبت کردن‌شان تبدیل می‌شود.

- «ماجرا» واژه‌ای است که جست‌وجوگرها از آن بیشترین استفاده را می‌کنند. آنها واژه‌های ریسک، خود به خود، انرژی، جدید، بامزه، سفر، خروجی، احساس و فعال را هم بیشتر از هر کلمه دیگری به کار می‌گیرند.

- «خانواده» بیشتر توسط افراد سازنده استفاده می‌شود. این افراد از واژه‌های صداقت، مراقبت، اخلاق، احترام، وفاداری، اعتماد، ارزش‌ها، عشق و قابل اعتماد بودن هم زیاد استفاده می‌کنند.

-  واژه‌های «هوش» و «باهوش» بیشتر از دهان مدیرها بیرون می‌آید و در گروه واژگانی آنها کلمات روشنفکر، بحث، بی‌عرضه/بی‌عرضگی، جاه‌طلبی، سواری، سیاست، چالش/ چالشی و واقعی هم جای ویژه‌ای دارد.

- مذاکره‌کننده‌ها «هیجان» و احساساتی» را بیشتر به زبان می‌آورند و کلماتی مانند واقعی، قلب، مهربانی، حساس، خواندن/ خواننده، شیرین، یادگرفتن/یادگیری، تصادفی و همدل/ همدلی را هم زیاد از آنها می‌شنوید.


مطالب پیشنهادی:

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

http://maktoobshop.com

 

رابطه عشق و ازدواج

ازدواج نوعی رابطه است . اصولا زندگی یعنی برقراری رابطه برای پاسخ گفتن به ضرورتها. در ازدواج ما دو نوع نیاز را باید برطرف کنیم 1- نیاز جنسی که خیلی مهم است 2- نیاز روحی - روانی که آن هم به نوبه خود مهم است البته ما نیازهای مادی هم داریم که بدون ازدواج هم قابل پاسخگویی است .


وقتی نیاز جنسی ما به صورتی مکانیکی برطرف بشود ، نمی‌توانیم نام آن را ازدواج یا زندگی مشترک بگذاریم 0 چرا که این رابطه با خود ارضایی هیچ فرقی ندارد. تنها نوعی رابطه مکانیکی است . حتی می توانم بگویم که در برخی اوقات خود ارضایی، که به هیچ وجه تجویز نمی شود ولی طبق آمار مراکز علمی ، بسیاری  به این شیوه ارضاء پناه می‌برند، آرامش بیشتری به دنبال دارد . چراکه ما در ارضاء جنسی مکانیکی و پسیکولوژیک ، صدمه هم می خوریم.چرا که در این خصوص رابطه ناهنجار است و در ضمن خیال می کنیم مورد سوء استفاده قرار گرفته ایم.


پس انگیزه ما برای زندگی مشترک ارضاء دو نوع نیاز است: نیاز جنسی و نیاز روحی- روانی.اما چرا ما مبتلای به این نیازها شده ایم ؟! نیاز جنسی که غریزی است و در سرشت ماست . ما نیازهای روحی خود را به شکل های گوناگون  کسب می کنیم . ما به این نیاز مبتلا می شویم. در واقع وقتی احساس  درونی می کنیم ، نیاز به ایجاد رابطه داریم 0 در رابطه ای که بیشتر واکنشی است . ممکن است رابطه جنسی را هم خرج رابطه روحی روانی  خود بکنیم ، ولی چیزی به دست نیاوریم . یعنی ارضاء خود را رها کنیم تا روانمان التیام یابد 0 تهی درون پر شود 0 خلأدرون از بین برود . ولی می بینیم که نمی شود 0 پناه بردن به بسیاری از گروه ها و فرقه ها بخاطر رهایی از این احساس خلأ و تنهایی و پوچی درون است.

بنابر این وضعیت ما در رابطه با عشق می تواند دوگونه  متصور بشود :

 1- وقتی که احساس عاشقانه داریم
2- وقتی که به واقع عاشق هستیم .
احساس عاشقانه داشتن برای همه ما دست می دهد. نوعی فرار ازخلأ درونی است . می خواهیم خود را فریب بدهیم. از این رو احساس می کنیم که کسی را دوست داریم . به شدت هم دوست داریم . ولی وقتی به او بیش از حد  نزدیک می شویم ، از او می گریزیم. مشکل ما خلأ درونی است . دنبال پاسخ هستیم ، ما تنها شکل آن را عوض کرده ایم.شکلی عاشقانه به آن داده ایم ، ولی این یک رابطه عاشقانه نیست ؛ عاشق نمایانه است ؛ نوعی تلقین به نفس است ؛ نوعی فرار از احساس تنهایی  ، اجحاف و بی کسی.

ازدواج با عشق و بدون عشق !
ازدواج خالی از عشق ضایع است. اینچنین رابطه ای  تبدیل می شود به مشتی روابط خام و مکانیکی. تکرار روزان و شبان . تکرار بیگاری های اجتناب ناپذیر. تکرار دلخوری ها و دلمردگی ها . تکرار فرارها و دغدغه ها 0 تکرار مصیبت ها و تعزیت ها . زندگی مشترک بدون جاذبه های عاشقانه چه از نوع اول و چه از نوع دوم ، به واقع تحمل ناپذیر است . ولی ما باید تحمل کنیم و بهای آن را با سلامتی خود بپردازیم.این بدهی ما به ذهنیتی است که در آن جهالت و نادانی حکومت می کند.

در این صورت ، یکنواختی آن آزار دهنده است . تلاش بیهوده برای سرپا نگه داشتن آن آزار دهنده است .
نیروی حیاتی ما را تحلیل می برد . ولی ما می مانیم چرا که راه دیگری در برابر خود نمی بینیم  . دیدگاه ونظرگاه ما محدود و بسته است . می ترسیم.  ما برای رهایی از اضطراب و ترس ازدواج کرده ایم ! پس پر از ترس و وحشتیم. ازدواج نه تنها این اضطراب و ترس را از بین نمی برد ، بلکه افزایش هم می دهد .

ازدواج نه تنها احساس ایمنی به ما نمی دهد ، بلکه اندک احساس ایمنی ما را نابود هم می کند . من به هیچ وجه با ازدواج مخالف نیستم . انسان برای داشتن زندگی مشترک در این عالم هستی گذاشته است.
زن و مرد مکمل یکدیگرند و در طراحی هستی بدین شکل روییده اند. ولی می دانم که چالش های عصبی آن ما را فرسوده می کند . بهانه هایی که برای تداوم آن داریم  عذاب آور است . سازگاری و تطبیق در آن دشواری زاست . با این همه ما از سر ناچاری آن را ادامه می دهیم ، چون می خواهیم که همراه با هنجار جامعه باشیم و می ترسیم که جامعه بر ما انگ و برچسب بگذارد . چرا که باید نیاز جنسی خود را به صورتی مکانیکی ارضاء کنیم .
می مانیم و می پوسیم ! می مانیم و استعدادهای خود را تلف می کنیم 0 می مانیم و در جا می زنیم .

نه ؛ وا پس می رویم ! ازدواج وقتی از سر ناچاری است و مرکز ثقل آن شهوت است ، تنها به معنی پرداختن به جنسیت است ، ضایع کننده است 0 چرا که دو طرف یکدیگر را درک نمی کنند . رابطه جنسی آن هم صرفا برای تخلیه « روانی » خویش نوعی ستم به خود است . دو    « تن » بدون درک هم جمع شده اند که تازه معنای آن  هم جمع شدن نیست ، این  نوعی « جمع نمایی » است که در اصل تفرقه است 0 جهان های متفاوت ، راه های متفاوت ، جهت های متفاوت ، نگاه های متفاوت ، هدف های متفاوت ، سلیقه های متفاوت ، و عقده های یکسان و زجرهای غیر متفاوت ! زجرهای ما یکسان است ، چرا که عقده های انسان های پسیکولوژیک و بیولوژیک کم و بیش  همانند است .

وقتی انسان ازدواج را « هدف » در نظر می گیرد ، باید بهای نازل آن را هم بپردازد . باید تسلیم بشود.باید دور از عشق و سرمستی و پرواز و سبکی و شور و شعف و نشاط و طرب زندگی کند  من این را زندگی نمی دانم. این نوعی شکنجه است که آدمی به خاطر نادانی و جهالت و هم هویتی با گذشته موروثی به جان می خرد و بهای سنگینش را هم با فرسودگی و مرگ در هر لحظه می پردازد . رنج و دردی که همواره باید تحمل کند . ازدواج و یا زندگی مشترک عبارات  با شکوهی هستند ، آن گاه که دو نفر به هم بر می آیند و در کنار هم احساس شادی و خوشی و سبکی و پرواز می کنند .یعنی زندگی طربناک ، همچنان که ژرژ پنجم کرد ! پادشاه بریتانیای کبیر ، پادشاهی انگلیس را رها کرد که با معشوقه خود « خانم سامپسون» زندگی کند. بخاطر یک زندگی عاشقانه دست از سلطنت برداشت و تا حدود صد سالگی نیز در کنار همسرش ماند ! ولی ما این رابطه باشکوه را خراب می کنیم یا به استقبال خرابی آن می رویم ! چرا که از آن هیچ چیز  جز رابطه جنسی ، آن هم کج و معوج ! - نمی دانیم 0 آن را خراب می کنیم ؛ با انتظارهای بیهوده ، با سبکسری های بچه گانه ، با نپختگی های کودکانه ، با باورهای عتیق و با محاسبه های کوچک و مقایسه های بی ربط و چالش های بی جهت ! ما زندگی مشترک را به تکرار کلیشه های خمیازه آور تبدیل می کنیم و بعد از کسالت آن می نالیم . ما برای زندگی مشترک تجربه کافی و وافی نداریم . ادای آن را در می آوریم 0 می خواهیم آن را در خانه همسر خود به دست آوریم. تاجری هستیم که بدون دست مایه دست به تجارت زده ایم . عاقبت آن هم معلوم است: ورشکستگی آشکار یا پنهان ! همه اینها تحفه انسان پسیکولوژیک است برای یک زندگی به اصطلاح مشترک که می توانیم نام آن را بگذاریم «زندگی نامشترک» !

بسیاری ازدواج می کنند ولی از سر ناچاری و خود را ، یعنی قابلیت ها و استعداد های خود را  تباه می کنند  .آنها گستره های دیگر را ندیده اند . هر چه دیده اند و شنیده اند همین بوده است.   از این رو فکر می کنند که راه دیگری در مقابل ندارند. به علاوه عشق هم به این سادگی ها حادث نمی شود . منتظر آن هم نباید بود . چرا که انتظار باعث می شود که عشق از ما بگریزد. عشق مهمان ناخوانده است . می آید بدون آنکه در بزند . ما را آتش می زند بدون آنکه صدای گامهایش را بشنویم . بنابر این به نوعی رابطه باید قانع بود و آن رابطه  جنسی است .

از اینجا می توان نوع دیگری از رابطه را هم تعریف کرد . رابطه ای که عاشقانه نیست ولی عاقلانه – عاشقانه است  . در این رابطه حوزه  مغناطیسی انسان شدت می گیرد . در این حوزه دو انسان به هم جذب می شوند . به نوعی نمی توانند از این حوزه بگریزند . بدون شک جذبه جنسی و آسودگی خیال در آن نقش تعیین کننده دارد . دراین گونه از رابطه ، همزیستی به شکل شکوهمندی ادامه می یابد.
 امارابطه عاقلانه – عاشقانه یعنی چه ؟
رابطه عاقلانه – عاشقانه زندگی مشترکی است که البته دور از تصاویری که ما در ذهن داریم تحقق پیدا می کند . در این رابطه اگر محاسبه جایی نداشته باشد ، نوعی عشق تحقق پیدا می کند .  اسم این را می گذارم « خودگرا »  درست مانند تولد بیولوژیک که در آن انسان معصوم زاده  می شود . اما پس از آن انسان بیولوژیک گرفتار دست خوردگی می شود و پسیکولوژیک می شود . در این حالت عشق نمی تواند آن چنان جوانه بزند . چرا که انسان پسیکولوژیک سرشاراز نفرت و کینه است . هرچند می دانیم و می بینیم که در این وضعیت نیز برخی« صاعقه عشق » می شوند . به راستی« صاعقه عشق »! من نام این را می گذارم « صاعقه عشق » چرا که ناگهان پدیدار می شود و درون شرطی انسان راخاکستر می کند .  و از این خاکستر جوهر اصیل انسان متبلور می گردد و زاده می شود .
خود ، من ، نفس ، مرکز و هرچه در ذهن ما اخلال می کند می سوزد و ناپدید می گردد . با این حال عشق اولی یا خردگراست که عمومیت دارد و می تواند انسان پسیکولوژیک را هم به مرزهای دگرگونی فانکشنال بکشاند . در واقع عشق اول راهگشا  نیز هست .
عشق نوعی مراقبه دایم است . مراقبه ای که ما را به ورای ذهن شرطی می برد . در این حالت ذهن ما همان است که بوده ، یعنی شرطی و برنامه ریزی شده است . ولی عشق در آن تحول و دگرگونی شگفتی ایجاد می کند . پیوند ما رابا برنامه های ذهنی و عقده ها می برد . عشق قاتل چرک درون ماست. عشق قاتل همه محاسبه هاست . عشق قاتل انتظارها و سبکسری های ماست 0 عشق قاتل منیت هاست . بنابراین عشق نجات دهنده است .منجی ماست . انسان پسیکولوژیک و فانکشنال ،  هر دو در معرض حادثه عشق اول و دوم هستند . هر چند انسان فانکشنال بهتر در این حوزه مغناطیسی قرار می گیرد . چراکه سراسر نگاه ، توجه و مراقبه است . و ذهنی که مزاحمت ندارد و شکوه زیبایی را باهمه وجود حس می کند.
عشق قاتل خود محوری هاست. آینه ای است که جوهر ما را بر ما آشکار می کند . جوهری که غماز است. عشق قاتل همه است به جز معشوق . همه در برابر معشوق می میرند ؛ نه به کینه و نفرت و شکنجه ، نه ؛ از سر بی نیازی می میرند. عشق بشارت دهنده بی نیازی است . هنگامی که عشق هست ، جهان و حتی همه عالم هستی از آن ماست . از این رو حسادتی در کار نیست . آزمندی در کار نیست . با عشق ما همه چیز داریم ؛اما وابستگی نداریم .
عشق یعنی توانگری 0 عشق یعنی هیچ ! یعنی « تهیت »0 یعنی کوری و کری نسبت به جهان شرطی. عشق یعنی معشوق و دیگر هیچ!
متأسفانه ممکن است که ما پس از مدتی به وضعیت گذشته باز گردیم . و البته  باز می گردیم ! باکی نیست . ولی این حالت یکی از شگفتی های درون ما باقی می ماند.با این همه می توانیم همچنان به عشق اول بیندیشیم . عشقی که من روی آن خیلی حساب می کنم . عشق اول ، عشق واقعی زندگی ماست . می تواند تکرار بشود . می تواند هما ن جا که هست بماند . انسان فانکشنال که  دور از محاسبه و مقایسه و رقابت زندگی می کند همیشه مستعد عشق اول و دوم است .
انسان فانکشنال که افق دید او  تمیز و پاک است ، همواره مهیای پذیرش عشق اول و دوم است . عشق اول است که کیفیتی انسان ساز دارد . هنر و زندگی را جلا می دهد0 شادی را جاودان می کند . بدون آنکه زیان های عشق دوم راد اشته باشد 0 عشق دوم همه چیز را خاکستر می کند 0وادی جنون است .
عاشقم من برفن دیوانگی
مردم ازفرهنگی و فرزانگی
عشق اول سازنده است . انسان فانکشنال را در مسیر سازندگی نگه می دارد . بیشتر به درد جامعه می خورد. از این روست که می تواند گرمای عشق دوم را هم داشته باشد ، ولی خسارت های عشق دوم را نداشته باشد . این که می گویم « خسارت » ، به خاطر این است که در هر حال ما باید در جامعه زندگی کنیم . از این رو عشق دوم ویران کننده جامعه است . همه هنجارها را به هم می ریزد . رو به درون دارد. اما عشق اول رو به بیرون هم دارد . از ضرورت ها غافل نیست . با این همه این اتفاق ( ورود عشق دوم ) ممکن است هر لحظه از نو رخ دهد .
عشق اول دارای جاذبه جنسی است که تکراری خوشگوار دارد . همراهی با طرفی که همرأی و همساز و همدم و همدل و همراه و همکوش و همفکر وهمکیش و همسان و همتا و همبود و همشد وهمخواه شماست . این عشق داوم دارد . عشق دوم اغلب بی دوام است . صاعقه وار می آید و صاعقه وار می رود. همه ما منتظر عشق دوم هستیم ؛ از این روست که عشق اول را که واقعی تر و ممکن تر و محتمل تر است از دست می دهیم ! بیداری ما ضامن ادراک ورود عشق اول و خردگر است . 
این بیداری را پاس بداریم . عشق اول همیشه در نزدیکی ما لنگر انداخته است . همیشه منتظر ماست . ورودش را در هر لحظه خوش آمد بگوییم .
                                                               منبع :
دکتر پیمان آزاد www.peymanazad2000@yahoo.com

دسترسی به مطالب علمی  در سایت

 

تفاوت عشق و هوس{ در ارتباط دختر و پسر یا در ازدواج}

1 – عشق معطوف به غیر از خود است. در حالیکه محور هوس خود فرد و لذت اوست. جملات زیر را مقایسه کنید:
- ( من) دوستت دارم

- ( من) برات می میرم  
                                                                               
- (برای من) هیچکس مثل تو نمیشه
- ( من ) همیشه به فکر توام
-( من) را فراموش نکن
- ( من ) از تو رنجیدم
در حالیکه در عشق، توجه به حالتها و لذتهای خود نیست. و خواست و شرایط معشوق جایگزین خودخواهی فرد می شود.
جمله معشوق است و عاشق پرده ای
زنده معشوق است و عاشق مرده ای
 
2 – هوس پاسخ به یک نیاز جسمانی و روانی است، مثل نیاز به آب، نیاز به اکسیژن ، نیاز به غذا. ولی عشق فراتر از یک چنین نیازی هست. عشق فراهم آورنده رشد و خودشکوفایی فرد است. لذا فردعاشق خود را خوار نمی کند، کوچک نمی کند. عشق عزت و احترام دارد و این احترام از روی بی نیازی و بزرگی عشق حاصل می شود. شاید در فیلم ها دیده و شنیده باشید که فردی می گوید« من عشق را گدایی نمی کنم».
هر چه جز عشقست، شد ماکولِ[1] عشق
دو جهان یک دانه پیش نَولِ[2] عشق
دانه یی مر مرغ را هرگز خورَد؟
کاهدان مر اسب را هرگز چَرَد[3]؟
 
3 – عشق محدود کننده و زندانی کننده معشوق نیست. عشق آزاد کننده است. اگر فردی را مجبور کنیم که همه علائق ، سلیقه ها و تفکراتش را فقط متوجه ما کند و فقط به ما بیندیشد، او را محدود به خودمان کرده ایم، نه اینکه عاشق خودکرده باشیم. در واقع این عشق نیست، این یک هوس است و ما را وابسته به شخص دیگری نموده است.
آنکه او بسته غم و خنده بود
او بدین دو عاریت زنده بود
باغ سبز عشق، کو بی منتهاست  
جز غم و شادی درو بس میوه هاست
عاشقی زین هر دو حالت، برترست 
بی بهار و بی خزان ، سبز و ترست
در نگنجد عشق در گفت و شنید
عشق، دریایی ست قعرش ناپدید.
 
4 – عشق با بدبینی و سوء ظن همراه نیست. عشق یک اعتماد است. یک اطمینان است و پس از شناخت رفتار، گفتار و احساسات معشوق، و به جهت یک آگاهی عمیق به وجود می آید. لذا ابتدا اعتماد به وجود می آید و بعد عشق منعقد می شود.
بعضی ها می پرسند «باید اول عاشق شد بعد ازدواج کرد یا اول ازدواج کرد بعد عاشق شد؟!»
در جواب باید گفت: اگر بعد از ازدواج بخواهی عاشق بشوی که کار از کار گذشته است و آن فرد هر خصوصیت یا رفتار و یا افکار و احساسی که داشته باشد، باید تحمل کنید، نام این عشق نیست.
از طرف دیگر بدون بررسی ، شناخت ، تحقیق و ارتباط رسمی چگونه می توان عاشق فردی شد تا در پی آن ازدواج کرد؟ ( یعنی روش عاشق شدن قبل از ازدواج چگونه است)
خلاصه اینکه، طی یک فرایند رسمی که خانواده ها در جریان هستند، و ارتباطات شما آشکار و شفاف هست. با مشورت و بررسی شما و خانواده هایتان از فرد مقابل آگاهی به دست می آورید، تناسب رفتارها، نقاط ضعف ، احساسات و افکار یکدیگر را می سنجید و سایر معیارهای مطلوب را دقیقا ارزیابی می کنید. بدیهی است که اگر این موارد مثبت باشد خواه ناخواه شما عاشق فرد می شوید( نه هوس پیدا کنید).
اما هوس اینست که معمولا به صرف مجاورت ایجاد می شود. همکلاسی، هم محله ای، همکار، فامیل و ...، می بینید، خنده ها و عشوه هایش را حس می کنید، شیطنتها ، بازیگوشی ها، و کلاس گذاشتن هایش را نظاره می کنید، به دلتون می افتد که عاشقش هستید و با خیالات مستمر از او غولی می سازید که فقط بعد از ازدواج شکسته می شود و واقعیت آن روشن می شود. معمولا چنین دو نفری به جای شناخت یکدیگر، انرژی خود را صرف احساسات یکدیگر می کنند، دل میدهند و قلوه می گیرند، هر روز به تعداد زیادی برای یکدیگر می میرند، یا حداقل غش می کنند  و تعارفات کلاس بالا نصیب هم می کنند، از وجود یکدیگر ممنون می شوند، از هم زیاد تشکر می کنند، با مطالعاتی که در مورد مخ زنی دختر یا پسر در اینترنت یا ....آموخته اند سعی می کنند طرف مقابل را شیفته خود سازند ( به هر قیمتی)به هم زیاد کادو می دهند، متون ادبی جالب ، آهنگهای احساس نواز، و مبالغه های غیر عقلانی به یکدیگر پیشکش می کنند، کم کم نقش پدر، مادر، دوستان، همکاران و ... را حذف کرده و همه را یک جا به محبوب خود پیشکش می کنند، و وقت خود را یا با او پر می کنند یا با خیالات او سر می کنند و در خیالات خود او را تک ستاره ای می دانند که آسمان قلب آنها را نورانی می کند، بدون او زندگی معنی و مفهوم و شور خود را از دست می دهد. او یک انسان نیست، یک فرشته است، او هیچ عیبی ندارد، و فقط و فقط مهر و عشق و صفا و نقاط مثبت است. تصور از دست دادن او ، کابوسی وحشتناک هست. مفعول شعرهای تمام ترانه های شاد و غمناک به نوعی به محبوب آنها بر می گردد، واینگونه این احساسات غیر قابل کنترل می شود ، در حالیکه عشق همانطور که گفته شد، فرایند مشخصی از آگاهی می باشد. منظور این نیست که از احساس تهی باشد، نه ، اما احساس یکی از پارامتر های مهم در کنار پارامترهای آگاهی هست که نمی تواند جای خالی دیگر خصیصه ها را پر کند.
احساس انفجار آمیز در رابطه ها منجر به تحریف واقعیت ها شده و آنقدر آب را گل آلود می کند که خود فرد به هیچ وجه قادر به شناخت صحیح طرف مقابل خود نیست. و پس از فروکش کردن احساست، پس از ازدواج ، تفاوت میان خیالات خود و واقعیت ها را درک می کنند.
 
5 – عاشق، خود را ملزم می داند که حریم عشق و معشوق را رعایت کند و هنجارها را به نفع لذت خود نمی شکند. عاشق در پی کام گرفتن از معشوق، پیش از آنکه این حریم کامل و رسمی شود، نیست. باید کانون خانواده شکل گیرد و انعقاد پیمان زناشویی انجام پذیرد و طرفین مسئولیت زندگی و تعهد کامل را نسبت به هم بپذیرند. هر گونه خلوت، لمس و ارتباطی که جنبه لذت جویی داشته باشد (قبل از تعهد کامل زناشویی و در چارچوب قانون)، صرفا آسیب پذیری عشق را به همراه دارد و این آزمایش کردن عشق نیست، بلکه سیراب کردن هوس و عطش شهوانی است.
عشق هایی کز پیِ رنگی بُوَد
عشق نَبوَد ، عاقبت ننگی بود       
 
6 –  چنین مواردی از نشانه های هوس هستند: زودرنجی، قهر و آشتی ، دل خوری، نگرانی، تردید ، عجله در به نتیجه رسیدن، امروز و فردا کردن، زبان بازی کردن، با چند نفر ارتباط صمیمی وعمیق عاطفی گرفتن، رویاپردازی در مورد فرد، چشم پوشی از نقاط ضعف آن شخص و ... ، همه از نشانه های هوس است، در حالیکه عشق ، قامتی رعناتر، بزرگتر ، قوی تر و منحصر به فرد دارد و از همه مهمتر آرامش بخش است و نگرانی از درست رفتن، ندارد. عشق هایی که نگرانی آفرین، اضطراب آور و دمدمی مزاج و به ظواهر فرد بستگی دارد، همان هوسها هستند که « محور من» در آنها قوی است . یعنی فرد همه چیز را برای خودش می خواهد ، نه معشوق
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و جمله عیبی پاک شد
شاد باش ای عشقِ خوش سودای ما
ای طبیبِ جمله علت هایِ ما
ای دوایِ نخوت و ناموسِ ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما
جسمِ خاک از عشق ، بر افلاک شد
کوه، در رقص آمد و چالاک شد
 
7 – عشق پیش نیاز لازم دارد.
یعنی فرد باید رشد کند و از مراحلی بگذرد تا نوبت به عاشق شدن برسد. کسی که هنور با والدینش درگیر است، سازگاری با همکاران ندارد، رابطه صمیمانه ای با دوستانش ندارد. افسرده و مضطراب است، تصمیم های مهمی در زندگی نگرفته یا به اجرا در نیاورده است، از این شاخه به آن شاخه می پرد، هدف زندگی خود را شفاف ترسیم نکرده است. و حتی در انتخاب هنجارها به انتخاب ثابتی برای وضع ظاهری ، پوشش و نحوه رفتارش نرسیده است و مردد بوده و روز به روز شکل به شکل می شود و هویت خود را نیافته است، مانند کودک پیش دبستانی است که برای اردو به دانشگاه رفته باشد، او هرگز نمی تواند در نقش دانشجو باشد. حتی اگر بر روی صندلی های دانشگاه بنشیند. لذا عشق پس از بلوغ عاطفی ، بلوغ اجتماعی، بلوغ فکری، بلوغ روانی و ...، پیدا می شود، در غیر این صورت فقط هوس خامی بیش نیست.
 
8 – عشق باید یک وحدت و یکپارچگی بین شما ، افراد و همه هستی ایجاد کند. اگر رابطه دختر و پسری، با پنهان کاری، تعارض ، درگیری با دیگران، احساس گناه، اضطراب، تردید، و قطع روابط اجتماعی با دیگران، مشکل در شغل ، تحصیل ، روابط خانوادگی و ...، همراه هست باید مطمئن شد که هوس، خود را به جای عشق به آنها معرفی کرده است. و چنین شروعی برای رابطه، پایان هایی به مراتب دردناکتر و فجیع تر به همراه دارد.

دسترسی به مطالب علمی  در سایت

واقعیاتی مهم درباره ازدواج که نمی دانستید!

در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار می‌آید.

http://maktoobshop.com/

واقعیاتی مهم درباره ازدواج که نمی دانستید!


1 - شما نمی توانید فردی را مجبور کنید تا شما را دوست داشته باشد یا این دوست داشتن همیشه به یک شدت و یک کیفیت باشد.

2 - اگر فکر می کنید با ازدواج خوشبخت می شوید، اشتباه کرده اید. نه این که بدبخت شوید اما هیچ کس هم توانایی خوشبخت ساختن صد در صد شما را ندارد. نه شما آدم کاملی هستید نه طرف مقابلتان و نه یک رابطهمی تواند 100درصد کامل باشد. بنابراین خوشبختی خیلی نسبی تر از این حرف ها خواهد بود.

3 - هر چه می خواهید تلاش کنید، شما هیچ گاه قادر نخواهید بود شریک خود را تغییر دهید، هر چند اگر شما خود را تغییر دهید، ممکن است شریک شما نیز تغییر کند.

4 - اشخاص با اشخاص ازدواج نمی کنند، بلکه آنها با توهمات و خیال پردازی های خودشان ازدواج می کنند. یعنی با ذهنیتی که از طرف مقابل به دست آورده اند نه واقعیت های درونی فرد مقابل. تا قبل از زندگی زیر یک سقف و حتی سال ها بعد از آن همیشه بخش هایی از شخصیت فرد مقابل برای شما ناشناخته خواهد بود. یک ازدواج حقیقی درست از نقطه ای آغاز می شود که توهمات پایان می یابند. چالش یک ازدواج آن است که کشف کنیم با چه کسی ازدواج کرده ایم.

5 - عشق تنها یکی از عللی است که ما شریک خود را بر می گزینیم نه همه آن. زندگی بدون عشق دوام پیدا نمی کند اما باعشق تنها هم دوام نخواهد داشت. در کنار آن شباهت شخصیتی، کفویت، تناسب های اجتماعی و اخلاقی و خانوادگی و البته سازش و همدلی و بلوغ فکری نیاز است.

6 - به احتمال زیاد، خصلت ها و صفات موجود در شریکتان که دیوانه وار خشم شما را برمی انگیزند، همان صفاتی هستند که در ابتدا شما را مجذوب شریکتان کرده بوده اند. عاشق کاری بودن او شده اید؟ خب این کاری بودن یک جا باعث می شود شما را نادیده بگیرد و به کارش اولویت دهد. عاشق آرامش و ملایمتش شده اید؟ پس منتظر باشید یک روز از این که زیادی کند و اسلوموشن است خسته شوید. عاشق منطق و استدلال هایش شده اید؟ پس منتظر باشید یک روز با همین منطق و استدلال فیتیله پیچتان کند و خسته شوید از این که گاهی جز زبان دو دو تا چهارتا با زبان دیگری حرف نمی زند. مولفه های بارز هر شخصیت، می توانند گاهی بسیار شدید، مطلق و خسته کننده باشند.

7 - این غیر ممکن است که شما بدون تجربه کردن دوران درد و تنهایی یک رابطه را پشت سر بگذارید. پایان هر رابطه ای، به معنی پایان یک فصل از زندگی شماست. فصلی که در آن خوشی داشته اید، خاطره داشته اید، احتمالا زخم خورده اید و همه این ها بعد از جدایی به شما هجوم می آورند و ازارتان می دهند. پذیرفتن این که تاثیر این فشارها تا مدتی است و بعد، با گذر زمان و تغییر سبک زندگی شما کمرنگ تر می شوند، به سریعتر طی کردن این دوره کمک خواهد کرد.

8 - بزرگترین هدیه ای که می توانید به فرزندانتان اعطا کنید یک ازدواج محبت آمیز است. عشق، سازش و احترام سه شرط اصلی داشتن یک خانواده گرم و با محبت است.

9 - موفقیت زمانی در یک ازدواج حاصل می شود که هر کدام از ما به این واقعیت پی ببریم که نیازهای شریکمان حداقل به اهمیت نیازهای خودمان است. شما ازدواج نمی کنید تا بی مسئولیت باشید. ازدواج می کنید چون فکر می کنید آنقدر بالغ شده اید که بتوانید همزمان نیازهای خود و یک فرد دیگر را برطرف کنید. اگر قرار باشد در یک رابطه فقط نیازهای یک نفر برآورده شود یا یکی بر دیگری مقدم دانسته شود، این زندگی خیلی زود به شکستمی انجامد.

10 - ازدواج بهترین فرصت برای رشد و بالندگی، غلبه بر حس خودخواهی و آموزش عشق ورزی است. اگر قرار است بعد از ازدواج همچنان شما یکه تاز باشید، اگر قرار است شما زندگی خودتان را داشته باشید و او را به حریم فردی تان راه ندهید، اگر قرار است بعد از ازدواج پیشرفت شما متوقف شود و دیگر حرکت رو به جلویی نداشته باشید، یا اگر قرار است بعد از ازدواج همچنان حرف حرف شما باشد و هیچ وقت به خاطر منافع فرد مقابل یا منافع مشترک زندگی تان کنار نیایید، آن وقت ازدواج شما صرفا قدمی برای تخریب آینده خود و همسرتان بوده است.


مطالب پیشنهادی

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی

عشق های بی هدف را چگونه فراموش کنیم؟

                          

                            وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است



خدا را شکر در خانواده‌ای بزرگ شدم که نه مشکل مالی داریم و نه مشکل ظاهری و یا مشکل افت شخصیت خانوادگی دارم. و دلیل رابطه‌ام هیچ کدام از اینها نیست. من پسری را دوست داشتم، به خاطر همین با وی رابطه دارم. و بخاطر عدم اجازه والدین قصد ازدواج هم نداریم. سوالم این است که، چه کنم این رابطه زودتر تمام شود که نه به من آسیب برساند و نه به ایشان؟

اینکه شما از مشکلات و کمبودهای زمینه ساز ارتباطهای بی هدف رنج نمی برید بسیار خوشحالیم و به این موضوع افتخار می کنیم اما به هر حال کسی که قصد ابراز علاقه، عشق و دوست داشتن نسبت به فردی دارد، قبل از سرمایه گذاری عاطفی و احساسی، موقعیت را به طور دقیق ارزیابی می کند و از راه مناسب و منطقی وارد می شود مثلا اگر شما دچار بیماری قند باشید از طرفی عاشق شیرنی باشید و دکتر شما را از خوردن منع کرده باشد، می گویید چون من علاقه دارم و عاشق شیرینی هستم باید آنرا بخورم؟ پس صرف عشق و علاقه که بسیاری از روان شناسان عشق را نوع جنون و مریضی می دانند نمی تواند رابطه پر ریسک شما را توجیه کند و باید عشق و علاقه توسط منطق و عقل هم تأیید شود تا باعث نابودی نشود. اما در زیر راهکارهای فراموش کردن عشق های بی هدف و پاتولوژیک مطرح شده است امید است با پشتکار هر چه تمام این تکنیک ها را عملیاتی کنید:

۱- سعی کنید در بیرون هیچ آثاری از ایشان را جلوی دید خود نداشته باشید مانند عکس شماره تلفن و یادگاری های و... و آنها را محو کنید.
۲- افرادی که در وضعیت شما قرار دارند به هیچ وجه نقاط منفی و بدی ها و آسیب هایی که از طرف مقابل متحمل شدن را نمی بینند و به همین دلیل علاقه و وابستگی آنها ثابت می ماند . شما با تهیه لیستی از نقاط منفی ایشان  و مشکلاتی که الان و بعد از ازدواج با ایشان برای شما ایجاد خواهد کرد را بنویسید و هر روز مرور کنید تا نگرشتان نسبت به ایشان منطقی تر شده و احساس ناراحتی و یا به عبارتی تنفر از ایشان ایجاد شود
۳- درباره امتیازات این جدایی و خوبی های جدا شدن از ایشان نیز با خود فکر کنید و سعی کنید با خوشحالی از اینکه با ایشان ازدواج نکرده اید مطالبی را یاد داشت کنید.
۴ - در حال حاضر به هیچ وجه اقدام به ازدواج نکنید زیرا ممکن است انگیزه انتقام جویی و یا با هدف بهتر شدن وضعیت روحیتان و نه با هدف عشق و علاقه منطقی  این ازدواج صورت بگیرد پس سعی کنید حداقل دوماه با انجام این تکنیک ها افکار و تصاویر مربوط به ایشان را از ذهنتان پاک کنید به حدی که اصلا تصویر ذهنی ایشان را به خاطر نیاورید و بعد هم حتما با یک مشاوره برای کمک به یک ازدواج عاقلانه کمک بگیرید.
۵- سعی کنید بدون خود سرزنشی و مقایسه نقاط مثبت و خوبی های خودتان را فراموش نکنید و با نوشتن و مرور و نادیده و بی ارزش نکردن آنها به آینده خوشبین و امیدوار باشید.
۶- انجام کارهایی مانند ورزش های دست جمعی ، تعاملات اجتماعی ، سرگرمی و تفریح و پرهیز از تنهایی بسیار مفید هستند و شما حتما گزارش از حال قبل و بعد از این تکنیک را باید با دقت ارسال فرمایید.
۷- ساعات و لحضاتی که شما ارتباط داشته اید بسیار وسوسه برانگیز خواهند بود مانند معتادی که ترک کرده مکان و زمان های مصرف در روزهای اولیه وسوسه انگیز بوده و ممکن است رفتاری مانند عصبانی شدن و تحریک پذیری و یا رفتن به طرف مصرف زیاد باشد بنابراین شما نیز باید با تغییر موقعیت فیزیکی و سر گرم شدن به یک کاری که عمدا در این ساعات در نظر خواهید گرفت و با آرام سازی ذهنی سعی می کنید با این وسوسه ها مبارزه کنید.
۸- هنگام هجوم  افکار و تصاویر ایشان در ذهن بدون پرورش و فکر کردن مکان را ترک کرده و یا توجه و تمرکزتان را به چیزی جلب می کنید مثلا با قطع کردن افکار مشغول گفتگو با یک فردی می شوید، باعجله از آن مکان را ترک می کنید، با روشن کردن تلویزیون سعی در تمرکز دیداری و شنیداری نسبت به نوع برنامه و حتی نوع لباس های مجریان و بازیگران و اسامی آنها می شوید.
۹- با افکار منفی و مأیوس کننده مبارزه کنید و پیش بینی منفی نسبت به آینده نداشته باشید.
۱۰ - شاید هفته اول به دلیل درگیر شدن با افکار اتوماتیک دچار نوعی استرس شوید ولی به مرور زمان افکاری که عادت داشتند همیشه و همه جا بدون اراده شما وارد ذهنتان شوند و حالتان را بگیرند با تکنیک های شما از اتوماتیک خارج شده و افکار جدید جایگزین می شود و در هفته های دوم و سوم افکارتان یک دست شده و تعارضی احساس نخواهید کرد.

 بیشتر بدانیم....

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

    


راه و رسم عشق ورزی


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 



راه و رسم عشق ورزیهیچ واژه‌ای را نمی‌توان یافت که به اندازه عشق تعابیر و معنای گوناگون داشته باشد. عده‌ای عشق را ساختاری رمانتیک و ساده لوحانه قلمداد می‌کنند در حالی که برای برخی همه چیز است. گروهی عشق را تنها به خدا نسبت می‌دهند و جمعی نیز تحت تاثیر تجربه یگانه و بی‌همتای خویش، عشق را وابستگی شدید احساسی دو انسان به هم تلقی می‌کنند.
گرچه تمامی این تعابیر به لحاظ اینکه از تجربیات تک تک آدم‌هایی که آن را بر زبان آورده‌اند نشأت می‌گیرد، درست است ولی هیچ کدام تعریف درستی از عشق نیستند. عشق بازتابی آموختنی و عاطفی است. یک عمل متقابل پویا است که در هر لحظه از تمام زندگی‌مان آن را تجربه می‌کنیم. برای شناخت عشق باید در عشق زندگی کنیم و در عمل بیاموزیم.
آدم‌هایی هستند که عشق را خرید و فروش می‌کنند نه ابراز. اینها چنان هنرمندانه عشق را می‌خرند که جز یکسری خودفریب نمی‌توانند بفهمند که این یک بازی است آن هم از نوع پوچ گرایانه. لئوبوسکالیا در کتاب زندگی، عشق و دیگر هیچ عشق واقعی را چنان برمی‌شمارد: «عشق واقعی یعنی وقف کردن بی چشمداشت خویش. یعنی خود را تماما بخشیدن به امید اینکه در معشوق، عشق بیافرینیم. عشق عملی براساس ایمان و اعتقاد است و کسی که ایمان کمی دارد از عشق نیز چیزی نمی‌داند.»
عشق واقعی، عشقی است که بی‌چشمداشت ارزانی شود و عاشق واقعی نیز کسی است که هر آنچه دارد می‌بخشد و چیزی در مقابل طلب نمی‌کند. در واقع اگر کسی در قبال عشقی که ارزانی می‌کند، چشمداشت داشته باشد در پایان مایوس می‌شود زیرا بعید است که خیلی از آدم ها بتوانند همه نیازهای او را برآورده سازند حتی اگر عاشق و شیدای او باشند.
یک ضرب المثل بودایی است که می‌گوید «اگر دست از طلب برداری در راه روشن گام برداشته‌ای.» حقیقت نیز همین است. دیگران فقط می‌توانند چیزی را به ما بدهند که از عهده شان برمی‌آید نه آنچه را که می‌طلبیم. اصل مهم این است: هرگاه بتوانیم برای دوست داشتن، شرط نگذاریم یک قدم بزرگ به طرف آموختن عشق برداشته‌ایم. اگر دست از طلب برداریم و موانع را کنار بزنیم، به راحتی می‌توانیم عشق بورزیم؛ موانعی که با عقلانی جلوه دادن عشق سعی بر حذف آن از زندگی دارند، موانعی که اگر با دقت بنگریم ساخته و پرداخته ذهن خود آدمی اند نه چیز دیگری. برخلاف آنچه همگان فکر می‌کنند، عشق هرگز ویران نمی‌کند اگر هر روز راهی تازه برای رشد کردن در آن بیاموزیم. یاد بگیریم که به دیگران عشق بورزیم. از آنچه که در خود داریم و آموخته ایم به دیگران ببخشیم. عشق چیزی نیست که با بخشش آن به دیگران آن را گم کنیم.
تنها زمانی می‌توانیم به دیگران مهر بورزیم و آنها را دوست بداریم که بیش از همه به خویشتن عشق بورزیم. بزرگترین دستور خدا نیز از همین امر سرچشمه می‌گیرد. همسایه خود را دوست بدار به همان اندازه که خود را دوست می‌داری. (انجیل متی ۲۲:۳۹) اما خوب بسیاری از آدم‌ها حتی در قبال خویشتن نمی‌توانند مسئولیتی را بپذیرند چه رسد به آنکه بخواهند در قبال فرد یا افرادی مسئول باشند و به همین دلیل این ایده که در قبال همنوعان خویش مسئول باشند در نظر ایشان مقوله ای غیرقابل تصور و غیرواقع بینانه است. اگر عاشق واقعی باشیم، چاره ای جز دوست داشتن دیگران نداریم. مسئولیت عشق همین است: دوست داشتن جامعه انسانی که از رشد عشق یک فرد به فرد دیگر حاصل می شود. عشق حقیقی درک به همراه دارد. درک اینکه آنچه آدمی امروز است، فردا نخواهد بود، فردا آدم دیگری خواهد بود. پس هیچ جای نگرانی وجود ندارد و اگر رفتار امروز فرد مورد علاقه مان آن چیزی که تصورش را می‌کردیم، نبود. عشق به ما می آموزد که نمی توان تنها با دیگران به این دلیل مخالفت ورزید که قادر نیستند در هر لحظه‌ای آن گونه که ما انتظار داریم رفتار کنند. آموختن عشق تنها به اینجا ختم نمی‌شود. بوسکالیا شناخت عشق را تنها از طریق تغییر می‌داند و می‌گوید «برای آموختن عشق باید پیوسته تغییر کنیم و البته از تغییرات نهراسیم. از هیچ کس جز خودمان نمی‌توانیم راه و رسم مهر ورزی را بیاموزیم. حتی والاترین معلمان اخلاقی هم نمی‌توانند با راهنمایی، ارزانی کردن بینش‌ها، پیشنهادات و دلگرمی‌های فراوان ما را در آموزش عشق ورزی یاری کنند. با تماشای زندگی دیگران نیز نخواهیم توانست عشق را یاد بگیریم.
زندگی و تجربه زندگی با فرو رفتن و غرق شدن در تمامی آن خود بهترین کلاس یادگیری است.» این حقیقتی است که عشق هر چه باشد، یک حال و هوای رمانتیک که زندگی‌مان را معنا می‌بخشد یا یک آرمان گرایی پوچ، ما به آن نیازمندیم. ما محتاجیم که دیگران را دوست بداریم و دیگران ما را دوست بدارند که اگر چنین نبود به اینجا نمی‌رسیدیم.
منبع : روزنامه شرق

راه و رسم عشق ورزی


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 



راه و رسم عشق ورزیهیچ واژه‌ای را نمی‌توان یافت که به اندازه عشق تعابیر و معنای گوناگون داشته باشد. عده‌ای عشق را ساختاری رمانتیک و ساده لوحانه قلمداد می‌کنند در حالی که برای برخی همه چیز است. گروهی عشق را تنها به خدا نسبت می‌دهند و جمعی نیز تحت تاثیر تجربه یگانه و بی‌همتای خویش، عشق را وابستگی شدید احساسی دو انسان به هم تلقی می‌کنند.
گرچه تمامی این تعابیر به لحاظ اینکه از تجربیات تک تک آدم‌هایی که آن را بر زبان آورده‌اند نشأت می‌گیرد، درست است ولی هیچ کدام تعریف درستی از عشق نیستند. عشق بازتابی آموختنی و عاطفی است. یک عمل متقابل پویا است که در هر لحظه از تمام زندگی‌مان آن را تجربه می‌کنیم. برای شناخت عشق باید در عشق زندگی کنیم و در عمل بیاموزیم.
آدم‌هایی هستند که عشق را خرید و فروش می‌کنند نه ابراز. اینها چنان هنرمندانه عشق را می‌خرند که جز یکسری خودفریب نمی‌توانند بفهمند که این یک بازی است آن هم از نوع پوچ گرایانه. لئوبوسکالیا در کتاب زندگی، عشق و دیگر هیچ عشق واقعی را چنان برمی‌شمارد: «عشق واقعی یعنی وقف کردن بی چشمداشت خویش. یعنی خود را تماما بخشیدن به امید اینکه در معشوق، عشق بیافرینیم. عشق عملی براساس ایمان و اعتقاد است و کسی که ایمان کمی دارد از عشق نیز چیزی نمی‌داند.»
عشق واقعی، عشقی است که بی‌چشمداشت ارزانی شود و عاشق واقعی نیز کسی است که هر آنچه دارد می‌بخشد و چیزی در مقابل طلب نمی‌کند. در واقع اگر کسی در قبال عشقی که ارزانی می‌کند، چشمداشت داشته باشد در پایان مایوس می‌شود زیرا بعید است که خیلی از آدم ها بتوانند همه نیازهای او را برآورده سازند حتی اگر عاشق و شیدای او باشند.
یک ضرب المثل بودایی است که می‌گوید «اگر دست از طلب برداری در راه روشن گام برداشته‌ای.» حقیقت نیز همین است. دیگران فقط می‌توانند چیزی را به ما بدهند که از عهده شان برمی‌آید نه آنچه را که می‌طلبیم. اصل مهم این است: هرگاه بتوانیم برای دوست داشتن، شرط نگذاریم یک قدم بزرگ به طرف آموختن عشق برداشته‌ایم. اگر دست از طلب برداریم و موانع را کنار بزنیم، به راحتی می‌توانیم عشق بورزیم؛ موانعی که با عقلانی جلوه دادن عشق سعی بر حذف آن از زندگی دارند، موانعی که اگر با دقت بنگریم ساخته و پرداخته ذهن خود آدمی اند نه چیز دیگری. برخلاف آنچه همگان فکر می‌کنند، عشق هرگز ویران نمی‌کند اگر هر روز راهی تازه برای رشد کردن در آن بیاموزیم. یاد بگیریم که به دیگران عشق بورزیم. از آنچه که در خود داریم و آموخته ایم به دیگران ببخشیم. عشق چیزی نیست که با بخشش آن به دیگران آن را گم کنیم.
تنها زمانی می‌توانیم به دیگران مهر بورزیم و آنها را دوست بداریم که بیش از همه به خویشتن عشق بورزیم. بزرگترین دستور خدا نیز از همین امر سرچشمه می‌گیرد. همسایه خود را دوست بدار به همان اندازه که خود را دوست می‌داری. (انجیل متی ۲۲:۳۹) اما خوب بسیاری از آدم‌ها حتی در قبال خویشتن نمی‌توانند مسئولیتی را بپذیرند چه رسد به آنکه بخواهند در قبال فرد یا افرادی مسئول باشند و به همین دلیل این ایده که در قبال همنوعان خویش مسئول باشند در نظر ایشان مقوله ای غیرقابل تصور و غیرواقع بینانه است. اگر عاشق واقعی باشیم، چاره ای جز دوست داشتن دیگران نداریم. مسئولیت عشق همین است: دوست داشتن جامعه انسانی که از رشد عشق یک فرد به فرد دیگر حاصل می شود. عشق حقیقی درک به همراه دارد. درک اینکه آنچه آدمی امروز است، فردا نخواهد بود، فردا آدم دیگری خواهد بود. پس هیچ جای نگرانی وجود ندارد و اگر رفتار امروز فرد مورد علاقه مان آن چیزی که تصورش را می‌کردیم، نبود. عشق به ما می آموزد که نمی توان تنها با دیگران به این دلیل مخالفت ورزید که قادر نیستند در هر لحظه‌ای آن گونه که ما انتظار داریم رفتار کنند. آموختن عشق تنها به اینجا ختم نمی‌شود. بوسکالیا شناخت عشق را تنها از طریق تغییر می‌داند و می‌گوید «برای آموختن عشق باید پیوسته تغییر کنیم و البته از تغییرات نهراسیم. از هیچ کس جز خودمان نمی‌توانیم راه و رسم مهر ورزی را بیاموزیم. حتی والاترین معلمان اخلاقی هم نمی‌توانند با راهنمایی، ارزانی کردن بینش‌ها، پیشنهادات و دلگرمی‌های فراوان ما را در آموزش عشق ورزی یاری کنند. با تماشای زندگی دیگران نیز نخواهیم توانست عشق را یاد بگیریم.
زندگی و تجربه زندگی با فرو رفتن و غرق شدن در تمامی آن خود بهترین کلاس یادگیری است.» این حقیقتی است که عشق هر چه باشد، یک حال و هوای رمانتیک که زندگی‌مان را معنا می‌بخشد یا یک آرمان گرایی پوچ، ما به آن نیازمندیم. ما محتاجیم که دیگران را دوست بداریم و دیگران ما را دوست بدارند که اگر چنین نبود به اینجا نمی‌رسیدیم.
منبع : روزنامه شرق

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

چگونه می توان عشق حقیقی را تشخیص داد؟



ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 



چگونه می توان عشق حقیقی را تشخیص داد؟شما از طریق اینترنت با کسی آشنا می شوید، هر روزی که سپری میشود خاطره های شما بیشتر و بیشتر شده و نسبت به هم علاقمند می شوید. اما چگونه می توانید تشخیص دهید که آیا واقعا عاشق شده اید یا رابطه شما تنها به دلیل یک جاذبه موقتی است؟
یک انسان در طول زنـدگی خـود به طور میانگین حداقل ۴ مـرتبه عـاشق مـیشود. اما آیا واقعا هر ۴ مرتبه، عشق اوحقیقی است؟ ما در این قسمت علائم مربوط به عشق، احترام و ارتباط را بـاشما در میان مـی گـذاریـم تـا قـادر به تصمیم گیری باشید و تشخیص دهید که آیا فردی که با او قرار ملاقات می گذارید شخص مورد نظر شما هست یا خیر.
۱) ارتباط
وجود صداقت در رابطه جزء ضروریات به شمار می رود، همچنین پیش از آنکه به کسی تعهد بدهید باید سعی کنید که در ابتدا او را به خوبی بشناسید. شما تا چه حد یکدیگر را می شناسید؟ آیا فقط در مورد مسائل جنسی با یکدیگر صحبت می کنید؟
▪ نقاط قوت:
شما در مورد تمام مسائل زندگی از قبیل مال و ثروت، فرزند، چیزهایی که از آن وحشت دارید و آرزوهایتان با یکدیگر صحبت می کنید. شاید با هم بحث کنید، اما در آخر به مصالحه دست پیدا می کنید. در مورد احساساتتان با یکدیگر صادق و روراست هستید.
▪ نقاط ضعف :
شما تنها رنگ مورد علاقه و نام مجله ای را که او می خواند، می دانید و از طرح سوالات عمیق تر پرهیز می کنید زیرا تصور می کنید که او جواب شما را نخواهد داد و یا می ترسید که پاسخ او مطابق میل شما نباشد. 
کمتر اتفاق می افتد که احساساتتان را با یکدیگر در میان بگذارید به همین دلیل پس از گذشت مدت زمان کوتاهی هر دوی شما اظهار نا امیدی کرده و رفته رفته تنفر و رنجش جایگزین مهر و محبت می شود. 
هیچ یک از شما حاضر به بخشیدن دیگری نیست.
۲) عشق 
یک رابطه سالم و یا ازدواج بدون وجود عشق برای مدت زمان زیادی دوام ندارد. آیا رابطه شما بر اساس عشق و علاقه بنا نهاده شده است یا اینکه فقط خودتان را به بازی گرفته اید؟
▪ نقاط قوت :
در زمان بروز هر نوع بحرانی، بدون توجه به نتیجه کار، در کنار هم می ایستید. از خود گذشتگی نشان می دهید تا بتوانید طرف مقابل خود را شاد کنید. صادق و راستگو هستید و چیزی را از یکدیگر پنهان نمی کنید. از نظر عاطفی، جسمی، روحی و ذهنی با یکدیگر همخوانی دارید. جدا از بحث عاشقی، دوست های خوبی نیز برای یکدیگر هستید.
▪ نقاط ضعف :
در زمان بروز مشکلات هر کس راه خودش را پیش می گیرد. شریک شما غیر قابل اطمینان است و نسبت به جنس مخالف خود نظر دارد. تا زمانیکه نتوانید حقیقت را پیدا کنید او به شما دروغ می گوید. سازگاری عاطفی و جسمی و روحی ناچیزی بین شما دو نفر وجود دارد. در شرایط مختلف نسبت به شما وفادار نیست.
۳) احترام
رابطه عاطفی بر اساس رفاقت، احترام و پذیرفتن یکدیگر بنا نهاده می شود. زمانیکه احترامی وجود نداشته باشد، شک و بد گمانی جایگزین اعتماد و احترام شده و به مرور زمان تنفر و بیزاری به تارو پود رابطه شما نفوذ پیدا می کنند.
▪ نقاط قوت:
شما از عیوب شریک خود آگاه هستید و برخی از اشتباهات را قبول می کنید.علایق شخصی و هویت اصلی یکدیگر را تشویق و حمایت می کنید. برای گوش کردن به نقطه نظرات یکدیگر وقت می گذارید.
▪ نقاط ضعف :
در مقابل دیگران از هم انتقاد می کنید . شریکتان به شما اجازه نمی دهد که بر اساس علایق شخصی تان عمل کنید و همیشه کلیه رفتارهای شما را زیر نظر دارد. شما دائما بر روی معیارهایی که از یکدیگر انتظار دارید مشاجره می کنید. 
شما نمی توانید اشتباهات یکدیگر را ببخشید یا/و فراموش کنید.
از نوع ارتباط خود آگاه باشید و برخورد معقولی از خود نشان دهید. اگر نمی توانید آنرا پرورش دهید پس شاید زمان ترک آن فرارسیده باشد. اما اگر احساس می کنید که رابطه شما محکم و پا بر جاست، می توانید با کمک گرفتن از عشق دو طرفه، احترام و ارتباط آنرا مستحکم تر نمایید.

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

http://masoud۷۸۷۳.blogfa.com/post-۱۶۶۲.aspx

چگونه به عشق حقیقی دست یابیم


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 




چگونه به عشق حقیقی دست یابیماغلب افراد مجرد میل دارنـد بـدانـنـد کـه چـگونـه و کجا باید عشق حقیقی را بیابند. در ایـن مـقـاله به ۸ نکته کاربردی و بسیار سودمند برای دستیابی به یـک عـشـق حــقیقی اشاره گردیده است:
۱) باور داشته باشید که شما هم می تـوانـید به یک رابطه دراز مدت، رمانتیک و شگفت انگیز دست یابید
اغلب افـراد مـجرد در آرزوی داشـتـن یــک رابطه فوق العاده می بـاشد. امـا تـعـداد معدودی از آنان محقق شدن چنین رابـطـه ای را بـاور دارنـــد. برای مجردها حتی ملاقات با یک فـــرد جذاب، سـازگار و دلخـواه یـک امـر نـاممـکن قـلـمــداد میــگردد. این بسیار حائز اهمیت است که شما به این امر
ایـمان داشـتـه بـاشـیـد کـه: آشــنایی با یک فرد مناسب و تشـکیل یک رابطه دراز مدت و حتی مادام العمر برای شما نیز امکان پذیر است. به خاطر داشته باشید که باور و ایمان نیمی از پیروزی در هر کاری میباشد.
۲) فرد مناسب حال خود را تعریف کنید 
بهترین شیوه برای انجام این کار آن است که بهترین دوستان خود را در نظر گرفته و ویژگیها و صفاتی که از نظر شما بسیار قابل ستایش میباشند را در آنها شناسایی کنید. شریک زندگی آینده شما میباید از همان ویژگیها و صفات اخلاقی برخوردار باشد. اگر از نظر شما ویژگیهایی نظیر بالندگی معنوی، حس شوخ طبعی، مهربانی و یا تحصیلات عالیه تحسین برانگیز میباشند، شریک آینده شما نیز باید از آن خصوصیات برخوردار باشد. و چنانچه شما اعتقادی به وجود چنین فردی ندارید بهتر است به مرحله نخست بازگردید.
۳) بیاموزید چگونه افراد ناشایست و نامناسب حال خود را شناسایی کنید
این نباید کار دشواری برای شما باشد. فردی که صفات و ویژگیهای دلخواه و ارزشمند شما را بروز نمیدهد به عنوان یک شریک تازه نامناسب میباشد. همچنین فردی که تنها در حضور شما رفتارهای خوشایند و خوب از خود به نمایش میگذارد و نه شخص دیگری، باز برای شما نامناسب میباشد. علاوه بر آن افرادی که در پیشبرد رابطه شتابزده عمل میکنند نیز شایسته برقراری رابطه نیستند. اینگونه افراد معمولا سبب دلشکستگی شما میگردند.
۴) با افراد نامناسب حال خود رابطه برقرار نکنید 
چنانچه با فردی که فاقد خصوصیات دلخواه شما میباشد وارد رابطه گردید، تنها ناکامی و اندوه را متوجه خود ساخته اید. زیرا چندی از رابطه شما نخواهد گذشت که شروع به تغییر وی مطابق همان ویژگیهای دلخواه خود خواهید کرد. اما شریک شما بطور طبیعی در مقابل این تغییر از خود مقاومت نشان خواهد داد. عدم توانایی وی در برقراری ارتباط و یا گوش دادن به صحبتهای شما و یا برآورده سازی نیازهایتان موجب میگردد که آنها را به اشتباه نشانه عدم علاقمندی به خودتان تلقی کنید. اما تنها واقعیت آن است که شما فردی را برگزیده اید که متناسب و برازنده تان نیست.
۵) خود را در محیطهایی قرار دهید که فرد مورد نظر شما در آنجا به فعالیت میپردازد 
به فرض اگر در آرزوی برقراری رابطه با یک ورزشکار میباشید، قطعا وی را در سینما نمیتوانید بیابید و یا چنانچه در جستجوی یک موسیقی دان هستید باید وی را در محافل موسیقی بیابید. بنابراین برای یافتن عشق دلخواه خود میباید از خانه خارج گردید.
۶) بر ترس خود از آنکه طرد گردید و یا مجددا تنها بمانید غلبه کنید.
تمام روابط در مقطعی از زمان پایان خواهند یافت. برخی با جداییها، برخی با طلاق و برخی نیز با مرگ. هیچ ضمانتی در زندگی وجود ندارد و عشق نیز از این مسئله مستثنا نمیباشد. هر زمان که شما عاشق فردی میگردید ناخواسته خود را در معرض طرد شدگی و ناکامی قرار میدهید. آخرین باری که در عشق شکست خورده اید را بخاطر می آورید؟ همانگونه که مشاهده میکنید شما دست نخورده باقی مانده و جان سالم بدر برده اید. پس آنقدر ها هم طرد شدن وحشتناک نیست.
۷) از وابستگی خودداری کرده و سعی کنید آزاد زندگی کنید.
به زندگی عادی خود مشغول باشید و تنها اندکی در پی مجذوب ساختن فرد دلخواه خود. افراد مجردی که تمام توجه و انرژی خود را معطوف مجذوب ساختن شریک زندگی دلخواه خود میگردانند، خود را از داشتن یک شریک مناسب و خوب محروم میسازند ( با بی اعتنایی به موردهای مناسب بالقوه). و همچنین افراد مجردی که از نداشتن یک رابطه و شریک خوب پیوسته محزون و دلسرد میباشند، در عوض آنکه وقت خود را هدر خیالپردازیهای آرزوهای خود کنند، بهتر است ابتکار عمل را بدست گرفته و برای خودشان زندگی و موقعیتهای شگفت انگیزی خلق کنند.
۸) ریسک کنید اما زیرکانه و آگاهانه
از منزل خارج گردید، با افراد جدید ملاقات کرده و باب صحبت را بگشایید و قرار ملاقات بگذارید. شانس و اقبال خود را با این اعمال افزایش دهید. ممکن است طرد شوید اما مطمئن باشید ارزش آن را خواهد داشت. یافتن یک عشق حقیقی امری دشوار و زمانبر است هیچگاه تا زمان دستیابی به آرزوهایتان از پای ننشینید.
منبع : تهران مانیا

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

چگونه به عشق حقیقی دست یابیم


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

 




چگونه به عشق حقیقی دست یابیماغلب افراد مجرد میل دارنـد بـدانـنـد کـه چـگونـه و کجا باید عشق حقیقی را بیابند. در ایـن مـقـاله به ۸ نکته کاربردی و بسیار سودمند برای دستیابی به یـک عـشـق حــقیقی اشاره گردیده است:
۱) باور داشته باشید که شما هم می تـوانـید به یک رابطه دراز مدت، رمانتیک و شگفت انگیز دست یابید
اغلب افـراد مـجرد در آرزوی داشـتـن یــک رابطه فوق العاده می بـاشد. امـا تـعـداد معدودی از آنان محقق شدن چنین رابـطـه ای را بـاور دارنـــد. برای مجردها حتی ملاقات با یک فـــرد جذاب، سـازگار و دلخـواه یـک امـر نـاممـکن قـلـمــداد میــگردد. این بسیار حائز اهمیت است که شما به این امر
ایـمان داشـتـه بـاشـیـد کـه: آشــنایی با یک فرد مناسب و تشـکیل یک رابطه دراز مدت و حتی مادام العمر برای شما نیز امکان پذیر است. به خاطر داشته باشید که باور و ایمان نیمی از پیروزی در هر کاری میباشد.
۲) فرد مناسب حال خود را تعریف کنید 
بهترین شیوه برای انجام این کار آن است که بهترین دوستان خود را در نظر گرفته و ویژگیها و صفاتی که از نظر شما بسیار قابل ستایش میباشند را در آنها شناسایی کنید. شریک زندگی آینده شما میباید از همان ویژگیها و صفات اخلاقی برخوردار باشد. اگر از نظر شما ویژگیهایی نظیر بالندگی معنوی، حس شوخ طبعی، مهربانی و یا تحصیلات عالیه تحسین برانگیز میباشند، شریک آینده شما نیز باید از آن خصوصیات برخوردار باشد. و چنانچه شما اعتقادی به وجود چنین فردی ندارید بهتر است به مرحله نخست بازگردید.
۳) بیاموزید چگونه افراد ناشایست و نامناسب حال خود را شناسایی کنید
این نباید کار دشواری برای شما باشد. فردی که صفات و ویژگیهای دلخواه و ارزشمند شما را بروز نمیدهد به عنوان یک شریک تازه نامناسب میباشد. همچنین فردی که تنها در حضور شما رفتارهای خوشایند و خوب از خود به نمایش میگذارد و نه شخص دیگری، باز برای شما نامناسب میباشد. علاوه بر آن افرادی که در پیشبرد رابطه شتابزده عمل میکنند نیز شایسته برقراری رابطه نیستند. اینگونه افراد معمولا سبب دلشکستگی شما میگردند.
۴) با افراد نامناسب حال خود رابطه برقرار نکنید 
چنانچه با فردی که فاقد خصوصیات دلخواه شما میباشد وارد رابطه گردید، تنها ناکامی و اندوه را متوجه خود ساخته اید. زیرا چندی از رابطه شما نخواهد گذشت که شروع به تغییر وی مطابق همان ویژگیهای دلخواه خود خواهید کرد. اما شریک شما بطور طبیعی در مقابل این تغییر از خود مقاومت نشان خواهد داد. عدم توانایی وی در برقراری ارتباط و یا گوش دادن به صحبتهای شما و یا برآورده سازی نیازهایتان موجب میگردد که آنها را به اشتباه نشانه عدم علاقمندی به خودتان تلقی کنید. اما تنها واقعیت آن است که شما فردی را برگزیده اید که متناسب و برازنده تان نیست.
۵) خود را در محیطهایی قرار دهید که فرد مورد نظر شما در آنجا به فعالیت میپردازد 
به فرض اگر در آرزوی برقراری رابطه با یک ورزشکار میباشید، قطعا وی را در سینما نمیتوانید بیابید و یا چنانچه در جستجوی یک موسیقی دان هستید باید وی را در محافل موسیقی بیابید. بنابراین برای یافتن عشق دلخواه خود میباید از خانه خارج گردید.
۶) بر ترس خود از آنکه طرد گردید و یا مجددا تنها بمانید غلبه کنید.
تمام روابط در مقطعی از زمان پایان خواهند یافت. برخی با جداییها، برخی با طلاق و برخی نیز با مرگ. هیچ ضمانتی در زندگی وجود ندارد و عشق نیز از این مسئله مستثنا نمیباشد. هر زمان که شما عاشق فردی میگردید ناخواسته خود را در معرض طرد شدگی و ناکامی قرار میدهید. آخرین باری که در عشق شکست خورده اید را بخاطر می آورید؟ همانگونه که مشاهده میکنید شما دست نخورده باقی مانده و جان سالم بدر برده اید. پس آنقدر ها هم طرد شدن وحشتناک نیست.
۷) از وابستگی خودداری کرده و سعی کنید آزاد زندگی کنید.
به زندگی عادی خود مشغول باشید و تنها اندکی در پی مجذوب ساختن فرد دلخواه خود. افراد مجردی که تمام توجه و انرژی خود را معطوف مجذوب ساختن شریک زندگی دلخواه خود میگردانند، خود را از داشتن یک شریک مناسب و خوب محروم میسازند ( با بی اعتنایی به موردهای مناسب بالقوه). و همچنین افراد مجردی که از نداشتن یک رابطه و شریک خوب پیوسته محزون و دلسرد میباشند، در عوض آنکه وقت خود را هدر خیالپردازیهای آرزوهای خود کنند، بهتر است ابتکار عمل را بدست گرفته و برای خودشان زندگی و موقعیتهای شگفت انگیزی خلق کنند.
۸) ریسک کنید اما زیرکانه و آگاهانه
از منزل خارج گردید، با افراد جدید ملاقات کرده و باب صحبت را بگشایید و قرار ملاقات بگذارید. شانس و اقبال خود را با این اعمال افزایش دهید. ممکن است طرد شوید اما مطمئن باشید ارزش آن را خواهد داشت. یافتن یک عشق حقیقی امری دشوار و زمانبر است هیچگاه تا زمان دستیابی به آرزوهایتان از پای ننشینید.
منبع : تهران مانیا

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

چرا عشق ما روز به روز کمرنگ‌تر می‌شود


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

http://www.novinpendargroup.com/ 

 



چرا عشق ما روز به روز کمرنگ‌تر می‌شودبر خلاف تصور خیلی ها که فکر می کنند عشق یکباره پیدا می شود و همیشه می ماند و یا حتی بیشتر می شود، ‌واقعیت این است که عشق ممکن است یک لحظه ایجاد شود، اما همانند بذری است و در صورتی باقی می ماند و رشد ‌می کند که در زمین مناسبی جای گیرد، آب و نور کافی به آن برسانیم؛ مرتب آفت کشی کنیم، به آن کود بدهیم و ‌مستمراً به آن رسیدگی نماییم.‌
● چگونه عشق به مرور کمرنگ می شود یا از بین می‌رود؟
ما عاشق ایده‌ آل‌ها و کمال‌ها می شویم و از نقصان ها می گریزیم. شاید تعجب کنید اگر بدانید معمولا انسان‌ها عاشق ‌یک موجود کامل و بدون نقص در ذهن خود می شوند و هنگامی که این تصویر ذهنی را منطبق با یک دختر یا یک پسردر ‌اطراف خود می‌کنند، به آن نام عشق می نهند. پس عشق به آن دختر آن وقتی رشد می یابد و قلب ما را به تپش وا ‌می دارد که او خود را منطبق با تصویر ذهنی ما ارائه دهد و هنگامی که به مرور او را متفاوت از ذهنیات خود ببینیم، ‌عشق ما رو به افول می رود. اما اینکه تصویر ذهنی ما چگونه باید در بیرون شکل بگیرد و حفظ شود نیاز به تخصص و ‌منطق دارد ، لذا عشق ما فوق عقل است ، یعنی اینکه باید از مسیر عقلانی و منطقی گذر کند و بالاتر از تفکر خام ما ‌باشد ، نه به عکس. پس اگر در زندگی به مرور دریافتیم همسرمان از زیر بار وظایف و مسئولیت‌های خود شانه ‌خالی می کند، لذت‌های خود را محور قــــــــرار مــــــــی دهــــــــد وهـــــنــــــــوز"مــــــــن" بـــــــودن مــــحــــــور فـــکــــــری اوست،‌اینگونه می شود که کسالت ‌مزمن عشق رابه چشم خواهیم دید. از دیگر آفت‌هایی که ما به عشق می رسانیم ، می توان به موارد زیر اشاره کرد.‌
● عدم انعطاف پذیری 
عدم انعطاف پذیری نسبت به مسائلی که در زندگی با آن روبرو هستیم. مثلا اگر تعصب روی روش و سلیقه های خود ‌داشته باشیم و به علاقه ها، سلیقه ها و شیوه های زندگی همسرمان مکرراً انتقاد کنیم یا از آن بدتر ، اهانت کرده ‌یا به مسخره بگیریم.‌
● کمال گرایی افراطی 
از آنجا که ما ناخودآگاه عاشق " خوبی مطلق"، " مثبت مطلق " و" کمال مطلق" شده ایم و معشوق خود را آخر ‌معرفت و خوبی ارزیابی کرده ایم ، به مرور این ارزیابی خطا، خود را به ما نشان می دهد و دچـــار مـشـکـل مـی سازد. او‌هرگز نمی‌تواند انتظارات و توقعات ایده آل ما را بر آورده کند. او هم یک انسان مثل بقیه انسان‌هاست و بدیهی است که ‌نقاط ضعف زیادی نیز در کنار نقاط مثبت و نقاط قوت خود دارد.‌

چرا عشق ما روز به روز کمرنگ‌تر می‌شود


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




چرا عشق ما روز به روز کمرنگ‌تر می‌شودبر خلاف تصور خیلی ها که فکر می کنند عشق یکباره پیدا می شود و همیشه می ماند و یا حتی بیشتر می شود، ‌واقعیت این است که عشق ممکن است یک لحظه ایجاد شود، اما همانند بذری است و در صورتی باقی می ماند و رشد ‌می کند که در زمین مناسبی جای گیرد، آب و نور کافی به آن برسانیم؛ مرتب آفت کشی کنیم، به آن کود بدهیم و ‌مستمراً به آن رسیدگی نماییم.‌
● چگونه عشق به مرور کمرنگ می شود یا از بین می‌رود؟
ما عاشق ایده‌ آل‌ها و کمال‌ها می شویم و از نقصان ها می گریزیم. شاید تعجب کنید اگر بدانید معمولا انسان‌ها عاشق ‌یک موجود کامل و بدون نقص در ذهن خود می شوند و هنگامی که این تصویر ذهنی را منطبق با یک دختر یا یک پسردر ‌اطراف خود می‌کنند، به آن نام عشق می نهند. پس عشق به آن دختر آن وقتی رشد می یابد و قلب ما را به تپش وا ‌می دارد که او خود را منطبق با تصویر ذهنی ما ارائه دهد و هنگامی که به مرور او را متفاوت از ذهنیات خود ببینیم، ‌عشق ما رو به افول می رود. اما اینکه تصویر ذهنی ما چگونه باید در بیرون شکل بگیرد و حفظ شود نیاز به تخصص و ‌منطق دارد ، لذا عشق ما فوق عقل است ، یعنی اینکه باید از مسیر عقلانی و منطقی گذر کند و بالاتر از تفکر خام ما ‌باشد ، نه به عکس. پس اگر در زندگی به مرور دریافتیم همسرمان از زیر بار وظایف و مسئولیت‌های خود شانه ‌خالی می کند، لذت‌های خود را محور قــــــــرار مــــــــی دهــــــــد وهـــــنــــــــوز"مــــــــن" بـــــــودن مــــحــــــور فـــکــــــری اوست،‌اینگونه می شود که کسالت ‌مزمن عشق رابه چشم خواهیم دید. از دیگر آفت‌هایی که ما به عشق می رسانیم ، می توان به موارد زیر اشاره کرد.‌
● عدم انعطاف پذیری 
عدم انعطاف پذیری نسبت به مسائلی که در زندگی با آن روبرو هستیم. مثلا اگر تعصب روی روش و سلیقه های خود ‌داشته باشیم و به علاقه ها، سلیقه ها و شیوه های زندگی همسرمان مکرراً انتقاد کنیم یا از آن بدتر ، اهانت کرده ‌یا به مسخره بگیریم.‌
● کمال گرایی افراطی 
از آنجا که ما ناخودآگاه عاشق " خوبی مطلق"، " مثبت مطلق " و" کمال مطلق" شده ایم و معشوق خود را آخر ‌معرفت و خوبی ارزیابی کرده ایم ، به مرور این ارزیابی خطا، خود را به ما نشان می دهد و دچـــار مـشـکـل مـی سازد. او‌هرگز نمی‌تواند انتظارات و توقعات ایده آل ما را بر آورده کند. او هم یک انسان مثل بقیه انسان‌هاست و بدیهی است که ‌نقاط ضعف زیادی نیز در کنار نقاط مثبت و نقاط قوت خود دارد.‌

جاذبه در مقابل عشق


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 



جاذبه در مقابل عشقوقـتی اولیـن بار کسی را می بیـنیم، صرفنـظر از مـحیـط یـا طریقه این ملاقات، یا مجذوب او می شویم یا نمی شویم.
ایـن مجذوبـیت اولیـه اگـر دنـبال شود، سرانجام به دوستی منـجر شـده و بـعد ممـکن است از حصار و موانعی که برای
مـحافظت از خـود در اطرافمان کشیده ایم عبور کرده تـبدیل به عشق شود. 
جاذبه معمولاً تصمیم آنی از دوست داشتن یا نداشتن است که به معیارهای ناخودآگاه ما برمی گردد. وقتی کسی را رو در رو ملاقات کنیم، سعی می کنیم او را با معیارهای فیزیکی و ظاهری بسنجیم. اگر از طریق نامه، تماس های تلفنی یا چت های اینترنتی با کسی آشنا شویم، سعی می کنیم از طریق نحوه صحبت کردن و گفتگویشان و اینکه چقدر حرف زدن با آنها برایمان جالب و سرگرم کننده است، آنها را بسنجیم. 
کاملاً حقیقت دارد که در اینترنت مردم می توانند هر طور که بخواهند رفتار کنند، و هر شخصیتی باشند که می خواهند. اما آخر کار خودِ واقعیشان از شکاف شخصیتی که برای خود ساخته اند به بیرون نفوذ می کند و خودِ واقعیشان را می بینیم. نکته اخلاقی این چیست؟ اینکه بهتر است خودمان باشیم. چون ممکن است روزی پیش بیاید که مجبور شوید یا بخواهید که فرد آنطرف مکالمه اینترنتی را ملاقات کنید. 
از طرف دیگر وقتی خودِ واقعی طرف مقابل را ملاقات می کنید، یادتان باشد که زمان باعث شده آن فرد را دوست داشته باشید، به خاطر چیزی که در فکرشان و قلبشان است. ممکن است تصور کنید آن معشوقی را پیدا کرده اید که دقیقاً مثل شما فکر میکند و دقیقاً مثل شما احساس می کند. 
هیچ کس کامل نیست. همه ما اشکالات و نقص هایی داریم. اینکه بخواهیم فرد "مناسب" را برای خودمان پیدا کنیم اشکالی ندارد. اما اگر بخواهیم فرد "کامل" را پیدا کنیم، به جرات می توانم بگویم که غیر ممکن است. چون هیچ فرد کاملی وجود خارجی ندارد. 
وضعیت ظاهری این فرد به اندازه وضعیت روحی و درونی او اهمیت ندارد. ما عاشق روح افراد می شویم نه قد و قواره و ظاهرشان. و گرچه برای بهتر کردن ظاهرمان می توانیم کارهایی انجام بدهیم، اما این نباید معیار اصلی ما برای دوستی باشد. ما عاشق قلب انسانها می شویم، عاشق درونشان، خودِ واقعیشان. مسئله مهم همین است.

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

چرا باید عاشق بشویم


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 



چرا باید عاشق بشویمعشق نه تنها به زندگی معنا می‌بخشد، بلکه برای سلامتی فوایدی را به همراه دارد. به مناسبت های مختلف به افراد خاص در زندگیتان عشق بورزید. 
● عشق رگ ها را باز می‌کند.
تحقیقات نشان داده‌اند که عشق و دوست داشتن تشکیل پلاک‌ها را در رگ‌ها کاهش می‌دهند. در تحقیقی به تعدادی خرگوش کلسترول خوراندند و تعدادی از آنها محبت را تجربه کردند، محققان دریافتند که در این دسته خطر حمله قلبی و تصلب شرایین کاهش داشته است.
● با عشق ایمن شوید.
محبت پر قدرت ترین تجربه احساسی است، و مطالعات نشان می‌دهد که وقتی محبت را احساس می‌کنید، تعداد زیادی سلولهای ایمنی و اندورفین تولید می‌شود. حتی تماشای یک فیلم رومانتیک و عاشقانه، سبب افزایش ایموگلوبین می‌شود. 
● داشتن روابط جنسی سالم سبب افزایش عمر می‌شود. 
مطالعات نشان داده است که افراد پیری که روابط جنسی فعالی داشته اند خوشحال ترین مرد و زن‌ها می‌باشند. جای تعجب نیست: نزدیکی سالم سر چشمه جوانی طبیعت می‌باشد. روابط جنسی سطح موادی را که باعث افزایش عمر می‌شوند بالا می‌برد، این مواد شامل اندورفین، DHEA و هورمون رشد می‌باشند: همچنین سطح کورتیزول، هورمون استرس و آدرنالین را کاهش می‌دهد. 
چین باستان سنتی داشت که بر انتقال موثر انرژی در طول فعالیت های جنسی تاکید می‌کرد. همان طور که یک تحقیق چینی مشخص می‌کند، فعالیت های جنسی صحیح مزایای احساسی و بدنی فراوانی را به همراه دارند، این فواید شامل تولید هورمون متوازن، استراحت، شور و حرارت مضاعف و خلق و خوی مناسب می‌باشد. از طرف دیگر، روابط جنسی اشتباه، هیچ فایده ای را به همراه ندارد و از نظر عاطفی و جسمی ‌مضر می‌باشند. پس روابط جنسی و عاطفی سالم نه تنها کیفیت زندگی را، بلکه کمیت زندگی را بهبود می‌بخشد. 
● با افرادی که دوست دارید در تماس باشید.
تماس با انسان‌ها، به عنوان یک تکنیک قوی، تولید اندورفین، هورمون رشد و DHEA را افزایش می‌دهد و از طرف دیگر استرس را کاهش می‌دهد. در حقیقت بیمارانی که با افراد دیگر در تماس می‌باشند، نسبت به بیمارانی که تنها می‌باشند زودتر بهبودی می‌یابند. بنابراین برای یکدیگر پیام عاشقانه بفرستید، یکدیگر را در آغوش بگیرید و سبب بهبودی سلامت همدیگر بشوید. 
● افزایش عمر با محبت به خانواده
افراد پیر یا صد ساله توسط خانواده هایشان دوست داشته و گرامی ‌داشته می‌شوند. طبق مطالعات، افرادی که زندگی شادی دارند، کمتر دچار بیماری می‌شوند و عمرشان هم افزایش پیدا می‌کند. یک رابطه معنادار با خانواده به طور خودکار به وجود نمی‌آید، بلکه باید برای آن تلاش کرد و سپس آن را نگه داشت. اگر برای روابط خود در خانواده اهمیت قائل شوید، احساس عشق، محبت و تعلق خاطر در خانواده به وجود می‌آید. در خانواده خود، اعتماد، کمک به یکدیگر، عشق، صلح و صفا، گوش دادن به حرفهای طرف مقابل، انسانیت، صداقت و عدا لت را حکمفرما سازید. 
● افزایش عشق در زندگی
اگر عشق با سلامتی برابر است، چگونه آن را آشکار سازیم؟ باید برای آن وقت و انرژی به کار ببرید. راه‌های عشق ورزیدن به معشوق خود را بیاموزید. برای نمونه یک غذا بپزید یا ظروف را بشویید. یا یک کارت پستال برای وی بفرستید تا به این طریق او را خوشحال کنید. نیازی نیست که پول زیادی صرف کنید، بلکه باید نشان دهید که مواظب وی هستید و او را تحسین می‌کنید. باید محبت خود را ابراز کنید. امیدوارم به نتایج مثبتی در زمینه عشق ورزیدن به طرف مقابل خود، برسید.

www.bahrambahonar.blogfa.com

چرا عاشق می شویم چرا متنفر؟!



ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

http://www.novinpendargroup.com/ 

 



چرا عاشق می شویم چرا متنفر؟!برخی عرفا می گویند ما هفت بدن داریم. بدن فیزیکی یعنی همین که قابل مشاهده است اولین بدن ماست. اما بدن دوم به بعد را با چشم ظاهر نمی توانی ببینی بلکه یک حس شهودی لازم است تا آن را باور کنی. در بدن دوم احساسات و عواطف ما شکل می گیرند. اگر تو عاشقی و اگر متنفری از امکان بالقوه بدن دوم استفاده کرده ای. این حالات شرایطی هستند که از استعداد طبیعی بدن دوم ناشی می شوند. سرچشمهٔ انرژی عشق و تنفر یکی است و این دو با هم هستند. این که چرا از یک فرد به خصوص خوشتان می آید و از فرد دیگری متنفر می شوید تفاوت آنها در طبیعت ارتعاشات آنهاست. در مرحله از رشد معنوی تو سعی می کنی از جهت های متضاد فراترروید و این را از دیدگاه دیگری هم می توان بررسی کرد.
برخی ذهن را به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم کرده اند و بودا آن را به ۳۶۰ بخش تقسیم کرده. احساسی که نسبت به دیگران داریم به هر دو بخش مربوط می شود یعنی گاهی با دیدن رفتارها و یا شنیدن حرف های یک نفر از او بدمان می آید و گاهی بدون داشتن دلیل واضح و مشخصی از کسی بدمان می آید و این حس از ناخودآگاه ما می آید. بخشی ا زذهن که حد و مرزی ندارد و در مقایسه با بخش آگاه مثل جنگل در برابر باغچه است.
بخش ناخودآگاه جایی است که اگر بتوانی به آن دست یابی به کمال خواهی رسید. وقتی از کسی بدت می آید از او فرار نکن تو می توانی به او فکر کنی و به دلایلی که باعث تنفرت شده بیاندیشی. این حس را سرکوب نکن فقط به آن فکر کن حتی تظاهر نکن که متنفر نیستی با آن مواجه شو و درکش کن.
●اگر حس تنفر نداشتیم
اگر حس تنفر نبود شما هر غذایی را می خوردید حتی غذاهای فاسد شده و گندیده. شما حسی نداشتید که شما را باخبر کند.
اگر حس تنفر نبود شما هر آبی را می نوشیدید چه آن آب تصفیه بود چه آب یک لجن زار. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد که کیسهٔ‌ زباله را هر شب بیرون بگذارید،‌ چون حس بدی به شما دست نمی داد. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد حمام بروید یا نه. شما از کثیفی بدتان می آید و برای همین به حمام می روید. شما هرگز لباسهایتان را عوض نمی کردید. سرتان را شانه نمی زدید، اتو نمی کردید چون حسی نداشتید که به شما بگوید مرز زیبایی و زشتی، عشق و تنفر کجاست؟
وجود این جفت متضاد باعث می شود که هر دو را درک کنیم.

مرز زیبایی و زشتی، عشق و تنفر کجاست؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


چرا عاشق می شویم چرا متنفر؟!برخی عرفا می گویند ما هفت بدن داریم. بدن فیزیکی یعنی همین که قابل مشاهده است اولین بدن ماست. اما بدن دوم به بعد را با چشم ظاهر نمی توانی ببینی بلکه یک حس شهودی لازم است تا آن را باور کنی. در بدن دوم احساسات و عواطف ما شکل می گیرند. اگر تو عاشقی و اگر متنفری از امکان بالقوه بدن دوم استفاده کرده ای. این حالات شرایطی هستند که از استعداد طبیعی بدن دوم ناشی می شوند. سرچشمهٔ انرژی عشق و تنفر یکی است و این دو با هم هستند. این که چرا از یک فرد به خصوص خوشتان می آید و از فرد دیگری متنفر می شوید تفاوت آنها در طبیعت ارتعاشات آنهاست. در مرحله از رشد معنوی تو سعی می کنی از جهت های متضاد فراترروید و این را از دیدگاه دیگری هم می توان بررسی کرد.
برخی ذهن را به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم کرده اند و بودا آن را به ۳۶۰ بخش تقسیم کرده. احساسی که نسبت به دیگران داریم به هر دو بخش مربوط می شود یعنی گاهی با دیدن رفتارها و یا شنیدن حرف های یک نفر از او بدمان می آید و گاهی بدون داشتن دلیل واضح و مشخصی از کسی بدمان می آید و این حس از ناخودآگاه ما می آید. بخشی ا زذهن که حد و مرزی ندارد و در مقایسه با بخش آگاه مثل جنگل در برابر باغچه است.
بخش ناخودآگاه جایی است که اگر بتوانی به آن دست یابی به کمال خواهی رسید. وقتی از کسی بدت می آید از او فرار نکن تو می توانی به او فکر کنی و به دلایلی که باعث تنفرت شده بیاندیشی. این حس را سرکوب نکن فقط به آن فکر کن حتی تظاهر نکن که متنفر نیستی با آن مواجه شو و درکش کن.
●اگر حس تنفر نداشتیم
اگر حس تنفر نبود شما هر غذایی را می خوردید حتی غذاهای فاسد شده و گندیده. شما حسی نداشتید که شما را باخبر کند.
اگر حس تنفر نبود شما هر آبی را می نوشیدید چه آن آب تصفیه بود چه آب یک لجن زار. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد که کیسهٔ‌ زباله را هر شب بیرون بگذارید،‌ چون حس بدی به شما دست نمی داد. اگر حس تنفر نبود برایتان فرقی نمی کرد حمام بروید یا نه. شما از کثیفی بدتان می آید و برای همین به حمام می روید. شما هرگز لباسهایتان را عوض نمی کردید. سرتان را شانه نمی زدید، اتو نمی کردید چون حسی نداشتید که به شما بگوید مرز زیبایی و زشتی، عشق و تنفر کجاست؟
وجود این جفت متضاد باعث می شود که هر دو را درک کنیم.

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

با عشق و شور ،عشق بورزید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


به عشق خود ایمان داشته باشیدچنانچه می خواهید زندگی شما همواره با عشق و شور باشد ، و با عشق و شور نیز عشق بورزید باید به قلب و عشق خود ایمان داشته باشید . ایمان همان صحه گذاشتن به رابطه ی عاشقانه ای است که با رویاها و امید هایتان دارید . ایمان همچنین صحه گذاشتن و درک این نیاز و گرایش درونی از شماست که می خواهید تغییری در این دنیا ایجاد کنید تا آن را به جای بهتری بدل کنید . ایمان ظهور و بروز طبیعی همان عشق و شور زندگی شماست . هنگامی که نسبت به رابطه ، پروژه ، آرمان یا غایتی برتر در خود احساس عشق و شور و حال می کنید ایمانی در قلب شما شکل می گیرد . ایمان به این که آنچه را که برایتان مهم است به موفقیتی کم نظیر بدل خواهید کرد .
برخی از مردم ایمان را به برخورد از موضع ضعف ، سوء تعبیر می کنند . از نظر آنان ایمان همان رها کردن مسئولیت زندگی خود و واگذار کردن آن به نیرویی یا چیزی در بیرون از خودمان است . این وابستگی است نه ایمان . 
ایمان هرگز به این هعنا نیست که به کسی یا چیز دیگری (غیر از خودمان) متکی باشیم تا همه چیز را برایمان فراهم کند . ایمان واقعی و حقیقی همان ایمان به خودتان است نه ایمان به سرنوشت و تقدیر . این نوع از ایمان ، ایمان به نیرو و اقتدار درونی و نیز عشق و شور زندگی است که به شما انگیزه می بخشد مسئولیت آینده ی خود را بر عهده گیرید و ایمان شما نیز برخواسته و زائیده ی تعهد شما در انجام این مهم است . 
دنیا و نیز تمامی کائنات به شما ایمان دارند . وگرنه شما هرگز اینجا نبودید و وجود نداشتید . هر آنچه شما برای رسیدن به غایت وجودی خود به آن نیاز دارید از پیش به شما داده شده است . حال دیگر با خود شما و بر عهده ی خود شماست تا هدیه ی زندگی و نیز موهبت منحصر به فرد بون خودتان را بپذیرید . و آن ها را با عشق و شور و حال تمام با دیگران قسمت کنید . 
ایمان تنها زاده ی عشق و شور زندگی است . 
هرگاه به عشق و شور زندگی تسلیم شوید و بر نیاز و گرایش خود به خوشبختی و خوشحالی ، رضایت و حقیقت ، صحه بگذارید ، خود به خود به سرچشمه ی زندگی می پیوندید که درون خود شما وجود دارد . 
ناگهان حس بالایی از قدرت ، هدفمندی و ارتباط با چیزی به مراتب بزرگتر از آنچه تا به آن زمان آن را به عنوان "خویشتن خویش" می شناختید ، سرتاسر وجود شما را فرا خواهد گرفت . 
آن گاه در می یابید که ایمان همان امید و امیدواری نیست و اصولا هیچ ارتباطی نیز با آن ندارد . درخواهید یافت که ایمان نوعی خودباوری و اعتماد به نفس است . ایمان به نوعی علم به این که آگاهی و شعور کیهانی به شکل "شما" و "در شما" به جریان افتاده و به کار گرفته شده است . 

http://delsoookhte.blogfa.com/cat-۲.aspx
توسط پویا روحی علمداری

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

می توان عشق را در بازار قلب ها فروخت

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


بهانه عشقمی توان عشق را در بازار قلب ها فروخت و اطمینان داشت به عاشقانی که فقط به بهانه عشق به بازار می آیند. باید اعتماد کرد به لبخندهای مهربانشان...
می دانی اصلا یک جایی خواندم که قیامت یک بازار است. خریدار خداست! همه ما فروشنده ایم. فکر کن که مثلا کدام عملت را می خواهی به خدا بفروشی؟ اصلا تو چکاره ای؟ کدام عملت را خدا می خرد؟ خدا عزیز، رحیم، رحمن، غفور و... است. حالا اگر تو هم سعی کنی صفات خدا را داشته باشی، خدا نظری به تو هم می کند. خدا از ریزترین عمل خوبت هم نمی گذرد. فکر کن مثلا یک لبخندت هم برای خدا ارزش دارد.
بعضی وقت ها بازار خودمان را با بازار خدا مقایسه می کنم. قابل مقایسه نیستند ولی می خواهم ببینم که چه بکنیم تا بهتر شود بازارمان. ما پولمان را برمی داریم و می رویم بازار. خدا درجه های بهشتی اش را. پول ما هر چه قدر هم زیاد باشد بالاخره تمام می شود. اما درجه های خدا نه. درجه های خدا ماندگارند برای فروشندگان. اما پول های ما نه. وقتی ما چیزی می خریم برایمان خیلی مهم است. اگر لباس باشد زود می پوشیم و مثلا پزش را می دهیم. اما خدا وقتی اعمال خوب ما را می خرد فقط به فکر خود ماست وگرنه اعمال خوب ما در برابر خدا هیچ اند.
تو را به خدا یک لحظه فکر کنیم. جز اینه؟

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

با انتشار امواج عشق جذاب تر شوید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


تو مشغول تماشای این صحنه هستی. به خودت نگاه کن یک گل شده ای. گلی زیبا و خوشبو. آنقدر خوشبو که عطر رایحه اش در سراسر باغ پیچیده و هر کس از کنارش می گذرد جذب این رایحه می شود. تو به آن گل خوشبو به خودت نگاه می کنی که از خودش عطر عشق ساطع می کند. برای گل فرقی نمی کند که چه کسی در رهگذرش قرار گیرد و حتی وقتی تنهاست و کسی نیست عطر افشانی می کند. تو آن گل هستی و در همه حال مشغول انتشار امواج خوشبوی عشقی و با نثار آن بیشتر از عشق سرشار می شوی. تو در زندگی مثل این گل هستی و همیشه حتی وقتی تنهایی از خود امواج عشق را به بیرون می فرستی شاهد باش که چگونه امواجی که از تو به بیرون سرریز می کنند مثل نیروی جاذبه دیگران را به سویت جذب می کنند. تو دیگران را در میدان مغناطیسی عشق قرار می دهی و امواج عشق چهره ای زیبا و جذاب از تو می سازد.
منتظر تأیید دیگران نباش‌، به تحقیر دیگران اهمیت نده
ذهن تو از کودکی تا به حال توسط دیگرانی که بیرون از وجودت هستند شرطی شده و تو برای آن که بدانی آدم خوبی یا بدی هستی به نظرات دیگران وابسته شدی. تو بارها به خاطر کارهایی که دیگران بد دانسته اند تنبیه و تحقیر شده ای و اگر حتی پنهانی توانسته ای آنها را انجام دهی عذاب وجدان راحتت نگذاشته. هم چنین کار خوب را دیگران برایت تعریف کرده اند اما همهٔ تأییدها و تحقیرها مطابق معیارهای متغیر ذهنی انجام می شوند در حالی که تو فقط ذهن نیستی و ذهن به عنوان یک ابزار در خدمت توست تا بتوانی به وسیلهٔ‌ آن به بالاتر از ذهن دست یابی. حالا به عنوان یک شاهد به خودت نگاه کن که چگونه به دهان دیگران چشم دوخته ای که تأیید یا تحقیرت کنند امواجی را ببین که از سوی دیگران به سمت تو می آیند تو نه آن تأییدها هستی و نه آن تکذیب و تحقیرها اینها فقط افکاری هستند که از سمت دیگران به صورت امواج شنیداری و دیداری به سمت تو می آیند. تو می توانی تمام این حرفها را بشنوی و درک کنی اما آن حرفها. تو شاهد باش که در برابر افکار دیگران منفعل نیستی تو با معیارهای روحی درونی می توانی نسبت به افکار و اعمالت کنترل داشته باشی. تو نه کارهای خوبی که کرده ای هستی و نه کارهای بدی که انجام داده ای. شاهد باش که این تو این اعمال و افکار نیستی و به عنوان شاهد فقط آنها را ببین و هیچ قضاوتی درباره شان انجام نده فقط به آنها نگاه کن. حالا تو از بالا به همه چیز نگاه می کنی و به راحتی می توانی بر جنبه های مثبت و منفی خویش آگاهانه اشراف داشته باشی.

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

یافتن عشقی فرای الفاظ و کلمات

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


ارتقای زندگی: یافتن عشقی فرای الفاظ و کلماتاگر شما به مرد زندگیتان بگویید که: "عزیزم ما باید در مورد رابطه مان با هم کمی بیشتر صحبت کنیم" تصور می کنید چه اتفاقی می افتد؟
اگر شما پاسخی به این شرح را در ذهن خود تصور می کنید:" فکر نمی کردم هیچ موقع یک چنین تقاضایی از من داشته باشی، من هم می خواستم به هر ترتیبی که شده احساساتم را با تو در میان بگذارم و در عین حال تمایل دارم که با خواسته های تو نیز آشنا شوم و ببینم که دلت می خواهد چه تغییراتی را در رفتار خود ایجاد کنم" به شما اطمینان می دهم خوشبخت ترین زوجی هستید که در دنیا یافت می شود و در این مورد هم هیچ گونه شکی به دل راه ندهید.
زمانیکه صحبت از یک چنین مسائلی به میان می آید معمولاً آقایون تمایلی به انجام این کار از خود نشان نمی دهند، در لاک دفاعی فرو می روند، و اکثر آنها تصور می کنند که خانم قصد دارد آنها را به خاط رگناهی که مرتکب نشده اند، مجازات کند.
به طور حتم شما هم تا کنون شاهد یک چنین مشاجراتی بوده اید. هم خانم و هم آقا هر دو حرف هایشان را از بر هستند و همیشه جریان خیلی بد تر از آنچه که انتظارش را دارید به پایان می رسد. به همین خاطر هیچ شکی وجود ندارد که چرا آقایون از این چند کلمه بیش از هر چیزی وحشت دارند: "عزیزم باید صحبت کنیم"
ما در جلسات مشاوره ای که داشتیم از خانم های بسیار زیادی سوال می کردیم که در گذشته چگونه با همسران خود ارتباط برقرار می کردند. اغلب آنها چیز هایی از این قبیل در جواب به ما تحویل می دادند: "این کار به هیچ شیوه ای جواب نمی دهد، آقایون هیچ گاه توانایی برقررای ارتباط را ندارند، به سرعت عصبانی می شوند، و صبر و شکیبایی خود را از دست می دهند. به هیچ وجه علاقه ای به انجام این کار از خود نشان نمی دهند."
به هر حال به نظر می رسد زمانیکه صحبت از "گفتگو در مورد روابط زناشویی" به میان می آید آقایون تصور می کنند چیزهایی را می دانند که خانم ها از آن بی اطلاع هستند. تحقیقات و بررسی های ۵۰ ساله ما حاکی از این امر هستند که بدون در نظر گرفتن اینکه شما از گفتگو با همسرتان چه هدفی داشته باشید، اما به هر حال احتمال بروز اشتباهاتی وجود دارند که می توانند رابطه را از آن چیزی که هست بدتر کرده و بر مشکلات شما بیفزایند.
● درون هر مشاجره ای نوعی از هم گسیختگی وجود دارد
این امر هیچ ارتباطی به عدم علاقه همسرتان و یا اینکه دارای مهارت های بالای ارتباطی نمی باشد، ندارد.
خانم ها تنها به این دلیل می خواهند در مورد ارتباط خود صحبت کنند چرا که احساس عصبانیت می کنند و با انجام دادن این کار تنها سعی بر این دارند که احساس بهتری را در خود ایجاد نمایند. از سوی دیگر آقایون تمایلی به صحبت کردن ندارند چراکه حرف زدن هیچ یک از احساسات آنها را بهتر نمی کند. در حقیقت میتوان اظهار داشت که حتی در برخی موارد انجام این کار می تواند حال آنها را بدتر هم بکند. به هر حال چه خانم موفق شود او را واردار به حرف زدن کند چه نتواند این کار را انجام دهد، نوعی عدم ارتباط صحیح و از هم گسیختگی میان آنها برقرار خواهد شد.
به هر حال با شروع هر گونه مشاجره ای باید در انتظار نوعی ناامیدی، یاس ، تنفر و رنجش باشیم. گاهی اوقات کار به جایی می رسد که طرفین ترجیح می دهند اصلاً در یک چنین رابطه ای قرار نگیرند.
استرس مزمنی که باعث می شود در همه حال خانم ها و آقایون احساس دور شدن از یکدیگر را تجربه کنند از نحوه برخورد آنها در مقابل احساسات مختلف از جمله ترس و خجالت نشات می گیرد. این تفاوت فاحش میان جنس مذکر و مونث، از همان ابتدای تولد به وضوح قابل مشاهده می باشد.
اما یکی از مسائل دیگری که می تواند افراد را بر سر دو راهی قرار دهد این است که "آیا در مشاجرات واقعاً در مورد ارتباط حرفی به میان می آید یا خیر؟" علاوه بر اینکه خانم ها به این دلیل گفتگو می کنند که احساس یاس و نامیدی دارند، می توان به این نکته هم اشاره کرد که در کنار این ناامیدی نوعی حس اضطراب و ترس نیز به آنها دست می دهد.
از عمده دلایلی که آقایون هیچگونه تمایلی به گفتگو در مورد مسائل و مشکلات خانوادگی با همسران خود ندارند این است که احساس ناامیدی و پشیمانی خانم سبب می شود که احساس کنند شکست خورده اند و نتوانسته اند نیازهای خانم را به درستی برآورده سازند. اگر بخواهیم کمی عمقی تر به این مسئله فکر کنیم باید بگوییم که نوعی حس خجالت به آنها دست می دهد. احساس خجالت آقا آنقدر زیاد است که به او اجازه نمی دهد ترس خانمش را مشاهده کند. ترس خانم هم به او اجازه نمی دهد که خجالت آقا را درک کند.
در یک چنین شرایطی هر دو طرف سعی می کنند تا با اتکا به شیوه های غلط به از بین بردن احساسات خود دست بزنند. دسته ای صحبت می کنند و دسته ای دیگر از انجام این کار امتناع می ورزند. به این ترتیب مشکلات جدی تر شده و هر دو طرف قلب همدیگر را می شکنند و همدیگر را ناامید می کنند.
اگر هر یک از شما کار اشتباهی انجام دهد، این احتمال وجود دارد که رابطه از هم پاشیده شود. باید خجالت و ترس را بشناسید و نحوه صحیح کنترل آنها را یاد بگیرید. باید نقاط آسیب پذیر شخصیت یکدیگر را به درستی درک کنید و ببینید که چگونه میتوانید آنها را مهار نمایید. این امر نگرش شما را نسبت به زندگی بهبود می بخشد و می توانید با دید بازتر ابعاد مشکلات را در نظر گرفته و در صورت نیاز خودتان را جای همسرتان بگذارید. با این کار می توانید میان خود و طرف مقابل محبت و صمیمیتی را ایجاد نمایید که با الفاظ و کلمات نمی توان آنرا تشریح کرد.
● همه چیز به توانایی شما در ایجاد پیوند بستگی دارد
آمارهایی که این روزه از طلاق به دست آمده، حاکی از این امر است که دلیل جدایی بسیاری از زوجین از هم گسیختگی احساسی است. ۸۰ درصد افرادی که از همسران خود جدا شده اند، می گویند: "از نظر احساسی از هم دور شده بودیم." واقعاً جای تاسف است.
دوست شدن با خانم های دیگر نمی تواند برای یک خانم دردی را دوا کند، او نیاز دارد تا ارتباط محکم تری را با همسر خودش برقرار کند. بسیاری از تلاش هایی که برای بهبود روابط انجام می شود با شکست مواجه می شود چرا که آنها نمی توانند با گفتگو مشکلی را حل نمایند به این دلیل که از نظر عاطفی از هم دور شده اند.
زوج ها به این دلیل که نمی توانند با هم ارتباط برقرار کنند، از هم دور نمی شوند، بلکه چون از هم دور می شوند و از نظر احساسی پیوندی با هم ندارند نمی توانند با هم ارتباط برقرار کنند. در آغاز زمانیکه احساس می کند با هم پیوند دارند به راحتی می توانند ارتباط برقرا کرده و حرف هایشان را به هم بزنند، و به راحتی برای ساعت ها با هم صحبت می کنند. مشکل از زمانی شروع می شود که او احساسات درونی خود را با همسرش در میان می گذرد اما همسرش به او هیچ توجهی نکرده و به او اهمیت نمی دهد.
خانم به این دلیل عاشق آقا شده بود چرا که احساس می کرد او را از نظر احساسی درک می کند همین امر هم سبب می شد که تمام احساسات منفی اش را فراموش کند و بر ترس هایش غلبه کند. خانم هم با کارهایش باعث می شود که آقا احساس کند یک حامی، پشتیبان و عاشق بی چون و چراست. خانم به او ایمان داشته.
به هر حال در زمان بروز یک چنین مشکلی هر دو طرف باید کاری کنند که صمیمت گذشته مجدداً در رابطه آنها ایجاد شده و پیوندهای از هم گسیخته دوباره محکم شوند. زمانی که به آخرین حد صمیمت برسند، لحظه ای است که نمی توان آنرا در غالب لغات و کلمات گنجاند.

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

«عاشق شدن» مشابه اعتیاد به مواد مخدر است.

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



اعتیاد به عشق!پژوهشگران دانشگاه ایالتی فلوریدا بر این باورند که «عاشق شدن» مشابه اعتیاد به مواد مخدر است. 
به گزارش خبرگزاری بی بی سی، بررسی‌های انجام شده به وسیله این دانشمندان به روشنی نشان می‌دهد واکنش‌های شیمیایی مغز به اعتیاد، همچنین نقش مهمی در رفتارهای مرتبط با عشق و عاشقی ایفا می‌کند. به گفته آنان، نوعی ماده شیمیایی پیام رسان مغزی به نام «دوپامین» در این زمینه به ایفای نقش می‌پردازد؛ به‌طوری که این ماده شیمیایی با تأثیرگذاری بر روی مغز، نقش کلیدی در جذب دوباره انسان‌ها به سوی منابع لذت و بازگشت به سوی عوامل خوشایند (همچون یک غذای خوب و خوشمزه) به عهده دارند. این گزارش می‌افزاید همین مکانیسم و ماده شیمیایی پیام رسان مغزی (دوپامین)، در اصل مسؤول گرفتاری معتادان در چنگ مواد مخدر گوناگون همچون هروئین یا کوکائین نیز به شمار می‌رود و از این‌رو، شاید بتوان گفت که عشاق، در دام اعتیاد به عشق خود گرفتار می‌آیند.

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

آیا عشق ورزیدن هنر است ؟


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 



آیا عشق ورزیدن هنر است ؟عشق احساسی نیست که هر کس ، صرف نظر از مرحله ی بلوغ خود ، بتواند به آسانی بدان گرفتار شود . 
تمام کوشش های انسان برای عشق ورزیدن محکوم به شکست است ، مگر آنکه خود او با جد تمام برای تکامل تمامی شخصیت خویش بکوشد ، تا آنجا که به جهت بینی سازنده ای دست یابد .
در فرهنگ هایی که صفات دوست داشتن ، فروتنی واقعی ، شهامت ، ایمان ، انضباط و . . . نادرند ، کسب استعداد مهر ورزیدن نیز به ناچار در حکم موفقیتی نادر خواهد بود . هر کس می تواند از خود سوال کند که واقعا چند نفر آدم مهرورز در عمر خود دیده است . . . 
سوال این است ، آیا عشق هنر است ؟ اگر هنر باشد آیا به دانش و کوشش نیازمند است ؟
بدون شک ، اکثر مردم ، عشق را احساسی مطبوع می دانند که درک آن بستگی به بخت آدمی دارد ، یعنی چیزی که اگر بخت یاری کند ، آدمی بدان "گرفتار" می شود . 
این بدان معنی نیست که مردم عشق را مهم نمی انگارند . مردم تشنه ی عشق اند . فیلم هایی که مردم در باره ی داستان های عاشقانه ی شاد یا غم انگیز می بینند بیشمار است ، مردم به صدها آواز مبتذل عاشقانه گوش می دهند . با وجود این به ندرت کسی این اندیشه را به دل راه می دهد که در عشق نیاز به آموختن نکته ها و چیزها دارند .
مشکل بسیاری از مردم در وهله ی نخست این است که دوستشان بدارند ، نه این که خود دوست بدارند یا استعداد مهر ورزیدن داشته باشند . بدین ترتیب ، مساله مهم برای آنان این است که چگونه دوستشان بدارند و چگونه دوست داشتنی باشند . پس راه هایی چند برمی گزینند تا به این هدف برسند . از جمله می کوشند ، تا به اقتضای موقعیت اجتماعشان ، مردمانی موفق ، صاحب قدرت و ثروت باشند – و این در مورد مردان بیشتر صادق است . زنان بیشتر می کوشند تا با پرورش تن ، جامه ی برازنده و غیره ، آراسته و جالب بنمایند . هر دو گروه سعی می کنند با رفتاری خوشایند و سخنانی دل انگیز و با فروتنی و یاری به دیگران و خودداری از رنجاندن آنان ، خود را در دل مردم جای دهند .
علت اینکه می گویند در عالم عشق هیچ نکته ی آموختنی وجود ندارد ، این است که مردم گمان می کنند که مشکل عشق ، مشکل معشوق است ، نه مشکل استعداد . مردم دوست داشتن را ساده می انگارند و برآنند که مساله تنها پیدا کردن یک معشوق مناسب – یا محبوب دیگران بودن است – که به آسانی میسر نیست . 
نکته ی دیگری که طرح آن در اینجا ضروری به نظر می رسد این است که اساس فرهنگ ما ولع خریدن و مبادله است – مبادله ای که برای طرفین مطلوب باشد . خوشبختی انسان امروز در لذت تماشای مغازه ها و خرید اجناس آن ، به نقد یا به اقساط ، خلاصه می شود . زن و مرد ، دیگران را نیز با همین دید می نگرند . برای مرد ، یک زن جالب – و برای زن ، یک مرد جالب – همان غنیمتی است که هر یک از آنان در جستجوی آن است . "جالب" ، معمولا یعنی یک مشت صفاتی که مردم آنها را می پسندند و در بازار شخصیت خریدارشان هستند . آنچه به طور مشخص آدمی را از نظر جسمی و عقلی جالب می سازد ، بستگی به آن دارد که چه صفاتی باب روز باشد .
در دنیایی که در همه ی راه ها فکر بازاریابی غلبه دارد و توفیق مادی ارزشی مهم است ، دیگر جای شگفتی باقی نیست که چرا انسان ها در روابط عاشقانه ی خود نیز همان روال داد و ستد رایج در بازار کار و کالا را به کار می بندند . 
اشتباه دیگر که باعث می شود گمان کنیم عشق نیازی به آموختن ندارد ، از اینجا سرچشمه می گیرد که احساس اولیه ی عاشق شدن را با حالت دائمی عاشق بودن ، یا بهتر بگوییم ، در عشق ماندن اشتباه می کنیم . اگر دو نفر که همواره نسبت به هم بیگانه بوده اند ، چنانکه همه ی ما هستیم ، مانع را از میان خود بردارند و احساس نزدیکی و یگانگی کنند ، این لحظه ی یگانگی ، یکی از شادی بخش ترین و هیجان انگیزترین تجارب زندگیشان می شود ؛ و به خصوص وقتی سحرآمیزتر و معجزه آساتر می نماید ، که آن دو نفر قبلا همیشه محدود و تنها و بی عشق بوده باشند . این معجزه ی دلدادگی ناگهانی ، اگر با جاذبه ی جنسی همراه یا با منع کامجویی توام باشد ، غالبا به آسانی حاصل می شود . اما این نوع عشق به اقتضای ماهیت خود هرگز پایدار نمی ماند . عاشق و معشوق باهم خوب آشنا می شوند ، دلبستگی آنان اندک اندک حالت معجزه آسای نخستین را از دست می دهد ، و سرانجام اختلاف ها و سرخوردگی ها و ملالت های دو جانبه ، ته مانده ی هیجان های نخستین را می کشد . اما در ابتدا هیچ کدام ، از این پایان کار باخبر نیستند . در حقیقت ، آنها شدت این شیفتگی احمقانه و "دیوانه ی" یکدیگر بودن را دلیلی بر شدت علاقه شان می پندارند ، در صورتی که این فقط درجه ی آن تنهایی گذشته ی ایشان را نشان می دهد . 
این طرز تفکر – که هیچ چیز آسان تر از عشق ورزیدن نیست - گرچه هر روز شواهد بیشماری خلاف آن را اثبات می کند ، همچنان بین مردم رایج است . هیچ فعالیتی ، هیچ کار مهمی وجود ندارد که مانند عشق با چنین امیدها و آرزوهای فراوان شروع شود و بدین سان همواره به شکست بینجامد .
اگر بخواهیم یاد بگیریم که چگونه می توان عشق ورزید ، باید همان راهی را انتخاب کنیم که برای آموختن هر هنر دیگر بدان نیازمندیم . 
مراحل لازم برای فرا گرفتن یک هنر چیست ؟
برای آموختن هر هنر معمولا باید دو مرحله را پیمود : اول تسلط بر جنبه ی نظری ؛ و دوم ، تسلط بر جنبه ی عملی آن . ولی غیر از یادگیری نظری و عملی ، عامل سومی نیز برای تسلط بر هر هنری لازم است – تسلط بر هنر مورد نظر باید هدف غایی شخص باشد ، یعنی در جهان چیزی نباید در نظر او مهم تر از آن هنر جلوه کند .

http://delsoookhte.blogfa.com/cat-۲.aspx
توسط پویا روحی علمداری

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

عشق و بیماری‌های عروق کورونر قلب

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


آیا عشق برای شما خوب است؟گرچه هر چیزی به مقدار متعادلش خوب است، اما در مورد عشق این قضیه را صادق ندانید.
دانشمندان می‌گویند داشتن یک رابطه عاشقانه و سالم برای قلب خوب است، البته معلوم نیست دقیقا چرا.
این امر ممکن است به این دلیل باشد افرادی را نزدیک و سالمی را با همسرشان دارند، کمتر سیگار می‌‌کشند، از لحاظ جسمی فعال‌تر هستند و با احتمال بیشتری زندگی‌شان یک ساختار اجتماعی کاملا تکامل‌یافته دارد.
به گفته پژوهشگران یک نظریه در این مورد این است که افرادی که دارای چنین رابطه‌ای هستند، ممکن است دچار تغییرات عصبی- هورمونی شوند که اثرات مثبتی بر روی بدن از جمله بر دستگاه قلبی - عروقی داشته باشد.
سطح برخی از هورمون‌ها در بدن بسته به میزان استرس و اضطراب فرد متفاوت است.
گرچه این نظریه ثابت نشده است، اما نظر بر این است که قرار داشتن در چنین رابطه‌ای ممکن است اثرات مثبتی بر بر دستگاه قلبی- عروقی در درازمدت بگذارد.
در واقع بررسی‌ها نشان داده‌اند که استرس کشنده است و تنهایی مرگبار و از دست دادن یک فرد محبوب به معنای واقعی کلمه "قلب را می‌شکند."
تعارض یا منفی‌گرایی در یک رابطه خطر ابتلا به بیماری‌های عروق کورونر قلب را می‌افزاید.
در یک بررسب که بنیاد قلب و سکته مغزی کانادا انجام داد مشخص شد که افرادی دارای روابطی ناشاد با همسرشان هستند، هنگامی که با او هستند، به طور مداوم فشارخونشان بالا است.
در حالیکه افراد مبتلا به بیماری پرفشاری خون در حد ملایم مبتلا هستند، و رابطه‌ای عاشقانه و حمایت‌کننده باهمسرشان دارند، هنگام بودن به همراه او کاهش فشار خون نشان می‌دهند.
البته انواع مختلفی از روابط عاشقانه وجود دارد. اما به گفته پژوهشگران در مجموع اطلاعات حاکی از آن است که درگیر بودن در هر نوع رابطه سالم و صمیمانه‌ای ممکن است تاثیرات مثبت بسیاری بر سلامت داشته باشد.

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

عشق ورزی


ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

http://www.novinpendargroup.com/ 

 



آیا عشق برای شما خوب است؟گرچه هر چیزی به مقدار متعادلش خوب است، اما در مورد عشق این قضیه را صادق ندانید.
دانشمندان می‌گویند داشتن یک رابطه عاشقانه و سالم برای قلب خوب است، البته معلوم نیست دقیقا چرا.
این امر ممکن است به این دلیل باشد افرادی را نزدیک و سالمی را با همسرشان دارند، کمتر سیگار می‌‌کشند، از لحاظ جسمی فعال‌تر هستند و با احتمال بیشتری زندگی‌شان یک ساختار اجتماعی کاملا تکامل‌یافته دارد.
به گفته پژوهشگران یک نظریه در این مورد این است که افرادی که دارای چنین رابطه‌ای هستند، ممکن است دچار تغییرات عصبی- هورمونی شوند که اثرات مثبتی بر روی بدن از جمله بر دستگاه قلبی - عروقی داشته باشد.
سطح برخی از هورمون‌ها در بدن بسته به میزان استرس و اضطراب فرد متفاوت است.
گرچه این نظریه ثابت نشده است، اما نظر بر این است که قرار داشتن در چنین رابطه‌ای ممکن است اثرات مثبتی بر بر دستگاه قلبی- عروقی در درازمدت بگذارد.
در واقع بررسی‌ها نشان داده‌اند که استرس کشنده است و تنهایی مرگبار و از دست دادن یک فرد محبوب به معنای واقعی کلمه "قلب را می‌شکند."
تعارض یا منفی‌گرایی در یک رابطه خطر ابتلا به بیماری‌های عروق کورونر قلب را می‌افزاید.
در یک بررسب که بنیاد قلب و سکته مغزی کانادا انجام داد مشخص شد که افرادی دارای روابطی ناشاد با همسرشان هستند، هنگامی که با او هستند، به طور مداوم فشارخونشان بالا است.
در حالیکه افراد مبتلا به بیماری پرفشاری خون در حد ملایم مبتلا هستند، و رابطه‌ای عاشقانه و حمایت‌کننده باهمسرشان دارند، هنگام بودن به همراه او کاهش فشار خون نشان می‌دهند.
البته انواع مختلفی از روابط عاشقانه وجود دارد. اما به گفته پژوهشگران در مجموع اطلاعات حاکی از آن است که درگیر بودن در هر نوع رابطه سالم و صمیمانه‌ای ممکن است تاثیرات مثبت بسیاری بر سلامت داشته باشد.

چطور دیگران را عاشق خودمان کنیم؟



وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


۵ روش عاشق کردن دیگرانبرخـی افراد ممکن است با خواندن این مقاله پیشنهادات من را غیر اخلاقی و غیر منـصـفانـه تلقی کنـنـد. بـه بـازی گرفتن احساسات دیگران کار نـا پـسـندی است بـخـصوص کسانی که بسیار دوستتان دارند. خیلی خوب میشد هر کسـی را کـه خـواهان او بـودیـد سـهـل و آسـان بـه دست میاوردید بدون آنکه نیاز به نقش بازی کردن داشته باشید. اما متاسفانه دنیای واقعی همیشه اینگونه عمل نـمـیکند. بعضی وقتها شما به امید بدست آوردن فرد خاصی ماهها خود را به آب و آتش میزنید به عشق او زنـدگی میکنـید و حسرت داشتنش را میکشید و عاقبت بدون ثمر و نتـیجـه ناکام می مانید. و آنـجاسـت کـه راهـکـارهـای ذیل ناگهان همچون موهبتی آسمـانـی جـلـوه گـر خـواهند شد.
البته توصیه های من سحر و جادو نبوده و آنگونه نیز نمیـبـاشـدکه شخصی را برغم خواست و میل باطنی و با بکارگیری این تکنیکها وادار بـه آن کند که دلباخته و عاشق شما گردد. کاری که این تکنـیـکها انجام می دهند شـانـس و اقـبـال را بمقدار زیادی به سود شما افزایش می دهند. آیا این کار شرورانه و نادرست است؟ من اینطور فکر نمیکنم بنابراین به مطالعه خود ادامه دهید.
● زیاد معاشرت کنید... سپس غیر قابل دسترس گردید
هـر چه بیشتر با شخصی ارتباط داشته باشید آن شخص بیشتر شما را دوست خواهد داشت. این را دیوید لیدمن متخصص رفتار انسانها بیان می کند. در واقع حق با اوسـت. چندین مطالعه دیگر نشان داده کـه در مـعـرض قـرار گـرفـتن مکرر با هر محرک خاص ما را نسبت به آن محرک علاقه مند تر می گرداند. (تنها زمانی این نظریه صدق نمی کنـد کـه واکنش اولیه ما به آن محرک منفی باشد). بنابراین در ابتدای آشنایی از آنکه کناره گیـر، گریزان و غیر قابل دسترس باشید، پرهیز کنید. در عوض به دنبـال بهانه های فراوان برای آنکه وقت خود را با وی بگذرانید باشید.
اکنون حواستان را کاملا جمع کنید چون این مرحله زیرکانه بوده و احتیاج به مهارت دارد. درست زمانی که مطمئن شدید که او را مجذوب خود کرده و محبوب گشته اید به تدریج معاشرت خود را کاهش داده و کمتر در دسترس قرار گیرید و این کـار را تـا زمانی کـه وی دیگر شما را دیگر ملاقات نکرده و نبینـد ادامه دهید. شـما هم اکنون "قانون کمـیابی" را بطور مؤثر بکار گماردید. همه ما واقف هستیم که: مردم خـواهـان چیزهایی هستـند که نمیتوانند داشته باشند. و همیشه در دسترس بودن شـما سبب کاهـش ارزش و شـان شما می گردد. برای مثال هـرگـاه پـایتان را از در خانه بیرون بگذارید و با توده عظیمی از الماس بروی زمین روبرو گردید، کم کم برایتان عادی شده و دیگر آنها را بچشم سنگهای گرانبها و ارزشمند نخواهید نگریست. این قانون کمیابی است که سبب میشـود بـیشتر طالب آنها گردید. با آنان باشید و سپس کمیاب گردید و مشاهده خواهید کرد محبوب تر می شوید. ما مرتبا در مورد مسایلی چون شور و اشتیاق، جـاذبـه جـنـسـی و عـشـق صحبت به میان میاوریم اما به "شباهت ها" اشاره ای نمیکنیم . بـایـد آگـاه باشیم افراد با خصوصیات متضاد در بلـنـد مـدت جـذب یـکدیـگر نـمی شوند. ما همواره در جستجوی شباهتها میان خود و شریک زندگیمان می بـاشیم. اغـلب ما بـا گـشـتـن و مـعـاشرت با دوستانی که مورد علاقه امان نمی باشند ترس داریـم پس چـرا با مـعشـوق خود چنین کنیم؟ علاقمند بودن و دوست داشتن کسی بسیار مهم تر از آن است که ما عاشق آن فرد باشیم. تنـها شباهت های اخلاقی و شخصیتی ما نیست که حائز اهمیت میباشد. هرگاه شما با فردی کـه از لـحاظ ظاهـر شبـیـه شـما باشد آشنا گردید، احتمال آنکه وی شیفته و دلباخته شما گردد ۴ برابر بیشتر میباشد. 
● کار دلپسندی برایش انجام ندهید.... بـگذاریـد او برایتان کارهای دلپسندی انجام دهد
هرگاه شما کار پـسـنـدیـده ای بـرای شـخـصی انجام دهید، از دو جهت احساس خوبی خواهید داشت: احـساس خـوشـنودی از خـودتان و صمیمیت با فردی که شما اندکی با عملتان لوسش کرده اید. ما معمولا بمنظور توجیه زحمات و یا هزینه هایی که صرف فرد مورد نظر کرده ایم در شایستگی و استحقاق وی مبالغه وخیالپردازی میکنیم. سـرانجام آنکه:ما آن فرد را بیشتر دوست خواهیم داشت.هرگاه شخصی برای ما کار پسندیده ای انجام میدهد، خوشنود میگردیم. اما در کنار آن احساسات ناخوشایند دیگری نیز تظاهر خواهند کرد. گاه غرق در هیجانات میشویم. در تـنگنا قرار می گیریم که مانند همان فرد بامعرفت که آن لطف را در حق شما کرده عمل نماییم یعنی آنکه لطفش را جبران کنیم. و حتی زمانیکه آن عمـل نـیک از سوی شخصی صورت می گـیـرد کـه شـما علاقه وافری به وی داشته اما نسبت به احساسش نسبت به خودتان مردد هستید، مسئله بسیار بغرنج تر میگردد. متوجه منظورم می شـوید؟ هنگامی که ما شیفته و شیدای شخصی می شویم، ناگزیریم برای او کارهای لطف آمیزی انجام دهیم.اما بهتر آنست اجازه دهید او شما را لوس کند. 
● به او نگاه کنید...
زیـک روبیـن روانـشـنـاس دانشگاه هاروارد مطالعه ای را صورت داد تا دریابد آیا قادر است عشق را بطور علمی توسط ضبط مدت زمانی که دو عاشق بیکدیگر چشم دوختـه انـد، مورد اندازه گیری قرار دهد. وی دریافت که دو فردی که عمیقا عاشق یکدیگر می بـاشند ۷۵ درصد از زمانی را که گفتگو می کنند، به همدیگر نگاه می کنند. و هـنـگـامی که فرد ناخوانده ای به میان صحبتشان وارد میگردد آهسته تر روی از یکدیگر برمی گـردانـنـد. در گـفـتـگوهـای معمولی افراد ۳۰ تا ۶۰ درصد از وقت را به نگاه کردن به یـکدیـگر اخـتـصـاص می دهند. اهمیت مقیاس روبین واضح میباشد: احتمال آنکه بگوییم دو فرد تا چه میزان عاشـق و دلبـاخته یـکدیـگر هستند را می تـوان بـا انـدازه گیـری مـدت زمـانـی کـه آن دو عاشقانه به یکدیگر زل می زنند تخمین زد. برخـی روانـکاوان از آن در حین مشاوره برای آنکه دریابند تا چه اندازه زوجین به یکدیگر علاقه و عشق دارند سود می برند. هـمچنین این موضوع اطلاعات سودمند زیادی را بـرای آنـکه بـخواهید شخصی دلباخته شما گردد در اختیارتان قرار میدهد. اینگونه که: هرگاه به شخصی که دوسـتـش می دارید در حین گفتگو ۷۵ درصد از زمان به وی نگاه کنید. با این کار مغز آن فرد را فریب میـدهید. مـغز آن شخص آخرین باری که فردی تا این اندازه به او نـگـاه کـرده را بـخاطر آورده و تـحلـیـلش از این نگاه طولانی، وجود عشق و علاقه خواهد بود. در نتیجه این طـور مـی انـدیـشد که عاشق شما است و مغزش شروع به ترشح فنیل اتیلامین (PEA) می کند. ایـن مـاده از خانواده آمفی تامین ها میباشند که توسط سیستم عصبی ترشح میگردد.هنگامی که ما عاشق میشویم PEA همان عاملی است که سبب تعریق کف دستان، احساس دل آشوبی، و افزایش ضربان قلب میشود.هر چه شخصی که شما خواهانش میباشد PEA بیشتری بدرون جریان خونش جاری گردد احتمال آنکه او دلـبـاخـتـه شـمـا گـردد افـزایـش میـیابد. زمانی که شما نمی توانید صادقانه فردی فرد بی رغبـتـی را وابسته خود کنید، بکارگیری این تکنیک تولید PEA را کاملا میسر خواهد نمود. امتحان کنید.مطمئن هستم از نتیجه کار خود شگفت زده خواهید شد. زمـانـی کـه بـا شخصی هستید به وی حس عاشق بودن را القا کنید و اینکه او سـرانـجـام بـاورش شـود که عاشق شما است، زیاد بطول نخواهد انجامید. 
● روی برنگردانید...
دیـگر یـافته های تعیین کننده در تحقیقات روبین: اگر فردی بـه زن و شوهری که در حـال گفتگو هستند، ملحق گردد، مدت زمان زیادی طول می کـشـد تـا نگاه آن زوج از یکدیگر منحرف شده و به نفر سوم برگردانده شود. باز هرگاه این عمل را با شـخصـی کـه هنوز دلباخته شما نگشته بکار بندید، به او طوری القا میکنید کـه گویی دلبـاخته شماست و باعث سرازیر گشتن مقدار بـیـشـتـری PEA داخـل جریان خونش می شـوید. لئیل لونـز، مـتخصص روابط انسانها، این تکنیک را "چشمان آب نباتی" نـام نـهـاده. چشمانتان را به چشمان فردی که دوستش می دارید قفل نموده و ثابت در همان حالت نگه دارید. حتی زمانی که او صحبتـش پـایـان یـافـت و یا آنکه شخص دیـگـری به شما مـلـحـق شد، روی برنگردانید. وقتی سرانجام خـواسـتـیـد چشمانتان را از چشمانش برگردانید (پس از ۴-۳ ثانیه) آن کار را با بی میلی و آهستگی انجام دهید دقیقا مانند آنکه توسط یک آب نبات به یکدیگر چسبیده اید. شاید این تکنیک زیاد سودمند به نظر نرسد ولی باور کنید هرگاه بطور صحیح صورت گیرد از تعجب نفس شما را بند خواهد آورد. اگرآنقدر کمرو و خجالتی می باشید که قادر نیستید مستقیما به چشمها خیره شـویـد از تکنیک آب نـبـات صـرف نظر کرده و از این روش استفاده نمایید.بفردی که وارد گفتگوی شما شده روی برگردانده اما به محض آنکه سخنان آن فرد پایان یافت، بـه سرعت چشمانتان را به سمت شخص مورد علاقه خود بازگردانید. این یک حرکت بررسی کنـنده است. شما میـخواهید واکنش وی را از آنچه گوینده بیان داشته مورد بررسی قرار داده و بـه وی تفهیم کنید که بیش از آن فرد به او علاقه مند هستید. 
● از علم مردمک سنجی کمک بگیرید...
ما هـمگی با حالت چشمها پیش از خواب آشنا هستیم وقتی بـه آنها مینگریم نگاهـی خمارآلود است. شما تنها به یک چیز برای ایجاد حالت چشمان پیش از خواب نیاز دارید: مردمک های بزرگ و متسع. بر طبق علم مردمک سنجی این عاملی اسـت کـه هـمه ما به آن پاسخ می دهیـم. شـما قادر نیستید مردمک چشم خود را آگاهانه کنترل کنید (به همین خاطر است که می گویند چشمها هیچگاه دروغ نمیگویند). اما شما میتوانـیـد با ایجاد شرایط مناسب حالت مردمک منبسط را پدید آورده و به نتیجه دلخواه بـرسید. ابتدا نور را کاهش دهید. هـرگاه میـزان روشـنـایـی و نـور مـحیـط کاهـش یابد مردمک چشمها متسع میگردند. به همین خاطر است که استفاده از نور شمع و یا کلیدهای کاهنده نور چراغها در رستورانهای رمانتیک ضروری میباشد. تنها با ملایم کردن و کاهش نور نیست که چهره ما جذاب تر بنظر میرسند، مردمکهای منبسط نیز سودمند هستند. 
دانشمندان ۲ تصویر از یک زن را به مردان نشان دادند. هر دو تصویر یکسان و مشابه بود یکی از دو تصویر طوری دستکاری شده بود که مـردمک چشـمـها بـزرگـتـر بـنـظر بـرسنـد. زمانی که تصویر دستکاری شده را نشان مردان دادند، آنهـا زن را در تـصـویـر دسـتـکاری شده، ۲ برابر جذابتر از تصویر واقـعـیـش تـشـخیـص دادنـد. بـروی چهره مردان نیز آزمایش مـشـابـهـی صـورت گـرفـت و بـه زنـان نـشـان داده شـد و نـتایج مشابهی حاصل گشت. همچنین هنگامی که ما به چیزی علاقه داریم و دوستش می داریم می نگریم، مـردمک چشمانمان باز بزرگتر و متسع می شوند. این را نیز می تـوان تـوسـط تـصـاویـر به اثبات رساند. این بار پژوهشگران تصویر یک زن زیبا را میـان تـعداد زیـادی از تـصـاویر معمولی و پیش پا افتاده قرار دادند سپس تغییر اندازه مـردمـک چـشمهای مردان حین مشاهده آن تصاویر را مورد بررسی قرار دادند. بدون اسـتـثـنـا مـردمـک چـشـمهـای مردان بروی تصویر مورد نظر منبسط می گشت. این یعنی که هرگـاه شـمـا شـدیدا مجذوب شخصی شده باشید باید تا حالا مردمک چشمانتان مانند حفره های سیاه متسع و بزرگ شده باشد!!

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه افراد ناشایست و نامناسب حال خود را شناسایی کنید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


«عشق حقیقی» در دسترس است، فقط...اغلب افراد (بخصوص افراد مجرد) تمایل دارند که بدانند چگونه و کجا باید عشق حقیقی را بیابند. در مطلب امروز پیشنهاداتی کاربردی و بسیار سودمند را برای دستیابی به یک عشق حقیقی برای شما طرح کرده ایم، که برای اطلاع دقیق از آنها تا انتهای مطلب با ما باشید. 
● باور داشته باشید که می توانید به یک رابطه درازمدت دست یابید
اغلب افراد مجرد در آرزوی داشتن یک رابطه فوق العاده می باشد. اما تعداد معدودی از آنان محقق شدن چنین رابطه ای را باور دارند. برای مجردها حتی ملاقات با یک فرد جذاب، سازگار و دلخواه یک امر ناممکن قلمداد می گردد. این بسیار حائز اهمیت است که شما به این امر ایمان داشته باشید که; آشنایی با یک فرد مناسب و تشکیل یک رابطه درازمدت و حتی مادام العمر برای شما نیز امکانپذیر است. بخاطر داشته باشید که باور و ایمان نیمی از پیروزی در هر کاری می باشد.
● فرد مناسب خود را تعریف کنید 
بهترین شیوه برای انجام این کار آنست که بهترین دوستان خود را در نظر گرفته و ویژگی ها و صفاتی که از نظر شما بسیار قابل ستایش می باشند را در آنها شناسایی کنید. شریک زندگی آینده شما می باید از همان ویژگی ها و صفات اخلاقی برخوردار باشد. اگر از نظر شما ویژگی هایی نظیر بالندگی معنوی، حس شوخ طبعی، مهربانی و یا تحصیلات عالیه تحسین برانگیز می باشند، شریک آینده شما نیز باید از آن خصوصیات برخوردار باشد، و چنانچه شما اعتقادی به وجود چنین فردی ندارید بهتر است به مرحله نخست بازگردید.
● بیاموزید چگونه افراد ناشایست و نامناسب حال خود را شناسایی کنید 
این نباید کار دشواری برای شما باشد. فردی که صفات و ویژگی های دلخواه و ارزشمند شما را بروز نمی دهد بعنوان یک شریک تازه نامناسب می باشد. همچنین فردی که تنها در حضور شما رفتارهای خوشایند و خوب از خود به نمایش می گذارد و نه شخص دیگری، باز برای شما نامناسب می باشد. علاوه بر آن افرادی که در پیشبرد رابطه شتابزده عمل می کنند نیز شایسته برقراری رابطه نیستند. اینگونه افراد معمولا سبب دلشکستگی شما می گردند.
● با افراد نامناسب حال خود رابطه برقرار نکنید 
چنانچه با فردی که فاقد خصوصیات دلخواه شما می باشد وارد رابطه گردید، تنها ناکامی و اندوه را متوجه خود ساخته اید. زیرا چندی از رابطه شما نخواهد گذشت که شروع به تغییر وی مطابق همان ویژگی های دلخواه خود خواهید کرد. اما شریک شما بطور طبیعی در مقابل این تغییر از خود مقاومت نشان خواهد داد. عدم توانایی وی در برقراری ارتباط و یا گوش دادن به صحبت های شما و یا برآورده سازی نیازهایتان موجب می گردد که آنها را به اشتباه نشانه عدم علاقه مندی به خودتان تلقی کنید. اما تنها واقعیت آنست که شما فردی را برگزیده اید که متناسب و برازنده تان نیست.
● خود را در محیط هایی قرار دهید که فرد مورد نظر شما در آنجا به فعالیت می پردازد
به فرض اگر در آرزوی برقراری رابطه با یک ورزشکار می باشید، قطعا وی را در سینما نمی توانید بیابید و یا چنانچه در جستجوی یک موسیقیدان هستید باید وی را در محافل موسیقی بیابید. بنابراین برای یافتن عشق دلخواه خود می باید از خانه خارج گردید.
● بر ترس خود از آنکه طرد گردید و یا مجددا تنها بمانید غلبه کنید 
تمام روابط در مقطعی از زمان پایان خواهند یافت. برخی با جدایی ها، برخی با طلاق و برخی نیز با مرگ. هیچ ضمانتی در زندگی وجود ندارد و عشق نیز از این مسئله مستثنی نمی باشد. هر زمان که شما عاشق فردی می گردید ناخواسته خود را در معرض طرد شدگی و ناکامی قرار می دهید. آخرین باری که در عشق شکست خورده اید را بخاطر می آورید؟ همانگونه که مشاهده می کنید شما دست نخورده باقی مانده و جان سالم بدر برده اید. پس آنقدرها هم طرد شدن وحشتناک نیست.
● از وابستگی بپرهیزید و سعی کنید آزاد زندگی کنید 
به زندگی عادی خود مشغول بوده و تنها اندکی در پی مجذوب ساختن فرد دلخواه خود باشید. افراد مجردی که تمام توجه و انرژی خود را معطوف مجذوب ساختن شریک زندگی دلخواه خود می گردانند، خود را از داشتن یک شریک مناسب و خوب محروم می سازند. همچنین افراد مجردی که از نداشتن یک رابطه و شریک خوب پیوسته محزون و دلسرد می باشند، در عوض آنکه وقت خود را هدر خیال پردازی های آرزوهای خود کنند، بهتر است ابتکار عمل را بدست گرفته و برای خودشان زندگی و موقعیت های شگفت انگیزی خلق کنند.
● ریسک کنید اما زیرکانه و آگاهانه 
از منزل خارج گردید، با افراد جدید ملاقات کرده و باب صحبت را بگشایید و قرار ملاقات بگذارید. شانس و اقبال خود را با این اعمال افزایش دهید. ممکن است طرد شوید اما مطمئن باشید ارزش آن را خواهد داشت. یافتن یک عشق حقیقی امری دشوار و زمانبر است هیچگاه تا زمان دستیابی به آرزوهایتان از پای ننشینید.

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا