پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
انتخاب همسر از مهمترین تصمیمات فرد در زندگی است، زیرا می تواند آینده فرد را رقم بزند. تشکیل خانواده سالم، متعادل و پایدار مانند هر امر مهم دیگری به تفکر منطقی و تلاش و کوشش نیازمند است. جوان باید بر اساس معیارهای اصولی، منطقی همسر آینده خود را شناسایی و انتخاب نماید و آنگاه به انجام پیوند زناشویی اقدام کند. بصورت کلی اصالت خانوادگی به عنوان اساسیترین معیار انتخاب همسر شناخته میشود. ایمان، اخلاق نیکو و روان سالم، و تناسب زوجین در ویژگیهای ظاهری، سنی، تحصیلی، فرهنگی، تربیتی و اعتقادی از موارد اساسی در انتخاب همسر است هر یک از زوجین باید با دید باز اقدام به تشکیل خانواده نمایند. ازدواج نباید به عنوان راهحلی برای دوری از مشکلات خانوادگی جوان در خانواده در نظر گرفته شود، بلکه ازدواج زمانی موفق خواهد بود که با هدف تشکیل خانواده و تعالی روحی زوجین در نظر گرفته شود. با وجودی که والدین در راهنمایی جوانان در انتخاب همسر نقش تعیین کنندهای دارند، این نقش باید به صورت مشاورهای باشد و نباید بصورت تحمیلی و سلب اختیار جوان در تعیین شریک زندگی آیندهاش باشد. در اینجا به چند عامل برای یک ازدواج موفق اشاره میشود.
تناسب فرهنگی – اجتماعی
قدم اول در انتخاب همسر مناسب، تناسب فرهنگی بین خانوادههاست. بایدها و نبایدهای فرهنگی و همچنین سلسلهمراتب ارزشهای یک فرهنگ رفتارهای ما را هدایت میکنند.
باید توجه داشت دو فردی که قرار است با هم زندگی کنند، از نظر طبقه اجتماعی فاصله زیادی با یکدیگر نداشته باشند؛ زیرا فاصله غیرقابل قبول باعث بروز مشکلات میشود. طبقه اجتماعی هر فرد، منش، شخصیت و نگاه خاص او را در زندگی شکل میدهد. گاه در خانوادهای نظام مردسالاری و در خانواده دیگری نظام زنسالاری حاکم است و وصلت این دو گروه با هم مشکلآفرین خواهد بود.
توجه به موقعیت اجتماعی از این لحاظ اهمیت دارد که گاه دیده میشود شخصی به دلایلی به موقعیتهایی رسیده که به تازگی در طبقهای خاص قرار گرفته است. مردم این تغییر را به خوبی احساس میکنند و اصطلاحا به او «تازه به دوران رسیده» میگویند. آنها با مشاهده، رفتار، منش و نوع نگاه وی به زندگی به خوبی متوجه میشوند که او مربوط به طبقهای که در آن قرار گرفته نیست. پس طبقه اجتماعی در رفتار افراد تاثیرگذار است.
در جامعه فعلی ما، متاسفانه کم نیستند افرادی که منزل مسکونی خود را اجاره میدهند و خانهای در شمال شهر اجاره میکنند، به تصور اینکه موقعیت مناسبی برای ازدواج فرزندشان ایجاد کنند؛ غافل از اینکه این کار باعث ایجاد همان اختلاف طبقاتی است که مشکلات بعدی را در پی خواهد داشت.
گاه دیده میشود که مردها به دنبال ازدواج با دختر خانوادهای هستند که از امکانات مالی بالایی برخوردار باشد؛ به تصور اینکه از این ازدواج به عنوان سکوی پرتاب استفاده کنند. در واقع، افراد با این اقدامات خود را در پشت نقابی قرار میدهند تا به موقعیت ایدهآل برسند؛ در حالی که راهی نامناسب را انتخاب کردهاند. پس باید توجه داشت به دست خودمان بنای یک ازدواج اشتباه و نامناسب را نگذاریم.
توجه به سطح اجتماعی و اقتصادی تقریبا یکسان اولین گام برای یک ازدواج سالم و موفق است. گاه افراد به حاشیه شخصیتی طرف مقابل توجه میکنند و از ذات وجودی شخصیت او غافل میمانند؛ به عنوان مثال وقتی از شخصی میپرسیم علت انتخاب شما چه بوده، میگوید به دلیل اینکه فلان مدرک و فلان مقام را دارد یا خانوادهاش دارای موقعیت اجتماعی خاصی هستند؛ در حالی که باید به خصوصیات شخصیتی و واقعی فرد توجه کرد و نوع رفتار و نگرش او را به زندگی سنجید. موقعیت اجتماعی مناسب هرگز شرط ازدواج موفق نخواهد بود. چه بسا افرادی با موقعیتهای بالای اجتماعی، در برخورد با خانواده و در روابط شخصی خود دچار اختلال هستند.
تناسب اعتقادی
تناسب اعتقادی و مذهبی بین دو خانوادهای که با هم وصلت میکنند بسیار مهم است؛ به عنوان مثال دختری از خانوادهای که حجاب معمولی دارد با خانوادهای که از نظر حجاب بسیار سختگیر است ازدواج میکند. آقا در شروع به خانم میگوید فقط منزل مادرم که میرویم حجابت را کاملا رعایت کن و دختر هم بنا به دلایلی حفظ ظاهر کرده و این شرط را میپذیرد؛ اما بعدها متوجه میشود پذیرش این شرط مسائلی به دنبال دارد که از عهده وی خارج است و این خود زمینهای برای شروع اختلاف میشود.
در ابتدا ممکن است یکی از طرفین فشارهای روحی را تحمل کند؛ ولی این امر بهتدریج باعث فاصله گرفتن وی از همسرش میشود. پس با کسی ازدواج کنید که از نظر اعتقادی صادقانه شبیه او هستید.
فاصله سنی مناسب
بهترین فاصله سنی بین زوجین 3-6 سال است. فاصله سنی زیاد (بالای 10 سال) موجب عدم تناسب بین آنها میشود و مشکلات زیادی به وجود میآورد. در این حالت از دست روانشناس هم کاری ساخته نیست. بحث تناسب سن، به خلقت و جنسیت افراد بستگی دارد. افراد در سنین مختلف از نظر جسمی، روانی، اجتماعی و عاطفی حالات متفاوتی دارند. با توجه به اینکه دختران از نظر عقلی، سریعتر از پسران به سن کمال عقل میرسند، رعایت فاصله مناسب کاملا ضروری و مهم است. به عنوان مثال، پسر و دختر هر دو 20 ساله در دانشگاه با هم آشنا میشوند و تصمیم به ازدواج میگیرند، خانواده پسر نیز متعهد میشود که وی را از نظر مالی و... حمایت کند. در حالی که همسن بودن پسر و دختر، خود مسالهساز است و خانوادهها هم در این بین کاری نمیتوانند انجام دهند. یکی از مهمترین نکاتی که باید به آن توجه داشت این است که اولین نیاز مرد، تمکین عاطفی، روانی زن از وی میباشد که اگر فاصله سنی مناسب رعایت نشود و یا در مواردی دختر از پسر بزرگتر باشد، دختر نمیتواند نیاز مرد را که تمکین همهجانبه است، پاسخ دهد.
یکی دیگر از موارد، ضرورت رعایت فاصله سنی، قانون خلقت است. از لحاظ فیزیکی و تغییرات هورمونی، خانمها سریعتر شکسته میشوند. در ازدواجهای همسن، خانم در حول و حوش سن پنجاه سالگی ممکن است احساس کند از همسرش شکستهتر شده که در ابتدا دچار افسردگی و بعد از آن دچار سوءظن نسبت به همسرش میشود و گاه تصور میکند همسرش جذب افراد دیگر میشود و این خود منجر به بروز مشکلاتی در سنین میانسالی خواهد شد. بر اساس آمارها، 9 درصد طلاقها مربوط به تفاوتهای سنیزیاد است. البته علت انتخاب این تفاوت سنی، ریشه در مسائل روانی دارد. گاه مردی به دلیل احساس عدم ارضای نیازهای عاطفی با خانمی بزرگتر از خود ازدواج میکند و یا برعکس دختری که از عواطف پدری محروم بوده، با مردی با سن بالا ازدواج میکند. آموزش رعایت فاصله سنی به فرزندان بایستی از جانب خانوادهها انجام گیرد و باید دانست فاصله سنی نامعقول از هر طرف، مشکلات جدی به وجود خواهد آورد.
من و همسرم 7 سال است که ازدواج کردهایم، بعد از 3 سال زندگی جنجالی، 4 سالی است که با کمی افتوخیز زندگی میکنیم، اما همسرم کوچکترین اشتباهاتم را تا مدتها فراموش نمیکند و تا مدتها پاسخهای متعددی به اشتباهات گذشتهام میدهد، در ضمن گاهی هم اشتباهاتم به جنجال و ضرب و شتم منجر میشود، هر یک از ما چه باید بکنیم؟
بهتر است توجه داشته باشید که رابطه مانند یک گیاه است. روز اول سرحال و سبز است ولی اگر از آن مراقبت نکنید، آسیب میبیند، قیافه گیاه تغییر میکند و هرگز قیافه مثل روز اول را ندارد. باید دقت کنید، سر مسائل کوچک با هم نزاع نکنید تا حریمها شکسته و پردهها دریده نشود زیرا در صورت بهوجود آمدن این مشکل، دیگر احساسات مثل روز اول نیست. باید مراقب باشد و توجه داشته باشد، درست مانند اولین ملاقاتتان، تمامی سعی و تلاش خود را به بهترین وضعیت ممکن در جهت برقراری روابط صحیح و مناسب به کار برید. اما وقتی روابط بد شد، باید به طرف مقابلمان فرصت بدهیم، در غیر این صورت وی فرصت اصلاح کردن را پیدا نمیکند، در صورتی که رفتار گذشته وی را مانند تابلویی مقابل وی قرار دهیم، در واقع انگیزه تغییر رفتار را از وی گرفتهایم. پس توصیه میکنم، کیلومترشمار را صفر کنیم و صراحتا به همسرمان بگوییم، به تو فرصت جدیدی میدهم و منتظرم تا تو را به بهترین شکل ممکن ببینم.
همسر مغرور و خودخواهی دارم، دهنبین است و به حرف مادرش توجه میکند، با او چگونه برخورد کنم؟
این مشکل مستلزم یک پروسه زمانی است. افرادی که مغرور و خودخواه هستند و مایلند در زندگی فقط نظرات خودشان پیاده شود، بهتر است بدانند که هر فردی یک آستانه تحملی دارد، در صورتی که آستانه تحمل وی به حداکثر برسد، دیگر تحمل شرایط نامناسب نیز از توان وی خارج است. توصیه من در این مورد این است که وی باید به مشاور مراجعه کند.
آیا پرسیدن از شوهر، در مورد اینکه کجایی (اگر چند بار در روز باشد) اشکالی دارد؟
مگر شما چقدر فرصت دارید که چند بار در روز وقتتان را فقط صرف این کار کنید. این رفتار به نوعی یک وسواس فکری تلقی میشود. اگر شما با هم ازدواج کردهاید، پس باید به هم اطمینان داشته باشید. احوالپرسی از همسر اشکالی ندارد، ولی پرسیدن این مورد که کجایی؟ اصلا جایز نیست. در صورتی که عادت به انجام این کار دارید، بهتر است بدانید این کار رفتار اشتباهی است و بهتر است خود را اصلاح کنید. اگر هم دچار وسواس فکری هستید، با مراجعه به روانشناس و مشاور، وسواس فکری خود را حل و فصل کنید.
باید توجه داشت دو فردی که قرار است با هم زندگی کنند، از نظر طبقه اجتماعی فاصله زیادی با یکدیگر نداشته باشند؛ زیرا فاصله غیرقابل قبول باعث بروز مشکلات میشود. طبقه اجتماعی هر فرد، منش، شخصیت و نگاه خاص او را در زندگی شکل میدهد. گاه در خانوادهای نظام مردسالاری و در خانواده دیگری نظام زنسالاری حاکم است و وصلت این دو گروه با هم مشکلآفرین خواهد بود.
منبع : هفته نامه سلامت
نویسنده : الهه رضائیان
مدرن یا سنتی
میگفت ما جوانها دو راه بیشتر برای ازدواج نداریم. یا باید مثل قدیم، سنتی ازدواج کنیم و در مراسم خواستگاری به هم معرفی شویم و بلافاصله قرار عقد و عروسیمان گذاشته شود؛ یا اینکه خودمان قبل از شروع زندگی طرف مقابلمان را بشناسیم و انتخاب کنیم. میگفت من آدمی نیستم که سنتی ازدواج کنم، میخواهم امروزی باشم...
قصه از کجا شروع شد؟
تقریبا سه ماه است که با پیام آشنا شدهام. رفته بودم توی پاساژ برای تولد مامانم هدیه بگیرم که شاید برای بار چهارم به طور اتفاقی دیدمش. این بار جلو آمد و خودش را معرفی کرد. گفت این نمیتواند تصادفی باشد که ما تا به حال چند بار در این مکان یکدیگر را دیدهایم. میگفت از همان اولینبار دلبسته من شده و خواسته با او تماس بگیرم. گفت خدا تو را سر راهم گذاشته تا نیمه گشمدهام را پیدا کنم. حرفهایش دلم را لرزاند و آشنایی ما شروع شد. چند بار به رستوران و سینما رفتیم. یک ماه گذشته بود و من شیفته او و کارهایش شده بودم. تا اینکه دوستم با من تماس گرفت و گفت پیام دانشجوی اخراجی است. من حرفهای دوستم را به پای حسادتش گذاشتم اما آنچه مرا ترساند، غیرتی شدن افراطی پیام بود. دیروز برای اینکه فکر میکرد یک راننده به من نگاه کرده، او را کتک زد و طوری شیشه ماشینش را شکست که دست من هم زخمی شد. تا به پیام حرفی میزنم، میگوید: «تو همهش میخواهی رابطهمان را به هم بزنی!»
در حیطه روانشناختی آشناییهای خیابانی را کاملا رد میکنیم چرا که این آشنایی به خاطر ظاهر فرد و تحریک هوس میان دو جنس مخالف بوده و قصد آن اغلب تلاش برای ارضای یک نیاز طبیعی است.
دکتر بهرامی: مشکل عمده ما با شما جوانها دقیقا این است که یا بسیار اهل افراط هستید و یا اهل تفریط. یا میگویید سنتی ازدواج میکنیم و ناگهان و با عجله زیر یک سقف قرار میگیرید و یا از گروهی هستید که چند ماه یا سال با طرف مقابل خود رفت و آمد دارید و بدون اطلاع خانوادهها، به سمت عواطف میروید و تا به خودتان بیایید میبینید مغزتان قفل شده و هیچ منطقی در آن جای نمیگیرد. در حالی که شما میتوانید با شیوهای میانه (بین مدرن و سنتی) با هم آشنا شده و ازدواج کنید، اگر این دوستیها به قول خود شما جوانترها قرار باشد مدتی ادامه یابد تا ببینید به درد هم میخورید یا نه، این سرمنشا همه بدبختیهایتان خواهد شد. چون در همین مدت اندک دلبسته هم میشوید و دلتان، عقلتان را توجیه خواهد کرد. اگر شما دختر خانم یا آقا پسر جوان در خواب هستید ما میتوانیم با آگاهی دادن به موقع شما را از خواب بیدار کنیم اما اگر خودتان را به خواب زدهاید فقط میگوییم یادتان باشد که خودتان انتخاب کردید عقل و فهم و احساستان را به بازی بگیرند.
نیلوفر: ولی پیام این طوری نیست. حتی میگوید به والدینم ربطی ندارد که من چه کسی را دوست دارم. اما اگر الان به پدر و مادرت بگویی، میگویند باید عقد کنید و من آماده عقد نیستم.
خواستگاری
دکتر بهرامی
: مگر میشود که یک دختر یا پسر در بافت خانواده تربیت شده باشد و با شخصیتی سالم و انسانی باشند ولی حتی نظر والدینش را در این مورد نپرسد؟ وقتی این آقا پیام شما منطقی به نظر میرسید که میگفت: لطفا درمورد صحت گفتهها و هویتم تحقیق کنید و در صورت تمایل اجازه بدهید با شما و خانوادهتان آشنا شوم.»اولین گام شما در اولین برخورد با طرف مقابل باید به سمتی باشد که نحوه شکلگیری شخصیت او را جستجو کنید. کسی که با یک تلنگر از جا میپرد، فحش میدهد یا واکنش نشان میدهد، یک ذره عصبی نیست، بلکه مبتلا به بیماری جدی است. رفتارهایی که شما به آن میگویید غیرتی شدن، در واقع ناشی از اختلال شخصیت «مرزی» زندگی بلندمدت با او مرگآور است.رفتارهایی که به دوست داشتن زیاد تعبیر میشود میتواند گویای شخصیت وسواسی طرف مقابل و یا بیماری سوءظن اوست.
نیلوفر: ما که نمیتوانیم بفهمیم یک فرد هویت خودش را درست میگوید یا در حال نقشبازی کردن است!
دکتر بهرامی: بله، ولی میتوانید آن اطلاعات را بررسی کنید. باید در همان هفتههای اول، قبل از آنکه به قول خودتان دلشیفته شوید با یک مشاور ازدواج صحبت کنید. بسیاری از رفتارهای بیمارگونه جذابیت دارند و به همین دلیل مردم برای آنها تعبیر و تفسیر درست میکنند ولی شما که قرار است با او در طولانیمدت زندگی کنید باید نسبت به آن حساس باشید و بررسی کنید.
ما به هیچ وجه توصیه نمیکنیم حتی برای مدت بسیار کوتاه، دختر و پسر مستقلا و بیخبر از خانواده با هم آشنایی داشته باشند ولی مانعی ندارد که با نظارت خانوادهها مدتی یکدیگر را محک بزنند
نیلوفر: من میدانم اگر به پیام بگویم بیا برویم مشاوره و یا دوست دارم به طور اتفاقی یک قرار در پارک یا سینما با پدر و مادرهایمان بگذاریم، قبول نمیکند و بالاخره یک دلیلی میآورد که نباید این کار را بکنیم.
دکتر بهرامی: ولی این کار شما را راحتتر میکند تا به این باور برسید. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟ ضمنا شما ممکن است اتفاقی در فلان سینما من یا یکی از دوستانتان را ببینید، پس میتوانید با درایت و هوشیاری قراری بگذارید تا والدین شما با هم آشنا شوند. ما به هیچ وجه توصیه نمیکنیم حتی برای مدت بسیار کوتاه، دختر و پسر مستقلا و بیخبر از خانواده با هم آشنایی داشته باشند ولی مانعی ندارد که با نظارت خانوادهها مدتی یکدیگر را محک بزنند. چون دختر و پسرهای مشکلدار که هدف مشخصی از این آشنایی ندارند، با این ترفند (روابط میانه سنتی و مدرن) از میدان به در شده و هویت دروغین خود را فاش خواهند کرد.
منبع : هفته نامه سلامت
نویسنده : الهه رضائیان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج پیوند آسمانی و مرحله ای از تکامل فکری و بلوغ جسمی و اجتماعی فرد است اما متاسفانه خیلی از گزینش های امروز بر اساس ظواهر و مادیات انجام می شود و ازدواج های اینترنتی و خیابانی تا حدودی جایگزین ازدواج های سنتی شده است...
با وجود اینکه در ازدواج، هم سنگ بودن و توازن رفتاری، فرهنگی، فکری، فیزیکی، ظاهری، اقتصادی، دینی، اجتماعی و خانوادگی از ضرورت های اساسی هستند، متاسفانه بسیاری از جوان ها به محض اینکه از جنس مخالفی خوششان می آید و علاقه اندکی به او پیدا می کنند، زمینه را برای ازدواج مناسب و مساعد می بینند. در دوره های اخیر، انواع مختلف ازدواج های غیرمتعارف انجام می شود که در ادامه این یادداشت به بخشی از آنها اشاره خواهم کرد.
این گونه ازدواج ها بیشتر در مورد کسانی که به دلایل مختلف به خارج از کشور رفته اند و نمی توانند به وطن برگردند، دیده می شود. معمولا خانواده این افراد، همسری انتخاب و بعد از گرفتن عقد و مراسم، او را راهی و به اصطلاح «پست» می کنند. بدین ترتیب نادیده و ناشناخته زندگی آغاز می شود اما معمولا این زندگی ها دوام پیدا نمی کند و به اختلاف می کشد. به روایت آمار ۹۸ درصد ازدواج های پستی در ۵ سال گذشته به طلاق منجر شده است. ریسک بالای طلاق در این گونه ازدواج ها به دلیل تغییرهای زیربنایی فرهنگی و عقیدتی و قوانین حاکم بر جوامع میزبان، تا آنجاست که بعضی از ازدواج ها به یک سال هم نمی رسد. امروزه بسته پیشنهادی ازدواج از خارج شامل فیلم و عکس و صداست و اینها برای آغاز یک زندگی و ادامه آن کافی نیست و آزارهای جسمی و روانی عروس تازه وارد در کنار غربت و دوری از خانواده و مشکلات بی همزبانی باعث می شود او به انواع مشکلات و آزارهای جسمی و روانی تن دهد چرا که نه راه های قانونی را می شناسد و نه توان بازگشت به کشور را دارد. از سوی دیگر، دخترانی که تن به چنین ازدواج هایی داده اند، در مواردی به دلیل سخت گیری خانواده یا اینکه روی بازگشت ندارند، سختی و مشقت و حتی کتک ها و آزارهای جسمی و روانی را تحمل می کنند تا جایی که متاسفانه کار به جایی می رسد که کار آنها به بیمارستان های روانی می کشد اما همچنان نمی خواهند طلاق بگیرند. این نوع رفتارها نوعی بیماری رفتاری و روانی به شمار می رود. معمولا در ازدواج های غیابی، گزینش صحیحی صورت نمی گیرد و افراد خیلی شتاب زده و احساساتی برای این امر تصمیم گیری می کنند.
اینترنت به عنوان ابزار ارتباطی دارای امتیازهای مثبت و فراوانی است اما در مورد روابط عاطفی و آشنایی برای ازدواج این ابزار کارایی لازم را ندارد. اخیرا مرسوم شده برخی دختران و پسران در سایت های مختلف با یکدیگر گفت وگو می کنند و با هم قرار ملاقات می گذارند و به هم عشق می بازند و سپس وارد زندگی می شوند. اینگونه ازدواج ها نیز تا امروز کامیابی و توفیق چندانی نداشته است. اولین علت مخالفت با ازدواج های اینترنتی، گنگ بودن هویت کاربران هنگام آغاز آشنایی است یعنی فرد می تواند ویژگی های شخصیتی و اجتماعی خود و حتی جنسیتش را دروغ بگوید کما اینکه بارها اتفاق افتاده فردی مسن خود را جوان تر یا فردی بی سواد خود را دارای تحصیلات عالی معرفی کرده و بعد از استحکام روابط عاطفی و وابستگی طرف مقابل، دروغ وی آشکار شده است. گاهی برخی دختران از شیوه همسریابی اینترنتی برای انتخاب همسر مناسب استفاده می کنند و این در حالی است که پسران بیشتر با هدف سرگرمی وارد «چت روم ها» می شوند. تجربه های به دست آمده در این زمینه نشان می دهد ۹۰ درصد ازدواج های اینترنتی منجر به طلاق می شوند. در واقع نتیجه این تحقیق که در سال ۸۹ و ۹۰ انجام شد نشان داد اغلب ازدواج هایی که با زمینه آشنایی در اینترنت شکل گرفته، با شکست مواجه می شوند؛ تا جایی که ۸۵ درصد ازدواج های پستی و اینترنتی در کمتر از ۳ سال منجر به طلاق و جدایی می شود و عواقب آزاردهنده روانی و رفتاری آنها تا مدت ها با زوج باقی می ماند. از سوی دیگر، نتایج برخی از تحقیق ها نشان می دهد فعالیت در چت روم ها و شبکه های اجتماعی برای کسانی که به این نحو با همسر خود آشنا شده اند، بعد از ازدواج هم ادامه پیدا می کند و این موضوع باعث ایجاد بی اعتمادی در طرفین می شود. این اتفاق باعث می شود همسران در ازدواج های اینترنتی همواره در فضای تردید زندگی کنند و هیچگاه اعتماد کامل به یکدیگر پیدا نکنند.
سومین گروه ازدواج های غیرمتعارف در عصر حاضر، ازدواج پسران با دختران بزرگ تر از خود است. افزایش آمار ازدواج پسران با دختران بزرگ تر از خود به دلایل مختلف، یکی از عوامل نگران کننده در جامعه محسوب می شود. معمولا اختلاف سنی برای ازدواج باید بین ۴ تا ۸ سال باشد و بزرگ تر بودن مرد از زن مورد قبول و مورد توافق است. البته ازدواج خانمی که ۳ ۲ سال بزرگ تر از مرد است هم مانعی ندارد و توصیه می شود والدین با این ازدواج ها مخالفتی نکنند اما اگر پسری با دختری که ۸ تا ۱۵ سال بزرگ تر از او است، ازدواج کند، گاهی اتفاق های تلخی در روابط عاطفی آنها خواهد افتاد و زندگی شان مانند زندگی مادر و پسر خواهد شد، نه زن و شوهر. در چنین ازدواج هایی تبادل رفتاری به هم می ریزد و معمولا موازنه عاطفی در آن به نفع زن است. پسرانی که تمایل به ازدواج با دختران بزرگ تر از خود دارند، معمولا در خانواده های مادرسالار و تحت سلطه عاطفی و رفتاری مادر، بزرگ شده اند و بیشتر به مادر و سرپرست نیاز دارند تا همسر.
مهم ترین دلیل نگرانی درمورد این ازدواج ها ایجاد روابط عاطفی یک طرفه ای است که در نهایت منجر به ازدواج می شود. در بیشتر این ازدواج ها زنان به همسران جوان خود علاقه و وابستگی شدید و افراطی پیدا می کنند اما با گذشت زمان این حس کم رنگ می شود. مطالعه روی تعداد زیادی از پرونده های طلاق این واقعیت را نشان می دهد که یکی از مهم ترین دلایل جدایی همسران از یکدیگر، بروز همین تفاوت سنی است زیرا این پدیده چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما چندان پذیرفته شده نیست. از طرفی، در بسیاری از موارد علت اینگونه ازدواج ها، انگیزه های اقتصادی است. درواقع گروه اندکی از این افراد نیز به دلیل نیاز مالی، با دختران بزرگ تر از خود وصلت می کنند زیرا اینگونه دختران معمولا شاغل هستند و پس انداز، اتومبیل و احیانا خانه ای دارند. در چنین شرایطی دیگر نیازی نیست مرد زحمت زیادی برای تهیه این ملزومات بکشد! متاسفانه پس از مدتی زن در می یابد که تنها دلیل مرد از تن دادن به چنین ازدواجی مسایل مادی است، بدون اینکه عشق و علاقه ای وجود داشته باشد. این گروه از ازدواج ها نیز معمولا به شکست منجر می شوند.
به نظر می رسد هنوز ازدواج سنتی موفق و قابل دفاع است. ازدواجی که با مشاوره والدین و بزرگ ترها یا مشاوران مجرب و متخصص انجام شود، تداوم بیشتری دارد؛ البته مشاورانی که صلاحیت لازم را داشته باشند. مشاوری که خود مجرد است و ازدواج نکرده و فرزندی ندارد، چگونه می تواند در مورد ازدواج و تشکیل خانواده یا حتی طلاق اظهارنظر کند؟ مشاور باید دارای شرایط مطلوب باشد تا بتواند برای امر ازدواج، راه حلی منطقی و کاربردی بدهد
دکتر مجید ابهری
عضو هیات علمی دانشگاه، دکترای علوم رفتاری و پژوهشگر آسیبهای اجتماعی
مطالب پیشنهادی
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
وزارت ورزش و امور جوانان در هفته ای که گذشت اعلام کرد مراکز همسریابی که تا حالا با مجوز و بی مجوز کار می کردند به زودی رسما وارد حوزه ازدواج جوانان می شوند.
بالاخره طلسم شکست و وزارت ورزش و امور جوانان آن روی جوانانه خودش را هم نشان داد و با دست گذاشتن روی یکی از بزرگترین مشکلات جوانان ورود خودش به حوزه های جوانانه را خاطره انگیز کرد. در همین هفته ای که گذشت، معاون امور فرهنگی و تربیتی وزارت ورزش و جوانان در ادامه این اسم بلند بالا اعلام کرد: «آیین نامه ایجاد مراکز رسمی و تخصصی ازدواج را نهایی و برای تصویب مسوولان مثل دانش آموزهایی که یاد مشق های ننوشته شان می افتند، هر وقت یاد این آیین نامه نصفه و نیمه می افتادند، خاطرشان مکدر می شد.
به دلیل همین کدورت خاطر هم طی یک اقدام برق آسا، اواسط آذرماه آیین نامه تدوین شد و طبق اصل ۴۳ قانون برنامه پنجم توسعه که می گوید برای صدور هر مجوزی درباره مراکز تسهیل ازدواج، باید همه وزیران موافق باشند، رفت به هیات وزیران تا با یک تیر دو نشان جانانه زده شود. نشان اول که همان افزایش آمار ازدواج است و نشان دوم که گرفتن قانونی حال مراکز بی مجوزی است که سالهاست به صورت قاچاقی و دیمی به امر تسهیل ازدواج جوانان مشغولند.
حالا در این پرونده رفتیم سراغ آمار فعلی مراکز همسریابی الکتروسنتی و بدون داشتن قصد ازدواج، عضو چندتا از این مراکز شدیم تا بفهمیم توی این مراکز چه خبر است و بعدها که این مراکز رسمی تر و قانونی تر شدند و آمار ازدواج هم به شکل فزاینده ای بالا رفت، تغییرات به چشممان بیایند و درود بفرستیم به روان تدوین کنندگان و تصویب کنندگان آیین نامه.
با اینکه آیین نامه ایجاد مراکز رسمی ازدواج هنوز در راه هیات وزیران است، در حال حاضر ده ها سایت در این زمینه مشغول خدمت رسانی به جوانان هستند
اسم مرکز تخصصی تسهیل ازدواج که می آید، آدم یاد یک ساختمان چندطبقه شیک و مدرن می افتد که در همه اتاق های همه طبقاتش چند تا روان شناس زبده در امر ازدواج در حال مشاوره دادن به جوانان بدون نیمه هستند اما واقعیت این است که وقتی از مراکز تخصصی همسریابی اینترنتی نیمه گمشده شان را پیدا کنند، یعنی واسطه هایی در دنیای مجازی که تمام خدمات تخصصی ای که ارائه می دهند، اختصاص دادن یک پروفایل به کاربران است و دیگر هیچ. البته در همه این سایت ها پنجره ای برای چغلی کردن از اعضای بی اخلاق و گزارش خلافی وجود دارد که تنها مورد خدمات پس از فروش سایت هاست.
«اگه خوشبخت بشن، می گن ما کلا بختمون بلند بود، اگه بدبخت بشن، می گن خدا فلانی رو لعنت کنه که باعث و بانی ازدواج ما شد.» درست از همان وقتی که واسطه های ازدواج (شما یادتان نمی آید، یک وقتی توی همه فامیل ها یک واسطه باری جوش دادن وصلت دختر و پسرهای جوان حضور فعال داشت) عطای ثواب «ما برای وصل کردن آمدیم» را به لقایش بخشیدند، آمار ازدواج به بهانه بالارفتن قیمت طلا و نرخ مهریه و کمبود مسکن و کار و این مشکلات پیش پا افتاده پایین آمد. از همان وقت ها بود که واسطه های مجازی احساس کردند باید جای خالی واسطه های سنتی را پر کنند و به این ترتیب سایت های ازدواج با اسم های خوش رنگ و لعاب «در جستجوی نیمه گمشده» و «ازدواج آسان» و «دو همسان» و «چند مرغ عشق» و «همونی که دنبالش می گردی» متولد شدند.
البته تولد سایت ها با هجوم کاربرها همزمان نبود. از اوایل دهه ۸۰ که اینترنت همه گیر شد، آمار اعضای این سایت ها هم روز به روز بیشتر شدند و حالا که دیگر دهه ۸۰ تمام شده (در همین دو سه سال گذشته) تعداد اعضای سایت های همسریابی با اسم های متفاوت به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کردند. سایت هایی که قدمت بعضی از اعضایشان و گزارش های ازدواج اعضا که راست و دروغش پای خودشان باشد، نشان می دهد که حسابی مورد اقبال قرار گرفته اند.
ثبت نام آسان مهم ترین دلیل استقبال بالا از سایت های همسریابی است. فرقی نمی کند گذرتان از دور افتاده ترین استان به این سایت ها افتاده باشد یا از وسط تهران فرقی نمی کند ۱۵ ساله باشید یا ۹۰ ساله. اصلا فرقی نمی کند که زن باشید یا مرد. فقط کافی است روی قسمت عضویت کلیک کنید. بعد هم باتوجه به وجدانتان و قصدتان از عضویت مشخصات مورد علاقه تان را در قسمت «مشخصات من» و مشخصات رویایی طرف مقابلتان را هم در قسمت «مشخصات همسان من» بنویسید و تمام. از اینجا به بعد شما عضو یک مرکز تخصصی ازدواج شده اید و باتوجه به مهارت هایتان در رد و بدل کردن پیام در سایت می توانید نمیه گمشده خودتان را پیدا کنید.
البته اکثر سایت ها اعضای جدید را ۲۴ ساعت از بعد از ثبت نام تایید می کنند. دلیلش هم این است که مدیریت سایت در این زمان مشخصات عضو جدید را بررسی می کند که یک وقت خدای نکرده با قوانین سایت مغایرت داشته باشد. ثبت نام رایگان و فوق آسان و گمنام ماندن و البته کنجکاوی برای سرک کشیدن به دنیای داخل سایت های همسریابی از مهم ترین دلایل افزایش آمار کاربران این سایت هاست. البته کاربرانی که بخواهند شرایط ویژه داشته باشند، باید مبالغی را به حساب سایت واریز کنند. شرایط ویژه هم یعنی امکان ارسال پیام قصه اش هم این جوری است که اگر یک کاربر به صورت رایگان عضو شده باشد، فقط می تواند منتظر دریافت پیام باشد و به پیام های رسیده جواب بدهد اما کاربران ویژه می توانند به جای انتخاب شدن، از حق انتخاب کردن برخوردار باشند و با واریز مبلغی بین ۶ تا ۱۰ هزار تومان در ماه عضو ویژه سایت باشند.
اکثر این سایت ها امکان جست و جو دارند. آن هم جست و جو از نوع پیشرفته. باتوجه به آیتم های پروفایل ها کاربران می توانند همسان موردنظرشان را با توجه به سن و تحصیلات و شهر محل سکونت و درآمد و حتی رنگ چشم و قد و وزن طرف جست و جو کنند. اتفاقا همین جست و جوی پیشرفته باعث می شود آمار دقیق کاربران سایت معلوم شود. البته خود سایت ها برای جذب اعضای جدید تعداد کاربرانشان را به صورت لحظه ای اعلام می کنند. بالاخره ۵۰ هزار عضو آماری است که هر مدیر سایتی می تواند به آن بنازد. آماری که اتفاقا واقعی است و می شود با روش ساده انتخاب همه اعضا برای نمایش همزمان به درستی آن و درستکاری مدیر سایت پی برد. در همه سایت هایی بروبرگرد تعداد آقایان دو تا سه برابر خانم هاست. درمورد اعضای ویژه هم همین طور است.
یعنی تقریبا همه آقایان عضو ویژه هستند و فقط تعداد کمی از خانم ها با پرداخت مبلغ عضویت از امکانات اعضای ویژه استفاده می کنند. نکته جالب در مشخصات هم این است که آیتم ها از مشخصات فردی مثل سن و شرایط تاهل شروع می شوند و به مشخصات ظاهری مثل قد و وزن و رنگ چشم می رسند. بعد هم نوبت شرایط مالی ظریف مثل نوع مسکن و اتومبیل و شغل و درآمد ماهیانه و حتی درآمد خانواده ها و شغل پدر و خواهر و برادرها می رسد. بعد از سیر تا پیاز خانواده ها هم مشخصات عمومی تر مثل اعتیاد به سیگار و داشتن و نداشتن اختلالات رفتاری و ابتلا به بیماری های خاص و میزان هوش و استعداد و بی بروبرگرد همه راستش را می نویسند ولاغیر!
همه مراکز تخصصی همسریابی اینترنتی روی سردرشان نوشته اند این سایت به هیچ وجه در زمینه دوستیابی و کارهای خلاف اخلاق و کلاهبرداری و اینها فعالیت نمی کند، حتی به صورت دوره ای بعضی از سایت ها برای هشدار به کاربرانشان اطلاعیه هایی صادر می کنند که در نوع خودشان جالب است. مثلا اطلاعیه هایی با این مضمون که «سایت هیچ گونه مسوولیتی در قبال رد و بدل شدن پول یا شارژ تلفن! بین کاربران ندارد.» به بیان ساده تر مدیران سایت هر چند وقت یکبار اعلام می کنند که کلاه خودتان را محکم بچسبید که باد آن را نبرد، اگر هم برد ما هیچ مسوولیتی نداریم چون قبلا هشدار داده بودیم اما نکته جالب تر این است که مدیران هیچ کدام از این سایت ها در آن ۲۴ ساعتی که به موشکافی اعضا می پردازند، هیچ گونه توجهی به جواب های کاربران به سوال ها نمی دهند.
وضعیت تاهل کاربر موردنظر یکی از موارد مجرد، مطلقه، فوت همسر یا سایر موارد(!) است. نگفته پیداست که این سایر موارد که تعدادش هم در میان آقایان خیلی زیاد است، می تواند یکی از آن بادهایی باشد که کلاه بقیه کاربران را برمی دارد. البته از آنجایی که هیچ سندی برای اثبات مشخصات درج شده نیست، کاربران می توانند به صورت کاملا عشقی مشخصاتشان را پر کنند.
همسر گرمی
اعضای سایت های همسریابی اگر یک ذره استعداد آدم شناسی داشته باشند، می توانند در عرض مدت کوتاهی به یک پیشگو در امور آدم شناسی تبدیل شوند. ابزار کار هم پروفایل های اعضاست، به اضافه پیام هایی که به صندوق پیام می رسند. از روی همین ها می شود فهمید که کاربران سایت از چند دسته خاص خارج نیستند که کاربران سایت از چند دسته خاص خارج نیستند و خداییش با وجود این همه پروفایل تابلو فقط افراد دارای آی کیوی پایین ۲۰ باید گول بخورند.
آنها که می خواهند ازدواج کنند
از آنجایی که همه جا خوب و بد دارد، در سایت های همسریابی هم آدم هایی که واقعا قصد ازدواج دارند پیدا می شوند. این آدم ها گرچه اسم مستعار دارند، اما اسم هایشان معمولی است. بیشترشان عکس خودشان را گذاشته اند و اگر هم عکس نداشته باشند در اولین پیام آدرس ای میل می خواهند که عکسشان را بفرستند. مشخصات این دسته معمولا عجیب و غریب نیست و در کنار خصوصیات خوب حتما خصوصیات منفی شان را هم نوشته اند. توی پیام هایشان در مورد جزئیات حرف می زنند و از جزئیات می پرسند. جزو قدیمی های سایت محسوب نمی شوند و تازه عضو شده اند. خیلی زود بحث را به خانواده ها می کشند.
اولین نشانه اضعای این دسته خالی بودن پروفایل هایشان است. حالا اگر نمی خواهند ازدواج کنند دلیل ندارد که دروغ بگویند. این دسته تا جایی که بتوانند از خودشان چیزی نمی نویسند. در همان پیام اول هم معلوم می کنند که به جای همسر دنبال همدم می گردند. در مشخصات خودشان هم به نکته هایی مثل آزاد، رها، به دور از هر قید و بند و اینها اشاره می کنند.
اگر برای شناخت دسته اول و دوم به چند روز وقت و مطالعه پروفایل ها نیاز است، برای شناخت دسته سومی ها یک نگاه سرسری کافی است. اولین نکته هم اسم های عجیب غریبشان است. اسم های نیست در جهانی که به سرعت توی چشم می آیند، مثلا ریچارد شیردل یا زیبای خفته. شما بخواهید ازدواجکنید، خودتان را این طوری معرفی می کنید؟ همه شان هم بالای ۶ میلیون تومان درآمد دارند و احیانا تبعه یکی از کشورهای اروپایی یا آمریکایی هستند. قدشان بالای ۱۸۰ و وزنشان دقیقا مطابق با معیارهای روز است. در اولین پیام شجره نامه طرف مقابل را می پرسند و در دومین پیام منتظر آلبوم عکس های خانوادگی اش هستند و کلا موجودات تابلویی به حساب می آیند.
مسخره ها از کلاهبردارها هم تابلوترند. کسانی که از روی فضولی آمده اند ببینن چه خبر است و چون مجبور بوده اند پروفایلشان را پر کنند، هرچه به ذهنشان متبادر شده را نوشته اند. مثلا مشخصاتی مثل سن: ۹۹ سال، وزن: ۳۰ کیلو، شغل: بیکار، تعداد فرزندان: بالای ۱۰ و محل زندگی: جزایر قناری بدون شک مربوط به آدم شادمانی است که از سایت همسریابی به عنوان سایت سرگرمی استفاده می کند.
برای اینکه بدانیم پشت این سایت ها چه خبر است، عضو آنها شدیم و خودمان را خریدار جا زدیم
بدترین کاری که می توانستیم بکنیم، این بود که چندتا پروفایل اکازیون زنانه و مردانه بسازیم و عضو به روزترین سایت های همسریابی شویم. پروفایل هایی که مشخصاتشان به مشخصات سیندرلا و پسر پادشاه توی قصه ها طعنه می زند و شاید همین مشخصات بود که باعث شد هرکدام از پروفایل های مذکور در مدت یک هفته بیشتر از پانصد بازدید داشته باشند. اما واقعیت این است که هدف از ساخت این پروفایل ها به هیچ وجه شوخی و خنده نبود و ما می خواستیم بدانیم توی دل کاربران سایت چه خبر است و اصلا اینجا چکار می کنند؟
باید یک بار امتحان کنید. آن وقت است که می فهمید کلاهبردارها چه موجودات عجیبی هستند که می توانند در نهایت آرامش پشت چشمشان را نازک کنند و سوت بزنند و کلاهتان را بدون آنکه بفهمید از سرتان بردازند. اتفاقا همین وقت هم هست که می فهمید خوش خیالی زیادی چقدر می تواند در محیط های مجازی احمقانه باشد.
چون ممکن است آقای محترمی که در حال مطالعه پروفایلش هستید دقیقا شرایطی مثل خود شما داشته باشد، یعنی خانم کنجکاوی باشد درست هم سن و سال و هم قد و قواره خودتان. البته ساختن پروفایل های تقلبی اولین و آخرین تقلبمان بود، آن هم از روی اجبار. چون احتمالا هیچ خانمی برای آقایی با مشخصات معمولی تره هم خرد نمی کرد و آقایان هم برای پروفایل معموی یک خانم سر و دست نمی شکستند. اما بعد از این تقلب فقط چندتا سوال طراحی کردیم و در جواب پیام های درخواست آشنایی فرستادیم. اولین سوال این بود که «به نظرتان دنیای مجازی جای مناسبی برای پیداکردن هسر آینده است؟» سوال بعدی هم اینکه «در دنیای واقعی کسی نبود که دلتان را ببرد؟» و سوال سوم هم اینکه «تا حالا گشت و گذارتان موفقیت آمیز بوده و به مورد مشکوکی برخورد نکرده اید؟» سوال هایی که به تعداد زیادی برای کاربران ارسال کردیم و از آنالیز جواب هایشان هم به نتایج جالبی رسیدیم.
اکثر دخترها در جواب دادن به سوال ها دقیقا همان طوری بودند که در دنیای واقعی به سوال های خواستگارهایشان جواب می دهند. کمی دست و پا شکسته و با احتیاط زیاد. البته تعداد کمی از دخترها هم از جواب دادن طفره رفته بودند یا خواسته بودند بدانند خودمان اینجا کار می کنیم؟ اما در میان جواب ها چند مورد مشابه هم وجود داشت. اکثر دخترها می گفتند بیشتر آقایان خالی بند هستند و فقط تعداد کمی از اعضای مرد قصد ازدواج دائم دارند. در کل نظر خامن ها زیاد مثبت نبود و شاید همین نگاه منفی باعث شده بود که تعداد دخترها خیلیک متر از پسرها باشد. درمورد سوال دوم هم جواب های پرت و پلای زیادی وجود داشت. اما در چندین مورد مشابه خانم ها می گفتند دلشان می خواهد همسر آینده شان را خودشان انتخاب کنند و از اینکه انتخاب بشوند دل خوشی ندارند. یک جور دلیل نیمه فمینیستی نیمه مدرن که البته با عقل جور درمی آمد.
تعدادی هم که خیلی صادق تر بودند یا می خواستند صادق تر به نظر بیایند، دلیل مراجعه شان به سایت های همسریابی را خجالتی بودن در دنیای واقعی می دانستند. دخترهایی که اغلب در شهرهای کوچک تر زنگدی می کردند و تنها راهشان برای تجربه ازدواج نیمه مدرن و دخالت مستقیم در انتخاب نیمه گشمده راه اینترنتی بود. درمورد سوال سوم هم نتیجه نظرسنجی بینخانم ها چندان رضایت بخش نبود. اکثرشان تجربه چندین تماس تلفنی یا دیدار حضوری را داشتند که بی نتیجه مانده بود. اما در کل می شود نتیجه گرفت که ۹۰ درصد خانم هایی که عضو سایت های همسریابی می شوند، قصد ازدواج دائم دارند. برعکس تصور عمومی این خانم ها اصلا هم جزو پرتوقع ها نبودند. خانم های شهرستانی مهمترین ملاکشان شغل دولتی و وفاداری بود و خانم هایی که از شهرهای بزرگتر عضو سایت شده بودند ملاک هایی مثل وضع مالی مناسب و شخصیت اجتماعی و خوش برخوردی هم به ملاک هایشان اضافه می شد.
تکلیف آن دسته از آقایانی که پی حشمت و جاه آمده بودند که معلوم بود. از همان پروفایل ها و پیام های اولشان می شد فهمید که قصد اینها هرچه که باشد، انتخاب همسر آینده نیست. اکثر آقایان با شک و تردید به سوال ها جواب می دادند. تعداد زیادی هم می گفتند ما خودمان روانشناسیم و این کارها که برای شما تجربه است، برای مخاطره ای بیش نیست. نکته جالب هم این بود که آقایان هم مثل خانم ها به پروفایل ها اعتماد نداشتند.
البته بیشتر شک آقایان مربوط به چهره و خصوصیات فیزیکی بود. شک و تردیدی که به خاطر تجربه مندی شان بود. اینطور که آقایان می گفتند، در دیدارهای حضوری مشخص می شد که خانم ها اصلا از چهره خودشان درک درستی ندارند و اکثرا خودشان را زیباتر از آن چیزی که هستند می دانند. البته ضعف آیتم های معرفی چهره دلیل مناسب تری برای این تفاوت به نظر می رسد. به هر حال اقایان که ۹۰ درصدشان به دنبال پیداکردن سیندرلا بودند از دیدارهایی که تا به حال داشتند راضی به نظر نمی رسیدند و مهم ترین مشکل را در جای خالی عکس در پروفایل خانم ها می دانستند. اما در میان آقایان هم تعداد زیادی به سوال ها جواب دادند.
البته این تعداد در میان کاربران بالای ۳۰ سال بودند که بیشتر از زیر ۳۰ ساله ها قصد ازدواج داشتند. یا اگر هم قصد مشخصی برای ازدواج نداشتند، آمده بودند که ببینند چطور می شود. یعنی اگر مورد مناسبی پیدا شد که چه بهتر و اگر پیدا نشد هم که بالاخره تلاششان را کرده بودند.
آقایان برخلاف خانم ها فضای مجازی را استارت خوبی برای مساله ازدواج می دانستند کمتر از خانم ها ترس از گول خوردن داشتند و با اعتماد به نفس بیشتری دنبال نیمه گمشده شان می گشتند. درباره روش های دیگر هم عکس خانم ها ادعای مدرنیته و اینها نداشتند و فقط می خواستند دایره انتخابشان وسیع تر باشد؛ یعنی به جای دخترهای فامیل و دوست و آشنا و در و همسایه بتوانند موردهای بیشتری را بررسی کنند. درمورد سوال سوم هم مثل خانم ها نتیجه زیاد مسرت بخش نبود. با این تفاوت که آقایان اعتراف می کردند اکثر خانم هایی که با آنها ملاقات داشته اند، واقعا قصد ازدواج داشتند، منتها شرایطشان زیاد مقبول نبوده. هیچ کدام از آقایان هم مثل خانم ها به مورد مشکوکی اشاره نکردند.
بین همه مدل کاربرانی که توی سایت ها بودند، یک عده هم کاملا درست آمده بودند. کسانی که به نحوی با بقیه آدم ها تفاوت داشتن دو به خطار همین تفاوت پیداکردن نیمه گمشده در دنیای واقعی برایشان سخت تر از بقیه بود. کسانی که مشکلات فیزیکی یا بیماری های خاص داشتند؛ مثلا برای کسی که مشکل حرکتی خاص دارد و برای ازدواج دنبال کسی مثل خودش می گردد، سایت های همسریابی می تواند جای مناسبی باشد. تعداد کمی از کاربرها در پروفایل هایشان اشاره کرده بودند که فلان بیماری خاص را دارند، یا کسانی که به خطار بچه دارنشدن از همسرانشان جدا شده بودند و دنبال کسانی می گشتند که نخواهند بچه دار شوند.
البته در میان خاص های صدق کسانی هم بودند که مشکلاتشان فیزیکی و جسمی نبود. مثلا آقایی که مدام در سفر بود و دنبال همسری می گشت که بتواند با یک مارکوپولوی معاصر زندگی کند و یا آقایانی که کاملا صادقانه دنبال همسری می گشتند که شرایط مالی مناسبی داشته باشد. در میان خانم ها هم موردهای خاص کسانی بودند که دنبال همسرهایی می گشتند که حکم وزیرا داشته باشند؛ یعنی آقایانی که خیلی سریع قصد مهاجرت داشته باشند.
بررسی ها نشان می دهد شناختی که از این طریق شکل می گیرد چندان کامل نیست، چون ازدواج باید با آگاهی و درک عمیق صورت بگیرد. متاسفانه سوءاستفاده هم در این سایت ها بسیار زیاد است، به گونه ای که معمولا بیش از ۹۰ درصد رابطه هایی که به شکلی در این سایت ها ایجاد می شود، با اهداف جنسی است و اخلاق در بسیاری از موارد زیر پا گذاشته می شود. شکل این سایت ها در خارج از کشور به صورت دوست یابی است، نه همسریابی که هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارد و باتوجه به پشتیبانی کارهای پژوهشی صورت گرفته، به طور قطع می توانیم اعلام کنیم اکثر کاربارن این ساتی ها صرفا اهدافی برای رابطه های جنسی دارند و نه ازدواج. از طرفی، این سایت ها یکی از مهم ترین مروجان ازدواج موقت هستند فراموش نکنیم که ازدواج در دین اسلام پدیده پسندیده ای است و به عنوان اقدامی نیک و انسان ساز از آن یاد شده، اما باتوجه به خلاءهای اجتماعی موجود در جامعه، بحث های متناقضی در رابطه با ازدواج موقت عنوان شده و سایت های همسریابی به یکی از بزرگ ترین مروجان ازدواج موقت تبدیل شده و اکثرا با اشاعه تصویری نادرست از این مساله به شکل نامتعارفی جوانان را به یکدیگر برای این اقدام معرفی می کنند.
مصطفی اقلیما رئیس انجمن مددکاری ایران
مفت باشه، کوفت می شه!
توی همه جست و جوهایمان برای پیداکردن سایت های همسریابی فقط یک مورد پیدا شد که از دور کمی شبیه مراکز تخصصی همسریابی بود. مرکزی که ما فکر کردیم احتمالا از این به بعد قانونمند شده ها باید یک جاهایی باشند شبیه اینجا.
شکل و شمایل سایتشان مثل همه سایت های همسریابی است. منتها صفحه اصلی شان برخلاف سایت های دیگر که عکس یک گلدان گل و دوتا حلقه طلایی گذاشته اند پر از اخبار و مطالب روان شناسی با موضوع ازدواج است. تفاوت اینها هم با بقیه مراکز همسریابی اینترنتی از همین جا شروع می شود.
غیر از نگاه روان شناختی، مساله رایگان نبودن خدمات یکی دیگر از تفاوت های بارز این سایت است. آن هم نه یک تفاوت قیمت کوچک. تفاوت قیمتی که حسابی هم به چشم می آمد. قصه عضویت هم این طوری است که این مرکز در برابر خدمات واقعی که ارائه می داد، پول خوبی هم می گیرد. هزینه اول عضویت ۵۰ هزار تومان و هزینه های دیگر هم متعاقبا به مشتری اعلام می شود. حالا اگر عضویت معمولی ۵۰ هزار تومان تمام بشود، حتما هزینه های دیدن مشاور و اینها باید خیلی بیشتر باشد. اتفاقا مشتری هایشان هم کم نیست. انگار که جوان ها معتقد باشند همسری که مفت و رایگان به دست بیاید، مفت و رایگان هم از دست می رود.
مشتری باید بعد از اینکه اینترنت ثبت نام کرد با در دست داشتن کارت ملی و شناسنامه و یک عکس تمام قد بدون روتوش برود مرکز و مشاوره بشود. بعد هم منتر بماند تا موردی که می خواسته را برایش پیدا کنند. وقتی هم که موردهای مناسب جفت شدند و هردو برای آشنایی اعلام آمادگی کردند، جلسه اول و دوم مشاوره با حضور نماینده مرکز در همانجا برگزار می شود و هزینه هایش را هم احتمالا عروس و داماد دنگی حساب می کنند. بعد مشاوره ها به ولی مشتری ها اعلام می کنند که ماجرا در فلان مرحله قرار دارد. آنها بعد از سه جلسه می توانند بیرون قرار بگذارند و خودشان کار را تمام کنند.
نکته دیگری که توی این سایت خیلی به چشم می آید، قانون های سفت و سختشان است. اول اینکه به مشتری اعلام می کنند اگر او خیلی عجله دارد اصلا به مسوولان مرکز ربطی ندارد. بعد هم می گویند درصورتی که کسی پیدا نشد، هزینه ای مسترد نمی شود. البته در کنار این تهدیدها گزارش ازدواج هایشان آن قدر زیاد است که دل مشتری ها را گرم می کند.
*** با هم ببینیم ***
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
این پیشنهادات صرفا جهت ازدواج اینترنتی ارئه می گردد و دوستیابی از این طریق ( به علت مراعات نشدن بندهایی از این فرایند) عوارض ناخواسته ای را به همراه خواهد داشت . (در واقع هر گردی گردو نیست):
قدمهای ذیل به ترتیب برای خانمهایی که قصد ازداوج از طریق اینترنت را دارند توصیه می گردد.
1 – با خودتان صادق باشید و انگیزه شما صرفا کسب اطلاعات عمیق در مورد همسر آینده اتان باشد ؛ نه سرگرمی
2 – زیاد اطلاعات بگیرید – کم اطلاعات بدهید.
با آی دی پسرانه بین نویسندگان وبلاگها و اتاق های گفتگو و ... رفته و فرد مورد نظر را گزینش نمائید.( در این مرحله جنیست خود را روشن نکرده ، تا مشخص نمائید که ؛ قادر به ایجاد و ادامه ارتباط ، با فرد مورد نظر خود از طریق افکارتان هستید نه جنیسیت خود ) .
به عنوان یک دوست اینترنتی ( بدون توجه به جنسیت ) اطلاعاتی را در مورد وی کسب کنید. سن ؟ جنس ؟ تحصیللات ؟ محل سکونت ؟ رشته تحصیلی؟ شغل ؟ هدفش از چت کردن با با شما ؟
هدفش از ایجاد سایت و وبلاگ شخصی؟ فرهنگ و نژاد ؛ مذهب ؟ سرگرمی ها، نظرات سیاسی، متاهل یا مجرد بودن؟ تعداد افراد خانواده ؟ شغل پدر ؟ شغل مادر؟ وضعیت مالی؟ تحصیلات افراد خانواده و برادران و خواهران؟ توضیح در مورد تخصص و شغلش با سئوال از جزئیات آن ؟ موسیقی دلخواهش؟ میزان و ساعاتی که که به اینترنت وصل هست؟ و خلاصه هر آنچه که به نظرتان برای آشنایی اولیه مفید است؟
سعی کنید در این مرحله اطلاعات کمی از خودتان بدهید یا بسیار خلاصه باشد. برای قدمهای بعدی لازم است که او از شما کمتر بداند. البته برای تحکیم ارتباط لازمست که مقداری اطلاعات عام از خودتان بدهید مثل تعداد خانوار ، سن ، رشته تحصیلی، مدرک ، تفریحات مورد علاقه ؛ ولی اطلاعات خاص از جمله نام محل تحصیل ، نام واقعی خودتان ، نام محل کار، آدرس منزل ؛ همچنین عقاید مذهبی ، سیاسی را در این مرحله عنوان ننمائید.( البته سئوال و جواب ها نباید خشک و پشت سر هم باشد تا شک طرف مقابل را بر انگیزد. بلکه با ظرافت باید مطرح شود.
3 – با روشن ساختن جنسیت خود ، سایر سرنخهای شناسایی وی را با ظرافت طلب کنید. مثل آدرس سایت های محبوبش؟، آدرس وبلاگ یا سایت شخصی اش ؟ آی دی و آدرس ایمیلش و در صورت امکان ایمیل و آی دی دوستان مورد تائیدش؟ و از او بخواهید طی ایمیل هایی، در مورد خودش مطالب جالب و اختصاصی را بنویسد. در این مرحله می توانید نظر او را در مورد ازدواج بطور عام و ازدواج اینترنتی به طور خاص جویا شوید. سئوال باید کلی باشد و به قصد و نظر خودتان در این مورد اشاره نفرمائید.
( بدیهی است ،در هر مرحله از مراحل مذکور ؛ اگر فرد با پارامترهای دلخواه شما تطابق نداشت یا قصد ازدواج ندارد ، فرایند ازدواج اینترنتی در مورد او به اتمام می رسد.)
4 – به مطالعه ایمیلهای ارسالی ، سایت ، وبلاگ و اشاراتی که داشته است به طور عمیق می پردازید و با دید منتقدانه بررسی می کنید. ، پس از این می توانید با افکار او چالش منطقی و علمی کنید تا او بیشتر صحبت کند – که این مطلب به شناسایی او کمک خواهد کرد.
5 – با آی دی های ناشناس و پسرانه با او ارتباط بگیرید و به او ایمیل بزنید و با سئوالاتی شبیه سئوالات بند 1 ، اولا درستی اطلاعات خود را چک کنید ، ثانیا در یابید آیا او با یک پسر هم به همان سرعت ارتباط می گیرد و جواب سئوالاتش را می دهد؟ ( نقش و تاثیر جنیست خود را در ایجاد و ادامه این ارتباط بررسی کنید)
6 - با آی دهای ناشناس و دخترانه با او ارتباط بگیرید و به او ایمیل بزنید و با دادن اطلاعات دیگر ، و گرفتن اطلاعات از او ، مطالبش را چک کنید. در اینجا دختر دیگری باشید و نظراتی مخالف نظرات واقعی خود بدهید. آیا او همان پسر است و با همان افکار . یا چهره متفاوتی از خود ارائه می دهد. ( ثبات و واقعیت مطالب وی را بررسی کنید).
7 – با یک آی دی ناشناخته دیگر؛ رابطه جنسی طلبی او را چک کنید؛ از او آدرس چنین سایت هایی را بخواهید یا با ارسال مطالب مسخره و عکسهایی با این مضامین واکنش او را در این رابطه بسنجید. همچنین سن خود را سنی اعلام کنید که خارج از وقت ازدواج است ( مثلا 10 تا 14 سال) و با او حرفهای صمیمانه و عاشقانه بگوئید و از او قرار ملاقات حضوری در سطح شهر، منزل خود یا منزلش بگذارید ؟ جواب مثبت او به این قرار می تواند ، او را در این مرحله ، رد کند.
8 – با دو آی دی دخترانه در دو وقت متفاوت با او تماسی صمیمانه و گرم بگیرید و در هر مورد از خود اطلاعات تقریبا متناقض و متضاد بدهید و نظرش را جداگانه در مورد خودش و خودتان جویا شوید؟ آیا او به رنگ هر دختری در می آید. با آن آی دی های دخترانه و ناشناس بخواهید ، که شما دوست دختر او باشید. پس از آن در روزی دیگر با آی دی اصلی خود از او تلویحا سئوال کنید که آیا او دوست دختری هم دارد. و اگر دارد چه وقت و چگونه آشنا شده است؟ این می تواند میزان راستگویی یا دروغگویی او را تا حدی روشن نماید.
9 – گاهی از چیزهایی که بدتان می آید برای او به خوبی یاد کنید و تعریف کنید و به عکس از چیزهایی خوشتان می آید به بدی یاد نمائید ، و نظر او را بطور غیر محسوس در رابطه با نظراتتان جویا شوید. تا واکنش واقعی فرد را چک کنید. ( تا مطمئن شوید او نقش بازی نمی کند و نظرات قطعی خود را ابراز کرده است)
10 – کم کم اطلاعات خاص از او بخواهید. نام ، نام خانوادگی ، شماره شناسنامه ، تاریخ تولد ، نام پدر ، آدرس منزل ، شماره تلفن محل تحصیل ،کار ، منزل ، و...، را از او بخواهید و در اینترنت مشخصات او را جستجو کنید. همچنین صحت مشخصات او را بررسی نمائید.
11 – سعی کنید به غیر از خودتان حداقل یک نفرد دیگر که دارای تجربه و علم لازم در این مورد است ، از رابطه شما با خبر باشد و مشخصات بند 8 را پس از بررسی صحت آن ، به فرد امین خود بدهید( اشخاص پیشنهادی : پدر ؛ مادر؛ خواهر یا برادر بزرگتر، معلم ؛ مشاور خانواده و ازدواج)
12 – به احساسهایش ، افکارش ، و رفتارش در خلال صحبت ها توجه نموده و به صورت جزئی و با مثال در رابطه با زندگیش سئوال نمائید. و واکنش ها و سخنانش را با تمام صحبت ها و نوشته های قبلی او که در آی دی ها متفاوت شما ، به شما گفته است جمعبندی و آنالیز نمائید.
همچنین در مورد پروفایلش سئوالاتی بکنید. چرا تکمیل نکردید؟ چرا این آی دی را انتخاب کردید؟ چرا عکس واقعی خود را در آن نگذاشته اید؟ چرا به سرگرمی های خاصی علاقه دارید؟....
13– صحبت ازدواج را جدی تر مطرح کنید. و نظرش را در مورد خود جویا شوید. آیا او می تواند به شما اعتماد کند؟ آیا او به ازدواج با شما می اندیشد. آیا او می تواند رسما جهت خواستگاری شما اقدام نماید.( یک سئوال در اینجا می تواند مطرح شود آیا او دوست دارد که با شما ازدواج کند یا در حال حاضر شما را فقط به عنوان دوست انتخاب کرده است ؟– اگر قصد ازدواج را با شما ندارد یا می گوید که فعلا شرایط ازدواج با شما را ندارد و در آینده اقدام خواهد کرد!؛ ازدواج اینترنتی شما در رابطه با او همین جا خاتمه می یابد. بدیهی است ادامه این روند به امید اینکه در آینده او به خواستگاری شما بیاید ، با شکست روبرو خواهد شد و سرخوردگی شما را به دنبال خواهد داشت.( سرکه نقد به از حلوای نسیه است)
14 – نظر فرد را در مورد ملاقات حضوری وی با پدرتان ، برادرتان و خانواده اتان در منزل شما ، جویا شوید.( با این مسئله او را چک کنید تا چه اندازه جدی و مصمم است – در صورت مخالفت ؛ دلایل او را با سایر بهانه تراشی ها و دلیل تراشی هایی که از او به دست آورید جمعبندی و تحلیل نمائید)
15 – از او در مورد فیلم هایی که دیده ، کتابهایی که خوانده ، ترانه هایی که شنیده و اعتقاداتی که دارد ، جزء به جزء بپرسید و یادداشت کنید و در مورد آنها اطلاعات بیشتری حاصل کنید و در جلسات آینده ، از بخشهایی از کتابهایی که خوانده سئوال کنید و نظرش را در مورد آن جویا شوید.
16– با متدهای دروغ سنج ، دروغگویی او را چک کنید ( می توانید با یک مشاور یا روانشناس در این مورد مشورت نمائید)
17 – برای قوی کردن بینش خود در رابطه با عشق ، ازدواج و راههای آن ، حتما 3 جلد کتاب با عنوان " آیا تو آن گمشده ام هستی " را بخوانید. این کتاب از باراباس دلی آنجلیس هست. می توانید این کتاب را از انتشارات جیحون روبروی دانشگاه تهران تهیه فرمائید. برای مطالعه تکمیلی و بیشتر کتاب " عشق هرگز کافی نیست " مولف: تی آرن بک ؛ ترجمه : بداغچی را از همان انتشارات بخواهید. اضافه شدن بینش شما در ازدواج ( چه اینترنتی ، چه غیر اینترنتی) ، سوپاپ اطمینان خوبیست. همچنین معیارهای ازدواج و انتخاب همسر که در بخش مشاوره ازدواج سایت همدردی قرار گرفته است، می تواند کمک موثری د راین زمینه به شما بکند.
18– هرگز در هیچکدام از مراحل ذکر شده با او قرار ملاقات حضوری نگذارید. برای نشان دادن جدیت شما در مورد ازدواج اینترنتی؛ اولین دیدار بهتر است به صورت رسمی و با حضور خانواده های شما صورت بگیرد.
19 – مراحل فوق نباید پشت سر هم و سریع سپری شود و به زمان نیاز دارد ( پیشنهاد: حداقل طی شش ماه) اگر تمام این مراحل با موفقیت طی شده است ،او می تواند صرفا یک خواستگار بالقوه برای شما باشد. مسئله ازدواج را به صورت صریح و شفاف با او بیان نمائید. و از او بخواهید در مورد ازدواج با شما فکر کرده و جواب دهد. بدیهی است در این مورد، والدین شما در جریان بوده و در صورت موافقت وی مراسم رسمی و سنتی خواستگاری شروع می شود. ( در اینجا تاکید روی مراسم سنتی صرفا به خاطر اینست که ارتباط مجازی شما به ارتباط واقعی و دقیق تری تبدیل شوند و فرایند به صورت عمیق تری دنبال شود)
20 – طی مراحل فوق به معنای شناخت فرد مذکور نمی باشد. لذا برای انتخاب او به همسری باید شروع به بررسی و شناخت او در خارج از دنیای مجازی نمائید که خود بحث نسبتا مفصلی هست. در این مورد اگر اطلاعات بیشتری لازم دارید می توانید به مراکز مشاوره مراجعه نمائید.
*** با هم ببینیم ***
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
به دنبال چاپ گزارشی در هفتهنامه سلامت با تیتر «98/9 درصد کاربران اینترنتی با جنس مخالف چت میکنند» خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) در صدد برآمده است تا در همین راستا به واکاوی عواقب ازدواجهای اینترنتی در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان حوزه خانواده بپردازد... واقعیت این است که ورود اینترنت به جوامع در حال توسعه ای همچون ایران در کنار تمام محاسن و نوآوریهایی که به دنبال داشته است دارای جوانب منفی و آثار سویی نیز بر فرهنگ کشورمان بوده است.
شاید بتوان تغییراتی در شیوه ازدواج جوانان را یکی از تبعات ورود این فناوری در ایران دانست که به «ازدواجهای اینترنتی» مرسوم شدهاند اما مساله مهم در این میان این است که آیا میتوان اشتراک سلیقه افراد در «چتروم» را نخستین گام برای ازدواج دانست؟ هرچند ضرورت ازدواج به هنگام از جمله موضوعاتی است که تاکیدات قرآنی متعددی درباره آن وجود دارد. اما در کنار این موضوع، احکام اسلامیهمواره بر این ضرورت تاکید دارند که تشکیل خانواده باید با درایت و آگاهی صورت گیرد چرا که بیتوجهی به این امر از قوام این نهاد که اساس جامعه را تشکیل میدهد کاسته و زمینهساز بروز مشکلات متعددی میشود.
بیاعتمادی در بین زوجها، عمدهترین آسیب ازدواج اینترنتی
بابک سعیدی، روانشناس، از جمله منتقدان ازدواجهای اینترنتی است که در این خصوص معقتد است بیاعتمادی یکی از عمدهترین آسیبهایی است که زندگی زوجینی را که بهواسطه آشنایی در فضای مجازی با یکدیگر ازدواج میکنند، تهدید میکند چراکه همواره این دغدغه با آنهاست که «آیا همسرشان با افراد دیگری هم چت میکند.» وی میگوید: «آشنایی در فضای چترومها بعدها در روابط زوجها تأثیرات عمیقی میگذارد چراکه آنها در مرحله نخست برای برقراری ارتباط با یکدیگر ناگزیرند در برخی از موارد خود را بسیار ایدهآل معرفی کنند اما این مساله زمان زیادی طول نخواهد کشید.»
به باور این روانشناس این نوع ارتباط زمانی میتواند به یک آشنایی سالم تبدیل شود که با بلوغ هیجانی هر دو فرد، نظارت موسسات ذیصلاح در این امر و مشاوره متخصصان فضای مجازی همراه شود. وی حمایت خانوادهها از فرزندانشان را راهکار مناسبی برای کنترل آسیبهای ناشی از همسریابی اینترنتی میداند و میگوید: «اگر والدین از دریچه منع به این وسیله ارتباطی نگاه کنند قطعا فرزندانشان به شکل دیگری آسیب خواهند دید چراکه اینترنت واقعیت روز جامعه ماست و نمیتوانیم این واقعیت را انکار کنیم اما این سخن نیز به آن معنا نیست که فرزندمان را در برابر ابزارهای جدید تنها رها کنیم بنابراین والدین مسئول، کسانی هستند که علاوه بر دلسوزی با بصیرت به این فناوری و خدمات آن نگاه کنند.»
نگاه پسران به مقوله همسریابی اینترنتی صرفا نوعی سرگرمیاست روانشناسی دیگر که از جمله منتقدان ازدواجهای اینترنتی است که معتقد است. بیشتر دختران از شیوه همسریابی اینترنتی برای انتخاب همسر مناسب استفاده میکنند و این در حالیاست که پسران بیشتر با نگرش سرگرمیوارد «چتروم» میشوند. شاید بتوان ادعا کرد که آشنایی در چترومها بتواند به کاهش سن ازدواج کمک کند. اما نمیتوان توقع داشت این الگو در جامعه ما نیز جوابگو باشد زیرا بیشتر تعاملات جوانان در فضای مجازی انتزاعی و دور از واقعیت است و همین موضوع زمینهای برای افزایش مشکلات و آسیبهای همسریابی اینترنتی در جامعه ما است.»
او تصریح میکند: «مشکل کنونی ما این است که پسران حاضر به قبول مسئولیت ازدواج نیستند و در نهایت این جامعه زنان هستند که از این شیوه ازدواج آسیب میبینند.» وی عنوان می کند بهترین راهکار برای رفع مشکلات ناشی از فضای مجازی فرهنگسازی است به این معنی که مسئولان فرهنگی جامعه با ارایه مشاوره به والدین و همچنین تولید برنامههای مختلف به آموزش خانوادهها و جوانان نسبت به نقاط قوت و ضعف استفاده از اینترنت و خدمات آن بپردازند.
ازدواجهای موفق که ریشه در آشنایی اینترنتی دارد نیز توسط افرادی صورت گرفته است که از شخصیتهای پختهای برخوردار بودهاند به این معنیکه بهطور تصادفی با هم در اینترنت آشنا شدهاند نه اینکه از این طریق با هم ازدواج کنند.
نسرین حاجیزاده، رییس مرکز مشاوره «مهرگان» با بیان این مطلب که نمیتوان ادعا کرد همه ازدواجهایی که از طریق اینترنت صورت گرفته، محکوم به جدایی است، میگوید: «آشنایی قبل از ازدواج مهمترین معیار تشکیل یک زندگی موفق است بنابراین صرفنظر از شیوه انتخاب همسر، جوانان باید مبنای خود برای آغاز زندگی مشترک را شناخت صحیح قرار دهند.» وی دختران را بیشترین متقاضیان این شیوه همسریابی میخواند و میگوید:
«فارغ از جنس متقاضیان، بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند؛ حالا این محدودیتها ممکن است مربوط به مشکلات فردی، خانوادگی، ظاهری و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی فرد باشد.» این کارشناس ارشد مشاوره با اشاره به نقاط ضعف این نوع از همسریابی میافزاید: «در فضای مجازی تضمینی وجود ندارد که اطلاعات ارایه شده توسط کاربران تا چه حد صحت دارد زیرا در بسیاری از موارد افراد ایدهآلهای خود را به طرف مقابل منعکس میکنند.»
حجتالاسلام سالاریفر، عضو هیات علمی و گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نیز در این باره معتقد است آشنایی خانوادهها با همسریابی اینترنتی نیازمند گذر زمان به نسبت طولانی است البته درصورت فراگیری آن نیز فرهنگ حاکم بر جامعه ایران زمینهای را فراهم میکند که خانوادهها از این شیوه استقبال نکنند و ترجیح دهند امر ازدواج را با شیوه سنتی آن پیگیری کنند. وی میافزاید: «فضای مجازی مجال خوبی برای افرادی است که به دلایلی منزوی شدهاند و قادر به برقراری ارتباط اجتماعی صحیحی نیستند. بسیاری از افراد در ارتباط چهره به چهره قادر به ارایه پرسشهای خود نیستند از همینرو فضای مجازی در این زمینه نیز راهگشاست. البته این نقاط مثبت به دلیل بیبرنامگی و نبود مدیریت به نقطه ضعف تبدیل شده است.» سالاریفر اظهار میکند:
«از آنجا که شناخت افراد در فضای مجازی نسبت به یکدیگر چهره به چهره نیست، بسیاری از کاربران درصدد فریب همدیگر برآمده و به ارایه اطلاعات غیرواقعی میپردازند که این روند نه تنها به ازدواج منجر نشده بلکه تبدیل به موضوعی سرگرمکننده میشود که بیتوجهی به آن آسیبهای زیادی را به دنبال دارد.»
بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند.
این کارشناس دینی درباره ارایه راهکار درباره کاهش آسیبهای همسریابی اینترنتی میگوید: «ایجاد محدودیت در برخی سایتها یکی از این راهکارهاست به این معنی که گزینه همسریابی در همه پایگاههای اینترنتی موجود نباشد و تنها برخی از سایتهای دینی و فرهنگی از این امکان برخوردار شوند همچنین پرهیز از ارتباط مجازی طولانیمدت را نیز باید دیگر راهکار دانست به طوری که پس از آنکه کاربران اطلاعات مقدماتی را از یکدیگر کسب کردند، شرایط آشنایی چهره به چهره آنها تحت نظر خانواده فراهم شود تا رابطه مجازی محدود به مدت کوتاهی شود».
تنظیم برای تبیان: کهتری
برگرفته از انجمن مشاوره ازدواج
خانواده کوچکترین، مهم ترین و مقدس ترین نهاد اجتماعی و بخش بزرگی از دنیای اجتماعی کودک است و از پیوند بین یک دخترو یک پسر تشکیل می شود و فرزندان ثمره و مکمل آن هستند و در صورتی که این پیوند و سرمایه گذاری درست و اصولی انجام شود، این شراکت سوددهی خواهد داشت ؛ یعنی فرزندان صالح و با آینده روشن تربیت می شوند و اگر زن و شوهر بدون علاقه و صرفاً بر اساس جنبه های مادی و یا رفع تکلیف اقدام به ازدواج نمایند ، این شراکت زیان می دهد و فرزندان حاصل از این ازدواج آینده مبهم و تاریکی درانتظارشان است.
مردم به دلایل گوناگون ازدواج می کنند : عاطفی ( که اغلب در سنین پایین انجام می شود) ، مذهبی ( که براساس اشتراک عقیده و ایدئولوژی انجام می شود) ، اقتصادی ( که صرفاً براساس ثروت یکی از طرفین انجام می شود) و اجتماعی ( که شایعترین فرم بوده و براساس سنت ها و عمدتاً به صورت خواستگاری انجام می شود).
تجربه نشان داده است که ازدواج های عاطفی ( که بر اساس علاقه ی فرد نسبت به هم است ) و اجتماعی موفق تر از انواع دیگر می باشند.
1- بلوغ جسمی، روانی و اجتماعی : بلوغ جسمی براساس شرایط جغرافیایی، تغذیه ای و نژادی تفاوت می کند ولی به طور متوسط برای پسران 13 – 15 سالگی و در مورد دختران 11-13 سالگی است.
بلوغ روانی 2-4 سال پس از بلوغ جسمی و بلوغ اجتماعی حدوداً 2 سال پس از بلوغ روانی صورت می پذیرد متاسفانه هنوز در بعضی خانواده ها به محض ایجاد علائم بلوغ جسمی ، اقدام و یا تشویق به ازدواج نوجوان می نمایند و یا برای فرزندان عقب مانده ی ذهنی خود علیرغم بلوغ بدنی و عدم رشد و بلوغ روانی و اجتماعی، همسر تعیین می نمایند.
2- داشتن انگیزه : بایستی دختر و پسر جوان انگیزه ای واقعی برای ایجاد پیوند زناشویی با فرد مورد نظر داشته باشند و خواست و علاقه والدین و یا آشنایی و تایید آنها دلیل درست بودن این پیوند نمی باشد . چه بسا جوانانی که بدون انگیزه ، ازدواج و مدت کمی پس از مراسم ازدواج اقدام به جدایی و طلاق می کنند.
3- داشتن اطلاعات : فرد متقاضی ازدواج بایستی اطلاعات کامل در مورد ازدواج و نیازهای روانی و اجتماعی طرف مقابل خود و هم چنین خصوصیات روانشناختی زن و مرد داشته باشد و یاد بگیرد که ازدواج یک پیوند مقدس الهی است و صرفاً به عنوان روشی برای ارضاء غرایز نیست.
1- تشابهات شخصیتی
2- تشابه فرهنگی و اجتماعی ( زوجین در یک طبقه باشند.)
3- از نظر دیدگاه های فکری وعاطفی قرابت ( نزدیکی ) داشته باشند.
4- اختلاف سن ، ترجیحاً 2-7 سال و مرد بزرگتر باشد.
5- ترجیحاً میزان تحصیلات و درآمد مرد بیشتر از زن باشد.
6- بهتر است دختر و پسر مورد نظر مدتی قبل از ازدواج با یکدیگر آشنا بوده و در حضور خانواده ها با دیدگاه های فکری و اجتماعی و دلایل و برنامه ریزی های یکدیگر در زندگی مشترک آشنا بشوند.
پس از حصول اطمینان از توافق اخلاقی ، مراسم خواستگاری با کمترین تشریفات انجام شود و بهتر است خانواده ها در مورد مهریه و جهیزیه دخالتی ننموده و آن را به عهده ی زوج جوان بگذارند.
متأسفانه در شرایط فعلی ، ازدواج ها بیشتر به صورت چشم وهم چشمی و رقابتی انجام می شود و اغلب ، انگیزه های مادی وجود دارد و روز به روز مراسم عروسی پرهزینه تر و تشریفاتی تر می شود و تأمین جهیزیه کابوسی برای خانواده ها شده است . به همین دلیل انگیزه برای ازدواج و انجام این سنت الهی کاهش یافته و در بسیاری از خانواده ها دختر و یا پسر در سنین 30 – 40 سالگی و مجرد زندگی می کنند.
کمال مطلوب این است که در مورد فاصله ی سنی بین فرزندان نیز بین زن و شوهر توافق قبلی صورت گیرد.
گاه فرزندانی که متولد می شوند ناخواسته اند که یا به علت عدم آمادگی و توافق زن و مرد برای بچه دار شدن بوده است و یا این که نسبت به جنسیت فرزند متولد شده علاقه و توافق ندارد . به هر دلیل فرزندی که ناخواسته به دنیا بیاید هیچگاه مهر و محبت واقعی را از والدین نخواهد دید و در بزرگسالی کاندید ابتلا به اختلال افسردگی و اضطراب است. رفتار کودکان با شیوه های رفتاری والدینشان همبستگی زیادی دارد و کودکان ناموفق معمولاً محصول روابط ناسالم و نامطلوب والدین بوده و از توجه و محبت آنها محروم هستند.
تجربه نشان داده است والدینی که خود از محبت پدر و مادر محروم بوده اند، اغلب نسبت به فرزندان خود بی مهر هستند و نمی توانند والدین موفقی باشند.
والدین با به کارگیری تشویق و تنبیه و نمونه قرار دادن خود و روش های تربیتی و سنتی خود در گذشته به رفتار فرزندان خود شکل می دهند. بهتر است اجازه دهیم فرزندان نیز همانند ما پیراهن هایی را پاره و از این راه تجربه کسب کنند.
همه والدین خواهان سلامتی و نیکبختی ، رفاه وامنیت فرزندانشان هستند ولی روشهای غلط آنها در تربیت اطفال موجب رشد رفتارهای سازش ناپذیری در کودکان می شود. پدران و مادران کودکان خود را به دلیل خطاها و اختلالات رفتاری و ناسازگاری هایشان محکوم و تنبیه می کنند، درصورتی که ندانم کاری ها و اشتباهات خودشان موجب بروز مشکلات آنها می باشد.
مشاجرات بین والدین و تبعیض قائل شدن بین فرزندان از علل اختلال رفتار کودکان است. اختلافات خانوادگی ، تشنجات و توهین ها، محیطی نا امن برای طفل به وجود آورده واو را وادار به نافرمانی می کند.
خانه برای کودک مکانی است که او تجربه اجتماعی روزانه ی خود را با شتاب به درونش می آورد تا آن را مورد ارزیابی قرار دهد و به خاطر آن ستایش و تحسین شود.
در صورتی که انتظارات والدین از کودک زیادتر از حد توانایی و امکانات کودک باشد، موجب شکست و ایجاد نگرش منفی نسبت به خود می شود. کودکی که بیش از اندازه مورد توجه والدین باشد، نازپرورده بار آمده و نمی تواند اعتماد به نفس کافی داشته باشد و توانایی مقابله با مشکلات زندگی، تضادها و محرومیت ها را نخواهد داشت و قادر به پذیرش مسئولیت های اجتماعی نیز نخواهد بود. حمایت و محبت بیش از اندازه، کودک را خودخواه ، ترسو، خجالتی و بی تفاوت و پرخاشگر بار می آورد. کودک ناز پرورده در طول زندگی خود نیاز به روابط عاطفی شدید و بیش از حدی دارد که بتواند آنها را جایگزین روابط عاطفی دوران کودکی خود کند. وی دمدمی مزاج ، تحریک پذیر، پر توقع تراز معمول و تا حدود زیادی بی نظم است.
طرد کودک موجب احساس ناامنی ، ترس ، بی اعتمادی، حسادت ، کینه جویی و ناتوانی در ابراز محبت و قبول آن می شود.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
نمی توانید ازدواج کنید بدون این که با همسرتان تناسب شخصیتی و فکری و اخلاقی داشته باشید. بهترین و ماندگارترین حالت ازدواج وقتی است که شما و همسرتان بهم تشابه داشته باشید. چنین ازدواجی با کمترین تنش و دردسر همراه است.
در مطالب قبلی ویژگی های مختلف شخصیتی را بررسی کردیم و گفتیم چه کسی به درد چه کسی می خورد. این بار نوبت آدم های همیشه مراقب است تا سراغشان برویم و شخصیت شان را تحلیل کنیم و بگوییم چه کسانی بهترین گزینه ازدواج با آنها هستند.
چه کسی مراقب است؟
افراد دارای شخصیت مراقب از استقلال زیادی برخوردارند. آنها معتقدند خودشان بلدند گلیم شان را از آب بیرون بکشند و به توصیه و مشاوره دیگران نیازی ندارند. آنها می توانند از خود مراقبت کنند و معمولا در تصمیم گیری ها ترس و اضطراب و دغدغه ندارند. با این حال چنین شخصیتی در برخورد با دیگران متوجه و هشیار است و قبل از برقراری ارتباط با اشخاص همه جوانب را در نظر می گیرد.
او همیشه اوضاع را تحت کنترل دارد، سعی می کند به همه چیز اشراف داشته باشد و از جزئیات جریانات دور و برش با خبر باشد. شخصیت مراقب به حالت و اعمال خودش اشراف دارد و برای هر کاری که انجام می دهد دلایل موجهی دارد. به همین دلیل، وقتی مورد انتقاد قرار می گیرد به خوبی از خود دفاع می کند. او انتقاد را جدی می گیرد و درباره اش خوب فکر می کند اما تسلیم انتقاد کننده نمی شود.
آنها مسئولیت پذیرند و برای ازدواج گزینه بسیار مناسبی به حساب می آیند. می توانید به آنها تکیه کنید و خیالتان راحت باشد که کنترل امور را به دست می گیرند و با تدبیر و توجه تمام اوضاع را مدیریت می کنند.
با او چطور باشید؟
در معاشرت های اجتماعی سعی کنید خودی نشان بدهید. همسر «مراقب» شما از این که سررشته امور را به دست بگیرید استقبال می کند.
همیشه به او توجه کنید. نگذارید حس کند از او فاصله گرفته اید، از جلوی چشمش دور شده اید و یا به او بی اعتنایی می کنید. او در این حالت ممکن است عصبی شود و دلخوری پیش بیاید.
نرم و آرام از او انتقاد کنید. نگذارید احساس کند همه موجودیتش را زیر سوال برده اید.
شخصیت مراقب معمولا بسیار با اعتماد به نفس، مستقل، محکم و قاطع است. با این حال به شدت به احترام و توجه شما نیاز دارد. باید به او قدرت دهید و او را بالا ببرید. او با همه هوش و ذکاوت و استقلالی که دارد، دنبال جلب توجه همسرش است. برای چنین شخصیتی صداقت و وفاداری اهمیت فراوانی دارد و باید بدانید که او شاید دیر به اطرافیانش اعتماد کند اما اگر کمی هشیار باشید و تلاش کنید، می توانید امین او باشید.
شخصیت مراقب همانطور که از نامش پیداست، اهل احتیاط و خویشتن داری است. این خصلت را به حساب بی تفاوتی او نگذارید. ممکن است کمی طول بکشد تا او احساسات عمیقش را با شما در میان بگذارد. اگر ارتباط شما با او محکم و با ثبات است به او اطمینان کنید.
بهترین راه برخورد و انتقاد از شخصیت مراقب این است که بدون انتقاد و بدون مقصر قلمداد کردن او احساساتتان را با او در میان بگذارید. بگویید به او اهمیت می دهید و خواهان روابط بهتر هستید.
همسر مناسب مراقب ها
با همه مواردی که گفتیم، زندگی با مراقب ها کار راحتی به نظر می رسد. کافیست آنها را بپذیرید، بهشان اعتماد به نفس و قدرت بدهید و توجه و تحسین تان را بی دریغ نثارشان کنید. همسر «مراقب» شما قطعا قدر این محبت شما را خواهد دانست و با حمایتی همه جانبه از شما، زندگی شیرینی برایتان فراهم می کند.
افراد مهرطلب، بااعتماد به نفس و پرشور گزینه های بسیار خوبی برای زندگی با «مراقب» ها هستند. درباره ازدواج یک مراقب با پرشور باید به این نکته اشاره کنیم که شخصیت مراقب اگر محافظه کاری را چاشنی زندگی اش کند، برای یک فرد پرشور کسل کننده خواهد شد. بنابراین ازدواج این دو، به صورت مشروط می تواند توام با خوشبختی باشد.
منبع: تبیان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عکس هایشان آزارش می داد، ادبیات و لحن شان روح و روان او را به هم می ریخت، مطالبی را که برای همسرش می نوشتند نمی پسندید. همسرش اما می گفت آنها را نمی شناسد، می گفت «آن ها فقط دوست های اینترنتی و فیس بوکی من هستند و در دنیای واقعی هیچ رابطه ای با آن ها ندارم». اما این حرف ها نمی توانست دل سمیرا را آرام کند، هر وقت وارد صفحه شخصی همسرش در فیس بوک می شد و عکس ها و نوشته های دخترانی را می دید که با شوهرش به اصطلاح «دوست» هستند، دوباره برآشفته می شد و به هم می ریخت…
چه بخواهیم و چه نخواهیم این روزها موج فیس بوک و شبکه های اجتماعی جمعیت قابل توجهی را همراه خود کرده است، حتی برای عده ای از نان شب هم واجب تر شده طوری که این سایت های اینترنتی قسمت جدایی ناپذیر زندگی شان شده است.
امروزه جوانان بسیاری هستند که با داشتن نقش همسری در یک خانواده، باز هم معتاد به شبکه های اجتماعی هستند و به همین دلیل گاهی غافل از نقش های مهم خود در خانه می شوند!
زن و شوهری از مهمترین نقش ها و می توان گفت از ابدی ترین نقش هایی است که انسان ها در زندگی می پذیرند و باید در قبال آن به تعهدات و اصول و خواسته های یکدیگر احترام بگذارند.
این مسئله یک امر کاملا بدیهی است که استفاده از شبکه های اجتماعی، به مرور زمان طرز فکر و روابط فرد را متحول میکند. اکثر روابطی از طریق شبکه های اجتماعی ایجاد می شود، پایه و اساسی ندارد زیرا مبنای واقعی ندارد. در این گونه روابط معمولاً افراد ناشناس هنگام توصیف خود در این شبکه ها، تصویر غیر واقعی از خود ارائه می کنند و بهطور خودآگاه یا ناخودآگاه موجب فریب افکار دیگران میشوند.
آنچه در استفاده از این شبکه های اجتماعی برای خانواده ها و به خصوص زوج های جوان چالش ایجاد کرده است ارتباط با برخی از دوستان اینترنتی است که زنجیره وار با یکدیگر در ارتباط هستند.
این حلقه های دوستی ناخواسته ارتباط شما را با دوستان دوستان تان برقرار می سازد و ممکن است در این بین افرادی در صفحه شخصی شما عکس یا مطلبی منتشر کنند که از نظر فرهنگ و سبک زندگی هیچ سنخیتی با شما، همسر و خانواده تان ندارند و این جاست که مشکلات بروز می کنند.
در بسیاری از مراجعین این نکته را دیده ام که مثلا خانم، از این موضوع ناراحت است که همسرش، اصلا به او جملات محبت آمیز نمی گوید و او را عزیزم و جانم خطاب نمی کند؛ اما در فضای اینترنت و در شبکه های اجتماعی به خانم هایی که در اد لیستش دارد ؛ کلمات محبت آمیز بسیاری نثار می کند و با آنها بسیار متشخصانه و محترمانه برخورد می کند.
خروج از دنیای واقعی به سراب تخیلات
افرادی که به طور مستمر از این شبکه ها استفاده می کنند و به نوعی به آن معتادند پس از مرور زمان غرق در رویا میشوند و از دنیای واقعی فاصله میگیرند.
افرادی که بیشتر از ۳ ساعت از وقت خود را صرف شبکههای اجتماعی میکنند، به جای حل مشکلات به دنبال روش های جایگزینی هستند که به دروغ در ذهنشان ایجادشده است.
و این یک حقیقت تلخ است که روابط خانوادگی اکثر کاربران معتاد به شبکه های اجتماعی متزلزل است و برخی نیز منجر به طلاق شده است.
زوجینی که نسبت به همسرشان حساس هستند و دوست ندارد که همسرشان با شخص دیگری صحبت خصوصی یا متن خصوصی و یا کامنت خصوصی داشته باشد . این مسئله ربطی به زن و مرد ندارد و در هر دو گروه زنان و مردان به طور طبیعی دیده می شود. برخی مردان علاوه بر اینکه خودشان در شبکه های اجتماعی عضو هستند و با تعدادی کاربر خانم بده بستان کلامی دارند؛ دوست ندارند که خانمشان در این فضا حضور داشته باشد، یا لا اقل دوست ندارند که همسرشان با آقایون حاضر در شبکه اجتماعی مراوده ای داشته باشند چه برسد به کامنت ها و پیام ها و نوت های خصوصی!
از سوی دیگر، خانمها با درجه ی بالاتری از حساسیت ذاتی، نسبت به این موضوع واکنش نشان می دهند. ممکن است خود خانم در شبکه های مختلف اجتماعی عضو باشد و در طول روز بی آنکه همسرش در خانه حضور داشته باشد و با خیال راحت وقتش را صرف نت گردی و انواع شبکه های اجتماعی نماید.
در این حالت طبیعتا همه افرادی که در صفحه اجتماعی ایشان رفت و آمد می کنند «خانم» نیستند و گاهی آقایون هم، چه به صورت گذری و چه به صورت همیشگی از پیج این خانم عبور می کنند. اما با این حال مشاهده می کنیم که خانم از اینکه در صفحه اجتماعی مربوط به همسرش نام چندین «مونث» را دیده یا از اینکه همسرش برای مطالب و نوت های دیگر خانم های فعال در شبکه کامنت می زند، ابراز ناراحتی می کند.
می توان به جرات گفت که همسران شاید در زندگی واقعی، بتوانند حساسیت هایشان در برابر شریک زندگی شان، کنترل کنند اما به هیچ عنوان نمی توانند این نوع از حساسیت و رنجش خاطرشان از سوی شبکه های اجتماعی را کنترل کرده و آن را بروز ندهند. بی شک این ناراحتی باعث خواهد شد که چه زن و چه مرد، واکنش هایی را در طول روز در مقابل یکدیگر به خرج بدهند.
واقعا چه کسی معتقد است که این رفتار ها آفت زندگی مشترک نیست؟
تاثیر عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی بر هویت افراد؛ هم چنین تاثیر اینگونه شبکه ها در ارتباط با جنس مخالف بر سبک زندگی مجازی افراد به گونه ای است که به راحتی روابط میان محرم و نامحرم و شکسته شدن حریم ها در اینگونه صفحه ها قابل مشاهده است.
مسئله مهم دیگری که در رابطه با شبکه های اجتماعی به چشم می خورد این است که؛ امروزه بسیاری از زوج های جوان اگر روحیه خوبی نداشته باشند، به سراغ اینترنت و شبکههای اجتماعی میروند. باید توجه داشت که مراجعه به این سایتها و خودآزاردهنده (مثل مقایسههای منفی) را در افراد تشدید میکند.
درواقع در اینگونه سایتها این احساس به افراد دست میدهد که دیگران شادتر از آنها هستند و این باعث سرخوردگی و واکنشهای نامناسب در فرد میشود.
باید در نظر داشت که در شبکه های اجتماعی فضایی آکنده از غیر واقعیت جاری است! افراد می توانند با هویت مجازی و چه بسا هویت جعلی عضو شوند و فعالیت نمایند. از دنیایی که پر از جعل و تقلب است چه انتظاری می رود بر اصلاح روابط و ایجاد همدلی میان زوجین؟
آیا غیر از این است که شبکه های اجتماعی سردی ِ احتمالی میان روابط زوجین را تشدید می کند و در رفع آن هم هیچگونه تلاشی ندارد؟ آیا غیر از این است که شبکه های اجتماعی وقت در کنار یکدیگر نشستن همسران را گرفته و آنها را معتاد به جدا نشستن و سرگرم غیر واقعیت شدن؛ می نماید؟
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
در ادامه به این پرسش پاسخ خواهیم داد. اما ۱۰ نشانه طلایی برای ازدواج عبارتند از:
نشانههای ازدواج هوشیارانه:
۱- شما متوجه میشوید که رابطه عاشقانهتان دلیل و مقصدی نهایی دارد: شفابخشی زخمهای دوران کودکی. پس به جای اندیشه و تفکر کامل روی آرزوها و نیازهای سطحی یاد میگیرید مشکلات حلنشده دوران کودکی را که در پس مسائل نهفته است، کشف کنید. وقتی به ازدواج با دید اشعه ایکس نگاه میکنید، تعاملهای روزانه شما معنای بیشتر و جنبههای معماآمیز رابطه زناشویی برایتان معنا و مفهوم دیگری پیدا میکند و احساس میکنید روی پدیدهها تسلط دارید.
۲- تصویر واقعبینانهتری از همسر خود خلق میکنید! شما در لحظههای اولیه ملاقات، به علت تحریکات مغز شروع به مرتبط ساختن عشق با مراقبان اولیه خود کرده، بعدها ویژگیهای منفی خود را به همسرتان فرافکن کردید و به تدریج واقعیت ذاتی همسر خود را محو ساختید! وقتی در جهت دیگر ازدواج هوشیارانه حرکت میکنید، به تدریج این توهمات را رها کرده و شروع به دیدن حقیقت ذات همسر خود میکنید. شما همسرتان را نه به صورت نجاتبخش، بلکه به صورت انسان زخمدیده دیگری که برای شفابخشی تلاش میکند، میبینید!
۳- نیازها و آرزوهای خود را با همسرتان در میان میگذارید. در ازدواج ناهوشیارانه، شما به باور دوران کودکی میچسبید و همسرتان باید نیازهای شما را حدس بزند. در ازدواج هوشیارانه، شما این حقیقت را میپذیرید که برای درک یکدیگر باید راهکارهای ارتباطی را گسترش دهید.
۴- در ازدواج هوشیارانه، در برخوردهای متقابل از روی فکر و تأمل عمل میکنید؛ اما در ازدواج ناهوشیارانه بدون فکر واکنش نشان میدهید!
اجازه میدهید واکنشهای اولیه، رفتار شما را تحت تسلط درآورد. در ازدواج هوشیارانه خود را آموزش میدهید تا رفتار سازنده بیشتری داشته باشید.
۵- یاد میگیرید به نیازها و خواستههای همسرتان به اندازه نیازهای خود احترام بگذارید. در یک ازدواج ناآگاهانه تصور شما این است که همسرتان باید همه نیازهایتان را درک و برآورده سازد؛ اما در ازدواج آگاهانه ایده و مرام عشق به خود را رها کرده و انرژی بیشتری را صرف نیازهای همسرتان میکنید.
۶- بخش تاریک شخصیت خود را در آغوش بگیرید. در ازدواج آگاهانه این حقیقت صمیمانه را میپذیرید که شما هم مثل همه انسانها، ویژگیهای منفی دارید. زمانی که مسؤولیت بخش تاریک طبیعت خود را پذیرفتید، دیگر در صدد برنمیآیید ویژگیهای منفی خود را روی همسرتان فرافکن کنید و این محیط خالی از دشمنی ایجاد میکند.
۷- شگردهای جدیدی برای ارضای نیازها و خواستههای اولیه خود به کار برید. در دوران جنگ بر سر قدرت، شما با تملق یا با نشان دادن خشم یا مقصر شمردن سعی میکنید وی را وادار کنید نیازهایتان را برآورده سازد! اما وقتی فراسوی این مرحله حرکت میکنید، متوجه میشوید که همسرتان میتواند منبع کمک و سوددهی باشد. در صورتی که شگردهای خودمحکومی را رها میسازید.
۸- در درون خود به دنبال قدرت و تواناییهایی میگردید که فاقد آن هستید! یکی از دلایلی که جذب همسرتان شدید، این بود که او قوت و تواناییهایی داشت که شما فاقد آن بودید. بنابراین در کنار همسر بودن به شما احساس تمامیت و کمال کاذب میداد. در ازدواج آگاهانه متوجه میشوید تنها راهی که میتوانید احساس وحدت و یگانگی کنید، این است که ویژگیهای پنهان درونی خود را رشد دهید.
۹- شما مشکلات داشتن یک ازدواج خوب را قبول میکنید. در ازدواج ناآگاهانه، بر این باورید که راه یک ازدواج خوب، انتخاب همسر درست و مناسب است؛ اما در ازدواج هوشیارانه قبول میکنید که باید همسر درستی باشید. با نگاه واقعبینانهتر به روابط عاشقانه متوجه میشوید یک ازدواج خوب نیاز به تعهد، نظم، انضباط، شهامت، شجاعت، رشد و تغییر دارد و اینکه ازدواج کار سختی است.
۱۰- بیش از گذشته از اشتیاق خود برای به کمال رسیدن، دوست داشتنی بودن و با عالم خلقت یکی شدن آگاه میشوید و به عنوان بخشی از طبیعت خدادادی این توانایی را دارید که بدون قید و شرط، وحدت و یگانگی را با دنیای اطراف خود تجربه کنید. شرایط اجتماعی و محروم بودن از تربیت صحیح سبب شده این کیفیتها را از دست بدهید. اجازه دهید تا نگاه دقیقتری به این ۱۰ مورد بیندازیم. نیاز به قبول مشکلات داشتن یک ازدواج خوب مهم است؛ چون هر یک از ۹ عقیده دیگر فایدهبخش نخواهد بود، مگر اینکه شما به رشد، تغییر و پیشرفت تمایل داشته باشید.
توضیح روانشناس:
در پایان لازم است توضیحی درباره واژه «فرافکن» که در متن به کار رفته داده شود. یکی از مکانیسمهای دفاعی روانی که معمولاً همه ما انسانها به نوعی از آنها در زندگی شخصی و روزمره خود بهره میبریم، مکانیسمی است تحت عنوان «برونفکنی یا فرافکنی»! به عبارت دیگر همه ما آروزها و تمایلات و خصایص فردی و نقاط ضعف مربوط به خود را داریم که گاهی وجود آنها برایمان ناراحتکننده است! قبول آنها نیز خالی از اشکال نیست و مایل به داشتن آنها نیستیم و میکوشیم تمایلات ناپسند خود را به دیگران نسبت دهیم و خود را عاری از عیبها و نقصها سازیم. به این عمل در روانشناسی «فرافکنی» یا برونفکنی گفته میشود.
مجله دنیای سلامت/۶۳
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عروس خانم های عزیز می توانید برای یافتن راه سالم زیستن با همسرتان به سایت زیر مراجعه کنید.
http://healthyfooddiet.blogfa.com/
مطالب بیشتر:
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج فقط حلقه به دست کردن و تعیین مراسم روز ازدواج نیست. درست زمانی که حتی فکرش را هم نمی کنید، بروز بعضی مشکلات ممکن است عرصه زندگی را حتی در دوران عقدو زمانی که کارت های عروسی تان را بین اقوام پخش کرده اید، چنان به شما تنگ کند که عطای بودن با همسرتان را به لقایش ببخشید. به همین علت روانشناسان به دخترها و پسرها توصیه می کنند که با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنند تا دوران نامزدی و عقد را به سلامت طی کنند و به خانه بخت بروند.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در هر جامعهای نیک و بد، زیبا و زشت، شرافتمندانه و ننگبار و به طور کلی ارزشها معلوم و معین وجود دارد، ارزشهای اجتماعی به عوامل و عناصری اطلاق میشود که اکثریت جامعه به اهمیت و اعتبار آن پی برده و به صورت واقعیات و اموری در آمدهاند که نیازهای مادی و معنوی افراد جامعه را برآورده میسازند، به بیانی دیگر هر چیزی که برای یک نظام اجتماعی مورد نیاز، محترم و مقدس، خواستنی و مطلوب تلقی شود، جزء ارزشهای آن جامعه است.
این ارزشها در دوران کودکی به کودکان آموزش داده شده و از طریق نهادهای جامعهپذیر، همچون رسانهها،گروههای همالان، خانواده، مدرسه، جامعهپذیر و ساماندهی شده و به صورت آرمان در میآیند، که راهنمای اندیشهها و اعمال میشود. به قول دورکیم « جامعه بدون ایجاد آرمان تشکیل نمیشود ». در یک جامعه معین، ارزشها سازمان مییابند و به صورت یک دستگاه و مقیاس ارزیابی در میآیند که باید نظمی منطقی در آن وجود داشته باشد حتی اگر در بعضی موارد متناقض به نظر آید. در مرحله بعدی ارزشها بصورت هنجار که شیوههای رفتاری معین هستند، در آمده و از این راه است که میتوانند زندگی افراد را در داخل جامعه نظم بخشند. به طور کلی هنجارها عبارتند از: صورت کاربردی ارزشهای معین.
نهادینهشدن و مراعات هنجارها نیز از دو راه انجام میگیرد هم از راه پذیرش عمیق باطنی آنها در نزد فرد و هم از طریق ایجاد سیستم پاداش و کیفر، که هر اجتماع و یا گروهی برای دستگاههای اجرایی و برای حفظ هنجارها ومراعات آنها دارد. در کشورهای در حال گذرا که دچار تغییر و تحول میشوند در اثر دگرگونیهایی که بوجود میآید سنتها، آداب و رسوم رو به سستی میگذراند بیآنکه فرهنگ سنتی تثبیت و یا فرهنگ جدید صنعتی کاملاً جذب شود و یا دولت برای بازسازی فرهنگ نو اقدام نماید در نتیجهی روند مذکور، نوعی گسستگی فرهنگی بوجود میآید.
امروزه فقط جنبههای بیرونی زندگی ما نیست که تغییر کرده، بلکه دگرگونی و تغییر در شخصیترین و خصوصیترین جنبههای زندگی ما نیز ریشه دوانیده است؛ تا جایی که ازدواجهای تنظیم شد هی دیروز، جای خود را به همسرگزینی آزاد امروز داده است.همسرگزینی آزاد در اصطلاح، ازدواجیاست بر مبنای عشق و با اختیار و انتخاب خود فرد؛ در حالیکه ازدواج تنظیم شده، پیوندی است بر اساس قراردادهای میان دو خانواده.
طی سالهای گذشته به موازات تغییرات اقتصادی و سیاسی که در جامعه ما روی داده، بسیاری از ارزشها و هنجارهای اجتماعی نیز دستخوش تغییر و دگرگونی شده است. این هنجارها که به آرامی جای خود را در میان باورها و اعتقادات مردم باز میکنند، ممکن است با باورهای گذشته همخوانی چندانی نداشته باشند و حتی در تعارض با آنها قرار گیرند.
تغییرات به وجود آمده در زمینه شیوههای همسریابی و ازدواج جوانان، از جمله مواردی است که بسیاری از خانوادهها را با مسایل متعددی روبهرو کرده است.
ازدواج را شاید بتوان مهمترین مرحله زندگی هر دختر و پسری قلمداد کرد، این پدیده اجتماعی از جنبههای گوناگون قابل تحقیق است. باید گفت در هرجامعهای روابط افراد تأثیر زیادی در ازدواج دارد و همچنین ازدواجهایی که درهرجامعه صورت میگیرد، نشانگر واقعیت موجود درآن جامعه است.
ازدواج درگذشته به صورت سنتی بین افراد برقرار میشد و درآن خانواده شخص پس ازانتخاب دختری که او را مناسب خانواده و پسر خود میدیدند، پس از خواستگاری وی را به عقد ازدواج پسر خود درمیآوردند.
دراین ازدواجها دختر و پسر شناختی ازهم نداشته و تا قبل از ازدواج از خصوصیات و رفتارهای درونی و شخصی فرد موردنظرشان بی خبر بودند.
با گذشت زمان و ارتباط با کشورهای اروپایی و... گونه دیگری از ازدواج که از آن به ازدواج مدرن یادمیشود، در جامعه ما سایه انداخت. دراین گونه ازدواجها که بیشتر درمیان کشورهای غربی رایج است و مطابق با فرهنگ و سنتهای این گونه کشورها است، دختر و پسر پس از آشنایی و دوستی با یکدیگر مدتی در کنار هم زندگی کرده و یا به دوستی و برقراری رابطهای عاطفی میپردازند و درصورت وجود هماهنگی و رضایت میان آنها اقدام به ازدواج میکنند.
باید گفت: در حال حاضر رابطه زنان و مردان درجامعه ما روبه رشد و ترقی دارد و زنان در عرصههای اجتماعی فعالیتهای گستردهای را آغاز کردهاند و همین باعث شده است بسیاری از آنان و پسران جوان از اینکه خانوادههایشان برای آنان فرد مناسب در ازدواج را انتخاب کنند، طفره بروند و خود بخواهند باتوجه به معیارهایی که دارند، همسر خود را ازمیان اطرافیان خود گزینش کنند.
دکتر بهروز بیرشک - روانشناس - دراین مورد میگوید: یکی ازمسایلی که با توجه به تغییرات و تحولات اجتماعی با آن روبهرو هستیم مسئله ازدواج است. در دو نسل قبل از ما ازدواجها به صورت سنتی انجام میگرفت بطوری که از طریق خانوادهها خواستگاری صورت میگرفت و حتی دختر و پسر ملاقاتی با هم نداشتند و این خانوادهها بودند که تصمیم نهایی را میگرفتند. این ازدواجها گاهی ممکن بود موفق باشد ولی گاهی نیز ناموفق بود و به هر حال آن زوج به اصطلاح به نوعی با هم سر میکردند و فشارهای زیادی را نیز تحمل میکردند. وی میافزاید: معیارها باتوجه به تحولاتی که صورت گرفته فرق کرده است. به طوری که جوانان امروزه نمیخواهند به صورت چشم و گوش بسته تن به ازدواج بدهند و اعتقادشان بر این است که باید خودشان در این امر نقش داشته باشند.
حال با توجه به فضای موجود این سؤال پیش میآید که آیا نظام تربیتی خانوادههای ما که در آن پدر و مادر انتخاب همسر را برای فرزندشان حق خود میدانند، با این نگرش در میان جوانان ایجاد تضاد نمیکند؟ و آیا اصلاً جامعه ما با توجه به مسایل مذهبی و فرهنگیمان پذیرای ازدواج مدرن هست یا خیر؟ و اصولاً آمار و ارقام، ازدواجهای سنتی را موفقتر میدانند و یا ازدواجهای مدرن را؟
متخصصان عقیده دارند، نمیشود از بین ازدواج سنتی و مدرن مشخص کرد کدامیک موفقتر است. ولی براساس آمار طلاق و نگاه به اظهارنظرهای نمونههایی که به صورت سنتی یا مدرن ازدواج کردهاند، پی میبریم در هردو ازدواج انتخاب نادرست وجود دارد.
در ازدواجهای سنتی بدون اینکه به شرایط کنونی جامعه و فرهنگ و پیشرفتهای انجام شده و آزادی زنان نگاه شود، این اعتقاد وجود دارد که دختر با لباس سفید عروسی به خانه شوهر میرود و باید با کفن سفید خانه شوهر را ترک کند. این مسئله اکنون در میان دختران ما که به استقلال اجتماعی و حقوقی رسیدهاند، دیگر نه تنها طرفداری ندارد بلکه جایگاهی نیز ندارد و زنان و دختران نه تنها به حقوق قانونی خود واقف شدهاند، بلکه تا آنجا که بتوانند در پی احقاق حق خود نیز هستند.
البته این اولین باری نیست که موضوع ازدواجهایی خارج از عرف رایج جامعه، مطرح میشود و در نشریات دهههای۴۰ و ۵۰ به وفور به آگهیهای همسریابی برمیخوریم. مجلات قدیمی را که ورق بزنید، عکسهای دختران و پسران جوانی را میبینید که با ردیف کردن تعدادی خصوصیات مثبت درباره خود، مشخصات همسر دلخواه و آرمانیشان را هم مطرح میکردند.
دکتر فربد فدایی؛ روانپزشک، عشقهای رمانتیک را در جوامع سنتی، برجستهتر از سایر جوامع میبیند، چون به دلیل دور بودن پسر و دختر از یکدیگر که سبب محرومیت عاطفی از همدیگر میشود، دختر و پسر با دیدن نخستین فرد از جنس مخالف به شدت عاشق او میشوند. وی میگوید در این نوع ازدواج، عشق با اولین نگاه به وجود میآید.
این روانشناس، ایران را یک جامعهی درحال گذار از سنت به مدرنیته میداند که دچار سردرگمی یا ابهام درباره بسیاری از مسایل است. وی این تصور را که برخی ازدواجهای سنتی را دلیلی بر کاهش طلاق و ازدواجهای مدرن دلیلی بر افزایش طلاق فرض مینمایند، اشتباه میداند و میگوید: «در ازدواجهای سنتی، نقشها تعریف شده است. یک مرد نانآور مقتدر در برابر یک زن فرمانبر و کدبانوی خانهدار قرار دارد.
در این نوع ازدواجها، زن به دلیل پایین بودن تحصیلات و امکانات پایین مالی و خانوادهی سختگیری که دارد، امکان طلاق ندارد.
اما در جامعه نوین برای زنی که شاغل و به حقوق خود آشنا و به دنبال چیزی فراتر از تأمین مادی زندگی است، نقش سنتی زن در چهارچوب فرمانبری، کدبانوگری و... مصداق نمییابد؛ چون زن مدرن، طالب چیزهای دیگری نظیر همفکری، نزدیکی عاطفی و دنیای ذهنی است. بدین ترتیب، ازدواجهای نوین که بر مبنای روانشناختی ازدواج تأکید بیشتری دارند، انعطافپذیرترند. به همین دلیل نیز میزان طلاق در این نوع ازدواجها بالاتر است و این بهایی است که برای زندگی در جامعه مدرن باید پرداخت.»
در ازدواجهای سنتی که از طریق خانواده صورت میگیرد، انتخاب همسر برای فرزند، تأمین منابع مالی آن، برگزاری مراسم ازدواج و حتی روابط زوجین پس از ازدواج تحت نظارت خانوادههاست درحالی که در ازدواجهای مدرن این امور به خود زوجین واگذار میشود و روابط هستهای درون خانواده بیشتر به دختر و پسر محول میشود.
مطالعات در جامعه ایران، نشانگر این حقیقت است که در جامعه گذشته کشورمان که جامعهای سنتی بوده اکثر ازدواجها با نظارت خانوادهها انجام میشده است.
در ازدواجهای سنتی سن دختر در بیشتر مواقع پایینتر از پسر بوده و دایره همسرگزینی نیز محدود بوده است. ولی در مقابل درصد ازدواجهای خویشاوندی بالا بوده است و به دلیل حمایتهای مالی که خانواده میکرد شروع زندگی مشترک برای زوجین تا اندازهای بدون دغدغه بود.
باید گفت در حال حاضر در جامعه ما، دوگانگی در ازدواجها مهمترین مسئله اجتماعی است به طوری که به مرور زمان نه تنها از سطح ازدواجهای سنتی کم نشده بلکه خانوادهها به دلیل کمرنگ شدن حضور خود در یکی از مراحل ازدواج در سایر مراحل میخواهند سهم زیادتری داشته باشند.
دکتر شهلا کاظمیپور - عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و متخصص جمعیت و توسعه – در این مورد میگوید: هر چند در گذشته جامعه کوچکتر و بستهتر بود، امّا شیوهی انتخاب همسر سادهتر و دوام و بقای زناشویی نیز بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینی و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواجهای سنتی کاسته شده و به طرف ازدواجهای مدرن حرکت میشود ولی این تحول به یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست.
به هر حال اکنون بسیاری از جوانان متقاضی ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب میکنند ولی تنوع فرهنگی، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفاً شناختهای ظاهری و تکیه کردن به یک سری از معیارهای کمّی باعث شده است ازدواجهای مدرن در جامعهی ما آسیبپذیر باشند. بنابراین باید گفت بسیاری از مسائل و مشکلاتی که برای زوجین جوان پیش میآید ناشی از دوگانگی ازدواجها در ایران است که بخشی از آن سنتی و بخشی مدرن است.
عثمان عباسی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آشنایی اینترنتی دختر و پسری جوان که به ازدواج آنها منجر شده بود، عاقبت خوشی نداشت و پس از گذشت مدتی با جدایی آنها پایان یافت.
صبح روز گذشته زنی به نام نسترن به شعبه ۲۶۶ مجتمع قضایی خانواده ونک مراجعه کرد و با ارائه شکوائیه یی خواستار جدایی از همسرش محمود شد. او به قاضی معافی گفت؛ چهار سال است که از شروع زندگی مشترکم با محمود می گذرد اما در این مدت یک روز خوش با او نداشتم. محمود قبل از ازدواج مرد خوش اخلاق و خوبی بود اما پس از اینکه زندگی مان را شروع کردیم بداخلاقی هایش را شروع کرد. خیلی سعی کردم او را تحمل کنم اما فهمیدم عصبی بودن محمود منشاء دیگری دارد.
او گاهی خوش و سرمست بود و گاهی هم بداخلاق. پس از آنکه رفتارش را به دقت زیر نظر گرفتم فهمیدم شوهرم معتاد است. بعد از فهمیدن این موضوع تصمیم گرفتم از او جدا شوم اما برای این کار خیلی دیر شده بود چون من باردار بودم و نمی توانستم کاری انجام دهم. به ناچار صبر کردم. اما وقتی دخترم متولد شد با خودم گفتم شاید حضور این بچه بتواند زندگی مان را نجات دهد اما وضع هر روز بدتر شد.
محمود که یک کارگاه کابینت سازی داشت به خاطر اعتیادش به کارهایش نمی رسید و پس از مدتی ورشکسته شد. تمام وقت او به مصرف مواد مخدر می گذشت. کم کم وضعیت مالی اش هم بحرانی شد. در چنین شرایطی تصمیم گرفتم هر طور شده از او جدا شوم. نسترن در پاسخ به سوال رئیس دادگاه که از او در مورد چگونگی آشنایی اش با محمود پرسید در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت؛ آن زمان خام و بی تجربه بودم.
قبل از ازدواج بیشتر اوقات فراغتم را با گشت و گذار اینترنتی و چت کردن سپری کردم. یک شب که طبق عادت آن زمانم در چت روم حضور داشتم با محمود آشنا شدم.
مدتی از همین طریق با هم ارتباط داشتیم و سرانجام محمود از من خواستگاری کرد. من اطلاعات چندانی از او نداشتم و هرچه می دانستم براساس گفته های خودش بود. یک سالی بود که با هم چت می کردیم و من به محمود علاقه زیادی داشتم تا اینکه بالاخره با مهریه ۴۰۰ سکه بهار آزادی به عقد او درآمدم. اما نمی دانستم این آشنایی اینترنتی عاقبت خوشی ندارد.
در پی اظهارات این زن قاضی معافی ضمن ثبت اظهارات او بررسی پرونده را به وقت دیگری موکول کرد.
منبع : روزنامه هموطن سلام
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
گفتگو با دکتر فرید فدایی
منبع : پایگاه سلامت ایرانیان
تا دو سال بعد از طلاق ازدواج مجدد نکنید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
حجت عرفانیانپور در گفتوگو با خبرنگار زنان فارس درخصوص مراکز و سایتهای همسریابی اظهار داشت: یکی از تحولات مهم جامعه کنونی گسترش ارتباطات و تکنولوژیهای جدید است به عنوان مثال تحت تأثیر اینترنت و شبکههای اجتماعی ارتباط چهره به چهره افراد تبدیل به ارتباطات غیرحضوری و مجازی شده است و این جاست که ازدواج از طریق اینترنت یا مؤسسات همسریابی شکل میگیرد.
وی افزود: در بنگاههای همسریابی اطلاعات افراد در فرمهای مخصوص ثبت میشود و سپس دختر و پسر به هم معرفی میشوند اگر آشنایی آنها با نظارت والدین صورت بگیرد قابل قبول است اما اگر فاکتور خانواده حذف شود با توجه به فرهنگ مردم ایران که خانواده در جریان ازدواج نقش مهمی دارد بعدها مشکلات بسیاری پیش میآید چرا که تنها دو فرد با یکدیگر ازدواج نمیکنند بلکه دو خانواده با یکدیگر پیوند میخورند.
این آسیب شناس با بیان اینکه در وضعیت کنونی که خانواده در جریان مهریه، خرید عروسی و سایر موضوعات ورود پیدا میکنند نمیتوان در جریان ازدواج دو جوان با یکدیگر خانواده را فاکتور گرفت، گفت:بنگاههای همسریابی باید توجه داشته باشند که نمی توان دو جوان را بدون درنظر گرفتن خانوادههایشان با یکدیگر آشنا کرد.
وی ادامه داد: حضور مشاوره خانواده در مؤسسات همسریابی ضروری است تا پس از آشنا کردن دو جوان با یکدیگر مشاور نیز طی جلسات مختلف بحث و گفتوگو با آنها متوجه شود که آیا واقعاً به درد هم میخورند دو جوان باید در موارد متعددی از جمله فرهنگ، آداب و رسوم، مذهب و باورها با یکدیگر مشابهت داشته باشند.
شنا کردن دو جوان با یکدیگر صرفاً برای دریافت پول به سببهای متعدد از جمله ارتباط نادرست این جوانان بدون شکل گیری ازدواج یا ازدواجهایی کوتاه مدت که عاقبتی جز طلاق ندارد میانجامد. |
عرفانیان پور تصریح کرد: آشنا کردن دو جوان با یکدیگر صرفاً برای دریافت پول به آسیبهای متعدد از جمله ارتباط نادرست این جوانان بدون شکلگیری ازدواج یا ازدواجهایی کوتاه مدت که عاقبتی جز طلاق ندارد میانجامد.
وی اضافه کرد: به نظر میرسد بنگاهها و سایتهای همسریابی بیشتر از ثواب به دنبال تأمین منافع اقتصادی باشند به هر حال بنگاه یک نهاد اقتصادی است که نمیتواند اهداف والای ازدواج را محقق سازد.
عرفانیان پور افزود: نخستین هدف از آشنایی دو جوان ایجاد تفاهم و ارتباطی سالم است در حالیکه این بنگاهها در مرحله نخست شعارهای خوبی میدهند اما باید دید که این شعارها عملی میشوند یا خیر؟
عرفانیان پور گفت: باید بررسی کرد که اطلاعات ثبت شده افراد در بنگاهها و سایتهای همسریابی تا چه اندازه درست است چرا که بیشتر افراد اطلاعات درستی از خود را در سایتهای همسریابی ارائه نمیکنند.
http://www.divorce-attorney.ir
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خداوند به مرد جفتی از جنس خودش عطا کرده تا با او انس و الفت بگیرد. با یکدیگر زندگی کنند در کنار همدیگر آرامش و آسایش داشته باشند. تشریک مساعی نمایند، خانه و مدرسه بسازند، آموزش و پرورش دهند، تجربه بیاموزند و به تکامل برسند. در محیط تغییرات به وجود آورند، رشد نمایند و رشد دهند.
پسر و دختر جوانی که با هم ازدواج میکنند در واقع تولد تازهای را آغاز میکنند و در اقیانوس تازهای وارد میشوند که اگر تجربه و کار آموزی قبلی را نداشته باشند ، حداقل باید از هوش و فراستی برخوردار باشند که بتوانند در جزر و مد اقیانوس، گم و سرگردان نشوند.
بعضیها میگویند موفقیت ازدواج ، بستگی به این دارد که تا چه اندازه به عشق متعهد هستید. عدهای موفقیت روابط صمیمانه را به بخت و اقبال نسبت میدهند. جمعی دیگر هم به شور و اشتیاق و به وجود علایق و یا ارزشهای مشترک اشاره میکنند.
بعد از بررسی صدها رابطه به این نتیجه رسیدیم کسانی که در روابط صمیمانه ی خود موفق میشوند از مهارتهای ویژهای برخوردارند. به این نتیجه رسیدیم که روابط پایا و پردوام را زوجهایی تحقق میبخشند که با مهارتهای میان شخصی مانند گوش دادن، ارتباط روشن، مذاکره، برخورد موثر با خشم و چیزهای دیگر آشنایی دارند.
در این سلسله مقالات قصد داریم به هرکدام از این مسائلی که ممکن است ایجاد مشکل کند ، بپردازیم . در این مقاله به بررسی بحث ” همسر خود را آنچنان که هست بپذیریم ” و بحث “خوب گوش دادن ، به عنوان مهمترین مهارت ارتباطی ” می پردازیم . یکی از راههایی که کمک بزرگی به بقاء و دوام زندگی میکند و زندگی زناشویی را استحکام میبخشد این است که «فرد همسر خود را آنچنان که هست بپذیرد» او را با تمام خصوصیاتش، با تمام تجارب گذشتهاش با پدر، مادر و خواهر و برادرش بپذیرد.
هر انسانی ریشه در تجارب گذشته و خانواده ی خود دارد و اصولا قسمتی از هویت شخصی هر فردی از خانوادهاش ناشی میشود. آیا میتوان نیمی از هویت او را نادیده بگیریم و اصلا نپذیریم؟ آیا میتوان گل را بدون ریشه زنده نگاه داشت؟ از طرفی نپذیرفتن تمام ابعاد وجودی فرد موجب میگردد که یکی از طرفین و در نهایت هر دوی آنها احساس عدم امنیت عاطفی و روانی نمایند.
بنابراین در یک ازدواج سالم، آنچه اهمیت دارد پذیرش تام و تمام همسر است، اگر شما قادر باشید همسرتان را با همان قیافه و با همان شغل، با همان میزان تحصیلات، با خانوادهای که دارد، بپذیرید و این نگرش را در خودتان تقویت کنید ، احساس بهتری در زندگی مشترک خواهید داشت و الگوهای رفتاری شما در مقابل همسرتان نیز مشخص خواهد شد.
بهتر است این تفکر را در خود تقویت کنید که این شخص با تمام ویژگیهای خوب و بدی که دارد مال من است و برای من است، با وی زندگی میکنم و به او عشق میورزم.در پژوهشی که توسط «ژانت لوئر» و «روبرت لوئر» (1985) انجام شد 351 زوج که بیش از 15 سال با یکدیگر زندگی کرده بودند مورد ارزشیابی قرار گرفتند و از آنها پرسیده شده چه عاملی باعث رضایت آنها از زندگی مشترک شده است؟ نتیجه تحقیق نشان داد عاملی که بیش از همه به عنوان دلیل بقای زندگی مشترک ازدواجها از سوی زوجها بیان شده است «گرایش یا طرز تلقی مثبت نسبت به همسر» میباشد .
طی این روحیه و نگرش ، آنها به اصطلاح همسر خود را از هر لحاظ قبول داشتند و همسر خود را بهترین و نزدیکترین دوست معرفی کردهاند، اکثر زوجهای خوشبخت، همسرشان را به خاطر «فردیت خویش» و به خاطر وجود خود او (به عنوان یک انسان خوب و دوست داشتنی و قابل احترام) دوست داشتند و به او عشق میورزیدند. از وجوه مشترک این زوجهای خوشبخت و موفق فداکاری، بخشندگی و مراقبت از یکدیگر است. (روانشناسی امروز 1985).
یکی دیگر از راهها و مهارتهایی که در زندگی مشترک بسیار موثر واقع میشود گوش دادن است، گوش دادن واقعی به همسر دشوار است. گوش دادن، مهمترین مهارت ارتباطی است که میتواند تولید صمیمت کند و آنرا حفظ کند.
وقتی خوب گوش میکنید همسرتان را بهتر درک میکنید، با او هماهنگ میشوید، از روابط خود بیشتر لذت میبرید و بیآنکه مجبور به ذهن خوانی باشید، میفهمید که همسرتان چرا چنین میگوید و چنین میکند. یکی از موانع موثر بر سر راه گوش دادن ، اندیشه خوانی (ذهن خوانی) است.
وقتی به صحبت همسرتان توجه نمیکنید و آن را باور ندارید و به واقع برای منظور او معنایی در نظر میگیرید، اقدام به ذهن خوانی میکنید. اندیشه خوانها به عواملی از قبیل لحن صدا، حالات چهره و ژست و حالت بدن یعنی به طور کلی به فراپیام بیشتر از پیام ، بها میدهند. محتوای حقوقی صحبت همسرشان را با فرضیهسازیهای خود عوض میکنند. ذهن خوانی برای ایجاد صمیمیت بسیار مضر است، زیرا مسلمات را رها میکند و به خیالات میچسبد.
از دیگر مواردی که موجب عدم توجه و گوش دادن پویا میشود نگرانی برای جواب است گاهی به قدری نگران و درگیر جواب هستید که حرفهای گوینده را نمیشنوید .
گاه همه مطالبی را که میخواهید بگویید در ذهن تمرین میکنید. و یا مطالب را فیلتر میکنید، به این معنا که به بخشی از حرفهای گوینده، توجه میکنید اما از کنار سایر بخشها بیتفاوت عبور میکنید.
یکی از مشکلاتی که بین زوجین گاهی اوقات ایجاد تنش و دردسر میکند، اینست که آنها از ضمائر استفاده ی نامناسب میکنند افراد و بالاخص خانمها اگر در جایی که بهتر است شریک زندگیشان ضمیر «ما و برای ما» را به کار ببرد «من یا برای من» را استفاده کرد، جریحهدار میشوند.
مثلا اگر همسرشان گفت «میرم یک گشتی بزنم اگر دوست داشتی بیا» این لحن ممکن است وی را برنجاند چون به نظر میرسد آمدن یا نیامدن خانم برای همسر علیالسویه است و یا در جای دیگر که ضمیر من را به کار میبرد در واقع همسر را محصور کرده و یا جایی برای اشتراک باقی نمیگذارد.
منبع : برگرفته از کتاب ” روان شناسی ازدواج – نویسنده : زهره رئیسی – با تغییر و تلخیص
بیشتر بدانیم...
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای ازدواج نکاتی لازم است که باید به آنها توجه شود:
1- سن: بهتر است که مرد بزرگتر از زن باشد بطوریکه هر دو یکدیگر را درک کنند. (ترجیحا 3 تا 7 سال)
علت:(زیرا زنان زودتر از مردان به بلوغ فکری و جنسی می رسند. شما می توانید یه دختر 15 ساله رو با یه پسر 15 ساله مقایسه کنید تا این امر براتون بیشتر روشن بشه، یک پسر 15 ساله شاید هنوز معنای درستی از ازدواج و خیلی چیزها برایش قابل درک نباشد ولی یک دختر 15 ساله کاملا برای ازدواج آماده است و حتی از نظر فکری نیز می تواند آماده باشد. اما به مرور زمان دختر رشد خودش را می کند و متوقف می شود ولی پسر همچنان رشد می کند.بطوریکه از رشد دختر جلو می زند و اینجا مشکل اساسی شروع می شود. به مرحله ای می رسد که مرد مسائلی را می فهمد که برای همسرش قابل درک نیست. مسئله ی دیگر اینکه خانمها بخاطر اینکه احساسی تر از آقایون هستند زودتر شکسته می شوند و این می تواند یک معضل بزرگی برای مرد باشد. زیرا مردها بنده و اسیر شهوت و زنها بنده و اسیر محبت. حال مرد وقتی ببیند که همسرش اینگونه شکسته شده که دیگر نمی تواند از لحاظ جنسی و سایر چیزها ارضایش کند به فکر همسر دوم و یا کارهایی خلاف می افتد که باعث از هم پاشیدن کانون گرم خانواده می شود.)
2- Vision : ویژن یا همان بینش فرد (دیدگاه) و استراتژی او خیلی خیلی مهم است که متاسفانه در ازدواج اصلا در نظر گرفته نمی شود و اقلا من در هیچ جایی این امر مهم را ندیدم.
علت: (توجه به ویژن یا دیدگاه می تواند جلوی بسیاری از مشکلات احتمالی را در آینده بگیرد و مانع اختلافات بزرگ در زندگی مشترک شود. شما فرض کنید که مردی ویژنش نسبت به خانمها درشت نیست و همش آنها را ناقص العقل یا کم هوش تلقی می کند، حالا اگر یک دختر در زندگی این مرد قرار بگیرد خودتان بهتر می دانید که چه فاجعه ای برای این دختر خانم پیش می آید و می تواند زندگیشان را فلج کند.)
3- ایمان : ایمان نقطه سرآغاز یک زندگی مشترک و آرام است.
علت: (مردی ایمان قوی به خدا و به دینش دارد ولی زن اصلا به )
4- انسجام شخصیت: متکی نبودن به نفس و انجام درست کارها
علت: (مردی دارای انسجام شخصیت است، او مقید به انجام کارهای دینی و مذهبی و سایر کارهای زندگی اش است. حال با زنی ازدواج می کند که فاقد این خصوصیت است و مقید به کاری نیست. مرد صبح زود از خواب بیدار می شود برای نماز و شروع روزی دیگر ولی زن نه اینکه به نمازش اهمیتی نمی دهد بلکه هر روز تا ظهر می خوابد.)
البته مسائل دیگری هم هست که ان شاالله در پستهای آینده برایتان خواهم نوشت.
نکته دیگر اینکه گروه فکر برتر در حال مصاحبه با انسانهای موفق در هر زمینه ای مخصوصا انسانهای موفق در ازدواج است. و به زودی متون مصاحبه را در وبلاگ قرار خواهیم داد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
به اعتقاد کارشناسان و صاحبنظران، مشکلات اقتصادی و فرهنگی از عوامل مهم کاهش آمار ازدواج در کشور هستند که گروهها و نهادهای مختلف دولتی، علمی و دانشگاهی، اجتماعی و مردمی را در این حوزه وارد عرصه فعالیت کرده است، به طوری که گروههای مرجع و متعهد مردمی، از جمله اساتید دانشگاه و حوزه، مدیران و مشاوران مراکز و موسسات مشاورهای، ائمه جماعات و معتمدان محلی، با دریافت آموزشهای لازم میتوانند به عنوان اولین حلقههای ارتباطی با مردم نقش پررنگی در فرهنگسازی و آگاهی بخشی به جامعه ، درباره حل بحران ازدواج ایفا کنند.
براساس اعلام سازمان ثبتاحوال کشور، سرعت طلاقها در جامعه از ازدواج افزایش یافته است و آمار طلاق 1.5 برابر ازدواج شده است.
سرویس "جوانان "خبرگزاری دانشجویان ایران در میزگردی با حضور پرفسور باهر استاد دانشگاه و رفتارشناس و دکتر بیاتی روانشناس به بررسی چالشهای ازدواج جوانان پرداخته است.
حسین باهر رفتارشناس و حقوقدان در این میزگرد راهحل برون رفت از بحران ازدواج را خروج مسئولان دولتی از تصمیمگیری در مقوله ازدواج دانست و گفت: در حال حاضر نیازمند ساختاری منسجم در مقوله جوانان هستیم، امروزه مسئله جوانان و ازدواج نیازمند یک شورای عالی مردمی است که بدون حضور مسئولان دولتی و با حضور اساتید دانشگاهی، معلمان، نمایندگان فرهنگسراها و مساجد و صدا و سیما و ... و با یک عزم ملی اداره شود.
حسین باهر در میزگرد بررسی «مسائل و مشکلات ازدواج جوانان» که در خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، برگزار شد، افزود: کار خوب باید خوب انجام شود، اگر میخواهیم طرحی به درستی اجرایی شود، باید راهکار اجرایی آن را هم بدانیم و آن را به دست فردی مطلع و کاردان بسپاریم. امروزه بسیاری قوانین نوشته شده است که هر چند ضعفهایی هم دارند، اما همین قوانین هم کامل اجرایی نمیشود بطوری که شاهد هستیم اجرای قانون تسهیل ازدواج هشت سال بلاتکلیف مانده است.
وی با اشاره به اینکه تسهیلات ازدواج باید اساسی و با برنامه باشد، اظهار کرد: تسهیلاتی همچون مسکن ارزان، معافیت سربازی برای جوانانی که ازدواج پایدار خواهند داشت یا اولویت استخدام برای پسران متاهل باید وجود داشته باشد و این مسئله باید در جامعه جا بیفتد که فردی که متاهل است باید از امکانات بیشتری برخوردار باشد. مردی که توانمند است، باید ازدواج کند و این مسئله در اسلام هم مورد تاکید بوده و به عنوان امری واجب توصیه شده است.
باهر با اشاره به اینکه دو زوج باید هم کفو و همگن باشند، افزود: عدهای به غلط اظهار میکنند، دختران باید توقعات خود را پایین بیاورند، در حالی که دختر با تحصیلات کارشناسی ارشد را نمیتوان مجبور کرد با یک کارگر ازدواج کند و این موضوع، پایین آوردن توقعات نیست؛ بلکه اختلافات فرهنگی و طبقاتی است که منجر به مشکلات دیگری خواهد شد و یکی از مهمترین عوامل طلاق، اختلاف فرهنگی و هم کفونبودن زوجین با یکدیگر است.
وی افزود: دختران تحصیل کرده، شایسته این هستند تا با افراد تحصیل کرده هم کفو خود ازدواج کنند و برای این امر باید فرهنگ جامعه را افزایش داد و بر بالا بردن تحصیلات پسران تاکید کرد.
این جامعهشناس و رفتارشناس در این راستا به بحث تفکیک جنسیتی را در دانشگاه اشاره کرد و گفت: در این طرح به این مقوله توجه نشده که دختری اگرنتواند خود را در کنار پسرها در دانشگاه حفظ کند، قطعا در جامعه مورد آسیب بیشتری قرار خواهد گرفت. ضمن آنکه ذات انسان به گونهایست که اگر او را از مسئلهای منع کنی، بیشتر کنجکاو خواهد شد و به دنبال آن خواهد رفت.
وی با اشاره به نگاه اجتهاد در اسلام، افزود: چرا اسلام به اجتهاد و تقلید از مرجع زنده تاکید دارد؟ چون نگاهش رو به آینده است و آینده را معتبر میداند.
باهر با اشاره به مناظره بررسی افزایش سن ازدواج در بین جوانان که اخیرا از صدا و سیما پخش شد و خود نیز در آن حضور داشت، گفت: افرادی که در مناظره حضور داشتند، همگی از مسئولان برتر حوزه جوانان بودند؛ اما نگاهشان به ازدواج جوانان از منظر تجارب شخصی، مطالعه و اعتقاد به گذشته بود و کمتر تجربه مشاوره خانواده و کسب اطلاع از وضعیت جامعه را داشتند. این در حالی است تا زمانی که متولیان امر که در رأس امور تدوین و اجرای قوانین هستند، نسبت به عمق مسائل بیگانه باشند، شرایط تغییر نخواهد کرد.
وی با بیان اینکه برخی مسئولان شناخت زیادی از مشکلات ندارند، ادامه داد: زمانی که مشکلات بیان میشود، مسئولان از کارشناسان سند و مرجع میخواهند اما تا زمانی که مسئولان خود احساس درد نکنند، وضعیت بهبود نخواهد یافت که در این راستا باید نهادهای مردمی تشکیل شود.
این رفتارشناس در مورد انتخاب بین مسائل فرهنگی و اقتصادی موثر در مقوله ازدواج، اظهار کرد: منطق صفر و یک، مدتهاست که از بین رفته است و نمیتوان در مسائل اجتماعی از بین دو گزینه یکی را انتخاب کرد. میان صفر و یک بینهایت عدد وجود دارد و مسئله اقتصاد و فرهنگ نیز حکم همین مسئله را دارد.
باهر، اقتصاد را رگ حیاتی جامعه توصیف کرد و گفت: اقتصاد زیربنای خانواده و جامعه است و خداوند در قرآن، اساس دینداری، سلامت جامعه و تشکیل خانواده را بر پایه اقتصاد استوار دانسته است.
وی افزود: در اقتصاد لزوما فقر مطرح نیست و ثروت زیاد و انباشت سرمایه در دست عده قلیلی نیز فساد ایجاد میکند و امروزه 85 درصد از سرمایه کشور، در دست 15 درصد از جمعیت جامعه است و زمانی که جوانی اتومبیل یک میلیارد تومانی سوار میشود، چگونه میخواهد زیر بار مسئولیت تشکیل خانواده برود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه امکان رفع نیاز جنسی جوانان به وفور و ارزان در جامعه وجود دارد، گفت: فردی که 15 سالگی به سن بلوغ برسد و 35 سالگی ازدواج کند، یعنی 20 سال نفس و طبیعت خود را کنترل کرده و ریاضت کشیده است. این فرد یا در درون خود میریزد و دچار افسردگی میشود و یا بیرون میریزد و پژمرده میشود.
باهر، دلیل اصلی گرم شدن بازار سایتهای همسریابی را همین مسئله عنوان کرد و گفت: این سایتها برای دختران راهاندازی شده است تا همسر مناسب پیدا کنند؛ اما متاسفانه این سایتها محیطی برای سوء استفاده عدهای برای اهداف غلط شده است، بنابراین نباید این سایتها حذف شوند؛ بلکه یک متولی معتبر و ناظر دقیق نیازمند است و لزوما نیز نباید سازمانهای دولتی باشند و یک شورای مردمی میتواند این سایتها را به خوبی کنترل کند.
وی درباره ازدواج دانشجویی نیز گفت: من از بنیانگذاران ازدواج دانشجویی در کشور بودهام؛ اما در این طرح متاسفانه جایی برای مشاوره دیده نشده بود و فقط صرفا صیغه ازدواج قرائت شد، در حالیکه اگر مشاوره نیزصورت میگرفت، عدهای سوء استفاده نمیکردند که از امکانات استفاده کنند و در دوران دانشجویی با یکدیگر زندگی کنند و پس از دانشگاه هر کسی سوی زندگی خود رود و از هم جدا شوند.
باهر با اشاره به برخی نگرشها و تفکرات غلط در خانواده، گفت: برخی چشم و هم چشمیها و زیادهخواهیها باعث بروز مشکلاتی در خانواده میشود و وقتی فرزند مشاهده میکند پدر و مادرش بر سر پول دعوا میکنند، طبیعی است وقتی سرمایه کافی هم نداشته باشد، به سراغ ازدواج نرود.
وی با بیان اینکه در جهان امروز زن و مرد برابر هستند، افزود: قانون این ظرفیت را ایجاد کرده تا حین عقد، شروط برابر میان زن و مرد قید شود و امروزه که زنان شانه به شانه مردان در جامعه حضور دارند، بهتر است تمام مسائل اعم از حق طلاق، ارث، مسکن و ... در حین عقد برابر تقسیم شود تا برخی مشکلات پیش نیاید.
باهر با اشاره به غلط دانستن این تفکر که فرزندآوری باعث استحکام خانواده میشود، افزود: زوجی که با هم مشکل دارند، فکر میکنند با بچهدار شدن مشکلات آنان حل خواهد شد؛ اما جز آنکه فرد دیگری را دچار مشکل و بدبختی کنند، نتیجه دیگری نخواهد داشت.
طلاق همیشه مذموم نیست
وی با اشاره به مسئله طلاق درمانی، گفت: گاهی چارهای جز طلاق نمیماند و همیشه طلاق نیز مذموم نیست. امروزه شاهد طلاقهای عاطفی در خانوادهها هستیم و خانواده به جای سازگاری، به سازش کاری میپردازند.
وی در خاتمه افزود: اکثریت طلاقهایی که در سنین بالا و در نسلهای گذشته اتفاق میافتد و یا در سنین کم و نسل جوان رخ میدهد، همگی از عدم مسئولیت و عدم تعهدپذیری ناشی میشود.
دکتر مهدی بیاتی روانشناس نیز در میزگرد ایسنا برای خروج از حل بحران ازدواج بر نقش رسانه و نگرشسازی در جامعه تاکید کرد و گفت: امروزه باورپذیری در ازدواج کمرنگ شده و جوانان هیچ انگیزه و علاقهای برای ازدواج ندارند. این باور از خانواده نشات گرفته و به رسانهها رسیده است، به عبارت دیگر متهمان اصلی بحران ازدواج خانوادهها و رسانهها هستند.
وی افزود: امروزه بیشتر با جوانانی سر و کار داریم که با بزرگسالان بیگانهاند و زمانی که به آنها پیشنهاد ازدواج داده میشود. فرد وقتی در خانوادهاش ببیند ازدواج جز دردسر و درگیری، حاصلی برای او نخواهد داشت، تن به ازدواج نمیدهد.
وی با بیان اینکه عدهای از جوانان بر این باورند که ازدواج سنتی به طلاق نمیانجامد، گفت: در بسیاری از ازدواجهای سنتی، خانوادهها یکدیگر را تحمل میکنند و دچار طلاق عاطفی هستند. مادری که پس از 50 سال به فرزندش میگوید فقط به خاطر تو من این زندگی را ادامه دادهام، طبیعی است آن جوان از ازدواج بیزار شود.
بیاتی با اشاره به برنامههای صدا و سیما در تشویق و تمایل جوانان به ازدواج، افزود: متاسفانه شاهد آن هستیم که در برخی از رسانهها عمده کسانی که الگوی جامعه هستند، همچون فوتبالیستها، بازیگران و ... تمایلی به زندگی مجردی دارند. به عنوان مثال در مناظرهای که اخیرا در مورد علل افزایش سن ازدواج از صدا و سیما پخش شد، مجری برنامه خود مجرد است و چگونه فردی که خود به ازدواج اعتقاد ندارد، یک برنامه مناظره با عنوان ازدواج را مدیریت میکند.
وی با اشاره به سریالی که این شبها از شبکه سوم سیما پخش میشود، گفت: در این سریال بازیگر اصلی به زندگی مجردی تمایل دارد و از بازگشت به محیط خانه خود بیزار است، این مسائل ناخودآگاه فرد را به سمت زندگی مجردی سوق میدهد.
بیاتی با اینکه این نگرشها باید ریشهیابی شود، تصریح کرد: اگر به برنامههای کودک در دهههای 60 و 70 دقت کنیم، متوجه خواهیم شد در اکثر برنامههای کودک شخصیتهای داستان در جستوجوی مادر خود هستند. به عبارت دیگر مجموعهای از تفکرات به حوزه کودک وارد میشود که نگران از فرآیند تشکیل خانواده است و این در ذهنیت او اثر میگذارد و حال این فرد به سن ازدواج رسیده است و این مسائل بر ذهن او تاثیر گذاشته است.
وی با اشاره به اینکه صدا و سیما دائما درگیریها و تنشها را در خانواده به تصویر میکشد، گفت: امروزه در برخی از سریالها نشان میدهد وقتی دختر و پسر داستان با یکدیگر دوست هستند، زندگی خوشی به تصویر کشیده میشود، اما زمانی که با هم ازدواج میکنند. سراسر درگیری و مشکل به نمایش گذاشته میشود که این مسائل بر ذهنیت جامعه تاثیر منفی میگذارد.
وی با اشاره به اینکه مسئله ازدواج یک زنجیره است و محدود به یک و دو مسئول نمیشود، گفت: برخی از مسئولان چرا نگران آن هستند که مسائل نقد شوند. چرا از ارائه آمار میترسند؟ امروزه در تهران از هر سه مورد ازدواج، یکی به طلاق میانجامد. به عبارت دیگر از هر 100 هزار ازدواج، 30 هزار طلاق رخ میدهد و اگر یک سوم این جمعیت در کنار خیابان بایستد. تصور کنید چه فسادی جامعه را دربرخواهد گرفت.
بیاتی با بیان اینکه ازدواج یک امر متولیمدار نیست، افزود: اگر صرفا به فکر افزایش تسهیلات باشیم، آمار طلاق را افزایش دادهایم. مشکل ما تسهیلات نیست، بلکه مسائلی وجود دارد که حتی مسئولان نیز از آن بیاطلاع هستند.
وی افزود: اقتصاد مسئله مهمی است، اما اگر دائما بر آن تاکید شود، مسائل نوظهوری پدید میآید که هیچ برنامهای برای آن پیشبینی نشده است و زمانی که مسئولین به این نتیجه نرسند که مشکلات اساسی در این باره وجود دارد و افرادی که تصمیمگیر هستند، به این باور نرسند که باید قدمی بردارند، وضعیت تغییر نخواهد کرد و اگر مسئولین پای خود را از مسئله ازدواج بیرون بکشند و به نهادهای مردمی بسپارند، تمام مسائل حل خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه متاسفانه نیاز جنسی جوان در برخی مواقع ارزان و آسان در حال رفع است، افزود: دراین راستا یک بحران در راه است و یکی از مسائلی که باعث گرایش به ازدواج میشود، مسائل جنسی است و تا زمانی که نیازهای جنسی جوان ارزان و بدون دردسررفع شود و فرد دردسرهای زندگی خانوادگی را ببیند، دیگر ازدواج برای او لذت نخواهد داشت و سودی در آن نمیبیند.
بیاتی مهمتر از اقتصاد، نگرش افراد به ازدواج را عامل مهمی در افزایش سن ازدواج دانست و افزود: اگر بررسی کنیم، شاهد خواهیم بود میزان عدم تمایل به ازدواج در خانوادههای مرفه، بسیار بیشتر از خانوادههای متوسط و فقیر است. فردی که نگرشش به ازدواج، بهرهبرداری از زن است، با تسهیلات سه الی پنج میلیونی، تمایلی به ازدواج پیدا نخواهد کرد.
این روانشناس با بیان اینکه مسائل جنسی همچون بسیاری از نیازهای دیگر زندگی است، افزود: چرا باید این موضوع در جامعه پنهان شود. امروزه 60 درصد از طلاقها از مسائل زناشویی نشأت میگیرد که این آمارها برای طلاقهای ثبت شده است و طلاقهای عاطفی خود مسئله دیگری دارد.
بیاتی افزود: یکی از مراجعهکنندگان عنوان میکرد که پنج سال در طبقه دیگری جدا از همسرش زندگی میکرد، طبیعی است این فرد برای رفع نیازش به سراغ روشهای دیگری برود. متاسفانه این مسائل امروزه در برخی خانوادهها که حتی فکرش را هم نمیکنیم وحشتناکتر است و حتی مسائلی رخ میدهد که نمیشود به راحتی بیان کرد. برخلاف توصیه مذهب ما، در برخی خانوادهها گفتمان عشقورزی وجود ندارد که این امر نیازمند آموزش و فرهنگسازی در جامعه است.
این روانشناس یکی دیگر از عوامل عدم گرایش به ازدواج را وابستگی خانواده به فرزندان دانست و گفت: در گذشته تعداد خانوادهها بیشتر بود و فرزندان پس از سن 18 سالگی تقریبا از خانواده جدا میشد؛ اما امروزه خانوادههای تک فرزندی باعث شده تا وابستگی والدین به فرزندان از وابستگی فرزند به والدین بیشتر شود و حتی خود خانوادهها تمایلی به ازدواج فرزندانشان نداشته باشند.
این روانشناس با اشاره به سایتهای همسریابی، گفت: نکته قابل توجه اینجاست که گروهی از افراد مراجعهکننده به سایتهای همسریابی، متاهلین هستند و این نشاندهنده آن است که مشکل در جای دیگری است.
این روانشناس با بیان اینکه بیشترین آمار طلاق در دو سال اول زندگی و پنج سال اول زندگی رخ میدهد، افزود: کسانی که بعد از پنج سال از هم طلاق میگیرند، کسانی هستند که در زمان ازدواج، هم کفو هم بودهاند و پس از پنج سال از هم کفو بودن، درآمدهاند. به طور نمونه یکی از زوجین به تحصیل می پردازد و سطح اجتماعیاش ارتقا پیدا می کند و احساس می کند دیگر هم کفو همسرش نیست و از او جدا می شود که برای حلی این مشکل باید با تزریق مناسب دانش و فرهنگ به طور مساوی به زن و شوهر در طول زندگی، خانواده را آرام کرد تا فرزندان نیز از ازدواج بیزار نشوند.
وی با اشاره به یک پدیده نوظهور در امر طلاق، گفت: امروزه شاهد پدیدهای هستیم که برخی زوجین از یکدیگر طلاق میگیرند و بعد با یکدیگر دوست میشوند و زندگی میکنند. این مسئله یک بحران جدی است و اساس زندگی ما که بر اساس اسلام است را مورد تهدید قرار داده است.
این روانشناس افزود: عدهای این طلاقها را ناشی از عدم شناخت میدانند، اما وقتی با این زوجها صحبت میکنیم، متوجه میشویم بعد از طلاق به خوبی زندگی خود را ادامه میدهند. این افراد مفهوم زندگی و با هم بودن و مسوولیت پذیری را به درستی درک نکردهاند و رسانه ملی به عنوان یک دانشگاه سراسری باید این مسائل را آسیبشناسی کند و در جهت آموزش درست مفاهیم زندگی گام بردارد. در غیر این صورت در حق مردم ظلم کرده است.
انتهای پیام
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
به منظور تحقق اصل دهم قانون اساسی که به موجب آن خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است و در اجرای ماده 157 قانون برنامه سوم توسعه و ماده 112 قانون برنامه چهارم توسعه و مطابق اصل چهارم سیاست های کلی چشم انداز بیست ساله کشور که در آن به برخورداری از سلامت، رفاه، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، فساد و تبعیض تاکید شده و همچنین در راستای اصول 39، 40، 41 و 42 منشور تربیتی نسل جوان مبنی بر ضرورت ترغیب نسبت به امر ازدواج و تشکیل خانواده، توجه به حقوق خانواده، الگوی خانواده سالم و تلاش برای حفظ و صیانت بنیان خانواده و مصوبه مورخ 12/9/1382 کمیسیون اجتماعی دولت، برنامه ساماندهی ازدواج جوانان ارائه می شود.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
امید کریمی: ازدواج پس از اشتغال، مهمترین دغدغه جوانان است. دغدغه ای که البته هرسال به دلیل افزایش سن ازدواج، کهنه تر می شود.
آنطور که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده است؛ براساس آمارهای مرکز آمار ایران، از مجموع کاربران اینترنت کشور، تعداد ۶.۴ میلیون نفر (۵۸.۱ درصد) مرد و ۴.۶ میلیون نفر (۴۱.۹ درصد) زن بوده اند. همچنین درسال ۱۳۸۹ کاربران اینترنت مرد، ۱۶.۶ درصد کل جمعیت مردان و کاربران زن، ۱۲.۷ درصد کل جمعیت زنان کشور را به خود اختصاص داده اند. ۵۴.۵ درصد کاربران تحصیلات عالی و ۳۴.۹ درصد در مقطع دبیرستان به سر می برند.
مصرف اینترنت در جامعه جوان ایرانی به طور ویژه ای به سوی دوست یابی و روابط دوجنس مخالف میل کرده است و البته سایت های دوست یابی در ردیف سایت های پرمراجعه قرار دارد.
مومنی نسب، یک کارشناس جرائم رایانه ای به استناد مستندات بانکی، درآمد گردانندگان یک سایت دوست یابی را از محل خرید و فروش اطلاعات اشخاص، روزانه بالغ بر ۱۲ میلیون تومان اعلام می کند.
هریک از گردانندگان سایت های همسریابی، برای گسترش دامنه جذب کاربر، ده ها سایت را به طور همزمان راه اندازی و مدیریت می کنند. البته نکته جالب توجه اینکه هدف اغلب گردانندگان سایت های همسریابی در جامعه ایرانی صرفا پوششی برای دوست یابی و حتی روابط نامشروع در فضای مجازی است. چنانکه براساس آمارها، فقط دو درصد ازدواج ها اینترنتی هستند. اساس هدف تشکیل سایت های همسریابی، ازدواج و همسریابی نیست و در حقیقت دوست یابی به معنای عام ام مورد نظر این سایتها قرار دارد.
صفحات اولیه این سایت ها با تصاویر و عبارات مذهبی طراحی شده اند و کاربران با اعتماد به همین موارد وارد می شوند، اما در مسیر رابطه با ارائه مشخصات فردی مانند عکس و فیلم های خانوادگی، به سواستفاده های گردانندگان می افتند.
اگر برنامه پنجم توسعه به موقع اجرا میشد...
شاید اجرای با تاخیر ماده ۴۳ قانون برنامه پنجم این شرایط را برای سایت های همسریابی فراهم کرد تا بدون کمترین نظارت ها پاتوق هایی را برای امیال عده ای فراهم کرده و امر مقدس ازدواج را به محفل هایی برای آشنایی های غیرواقعی بدل کنند.
دفتر ازدواج و تعالی خانواده در وزارت ورزش و جوانان به منظور اجرای ماده ۴۳ قانون برنامه، سلسله فعالیت هایی را به اجرا گذاشت که نتیجه آن در قالب پیش نویس آیین نامه ساماندهی و اعتبار بخشی مراکز مشاوره به هیات دولت ارائه شد. آیین نامه یاد شده با اصلاحات اندکی در مهرماه ۹۱ از طرف معاون اول رییس جمهور ابلاغ شد.
پس از ابلاغ آیین نامه، وزارت ورزش و حوانان براساس شیوه نامه اجرایی جهت ثبت نام از مراکز همسریابی فراخوان داد. به گفته مسعود امینی، مدیرکل دفتر ازدواج و تعالی خانواده، ۱۸۳ مرکز تا پایان اردیبهشت ۹۲ مشمول دریافت مجوز بوده اند. براساس گفته های امینی، سایت های همسریابی نیز به عنوان مرکز همسریابی مشمول این آیین نامه قرار می گیرند.
البته تا پیش از این مراکز همسریابی به عنوان مراکز مشاوره از سازمان نظام مشاوره ای کشور مجوز می گرفتند.
آنهایی که به سایت های همسریابی مراجعه می کنند
به طور کلی انواع کاربران از نظر کارشناسان چند دسته هستند؛
۱- افراد ساده لوج و درواقع قربانیانی که به راحتی اطلاعات خانوادگی خود را به صورت دقیق وارد کرده و به راحتی هم ابراز علاقه می کنند که اکثریت را شامل می شود.
۲- افراد سودجو و کلاهبردار که غیر از مدیران سایت ها بوده و افرادی هستند که در سایت ها به نوعی عضو شده اند و به صورت حرفه ای ارتباط برقرار می کنند و از اطلاعات به دست امده از اشخاص سواستفاده می کنند. اخاذی، باجگیری، دزدی در قبال اطلاعات شخصی افراد.
۳- افراد فاسدی که به جای رفتن به خیابان ها و پارک ها در این سایت ها دنبال موارد خود می گردد که بیشتر بین آقایان رایج است و یا همچنین در مورد خانم ها.
۴- افراد معمولی که به دلایل مختلف از جمله معذوریات اجتماعی که دارند امکان برقراری ارتباط در فضای واقعی را ندارند، در این فضای مجازی به راحتی می توانند ارتباط برقرار کنند. عده ای باور دارند که از طریق این سایت ها می توانند همسر ایده آل خود را بیایند و ظاهر موجه بسیاری از این سایت ها این باور را تشدید می کند. درحالی که بررسی ها نشان می دهد در اکثر موارد، این اطلاعات ابراز شده، متعلق به اشخاص حقیقی نیست و صحت و سقم اطلاعات دچار مشکل است؛ اکثرا یا به ازدواج نمی رسد یا پایان خوشی ندارد.
ردیف | آسیب | توضیح |
1 | عدم آموزش | - منظور از این نوع آموزش ها، شناخت ملاک ها و معیارهای همسر ایده آل است. با توجه به گستردگی اطلاعات کاذب یا جعلی و غیرواقع کاربران باید روش های همسریابی اینترنتی و مشکلات موجود را آموزش ببینند. - معمولا در این سایت ها کمتر آموزش انجام می شود. حضور متخصصین و صاحبنظران امر در این سایت ها مورد غفلت واقع شده و تنها فضایی برای نزدیک کردن افراد به یکدیگر از طریق فضای مجازی مدنظر بوده است. |
2 | ازدواج موقت درپوشش ازدواج دائم | معمولا در فرآیند همسریابی بیش از آنکه به ازدواج موقت توجه شود، باید ازدواج دائم مورد اهتمام قرار گیرد. اما در فضای مجازی دوست یابی و ازدواج موقت بیش از همسریابی مورد توجه قرار می گیرد. به طوری که ازدواج موقت مجازی در برخی از سایت ها تبلیغ می شود. |
3 | کاربری غیر همسریابی | براساس گزارش وزارت ورزش و جوانان، محدوده سنی مراجعان به سایت های همسریابی پایین تر از سن ازدواج بوده و نظارتی بر راستی و نادرستی محتوان انجام نمی گیرد. کابران بسیاری به صورت تفننو تفریج وارد این سایت ها می شوند و از آنجا که هیچ کنترل بر سن این افراد نمی شود، موجب ناامن شدن فضا از یک سو و تاثیرات سوء اخلاقی بر کاربران می شود. البته این به معنای وجود محتوای غیراخلاقی در سایت های موردنظر نیست. |
4 | ناپایداری ارتباط | ارتباط گذرا و ناپایدار از دیگر آسیب های همسریابی اینترنتی است. در این فضا هر فرد همزمان با افراد زیادی ارتباط برقرار کرده و به محص آنکه فرد مقابل تنها یکی از ملاک ها را نداشت، به راحتی حذف و فرد دیگری جایگزین می شود. افراد زمانی را برای شناختت یکدیگر نمی گذارند. در فرآیند ارتباط، اگر فرد با پروفایل پربارتری از شخص دیگری روبرو شود، به راحتی رابطه قبلی را کاهش داده یا لغو می کند و با فرد جدید که معیارهای بهتری دارد، ارتباط برقرار می کند. |
5 | نظارت ضعیف و ناکارآمد | نظارت مهمترین رکن سایت های همسریابی است و در غیر این صورت سایت ها مصارفی جز همسریابی پیدا می کنند. البته سیستم نظارتی چند سایت بسیار قوی و کارآمد است. همزمان با بالا بردن فرهنگ کاربران، باید سایت های دقیق و کارآمد را الگوسازی کرد تا امکان تخلف در سایر سایت ها هم کاهش یابد. |
6 | انگیزههای سودجویانه و گاه غیراخلاقی در راهاندازی سایت | در برخی موارد بررسی شده که به حکم قضایی پرینت حساب ها مورد ارزیابی قرار گرفت، رقم های خیلی سنگین و با تراکنش مالی زیاد و حتی میلیاردی جابجا می شد. مثلا تراکنش مالی در یکی از سایت ها روزانه حدود ۱۲ میلیون تومان بود. درحالی که در فرهنگ مذهبی ما افرادی که برای ازدواج وساطت می کردند با انگیزه های خداپسندانه بود که همین امر بسیاری از مشکلات بعدی را پیشگیری می کرد. اگر انگیزه موسسین سایت جذب منافع مادی و یا مشابه ان باشد، هیچ تضمینی برای حفظ کاربران از مسایل و مشکلات متعددی که به طور بالقوه در سایت ها وجود دارد، نیست. |
7 | خلا مشورتهای لازم | مهمترین کارکرد مراکز همسریابی ارائه مشاوره به افراد جویای ازدواج است تا به آنها در انتخاب همسر مناسب کمک کند. مشورت کار ویژه ای است که تنها به همراه آن، مراکز همسریابی می توانند در شکل گیری ازدواج نقشی موثر ایفا کنند. با این حال تاکنون کمتر سایتی به مشورت دهی توجه نشان داده است. ضمن اینکه هیچگونه پیگیری و مسوولیتی نسبت به شکل گیری نوع رابطه اشخاص وجود ندارد. |
8 | ناپایداری ارتباط در محیطهای مجازی | امروز همه می توانند به راحتی وارد سایت هایی شده و شروع به دوست یابی و اصطلاحا با افراد ناشناس چت کنند. براین اساس در محیط وب می توان با هرشخصیتی در شبکه احساس و عاطفه را به اشتراک گذاشت. اینکه ادبیات اینترنتی کاربران چقدر با ساختار اجتماعی سطح جامعه تطابق دارد، موضوعی بحث برانگیز است. أیا اشتراک سلایق دو پسر و دختر جوان در فضای چت روم می تواند زمینه مناسبی برای ازدواج این دو در جامعه باشد؟ در حال حاضر جوانان ساعت یا به طور متناوب روزها و ماه ها پای این نوع دوست یابی های مجازی می نشینند. طبق آمار اداره کل مطالعات اجتماعی و بررسی های اجتماعی ناجا، ۶۳ تا ۶۸ درصد چت ورها در اختیار جوانان قرار دارد. خصوصا جوانان ایرانی که حتی گوی سبقت را از آمریکایی ها و کانادایی ها هم ربوده اند. محتوای ۴۸ درصد این چت روم ها را اطلاعاتی چون عکس دربرگرفته و این درست آن چیزی است که می تواند جوان و نوجوان را تحت تاثیر قرار دهد. |
9 | ناممکن شدن سنجش صحت اطلاعات | رایج ترین مسئله فضای مجازی به صحت و اطلاعات وارد شده از طرف کاربران مربوط می شود. در مورد همسریابی اینترنتی مجردها تنها مشتریان سایت های همسریابی نیستند. پشت نقاب کاربران این سایت ها، گاهی مردان متاهل و خانواده داری هستند که با انگیزه های دیگری پایشان به این سایت ها باز شده است. اغلب کاربران با ورود اطلاعات ناصحیح دیگران را جذب می کنند و چه بسا مدت ها ارتباط آنها ادامه پیدا کند، درحالی که تصوراتشان از یکدیگر براساس اطلاعات کاذب شکل گرفته و همین امر موجب مشکلات متعدد اجتماعی و روانی برای انها می شود. تجربه نشان داده بعضی از کاربران اغفال شده، وقتی با حقیقت مواجه می شوند برای همیشه با مدتی طولانی از ازدواج منصرف شده و حتی پس از ازدواج هم با ذهنیت همراه با تردید و شک وارد زندگی مشترک می شوند. از سوی دیگر اکثر مدیران و مسوولان این سایت ها کم سن و سال و مجرد هستند و جزیی ترین و شخصی ترین اطلاعات فرد را در اختیار دارند که خود مساله بزرگی است. |
10 | جایگزینی معیارهای ناکارآمد در انتخاب همسر | ویژگی های فضای مجازی باعث می شود تا معیارهای جدیدتری مورد کاربران قرار گیرد. معیارهایی که به شرایط ظاهری فرد بر می گردد، درحالی که ازدواج های موفق مبتنی بر ویژگی های غیرظاهری افراد است. به عنوان مثال چگونه فضای اینترنت می تواند اصالت خانوادگی را منعکس کند؟ آیا تداوم رابطه اینترنتی می تواند به معنی تداوم رابطه واقعی و زندگی مشترک باشد؟ آیا تعامل می تواند به معنی تفاهم باشد؟ |
چاره چیست؟
این گزارش ضمن بررسی برخی از مهمترین آسیب های ازدواج های اینترنتی، پیشنهاداتی را به منظور جلوگیری از این آسیب ارائه می کند و توصیه می کند ابعاد مذهبی، تربیتی، انتظامی و فناورانه این موضوع نشان می دهد همکاری میان دستگاهی باید وجود داشته باشد.
در بخشی از این گزارش این توصیهها شده است؛
۱- شورایی متشکل از نهادهای ذیربط می تواند وظایف نظارتی و مقرراتگذاری را به انجام رساند.
۲- ماده ۲۳ قانون جرائم رایانه ای اصلاح شود.
۳- تکنولوژی در فضای مجازی به روز شود.
۴- بانک اطلاعاتی متمرکز و منسجمی در این زمینه ایجاد شود.
۵- آیین نامه ساماندهی و اعتبار بخشی مراکز همسریابی اجرایی شود.
۶- تشکیل خانه های مشاوره به منظور ترویج همسریابی صحیح.