ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم
.
برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتی- اجتماعی و زیست محیطی) به مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
زندگی مشترک افقی روشن و جلوه گاهی زیبا برای تولدی دوباره است؛ مشروط بر آنکه وجوه ضروری این اشتراک، یعنی تواناییها و مهارتهای خاص و سازنده در تفکر، بینش و عملکرد انسان وجود داشته باشد تا هنگام لزوم، به یاری او بیاید و مشکلات، اختلافات و نقاط ضعف و کاستیهای زندگی مشترک را برطرف نماید. اگر زندگی مشترکی که براساس پیوندی مقدس بین زن و مرد صورت پذیرفته، با عدم تواناییها و مهارتهای هر دو نفر یا حتی یکی از آنها روبه رو شود، به طور مسلم، ادامه آن با تلخکامی، ناراحتی، تنش و …. خواهد بود. فراموش نکنید تداوم و شیرینی یک زندگی مشترک، همیشه در گرو تواناییها و مهارتهای خاصی است که در حقیقت تضمینکننده خوشبختی زوجین به شمار میآیند. از اینرو در نوشتاری که پیشرو دارید به اجمال به راهکارهای مهم و اساسی برای برخورداری از تواناییها و مهارتهای لازم و در نتیجه داشتن یک زندگی مشترک ایدهآل پرداخته میشود.
مهارت در خودآگاهی
آگاهی از خود و خصوصیات گوناگون خویش، به انسان کمک میکند در صورت برخورد با همسر و مسائل زندگی مشترک، بهتر و عمیقتر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان میدهد که چگونه میتواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شود و هنگام لزوم، کنترل کند تا منجر به هیچگونه ناراحتی نشوند. خویشتنشناسی به شناخت نیازهای درونی و یافتن راه مناسب برای رویارویی با آنها کمک میکند. همچنین، اهداف زندگی را مشخص تر و واقعبینانه تر نشان میدهد و ارزش واقعی افراد و مسائل آنها را نمایان میسازد. در واقع، فرآیند سالم هویت یابی است که در زندگی آرامش و احساس رضایتمندی را افزایش میدهد. «خودآگاهی» ضامن ثبات و استحکام شخصیت فرد در بزرگسالی است و باعث پختگی روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها میشود. شناخت و تنظیم احساسات، اهداف و برنامه زندگی، تفریحات و سرگرمیها، تواناییها، ضعفها، ارزشها، مسؤولیتها، شناخت فرهنگ، مذهب، علایق، آرزوها و استعدادها از دیگر پیامدهای مثبت این مهارت است. با درک و شناخت مهارتها و تواناییهای خویش، فرد قبل از ازدواجش میداند چه هدفی دارد و براساس هدف اصلی زندگیاش، برنامه ریزی خواهد کرد. مثلاً فردی که هدفش رسیدن به درجات عالیه کمال و معنویات است، اگر با کسی ازدواج کند که هدفی جز یک زندگی تجملی و سراسر مادیات ندارد، به طور قطع دچار مشکلات فراوانی در زندگی مشترک خواهد شد. امتیاز دیگر خودآگاهی، شناخت و تشخیص تفاوتهای بین خود و دیگران است که در این میان تفاوتهای میان زن و مرد، یکی از مهمترین بخشهای مربوط به این مهارت میباشد.
شناخت تفاوتهای میان زن و مرد
در یک بعد کلی میتوان گفت انسانها، به دلایل گوناگون تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند؛ اما تفاوتهای بین زن و مرد، تفاوت عمدهای است که برخی از آنها ریشه در عوامل فیزیولوژیکی و زیستی دارند و بعضی، نشأت گرفته از عوامل فرهنگی و اجتماعی هستند. این تفاوتها به قرار زیر میباشند:
اصول مهارت حل اختلاف
بدون پرخاش، توهین و تندی صحبت کنید. حل اختلاف، در زمان عصبانیت، نتیجهای جز تخریب بیشتر نخواهد داشت؛ پس بهتر است همیشه بعد از آرام شدن محیط و افراد، اقدام شود.
منفی سخن نگویید. اگر برای وصل کردن قدم جلو میگذارید دقت کنید از به کار بردن سخنان نومید کننده و تحریک کننده و در مجموع، منفی بپرهیزید.
در اولین قدم اختلاف، آن را حل کنید. به محض احساس اختلاف یا سوءتفاهم، در صدد حل آن برآیید، چون اگر شامل مروز زمان شود، تبدیل به کینه و رنجش میشود. به خاطر داشته باشید صحبت و بازگو کردن ناراحتیها و سوءتفاهمها کمک مؤثری برای رهایی از غم و اندوه است و حل اختلافات را نیز آسانتر میکند. از طرف مقابل خود یا طرفین اختلاف درخواست کنید خیلی زود وقت مناسبی را با هماهنگی یکدیگر، برای حل اختلاف، اختصاص دهند.
احساس شرم و گناه برای طرف مقابل به وجود نیاورید. چنانچه با طرف مقابل خود دچار مشکلی شدهاید یا برای حل اختلاف دیگران، میخواهید اقدام نمایید، هرگز نباید به گونهای صحبت کنید که دیگری یا دیگران دچار احساس خجالت یا گناه شوند. طعنه و کنایه را نیز از لحن و کلامتان حذف کنید.
نظر و عقیده خود را بیان کنید. ناراحتی خود را عنوان کنید و دربارهاش حرف بزنید؛ بدون آنکه قضاوت یا سرزنش کرده و حکمی صادر نمایید.
دیگری یا دیگران نیز حق دارند. به طرف مقابل خود یا دیگرانی که با یکدیگر دچار اختلاف شدهاند، اجازه کافی دهید از ناراحتیها و مشکلاتشان صحبت کنند. تخلیه روانی، فرد را برای طرح یا پذیرش مسائل متفاوت و سپس حل مشکلات، آمادهتر میکند.
عذرخواهی مشکل نیست. در زمان حل اختلاف، اگر فرد متوجه اشتباه خود شد، بهتر است فوری با یک جمله که حاکی از ندامت و عذرخواهی اوست، مسأله را ختم به خیر کند. «عذرخواهی» نه تنها فرد را کوچک نمیکند، بلکه دیگران را متوجه انعطاف و دقت نظر او نیز میسازد. اگر لزومی به عذرخواهی هیچکدام از طرفین نبود، توافق و به قول معروف، کنار آمدن با هم، مسیری تازه برای رفع سوءتفاهمها و برقراری ارتباطات جدید خواهد بود.
هر بار، فقط یک موضوع را مطرح کنید.
برای حل هر مشکل، یک جلسه مشخص را اختصاص دهید؛ چرا که با طرح همه ناراحتیها و مشکلات در یک جلسه، نه تنها راهحلی پیدا نخواهد شد، بلکه به لحاظ یادآوری و تداعی یا درهم پیچیدگی ناراحتیها، دامنه اختلافات وسعت بیشتری خواهد گرفت. لازم به یادآوری است که مهارت حل اختلاف، در روابط خانوادگی، خاصه ارتباط میان زن و شوهرها، اهمیت بسیاری دارد. ضمناً باید در نظر داشت که در این روابط، حفظ احترام، ادب، همکاری و تعادل برای همگان امری واجب است.
مهارت تصمیم گیری. تصمیم گیری نیاز به مهارت دارد. انسانها به صورتهای مختلفی تصمیمگیری میکنند، خواه این تصمیم درباره معاملهای باشد یا اشتغال به کاری یا انجام عملی و یا ازدواج.
۱- دیدگاه زنان و مردان نسبت به ارتباط و مسائل زناشویی کاملاً متفاوت است. این تفاوت که در واقع مهمترین تفاوت دیدگاهی بین زن و مرد میباشد، ریشه زیستی دارد این رابطه در زنان با عواطف مثبت و احساسات گره خورده است؛ در حالی که برای مردها، بیشتر جنبههای فیزیولوژیک دارد. دیگر آنکه، جنبههای عاطفی در مردها، بسیار کمتر از زنهاست. این تفاوتها و عدم آگاهی از آنها، گاهی موجب سوء تفاهم و بر هم خوردن روابط میان زن و شوهر میشود.
۲- استقلال برای مردان اهمیت بسیاری دارد. استقلال مردها از موارد قابل توجه در زندگی مشترک است. آنها مایلند و میخواهند در مورد مسائل مالی، معاملات و سایر موارد مشابه، مستقل عمل کنند و مخالفت همسر یا عدم توجه وی به این نکته، مشکلات و موانعی در زندگی مشترک ایجاد خواهد کرد؛ زیرا مرد تصور میکند به احساس استقلالش لطمه خورده است.
۳- زنان میخواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت میدهند. چانچه زن حس کند از طرف همسرش مورد بیتوجهی و بیمسؤولیتی قرار گرفته، به شدت آزرده میشود و واکنشهای عاطفی شدید نشان میدهد؛ زیرا برای زنها اهمیت بسیاری دارد. که همسرشان به آنان احترام بگذارد و به سلامت و عقیده آنان اهمیت دهد.
۴- مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است. با مراجعه به فرهنگهای مختلف در جوامع گوناگون، خواهیم دید که «مرد» به عنوان قدرت اول خانواده شناخته شده است که البته این مسأله را باید جدای از تبعیضهای میان زن و مرد به حساب آورد. در خانوادههایی که زن بدون نظرخواهی و مشورت همسرش درباره مسائل خانوادگی تصمیمی میگیرد، یا این که قدرت اول خانواده است، معمولاً مشکلات گوناگونی مشاهده میشود که یکی از آنها آسیب دیدن احساس مرد از خود میباشد.
البته این که مرد، قدرت اول خانواده باشد، بدان معنا نیست که در یک نقش دیکتاتور ظاهر شود؛ بلکه منظور مدیریتی است که باید بر عهده او قرار گیرد.
۵- صحبت کردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است. زنها با دور هم جمع شدن و صحبت کردن، بسیاری از نگرانیها، استرسها و ناراحتیهای خود را تعدیل و تخلیه میکنند. تمایل به ارتباطات اجتماعی و حرف زدن در زنان بیشتر از مردان است و اگر درک و آگاهی زن و مرد نسبت به این خصوصیت ضعیف باشد، مطمئناً آنان را دچار سوء تفاهمهای جدی در زندگی مشترک خواهد نمود.
۶- نگاه مردان به مسائل، کلیتر است. مردها معمولاً وارد جزئیات و نکات ظریف نمیشوند، در حالی که زنها به عمق مسائل و اجزای ریز در ارتباطات و دیگر موارد، توجه زیادی دارند. این خصوصیات متفاوت معمولاً موجب میشود زن تصور کند مرد نسبت به بسیاری از مسائل بیدقت و بیتوجه است و مرد نیز همسرش را فردی حساس و ریزبین بداند که همیشه ذهن خود را درگیر موارد و مسائل پیشپا افتاده و کماهمیت، میکند.
۷- جذابیتهای فیزیکی و آراستگی برای مردها بسیار اهمیت دارد. مردها بیش از زنها تحت تأثیر جذابیتهای فیزیکی و آراستگی زن قرار میگیرند که این نیز یکی دیگر از تفاوتهای مهم آنهاست.
۸- زنها عاطفیتر از مردها هستند. یکی دیگر از تفاوتهای عمده زن و مرد، عاطفیتر بودن زنان است و این انتظاری است که زنها از مردها نیز دارند! مثلاً زنی که همواره تاریخ دقیق روز ازدواج، تاریخ تولد همسر، مکان آشنایی و … را به یاد دارد و چه بسا به مناسبت آنها برای همسر خود هدیههایی هم تهیه میکند، وقتی با شوهری روبهرو میشود که نسبت به این مسائل بیاعتنا یا فراموشکار است. احساس میکند همسرش نسبت به او بیعلاقه و بیاهمیت است. متأسفانه ادامه چنین تفکرات منفی و برخوردهای احساسی در اندک مدتی موجب بروز سوءتفاهم و دلسردی از زندگی مشترک میشود. لذا آگاهی از این نکات ضمن آنکه از ناراحتیهای بسیاری جلوگیری میکند، مهارت در زندگی مشترک را رشد میدهد و فرد را به موفقیت میرساند.
۹- مهارت در همدلی با افراد. همدلی با افراد مهارت خاصی میخواهد و موجب برقراری ارتباط عمیق و صمیمی با دیگران میشود. گاهی اوقات افراد تصور میکنند، تفاهم به این معناست که ما با طرف مقابل، کاملاً همفکر و همعقیده باشیم؛ در حالی که چنین تصوری از پایه و اساس اشتباه است، زیرا هیچگاه نمیتوان دو انسان را یافت که به طور کامل شبیه یکدیگر باشند. تفاوت در دیدگاهها، سلیقهها، آرزوها، عقاید و علایق، همه و همه، امری طبیعی و کاملاً عادی است. اما آنچه این تفاوت را قابل درک و فهم میسازد، همان «همدلی» است که به واسطه آن، میتوان بسیاری از مشکلات ارتباطی خود با دیگران، خاصه شریک زندگی، را برطرف کرد.
سپاس از ناصر مهرانفرد روانشناس بالینی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
زندگی بالاترین نعمتی است که خداوند به ما هدیه کرده است. ازدواج یعنی زندگی مشترک زن و مرد با این هدف که در کنار هم، پهلو به پهلو قدم بردارند و رشد کنند. در زندگی زناشویی هم ضوابط و معیارهایی وجود دارد که شناختن آن لازم و ضروری است. کمتر اتفاق میافتد که دختر و پسر در آستانه ازدواج و حتی در ادامه زندگی مشترک از یکدیگر شناخت کافی به دست آورده و هدف از ازدواج را برای خود روشن کرده باشند. آنها اغلب طبق رسم و عادت عمل میکنند. ارزشها، پیشداوریها و فرهنگ اجتماعی در انتخاب آنها تاثیر دارند و بسیاری از ازدواجها را در واقع دیگران ترتیب میدهند. اگرچه اصل مهم، انتخاب و تصمیم طرفین است اما محیط، اطرافیان و خانوادهها مستقیم و غیرمستقیم در این کار نقش دارند. در زندگی زناشویی خوشبختی وجود دارد به شرط آنکه برای رسیدن به آن تلاش کنیم، بنابراین شناختن عوامل موثر، ارزشها، ضوابط و معیارها، آگاهی از قوانین حاکم بر روابط اجتماعی، شناخت آداب و رسوم و سنتهای هر جامعه برای رسیدن به یک ازدواج موفق و دوام خانواده کاری بسیار مهم و ضروری است.ازدواجی که با شناخت صحیح صورت گیرد، از خطر جدایی و طلاق میکاهد. هرچقدر انسان از خود و محیط زندگیاش بیشتر بداند، برای او امکان عمل صحیح و درست بیشتر میشود. ازدواج هم نیاز به شناخت و اطلاعات زیادی دارد که زن و مرد باید آنها را به دست بیاورند. ازدواجی موفق است که در آن ترکیبی از عقل و احساس وجود داشته باشد و نحوه انتخاب همسر، هدف از ازدواج، هماهنگی در موارد مختلف زن و مرد مشخص شود. با جاری شدن صیغه عقد، زن و مرد با تمام صفات و آرزوها، عقاید و روابط اجتماعی، خود را وارد زندگی مشترک میکنند پس باید هر دو در این صفات، آرزوها، عقاید و روابط اجتماعی به دنبال هماهنگی باشند.زن و مرد برای شروع زندگی زناشویی باید تصویر واقعی و روشنی از آینده زندگی خود داشته باشند. دوستی، صداقت، اعتماد، درک روحیه همسر و پذیرش اینکه میخواهیم با انسانی متفاوت با خود زندگی کنیم، از ضروریات دستیابی به سعادت است. ● ازدواج از دیدگاه آسیبشناسی اجتماعی زمان پیدایش خانواده را باید از همان آغاز خلقت انسان دانست زیرا با آفرینش «آدم» و «حوا» در حقیقت اولین خانواده دونفره پا به عرصه ظهور گذاشت و با گذر زمان و تولید و تکثیر فرزندان، توسعه یافت.براساس پژوهشهای جامعهشناسان، پایدارترین شکل خانواده مربوط به خانواده انسانی است بنابراین خانواده اولین نهاد اجتماعی است که در همه جوامع بشری وجود داشته و از دیرباز موردتوجه اندیشمندان و صاحبنظران علوم مختلف بوده است. تعاریف گوناگونی که از دیدگاههای مختلف در مورد خانواده ارائه شده، بیانگر اهمیت این نهاد مقدس اجتماعی است.اسلام از ابعاد گوناگونی به این موضوع پرداخته و لزوم آن را در جامعه از دیدگاههای مختلفی مورد تاکید قرار داده است. اهمیت ازدواج از دیدگاه اجتماعی، مهمترین موضوعی است که در تعالیم آسمانی اسلام به آن پرداخته شده است. ازدواج در دین اسلام از محبوبترین تکالیف و شادترین وظایف خوشایند مقرر بین خالق و مخلوق است. شاید بتوان ادعا کرد هیچ واجب یا مستحبی تا این اندازه مورد رضایت خالق و مخلوق نیست و دین اسلام قدر و ارزش والایی برای آن قائل شده است.پیشوایان دین، ازدواج را ضامن بقای نسل انسان از راه مشروع میدانند و به عنوان مهمترین عامل امنیت و عفت عمومی بر آن تاکید دارند. ● افزایش هفت درصدی ازدواج معاون امور املاک سازمان ثبت اسناد کشور گفت: در یازده ماه گذشته، تعداد ۷۶۵ هزار و ۲۴۵ فقره ازدواج در دفاتر ثبت اسناد کشور به ثبت رسیده که این آمار در مدت مشابه سال گذشته، ۷۱۳ هزار و ۳۶۰ فقره بوده است.محمدحسن بوکائیان اظهار داشت: آمار ازدواج در کشور در سال ۸۶ نسبت به سال ۸۵، هفت درصد افزایش یافته است. ● افزایش چهار درصدی طلاق در سال گذشته ۸۳ هزار و ۳۷۹ فقره واقعه طلاق در کشور ثبت شده که این آمار در سال ۸۵، هشتاد هزار و ۱۹۹ فقره بوده که حدود چهار درصد افزایش یافته است.معاون دفتر امور آسیبدیدگان سازمان بهزیستی کشور با تحلیل آمار طلاق در کشور بین سالهای ۷۱ تا ۹ ماهه ابتدای سال ۸۶ گفت: آمار طلاق بین این سالها دارای فراز و نشیب بوده به طوری که در سال ۷۱ هشت درصد و از سال ۷۲ تا ۷۵ دارای سیر صعودی بسیار آرامی بوده و پس از آن به مدت پنج سال (۷۶ تا ۷۹) این روند تقریبا ثابت بوده است.دکتر رضایی میافزاید: آمار طلاق از سال ۸۰ به بعد با شتاب بیشتری نسبت به سالهای گذشته دارای سیر صعودی بوده است.به گفته وی؛ آمار طلاق در سال ۸۰، ۴/۹ درصد، سال ۸۱، ۳/۱۰ درصد، سال ۸۲، ۶/۱۰ درصد، سال ۸۳، ۵/۱۰ درصد ، سال ۸۴، ۷/۱۰ درصد، سال ۸۵، ۱/۱۲ درصد و در ۹ ماهه ابتدای سال ۸۶، ۲/۱۱ درصد بوده است.معاون دفتر امور آسیبدیدگان سازمان بهزیستی کشور رشد صعودی طلاق در این سالها را متاثر از عوامل اقتصادی و حتی حقوقی دانست و تصریح کرد: به عنوان مثال در مقاطعی دادگاهها در صدور حکم طلاق، سختگیری یا آسانگیری میکنند که همین امر در افزایش یا کاهش آمار تاثیرگذار است.وی در ادامه افزود: آمارها حاکی از آن است که از هر پنج ازدواج در تهران، یک ازدواج منجر به طلاق شده است.دکتر رضاییفر، تهران، کردستان، کرمانشاه و خراسان رضوی را به ترتیب با ۸/۲۰، ۷۲/۱۴، ۶۹/۱۴ و ۵/۱۳ درصد جزو استانهایی معرفی کرد که بالاترین آمار طلاق را دارد و استان ایلام با ۸۲/۳ درصد، سیستان و بلوچستان با ۸۷/۳ درصد، چهارمحال و بختیاری با ۱/۴ درصد و استان یزد با ۹/۴ درصد کمترین درصد طلاق در سال گذشته را به خود اختصاص دادهاند. ● چه باید کرد؟ آموزش و پرورش، صداوسیما، دانشگاهها و دستگاههای مختلف در مجموع باید در زمینه ازدواج و آشنا کردن جوانان با مهارتهای خوب زیستن به فعالیت بپردازند چرا که فعالیتهایی که تاکنون در این زمینه انجام شده، با نقطه ایدهآل و مطلوب فاصله بسیاری دارد. به نظر میرسد باید تمام دستگاهها در این زمینه بسیج شوند چرا که راهکار آن کاهش آسیبها و اطلاعرسانی و آموزش است. گفتنی است دولتمردان و مسئولان در جهت اجرای سند چشمانداز بیست ساله و تحقق اصول قانون اساسی گامهای بسیاری برداشتهاند که از جمله این موارد توجه به ابعاد اقتصادی خانواده، طراحی برنامههای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی مثل اعتیاد، ایجاد مراکز مشاوره در دادگاهها برای جلوگیری از فروپاشی کانون خانواده و توجه به زنان سرپرست خانوار، توجه به خانوادههای نیازمند و تصویب قوانینی مثل قانون تسهیل ازدواج و... است که تعدادی از این اقدامات انجام شده و برخی نیز هنوز درگیر تدوین آئیننامه و ابلاغ مانده است. |
هستی آرام مطالب پیشنهادی
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها |
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج هایی که به شکست منجر می شوند معمولا دلایل متفاوتی دارند اما وجه اشتراک بیشتر آنها انتخاب نادرست بوده است. اگر می خواهید در انتخابتان موفق تر باشید، این اشتباهات رایج را بخوانید:
دلیل غلط 1: جذابیت جنسی
افراد بسیاری جذابیت جنسی را با عشق اشتباه میگیرند و این میتواند منجر به ازدواجهای کوتاهمدت شود. بودن با یک فرد جدید برای همه جذاب است. اما وقتی این جذابیت جنسی محو میشود، اگر اعتماد متقابل و برنامههای مشترک برای آینده وجود نداشته باشد، ازدواج نیز برهم خواهد خورد. جذابیت جنسی بین دو فرد بسیار خوب است و به ازدواج انرژی میدهد اما اگر پایه ازدواجی بر مبنای ارتباط قوی دو طرف و ارزشهای مشترک نباشد، احتمال موفقیت آن ازدواج بسیار کم خواهد بود.
دلیل درست 1: خیلی خوب میتوانید با تفاوتهای هم کنار بیایید
تحقیقات نشان میدهد که یک وجه اشتراک مهم در ازدواجهای موفق، توانایی حل اختلافات بوده است. در همه روابط مشکل و اختلاف وجود دارد. اما زوجهایی که میتوانند درمورد تفاوتهای خود حرف بزنند، مشکلشان را ریشهیابی کرده و با هم به مصالحه برسند، موفق خواهند بود. زوجهایی که فقط دچار خشم و ناراحتی میشوند و نمیتوانند درمورد این اختلافات با هم حرف بزنند، ازدواج بادوامی نخواهند داشت.
دلیل غلط 2: فرار از خانواده
برای خیلی از افراد مجرد زندگی در کنار خانواده طاقت فرسا میشود. وقتی فردی برای ازدواج پیش میآید، برای فرار از پدر و مادر و رسیدن به آزادی بیشتر با او ازدواج میکنند. در این مواقع معمولاً این مسئله که طرفمقابل میتواند همسر خوبی برای آنها باشد یا نه مطرح نیست زیرا فقط نیاز دارند که از والدینشان جدا شوند. باید بدانید که راههای زیادی برای جدا شدن از والدین وجود دارد و نیازی نیست که برای آن وارد تعهدی شوید که اصلاً برای ازدواج با شما مناسب نیست.
دلیل درست 2: شریک شدن در علایق مشترک
اگر زوجها علایق مشترکی داشته باشند، موجب نزدیکی بیشتر و تجربیات مشترک بین آنها خواهد شد. متخصصین میگویند زوجهایی که علایق مشترک ندارند، اما با این وجود میتوانند در کنار هم وقت بگذرانند، باز میتوانند در ازدواج خود موفق باشند. علایق مشترک میتواند چیزهای مختلفی مثل وقت گذراندن با بچهها، علاقه به سفر، ورزش و امثال آن باشد.
دلیل غلط 3: سندرم شیفتگی
خیلیها شیفتگی را با عشق اشتباه میگیرند. شیفتگی احساسی زودگذر نسبت به یک فرد است درحالیکه عشق طولانی مدت و بادوام است و براساس اعتماد و تعهد شکل میگیرد. شیفتگی ناگهانی است و خیلی از متخصصین عقیده دارند که میتواند هورمونی باشد. عشق همراه با صبر و تحمل است درحالیکه در شیفتگی حس اضطرار وجود دارد. وقتی ازدواجی براساس شیفتگی اتفاق بیفتد، به محض از بین رفتن این شیفتگی و شور اولیه، فرد تصور خواهد کرد که با فرد مناسبی ازدواج نکرده است و به دنبال افراد دیگری خواهد رفت.
دلیل درست 3: طرفتان نیازهایتان را پر میکند نه خواستههایتان را
خیلی از افراد برای چیزهایی که میخواهند ازدواج میکنند نه چیزهایی که نیاز دارند. بعنوان مثال، زنی کتابهای داستان زیادی میخواند و خیلی دوست دارد که درمورد آنها با شوهرش حرف بزند اما این ژانر مورد علاقه شوهرش نیست. بااینحال ازدواجی محکم خواهند داشت زیرا آن زن به کسی نیاز دارد که قابل اعتماد و سختکوش باشد. ازدواج با کسی که با نیازهایش همخوانی دارد باعث دوام ازدواجشان شده است.
دلیل غلط 4: تصور میکنید ازدواج کردن مشکلاتتان را حل خواهد کرد
اگر شوهرتان خیلی زود از دست شما عصبانی میشود و کنترل خود را از دست میدهد، میتواند نشان دهنده این باشد که مشکلاتی در ازدواجتان وجود دارد خیلی از افراد این علائم را نادیده میگیرند. آنها نشانههای رفتارهای مشکلدار را میبینند اما تصور میکنند که اگر ازدواج کنند درست میشود. اگر این رفتارهای مشکلدار در طول دوران نامزدی اتفاق بیفتد، بعد از ازدواج مطمئناً بدتر خواهد شد مگراینکه به دنبال مشاوره و درمان بروید. بعضیها تصور میکنند بعد از ازدواج همه چیز را درست خواهند کرد. باید بدانید که هر چیز کو چکی که کمی اذیتتان میکند، بعد از «بله» گفتن بسیار زیاد آزاردهنده خواهد شد.
دلیل درست 4: اهداف و برنامههای آیندهتان هماهنگی دارند
صحبت کردن درمورد انتظارات یک زوج از آینده یکی از راههای مطمئنی است که کمکتان میکند بفهمید مسیرتان یکی هست یا خیر. خیلی از زوجها درمورد اینکه میخواهند بچهدار شوند، کجا دوست دارند زندگی کنند و امثال آن صحبت نمیکنند. خیلیها فکر میکنند بعد از ازدواج همه چیز به طور جادویی حل خواهد شد اما این اتفاق نمیافتد. هرقدر بیشتر درمورد ایدههایتان درمورد آینده بیشتر با هم حرف بزنید، احتمال موفق بودن ازدواجتان بیشتر خواهد بود.
دلیل غلط 5: از سر تا پا عاشق شدهاید
بعضی افراد وقتی عاشق میشوند کور میشوند و واقعاً تلاشی برای شناختن طرفمقابل خود نمیکنند. آنچه که افراد را واقعاً کنار همدیگر نگه میدارد، دوستی، صمیمیت و حمایت آنهاست. اگر از خودتان بپرسید که «اگر کارم را از دست بدهم یا دچار یک بیماری شوم، برای حمایت و پشتیبانی پیش چه کسی میروم.» پاسخ به این سوال عشق واقعی زندگیتان را مشخص خواهد کرد.
دلیل درست 5: هر دو شما به همدیگر حس خاص بودن میدهید
یکی از عوامل ازدواجهای موفق این است که به طرفتان حس خاص و مهم بودن بدهید، مخصوصاً برای مردها. ازآنجا که دوستی که مردها ایجاد میکنند معمولاً به اندازه عمق روابط خانمها نیست، مردها برای دریافت حس خاص بودن، معمولاً به همسرانشان نیاز دارند. وقتی زنی میگوید «دوستت دارم، تو زندگی من رو هیجانانگیز کردهای» یا برای طرفمقابل خود دسر محبوبش را درست میکند، بهترین حس دنیا را به طرف خود منتقل خواهد کرد و همین مسئله موجب دوام ازدواجشان خواهد شد.
منبع: مردمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است