وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای دفاع و حمایت از کیان خانواده و کرامت زن باید حرکتی عمیق و فراگیر صورت پذیرد تا با وضع قانون مناسب اولا قانون با اخلاق تلطیف شود و ثانیا اخلاق با قانون تحکیم گردد.
این سزاوار نیست که زن با توصیه های اخلاقی زندگیش آغاز شود و با تعرفه های قانونی پایان پذیرد.در طول تاریخ و در ظلم های که به جمعیت زنان روا شده است قصور قانون, گلچین کردن مسائل شرعی جهت کامروایی هر چه بیشتر مردان و کم توجهی مجامع زنان اثر گذار ترین دلایل به شمار می رود.
همین عوامل باعث شده شخصیت, ماهیت فردی, جایگاه اجتماعی و حقوق حقه ی آنان همیشه زیر سوال باشد.
در بحث ازدواج مجدد این عوامل نمود فراوانی پیدا می کنند به نحوی که اگر کسی اقدام به ازدواج مجدد در زمان تاهل نماید به آسانی می تواند عمل خود را توجیه قانونی و شرعی کند. مثلا مسئله ای را که شرع ,حلال و قانون, روا داشته چرا بر خود حرام بدانند.
شاید در طول زمان مسائلی از این دست می توانسته است که دوباره حلاجی و بازبینی شود ولی کوتاهی قانونگذاران, در تبیین حدود و حقوق زنان راه بازبینی قوانین اینچنین را همیشه بسته نگه داشته است و گویی در مسائلی مثل ازدواج مجدد در حین تاهل به تبانی آرام شرع و قانون بر می خوریم.
در این مقال بحث ما فقط پیرامون مردانی ست که خود را به رعایت دستورات چهارچوبی مانند دین مکلف می دانند.
که اگر معتقد نیستند بدون شک میزان تنوع خواهی آنان بیشتر است و همین طور عموما این دسته به دلیل بی قیدی فکری ردپایی هم در نظام آماری ندارند و از حیطه ازدواج موقت و مجدد خارجند. لذا باید به میزان حضور زنها در چرخه کنکوبیناژ و روابط آزاد از تعداد چندین برابر مردانی سخن به میان آورد که در این چرخه آن هم بدون رد پا فعالند.
و اما مردانی که معتقد و متعهد به دین و وجدانند که به دلیل پایبندی اخلاقی !!!!!!!!!!!!!! به روی روابط آزاد خط قرمز می کشند و با خیال راحت با پا گذاشتن به روی خط حلال با ازدواج مجدد مرتکب دهها ظلم و حرام دیگر می شوند.
ناگفته پیداست که در وادی دین, رفتاری پذیرفته است که حق و عدالت و صداقت در آن رعایت شود و هر حلالی قبل از صورت ظاهری الزاماتی را به وجود می آورد. و حال آنکه بسیاری از خطاها و سقوط ها و ظلم ها در محدوده حلال ,که انسان به خیال خودش آسوده و راحت در آن گام بر می دارد؛ صورت می پذیرد.
جمله کلاه شرعی نیز که از دیر هنگام در میان مذهبیون رایج است دلالت بر همین اصل می کند که شاید بتوان با سفسطه مسائل دینی را وارونه جلوه داد اما وجدان آگاه و مسئول همیشه بر باطن نیات ما ناظر است.
مانور بر روی بدیهیات انسانی به حربه شرع گاهی زندگی را آنچنان آزار دهنده می کند که هیچ کس نمی تواند برای دوام آن کاری کند.
عده ای از مردان نیز با عنوان کمک به ضعفا و دستگیری از زنان نیازمند تجدید فراش خود را توجیه می کنند که خیر کار ما, خدایی است. در جواب این خیر خواهی فرصت طلبانه می توان گفت که راهکار دیگر این خیرخواهی کمک به جوانی ست که هزینه های تشکیل یک زندگی ساده را هم ندارد. به همین ترتیب دوجوان به سامان خواهند رسید و جلوی از هم پاشیدگی بنیان یک خانواده گرفته خواهد شد.
برای دفاع و حمایت از کیان خانواده و کرامت زن باید حرکتی عمیق و فراگیر صورت پذیرد تا با وضع قانون مناسب اولا قانون با اخلاق تلطیف شود و ثانیا اخلاق با قانون تحکیم گردد. این سزاوار نیست که زن با توصیه های اخلاقی زندگیش آغاز شود و با تعرفه های قانونی پایان پذیرد.
دینداران اگر نهیب عدالت خدا را شنیده باشند که می فرماید: اگر خوف عدم رعایت عدالت ,دارید موظف به توحید در عشق و همسر هستید*؛ آنگاه دیگر به دنبال بهانه هایی برای حلال جلوه دادن اشتباهاتشان نمی گردند.
* آیه سوم سوره نساء
مطالب پیشنهادی
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
از «نهاد خانواده» و مقدس بودن تشکیل آن و کمک به برپایی این «خیمه عفاف» گفتیم، و از اینکه قانون زوجیت عمومی و کشش متقابل، به برپایی این خیمه کمک می کند و اگر تدبیر نباشد، این کشش به تنش می انجامد. نیز گفته شد که «ازدواج»، سازنده و رشددهنده است و روح تعاون و احساس مسؤولیت را برمی انگیزد و وعده الهی هم به «توسعه رزق» برای اقدام کنندگان به ازدواج، این «سنت نبوی» یادآوری شد.
اینک ادامه بحث:
چنین نیست که هر کس ازدواج کرد، سعادتمند شد. چنین هم نیست که هر کس همسری برگزید، می تواند او را به سعادت و خوشبختی برساند. دلیل آن هم وجود آتشهای اختلاف و زبانه های کینه و کدورت در خانواده های بسیاری است که گاهی هم پایشان به شکایت و دادگاه و پرونده و ... کشیده می شود.
مهمتر از «تشکیل خانواده»، داشتن خانواده ای سالم، استوار، پاک و عاطفی و داشتن همسری همدل و همزبان و همراه و همدرد است. خانواده هایی که پس از تشکیل، خیلی زود از هم می پاشد و طوفان اختلاف، ریشه آن را لرزانده و سقف آن را فرو می ریزد، یا از همان آغاز، میان زن و شوهر و اقوام و بستگان دو طرف، «مسأله» بوده است، یا در اثر لجاجتها، خودخواهیها، نبودن روحیه گذشت و ایثار و نادیده گرفتن خطاهای کوچک و ضعفهای ناچیز، «مسایلی» بروز می کند و رفته رفته بزرگ می شود و «مشکلات»، عرصه را بر «زندگی» تنگ می سازد. اگر از آغاز، بنای ازدواج، سالم نهاده شده باشد، این گونه بحرانها یا هرگز یا دیر به سراغ خانه می آید.
هسته اولیه یک خانواده سالم و مطلوب، از همان آغاز ازدواج، از هنگام خواستگاری و وصلت با خانواده دیگر شکل می گیرد و ریشه آن، شناختن و داشتن «معیارهای مکتبی» در انتخاب همسر است.
همسر ایده آل کیست؟ خصوصیات یک زن یا شوهر خوب کدام است و با کدام «معیار»، باید سراغ انتخاب شریک زندگی رفت، یا به درخواست یک خواستگار برای ازدواج، «آری» گفت؟ و این آری گفتن، که گاهی بلکه اغلب، یک زندگی مادام العمر را بر دوش انسان می گذارد، باید با در نظر گرفته چه ویژگیهایی باشد؟
وصلت با خانواده هایی که نجیب و شریف اند، پسندیده تر است. تدیّن و تقوا، ملاک دیگری در همسرگزینی است. ارزش و اعتبار یک مسلمان در دیدگاه مکتب، به «دین» او است. پس ملاک قرار دادنِ دینداری در ازدواج، نشانه اصول گرایی و مکتبی اندیشیدن و مکتبی عمل کردن است.
اگر کسی مسلمان و مؤمن است و در ازدواج، دنبال همتا، هم شأن و «کُفو» می گردد، لابد می داند که مسلمانی و ایمان، رمز و نشانه آن همتایی است و مؤمن، کفو مؤمن است و زنان پاک و عفیف، لایق مردانِ باتقوا و پاکند (و الطیّباتُ لِلطیّبین)(1) و در آیات قرآن، ازدواج با مشرک و کافر نهی شده است، چرا که همتای مؤمن نیست.(2)
امام صادق(ع) فرمود:
«اَلکُفْوُ اَنْ یَکونَ عَفیفا و عِنْدَهُ یَسارٌ»؛(3)
کفو و همتا در همسری آن است که پاکدامن و توانگر باشد (تا بتواند خرج زندگی را تأمین کند).
پس معیار در «آری» گفتن به همسر آینده یا خواستگاری کردن از یک دختر، آن است که هم «عفاف» داشته باشد، هم «قدرت مالی». در برخی احادیث، دین و امانت مطرح شده است، در روایتی «دین و اخلاق» معیار قرار گرفته است و بی اعتنایی به این معیارها فسادآفرین دانسته شده است.
رسول خدا(ص) فرمود:
«اِذا جاءَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلقَهُ و دینَهُ فَزَوِّجُوهُ و اِنْ لا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الارض و فَسادٌ کبیرٌ»؛(4)
هر گاه کسی سراغ شما آمد که «اخلاق» و «دیانت» او را می پسندید، پس با او ازدواج کنید و گرنه در زمین فتنه خواهد شد و فساد بزرگ پدید خواهد آمد.
گرچه «زیبایی و جمال» را به عنوان یک معیار و ارزش می توان حساب کرد، اما در صورتی که با تقوا، عفاف و پاکی در تعارض قرار نگیرد. کسی که در ازدواج، تنها به «زیبایی»، یا «ثروت» یا «شهرت» توجه کند و از اصالت خانوادگی و تربیت و اخلاق پدر و مادر و عفاف دختر غافل شود، چه تضمینی وجود دارد که خانواده ای محکم، استوار و پابرجا پدید آید و این کانون، پایگاه صفا و محبت شود؟!
سنتهای دینی و ملی را نباید نادیده گرفت. فرهنگ خودی ما به اصول خوبی آمیخته و بر آنها استوار است، اگر آن را در مقابل فرهنگ بیگانه، به دیده حقارت ننگریم و کنار نگذاریم. در یک خانواده، هر چه نجابت و اصالت و حیا و عفت بیشتر باشد و هر چه معیارهای مکتبی بیشتر حاکم و سرنوشت ساز و تأثیرگذار باشد، نظام و انسجام و قوام آن خانواده نیز، مستحکم تر و بادوام تر خواهد بود.
سستی بنیان خانواده ها را بیشتر در میان کسانی می توان دید که به اصول مکتبی و ارزشهای فرهنگ خودی بی اعتنا و از آنها بیگانه یا گریزان اند.
برای خیلی ها این سؤال که «همسر نمونه کیست؟ زن یا شوهر ایده آل و مطلوب، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟» از سؤالات اساسی در گزینش همسر است. نه تنها در گام نخست و آغاز کار، حتی در مورد کسانی هم که ازدواج کرده اند و مدتی از پی نهادن این بنا و بر پا ساختن این خیمه گذشته و صاحب فرزند نیز شده اند، آشنایی با این «شاخص»ها و «معیار»ها، مناسب و مفید است، زیرا با عینیت بخشیدن به آنها در زندگی مشترک، می توانند به سلامت و استحکام بنیان خانواده خویش، کمک کنند.
پیش از آنکه به خصوصیات مثبت و ارزشی همسر اشاره شود، بد نیست که با چهره منفی و نکوهیده همسرِ ناشایست هم آشنا شویم و خانواده های «مسأله دار» را بشناسیم. در این زمینه روایات بسیار است و در این احادیث، از ازدواج با فاسق، بداخلاق، شراب خوار، عقیم، احمق و سفیه،
مجنون، و دختری که در خانواده بد رشد و نموّ یافته است، نهی شده است. از جمله این حدیث مشهور است که رسول خدا(ص) فرمود: از ازدواج با «خضراء دِمَنْ» بپرهیزید. پرسیدند: یا رسول اللّه ، مقصود از خضراء دمن (سبزه روییده در مزبله) چیست؟ فرمود: «المَرأةُ الْحَسْناءُ فی مَنْبَتِ السّوء».(5) یعنی زن زیبارویی که در خانواده ای پست و فرومایه، به بار آمده باشد.
همچنین از زنانِ نازا، آلوده، لجباز، نافرمان، حقیر و پست در نظر فامیل خود، سرکش در برابر شوهر، رام و تسلیم در مقابل دیگران، ناموافق با شوهر، کینه توز، فخرفروش، بی پروا از کار زشت و ... در روایات نکوهش شده و از این گونه زنان به عنوان «شِرار النساء» یاد شده است.
در مقابل، به ازدواج با دوشیزگان، زیبارویان، فرزندآوران، عفیفان و نجیبان، صاحبان اخلاق نیکو، دیندار و امین، فرمانبرداران از شوهر و حافظان مال و آبروی همسر و ... تشویق و ستایش شده است.
از پیامبر اکرم(ص) روایت است: از جمله عواملی که موجب صلاح و اصلاح مرد مسلمان می شوند آن است که همسری داشته باشد که هر گاه به او بنگرد، خوشحال و مسرور شود و اگر از زنش غایب باشد، حافظ و نگهبان آبرو و حرمت شوهر باشد و اگر به او دستوری داد، اطاعت کند.(6)
و در روایت دیگر چنین است: هیچ مرد مسلمانی پس از اسلام، بهره ای بیشتر از این نبرده است که همسری مسلمان داشته باشد که اگر به او بنگرد، شادمان شود و اگر فرمانش دهد اطاعت کند و هر گاه از همسرش غایب باشد، وی نسبت به خودش و مالِ شوهرش، نگهبان و امین باشد.(7)
و رسول خدا(ص) فرمود: «مِنْ سعادَةِ المرء الزّوجة الصالحه»؛(8)
همسر صالح و شایسته، از جمله عوامل خوشبختی مرد است.
رهنمود این احادیث، عبارت از این است که از معیارهای همسر خوب، «حفظ عفاف»، «مراعات حقوق همسر» و «صیانت از مال و آبرو» است. همین عوامل و مراعات این نکات، از سوی دیگر به قوام و استحکام بنیاد خانواده کمک می کند. روابط مناسب عاطفی زن و شوهر با یکدیگر و آن دو با فرزندان و بستگان و حفظ حقوق آنان و مراعات وظایف متقابل، عامل دیگری برای سلامت خانواده است.
به کار بستن معیارهای مکتب، به انس و الفت خانواده می انجامد و بی توجهی به آنها عامل بروز تشنج و اختلاف در خانواده است سعدی گفته است: «قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.»(9) و چه مصیبتی سخت تر و تلخ تر از بروز اختلاف در یک خانه و خانواده؟
صفای زندگی، نعمت بزرگی است که برخورداران از آن باید پیوسته شکرگزار آن باشند و قدر و قیمت خانه بی اختلاف و نزاع را بدانند. چنین محیطهای گرمی، بهشتی دنیوی برای فرزندان نیز خواهد بود و طعم شیرین زندگی را به آنان خواهد چشاند.
البته گاهی برخی بگو مگوها در حدّ بیان دیدگاهها و انتقال سلیقه ها به طرف مقابل لازم است، تا دو همسر که شریک زندگی یکدیگرند، از نظرات، خواسته ها، توقعات و کاستیها و حتی انتقادها و عیوب خویش آگاه شوند و عقده ای در دل نماند و «انتقاد حضوری» به «غیبت و بدگویی پشت سر» نیانجامد. اما تا حدی که صمیمیت زندگی مشترک و آرامش کانون خانه را بر هم نزند و برای خود زوجین، کینه نیافریند و کودکان را هم که شاهد این گونه مشاجرات یا بحثهای «درون خانگی» می شوند، به نگرانی و اضطراب و آشفتگی فکری و روحی نکشاند.
اگر زوجین، اهل منطق باشند و حرفهای خود را مستدلّ و در فضایی دور از تعصب و لجاجت و پرخاش برای هم بگویند و موضوعاتی را که سبب بروز ناسازگاری شده و بحران آفریده است، ریز و مشخص کنند و برای حلّ آن همفکری جدّی داشته باشند، مطمئنا هیچ خطری خانواده را تهدید نمی کند.
بسیاری از اختلافها، ریشه در «سوء تفاهم» و «بدفهمی» از حرف و عمل طرف مقابل دارد. گفتگوی منصفانه می تواند آشتی آور باشد. نحوه برخورد با یک مشاجره خانوادگی، هم می تواند آمیخته به صحبتی منطقی و معقول باشد و آن مسایل را روشن سازد و گره ها را بگشاید، هم می تواند آن را به یک بحران و مشکله لاینحل تبدیل سازد. اینکه گفته اند: «گِرهی را که با دست باز می شود، با دندان باز نمی کنند» اشاره به همین گونه راه حلهای صحیح و منطقی برای معضلات خانوادگی و رفتاری و ارتباطی هم می تواند باشد.
گفتگوها و نزاعهای لفظی، آسمان خانه و خانواده را ابری و بغض آلود می کند. نباید گذاشت این وضعیت ادامه یابد و ریشه بدواند. حرفهای پشت سر و پیش این و آن، اوضاع را بحرانی تر می سازد و «پرنده آشتی» را از بام و در آن خانه دورتر می کند. تا می توان در خانه به درمان پرداخت، چرا باید به بیرون کشیده شود؟ و تا می توان خود به خاموش کردن شعله اقدام کرد، چرا باید دامنه شعله را گسترده تر ساخت؟
صحبت رویاروی و بی واسطه، خیلی کارسازتر از آن است که پای بیگانگان و حتی اقوام نزدیک که اغلب، کاری هم از آنان در رفع اختلاف ساخته نیست، به میان کشیده شود. زیرا خطر رسوایی و بی آبرویی و عمیق تر شدن اختلاف، بیشتر می شود.
اگر قرآن کریم، فرمان می دهد که خود و خانواده خود را از آتش حفظ کنید: «قُو اَنْفُسَکم وَ اهلیکُمْ نارا»(10)، هم حفاظت از آتش دوزخ به وسیله پرهیز از مفاسد و گناهان است، هم اگر بروز اختلاف در یک خانواده را شعله ای هستی سوز بدانیم ـ که هست ـ باید با رفتار سنجیده و صحیح، خود و خانواده را از سوختن در این آتش نیز نگه داشت.
نعمت «خانواده بی اختلاف» را قدر بدانیم و اگر این شعله در بساط و کانون زندگی ما در افتاده است، هر چه سریعتر آن را با تدبیر و حکمت، با تصحیح رفتار، با گفتگوی منطقی، با ریشه یابی و درمان فوری، خاموش کنیم، پیش از آنکه ما و فرزندانمان را خاکسترنشین کند.
راستی که همسر صالح، نجیب، باتقوا و عفاف، هدیه ای از سوی خداوند است و خوشا آنان که از این موهبت برخوردارند.
ادامه دارد.
1 ـ نور، آیه 26.
2 ـ ر.ک: بقره، آیه 221.
3 ـ بحارالانوار، ج100، ص372.
4 ـ همان، ص373.
5 ـ همان، ص232.
6 ـ وسائل الشیعه، ج14، ص22.
7 ـ همان، ص23.
8 ـ همان.
9 ـ گلستان سعدی، باب هشتم.
10 ـ تحریم، آیه 6.
http://www.hawzah.net/
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
نحوه پیوند و ارتباط زن و مرد به عنوان دو همسر از دیرباز مورد توجه صاحب نظران مسایل تربیتی بوده و هر یک بر اساس دیدگاه و بینش خود این ارتباط را به گونه ای ترسیم کرده اند، خداوند متعال به عنوان آفریننده زن و مرد، هر یک از همسران را «لباس» و پوشش طرف دیگر معرفی و در آیه 187 سوره بقره فرموده است:
«هُنَّ لِباسَ لَکُمْ وَ أنْتُمْ لِباس لَهُنَّ»
«آنها (زنان) برای شما [همچون] لباس اند و شما برای آنها [همچون] لباس».
در این تشبیه و با این بیان موجز خداوند رابطه زن و شوهر را رابطه فرد با پوشش و لباس خود دانسته و به این ترتیب تشبیهی بدیع و متفاوت با آنچه دیگران ارائه کرده اند، مطرح ساخته است.
از آنجا که قرآن کریم همسران را لباس یکدیگر دانسته است، گزینش همسر را نیز به انتخاب لباس تشبیه کرده است و داوطلبان ازدواج را به این نکته رهنمون می سازد که اصولی را که در خرید لباس مورد توجه قرار می دهند، در انتخاب همسر نیز با دقت بیش تری در نظر بگیرند. این اصول عبارت است از:
نخستین موضوعی که از این تشبیه استفاده می شود، اصل نیاز طبیعی انسان به همسر است. همان طور که آدمی برای محفوظ ماندن از برودت و حرارت هوا نیازمند ساتری به عنوان لباس است و این نیاز طبیعی و برخاسته از ویژگیهای جسمانی او می باشد، برای در امان ماندن از بسیاری از آسیبهای روحی و جسمی نیز نیازمند پوششی به نام همسر بوده و این احتیاج نیز از مشخّصات واقعی انسان است که از سوی آفریننده حکیم در او به ودیعت نهاده شد و همچون لباس که آرامش بخش است، هر یک از زن و مرد نیز مایه آرامش دیگری به شمار آمده است.
(وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجَا لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً)
«و از نشانه های او این که همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد.»
وجود همسر علاوه بر آرامش بخشی، حفاظت از همسر را نیز از ابعاد گوناگون تأمین می کند. در اینجا به برخی از این ابعاد اشاره می شود:
هر فرد خود را در مورد سلامت جسمانی همسر خود مسئول دانسته و بیش ترین تلاش خود را در مراقبت از بهداشت و سلامت جسمانی او به کار می گیرد.
مراقبت از آسیبهای دینی همسر وظیفه دیگری است که قرآن کریم بر عهده افراد قرار داده است:
«یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُم وَ اَهْلَیْکُم نارا وَ قُودُها النّاسُ وَ الْحِجارَةُ
«ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است، نگاه دارید».
قال علی (علیه السلام):
«اِذا رَایَ اَحَدُکُمْ اَمْرَأةً تُعْجِبُهُ فَلْیَأتِ اَهْلَهُ فَانَّ عِنْدَ اَهْلِهِ مِثْلَ ما رای فَلا یَجْعَلَنَّ لِلشَّیْطانِ عَلی قَلْبِهِ سَبیلاً لِیَصْرِفَ بَصَرَهُ عَنْها»
«هرگاه فردی از شما زنی [زیبا] را دید که او را به شگفتی وا داشت به نزد همسر خود برود چرا که همسر او نیز مثل همین خصوصیات را داراست، و اجازه نفوذ شیطان را به قلب خویش ندهد تا چشم خود را از آن زن برگرداند.»
روشن است که وجود همسر شایسته همچون لباس فرد از ابتلا به آسیبهای گوناگون اخلاقی محافظت می کند.
از ویژگیهای مهم همسر مطلوب آن است که از اموال همسر خود به نحو شایسته ای مراقبت می کند. امام رضا (علیه السلام) در این خصوص فرموده است:
(ما اَفادَ عَبْدٌ فائِدَةً خیرا مِنْ زَوْجَةٍ صالِحَةٍ اِذا رَأها سَرَّتْهُ و اِذا غابَ عَنْها حَفِظَتْهُ فی نَفْسِها وَ مالِهِ»
«برای بنده فایده ای بهتر از این نیست که دارای همسری باشد که هرگاه او را می بیند، مسرورش سازد و در غیاب او از خود و مال همسرش حفاظت کند».
بر اساس موارد فوق، خداوند متعال نیاز به همسر را مانند نیاز به لباس، طبیعی و سرشار از برکات مادی و معنوی دانسته و پیشوایان دین با تأکید بر اصل همسر گزینی، مردان و زنان را از عزوبت بر حذر داشته اند.
قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله):
«رَذالُ مَوْتاکُمْ الْعُزّابُ»
«پست ترین مردگان شما افراد بی همسرند».
اختیار هر یک از دو طرف ازدواج، در گزینش همسر، اصل دیگری است که دوام و استحکام پیوند زناشویی به آن وابسته بوده و از تشبیه همسران به لباس نیز استفاده می شود. بدیهی است که فرد در انتخاب نوع لباس برای خویش آزاد است و می تواند در چارچوب قوانین و مقررات اجتماعی و با در نظر داشتن مصالح خود و جامعه، لباس مطلوب و دلخواه خود را انتخاب کند. بر همین اساس، اختیار و آزادی افراد در انتخاب همسر با رعایت مصالح فردی و اجتماعی و ملاحظه مقررات دینی و حکومتی امری روشن و پذیرفته شده است. اگر این باور را بپذیریم که انتخاب همسر همانند انتخاب لباس برای رسیدن به آرامش است، باید قبول کنیم که فرد در انتخاب خویش آزاد باشد و ازدواج تحمیلی نمی تواند آرامش مورد نظر را برای او فراهم سازد.
نکته جالب آن که در این آیه خداوند تنها زن را لباس مرد نخواند، چرا که اگر به همین حد اکتفا می کرد، مرد حکم بدن و زن تنها حکم لباسی را داشت که تنها ویژگی اش حفاظت، زینت و... مرد بود و خود وجودی تبعی و طفیلی پیدا می کرد. امّا خدای متعال همان طور که زن را لباس مرد نامید، مرد را نیز لباس و پوشش زن دانست و با این بیان علاوه بر آن که بر مساوات زن و مرد صحّه گذاشت، حق اختیار و انتخاب را نیز برای هر دو قایل شد و به زن نیز همچون مرد اجازه داد که همسر خود را با توجّه به علایق و رغبتهای خویش انتخاب کند و از پذیرش همسری تحمیلی که نه تنها موجب آرامش او نیست، بلکه سلب آرامش او را به همراه دارد، اجتناب کند.
امام صادق (علیه السلام) در روایتی بر موضوع اختیار در انتخاب همسر تصریح کرده و در پاسخ به ابن ابی یعفور که از آن حضرت پرسیده بود: می خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم فرد دیگری را در نظر گرفته اند فرمود:
«تَزَوَّجِ الَّتی هَوَیْتَ وَدَعْ الَّتی یَهْوی اَبَواکَ»
«با زنی ازدواج کن که خود می خواهی و زنی را که پدر و مادرت می خواهند رها کن».
البته این توصیه به معنی نادیده گرفتن دیدگاه والدین و بی اعتنایی به آنان نیست، بلکه فرزند لازم است نظرات آنان را به عنوان شفیق ترین افراد نسبت به خود ملاحظه کند، امّا با این وجود نباید در صورت بی رغبتی، تحت فشار والدین یا به منظور تکریم آنان، با فردی که مطلوب او نیست ازدواج کند، این گونه ازدواجهای تحمیلی یا شبه تحمیلی علاوه بر آن که برای خود فرد مخاطره آمیز است، نتیجه مطلوبی برای طرف مقابل نیز به همراه نخواهد داشت و به سلب آرامش از والدین فرد نیز منجر خواهد شد.
«ساعتها مشاوره با کسانی که قصد ازدواج دارند و شنیدن صحبتهای آنها، به من درسی ارزشمند داده است: نقش و نفوذ پدر و مادر بی آن که حتی کلمه ای به زبان بیاورند بسیار قدرتمند است. هر اندازه کسی دقیق و مراقب باشد به شکلی تحت تأثیر نظرات پدر و مادر خود قرار دارد؛ اگر پدر و مادر باهوش و مدبّر باشند هنگام انتخاب به همه اینها توجه می کنند. با فرزندانشان مشورت می کنند و مطالب مهم را در اختیار آنها قرار می دهند. امّا انتخاب به هر صورت بر عهده کسی است که قصد ازدواج دارد، در غیر این صورت مشکلاتی پیش می آید.»
سرانجام اگر فرد به این نتیجه رسید که همسر مورد نظر را به درستی انتخاب کرده ولی والدین و اطرافیان با این نظر مخالف باشند، باید:
- باز و پذیرا باقی بماند و خود را مسئول تصمیم گیری بداند؛
- عجله را کنار گذاشته، بی جهت شتاب نکند؛
- در زمانی مناسب از والدین و اطرافیان بخواهد که تمامی دیدگاههایشان را در میان بگذارند؛
- به دقت نظرات آنها را با نظرات خود مقایسه کند و ببیند که آیا زمینه ای هست که حق با آنها باشد؟ و اگر چنین است آیا تصمیم او را تغییر می دهد؟
- از مشورت با مشاوران متخصص در امور زناشویی ابایی نداشته باشد؛ چند جلسه مشاوره ممکن است سببی باشد تا از اتخاذ یک تصمیم مخرّب خودداری کند و یا سببی باشد تا با اطمینان خاطر به تصمیمی که گرفته است، عمل کند.
هماهنگی و وجود تناسب بین زن و مرد اصل مهمّ دیگری در تشکیل خانواده مطلوب است که از تشبیه زن و شوهر به لباس در آیه شریفه استفاده می شود. روشن است که لازم است بین فرد و لباس او تناسب و هماهنگی وجود داشته باشد و افراد تناسب را به عنوان یکی از مهم ترین ملاکهای گزینش لباس در نظر گیرند. این تناسب از ابعاد گوناگونی برخوردار است که به برخی از آنها اشاره می شود:
نخستین وجه تناسب که در انتخاب پوشش لحاظ می شود، تناسب اندازه فرد و لباس مورد نظر است. لباسی که به طور قابل ملاحظه ای تنگ یا گشاد باشد، به جای تأمین آرامش، به تشویش و نگرانی دامن می زند. بر این اساس، در انتخاب همسر نیز تناسب جسمی لحاظ می شود تا هم آرامش همسران تأمین شده و هم خانواده جدید از گزند تحقیر و تمسخر اجتماعی که خود از عوامل تزلزل خانواده محسوب می شود، در امان بماند.
البته همان طور که گاهی ممکن است فرد لباس تنگ یا گشاد را ترجیح داده و با آن احساس راحتی کند، می تواند اصلاً تناسب جسمی را در مورد همسر آینده لحاظ نکرده یا با وجود مدّنظر قرار دادن آن، به خاطر سایر ویژگیهای مثبت فرد، از این نوع هماهنگی چشم پوشی کند. در این شرایط، از اهمیّت تناسب جسمی تا حدّ زیادی کاسته شده و به رغم عدم این تناسب، فرد می تواند از زندگی موفقی برخوردار شود.
هر فردی مایل است که لباس خود را با توجه به اقتضائات زمانی انتخاب کند. به طور معمول، افراد لباسی را که متعلق به روزگار گذشته است، انتخاب نمی کنند و آن را با شرایط فعلی خود ناهماهنگ می دانند.
یک نوجوان با ویژگیهای روانی یک فرد سالخورده در اکثر زمینه ها قابل مقایسه نیست. بنابراین ازدواج یک مرد سالخورده با دختر نوجوان به دلیل تفاوت فاز روانی به سعادت و خوشبختی نمی انجامد. عروس جوان به علت عدم ارضای نیازهای روانی یا اقدام به طلاق می کند یا با دل مردگی در انتظار مرگ شوهر کهنسال خود روزشماری می کند.
مرد کهنسال نیز برای ارضای نیازهای همسر جوان خود، تظاهر به جوانی کرده و رفتارهای نامناسب با سنّ خود را به منصه ظهور می رساند.
از جنبه فیزیولوژیکی نیز خصوصیات نوجوان با فرد کهنسال کاملاً متفاوت است. مرد کهنسال به دلیل ضعف مفرط جسمی قادر به تأمین نیازهای جنسی همسر جوان خود نبوده و به این دلیل احساس حقارت می کند. به همسر جوان نیز احساس سرخوردگی و ملال دست می دهد.
بنابراین، لازم است موضوع تناسب سنّی، مورد توجه فرد داوطلب ازدواج قرار گیرد تا بدین وسیله زمینه آرامش همسران که هدف اصلی ازدواج است، فراهم گردد.
امّا این که تناسب سنّی تا چه میزان اختلاف سِنّی دختر و پسر را در بر می گیرد، بسته به شرایط گوناگون از جمله موقعیتهای جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است؛ ولی در این موضوع یک نکته قابل ملاحظه است و آن این که در همه مناطق جهان و با در نظر گرفتن تمام شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی می رسند و فعالیت غدد جنسی در آنان قبل از پسران آغاز می گردد.
اتوکلاین برگ می گوید: دختران زودتر از پسران به بلوغ می رسند و ممکن است از پسران هم سن خود، از لحاظ قد و وزن، تا دوره بلوغ آنان پیش بیفتند.
بر این اساس، با توجه به این که منابع فقهی حداکثر فاصله بلوغ دختر و پسر را شش سال دانسته اند، به نظر می رسد تا فاصله سنّی شش سال نیز تناسب سنّی زوجین را تأمین می کند و بهتر است حداکثر فاصله سنی دختر و پسر بیش از شش سال نباشد؛ مگر آن که دو طرف آنقدر از جهات مختلف هماهنگ باشند، که این ناهماهنگی تأثیر عمده ای در تناسب کلّی آنان نداشته باشد.
هر فرد برای تهیه لباس، تناسب لباس مورد نظر با اعتقادات و ارزشهای اخلاقی خویش را مدّ نظر قرار می دهد به طوری که لباس هر فرد نمایان گر نوع بینش، طرز تفکر و خصوصیات اخلاقی او محسوب می شود. از سوی دیگر نوع پوشش هر فرد تأثیرات متفاوت دینی و اخلاقی را در او رقم می زند. به عنوان مثال امیر المؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:
«عَلَیْکُم بِالصَّفیقِ مِنَ الثِّیابِ، فَانَّ مَنْ رَقَّ ثَوْبُهُ رَقَّ دینُهُ».
«لباس ضخیم بپوشید، چرا که هر کس لباس نازک (بدن نما) بپوشد، دین او نیز ضعیف می گردد.»
همین نسبت که ناهماهنگی بین مرد و لباس از لحاظ دینی و ارزشی، به ایجاد احساس روانی نامطلوب در او دامن می زند، عدم تناسب بین فرد و همسر او که لباسی دائمی است، مشکلات روانی وی را به دنبال می آورد و یا زمینه انحراف وی از عقاید و ارزشهای مورد نظر را فراهم می سازد.
بنابراین، تناسب اعتقادی مهم ترین تناسبی است که باید برای تشکیل خانواده مدّنظر قرار گیرد و اصولاً پیشوایان دینی آنجا که بحث تناسب و کفویت همسران را مطرح کرده اند، هم شأنی و هماهنگی دینی را مد نظر قرار داده اند.
متأسفانه در جامعه کنونی، واژه «کُفْو» که از تعابیر دینی و از بیانات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده و به معنی هم شأن در ایمان و دین است، معنی اصلی خود را از دست داده و بر خلاف دیدگاه نبیّ اکرم بر هر گونه تناسب به غیر از تناسب دینی اطلاق می شود! رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیث بسیار ارزشمندی جویبر را که فرد تازه مسلمان و به لحاظ دینی بسیار متدین ولی از لحاظ پایگاه اجتماعی اقتصادی ضعیف بود، به خواستگاری دختر زیاد بن لبید که شریف ترین مرد قبیله بنی بیاضه بود فرستاد. زیاد که از این پیشنهاد متعجب شده بود، به حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسید و عذر خود را در عدم قبول این درخواست این گونه بیان کرد: ما تنها با افراد هم شأن خود از انصار ازدواج می کنیم. آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«یا زِیادُ! جُوَیْبِرُ مُؤمِنٌ وَ الْمُؤمِنُ کُفْوُ الْمُؤمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ کُفْوٌ لِلْمُسْلِمَةِ فَزَوِّجْهُ یا زِیادُ وَ لا تَرْغَبْ عَنْهُ»
«ای زیاد! جویبر مؤمن است و مرد مؤمن همتای زن مؤمنه و مرد مسلمان همتای زن مسلمان است. پس دخترت را به ازدواج او درآور و از او رو برمگردان.»
در این روایت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ملاک تناسب را امور دینی و اعتقادی دانسته است. آن حضرت ایمان را که اعتقاد قلبی همراه با اعتراف زبانی و عمل جوارحی است ملاک هم شأنی دو فرد مؤمن و اسلام را که اقرار زبانی است ملاک هماهنگی مرد و زن مسلمان دانسته است. به همین دلیل است که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که:
«لَوْلا اَنَّ اللّهَ خَلَقَ اَمیرَالْمُؤمِنینَ لِفاطِمَةَ (سلام الله علیها) ما کانَ لَها کُفْؤ عَلَی الارْضِ»
«اگر خداوند امیرالمؤمنین را برای فاطمه (سلام الله علیها) نیافریده بود، برای فاطمه هم شأنی در روی زمین وجود نداشت».
روشن است که کفو در اینجا تناسب اقتصادی و اجتماعی و... نیست چون در همان زمان افرادی بودند که از این لحاظ با حضرت فاطمه (سلام الله علیها) تناسب داشتند ولی به لحاظ اعتقادی، ایمانی و اخلاقی تنها امیرالمؤمنین از این تناسب برخوردار بود و به جهت اختلاف سطح ایمانی، حتی سایر مؤمنین نیز حایز این هماهنگی نبودند.
تاکنون به این نتیجه رسیدیم که مهم ترین مصداق تناسب در ازدواج، تناسب دینی و اعتقادی است. امّا با این وجود جوانانی هستند که ضمن درک اهمیت هم شأنی دینی، به منظور هدایت و رشد و ارتقای سطح دینی طرف مقابل، می خواهند با فردی ازدواج کنند که از این نظر از آنان به مراتب پائین تر است. آیا چنین ازدواجی توصیه می شود؟
پاسخ این سؤال را با تشبیه همسر به لباس می توان داد. ممکن است فردی لباس نامتناسب خریداری و هدف خود را ایجاد تغییر در آن لباس قلمداد کند. ایجاد تغییر در لباس دوخته شده هر چند ممکن باشد ولی بسیار دشوار و طاقت فرساست. پارچه ندوخته را می توان طبق مدل دلخواه طراحی کرد، ولی لباس دوخته شده به سختی تغییرپذیر است، ضمن آن که ایجاد تغییرات اساسی در آن، گاه غیر ممکن به نظر می رسد.
البته در صورتی که لباس مورد نظر انعطاف پذیر بوده و قابلیت پذیرش تغییر را داشته باشد و فرد خریدار نیز از تبحّر و مهارت لازم جهت طراحی و اجرا برخوردار بوده و حوصله لازم را به این منظور به کار برد، می توان امیدوار بود که تغییر مطلوب در آن لباس صورت پذیرد.
همچنین در موضوع ازدواج، در صورتی که فردی از سطح ایمانی پایین تری برخوردار است، امّا انعطاف پذیر بوده و حاضر شود تلاش خود را برای ارتقای سطح دینی خود به کار برد و نیز طرف مقابل از توانایی لازم جهت حفظ سطح ایمانی خود و افزودن در میزان تعهّد فرد دیگر برخوردار باشد و با سعه صدر در جهت نیل به این هدف بکوشد، می توان نتیجه مطلوب را برای این ازدواج پیش بینی کرد.
البته چون احراز این شرایط عملاً بسیار دشوار است، به جز در موارد خاص چنین ازدواجهایی توصیه نمی شود.
1. سید جواد مصطفوی، بهشت خانواده، قم، دارالفکر، ص 334.
2. زن لباس است و هوش ثروت، همان، ص 333.
3. سوره روم (30) آیه 21.
4. سوره تحریم (66) آیه 6.
5. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت، 1412، ج 20، ص 105.
6. همان، ص 39.
7. همان، ص 19.
8. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365، ج 5، ص 401.
9. وارن نیل کلارک، در جستجوی عشق زندگی، برگردان مهدی قراچه داغی، تهران، نشر اوحدی، 1377، ص 23.
10. همان، ص 184.
11. سید مهدی حسینی، مشاوره در آستانه ازدواج، تهران، مؤسسه انتشارات آوای نور، 1375، ص 71.
12. محمد تقی فلسفی، بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378، ج 2، ص 124.
13. اتوکلاین برگ، روان شناسی اجتماعی، ترجمه دکتر علیمحمد کاردان، تهران، نشر اندیشه، 1370، ج 1، ص 314.
14. روح اللّه الموسوی الخمینی، توضیح المسائل، قم، انتشارات جامعه مدرسین، مسئله 2252.
15. وسائل الشیعه، ج 4، ص 389.
16. الکافی، ج 5، ص 339.
17. همان، ج 2، ص 27.
18. مجمع البحرین، ج 6، ص 83، (ماده سلم)
19. محمد بن الحسن بن علی الطوسی، الامالی، قم، انتشارات دار الثقافة، 1414، ص 43.
http://www.hawzah.net/
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می
یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
از میان این سه، انتخاب مناسب از همه مهمتر است. برای همسرگزینی درست و خردمندانه باید دو دسته معیار را در نظر گرفت و با دقت آنها را سنجید.
همه دوست دارند ازدواج موفقیت آمیزی داشته باشند اما آمارهای بالای طلاق نشان می دهد که خیلی ها به این آرزویشان نمی رسند.
بنا نهادن خانواده شاد، سالم و موفق سه شرط دارد:
1 - انتخاب مناسب همسر
2 - آموزش مداوم
3 - مشورت گرفتن هنگام ضرورت.
از میان این سه، انتخاب مناسب از همه مهمتر است. برای همسرگزینی درست و خردمندانه باید دو دسته معیار را در نظر گرفت و با دقت آنها را سنجید.
دسته اول « معیارهای هماهنگی » نام دارند که شامل ظاهر جسمانی، سن، سطح تحصیلات، وضعیت مالی و اقتصادی دسته دوم درونی تر و پنهان ترند، ملاک های سلامت نامیده می شوند و عبارتند از: سلامت جسم و روح، شغل سالم و ثابت، خانواده سالم و... رابطه معیارهای دسته اول و دوم مانند حیاط و منزل بیرونی و منزل درونی در ساختمان های مسکونی قدیم است. باید به طور دقیق همه ملاک ها و راه های تشخیص آنها را بشناسید و بعد از بررسی معیارهای دسته اول حرکت خود را از حیاط بیرونی به درونی و از لایه سطحی به لایه جهت دار ادامه دهید.
بسیاری از جوانان نخست با برخوردهای سطحی و احساسی تحت تأثیر جاذبه های ظاهری فرد مقابل قرار گرفته و بدون اندیشیدن به سایر ملاک های هماهنگی و فکر نکردن درباره ملاک های عمقی و درونی، برای ازدواج با او برنامه ریزی می کنند. اما بعد از شروع آشنایی ها، تازه به یاد می آورند که هماهنگی مالی و اقتصادی و تناسب فرهنگی و خانوادگی و... ندارند.
در واقع ممکن است مثال شما شبیه کسی باشد که در مرکز خرید کالایی مرغوب و گرانقیمت را دیده و بدون وارسی موجودی جیب خود، تقاضای خرید کرده و پس از آنکه فروشنده موافقت کرده است، یادش آمده که پول آن کالای ارزنده را ندارد! بنابراین می بینید که انتخاب صرفا به خوش آمدن بستگی ندارد و باید قبل از آن که وارد فاز عاشقی شوید به اندازه کافی طرف مقابل تان را از هر نظر بررسی کنید. «اول اندیشه وانگهی گفتار».
مرحله بعدی که می تواند مشخص کننده موفقیت شما در ازدواج باشد، آموزش مداوم است. یعنی شما و همسر آینده تان مرتبا در حال وارسی رابطه خود باشید و سعی کنید خودتان، شخصیت و مهارت های فردی و اهداف و برنامه های مشترک زندگی تان را به روز کنید و مهم تر از آن هر دو در یک مسیر قدم بردارید. حدس زدن این که در آینده شما و همسرتان در یک فاز خواهید بود یا نه کار سختی نیست. باید بسنجید که علایق شما، اهداف زندگی تان، روحیات تان و چشم اندازی که در زندگی دارید تا چه اندازه به یکدیگر نزدیک است. هر قدر این نزدیکی بیشتر باشد شانس موفقیت ازدواج تان بیشتر خواهد شد.
در سومین قدم هم شما باید قبل از ازدواج و در طول زندگی مشترک ضرورت مشاوره را درک کرده و هر جا لازم شد و دیدید گرهی که در زندگی تان افتاده با دست باز نمی شود، از مشاوره افراد با تجربه و خوش قلب و آگاه یا مشاوران دلسوز بهره بگیرید. با رعایت این سه شرط می توانید امیدوار باشید خوشبختی شما حتمی است.
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
عروس خانم های عزیز می توانید برای یافتن راه سالم زیستن با همسرتان به سایت زیر مراجعه کنید.
http://healthyfooddiet.blogfa.com/
بررسی
اثرات کافئین بر بدن
عوارض
شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود
زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های
ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
فراموش نکنید که ازدواج پیوند و تعهدی متقابل بین زن و مرد است و هر دو بایستی نقش و وظیفه ی خود را برای تداوم آن به نحو شایسته انجام داده و آمادگی لازم را برای برخورد با مشکلات زندگی کسب نمایند.
1- نسبت به همسر خود نگرشی مطلوب و متعالی داشته باشید و او را امانت الهی بدانید و در حفظ و نگهداری این ودیعه الهی تلاش کنید.
۲- به همسر خود احترام گذاشته و با وی محترمانه صحبت کنید. در ارتباط با او از عواطف سرشار و محبت بسیار دریغ نورزید.
۳- حقوق متقابل خود و همسرتان را بشناسید و در ایفای حقوق وی تلاش نمایید.
۴- از رفتارهای پر خطر (مصرف مواد مخدر، ارتباط با افراد ناباب و….) که زندگی شما را با مشکل جدی مواجه می سازد خودداری نمائید.
۵- فراموش نکنید که والدین اولین الگوی رفتاری و اجتماعی فرزندان خود هستند. بنابراین صمیمیت شما روی رفتار فرزندان تأثیر مثبتی دارد.
۶- گردش، تفریح سالم و فعالیت های مشترک که موجب افزایش صمیمیت، علاقه و همدلی با همسر می شود را فراموش نکنید.
۷- فراموش نکنید که احترام و ارتباط مناسب با خانواده ی خود و همسرتان می تواند در خوشبختی شما بسیار مؤثر باشد از آنها دوری نکنید.
۸- به پیشرفت و رشد شخصیت همسر خود علاقه مند باشید و زمینه را برای تحقق این امر فراهم نمایید.
۹- زمینه را برای پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر خود فراهم سازید.
۱۰٫ محبت خود را به همسرتان به صورت عملی نشان دهید و سعی کنید در روز تولد او، سالروز ازدواج و یا مناسبتهای دیگر به او هدیه دهید و از این طریق محبت خود را ابراز نمایید.
۱۱- سعی کنید فهرستی از قابلیتها و صفات مثبت همسر خود را در نظر بگیرید و از صفات برجسته و مثبت او تعریف کنید.
۱۲- به نیازهای اساسی همسر خود از جمله نیازهای جسمانی، امنیت خاطر، احترام و دوست داشته شدن توجه کنید.
۱۳- چنانچه در زندگی با مشکلی مواجه شدید سعی کنید از متخصصین مربوطه کمک بگیرید.
۱۴- در هنگام گفتگو با همسرتان با دقت به گفتار او توجه کنید و اجازه دهید که مطالب خود را کاملاً بیان کند.
۱۵- باور کنید که همسرتان انسانی است منحصر به فرد و واجد ویژگیهای شخصیتی مثبت و منفی، لذا از مقایسه او با دیگران به شدت بپرهیزید و تغییرات رفتاری و پیشرفت فکری و اخلاقی وی را تحسین نمایید.
۱۶- سعی کنید حالات و روحیات و علایق همسر خود را بشناسید و در تأمین علایق منطقی وی خود را ملزم نمایید.
۱۷٫ حریم یکدیگر را مراعات کرده و از جر و بحث با یکدیگر خودداری کنید. در رفتارهای خود صادقانه عمل نموده و از پنهان کاری و دروغگویی پرهیز کنید تا موجب احساس سوء ظن، شک و تردید در زندگی نشوید.
۱۸- باور کنید که هر کلمه و گفتار شما در بردارنده بار عاطفی و روانی است که در وجود شنونده تأثیر مثبت و منفی دارد؛ لذا سعی کنید از زبان گرم، ملایم و توام با احترام و محبت استفاده کنید.
۱۹٫ برای دست یابی به تفاهم و خوشبختی بیشتر و ارتباط با همسرتان از صداقت و راستی استفاده کنید. مطمئن باشید که رمز خوشبختی در صادقانه زیستن و بهره گیری از این صفت برجسته انسانی است.
۲۰٫ به مدیریت کانون خانواده اهمیت دهید و سعی کنید در تصمیم گیری و هدایت زندگی از هماهنگی لازم برخوردار شوید.
۲۱- احترام به قوانین، هنجارها و ارزش های اجتماعی را در کلیه مراحل زندگی خود مد نظر قرار دهید.
۲۲- هرگز اجازه ندهید افکار مأیوس کننده و منفی بر وجود اعضای خانواده شما سایه افکنده و ریشه های شادکامی و شادابی شما را از بین ببرد.
۲۳- از لجاجت و رقابت ناسالم با همسرتان جداً پرهیز کنید و جای آن را به یکدلی، یکرنگی، صمیمیت و رفاقت بدهید. باور کنید یکی از عوامل تزلزل در بنای خانواده لجبازی و عدم پذیرش یکدیگر است.
۲۴٫ سعی کنید در صدد تملک کامل همسرتان نباشد و از مرز تعادل خارج نشوید.
۲۵٫ هیچگاه خود را برتر و بالاتر از همسرتان احساس نکنید بلکه او را شریک زندگی بدانید.
۲۶٫ به اصل مشارکت در زندگی خانوادگی معتقد باشید و در انجام امور از همسر و فرزندانتان کمک بگیرید و با مشارکت فضای خانه را به فضای بالنده و ثمربخش تبدیل سازید.
۲۷٫ شرایط کاری و شغلی، موقعیت اجتماعی، اقتصادی، وضع جسمانی و روانی و سنی همسرتان را بخوبی بشناسید و به تناسب آن از یاری به او در داخل و خارج از خانه دریغ نورزید. در شرایطی نظیر بیماری همسر، بارداری، مسافرت، مأموریت شوهر، تحصیل زن و یا مرد و… به کمک همدیگر بشتابید و به سهولت به امور زندگی و شادی و شادکامی و رفاه هم کمکم نمایید.
۲۸٫ همیشه به همسرتان متذکر شوید که نقش او به ویژه در خانه برای شما با ارزش است. این امر در تقویت روحیه و مبانی خانواده تأثیر زیادی دارد.
۲۹٫ اگر به دلیل کار زیاد و تعهدات بیرون از منزل قادر نیستید عملاً به همسرتان کمک کنید، علاقه خود را به کمک و همکاری با او ابراز نمائید و از حمایت خود، وی را مطمئن سازید.
۳۰٫ در مدیریت خود از مرد سالاری و زن سالاری خودداری کنید و برای داشتن یک خانواده متعادل از حق سالاری و شایسته سالاری پیروی کنید.
۳۱٫ در زندگی دهن بین نباشید. و به هنگام اظهارنظر درباره ی هر کس و هر پیام به کسب اطلاعات مستند بپردازید.
۳۲٫ نارساییها و رنجهای گذشته را مرتباً به یاد نیاورید و مطرح نکنید. سعی کنید نسبت به آینده خوش بین و از لحظه های موجود حداکثر استفاده را بکنید.
۳۳٫ برای تعادل در زندگی و کامیابی هر چه بیشتر، از خوش خلقی و گشاده رویی و چهره ای پر نشاط استفاده کنید.
۳۴٫ از تجارب و خاطرات تلخ زندگی دیگران عبرت بگیرید و از تجارب مثبت اطرافیان و خانواده های موفق حداکثر استفاده را بکنید. مطمئن باشید این امر بر نشاط، شادابی و شادکامی زندگی شما خواهد افزود.
۳۵٫ به منظور جلوگیری از تزلزل خانواده و آسیب های احتمالی، توقعات و انتظارات شما از همسرتان باید متناسب با امکانات و توانمندی وی باشد.میگناir مطمئن باشید که همخوانی خواسته ها و انتظارات منطقی شما روح تفاهم و همدلی و شادابی زندگی را افزون می کند.
۳۶٫ برای دستیابی به یک زندگی سالم و متعادل از بزرگواری، عفو و گذشت نسبت به یکدیگر غفلت نکنید. در صورتی که مرتکب خطا یا اشتباه شدید. خطای خود را پذیرا باشید و از همسرتان عذرخواهی کنید.
۳۷٫ از موشکافی و عیب جویی همسرتان و به رخ کشیدن آن ها بپرهیزید و عیب پوشی را سر لوحه مناسبات با همسر خود قرار دهید. این امر دستیابی به امنیت روحی و آرامش روانی را در کانون خانواده ممکن می سازد.
۳۸٫ در صورتی که مایل هستید از انتقادات سازنده در مورد رفتار همسرتان استفاده کنید، سعی کنید با ذکر یکی از جنبه های مثبت او زمینه را برای ایراد و انتقاد سازنده خود و پذیرش آن مساعد سازید.
۳۹٫ برای نگهداری حریم خانوادگی و روابط صحیح انسانی و تقویت امنیت و تفاهم در زندگی اسرار درونی خانواده را نزد دیگران بازگو نکنید و از این طریق اعتماد همسرتان را به خود جلب نمایید.
۴۰٫ در ارتباط و گفتگو با همسرتان از لحن سخن آمرانه و تحکمی خودداری ورزید و نظرات خود را به صورت پیشنهاد به همسرتان مطرح نمایید. این امر پذیرش نظر شما را میسر می سازد.
۴۱٫ سعی کنید از طریق مطالعه ی کتاب، شرکت در مجالس مذهبی، علمی، اخلاقی و تفکر در زندگی خانواده های موفق و رمز توفیق آنان، اطاعت خود، همسر و فرزندانتان را افزایش دهید.
۴۲٫ در اثنای گفتگو با همسرتان آرامش خود را کاملاً حفظ کنید در غیر این صورت از ادامه بحث خودداری کنید.
۴۳٫ هنگامی که عصبانی هستید این گفتار حضرت علی (ع) را مد نظر قرار داده و اجرا کنید. «به هنگام خشم نه تنبیه، نه دستور، نه تصمیم.»
۴۴٫ نگرانیها و افکار منفی مربوط به محیط کار خود را به محیط خانه منتقل نکنید و از این طریق آرامش و فضای گرم خانه را بر هم نزنید.
۴۵٫ برای حل مشکلات و تعارضات زناشویی هرگز از پرخاشگری، کتک کاری و اهانت به یکدیگر استفاده نکنید. چون تأثیر ناگواری بر روحیه ی همسرتان به جای می گذارد.
۴۶٫ سعی کنید آرزوهایی که شاید هرگز روی نمی دهد شادکامی زندگی کنونی شما را بر هم نزند و شما را دچار نگرانی و پیری زودرس نسازد.
۴۷٫ در برنامه های زندگی خود زمانی را برای گفتگو و ابراز محبت و تبادل نظر با همسرتان اختصاص دهید.
۴۸٫ به یاد داشته باشید که در زندگی مشترک آراستگی ظاهری یکی از اصول اساسی در حفظ روابط زن و شوهر است. پس سعی کنید در برابر همسر خود به گونه ای ظاهر شوید که برای همسرتان جذاب باشید.
۴۹٫ در زندگی خانوادگی به برنامه ریز معقتد شوید و باور کنید که با داشتن برنامه و التزام به اجرای آنها می توانید مشکلات زندگی خود را کاهش دهید.
۵۰٫ در تمام مراحل زندگی و مخصوصاً در ارتباط با زندگی خانوادگی خداوند را در نظر بگیرید و در گفتار، برخورد و رفتار خود با همسرتان و سایر اعضای خانواده نیت خود را خالص گردانید.
بیشتر بدانیم...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شاید زیباترین سخنی که برای ورود به بحث بتوان گفت این سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم باشد که فرمودند:((در اسلام،بنیادی نهاده نشده است که در نزد خدا، از ازدواج محبوب تر باشد)).(من لا یحضره الفقیه ج3ص383)این بیان زیبا نشان از جایگاه و اهمیت ازدواج دارد.و جالب اینکه یکی از نشانه های قدرت الهی قانون زوجیت یعنی ازدواج است که خداوند در سوره روم آیه 21 می فرماید : ((و از نشانه های الهی این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار وی آرامش یابید و بین شما مهر و محبتی قرار داد)).تا بحال به این موضوع فکر کرده اید که هدف از ازدواج چیست؟و ازدواج چه برکات و مزایایی برای شما دارد؟
هدفهای زیادی برای ازدواج بیان کرده اند که برای نمونه به چند هدف مهم تر اشاره می شود:
1- رسیدن به آرامش مهترین هدف ازدواج است که در سایه آن سایر پیشرفتهای انسان صورت می گیرد. اگر می خواهید بدانید که چقدر در زندگی مشترکتان موفق بوده اید یکی از بهترین ملاکها وجود آرامش در زندگی شماست.
2- ایجاد امنیت روانی:از اینکه پس با ازدواج تکلیف زندگیتان مشخص می شود و راه برای آینده هموار می گردد احساس امنیت روانی دارید.
3- بر طرف شدن مشکلات روحی:در برخی موارد ازدواج درمان مشکلات روحی است.
4- حفظ دین: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:((هرکه ازدواج کند،بی گمان نیمی از عبادت،ارزانی او شده است)).بحار ج103ص220
5- سد مقاوم در برابر وسوسه های شیطان: وسوسه گیری های شیطان برای افراد مجرد فراوان است و خیلی امیدوار به فریب افرادمجرد. ازدواج این دل صد دله را یک دل می کند و امید شیطان را نا امید.
6- ارتقاء ضریب عبادات: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:((فرد متأهل در حال خواب،برتر از فرد مجردی است که روز را روزه گرفته و شب را به شب زنده داری گذرانده است)).بحار103ص221
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:((دو رکعت نمازی که شخص متأهل می خواند ، نزد خداوند برتر از هفتاد رکعتی است که غیر متأهل می خواند)).الخصال ص165
7- انجام وظیفه الهی و سنت نبوی
8- ارضاء غرایز از راه صحیح شرعی
9- تکریم شخصیت
10-بقای نسل
11-کسب اعتبار اجتماعی
12-منطقی و واقع گرا شدن
و دهها هدف دیگر که ماحصل یک انتخاب موفق و به طبع آن داشتن یک زندگی موفق است.یادتان باشد که ما در انتخاب خانواده ای که در آن به دنیا آمده ایم نقشی نداشته ایم اما حتما می توانیم با انتخاب مناسب و مدیریت درست زندگی معمار آینده زندگی خود باشیم.
حتما تا کنون شنیده اید که ازدواج یک مستحب تأکید شده است. بد نیست بدانید که ازدواج گاهی واجب می شود. زمانی که فرد به دلیل عدم داشتن همسر در معرض گناه قرار می گیرد و امکان آلوده شدن او به فساد زیاد می شود بر این فردازدواج واجب می شود.
شاید شما بگویید خوب قبول دارم که ازدواج امر ضروریست و گریزی از آن نیست. از طرفی با این همه مزایا که بر شمردید هر شخص عاقلی دوست دارد که هر چه زود تر فرد مورد نظرش را پیدا کند و به قول معروف سر و سامان بگیرد.
اما سؤال مهم اینکه طرف مقابل چه ملاکهایی باید داشته باشد تا در زندگی بهتر بتوانیم با هم تعامل داشته باشیم.
قبل از اینکه به بیان ملاکها بپردازیم بهتر است بریم سراغ خود شما که تصمیم گرفته اید ازدواج کنید. آیا شناخت کافی از خودتان دارید؟ نقاط مثبت ومنفی رفتار و عادات خود را می دانید؟به رشد مناسب عقلی،اجتماعی،اخلاقی،عاطفی،جسمانی رسیده اید؟
در قدم اول باید خود را بشناسید تا بعد بتوانید در باره ویژگی های کسی که می خواهد شریک زندگی شما باشد و با شما عمری را زندگی کند نظر بدهید و دست به انتخاب بزنید.
یکی از مراحل بسیار مهم ازدواج مرحله انتخاب و تصمیم گیری است . آیا می دانید تصمیم گیری دارای انواع مختلفی است؟و اتفاقاً در ازدواج بسیار شایع است.بی شک شما در انتخاب فرد مورد نظرتان یک یا چند مورد از سبک های تصمیم گیری را تجربه کرده و یا خواهید کرد.
1- تصمیم گیری احساسی:در این سبک از انتخاب به اصطلاح چشم کور و گوش کر می شود.شاید این جمله را از برخی از جوانان شنیده باشی:((یا همین یا هیچ کس)).این جمله بیانگر گیر افتادن در دام احساس محض است.معمولا دوستی های قبل از ازدواج و قول قرارهای آن دوران بیشتر دلیل این سبک از انتخاب است.
2- تصمیم گیری مطیعانه ، یعنی هر چه دیگران بگویند من گوش می کنم.
3- تصمیم گیری اخلاقی،تصمیم گیری از روی ترحم و یا اینکه با شخص خاصی قرار ازدواج گذاشته و الان می داند که او فرد مورد نظرش نیست و ملاکهای او با آنچه می خواسته فرق می کند. اما می گوید اخلاقاً درست نیست ردش کنم، او چند سال برای من صبر کرده است.اما بهتر آن است الان نه بشنود تا فردا با هم دچار مشکلات صدها برابر بیشتر شوید.
4- تصمیم گیری اجتنابی و امروز و فردا کردن. این افراد به دلیل ترس از انتخاب و یا وسواسی شدن، در انتخاب نهایی هی امروز و فردا می کنند.
5- تصمیم گیری عجولانه:سریع و بدون تحقیق و از ترس از دست دادن فرد مورد نظر دست به انتخاب می زنند. برخی از والدین هم به دلیل نگرانی از اینکه فرزندشان بدون نظر آنان دست به اقدامی نزند سریع دست به کار می شوند.
6- تصمیم گیری عاقلانه و منطقی بر اساس معیارهای مشخص و پرهیز از عجله و اگر نیاز شد مراجعه به مشاوره ی متعهد و متخصص.
حال که انواع انتخاب ها را شناختید خیلی راحت می توانید سبک انتخاب خود را شناسایی کنید، کافیست بدانید بهترین نوع انتخاب سبک عاقلانه و منطقی است بدون هر گونه عجله و شتابزدگی.
شما برای یک انتخاب موفق نیاز به معیار دارید، مشخص شدن ملاکهای همسر آینده شما و چگونگی تشخیص این ملاکها یکی از مهمترین مراحل خواستگاری و انتخاب است.
1- ایمان و باورهای دینی(اعتقادات):مهم است بدانید خط قرمزهای همسر آینده شما چیست؟ ملاک او برای خوب یا بد بودن یک عمل چیست؟برای مشخص شدن این مهم می توانید سئوالاتی درباره نماز، روزه،میزان پوشش، نوع ارتباط با نامحرم،میزان علاقمندی و نوع موسیقی و مدت وقت گذاری برای شنیدن موسیقی، ماهواره و...بپرسید.در این موارد باید در بیان دیدگاه ها و رفتار فعلی و آینده خود صادق بود.
2- اخلاق : نوع برخورد با دیگران، حسن خلق و نرمی خویی در رفتار از صفات زیبایی است که باعث صفا و صمیمت در زندگی می شود.خوب بپرسید چه چیزهایی او را عصبانی می کند و در هنگام عصبانیت معمولا چه کارهایی می کند.
3- خانواده: خیلی مهم است که همسر آینده شما چگونه خانواده ای دارد.نمی توان از کنار اصالت خانوادگی به سادگی گذشت.خانواده تأثیر شگرفی در تربیت شخص مورد نظر شما دارد.از چگونه خانواده ای است. شما و فرزند آینده یتان مدام با این خانواده در ارتباط خواهید بود.
4- سن: بهتر است سن مرد 3 تا 7 سال از زن بزرگتر باشد. اما این موضوع قطعیت ندارد. و بسته به شرایط طرفین است.
5- زیبایی: بهتر است در زیبایی دقت شود که سنخیت وجود داشته باشید. یعنی هر دو به درد هم بخوردند. و یکی خیلی از دیگری سر نباشد. نه خیلی برتر و نه خیلی پایین تر بلکه متناسب هم باشند.
6- تحصیلات:
7- موقعیت اقتصادی: در مورد شرایط اقتصادی دو خانواده، بهتر است که خانواده ی دختر خیلی بالاتر از پسر نباشند.تا مرد بتواند از پس خواسته های همسرش برآید. و مورد سرزنش قرار نگیرد.
8- تناسب های فرهنگی و اجتماعی: هر خانواده یکسری آداب و رسوم ویژه خود را دارند.در این خصوص بهتر است یک یا دو جلسه صحبت شود مخصوصاً اگر از دو فرهنگ متفاوت هستند.(مشهدی،آذربایجانی،تهرانی، ترک،کرد،لر،فارس،و...)
9- شغل:درباره شغل مرد و میزان مسئولیت پذیریش باید سؤالاتی پرسیده شود. و اگر دختر خانم هم شاغل است و یا قرار است پس از ازدواج شاغل شود بهتر است درباره ساعت کار،میزان درآمد،نحوه ی خرج کرد درآمد زن در زندگی مباحث صریح و شفاف بیان گردد.در صورتی که مرد تمایلی به کار زن نداشته باشد باید در جلسات گفتگو با قاطعیت موضوع را مطرح کند.
10-میزان تناسب هوشی و عقلی: هر چه از لحاظ هوشی و تدبر با هم تناسب بیشتری داشته باشند در زندگی مشترک بهتر می توانند با هم تعامل داشته و در حل مشکلات همدیگر را یاری رسانند.
11-تشابه در علایق و سلیقه ها:مواردی مانند مطالعه،ورزش،تفریح،معاشرت،نوع خرج کرد و....
بیشتر بدانیم...
سلامت در سادهترین معنی نداشتن بیماری است که شامل سلامت روانی، جسمانی و اجتماعی میشود. تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامت چنین است: سلامت جسمانی، عاطفی و اجتماعی میتواند حس اعتماد به نفس را تقویت کرده و شخصیت، ارتباطات و عشق را قوت ببخشد.
بر همین اساس، سلامت جنسی نیز به نبود توانایی جنسی یا بیماری خاص اطلاق میشود که میتواند حتی شامل بیماریهای مسری خطرناک ازجمله ایدز و هپاتیت نیز شود. در سلامت جنسی، فرد علاوه بر خود در قبال دیگری نیز مسوول است. آنچه در بحث سلامت جنسی بیش از هر چیزی از اهمیت بسیار برخوردار است، توجه به مساله آموزش است. ارائه آموزشهای صحیح در مورد سلامت جنسی، در جامعه میتواند ثمرات ارزشمندی ازجمله احترام به خود و دیگران، رشد جنسی سالم، کسب هویت جنسیتی سالم، روابط مناسب بینفردی، تصویر مثبت از خود، روابط سالم زناشویی و ایجاد بهداشت روانی را به دنبال داشته باشد و از بروز مشکلاتی همچون انحرافات جنسی، سوءاستفادههای جنسی، مشکلات زناشویی و رفتارهای پرخطر جلوگیری به عمل آورد.
رابطه عاطفی نه رابطه جسمانی
برای داشتن زندگی زناشویی خوب، انگیزه مناسب و درایت جنسی از عوامل اصلی است که به صورت پیوندی، زوجین را به یک واحد تبدیل میکند. اگر زوجی دارای عقاید متفاوت یا مخالف باشند، با داشتن سازگاری جنسی، میتوانند زندگی مشترک پایداری داشته باشند. این مهم در حالی است که در بسیاری از موارد همسران از تاثیر نارسایی جنسی بر مشکلات زندگی زناشویی و نقش آن در ایجاد ارتباط ضعیف، اعتماد به نفس پایین و افسردگی غافل هستند. توجه به این نکته ضروریست که رابطه جنسی باید از یک رابطه جسمانی پا فراتر نهاده و به صورت یک رابطه عاطفی درآید. این رابطه مشابه هنر ظریفی است که میتواند در خدمت تفاهم و مهر و محبت هر دو طرف قرار گیرد. در حال حاضر نتایج برخی از پژوهشها بیانگر آن است که اگر به هر دلیلی روابط جنسی سالم بین زن و شوهر ایجاد نشود، یکی از آنها یا هر دو ناراحت، دلخور و دلزده خواهند شد. طبق برخی تحقیقات عصبی بودن، بروز کمردردها، ناتوانی در تمرکز فکری و حتی ناتوانی در انجام کارهای معمولی از عواقب عدم موفقیت در این نوع ارتباط است. همچنان که رضایت جنسی در زنان موجب کاهش بروز سردردهای میگرنی، علائم سندرم قبل از قاعدگی و آرتولیتهای مزمن میشود و در مردان نیز موجبات کاهش بروز حملات قلبی را فراهم میکند. با وجود اهمیت بسیاری که در ارتباط با مسائل جنسی همیشه مطرح شده، مشکل عمده جامعه امروز ما نبود اطلاعات کافی در مورد این مسائل، وجود نگرشها و اعتقادات نادرست بین خانوادهها و بخصوص همسران تازه ازدواج کرده است که در نتیجه آن روابط بسیاری از خانوادهها تباه میشود.
داشتن هوش جنسی لازمه سلامت جنسی
مسائل جنسی یکی از ارکان و از طرفی محرمانهترین رفتار بشری است و سهم این رفتار در ادامه زندگی زناشویی بسیار زیاد و انکارناپذیر است چنانچه بسیاری مدعی هستند بدون آن زندگی به ورطه بحران میرسد. با وجود این هنوز هم ابهام، سوال، شرم و خرافات چاشنی رفتار جنسی در جوامع بشری است و اختلالات و مشکلات جنسی مثل ناتوانی جنسی، مشکلات نعوظ، بیمیلی جنسی، ناتوانی در رسیدن به ارگاسم یا اعتیاد جنسی گریبانگیر بسیاری از روابط زناشویی است. در حال حاضر تنها عده کمی به تعریف خاصی از رفتار جنسی نایل گشته و کمترین میزان مشکلات جنسی را تجربه میکنند. توانایی خاص این گروه افراد را میتوان «هوش جنسی» نام نهاد.
هوش جنسی مفهومی جدید اما همپایه با سایر تعابیر متعارف هوش است که بشر را به سازگاری بهتر با محیط مهیا میکند.
یکی از شاخصهای بارز افرادی که هوش جنسی بالا دارند، حجم وسیع دانستههای رفتار جنسی به همراه تلاش برای افزایش اطلاعات از منابع علمی و معتبر است. در واقع پس از پیدا کردن درک درست از رفتار جنسی با ابزار علم، نوبت به تعمق در رفتار فرد میرسد. گفتنی است که با بالا رفتن سطح خودشناسی جنسی در افراد، میزان اختلالات جنسی و نارضایتمندی سیر نزولی پیدا میکند.
هوشمندان جنسی کسانی هستند که مدام با شریک جنسی خود در حال در میان گذاشتن علایق، نیاز و انتظارات خود هستند. در واقع سیستم خانوادگی افراد هوشمند جنسی از دیگران متمایز بوده، چنانچه به نقش پررنگ مکالمات کلامی اهمیت داده میشود. دید مثبت و منطقی راجع به مقوله مسائل جنسی و امکان رد و بدل کردن اطلاعات ویژگی خاص این دسته از خانوادههاست. از سویی خانواده به عنوان اولین منبع کسب اطلاعات جنسی همواره پاسخگوی کنجکاویهای جنسی بوده و حضور والدین، صمیمیت بین آن دو و مراقبت جنسی از فرزندان، جزو اصول اساسی نظام تربیت این دسته از خانوادهها گزارش شده است.
نقش خانواده در سلامت جنسی
به نظر میرسد تا قبل از بلوغ، والدین خصوصا مادران اولین کسانی هستند که با سوالات و کنجکاویهای جنسی کودکان روبهرو میشوند و نقش تعیینکنندهای در تربیت جنسی کودکان و آموزش مراقبت و بهداشت جنسی ایفا میکنند.
نکته: صحبت کردن با بچهها درباره جنسیت برای بیشتر والدین دشوار است. معمولا والدین یا نگران زیاد گفتن هستند یا کمگفتن و یا نگران گیجکردن بچههای خود. برخی هم فکر میکنند صحبت با کودکان، منجر به پیدایی افکار جنسی در کودکان میشود
بنابراین بسیار ضروری است که والدین خصوصا مادرانکودکان خردسال تحت آموزش تربیت جنسی قرار گیرند. آنچه دارای اهمیت است این است که خانواده در تربیت جنسی و ارائه اطلاعات صحیح و مناسب خصوصا در دوران کودکی دارای نقش باارزشی است. با این حال خانوادهها در ایران برای تامین سلامت جنسی فرزندانشان چندان آموزش ندیدهاند. معمولا خانوادههای ایرانی در خصوص میزان و کیفیت اطلاعاتی که به کودکان و نوجوانان خود ارائه میدهند به گروههای زیر تقسیم میشوند:
1 ـ منع مطلق: گاه پدر و مادر افتخار میکنند که فرزندان خود را طوری بار آوردهاند که حتی تا 10 سالگی نیز هیچ اشاره یا کنجکاوی نسبت به مسائل جنسی نشان نمیدهند و به اصطلاح «چشم و گوش بستهاند.»
2 ـ بیتفاوتی و گریز: این والدین با بیان جملاتی همچون «تو هنوز خیلی کوچکی و اینها را نمیفهمی» از کنجکاوی فرزندانشان میگریزند.
3 ـ بسیارگویی: برخی والدین بسیار به مدرنگرایی تمایل دارند، به گونهای که در پاسخ به سوالات ساده و کوتاه، پاسخ مفصل و غیرضروری میدهند.
4 ـ دروغ و پرت و پلاگویی: برخی والدین پرسشهای کودک را با پرت و پلاگویی پاسخ میدهند، مثلا در پاسخ به سوال من از کجا آمدم؟ میگویند: از آسمان آمدی.
5 ـ موعظه: گاه والدینی که سالها به کودک چیزی در مورد مسائل جنسی نگفتهاند ناگهان شروع به اندرزگویی در مورد مسائل جنسی میکنند.
الگویی سالم برای نقش جنسی سالم
جنسیت به نقش جنسی ارتباط دارد. مرد و زن هر کدام نقش دارند و هنجارهای جامعه به ما میآموزد که برای زن و مرد هنگام ایفای نقش خود، چه کاری مجاز و چه کاری غیرمجاز است. والدین باید با هوشیاری، مراقب باشند که هنجارهای از پیش تعیینشده جامعه، شکوفایی استعدادهای فرزند آنها را به خاطر جنسیت او محدود نکند؛ به عنوان مثال نوعا پسران را به ابراز وجود و جاهطلبی تشویق میکنند و دختران را به احترام گذاشتن و کنار آمدن با دیگران. براساس واقعیتهای فعلی جامعه، اگر چنین انتظاراتی از بچهها داشته باشیم ممکن است پیامدهای بدی داشته باشد چراکه مثلا همه ما میدانیم برای موفق شدن، هر فردی باید بتواند ابراز وجود کند.
والدین میتوانند بدون این که به چشم بیاید، شکلهای رایج نقش جنسی را در خانه پرورش دهند. به عنوان مثال والدین از دخترانشان انتظار دارند که مهربان باشند و در نتیجه برخوردی که با دختران خود میکنند، ملایمتر از برخوردی است که با پسران خود دارند یا انتظاراتی نظیر این که پسرها نباید گریه کنند. پیام پنهان در این کارها حتی برای بچههای کوچک نیز روشن است، بویژه اگر فرصتی برای تجربه نوع دیگر رفتار را نیز نداشته باشند. در واقع بهترین کاری که والدین میتوانند برای پرورش نقش جنسی سالم در فرزندان خود انجام بدهند، این است که در خانه الگویی مناسب به آنها ارائه بدهند. بعضی از کارها در گذشته فقط برای یکی از دو جنس مناسب به شمار میرفت، اما شما به بچههای خود امکانی برابر بدهید تا این اهداف و کارها را دنبال کنند.
برخی متخصصان اعتقاد دارند که بهتر است والدین از کلیشههای جنسیتی خشک کودکان خود که رفتارها و فرصتهای یادگیری آنها را محدود میکند، بکاهند. مثلا پسری که آشپزی را فعالیتی زنانه میپندارد، فرصت یادگیری آشپزی ندارد یا دختری که کار با آچار را فعالیتی پسرانه میداند، فرصت یادگیری فعالیتهای فنی را از خود سلب کرده است. بنابراین توصیه میشود که مثلا پدر و مادر به نوبت ظرف بشویند، آشپزی یا رانندگی کنند.
جلوگیری از بروز مشکلات با آموزش مناسب
تحقیقات انجام شده نشان داده است که سوءاستفاده و تجاوزات جنسی تا چه حد میتواند اثرات بسیار بد جسمی و عاطفی روی هر فرد داشته باشد. به عنوان مثال این سوءاستفادهها در دختران میتواند خشم، ترس، افسردگی، اضطراب، فقدان اعتماد به نفس، احساس حقارت و بیزاری، آسیبپذیری و اعتیاد را باعث شود. معمولا این افراد دچار شرمندگی و احساس خجالت دائمی شده و به دیگران اعتماد ندارند، آنها در ارتباطات خود ضعیف عمل میکنند و در آینده نیز نمیتوانند عملکرد جنسی خوبی را از خود نشان دهند. این افراد همچنین نسبت به فاش شدن اسرارشان بسیار حساس میشوند. در مردان نیز اختلالاتی مانند احساسات خودکشی، اختلال خواب، خشم بیش از اندازه و خوداتکایی کم دیده میشود. در واقع اکثر این افراد به این دلیل گرفتار شدهاند که از آموزش کم برخوردار بوده و محرومیت آگاهی داشتهاند. بدون شک آموزش جنسی در بهداشت روانی و پیشگیری از اختلالات جنسیتی بسیار موثر است. یافتههای مطالعات پژوهشگران حاکی از آن است که آموزش جنسی نهتنها در بهداشت جسمانی و جنسی، بلکه در جلوگیری از مشکلات جنسی نیز نقش دارد. اگر آموزش جنسی براساس اصول مناسب و براساس شرایط افراد و معیارهای فرهنگی درست ارائه گردد میتواند به افزایش اعتماد به نفس، رضایت از زندگی و کاهش مشکلات جنسی کمک کند.
با فرزندان خود بیشتر صحبت کنید
صحبت کردن با بچهها درباره جنسیت برای اغلب والدین کاری دشوار است. معمولا والدین نگران زیاد گفتن هستند یا کم گفتن و یا نگران گیج کردن بچههای خود. بسیاری از والدین هم فکر میکنند که اگر درباره مسائل جنسی به کودکان همه چیز را بگویند، افکار جنسی را در ذهنهای کوچک آنها پرورش میدهند و با این کار بچهها را به تجربه جنسی تشویق میکنند. به هر حال شما چه به طور جدی درباره جنسیت با فرزندتان صحبت کرده باشید یا نه، باید بدانید که روند غیررسمی آموزش جنسی آنها از همان لحظه تولد آغاز شده است.
شما والدین از همان موقع، جنسیت آنها را با نحوه برخوردتان، با چگونگی پاسخگویی به نیازهای آنها و با الگوی رفتاری خود پرورش دادهاید. توجه به این نکته نیز مهم است که کودکانتان در تمام این مدت بدون کمک مستقیم شما چیزهایی درباره جنسیت آموختهاند و روند یادگیری آنها چه بخواهید در آن نقشی فعال داشته باشید و چه نخواهید، در آینده نیز ادامه خواهد داشت. پس فراموش نکنید اگر بتوانید مسائل مربوط به جنسیت و مسائل مربوط به آن را با فرزند خود مطرح کنید و فضایی مناسب را برای گفتوگوی باز به وجود بیاورید در سنین بلوغ و نوجوانی نیز میتوانید به خاطر همین فضای باز به فرزند خود توصیه و راهنمایی کنید، اما اگر به موقع اقدام نکنید، بعدها بررسی موضوع جنسیت نه برای شما و نه برای فرزندتان طبیعی نخواهد بود و به خاطر داشته باشید دیر شروع کردن بهتر از آن است که هرگز شروع نکنیم.
به نقل از جام جم آنلاین
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
ازدواج تنها راه مشروع و سالم تشکیل خانواده است. همه مکاتب و ادیان الهی به ویژه دین مبین اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده را توصیه نموده اند. ازدواج به زن و مرد آرامش می بخشد و آنان را از انحراف و رفتارهای جنسی پرخطر و غیر اخلاقی باز می دارد.
در چه سنی باید ازدواج کرد؟
برای ازدواج علاوه بر نیاز به رشد جسمی و جنسی ، رشد روانی و اجتماعی نیز مورد نیاز است. در اواخر دوره نوجوانی رشد جنسی تقریبا کامل می شود و فرد توانایی تولید مثل پیدا می کند. در اواخر سنین نوجوانی اغلب دختران به فکر ازدواج می افتند، در حالیکه پسران در این سنین خواهان ازدواج نیستند. گرچه ازدواج تنها راه مشروع و سالم تأمین نیازهای جسمی و روانی نوجوانان است، ولی برای یک ازدواج موفق، آمادگی زیستی، روانی، مادی و اجتماعی لازم است. به همین جهت، متخصصان سن مناسب ازدواج را برای دختران ۱۸ تا ۲۴ سال و برای پسران ۲۴ تا ۲۸ سال توصیه می کنند. معمولا اختلاف سن ۲ تا ۶ سال بین دختر و پسر برای ازدواج توصیه می شود.
در صورت داشتن ازدواج زودهنگام، بهتر است داشتن فرزند تا پس از ۲۰ سالگی به تعویق بیفتد. برای این منظور لازم است که زوجین با روش های صحیح تنظیم خانواده آشنا باشند.
معیارهای یک ازدواج موفق چیست ؟
انتخاب همسر از مهمترین تصمیمات فرد در زندگی است، زیرا می تواند آینده فرد را رقم بزند. تشکیل خانواده سالم، متعادل و پایدار مانند هر امر مهم دیگری به تفکر منطقی و تلاش و کوشش نیازمند است. جوان می بایستی بر اساس معیارهای اصولی، منطقی همسر آینده خود را شناسایی و انتخاب نماید و آنگاه به انجام پیوند زناشویی اقدام کند. بصورت کلی اصالت خانوادگی به عنوان اساسی ترین معیار انتخاب همسر شناخته می شود. ایمان، اخلاق نیکو و روان سالم، و تناسب زوجین در ویژگیهای ظاهری، سنی، تحصیلی، فرهنگی، تربیتی و اعتقادی از موارد اساسی در انتخاب همسر است