کارنمای زندگی انسان را می توان در یک واژه، چنین بیان کرد: جستجو؛ جستجویی عیان و نهان، و خواسته و ناخواسته که هیچ گاه جز با مرگ پایان نمی یابد. به راستی در وجود انسانی که لبریز از انواع خواسته ها و نیازهای گوناگون و گاه متفاوت است، دامنه جستجو را تا کجا می توان ردیابی نمود؟ بخصوص اگر زیاده خواهی طبع و کمال طلبی او را هم به شمار آوریم، پیچش کار، بیشتر نمایان می گردد. از میان خواسته های مختلف، در این نوشتار، در حدّ توان، به تبیین و شناخت یک ویژگی در وجود خود خواهیم پرداخت و آن «مهرجویی» است.
نفس زیاده خواهِ بشر، همه چیز را برای خود می خواهد و در این میان، مهرجویی نیز از قاعده زیاده خواهی او خارج نیست. ما نیازمند مهر و محبّتیم. دوست داریم دیگران را دوست بداریم و دوست داشته شویم و ارتباطی دو سویه، امّا بی حدّ و حصر و بی قید و شرط را از آنِ خود کنیم؛ چرا که حساب عاطفی انسان، هیچ گاه نباید خالی بماند؛ چون پشتوانه و پس انداز اطمینان بخشی برای آتیه اوست.
از آن جا که ازدواج، عرصه یا زمینه ساز روابط گوناگونی است، در این مقاله، به عواملی پرداخته خواهد شد که این ارتباط عاطفی را با مخاطره رو به رو می سازند. به دیگر سخن، بر آنیم تا آنچه را که سبب کم رنگ تر شدن حسّ مسئولیت پذیری در زوجین می شود، به اجمال توضیح دهیم. از این رو، در ابتدا به چگونگی شکل گیری رابطه علاقه میان مرد و زن یا همان عوامل مؤثر بر انتخاب همسر می پردازیم.
ایا تا کنون به زوج هایی برخورده اید که هیچ گونه هماهنگی ظاهری ای با یکدیگر ندارند؛ امّا هر دو، آن قدر از زندگی شان راضی و خشنود هستند که دیگران را به حسرت وا می دارند؟ به راستی، چه نیروی اسرار آمیزی موجب می شود تا در انتخاب همسر، از میان دو نفر که از نظر هر بیننده بی طرفی، بی عیب و نقص هستند، یکی را جذب و دیگری را دفع کنیم؟
در این زمینه، عوامل مهم و بنیادی زیادی دخالت دارند. از آن جمله، ویژگی هایی است که هر فرد از کودکی در ذهن و روان خود برای همسرش در نظر می گیرد. روان شناسان از ویژگی هایی یاد می کنند که به صورت پیام های رمزی در مغز باقی مانده، عامل ایجاد علاقه یا عدم علاقه ما نسبت به افراد گوناگون می شوند و نام آن را «طرح دلدادگی» می گذارند. به عبارت دیگر، آنچه ما برای انتخاب، ملاک قرار می دهیم (مثل: رنگ مو، چشم، تُنِ صدا، ساختمان ظاهری و فیزیکی شخص) و یا ویژگی های روانی مطلوب (مانند: خون گرمی، صمیمیت، آرامش، خون سردی و تسخیرناپذیری) در بین پیام های رمزگونه نهفته است و بر این اساس، شخصی که از جانب ما انتخاب می شود، کسی است که با طرح دلدادگی ما همخوانی داشته است.
طرح دلدادگی، در سنین کودکی (حدود هشت سالگی) در مغز، شکل می گیرد و مغز، از همان زمان تا حصول نتیجه، همواره به دنبال گمشده خویش، سرگردان است. مادر، نخستین عشق واقعی پسر است که کلیات طرح دلدادگی او را رقم می زند. هنگام کودکی، مادر، مرکز توجه است و بی شک، ما نیز کانون توجّه او هستیم. بنا بر این، اثری فراموش نشدنی از مشخصه های او در ناخودآگاه ما بر جا می ماند و برای همیشه کسانی می توانند ما را تحت تأثیر خود قرار دهند که از نظر چهره، اندام، شخصیت و یا حتی بذله گویی و شوخ طبعی، شباهت هایی به مادرمان داشته باشند. مثلاً اگر مادری، صمیمی و بخشنده باشد، پسرانش نیز ناخودآگاه، به این گونه زنان علاقمند می شوند.
مادر می تواند تأثیر دیگری نیز بر پسرانش بگذارد. به عبارت دیگر، نه تنها پسر در انتخاب همسر، جذب شخصیتی همانند مادرش خواهد شد، بلکه احساسش در مورد همه زنان نیز به احساس او نسبت به مادرش بستگی خواهد داشت. بنا بر این، چنانچه مادری شاد و مهربان باشد، تصوّر پسرانش نیز درباره همه زنان چنین خواهد بود. آنان مسئولیت پذیر و مهربان بار خواهند آمد و قادرند به محبّت همسرانشان به خوبی پاسخ گویند و در انجام دادن کارهای منزل نیز شریک واقعی او باشند.
علاوه بر مادر که در تعیین مشخّصه های انتخاب همسر بر ذهن پسران تأثیر می گذارد، پدر نیز چون اوّلین جنس مذکَّری است که دختران در زندگی خود با آن آشنا می شوند، الگویی است که دختران، چگونگی رفتار با جنس مخالف را از او می آموزند. به عبارت دیگر، همان گونه که رفتار مادر، الگوهای اوّلیه انتخاب همسر را در پسر شکل می دهد، رفتار پدر نیز الگوهای اوّلیه دختر را برای انتخاب شوهر اینده مشخص می کند.
پدرها تأثیرات به سزایی در شکل گیری شخصیت کودکانشان دارند و چگونگی رفتار آنان عامل مؤثّری در کامیابی یا ناکامی فرزندانشان در اینده است. چنانچه پدر، دخترش را عاشقانه تحسین کند و به او بفهماند که موجودی با ارزش است، دختر نیز در هر گونه ارتباط با مردان، عزّت و اعتماد به نفس کافی به دست می آورد؛ امّا اگر پدری، بی محبّت یا بهانه گیر باشد و یا در کانون خانواده، غیبت های طولانی داشته باشد، دختر، دچار عدم اعتماد به نفس و خودکم بینی می گردد.
افزون بر آنچه ذکر شد، عوامل روان شناختی و جامعه شناختی بسیار دیگری نیز در انتخاب همسر مؤثّرند. ما غالباً جذب کسی می شویم که تشابهاتی با خود، در او می یابیم و طالب کسی هستیم که به گونه ای با ما همسانی داشته باشد. برای نمونه، شخصی که خودش زیبا و جذّاب است، غالباً جذب فردی می شود که او نیز دارای چنین ویژگی هایی باشد. ما معمولاً با افرادی که از نظر سطح اجتماعی، همسانی هایی با ما دارند، رشد می کنیم و با همشهری ها و دوستانی که تحصیلات، پیشینه و اهدافشان با ما هماهنگی دارد، بزرگ می شویم.
در تحقیقات روان شناختی به عمل آمده، ثابت شده است هر فرد در انتخاب همسر، نخست متوجّه تشابهات اجتماعی با اوست و سپس به دنبال همسری است که نیمه دیگر شخصیت عاطفی او را تکمیل کند. به عبارتی، شخص پُرحرف، در جستجوی شنونده ای خوب است و یا فرد عصبی مزاج و بد خُلق، همسری صبور و مهربان می خواهد که از نظر اجتماعی، با او در یک سطح باشد. نتیجه تحقیق فوق، این است که برای دستیابی به یک زندگی موفّق و عاشقانه، همسران باید از نظر جامعه شناختی، متشابه و از نظر روان شناختی، متفاوت باشند.
اکنون با توجه به مطالبی که درباره چگونگی شکل گیری رابطه مهرورزی میان مرد و زن و انتخاب همسر مناسب مطرح شد، وقت آن رسیده است تا موضوع اصلی را مطرح کنیم: یعنی چگونگی به خطر افتادن و پیوند عاطفی زوجین و به تَبَع آن، کم رنگ تر شدن نقش های عاطفی پذیرفته شده در خانه.
نظر به این که ازدواج، پیوندی عاطفی است، حلّ و فصل اختلافات در آن، در مقایسه با گرفتاری های شغلی، دوستی ها و رابطه با خویشاوندان، بسیار دشوارتر است. با توجه به تغییر و تحوّلات دهه های اخیر، نگرش نسبت به خانواده و سازمان آن، متحوّل گردیده و نیاز به یادگیری مهارت های جدید در این زمینه به وجود آمده است.
داشتن ارتباط سالم و در عین حال طولانی با انسانی دیگر (همسر) کار دشواری است و نیازمند برقراری تعادل و توازن میانِ فردگرایی (من) و گروه گرایی (ما) است؛ زیرا این هر دو گرایش، در درون ما، بسیار نیرومندند. از یک سو می خواهیم جدا و مستقل باشیم و از حقوق فردی خود به بهترین وجه بهره مند شویم و از سوی دیگر، به برقراری ارتباط و دوستی با دیگران شدیداً نیازمندیم و ناچار باید به گروه و یا خانواده ای تعلّق داشته باشیم. هنگامی که زوج ها تعادل بین این دو کشش را از دست بدهند، مشکلات زندگی شان آغاز خواهد شد.
به علاوه زن و شوهر با پیش فرض ها و نگرش های گوناگونی درباره موضوعات عاطفی و فعالیت های زندگی ازدواج می کنند. این انتظارات ـ همان طور که اشاره شد ـ اغلب در اوایل سال های زندگی و در دوران کودکی به وجود می ایند و توقّعات زن و مرد را از هم نشان می دهند؛ امّا آنچه که در تداوم یک زندگی مشترک اهمیت دارد، ارتباطات فعلی میان زوجین و فرزندان است که اثر تعیین کننده ای در سلامت ازدواج دارد.
نداشتن مهارت های لازم و طرز تلقّی نامناسب، روابط زن و مرد را با مشکل رو به رو می سازد. این، در شرایطی است که اگر قرار باشد همسران به هدف های عملی زندگی زناشویی (انجام دادن وظایف روزمرّه، اداره خانواده، اداره امور مالی، تربیت فرزندان و...) و هدف های عاطفی خود جامه عمل بپوشانند، به آن، نیاز مبرم دارند. تحقّق این اهداف، مستلزم روحیه همکاری در برنامه ریزی ،تصمیم گیری مشترک، تقسیم منطقی کار و اجرای مؤثّر آن است. بدین منظور، بایستی مشارکت دیگران را جلب کنیم و دورنمایی از نیازهای آنان را در نظر داشته باشیم. گوش دادن به صحبت دیگران، همیشه از ضروریات است. شما نمی توانید به موفقیت دست یابید، یا مشکل دیگران را حل نمایید، مگر این که به دقّت به گفتار آنان گوش دهید و نیازهای آنها را درک نمایید.
از طرفی، ازدواج، در مرتبه دوم اهمیت است؛ ارتباط اوّلیه باید با عشق به وجود اید تا زوجین بتوانند با هم بودن را تجربه کنند؛ چرا که با هم بودن، آمیزه ای از دوستی و مسئولیت پذیری است و تنها وقتی دو نفر عاشق یکدیگر باشند، می توانند تا پایان عمر از یکدیگر مراقبت کنند؛ مسئولیتی که هیچ قانون و قاعده ای، قادر به ایجاد آن نیست. بنا بر این، ازدواج باید حاصل عشق باشد، نه باعث عشق!
هرچند عشق و علاقه، محرّک قدرتمندی برای دوام زندگی همسران است و برای رضایتمندی و شادکامی آنها در زندگی لازم است، امّا کافی نیست. امروزه ما نیاز به خصوصیات و مهارت هایی داریم تا بتوانیم ازدواجمان را از میان توفان های زندگی، به سلامت به مقصد برسانیم؛ مهارت هایی که تغییر نگرش های قدیم، مسائل جنسی، تربیت فرزندان و... را شامل می شود.
وقتی میان زن و شوهری سوء تفاهم هایی به وجود می اید، باید به چگونگی کار ذهن به هنگام افسردگی و عصبانیت توجه کرد. در اغلب موارد، وقتی مایوس هستیم، ذهن ما معنای رفتار دیگران را یا به درستی تفسیر نمی کند و یا آن را مبالغه آمیز و نادرست به تصویر می کشد. به همین دلیل، همه چیزِ زندگی، در نظر ما تیره و تار می گردد؛ امّا واقعیتْ این است که امکان پذیر نیست همه چیز زندگی مشترکْ منفی باشد؛ فقط کافی است ما نگرشمان را تغییر دهیم و آنها را مثبت ببینیم.
گردن نهادن بی چون و چرا به دستورهای همسر، به مفهوم نادیده انگاشتن شخصیت، اهداف و نیازهای خویش است. تن دادن به حمایتِ یک منبع قدرت، یعنی اعتراف به ضعف، ناتوانی و نیازمند بودن خود. از طرفی، هیچ انسانی آن قدر وارسته نیست که ناتوانی دیگری را ببیند و از آن سوء استفاده نکند. بنا بر این، درخواست ها و توقّعات زن و شوهر می بایست تا حدود زیادی، تعادل داشته باشد. چنانچه شما به دلیل خودکم بینی یا رعایت یکسری ملاحظات، اجازه می دهید که همسرتان مرتّباً از شما درخواست هایی داشته باشد، به احتمال زیاد، ازدواج شما به مشکل برخواهد خورد. پس به یاد داشته باشید که قبول کردن و انجام دادن درخواست های زوجین، می باید متعادل و دوطرفه باشد.
زن و شوهر در طول زندگی مشترک خود با هزاران تصمیم گیری کوچک و بزرگ، رو به رو هستند: تقسیم وظایف، مسائل دخل و خرج خانواده، ارتباط با خویشان زن یا مرد، انتخاب محلّ زندگی، داشتن فرزند و تربیت او، و... . وجود ارتباط مناسب، این گونه تصمیم گیری ها را آسان می کند. شیوه گفتگو یا آداب صحبت، آموختنی است. با اندکی تمرین می توان روش گفتگو را تغییر داد. زنان و مردان، تفاوت زیادی در صحبت کردن دارند. شنونده خوب نبودن، یکی از دلایل اصلی جدایی میان زن و مرد است.
بسیاری از برخوردهای زناشویی، ناشی از تفاوت های شخصیتی زن و مرد است. یکی با عینک شفّاف به حوادث می نگرد و دیگری، با عینک تیره و تار. شخصیت مستقل، پیشنهاد کمک را نشانه تحقیر می داند و حال آن که شخصیت وابسته، آن را به حساب توجّه و علاقه می گذارد. انسان مستقل، جدایی را مترادف آزادی می داند و حال آن که انسان وابسته ،جدایی را نشانه انزوا و تنهایی می داند. بنا بر این، زن و مرد باید با یک نظام فکری و توافقی و از پیش تعیین شده، وارد زندگی هم دیگر شوند و تا زمانی که توسط خود و یا دیگری، مورد نقد و سؤال قرار نگرفته اند، آن نظام فکری را حفظ کنند و چنانچه زوجین، در این گونه موارد، به توافق نرسند، می باید به مشاوره بپردازند.
برای همسر خود، وقت بگذارید. یک ازدواج موفّق، وقتی محقّق می شود که هر کدام از زوجین برای یکدیگر وقت بگذارند و حرف دلشان را بزنند. اگر می خواهید عشق به وجود اید، باید برای آن، وقت و نیرو بگذارید و از خود محوری ها دوری کنیم، به گونه ای که تمام ابعاد «من» به «ما» تبدیل شود.
دریغ داشتن صمیمیت و بروز ندادن احساسات درونی، ممکن است سال ها ادامه یابد؛ زیرا زن یا مرد، پس از تلاش بسیار برای تشویق دیگری به برون ریزی احساسات و همدلی، ممکن است فکر کند که همسرش اصولاً آدم ساکت و توداری است، ولی در اصل، همسر او یکی از اوّلین اصول پیمان زناشویی خود را ـ که همان ابراز محبّت است ـ نقض کرده است.
از آن جا که گردش روزگار، هیچ گاه برای همیشه بر وفقِ مراد کسی نبوده و نخواهد بود، به ناچار، انسان باید در زندگی خویش، آماده رویارویی با حوادث و وقایعی باشد که آزارنده خواهند بود؛ امّا آنچه می تواند انسان را در برابر ناملایمات زندگی، آرام و مطمئن نشان دهد، صبر و تحمّل بالای خود اوست.
1. تفاوت های فردی، ویویان شکلتون، مترجم: یوسف کریمی، تهران: فاطمی،اوّل، 1371.
2. رازهایی درباره زنان، باربارا دی انجلیس، مترجم: هادی ابراهیمی، تهران: نسل نو اندیش، دوم، 1382.
3. رازهایی درباره مردان، باربارا دی انجلیس، مترجم: هادی ابراهیمی، تهران: نسل نواندیش، دوم، 1382.
4. عشق، هرگز کافی نیست، آرون تی بک، مترجم: مهدی قراچه داغی، تهران: نشر پیکان، هفتم،1375.
5. مردان، زنان و روابط، جان گری، مترجم: ابوالفضل حاج حسینی، تهران: پیک فرهنگ، اوّل، 1378.
بیشتر بدانیم...
اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی(
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
پیامبر اکرم(ص) درباره زن می فرماید: "الْمَرْأَةَ رَیْحَانَة"[1] یعنی زن گل است. یک موجود لطیف، که از نظر اسلام از جایگاه والایی برخوردار است و مهم ترین نقش زن، همسری، مادر بودن و مدیر تربیتی خانواده به خصوص فرزندان است. از نظر اسلام، بالاترین سرمایه زن، عفت و پاکدامنی اوست که از ایمان و آگاهی او سرچشمه می گیرد، و از ابتدای زندگی (تکلیف) تا انتهای آن (پایان عمر) جریان دارد. اگر این عفت در کنار علم و تجربه و اخلاق قرار گیرد ثمره اش زندگی موفق، فرزندانی مفید و مؤثر و خدمت گذار خواهد بود. بر عکس هر چه این سرمایه آسیب ببیند انسان در زندگی خود دچار مشکلات خواهد شد زیرا اگر این سرمایه خدشه دار شود در گام اول اعتماد خانوادگی (اعتماد بین زن و شوهر، مادر و فرزند، دختر و پسر و....) سلب خواهد شد و به دنبال آن پایه های زندگی سست و اختلاف و درگیری جای آرامش را خواهد گرفت. بنابر این یک دختر مسلمان یا حتی غیر مسلمان که خواهان زندگی موفقی است، باید نهایت سعی و تلاش خود را به کار گیرد تا این گوهر گرانبها حفظ شود، زیرا چه بسا که یک لذت زود گذر یک عمر پشیمانی بدون فایده را به همراه دارد! پس باید تمام دستوراتی که اسلام برای حفظ پاکدامنی، وضع کرده است در جامعه رعایت شود، اما از آنجا که آسیب هایی که متوجه یک زن است بسیار جبران ناپذیرتر است، لازم است که زنان در این راه بیشتر سعی و تلاش نمایند. دستوراتی نظیر پوشانیدن زیبایی های بدن در مقابل نامحرمان، خودداری از ارتباط و تماس های غیر ضروری با مردان بیگانه و نامحرم، خودداری از تردد در مکان های خلوت، خودداری از پذیرفتن شغل هایی که ناچار است با یک نامحرم ساعاتی را در یک محیط خلوت باشد و... . برای این که این دستورات را به طور کامل انجام دهیم لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که خداوند متعال بر بندگانش مهربان است و هر دستوری را که صادر می کند یا خیری در آن است که بندگانش از آن بهره مند می شوند و یا به واسطه آن، شری را از آنها دفع می کند. هیچ یک از دستورات خداوند، گزاف و بیهوده نیست. حتما نفعی را به ما می رساند یا ضرری را از ما دور می کند. هر چند ما آن نفع و ضرر را الان به خوبی درک نمی کنیم! اگر اسلام از زن خواسته است که زیبایی خود را از نامحرم بپوشاند، وقار خود را حفظ کند و حتی نسبت به مردان نامحرم حالت تکبر به خود بگیرد و با خشوع و خضوع با آنها سخن نگوید، از آن جهت است که زن سرمایه گرانبهای خود را حفظ کرده و آن را در اختیار شریک زندگی خود (همسر) قرار دهد و در مقابل شوهر سرمایه خوبی داشته باشد، تا بتواند شوهر و فرزندان را پای بند زندگی نماید. زنی که دستورات اسلام را باور کرده باشد به هیچ قیمت و در هیچ شرایطی حاضر نیست که این دستورات را زیر پا بگذارد.[2] برای این که یک زن ازدواج موفقی داشته باشد علاوه بر عفت و پاکدامنی، باید از آئین صحیح همسر داری، برخورد با نزدیکان همسر، برخورد صحیح با ناهنجاری هایی که ممکن است در طول زندگی با آن روبرو شود نظیر فقر، بیماری، اعتیاد و... و نیز روش برخورد با حالات مختلف همسر (عصبانیت، کم روئی، پرروئی، کم حوصلگی و...) آگاهی کامل داشته باشد.[3] [1]- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج5، ص 510، باب اکرام الزوجة، وسائل الشیعه، ج 20، ص 168، باب 87. [2]دستورات اسلام خطاب به یک زن مسلمان در رساله های عملیه به طور مفصل آمده است. [3]قبل از ازدواج مطالعه کتاب هایی که در رابطه با آئین شوهر داری توسط متخصصین تهیه شده است مانند "آئین همسر داری" نوشته آیت الله ابراهیم امینی بسیار مفید خواهد بود.
|
اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در شماره پیشین به بیان اصول انتخاب همسر با تکیه بر آیه «هن لباس لکم و انتم لباس لهنّ» اشاره شد که عبارت بود از اصل همسر گزینی، اصل اختیار و اصل تناسب. اکنون به آخرین اصل در این باره می پردازیم.
دقت در انتخاب لباس از اصول مهمّی است که هر فرد برای خرید لباس در نظر می گیرد. مسلّما هر شخصی بدون مقدمه وارد فروشگاه لباس نمی شود، بلکه نخست نیاز خود به لباس را مورد توجّه قرار داده و بر اساس آن، نوع لباسی را که نیازمند آن است تعیین می کند. پس از آن که برای خود مشخص کرد چگونه لباسی را مد نظر دارد، نوع فروشگاههایی که عادتا این گونه لباس را عرضه می کنند، شناسایی کرده و برای خرید به آنها رجوع می کند.
از آنجا که انتخاب همسر انتخاب لباس دائمی است از حساسیّتی به مراتب بیشتر برخوردار است. در آغاز فرد داوطلب ازدواج باید نیاز خود به ازدواج را احراز کند. در مرحله بعد لازم است معیارهای همسر شایسته برای خود را مورد توجّه و دقت نظر قرار دهد و بر اساس عقل و منطق مشخّصات همسر خود را در دو بخش ویژگیهای ضروری و خصوصیات ترجیحی تعیین کند. پس از آن نوبت به این می رسد که مواردی را که وجود ملاکها در آنها محتمل است، شناسایی کرده و سپس اقدام به خواستگاری رسمی بنماید.
هر یک از مراحل فوق نیازمند دقت و بررسی خاصی است که اگر لحاظ نشود، پیامدهای تلخی را به بار می آورد. ولی این پایان راه نیست، بلکه پس از تعیین اصل نیاز، معیارهای انتخاب و یافتن موارد مناسب احتمالی، نوبت به آن می رسد که وجود معیارهای از پیش تعیین شده را در موارد احراز کنیم.
در اینجا به بررسی برخی از مصادیق اصلی دقت در انتخاب همسر می پردازیم.
فردی که قبل از خرید لباس ویژگیهای لباس مورد نیاز خود را به دقت تعیین می کند، علاوه بر آن که در انتخاب صحیح توفیق بیشتری می یابد، از اتلاف وقت و پرسه زدن بیهوده در کوچه و بازار رهایی می یابد. چنین فردی می داند چه می خواهد، چرا چنین می خواهد و کجا باید دنبال آن بگردد. این آگاهی خود عاملی مؤثر در انتخاب صحیح و کامیابی از ازدواج عاقلانه به شمار می رود.
بین فلاورز، 148 زوج را که قبل از ازدواج آزمونی را در زمینه ازدواج تکمیل کرده بودند، مورد بررسی قرار داد. از جمع این زوجها 59 زوج زندگی زناشویی سعادتمندی داشتند، 53 زوج از هم جدا شده بودند و 36 زوج بعد از شرکت در آزمون برنامه ازدواج خود را لغو کرده بودند.
فلاورز آزمونهای پیش از ازدواج این زوجها را مقایسه کرد و با کمال تعجّب به این نتیجه رسید که با توجه به امتیازات به دست آمده در هر آزمون می توان با دقت 86 درصد پیش بینی کرد که چه زوجهایی از زندگی زناشویی خود ناراضی خواهند بود. در ضمن مشخص شد که زوجهای خوشبخت هم با احتمال 79 درصد پیشاپیش مشخص می شوند. با توجه به نتایج به دست آمده زوجهایی که پس از شرکت در آزمون، برنامه ازدواج خود را لغو کرده بودند، اقدامی عاقلانه انجام داده بودند؛ زیرا نتایج آزمون آنها شبیه نتایج آزمون کسانی بود که زندگی زناشویی بد فرجام داشتند.
دو نکته مهم که از تحقیق فوق به دست می آید آن است که دقت و بی دقتی داوطلبان ازدواج قبل از ازدواج نقش مهمی در نتیجه آن دارد و این نتیجه تا حدود زیادی قابل پیش بینی است. دیگر آن که افرادی که بدون دقت و آگاهی اقدام به انتخاب همسر کردند، پس از انجام آزمون متوجه بی توجهی خود شده و از تصمیم بی مبنای خود منصرف شدند.
بررسی هایی از این قبیل اسباب امیدواری است و نشان می دهد که در کار انتخاب همسر هم نظم و قاعده ای وجود دارد. دیگر نمی توانیم بگوییم که نمی دانیم چه عواملی ازدواج ما را به شکست می کشاند.
یکی از نکات مهمّ در تعیین معیارهای گزینش همسر آن است که از یک جانبه نگری احتراز شود. همان طور که در انتخاب لباس فقط یک ویژگی آن مانند زیبایی را مدّنظر قرار نمی دهیم بلکه سایر مشخصات همچون اندازه، رنگ، طرح، جنس، شرکت تولیدی و قیمت آن را نیز به دقت بررسی می کنیم، در انتخاب همسر که لباسی برای یک عمر است نیز باید دقت بیشتری به خرج داده و معیارهایی همه جانبه برای آن لحاظ کنیم. پیشوایان دینی نیز ما را به پرهیز از یک سو نگری فرا خوانده و معیارهای همه جانبه ای را برای گزینش همسر ارائه داده اند که به اختصار به آنها اشاره می کنیم:
اولیای الهی توجه به جایگاه خانواده فرد را از معیارهای ویژه انتخاب بر شمرده اند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیثی مردم را از ازدواج با «خضراء الدمن» بر حذر داشتند. از آن حضرت در مورد ماهیت «خضراء الدمن» سؤال شد و آن حضرت پاسخ دادند: «المرأة الحسناء فی منبت السوء» «زنی زیبا که در محیطی نامناسب پرورش یافته باشد».
فردی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در مورد ازدواج راهنمایی خواست. آن حضرت فرمود:
«انکح و علیک بذات الدین»؛ «ازدواج کن و فردی دین دار را برگزین».
در منابع اسلامی خصوصیات اخلاقی متعددی همچون حسن خلق، گذشت، حیا و عفت، عطوفت، و... در گزینش همسر مدّ نظر قرار گرفته است.
علاوه بر اصل زیبایی که در انتخاب همسر مورد توجه متون دینی قرار گرفته، به برخی مسائل مصداقی نیز توجه شده است:
عن النبی (صلی الله علیه و آله): «اذا اراد احدکم ان یتزوّج فلیسأل عن شعرها کما یسأل عن وجهها فان الشعر احد الجمالین»
«هرگاه فردی از شما درصدد ازدواج برآمد همان طور که در مورد چهره همسر سؤال می کند، در مورد موی او نیز سؤال کند، چرا که مو یکی از دو زیبایی است».
علاوه بر موارد مذکور، معیارهای دیگری نیز در منابع روایی ذکر شده است.
از آنچه ذکر شد موضوع همه جانبه نگری در تعیین معیارها به روشنی برداشت می شود.
هر فردی مایل است لباسی تهیه کند که زیبا، بادوام، محصول شرکتی معتبر، متناسب، ارزان، خوش رنگ و... باشد، ولی چون عملاً دست یابی به چنین لباسی بسیار دشوار است، ناچار باید معیارهای مورد نظر را اولویت بندی کرد و بر اساس مهم ترین معیارها دست به انتخاب زد. در انتخاب همسر، برخی افراد صرفا معیارهای ایده آل خود را در نظر گرفته و به دنبال مصداق هماهنگ با آن می روند، ولی ممکن است چنین مصداقی وجود خارجی نداشه یا در صورت وجود، قابل شناسایی نبوده و حتی در صورت شناخت ممکن است او نیز برای خود معیارهای دیگری در نظر داشته باشد.
بر این اساس، لازم است معیارهایی را که در مرحله قبل معین کرده ایم، اولویت بندی کنیم. برخی معیارها از تأثیر بیشتری در زندگی زناشویی برخوردارند و تأثیر آنها تا آخر زندگی مشترک ادامه یافته و حتی به زندگی در جهان دیگر نیز کشیده می شود. گروه دیگری از معیارها در عین آن که در زندگی همسران نقش ایفا می کنند ولی از تأثیر عمیق و بادوامی برخوردار نیستند. آنچه در گزینش همسر باید مورد دقت قرار گیرد، وجود معیارهای دسته اول در فرد مورد نظر است و در صورت عدم احراز این ویژگیها نباید به این ازدواج تن داد. ولی معیارهای دسته دوم در عین اهمیّت، به گونه ای قابل اغماض بوده و می توان از برخی از آنها به خاطر مصالح مهم تر صرف نظر کرد.
این تفکیک و اولویت بندی معیارهای انتخاب همسر در متون دینی مورد توجه قرار گرفته و در جایی که یک معیار اهمّ با معیار مهمّ در تقابل باشد، جانب معیار اهمّ گرفته شده است.
به عنوان مثال در سوره بقره آیه 221 خداوند متعال به مقایسه ایمان و زیبایی به عنوان دو معیار انتخاب همسر پرداخته، اولویت اوّل را به شاخص ایمان داده و زیبایی را در درجه بعد مورد توجه قرار داده است.
و لا تنکحوا المشرکات حتی یؤمنَّ و لامة مؤمنة خیر من مشرکة ولو اعجبتکم...
«با زنان مشرک تا ایمان نیاورده اند ازدواج نکنید و کنیز با ایمان از آزاد زن مشرکه بهتر است، اگر چه [زیبایی یا ثروت یا موقعیت او] شما را به شگفتی درآورد. و زنان خود را به ازدواج مردان مشرک در نیاورید، و همانا برده با ایمان از آزاد مشرک بهتر است هر چند [زیبایی و موقعیت و ثروت او] شما را به شگفتی وا دارد.»
در این آیه شریفه ایمان حتی از موقعیت اجتماعی نیز برتر دانسته شده، به گونه ای که برده با ایمان بر فرد آزاد بی ایمان ترجیح داده شده است. در روایتی از امام باقر (علیه السلام) آمده است:
«اعلموا ان السوداء اذا کانت ولودا احبّ الیّ من الحسناءالعاقر»
«آگاه باشید که زن زشتی که فرزند آورد نزد من از زن زیبای نازا محبوب تر است».
در این حدیث بین دو ویژگی زیبایی و تولید مثل، خصوصیت دوّم در اولویت قرار گرفته است.
به هر حال، لازم است فرد داوطلب ازدواج خصوصیات مورد نظر را بر اساس نقش و اهمیت آن در زندگی طبقه بندی نموده، احراز خصوصیات کلیدی را مورد توجه قرار داده و در صورت احراز آنها فقدان برخی از خصوصیات کم اولویت را مورد اغماض قرار دهد.
همچنان که آخرین مرحله خرید لباس تطبیق معیارهای در نظر گرفته شده با لباس مورد نظر است، در گزینش همسر نیز سرانجام باید وجود معیارها را در فرد احراز کرد.
در اینجا به بررسی برخی از شیوه های تطبیق معیار بر مصداق می پردازیم:
فردی که از قدرت تطبیق معیار بر لباس مورد نظر برخوردار نیست، معمولاً نظر کارشناس را مورد توجه قرار داده و با او به مشورت می پردازد. در انتخاب همسر نیز موضوع مشورت با کارشناس از اهمیت ویژه ای برخوردار است. البته در انتخاب کارشناس نیز باید دقت لازم را به خرج داد، در غیر این صورت راهنمایی به شدت سطحی و در نهایت مخرّب خواهد بود. برای مثال کتاب پر فروش مارگارت کِنت با عنوان «ازدواج با مرد دلخواه» با افتخار می گوید: این کتاب شیوه های زرنگ بازی را آموزش می دهد. با خواندن این کتاب راههای سلطه جویی و فریب دادن دیگران را می آموزید و اجازه نمی دهید دیگران شما را مورد سلطه جویی قرار دهند. بعد خانم کنت با اشاره به 2 نکته برای انتخاب مرد مورد نظر می گوید: مهم نیست چه قیافه ای دارید، چه گذشته ای داشته اید و چند ساله هستید.
به طور خلاصه مشاور ازدواج باید فردی متدین، خیرخواه، آگاه به مشاوره، خبیر در مسائل خانواده و انتخاب همسر، بی طرف، امین و رازدار باشد.
عامل دیگری که در احراز معیارها مؤثر است، تحقیق از کسانی است که به نحوی لباس مورد نظر را می شناسند یا با آن سروکار داشته اند. در انتخاب همسر تحقیق مهم ترین عامل شناخت بوده و از آنجا که فرد را در گستره ای وسیع و در طول زمان مورد بررسی قرار می دهد، بسیار حایز اهمیت می باشد. برخی نکاتی که فرایند تحقیق در گزینش همسر را نتیجه بخش تر می سازد، عبارت است از:
- تحقیق در مورد خود فرد، خانواده و دوستان او؛
- تحقیق از دوستان، همسایگان، فامیل، آشنایان، اهالی مسجد و...؛
- انجام تحقیق توسط فرد با تجربه، امین، بی طرف، با حوصله، صادق و...؛
- تحقیق در مورد ابعاد مختلف فرد و عدم اکتفا به یک بعد خاص؛
- طرح سؤالات عینی و جزیی و عدم اکتفا به پاسخهای کلّی؛
- جمع بندی دقیق نتایج حاصل از تحقیق.
بر خلاف موضوع انتخاب لباس که در آن گفت گو با لباس منتفی بوده و خریدار با فروشنده صحبت می کند، در گزینش همسر علاوه بر گفت گو با پدر و اطرافیان فرد، گفت گو با خود فرد نیز حایز اهمیت بوده و در کسب شناخت نسبت به شریک زندگی آینده نقش مؤثری دارد. توجه به نکات زیر می تواند فرایند گفت گو را از تأثیر بیشتری برخوردار نماید:
- پیش از جلسه سؤالات مورد نظر به صورت همه جانبه در نظر گرفته شود؛
- با طرح سؤالات عینی پاسخ دقیق تری دریافت و به پاسخهای کلّی و مبهم بسنده نشود؛
- در نحوه طرح سؤال، حتی الامکان موضع سؤال کننده مشخص نباشد تا طرف مقابل دیدگاه واقعی خود را ابراز کند؛
- در خلال پرسش و پاسخ، رفتار و حالات فرد مقابل ارزیابی شود؛
- ابهاماتی که در خلال تحقیق بروز کرده، در جلسه گفت گو مورد توجه قرار گیرد؛
- در پاسخ به سؤالات طرف مقابل کوتاهی نکرده و به طور شفاف به آنها پاسخ داده شود؛
- بهتر است جلسات گفت گو در منزل دختر برگزار شود و از برگزاری جلسات در محیطهای غیر رسمی چون پارک و... خودداری شود؛ چون علاوه بر آن که طرح سؤالات جدّی در این گونه محیطها به دور از واقعیت است، به دلیل غلبه فضای احساس بر تعقل، زمینه دلبستگی فراهم شده و آن فرد را از توجه به نقاط ضعف احتمالی طرف مقابل باز می دارد.
در خرید لباس پس از انتخاب اولیّه، فرد خریدار وارد اتاق پرو شده و هماهنگی خود با لباس مورد نظر را به طور عینی مشاهده کرده و پس از احراز آن، اقدام به خرید لباس می کند.
برخی بر این باورند که در انتخاب همسر نیز لازم است چیزی به اسم اتاق پرو وجود داشته و مثلاً دو طرف قبل از ازدواج مدتی با هم رابطه و رفت و آمد داشته باشند تا از خصوصیات هم شناخت بیشتری پیدا کرده و پس از احراز تناسب اقدام به ازدواج کنند.
برای بررسی این دیدگاه لازم است نخست علت تعبیه جایگاه پرو در فروشگاههای لباس را بررسی کنیم. فروشندگان لباس با وجود محدودیت مکانی، محلی را به عنوان اتاق پرو اختصاص می دهند تا فرد خریدار از تناسب خود و لباس از نزدیک مطمئن شود و در عین حال فروشنده نیز از عدم استفاده بی جای لباس و بروز آسیب های اجتماعی به آن اطمینان حاصل کند. فروشنده آگاه می داند که برای احراز تناسب همین مقدار کافی است و اگر بخواهد لباس را به مدّتی طولانی در اختیار فرد قرار دهد کاری عاقلانه انجام نداده است؛ چون لباس عاریتی ایمن از آسیب نخواهد بود.
در انتخاب همسر نیز لازم است همه مقدمات شناخت از جمله گفت گو به میزان لازم، تحقیق، مشورت و... انجام شود و جلسه گفت گو نیز خود به مشابه اتاق پرو است، ولی به دلایلی که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود، ارتباط قبل از ازدواج توصیه نمی شود:
- در این گونه رابطه ها قصد طرف مقابل از ازدواج محرز نیست؛
- در این گونه روابط ابراز گفتار و رفتار تصنّعی محتمل است؛
- از آنجا که چنین روابطی زمینه دلبستگی را فراهم می کند، از رابطه نتیجه عکس حاصل می شود و فرد وابسته چشم خود را به روی نقاط ضعف طرف مقابل می بندد؛
- این گونه روابط از بعد اجتماعی نیز پیامدهای نامطلوبی داشته، و در صورت عدم تحقق این ازدواج، فرد را در ازدواجهای بعدی با مشکل مواجه می سازد؛
- در این گونه روابط تضمینی برای سوء استفاده جسمی و جنسی وجود ندارد؛
- آموزه های دینی مجوّز چنین روابطی را نداده است.
با این نگاه اجمالی روشن شد که خداوند متعال در بیانی موجز و با مثالی ملموس مهم ترین اصول مربوط به انتخاب همسر که عبارت از چهار اصل همسرگزینی، اختیار، تناسب و دقت می باشد را مورد توجه قرار داده و توجه جوانان را به این اصول جلب کرده تا از زندگی توأم با آرامش و تعالی برخوردار شوند.
1. در جستجوی عشق زندگی، ص 194.
2. سبزه مزبله.
3. وسایل الشیعه، ج 20، ص 48.
4. همان، ص 50.
5. همان، ص 28.
6. همان، ص 29.
7. همان.
8. همان، ص 32.
9. محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی، من لا یحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1413، ج 3، ص 388.
10. وسایل الشیعه، ج 20.
11. همان، ص 54.
12. در جستجوی عشق زندگی، ص 4.
http://www.hawzah.net/
اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
نحوه پیوند و ارتباط زن و مرد به عنوان دو همسر از دیرباز مورد توجه صاحب نظران مسایل تربیتی بوده و هر یک بر اساس دیدگاه و بینش خود این ارتباط را به گونه ای ترسیم کرده اند، خداوند متعال به عنوان آفریننده زن و مرد، هر یک از همسران را «لباس» و پوشش طرف دیگر معرفی و در آیه 187 سوره بقره فرموده است:
«هُنَّ لِباسَ لَکُمْ وَ أنْتُمْ لِباس لَهُنَّ»
«آنها (زنان) برای شما [همچون] لباس اند و شما برای آنها [همچون] لباس».
در این تشبیه و با این بیان موجز خداوند رابطه زن و شوهر را رابطه فرد با پوشش و لباس خود دانسته و به این ترتیب تشبیهی بدیع و متفاوت با آنچه دیگران ارائه کرده اند، مطرح ساخته است.
از آنجا که قرآن کریم همسران را لباس یکدیگر دانسته است، گزینش همسر را نیز به انتخاب لباس تشبیه کرده است و داوطلبان ازدواج را به این نکته رهنمون می سازد که اصولی را که در خرید لباس مورد توجه قرار می دهند، در انتخاب همسر نیز با دقت بیش تری در نظر بگیرند. این اصول عبارت است از:
نخستین موضوعی که از این تشبیه استفاده می شود، اصل نیاز طبیعی انسان به همسر است. همان طور که آدمی برای محفوظ ماندن از برودت و حرارت هوا نیازمند ساتری به عنوان لباس است و این نیاز طبیعی و برخاسته از ویژگیهای جسمانی او می باشد، برای در امان ماندن از بسیاری از آسیبهای روحی و جسمی نیز نیازمند پوششی به نام همسر بوده و این احتیاج نیز از مشخّصات واقعی انسان است که از سوی آفریننده حکیم در او به ودیعت نهاده شد و همچون لباس که آرامش بخش است، هر یک از زن و مرد نیز مایه آرامش دیگری به شمار آمده است.
(وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجَا لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً)
«و از نشانه های او این که همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد.»
وجود همسر علاوه بر آرامش بخشی، حفاظت از همسر را نیز از ابعاد گوناگون تأمین می کند. در اینجا به برخی از این ابعاد اشاره می شود:
هر فرد خود را در مورد سلامت جسمانی همسر خود مسئول دانسته و بیش ترین تلاش خود را در مراقبت از بهداشت و سلامت جسمانی او به کار می گیرد.
مراقبت از آسیبهای دینی همسر وظیفه دیگری است که قرآن کریم بر عهده افراد قرار داده است:
«یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُم وَ اَهْلَیْکُم نارا وَ قُودُها النّاسُ وَ الْحِجارَةُ
«ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است، نگاه دارید».
قال علی (علیه السلام):
«اِذا رَایَ اَحَدُکُمْ اَمْرَأةً تُعْجِبُهُ فَلْیَأتِ اَهْلَهُ فَانَّ عِنْدَ اَهْلِهِ مِثْلَ ما رای فَلا یَجْعَلَنَّ لِلشَّیْطانِ عَلی قَلْبِهِ سَبیلاً لِیَصْرِفَ بَصَرَهُ عَنْها»
«هرگاه فردی از شما زنی [زیبا] را دید که او را به شگفتی وا داشت به نزد همسر خود برود چرا که همسر او نیز مثل همین خصوصیات را داراست، و اجازه نفوذ شیطان را به قلب خویش ندهد تا چشم خود را از آن زن برگرداند.»
روشن است که وجود همسر شایسته همچون لباس فرد از ابتلا به آسیبهای گوناگون اخلاقی محافظت می کند.
از ویژگیهای مهم همسر مطلوب آن است که از اموال همسر خود به نحو شایسته ای مراقبت می کند. امام رضا (علیه السلام) در این خصوص فرموده است:
(ما اَفادَ عَبْدٌ فائِدَةً خیرا مِنْ زَوْجَةٍ صالِحَةٍ اِذا رَأها سَرَّتْهُ و اِذا غابَ عَنْها حَفِظَتْهُ فی نَفْسِها وَ مالِهِ»
«برای بنده فایده ای بهتر از این نیست که دارای همسری باشد که هرگاه او را می بیند، مسرورش سازد و در غیاب او از خود و مال همسرش حفاظت کند».
بر اساس موارد فوق، خداوند متعال نیاز به همسر را مانند نیاز به لباس، طبیعی و سرشار از برکات مادی و معنوی دانسته و پیشوایان دین با تأکید بر اصل همسر گزینی، مردان و زنان را از عزوبت بر حذر داشته اند.
قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله):
«رَذالُ مَوْتاکُمْ الْعُزّابُ»
«پست ترین مردگان شما افراد بی همسرند».
اختیار هر یک از دو طرف ازدواج، در گزینش همسر، اصل دیگری است که دوام و استحکام پیوند زناشویی به آن وابسته بوده و از تشبیه همسران به لباس نیز استفاده می شود. بدیهی است که فرد در انتخاب نوع لباس برای خویش آزاد است و می تواند در چارچوب قوانین و مقررات اجتماعی و با در نظر داشتن مصالح خود و جامعه، لباس مطلوب و دلخواه خود را انتخاب کند. بر همین اساس، اختیار و آزادی افراد در انتخاب همسر با رعایت مصالح فردی و اجتماعی و ملاحظه مقررات دینی و حکومتی امری روشن و پذیرفته شده است. اگر این باور را بپذیریم که انتخاب همسر همانند انتخاب لباس برای رسیدن به آرامش است، باید قبول کنیم که فرد در انتخاب خویش آزاد باشد و ازدواج تحمیلی نمی تواند آرامش مورد نظر را برای او فراهم سازد.
نکته جالب آن که در این آیه خداوند تنها زن را لباس مرد نخواند، چرا که اگر به همین حد اکتفا می کرد، مرد حکم بدن و زن تنها حکم لباسی را داشت که تنها ویژگی اش حفاظت، زینت و... مرد بود و خود وجودی تبعی و طفیلی پیدا می کرد. امّا خدای متعال همان طور که زن را لباس مرد نامید، مرد را نیز لباس و پوشش زن دانست و با این بیان علاوه بر آن که بر مساوات زن و مرد صحّه گذاشت، حق اختیار و انتخاب را نیز برای هر دو قایل شد و به زن نیز همچون مرد اجازه داد که همسر خود را با توجّه به علایق و رغبتهای خویش انتخاب کند و از پذیرش همسری تحمیلی که نه تنها موجب آرامش او نیست، بلکه سلب آرامش او را به همراه دارد، اجتناب کند.
امام صادق (علیه السلام) در روایتی بر موضوع اختیار در انتخاب همسر تصریح کرده و در پاسخ به ابن ابی یعفور که از آن حضرت پرسیده بود: می خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم فرد دیگری را در نظر گرفته اند فرمود:
«تَزَوَّجِ الَّتی هَوَیْتَ وَدَعْ الَّتی یَهْوی اَبَواکَ»
«با زنی ازدواج کن که خود می خواهی و زنی را که پدر و مادرت می خواهند رها کن».
البته این توصیه به معنی نادیده گرفتن دیدگاه والدین و بی اعتنایی به آنان نیست، بلکه فرزند لازم است نظرات آنان را به عنوان شفیق ترین افراد نسبت به خود ملاحظه کند، امّا با این وجود نباید در صورت بی رغبتی، تحت فشار والدین یا به منظور تکریم آنان، با فردی که مطلوب او نیست ازدواج کند، این گونه ازدواجهای تحمیلی یا شبه تحمیلی علاوه بر آن که برای خود فرد مخاطره آمیز است، نتیجه مطلوبی برای طرف مقابل نیز به همراه نخواهد داشت و به سلب آرامش از والدین فرد نیز منجر خواهد شد.
«ساعتها مشاوره با کسانی که قصد ازدواج دارند و شنیدن صحبتهای آنها، به من درسی ارزشمند داده است: نقش و نفوذ پدر و مادر بی آن که حتی کلمه ای به زبان بیاورند بسیار قدرتمند است. هر اندازه کسی دقیق و مراقب باشد به شکلی تحت تأثیر نظرات پدر و مادر خود قرار دارد؛ اگر پدر و مادر باهوش و مدبّر باشند هنگام انتخاب به همه اینها توجه می کنند. با فرزندانشان مشورت می کنند و مطالب مهم را در اختیار آنها قرار می دهند. امّا انتخاب به هر صورت بر عهده کسی است که قصد ازدواج دارد، در غیر این صورت مشکلاتی پیش می آید.»
سرانجام اگر فرد به این نتیجه رسید که همسر مورد نظر را به درستی انتخاب کرده ولی والدین و اطرافیان با این نظر مخالف باشند، باید:
- باز و پذیرا باقی بماند و خود را مسئول تصمیم گیری بداند؛
- عجله را کنار گذاشته، بی جهت شتاب نکند؛
- در زمانی مناسب از والدین و اطرافیان بخواهد که تمامی دیدگاههایشان را در میان بگذارند؛
- به دقت نظرات آنها را با نظرات خود مقایسه کند و ببیند که آیا زمینه ای هست که حق با آنها باشد؟ و اگر چنین است آیا تصمیم او را تغییر می دهد؟
- از مشورت با مشاوران متخصص در امور زناشویی ابایی نداشته باشد؛ چند جلسه مشاوره ممکن است سببی باشد تا از اتخاذ یک تصمیم مخرّب خودداری کند و یا سببی باشد تا با اطمینان خاطر به تصمیمی که گرفته است، عمل کند.
هماهنگی و وجود تناسب بین زن و مرد اصل مهمّ دیگری در تشکیل خانواده مطلوب است که از تشبیه زن و شوهر به لباس در آیه شریفه استفاده می شود. روشن است که لازم است بین فرد و لباس او تناسب و هماهنگی وجود داشته باشد و افراد تناسب را به عنوان یکی از مهم ترین ملاکهای گزینش لباس در نظر گیرند. این تناسب از ابعاد گوناگونی برخوردار است که به برخی از آنها اشاره می شود:
نخستین وجه تناسب که در انتخاب پوشش لحاظ می شود، تناسب اندازه فرد و لباس مورد نظر است. لباسی که به طور قابل ملاحظه ای تنگ یا گشاد باشد، به جای تأمین آرامش، به تشویش و نگرانی دامن می زند. بر این اساس، در انتخاب همسر نیز تناسب جسمی لحاظ می شود تا هم آرامش همسران تأمین شده و هم خانواده جدید از گزند تحقیر و تمسخر اجتماعی که خود از عوامل تزلزل خانواده محسوب می شود، در امان بماند.
البته همان طور که گاهی ممکن است فرد لباس تنگ یا گشاد را ترجیح داده و با آن احساس راحتی کند، می تواند اصلاً تناسب جسمی را در مورد همسر آینده لحاظ نکرده یا با وجود مدّنظر قرار دادن آن، به خاطر سایر ویژگیهای مثبت فرد، از این نوع هماهنگی چشم پوشی کند. در این شرایط، از اهمیّت تناسب جسمی تا حدّ زیادی کاسته شده و به رغم عدم این تناسب، فرد می تواند از زندگی موفقی برخوردار شود.
هر فردی مایل است که لباس خود را با توجه به اقتضائات زمانی انتخاب کند. به طور معمول، افراد لباسی را که متعلق به روزگار گذشته است، انتخاب نمی کنند و آن را با شرایط فعلی خود ناهماهنگ می دانند.
یک نوجوان با ویژگیهای روانی یک فرد سالخورده در اکثر زمینه ها قابل مقایسه نیست. بنابراین ازدواج یک مرد سالخورده با دختر نوجوان به دلیل تفاوت فاز روانی به سعادت و خوشبختی نمی انجامد. عروس جوان به علت عدم ارضای نیازهای روانی یا اقدام به طلاق می کند یا با دل مردگی در انتظار مرگ شوهر کهنسال خود روزشماری می کند.
مرد کهنسال نیز برای ارضای نیازهای همسر جوان خود، تظاهر به جوانی کرده و رفتارهای نامناسب با سنّ خود را به منصه ظهور می رساند.
از جنبه فیزیولوژیکی نیز خصوصیات نوجوان با فرد کهنسال کاملاً متفاوت است. مرد کهنسال به دلیل ضعف مفرط جسمی قادر به تأمین نیازهای جنسی همسر جوان خود نبوده و به این دلیل احساس حقارت می کند. به همسر جوان نیز احساس سرخوردگی و ملال دست می دهد.
بنابراین، لازم است موضوع تناسب سنّی، مورد توجه فرد داوطلب ازدواج قرار گیرد تا بدین وسیله زمینه آرامش همسران که هدف اصلی ازدواج است، فراهم گردد.
امّا این که تناسب سنّی تا چه میزان اختلاف سِنّی دختر و پسر را در بر می گیرد، بسته به شرایط گوناگون از جمله موقعیتهای جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است؛ ولی در این موضوع یک نکته قابل ملاحظه است و آن این که در همه مناطق جهان و با در نظر گرفتن تمام شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی می رسند و فعالیت غدد جنسی در آنان قبل از پسران آغاز می گردد.
اتوکلاین برگ می گوید: دختران زودتر از پسران به بلوغ می رسند و ممکن است از پسران هم سن خود، از لحاظ قد و وزن، تا دوره بلوغ آنان پیش بیفتند.
بر این اساس، با توجه به این که منابع فقهی حداکثر فاصله بلوغ دختر و پسر را شش سال دانسته اند، به نظر می رسد تا فاصله سنّی شش سال نیز تناسب سنّی زوجین را تأمین می کند و بهتر است حداکثر فاصله سنی دختر و پسر بیش از شش سال نباشد؛ مگر آن که دو طرف آنقدر از جهات مختلف هماهنگ باشند، که این ناهماهنگی تأثیر عمده ای در تناسب کلّی آنان نداشته باشد.
هر فرد برای تهیه لباس، تناسب لباس مورد نظر با اعتقادات و ارزشهای اخلاقی خویش را مدّ نظر قرار می دهد به طوری که لباس هر فرد نمایان گر نوع بینش، طرز تفکر و خصوصیات اخلاقی او محسوب می شود. از سوی دیگر نوع پوشش هر فرد تأثیرات متفاوت دینی و اخلاقی را در او رقم می زند. به عنوان مثال امیر المؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:
«عَلَیْکُم بِالصَّفیقِ مِنَ الثِّیابِ، فَانَّ مَنْ رَقَّ ثَوْبُهُ رَقَّ دینُهُ».
«لباس ضخیم بپوشید، چرا که هر کس لباس نازک (بدن نما) بپوشد، دین او نیز ضعیف می گردد.»
همین نسبت که ناهماهنگی بین مرد و لباس از لحاظ دینی و ارزشی، به ایجاد احساس روانی نامطلوب در او دامن می زند، عدم تناسب بین فرد و همسر او که لباسی دائمی است، مشکلات روانی وی را به دنبال می آورد و یا زمینه انحراف وی از عقاید و ارزشهای مورد نظر را فراهم می سازد.
بنابراین، تناسب اعتقادی مهم ترین تناسبی است که باید برای تشکیل خانواده مدّنظر قرار گیرد و اصولاً پیشوایان دینی آنجا که بحث تناسب و کفویت همسران را مطرح کرده اند، هم شأنی و هماهنگی دینی را مد نظر قرار داده اند.
متأسفانه در جامعه کنونی، واژه «کُفْو» که از تعابیر دینی و از بیانات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده و به معنی هم شأن در ایمان و دین است، معنی اصلی خود را از دست داده و بر خلاف دیدگاه نبیّ اکرم بر هر گونه تناسب به غیر از تناسب دینی اطلاق می شود! رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیث بسیار ارزشمندی جویبر را که فرد تازه مسلمان و به لحاظ دینی بسیار متدین ولی از لحاظ پایگاه اجتماعی اقتصادی ضعیف بود، به خواستگاری دختر زیاد بن لبید که شریف ترین مرد قبیله بنی بیاضه بود فرستاد. زیاد که از این پیشنهاد متعجب شده بود، به حضور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسید و عذر خود را در عدم قبول این درخواست این گونه بیان کرد: ما تنها با افراد هم شأن خود از انصار ازدواج می کنیم. آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«یا زِیادُ! جُوَیْبِرُ مُؤمِنٌ وَ الْمُؤمِنُ کُفْوُ الْمُؤمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ کُفْوٌ لِلْمُسْلِمَةِ فَزَوِّجْهُ یا زِیادُ وَ لا تَرْغَبْ عَنْهُ»
«ای زیاد! جویبر مؤمن است و مرد مؤمن همتای زن مؤمنه و مرد مسلمان همتای زن مسلمان است. پس دخترت را به ازدواج او درآور و از او رو برمگردان.»
در این روایت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ملاک تناسب را امور دینی و اعتقادی دانسته است. آن حضرت ایمان را که اعتقاد قلبی همراه با اعتراف زبانی و عمل جوارحی است ملاک هم شأنی دو فرد مؤمن و اسلام را که اقرار زبانی است ملاک هماهنگی مرد و زن مسلمان دانسته است. به همین دلیل است که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که:
«لَوْلا اَنَّ اللّهَ خَلَقَ اَمیرَالْمُؤمِنینَ لِفاطِمَةَ (سلام الله علیها) ما کانَ لَها کُفْؤ عَلَی الارْضِ»
«اگر خداوند امیرالمؤمنین را برای فاطمه (سلام الله علیها) نیافریده بود، برای فاطمه هم شأنی در روی زمین وجود نداشت».
روشن است که کفو در اینجا تناسب اقتصادی و اجتماعی و... نیست چون در همان زمان افرادی بودند که از این لحاظ با حضرت فاطمه (سلام الله علیها) تناسب داشتند ولی به لحاظ اعتقادی، ایمانی و اخلاقی تنها امیرالمؤمنین از این تناسب برخوردار بود و به جهت اختلاف سطح ایمانی، حتی سایر مؤمنین نیز حایز این هماهنگی نبودند.
تاکنون به این نتیجه رسیدیم که مهم ترین مصداق تناسب در ازدواج، تناسب دینی و اعتقادی است. امّا با این وجود جوانانی هستند که ضمن درک اهمیت هم شأنی دینی، به منظور هدایت و رشد و ارتقای سطح دینی طرف مقابل، می خواهند با فردی ازدواج کنند که از این نظر از آنان به مراتب پائین تر است. آیا چنین ازدواجی توصیه می شود؟
پاسخ این سؤال را با تشبیه همسر به لباس می توان داد. ممکن است فردی لباس نامتناسب خریداری و هدف خود را ایجاد تغییر در آن لباس قلمداد کند. ایجاد تغییر در لباس دوخته شده هر چند ممکن باشد ولی بسیار دشوار و طاقت فرساست. پارچه ندوخته را می توان طبق مدل دلخواه طراحی کرد، ولی لباس دوخته شده به سختی تغییرپذیر است، ضمن آن که ایجاد تغییرات اساسی در آن، گاه غیر ممکن به نظر می رسد.
البته در صورتی که لباس مورد نظر انعطاف پذیر بوده و قابلیت پذیرش تغییر را داشته باشد و فرد خریدار نیز از تبحّر و مهارت لازم جهت طراحی و اجرا برخوردار بوده و حوصله لازم را به این منظور به کار برد، می توان امیدوار بود که تغییر مطلوب در آن لباس صورت پذیرد.
همچنین در موضوع ازدواج، در صورتی که فردی از سطح ایمانی پایین تری برخوردار است، امّا انعطاف پذیر بوده و حاضر شود تلاش خود را برای ارتقای سطح دینی خود به کار برد و نیز طرف مقابل از توانایی لازم جهت حفظ سطح ایمانی خود و افزودن در میزان تعهّد فرد دیگر برخوردار باشد و با سعه صدر در جهت نیل به این هدف بکوشد، می توان نتیجه مطلوب را برای این ازدواج پیش بینی کرد.
البته چون احراز این شرایط عملاً بسیار دشوار است، به جز در موارد خاص چنین ازدواجهایی توصیه نمی شود.
1. سید جواد مصطفوی، بهشت خانواده، قم، دارالفکر، ص 334.
2. زن لباس است و هوش ثروت، همان، ص 333.
3. سوره روم (30) آیه 21.
4. سوره تحریم (66) آیه 6.
5. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت، 1412، ج 20، ص 105.
6. همان، ص 39.
7. همان، ص 19.
8. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365، ج 5، ص 401.
9. وارن نیل کلارک، در جستجوی عشق زندگی، برگردان مهدی قراچه داغی، تهران، نشر اوحدی، 1377، ص 23.
10. همان، ص 184.
11. سید مهدی حسینی، مشاوره در آستانه ازدواج، تهران، مؤسسه انتشارات آوای نور، 1375، ص 71.
12. محمد تقی فلسفی، بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378، ج 2، ص 124.
13. اتوکلاین برگ، روان شناسی اجتماعی، ترجمه دکتر علیمحمد کاردان، تهران، نشر اندیشه، 1370، ج 1، ص 314.
14. روح اللّه الموسوی الخمینی، توضیح المسائل، قم، انتشارات جامعه مدرسین، مسئله 2252.
15. وسائل الشیعه، ج 4، ص 389.
16. الکافی، ج 5، ص 339.
17. همان، ج 2، ص 27.
18. مجمع البحرین، ج 6، ص 83، (ماده سلم)
19. محمد بن الحسن بن علی الطوسی، الامالی، قم، انتشارات دار الثقافة، 1414، ص 43.
http://www.hawzah.net/
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می
یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شرایط و معیارها گاهی عمومی هستند و گاهی اختصاصی، معیارهای اختصاصی را هر فرد با توجه به روحیه و امکانات و شرایط ویژه خود باید تعیین کند و بطور کلی میتوان گفت هر خصوصیت و ویژگی و شرطی که برای هر یک از زوجین اهمیت زیادی دارد، حتماً باید در هنگام انتخاب همسر مورد توجه قرار گرفته و بودن یا نبودن آن مورد توافق طرفین قرار گیرد.
اما شرایط عمومی فراوان هستند و اهم آنها عبارتند از:
1- ایمان و اخلاق خانوادگی و فردی، که پیامبر اکرم(ص) فرمود:أَیُّهَا النَّاسُ إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْءِیعنی ای مردم از خضراء دمن بر حذر باشید عرض شد یا رسول الله خضراء دمن چیست؟ فرمود: دختری خوبروی که در خانواده بدی تربیت شده باشد.[i] (خضراء دمن یعنی سبزه و گلی که رستن گاه او مزبله باشد)
ایمان و اخلاق خانوادگی موجب تقویت بنیان خانواده و سلامت و امنیت آن میشود؛ خانواده یا فردی که به لحاظ ایمان دینی و تقوا و اخلاق انسانی نارسا باشد نمیتواند موجب اطمینان و سلامت روانی آدمی باشد.
2- سلامتی جسمی و روحی و عقلی همسر باید مورد توجه قرار بگیرد.
3- در روایات ما سفارش شده همسرانی انتخاب کنید که از نظر آوردن بچه در وضعیت مطلوبی باشند[ii]، یا باکره باشند[iii].
4- همگونه بودن در رتبههای اجتماعی و اقتصادی، که موجب انس و محبت بیشتر گشته و زمینه تفاخر و فضل فروشی و تکبر و خود خواهی را از میان برمیدارد.
5- اگر سن همسر 3 الی6 و... سال کمتر از مرد باشد بهتر است چون به لحاظ جنسی زنها زودتر از رونق افتاده و مردها بیشتر فعال خواهند بود و با این تفاوت سنی این مشکل به حداقل خواهد رسید.
اما بعضی از معیارهای اختصاصی[iv] عبارتند از:
1-جمال و زیبایی ظاهری: جمال و زیبایی یک مسأله خط کشی شده و از پیش تعیین شده نیست، هر کسی ممکن است یک شی را جمیل بداند که دیگران آن جمال را در آن یافت نکنند و تا حدود زیادی پسند ظاهری معطوف به امور شخصی است سعی کنید از این جهت هر دو مقبول هم باشید.
2-شاغل بودن یا نبودن و شغل هر یک از زوجین اگر برای دیگری اهمیت دارد حتما باید رعایت شود.
3-اهل محل خاصی بودن یا نبودن هر یک از زوجین اگر برای دیگری اهمیت دارد حتما باید رعایت شود.
برای آگاهی بیشتر می توانید به کتاب ازدواج در اسلام دکتر سید رضا پاک نژاد و ازدواج در اسلام آیـت الله مشکینی و ازدواج در اسلام آیت الله ابراهیم امینی (چنان چه ترجمه آنان در دسترس باشد) مراجعه فرمایید.
[i]-الکافی ج: 5 ص: 332 حدیث4 و وسائلالشیعة ج: 20 ص: 35 حدیث 24963.
[ii]-مستدرکالوسائل ج : 14 ص : 1791- 5، وَ عَنْهُ ص أَنَّهُ قَالَ تَزَوَّجُوا الْوَدُودَ الْوَلُودَ فَإِنِّی مُکَاثِرٌ بِکُمُ الْأَنْبِیَاءَ
[iii] همان، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَزَوَّجُوا الْأَبْکَارَ فَإِنَّهُنَّ أَعْذَبُ أَفْوَاهاً وَ أَفْتَق.
[iv]این شرایط اگر چه از نظر اسلام اهمیتی ندارد اما از توجه و اهمیت دادن به آنها منع هم نکرده است از این رو این معیارها اگر برای طرفین ازدواج مهم است حتما باید انها را در نظر داشته باشند و رعایت کنند تا ازدواج آنها از این رهگذر دچار مشکل نشود.
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می
یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم