(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

برای داشتن ازدواجی سعادتمندانه

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



آدمی در طول زندگی خود، آنقدر فرصت ندارد که در هر کاری تجربه کسب کند و از اشتباهاتش درس بگیرد. با اینحال با هوش ترین و عاقلترین افراد، کسانی هستند که در تجربه های دیگران (بویژه تجارب علمی) سهیم می شوند. امروزه از طریق تجربه های علمی و تحقیقات پیشین، نتایجی بدست آمده است که بر اساس آن می توان یک ازدواج موفق را پیش بینی نمود. با توجه به این یافته ها نکاتی به جوانان پیشنهاد می گردد که در نظر گرفتن آن، احتمال ازدواج غلط را به کمترین حد ممکن می رساند:


۱- ازدواج امر مهمی است. تصمیمی است که برای یک عمر می تواند مسیر زندگی شما را تغییر دهد. پس هرگز چشمان خود را نبندید و این امر مهم را صرفا به اطرافیان نسپارید. در این راستا سهم شما باید به مراتب بیشتر از آنها باشد. در یک کلام…… « سنتی ازدواج نکنید»


۲- برای یک ازدواج خوب، لازم است چشم انداز واضح و روشنی از آینده داشته باشید. باید دقیقا بدانید که هدف شما از ازدواج چیست؟ چه خواسته های عینی و واقعی دارید؟ و در واقع معیارهای مشخص شما برای انتخاب همسر کدامست؟ لذا قبل ازآن باید شرایط زندگی خود را مرور کنید و خودتان را بیشتر بشناسید. در این خصوص، مطالعه، مرور قصه زندگی، مشاوره، اجرای تست های خود شناسی، شرکت در کارگاه های خودشناسی و …. می تواند مفید واقع شود.


۳- به یاد داشته باشید که نمی توانید خودتان را جدا از خانواده و اجتماعتان در نظر بگیرید. نمی توانید اصول و هنجارهای خانوادگی، اعتقادی و فرهنگی را نادیده بگیرید چرا که به هر حال این ویژگی ها بخشی از وجود شما را تشکیل داده است. لذا، قبل از تصمیم گیری برای ازدواج، با اعضای مهم خانواده مشورت کرده و موارد مهم از دید آنها را بررسی کنید.


۴- در شروع یک رابطه، خانواده را از تصمیم خود مطلع کنید. شاید در آغاز، این کار سخت به نظر برسد و نگران دخالت یا ممانعت از سوی خانواده باشید، اما بدانید که این کار بسیار آسانتر است از اینکه بعدا آنها را در برابر کار انجام شده قرار دهید و شاهد شوک و نگرانی شدید آنها باشید. ضمنا بدانید که والدین شما به هیچ وجه دوست ندارند، آنها را دور بزنید. قطعا بعدا مخالفت آنها شدید تر خواهد بود.


۵- اگر خانواده شما یا طرف مقابل، اصرار بر رسمی کردن رابطه دارند، آنها را توجیه کنید که لازم است برای شناخت بیشتر یکدیگر، وقت بیشتری بگذارید. خوشبختانه امروزه حتی خانواده های خیلی سنتی ضرورت کسب این شناخت را احساس می کنند و تا آنجایی که تجربه کاری مشاوران ازدواج نشان می دهد، شرایط را برای دیدار های لازم فراهم می کنند. البته هر خانواده، اصول و خط قرمزهای خود را دارد که بایستی محترم شمرده شوند.


۶- هرچند، شاید شما هم مانند بیشتر دختران و پسران امروزی ترجیح میدهید، دو نفری و در فضاهای رومانتیک؛ مانند پارک، کوه و کنار رودخانه با همدیگر ملاقات کنید؛ اما به یاد داشته باشید که در این فضای احساسی و البته گرم، نه شما و نه طرف مقابل، واقعا خودتان نیستید. در حالی که، بویژه در حضور خانواده، عملکرد طبیعی دارید. بنا بر این، برای شناخت بهتر و بیشتر، حتی الامکان سعی کنید ملاقات هایی را در بطن و با حضور خانواده دو طرف فراهم کنید. سفرها و دیدارهای خانوادگی طولانی می تواند فرصت فوق العاده ای برای شناخت فراهم کند. البته امید است، دیدگاه سنتی خانواده مانع این ملاقات ها نشود.


۷- برای شناخت بیشتر یکدیگر، وجود میزانی از ارتباط قبل از ازدواج مفید است اما لازم نیست این رابطه حتما طولانی یا خیلی نزدیک باشد. اگر مدت زمانی را صرف شناخت همدیگر کرده اید، برای تصمیم نهایی لازم است یک بررسی همه جانبه انجام دهید. در این خصوص شرکت در جلسات مشاوره قبل از ازدواج (به اتفاق همدیگر) می تواند مفید باشد.


۸- قبل از رسیدن به تصمیم قطعی، رابطه عاطفی عمیق بر قرار نکنید. هر چند وجود علاقه و زمینه ارتباط عاطفی برای انتخاب درست لازم است، اما دختر و پسری که در یک رابطه عاطفی عمیق درگیر می شوند، قدرت تصمیم گیری منطقی را از دست خواهند داد.


۹- تا زمانی که اشتیاق عاطفی و جسمانی نسبت به طرف مقابل، در خود احساس نکرده اید، ازدواج نکنید. امروزه دارا بودن حداقلی از علاقه و اشتیاق عاطفی و جسمی، لازمه یک ازدواج صحیح است. چرا که همسران امروزی، انتظارات عاطفی و جنسی بالایی از یکدیگر دارند و وجود کاستی هایی در این زمینه، همیشه قابل جبران نیست. پس اگر اطرافیان شما صرفا به خاطر اینکه فلان دختر یا پسر شرایط خوبی دارد و ……… شما را به ازدواج با او ترغیب می کنند و می گویند: « عشق بعدا ایجاد خواهد شد»، باور نکنید. ممکن است، این اشتیاق، هرگز ایجاد نشود و شما بمانید و ……. یک ازدواج سرد و بدون اشتیاق…..


۱۰- در گفتگو های هنگام خواستگاری، به علاقه، مزاج جنسی، انتظارات و دیدگاه های عاطفی و جنسی، حتما اشاره کنید. سعی کنید، چشم انداز واضحی از رابطه جنسی آینده بدست بیاورید (که با کمک مشاور ازدواج هم می توانید این اطلاعات را کسب کنید). هر فرد به لحاظ فیزیولوژیکی و هورمونی دارای سیستم انرژی منحصر به فرد بوده و تمایل جنسی منحصر به فردی دارد که در اکثر موارد این میزان قابل تغییر نیست. البته نگرش و مهارت های فرد برای رابطه جنسی قابل تغییر و اصلاح است ولی وضعیت مزاجی تغییر پذیری خیلی کمی دارد. پس اگر نمی خواهید، بعد از ازدواج با همسری روبرو شوید که از لحاظ تمایل جنسی خیلی با شما متفاوت است (و متأسفانه قابل تغییر هم نیست)، قبل از ازدواج، خجالت را کنار بگذارید و در این زمینه با طرف مقابل گفتگو کنید. البته قبول دارم که این کار بویژه در جامعه ما کمی دشوار است، لذا، در این مورد می توانید از مشاور ازدواج کمک بگیرید.


۱۱- برای کسب اطلاعات جنسی، لازم نیست قبل از ازدواج، وارد چنین رابطه ای شوید. حتی توصیه می شود که رابطه جنسی را حتی الامکان به بعد از رسمی شدن رابطه موکول کنید. به هر حال، تجربه نشان می دهد که وجود رابطه جنسی قبل از ازدواج، بویژه رابطه مکرر، می تواند موجب کاهش انگیزه طرفین برای ازدواج بشود.


۱۲- اگر درست یا غلط، وارد یک رابطه نزدیک و طولانی مدت شده اید و در حال حاضر می خواهید با این فرد ازدواج کنید، نحوه تعامل شما در این مدت، اطلاعات مفیدی در اختیارتان می گذارد که می توانید بر اساس آن تصمیم درستی بگیرید. پس به اتفاق یکدیگر، محاسن و مشکلاتی را که در این مدت با هم داشته اید، مرور کنید. در واقع ترازویی در مقابل خود بگذارید و لحظه های خوب و دشوار رابطه را تفکیک کنید. از خود و از یکدیگر بپرسید: «کدامیک سنگین تر بوده است؟ لحظه های خوب یا نه چندان خوب؟». برای ارزیابی بهتر وجود فرد سومی مانند یک دوست با تجربه ، عضو عاقل خانواده و یا مشاور مجرب می تواند مفید واقع شود. البته برخی از مشکلات قابل حل و اصلاح هستند اما برخی دیگر به خصوصیات شخصیتی شما و طرف مقابل مربوط بوده و متأسفانه در طول زندگی مشترک با آَن دست و پنجه نرم خواهید کرد. لذا، اگر رابطه دشواری با هم داشته اید، شاید صلاح اینست که این رابطه را ادامه ندهید.


۱۳- فراموش نکنید که عشق، شرط لازم برای یک ازدواج موفق است اما «هرگز کافی نیست». پس هیچگاه صرفا به خاطر عشق و بدون در نظر گرفتن شباهت شخصیتی، خانوادگی و …. ازدواج نکنید. بسیارند دختران و پسران عاشقی که به خاطر خصوصیات شخصیتی خاص خود نمی توانند با هم سازگار شوند و رابطه پر فراز و نشیبی با هم برقرار می کنند. بعلاوه، در ازدواج های بدون شباهت خانوادگی و فرهنگی، عشق و علاقه دوامی نخواهد داشت.


۱۴- یک عامل مهم، که رضایت زناشویی بعد از ازدواج را تضمین می کند، سلامت روانی و شخصیتی همسر است. بویژه بین بعضی از اختلالات روانی و شخصیتی با مشکلات زناشویی رابطه زیادی وجود دارد که البته از حوصله این بحث خارج است. پس قبل از تصمیم گیری نهایی، از سلامت روانی خود و همسر آینده مطمئن شوید. بدین منظور می توانید در جلسات مشاوره قبل از ازدواج شرکت کنید. اگر مشاور شما صلاح ببیند، اجرای تست روانشناختی را به شما پیشنهاد خواهد داد.


۱۵- خصوصیات شخصیتی همسران می تواند روی موفقیت ازدواج آنها تأثیر بگذارد. مثلا مطابق با تحقیقات پیشین، افراد انعطاف پذیر همسران راضی تری دارند و برعکس، همسران افراد خود شیفته، از ازدواجشان ناراضی تر هستند. از سوی دیگر، هماهنگی یا شباهت شما و همسرتان از لحاظ ویژگی های شخصیتی، در آینده ازدواجتان تعیین کننده خواهد بود. حال با پذیرش این نکته که این خصوصیات، در طول زندگی افراد تغییر زیادی نخواهد کرد، این موضوع مهمتر خواهد شد. پس، قبل از ازدواج، حتما از خصوصیات شخصیتی خود و طرف مقابل، اطلاعات دقیقی بدست بیاورید. در این زمینه، شرکت در مشاوره قبل از ازدواج و اجرای آزمون (مثلا MMPI2) پیشنهاد می شود، با یک بررسی درست کارشناسانه اطلاعاتی برایتان روشن می شود که حتی بعد از سالها رابطه قبل از ازدواج هم نخواهید توانست به آن برسید.


با سپاس فراوان از دکتر اعظم صالحی – متخصص مشاوره خانواده


بررسی اثرات کافئین بر بدن

تاثیر زیبایی در ازدواج

ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم

 . 

برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتیاجتماعی و زیست محیطیبه مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه  و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر  مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 


دقت در انتخاب همسر ، یک ضرورت است و مسامحه و بی‏توجهی ، پشیمانی را در پی خواهد داشت. اما برا ی خیلی ازجوانان این سئوالات پیش می آید که معیار های حقیقی برای انتخاب همسر از نگاه دین و شرع چیست و دین آسمانی ما بر چه ملاک هایی تاکید دارد. معیارها و خصوصیات زیر ، در گزینش همسر لازم است در نظر گرفته شوند:


الف) همسر دیندار انتخاب کنید ، زیرا دینداری دختر و پسر جوان، حفظ حریم عفت، حیا، نجابت و غیرت را در پی خواهد داشت. جوانی نزد پیامبر صلی الله علیه ‌و آله آمد و از وی درباره ی ازدواج رهنمود خواست. رسول خدا صلی الله علیه‌وآله فرمود: « آری، ازدواج ‏کن و بر تو باد که همسری دیندار انتخاب نمایی».

رسول خدا صلی الله علیه‌ و آله مؤمنان را هم‏شأن و همتای هم می‏دانست. زیرا در نگاه او ، بهترین شرافت، ایمان بود .


پیامبر درباره گونه‏های انتخاب همسر توسط برخی از مردم، چنین بیان داشت: «برخی برای انتخاب همسر، به مال یا دین یا زیبایی یا به نسب او توجه دارند ، امّا بر شما باد که با دینداران ازدواج کنید.»


پیامبر، همسرگزینی بر محور ثروت یا زیبایی و منهای دینداری را نهی کرده، می‏فرماید: «هرکه با زنی برای مالش ازدواج کند ، خداوند او را به مال وی واگذار خواهد کرد و هرکه با او برای زیبایی‏اش ازدواج کند، در او چیزی که خوشایند نیست، خواهد دید و هر که با وی برای دینش ازدواج کند ، خداوند تمام این مزایا را برای او جمع خواهد کرد».


ب) به اخلاق توجه کنید ، چون اخلاق، اساس و شیرازه ی پایداری و استحکام زندگی زناشویی است و بی‏شک، سوء اخلاق، بی‏احترامی و نامهربانی‏هایی را در پی داشته و فروغ محبت را خاموش خواهد ساخت. پیامبر می‏فرماید: «هرگاه برای دختر شما خواستگاری آمد که دین و اخلاقش را می‏پسندید ، قبول کنید و گرنه در سطح جامعه، فتنه و فساد بسیار می‏گردد».


ج) به دلیل تأثیرپذیری دختر و پسر از خانواده و محیط رشد ، اصالت خانوادگی تعیین‏کننده است. از این رو، در کلام پیامبر صلی الله علیه‌ و آله چنین آمده است: « با فلان گروه ازدواج کنید که مردانشان عفت دارند ، پس زنانشان هم عفیف هستند ، و با آن گروه ازدواج نکنید که مردانشان بی‏عفتی نموده‏اند ، زیرا زنانشان هم بی‏عفت شده‏اند».


د) به همتایی (کُفْوِ همدیگر بودن) ، توجه کنید. این ویژگی، به نوعی لزوم هماهنگی، همگرایی، تناسب و سنخیت روحی، اخلاقی و جسمی میان دختر و پسر را توصیه می‏کند ، تا زندگی مشترک، استوارتر، پرثمرتر و لذّت‌بخش‏تر گردد. رسول خداصلی الله علیه ‌و آله می‏فرماید: « به همتایان خود ، زن بدهید و از همتایان همسر بگیرید».

همتایی، گونه‏های مختلفی دارد ، مانند همتایی دینی، فرهنگی ، اخلاقی ، علمی، جسمی، زیبایی، سنی، مالی، خانوادگی ، اجتماعی ، روحی و روانی.

هرکه با زنی برای مال او ازدواج کند ، خداوند او را به مال وی واگذار خواهد کرد و هرکه با او برای زیبایی‏اش ازدواج کند، در او چیزی که خوشایند نیست، خواهد دید و هر که با وی برای دینش ازدواج کند ، خداوند تمام این مزایا را برای او جمع خواهد کرد».

رسول خدا صلی الله علیه‌ و آله مؤمنان را هم‏شأن و همتای هم می‏دانست. زیرا در نگاه او ، بهترین شرافت، ایمان بود و تناسب در آن، در نظر آن حضرت، جایگاه خاص خود را داشت و بر گونه‏های دیگر مقدم بود.


ه) معیار زیبایی ، به عنوان یک امتیاز در شیرینی و صفای زندگی مؤثر است ؛ اما در اولویت‏بندی معیارها، در رتبه اول قرار ندارد ، زیرا رسول خدا صلی الله علیه‌وآله فرمود: « نباید حسن چهره زن را بر حسن دینداری او برتری داد».



بررسی اثرات کافئین بر بدن

نکته ی کلیدی در انتخاب همسر مناسب


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



نکته ی کلیدی در انتخاب همسر مناسب این است که بدنبال شخصی با «شخصیت» و «منش» خوب باشید نه فردی که تنها از محبوبیت برخوردار است. اکثر ما در ابتدا جذب کسانی می شویم که یک ویژگی شاخص شخصیتی دارند: توانائی آنها در خنداندن ما، نرمی و لطافت آنها، علاقه به دوچرخه سواری و… . در حالیکه هر یک از این ویژگی ها می توانند لذت بخش نیز باشند . اما در خوشبختی شما تعیین کننده نیستند.


این منش و رفتار یک شخص است که تعیین می کند آن فرد چگونه با خود، شما و در نهایت روزی با بچه های شما رفتار خواهد کرد.

منش و رفتار، زیر بنا و اساس هر رابطه ی سالم است. چنانچه رابطه را یک «کیک» فرض کنیم، ویژگی های شخصی مانند خامه و افزودنیهای روی کیک و «منش» و شخصیت فرد به مثابه خمیر مایه ی کیک می باشد.


در این مجموعه مقالات شش ویژگی بنیادی را که می بایست در شخصیت همسر خود بدنبالش باشید، به شما معرفی می کنیم. این ویژگی ها واحدهای ساختمانی یک شخصیت و منش خوب محسوب می شوند. به جای پرسیدن این سؤال که: «آیا همسرم مرا دوست دارد؟»می بایست از خودتان بپرسید که: «آمادگی و قابلیت او در عشق ورزیدن چه میزان است؟» همین و بس. نکته ی مهم: به خاطر داشته باشید که هر آنچه را که می خوانید در ارزیابی خود و خصوصیات شخصی خودتان نیز به کار بندید!


تعهد به رشد شخصی

چنانچه بتوانید کسی را بیابید که به رشد شخصیتی خود و دیگری متعهد و پایبند باشد، از همان ابتدا بسیاری از مشکلاتی را که عده ی کثیری از زوج ها با آن روبرو هستند ، نخواهید داشت.


تعهد به رشد شخصی به این معناست که: همسرتان متعهد می شود که تا سرحد امکان برای اینکه همسر بهتری باشد، بیاموزد. هنگامی کسی را دوست دارد که برای رشد، شکوفائی و تحول شخصی او ارزش و بهای زیادی قائل است. در نتیجه به سهولت و آسانی رابطه تان از همان ابتدا تضمین شده است.


صرف نظر از اینکه بگو مگوی کوچکی است یا یک بحران بزرگ، می بایست که همسرتان مایل باشد که با استفاده از تمامی منابع موجود به منظور این مهم که چگونه همسر مهربان تر و دلسوزتری باشد، بیاموزد و یاد بگیرد.


همسر متعهد به رشد شخصی مایل است که به اشکال مختلف از قبیل: کتاب، نوار، سخنرانی، سمینار و در صورت لزوم مشاوره و روانکاوری، کمک و راهنمایی دریافت کند. بسیاری از روابط هنگامی که یکی از طرفین نیاز به اصلاحات را تشخیص داده ولی دیگری از همکاری سرباز می زند، دچار بحران می شوند. این چیزی است که می بایست در ابتدای رابطه به آن توجه داشته باشید. زیرا روزی چشم باز کرده و می بینید در یک بحران خانوادگی همسرتان عقیده ای به مشاوره ندارد و یا لجبازتر از آن است که یک کتاب بدست بگیرد و راجع به اینکه چگونه می توان یک رابطه را نجات داد، چیزهائی بیاموزد.


این برنامه ریزی احساسی و یا کوله بار احساسات حل و فصل نشده ی ما نیست که باعث شکست روابط می شود، بلکه انکار و نادیده گرفتن آنهاست که منجر به تخریب روابط می شود. در اینجا منظوراین است که همسرتان می بایست این موضوع را که او نیز با معلولیت ها و نقائصی به رابطه آمده است، بپذیرد. خواهید دید که این خضوع رابطه ی شما را از اینکه به یک میدان نبرد تبدیل شود، بازخواهد داشت. مهم است، کسی را پیدا کنید که نه تنها به بزرگ شدن و رشد شخصی علاقمند است، بلکه در این راستا کاری نیز صورت می دهد.


سؤالاتی که می توانید در رابطه با «تعهد به رشد شخصی» از همسرتان بپرسید:

۱- ظرف ده سال گذشته در رابطه با عواطف و احساسات خود چه چیزی آموخته اید؟ این آموخته هایتان چه تغییراتی را در شما ایجاد کرده اند؟

۲- از روابط گذشته ی خود چه آموخته اید؟ در روابط فعلی خود تا چه حد متفاوت عمل می کنید؟

۳- بزرگترین نقاط ضعف شما کدامند و فکر می کنید منشاء و خاستگاه آنها چیست؟

۴- چنانچه از همسر قبلی شما پرسیده شود که بزرگترین شکایت های خود را از شما بیان کند، چه خواهد گفت؟ آیا با نظر او موافقید یا خیر؟

۵- هنگامی که در گذشته، شما و یا روابطتان دچار بحران می شدند، از چه منابعی کمک می گرفتید؟ (کتاب، مشاوره، روانکاوی و..) آیا مفید واقع می شدند؟

۶- ظرف پنج سال آینده، می خواهید چه تغییراتی کرده باشید؟ مایلید از چه بخشها و یا چه ویژگیهائی از خود رهائی یابید؟ خصوصیاتی که مایلید واجد آنها باشید کدامند؟


ابراز روحی و احساسی


داشتن یک رابطه ی صمیمی به معنای در یک خانه زندگی کردن، نیست، بلکه به معنای سهیم شدن احساسات با یکدیگر می باشد. از این روست که دومین ویژگی که می بایست در همسر آینده خود بدنبال آن باشید، باز بودن روحی و احساسی است. به این معنی که همسرشما: احساس دارد، می داند که چه احساسی دارد، مایل است که آن احساسات را با شما در میان بگذارد، می داند که «چگونه» آن احساسات را به شما بیان کند.

عذر و بهانه ی بیشماری از طرف مردان و زنانی شنیده ام که در روابطی ناشاد بوده اند و این شکایت را داشته اند که همسرشان نمی تواند احساسات خود را بیان کند. «پدرش هیچوقت به او نگفته است که دوستش دارد. بنابراین او هم نمی تواند به من بگوید که مرا دوست دارد». «شوهر قبلیش خیلی او را رنجاند. بنابراین او از اینکه بمن بگوید که دوستم دارد مشکل دارد. »


تمامی ارزیابی های فوق دقیق بودند، اما نشان می داد که از توجه به یک نکته غافل مانده اند: چنانچه همسرتان نتواند احساسات خود را به کلمه کشیده و آنها را با شما در میان بگذارد، آمادگی یک رابطه ی صمیمی را ندارد.


رابطه با کسی که از لحاظ احساسی بسته می باشد، چه فایده ای دارد؟ ماندن در رابطه با کسی که نمی تواند احساسات خود را با شما سهیم شود، شکلی از «خود تنبیهی» است.


یک تعریف دیگر «باز بودن روحی و احساسی» ، «سخاوت» احساسی است. از کلمه ی سخاوت معمولاً این معنی استنباط می شود که به عنوان مثال، شخصی از لحاظ مالی سخاوتمند است و یا از وقتش براحتی برای دیگران مایه می گذارد و …… اما در اینجا منظورم این است که همسری را پیدا کنید که در رابطه با عشق خود با شما سخاوتمند باشد و این سخاوت احساسی بدین معناست که «آزادانه» و «به وفور» و بی هیچ «محدودیتی» از عشق خود، به شما ببخشد. به عبارت دیگر همسری که از لحاظ روحی سخاوتمند است کسی است، که به شما بگوید چقدر شما را دوست دارد و به شما نیز نشان دهد که تا چه میزان قدر و ارزش شما را می داند و در اینجا منظورم سالی یکبار، آنهم فقط در سالگرد ازدواجتان، یا فقط وقتی که شما او را تهدید می کنید که ترکش خواهید کرد، نیست. شما استحقاق آن را دارید که همسرتان، عشق و قدردانی خود را به شکلی ثابت و همیشگی به شما نشان دهد.


چنانچه همسرتان نتواند احساسات خود را به کلمه کشیده و آنها را با شما در میان بگذارد، آمادگی یک رابطه ی صمیمی را ندارد.


نقطه مقابل سخاوت روحی، «خساست روحی» می باشد. بدین معنی که همسرتان عشق و احساسات خود را از شما دریغ کند. گوئی که «موجودی» او چنان محدود است که تنها مقادیر ناچیزی از آن را به شما ارائه می دهد. کسانی که از لحاظ احساسی خسیس هستند، عملاً شما را وادار می کنند که از آنها «گدائی عشق» کنید. بطوری که مجبور باشید احساسات آنها را بزور از آنها بیرون بکشید. در غیر اینصورت چیزی به شما نشان نمی دهند و متعاقب آن نیز از شما انتظار دارند که خرده نانی را که به شما داده اند، همه جا جار بزنید و آن را بزرگ جلوه دهید. چنین کسانی به احتمال زیاد هرگز نیاموخته اند که چگونه «دوست بدارند»، اما این مشکل خود آنان است، نه مشکل شما. چنانچه بدنبال یک شغل «تمام وقت» معلمی نیستید، از رابطه با کسانی که از لحاظ احساسی خسیس می باشند، برحذر باشید.


باز بودن احساسی همسرتان، به شما امکان می دهد که به درونیات او دسترسی داشته باشید.


باز بودن عاطفی یک شخص، کلید قلب او را به شما می دهد


تحقق قولی که در ابتدای ازدواجتان به یکدیگر دادید نیز چیزی جز این نیست. هرگز به چیزی کمتر از آن قناعت نکنید.


سؤالاتی که در رابطه با باز بودن احساسی همسرتان، می توانید از او بپرسید:

۱- آیا در هنگام بیان احساسات خود با کسانی که دوستشان دارید، احساس راحتی می کنید؟ در حال حاضر در زندگی خود به چه کسی می گوئی که: «دوستت دارم؟»

۲- صحبت راجع به چه احساساتی بیش از بقیه برایتان مشکل است؟ صحبت راجع به کدامین احساسات برایتان ساده است؟ آیا این موضوع با گذشت زمان تغییری نیز کرده است؟

۳- آیا بخش هائی از وجود شما هستند که صحبت راجع به آنها با دیگران برایتان راحت نیست؟ فکر می کنید که چرا اینطور است؟

۴- معمولاً چه وقت دلتان را می گشائید و از احساسات خود با دیگران صحبت می کنید؟ بعد از اینکه این کار را کردید، چه احساسی دارید؟

۵- آیا فکر می کنید که عدم توانائیتان در بیان احساسات، در روابط شما مشکلاتی سبب شده باشد؟

۶- چنانچه از نزدیکان شما بپرسم که آیا از لحاظ روحی و احساسی باز هستید یا خیر، چه خواهد گفت؟


 


عشق های آینه وار


زن شکایت می کرد که هیچگاه نمی تواند به شوهر خود اعتماد کند. هنگامی که از شوهر او پرسیدم که آیا این اتهام همسر خود را قبول دارد یا نه، در دفاع از خود گفت: «من فقط وقتی دروغ می گویم که راحت نتوانم راستش را بگویم.» قسمت وحشتناک داستان این است که مرد واقعاً باور داشت که بی صداقتی او اصلاً اشکالی ندارد.


صداقت، درستی و قابل اعتماد بودن از ضروری ترین اجزاء یک رابطه ی سالم می باشند. دانستن این موضوع که می توانید روی همسر خود حساب کنید، حس امنیت فوق العاده ای به شما خواهد داد، چرا که او در همه حال با شما صادق می باشد. از طرف دیگر چنانچه در ترس دائمی از اینکه همسرتان به دلائلی به شما دروغ بگوید، زندگی کنید، هرگز نخواهید توانست که در رابطه تان بیاسائید و همواره در تنش، تردید و انزجار بسر خواهید برد. اثرات دراز مدت عشق ورزیدن به کسی که به او اعتماد ندارید، برای اعتماد بنفس شما و نیز رابطه تان مخرب خواهد بود. یکی از مخرب ترین راه هائی که زوجین می توانند عشق، شور و حرارت رابطه ی خود را بکشند و صمیمیت را از بین ببرند، بازگو نکردن حقیقت است.


این امکان وجود دارد که کسانی که به کرات حقیقت را «دستکاری» می کنند، نسبت به دنیا این نگرش را داشته باشند که: «زندگی آنقدرها هم منصف نیست.» اینگونه افراد، به بی صداقتی خود تنها به عنوان یک استراتژی به منظور رسیدن به منافعشان می نگرند. به عبارت دیگر، یقیناً اشکالی در سیستم ارزشی آنان به طور ذاتی وجود دارد. وقتی شما با یک دروغگو زندگی می کنید، در نهایت خواهید دید که دروغ های او را می پوشانید و خود نیز به مانند او به یک دروغگو مبدل می شوید.


 


پیدا کردن همسری که درست و صادق باشد به معنای جستجوی:

کسی است که با خود صادق باشد: انسانهای زیادی وجود دارند که به شما دروغ نمی گویند، اما به خودشان دروغ می گویند. صداقت از خود شخص شروع می شود. بدین معنی که می بایست از کسانی که استاد خود فریبی هستند، برحذر باشید. ممکن است به خود بقبولانید که همسرتان انسان صادقی است، اما بیاد بیاورید که او از رویاروئی و پذیرفتن خیلی از مشکلات خود اجتناب می ورزد. در اینجا موضوع این نیست که او دروغگو است، می توان گفت که او چندان با خودش صادق نیست.


آیا همسرتان تحت عنوان معامله و تجارت به مشتریان و یا همکاران خود دروغ می گوید؟ آیا همسرتان حقیقت را راجع به زندگی خود از خانواده اش پنهان می کند؟ آیا همسرتان اغلب کارهائی را که شما فکر می کنید از روی بی صداقتی است، توجیه می کند؟ چنانچه در صداقت همسرتان مردد هستید، حس احترام خود را نسبت به او از دست خواهید داد و مشکل خواهید توانست که به رفتار او در قبال خود اعتماد کنید.


چه احساس فوق العاده ای است ، کسی را دوست داشته باشیم که بارها و بارها به من ثابت کرده است که می توانم همواره به صداقت و راستگوئی او اعتماد کنم.


یک همسر صادق:

۱- هیچ قسمتی از شخصیت خود را از شما پنهان نخواهد کرد.

۲- اینطور نیست که به خاطر دفاع از خود، فقط آنچه را که شما دوست دارید بشنوید، به شما بگوید.

۳- بدون اینکه مجبور باشید با سیاست و یا با زور حقیقت را از او بیرون بکشید، خودش تمامی حقیقت را با شما در میان خواهد گذاشت.

۴- به دنبال همسری باشید که در رابطه با احساسات خود رک و صادق باشد و اعمال و گفتارش با یکدیگر همخوانی داشته باشد.

هنگامی که همسرتان به طور دائم و همیشگی با شما صادق است، طبیعتاً به او اعتماد خواهید کرد.

سؤالاتی که در رابطه با صداقت می توانید از همسر خود بپرسید:

(پرواضح است که چنانچه همسرتان یک دروغگوی درمان ناپذیر باشد، به سؤالات زیر صادقانه پاسخ نخواهد داد. به احساسات خود اعتماد کنید و مراقب حرکات و رفتارهایش باشید تا که دریابید پاسخ هایش منعکس کننده ی صداقت او هستند، و اینکه آیا می توان به او اعتماد کرد یا خیر.)

۱- آیا فکر می کنید که زن و شوهر می بایست در رابطه با همه چیز با یکدیگر صادق باشند، یا اینکه می توانند، چیزهائی را برای خود خصوصی نگه دارند؟ به عنوان مثال…؟

۲- آیا در روابط خانوادگی کسی به شما دروغ گفته یا خیانت کرده ؟ چه اتفاقی افتاد؟ چه احساسی در شما بوجود آمد؟

۳- آیا هرگز در روابط خانوادگی دروغ گفته یا خیانت کرده اید؟ چه اتفاقی افتاد؟ آیا دوباره این کار را انجام خواهید داد؟

۴- چنانچه بخواهید دروغ بگوئید، در مورد چه چیزهائی در رابطه تان دروغ خواهید گفت؟ وضعیت شغلی، روابط با دوستان یا… .

۵- اگر از اطرافیانتان بپرسیم که آیا صادق و قابل اعتماد بودید یا خیر، چه جواب خواهد داد؟ چرا؟

۶- فکر می کنید اساساً چه کارهائی «درست» و چه کارهائی «غلط» هستند و انجام دادن چه کارهائی برای شما مسئله ای نیست (تقلب در پرداخت مالیات بردرآمد، لوازم اداره یا محل کار را به خانه آوردن، ریختن زباله و آشغال در خیابان، برداشتن پولی که پیدا کرده اید و…)؟

۷- آیا همین حالا نیز با من صادق هستید؟ (مراقب عکس العمل چشمهای او باشید!)


دوست داشتنی اما بی تعهد

بسیاری از افراد آمادگی داشتن رابطه ای جدی را ندارند. ممکن است این افراد حتی بسیار نیز دوست داشتنی باشند، ممکن است حتی شما را نیز خیلی دوست داشته باشند؛ اما چنانچه به سطح مورد قبولی از پختگی و مسئولیت پذیری نرسیده باشند، احساس خواهید کرد که بیشتر یک بچه را به فرزند خواندگی گرفته اید تا اینکه «معشوقی» برای خود یافته باشید. می بایست آن دسته از ما که از «ناجی بودن» لذت می بریم، به هنگام انتخاب همسر مصرانه به ویژگی فوق تاکید داشته باشیم؛ وگرنه در نهایت خواهید گفت: «همسرم را بی نهایت دوست دارم، اما ای کاش کمی بزرگ می شد!»


در زیر برخی از نشانه هائی که دال بر پختگی همسرتان، در نتیجه آمادگی او برای داشتن یک رابطه می باشند، آورده شده است:

همسرتان می تواند، از خود خوب مراقبت کند. و قادر خواهد بود که:

برای تامین اقتصادی خود نتیجه تلاش کرده و نتیجه مناسب می گیرد.

مکان زندگی خود را تمیز نگه دارد.

خوب تغذیه کند.

ممکن است اینطور فکر کنید که شوخی می کنیم، اما بسیار جدی هستم! داستان های بیشماری از مردها و زنهائی شنیده ایم که عاشق کسانی بودند که نمی توانستند از خود مراقبت کنند ، بزرگسالانی بودند که همیشه یا بیکار بودند یا از خانواده و دوستان خود پول قرض می گرفتند و یا در سردرگمی زندگی می کردند.


دنیای خارجی ما انعکاسی از دنیای درونمان است


آیا همسرتان مسئولیت پذیر است؟ مسئولیت پذیری به این معنی است که به آنچه وعده داده ای، عمل کنی. به این معنی است که فراموش نمی کنید صورتحساب ها را پرداخت کنید، سر قول خود می ایستید، به موقع قرار ملاقاتهایتان می رسید و دیگران را به اصطلاح «نمی کارید». مسئولیت پذیری این نیست که «بگوئید» مسئولیت پذیرید. مسئولیت پذیری، «مسئولانه» عمل کردن است. مسئولیت پذیری یک «مفهوم نیست، یک «عمل» است.


بخشی از پختگی و مسئولیت پذیری این است که «مسئول» و یا «پاسخگو» باشیم. ما مسئولیت زیادی به بچه ها واگذار نمی کنیم، زیرا می دانیم که به قدر کافی پخته نیستند تا از عهده آن برآیند. وقتی همسری «غیرمسئول» پیدا می کنید، در واقع بچه ای را برای خود یافته اید که فقط بدن و اندامی بزرگسالانه دارد.


چنین همسری ممکن است دوست داشتنی باشد. حتی ممکن است شنونده و غمخوار خوبی نیز باشد، اما یقیناً آمادگی رابطه ای بزرگسالانه و تمام عیار را ندارد. چنانچه از اینکه همیشه مایوس و سرخورده تان بکنند، ناراحت نمی شوید، می توانید با چنین کسی ازدواج کنید.هر کس استحقاق آن را دارد که دوست داشته شود. اما هر کس آمادگی پذیرش مسئولیت یک رابطه ی «بالغانه» را ندارد. چنانچه اگر همسرتان «کودک» نباشد («بالغ» او شکل گرفته باشد)، می توانید با او رابطه ی موفقی داشته باشید.


مسئولیت پذیری، «مسئولانه» عمل کردن است. مسئولیت پذیری یک «مفهوم نیست، یک «عمل» است.


آیا همسرتان واجد حس احترام است؟ یکی از نشانه های پختگی بچه ها، حس احترام آنها نسبت به جهان پیرامون آنها و مردم می باشد. به عنوان مثال «کودکی» که حریم هیچ چیز را محترم نمی شمارد و اسباب بازی های برادر خود را بر می دارد، باید بیاموزد که به چیزی که مال او نیست، دست نزند، یا مثلاً بعد از خوردن کلوچه و شیر برای عصرانه، به جای رها کردنشان روی میز می آموزد که به وقت مادر خود احترام بگذارد و آنها را توی یخچال برگرداند یا به جای داد زدن و کوبیدن روی میز رستوران، می آموزد که به محیطی که در آن است، احترام گذاشته و رفتار خود را تعدیل کند.


چنین همسری ممکن است دوست داشتنی باشد. حتی ممکن است شنونده و غمخوار خوبی نیز باشد، اما یقیناً آمادگی رابطه ای بزرگسالانه و تمام عیار را ندارد.


به منظور درک اینکه آیا همسرتان مسئولیت پذیر است یا خیر، دقت کنید که برای موارد زیر چقدر احترام قائل است:


احساسات شما، حریم شما، وقت شما، متملکات شما، متملکات خودش، محیط زندگیمان، کارکنانش، رئیسش، همکارانش و احساسات دیگران.


 


سؤالاتی که می توانید در رابطه با پختگی و مسئولیت پذیری از همسر آینده خود بپرسید:

۱- آیا معمولاً به موقع به قرار ملاقاتهایتان می رسید؟ یا اینکه معمولاً با تأخیر می رسید؟

۲- در چه زمینه هائی بیش از بقیه «غیرمسئول» هستید (پول، سلامتی، برگرداندن تلفن ها و…)؟

۳- آیا تا به حال از شغلتان اخراج شده و یا استعفا داده اید؟ در صورتی که اخراج شده اید، دلائل آن چه بوده اند؟

۴- آیا در روابط خود بیشتر در نقش «حمایتگر» و یا حمایت شونده» ظاهر می شوید؟

۵- چنانچه از اطرافیانتانان، بپرسند که آیا مسئولیت پذیر بوده اید یا خیر، چه خواهند گفت؟ فکر می کنید که مبنای این قضاوت آنان بر چه اساسی است؟

۶- آیا فکر می کنید که برای احساسات دیگران، احترام لازم را قائل هستید؟

۷- آیا معمولاً وقتی که از دیگران چیزی قرض می گیرید، آن را پس می دهید؟ آیا این کار را به موقع انجام می دهید؟

۸- چه احساسی نسبت به زباله ریختن در خیابان دارید؟


توجه: گذشته از پرسیدن سؤالات فوق، به طرز زندگی او نیز دقت کنید، سبک زندگی عملی او هر آنچه را که می بایستی در رابطه با این ویژگی بدانید، به شما خواهد گفت.


کتاب آیا تو آن گمشده ام هستی؟- نوشته باربارا آنجلیس، با تلخیص

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان