ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم
.
برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتی- اجتماعی و زیست محیطی) به مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
تجربههای من با دختران و زنانی که معمولا به عنوان مراجع به من مراجعه میکنند مرا بر آن داشت که موضوع این مقاله را براساس تجربههای آنان تنظیم کنم. شاید هم بر اساس تجربههای خودم از اشتباهات همجنسانمان. اشتباهاتی که هر روز تکرار میشوند و رابطه ما با همسران و کلا ارتباطمان را با جنس مخالف تیره و تار کرده یا روابط ناکام کنندهای را برایمان رقم میزنند. متاسفانه وقتی روابط ناامیدکننده یا آزاردهنده میشوند، زنان میخواهند همه تقصیرها را به گردن مردان بیاندازند و مردان هم زنان را مقصر میدانند. اما به نظر من تقصیر کار واقعی ناآگاهی هر دو جنس از ویژگیها و خواستههای طرفین است.
برای این مقاله دو تا از اشتباهات رایج در روابط جنس مخالف را برایتان انتخاب کردهام. به این دو اشتباه توجه کنید:
معمولا وقتی به دخترها میگویم دنبال مردها راه نیفتند و با پیشنهادات خود آنها را سر در گم نکنند، با این نوع اعتراضات از جانب دخترها روبرو میشوم:
دوره زمانه عوض شده و دخترها هم حق انتخاب دارند.
چرا فقط پسرها باید دختر مورد علاقه خود را انتخاب کنند؟ دخترها هم میتوانند این کار را انجام دهند!
اگر دنبال پسر مورد نظرمان نباشیم، او به ما توجه نخواهد کرد.
اگر به پسر مورد علاقهمان پیشنهاد ازدواج ندهی ، دخترهای دیگر این کار را انجام میدهند!
…
باید بگویم منکر حق انتخاب دخترها نیستم اما بستر این حق انتخاب باید مناسب و از قبل فراهم شده باشد وگرنه حق انتخاب دختر تبدیل میشود به حق انزجار پسر! شاید در بستر فرهنگی ما، پسرها تظاهر کنند که از دخترهای جسور و با اعتماد به نفس خوششان میآید و حتی ادعا کنند که از پیشنهاد ازدواج یک دختر خوشحال شدهاند اما این نظرها و ادعاها در بیش از نود و پنج درصد موارد به ازدواج ختم نمیشود. پسرها به دلیل ذات و ماهیت خود مایلند در رابطه با جنس مخالف، فاعلانه و فعالانه عمل کنند، وقتی دختری فاعل میشود و در ارتباط با یک پسر فعالانه عمل میکند، پسرها خواهی نخواهی از او میترسند یا فرار میکنند. ممکن است در دل او را تحسین کنند یا برای یک ارتباط موقت او را بپسندند، اما دوست ندارند با زنی ازدواج کنند که مانند مردها عمل میکند، مانند مردها پیشنهاد میدهد و مانند مردها رابطه را اداره میکند. آنها ناخودآگاه گمان میکنند چنین زنی از نظر درصد زنانگی در سطح پایینتری است و مردانگیاش بیشتر است. ممکن است این زن، همکار یا مدیر خوبی باشد اما نمیتواند همسر خوبی باشد. چون در بستر فرهنگی ما این رسم، یعنی رسم پیشنهاد دادن دختر به پسر هنوز جا نیافتاده و فقط ظاهرا بدان توجه میشود و در واقع پشت ادعاهای روشنفکرانه به غلط از آن برداشت میشود.
در این جا برخی جملات پسرها را در همین زمینه گردآوری کردهام. سوالی که از تعدادی پسرهای بین ۲۵ تا ۳۵ ساله شد این بود که آیا حاضرید با دختری که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد ازدواج کنید؟ به جوابهای آنها توجه کنید:
نه ، ترجیح میدهم خودم همسرم را انتخاب کنم و معمولا چنین پیشنهاداتی را از این گوش شنیده و از گوش دیگر بیرون میکنم.
از دخترهایی که پیشنهاد ازدواج میدهند خوشم نمیآید. احساس میکنم این دخترها خواستگار دیگری ندارند و میخواهند خود را به من بچسبانند و تحمیل کنند.
نه، من به این دخترها میگویم دخترهای «آویزون». اینها آن قدر به این پسر و آن پسر گیر میدهند تا بالاخره شوهر کنند. هدف اینها فقط و فقط شوهر کردن است. آنها کسی را دوست ندارند. فقط ازدواج را دوست دارند.
بله، اشکالی ندارد اما من هم حق انتخاب دارم. اگر از او خوشم نیاید صرفا به خاطر پیشنهاد او تن به ازدواج نخواهم داد.
مادرم میگوید از دخترهایی که دنبالت راه میافتند پرهیز کن. حتما برایت نقشهای در سر دارند.
دختر اگر نجیب باشد به پسر پیشنهاد نمیدهد!
معمولا این طور دخترها سلطه گرند. من با دختر سلطهگر ازدواج نمیکنم. اینها بعدها هم در زندگی میخواهند حرف خودشان را پیش ببرند.
من احساساتی نیستم. با عقلم تصمیم میگیرم. دخترها احساساتیاند. از روی احساس به ما پیشنهاد میدهند اما من از روی عقل پیشنهاد را بررسی میکنم.
هر وقت دختری به من پیشنهاد ازدواج داده، بلافاصله رابطهام را با او قطع کردهام و گفتهام که به هیچ عنوان قصد ازدواج ندارم.
بله، معمولا چنین دخترهایی قابل اتکا هستند و در زندگی هم میتوانند همه چیز را به تنهایی اداره کنند و من میتوانم کار خودم را بکنم!
هر دختری هم به من پیشنهاد بدهد من با دختری ازدواج خواهم کرد که خانوادهام به من پیشنهاد بدهند. چون آنها زنها را بهتر از من میشناسند.
…
تعداد این پاسخها بسیار زیاد است. من در صدد نیستم که به شما بگویم پیشنهاد دادن یک دختر به یک پسر، در ذات خود کار بدی است. تنها میخواهم بستر این پیشنهاد را در فرهنگ و در کشور ما بشناسید و با چشم باز تصمیم بگیرید. در برخی جوامع ، پدر یا فامیل دختر میتوانند پیشنهاد کنند که مردی با دخترشان ازدواج کند. در برخی فرهنگها خود دختر هم میتواند به این کار اقدام کند اما فعلا در کشور ما تعداد پسرهایی که بدین ترتیب تن به ازدواج بدهند بسیار اندک است و متاسفانه چنین ازدواجهایی در دراز مدت از نظر پسرها، ارزشمند نخواهد بود.
توجه داشته باشید که شاید پسرها پاسخهایی مشابه آنچه در بالا برایتان گرد آوردهام را به یک دختر ندهند. احتمالا آنها از روی ادب به دخترها نمیگویند که نظرشان در باره دختری که دنبال آنها راه میافتد و با انواع روشها آنها را به ازدواج دعوت یا اجبار میکند چیست اما عملشان بر اساس همان پاسخها و در واقع بر اساس بستر اعتقاد و فرهنگ آنها شکل میگیرد. ضمن این که در کشور ما، خانوادههای پسرها نیز از چنین عروسهایی استقبال نمیکنند و خود این عدم استقبال، مشکلات عدیده را در ازدواجها فراهم میآورد. مشکلاتی که در آینده گریبان دخترها را میگیرد.
محبت زیاده از حد، قبل از ازدواج ممنوع!
وقتی دختری، پسری را دوست دارد اغلب میخواهد از انواع روشها به او محبت کند و عشق و علاقه خود را ابراز نماید. ابراز عشق و محبت هم در ذات خود کار بدی نیست اما ببینیم نظر پسرها در باره این نوع ابرازها چیست؟
• وقتی دختری به من ابراز محبت میکند میدانم که مرا دوست دارد. دخترها احساسیتر هستند و زود دوست داشتن خود را نشان میدهند. اما اگر با کسی مواجه شوند که پولدارتر از من باشد و خانه و ماشین گرانتری داشته باشد، بلافاصله این ابراز محبت به او انتقال پیدا میکند!
روی محبت خانمها نباید حساب کرد! آنها احساسیاند و هر ساعت ممکن است به کسی ابراز علاقه کنند.
دختر خوب دختری است که با محبت باشد. اما با محبت بودن دختر، دلیل بر این نیست که با او ازدواج کنم. مشخصات دیگر او برایم مهم است.
دخترهایی که زیاد محبت میکنند قصد دارند هر طور شده با ما ازدواج کنند. وگرنه چرا باید به این شکل به ما محبت کنند.
همه دخترها به من محبت میکنند. آنها میگویند من دوست داشتنیام! محبت دخترها برایم طبیعی است.
ترجیح میدهم با دختر با محبت ازدواج کنم نه با دختر سرد و بی محبت.
به محبت الکی نمیتوان اتکا کرد. محبت واقعی در طول زمان و در سختیها خودش را نشان میدهد. اگر محبت دخترها واقعی بود تا به آنها میگفتیم قصد ازدواج نداریم، ما را رها نمیکردند!
محبت باید دوطرفه باشد. چه فایده دارد که دختری که دوستش نداریم هی به ما محبت کند؟
دختری هست که مرا دوست دارد و مدام به من محبت میکند. دختر خوبی است اما خانوادهام موافق ازدواج ما نیستند. من هم نمیتوانم بدون توافق خانوادهام با او ازدواج کنم و این محبتهای او در من احساس گناه ایجاد میکند. چون میدانم سرانجام باید او را رها کنم.
وقتی دختری زیاد محبت میکند علامت این است که ما را دوست دارد. پس ما هم میتوانیم از او سوء استفادهمان را بکنیم. این استفاده کار بدی نیست. خود او با محبتش دارد به ما علامت میدهد!
…
باید از دخترها به خاطر نوشتن برخی از نظرات پسرها پوزش بخواهم اما تعداد دخترهایی که از روی احساس و گاه بیتفکر کافی به پسرها علاقمند میشوند زیاد است و میخواهم لااقل در این مقاله سعی کنم پشت پرده تفکرات برخی از پسرها را به آنها نشان دهم. متاسفانه درصدی از پسرها هستند که هر در باغ سبزی از جانب دختر را علامتی برای سوء استفاده تلقی میکنند. نمیگویم همه پسرها چنیناند، اما هوشیاری و عقل قبل از ازدواج، حکم میکند که به خاطر خودتان هم که شده از ابراز محبتهای زیاده از حد قبل از ازدواج به چنین پسرانی پرهیز کنید. همچنین در جامعه ما هنوز هم تعداد خانوادههایی که به پسران خود اعتماد به نفس کاذب میدهند زیاد است. برای چنین پسرهایی ابراز محبت شما کاری عادی است و حتی حق خود میدانند که هر زنی باید به آنها توجه و محبت کند، بدون این که خود آنها هم خود را ارتقا دهند و برای طرف مقابل کاری انجام دهند یا محبتی نشان دهند. من موافق محبت محک خورده و دو طرفه هستم. اگر مطمئن شدید که بین شما و پسری چنین محبتی وجود دارد میتوانید ابراز علاقه کنید وگرنه متاسفانه این ابراز علاقه، برایتان تضعیف کننده خواهد شد.
این را هم بگویم که همه پسرها این طور نیستند. من با پسرهایی روبرو شده ام که باهوش، مهربان و با فهم و شعورند و با ذهنی باز با محبت جنس مخالف برخورد میکنند. اما وجود دستهای از پسرها نباید ما را از وجود دستههای دیگر غافل کند. محبت زیاده از حد را برای بعد از ازدواج نگه دارید. متاسفانه برخی از دخترها قبل از ازدواج انواع محبتها را به پسرها ابراز میکنند ولی بعد از ازدواجاز آقایان تبدیل میشوند به زنی بیعاطفه که حاضر نیست یک قدم محبتآمیز به سوی همسر بردارد. نه آن درست است و نه این. در ابراز محبت تعادل داشته باشیم.
رکسانا خوشابی کارشناس ارشد مشاوره بالینی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شاید به جرات بتوان گفت، اکثر زنان و مردانی که در حال تجربه زندگی مشترک هستند، نسبت به همسر خود حساسیتهای ویژه ای دارند. برای مثال آنان بهترینهای دنیا را برای همسرشان می خواهند، دوست دارند ساعات طولانی در کنار هم باشند، صحبتهای خصوصی را با هم در میان بگذارند و عمیق ترین و خالص ترین عواطف را نثار هم کنند و صد البته تمایل دارند که در این روابط تنها خودشان دو نفر سهیم باشند و نفر سومی وجود نداشته باشد. این مساله کاملاً طبیعی است و در اصطلاح نوعی حساسیت زناشویی قلمداد می شود که بطور قطع باعث حفظ هر چه بیشتر ارتباطات مثبت زن و شوهر می گردد چرا که باعث می شود هر یک از طرفین، احساس کند که برای همسرش قابل اهمیت و ارزش است و نقش اول را در زندگی او ایفا می کند. اما گاهی اوقات این حساسیت زناشویی بیش از حد شدید و حتی غیرمنطقی و مخرب به نظر می رسد و در اینجاست که دیگر نمی توان اصطلاح «حساسیت زناشویی» را نام برد چرا که رابطه زن و مرد وارد ابعاد بیمار گونه گشته است و یکی از طرفین (چه زن و چه مرد، که البته این مشکل در مردان بسیار فراگیرتر است) قصد دارد همسرش را منحصر به خود کرده و حتی حقوق طبیعی او را نایده می گیرد.
در اینجا اصطلاحی که متخصصان و روان شناسان برای این مشکل عنوان می کنند «حسادت جنسی» است. البته در ابتدای امر شاید به نظر شما برسد که این رفتارهای خشک و غیرمنطقی همان سوءظن (پارانوید) است؛ اما ما باید عنوان کنیم که سوءظن، مشکلی است که فرد در ارتباط با همگان دارد و فرد مبتلا به آن ممکن است نسبت به تمام کسانی که با او در ارتباط هستند دچار این بد بینی گردد. اما «حسادت جنسی» مشکلی است که تنها در قبال همسر ظاهر شده و باعث می شود فرد مبتلا، شریک زندگی اش را به خاطر این مشکل بسیار تحت فشار و سختی قرار دهد. اگر کمی توجه کنید خواهید فهمید که حسادت جنسی تداعی کننده مفهوم شکاک بودن در زندگی زناشویی است که در گذشته و در فرهنگ عامیانه مردم از این اصطلاح استفاده می شد اما اصطلاح"حسادت جنسی" کلمه ای است که در متون روانشناسی به کار می رود و جایگزین اصطلاح "شکاک بودن" شده است ولی در اصل تداعی کننده همان معناست.
در ادامه لازم به ذکر است که تمام افکار و باورهایی که فرد مبتلا در ذهن دارد، واقعیت نداشته و تنها ساخته و پرداخته ذهن بیش از حد، حساس اوست.
حسادت جنسی چیست؟
همه ی ما در زندگی روزمره حسادت را تجربه کرده ایم. با اینکه احساس «حسادت» یک تجربه مشترک میان همه ی انسانهاست؛ اما دلیل و واکنش هر یک از ما، در مقابل این احساس کاملاً متفاوت است.
مطابق با تعاریف روان شناسان بالینی، حسادت جنسی یک واکنش پیچیده است که در برابر احساس تهدید و یا ترس از، از دست دادن و یا فقدان یک رابطه ارزشمند ایجاد می شود، پیچیدگی این واکنش به این علت است که دارای سه مولفه هیجانی، فکری و رفتاری است.
مولفه هیجانی – احساس رنج، خشم، عصبانیت، غم و اندوه، حسادت بردن، ترس، سوگ.
مولفه فکری (شناختی) - رنجش، سرزنش خود، رقابت و چشم و هم چشمی با همتایان، نگرانی در مورد تصویر بدنی خود، احساس ترحم و دلسوزی نسبت به خود
مولفه رفتاری – ضعف بدن، لرزش و تعریق، پرسش دائمی در مورد خود و تلاش برای کسب اطمینان، واکنشهای پرخاشگرانه و توام با عصبانیت.
چگونه حساسیت از عشق میان همسران حفاظت می کند؟
در روابط زناشویی که حساسیت در حد مطلوب و مناسب وجود دارد، طرفین یکدیگر را همانطور که هستند پذیرفته و به احساسات هم احترام می گذارند و تمام تلاش زوجین در این جهت است که به استقلال عاطفی و روابط اجتماعی، کاری و خانوادگی همسر خود ارزش داده و مانع از آن نگردند. این حساسیتهای زناشویی (ارزش قائل شدن به علائق و خواسته های همسر) تا حد زیادی باعث قوی تر شدن و حتی هیجانی تر شدن روابط زناشویی می شود و بنابراین می تواند یک نیروی محرک مثبت در زندگی زناشویی به شمار رود. اما زمانیکه این احساس شدت یافته و جنبه غیرطبیعی و بیمارگونه به خود می گیرد، داستان کاملاً متفاوت می شود.
چگونه حساسیت بیش از حد به عشق شما آسیب می زند؟
گاهی اوقات حساسیت زناشویی وقتی از حالت طبیعی خارج شده و تبدیل به حسادت جنسی می شود، باعث می گردد که روابط زناشویی طرفین دچار مشکل شد. و از طرف دیگر مناسبات اجتماعی طرفین نیز دچار مشکل گردد. برای مثال هنگامی که یک زن در محیطی مشغول به کار است که بیشتر همکاران او، مرد هستند و بطور طبیعی ارتباطات کاری و اجتماعی این خانم با مردان افزایش می یابد. حال اگر این خانم در ارتباطات اجتماعی خود حریم ها را به خوبی رعایت کند و حدوحدود خود و همکارانش را به خوبی بشناسد، مسلماً روابط اجتماعی وی بلااشکال است. اما گاه مشاهده می شود که شوهران این دسته از زنان به علت موقعیت کاری همسرشان، آنها را بسیار تحت فشار قرار میدهند و مقررات بسیار سخت و دست و پاگیری مانند ممنوعیت گفتگو با همکاران، عدم تماس تلفنی کاری و... را وضع میکند.
البته تصور نکنید که تنها برخی زنان شاغل دچار اینگونه مشکلات می گردند، نه، این طور نیست. در برخی مواقع زنانی که چنین همسرانی دارند حتی خانه دار هستند و شاید به نوعی از طرف همسرشان در خانه حبس شوند و اجازه هیچگونه تماس تلفنی، باز کردن درب منزل، برقراری رابطه دوستی یا فامیلی با آشنایان را نداشته باشند.
اینگونه واکنشهای بیمارگونه، آسیب بسیار جدی به روابط زناشویی وارد می آورد و در بسیاری از موارد باعث گسیخته شدن روابط زناشویی و طلاق می گردد.
نکته قابل توجه در مورد حسادت جنسی این است که عمدتاً این مشکل در مردان مشاهده می شود. البته زنان نیز مبتلا به این نوع مشکل می گردند اما شدت و فراوان آن کمتر است. مردی که دچار این مشکل است عموماً از مشکل خود مطلع است و واکنش او نسبت به این عارضه یا توام با سرزنش و مواخذه خود و یا تصدیق و تایید رفتار نادرستش است اگر شما دچار این مشکل هستید...
اگر شما جز آن دسته از افرادی هستید، که این مشکل شما را آزار میدهد باید بدانید که حسادت جنسی یک بیماری است و البته درمان آن کار سختی است و باید بدانید که اقدام برای دریافت خدمات مشاوره، بسیار مؤثر و مفید خواهد بود. اگر شما جز آن دسته افرادی هستید که سعی در پوشاندن مشکل خود دارید، در اولین گام باید بدانید که این مساله را به عنوان بیماری بپذیرید.
چه کارهایی می توانیم برای خود انجام دهیم؟
با واقعیت مواجه شوید
بهتر است سعی کنید نسبت به تمام رویدادها یا شرایطی که دید منفی و تهدید کننده ای دارید، خوشبین گشته و باورهای شناختی خود را تغییر دهید. برای حصول به این مرحله، هرگاه احساس تهدید کردید از خودتان بپرسید: چه شواهدی برای وجود خطر در این رابطه وجود دارد؟ چه دلایل منطقی داری که ارتباطات اجتماعی همسرت دچار مشکل است؟
به چه دلیل تلفن همراه همسرت را دائما ًچک می کنی؟ آیا واقعاً این رفتار من، وضعیت را خراب تر نمی کند؟
از گفتگوهای درونی (ذهنی) مثبت استفاده کنید
زمانی که این احساس در وجود شما شروع می شود، به خاطر آورید که همسرتان شما را دوست دارد و به عنوان یک زن
ایرانی و مسلمان بیشترین احترام و اهمیت را به رابطه خانوادگی و زناشویی میدهد. با خودتان مرور کنید که فرد دوست داشتنی هستید و هیچ دلیلی برای توجه کردن به این افکار ندارید.
از همسر خود کسب اطمینان کنید
یکی از بهترین روشهایی که می تواند برای درمان این مشکل به شما کمک کند، این است که از همسرتان کسب اطمینان کنید. مطمئن شوید که بیش از حد بهانه جویی و عیب جویی از همسرتان نکرده و او را تحت فشار قرار نمی دهید. در غیر اینصورت برای حل این مشکل از او نیز کمک بگیرید.
زندگی با همسری که دچار حسادت جنسی است
زندگی کردن با همسری که گاه ممکن است شما را از حقوق اولیه انسانی تان (مانند تماس تلفنی با اقوام و آشنایان، بیرون رفتن به تنهایی و خرید کردن و...) محروم کند، بسیارسخت و عذاب آور است. در ادامه توصیه هایی به همسران این دسته از افراد ارائه می گردد:
این مشکل را از منظری دیگر مشاهده کنید
به خاطر داشته باشید که حسادت جنسی یک نشانه عشق و علاقه همسرتان به شماست. اگر همسرتان به رابطه با شما اهمیتی نمی داد، هیچگاه این مشکلات ایجاد نمی شد. به جای اینکه در مقابل بیماری همسرتان واکنش دفاعی نشان دهید سعی کنید او را درک کرده و از او حمایت کنید.
مراقب رفتارهای خود باشید
اگر مشاهده میکنید که همسرتان نسبت به برخی از رفتارها (مانند صحبت کردن با مردان یا زنان غریبه، صحبتهای تلفنی با همکاران جنس مخالف در منزل، بیرون رفتن از منزل به تنهایی (البته برای خانمها) و...حساسیتهای ویژه ای دارد، قبل از اینکه مشکلاتتان بیشتر شود، از بروز این رفتارها خودداری کنید.
به همسرتان اطمینان دهید
در هر فرصتی که بدست می آورید به همسرتان عنوان کنید که چقدر او را دوست دارید و چرا او را برای زندگی مشترک انتخاب کرده اید؟ استفاده منظم از این روش و اطمینان دهی دائم به همسر، و همچنین صحبت کردن در مورد آینده خوبی که در انتظار زندگی مشترکتان خواهد بود، همگی باعث بهبود رابطه شما با همسرتان می شود.
کمکهای تخصصی بیشتر
به طور قطع حساسیت زناشویی و توجه دائم زوجین نسبت به یکدیگر امری طبیعی است و باعث با طراوات نگهداشتن ارتباطات زناشویی میان زوجین می گردد. اما زمانیکه این مساله از حد طبیعی خود خارج می گردد، باعث صدمات جدی به ارتباطات زناشویی می شود. اگر یادداشت اخیر را مطالعه کرده و راهبردهای آن را به کار بردید، اما ملاحظه کردید که هنوز زندگی زناشویی تان دچار مشکلات بسیاری است، توصیه می شود که حتماً از کمکهای تخصصی مشاوران بهره گیرید.
مریم عطاریان – بخش خانواده و زندگی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شبهای بیخوابی و روند بیپایان عوض کردن پوشک بچه و افزایش بار کارهای خانه و خرید برای عضو جدید و …
پژوهشهای بسیاری نشان میدهند – و بسیاری از زوجها هم قبول دارند- که به دنیا آمدن اولین بچه ممکن است ازدواج را با مشکلاتی مواجه کند.
شبهای بیخوابی و روند بیپایان عوض کردن پوشک بچه و افزایش بار کارهای خانه زمان چندانی برای صمیمیت عاطفی میان همسران به جای نمیگذارد.
در واقع این فشار وظایف مربوط به بچهدار شدن به حدی سنگین است که اکنون شمار فزایندهای از متخصصان بهداشت روانی توصیه میکنند زوجهای منتظر به دنیا آمدن فرزند، به طور پیشگیرانه به مشاور مراجعه کنند تا برای به عهده گرفتن مسئولیتهای جدید مربوط به بچه، مسائل مالی ناشی از آن، تغییراتی که در زندگی زناشویی و اجتماعیشان به وجود میآید، آمادگی پیدا کنند.
به نوشته وال استریت جورنال تحقیقی که اخیرا بر روی ۲۸۷۰ زوج در "طرح ملی ازدواج" در دانشگاه ویرجینیا در آمریکا انجام شد، نشان داد که در حدود دو سوم زوجها کیفیت روابط زن و شوهر در سه سال اول پس از به دنیا آمدن بچه افت میکند. میزان اختلافات بالا میرود، زمان اندکی برای ایجاد رابطه صمیمی میان زن و شوهر باقی میماند، و ممکن است بین آنها فاصله عاطفی ایجاد شود.
در این گروه زوجها، مردان و زنان به نحو متفاوتی تحت تاثیر قرار گرفته بودند: رضایت مادران از ازدواجشان به فوریت افت میکند، اما در مورد مردان این افت به تدریج و در طول چند ماه رخ میدهد. تغییرات هورمونی، فشارهای جسمی ناشی از زایمان و شیردهی، و جابهجایی ناگهانی از محیط کار به خانه به همراه نوزاد ممکن است توضیحدهنده این کاهش رضایت از ازدواج باشد. یک عامل مهم در اختلاف میان این والدین جدید چگونگی تقسیم کردن کارهای خانه و کارهای مربوط به نوزاد بود.
البته بیش از یک سوم از این زوجها در این بررسی توانسته بودند با موفقیت از پس فشارهای عاطفی، جسمی و مالی ناشی از به دنیا آمدن بچه برآیند. اما این زوجهای چه خصوصیاتی داشتند؟
این تحقیق نشان داد که ارضای جنسی و حس تعهد به همسر در صدر فهرست صفاتی قرار دارد که باعث میشود این زن و شوهرهای تازه بچهدارشده ازدواجشان را "بسیار سعادتمند" بخوانند.
خصوصیت سوم این زوجها "خیرخواهی" بود که در این بررسی این طور تعریف شده بود: "فضیلت دادن چیزهای خوب به فراوانی و به رایگان به همسر" و شامل مواردی از انجام خدمات کوچکی مانند درست کردن چای برای همسر در صبح تا ابراز عشق و نشان دادن احترام و تمایل برای "بخشایش همسر به خاطر اشتباهات و ناکامیها" بود.
در رده بعدی این فهرست "سهیم شدن در انجام کارهای خانه" قرار میگیرد. هم مردها و هم زنها پس از به دنیا آمدن بچه، هنگامی که کارهای خانه به طور یکسان بین آنها تقسیم شده بود، ازدواجشان را "بسیار شادمان" توصیف میکردند. بنابراین احتمالا تقاضا کردن از شوهرتان برای شستن لباسها یا برعکس خواستن از زنتان برای عوض کردن لامپ برق ممکن است برای ازدواج شما خوب باشد. گرچه با توجه به خصوصیت "خیرخواهی" شاید بهتر باشد هر کس- زن یا شوهر- داوطلبانه مسئولیت انجام یک کار را به عهده بگیرد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
چگونه مردها را احساسی کنیم؟!
مرد که گریه نمی کنه. محکم باش. جوابش رو بده. اصلاً دوست ندارم اون تو رو بزنه و تو ساکت باشی و نگاه کنی. مردها قوی و نیرومندن. از خواندن جملات فوق به یاد چه چیزی افتادید؟ آیا مشاهده کردید در نوع تربیت خود در رابطه با پسران و دختران از چه روشهای متفاوتی استفاده میکنیم؟
چگونه مردها را احساسی کنیم؟!
به گزارش درستی، از خواندن جملات فوق به یاد چه چیزی افتادید؟ آیا مشاهده کردید در نوع تربیت خود در رابطه با پسران و دختران از چه روشهای متفاوتی استفاده میکنیم؟ ملاحظه کردید که از همان کودکی بی احساس بودن و بی اعتنایی به هیجانات و احساسهای درونی را به فرزندان پسرمان و ابراز احساسات و همدلی را به فرزندان دخترمان آموزش میدهیم؟
درست است که نقش زنان و مردان در جامعه با هم تفاوتهایی دارد و این مسئله میطلبد تا هر جنس مطابق با نقشهای قابل انتظار رفتار کند، اما پدر و مادرها وظیفه دارند تا فرزندان خود را علاوه بر سودمندی در جامعه، افرادی سلامت و موفق در خانواده تربیت کنند. لذا آموزش آداب انکار احساسات و کتمان هیجانات نمیتواند نتایج خوب و رضایت بخشی را برای یک زندگی سالم و پذیرفتن نقش همسری در برداشته باشد. احساسات جزو لاینفک زندگی هستند اگر چه همیشه در ترازویی با عقل در رقابتند اما نبود آنها رنگ را از زندگی میزداید و غصه و غم سلطه پیدا میکند.
بنابراین لازمه وجود سلامتی در نوع و سبک زندگی افراد توجه بجا و مناسب به احساسات خود، آگاهی از احساسات دیگران، همدلی با دیگران و تقویت هوش عاطفی است. زن و شوهری که ذهن و رفتار یکدیگر را درک کنند، روابط عاطفی مثبتی هم با یکدیگر برقرار میکنند. زن و شوهر در خانواده باید قادر به شناخت و پیش بینی احساسات خود در موقعیتهای مختلف باشند. افراد زیادی هستند که یا از احساسات مختلف خود آگاهی ندارند و یا ریشه آنها را نمیفهمند. این نوع از بی اطلاعیها و آگاهی نداشتنها موجب تنش بسیاری میان زن و شوهر میشود. تحقیقات نشان میدهد افراد موفق در خانوادههای سالم و با محبتی زندگی میکنند که بار عاطفی مناسبی در میان اعضای آن خانواده حکم فرماست. به اعتقاد کارشناسان نبود عاطفه در میان برخی از خانوادهها موجب میشود تا اعضای خانواده دچار مشکلات و پیامدهای بسیاری شوند. ترس، اضطراب و نداشتن اعتماد به نفس از جمله ناهنجاریهایی است که در خانوادههای بی عاطفه وجود دارد.
تحقیقات جدید نشان میدهد که زندگی احساسی مردان هم به اندازه زنان پیچیده و غنی است. با اینکه احساسات همیشه از خصوصیات زنانه به شمار میرود، اما مردان هم به اندازه زنان احساساتی میشوند و تجربیات عاطفی مشابهی را توصیف میکنند. تحقیقات دیگری مؤید آن است که به دلیل ارتباط ضعیف دو نیمکره احساس و منطق در مردان، آنها را از دسترسی راحت به احساسات بر حذر میدارد. به نظر میآید مسئله تربیت و نوع یادگیریهای احساسی میتواند در تقویت این ارتباط مغزی تأثیر گذار بوده و گستره احساسات مردان را نیز به اندازه زنان وسیع گرداند. لازمه وجود سلامتی در نوع و سبک زندگی افراد توجه بجا و مناسب به احساسات خود، آگاهی از احساسات دیگران، همدلی با دیگران و تقویت هوش عاطفی است. زن و شوهری که ذهن و رفتار یکدیگر را درک کنند، روابط عاطفی مثبتی هم با یکدیگر برقرار میکنند.
حتماً شنیدهاید : مردانی که بیش از همه احساساتشان را پنهان میکنند احتمالاً حساسترین مردها هستند! این جمله میتواند عمق احساسات را در مردان نشان دهد. علی رغم این که سبک فرهنگی جامعه به آنان میآموزد که در ابراز احساسات محتاط باشند. همین مسئله میتواند به مسایلی در زندگی زناشویی و روابط مردان با همسرانشان نیز منجر شود. هوش عاطفی و هیجانی یکی از ابزارهای مهم و ضروری در موفقیت روابط میان همسران است. پژوهشها گزارش میدهند هرچه این جنبه از هوش افراد در حدود متناسبتری قرار داشته باشد، آنها قادرند ارتباطات جذابتر، مسئله گشا تر و با دوامتری را شکل دهند. پایین بودن هوش هیجانی میتواند توانایی بازداری هیجانی را در افراد کاهش داده و قدرت مدیریت احساسی را در آنها تضعیف گرداند.
یکی از مؤلفههای هوش هیجانی توانایی درک احساسات دیگران و شناخت عواطف افرادی است که در اطراف ما زندگی میکنند؛ لذا عدم توانمندی در درک هیجان همسر و یا داشتن تصور ضعیفتر، از احساسات همسر میتواند بر نوع رفتارها و واکنشهای میان فردی موثر واقع شود. بخش اول این عبارت میتواند به تربیتهای نادرست و ناکافی برای مردان اشاره داشته باشد و بخش دوم آن از شناخت ناکافی زنان از احساسات مردانه حکایت کند. لذا هر دو جنس برای داشتن زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر نیاز به اصلاح سبکهای زندگی و شناخت دقیقتر از جنس مخالف دارند. ضمن این که زن و شوهر باید در تقویت احساس دیگری و تبادلات عاطفی یکدیگر نهایت تلاش خود را داشته باشند.
یکی از همین اصلاح سبکها شناخت دقیق ویژگیهای جنسیتی است. چه این که مردان در ابراز محبت به همسرانشان بیشتر از رفتارهای محبت آمیز و ایثار و گذشت و فعالیتهای محبت آمیز استفاده میکنند در حالی که زنان به شنیدن ابراز محبت و اظهار عواطف از سوی همسرشان نیاز دارند. زبان احساسات و عواطف برای زنان به مثابه زبان اول است در حالی که برای مردان به مثابه زبان دوم و زنان عدم ابراز محبت در این شکل را حاکی از بی احساس بودن و بیعلاقگی مردشان میدانند.
از طرفی برای اکثر زنان واداشتن شـوهـرشـان بـرای ایـنکه احـساسات درونی خود را با آنها در میـان بـگـذارنـد، کـار مشکلی به نظر میرسد. اما در این میان موضوعی وجود دارد که اغلب زنها از آن بـی اطـلاع هستند. مردها میخواهند صحبت کنـنـد. اکثر مردان نیاز دارند که با همسرشان درد دل نموده و کمی سبک شوند. اما رمز و راز واداشتن یک مرد جهت بازگو نمودن درونش این است که احساس کند به دلیل آنچه کـه هست مورد پذیرش حقیقی قرار گرفته، نه به دلیـل آنـچه که ممکن است شما دوست دارید باشد.
به علاوه زنان باید روشهایی را برای برانگیختن احساسی همسرشان فرا بگیرند از جمله این که :
به مردان قدرت دهید، تا صمیمیت فوران کند. مرد موجودی عاشق قدرت است. مرد از این که قدرتمند باشد حظ میکند. در آسمان اوج میگیرد و شما را نیز همراه خود بالا میبرد.
فراموش نکنید که زن و مرد برای رشد احساسی و روانی خود به کمک و یاری همسر نیاز دارد؛ لذا در عوض تکیه بر نواقص و نارساییهای وجودی او باید با همکاری و مودت او را به سوی تکمیل توانمندیها و رسیدن به رضایت درونی سوق دهند.
به مردان قدرت دهید، تا صمیمیت فوران کند. مرد موجودی عاشق قدرت است. مرد از این که قدرتمند باشد حظ میکند. در آسمان اوج میگیرد و شما را نیز همراه خود بالا میبرد.
از اینکه توانا باشد یا احساس توانایی کند لذت میبرد. تا وقتی که مشغول کشتن این احساس در مردان هستید بدانید که تنها میتوانید خواب خوشبختی را ببینید.
به مردان فضا بدهید گاهی او را رها کنید تا با خود خلوت کند با دوستان به ورزش برود و به خانواده خود تنها سر بزند. مدام دنبال او نباشد. فضای رها شدن! این چیزی است که مردان گاهی به آن نیاز دارند. اگر به انها این فضا را هدیه بدهید. انها نیز به شما عشق میورزند.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
امید کریمی: ازدواج پس از اشتغال، مهمترین دغدغه جوانان است. دغدغه ای که البته هرسال به دلیل افزایش سن ازدواج، کهنه تر می شود.
آنطور که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده است؛ براساس آمارهای مرکز آمار ایران، از مجموع کاربران اینترنت کشور، تعداد ۶.۴ میلیون نفر (۵۸.۱ درصد) مرد و ۴.۶ میلیون نفر (۴۱.۹ درصد) زن بوده اند. همچنین درسال ۱۳۸۹ کاربران اینترنت مرد، ۱۶.۶ درصد کل جمعیت مردان و کاربران زن، ۱۲.۷ درصد کل جمعیت زنان کشور را به خود اختصاص داده اند. ۵۴.۵ درصد کاربران تحصیلات عالی و ۳۴.۹ درصد در مقطع دبیرستان به سر می برند.
مصرف اینترنت در جامعه جوان ایرانی به طور ویژه ای به سوی دوست یابی و روابط دوجنس مخالف میل کرده است و البته سایت های دوست یابی در ردیف سایت های پرمراجعه قرار دارد.
مومنی نسب، یک کارشناس جرائم رایانه ای به استناد مستندات بانکی، درآمد گردانندگان یک سایت دوست یابی را از محل خرید و فروش اطلاعات اشخاص، روزانه بالغ بر ۱۲ میلیون تومان اعلام می کند.
هریک از گردانندگان سایت های همسریابی، برای گسترش دامنه جذب کاربر، ده ها سایت را به طور همزمان راه اندازی و مدیریت می کنند. البته نکته جالب توجه اینکه هدف اغلب گردانندگان سایت های همسریابی در جامعه ایرانی صرفا پوششی برای دوست یابی و حتی روابط نامشروع در فضای مجازی است. چنانکه براساس آمارها، فقط دو درصد ازدواج ها اینترنتی هستند. اساس هدف تشکیل سایت های همسریابی، ازدواج و همسریابی نیست و در حقیقت دوست یابی به معنای عام ام مورد نظر این سایتها قرار دارد.
صفحات اولیه این سایت ها با تصاویر و عبارات مذهبی طراحی شده اند و کاربران با اعتماد به همین موارد وارد می شوند، اما در مسیر رابطه با ارائه مشخصات فردی مانند عکس و فیلم های خانوادگی، به سواستفاده های گردانندگان می افتند.
اگر برنامه پنجم توسعه به موقع اجرا میشد...
شاید اجرای با تاخیر ماده ۴۳ قانون برنامه پنجم این شرایط را برای سایت های همسریابی فراهم کرد تا بدون کمترین نظارت ها پاتوق هایی را برای امیال عده ای فراهم کرده و امر مقدس ازدواج را به محفل هایی برای آشنایی های غیرواقعی بدل کنند.
دفتر ازدواج و تعالی خانواده در وزارت ورزش و جوانان به منظور اجرای ماده ۴۳ قانون برنامه، سلسله فعالیت هایی را به اجرا گذاشت که نتیجه آن در قالب پیش نویس آیین نامه ساماندهی و اعتبار بخشی مراکز مشاوره به هیات دولت ارائه شد. آیین نامه یاد شده با اصلاحات اندکی در مهرماه ۹۱ از طرف معاون اول رییس جمهور ابلاغ شد.
پس از ابلاغ آیین نامه، وزارت ورزش و حوانان براساس شیوه نامه اجرایی جهت ثبت نام از مراکز همسریابی فراخوان داد. به گفته مسعود امینی، مدیرکل دفتر ازدواج و تعالی خانواده، ۱۸۳ مرکز تا پایان اردیبهشت ۹۲ مشمول دریافت مجوز بوده اند. براساس گفته های امینی، سایت های همسریابی نیز به عنوان مرکز همسریابی مشمول این آیین نامه قرار می گیرند.
البته تا پیش از این مراکز همسریابی به عنوان مراکز مشاوره از سازمان نظام مشاوره ای کشور مجوز می گرفتند.
آنهایی که به سایت های همسریابی مراجعه می کنند
به طور کلی انواع کاربران از نظر کارشناسان چند دسته هستند؛
۱- افراد ساده لوج و درواقع قربانیانی که به راحتی اطلاعات خانوادگی خود را به صورت دقیق وارد کرده و به راحتی هم ابراز علاقه می کنند که اکثریت را شامل می شود.
۲- افراد سودجو و کلاهبردار که غیر از مدیران سایت ها بوده و افرادی هستند که در سایت ها به نوعی عضو شده اند و به صورت حرفه ای ارتباط برقرار می کنند و از اطلاعات به دست امده از اشخاص سواستفاده می کنند. اخاذی، باجگیری، دزدی در قبال اطلاعات شخصی افراد.
۳- افراد فاسدی که به جای رفتن به خیابان ها و پارک ها در این سایت ها دنبال موارد خود می گردد که بیشتر بین آقایان رایج است و یا همچنین در مورد خانم ها.
۴- افراد معمولی که به دلایل مختلف از جمله معذوریات اجتماعی که دارند امکان برقراری ارتباط در فضای واقعی را ندارند، در این فضای مجازی به راحتی می توانند ارتباط برقرار کنند. عده ای باور دارند که از طریق این سایت ها می توانند همسر ایده آل خود را بیایند و ظاهر موجه بسیاری از این سایت ها این باور را تشدید می کند. درحالی که بررسی ها نشان می دهد در اکثر موارد، این اطلاعات ابراز شده، متعلق به اشخاص حقیقی نیست و صحت و سقم اطلاعات دچار مشکل است؛ اکثرا یا به ازدواج نمی رسد یا پایان خوشی ندارد.
ردیف | آسیب | توضیح |
1 | عدم آموزش | - منظور از این نوع آموزش ها، شناخت ملاک ها و معیارهای همسر ایده آل است. با توجه به گستردگی اطلاعات کاذب یا جعلی و غیرواقع کاربران باید روش های همسریابی اینترنتی و مشکلات موجود را آموزش ببینند. - معمولا در این سایت ها کمتر آموزش انجام می شود. حضور متخصصین و صاحبنظران امر در این سایت ها مورد غفلت واقع شده و تنها فضایی برای نزدیک کردن افراد به یکدیگر از طریق فضای مجازی مدنظر بوده است. |
2 | ازدواج موقت درپوشش ازدواج دائم | معمولا در فرآیند همسریابی بیش از آنکه به ازدواج موقت توجه شود، باید ازدواج دائم مورد اهتمام قرار گیرد. اما در فضای مجازی دوست یابی و ازدواج موقت بیش از همسریابی مورد توجه قرار می گیرد. به طوری که ازدواج موقت مجازی در برخی از سایت ها تبلیغ می شود. |
3 | کاربری غیر همسریابی | براساس گزارش وزارت ورزش و جوانان، محدوده سنی مراجعان به سایت های همسریابی پایین تر از سن ازدواج بوده و نظارتی بر راستی و نادرستی محتوان انجام نمی گیرد. کابران بسیاری به صورت تفننو تفریج وارد این سایت ها می شوند و از آنجا که هیچ کنترل بر سن این افراد نمی شود، موجب ناامن شدن فضا از یک سو و تاثیرات سوء اخلاقی بر کاربران می شود. البته این به معنای وجود محتوای غیراخلاقی در سایت های موردنظر نیست. |
4 | ناپایداری ارتباط | ارتباط گذرا و ناپایدار از دیگر آسیب های همسریابی اینترنتی است. در این فضا هر فرد همزمان با افراد زیادی ارتباط برقرار کرده و به محص آنکه فرد مقابل تنها یکی از ملاک ها را نداشت، به راحتی حذف و فرد دیگری جایگزین می شود. افراد زمانی را برای شناختت یکدیگر نمی گذارند. در فرآیند ارتباط، اگر فرد با پروفایل پربارتری از شخص دیگری روبرو شود، به راحتی رابطه قبلی را کاهش داده یا لغو می کند و با فرد جدید که معیارهای بهتری دارد، ارتباط برقرار می کند. |
5 | نظارت ضعیف و ناکارآمد | نظارت مهمترین رکن سایت های همسریابی است و در غیر این صورت سایت ها مصارفی جز همسریابی پیدا می کنند. البته سیستم نظارتی چند سایت بسیار قوی و کارآمد است. همزمان با بالا بردن فرهنگ کاربران، باید سایت های دقیق و کارآمد را الگوسازی کرد تا امکان تخلف در سایر سایت ها هم کاهش یابد. |
6 | انگیزههای سودجویانه و گاه غیراخلاقی در راهاندازی سایت | در برخی موارد بررسی شده که به حکم قضایی پرینت حساب ها مورد ارزیابی قرار گرفت، رقم های خیلی سنگین و با تراکنش مالی زیاد و حتی میلیاردی جابجا می شد. مثلا تراکنش مالی در یکی از سایت ها روزانه حدود ۱۲ میلیون تومان بود. درحالی که در فرهنگ مذهبی ما افرادی که برای ازدواج وساطت می کردند با انگیزه های خداپسندانه بود که همین امر بسیاری از مشکلات بعدی را پیشگیری می کرد. اگر انگیزه موسسین سایت جذب منافع مادی و یا مشابه ان باشد، هیچ تضمینی برای حفظ کاربران از مسایل و مشکلات متعددی که به طور بالقوه در سایت ها وجود دارد، نیست. |
7 | خلا مشورتهای لازم | مهمترین کارکرد مراکز همسریابی ارائه مشاوره به افراد جویای ازدواج است تا به آنها در انتخاب همسر مناسب کمک کند. مشورت کار ویژه ای است که تنها به همراه آن، مراکز همسریابی می توانند در شکل گیری ازدواج نقشی موثر ایفا کنند. با این حال تاکنون کمتر سایتی به مشورت دهی توجه نشان داده است. ضمن اینکه هیچگونه پیگیری و مسوولیتی نسبت به شکل گیری نوع رابطه اشخاص وجود ندارد. |
8 | ناپایداری ارتباط در محیطهای مجازی | امروز همه می توانند به راحتی وارد سایت هایی شده و شروع به دوست یابی و اصطلاحا با افراد ناشناس چت کنند. براین اساس در محیط وب می توان با هرشخصیتی در شبکه احساس و عاطفه را به اشتراک گذاشت. اینکه ادبیات اینترنتی کاربران چقدر با ساختار اجتماعی سطح جامعه تطابق دارد، موضوعی بحث برانگیز است. أیا اشتراک سلایق دو پسر و دختر جوان در فضای چت روم می تواند زمینه مناسبی برای ازدواج این دو در جامعه باشد؟ در حال حاضر جوانان ساعت یا به طور متناوب روزها و ماه ها پای این نوع دوست یابی های مجازی می نشینند. طبق آمار اداره کل مطالعات اجتماعی و بررسی های اجتماعی ناجا، ۶۳ تا ۶۸ درصد چت ورها در اختیار جوانان قرار دارد. خصوصا جوانان ایرانی که حتی گوی سبقت را از آمریکایی ها و کانادایی ها هم ربوده اند. محتوای ۴۸ درصد این چت روم ها را اطلاعاتی چون عکس دربرگرفته و این درست آن چیزی است که می تواند جوان و نوجوان را تحت تاثیر قرار دهد. |
9 | ناممکن شدن سنجش صحت اطلاعات | رایج ترین مسئله فضای مجازی به صحت و اطلاعات وارد شده از طرف کاربران مربوط می شود. در مورد همسریابی اینترنتی مجردها تنها مشتریان سایت های همسریابی نیستند. پشت نقاب کاربران این سایت ها، گاهی مردان متاهل و خانواده داری هستند که با انگیزه های دیگری پایشان به این سایت ها باز شده است. اغلب کاربران با ورود اطلاعات ناصحیح دیگران را جذب می کنند و چه بسا مدت ها ارتباط آنها ادامه پیدا کند، درحالی که تصوراتشان از یکدیگر براساس اطلاعات کاذب شکل گرفته و همین امر موجب مشکلات متعدد اجتماعی و روانی برای انها می شود. تجربه نشان داده بعضی از کاربران اغفال شده، وقتی با حقیقت مواجه می شوند برای همیشه با مدتی طولانی از ازدواج منصرف شده و حتی پس از ازدواج هم با ذهنیت همراه با تردید و شک وارد زندگی مشترک می شوند. از سوی دیگر اکثر مدیران و مسوولان این سایت ها کم سن و سال و مجرد هستند و جزیی ترین و شخصی ترین اطلاعات فرد را در اختیار دارند که خود مساله بزرگی است. |
10 | جایگزینی معیارهای ناکارآمد در انتخاب همسر | ویژگی های فضای مجازی باعث می شود تا معیارهای جدیدتری مورد کاربران قرار گیرد. معیارهایی که به شرایط ظاهری فرد بر می گردد، درحالی که ازدواج های موفق مبتنی بر ویژگی های غیرظاهری افراد است. به عنوان مثال چگونه فضای اینترنت می تواند اصالت خانوادگی را منعکس کند؟ آیا تداوم رابطه اینترنتی می تواند به معنی تداوم رابطه واقعی و زندگی مشترک باشد؟ آیا تعامل می تواند به معنی تفاهم باشد؟ |
چاره چیست؟
این گزارش ضمن بررسی برخی از مهمترین آسیب های ازدواج های اینترنتی، پیشنهاداتی را به منظور جلوگیری از این آسیب ارائه می کند و توصیه می کند ابعاد مذهبی، تربیتی، انتظامی و فناورانه این موضوع نشان می دهد همکاری میان دستگاهی باید وجود داشته باشد.
در بخشی از این گزارش این توصیهها شده است؛
۱- شورایی متشکل از نهادهای ذیربط می تواند وظایف نظارتی و مقرراتگذاری را به انجام رساند.
۲- ماده ۲۳ قانون جرائم رایانه ای اصلاح شود.
۳- تکنولوژی در فضای مجازی به روز شود.
۴- بانک اطلاعاتی متمرکز و منسجمی در این زمینه ایجاد شود.
۵- آیین نامه ساماندهی و اعتبار بخشی مراکز همسریابی اجرایی شود.
۶- تشکیل خانه های مشاوره به منظور ترویج همسریابی صحیح.