اگر از دختر و پسری که حتی تاریخ ازدواجشان را تعیین کردهاند سوال شود: «آیا راجع به مسایل زناشویی با همدیگر صحبت کردهاید یا نه؟» در بیشتر موارد میگویند: «نه، ما فکر نمیکردیم این موضوع مهم باشد» یا میگویند: «ما این جور صحبتها را به بعد از ازدواج موکول کردهایم، بهدلیل اینکه بعد راحتتر میتوانیم در مورد آن صحبت کنیم.»
چنین زوجهایی نمیدانند اینگونه صحبتها به قبل از تصمیمگیری نهایی برای ازدواج مربوط است، نه بعد از ازدواج. آیا شما هم معتقدید گفتوگو راجع به مسایل زناشویی باید به بعد از ازدواج موکول شود؟ آیا بعد از ازدواج برای اینگونه صحبتها دیر نیست؟ اگر بعد از ازدواج همسران متوجه شدند که با یکدیگر در اینباره توافق ندارند، راهحل چیست؟ آیا میتوانند بهراحتی در ازدواج خود تجدیدنظر کنند؟
کی صحبت کنیم؟
رابطه بین زن و شوهر، با سایر رابطههای اجتماعی، دوستی و خانوادگی متفاوت است. این رابطه 4 اصل دارد و وجود مشکلات جدی در هر کدام از این اصول، موثرنبودن تلاشهای زوج در حل این مشکلات و ناامیدی یا دست از تلاش برداشتن، میتواند خطر جدی برای سلامت و آینده رابطه باشد. پایههای اصلی رابطه زناشویی عبارت است از: چارچوب (ویژگیها و شرایط مشابه)، علاقه و رابطه عاطفی، داشتن رابطه زناشویی رضایتبخش و تعهد و احساس مسوولیت نسبت به یکدیگر.
در دین و فرهنگ ما و بسیاری از فرهنگها، برقراری رابطه زناشویی قبل از ازدواج، مشروع و پذیرفته نیست. اما برخی میپرسند که آیا بدون داشتن چنین تجربهای میتوان در این حیطه، اطلاعاتی راجع به خودشان و طرف مقابل بهدست آورد؟
پاسخ این است که قبل از ازدواج لازم است دختران و پسران از طریق مطالعه و گفتوگو با افراد واجد صلاحیت، آموزشهایی را در مورد رابطه زناشویی ببینند و تا حدودی به ارزیابی نگرش، انتظارها و تمایل خود نسبت به این رابطه بپردازند. در این گفتوگوها نکتههایی مطرح میشود که همسران از طریق آن میتوانند اطلاعات بیشتری در مورد رابطه زناشویی بعد از ازدواجشان بهدست آورند.
زمانی که همسران آینده، در مورد بیشتر معیارهای خود، با طرف مقابل به توافق رسیدند، لازم است خجالت را کنار بگذارند و گفتگوهایی را با حفظ چارچوبهای اخلاقی به این مساله اختصاص دهند.
میزان اشتیاق و تمایل هر فرد به رابطه زناشویی متفاوت است. بعضی افراد اشتیاق بیشتر و بعضیها اشتیاق کمتری برای این رابطه دارند. تمایل به رابطه زناشویی در افراد از روزی چند بار تا سالی یکبار متفاوت است. تفاوت افراد در میزان اشتیاق جنسی هم به دلیل تفاوتهای جسمی یا هورمونی و هم به علت خصایص روانی افراد است
با توجه به اینکه گفتوگو درباره این موضوع آسان نیست یا ممکن است شناخت کافی نسبت به تمایل مزاجی خود نداشته باشند، بهتر است برای این کار از مشاوران خانواده کمک بگیرند و در خصوص این مسایل با هم صحبت کنند.
میزان اشتیاق و تمایل هر فرد به رابطه زناشویی متفاوت است. بعضی افراد اشتیاق بیشتر و بعضیها اشتیاق کمتری برای این رابطه دارند. تمایل به رابطه زناشویی در افراد از روزی چند بار تا سالی یکبار متفاوت است. تفاوت افراد در میزان اشتیاق جنسی هم به دلیل تفاوتهای جسمی یا هورمونی و هم به علت خصایص روانی افراد است. حال تصور کنید که تمایل جنسی زن یا مرد بسیار بالا و تمایل طرف مقابلش بسیار کم باشد. قطعا این تفاوت، رضایت و سلامت زناشویی چنین زوجی را به خطر میاندازد. بنابراین باید انتظارها و سلیقههای جنسی خود را با همسر آیندهتان در میان بگذارید.
بعد از ازدواج
درست است که رابطه زناشویی طبیعی و معمول در همه انسانها تقریبا به یک شکل انجام میگیرد اما هر فرد انتظارها و سلیقههای خاصی دارد. بنابراین بیشتر از گذشته، لازم است زوجها راجع به این رفتار با همدیگر تعامل و گفتوگو داشته باشند. مهم این است که زن و شوهر در این انتظارات، توافق داشته باشند. خیلی از همسران به دلیل سلیقههای جنسی متفاوت و متضاد، دچار تعارض میشوند و تجربه نشان داده است که هرچند این انتظارات تا حدودی قابل اصلاح و تغییر است اما بهطور کامل تغییر نمیکند و زن یا شوهری که انتظاراتش در روابط زناشویی برآورده نشود، ممکن است احساس سرخوردگی کند.
این سرخوردگی نیز احتمالا زمینهساز سردی رابطه یا خطاهای اخلاقی دیگر خواهد شد. علاوه بر اینها، زن و شوهر باید بعد از ازدواج در مورد حاشیههای روابط زناشویی با همدیگر به توافق برسند. منظور از حاشیه روابط، نظر افراد راجع به عوامل زمینهساز مطلوب برای شروع و ادامه رابطه است؛ مانند چگونگی گفتوگوهای عاطفی، نوازش و لمس قبل از رابطه، محل و فضای مطلوب برای برقراری رابطه و... یکی دیگر از مسایل و مشکلات نادیدهگرفتن بعضی از تعهدات اخلاقی عاطفی و جنسی در زندگی زناشویی، از سوی یک یا هر دو است که میتواند باعث بروز اختلافهای شدید و بحرانهای غیرقابل جبران در زندگی مشترک بشود. قبل از ازدواج، لازم است که همسران از عقاید مربوط به تعهدات جنسی و اخلاقی همدیگر مطلع شوند.
http://www.tebyan.net/
مطالب پیشنهادی:
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
این مشکل خیلی از دخترهای امروزی است. در رابطه ای هستند که طرف مقابلشان تصور میکند باید به هرچه که میگوید، گوش دهند.
و وقتی اینکار را نمیکنند، طرف شکایت میکند که چون او هیچوقت به حرفهای او گوش نمیدهد پس به درد او نمیخورد و باید رابطه شان را تمام کنند. ممکن است حرفهای ناراحت کننده زیادی بزند اما بیشتر وقتها دلیلش فقط عصبانیت پسر است و ممکن است در آخر حتی عذرخواهی هم بکند. این باعث میشود با خودتان فکر کنید که آیا کار اشتباهی مرتکب شده اید که حرفش را گوش نداده اید یا نه.
سوال اینجاست که آیا یک دختر باید به حرف طرف مقابل گوش کند؟ و اگر اینکار را نکرد (مثلاً بعضی اوقات) باعث میشود دختر بدی باشد؟ آیا این مسئله این حق را به پسر میدهد که رابطه را تمام کند؟
پاسخ این است که همیشه روابطی موفق هستند که دو طرف به حرف هم گوش دهند. اما گوش دادن به این معنی نیست که هر کاری که به شما گفتند را انجام دهید.
بعضی از پسرها دوست دارند طرفشان را کنترل کنند تا مطمئن شوند که هرکاری را آنطور که آنها دوست دارند انجام میدهد. کنترل کردن شما باعث میشود احساس کند کنترل بیشتری روی زندگی خودش پیدا میکند. افرادیکه حس مشخصی از خودشان ندارند معمولاً سعی میکنند به دیگران فشار بیاورند که آنطور که آنها دوست دارند رفتار کنند. و بااینکه ممکن است طرفتان اینطور وانمود کند که حرفش به صلاح خودتان است اما واقعیت این است که فقط قصد کنترل شما را دارد و این نقابی برای اعتماد به نفس پایین اوست. آدمهایی که واقعاً به خودشان مطمئن باشند لزومی نمیبینند که دیکران را کنترل کنند.
ممکن هم هست که دلیل این کار پسرها این باشد که میخواهند حرفشان شنیده شود چون احساس میکنند که دختر حرفهای آنها را نمیشنود. به همین دلیل سعی میکنند صادقانه و رک درمورد مسائل مهم رابطه تان صحبت کند تا بفهمد که شما این مسائل را نادیده میگیرید. بین دوست پسری که فقط میخواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند و دوست پسری که قصد مدیریت کردن دارد تفاوت وجود دارد. این شما هستید که باید بفهمید در چه رابطه ای سر میکنید.
میتوانید با گوش دادن به حرفهای طرف مقابلتان شروع کنید. وقتی حرف میزند به حرفهایش به جا پاسخ دهید. به او بفهمانید که نگرانیها و نظراتش را میفهمید و درک میکنید. و اگر چیز متفاوتی میخواهید، به او بگویید. قاطع باشید نه عصبانی. سعی نکنید که از همه تصمیماتتان دفاع کنید. به او بفهمایند که از توجهش سپاسگذارید و برایش توضیح دهید که میخواهید طوری که خودتان دوست دارید رفتار کنید. اگر عصبانی شد، شما آرامشتان را حفظ کنید و دوباره به او اطمینان دهید که بااینکه برای نظراتش احترام زیادی قائل هستید اما میخواهید تصمیم خودتان را عملی کنید. بهترین راهکار این است که او را متوجه کنید که اجرا کردن تصمیمات خودتان و مستقل بودن به این معنی نیست که نمیخواهید با او باشید.
اگر شروع کرد به گفتن اینکه، "بعدها از کارت پشیمان میشوی" و این حرفها، به آرامی به او بگویید که حاضرید مرتکب اشتباه شوید و از آن ها درس بگیرید. اگر آنقدر از نظر احساسی نابالغ است که رابطه اش را با شما برهم بزند، چون فقط میخواهید که خودتان سرنوشتتان را رقم بزنید، دیگر کاری از دست شما برنمی آید. نباید دنبال او بیفتید. اگر اینکار را کنید فریب بازی او را خوردهاید. او بااین رفتارها مثل یک بچه رفتار میکند، وقتی چیزی که میخواهد را به او نمیدهند روی زمین میافتد و دست و پا میزند. با رفتن زیر بار حرفهایش نمیتوانید رفتار بد او را تغییر دهید.
درعوض، باید به او بفهمانید که وقتی آرامتر شدن برای حرف زدن با او آماده اید. ممکن است برای حرف زدن پیشتان بیاید یا نیاید. به همین سادگی. اگر در آخر او تصور کند چون حرفهایش را گوش نمیدهید باید با شما قطع رابطه کند، باید بدانید که با این وضعیت بدون او خیلی راحتتر خواهید بود.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بیشتر مردان ترجیح می دهند احساسات و حس دوست داشتن را با انجام برخی کارها بیان کنند ...
اگر دختری در سنین ازدواج هستید، بهتر است مردان را بهتر بشناسید...
شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود. روان شناسانی که نقش جنسیت را در برقراری ارتباط مطالعه می کنند، این 12 نکته را در مورد شناخت مردان با اهمیت می دانند.
1 - مردان در مورد احساسشان صحبت می کنند اما...
مردان ترجیح می دهند درمورد احساساتشان غیرمستقیم صحبت کنند. پس از نامزدتان بخواهید برنامه اش را برای تعطیلات آخر هفته بگوید یا اینکه فکر و تصور خود را در مورد شما و اولین باری که شما را ملاقات کرده است، بیان کند. پاسخ او روشن می کند احساسش چیست و این گونه خود را به شما نزدیک تر می بیند.
2 - مردان با کارهایشان دوست داشتن را بیان می کنند.
بیشتر مردان ترجیح می دهند احساسات و حس دوست داشتن را با انجام برخی کارها بیان کنند، مثلا وقتی وسایل خراب خانه را تعمیر یا حیاط را تمیز می کنند یا سطل زباله را بیرون می برند، دوست داشتن خود را نشان می دهند. حتی خرید کردن برای خانه و زیباسازی محیط آن هم بیانگر این است که شما را دوست دارد.
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
3 - مردان ازدواج را جدی می گیرند.
مردان معمولا از ابراز سریع نظر خود واهمه دارند. شواهد نشان می دهد آنها ازدواج را بیشتر جدی می گیرند ولی ممکن است مدت طولانی تری طول بکشد تا احساس خود را بیان کنند زیرا می خواهند مطمئن شوند کاری که انجام می دهند، درست است. نتایج یک بررسی روی مردان متاهل نشان داد وقتی مردی با اطمینان کامل تصمیم به ازدواج می گیرد، همه جوانب را بررسی کرده و بیشتر معیارها را مطابق میل خود می بیند. 90 درصد مردان می گویند اگر قرار باشد دوباره ازدواج کنند، با همین همسرشان ازدواج خواهند کرد.
4 - او یک شنونده واقعی است.
بیشتر ما خانم ها وقتی حرف های دیگران را گوش می کنیم معمولا با حرکات اشاره و بدن و گفتن کلماتی مثل بله یا نه یا می دانم به آنها نشان می دهیم به حرف هایشان گوش می دهیم. این اشاره ها، بخشی از نظر و درک ما را به فردی که در حال صحبت است، منتقل می کند اما این در مورد مردان صدق نمی کند. وقتی که با نامزد خود صحبت می کنید و چیزی نمی گوید یا حرکتی از او نمی بینید، به معنی آن نیست که گوش نمی دهد بلکه ترجیح می دهد ساکت باشد و درمورد آنچه شما می گویید، فکر کند.
5 - مردان بیشتر عمل می کنند.
مردان روابطشان را با عمل تقویت می کنند، نه احساس. بسیاری از مردان، با انجام فعالیت هایی مانند ورزش و پیاده روی همراه نامزدشان سعی می کنند به او نزدیک تر شوند.
6 - مردان زمانی را برای خود می خواهند.
اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند اما همه آنها نیاز دارند زمانی مخصوص خود داشته باشند. زمانی که تنها در گوشه ای بنشینند و تفکر کنند. اگر چه مردان از انجام بازی شطرنج، باغبانی یا رفتن به باشگاه ورزشی لذت می برند اما مثل همه، گاهی دوست دارند کسی در کنارشان نباشد و به تنهایی به کارهای مورد علاقه شان بپردازند. وقتی هر یک از زوجین زمان و مکانی را برای تنهایی داشته باشند، بیشتر به هم علاقه مند خواهند شد.
7 - مردان مثل پدرانشان عمل می کنند.
اگر می خواهید بدانید مردی که قصد دارید با او ازدواج کنید چگونه مردی است و چه رفتاری دارد، به رفتارهای پدرش نگاه کنید. مردان نقش خود و رابطه با همسرشان را از پدرشان می آموزند. اگر می خواهید بدانید که چگونه با شما رفتار خواهد کرد، ببینید پدرش چه رفتاری با مادرش دارد.
8 - مردان زبان بدن را نمی دانند.
مردان کمتر درمورد زبان اشاره و حرکات بدن می دانند و تغییر لحن صدا و حرکات صورت برای آنها کمتر مفهوم دارد. همچنین ممکن است دیرتر ناراحتی زنان را که در چهره شان نمایان است یا پیام های اشاره ای و لحن صدا را تشخیص دهند، بنابراین اگر می خواهید مطمئن شوید پیام را دریافت کرده اند مستقیما آن را بیان کنید.
9 - واکنش مردان سریع تر است.
زنان در واکنش نشان دادن به برخی امور و کارها دیرتر از مردان عمل می کنند و مدت طولانی تری برای بیان واکنش و تفکر نیاز دارند. حتی ممکن است در مقابل مردان بیشتر احساس اضطراب و استرس داشته باشند اما مردان در مقابل حوادث واکنش سریع تری نشان می دهند بنابراین وقتی هنوز می خواهید درمورد مباحث شب گذشته صحبت کنید، ممکن است نامزدتان آن را از یاد برده باشد.
10 - مردان به قدردانی واکنش نشان می دهند.
قدردانی از همسر می تواند تفاوت زیادی در رفتارهای آنها و روابطشان ایجاد کند. مطالعه ها نشان می دهد وقتی از زحمات مردان قدردانی و به آنها ارزش گذاشته می شود، بیشتر سعی می کنند در انجام کارهای خانه و مراقبت از کودک خود را درگیر کنند و خود را تکیه گاه خواهند دانست.
11 - مردان، لذت بردن همسر خود را دوست دارند.
خوشحالی و شادابی یک زن برای همسرش بسیار بااهمیت است. یک مرد تا زمانی که همسرش درمورد احساسش صحبت نکند از آن باخبر نمی شود، بنابراین بهتر است احساسات و خواسته هایتان را بیان کنید. خواسته خود را صریحا بگویید، زیرا مردان طفره رفتن را دوست ندارند. اگر خواسته خود را واضح بیان کنید، نه تنها گوش می کند، بلکه از خشنود شدن شما احساس خوبی خواهد داشت.
12 - مردان نیاز دارند دوست داشته شوند.
اگر یک مرد احساس کند از سوی نامزد خود مورد بی محبتی قرار گرفته ، ممکن است به فرد دیگری متمایل شود تا رضایت او را جلب کند. برای پرهیز از این موضوع زنان باید نیازهای عاطفی نامزدخود را درک کنند و برای رفع نیازهای وی بکوشند.
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
دوران نامزدی فرصت خوبی است تا با پرسیدن چند سوال کلیدی نامزدتان را بسنجید
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وقتی دو نفر از دو خانواده و فرهنگ متفاوت با هم پیمان ازدواج میبندند، طبیعی است که به دلیل تفاوتهای موجود دچار اختلافها و مشکلاتی شوند اما بخش بزرگی از این مشکلات به این دلیل رخ میدهند که دو طرف از تفاوتهای یکدیگر آگاهی ندارند. اگر دختر و پسر از تفاوتهای فردی و خانوادگی یگدیگر مطلع باشند میتوانند از بروز بعضی اختلافنظرها جلوگیری کنند یا در صورت بروز، آنها را به درستی مدیریت کرده و با کمترین هزینه و درگیری حل کنند. پرسشهای زیر به دختر و پسر کمک میکنند بعضی از تفاوتهای خانودگی خود را بشناسند. مهرنوش محتشمی، کارشناس ارشد مطالعات زنان گرایش زن و خانواده، به شما می گوید که این سوالات را حتما بپرسید.
1ـ خانواده برای تو چقدر اهمیت دارند؟
2ـ احساسات درباره شیوهای که والدینات تو را بزرگ کردهاند چیست؟
3ـ والدینات اهل کجا هستند و کجا بزرگ شدند؟ درباره ریشه های فرهنگی و ملیتی آنها چه میدانی؟
4ـ چه سنتهایی در خانواده شما اهمیت داشتهاند؟ دوست داری فرزندانت هم این سنتها را ادامه بدهند؟
5ـ روابط تو با برادرها و خواهرهایت چگونه است؟ نزدیکترین عضو خانواده به تو کیست؟
6ـ بزرگترین نزاعی که با خانواده خود داشتی چه بوده است؟ آیا این مساله کاملا حل شده است؟
7ـ چند وقت یک بار خانوادهات را میبینی؟ فکر میکنی همین مقدار کافی است؟
8ـ آیا در زمان کودکی تو والدینات با هم درگیری و نزاعی شدیدی پیدا کردند؟ چه احساسی نسبت به آن وضعیت داشتی؟
9- نسبت به حفظ روابط خانوادگی با اقوام احساس تعهد می کنی؟ به نظر تو کار درستی است که با بخشی از اعضای فامیل قطع رابطه کنیم؟
10ـ در بین اقوامات چه کسی برای تو فرد محبوبی است؟ چه چیزی او را در تا این حد ویژه کرده است؟
11ـ در مدت آشنایی چه رفتارهایی از طرف خانواده من باعث ناراحتی تو شده است؟ فکر میکنی میتوانیم موضوع را حل کنیم؟
12ـ معمولا از شهرهای دیگر مهمان برای شما میآید؟ اگر به خانه ما آمدند دوست داری چقدر آنجا بمانند؟
13ـ نسبت به عضوی از اعضای خانواد خود حسادت میکنی؟ چرا؟
14ـ اگر بچه داشته باشیم مایلی چند وقت یک بار پدربزرگ و مادربزرگ خود را ببیند؟ درباره اینکه بچهها وقت زیادی را با پدربزرگ و مادربزرگ یا سایر بستگان بگذرانند، نگرانی خاصی داری؟
ویژگی های شخصی و احساسها
ویژگیهای شخصیتی آدمها در واقع هسته و قلب وجود آنهاست. ممکن است هر فردی بتوانید دیدگاه خود را درباره اقتصاد یا سیاست عوض کند اما به سختی ممکن است بتوانند عکسالعمل خود را نسبت به پدیدهها و اتفاقها، حتی در مدت زمان طولانی تغییر دهد. طرح پرسشهای زیر به دختر و پسر کمک میکند همدیگر را بهتر بشناسند. حتی اگر به پرسشهای زیر در مورد خودشان جواب دهند درک و شناخت عمیقتر نسبت به خود پیدا میکنند.
1. چه چیزهایی را در شخصیت من دوست داری؟
2. در زندگی خود کسی را الگو قرار دادهای، کسی که دوست داشته باشی همه کارهایت مثل او باشد؟
3. به نظر تو چه چیزی به ما ارزش زنده بودن میدهد؟
4. آیا تو فردی هستی که خودت را با تغییرات هماهنگ میکند؟ ممکن است در مورد این موضوع یک مثال بزنی؟ برای مثال به تغییر مهمی که در زمینه شغلی یا خانوادگیات رخ داده اشاره کن.
5. به طور کلی کدام یک از این ویژگیها درباره تو صدق میکند؛ بدبین، خوشبین، یا واقعگرا؟
6. فکر می کنی بهترین مزیت مرد بودن/ زن بودن چیست؟
7. آیا معمولا تصمیمهای خود را قبل از ابراز یا اجرا، تحلیل و بررسی می کنی یا بدون اینکه زیاد به آنها فکر کنی، تصمیمهایت را اجرا میکنی؟
8. در ابراز احساساتت راحت هستی؟ چه احساسی رو به سختی ابراز می کنی؟ چه احساسی رو در خودت به سختی کنترل می کنی؟
9. وقتی در یه وضعیت بحرانی گرفتار میشوی خودت و شرایط را چگونه مدیریت می کنی؟
10. چه چیز باعث می شود احساس امنیت و آرامش کنی؟ آیا چیزی هست که دائما درباره آن نگران باشی؟
11. فکر می کنی بزرگترین عیب تو چیست؟ برای رفع آن چه کاری باید بکنی؟
12. آدم قابل اعتمادی هستی؟ چه ویژگیهایی باعث میشود قابل اطمینان باشی؟
13. در چه حوزه هایی از زندگی احساس استقلال یا وابستگی می کنی؟
14. چه چیزهایی میتوانند تو را عصبانی کنند؟ معمولا در زمان عصبانیت چه واکنشهایی از خودت نشان میدهی؟ تا حالا واکنش فیزیکی هم داشتهای؟
15. اگر همسرت کار اشتباهی انجام دهد، چه عکس العملی نشان می دهی؟ آیا حاضری او را ببخشی؟
16. از چه چیزی خیلی می ترسی؟ آیا این ترس تا به حال باعث شده نتوانی کاری را که میخواهی انجام دهی؟
17. آیا تا به حال در زندگی خود نقطه عطفی داشتهای؟
18. صبحها که از خواب پا میشوی سرحال هستی یا بداخلاق و بیحوصله؟ در حالت دوم چقدر طول میکشد تا سرحال شوی؟
19. از اینکه توی جمع صحبت کنی، چه احساسی داری؟ آیا دچار اضطراب میشوی؟
20. تا حالا عزیزی را از دست دادهای؟ چطور با مرگ او کنار آمدی؟
21. در طول روز بهتر کار میکنی یا شبها راحتتری؟
22. وقتی غمگینی، چه واکنشها و حرفهایی از سوی دیگران تو را آرام میکند؟
23. آیا آدمی هستی که برای انجام کارهای خود برنامهریزی میکند؟ برای چندسال آینده زندگی خود برنامهریزی کردهای؟
24. آیا دوست داری که همسرت در انجام کارها و برنامههایی که داری به تو کمک کند یا با کمک او مخالفت میکنی؟
25. وقتی مریض هستی و احساس ضعف می کنی دوست داری تنها باشی، ترجیح میدهی کسی کنارت باشد یا دوست داری یکی دائم از تو مراقبت کند؟
26. شرکت در چه نوع فعالیتهای اجتماعی را دوست داری؟ با حضور در گروههای کوچک راحتتری یا جمعهای بزرگ؟
27. ترجیح میدهی در گروه، یک رئیس و سردسته باشی یا حضورت کمرنگ باشد؟
28. آیا از در آغوش گرفتن مردم خوشحال می شوی؟ آیا دوست داری دیگران تو را در آغوش بگیرند یا از لمس بقیه احساس خوبی نداری؟
29. معمولا از دیگران درخواست کمک یا حمایت می کنی یا ترجیح می دهی همه کارها رو خودت انجام دهی؟
30. نماز میخوانی یا مناسک عبادی خاصی هست که هر روز انجام دهی؟
31. تاریخهای مهم مثل تولد و سالگرد ازدواج را در تقویمات یادداشت میکنی؟ معمولا تاریخها یادت می مانند؟
32. به چه نوع از موسیقی علاقه مندی؟ خواننده خاصی یا گروه خاصی؟
33. تا حالا تنهایی زندگی کردهای؟ از تنهایی لذت می بری؟ چقدر میتوانی تنها بودن را تحمل کنی؟
34. تا حالا شده حس کنی به حمایت عاطفی نیاز داری؟ چه زمانی بوده است؟
35. آیا اغلب احساس می کنی که خیلی وقت تلف میکنی و در انجام کارها تنبل هستی؟ آرزو میکنی که کاش این طور نبود؟
36. آیا آدم وقت شناسی هستی و یا معمولاً دیر سرقرار حاضر می شوی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یاسمین ثریا/ مراسم نامزدی یا عقد برای هر دختر یا پسری نقطه آغاز یک دوران شیرین و پر از اتفاقهای خوب است؛ از قرارهای دونفره در سینما، تئاتر، نمایشگاه، گالری، رستوران، کافیشاپ و منزل دوستان و فامیل تا هدیهها، اساماسها و تلفنهایی که پایانی ندارند. زوج جوان سعی میکنند در این مراسم به دیگران اعلام کنند که عاشق هم شدهاند و چند وقت دیگر ازدواجشان را جشن میگیرند. این مراسم رویایی اولین بار در یونان برگزار شد که البته هیچ شباهتی به نامزدیهای امروزی نداشت. در یونان آن زمان، پدر دختر خانم و خواستگار او رودر رو مینشستند و مردان فامیل و محل آنها را دوره میکردند. خواستگار و پدر دختر خانم در غیاب او قرارهای ازدواج را میگذاشتند بدون اینکه به او اجازه اظهار نظر بدهند.
با این حال این روزها مراسم نامزدی با آداب کاملا متفاوتی برگزار می شود. ما در این جا گام به گام به شما توضیح می دهیم که چگونه می توانید یک مراسم نامزدی خوب و به یاد ماندنی برگزار کنید.
8-10 ماه قبل از تاریخ مراسم نامزدی
1. میزبانی مراسم را بر عهده بگیرید
در بیشتر اقوام و شهرهای ایرانی مراسم نامزدی یا عقد را خانواده دختر خانم برگزار میکنند و تمام مخارج آن را هم بر عهده میگیرند و آقا داماد و خانواده با کیک و گل به مراسم میروند. در برخی شهرها مراسم در خانه عروس برگزار میشود اما میوه و شام مراسم را خانواده داماد تهیه میکنند و به خانه دختر خانم میآورند. بعضی اقوام هم رسم دارند که خانواده عروس و داماد هر کدام برای فامیل خودشان یک مراسم نامزدی یا عقد ترتیب میدهند. در مورد تمام این موارد باید در مجلس بله برون توافق کنید و مسئولیتهای توافقی را به گردن بگیرید.
2. تاریخ مراسم را تعیین کنید
تاریخ مراسم نامزدی یا عقد معمولا در مجلس بله برون تعیین میشود که اغلب یکی از اعیاد مذهبی یا تعطیلات آخر هفته است. برخی خانوادهها تاریخ نامزدی یا عقد را به زمانی موکول میکنند که تکلیف درس، کار و مسکن دختر خانم و آقا پسر معلوم شده باشد. برخی خانوادهها هم بعد از آشنایی اولیه ملزم میدانند که دختر و پسر به عنوان نامزد یا عقدشده به فامیل و آشنایان معرفی شوند.
3. بودجه مراسم را تعیین کنید
خانوادهای که برگزاری مراسم را بر عهده میگیرد باید دقیقا بداند برای این مراسم چقدر میتواند خرج کند.بهتر است کیفیت این مراسم با جشن عروسی که خانواده داماد برگزار میکند هماهنگ باشد. اگر هزینه این مراسم برایتان سنگین است و باید خرج جهیزیه را هم بپردازید حتما بیرودربایستی با داماد و خانوادهاش صحبت کنید تا دلخوری یا کدورت ایجاد نشود. بهترین راه این است که دختر و پسر بودجهای که دارند را روی هم بگذارند وآن را بین جهیزیه، مسکن، مراسم عقد یا نامزدی و جشن عروسی تقسیم کنند.
4. محل برگزاری جشن را تعیین کنید
خانه، باغ، تالار یا پارکینگ؟ بسته به بودجه و تعداد مهمانی که برای مراسمتان دعوت کردهاید باید محلی مناسب را برای مراسم در نظر بگیرید. میتوانید در این مورد صرفه جویی کنید در عوض حلقههای بهتری بخرید.
5-7 ماه قبل از مراسم نامزدی
5. با برگزار کننده قرارداد ببندید
اگر مراسم مفصلی را در نظر دارید بد نیست که مسئولیت برنامهریزی و اجرای آن را بر عهده یک موسسه برگزارکننده بسپارید. این موسسات بسته به خدمات پذیرایی و شام انتخابی به ازای هر نفر مهمان از 30 هزار تا 300 هزار تومان و بالاتر دستمزد میگیرند که باید به این ارقام هزینه کرایه محل جشن، گل آرایی، موسیقی، طراحی میز نامزدی یا سفره عقد و سایر خدمات دلخواهتان را بیافزایید.
6. تزیینات جشنتان را در نظر بگیرید
اگر جشن را خودتان برگزار میکنید باید برای کرایه صندلی، تزیین فضا و حتی گلآرایی از قبل ایدههایی را در ذهن داشته باشید. برای این منظور میتوانید از اینترنت، مجلات و کتابهای طراحی مجالس کمک بگیرید و به تدریج وسایل مورد نیاز این تزیینات را تهیه کنید.
7. طراح سفره عقد یا میز نامزدیتان را انتخاب کنید
سابق طراحی میز نامزدی یا سفره عقد بر عهده خود عروس خانم یا خانمها و دختران خوش سلیقه فامیل بود. در حال حاضر هم میتوانید با انواع شمع، جام، ظروف، دستههای گل و اشیای تزیینی موجود در بازار ایدههایی که از قبل جمع کردهاید یا در ذهن دارید را خودتان برای مراسم خودتان پیاده کنید. منتهی باید به کارتان ایمان داشته باشید اگر تنها از روی تفنن میخواهید این کار را امتحان کنید و میدانید آخرسر هم با یک نتیجه مایوس کننده روبهرو میشوید از همان ابتدا یک طراح باتجربه را پیدا کنید تا طراحی سفره عقد یا میز نامزدی برایتان انجام دهد.
8. لباسهای نامزدیتان را بخرید
رنگ لباس بهتر است صورتی روشن، گلبهی روشن یا شیری باشد. اگر هم میخواهید لباس را بدوزید باید مزونی که کارش را میشناسید را پیدا کنید و بعد از انتخاب مدل پارچه مناسب لباس را تهیه کنید و منتظر آماده شدن لباس باشید. برای مراسم عقد اگر قرار است تنها به محضر بروید و مراسم شما به صورت نامزدی برگزار میشود و سفره عقدتان را در روز عروسی پهن میکنید بهتر است مانتویی سفید یا شیری بخرید و با کفش ، شلوار یا دامنی روشن بپوشید و به محضر بروید. در مانتو فروشیها و پاساژ شانزلیزه مانتوهایی مناسب برای عقد محضری پیدا میکنید. اگر هم مراسم نامزدی ندارید و قرار است سفره عقد پهن کنید پیشنهاد ما این است که پیراهنی شیری یا نباتی بخرید یا بدوزید که حتما بلند باشد. زیرا شکوه سفره عقد پیراهنی سنگین را میطلبد. آقا داماد هم باید کت و شلوار نامزدی خود را یا بخرد یا بدوزد. بهتر است برای نامزدی کتی روشن از سفید و خاکستری گرفته تا شکلاتی و کرم بپوشید و مشکی را برای جشن عروسی بگذارید.
9. حلقه نامزدی یا سرویس سر عقدتان را بخرید
مدلهایی از جواهرات مورد نظرتان را در اینترنت جستجو کنید و به بازار طلا و جواهر بروید. در تهران طبقه زیرین مرکز خرید قائم، پاساژ بوستان پونک، میدان مادر در بلوار میرداماد، خیابان کریمخان مابین استاد نجات الهی و میدان ولیعصر، پاساژ میلاد نور، و بازار تهران راستههای طلا و جواهر محسوب میشوند. حتما در این روز ناخنهایتان را درست کنید و لاک بزنید و همچنین مانتو و روسریای بپوشید که هنگام امتحان جواهرات اذیتتان نکنند.
10. از عاقد و دفترخانه وقت بگیرید
اگر قرار است مراسم نامزدی شما به همراه جاری شدن خطبه عقد باشد لازم است یا برای خواندن خطبه عقد به محضر بروید یا اینکه عاقد را به منزل دعوت کنید.
11. به مهمانها تلفن کنید
پیش از اینکه دعوت نهایی را انجام دهید حدود مراسمتان را به مهمانهای مهم و بزرگان قامیل اطلاع دهید تا بتوانند برای شرکت در مراسم شما برنامهریزی کنند خصوصا اگر مهمانهای شما از شهرها یا کشورهای دیگر باید نزد شما بیایند.
چه کسانی باید دعوت شوند؟ به بودجهتان بستگی دارد اما ادب و رسوم حکم میکنند که بزرگان فامیل حتما حضور داشته باشند. به طور کلی در مراسم نامزدی یا عقد فامیلها و آشنایان درجه 1 دعوت میشوند دورترها را به جشن عروسی دعوت کنید.
چند نفر مهمان باید داشته باشیم؟ ممکن است فامیل شما پرجمعیت باشد و پدر و مادرهایتان هر کدام 10-12 خواهر و برادر داشته باشند و مجبور باشید تمام این خانوادهها را دعوت کنید اگر بودجه شما اجازه نمی دهد این همه آدم را دعوت کنید فقط بزرگان را دعوت کنید. اگر با 1-2 نفر از جوانترها در حد رفیق گرمابه و گلستان رابطه دارید دعوتش کنید در غیر اینصورت به خاطر پز دادن جلوی خانواده نامزدتان نباید مثلا یک آدم تحصیل کرده جوان را دعوت کنید و سایر جوانان فامیل را از حضور در جشن محروم کنید زیرا سبب دلخوری و کدورت میشود.
در محضر چند نفر مهمان میتوانیم دعوت کنیم؟ اگر دفتر محضر یک آپارتمان کوچک است حضور بزرگان فامیل یا حتی فقط خانواده خودتان و نامزدتان کافی است اما بعضی محضرها سالنی بزرگ را برای مراسم عقد مراجعین در نظر گرفتهاند که میتوان تعداد زیادی مهمان را به آنجا برد. بهتر است این موضوع را از قبل با منشی دفتر هماهنگ کنید تا حضور ناگهانی مهمانها سبب برخورد نامناسب سردفتر با آنها نشود.
کارت دعوت هم نیاز داریم؟ اگر بودجهتان اجازه میدهد و مراسمتان هم نسبتا مفصل است میتوانید کارتی خوشگل را سفارش دهید اگر هم از نظر مالی در مضیقهاید لزومی ندارد کارت بخرید زیرا بسیاری از خانوادهها مهمانهای نامزدی را تلفنی دعوت میکنند. در مورد جشن عقد بهتر است کارت داشته باشید.
4-2 ماه قبل از مراسم
12. منوی غذا و پذیراییتان را تعیین کنید
اگر مراسمتان مفصل است و موسسهای آن را برگزار میکند از همان ابتدای عقد قرار داد منوی شما تعیین میشود اما در صورتی که خودتان میخواهید شام مراسم را به یک موسسه تهیه غذا سفارش دهید به آشپزخانه آنها بروید غذا را امتحان کنید و در صورت پسندیدن با آنها قرار داد ببندید. بیشتر این موسسات مهماندار مجلس هم به نسبت تعداد مهمانهای شما به محل اعزام میکنند و ظروف و صندلی هم کرایه میدهند. از همین حالا میوه فروشی منصفی را در محل، میدان ترهباره شهرداری یا میدان میوه و ترهبار اصلی شهر پیدا کنید و از او قیمت بگیرید تا روز قبل یا صبح مراسم میوه مورد نیازتان را از آنجا بخرید.
13. به دنبال عکاس و فیلمبردار مناسب باشید
داشتن یک عکاس و فیلمبردار در مجلس چند میلیون تومان به هزینه شما میافزاید اگر در مضیقهاید میتوانید برای تهیه چند عکس به آتلیه بروید و فیلمبرداری را بر عهده جوانان فامیل بگذارید. میتوانید برای ثبت عکسهای حرفهای از مراسم حلقه نامزدی یا عقد عکاسی را برای ثبت همین لحظات استخدام کنید که هزینهتان کمتر شود.
14. یک گروه موسیقی دعوت کنید
چنین گروهی بسته به کیفیت کار و تعداد اعضا از حدود 200 هزار تومان برایتان آب میخورد. دیجیها برای نامزدی مناسباند زیرا قرار نیست در جشن موسیقی خاصی نواخته شود و موسیقیهای مرسوم میتوانند انتخاب و پخش شوند و چون دیجی معمولا 1 نفر است هزینه کمتری به شما تحمیل میکند. این افراد معمولا دستگاههای نورپردازی هم دارند که بسته به نوع دستگاه هزینه شما را اضافه میکنند.
15. میز و صندلی سفارش دهید
موسسات تهیه غذا معمولا میز و صندلی دارند اگر غذا را خودتان تهیه میکنید یا موسسه مورد نظرتان میز و صندلی ندارد میتوانید به تعداد مهمانها صندلی و به نسبتی مشخص از مهمانها میز و رگال لباس هم سفارش دهید.
16. کیک دلخواهتان را سفارش دهید
رسم است که داماد کیک نامزدی را به منزل عروس ببرد. میتوانید از قبل با نامزدتان به یک قنادی دلخواه بروید و کیک مورد علاقهتان را سفارش دهید.
17. از آرایشگاه وقت بگیرید
اگر آرایشگاهی معروف را مد نظر دارید به آنجا بروید و بگویید میخواهید برای مراسم عقد یا نامزدی حاضر شوید که در این صورت برایتان پکیجی از خدمات ابرو، اپیلاسیون، رنگ مو، شینیون و گریم در نظر گرفته میشود. این خدمات در سالنهای بالای شهر حدود 1-2 میلیون هزینه دارد اما در سالنهای محلههای متوسط با 500 تا 700 هزار تومان هم انجام میشود. اگر از نظر هزینه در مضیقه هستید هیچ لزومی ندارد به آرایشگر بگویید برای چه منظوری میخواهید آماده شوید بروید از شینیون کار و میکاپ آرتیستی که در یک سالن کار میکنند و میدانید نتیجه کارشان چندساعت دوام دارد ( نه مثلا شینیون کاری که نتیجه کارش تا رسیدن به محل مهمانی دسته دسته باز میشود) جدا جدا وقت بگیرید و در هزینه صرفه جویی کنید. به طور متوسط یک شینیون برایتان 30 تا 50 هزار تومان و آرایش و گریم از 70 تا 200 هزار تومان هزینه دارد.
1 ماه قبل از مراسم
18. تغییرات نهایی پوست، مو و لباستان را انجام دهید
اگر میخواهید موهایتان را رنگ، کوتاه، پرپشت یا کم پشت کنید الان وقتش است. پاکسازی پوست، برنزه کردن یا سایر خدمات را هم تا وقت دارید انجام دهید تا نتیجه کار به قول معروف جا بیافتد. برای آخرین بار هم نزد خیاطتان بروید تا لباس را برای وضعیت فعلی اندامتان اندازه کند در مدت باقی مانده هم مراقب باشید دویاره چاق یا لاغر نشوید.
19. گلها را سفارش دهید
در مراسم نامزدی هم میتوانید دسته گل داشته باشید هم یک گل بزرگ زیبا یا دستبندی از گلهای کوچک که به دستتان ببندید. میتوانید تاجی کوچک به موهایتان بزنید یا گلی که با گل مچ یا دستهگلتان هماهنگ است را به سر بزنید. قبل از مراجعه به گل فروشی در اینترنت مدلهایی را انتخاب کنید تا گلفروش تصویری دقیق از خواسته شما داشته باشد و آنچه شما میخواهید را برایتان آماده کند نه تصور غلط خودش را.
20. محل جشن را حاضر کنید
محل جشن را ببینید و تغییرات و نظافتهای لازم را شروع کنید. ممکن است باغ یا منزلی متروک را از کسی اجاره کرده باشید که نیاز به نقاشی، تعمیر یا نصب سرویس بهداشتی داشته باشد. در ضمن حتما کف و سقف محل جشن را خوب بررسی کنید تا در روز جشن مشکلاتی از قبیل ریزش سقف ساختمان قدیمی یا زمین خوردن مهمانها روی ناصافیهای کف محل پیش نیاید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
زیاد شدن مدت دوران نامزدی شاید مزایای بسیاری چون شناخت کامل فرد مقابل، فرصت کافی برای تامین مخارج ازدواج یا جهیزیه و ... برای دختر و پسر داشته باشد ولی معایبی چون عادی و سرد شدن روابط، ایجاد مشکلات و اختلافات زیاد و... نیز به همراه دارد.
عاشقانههای دوران نامزدی
معمولاً افراد در دوران ابتدایی عقدشان روابطی کاملاً عاطفی و عاشقانه با یکدیگر دارند. وابستگی زیاد عاطفی، باعث دیدارها و ملاقات های پی در پی دختر و پسر و ابراز محبت های آنها به یکدیگر می شود. اما هر چه قدر که این دوران طولانی تر می شود روابط میان آنها سردتر و کمرنگ تر می شود. این امر در صورت تعادل کاملاً طبیعی است اما اگر بیش از حد شود یعنی طرفین کاملاً نسبت به هم سرد و بی علاقه شوند، غیرطبیعی و خطرناک می باشد.
اگر دختر و پسر به موقع متوجه سردی روابط نشده و فکری برای روند پیشرفت سردی روابطشان نکنند، یقیناً با هجوم افکاری چون از بین رفتن علاقه، از چشم افتادن و ... به ذهنشان از تشکیل زندگی مشترک آینده بی رغبت یا منصرف شده و روز به روز بر دوری و فاصله شان افزوده می شود. به همین دلیل و برای جلوگیری از این افکار و رفتارهای مغشوش و آزاردهنده رعایت برخی اصول برای تقویت عشق و محبت میان افراد در این دوران به دوستان عزیزمان توصیه می شود.
1.ابراز عشق و محبت به فرد مقابل
افراد باید سعی کنند در این دوران برای نزدیک تر شدن به هم و اجتناب از فاصله به انجام برخی امور و فعالیت ها که نشان دهنده عشق و محبتشان به فرد مقابل است، اقدام نمایند.
- محبت کلامی: استفاده بیشتر از جملات تاثیر گذاری چون: عزیزم خیلی دوست دارم، عاشقانه به تو دل بستم، زندگی من با بودن تو معنا پیدا می کند، با نامزدتان تماس بگیرید و به او بگویید فقط می خواستم صدایت را بشنوم و...
- ارسال پیامک های عاشقانه
-هدیه دادن: راه دیگر ابراز علاقه به نامزد هدیه دادن به وی است. هدیه تاثیر زیادی بر روحیه و علاقه افراد به یکدیگر می گذارد مخصوصاً اگر بدون هیچ دلیل و مناسبتی باشد. هدیه دادن به زن ها را فراموش نکنید که تاثیر عجیبی در جلب محبت آنها خواهد داشت.
اگر دختر و پسر به موقع متوجه سردی روابط نشده و فکری برای روند پیشرفت سردی روابطشان نکنند، یقیناً با هجوم افکاری چون از بین رفتن علاقه، از چشم افتادن و ... به ذهنشان از تشکیل زندگی مشترک آینده بی رغبت یا منصرف شده و روز به روز بر دوری و فاصله شان افزوده می شود
2.انجام فعالیت های موثر
- انجام امور و فعالیت هایی که نامزدتان به آنها علاقه بسیار دارد. مثل نامه نوشتن، تماس گرفتن، تفریح کردن، سفر رفتن و ... می تواند شما را به هم نزدیک تر کند و نقاط مشترک جدیدی میان تان به وجود آورد.
-زمان بیشتری برای با هم بودن و با هم سخن گفتن بگذارید.
3-اجتناب از انجام اموری که باعث آزار فرد مقابل می شود.
- تندخویی کردن، دروغ گفتن، بدقولی کردن، ژولیده پولیده بودن و ... نمی تواند عاطفه میان شما را بیشتر کند.
- به بهانه صمیمی بودن یا این که طرف مقابل تا الان شما را شناخته، آداب اجتماعی، نظافت، زیبایی و صداقت را زیر پا نگذارید و خیال نکنید فرصت برای جبران زیاد است.
با رعایت این نکات شما به نامزدتان نشان می دهید که او را دوست دارید و عاشقش هستید. به او احترام می گذارید و به احساساتش توجه می کنید.
مطالب پیشنهادی
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)
حتما برای همه ما اتفاق افتاده که دلمان خواسته زمان را نه یک ساعت که یک دقیقه عقب ببریم و همه چیز را جبران کنیم. اما اگر هوشیار نباشیم، یک اشتباه به راحتی می تواند همه چیز را نابود کند و مسیر زندگی هر دوی ما را تغییر بدهد. در واقع گاهی تاوان یک خطا یک معذرت خواهی ساده است اما هستند خطاهایی که باید برای جبران آن تاوان سنگینی بپردازیم؛ تاوانی مثل جدایی. اما نکته ظریف اینجاست که گاهی رفتار منطقی، درست همان رفتاری است که باعث گسستن رابطه می شود؛ به انتها رسیدن یک رابطه ناقص.
وقتی از طرف مقابل بت می سازیم و او را موجودی بی عیب و نقص و مقدس تصور می کنیم، خودمان را فراموش می کنیم و فکر می کنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیت های خوب و بد یک آدم؛ مثل خود ما. بنابراین طرف مقابل را باید آن طور که هست و با همه خوبی ها و بدی هایش ببینیم و بعد، هر تصمیمی که خواستیم بگیریم.
اگر احساس کنیم کسی می خواهد خودش را به ما تحمیل کند، چه می کنیم؟ اولین واکنش همه ما «فرار کردن» از دست اوست؛ بنابراین به جای «تحمیل کردن» خودمان به طرف مقابل، خیلی عادی رفتار کنیم؛ نه آن قدر بی اعتنا و نه آن قدر احساساتی که او را پشیمان کنیم و فراری بدهیم؛ خودمان باشیم و بگذاریم گذر زمان و رفتار منطقی هر دوی ما، عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق ناشی از یک حس خوب.
نقطه مقابل بزرگ بینی طرف مقابل، خودبزرگ بینی است. اطمینان و اعتماد بیش از حد به خود، بین ما فاصله می اندازد و نمی گذارد احساسات یکدیگر را درک کنیم. از طرفی گاهی وقتی دچار خودبزرگ بینی می شویم، نمی توانیم یا بهتر بگوییم، عمدا نمی خواهیم احساسات مان را به طرف مقابل نشان بدهیم و همین «فاصله» به تدریج باعث دوری و سپس جدایی می شود.
اگر قرار باشد از لحظه خداحافظی تا دیدار یا تلفن بعدی، چشم مان را روی واقعیت ها ببندیم و رؤیابافی کنیم و حرف ها و رفتارهای طرف مقابل را آن طور که دوست داریم تعبیر و تفسیر کنیم، قافیه را باخته ایم. با چشم و گوش باز باز باز حرف ها و رفتارهای طرف مقابل را ببینیم و بشنویم و با چشم بسته تصمیم نگیریم. چشم بسته چاه را نمی بیند. او می فهمد دروغ گفتن و تظاهر کردن بی فایده است؛ چون طرف مقابل به راحتی احساس ما را می فهمد. بنابراین «صداقت» اولین و مهم ترین نکته برای شروع یک زندگی مشترک سالم و موفق است. حتی اگر صداقت ما باعث قطع پیوندمان در همان دوران نامزدی شود نباید بترسیم؛ چون مطمئنا رابطه معیوب بوده و دیر یا زود این رشته پاره می شده است
خیلی از ما عادت کرده ایم زندگی و روابط شخصی مان را با رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم، یا از طرف مقابل توقع های خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامی های قبلی مان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر به فرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند.
با کمی دقت و تیزهوشی می توانیم طوری رفتار کنیم که همیشه برای هم، حرفی برای گفتن داشته باشیم و از هم خسته نشویم. مطالعه، آگاهی از آنچه در اطراف ما می گذرد، آگاهی از علایق و نیازهای طرف مقابل و... همگی راهکارهایی است که ۲نفر را همیشه برای هم دوست داشتنی و نو نگه می دارد. در یک کلام اگر از همدیگر «عقب بمانیم»، زندگی مان نابود می شود؛ مثل ترازویی که همیشه یک کفه آن سنگین تر از دیگری است. زن و مرد باید هم پای هم حرکت کنند تا همیشه همراه هم باشند.
بچه ها را دیده اید که چطور بی پروا و آزاد ابراز احساسات می کنند. هرچند قرار نیست ما هم مثل کودکان رفتار کنیم اما باید صداقت و آزادی در نشان دادن احساسات را از آنها یاد بگیریم. وقتی احساسات مان را صادقانه بیان می کنیم، همان طور هم جواب می گیریم. بنابراین به جای اینکه با تکلف رفتار کنیم و از ابراز احساسات بترسیم، راحت و آزاد ابراز محبت کنیم. حتی با گفتن دلخوری هایمان، به طرف مقابل فرصت دفاع می دهیم و همین فرصت، کدورت های بین ما را از بین می برد؛ پس از حرف زدن نترسیم.
اختلاف عروس و داماد با خانواده طرف مقابل آن قدر تکراری و نخ نماست که بهتر است اصلا درباره آن حرف نزنیم. فقط یادمان باشد پدر و مادر او، بخش مهمی از زندگی و حتی شخصیت او هستند و آزردن آنها مساوی است با آزردن کسی که خیلی دوستش داریم. از طرفی همسر ما هر چقدر هم که باگذشت و مهربان باشد، تحمل بی اعتنایی و کم اعتنایی به عزیزانش را ندارد. بنابراین اگر تلافی هم نکند، دلخور و افسرده خواهد شد و به تدریج از ما متنفر می شود
و در نهایت اینکه نامزدی می تواند شیرین ترین دوران پیش از شروع زندگی مشترک باشد؛ اگر توقع ها، خواسته ها و محبت ها خالص و دوست داشتنی و همراه با عقل و منطق باشد.
دیروز خیلی منتظرش شدم. قرار بود صبح زود برای برنامه فردا قرار بگذاریم اما تا غروب خبری نشد. فکر کردم قرارمان به هم خورده است. بغض کرده بودم اما جلوی خودم را گرفتم. تلفن که زد از او درباره کارش توضیح خواستم. به او گفتم که اگر برایش اهمیت داشتم، می بایست زودتر اطلاع می داد که باید به تمام کارهایش برسد و از سرسیری، وقتی هیچ کاری نداشت یاد من و قرارمان بیفتد. اولش عذرخواهی کرد اما من قانع نشدم و بحث را ادامه دادم، او هم بی خداحافظی گوشی را گذاشت.
همه چیز خراب شد. من فقط می خواستم با گله کردن محبتم را نشان بدهم و بگویم چقدر دوستش دارم و منتظرش هستم اما مثل اینکه زیاده روی کردم. نمی دانم من حرف زدن بلد نبودم یا او دلیل حرف ها و دلخوری های من را نفهمید. حتما برای همه ما اتفاق افتاده که دلمان خواسته زمان را نه یک ساعت که یک دقیقه عقب ببریم و همه چیز را جبران کنیم. گاهی هم خواسته ایم زمان زود تر بگذرد و روز و ساعتی که انتظارش را می کشیم برسد و ما همه حرف هایمان را به هم بگوییم. این دلواپسی ها ویژگی دوران آشنایی(نامزدی) است.
اما اگر هوشیار نباشیم، یک اشتباه به راحتی می تواند همه چیز را نابود کند و مسیر زندگی هر دوی ما را تغییر بدهد. در واقع گاهی تاوان یک خطا یک معذرت خواهی ساده است اما هستند خطاهایی که باید برای جبران آن تاوان سنگینی بپردازیم؛ تاوانی مثل جدایی. اما نکته ظریف اینجاست که گاهی رفتار منطقی، درست همان رفتاری است که باعث گسستن رابطه می شود؛ به انتها رسیدن یک رابطه ناقص.
خیلی وقت ها انگار با خودمان لجبازی می کنیم، نشانه های بدی را که از رفتار و گفتار طرف مقابل می فهمیم نادیده می گیریم و آن قدر رمانتیک بازی درمی آوریم و همه چیز را عالی تصور می کنیم که با سر به زمین می خوریم یا برعکس آن قدر تلخ و سیاه به همه چیز نگاه می کنیم که به مرز جنون می رسیم. اما این لجبازی از کجا می آید؟ تجربه های تلخ عاطفی، توجه زیاد به حرف دیگران، بی توجهی به حرف و رفتارهای طرف مقابل به عمد، تفسیر رفتارها به شکلی که دوست داریم (خوب یا بد)، خوش باوری یا ناباوری، مقایسه کردن رابطه خودمان با دیگران و حس انتقام جویی ای که گاهی دلیل آن را هم نمی دانیم، مهم ترین دلایل بی اعتمادی یا اعتماد بیش از حد به طرف مقابل و احساسات اوست که همین باعث به هم خوردن رابطه یا ادامه غیرمنطقی آن است.
وقتی از طرف مقابل بت می سازیم و او را موجودی بی عیب و نقص و مقدس تصور می کنیم، خودمان را فراموش می کنیم و فکر می کنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیت های خوب و بد یک آدم؛ مثل خود ما. بنابراین طرف مقابل را باید آن طور که هست و با همه خوبی ها و بدی هایش ببینیم و بعد هر تصمیمی که خواستیم بگیریم. یادمان باشد ما هم حتما ویژگی هایی داشته ایم که او جذب ما شده است. تصمیم گیری با چشم باز، یکی از مهم ترین نکات برای شروع و تداوم یک رابطه خوب و پایدار است.
اگر احساس کنیم کسی می خواهد خودش را به ما تحمیل کند، چه می کنیم؟ اولین واکنش همه ما «فرار کردن» از دست اوست؛ فرقی هم نمی کند رابطه ما چقدر دور یا نزدیک است؛ مهم این است که از رفتار طرف مقابل احساس خوبی نداریم. بنابراین به جای «تحمیل کردن» خودمان به طرف مقابل، خیلی عادی رفتار کنیم؛ نه آن قدر بی اعتنا و نه آن قدر احساساتی که او را پشیمان کنیم و فراری بدهیم؛ خودمان باشیم و بگذاریم گذر زمان و رفتار منطقی هر دوی ما، عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق ناشی از یک حس خوب.
نقطه مقابل بزرگ بینی طرف مقابل، خودبزرگ بینی است. اطمینان و اعتماد بیش از حد به خود، بین ما فاصله می اندازد و نمی گذارد احساسات یکدیگر را درک کنیم. از طرفی گاهی وقتی دچار خودبزرگ بینی می شویم، نمی توانیم یا بهتر بگوییم، عمدا نمی خواهیم احساسات مان را به طرف مقابل نشان بدهیم و همین «فاصله» به تدریج باعث دوری و سپس جدایی می شود.
اگر قرار باشد از لحظه خداحافظی تا دیدار یا تلفن بعدی، چشم مان را روی واقعیت ها ببندیم و رؤیابافی کنیم و حرف ها و رفتارهای طرف مقابل را آن طور که دوست داریم تعبیر و تفسیر کنیم، قافیه را باخته ایم. سرخوشی و شادی هم حدی دارد. با چشم و گوش باز باز باز حرف ها و رفتارهای طرف مقابل را ببینیم و بشنویم و با چشم بسته تصمیم نگیریم. چشم بسته چاه را نمی بیند.
گاهی وقت ها درباره تصمیم هایی که می گیریم یا قرار است بگیریم، دچار دودلی می شویم. دروغ گفتن و تظاهر کردن بی فایده است؛ چون طرف مقابل به راحتی احساس ما را می فهمد. بنابراین «صداقت» اولین و مهم ترین نکته برای شروع یک زندگی مشترک سالم و موفق است. حتی اگر صداقت ما باعث قطع پیوندمان در همان دوران نامزدی شود نباید بترسیم؛ چون مطمئنا رابطه معیوب بوده و دیر یا زود این رشته پاره می شده است.
زندگی، شخصیت، رفتار و گفتار، خانواده و فرهنگ خانوادگی هر کدام از ما با دیگری متفاوت است و درست به همین دلیل «انتخاب» و «ارتباط» ما با طرف موردنظرمان نیز با دیگران فرق می کند. درست به دلیل همین تفاوت ها، «مقایسه کردن»، یکی از رفتارهای اشتباهی است که به شدت به رابطه ۲نفر آسیب می رساند. اگر به این رفتار، حس انتقام جویی هم اضافه شود، پایان ماجرا معلوم است.
خیلی از ما عادت کرده ایم زندگی و روابط شخصی مان را با رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم، یا از طرف مقابل توقع های خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامی های قبلی مان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر به فرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند.
با کمی دقت و تیزهوشی می توانیم طوری رفتار کنیم که همیشه برای هم حرفی برای گفتن داشته باشیم و از هم خسته نشویم. مطالعه، آگاهی از آنچه در اطراف ما می گذرد، آگاهی از علایق و نیازهای طرف مقابل و... همگی راهکارهایی است که ۲نفر را همیشه برای هم دوست داشتنی و نو نگه می دارد. در یک کلام اگر از همدیگر «عقب بمانیم»، زندگی مان نابود می شود؛ مثل ترازویی که همیشه یک کفه آن سنگین تر از دیگری است. زن و مرد باید هم پای هم حرکت کنند تا همیشه همراه هم باشند.
بچه ها را دیده اید که چطور بی پروا و آزاد ابراز احساسات می کنند. هرچند قرار نیست ما هم مثل کودکان رفتار کنیم اما باید صداقت و آزادی در نشان دادن احساسات را از آنها یاد بگیریم. وقتی احساسات مان را صادقانه بیان می کنیم، همان طور هم جواب می گیریم. بنابراین به جای اینکه با تکلف رفتار کنیم و از ابراز احساسات بترسیم، راحت و آزاد ابراز محبت کنیم. حتی با گفتن دلخوری هایمان، به طرف مقابل فرصت دفاع می دهیم و همین فرصت، کدورت های بین ما را از بین می برد؛ پس از حرف زدن نترسیم.
اختلاف عروس و داماد با خانواده طرف مقابل آن قدر تکراری و نخ نماست که بهتر است اصلا درباره آن حرف نزنیم. فقط یادمان باشد پدر و مادر او، بخش مهمی از زندگی و حتی شخصیت او هستند و آزردن آنها مساوی است با آزردن کسی که خیلی دوستش داریم. از طرفی همسر ما هر چقدر هم که باگذشت و مهربان باشد، تحمل بی اعتنایی و کم اعتنایی به عزیزان اش را ندارد. بنابراین اگر تلافی هم نکند، دلخور و افسرده خواهد شد و به تدریج از ما متنفر می شود.
و در نهایت اینکه نامزدی می تواند شیرین ترین دوران پیش از شروع زندگی مشترک باشد؛ اگر توقع ها، خواسته ها و محبت ها خالص و دوست داشتنی و همراه با عقل و منطق باشد.
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
یکی از مسائل مهم ازدواج، دوران عقد و نامزدی است. دورانی که چه بسا از شیرین ترین و به یاد ماندنی ترین روزهای تمام عمر هر زوجی محسوب می شود. ولی به راستی این دوران برای چه کاری پیش بینی شده است. وقت چه کاری است؟ چه کارهایی را باید در این دوران انجام داد و چه کارهایی را نه ؟!...
ملاقات و گفتگو و دیدار زوجین در این دوران نه تنها به آرامش روحی و ایجاد فضای مناسب برای شناخت بیشتر کمک می کند ، بلکه مجال بیشتری را برای نزدیکی خانواده های دو طرف نیز فراهم می سازد. بنابراین رعایت برخی نکات در ملاقات ها می تواند به مفید بودن آن کمک کند.
زوجین باید قبل از هر چیز، جهت قرار ملاقات ها با هم به توافق برسند. البته لازم است که خانواده ها را در جریان توافق خود قرار دهند. چرا که خانواده عروس باید از زمان حضور دامادشان مطلع باشند تا آمادگی لازم جهت پذیرایی را داشته باشند و آقای داماد با عدم هماهنگی برنامه ها و احیاناً نامناسب بودن اوضاع ظاهری عروس خانم روبرو نمیشود. پس اعلام تلفنی قبل از به راه افتادن کاری بسیار به جاست.
رسیدگی به وضع ظاهری داماد برای دیدار عروس خانم لازم است. پس آقایان اصلاح موهای سر، مرتب و تمیز بودن لباس و استفاده از عطر مورد علاقه عروس خانم را فراموش نکنند. عروس خانم هم بهتر است لباسی را بپوشد که به قول معروف بیشتر به او می آید و با آن از جذابیت بیشتری برخوردار می شود.
خرید هدیه مناسب یا گل، برای عروس خانم سبب خشنودی او شده و این علقه را محکم تر می کند. ولی اگر در شرایط خاصی قادر به تهیه آن نیستیم ، حتماً به عروس خانم بگوییم «دلم می خواست هدیه ای برای شما تهیه کنم ولی فرصت مناسبی برای انتخاب آن پیدا نکردم. اما به محض شناخت سلیقه شما این کار را انجام خواهم داد.»
به خاطر داشته باشید: همسری که زودتر از دیگری، از علایق و سلیقه های همسرش مطلع می شود، موفق تر است. راستی یادم رفت بگویم: حتماً روی بسته بندی کادو را با جمله « دوستت دارم » زینت دهید! (این را که خودتان می دانستید، این طور نیست؟!)
اگر قرار است با همسر خود به گردش بروید، حتماً به اندازه کافی پول بردارید. چرا که در این دوران خانم ها به شدت نگران خست مردها هستند. در غیر این صورت عروس خانم با خود می گوید: "سالی که نکوست از بهارش پیداست."
قبل از دیدار دو نفره، باید ملاقات با گفتگو و احوالپرسی با خانواده عروس یا داماد صورت گیرد، آن هم با عباراتی گرم و صمیمانه که حکایت از شدت علاقه؛ دیدار خانواده دارد.
تعریف کردن از یکدیگر، نوع رفتار، لباس و وضعیت ظاهری یکدیگر بر جذابیت این دیدار می افزاید. پس صرفه جویی نکنید و احساسات خود را به زبان بیاورید. بهتر است بیان این احساسات به زیباترین شکل موجود صورت گیرد. به طوری که زوجین یادآوری آن را برای سالیان دراز، قوت قلب خود قرار دهند. پس در این موضع، سکوت نمی تواند معنای خوبی داشته باشد. چرا که گاه سکوت کردن نشانه تردید داشتن تلقی می شود.
به خاطر داشته باشید که اگر یکی یا هر دوی شما کلاً فردی کم حرف و ساکت هستید، حتماً در اولین جلسه ملاقات این خصوصیت را بیان کنید تا سبب نگرانی طرف مقابل نشود.
باید سعی شود گفتگوها در عین رسایی، گرمی و به جا بودن، با زبانی نرم و لین بیان شوند.
پس از صراحت لهجه یا به اصلاح «رک بودن» و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند: که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد. پس گفتگویی خوب است که به طور متناوب باشد، یعنی یکی گوینده باشد و دیگری سکوت کند و برعکس.
نکته مهم دیگری که در این گفتگوها لازم بلکه اساسی است، رعایت صداقت است. دروغ گفتن از لطف کلام می کاهد و تداوم زندگی مشترک را به مخاطره می اندازد. اگر زوجین بدانند که دروغگویی تا چه حد مبنای زندگی مشترک را متزلزل می سازد، هرگز دروغ نمی گویند. در این پروسه به خاطر داشته باشید که همسرتان را آن طور که هست بپذیرید و با تحقیر او موجبات دروغگویی او را فراهم نکنید.
زن و شوهر باید به هم راست بگویند ولی آیا ضرورت دارد که هر راستی را بگویند؟
خیر؛ یکی از مشکلات جدی در زندگی مشترک از همین جا پیدا می شود. پس زوج جوان بدانند که فاش کردن اسرار خانوادگی و خود ضرورت دارد و از هر راستی که ممکن است از علاقه یکدیگر بکاهد، حتماً پرهیز کنند.
خانمی گفت خودم زندگی خودم را تباه کردم. از او پرسیدم چرا؟ او اضافه کرد: در روزهای نامزدی اوقات خوشی را با هم می گذراندیم تا این که صداقت من گل کرد و به نامزدم گفتم من قبل از تو چهار سال و اندی با یک پسر دوست بودم و آن را از تو پنهان کرده بودم . از او پرسیدم او چه کرد؟ و گفت : کار خاصی نکرد. ما با هم زندگی کردیم ولی فکر می کنم روزهای خوش من در همان چند ماه اول خلاصه شد...!
اگرچه مقایسه ها ممکن است براساس نیت خیر و به قصد اصلاح طرف مقابل انجام شود ، اما بهتر است از روش های مناسب جهت تغییر و اصلاح فرد بهره گرفته شود.
یکی از مسائلیکه گاه باعث می شود دوران عقد به ازدواج ختم نشود، طولانی شدن بیش از حد دوران عقد است. به ویژه وقتی که زوجین از تجربیات کمتری برخوردار باشند و عوامل تشدید کننده ای همچون مداخلات خانواده نیز در کار باشد. نگرانی ، احساس بلاتکلیفی، تکدر خاطر دختر و خانواده او از وضعیت موجود و خدای ناکرده به هم خوردن نامزدی از عوارض عقد طولانی است.
وجود نگرش های غلط، یکی از موانع محبت است. مثلاً دیده می شود که برخی می گویند اگر به همسر خود محبت کنیم، سوءاستفاده می کند، توقعات او بالا می رود یا حساب نمی برد، لذا از اظهار محبت دریغ می کنند. مراد از محبت، محبت افراطی نیست و محبت به جا و به اندازه درهر زمان و برای هر کجا و درهر سن وسالی لازم است.
منبع: چگونه موفق و خوشبخت باشیم، نویسنده هاتسن، ترجمه حکیمه عظیمی
مطالب پیشنهادی
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
دخترها و پسرهایی که دوره آشنایی یا نامزدی را طی می کنند گاهی به سبب آگاهی اندک، قدمهایی برمی دارند که به گمانشان درست است، حال آن که جز راهی اشتباه به مقصدی دیگر ختم نمی شود. اگر می خواهید از این اشتباهات معمولا رایج در امان بمانید، از پیشنهادهای پی آمده بسادگی رد نشوید.
برای آن که مشکلات کمتری در زندگی زناشویی خود داشته باشید، در دوران آشنایی و نامزدی به این موارد دقت بیشتری کنید:
گاهی برای این که وانمود کنیم با طرف مقابل توافق داریم از ارزشهای خود چشمپوشی می کنیم . عقاید خود را ابراز نمی کنیم و خطای شخص مقابل را هم نادیده می گیریم. در فعالیتهایی که هیچ علاقه ای به آن نداریم شرکت می کنیم و از علایق خود هم دست بر می داریم. این که بخواهیم با چشمپوشی رابطه را حفظ کنیم اشتباه محض است.
در این دوره نیازی نیست خانواده و دوستان را بکلی کنار بگذاریم. وجود این گونه ارتباط ها ضروری است. حتی نحوه برخورد با افراد خانواده اطلاعات زیادی به ما می دهد. این که فرد با آنها صادق و راحت است یا تعارض و ضدیت دارد. شناخت الگوی خانواده خیلی مهم است. از طرف دیگر نظر والدین نیز بسیار حائز اهمیت است و بیتوجهی به آن عواقب بدی می تواند داشته باشد.
توجه داشته باشید که با حوصله و بدون عجله با فرد مقابل آشنا شوید و از ارتباط جنسی قبل از ازدواج بشدت پرهیز کنید.
وضعیت مالی خوب و ظاهر مناسب تنها ملاک برای ازدواج موفق نیست. پس چشم خود را باز کنید و بیشتر باهم آشنا شوید.
گاهی قبل از این که بفهمیم چقدر باهم تفاهم داریم سریع قول ازدواج می دهیم و تعهد ایجاد می کنیم و حتی اگر طرف مقابل درخواست زمان بیشتر برای آشنایی را داشته باشد او را متهم به زیر پا گذاشتن تعهد می کنیم ، این اشتباه است.
گاهی هم بدون این که هیچ علاقه و جذابیتی باشد به فکر ایجاد تفاهم هستیم و فکر می کنیم با ازدواج علاقه ایجاد می شود. همان طور که تنها با علاقه نمی توان تفاهم ایجاد کرد تنها با تفاهم هم نمی توان انتظار علاقه و جذابیت داشت. تفاهم مهم است اما علاقه ، تعهد و تفاهم در کنار همدیگر است که منجر به ازدواج موفق می گردد.
گاهی دچار تردیدهایی در ازدواج می شوید اما به دلایلی این تردیدها را نادیده می گیرید و سریع تصمیم به ازدواج می گیرید. بهتر است تردیدها را بررسی و بر آنها غلبه کنید مگر اینکه دچار وسواس باشید.
گاهی افراد متوجه تفاوتهای اساسی و مشکلات در طرف مقابل می شوند اما چون فکر می کنند که می توانند او را تغییر دهند این مسائل را نادیده می گیرند. کسی را برای ازدواج انتخاب کنید که او را همان طور که هست بدون هیچ تغییری می پذیرید.
اگر در دوره آشنایی با هم مشکل دارید و ارتباط خوبی نمی توانید باهم داشته باشید پس از ازدواج هم نمی توانید. مشکلات نه تنها کمرنگ تر نمی شود بلکه بیشتر خود را نمایان می سازد.
گاهی افراد دوره آشنایی را طی می کنند ولی علی رغم وجود مشکلات آنها را نادیده گرفته و در ازدواج عجله می کنند چراکه به قول خودشان حرف مردم برایشان مهم است و آن قدر از قضاوت منفی مردم در مورد خود ترس دارند که ترجیح می دهند بدبخت باشند اما مردم آنها را خوشبخت بدانند!
منبع: پزشک آنلاین
مطالب پیشنهادی
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
دوران نامزدی از مهم ترین و حساس ترین دوران زندگی است. دلیلش هم این است که بجز شیرینی، چگونگی برخورد و عملکرد افراد در این دوران قانون اساسی زندگی مشترک آینده شان را رقم می زند. بنابراین اگر کمی پا کج بگذارید یا خطا کنید، ممکن است روزهای خوش نامزدی و حتی بعد از آن را تلخ و سیاه کنید.
بابک رهبری ـ روان شناس بالینی و عضو انجمن علمی روان شناسی بالینی ـ درباره دوران نامزدی می گوید: دوران نامزدی، بهترین فرصت برای محک زدن روابط آینده است. اگرچه این دوران در مقایسه با زندگی زیر یک سقف خیلی سطحی است، اما به هر حال مشت نمونه خروار است و اگر در دوران نامزدی تان با مشکلاتی روبه رو بودید، به احتمال قریب به یقین همین مشکلات به صورت تشدیدیافته ای به زندگی مشترکتان هم راه پیدا می کند، مگر این که از همین حالا به فکر اصلاح خود و رابطه دو نفره تان باشید.
همه ما در دوران نامزدی ممکن است اشتباهاتی کنیم، اگر اشتباهات کوچک باشد قابل جبران است، اما اشتباهات بسیار بزرگ قابل جبران نیست. در این باره رهبری می گوید: زن یا شوهر گاهی تصور می کنند باید برای این که نشان دهند با هم توافق دارند از خواسته های خود چشم پوشی کنند که این خیلی اشتباه است و در آینده به روابط آسیب می رساند.
وی ادامه می دهد: دوران نامزدی، بهترین فرصت برای محک زدن روابط آینده است. اگرچه این دوران در مقایسه با زندگی زیر یک سقف خیلی سطحی است، اما به هر حال مشت نمونه خروار است و اگر در دوران نامزدی با مشکلاتی رو به رو بودید، به احتمال قریب به یقین همین مشکلات به صورت تشدیدیافته ای به زندگی مشترکتان هم راه پیدا می کنند، مگر این که از همین حالا به فکر اصلاح خود و رابطه دو نفره تان باشید.
درست است که ما باید با همسر آینده مان روراست باشیم، اما دلیلی ندارد که وی بداند مثلا پسرخاله ما شش سال پیش از ما خواستگاری کرده یا ما در هفده سالگی به دختر همسایه مان علاقه مند شده بودیم. البته اگر مساله جدی مانند نامزدی قبلی وجود داشته حتما باید عنوان شود، اما مطرح کردن موارد عاطفی که اهمیت چندانی نداشته، تنها موجب بی اعتمادی طرف مقابل شده و ممکن است وی از این مساله به عنوان نقطه ضعف شما استفاده کند.
بابک رهبری معتقد است شاید شما تصور کنید آشنا شدن با فرد ایده آل تان برای خوشبختی شما کافی است و دیگر نیازی نیست زمانی را به خانواده یا دوستانتان اختصاص دهید، شاید هم دخالت خانواده و دوستان در مورد رابطه شما و نامزدتان باعث شده چنین تصمیمی اتخاذ کنید. به هر حال، دلیل این تصمیم هرچه باشد، دلیل درستی نیست.
افراد بویژه در اوایل زندگی مشترک برای حل مشکلات خود به یک شبکه حمایت اجتماعی قوی نیاز دارند؛ شبکه ای که اعضای خانواده و دوستان قدیمی از مهم ترین اعضای آن به شمار می روند. شما با تقسیم وقت خود و اختصاص دادن بخشی از آن به خانواده و دوستانتان، به آنها نشان می دهید هنوز هم برای شما مهم بوده و به آنها در کنار آمدن با این تغییر کمک می کنید.
نکته: گاهی افراد متوجه تفاوت های اساسی و مشکلات در طرف مقابل می شوند، اما چون فکر می کنند می توانند او را تغییر دهند این مسائل را نادیده می گیرند اما همان طور که قبلا هم اشاره کردیم کسی را برای ازدواج انتخاب کنید که او را همان طور که هست بدون هیچ تغییری می پذیرید
گاهی افراد دوره آشنایی را طی می کنند، اما با وجود مشکلات به دلیل قضاوت منفی مردم در مورد خود، آنها را نادیده می گیرند. گاهی افراد پیش از این که از همدیگر شناخت پیدا کنند، قول ازدواج می دهند و برای خود تعهد ایجاد می کنند. برخی اوقات حتی اگر طرف مقابل درخواست زمان بیشتر برای آشنایی را از آنها بکند، او را متهم به زیر پا گذاشتن تعهد می کنند.
دوران آشنایی و نامزدی چه مدت باید باشد؟ شش ماه؟ یک سال؟ در این باره بابک رهبری می گوید: همان طور که داشتن دوران آشنایی کوتاه مدت توصیه نمی شود، طولانی شدن دوران آشنایی هم تبعات منفی دارد که از مهم ترین آنها می توان به از دست دادن تمایل و انگیزه طرفین برای ازدواج، احتمال افزایش دخالت والدین و حساس شدن طرفین و به تبع آن، افزایش توقعات و تعارض ها اشاره کرد.
ـ نامزد شما همکارتان نیست که اشتباهات کاری اش را با صراحت و جدیت یادآوری کنید. درباره نامزد و همسر، فقط پیشنهاد وجود دارد، حتی جایی که می خواهید انتقاد کنید باید پیشنهاد دهید. یادتان باشد صحبت کردن درباره کلیات خیلی بهتر از صحبت کردن درباره جزئیات است.
ـ همسر آینده شما انتظار دارد وقت بیشتری برای با هم بودنتان بگذارید و برای شناخت همدیگر، واکندن سنگ های هم و آشنا شدن با اخلاق یکدیگر اهمیت قائل شوید. اگر قرار باشد بیشتر وقتتان را با کار، دوستان یا درگیری های شخصی تان بگذرانید، هیچ قدم مثبتی برای شناخت همدیگر و آمادگی برای زندگی برنداشته اید.
ـ نامزد شما دوست دارد شما را آراسته و زیبا ببیند. باور کنید نامرتب بودن شما چیزی به ارزش های وجودی تان اضافه نمی کند. البته این به معنای از آن طرف بام افتادن نیست.
ـ قرارها، تلفن ها، رفت و آمد و جیک و پیک همسرتان را زیر نظر نگیرید. روی مکالمات او با خانواده اش، دوستان یا همکارانش ریز نشوید و مرتب سوال و جواب نکنید. مگر آن که بخواهید در همان لحظه نامزدی تان را مختومه اعلام کنید و زندگی آینده تان را از دست بدهید.
ـ ممکن است در روزهای اول، شما سوگلی خانواده همسرتان باشید که در هر مهمانی باید حضور پیدا کرده و زیر ذره بین عمه، عمو، خاله و دایی نامزدتان قرار بگیرید. همسرتان را به دلیل این که مجبورید در جمع خانواده او حاضر شوید سرزنش نکنید و اگر کلافه شدید، سعی نکنید این کلافگی را به نامزدتان نشان دهید یا بیان کنید.
ـ بعضی از افراد به علت این که بتوانند علاقه طرف مقابل را به خود جلب کنند، سعی می کنند بعضی از رفتارهایشان را تغییر دهند. البته تغییر دادن رفتار فی نفسه کار بدی نیست، اما اگر قصد ما این باشد که فقط در دوران آشنایی این کار را انجام داده و بعد از ازدواج به روال خود برگردیم یا به عبارتی برای مدتی نقش بازی کنیم، این کار ما نوعی فریب محسوب شده و بعدها موجب بروز مشکلات بزرگی در زندگی مشترک می شود.
گاهی هم بدون این که هیچ علاقه و جذابیتی باشد به فکر ایجاد تفاهم هستیم و فکر می کنیم با ازدواج علاقه ایجاد می شود. همان طور که تنها با علاقه نمی توان تفاهم ایجاد کرد تنها با تفاهم هم نمی توان انتظار علاقه و جذابیت داشت. تفاهم مهم است، اما علاقه، تعهد و تفاهم در کنار همدیگر است که به ازدواج موفق منجر می شود.
گاهی افراد متوجه تفاوت های اساسی و مشکلات در طرف مقابل می شوند، اما چون فکر می کنند می توانند او را تغییر دهند این مسائل را نادیده می گیرند، اما همان طور که قبلا هم اشاره کردیم کسی را برای ازدواج انتخاب کنید که او را همان طور که هست بدون هیچ تغییری می پذیرید.
بابک رهبری می گوید: آنجا که شما و نامزدتان تازه با هم آشنا شده اید، طبیعی است که در مورد بعضی از مسائل زندگی با هم کمی تعارض و اختلاف نظر داشته باشید، اما نکته مهم این است که هیچ مشکلی با گذشت زمان خودبه خود حل نمی شود. درست است که شما با گذشت زمان به اخلاق و روحیات نامزدتان بیشتر آشنا می شوید، اما آشنایی به تنهایی برای حل مسائل کافی نیست، تنها در صورتی که شیوه های حل تعارض را با نامزدتان تمرین کنید، می توانید به داشتن یک زندگی مشترک موفقیت آمیز امیدوار باشید.
به گفته این کارشناس، اگر در مواردی نظر نامزدتان با شما متفاوت است از روش اولویت بندی کمک بگیرید. ببینید از کدامیک از این خواسته ها می توانید بگذرید و کدامیک برایتان کلیدی تر است. اگر همه خواسته های خودتان برایتان مهم باشد و همه گفته های او بی اهمیت، هیچ اتفاق خوبی در انتظار رابطه شما نخواهد بود. یادتان نرود اگر می پذیرید از چیزی بگذرید، حق ندارید از این لحظه به بعد همسرتان را به خاطر گذشتتان زیر سوال ببرید.
زهرا تالانی
مطالب پیشنهادی
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
در فرهنگ ما خیلی از دختر و پسر ها قبل از اینکه به زیر یک سقف مشترک بروند ،دوران نامزدی یا همان عقدکردگی را تجربه می کنند ، که هم فرصتی برای شناخت بهتر یکدیگر است و هم روز هایی با مسئو لیت کمتر و فرصت بیشتر برای ذخیره ی مهر و محبت. در این مقاله راهکارهایی برای گذراندن دوران نامزدی شیرین و موثر را می خوانید :
قسمت هایی از شخصیت همسرتان را خواهید شناخت که به صورت معمولی امکان ندارد بر آن ها آگاهی یابید مگر آن که با هم زندگی کنید. برای شناخت شخصی که به طور متناوب نه پیوسته او را می بینید ، هیچ راهی بهتر از این نیست که در عمل و در مقاطع زمانی مختلف و کوتاه، با او زندگی کنید. در دیدارهای کوتاهِ دو یا سه ساعت در هفته، افراد اغلب، بهترین رفتارشان را نشان می دهند. واقعیت در زمان طولانی تری، و در ارتباط نزدیک تر آشکار می شود. درمی یابید که آیا سبک زندگی شما و همسرتان، از تفاهم و هماهنگی حقیقی برخوردار است یا خیر.
ویژگی هایی که باعث می شوند عاشق کسی شوید و یا از دیدن او لذت ببرید ، ممکن است کافی نباشد تا هماهنگی همیشگیِ شما را بعد از آن که هم خانه شدید، تضمین کند.
ممکن است از عشق ورزیدن به کسی لذت ببرید اما از زندگی با او نه. ویژگی هایی که باعث می شوند عاشق کسی شوید و یا از دیدن او لذت ببرید ، ممکن است کافی نباشد تا هماهنگی همیشگیِ شما را بعد از آن که هم خانه شدید، تضمین کند. ممکن است دریابید که سبک زندگی شما و همسر آینده تان، با یکدیگر هماهنگی و هم خوانی ندارد. درمی یابید که قابلیت و توانایی همسرتان در ایجاد ارتباطی حقیقی و کانونی گرم، چه میزان است. ممکن است هرگز متوجه نشوید که همسرتان تا چه حد تمایل و قابلیت ارتباطی مستحکم و صمیمی را دارد مگر این که تعهد زندگی مشترک با او را عهده دار شوید. تنها وقتی که مجبورید با هم راجع به امور اقتصادی، غذا، مسؤولیت های خانه، تملکات و... تصمیم بگیرید ، می توانید از این که آیا همسرتان همراه خوبی است یا نه، مطمئن شوید. می توانید از ازدواج به دلیل های نادرست و زندگی مشترک زودهنگام و نسنجیده دوری کنید.
زندگی مشترک، می تواند تجربه ی شیرینی از یک رابطه باشد اما چنان چه زودهنگام، نپخته و نسنجیده به آن وارد شوید ، اشتباه بزرگی خواهد بود.
همسران جوان با سرمایه گذاری در بانک عاطفی یکدیگر، می توانند عشق و علاقه ی خود را برای زندگی آینده ، حفظ نمایند. این سرمایه گذاری ها می تواند شامل مهرورزیدن ها، ابراز احساسات، توجه و محبت در لحظه های باهم بودن در دوران نامزدی و مراحل آغازین زندگی مشترک باشد.
درحقیقت، توجه و محبتی که زوج ها در روزهای نخستین شروع زندگی به یکدیگر داشته اند، طی چندین سال زندگی مشترک نیز (با تکرار و تنوع آن ها) به صورت سرمایه ای برای زندگی مشترک آینده شان محسوب می شود به طوری که با عادی شدن رابطه ی زناشویی، شما می توانید از سپرده های عاطفی خود که در دوران شروع زندگی مشترک سرمایه گذاری کرده اید، برداشت کنید و این، وقتی امکان پذیر است که نه تنها پیوسته به طور لفظی و عملی به همسرتان بفهمانید که دوستش دارید، بلکه در هر فرصتی که به دست می آورید، عشق و علاقه ی خود را به او نشان دهید.
این کار با انجام روش هایی مهرورزانه، امکان پذیر است که شما برای ایجاد هیجان و خشنودی احساسی در همسرتان، می توانید از آن ها استفاده نمایید.بعضی از شیوه هایی که در این قسمت به آن ها اشاره شده است، ممکن است در نظرتان رؤیایی یا طنزگونه باشد اما به شما اطمینان می دهیم که برای خشنودی همسرتان، فوق العاده مؤثر است.
فراموش نکنید که در طول زندگی مشترک، اگر همسرتان از لحاظ احساسی خشنود نباشد، اغلب نمی تواند به خواسته های شما پاسخ مساعد دهد.
خشنودی احساسی ، به این معناست که شما (زن و مرد) باید فداکاری کنید، رفتاری مهربانانه با نامزدتان در پیش بگیرید، از او تعریف کنید و لحظه های شاد و خاطره انگیزی را برایش فراهم آورید.
توجه داشته باشید که کارهای کوچک، از نقطه نظر همسرتان، بسیار بامعناست.مطمئن باشید نشان دادن علاقه و عشق تان با برنامه ریزی، کاری بس عظیم و فوق العاده است. باید بدانید اقدام های کوچک مهربانانه، به همسرتان نشان می دهد که او را چه قدر دوست دارید ، برایش احترام قائل هستید، از او قدردانی می کنید و مهم تر از همه، با این کار سبب می شوید که همسر آینده تان، احساس کند برای شما از هر کسی مهم تر است.
تاریخ روزهای مهم زندگی نامزدتان را در نظر داشته باشید. شما به یکدیگر علاقه دارید، بنابراین سعی کنید همیشه عشق و علاقه، در اعماق چشم های تان موج بزند. همیشه چشم انتظار هم باشید. سخنان او را با گوش دل تان بشنوید. تا حد امکان، به امور پدر و مادر یکدیگر رسیدگی کنید. از وسایل مورد علاقه اش به خوبی نگه داری کنید. با تمام افرادی که برایش کار می کنند، مهربان و نسبت به آنان خیرخواه باشید. در طراحی نقشه های تان، با یکدیگر هم فکری کنید. در قلب تان برایش جایی چون صدف بسازید و او را چون مرواریدی گران بها در آن جای دهید.
همیشه در اتفاق های خوبِ زندگی، او را سهیم کنید . وقتی به جمع دوستان تان می پیوندید، با افتخار همسرتان را معرفی کنید. برای نامزدتان همواره آرزوی سلامتی کنید. برای همدیگر وقت صرف کنید. به دوستانش احترام صادقانه و خالصانه بگذارید.
در دوره های خانوادگی، با روحیه ی خوبی حاضر شوید. برای رشدکردن و بارورشدن استعدادهای معنوی اش، او را تشویق کنید. قسمت هایی از روزنامه را که ممکن است برای او جالب و مفید باشد، برایش جدا کنید. بهتر است عبادت ها و نیایش های خود را به اتفاق یکدیگر انجام دهید. او را در یکی از روزنامه ها یا مجله های مورد علاقه اش، مشترک کنید. وقتی با شما صحبت می کند، به او توجه کامل داشته باشید.
در میهمانی ها حد امکان، کنار یکدیگر باشید. هر بار در به کار بردن جمله ی «دوستت دارم» و تنوع در ارائه ی آن، پیش دستی کنید. وقتی خسته است، بگذارید به اندازه ی کافی استراحت کند. تا حد امکان، با همدیگر برنامه ریزی کنید. نسبت به وسایل و مکان های مورد علاقه ی همسرتان، توجه لازم را داشته باشید.
کارهای قشنگ و بزرگ را به صورت مشترک انجام دهید. درباره ی او مثبت فکر کنید. زمانی که به سکوت نیاز دارد، برایش محیطی فراهم کنید تا در آن، احساس آرامش کافی کند. در مورد هدیه ای که می خواهید به او بدهید ، خوب فکر کنید. احساس های تان را از اعماق دل تان در زندگی جاری کنید. در کارهای شغلی یکدیگر (در صورت امکان و توان) به همدیگر کمک کنید. در انجام امور خیر، مشارکت داشته باشید. به ارزش های یکدیگر، احترام بگذارید. به خاطر داشته باشید که روزهای مبارک و مناسبت های خجسته ی ماه را برایش گرامی بدارید. کمک به افراد مستمند و نیازمند را در حد توان و امکان، با یکدیگر انجام دهید.تجربه های با هم بودنتان را زیاد کنید و از فرصت نامزدی برای آشنایی بیشتر و ایجاد صمیمیت استفاده کنید...
منبع : مجله شادکامی - با تلخیص
تنظیم برای تبیان :داوودی
مطالب پیشنهادی
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
امروزه بیش از هر زمان دیگری تعاریف متفاوت از دوران نامزدی در بین خانواده های ایرانی رواج دارد. عده ای نامزدی را به معنای آمادگی دختر و پسر برای تشکیل زندگی مشترک می دانند که بعد از مراسم خواستگاری با رد و بدل کردن حلقه ازدواج آغاز می شود و با عقد رسمی پایان می گیرد و تنها اقوام درجه اول دختر و پسر از آن آگاه هستند. در مقابل نیز برخی از خانواده ها پس از خواستگاری و توافق در امر ازدواج، دختر و پسر را به عقد موقت در می آورند تا در این مدت نسبت به یکدیگر آشنایی بیشتری پیدا کرده و این امکان را داشته باشند در صورت عدم رضایت از یکدیگر پس از انقضای مدت عقد موقت از هم جدا شوند و بعضی نیز نامزدی را دوران عقد دایم و قبل از مراسم عروسی می دانند. با توجه به تعاریف ارایه شده، نامزدی معنای قطعی خود را در هیچ کدام از موارد فوق پیدا نکرده است. در دوران نامزدی با توجه به اینکه شالوده و آینده یک زندگی دایم بنا نهاده می شود اهمیت بسیاری دارد تا آنجا که ضرب المثل «مشت نمونه خروار است» را در این زمان به کار می برند چراکه دوران نامزدی تا حدودی نمونه دوران بلندمدت زندگی مشترک است. در این دوران، دختر و پسر در عین آنکه نسبت به هم شناخت پیدا می کنند خود را آماده ورود به زندگی جدید و مستقل می کنند. مشاوران ازدواج بر این اعتقادند که در این مرحله، سه کارکرد وجود دارد که شامل عمیق تر شدن آشنایی، آمادگی برای ورود به زندگی مشترک و پذیرفتن نامزد به عنوان همسر قطعیت در تصمیم گیری است. در رابطه با تعریف نامزدی، شناخت در این مرحله، مدت زمان و نوع روابط دختر و پسر در این دوران با شمس الدین حسینی، مشاوره ازدواج گفت وگو کرده ایم که در زیر می خوانید.
اولین گام در یک ازدواج عاقلانه، شناخت خود و خودشناسی است. یعنی اینکه فرد با خواسته ها، نیازها و سطح هوش هیجانی اش آشنا باشد و بداند برای چه می خواهد ازدواج کند، هدفش چیست و در این مسیر باید با یک روان شناس که در زمینه ازدواج تخصص دارد، همگام شود و پس از این مرحله فرد آماده است که وارد مرحله نامزدی شود. متاسفانه خیلی از مراجعان دلیل نرفتن شان قبل از ازدواج به مشاوره را این گونه توجیه می کنند که هزینه مشاوره ازدواج گران است؛ اما من هم در پاسخ شان می گویم هزینه طلاق به تبع سنگین تر و گران تر است.
من یک رابطه هدفمند را نامزدی می دانم و تاکیدم بر این است فردی که با عزت نفس بالا و اعتماد به نفس است یعنی به مرحله خودشناسی رسیده هرگز خودش را در یک مسیر ارتباطی که می داند منجر به شکست و آسیب روحی و روانی می شود، قرار نمی دهد.
یعنی رابطه براساس یک چارچوب بین زوج ها جلو برود که با توجه به شناختی که از طرف مقابل مان به دست می آوریم به تعهد ختم شود.
تعریفی که شما ارایه دادید، مقوله نامزدی را از مرحله عقد کاملا جدا می کند اما خانواده ها دوران عقد کردگی تا شب عروسی را غالبا دوران نامزدی می نامند؟
عقد یعنی ازدواج و ما تا زمانی که همسر آینده مان را در دوران قبل از عقدکردگی نشناسیم نباید وارد مرحله عقد شویم، وقتی صیغه عقد جاری شد؛ یعنی ازدواج کرده ایم. در صورتی که نامزدی یعنی مرحله ای که ما به شناخت دست پیدا می کنیم.
فرد با توجه به آنچه که ما از آن به عنوان خودشناسی نام بردیم و با آشنایی با مهارت هایش، می تواند در چند جلسه اول آشنایی ارزیابی های مهم را انجام دهد و ببیند که آیا شخص موردنظر ارزش زمان و انرژی گذاشتن را دارد؟ وجود یک روان شناس برای شناخت کامل و بهتر در این مرحله بسیار کمک کننده است، آنچه که مهم تلقی می شود آن است که شناخت حتما باید قبل از مرحله شیفتگی صورت گیرد.
شیفتگی یعنی احساس جذب شدید نسبت به جنس مقابل که باعث افزایش ترشح آمفیتامین ها در هورمون های عصبی می شود. این تغییرات شیمیایی سبب می شد که فرد دارای تفکر خوشبینانه و غیرواقع گرایانه ای شود و به همین دلیل فردی که شیفته و عاشق می شود، نسبت به نقاط ضعف زوج آینده اش بی توجه می شود. در این دوره فرد دست به رویاپردازی می زند و به شدت هیجان زده می شود و اگر از او جدا شود احساس اضطراب، نگرانی و بی قراری زیادی می کند. فرد شیفته نمی تواند نسبت به همسر آتی خود شناختی پیدا کند، به عنوان مثال اگر به فرد عاشق بگویید که آیا می دانی نامزدت معتاد است، شغل ندارد و از ازدواج قبلی اش بچه هم دارد، او در جواب خواهد گفت: اشکالی ندارد ما با هم از پس مشکلات برمی آییم. نکته مهم این است که رضایت و شادمانی ناشی از شیفتگی تنها شش ماه تا یک سال طول می کشد و سپس فروکش می کند. هرکسی که در این مرحله تصمیم به ازدواج بگیرد در زندگی حتما با چالش های زیادی روبه رو می شود چراکه شیفتگی در دوران آشنایی و نامزدی اجازه شناخت واقع بینانه را به او نمی دهد.
حداقل یک سال و حداکثر یک سال و نیم.
اما مشاهده شده که خیلی از خانواده ها اجازه نامزدی یک سال و یک سال و نیم را نمی دهند.
بله. متاسفانه، خانواده ها معتقدند که ممکن است به دلیل طولانی شدن این مرحله، زوج ها از یکدیگر خسته شوند و نامزدی را به هم بزنند و از دید خودشان موجب آبروریزی شود، اما باید به خانواده ها هشدار داد که گر زوج ها با مشکلات عدیده و بدون گذراندن مرحله نامزدی به سرخانه خود بروند و طلاق بگیرند آبروریزی نمی شود؟ ما باید این فرصت را برای دختران و پسران جوان فراهم کنیم که در کنار یک روان شناس مجرب مراحل نامزدی را سپری کنند.
آیا در دوران نامزدی زوج ها می توانند به تغییر و اصلاح رفتار یکدیگر بپردازند؟
شما نمی توانید رفتار طرف مقابل تان را تغییر دهید، مگر در سه شرایط:
۱) خود فرد بخواهد تغییر کند.
۲) شرایطی که فرد شدیدا تحت فشار قرار دارد (شرایط پادگانی).
۳) خود فرد با یک تحول معنوی عمیق روبه رو شود. این شرایط احتمال تغییر را فراهم خواهد کرد. اینکه ما معتقد باشیم بعد از ازدواج رفتار همسرمان بهتر می شود، غلط و اشتباه است، جوانان باید بدانند که بعد از ازدواج هیچ معجزه ای رخ نمی دهد. آنچه که در نامزدی مهم است این است که آیا ما این فرد را می توانیم با همان ویژگی هایی که دارد، بپذیریم یا نه.
بهتر است که هر کدام از نامزدها با توجه به شناختی که از خود دارند چهار، پنج تا از نیازهای مهم خود را از قبیل؛ نیاز به محبت، نیاز به گفت وگو، نیاز به صداقت، نیاز به حمایت مالی، نیاز به تعهدات خانوادگی و... مشخص کنند و در طی سپری کردن این دوران ببینند که طرف مقابل تا چه حد می تواند نیازهای نامزدش را برطرف کند.
نشانه هایی که در این دوران مهم است و باید در نظر گرفته شود ـ اگر طرف مقابل در این نشانه ها ضعف داشت، بهتر است که فرد وارد مرحله نامزدی نشود و اگر شد و این نشانه را دید باید که ادامه ندهد ـ این نشانه ها شامل؛ عزت نفس پایین، عدم کنترل خشم، پیشینه منفی خانوادگی، اعتیادها، اختلالات رفتاری و جنسی، نابالغ بودن از نظر احساسی سرد وغیرقابل دسترس، از آسیب های ارتباطی گذشته خود التیام نیافته و...
تا زمانی که دختر و پسر در خانه پدری خود زندگی می کنند، باید طبق اصول خانواده رفتار کنند و بتوانند با کمک خانواده بین این دو وضعیت تعادل برقرار کنند، اما بعد از ازدواج اولویت با همسر است. باید خانواده ها تا حد امکان از بیان نظر و تحمیل عقیده دست بردارند و مسوولیت این امر را برعهده روان شناس ازدواج بگذرانند.
به نظر من بستگی به دید دختر و پسر برای ازدواج دارد. اگر شخص بخواهد به دلیل فشار خانوادگی، تنهایی، میل جنسی، احساس گناه و پرکردن خلأهای احساسی وارد مقوله ازدواج و نامزدی بشود با توجه به اینکه این معیارها، معیارهای درست و اصولی نیست و فقط به صرف اینکه ازدواج کند به طبع دوران نامزدی اش به دلیل فشارهایی که روی آن است دوران شیرین تلقی نمی شود.
انسان ها باید ابتدا سطح شادی و آرامش درونی خود را به حد فوران برسانند و به این احساس دست یابند که با ازدواج بتوانند شادی و آرامش خود را با دیگری تقسیم کنند. بسیاری از اشخاص فکر می کنند که با ازدواج است که به آرامش و شادی دست پیدا می کنند اما تا زمانی که شادی در درون فرد نباشد، کسی نمی تواند از بیرون آن را در شما به وجود آورد.
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
مادربزرگ می گفت هنگامی که خواستگار آمد، تنها حق داشت از سوراخ جای کلید، مجلس را تماشا کند . از آنجا هم که چیزی پیدا نبود، یا چشم و ابروی داماد را می دید یا سبیلش را یا گوشش را. هرقدر نگاهش را به این سو و آن سو چرخاند نتوانست چهره او را یکبار کامل ببیند.
همه کارها و حرف ها و قرار و مدارها به عهده بزرگ ترها بود تا سرانجام روز عروسی فرا می رسید: داماد را از یک طرف کوچه می آوردند ، عروس را از طرف دیگر.
مقابل چهره هریک آیینه ای نگاه داشته بودند. آرام آرام که به هم نزدیک می شدند برای نخستین بار یکدیگر را در آیینه می دیدند؛ پس از آنکه جهیزیه عروس در خانه اش چیده شد و خطبه عقد را هم خوانده بودند.
این گونه ازدواج برای جوانان جامعه کنونی ما به ویژه در شهرهای بزرگ و نزد قشر تحصیل کرده و دانشگاهی افسانه است و پدر و مادرها از یک سو تعلق خاطر و ریشه در باورهای نسل مادربزرگ دارند که دریچه شناخت همسر آینده اش سوراخ جای کلید بود و برای نخستین بار او را در روز عروسی می دید؛ روز شروع زندگی شان! نسلی که نه تنها با اجازه بزرگ ترها که با تصمیم آنها ازدواج می کرد و از سوی دیگر مسئول برآوردن خواسته ها و نیازهای فرزندانشان بود .
نسلی با روح پیچیده، گسترده و حق طلب امروزین که اصول و قواعد و آداب ازدواج و زندگی را خدمتگزار و روشنگر و تسهیل کننده راهش می خواهد نه بند و زنجیری که به دنبال قربانی گرفتن از میان انسان هاست. برای پدر و مادرها کشیده شدن از این دو سو مرحله گذاری است که هنوز به پایان نرسیده.
کشتی معیارهای ازدواج، انتخاب همسر و شکل و شیوه زندگی مشترک ، همچنان در تلاطم است؛ تلاطمی که حاصل برخورد امواج باورها و سنت های پیشینیان با نیازها، پرسش ها و خواسته های انسان های امروز است و کار پدر و مادرها که سکان دار این کشتی هستند و در انتظار آرام شدن دریا ، چندان ساده نیست. توجه به برخی نکات و اصلاح برخی روش ها کارآمد و مفید خواهد بود. اگر برخی پدر و مادرها گرد غفلت را از دیدگان زدوده و امور را با نگاهی واقع بین و متناسب با نیازها و شرایط روز ببینند آنگاه زودتر شاهد آرام شدن امواج خواهیم بود. با انتخاب عاقلانه همسر زندگی های مشترک آرام تر و لذتبخش تر می شود.
انتخاب موفقیت آمیز همسر مستلزم عوامل بسیاری از جمله داشتن شناخت است.
انتخاب اولیه ، گذراندن دوره شناخت نامزد و تصمیم گیری نهایی در مورد اوست.
کم بها دادن به مرحله میانی (دوره شناخت نامزد و همسر آینده )موجب بالا رفتن امکان اشتباه در تصمیم گیری نهایی است. برای نزدیک شدن به کیفیت و کمیت مطلوب دوره شناخت همچنان شاهد موانع فرهنگی ای هستیم که هرقدر به شهرهای کوچک و نقاط دور افتاده کشور نزدیک شویم آن موانع را عظیم تر خواهیم یافت .
۱) عقد برای راحتی خیال :
هنوز هم خانواده هایی هستند که پس از انجام مرحله خواستگاری و انتخاب اولیه دختر و پسر ، با حذف مرحله شناخت ، مهر عقد دائم بر انتخاب اولیه ایشان زده و دوره نامزدی را تبدیل به دوره عقد می کنند. استدلال این گونه خانواده ها چنین است: می خواهیم عقدشان کنیم خیالمان راحت شود؛ به بیان دیگر، تن سپردن به دوره آشنایی پیش از ازدواج فرزندان برای این پدر و مادرها اسباب ناراحتی خیال است.
از نتایج احتمالی این شتاب والدین برای رسیدن به آرامش آن است که اگر انتخاب، اشتباه بود و ناهمخوانی و مشکلاتی در رابطه زوج وجود داشت با عقد زودهنگام ، ناچار شوند به زندگی نامطلوب تن داده و یا درصورت از کف دادن طاقت ، پس از سال ها رنج و تحمل و مدارا به دنبال طلاق رفته و تبعات و پیامدهای آن را پذیرا باشند؛ چنین است که تعجیل برای رسیدن به آرامش خیال لزوماً ایشان را به هدف مطلوب نخواهد رساند. از این رو بهتر است خانواده ها بعد از آشنایی اولیه اقدام به رفت و آمد خانوداگی کرده و در چارچوب شرع و عرف جامعه اجازه دهند دختر و پسر زیر نظر والدین با خصوصیات یکدیگر بیشتر آشنا شوند تا هم این آشنایی باعث کاهش تضادهای بعدی گردد و هم خانواده ها با رعایت عرف مرسوم راه آشنایی بیشتر را فراهم کنند.
۲) مقاومت در برابر حقیقت:
گرچه خانواده ها پس از مراسم خواستگاری و انتخاب اولیه دختر و پسر، با معاشرت آنها برای شناخت بیشتر موافقت می کنند اما همیشه انصراف و پشیمانی ایشان از انتخاب را به سادگی نمی پذیرند، غافل از آنکه پس از دوره شناخت با ۲گزاره منطقی روبه رو هستیم که یکی تایید و دیگری رد انتخاب است و دلیل منطقی وجود ندارد که لزوما در انتظار تایید انتخاب باشیم، در حالی که برخی انگیزه های احساسی و فرهنگی والدین را به انتظار تایید انتخاب می نشاند و پشیمانی فرزندشان از انتخاب را گونه ای ناکامی و شکست می دانند؛
به ویژه اگر این پشیمانی (پشیمانی از انتخاب فرد خاص پس از دوره نامزدی) چندبار تکرار شود .
چه بسا همین انگیزه ها و تمایلات احساسی و فرهنگی و شتاب برای عروس یا داماد کردن فرزند و نیز هراس از به هم خوردن نامزدی فضای تصمیم گیری عاقلانه را برای زوج جوان تنگ کند.
چه خوب است اگر پدر و مادر پس از دوره شناخت به فرزند خود بگویند: اگر به انتخاب خود باور و اطمینان بیشتر یافته ای از انتخاب درست تو خوشحالیم و اگر از انتخاب خود پشیمان شده ای باز هم خوشحالیم که به موقع متوجه مشکلات احتمالی شده و از یک زندگی مشترک ناموفق ، برکنار مانده ای.
۳) پخش اخبار:
یکی از اشتباهات و عادات ناپسند فرهنگی برخی والدین آن است که پیش از قطعی شدن مسئله انتخاب همسر ، در حالی که فرزندشان دوره شناخت نامزد را می گذراند دوست و فامیل را از انتخاب اولیه فرزندشان باخبر می سازند، همین امر سبب می شود که اگر زن یا مرد جوان از انتخاب خود پشیمان شوند فضای مناسبی برای بیان آنچه در دل دارند، نیابند. گویی باید دلیل پشیمانی و نتایج شناخت نامزد را برای همه اطرافیان توضیح دهند. قدری خودداری در بیان مسائل خصوصی خانواده و پرهیز از شتاب برای خبرکردن دیگران از پیامد منفی رنج و فشار روحی برای فرزندان خواهد کاست.
گاه پیچیدگی و بزرگی این اشتباه در حدی است که برخی خانواده ها شروع آشنایی و نامزدی زوج جوان را با یک مهمانی مفصل اعلام می کنند. دوستی می گفت: پس از قدری معاشرت و شناخت نامزدم، از انتخاب خود پشیمان شده و خانواده را از پشیمانی و تغییر تصمیمم آگاه کردم، پس از آن از مادرم شنیدم: « نمی خوام چیه؟ من ۲۰۰نفر را شام دادم! » سخن این مادر به خوبی نشانگر کاستی هایی است که در آن حرف مردم، همچنان پیشتاز است و بر سعادت فرد ترجیح داده می شود.
۴) شتاب برای تدارکات ازدواج :
اگر هنگامی که زوج نامزد شده در حال شناخت یکدیگر هستند ، خانواده ها را در تدارک جشن و تهیه جهیزیه و گرفتن وام و... ببینند خود را در معرض یک عمل انجام شده می یابند و دوره نامزدی عملاً کارکرد واقعی و اصلی خودش (شناخت) را از دست داده و تبدیل به مقدمه ازدواج می شود. مفیدتر است اگر در دوره شناخت نامزد، رفتار والدین ، همواره به زوج نامزد شده نشان دهد که بیش و پیش از هر چیز در انتظار نتیجه شناخت و تحقیق زوج از یکدیگر هستند .
۵) آسان گیری نابه جا:
بارها شاهد بوده ایم که زن یا مرد جوان از برخی رفتار ناشایست نامزد و یا مشکلات ارتباطی اش با او نزد پدر و مادر شکایت می برد و از ایشان می شنود که «خوب می شه.وقتی رفتید زیر یک سقف درست می شه.» روشن است که نمی توان در رؤیا و تخیل و آرمان خواهی مطلق زیست و توقع انسان کامل از همسر داشت اما هشدارهایی چون گرایش فرد به مواد مخدر، وابستگی های بسیار به خانواده، خسّت، عدم کنترل خشم، داشتن همنشینان ناشایست و تفاوت های عمیق و وسیع فرهنگی و فردی و... مواردی نیست که به سادگی قابل چشم پوشی باشد و تنها زیر یک سقف رفتن مشکلی را حل نمی کند. گاه دیده شده که برخی خانواده ها توقع دارند اختلالات روحی و مشکلات اخلاقی و رفتاری فرزندشان نیز با ازدواج برطرف شود ! به بیان دیگر ازدواج را جایگزین مراجعه به روانپزشک و مشاور می دانند.
۶) چشم پوشی از اهمیت مشاوره:
به انتظار روزی هستیم که افراد ، با همان جدیت و باوری که برای درمان مشکلات جسمی ، به پزشکان متخصص مراجعه کرده و آماده پذیرش هر زحمت و هزینه ای برای رسیدن به سلامت و بهبودی هستند ، برای حل مسائل روحی و معنوی زندگی ، مانند انتخاب همسر نیز مراجعه به روان شناس و مشاور را لازم بدانند.
۷) نداشتن توانایی تفکیک مسائل:
معاشرت محدود زن و مرد جوان در دوره نامزدی ، گونه ای وابستگی و تعلق خاطر ایجاد می کند (هر قدر هم که برای خود تکرار کنند در دوره شناخت به سر می برند )این وابستگی و تعلق خاطر ، زمانی دردسر ساز می شود که زوج متوجه می شوند مشکلات جدی در رابطه شان دارند اما به دلیل بندهای احساسی قادر به تصمیم گیری عاقلانه نیستند . در این گونه شرایط برعهده والدین است که فرزند را در تفکیک مسائل احساسی و عقلی یاری داده و به او یادآور شوند که برای تن ندادن به زندگی فرسایشی و قربانی نشدن به دلیل ازدواج اشتباه، باید دوره نقاهت روحی و احساسی و رنج دل کندن را تاب آورد.
۸) به تأخیر انداختن آزمایش های پزشکی :
شایسته است انجام آزمایش های پزشکی ، پیش از آغاز مرحله شناخت مورد توجه قرار گیرد . گاه غفلت از این امر پیامدهای رنج آور و یا جبران ناپذیری را به دنبال می آورد و آن زمانی است که زوج جوان پس از اطمینان یافتن از هماهنگی و توافق فکری و فرهنگی و ایجاد وابستگی و باور به یکدیگر ، نتیجه منفی آزمایش را مانع ازدواج خود می بینند.
منبع:baztabonline.com
مطالب پیشنهادی
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
سؤال، سؤال، سؤال. نخستین مرحله از ازدواج هر دختر و پسری طرح سؤال است زیرا آنها در ابتدا یا شناختی از یکدیگر ندارند و یا شناختشان اندک و سطحی است.
طرح سؤال دریچه ای است که به سوی شناخت از یکدیگر گشوده می شود، البته مهم این است که به سؤال ها چگونه پاسخ داده شود. نحوه پاسخ دادن به سئوال ها، تصویری از طرف مقابل در ذهن دیگری می سازد، هر چه پاسخ ها واقعی تر و صادقانه تر باشند تصویری هم که ساخته می شود صحیح تر خواهد بود. این امر کمک می کند تا زن و مرد راه بهتری را در زندگی پیدا کنند، این راه می تواند به ازدواج و یا قطع رابطه و عدم ازدواج ختم شود. رسیدن به هر یک از این راهها در صورتی که عاقلانه و درست باشد به نفع زن و مرد است.
البته باید در نظر داشت که هیچ پاسخی درست یا اشتباه نیست.
هدف از طرح پرسش ، این است که متوجه شوید در شرایط خاص مورد نظر، چه رفتاری دارید و درباره گذشته و آینده چگونه فکر می کنید. برای خشنود کردن نامزدتان پاسخ هایتان را تغییرندهید و از پاسخ های زیرکانه ای که بیانگر حقیقت نیستند خودداری کنید. پاسخ های غیرواقعی به منظور پیشگیری از جر و بحث، به نفع هیچ کس نیست.
بهتر است به جای نامزدتان هم پاسخ ندهید و عقیده خاص خود را بیان کنید مثلاً اگر از شما می پرسند آیا بچه می خواهی یا نه؟ پاسخ ندهید که نامزدم بچه نمی خواهد.
سعی کنید خصوصیات و خواسته های خود را کشف کنید. وقتی درباره خودتان به این شناخت دست یافتید، می توانید تصمیم بگیرید که آیا نامزدتان می تواند در رسیدن به خواسته هایتان شریک زندگیتان باشد یا نه.
پاسخ هایتان باید روشن کند که شما در زندگی مشترک چه انتظاراتی از همدیگر دارید، در ضمن با این پاسخ ها می توانید اولویت ها و رفتارهایی را که حاضر به ترک آن نیستید، نشان دهید. اگر در خانه شلخته هستید و نمی توانید خود را تغییر دهید، بهتر است تا نامزدتان از این خصوصیت شما آگاهی داشته باشد.
به پاسخ های یکدیگر گوش کنید، اما دخالت نکنید، این تمرین ها برای آن هستند که درباره همدیگر بیشتر بدانید نه این که همدیگر را تغییر دهید. بهتر است فکر کنید آیا می توانید بانامزدتان همین گونه که هست و بی آن که توقع داشته باشید که تغییر کند، زندگی مشترک تشکیل بدهید؟
یکسان بودن پاسخ ها و پرسش های مطرح شده، کلید خوشبختی در زندگی زناشویی نیست، بلکه برخورد شما با تفاوت ها تعیین کننده است. وقتی شما و نامزدتان در پاسخ به یک پرسش اختلاف عقیده دارید، راهنمایی های پیشنهادی «در شیوه گفت وگو درباره تفاوت ها» را به کار بگیرید، زیرا به شما کمک می کند تا اختلاف هایتان را به تدریج حل کنید، وقتی دستتان را برای نامزدتان رو می کنید، آسوده می شود. به او می گویید: «ظاهر و باطن، من این هستم.» خودتان را صادقانه آشکار می کنید، باری از روی دوش خود برمی دارید و به اصطلاح توپ را در زمین بازی نامزدتان می اندازید و به او این امکان را می دهید که بدون هیچ فرض نادرستی تصمیم بگیرد و شما را بپذیرد.
اما وقتی نظر او برای شما قابل قبول نیست چه باید بکنید؟ اگر با پاسخ های نامزدتان موافق نباشید، چه خواهد شد؟ پی بردن به تفاوت ها به معنای اعلام ختم رابطه نیست، هرگز عدم اختلاف نظر، راز موفقیت زندگی مشترک به حساب نمی آید، اختلاف نظر با نامزدتان، فرصتی است تا مهارتهای «مدیریت تفاوت ها» را بیاموزید. توجه داشته باشید: مدیریت تفاوت ها و نه مدیریت حل اختلاف، زیرا لزومی ندارد که گفت وگو درباره تفاوت ها به اختلاف منجر شود.
طبیعی است که از دست نامزدتان عصبانی و دچار سردرگمی و سرخوردگی بشوید، احتمالاً از دست دوستتان، رئیس و حتی همسایه تان هم دچار همین حالات می شوید. اما با کمی تلاش می توان دیدگاههای متفاوت را بدون این که به مشاجره ختم شود به هم نزدیک کرد، مگر آن که به شدت ستیزه جو باشید.
توجه به گذشته خود و تأثیر آن بر شکل گیری شخصیت شما و خواسته هایتان در زندگی،نخستین گام های آمادگی برای ازدواج است. معمولاً زندگی پدر و مادرها سرمشق زندگی ما می شود و اگر از این سرمشق خوشمان بیاید، کم و بیش می دانیم که شریک زندگیمان باید چه خصوصیاتی داشته باشد، اما اگر همان طور که بزرگتر می شویم، از رابطه پدر و مادرمان خوشمان نیاید، می توانیم آن را با الگوی خوب عوض کنیم.
به دقت به روابط افرادی که شما و نامزدتان در کنار آنها بزرگ شده اید، توجه کنید. ویژگی هایی را که موجب ایجاد روابطی استوار و شاد شده و آنها که سبب تلخی زندگی شده اند به یاد بیاورید، مشخص کنید چه نگرش ها و رفتاری روابط این افراد را تیره و تار می کند. از اشتباهات و موفقیت های دیگران بیاموزید. اما توجه داشته باشید که خودتان را با آنها مقایسه و یا تشبیه نکنید.تصمیم بگیرید تجربیات مثبت را به کار ببندید و از رفتارهای منفی دوری کنید.اگر از موهبت داشتن پدر و مادری خوشبخت برخوردار هستید، این شانس را دارید که بفهمید ازدواج موفق به چه عواملی نیاز دارد. تک تک پرسش ها را با صدای بلند برای نامزدتان بخوانید و هریک جداگانه بی آنکه حرف یکدیگر را قطع کنید به آنها پاسخ دهید، سپس در این باره صحبت کنید که آیا پاسخ هایتان بر زندگی مشترکتان تأثیر خواهند گذاشت یا نه و تأثیرش چگونه است.
۱ به عقیده شما چه عاملی پدر و مادرتان را در کنار هم نگه داشته است؟
۲ دوست دارید چه ویژگی هایی از زندگی پدر و مادرتان در زندگی شما هم وجود داشته باشد؟
۳ از چه ویژگی های زندگی پدر و مادرتان خوشتان نمی آید؟
۴ پدرتان چه رفتاری با مادرتان داشت؟ مادرتان چه رفتاری با پدرتان داشت؟
۵ آیا شما و نامزدتان می خواهید که همان رفتار پدر و مادرهایتان را نسبت به همدیگر داشته باشید؟و ...
پژوهش ها نشان داده است کودکانی که پدر و مادرشان از هم جدا شده اند و بیشتر سال های رشد را فقط با پدر یا فقط با مادر گذرانده اند، به احتمال زیاد در زندگی زناشویی خود نیز مشکل داشته باشند، اما این به آن معنی نیست که نمی توان تغییری در این تقدیر ایجاد کرد.می توانید علل عدم موفقیت زندگی مشترک پدر و مادرتان را بررسی کنید و با اجتناب از آن رفتارها، شانس موفقیت خود را در زندگی زناشویی افزایش دهید.
نه تنها به دنبال شخصی می گردیم که آینده مان را با او سهیم شویم، بلکه فردی را می خواهیم که بخشی از گذشته مان نیز با او مشترک باشد. اگر پدر و مادر یا قوم و خویشی را تحسین می کردیم که مرفه بود، به احتمال زیاد در پی همسری هستیم که از نظر مالی تأمین باشد و احیاناً کمبودهایی را که در دوران کودکی و نوجوانی، احساس می کردیم پر کند. اگر احساس می کنید که دوران کودکی و نوجوانی تان بیش از حد جدی بوده است و خواهان شوخی و خنده بوده اید، احتمالاً خواهان همسری هستید که شما را سرگرم کند و بخنداند.
پاسخ های شما به پرسش های مربوط به گذشته مهم هستند، زیرا موجب می شوند تا بتوانید وضعیت های نشاط آور و دردآور زندگی تان را تشخیص دهید. با گفت وگو درباره این رویدادها می توانید تصمیم بگیرید که برای ایجاد یک زندگی خانوادگی شادمان، چه اقداماتی باید انجام دهید.به هنگام مرور پاسخ هایتان نکات زیر را به یاد داشته باشید:
اگر بیشتر پاسخ هایتان مثبت و شاد است، با گذشته تان در صلح هستید و احتمالاً خواستار زندگی مشترکی هستید شبیه به فضایی که در آن بزرگ شدید، چنانچه کل پاسخ هایتان منفی باشد، احتمالاً ناراحتی یا خشمی را از گذشته با خود حمل می کنید. در باره شیوه های رفع این خشم، گفت وگو کنید و ببینید به عقیده شما این آزردگی چه تأثیری بر انتظارات شما از زندگی زناشویی می تواند داشته باشد.
وقتی از شما پرسیده شد که دوست دارید زندگیتان شبیه به زندگی چه افرادی باشد آیا شما و نامزدتان یک زوج واقعی را مثال زدید یا شخصیت های یک فیلم را؟ آیا مدت ها با این زوج معاشرت کرده بودید یا فقط داستان آنها را بر صفحه تلویزیون دیده بودید؟ الزامی ندارد که همه الگوهای خوب روابط در یک زوج وجود داشته باشند. شما می توانید امیدوار باشید که ویژگی های گوناگون زوج های مختلف را سرمشق قرار دهید. برای نمونه می توانید مهر و محبت یک زوج و صرفه جویی زوج دیگر را آرمان خود قرار دهید.
تعداد کسانی که رها از پدر و مادر، زندگی زناشویی را آغاز می کنند، اندک است . چه پدر و مادرتان را دوست داشته باشید، چه از آنها دوری کنید و حتی اگر هیچ گاه آنها را نشناخته باشید، به هرحال بخشی از زندگی مشترک شما هستند و میزان دخالت آنها در زندگی شما یکی از موضوع های معمول اختلاف و بگو مگوی شما و همسرتان خواهد بود.
هر کدام جداگانه پاسخ هایتان را به پرسش های زیر بنویسید، پرسش ها در رابطه با پدر و مادر هریک از شماست نه پدر و مادر همسرتان، سپس درباره پاسخ، گفت وگو کنید و ببینید به عقیده شما چه تأثیری (مثبت یا منفی) بر زندگیتان خواهند داشت.
۱ آیا والدینتان نامزدتان را می پسندند؟
۲ آیا مهم است که پدر و مادرتان، نامزدتان را دوست داشته باشند؟
۳ چنانچه نامزدتان مورد تأیید پدر و مادرتان نباشد، چه تأثیری بر زندگی مشترکتان خواهد داشت؟
۴ اگر پدر و مادر و نامزدتان با هم اختلاف داشته باشند، احتمالاً از کدام طرف جانبداری می کنید؟
و ...
قابل درک است که هریک از شما با پدر و مادر خودتان راحت تر باشید تا پدر و مادر آن یکی، هر چه باشد، شما به مدت یک عمر پدر و مادرتان را می شناسید. در حالی که احتمالاً تازه با پدر و مادر نامزدتان آشنا شده اید، اما همیشه به یاد داشته باشید که پدر و مادر همسرتان، پدر و مادر همسرتان هستند، تحقیر یا بی احترامی به آنها هیچ تفاوتی با توهین به پدر و مادر خودتان ندارد.
مطالبی را که مطالعه کردید از کتابی با عنوان «هزار و یک پرسش پیش از ازدواج» گرفته شده است.
این کتاب نوشته «مونیکا مندزلیهی» و ترجمه فرناز فرود است در چهار هزار نسخه به چاپ رسیده . در این کتاب که سیزده بخش دارد مطالبی در خصوص ازدواج و مسائلی که به آن مربوط می شود نگاشته شده است. در پایان هریک از موضوعات هم سؤالهایی مطرح شده که افرادی که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند می توانند با پاسخ دادن به این پرسش با میزان مشترکات فکری، فرهنگی و اجتماعی یکدیگر را مورد ارزیابی قرارداده و راه حل اختلافات را نیز به کار بندند.
بخش یک کتاب در مورد گذشته افراد است که تحت عناوین رشد کردن در خانواده متعارف، بزرگ شدن فقط با پدر یا فقط با مادر، تأثیر سایر روابط و مدرسه و بازی سؤالاتی را مطرح کرده است.
بخش دوم در خصوص پدر و مادر، نقش آنها در زندگی فرزندان، شباهت فرزندان با پدر و مادر و تأثیر این شباهت ها در زندگی مشترک آینده و... است.
خویشاوندان، دوستان، حیوانات خانگی، همسران و روابط قبلی و ارتباط با افراد دیگر بخش سوم کتاب است که به تأثیر پارامترهای مورد نظر در زندگی افراد می پردازد.بخش چهارم به نظر زوج راجع به داشتن فرزند، تأمین مخارج و نحوه پرورش آن در زندگی اختصاص دارد.
دین و معنویت، نژاد و فرهنگ، سیاست، شغل، هفت سال بعد آینده شما عناوین بخش پنجم تحت عنوان دیدگاه ها هستند که نقش موارد مطرح شده را در زندگی برشمرده و پرسشهایی را که زوج های جوان می توانند با پاسخ دادن به آنها مشترکات خود را مورد ارزیابی قرار دهند مطرح کرده است.
مسائلی که به زندگی روزمره خانوادگی مربوط می شود مانند امور روزانه، تغییرات، اوقات فراغت، برنامه ریزی برای سفر، شیوه های خرج و پس انداز، مدیریت مالی، وضعیت ظاهری و جسمانی، وجود عادات غیرمتعارف در هریک از زوجین، در بخش های بعدی مورد توجه قرار گرفته اند.بخش یازدهم کتاب در مورد خصوصیات ازدواج با یک نظامی، خارجی، مجرم، چهره سرشناس و یا فردی با تفاوت سنی زیاد است.
بخش دوازدهم به نحوه گفت وگو و حل مشکلات راجع به مراسم ازدواج، ازدواج مجدد، ماه عسل و... اختصاص دارد و آخرین بخش کتاب نیز به عوامل مساعد و نامساعد ازدواج شامل گفت وگو، دوستی، دلایل تجدید نظر در باره ازدواج، انواع شخصیت ها و عادت هایی که زوج ها را از هم دور می کند پرداخته است.
مطالعه تمرین برای طرح پرسش های مطرح در ابتدای ازدواج و تلاش جهت پاسخ صادقانه به هریک از آنها، دختران و پسران جوان را یاری می کند تا زمینه یک ازدواج و زندگی خانوادگی موفق را پی ریزی کنند و یا با شناخت خود و درک صحیح از فردی که قصد ازدواج با او را دارند از پایه ریزی یک ازدواج ناموفق جلوگیری نمایند.
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
عروس خانم ها آقا دامادهای عزیز می توانید برای یافتن راز خوشبختی
به سایت های زیر مراجعه کنید.
http://healthyfooddiet.blogfa.com/
http://newlifestyle.mihanblog.com/
http://www.novinpendargroup.com/
http://novinpendar.blogsky.com/
دوران آشنایی یکی از ضروریات برای شروع زندگی مشترک است در این دوران زن و مرد نسبت به خصوصیات اخلاقی تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و فکری یکدیگر شناخت بیشتری کسب میکنند متاسفانه برخی خانوادهها زمان محدودی را درنظر میگیرند. جهت بدست آوردن اطلاعات صحیح زن و مرد باید دقت نظر بیشتری به خرج دهند این دوران برای جوانان بسیار با ارزش بوده و آنان میتوانند بر خصوصیات اخلاقی، تفاوتها فرهنگی، اجتماعی و فکری یکدیگر آشنایی پیدا کنند. در این برهه دختران و پسران در تکاپوی شناخت بیشتر یکدیگر خواهند بود برخی معتقدند دوران نامزدی از شیرینترین دورانهای زندگی زن و مرد میباشد البته باید حساسیت آن را مد نظر قرار داد و توجه نمود در صورتی که هدف تشکیل زندگی مشترک باشد بیشتر تمرکز بر روی شناخت ابعاد وجودی طرفین خواهد بود .
معمولا در ازدواج های امروزی مدت کمی را به دوران نامزدی اختصاص می دهند و اکثر خانواده ها به خصوص خانواده طرف دختر ترجیح میدهند هر چه زودتر صیغه عقد دائم جاری شود حال با یک مراسم و تشریفات خاص یا در محضر و یا... به هر حال نکته ای که خانواده ها باید مدنظر داشته باشند اینکه دوران عقد مربوط به دوران شناخت نیست چرا که مرحله شناخت در دوران نامزدی باید سپری شود نه در دوران عقد و تا زمانی که این مرحله (مرحله شناخت) تا حد مطلوبی سپری نشده نباید صیغه عقد دائم جاری شود چرا که به محض جاری شدن این صیغه عرفا و شرعا دو طرف زن و شوهر محسوب می شوند و دیگر فرصت شناخت گذشته است.
همیشه در ابتدای دوران نامزدی چون افراد تازه با یکدیگر آشنا شده اند سعی و اهتمام اصلی خود را در دادن و گرفتن اطلاعات می کنند. در واقع آنها در غالب صحبتهای مختلف و متنوع خود یکسری اطلاعات از خود به فرد مقابل انتقال می دهند و در پاسخ و صحبتهای وی اطلاعاتی از او می گیرند. همین امر باعث آشنایی طرفین از یکدیگر و رسیدن به شناخت کامل و جامع آنها از هم می شود. اما هر چه به سمت پایان دوران نامزدی پیش می رویم شناخت افراد از یکدیگر بیشتر و اطلاع دهی و آگاهی گیری شان از هم کمتر می شود.
معمولا ماه های پایانی دوران نامزدی برای خانواده ها به خصوص دختر خانم و آقا پسر دورانی پر از استرس و اضطراب است. علت اصلی این امر هم نزدیک شدن به موعد ازدواج و سرشلوغی آن دوران من باب تدارک امورات ازدواج، تهیه مسکن، جهیزیه و ... می باشد. همین دل مشغولیهای فراوان باعث ایجاد اضطراب در طرفین و کم صحبتی آنها و پناه بردن به غار تنهایی شان به خصوص در مورد آقایان می گردد.
نکات مهمی که روانشناسان بر آن تاکید و بیان میدارند در صورت مشاهده هر کدام از این موارد باید بر رابطه تجدید نظر کرد عبارتند از:
عزتنفس پایین
شخصی که خود دارای عزتنفس پایین است مسلماً در روابطشان با شریک زندگی به مشکل بر خواهند خورد و این مسئله زمانی نمود بیشتری مییابد که شریک زندگی دارای عزت نفس بالایی باشد. داشتن عزت نفس و احترام به خود تاثیرات شگفتآوری در تعاملات با دیگران خواهد داشت. مسلماً هیچکس نمیخواهد فردی ضعیف، فاقد اعتماد و عزت نفس را به همسری برگزیند. میزان عزت نفس تاثیر مستقیمی بر روابط، نقشهای اجتماعی و شغلی فرد بر جای میگذارد .
عدم کنترل خشم
هیجانات بخشی اجتنابناپذیر از زندگی بشر است، هدایت و بروز هیجانات به روشی مناسب منجر به سازگاری فرد با دنیای اطراف و داشتن زندگی آرام میگردد. شخصی که نتواند هیجانات خود را کنترل و به صورت صحیح بروز دهد به راحتی کنترل خود را از دست داده و رفتارهای تکانشی منفی از خود بروز میدهد مسلماً هیچ کس نمیخواهد در کنار یک فرد مضطرب، نگران و تکانشی روزگار را سپری نماید این اشخاص انرژیهای منفی خود را به اطرافیانشان منتقل میکنند، یکی از اهداف ازدواج رسیدن به آرامش است فردی که هنوز به بلوغ عاطفی، هیجانی نرسیده است و نمیتواند هیجانات خود را شناسایی کند به سختی قادر خواهد بود با زندگی روزمره خود سازگاری ایجاد کند و مدام در جنگ و جدال با محیط بیرون از خود خواهد بود.
پیشینه خانوادگی منفی
اغلب این جمله شنیده میشود «میخواهی با خودش زندگی کنی نه خانوادهاش» در واقعیت اینگونه نیست پیوند دو جوان به واقع پیوند خانوادههایشان است نمیتوان شخصی را برگزید بدون در نظر گرفتن خانواده، بدیهیست وی نیز در همان شرایط و محیط خانواده رشد یافته و بسیاری از خلقوخو، عادات، باورها، اعتقاداتاش همانند اعضای خانواده میباشد. بررسی پیشینه خانوادگی طرف مقابل در تمامی حیطهها، شناخت دقیقتری از خانواده و خود فرد ارائه میدهد. در انتخاب همسر پیشینه خانوادگی منفی باید مدنظر قرار گیرد گاهی نمیتوان با برخی از امور منفی سازگاری ایجاد کرد برخی مسائل و پیشینههای خانوادگی منفی فرد تا پایان عمر همراهش بوده و بر زندگی آینده وی تاثیرگذار خواهد بود .
اختلالات رفتاری و جنسی
شاید همه انسانها به نوعی دچار رفتارهای نابهنجار و عاداتهای ناخوشایند باشند اما زمانی این مسئله شدت مییابد که مداوم فرد رفتارهای ناسازگارانه از خود بروز دهد و در هماهنگ شدن با محیط اطراف دچار مشکل گردد. در کنار اختلالات رفتاری و ناسازگاریها، اختلالاتzz جنسی نیز تاثیرات مخربی بر روابط میگذارد بهتر است از سلامت جنسی فرد کسب اطلاع نمود و زندگی جنسیاش را مورد تحلیل و بررسی قرار داد. بررسی روابط عاطفی و جنسی گذشته فرد اطلاعات بسیار مفیدی در اختیارتان میگذارد و میتوان تصمیمگیری دقیقتری داشت.
نابالغ بودن از نظر احساسی، سرد و غیر قابل دسترس بودن
هر دختر و پسری هدفاش از ازدواج بدست آوردن منبع عاطفی قوی میباشد اگر بنا بر هر دلیلی یکی از طرفین نتواند از نظر روحی، روانی و جسمی شریک زندگی را پشتیبانی نماید آن رابطه به مرور زمان از بین خواهد رفت. در ابتدا باید مطمئن شد وی قابلیت پشتیبانی و حمایت همه جانبه را دارا هست یا خیر؟ رفتارهای حمایتی دوران نامزدی به دو طرف نشان خواهد داد آیا این همان رابطهای که میخواستند هست یا خیر؟ در صورتی که افراد خود واقعی شان را به یکدیگر نشان دهند.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آنچه که در مراحل اولیه یک رابطه انجام میدهید، در تعیین موفقیت کلی و دوام ازدواج شما نقش بسیار مهمی دارد. در زیر به 7 مسئله مهم که باید قبل از ازدواج حتماً درمورد آن با همسرتان صحبت کنید، اشاره میکنیم
1. باید گفتگویی صادقانه درمورد علت دوست داشتن همدیگر داشته باشید.
نمونه سوالات:
چرا میخواهی با من ازدواج کنی؟
چه چیزهایی درمورد تو هست که من نمیدانم؟
چیزی درمورد من هست که اذیتت کند؟
2. باید چیزهایی که باور دارید "ارزشهای اصلی" رابطهتان را تشکیل میدهند با هم مطرح کنید (آنچه در رابطه با همسرتان بیش از هر چیز دیگری برایتان اهمیت دارد).
نمونه سوالات:
چه اعتقادات معنوی داری؟
تا چه اندازه به محترمانه رفتار کردن با همدیگر متعهد هستی؟
صداقت و روراستی تا چه اندازه برای شما مهم است؟
3. باید درمورد اینکه بچهدار شدن برایتان مهم است یا خیر با هم حرف بزنید.
نمونه سوالات:
آیا دوست داری بچه داشته باشی؟
تا حالا چه تجربیاتی با بچهها داری؟
آیا بیماری آمیزشی خاصی داری که در بچهدار شدن تاثیر داشته باشد؟
4. باید درمورد فرایند تکامل رابطهتان در طول این مدت و طوری که دوست دارید 5، 10، یا 20 سال آینده باشد با هم حرف بزنید.
نمونه سوالات:
پنج سال آینده ازدواجمان را چطور میبینی؟
چه امیدها و آرزوهایی برای ازدواجمان داری؟
ازدواجمان چه تاثیری بر روابطمان با دوستان و خانواده خواهد گذاشت؟
5. باید درمورد نحوه تصمیمگیریها در ازدواجتان با هم حرف بزنید.
نمونه سوالات:
درمورد مسائل مهم ازدواجمان چطور باید تصمیمگیری کنیم؟
وقتی نظراتمان مخالف باشد، چطور میتوانیم دوستانه مسائل را حل کنیم؟
چطور میتوانیم در کنار هم از منابع مالی استفاده کنیم؟
6. باید صادقانه درمورد اینکه از ازدواجتان چه میخواهید با هم حرف بزنید.
نمونه سوالات:
فکر میکنی سکس در موفقیت ازدواج ما تا چه اندازه تاثیرگذار است؟
به چه چیزهایی علاقه وافر داری؟
7. باید درمورد این سوال که "آیا میتوانی زندگی بدون همدیگر را تصور کنی"، گفتگو کنید.
نمونه سوالات:
چه امیدها و آرزوهایی برای زندگی در کنار هم داری؟
برای اطمینان از سلامت خود برای زندگی طولانیمدت در کنار هم چه میکنی؟
آیا میتوانی روزی را تصور کنی که دیگر کنار هم نباشیم؟
مشخص است که این هفت موضوع گفتگو میتوانند عوامل مهمی در سلامت و قدرت رابه شما با همدیگر باشند و در نتیجه موفقیت کلی زندگی و ازدواج شما را نیز نشان خواهند داد.
پاسخ این سوالات نکات مهم و زیادی درمورد دوام رابطهتان به شما میگوید و میتواند پیشگوییکننده خوبی برای موفقیت رابطه شما باشد.
پس قبل از ازدواج حتماً درمورد این هفت موضوع با طرفمقابل خود صحبت کنید و مطمئن باشید که پشیمان نخواهید شد.
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آمارهای نشان می دهد که 97 درصد از جمعیت بزرگسالان در جهان در طول زندگی خود حداقل یک بار ازدواج می کنند. طبق آمار جهانی، نرخ ازدواج در طول 15 سال گذشته تقریباً ثابت مانده است، اما این وضعیت در مورد نرخ طلاق صادق نیست.
آمارها نشان می دهند که نرخ طلاق امروزه به مراتب بیش از گذشته است، به طوری که میزان طلاق در کشورمان برای جمعیت شهری به طور متوسط 15 درصد بوده است که با توجه به ارزش های مذهبی و سنت های دیرین خانوادگی و اصالت و باور به زندگی مقدس زناشویی، به یقین باید آمار طلاق در ایران روند کندتری داشته باشد.
اما چه چیز باعث می شود بسیاری از زوج هایی که غالباً با جمله ی «تنها مرگ ما را از یکدیگر جدا می کند» زندگی مشترک خود را آغاز می کنند و ابتدا به آن احساس تعهد دارند، پس از مدتی با مشکلات زیادی رو به رو می شوند و در نهایت به جای مرگ، طلاق آن ها را از هم جدا می کند، و کار به جایی می رسد که به هم پرخاش و با هم نزاع می کنند و در مواردی، کار به متارکه و طلاق می انجامد. آنچه مسلم است زوج جوان از آغاز با دیدی غلط و محدود وارد زندگی زناشویی می شوند و برای خود بنایی رویایی و سراسر ایده آل تصویر می کنند و از آنجا که اطلاعاتشان از یکدیگر و از امکانات و توانایی های هم بسیاری محدود و ناقص است و چه بسا با وهم و خیال خواسته اند برای خود دنیایی بسازند، پس از گذشت چند ماه یا چند سال زندگی مشترک، به فکر حسابرسی و ارزیابی می افتنند و در می یابند آنچه تصور کرده اند، باطل و بی حساب بوده و این سرآغاز مشکلات جدی تری است. تحقیق روان شناسان و مشاوران خانواده در چند کشور نشان می دهد حدود 50 درصد از همسران، ازدواج خود را در نهایت ناموفق ارزیابی می کنند.
در هر حال، تشکیل زندگی زناشویی مرحله ی انتقالی دشوار و پیچیده ای است، چرا که ازدواج مستلزم از نو تعریف کردن افراد برا خود و والدین شان است. زن و مرد در ازدواج نیاز دارند خود را در قالب نقش های جدید بپذیرند و این مهم بدون آگاهی از مسائل مربوط به زندگی زناشویی و خصوصیات متفاوت زن و مرد امکان پذیر نیست. تحقیقات و شواهد بسیاری نشان می دهد که در جوامع امروز، همسران جوان در اوایل زندگی با مشکلات گوناگون و گاه شدیدی مواجهند.
بنابراین، پیشنهاد اصلی و اساسی بهره مندی از خدمات مشاوره ای پیش از ازدواج است تا زن و مرد با آگاهی بیشتر و تجهیز به دانش کافی در ارتباط با خود، ویژگی های خود و ویژگی های همسر آینده و نیز اهداف ازدواج به این دوره پویا و شکوفا در زندگی با آرامش بیشتری گام نهند. به بیان دیگر، مرد و زن، هر دو، از آموزش های پیش از ازدواج، به ویژه در مورد انتظاراتی که از آن ها به عنوان زن و شوهر می رود، سود می برند. در جوامع امروز، زندگی انسان ها در تمامی ابعاد دستخوش تغییرات سریع و شگرفی بوده است. بازتاب ماهیت پیچیده ی این تغییرات و تحولات در زندگی فردی و اجتماعی افراد کاملاً محسوس است.
زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناکافی از یکدیگر، انتظارات و توقعات غیرواقعی از ازدواج و همسر، و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی، لاجرم با مشکلات بسیاری در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیک و صمیمانه با یکدیگر مواجه می شوند.
ازدواج و زندگی زناشویی و تشکیل خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست. زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناکافی از یکدیگر، انتظارات و توقعات غیرواقعی از ازدواج و همسر، و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی، لاجرم با مشکلات بسیاری در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیک و صمیمانه با یکدیگر مواجه می شوند. طبق طبقه بندی های تشخیص روان پزشکی، مسائل زناشویی و خانوادگی یکی از بیشترین علل رجوع به کلینیک ها و مراکز خدمات مشاوره ای است که این خود گواه صحت مطالب ذکر شده است.
دلایل ضرورت
آموزش همسران جوان معمولاً یکی از برنامه های رسمی و غیررسمی خانواده ها و دیگر نهادهای اجتماعی در اغلب کشورهای جهان است. همسران جوان که اغلب از دو فرهنگ ( و چندین خرده فرهنگ) متفاوت اثر پذیرفته اند، به منظور افزایش سطح رضایت در تشکیل خانواده و افزایش ضریب اطمینان از تشکیل خانواده ی جدید، باید آموزش های لازم را کسب کنند.
اسلام نیز که خانواده را پیمانی مقدس بین زن و مرد می داند و ثمره ی ازدواج را انس و آرامش خانوادگی و فردی بیان می کند (سوره روم، آیه 21)، بر اهمیت مشاوره تأکید دارد و بارها در قرآن کریم به مشورت کردن توصیه می کند: «در کارها مشورت کن، پس هنگامی که تصمیم گرفتی به خدا توکل کن». امام علی (علیه السلام) نیز می فرمایند: «مشورت کنید که موفقیت و رستگاری از مشاوره به دست می آید».
برخی از عواملی که این ضروری را در ازدواج بیشتر جلوه می دهد عبارتند از:
1. اشتباهات احتمالی والدین خود را تکرار نکنید و بر عادات بدی که در خانواده خود فرا گرفتهاند غلبه کنند.
2. نقاط ضعف و قوت خود و طرف مقابل را بشناسند و در قبال آن مسئولیت بپذیرید. اغلب همین شناخت و احساس، تفاوت بین موفقیت و شکست در زندگی زناشویی است.
3. انتظارات واقعبینانه از زندگی زناشویی به دست آورند و از انتظارات رویایی و غیرواقعی دست بردارید.
4. بدانید که چه انتظاری از خود و از همسر خود و از ازدواج دارید. این انتظارات بنیان ایمان و اعتقاد به زندگی را شکل میدهد.
این آموزشها به شیوههای گوناگونی میسر است، از جمله آموزش از کلاسهای رسمی و غیررسمی، توزیع جزوات، تشکیل کلاسهای پرسش و پاسخ و بحثهای گروهی، و طرح موارد مبتلا به اکثریت.
برگرفته از سپیده دانایی
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
اختلاف نظر و جر و بحث در هر دوره ای از زندگی ممکن است اتفاق بیفتد اما شما به عنوان زوج های تازه کار و صفرکیلومتر باید روش درست حل اختلافاتتان را یاد بگیرید.
گفتگو
بسیاری از مردها بر این باورند که زنها هیچگاه سراغ اصل مطلب نمیروند، بسیاری از زنها هم فکر میکنند مردها هنگام گفتوگو، تند و خشن هستند. ما نمیخواهیم درستی یا نادرستی این باورها را اثبات کنیم، بلکه قصد داریم کمی از مهارتهای گفتوگو با شما سخن بگوییم؛ مهارتی که به شما کمک میکند، بدون جرو بحث و دعوا، دلیل ناراحتیتان را بگویید و با انتقال یک پیام کامل از تکرار موارد مشابه آن جلوگیری کنید.
گفتگوی کامل داشته باشید
گفتوگویی که حاوی یک پیام کامل سه فاکتور اصلی دارد: بیان واقعیت، بیان احساسات و ارائه یک پیشنهاد برای حل مشکل. در هر گفتگویی وقتی این سه فاکتور وجود نداشته باشد، ارتباط ناقصی برقرار شده و احتمال جنگ و دعوا، دلخوری، نارضایتی و خشمگین شدن یا به بن بست رسیدن وجود دارد. اما چطور باید این فاکتورها را در رابطه لحاظ کرد:
با جملات مستقیم، واقعیتها را بیان کنید
بسیاری از خانمها از گفتن اصل مطلب طفره میروند و همین مساله است که کلام آنها را دوپهلو، نامشخص و مبهم جلوه میدهد. به نظر آنان، جملات مستقیم تند و خشن و بیادبانه است، به همین دلیل”‹خانمها به جای اینکه دقیقا بگویند چه اتفاقی افتاده است، حرفهایشان را در لفافه بیان میکنند. حال آنکه مغز کلینگر مردان جملات غیرمستقیم را بسختی درک میکند و حتی بعضی مواقع معنی جمله غیرمستقیم را نمیفهمد.
گاهی وضع از این هم بدتر میشود یعنی یکی از زوجین سکوت میکند و انتظار دارد طرف مقابل، از حالت چهره و تن صدا، ذهنخوانی کند! این جمله بسیاری از خانمهاست که هنگام گله و شکایت میگویند «خودش باید میفهمید!» پس در اولین مرحله باید تمرین کنید که جملات مستقیم بگویید و نگران تند و خشن بودن آن نباشید.
احساستان را ابراز کنید
اینکه بتوانید مشکلات را مستقیم و بدون حاشیه بیان کنید یک بخش گفتوگوی کامل است. در مرحله بعدی شما باید احساستان را نیز بگویید احساساتی نظیر من ترسیدم، من نگران شدم، من احساس تنهایی کردم. مثلا اگر همسرتان تولد مادر شما را فراموش کرده است، علاوه بر گفتن این مساله که از او به دلیل این فراموشکاری ناراحت شدهاید بیان کنید که شما چه احساسی از این فراموشی داشتید. مثلا بگویید من حس کردم مسائل خانوادگی برات مهم نیست. وقتی احساستان را برای همسرتان بیان میکنید، او متوجه عمق رنجش شما میشود.
پیشنهاد دهید
یادتان باشد ابراز واقعیت و بیان احساسات، نمیتواند جلوی تکرار اتفاقات مشابه را بگیرد. نتیجه یک گفتوگوی کامل در پیشنهادی است که در انتها به یکدیگر میدهید. پس تصمیمگیری نهایی درباره موارد مشابه را به عهده طرف مقابل نگذارید بلکه درباره آن نیز صحبت کنید. میتوانید پیشنهادتان را با این جمله آغاز کنید لطفا اگر دفعه بعد دوباره این اتفاق افتاد... وقتی درباره موارد مشابهی که ممکن است در آینده پیش بیاید حرف میزنید و پیشنهاد میدهید، علاوه بر متعهد کردن همسرتان، او را درباره مشکلات مشابه آگاهتر میکنید.
تحمیلگر نباشید
از اختلاف نترسید و آن را یک امر طبیعی به حساب آورید.بلکه از حل غیر عاقلانه آن بترسید.زیرا شما و او، دردو خانواده مختلف، و با دو فرهنگ مختلف متفاوت رشد کرده اید و طبیعی است که در بسیاری مسائل با یکدیگر اختلاف داشته باشید. آنچه غیر طبیعی است، این است که یکی از شما دو نفر، به هر دلیلی سعی کند دیدگاههای خود را بر دیگری تحمیل کرده و او را وادار به پذیرش نماید.مرد یا زن بودن، میزان تحصیلات، ثروت، موقعیتهای اجتماعی برتر و مانند آن، دلیل صحیح بودن نظرات یک فرد نیست.
سکوت نابجا نکنید
برخی افراد به جای شرکت در بحثهای سازنده به منظور ریشهیابی و فرونشانی اختلاف در محیطی آرام و محترمانه، ترجیح میدهند هیچ چیز نگویند و فقط سکوت اختیار کنند. این کار، طرف مقابل را به مرز انفجار میرساند و باعث میشود که کنترلش را بر روی حرفهایی که میزند از دست بدهد. هر چند کنارهگیری از جر و بحث ممکن است مسیر کم استرستری به نظر آید اما معمولاً به ایجاد استرس بیشتری برای هر دو طرف میانجامد و نهایتا باعث جر و بحثهای به مراتب بیشتری میگردد.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران