(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

آیا شما و همسرتان برای یکدیگر مناسب هستید؟

Image result for ‫آیا شما و همسرتان برای یکدیگر مناسب هستید؟‬‎


شما مطمئن هستید که انتخاب درستی در مورد همسرتان داشته‌اید. حالا فردی را در کنار خود دارید که می‌توانید با او صحبت کنید و از حضورش لذت ببرید. اما واقعا چگونه می‌توان مطمئن بود که شما زوج مناسبی برای یکدیگر هستید؟ خوشبختانه علم پاسخ مناسبی برای این سوال دارد. در این مقاله فاکتورهایی را بیان می‌کنیم که می‌تواند بر روی روابط شما تاثیر بگذارد.


هر دو مثبت اندیش هستید:

مطالعات مختلف نشان می‌دهد که نگاه مثبت به زندگی و حوادث پیرامون می‌تواند رابطه خوب و پایداری را ایجاد کند. محققان دانشگاه شیکاگو دریافته‌اند زمانی که زوج‌ها دارای مثبت اندیشی بالایی هستند، کمتر دچار درگیری و نزاع در روابط خود خواهند شد. احساسات مثبت بنیان اصلی هر رابطه‌ای است زیرا داشتن احساسات منفی می‌تواند همه چیز را نابود کند. همیشه توصیه می‌شود نیمه پر لیوان را ببینید، اینکار مزایای خاصی دارد. مطالعه منتشر شده در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی نشان می‌دهد زوج‌هایی که دستاوردهای یکدیگر را تحسین می‌کنند رضایت بیشتری از رابطه خود دارند.


زیاد از پیام های متنی استفاده نمی‌کنید:

استفاده از پیام‌های متنی تاثیر خوبی در روابط انسان‌ها دارد اما پیام‌های گفتاری بسیار موثرتر است. در یک مطالعه انجام شده محققان دریافتند که استفاده بیش از حد پیام‌های متنی در میان تمامی نسل‌ها نکوهیده است. محققان بر این باورند که استفاده از پیام‌های متنی اگرچه می‌تواند در برخی از موارد مفید باشد اما گرفتن پیام دقیق آن برای بیشتر افراد دشوار است. زمانی که فردی تعامل کمتری با طرف مقابلش داشته باشد انتظارات به خوبی برآورده نخواهد شد و همین امر می‌تواند زمینه ساز نارضایتی در افراد گردد. همچنین تحقیقات مشابه نشان می‌دهد مردانی که بیشتر از پیام‌های متنی استفاده کرده‌اند؛ کیفیت رابطه آن‌ها ضعیف‌تر از سایر افراد بوده است. محققان معتقدند زمانی که مردان نتوانند وارد رابطه مستقیم شوند از پیام‌های متنی استفاده می‌کنند.

Image result for ‫آیا شما و همسرتان برای یکدیگر مناسب هستید؟‬‎

استفاده از رسانه‌های اجتماعی را محدود می‌کنید:

در عصر دیجیتال امروز همه افراد دوست دارند از اخبار روز دنیا آگاه شوند. حتما شما هم از این موضوع مستثنی نیستید و دوست دارید تلگرام، اینستاگرام یا فیس بوک خود را به طور منظم بررسی کنید. اما حضور بیش از حد در رسانه‌های اجتماعی یکی از موارد سمی و آسیب رسان در روابط زناشویی است. مطالعات انجام شده نشان می‌دهد افرادی که بیشتر از دیگران از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند نزاع و درگیری بیشتری در روابطشان خواهند داشت و همین امر منجر به بروز مشکلات حاد و شدید در خانواده می‌شود. بنابراین افرادی که استفاده از این رسانه‌ها را محدود می‌کنند زندگی بهتری خواهند داشت.


نوازش کردن را فراموش نمی‌کنید:

همه افراد دوست دارند محبت فیزیکی را از بستگان نزدیک خود دریافت نمایند. این یک پاسخ زیستی طبیعی است اما زمانی که اینکار بخشی از رابطه زناشویی شما می‌شود، باعث ایجاد خوشحالی و رضایت در زندگی خواهد شد. مطالعه‌ای که در مجله آمریکایی خانواده درمانی منتشر شده است ، بیش از ۱۰۰ مرد و ۱۹۵ زن را در این مورد بررسی کرده است. در این مطالعه محققان نوازش کردن، ماساژ و در آغوش گرفتن را مورد بررسی قرار دادند.آن‌ها دریافتند که حضور مداوم این گونه موارد می‌تواند باعث رضایت طرفین در زندگی شود. نوازش می‌تواند ارتباط فیزیکی و صمیمیت مشترک بین زوج را افزایش دهد. این تنها یک رابطه جنسی نیست.در نتیجه از طریق لمس فیزیکی می‌توان به سطحی از انرژی مثبت دست یافت که باعث خوشحالی کلی طرفین می‌شود. همین خوشحالی و رضایت نیز منجر به دوام زندگی مشترک خواهد شد.

Image result for ‫آیا شما و همسرتان برای یکدیگر مناسب هستید؟‬‎

احساسات خود را مخفی نمی‌کنید:

مشکل در هر رابطه‌ای وجود دارد. بیشتر زوج‌ها به هنگام برخورد با مشکلات سعی می‌کنند احساسات واقعی خود را پنهان کنند اما مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که اینکار می‌تواند به رابطه شما آسیب وارد کند. محققان دانشگاه فلوریدا دریافته‌اند که بیان خشم و نارضایتی در زمانی که احساس خوبی ندارید می‌تواند برای حل مشکلات مفید باشد.اگر بتوانید در یک بستر سالم بحث کنید، احساس راحتی خواهید داشت و می‌توانید احساسات واقعی خود را بیان کنید. همین امر موجب ایجاد یک چارچوب کاری خوب برای مدیریت جرو بحث‌ها خواهد شد. در این صورت می‌توانید رابطه مستحکمی داشته باشید. هرگز از بیان احساسات خود نترسید.


رابطه جنسی منظمی دارید:

اگر بتوانید روابط عاشقانه‌ای که در ابتدای ازدواج‌تان داشتید را حفظ کنید، قادر خواهید بود رابطه خوب و پایداری داشته باشید. در حقیقت مطالعات انجام شده نشان می‌دهد داشتن حداقل یکبار رابطه جنسی در هفته می‌تواند شادی و رضایت را وارد رابطه زناشویی بکند. برای این مطالعه محققان بیش از ۳۰۰۰۰ نفر را مورد بررسی قرار دادند. به طرز شگفت انگیزی، افرادی که رابطه جنسی خوبی نداشتند رضایت کمتری نیز داشتند.


شما شبیه یکدیگر هستید:

اگر شما و همسرتان نقاط مشترک بیشتری داشته باشید زوج موفق تری خواهید بود. مطالعات انجام شده در دانشگاه Wellesley نیز این موضوع را تایید می‌کند. در این مطالعه محققان سوالاتی را در مورد تفکر، ارزش‌ها و سایر موارد از زوج‌ها پرسیدند. این مطالعه نشان داد زوج‌هایی که شباهت بیشتری به هم داشتند ارتباط بهتر و سازنده تری را ایجاد کرده بودند. اگر شما و همسرتان از لحاظ شخصیتی شبیه هم باشید، می‌توانید در مواجهه با مشکلات مثل هم رفتار کنید.

Image result for ‫آیا شما و همسرتان برای یکدیگر مناسب هستید؟‬‎

عادت خرج کردن متفاوتی دارید:

اگر بدانید بیشتر جرو بحث‌های خانوادگی به خاطر مسائل مالی است شگفت زده می‌شوید. در حقیقت بر اساس گفته‌های مجله پول؛ ۷۰ درصد زوج‌ها بیشتر از هر چیزی بر روی مسائل مالی بحث می‌کنند. اگر دو طرف عادت متفاوتی در خرج کردن پول داشته باشند، زوج مناسبی برای یکدیگر خواهند بود. شواهد و تحقیقات انجام شده در دانشگاه‌های مختلف نیز همین امر را تایید می‌کند. محققان بیش از ۱۰۰۰ زوج را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که بیشتر افرادی که رابطه طولانی مدت دارند، معمولا عادت متفاوتی نیز در خرج کردن پول خواهند داشت.


از موارد یکسانی لذت می‌برید:

مطالعات انجام شده در مجله ارتباطات نشان می‌دهد که ۷۵ درصد زوج‌های شاد با هم شاد می‌شوند و با هم می‌خندند. زوج‌هایی که از موارد کمدی یکسانی شاد می‌شوند رابطه بهتر و پایدارتری خواهند داشت.

آیا شما و همسرتان نیمه گمشده یکدیگر هستید؟ مجموعه : روانشناسی خانواده و زناشویی

آیا شما و همسرتان نیمه گمشده یکدیگر هستید؟

Image result for ‫آیا شما و همسرتان برای یکدیگر مناسب هستید؟‬‎

در ادامه این مطلب به 10 نشانه ای که مشخص می کند که آیا شما و همسرتان نیمه گمشده یکدیگر هستید یا نه اشاره می کنیم:

 

1. واقعا به همدیگر اهمیت می دهید

بدون شک در یک رابطه واقعی و پایدار، لحظات سخت و بد نیز وجود دارد اما مراقبت و توجه دو جانبه شما به یکدیگر نیز از نشانه های مهمی است که رابطه را پایدار می کند و موجب می شود بتوانید اوقات تلخ را ساده تر پشت سر بگذارید. مراقیت و توجه، احترام و حمایت به یکدیگر به معنای یک عشق حقیقی است.

 

2. مورد تایید خانواده و دوستان هستید

زمانی که جوان هستیم، نظر خانواده در مورد طرف مقابلمان آخرین چیزی است که می تواند برایمان اهمیت داشته باشد. اما با گذشت زمان و بالا رفتن سن کم کم درک می کنیم آنها جز صلاح و مصلحت ما چیزی نمی خواهند. با این وجود هیچکس نباید صرفا جهت جلب رضایت اطرافیان، در یک رابطه باشد و یا آن را حفظ کند. با این وجود تایید خانواده و دوستان می تواند از نشانه های یک رابطه خوب و معقول باشد.

 

3. آرزوهایتان همسو است

زمانیکه اهداف و آرزوهای مشابهی دارید و آن را با یکدیگر در میان می گذارید به یک «تیم» تبدیل می شوید. یک تیم طبیعتا برای دستیابی به موفقیت به اهداف مشترک و همسو احتیاج دارد. در این تیم هر یک از دو عامل نقش خود را ایفا می کند و بدین ترتیب دستیابی به هدف غایی و مشترک ممکن می شود.

 

4. رابطه ای شاد و سرگرم کننده دارید

خنده، تاثیری حیرت آور بر سلامت روح و جسم شما دارد و اگر با طرف مقابل خود بسیار می خندید، یک نشانه بسیار خوب از رضایت و دوام این رابطه است. علاوه بر آن، هیچکس دلش نمی خواهد در یک رابطه سرد و یکنواخت تا پایان عمر بسر برد.

 

5. مشکلی با «سکوت» ندارید

یکی از نشانه های معطوف شدن یک رابطه ساده به رابطه ای ماندگار این است که نیاز چندانی به پر کردن سکوت با صحبتهای بی معنی احساس نمی شود. اما منظور، سکوت تلخ یا فضای سردِ حاکم نیست. بلکه سکوتی حاکی از آرامش که نیازی به پر شدن توسط کلمات را ندارد.

 Image result for ‫آیا شما و همسرتان برای یکدیگر مناسب هستید؟‬‎

6. ارجحیت «ما» به «من»

طبیعتا فردیت و توجه به خود همواره در زندگی با اهمیت و ارزشمند است. اما اگر معمولا «خود» را در اولویت قرار می دهید بعید است که رابطه تان پابرجا بماند. به عبارت دیگر، عشق یک توافق دوجانبه است که «رابطه» را در اولویت قرار می دهد، و موجب می شود رابطه پایدار بماند.

 

7. برای یکدیگر فضا و حریم شخصی قائل می شوید

اگر با وجود صمیمیت و نزدیکی که در میان دارید، برای یکدیگر فضا و حریم شخصی قائل می شوید، از نشانه های اصلی یک رابطه قوی و عشقی واقعی است. هر شخصی هر از گاهی به فضا و زمان شخصی نیازمند است و این نیز از مواردی است که حقیقتا به پایداری رابطه می کند.

 

8. رابطه از اصلی ترین اولویت های شماست

اگر زمان طولانی (از نظر کیفی) باهم گذرانده و  همچنان این رابطه را پر اهمیت و از اصلی ترین اولویت های خود می دانید، می توانید بر پایداری این رابطه حساب کنید.

 Image result for ‫آیا شما و همسرتان برای یکدیگر مناسب هستید؟‬‎

9. جذابیت فیزیکی متقابل در میان است

اگر در کنار او احساس غرور کرده و اعتماد به نفس بالاتری دارید، این احساس دو طرفه است و می توانید به ادامه این رابطه امیدوار باشید. جذابیت فیزیکی دو طرفه بین زوجین و صمیمیتی که در ادامه آن بوجود می آید بخشی از روند ساخت یک رابطه قوی و ماندگار است.

 

10. برای حل اختلافات از هر دو طرف تلاش وجود دارد

هیچ رابطه ای بدون اختلاف وجود ندارد، اما تفاوت در چگونگی برخورد با مشکلات و نحوه برطرف کردن است. اگر هیچ یک نمی خواهید اختلافات پابرجا باشد و هر دو برای برطرف کردن آن تلاش می کنید، می توانید به ماندگار شدن رابطه امیدوار باشید.

 

ازدواج در سنین پایین

Image result for ‫ازدواج در سنین کم‬‎


این روزها در هر محفل خانوادگی و دوستانه که وارد می‌شوید یکی از بحث‌های داغ، بحث ازدواج جوانان است، برای عده‌ای چرایی تأخیر در ازدواج و برای عده‌ای توصیه به امر ازدواج در سنین پایین، اما در این دوره ازدواج در سن پایین، صحیح است؟

گسترش دامنه ارتباطات و دسترسی آسان به وسایل ارتباطات جمعی، ورود انواع شبکه‌های اجتماعی و باز شدن باب آشنایی‌های رودررو در محل کار و تحصیل یکی از مهمترین دلایلی است که امروزه جوانان کم سن و سال را به سمت خود کشانده و بعضاً موجب آشنایی و دوستی و نهایتاً ازدواج است،که البته عدم موفقیت این سبک ازدواج نیز جای بسی بحث دارد.


اما در این بین آنچه به عنوان یک نظریه کارشناسی مطرح است، این است که آیا اساسا ازدواج در سنین پایین امر صحیحی است یا خیر و آیا می‌شود برای ازدواج سن و سال تعیین کرد یا نه؟


چه بسیار افرادی که زود ازدواج کرده‌اند و به خاطر تجربه‌ خوبشان، موافق این امر هستند و چه زیادند افرادی که سن و سال کم را برای ازدواج مناسب نمی‌دانند و مخالف ازدواج در سنین پایین هستند.


آیا ازدواج سن مشخصی دارد؟


طبق آمار مربوط به سال 1391 دختران در ردهٔ سنی 20 تا 24 سال، بیشترین گروه از همسران را تشکیل می‌دهند و برای ازدواج مجدد بر اساس آماری در سال 1392، بیشترین ثبت ازدواج دوم برای آقایان مربوط به گروه‌های سنی 25تا 34 سالگی و بیشترین ثبت ازدواج‌های دومِ خانم‌ها مربوط به گروه سنی 20 تا 29 سالگی می‌باشد این قضیه در بین کارشناسان هم مورد اختلاف است. روانشناسان مختلف دیدگاه‌های متفاوتی برای تعیین سن ازدواج دارند و بهترین سن برای ازدواج دخترها 23 تا 26 و برای پسرها 27 تا 29 سال است.اما مسئله‌ای که در بین همه‌ کارشناسان مشترک است این است که سن ازدواج، آن زمانی است که فرد به بلوغ کافی رسیده باشد و بتواند مسئولیت بپذیرد که این امر، شاید هیچ ربطی به سن و سال نداشته باشد.


بر اساس این تفکر، می‌توان فهمید که ازدواج زمان تعیین شده و ثابتی نمی‌تواند داشته باشد و سن ازدواج بر اساس نیاز فردی، تربیت خانوادگی، شرایط اجتماعی و خیلی عوامل دیگر تعیین می‌شود.


سن ارتباط با جنس مخالف به 11 سالگی رسیده است


طبق اعلام نظر محمود گلزاری معاون سابق وزارت ورزش و جوانان، سن ارتباط با جنس مخالف تا 11 سالگی کاهش پیدا کرده است، به طوری که دوستی دختران و پسران با مسائل عاطفی آغاز می‌شود و سرانجام به روابط جنسی و حتی ارتباط با چند نفر کشیده می‌شود.  مراد از «ارتباط» الزاماً روابط حاد جنسی نیست و 40 درصد از دختران پیش از ورود به دانشگاه با پسری ارتباط داشته‌اند و 20 درصد دیگر قطع ارتباط کرده‌اند؛ بنابراین 60 درصد آنها ارتباط با جنس مخالف را پیش از سن 18سالگی تجربه کرده‌اند. همچنین مشخص شده است که حدود 40 درصد این افراد در زمانی ارتباط خود را شروع کرده‌اند که سن‌شان کمتر از 14 سال بوده است؛ یعنی در دوران راهنمایی.  80 درصد دختران دبیرستانی در ایران با یک پسر دوست هستند و حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند.

Image result for ‫ازدواج در سنین وجوانی‬‎

ازدواج زود هنگام احساس سرخوردگی ایجاد می‌کند


آمار ثبت احوال در سه ماه امسال بیانگر این امر است که 12 هزار و 88 دختر و پسر کمتر از 20 سال ازدواج کرده‌اند که 9 هزار و 863 زوج کمتر از 15 سال بوده است که به نظر می‌رسد که با یک آسیب اجتماعی جدیدی مواجه شده‌ایم، این جمله‌ای است که سمیه حاجی اسماعیلی عضو هیات علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده و دکترای مطالعات زنان مطرح می‌کند. وی که از مخالفان ازدواج در سنین پایین و زودهنگام است،معتقد است که ازدواج زود هنگام زمانی رخ می‌دهد که فاصله بلوغ فکری، اجتماعی و سطح آگاهی اجتماعی و بلوغ جنسی زیاد شده باشد،چنانکه ممکن است افراد به بلوغ جنسی رسیده باشند اما به بلوغ فکری و اجتماعی نرسیده باشند که همین امر باعث می‌شود وقتی ازدواج می‌کنند احساس ناتوانی و زندگی منجر به طلاق شود،حتی ممکن است دختران به بلوغ جنسی رسیده باشند اما از لحاظ روانی آمادگی برای فرزند آوری و پذیرش این مسئولیت نباشند. هر سنی اقتضائات خود را دارد و جدای از خانواده و هم سن و سالان و جا ماندن از فرصت‌های آموزشی و امکان ادامه تحصیل فردی که زیر 15 سال دارد، بچگی می‌کند و درست نیست، بچه به سن کم وارد عرصه خانوادگی شود.

 در زمان قدیم زندگی‌ها با اکنون فرق داشت و مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها قدرت انتخاب همسر داشتند اما اکنون بین بلوغ فکری،سطح آگاهی و بلوغ جنسی فاصله افتاده است و بنده با کسی که بلوغ اجتماعی و توانایی مدیریت ندارند،مخالف هستم.


برای کنترل روابط دختر و پسر تشکیل خانواده توصیه نمی‌شود


عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده می‌افزاید: بنده برای کنترل روابط دختر و پسر ازدواج را مطرح نمی‌کنم، هر چند ممکن است کنترل نشود و تبعات بیشتر شود اما نتایج تحقیقات نشان داده است افرادی که ازدواج زود هنگام داشته‌اند، دچار افسردگی هستند. حاج اسماعیلی تأکید می‌کند: قدرت انتخاب خیلی مهم است و همسرگزینی از گذشته با اکنون بسیار فرق کرده و قبلا خانواده و فامیل مشخص می‌کردند اما اکنون خود افراد انتخاب می‌کنند و این خیلی مهم است، زیرا ازدواج زود هنگام احساس سرخوردگی ایجاد می‌کند.


 اکنون یکی از عوامل طلاق عدم مهارت ارتباطی و نارضایتی جنسی است و به همین دلیل من مخالف ازدواج زود هنگام هستم و معتقدم باید به موقع ازدواج کرد و برای ارتباط با جنس مخالف راهکار دیگه داشت،البته ناگفته نماند که به خاطر شبکه‌های اجتماعی وضعیت از دست خانواده‌ها خارج شده و تربیت خود به خود به بیرون از خانواده رفته و خانواده باید راهکاری را برای کنترل و نظارت پیدا کند.


 ازدواج زودرس و همچنین دیرهنگام و دیر رس دو سر طیفی هستند که هر دو آسیب زننده هستند، چنانکه تاخیر در سن ازدواج از سن 30 به بالا و تجرد قطعی و اقدام به جدایی و تجرد پیشه‌گی از یک سو و از سوی دیگر ازدواج زودرس در سن بچگی،افسردگی،پشیمانی و جدایی هر دو آسیب‌زننده هستند.


حاج اسماعیلی با وجود اینکه معتقد است طلاق یک پدیده اجتماعی است و تک عاملی نیست و علل و عوامل مختلف منجر به آن می‌شود اما ازدواج زود هنگام را یکی از عوامل طلاق می‌داند و می‌گوید: ازدواج به موقع در سن 20 سالگی برای دختر بسیار مناسب است چرا که نیازهای وی بر طرف می‌شود و افرادی که ازدواج نمی‌کنند احتمال اینکه ارتباط با غیر کنند، وجود دارد.

عواقب ازدواج در سنین پایین

- دختر یا پسرهای نوجوان به دلیل اینکه هنوز به رشد ذهنی، عاطفی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... نرسیده اند، بسیاری از مهارتهای لازم برای رسیدن به یک زندگی موفق و پیروز را کسب نکرده اند به همین دلیل معمولاً در زندگی مشترکشان با ناسازگاری ها و اختلافات بسیاری رو به رو می شوند.


- وقتی دختر و پسری در سنین پایین و بدون آمادگی جسمانی، عقلی و عاطفی با یکدیگر ازدواج می کنند دچار مشکلات عدیده ای می شوند. بنابر فرهنگ ایرانی وقتی فردی ازدواج می کند بعد از شش ماه باید باردار شود در غیر این صورت برچسب اجاق کور به او می زنند به خصوص اگر فرد بدلیل سن کم، تحمل این قبیل حرف ها را نیز نداشته باشد برای پایان دادن این حرف و حدیث ها به فکر باردار شدن می افتد که نه تنها در همه دوران بارداری با مشکلاتی مواجه می شود بلکه زایمانش در اغلب موارد پری ناتال (تحت مراقبت های لازم) می بایست انجام گیرد. اما مساله فقط به همین جا ختم نمی شود چون احتمال مرده زایی یا عقب ماندگی ذهنی فرزندان نیز وجود دارد.

Image result for ‫ازدواج در سنین وجوانی‬‎

- پسرانی که در سن پایین ازدواج می کنند پس از مدتی که در جمع دوستان و همسالان مجرد خود قرار می گیرند دچار یاس و ناامیدی می شوند و حس می کنند با ازدواج، موقعیت های زندگی مجردی را از دست داده اند. البته پزشکان معتقدند این افراد به دلیل حس نارضایتی از زندگی که همیشه با آن دست وپنجه نرم می کنند بیشتر از بقیه افراد مستعد بیماری های قلبی و عروقی هستند.


- با توجه به این که افراد در سنین نوجوانی هنوز به ثبات عاطفی لازم نرسیده اند، ممکن است در انتخاب خود عاقلانه تصمیم نگرفته و پس از ازدواج دچار پشیمانی شود. خیلی وقت ها دیده ایم افرادی که در سنین نوجوانی ازدواج کرده اند، گفته اند که من آن زمان کم تجربه بودم و نمی دانستم در زندگی دنبال چه چیزی هستم. الان سلیقه ام عوض شده و انتظارات دیگری از همسرم دارم.  این اتفاق به دلیل تغییر نگرش ها و رشد فکری او می افتد.


- معمولاً خانواده ‌ها و بزرگ‌ترها به دلیل اینکه گمان می کنند فرزندشان سن کمی دارد و قادر به حل همه مشکلات زندگی مشترک نیست سعی می کنند به گونه های مختلفی در زندگی خصوصی آن‌ها دخالت کرده و به قولی آنها را راهنمایی نمایند. در حالیکه این جریان معمولاً پس از پختگی افراد به دلیل عادت والدین نیز ادامه می یابد و زندگی را از کنترل زن و مرد خارج می کند.


منابع:

tebyan.net

aroosi.akairan.com

http://www.farsnews.com

از کجا بدانیم پسری دوستمان دارد

Image result for ‫از کجا بفهمیم پسری دوستمان دارد‬‎


۱- اولین علامت دوست داشتن این است که اگر پسری شما را دوست داشته باشد به علایق و خواسته های شما توجه زیادی نشان می دهد. او دوست دارد بداند که شما از چه چیزهایی خوشتان می آید و از چه چیزهایی متنفرید؟ وقتی علایقتان برای پسر مهم باشد و به دنبال جمع آوری این اطلاعات در مورد شما باشد یعنی واقعا به شما علاقه دارد.


جمع آوری اطلاعات در مورد شما به دو صورت است:


به صورت مستقیم: گاهی در صحبت ها از موضوعات مورد علاقتان سوال می کند. ممکن است از شما بپرسد چه آرزوهایی دارید و از چه چیزهایی دوری می کنید.

به صورت غیر مستقیم: از دوستان و اطرافیانتان بدون این که مطلع شوید درباره علاقه مندی های شما سوال می کند.

۲- وقتی فهمید به چه چیزهایی علاقه دارید یکدفعه علایقش را به سمت چیزهایی که شما دوست دارید تغییر جهت می دهد. مسائلی که قبلاً برایش مهم نبودند اما چون مورد علاقه شماست را دوست دارد امتحان کند. مثلاً علاقه مند شدن و خوردن غذای خاصی که شما دوست دارید. گاهی هم سعی می کند درباره موضوعات مورد علاقه شما صحبت کند تا از این طریق بتواند دل شما را بیشتر به دست بیاورد.


۳- اگر پسری به شما علاقه داشته باشد دوست دارد زمان زیادی را با یکدیگر سپری کنید. هر چقدر هم که کار داشته باشد و سرش شلوغ باشد اما باز هم زمانی را برای بودن در کنار شما در نظر می گیرد.


مثلا اگر مجبور است که به سفری برود قبل از رفتن به شما زنگ می زند و می خواهد حتما شما را ببیند. یا اگر از او بخواهید برایتان کاری انجام دهد با اینکه کار مهمی را باید انجام دهد و زمان خالی ندارد اما برنامه آن روز را به گونه ای تغییر می دهد که کار شما را حتماً انجام دهد.


۴-  از کجا بفهمیم پسری دوستمان دارد ؟ پسری که از صمیم قلب به شما علاقه مند است شما را به دوستان و حتی خانواده اش معرفی می کند و البته این کار را با افتخار انجام می دهد. اگر مدتی است که با پسری آشنا شدید اما هنوز وجود شما را از همه مخفی می کند و وقتی به او می گویید که چرا به خانواده ات نمی گویی دلیل موجه و قانع کننده ای نمی یابید، زنگ خطری برای شماست. چون ممکن است شما را برای هوا و هوس چند روز خوشگذرانی خود بخواهد.


۵- در فکر ازدواج با شماست .وقتی پسر شما را دوست داشته باشد برای خواستگاری و ازدواج پیشقدم می شود. اگر هر موقع حرف از ازدواج به میان می آید از جواب دادن طفره می رود، بحث را عوض می کند و یا بهانه های واهی می آورد و ازدواج را به تاخیر می اندازد، باید به علاقه او شک کنید. زیرا پسری که شما را از ته قلب دوست داشته باشد به خاطر اینکه شما را از دست ندهد فوراً پا پیش می گذارد.


شما می توانید او را امتحان کنید مثلاً به او بگویید خواستگاری زنگ زده که سمج است و می خواهد هر چه زودتر به او جواب دهم. از او بخواهید هر چه سریع تر تکلیفتان را روشن کند. اگر به فکر آمدن به خواستگاری شما افتاد که خیلی خوب است اما اگر باز هم طفره رفت باید به عشق او شک کنید.

چگونه همسر خود رو علاقه مند نگه دارید؟



به یکدیگر دلگرمی بدهید


یکی از پایه های یک رابطه عمیق، دلگرمی است که زوجین به یکدیگر انتقال می دهند. آنچه در دلگرمی وجود دارد، امنیت روانی است. امنیتی که از نظر روان شناسان، بنیادهای روابط عمیق مانند رابطه با پدر و مادر را زنده می کند. در این زمان هر دو طرف برای مشکلات مختلف احساس تکیه گاه می کنند، در واقع اگر تا پیش از این وقتی دچار مشکل میشدند به پدر و مادر خود تکیه می کردند، امروز به همسری مهربان تکیه می کنند. زوج هایی که به یکدیگر دلگرمی می دهند، یکی از پایه ای ترین اصول روابط عمیق و صمیمی را رعایت می کنند.


با یکدیگر راحت و صادقانه ارتباط برقرار کنید


روابط زناشویی را به روابط مختلف و متفاوت تقسیم کنید، یعنی انواع رابطه را با همسرتان تجربه کنید. در موقعیت هایی کاملا جدی باشید، در موقعیت هایی دلگرمی بدهید و در موقعیت هایی بر مشکلات و ضعف ها تمرکز کنید، گاهی یک همسر باشید و گاهی یک همکار. احساسات و افکار خود را با کمال میل و راحت بیان کنید، در بعضی از مواقع لازم است گفتگوها را به تعویق بیاندازید.


با اختلافات کنار بیایید


اختلاف با زندگی زناشویی عجین است. در ازدواج های سالم، زن و شوهر ها با اختلافات برخورد اثر بخشی دارند و اختلافات را خوب اداره می کنند. مهارت های حل مسئله، یادگرفتنی هستند و هر زن و شوهری می تواند آن را یاد بگیرد.


جرات به خرج دهید و ناقص بودن خود را بپذیرید


آخرین باری که به خاطر اشتباهتان از همسرتان معذرت خواهی کرده اید، چه زمانی بوده است؟ وقتی در مواقع حساس و به خاطر اشتباهات و به جای جر و بحث عذرخواهی می کنید، تجربه ای را به همسرتان هدیه می کنید که تا پیش از این نکرده اید. وقتی به خاطر اشتباهات، شجاعانه معذرت می خواهید، دیوار کمال طلبی های کاذب، تسلط و قدرت طلبی های بیمارگون را فرو می ریزید و با یک عذرخواهی ساده، راه را برای صمیمیتی بیش از پیش آماده می کنید.




از یکدیگر کاملا حمایت کنید


بسیاری از زن و شوهر ها در موارد بسیاری باهم اختلاف دارند و یا دیدگاه و نقطه نظر متفاوتی دارند اما همیشه احساس تکیه گاه بودن، پذیرش بدون قید و شرط و حمایت را به همسرشان انتقال می دهند. احساس حمایت شدن یعنی با همه مشکلات و اختلافات با هم همه چیز رو براه است.


وقتی را برای خوشگذرانی هفتگی کنار بگذارید


برای خوشحال کردن همدیگر برنامه داشته باشید و زمانی را به عنوان یک زن و شوهر برای هم اختصاص دهید، زمانیکه مداخله گرهایی مثل فامیل، دوستان، کار و حتی بچه ها مزاحم آن نباشند.


روی مشترکات تمرکز کنید و به تفاوت ها احترام بگذارید


وقتی آرزوها و علایق مشترکتان را در نظر میگیرید، می توانید از آنها به عنوان راهی برای نزدیک شدن به یکدیگر، صحبت کردن و خوش بودن استفاده کنید. از سویی به تفاوت ها احترام بگذارید و سعی کنید به زندگی شخصی همسرتان لطمه نزنید. احساس فردیت لازمه ی هر رابطه پویا و بلند مدت است.


خودتان را بپذیرید


خودپذیری یعنی احترام به خود، خواسته ها، حقوق و در کل احترام و جدیت در زندگی. افرادی که خودپذیری بیشتری دارند، در پذیرش دیگران تواناترند. خودپذیری متقابل، موجب رشد و کمال شما و رابطه تان می شود.


انتظارات واقع بینانه داشته باشید


در جامعه تصورات غیر واقع بینانه و رمانتیکی در مورد ازدواج و روابط زناشویی وجود دارد. سعی کنید انتظارات خود را تعدیل کنید و بر خواسته ها و آرزوهای غیرواقع بینانه ای که رابطه شما را تحت تاثیر قرار میدهد شناخت پیدا کنید. روز به روز نهادهای اجتماعی از وظایف خانواده می کاهد اما هنوز هیچ نهادی نتوانسته است دو نیاز انسان را بر آورده کند، آن دو نیاز، عشق و تعهد است.


 

اصول ازدواج سالم

Image result for ‫اصول ازدواج سالم‬‎

از مهم ترین تصمیمات و بزرگ ترین دغدغه های جوانان جامعه، ازدواج سالم و موفق است. بیش از 80 درصد مراجعان به مراکز مشاوره، کسانی هستند که به دلیل اختلافات زندگی مشترک یا مسائلی مربوط به اختلالات زناشویی مراجعه می کنند. پیش نیازها و اصولی که پایه های زندگی مشترک را تشکیل می دهند، کاملا شناخته شده و حاصل مطالعه و مشاهده هزاران نمونه مختلف از زندگی مشترک زوج هاست.

سید حامد قدسی، روان شناس نوشت: اصولی که می توان آن ها را فارغ از جغرافیایی که افراد در آن زندگی می کنند به تمامی جوان های آماده ازدواج و زوج های جوان تعمیم داد. اصولی که شاید بارها و بارها آن ها را شنیده اید ولی اهمیت آن ها آن قدر زیاداست که همچنان نیاز به تکرارشان احساس می شود تا یادمان نرود انتخاب همسر و ازدواج اگر مهم ترین اتفاق زندگی نباشد بی شک یکی از مهم ترین آن هاست.



3 اصل و 10 شرط وابسته

زندگی مشترک اگر سالم باشد موجب رشد، پیشرفت و شادابی زن و شوهر می شود در غیر این صورت، موجب بروز آسیب های مخرب روانی، اقتصادی و عاطفی برای آن ها می شود. زندگی مشترک سالم دارای 3 اصل مهم «انتخاب سالم»، «ایجاد پی و شالوده مستحکم» و «حفاظت و تلاش برای حفظ زندگی مشترک» و 10 شرط مربوط به این اصول است.

Image result for ‫اصول ازدواج سالم‬‎

اصل انتخاب سالم

انتخاب در نظر پروفسور «خدیوی زند» باید آگاهانه، آزادانه و خودخواسته باشد. انتخاب آگاهانه بدین معنی است که از روی آگاهی و سلامت روانی باشد. ممکن است ما به دلیل اختلالات روان شناختی نتوانیم انتخابی بکنیم که نیازهای واقعی ما را برآورده کند. اختلالات روان شناختی می تواند آگاهی ما را مختل کند و مانع از انتخاب های سالم شود. از طرفی فقدان آگاهی می تواند زمینه ساز آسیب های روانی و انتخاب های نادرست برای ما باشد. در نتیجه، آگاهی به معنای داشتن شناخت و دانش و اطلاعات صحیح است. انتخاب آزادانه و خودخواسته یعنی این که ما کاملا آزادانه خودمان برای خود انتخاب کنیم و در این انتخاب کاملا آزاد باشیم. آزادی در دو بعد است: «آزادی درونی» و «آزادی بیرونی». «آزادی بیرونی» به معنی آزاد بودن از تحمیل افکار و عقاید و انتخاب دیگران برای ما و «آزادی درونی» به معنی آزادی از افکاری است که ما را به اسارت خویش در آورده است. ممکن است پس از چندین جلسه مشاوره به این نتیجه برسید که در زندگی افکاری داشته اید که این افکار آزادی شما را برای انتخاب های سالم گرفته بوده است. در سنت ازدواج پس از شناخت خویش و نیازها و خواسته های طبیعی و به حق خود به خصوص با کمک گرفتن از روان شناس و مشاور ازدواج، می توانید آزادانه تر برای انتخاب همسر خویش تصمیم بگیرید.


اولین گام: انتخاب آگاهانه

اولین گام برای یافتن همسر مناسب، توجه به فرد یا افرادی است که بتوانید به آن ها به عنوان همسر آینده خویش آگاهانه و آزادانه فکر کنید. ممکن است خواستگارهایی داشته باشید یا به خواستگاری هایی رفته باشید یا در بین همکارانتان یا همکلاسی های خود، فرد یا افرادی را مد نظر داشته باشید که وی را به عنوان همسر آینده خویش مناسب تر یافته اید؛ ولی لازم می دانید بیشتر درباره او تحقیقاتی انجام دهید. شما این افراد را با توجه به معیارهای ذهنی خویش انتخاب کرده اید و با فردی ازدواج خواهید کرد که بیشتر از دیگران به ملاک ها و خواسته های شما نزدیک باشد. پس معیارهای سالم خویش را حفظ و با کمک مشاور پیش از ازدواج، معیارهای ناسالم را شناسایی و آن ها را حذف کنید.


دومین گام: تلاش برای شناخت

دومین گام، شناخت است و برای به دست آوردن این شناخت به زمان نیاز دارید. در گذشته شناخت خواستگار بیشتر با تحقیقات محلی و پرس و جو کردن از همسایگان و همکاران فرد مورد نظر بود. هرچند معمولا این تحقیقات لازم هستند؛ اما 100درصد قطعی نیست زیرا همسایگان و آشنایان ممکن است ایرادات فرد را نادیده بگیرند یا ممکن است در ایراد گرفتن زیاده روی کنند. بهترین شناخت و بهترین تحقیق و پژوهش درباره فرد مطرح شده، مشخص کردن زمان و گرفتن مهلت و مدتی از او و خانواده اش برای آشنایی بیشتر در جلسات خواستگاری است تا بتوانید درباره بسیاری از نیازها و خواسته ها و افکار و ایده های خود سخن بگویید و وی را بسنجید و بررسی کنید. باید اعلام کنید که ممکن است پس از این زمان مشخص شده و صحبت در جلسات خواستگاری، یکدیگر را مناسب نیابید و از این بابت از شما دچار کدورت یا ناراحتی نشوند. در این مدت تلاش کنید تا هیجانات و احساسات خود را کنترل کنید و با دید باز به بررسی و تفکر درباره شناخت او بپردازید. همچنین تلاش کنید خود را نیز صادقانه به طرف مقابل معرفی کنید و با حذف واقعیت های زندگی تان وی را گمراه نکنید. 

Image result for ‫اصول ازدواج سالم‬‎

اصل موفق ساختن زندگی مشترک قبل از ازدواج

هر ساختمانی وقتی ساخته می شود ابتدا با پی ریزی و بتن ریزی شروع می شود. ساختمان مستحکم، پی و بتن مستحکم و مقاومی دارد. ساختمان زندگی مشترک نیز نیاز شدید به پی ریزی و فنداسیون دارد و در صورتی که این فنداسیون مناسب نباشد، احتمال ریزش آن بنا فراوان است. پی ریزی زندگی مشترک پیش از ازدواج انجام می شود. فرصتی که زن و مرد برای شناخت احساسات و درک خود و یکدیگر دارند و در این زمان به توافق هایی می رسند و متوجه می شوند از خودشان و از طرف مقابل و از ازدواج چه انتظارهایی دارند، خواسته ها و تمایلات خود و دیگری را درک می کنند و خود را برای یک رابطه جدی و بزرگ ترین واقعه زندگی شان آماده می کنند که این نوعی فنداسیون و بتن ریزی در یک رابطه زناشویی است.


اصل کوشش بعد از ازدواج

این تصور که با یک انتخاب مناسب همه مراحل داشتن یک زندگی مشترک موفق را پیموده اید، باطل است چراکه پس از ازدواج تغییرات فراوانی در رابطه زن و شوهرها اتفاق می افتد. ممکن است توقعات از یکدیگر افزایش یابد و اگر رابطه آنان فنداسیون مناسبی نداشته باشد، متوجه می شوند آن چه از همسرشان دیده اند با واقعیت متفاوت است. بسیاری از زوج ها پس از ازدواج به کنترل کردن های شدید می پردازند که خود آسیب بسیار زیادی به رابطه آنان می زند و از عشق آنان می کاهد. روزهای ابتدایی زندگی مشترک زمانی است که زن و شوهر، نهال رابطه زناشویی را کاشته اند و باید برای نگهداری از این نهال کوچک تمام تلاش خویش را بکنند.


پشیمانی در ازدواج

Image result for ‫پشیمانی در ازدواج‬‎

 

آیا از اینکه ازدواج کرده اید پشیمان شده اید؟ آیا تابه حال به خودتان گفته اید، “از اینکه ازدواج کردم پشیمانم”؟ آیا ازدواج خوبی دارید یا بد؟ اگر می توانستید از نو شروع کنید، آیا انتخابتان باز این بود که با همسرتان ازدواج کنید؟ آیا قصد ازدواج دارید؟ چرا؟

آیا از ازدواج خود پشیمان شده اید؟

آمار بالای طلاق و ازدواج های ناموفق باید آنهایی را که قصد ازدواج دارند به لحظه ای مکث تشویق کند تا بتوانند به خوبی درمورد تصمیم بزرگی که می خواهند بگیرند فکر کنند تا در آینده از ازدواج خود پشیمان نشوند و کارشان به طلاق نکشد.

براساس تحقیقی که روی ۴۰۰۰ زوج انجام گرفت، مشخص شد که یک چهارم مردها و زن های متاهل از ازدواج با همسر خود پشیمان هستند، درحالیکه ۱۵% از زوج هایی که قصد ازدواج دارند به  عواقب ازدواج خود شک و تردید دارند. اما واقعاً چرا بیشتر افراد از ازدواج خود پشیمان می شوند؟

براساس تحقیقات انجام گرفته، زوج ها به طور متوسط بعد از دو سال و شش ماه و ۲۵ روز از عشق و ازدواج خود خسته می شوند. ما فکر می کنیم که مردم وقتی ازدواج می کنند که عاشق هم باشند اما نتیجه این تحقیق نشان می دهد که افراد به دلایل مختلف ازدواج می کنند. و خیلی از آنها حتی از این تصمیم خود مطمئن نیستند.

·چهار درصد از افراد متاهل شرکت کننده در تحقیق گفتند که به دلایل اشتباه و نادرست ازدواج کرده اند. دلیلشان برای ازدواج عشق نبود، خیلی از آنها فقط دوست داشتند مراسم عروسی داشته باشند و هدیه های عروسی بگیرند.

· ۲۳ درصد گفتند اگر می توانستند همه چیز را از نو شروع کنند به هیچ عنوان همسر فعلیشان را دوباره بعنوان همسر انتخاب نمی کردند و ۱۴ درصد آرزو می کردند با کسی در گذشته خود ازدواج می کردند.

·فقط ۲۸ درصد اعتراف کردند که وقتی همسر آینده شان را دیدند باکره بودند و رابطه جنسی قبلی نداشتند. عده ای می گفتند که به طور متوسط با چهار نفر قبل از همسرشان رابطه جنسی داشته اند و این مقدار برای بعضی ها به ۲۰ مورد هم می رسید. (این آمار مربوط به کشور آمریکا میباشد.)

·۳۳ درصد می گفتند که همسرشان بهترین شریک جنسی که تا به حال داشته اند نیست و ۳۳ درصد دیگر ادعا می کردند که مجرد بودن خیلی بهتر از متاهل بودن است.

Image result for ‫پشیمانی در ازدواج‬‎

· ۱۲ درصد می گفتند فقط به این دلیل با همسرشان می مانند که حوصله ندارند فرد جدیدی را برای خود پیدا کنند.

·۱۵ درصد از زن و شوهرها اعتراف کردند که درمورد زندگی عشقی سابق خود به هم دروغ گفته اند و تعداد کسانی که در زندگی گذشته شان بوده است را کمتر از تعداد واقعی آن به هم گفته اند. این درحالی است که ۲ درصد این تعداد را به دروغ افزایش داده اند.

·۸۳ درصد از زن و شوهرها گفتند که از سومین سالگرد ازدواجشان به بعد دیگر برای ازدواجشان سالگرد نگرفته اند.

· هفت نفر از ده مرد تایید کردند که همسرانشان با شلختگی های آنها مشکلی ندارند و خیلی راحت جوراب ها و لباسهایشان را همه جای خانه بریزند. این در حالی است که ۷۹ درصد اعتراف کردند که حتی دیگر برای بستن در توالت هم به خود زحمت نمی دهند.

· دو سوم خانم های متاهل اعتراف کردند که برای رسیدن به خودشان و زیبا لباس پوشیدن و آرایش کردن برای همسرانشان وقت نمی گذارند. یک سوم دیگر هم اعتراف کردند که خیلی دور از همسرانشان روی تخت می خوابند و ادعا می کنند که برای سکس با شوهرانشان وقت ندارند.

· ۵۴ درصد از خانم ها اعتراف کردند که دیگر برای شوهرانشان آرایش نمی کنند، ۶۱ درصد تایید کردند که همیشه تی شرت های کهنه و شلوارک های گشاد و راحت در خانه می پوشند. و ۱۰ درصد دیگر هم اعتراف کردند که برای تحریک شوهرانشان از لباس زیر های زیبا و سکسی استفاده نمی کنند.

· ۸۳ درصد از زن و شوهرها در چند ماه اول ازدواج همه جا دست های همدیگر را می گیرند اما بعد از یک دهه از ازدواج فقط ۳۸ درصد اینکار را تکرار می کنند.

·قبل از اولین سالگرد ازدواج، زن و مردها بیشتر از ۸ بار در روز همدیگر را در آغوش می گیرند که این میزان بعد از گذشت ده سال از ازدواج به پنج مرتبه یا حتی کمتر می رسد. ۶۰ درصد از شرکت کننده ها گفتند که از بعد از ازدواجشان هیچ شب رمانتیک و عاشقانه آنچنانی نداشته اند.

اینطور به نظر می رسد که خیلی ها در ازدواجشان دچار رکود شده اند و بااینکه هنوز همسرشان را دوست دارند، کمی بیش از اندازه با هم خودمانی شده اند. زوج ها باید بتوانند در احساس راحتی با همدیگر و نادیده گرفتن همدیگر توازن ایجاد کنند.

دلایل درست و غلط برای ازدواج


پشیمانی از ازدواج معمولاً به این علت اتفاق می افتد که آنها که قصد ازدواج دارند، از همان ابتدا هدف خود را از آن مشخص نمی کنند. آنها هیچوقت به نقاط قوت و ضعف ازدواج فکر نمی کنند و همه وقت، توجه و پول خود را صرف رسیدگی به آن مراسم رویایی ازدواج می کنند و به این ترتیب برای ازدواجی برنامه ریزی می کنند که فقط یک روز دوام دارد.

دلایل خوب و بدی برای ازدواج کردن وجود دارد اما عروس و دامادهای آینده بیشتر وقت خود را صرف برنامه ریزی برای مراسم عروسی می کنند تااینکه بخواهند خودشان را برای ازدواج و سختی های بعد از روز اول آن آماده کنند.

عروس های آینده معمولاً برنامه های خود را در فروشگاه ها و مزون های لباس عروس، گلفروشی ها، جواهرفروشی ها، شیرینی فروشی ها و از این قبیل می گیرند و فقط به مراسم روز عروسی، ماه عسل، دی جی و عکاس و فیلمبردار روز جشن فکر می کنند.

ازدواج بدون پشیمانی


اگر واقعا می خواهید بدون پشیمانی ازدواج کنید که زندگیتان یک عمر دوام داشته باشد، باید خودتان را برای ازدواج مهیا کنید. 


برای این منظور باید این سوال ها را قبل از بله گفتن در روز عروسی از خودتان بپرسید:

۱٫ حل مشکلات در ازدواج

۲٫ درک نقش فرد مقابل

۳٫ ارتقاء رابطه جنسی

۴٫ بالا بردن آگاهی مالی و اقتصادی

۵٫ احترام گذاشتن و حفظ تعهدات ازدواج

ازدواج کردن به دلایل اشتباه و نادرست خیلی زود منجر به ازدواجی ناموفق می شود که سرنوشت آن طلاق است. دلیل آن این است که دو طرف خود را برای ازدواج آماده نکرده اند یااینکه برای ازدواج خیلی جوان بوده اند و نمی دانستند که ازدواج کردن و ازدواج موفق داشتن دو چیز کاملاً مختلف است.

-

مردمان

۱۵ نشانه تفاهم شما با شریک زندگیتان


Image result for ‫۱۵ نشانه تفاهم شما با شریک زندگیتان‬‎


 عوامل مهم زیادی هستند که تعیین می‌کنند ارتباط شما چه مدت دوام می‌یابد. در زیر به ۱۵ نشانه‌ای اشاره می‌کنیم که کمکتان می‌کند بفهمید با همسرتان تفاهم دارید یا خیر.


۱. درمورد عشق از هم سوال نمی‌کنید

می‌دانید که طرفتان را دوست دارید و او هم دوستتان دارد و هیچ شکی درمورد هیچکدام از اینها در ذهنتان نیست. کاملاً احساس امنیت می‌کنید و از رابطه‌تان خوشحالید. و حتی اگر ذاتاً آدم نگرانی باشید، هیچوقت عشق او به خودتان را زیر سوال نمی‌برید.


۲. چیزهایی درمورد همدیگر می‌دانید که دیگران نمی‌دانند

از تجربیاتی که باعث خجالتتان شده تا جزییات ریز زندگی‌تان، درمیان گذاشتن رازهایتان با او نشان می‌دهد که با هم تفاهم دارید. صداقت در یک رابطه اهمیت زیادی دارد اما اینکه بخواهید رازهایتان را با او در میان بگذارید نشان می‌دهد که واقعاً در آن رابطه سرمایه‌گذاری کرده‌اید.


۳. نمی‌خواهید او را تغییر دهید

شما به طرفتان بعنوان یک انسان احترام می‌گذارید و سعی نمی‌کنید او را تغییر دهید. البته ممکن است که طرفتان در خواب راه برود یا طوری که شما دوست دارید لباس نپوشد اما شما عاشق او هستید و می‌توانید با آن کنار بیایید. اگر بخواهید شخصیت یا ظاهر طرفتان را تغییر دهید، ممکن است به این معنا باشد که با هم تفاهم ندارید.


۴. از لحظاتی که دور از هم دارید هم لذت می‌برید

وقتی یک رابطه فوق‌العاده را شروع می‌کنید، شاید سخت باشد که وقت‌هایی را به تنهایی بگذرانید. اما اگر شما و طرفتان بخواهید رابطه‌ای بادوام با همدیگر داشته باشید، خیلی مهم است که از زمان‌هایی که پیش هم نیستید هم لذت ببرید. در چنین زمان‌هایی می‌توانید به دیدار دوستان یا خانواده‌تان بروید یا علایق خودتان را دنبال کنید.

Image result for ‫۱۵ نشانه تفاهم شما با شریک زندگیتان‬‎

۵. علایق مشترک دارید

بااینکه خیلی مهم است که هرکدام از شما سرگرمی‌ها و علایق مخصوص به خودتان را داشته باشید، اما زوج‌هایی که با هم تفاهم دارند سعی می‌کنند اوقاتی را کنار هم بگذرانند و کارهایی را انجام دهند که هر دو از آن لذت می‌برند. داشتن زمینه و علایق مشترک با همدیگر به داشتن یک رابطه بادوام کمک می‌کند – از طرفدار یک تیم مشترک بودن تا با هم آشپزی کردن و دوست داشتن یک برنامه‌تلویزیونی.


۶. با هم دعوا می‌کنید

از دعوا کردن نمی‌ترسید! اگر به طرفتان می‌گویید که با او هم‌عقیده نیستید، باید به شما گوش کند وشما را جدی بگیرد. اگر باز هم با شما هم‌عقیده نبود، باز هم هیچ اشکالی ندارد. این فقط یک مخالفت است و تاثیری روی احساستان نسبت به همدیگر نخواهد داشت.


۷. دوست دارید مشکلات جدی که بینتان وجود دارد را حل کنید

خیلی وقت‌ها در رابطه‌های جدی و طولانی مشکلاتی بزرگ پیش می‌آید، مشکلاتی مثل پول، مذهب یا محل‌زندگی. اگر با هم تفاهم داشته باشید و بخواهید کنار بیایید، بیشتر مشکلاتی از این دست قابل حل هستند. خیلی مهم است که با هم همفکری کنید تا به نتیجه و راه‌حلی برسید که برای هر دو شما قابل‌قبول باشد.


۸. همسرتان می‌خواهد آدم بهتری باشید

شاید کلیشه‌ای به نظرتان برسد اما زوج‌هایی که با هم تفاهم دارند همیشه همدیگر را به جلو هل می‌دهند. چه برای یاد گرفتن یک غذای جدید باشد یا ترفیع در محل‌کار، باید همیشه کنار همدیگر باشد.


۹. می‌توانید آینده را کنار هم تجسم کنید

خیلی مهم است که نگاهتان به آینده رابطه یکی باشد. اینکه علایق متفاوت داشته باشید اشکالی ندارد. ممکن است طرفتان عاشق مسافرت باشد و شما بخواهید ازدواج کنید و بچه‌دار شوید. می‌توانید هر دو اینها را انجام دهید. اما اگر طرفتان نخواهد درمورد آینده حرفی بزنید، شاید بهتر باشد شما انتظاراتتان از آن رابطه را تغییر دهید.


۱۰. پیش او می‌توانید خودتان باشید

اگر شما و همسرتان با هم تفاهم داشته باشید، باید بتوانید وقتی کنار او هستید، خود واقعی‌تان باشید. چه شادید، چه پرانرژی یا عصبانی یا ناراحت، باید بتوانید به راحتی احساساتتان را با او درمیان بگذارید، بدون اینکه نگران عواقبش باشید.


۱۱. به هم وابسته هستید

بااینکه رابطه‌جنسی همه چیز یک رابطه نیست اما خیلی مهم است که صمیمیت فیزیکی با همسرتان داشته باشید.از گرفتن دست‌های همدیگر تا بوسیدن هم، به هر ترتیبی شده باید علاقه و محبتتان را به هم نشان دهید.


۱۲. با خانواده‌های همدیگر کنار می‌آیید

اگر واقعاً و از صمیم قلب خانواده همسرتان را دوست داشته باشید، نشانه بسیار خوبی است. اما عاشق کسی بودن همیشه به این معنا نیست که عاشق خانواده‌اش هم باشید. و اگر چنین حسی نداشته باشید هیچ اشکالی ندارد اما اگر حتی تلاش هم نکنید خیلی بد است. اگر قرار است او برای مدتی طولانی در زندگی شما بماند، خانواده‌اش هم با او خواهند بود و به همین دلیل باید بتوانید با آنها کنار بیایید.


۱۳. رابطه‌تان را تازه نگه می‌دارید

همه آدمها سنشان بالا می‌رود اما این به آن معنا نیست که رابطه‌شان هم باید پیر شود. خیلی وقت‌ها کار، بچه‌ها و مسئولیت‌های دیگر بر رابطه شما تاثیر می‌گذارند. این مسئولیت‌ها مهم هستند و نباید نادیده گرفته شوند اما حتماً باید برای بودن با همسرتان هم وقت بگذارید. رابطه‌تان باید همیشه برایتان مهم باشد.

Image result for ‫۱۵ نشانه تفاهم شما با شریک زندگیتان‬‎

۱۴. برای رابطه‌تان تلاش می‌کنید

چه نه ماه است که همدیگر را می‌شناسید و چه نه سال، خیلی مهم است که همیشه برای رابطه‌تان تلاش کنید، از رفتن به کلاس آشپزی گرفته تا بوسیدن همدیگر قبل از خواب. وقتی مدت زیادی باشد که با هم هستید، ممکن است به نظرتان برسد که این کارها دیگر ضرورتی ندارد اما این می‌تواند باعث ناراحتی طرفتان شود.


زوج‌هایی که با هم تفاهم دارند معمولاً برای اینکه به طرفشان نشان دهند که برایشان مهم‌اند تلاش می‌کنند.


۱۵. دوستان و خانواده‌تان او را خوب می‌شناسند

اگر در رابطه‌ای فوق‌العاده هستید، برای اینکه طرفتان را به دوستان و خانواده‌تان نشان دهید هیجان زیادی خواهید داشت. این نشان می‌دهد که آن فرد در زندگی شما درگیر شده است که نشانه خیلی خوبی برای یک رابطه شاد است. اگر نزدیکانتان آن فرد را ندیده باشند، باید از خودتان سوال کنید که تقصیر کیست: طرفتان، شما یا نزدیکانتان؟

مطالب پیشنهادی:

رابطه پایدار در زندگی

رابطه های قبل از ازدواج و حدو مرز آن 

10 راز موفقیت یک رابطه عاشقانه 

انتخاب همسر

ازدواج قسمت است یا انتخاب؟

نقش قسمت در ازدواج

سال سوم شادترین سال ازدواج است

نتایج تحقیقی که روی دو هزار زوج بریتانیایی انجام شده نشان می‌دهد با وجود هیجان و جذابیتهای سال اول، سال سوم شادترین سال ازدواج است؛ در سال پنجم جذابیتها و احساسات کاهش پیدا کرده و جای آن را خستگی و دشواری می‌گیرد و حوالی سال هفتم رابطه ممکن است گسسته یا مستحکم شود.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از بی بی سی، این تحقیق که توسط شرکت حقوقی اسلیتر و گردون انجام گرفته است، نشان می‌دهد سال اول معمولا با شادی و هیاهوی ازدواج سپری می‌شود و در سال دوم زوج‌ها شروع به شناخت بیشتر یکدیگر می‌کنند.

در سال سوم زوج‌ها یاد گرفته‌اند با تردیدهای گهگاهی و ایرادات همدیگر چطور کنار بیایند بنابراین همزیستی راحتی را تجربه می‌کنند.

تقریبا در همین زمان است که موضوع تحکیم بیشتر رابطه و اضافه شدن عضو تازه به خانواده مطرح می‌شود، زوجها از پیامدهای مالی ازدواج و تقسیم هزینه‌ها رضایت دارند، و مزایای دو منبع درآمد، این دوره را دوران لذت بخشی می‌کند. معمولا در همین ایام بهبود وضعیت مسکن (بازسازی یا خرید خانه) در جریان است یا به پایان رسیده است.

اما در سال پنجم اوضاع عوض می شود؛ خستگی و افزایش روزافزون آنچه باید انجام شود شادی و رضایت زوج‌ها را کم می‌کند.

آماندا مک آلیستر وکیل خانواده در موسسه اسلیتر و گوردون می‌گوید: “معمولا زوج‌ها در سال‌های اول برای مشاوره مراجعه نمی‌کنند اما بعد از پنج سال، یا یکی دو سال بعد، بخصوص بعد از بچه‌دار شدن از ما کمک می‌خواهند.”

“حفظ هیجان سال‌های اول که همه چیز تازگی دارد کار دشواری است و اغلب افراد به این نتیجه می‌رسند که زندگی زناشویی انتظارشان را برآورده نکرده است. ما توصیه می کنیم هر کسی که در این مقطع از زناشویی دچار تردید می‌شود جدا به این موضوع فکر کند که آیا این بحران واقعا حل نشدنی است؟ در اغلب موارد این فقط یک برهه دشوار است و شش ماه بعد این مرحله کاملا پشت سر گذاشته می‌شود.”

آشنایی با خوب و بد یکدیگر، بگو مگوی دائم در باره تقسیم کار و دغدغه های مالی بچه‌داری همگی در حوالی سال پنجم تاثیر منفی خود را بر ازدواج می‌گذراند.

زوج‌هایی که در این تحقیق شرکت کرده بودند سال هفتم را مانند “دیوار” توصیف کردند. اگر آنها از این دیوار با موفقیت عبور کنند، راه برای یک زناشویی شاد و دراز مدت هموار می‌شود.

ده درصد از شرکت‌کنندگان در این پژوهش گفته‌اند “نمی‌دانستند ازدواج چقدر ممکن است سخت باشد” و یک‌سوم زوج‌ها نیز اعتراف کرده‌اند که عشق‌شان به همدیگر نسبت به روزهای اول بعد از عروسی کاهش پیدا کرده است.

در واقع یک سوم زوج‌ها از نظر عاطفی کمبود داشتند و بیست درصد زوج‌ها گفته‌اند روزهایی هست که کاملا از تصمیم خود برای ازدواج احساس پشیمانی می‌کنند.

عدم تطبیق نیازهای جنسی، تفاوت سرگرمی‌ها و تمایلات اجتماعی از موانعی هستند که در سال‌های اول سر راه زوج‌ها قرار می‌گیرند.

نیمی از دو هزار نفری که در این تحقیق شرکت کردند، روز عروسی را شادترین لحظه زندگی و سال اول را شادترین سال (البته بعد از سال سوم) توصیف کردند.

به نظر آنها دلیل اصلی این شادی، “گرمای تازه عروس یا داماد بودن” بعلاوه “خوش‌بینی لگام گیسخته به زندگی تازه در کنار یکدیگر” بوده است.

اما این احساسات خیلی زود فروکش می‌کند؛ بعد از آنکه زوج‌ها متوجه این واقعیت ناخوشایند می‌شوند که رابطه موفق نیاز به چه عزم جزمی دارد.

آماندا مک آلیستر می‌گوید “زوجها اغلب چنان در تب سالهای اول غرق می‌شوند که فراموش می کنند برای ازدواج موفق باید زحمت کشید. ازدواج بالا و پایین و سردی و گرمی دارد. بسیاری از مشکلات را می توان با مشاوره بر طرف کرد اما اگر سردی خیلی بیشتر از گرمای آن است، بجای مشاوره باید به وکیل مراجعه کرد.”


مطالب پیشنهادی:

نقش استخاره و قسمت در ازدواج 

رفتارها و کارهای مورد علاقه مردان

چگونه به همسرتان احترام بگذارید

کدام ازدواج غلط و اشتباه است؟ 

12 انگیزه غلط برای ازدواج (قسمت دوم)

الفبای ازدواج موفق

مهم ترین ملاک های ازدواج موفق

دانلود کتاب ازدواج موفق

برای داشتن یک ازدواج موفق، دختران و پسران نیازمند یادگیری مهارت هایی هستند

ازدواج موفق

زن و شوهر سنتی یا مدرن


منظور از یک زن سنتی ،زنی نیست که بافتنی می بافد ،بلکه زنی است که بافتنی بافتن را یکی از کارهای لازم زنانه می داند که چنانچه زنی آن را بلد نباشد در خور سرزنش است.اما زن مدرن بافتنی می بافد تا یک کار هنری کرده باشد.


زن و شوهر سنتی یا مدرن

زن و شوهر مدرن

بین دو روش سنتی و مدرن ،هیچ کدام نه تایید شده اند و نه قابل رد و تکذیب .بلکه هر دو معایب و محاسنی دارند که اگر از هر کدام خوبهایش را اتخاذ کنیم بهتر است .

سنتی و مدرن بودن ربطی به گذشته و حال ندارد .لزوما کسانی که در قدیم زندگی می کردند، همه سنتی نبودند و کسانی که امروزه مثلا در یک برج بلند در تهران زندگی می کنند ،مدرن نیستند.ضمن آنکه نه سنتی بودن ارزشمند است نه مدرن بودن .بلکه خوشبخت بودن و درست زیستن ارزش است.

هدف از این مقاله نیز طرح دو نوع طرز فکر در زندگی است تا با قیاس آن بتوانیم بهترین راههای زیستن را انتخاب کنیم.

 

 

سنتی ها بیشتر اسیر غالبها و رسم و رسوماتند. انعطاف پذیری کمتر ولی جدیت و مقاومت بیشتری دارند .در بین سنتی ها کمتر کسی پیدا می شود که جرات غالب شکنی و ابداع طرحی نو برای زندگی داشته باشد .اما مدرنها جسورتر و خلاق ترند .همین جسارت، اگر چه توانسته خیلی از قید و بندهای غیر ضروری را از دست و پای زندگیشان باز کند تا راحتتر به فعالیتهای مفید بپردازند ،از میزان خویشتنداری و مدارای آنها با دیگران نیز کاسته است .لذا قطع روابط فامیلی و عدم رسیدگی به اقوام را در بین مدرنها بیشتر شاهدیم.

مدرنها باید ضرورت با هم زیستن و مدارا را درک کنند تا از پیوندهای فامیلی بهتری برخوردار باشند.می توانند به جهت حفظ احترام دیگران و پرهیز از اختلافات تفرقه افکن ،در رسیدن به خواسته های غالب شکن خود با احتیاط و آهستگی حرکت کنند تا دیگرانی که هنوز به درک و رشد کافی در آن زمینه نرسیده اند به جای آنکه مقابلشان بایستند ،همراهشان شوند.

سنتی ها به تفکیک کارهای زنانه و مردانه اهمیت زیادی می دهند.نمی گوییم مرد سنتی در خانه به همسرش کمک نمی کند .می کند اما آن را لطفی به همسر می داند .در حالیکه در خانواده مدرن معمولا کارها ،جنبه ی زنانگی و مردانگی ندارند ، هر کدام به اندازه ی همت و حوصله خود  در انجام  کارهای خانه دخالت می کنند. لذا اگر در یک خانواده سنتی ،مرد منتظر است همسرش برای او چای بیاورد، در یک خانواده به روز، چای آوردن نوبتی یا امتیازی است؛ یعنی روزی که کار مرد زیاد بوده، زن خود را موظف به آوردن چای می داند.

لذا اگر چه در این زمینه مدرنها بهتر از سنتی ها رفتار می کنند،اما همین عدم تفکیک و تشخیص وظایف باب جدیدی برای اختلاف و بحث و جدل در زندگی مدرنها باز کرده است .

از مقایسه ی این دو مدل می توان نتیجه گرفت سنتی ها در تفکیک نقشها بهتر عمل کرده اند و مدرنها در داشتن ارتباطهای عاطفی تر.

از زن و شوهر های مدرن هم باید یاد بگیریم چگونه از نیروی کلمات در جهت داشتن گفتگوهای موثر استفاده کنیم.و یاد بگیریم با رعایت برخی مراسم عاطفی مثل تولد ها و روزهای خجسته زندگی لحظاتی را برای ابراز محبت در زندگی به وجود بیاوریم و زندگی را با همین عشق ورزیهای کوچک ،زیبا و دلنشین کنیم

 

 

تفکیک نقشها در بین سنتی ها در جهت تقویت ویژگیهای زنانگی و مردانگی پیش رفته است. با رعایت فاصله های زنانگی و مردانگی می توان از فاصله های عاطفی کم کرد و یکدیگر را در جهت بازسازی نقش مخصوص خود در زندگی یاری کرد.هر اندازه که زن به داشتن نقشهای زنانه و مادرانه خود بیشتر اهمیت بدهد ،مرد هم نقشهای مردانه اش را جدی تر می گیرد و به وظایفش مقید تر می شود. زنی که مثل یک مرد به انجام فعالیتهای شغلی می پردازد و به خانه داری توجهی با ظرافتهای فکری زنانه ندارد ،خانه اش جز یک ساختمان نیست.

 

مرد با کلاس امروزی ،اگر چه از ادبیات کلامی موثرتری برای برقراری ارتباط با زنها برخوردار شده است اما آن هیبت و اقتدار

زن و شوهر سنتی

 

مرد سنتی را از دست داده است مرد امروزی انعطاف پذیری بیشتری نسبت به همسر خود نشان می دهد اما مانند مرد سنتی خود را مسئول حمایت و تامین نیازهای زن نمی داند و بعضا از زنش انتظار کار کردن و پول درآوردن دارد.

بهتر این است که اولویت در انجام کارهای خانه با زنان باشد و اولویت در تامین خرجی خانواده با مردان باشد .اما مرد هر وقت فرصت دارد به زن کمک کند و زن هم به تناسب توان مالی اش برای خانواده اش فداکاری کند.

از زن و شوهر های مدرن  هم باید یاد بگیریم چگونه از نیروی کلمات در جهت داشتن گفتگوهای موثر استفاده کنیم.و یاد بگیریم با رعایت برخی مراسم عاطفی مثل تولد ها و روزهای خجسته زندگی لحظاتی را برای ابراز محبت در زندگی به وجود بیاوریم و زندگی را با همین عشق ورزیهای کوچک ،زیبا و دلنشین کنیم.

 

بدیها و ظلمهای خانوادگی سنتی ها و مدرنها هم با هم تفاوتهای آشکاری دارد.در خانواده های مد روز ،خیانت به همسر و فرار از زیر بار مسئولیت خانواده بیشتر دیده می شود در عوض خرده جنایت های خانواده های سنتی بیشتر در محدوده خشونت نسبت به همسر و فرزندان و کم کردن آزادی آنهاست ..... .


چطور یک زن و شوهر واقعی شوید؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



از وقتی بله عقد را می گویید، باید خود را آماده کنید تا رابطه خود و همسرتان را به شکلی منطقی پیش ببرید. منطقی یعنی این که هر کدام از شما جای خود قرار بگیرید. نه دوست هم باشید، نه هم خانه. نه طرز صحبت کردنتان با هم شبیه خواهر و برادرها باشد و نه شبیه مادر و پسر یا پدر و دختر. حتی باید حواستان جمع باشد که یک وقت زن، جای مرد قرار نگیرد و تبدیل به مرکز ثقل و نان آور و سیاست گزار زندگی نشود و برعکس، مرد نقش های زنان را نپذیرد. تنها در این صورت است که می توانید تبدیل به یک زن و شوهر واقعی شوید و این چیزی است که باید از همان دوران نامزدی و عقد برایش برنامه ریزی کنید.



یکی از بزرگترین خطراتی که شکل گیری رابطه شما را تهدید می کند، این است که زنان در جایگاه مادر قرار می گیرند. علاقه زیاد در ابتدای نامزدی و عقد باعث می شود شما مدام در کنار یکدیگر باشید و از یکدیگر حمایت و مراقبت کنید. این مساله با توجه به این که زنان به طور ذاتی مراقبت کننده هستند باعث می شود که گاهی نامزد یا همسرشان را مثل کودک ببینند و در جایگاه مادر او قرار بگیرند.

 

احتمال وقوع چنین رفتاری هنگامی بیشتر می شود که آنها در دوران کودکی خود شاهد چنین رفتاری از سوی مادرشان نسبت به پدرشان باشند. در این حال، دختر فکر می کند برای اینکه علاقه اش را به همسرش نشان دهد، باید کارهایی را که مادرش انجام می داد، تکرار کند.

 

 بیشتر مردان نیز در آغاز از اینکه همسرشان برایشان مادری کنند استقبال می کنند، چون مجبور نیستند خیلی از مسئولیت های فردی را بپذیرند. اما به کارگیری این شیوه در بلندمدت، به خصوص وقتی شما زندگی تان را زیر یک سقف شروع کنید، باعث به وجود آمدن مشکلات زناشویی می شود که از مهم ترین آنها می توان به این موارد اشاره کرد.

1- احساس رنجش شوهر از زن به خاطر اهمیت ندادن به استقلال او و طغیان علیه این وضعیت؛

2- پایین آمدن حس ارزشمندی و اعتماد به نفس همسر؛

3- کاهش جذابیت جنسی زن برای شوهر، زیرا رفتارهای همسرش او را به یاد مادرش می اندازد.

 

زمانی برای تغییر

اگر برخی از رفتارهای ذکر شده در شما وجود دارد، بهتر است هر چه زودتر دست به کار شوید و با تغییر دادن رفتارتان، خود را از عواقب ناخوشایند آن در امان نگه دارید.

 

1- تصورتان را از یک زن ایده آل اصلاح کنید

همسر نمونه کسی نیست که تمام مسئولیت های زندگی را به دوش بگیرد، مدام مراقب همسرش باشد، اشتباهات او را اصلاح کند و حتی به جای او فکر کند. همسر ایده آل زنی است مهربان، جذاب، همپا و دوست همسرش باشد و در مواقع لازم از او حمایت کند اما نه آنقدر که همسرش زیر چتر حمایتی او گم شود.

 

یکی از بزرگترین خطراتی که شکل گیری رابطه شما را تهدید می کند، این است که زنان در جایگاه مادر قرار می گیرند. علاقه زیاد در ابتدای نامزدی و عقد باعث می شود شما مدام در کنار یکدیگر باشید و از یکدیگر حمایت و مراقبت کنید. این مساله با توجه به این که زنان به طور ذاتی مراقبت کننده هستند باعث می شود که گاهی نامزد یا همسرشان را مثل کودک ببینند و در جایگاه مادر او قرار بگیرند

 

 

2- در رفتار خود بازنگری کنید

 

یک هفته خود را زیر نظر بگیرید. اگر تعداد رفتارهای مادرانه تان زیاد است، یک یا دو تا از رفتارهایی را که بیشتر از شما سر می زند، انتخاب کرده و روی تغییر آنها تمرکز کنید.

 

3- سرزنش نکنید و غر نزنید

اوایل آشنایی و نامزدی زیاد پیش می آید که به خاطر کم تجربگی دچار اشتباه شوید. یادتان باشد همسر شما فردی بالغ است، بهتر است مسئولیت کارهایش را به خودش بسپارید و او را به خاطر خطاهایش سرزنش نکنید. زیادی مراقبش نباشید. یک مرد 25ساله که از هوش متوسط برخوردار است، حتماً می داند که در هوای سرد باید لباس گرم بپوشد و بالعکس. اگر هم همسرتان یک بار لباس مناسب نپوشد، تنها اتفاق بدی که ممکن است رخ دهد. این است که مریض شود، اما در عوض از این به بعد بیشتر به طرز لباس پوشیدنش دقت خواهد کرد.

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومیProduct 4211.69%
آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحرانProduct83211.69%
گذری بر تحقیقات جدید دوران سالمندیProduct 9201.61%
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اسProduct7201.61%
آیا اخلاق پزشکی در تکنولوژی های نوین نقش دارد؟


4- به فعالیت مورد علاقه تان بپردازید

اگر همیشه دوست داشتید که نقاشی را به صورت حرفه ای دنبال کنید و هیچ موقع وقت نداشتید، الان بهترین فرصت است. این کار چند نتیجه دارد. اول، موجب بالا رفتن عزت نفس شما می شود دوم، همسرتان یاد می گیرد. به خواسته های شما اهمیت دهد و احترام بگذارد و سوم، زمان کمتری برای انجام کارهای همسرتان در اختیار دارید.

کدام ازدواج ها پایدارترند؟


 http://maktoobshop.com/



بسیاری از افراد بر این باورند بعد از ازدواج و به مرور زمان عشق زوج ها نسبت به یکدیگر کمتر می شود و در واقع عادت جای عشق و دوست داشتن روزهای اول را می گیرد اما زوج های زیادی را می بینیم که همانند روز های اول ازدواج و گاهی بیشتر به یکدیگر علاقه دارند...

حتما از خود می پرسید چگونه ؟ برای پاسخ به این سوال گفت وگوی ما را با دکتر حسین اسدی، روان شناس و مشاور خانواده بخوانید.

آقای دکتر! چرا ازدواج بعضی از زوج ها تا سال های سال پایدار است اما زندگی مشترک برخی زوج ها خیلی دوام نمی آورد؟

این موضوع به ملاک های ازدواج افراد برمی گردد؛ اینکه فرد چه ملاک هایی برای ازدواج دارد و هنگام انتخاب همسر چقدر به این ملاک ها توجه می کند. معمولا ازدواج هایی که برپایه منطق انجام می شود و نه احساسات محض، ماندگار است و زن و شوهر به دلیل تناسب هایی که با هم دارند، خیلی خوب با هم کنار می آیند و روابط عاشقانه آنها با گذشت و درک متقابل، پایدار باقی می ماند. در مقابل، ازدواج هایی که بر اساس ملاک های ظاهری و احساسات صورت می گیرد، با گذشت زمان دستخوش تغییرات زیادی می شود زیرا وقتی زن و شوهر زیر یک سقف می روند، تفاوت ها و تضادها خود را نشان می دهد و تحت تاثیر جر و بحث ها و اختلافات، عشق و دوست داشتن به نفرت تبدیل می شود. چنین ازدواجی پایدار نخواهد بود، هر چند که در ابتدا با عشق و دوست داشتن آغاز شده باشد.

بسیاری بر این باورند باز کردن چشم و گوش قبل از ازدواج و بستن آنها بعد از ازدواج رمز یک ازدواج پایدار است. همین طور است؟

این نکته ای است که معمولا بزرگ ترها به کوچک ترها گوشزد می کنند. قبل از ازدواج باید با چشم و گوش باز طرف مقابل را بسنجیم و انتخاب کنیم اما بعد از ازدواج برای داشتن یک زندگی شیرین لازم است کمی گذشت داشته باشیم، بسیاری از اشتباه ها و خطاهای نه چندان با اهمیت طرف مقابل را نادیده بگیریم و چشم و گوشمان را روی بعضی از رفتارهای نادرست همسرمان ببندیم. مطمئن باشید به مرور زمان می توانید این اشتباه های همسرتان را با منطق مدیریت کنید و همه مسایل آنقدر حیاتی نیستند که بنیان زندگی را بلرزانند. حتی باید از ابتدا یاد بگیریم که مسایل زندگی مان فقط به ما ربط دارد و هیچ یک از اعضای خانواده یا دوستانمان را نباید درگیر مشکلات شخصی زندگی کنیم زیرا این افراد نمی توانند بدون جانبداری عاطفی به مساله نگاه کنند و چه بسا ناخواسته به این اختلاف دامن بزنند.

یعنی برای داشتن یک زندگی پایدار بعد از ازدواج، باید درمورد اختلافات با دیگران صحبت نکنیم؟

ابتدای زندگی که هنوز با اخلاق همدیگر آشنا نیستید ، ممکن است سوءتفاهم های بسیاری پیش آید. از ابتدا باید مدیریت بحران و چگونگی حل مشکل را یاد بگیریم و با بروز کوچک ترین مشکل و اختلافی به خانواده و دوستان

گله و شکایت نکنیم تا ذهنیت آنها نسبت به همسرمان خراب نشود. البته داشتن روابط متقابل با خانواده و دوستان از عوامل موثر در یک ازدواج پایدار است و برای حل بعضی از مشکلات می توان از راهنمایی ها و مشورت آنها بهره برد اما از قدیم گفته اند، وقتی گره ای با دست بازشدنی است چرا باید از دندان کمک بگیریم؟

به اهمیت روابط خانوادگی اشاره کردید. همیشه پدرها و مادرها می گویند شما با یک نفر ازدواج نمی کنید بلکه با یک خانواده ازدواج می کنید. در این باره بیشتر توضیح می دهید؟

شخصیت هر انسانی در خانواده اش پایه ریزی می شود و اگر به این موضوع توجه کنید، درمی یابید ازدواج با کسی که از نظر خانوادگی با شما تفاوت دارد، کار سختی است. بعضی اوقات تفاوت ها آنقدر جدی و تاثیرگذارند که نمی توان از آنها چشم پوشی کرد. باور های مذهبی، خانوادگی، اجتماعی و ... از جمله تفاوت های جدی و عمیقی است که نقش مهمی در زندگی ایفا می کند. تصور کنید در خانواده ای بزرگ شده اید که رفت و آمدهای خانوادگی و دوستانه نقش مهمی در آن دارد اما فرد مورد علاقه شما در خانواده ای بزرگ شده است که با رفت وآمد و میهمانی میانه خوبی ندارد. چگونه می خواهید این دو ویژگی را با هم سازگار کنید؟ این از جمله مواردی است که اگر با تدبیر با آن برخورد شود، می تواند به نقطه قوت بدل شود. توجه به شباهت های خانوادگی، احترام به فرد مقابل و خانواده او و پرهیز از حساسیت های بی مورد می تواند به دوام زندگی مشترک کمک کند. حتی برای داشتن یک ازدواج پایدار باید سعی کنید با خانواده شریک زندگی تان دوست باشید.

بیشتر توضیح می دهید؟

این روزها ماجرای دعواهای مادر شوهر و خواهرشوهر با عروس و همچنین اختلاف داماد و مادرزن چندان مطرح نیست. در آغاز زندگی به این مساله توجه کنید که برای هر انسانی بی شمار دوست و همسر وجود دارد؛ از دست دادن یک شریک و یک دوست فاجعه است اما از دست دادن پدر، مادر و خواهر و برادر فاجعه ای جبران ناپذیر. اگر همسر شما به راحتی بتواند برای جلب رضایت شما، پدر و مادر خود را کنار بگذارد به او اطمینان نکنید زیرا وقتی گوهر های یگانه ای چون پدر و مادر فراموش شوند، در آینده نیز برای شما جایگزین های متعددی پیدا می شود و به دست فراموشی سپرده خواهید شد، بنابراین برای داشتن ازدواجی پایدار باید جایگاه خود را بشناسید و با خانواده همسرتان روابط دوستانه ای داشته باشید. البته این تلاش باید دوجانبه باشد و به تدریج درمی یابید که با رعایت اصل اولیه نزدیکی و تشابه فرهنگی خانواده ها، چقدر این روابط صمیمانه به اتحاد و همبستگی دو خانواده و زندگی مشترک شما، کمک می کند.

گاهی دعواهای زن و شوهر از یک اختلاف جزیی شروع می شود که با آرامش و کمی منطق حل شدنی است اما نمی توانند خشم و عصبانیت خود را کنترل کنند و اختلاف شدت می گیرد. زوج هایی که ازدواج پایداری دارند، در چنین شرایطی چه می کنند؟

این زوج ها در طول زندگی مشترک بیش ازپیش با خصوصیات اخلاقی هم آشنا شده اند و هنگامی که در زندگی به بحران می رسند، از مدیریت بحران استفاده می کنند. یعنی اگر عصبانی هستند، از هم فاصله می گیرند و در تنهایی و به دور از عصبانیت ابعاد مشکل را بررسی می کنند و هنگامی که هر دو به آرامش رسیدند، درباره مشکل ایجاد شده حرف می زنند، با درک متقابل و به روشی منطقی بحث می کنند و به نتیجه مشترک می رسند.

به زوج هایی که می خواهند زندگی پایداری داشته باشند چه توصیه ای دارید؟

یکی از قوانین طلایی زندگی مشترک، با هم رشد کردن است . برای داشتن یک زندگی پایدار و موفق همیشه مشوق همسر خود باشید و مسایل مختلف و مورد علاقه خود را بیاموزید. به همسرتان کمک کنید تا این فرآیند را طی کند. بسیار دیده شده که یکی از طرفین مدارج ترقی را طی می کند و همسر در طول این سال ها کمک حال و مشوق اوست ولی در پایان فاصله زیادی بین دو طرف به وجود می آید که گاهی ادامه زندگی مشترک را سخت و گاهی ناممکن می کند بنابراین بهتر این است در کنار رشد فردی، رشد مشترک هم داشته باشیم تا بهتر و بیشتر یکدیگر را درک کنیم و مشاور و همراه خوبی برای یکدیگر باشیم. در عین حال، همسرتان را برای هر تلاش مثبتی، تشویق کنید.

همواره قدردان او باشید و هیچ وقت موفقیت های دیگران را به رخش نکشید. ظرفیت، توانایی ها و اعتقادات انسان ها متفاوت است، چه بسا افرادی که پایبند اصول اخلاقی و قوانین اجتماعی نباشند و یک شبه ره صدساله بروند و همسر شما نتواند چنین کاری کند. از داشتن همسری درستکار به خود ببالید و هر تلاش او را برای بهبود زندگی، ارج بنهید و تحسینش کنید. هر چند وقت یکبار هم با خرید هدیه ای حتی کوچک، عشق و وفاداری تان را نسبت به هم مستحکم تر کنید و از لحظات با هم بودن لذت ببرید.

پریسا اصولی

مطالب پیشنهادی

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

چگونه ازدواجی سالم و موفق داشته باشیم؟


 http://maktoobshop.com/

انتخاب همسر از مهمترین تصمیمات فرد در زندگی است، زیرا می تواند آینده فرد را رقم بزند. تشکیل خانواده سالم، متعادل و پایدار مانند هر امر مهم دیگری به تفکر منطقی و تلاش و کوشش نیازمند است. جوان باید بر اساس معیارهای اصولی، منطقی همسر آینده خود را شناسایی و انتخاب نماید و آنگاه به انجام پیوند زناشویی اقدام کند. بصورت کلی اصالت خانوادگی به عنوان اساسی‌ترین معیار انتخاب همسر شناخته می‌شود. ایمان، اخلاق نیکو و روان سالم، و تناسب زوجین در ویژگی‌های ظاهری، سنی، تحصیلی، فرهنگی، تربیتی و اعتقادی از موارد اساسی در انتخاب همسر است هر یک از زوجین باید با دید باز اقدام به تشکیل خانواده نمایند. ازدواج نباید به عنوان راه‌حلی برای دوری از مشکلات خانوادگی جوان در خانواده در نظر گرفته شود، بلکه ازدواج زمانی موفق خواهد بود که با هدف تشکیل خانواده و تعالی روحی زوجین در نظر گرفته شود. با وجودی که والدین در راهنمایی جوانان در انتخاب همسر نقش تعیین کننده‌ای دارند، این نقش باید به صورت مشاوره‌ای باشد و نباید بصورت تحمیلی و سلب اختیار جوان در تعیین شریک زندگی آینده‌اش باشد. در اینجا  به چند عامل برای یک ازدواج موفق اشاره می‌شود.

تناسب فرهنگی – اجتماعی

قدم اول در انتخاب همسر مناسب، تناسب فرهنگی بین خانواده‌هاست. بایدها و نبایدهای فرهنگی و همچنین سلسله‌مراتب ارزش‌های یک فرهنگ رفتارهای ما را هدایت می‌کنند.

باید توجه داشت دو فردی که قرار است با هم زندگی کنند، از نظر طبقه اجتماعی فاصله زیادی با یکدیگر نداشته باشند؛ زیرا فاصله غیرقابل قبول باعث بروز مشکلات می‌شود. طبقه اجتماعی هر فرد، منش، شخصیت و نگاه خاص او را در زندگی شکل می‌دهد. گاه در خانواده‌ای نظام مردسالاری و در خانواده دیگری نظام زن‌سالاری حاکم است و وصلت این دو گروه با هم مشکل‌آفرین خواهد بود.

توجه به موقعیت اجتماعی از این لحاظ اهمیت دارد که گاه دیده می‌شود شخصی به دلایلی به موقعیت‌هایی رسیده که به تازگی در طبقه‌ای خاص قرار گرفته است. مردم این تغییر را به خوبی احساس می‌کنند و اصطلاحا به او «تازه به دوران رسیده» می‌گویند. آنها با مشاهده، رفتار، منش و نوع نگاه وی به زندگی به خوبی متوجه می‌شوند که او مربوط به طبقه‌ای که در آن قرار گرفته نیست. پس طبقه اجتماعی در رفتار افراد تاثیرگذار است.

در جامعه فعلی ما، متاسفانه کم نیستند افرادی که منزل مسکونی خود را اجاره می‌دهند و خانه‌ای در شمال شهر اجاره می‌کنند، به تصور اینکه موقعیت مناسبی برای ازدواج فرزندشان ایجاد کنند؛ غافل از اینکه این کار باعث ایجاد همان اختلاف طبقاتی است که مشکلات بعدی را در پی خواهد داشت.

گاه دیده می‌شود که مردها به دنبال ازدواج با دختر خانواده‌ای هستند که از امکانات مالی بالایی برخوردار باشد؛ به تصور اینکه از این ازدواج به عنوان سکوی پرتاب استفاده کنند. در واقع، افراد با این اقدامات خود را در پشت نقابی قرار می‌دهند تا به موقعیت ایده‌آل برسند؛ در حالی که راهی نامناسب را انتخاب کرده‌اند. پس باید توجه داشت به دست خودمان بنای یک ازدواج اشتباه و نامناسب را نگذاریم.

توجه به سطح اجتماعی و اقتصادی تقریبا یکسان اولین گام برای یک ازدواج سالم و موفق است.  گاه افراد به حاشیه شخصیتی طرف مقابل توجه می‌کنند و از ذات وجودی شخصیت او غافل می‌مانند؛ به عنوان مثال وقتی از شخصی می‌پرسیم علت انتخاب شما چه بوده، می‌گوید به دلیل اینکه فلان مدرک و فلان مقام را دارد یا خانواده‌اش دارای موقعیت اجتماعی خاصی هستند؛ در حالی که باید به خصوصیات شخصیتی و واقعی فرد توجه کرد و نوع رفتار و نگرش او را به زندگی سنجید. موقعیت اجتماعی مناسب هرگز شرط ازدواج موفق نخواهد بود. چه بسا افرادی با موقعیت‌های بالای اجتماعی، در برخورد با خانواده و در روابط شخصی خود دچار اختلال هستند.

تناسب اعتقادی

تناسب اعتقادی و مذهبی بین دو خانواده‌ای که با هم وصلت می‌کنند بسیار مهم است؛ به عنوان مثال دختری از خانواده‌ای که حجاب معمولی دارد با خانواده‌ای که از نظر حجاب بسیار سختگیر است ازدواج می‌کند. آقا در شروع به خانم می‌گوید فقط منزل مادرم که می‌رویم حجابت را کاملا رعایت کن و دختر هم بنا به دلایلی حفظ ظاهر کرده و این شرط را می‌پذیرد؛ اما بعدها متوجه می‌شود پذیرش این شرط مسائلی به دنبال دارد که از عهده وی خارج است و این خود زمینه‌ای برای شروع اختلاف می‌شود.

در ابتدا ممکن است یکی از طرفین فشارهای روحی را تحمل کند؛ ولی این امر به‌تدریج باعث فاصله گرفتن وی از همسرش می‌شود. پس با کسی ازدواج کنید که از نظر اعتقادی صادقانه شبیه او هستید.

فاصله سنی مناسب

http://maktoobshop.com/



بهترین فاصله سنی بین زوجین 3-6 سال است. فاصله سنی زیاد (بالای 10 سال) موجب عدم تناسب بین آنها می‌شود و مشکلات زیادی به وجود می‌آورد. در این حالت از دست روانشناس هم کاری ساخته نیست. بحث تناسب سن، به خلقت و جنسیت افراد بستگی دارد. افراد در سنین مختلف از نظر جسمی، روانی، اجتماعی و عاطفی حالات متفاوتی دارند. با توجه به اینکه دختران از نظر عقلی، سریع‌تر از پسران به سن کمال عقل می‌رسند، رعایت فاصله مناسب کاملا ضروری و مهم است. به عنوان مثال، پسر و دختر هر دو 20 ساله در دانشگاه با هم آشنا می‌شوند و تصمیم به ازدواج می‌گیرند، خانواده پسر نیز متعهد می‌شود که وی را از نظر مالی و... حمایت کند. در حالی که هم‌سن بودن پسر و دختر، خود مساله‌ساز است و خانواده‌ها هم در این بین کاری نمی‌توانند انجام دهند. یکی از مهم‌ترین نکاتی که باید به آن توجه داشت این است که اولین نیاز مرد، تمکین عاطفی، روانی زن از وی می‌باشد که اگر فاصله سنی مناسب رعایت نشود و یا در مواردی دختر از پسر بزرگ‌تر باشد، دختر نمی‌تواند نیاز مرد را که تمکین همه‌جانبه است، پاسخ دهد.

یکی دیگر از موارد، ضرورت رعایت فاصله سنی، قانون خلقت است. از لحاظ فیزیکی و تغییرات هورمونی، خانم‌ها سریع‌تر شکسته می‌شوند. در ازدواج‌های هم‌سن، خانم در حول و حوش سن پنجاه سالگی ممکن است احساس کند از همسرش شکسته‌تر شده که در ابتدا دچار افسردگی و بعد از آن دچار سوءظن نسبت به همسرش می‌شود و گاه تصور می‌کند همسرش جذب افراد دیگر می‌شود و این خود منجر به بروز مشکلاتی در سنین میانسالی خواهد شد. بر اساس آمارها، 9 درصد طلاق‌ها مربوط به تفاوت‌های سنی‌زیاد است. البته علت انتخاب این تفاوت سنی، ریشه در مسائل روانی دارد. گاه مردی به دلیل احساس عدم ارضای نیازهای عاطفی با خانمی بزرگ‌تر از خود ازدواج می‌کند و یا برعکس دختری که از عواطف پدری محروم بوده، با مردی با سن بالا ازدواج می‌کند. آموزش رعایت فاصله سنی به فرزندان بایستی از جانب خانواده‌ها انجام گیرد و باید دانست فاصله سنی نامعقول از هر طرف، مشکلات جدی به وجود خواهد آورد.

من و همسرم 7 سال است که ازدواج کرده‌ایم، بعد از 3 سال زندگی جنجالی، 4 سالی است که با کمی افت‌وخیز زندگی می‌کنیم، اما همسرم کوچک‌ترین اشتباهاتم را تا مدت‌ها فراموش نمی‌کند و تا مدت‌ها پاسخ‌های متعددی به اشتباهات گذشته‌ام می‌دهد، در ضمن گاهی هم اشتباهاتم به جنجال و ضرب و شتم منجر می‌شود، هر یک از ما چه باید بکنیم؟

بهتر است توجه داشته باشید که رابطه مانند یک گیاه است. روز اول سرحال و سبز است ولی اگر از آن مراقبت نکنید، آسیب می‌بیند، قیافه گیاه تغییر می‌کند و هرگز قیافه مثل روز اول را ندارد. باید دقت کنید، سر مسائل کوچک با هم نزاع نکنید تا حریم‌ها شکسته و پرده‌ها دریده نشود زیرا در صورت به‌وجود آمدن این مشکل، دیگر احساسات مثل روز اول نیست. باید مراقب باشد و توجه داشته باشد، درست مانند اولین ملاقاتتان، تمامی سعی و تلاش خود را به بهترین وضعیت ممکن در جهت برقراری روابط صحیح و مناسب به کار برید. اما وقتی روابط بد شد، باید به طرف مقابل‌مان فرصت بدهیم، در غیر این صورت وی فرصت اصلاح کردن را پیدا نمی‌‌کند، در صورتی که رفتار گذشته وی را مانند تابلویی مقابل وی قرار دهیم، در واقع انگیزه تغییر رفتار را از وی گرفته‌ایم. پس توصیه می‌کنم، کیلومترشمار را صفر کنیم و صراحتا به همسرمان بگوییم، به تو فرصت جدیدی می‌دهم و منتظرم تا تو را به بهترین شکل ممکن ببینم.

همسر مغرور و خودخواهی دارم، دهن‌بین است و به حرف مادرش توجه می‌کند، با او چگونه برخورد  کنم؟ 

این مشکل مستلزم یک پروسه زمانی است. افرادی که مغرور و خودخواه هستند و مایلند در زندگی فقط نظرات خودشان پیاده شود، بهتر است بدانند که هر فردی یک آستانه تحملی دارد، در صورتی که آستانه تحمل وی به حداکثر برسد، دیگر تحمل شرایط نامناسب نیز از توان وی خارج است. توصیه من در این مورد این است که وی باید به مشاور مراجعه کند.

آیا پرسیدن از شوهر، در مورد اینکه کجایی (اگر چند بار در روز باشد) اشکالی دارد؟

مگر شما چقدر فرصت دارید که چند بار در روز وقت‌تان را فقط صرف این کار کنید. این رفتار به نوعی یک وسواس فکری تلقی می‌شود. اگر شما با هم ازدواج کرده‌اید، پس باید به هم اطمینان داشته باشید. احوالپرسی از همسر اشکالی ندارد، ولی پرسیدن این مورد که کجایی؟ اصلا جایز نیست. در صورتی که عادت به انجام این کار دارید، بهتر است بدانید این کار رفتار اشتباهی است و بهتر است خود را اصلاح کنید. اگر هم دچار وسواس فکری هستید، با مراجعه به روانشناس و مشاور، وسواس فکری خود را حل و فصل کنید.

باید توجه داشت دو فردی که قرار است با هم زندگی کنند، از نظر طبقه اجتماعی فاصله زیادی با یکدیگر نداشته باشند؛ زیرا فاصله غیرقابل قبول باعث بروز مشکلات می‌شود. طبقه اجتماعی هر فرد، منش، شخصیت و نگاه خاص او را در زندگی شکل می‌دهد. گاه در خانواده‌ای نظام مردسالاری و در خانواده دیگری نظام زن‌سالاری حاکم است و وصلت این دو گروه با هم مشکل‌آفرین خواهد بود.

منبع : هفته نامه سلامت 

نویسنده : الهه رضائیان


مطالب پیشنهادی

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ازدواج به روش مدرن یا سنتی؟

http://maktoobshop.com/

 

 

مدرن یا سنتی

می‌گفت ما جوان‌ها دو راه بیشتر برای ازدواج نداریم. یا باید مثل قدیم، سنتی ازدواج کنیم و در مراسم خواستگاری به هم معرفی شویم و بلافاصله قرار عقد و عروسی‌مان گذاشته شود؛ یا اینکه خودمان قبل از شروع زندگی طرف مقابل‌مان را بشناسیم و انتخاب کنیم. می‌گفت من آدمی نیستم که سنتی ازدواج کنم، می‌خواهم امروزی باشم...

قصه از کجا شروع شد؟

http://maktoobshop.com/

تقریبا سه ماه است که با پیام آشنا شده‌ام. رفته بودم توی پاساژ برای تولد مامانم هدیه بگیرم که شاید برای بار چهارم به طور اتفاقی دیدمش. این بار جلو آمد و خودش را معرفی کرد. گفت این نمی‌تواند تصادفی باشد که ما تا به حال چند بار در این مکان یکدیگر را دیده‌ایم. می‌گفت از همان اولین‌بار دلبسته من شده و خواسته با او تماس بگیرم.  گفت خدا تو را سر راهم گذاشته تا نیمه گشمده‌‌ام را پیدا کنم. حرف‌هایش دلم را لرزاند و آشنایی ما شروع شد. چند بار به رستوران و سینما رفتیم. یک ماه گذشته بود و من شیفته او و کارهایش شده بودم. تا اینکه دوستم با من تماس گرفت و گفت پیام دانشجوی اخراجی است. من حرف‌های دوستم را به پای حسادتش گذاشتم اما آنچه مرا ترساند، غیرتی شدن افراطی پیام بود. دیروز برای اینکه فکر می‌کرد یک راننده به من نگاه کرده، او را کتک زد و طوری شیشه ماشینش را شکست که دست من هم زخمی شد. تا به پیام حرفی می‌زنم، می‌گوید: «تو همه‌ش می‌خواهی رابطه‌مان را به هم بزنی!»

در حیطه روانشناختی آشنایی‌های خیابانی را کاملا رد می‌کنیم چرا که این آشنایی به خاطر ظاهر فرد و تحریک هوس میان دو جنس مخالف بوده و قصد آن اغلب تلاش برای ارضای یک نیاز طبیعی است.

دکتر بهرامی: مشکل عمده ما با شما جوان‌ها دقیقا این است که یا بسیار اهل افراط هستید و یا اهل تفریط. یا می‌گویید سنتی ازدواج می‌کنیم و ناگهان و با عجله زیر یک سقف قرار می‌گیرید و یا از گروهی هستید که چند ماه یا سال با طرف مقابل خود رفت و آمد دارید و بدون اطلاع خانواده‌ها، به سمت عواطف می‌روید و تا به خودتان بیایید می‌بینید مغزتان قفل شده و هیچ منطقی در آن جای نمی‌گیرد. در حالی که شما می‌توانید با شیوه‌ای میانه (بین مدرن و سنتی) با هم آشنا شده و ازدواج کنید، اگر این دوستی‌ها به قول خود شما جوان‌ترها قرار باشد مدتی ادامه یابد تا ببینید به درد هم می‌خورید یا نه، این سرمنشا همه بدبختی‌هایتان خواهد شد. چون در همین مدت اندک دلبسته هم می‌شوید و دل‌تان، عقل‌تان را توجیه خواهد کرد. اگر شما دختر خانم یا آقا پسر جوان در خواب هستید ما می‌توانیم با آگاهی دادن به موقع شما را از خواب بیدار کنیم اما اگر خودتان را به خواب زده‌اید فقط می‌گوییم یادتان باشد که خودتان انتخاب کردید عقل و فهم و احساس‌تان را به بازی بگیرند.

نیلوفر: ولی پیام این طوری نیست. حتی می‌گوید به والدینم ربطی ندارد که من چه کسی را دوست دارم. اما اگر الان به پدر و مادرت بگویی، می‌گویند باید عقد کنید و من آماده عقد نیستم.

خواستگاری

دکتر بهرامی

: مگر می‌شود که یک دختر یا پسر در بافت خانواده تربیت شده باشد و با شخصیتی سالم و انسانی باشند ولی حتی نظر والدینش را در این مورد نپرسد؟ وقتی این آقا پیام شما منطقی به نظر می‌رسید که می‌گفت: لطفا درمورد صحت گفته‌ها و هویتم تحقیق کنید و در صورت تمایل اجازه بدهید با شما و خانواده‌تان آشنا شوم.»اولین گام شما در اولین برخورد با طرف مقابل باید به سمتی باشد که نحوه شکل‌گیری شخصیت او را جستجو کنید. کسی که با یک تلنگر از جا می‌پرد، فحش می‌دهد یا واکنش نشان می‌دهد، یک ذره عصبی نیست، بلکه مبتلا به بیماری جدی است. رفتارهایی که شما به آن می‌گویید غیرتی شدن، در واقع ناشی از اختلال شخصیت «مرزی» زندگی بلندمدت با او مرگ‌آور است.رفتارهایی که به دوست داشتن زیاد تعبیر می‌شود می‌تواند گویای شخصیت وسواسی طرف مقابل و یا بیماری سوءظن اوست.

نیلوفر: ما که نمی‌توانیم بفهمیم یک فرد هویت خودش را درست می‌گوید یا در حال نقش‌بازی کردن است!

دکتر بهرامی: بله، ولی می‌توانید آن اطلاعات را بررسی کنید. باید در همان هفته‌های اول، قبل از آنکه به قول خودتان دلشیفته شوید با یک مشاور ازدواج صحبت کنید. بسیاری از رفتارهای بیمارگونه جذابیت دارند و به همین دلیل مردم برای آنها تعبیر و تفسیر درست می‌کنند ولی شما که قرار است با او در طولانی‌مدت زندگی کنید باید نسبت به آن حساس باشید و بررسی کنید.

ما به هیچ وجه توصیه نمی‌کنیم حتی برای مدت بسیار کوتاه، دختر و پسر مستقلا و بی‌خبر از خانواده با هم آشنایی داشته باشند ولی مانعی ندارد که با نظارت خانواده‌ها مدتی یکدیگر را محک بزنند

نیلوفر: من می‌دانم اگر به پیام بگویم بیا برویم مشاوره و یا دوست دارم به طور اتفاقی یک قرار در پارک یا سینما با پدر و مادرهایمان بگذاریم، قبول نمی‌کند و بالاخره یک دلیلی می‌آورد که نباید این کار را بکنیم.

دکتر بهرامی: ولی این کار شما را راحت‌تر می‌کند تا به این باور برسید. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟ ضمنا شما ممکن است اتفاقی در فلان سینما من یا یکی از دوستان‌تان را ببینید، پس می‌توانید با درایت و هوشیاری قراری بگذارید تا والدین شما با هم آشنا شوند. ما به هیچ وجه توصیه نمی‌کنیم حتی برای مدت بسیار کوتاه، دختر و پسر مستقلا و بی‌خبر از خانواده با هم آشنایی داشته باشند ولی مانعی ندارد که با نظارت خانواده‌ها مدتی یکدیگر را محک بزنند. چون دختر و پسرهای مشکل‌دار که هدف مشخصی از این آشنایی ندارند، با این ترفند (روابط میانه سنتی و مدرن) از میدان به در شده و هویت دروغین خود را فاش خواهند کرد.

منبع : هفته نامه سلامت 

نویسنده : الهه رضائیان

مطالب پیشنهادی

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

هدفگذاری برای ازدواج




http://maktoobshop.com/



همه افراد در حیطه شغلی اهدافی را برای خود معین کرده و به واسطه آن میزان فروش و نهایتاً بازدهی کلی سیستم را افزایش می دهند. این امر در حیطه اجتماعی نیز کاملاً مشهود است؛ افراد و ارگانها برای رسیدن به نتایج موفقیت آمیز اجتماعی هدفگذاری انجام می دهند. باید توجه داشت که مسئله هدفگذاری به ویژه در سطح فردی از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.

تک تک افراد می بایست به منظور بهبود کیفیت زندگی خود اهدافی را برای خود معین نمایند. همه ما از ارزش تلاش برای رسیدن به اهداف با اطلاع هستیم، بدیهی است وقتی ذهن خود را بر روی موضوع خاصی متمرکز می کنیم، طبیعتاً نتیجه بهتری می گیریم. حال چرا برای ازدواج هدفگذاری نکنیم؟

هدف مناسب

سال ها پیش نیما و فرنوش در سمیناری پیرامون مسئله ی ازدواج شرکت کرده بودند. در این سمینار نحوه ی هدفگذاری در زندگی و بالاخص ازدواج به آنها آموزش داده شد. از آن پس با بکارگیری تکنیک های هدفگذاری این دو نفر به موفقیت های چشمگیری در زندگی فردی و اجتماعی خود دست یافتند. فرنوش در این رابطه می گوید: " واقعاً تنها با انتخاب این گزینه که می توانیم اهدافی را تعیین نماییم و سپس آنها را دنبال کنیم، شکل ازدواج و بطور کلی زندگی ما تغییر پیدا کرد".

تنظیم اهداف با همکاری دو جانبه به زوجین کمک می کند که رابطه خود را استحکام بخشند و به صورت ناخوداگاه مهارت های خود را در انجام کار تیمی برای رسیدن به هدفی خاص ارتقا بخشند. این امر به طرفین ارتباط کمک می کند که هم بهتر خود را بشناسند و هم یکدیگر را و این امر نهایتاً به تکامل هر چه بیشتر طفین ختم خواهد شد. باید توجه داشت که در حین اتمام این پروسه مهارت های ارتباطی طرفین نیز تا حد بسسیار زیادی بهبود پیدا می کند چراکه هر یک از طرفین این فرصت را پیدا می کنند تا در مورد آرزوهای و رویاهای شخصی شان به بحث و گفتگو بنشینند.

فرنوش در ادامه اضافه می کند: "وقتی ما برای ازدواج خود هدف تعیین می کردیم، هر کس آزادانه می توانست نظرهای خود را مطرح کند و دیگری با گوش دادن به حرف های او ارزش و احترام خود را آشکار می ساخت. با این کار بسیاری از سوء تفاهم ها، جر و بحث ها و دلخوری ها از میان می رفت". انجام عمل فوق زوجین را در برابر یکدیگر مسئول و پاسخگو نگه می دارد.

تعیین اهداف برای ازدواج می تواند شما و شریکتان را در مسیر یکسانی قرار دهد، با این تفصیل می توانید دست در دست هم به جلو پیش روید. اما از کجا باید شروع کرد؟

مسیر تعیین اهداف

یک جلسه ملاقات بگذارید و در آن کلیه آیتم هایی که در اینجا شرح می دهیم را بدون هیچ گونه وقفه انجام دهید.

۱) افکارتان را روی هم بریزید – محیطی را انتخاب کنید که هر یک از شما آزادانه و به دور از استرس به بازگو کردن آمال و آرزوهای درونی اش بپردازد. از یکدیگر بپرسید: "جالب نیست که اگر .....؟" برخی از ایده ها می توانند چیزی شبیه به شرکت کردن در کنفرانس های ازدواج، بازسازی آشپزخانه و یا پس انداز کردن پول برای به تحقق رساندن آن سفر رویایی که در ذهن دارید باشند.

۲) منظور خود را واضح بیان کنید – نیما و فرنوش هر دو دوست داشتند تا زمان بیشتری را در کنار یکدیگر سپری کرده و از وجود هم لذت ببرند. فرنوش می گوید: "در جلسه ای که با هم داشتیم قرار شد هر پنجشنبه برای صرف نهار همدیگر را ببینیم و اگر قرار بود یک شب با هم بیرون برویم تاریخ آنرا از قبل در تقویم مشخص می کردیم"

آنها سپس با هم قرار گذاشتند که در آشپزی به هم کمک کنند، و در کارهای خانه از قبیل نظافت، شستشوی لباس ها، تعمیر کردن وسایل و غیره با یکدیگر همکاری و مشارکت داشته باشند تا هیچ کدام از آنها به تنهایی زیر بار مسئولیت های سنگین نرود. همچنین قرار گذاشتند تا اقساط خود را دو برابر پرداخت کنند تا پول خرید خانه ی آنها در عرض ۱۰ سال تمام شود.

آنها در طی گفتگوهای متناوبی که با هم داشتند تصمیم گرفتند خرج های اضافی را کم کنند تا کل بدهی هایشان زودتر تمام شده و از نظر اقتصادی تحت فشار قرار نگیرند.

۳) موارد مهم را یادداشت کنید – اگر اهداف خود را بر روی کاغذ بیاورید، خیلی راحت تر می توانید آنها را بررسی نمایید و بعدها هم گیج نخاهید شد. در لیست خود تاریخ نهایی انجام هر یک از کارها را یادداشت کنید تا بدانید برای انجام کاری خاص چقدر زمان دارید. سپس لیست مورد نظر را در جایی قرار دهید که همیشه جلوی چشمتان باشد. مثلاً می توانید آنرا روی میزتان بگذارید یا به دیوار بچسبانید، داخل ماشین قرار داده و یا روی آینه اتاق خواب بچسبانید؛ اغلب زوج ها همین مورد آخر را انتخاب می کنند.

۴) انعطاف پذیر باشید – آیا اهدافتان فاقد اصل واقع بینی هستند؟ آنها را باز بینی نموده و تجدید نظر قائل شوید. نیما بنا به تجربه های شخصی اش معتقد است: "اگر احساس می کردیم که به هیچ طریق قادر به رسیدن به هدفی خاصی نیستیم، آن را اصلاح می کردیم و هدف جدیدی را جایگزین آن می نمودیم."

۵) به خودتان حکم ماموریت بدهید – راجر بولتون یکی از پیشگامان عرصه روانشناسی ازدواج و خانواده، اظهار می دارد: زمانیکه زوجین با هم ازدواج می کنند اصولاً بدون اینکه هیچ برنامه مشخصی برای زندگی خود داشته باشند در روزمرگی ها غرق می شوند. او معتقد است که زن و شوهر باید برای خود "حکم ماموریت" خلق کنند. به عنوان مثال می توانند از خود سوال کنند که: "برای ۳۰ سال آینده زندگی خود چه برنامه ای دارند؟" سپس با استفاده از حکم ماموریتی که صادر کرده اند، اقدام به تعیین اهداف کوتاه مدت و دراز مدت کنند.

۶) نیم نگاهی به گذشته بیندازید – همچنان که در حال عملی کردن اهداف خود هستید و به جلو پیش می روید، هرزگاهی چند نگاهی به گذشته بیدازید و ببینید تا کنون چطور عمل کرده اید و بازدهی شما چگونه بوده است. فرنوش و نیما روز اول سال را به عنوان روزی انتخاب کرده اند که در آن کنار هم می نشینند و کلیه کارهایی که در طول یک سال گذاشته انجام داده اند را بررسی می کنند. روز اول مهر مجدداً میزان پیشرفت خود را بازبینی نموده و اگر لازم دانستند تغییراتی را دربرنامه ریزی خود قائل می شوند.

زمانیکه با تلاش و کوشش فراوان به امیدها و آرزوهای خود جامه ی عمل می پوشانید به خودتان استراحت بدهید و از کامیابی هایتان نهایت استفاده را ببرید. می توانید با صرف شام در رستوران و یا یک مسافرت کوتاه مدت خودتان را تشویق کرده و برای تلاش های آتی آماده کنید. جشن گرفتن موفقیت ها سبب می شود که شما انرژی و دلگرمی لازم برای ادامه راه را پیدا کنید.

اگر هم به مانعی برخورد کردید و نتوانستید مطابق با آنجه از قبل برنامه ریزی کرده بودید پیش بروید، جای هیچ نگرانی وجود ندارد. تسلیم نشوید و مجدداً همه چیز را از سر بگیرید. این بار ابتدا مطمئن شوید که اهدافتان واقع بینانه و قابل دست یابی هستند. سعی نکنید همه چیز را یکمرتبه بدست آورید. حتی اگر بتوانید به بخشی از اهدافی که برای خود لیست کرده اید دست پیدا کنید، باز هم جای امیدواری وجود دارد چراکه موفقیت های بیشتری نسبت به گذشته بدست آورده اید. به تلاشی که در این زمینه انجام داده اید افتخار کنید.

نتیجه ای که شما با انجام این امر به آن می رسید، قابل ستایش است: ارتباط محکمتر، انتقال آسانتر مفاهیم، صمیمت بیشتر، تکامل، و نهایتاً احساس رضایت هنگام نگاه کردن به موفقیت های بدست آمده.

مطالب پیشنهادی


ازدواج، آرامش در کنار دیگری


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


زمانی صرفاً از پدر خانواده انتظار می رفت تا مخارج خانه را تأمین کند و مادر نیز به خانه داری بپردازد اما اکنون اوضاع فرق کرده است. ما فردی را به عنوان شریک زندگی می خواهیم که به نظرات و سلایق ما نیز توجه کند. مارا همان گونه که هستیم ببیند، به ما عشق بورزد و به ما کمک کند تا آن چیزی که می خواهیم بشویم.

همه ما خواهان ازدواج با یک فرد کامل و عالی هستیم و در ذهن خود می گوییم: «آیا همه چیز در او جمع شده است؟ آیا من به اندازه کافی خوشحالم؟ آیا برای من بهتر از او کسی نیست؟» با این فرض که اصولاً پاسخ بسیاری از افراد به آخرین پرسش، مثبت است! با چنین تفکراتی فرد خود را قربانی انتظارات و آرزوهای خود می کند. به طور حتم فردی که در ذهن خود مجسم می کند، همسری است که نقاط ضعف او را پوشانده، سبب تقویت نقاط قوتش می شود و دایماً به او احترام می گذارد و حمایتش می کند.

اما واقعیت این است که همیشه و همه ازدواج ها این گونه نیستند. پس چنان چه ما چنین طرز فکری داشته باشیم به احتمال زیاد آن چه نصیبمان می شود این است که نسبت به زندگی مشترک احساس تعهد می کنیم اما گوشه ای از قلبمان را برای خود نگاه داشته ایم. بنابراین پی درپی اوضاع را با عینک بدبینی بررسی می کنیم: آیا من اگر با فرد دیگری ازدواج می کردم، خوشحال تر و شاداب تر و موفق تر نبودم؟ و به تدریج احساس ملال و اندوه بر ما چیره می شود.

به یک نمونه توجه کنید: مردی که کارمند بود در ۲۲ سالگی با خانمی شاغل ازدواج کرد. او در ۲۷ سالگی با خانم دیگری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج ختم شد و همسر اولش طلاق گرفت. مرد کارمند پس از ۳ سال از همسر دومش نیز جدا شد.

او اکنون می داند که با همسر اولش زندگی خوبی داشته اما ۸ سال پیش این موضوع را نه می دید و نه درک می کرد. او می گوید: «اگر انسان بخواهد به این موضوع فکر کند که همواره فرد بهتری برایش وجود دارد امنیت و سلامت ازدواج به مخاطره می افتد، بنابراین باید بر وسوسه های درونی غلبه کرد. حالا من ۳۸ ساله ام و هنوز هم تنها، هم خودم را آزردم و هم دیگری را.»

کم نیستند افرادی که تصمیم می گیرند وارد رابطه ای شوند و احساس تعهد می کنند اما ممکن است به موارد دیگر نیز فکر کنند. متخصصان از این وضعیت با عنوان «ابهام در تثبیت» یاد می کنند. بدین معنا که شما لب مرز رابطه می ایستید یعنی درآن هستید اما به بیرون نیز می نگرید.

برای این کار هم میلیون ها راه وجود دارد: شما می توانید در یک رابطه یعنی ازدواج باشید اما مطمئن نباشید که انتخاب خوبی کرده اید و در ذهن خود فرد دیگری با تمام ویژگی های ایده آل و عالی بپرورانید و در پی او باشید.

تحقیقات نشان داده اند اصولاً همسران متعهد، دوران مجردی را به طور کامل پشت سر گذاشته اند و از نظر مالی ثبات بیشتری دارند، افرادی خوشحال تر، سالم تر و با بازده بیشتری هستند. آن ها به طور متوسط از موهبت های بیشتری برخوردارند و دوران مجردی و متاهلی شان با هم تفاوت زیادی دارد. افراد متأهل، به خصوص مردان طول عمر بیشتری دارند. اینان از تجربه های دیگران در زمینه هایی مانند مدیریت هزینه ها، گفتار و رفتار و حتی آشپزی بهتر استفاده می کنند. به طور کلی زنان به سلامت شوهرشان بسیار اهمیت داده و می کوشند غذای خوب و سالم تری برایشان تدارک ببینند زیرا بسیاری از مردان در دوران مجردی تمایل بیشتری به خوردن هله هوله و غذاهای غیرمغذی دارند. به یاد داشته باشیم که لازم نیست زندگی عالی باشد تا برای بهتر شدنش تلاش کنیم.

تفکر ازدواج به عنوان وسیله ای برای تحقق بخشیدن به خوشبختی های فردی تا حدی جدید است. تحقیقاتی که بر روی دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان ۵۰ تا ۶۰ سال گذشته انجام شده نشان می دهد که بیشترین انگیزه برای ازدواج به خاطر داشتن فرزند و منزلی مستقل بوده است. اما در حال حاضر بیشتر افراد برای عشق و محبت و مهرورزی ازدواج می کنند و این موضوع اهمیت زوجین را نسبت به تحقق خواسته های عاطفی نشان داده و به همین دلیل بسیاری از افراد هنگامی که وارد زندگی مشترک می شوند و با واقعیت ها روبه رو می گردند، دچار مشکلات روحی و عاطفی می شوند. زیرا ابتدایی ترین مرحله در ازدواج هیجان و ایده آل نگری است اما مسأله مهم دوام زندگی مشترک و روابط سالم است و این نیز نیازمند سعی و صرف انرژی است.

محبت همیشگی را از هم دریغ نکنیم:

افراد ممکن است پس از مدتی دچار تردید شوند که آیا مناسب یکدیگر بوده اند یا خیر. شما با همسرتان راحتید اما ارتباطتان مثل سابق نیست. برخی افراد در چنین مواردی تصور می کنند که زندگی مشترکشان نتیجه ای نخواهد داشت و ماندن در این رابطه درست نیست و بهتر است هرچه زودتر از آن خلاصی یابند. یکی از متخصصان معتقد است: اخیراً افراد از همسرشان توقع زیاد دارند و این موضوع فشار زیادی بر دو طرف وارد می کند. گرچه مسایل و مشکلات همواره وجود دارند اما چنان چه روزهای نخست پس از ازدواج را به خاطر بیاورند و در ابراز محبت و علاقه کوتاهی نورزند، تحمل وضعیت چندان دشوار نخواهد بود.

گاهی جدل طبیعی است:

ازدواج اصلاً یک ماشین شیک و قشنگ نیست که در همه موارد موجب موافقت طرفین با یکدیگر شود. تمام همسران در برخی موارد گاه نظرات متضادی دارند اما مسأله این است که ما فکر می کنیم چنان چه با شخص مناسبی ازدواج کرده بودیم هرگز بحث و مجادله در کار نبود. اما جالب است که بدانیم همسران خوشبخت نیز بر سر مسایلی مانند احساسات، پول و یا فرزندان با هم بحث می کنند اما آن را عادی و در برخی موارد لازمه برطرف شدن سوءتفاهم ها می دانند. جوانان باید بدانند هر ازدواجی شرایط مخصوص به خود را دارد و با دیگری فرق می کند. هنر به شمار می رود اگر بتوان جهان را از چشم همسر دید!

توقع زیاد، آفت خوشبختی است:

بی تردید باید درک کنیم که نمی توانیم هر آن چه می خواهیم از همسرمان دریافت کنیم. اشتباهی که درباره مفهوم صمیمیت وجود دارد این است که ما مدام در کنار همسرمان بنشینیم و استعدادهای خود را نشناسیم و پرورش ندهیم. آن چه ما به عنوان افراد بالغ به آن نیاز داریم این است که عشق و علاقه میان همسران به معنای آزادی آنهاست نه زندانی کردن آنها. بیشتر ما بر آن باوریم که استحقاق بهترین ها را داریم و همسرمان باید این بهترین ها را برایمان فراهم کند و به دشواری می پذیریم که اگر در جایی دچار ناکامی شدیم به دلیل اشتباه خودمان بوده است.

در کنار دیگری مهم تر است:

ما اصولاً یاد گرفته ایم که به خود بها دهیم و آن چه در یک رابطه موفق نیاز است «خود» در کنار دیگری است.

به عبارت دیگر در جهان رقابتی امروز ما به خاطر دستاوردهای فردی پاداش می گیریم نه به خاطر کمک به دیگران و این درست نیست زیرا سبب شده که ما مستقل بودن را به همکاری ترجیح دهیم و مفاهیمی مانند وفاداری، گذشت و کنار آمدن با دیگری را زیاد جدی نگیریم. بنابراین با چنین تفکری افزایش میزان طلاق عادی است! بیشتر افراد تصور می کنند همسرشان باید خوبی هایشان را به شدت برجسته ببیند و با بدی هایشان کنار بیاید و حتی خود را به خاطر آن ها تغییر دهد. مثلاً به همسرشان می گویند: «من از چاقی بدم می آید، خودت را لاغر کن.» به جای این که بگویند: «وزنت را پایین بیاور تا در معرض ابتلا به دیابت قرار نگیری.»

متخصصان بر این باورند که ازدواج به خودی خود قرار نیست شما را خوشبخت و شاداب کند بلکه قرار است با بستن پیمان زناشویی، فعالیت های مثبت بیشتری را در جهت بهتر بودن و برطرف کردن نقاط ضعف خود انجام دهید. زیرا می دانید که مورد محبت فرد دیگری واقع می شوید. به بیان دیگر سبک برخورد زوجین است که کیفیت زندگی مشترک را تأمین می کند. محبت به همسر برای ارتقاء جوامع انسانی کافی نیست اما همواره لازمه انسان و زندگی او بوده است.

خدیجه جبلی / دانشجو دکترای جامعه شناسی مسایل خانواده

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

هدفمند کردن ازدواج ها


http://maktoobshop.com/


ازدواج، مطلوب ترین زمان برای تبادل زیبا ترین کلام ها، پر جاذبه ترین نگاه ها، تبادل اندیشه های همسو، پر رمز و راز ترین روابط عاشقانه و محرمانه، آغاز لطیف ترین و گرمابخش ترین روابط، تضمین کننده سلامت روح و روان و البته جسم است. ازدواج، معنا بخشیدن به حیات، گذشت، ایثار، سخاوت، صداقت و درستی است. آری، ازدواج پاسخ به عالی ترین نیاز فطری انسان در راه رسیدن به کمال است.

اگر بهتر و عمیق تر نسبت به اطراف خود بنگریم، متوجه می شویم که همه مخلوقات الهی به صورت زوج آفریده شده اند و به نیکی درمی یابیم که جز ذات اقدس خداوند که یکتاست و همتایی ندارد همه هستی برپایه زوجیت بنا نهاده شده است. «سبحان الذی خلق الازواج کلها مما تنبت الارض و من انفسهم و مما لا تعلمون». منزه است خدایی که همه پدیده های هستی را جفت آفریده است، چه از نباتات و حیوانات و چه از نفوس بشر و دیگر مخلوقات و پدیده هایی که شما از آن آگاه نیستید.

اگر به هرچه در زمین و آسمان و آن چه در بین آن است بنگریم درمی یابیم که خداوند باری تعالی همه موجودات را چه در دل کوه ها، در اعماق دریاها و در جای جای این خلقت با زوجیت آفریده است که از این کار خود هدفی داشته است.

در یک مصاحبه ای که ترتیب داده بودم از تعدادی از افراد هدف از ازدواج را جویا شدم که جواب های جالبی شنیدم که بد نیست شما هم که خواننده این مطلب هستید از آن بی بهره نمانید. آقایی که میان سال بود در جواب سوال من این طور جواب داد که هدف از ازدواج تشکیل خانواده مستقل است. از خانم مسنی سوال کردم و او در جواب گفت که ازدواج می کنی پس از ازدواج بچه دار می شوی بچه ها سروسامان می گیرند و زندگی پایان می پذیرد. از فرد دیگری که فرد تحصیل کرده ای بود سوال کردم و او هدف ازدواج را ارضای غریزه جنسی عنوان کرد. آیا به راستی هدف از ازدواج مواردی بود که در بالا ذکر شد و یا ازدواج یک امر مقدس است که خداوند از این امر پسندیده و مقدس هدف دیگری داشته است؟؟

مسائلی هم چون تشکیل خانواده مستقل، ارضای غرایز طبیعی، فرزند آوری و از تنهایی در آمدن از نتایج ازدواج است ولی هدف اصلی ازدواج نیست. در مبانی دینی و ارزش های اسلامی هدف نهایی و غایی ازدواج رسیدن به آرامش است.

مسائلی هم چون تشکیل خانواده مستقل، ارضای غرایز طبیعی، فرزند آوری و از تنهایی در آمدن از نتایج ازدواج است ولی هدف اصلی ازدواج نیست. در مبانی دینی و ارزش های اسلامی هدف نهایی و غایی ازدواج رسیدن به آرامش است

در انتخاب همسر معیارهایی را که در نظر می گیریم باید به گونه ای باشد که ما را برای رسیدن به هدف نهایی ازدواج نزدیک تر کند که همانا آرامش درون است. آرامش درون گرانقدر ترین موهبت الهی است. از جمله دعاهایی که بزرگ ترها و خانواده در حق عروس و داماد می کنند، آرزوی خوشبختی برای عروس و داماد است و از اصطلاحاتی مانند نیکبخت شوی، عاقبت بخیر شوی، خوشبخت شوی. این ها به این معنی است که امیدواریم خانه بخت تضمین گر خوشبختی شما باشد.

این خوشبختی تنها در سایه یک چیز به وجود می آید و آن هم آرامش روح و روان است. چرا راه دور برویم چه بسیار افرادی را می شناسیم که حتی ممکن است در همسایگی ما و یا یکی از نزدیکان ما باشد و از شرایط مالی بسیار خوبی برخوردار باشد ولی در زندگیش روی آرامش را نبیند. هرگز داشتن کلید خزانه طلا، تکیه بر صندلی قدرت، پیروی از خواهش های نفسانی، نمی تواند تضمین کننده سعادت و خوشبختی افراد باشد.

ازدواج مهم ترین انتخاب در طول زندگی انسان است. انسان ها معمولاً طولانی ترین زمان عمر خود را با همسر خود می گذرانند. پدر و مادر و فرزندان چند صباحی بیش در کنار افراد نیستند و این همسر است که بیشترین زمان ممکن را در کنار همسر خویش می گذراند. و این جمله این جا معنا پیدا می کند که انتخاب همسر مهم ترین انتخاب در زندگی بشر است، که این انتخاب می تواند بهترین انتخاب یا بدترین انتخاب باشد و با این انتخاب، دنیا و آخرت افراد به نوعی دیگر رقم می خورد چرا که همسر خوب انسان را به بهشت واررد می کند و خدای ناکرده همسر بد انسان را در اعماق دوزخ گرفتار می کند.

در پایان این که ، هدف از ازدواج رسیدن به آرامش است و بهترین انتخاب می تواند ما را به این مطلوب نزدیک کند. از این رو در معیارهایی که در انتخاب همسر مدنظر داریم باید به این امر به عنوان اصلی مهم توجه و عنایت ویژه داشته باشیم.

همسر ایده ال من:ازدواج هم شرایطی دارد


http://maktoobshop.com/


ازدواج یکی از مهم ترین مراحل زندگی هر فرد به حساب می آید و می توان گفت انتخاب همسر مهم ترین انتخاب در زندگی هر فرد است. به همین دلیل، توجه به این موضوع همیشه برای همه افراد مهم بوده و خواهد بود. دین اسلام هم انسان ها را به این کار تشویق کرده تا حدی که از منظر دین، ازدواج راهی برای تکمیل شدن شخصیت انسان است. اما آنچه از نگاه دین، فرهنگ و علم مهم بوده و بر آن تاکید می شود، این است که چنین انتخابی باید با دید کامل و سلامت روانی انجام شود تا در آینده زوجین با مشکل مواجه نشوند.

اولین ملاکی که آموزه های دینی از آن یاد کرده و بر آن تاکید دارد هم کفو بودن است؛ هم کفوبودن به معنای تناسب و سنخیت در تمام جوانب است.

همه ما می دانیم هر یک از همسران با خلق و خو و یک نوع تربیت خاص وارد زندگی مشترک می شود، برای همین باید تلاش شود تا حد امکان، همسری مناسب با شرایط فردی، خانوادگی و فرهنگی خود انتخاب کنیم. هر چه این تناسب در جنبه های مختلف زندگی (مذهبی، فرهنگی، اخلاقی و...) بیشتر باشد، پیوند زناشویی محکم تر و با آرامش بیشتری همراه خواهد بود. از سوی دیگر به همان اندازه که این تناسب ها کم باشد، شاهد اختلاف های بیشتری هستیم و در نتیجه زندگی پرتنشی برای دو طرف رقم خواهد خورد. بروز چنین اختلاف هایی به معنای ناپایداری زندگی و پیوند زناشویی خواهد بود.

شاید بد نباشد قبل از ازدواج بدانیم یکی از علت های اصلی اختلاف در میان زن و شوهرها همین عدم تناسب است. پس با این فکر که عشق و علاقه موجود در بین زوجین مانع از نمایان شدن عدم تناسب ها می شود، وارد زندگی نشوید و در نظر داشته باشید این تفاوت در سلیقه و رفتار و کردار، دیر یا زود در خانواده شما نمایان خواهد شد و آنگاه دیگر کاری از دست عشق هم برنمی آید.

البته زوج های جوان باید این نکته را هم در نظر داشته باشند که هماهنگی میان دو نفر، هیچ گاه به صورت کامل بوجود نخواهد آمد و حتی در صورت وجود بیشترین شباهت هم تفاوت های فردی بین آن دو دیده می شود، تفاوت هایی که در طول زندگی و به تدریج با آنها آشنا خواهند شد.

بنابراین هرچه شباهت ها در میان همسران بیشتر باشد و تفاوت ها کمتر، می توان گفت احتمال این که یک زندگی آرام و بی دردسر همراه با عشق و آرامش داشته باشند، بیشتر است.

عامل دیگری که در موفقیت ازدواج نقش مهمی ایفا می کند، رشد عاطفی و فکری هر یک از زوجین است.

دختر و پسر باید سنی را برای ازدواج انتخاب کنند که رشد عاطفی و فکری آنها به حد قابل قبولی رسیده باشد. البته به این نکته هم باید توجه داشت این رشد در افراد مختلف در سنین مختلفی کامل می شود. افرادی از این نظر کامل تلقی می شوند که بتوانند در مسائل و امور زندگی به تنهایی تصمیم گیری کنند و به خانواده یا اطرافیان خود متکی نباشند. در غیر این صورت اگر فرد قبل از تکامل رشد عاطفی و فکری اقدام به ازدواج کند، در زندگی زناشویی خود هم نمی تواند به درستی تصمیم گیری کند و به یقین در برخورد با موانع و مشکلاتی که بر سر راه خود و همسرش قرار می گیرد، یا از پا درمی آید یا راه خطا را در پیش می گیرد. بنابراین بهتر است دختر و پسر قبل از ازدواج به این موضوع ها بیشتر دقت کنند و با این فکر که عشق موجود بین آنها مشکلات مسیر زندگی را به مرور زمان از بین می برد، قدم در راه زندگی مشترکی که از ابتدا اشتباه است، نگذارند.

همسر ایده ال من:ازدواج هوشیارانه


http://maktoobshop.com/


برای اینکه وارد این بحث شوم درزیر نمونه ای از یک تعامل میان زن و شوهر و اینکه چگونه در یک ازدواج ناهوشیارانه رابطه عاشقانه ویژه ای که برآن حاکم است با دلیل و منطق تعدیل می شود بیان کنیم در نظرتان مجسم کنید که شما با روحیه ای بشاش خوردن صبحانه هستید که ناگهان همسرتان شما را به خاطر سوختن نان مورد انتقاد قرار می دهد، حافظه همیشگی شما به ناگهان تحریک شده و به دنبال ستیز یا فرار از این ماجراست. برای شما مهم نیست که کسی که شما را مورد انتقاد قرار داده همسرتان است، آن چه برای شما مهم است این است که کسی شما را مورد حمله قرار داده.

اگر در مقابل واکنش خود به خودی مغزتان مقاومت نکنید فورا سرزنش همسرتان را با یک حمله کوبنده متقابل پاسخ خواهیذ داد خوب درست است که من نان را سوزاندم ولی یادت باشد تو دیروز شربت را ریختی و یا ممکن است برای آنکه برخوردی پیش نیاید اتاق را ترک کنید یا خود را سرگرم خواندن روزنامه کنید براساس واکنشی که نشان می دهید همسرتان احساس می کند مورد حمله یا بی مهری قرار گرفته و به احتمال زیاد دوباره شروع به انتقاد شدید می کند یک رویکرد آن است که شما جمله همسرتان را با ضرباهنگی نه تند و نه خیلی آرام تکرار و تایید کنید برای نمونه ممکن است چیزی شبیه این را بگویید این طور که معلوم است از این که من نان ها را دوباره سوزاندم عصبانی شدی همسرتان ممکن است پاسخ دهد بله من عصبانی ام من از به هدر رفتن غذا در این خانه خسته شدم دفعه بعد بیشتر دقت کن !شما نیز می گویید:بله تو حق داری غذا در این خانه هدر می رود من باید بعد از این بیشتر مراقب باشم همسر شما خلق سلاح شدن شما را از طریق آهنگ منطقی صدای شما و توانایی تان برای پیدا کردن راه حل جایگزین احتمالا آرام می گیرد و نرمتر می شود این رویکرد را برایتان عنوان کردم که بتوانم به مقوله اصلی بحث که همانا یک ازدواج از روی آگاهی و هوشیاری است برسم .

تعریف ازدواج هوشیارانه :

ازدواج هوشیارانه یا آگاهانه ازدواجی است که حداکثر رشد روانی و معنوی را سبب می شود ازدواجی است که با هوشیارشدن و همیاری با سالق های اساسی و ذهن ناهوشیار به وجود می آید در امنیت بودن ،شفا یافتن و کامل شدن زمانی که شما به هوشیاری می رسید چه تفاوتی در شما به وجود می آورد ؟

نشانه های ازدواج هوشیارانه :

۱) شما متوجه می شوید که رابطه عاشقانه شما دلیل و مقصدی پنهانی دارد شفا بخشی زخم های دوران کودکی پس به جای اندیشه و تفکر کامل روی آرزوها و نیازهای سطحی یاد می گیرید مشکلات حل نشده دوران کودکی که در پس مسائل نهفته است را کشف کنید وقتی به ازدواج با دید اشعه ایکس نگاه می کنید تمایل های روزانه شما معنای بیشترو جنبه های معنا آمیز رابطه زناشویی برایتان معنا و مفهوم دیگری پیدا می کند و احساس می کنید که روی پدیده ها تسلط دارید .

۲) شما تصویر واقع بینانه تری ازهمسر خود خلق می کنید ! شما در لحظه های اولیه ملاقات به علت تحریکات مغز شروع به مرتبط ساختن عشق با مراقبان اولیه خود کردید بعدها ویژگی های منفی خود را به همسرتان فرافکن نمودید و به تدریج واقعیت ذاتی همسر خود را محو ساختید وقتی در جهت دیگر ازدواج هوشیارانه حرکت می کنید به تدریج این توهمات را رها کرده و شروع به دیدن حقیقت ذات همسرخود می کنید شما همسرتان را نه به صورت نجات بخش ،بلکه به صورت انسان زخم دیده دیگری که برای شفا بخشی تلاش می کند می بینید !

۳) شما این مسئولیت را قبول می کنید که نیازها و آرزوهای خود را با همسرتان در میان بگذارید درازدواج ناهوشیارانه شما به باور دوران کودکی خود می چسبید که همسرتان به طور خودکار نیازهای شما را حدس می زند در ازدواج هوشیارانه شما این حقیقت را می پذیرید که برای درک یکدیگر باید راهکارهای ارتباطی را گسترش دهید .

۴) در برخوردهای متقابل شما از روی فکر و تامل عمل می کنید در ازدواج هوشیارانه به خود آموزش می دهید تا رفتارسازنده بیشتری داشته باشید .

۵) یادمی گیرید به نیازها و خواسته های همسرتان به اندازه نیازهای خود احترام بگذارید در یک ازدواج ناآگاهانه تصور شما براین است که همسرتان باید همه نیازهایتان را درک و برآورده سازد در ازدواج آگاهانه شما ایده و مرام عشق به خود را رها کرده و انرژی بیشتری را صرف نیازهای همسرتان کنید .

۶) بخش تاریک شخصیت خود رادر آغوش بگیرید در ازدواج آگاهانه این حقیقت صمیمانه را می پذیرید که شما هم نظیر همه انسانها ویژگی های منفی دارید .زمانی که مسئولیت بخش تاریک طبیعت خود را پذیرفتید دیگر در صدد برنمی آیید ویژگی های منفی خود را روی همسرتان فرافکن کنید و این موجب به وجود آمدن محیط خالی از دشمن می شود .

۷) شگردهای جدیدی برای ارضای نیازها و خواسته های اولیه خود به کار برید در دوران جنگ برسر قدرت شما با تملق یا با نشان دادن خشم یا مقصر شمردن همسرتان سعی می کنید وی را وادار نمایید نیازهای شما را برآورده سازد ! وقتی فراسوی این مرحله حرکت می کنید متوجه می شوید که همسرتان می تواند منبع کمک و سود دهی باشد در صورتی که شکردهای خود محکومی را رها می سازید .

۸) در درون خود به دنبال قدرت و توانایی هایی می گردید که فاقد آن هستید یکی از دلایلی که به همسرتان جذب شدید این بود که او قوت و توانایی هایی داشت که شما فا قد آن بودید بنابراین در کنارهمسر بودن به شما احساسی تمامیت و کمال کاذب می دهد در ازدواج آگاهانه متوجه میشوید تنها راهی که می توانید احساس وحدت و یگانگی کنید این است که ویژگی های پنهان درونی خود را رشد دهید .

۹) شما مشکلات ناشی از یک خلق یک ازدواج خوب را قبول می کنید در ازدواج ناآگانه براین باورید راه پیداکردن ازدواج خوب انتخاب همسر درست و مناسب است از ازدواج هوشیارانه قبول می کنید که باید همسر درستی باشید با کسب دیدگاه واقع بینانه تری از روابط عاشقانه متوجه می شوید یک ازدواج خوب نیاز به نظم ،انضباط ، شهامت ، شجاعت ، رشد و تغییر دارد و اینه ازدواج کار سختی است .

۱۰) بیش از گذشته از اشتیاق خود برای به کمال رسیدن ،دوست داشتنی بودن و با عالم خلقت یکی شدن آگاه می شوید و به عنوان بخشی از طبیعت خدادادی این توانایی را دارید که بدون قید و شرط وحدت و یگانگی را با دنیای اطراف خود تجربه کتید شرایط اجتماعی و محروم بودن از تربیت صحیح موجب شده این کیفیت ها را از دست بدهید

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

همسر ایده ال من:اینطوری از پسر مورد علاقه تان خواستگاری کنید !




همانگونه که میدانید از قدیم مرسوم بوده که آقا پسرها به خواستگاری دختر خانم‌ها بروند و این رسم نسل به نسل ادامه داشته و به ما رسیده است، پسر‌ها عادت کرده‌اند که گل و شیرینی بخرند و با خانواده و اقوام نزدیک به منزل دختر مورد نظر خود بروند و در این راه ممکن است به هدف خود برسند و با شخص مورد علاقه خود ازدواج کنند یا حتی ممکن است درخواست‌شان مورد قبول نباشد و دختر خانم‌ها هم طبق این رسم در خانه می‌نشینند و منتظر می‌مانند تا انتخاب شوند و کسی از آنها خواستگاری کنند و از بین خواستگارانی که دارند فرد مورد نظر و ایده آل خود رابرای ازدواج انتخاب کنند که معمولا این ازدواج‌ها با انواع شروط و مهریه همراه خواهد بود، حالا اگر این روند برعکس شود چه اتفاقی خواهد افتاد ؟



اگر دختر خانم‌ها به خواستگاری پسرها بروند آیا این شروط همچنان باقی خواهد ماند ؟

برای دختری که از پسری جواب نه بشنود چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ بد نیست بدانیم چند تن از کارشناسان در مورد خواستگاری دختر خانم‌ها موافقت خود را اعلام کرده‌اند و برای جا افتادن و فرهنگ شدن این رسم تلاش می‌کنند. یکی از این افراد دکتر ابهری (متخصص در روانشناسی و رفتارشناسی) است.

ایشان یکی از سر سخت‌ترین موافقان این طرح است. او چندوقت پیش در گفت و گو با یکی از خبرگزاری‌ها گفته بود: «در حال حاضر فاصله سن بلوغ تا ازدواج ۱۵ الی ۱۷ سال شده است و با توجه به تغییرات جامعه و حرکت به سوی مدرنیته برای کم کردن این فاصله سنی، دختران نیز در صورت لزوم باید بتوانند از پسران خواستگاری کنند و این مسئله باید در جامعه فرهنگ‌سازی شود.»به بهانه همین موضوع با دکتر ابهری گفت وگوی مفصلی داشتیم که به جزئیات این طرح و نتایج کاربردی برای خواستگاری دختران از پسران برسیم.

چرا باید ازدواج کنیم؟
 ازدواج پیوند دو انسان با یکدیگر است و با ازدواج است که از نظر روحی و عاطفی یک فرد کامل می‌شود و نیمه دیگر خودش را پیدا می‌کند. وقتی کسی ازدواج نمی‌کند در روند تکاملی زندگی اجتماعی قرار نمی‌گیردو همواره خلأیی در زندگی خود احساس می‌کند و همین خلأ شخص را به انواع آسیب‌های اجتماعی و رفتاری سوق می‌دهد.

ازدواج در طول تاریخ مراحل و بحران‌های زیادی را پشت سر گذاشته است؛ در قدیم ممکن بود یک مرد در آن واحد با چند زن ازدواج کند یا مثلا در هندوستان ازدواج یک زن با چند مرد- که هنوز هم این رسم در آنجا وجود دارد- مرسوم بود اما با گذشت زمان انسان به این نتیجه رسید که بهترین و منطقی‌ترین نوع ازدواج، همان ازدواج یک مرد با یک زن است که تمام ادیان آسمانی آن را تایید می‌کند.

ماجرای دو عدد قوی وحشی
 در این سال‌ها شاید بیشترین فعالیت من در زمینه امضای طلاق بوده که بیشتر آنها مهریه‌های سنگین و عجیبی داشتند؛ مهریه هایی که بیشتر به لطیفه شبیه هستند تا دلیلی برای شروع یک زندگی مثل : یک کیلو بال مگس، یک تن پوست پیاز، یک خرمن گل سرخ، به ارتفاع کوه دماوند سکه بهار آزادی، دو عدد قوی وحشی یا دو تا آهو. همین شروط کافی است تا آقایان در همان شروع راه وحشتی از ازدواج کردن داشته باشند. با تمام این داستان‌ها بعد از گذراندن مرحله مهریه و توافق دو طرف می‌رسیم به مراسم ازدواج که بزرگترین مانع ازدواج در بین جوان‌هاست که لازمه آن هزینه‌های بسیاری در این رقابت‌های ناسالم اجتماعی است؛ شروطی برای مراسم مثل کالسکه سفید با شش اسب سفید، مشعل دارهای پیاده تا سالن و هتل‌های مجلل . در حال حاضر کمترین و معمولی‌ترین مراسم ازدواج در تهران ۳۵ میلیون تومان هزینه دارد.

رسوم دست و پا گیر
 برای تحقق یک ازدواج مقدماتی لازم است و متاسفانه در دو دهه اخیر در کشور ما این مقدمات متن اصلی ازدواج را تحت تاثیر قرار داده‌اند. به عنوان مثال مراسم خواستگاری تبدیل شده به مجلس زورآزمایی و قدرت و ثروت نمایی و اصل قضیه که همان دیدن دختر و پسر و به تفاهم رسیدن است، در این بین گم شده است. بعد از مراسم خواستگاری صحبت‌هایی پیش می‌آید که همین مسائل باعث کم شدن آمار ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج شده است، مسائلی مانند شیربها، جهیزیه‌های آنچنانی و مهریه‌های غیر منطقی. اگر ما در شهر زندگی می‌کنیم باید بدانیم این رسوم فقط در اقوام دورافتاده از زندگی مدرن هنوز پابرجاست و اگر می‌خواهیم با این رسوم زندگی کنیم باید شهر را رها کنیم و در روستاها ساکن شویم زیرا این رسوم در هیچ کجای دنیا در زندگی‌های شهری اتفاق نمی‌افتد. من فکر می‌کنم خواستگاری دختران از پسران، بتواند تا حدود زیادی این رسم و رسوم مشکل‌ساز را از بین ببرد و در آسان سازی ازدواج موثر باشد.

اینطوری از پسر مورد علاقه تان خواستگاری کنید !

 

چرا می‌گویم دختران به خواستگاری پسران بروند؟
 شاید از این حرف هم شگفت زده شوید اما خواستگاری دختر از پسر اتفاق جدیدی در ایران نیست و به نوعی از گذشته‌ها مرسوم بوده! در قدیم پدر و مادرها با هم می‌نشستند و برای پسر و دختر‌های خود مورد ازدواج انتخاب می‌کردند. آشنایان دختر و پسرهایی را که می‌شناختند به هم معرفی می‌کردند و معمولا ازدواج‌های با دوام تری نسبت به حالا داشتند که دوام ازدواج‌ها خیلی کمتر از قبل است، به همین دلیل من طرح خواستگاری دختران از پسران را مطرح کردم زیرا این موضوع قبلا هم در فرهنگ ما ایرانی‌ها بوده است و من حرف تازه‌ای نزده‌ام. اغلب علمای بزرگ خودشان دخترشان را به عقد بهترین شاگردشان در آورده‌اند و پیشنهاد دهنده خودشان بوده‌اند. مثل میرداماد، شیخ بهایی. همین‌طور تجار بزرگ که وقتی می‌دیدند شاگردشان دست پاک و چشم پاک است به پیشنهاد خودشان شاگرد را به دامادی می‌گرفتند.

چه کنیم که از پسر موردنظر پاسخ منفی نشنویم؟
 اگر دختر‌ها از این مسئله ناراحتند که ممکن است از طرف آن پسر جواب منفی بشنوند، باید کمی صبور باشند تا این فرهنگ جا بیفتد. همان‌طور که این مسئله الان برای پسرها جا افتاده است و شنیدن جواب منفی شاید خیلی هم برای‌شان سخت نباشد، این فرهنگ هم می‌تواند برای دختر خانم‌ها جا بیفتد. باید از خودمان شروع کنیم نباید منتظر باشیم تا دیگری این کار را انجام دهد و اگر خوب بود ما انجام دهیم، باید هر کدام برای ساخته شدن این فرهنگ تلاش کنیم. این مسئله کاملا جدی است؛ منظور ما این نیست که برای دوستی‌های کوتاه مدت و مسائل غیر جدی دختر پیشنهاد دهنده باشد، منظور ما بر سر اصل زندگی است. شاید در دید اول این ماجرا خیلی قشنگ نباشد و این توهم به وجود بیاید که حتما این دختر روی دست پدر و مادرش مانده است اما اگر این فرهنگ به طور درست و دقیق جا بیفتد، به مرور پسرها هم متوجه می‌شوند آن دختر خانم واقعا قصد زندگی دارد و طبق معیارها و ایده‌آل‌هایش آن شخص را انتخاب کرده است.

چگونه مرد مناسب را تشخیص بدهیم؟
 دختر خانم‌ها نباید این مسئله و بحث را به شوخی بگیرند و اگر از ظاهر هر پسری خوش‌شان آمد به او پیشنهاد ازدواج بدهند، زیرا آمار نشان داده است ۷۹ درصد ازدواج‌هایی که بر اساس معیار‌های ظاهری بوده در کمتر از ۳ سال به طلاق انجامیده است . اما اگر بر اساس معیار‌های درست و منطقی انتخاب صورت گیرد بهتر است مدتی او را زیر نظر گرفت تا بیشتر با او آشنا شد. خانم‌ها استاد تشخیص مرد خوب و بد هستند. اینطور هم نیست که هر کسی را در خیابان دیدند بدون شناخت از او خواستگاری کنند، باید یک شناخت اولیه وجود داشته باشد مثل شخصی که در محل کار می‌شناسیم یا در مهمانی‌های خانوادگی یا در دانشگاه. به هر حال باید ۲ نفر یک جایی همدیگر را ببینند. پس در ابتدا دیدن، بعد ارزیابی و مشورت با بزرگ‌ترها و بعد اقدام کردن.

اگر پسری مناسب است، از او خواستگاری کنید
 این روزها سبک زندگی به کلی تغییر کرده است اما می‌توان به راحتی این رسم را جا انداخت. وقتی خانواده دختری پسری را می‌بیند که متدین و سلامت است و معتاد نیست و خودشان دختری دارند که وقت ازدواجش است چرا نباید پیشنهاد دهنده باشند؟ چه اشکالی دارد اگر پسر خوبی را می‌شناسیم و می‌دانیم که استانداردهای یک همسر خوب را می‌تواند برای خود ما یا فرزندمان داشته باشد، خودمان به او پیشنهاد ازدواج بدهیم. بحث خواستگاری دخترها از پسرها بحثی است که باید برای فرهنگ سازی آن تلاش کرد.

چه کسانی باید این فرهنگ را جابیندازند؟
 باید در این مسئله مسئولان، فرهیختگان، اساتید دانشگاه، تجار و افراد فرهنگی جامعه پیشتاز باشند  تا مردم عادی بتوانند راحت‌تر این مسئله را بپذیرند و باید بدانیم آمار نشان می‌دهد در تهران بیش از ۱۴ هزار ازدواج داریم که در آنها دختر خانم‌ها پیشنهاد دهنده بودند. اگر پیشنهاددهنده دختر باشد به مرور زمان این مراسم‌های مجلل و اضافی و مهریه‌های عجیب از بین می‌روند و این سنت‌های اشرافی و مصرف‌گرایانه که اصلا برای فرهنگ ما ایرانیان نیست از بین می‌رود.

روز اول پدرت را دوست نداشتم
 شاید بگویید پدران و مادران ما به همین روش ازدواج می‌کردند و خیلی هم خوب تا آخر عمر عاشق هم بودند و هستند یا  این جمله برای شما آشنا نیست روز اول پدرت را دوست نداشتم، ازدواج که کردیم مهرش به دلم افتاد و در آن سو شاید این جمله برای شما آشنا باشد «من به خاطر شما بچه‌ها با  باباتون زندگی کردم وگرنه یک لحظه هم تحملش نمی‌کردم.» شاید به جرات  بتوان گفت که حتی ازدواج‌های سنتی دیروز هم امروزه رنگ و بوی تازه‌ای به خود گرفته چراکه خانواده‌ها فهمیده‌اند دوران والدین‌سالاری به سر آمده و بیشتر از سابق به انتخاب فرزندان احترام می‌گذارند،  دختران فهمیده‌اند که می‌توانند ادامه تحصیل بدهند و شغل مناسب انتخاب کنند و در این بین اگر مرد ایده‌آل خود را یافتند با او ارتباط‌شان را بیشتر و در صورت امکان ازدواج کنند و دیگر لازم نیست نگران بالا رفتن سن‌شان باشند، در خانه محصور باشند و منتظر بمانند که هر چه سریع‌تر ازدواج کنند مبادا  برچسب پیردختر به آنها بخورد.

زنان با سبک ازدواج مدرن در ایفای نقش  در زندگی دارای توانایی بیشتری هستند


 در تعریف ازدواج‌های امروزی که به ازدواج مدرن باب شده انتخاب همسر بر مبنای عشق، دوست داشتن  و با اختیار و انتخاب خود فرد است. نتایج پژوهش‌ها در ایران  نشان داده زنان با ازدواج مدرن توانایی بیشتری در زمینه ارتباطی دارند در نتیجه  آشنایی زوجین قبل از ازدواج می‌تواند در چگونگی ارتباط زوجین در ادامه زندگی تاثیر عمیقی گذاشته  و موجب بهتر شدن این بعد‌ا ز کارکرد خانواده شود.

همچنین  نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد از لحاظ ایفای نقش بین زنان دارای ازدواج مدرن و زنان دارای ازدواج سنتی، زنان با سبک ازدواج مدرن در ایفای نقش  در زندگی زناشویی دارای توانایی بیشتری هستند. از دیگر مواردی که زنان با سبک ازدواج مدرن را  نسبت به زنان با سبک ازدواج سنتی متفاوت کرده ابراز مهر و محبت به یکدیگر و در نظر داشتن هیجانات عاطفی و احساسی به طرف مقابل است که باز هم تحقیقات نشان داده زنان با سبک ازدواج مدرن بهتر و بیشتر  ابراز هیجان می‌کنند.

منبع : niksalehi.com

همسر ایده ال من:هیچ کس بعد از ازدواج تغییر نمی کند !

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

اگر فکر می کنید بعد از ازدواج شخص مورد نظر شما تغییر خواهد کرد و انی که شما می خواهید تبدیل خواهد شد در اشتباه بزرگی هستید.

ازدواج نه کسی را تغییر می دهد و نه زمینه نفوذ و اثرگذاری دیگران را بر فرد آسان تر می کند. در حقیقت، ازدواج اغلب صفات نامطلوب را برجسته تر می کند.

به این ترتیب ممکن است چند ماهی از عقد یا زیر یک سقف رفتن تان بگذرد و آن وقت متوجه شوید خصوصیات همسرتان آزارنده تر از آن است که آنها را تاب بیاورید.

تغییر دادن همسر یکی از باورهای منفی و نادرستی است که بسیاری از دختر و پسرها درگیر آن هستند. این باور  در میان نسل‌های قدیمی‌تر به وضوح وجود داشت و با اینکه تقریباً از تمام بوته‌های آزمون، ناکام و سرافکنده بیرون آمد، امتداد آن، به اشکال جدید و فرم‌های دیگر در میان نسل حاضر هم خود را نشان می‌دهد!

هیچ کس بعد از ازدواج تغییر نمی کند !


باور همسر خود را بعد از ازدواج تغییر می‌دهیم و او را با توجه به سلیقه و عقاید خود، به شکل جدیدی که می‌خواهیم، در می‌آوریم، یعنی انسان را موجودی‌ مانند مجسمه تصور کردن که از جنس سنگ است و می‌توان آن را به هر شکلی‌ تراش داد! انسان موجودی انتخاب‌گر است که در شرایط فرهنگی اجتماعی خاصی رشد کرده و عقیده و نظر دارد و قبل از ازدواج، عمری را با سلیقه و باورهای خود زندگی کرده و شخصیتش تا حدود زیادی شکل گرفته است.جالب است که در کمتر تعامل یا حتی معامله‌ای، چنین دیدگاهی وجود دارد.
 
بدبختشان نکنید
همان طور که جوانان باید یک سری مهارت های پیش از ازدواج را برای ساختن یک زندگی مشترک موفق فرا بگیرند، خانواده ها هم باید با یک سری مهارت ها آشنا باشند. گاهی دیده می شود خانواده ها به خاطر دلسوزی زیادی که نسبت به فرزندشان دارند، رفتارهای اشتباهی انجام می دهند و به عاقبت آن فکر نمی کنند. یک نمونه از این رفتارهای اشتباه، توجه نکردن به ظاهر خواستگار فرزندشان است. معمولا چنین خانواده هایی به این فرض امید می بندند که فرد با توجه به فرهنگ و اصالت خانوادگی اش، تغییر می کند. در صورتی که وقتی شخصیت فردی در نوجوانی و جوانی شکل گرفته باشد، به شدت تغییر آداب و رفتار برای او سخت خواهد بود.
 
آدم می شود!
گاهی پدر و مادری که خودشان در تربیت فرزندشان کوتاهی کرده اند، برای فرزندشان به سراغ همسرانی می روند که آن همسر، فرزندشان را تربیت کند.

نکته جالب این است که این رفتار بیشتر از سوی پدر و مادر پسرها دیده می شود در حالی که در ازدواج، به این دلیل که معمولا دختر از پسر کوچک تر است، این دخترها هستند که از رفتارهای همسرشان الگو می پذیرند. بنابراین این توقع پدر و مادر که فرزندشان بعد از ازدواج اصلاح شود، توقع بسیار نابه جایی است.

برای مثال، پدر و مادری که فکر می کنند پسر معتادشان یا پسری که اهل کار نیست و روابط نامناسبی دارد، با ازدواج درست می شود، توجه کنند که به دلیل بی انگیزگی چنین افرادی برای تغییر، چنین اتفاقی پس از ازدواج نمی افتد. بنابراین خانواده ها اساسا این فرضیه را که فرزندمان بعد از ازدواج سر به راه می شود کنار بگذارند و حداقل دنبال دخترها و پسرهایی نروند که مجبور شوند به دروغ به آن ها بگویند که فرزند ما خوب است و بعد از ازدواج دروغ شان مشخص شود.

این ها عوض نمی شوند
بسیاری از ویژگی‌های نامطلوب قابل تغییرند، ولی نه توسط همسر یا دیگران؛ بلکه این خود فرد است که می‌بایست اقدام به تغییر آنها کند. به همین دلیل تعدادی از روانشناسان، برخی ویژگی‌هایی را که اغلب قابل تغییر نیستند، فهرست کرده‌اند و توصیه‌شان این است که به دلیل تأثیر سوء این ویژگی‌ها بر خود فرد و طرف مقابل، بهتر است از وارد شدن به این حوزه‌ها کلاً خودداری شود، این ویژگی‌ها مختصراً عبارتند از:

- اعتیاد: بدین علت که مصرف مواد مخدر و اعتیادآور، شخص را به صورت یک برده در می آورد و قابلیت او را برای درک و احساس به شدت مختل می‌کند‌.

- خشم شدید و غیر معمول: باعث می‌شود دیگران تا آخر عمر از شخص وحشت داشته باشند و توسط خشم او کنترل شوند.

- کنترل و سختگیری زیاد: باعث می‌شود هرگز احساس آزادی عمل و رفتار، و امکان شکوفایی استعدادها و خلاقیت‌ها وجود را نداشته باشد.

- عدم شکل‌گیری شخصیت بالغ در فرد: اغلب منجر به عدم مسۆولیت‌پذیری مالی و اقتصادی، غیر قابل اعتماد بودن و بی‌هدفی و بی‌انگیزگی در طول زندگی می‌شود. به این موارد بالا می‌توان اختلالات جنسی، داشتن دوران کودکی پرآسیب، داشتن روابط التیام نیافته (با همسر یا نامزد قبلی) و… را هم اضافه کرد. بنابراین، عقل سلیم حکم می‌کند هرگز همسری را انتخاب نکنیم که در پی تغییر دادن او هستیم.
 
تحقیق کنید
در هر شرایطی تحقیق برای ازدواج، کاملا لازم و ضروری به نظر می رسد و نباید برای چنین امر مهمی فقط به ظاهر افراد یا ویژگی های خانوادگی اکتفا کرد. تحقیق کردن با آشنا بودن با خانواده طرف مقابل هیچ منافاتی ندارد.

این که یکی از خانواده ها فکر می کند چون خانواده طرف مقابل را می شناسد پس نیازی به تحقیق نیست یک اشتباه بسیار بزرگ است که ممکن است باعث مشکلات زیادی در زندگی فرزندشان شود. به نظر من تحقیقات باید بسیار سختگیرانه باشد و هر خواستگاری را باید در 5 مرحله مورد تحقیق قرار داد که به ترتیب تحقیق از: دوستان نزدیک و صمیمی، محل تحصیل، محل کار، محل سکونت و اقوام و آشنایان لازم به نظر می رسد. با این حال و با چنین تحقیقی امید می رود که بتوان به شناخت خوبی از خانواده طرف مقابل و خواستگار دست یافت.


منبع:خراسان، زیباشو

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی


دردسرهای قبل از ازدواج


http://maktoobshop.com/



آشنایی های قبل از ازدواج، برای یک جوان یکی از مراحل حساس و تاثیرگذار درزندگی و آینده اوست که درسال های اخیر از دیدگاه های مختلف مورد بحث و پژوهش قرارگرفته است.

درواقع کیفیت و چگونگی گذران آن یکی از مسائل مهم و قابل تامل است، چرا که این روابط می تواند پیامدهای مثبت و منفی بی شماری را برای جوانان به همراه داشته باشد.

یک متخصص امور خانواده در دانشگاه ناتینگهام دراین باره درعصر حاضر می گوید: مبنای ازدواج عشق است و تعریف عملی آن تعهد مشروط، ابدی وجاودانه به فردی ناکامل است و از آنجا که خانواده یک واحد عاطفی و اجتماعی است روابط قبل از خواستگاری نیز باید بر دو رکن عاطفه و اخلاق استوار باشد. درحقیقت ازدواج رکن و مبنای بسیار قوی تری نسبت به رابطه قبل از خواستگاری دارد. جوان با ازدواج به تعهد عرفی، قانونی مکلف می شوند اما به رغم همه تعهدات، حداقل ۲۵درصد ازدواج ها فرجام خوبی ندارد و به طلاق منجر می شود تا حدی که ۴۵ درصد طلاق ها در دو سال اول زندگی رخ می دهد.

دکتر باوئر ازدواج هر فرد را منوط به رشد فکری و عاطفی او می داند و معتقد است: فرد باید برای یک تصمیم بزرگ به رشد عقلی و عاطفی لازم رسیده باشد.

این پژوهشگر روابط قبل از خواستگاری تا ازدواج را به سه مرحله اصلی و دو هنگامه فرعی تقسیم می کند و می گوید: درمرحله نخست یا سری، پنهان کاری حرف اول را می زند، متاسفانه والدین آخرین خاکریزی هستند که از دوستی با جنس مخالف فرزند خود مطلع می شوند و معمولا دوست صمیمی، اطلاعات بیشتری نسبت به والدین دارد. این مساله نشان می دهد که خانواده از نظر عاطفی با فرزندان خود فاصله زیادی دارند، البته در برخی موارد یکی از والدین (بیشتر مادر) درجریان کامل رابطه قرار می گیرد اما پدر را نسبت به موضوع بی اطلاع نگه می دارد و به صورت پنهانی فرزند خود را مورد حمایت قرار می دهد.

وی معتقد است مرحله پنهان کاری دوستی های پیش از خواستگاری بسیار آسیب پذیر، آسیب زا و شکننده است.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه که در این دوران به خاطر ترشح هورمون های شادی بخش، احساس لذت و سرخوشی به جوان دست می دهد، می افزاید: بیشتر جوان ها تصور می کنند این احساس به خاطر رفتار طرف مقابل است بنابر این نسبت به او احساس خوبی پیدا می کنند تا جایی که حاضر نیستند او را به هیچ قیمتی از دست بدهند. اما این یک فکر فریبنده است که اگر تکرار شود موجب ذوب شدن یکی در دیگری می شود. درحالی که سلامت یک ازدواج، نیازمند حفظ حریم دو طرف ازدواج برای پشت سرگذاشتن بحران هاست.

دراین مرحله هرگاه از دختر یا پسری پرسیده می شود«چرا می خواهی با این شخص ازدواج کنی؟» می گوید:«دوستش دارم» و به ندرت افرادی پیدا می شوند که اصالت خانوادگی، اخلاق و تحصیلات را ملاک اصلی انتخابشان قرارداده باشند. اگر چه «دوستش دارم» به عنوان نخستین دلیل مطرح می شود اما جوان ها باید بدانند که این، ضعیف ترین دلیل ممکن است.

وی دلیل اصلی پنهان کاری جوانان را دراین دوران مقدس دانستن نهاد خانواده می داند و معتقد است: در بیشتر این روابط، اعضای خانواده در بی خبری مطلق به سر می برند و این درحالی است که جوان ۱۵تا ۲۵ساله نمی تواند جدا از خانواده تصمیم مهمی مثل ازدواج بگیرد.وقتی خانواده ای ازهم پاشیده شود اعضای آن مثل ذرات در هوا معلق می شوند و به هر میزان که از هم پاشیدگی خانواده ها درجامعه ای افزایش یابد به همان میزان نیز از قدرت آن جامعه کاسته می شود.

در سیستم خانواده، اعضا باید قدرت انتخاب داشته باشند تا مسئولیت آن را برعهده بگیرند اما داشتن حق انتخاب، حرف آخر را نمی زند چرا که اگر انتخابی به تایید نرسد، باطل است.

والدین در ازدواج جوانان خود از شروع دوستی تا ازدواج نهایی نقش تعیین کننده ای دارند و ازدواج پیوند دو خانواده ازطریق به اشتراک گذاشتن هر عضو خانواده است، با این حال برخی جوانان برای تشکیل خانواده، خانواده را نادیده می گیرند.

این استاد دانشگاه با اشاره به آسیب هایی که دراین مرحله جوانان را تهدید می کند، می گوید: دختر یا پسر جوان دراین مرحله همه کس را فدای دوست داشتنش می کند تا جایی که اعتبار و احترام خود را نزد والدین از دست می دهد و از همه مهم تر آن که شرف، شخصیت و عزت نفسش را زیر سوال می برد و دچار تحقیر و سرخوردگی می شود.

به گفته وی عشق شرط گشایش رابطه است اما شرط تداوم آن مواظبت از رابطه است زیرا درهر مرحله ای امکان فروپاشی آن وجود دارد.

به طورکلی شناخت بعد عاطفی و اجتماعی خانواده در تداوم رابطه سالم موثر است.

وی نوع تحصیلات، اشتغال و روابط حاکم برخانواده را بر تناسب جوانان به منظور ازدواج موثر می داند و می افزاید: وضعیت فرهنگی، اجتماعی خانواده طرفین ازدواج، درسلامت این ازدواج تاثیرگذار است.

این استاد دانشگاه آگاهی والدین از ارتباط جوانان را مرحله بعدی ارتباط قبل از ازدواج برمی شمرد و می گوید: دراین مرحله اگر والدین بتوانند فرزند خود را از تصمیمش منصرف کنند، سه واکنش مختلف نشان می دهند، خانواده ها در افراطی ترین حالت، فرزندان را طرد می کنند. درحالت میانی به ظاهر تسلیم خواسته آنها می شوند اما مانند زیرخاکستر هستند و درحالت تفریطی در قبال آنها کاملا سرد عمل می کنند و هیچ مسئولیتی نمی پذیرند.

در واقع درحالت تفریطی زوج ها چتر حمایتی خانواده را ازدست می دهند و درمقابل مشکلات بسیار شکننده می شوند تا جایی که از انتخاب خود پشیمان شده و تصمیم به جدایی می گیرند.

وی با بیان اینکه معایب این قبیل روابط بیش از مزایای آن است، می افزاید: والدین درمواجه شدن با این مسائل، نباید رفیق فرزندانشان باشند چرا که در رفاقت مرز بیان دو نفر از بین می رود، ما نباید صمیمیت میان دو دوست را با صمیمیت میان والدین و جوانان مقایسه کنیم.

به گفته او همیشه باید میان والدین و جوانان دیواری از حیا وجود داشته باشد اما مانع ارتباط آن دو نشود، درحقیقت یک نظم سلسله مراتبی درخانواده لازم است و فرزندان باید یادبگیرند تا انتخابشان به تایید نهایی خانواده نرسیده، اعتباری ندارد.

متاسفانه برخی جوانان قبل از این که موضوع را با خانواده درمیان بگذارند به یکدیگر وعده و وعیدپوشالی می دهند و در صورت مخالفت خانواده ها با اصرار زیاد و حتی تهدید به خودکشی و فرار از منزل، والدین را مجبور به پذیرش انتخابشان می کنند. والدین درچنین مواقعی نباید دچار احساسات شوند و اگر نسبت به انتخاب غلط فرزندشان یقین دارند به هیچ وجه به وصلت میان این دو رضایت ندهند.

خانواده ها باید در برابر تصمیمات غلط فرزندان خود با اقتدار عمل کنند، اقتدار به معنای استبداد نیست، بلکه قدرت همراه با منطق است. فرزندان درچنین خانواده ای، حتی آئین های نانوشته را هم قبول دارند و به آن احترام می گذارند.

وی تصریح کرد: بهترین حالت انتخاب همسر، پیشنهاددادن شخص از سوی والدین یا خود فرزندان است.به اعتقاد او ۳ تا ۶ ماه بهترین زمان ممکن برای آشنایی پیش از ازدواج است و البته کیفیت رابطه بسته به اعتقاد خانواده ها متفاوت است، گاهی والدین ارتباطات قبل از ازدواج را درحد دوره چند ماهه نامزدی مناسب می بینند.

وی با اشاره به آمادگی های لازم برای جوانان در دوره پیش از ازدواج می گوید: والدین در وهله اول باید بتوانند جوان را به عنوان عضوی که تشکیل خانواده داده بپذیرند و از لحاظ روانی و عاطفی آمادگی جدا شدن آنها را درخانواده داشته باشند، از سویی دیگر فرزندان نیز باید به این آمادگی رسیده باشند. متاسفانه برخی افراد هیچ وقت متأهل نمی شوند و فقط همسر خود را وارد زندگی مجردیشان می کنند، تأهل زمانی معنا پیدا می کند که با تعهد عملی یعنی وفای به عهد از نظر عاطفی، اخلاقی، عرفی همراه باشد.

آمادگی اقتصادی یکی دیگر از پیش شرط های مهم قبل از ازدواج است که باید حتما از سوی جوانان مورد توجه قرارگیرد.

موفقیت در ازدواج


http://maktoobshop.com/


برای موفقیت و شادکامی در ازدواج نمی توان راهنمایی های مخصوصی را در نظر گرفت، با این وجود این پیشنهادات لازم و ضروری به نظر می رسد.

۱) قاعده طلایی اول: همسر خود را گرامی بدارید. ازدواج یعنی اعلان استقلال، هنگامی که ازدواج می کنید قول می دهید که در مشقت و راحتی، فقر و ثروت و سلامتی همسر خود را دوست و گرامی بدارید. عشق شما به یکدیگر بر پایه زندگی زناشویی استوار می باشد. لذت عاشق سرور و خوشحالی معشوق است. همسر خود را گرامی بدارید و عقد ازدواج را محکم کنید. زن و شوهر با طناب بسیار محکمی به هم متصل هستند. رشته های بسیاری این طناب را به وجود می آورند که از همه مهم تر رشته عشق و علاقه ای است که نسبت به یکدیگر ابراز می دارند. رشته های دیگری چون رشته علایق مشترک، تجربیات مشترک، وفاداری مشترک و تشریک مساعی در زندگی لازم است. هر چه رشته های این طناب محکم تر باشند، ازدواج نیز باثبات تر خواهد بود. پس رشته هایی درست کنید که هرگز گسیخته نشوند.

۲) قاعده طلایی دوم: وقتی ازدواج می کنید با همسر خود چون یک روح در دو جسم باشید. پس از ازدواج به والدین خود متکی نباشید، بلکه باید با زن خود روح جدیدی را به وجود آورید. به پدر و مادر خود احترام بگذارید. خانواده ای جدا بسازید و شانس موفقیت زیادی در زندگی به وجود آورید.

۳) قاعده طلایی سوم: فن عشق ورزی را بیاموزید. هماهنگی سبب ایجاد علاقه زناشویی می شود. در روابط خود احساسات و عواطف را توام سازید. هر چه روابط شما هماهنگ تر باشد شانس موفقیت شما نیز بیشتر خواهد بود.

۴) قاعده طلایی چهارم: خود را برای پدر و مادر شدن آماده کنید. درباره حقایق مربوط به پدر شدن اطلاعات کسب کنید، سلامتی روحی و جسمی اطفال شما بستگی به دقت های اولیه شما دارد. هر چه توجه و دقت شما بیشتر باشد سلامتی آنها بهتر تامین می شود برای آنها زمینه مستعدی تهیه کرده و مقدمه خوبی برای زندگی آنها به وجود آورید.

محیط خانواده، بهترین مکان برای تربیت کودک است. کودکانی که عضو خانواده های مهربان و فداکار هستند از نظر روحی بهتر تربیت می شوند. بهترین آمادگی جهت پدر و مادر شدن، ازدواج حقیقی است.

۵) قاعده طلایی پنجم: در زندگی زناشویی بردبار و صبور باشید! هرگاه بخواهید به تنهایی حرکت کنید هر کجا بخواهید قدم می گذارید ولی هنگامی که با یک نفر دیگر هستید قدم های شما باید با او هماهنگ باشد. در ابتدای کار ممکن است پای یکدیگر را لگد کنید ولی سپس تجربه کسب می کنید که چگونه خود را با یکدیگر هماهنگ سازید. در ازدواج نیز برای ایجاد هماهنگی جسمی و روحی گذشت زمان لازم است، برای موفق شدن باید صبور و بردبار باشید.

خویشاوندان زن و شوهر نیز باید صبور باشند و برای ایجاد چنین صبر و شکیبایی گذشت زمان لازم است، وقتی که دختری عاشق پسری می شود نمی تواند الزاما مادر او را یا پدرش را دوست بدارد.

عروس و داماد نمی توانند خیلی سریع با زندگی داخلی همسرشان پیوستگی ایجاد کنند! برای حل و فصل این موضوع زمان برای درک، فهم و شعور لازم است.

۶) قاعده طلایی ششم: ریشه ازدواج خود را محکم سازید! به زندگی زناشویی مانند گیاه باید توجه کرد، به خصوص زمانی که هنوز تازه و نورس است ریشه آن را باید با اندیشه مشترک، دقت و توجه، مهر و محبت و بالاخره حس تفاهم که به منزله خورشید و باران هستند سیرآب و تقویت کرد. به یکدیگر ابراز علاقه کنید، به هر شکلی که می توانید احساسات خود را به یکدیگر نشان دهید.

ممکن است عشق از گفتار عمیق تر باشد ولی گاهی با محبت نمایان می گردد. روابط زناشویی را پرورش داده و آن را برویانید. برای توجه به گیاه باید علف های هرز را چید.

هرگاه علف های هرز رشد و نمو کنند، گیاه مزبور پرورش نیافته و خشک می شود!

چنانچه علف های هرز را سریعا از بین ببریم، گیاه رشد کامل خود را به دست می آورد. در ازدواج نیز علف های هرز را به محض پیدایش از بین ببرید. بگذارید گیاه ازدواجتان آن طوری که شایسته است، رشد و نمو نماید.

۷) قاعده طلایی هفتم: در صورت لزوم با افراد مطلع مشورت کنید. مشورت درباره ازدواج به منزله هنر و علم اجتماعی ظهور کرده است.

پزشکان، صاحب نظران علوم اجتماعی، متخصصین تعلیم و تربیت و مشاوران ازدواج خود را برای چنین وظیفه اجتماعی آماده می سازند و مشاور مطلع به شما بصیرت و ادراک کافی داده و شما را از بیماری های زناشویی و اختلالات روانی که ممکن است هیچ کدام از شما آگاهی و بینش بر منابع کشمکش های خود نداشته باشید آگاه می سازد زیرا علت بعضی از نارضایتی ها واضح و آشکار نمی باشد. ممکن است یک بحث جزئی مربوط و منوط به حسن عدم امنیت، آرزوی قدرت و محرومیت جنسی باشد.

اگر شما قادر به حل موضوع نباشید، مشاور شما آن را حل خواهد کرد. از دیگران راهنمایی بخواهید و بر شانس موفقیت خود در زندگی زناشویی تان بیفزایید.

۸) قاعده طلایی هشتم: از قوانین هشتگانه طلایی پیروی کنید!

با همسر خود همان طور رفتار کنید که میل دارید او با شما رفتار کند. از احساسات یکدیگر مطلع بوده و به احتیاجات دیگری توجه داشته باشید. ببخشید، همان طور که میل دارید بخشیده شوید. از جسارت، اهانت و بی وفایی بپرهیزید!

http://maktoobshop.com/


آیا برای ازدواج آماده ای؟


http://maktoobshop.com/


از آنچه گفته شد برمی آید که نفس ازدواج کردن عملی است که نه تنها موجب رشد و تکامل شخصیتی انسان می شود بلکه در سیر و سلوک معنوی او نیز دخیل بوده و انسان را به هدف خلقت خود نزدیک می کند. حال برای کسی که نسبت به ازدواج بی انگیزه بوده و با این مباحث جدای از انگیزه های مادی، هدفی الهی برای این عمل یافته، لازم است پیرامون آمادگی و شرایط ازدواج بحثی داشته باشیم.

برای ازدواج لازم است یک مرد به سه بنیه در خود توجه جدی داشته باشد. بنیه جسمانی، بنیه عقل معاش، بنیه عقل اجتماعی.

منظور از بنیه جسمانی فقط قوت جنسی نیست بلکه شامل ضعف و قوت عمومی بدن هم می شود. جوانی که دچار مشکلات جسمانی مهمی همچون بیماریهای گوارشی، قند و چربی زیاد، نقص و عیب عضو، صرع، چاقی مفرط و از این دست می باشد هرچند توانایی جنسی داشته باشد اما برای ازدواج یا باید به معالجه پرداخته، یا ضعف جسمانی خود را با شریک زندگی خود در میان بگذارد. از آنجا که در مورد این بنیه آگاهی لازم وجود دارد خیلی به آن نمی پردازیم.

در مورد بنیه دوم که عقل معاش است نیز باید گفت منظور از عقل معاش صرفا درآمد بیشتر از نیاز یا مصرف در ماه نیست. اجازه بدهید تا با کمی توضیح به تعریف این بنیه برسیم. شخصی را فرض بگیرید که توانسته است ماهی یک میلیون تومان درآمد داشته باشد، آیا می توان در مورد بنیه دوم او قضاوت کرد؟ خیر، بلکه اولا باید پرسید آیا شغل و حرفه ای که ایشان دارند مطابق علایق خود بوده و ایشان بطور کامل توانسته است در شغل خود یک متخصص باشد؟ اگر او یک متخصص باشد در صورت از بین رفتن زمینه شغلی مثلا شرکتی که در آن کار می کرد، می تواند دنبال زمینه های دیگری باشد اما اگر از سر رفاقت وارد آن کار شده و هیچ وقت دنبال تخصص نبوده دیگر اینطور نخواهد بود. دقت داشته باشید که در همه کارها می توان متخصص بود و بنده اصلا منظورم خود آن کار نیست، یک نفر در لوله کشی ساختمان متخصص است و نفر دیگر در جراحی و پزشکی، منظور من دقیقا حرفه ای شدن شخص است و الا آمار پزشکان بیکار در جامعه ما کم نیست. پس اولین شاخصه کسی که به عقل معاش دست یافته حرفه ای شدن در شغل خود است یا تلاش برای حرفه ای شدن در او دیده می شود. البته کسی که برای ازدواج اقدام می کند قاعدتا در اول مسیر است و نباید انتظار درآمدهای بالا از او داشت بلکه همین تلاش او برای کسب مدارج عالی در کار و شغلش نشان از عقل معاش اوست.

دومین شاخصه عقل معاش در چگونگی مصرف است. اینکه شخص بتواند بین درآمد و مصرفش توازن ایجاد کند. در زندگی نه تنها دست تنگ نیست بلکه ولخرجی هم نمی کند. با حساب خرج می کند و از قیمتها خبر دارد. به راحتی فریب نمی خورد و در داد وستد اهل چانه زنی است. حال با این توضیح عقل معاش یعنی توانایی کسب درآمد و مصرف معقولانه. مردی که بتواند درآمد و خرجش را مطابق هم کند و در مصرف خود اسراف، ولخرجی و دست تنگی نداشته و و اعتدال را رعایت کند. عقل معاش همان چیزی است که امام باقر علیه السلام در روایتی با عنوان تقدیر معیشت نام برده و آنرا جزء کمال انسان معرفی می کند. امام باقر علیه السلام میفرماید: «الْکَمَالُ کُلُّ الْکَمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَی النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَة»(الکافی، ج ۱ ص۳۲) (کمال انسان و نهایت کمالش دانشمند شدن در دین و صبر در بلا و اقتصاد در زندگی است.) اقتصاد یعنی رعایت توازن در درآمد و مصرف که از سوی مرد خانواده صورت می گیرد و البته زن هم در خانواده باید به فکر نگهداری از مال شوهر بوده و در مخارج مراقب فشار برروی مرد باشد و این در حقیقت عقل معاش زن خواهد بود.

البته در دنیای امروز با مسئله جدیدی مواجهیم و آن اشتغال زنان و درآمدهای کسب شده بوسیله خود ایشان است. آنچه که در خرج و مصرف خانواده معلوم است از ناحیه شوهر تامین می شود و البته زنان می توانند خرج اضافی مازاد برنیاز خانواده را از درآمد خود داشته باشند که توصیه می شود در این مورد با شوهر خویش مشورت داشته باشد. این مطلب در قسمتهای بعدی که مربوط به رفتار در خانواده است بیشتر توضیح داده می شود.

بنیه سوم، عقل اجتماعی است. در زندگی خود گاها با افرادی برخورد کردید که نمی توانند براحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند، هنوز از سرگرمی های مخصوص کودکان بهره می برند، تا مورد سوال واقع نشوند لب به سخن نمی گشایند، معمولا در گوشه و کنار مجالس نشسته و از توجه جمع دوری می کنند، اگر ظلمی در حق ایشان شود نمی توانند حقوق خود را بازستانند و کمتر تمایلی به چانه زنی در خریدهای خود دارند. افرادی که دارای این شاخص ها هستند از عقل اجتماعی بهره ای نبرده اند که البته نمی توانند مشکلات و سختیهای زندگی را تحمل کرده و راهبردهای مهمی در تصمیم گیریهای خود داشته باشند. شاید ویژگی دوم کمال هر شخص در روایت امام باقر علیه السلام « الصَّبْرُ عَلَی النَّائِبَةِ» از ثمرات همین عقل اجتماعی باشد.

برای پسر یا دختری که تصمیم به ازدواج دارد تفکر کردن در مورد داشتن چنین بنیه ای بشدت توصیه می شود. اگر یک جوان سرگرمی های دوره کودکی و نوجوانی اش را ترک کرده و با آنها لذت نمی برد، اگر براحتی می تواند با دیگران ارتباط برقرار کند و به هیچ وجه ظلم را چه درحق خود و چه در حق دیگران تحمل نمی کند، نقش خود را در زندگی دنیا یافته و برای سعادت و خوشبختی خود برنامه ریزی کرده است، در تصمیم گیریهای زندگی با تعقل و مشورت گام برمی دارد می تواند در برخورداری از این بنیه تا هفتاد در صد مطمئن باشد. برای اطمینان کامل نیز می تواند به نظرات نزدیکان خود مراجعه کند، مادر و پدری که سادگی و ناپختگی دوران نوجوانی را در جوان خود مشاهده نمی کنند لازم است از این رشد او اظهار رضایت کرده و هر از چند گاهی در جلوی فامیل و دوستان به شوخی مسئله ازدواجش را مطرح کنند. به عبارت دیگر برای درک عقل اجتماعی به این شاخصها توجه می کنیم: سرگرمی ها، ارتباط با دیگران، استیفای حق، برنامه ریزی برای آینده، قوت در تصمیم گیری ها.

با توجه به این سه بنیه می توانیم به مسائل دیگری هم که در ازدواج شرط می دانیم توجه کنیم همچون: سن، میزان تحصیلات، شغل، برخورداری از امکانات مادی که البته در بحثهای آینده این شرایط را با همین سه بنیه توضیح داده که با این توضیحات شرایط ازدواج و دغدغه های طرفین در انتخاب عروس یا داماد بسیاری از معیارهای ما تفاوت خواهد کرد.

سید عبدالرسول علم الهد

http://maktoobshop.com/

ی

شرایط ازدواج موفق




وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


مشکلات ژنتیکی برای فرزندان کسانی که ازدواج فامیلی کرده اند، اصلی ترین دلیل برای این است که کارشناسان توصیه کنند که افراد اقدام به ازدواج فامیلی نکنند.


مشکلات ژنتیکی برای فرزندان کسانی که ازدواج فامیلی کرده اند، اصلی ترین دلیل برای این است که کارشناسان توصیه کنند که افراد اقدام به ازدواج فامیلی نکنند. در واقع مهم ترین مسئله، مسئله پزشکی است اما حوزه های دیگر نیز می توانند به مبحث ازدواج فامیلی وارد شوند. در ذیل به برخی از مهم ترین معایب و مزایای آن می پردازم و آنها را مورد بررسی قرار می دهم.

ذهنیت منفی؛ اگر قرار باشد معایب و مزایای ازدواج فامیلی را با یافته های علم روان شناسی بررسی کنیم، اولین موضوع تبلیغات و ذهنیتی است که حداقل در سال های اخیر درباره ازدواج فامیلی وجود داشته است. در واقع اینکه عنوان می شود درصد بروز مشکلات ژنتیکی در ازدواج های فامیلی نسبت به دیگر ازدواج ها بالاتر است، خود نوعی ذهنیت منفی در زوج هایی که به چنین ازدواجی تن داده اند به وجود می آورد. روان شناسان می گویند این ذهنیت منفی می تواند جدا از مشکلات ژنتیکی احتمالی، رابطه خوب زوج ها را در ازدواج فامیلی تحت الشعاع قرار دهد و سلامت روانی آنها را تهدید کند.

دخالت خانواده ها؛ مورد دیگری که می توان درباره ازدواج های فامیلی مطرح کرد و باز هم موضوعی روان شناختی است، دخالتی است که در زندگی زوج هایی که تن به ازدواج فامیلی داده اند دیده می شود. بررسی ها نشان می دهد دخالت خانواده ها در زندگی این زوج ها بیشتر از دیگر زوج هاست و از طرف دیگر، گستردگی این دخالت ها هم بیشتر از دیگر زوج هاست و از طرف دیگر، گستردگی این دخالت ها هم بیشتر است؛ توضیح آنکه هم خانواده های زوج ها و هم فامیل در زندگی آنها دخالت می کنند.

کسانیکه تن به ازدواج فامیلی داده اند نباید اجازه دهند دیگران در زندگی شان دخالت کنند و اطرافیان نیز با توجه به حساسیت موضوع باید از دخالت در زندگی این زوج های جوان بپرهیزند. در این صورت، خطری زندگی این زوج ها را تهدید نمی کند

اگر این فرض را بپذیریم که دخالت زیاد از حد در زندگی زوج ها می تواند مشکلاتی برای آنها به وجود بیاورد، باید این را یکی از معایب ازدواج های فامیلی بدانیم. بررسی های روان شناسان نشان می دهد دخالت اطرافیان در زندگی زوج های جوان یکی از عوامل اصلی طلاق است. پس زوج هایی که ازدواج فامیلی کرده اند خود به خود یک گام به طلاق نزدیک ترند. البته این گزاره، گزاره ای توصیفی است و اگر قرار به توصیه کردن باشد، باید بگوییم اگر کسانی تن به ازدواج فامیلی داده اند نباید اجازه دهند دیگران در زندگی شان دخالت کنند و اطرافیان نیز با توجه به حساسیت موضوع باید از دخالت در زندگی زوج های جوان بپرهیزند. در این صورت، خطری زندگی زوج هایی را که تن به ازدواج فامیلی داده اند تهدید نمی کند.

طلاق کمتر؛ در سال های اخیر که تبلیغات زیادی روی امتناع از ازدواج های فامیلی شده است برخی کارشناسان نظری را مطرح کرده اند که از جهاتی قابل تأمل است، اما با اندکی بررسی می توان آن را رد کرد و نادرست نامید گفته می شود ازدواج فامیلی احتمال طلاق را پایین می آورد؛ یعنی اینکه چون شناخت زوج ها از هم بیشتر است، خود به خود احتمال طلاق پایین می آید. جتی برخی کارشناسان از این هم فراتر می روند و می گویند یکی از دلایل افزایش طلاق در سال های اخیر تبلیغات برای امتناع از ازدواج فامیلی است.

شاید بتوان این نظر را قبول کرد؛ هر چند در دنیای امروز، ارتباطات و به تبع آن شناخت این قدر محدود نیست و ممکن است یک فرد شناخت بیشتری از کسی که فامیل او هم نیست نسبت به آنکه خویشاوندش داشته باشد. مسئله این است که طلاق در ازدواج فامیلی سخت تر از طلاق در ازدواج عادی است. طلاق در ازدواج فامیلی نه تنها دو نفر و دو خانواده را، که افراد و خانواده های زیادی را تحت الشعاع قرار می دهد. بررسی ها نشان می دهد افرادی که ازدواج فامیلی داشته اند و طلاق گرفته اند، طلاق شان به ایجاد کینه و کدورت و جناح بندی در فامیل منجر شده است.

خانواده خاله از مرد جانبداری می کنند و خانواده عمو از زن، و به همین ترتیب فامیل دو شقه شده است. پس کسانی که تن به ازدواج فامیلی داده اند به سختی تن به طلاق می دهند و برخی از آنها که در زندگی مشترکشان مشکلات زیادی دارند، برای اینکه طلاق شان به کدورت های بزرگ تر و گسترده تر منجر نشود، می سوزند و می سازند.

مجموعه این موارد باعث می شود بر امتناع از ازدواج فامیلی تأکید کنیم، اما اگر کسانی به هر دلیل تن به ازدواج فامیلی دادند باید ذهنیت منفی را از خود دور کنند. ازدواج فامیلی از طرف کارشناسان توصیه نمی شود، اما اگر اتفاق افتاد هم فاجعه رخ نداده است. افراد می توانند با حساسیت زدایی از موضوع، زندگی خوبی داشته باشند بسیاری از زوج ها ازدواج فامیلی داشته اند و سال ها در کمال آسایش و آرامش در کنار هم زندگی کرده اند.

باید توجه داشت که ذهنیت منفی، خود می تواند مشکل ساز شود. روان شناسی مثبت می گوید این ذهنیت می تواند زندگی را به کام افراد تلخ کند. بنابراین زوج هایی که ازدواج فامیلی داشته اند باید این ذهنیت را از خود دور کنند. البته باید توصیه های پزشکی را نیز در این زمینه مدنظر داشت و آزمایش های لازم را پیش از ازدواج و برای بارداری انجام داد.

دکتر بهروز بیرشک

روان شناس

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

زندگی موفق



وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

آیا از اینکه ازدواج کرده اید پشیمان شده اید؟

آیا تابه حال به خودتان گفته اید، "از اینکه ازدواج کردم پشیمانم"؟ آیا ازدواج خوبی دارید یا بد؟ اگر می توانستید از نو شروع کنید، آیا انتخابتان باز این بود که با همسرتان ازدواج کنید؟ آیا قصد ازدواج دارید؟ چرا؟ آمار بالای طلاق و ازدواج های ناموفق باید آنهایی را که قصد ازدواج دارند به لحظه ای مکث تشویق کند تا بتوانند به خوبی درمورد تصمیم بزرگی که می خواهند بگیرند فکر کنند تا در آینده از ازدواج خود پشیمان نشوند و کارشان به طلاق نکشد.

براساس تحقیقی که روی ۴۰۰۰ زوج انجام گرفت، مشخص شد که یک چهارم مردها و زن های متاهل از ازدواج با همسر خود پشیمان هستند، درحالیکه ۱۵% از زوج هایی که قصد ازدواج دارند به عواقب ازدواج خود شک و تردید دارند. اما واقعاً چرا بیشتر افراد از ازدواج خود پشیمان می شوند؟

براساس تحقیقات انجام گرفته، زوج ها به طور متوسط بعد از دو سال و شش ماه و ۲۵ روز از عشق و ازدواج خود خسته می شوند. ما فکر می کنیم که مردم وقتی ازدواج می کنند که عاشق هم باشند اما نتیجه این تحقیق نشان می دهد که افراد به دلایل مختلف ازدواج می کنند. و خیلی از آنها حتی از این تصمیم خود مطمئن نیستند.

چهار درصد از افراد متاهل شرکت کننده در تحقیق گفتند که به دلایل اشتباه و نادرست ازدواج کرده اند. دلیلشان برای ازدواج عشق نبود، خیلی از آنها فقط دوست داشتند مراسم عروسی داشته باشند و هدیه های عروسی بگیرند.

۲۳ درصد گفتند اگر می توانستند همه چیز را از نو شروع کنند به هیچ عنوان همسر فعلیشان را دوباره بعنوان همسر انتخاب نمی کردند و ۱۴ درصد آرزو می کردند با کسی در گذشته خود ازدواج می کردند.

فقط ۲۸ درصد اعتراف کردند که وقتی همسر آینده شان را دیدند باکره بودند و رابطه جنسی قبلی نداشتند. عده ای می گفتند که به طور متوسط با چهار نفر قبل از همسرشان رابطه جنسی داشته اند و این مقدار برای بعضی ها به ۲۰ مورد هم می رسید. (این آمار مربوط به کشور آمریکا میباشد.)

۳۳ درصد می گفتند که همسرشان بهترین شریک جنسی که تا به حال داشته اند نیست و ۳۳ درصد دیگر ادعا می کردند که مجرد بودن خیلی بهتر از متاهل بودن است.

۱۲ درصد می گفتند فقط به این دلیل با همسرشان می مانند که حوصله ندارند فرد جدیدی را برای خود پیدا کنند.

۱۵ درصد از زن و شوهرها اعتراف کردند که درمورد زندگی عشقی سابق خود به هم دروغ گفته اند و تعداد کسانی که در زندگی گذشته شان بوده است را کمتر از تعداد واقعی آن به هم گفته اند. این درحالی است که ۲ درصد این تعداد را به دروغ افزایش داده اند.

۸۳ درصد از زن و شوهرها گفتند که از سومین سالگرد ازدواجشان به بعد دیگر برای ازدواجشان سالگرد نگرفته اند.

هفت نفر از ده مرد تایید کردند که همسرانشان با شلختگی های آنها مشکلی ندارند و خیلی راحت جوراب ها و لباسهایشان را همه جای خانه بریزند.

این در حالی است که ۷۹ درصد اعتراف کردند که حتی دیگر برای بستن در توالت هم به خود زحمت نمی دهند.

دو سوم خانم های متاهل اعتراف کردند که برای رسیدن به خودشان و زیبا لباس پوشیدن و آرایش کردن برای همسرانشان وقت نمی گذارند.

یک سوم دیگر هم اعتراف کردند که خیلی دور از همسرانشان روی تخت می خوابند و ادعا می کنند که برای سکس با شوهرانشان وقت ندارند.

۵۴ درصد از خانم ها اعتراف کردند که دیگر برای شوهرانشان آرایش نمی کنند،

۶۱ درصد تایید کردند که همیشه تی شرت های کهنه و شلوارک های گشاد و راحت در خانه می پوشند. و ۱۰ درصد دیگر هم اعتراف کردند که برای تحریک شوهرانشان از لباس زیر های زیبا و سکسی استفاده نمی کنند.

۸۳ درصد از زن و شوهرها در چند ماه اول ازدواج همه جا دست های همدیگر را می گیرند اما بعد از یک دهه از ازدواج فقط ۳۸ درصد اینکار را تکرار می کنند.

قبل از اولین سالگرد ازدواج، زن و مردها بیشتر از ۸ بار در روز همدیگر را در آغوش می گیرند که این میزان بعد از گذشت ده سال از ازدواج به پنج مرتبه یا حتی کمتر می رسد.

۶۰ درصد از شرکت کننده ها گفتند که از بعد از ازدواجشان هیچ شب رمانتیک و عاشقانه آنچنانی نداشته اند.

اینطور به نظر می رسد که خیلی ها در ازدواجشان دچار رکود شده اند و بااینکه هنوز همسرشان را دوست دارند، کمی بیش از اندازه با هم خودمانی شده اند. زوج ها باید بتوانند در احساس راحتی با همدیگر و نادیده گرفتن همدیگر توازن ایجاد کنند.

دلایل درست و غلط برای ازدواج

پشیمانی از ازدواج معمولاً به این علت اتفاق می افتد که آنها که قصد ازدواج دارند، از همان ابتدا هدف خود را از آن مشخص نمی کنند. آنها هیچوقت به نقاط قوت و ضعف ازدواج فکر نمی کنند و همه وقت، توجه و پول خود را صرف رسیدگی به آن مراسم رویایی ازدواج می کنند و به این ترتیب برای ازدواجی برنامه ریزی می کنند که فقط یک روز دوام دارد.

دلایل خوب و بدی برای ازدواج کردن وجود دارد اما عروس و دامادهای آینده بیشتر وقت خود را صرف برنامه ریزی برای مراسم عروسی می کنند تااینکه بخواهند خودشان را برای ازدواج و سختی های بعد از روز اول آن آماده کنند.

عروس های آینده معمولاً برنامه های خود را در فروشگاه ها و مزون های لباس عروس، گلفروشی ها، جواهرفروشی ها، شیرینی فروشی ها و از این قبیل می گیرند و فقط به مراسم روز عروسی، ماه عسل، دی جی و عکاس و فیلمبردار روز جشن فکر می کنند.

ازدواج بدون پشیمانی

اگر واقعا می خواهید بدون پشیمانی ازدواج کنید که زندگیتان یک عمر دوام داشته باشد،

باید خودتان را برای ازدواج مهیا کنید.

برای این منظور باید این سوال ها را قبل از بله کفتن در روز عروسی از خودتان بپرسید:

۱) حل مشکلات در ازدواج

۲) درک نقش فرد مقابل

۳) ارتقاء رابطه جنسی

۴) بالا بردن آگاهی مالی و اقتصادی

۵) احترام گذاشتن و حفظ تعهدات ازدواج

ازدواج کردن به دلایل اشتباه و نادرست خیلی زود منجر به ازدواجی ناموفق می شود که سرنوشت آن طلاق است. دلیل آن این است که دو طرف خود را برای ازدواج آماده نکرده اند یااینکه برای ازدواج خیلی جوان بوده اند و نمی دانستند که ازدواج کردن و ازدواج موفق داشتن دو چیز کاملاً مختلف است.

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

زندگی موفق


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

گرایش به تجملات در مراسم ازدواج از مشخصه های ازدواج سالم نیست...

۱) وقتی قصد ازدواج می کنید و با کسی وارد چنین رابطه ای می شوید باید در قدم نخست و قبل از اینکه به سمت عواطف شدید بروید و حس دلباخته شدن به شما دست بدهد، بسنجید که آیا با او در تناسب هستید یا نه؟ این خانم جوان در نامه خود عنوان کرده اند که هر کس آنها را می دیده می گفته هیچ ربطی به هم ندارند. مقصود کسانی که تنها ناظر رابطه این دو خانواده بوده اند دقیقا همین تناسب ها بوده است. آنچه در دین ما هم تحت عنوان هم کفو بودن بیان شده است. این ازدواج برای آن با مشکل مواجه شده است که دو خانواده در تناسب با هم نبودند. سبک تربیتی و فضایی که این دختر و پسر در آن رشد کرده اند متفاوت است و برای همین شکل گیری شخصیت های آنها در تضاد با هم است. چه طور می توان انتظار داشت دختری که در فضایی بزرگ شده که به زن اهمیت فراوان می داده اند با پسری که قدرت مطلق خانه شان، مرد بوده است ازدواج خوبی داشته باشند. مصداق دو پادشاهی می شوند که در یک مُلک نمی گنجند.

بسیارند زن و شوهرانی که پس از سال ها زندگی تازه می فهمند که ازدواج شان اشتباه بوده و تناسبی بین خانواده های آنها نیست. تناسب خانوادگی یکی از چند تناسبی است که باید وجود داشته باشد. تناسب فرهنگی، یعنی ارزش گذاری و باید و نبایدهایی که شما تحت تاثیر آن پرورش یافته اید که آن نیز بسیار مهم است. اگر در خانواده ای به فرزندان آموخته شود ارزش آدم ها به پول و ثروت آنهاست و در خانواده دیگر ارزش افراد را به میزان تحصیلات آنها بدانند، قطعا عدم ارزش گذاری یکسان مشکل ساز خواهد شد و تناقض های دیگری هم بر سر همین فرهنگ های متفاوت پیش می آید. حتی فرهنگ ملیتی افراد مهم است. مثلا در فرهنگ اهالی شمال و جنوب کشورمان بایدها و ارزش هایی هست که در شهر دیگری شاید نقض شود. برای یک شخص شمالی یا جنوبی که معمولا پیوندهای خویشاوندی محکم تری دارند، شاید فرهنگ محرم و نامحرم فاصله بین خویش و بیگانه باشد؛ یعنی برای آن خانم شاید لزومی به رعایت حجاب سفت و سخت جلوی پسردایی و پسرخاله نباشد، چون او مثل برادرش می ماند، در حالی که مثلا برای یک هموطن آذری ما شاید این فرهنگ اساسا قابل پذیرش نباشد. تصور کنید مثال چنین خانمی با چنان مردی ازدواج کند. خب، به خاطر این اختلاف فرهنگی قطعا جنجال هایی به پا می شود.

تناسب اعتقادی هم از آنجا که اعتقادات جنس محکمی دارد (هر اعتقادی که فرد داشته باشد خواه مسلمان، مسیحی، بودایی و حتی لائیک) و برای افراد محترم است باید وجود داشته باشد. تناسب های دیگری مثل تناسب اقتصادی و اجتماعی نیز ضروری هستند و اگر هر کدام نباشند سلامت ازدواج تان به مخاطره می افتد. حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) برای ازدواج همه این تناسب ها را در نظر گرفتند و به همین خاطر بود که دختر پیامبر با داشتن خواستگاران ثروتمند و یا کسانی از بزرگان مکه و مدینه کسی را انتخاب کردند که در تناسب اقتصادی و خانوادگی (پیامبر در شیوه تربیتی و نوع نگاه حضرت علی (ع) نظارت داشتند و مانند دخترشان به اخلاقیات او واقف بودند) و اعتقادی یکدیگر بودند.

۲) فراموش نکنید در ازدواج سالم شرایط و مراسم دست و پاگیر و تجملات آن چنانی جایی ندارد. همه چیز از مراسم گرفته تا خرید در حد معقول انجام می شود. عروس و داماد سعی می کنند خودشان به تنهایی به خرید عروسی و مهیا کردن خانه و زندگی بپردازند. هرگز حرمت ها و حریم موجود بین یکدیگر را به خاطر مسایلی چون جهیزیه و خرید عروسی و مکان برگزاری آن از بین نمی برند و روابط محبت آمیز و بر پایه احترام را قربانی این نکات فرعی نمی کنند. گاهی بهتر است عروس و داماد به خود یادآوری کنند این خرید، تنها اولین باری است که صورت می گیرد و قرار است آنها بارها و بارها تا آخر عمر با هم به خرید بروند، رستوران بروند و غیره. متاسفانه مراجعانی داریم که مانند همین داستان به خاطر خرید رفتن یا اینکه چرا داماد پس از خرید، آنها را به فلان رستوران نبرده است، حرمت ها را می شکنند. گاهی با به جا گذاشتن خاطره بد حتی پس از گذشت سال ها هنوز کدورت آن روز را روی همه کدورت ها و دلخوری های جدید خود تازه می کنند و با اینکه هر دو تحصیل کرده و امروزی اند با این حرمت شکنی ها، علاوه بر تحمیل هزینه های سنگین به خود تا آخر عمر نیز اثر دلخوری روزهای عروسی را بر دل می گذارند.

۳) از آنجا که خیلی زود داشته های زندگی مان برای ما عادی می شوند؛ حتی اگر این داشته ها در حد بالاترین و لوکس ترین مدل ماشین و وسایل خانه باشد، بهتر است خانواده ها و حتی خود جوانان بدانند نباید با فراهم کردن نهایت وسایل رفاهی جلوی انگیزه تلاش و پیشرفت خود را بگیرند. گاهی اوقات والدین و خانواده هایی که تمکن مالی خوبی دارند با دادن جهیزیه غیرعادی و فوق العاده و یا برگزاری مراسم خاص و یا دادن هدایایی مثل اتومبیل های گران قیمت هنگام ازدواج فرزندشان انگیزه حرکت و تلاش او را برای ساختن زندگی می گیرند و سطح توقع فرزندان شان را بالا می برند. برای همین است که جوان ها هیچ انگیزه ای در خود نمی بینند. برنامه ای ندارند که با همسرشان تلاش کنند و مثلا بتوانند تا دو سال آینده فلان ماشین یا تلویزیون خاص را بخرند چون همه چیز در اختیارشان هست. اینها همان بچه هایی هستند که آن قدر از والدین خود سرویس های آن چنانی دریافت می کردند که هرگز از دریافت یک بسته مدادرنگی در مدرسه خوشحال نمی شدند.

خوب است چنین خانواده هایی یا جوان های آنها خودشان تصمیم بگیرند فقط به اندازه کفایت و لزوم خرید کنند یا مراسم بگیرند تا پس از ازدواج نیز انگیزه هایی برای کسب آنچه ندارند، داشته باشند.

دکتر بهرامی

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

معیارهای اصلی ازدواج



آداب برای ازدواج یا ازدواج برای آداب


http://maktoobshop.com/



در کشور ما فرهنگ و آداب و رسوم انتخاب همسر، شکل ازدواج وزندگی مشترک (مانند بسیاری از مقولات دیگر)به طرز غریبی یکدست نیست. رفتار برخی پدر و مادرها و خانواده ها عاقلانه، آزاداندیشانه و فراتر از باورهای ناکارآمد سنتی است. خانواده هایی که به فرزندان شان سفارش می کنند در انتخاب همسر عجله نکرده، نهایت دقت را به کار گیرند و به آنان فرصت کافی برای شناخت فرد منتخب شان را می دهند و از آنها می خواهند پیش از اطمینان یافتن بر درستی انتخاب همسر وارد زندگی مشترک نشوند، پس از ازدواج نیز اختلاف نظر بین زن و شوهر را کاملاً طبیعی دانسته و هنگام مشاهده مشکلات راه حل های منطقی و عاقلانه همچون مراجعه به مشاور را پیشنهاد می کنند. سفارش بچه دار نشدن در نخستین سال های زندگی را آویزه گوش زوج جوان کرده و اگر تشخیص دادند که زندگی زن و مرد جوان به جایی رسیده است که کفه رنج و عذاب و تحمل و مدارا از کفه آرامش و شادی و لذت سنگین تر است، جدایی دوستانه و انسانی را پذیرفته و مادام العمر نشدن یک انتخاب یا یک ازدواج را امری طبیعی می دانند و نه یک فاجعه. حتی خانواده هایی هستند که پس از انتخاب همسر و اطمینان یافتن به آن انتخاب به زوج جوان اجازه می دهند با انجام یک عقد مختصر و بدون سروصدا و خبر کردن فامیل، مدتی عملاً زندگی مشترک با فرد مورد نظر را تجربه کنند و نظر دختر و پسر را برای ادامه آن زندگی پس از گذراندن چنین دوره یی است که معتبر می دانند. اما در مقابل می شنویم که در یکی از شهرهای مرزی، زن و شوهری که دارای فرزند نیز هستند و چند سال از زندگی مشترکشان گذشته، هنگامی که برای آشتی و تقاضای بخشش از خانواده هایشان به دلیل ازدواج کردن بر خلاف نظر آنها به شهر خود باز می گردند توسط اقوام وبا اجازه والدین سرهایشان بریده می شود. در این میان شاهد آمار روبه رشد طلاق و زندگی های فرسایشی و پر از تنش و درگیری و ناکامی هستیم. آداب و رسوم و قواعد برای خدمت به انسان و کمک به ارضای نیازهای اساسی و فطری اوست ولی گاهی آن آداب و رسوم در گذر زمان از شرایط موجود عقب می ماند، کهنه می شود و گرچه روزگاری برای خدمت به انسان بود اکنون وبال او شده و الزام به آن فقط قربانی می گیرد و دیگر انسان است که در خدمت آن آداب و قواعد است. برخی از آداب و رسوم ازدواج در کشور ما این گونه است.

۱) ندادن فرصت آشنایی به زوج های جوان؛ هنوز هم فراوان است شیوه ازدواجی که در آن، به محض انتخاب همسر توسط فرد، خانواده بر انتخاب او مهر دائم زده و مشغول تدارکات عروسی می شوند. در واقع دوره هایی مانند نامزدی یا دوران عقد کارکرد حقیقی خودش را ندارد. در دوره نامزدی خانواده ها بیشتر درگیر تدارکات جشن و تهیه جهیزیه و...هستند تا در انتظار شنیدن نظر نهایی فرزند. برپا کردن مراسم با هزینه های سنگین و تجملات و... گاهی حتی زوج جوان را به گونه یی در رودربایستی قرار می دهد که جرأت نمی کنند پشیمانی خود را ابراز دارند. یکی از عادات رایج دیگر نیز این است که با مشاهده تفاوت ها یا مشکلات ارتباطی نامزدها، که می تواند هشداری جدی باشد، گفته می شود؛ «خوب می شه، بعد از ازدواج درست می شه» اما حل مشکل به همین سادگی نیست.

۲) دعوت به مدارا؛ ضرب المثل هایی چون سوختن و ساختن، با لباس سفید رفتی باید با لباس سفید برگردی،گربه را دم حجله بکش و.. که دستورالعمل بسیاری از زندگی هاست بر لزوم ماندن در یک رابطه مشکل دار تاکید می کند. بدون توجه به دوراهی منطقی و معقول تلاش قاطعانه برای حل اساسی مشکل یا پایان دادن یک رابطه. به این ترتیب مدارا، شیوه یی که راه برخورد وزندگی با دشمن ذکر می شود الگوی رفتار با همسر کسی که باید صمیمی ترین و عمیق ترین رابطه همراه با مهربانی را با او داشت. در این میان هدف از ازدواج که لذت بردن و آرامش یافتن از نقاط مشترک یکدیگر است گم می شود و ازدواج به قربانی کردن نقاط غیرمشترک تبدیل می شود.

۳) تلاش برای تغییر خود یا طرف مقابل؛ تبدیل کردن نخستین انتخاب به آخرین آن، با وجود تفاوت های اساسی زن و شوهر و گران بودن تحمل تفاوت ها، رسم دیگری را به دنبال می آورد و آن تلاش برای تراش دادن، تغییر یا حذف شخصیت، باورها و علائق همسر یا خویشتن است و این تلاش مغایر با عقل و منطق و آزادی و ارزش انسان است. تغییر دادن ماهیت انسان به منظور قرار دادن او در شرایطی که از آن او نیست همانقدر غیر منطقی است که بال های پرنده یی را بریده و دو پای مصنوعی اضافه برایش بگذارند تا پرواز کردن را فراموش و راه رفتن پیشه کند.

۴) گستره رابطه با فامیل همسر؛ گرچه برخی آزاداندیشی ها، نه گفتن ها و شکوفایی های فکری، قدری این قاعده را لرزان کرده اما هنوز هم ازدواج در کشور ما لزوم رابطه با اقوام همسر را به دنبال می آورد. خوبی هایش بماند گاهی هم به این بیندیشیم که به راستی ما چقدر زندگی می کنیم و در این عمر محدود که تمام سرمایه و فرصت ما برای ساختن و بهره بردن از دنیا و آخرت است به چه میزان در انتخاب شرایط زندگی خویش نقش داریم؟ چقدر انتخاب می کنیم و چقدر برایمان انتخاب می کنند؟ و در میان این انتخاب ها، انتخاب معاشران که می تواند سازنده ترین، آرامش دهنده ترین و لذت بخش ترین قسمت زندگی ما باشد چه جایگاهی دارد؟ آیا جز این است که لزوم ارتباط با عمه، عمو، خاله، پسردایی و...وظیفه کادو بردن برای ازدواج و بچه دار شدن و خانه خریدن آنها منشاء اختلاف و جروبحث و کدورت های بسیار نیز می شود؟

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

معیارهای اصلی ازدواج


از ازدواج سیاسی تا ازدواج رمانتیک

خط قرمزهای زندگی چیست؟ هر کس در زندگی از چه چیزهایی بدش می آید؟ اگر خط قرمز زندگی کسی اعتیاد، سیگار و الکلی بودن همسرش باشد، نباید شخصی با این خصوصیات را به همسری برگزیند یا اگر خط قرمز زندگی اش خیانت است، نباید با کسی که بنا به هر دلیلی رفتار و کردارش پرخطر است، ازدواج کند، اما چگونه می توان فهمید فردی که برای تشکیل خانواده و زندگی انتخاب کرده ایم، مناسب است یا نه؟

شناخت

متاسفانه برخی از ازدواج های ایرانی بدون شناخت کافی دختر و پسر از همدیگر صورت می پذیرد و خانواده دختر به دلیل حرف مردم و ترس از اینکه دخترشان ازدواج نکند، خیلی زود مراسم نامزدی برگزار می کنند و اگر در این مدت دختر و پسر با هم اختلاف پیدا کنند، به هم زدن آن را از دست رفتن آبروی خانواده می دانند. دختر و پسر قبل از ازدواج باید بیاموزند چطور می توانند طرف مقابلشان را بشناسند. آنها باید بدانند که فردی که می خواهند او را به همسری برگزینند، چقدر توانایی مستقل فکر کردن دارد؟ آیا کسی که بیش از حد به خانواده اش وابسته است، می تواند تشکیل خانواده بدهد و اصلا می توان روی او حساب کرد؟ آنها نباید به هیچ وجه با این تفکر اقدام کنند که می توانند رفتار دیگری را تغییر دهند. این بزرگ ترین اشتباهی است که دختر و پسر مرتکب می شوند.

چهره

گاهی والدین اصرار می کنند فرزندشان با کسی ازدواج کند که چهره او را نمی پسندد و دوست ندارد. اینکه فکر کنیم قیافه بعد از ازدواج عادی می شود، اشتباه است. حتی می توان گفت دوست داشتن عادی می شود اما نپسندیدن چهره طرف مقابل هرگز از یاد نمی رود.

عوامل خطرساز طلاق

عوامل خطرساز طلاق یکی دوتا نیستند اما سه تا از مهم ترین هایش را می توانید در این موارد جستجو کنید:

۱) تفاوت بارز سطح اقتصادی خانواده ها: یکی از علت های طلاق، تفاوت های اقتصادی خانواده هاست که در ابتدا برای دختر و پسر مهم نیست اما بعد از ازدواج می تواند باعث اختلاف و حتی جدایی آنها شود.

۲) تفاوت بارز فرهنگی اجتماعی خانواده ها: برخلاف فرهنگ های غربی، در فرهنگ های شرقی، افراد کمتر مستقل از خانواده خود هستند، معمولا خانواده و ارزش های خانواده تا ثیر زیادی در روابط زوج دارد. مثلا ازدواج پسری از خانواده مرد سالار با دختری از یک خانواده زن سالار، می تواند باعث جنگ قدرت و نزاع دائمی بین آنها شود.

۳) تفاوت خانوادگی و دینی: اگر یکی از زوجین یا هر دو اصرار زیادی بر تغییر اعتقاد طرف مقابل داشته باشند، ریسک طلاق زیاد می شود. مثلا در بسیاری از مشاوره ها، با زوج هایی مواجه می شویم که یکی از آنها عمل به فرایض دینی را به عنوان شرط ازدواج مطرح می کند، با این امید که این رفتار پس از ازدواج هم ادامه یابد. در حالی که که ممکن است پس از ازدواج فرد به این قولی که داده، عمل نکند.

قول و قرارهای قبل از ازدواج

گاهی افراد قبل از ازدواج به هم قول هایی می دهند ولی خیلی از آنها به این قول ها و عهدها پس از ازدواج پایبند نیستند یا لزومی به وفای به عهد خود نمی بینند یا توانایی عمل کردن به آن را ندارند.

یکی از نمونه های بارز و شایع قول های قبل از ازدواج که به هیچ وجه نباید صددرصد به آن اطمینان کرد، مساله ترک اعتیاد بعد از ازدواج، یا توافق خصوصی بین دختر و پسر بر سر بخشش مهریه بدون اطلاع خانواده هاست. معمولا این اتفاق وقتی رخ می دهد که خانواده ها بر سر میزان مهریه به توافق نرسیده اند و خطر به هم خوردن ازدواج مطرح می شود. در این موارد دختر به پسر پیشنهاد می کند که فعلا این میزان مهریه را بپذیرد تا بعد از ازدواج آن را کاملا ببخشد. چنانچه بنا به دلایلی این بخشش صورت نگیرد، تا سالیان سال آثار مخرب آن به عنوان نمونه ای از فریب در زندگی زناشویی وجود خواهد داشت. مساله مهم دیگر، توافق درباره داشتن یا نداشتن فرزند است، بسیاری از زوج ها فرزنددار شدن بعد از ازدواج را آنقدر بدیهی می دانند که هیچ مذاکره ای درباره آن انجام نمی دهند، برخی افراد هیچ تمایلی به داشتن فرزند ندارند به همین دلیل ممکن است با همسرشان دچار اختلاف شوند. اگر جنبه ای برای هر کدام از طرفین جنبه حیاتی دارد و ممکن است در صورت خلف وعده طرف مقابل روی زندگی تاثیر منفی بگذارد، نباید هرگز بر پایه این قرار و مدارها وارد زندگی شود.

انواع ازدواج ها

در هفته گذشته، ازدواج های ایرانی را برحسب زمان پیوند به سه دسته تقسیم بندی کرده بودیم و این هفته می خواهیم ازدواج ها را از منظری دیگر تقسیم بندی کنیم:

۱) ازدواج های سیاسی: ازدواج هایی که فقط بر پایه شباهت ایدئولوژی سیاسی شکل می گیرد. نظیر این ازدواج ها در کشور ما در فاصله سال های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۷ بسیار مشاهده شد. بسیاری از این افراد بعد از ازدواج فهمیدند که شباهت ایدئولوژی سیاسی در زندگی هرگز به تنهایی ملاک نیست. یکی از مهم ترین مشکلاتی که دامنگیر این گونه ازدواج ها شد، اختلافات شدید مالی و اقتصادی بود. از مشکلات دیگر ازدواج های سیاسی این است که نگرش سیاسی افراد به خصوص در کشورهای در حال توسعه می تواند حتی روز به روز تغییر کند و این مساله زندگی زوج ها را دستخوش تلاطم می کند.

۲) ازدواج یک دختر با پسر مقیم خارج از کشور: اگرچه تمایل پسر به ازدواج با دختر هموطن به ظاهر امری ارزشمند است اما بسیاری از این ازدواج ها فقط بر پایه دوره ای از ارتباطات تلفنی، پست الکترونیک یا حداکثر دیدن هم و صحبت به وسیله وب کم انجام می شود که هیچ یک از وسایل مذکور قادر به ارائه تصویر واقعی از اخلاق و رفتار فرد مقابل نیستند. در این موارد، دخترها با امید و آرزو دنیایی رویایی برای خود می سازند و وارد زندگی مشترک با فردی می شوند که از لحاظ الگوی زندگی، تفکر و رفتار، فرسنگ ها با آنها فاصله دارد. از آنجا که این ازدواج ها معمولا با هیاهوی زیادی صورت می گیرد، بعد از شکست، دختر روی بازگشت به کشور را ندارد و مشکلات بسیاری پیدا می کند.

۳) ازدواج با افراد دارای مشاغل خاص: ازدواج با افرادی که مشاغل خاصی دارند، شرایط خاصی دارد که باید در مورد آن فکر و بعد تصمیم گیری کرد. مثلا همسر دریانوردان می گویند باید دریادل باشی تا زندگی با یک دریانورد را تاب بیاوری زیرا دریانوردان چند ماه از سال را روی آب ها می گذرانند و در کنار خانواده شان حضور ندارند.

۴) ازدواج رومانتیک: ازدواج های احساسی، بدون در نظر گرفتن جنبه های منطقی و واقع گرایانه انجام می شوند. گاهی افراد برای فشار آوردن به خانواده یا فرد مقابل برای وادارکردن به پذیرش ازدواج، اقدام به خودکشی با قرص یا خودزنی هم می کنند، تا از طریق القای حس ترحم یا ترساندن، دیگران را وادار به پذیرش ازدواج کنند. ازدواج هایی که با چنین رویکرد غیرواقع بینانه ای آغاز شوند، به احتمال بسیار زیاد به شکست منجر خواهند شد؛ شکستی که به علت اصرار شدید افراد، در بسیاری از موارد راه بازگشتی ندارد.

دکتر سامرند سلیمی: روان‌پزشک و خانواده درمانگر

عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

راههای ازدواج موفق

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


ازدواج شما می تواند بهترین باشد

ازدواج شما می تواند بهترین باشد

به اعتقاد یک روانپزشک خانواده ، ازدواج به دوصورت است . ازدواجهایی که موفق نیستند وازدواجهایی که بامشکلات وسختی دست به گریبان می باشند . درباره این موضوع فکرکنید . ازدواج زنان ومردانی باتفکرات واندیشه های گوناگون ، سرشتهای متفاوت وبعضی اوقات با خلق وخوهای مغایر هم را به یکدیگر نزدیک می کند وآنها را درکنارهم قرارمی دهد .

اما نتیجه : اغلب نا سازگاری ، عصبانیت ، ناامیدی ودرنهایت درد ورنج است . نمی توانیم انکار کنیم که ازدواج سخت است ویا اینکه بگوییم هیچ ازدواجی ناموفق نیست . اما می توانیم این را بگوییم که ازدواجهای بد وناموفق می توانند بهتر شوند واین امر فقط مستلزم تلاش بسیارزیاد است .

ازدواج وزندگی مشترک آن طوری که ما می شناختیم .

یک زوج جوان می گویند : ما به تجربه آموختیم که زندگی مشترک چقدرسریع می تواند تلخ وناگوار شود . درست سه ماه بعد از ازدواجمان وارد مدرسه پزشکی شدم . زمانهایی که می توانستیم با هم سپری کنیم بخاطربرنامه درسی من ، مطالعه مستمر وفشرده وشیفتهای کاری من دربیمارستان محدود شده بود . زندگی مشترک ما که هنوزعمری از آن نگذشته بود دچار سختی وناهنجاری فراوان شد . فشارهای کاری من با آمدن فرزندمان دوچندان شده بود . همان موقع بود که فهمیدم زندگی ما می توانست راحت تر وزیباتر باشد اگر با یک گروه ازدواج درمانی مشورت می کردم .

بهرحال دوجا کارکردن ودوتا بجه – بله دراین فاصله ما صاحب فرزند دیگری شده بودیم – چیزی بود که خودمان خواسته بودیم . درمدت ۱۰ سال ۳تا از والدینمان ا زدنیا رفتند وحسابی سرگرم مراسم عزاداری ومسافرتهای کوتا ه مدت شده بودیم . هم زندگی شخصی وهم زندگی مشترکمان حسابی خسته کننده ورنج آور شده بود . ارتباط ما دونفر روزبروز کمرنگتر می شد . چرا که برای هر چیزی ، فقط جزمناسباتمان ، وقت وتوجه زیادی صرف می شد . چندکتاب برجسته که توسط نویسندگان خبره ومذهبی درباره ازدواج نوشته شده بود را مطالعه کریم . درهرکدام از این کتابها کاملا توضیح داده شده بود که چه نکاتی اشتباه هستند وچطور می شود آنها رادفع کرد . اما هروقت که خواستیم یکی از این دستورالعملها را عملی کنیم متوجه می شدیم که چقدرفاصله گرفته ایم وهم چنان غرق درروشهای قدیمی خودمان هستیم . هربار امتحان می کردیم ، ناکامی وشکست دراین راه مانع از این می شد دوباره بتوانیم براحتی شروع کنیم .دیگر نمی توانستیم براحتی با هم ارتباط برقرارکنیم ومن وهمسرم هردوگناه وتقصیر را برگردن دیگری می انداختیم وفکر می کردیم دیگری است که نه می تواند طرف مقابلش را درک کند ونه می تواند آن را بفهمد .

باوجود ناسازگاریهای آشکاری که بین ما ایجاد شده بود اما یک صمیمت اندکی هم حس می شد . مسائل ومشکلات حل نشده باضافه عصبانیت وخشمگین شدنمان باعث آزردگی مان از دست دیگری می شد . با اینکه هر دوی ما درزندگی مشترکمان بی تقصیر نبودیم ولی بی میل هم نبودیم که این عشق وعلاقه را که حالاداشت کم کم از دست می رفت دوباره زنده کنیم .

اما چه طور؟

زندگی مشترک آنطور که ما آرزو داشتیم باشد :

وقتی به نزدیک پزشک خانواده رفتیم توانستیم راه حلی برای مشکلمان پیدا کنیم .

این پزشک درباره انواع مشکلاتی که پزشکان متأهل با آن روبرو هستند صحبت کرد وآنها را شرح داد . اوبه ما توصیه کرد برای اینکه روح تازه ای به زندگی مشترکمان دمیده شود باید که به گوشه ای خلوت دردامنه طبیعت پناه ببریم. چیزی که او بعنوان مشاوره درمانی یا حیاتی نو به زندگی مشترک بخشیدن یاد می کرد و گویا همان چیزی بود که ما احتیاج داشتیم . پس پذیرفتم که با همسرم همراه شوم .

اصول و قوانینی که ما در خلوتمان رعایت کردیم ، عبارت بود از :

مراوده دوستانه ، متعهد بودن نسبت به هم ومشکلات را از پیش پابرداشتن . این پزشک مشاورما را تشویق کرد که زندگی مشترک وخانواده خود را برهر چیز دیگر مقدم دانسته واجازه ندهیم که کار وگرفتاریها جانشین اهداف ما بشوند .

او توضبح داد که زندگی مشترک و زناشویی نیازمند هر دو احساس عاطفی و جنسی است و شریک زندگی ما نمی تواند اهمال و غفلت در هیچکدام از این موارد را بپذیرد و نفاق و جدایی از آنجایی بوجود می آید که هر کدام از زوجین برای جبران این کمبود به سمت و سویی دیگر کشیده می شوند . و حفظ و سلامتی این زندگی که به این دو احساس وابسته است تنها با برنامه ریزی امکان پذیر است .

این دکتر تاکید کرد: اگر بنا به دلایلی کاری و گرفتاری برایتان پیش آمد برای جبرانش دنبال فرصتی باشید تا زمانی را با همسرتان سپری کنید و شانس با هم بودن را از دست ندهید.›

در طی این جلسات مشاوره ای خصوصی (انفرادی ) من و همسرم شرایط خانوادگی ای که در آن رشد کرده و بزرگ شده بودیم را مرور کردیم . خانه ای که پدرهای ما حس صمیمانه ای نداشتند و برای ما افرادی ناآشنا و ناملموس بودند هیچکدام از ما دو نفر عواطف صمیمانه و دوستانه ای را در زندگی زناشویی والدینمان ندیده بودیم . آنجا بود که فهمیدم من از همسرم می خواستم و در واقع انتظار داشتم محبتی که پدر و مادرم از من دریغ کرده بودند را برایم جبران کند. در عوض همسرم هم با احساسات ناخوشایند و خشونت باری که در حین خدمت سربازی در جنگ روبرو شده بود دست به گریبان بود. بویژه اینکه چرا در آن جنگ او باید زنده بماند و خیلی های دیگر همچون بهترین دوستش از بین بروند. با حضور در این جلسات ،تمامی عواملی که باعث کدورت و تیرگی روابط صمیمانه ما شده بود را یادداشت کردیم . هر دوی ما با کنترل کردن عصبانیت و خودداری از احساساتی شدن سعی کردیم تا از کشمکش و بحث دوری کنیم . به این ترتیب عشق و علاقه بین ما افزایش پیدا کرد و دیگر با مسائلی که باعث تیرگی روابط ما شده بود روبرو نشدیم.

بعضی از مسائل تا چندین سال باعث ناراحتی ما بود و اثرات نامطلوبی بر زندگی ما گذاشته بود چرا که نتوانسته بودیم آنها را برای خودمان حل و فصل کنیم . همسرم قبول داشت که هنوز هم از من دلخور و رنجیده بود. آنهم به علت غیبتهای مداوم من از منزل در طول دوره رزیدنتی من و اینکه مجبور بوده از پسر کوچکمان به تنهایی مراقبت کند. کم ظرفیت شدن و بی تفاوت بودن همسرم بخصوص زمانی که مادرم بیمار و در آسایشگاه بستری شد باعث گردید تا بعد از آن حس نفرت و کینه ای از همسرم در من بوجود بیابد.

با شرکت در جلسات مشاوره توانستیم این مشکلات را بشناسیم.شروع کنیم به ترسیم لایه های صدمه دیده و آسیب دیده زندگیمان و قبل از اینکه همدیگر را فراموش کنیم یک زندگی جدید و زیبایی را بسازیم .

این مسافرت و خلوت دو نفره به ما فرصتی داد تا با هم باشیم. بدون هیچ مزاحمی در اتاق ما حتی یک تلویزیون هم نبود. حالا بدون هیچ مزاحم و یا نگرانی و دلواپسی از زندگی روزمره فرصت بسیار زیادی داشتیم تا با هم صحبت کنیم و خوش باشیم و آنچه را که این مدت آموخته بودیم عملی کنیم . خیلی راحت و ساده از اینکه با هم بودیم لذت می بردیم و می شود گفت که تقریبا مانند یک ماه عسل بود.من وهمسرم بعد از بازگشت به خانه تصمیم گرفتیم تغییراتی دراخلاق ورفتار خود بدهیم وبه این منظور حق وحقوقی که هرکدام از ما بر دیگری داشت را روی کاغذی یادداشت کردیم تا هرچند وقت یکبار با مرورشان از فراموش شدن آنها جلوگیری کنیم وهم چنین برای دستیابی به اهدافمان که نیازمندشان بودیم سعی کردیم برنامه وروش مشخصی را پیاده کنیم ومطمئنا برای این کار به زمان بیشتری احتیاج داشتیم . بطورمثال فهرستی از اوقات یک هفته راتهیه کردیم مانند ظهر سه شنبه ویاعصر پنج شنبه تا بتوانیم به طورمرتب فرصتی برای باهم بودن را داشته باشیم .

زندگی مشترک را آنطورکه باید باشد ساختیم .

بله ، ازدواج سخت است ، گاهی اوقات هم درگیر آن الگوهای قدیمی خودمان می شویم . سریعا اصول سه گانه زندگی رابخاطر می آوریم . مراوده دوستانه ، متعهد بودن نسبت به هم ومشکلات رااز پیش پا برداشتن ودوباره از نوشروع می کنیم ، یکدیگر را عفو می کنیم وبیشتر از همیشه به یکدیگر می رسیم وتوجه داریم .


اخیرا درسمینار ‹‹ ازدواج ›› با پسرمان ونامزدش حضوریافتیم ازدواج آنها درآینده نزدیک برای ما انگیزه ای بود تا مناسبات خودمان را – که حالا۲۶ سال از آن گذشته بود هم چنان دوستانه ومطلوب نگهداریم .

درست است . زندگی مشترک ما هیچ وقت عالی بدون نقص نبود . اما به کمک خدا دیگر هرگز بدنخواهد شد وامیدوارم که برای همه همین گونه باشد .

http://www.aftabir.com/

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ازدواج

ازدواج

ازدواج

حدود ۹۵ درصد از آدمیان در برهه ای از زمان ازدواج می کنند و دلیل خوبی نیز برای این کار وجود دارد. داده ها حاکی از آن است که افراد متاهل از لحاظ روانی و جسمانی نسبت به افراد مجرد کارکرد بهتری دارند. همچنین ازدواج با شادکامی بیشتر رابطه دارد. درمان گران معتقدند که یک ازدواج خوب از لحاظ روانی نیز خاصیت درمانی داشته و می تواند به شخص در غلبه بر عوارض ناخوشایند دوران کودکی کمک کند.

بر طبق تحقیقات میان نا آرامی های ناشویی و اختلال جسمانی و عاطفی یک رابطه صریح و روشن وجود دارد. از آنجایی که ازدواج موفق و سالم با کارکرد عمومی سالم و ازدواج ضعیف و ناموفق با کارکرد کلی ضعیف رابطه دارد، درک عواملی که این دو حالت را از یکدیگر مجزا می سازند، نکته با ارزشی خواهد بود.

عوامل مربوط به شرایط زندگی

□ درآمد و اشتغال

درآمد کم و ناامنی شغلی با رضایت مندی زناشویی پایین همراه است. هنگامی که زوجین دائما درباره پول نگرانی داشته باشند، رضایت مندی زناشویی پایین خواهد بود. بویژه برای شوهرها ، رضایت مندی شغلی با خشنودی زناشویی رابطه دارد. اما موفقیت شغل نیز ممکن است مسائل و مشکلات خاص خود را داشته باشد. معلوم شده است که اگر شوهران پر درآمد مجبور باشند قسمت عمده ای از زمان را بیرون از خانه به سر ببرند، رضایت مندی زناشویی کاهش می یابد. بررسی ها درباره اثرات زمان مصرف شده برای کار به جای بودن در خانه ظاهرا می تواند حاکی از آن باشد که اگر زنان در خارج از خانه کار بکنند، ازدواج ها به خطر می افتد.

□ فرزندان

هوفمان و می نیس گزارش کردند که بسیاری از والدین معتقدند داشتن فرزند باعث نزدیکی زن و شوهر به یکدیگر می شود. و برخی از زوجها به این امید بچه دار می شوند که این کار رابطه آنها را تقویت کند. گزارش ها حاکی از آن است که بسیاری از زن و شوهرهایی که پس از تولد فرزندان در خطر تباهی زناشویی قرار دارند آنهایی هستند که سازگاری زناشویی شان قبل از ورود فرزندان در نازلترین درجه بوده است. زوجهایی که قبل از تولد کودکان کارکرد سالمی داشته اند، با تجربه پدر و مادر بودن کنار می آیند. ظاهرا فرزند داشتن به امید بهبود یک ازدواج متزلزل کاری اشتباه است.

بهترین کار این است که ابتدا ازدواج را بهبود بخشید. والدین بالقوه می توانند با بحث راجع به معایب و محاسن احتمالی پدر و مادر شدن ، خود را برای بچه دار شدن آماده سازند. ممکن است آنها به بحث راجع به موضوعهایی از قبیل تنظیم مسئولیتهای مربوط به فرزند پروری و فنون آن بپردازند. عشق به کودک بطور خود به خود در زمان تولد به جوش نمی آید. در اینجا نیز به مانند سایر صورتهای کشش و جاذبه بین فردی ، هنگامی که تجربه های زندگی به قدر کافی به دست آمد، این علاقه بوجود می آید.

□ بیماری

بیماری همسر می تواند در حکم بحران باشد. این همان زمانی است که رابطه تضعیف یا تقویت می شود. دوثرمن دریافت که به دنبال حمله قلبی شوهر ، عده قلیلی از ازدواجها به تباهی می گرایند، قسمت عمده ای از ازدواجها تغییر نمی کنند و مابقی نیز بهبود می یابد. تعجبی ندارد بدانیم که کارکرد زناشویی قبل از وقوع بیماری ، عامل مهمی در تعیین نحوه مقاومت خانواده در برابر فشار روانی ناشی از بیماری به شمار می آید.

ایثار همسر سالم در هنگام بیماری صرفا زمانی می تواند به تحکیم ازدواج کمک کند که فرد بیمار معتقد باشد انگیزه این ایثار عشق بوده است. اما اگر در حکم وظیفه تلقی شود، چنین تحکیمی صورت نخواهد گرفت. اگر ازدواج مذبور پیش از بیماری به عنوان رابطه ای عاشقانه محسوب گردد، احتمالا ساده تر آن است که انگیزه این ایثار را عشق بدانیم.

□ حسادت

با این که عده ای حسادت را مدرک غیر مستقیمی برای عشق نیرومند تلقی می کنند، اما اگر قرار باشد که این وضعیت سالها به طول بینجامد آن گاه می تواند امری ناراحت کننده و ناخوشایند باشد. میزان حسادت در ازدواج با رضایت مندی زناشویی رابطه معکوس دارد؛ هر چه حسادت بیشتر باشد کیفیت رابطه پایین تر است

http://www.aftabir.com/


http://maktoobshop.com/

راههای ازدواج موفق


ازدواج

ایدئولوژی ازدواج از حوزه های اصلی پژوهش فمینیستی است، زیرا این ایدئولوژی شالوده ی عملکرد سایر نهاد ها از قبیل دولت است. ازدواج نهادی است که به طور سنتی هویتی اجتماعی به زنان می بخشد و نظریه فمینیستی از منظر های گوناگون آن را مورد توجه قرار داده است. نظریه ی فمینیستی ازدواج را محملی برای شکل گیری گروه بندی های جنسیتی، جایگاه تقسیم جنسی کار و انقیاد زنان و الگوی یک «هنجار» جنسی برای سایر نهادهای اجتماعی می داند.

فمینیست های مارکسیست به تقسیم جنسی کار در ازدواج توجه ویژه دارند . از نگاه آنها ازدواج قراردادی کاری است که در آن شوهر ، صاحب کار بدون مزد زن است و این امر به شیوه ی تولید خانگی و نحوه ای از استثمار مرد سالارانه شکل می بخشد. این امر باعث میشود در نهادهای دولتی مربوط به رفاه و تامین اجتماعی اساس و معیار بر این قرار بگیرد که زنان از لحاظ اقتصادی به مردان متکی هستند.

قبول اتکای اقتصادی زنان به مردان که در فرهنگ خود ما هم اغلب مسلم انگاشته می شود، آفات بسیار زیادی به همراه دارد. این امر چنانکه ادعا می شود به هیچ وجه نشانگر ارزش و کرامت زن در فرهنگ ما نیست و در ازاء آن بسیاری از آزادی ها و حتی مسئولیت های انسانی زن از او سلب میشود. شاید بزرگترین و مهم ترین آنها «اختیار و اراده ی آزاد» او در عمل و به تبع آن در اندیشه باشد…

وجود اختیار و اراده در انسانها دلیل الزام آنها برای انجام هرعمل اخلاقی است و این در حالی است که به موجب قرارداد ازدواج دست کم در کشور ما و با این توجیه که مرد کفالت اقتصادی زن را به عهده دارد اختیار و اراده ی آزاد زن از او سلب می شود فیلسوفی میگوید «فردی که قراردادی را بپذیرد که به موجب آن بخشی از اختیار و آزادی خود را واگذار کند، انسانیت خود را واگذار کرده است!»

با خواندن چنین جملاتی عمق حضور « به مثابه بیگانه» زنان در بازخوانی فمینیست ها از تاریخ، فلسفه، اخلاق، سیاست و… حس میشود.

این سکه البته روی دیگری هم دارد که همان خانه نشینی،عافیت طلبی،کم سوادی، بی تخصصی و تنبلی زنان است. تنبلی در تجربه ی فرصت های جدید، تخصص بالا، مشاغل جدید و فاجعه ای همچون تنبلی در بجای خود اندیشیدن و بجای خود تصمیم گرفتن و بجای خود رشد کردن ! زنان زیادی را می شناسم که خیال میکنند رشد اقتصادی یا فکری شوهر و فرزندانشان پس رفت یا درجا زدن آنها را جبران میکند. غافل از اینکه…

با خانه نشینی و در نتیجه حاشیه نشینی زنان اصولا بلند پروازی و اندیشه های عمیق مجال رشد پیدا نمی کنند و اینگونه است که اکنون در بهترین حالت در میان عامه ی زنان با افراد متوقعی مواجه هستیم که از مطالبات فمینیستی هم ، تنها به دنبال آن بخشی هستند که منافعشان را تامین کند و به هیچ وجه حاضر به پذیرش لوازم و نتایج مطالبات برابری خواهانه نیستند.

فمینیست های رادیکال ازدواج را شکلی از ناهم جنس خواهی اجباری تعریف می کنند که هدف اصلی آن کنترل احساسات جنسی زنان از طریق مقید کردن آن ها به شوهرانشان است. این امر، همراه با کنترل مردان برکار زنان در خانه، ازدواج را در جامعه ی مردسالار به منبع اصلی سرکوب زنان تبدیل کرده است. آنها خانواده را نهادی سر منشا نابرابری می دانند که در آن مردان از زنان هم توقع خدمات خانگی دارند و هم توقع خدمات جنسی و این در حالی است که عنوان حریم خصوصی برای خانواده امکان خشونت بدون مجازات علیه زنان را به مردان می دهد.

در میان فمینیست ها موضع گیریهای بسیار متفاوت در قبال ازدواج، تشکیل خانواده و ارزش و اهمیت آن وجود دارد. فمینیسم تنها جنبش سیاسی رادیکالی است که توجه خود را به دگرگونی مناسبات خانوادگی معطوف کرده است . فمینیسم نوین دیگر همچون گذشته به ازدواج و خانواده به عنوان جایگاه عمده ی سرکوب زنان نگاه نمیکند.

با این حال تمامی فمینیست ها می پذیرند که خانواده به رغم داشتن پیچیدگی ها و تفاوت های بنیادینی که بسته به جامعه ای که در آن شکل گرفته، دارد تعریف های جدیدی لازم دارد؛ چراکه تعاریف موجود برخاسته از فرضیاتی درباره ی نقش مسلط مردان است؛ برای نمونه چنان که به آن اشاره شد تباین بین قلمرو عمومی و خصوصی بخشی از طرح نظام اجتماعی مردانه است.

فمینیست ها با طرح شعار هرچیز شخصی، سیاسی است. طرح های زیادی را در حمایت از زنان در خانواده به مرحله ی اجرا درآورده اند. به ویژه این موفقیتها در کشور آمریکا بسیار چشمگیر بوده است و مورد توجه فعالان فمینیستی خود ما هم هست که البته با موانع خاص خود روبرو است.

فمینیست ها تلاشهای فراوانی برای از میان بردن این باور عمومی که شخصیت اجتماعی زنان را وضعیت تاهل آنها نشان می دهد انجام داده اند. باوری که در سطوح مختلف زندگی مردم کشور ما هم عمیقا ریشه دوانده است و به نوعی مشخص کننده نوع نگاه و حتی طرز برخورد با زنان است.

در موج دوم فمینیست تلاش شد تا تمایز میان القاب دوشیزه و خانم از میان برداشته شود تا اهمیت تاهل و تجرد در زندگی اجتماعی زنان ولو در کلام کمتر شود.

همچنین اکنون انسان شناسان فمینیست بر این اصل «که ازدواج یک انتخاب است نه یک وظیفه تکیه می کنند» و سعی در از میان بردن بدبینی و باورهای غلط اجتماعی در باره ی زنانی که ازدواج نمیکنند دارند.

http://www.aftabir.com/

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

درباره ازدواج


درباره ازدواج

از میان ضرب المثل های ملل مختلف و همین طور سخنان شخصیت های بزرگ جهان پیرامون ازدواج شصت مورد را انتخاب کرده ایم. بسیاری از این حرف ها جنبه شوخی و مزاح دارد اما تعداد دیگری از آنها شاید وصف حال من و شما باشد! همین طور قسمت دیگری از این گفته ها می تواند برای عده ای حکم کلید راهنما را داشته باشد.

۱ هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت مشورت کن تا با چشم هایت.(ضرب المثل آلمانی)

۲ مردی که به خاطر پول زن می گیرد، به نوکری می رود. (ضرب المثل فرانسوی)

۳ لیاقت داماد، به قدرت بازوی اوست. (ضرب المثل چینی)

۴ زنی سعادتمند است که مطیع باشد. (ضرب المثل یونانی)

۵ زن عاقل با داماد بی پول خوب می سازد. (ضرب المثل انگلیسی)

۶ زن مطیع فرمانروای قلب شوهر است. (ضرب المثل انگلیسی)

۷ زن و شوهر اگر یکدیگر را بخواهند در کلبه ی خرابه هم زندگی می کنند. (ضرب المثل آلمانی)

۸ داماد زشت و با شخصیت به از داماد خوش صورت و بی لیاقت. (ضرب المثل لهستانی)

۹ دختر عاقل، جوان فقیر را به پیرمرد ثروتمند ترجیح می دهد. (ضرب المثل ایتالیایی)

۱۰ داماد که نشدی از یک شب شادمانی و عمری بداخلاقی محروم گشته ای. (ضرب المثل فرانسوی)

۱۱ دو نوع زن وجود دارد؛ با یکی ثروتمند می شوی و با دیگری فقیر. (ضرب المثل ایتالیایی)

۱۲ در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه کن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق کن. (ضرب المثل آذربایجانی)

۱۳ برا ی یافتن زن می ارزد که یک کفش بیشتر پاره کنی. (ضرب المثل چینی)

۱۴ تاک را از خاک خوب و دختر را از مادر خوب و اصیل انتخاب کن. (ضرب المثل چینی)

۱۵ اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری اختیار شکمش را در دست بگیر. (ضرب المثل اسپانیایی)

۱۶ اگر زنی خواست که تو به خاطر پول همسرش شوی با او ازدواج کن اما پولت را از او دور نگه دار. (ضرب المثل ترکی)

۱۷ ازدواج مقدس ترین قراردادها محسوب می شود. (ماری آمپر)

۱۸ ازدواج مثل یک هندوانه است که گاهی خوب می شود و گاهی هم بسیار بد. (ضرب المثل اسپانیایی)

۱۹ ازدواج، زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است. (ضرب المثل فرانسوی)

۲۰ ازدواج کردن وازدواج نکردن هر دو موجب پشیمانی است. (سقراط )

۲۱ ازدواج مثل اجرای یک نقشه جنگی است که اگر در آن فقط یک اشتباه صورت بگیرد جبرانش غیر ممکن خواهد بود. (بورنز)

۲۲ ازدواجی که به خاطر پول صورت گیرد، برای پول هم از بین می رود. (رولاند)

۲۳ ازدواج همیشه به عشق پایان داده است. (ناپلئون)

۲۴ اگر کسی در انتخاب همسرش دقت نکند، دو نفر را بدبخت کرده است. (محمد حجازی)

http://maktoobshop.com/

۲۵ انتخاب پدر و مادر دست خود انسان نیست، ولی می توانیم مادر شوهر و مادر زنمان را خودمان انتخاب کنیم. (خانم پرل باک)

۲۶ با زنی ازدواج کنید که اگر بود، بهترین دوست شما می شد. (بردون)

۲۷ با همسر خود مثل یک کتاب رفتار کنید و فصل های خسته کننده او را اصلاً نخوانید. (سونی اسمارت)

۲۸ برای یک زندگی سعادتمندانه، مرد باید باشد و زن (سروانتس)

۲۹ ازدواج بیشتر از رفتن به جنگ شجاعت می خواهد. (کریستین)

۳۰ تا یک سال بعد از ازدواج، مرد و زن زشتی های یکدیگر را نمی بینند. (اسمایلز)

۳۱ پیش از ازدواج چشم هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج آنها را روی هم بگذارید. (فرانکلین)

۳۲ خانه بدون زن ، گورستان است. (بالزاک)

۳۳ تنها علاج عشق، ازدواج است. (آرت بوخوالد)

۳۴ ازدواج پیوندی است که از درختی به درخت دیگر بزنند، اگر خوب گرفت هر دو زنده می شوند و اگر بد شد هر دو می میرند. (سعید نفیسی)

۳۵ ازدواج عبارتست از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی ، سه سال جنگ و سی سال تحمل! (تن)

۳۶ شوهر خانه است و زن قلب آن. (سیریوس)

۳۷ عشق ، سپیده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق. (بالزاک)

۳۸ قبل از ازدواج درباره تربیت اطفال شش نظریه داشتم، اما حالا شش فرزند دارم و دارای هیچ نظریه ای نیستم. (لرد لوچستر)

۳۹ مردانی که می کوشند زن ها را درک کنند، فقط موفق می شوند با آنها ازدواج کنند. (بن بیکر)

۴۰ با ازدواج، مرد روی گذشته اش خط می کشد و زن روی آینده اش. (سینکالویس)

۴۱ خوشحالی های واقعی بعد از ازدواج به دست می آید. (پاستور)

۴۲ ازدواج کنید، به هر وسیله ای که می توانید. زیرا اگر زن خوبی گیرتان آمد بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یک همسر بد شوید فیلسوف بزرگی می شوید. (سقراط)

۴۳ قبل از رفتن به جنگ یکی دو بار و پیش از رفتن به خواستگاری سه بار برای خودت دعا کن. (یکی از دانشمندان لهستانی)

۴۴ مطیع مرد باشید تا او شما را بپرستد. (کارول بیکر)

۴۵ من تنها با مردی ازدواج می کنم که عتیقه شناس باشد تا هر چه پیرتر شدم، برای او عزیزتر باشم . (آگاتا کریستی)

۴۶ هر چه متأهلان بیشتر شوند، جنایت ها کمتر خواهد شد. (ولتر)

۴۷ هیچ چیز غرور مرد را به اندازه ی شادی همسرش بالا نمی برد، چون همیشه آن را مربوط به خودش می داند. (جانسون)

۴۸ زن ترجیح می دهد با مردی ازدواج کند که زندگی خوبی نداشته باشد، اما نمی تواند مردی را که شنونده خوبی نیست، تحمل کند. (کینهابارد)

۴۹ اصل و نسب مرد وقتی مشخص می شود که آنها بر سر مسائل کوچک با هم مشکل پیدا می کنند. ( شاو)

۵۰ وقتی برای عروسی ات خیلی هزینه کنی ، مهمان هایت را یک شب خوشحال می کنی و خودت را عمری ناراحت! (روزنامه نگار ایرلندی)

۵۱ – هیچ زنی در راه رضای خدا با مرد ازدواج نمی کند. (ضرب المثل اسکاتلندی)

۵۲ – با قرض اگر داماد شدی با خنده خداحافظی کن. (ضرب المثل آلمانی)

۵۳ – تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره ی آن اظهار نظر کنی. (شارل بودلر)

۵۴ – دوام ازدواج یک قسمت روی محبت است و نه قسمتش روی گذشت از خطا. (ضرب المثل اسکاتلندی)

۵۵ – ازدواج پدیده ای است برای تکامل مرد. (مثل سانسکریت)

۵۶ – زناشویی غصه های خیالی و موهوم را به غصه نقد و موجود تبدیل می کند. (ضرب المثل آلمانی)

۵۷ – ازدواج قرارداد دو نفره ای است که در همه دنیا اعتبار دارد. (مارک تواین)

۵۸ – ازدواج مجموعه ای ازمزه هاست هم تلخی و شوری دارد.هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی.(ولتر)

http://www.aftabir.com/


http://maktoobshop.com/

راههای ازدواج موفق

http://maktoobshop.com/

ازدواج چرا ؟!

ازدواج جوانان یکی از مسائل اصلی جامعه ایرانی است. وقتی از ازدواج سخن می گوییم در واقع به پاسخ گویی به نیازهای عاطفی و روحی و روانی در کنار نیاز جنسی، شکل گیری روابط اجتماعی گسترده تر و تبادلات فرهنگی در لایه های مختلف اجتماعی اشاره می کنیم. درباره موانع ازدواج و ارائه راهکارهایی برای ازدواج آسان، بارها مطالبی خوانده یا شنیده اید. به این دلیل قصد داریم درباره انگیزه ازدواج و چرایی ازدواج سخن بگوییم. این که چگونه می توان جوان امروز را که به بلوغ فکری، اقتصادی، روانی و اجتماعی رسیده است، تشویق به ازدواج کرد؟ اصلا چرا باید ازدواج کرد؟ آیا صرف این که همه ازدواج می کنند پس دیگران گریزی از این امر ندارند، برای شکل گیری یک زندگی تازه کافی است؟ آیا ضعف انگیزه و یا نداشتن انگیزه برای ازدواج، افزایش آمار طلاق را در پی نخواهد داشت؟ چگونه می توان انگیزه صحیح ازدواج را در بین جوانان اشاعه داد؟ در این باره با ۲ تن از کارشناسان به گفت و گو نشسته ایم که مباحث مطرح شده می تواند بخشی از این پرسش ها را پاسخ دهد.دکتر علیرضا شریفی یزدی، عضو پژوهشگاه تعلیم و تربیت و دارنده دکترای جامعه شناسی خانواده، این بحث را شامل ابعاد متفاوتی می شمارد و تاکید می کند: فلسفه ای که درباره ازدواج در دین اسلام مطرح شده، کاملا واضح است و اسلام ازدواج را راهی برای رسیدن فرد به تکامل می داند.از آن گذشته ازدواج یک سنت نبوی است و مسلمانان آن را ادامه این سنت می دانند و ارج می نهند.

از منظر روان شناسی باید گفت که انسان از نظر روانی نیاز دارد در یک ارتباط متعارف و سالم قرار بگیرد تا نیازهای روحی و روانی اش برطرف شود. بسیاری از اختلالات روحی و روانی ناشی از نبود «همراه کامل» است که معمولا در هم جنس یافت نمی شود. در فرهنگ هایی مثل ما که ارزش ها و اعتقادات مذهبی نقش پررنگی در زندگی دارد، نیازهای عاطفی و روانی فرد هم زمان با تشکیل یک زندگی مشترک و ازدواج برآورده می شود.از طرف دیگر انسان یک موجود اجتماعی است که به ارتباط نیاز دارد و شبکه ارتباط اجتماعی عاطفی به او کمک می کند با دیگران کنش داشته باشد، یکی از جامع ترین و کامل ترین کنش ها، کنش در بستر خانواده است.زن و مرد در بستر خانواده به شبکه اجتماعی بزرگ تری وصل می شوند و می توانند کارکردهای اصلی خود را اجرا کنند. رشد توانمندی های بالقوه در انسان مانند خلاقیت، آزادی اندیشه، تفکر و اخلاق در بسترهای ارتباطی رخ می دهد.

نکته دیگری که در روان شناسی اجتماعی اهمیت چشمگیری دارد این است که انسان در ۳ سطح با محیط اطرافش در تعامل است سطح اول بخشی از مغز را درگیر می کند که برای دستیابی به نیازهای غریزی انسان فرمان می دهد. مثل خوردن یا حفظ امنیت در مقابل سرما، گرما و خطرات ، در سطح دوم مغز انسان از عقلانیت ابزاری برای برآورده کردن نیازهایش استفاده می کند.در این مرحله انسان به منافع خود می اندیشد و تلاش می کند از تمامی امکانات و منابع موجود در محیط پیرامونش به نفع خود بهره برداری کند. در سطح سوم که قسمتی دیگر از مغز عهده دار آن است ارتباطات متعالی انسان شکل می گیرد.مهرورزی به دیگران،لذت ایثار و بخشش، احساس عذاب وجدان همگی در این سطح رخ می دهد.تشکیل خانواده به طور مستقیم با سطح سوم در ارتباط است، هرچند در تمامی سطوح درگیر مغز، زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. ازدواج را هرگز نمی توان فقط به منظور برآورده کردن نیاز غریزی انسان درنظر گرفت؛ چرا که ازدواج با رسیدن انسان به کمال در ارتباط تنگاتنگ است.ازدواج بدون شک به رشد متعادل انسان کمک می کند. در گام اول نیاز غریزی فرد را پاسخ می دهد و سپس او را برای ادامه زندگی به تحرک وا می دارد و در نهایت زوج که محور خانواده هستند، از خودگذشتگی، ایثار ، بخشش، صبوری و... را تجربه می کنند و از سر می گذرانند.

دکتر شریفی یزدی می گوید: ازدواج در فرهنگ ما سنتی حسنه و بسیار پسندیده است و تمامی ابعاد زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. در برخی فرهنگ ها ازدواج یک امر شخصی و فردی مطلق است و می تواند رخ ندهد اما در کشور ما کارکرد خانواده فراتر از کارکرد خانواده در دیگر فرهنگ هاست و نمی تواند وقفه ای در آن ایجاد شود زیرا ما معتقدیم هدف از ازدواج تعالی روح و روان و اندیشه و خلاقیت است.هم چنین دکتر مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به این که ازدواج از سر منفعت طلبی، رسیدن به جایگاه اجتماعی یا اقتصادی، پول، شهرت و غیره با فلسفه آن ناسازگار است، به خراسان تاکید می کند: واقعیت این است که متاسفانه برخی مواقع ازدواج جوانان تحت تاثیر عقاید فرسوده قرار می گیرد در صورتی که بسیاری از خانواده ها و جوانان به رسم و رسوم دست و پاگیر، مخارج کلان جشن های عروسی، مهریه های سنگین و جهیزیه گران تمایلی ندارند و آن را صرفا پای بندی به رسومی می دانند که به هر حال جامعه آن را پذیرفته است. ازدواج البته پس از انتخاب همسر مناسب راحت ترین کار است به شرطی که شرایط آن را فراهم کرده باشیم، مقدمات آن را چیده باشیم، مهارت های اساسی زندگی را به فرزندمان آموخته باشیم و او را برای پذیرش مسئولیت و تعهد آماده کرده باشیم.

وقتی می توانیم انگیزه ازدواج را در فرزندمان تقویت کنیم که خود الگوی مناسبی برای او باشیم. از آن چه هستیم و خانواده ای که تشکیل دادیم، راضی باشیم و سپس بخواهیم بهتر از آن را برای جوانمان فراهم کنیم. انگیزه ازدواج را در جوانی می توان تقویت کرد که به استقلال مالی رسیده و می تواند روی پای خود بایستد. اما جوانی را که تازه از دانشگاه دانش آموخته شده و هنوز برای تمامی مخارج و تصمیم گیری هایش وابسته به خانواده است، نمی توان تشویق به ازدواج کرد. چون او هنوز نمی داند که تصمیم به چه کاری دارد.بنابراین باید با فراهم کردن زمینه استقلال شغل و درآمد انگیزه ازدواج را در او تقویت کرد.وی ادامه می دهد: متاسفانه در بسیاری از خانواده ها والدین می گویند «باید» ازدواج کنید. تاکید من روی کلمه «باید »است.باید یعنی زور و جوان حرف زور را بر نمی تابد. به جای این والدین زمینه ازدواج را فراهم و تلاش کنند به او در انتخاب همسر مناسب کمک کنند. متاسفانه بسیاری از جوانان تصویر مبهمی از ازدواج دارند و صرف داشتن یک رابطه احساسی و بدون کسب استقلال ازدواج می کنند.در بسیاری از موارد دخترانی که با سن ایده آل ازدواج کمی فاصله گرفته اند به تصور این که فرصت ازدواج را از دست می دهند، بدون توجه به هم کفو بودن به خواستگار خود جواب مثبت می دهند و انگیزه ای در این زمینه ندارند.

مسائلی از این دست بسیار فراوان است و ما تا زمانی که انگیزه صحیح ازدواج را اشاعه ندهیم، نمی توانیم از آمار طلاق کم کنیم.زمانی که فرد تصمیم به ازدواج می گیرد باید از نظر روحی، روانی، خانوادگی، مالی و اجتماعی به سطح مناسبی رسیده باشد تا بتواند نیازهای یک نفر دیگر را هم برآورده کند.ازدواج برای کسب آرامش و آسایش است و داشتن یک همدم و همزبان که در موقعیت های مختلف در کنارش باشد. ازدواج وقتی با انگیزه صحیحی انجام شود، خانه به پناهگاه امنی برای زوج تبدیل می شود. اما گاه می بینیم که خانه محل فرار اعضا از همدیگر است.چنین خانواده ای نمی تواند انگیزه صحیحی از ازدواج را به فرزندان منتقل کند.وی ادامه می دهد: من به عنوان یک مددکار همواره به جوانان توصیه می کنم که ازدواج نکنید مگر با بینش و نگرش صحیح و با انگیزه کافی. ازدواجی که پس از اولین تعارض دو طرف به طلاق و جدایی فکر کنند، نمی تواند موفق باشد زیرا حتی اندیشه طلاق می تواند کیان خانواده را از هم بپاشد. بنابراین باید به حرمت خانواده، ازدواج را جدی گرفت و آن را از بلایا و آفت هایی که ممکن است در پی داشته باشد، دور کرد.

زندگی مشترک موفق، به تسکین دردهای مفصلی کمک می کند

درباره زندگی مشترک، انتخاب همسر و نقش و تاثیر آن بر سلامت و تثبیت شخصیت، وسعت یافتن روزی، ادامه نسل، یافتن انگیزه کار و تلاش و ...نکات بسیاری از زبان معصومین (ع) شنیده ایم و همه ما توصیه این بزرگواران را به یاد داریم.امروزه کارشناسان با تحقیق و بررسی بر این توصیه ها صحه می گذارند و شاهد مثال آن هم خبری است به نقل از ایسنا مبنی بر این که متخصصان ارتوپدی می گوید: ازدواج و زندگی زناشویی شاد و رضایت بخش در تسکین دردهای ناشی از التهاب مفاصل موثر است.این متخصصان تاکید دارند: زنان و مردانی که از حمایت عاطفی همسران خود بهره مند هستند، کمتر دچار دردهای مفصلی می شوند و نسبت به دیگر همسالان خود که مجرد هستند و یا ازدواج ناموفقی دارند، از توان حرکتی بهتری برخوردار هستند.بیماری آرتریت روماتوئید یا روماتیسم مفصلی زمانی بروز می کند که سیستم ایمنی بدن شخص به مفاصل او حمله می کند و حاصل آن سفت شدن مفاصل، درد و تورم آن هاست.به گزارش روزنامه ساندی تایمز، در این بیماری مچ دست ها، انگشتان دست و پا، زانوها و قوزک پا بیشتر مستعد ابتلا به آرتریت و التهاب است.در موارد بسیار حاد بیماری، فرد مبتلا در نهایت تقریبا فلج می شود و قادر به انجام کارهای روزانه و عادی خود نخواهد بود. متخصصان علوم پزشکی معتقدند: ثبات و دوام احساسی حاصل از یک ازدواج موفق و شاد، تاثیر قدرتمندی روی احساسات جسمی مثل حس درد دارد.

http://www.aftabir.com/


بیشتر بدانیم...

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت

اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی(

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

چه شرایطی برای ازدواج با یک دختر به عنوان همسر مهم است؟

 


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



شرایط و معیارها گاهی عمومی هستند و گاهی اختصاصی، معیارهای اختصاصی را هر فرد با توجه به روحیه و امکانات و شرایط ویژه خود باید تعیین کند و بطور کلی می­توان گفت هر خصوصیت و ویژگی و شرطی که برای هر یک از زوجین اهمیت زیادی دارد، حتماً باید در هنگام انتخاب همسر مورد توجه قرار گرفته و بودن یا نبودن آن مورد توافق طرفین قرار گیرد.

اما شرایط عمومی فراوان هستند و اهم آنها عبارتند از:

1- ایمان و اخلاق خانوادگی و فردی، که پیامبر اکرم(ص) فرمود:أَیُّهَا النَّاسُ إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْءِیعنی ای مردم از خضراء دمن بر حذر باشید عرض شد یا رسول الله خضراء دمن چیست؟ فرمود: دختری خوبروی که در خانواده بدی تربیت شده باشد.[i]  (خضراء دمن یعنی سبزه و گلی که رستن گاه او مزبله باشد)

ایمان و اخلاق خانوادگی موجب تقویت بنیان خانواده و سلامت و امنیت آن می­شود؛ خانواده یا فردی که به لحاظ ایمان دینی و تقوا و اخلاق انسانی نارسا باشد نمی­تواند موجب اطمینان و سلامت روانی آدمی باشد.

2- سلامتی جسمی و روحی و عقلی همسر باید مورد توجه قرار بگیرد.

3- در روایات ما سفارش شده همسرانی انتخاب کنید که از نظر آوردن بچه در وضعیت مطلوبی باشند[ii]، یا باکره باشند[iii].

4- هم­گونه بودن در رتبه­های اجتماعی و اقتصادی، که موجب انس و محبت بیشتر گشته و زمینه تفاخر و فضل فروشی و تکبر و خود خواهی را از میان برمی­دارد.

5- اگر سن همسر 3 الی6 و... سال کمتر از مرد باشد بهتر است چون به لحاظ جنسی زن­ها زودتر از رونق افتاده و مردها بیشتر فعال خواهند بود و با این تفاوت سنی این مشکل به حداقل خواهد رسید.

اما بعضی از معیارهای اختصاصی[iv] عبارتند از:

1-جمال و زیبایی ظاهری: جمال و زیبایی یک مسأله خط کشی شده و از پیش تعیین شده نیست، هر کسی ممکن است یک شی را جمیل بداند که دیگران آن جمال را در آن یافت نکنند و تا حدود زیادی پسند ظاهری معطوف به امور شخصی است سعی کنید از این جهت هر دو مقبول هم باشید.

2-شاغل بودن یا نبودن و شغل هر یک از زوجین اگر برای دیگری اهمیت دارد حتما باید رعایت شود.

3-اهل محل خاصی بودن یا نبودن هر یک از زوجین اگر برای دیگری اهمیت دارد حتما باید رعایت شود.

برای آگاهی بیشتر می توانید  به کتاب ازدواج در اسلام دکتر سید رضا پاک نژاد و ازدواج در اسلام آیـت الله مشکینی و ازدواج در اسلام آیت الله ابراهیم امینی (چنان چه ترجمه آنان در دسترس باشد) مراجعه فرمایید.



[i]-الکافی ج: 5 ص: 332 حدیث4 و وسائل‏الشیعة ج: 20 ص: 35 حدیث 24963.

[ii]-مستدرک‏الوسائل ج : 14 ص : 1791-  5، وَ عَنْهُ ص أَنَّهُ قَالَ تَزَوَّجُوا الْوَدُودَ الْوَلُودَ فَإِنِّی مُکَاثِرٌ بِکُمُ الْأَنْبِیَاءَ

[iii] همان، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَزَوَّجُوا الْأَبْکَارَ فَإِنَّهُنَّ أَعْذَبُ أَفْوَاهاً وَ أَفْتَق.

[iv]این شرایط اگر چه از نظر اسلام اهمیتی ندارد اما از توجه و اهمیت دادن به آنها منع هم نکرده است از این رو این معیارها اگر برای طرفین ازدواج مهم است حتما باید انها را در نظر داشته باشند و رعایت کنند تا ازدواج آنها از این رهگذر دچار مشکل نشود.


مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

مشارکت یکسان در ازدواج


مشارکت یکسان در ازدواج


پدرها و مادرها، مسئولیت هایی خاص و خدا گونه در مشارکتی یکسان دارند، و نه زن و نه مرد نباید بر دیگری سلطه پیدا کند.

 

وقتی شریکهای زندگی به برابری و تساوی ارزش بگذارند، یکدیگر را همانند خود می بینند و با یکدیگر با احترام رفتار میکنند، نیازهای یکدیگر را در نظر می گیرند، و از همدیگر حمایت و پشتیبانی می کنند. شرکای برابر درمورد اهداف با یکدیگر اتفاق نظر پیدا می کنند و با هم برای دستیابی به این اهداف تلاش میکنند. تعهدی یکسان و همانند در رابطه بر دوش خود احساس میکنند و حمایت و محبتی متقابل دارند. هر کدام برای طرف مقابل ارزش بسیاری قائل است.

 

اکثر زوج ها می گویند که طرفدار مشارکت یکسان در ازدواج هستند، اما تحقیقات نشان می دهد که زوج های معدودی این شرایط را رعایت می کنند. در اکثر ازدواج ها، زن خانه مسئولیت ناعادلانه ی کارهای خانه و نگهداری و تربیت فرزندان را بر دوش میکشد، که حتی ممکن است مجبور به کار در خارج از منزل نیز باشد. به طور کلی، زن ها دو یا سه برابر مردها کارهای منزل را انجام می دهند. مادرها 3 تا 5 ساعت بیشتر از هر یک ساعت مردان با کودکانشان سرگرم هستند و امور مربوط به آنها را رفع و رجو می کنند. مردها، از طرف دیگر، قدرت بیشتری در تصمیم گیری های خانه اعمال میکنند.

به نظر شما تلاش برای برقراری مشارکت یکسان در ازدواج، امری ضروری نیست؟ تحقیقات نشان می دهند که پاسخ این سوال مثبت است.

فواید مشارکت یکسان

مشارکت یکسان، برای ازدواج به طور کلی و برای زن و شوهر، هر کدام به صورت فردی، فواید زیادی دارد.

ازدواج های خوشبخت: مشارکت یکسان، نزدیکی و صمیمیت بین زن و شوهر را بیشتر می کند، و در نتیجه ی آن زندگی شادتر و سعادتمندانه تر خواهد بود. زوج ها احساس بهتری نسبت به خود و طرف مقابلشان خواهند داشت، که باعث مس شود تمایل بیشتری برای در میان گذاشتن احساسات و افکارشان داشته باشند. این صمیمیت احساسی بیشتر باعث صمیمیت فیزیکی بیشتر، که یکی از مهمترین عناصر یک ازدواج سعادتمندانه است، می شود. زوج هایی که با مشارکت یکسان زندگی میکنند، ثبات و پایداری بیشتر، تضاد و ناسازگاری های کمتر، وابستگی کمتر و رنجش کمتری در زندگی دارند. طبق تحقیقات جان گاتمن، مردهایی که در زندگی تحت تاثیر همسران خود قرار میگیرند، 4 برابر کمتر طلاق گرفته و یا زندگی ناخوشایندی را پشت سر میگذارند.

 

فواید برای مردها: مردها از مشارکت یکسان فواید احساسی می برند، چون در این ازدواج ها آزادی بیشتری هست و آنها احساس بهتری نسبت به ازدواجشان پیدا خواهند کرد. آنها همچنین از صمیمیت فیزیکی بیشتر با همسرشان نیز در اینگونه ازدواج ها بهره خواهند برد. صمیمت فیزیکی بین زوج ها باعث افزایش سلامت فیزیکی و کاهش استرس خواهد شد. این مردها در زندگی شغلی خود نیز بسیار فعال تر و سودبخش تر خواهند بود، چراکه دیگر فکرشان نگران مشکلات خانوادگی نیست.

 

فواید برای زن ها: صمیمیت بیشتر و ارتباط نزدیک تر در مشارکت یکسان بسیار برای خانم ها پرفایده است. تحقیقات نشان می دهد که داشتن سهم یکسان در تصمیم گیری، یکی از مهمترین عناصری است که برای زن ها در داشتن یک زندگی سعادتمندانه و شاد موثر است. اگر مردها از همسرشان به خاطر وظایفی که در خانه عهده دارند، قدردانی کنند، خانم ها با میل و رغبت بیشتری این مسئولیت ها را انجام می دهند و احساسات بهتری نسبت به خود خواهند داشت، کمتر عصبانی و افسرده می شوند، و شادتر زندگی خواهند کرد.

 

ایده هایی برای ایجاد مشارکت یکسان

همه ی زوج ها می توانند برای ایجاد مشارکت یکسان تلاش کنند. پیشنهادات زیر بر خانه داری، مراقبت از فرزندان و تصمیم گیری متمرکز شده است:

کارهای خانه داری را با هم تقسیم کنید. به طور کلی دو نوع کار خانه داریم، "کارهای روتین و عادی" و "کارهای اتفاقی". کارهای اتفاقی، مثل تعمیرات خانه، کارهای مربوط به حیاط، پرداخت قبض ها، لازم نیست که هر روز انجام گیرند. از طرف دیگر، کارهای روتین مثل آشپزی، نظافت، شستشوی لباسها، شستن ظروف، وقت بیشتری می برند و باید به صورت مرتب و مداوم انجام گیرند. اکثر افراد، چه زن و چه مرد، این کارها را طاقت فرسا و خسته کننده میدانند. به طور کلی، زن ها بسیار بیشتر از مردها این امور روتین را انجام میدهند. اگر مردها سعی کنند که قسمتی از انجام این کارهای روتین را بر عهده خود گیرند، بار دوش خانم ها را سبک تر کرده و به ایجاد مشارکت یکسان در خانه کمک می کنند.

به صورت گروهی کار کنید. خانم هایی که از تقسیم کار در خانه ناراضی هستند می گویند که احساس تنهایی می کنند، گویی که همراهی ندارند. اگر زنها و مردها با هم، بدون رتبه بندی یا گفتن "من کمک می کنم کارت را انجام دهی" کار کنند، زندگی بسیار شادتر خواهد شد. ظرف ها را با هم بشویید. اتاقها را با هم تمییز کنید، به صورتی که یکی گردگیری را انجام دهد و دیگری جارو بکشد. ماشین را با هم بشویید. کار گروهی باعث می شود که کار زودتر جلو برود و لذت بیشتری نیز از انجام کارها خواهید برد.

از "دروازه بانی" خودداری کنید. محققان واژه ی دروازه بان را برای رفتاری استفاده می کنند که مانع می شود زنها و مردها برای انجام کارهای خانه و بچه داری باهم مشارکت کنند. برای مثال، بعضی مردها اصرار دارند که فقط آنها بلدند که چطور علف های باغچه را بزنند و در را برای زن و فرزندان که ممکن است از آن کار لذت ببرند می بندند. برای خانم ها دروازه بانی کمی پیچیده تر می شود به این خاطر که مدیریت خانه بسیار به وجود آنها بستگی دارد. زن هایی که تصور می کنند کارهای خانه داری فقط وظیفه  خانم هاست، آن کار را با کسی تقسیم نخواهند کرد. و اگر شوهرش بخواهد که در کارها به او کمک کند، او آن را تهدیدی برای احترام و هویت خود تلقی خواهد کرد. زنی با این اعتقادات اگر کارهای خانه را با شوهر یا فرزندانش قسمت کند، احساس خواهد کرد که وظایف خود را نادیده گرفته و احساس گناه خواهد کرد. البته ممکن است احساساتش را به زبان نیاورد، اما دروازه را با زیرکی خواهد بست. مثلاً استاندارهایی سخت و جدی برای خانه وضع خواهد کرد. و اگر همسرش بخواهد که سهم خود را از کارهای خانه انجام دهد، او آن کارها را از دوباره انجام خواهد داد یا از تلاشهای او انتقاد خواهد کرد. مرد نیز تسلیم شده و اختیار تام انجام کارهای خانه را به زن واگذار خواهد کرد.

برای کاهش این رفتار، لیستی کامل از همه امور و کارهای خانه تهیه کنید، و آنها را با اتفاق نظر بین خود تقسیم کنید. اگر نیاز باشد، حتی آموزش های لازم را نیز انجام دهید و برای بازدید کارها نیز زمان بگذارید. استانداردهایی منطقی داشته باشید و به هرکدام از اعضاء خانواده اختیار دهید که آن استانداردها را موافق با مرام خود رعایت کند.

درمورد چگونگی تقسیم کارهای خانه صحبت کنید. برای صحبت کردن درمورد نحوه تقسیم کار زمان بگذارید و اطمینان حاصل کنید که همه از این تقسیم راضی هستند. قدردانی کنید، غمخوارانه گوش دهید و با هم تصمیم بگیرید. این کارها، یک احساس عدالت رد ازدواج ایجاد خواهد کرد، که باعث استحکام بیشتر آن خواهد شد. معمولاً خانم ها بیشتر مسئولیت انجام کارهای خانه را بر عهده میگیرند. همچنین اگر تقسیم کارها عادلانه نباشد، باز هم زن ها هستند که متاثر می شوند. تحقیقات نشان می دهد که مردها تقریباً درمورد تقسیم کارهای خانه کمتر متاثر می شوند. از اینرو این به عهدهی خانم هاست که صحبت تقسیم کار را پیش بکشند.

قدردانی کنید. همه دوست دارند درقبال کارهایی که انجام می دهند از آنها قدردانی شود. پژوهشگران خانواده بیان می کنند که وقتی زوج ها درمورد کارهای خانه مشاجره می کنند، معمولاً بحث بر سر این است که کی چه کاری انجام می دهد . معمولاً بیشتر به خاطر این است که افراد پس از انجام کار تقدیر نمی شوند. معمولاً خانم ها عقیده دارند که خیلی بیشتر از مردها سعی و تلاش می کنند و مسئولیت بیشتری بر گردن آنهاست و مردها هم تصور می کنند خیلی بیش از آنچه زن ها به آنها واگذار می کنند، زحمت می کشند. برای تسهیل این تفاوت ها، برای کارهایی که همسرتان انجام می دهد، از او قدردانی کنید.

تصمیم های مهم را به تنهایی اتخاذ نکنید. وقتی زن ها و مردها سهمی یکسان در گرفتن تصمیم های زندگی مثل محل زندگی، طریقه ی تربیت فرزندان، مقدار خرج کردن پول و... داشته باشند، ازدواج ها شادتر و سعادتمندانه تر خواهند بود. هیچگاه این تصمیم ها مهم را به تنهایی، بدون مشورت کردن با همسرتان، نگیرید.

مسئولیت مراقبت و تربیت فرزندان را تقسیم کنید. بچه زمانی بیشتر موفق می شوند که هم پدر و هم مادر در طریقه ی تربیت آنها سهم داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد که مادرها و پدرها هرکدام تاثیری مجزا بر کودکان دارند. پس اگر فقط یکی از ولدین در تربیت کودک سهم داشته باشد، کودک چیزی کم خواهد داشت. برای مثال، مادرها بیش از پدرها تمال دارند تا به عنوان مربی اجتماعی فرزندانشان عمل کنند، و به آنها یاد بدهند که چطور فرق کار درست و نادرست را از هم تشخیص دهند. پدرها بیش از مادرها دوست دارند در بی نظم و ترنیبی فرزندان شریک شوند. اما به یاد داشته باشید که بچه ها به هر دوی والدینشان نیاز دارند—به آنها اجازه دهید که وجود هر دوی شما را حس کنند

 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

6 اشتباه آقایان در زندگی زناشویی


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


با وجود آنکه آقایان در خصوص ازدواج والاترین مقاصد را دارند، ممکن است چند عادت قدیمی آنها، رابطه زناشویی را تخریب کند. ما قصد نداریم به عیب جویی آقایان بپردازیم، اما ارتکاب چند اشتباه آقایان در ازدواج، خطر از بین رفتن زندگی مشترک را بالا می برد. مواردی که در اینجا اشاره می کنیم نکات ریز و ظریفی است که شاید هرگز فکر نمی کردید انجام آنها و یا تغییر در این عادات، تغییرات بزرگی در زندگی شما ایجاد کرده و نه تنها همسر شما متوجه این تفاوت ها می شود، بلکه خودتان نیز احساس بهتری خواهید داشت.

شناخت این اشتباهات و تلاش برای اصلاح آنها، هم به زندگی زناشویی و هم به سلامتی فرد کمک می کند. در طول زمان احساسات منفی در رابطه که هیچ نشانه ای نیز ندارند، منجر به مشکلات جسمانی و روانی می شود و به مرور در هر دو طرف رابطه اضطراب و افسردگی افزایش می یابد.

در اینجا به چند اشتباه متداول آقایان اشاره می کنیم تا شما را با آنها آشنا کرده و از همه مهمتر به شما راه حل هایی ارائه می کنیم.

۱- همدلی خود را نشان نمی دهید:

همدلی یکی از مهمترین قسمت های هر رابطه ای می باشد. همدلی توانایی شناخت و به اشتراک گذاشتن احساسات با دیگری است و بطور معمول خانم ها در بروز آن از آقایان بهتر عمل می کنند. خانم ها می خواهند که احساساتشان شناخته شده و به آنها اهمیت داده شود و آقایان باید آن را کشف کنند. به عنوان مثال زمانیکه همسر شما ابراز می کند که مورد بی توجهی قرار گرفته و نادیده گرفته می شود، در آن لحظه چیزی که او می خواهد درک احساسات اوست نه صحبت در مورد اینکه آیا این موضوع واقعیت دارد یا نه.

۲- انجام هزینه های بزرگ بدون مشورت با همسر:

خرید های بزرگ نظیر خرید یک ماشین بدون مشورت اولیه با همسر بزرگترین اشتباه است. در واقع او تصور می کند که در تصمیم گیری ها، تنها در مقام دوم قرار دارد، که این مسئله خیانت در رابطه است و اشتباهی متلاشی کننده یک زندگی است . جالب آنکه آقایان تمایل زیادی به ارتکاب آن دارند. چرا؟ عمدی یا غیر عمد، آقایان به کرات نقش رهبری در رابطه را تنها به خودشان اختصاص می دهند و این اشتباه بزرگی است زیرا که در یک رابطه نقش رهبری می بایست به نسبت مساوی بین هر دو طرف رابطه تقسیم شود.

۳- خودخواه بودن در رابطه جنسی:

در رابطه جنسی، آقایان فراموش می کنند و یا بدتر از آن نمی فهمند که همسرشان بیشتر از آنها نیاز به برانگیخته شدن دارند. محبت و عاطفه حس عشق و علاقه را در خانم ایجاد می کند و این اولین مرحله تحریک یک خانم است. آقایان مسن تر اغلب به این موضوع آگاه هستند و به آن اهمیت می دهند ولی مردان جوان تر ،بخصوص، از آن غافل اند و بی توجهی می نمایند.

آقایان اغلب تصور می کنند که برای رابطه جنسی، تنها نزدیکی کافیست در حالی که خانم ها برای برقراری یک رابطه جنسی نیاز به ارتباط پیش نیاز دارند.

۴- راه های غلط گوش کردن:

گوش دادن به معنای این نیست که در برابر توضیحات همسرتان سر تکان دهید، بخصوص در مورد مسائلی که برای برطرف کردن مشکلی، او را نگران می کند. مردها تمایل دارند موقعیت و عوامل بوجود آورنده را تحلیل کنند. در مقابل، چیزی که خانم ها می خواهند، صحبت در مورد مسائل است و آنها خواهان این هستند که آقایان بصورت فعال در بحث ها شرکت کرده و نسبت به صحبت های همسرشان علاقه نشان دهند. گوش کردن در برقراری ارتباط یک عامل فعال می باشد.

۵- بیان نکردن احساسات خود:

توجه به بیان احساسات همسرتان بسیار مهم است، اما آیا احساسات خودتان را نیز بیان می کنید؟ بسیاری از آقایان تصور می کنند که باید احساسات خود را پنهان کنند و یا اینکه بیان احساسات، نشان دهنده ضعف آنهاست و این یک اشتباه است.

به اشتراک نگذاشتن احساساتتان به معنای واقعی بوجود آورنده یک احساس منفی در همسرتان است. یک خانم احساس می کند رابطه نزدیکی را که با همسر خود باید داشته باشد را از دست داده است. هنگامی که مرد خود را عقب می کشد، زن احساس می کند که ترک شده است.

باز کردن یک مرد برای بیان احساساتش کار سختی است اما باعث استحکام رابطه می شود. یک مرد بالغ یاد گرفته است که اجازه ندهد دیگران از ترسش باخبر شوند اما یک مرد باز، این خطر را می کند و این کار شهامت می خواهد.

۶- به دنبال قدرت طلبی رفتن:

مرد بودن تنها به معنای مسئول بودن نیست. بسیاری از آقایان این را نمی فهمند و این یکی از اشتباهاتی است که مرتکب می شوند. مردها سعی می کنند مسئول بودن خود را با سلطه گری و غالب بودن در رابطه بدست بیاورند اما خواست های فردی یا تلاش برای غلبه بر همسر درست نمی باشد. خانم ها از این مسئله کناره گیری می کنند.

در واقع موضع قدرت، که بخصوص مردها اغلب تنها برای خود می دانند، رابطه را ویران می کند. موضع قدرت می بایست دوجانبه، متقابل و حمایت کننده باشد.

بهترین ها در زمینه روابط مشترک با دیگران پدیدار می شود نه در یک وجود مستقل.


 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

شکست عشقی


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



سلامت نیوز :شکل‌گیری یک رابطه عاشقانه جدید برای کسی که قبلاً آسیب دیده، بسیار دشوار است.


به گزارش سلامت نیوزبه نقل از برترین ها ؛ اینکه کاری کنید دختری دوستتان داشته باشد به نوبه خود کار سختی است، چه برسد به اینکه قبلاً شکست عشقی هم خورده باشد. چه قبلاً به او خیانت شده باشد، چه مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد یا به هر طریقی با او بدرفتاری شده باشد، وقتی در روابط گذشته برای دخترها مشکلاتی پیش آمده باشد، از وارد شدن به یک رابطه جدید بیزار خواهند شد. وقتی بخواهید در چنین شرایط سختی با دختری ایجاد رابطه کنید، به دست آوردن اعتماد او حرف اصلی را می‌زند.

دستورالعمل

۱. ابتدا باید سعی کنید دوست او شوید. دوستی شما به او کمک خواهد کرد با این شرایط سخت کنار بیاید و به او این امکان را می‌دهد که شناخت بیشتری نسبت به شما پیدا کند. با خشونت پیشنهادتان را به او تحمیل نکنید، مخصوصاً الان که روحیه آسیب‌پذیر و بسیار شکننده‌ای دارد و اعتماد کردن برای او مشکل است. درعوض به حرف‌هایش گوش دهید و کم‌کم برای عنوان کردن پیشنهادتان برای یک رابطه جدید پیش روید.

۲. فرصت‌هایی برای بازنگری روابط برای او پیش آورید. لازم نیست همیشه شانه‌ای برای گریه کردن باشید. درمقابل، برنامه‌ای ترتیب دهید که با کمک دوستانتان ذهن او را از شکست‌ عشقی که داشته است دور کنید. گاهی‌اوقات دادن فرصتی به او برای فراموش کردن موقت آنچه در گذشته بر او گذشته است، فرصتی ایدآل برای اوست تا دیدگاهی تازه به روابط پیدا کند.

۳. خصوصیات و ویژگی‌های خوب خود را نشان دهید. نمی‌توانید کسی را مجبور به دوست داشتن خودتان کنید، اما می‌توانید خود را به او بشناسانید. لازم نیست تظاهر کنید؛ با خودتان صادق باشید و همانی باشید که واقعاً هستید.

۴. نشان دهید با فردی که قبلاً به او صدمه زده است خیلی فرق دارید. اگر قبلاً آسیب دیده است، این احتمال قوی وجود دارد که دیگر همه مردها را با کسی که قبلاً اذیتش کرده بود مقایسه کند. به او نشان دهید که خصوصیات آزاردهنده آن فرد در شما وجود ندارد.

۵. به او کمک کنید به شما اعتماد کند. این فقط از طریق رفتارها و اعمال شما امکانپذیر است نه حرف‌هایتان. کسی باشید که بتواند به او تکیه کند. هیچوقت به او دروغ نگویید چون اگر متوجه دروغتان شود، فرصت خود برای اینکه دوستتان داشته باشد را برای همیشه از بین برده‌اید.


 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

۶ اشتباه خانم ها در زندگی زناشویی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


خانم های متاهل توجه داشته باشند: آنچه شما در مورد ازدواج نمی دانید، موجب آزار شما خواهد شد. برای مثال، اگر شما در مورد آنچه می خواهید صحبت نکنید همسر شما نسبت به آن موضوع ناآگاه مانده و خواسته شما را ارائه نمی کند. همچنین روشی که برای  صحبت کردن در موضوعات مختلف استفاده می کنید نیز ممکن است مسائل را بدتر کند.

ازدواج کردن ساده است اما نگهداری رابطه زناشویی سخت تر. در اینجا برای شما چند توصیه کارشناسی داریم تا با توجه به آنها از انجام ۶ اشتباه متداول که باعث سست شدن و یا از بین رفتن پایه های زندگی زناشویی می شود اجتناب کرده و آنها را اصلاح  کنید.

- بیش از حد گذشت داشتن:

برخی خانم های متاهل بیش از حد به گذشت کردن از خواسته های خود تمایل دارند. این دسته خانمها اساساً در زندگی زناشویی به جای شریک زندگی کامل و برابر، به یک وسیله برای همسر تبدیل می شوند. برخی خانم ها تمایل دارند بیشتر از آنچه برای خود می خواهند، همه چیز را برای همسر بخواهند درصورتیکه در مورد آقایان اینگونه نیست.

اغلب خانم ها از بحث و جدل و ناخشنودی، هراس دارند و یا به طریقی در سطح ناخودآگاه خود به منظور حفظ رابطه، از آنچه که برای خودشان می خواهند بکاهند. به همین دلیل حس ناتوانی در آنها منجر به عصبانیتی می شود که سرانجام سر باز خواهد کرد.

راه حل چیست؟ خواسته های خود را بصورت منطقی بیان کنید، خواه در خصوص کار خانه باشد یا مسئولیت های پدر و مادری و یا حتی صرف زمان کافی در کنار همسر. به عنوان مثال ممکن است مرد خانواده مایل باشد تا در روزهای تعطیل به ورزش های مورد علاقه شخصی خود نظیر فوتبال بپردازد درصورتیکه خانم خانواده تمایل داشته باشد تا روز خود را در کنار خانواده باشند. با بیان خواسته ها  می توان برنامه ریزی بهتری در این خصوص نمود و راه حل مناسبی یافت.

- روشن نکردن انتظارات:

زوج هایی که بهترین ساختار زندگی مشترک را دارند، از ابتدا به روشنی انتظارات خود را از یکدیگر، از تقسیم کار و وظایف والدین گرفته تا مسائل مالی، بیان کرده اند. اما بسیاری از زوجین این بحث و گفتگو را نداشته و بصورت یک لیدر خودکارعمل می کنند. بسیاری از زوجین به آنچه که در سر خود می پندارند عمل می کنند زیرا در مسیری رشد یافته اند که اگر پاسخگو می بود ابتدا در مورد والدین آنها عمل می کرد.

خشم زمانی بوجود می آید که انتظارات متفاوت بوده و یا با مواجه شدن با حقایق، سخت نقش بر آب می شوند. به عنوان مثال برخی خانم ها تصور می کنند داشتن فرزند همسرشان را تغییر داده و یا رابطه شان را نزدیک تر می کند. اما آنچه ما درمورد رضایت از زندگی مشترک می دانیم آن است که با آمدن اولین فرزند رضایت از زندگی در یک سراشیبی تند قرار می گیرد. اگر زوجین قبل از ازدواج دراین خصوص صحبت کرده باشند، به یکدیگر کمک می کنند تا موانع را از سر راه برداشته و در زمان بوجود آمدن بچه دچار وسواس و نگرانی نشوند.

- دست کم گرفتن اثر لحن صدا:

مهم نیست آقا صحبت می کند یا خانم، لحن صدا مسئله ساز است، اگر حتی تنها کمی با حالت منفی همراه باشد.  اگر خواسته هایی دارید به جای اینکه با صدای خشمگین آن را خراب کنید، به روش محترمانه ای آن را بیان کنید.

با هر حال در خصوص آنچه آزار دهنده است بحث و تبادل نظر کنید. اما به جای عقده گشایی از طریقی بیان شود که  منجر به یافتن راه حل و جایگزین مناسب شود.

- عدم انطباق سبک های برقراری ارتباط:

اگر احساس می کنید که توسط همسرتان شنیده نمی شوید، لازم است که سبک ارتباطی تان را بازنگری کنید. برخی خانم ها سعی می کنند شکایت و خواسته هایشان را چندین بار تکرار کنند تا توجه همسرشان جلب گردد. برخی آقایان برای این عمل اصطلاح غر زدن بکار می برند در صورتیکه این ممکن است تنها به دلیل تفاوت در سبک ارتباطی آنها باشد.

یک طرف رابطه خواهان بحث و گفتگو است و طرف دیگر نمی فهمد چگونه پاسخ دهد یا به نظر می رسد که می خواهد او سکوت کند بنابراین گوینده تحت فشار قرار می گیرد و این یک الگوی معیوب است. اگر این وضع در رابطه شما زیاد اتفاق می افتد به خاطر داشته باشید مدتی مکس کنید تا به همسرتان اجازه دهید چیزی که گفته اید را هضم کند و شانس پذیرفتن آنچه شنیده اند را داشته باشند.

ممکن است صحبت جدی و سخت در مورد آنچه باید تغییر کند و آنچه باید ثابت باشد مفید باشد اما تحقیقات نشان داده است که نزدیک به ۷۰% از مشکلات زناشویی همیشگی هستند یعنی موضوعات ثابتی هستند که کش داده می شوند. چالش، شناختن آن چیز هاییست که نمی توان اصلاحشان کرد بنابراین حرکت به سمت پذیرش بسیار مفید است. به عنوان مثال سعی نکنید یک انسان محتاط را تبدیل به انسانی ریسک پذیر و یا یک فرد درونگرا را تبدیل به انسانی برونگرا کنید.

- در اولویت قرار ندادن رابطه جنسی:

خواه خستگی باشد یا هر موضوع دیگری، بسیاری از خانمها وقت کافی برای رابطه جنسی در نظر نمی گیرند. این یک اشتباه جدی می باشد. در حقیقت بهترین چیز برای زوجین یک رابطه سالم جنسی است. این رابطه خانواده را تبدیل به یک خانواده شاد می کند و چیزی که فرزندان بیشتر از هرچیز دیگر نیاز دارند استحکام رابطه والدین و مثبت بودن رابطه است.

خانم ها نیاز به زمان دارند تا تمایل خود را افزایش داده و با همسر خود رابطه جنسی برقرار کنند. آنها نمی توانند همه چیز را رها کنند و این رابطه را با همسر خود آغاز کنند. این کار محصول گذراندن زمان با یکدیگر و تعیین زمان در سراسر هفته است.

معمولاً خانمها می بایست مراقب اولویت های خود باشند . اگر احساس خوبی نسبت به خود داشتند می توانند رابطه جنسی را آغاز کنند.

- فراموشی در قدردانی از شریک زندگی و گرامی داشتن او:

برخی خانمها تمرکز خود را بر روی بچه ها، شغل و کار خانه معطوف می کنند و رفتارهای کوچک و ظریفی که باعث استحکام طولانی رابطه زناشویی می شود را فراموش می کنند. در روابط سالم، فعالیت ها و نظرات مثبت رابطه را بیمه می کند. این فعالیت ها می توانند لبخند، ارتباط چشمی، در آغوش کشیدن، گفتن جملات پر قدرت نظیر “با تو موافقم” یا ” چه نکته مهمی” و یا اغلب کلمه “بله” ، گوش دادن، موافقت، قدردانی، محبت، همه این ها انرژی مثبتی ارسال می کند که رابطه گرم زوجین را گسترش می دهند.

این رفتارها به زوجین یادآوری می کند که یکدیگر را دوست دارند  و رابطه دوستانه در قلب یک ازدواج موفق قرار دارد. اغلب افراد متاهل به دانسته های کهنه خود عمل می کنند و در نتیجه موجب می شود از راه قدردانی صحیح از همسر خود دور شوند.


این یک افسانه است که رابطه زناشویی خود به خود حفظ می شود. به خودتان و همسرتان بیاموزید : در سن ۳۴ سالگی همانطور که در سن ۲۴ سالگی بوده اید، نیستید.


 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

برنامه ساماندهی ازدواج جوانان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

به منظور تحقق اصل دهم قانون اساسی که به موجب آن خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است و در اجرای ماده 157 قانون برنامه سوم توسعه و ماده 112 قانون برنامه چهارم توسعه و مطابق اصل چهارم سیاست های کلی چشم انداز بیست ساله کشور که در آن به برخورداری از سلامت، رفاه، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، فساد و تبعیض تاکید شده و همچنین در راستای اصول 39، 40، 41 و 42 منشور تربیتی نسل جوان مبنی بر ضرورت ترغیب نسبت به امر ازدواج و تشکیل خانواده، توجه به حقوق خانواده، الگوی خانواده سالم و تلاش برای حفظ و صیانت بنیان خانواده و مصوبه مورخ 12/9/1382 کمیسیون اجتماعی دولت، برنامه ساماندهی ازدواج جوانان ارائه می شود.


 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

بر همزدن عقد بخاطر مسائل کم اهمیت و تردید در ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


چون بیشتر مردم با دست راست کار می کنند به همین سبب دکمه های لباس را سمت راست میدوزند تا افرادی که به اصطلاح راست دست هستند به آسانی بتوانند دکمه های لباس خود را باز کرده یا ببندند.
البته این موضوع در مورد لباس های مردانه کاملا صادق است اما بانوان چطور؟ چرا با آنکه بیشتر خانم ها مانند آقایان راست دست هستند دکمه لباسشون سمت چپ دوخته شده است؟
برای پاسخ به این پرسش باید عقربه های زمان را به عقب بچرخانیم و به گذشته های دور برویم. یعنی زمانیکه نخستین بار دکمه لباس ساخته شد و این دکمه کالایی لوکس و گرانبها به شمار می رفت و تنها مردمان طبقه مرفه اجتماع استطاعت خرید آنرا داشتند.
این در حالی بود که زنان اشرافی در آن زمان هیچگاه لباس خود را شخصا به تن نمی کردند بلکه خدمتکاری داشتند که این کار را برایشان انجام می داد. چون خدمتکار برای بستن یا گشودن دکمه لباس بانوی خود می بایستی مقابل او قرار می گرفت دوزندگان لباس زنانه معمولا دکمه لباس را در سمتی قرار می دادند که خدمتکار بتواند به راحتی با دست راست خود آنها را باز کرده یا ببندد!
از این رو دکمه لباس زنان را سمت چپ می دوختند. هر چند امروزه استفاده از دکمه عمومیت یافته و دیگر از آن خدمتکاران خبری نیست با این حال هنوز هم این اصل به چون خانواده همسرم برایم کت و شلوار نخریدند و خودم خریدم ، مورد تمسخر دیگران قرارگرفته ام و میخواهم ازهمسرم جدا شوم . آیا اینکار درست است ؟
خیر . این کارها ، انگیزه مهمی برای جدایی نیست . موردی بود که آقا میگفتند : من میخواهم در دوران عقد ازهمسرم جدا شوم . زیرا انگشت ها یش کشیده نیست . هر انسان عاقلی میداند ، این ها انگیزه واقعی برای جدا شدن نیست . مواردی داشتیم که می خواستند جدا شوند ، چون قد خانم کوتاه بود . چاقی و لاغری ، هیچ کدام نمیتواند انگیزه جدایی باشند . مثلا موردی داشتیم که تنبلی چشم داشتند یا موردی داشتیم که خیلی مهم نبود . بیماریهای خاص ، بحث دیگری دارد . مثل اینکه ، لکه کوچکی روی بدن خانم بوده و نفهمیده ام وخانم هم فکر نمی کرده مهم باشد یا مثلا ، جایی خراش برداشته و جایش مانده است . هیچ کدام ازاین ها ، نمی تواند عامل جدایی باشد . پانزده درصد طلاق ها دردوران عقد اتفاق می افتد و یکی ازعوامل جدی آن ، همین مسائل بی اهمیت است . گاهی سرچشمه اش همین علت ها است ولی بها نه ی دیگری را مطرح میکنند . چرا جوانان ما این اندیشه را دارند ؟  فکر میکنم ، علت این است که اهمیت ازدواج برایشان حل نشده و نمی دانند که ازدواج ، مهمترین رویداد زندگشان است . لذا این جوری برخود میکنند و شاید بخاطرهمین است که ، درست ازدواج نمی کنند و نکات مهم را در ازدواج رعایت نمی کنند و احساسی رفتارمی کنند و عاقلانه ازدواج نمیکنند و چون اهمیت ازدواج برایشان حل نشده ، راحت می خواهند جدا شوند . نکته دیگر اینکه ، متوجه پیامدهای جدایی نیستند . مخصوصاً دختران عزیر . بله شما عقد کرده اید و دوشیزه خانم هستید و اگر بخاطر این مسائل کم اهمیت جدا شوید ، درست است که این جدایی در زمان عقد بوده ، ولی روی سرنوشت شما ، اثر میگذارد و این یک واقعیت است . چون فرصت های شما خیلی کم میشود و فرصت ها از بین میرود . البته نباید این طور بشود . چون نمیخواهم صحه بگذارم . خواستگار می آید و وقتی می فهمند ایشان ، در عقد بوده اند و بهم زده اند ، جلو نمی آیند یا آقا خواستگاری می رود و خانواده دختر ، وقتی می فهمند که آقا عقد کرده ، پس می زنند . نباید این جوری باشد و این چیز خوبی نیست . یکی از فلسفه های دوران عقد، همین دوران تجدید نظر بودن آن است و اگر یک دلیل واقعی ، برای جدایی پیدا کردند ، از هم جدا شوند و بعد ، هیچ مشکلی پیش نیاید . گاهی بدی های طرف را خوب می بینند ، این بخاطر عشقی است که آنها را کر و کورکرده است  و بخاطر همین ، مثلا قد دختر و انگشتان او را نمی بینند .

 اگر پدر شوهر قول بدهد برای  پسرش خانه بخرد و بنا به دلایلی زیر قولش بزند و خانه برایش رهن کند ، آیا خانم حق دارد با توجه به این بدقولی ، اقدام به طلاق کند ؟
خیر.  پدر شوهر کار خوبی نکرده ، المومن وعده وفا . کار قشنگی نکرده ولی این نمی تواند عامل جدایی باشد . شما نباید برایتان مهم باشد . حتی به روی خودتان هم نیاورید و تغافل کنید . این از ویژگی های انسان کریم است . با این برخورد احساس گناه خواهند کرد ، محبتشان به شما بیشتر خواهد شد و توجه بیشتری می کنند و محبت شوهر به شما ده برابر بیشتر میشود و بخاطر این محبت ، تلاش بیشتری خواهند کرد و خودشان خانه تهیه خواهند کرد.  

 میخواهیم عروسی کنیم و مادرم راضی نمیشود و می گوید باید عروس را طلاق بدهی،  با اینکه همسرم را دوست دارم ولی بخاطر حرمت مادرم ، می خواهم زنم را طلاق بدهم . بنظر شما درست است؟
من گمان نمیکنم این مادر بخاطر دلایل واهی این تقاضا را از پسر بکند. قابل قبول نیست . زیرا مادر می داند که طلاق یکی از مبغوض ترین کارهاست و عرش الهی را میلرزاند . احتمالا اینجا باید مشکلی باشد که چنین الزامی می کنند . مثلا یک تنش جدی بین مادر و عروس پیش آمده یا عروس منتخب مادر شوهر نبوده و مادر هم مجبور شده و محبتی به عروس ندارد و حتی اگر هم این باشد ، من صلاح نمیدانم. الان دو جوان عقد دائم هم هستند . مراسمی گرفتند ، هزینه ای صرف شده ، بحث آبروی خودشان است . و لطمه ای که به پسر و دختر میخورد . لذا من تقاضا میکنم از این اصرار دست بردارید و ببخشند . حتی اگر تنش و مشکلی بوده ، عفو کنند. بزرگان باید ببخشند . عروس خانم ، اگر شما هم جسارتی کردید ، بروید، تفقدی کنید . از دلشان در بیاورید ، معذرت خواهی کنید . اشکالی ندارد. این کار باعث ، قوام زندگی شما میشود . در دین چقدر دستور داریم که عذر خواهی کنید و برادر عزیز،  به شما عرض میکنم ، شما هم میتوانید ، نقش داشته باشید . روابط بین مادر و همسرتان  را مدیریت کنید. حتی با دروغ ، تا بتوانید این مشکل را حل کنید . انشاءاله این اتفاق بیفتد و مادر عروس خانم را ببخشند . حالا اگر این اتفاق نیفتد و  کار به اینجا برسد ، شما نباید از مادر اطاعت کنید . اینجا جایش نیست . مراجع تقلید ما فرموده اند : کانون خانواده مهم است و صرف پدر و مادر ، نمیتواند عاملی باشد که بسمت طلاق بروید . اطاعت وقتی واجب است که اولاٌ اطاعت ممکن باشد و ثانیا مفسده ای نداشته باشد که این مفسده  دارد . انشاءاله کار به اینجا نکشد ، که پسر به حرف مادر گوش کند.

 پدر خانمم میگوید : اول خانه و ماشین بگیرید ، بعد عروسی کنید و گرنه طلاق . آیا این حرف درست است ؟
معمولا این جور حرفها را قبل از عقد میزنند . من نمیدانم چرا الان میگویند . من با این شرط ها ، حتی قبل از عقد هم موافق نیستم . پدرها عزیز ، برای جوانان خوب و سالم چنین شرط هایی گذاشتن جفا است.  اگر یک جوانی سالم و متدین است و اخلاق هم دارد و امکانات نسبی هم دارد و جربزه کار را هم دارد ، شما  خانه و ماشین را شرط نکنید . حالا شاید احتمال میدهم قبلا شرط کرده اند و گفتید ما به این شرط به شما  دختر میدهیم که بعد از عقد ، خانه و ماشین هم تهیه کنید . حالا  اگر هم شرط کرده اید و این آقا هم به خاطر هر دلیلی نمیتواند آنرا تهیه کند ، بهتر است ، شما از این شرط خود  دست بردارید . شما به جدایی فکر نکنید . جدایی به این دلیل ، واقعا مبغوض الهی است و هیچ تردیدی ندارم اگر شما به این سمت بروید که طلاق دخترتان را از این آقا بگیرید ، این ازهمان علل کم اهمیت و غیر منطقی است که عرش خدا را میلرزاند . این کار رانکنید . مهم این است که ایشان در حد شان دختر شما امکاناتی برایش تهیه کند . بعضی ها تلقی میکنند که هم دین و هم شرع مقدس ، گفته باید به زنش نفقه بدهد . مسکن و خوراک و پوشاک و دارو و این مسکن ملکی باید باشد یعنی باید برای این خانم مسکن بخرد . خیر، این طور نیست . هم درعرف و هم در شرع ما ، آقا باید در حد شان خانم و موقعیت اجتماعی او مسکن تهیه  کند ، هر چند استیجاری باشد . من می ترسم اگر شما به این شرط اصرار بورزید ، این آقای داماد چون همسرش را دوست دارد و آبرویشان در خطر است و نمیخواهد به این جدایی بکشد ، خدای نکرده به راههای خلاف کشیده شوند ، که پول هنگفتی در بیاورد که پدر خانم را راضی کند و بتواندعروسی کند. خوب این برای شما بد است حالا حتی با وام و بدبختی و جلوی دیگران دست دراز کند ، این پول را تامین کند و خانه و ماشین بخرد . شما فکر نمیکنید ، این قرضها و وام ها باید پرداخت شود . ایشان وارد زندگی میشوند و از همان اول بار اقتصادی و مالی زیادی دارند . یکی از عواملی جدی تنش ها دراول زندگی بین خانم و آقا همین مشکلات اقتصادی است و دودش به چشم دختر شما میرود . ممکن است شما ایشان را وادار به این کار بکنید ، ایشان هم خانه و ماشین بخرند و به هرحال عقده کنند و بخاطر فشاری که شما آورده اید ، بعداً بخواهند عقده گشایی کنند و انتقام بگیرند . اگر اینها همدیگر را دوست دارند و شرایط اولیه را هم دارند ، بگذارید سر زندگیشان برود . به هر حال فرض ما این است که ، جوان خوب است . سخت نگیرید.

 همسر من در دوران عقد ، خواب دیده که بهم نمیرسیم و این خواب او را دچار تردید کرده است. باید چه کنیم ؟
در بحث ازدواج درموردخواب زیادسوال داشتیم خانمی گفته بودند که من خواب دیده ام که کسی خواستگارم بوده و الان سه سال است که منتظر هستم شما ازدواج خودتان را نمیتوانید برخواب مبتنی کنید حتی اگر زویا صادقه هم باشد این نمیتواند مبنای ازدواج ما باشد این ها عقد هستند این خواب نمی تواند مبنای زندگی قرارگیرد که ارتباطشان را قطع کنندو باعث جدایی در زندگی بشود این خواب هایی که ما می بینیم معمولا عواملش مربوط به دوران بیرون و بیداری ما است مثلا تشنگی گرما سرما حتی نوع پوشش آدم میزان پوشش اینها هم موثر است حتی محل خواب موثر است بیماری که انسان تب داشته باشد این ها جدا در خواب ها دخیل هستند گاهی افکار ما باعث خواب هایی میشود در مورد شما فکر میکنم چنین چیز هست در دوران عقد هستند و در آستانه ورود به زندگی زناشویی هستند بروز مشکلات بحث محفلی که میخواهند بگیرند خانه ای که می خواهند بگیرند این ها واقعیتی است و مشکلاتی است که طبیعی است و ما رانگران نمیکند و لذت زندگی به همین چیزهایش است این مشکلات استرس در ایشان ایجاد کرده است القاعات دیگران ممکن است باعث چنین افکاری بشود و منشا آن افکارایشان است در حقیقت خواب های که تشویشهای روانی ما باعث آن خواب بشود در اصطلاح به آن اسفاس احلام و به آن توجه نمیکنیم شاید ایشان بگویند هیچ کدام از آنها و عوامل در آن دخیل نیست چون خوابها ی ما مربوط به عالم دیگر است و ظاهرش نمیتواند برای ما تعیین کننده باشد چرا چون تعبیرو تاویلی دارد که گاهی با ظاهر خواب جفت و جور نیست گاهی کاملا خلاف ظاهرش است ممکن است بگوید رویا ی صادقه است برای آدمهای معمولی حجت ندارد برای پیامبران حجت است مثل خوابی که ابراهیم در مورد ذبح اسماعیل دیدند چرا در پیامبران حجت است زیرا در آنها نوعی وحی و الهام است و عمل به آن واجب میشود و حجت شرعی دارد
اگر همسر ایشان می شنوند یا عزیزان مجردکه خواب میبینند که فردی به خواستگاریشان آمده و الان طرف سه سال است نیامد ه و این خانم معطل شدهداند حتما نباید به این خوابها توجه بکنند و یک صدقه های توصیه میشود و به خدا توکل کند وارد زندگی بشود دغدغه ها از بین میرود مقوله خواب د رکشور ما خیلی جدی است و تعبیر کردن آن هم همینطور هر خوابی میبینند نگران هستند تعبیر میکنند و کسی که تعبیر میکند معلوم نیست تعبیر خواب بلد باشد و نظام زندگی بهم میخورد خواب شما در زندگی اختلال ایجاد میکند به خواب توجه نکنید.

 مادرم و پدرم از هم  جدا شده اند و فکر میکنم من هم مثل آنها بشوم . جرات ورود به زندگی مشترک  را ندارم . چه کارکنم ؟
اینها را در مقوله خرافات باید گنجاند در دوران عقد این چه ربطی به زندگی پدر و ماد رشما دارد این افکار خطرناک است و دخترم جلویش را بگیر چون اثر تلقینی دارد و درموردتلقین مطالبی را گفتم تلقین خیلی مهم است یک دانش است تلقین به نفس و ممکن است روی زندگی شما و آینده شما اثر بگذارد و یادمان باشد رفتار ما بازتاب اندیشه ماست ما هرجور که فکر کنیم همان جور عمل میکنیم و اینکه شما را دچار یاس و ناامید می کند و یکی از تلخ ترین مسائل در دوران عقد یاس و ناامیدی است حضرت علی میفرمایند:قتل قتوت صاحبه.یاس صاحبش را میکشد این فال بدزدن است و ازآن نهی شده است وروایت داریم که تطیر فال بد زدن است و درحد شرک به خدا است شما چرا فال بد میزنید که چون پدرو مادرم از هم جدا شده اند من هم همینطور می شوم شما فال خوب بزنید و از زندگی پدر و مادرتان درس بگیرید و ببینید اشتباه آنها چه بوده و چه کردند که کارشان به آنجا کشیده ، شما این کار را نکنید. در واقع تفعل به خیر بزنید . حضرت علی (ع) می فرمایند : تفعل بالخیر تتجح . تفعل به خیر بزنید کامیاب میشوید . رسول گرامی اسلام میفرمایند : تفعلوابالخیر تجدوه .فال خوب بزنید تا به آنچه میخواهید برسید. 
شخصی بنام سهیل بن عمر فرمانروای دشمن بودند ، نماینده کافران قریش بود و پیامی آورده بودند حضرت علی(ع) پرسیدند نامت چیست ؟ گفت سهیل . آقا رو به یاران کردند و گفتند : قدسئل علیکم امرکم. امر شما بر شما آسان میشود . ما داریم ، فال خوب بزنیم . اگر شما ادامه دهید دچار مشکل میشوید . شاید منظورشان این است که من چون فرزند طلاق هستم خلاهایی در من ایجاد کرده است این ممکن است جای نگرانی باشد ، فرزند طلاق هستند . البته معلوم نیست دچار خلأ باشند ، داریم افرادی که بچه طلاق هستند خیلی خوب و طبیعی و بهتر از بچه هایی هستند که پدر و مادر بالای سرشان بوده است. اما مواقعی خلاهایی هم دارند اگر دغدغه شما این خلاها است شما میتوانید خلأ ها را از بین ببرید. قبل از ورود به زندگی مشترک چیرهایی نیست که ما نتوانیم از بین ببریم . تلاشتان را بیشتر کنید، رابطه تان را با خدا بیشترکنید ، در محافل مذهبی بیشتر حضور داشته باشید ، خودتان را بیشتر دوست داشته باشید ، اعتماد به نفس خودتان را بالا ببرید ، خودباوری را بالا ببرید با توکل به خدا و امید به خدا وارد زندگی بشوید و با این افکا رمقابله کنید.

 من و همسرم برای ورود به زندگی مشترک مشکلی نداریم ولی اختلافات دو خانواده ، بر سر مسائل کم اهمیت ، یکسال است که عروسی ما را به عقب انداخته است . چکا رکنیم ؟
ما واقعا به این جوانان  یا خانواده آنها باید چیزی را عرض کنیم . من عاجزانه ازخانواده های عزیز تقاضا میکنم برسر مسائل کم اهمیت سخت نگیرید . ممکن است اگر شما ادامه بدهید اینها دچار تزلزل شوند و مشکل ایجاد شود . یک مقدار فداکاری و ایثار و گذشت ، این خطاب به این زوج جوان .به شما که همدیگر را دوست دارید بروید در کنار خانواده هایتان و صحبت کنید با مهربانی و محبت متاسفانه بعضی از جوانان ما با داد و فریاد و تهدید میخواهند مشکل را حل کنند . جوانان ، این جواب نمیدهد با مهربانی و محبت مجابشان کنید کسانی را واسطه کنید که ذی نفوذ باشند پدر بزرگ و مادر بزرگ. همانطور که شما به حرف پدر و مادرتان گوش میدهید ، آنها هم به حرف پدرشان و مادرشان  گوش میدهند .اگر جواب گرفتید که هیچ و اگر نگرفتید هردوجوان یک التیماتوم به خانواده هایتان بدهید و بگویید اگرشما ما را راه نیندازید خودمان یک خانه میگیرم و میرویم . البته جواب میدهد و اگر جواب نداد ، آقا که خانه ای بگیردف  می آیند جهیزیه را هم میدهند و حمایت های مالی هم میکنند . امیدوارم به این جاها نکشد و پدرها و مادرها خودشان مسئله را حل کنند.

 دوسال است عقد کرده ام وهنوز مسائلی را در مورد شوهرم میبینم و میشنوم که اطلاع نداشتم . این باعث تردیدم  در ازدواج با ایشان شده است . لطفا ً راهنمایی بفرمایید .
من با عقد طولانی موافق نیستم . به جهت همین است که نقاط ضعف برجسته میشود ، کم کم تردید ایجاد میشود . ما قبلا عرض کردیم ، یکسال برای دوران عقد مناسب است مگرضرورتی  باشد و واقعا نگذارید ازدوسال بیشتر باشد مگر اینکه دلیل خاص داشته باشید . شما می بینید ومیشنوید ، این را قبل ازعقد باید انجام میدادید ، گوشها را بازمیکردید و چشمهایتان را باز کنید . قبل از عقد باید دو تا چشم دیگر هم قرض کرد و با چهارچشم  دید ولی حالا عقد کرده اید ، پس چشمهایتان را ببندید . اگردر مسائلی که شما می بینید و میشنوید ، موردی هست ، آنرا به حساب سی درصد نقاط منفی ایشان بگذارید. ما همه گل هستیم ولی گل بی خار نیستیم . همه سی درصد نقاط منفی داریم . اگر موردی وجزئی است وکلان نیست ، حمل بر صحت کنید . تغافل کنید . برای آن محمل درست کنید . یکی ازدستورهای دین است که تغافل کنید . خودت را به ندانستن بزن . از شریفترین اخلاق انسان کریم ، این است که تغافل کند. وجه خوب را برداشت کنید . مثلا همسرشما موبایل را برمیدارد و صحبت میکند ، صدای خانمی را میشنوید . شما میتوانید دو جوربرداشت کنید . یکی اینکه بگویید نکنند این خانم نامحرم است  و شوهر من با او رابطه ناپسند دارد ، این یک برداشت است . حضرت علی (ع) فرمودند : وامر اخیک علی احسن . کار برادرت را به وجه احسن و نیکو قرار بده . یک وجه آن این است که بگویید مادرش بود یا خواهرش بود یا نه خواهرزاده اش بود . محمل بسازید . شاید همکارش بود که با او کار داشت . حالا یک چیزی از او شنیده اید ، بگویید برای قبل از ازدواجش بوده والان نیست . بله من شنیدم که او رفتاری داشته ، بله او برای قبل از ازدواجش بوده ، بگو توبه کرده است . اینها وجوه احسن است . اگر این کار را بکنید ، دلتان چرکین نمی شود . این برای آن است که کانون خانواده ازهم نپاشد . کینه و بد دلی ایجاد نشود . اینها برا ی قوام خانواده است . به قول سهراب سپهری چشمها را باید شست . حالا اگر نه ، ازامور کلان است ، شما ازاعتیاد ایشان میشنوید ، از رابطه نامشروع ایشان میشنوید، حالا اگرموردی را شنیدید که میتوان ازآن گذشت ، می گذرید ولی اگرآنقدر دارید میشنوید ، که درشما تردید جدی ایجادشده  ، که نکند ایشان کاسب کار است و روشش ارتباطات نامشروع است یا خانم متدینی هستید که ازمجاری مختلف میشنوید که ایشان شراب خوار است ، نماز نمی خواند یا مثلا اعتیاد دارد اینها از امورکلان است . یکی از امورعقد بستگی همین است برای رفع این ابهامات است . دوره تجدید نظر است واگر واقعاً می بینید طرف شرایط شما را ندارد و در اینجا بی دقتی کنید و چشم پوشی کنید و بگویید انشاء اله درست میشود ، اینجا جایش نیست . الان دوران عقد است و شما دوشیزه هستید ، لطمه کمتری می خورید ، البته فرصت ها راازدست میدهید . البته ارزش دارد ، اگر وارد زندگی بشوید فرصت ، به مراتب بیشتر از دست میرود . فرزندی هم داشته باشد خیلی بدتر است . اینجا دفع افسد به فاسد میکنیم . بین بد و بدتر بد را انتخاب میکنیم که دچا ربدتر نشویم .
 یکسال است که عقد کرده ام ، خانمم دختر خوبی است و عیبی هم ندارد ولی به این نتیجه رسیده ام که خودم ، از نظر فکری ، آمادگی ازدواج را نداشته ام  ، در ادامه راه دچار تردید شده ام  . چه کار  کنم ؟
این فکرها مربوط به قبل از ازدواج است . انسان قبل ازازدواج ، باید بنشیند ، فکرکند که شرایط را داردیا نه . اگر شرایط نسبی را دارد ، اقدام به ازدواج می کند و اگر ندارد اقدام نمیکند . الان شما یکسال است که عقد کرده اید و می فر مایید که خانم هم عیبی ندارد و مشکلی هم با ندارید م، الان این فکر دیگر جایش نیست . تقاضا میکنم دیگر به این فکر نکنید . من احتمال می دهم استرس مسئولیت پذیری باشد.  چون در بحث ازدواج ، جوانها وقتی ازدواج میکنند ، خانم ها یک جو راضطراب دارند و آقایان هم یک جور . در آقایان اضطراب مسئولیت پذیری است . الان یک مسئولیتی را پذیرفته اید و میگوید نکند از پس آن برنیایم و نکند مشکل اقتصادی پیش بیاید و نتوانم زندگی ام را اداره کنم . احتمال دارد این اضطراب ، شما را به این  فکر کشانده که من آمادگی نداشتم . با این فکر مقابله کنید . حالاشما به این فکر رسیدید که به بلوغ فکری نرسیده اید . اینها را که می گوییم مطلق نیست . نسبی است . کدامیک از ما به بلوغ فکری رسیدیم و ازدواج کردیم ؟ منطور شرایط نسبی است . شما یک شرایط نسبی داشتید و تا حدی ، بلوغ فکری شما را کامل میکند . خیلی جوانها از این نکته غافل هستند . شما یکسال عقد کرده اید ، خود ازدواج به انسان بلوغ می دهد . خیلی از جوانها قبل از ازدواج پوشش و آرایش و شخصیتشان یک جور است ، بعد ازدواج میکنند ، می بینید شخصیتشان عوض میشود . آرایش مو و پوششان عوض میشود و جد ی تر میشوند و وقارشان بیشتر میشود . دوستانشان کم میشود ، زودتر به منزل می آیند .
ممکن است یکسری عوامل پنهان این فکر را بوجود آورده اند . پس از یکسال ، شاید یک مسئله اختلاف انگیز از طرف خانم بوجود آمده باشد ، شاید شما همت نکردید و گل عشق را آبیاری نکردید که نخشکد،   شاید اینها بوده است . شما با یک مشاورآگاه صحبت کنید تا ایشان ، بتوانند عوامل پنهان را پیدا کنند و به شما کمک کنند و جنابعالی را از تردید دربیاورند . این طور بمانید ، روز به روز بدتر میشود . با مجموعه شرایط ادامه زندگی را صلاح می دانیم ، چون داستان جدی است . 

 دختری هفده ساله هستم . شوهرم ویژگی های یک مرد ایده آل را دارد ولی چون به انتخاب خودم نبوده ، می خواهم از او جدا بشوم . بنظر شما درست است ؟
خیر . من برداشتم این است که ، پدر و مادر به او تحمیل کرده اند . کسی به ایشان تحمیل کرده است. ازدواج تحمیلی خوب نیست و به پدرها و مادرها زیاد تأکید کردیم که به جوانها،  ازدواج را تحمیل نکنید. ازدواج امر مهمی است . باید خودشان فکر کنند و تصمیم  بگیرند . می خواهند یک عمر زندگی کنند . از این جهت شما حق دارید که از  کسی که به شما تحمیل کرده ، گله داشته باشید . اما خوب شما خودتان میگویید ، ویژگی یک مرد ایده ال را دارد . حالا چرا می خواهید زندگیتان را خراب کنید ؟ صرف اینکه به شما تحمیل شده ، آیا این میتواند مجوز خراب کردن زندگی باشد ؟ یعنی فکر میکنید با این کار در حق خودتان جفا و ستم خواهید کرد ؟ ملاک برای زندگی زناشویی این نیست . موارد بسیار زیادی داریم که اصلا ازدواج تحمیلی نبوده ، خودشان انتخاب کرده اند و حتی اجازه نظر به خانواده هم نداده اند ، خودشان گشتند و انتخاب کرده اند و صد درصد انتخاب خودشان بوده ولی  الان در حسرت بیست درصد شرایط ایده ال همین آقای شما هستند و دارند میسوزند . پس چرا شما میخواهید زندگیتان را خراب کنید . گذشته از این ، گقتند می خواهم جدا شوم . شما با این کا ر، عرش خدا را میلرزانید چون که طلاق ، عرش خدا را میلرزاند . امام صادق (ع) میفرمایند : ما من شی ابقظ من العزوجل من الطلاق. نزد خدا هیچ چیز بدتر از طلاق نیست . برای این است که خانواده قوام پیدا کند و بنیان داشته باشد . البته حرام نیست . یک روزیی به بحث طلاق میرسیم . طلاق بد است ولی جایز است . شما با این کار به خودتان لطمه میزنید . شما قبلا دختر خانم بودید ولی اگر الان جدا شوید یک واقعیتی است که یک خانمی که یکبار عقد کرده ، اگر جدا شود ، یک مقدار فرصت ها رااز دست میدهد و این طبیعی است . ممکن است آن شرایط مطلوب برای شما پیش نیاید و به این جوان هم لطمه بزنید . ازدواج را به شما تحمیل کرده اند . شما بالاخره بله را گفتید و پذیرفتید . ایشان هم گناه دارند و فرصت هایی رااز دست خواهند داد . ولی درطلاق آسیب پذیری خانم ها بیشتر است . از این فکر خارج شوید و زندگی را جدی بگیرید قدردان این نعمت الهی باشید . این ها وسوسه شیطان است . با این وسوسه ها مقابله کنید . ذکر اعوذبالله  من الشیطان الرجیم و اعوذ بالله سمیع العلیم . ممکن است زندگیتان خراب شود . ما در اینجا وظیفه داریم، مدارا کردن را توصیه کنیم . قبل از ازدواج چشم هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج ، یک کمی ببندید . این مورد ، یک مرد ایده ال است . موردی داریم که ازدواج تحمیلی نبوده است وآقا ایده ال و مطلوب نیست .

 همسرم در دوران عقد میگوید : به من احساسی ندارد و باید از هم جدا بشویم  در حالیکه وقتی عقد را میخواندند ، شور و شوق زیادی داشت . علت چیست ؟
این مبتلا به زیاد دارد . اینکه ایشان شورو شوق داشته و تحمیلی نبوده ، کا ر را یک مقدار سخت تر میکند . شاید به یک جاهایی برسیم که اجازه به ادامه زندگی ندهیم . ولی بنای ما بر ادامه زندگی است.  ولی ما دردوران عقد هستیم و شاید به جایی برسم که بگوییم باید جدا شوید . چون به صلاحتان نیست. مورد ایشان این  جوری نیست . این ، ما را خیلی نگران نمیکند . همان مسائلی که تردید ایجاد میکند.  یکی مقایسه شوهرها و خانم ها است . مسائلی که تردید ایجاد میکند ، تنش ایجاد میکند ، این دختر بایددقت کند . نکند باعث رنجش این آقا شده است . شاید شما دختر عزیز ، آن گل را آبیاری نکردید و خشک شده است و یا دارد می خشکد . با توجه به مجموعه شرایط ، به آقا توصیه می کنم در این تصمیمی که دارند ، لطفا عجله نکنند . چون ما آدمها ، قلبمان عجیب است . حالت ادبار و اقبال دارد . اما علی (ع) فرمود : ان للقلب اقبالاشهوتها و ادبارا . دل شما رویکرد و پشت کردی دارد ، گاهی می آید و گاهی می رود . بعضی آقایان می گویند ، بعضی از وقتها ، خانمم را دوست دارم و بعضی وقتها نه . اصلا ممکن است ادبار قلب باشد . گاهی ممکن است ذکر مصیبت می خوانند ، طرف اشکش در نمی آید و میگوید کافر شده ام . خیر . حالت ادبار شده اید . ممکن است عوامل پنهان دخیل باشد . عوامل را بررسی کنید و توی عافیت کار دقت کنید . ما روایت داریم : اذا قمت امراوقتدبرعافیت . وقتی میخواهیم کاری بکنیم به عاقیت آن کار فکرکنید . بله با یک مشاور آگاه مشاوره کنید . شاید همان ادبار قلب است.  ممکن است فرصتها را از دست بدهید . حالا اگر شما طلاق بدهید و حقشان را بدهید ، گناه شرعی نیست ولی گناه اخلاقی است . یک دختری که دلبسته شما شده اند و احساس شکست می کنند ، عجله نکنید .
 به تاخیر انداختن ازدواج به دلایل واهی ، چه پیامدهایی دارد ؟ 
همان طور که ازدواج زودرس مشکل دارد ، ازدواج دیر رس هم مشکلاتی دارد . گاهی با ادله واهی و وسواس ها و آرمان گرایی ها، ازدواجشان را به تاخیر می اندارند مخصوصا خانم ها . که این خیلی مشکلات ایجاد می کند . همان طور که طبیعت چهار فصل دارد ، وجود ما آدمها هم چهار فصل دارد . یک فصل بهار و تابستان و پاییز و زمستان دارد . ما باید در بهار زندگی مان ازدواج کنیم و نگذاریم به تابستان کشیده شود . چون در فصل بهار زندگی مان ، شادابی و نشاط  هست. و دیگر اینکه خانم ه فرصت ها را از دست می دهند . البته آقایان هم فرصت ها را از دست می دهند ولی خانم ها بیشتر و بعد افسردگی و مشکلات بعدی . و دیگر اینکه فاصله سنی شما و بچه هایتان بیشتر می شود . خیلی ها به این توجهی ندارند .هر قدر فاصله سنی کمتر باشد این بهتر است . و دیگر اینکه امکان بارداری های سخت وجود دارد البته در سن چهل به بالا . یک روایت از رسول گرامی اسلام در مورد خانم ها داریم : دوشیزگان بمنزله میوه روی درخت هستند ، اگر برسند و چیده نشوند ، نور خورشید آنها را فاسد می کند و باد آنها را این طرف و آن طرف می برد . آنهایی که در سن بالا هستند و ازدواج نکرده اند ، دچار سردر گمی و اضطراب و متاسفانه زمینه انحرافات اخلاقی و جنسی در آنها دیده میشود و بیشتر است . این یک واقعیتی است . آقای ویل دورانت    می گوید : اگر ازدواج در فصل های طبیعی صورت گیرد ، بیساری از بیماری های روحی و روانی و مشکلات اخلاقی و انحرافی که زندگی معاصر را لکه دار کرده است ، به نصف تقلیل خواهد یافت . پیامبر فرمودند : کسی که ازدواج می کند ، نصف دینش را حفظ می کند . ببینید سخنان اندیشمند غربی شبیه سخنان پیامبر است . ازدواج ها را به تاخیر نیندازید و از بهار زندگی تان برای ازدواج استفاده کنید .  
من به خواستگاری خانمی رفته ام . ما و خانواده هایمان با هم هیچ مشکلی نداریم ولی بعضی از اقوام خانم با دلایل واهی مخالف هستند . شما در این مواقع چه راه کارهایی پیشنهاد می کنید . 
خانواده ها نباید مدیریت ازدواج را ، به دیگران بدهند . این مربوط به دختر خانم و پدر و مادرشان و آقا پسر و پدر و مادرشان است . حتی خواهر و برادر نباید دخالت کنند . 
حالا اگر در قومی فرد پیری ، نفوذ دارند و یا برادر بزگتر و یا خواهر بزگتر نقش خاصی دارند ، این افراد نباید به دلایل واهی مخالفت کنند . چرا مانع خیر میشوید ؟ حضرت علی (ع)  فرمودند : بهترین واسطه گری ، واسطه گری بین دونفر در امر ازدواج است . امام موسی بن جعفر ( ع ) فرمودند : کسی که واسطه برای ازدواج میشود در سایه عرش الهی قرار می گیرد . رسول گرامی فرمودند : کسی که واسطه میشود به ازای هر قدم و هر کلام ، ثواب یکسال زیارت را به او می دهند  وقتی واسطه در خیر شدن این قدر ثواب دارد ، مانع در خیر شدن به همان میزان گناه دارد . 
مانع خیر نشوید .زیرا دخترخانم فرصت ها را از دست می دهد . راه کار این است که شما واسطه ای قویتربفرستید و اگر نشد این را به حساب قسمت نشدن بگذارید . چون خیلی مواقع ، خواستگاری تا یک ماه هم طول کشیده و موقع بله برون عمه خانم حرفی زده و همه چیز خراب شده است . این را به حساب قسمت بگذارید . و به حساب این که خداوند صلاح نمی داند .
آیا میشود خواستگاری را ، صرف اینکه فامیل نیست ، رد کرد ؟  
این سوال به خانواده ها برمی گردد که اصرار روی ازدواج فامیلی دارند . خیر صرف اینکه غریبه است نمیتوان او را رد کرد . البته خواستگار فامیل ، از جهاتی راحت تر است . با فرض اینکه مشاوره ژنتیک را جدی بگیرند . و آزمایش ژنتیک را هم انجام دهند . اگر در اینمورد مشکلی وجود نداشته باشد  ، ازدواج فامیلی راحت تر است . زیرا بزرگ نمایی و دروغ در ازدواج ها فامیلی کمتر اتفاق می افتد . مثلا در بحث تحصیلات  پسر عمو نمیتواند خود را به جای یک فرد دکتری جا بزند زیرا همه میدانند ایشان دانشجوی دوره کارشناسی بوده است . در مسئله متارکه والدین و امکانات مادی ، امکان لا پوشانی نیست . واقعا ازدواج فامیلی راحت تر است ولی معنایش این نیست که ما غریبه را رد کنیم . ازدواج با غریبه دقت بیشتری و زمان بیشتری می خواهد . شما باید صبر کنید زیرا باید اطلاعات بیشتری از طرف غریبه بگیرید . البته مشکلاتی هم که در رابطه با غریبه ها پیش می آید بخاطر قصور خودمان است .اگر تحقیق بیشتری می کردیم این مشکلات پیش نمی آمد . البته ما در فامیل هم داریم که دچار مشکل شده اند با اینکه همدیگر را می شناختند . و خیلی موارد هم به متارکه کشیده شده است . علت مشکلات غریبه و فامیل نیست . علت آن ، کم توجهی به مسائل ازدواج است . ما اینجا نباید بگوییم چون فامیل است تحقیق نمکنیم زیرا ما از حریم خصوصی عمویمان خبر نداریم .   
   
آقا پسری گفته اند وقتی می خواستیم مراسم عقدکنان بگیریم یکی از اقوام نزدیک فوت     کرده اند و ازدواج به تاخیر افتاده است . آیا اگر این کار را بکنیم اشکال دارد ؟
دین در این مورد ساکت است . یعنی چنین چیزی نداریم که اگر در فرایند خواستگاری عزیزی فوت کند ، گرفتن مراسم گناه باشد . و واجب هم نیست که شما صبر کنید .حتی مستحب هم نیست . پس ما در دین حکمی نداریم . در عرف رایج هست . و اگر عزیزی بزرگی بوده اند و متدین بوده اند ، جا دارد که به این رسم عرف عمل کنیم و اسلام با آداب عرفی که مشکل شرعی ندارد ، مخالفت نمیکند . پس در  این قضیه  صبر کنند . ولی حالا تا چه حدی صبر کنند . فرایند خواستگاری انجام شده و این اتفاقات باعث شده این دو جوان پا در هوا بمانند . این اشکال دارد واین آسیب است . اینکه ما چقدر صبر بکنیم ، بستگی به عزیزی دارد که از دست رفته است . اگر درجه یک باشد یک زمانی را باید صبر کرد و اگر درجه دو یا سه باشد ، یک زمانی را باید صبر کرد . و این هم مهم است که فرایند خواستگاری در چه مرحله ای بوده که این عزیز از دست رفته است.   
حالا مثلا قرار است که به خواستگاری بیایند و پدر خانم فوت می کند ، خوب این معلوم است که بهم می خورد . چون بعضی ها اعتقاد دارندتا یکسال نگذرد اقدام به خواستگاری نمی کنند . حالا یک وقت فرایند طی شده و به بله برون هم رسیده و پدر هم راضی بوده و بعد ایشان فوت می کنند . اینجا کمتر می توان صبر کرد . بعضی ها اعتقاد دارند که ازدواج این قدر مهم است که هیچ چیزی نباید مانع آن بشود . نه ما این را قبول نداریم . بالاخره ما یک عرفی داریم . و یک آداب و رسومی داریم که خوب است عمل بشود . در این مواقع باید یک مدتی صبر کنند و بعد به محضر بروند و عقددائم بکنند و ثبت در دفتر بشود و مراسم را برای بعد بگذارند . می توان مراسم شادی گرفته نشود تا مشکل حل شود و به تاخیر هم نیفتد .

 دوسال پیش با یکی از اقوام عقد کرده ام و پدرایشان قرار بود برایم خانه ای بخرد ولی به قول خودشان عمل نکردند و من می خواهم جدا شوم . لطفا راهنمایی بفرمایید . 
ما چقدر تاکید کردیم وضعیت فعلی طرف برایتان ملاک باشد . اگرالان خانه ندارد خیلی روی قول ها خیلی حساب نکنید . از آن طرف هم داریم که وقتی مومن  قولی می دهد به قولش عمل می کند . حالا وارد دوران عقدبستگی شده اند و آنها به قولشان عمل نکرده اند وایشان می خواهند جدا بشوند . من قطعا با این کار مخالف هستم . برای این جور مسائل نمی توان جدا شد . مسائل بسیار مهم ما را به جدایی می کشاند . شما ره یک خانه اجاره ای راضی بشوید و با رفتار کریمانه به آنها بفهمانید که اشتباه کرده اند . در اینجا دختر بیشتر لطمه می خورد . البته پسر هم لطمه می خورد . دلداده است . در جدایی جامعه ما نقص است . طلاق عرش خدا را می لراند . عرش خدا را نلرزانید .
 والدینم با ازدواج برادرم مخالف هستند زیرا این  دختر فرزند طلاق است . آیا این درست است ؟ 
این مخالفت بخاطر دغدغه هایی هست که وجود دارد . دغدغه دارند که نکند این دختر بخاطر متارکه پدر و مادرش ، دچار مشکلات روحی شده باشد . پدر و مادر تا قبل از جدایی با هم دعوا می کردند و این دختر دچار آسیب های روحی شده باشد . این یک دغدغه است . اینکه دچار خلا های عاطفی شده باشد . دختر خانم یا با یکی از والدینش زندگی کرده یا با پدربزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده است و دچار خلا عاطفی شده باشد . الان یک سایه از سر دختر کوتاه شده و کنترل نصف شده و او دچار آسیب های اجتماعی شده باشد . الان این خانواده که به خواستگاری دختر خانم رفته اند یا بالعکس دغدغه هایشان این است . عزیزان شما که با این تلقی جواب رد می دهید ، فکر می کنید دختر خانمی که با پدر و مادر زندگی می کند ، دچار آسیب روحی نیست ؟ ما داریم دختر ها و پسرهایی که پد رو مادر هایشان کنارهم بوده اند و جدا هم نشده اند ودائم با هم جنگ و دعوا داشته اند و بچه هایشان دچار آسیب روحی شده اند . این ها دائم در خانه جدال داشته اند . پس پدر و مادر دارند ولی دارای آسیب روحی هستند . آیا شما فکر می کنید کسانی که پدر و مادردارند ، دچار خلا عاطفی نیستند ؟ بله ما داریم فرزندانی که پدر و مادر دارند ولی چون آنها به فرزندانشان محبت نکرده اند ، فرزندانشان دچار خلا عاطفی هستند . ازطرف دیگر دچار آسیبهای اجتماعی هم شده اند زیرا پدر و مادر دچار غفلت شده اند و آنها را کنترل نکرده اند . عرض بنده این است که ما برعکس قضیه را هم داریم . دخترخانمی که فرزند متارکه بوده اند ، نه دچار خلا عاطفی هستند و نه دچا ر آسیب اجتماعی و روحی شده اند . چرا ؟ زیرا پدر و مادر هر دو فرهنگی و استاد دانشگاه بوده اند و آدم فرهیخته ای بوده اند . هر دو با هم درگیر بوده اند ولی جلوی بچه ها نبودند . زیرا می دانستند جلوی بچه ها نباید درگیر باشند . پس فرزندان او دچار آسیب روحی نیستند .ممکن است دچار خلأ عاطفی نباشند مثلا با پدر بزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده اند که به آنها خیلی محبت کرده اند و بیشتر از پدر و مادر به آنها محبت کرده اند پس دچار خلا عاطفی نشده اند  . و یا کنترل شده اند و دچارآسیب ها ی اجتماعی نشده اند . من عرضم این است که ملاک شما صرفا نباید این باشد که چون این آقا و خانم فرزند طلاق هستند ، ما نباید به سراغ آنها بروییم . چطور شما کسی را که پدر و مادر دارد ، صرف اینکه پدر و مادر دارد ، قبول نمی کنید ؟ تفحص می کنید و تحقیق و مطالعه می کنید . شما که نمی دانید شاید این دختر خانم از این دسته افرادی باشد که بنده عرض کردم و دچار هیچگونه آسیبی نشده اند . شما تا می فهمید او فرزند متارکه است ، پس نزنید . این حق نیست . او گناهی ندارد . شما وقتی فهمیدید ، تحقیق کنید . به دو جواب می رسید که جزئ کدام دسته است  اگر جزء دسته اول است که بهم می زنید ولی اگر از نوع دسته دوم بود ، موردی ندارد  ملاک ها ی ما باید از نوع ملاک های واقعی باشد . این اساس واقعا درست نیست .
 دختر خانم بیست و پنج ساله هستم و پدرم با سختگیری ، مانع از ازدواجم شده است .  شما می گویید  چه کار کنم ؟
معلوم نیست شما بتوانید کاری بکنید . اگر این کار را با محبت و مهربانی البته نه مستقیم بلکه با واسطه مادر و یا پدر بزرگ و مادر بزرگ که ذی نفوذ هستند و به پدر بفهمانند که سخت گیری بیجا اشتباه است البته اگر سخت گیر بی جا باشد ولی اگر سخت گیریی بجا باشد ، ما آن را توصیه می کنیم . مثلا خواستگاری آمده و همتای شما نیست و پدر شما می داند که اگر شما ازدواج کنید ، دچار مشکلات جدی می شوید . یا اینکه شما دلبسته کسی شده اید و کر و کور شده اید و پدر می دانداین ازدواج عاقبت خوشی ندارد . اگر این جور چیزی است ، واقعا بجاست . بارها گفته ام که ازدواج نکردن به مراتب از ازدواج غلط کردن بهتر است . ولی اگر سختگیری ها برای مسائل مادی است مثل مهریه، منزل و پول باشد این اشتباه است . پدران عزیز سخت نگیرید . اگر خواستگار خوبی از نظر اخلاق و دیانت داشتید ، سخت نگیرید . ببینید الگوهای ما مثل پیامبر در این مورد چه می فرمایند . پیامبر گرامی می فرماید : اگر برای دختر شما خواستگاری آمد که از نظر اخلاق و دین او را می پسندید ، دختر خود را به عقد او در بیاورید و اگر این کار را نکنید ، فتنه بزرگی در عالم ایجاد خواهد داد . ویل دورانت می گوید : اگر ازدواجها در سالهای طبیعی اتفاق بیفتد و عقب نیفتد ، انحرافات جنسی که امروز جامعه ما را لکه دار کرده است ، به نصف کاهش خواهد یافت . ولتر می گوید: هر قدر متاهلان بیشتر شوند ، جنایت ها کمتر میشود . این یک واقعیت است . شما سیره عملی رسول خدا را ببینید . حضرت علی (ع) مالی از دنیا نداشتند و تهیدست یه معنی واقعی بودند ولی چون با ایمان بودند ، حضرت به ایشان جواب دادند . دست از سختگیری بردارید . سن دختر بالا می رود و فرصتها کمتر میشود . و ما می ترسیم که شما مجبور بشوید به کسی که درجه پایین تری دارند ، جواب مثبت بدهید و ممکن است ازدواج نکردن برای دختر مفسده به دنبال داشته باشد . گاهی سخت گیری ها در کارهایی است که از طرف می خواهند . مثلا عروسی ها ی آنچنانی و اسراف های آنچنانی . این خیلی خطرناک است . 

 بعضی از دختر خانم ها در ازدواج سخت گیری می کنند و به دلایل واهی خواستگاران را رد می کنند . آیا این رفتار ، علت خاصی دارد ؟
دقت در ازدواج خیلی خوب است . در ازدواج دقت کنید . عجله نکنید و شتاب زده عمل نکنید . در انتخابتان حساسیت داشته باشید . امام صادق (ع) می فرماید : : در ازدواجت دقت کن و ببین چه کسی را در وجودت می نهی و چه کسی را شریک مال و آگاه به اسرار و امانت خود می کنی . دقت خوب است ولی اگر به آرمان گرایی تبدیل شود، بد است .  آرمان گرایی یعنی قانون همه یا هیچ . یعنی من شوهری می خواهم که همه چیز داشته باشد و گر نه شوهر نمی خواهم . دنیا یا سیاه است یا سفید . خیر دنیا را باید خاکستری دید . اگر جلوی این رفتار را نگیریم به اختلال تبدیل میشود و بعد به اختلال هذیانی تبدیل می شود . خانم ها باید به خودشان بگویند : من می خواهم با کسی ازدواج کنم که سی درصد نقطه منفی دارد و هفتاد درصد نقطه مثبت دارد . چون اگر این کار را نکنند ، نمیتوانند انتخاب کنند . بگویند : ما همه گل هستیم ولی خار داریم .  فقط معصومین ما گل بی خار بوده اند . این خانم ها فرصتها را از دست می دهند و چند ماه بعد خواستگار بعدی و همین جور سن بالا می رود و هنوز ازدواج نکرده اند و فرصتها  را از دست می دهند .  ما به خانم های سن بالا گفته ایم که از شروط کمال ، دست بردارید . بعضی ها مغرور میشوند . کمالاتی دارند و خانواده بالایی دارند و می گویند :  هر وقت من اراده کنم ، می توانم شوهر پیدا کنم . ولی این طور نیست . البته شما همان ویژگی قبل را دارید ولی همتایان شما سر زندگی شان رفته اند و شما خواستگار ی که مورد پسند باشد نخواهید داشت . وجود ما آدمها چهار فصل را دارد . در بهار زندگی ازدواج کنید . اگر دیر ازدواج کنید ، مشکلاتی برای شما ایجاد میکند . نشاط شما کم شده است و اختلاف سنی با فرزندانتان بیشتر می شود . ممکن است مشکلاتی در بارداری خانم ها ایجاد شود و در سن بیست و هفت به بالا زایمانهای سخت دارند و در سن چهل و پنج سالگی قطع نطفه سازی دارند . کسانی که این فکر را دارند ، وقتی ازدواج      می کنند ، شوکه می شوند . ولی اگر بگویند : سی درصد مشکل دارد . من الان       نمی دانم  ولی در زندگی می فهمم . بیایید از آرمان گرایی دست بردارید تا از فواید ازدواج استفاده کنید . 

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ازواج و مسائل مالی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



چند سالی بود که رامتین و گیتا با هم ازدواج کرده بودند؛ ازدواجی که از نظر رامتین کامل و بی‌عیب بود. حاصل این ازدواج 3 دختر زیبا و دوست داشتنی بودند. رامتین هم کاری آبرومند با درآمدی فوق‌العاده داشت. بنابراین همه چیز عالی بود یا حداقل چنین تصور می‌شد.


رامتین همیشه با خودش فکر می‌کرد یک پدر خوب و یک شوهر ایده‌آل فقط باید تلاش کند پول دربیاورد؛ پولی که در خانه و برای آرامش اعضای خانواده‌اش خرج شود. برای رسیدن به این هدف، او بیش از 100 ساعت در هفته کار می‌کرد. فقط کار و کار و هیچ وقت از خودش نپرسیده بود این همه کار چه تاثیری روی زندگی همسر و بچه‌هایش می‌گذارد


 


اما گیتا نظر دیگری داشت؛ روزهایی که رامتین از صبح تا نیمه‌های شب سر کار بود و فقط داشت پول درمی‌آورد، برای گیتا دقیقه‌هایی ناامیدکننده بود.


«من خیلی تنها و غمگین شده بودم. زندگی سخت و ناراحت‌کننده‌ای داشتم که هر روزش برایم به تلخی می‌گذشت. من و رامتین هیچ وقت زمانی را برای با هم بودن نداشتیم ؛ او همیشه سر کار بود و من هم تنها در خانه از بچه‌هایم مراقبت می‌کردم.

 کم‌کم حس می‌کردم من‌ هیچ نقشی در زندگی رامتین ندارم. حالا دیگه ما بیشتر شبیه دو تا همخونه‌ای شده بودیم، 2 نفر که فقط صورتحساب‌ها را با هم پرداخت می‌کردند. اما تمام مسوولیت‌ها با من بود؛ رسیدگی به دخترها و کارهای مربوط به آنها، کارهای خانه و...»

 


 


گیتا احساس می‌کرد تنها مانده است و تنها چیزی که خوب می‌فهمید این بود که دیگر توان ادامه این زندگی را نداشت. برای همین یک روز همه چیز را رها کرد و گفت دیگر نمی‌تواند ادامه دهد ؛ بچه‌ها را برداشت و به خانه مادرش رفت تا پیش آنها کمی راحت‌تر زندگی کنند.


اما رامتین نگاه دیگری به وضعیت موجود داشت؛ او نمی‌فهمید چه اتفاقی افتاده است، نمی‌فهمید چرا همسرش از دست او عصبانی است ؟


«با خودم فکر می‌کردم من باید برای آنها چکار کنم؟! در یک خانه بزرگ زندگی می‌کردند، من که این خانه را برای خودم نمی‌خواستم، همه برای آنها بود، برای راحتی و آرامش‌شان.»

 


اما حالا همین خانه بزرگ که با زحمت‌های رامتین خریداری شده بود، ساکت و خالی افتاده و احساس تنهایی او را بیشتر می‌کرد. با این همه تنهایی رامتین با خودش فکر می‌کرد. می‌دانست چیزی در زندگی باید تغییر کند؛ تغییری اساسی که اتفاقا به کار هم مربوط نبود.


رامتین با خدای خود صحبت می‌کرد و از او کمک می‌خواست: «خدایا من راه را اشتباه رفته‌ام، تو به من کمک کن راه درست را پیدا کنم.»



رامتین دوست نداشت همسر و بچه‌هایش از او ناراحت باشند؛ پس کارش را به عنوان یک مدیر رها کرد و در رده‌ای پایین‌تر مشغول شد. اولویت جدید او بودن کنار بچه‌هایش و زندگی کردن کنار آنها بود.


«به زندگی آنها فکر می‌کردم. این بار عادلانه نبود که باز هم آنها درگیر عواقب تصمیم‌های اشتباه من شوند. پس سعی کردم به روزهای گذشته برگردم؛ به زمانی که بچه‌ها تازه به دنیا آمده بودند، به روزهایی که شاد بودیم. حالا می‌خواستم فقط پدر باشم ، می‌خواستم پشتیبان و تکیه‌گاه دخترهایم باشم. حالا باید روزهایی را که نعمت پدر داشتن را از آنها گرفته بودم، جبران می‌کردم.»


 


رامتین نامه‌ای هم برای گیتا نوشت، اما هیچ وقت جوابی دریافت نکرد. نامه‌ها به گیتا می‌رسید. ولی این گیتا بود که هیچ یک از حرف‌های او را باور نداشت. گیتا فقط به طلاق فکر می‌کرد. او نمی‌توانست دوباره زندگی خودش و دخترها را با مشکلی جدید روبه‌رو کند. اما رامتین هنوز امیدوار بود گیتا او را ببخشد؛ شب و روز دعا می‌کرد و از خداوند می‌خواست به او و خانواده‌اش کمک کند.


 


پس از آن همه نامه، بالاخره یک روز گیتا به رامتین زنگ زد و قبول کرد با هم صحبت کنند. پس از مدت‌ها فرصتی پیش آمده بود تا آنها با هم حرف بزنند و دقایقی را کنار هم باشند. گیتا وقتی رامتین را دید و حرف‌هایش را شنید، متوجه شد او واقعا تغییر کرده است.


«وقتی رامتین را دیدم متوجه شدم واقعا تغییر کرده است. او دیگر مثل آن روزها نبود؛ زندگی‌اش، اخلاقش، روحیه‌اش، کارش و نظراتش همه تغییر کرده بود. پس می‌توانستم یک بار دیگر به خودم و او فرصت بدهم؛ فرصتی برای زندگی کردن.»



امروز چند سال از آن ماجراها می‌گذرد؛ حالا گیتا و رامتین شاد و خوشبخت کنار هم زندگی می‌کنند و هر دو کاری خوب و آرام دارند.



«شیوه برخورد ما با هم نسبت به سال‌های قبل خیلی تفاوت دارد. حالا ما فقط به یکدیگر احترام می‌گذاریم و با عشق با هم رفتار می‌کنیم.»


 


اما پس از همه این اتفاقات، رامتین تجربه‌های خوبی به دست آورد: «هر وقت از خانواده خود دور شدید، بدانید چیزی هست که باید تغییر کند و هیچ چیز تغییر نمی‌کند مگر این‌که ما خودمان بخواهیم چنین تغییری ایجاد شود. پس تا دیر نشده است، برای خانواده خود کاری کنید ؛ برای این‌که نعمت با هم بودن را از دست ندهید.»


منبع : jamejamonline.ir

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


کنترل دختر و پسر در دوره نامزدی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/


اصل مهم در دوران نامزدی، شناخت دو طرف از یکدیگر است. این شناخت شامل آگاهی لازم از تمام اجزای شخصیت طرف مقابل است؛ به گونه‌ای که جنبه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و حتی طبقات اجتماعی دختر و پسر نزدیک به هم باشد. دختر و پسری که با هم آشنا می‌شوند و دوران نامزدی‌ را شروع می‌کنند، باید شناخت از یکدیگر را مقدم بر هر مساله دیگری بدانند و روابط‌شان بر مبنای همین اصل شکل بگیرد.


یعنی روابط دختر و پسر در دوران نامزدی باید کنترل‌شده باشد؟


البته! درست است که دختر و پسری که جوان هستند با وضعیت هورمونی و هیجانی‌ای که دارند به سمت همدیگر تمایل زیادی دارند و بسیار سخت است که احساسات و غرایزشان را کنترل کنند اما آنها باید به آینده‌ای که در پیش خواهند داشت، بیندیشند. در دوران نامزدی اصل موضوع، شناخت است. حتی اگر دوره نامزدی ثبت قانونی شده باشد و صیغه محرمیت جاری شده باشد، باز هم دختر و پسر باید روابط کنترل‌شده‌ و سنجیده‌ای داشته باشند؛ چراکه ممکن است که این نامزدی به هم بخورد یا دختر باردار شود که در هر دو صورت، مشکلات بسیاری برای آنها به وجود می‌آید و البته این مسایل در فرهنگ ما بسیار پررنگ‌تر و مشکل‌ساز‌تر خواهد بود.


بهترین مدت برای دوران نامزدی را چقدر می‌دانید؟


دوره نامزدی باید نه کوتاه‌مدت باشد و نه آنقدر طولانی باشد که مثل سریال «جراحت» مشکلات و تبعات زیادی را به همراه داشته باشد. مناسب‌ترین زمان به نظر من 6 ماه است و در این زمان دختر و پسر باید به صورت معقول و معمول، با شرط شناخت از هم، با یکدیگر رابطه داشته باشند. این کار بسیار سختی است اما اگر دختر و پسر جوان به اصل واقعیت‌گرایی معتقد باشند، برای داشتن آینده‌ای بهتر سعی خواهند کرد روابط خود را سنجیده و محدود کنند.


حالا اگر به هر دلیلی، مثلا شبیه به همین چیزی که در «جراحت» دیدیم این اتفاق بیفتد و دختر در دوران نامزدی باردار شود، ‌باید چه کار کرد؟


قطعا تحت چنین شرایطی باید خانواده را در جریان گذاشت اما برخی از خانواده‌ها به دلیل تعصباتی که دارند، نمی‌توانند چنین موضوعی را پذیرا باشند و سریع واکنش نشان می‌دهند. بنابراین لازم است که دختر و پسر این موضوع را با یک روان‌پزشک یا مشاور مطرح کنند و آن مشاور با شیوه مناسب خانواده را در جریان بگذارد و به آنها آموزش‌های لازم را بدهد.


به نظر شما ازدواج‌های فامیلی ازدواج‌های موفقی هستند؟


به اعتقاد من اصل ازدواج باید بر مبنای شناخت طرفین از یکدیگر باشد و چنین موضوعی صحت ندارد که ازدواج‌های فامیلی موفق‌تر هستند. بسیاری از خانواده‌ها به صرف اینکه دختر و پسرشان با هم بزرگ شده‌اند و سال‌هاست همدیگر را می‌شناسند با ازدواج آنها موافقت می‌کنند و وقتی که آنها وارد زندگی می‌شوند تازه متوجه تفاوت‌ها و اختلاف‌نظراتشان می‌شوند و اینجا نقطه شروع اختلافات خانوادگی است.


معمولا این ازدواج‌ها، چشم‌و‌گوش بسته است و افراد فقط شناخت ظاهری از هم دارند اما نکته مهم این است که آنها تصور می‌کنند همدیگر را می‌شناسند. چنین تصورهای غلطی، جوانان را از مسیر شناخت دور می‌کند و زمانی که وارد زندگی می‌شوند، تازه متوجه تفاوت‌هایشان می‌شوند و اختلاف‌هایشان شروع می‌شود.


مشکلی که در ازدوا‌ج‌های فامیلی زیاد دیده می‌شود، این است که مشکلات زن و شوهر سریع به خانواده‌ها کشیده می‌شود و مشکلات را دوچندان می‌کنند. از سوی دیگر، بسیاری از اختلاف‌های خانوادگی نیز در روابط زن و مرد تاثیرگذار است و ممکن است روابط آنها را تیره کند. همچنین بسیاری از مسایلی که در ازدواج‌های فامیلی به وجود می‌آید به دلیل آنکه سبب برهم خوردن روابط فامیلی نشود، مسکوت می‌ماند و چه بسا افرادی سالیان سال با مشکلی زندگی می‌کنند و از آن رنج می‌برند اما از ترس فامیل آن را به زبان نمی‌آورند. مساله دیگر در ازدواج فامیلی، مشاوره ژنتیک است. به اعتقاد من، حتی‌المقدور باید ازدواج فامیلی صورت نگیرد مگر اینکه بر مبنای شناخت صحیح باشد و بعد از آن حتما باید زوجین از خدمات مشاوره استفاده کنند و علاوه بر آن مشاوره و آزمایش‌های ژنتیک نیز اهمیت دارد.

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ازدواج مجدد والدین

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

یکی از مهم‌ترین توصیه‌های متخصصان در شرایط شکست عاطفی یا طلاق این است که افراد بلافاصله وارد جریان عاطفی دیگری نشوند و حداقل به یک دوره زمانی نیاز است تا ناملایمات وارده از رابطه‌ی قبلی را شناسایی و از طریق راهکارهای صحیح ترمیم شوند. البته بسیارند افرادی که رابطه‌ی عاطفی مشکل‌داری را با شروع رابطه‌ی عاطفی دیگر قطع می‌کنند؛ این رفتار بسیار خطرناک است و همسران را در زندگی مشترک دچار مشکل می‌کند. البته نباید فراموش کرد بعضی زودتر با طلاق خود کنار می‌آیند، اما برخی دیگر خیلی سخت شرایط جدید و جدایی را می‌پذیرند. به‌طور کلی توصیه می‌شود افراد بعد از طلاق تا حداقل دو سال به فکر ازدواج مجدد نیفتند.


سن مناسب فرزند برای ازدواج مجدد والدین

فرآیند شناخت به گفته‌ی روان‌شناسان دو  جنبه دارد؛ یکی شناخت خودآگاه و دیگری ناخودآگاه است.‌ انسان هر دو جنبه‌ی این شناخت را دارد اما حیوانات دارای شناخت ناخودآگاه هستند.

برهمین اساس شناخت در دوره‌ی جنینی براساس ناخودآگاه انسان است و انسان بعدها نمی‌تواند آن دوران و مادر خود را به یاد بیاورد. همچنان که بسیاری از ما وقایعی که تا دو سالگی برای‌مان رخ داده است، به یاد نمی‌آوریم و از مادر چیزی در ذهن نداریم. به همین دلیل است که می‌گوییم تا سن پنج سالگی بسیاری از بچه‌ها تغییر و جابه‌جایی والدین را تشخیص نمی‌دهند و این دوران، بهترین زمان برای ازدواج مجدد پدر یا مادر است.

اگر رابطه‌ی خوبی بین زن و شوهر جدید برقرار باشد و بین او و والد جدید رابطه‌ی مناسبی ایجاد شود، کودک به‌سرعت او را می‌پذیرد و مشکلی به وجود نمی‌آید.

پس از سن پنج سالگی، کودک پدر یا مادر خود را کاملاً می‌شناسد و این جابه‌جایی را درک می‌کند اما این شناسایی نباید مانع ازدواج مجدد پدر یا مادر شود. به عبارتی پدر یا مادری که فرزند بین پنج تا ده- یازده ساله دارد نباید با این تصور که نمی‌تواند والد جدیدی را بپذیرد یا متوجه این جابه‌جایی شود، فرصت ازدواج را از دست بدهد. ‌این دوره، دوره‌ی پیروی و اطاعت از بزرگ‌تر است. اگر بچه‌ لجباز و آشفته تربیت نشده باشد و والد قبلی به‌طور مسالمت‌آمیزی از زندگی او کنار رفته باشد و در سایه‌ی اختلافات بین همسران صدمه ندیده باشد، می‌تواند والد جدید را به‌راحتی بپذیرد.


اکنون که به سؤال اول پاسخ دادیم، باید به سؤال دوم پاسخ دهیم که چگونه می‌توانیم یک پدرخوانده یا مادرخوانده خوب باشیم؟ روان‌شناسان حوزه‌ی خانواده راهکارهایی را ارائه کرده‌اند که به‌کاربردن آنها می‌تواند برای این منظور بسیار مفید و راهگشا باشد؛


1-طبیعت وجودی انسان‌ها به گونه‌ای است که به دلیل نیازهای عادن طفی جذب کسانی می‌شویم که به ما محبت می‌کنند. فرد بزرگسالی که بتواند به یک کودک توجه کند و او را با محبت کردن و پذیرفتن مسئولیت‌های زندگی‌اش تحت مراقبت خود قرار دهد، بدون آنکه با او رابطه‌ی‌ خونی یا بیولوژیک داشته باشد، دلبستگی عاطفی این بچه را نسبت به خود تضمین کرده است. اگر بچه‌های همسرتان رفتارهای محبت‌آمیزتان را ببینند و تلاش شما را برای رفع نیازهای خود خالصانه احساس کنند به‌زودی به جای نامیدن شما با اسم کوچک یا نام خانوادگی، مامان یا بابا صدای‌تان می‌کنند.‌


2-در ماه‌ها یا حتا در سال‌ اول زندگی نباید انتظار داشته باشید، بچه‌ها رابطه‌ی خوبی با شما داشته باشند. آنان گمان می‌کنند قصد دارید جای مادر یا پدرشان را بگیرید. بهترین کار این است که به‌عنوان پدرخوانده یا مادرخواند‌ه‌ای آگاه این نگرانی را بکاهید و به بچه‌ها بگویید: «پدر و مادر تو آدم‌های خوبی هستند و هیچ‌کس نمی‌تواند جای آنها را برای تو بگیرد.» هیچ‌وقت نگویید اگر مادرت خوب بود، تو را رها نمی‌کرد! اگر بگویید پدر یا مادر او خوب هستند، در واقع به حفظ هویت او ـ که همان والدین‌اش هستندـ کمک کرده‌اید و امنیت‌خاطر خوب بودن را به او داده‌اید.


3-نکته‌ای که باید از آن مطلع باشید رفتار اطرافیان است. حتا اگر فرزند‌خوانده به خاطر رفتارهای درست‌تان با احساسی خوب و از روی رضایت شما را تأیید کند، خواهند گفت: «حتماً نقشه‌ای دارد که روی خوش خودش را نشان می‌دهد!» لازم است با درایت و مقاومت در خوب بودن، فرضیات غلطی را که در ذهن بچه‌ها شکل گرفته پاک کنید. گذر زمان در این باره قضاوت خواهد کرد و معلوم می‌شود ذاتاً خوب هستید و نقشه‌ای در کار نبوده است.


4-نباید تربیت بچه‌های همسرتان را زیر سؤال ببرید یا بدون مشورت با او کاری کنید. خیلی از مادرخوانده‌ها سعی دارند مثل مادر در زوایای ریز تربیتی دخالت کنند و با مقاومت بچه مواجه می‌شوند. به‌عنوان نمونه کافی است به همسرتان بگویید: «عزیزم، دخترمون مدتی است تلفن‌های مشکوک دارد. دلم نمی‌خواهد این موضوع را بگویم و رابطه‌ام را با او خراب کنم. لطفاً تو در این مورد هشیار باش که دوست‌های جدیدش را بشناسی.» (نمونه‌ی صحیح برخورد یک مادرخوانده)


5-باید این روزهای سخت و امواج ایام آغازین زندگی‌تان را بشناسید و منطقی با آنان مبارزه کنید تا کودک به شما ایمان بیاورد و باور کند آدم خوبی هستید.‌ آن وقت می‌بینید او وکیل‌مدافع بسیار خوبی در همه‌ی شرایط خواهد بود.


6-     نکته‌ی دیگر، نامیدن شما و لفظی است که بچه‌ها شما را با آن خطاب می‌کنند. اصولاً اگر بچه‌ها کوچک باشند، رفتار کردن با آنها خیلی راحت‌تر است، چون نیاز دارند کسی را مامان صدا کنند. اما در مورد بچه‌های بزرگ‌تر بهتر است مجبورشان نکنید. اگر رفتارهای محبت‌آمیزتان را ببینند و تلاش شما را برای رفع نیازهای خود خالصانه حس کنند به‌زودی به جای نامیدن‌تان با اسم کوچک یا نام خانوادگی مامان یا بابا را جایگزین می‌کنند. بعضی مراجعان من می‌گویند ما دو تا مامان یا بابا داریم. در جشن عروسی‌مان هم مادر بیولوژیک و اصلی حضور داشت و هم مادری که ما را پرورش داد. آنان با همه‌ی وجود این مادرخوانده را دوست دارند چون با چشم خود دیده‌اند هرگز نسبت به مادرشان بدگویی نکرده است. به بچه‌ها بگویید نباید نسبت به والدین اصلی خود بی‌محبت باشند یا بی‌احترامی کنند.

منبع: مجله سپیده دانایی

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

همسر رفیق باز

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/


اگر مردی دیر به خانه مراجعت کند، همسر او می تواند آن را به عوامل متعدّدی نسبت دهد؛ مثلاً: بی فکر است، من را دوست ندارد، با رفیق هایش در پی خوش گذرانی است، اما روی دیگر سکه آنکه می تواند دیر آمدن او را با حسن ظن در نزد خود موجه سازد.


اگر همسر شما چند شب، دیرتر از حد معمول به خانه بیاید، در حالی که در طول روز ، به تلفن همراهش هم پاسخ نداده است، شما چه می کنید؟ اگر در جمع خانواده همسرتان ، به صورت ناگهانی ، دو نفر باهمدیگر پچ پچ کرده و سپس خنده ی بلندی سر دهند، آیا شما ناراحت شده پیش خود می گویید : آنها دارند مرا مسخره می کنند و کینه شان را به دل می گیرید؟ اگر خاله همسرتان را در بازار دیدید و او بدون سلام و احوالپرسی از کنار شما رد شد ، برداشت شما چگونه است؟ می گویید حتما ذهنش مشغول بوده و شما را ندیده و یا می گویید از روی عمد به من بی توجهی کرده؟ اگر یکی از دوستانتان ، برای عروسی دخترش، همه دیگر دوستانتان را دعوت کند، جز شما را ، چه می کنید؟ آیا فراموش کرده و یا خواسته به شما بی احترامی کند؟


پاسخ به این سوالات مانند دو روی یک سکه است. شما می توانید از رفتار دیگران دو برداشت داشته باشید، مثبت و یا منفی.


انتخاب با خودتان است، اما اثراتی که این انتخاب بر روی روح و روان شما باقی می گذارد، آنقدر مهم است که می تواند پایه گذار افسردگی، ناراحتی از نزدیکان و سپس تنهایی باشد.


اگر مردی دیر به خانه مراجعت کند، همسر او می تواند آن را به عوامل متعدّدی نسبت دهد؛ مثلاً: بی فکر است، من را دوست ندارد، با رفیق هایش در پی خوش گذرانی است، یا می داند که من از تنهایی می ترسم و می خواهد من را آزار دهد. اما روی دیگر سکه آنکه می تواند دیر آمدن او را با حسن ظن در نزد خود موجه سازد؛ مثلاً مشکلی برایش پیش آمده یا به خاطر گرفتاری زیاد و جلسات طولانی مدت ، متوجه گذر زمان نشده است یا شاید این ماه قسط هایش عقب افتاده و ذهنش مشغول است .

 شک به همسر,خانواده همسر,رفتار همسر


اگر بیاموزیم برای رفتار دیگران، خاصّه آن هایی که به ما نزدیکی بیشتری دارند، محمل خوبی پیدا کنیم، باب سوء ظن بسته می شود. به همین دلیل پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم) می فرماید: «برای گفتار و کرداری که از برادرت سر می زند، عذری بجوی و اگر نیافتی عذری بتراش».


هم چنین عمل به این توصیه ی امیرالمومنین (علیه السلام) که فرموده اند «برخورد دوست خودت را به بهترین امر ممکن، توجیه کن»، موید همین مطالب است.


بدگمانی، بدفهمی و سوء برداشت نسبت به گفتار و رفتار همسر و دیگر آشنایان، از موارد بسیار شایعی است که می تواند اوقات خوش هر زندگی مشترکی را تلخ کند. آنچه که منشأ آسیب به ما می شود، کینه ای است که از دیگری به دل می گیریم؛ غصه ای است که بر دل راه می دهیم: نه عیبی که دیگری دارد. این کینه و این غصه است که دل ما را فاسد و چرکین می کند؛ نه گفتار و رفتار دیگران. اجازه ندهیم احدی تخم کینه در دلمان بکارد. شرط اول جلای دل، دور ریختن کینه هاست.


نقل است که شیخ انصاری (رحمه الله) هیچ گاه عصبانی و ناراحت نمی شد. روزی یکی از شاگردان وی با سایرین قرار می گذارد که هر طور شده ایشان را عصبانی کند. این مرد عظیم الشأن تمام شب های جمعه به قصد زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) از نجف به کربلا عزیمت می کرد. شبی این طلبه با ایشان همراه می شود. هر دو سوار بر کجاوه به راه می افتند. همین طور که شتر در مسیر سنگلاخ حرکت می کرد، ناگهان طلبه از کجاوه به بیرون می پرد و شیخ هم که بدن نحیفی داشت به زمین می خورد. اما با آرامش برمی خیزد، لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه همراه با طلبه به راه می افتد، مسیری را طی نکرده بودند که طلبه به بیرون می پرد و شیخ دوباره به زمین می خورد و همچون دفعه ی قبل لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه همراه با همسفر خود به راه می افتد. همین اتفاق برای سومین، چهارمین و پنجمین بار تکرار می شود.


همچون دفعات پیش، وی بدون اعتراض لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه به سمت مقصد حرکت می کند؛ تا اینکه مرتبه ی ششم طلبه فریاد می کشد که: ای شیخ! چرا چیزی به من نمی گویی؟! جناب شیخ انصاری می پرسند که: چرا باید به تو چیزی بگویم؟ طلبه می گوید من این همه شما را اذیت کردم و بارها شما را بر زمین زدم! شیخ انصاری با تعجّب می پرسند: مگر تو اینها را از روی عمد انجام دادی؟! من هر بار که از کجاوه به بیرون پریدی، نزد خود دلیلی آوردم. بار نخست تصور کردم که بار اولی است که بر کجاوه می نشینی. بار دوم نزد خود اندیشیدم که خوابت برده است. بار سوم حدس زدم که جانوری در کجاوه ات دیده ای و وحشت زده شده ای؛ در هر حال برای هر بار دلیل موجهی می یافتم. اگر صدبار دیگر هم به بیرون می پریدی و من زمین می خوردم، دلیلی برای آن پیدا می کردم.


در اینجا به خوبی در می یابیم که این حسن ظن شیخ انصاری است که مانع از غضب و خشم ایشان می شود. حال اگر کسی منّصف به این صفت شایسته باشد، دیگر چه کسی قادر به اندوهگین و یا غضبناک کردنش می شود؟


اما بسیاری از ما بر خلاف آنچه که بدان توصیه شده ایم، بدترین احتمال و گمان را بر می گزینیم و همان را مبنای قضاوت و عملکرد خود نسبت به دیگران قرار می دهیم.حال شما کدام روی سکه را انتخاب می کنید؟

منبع:به نگاهی به کتاب سِر دلبران/ اثر دکتر امیر حسین بانکی/تبیان


 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ابتدای نامزدی یا ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


هنگامی که تازه با فردی آشنا می شوید و در ابتدای نامزدی یا ازدواج قرار دارید، همه چیز زیبا و خاطره انگیز است. هنگامی که خانواده های یکدیگر را برای نخستین بار ملاقات می کند، آنها شما را تحسین می کنند و شما احساس می کنید دوستشان دارید. همه رابطه ها در ابتدا بسیار خوب و دوست داشتنی هستند اما در میان همه آن خوبی ها، مسایلی هم وجود دارند که اصولا توسط زن یا مرد نادیده گرفته می شوند و زمانی به اهمیت آنها پی می برید که بسیار دیر است و کار از کار گذشته.

رویدادهای مهم ملاقات های اول اصولا تعیین کننده نوع رابطه دوران متاهلی زوج ها هستند. به همین منظور ما شش مورد را انتخاب کرده ایم که در شناخت این مسایل می تواند به شما کمک کند.

1. نخستین باری که اتفاق خجالت آوری در مقابل همسرتان روی می دهد
این مساله کاملا مشخص است و شاید برای هر کسی پیش آمده باشد، به طور مثال، در قرار اول چای یا قهوه روی لباستان می ریزد، در روز برفی زمین می خورید و لباستان پاره می شود و ... . یک خانم 30 ساله از این  نوع رویداد خاطره ای دارد. او می گوید: وقتی برای اولین بار با همسرم در رستوران نشسته بودیم، هنگامی که او دستشویی رفت من خم شدن زیر میز تا آرایشم را تمدید کنم اما موهایم با شمع های روی میز سوخت و منظره زشتی برجا گذاشت. اما همسرم بسیار خوب برخورد کرد و هر دو در راه برگشت به خانه به این موضوع خندیدیم.

درس اخلاقی: باید ببینید همسر آینده شما با چنین اشتباه هایی چگونه برخورد می کند؟ وقتی یکی از دو طرف گاف بزرگی می دهد و کاری می کند که شاید باعث خجالت طرف مقابل است، باید ببینید او چه واکنشی نشان می دهد؟ آیا شما را آرام و مطمئنتان می کند که مساله مهمی نیست و همچون داستان بالا با خنده و شوخی آن را تمام و فراموش می کند؟

2. استرس های کاری بین شما به طور موقت فاصله می اندازند
اگر نامزدتان کار و کاهش استرس های کاری خود را به شما و با شما بودن ترجیح داد، چه می کنید؟ اگر متوجه شدید طرف مقابل شما معتاد کار است و از هر وقت و فرصتی برای پیشبرد کارهای خود استفاده می کند و حتی زمان با شما بودن را نیز به راحتی فدای انجام کارهای مربوط به شغلش می کند، چه می کنید؟

اگر این مساله واقعا برای شما ناراحت کننده و غیر قابل تحمل است، از همان ابتدا در این رابطه با همسر خود صحبت کنید و اجازه ندهید کار به جاهای باریک بکشد. فردی که بسیار کار می کند باید بداند از نظر روحی چه لطمه هایی به طرف مقابل خود وارد می کند.

شما پیش از پیوند دایمی زناشویی باید بدانید با چه کسی طرف هستید و اولویت های او را در زندگی تشخیص دهید. اگر نامزد شما برای کارش بیشتر اهمیت قائل است و این مساله برای شما قابل تحمل نیست، بهتر است او را رها کنید. برای روح و شخصیت و خواسته های خود احترام قایل باشید.
 زن و شوهرها,ابتدای نامزدی ,در مقابل همسر

3. در همان روزهای نخست، حسادت ها بروز می کنند
شاید بسیاری از زنان و مردان به اطرافیان نامزد خود حسادت کنند. به طور مثال، اگز زن زیبارویی با مرد شما همکلام شود این می تواند موجب رنجش زن یا حتی عصبانیت او بشود. یا برعکس. شاید اگر همکار مرد یک زن با او صمیمی برخورد کند، نامزدش این مساله را نتواند تحمل کند. این مسایل و این حسادت ها در رابطه های کنونی بسیار زیاد شده اند. اما در صورت بروز آنها در همان ملاقات های اول، احتمالا رابطه به سمت دیگر هدایت خواهد شد.

وقتی چیزی موجب حسادت شما می شود، کنترل خود را از دست ندهید و همه چیز را خراب نکنید. طوری رفتار نکنید که طرف مقابل احساس کند حسادت می کنید و فقط او را متوجه کنید برخی از مسایل برایتان بسیار مهم هستند. برخی از موارد کاملا سوءتفاهم هستند و شما به جای حسادت های ناخوشایند و صحبت های نامربوط، می توانید بسیار واضح در مورد آنها از همسر خود سوال بپرسید و مسلما او پاسخ صریح و درستی به شما خواهد گفت. این صداقت حتی باعث مستحکم تر شدن روابط نیز می شود.

4. قرار گذاشتن بدون برنامه ریزی
قرار گذاشتن نیز دستور کار خود را دارد. آیا قرار است پیک‌نیک، سینما، رستوران بروید یا فقط قرار است در پارک با هم قدم و حرف بزنید؟ یا شاید می خواهید در خانه نامزد خود فیلم تماشا و با هم غذا درست کنید تا وقتتان پر شود؟

اهمیت این موضوع در این است که دو نفر که واقعا یکدیگر را دوست دارند، خیلی برایشان مهم نیست کجا بروند و چه کاری انجام دهند. همین قدر که در کنار هم هستند و وقتشان با هم سپری می شود برایشان عزیز و دوست داشتنی است. 

5. واکنش طرفین در مقابل شرایط ناگوار یک طرف
اگر چند وقت پس از نامزدی، یکی از دو طرف دچار مشکل سختی همچون مرگ عزیزان یا بیماری‌ای شد که به جراحی نیاز داشت، باید ببینید طرف مقابل چگونه واکنش نشان می دهد. آیا در کنار نامزدش می ماند و سختی آن دوران را با هم پست سر می گذارند؟ آیا برای خوشحال کردن نامزد خود از جان و دل تلاش می کند؟

دو نفری که واقعا یکدیگر را دوست دارند، در شرایط سخت کنار هم می مانند، دردهای هم را آرام می کنند و برای هم تسلی خاطر هستند و هیچ گار از شرایط پیش آمده شکایت نمی کنند.
منبع:برترین ها

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

بلوغ عقلانی در ازدواج

کی وقت ازدواج شما می رسد؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/


«وقت زن گرفتنت نیست»... «دهانت بوی شیر می دهد»... «تو هنوز الف را از ب تشخیص نمی دهی زن می خواهی چه کار؟»... شده تا به حال این جملات را از اطرافیانتان بشنوید؟
این که با وجود بالا رفتن سنتان یا مشخص شدن وضعیت کار، تحصیل و سربازی شما باز هم اصرار دارند که شما به سن ازدواج نرسیده اید و باید صبر کنید تا پخته شوید؟ همین قضیه درباره دخترها هم وجود دارد و خیلی از والدین خواستگارهای دخترشان را با بهانه کم سن و کم تجربه بودن دختر رد می کنند. در واقع با این جمله ها می خواهند تاکید کنند که تا از نظر عقلی به تکامل نرسید یا به قول قدیمی ها عقل رس نشوید، بهتر است دست نگه دارید. اما تا به حال فکر کرده اید نشانه های عقل رس شدن چیست؟


عقل رس شدن یا همان بلوغ عقلی به معنی این است که شما بتوانید بدون وابستگی به دیگران تصمیم گیری صحیحی در موقعیت های مختلف داشته باشید. تصمیم گیری صحیح الزاما آن چیزی نیست که والدین شما فکر می کنند بلکه به معنی منطقی فکر کردن، جلو رفتن بر مبنای واقعیات، توانایی پیش بینی کردن و عبرت گرفتن از گذشته یا اطرافیان است. اما به جز این یک سری علامت های دیگر هم وجود دارد که نشان می دهد یک فرد به بلوغ عقلی رسیده و آمادگی ازدواج دارد:

- مشورت با افراد آگاه و با تجربه و پیرو بی چون و چرای نظر دیگران نبودن.

- داشتن برنامه ریزی در زندگی

- داشتن انتظارات منطقی و معقول

- عدم پافشاری بر افکار نادرست

- تجزیه و تحلیل مسائل و انتخاب خط فکری متعادل و منطقی

- مسؤولیت پذیری در قبال رفتار و کردار

- کنترل زبان، سنجیده رفتار کردن و رعایت حد اعتدال در بروز احساسات

- سازگاری یا اطرافیان

- استقلال فکری

چند نکته باریک تر از مو
- برای آنکه از وابستگی به دیگران در تصمیم گیری بکاهید می توانید ابتدا از اتخاذ تصمیم های کوچک بدون اتکا به دیگران شروع کنید.

- بهتر است در کارهایتان با افراد آگاه و با تجربه مشورت کنید، در این صورت با شریک کردن عقل و تجربه دیگران تصمیمی منطقی و عقلانی خواهید گرفت.

- برای اینکه بی چون و چرا پیرو نظرهای دیگران نباید بهتر است نظرات مختلف را خوب ارزیابی کرده در صورتی که مطابق موازین شرعی و عرفی و خواسته های شما بود آن را قبول کنید.

- اهداف خود را در زندگی مشخص کنید و برای رسیدن به آن ها راهبردهای مناسبی پیش بگیرید؛ لازمه ی این کار داشتن یک برنامه ی حساب شده است، که شما را از سردرگمی و دور شدن از هدف رهایی می بخشد.

- تنش ها، آسیب های روانی و برخوردها بیشتر در زندگی بدون برنامه ظهور پیدا می کند. اگر خواهان آرامش هستید، سعی کنید برنامه ریزی صحیح و اصولی داشته باشید.

- وقتی انتظاراتی دارید که برآورده نمی شوند، احتمال بدهید که شاید بعضی از آن ها نامعقول باشند؛ پس سعی کنید؛

الف- انتظارات تان را متعادل و منطقی سازید.

ب- به تجزیه و تحلیل عقلانی و منطقی انتظاراتی که از خود دیگران دارید بپردازید تا درگیری ها و سوء تفاهم های ناشی از انتظارات نامعقول را کاهش دهید.

ج- با شناخت توانایی ها و استعدادهای خود، هدف های دور از دسترس، انتظارات و آرزوهای نامعقول را به حداقل برسانید.

- پافشاری نمودن روی افکار نادرست و محروم ساختن خود از شنیدن نظرات دیگران می تواند بیانگر عدم رشد عقلانی باشد.

- در برخورد با مشکلات زندگی، همه جوانب کار را بسنجید و شرایط را خوب درک کنید مطمئن باشید با تجزیه و تحلیل خوب و موضع گیری صحیح و اصولی، انتخابی رضایت بخش خواهید داشت.

- شما در قبال پیامد رفتارها و کردارهای تان مسؤولید و باید پاسخ قابل قبول و قانع کننده ای برای آن ها داشته باشید. پس بهتر است؛

الف – قبل از اینکه سخنی را به زبان بیاورید، کمی راجع به آن فکر کرده و با درایت بیشتری صحبت کنید، در واقع با کنترل زبان از پشیمانی های احتمال جلوگیری کنید. هر سخن جایی و هر نکته مکان دارد. سنجیده و با توجه به اقتضای شرایط رفتار کنید و سخن بگویید.

ب- مواظب باشید در شادی ها، خیلی مغرور و در مصایب زیاد غمگین و ناامید نشوید و همواره حدّ تعادل در بروز احساسات را رعایت کنید.

- برای بالا بردن توان سازگاری، خود را جای دیگران بگذارید و ببینید در آن موقعیت چه می کردید، در این هنگام است که دیگران را بهتر می توانید درک کنید و راحت تر با آن ها کنار می آیید.

- سازگاری با سازش کاری یکسان نیست، سازگاری کنار آمدن با اطرافیان است و سازش کاری کنار گذاشتن ارزش هاست.

- توجه داشته باشید افرادی که می خواهند همیشه مورد قبول دیگران واقع شوند و برای این منظور دست به هر کاری می زنند، یکی از بزرگترین سرمایه های زندگی خود را که استقلال رأی و آزادی عمل است از دست می دهند.

- یادتان باشد عاقل بودن را با بعضی از زرنگی ها، زد و بندها و حیله گری ها اشتباه نگیرید.

- آشنایی با سبک زندگی افرادی که به بلوغ فکری و عقلی رسیده و فهمیده و رشد یافته اند رسیدن شما به بلوغ عقلانی را امکانپذیرتر می کند.

  

برگرفته از: همشهری، کتاب آیینه و شمعدان

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا


کلید ازدواج موفق

با اینگونه زنان ازدواج مکنید



همانطور که اسلام اجازه شوهر دادن دختر را به چند طایفه از جمله فاسقان، سفیهان، بداخلاقان، مشروبخواران، نمى دهد، و حرمت و ارزش زن را با ممنوعیت ازدواج با این چند طایفه حفظ مى کند، به همین نسبت به جوانان مؤمن و باکرامت اجازه ازدواج با زنانى که واجد شرایط الهى و اسلامى نیستند نمى دهد.


روایات بسیار مهمى در این زمینه از مصادر وحى در معتبرترین کتب نقل شده، که به پاره اى از آنها اشاره مى شود، رسول خدا فرمود:
اِیّاکُمْ وَ تَزَوَّجَ الْحَمْقاءِ فَإِنَّ صُحَبَتَها ضَیاعٌ وَ وَلَدَها ضِباعٌ.[149]
از ازدواج با زن کودن و دچار حماقت بپرهیزید که همنشینى با آنان تباهى عمر و فرزندش متجاوز و ستمکار است.
و نیز آن حضرت فرمود:
اِیّاکُمْ وَ خَضْراءَ الدِّمَنِ قیلَ یا رَسُولَ اللّهِ وَ ما خَضْراءُ الدِّمَنِ. قالَ: اَلْمَرْأَةُ الْحَسْناءِ فى مَنْبَتِ السُّوءِ.[150] 
از سبزه مزبله پرهیز کنید، پرسیدند سبزه مزبله کدام است؟ فرمود: زن زیباروى که در خانواده اى پست و بد و فرومایه بار آمده!
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
کانَ(صلى الله علیه وآله وسلم) یَقُولُ فى دُعائِهِ: اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنْ وَلَد یَکُونُ عَلَیَّ رَبّاً، وَ مِنْ مال یَکُونَ عَلَیَّ ضَیاعاً، وَ مِنْ زَوْجَة تُشیبُنى قَبْلَ أَوانِ مَشیبى وَ مِنْ خَلیل ماکِر.[151] 
رسول حق در دعایش به پیشگاه حضرت حق عرضه مى داشت: خداوندا به تو پناه مى برم از فرزندى که به جاى فرمانبرى از من فرمانگذار من باشد، و مالى که بدون سود تباه گردد، و زنى که مرا پیش از وقت « بر اثر کودنى و حماقت و بدخلقى » پیر کند، و دوستى که اهل مکر و حیله باشد.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
شِرارُ نِسائِکُمْ العُقَرَةُ، الدَّنِسَةُ، اللَّجُوجَةُ، الْعاصِیَةُ، الذَّلیلَةُ فى قَوْمِها، الْعَزیزَةُ فى نَفْسِها، الحَصانُ عَلى زَوْجِها، الهَلُوکُ عَلى غَیْرِهِ.[152] 
بى خیرترین زنان شما: زنان عقیم و زنانى که پاکیزگى را رعایت نمى کنند و لجباز و نافرمان و در دید فامیل پست، و در نظر خود عزیز، و نسبت به شوهر سرکش، و با دیگران رام و تسلیم هستند.
و آن جناب فرمود:
الشُّؤْمُ فى ثَلاثَةِ أَشْیاءَ فى الدّابَّةِ وَ الْمَرْأَةِ وَ الدّارِ فَأَمَّا الْمَرْأَةُ فَشُومُها غَلاءُ مَهْرِها وَ عُسْرُ وِلادَتِها وَ أَمَّا الدّابَّةُ فَشُومُها کَثْرَةُ عِلَلِها وَ سُوءُ خُلْقِها وَ أَمَّا الدّارُ فَشُومُها ضیقُها وَ خُبْثُ جیرانِها.[153] 
نامبارکى در سه چیز است: در مَرکب، زن، و خانه. اما نامبارکى زن بالا بودن کابین و نازایى اوست، و نامبارکى مرکب زیادى بیماریها بدخوبودن ( چموشى ) آن است و نامبارکى خانه کوچکى و بدى همسایگان آن مى باشد.
وَ قالَ(صلى الله علیه وآله وسلم) شَرُّ الاَْشْیاءِ الْمَرْأَةُ السُّوءُ.[154] 
بدترین چیزها زن بد است.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود:
شَرُّ الزَّوْجاتِ مَنْ لا تُؤاتى.[155] 
بدترین همسر آن زنى است که ناموافق باشد.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
اَلا اُخْبِرُکُمْ بِشِرارِ نِسائِکُمْ؟ الذَّلیلَةُ فى اَهْلِها، الْعَزیزَةُ مَعَ بَعْلِها، الْعَقیمُ الْحَقُودُ، الَّتى لا تَتَوَرَّعُ عَنْ قَبیح، الْمُتَبَرَّجَةُ اِذا غابَ عَنْها بَعْلُها، الْحَصانُ مَعَهُ اِذا حَضَرَ، لا تَسْمَعُ قَوْلَهُ، وَ لا تُطیعُ اَمْرَهُ، وَ اِذا خَلى بِها تَمَنَّعَتْ کَما تَمَنَّعَ الصَّعَبَةُ عِنْدَ رُکُوبِها، وَ لا تَقْبَلُ مِنْهُ عُذْراً، وَ لا تَغْفِرُ لَهُ ذَنْباً.[156]
بدترین زنانتان را معرفى نکنم؟ آنکه در فامیلش پست و بى مقدار، و نسبت به شوهرش فخر فروش، نازا، کینه توز، از کار زشت روى نگرداند، و در غیاب شوهر خود را زینت دهد، و در حضور وى بى پیرایه باشد، از شوهر اطاعت نکند، فرمانش را نپذیرد، در خلوت نسبت به خواسته شوهر تمکین نکند، عذر شوهر را نپذیرد، و از خطایش در نگذرد.
(النکاح سنتى فمن رغب عن سنتى فلیس منـى )

« بحار ، ج 103 ، ص 220 »

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

افسردگی پس از ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


زن و مرد به واسطه نیازهای مختلف جسمی و عاطفی به هم دل می بندند و با هم زندگی مشترک را آغاز می کنند به امید اینکه همیشه بتوانند از عشق ومحبت یکدیگر سیراب شوند و فارغ از رنج تنهایی مأمن و پناهی برای ابراز عشق و بیان هم دلی بیابند، ودر نهایت از کنار هم بودن به آرامش و لذت برسند.




از آنجا که مردان به دلایل مختلفی همچون ساختار مغزی و جسمی و نوع فعالیتهایی که بر عهده نسل مرد قرار داده شده و شرایط اجتماعی و فرهنگی ، پس از سیراب شدن از نیازهای مختلف عاطفی و غریزی به دیگر فعالیتهای روزمره خود مشغول می شوندو رابطه احساسی و عاطفیشان کم رنگ می گردد،و به سراغ وظیفه اصلی که همانا کار و موقعیت های اجتماعی می روند و تا دوره بعدی نیاز خود،همسر یا زن مورد علاقه خویش را به فراموشی می سپارند،و توقع دارند فریاد شکوه و شکایت زنان بلند نشود چراکه، این کارکرد برای روحیات و تمایلات مردانه بسیار طبیعی و عادی است.اما اگر یک مرد بخواهد به شکلی زندگی کند که، در کنار خواسته ها و تمایلات خود،خواسته و نیاز زن مورد علاقه خود را در نظر بگیرد لازم است،یک سری مهارتها و تواناییهایی را کسب کند و به موضوعاتی توجه نماید که نتیجه این توجهات جلب رضایت زنان با احساس،معقول ووظیفه شناس است.


 


گاه مردان ادعا می کنند که پس از یک روز کاری، و پس از رنجها و سختی هایی که در طول روز متحمل شدند، حق دارند، پس از وارد شدن به خانه،وقتی را به خود اختصاص دهند و در این زمان به تفریح و استراحت شخصی مشغول شوندو زن مورد علاقه آنها اجازه ندارد از او بخواهد ساعت های حضور در خانه را با هم تقسیم کنند،چرا که مردان خود وظیفه خویش را به خوبی می دانند و در زمان مقتضی همه عشق و محبت خود را به یکباره نثار او می کنند.بیشتر مردان هم عقیده دارند که بعد از چند بار مقاومت می توانند همه احساسات زنانه را تغییر دهند و برنامه ای پیش روی او بگذارند تا همه عشق و نیاز خود را در یک موقع مقرر از مرد دریافت کند.


 


این طرز برخورد و خلقیات بیشتر از سوی مردانی است که جنس زن را به خوبی نشناخته اند و تصور می کنند،همه احساسات و عواطف زنانه، با یک همبستری و یک هم آغوشی برآورده شده و زنان تا نوبت بعدی هم آغوشی، هیچ نیاز عاطفی دیگری ندارند.اما بر عکس برای زنان این نوع هم آغوشی، تبادل عشق و احساسات نیست بلکه بسیاری از زنان این نوع همبستری بی مقدمه را، یک نوع تجاوز محسوب می کنند چرا که برای زنان عشق و محبتی معنا دار است که همیشه جاری و پیوسته باشد و تنها رنگ و بوی جنسی نداشته باشد.


 


مردانی که اهل تلاش و کوشش هستند خود را غرق کار و فعالیت می کنند ، این فعالیت به قدری آنها را سرگرم میکند که کمتر فرصت می کنند به زندگی مشترک بینیشند و نیازهای عاطفی و روحی همسر خود را مد نظر قرار دهند.دسته دیگری از مردان که فرصت فراغت بیشتری دارند بعد از تشکیل زندگی مشترک گاه و بیگاه یاد دوران مجردی را زنده کرده و این اوقات را با دوستان سپری می کنند یا به رفتار و کارهایی مراجعه میکنند که این نوع رفتار برای آنها در زمان تجرد آرامش بدنبال داشته است.اما مشکل اصلی از آنجا آغاز میشود که گاه این سر گرمی ها یا کار و فعالیت، مردان را کاملا به خود مشغول می سازد.مردان هم تصور می کنند همین که گاه و بیگاه در کنار همسر خود قرار می گیرند تا نیاز غریزی خود را رفع کنندبرای زن هم همین توجه و حمایت کافی است.مردان اغلب با دوستان خود هم دردو دل کرده و زنان را موجودات زیاده خواه ، پر توقع و کنترل گر معرفی می کنند و یکدیگر را تشویق می کنند که نباید اسیر این زیاده خواهی های زنان شد. وبهتر است از آنها فاصله گرفت تا از این راه به کنترل در آیند! البته فرهنگ غلط اجتماعی هم به این امر دامن می زند و مردان تصور می کنند اگر به نیازهای زن توجه کنند، زنان بر آنها چیره خواهند شد.


 


اما همین که زنان وارد زندگی مشترک می شوند بر آورده شدن نیازهای عاطفی و غریزی در آنها باعث می شود تا به زندگی و مردی که هستی خود را به پای او ریخته اند عشق بورزند.هر چه زمان می گذرد زن به همسر خود بیشتر وابسته می شود و دوست دارد برای تداوم این عشق و محبت از مرد مورد علاقه خود تضمین دریافت کند. مردان با برآورده شدن نیازهای مختلف فرصت می یابند تا به وظایف اصلی خود مانند کار و فعالیتهای اجتماعی فکر کنند که افراط و زیاده روی در کار موجب جدا شدن فکر و اندیشه آنان و بدنبال آن دور شدن فیزیکی از همسر خویش می شود.


 


اما در زنان، برآورده شدن نیازهای مختلف، همسو با احساسات و ساختار فکری آنها می باشد و آنان با سیراب شدن از عشق و محبت بیشتر به همسر و زندگی خود دلبسته می شوند. شکاف بین زن و مرد در خانواده هایی که روابط اصولی و منطقی بین زن و مرد حاکم نباشد در زمان بچه دار شدن، به اوج خود می رسد. و هرچه تعداد فرزندان بیشتر باشد این شکاف عمیق تر می گردد.


 


زنان با کمال ناباوری شاهد تلخ ترین تجربه خود می شوند .و همین تشویش و اضطراب ناشی از دور شدن مرد باعث رفتارهایی از آنان می شود که مردان تصور میکنند زنان موجودات پر توقع و زیاده خواه هستند.زنان تصور می کنند که مردان با پرداختن به کار و فعالیت های مختلف از انها دور می شوند و مردان هم تصور می کنند همین که در حد رفع نیاز خود به زن نزدیک می شوند کانون عشق و احساس او را سیراب می سازند.زنان برای کانون توجه شدن تلاش می کنند.گاه رفتار آنها پر خاشگر می شود و گاه همچون مادر‏, همسر خود را مورد توجه قرار میدهند.آنها همه راهها را امتحان می کنند تا همسرشان آنگونه که آنان دوست دارند رفتار کند.اما هنگامی که از تلاش خود نتیجه ای دریافت نکردند مأیوس و ناامید می شوند.دسته ای از این زنان در سایه این ناامیدی و و احساس نا امنی، خود را به فعالیت های مختلف سرگرم می کنند و دسته ای دیگر دچار روان پریشی و افسردگی می شوند. در چنین زمانی اغلب مردان همسر خود را زنی می یابند که از همه جنبه های زندگی دل زده شده و نه تنها کوچکترین تلاشی برای بهبود زندگی ندارد بلکه این افسردگی همچون بختک بر زندگی آنها سایه افکنده است. این وضعیت برای مردان توجیهی است تا بیشتر به کار و فعالیت بپردازندیا از راههای گوناگون خود را سرگرم کنند.در این مقطع مردانی که با غیر از همسر خود رابطه برقرار می کنند از چنین زنان بیگانه بسیار راضی و خوشنود می شوند چون این زنان بطور مقطعی از آنان انتظار دارند و هم اینکه چنین زنانی بیشتر به خاطر نیاز مادی خود با دیگران رابطه برقرار می کنند.و این زبانی است که برای چنین مردانی، قابل فهم تر از احساس زنانه است.بعضی مردان متمول هنگامی که از همسر خود فاصله می گیرند سعی می کنند، فاصله میان خود و همسرشان را با پول و امکانات مادی فراوان پر کنند .اگر چه بسیاری از این زنان به شدت به سمت مدگرایی و خرید های گوناگون رو می آورند، اما به هر حال همین زنان هم در وجود خود، خلاء عاطفی و روانی را حس می کنند.به همین خاطر این افراد به دلیل عقده های روانی که در درون خود می ریزند کاملا نا آرام و شکننده هستند.دسته ای از زنان هم به هنگام سرخوردگی از همسر خود به شدت به مسائل مذهبی , عبادت و راز و نیاز رو می آورند و از این راه آرامش را به خود تلقین می کنند.از آنجایی که اغلب دینکاران نالیدن‏, گریه و اشک وآه را ترویج می کنند برای چنین افرادی مذهب و مراسم مذهبی پایگاهی است تا بار عقده های درونی خود را سبک کنند.


 


اغلب زنان توقعات سخت و غیر معقولی ندارند بلکه مردان به واسطه تفاوت های مغزی و فرهنگی نمی توانند این نیازها را در راس برنامه خود قرار دهند یا نگرانند اگر به خواسته های عاطفی زنان توجه نشان دهند، آنها پر توقع بار بیایند، یا از ارزش مردانگی آنها کاسته شود.اما این نوع مردان باید توجه داشته باشند که مهر ومحبت و مورد توجه بودن، حق طبیعی یک زن است،و محروم کردن او از این حق طبیعی موجب عصیان و سرکشی او یا موجب افسردگی یا بیماریش می شود.بسیاری از زنان چون از این حق طبیعی محروم می شوند سعی می کنند اختیار همه زندگی را دردست بگیرند تا از این راه کمبودهای خود را جبران کنند.در صورتی که مردان ماهر و با درایت باشند از راه محبت به موقع، حتی زنان سلطه جو را هم به زنان مسئولیت پذیر تبدیل می کنند.اینکه پیوسته توصیه می شود مردان نباید خود را اسیر خواسته های زنانه کنند،این نیست که مردان باید زنان را از حق مسلمشان محروم کنند بلکه به این معنی است که هر انسان عاقلی موظف است در زندگی خود جانب اعتدال را رعایت کند و چنان خود را فرمانبر همسر (یا فرد دیگر)قرار ندهد که لجام زندگی او از هم گسسته شود و از نظر اجتماعی ارزش خود را از دست بدهد.مسلم است اگر زنی مایل است در زندگی بیش از حد معقول و معمول هزینه کند،یا توقعات او به شکلی است که نظام خانواده را به کلی ویران می سازد باید در مقابل خواسته های چنین افرادی مقابله کرد و هرگز ارزش های اخلاقی و تفکر خردگرایانه را نباید فدای هیچ فردی نمود.


 


نظام رابطه یک زن و مرد هم مانند یک سیستم شراکت مالی است که هر دوطرف مقابل سرمایه و تجربه خویش را وارد کاری مشترک کرده اند، تا در مقابل این تعامل نتیجه یا سودی را دریافت کنند،حال اگر شما بخواهید حقوق شریک مالی خود را نادیده بگیرید او عکس العمل نشان می دهد و به هر ترتیب در مقابل تمامیت خواهی و بی توجهی شما واکنش نشان می دهد و در نهایت اگر به این نتیجه رسید که شما حق و حقوق او را رعایت نمی کنید تصمیم به جدائی از شما را می گیرد.برعکس شما هم نمی توانید حق و حقوق خود را به شریک مالی خود ببخشید یا سیاست های مالی غلط او را به نحوی اجرا کنید که سرانجام این شرکت منجر به ورشکستگی شود.نظام خانواده و رابطه زن و مرد هم به همین شکل است و زن و مرد از راه ادامه این ارتباط تصمیم دارند تا نیازهای عاطفی،روانی و جنسی خویش را برآورده کنند و اگر قرار باشد طرف مقابل حق و حقوق آنها را نا دیده بگیرد،آنها از این نوع رابطه یا زندگی سرخورده می شوند.


 


 


راه کار


 


زنان فهیم و با درایت عنوان می کنند که ما می دانیم که کار و تلاش و رسیدن به موقعیت های برتر اجتماعی در رأس هدف ها و تمایلات مردان است و ما انتظار نداریم مردان این هدف اصلی زندگی خود را فدای ما کنند اما ما دوست داریم این کار و فعالیت اجتماعی به نحوی برنامه ریزی شود که مردان فرصت داشته باشند بخشی از زندگی شبانه روزی خود را معطوف ما کنند.ما اگر احساس کنیم مرد موردعلاقمان در کنار کار و فعالیت خود به یاد ماست و این توجه را حتی با یک تلفن زدن نشان می دهد،برای ما کافی است تا از او انرژی کافی دریافت کنیم،وحس کنیم که عشق و محبت او نسبت به ما مستتر و مداوم است.


 


از سوی دیگر ما نیاز داریم تا مرد مورد علاقمان پس از فراغت از کار و فعالیت اجتماعی پس از اینکه در کنارمان قرار گرفت ساعتی را بطور واقعی به ما اختصاص دهد.نه اینکه تلویزیون تماش کند و یا روزنامه و کتاب بخواند و وانمود نماید که مشغول شنیدن حرف های ما است. او اگر بخواهد در این ساعت که در کنار ماست به کارهای روزانه خود بینیشد، ما زود متوجه می شویم و احساس می کنیم کار روزانه خود را بر ما ترجیح می دهد.ما دوست داریم مردان این بیعت و این قراداد با هم بودن را بطور دائم تمدید کنند و عشق و محبت خود را بر زبان جاری کنند.برای ما کلمه "عزیزم دوستت دارم" مانند اکسیژن هوا ضروری و حیات بخش است .ما از دنیای مرموز و اسرار آمیز مردان بیزاریم،ما دوست داریم مردان ما را به خلوت فکری خود راه دهند و افکار،رؤیاها و آرزوهای خود را شفاف و بی پرده برای ما بازگو کنند.ما نمی خواهیم آنها همه وقت خود را به ما اختصاص دهند اما از سوی دیگر انتظار داریم کار و فعالیت و دل مشغولی آنها آنقدر به درازا نکشد که ما را به کلی فراموش کنند تا جایی که وقتی با ما هستند هم، به امور دیگر خود فکر کنند.


 


ما دوست داریم وقتی خود را در اختیار مرد مورد علاقه خود قرار دهیم که، از او، عشق و محبت مستمر و مداوم دریافت کرده باشیم،او به ما بها بدهد، برایمان ارزش قائل باشد و به ما بفهماند که، تنها برای رفع نیاز جنسی خود در کنار ما قرار نمی گیرد و این کار او در تداوم عشق و محبتی است که به ما دارد، بنابراین ما از او امنیت،صمیمیت و وفاداری دریافت می کنیم و از این راه به اوج لذت می رسیم.اما زمانی که احساس می کنیم او تنها موقع نیاز جنسی خود،می خواهد به ما نزدیک شود، او را یک بیگانه به تصویر در می آوریم که تنها قصد سوء استفاده از ما را دارد، در حالی که هیچ ارزشی برای ما قائل نیست، پس طبیعی است که او عشق و محبت خود را در راه دیگری به مصرف می رساند،در این موقع حس بدی در ما بیدار می شود، احساس نا امنی، وحسی که ما را وا می دارد او را مورد باز خواست قرار دهیم.


 


ما زنان مانند شما مردان که در کار خود جدی و دارای برنامه ریزی هستید در کار عشقبازی خود چندان جدی و خشک و با برنامه نیستیم،ما اهل ناز کردنیم و شما باید ناز ما را بخرید. این نیست که وقتی به عشق ورزی و ابراز احساسات نیاز داریم، به طور سیستماتیک از شما بخواهیم به ما محبت کنید.هنگامی که لب به گله و شکایت باز می کنیم،دنیا بر روی سر شما مردان خراب نشود که دنبال راه چاره باشید و مدام در گوش ما زمزمه می کنید که راهکار چنین و چنان است،کافی است در آن لحظه، ما را بغل کنید دستی بر سر و صورتمان بکشید و با ما اظهار عشق و علاقه کنید تا همه این گله و شکایت ها به عشق و دل دادگی مبدل شود.در حقیقت گاهی یک راه جلب توجه ما غُر زدن است،ما غر می زنیم تا شما ما را نوازش کنید، ناز ما را بکشید و ما را مورد توجه خود قرار دهید.


 


ما کار سختی از شما نمی خواهم که از مطرح کردن خواسته هایمان دلخور شدید،ما قصد کنترل دائمی شما را نداریم،ما پر توقع و زیاده خواه نیستم،شما مردان تصور نکنید اگر به ما عشق و محبت ورزیدید ما لجام گسیخته و غیر قابل کنترل می شویم .بر عکس عشق و محبت ما را رامتر وآرامتر می کند سطح توقعات ما را پایین می آورد، و خیالمان از جانب شما راحت می شود، که عشقی که حق ما بود به دیگری نثار نمی کنید.شاید هم از اینکه نیاز به عشق ما مداوم است مضطرب شدید؟در نگاه اول برای شما مردان کمی بعید است که بتوانید یک بار اضافی همچون یک عشق و محبت دائمی را با خود حمل کنید اما همینکه این عشق در وجود شما لانه کرد و آن را به صورت ملکه ذهنی خود در آوردید،خیلی زود در می یابید که همین عشق یک آرامش بدون وصف به شما هدیه می کند که همین عشق می تواند شما را در مقابل بسیاری از آسیب ها بیمه کند.


 


آنچه ما را خشنود و سرزنده نگه می دارد عبارت است از اینکه ما از جانب شما مردان احساس تعهد و وفاداری و پایبندی کنیم،گاهی از ما تمجید،تعریف و تحسین کنید و از به زبان آوردن جمله"عزیزم دوستت دارم" کوتاهی نکنید، ما را به خلوتگاه ذهن خود راه دهید و از آنچه در ذهن می گذرانید ما را مطلع کنید،هرگز آدم مرموز و اسرار آمیز به نظر نیایید، با ما مکالمه و ارتباط داشته باشید و به حرف هایمان خوب گوش فرا دهیدهنگامی که با ما رابطه برقرار می کنید ما احساس امنیت و آسودگی خاطر می کنیم.برای ما در زندگی اهمیت قائل باشید و برای اجرای برنامه های زندگی نظر ما را هم جویا شوید،در زندگی گفتار و رفتاری داشته باشید که ما به ثبات قدم شما و قابل اعتماد بودنتان تکیه کنیم.در طول شبانه روز، فارغ از هر فکر متفرقه،


 


 


انگیزه


 


ذهن ما انباشته از باور است.بسیاری از این باورها نسل در نسل به ما منتقل شده و ما تصور می کنیم این باورها توسط دیگران بازبینی و اصلاح شده ویا از ناحیه مقدس به ما منتقل گردیده است،پس ما بدون آنکه آنها را نقد و برسی کنیم،برای تصمیم گیری در زندگی خود به طور ناخودآگاه از این باورها کمک می گیریم.ابزار باز بینی باورها خرد است،خرد زمانی می تواند وظیفه خود را انجام دهد که ما از راه مطالعه، تحقیق و استدلال آن را پرورش داده باشیم.انبوه باورهای فسیل شده در ذهن، به ما اجازه نمی دهد از خرد خود پیروی کنیم مگر آنکه آن را بیدار نگه داریم .



منبع : رازهای دل


 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ازدواج زنان با کوچکتر از خودشان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


در جامعه ما خیلی عرف نیست که زن از مرد بزرگ تر باشد خانواده ها عموما نمی پسندند عروسشان بزرگ تر یا حتی همسن پسرشان باشد البته این بیشتر در گذشته های نه چندان دور صدق می کرد چرا که به تازگی ازدواج دختران با پسران کوچک تر از خودشان باب شده است و این اختلاف سنی گاهی به بیش از یک دهه می رسد اما شرایط جامعه بگونه ای شده است که به مرور شاهد رفتارهای هنجار شکن بعضی از دختر خانم ها هستیم...


عروس بزرگتر,داماد همسن,تفاوت سنی در ازدواج


 هر روز شاهد اخباری در خصوص به اجرا گذاشتن مهریه ها توسط خانم های تازه به خانه بخت رفته هستیم. آمار فوق بحدی بالا است که باعث هشدار کارشناسان خانواده درخصوص کاسبی تعدادی خانم از این طریق گردیده است . حالا هم آمارها حکایت از ازدواج دختران با پسران کوچکتر از خود هستیم واقعا چرا؟ بر اساس آمار رسمی سازمان ثبت احوال کشور، در سه ماهه اول سال ۸۶، در ۱۱/۹۱ درصد از ازدواج های ثبت شده، اختلاف سنی بین زوجه و زوج صفر بوده که این رقم در سه ماهه سال ۸۷ به ۱۲/۲۹ درصد افزایش یافته است که نرخ طلاق در این گروه که اختلاف سنی زوج و زوجه صفر است، در سه ماهه اول سال ۸۶، ۱۰/۱۱ درصد بود که این رقم در سه ماهه سال جاری به ۱۲/۲۹ درصد افزایش یافته است.براساس گزارش رسمی منتشر شده از سوی سازمان ثبت احوال کل کشور، تعداد ازدواج های ثبت شده نیز در سه ماهه سال ۸۶ که زوجه یک سال از زوج بزرگ تر بوده، ۳/۵۷ درصد است که این رقم در سه ماهه سال جاری به ۳/۶۸ درصد رسیده، میزان طلاق ثبت شده همین گروه در سه ماهه اول سال ۸۶، ۳/۲۲ درصد بوده است که در سه ماهه اول سال جاری به ۳/۶۸ درصد رسیده است. همچنین در ۲/۰۸ درصد از ازدواج های ثبت شده در سه ماهه اول سال ۸۶، سن زوجه دو سال بیشتر از زوج بوده که این رقم در سه ماهه سال جاری به ۲/۱۷ درصد رسیده است و این در حالیست که درصد طلاق همین گروه سنی در سه ماهه اول امسال نسبت به سال گذشته ۱۷صدم درصد افزایش داشته است.تعداد ازدواج ها و طلاق هایی که در آن ها سن زوجه سه، چهار و پنج سال و یا بیشتر از زوج بوده است و در سه ماهه اول سال ۸۷ به ثبت رسیده، نسبت به سه ماهه اول سال ۸۶، اندکی کاهش داشته است.نکته قابل ملاحظه دیگر در این گزارش این است که میزان ازدواج هایی که در سه ماهه اول سال ۸۶ ثبت شده اند و در آن، سن زوج یک سال بزرگ تر از زوجه بوده است، ۸/۲۵ درصد است که این میزان در مدت مشابه سال۸۷ به ۸/۴۰ درصد رسیده است. 

از سوی دیگر، میزان طلاق همین گروه در سه ماهه اول سال۸۶،۷/۰۲ درصد بوده که در سه ماهه سال جاری به ۸/۴۰ درصد رسیده است.همچنین آمار طلاق زوج هایی که دو سال بیشتر از زوجه خود سن دارند، در سه ماهه اول سال ۸۶، ۷/۶۳ درصد بوده که این رقم در سه ماهه اول سال ۸۷ به ۹/۳۳ درصد افزایش یافته است.در چند سال اخیر، روند همسریابی و ازدواج جوانان تغییرات قابل توجهی داشته است که بالاتر بودن سن زوجه نسبت به زوج در ازدواج یکی از این موارد است، به طوری که در حال حاضر تعداد ازدواج هایی که سن زوجه، ۱۰ سال تا ۲۰ سال بیشتر از زوج است، در سه ماهه اول سال ۸۶، ۱۰۵۹ فقره بوده که این رقم در مدت مشابه امسال به ۱۰۴۳ فقره رسیده است.

همچنین در سه ماهه اول سال گذشته۱۳۲ مورد ازدواج در کشور ثبت شد که سن زوجه بیش از ۲۰ سال بیشتر از زوج بوده که این نوع ازدواج در مدت مشابه امسال به ۲۰۸ فقره معادل ۵۷/۵۷ درصد افزایش یافته است که البته افزایش تعداد ازدواج هایی که سن زوج ۲۰ سال بیشتر از زوجه هست نیز در حال افزایش است، به طوری که در بهار سال گذشته ۲۹۴۳ فقره ازدواج از این دست در کشور ثبت شده که این رقم در سه ماهه اول امسال به ۳۰۱۹ فقره رسیده است.همچنین بر اساس آمار منتشر شده از سوی سازمان ثبت احوال، آمار طلاق ازدواج هایی که سن زوج یا زوجه بیش از ۲۰ سال بیشتر از همسر خود است، نیز افزایش یافته است، به طوری که تعداد وقوع طلاق در ازدواج هایی که سن مردان ۲۰ سال بیشتر از همسرانشان بوده در سه ماهه اول سال ۸۶، ۵۵۳ مورد بوده که این رقم در سال جاری به ۵۸۸ مورد رسیده است.

همچنین تعداد طلاق در زنانی که ۲۰ سال از همسران خود بزرگترند، در سه ماهه اول امسال ۴۷ فقره بوده، در حالی که این رقم در مدت مشابه سال گذشته ۳۵ مورد ثبت شده است.در مورد اختلاف سنی در ازدواج، چیزی که در عرف جامعه ما بسیار دیده می شود این است که سن مرد بالاتر از سن زن است اما ازدواجها یی نیز صورت می گیرد که زن و مرد یا همسال هستند یا در حد یکی دو سال زن بزرگتر است که در این مورد اگر بقیه شرایط وضعیت نرمالی داشته باشد مشکل ساز نمی شود اما در تفاوتهای فاحش بخاطر اختلافاتی که از نظر رشد عقلی و اجتماعی فرد ناشی می شود و اینکه دیدگاه های خانواده دو طرف نیز در چنین ازدواجهایی بی تاثیر نیست می تواند سلامت زندگی زناشویی را به مخاطره اندازد. به طور کلی بهتر است سن دختر در ازدواج کمتر از پسر باشد، چون خانمها در اثر زایمان و استرسهای زندگی زودتر از مردان شکسته می شوند و همچنین زودتر از مردان به بلوغ فکری می رسند، در اینصورت باید سن مرد بیشتر باشد تا مدیریت خانواده را به دست بگیرد.

پس به سود هر دو طرف است که زن بین سه تا شش سال از همسر خود جوانتر باشد. البته تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است. نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که در مورد اختلاف سن نمی توان با قاطعیت نظر داد واین مطلب که حتما زن باید از مرد کوچکتر باشد قطعی و حتمی نمی باشد زیرا تجربه نشان داده است که بسیاری از زنان و مردان بوده اند که با اختلاف سنی زیاد (حتی گاهی زنان بزرگتر از مردان) با یکدیگر ازدواج کرده اند و سالهای سال با کمال آرامش در کنار یکدیگر زندگی کرده و هیچگونه مشکلی هم نداشته اند پس این مسئله حتمی و قطعی نبوده و با توجه به مسائل پیچیده زندگی نسبی می باشد. 

در توضیح بیشتر باید بگوییم که تفاوت سنی به تنهایی برای رضایت و موفقیت ازدواجی ملاک نیست. بلکه عوارض و پیامدهایی که ممکن است از این اختلاف سنی ناشی شوند می تواند بر میزان تفاهم و روابط عاطفی میان زوجین تاثیر بگذارد. 

اگر همراه با این تفاوت سنی، تفاوتهای دیگری نیز وجود داشته باشد، یعنی تفاوت تحصیلی، فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و یا تفاوت در سن عقلی آنگاه تاثیر تفاوت سنی بیشتر مشهود خواهد بود. در چنین مواردی امکان دارد اختلافاتی که به تفاوت سنی مربوط نیست هم به این عامل نسبت داده شود. ولی اگر زن و شوهر بگونه ای تعامل داشته باشند که مسائل مربوط به این تفاوت را دامن نزنند، اثر آنرا کمرنگ خواهند کرد. مثلا در مواقع تصمیم گیری یا ارائه خط و مشی برای زندگی، زن نباید بزرگتر بودن یا احیانا با تجربه بودن خود را به رخ بکشد بلکه اجازه دهد شوهرش احساس کفایت و تسلط خود را داشته باشد.باید توجه داشت که وجود فاصله سنی زیاد موجب آن می شود که زن و شوهر نتوانند به خوبی یکدیگر را درک نمایند. فردی با داشتن بیست سال سن بیشتر، طبیعی است که می تواند از تجارب بیشتری برخوردار باشد یا لااقل می تواند چنین احساسی داشته باشد. لذا این مسئله زمینه ای فراهم می کند که شخص ارزش لازم را به نظرات فرد کوچکتر ندهد یا طرف مقابل بیش از اندازه احساس کوچکی نماید و همیشه در حال اضطراب و تشویش باشد و بالاخره از اداره زندگی درمانده شود و همین مورد زمینه عدم تفاهم را به وجود می آورد که خود سبب پدید آمدن مشکلاتی عظیم در روابط زناشویی خواهد شد.

اینان اغلب در وضع و موقعیتی هستند که توافق روحی ندارند و نمی توانند مسائل و مواضع یکدیگر را درک کنند. با توجه به آنچه که گفته شد که مطمئنا تمام آنچه که باید، نبود حفظ تعادل سنی میان زن و مرد یکی از شرایط مهم و مطلوب تشکیل خانواده است اما مهمتر از تفاوت سنی، سطح تعادل فکری است که می بایست میان زن و مرد برقرار باشد و این صرفا با اختلاف سن و کوچک بودن زن از مرد ایجاد نمی شود... البته از نگاه دیگر هم می توان به این اتفاق های نادرست توجه کرد و آن این است که در بعضی از این ازدواج ها زندگی مشروط به مهریه های سنگین و گاهنجومی می شود و گاهی برخی از زنان زندگی را با کلاشی اشتباه می گیرند و داشتن مهریه های نجومی باعث کلاهبرداری و اخاذی از طرف زنان هم می کشد.

● مهریه یا چک سفید امضا»؟ 

"کی داده کی گرفته؟" در گذشته این اولین حرفی بود که در جلسه خواستگاری بین والدین عروس و داماد بر سر تعیین مهریه رد و بدل می شد که به طور معمول کار با کمی چک و چانه فیصله پیدا می کرد و میزان مهریه متناسب با توانایی مالی داماد و خانواده او تعیین می شد. رسم دادن هدیه از طرف داماد و خانواده او به عروس به صورت یک سنت پا برجا از گذشته های دور در فرهنگ ازدواج اغلب کشورهای جهان جریان داشته است به عنوان مثال در تاریخ ویل دورانت از اعطای هدیه در ایران از طرف پدر داماد به عروس در دوران باستان سخن گفته است و این رسم بعد از ورود مسلمانان به ایران و تائید آن تحت عنوان مهریه در اسلام تا به الان ادامه یافته است.

فلسفه اصلی مهریه در اسلام ابراز علاقه و عشق از طرف پسر به دختر است. اما طی چند سال اخیر و تغییرات فرهنگی در حوزه ازدواج، شاهد این مسئله هستیم که ماهیت واقعی مهریه به طور کامل دگرگون شده و مهریه تبدیل به ابزاری برای گروکشی بین خانواده دختر و پسر از یک طرف و اختلاف در کانون خانواده شده است. در حالی که در گذشته اعداد مقدس و یا احتیاج عروس و داماد برای شروع زندگی مبنای تعیین مهریه قرار می گرفت، ولی هم اکنون در برخی اوقات سکه بهار آزادی به تعداد سال تولد دختر مبنای تعیین مهریه قرار می گیرد و این امر حتی به یک پرستیژ اجتماعی در بین دختر خانم ها برای ازدواج تبدیل شده است; گذشته از آنکه برخی تاریخ تولد خود را بر مبنای میلادی ذکر می کنند! 

این امر باعث شده است که ما در زندان های کشور شاهد بروز پدیده جدیدی موسوم به زندانیان مهریه باشیم. مساله ای که حتی گفتن آن در گذشته باعث خنده می شد، هم اکنون به یک واقعیت تلخ در زندان های کشور تبدیل شده است. آمار دقیقی در مورد تعداد زندانیان مهریه در کشور وجود ندارد، اما از بعضی اظهارات مسئولان قضایی می توان به این نکته پی برد که تعداد این زندانیان با سرعت بالایی در حال افزایش است.

به طوری که معاون دادستان تهران هم تعداد مردانی را که به خاطر عدم توانایی پرداخت مهریه در زندان های تهران به سرمی برند در حدود ۱۹۰ نفر اعلام کرده است. معاون ستاد دیه نیز تعداد زندانیان مالی در کل کشور را که به خاطر عدم پرداخت مهریه به زندان افتاده اند درحدود یک هزار نفر اعلام کرد. البته تعداد زندانیان مهریه نسبت به سایر زندانیان مالی نظیر چک بسیار کمتر و فقط در حدود سه درصد از این زندانیان را تشکیل می د هند اما نکته نگران کننده در این بین رشد بالای تعداد زندانیان مهریه در کشور است. اکثر این افراد نیز زمانی که در محیط زندان قرار دارند با شیوه های مختلف اعمال خلاف آشنا شده و حتی زمینه ارتکاب جرم نیز در آنان به وجود می آید.بسیاری از افرادی که هم اکنون در زندان به سر می برند از ماهیت مهریه و عواقب قانونی آن بی اطلاع هستند. چرا که براساس ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی مهری که زن و شوهر قبل از انعقاد عقد نسبت به مقدار و میزان آن توافق نموده و آن را در عقد ذکر می کنند عندالمطالبه است و زن بالافاصله بعد از ازدواج می تواند آن را از شوهر طلب کند. البته با مطرح شدن این قضیه در رسانه های عمومی مردان تا حد زیادی از عوارض قانونی مهریه مطلع شده اند، اما هنوز هم افرادی در زندان ها هستند که به خاطر بی اطلاعی از مفاد قانونی مهریه به زندان افتاده اند.

زنانی که زندگی را با کلاشی اشتباه می گیرند

ولی عدم اطلاع از قانون تنها دلیل به زندان افتادن مردان به خاطر مهریه نیست چون در موارد استثنا کار حتی به کلاهبرداری و اخاذی از طرف زنان هم می کشد. گزارش مراجع قضایی حاکی است که تعدادی از زنان به قصد کلاهبرداری و دریافت مهریه های کلان اقدام به ازدواج می نمایند و بلافاصله پس از ازدواج درخواست طلاق نموده وخواهان مهریه خود به صورت یکجا می شوند و اینجاست که تکلیف چنین مردانی نامشخص است یا باید مهریه چند صد میلیونی را بپردازند و یا زندان را تحمل کنند.

● برخورد قانون با مردان درست است؟

واقعیت این است که تهدید به اجرا گذاشتن مهریه از سوی زنان حتی اگر این ادعا به حق هم باشد راه چندان مطمئنی برای گرفتن حقوقشان نیست. چرا که مردان نیز همواره از طریق ترفند های مختلف و توسل به شیوه های قانونی و تنگ کردن عرصه بر همسران خود معمولا آنان را به طلاق و بخشش مهریه خود وادار کرده و به این ترتیب زن در اکثر مواقع به حق و حقوق قانونی خویش نمی رسید. در مواردی که جدایی ها به حکم قانون اتفاق می افتد و مرد توان پرداخت مهریه را ندارد قانون به او کمک می کند تا بتواند مهریه سنگین را در چند نوبت و به صورت اقساط پرداخت نماید اما درصد بالایی از آنان حاضر به پذیرش پرداخت مهریه نمی شوند و در نهایت زندان را بر پرداخت مهریه ترجیح می دهند. جالب تر این که براساس برخی مشاهدات جدیدا به مردانی بر می خوریم که گرفتن تمامی مهریه از همسرانشان را شرط جدایی و طلاق می گذارند. 

بنابراین تنها چیزی که در این بین فنا می شود، آرامش و کانون گرم خانواده است و از این کشمکش نه مرد و نه زن هیچیک نمی توانند به حق و حقوق خود در زندگی برسند. به نظر کارشناسان تنها راهکار این مسئله فرهنگ سازی درست در زمینه ازدواج و اطمینان از تفاهم و علاقه مشترک در زندگی و اصلاح قوانینی در جامعه است که نبود آن مساله مهریه را تبدیل به یک جنگ تمام عیار در خانواده ها کرده است. نظر شما در این مورد چیست؟!  

 

منبع:ویستا


 بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


اثر ازدواج بر زنان و مردان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/



هنوز این سوال باقی می‌ماند که چرا یک ازدواج معمولی برای یک مرد معمولی سلامت‌بخش‌تر از یک زن معمولی است.

دکتر تیموتی جی لوینک استادیار بخش بوم‌شناسی انسانی در دانشگاه تگزاس به این مسئله پرداخته است.
او می‌گوید:‌ "مردان همسران‌شان را به عنوان حمایت‌کننده اصلی‌شان در نظر می‌گیرند، کسی که همیشه می‌تواند با او درباره مشکلات‌شان صحبت کنند. اما زنان شبکه حمایتی بزرگتری دارند. آنها می‌توانند از سایر روابط برای کسب حمایت عاطفی استفاده کنند. به این ترتیب حمایتی که زنان با ازدواج در سطح روانی- اجتماعی به دست می آورند، به اندازه حمایتی که مردان کسب می‌کنند، نیست."

دکتر دبورا بل روانشناس از دانشگاه بوستون هم این نظر را تایید می‌کند. دکتر بل بیش از 20 سال است که اثرات سلامت‌بخش روابط عاطفی را بررسی می‌کند. او نیز دریافته است که تنها زنان با ازدواج‌های شاد از از لحاظ بهبود سلامتی ازدواج سود می‌برند، ‌اما مردان متاهل چهازدواج‌شان رضایت‌بخش باشد و چه نه،‌ از لحاظ بهبود سلامتی از آن نفع می‌برند!

اما چرا این اینگونه است؟ به گفته دکتر بل یک دلیل آن است که ظاهرا زنان به جنبه‌های منفی روابط‌شان حساس‌تر از مردان هستند. دلیل دیگر این است که زنان حمایت بهتری نسبت به مردان از همسرشان انجام می‌دهند.

دکتر بل می‌گوید:‌"نکته جالب‌توجه این است که مردان عمدتا حمایت عاطفی را از همسرشان دریافت می‌کنند. اما زنان متخصص فراهم‌آوردن حمایت عاطفی برای خودشان هستند. اجتماعی شدن زنان و موقعیت اجتماعی غیرمسلط آنها به زنان آموخته است به نیازهای دیگران توجه کنند- و بیشتر از مردان‌ اعتقاد دارند که باید نیازهای دیگران برآورده شود. زنان اغلب زندگی‌شان برای فراهم آوردن حمایت از دیگران صرف می‌کنند."

این امر به معنای آن نیست که مردانی همسرانی حمایت‌کننده نیستند یا نمی‌‌توانند باشند. شکی نیست که آنها هم می‌تواند اینگونه باشند و زنان هم ممکن است همسرانی بد باشند. اما به طور میانگین زنان به عنوان همسر گرایش دارند،‌ که نقش حمایتی را ایفا کنند. یک مرد معمولی حمایت بیشتری از همسرش کسب می‌کند تا یک زن معمولی از همسرش.

شواهد در این مورد از بررسی‌ در مورد چگونگی روابط زنان و مردان به دست آمده است. دکتر بل می‌گوید مردان "و زنان" هنگامی وقت‌شان را با دیگر زنان می‌گذرانند،‌ احساس تنهایی کمتری می‌کنند. در مقابل زمانی که به همراه به مردان صرف می‌شود،‌ اثری در کاهش احساس تنهایی ندارد. هم زنان و هم مردان در هنگام استرس به زنان برای حمایت عاطفی روی می‌آورند.

دکتر بل می‌گوید:‌ "خود من پس از ازدواجی طولانی با یک مرد فوق‌العاده، بیوه شدم. یک ماه پیش دوباره ازدواج کردم. الان هم شوهری عالی دارم. فکر نمی‌کنم که مردان توانایی ارائه حمایت عاطفی را نداشته باشند. مسئله این است که همه آنها در انجام این کار موفق نمی‌شوند."

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا