(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

یک رابطه موفق و کامل چه ویژگیهای دارد؟


یک رابطه زناشویی طولانی مدت که درکمال آرامش و موفقیت ادامه می یابد چه ویژگیهایی می تواند داشته باشد؟اگر می توانستید راز یک رابطه سالم و شاد طولانی مدت را پیدا کنید، چه کار می کردید؟ محققان 633 زوج را مورد تحقیق و بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که زوج های شادی که برای مدتی طولانی در کنار هم بوده اند در 9 مورد اشتراک داشته اند. آنها همچنین دریافتند که این زوج ها همیشه در یک رابطه آرمانی و کامل و بدون مشکل نبوده اند.
 
یک رابطه موفق و کامل چه ویژگیهای دارد؟

همه چیز نمی تواند عالی باشد و حتی آنهایی که برای مدتی طولانی در کنار یکدیگر بوده اند نیز با مشکلات و چالش هایی در زندگی خود مواجه بوده اند. اما نکته مشترکی که بین همه آنها وجود دارد «همراهی و مشارکت» است. آنها کارها را با هم انجام می دهند، با هم با مشکلات مواجه می شوند و در مورد مسائل بحث می کنند و آنها را با هم به اشتراک می گذارند. در اینجا 9 علامت یک رابطه با ثبات و رضایت آمیز ذکر شده اند، اگر شما هم در رابطه زناشویی خود این گونه هستید بدانید که راهی درست را در پیش گرفته اید:
علامت های یک رابطه سالم چه چیزهایی هستند؟
1. یکدیگر را دوست دارید و تحسین می کنید
مسلما عشق شرط اول یک رابطه شاد و رمانتیک است و تعجبی ندارد که در صدر این لیست قرار گرفته است. اما آنچه که همراه با آن باید باشد، یعنی تحسین، با اینکه یکی از عوامل کلیدی در بقای عشق است، بیشتر وقت ها نادیده گرفته می شود. هیچ گاه نباید شریک زندگیتان را دست کم بگیرید، یا توجه و محبتتان را از او دریغ کنید. با مهربانی های کوچک، با تشکر، درست کردن یک فنجان قهوه، به او نشان دهید که او را دوست دارید و تحسین می کنید. این کارهای کوچک اثری بزرگ بر رابطه شما خواهند گذاشت.
2. به راحتی افکار و احساساتتان را با هم در میان می گذارید
در یک رابطه سالم شما می توانید حرف دلتان و احساستان را به همسر خود بگویید بی آنکه مورد تمسخر واقع شده و یا نادیده گرفته شوید. این که چنانچه چیزی شما را آزار می دهد بتوانید آن را با شریکتان به اشتراک بگذارید و در رابطه آن صحبت کنید از اهمیت زیادی برخوردار است، خواه این مسئله شخصی و مربوط به خودتان باشد و یا اینکه در رابطه با زندگی مشترکتان باشد. ارتباط راحت و انتقاد سازنده فرصتی است برای هر دوی شما که به خودتان نگاهی بیندازید و رشد و تغییر کنید.
3. با هم تصمیم می گیرید و بار مسئولیت ها را تقسیم می کنید
از پرداخت قبوض گرفته تا بیرون بردن زباله و تمیز کردن خانه، زوج های سالم وظایف روزانه خود را به صورت یک تیم انجام می دهند و رابطه خود و کارهای منزل را همراه با هم پیش می برند. این بدین معنی نیست که لزوما کارها باید به صورت مساوی تقسیم شوند. بلکه دو طرف باید همراه با هم تصمیم بگیرند که چه کسی چه کاری را انجام دهد و تقسیم وظایف کنند تا مشکلی در این رابطه پیش نیاید.
4. تلاش می کنید چالش ها را به صورت سازنده حل و فصل کنید
به جای دعوا و مرافعه  و ضربه وارد کردن به یکدیگر، در یک رابطه پایدار زوجین هنگام رویارویی با چالش های حساسی مثل چگونه گذراندن تعطیلات و یا انتخاب محل زندگی، با مهارت تمام با آنها مواجه می شوند و با احترام گذاشتن به یکدیگر و تمرکز بر پیدا کردن راه حل هایی که هر دو نفر راضی باشند آنها را پشت سر می گذارند.
5.  رابطه جنسی سالمی دارید
این که رابطه جنسی در زندگی زناشویی از اهمیت ویژه ای برخوردار است بر هیچکس پوشیده نیست. اینکه شما دوستان خوبی باشید مسئله ای اساسی است، ولی اینکه عاشق هم باشید مهمتر است و این رابطه جنسی است که بین این دو مهم تمایز ایجاد می کند. وقتی می گوییم زندگی جنسی سالم، منظور اصلا کمیت آن نیست، بلکه کیفیت آن است. این که تعریفی مناسب از رابطه جنسی و خواسته هایتان داشته باشید و در مورد آن با هم حرف بزنید.
6. اهداف و ارزش های هماهنگ دارید
از هماهنگی در مسائل بزرگی مثل مسائل مذهبی و اخلاقی گرفته تا چیزهای کوچکی مثل تعداد بچه هایی که می خواهید داشته باشید و کسانی که با آنها رفت و آمد دارید، داشتن ارزش ها و اهداف مشترک باعث می شود که یک زوج به هم متصل باقی بمانند و در یک راه مشترک با هم گام بردارند.
7. گذراندن زمان با کیفیت با یکدیگر را در اولویت قرار می دهید
زوج هایی که به یکدیگر وابسته هستند از زمان زیادی که با یکدیگر می گذرانند خوشحالند و فعالیت هایی پیدا می کنند که هر دو از انجام آنها لذت می برند. یکی از عوامل عدم وفاداری زوجین و از بین رفتن زندگی مشترک آنها، توقف گذراندن وقت با یکدیگر و نداشتن تفریحات مشترک است. پس به یاد داشته باشید که با یکدیگر ورزش کنید، با دوستان مشترکتان وقت بگذرانید، سفر کنید و چیزهای تازه را تجربه کنید، چرا که بدین گونه به یکدیگر متصل و وابسته می شوید.
8. از زندگی اجتماعی خود به عنوان یک زوج راضی هستید
اینکه هر دو افرادی اجتماعی باشید، یا اهل خانه نشینی و انزوا، یا اینکه هر کدام عادات اجتماعی متفاوتی داشته باشید، باید مورد پذیرش هر دوی شما باشد. باید یکدیگر را در زمینه مسائل اجتماعی همانطور که هستید بپذیرید و تصمیم به تغییر دادن یکدیگر نداشته باشید.
9.  احساس آزادی می کنید
در یک رابطه زناشویی پایدار هر دو طرف در بیان عقاید خود آزاد هستند و برای حفظ رابطه خود مجبور به سرکوب عقاید و افکار خود نیستند. رابطه شما نباید مانند باری سنگین بر دوشتان باشد که زندگی را برای شما تیره و تار می کند، بلکه باید به شما احساس زندگی بدهد. شما نباید قربانی عشق باشید، بلکه باید در کمال آزادی آنگونه که خودتان می خواهید احساس و رفتار کنید.
برترین ها

6 رفتار که هر رابطه ای را از بین می برد

Image result for ‫عشق‬‎


پیدا کردن کسی که بتوانید رابطه خوبی را با او ادامه دهید واقعاً یک نعمت است. وقتی با این فرد خاص وارد رابطه شدید، همیشه یادتان باشد که احترام به حریم شخصی و حفظ اعتماد برای بقای یک رابطه سالم از ضروریات است. اگر برخی حد و مرزهای رفتاری که اعتماد طرف مقابلتان را خدشه دار می کند، نادیده بگیرید، آسیبهای جبران ناپذیری به رابطه تان با او وارد می کنید.
 
من بعنوان یک راهنما و مشاور در زمینه دوستیابی هیچوقت قوانین سخت و سریع را برای روابط توصیه نمی کنم. با این وجود در این مقاله برخی از رفتارهایی را برایتان عنوان می کنم که بدون شک هر نوع رابطه ای را از بین خواهد برد. پس برای اینکه به شما کمک کنیم دیوار اعتماد رابطه تان را خراب نکنید، در زیر به 6 رفتار بسیار زیان آور برای رابطه اشاره می کنیم که تا می توانید باید از انجام آن دوری کنید:
 
1) کاوش در اطلاعات خصوصی
 
اگر شک کرده اید که طرف مقابلتان به شما خیانت می کند، آیا این اجازه را به شما می دهد که ایمیل های خصوصی او را چک کنید؟ یا پیام های گوشی همراهش را بخوانید؟ یا پروفایل شخصیش را وارسی کنید؟ پاسخ همه این سوال ها منفی است.
 
هیچوقت به هیچ قیمتی نباید درایمیل ها، اس ام اس ها و شماره های طرف مقابلتان کاوش کنید. بااینکار نه تنها اعتماد او را به خودتان از بین می برید، بلکه اعتماد او را به همه آن کسانیکه ایمیل ها و اس ام اس ها را برایش گذاشته اند خدشه دار می کنید.
 
2) گفتن دروغ مصلحت آمیز
 
دروغ گفتن در یک رابطه تحت هر شرایطی بد است، گرچه همه ما همیشه اینکار را انجام میدهیم. اینکه برای جلوگیری از ناراحت شدن طرف مقابلتان به او دروغ بگویید، شاید به نظرتان تصمیم عاقلانه ای بیاید. اما واقعیت این است که وقتی آن دروغ برملا شود، که همیشه غیرقابل پیشگیری است، با اینکار چاله ای عمیقتر برای خودتان خواهید کند. وقتی گرفتار چنین موقعیتی شوید، بخواهید و نخواهید طرفتان را آزرده خاطر خواهید کرد و همه آنچه سعی داشتید با دروغ گفتنتان از آن جلوگیری کنید، به خاطر این فریبتان، حتی بدتر هم اتفاق می افتد. توصیه من این است که همیشه و در همه شرایط با طرفتان روراست و صادق باشید.
 
3) جاسوسی کردن
 
هیچوقت نباید در وسائل خصوصی طرفتان (مثل کمدش، کیف پولش، دفترچه حساب پس اندازش و ...) کنکاش کنید. علاوه بر این، هیچ طوری نمی توانید این کنجکاوی را برایش توجیه کنید. مهم نیست که به چه چیز شک کرده باشید، برای تایید یا رد آن شک نباید در وسائل شخصی طرفتان جاسوسی کنید. وسائل شخصی او جزء حریم خصوصی او هستند و باید خصوصی و محرمانه بماند مگراینکه خودش به شما اجازه دیدن آنرا بدهد. این رفتار یکی از مخرب ترین رفتارها برای برهم خوردن روابط است که به کلی اعتماد طرف مقابل را به شما خراب می کند و باعث می شود او دیگر هیچوقت نتواند به شما اعتماد و اطمینان کند.
 
4) بازی کردن نقش کارآگاه های خصوصی
 
یکی دیگر از راه های بدی که مردم سعی می کنند برای تایید رفتار مشکوک طرفشان از آن استفاده کنند این است که با تلاش برای گرفتن مچ طرف حین انجام آن عمل، نقش کارآگاه های خصوصی را بازی می کنند. این رفتار چه با رفتن در خانه او، در باشگاهش با محل کارش برای مطمئن شدن از بودن اتومبیلش در آنجا باشد یا دنبال کردن او با ماشین، عملی است که تحت هیچ شرایطی نباید مرتکب شوید. حتی اگر کاملاً مطمئن هستید که طرفتان چیزی را از شما پنهان می کند، تعقیب کردن راه پی بردن به آن نیست. اگر او متوجه شود که چندین و چند ساعت او را با ماشین دنبال می کرده اید مطمئناً هیچوقت دیگر به شما اطمینان نخواهد کرد.
 
5)  فرستادن دیگران برای انجام دستوراتتان
 
هیچوقت از یک دوست یا هر کس دیگری نخواهید که برای شما درمورد او اطلاعات جمع آوری کند. این یعنی هیچوقت کسی را نفرستید که دور و بر او بپلکد، حین کار از او عکس بگیرد، به تلفن ها و مکالمات او گوش دهد و از رمز و راز او شما را باخبر کند. همه اینکارها نه تنها اعتماد طرف مقابلتان را به شما از بین می برد بلکه بی اعتمادی شما را هم به او آشکار می کند.
 
6) چک کردن مداوم
 
یکی از مهمترین راه هایی که نشان می دهد شما به کلی به طرفتان بی اعتماد هستید، رفتارهای پارانوئیدی و وسواسی است. بااینکه تماس گرفتن با طرفتان به طور مرتب مسئله ای کاملاً نرمال است اما اگر پشت هم به او زنگ بزنید و او را چک کنید که کجاست و چه می کند اصلاً خوشایند نیست. مثلاً اگر طرفتان نتواند چند ساعت تلفنش را جواب بدهد و بعد که به گوشی همراهش دسترسی پیدا کرد ببیند که 50 بار با او تماس گرفته اید، نه تنها در نظرش فردی وسواسی جلوه می کنید که به زمین و زمان شک دارد، بلکه نشان می دهد که هیچ اعتمادی هم به او ندارید.
 
پس اگر خدای ناکرده به طرفتان مشکوک شدید که چیزی را از شما پنهان میکند، به جای اینکه مخفیانه به دنبال پاسخ آن بگردید، رک و راست با او در این رابطه صحبت کنید. حتی اگر دفعه اول که از او خواستید، نخواهد که به شما جواب درستی بدهد، بار  دوم یا سوم این احتمال وجود دارد که شانس حرف زدن در این مورد را با او پیدا کنید. یادتان باشد اگر افکارتان را آزادانه با او درمیان بگذارید خیلی بهتر از آن است که بفهمد یکی از رفتارهای بالا را مرتکب شده اید.
 
مهم نیست که چقدر عشق در رابطه تان وجود داشته باشد، اگر اعتماد نباشد، این عشق ماندگار نخواهد بود. از بین بردن اعتماد هیچوقت رابطه را جلو نمی برد. درواقع، بااینکار فقط موجب برهم خوردن رابطه می شوید. نکته آخر که ذکر نکردم بدترین رفتاری است که هر رابطه ای را به  نیستی می کشاند و آن هم خیانت است.

وقتی یک مرد شما را بخواهد!!!

در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار می‌آید.

http://maktoobshop.com/

همدلی در دوران نامزدی

وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.
 اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.
 دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.
 هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.
رفتار آرامتر همیشه بهتر است.
 قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.

اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید.
یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.

 پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است.

 هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.
 تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.
 از مردانی که پیش از ازدواج تقاضای رابطه جنسی میکنند دوری گزینید.
 برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.
 اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.
 هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.
 شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.
 هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است…حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.
او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.
 اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.
هیچوقت مردِ کس دیگری را هم قرض نگیرید.
 اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.
 مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.
 همه مردها بد نیستند.
 نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید…هر مصالحه ای دو جانبه است.

 بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید….قبل از شروع کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.

 هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد. یک رابطه از دو فرد کامل تشکیل می شود. دنبال کسی باشید که مشابهتان باشد نه مکملتان.

 شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف جهت یافتن بهترین فرد خوب است. نیازی نیست که با هر کس که دوست می شوید همان فرد موردنظر شما برای ازدواج باشد.

 کاری کنید که بعضی وقت ها دلش برایتان تنگ شود. وقتی مردی همیشه بداند که کجا هستید و همیشه در دسترسش باشید، کم کم نادیده تان می گیرد.
 هیچوقت به مردی که همه آن چیزهایی که از رابطه می خواهید را به شما نمی دهد، به طور کامل متعهد نشوید.


مطالب پیشنهادی

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)

سایت‌های دوست‌یابی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




آمار ازدواج‌های اینترنتی در حد نگران کننده‌ای است . جوانان از طریق سایت‌های اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و بعد از اینکه یکی از طرفین بدون اطلاع از این رابطه انصراف می‌دهد طرف دیگر به دلیل ضربه عاطفی، دست به خودکشی می‌زند.


یکی از مشکلات جدید کار در فضای اینترنتی علاقه‌مندی نوجوانان و جوانان از طریق اینترنت نسبت به یکدیگر است که متأسفانه پس از دوستیابی و نرسیدن به خواسته مورد نظر خود ، افسرده می شوند و در بعضی مواقع دست به خودکشی می‌زنند و مشکلات زیادی را برای خانواده‌ها به وجود می‌آورند.

بیشتر جوانان از طریق اینترنت و چت با هم دوست می‌شوند و نسبت به هم ابراز علاقه می‌کنند و گهگاهی نیز دو همجنس با هم در حال گفت‌و‌گو و ابراز علاقه هستند که بعد از متوجه شدن این موضوع در بین طرفین گاهی به خاطر علاقه یکی از طرفین این قضیه برایش دردناک می‌شود.


خودکشی بر اثر اضطراب و استرس ایجاد می‌شود.


خودکشی بر اثر اضطراب و استرس ایجاد می‌شود که امروزه به دلیل استفاده از اینترنت و آشنایی جوانان از طریق چت با یکدیگر روز به روز رو به ‌افزایش است که متأسفانه به علت بی‌توجهی والدین به نوجوانان و جوانان در هنگام استفاده از اینترنت، خودکشی اینترنتی رو به افزایش است.

یکی از مشکلاتی که امروزه در جامعه کنونی ما رو به افزایش است استفاده نادرست جوانان از کامپیوتر است که به دلیل چت بین دو جنس مخالف و گاهی هم دو همجنس مشکلات روحی و روانی رو به افزایش است زیرا گاهی در این چت‌ها نسبت به هم علاقه‌مند می‌شوند و وقتی به خواست خود نمی‌رسند به دلیل مشکلات روحی و روانی دست به خودکشی می‌زنند.


اگر خانواده‌ها در هنگام استفاده از کامپیوتر به جوانان خود توجه بیشتری داشته باشند و آنها را کنترل کنند بدون آنکه محدودیت برای آنها ایجاد کنند می‌توانند از اینگونه معضلات جلوگیری کنند.


خودکشی اینترنتی هیچ فرقی با خودکشی‌هایی که بر اثر اضطراب و ترس ایجاد می‌شود، ندارد؛ خودکشی اینترنتی بر اثر استفاده بیهوده از اینترنت صورت می‌گیرد که باعث آشنایی دو جوان با یکدیگر و علاقه‌مندی آنها نسبت به هم می‌شود و هنگامی که به نتیجه نمی‌رسند یکی از طرفین برای تخلیه فشارهای روانی خود دست به خودکشی می‌زند.


متأسفانه در برخی مواقع در سایت‌های مختلف راهکارهای خودکشی به نوجوانان و جوانان آموزش داده می‌شود، این در حالی است که بیشتر خانواده‌ها از آن غافل هستند.


در برخی از سایت ها چگونگی ساخت قرص اکستازی یاد داده می‌شد حال اگر شخصی دچار فشارهای روحی و روانی باشد به این سایت‌ها هم مراجعه کند ناخواسته تحت تاثیر قرار گرفته و برای تخلیه فشارهای روانی خود دست به خودکشی می‌زند.


علاوه بر این مشکلات نیز قضیه دوستی‌های اینترنتی را نباید نادیده گرفت زیرا جوانان را دچار اضطراب، ترس و علاقه‌مندی کاذب می‌کند که اگر به نتیجه دلخواه نرسند، آنها را به سمت مرگ فرا می‌خواند.

یکی از مشکلات اساسی در جامعه کنونی ما وجود کامپیوتر در بیشتر منازل است البته بدون فرهنگ صحیح استفاده از آن- که متأسفانه بیشتر فرزندان را از خانواده‌ دور می‌کند و نوجوانان و جوانان را از طریق اینترنت به دوستیابی و آموزش‌های غلط هدایت می‌کند .


استفاده نادرست از اینترنت موجب خودکشی نیز می‌شود


م.ح، کسی است که بعد از ضربه عاطفی از چت دست به خودکشی زده است، او می‌گوید: به دلیل استفاده نادرست از اینترنت و چت با یک جنس مخالف نسبت به او علاقه‌مند شدم؛ چند ماهی نگذشته بود که متوجه شدم او نسبت به من علاقه‌ای ندارد و این باعث فشار روحی و روانی‌ام شد که تصمیم به خودکشی گرفتم اما با کمک خانواده‌ام بهبود یافتم ولی به این نتیجه رسیدم که در عین اینکه اینترنت کارایی‌های زیادی دارد در عین حال می‌تواند منجر به خودکشی و بی‌هویت شود.


وی ادامه می‌دهد: در سایت‌های زیادی مشاهده کردم که جوانانی با هم قرار می‌گذاشتند که در یک روز معین، در یک زمان و ساعت به نوع‌های مختلف دست به خودکشی زنند تا بتوانند توجه زیادی را به خود جلب کنند، به نظرم خانواده‌ها نباید نظارت خود را به نوجوانان و جوانان کاهش دهند.

بسیاری از آسیب‌های اجتماعی ریشه در کانون خانواده دارد. از این رو خانواده‌ها باید ارتباط خود را با فرزندان زیاد کرده و آموزش‌هایی ببینند تا حرف فرزندان را بفهمند و بتوانند مشکلات فرزندان خود را حل کنند.


عدم ارتباط خانواده‌ها با فرزندان باعث گرایش جوانان به اینترنت شده است

یک آسیب‌شناس بیان می‌کند: امروزه چالش بزرگی که در بین نسل جوان ایجاد شده عدم برقراری ارتباط خانواده‌ها با فرزندان خود است به همین دلیل افراد به خصوص جوانان به اینترنت و کامپیوتر پناه می‌برند.


اینترنت پدیده و تکنولوژی است که‌ استفاده‌های مفیدی دارد در نتیجه نمی‌توان به طور کلی اینترنت را خطرآفرین دانست و از آن تبلیغ غلط کرد بلکه چگونگی استفاده درست از آن مورد توجه است؛ در حقیقت اگر از هر پدیده‌ای خوب استفاده کنیم، نتیجه‌ خوب خواهیم گرفت.


افراد با ورود به برخی از سایت‌ها نه تنها چیزی به اندوخته‌هایشان اضافه نمی‌شود بلکه گرفتاری‌هایی از جمله ناامیدی، یأس، استرس و اضطراب را به آنها منتقل می‌کند. ‌

استفاده نادرست نسل جوان از اینترنت موجب می‌شود تا آنها در معرض خطر‌هایی که جبران ناپذیر است، قرار گیرند.

جوانان به دلیل اینکه فرهنگ مدرن را یاد گرفتند، از فرهنگ سنتی فاصله گرفته‌اند و امروزه آنها بیشتر زندگی خود را با اینترنت و به دور از نظارت خانواده می‌گذرانند.


خانواده‌ها به دلیل گفت‌و‌گو کم با فرزندان خود مشکلاتی را برای خود و فرزندان ایجاد می‌کنند و زمانی متوجه می‌شوند که فرزندانشان از طریق اینترنت با یک سری اطلاعات نادرست آشنا می‌شوند؛ این افراد به مرور زمان بیمار شده و دست به خودکشی می‌زنند و خیلی از مشکلات دیگر را ایجاد می‌کنند.

بسیاری از آسیب‌های اجتماعی ریشه در کانون خانواده دارد. از این رو خانواده‌ها باید ارتباط خود را با فرزندان زیاد کرده و آموزش‌هایی ببینند تا حرف فرزندان را بفهمند و بتوانند مشکلات فرزندان خود را حل کنند.


پدر و مادر باید رفت و آمد خانوادگی را زیاد کنند و به جای اینکه فرزندان را با اینترنت تنها بگذارند ، روش‌های فرهنگی و سنتی خودشان را مجدداً احیا کنند تا پایه‌های مثبتی برای کاهش آسیب به وجود آید.

 

برگرفته از مقالات انجمن تعهد


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

شکست عشقی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



تقریباً همه ما یکبار درد برهم خوردن یک رابطه عاشقانه را در یک نقطه از زندگی تجربه کرده ایم. خیلی از افراد مجبورند که طی دوره دانشگاه با اولین شکست عشقی خود کنار بیایند. درک سختی و دردناک بودن برهم خوردن یک رابطه مهم مقدور نیست مگر اینکه خودتان هم شخصاً آنرا تجربه کنید. احساس غم و ناامیدی شدید واکنشی متداول به این اتفاق در زندگی است. تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که واکنش احساسی به برهم خوردن یک رابطه عشقی بسیار شبیه به واکنش به فقدان های بسیار بزرگتر و غم انگیزتر مثل مرگ یکی از عزیزان یا تشخیص یک بیماری خطرناک می باشد. در زیر به واکنش های احساسی متداول به برهم خوردن یک رابطه عاشقانه اشاره می کنیم:


· انکار: باور و قبول کردن اینکه رابطه تان تمان شده است، خیلی سخت است. خیلی دردناک است که ببینید رابطه تان برای طرفتان که آنقدر دوستش داشتید و به او اعتماد داشتید، دیگر ارزش و اهمیتی ندارد.


· ناامیدی و غم: احساس تنهایی و ناراحتی کردن، گریه کردن زیاد همه کارهایی طبیعی هستند. ممکن است نیاز بسیار شدیدی به برقراری ارتباط با شریک عشقی سابقتان احساس کنید. زمان های خاص در طول روز مثل صبح ها که از خواب بیدار می شوید، خیلی سخت خواهند بود.


· ترس: تصور کردن زندگی بدون شریک عشقیتان وحشت آور خواهد بود. ممکن است واهمه داشته باشید که دیگر نتوانید عشقی برای خود بیابید و باز احساس خوشبختی کنید.


· عصبانیت: خشم و عصبانیت دربرابر شریک عشقی گذشته که این درد و رنج را برایتان فراهم کرده است یک واکنش احساسی دیگر است.


· مقصر کردن خود و احساس گناه: ممکن است به این فکر بیفتید که چه کار شما باعث برهم خوردن رابطه شده است و تلاش کنید که از شریک عشقی سابقتان فرصتی دوباره تقاضا کنید. اگر این شما بوده باشید که رابطه را خاتمه داده است، ممکن است از ناراحت و غصه دار کردن طرفتان احساس گناه کنید.


· حسادت: ممکن است از تصور بودن شریک عشقی سابقتان با شخصی جدید بترسید و احساس حسادت کنید.


· سر در گمی: بدون کسی که آنقدر دوستش داشتید، زندگی بی معنی و عجیب به نظر می آید. ممکن است از خودتان بپرسید که کی هستید و زندگیتان بدون او چه معنا و مفهومی دارد.


· آسودگی: ممکن است تاحدودی از احساسات منفی مربوط به رابطه که درنتیجه دعواها، ناامنی ها و یا خستگی ایجاد می شده، احساس فراغت و آسودگی کنید.


آیا خوب می شوم؟


اگر رابطه تان به تازگی برهم خورده است، ممکن است با خودتان فکر کنید که کی بهتر می شوید. کلیشه "گذر زمان همه زخم ها را التیام می دهد" در این رابطه واقعاً کاربرد دارد. بااینکه روند این جریان ممکن است طولانی و سخت به نظر بیاید، احساسات دردناک فقدان از دست دادن یک رابطه عشقی با گذر زمان از بین می رود. اما، هر چیزی که روند فراموشی را مختل کند، مثل دیدن دوباره شریک عشقی گذشته یا امید داشتن به برقراری مجدد رابطه، جرقه احساسات را دوباره روشن می کند. برای فراموش کردن این درد باید قبول کنید که رابطه تان از دست رفته است و هیچ راهی برای دست یافتن به دلایل بر هم خوردن آن وجود ندارد.


برای بعضی ها یک اتفاق پایانی (مثل بی محلی از طرف عشق قدیمی در زمان نیاز یا یک بحث و دعوای شدید) به فراموش کردن رابطه کمک می کند.


هیچ راه فراری برای تجربه نکردن آن درد احساسی بعد از برهم خوردن رابطه وجود ندارد. احساسات شما نشاندهنده اهمیت طرفتان در زندگی شما و توانایی خودتان در ایجاد صمیمیت با کسی و عشق ورزیدن است. اما کارهایی هست که می توانید برای مراقبت از خودتان و آسانتر کردن این ناراحتی در طول این مدت انجام دهید:


· از دوستان و خانواده کمک بگیرید. حمایت اجتماعی یکی از مهمترین فاکتورها در کنار آمدن بااین فقدان است. از دوستان و افرادی که به حرفهایتان گوش می دهند و به شما برای ادامه زندگی انگیزه می دهند کمک بگیرید. گذراندن وقت با دیگران ممکن است که در ابتدای کار برایتان دشوار باشد اما کمکتان میکند بفهمید که کسان دیگری هم در زندگیتان هستند که نگران شما هستند و حمایتتان میکنند.


· به دنبال راه هایی برای خاتمه دادن به رابطه باشید. ارتباط مداوم با شریک عشقی سابق باعث می شود که التیام یافتنتان به تاخیر بیفتد و به حس عزت نفستان هم لطمه بخورد. وقتی ارتباط با او شدیداً ناراحت و غمگینان می کند از دیگران کمک بگیرید. نوشتن نامه خداحافظی، برگرداندن یادبودها، و گذاشتن همه عکس ها و نامه ها و همه یادبودهای رابطه قبلی در یک جعبه مجزا می تواند به پیشرفت روند فراموش کردن شما کمک کند.


· برنامه روزانه داشته باشید. سازمان دهی کردن زمانتان و داشتن برنامه می تواند به کم کردن فشار روحی شما کمک کرده و فکرتان را از عشق قدیمی به مسائل دیگر زندگی معطوف کند. باید سعی کنید انرژی ذهنیتان را به انجام کارها و پروژه های دیگر هدایت کنید.


· در زندگیتان تغییر ایجاد کنید و به طرز خلاقی ابراز احساس کنید. علایق، فعالیت ها و رابطه های جدیدی در زندگیتان ایجاد کنید. دکوراسیون محل زندگیتان را تغییر دهید. کارهایی انجام دهید که شما را یاد عشق قدیمیتان نیندازد. برنامه های جدید با دوستان و خانواده برای تعطیلات بگذارید. در فعالیت هایی شرکت کنید که به بهبودی شما کمک می کند و توزانی دوباره به زندگیتان می بخشد مثل کارهای هنری، شعر و موسیقی.


· نزد مشاور بروید. می توانید نزد یک مشاور روانشناس بروید و درمورد احساساتتان با او صحبت و دردودل کنید.

 


برگرفته از مقالات انجمن تعهد


مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا