مکیدن انگشت در کودکان گاهی زمانی طبیعی است ولی بعد از مدتی عادت بدی است که میبایست با برنامه و اصول درمان و برطرف شود.تا پایان این مقاله از سایت بهترین کودک برای درمان با ما باشید.
زمانی که کودکان هنوز چند ماهه هستند، مکیدن انگشتشان با مزه به نظر میرسد. اما وقتی که به سن مهد کودک میرسند دیگر این کار اصلاً خوشایند نیست و تازه آن زمان است که نگران کودکمان میشویم. قیافه او در حالی که روی پاهای خودش ایستادهاست و هنوز انگشتش را میمکد، برایمان عذابآور است.
نگران نباشید. دانشمندان تخمین زدهاند که بیش از ۱۸ درصد کودکانی که بین ۲ تا ۶ سال سن دارند انگشت خود ـ که غالباً انگشت شست آنهاست ـ را میمکند.
اما چرا این اتفاق میافتد؟ ثابت شده که مکیدن انگشت، باعث آرام شدن کودک میشود و بههمین خاطر وی این رفتار را همچنان ادامه میدهد.
تحقیقات همچنین حاکی از آن است که مکیدن انگشت اکثراً توسط کودکانی انجام میگیرد که در دوران نوپایی ساعات زیادی از روز را از مادرشان دور بودهاند.
این اتفاق در بین کودکانی که ماههای اولیه زندگی خود را در آغوش مادرشان طی کرده و تماس فیزیکی با او داشتهاند، بسیار بسیار کم دیده میشود.
البته مکیدن انگشت شست تا سن ۲سالگی جای هیچگونه نگرانی ندارد، بلکه برای حیات نوزاد امری طبیعی ، غریزی ، ضروری و اجتناب ناپذیر است.
مکیدن انگشتها و شست،پستانک، جویدن لبها و ناخن و تانگ تراست یا به عبارتی باقی ماندن بلع نوزادی در سنین بالاتر و دندان قروچه از عادتهای بد دهانی است.
مکیدن انگشت در کودکان تا دوسالگی طبیعی و بعد از ۵سالگی مضر است
عادت مکیدن انگشت (انگشت شست) در میان کودکان شایع بوده و در اغلب اوقات به عنوان عادت طبیعی تلقی شده که نباید نگران آن بود. کودکان غالبا در 2 سالگی یا در هنگام پیدایش و درآمدن دندانهای دائمی این عادت را کنار میگذارند. اما اگر این عادت پس از درآمدن دندانهای دائمی ادامه یافت، چه باید کرد؟ باید دلایلی که کودک را ترغیب به انجام این امر میکند، جستوجو شود. اغلب دلایل این رفتار، روانی بوده و از عدم احساس امنیت یا اضطراب دائمی کودک ناشی میشود. در این حالت کودک، آرامش و راحتی را در مکیدن انگشت مییابد. این امر عدم توانایی خوابیدن برخی از کودکان بدون مکیدن انگشت را توجیه میکند.
حال ممکن است این سوال پیش آید که مگر مکیدن انگشت چه ضرری برای کودک دارد که ما تلاش کنیم حتما این عادت را از او دور کنیم؟ نکته اینجاست که باید تلاش کرد، کودک این عادت را کنار گذارد چون در غیر این صورت باعث ایجاد مشکلاتی در استخوانبندی فکها و دندانهای کودک شده که محتاج درمان خواهد بود.
نکاتی در مورد مکیدن انگشت در کوکان
آیا کودک شما هم انگشت خود را می مکد ؟ مکیدن انگشت عادتی است که در بسیاری از کودکان دیده می شود. این کار در چند ماهگی کودک کاری بامزه به نظر می رسد. اما با گذشت زمان و بزرگتر شدن کودک ، این مسئله یک عادت بد به شمار می آید و اگر بعد از 6 سالگی باز هم کودک مبادرت به مکیدن شست کند، نیاز به درمان و رسیدگی دارد، زیرا موجب به هم ریختگی ردیف دندان ها، فک و آرواره می شود.مکیدن انگشت
دکتر ابوالفضل شفیعی سورک،متخصص دندانپزشکی کودکان می گوید:رفتار مکیدن در سنین نوزادی پدیده ای طبیعی است که هم برخاسته از نیازهای فیزیولوژیک نوزاد برای تغذیه است. در مورد اینکه چرا بعد از سن نوزادی این رفتار در برخی کودکان ادامه می یابد، نظریه های مختلفی وجود دارند.
علت مکیدن انگشت در کودکان
نظریه روانکاوی، ادامه یافتن این عادت بصورت مکیدن غیرتغذیه ای (پستانک یا انگشت) را ناشی از یک مشکل روانی در عدم توانایی کنترل اضطراب توسط کودک می داند. در حالی که نظریه یادگیری، آن را یک عادت آموخته شده می داند که لزوما بیانگر یک مشکل روانی نیست، اما معتقد است ادامه یافتن آن در برخی کودکان بعد از سن شش سالگی می تواند نشانه یک مشکل روانی باشد. به دلیل شیوع بالای عادت مکیدن، قصد داریم در این نوشتار به برخی سوالات رایج در مورد تاثیر این عادت بر سلامت دهان و دندان کودک و نیز روش های درمان آن پاسخ دهیم.
مکیدن انگشت می تواند منجر به ایجاد برخی تغییرات دندانی و فکی شود. میزان تغییرات ایجاد شده می تواند بسته به طول مدت، شدت، میزان تکرر عادت در شبانه روز و نیز حالتی که انگشت در دهان قرار می گیرد، متفاوت باشد. مهمترین تغییراتی که در اثر مکیدن انگشت ایجاد می شود عبارتند از:
• اپن بایت قدامی (فقدان هم پوشانی عمودی دندان های جلو):به این معناست که وقتی کودک دندان هایش را روی هم جفت می کند، دندان های جلو به هم نمی رسند. در نتیجه کودک مثلا در گاززدن سیب یا ساندویچ مشکل خواهدداشت.
• افزایش اورجت دندانی و پروتروژن دندان های قدامی بالا:افزایش فاصله افقی دندان های جلوی فک بالا نسبت به دندان های جلوی فک پایین و ایجاد شیب بیش از حد دندان های جلوی فک بالا به بیرون.
• کراس بایت خلفی:تنگ شدن قوس دندانی فک بالا و جفت شدن نادرست دندان های آسیای بالا و پایین.
این تغییرات در مجموعه منجر به کاهش کارایی دندان ها در جویدن غذا، نازیبا شدن دندان ها و چهره کودک و نیز برخی بیماری ها و مشکلات مفصل فکی در بلندمدت می شود.
قبل از هر اقدامی، کودک و والدینش باید بخواهند که درمان صورت گیرد وگرنه هرگونه تلاشی بی فایده است. برخی کودکان با ورود به مهدکودک یا پیش دبستانی به دلیل فشار دوستان، عادت را کنار می گذارند. قبل از تلاش برای ترک عادت، تنش های روحی کودک باید توسط دندانپزشک معالج ارزیابی گردد. بهتر است درمان بچه هایی که اخیرا تغییرات مهمی در زندگی شان داشته اند، مثلا به شهر یا کشور جدیدی مهاجرت کرده اند، مدرسه شان را تغییر داده اند، یا والدین شان از هم جدا شده اند، به تعویق بیفتد.
به طور کلی چهار روش برای توقف عادت داریم:
1- مشاوره با بیمار
شامل صحبت کردن با کودک در مورد عواقب ادامه دادن عادت مکیدن و به ویژه تاثیر آن برای نازیباشدن دندان ها و چهره اوست. برای درک بهتر کودک، می توان عکسی از اثر نامطلوب عادت مکیدن انگشت بر دندان ها و فک را تهیه کرد و به کودک نشان داد. دیده شده که تاثیر روش مشاوره، بر روی کودکان بزرگتر و آنهایی که فشار جامعه را برای ترک عادت احساس می کنند، بیشتر است.
2- یادآوری کردن
برای کودکانی مناسب است که خودشان مایل به توقف عادت هستند. ولی به مقداری کمک نیاز دارند. در این روش باید ابتدا هدف درمان را خوب برای کودک توضیح داد. سپس از برخی بانداژهای چسبنده ضدآب، دستکش های یک انگشتی یا جوراب، بویژه در طول ساعات خواب بر روی انگشت یا دست کودک استفاده کرد. همچنین برخی محلول های تلخ (شبیه لاک ناخن) برای این منظور در داروخانه ها وجود دارند که می توان براساس نیاز در طول روز یا قبل خواب بر روی ناخن انگشت کودک به کار برد. نکته مهم این است که کودک باید درک کند هدف همه این روش ها، یادآوری این موضوع به کودک است که انگشتش را در دهانش قرار ندهد. در صورتی که کودک احساس کند این روش ها جنبه تنبیهی دارند، کارایی لازم را نخواهدداشت.
3- سیستم پاداش
در این روش قراردادی بین کودک و یا والدین یا کودک و دندانپزشک بسته می شود. در این قرارداد به سادگی بیان می شود که کودک برای مدت خاصی، عادت را ترک می کند و در مقابل جایزه ای دریافت خواهدکرد. به عنوان مثال می توان جدولی ماهانه تنظیم کرد و بر روی کمد اتاق خواب کودک نصب کرد و به ازای هر روز که کودک عادت را ترک کرد، یک ستاره در محل مربوطه بر روی جدول چسبانید و به ازای هر پنج ستاره، یک جایزه ویژه برای وی درنظر گرفت و همزمان با این کار، کودک را بصورت کلامی هم تشویق کرد. روش پاداش در صورتی که با درمان یادآوری تلفیق شود، تاثیر مفید بیشتری دارد.
4- پلاک های عادت شکن
در صورتی که عادت، پس از کاربرد درمان های یادآوری و پاداش، همچنان ترک نشده ولی کودک واقعا مایل به ترک آن است، می توان از این درمان استفاده کرد. در این روش وسیله ای ثابت در دهان کودک قرار می گیرد که هم بطور فیزیکی مانع انجام عادت شده و لذت مکیدن را از بین می برد و هم به عنوان یک یادآور عمل می کند. جهت ترک کامل عادت، معمولا این وسایل باید حداقل به مدت شش ماه استفاده شوند.
توصیه شده برای پیشگیری از عوارض ناشی از مکیدن، بعد از سن دوسالگی، از انجام عادت توسط کودک ممانعت به عمل آید. از آنجا که روش های درمانی ذکر شده برای کودکان بالای چهارسال مناسب تر است، پیشنهادشده برای کودکان 4-3 ساله ای که عادت مکیدن انگشت دارند، پستانک جایگزین شود؛ چرا که مکیدن پستانک در مقایسه با انگشت، هم عوارض کمتری دارد و هم ترک آن راحت تر است.
علل و عوامل مکیدن انگشت:
تحقیقات نشان داده است غریزه مکیدن که برای حیات نوزاد ضروری است و مکیدن انگشت در نوزادانی که از شیر مادر تغذیه میکنند کمتر است در نتیجه زندگی در دنیای صنعتی امروز که در آن نوزادان کمتر از شیر مادر بهره میبرند، یکی از دلایل مهم مکیدن انگشت است.
این متخصص دندانپزشکی کودکان میگوید: دلبستگی به مکیدن در نوزادان برای تکامل سیستم عصبی مرکزی لازم است و این مکیدن شست میتواند به نوزادان کمک کند که با دنیای جدید خود هماهنگ شوند.
لذا مکیدن در کودکان امری ضروری، غریزی و بعضا اکتسابی است اما اگر بعد از سن ۵سالگی ادامه یابد میتواند مورد توجه قرار بگیرد و برای درمان آن اقدام شود.
چرا مکیدن شدن در کودکان آغاز میشود؟
سازوکاری در سلولهای عصبی مغز وجود دارد که وقتی این سلولها تحریک میشوند یا در معرض عوامل اضطرابی قرار میگیرند، مکیدن انگشتان به طور طبیعی اتفاق میافتد.
از طرفی سلولهای مغز توانایی یکسری ترشحات مثل “آنکفالین” و “اندورفین” را دارند که با ترشح این مواد انتقال عصبی کاهش یافته و موجب آرامش و حس خوشحالی در کودکان میشود. یکی از عواملی که موجب ترشح این دو مواد در سلولهای مغز میشود مکیدن انگشت است.
خوردن غذاهای لذیذ مثل شیر مادر و حرکات ورزشی در کودکان بزرگتر مثل آهسته دویدن و سایر فعالیتهای لذتبخش نیز از جمله مواردی است که موجب ترشح این دو مواد میشود لذا کودکانی که به موقع با شیر مادر تغذیه شوند و حرکات یاد شده را انجام دهند به مکیدن انگشت وی نمیآورند.
علائم و عوارض مکیدن انگشت:
یکی از ناهنجاریهای دندانی که با مکیدن انگشت ایجاد میشود باز ماندن دهان و فاصله افتادن میان فک بالا و پایین، بیرون زدن فک بالا و باقی ماندن بلع نوزادی در افراد است.
از دیگر عوارض این عادت بد دهانی اختلالات گفتاری مثل لکنت زبان است به طوری که فرد در بزرگسالی نمیتواند بعضی از حروف مثل اس و ش و الو چ را تلفظ کند.
ایجاد عادتهای ثانویه مثل تاباندن موی سر و کندن موی صورت و جویدن لب از جمله این عوارض است.
پینه بستن و منحرف شدن انگشتان از دیگر عوارض مکیدن انگشت است.
تاثیرگذاری این عادت پس از ۳ سالگی
تحقیقات نشان دادهاست که مکیدن انگشت باعث کج در آمدن دندانها و حتی تأخیر در این مسئله میشود. در این سن که استخوان های فک هنوز نرم است مکیدن شست باعث تغییر شکل آن می شود.
▪ دندان ها کج درمی آیند.
▪ باعث باریک شدن دندان می شود.
▪ باعث ایجاد عفونت در اطراف ناخن ها و بیماری های عفونی می شود.
▪ دندان های فوقانی به سمت بیرون و دندان های پایین به سمت داخل رشد می کند.
▪ در رشد کام (سقف دهان) تاثیر می گذارد.
▪ یکی دیگر از خطرات مکیدن انگشت احتمال چرکی شدن آن است. حتی ممکن است کودکتان پس از لمس کردن مادهای سمی با فرو بردن انگشتش در دهان، آنررا خورده و مسموم شود.
▪ این عمل همچنین ممکن است که باعث گشاد شدن دهان کودک شود و این احتمالات بستگی به این دارد که او چطور و از کدام جهت انگشتش را میمکد.
▪ شکل غیرطبیعی سقف دهان
▪ نادرست قرار گرفتن زبان
▪ ایجاد مشکل به هنگام جویدن: در یادگیری روش صحیح قورت دادن با مشکل مواجه می شوند. زبان نقش مهمی در عمل قورت دادن ایفا می کند. در افراد عادی به هنگام قورت دادن، زبان پشت سقف دهان قرار می گیرد. اما در کودکانی که عادت مکیدن شست را دارند، هم زمان با قورت دادن، زبان در جلو و بین دندان های جلویی قرار می گیرد. این امر قورت دادن را سخت تر می کند.
▪ کودک با مشکل گفتاری روبه رو می شود.
▪ باعث افتادگی لوزه و در نتیجه خرخر کردن می شود.
▪ نقص اسکلتی می تواند مشکلات ویژه در کودک ایجاد کند.
گر قصد دارید عادت مکیدن انگشت را در کودکتان تغییر دهید، از روش های عمومی برای ترک عادت عصبی استفاده کنید و سپس، راه حل های اختصاصی را برای این فعالیت به خصوص، به کار بندید.
۱- میل مکیدن انگشت را در شیرخوار فرونشانید.
برای جلوگیری از ایجاد عادت مکیدن انگشت در شیرخواری که میل زیادی به این کار دارد، زمان بیشتری برای مکیدن انگشت به او بدهید. برای مثال، اگر از یک سر شیشه با سوراخ تنگ تر استفاده کنید، کودک مجبور می شود برای خوردن شیر وقت بیشتری را با مکیدن بگذراند.
بسیاری از متخصصان اطفال بر این باورند که بیشتر کودکانی که در چند ماه اول زندگیشان از « دندان گیر» استفاده کرده اند، به این عادت دچار نمی شوند و اغلب کسانی که به دندان گیر وابسته می شوند، آن را زودتر از کسانی که شست می مکند، ترک خواهند کرد.
۲- از نادیده گرفتن حرکت مکیدن انگشت به صورت سنجیده استفاده کنید.
از آنجا که شانس ترک مکیدن انگشت تا سال اول مدرسه برای هر کودک بسیار بالاست، بهتر است تا این زمان همه چیز را نادیده بگیرید و توجه مداومی به آن نداشته باشید.
به خاطر داشته باشید که حذف عادت مکیدن انگشت در یک شب صورت نمی پذیرد و به صبر و پشتکار شما نیازمند است. اگر در نادیده گرفتن، پایدار باشید، به تدریج، از دفعات بروز این رفتار کاسته می شود. اکنون نحوه تأثیرگذاری این روش را شرح می دهیم.
-درمورد مکیدن شست کودک نظر ندهید. از هرگونه اظهار نظری، چه با دید مثبت و چه منفی اجتناب کنید. از صحبت کردن یا تلاقی نگاه با کودکی که در حال مکیدن انگشت است، خودداری کنید.
-وقتی کودک در حال مکیدن انگشت است، او را در آغوش نگیرید و حتی به او نزدیک نشوید.
-وقتی کودک مکیدن انگشت را متوقف کرد، او را در آغوش بگیرید و اظهار علاقه کنید. در این زمان، واکنش مثبت ( جز برای کودکان مخالف و ستیزه جو) می تواند مفید باشد:« وقتی شستت توی دهنت نیست قیافه ات خیلی بهتره، من خیلی بیشتر دوست دارم!» یا، « چه قدر خانم شده ای، حتما به خاطر اینه که انگشتت توی دهنت نیست!»
از سوی دیگر، اگر به کار بردن چنین جملاتی موجب تشدید مکیدن انگشت شد، به نادیده گرفتن کامل بپردازید و حتی وقتی این عمل را قطع کرد، ارتباط گرمی با او ایجاد نکنید.
۳- یک برنامه دقیق برای ترک مکیدن انگشت طراحی کنید.
کودک را تشویق کنید تا با استفاده از شش مرحله پایه ای ضروری که در آغاز این فصل به آن ها اشاره شد، عادت مکیدن انگشت خود را ترک کند:
الف-کودک را در کسب آرامش تشویق کنید.
بیشتر مردم، به ویژه کودکان، هنگامی که خسته یا مضطرب هستند، دچار عادت های کهنه می شوند. آموزش کسب آرامش تدریجی به کودک کمک می کند تا از عادت مکیدن انگشت خودداری کند و به جای آن عادتی ارزشمند را فرا بگیرد. برای کودکان بزرگتر بهتر است تا در هنگام کسب آرامش تدریجی بر روی دست هایشان تمرکز کنند.
ب-کودک را به عادتش آگاه کنید.
برای مثال، می توانید به شکل انگشت شستش پس از مکیدن، اشاره کنید. او را مجبور کنید در حال مکیدن انگشت خود را در آینه نگاه کند و در مورد ظاهر این کار با او صحبت کنید. انگشت خود را بمکید و از او نظر بخواهید. کودکان دیگری را که انگشت می مکند به او نشان دهید.
پ-به جای شست، شیء دیگری را در اختیار کودک قرار دهید.
این شیء می تواند پای پلاستیکی خرگوش یا یک عروسک پارچه ای باشد. گاهی فشردن انگشت شست کودک می تواند برای او راضی کننده باشد. به خاطر داشته باشید که کودک را ( در زمانی که احساس نیاز به مکیدن می کند) برای استفاده از روش های کسب آرامش تشویق کنید.
ت-کاهش زمان مکیدن انگشت
برای هر کودک خردسالی، بکوشید به جای خاتمه دادن به مکیدن، زمانی را که صرف عادت مکیدن انگشت می کند، کاهش دهید.
ح-ایجاد ممنوعیت های مکانی در جاهایی که کودک، ممکن است شست خود را بمکد.
در طول چند روز، مکان و زمان بروز عادت مکیدن انگشت را ثبت کنید. یک مکان یا زمان را انتخاب کنید و به کودک بگویید که دیگر اجازه مکیدن انگشت در آن مکان یا زمان را ندارد. مکانی را انتخاب کنید که حداقل چند روز متوالی آنجا باشید.
شما باید برای بررسی و زیر نظر گرفتن موقعیت، تقویت، یادآوری وتشویق کردن کودک به ترک عادت مکیدن انگشت حاضر باشید. از یک پی آمد طبیعی استفاده کنید. یک پی آمد طبیعی انتخاب کنید تا در صورت تخلف کودک از ممنوعیت مکانی یا زمانی که برایش در نظر گرفته شده است، دچار عواقب آن شود.
برای مثال، اگر به کودک گفته اید که در هنگام تماشای تلویزیون حق مکیدن شست خود را ندارد و کودک از این قانون سرپیچی کرد، تلویزیون را برای پنج دقیقه خاموش کنید و پس از این مدت در صورت عدم مکیدن انگشت ، تلویزیون را روشن کنید.
یا اگر زمان ممنوع، هنگام شام است، در صورت تخلف، کودک را از صرف دسر محروم کنید. قبل از بروز پی آمد، کودک را کاملا آگاه گردانید. در صورت لزوم، بارها از یک پی آمد استفاده کنید، اما به خاطر داشته باشید تا در صورت اجرای قانون او را تحسین کنید.
خ-جدولی برای ثبت چگونگی رفتار کوک، طراحی کنید.
یک جدول پاداش احتمال تلاش کودک برای ترک عادت مکیدن انگشت را افزایش می دهد. بدین صورت که هرگاه کودک در مکان یا زمان ممنوع، موفق عمل کرد، می تواند در یکی از خانه های جدول، اثر انگشت ( ترجیحا انگشت شست) بگذارد. بهتر است برای این کار از رنگ های گیاهی و غیر سمی استفاده شود.
برای مثال، هربار که کودک در هنگام تماشای تلویزیون انگشت خود را نمی مکد، یک اثر انگشت به دست می آورد. برای تعداد مشخصی از اثر انگشت ها یک پاداش مناسب معین کنید. به تدریج، شرایط دریافت اثر انگشت را با طولانی کردن زمان های ممنوع سخت تر کنید.
بنابراین، در اولین روز، کودک می تواند فقط با پنج دقیقه تماشای تلویزیون بدون مکیدن انگشت خود یک اثر انگشت در جدول بگذارد؛ اما روز آینده حداقل زمان برای کسب اثر انگشت پانزده دقیقه خواهد بود.
وقتی انگشت مکیدن در یک مکان یا زمان خاص ترک شد، مکان ممنوع دیگری را برای کودک برگزینید و روند قبل را دوباره تکرار کنید.
برای حذف عادت مکیدن انگشت در مدرسه، باید با معلم کودک همکاری داشته باشید. روش خود را برای معلم شرح دهید و به کودک بگوئید در صورتی که در مدرسه از مکیدن انگشت خودداری کند، می تواند در خانه روی جدولش یک اثر انگشت بگذارد.
بهتر است معلم برای آگاه گرداندن شما و تشویق کودک از یک کارت استفاده کند. مضمون این کارت می تواد چنین باشد:« مامان و بابای عزیز، سلام! می توانید حدس بزنید؟ من امروز در مدرسه، انگشتم را به دهانم نبرده ام!»
۴- برای کودکان بزرگتر، از روش شدیدتری برای ترک مکیدن انگشت استفاده کنید.
برای کودکان بزرگتر یا حتی نوجوانانی که هنوز به مکیدن شست عادت دارند، باید از روش های اصولی تر و شدیدتری استفاده کنید. در روشی که آن را آگاهی شدید می نامند، به کودک آموزش داده می شود تا در هنگامی که شست خود را ناخودآگاه به سوی دهانش می برد، جلوی خود را بگیرد و به عنوان پی آمد این خواسته، با دستش ورزش ایزومتریک انجام دهد. ( ورزش ایزومتریک، نوعی از روش و انقباض ماهیچه ای است که در آن طول ماهیچه تغییر نمی کند و فقط عضله سفت می شود.)
برخی دندان پزشکان برای این کودکان وسیله ای را تجویز می کنند که در روی دندان ها قرار می گیرد. موثرترین وسیله نوعی است که با فروبردن انگشت شست به داخل دهان، موجب درد انگشت و کام می شود.
راه های متفاوت برای درمان مکیدن انگشت:
– ۱درمان یادآوری
دراین روش یک باند و یا نوار ضد آب روی انگشت جهت یاآوری گذاشت میشود که تا ترک عادت این باند و نوار روی انگشت باید باقی بماند.
ریختن فلفل و انجام کارهای تنبیهی در این روش از درمان نتیجه بخش نیست.
– ۲سیستم پاداش
در این روش بین کودک و والدین و دندانپزشک قراردادی بسته میشود که طبق آن کودک اگر زمان مکیدن انگشت را کاهش دهد، جایزه میگیرد و این پاداش به تدریج افزایش مییابد تا زمانی که عادت ترک بشود.
هنگامی که این عمل را انجام نمی دهد او را تحسین کنید. میتوانید با او وارد بازی شوید. یک تقویم یک ماهه روی یخچال خود بگذارید و روزهایی که او را در حین این عمل ندیدهاید را علامتگذاری کنید. در پایان ماه بهخاطر پیشرفتش به او جایزه دهید.
– ۳بهرهگیری از دستگاههای ارتودنسی
در این روش دستگاههای مخصوص ارتودونسی توسط دندانپزشک روی دندان نصب میشود که هم بلع نوزادی را تصحیح میکند و هم از مکیدن انگشت جلوگیری میکند.
اگر عادت کودک پس از دریافت پاداش هنوز برطرف نشده است ولی خود کودک حقیقتا تمایل به ترک عادت دارد، می توان از روش کاربرد وسایل ضد عادت استفاده کرد.
در این روش وسیلهای در دهان کودک قرار داده می شود که به طور فیزیکی ادامه ی عادت را برای وی مشکل میسازد. در این روش، دندان پزشک حتماً باید کودک و والدینش را توجیه کند که این وسیله جنبه ی تنبیهی ندارد و صرفاً به عنوان یادآور می باشد.
۴- روش معکوس/درمان با سختگیری
به کودکتان که در حال مکیدن انگشتانش است، بگویید که باید همه انگشتانش را بمکد و او را مجبور به این کار کنید و مطمئن باشید که او خیلی زود از این کار خسته میشود.از او بپرسید که چرا این کار را میکند و مجبورش کنید تا پاسخ دهد. تنها مشکل این کار این است که وی یک پیشنهاد نادرست را از زبان والدینش خواهد شنید.
۵- با او منفی برخورد نکنید
نومیدی و خشم والدین، این عادت کودک را بدتر می کند. اگر در انجام این کار از خودش پیشرفت کمی نشان داد، او را سرزنش نکنید. احساس ناتوانی در وی خود باعث ادامه دادن این کار می شود.
۶- مایع یادآوری به انگشتش بزنید
گرچه اکثر پزشکان این کار را بیرحمانه توصیف میکنند، اما زدن محلولهای بد مزه به انگشت میتواند به کودک یادآوری کند که نباید انگشتش را در دهان فرو ببرد.
به یاد داشته باشید که این کار را برای تنبیه انجام ندهید و به او بگویید که این کار تنها برای فراموش کردن این عادت است.به دست کردن دستکش روی انگشت هم میتواند به او این موضوع را گوشزد کند.
۷- با مراحل آسان شروع کنید
در ابتدا از او بخواهید که در جمع دست از این کار بردارد و سپس برای مراحل سختتر همچون زمان خواب پاداش بهتری در نظر بگیرید. از او بخواهید به هنگام مکیدن انگشتان، شاهد قیافه خود در آینه باشد. این اقدام در برخی از کودکان موثر است.
۸- سرش داد نزنید
زمانی که متوجه شدید که او هنوز این کار را انجام میدهد، سرش داد نکشید. زیرا این کار او را بیشتر ناراحت میکند و این عمل در او تقویت میشود.
۹- صبر کنید
میدانید سر کودکانی که تا حتی ۶ سالگی انگشت خود را میمکیدهاند چه آمدهاست؟ آنها دیگر این کار را نمیکنند.
به گفته والدین آنها، بچهها هر سال که میگذشته، به این کار رغبت کمتری نشان دادهاند و کمکم آن را رها کردهاند و یا تنها در زمانهای خاصی همچون تماشای تلویزیون، آن را ادامه دادهاند.
هر چه سن بچهها بالاتر میرود و در جمع دوستان خود قرار میگیرند، از ترس مسخره شدن توسط دوستانشان این کار را کمتر انجام میدهند تا کمکم از سر آنها میافتد.برخی وسایل دندان پزشکی هم هستند که شما میتوانید آنها را به کودکتان پیشنهاد کنید. اگر او آنها را بپذیرد، خیلی زود این عادت را فراموش میکند.
به یاد داشته باشید که تنها اگر منشأ این رفتار کودکتان را کشف کنید، میتوانید این عادت را از سر او بیندازید .
ترک عادت هر کاری که به آن عادت کرده ایم هر برای ما دشوار است و هم برای کودکان که البته برای کودت بسیار سخت تر است.صبور باشید و با برنامه این عادت را از بچه خود دور کنید.
تحقیقات اخیر محققان انگلیسی نشان می دهد دعوای والدین درحضور کودکان به علت کاهش رشد مغز آنها، می تواند تاثیرات جبران ناپذیری در زندگی آینده کودک داشته باشد.اسکن مغز کودکانی که تا سن ۱۱ سالگی تجربه مشکلات خفیف یا متوسط خانوادگی داشته اند، نشان می دهد رشد مغزی این کودکان دچار اختلال بوده و این افراد می توانند در معرض خطر بیماری های روانی باشند.این مشکلات شامل دعوا و جروبحث پدر و مادر، سوء استفاده جسمی یا عاطفی و نبود محبت و ارتباط بین اعضای خانواده است.مطالعات پیشین در مورد تاثیر بی توجهی شدید والدین بر سوء رفتار و بدرفتاری در نوجوانان متمرکز بود.با این حال، این یافته های جدید نشان می دهد حتی مشکلات کم خانوادگی نیز تاثیرات قابل توجهی بر زندگی کودکان دارد.دانشمندان دانشگاه وست آنجلیا (East Anglia) در انگلیس با استفاده از تصویربرداری، مغز ۵۸ نوجوان ۱۷ تا ۱۹ ساله را مورد بررسی قرار دادند.این نوجوانان بخشی از یک گروه بزرگتر ۱۲۰۰ نفری بودند.از والدین این افراد خواسته شد تا هر رویداد منفی در زندگی فرزندانشان را از زمان تولد تا سن ۱۱ سالگی بیان کنند.محققان مشاهده کردند که مخچه نوجوانانی نوجوانانی که در کودکی با مشکلات خانوادگی کم یا متوسط رو به رو بوده اند، کوچکتر از بقیه است.این بخش از مغز، مربوط به یادگیری مهارت، مقررات، کنترل استرس و موتور حرکتی- حسی است.به گفته محققان کوچک بودن مخچه ممکن است خطر ابتلا به مشکلات روانی در مراحل بعدی زندگی را افزایش دهد.
مشاجره والدین مقابل کودک
کودک نوپایتان هنوز آنقدر کوچک است که نمیتواند درک کند شما با آنکه هنوز یکدیگر را دوست دارید با هم دعوا میکنید. از آنجا که او خیلی کوچک است نمیتواند درک کند که پدر و مادر از هم عصبانی هستند و با این وجود هنوز هم میتوانند او را دوست داشته باشند.
زمانیکه شما در مقابل او دعوا میکنید فرزندتان احساس خواهد کرد که خودش تحت حمله است و حس امنیت و رفاه او به شدت متزلزل خواهد شد.
همه پدر و مادرها گهگاه در حضور فرزند کوچکشان از هم عصبانی میشوند اما اگر شما بتوانید خود را طوری مدیریت کنید که تا زمان تنها شدنتان فضا را آرام و منطقی نگه دارید، فرزند خود را از برخورد با پیچیدگیهای رابطهتان که او هنوز توانایی استدلالشان را ندارد، حفظ کردهاید.
با این حال و با وجود نیت خوبتان، اگر نتوانستید خود را کنترل کنید و جلوی نوپایتان دعوا کردید، سریع دعوا را متوقف کرده و با گفتن این جمله به کودکتان حس اطمینان بدهید: «متأسفم، میدانم برایت سخت بود که جر و بحث کردیم. ما حتی زمانی که دعوا و جر بحث میکنیم هم همدیگر را دوست داریم و هر دو تو را همیشه دوست خواهیم داشت».
یک مفهوم رایج اما اشتباه وجود دارد که «زندگی واقعی» شخصیت کودک کم سن را تقویت میکند. در واقع، عدم بلوغ باعث میشود که کودکان خردسال نتوانند از خود در برابر درد عاطفی ناشی از درست پیش نرفتن اوضاع محافظت کنند و این امر به آنها آسیب میزند. بنابراین دعوای پدر و مادر و دیگر وقایع دردناک کودکان را در برابر استرس بسیار آسیبپذیر میکند و سلامت روانشان را به خطر میاندازد.
از سوی دیگر در کل اگر فرزندتان شاهد وقایع ناراحت کننده و به خصوص دعوای شما با همسرتان باشد، در طول زمان خوشبینی خود را در مورد جهان و تواناییهای خود را برای بهدست آوردن هماهنگی و عشقی که میخواهد و نیاز دارد، از دست میدهد.
بیشتر والدین به این مساله واقف هستند که دعوا مقابل چشمان فرزندان کار نادرست و ناشایستی می باشد اما در اکثر مواقع والدین به این مساله توجهی نمی کنند و جلوی فرزندان خود با یکدیگر جر و بحث می کنند. در زندگی زناشویی عوامل بسیاری وجود دارند که باعث بروز اختلاف میان زوجین می شود.
خیلی از زوجین تصور می کنند که دعوا هر از گاه باعـث می شود اختـلافات از بین رفته و رابطه به خوبی پیش رود. اما به چه قیمتی؟ به قیمت بچه ها؟ این دعواها و جار و جنجال ها بر رشد ما چه تاثیری دارد؟
اکثر بچه ها متوجه ناسازگاری ها و تعارضات پدر و مادر می شوند و اگر بطور مداوم شاهد زد و خورد آنها باشند، نشانه هایی از پریشانی و ناراحتی های فیزیکی و احساسی از خود بروز می دهند.
برخی تحقیقات نشان می دهد: بچه ها حتی از شش ماهگی نسبت به استرس، صداهایی که در اطراف خود می شنوند و برخوردها و منازعات پرخاشگرایانه واکنش می دهند.
مشاجره والدین و آسیب روانی فرزندان
دعوای والدین باعث می شود تا فرزندان در برابر استرس بسیار ضعیف نشان دهند و همین امر باعث می شود تا سلامت روانی آن ها تحت تاثیر قرار گیرد. طبق تحقیقات انجام شده توسط محققان دعوای میان والدین که منجر به طلاق آن ها شود باعث می شود تا فرزندان از مشکلات روانی رنج ببرند و در خوشبختی آینده آن ها تاثیر منفی بگذارد.
براساس تحقیقات، کودکانی که در معرض منازعات شدید، مداوم و طولانی مدت والدین خود قرار میگیرند، میتوانند به افرادی تهاجمی، متخاصم و خشن بدل شوند. در مواقعی نیز تاثیر مشاجره والدین بر فرزند به صورت کاهش اعتماد به نفس، اضطراب و افسردگی بروز میکند که در بعضی از کودکان میتواند حتی تبدیل به روحیه خودکشی شود. علاوه بر این، عملکرد تحصیلی کودک در نتیجه مشاجرات والدین آسیب میبیند که همین امر بر پرورش مهارتهای عاطفی و اجتماعی وی نیز اثر میگذارد.
دانشمندان معتقدند که کودکان در همه سنین تحت تاثیر نزاعهای میان والدین قرار میگیرند و روابط میان والدین یکی از قویترین تاثیرات را در بهداشت روانی طولانی مدت، خوشبختی و شانس زندگی کودکان در آینده دارد. از سوی دیگر اگر فرزندان شاهد وقایع ناراحت کننده و به خصوص دعوای پدر و مادرشان باشند در طول زمان خوش بینی خود را در مورد جهان و تواناییهای خود را برای به دست آوردن هماهنگی و عشق از دست میدهند.
تاثیرات منفی دعوای والدین روی فرزندان
تاثیرات طولانی مدت
الگوهای رفتاری ناسازگار در بچه ها زمانی شکل می گیرد که می خواهند خود را با دعواها و مشاجرات پدر و مادر وفق دهند. آنها گریه می کنند، علائمی از ترس نشان می دهند، در دعوای والدین دخالت می کنند و فرار میکنند.
بچه ها ممکن است حساس و مضطرب شوند. این خصوصیات رفتاری می تواند تاثیر بسیار هنگفتی بر اعتماد به نفس، تصویر نفس و عزت نفس آنها داشته باشد. وقتی الگوهای احساسی منفی از زمان کودکی در آنها شکل گیرد، اصلاح و تغییر آنها بسیار دشوار شده و در زندگی آینده آنها خطرساز خواهد شد.
اگر بچه ها بطور مداوم شاهد این دعواها باشند، به ویژه در محیط خانه، این رفتارها را تقلید کرده و در بازی با دوستانشان و در موقعیت های دیگر همانها را اجرا می کنند. مدل سازی از رفتارهای والدین، پدیده ای رشدی است که اگر دعوا کانون آن باشد، تاثیراتی بسیار مخرب خواهد داشت.
شواهد تجربی از والدینی که با آنها کار کرده ام من را به این باور می رساند که اکثر والدین از مشاجرات لفظی درحضور فرزندان خود خودداری می کنند. اکثر والدین از تاثیر احتمالی این مشاجرات بر روی فرزندانشان آگاهی دارند و سعی می کنند آن را در اتاقی دیگر و دور از فرزندانشان انجام دهند.
والدین اکثراً سعی می کنند حرفها و مشاجراتشان را شب ها بعد از اینکه بچه ها به خواب رفتند انجام دهند تا خطر شنیده شدن آنها توسط بچه ها و ناراحت شدن آنها کمتر شود. توصیه می شود که اگر والدین می توانند احساسات خود را کنترل کنند، بهتر است مخالفت ها و ناسازگاری های خود را به تعویق بیندازند تا محیط و زمانی مناسب برای خالی کردن آنها پیدا کنند. بهتر است این مشاجرات در محلی به غیر از خانه انجام شود، پارک یا سایر محیط هایی که بچه ها در آن حضور نداشته باشند، مناسب تر است.
اما برای بسیاری از والدین دور نگه داشتن مشاجرات از خانه، غیرممکن است. خلق و خو به سرعت عوض می شود و قبل از اینکه حتی خودتان هم متوجه شوید، دعوا را راه انداخته اید.
تاثیرات منفی دعوای والدین روی فرزندان
بچه ها را آگاه سازید
وقتی که دعواها طولانی میشود، بچهها به این فکر میافتند که پدر و مادرشان همدیگر را دوست ندارند و شاید میخواهند از هم جدا شوند؛ در حالی که معمولا دعوای پدر و مادر این معنی را ندارد، بنابراین لازم است که بچهها بدانند که بزرگترها هم گاهی درست مثل خود بچهها دعوا میکنند و در موقع دعوا ممکن است که حرفهایی زده شود که واقعا منظور آنها نبوده است. باید دوتایی با هم برای بچه ها توضیح دهید که گاهی پدر و مادرها با هم مخالف هستند و با هم جروبحث می کنند و یا بعضی روزها بزرگترها خسته و کمحوصله میشوند و شاید از دست کسی عصبانی باشند، در این زمان ممکن است در خانه بحث و دلخوری یا شاید دعوا پیش بیاید اما این دلیل نمی شود که یکدیگر را دوست نداشته باشند. به کودک بگویید که هردو چقدر دوستش دارید.
**در آخر سعی کنید مشکل را حل کنید. موضوعات روابط زناشویی نیاز به بحث و چالش دارند. صدایتان را پایین بیاورید و از مسیر درست به بحث و گفتگو بنشینید. حتی اگر شده به صورت ظاهری، سعی کنید وانمود کنید که مشکل تان را حل کرده اید یا این که جلوی بچه ها بگویید: خب بهتر است بحث را تمام کنیم، ما الان عصبانی هستیم بهتر است بعدا راجع به این موضوع تصمیم بگیریم. نکته اصلی این است که باید همه جروبحث ها را با یک نتیجه مثبت تمام کنید.
** خود را در موقعیت کودک قرار دهید. این کار باعث می شود تا کمی از شدت عصبانیت تان یا نحوه بروز آن کم شود.
**روش های کنترل خشم و عصبانیت را امتحان کنید. تنها کسی که شما برآن تسلط دارید خودتان هستید. پس خودتان را کنترل کنید! با این کار هم از یک دعوا جلوگیری می کنید و هم به کودک تان این روش کنترل عصبانیت را یاد می دهید.
**از هر روشی برای تخریب طرف مقابل استفاده نکنید. به یاد داشته باشید که این فریادها را بر سر پدر یا مادر کودکی می کشید که آنجا نشسته است و شما را نگاه می کند.
**اگر با همسرتان مشکلی دارید سعی کنید زمانی که بچه ها حضور ندارند آن را با هم حل کنید. سعی کنید حداقل جلوی بچه ها این کار را انجام ندهید حتی اگر شده به اتاق دیگری بروید. در این حالت ممکن است کودک همچنان صدای شما را بشنود اما آن چهره های برافروخته و چشم های نامهربان را دیگر نخواهد دید.
**اگر می توانید سعی کنید با زبان ساده برای کودک شرح دهید که چرا با هم اختلاف دارید و مشکل بین شما دو نفر چیست. سعی کنید طوری ماجرا را تعریف کنید که کودک خود را علت به وجود آمدن آن دعوا نداند. سعی کنید جوری برخورد کنید که کودک مجبور به حمایت از یک طرف و مقابله با طرف دیگر نشود.
**در پایان برای فرزندان خود توضیح دهید که این کار شما کار بسیار اشتباه و غلطی بوده است و حرف هایی که در عوا میان شما ردوبدل شده است فقط از روی عصبانیت بوده و هیچ معنی و مفهوم خاصی نداشته است.
**سعی کنید تمام تلاش تان را برای آشتی با همسرتان و حل مشکلات تان با او را جلوی کودک و حتی با کمک او انجام دهید.
** همواره پس از دعوا رفتار طبیعی از خودن نشان دهید و هرگز با هم قهر نکنید.
مشاجره والدین مقابل کودک
آیا جر و بحث کردن والدین در مقابل کودکان، همیشه آسیبزا است؟
مخالفتهای گاه بهگاه «مذاکرات گرم» نامیده میشود و در مذاکره گرم شما با احترام به یکدیگر به حل مسأله میپردازید. درمانگران میگویند مشاهده این نوع از مباحثه و مذاکره بین والدین برای کودکان مفید است. هنگامی که شما مشکلات و اختلاف نظرها را با این شیوه مقابل کودکانتان حل و فصل میکنید کودکان از شما الگوسازی میکنند. اما مشاهده بحثهایی که شما در آنها بارها و بارها یک موضوع را تکرار میکنید و به یکدیگر ناسزا میگویید- یعنی زمانی که بیشتر هدفتان تخلیه خشمتان است تا حل مسأله- هیچ سودی برای کودکانتان نخواهند داشت. اگر شما کسی را بترسانید یا با کسی دعوا کنید، کودکانتان نیز یاد میگیرند همین کار را انجام بدهند و همین اعمال را هنگامی که به نوجوانی برسند یادگرفته و به شما بر میگردانند.
چگونه جر و بحثها را تحت کنترل در بیاوریم؟
به گونهای بحث کنید که گویی همسایههایتان دارند صحبتهای شما را میشنوند؛ یعنی بدون توهین، بدون ناسزا گفتن و بدون بالا بردن صدا.
به صورت فعال از مهارتهای گوش دادن استفاده کنید.
زمانی که همسرتان صحبت میکند ارتباط کامل چشمی برقرار کنید و هیچ کار دیگری انجام ندهید. چشمهایتان را از او برندارید. سر خود را تکان دهید. حال صحبت هر چه میخواهد باشد، مهم نیست (همیشه از این تکنیکهای گوش دادن فعال استفاده کنید).
آنچه را که فرد گفته است تکرار کنید. سعی کنید تا جایی که ممکن است آن را با کلمات مشابه تکرار کنید.
همدردی کنید. اجازه دهید همسرتان بداند که شما احساس بدی که دارد و ناراحتی او را درک میکنید، حتی اگر برای ناراحتیاش شما را مقصر دانسته و سرزنش کرده باشد.
بپرسید: «چیز دیگری هم هست که بخواهی به من بگویی؟» با پرسیدن این سؤال، به زوجتان این شانس را بدهید که احساسات عمیقتر خود را کشف کند و از حالت خصمانه به حالتی، بیطرف و آرامتر انتقال پیدا کند.
افسردگی، نوعی اختلال خلق یا اختلال عاطفی در افراد است. کودک و نوجوان نیز ممکن است، به سبب شدت فشار روحی ناشی از مرگ یکی از اطرافیان (به خصوص والدین)، رفتار عجیب و غیر طبیعی خانواده، خشونت، ناامنی و عدم ثبات خانواده به علت اعتیاد پدر یا مادر، و یا به علت اختلافات خانوادگی و ... به این بیماری مبتلا شود. بعضی از علایم این بیماری عبارت اند از: روحیه غمگین و غیر شاد، عدم احساس لذت و رضایت از فعالیت های روزانه، اختلالات خواب، تغییر اشتها، قصد یا اقدام به خودکشی، خود را ملامت کردن، تغییر رفتار کودک و نوجوان، میل به تنهایی و عدم تعامل با همسالان، احساس ناامیدی، جامعه ستیزی و پرخاشگری و ...
*اغلب افراد جامعه جوانان را انسان هایی مضطرب و نگران تصورمیکنند؛یعنی افرادی با نوسانات عاطفی و هیجانات شدید و ناگهانی. جوانان با بسیاریازبرخوردهای جدید و فشارهای روانی خصوصاً در اوج دوران بلوغ روبه رو هستند و به این دلیل بعضی از آنان دچار مشکلات زیادی می گردند .
بیشتر مردم بنا به برداشت های شخصی،نوسانات عاطفی جوانان را جزئی ازتغییرات عادی و بخشی از دوره بلوغ می دانند .
با وجوداین مشخص گردیده که تمامی این نوسانات عاطفی نمی تواند ناشی از رشد و پیشرفت در دوره بلوغ و نوجوانی باشد . در حقیقت برای بسیاری از جوانان نشانه هایی مانند ناخوشایند بودن زندگی ، نارضایتی ، سردرگمی ، تنهایی و انزوا ، احساس بی ارزش بودن و رفتارهای ضد اجتماعی و … ممکن است و یا می تواند نشانه هایی از افسردگی باشد .
سال ها تصور می شد که کودکان و نوجوانان به افسردگی مبتلا نمی شوند . اما در حال حاضر مشخص و تأکید شده است که جوانان هم مانند دیگر افراد ممکن است به بیماری افسردگی مبتلا گردند .
افسردگی حالتی است که به طور آشکار و مشخص با عواملی مانند : نوع زندگی روزانه ، انواع مشاغل اجتماعی ، عادی بودن زندگی روزمره و خوش و بشاش بودن بستگی دارد . متأسفانه در سی سال گذشته سرعت خودکشی در جوانان سه برابر شده است . از سویی دیگر می توان چنین برداشت نمود که افسردگی جوانان به درمان و برنامه های درمانی به شکل رضایت بخش جواب میدهد . به همین دلیل و برای آگاهی از انجام کمک های ضروری باید پدرها و مادرها،آموزگاران وافراد جامعه را به شناختن بیماری افسردگی در مراحل مختلف زندگی تشویق نمود .
اگر شما نوجوانی را می شناسید و حدس می زنید که از افسردگی رنج می برد، در بهترین موقعیت کمک کردن به او قرار دارید ،اما متأسفانه و در بیشتر مواقع تشخیص این که نوجوانی افسرده است یا خیر مشکل است .
گاهی نوجوانان و جوانان نسبت به روابط خود با دیگران بی احساسهستند و چهره ای غمگین دارند ویااز دیگران مأیوسندو خود را بی یاور می بینند.این را بدانیم که در این حالت ، در ابتدا این گونه جوانان نیاز به فردی دارند که به سخنان آنان گوش دهد نه این که به نصیحت بپردازد. اینیکنوع مهارت است که باید مورد توجه فرد کمک کننده قرار گیرد . در همین راستا باید جوان افسرده را به زندگی کردن تشویق و امیدوار نمود ، زیرا بلافاصله بعد از شروع برنامه های درمانی امکان دارد که جوان افسرده زندگی روشن و امیدوار کننده ای را در پیش روی خود داشته باشد .
تعریف افسردگی :
تقریباً هر فرد و در هر سن و سال ( جوان یا سالمند ) احتمال دارد که به طور موقت احساسیأس و ناامیدی کند.این احساس جزیی از روند زندگی است که ممکن است در برخی از موارد و بدون درمان،برطرف شده و یا بهبود یابد . از سویی دیگر فردی که از بیماری افسردگی رنج می برد نباید انتظار بهبودی خود به خود داشته باشد .بیماری افسردگی می تواند قدرت عمل فرد را به گونه ای مختل سازد که از زندگی کردن بیزار شود و در شدیدترین و بدترین موارد ، افسردگی می تواند منجر به خودکشی گردد . این نکته بسیار مهمی است که به افراد افسرده این اطمینان داده شود که آنها دیوانه نیستند وهیچ گاه نباید از این که افسرده شده اند احساس شرمندگی نمایند. چرا که افسردگی یک بیماری معمولی است و گرفتاری های درمانی ناشی از آن بیشتر از درمان سرماخوردگینیست .
افسردگی در سنین بین ۱۳ تا ۱۹ سالگی
افسردگی می تواند همه افراد را در هر سن و سال و در هر کشور و در هر مرحله از زندگی مبتلا نماید . آن دسته از افرادی که در دوره نوجوانی و جوانی و یا در دوره ای از زندگی شان به بیماری افسردگی مبتلا شده اند آمادگی بیشتری برای افسرده شدن دارند. گرچه در دوره بلوغ و نوجوانی به افسردگی آنان توجه کمتری شده است. بر طبق پژوهش های انجام شده معمولاً افسردگی در سنین بین ۱۵ تا ۱۹ سالگی برای اولین بار تظاهر می نماید . مشخص شده است که در اواخر قرن اخیر افسردگی به طور چشمگیری در جوانان رو به افزایش بوده است . برخی بررسی ها نشان داده است کهبیست درصد دانش آموزان به طور عمیق دچار غم زدگی یا دچار بعضی از انواع دشواری های روانی و یااختلالات روانی می باشند .
دنیایی که ما در آن به سر می بریم و زندگی می کنیم،میزان کشمکش هایش افزایش یافته و بسیاری از جوانان آمادگی برخورد و سازش با اینفشارهای روانی ندارند .
به هر حال در پاسخ به این پرسش که چرا بعضی از نوجوانان و جوانان دچار افسردگی می گردند جواب های ساده ای وجود ندارد . زیرا بروز افسردگی تقریباً و همیشه در رابطه با علل وعوامل متعددی شروع می گردد .
علائم افسردگی در جوانان چیست؟
تشخیص بسیاری از علائم و نشانه های افسردگی در جوانان خصوصاً آنهایی که ممکن است افسردگی پنهان و در نتیجه علائم پنهان داشته باشند کار دشواری است . با وجوداینمی توان نشانه های افسردگی جوانان را مشابه نشانه های افسردگی در دیگر افراد دانست .
به طور عادی افسردگی در جوانان بر روی عواطف ، افکار ، رفتار و رابطه با دیگران تأثیر می گذارد . جوان افسرده و غمگین به نظر می رسد . اغلب قیافه ای درهم و درفکر فرو رفته دارد . از زندگی لذت نمی بردو انگیزه فعالیت در انجامدادنکارهایش را ندارد؛ از اجتماع و رابطه گروهی و خانوادگی دوری می کند؛ در افکارش تغییراتی به وجود می آید که نمی داند درست است یا خیر ، به دلیل افکار واندیشه های منفی که دارد نمی تواند خودش را به درستی بشناسد و در نتیجه آینده خود را مبهم و سردرگم احساس می کند و در مدرسه معمولاً نتایج تحصیلی خوبی ندارد .
اضطراب که اغلب ناشی از احساس خطری نادانسته و ناشناخته است معمولاً در نوجوانان و جوانان همراه افسردگی و به طور یکسان آشکار می گردد . همچنین ممکن است نوعی ترس مبهم ( ترس مرضی ) بروز نماید که در وضعیت های خاصی به سراغ فرد می آید ، مانند ترس از رفتن به مدرسه و …
هنگامی که افسردگی شدت بیشتری می یابد ، احساس بی ارزش بودن ، ناامیدی ، شک و بدبینی ( به این گونه که مورد اذیت و آزار دیگران قرار گرفته است ) به سراغ افراد افسرده می آید . آن گونه که دیده شده است. در بعضی مواقع افسردگی با حالات بی قراری،بیش از حد فعال شدن و رفتارهای ضد اجتماعی خودنمایی می کند و در نوجوانان موجب اختلالات یادگیری ،پرخاشگری و بعضی از رفتارهای مخاطره آمیز میشود.
در بعضی از تحقیقات چنین حدس زده شده که بیست در صد افسردگی در جوانان به شکل حالات افسردگی و سرخوشی تظاهر می نماید که این شکل عواطف ،حالات پراکنده ای دارند . یک روز افسرده ، غمگین ، گیج و مبهوت و یک روز هیجان زده و حتی سرزنده و شاد به نظرمیرسند . همچنین در افسردگی پنهان با شکایت های جسمی-معمولاً شکایت های جسمی با بیماری جسمی که فرد ذکر می کند نمی تواند ارتباط منطقی داشته باشد– از جمله : تغییرات اشتها، پرخوری عصبی و بی اشتهایی عصبی که بیشتر جنبه روانی دارندروبرو هستیم. بی اشتهایی عصبی گاهی به حدی است که فرد هیچ میلی به غذا خوردن ندارد. در بعضی مواقع احساس خستگی به حدی است که مدت ها می خوابد و باز هم کمبود خواب می نماید و معلوم نیست به چه میزان به خواب احتیاج دارد . برعکس بعضی از آنان دچار کم خوابی می شوند و از سردردهای مزمن و دردهای دستگاه گوارش ( معده و روده ) شکایت دارند .
خطر خودکشی
خودکشی در حال حاضر دومین علت مرگ در سنین بین پانزده تابیست سالگی، بعد ازحوادث رانندگیاست . خودکشی در افراد جوان درسی سال اخیر در مرحله سوم قرار گرفته است . بررسی هایی که در مورد خودکشی انجام گرفته نشان داده است که درچهلدرصد دانش آموزان مدارس ، فکر به خودکشی ، به مراتب بیشتر از سایر افراد اجتماع است .
اگر جوانی را می شناسید کهاز خودکشی حرف می زند بهترین کار این است که از او به شدت مراقبت نمایید .
آیا فردی را می شناسید که چنین نشانه هایی را دارد :
· انرژی و تحرک لازم را برای زندگی کردن از دست داده است .
· از کار کناره گیری کرده است .
· غمگین و ناامید است .
· در گفت گوهایش یک نوع سردرگمی احساس میشود .
· از گرفتاری های زندگی شکایت دارد .
· در تحصیل شکست خورده است .
· دچار دشواری های خواب و خوراک است .
· احساس بی ارزشی دارد .
· زندگی کردن برایش اهمیت ندارد .
· احساس گناه می کند.
· به الکل و دارو و … اعتیاد دارد .
· با بزرگ ترها ، دبیران و … مشکل ارتباطی دارد .
· دچار اضطراب وترس است.
· یک نوع کمال گرایی در وی دیده می شود.
· به خودکشی فکر می کند.
توجه داشته باشید این فرد دچار افسردگی است واگر فردی در مورد خودکشی صحبت می کند به احتمال قوی ممکن است به خودکشی دست بزند .
علاوه بر این که به شما توصیه می شود مراقب وی باشید، هر چه سریع تر وی را به یک متخصص یا پزشک یا مشاور معرفی نمایید . این افراد می توانند به وی کمک زیادی نموده و حتی وی را از اقدام به خودکشی منصرف نمایند .
دقت نمایید که آرامش و برخورد ملایم توأم با اعتماد به نفس شما،به فرد کمک زیادی می تواند بکند. کارشناسان به این نتیجه رسیده اند که جوانان بیشتر در معرض خطر قرار دارند . بسیاری از جوانان در یک زمان کوتاه بعد از یأس و ناامیدی ، قطع رابطه با دیگران و شکست در درس و تحصیل و اجتماع و درگیری با پدر و مادر و بزرگترها ممکن است دست به خودکشی بزنند و اکثر جوانانی که دست به خودکشی می زنند از الکل نیز استفاده می کنند . خوشبختانه از زمانی کهعلائم افسردگی مشخص گردیده و احتمال انجام خودکشی می رود(و در حال حاضر در بسیاری از مدارس و دبیرستان ها با شناختی که پیدا شده است و با انجام بعضی روش ها و حتی در اجتماعاتی که برگزار می گردد) به افرادی که در معرض خطر قراردارند کمک های لازمداده می شود .*
راه های درمان افسردگی:
1. والدین درمانی: والدین درمانی بهترین راه برای خارج کردن کودک از شرایط استرسزا است. روابط بین فردی سالم در خانواده میتواند در تشخیص بموقع علائم افسردگی در نوجوانان مفید باشد. والدینی که نمیتوانند در این دوره حساس با نوجوانان خود ارتباط برقرار کنند، فرزندان خود را که از بیان ترسها و نگرانیهای خود هراس دارند، گریزان میکنند. این کار باعث میشود آنها به جوانانی افسرده تبدیل شوند. همچنین فشار والدین برای سرآمد و بهترین بودن در دروس و در مقابل بی اعتنایی کامل نسبت به دیگر فعالیتهای فوق برنامه مورد علاقه نوجوان می تواند موجب این بیماری شده یا بر آن بیفزاید.
در مقابل، آن دسته از والدین که با هوشیاری برای نوجوانانشان وقت و انرژی میگذارند و در صورت لزوم مبالغی را هزینه میکنند میتوانند به نوجوان خود کمک کنند تا آینده خود را بسازد و بسرعت بر نگرانیهای دوره نوجوانی غلبه کند. حمایت از نوجوانان در طول این سفر گذار از کودکی به جوانی بسیار آسانتر است تا این که بعدها برای بازگرداندن سلامت روانی او به دردسر بیفتند.
بر این اساس باید به فرزندان خود کمک کنیم تا غرور خود را بازسازی کنند. موفقیتهای آنان در عرصههای مختلف را که ممکن است یک هنر، ورزش یا مطالعات درسی و غیره باشد، تشویق کنیم. از پیشداوری و پیشبینی بیموقع خودداری کنیم. اجازه دهیم نوجوان گامهای طبیعی خود را در مسیر رشد بردارد و او را با انتظارات خود یا ایجاد دیگر مسئولیتهای خانوادگی به زحمت نیندازیم.
به گفت وگو با آنان اهمیت داده و با آنها در مورد موضوعاتی نظیر انتخاب یک برنامه روزمره، دوست یابی، مسائلی نظیر سیگار کشیدن، مواد مخدر و مسائل جنسی تا حدی که امکان دارد و میتواند برای آنها مفید باشد، صحبت کنیم.
از این راه تا حد زیادی می توان به مشکلات روحی و روانی کودک پی برد تا بتوانیم رفتار مناسبی در مقابل آنها داشته باشیم. اگر او را دچار افسردگی یافتیم باید ببینیم چه چیزهایی میتواند باعث افسردگی شده باشد. شاید لازم است بعضی از رفتار خود را صحیح کنیم. بیشتر عواملی که باعث ایجاد افسردگی در نوجوانان میشوند، قبل از این که نیازی به یک روان درمان و روانشناس باشد، در خانه قابل برطرف شدن هستند.
2. مشاوره درمانی: مربی یا فرد دلسوز و آگاهی که نوجوان بتواند براحتی با او درد دل کند، مورد مناسبی است برای این که او احساسات سرکوب شده خود را تخلیه کند.
3. خانواده درمانی: متخصص خانواده درمانی نه تنها نوجوان افسرده ، بلکه تمام خانواده را زیر نظر می گیرد. همان طور که قبلاً گفتیم ، توجه به خانواده به این دلیل نیست که « علت » گرفتاری نوجوان، خانواده اوست، بلکه به این دلیل است که در حقیقت خانواده محیطی گروهی است و هیچ فردی از دیگر افراد جدا نیست. کودکان افسرده اغلب به خانواده هایی تعلق دارند که میزان بالایی از مصیبت در آن ها وجود دارد و معمولا در برقراری روابط اجتماعی مشکلاتی دارند . هر دوی این ویژگی ها می توانند موجب افزایش میزان رویدادهای حاد زندگی شوند.[4]
دید متخصص خانواده درمانی این است که کودکی که مشکل دارد، در حقیقت مشکلات خانواده را عرضه می دارد. متخصص خانواده درمانی با درک روابط بین افراد خانواده و واکنش های آنها نسبت به یکدیگر و تصحیح و تغییر این روابط، سعی در حل مشکل آنان می کند.[5]
3. روان درمانی: روان درمانی، شیوه ای درمانی است که به وسیله روان پزشکان و روان شناسان جهت کمک به مشکلات مختلف روان شناختی در افراد، مورد استفاده قرار می گیرد . این شیوه مستلزم آن است که فرد، در مورد مشکلاتی که با آنها مواجه است، به شکل رو در رو با درمانگر (روان درمانی فردی) یا در یک گروه کوچک با یک یا دو روان درمانگر روان درمانی گروهی) صحبت می کنند.[6]
4. درمان های جسمی :درمان های جسمی در افسردگی کودکان و نوجوانان، نسبت به درمان هایی که تا کنون ذکر شد، اهمیت کمتری دارند، ولی گاهی این نوع درمان موثر است و در مواردی نادر ، مهم ترین وسیله درمان است .هر گاه گرفتاری کودک یا نوجوان شدید باشد و به درمان های گفت و گویی روان شناسی جواب ندهد، احتمالا تجویز دارو توسط پزشک (که در این مرحله اغلب روان پزشک کودک یا نوجوان است)، در نظر گرفته می شود.
5. ورزش درمانی: اگر کودکان یا نوجوانان، مرتبا ورزش کنند و وضعیت جسمی خود را در حالت طبیعی و خوب نگه دارند، نسبت به زمانی که از نظر جسمی وضعیت خوبی نداشته اند، کمتر مضطرب و افسرده خواهند بود . روان شناسان دو گروه افراد را با هم مقایسه کرده اند : گروه اول ورزش های سخت و گروه دوم ورزش های سبک انجام می دادند . اضطراب افراد گروه اول آشکار از اضطراب افراد گروه دوم کمتر بود . ورزش آثار منفی استرس را به شیوه های مختلفی کاهش می دهد . در درجه اول هورمون های وارد شده در جریان خون به هنگام استرس را مصرف و خطر آنها را در اثر گذاشتن بر دستگاه ایمنی بدن کاهش می دهند . در درجه دوم تنش متراکم در ماهیچه ها را آزاد می سازد . و بالاخره نیرو و قدرت بدنی را افزایش داده، مقاومت دستگاه قلبی عروقی را زیادتر می کند . آمادگی جسمی مطلوب و فعالیت های بدنی، بهترین وسیله برای مقابله و پیشگیری از بروز افسردگی و دیگر اختلالات روانی است . ورزش در فضای باز، بر افسردگی تاثیر قابل ملاحظه ای دارد.
اینکه به بچه ها بدهیم به حرف های ما گوش کنند کا ردشواری به نظر می آید مثل یک مبارزه سخت و پایان ناپذیر اما به نظر مایکل بربا روانشناس کودکان دلایلی وجود دارد که بچه ها به حرف والدین گوش نمی کنند. او در اینجا 10 دلیل را مورد بررسی قرار می دهد که می توانند مهمترین علت های گوش نکردن بچه ها به حرف والدین باشد.
بچه حرف گوش نکن را چگونه تربیت کنیم؟
1. شما الگوی خوبی نبودید:
شما باید الگوی خوبی در زمینه گوش کردن باشید. به او نشان دهید که شنونده خوبی هستید. مهم نیست او در چه سنی قرار دارد، باید ببیند که شما در گفت و گو با دیگران چگونه رفتار می کنید و چگونه به دیگران گوش می دهید.
وقتی با شما صحبت می کند مستقیم به او نگاه کنید. وقتی حرف می زند به صفحه تلویزیون یا کامپیوتر خیره نشوید. به او نشان دهید که به حرف هایش توجه می کنید و اهمیت می دهید. توجه داشته باشید که بچه ها تقلید کننده های خوبی هستند هر جور که با آنها رفتار شود رفتار می کنند و بدانید که دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
2. جملات شما با کلماتی مثل اگر، تو، چرا شروع می شود
وقتی جمله را با این سه کلمه شروع می کنید در واقع کودک تمایلی به شنیدن ندارد و از شما رویگردان می شود به این علت که:
اگر: گاهی می تواند یک کلمه تهدیدآمیز باشد و او را بترساند و بچه ها همیشه از ترس فرار می کنند مثلا: اگر به حرفم گوش نکنی ...
تو: با گفتن کلمه تو، کودک احساس می کند که از سوی شما مورد حمله قرار گرفته و شخصیتش مورد تهدید قرار می گیرد، به خصوص وقتی کلمات اغراق آمیز در مورد رفتارش به کار ببرید مثلا: تو هیچ وقت به حرف های من گوش نمی دهی!
چرا: با این کلمه از کودک خود می خواهید که چیزی را توضیح دهد، کاری که معمولا بچه ها قادر به انجامش نیستند مثلا: چرا به من گوش نمی کنی؟
دکتر بربا توصیه می کند که جملات خود را با این سه کلمه شروع نکنید تا بچه ها از شما گریزان نباشند.
3. بدون اینکه توجه آنها را جلب کنید شروع به صحبت کردن می کنید
گاهی بچه به شما گوش نمی کند یا به حرف های شما توجهی نشان نمی دهد، چون توجهش جلب نشده یا تمرکز ندارد. وقتی می خواهید با او صحبت کنید ابتدا مطمئن شوید که توجه او را جلب کرده اید. به خصوص در مورد بچه هایی که به راحتی تمرکز خود را از دست می دهند. دکتر بربا برای جلب توجه کودک چند راه توصیه می کند که عبارتند از:
- در مقابل بچه بنشینید و به صورت و چشم های او نگاه کنید.
- با مهربانی و به آرامی صورت او را بالا نگه دارید که به چشمان شما نگاه کند.
- در ابتدای صحبت کردن از جملاتی نظیر این استفاده کنید: لطفا به من گوش کن.
- هر وقت به چشمان شما نگاه کرد، صحبت را شروع کنید. در طول صحبت می توانید با مهربانی دستان او را بگیرید یا دست روی شانه هایش بگذارید تا توجه او به شما باشد.
4. به فریاد کشیدن و جیغ زدن متوسل می شوید
اکثر والدین وقتی می بینند بچه به حرف آنها گوش نمی کند فریاد می کشند. دکتر بربا می گوید این کار را بدتر می کند. او توصیه می کند که والدین آرام تر و مهربانانه تر صحبت کنند. نجوا کردن یک درخواست، نتیجه مثبت تری دارد تا اینکه صدا را بلندتر کنیم.
وقتی پدر و مادر با تُن و آهنگ صدای مهربانانه و آرام تری صحبت می کنند بچه ناخودآگاه بیشتر تمایل پیدا می کند که گوش دهد.
5. زیاد صحبت می کنید
شما می توانید در مدت 10 ثانیه چیزی را به کودک خود بگویید یا حتی کمتر از آن در واقع زیاد صحبت کردن، هم وقت تلف کردن است و هم اینکه توجه و تمرکز بچه در یک گفت و گوی طولانی کمتر می شود.خوب است که خواسته خود را صریح و کوتاه بیان کنید. مثلا: سارا! لطفا قبل از بیرون رفتن اسباب بازی ها را جمع کن. یا؛ قبل از تماشای تلویزیون اول تکالیف مدرسه را انجام بده.
6. به جای حرف زدن از او سوال می پرسید
اگر می خواهید بچه از قوانین خانه و خانواده شما اطاعت کند لطفا درخواست خود را صریح و بدون سوالی کردن آن به کار ببرید.
مثلا به جای اینکه بگویید: می خواهی حمام کنی؟ بگویید: الان وقت حمام کردن است، لطفا برو حمام.
7. زمان و وقت صحبت کردن شما مناسب نیست
یعنی این که بچه در حال انجام دادن تکالیفش است و روی آنها تمرکز کرده آن وقت شما می خواهید تمرکزش را بر هم زده و او را آماده کنید که به حرف شما گوش کند. مناسبتر این است که شما از قبل به او بگویید که می خواهید ظرف چند دقیقه دیگر با او صحبت کنید و در مواقعی که کار ارزشمندی مثل کتاب خواندن یا انجام تکالیف مدرسه را انجام می دهد مزاحمش نشوید. مثلا می توانید بگویید: سارا! چند دقیقه دیگر می خواهم با تو حرف بزنم.
8. نتیجه و پیامد کارش را مشخص نمی کنید
اگر مطمئن هستید که بچه درخواست شما را شنیده اما هنوز می خواهد آن را نادیده بگیرد لازم است در چنین مواقعی پیامد کارش را برایش توضیح دهید. مثلا شما می توانید درخواست خود را با نتیجه و پیامدش همراه کنید.
مثلا: می دانم می خواهی بروی بیرون بازی کنی اما اول باید غذایت را تمام کنی.
اگر همچنان به بیرون رفتن اصرار کرد بدون اینکه به حرف شما گوش کند، می توانید بگویید: متاسفم تو کل غذایت را هنوز نخوردی.
بنابراین این اصرار شما به او نشان می دهد که از او انتظار دارید به حرفتان گوش کند. این تعیین نتیجه و انتظار اطاعت کردن یعنی اینکه از بچه انتظار می رود ابتدا گوش کند و درخواستش را چند بار تکرار نکند چون شما روی خواسته خود تاکید دارید و اگر اطاعت نکند پیامد کارش را می بیند.
9. رابطه حل نشدنی با فرزند خود دارید
اگر شما تکنیک های قبلی را به کار بردید و نحوه گفت و گو و ارتباط خود را بهتر کردید اما متوجه شدید که بچه هنوز به حرف شما گوش نمی کند باید بدانید که ممکن است با گذشت زمان بدتر شود و سوالاتی از قبیل آنچه که در زیر آمده به ذهن شما خطور می کند و ذهنتان را مشغول می کند.
- آیا او می تواند انتخاب کند که به شما گوش نکند؟
- آیا او می تواند از شما رویگردان شود و تلاش شما برای جلب توجه او بی نتیجه شود؟
- آیا او می تواند به شما بی احترامی کند چون احساس می کند شما اختیار او را ندارید؟
بچه ها نیاز دارند که عمیقا احساس کنند مورد تحسین، توجه و تایید هستند، به خصوص از سوی والدینشان. بنابراین اطاعت کردن و احترام گذاشتن آنها ریشه در نحوه برخورد والدین دارد.
10. شرایط پزشکی او را بررسی نمی کنید
اگر مشکلات گوش کردن بچه تکرار می شود بهتر و عاقلانه این است که با پزشک متخصص صحبت کنید شاید مشکل بچه در شنوایی باشد یا مشکلات دیگر.
نکته آخر اینکه ابتدا خود ما سعی کنیم مهارت های گفت و گو و گوش کردن را یاد بگیریم و سپس آن را به فرزندان خود آموزش دهیم؛ زیرا مهارت ارتباط برقرار کردن از مهارت های مهم برای زندگی در اجتماع و کنار دیگران بودن است.
به توصیه دکتر بربا باید مهارت های ارتباط برقرار کردن و شنونده خوب بودن را از همان سال های اولیه کودکی به فرزندانمان آموزش دهیم زیرا زمان می برد تا عادت های بد جای خود را به عادت های خوب و درست بدهند. بنابراین از آموزش این مهارت ها به کودکان یک لحظه هم غفلت نکنید. مطمئن باشید به خاطر آن وقتی بزرگتر شدند از شما تشکر می کنند.
نچه در ادامه میآید، پنج توصیهی ارزشمند از کتاب مذکور دربارهی رفتار با کودک حرف گوش نکن است.
۱. به فرزندتان بگویید از او چه میخواهید
۲. دستورالعملهای واضح و دقیق بدهید
۳. درخواست را به سرگرمی تبدیل کنید
۴. همدلی کنید
روحیه ی استقلال طلبی را می توان در کودکان از همان ابتدا شکل داد و تقویت کرد. اما باید توجه داشت که فرزندِ شما تا یک سالگی نیاز جدی به شما دارد تا دوران دلبستگی را به خوبی بگذراند؛ اما از آن پس، با راهکارهای ذیل علاوه بر اینکه از محبت های بی دریغ و حمایت شما بهره مند می شود، می توانید از وابستگی او بکاهید و بر استقلالش بیفزایید:
1-جداسازی برای خواب:
12 تا 18 ماهگی مناسب ترین سن جداسازی کودک برای خواب است، اتاق مستقل روحیه ی استقلال را در او ایجاد می کند. البته اگر هم امکان در اختیار قرار دادن اتاق جداگانه را ندارید می توانید قسمتی از اتاق خواب را به کودکتان اختصاص دهید و این کار را می توانید با پارتیشن بندی به صورت زیبایی انجام دهید.
نکته ای که والدین باید در نظر داشته باشند، این است که 3 اتفاق مهمی که می تواند وابستگی کودک به مادر را کم تر کند شامل: جداسازی خواب کودک ، از شیر گرفتن او و از پوشک گرفتن اوست، هر کدام از این مراحل برای کودک و مادر ایجاد فشار خواهد کرد؛ برای اینکه این مراحل را به خوبی پشت سر بگذاریم باید توجه داشته باشیم تا بعضی از رخدادها و رویدادها در مراحل تربیتی نکات مهمی دارد که همزمانی این امور با یکدیگر ممکن است آسیب هایی به کودک بزند و از آنجاییکه فشار بیشتری را به او تحمیل خواهد کرد ممکن است نتیجه ی مطلوب را ندهد و باعث شود تا دیرتر به این امر دست یابیم.
اگر مطالب مربوط به این سه مرحله را قبلا مطالعه نکرده اید در آخر مقاله لینک مربوط به آنها قرار داده شده است.
2- واگذاری امور شخصی :
کودک از 2 سالگی به بعد مایل است کارهای شخصی اش (غذا خوردن، لباس پوشیدن، به پا کردن کفش و...) را خود انجام دهد . حتی این میل گاهی در کودکان 6 ماهه هم دیده می شود که دست مادر را کنار می زند تا خود شیشه ی شیر را بگیرد؛ پس به این میل فطری اش توجه و از آن استفاده کنید.
برای انجام امور شخصی کودک، زمان ویژه ای را در نظر بگیرید تا او را به هنگام رفتن به مهمانی در تنگنا قرار ندهید و دستپاچه نکنید. در صورت ضرورت می توانید از او بخواهید تا برخی کارها (کشیدن زیپ شلوار، بستن دکمه های پیراهن، بستن بند کفش و...) را داخل خودرو انجام دهد.
3- بازی:
بازی هایی از قبیل خاله بازی یا خانه بازی می تواند استقلال او را تقویت کند ، زیرا در قالب بازی، زندگی مستقلانه را تمرین می کند.
چند توصیه:
-از مراقبت شدید کودک خود بپرهیزید.
-در ناسازگاری های او با خواهر و برادرش دخالت نکنید.
-مو، بلوز و یقه ی او را صاف نکنید.
-اگر کسی از فرزند شما مطلبی را می پرسد، به جای او پاسخ ندهید.
این امور استقلال کودک را به خطر می اندازد.
استقلال در کودکان دبستانی
برای ایجاد روحیه ی استقلال در کودکان دبستانی خود ، از راهکارهای زیر استفاده کنید:
1-برنامه ریزی درسی:
با نظر خودش ، برنامه ی درسی را تنظیم کنید تا بر اساس آن ، امور مربوط به مدرسه را انجام دهد و مجبور نباشید دائم در این مساله دخالت کنید و او را متکی به خودتان بار آوردید. در هنگام برنامه ریزی علاقمندی های کودک را در نظر بگیرید. مثلا اگر دوست دارد برنامه کودک ببیند، آن را هم در برنامه ی خود منظور کند و همچنین زمانی را برای بازی ، غذا خوردن و بقیه ی امورِ او در نظر بگیرید و در تمام مراحل با کودک خود مشورت کنید. ساعتی را به او هدیه بدهید که بوسیله ی آن زمان درس خواندن و کارهایش را تنظیم کند، مثلا به او یاد دهید که ساعت را کوک کند و در برنامه های خود آن را به کار ببرد.
2- رفت و آمد به مدرسه:
در صورت امکان (نزدیکی راه، امنیت خیابان، دوستان خوب و...) اجازه دهید خودش به مدرسه برود و از همراهی او بپرهیزید.
3- اردوها:
در صورت اطمینان از مراقبت مربیان در اردوها، او را از رفتن به اردو منع نکنید. با توجه به انجام امور شخصی در اردو، استقلال او تقویت خواهد شد.
4- جمع همسالان:
با فرض داشتن همسالان خوب، اجازه دهید زمانی را با آنان باشد . حتی می تواند گاهی شب را نیز در منزل دوستان خوب و نزدیکان قابل اعتماد بماند. (البته توجه به این امر ضروری به نظر می رسد که اگر از نوعِ تربیت و اعتقادات کسانی که کودک می خواهد بدون حضور شما در کنارشان باشد اطلاعی ندارید و یا آن را مغایر با خود می بینید، این کار نه تنها به سود کودک نخواهد بود بلکه قطعا زیان هایی را نیز به او وارد خواهد کرد.)
5- خرید وسایل شخصی:
فرزند شما در سنی است که می تواند برخی از وسایل مورد نیاز خود (لوازم التحریر، جوراب، وسایل زینتی اتاق خود و...) را خود و بدون حضور شما بخرد. این عمل در استقلال او بسیار موثر است.
6- اعطای حق انتخاب:
به او اجازه دهید انتخابگر باشد. شما می توانید در مسائل گوناگون زندگی، چند گزینه ی خوب را در اختیارش قرار دهید تا یکی را برگزیند. مثلا به جای اینکه به او بگویید: «برو حمام» می توانید بگویید: «الان حمام می روی یا بعد از دیدنِ برنامه کودک؟»
چند توصیه:
-در حضور او درباره اش با دیگران سخن نگویید. این رفتار باعث می شود خود را بنده ی زرخرید شما بداند.
-وقتی از شما درباره ی مساله ای نظر می خواهد، بی درنگ نظر ندهید. ابتدا بگویید: نظر خودت چیه؟ اگر نظر خوبی داشت، بگویید نظرِ من هم همین است و اگر نظر مناسبی نداشت، نظر دهید؛ ولی نظر او را هم به طور کامل رد نکنید.
-وقنی نظری می دهد (به ویژه در جمع) هرگز با جمله هایی از قبیل این که «کسی نظر تو را نخواست» یا «این مطلب به بچه ها مربوط نمی شود» و ... او را خجالت زده نکنید.
-هنگامیکه که از مدرسه، اردو، منزل نزدیکان یا برنامه ای تفریحی برمی گردد، او را سوال پیچ نکنید که آیا خوش گذشت؛ مربیان چه کسانی بودند؛ چه کارهایی انجام دادید و... فقط کافیست به او خسته نباشید بگویید (در صورتیکه خودش مایل بود درباره ی برنامه هایش سخن بگوید، با علاقمندی به سخنانش گوش فرا دهید و این را هم در نظر داشته باشید اگر با کودک خود رابطه ی دوستانه داشته باشید و او احساس نکند که شما به او اعتماد ندارید ، خودش با علاقمندیِ زیاد مایل است تا اتفاقاتی که برایش افتاده است را در تمام مراحل زندگی با شما در میان بگذارد و شما هم با میل و رغبتی که به این امر نشان می دهید، شور و اشتیاق او برای تعریف کردن را بیشتر خواهید کرد. توجه داشته باشید هنگام گوش دادن به سخنانش دست از کار بکشید و اگر تلویزیون روشن است آن را خاموش کنید و به چهره ی او نگاه کنید و احساسات و عواطف او را مهم بشمارید)
استقلال در کودکان زیر 7 سال
روحیه ی استقلال طلبی را می توان در کودکان از همان ابتدا شکل داد و تقویت کرد. اما باید توجه داشت که فرزندِ شما تا یک سالگی نیاز جدی به شما دارد تا دوران دلبستگی را به خوبی بگذراند؛ اما از آن پس، با راهکارهای ذیل علاوه بر اینکه از محبت های بی دریغ و حمایت شما بهره مند می شود، می توانید از وابستگی او بکاهید و بر استقلالش بیفزایید:
1-جداسازی برای خواب:
12 تا 18 ماهگی مناسب ترین سن جداسازی کودک برای خواب است، اتاق مستقل روحیه ی استقلال را در او ایجاد می کند. البته اگر هم امکان در اختیار قرار دادن اتاق جداگانه را ندارید می توانید قسمتی از اتاق خواب را به کودکتان اختصاص دهید و این کار را می توانید با پارتیشن بندی به صورت زیبایی انجام دهید.
نکته ای که والدین باید در نظر داشته باشند، این است که 3 اتفاق مهمی که می تواند وابستگی کودک به مادر را کم تر کند شامل: جداسازی خواب کودک ، از شیر گرفتن او و از پوشک گرفتن اوست، هر کدام از این مراحل برای کودک و مادر ایجاد فشار خواهد کرد؛ برای اینکه این مراحل را به خوبی پشت سر بگذاریم باید توجه داشته باشیم تا بعضی از رخدادها و رویدادها در مراحل تربیتی نکات مهمی دارد که همزمانی این امور با یکدیگر ممکن است آسیب هایی به کودک بزند و از آنجاییکه فشار بیشتری را به او تحمیل خواهد کرد ممکن است نتیجه ی مطلوب را ندهد و باعث شود تا دیرتر به این امر دست یابیم.
اگر مطالب مربوط به این سه مرحله را قبلا مطالعه نکرده اید در آخر مقاله لینک مربوط به آنها قرار داده شده است.
2- واگذاری امور شخصی :
کودک از 2 سالگی به بعد مایل است کارهای شخصی اش (غذا خوردن، لباس پوشیدن، به پا کردن کفش و...) را خود انجام دهد . حتی این میل گاهی در کودکان 6 ماهه هم دیده می شود که دست مادر را کنار می زند تا خود شیشه ی شیر را بگیرد؛ پس به این میل فطری اش توجه و از آن استفاده کنید.
برای انجام امور شخصی کودک، زمان ویژه ای را در نظر بگیرید تا او را به هنگام رفتن به مهمانی در تنگنا قرار ندهید و دستپاچه نکنید. در صورت ضرورت می توانید از او بخواهید تا برخی کارها (کشیدن زیپ شلوار، بستن دکمه های پیراهن، بستن بند کفش و...) را داخل خودرو انجام دهد.
آخر این مقاله، مطلبی با عنوانِ «لذت اولین گام های زندگی کودک» لینک شده است که هم آن مطلب و هم نظرات مامانای فهیمِ مدرسه ، بسیار قابل تامل و آموزنده خواهد بود.
3- بازی:
بازی هایی از قبیل خاله بازی یا خانه بازی می تواند استقلال او را تقویت کند ، زیرا در قالب بازی، زندگی مستقلانه را تمرین می کند.
چند توصیه:
-از مراقبت شدید کودک خود بپرهیزید.
-در ناسازگاری های او با خواهر و برادرش دخالت نکنید.
-مو، بلوز و یقه ی او را صاف نکنید.
-اگر کسی از فرزند شما مطلبی را می پرسد، به جای او پاسخ ندهید.
این امور استقلال کودک را به خطر می اندازد.
استقلال در کودکان دبستانی
برای ایجاد روحیه ی استقلال در کودکان دبستانی خود ، از راهکارهای زیر استفاده کنید:
1-برنامه ریزی درسی:
با نظر خودش ، برنامه ی درسی را تنظیم کنید تا بر اساس آن ، امور مربوط به مدرسه را انجام دهد و مجبور نباشید دائم در این مساله دخالت کنید و او را متکی به خودتان بار آوردید. در هنگام برنامه ریزی علاقمندی های کودک را در نظر بگیرید. مثلا اگر دوست دارد برنامه کودک ببیند، آن را هم در برنامه ی خود منظور کند و همچنین زمانی را برای بازی ، غذا خوردن و بقیه ی امورِ او در نظر بگیرید و در تمام مراحل با کودک خود مشورت کنید. ساعتی را به او هدیه بدهید که بوسیله ی آن زمان درس خواندن و کارهایش را تنظیم کند، مثلا به او یاد دهید که ساعت را کوک کند و در برنامه های خود آن را به کار ببرد.
2- رفت و آمد به مدرسه:
در صورت امکان (نزدیکی راه، امنیت خیابان، دوستان خوب و...) اجازه دهید خودش به مدرسه برود و از همراهی او بپرهیزید.
3- اردوها:
در صورت اطمینان از مراقبت مربیان در اردوها، او را از رفتن به اردو منع نکنید. با توجه به انجام امور شخصی در اردو، استقلال او تقویت خواهد شد.
4- جمع همسالان:
با فرض داشتن همسالان خوب، اجازه دهید زمانی را با آنان باشد . حتی می تواند گاهی شب را نیز در منزل دوستان خوب و نزدیکان قابل اعتماد بماند. (البته توجه به این امر ضروری به نظر می رسد که اگر از نوعِ تربیت و اعتقادات کسانی که کودک می خواهد بدون حضور شما در کنارشان باشد اطلاعی ندارید و یا آن را مغایر با خود می بینید، این کار نه تنها به سود کودک نخواهد بود بلکه قطعا زیان هایی را نیز به او وارد خواهد کرد.)
5- خرید وسایل شخصی:
فرزند شما در سنی است که می تواند برخی از وسایل مورد نیاز خود (لوازم التحریر، جوراب، وسایل زینتی اتاق خود و...) را خود و بدون حضور شما بخرد. این عمل در استقلال او بسیار موثر است.
6- اعطای حق انتخاب:
به او اجازه دهید انتخابگر باشد. شما می توانید در مسائل گوناگون زندگی، چند گزینه ی خوب را در اختیارش قرار دهید تا یکی را برگزیند. مثلا به جای اینکه به او بگویید: «برو حمام» می توانید بگویید: «الان حمام می روی یا بعد از دیدنِ برنامه کودک؟»
چند توصیه:
-در حضور او درباره اش با دیگران سخن نگویید. این رفتار باعث می شود خود را بنده ی زرخرید شما بداند.
-وقتی از شما درباره ی مساله ای نظر می خواهد، بی درنگ نظر ندهید. ابتدا بگویید: نظر خودت چیه؟ اگر نظر خوبی داشت، بگویید نظرِ من هم همین است و اگر نظر مناسبی نداشت، نظر دهید؛ ولی نظر او را هم به طور کامل رد نکنید.
-وقنی نظری می دهد (به ویژه در جمع) هرگز با جمله هایی از قبیل این که «کسی نظر تو را نخواست» یا «این مطلب به بچه ها مربوط نمی شود» و ... او را خجالت زده نکنید.
-هنگامیکه که از مدرسه، اردو، منزل نزدیکان یا برنامه ای تفریحی برمی گردد، او را سوال پیچ نکنید که آیا خوش گذشت؛ مربیان چه کسانی بودند؛ چه کارهایی انجام دادید و... فقط کافیست به او خسته نباشید بگویید (در صورتیکه خودش مایل بود درباره ی برنامه هایش سخن بگوید، با علاقمندی به سخنانش گوش فرا دهید و این را هم در نظر داشته باشید اگر با کودک خود رابطه ی دوستانه داشته باشید و او احساس نکند که شما به او اعتماد ندارید ، خودش با علاقمندیِ زیاد مایل است تا اتفاقاتی که برایش افتاده است را در تمام مراحل زندگی با شما در میان بگذارد و شما هم با میل و رغبتی که به این امر نشان می دهید، شور و اشتیاق او برای تعریف کردن را بیشتر خواهید کرد. توجه داشته باشید هنگام گوش دادن به سخنانش دست از کار بکشید و اگر تلویزیون روشن است آن را خاموش کنید و به چهره ی او نگاه کنید و احساسات و عواطف او را مهم بشمارید)
یکی از راه های از شیر گرفتن کودک، زمانی که محدودیتی برای شیر خوردن کودک وجود ندارد این است که به کودک اجازه دهید خودش درباره زمان قطع شیر مادر تصمیم بگیرد به این ترتیب که نه به او شیر تعارف کنید و نه مانع شیر خوردنش شوید. بدین ترتیب کودک شما تنها زمانهایی که نیاز جسمی و عاطفی زیادی به شیر مادر دارد از آن استفاده خواهد کرد. این روش اگر چه خیلی کند است اما اگر مادر با کودک ارتباط زیادی داشته باشد و کودک را تشویق کند و همچنین او را با غذاهای دیگر سیر کند، کودک خود به خود از راه های دیگر نیاز جسمی و عاطفی خود را برطرف می کند و کم کم بدون هیچ درد سری شیر مادر را رها می کند. با این حال ممکن است مجبور شوید کودک را با روشهای دیگری از شیر بگیرید بنابر این به توصیه ها در ادامه مطلب توجه کنید.
روشهای سنتی از شیر گرفتن
طعم نا خوشایند به جای شیر مادر: یکی از روشهای معمول برای از شیر گرفتن کودک، استفاده از داروهای گیاهی تلخ است. مادر قبل از اقدام به شیر دادن، موضع شیردهی را با داروی تلخ گیاهی نظیر صبرزرد، کلپوره و... آغشته کرده، به محض اینکه کودک شروع به شیر خوردن می کند، به جای طعم شیرین شیر، دهانش تلخ و از شیر خوردن منصرف می شود. از جمله آثار نامطلوب این روش آن است که گیاهان دارویی مصارف درمانی خاص خود را دارند و هر دارو در جهت درمان یک بیماری به کار می رود. به عنوان مثال صبرزرد جزو داروهای مسهل است و در صورت مصرف زیاد ممکن است کودک را دچار اسهال کند. مصرف بیش از اندازه کلپوره نیز به ویژه برای کودکان حالت مسموم کننده دارد.
* در مواقعی نیز مادر با زخمی یا بد نما جلوه دادن سینه، حس ترحم کودک را بر می انگیزد. در نتیجه شیرخوار برای اینکه مادرش احساس ناراحتی نکند شیر نمی خورد. از جمله معایب این روش نیز می توان به آثاری که این کار می تواند بر روح کودک بگذارد، اشاره کرد. در این حالت کودک قلباً برای مادر متأسف می شود. گاهی هم ممکن است کودک از این وضعیت بترسد و مشکلی بر مشکلات بیفزاید.ضمن آنکه بعد از رفع مانع، کودک مجدداً جهت خوردن شیر اقدام می کند و بعد از آن، حرفهای مادر را دروغ می پندارد و برای حرف او ارزش قایل نمی شود.
روش تدریجی اما قاطع :
روش تدریجی اما قاطع ، برای از شیر گرفتن کودک موفق ترین روش است . برای کودک 6 ماهه اجرای برنامه شیردهی هر چهار ساعت یک بار مناسب است . ضمن اینکه می توان به تدریج غذای کمکی را در تغذیه کودک وارد کرد . با اعمال این روش مادر می تواند برنامه ریزی غذایی برای کودک داشته باشد در نتیجه با اعتماد به نفس در پیشرفت و پیش بینی مسایل به پیش برود . شروع به دادن مایعات در لیوان مخصوص کودک و یا با قاشق ، بغل کردن عروسک ، خرس کوچولو یا قطعات پارچه ای دیگر جانشین خوبی برای دلبستگی کودک به شیر مادر شمرده می شود .
وقتی فواصل شیردهی مشخص شد مادر می تواند حذف تدریجی وعده های شیر را شروع کند . حق انتخاب با مادر است . بعضی ها ابتدا حذف شبانه را در نظر می گیرند ، برخی ترجیح می دهند ، شیر دادن وقت ناهار را اول قطع کنند . چون اطمینان دارند کودک به جای شیر ، غذای کافی برای خوردن دارد . اما اغلب بهتر است مادر بعد از خوردن یک غذای سفت ، یعنی زمانی که کودک سیر است به او شیر بدهد .
این مسأله مهم است که وقتی یک نوبت شیر دادن حذف شد مجدداً در لحظه های بی تابی کودک برقرار نشود . ممکن است کودک با صدای بلند اعتراض خود را بیان کند ولی مادر باید هدف نهایی خود را به خاطر داشته باشد چون هر گونه تردید موجب تشدید تقاضاهای کودک می شود . وقتی مادر تصمیم خود را گرفت ، قاطعیت تصمیم او ، به کودک انتقال می یابد . تغذیه قبل از خواب و یا هنگام صبح آخرین نوبتهایی هستند که باید حذف شوند پس مادر می تواند این نوبت را تا زمانی که کودک علاقه خود را از دست بدهد ، حفظ کند .
زمان مناسبی برای این کار انتخاب کنید
اگر کودک بیمار است یا پرستار جدیدی به منزل آوردهاید، اگر تازه اسباب کشی کردهاید و یا مشکلی در محل کارتان دارید که شما را کم طاقت کرده است بهتر است این کار را به زمان دیگری واگذار کنید. همانطور که می دانید کودکان در زمان هایی که بیمار می شوند و یا تغییراتی در شرایط شان ایجاد می شود وابستگی بیشتری به شیر مادر پیدا می کنند و به همین علت از شیر گرفتن آنها سخت تر می شود. زمانی که مادر فرصت بیشتری برای بیرون بردن و سرگرم کردن فرزندش دارد، بهترین زمان از شیرگیری کودک است، زیرا محدودیتهای محیط بیرون، مانعی برای شیر خوردن کودک محسوب می شود و سرگرم بودن او، اشتیاق به شیر خوردن را کم می کند. یادتان باشد از شیر گرفتن کودک نارس باید دیرتر از کودک عادی و سالم انجام شود.
حواس کودک را پرت کنید
برنامه روزانه تان را طوری بچینید که سر کودک حسابی گرم شود و یادش برود از شما شیر طلب کند. بخصوص در ساعت هایی که فرزندتان شیر شما را می خورد فعالیتهای جذاب و بازیهای سرگرم کننده و یا رفتن به پارک و گردش می تواند او را از یاد آوری آنچه از دست داده باز دارد. دادن غذاهای جذاب و رنگارنگ و مورد علاقه کودک هم در ساعاتی که عادت به شیر خوردن داشته می تواند نیاز جسمی او را کمتر کند و باعث شود که او کمتر بهانه بگیرد.
تنوع غذایی را از یاد نبرید
پیش از آن که کودک را از شیر بگیرید، او را به غذا خوردن و نوشیدن مایعات با لیوان عادت دهید. این موضوع باعث می شود که برای ترک خوردن شیر مادر مجبور به تحمل سختی های غذا خوردن با قاشق و چنگال نشود. برای او سرویس غذا خوری جداگانهای، با طرح های کودکانه و رنگ های شاد و تند بخرید.
برای اینکه کودک سیر شود و در ضمن کمتر بهانه بگیرد انواع مختلفی از غذاها را به او تعارف کنید. از غذاهای جامد رنگی با طعم های مختلف گرفته تا انواع نوشیدنی ها و میوه ها که بتواند توجه او را به خوردن جلب کند. البته یادتان باشد برنج و سیب زمینی و نان و انواع گوشت حتما در ترکیب غذاها باشد تا نیاز جسمی کودک به کربوهیدرات و پروتئین را برطرف کند. بهتر است کودک نوشیدنی و شیر خود را با لیوان یا فنجان بنوشد اما اگر کودک شما دوست دارد شیر را با نی بمکد می توانید برای او یک نی زیبا و عروسکی تهیه کنید تا نیاز کودک به مکیدن را هم تامین کرده باشید. دادن شیشه و پستانک توصیه نمی شود چون خود این ها هم وابستگی تازهای برای کودک شما ایجاد می کند که بعدها ترک آن می تواند دردسر جدیدی ایجاد کند، مگر این که کودک شما کوچک باشد و در کمتر از یک سالگی مجبور شده باشید او را از شیر بگیرید که در این صورت لازم است با شیشه شیر خشک به او بدهید. در این حالت سعی کنید شیر خشکی انتخاب کنید که طعم آن به شیر مادر نزدیک باشد تا کودک بهتر آن را بپذیرد.
متخصصان توصیه می کنند که هر هفته یکی از وعده های شیر روزانه را حذف کنید و بهتر است که ابتدا وعده های بعد از غذا را حذف کنید که کودک سیر باشد. وعده های قبل از خواب و شبانه آخرین وعده هایی هستند که باید حذف شوند.
کودک را مجبور به غذا خوردن نکنید
اگر کودک شما از خوردن آنچه برایش تهیه کردهاید امتناع می کند و بهانه می گیرد، او را به زور مجبور به خوردن غذا و شیر گاو نکنید. حتی اگر احساس می کنید گرسنه است و بد اخلاقی او به علت گرسنگی است، اجازه بدهید کمی گرسنه تر بشود و خودش میل به این غذا پیدا کند. در برابر بهانه ها صبور باشید و اگر او غذا را رد کرد آن را از جلویش بردارید و ساعتی بعد دوباره به او تعارف کنید. یادتان باشد اگر در وعده های اصلی غذایی کودک از خوردن امتناع کرد، شکم او را با تنقلات و میان وعده پر نکنید و اجازه دهید که گرسنه شود و همان غذای اصلی را بخورد. در ضمن به کودک بالای یک ساله از غذای سفره بدهید. در ابتدا می توانید غذا را با پشت قاشق له کنید و کم کم او را با خوردن غذای خانواده آشنا کنید. اگراین کار را نکنید علاوه بر کمبود بعضی از ریز مغذی ها کودک ۲ ساله هنگام از شیر گرفتن دچار مشکل خواهد شد چون نمی تواند غذاهای متنوع بخورد. البته بهتر است به غذای خانواده نمک کمتری بزنید تا کودک شما به غذاهای کم نمک عادت کند.
زمان بیشتری با کودک بگذرانید
شیر دادن بهترین بهانه برای گذراندن ساعاتی از روز با کودک بوده است. برای کودک همین کافی است که نخواهد این لحظات با مادر بودن را از دست بدهد. حتی شما دلتان تنگ خواهد شد برای اینکه کودکتان را مانند گذشته در آغوش بگیرید و به خود بچسبانید. بنابر این سعی کنید این لحظات سخت را با گذراندن ساعات بیشتری با کودکتان برای او و خودتان آسانتر کنید. برایش کتاب بخوانید و با او بازی کنید و به گردش و پارک بروید تا از شیر گرفتن کودک برایش چنین تصوری به وجود نیاورد که دیگر از عشق و محبت مادرانه محروم شده است.
اگر به علت بیماری، بارداری و یا مسافرت مادر، کودک به طور ناگهانی از شیر گرفته شود، اضطراب شدیدی در او ایجاد خواهد شد. در مواقعی که مادر شیرده، مجدداً باردار می شود، این بارداری به معنای قطع ناگهانی شیر برای کودک اول است. در این شرایط مادر فرصتی برای مراقبت از کودک ندارد. محروم شدن از گرمای محبت مادری موجب میشود تا کودک با انجام فعالیتها و رفتارهایی نظیر بد اخلاقی و گریه اعتراض خود را اعلام کند که البته چنین رفتاری برای کودکی نگران طبیعی است.
صبور باشید
در هنگام از شیر گرفتن کودکتان باید برنامه های ویژهای تدارک ببینید زیرا بچه ها معمولاً پرخاشگر و بهانهگیر می شوند و مرتب نق می زنند. آرامش خود را حفظ و سعی کنید رفتاری آگاهانه در برابر آن ها داشته باشید. اگر قرار باشد با اولین گریه و فریاد دوباره به او شیر بدهید، هیچ وقت موفق نخواهید شد.
وعده های قبل از خواب و نزدیک صبح را آخر از همه حذف کنید
از شیر گرفتن ناگهانی ممکن است به کودک شما آسیب برساند، بنابراین بهتر است از روش تدریجی و کم کردن وعده های شیر دهی استفاده کنید تا کودک هم به این ترتیب کم کم با این قضیه کنار بیاید و عادت کند. صبح ها وقتی کودک از خواب بیدار شد به او شیر دهید و نوبت بعدی را تا جایی که امکان دارد به تأخیر بیندازید.بعضی متخصصان توصیه می کنند که هر هفته یکی از وعده های شیر روزانه را حذف کنید و بهتر است که ابتدا وعده های بعد از غذا را حذف کنید که کودک سیر باشد. وعده های قبل از خواب و شبانه آخرین وعده هایی هستند که باید حذف شوند. بعضی از کودکان عادت دارند که با شیر خوردن به خواب می روند. برای این کودکان حذف وعده قبل از خواب ممکن است به قیمت بر هم زدن خواب آنها تمام شود. بنابر این بهتر است قبل از حذف وعده قبل از خواب، روشهایی برای آرام کردن و خواباندن کودک قبل از خواب را یاد بگیرید. مثلا خواندن کتاب و بغل کردن یک عروسک نرم و خرس پشمالو یا گوش دادن به آهنگی ملایم و لالایی می توانند روشهای خوبی باشند. با این حال ممکن است بعضی از کودکان با این چیزها هم به خواب نروند و لازم شود از تکانهای ملایم روی پا و گهواره برای خواباندن آنها استفاده کنید.
از همسرتان کمک بگیرید
از همسرتان بخواهید وقت بیشتری را با فرزندتان بگذراند. در دورانی که قصد دارید او را از شیر بگیرید، از پدر خانواده بخواهید به او غذا بدهد یا وقت هایی که شیر می خواهد، او را در آغوش بگیرد و بیرون از خانه ببرد. پدر می تواند شب ها فرزندتان را بخواباند و در کنار او باشد تا کودک شما طبق عادت نخواهد با مکیدن سینه مادر خود به خواب برود.
رای از شیرگیری کودک تنها تلاش مادر کافی نیست. بلکه همکاری همه اطرافیان، به ویژه پدر، در این زمینه بسیار مهم است.
به عنوان مثال: هنگامی که مادر می کوشد کودکش را از شیر خوردن منع کند و او به شدت مقاومت نشان می دهد، پدر می تواند با تشویق کودک به خوردن غذا و سرگرم کردن او به انواع بازیها، وی را از این کار منصرف کند. این مسأله به خصوص در نیمه های شب که کودک بهانه گیری و گریه بیشتری می کند، حایز اهمیت است.
اغلب پدران خود را از این مسؤولیت بر کنار می دانند و از شیر گرفتن کودک را وظیفه مادر تصور می کنند. در حالی که موفقیت هرچه سریعتر در این امر، به نفع آرامش مادر، کودک و محیط خانواده است.
نکته دیگر آن است که به کودک القا کنیم که او به اندازه کافی بزرگ و مستقل شده است، بنابراین خود می تواند مانند بزرگترها از غذای سفره استفاده کند.
خلاصه آنکه مادر قبل از اقدام به از شیرگیری، باید بیندیشد که چقدر تحمل شنیدن گریه کودک خود را دارد. اگر بچه کاملاً آشفته است و آرام نمی شود، تصور نکند که بازی را باخته است، بلکه بعد از چند ماه که فرزندش بزرگتر و مستقل تر شد دوباره در مورد از شیرگیری او اقدام کند این بار حتماً موفق می شود.
توصیه های کاربردی :
1- از شیر گرفتن کودک نارس باید دیرتر از کودک عادی و سالم انجام شود .
2- مادر باید کاملاً مطمئن باشد که مایل است کودک را از شیر بگیرد .
3- در صورت امکان برای حذف هر وعده شیر خوردن کودک ، یک هفته فاصله زمانی در نظر گرفته شود .
4- زمانی که مادر فرصت بیشتری برای بیرون بردن و سرگرم کردن فرزندش دارد ، بهترین زمان از شیرگیری کودک است ، زیرا محدودیتهای محیط بیرون ، مانعی برای شیر خوردن کودک محسوب می شود و سرگرم بودن او ، اشتیاق به شیر خوردن را کم می کند .
5- زمانی را برای قطع شیردهی انتخاب کنید که حوادث تنشزای دیگری برای کودک در شرف وقوع نباشد . برای نمونه قطع کردن شیر ، قبل از زمان بازگشت مادر به محل کار ، رفتن به مسافرت و یا همزمانی آن با آموزش کنترل ادرار نباشد .
6- بهتر است اطرافیان مادر ، در خلال دوره از شیرگیری کودک پیشرفتهای او را در این کار ، هرچند جزیی باشد ، گوشزد کنند و با این عمل ، به اعتماد به نفس مادر کمک کنند .
7- برای از شیر گرفتن به هنگام شب ، هفته ای را انتخاب کنید که دیگر افراد می توانند کودک را در تخت بخوابانند .
8- پخش کردن نوار مخصوص کودکان که آهنگ ملایم دارد ، خواندن قصه ، عروسک پشمالو و اسباب بازیهای متعدد که کودک بتواند در آغوش بگیرد یا در تخت خود قرار دهد ، از جمله روشهای آرامش بخش هستند .
9- در هنگام از شیر گرفتن کودک و تا مدتها بعد از آن ، بهتر است مادر با لباس کودک را استحمام کند تا کودک دوباره به شیر خوردن تشویق نشود .
منبع: دانشگاه نیوز
صحنه زیر را تصور کنید :
فرزندتان از شما خواسته ای دارد (مثلاً اسباب بازی می خواهد)، اما شما به دلائلی از برآورده کردن خواسته او امتناع می کنید. او بیشتر پافشاری می کند، اما شما هنوز مقاومت می کنید. او شروع به گریه کردن و جیغ زدن می کند، اما شما به خواسته او بی توجه هستید تا اینکه او به شدت رفتار خود میافزاید، با این کار شما یک دفعه از موضع خود عقب نشینی می کنید. شما مجبور می شوید کاری را بکنید که به آن راضی نیستید. به نظر شما با این رفتارتان چه چیزی به کودک خود یاد می دهید؟ کودک شما از رفتارتان یاد می گیرد که هر چیزی را می تواند با پافشاری، گریه و جیغ زدن بدست آورد و حال آنکه چنانچه در همان اولین درخواست کودک بدون هیچ مقاومتی برای او اسباب بازی می خریدید، چنین عادتی در کودک شما شکل نمی گرفت. تکرار این زنجیره رفتاری باعث می شود تا کودک شما عادت کند که هر چیزی را با این روش غلط بدست آورد. آری چنانچه شما در همان مرحله اول خواسته او را بر طرف می کردید، به مراتب آسیب آن کمتر از این بود که بعد از چندین مرتبه اصرار فرزندتان خواسته او را بر آورده کنید. از شما می خواهم اولین باری را که او شروع به جیغ زدن کرد به یاد آورید. اگر آن خاطره در ذهن شما نیست بنده حدس میزنم چه اتفاقی افتاده است. زمانی که کودک شما برای اولین بار اقدام به جیغ زدن کرد، شما در با حساسیت نسبت به رفتار او عکس العمل نشان دادید و همین موضوع موجب نهادینه شدن این رفتار در او شده است. اگر برای چند بار این رفتار را نادیده میگرفتید و با رفتار و توجه خود رفتار او را تقویت نمیکردید، خود به خود رفتار او به سمت خاموشی سوق پیدا میکرد. فراموش نکنید کودکان علیرغم کوچک بودن روان شناسان ماهری هستند و تمام رفتارهای ما را رصد می کنند. در سوال خود مطرح کرده اید من و شوهرم انسان های آرامی هستیم؛ این آرامش برای تربیت کودک به شما کمک می کند، اما باید مراقب باشید که هر چه سن کودک شما افزایش پیدا می کند نیاز به اقتدار و جدیت بیشتری احساس می شود و باید با جدیت با کودک خود رفتار کنید. باید او بداند شما در برابر رفتارهای نادرست او واکنش مناسب نشان می دهید و او نمی تواند با رفتارهای خود به شما جهت دهد.
به نظر شما بهترین راه حل برای حل این مشکل چیست؟ راه های پیشنهادی خود را در این باره بر روی کاغذی بنویسید و با راهکارهای زیر مقایسه کنید :
1. مهم ترین کار در بر طرف کردن مشکلات رفتاری کودکان، بر قرار کردن ارتباط عاطفی با کودک می باشد. ممکن است بگوئید هر مادری فرزند خود را دوست دارد و به او عشق می ورزد، بله این مطلب درست است اما منظور من رعایت کردن نکات ریزی است که ممکن است از دید شما مخفی بماند. برای اینکه بهتر به اهمیت این ارتباط پی ببرید، مثالی برای شما ذکر می کنم، تصور کنید نخی را به یک ماشین اسباب بازی بسته اید و با این نخ قصد دارید این ماشین را جا به جا کنید؛ تا زمانی که اتصال نخ به ماشین بر قرار است، شما به راحتی ماشین را جا به جا می کنید، ناگهان نخ پاره می شود؛ هر چه انرژی وارد می کنید فایده ای ندارد، چرا که اتصال شما با ماشین قطع شده است. دقیقاً ایجاد ارتباط عاطفی با کودک، نقش این نخ را بازی می کند، نقش پلی بین شما و کودکتان را دارد. تا زمانی این پل بین شما و کودک ایجاد نشده است، تلاش های تربیتی شما فایده ای ندارد و به هیچ نتیجه ای نمی رسد. پس در اولین گام باید تلاش کنید که این پل بین شما و کودکتان بر قرار شود. با روش های زیر :
- با کیفیت ترین زمانی را که در آن حوصله ارتباط و بازی با کودک خود را دارید انتخاب کنید.
- با کودک خود گفتگو کنید و همراه او بازی مورد علاقه اش را انتخاب کنید.
- در طول روز در طول زمانی که در بند یک انتخاب کرده اید با کودک خود حداقل یک ساعت بازی کنید (شاید این مطالب به نظر شما ساده بیاید اما در حل مشکلات کودکان این تکنیک کارایی زیادی دارد)
2. زمانی که کودکتان شروع به جیغ زدن می کند، صبور بوده و زود از کوره در نروید. از چنین فرصت هایی برای آموزش کودک خود بهره گیرید. با آرامش با او صحبت کنید و به او بگوئید چگونه برای به دست آوردن خواسته های خود باید عمل کند.
3. کودکان از نوع برخورد اطرافیان، واکنش بعدی را انجام می دهند؛ بنابراین شایسته است گاه در مقابل برخی از رفتارها و واکنش های او بی تفاوت باشید تا آن رفتار در وی خاموش گردد؛ زیرا چه بسا توجّه شما خود به خود باعث تقویت رفتار در کودک گردد؛ به عنوان مثال وقتی کودک می بیند شما در برابر جیغ زدن او برآشفته شدید تازه یاد می گیرد که برای آشفته شدن شما باید چه کند.
4. زمینه بروز این گونه رفتارها را در فرزند خود کاهش دهید. به عنوان مثال اگر تجربه نشان داده زمانی که با تندی با او برخورد می شود او شروعبه جیغ زدن می کند، سعی کنید خود و دیگران چنین رفتاری با او نداشته باشید.
5. با توجّه به موقعیّتی که او اقدام به جیغ زدن می کند، سعی نمایید در برخی از مواقع از روش محروم سازی به جای تنبیه کلامی و رفتاری برای کاهش رفتار نادرست فرزند خود بهره گیرید. به این صورت که پس از اقدام وی به جیغ زدن، به او اجازه ندهید با اسباب بازی، بازی نماید. به او توضیح دهید که چرا او را از اسباب بازی هایش محروم کردید. او را از اسباب بازی هایش دور کنید تا مهلت یابد که دریابد چرا او را از اسباب بازی هایش، دور نموده اید ( برای مدت زیاد او را از اسباب بازی ها دور نکنید؛ زیرا در این صورت فراموش می کند که چرا چنین رفتاری با او داشته اید). به وی بگویید که اگر به شما قول دهد که دیگر این کار را تکرار نکند او را به محل بازی باز می گردانید.
6. در انتخاب فیلم و کارتون نیز دقت نموده و شرایطی فراهم آورید فیلم و کارتونی که مناسب سن وی نیست را نبیند.
7. یکی از دلایل تکرار رفتار پرخاشگرانه این است که کودک به این نتیجه میرسد که نه تنها رفتار پرخاشگرانهاش منجر به پیامد بدی نمیشود، بلکه تقویت هم میشود. مثلاً والدین گاهی چون حوصله سر و صدا و داد و فریادهای کودک خود را ندارند یا از رفتارهای پرخاشگرانه او میترسند، هنگام بروز رفتار پرخاشگرانه از سوی کودک سریع او را به خواستهاش میرسانند تا او را آرام کنند، در نتیجه کودک یاد میگیرد برای رسیدن به خواستهاش پرخاشگری کند. گاهی هم کودک تنها برای جلب توجه والدین به خود و قراردادن خود در کانون توجه خانواده، پرخاشگری میکند و والدین نیز بدون آنکه متوجه باشند با توجه به او (توجه مثبت مثل دلسوزی کردن) او را به خواستهاش میرسانند و به این ترتیب احتمال اینکه در دفعات بعد برای جلب توجه والدین، پرخاشگری کند را افزایش میدهند. پس باید مراقب باشید که با رفتار خود موجب تقویت رفتار منفی در او نشوید.
8. اگر بد رفتاری کودک نشانه اعتراض وی است؛ به او و اعتراضش گوش دهید؛ زیرا گاه بد رفتاری در بچه ها نشانه اعتراض آنهاست. این نوعی رفتار تلافی جویانه است که برخی از کودکان در پیش می گیرند؛ زیرا احساس می کنند فقط با اینگونه رفتارها است که می توانند نارضایتی خود را نشان دهند.
9. در موارد عدم جیغ زدن ، رفتارهای مثبت کودک مورد تشویق و توجه قرار گیرد. جهت تقویت رفتارهای مثبت می توان از جدول رفتاری و امتیاز دادن بهره برد. البته با توجه به سن او باید بیشتر بصورت دیداری باشد تا بتواند بفهمد. یعنی قرار گرفتن و بالا رفتن امتیازات را ببیند.
10. در مخالفت های خود با کودک ، دقت داشته باشید که پای « نه گفتن » خود بایستید تا کودک تصمیمات را جدی بگیرد. جدیت شما ، آرامش و امنیت را برای کودک به ارمغان می آورد. البته منظور ما از قاطعیت به موقع ، خشونت و دیکتاتوری در برابر فرزند نیست (در تربیت او کم نه بگوئید اما محکم).
11. آنچه می گویید واقعی و درست باشد؛ مثلاْ اگر بچه کار خوبی انجام داد و به او قول هدیه دادید ، باید سر موقع هدیه اش را به او تحویل دهید. این کار باعث می شود که فرزند روی حرف والدینش حساب باز کند و برای تقویت رفتارهای خود و جلب رضایت پدر و مادرش ، تمام تلاش خود را به کار گیرد. اما اگر به او قول دهید و در عمل به قولتان ، سستی به خرج دهید ، کودک به حرفتان اعتماد نمی کند و کم کم نسبت به انجام کارهای مفید و خوب بی رغبت می گردد. در مقابل اگر بچه کار اشتباه و عمدی را انجام داد و او را تنبیه محرومیتی کردید، باید حتماْ تنبیه محرومیتی خود را عملی کنید . اگر این کار را نکنید ، کودکتان این برداشت را می کند که انجام کارهای اشتباه تنبیهی را برایش به همراه ندارد و تنبیه های ذکر شده توسط والدین ، هرگز عملی نخواهد شد.
12. اگر کودک شما عصبانی و خشمناک شد، شما در برابر او عصبانی نشوید.
13. سعی کنید در دعواهای کودکانه فرزندتان با هم سن و سالانش دخالت نکنید و اجازه دهید که خودشان مشکلشان را حل کنند.
14. شاید یکی از علل رفتارهای کودکتان رفت و آمد بیش از حد با خانواده شوهرتان و احتمالاً دخالت های آنان در تربیت کودکتان است. باید به گونه ای با آنان رفت و آمد کنید که ارتباط با آنان به تربیت فرزند شما آسیب نرساند.
معمولا یک موضوع مشترک بین تمام والدین چند فرزندی وجود دارد…… و آن این که دوست دارند بدانند چطور دعواهای خواهر_برادری را متوقف کنند؟
یک روز در حالیکه در حال رانندگی بودم، یکی دیگر از دعواهای خواهر_برادری بچه ها شروع شد. سرعت پیشرفت آنها بسیار جالب بود. در نتیجه به جای این که عصبانی یا تحریک شوم، پاسخ من کاملا روشن بود. در آن زمان به طور تصادفی یک راه فوق العاده برای متوقف کردن دعواهای خواهر_برادری کشف کردم.
در نتیجه به جای آه کشیدن و متاسف شدن، بسیار متعجب شدم…..!!!!
می دانید بسیار جالب است که شما یک دعوای خواهر_برادری را شروع کرده اید و من فقط در مورد شما تعریف و تمجید می کنم!!!
ایناهاش، جمله ای که آنها را از مسیرشان متوقف کرد…..
(( شما دوتا معمولا زمان خیلی زیادی را با هم سپری می کنید، و من خیلی تحت تاثیر قرار گرفته ام که شما چطور این قدر خوب با هم مدارا می کنید؟! ))
همش همین بود! بعد از لحظاتی فرزند بزرگم معذرت خواهی کرد و فرزند کوچکم در مورد این که بعد از رسیدن به منزل چه فعالیت هایی داشته باشند صحبت می کرد.
من این کار را چندین بار بعد از آن هم تکرار کردم و این جمله همیشه مثل یک جادو برای متوقف کردن دعواهای خواهر_برادری عمل کرد.
وقتی بچه ها دعواهای خواهر_برادری را شروع می کنند، ما سریع قضاوت می کنیم که: (آنها همیشه در حال جنگیدن هستند. ) در این شرایط خط ادامه این دعواها از مغز ما می گذرد. اگر یک دقیقه تامل کنیم متوجه می شویم که این واقعیت ندارد. واقعیت این است که زمانهایی که آنها با هم مدارا می کنند بیشتر از زمانهایی است که دعواهای خواهر_برادری به راه می اندازند اما، زمانهایی که آنها با هم کنار نمی آیند صدایشان بلند تر است. کمی ایستادگی کنید.
علت موثر بودن تعریف از ارتباط آنها این است که به آنها یاداوری می کنید که چه قدر خوشحال و خوشبخت هستند. و یاداوری می کنید که آنها معمولا و بیشتر اوقات مانند دیگران رفتار می کنند.
روابط خواهر_برادری جای بسیار مناسبی برای یادگیری ارتباطات هستند.
به فرزندانتان آموزش دهید که چطور سازش و مصالحه کنند، چطور همدلی کنند و چطور معذرت خواهی کنند. با استفاده از نمونه های دعواهای خواهر_برادری شان شما می توانید میزان وقوع این جر و بحث ها را کم کنید.
یک موقعیت ساختگی ایجاد کنید تا هر کار مثبت آنها را اطلاع رسانی کنید، سپس از آن تعریف و تمجید کنید.این کار به شما و فرزندانتان کمک می کند تا نقاط روشن در ارتباطشان را ببینید.
در ارتباط آنها حضور داشته باشید اما بیرون بمانید.رابطه ی آنها را به عنوان یک بیننده حمایت کنید. مثلا اگر موضوع دعوا این است که یکی از بچه ها نمی خواهد بازی کند ، کمک کنید تا این موضوع را با کلمات محبت آمیز بگوید.
آیا تا به حال شده است خواهر و برادری را ببینید که با هم دعوا نکنند؟ به ندرت اتفاق می افتد که خواهر و برادری با هم دعوا نکرده باشند. معمولا خواهر و برادرها، به خصوص در دوران کودکی و نوجوانی، به دلیل خاصی برای شروع دعوا نیاز ندارند؛ کوچکترین و بی اهمیت ترین موضوعات می توانند جنگ بزرگی میان آنها به راه بیندازند اما جالب اینجاست که بیشتر این دعواها به همان سرعت که شروع می شوند، به همان سرعت هم پایان می یابند.
اما گاهی همین دعواهای بی اهمیت کودکانه در روحیه آنها چنان تاثیری می گذارد که تا پایان عمر در خاطر آنها باقی می ماند. گاهی بحث های ساده کودکانه می تواند مشاجرات بزرگ و مهمی را میان پدر و مادر به وجود آورد. بسیار مهم است که والدین مراقب باشند دلیل بروز اختلاف میان فرزندانشان نشوند و ارتباط پاک، صمیمانه و کودکانه آنها را خدشه دار نکنند. یکی از مهمترین وظایف والدین آن است که هر چه سریع تر و با روشی کاملا منطقی و عادلانه، به اختلافتات میان فرزندانشان خاتمه دهند.
در این مطلب به چند مورد از مهمترین دلایل اختلافات خواهر و برادرها و نیز نکات مهمی که والدین در چنین مواردی باید به خاطر داشته باشند، اشاره می کنیم.
تفاوت های شخصیتی
هر کودکی شخصیت منحصر به فردی دارد و با خواهر و برادرهایش متفاوت است. یکی از آنها در درس هایش بسیار قوی است، در حالی که دیگری در فعالیت های ورزشی قوی تر عمل می کند. هیچ دلیلی ندارد که فرزندان یک خانواده، علایق مشترک و مشابهی داشته باشند. یکی از مهمترین دلایل اختلافات و بحث های خواهر و برادرها همین تفاوت در علایق و توانایی هاست.
تفاوت های شخصیتی موجب می شود والدین خواسته یا ناخواسته به مقایسه فرزندانشان بپردازند. این کار بسیاری اوقات مهمترین دلیل بروز حسادت میان فرزندان می شود. اگر حس حسادت در فردی ایجاد شود و در او باقی بماند، آن فرد در تمام طول عمر و در برقراری رابطه با دیگران با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد.
چرا خواهر و برادرها با هم دعوا می کنند؟
بسیار مهم است که والدین به تفاوت های میان فرزندانشان واقف باشند و آنها را با تمام ویژگی های شخصیتی شان دوست داشته باشند و آنها را بپذیرند. هرگز سعی نکنید فرزندانتان را مشابه یکدیگر بار بیاورید و از آنها نخواهید مانند خواهر و برادرشان رفتار کنند. هرگز فرزندانتان را با یکدیگر مقایسه نکنید؛ مقایسه والدین مهمترین دلیل دعواهای فرزندان است. به آنها بیاموزید در هر شرایطی به یکدیگر احترام بگذارند و اختلافاتشان را از راهی غیر از خشونت حل کنند.
فرزندانتان از شما الگوبرداری می کنند. اگر آنها ببینند که پدر و مادرشان اختلافات را به شیوه ای منطقی و مسالمت آمیز حل می کنند و هرگز با هم بحث و دعوا نمی کنند یا همواره به هم احترام می گذارند و به هم توهین نمی کنند، می آموزند که باید از همین روش برای حل اختلافاتشان استفاده کنند.
وسایل مشترک
یکی دیگر از موارد دعوای خواهر و برادرها وسایل مشترک آنهاست. وسایلی مانند اسباب بازی، لوازم التحریر و کتاب و ... بسیاری اوقات خواهر و برادرها وسایل مشترکی دارند که هر دو باید از آنها استفاده کنند. دعوا زمانی شروع می شود که هر دو نفر بخواهند در یک زمان از آن وسیله مشترک استفاده کنند یا زمانی که یک نفر وسیله مشترک را خراب کند. در این زمان جنگ بزرگی آغاز می شود، هیچ کدام حاضر نمی شوند وسیله را به دیگری بدهند یا هیچ کدام مسئولیت خراب کردن وسیله را به عهده نمی گیرند.
در چنین مواردی والدین باید بسیار مراقب باشند و از هیچ کدام از فرزندانشان جانبداری بیجا نکنند. همواره در برخورد با فرزندانتان عدالت را در نظر بگیرید و بکوشید آنها را آرام کنید.
نابرابری
اگر والدین نتوانند میان فرزندانشان برابری و مساوات برقرار کنند، مشکلات بسیاری بروز می کند. شاید شما به عنوان پدر یا مادر احساس کنید همواره میان فرزندانتان مساوات را رعایت کرده اید و هرگز فرقی میان آنها نگذاشته اید اما اگر همچنان میان فرزندان شما اختلاف بسیاری وجود دارد و آنها معتقدند که شما بین آنها و خواهر و برادرشان فرق می گذارید، بد نیست کمی دقیق تر شوید و بیطرفانه قضاوت کنید.
کودکان بسیار حساس و دقیق هستند، یک بوسه، در آغوش گرفتن طولانی تر یا کوتاه تر، تنبیه و تشویق، پول، خوراکی و مقدار غذایی که برای هر کدام از فرزندانتان در ظرف می ریزید همه از مواردی هستند که شاید شما خودتان متوجه نباشید اما فرزندان شما به آنها بسیار توجه دارند و در صورتی که کوچکترین تفاوتی در آنها ببینند، بسیار ناراحت می شوند و حس می کنند والدین آنها، خواهر یا برادرشان را بیشتر دوست دارند.
این موارد موجب می شود فرزند شما ناراحت شود و ناراحتی اش را در دلش بریزد و بعد در مورد کوچکترین و بی اهمیت ترین مسئله ممکن با خواهر و برادرش دعوا کند و عقده هایش را بر سر او خالی می کند.
تفاوت سنی
همانطور که می دانید هر سنی شرایط خاص خودش را دارد. همین شرایط در صورتی که فرزندان شما در دو گروه سنی مختلف باشند، می تواند موجب بروز اختلافات و دعواهای متعددی شود؛ برای مثال فرزند بزرگتر شما می تواند به تنهایی به خرید برود؛ در حالی که فرزند کوچکتر شما اجازه ندارد تنها بیرون برود یا خرید کند؛ زیرا به تنهایی بیرون رفتن هنوز برای او بسیار زود است اما او نمی تواند این مسئله را درک کند، بنابراین احساس می کند شما میان او و خواهر یا برادرش فرق می گذارید یا اینکه فرزند کوچکتر شما در مقایسه با خواهر یا برادر بزرگترش به مراقبت و توجه بیشتری نیاز دارد و همین مسئله موجب می شود فرزند بزرگتر شما احساس کند شما او را به اندازه خواهر یا برادر کوچکترش دوست ندارید.
تنها راهی که والدین در چنین شرایطی دارند این است که با منطق خاص مناسب سن فرزندانشان با آنها صحبت کرده و آنها را توجیه کنند. در چنین مواردی هم می توانید سعی کنید کمی بیشتر مساوات را رعایت کنید. اگر فرزند کوچکترتان را بغل می کنید و به تختخوابش می برید، حتما فرزند بزرگترتان را نیز در آغوش بگیرید و او را ببوسید.
تلویزیون
تفاوت در شخصیت کودکان موجب می شود هر کدام بخواهند برنامه خاصی را از تلویزیون تماشا کنند که دیگری آن را دوست ندارد و همین موضوع موجب بروز اختلاف میان آنها می شود. بسیاری از خانواده ها نمی توانند در خانه دو تلویزیون یا بیشتر داشته باشند؛ هر چند که حتی در این صورت هم فرزندان با هم بر سر مکان تماشای تلویزیون دعوا می کنند.
رقابت
کودکان عاشق تعریف و تمجید شنیدن از والدینشان هستند؛ اما متاسفانه تعریف و تمجیدهای شما هم می تواند موضوع اختلاف فرزندانتان شود. فرزندان شما معمولا بر سر این موضوع که کدام یک باهوش تر، زرنگ تر، سریع تر، مسئول تر و ... هستند، رقابت دارند و همین تلاش برای بهتر و برتر بودن موجب می شود با هم اختلاف پیدا کنند. شما باید همواره مراقب باشید که از فرزندانتان به طور یکسان تعریف کنید و بکوشید تا جو رقابتی میان آنها ایجاد نکنید.
توجه والدین
کودکان عاشق توجه والدین هستند و برای جلب توجه والدین شان هر کاری می کنند. اگر والدین، به عمد یا غیرعمد، به یکی از فرزندان بیش از دیگری توجه کنند، آسیب های جدی به فرزند دیگرشان می زنند. زمانی که یکی از فرزندان بیمار است یا از دیگری ضعیف تر یا کوچکتر است، والدین به او بیشتر توجه می کنند و این موضوع فرزند دیگر را بسیار آزار می دهد. دقت کنید هرگز زمانی که به یکی از فرزندانتان توجه و محبت می کنید، دیگری را نادیده نگیرید تا سلامت روانی فرزندتان به خطر بیفتد.
ناامیدی
هر فردی در طول زندگی با شرایط دشواری مواجه می شود و هر فردی با این شرایط دشوار به شیوه خاص خودش روبرو شده و واکنش های متفاوتی به آن نشان می دهد. این مسائل می تواند روحیه فرد را تحت تاثیر قرار دهد و او را ناامید و افسرده کند و تفاوتی ندارد که این فرد، بزرگسال باشد یا نوجوان یا کودک.
گاهی اوقات دعواهای میان فرزندان شما به دلیل ناامیدی و شرایط روحی نامناسب فرزند شماست که در این موارد باید سعی کنید او را درک کنید و به خواهر و برادرش نیز بیاموزید که در چنین مواقعی چگونه باید رفتار کنند تا خواهر یا برادرشان سریع تر به شرایط عادی بازگردد.
مقدار غذا
مقدار غذای بچه ها نیز یکی دیگر از دلایل دعوای آنها است. یک قاشق بیشتر بستنی یا چند تکه سیب زمینی سرخ شده بیشتر اگرچه به نظر شما ساده و بی اهمیت است، اما گاهی برای فرزند شما چنان مهم و بزرگ می شود که یک جنگ واقعی میان آنها به پا می کند.
به این نکات ساده دقت کنید، از فرزندتان بخواهید خودش مقدار غذا را انتخاب کند، هنگامی که می خواهید برای فرزندانتان غذا بکشید هر بار اول برای یکی از آنها غذا بریزید تا این مورد ساده نیز موجب اختلاف آنها نشود.
مکان
خواهر و برادرها مدت زمان زیادی را در کنار هم می گذرانند، هر کسی به فضای خصوصی نیاز دارد؛ فرقی نمی کند در چه سنی باشد؛ چون همه گاهی نیاز به تنهایی دارند و دوست دارند با خودشان خلوت کنند. اگر فرزندان شما یک اتاق مشترک دارند، این وظیفه شماست که گاهی برای فرزندتان شرایطی را فراهم کنید که هر کدام از آنها گاهی بتوانند با خودشان تنها باشند و به امور شخصی شان بپردازند. حتما به فرزندانتان بیاموزید هرگز به وسایل شخصی یکدیگر دست نزنند و برای استفاده از وسایل خواهر یا برادرشان حتما از او اجازه بگیرند.
به یاد داشته باشید، بسیاری از مسائل و اختلالات کودکان در سن کم قابل درمان هستند و بخشی از آن ها در بزرگسالی غیر قابل درمان. همین الان اقدام کنید.
منبع:مجله موفقیت
http://www.ravanshenasikoodak.com
برای بچه ها تبلت بخریم یا نخریم؟چند وقت پیش سری به خانه یکی از اقوام در یکی از دهات کشور زدیم. وقتی رسیدیم پسرم سر از پا نمی شناخت. انگار از زندان آزاد شده بود. دور باغچه می دوید و به مرغ ها غذا می داد...داشتم خدا را شکر می کردم که این آب و هوا و فضای باز، تقاضای موبایل و تبلت خواستن فرزندم را از یادش برده که ناگهان پسر ۲ ساله یکی از اقوام تلفن همراه به دست و در حال بازی وارد اتاق شد
و پشت سرش بچه های دیگر هم آمدند و نشستند و سر همگی روی تلفن همراه ها خم شد. تازه فهمیدم در این کنج دور افتاده هم تکنولوژی دست بردار نیست.این موضوع بهانه ای شد تا در مورد درست یا نادرست بودن تبلت خریدن برای بچه ها و به طور کلی پرداختن به بازی های رایانه ای با دکتر نسرین امیری، فوق تخصص روان پزشکی کودکان، در «فرزندپروری» این هفته گفت وگو کنیم.
در عصری زندگی می کنیم که تکنولوژی مدام پیشرفت می کند. اول رایانه های قدیمی به بازار آمد، بعد لپ تاپ و تبلت ها. خریدن این وسایل را برای بچه ها مناسب می دانید؟ببینید، تمام این وسایل فضاهای مجازی ایجاد می کنند و باعث می شوند کودکان از بازی های فیزیکی در فضای واقعی وارد بازی در فضاهای مجازی شوند. مسلما اگر دورشدن از فضاهای واقعی مدیریت شده نباشد، می تواند مساله ساز شود اما غیر از مشکلات مربوط به بازی های رایانه ای مشکل اصلی در مورد تبلت ها ارزش گذاری کاذب ا ست؛ یعنی بچه ها به خاطر داشتن این تکنولوژی به هم پز می دهند و احساس برتری می کنند.
این مساله وجود دارد اما چه کنیم؟
باید به ساختار ارزشی ای که خودمان در جامعه ایجاد می کنیم توجه کنیم. بهترین کار این است که اولا بازی های کودکان را مدیریت کنیم و بعد به آنها گوشزد کنیم تبلت نیاز نیست و ارزش محسوب نمی شود. تبلت داشتن نشانه باسوادتر بودن، باشعورتر بودن یا مدرن تر و خوشحال تر بودن نیست. پس نباید به خاطر داشتن آن احساس غرور کنند و به دیگر بچه ها پز بدهند!
بهتر نیست اصلا تبلت نخریم؟
نه، دنیای بچه های ما تغییر کرده. باید مساله را از این زاویه ببینیم این امور نابهنجار نیستند.
منظورتان چیست؟
یعنی اکثر افراد جامعه از آن بهره مند هستند. مثالی می زنم؛ شاید داشتن اتومبیل برای هر خانواده نیاز نباشد اما نرم جامعه است. در مورد بازی های رایانه ای برای کودکان هم این موضوع صدق می کند.
اگر توانایی خرید تبلت یا تکنولوژی های جدید را نداشته باشیم چه؟
در مورد تکنولوژی باید تلاش کنیم هم کودکمان احساس نیاز کاذب نکند هم به او در رسیدن به ارزش های واقعی کمک کنیم تا از بچه های دیگر کم نیاورد. باید با کودکمان صحبت کنیم و به او بفهمانیم تبلت نیاز کاذب است. ما بدون آب می میریم اما بدون تبلت نه. ممکن است بگوید بدون تبلت احساس غمگینی می کنم. جواب این است که اشکالی ندارد. باید با احساسات منفی کنار آمد. قرار نیست همیشه احساس شادی کنیم. در عوض باید کمکش کنیم به روش های دیگر در درس، ورزش و... پیشرفت کند.
استفاده از این نوع وسایل به شکل راه رفتن روی لبه تیغ است در عین اینکه کودک را نباید آزاد گذاشت نباید زیاد هم محدودش کرد این است که باید تعادلی وجود داشته باشد تا کودک رشد و تکامل طبیعی خود را در طول کودکی ونوجوانی طی کند.یک روانشناس با اشاره به اینکه فیلمها و بازیهای خشن کودکان را مستعد بزهکاری در بزرگسالی میکند گفت: والدین باید تا جایی که ممکن است از خریدن تبلت به عنوان اسباببازی در سنین دبستان خودداری کنند زیرا تبلت و سایر وسایل دیجیتالی محاسن و معایبی دارد که معایب آن در این سنین بیشتر است.
با بیان اینکه کودکانی که فیلمها و بازیهای خشن تماشا میکنند پرخاشگری را میآموزند گفت: این کودکان 10 سال بعد مستعد بزهکاری میشوند.وی در خصوص انواع بازیهایی که کودکان به آن تمایل دارند گفت: باید دید که تبلت به عنوان اسباب بازی برای کودک خریداری شده است یا نوعی ابزار برای مدرسه است. اگر این وسیله به عنوان اسباببازی تهیه شده باشد، این بازیها باید متناسب با سن کودک باشد.
فروزنده افزود: بر این اساس والدین باید تا جایی که ممکن است از خریدن تبلت به عنوان اسباببازی در سنین دبستان خودداری کنند. تبلت و سایر وسایل دیجیتالی محاسن و معایبی دارد که معایب آن در این سنین بیشتر است.این دکترای روانشناسی با تاکید بر اینکه والدین باید فرزند خود را قانع کنند که تبلت مناسب سن او نیست گفت: مرحله اول صحبتکردن پیرامون وسایل مورد نیاز و مناسب هر سن و گام بعدی جانشین کردن وسایل و ابزار دیگر است.
فروزنده گفت: «درک زمان» مفهومی است که بر اساس آن وقتی فردی به کاری مشغول است باید بتواند بگوید چهمدتی آن کار را انجام داده است. کودکان دبستانی توانایی «درکزمان» را ندارند، برخی والدین ازاین مسأله شکایت دارند که وقتی فرزندشان با تبلت بازی میکند و آنها از آن میپرسند که چند ساعت است که با تبلت بازی میکنی کودک قادر به پاسخگویی نیست.این دکترای روانشناسی یادآور شد: تفکر انتزاعی در حدود سن 14سالگی به وجود میآید و در این زمان است که فرد میتواند تصویری از «درکزمان» داشته باشد. کودکان دبستانی به دلیل اینکه در این محدودهی سنی قرار ندارند قادر به درک زمان نیستند.
وی گفت: هر سنی اقتضای خاص خودش را دارد. کودک در سنین دبستان دوره حساس رشد جسمی خود را سپری میکند که بهتر است به جای عدم تحرک و استفاده از ابزار دیجیتال، به جنب و جوش بپردازد.جنب و جوش در سنین دبستان اساس عدم ابتلا به اختلالات یادگیری است فروزنده با بیان اینکه جنب و جوش در این سنین، اساس عدم ابتلا به اختلالات یادگیری است گفت: علاوه بر این مشکلات چشمی و ستون فقرات در کمین کودکان و نوجوانانی است که با وسایل دیجیتال به ویژه تبلت و کامپیوتر بازی میکنند.
وی تصریح کرد: برخی بازیها اعتیادآور است و افراد بزرگسال را نیز گرفتار میکند. اعتیاد به کامپیوتر نیاز به ترک دارد منتهی به دلیل اینکه اعتیاد مجاز محسوب میشود کسی خطر آن را احساس نمیکند. این خطر زمانی محسوس است که کودک با مشکلاتی مانند پرخاشگری در رفتار نسبت به اطرافیانش مواجه میشود.فروزنده گفت: والدین برای تشویق کودکان دبستانی به او قول خریدن تبلت، کامپیوتر یا گوشی تلفن همراه را ندهند زیرا این وسایل متناسب با سن کودک نیست حتی اگر کودک شاگرد ممتاز شود نمیتوان دلیل قانع کنندهای برای اختصاص تبلت به او باشد.
این دکترای روانشناسی خاطر نشان کرد: بهترین نوع تشویق را خود کودک میتواند تعیین کند. میتوان در این رابطه از او پرسید که دوست دارید برای شما چه جایزهای بخرم در صورتی که کودک وسایلی مانند تبلت را نام برد باید با توضیحات قانعکننده او را از نظرش برگردانیم.وی گفت: در حال حاضر برخی نوجوانان در دورهی دبیرستان هستند که از تلفن همراه استفاده نمیکنند و این نشأت گرفته از تربیت والدین آنهاست زیرا ضرورتی برای استفاده از این وسیله در این سنین وجود ندارد.
فروزنده یادآور شد: شیوه کنترل منطقی که بر اساس آن میتوان فرزند را متقاعد کرد که چه وسیلهای برای او لازم است ممکن است به والدین کمک کند تا در تربیت فرزندان موفق باشند.وی افزود: بهترین جانشین برای تبلت و رایانه، پازل و مهارتهای حرکتی است. والدین بدانند که هیچ چیزی جای تحرک و جنب و جوش را نمیگیرداین دکترای روانشناسی در پایان گفت: کودکان در سنین دبستان باید مهارتی مانند موسیقی یا ژیمناستیک را یاد بگیرند تا در دورهی بعدی با ارائهی آن مهارت تشویق شوند. این موجب میشود تا اعتماد به نفس آنها افزایش یابد.
گردآوری: مجله اینترنتی دلگرم
امروزه کودکان به جای بازی کردن با هم سن و سالانشان، سرگرم بازی با تبلت و موبایل هستند که گاهی استفاده آنها از این وسایل ساعتها زمان میبرد و ارتباط آنها را با دنیای اطرافشان قطع میکند این در حالیست که استفاده زودهنگام کودکان از تکنولوژی میتواند تبعاتی به همراه داشته باشد که گاهی والدین به علت مشغلههای زیاد از آنها بیخبرند.
آمار فروش تبلت و موبایل افزایش چشمگیری یافته و هنگامی که والدین در خانه از تکنولوژی استفاده کنند، فرزندان نیز نسبت به استفاده از آن کنجکاو و ترغیب میشوند. حال باید دید آیا والدین مجازند چنین وسایلی را در اختیار فرزندانشان قرار دهند؟
دکتر محمود حریرچی، متخصص سلامت عمومی در گفتوگویی، درباره تبعات استفاده زودهنگام کودکان از تکنولوژی معتقد است که استفاده زیاد کودکان از وسایلی همچون تبلت وموبایل میتواند خلاقیت کودک را از بین ببرد، چرا که خلاقیت از سنین کودکی شکل میگیرد و کودک باید بیاموزد آنچه را که میخواهد با آن سرگرم شود خودش بسازد، اما تکنولوژی همه چیز را آماده در اختیار کودک قرار میدهد و به او اجازه فکر کردن نمیدهد.
حریرچی در ادامه افزود: اصل مساله این است که باید دید چرا کودکان از این تکنولوژیها استفاده میکنند؟ والدین نمیتوانند برای کودکان خود وقت بگذارند بنابراین برایشان وسایلی تهیه میکنند تا سرگرم کننده باشد.
وی با بیان اینکه خانوادهها باید احساس مسئولیت کنند، اظهار کرد: خانوادهها باید آموزش بینند و بیاموزند که اعتماد به نفس لازم را به کودکانشان بدهند. آنها باید آگاهی پیدا کنند که چه خطراتی کودکانشان را تهدید میکند مثلا مضرات استفاده از موبایل به والدین آموزش داده شود.
سن و زمان مناسب برای بازی کودکان با تبلت و آسیبهای پیشرو
وی در راستای آموزش به خانوادهها، ساخت برنامههای آموزشی در رسانه را مهم میداند اما ضمن بیان اینکه برنامههای موثر در این زمینه تولید نمیشود افزود: رسانهها تنها اعلام خطر میکنند در حالیکه آنها باید به فکر ارائه راه حل باشند. باید برنامههایی تولید شود که کارشناسانه باشد اما در این قضیه تنبلی میکنیم و صدمهاش را بعدها متوجه میشویم.
این متخصص سلامت معتقد است که سن استفاده از تکنولوژی بستگی به محیط رشد کودک دارد اما به طور معمول از سه سالگی به بعد میتواند از این وسایل استفاده کند. از سوی دیگر خانوادههایی هستند که به علت شاغل بودن پدر و مادر تبلت و موبایل را جایگزینی برای پر کردن خلأ خودشان میدانند در حالی که برخی روانشناسان این روش را توصیه نمیکنند.
حریرچی مهد کودکها را جایگزین تقریبا مناسبی برای پر کردن خلأ والدین شاغل دانست و عنوان کرد: روی سیستم مهدکودکها کنترلی نیست و مربیهای مهد آموزش دیده نیستند، در حالی که آنها باید روشهای یادگیری را بلد باشند و بدانند چگونه باید با کودکان رفتار کرد.
وی سپس با هشدار اینکه جای خالی خانواده امروزه احساس میشود بیان کرد: همه خانوادهها باید روان شناس شوند و اطلاعات کافی درباره تربیت کودکان داشته باشند.
هم چنین دکتر فیروزی، روانپزشک و روان درمان کودک نیز در گفتوگویی، درباره تبعاتی که ممکن است استفاده زودهنگام از تکنولوژی برای کودکان داشته باشد معتقد است: تمرکز کودکانی که زیاد از تکنولوژی استفاده میکنند در آینده روی دروس کم خواهد بود و دچار افت تحصیلی میشوند.
وی کاهش اعتماد به نفس کودکان را از دیگر معایب استفاده از تکنولوژی دانست و عنوان کرد: کودک باید بتواند به اسباب بازی مسلط باشد و دائما برنده شود تا احساس توانمندی کند و اعتماد به نفسش بالا رود؛ در بازیهای تبلت و موبایل این اتفاق نمیافتد و کودکان پیاپی دچار شکست میشوند، درنتیجه اعتماد به نفس آنها پایین میآید.
وی ادامه داد: این کودکان در ارتباط گیری با هم سن و سالانشان نیز دچار مشکل میشوند چرا که بیشتر سرگرم تبلت و موبایل خواهند بود و ارتباطشان با اطراف قطع میشود.
فیروزی با بیان اینکه والدین آموزش کافی درباره فرزند پروری ندیدهاند گفت: پدر و مادرها با کودکان خود بازیهای فعالیتی انجام نمیدهند بلکه از سنین پایین بازیهای فکری تهیه و تصور میکنند این عمل میتواند قدرت ذهنی کودک را بالا ببرد، در حالی که از لحاظ تقویت حس و حرکت نسبت به شناخت اولویت دارد و اگر کودک خوب رفتار حرکتی نکرده باشد، در مسائل و حل ریاضی دچار مشکل خواهد بود.
وی سپس درباره سن مناسب استفاده از موبایل و تبلت برای کودکان گفت: استفاده از تکنولوژی سن خاصی ندارد، اما اگر خانوادهها میخواهند از این وسایل برای کودکانشان استفاده کنند، اول باید بازیهای حرکتی و فعالیتی انجام شود. والدین میتوانند اجازه استفاده از بازیهای تبلت و موبایل را به عنوان جایزه و امتیاز با در نظر گرفتن محدودیت زمانی در اختیار کودکان قرار دهند که زمان مناسب بین 1 تا 4 ساعت است.
این روان شناس در تشریح ویژگیهای اسباب بازی خوب گفت: کودک باید بر اسباب بازی مسلط شود، ارزان قیمت باشد، اسباب بازی خریده شده به دنیای واقعی کودک نزدیک باشد تا بتواند خلاقیت کودک را بالا ببرد، مثلا اسباب بازیهایی مثل وسایل آشپزخانه، وسایل دکتری و ... از وسایل واقعی شبیه سازی شدهاند و میتواند تخیل کودک را تقویت کند .
وی هم چنین اظهار کرد: قبل از اینکه کودکان سنین پایین با تکنولوژیهایی مثل موبایل و تبلت آشنا شوند، باید حسهای آنها مثل حس دیداری، شنوایی و ... تقویت شود، بعد از آن باید روابط بین اندامها مثل ارتباط چشم و دست توسط بازیهای تقویتی شکل گیرد.
وی ادامه داد: وقتی کودکان با وسایلی مثل تبلت بازی میکنند از فعالیت باز میمانند در نتیجه هماهنگی بین اندامها خوب شکل نمیگیرد و دچار مشکلات حسی و حرکتی میشوند.
فیروزی در پایان تجربه غربیها در این زمینه را بیان کرد و گفت: آنها برای هر سن اسباب بازی خاص خود را دارند، مثلا تبلتهایی برای سنین پایین دارند که کودک دائم در آنها برنده میشود و در تقویت اعتماد به نفسشان موثر است.
منبع:isna.ir
شاید به همین دلیل است که گاهی از فرزندانمان جا میمانیم و گذشته از یدک کشیدن انگ کمهوشی در مراقبت از آنها در برابر ابزارهای مدرن لنگ میزنیم. در این مطلب، تجربه پنج پدر و مادر را برایتان نقل میکنیم که بهخاطر همین ناآگاهی، آزادی آسیبزنندهای را به فرزندانشان هدیه کردهاند یا اینکه با محدود کردن بیش از اندازه بچهها، باعث جا ماندن آنها از همسالانش شدهاند. شاید خواندن تجربه این والدین در کنار راهنماییهای ما، بتواند به برخی از سوالات شما در مورد سن مناسب استفاده از تکنولوژی و شرایط درست روبهرو شدن بچهها با قابلیتهای آن پاسخ دهد.
برای کوچولویم موبایل بخرم؟
آوا چهار ساله است. اتاقش را عروسکهای رنگارنگ پر کردهاند اما هیچ چیز مثل تلفن همراه مادرش او را سرگرم نمیکند. مادر آوا تصمیم گرفته برای تولد چهارسالگی او برایش یک تلفن همراه هوشمند بخرد. به نظرش با چنین هدیهای نهتنها او را ذوقزده میکند بلکه با یک تیر دو نشان دیگر هم میزند؛ آوا میتواند از این به بعد با تلفن همراه خودش با مادربزرگش صحبت کند و دلتنگی سرکار بودن پدرش را هم آسانتر تحمل کند و از طرف دیگر بازیهایی که روی گوشیاش نصب میشود، جمله همیشگی «حوصلهام سر رفته!» را از سر او بیرون میکند و به مادرش وقت بیشتری برای رسیدگی به کارهایش را میدهد.
موبایلبازی ممنوع!
با کمی اغراق میتوانیم بگوییم که خرید تلفن همراه برای یک کودک چهار، پنج ساله بدترین گزینه ممکن است. بچهها در این سن نیاز اورژانسی به برقراری ارتباط تلفنی ندارند و از طرف دیگر با چسبیدن به این تکنولوژی آسیبهای زیادی را هم به جسم و روان خود وارد میکنند.
- مدام لمس کردن صفحه گوشی هنگام بازی کردن، مفاصل انگشتان را دچار مشکلاتی جدی میکند که درمان کردنش حتی در ابتدای ابتلا هم ساده نیست و بعد از گذشت مدتی درمان این آسیبها غیرممکن هم میشود.
- حاصل مدام بازی کردن با گوشی، چشمی همیشه خسته است.
- این ابزارها آنقدر دلچسب هستند که بچهها بعد از مدتی استفاده به آنها اعتیاد پیدا کنند و هر روز ساعت بیشتری را برای بازی با آنها اختصاص دهند، تصور نکنید این بازیها فرزند شما را باهوشتر میکند. او به مرور علاوه بر مشکلات ذهنی که پژوهشگران ادعا میکنند سراغش میآید، دچار تیکهای ظاهری هم میشود.
- بعضی از پژوهشگران معتقدند استفاده درازمدت از تلفن همراه، روی مغز تاثیری مخرب میگذارد و میتواند باعث ابتلا به سرطان مغز شود.
پس:
- استفادهتان از تلفن همراه در خانه را محدود کنید، بچهها بیشتر از هر چیز از عادتهای شما الگو میگیرند.
- اگر میخواهید به فرزندتان اجازه استفاده از تلفن همراه را بدهید، آن را روی «فلایت مود» بگذارید تا در معرض امواج مضر قرار نگیرد.
- برای استفاده از تلفن همراه محدودیتهایی وضع کنید. کودک چهار ساله شما نباید بیشتر از نیمساعت در روز با چنین ابزاری سرگرم شود.
تبلت بچهها را باهوش میکند؟
از نظر مادر ستاره سرگرم کردن فرزند دوسالهاش با موبایل یک اشتباه بزرگ است. او به این عقیده پژوهشگران که امواج تلفن همراه به مغز بچهها آسیب میزند باور دارد و به همین دلیل میخواهد با خرید تبلت فرزندش را با تکنولوژی آشنا کند. از نظر او دوست شدن با تکنولوژی نهتنها به نفع رشد ذهنی فرزندش است و به او مهارتهای تازهای میآموزد بلکه باعث میشود کمتر به او بچسبد یا در مهمانی غر بزند.
هنوز خیلی زود است!
شاید بچههای چهار، پنج ساله بتوانند مهارت «تکرار یک دستورالعمل» را با کمک تبلت یاد بگیرند و از طریق پخش موسیقی، بازی کردن و لمس تصادفی صفحه زودتر از همسالانشان این توانایی ذهنی را به دست بیاورند اما سرگرم کردن کودکان دوساله با تبلت ایده خوبی به نظر نمیرسد.
- تکنولوژی مزایای زیادی دارد اما برای بچههای زیر دو سال، بازی کردن با پازل و اسباببازیهای بسیار ساده از کشف قابلیتهای ابزارهای تکنولوژیک مفیدتر و تاثیرگذارتر است. آنها برای پرورش مهارتهای ذهنیشان به مشاهده، شنیدن و لمس کردن دنیای اطرافشان نیاز دارند.
- بازیهای ساده کودکانه نهتنها قدرت ذهن این کودکان را بالا میبرد، بلکه به تواناییهای جسمیشان هم کمک میکند. کودکی که به جای مدام نشستن روی مبل و بازی با تبلت، روی زمین قدم برمی دارد، زمین میخورد و گاهی خرابکاری به بار میآورد در هماهنگ کردن ذهن و جسمش زودتر توانا میشود.
- بعد از رسیدن فرزندتان به سه سالگی میتوانید برایش تبلت بخرید اما به شرط آنکه تنها نیم ساعت در روز سراغش برود. البته فرزند شما در هفت سالگی میتواند یک ساعت با این وسیله جذاب وقت بگذراند.
پس:
- میدانیم که سر و کله زدن با یک بچه دو ساله آسان نیست و مادری کاری 24 ساعته است. اما این مسئولیتی است که خودتان پذیرفتهاید و نمیتوانید بهخاطر سخت بودنش، راههای میانبر مخرب را جایگزین راه اصلی کنید.
- شما باید ساعاتی از روز را کنار فرزندتان بنشینید، اسباببازیهایش را روی زمین بریزید و با هم بازیهای تازهای را تجربه کنید. از طرف دیگر باید به او اجازه دهید که گاهی به تنهایی با وسایلش سرگرم شود، آنها را کشف کند و حتی به قیمت خرابکاری کردن خلاقیتش را پرورش دهد.
- اگر نمیتوانید 24 ساعته مادری کنید، او را به مهدکودک بفرستید. فرزند دو ساله شما میتواند به چنین محیطی خو بگیرد و در کنار همسالانش سرگرم شود. شما هم میتوانید انرژیتان را برای عصر و شب ذخیره کنید تا در زمان بودنش در خانه، کم نیاورید.
دبیرستانیها به موبایل نیاز دارند؟
آرش 16 ساله است. او والدینی مقرراتی و حتی میتوان گفت سختگیر دارد که ترجیح میدهند فرزندشان را مثل بچههای امروزی بار نیاورند. گرچه همه همکلاسیهای او سالهاست تلفن همراه دارند اما پدر آرش معتقد است تا پیش از ورود فرزندش به دانشگاه نیازی به تهیه چنین وسیلهای وجود ندارد. آرش جز در ساعات مدرسه و کلاسهای تقویتی از والدینش دور نمیماند و به همین دلیل پدرش معتقد است نیازی به داشتن تلفن همراه برای گرفتن تماسهای ضروری ندارد.
از آن ور بام نیفتید!
رفتار والدین آرش بیش از اندازه سختگیرانه است. تلفن همراه برای بچههای دبیرستانی، تنها ابزار تماس گرفتن نیست. آنها دوست دارند روی حافظه تلفن هوشمندشان بازیها و نرمافزارهای مختلف را نصب کنند و اگر بگوییم که رقابت بر سر داشتن چنین اطلاعاتی این روزها به یکی از اقتضائات سن آنها تبدیل شده، بیراه نگفتهایم.
- یک تلفن هوشمند تنها ابزاری برای تماس گرفتن نیست. این دستگاه برای فرزند دبیرستانی شما نقش رایانه، ضبط صوت، تقویم و حتی مربی بدنسازی را میتواند بازی کند.
- حتی نواجوانان دبیرستانی هم به گفته محققان نباید بیشتر از دو ساعت در روز مقابل صفحههای نمایش باشند. به گفته آنها فرقی نمیکند فرزندتان در این دو ساعت موبایل به دست باشد یا اینکه جلوی رایانه بنشیند؛ بیشتر از این زمان چشم دوختن به صفحه نمایش به سلامت او آسیب خواهد زد.
پس:
- بپذیرید دوره و زمانه فرق کرده و اگر شما با وجود نداشتن یک تلفن همراه، توانستهاید پیشرفت کنید و سرتان را در میان همکلاسیهایتان بالا بگیرید، نباید این قانون را برای فرزندتان هم وضع کنید. بچهها در روزهای بلوغشان دوست دارند شبیه همکلاسیها و همسالانشان زندگی و رفتار کنند.
- اگر راضی به خریدن یک تلفن همراه برای فرزند 17-16 سالهتان شدید، میتوانید با گذاشتن قانونهایی امنیت روانی او را تضمین کنید. تلفن همراه نباید در مهمانی، میز غذا، زمان خواب و مدرسه همراه او باشد.
- فرزندتان میتواند از تلفن همراه شخصیاش استفاده کند اما نباید برایش رمز عبور تعریف کند.
- خریدن سیم کارت اعتباری برای نوجوانتان را فراموش کنید. برای کنترل بیشتر او باید قبض ماهانهاش را ببینید و مطمئن شوید در استفاده از آن زیاده روی نکرده است. شارژ کردن یک سیمکارت اعتباری با پول توجیبی و بدون اطلاع شما میتواند دردسرساز شود.
چرا بچهها عاشق تبلت هستند؟
بچهها دوست دارند مثل شما راه بروند،حرف بزنند و خلاصه مثل شما زندگی کنند. نگاهی به عادتهای فرزندتان بیندازید. اگر سر شما توی کتاب باشد حتما او هم عاشق کتاب میشود و اگر موبایل صمیمیترین دوستتان باشد، برای گرفتن تلفن همراه شما حتی به گریه کردن هم متوسل میشود.
دستهایش در خطر است
استفاده مداوم از صفحههای نمایش لمسی میتواند انگشتان فرزند شما را به مشکلاتی دچار کند که هیچ متخصص ارتوبدی از پس درمانشان برنمیآید. پس از تکنولوژیباز بودن کوچولویتان ذوقزد نشوید.
اینترنت برای نوجوانها سم است؟
والدین مجید میدانند در عصر تکنولوژی نمیتوانند فرزندشان را از کار کردن با رایانه منع کنند اما آنها نگران افتادن فرزندشان در دامهایی هستند که در وبسایتهای غیرمجاز یا رومهای گفتوگو پهن شده است. از یک طرف دلشان میخواهد در تمام ساعات استفاده کنارش بنشینند و از طرف دیگر نمیتوانند غرور پسر 13سالهشان را بکشنند و به او بگویند قرار است کنترل شود.
هوشمندانه کنترل کنید!
نگرانی در مورد شیوه استفاده کودکان و به ویژه نوجوانان از قابلیتهای تکنولوژی و دنیای مجازی طبیعی و بجاست. سوءاستفاده از کودکان و نوجوانان در دنیای مجازی، مشکلی است که اغلب کشورها با آن دست و پنجه نرم میکنند.
- محققان میگویند سوءاستفاده از کودکان نحوه پاسخگویی آنان را در برابر شرایط استرسزا در آینده تغییر میدهد و حتی ژنهایشان را هم دستخوش تغییر میکند. شواهد حاکی از این است که استفاده ناآگاهانه از قابلیتهای اینترنت، کودکان و نوجوانان را در معرض سوءاستفاده قرار میدهد.
- فراهم شدن زمینه سوءاستفاده جنسی و مالی تنها مشکلات استفاده ناآگاهانه از تکنولوژی نیست. پیغامهای آزاردهنده ناخواسته هم میتواند سلامت روان کودکانی که راه مقابله با آنها را نمیدانند و نمیتوانند موضوع را با دیگران در میان بگذارند در معرض تهدید قرار میدهد.
پس:
- دلیلی برای اینترنتباز شدن فرزندتان تا پیش از 10 سالگی وجود ندارد. پس نه بهخاطر ذوق خودتان و نه از سر رقابت با مادران دیگر، تا پیش از این سن صفحهای در شبکههای اجتماعی برایش نسازید.
- اگر بعد از 10 سالگی پای فرزندتان را به شبکههای اجتماعی باز کردید، در زمان فعالیت کنارش بنشینید و استفاده درست از این فضا را به او آموزش دهید. فرزند شما تا 14 سالگی حتی از ایمیلش هم باید با نظارت شما استفاده کند و نمیتواند رمز عبورش را از شما پنهان کند.
- به فرزندتان از همان ابتدا بگویید نباید نشانی، شماره تماس، محل تحصیل و دیگر اطلاعات شخصیاش را در اختیار وبسایتها یا افراد ناشناس قرار دهد.
- به نوجوانتان در مورد مشکلاتی که ممکن است در فضای مجازی برایش ایجاد شود اطلاعرسانی کرده و رفتارهای مخرب را برایش معرفی کنید. ناآگاهی مقدمه اشتباه کردن است. گذشته از این اگر او بعضی اصول فعالیت در دنیای مجازی را نداند، ناآگاهانه خود را در معرض خطر قرار میدهد. پس اگر خودتان نمیتوانید مربی خوبی برایش باشید، نام او را در یک کلاس مطمئن بنویسید.
- اگر در همه ابعاد زندگی با او صمیمی و همراه باشید، میل کمتری برای پنهانکاری باقی میماند. بچههایی که از واکنشهای والدینشان وحشت ندارند حتی در صورت اشتباه کردن زودتر و آسانتر امکان جبران اشتباه را برای خود فراهم میکنند.
- رایانه فرزند شما باید در گوشهای از اتاق گذاشته شود که از بیرون قابل دیدن باشد. صفحه نمایش باید رو به در باشد و در اتاق فرزندتان هم در زمان استفاده نباید بسته باشد.
شما حق ندارید بدون دیدن هیچ نشانه تهدیدکنندهای به حریم خصوصی او سرک بکشید اما فرزندتان هم حق ندارد روی رایانهاش رمز عبور بگذارد.
چه زمانی میتواند با رایانه کار کند؟
سپهر 10 ساله است و برای انجام برخی از فعالیتهای مدرسه به رایانه نیاز دارد. گرچه پیش از این والدینش در برابر خرید این وسیله مقاومت میکردند اما حالا راضی شدهاند که روی میز تحریر او، یک رایانه بگذارند تا بهتر به درس و مدرسهاش برسد. با این وجود والدین او در مورد مشکلاتی که رایانه باز شدن فرزندشان میتواند همراه بیاورد نگرانند.
تبلت کودکان,فواید تبلت برای کودکان,عوارض تبلت برای کودکان
وقت مدرن شدن رسیده
هر چیز دورهای دارد و بهخاطر ترس از آسیبهای هیچ چیز، نمیتوان بچهها را به طور کامل از رفتن به سمتش منع کرد. کافی است والدین اطلاعات خود را در زمینه استفاده از رایانه بالا ببرند و بتوانند با نظارت درست و برقراری رابطه صمیمانه و موثر با فرزندشان، خطرات استفاده از تکنولوژی را برای او به حداقل برسانند.
- کاهش تمرکز، ایجاد سبک زندگی نامناسب و بیتحرک شدن فرزندتان حاصل آشنا کردن او با رایانه در اوایل کودکی است.
- درست است که بچههای دو، سه ساله نیازی به استفاده از رایانه ندارند اما محققان میگویند اگر در پنج، شش سالگی فرزندتان را با این وسیله آشنا کنید و مهارت استفاده از آن را به او بیاموزید، پس از وارد شدن به مدرسه توانایی بالاتری را از خود نشان میدهد.
- استفاده بیش از اندازه از رایانه، میتواند به سلامت ذهن و جسم بچهها آسیب بزند. قبلا هم گفتیم زمان استفاده از صفحههای نمایش (تلفن همراه، رایانه و حتی بازیهای ویدئویی) باید محدود باشد و حتی در سنین نوجوانی نباید به بیشتر از دو ساعت در روز برسد.
- استخوانبندی نوجوانان هم با استفاده طولانیمدت از تبلت آسیب میبیند. پس بهتر است به جای تبلت، رایانه در اختیار فرزندتان قرار دهید، میز استانداردی برایش تهیه کنید و به او اصول صحیح نشستن را آموزش دهید. از طرف دیگر از او بخواهید هر یک ربع، 20 دقیقه یکبار از پای میز بلند شود و کمی راه برود.
پس:
- فرزندتان را از بازیهای رایانهای محروم نکنید. بازی کردن در همان یکی، دو ساعت مجاز نمیتواند او را خشن کند یا رفتارهای نابهنجار را در فرزندتان تثبیت کند اما اگر زمان بازیاش طولانی شد، انتظار دیدن تیک یا ناتوانی در تمرکز را داشته باشید.
- برای آنکه بتوانید سر از کار فرزندتان دربیاورید و بدانید از چه راهی میرود باید خودتان هم با این ابزارها آشنا باشید. پس اگر از رایانه چیزی سردرنمیآورید، هرچه زودتر در یک کلاس آموزشی ثبتنام کنید.
- روی رایانه فرزندتان تنها برنامههایی را که میدانید برای انجام فعالیتهای متناسب با سن و موقعیتش لازم هستند، نصب کنید.
- در هفت، هشت سالگی دلیلی برای قرار دادن رایانه در اتاق بچهها وجود ندارد. حتی بچههای 10، 12 ساله میتوانند در گوشهای دیگر از خانه که بهراحتی قابل دیده شدن است از این وسیله استفاده کنند و رایانه به جای آنکه وسیله شخصی آنها تلقی شود، باید یکی از وسایل خانه باشد که در مواقع ضرورت در اختیار آنها قرار داده میشود.
چرا گرفتار تلههای اینترنتی میشود؟
فر زندتان را به بیعقلی یا شرارت متهم نکنید! او نمیتواند از خودش در برابر مزاحمان مجازی محافظت کند، چون شما چیزی در این مورد به او یاد ندادهاید.
دورش دیوار نکشید
فرزندتان را از تکنولوژی محروم نکنید! تربیت خانگی شما بایدبه آنچه در دنیای واقعی میگذرد شباهت داشته باشد تا فرزندتان را دچار سردرگمی نکند یا به پنهانکاری مجبورش نکند. اگر فرزندتان در جمع دوستانش میل به ارتباطات آنلاین و استفاده از تکنولوژی را مشاهده کند، قطعا سختگیری شما اثری جز تشنهتر کردن او نخواهد داشت.
بیش از حد اعتماد نکنید
اعتماد بیش از اندازه و آزادی بی حد و مرز درست به اندازه سختگیریهای غیرمنطقی میتواند به فرزند شما آسیب بزند. اگر نمیخواهید نوجوانتان در تلههای اینترنتی گرفتار شود، به او با نظارت خودتان اجازه فعالیت بدهید. قانونهایی مثل نیمهشبها اینترنت تعطیل است یا وقتی پای رایانهای حق بستن در را نداری، میتواند در حفظ برخی چارچوبها به شما و او کمک کند.
فرزندتان را نترسانید
بچههای خیلی وقتها دچار مشکل میشوند، چون جسارت بیان مشکلاتشان را ندارند. آنها از قضاوت، برخورد یا تنبیههای شما میترسند و به همین دلیل مشکلاتشان را به محض ایجاد شدن با شما درمیان نمیگذارند و بهخاطر همین کمک نگرفتنها کلاف بحرانهایشان را پیچیدهتر میکنند.
منبع:مجله سیب سبز
بچه ها معمولاً تعطیلات نوروزی را مغتنم می شمارند تا از روال عادی و قوانین لازم الاجرایی که والدین برای آن ها در نظر گرفته اند فرار کنند.عیدی بچه ها
مهم این است که کاری کنید تا این تکالیف باعث دردسر بچه ها نشود. بنابراین؛ اجازه ندهید تا فرزندتان همه تکالیف را یک شبه انجام دهد. خیلی از بچه ها دوست دارند در روزهای اول تعطیلات همه تکالیف شان را حل کنند تا خیال شان راحت شود! در مقابل نباید بگذارید همه این تکالیف به شب آخر تعطیلات موکول شود. هر روز زمان کوتاهی، مثلا نیم ساعت را برای رسیدگی به تکالیف بچه ها اختصاص دهید.
ایام نوروز تمرین بسیار مناسبی برای کودکان است تا اصول ارتباطی صحیح را، از چگونگی احترام گرفته تا برخورد و رفتار مناسب، یاد بگیرند. در این یادداشت چند نکته تربیتی درباره دید و بازدید نوروزی و چند راهکار نیز برای ثمر بخش بودن تعطیلات نوروز برای کودک تان به شما آموزش می دهیم.
چگونه سلام کردن را به کودک خود بیاموزیم؟
سن 3-5 سالگی به بچه ها برای سلام کردن فشار نمی آوریم. اما این که هیچ کاری بهش نداشته باشیم هم درست نیست. سلام نکردن علت های مختلفی می تواند داشته باشد.
او را وادار به سلام کردن، نکنید
گاهی سخت گیری ها و بکن نکن های زیاد والدین باعث می شود بچه زودتر از سن بزرگ شود و این می تواند باعث شود جسارتش را از دست بدهد و در مواردی خجالت بکشد. ما نباید هرگز به روی بچه بیاوریم که خجالت می کشد، برای سلام کردن هم نباید اصرار کنیم.
یکی از راه های مفید برای تقویت کودکان به سلام کردن این است که، زمانی که وارد جایی می شویم و کودک شما سلام نمی کند، بگوییم:«شاید آمادگی ندارد کمی که بگذرد آماده سلام کردن می شود». این جمله به کودک این حس را می دهد که هر وقت خواستی سلام کن و باعث می شود کودک درگیر خجالت، شرم یا گارد گرفتن نشود (مثل زمانی که به کودکی زیاد اصرار می کنید که شعر بخواند دیگر خجالت می کشد، شعر بخواند). بعد از آن دیگر به کودک چیزی نمی گوییم و هر زمان که کودک سلام کرد حتی اگر آخر مهمانی بود بلافاصله کودک را تشویق می کنیم. این تشویق می تواند یک شکلات، در آغوش کشیدن یا هر چیز دیگری باشد. حتی اگر کودک سلام نکرد اما در زمان رفتن خداحافظی کرد باز هم تشویق می کنیم. این رفتار باعث می شود بدون دست گذاشتن روی نقطه ضعف کودک رفتار او را شکل دهیم.
دید و بازدید نوروزی
پول عیدی بچه ها را از آن ها نگیرید
عیدی کودکان را از آنها نگیرید
بعضی از والدین پول عیدی کودکان را از آنها می گیرند - حال یا به بهانه این که می خواهند برایشان نگه دارند و یا به بهانه های دیگر - به هر حال آنها را از لذت عیدی داشتن و خرید کردن محروم می کنند؛ و این کار درستی نیست. بایستی عیدی بچه ها را به خود آنها بدهیم؛ و اگر سن آنها کم است و هنوز نمی دانند که با آن پول ها چه کنند، بهتر است پدر و مادر آنها را به مغازه ببرند و ضمن توضیحی که برایشان می دهند از آنها بخواهند که اسباب بازی یا چیز دیگری را انتخاب کنند.
ببخشید، الان شبه یا روز؟
یکی از عادت های نه چندان خوب روزهای تعطیل همه ما این است که شب ها را تا دیروقت بیدار می مانیم و صبح ها تا ظهر خواب هستیم! طبیعی است که بچه ها هم تحت تاثیر این بی نظمی، خواب و بیداری شان به هم می ریزد. نتیجه این موضوع آن است که بچه ها تقریبا موقعی از خواب بیدار می شوند که دیگر وقت صبحانه نیست و کمی بیشتر به زمان ناهار نمانده است. به همین دلیل وعده صبحانه از غذای بچه ها حذف می شود و آنها شروع به خوردن هله هوله می کنند.
بی انضباطی ممنوع!
نتیجه بد دیگر این عادت، کسالت و بی حوصلگی بچه ها و بداخلاقی آنهاست. چه شب ها که دیروقت از مهمانی و دیدوبازدید برمی گردید و چه صبح ها که تقریبا نزدیک ظهر آنها را از خواب بیدار می کنید.
این عادت دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن یک دردسر دیگر هم به دنبال دارد و آن این است که با رسیدن به پایان تعطیلات و نزدیک شدن زمان مدرسه یا مهد کودک، شما به سختی می توانید فرزندتان را به همان نظم اولیه برگردانید و او را وادار کنید تا شب ها به موقع بخوابد و صبح ها زود از خواب بیدار شود. بنابراین همه زحمتی که برای منظم کردن برنامه فرزندتان و عادت دادن او به زمان مناسب خواب و بیداری کشیده بودید، هدر می رود.
فرمول تنظیم ساعت خواب کودک در تعطیلات!
برای اینکه دچار دردسرهای به هم خوردن برنامه خواب فرزندتان نشوید، بد نیست چند نکته را رعایت کنید:
• شام فرزندتان را در ساعت همیشگی و معین به او دهید.
• به فرزندتان اجازه دهید شب ها فقط یکی، دو ساعت بیش از حد معمول بیدار بماند.
• زمانی که احساس می کنید، کودک تان خسته و بهانه گیر شده سعی کنید، محیط آرامی را برایش فراهم کنید تا بتواند بخوابد.
• در دیدوبازدیدها و منزل اقوام هم از آنها بخواهید تا جای ساکتی را به خواب و استراحت بچه ها اختصاص دهند.
• صبح ها نیز کاری کنید که بچه ها فقط یکی، دو ساعت بیشتر از حد معمول بخوابند.
• در چند روز پایانی تعطیلات سعی کنید، برنامه خواب و بیداری کودک تان را کم کم به ساعت معمول نزدیک کنید. مثلا هر شب او را 20 دقیقه زودتر بخوابانید.
چه کنیم که درس خواندن را فراموش نکنند؟
مهم این است که کاری کنید تا این تکالیف باعث دردسر بچه ها نشود. بنابراین؛ اجازه ندهید تا فرزندتان همه تکالیف را یک شبه انجام دهد. خیلی از بچه ها دوست دارند در روزهای اول تعطیلات همه تکالیف شان را حل کنند تا خیال شان راحت شود! در مقابل نباید بگذارید همه این تکالیف به شب آخر تعطیلات موکول شود. هر روز زمان کوتاهی، مثلا نیم ساعت را برای رسیدگی به تکالیف بچه ها اختصاص دهید. به فرزندتان برای حل کردن درست و به موقع تمرین ها و نوشتن تکالیف جایزه های کوچکی بدهید.
راه کارهایی که می تواند در ثمربخشی روزهای تعطیل عید، نقش به سزایی داشته باشد عبارت است از:
1. طوری برنامه ریزی شود که سه یا چهار روز قبل از پایان تعطیلات، تکالیف کودکتان به اتمام برسد.
2. طوری برنامه ریزی کنید که دست کم، یک سفر کوتاه مدت با کودکان تان (حتی در اطراف شهر) داشته باشید.
3. از فرزندان تان نظر خواهی کنید که در تعطیلات عید، چه تفریحاتی را دوست دارند انجام دهند؟
4. به آنان آموزش دهید که زمان های گشت و گذار، به هله هوله خوری بیش از حد نپرداخته و به سلامت غذایی خود توجه ویژه کنند.
5. تقویت مهارت های اجتماعی کودکان را در تعطیلات در داشته باشید و سعی کنید عید را برای کودک تان با دورهمی های خانوادگی خاطره انگیز کنید. می توانید برای کسالت آور نبودن عیددیدنی ها با خود اسباب بازی به همراه داشته باشید یا بچه های فامیل را دور هم جمع کنید و آنها را تشویق به بازی های خانگی کنید.
6. فرزندان تان را به کوه و دشت ببرید و آنان را در حین نظارت، آزاد بگذارید این عمل موجب یادگیری های فراوانی می شود.
7. هیچ گاه خوردن صبحانه کودکان را در روزهای عید از یاد نبرید بگذارید فرزندتان همراه شما سرسفره ی صبحانه بنشیند تا از کنار هم بودن لذت ببرید.
8. به فرزندان بیاموزید تا به جای این که وقت خود را به تماشای زیاد رایانه و تلویزیون بگذرانند در انجام کارهای منزل و بیرون از آن مشارکت داشته باشند. می توانید از آنها در تمیز کردن خانه یا پخت شیرینی کمک بگیرید. این کار می تواند حس مسئولیت پذیری را در آنان تقویت کند.
مراحلی وجود دارد که موجب افزایش حس استقلال طلبی کودکتان می شود که در نتیجه آن شما به احساس آرامشی دست می یابید.
امنیت را برقرار کنید ـ اگر کودکتان در محیطی امن و با احساس آرامش خاطری پرورش یافته است پس در دوران طفولیت و کودکی ذاتاً مستقل خواهد شد. استقلال طلبی در دوران کودکی شروع به تحول می کند. نخستین بار در دوران طفولیت و زمانی است که شما دور از دید کودک قرار می گیرید و آنها اضطراب جدایی را تجربه می کنند که برایشان به عنوان مرحله مهمی از زندگی محسوب می شود. با آگاه کردن کودکتان از برقراری نیازهای امنیت و بیان و راهنمایی آنها از مباحث جدایی به روشی مثبت به آنها کمک خواهید کرد تا احساس امنیت کنند و آن اولین مرحله ای است که نشان می دهد کودکان می توانند مراحل استقلال طلبی را به خوبی پشت سرگذارند. برای مثال، وقتی که شما در یک اتاق دیگری هستید و کودکتان سر و صدا می کند دلیل این کار آن است که او شما را نمی بیند و ممکن است شما از اتاق دیگری برای آرام شدنش با او صحبت کنید.، آنها از حضورتان باخبر می شوند و بدون اینکه شما را به صورت عینی ببیند نیز امکان آرام شدن وجود دارد.
آنها را تشویق کنید اما مجبور نکنید ـ برخی از مادران اضطراب نسبتاً زیادی برای مستقل شدن کودکانشان دارند و آنها را مجبور به این موضوع می کنند. برای مثال، شما ممکن است کودکتان را برای رفتن به اردوهای یا گردش های تابستانی مجبور کنید با وجود اینکه می دانید آنها آمادگی این کار را ندارند. کودکتان را ترغیب کنید تا در راستای مراحل استقلال طلبی پیش رونده ای به عنوان یک رویکرد برتر پیش روند. ممکن است کودک را به یک اردوی روزانه سوق دهید ولیکن او شب هنگام به خانه برگردد جایی که او در آنجا احساس آرامش دارد.
بستر اشتباه کردن را برای کودکتان فراهم کنید ـ “مادران آویزان” اصطلاحی برای والدینی است که دور و بر کودک می پلکند و به او اجازه تجربه پیامدهای طبیعی را نمی دهند. این می تواند موجب عدم احساس آرامش در مسئولیت پذیری زندگی شان و استقلال طلبی در برخی از کودکان شود. سعی کنید بین کنترل زیاد و رویکرد فرزندپروری آسان گیر تعادل برقرار کنید. زمانی که به کودکتان اجازه درک لمس عواقب طبیعی زندگی را از نزدیک می دهید آنها نیز توانایی اداره امور و نحوه تصمیم گیری را یاد خواهند گرفت.
از کودکتان درخواست کمک کنید ـ یک گام برای کمک به کودک در افزایش استقلال طلبی، کمک خواستن از آنها در انجام کارهای سبک است. می توان این کار را در همان سنین کودکی آغاز کرد. برای مثال، از آنها می خواهید تا اسباب بازی هایشان را جمع کنند یا میز غذا را بچینند و در آماده کردن سفره غذا به شما کمک کنند. آنها می توانند با شما در سریع قدم زدن و شستن اتومبیل نیز همراه شوند. با این اوصاف، زمانی کودک مسئولیت پذیری را یاد می گیرد که احساس شایستگی را درک کرده باشد.http://kodakonojavan.com/
دو نوع فرار از خانه را مطرح کرده اند: فرار اپیزودیک و فرار مزمن. دلایل انجام این فرارها کاملا متفاوت هستند، و فهمیدن این دلایل حیاتی است.
فرار اپیزودیک: وقتی که کودک شما بعد از اینکه موردی اتفاق می افتد فرار میکند، این فرار اپیزودیک است. این یک الگوی پایدار نیست، و کودک شما همیشه از ان به عنوان یک روش حل مسئله استفاده نمیکند. همچنین ان وسیله ای برای رسیدن به قدرت برای انها نیست. در عوض انها ممکن است تلاش کنند تا از برخی نتایج، تحقیر و خجالت دوری کنند. من کودکانی را میشناسم که خانه را ترک میکنند به این دلیل که انها در مدرسه تقلب کردند یا باردار شده اند و از مخالفت والدین خود میترسند.
فرار مزمن: کودکانی که بطور مداوم از فرار برای بدست اوردن قدرت در خانواده استفاده میکنند یک مشکل مزمن دارند. توجه داشته باشید که فرار همیشگی تنها یک حالت دیگر از مبارزه قدرت، دستکاری کردن دیگران و برون ریزی است. و این رفتار برون ریزی ریسک بالایی دارد. انها ممکن است والدین خود را با گفتن اینکه ” اگر شما اینکار را انجام بدی من فرار میکنم” تهدید کنند. انها نگرانی والدین خود را میشناسند، برای بسیاری از والدین فرارکودکانشان بزرگترین ترس است. برخی از والدین ممکن است درگیر چانه زنی و بحث با کودکانشان درمورد این مسئله می شوند.
اما شما نیاز دارید تا بفهمید که کودکانی که تهدید به فرار میکنند از ان برای اعمال قدرت استفاده میکنند. اینکار نه تنها انها را دربرابر خودشان قوی میکند بلکه به انها دربرابر والدین و خانواده نیز قدرت میدهد. وقتی که والدینی تسلیم تهدید میشوند کودکان انها شروع به استفاده از ان برای شکل دهی رفتار والدین میکنند. برای مثال والدینی در این موقعیت یاد میگیرند تا دیگر کودکان خودرا به اتاقشان نفرستند وقتی که انها تهدید میکنند اگر اینکار تکرار شود فرار میکنند. من میخواهم اینجا روشن باشد که : کودکانی که به طور دائم تهدید به فرار میکنند برای حل یک مشکل فرار نمیکنند و انها اینکار را انجام میدهند زیرا این اصلیترین مهارت حل مسئله انها است. انها تلاش میکنند تا از هر نوع جوابگویی اجتناب کنند. ایا اینها علامت هشدار هستند؟
متاسفانه، هیچ علامت سریع و واقعا محکم که نشان دهد کودک شما قصد فرار دارد وجود ندارد. قطعا میتوانید به دنبال رفتار پنهانی، جمع اوری پول و ناپدید شدن چیزهای قیمتی دراطراف خانه باشید. اگر تا به حال متوجه این موارد شدید چشمهایتان را نبندید به احساس خود اطمینان کنید . شما احتمالن میدانید که اتفاقی در حال وقوع است، یا سوء مصرف مواد مخدر یا تمایل فرزندتان به ترک خانه.
یک روش مرحله به مرحله برای اموزش به فرزندان که فرار از خانه مشکلات انها را حل نمیکند.
۱-مهارتهای حل مسئله را به انها بیاموزید
مهمترین چیزی که شما میتوانید انجام دهید این است که به فرزندانتان مهارتهای حل مسئله را اموزش دهید. از انها سوال کنید که : چه کاری بطور متفاوت برای این مشکل میتوانید انجام دهید؟ برخی از روشهای برخورد با این مشکل کدامند؟” همیشه با برخی موارد مانند مسائلی که احتیاج به حل شدن دارند برخورد کنید، و به کودکتان وقتیکه به طور موفقیت امیزی قادر به حل ان بود جایزه بدهید. از این جملات استفاده کنید: ” من روش تو برای حل این مشکل را دوست داشتم، معلم ناراحت بود ولی تو رفتی و عذرخواهی کردی، اینکار جرات میخواهد. و الان معلم نظر بهتری درباره تو دارد. من به تو افتخار میکنم”. تا اندازه ممکن کودکتان را به محض اینکه کار مثبتی انجام داد تشویق کنید.
۲- یک فضای پذیرش ایجاد کنید
عشق بدون قید و شرط یک ایده ایست که والدین باید استفاده کنند، ولی افراد مختلف تفاسیر مختلفی از ان دارند.برخی میگویند ” عشق بدون شرط” اما چیزی که منظور انها ست ” وابستگی متقابل است”.
وقتیکه من میگویم عشق بدون شرط ، منظور من این است که ” اگر شما کاری را بدرستی انجام دهی از عشق من به شما کم نمیشود و اگر تو کاری را عالی انجام دهی علاقه من به تو بیشتر نمیشود.
اگر شما نمره A بگیری عشق من بیشتر نخواهد شد و اگرنمره D بگیری علاقه من کمتر نخواهد شد. من در هر صورت عاشق تو هستم”.
و این مهم ترین حس امنیت و اطمینان است که فرزند شما نیاز دارد….
کودک شما ممکن است چندین کهیر داشته باشد که پس از چند دقیقه یا چند ساعت از بین بروند وچندتای دیگر در نقطه دیگری ظاهر شوند. اگر کهیر بر روی پوست کودک ظاهر شود ممکن است چند ساعت تا چند روز طول بکشد هرچند امکان آن نیز وجود دارد که کهیرها برای چند ماه روی پوست باقی بماند. کهیرها شا یع هستند اما واگیردار نیستند.
چه چیزی موجب کهیر زدن میشود؟
کهیرها زمانی ظاهر میشوند که بدن یک ماده شیمیایی به نام هیستامین را آزاد کند. دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارند که ممکن است شناسایی عامل اصلی را برای شما دشوار کند اما محتملترین گزینهها عبارتند از:
گزیدگی و نیش حشرات: مثلا اگر کودک شما نسبت به زنبورها یا مورچههای قرمز آلرژی داشته باشد ممکن است در واکنش به گزیدگی یا نیش آنها، کهیر بزند.
غذا: کودک شما ممکن است در واکنش به چیزی که خورده است کهیر بزند. غذاهایی که بیشتر موجب کهیر زدن میشوند عبارتند از: آجیلها، بادام زمینی، تخم پرندگان، نرمتنان صدفدار، ماهی، شیر، توتهای تازه یا فریزشده، گوجه فرنگی، و برخی افزودنیها و نگهدارندههای خاص غذایی. کودک شما ممکن است بواسطه آلرژی داشتن نسبت به پروتئین موجود در غذا یا صرفا بدین خاطر که بدن او با آزاد کردنِ هیستامین نسبت به یکی از مواد شیمیایی موجود در غذا واکنش نشان میدهد، دچار کهیر شود. حتی برخی کودکان صرفا به خاطر تماس با برخی غذاهای خاص (مثلا وقتی آب توتفرنگی به پوست او میرسد) کهیر میزنند. (تعجبآور اینکه ممکن است خوردن توتفرنگی برای همین کودکان هیچ مشکلی ایجاد نکند.)
مواد آلرژیزا: کودکانی که نسبت به گربهها آلرژی پیدا کردهاند، ممکن است پس از لمس یا تماس با گربه کهیر بزنند. کودک شما ممکن است حتی از مواد آلرژیزای موجود در هوا (مانند گرده گلها) نیز کهیر بزند.
بیماری: کودک شما ممکن است هنگام سرماخوردگی یا ابتلا به سایر بیماریهای ویروسی، کهیر بزند. البته کهیر زدن در اثر بیماریهای باکتریایی چندان معمول نیست.
دما: گاهی اوقات دماهای سرد میتوانند موجب کهیر زدن شوند. همین مسئله درباره تغییر ناگهانی دما نیز صادق است: مثلا وقتی که پوست کودک شما پس از سرد بودن، ناگهان گرم میشود.
داروها: آنتیبیوتیکها و برخی داروهای دیگر ممکن است موجب کهیر زدن شوند.
چگونه باید کهیر را درمان کنم؟
اگر فکر میکنید کودکتان بواسطه آلرژی به حیوان خانگی یا گرده گلها به کهیر دچار شده است، او را به حمام ببرید تا ماده آلرژیزا تا حد امکان از روی بدن او پاک شود. کمپرس سرد نیز گاهی اوقات میتواند موجب تخفیف ناراحتی کودک شود. همچنین میتوانید کهیرها را با یک توپ پنبهای آغشته به لوسیون کالامین(Calamine)، به آرامی مالش دهید. از پوشاندن لباسهایی به کودک که در محل کهیرها تنگ و چسبیده باشند، خودداری کنید. اگر میتوانید علت بروز کهیر را شناسایی کنید، تمام تلاش خود را بکنید تا کودکتان در آینده مجددا در معرض آن قرار نگیرد.
چه زمانی باید با پزشک کودکم تماس بگیرم؟
اگر کودک شما نشانههای مشکل تنفسی (از قبیل خسخس کردن، سرفه، نفس کم آوردن، یا ورم گلو) دارد ی بیهوش شده است و یا اگر اسهال یا استفراغ شدید دارد فورا با اورژانس تماس بگیرید. این نشانهها، همراه با کهیر، میتوانند علامت بروز شوک آنافیلاکتیک باشند: یک واکنش آلرژیک بالقوه کشنده.
اگر کودک شما ناراحت است، از پزشک بپرسید که آیا میتوانید آنتیهیستامین خوراکی که بدون نسخه نیز به فروش میرسد برای کاهش خارش و تورم به او بدهید یا خیر. پزشکان در برخی موارد، استروئیده را برای درمان کهیرهایی که به آنتیهیستامینها پاسخ نمیدهند، تجویز میکنند.
اگر کهیرها بیش از یک هفته باقی ماندند، حتی اگر مشکلی برای کودک ایجاد نمیکنند، با پزشک او در این باره صحبت کنید.
هر فرد در نگاه تربیتی خود نسبت به فرزندانش از دو دیدگاه برخوردار است، اول اینکه فرد با خود می گوید اگر من دوران کودکی سختی را گذراندم باید فرزندانم هم تحت همان شرایط قرار بگیرند تا پختگی حاصل کنند. دوم اینکه فرد معتقد است با اینکه در شرایط مساعدی قرار نداشتم اما باید موقعیت مناسبی برای رشد فرزندانم فراهم کنم. در دیدگاه اول فرد بیمار است و به بیماری خود واقف نیست. این فرد در پاسخ به علت رفتارهای خود از تعبیراتی چون مگر ما چطور بزرگ شدیم، لگد خوردیم رفتیم مدرسه و یا گوشت قربانی بودیم استفاده می کند. طبیعتا این فرد با ایجاد تنش در خانواده، شرایط بیمارگونه ای را بر خانواده حاکم می کند و فرزندان را مورد آزار و شکنجه جسمی و روحی قرار می دهد که معمولا شکنجه روحی از دید پنهان می ماند. در این گروه ما با افرادی سر و کار داریم که دچار فقر فرهنگی هستند. در دیدگاه دوم با افرادی مواجه هستیم که به یک خودشناسی رسیده اند و اگر چه دوره نابسامانی را در کودکی داشته اند، اما با شناسایی شرایط بیمارگونه توانسته اند عوامل تخریب شخصیتی را از بین ببرند. آنها معتقدند شکنجه جسمی و روحی نمی تواند کار ساز باشد. از نظر شکل و نوع قابل مشاهده نیز به انواع متفاوتی از کودک آزاری برمی خوریم. نخستین، شایع ترین و شناخته شده ترین نوع، کودک آزاری جسمی است که مستقیما جسم کودک مورد تهاجم قرار می گیرد. در کودک آزاری جسمی عمدتا از ابزار و آلات متفاوتی استفاده می شود که اثرات مخربی بر روح و جسم باقی خواهد گذاشت. در نوع معمول زدن با استفاده از کمربند، دست، خط کش، دمپایی و...و در نوع شدیدتر سوزاندن با سیگار، نشاندن کودک روی هیتر برقی به دلیل شب ادراری، سوزن زدن در قسمت نرم بدن، شکستن دست و ... انجام می گیرد. در مراحل بعدی می توان از کودک آزاری عاطفی یا کلامی، غفلت و بی توجهی، سوءاستفاده و استثمار و کودک آزاری آموزشی یاد کرد.
بسیاری از والدین بعد از شکنجه فرزندانشان ابراز ناراحتی و پشیمانی می کنند این می رساند که این دسته از افراد نیاز به کمک دارند. وقتی صحبت از کودک آزاری می شود، اغلب یاد چهره کتک خورده و چشمان گریان کودکی می افتیم که گوشه ای کز کرده و صدایش در نمی آید. در واقع تصویر اغلب ما از کودک آزادی همین صحنه است. چرا که سکوت کودک و البته خانواده در مقابل کودک آزاری معمولاً بارزترین رفتاری است که دیده می شود. اما غافل از اینکه این سکوت، اثرات روانی و جسمی بی شماری را در کودک به جا می گذارد. شاید یکی از دلایل این سکوت، ناآگاهی والدین از برخورد مناسب در مقابل کودک آزاری باشد. کودک آزاری پدیده شومی است که در تمام سطوح اجتماعی، اقتصادی و در تمام جوامع بشری دیده شده و دامنگیر کودک، خانواده و جامعه می شود. سوء رفتار با کودکان یک موقعیت اضطرابی برای کودک ایجاد می کند. کودک آزاری جسمی، جنسی و مسامحه و غلفت از کودک که در آن نیازهای جسمی و روانی کودک مورد بی توجهی قرار می گیرد. هر یک از انواع این کودک آزاری ها باعث آسیب به کودک می شود.
فردی که دوران کودکی نابسامانی را سپری کرده طبیعتا وجود تجربه های قبلی، تصاویر ذهنی بیمارگونه ای را نزد شخص برای تربیت آینده فرزندانش رقم خواهد زد. شخصی که مضطرب است و در شرایط عادی رفتارهای بیمارگونه از خود نشان می دهد قطعا در شرایط بحرانی رفتارهای انفجاری خواهد داشت. به طور کلی نوع نگرش و رفتار هر فرد را جایگاه او در اجتماع از نظر ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تعیین می کند به طوری که اگر از طبقات فقیرتر جامعه باشد بیشتر می تواند از ویژگی های بیمارگونه برخوردار شود که البته به الگوهای تربیتی و شرایط رشد فرد نیز وابسته است.
مطابق کنوانسیون حقوق کودک، کودک کسی است که هنور سن ۱۸ سالگی را تمام نکرده است. در این قانون افراد زیر ۶ سال را خردسال،۶ تا ۱۲ سال را کودک و ۱۲ تا ۱۸ سال را نوجوان می دانند. بر اساس این طبقه بندی نوع آزار و شکنجه در رده های مختلف سنی و جنسی متفاوت است. پژوهش ها حاکی از آن است که کودکان زیر ۶ سال بیشتر مورد آزار قرار می گیرند، به دلیل اینکه کودک هر چه کوچکتر باشد آسیب پذیرتر است و قدرت دفاعی کمتری دارد بنابراین در معرض آزار بیشتری قرار دارد. در مرحله بعد کودکان ۶ تا ۱۲ سال و در نهایت نوجوانان هستند که مورد خشونت واقع می شوند. ضمن اینکه کودکان بیشتر مورد کودک آزاری از نوع جسمی قرار می گیرند در حالی که نوجوانان در معرض کودک آزاری از نوع سوء استفاده، غفلت و بی توجهی هستند. همچنین نوع آزار در دختران و پسران در برخی موارد متفاوت است مثلا در سوءاستفاده جنسی و آزارهای روانی دختران بیشتر آسیب می بینند. در آزارهای جسمی و استثمار کاری پسران تحت فشار بیشتری هستند. به علا وه در خانواده هایی که تعداد اعضای آنها زیاد است و مشکلات خانوادگی (طلاق، ازدواج های مجدد) بیشتری دارند شاهد کودک آزاری بیشتری هستیم. عوامل فرهنگی نیز مانند سطح تحصیلات ارتباط نزدیکی با کودک آزاری دارد.
علاوه بر مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... مواردی هم وجود دارد که مشکلات شخصیتی شخص آزارگر موجب آزار کودک می شود. در برخی موارد کودک آزاری ریشه در بیماری عاطفی یا شخصیتی فرد کودک آزار دارد که منشا این بیماری ها را می توان در گذشته فرد از جمله دوران کودکی نابسامان و الگوهای تربیتی بیمارگونه که فرد از طرف والدین، اطرافیان، سرپرست و یا جایگزین آنها با آن مواجه بوده جست و جو کرد.
تعریف کودک آزاری
کودک آزاری به مجموعه رفتارهایی اطلاق می شود که از سوی بزرگسالان بر کودکان اعمال شده وبه نوعی به سلامت جسمی، روحی وذهنی و عاطفی کودکان آسیب می رساند. با این تعبیر برخلاف اعتقاد عامه مردم که تنها تنبیه بدنی وجسمی را مصداق بدرفتاری با کودک می دانند، کودک آزاری هرگونه رفتاری که روان، احساس وذهنیت کودک را مخدوش کرده وبه آن صدمه بزند، را شامل می شود.
بزرگسالان در این تعریف شامل افراد خانواده (اعم از پدر،مادر،برادر،خواهر)، افراد فامیل(عمه،دایی...)، کارکنان مدرسه (مدیر ،معلم ،ناظم و...) وحتی افراد غریبه خارج از محیط خانه ومدرسه می شود که ممکن است آزار کودک توسط آنها صورت پذیرد. اغلب والدین یا سرپرست کودک می پندارند که کودکان متعلق به آنها و در حوزه اقتدار و مالکیت آنها هستند وحق هر گونه رفتاری را با آنها دارند.
انواع کودک آزاری
کودک آزاری تنها تنبیه بدنی کودک نیست، هرگونه تحقیر وتوهین مداوم به کودک، آزارعاطفی وروانی، سوءاستفاده جنسی، استثمار وبهره کشی اقتصادی از کودک، بی توجهی به کودک، بدرفتاری تحصیلی و...طیف وسیعی از نمونه رفتارهای کودک آزارانه هستند.
۱- کودک آزاری جسمی:
آزارهایی که به نوعی به بدن فیزیکی وجسم کودک آسیب میرساند مانند تنبیه بدنی، کتک زدن، سوزاندن،شکستن و...
۲- کودک آزاری عاطفی:
بدرفتاریهایی که موجب آزارهای روحی وروانی کودک می شود مثل تحقیر و توهین کلامی، پرخاشگری، تهدید و بیتوجهی به نیازهای روحی کودک از جمله ابراز محبت وعلاقه.
۳- کودک آزاری تحصیلی :
آسیب هایی که از نظام آموزشی ما اعم از شیوه های تدریس غلط، برنامه های نامناسب درسی، محیط های آموزشی غیر استاندارد و برخورد ناشایست کارکنان این مراکز با کودک سرچشمه میگیرد که از مصادیق رفتار ناسالم کارکنان با کودکان می توان به نمره گرایی، ایجاد رقابت ناسالم وشدید وعدم توجه به تفاوتهای فردی اشاره کرد.
۴-استثمار، بهره کشی و سوءاستفاده از کودکان در زمینه های اقتصادی، جنسی، مواد مخدر و...
۵- عدم توجه به نیازهای اساسی جسمی کودک اعم از تغذیه، پوشاک و بهداشت که بر رشد کودک تاثیر مستقیم می گذارد.
نیمه دوم قرن بیستم را می توان با شجاعت و افتخار، عصرکودکان نامید. بقای جامعه با اطفال است و برای اینکه جامعه به رشد و تعالی برسد باید طفل، تربیت وبرای زندگی عادی واجتماعی آماده شود. شخصیت کودک درخانواده تکوین می یابد و هر خانواده زیر بنای ساختمان فکری نونهالان را تشکیل می دهد. درعصرما که مهمترین دستاورد ملت ها در جهت حمایت ازحقوق کودک، دستیابی به کنوانسیون حقوق کودک است به رغم تدوین قوانین متعدد در سطح بین الملل، برای حمایت و جلوگیری از تضییع حـقـوق کـودکـان، هـمـچـنان درسراسر دنیا شاهد برخوردهای نامعقول و غیرمنطقی با کودکان هستیم.
کودکان، آسیب پذیرتر از سایرافراد جامعه هستند. این آسیب پذیری به علل مختلف ازجمله کوچکی، معایب مادرزادی، بیماری ها، عدم تطابق با محیط و نیز عدم قدرت اندیشیدن وتشخیص بد و خوب است. وقتی کودکی مورد آزار قرارمی گیرد ازنظر روحی وجسمی با مشکلاتی روبه رو می شود که درآینده گریبانگیر خود وجامعه اش خواهد بود و درنتیجه مردان و زنان شایسته ای که باید برای فردای بهتر جهت امور مملکت تربیت شوند ، به وجود نمیآیند، فقدان چنین افرادی، خانواده و درنتیجه جامعه را به خطر می اندازد. هرنوع رفتاری که توسط بزرگسالان نسبت به کودک به صورت غیرتصادفی صورت گیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی او آسیب برساند کودک آزاری محسوب می شود.
دلایل کودک آزاری
علل کودک آزاری را به چند دسته می توان تقسیم کرد:
۱- اختلالات روانی که به دو صورت مشکلات روانی بزرگسالان و بیماریهای روحی مزمن کودکان ممکن است باعث بروز کودک آزاری شود.
۲ - مشکلات اقتصادی وفشارهای روانی ناشی از آن مانند بیکاری و فقر که طبیعتا مانع از برآوردن نیازهای اساسی کودک شده وفشارهای روانی ناشی از آن نیز مواردی چون ناسازگاری ،خشونت وعدم توجه به نیازهای روحی ظکودک را درپی دارد.
۳- اعتیاد که در کنار تمام پیامدهای شومش پدیده کودک آزاری از عواقب بی تردید آن است.
۴- مشکلات تربیتی که موارد مختلفی را در خود جای داده است از عدم آگاهی سرپرست از شیوه های درست رفتار با کودک و وجود نگرشهای غلط از جمله حق مالکیت نسبت به کودک واعتقاد به تنبیه وخشونت برای تربیت کودک گرفته تا والدینی که خود به نوعی قربانی یکی از صورت های کودک آزاری بوده اند.
۵- مشکلات خانوادگی، جدایی والدین، ازدواج مجدد یا چند همسری، والدین ناسازگار، خانواده های پرجمعیت، خانواده های پرتنش و... از جمله مشکلات خانواده های آسیب زا است که کودک آزاری سوغات مسلم آنهاست.
پیامدهای کودک آزاری
آن چه که اهمیت ولزوم منع بدرفتاری با کودکان را بیش از پیش بر همگان آشکار می سازد تاثیرات سوء آن بر زندگی اجتماعی وخانوادگی آینده کودک است که مسلما این گونه، نسلی بیمار اساس رشد نسلهای بعد خواهد بود و این چرخه معیوب همچنان ادامه خواهد داشت. کودکان بی پناهی که به جای احساس لطف ومهربانی، خودکامگی، ستم و تبعیض والدین را تجربه میکنند و به نوعی استثمار میشوند؛ افرادی حساس، زودرنج، مایوس، ناسازگار،ناراحت، پرتوقع، بدبین وآماده برای قهر وطغیان وخودکشی و ارتکاب انواع بزه می باشند ویتیم تر از یتیم هستند. اینها همه آثار سوء پدیده ای است که جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و ضرر آن صرفا به کودکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته نمی رسد بلکه چون سمی است که جامعه را مسموم می کند.
رفتار دلسرد کننده و اهانت آمیز سرپرست وتسلط بیش از حد بر کودک به عنوان نمونه ای از کودک آزاری عاطفی باعث می شود که کودک خود را عاجز، درمانده و نالایق بشمارد وچنین حالاتی سببب اضطراب ونگرانی کودک شده، باعث می شود کودک دنیا را دشمن خود بپندارد و ارتباط او را با اجتماع دچار مشکل نماید و همین ذهنیات اساس زندگی بزرگسالی او می شود واین فاجعه ای عمیق ودردناک است .
به عقیده عده ای از کارشناسان وروانشناسان، ریشه اصلی جنایات وخشونتها در جامعه همین بدرفتاری هاست که باعث عقده های روانی می شود. کودکی که از سوی مربیان یا سرپرستان خود مورد آزار قرار گرفته در نوجوانی نیز برای رسیدن به منظور خویش با دیگران بدرفتاری می کند و زمانی که در مقام سرپرست یا والد تربیت کودکی رابه عهده می گیرد، عقده های روانی ناشی از تحمل آزارهای سرپرستش را با همان رفتارهایی که بر او اعمال شده بروز می دهد.
کودک آزاری عامل ایجاد حس نا امیدی و رنج است وخشم وعصیان را برمی انگیزاند. این پدیده همیشه پیامدهای شومی برای اجتماع در بر داشته است. کودک آزاری فاجعه ای عمیق و دردناک است چرا که کودکان قدرت دفاع از خود را ندارند ودر حقیقت قربانیان خشونت هستند. از طرفی از آنجا که خشونت، خشونت می آفریند، کودکانی که در محیط های خشن پرورش می یابند،خود در آینده عاملان خشونت خواهند شد.
علل پیدایش این پدیده اجتماعی
دلایل به وجود آمدن کودک آزاری را می توان درسه بعد مورد مطالعه قرارداد:
اول خود طفل، دوم والدین (پدر و مادر) سوم کل خانواده.
۱- درقسمت اول مشکلات مربوط به خود طفل است که ممکن است عامل به وجود آمدن این پــدیـده بـاشـد. کـودکـان در هـرسـن، جـنـس وقـشـری درمعرض خطر کودک آزاری قرار می گیرند موارد مهمی که ممکن است مشکل کودک آزاری را برای طفل به وجود بیاورد ازاین قرار است:
- کودکان ناهنجار به ویژه دارای عقب افتادگی ذهنی و نقایص جسمانی، بیشتر درمعرض خطر کودک آزاری قرار می گیرند
- کودکان سالمی که والدین، آنها را غیر طبیعی می دانند، ازجمله کودکان کم رشد، بد خلق، خود خواه و کودکانی هستندکه سخت تربیت می شوند یا خیلی پرتحرکند معمولا مادران و مسئولان پرورشی با این گونه کودکان به سختی ارتباط برقرار می کنند.
-کودکانی که زیاد گریه می کنند و شاکی و پرتوقع هستند ونیز کودکانی که با کوچکترین صدایی بیدار می شوند وبیقراری می کنند.
- کودکان ۳ تا ۵ ماهه که غالبا اولین فرزند ومعمولا ناخواسته هستند.
۲- والدین ازهرقشر و درهرسنی ممکن است مرتکب کودک آزاری شوند، ولی در موارد زیرامکان آن بیشتراست:
- والدین جوان (سن کم مادر و یا پدر ممکن است باعث بروز کودک آزاری گردد)
- والدینی که به بلوغ عاطفی نرسیده اند و نیز پدران و مادرانی که به تنهایی سرپرستی فرزند خو را برعهده دارند، این حالت بیشتر درزنان مطلقه دیده می شود.
- والدینی که به سرگرمی ها و تفریحات فردی وجمعی از قبیل تلویزیون، رادیو، سینما، میهمانی و... دلبستگی شدید دارند و حاضر به چشم پوشی از آنها نیستند.
- پدران ومادران ناتنی که نتوانند کودک را مانند فرزندخود دوست بدارند.
-والدینی که دوران کودکی خوبی نداشته اند و غالبا خود مورد آزار و تنبیه بدنی قرارگرفته اند؛ واکنش های عاطفی این افراد معمولا سطحی وافراطی است ومحبتی را که دردوران کودکی از آن محروم بوده اند از فرزندان خود انتظار دارند. چنان چه فرزند آنها نتواند توقعات عاطفی آنها را برآورده سازد، مورد خشم شدید پدر و مادر واقع می شود .
- افراد مهاجم و کسانی که زود به خشم میآیند.
- افرادی که شغل خود را ازدست داده و دچار بی پولی و استرس هستند.
- والدینی که فکر می کنند تنبیه کودک می تواند منجربه آموزش انضباطی او گردد.
- مادرانی که به طور ناخواسته حامله شده و یا حاملگی های پی درپی داشته اند.
۳- سومین قسمت مربوط به کل اعضای خانواده است که شامل موارد زیر می باشد:
-خــانــواده هــای شـلــوغ، پــرمـشـکــل و نــاسـازگـار، فـقـیـر و تـهـیـدسـت
- خانواده های طرد شده ازاقوام واجتماع
- داشتن ارتباط با همسایگانی که دارای مشکل اخلاقی هستند و نداشتن دوستان خوب خانوادگی
- خانواده های معتاد یا الکلی
- خانواده هایی که دارای ضریب هوشی پایینی هستند.
علائم کودک آزاری
۱ پرخاش: یکی از نشانه های کودکان است. بدخلقی غیرعادی، بداخلاقی، رفتارهای پرخاشگرایانه که تا پیش از این از کودک سرنزده بود. می تواند نشانه آن باشد که کودک در معرض کودک آزاری قرار گرفته است.
۲ اضطراب: مشاهده هرگونه رفتار مضطرب در کودک که ممکن است با رفتاری مانند گریه و بدخلقی نیز همراه باشد، می توان بیانگر کودک آزاری باشد. این اضطراب میتواند روی عملکرد رفتاری، شخصیتی و درسی کودک تأثیر منفی بگذارد.
۳ گوشه گیری و سکوت: بعضی از کودکان ذاتا از بچه ای گوشه گیر و ساکت نبوده و از مقطعی به بعد گوشه گیر و ساکت شود می توان به مسئله کودک آزاری مشکوک شد.
۴ کاهش اعتماد به نفس: افت تحصیلی، تغییر در رفتار کودک در ارتباط با والدین و همسالان که نشانگر کاهش اعتماد به نفس کودک باشد. باید والدین را به مسئله کودک آزاری حساس کند. در واقع کودکی تا پیش از این برای حضور در جمع و بیان نیازهای فردی و اجتماعی اش مشکلی نداشته اما در بیان این نیازها دچار مشکل شده، یعنی اینکه مسئله ای در کار است.
۵ فرار از جمع بزرگترها: بعضی از کودکان ذاتاً از حضور در جمع هراس دارند. برخی دیگر از حضور در جمع خجالت می کشند. اما گروهی از کودکان هم بدون ترس یا خجالت در جمع حاضر می شوند. اگر کودکی هیچ خجالتی از جمع نداشته باشد، اما از یک مقطع زمانی به بعد از حضور در جمع بزرگسالان اکراه داشت مشکوک شوید ممکن است این کودک آزار دیده باشد.
۶ بی اعتمادی به بزرگسالان: برای همه والدین پیش آمده که فرزندشان را نزد اقوام مورد اعتماد انتخاب می شوند. بچه ها نیز معمولاً با آغوش باز ماندن در خانه این اقوام و دوستان را به رفتن به مهد کودک و... ترجیح می دهند. اما اگر فرزند شما نسبت به ماندن در خانه اقوام اکراه داشت. این یعنی اینکه کودک با مشکلی روبه رو شده است. به این مسئله حساس شوید که چرا فرزندتان که تا پیش از این به راحتی در خانه افراد موردنظر شما می ماند، دیگر حاضر به بودن در کنار آنها نیست؟
۷ بازیها با موضوع جنسی: به بازی ها، جمله ها و شیوه رفتاری که فرزندتان در بازی هایش با همسالان به کار موضوع هایی است که بچه ها نسبت به آن کنجکاور هستند. اما این کنجکاو هستند، اما این کنجکاوی حد و اندازه ای دارد. اگر بیشتر بازی ها، تمرکز و توجه فرزندتان معطوف به این مسئله است نگران شوید. این زنگ خطری برای کودک آزاری است. این خشونت به صورت بارز در رفتارهای کودک با همبازی هایش دیده می شود.
نشانه های خطرناک
این نشانه ها، نشانههایی نیست که خود والدین با دیدن آنها اقدام به بررسی شرایط کودک کرده و درصدد رفع مشکل بربیایند. با دیدن هرکدام از این نشانه ها به روان شناس کودک و یا روانپزشک کودک و نوجوان مراجعه کنید.
۱ خراش و جراحت: بعد از بازگشت فرزندتان از منزل اقوام، مهدکودک، مدرسه و... با تیزبینی و به شکلی نامحسوس که باعث حساسیت کودک هم نشوید بدن او را بررسی کنید. درباره این مسئله از کودک سؤال کنید و اگر نسبت به جواب او مشکوک شدید مسئله را به شکلی دیگر برای مثال پرسیدن از افرادی که کودک نزد آنها بوده است، پیگیری کنید. اگر کودک گفت که مثلاً زمین خورده باید دقت کنید که این جراحت با آسیبی که کودک می گوید تناسبی دارد یا نه.
۲ عفونت های جنسی: بروز هرگونه علائم عفونت پوستی از قبیل تبخال تناسلی یا زگیل در نواحی تناسلی یا اطراف لب و دهان باید توسط پزشک بررسی شود و در صورت تأیید پس از مشورت با پزشکان این می تواند مطرح کننده شک در مورد آزار جنسی کودک باشد.
۳ زخم و خونریزی غیرعادی: بعضی خونریزی ها مثلاً خونریزی از ناحیه تناسلی یکی از مواردی است که باید به آن حساس باشید به کودک هم باید یاد بدهید. با دیدن خونریزی از این ناحیه باید بلافاصله به شما گزارش دهد.
اقدامات اولیه بعد از کودک آزاری
1. نگران نشوید: حالت مضطرب و آشفته شما، کودک را نیز مضطرب می کند.
۲. اقدامات اولیه: اگر بهکمکهای اولیه نیاز باشد، سعی کنید از درد جسمی کودک کم کنید تا کودک بداند شما پناه و همراه او هستید.
۳. سرکوفت نزنید: حرفی نزنید که کودک بترسد یا فکر کند او را تنبیه می کنید.
۴. با او صحبت کنید: به او اطمینان دهید که درباره مسئله ای که برای او پیش آمده با هیچ کس صحبت نمی کنید تا او با آرامش مسئله را برای شما تعریف کند. اگر جایی به حرف های کودک شک کردید یا احساس کردید حرفی را نمی گوید یا در حال داستان سرایی و بزرگ کردن مسئله است، موضوع را به سمتی که می خواهید ببرید تا به نتیجه برسید.
۵. درباره مراجعه فرزندتان به افرادی که تاثیری در حل مشکل ندارند چیزی نگویید زیرا این کار باعث ناراحتی فرزندتان می شوید و یا ممکن است به گوش فرد کودک آزار برسد و برای تلافی جویی دوباره کودک را مورد تهاجم قرار دهد.
6.با فرزندتان به روانپزشک کودک و نوجوان مراجعه کنید تا فرزندتان با حرف زدن با او بتواند مسئله را راحت بیان کند.
اقدامات کاهش کودک آزاری در جامعه
کودکان را بیشتر و بهتر بشناسیم: شناخت کوکان و نیازهای آنان سبب می شود که رفتار بهتری با آنها داشته باشیم. برای این کار می توانیم از روش های مختلف مانند خواندن کتاب های مناسب، شرکت در کلاس های آموزشی، مشورت کردن با افراد آگاه و … استفاده کینم.
علّت کودک آزاری را بشناسیم: کودک آزاری مانند هر رفتار دیگری علّتی دارد. سعی کنیم علّت آنرا پیدا کنیم و با برطرف کردن آن کودک آزاری را کاهش دهیم. ممکن است برخی از مشکلات را نتوانیم از بین ببریم، در آن صورت پذیرفتن آن بهتر از آزار دادن کودکان است.
از دیگران کمک بگیریم: کمک گرفتن و مشورت کردن نشانه هوشیاری و آگاهی است، نه ناتوانی. برای کاهش مشکلات خود می توانیم از مراکز مشاوره حضوری، تلفنی، سازمان های غیر دولتی، افراد آگاه و … کمک بگیریم.
آرامش خود را حفظ کنیم: زندگی همیشه با مشکلات همراه است، سعی کنیم خشم خود را کنترل کنیم و برای مشکلات چاره جویی نماییم. بسیاری از کودک آزاری ها در شرایطی انجام می گیرد که والدین قادر به کنترل خشم خود نیستند. کنترل خشم آموختنی است و می توانیم با تمرین بر خشم خود غلبه کنیم.
چگونه می توانیم از کودک آزاری پیشگیری کنیم؟
پیشگیری همیشه بهتر، آسانتر و سریع تر از درمان است. برای پیشگیری از کودک آزاری می توانیم از راهکارهای زیر استفاده کنیم:
دقّت در ازدواج و تشکیل خانواده، خوداری از ازدواج های تحمیلی، ناشناخته، شتابزده و ازدواج در سنین پایین.
توجّه به تنظیم خانواده و تعداد مناسب فرزندان.
افزایش آگاهی خود در زمینه پرورش فرزندان و شیوه های مناسب رفتار با آنان.
پذیرش مسئولیت ها و انجام وظایف خود به عنوان پدر، مادر، معلّم، سرپرست و … نسبت به کودکان.
آشنایی با حقوق و نیازهای اساسی کودکان.
توجّه به سلامت جسمی و روانی خود و کاهش فشارهای عصبی و مشکلات رفتاری خود که سبب کودک آزاری می شود.
تقویت روحیه کمک گرفتن هنگام برخورد با مشکلات و آشنایی با مراکز حمایتی، مشاوره، امداد در مورد کودکان و خانواده.306
http://webda.behdasht.gov.ir/
کودک آزاری چیست ؟
آزار کودکان میتواند جسمی، عاطفی، لفظی و یا جنسی باشد. حتی نادیده انگاشتن و توجه نکردن به کودکان نیز میتواند به نوعی در رده این اختلال قرار گیرد.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، این آزارها میتواند صدمهای جدی به کودکان وارد کند و یا حتی باعث مرگشان شود.پژوهشها نشان میدهد از هر 4 دختر و هر 8 پسر، یک نفر از آنها در سنین قبل از 18 سالگی مورد آزار قرار میگیرند.
همچنین سالانه یک کودک از هر 20 کودک، از نظر جسمی صدمه میبیند.آزارهای جسمی کودکان شامل مواردی چون، سوزاندن، کتک زدن و شکستن استخوانهاست. آزارهای جنسی، لمس بدن کودکان بهصورتی ناشایست را شامل میشود.
غفلت و بیتوجهی میتواند مواردی چون خودداری از غذا دادن به کودکان، پوشانیدن لباس، تهیه سرپناه و سایر نیازهای اساسی را شامل شود. نادیده انگاری عاطفی شامل مواردی چون، خودداری از ابراز عشق و محبت، راحتی و توجه است.
بیتوجهی از لحاظ سلامت و بهداشت هنگامی روی میدهد که از مراقبتهای پزشکی برای کودکان خودداری شود.
کودک آزاری دارای گستره وسیعی است و ممکن است در هر فرهنگ و اجتماعی که دارای ارزشهای اخلاقی خاص خود هستند، اتفاق بیفتد.
به چه رفتارهایی کودک آزاری می گوییم ؟
کودکان به علت ویژگی هایی که از نظر سنی دارند ، بسیار آسیب پذیرند و نیار به حمایت و مراقبت ما دارند . اما گاهی بزرگسالان ، به دلایل مختلف ، به جای حمایت و مواظبت از کودکان آنان را مورد آزار قرار می دهند .
کودک آزاری شامل رفتارهایی است که توسط افراد دیگر ، خصوصا ً بزرگسالان ، نسبت به کودکان انجام می گیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی آنان آسیب می رساند . رفتارهایی که به صورت تصادفی انجام می شوند کودک آزاری به حساب نمی آیند ، مانند این که کودکی به علت تصادف با اتومبیل دچار نقص جسمی شود .
کودک آزاری چگونه صورت می گیرد ؟
کودکان به صورت های مختلف مورد آزار قرار می گیرند :
کودک آزاری جسمی
یعنی رفتارهایی که به جسم کودک صدمه می زند ، مانند کتک زدن ، سوزاندن ، مجروح کردن ، شکستن و …
کودک آزاری روانی
شامل رفتارهایی است که به سلامت روانی کودک آسیب می رساند: توهین کردن ، ترساندن ، تحقیر کردن ، تبعیض و …
بی توجهی و غفلت
یعنی توجه نکردن به نیازهای اساسی کودکان مانند تغذیه ، بهداشت ، پوشاک ، آموزش و … در حدی که به سلامت جسمی و روانی آنان آسیب برسد .
سوء استفاده
یعنی استفاده از کودکان در ارتباط با مواد مخدر ، واداشتن آن ها به کارهای دشوار ، سوء استفاده جنسی به صورت های مخلتف و …
چرا کودکان مورد آزار قرار می گیرند ؟
1)ناآگاهی والدین : گاهی والدین یا افراد دیگر که به کودکان آزار می رسانند ، نمی دانند که رفتار آن ها کودک آزار است ، مانند کسانی که کودکان را تنبیه بدنی می کنند ، مورد تحقیر و توهین قرار می دهند ، به نیازهای اساسی آن ها توجهی ندارند و این رفتارهای را عادی و معمولی می دانند .
2)مشکلات اقتصادی : فقر سبب می شود که کودکان از دسترسی به نیازهای اساسی مانند تغذیه و … محروم شوند یا والیدن به علت فشارهای مالی با رفتارهایی مانند پرخاشگری ، خشونت ، بی توجهی و … کودکان را مورد آزار قرار می دهند.
3)اعتیاد : اعتیاد به علت خصوصیاتی که در افراد ایجاد می کند ، مانند پرخاشگری ، بی مسئولیتی ، کاهش عواطف و … سبب می شود که کودکان مورد آزار ، به ویژه از نوع سوء استفاده ، قرار گیرند .
4)بیماری های روانی : در صورتی که والدین به بیمارهای روانی مبتلا باشند ، با رفتارهایی مانند تندخویی ، خشونت ، ناسازگاری ، بی توجهی و … که ناشی از بیماری روانی آن هاست ، سبب آزار کودکان می شوند .
5)مشکلات خانوادگی : مشاجرات شدید و طولانی والدین ، جمعیت زیاد خانواده ها ، شیوه های تربیتی نامناسب ، در برخی موارد وجود ناپدری و نامادری و … سبب می شود که کودکان مورد آزار قرار گیرند ، تا حدی که مشکلات خانوادگی یکی از دلایل کودک آزاری به شمار می رود .
6)مشکلات کودکان : کودکانی که مشکلات نسبتاً پایدار و شدید دارند بیش تر از سایر کودکان مورد آزار قرار می گیرند ، به عنوان مثال ، کودکانی که به بیمارهای جسمی مزمن و طولانی مدت یا مشکلات رفتاری ، پرخاشگری بیقراری ، بیش فعالی ، اضطراب ، شب ادراری و … دچارند ، به علت مشکلاتی که برای بزرگسالان ایجاد می کنند و نیز به سبب ناآگاهی والدین از این مشکلات ، اغلب مورد آزار جسمی و روانی قرار می گیرند .
7)مشکلات مدرسه : مشکلاتی که در مدرسه برای دانش آموزان ایجاد می شود ، مانند انتظار بیش از حد ، ندیدن تفاوت ها ، ایجاد اضطراب ، ترس و رقابت های شدید ، تبعیض ، تنبیه بدنی ، تحقیر و توهین و … سبب آزارهای جسمی و روانی کودکان می شوند .
چگونه می توانیم کودک آزاری را کاهش دهیم ؟
1) کودکان را بیش تر و بهتر بشناسیم :
شناخت کودکان و نیازهای آنان سبب می شود که رفتار بهتری با آن ها داشته باشیم . برای این کار می توانیم از روش های مختلف مانند خواندن کتاب های مناسب ، شرکت در کلاس های آموزشی ، مشورت کرن با افراد آگاه و … استفا ه کنیم .
2) علت کودک آزاری را بشناسیم :
کودک آزاری مانند هر رفتار دیگری علتی دارد . سعی کنیم علت آن را پیدا کنیم و با برطرف کردن آن ، کودک آزاری را کاهش دهیم . ممکن است برخی از مشکلات را نتوانیم از بین ببریم ، در آن صورت پذیرش آن بهتر از آزار دادن کودکان است .
3) از دیگران کمک بگیریم :
کمک گرفتن و مشورت کردن نشانه هشیاری و آگاهی است ، نه ناتوانی . برای کاهش مشکلات خود می توانیم از مراکز مشاوره حضوری و تلفنی ، سازمان های غیردولتی ، افراد آگاه و … کمک بگیریم .
4) آرامش خود را حفظ کنیم :
زندگی همیشه با مشکلات همراه است ، سعی کنیم خشم خود را کنترل کنیم و برای مشکلات چاره جویی نماییم . بسیاری از کودک آزاری ها در شرایطی انجام می گیرد که والدین قادر به کنترل خشم خود نیستند. کنترل خشم آموختنی است و می توانیم با تمرین بر خشم خود غلبه کنیم .
کودک آزاری چه زیان هایی برای کودکان دارد ؟
کودکی ، دوران رشد و شکل گیری شخصیت است . انواع کودک آزاری در این سال های حساس و مهم ، به رشد و سلامت کودکان آسیب های جدی می رساند . کودکان آزار دیده در همه جنبه های رشد ، مانند رشد جسمی ، ذهنی ، روانی و اجتماعی با مشکلات و نارسایی های فراوان روبه رو خواهند شد . بررسی های انجام شده نشان می دهد بسیاری از کودکانی که در دوران کودکی قربانی آزار و بدرفتاری بوده اند ، در بزرگسالی خود به آزار کودکان پرداخته اند و این بزرگ ترین زیان کودک آزاری است که سبب تداوم آن می شود .
چگونه می توانیم از کودک آزاری پیشگیری کنیم ؟
پیشگیری همیشه بهتر ، آسان تر و سریع تر از درمان است .
برای پیشگیری از کودک آزاری می توانیم از راه کارهای زیر استفاده کنیم :
1)دقت در ازدواج و تشکیل خانواده ، خودداری از ازدواج های تحمیلی ، ناشناخته ؛ شتاب زده و ازدواج در سنین پایین .
2)توجه به تنظیم خانواده و شمار مناسب فرزندان .
3)افزایش آگاهی خود در زمینه پرورش فرزندان و شیوه های مناسب رفتار با آنان.
4)پذیرش مسئولیت ها و انجام وظایف خود به عنوان پدر ، مادر ؛ معلم ، سرپرست و … نسبت به کودکان .
5)آشنایی با حقوق و نیازهای اساسی کودکان .
6)توجه به سلامت جسمی و روانی خود و کاهش فشارهای عصبی و مشکلات رفتاری خود که سبب کودک آزاری می شود .
7)تقویت روحیه کمک کردن ، هنگام برخورد با مشکلات ، و آشنایی با مراکز حمایتی ، مشاوره و امداد در مورد کودکان و خانواده ها .
نشانهها
کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار میگیرند از شکایت کردن و بیان آن، میترسند. آنها از این میترسند که مورد سرزنش قرار بگیرند و یا این که بزرگترها، حرفهایشان را باور نکنند. والدین اغلب نشانههای کودک آزاری را نمیشناسند زیرا نمیخواهند با واقعیت روبهرو شوند.
کودکانی که آزرده شدهاند، باید هر چه سریعتر تحت درمان و پشتیبانی خاص قرار گیرند. هر قدر آزار کودکان طولانیتر باشد، احتمال بهبود کامل آنها کمتر خواهد بود.مراقب تغییرات جسمی و یا رفتاری کودک باشید، هر چند توضیحی در مورد آن ندهند.
اگر دلیل خاصی مبنی بر مورد آزار قرارگرفتن کودک خود ندارید، انجام آزمایشات مربوطه را ضروری بدانید. ممکن است کودک شما ترسیده باشد. به تغییرات و نشانههای زیر توجه کنید:
– نشانههای آزار جسمی:
هر گونه جراحت (کوفتگی و کبودی پوست، سوختگی، شکستگی، هر گونه جراحت مربوط به سر و شکم) که کودک در مورد آن توضیحی نمیدهد.
– بعضی از نشانههای آزار جنسی:
رفتارهای ناشی از ترس (کابوس، افسردگی، ترسهای غیرمعمول، تلاش برای فرار کردن) دردهای شکمی، شب ادراری، خونریزی.
– نشانههای آزار عاطفی:
تغییر ناگهانی در سطح اعتماد به نفس، معده درد و یا سردردهایی بدون علت مشخص پزشکی، ترسهای غیرنرمال، افزایش کابوسها و تلاش برای فرار.
– نشانههای بیتوجهی عاطفی و غفلت از کودکان:
به دست آوردن وزن به صورت بسیار ناموفق به خصوص در نوزادان، اشتهای سیری ناپذیر برای رفتارهای محبتآمیز.
علل ایجاد
آزار و اذیت در بسیاری از خانوادهها پنهان داشته میشود. کودک آزاری اغلب در خانوادههایی اتفاق میافتد که از نظر اجتماعی بسیار منزوی بوده، دوستی نداشته و با دیگران نیز ارتباطی ندارند.
والدینی که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند بیشتر امکان دارد کودکان خود را مورد آزار قرار دهند.استفاده از مخدرات و دارو میتواند شمار کودک آزاری را افزایش دهد. والدینی که بیش از حد انتقاد میکنند، در روشهای تربیتی و رعایت نظم بسیار خشن هستند، آنهایی که برای کودکانشان خیلی کم یا زیاد ابراز نگرانی میکنند و یا استرس بسیار زیادی دارند ممکن است در شمار والدین کودک آزار نیز قرار داشته باشند.
والدین کودک آزار اغلب قصد صدمه زدن به کودکان خود را ندارند. معمولاً آنها در هنگام عصبانیت کودکان خود را مورد ضرب و شتم قرار میدهند. اینچنین والدینی نیاز به کمک حرفهای روانشناسی دارند.
چگونگی مقابله
اگر حدس میزنید که کودکی تحت آزار و اذیت قرار دارد با پزشک اطفال و مرکز حمایت از کودکان تماس گرفته و از آنها کمک بخواهید. پزشکان از نظر اخلاقی ملزم هستند، هرگونه نشانههای آزار کودکان و یا غفلت و بیتوجهی نسبت به آنها را گزارش دهند.
حتی ممکن است در صورت لزوم شما را به درمانگران دیگری معرفی کنند تا هرگونه اطلاعات مورد نیاز برای بررسیها، جمعآوری شود. پزشکان حتی اگر لازم باشد، در دادگاه برای کسب حمایت برای کودکان، شهادت داده و در صورتی که گمان کنند ممکن است کودکان تحت آزار جنسی قرار گیرند، دادخواست جنایی تنظیم خواهند کرد.
هر اقدامی که طبیعتی آزار دهنده دارد باید فوراً گزارش شده و برای رفع آن کمک گرفته شود. تأخیر در گزارش، شانس کودکان را برای بهبودی کامل کاهش میدهد. اغلب اوقات کودکی که با او بدرفتاری شده و یا مورد آزار قرار گرفته، افسرده شده و رفتارهای خشونتآمیز، گوشهگیری و یا خودکشی از او سر خواهد زد.
وقتی این کودکان بزرگ میشوند به مخدرات و دارو روی میآورند و تلاش میکنند به صورتی فرار کنند و یا این که آزار، اذیت و آسیبی که از سوی دیگران دیدهاند، انکار نمایند. تحمل آزار در دوران کودکی ممکن است در بزرگسالی به خودکشی و افسردگی منجر شود.اگر کودکی تحت آزار شدید قرار دارد، شاید شما تنها کسی باشید که میتوانید به او کمک کنید. در گزارش و اعلام این آزار به افراد ذیصلاح درنگ نکنید.
بیتوجهی و تکذیب مشکلات، تنها اوضاع را وخیمتر میکند. با این کار شانس کودکان را برای بهبود کامل به شدت کاهش میدهید. در بیشتر اوقات، کودکانی که تحت آزار و یا بیتوجهی قرار میگیرند، جراحات و صدمههای عاطفیشان بسیار شدیدتر از جراحات جسمیشان است. کودکانی که با آنها بدرفتاری شود بیشتر خودکشی کرده و یا افسرده میشوند.
از طریق برقراری ارتباط نزدیک با این کودکان، میتوان به میزان جراحتهای وارده از نظر عاطفی و جسمی پی برد. بزرگسالانی که در کودکی تحت آزار قرار داشتهاند، با مشکلات بیشتری مواجهند و رفتارهای پر خطر در آنها بیشتر وجود دارد.
اگر شما حدس میزنید که کودکی به نوعی تحت آزار قرار دارد باید:
– کودک را به محلی امن و آرام ببرید.
– اطلاعاتی دقیق از چگونگی آزارهایی که به او رسیده کسب کنید.
– آرام باشید و کودک را عصبانی نکنید.
– برای این که کودک آزارهایی که دیده آشکار کند، به او اطمینان قلبی بدهید تا باورتان کرده و تمامی اتفاقات را صادقانه بیان کند.
– به کودک بگویید به او کمک میکنید و از دیگران نیز برایش کمک خواهید گرفت.
– تمامی اطلاعاتی که به دست آوردهاید، یادداشت کنید.
– فوراً به مقامات مسئول در این زمینه گزارش دهید.
http://www.pezeshk.us/
در ســال 1898 مـادربـزرگی از ایـالـت ویـرجـیـنـیـا کـه نـوه 15 مـاهـه اش در اثــر شـدت ضـربـات مـادر در آغــــوش او جـان سـپـرد، اولیــن کسـی بـود کـه بـا نصــب روبـان آبـی بـر مـاشـیـن خـود اعتـراض خـود را ابـراز کــرد و اولیــن اقـدامـات را بـرای آگـاهـی رسـانـدن بـه مـردم و لـزوم بـرنـامـه هـای پیشــگیـری از کـودک آزاری عنــوان کــرد، رنـگ آبـی بــرای او یـادآور کبـودی های بـدن نـوه اش بــود. مرجع : موسسه زنان و کودکان رهیاب کودک آزاری تعریف : هر گونه رفتار یا کوتاهی در انجام عملی که سلامت جسمی، روانی و رشد کودک را به مخاطره اندازد. انواع کودک آزاری : 1- جنسی 2- جسمی 3- غفلت 4- عاطفی کودک آزاری جنسی تعریف : هر گونه عمل جنسی بین یک بزرگسال و یک کودک با نیت لذت جنسی. انواع آزار جنسی : * مالش، لمس یا بوسیدن دستگاه تناسلی کودک * وادار کردن کودک به لمس دستگاه تناسلی بزرگسال * هر گونه دخول دهانی، مقعدی یا مهبلی * کودک را در معرض روابط یا تصاویر جنسی بزرگسالان قرار دادن * شوخی یا جوک های جنسی با کودک یا در حضور کودک * هر گونه تجاوز به حریم خصوصی کودک شامل اجبار کودک به برهنه شدن یا مشاهده کودک در حمام یا دستشویی * اغوا کردن کودک در استفاده از هرزه نگاری (Pornography) و سایت های جنسی اینترنت * قرار دادن کودک در معرض فیلم ها و مجلات با محتوای جنسی * استفاده از کودک در تهیه فیلم ها و مجلات هرزه نگاری (Pornography) * وادار کردن کودکان به فحشاء کودک آزاری جسمی تعریف : هرگونه آسیب جسمی غیر تصادفی حتی اگر عامل این آسیب مراقبت کننده از کودک بوده و قصد آسیب رسانی به کودک را نداشته باشد. انواع آزار جسمی : * کتک زدن، شلاق یا تازیانه زدن، مشت زدن، سیلی زدن * هل دادن، تکان دادن، لگد زدن یا پرت کردن * نیشگون گرفتن، خفه کردن گاز گرفتن، مو کشیدن * سوزاندن با اشیاء داغ، آب جوش و یا با سیگار غفلت تعریف : فراهم نکردن نیازهای اولیه کودک انواع غفلت : 1- جسمانی 2- تحصیلی 3- عاطفی غفلت جسمانی تعریف : فراهم نکردن نیازهای جسمانی کودک انواع غفلت جسمانی : * تغذیه و منزل نامناسب، لباس نامناسب با فصل یا سن * نداشتن نظارت * اخراج از منزل یا نپذیرفتن مجدد کودکی که فرار کرده است * بی توجهی یا تاخیر در مراقبتهای پزشکی غفلت تحصیلی * بی توجهی به ثبت نام کودک در مدرسه یا عدم فراهم کردن امکانات ویژه آموزشی * بی توجهی به غیبت های بیش از اندازه کودک از مدرسه غفلت عاطفی تعریف : کمبود حمایت عاطفی و ابراز عشق انواع غفلت عاطفی : * بی توجهی به نیازهای عاطفی کودک، مانند نیاز به محبت * فراهم نکردن و بی توجهی به مراقبت های روانشاسانه لازم * اعمال خشونتهای خانگی در حضور کودک از جمله همسر آزاری * استفاده از الکل و مواد مخدر در حضور کودک یا اجازه به کودک در استفاده از مواد مخدر یا الکل. کودک آزاری عاطفی تعریف : هر گونه نگرش یا رفتار که سلامت روانی یا رشد اجتماعی کودک را به مخاطره اندازد. انواع آزار عاطفی : * غفلت ، بی توجهی یا طرد کردن کودک * کمبود محبت جسمانی مثل در آغوش گرفتن * داد و فریاد کردن * تهدید یا ترساندن کودک * مقایسه با سایرین * تحقیر کودک و او را "بد" یا "به درد نخور" خواندن * سرزنش و وجه المصالحه قرار دادن کودک * عدم تشویق و تقویت مثبت کودک یا نگفتن "دوستت دارم" * زندانی کردن یا بستن کودک
به چه رفتارهایی کودک آزاری می گوییم؟ کودکان به علت ویژگیهایی که از نظر سنی دارند بسیار آسیب پذیر هستند و نیاز به حمایت و مراقبت ما دارند. اما گاهی بزرگسالان به دلایل مختلف به جای حمایت و مواظبت از کودکان آنان را مورد آزار قرار می دهند. کودک آزاری شامل رفتارهایی است که توسط افراد دیگر خصوصاً بزرگسالان نسبت به کودکان انجام می گیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی کودکان آسیب می رساند. رفتارهایی که بصورت تصادفی انجام می شوند کودک آزاری به حساب نمی آیند مانند اینکه کودکی به علت تصادف با اتومبیل دچار نقص جسمی شود. کودک آزاری چگونه صورت می گیرد؟ کودکان بصورتهای مختلف مورد آزار قرار می گیرند: 1) کودک آزاری جسمی یعنی رفتارهایی که به جسم کودک صدمه میزند مانند کتک زدن، سوزاندن، مجروح کردن، شکستن و ... 2) کودک آزاری روانی شامل رفتارهایی است که به سلامت روانی کودک آسیب می رساند مانند توهین کردن، ترساندن، تحقیر کردم، تبعیض و ... 3) بی توجهی و غفلت یعنی توجه نکردن به نیازهای اساسی کودکان مانند تغذیه، بهداشت، پوشاک، آموزش و ... در حدی که به سلامت جسمی و روانی آنان آسیب برسد. 4) سوء استفاده یعنی استفاده از کودکان در ارتباط با مواد مخدر، واداشتن آنها به مارهای دشوار، سوء استفاده جنسی به صورتهای مختلف و ... چرا کودکان مورد آزار قرار می گیرند؟ 1) ناآگاهی والدین: گاهی والدین یا افراد دیگر که به کودکان آزار می رسانند، نمی دانند که رفتار آنها کودک آزاری است، مانند کسانی که کودکان را تنبیه بدنی می کنند، مورد تحقیر و توهین قرار می دهند، به نیازهای اساسی آنها توجهی ندارند و این رفتارها را عادی و معمولی می دانند. 2) مشکلات اقتصادی: فقر سبب می شود که کودکان از دسترسی به نیازهای اساسی خود مانند آموزش، بهداشت، تغذیه و ... محروم شوند و یا والدین به علت فشارهای مالی با رفتارهایی مانند پرخاشگری، خشونت، بی توجهی و ... کودکان را مورد آزار قرار دهند. 3) اعتیاد: اعتیاد به علت خصوصیاتی که در افراد ایجاد می کند مانند پرخاشگری، بی مسئولیتی، کاهش عواطف و ... سبب می شود که کودکان مورد آزار به ویژه از نوع سوء استفاده قرار گیرند. 4) بیماری های روانی: در صورتیکه والدین به بیماریهای روانی مبتلا باشند، با رفتارهایی مانند تندخویی، خشونت، ناسازگاری، بی توجهی و ... که ناشی از بیماری روانی آنهاست، سبب آزار کودکان می شوند. 5) مشکلات خانوادگی: مشاجرات شدید و طولانی والدین، جمعیت زیاد خانواده، شیوه های تربیتی نامناسب، در برخی موارد وجود ناپدری و نامادری و ... سبب می شود که کودکان مورد آزار قرار گیرند تا حدی که مشکلات خانوادگی یکی از دلالیل کودک آزاری به شمار می رود. 6) مشکلات کودکان: کودکانی که مشکلات نسبتاً پایدار و شدید دارند بیشتر از سایر کودکان مورد آزار قرار می گیرند مانند کودکانی که دچار بیماریهای جسمی مزمن و طولانی مدت یا مشکلات رفتاری از قبیل پرخاشگری، بیقراری بیش فعالی، اضطراب، شب ادراری و ... هستند به علت مشکلاتی که برای بزرگسالان ایجاد می کنند و نیز به سبب ناآگاهی والدین از این مشکلات اغلب مورد آزار جسمی و روانی قرار می گیرند. 7) مشکلات مدرسه: مشکلاتی که در مدرسه برای دانش آموزان ایجاد می شود مانند انتظار بیش از حد، ندیدن تفاوتها، ایجاد اضطراب، ترس و رقابتهای شدید، تبعیض، تنبیه بدنی، تحقیر و توهین و ... سبب آزارهای جسمی و روانی کوکان می شوند. چگونه می توانیم کودک آزاری را کاهش دهیم؟ 1) کودکان را بیشتر و بهتر بشناسیم: شناخت کودکان و نیازهای آنان سبب می شود که رفتار بهتری با آنها داشته باشیم. برای این کار می توانیم از روش های مختلف مانند خواندن کتابهای مناسب، شرکت در کلاسهای آموزشی، مشورت کردن با افراد آگاه و ... 2) علت کودک آزاری را بشناسیم : کودک آزاری مانند هر رفتار دیگری علتی دارد، سعی کنیم علت آنرا پیدا کنیم و با برطرف کردن آن، کودک آزاری را کاهش دهیم. ممکن است برخی از مشکلات را نتوانیم از بین ببریم، در آن صورت پذیرفتن آن بهتر از آزار دادن کودکان است. 3) از دیگران کمک بگیریم: کمک گرفتن و مشورت کردن نشانه هوشیاری و آگاهی است، نه ناتوانی. برای کاهش مشکلات خود می توانیم از مراکز مشاوره حضوری، تلفنی، سازمان های غیر دولتی، افراد آگاه و ... کمک بگیریم. 4) آرامش خود را حفظ کنیم: زندگی همیشه با مشکلات همراه است، سعی کنیم خشم خود را کنترل کنیم و برای مشکلات چاره جویی نماییم. بسیاری از کودک آزاری ها در شرایطی انجام می گیرد که والدین قادر به کنترل خشم خود نیستند، کنترل خشم آموختنی است و می توانیم با تمرین بر خشم خود غلبه کنیم. کودک آزاری چه زیان هایی برای کودکان دارد؟ کودکی دوران رشد و شکل گیری شخصیت است. انواع کودک آزاری در این سالهای حساس و مهم، به رشد و سلامت آنان آسیب های جدی می رساند. کودکان آزار دیده در همه جنبه های رشد مانند رشد جسمی، ذهنی، روانی و اجتماعی با مشکلات و نارسایی های فراوانی روبرو خواهند شد. بررسی های انجام شده نشان می دهد بسیاری از کودکانی که در دوران کودکی قربانی آزار و بدرفتاری بوده اند، در بزرگسالی خود به آزار کودکان پرداخته اند و این بزرگترین زیان کودک آزاری است که سبب تداوم آن می شود. چگونه می توانیم از کودک آزاری پیشیگری کنیم؟ پیشگیری همیشه بهتر، آسانتر و سریع تر از درمان است. برای پیشگیری از کودک آزاری می توانیم از راهکارهای زیر استفاده کنیم: 1) دقت در ازدواج و تشکیل خانواده، خودداری از ازدواج های تحمیلی، ناشناخته، شتابزده و ازدواج در سنین پایین. 2) توجه به تنظیم خانواده و تعداد مناسب فرزندان. 3) افزایش آگاهی خود در زمینه پرورش فرزندان و شیوه های مناسب رفتار با آنان. 4) پذیرش مسئولیت ها و انجام وظایف خود به عنوان پدر، مادر، معلم، سرپرست و ... نسبت به کودکان. 5) آشنایی با حقوق و نیازهای اساسی کودکان. 6) توجه به سلامت جسمی و روانی خود و کاهش فشارهای عصبی و مشکلات رفتاری خود که سبب کودک آزاری می شود. 7) تقویت روحیه کمک گرفتن هنگام برخورد با مشکلات و آشنایی با مراکز حمایتی، مشاوره، امداد در مورد کودکان و خانواده ها. 19نوامبر - 20آبان روز پیشگیری از کودک آزاری
اورژانس اجتماعی (کودک آزاری) 123 http://armanekoodak.com/ |
یک روانشناس با اشاره به اینکه کودک آزاری جنسی مشکلی است که مبتلابه تمام جوامع دنیاست و فقط اختصاص به ایران ندارد گفت:عمدتا این رفتار غیراخلاقی توسط کسانی انجام می شود که آشنا یا از بستگان کودک هستند. و چون در این میان رابطه قدرت مطرح است کودک بواسطه ترس نمی تواند حرفی بر زبان بیاورد.
دکتر فرید براتی بر آموزش کودکان توسط والدین به عنوان نخستین گام اشاره کرد و افزود:والدین باید در وهله اول به فرزندان خود آموزش دهند که بدنشان حریم خصوصی آنهاست ونباید بگذارند هرکسی بتواند به آن دست بزند.و حتی چنانچه اقدام به این کار کرد بلافاصله به پدر ومادر اطلاع دهند تا جلوی تکرار آن گرفته شود و فرد خاطی مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.
وی بابیان اینکه تنها والدین چنین مسئولیتی ندارند بلکه معلمین و آموزش وپرورش نیز باید دراین زمینه آموزش های لازم را به دانش آموزان بدهند گفت:در حال حاضر در مدارس دنیا با بازی وبا زبان بچه ها سعی می کنند آموزش های لازم را به بچه ها بدهند.ونیازی هم نیست اولیا و والدین نگران باشند که این آموزش ها ممکن است چشم وگوش بچه ها را باز کند چراکه تحقیقات نشان داه است که آموزش توانسته جلوی بروز مشکل را بگیرد.
براتی ادامه می دهد :اگر کودک بداند مردی اورا به اتاقی تنها دعوت می کند و به او وعده هدیه و کادو را می دهد نباید برود و یا اگر به او دست زد باید از آن مرد دور شود مسلما این اینگونه آموزش ها کمک موثری در بروز بحران خواهد داشت.
وی در پاسخ به این پرسش چنانچه چنین اتفاقی رخ داد والدین چه رفتاری باید از خود نشان دهند گفت:اگر این اتفاق افتاد یادمان باشد که بچه ها را ملامت نکنیم چرا که او در بحران روحی وروانی بسیار بدی قرار دارد.در وهله اول باید با ملایمت با او برخورد شود . این کودکان معمولا منزوی می شوند ویا از افراد خصوصا مردهای دیگر وحشت دارند . یادآوری حادثه نیز نه تنها کمکی نمی کند بلکه برشدت بحران می افزاید.اخیرا خبری را خواندم که کودکی در مهدکودک مورد تجاوز قرار گرفت همکاران روانشناس من از کودک خواستند که شکل فرد متجاوز را بکشد .درحالیکه ما حق نداریم کودک را مجبور به یادآوری صحنه بکنیم با این کار به او آسیب بیشتری وارد می کنیم.
به گفته این روانشناس قرار دادن وسایل مختلف بازی ونقاشی و نوارهای شعر وموسیقی در بهبود شرایط روحی کودک موثر است.
وی در عین حال فرد تجاوزگر را فردی بیمار دانست وگفت: این افراد از نگاه ما روانشناسان بیمار هستند لذا نیاز به درمان دارند چنانچه خودشان این بیماری خود را قبول داشته باشند می توانند با یکسری خدمات درمانی بهبود بیابند.ولی متاسفانه اغلب اینها خود را بیمار نمی دانند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که چرا اخبار کودک آزاری این روزها بیشتر از گذشته شنیده می شود آیا ناشی از افزایش آن است؟افزود:در تمام زمانها این معضل وجود داشته است به عنوان مثال در دوران قدیم شاهانی بودند از کودکان بهره جنسی می بردند. وافرادی تحت عنوان لعاب چی این کار را برای شاهان انجام می دادند. این اتفاق در همه فرهنگ ها وهمه زمانها بوده است آن زمان علنی نمی شد ولی الان مردم به حقوق خود اگاه شده اند و از خود دفاع می کنند.
براتی اقدامات پیشگیرانه را موثرترین روش دانست و تصریح کرد :آموزش و رعایت حریم ها موجب افزایش مهارت های اجتماعی کودکان می شود و مطمئن باشید که با افزایش مهارت های اجتماعی کودکان برای آنها چتر مصونیتی و مراقبتی ایجاد کرده ایم.به عنوان مثال اخیرا بحث هایی مثل آموزش تعقل گرایی به دانش آموزان مطرح است که بسیار می تواند موثر باشد چراکه آموزش های مبتنی برعقل و خرد مداری که بخشی از ان مربوط به بدن است به کودکان اموزش داده می شود.
وی افزود:اصلی در روانشناسی وجود دارد که زمان همواره کار درمان را انجام می دهد اما ضربه های جنسی بسیار دیرتر از خاطر می روند و تاثیرات آن برای همیشه بر روی بچه باقی می ماند به عنوان مثال چند سال پیش مردی در پاکدشت کودکان را پس از تجاوز می کشت این اتفاق آن زمان رسانه ای هم شده بود . وقتی که دستگیر شد در اعترافات خود اقرار کرد که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته بود .و اکنون این اتفاق او را تبدیل به یک هیولا و تجاوزگر کرده بود.چنانچه اگر این فرد در زمان خودش به روانشناس مراجعه کرده و مورد درمان قرار می گرفت مسلما به چنین فردی تبدیل نمی شد.
براتی در پاسخ به این پرسش که نشانه های کودکی که مورد تجاوز قرار گرفته است چیست؟گفت: این کودکان غالبا منزوی می شوند و خلوت گزینی در گوشه ای را بر هرچیز دیگر ترجیح می دهند البته فراموش نکنیم که کودکان در استانه بلوغ نیز به گوشه نشینی وانزوا علاقه مندند. ولی این دو با هم تفاوت دارند .این کودکان دیگر کمتر می خندند و شادی می کنند،دیگر تمایلی برای رفتن به بیرون ندارند ،پرخاشگر و از بعضی از مکان ها گریزان می شوند مثلا دیگر تمایلی به رفتن به منزل دایی یا عمو ندارند چون مورد تعرض قرار گرفته است.و دیدن آن مکان ها روح وروان کودک را بهم می ریزد.
این محقق وپژوهشگردر پایان تاکید کرد که باید به هرشکلی که می شود از کودکانمان مراقبت کنیم در میان 80 میلیون جمعیت مسلما افراد بیماری نیز وجود دارند که سلامت روح وروان کودکمان را ممکن است به خطر بیندازند.
منبع:جام جم
این صحنه حتما برایتان آشناست؛ کودکی که در احوالپرسیهای معمول روزانه با دیگران، پشت والدینش پنهان میشود و در جواب احوالپرسی آنها ساکت میایستد؛ این قبیل بچهها را به اصطلاح «خجالتی» میگویند، مشکلی که اغلب کودکان و حتی نوجوانان و بزرگسالان ممکن است با آن روبهرو باشند.
در اصل این یک ویژگی شخصیتی است که نباید باعث شرمندگی شود چون نیمی از بزرگسالان فکر میکنند خجالتی هستند و بیش از نیمی از آنها هم اذعان میکنند که در کودکی خجالتی بودهاند؛ این مشکلی است که با تشویق و حمایت قابل اصلاح است. خبر خوب اینکه کودکان خجالتی میتوانند کمروییشان را مدیریت کنند. آنها فقط کمی به حمایت نیاز دارند. پس بهتر است راههای کمک به آنها را پیدا کنید.
حس خجالت چیست؟
خجالت در واقع نوعی ویژگی شخصیتی در کودکان است، نه یک عیب و نقص که نیازی به دعوا و شرمندگی والدین داشته باشد. این ویژگی با تشویق و حمایت والدین قابل اصلاح است جالب است بدانید دانشمندان میگویند خجالتی بودن در بعضی فرهنگها مورد پسند و ستایش مردم است و از راه فرهنگ جامعه به کودکان به ارث میرسد.
از نظر علمی احساس خجالت، یک واکنش طبیعی نسبت به افراد یا محیطهای جدید است که در حقیقت ترکیبی از حس ترس و کنجکاوی را در خود دارد. شیرخواران با دیدن غریبهها رویشان را برمیگردانند. کودکان نوپا به زمین نگاه میکنند و به پدر یا مادرشان میچسبند و حتی ممکن است در این شرایط به مکیدن انگشت شست بپردازند اما بیشتر بچهها قبل از 3 سالگی به راحتی با همه ارتباط برقرار میکنند و بهنظر بسیار اجتماعی میآیند اما بعد از این سن، ترس بیشتر کودکان از غریبهها شروع میشود و آنها حس خجالت و شرمندگی را یاد میگیرند. در این زمان است که ناگهان کوچولوی اجتماعی و برونگرای شما تبدیل به یک موجود خجالتی میشود.
خجالت از کجا میآید؟
ژنتیک:
برخی از ویژگیهای شخصیتی به افراد ارث میرسد بنابراین این ویژگی نیز میتواند در فرد ژنتیکی باشد. تحقیقات نشان میدهد، میل به کمرویی ممکن است ژنتیکی باشد. با توجه به تحقیقات انجام شده در دانشگاه هاروارد در رابطه با نوزادان، 15تا20 درصد نوزادان تازه به دنیا آمده در محیط جدید ساکت، هوشیار و آرام هستند. با وجود این، حدود 25درصد از این نوزادان، نوجوانانی خجالتی نمیشوند در حالیکه بعضی از نوجوانان خجالتی، کودکی پرشورونشاطی داشتند.
ترس از شکست:
هستند والدینی که فکر میکنند کودکشان نابغه است و باید هر آنچه لازم است را زود یاد بگیرد. کودکانی که مدام بیشتر از ظرفیتشان از آنها توقع وجود دارد، زمانیکه نمیتوانند آن انتظار را درست برآورده کنند احساس بدی پیدا میکنند و این احساس بد تبدیل به ترس از شکست در آنها میشود و بالطبع آنها را به سمت شرمساری سوق میدهد.
رفتار آموزش داده شده:
کودکان بهدنبال تقلید مدلهای تاثیرگذار هستند و این مدلها میتوانند والدین باشند. والدین خجالتی این حس را به کودکشان نیز میآموزند. مادری را تصور کنید که در مهمانی کنار کودک خود ساکت نشسته و هیچ گپوگفتی با اطرافیان ندارد. همین، یک الگو برای فرزند این مادر میشود.
نگران فرزند خجالتی تان نباشید
وقتی خجالتی بودن بچهها شروع میشود اصلا لازم نیست نگران باشید؛ در شرایط طبیعی مانند ورود به یک مهدکودک یا محیط جدید، خجالت کشیدن بچهها کاملا طبیعی است زیرا بچهها در این محیط ها با بزرگسالانی مواجه میشوند که تاکنون آنها را نمیشناختهاند و علاوه بر آن، باید یک سری از وظایف را نیز انجام دهند. این موضع حتی برای ما بزرگترها هم صدق میکند؛ وقتی وارد یک جمع غریبه میشویم، ناخودآگاه یک قدم خود را عقب میکشیم.
والدین چه کمکی میتوانند بکنند
* به کودک خود راهبردهای موثر مقابله با کمرویی را آموزش دهید
به کودکتان بیاموزید از دیگر کودکان سوال کند و به جوابهایشان گوش دهد. با او صحبت کنید چطور موقعیتی را که باعث عصبیشدن او شده باید مدیریت کند. «اگر در مهمانی عصبی بودی چه کار باید بکنی تا آرام شوی؟ میتوانی با یکی از بچههایی که در مدرسه میشناسی معاشرت کنی، میتوانی پیشنهاد کنی که تو هم از مهمانها پذیرایی کنی، فکر میکنی با دیگر بچهها درباره چه چیزی میتوانی صحبت کنی؟»
* روی کودکان برچسب «خجالتی» نزنید
«ببخشید، این پسر من خیلی خجالتی است» یا «دخترم خجالت میکشد، برای همین نمیآید تا با دختر شما بازی کند.» اینها همان جملاتی است که مادر و پدر یک کودک خجالتی معمولا زمان روبهرو شدن با دیگران به زبان میآورند غافل از اینکه این کار اشتباه است! گفتن اینکه فرزندتان خجالت میکشد یا خجالتی است، به او این پیام را میدهد که چیزی غیرطبیعی در وجودش هست و شما از این بابت شرمنده یا نگران هستید.
همین موضوع موجب میشود تا کودک احساس گناه و تقصیر کند. این احساس گناه به جای آنکه کودک را در رویارویی با حس خجالت، توانمند کند، بدتر او را گوشهگیر و ساکت میکند. اگر میخواهید فرزندتان هنگام روبهرو شدن با فامیلهای نسبتا دور، کمتر ترسیده و خجالت بکشد، بهترین راه آن است که به کودک توضیح دهید باید انتظار چه چیزی را داشته باشد مثلا بگویید:«عمه شیرین دوست دارد تو را ببوسد، تو هم عمه را ببوس.» اگر به کودک بگویید: «خجالت نکش!» او حتما بیشتر خجالت خواهد کشید!
* با کمرویی فرزند خود همدردی کنید
اذعان به آنچه او احساس میکند، بدون داوری منفی، به او کمک میکند احساس بهتری نسبت به خود داشته باشد. دادن این تصور که چیز بدی در رفتار او وجود دارد باعث میشود او حس بدی پیدا کند و در نتیجه خجالتیتر شود. همدردی با فرزندتان به او کمک میکند که مهارتهای اجتماعی خود را افزایش دهد و با دیگران ارتباط برقرار کند. به کودکتان نشان دهید، احساس او را درک میکنید. وقتی در یک جشن تولد وارد یک اتاق پر از کودک میشوید به او بگویید: «میدانم سخت است وارد جمع بچههایی بشوی که این همه سرو صدا میکنند!» این جمله به او کمک میکند حس راحتی بیشتری داشته باشد و بتواند رفتار بهتری از خود نشان دهد.
* عشقتان را ابراز کنید
کودک خجالتی شما باید اطمینان داشته باشد که شما او را همانطور که هست، دوست دارید. او راه و روش خودش را برای روبهرویی با موقعیتهای جدید دارد و دوست دارد اول مشاهده کند و بعد وارد بازی شود. شما باید به این ویژگیها احترام بگذارید. همین که فرزندتان را در آغوش بگیرید، نشان میدهد او با همان ویژگیهایش شایسته دوست داشتن شماست. محبت شما به فرزندتان به او اعتماد به نفس میدهد.
چقدر باید صبر کنید؟
اولین قدم برای کمک به کوچولوی خجالتیتان این است که او را به زور مجبور به کاری نکنید و برای آشنا شدن او با محیط و افراد زمان کافی را اختصاص دهید. برخلاف ما بزرگسالان، آشنا شدن بچهها با محیط جدید و کنار آمدن با وظایف جدید، ممکن است خیلی طول بکشد مثلا اگر کودکتان را در یک مهد کودک یا پیشدبستانی ثبتنام کردهاید، کاملا طبیعی است که یک ماه طول بکشد تا او با بچههای دیگر و مربی خودش آشنا شود.
فرزند شما حتی ممکن است فقط با نشستن روی یک صندلی در یک نقطه خاص کلاس آرامش یابد! اگر شما کودک را به زور مجبور کنید تا خجالتش را کنار بگذارد، ممکن است نتیجه عکس بگیرید و او بیشتر به درون خودش پناه ببرد همچنین اگر او را مجبور کنید تا فورا و همان روزهای اول با بچههای دیگر گروه آشنا شود، اوضاع از این هم بدتر خواهد شد و ممکن است کودک در کسب مهارتهای اجتماعی دچار مشکل شود. مشکل خجالت کودکان تنها با یک روند آرام و طولانی حل میشود و هیچ راه حل یک شبهای برای آن وجود ندارد.
چگونه شروع کنیم؟
مربیهای کودک جمله مشهوری دارند که میگوید: «هر چه کودک کوچکتر، گروه دوستی هم کوچکتر!» این یک قانون ساده است که به شما هم در حل مشکل خجالت فرزندتان کمک میکند. اگر میخواهید عادتهای اجتماعی فرزندتان را تقویت کنید، این کار را باید از اجتماعات کوچک شروع کنید. برای شروع، معرفی یک دوست جدید همسن و سال بهعنوان همبازی به فرزندتان کفایت میکند. بهتر است دوست کودکتان را به خانهتان دعوت کنید به این ترتیب تعداد چیزهای جدیدی که فرزندتان یکباره با آنها روبهرو میشود، کم خواهد شد و او آسانتر با شرایط کنار خواهد آمد. بعد از چند هفته میتوانید اجازه دهید تا فرزندتان به خانه دوستش برود. وقتی کودک چند ماهی را با همبازی جدید گذراند و به او عادت کرد، میتوانید عضو جدیدی را وارد گروه کنید و از والدین این کودک هم بخواهید تا اجازه دهند بچهها به نوبت در منزل هر کدام از اعضای گروه با هم بازی کنند به این ترتیب گروه دوستان کمکم بزرگتر میشود و در عین حال شما قادر به کنترل اوضاع هستید.
خجالت آنقدرها هم بد نیست!
در پایان به یاد داشته باشید که خجالتی بودن همیشه هم ویژگی بد و نامطلوبی نیست؛ این ویژگی به همراه خود صفات دیگری را هم میآورد که مثبت و مطلوب هستند مثلا احتیاط بیشتر، مشاهده دقیقتر و گوش دادن بهتر به گفتههای اطرافیان. حتی گفته میشود کودکانی که خجالتی هستند، در آینده گوش شنوای بهتر و دوستان وفادارتری خواهند شد.
داشتن ۶ علامت یا بیشتر از علائم اختلال کم توجهی یا بیش فعالی که باید دست کم ۶ ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیش فعال است.
آفتابنیوز : آفتاب: تازه وارد مهمانی شده اید که کوچولوی تان شروع می کند از سر و کله میزبان بالا رفتن. یک جا بند نمی شود و مدام وسط حرف دیگران می پرد. یکی از مهمانان به کنایه به شما می گوید باید فرزندتان را نزد روانپزشک ببرید چون احتمالاً بیش فعال است. اما آیا واقعاً فرزند شما چنین مشکلی دارد یا این تنها یک ویژگی رفتاری است که در اصطلاح به آن شیطنت گفته می شود. حالا وقت آن است که نگاه دقیق تری به این مشکل بیندازید تا از سوءتفاهم درباره فرزندتان پیشگیری کنید.
بیش فعالی چیست؟
این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال با تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیش فعالی بیماری پیچیده ای است و اغلب تشخیص داده نمی شود. درباره کودکی که با چنین اختلالی تشخیص داده می شود ۳ علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانه ای (کارهای ناگهانی و غیرقابل پیش بینی) است.
زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد می توان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی باید در بیشتر از یک مکان دیده شود مثلاً خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن ۶ علامت یا بیشتر از علائم اختلال کم توجهی یا بیش فعالی که باید دست کم ۶ ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیش فعال است.
علائم بیش فعالی
تعدادی از علائم مربوط به بیش فعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:
ـ کودک غالباً با دست هایش بازی می کند و در جایش می لولد.
ـ کودک معمولاً کلاس را ترک می کند.
ـ غالباً می دود یا می پرد.
ـ اغلب بازی یا فعالیت هایش پر سروصداست.
ـ به نظر می رسد کودک همیشه در حال حرکت است.
ـ زیاد صحبت می کند.
ـ از توجه به جزئیات ناتوان است.
ـ اغلب قادر به پیگیری دستوران یا اتمام کارها نیست.
ـ اغلب وسایل خود را گم می کند.
ممکن است کودک شما بیش فعال باشد
برای کودکی با اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی انجام برخی رفتارها ممکن است سخت تر باشد. حال بهتر است این سوال ها را از خودتان بپرسید:
ـ آیا زمانی که از کودک تان می خواهید کاری انجام دهد مشکلی در شنیدن دارد؟
ـ آیا او نسبت به دیگر کودکان سریع تر هیجان زده می شود؟
ـ آیا خانه شما در زمان غذا خوردن، به خواب رفتن، شستن دندان ها و دیگر کارها به میدان جنگ بدل می شود؟
ـ آیا معلم شما نسبت به رفتار کودک شما در مدرسه نگران است.
ـ و زود تمرکزش را از دست می دهد و فراموش کار است؟
این بچه ها مغزشان متفاوت است
اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی یک بیماری عصبی ـ رفتاری است با ۲ مولفه: بیش فعالی و بی توجهی یا نداشتن تمرکز. برخی از این کودکان به صورت واضح فعالیت زیادی دارند و برخی هم توانایی تمرکز ندارند اما بیشتر آنها هر دو مشکل را با هم دارند. این بچه ها مغز ماشین فراری را دارند اما با ترمز دوچرخه. ذهن آنها در حال مسابقه است اما نمی توانند در زمان لازم سرعت شان را کم کنند. اسکن های متعدد نشان می دهد بخشی از مغز کودک دچار اختلال که به کنترل رفتار کمک می کند، موجب تمرکز می شود و آنچه نیاز به انجام آن دارد را طبقه بندی می کند، کمی کوچکتر است. علاوه بر این انتقال دهنده های عصبی شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین که پیام را از یک قسمت مغز به قسمت دیگر می فرستند در آنها دچار کمبود است بنابراین برای مثال اگر معلم یک آموزش ۵ مرحله ای به کودک بدهد، او ممکن است تنها بتواند ۲ مرحله اول را انجام دهد و توالی کارهای بعدی را از دست بدهد.
دلیل بیش فعالی معلوم نیست
بیشتر مطالعات نشان می دهد اختلال بیش فعالی موروثی است. اما در سال های اخیر تحقیقات از ارتباط این اختلال با مواد سمی محیطی مانند بیس فنول A و فتالات (مهمترین مواد در تولید مواد آرایشی، پلاستیک، پرده حمام) و همین طور حشره کش ها خبر می دهد. این علم بسیار جدید است و تحقیقات همچنان باید ادامه پیدا کند. کودکان نسبت به مواد سمی محیط حساس هستند و باید نسبت به مواجهه آنها با این مواد دقت شود. چندین دلیل دیگر برای ابتلای کودک به اختلال بیش فعالی می توان در نظر گرفت که از جمله می توان به ژنتیک، آسیب کوچک مغزی در زمان تولد یا حتی استرس و نگرانی دوران بارداری اشاره کرد.
چطور تشخیص بدهیم
در اختلال بیش فعالی ـ کم توجهی معدل سنی می تواند از ۲ یا ۳ سالگی باشد. در ۲ سالگی پزشکان به دنبال یافتن علائم هستند و هر چه زودتر این نقص تشخیص داده شود زودتر می توان مداخله کرد. اما در اغلب موارد تا زمانی که کودک به سن مدرسه نرسیده که نیاز به توجه و نشستن طولانی مدت داشته باشد، این اختلال قابل تشخیص نیست. بچه های باهوشی که نشانه های ضعیفی دارند، ممکن است سال ها علائم را داشته باشند تا دوره آموزشی مدرسه که باید برنامه منظم، چند منظوره و مدیریت زمان انجام دهند و اینجاست که دچار مشکل می شوند.
دختران فرق دارند
پسران سه برابر دختران در معرض این اختلال هستند و به طور معمول دختران ۵ سال بعد از پسران تشخیص داده می شوند. دختران بی نظم و ساکت کمتر به چشم می آیند حتی اگر اختلال شان به اندازه پسران باشد. بی توجهی و نادیده گرفتن موضوعات پیرامون از علائم اختلال در دختران مبتلا به بیش فعالی است. در پسران به جای آن انجام و بروز حرکات و رفتارهای متفاوت و غیرمنطقی بدون انگیزه قبلی و برنامه عاری از فکر انتظار می رود. در دوران دبستان دخترانی با اختلال بیش فعالی، کودکانی کم دقت یا بی دقت هستند، همچنین در آموختن مهارت های آموزشی و حل مسائل ضعیف بوده و به جزئیات و موضوعات محیط پیرامون خود توجه ندارند، کمتر توجه می کنند و با تمام کردن کارها مشکل دارند اما آنها معمولاً پرخاشگر نیستند. دختران قرار نیست کیف مدرسه شان را در زمین بازی جا بگذارند یا دفتر مشق شان کثیف باشد.
تشخیص سخت است
هیچ آزمایشی وجود ندارد که با انجام آن بتوان گفت کودک دچار بیش فعالی است. اما اغلب پزشکان با تاریخچه خانوادگی، جزئیات پرسش هایی که انجام می دهند و بررسی رفتار کودکان و میزان اهمیت آن براساس سن و سال او سعی می کنند تشخیص صحیح را داشته باشند. با صحبت کردن با کودک، والدین و معلمان و اگر لازم باشد مادربزرگ و پدربزرگ و اقوام پزشکان می توانند تعیین کنند علائم با توجه به سن کودک متناسب است یا مشکل جدی وجود دارد. آنها باید عواملی مانند عصبانیت، اختلال یادگیری، افسردگی، طلاق یا بیماری یکی از اعضای خانواده را هم در نظر بگیرند.
درمان دارویی برای کدام بچه ها لازم است؟
دارو درمانی به همراه روان درمانی و تغییراتی که در زندگی روزانه کودک ایجاد می شود می تواند شرایط را بهبود دهد. داروها زمانی که با رفتار درمانی همراه شوند می توانند پرخاشگری و بی توجهی کودک را به میران زیادی بهبود دهند. دارو درمانی زمانی پیشنهاد می شود که تعداد علائم کودک براساس سنش مشخص شود و تنها زمانی از دارو استفاده می شود که کودک واقعاً نیاز داشته باشد. در کودکانی که علائم متوسط تا شدید این اختلال را دارند دارو درمانی کمک کننده است. در علائم خفیف تر معمولاً از مشاوره درمانی استفاده می شود. اما دارویی که برای یک کودک کارساز بوده است نمی تواند برای دیگری هم همان نتیجه را داشته باشد. به همین دلیل پزشکان نظارت زیادی بر کودک دارند تا بتوانند ترکیب مناسب را پیدا کنند. مشخص نیست چرا اما کودکانی که در یک سن خاص دارویی را تحمل نمی کنند ممکن است چند سال بعد به خوبی به همان دارو جواب دهند.
منبع: سیب سبز
خیلی از پدر و مادرها فکر میکنند اگر فرزندشان جنب و جوش زیادی داشته و بازیگوش باشد، حتمابیشفعال است...
اختلال کمتوجهی و بیشفعالی، مشکل بسیاری از کودکان و البته نگرانی بسیاری از والدین است.
بعضی از والدین برعکس، حتی شیطنت و خرابکاری مفرط کودکشان را جدی نمیگیرند و آن را به حساب تیزهوشی و کنجکاو بودن او میگذارند.
این آزمون به شما کمک میکند دریابید فرزندتان به مشکل بیشفعالی و کمتوجهی دچار است یا نه.
هنگام جواب دادن به سوالهای زیر، این نکتهها را در نظر داشته باشید:
• سن فرزندتان را در نظر بگیرید.
• رفتار فرزندتان را در 6 ماه گذشته ملاک پاسخ دادن قرار دهید.
• توجه کنید که این آزمون به تنهایی نباید ملاک تشخیص یا درمان یک کودک باشد.
گزارههای زیر را بخوانید و برای هریک، یکی از گزینههای روبهرو را انتخاب کنید (امتیاز هریک از گزینهها در مقابل آنها نوشته شده) و در نهایت، مجموع امتیازهایتان را حساب کنید و تفسیر آزمون را بخوانید.
قسمت اول:
1) فرزندتان به جزییات توجه نمیکند یا در انجام تکالیف مدرسهاش اشتباههای ناشی از بیدقتی دارد؟
2) به سختی میتواند توجهش را حین انجام یک کار و تا پایان آن حفظ کند؟
3) وقتی مستقیما با او صحبت میکنید، به نظر میرسد گوش نمیدهد؟
4) باوجود داشتن میل باطنی به انجام کارها و فهمیدن دستوراتی که به او داده میشود، به دستورات درست عمل نمیکند و نمیتواند کاری را به پایان برساند؟
5) به دشواری میتواند به وظایف و فعالیتهایش نظم دهد؟
6) کارهایی که به تلاش مداوم ذهنی نیاز دارند، دوست ندارد و از انجام آنها طفره میرود؟
7) وسایل لازم برای انجام کارها یا تکالیفش را گم میکند؟ (مداد، کتاب، اسباب بازی و ...)
8) صداها یا محرکهای دیگر به آسانی حواسش را پرت میکنند؟
9) در فعالیتهای روزانهاش فراموشکار است؟
10) با دستهایش ور میرود یا پاهایش را تکان میدهد و وقتی نشسته، سر جایش وول میخورد و میلولد؟
11) مواقعی که لازم است سر جایش بنشیند، صندلی را ترک میکند؟
12) مواقعی که لازم است سر جایش بنشیند، بیش از حد به دور و اطراف میدود و از صندلیها بالا میرود؟
13) انجام بازیهای بیسر و صدا برایش دشوار است؟
14) تمام روز در حال حرکت است، انگار در بدنش موتور کار گذاشتهاند؟
15) بیش از حد حرف میزند؟
16) وقتی از او سوال میپرسید، قبل از اینکه سوال تمام شود، با عجله جواب میدهد؟
17) رعایت نوبت برایش دشوار است؟
18) وسط حرف دیگران یا کار آنها میپرد؟
19) با بزرگسالان بحث میکند؟
20) از کوره در میرود؟
21) آگاهانه از خواستهها و قوانین بزرگسالان سرپیچی میکند؟
22) عمدا دیگران را اذیت میکند؟
23) دیگران را مسوول خطاها یا بدرفتاریهای خود میداند؟
24) حساس است و به سادگی از دیگران میرنجد؟
25) عصبانی یا بیمیل است؟
26) کینهتوز است و دوست دارد تلافی کند؟
27) قلدری میکند، دیگران را تهدید میکند یا میترساند؟
28) کتککاری به راه میاندازد؟
29) برای فرار از کارهایی که باید انجام دهد، یا خلاص شدن از دردسر، دروغ میگوید و دیگران را گول میزند؟
30) از مدرسه فرار میکند؟
31) دیگران را آزار فیزیکی میدهد؟
32) اشیا ارزشمند دزدیده است؟
33) عمدا وسایل دیگران را خراب میکند؟
34) اشیایی را به کار برده که میتوانند صدمه جدی ایجاد کنند. (چاقو، چوب، آجر، اسلحه)
35) حیوانات را آزار میدهد؟
36) عمدا آتش روشن میکند که خرابی به بار بیاورد؟
37) بیاجازه وارد خانه یا محل کار یا ماشین کسی میشود؟
38) شب بدون اجازه از منزل بیرون میماند؟
39) شبانه از منزل فرار کرده است؟
40) کسی را مورد سوءاستفاده جنسی قرار داده است؟
41) مضطرب، هراسان یا نگران است؟
42) به خاطر احتمال خطا، از امتحان چیزهای جدید میترسد؟
43) احساس بیارزشی یا حقارت میکند؟
44) به دلیل بروز مشکلات، خودش را سرزنش و احساس تقصیر میکند؟
45) احساس تنهایی میکند و حس میکند کسی او را نمیخواهد و دوست ندارد. میگوید: «کسی من را دوست ندارد.»
46) ناراحت، غصهدار یا افسرده است؟
47) نگران رفتار و ظاهر خود است و همیشه خجالت میکشد؟
تفسیر آزمون
اگر شما هم فکر میکنید فرزندتان بیشفعال است، این آزمون به شما کمک میکند تا این حدستان را ارزیابی کنید، اما دقت داشته باشید که این آزمون به تنهایی نمیتواند و نباید ملاک تشخیص قرار گیرد. همچنین پاسخ مثبت به یک یا چند سوال نشانه وجود مشکل نیست. برای تفسیر نمرههای آزمون به نکتههای زیر توجه کنید:
• الف) اگر بین سوالهای 1 تا 9 حداقل به 6 سوال پاسخ «اغلب» یا «تقریبا همیشه» دادهاید و در بین سوالهای 48 تا 55 حداقل یک پاسخ «مشکل اندکی دارد» یا «مشکل جدی دارد» دارید، احتمالا کودکتان با اختلال کمتوجهی روبروست.
• ب) اگر در بین سوالهای 10 تا 18 حداقل به 6 سوال پاسخ «اغلب» یا «تقریبا همیشه» دادهاید و در بین سوالهای 48 تا 55 حداقل یک پاسخ « مشکل اندکی دارد» یا «مشکل جدی دارد» داشتهاید، احتمالا فرزندتان با اختلال بیشفعالی روبرواست.
• ج) اگر هر دو نتیجه «الف» و «ب» را از آزمون گرفتهاید، احتمالا کودکتان با اختلال بیشفعالی و کمتوجهی (ADHD) روبراست.
قسمت دوم:
عملکرد کودک
48) عملکرد کلی فرزندتان در مدرسه چگونه است؟
49) خواندن فرزندتان چگونه است؟
50) نوشتن فرزندتان چگونه است؟
51) ریاضی فرزندتان چگونه است؟
52) ارتباط او با والدینش چطور است؟
53) ارتباط او با خواهر و برادرش چطور است؟
54) ارتباط او با همسالانش چطور است؟
55) مشارکت او در فعالیتهای جمعی (مانند بازیهای تیمی) چگونه است؟
چه میتوان کرد؟
اگر نتایج الف، ب، یا ج گرفتهاید، حتما فرزندتان را نزد یک روانپزشک یا روانشناس ببرید. تشخیص اختلال کمتوجهی و بیشفعالی (ADHD) به این سادگیها نیست. حتی بعد از انجام این آزمون نیز نمیتوان به تشخیص قطعی رسید، بنابراین بهتر است قبل از اینکه هرگونه برچسبی به فرزندتان بزنید، برای ملاقات با یک روانپزشک یا روانشناس برنامهریزی کنید. بدون مشورت با روانپزشک در مورد وضعیت فرزندتان تصمیم نگیرید و به خصوص در حضور کودک در مورد بیشفعالی حرفی نزنید.
منبع : Salamat.ir
سفارش انواع شیرینی ،کیک و دسردر اصفهان
https://www.instagram.com/valentino.cake/
برخی از والدین با دیدن پرتحرکی فرزندان خود به بیش فعالی آنها مشکوک می شوند اما باید دانست که جنب و جوش زیاد نشانه قانع کننده ای برای این اختلال نیست.
هفت صبح: شاید شما هم این موضوع را شنیده باشید که در گذشته های نه چندان دور بسیاری از کودکان به دلیل آنچه بی توجهی، شیطنت و یا بازیگوشی نامیده می شد در دوران دبستان کنار گذاشته می شدند.
والدین و آموزگاران نمی دانستند که با مشورت با یک متخصص می توانند به این بچه ها کمک کنند و آنها را با شرایطی عادی به گروه همسالان خود بازگردانند. آنچه این کودکان را از دیگر همسالان خود متمایز می کرد «اختلال بیش فعالی» خوانده می شود.
بیش فعالی که به اختصار ADHD خوانده می شود نوعی اختلال شایع است که حدود هشت تا 10 درصد کودکان را مبتلا می کند. این بیماری در پسران شایعتر از دختران است که هنوز دلیل اصلی آن مشخص نشده است. ویژگی های اولیه بیش فعالی از سال های اولیه رشد یعنی قبل از ورود به مدرسه شروع می شود.
بیش فعالی دارای ویژگی های بارزی است که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز، بروز اعمال ناگهانی و غیرقابل پیش بینی می شود. این اختلال سه نوع است؛ در گونه اول که کودک فقط در توجه و تمرکز مشکل دارد.
در نوع دوم فقط پرتحرکی دیده می شود و بالاخره نوع ترکیبی که کودک هم پرتحرک است و هم مشکل توجه و تمرکز دارد این اختلال در کودکان دبستانی و در پسرها سه تا پنج برابر شایع تر از دختران است و بیشتر در پسران اول خانواده مشاهده می شود.
معمولا اختلال از سه سالگی به بعد تشخیص داده می شود. کودکان مبتلا در دوره شیرخواری اکثرا پرتحرک هستند و دست ها و پاهای خود را زیاد حرکت می دهند؛ کم خواب، کم غذا هستند و زیاد گریه می کنند.
تشخیص بیش فعالی
برخی از والدین با دیدن پرتحرکی فرزندان خود به بیش فعالی آنها مشکوک می شوند اما باید دانست که جنب و جوش زیاد نشانه قانع کننده ای برای این اختلال نیست. ناتوانی در تمرکز و نداشتن صبر در گوش کردن، ناتوانی در توجه به جزئیات، ناتوانی در انجام تکالیف مدرسه و سایر وظایف محوله، بی دقتی و بی نظمی، گم کردن مدام وسایل، بی قراری (معمولا نشستن آرام در یک جا برای این کودکان مشکل است) و ناتوانی در انتظار کشیدن از دیگر علائم این اختلال است.
کودکان بیش فعال احساس خطر نمی کنند و به کارهای خطرناک علاقه نشان می دهندن که گاهی اطرافیان این موضوع را نشانه شجاعت کودک به حساب می آورند در صورتی که این مورد یکی از علائم بیش فعالی به شمار می آید.
تشخیص بیش فعالی با یک آزمون خاص امکانپذیر نیست. مجموعه ای از این علائم باید (حداقل در مدت شش ماه) مورد بررسی قرار بگیرد. کودک این موارد را معمولا قبل از هفت سالگی نشان می دهد. همچنین کودکی که دارای این نشانه هاست با رفتارهایش اطرافیان خود را در محیط های مختلفی مانند مدرسه یا خانه دچار مشکل می کند و حتی با گروه دوستان و همسالان خود نیز به راحتی کنار نمی آید.
در مقابل این دسته از پدر و مادرها، والدینی هستند که نمی خواهند مشکل کودک خود را بپذیرند و معمولا با بهانه آوردن از هشدارهای معلمان و سایر اطرافیان طفره می روند. این افراد از درمان این اختلال واهمه دارند و گمان می کنند داروهایی که توسط پزشک تجویز می شود برای فرزندشان عوارض دارد. این در حالی است که اگ راین کودکان در زمان مناسب درمان نشوند، نمی توانند در امور آموزشی و فعالیت های اجتماعی خود موفق عمل کحنند و ممکن است برای خودو اطرافیانشان مشکل آفرین باشند.
دلایل بیش فعالی
علت به وجود آمدن بیش فعالی احتمالا ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. احتمالا این کودکان در بخش های مربوط به توجه و تمرکز در مغز دچار نقس جزئی هستند. از عواملی که می توانند در بروز این اختلال موثر باشند سیگار کشیدن و یا مصرف الکل در دوران بار داری توسط مادر است.
حتی استنشاق تحمیلی دود سیگار توسط مادر باردار، باعث اختلال در رفتار کودک می شود. استرس مادر هم با این موضوع ارتباط دارد. تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده باینگر این است که این اختلال معمولا در خویشاوندان نزدیکاین افراد هم وجود دارد.
مسمومیت ناشی از سرب حاصل از دود اتومبیل و آلودگی هوا، غذاهای محتوی مواد افزودنی مثل شیرین کننده های مصنوعی و یا رنگ دهنده های خوراکی، مواد جلوگیری کننده از فاسد شدن غذا که در بعضی از غذاهای آماده وجود دارد، نیز در ایجاد این اختلال سهیم هستند.
در صورت بی توجهی به کودکان بیش فعال و معالجه نشدن آنها احتمال اینکه این افراد در آینده به افسردگی مبتلا شوندو یا در نوجوانی رفتارهای ضد اجتماعی و گاه بزهکارانه داشته باشند زیاد است. بنابراین به والدین توصیه می شود که حتما در دوران کودکی برای معالجه فرزند خود اقدام کنند. این بیماری دردوران مدرسه بیشتر مشکل آفرین می شود زیرا کودک تمرکز کافی برای گوش دادن به درس ندارد و مدام برای بیرون رفتن از کلاس اجازه می خواهد. این بچه ها نمی توانند آرام روی صندلی بنشینند، معمولا پرحرف هستند و مدام سر کلاس با دوستان خود حرف می زنند و این موضوع باعث می شود از لحاظ تحصیلی با مشکل مواجه باشند.
والدین باید به رفتار کودکان خود دقت داشته باشند و تنها در صورتی که مجموعه از این نشانه ها را در مدت طولانی مشاهده کردند با یک متخصص مشورت کنند. در غیر اینصورت نمی توان به هر کودک پرتحرک برچسب بیش فعالی زد
درمان بیش فعالی
درمان سریع برای ADHD وجود ندارد اما علائم آن قابل شناسایی و کنترل هستند. بهتر است والدین برای کمک کردن به خود و کودکشان در مورد این اختلال اطلاعات بیشتری کسب کنند. همچنین برنامه تربیتی ویژه ای را متناسب با نیازهای فرزند خود طرح ریزی کنند. درست است که کنار آمدن با کودکان بیش فعال کار ساده ای نیست اما والدین باید بدانند که این افراد ذاتا بد نیستند اما بدون مصر ف دارو و رفتار درمانی نمی توانند رفتار خود را کنترل کنند.
در این مورد خانواده، معلم و مدرسه باید با یکدیگر همکاری داشته باشند. والدین باید از تنبیه بدنی کودک خود جدا خودداری کنند و با او با محبت رفتار کنند. دارودرمانی هم در صورت تجویز پزشک کمک بسیاری به این دسته از کودکان می کند.
مطالعات نشان داده است رژیم های غذایی هم می تواند برای کمک به این افراد کارساز باشد. آنها باید از زیاده روی در مصرف شکر و غذاهای حاوی آن مانند کیک، شیرینی، شکلات، بیسکویت و نوشابه های شیرین که تحریک کننده هستند خودداری کنند.
تعدادی از کودکان بیش فعال و کم توجه تا بزرگسالی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند؛ حتی ممکن است در برخی از بالغین برای نخستین بار تشخیص اختلال بیش فعالی داده شود که البته معمولا سابقه آن از کودکی وجود دارد. این افراد در سنین بالاتر کمتر با مشکل پرتحرکی روبرو هستند و بیشتر احساس بیقراری می کنند.
کودک به طبقه بندی اشیا علاقه زیادی دارد
جوراب هایش را جفت می کند، ماشین های اسباب بازی را بر اساس رنگ، اندازه یا شکل در یک خط می چیند و یا ممکن است دوست داشته باشد اشیا مرتب و سازمان یافته باشند. در صورت وجود این نشانه ها، کودک شما احتمالا به عنوان یادگیرنده دائمی شنیداری شناخته می شود که به این معنی است که یک متفکر تحلیل گر، بسیار منظم و دقیق در جزئیات است. او ممکن است به دنبال یافتن الگوهای گوناگون باشد که معمولا از نشانه های اولیه استعداد ریاضی و علوم است.
برای پرورش این ویژگی کودک بازی ها و فعالیت هایی را پیدا کنید که شامل الگوها و جفت کردن هستند. انجام فعالیت هایی که مهارت های ریاضی را تقویت می کنند و تجربیاتی که مورد علاقه دانشمند کوچک هستند هم می توانند بسیار مفید باشند. کودک را مسئول انجام کارهایی بکنید که با علاقه کودک به طبقه بندی در ارتباط باشند. برای این دسته از کودکان جمع آوری اشیا بسیار جالب است. بهتر است ظرف های پلاستیکی در اختیار کودک قرار دهید تا بتواند اشیا کوچک مانند سنگ، صدف و هر چیز دیگری که دوست دارد را در آنها جمع آوری کند.
کودک بدون وقفه حرف می زند
احتمالا کودک وراج شما توانایی کلامی پیشرفته ای دارد، داستان ها و موضوعات مختلف را به هم ارتباط می دهد و اشکالات مختصر دستوری و تلفظی دارد. علاوه بر این ممکن است بسیار سریع حرف بزند و تا وقتی که به خواب نرفته است از حرف زدن دست نکشد. کودک تمایل دارد کلام آخر را بگوید و شاید اینطور به نظر برسد که تلاش می کند شما را با استدلالش کاملا قانع کند. مهارت کلامی می توانید یکی از نشانه های کودکان بااستعداد و کلید موفقیت در مدرسه و بسیاری دیگر از جنبه های زندگی باشد. کودکانی که از استعداد بالای قانع کردن و متقاعد کردن برخوردار هستند احتمالا مشاغلی مانند وکالت یا روزنامه نگاری را انتخاب می کنند.
برای تقویت این استعداد کودک، از او بخواهید داستان هایی را برایتان بگوید که بتوانید با کمک همدیگر به یک کتاب تبدیل کنید تا آن را باهم بخوانید. با کودک مصاحبه کنید و افکارش را در فایل تصویری یا صوتی ثبت کنید. به او کمک کنید برای اعضای خانواده یا دوستانش نامه بنویسد. فراموش نکنید به موازات تشویق و تقویت مهارت های نوشتن و حرف زدن، شنونده خوب بودن را هم به او آموزش دهید.
هر چند وقت یکبار از یک کتابخانه یا کتاب فروشی دیدن کنید و کتاب هایی پیدا کنید که کودک را به چالش می کشند. ممکن است کودک بر خلاف همسالانش بیشتر کتاب هایی را ترجیح بدهد که کلمات بیشتری نسبت به تصاویر داشته باشد. به ایده ها و نظرات کودک گوش کنید اما اگر کودک از حرف زدن خسته نمی شود بهتر است برای این کار محدودیت زمانی در نظر بگیرید تا حداقل مدت زمان کوتاهی را در روز به سکوت اختصاص دهید!
کودک همه چیز را دستکاری می کند
او به شدت دوست دارد کشف کند که اشیا مختلف چگونه کار می کنند و به دلیل ممکن است اجزای وسایل گوناگون را باز کند و تلاش کند تا شیوه کارکرد آن را کشف کند و دوباره آنها را روی هم سوار کند. اوعاشق ساختن برج با بلوک های خانه سازی است و از بازی کردن با ماشین ها لذت می برد. این ویژگی ها نشانگر این است که کودک شما احتمالا یک یادگیرنده دیداری-فضایی است. کودکانی که از سرهم کردن لذت می برند احتمالا در آینده مکانیک، مهندس، معمار، مخترع یا دانشمند می شوند.
در صورت مشاهده این خصوصیات در کودک بهتر است اسباب بازی ها و بلوک های خانه سازی در اختیار کودک قرار دهید تا کودک فرصت خلق، نابودی و خلق مجدد داشته باشد. او را تشویق کنید تا با جعبه های خالی مواد غذایی یا هر چیز دیگری که در خانه پیدا می کند، کاردستی درست کند. او را به مراکز و زمین ها بازی ببرید که امکان اکتشاف از طریق دست ورزی وجود دارد و از هر فرصتی برای نشان دادن و معرفی اشیا مکانیکی مانند چراغ راهنمایی و رانندگی به کودک استفاده کنید. این دسته از کودکان به این دلیل که علاقه زیادی به کشف و دستکاری اشیا دارند ممکن است در معرض خطر قرار بگیرند و به همین دلیل باید همیشه مواظب باشید تا به وسایل برقی یا اشیا تیز نزدیک نشوند.
کودک خیالباف است
احتمال دارد به نظر برسد کودک با دوستان خیالی اش در دنیای خودش غرق شده است. این دسته از کودکان معمولا از بازی های وانمودی لذت می برند و در وقت آزادشان نقاشی می کشند و ایده های زیادی برای قسمت کردن با دیگران دارند. آنها ممکن است از وسایل به شیوه های تازه و غیرمعمول استفاده کنند، نسبت به ایده های مسخره اشتیاق نشان دهند و برای حل مشکلات از راه حل های خلاقانه استفاده کنند.
با وجود این ویژگی های احتمالا کوچولوی رویایی شما بدون تمرکز به نظر برسد اما شاید زمانش را به رویا بافتن در مورد ایده های بزرگش اختصاص می دهد. این گونه رفتارها اغلب نشانگر قدرت خلاقیت زیاد و علامت استعداد کودک است. زندگی روزمره ممکن است به نظر این متفکران خیال پرداز بسیار خسته کننده به نظر برسد و به همین علت و برای گریز از واقعیتی که دوست ندارند به دنیای خیال پناه می برند.
این دسته از کودکان به احتمال زیاد در آیند به کارهای خلاق مانند هنرپیشگی، نویسندگی، فیلم سازی یا طراحی لباس یا طراحی داخلی و به طور کلی فعالیت هایی که با هنر در ارتباط هستند، مشغول خواهند شد و تفکرات خلاقشان را برای حل مسئله در مسیرهای تازه در هنر و علم به کار می گیرند.
خلاقیت کودک را مورد تشویق قرار دهید و برای پرورش این هنرمند کوچولو ابزار لازم را در اختیارش قرار دهید. باهم ساز بزنید و آواز بخوانید و پروژه های علمی ساده ترتیب دهید. او را همراه خودتان به کنسرت موسیقی ببرید، به داستان های خیالی اش گوش کنید و برای نشان دادن عملکرد کودک برایش تماشاچی جمع کنید! بازدید از موزه به همراه سایر اعضای خانواده هم از فعالیت های است که می تواند بسیار مفید و لذت بخش باشد.
کودک به حل پازل علاقه زیادی دارد
او به شکل اغراق آمیزی عاشق حل کردن انواع مختلف پازل ها است. به نظر می رسد که کودک در حین بازی با پازل آزمون و خطای کمی انجام می دهد و قطعه مناسب را تقریبا با تلاش اول در جای مناسب قرار می دهد. این استادان حل کردن پازل یادگیرندگان دیداری-فضایی هستند. آنها بیشتر به صورت تصویری می اندیشند و می توانند به خوبی اجزا مختلف را در کنار یکدیگر قرار دهند. معمولا این کودکان می توانند در آینده کارآگاه، باستان شناس یا محقق شوند
برای بهبود عملکرد این کودکان تا جایی که امکان دارد پازل و جدول، داستان های معمایی در اختیارشان قرار دهید و علاوه بر اینها بازی های مرتبط با چینش منظم اشیا و یا اسباب بازی هایی که برای حل مسائل فضایی ساخته شده اند هم برای کودک از اهمیت زیادی برخوردارند.
کودک خود را در قبال همه چیز مسئول می داند
کودک عقاید محکمی درباره شیوه انجام کارهای مختلف دارد و علاقه دارد خودش را در بازی ها و به طور کلی در هر فعالیتی نشان دهد. این دسته از کودکان معمولا به طور ذاتی رهبر هستند و این ویژگی در مدرسه، ورزش و بسیاری دیگر از جنبه های زندگی برای آنها پرفایده است. کودک مسئول اغلب برای دیگران الهام بخش است و پیچیدگی ها و مشکلات را از زاویه دید متفاوتی می بیند. این کودکان معمولا بهترین عضو تیم هستند. از آنجا که قدرت رهبری در مشاغلی مانند تجارت، سیاست، نمایندگی و سازمان دهی عمومی از اهمیت بالایی برخوردار است، این کودکان به احتمال بیشتری به این حرفه های مشغول خواهند شد.
برای تقویت این ویژگی کودک به او اجازه بدهید هدایت مسیر را در دست بگیرد، مثلا ممکن است بخواهد شما را در مسیر پیاده روی هدایت کند. به او فرصت بدهید مسئولیت پروژه های خانگی مانند مرتب کردن خانه یا مرتب کردن کفش ها را به عهده بگیرد. اجازه دهید وسایل اتاقش را به شیوه خودش مرتب کند و از او برای حل مشکلات خانواده کمک بخواهید. مثلا به او بگویید " ما همیشه برای رسیدن به کلاس ورزش دیر می کنیم، راه حلی به نظرت می رسد که به سروقت رسیدنمان کمک کند؟!"
نیاز کودک به رهبری را اقناع کنید اما در عین حال به او بفهمانید که وقتی نوبت به مسائل بزرگسالان می رسد، این شما هستید که باید تصمیم بگیرید. علاوه بر این کودک را با مفاهیمی از قبیل رعایت نوبت و گوش دادن آشنا کنید.
کودک نمی تواند آرام بگیرد
او دوست دارد همه چیز را با عجله انجام دهد و از هر چیزی که حرکت می دهد، لمس می کند، احساس می کند و به طور کلی با بدنش در ارتباط است لذت می برد. این دسته از کودکان یادگیرنده های فیزیکی یا جنبشی-بدنی هستند که اطلاعات را جذب می کنند و فعالیت هایی را ترجیح می دهند که با حرکت و عمل همراه هستند. آنها ممکن است به فعالیت های ورزشی، رقص یا موسیقی که به مهارت های حرکتی ظریف نیاز دارند، بیشتر تمایل داشته باشند و در آینده به سمت مشاغلی می روند که مجبور نباشند پشت میز بنشینند مانند معلمی یا جنگلبانی و یا ممکن است از مهارت های پیشرفته دست برای مشاغلی مانند سرآشپزی استفاده کنند.
برای پرورش این استعداد کودک باید فعالیت های فیزیکی را در برنامه روزانه او قرار دهید و از آنجا که این کودکان از انجام فعالیت های حرکتی تکراری به آسانی خسته می شوند، فعالیت ها را به صورت چرخشی انجام دهید تا جذابیتشان را از دست ندهند. چون کودکان جنبشی-حرکتی از کشف موسیقی از خلال حرکت لذت می برند، به آنها فرصت آواز خواندن و رقصیدن بدهید. برای کودکانی که دوست دارند از دستانشان بیشتر استفاده کنند پروژه های نقاشی، مجسمه سازی، نخ کردن مهره و ... ترتیب دهید.
یک برنامه خواب منظم و آرامش بخش برای این کودکان از اهمیت ویژه و بالایی برخوردار است. سعی کنید یک تا دو ساعت قبل از خواب یک میان وعده سبک مانند شیر و غلات کامل در نظر بگیرید و بعد از آن یک حمام گرم، یک داستان زیبا می تواند به خوبی کودک را برای خواب آماده کند. گوش دادن به یک موسیقی آرامش بخش در تاریکی هم می تواند به تجدید قوای کودک کمک کند.
قادر به کشف استعداد کودک نیستید!
حتی اگر هیچ کدام از این نشانه ها را در کودک مشاهده نمی کنید، باز هم برای کشف استعدادهای پنهان کودک آماده باشید. احتمال دارد با گذشت زمان ویژگی های منحصر به فرد او توجه شما جلب کند. پرسیدن بازخورد افراد دیگر در خصوص زندگی کودک می تواند بینش تازه ای به شما بدهد. ممکن است مربی مهدکودک هنگام درست کردن کاردستی با کودک، متوجه توانایی خاصی در او شود و یا پرستارش متوجه چالاکی او در پارک و زمین بازی شده باشد و یا حتی پدربزرگ علاقه خاص او به طبیعت را کشف کرده باشد.
با مشاهده و کشف حوزه های استعداد طبیعی کودک می توانید به او کمک کنید تا دیده، شنیده و فهمیده شود اما به یاد داشته باشید در عین حال که برای دستیابی کودک به استعدادهای بالقوه اش تلاش می کنید،هدف نهایی شما باید عشق ورزی بی قید و شرط به کودک به خاطر خودش باشد.
همه ی ما با استعداد مخصوص به خودمان به دنیا آمده ایم و در خیلی موارد شاید شخص استعداد مورد نظر خود را در طول زندگیش نتواند پیدا کند.
همه ی ما با استعداد مخصوص به خودمان به دنیا آمده ایم و در خیلی موارد شاید شخص استعداد مورد نظر خود را در طول زندگیش نتواند پیدا کند، در نتیجه کشف استعداد کودکان هرچه در سنین پایین انجام شود بازتاب بهتری در آینده کودک خواهد داشت و مطمئنن نتایج خیلی بهتری به عمل خواهد آورد. این کار در واقع باعث می شود کودک نسبت به آینده خود احساس مسئولیت کند و با پرورش استعداد در زمینه مورد علاقه باعث هرچه روشن تر شدن آینده او شود.
استعداد
عدم شناخت استعدادهای فردی باعث بیمصرف ماندنشان میشود و برعکس تشخیصشان باعث شکوفایی و رشد بیشترشان. مشکل اصلی وقتی بروز میکند که کودک قرار است در مسیری قرار بگیرد و انتخاب کند و راهی را پیشرو دارد که قبلا اطرافیانش طی نکردهاند و تازگی دارد. در چنین شرایطی شناخت استعدادها و تواناییهای خاص کودک که قبلا به کمک بزرگترهایش اتفاق افتاده است، به او کمک میکند تا مسیر خود را روشنتر ببیند و راحتتر و مصممتر انتخاب کند.
فعالیتهای کودک را یک بررسی دقیق کنید
ریشه تواناییها و استعدادهای نهانی کودکان همواره در برخی از فعالیتهای معمولی و کودکانه آنها، پنهان شده است. اگر به عقب برگردید و روزهای قبل را بررسی کنید، میبینید که فرزندتان قبل از دوران کودکی و در دوران خردسالی به برخی فعالیتها و کارها علاقه عمیقتری داشته است. تمام آن فعالیتها را پشتسر هم به عقب برگردید تا بالاخره به نقطهای برسید که روشن میکند کودکتان به چه چیزی بیشتر علاقه دارد.
بیشتر علایق که ریشه در وراثت و ژنتیک دارند یا به راحتی فراموش میشوند و یا اینکه بیش از اندازه پرداخت میشوند، بنابراین ممکن است در این میان استعدادهای دیگر به چشم نیایند پس در این زمینه باید به دنبال آن دسته از استعداد هایی باشید که کودک را هیجان زده میکنند و او با انجام آنها به وجد میآید.
به دنبال پرسشها و پروژه های کتاب کار در این زمینه باشید
معمولا برخی پرسشنامه ها که در اغلب تحقیقات مورد استفاده قرار میگیرند، میتوانند کمک زیادی کنند و باعث کشف استعدادهای پنهان کودکان شوند.
اگر یکی از این پرسشها را مدنظر قرار دهید و شروع به پاسخ دادن به سوالاتشان کنید خواهید دید که کمکم ذهنتان باز میشود و به چیزهایی فکر میکنید که قبلا فکرش را نمیکردید در این پروسه، بخش پنهان و پوشیده علایق کودک بیدار میشود و فرصت شناخته شدن را به دست میآورد.
حرف زدن با خود کودک
استعداد با هوش، مهارتهای اجتماعی و خلاقیت فرق دارد. همه ما استعداد هایی داریم که ممکن است هیچگاه آنها را نشناخته باشیم. گاهی این استعداد ها بسیار واضح هستند ولی ما باز هم آنها را نمیبینیم. حرف زدن با کودکان یکی از بهترین شیوهها برای تشخیص استعداد های آنهاست. از آنجاییکه والدین تجربه زندگی دارند میتوانند راهنماییهای فوقالعادهای برای فرزندانشان داشته باشند. والدین میتوانند به فرزندان خود کمک کنند تا بفهمند و یاد بگیرند که چگونه با رفتارهای امروزشان، زندگی آیندهشان را می سازند.
شما میتوانید از آنها بپرسید که در طول انجام کار یا فعالیت مورد نظرشان، چه احساسی داشتند؟ چرا این احساس را داشتند؟ از او بپرسید آیا میتوانی مثال بزنی؟ چه چیزی را بیشتر از همه دوست داری؟ چه چیزی را دوست نداری؟ البته کودک را نباید با این نوع سوال هر روز بمباران کرد بلکه باید در فضای مناسب قرار بگیرند. کودکان تجربیات خود را به خوبی انعکاس میدهند و رفته رفته در این امر نیز موفقتر میشوند و به زودی میتوانند تواناییهای خود را بهتر برای شما توصیف کنند. هرچه اطلاعات شما در مورد عملکرد آنها در محیطهایی مثل مدرسه، باشگاه ورزشی و کلاسهای هنری بیشتر باشد، راحتتر میتوانید تواناییهای آنها را کشف کنید.
این اطلاعات به شما بینش بیشتری میدهد که به پرورش بهتر استعدادهای کودکتان کمک میکند.
به کودک خود حق انتخاب بدهید
به یاد داشته باشید که در آخر راه کودکتان باید مسیر خودش را پیدا کند و بسیار مهم است که خودش تجربه کند پس باید به او اجازه دهید تا تصمیم بگیرد و آن کاری را انجام دهد که خودش میخواهد. حمایت و تشویق شما بسیار لازم است اما کودک باید فضای کافی برای تصمیمگیری داشته باشد.
شما میتوانید به او پیشنهاد بدهید اما به هیچوجه اجبار در کار نباشد مثلا او را به کلاس موسیقی ببرید و با موسیقی آشنا کنید یا اینکه او را به کلاسهای هنری و ورزشی ببرید تا از میان آنها علایق کودکتان مشخص شود و خودش به شما بگوید که با کدامیک راحتتر است و دوست دارد آن را ادامه بدهد.
در زمان بازی رفتارها و حالات کودکتان را مورد توجه قرار دهید
به جای اینکه برای تمام فعالیتهای کودکتان برنامهریزی کنید، بگذارید که خودش تصمیم بگیرد و کاری را که دوست دارد انجام دهد. در سکوت به او نگاه کنید، چه میکشد چگونه آواز میخواند و… آیا کودکتان شخصیت ورزشی دارد؟ یا اینکه از فعالیتهای درسی لذت میبرد؟ کودکان استعدادها و تواناییهای خود را با بازیهای خود نشان میدهند. آیا کودکتان ترجیح میدهد به تنهایی بازی کند یا بازی با دیگران را دوست دارد؟ این مشاهدات کمک زیادی به شما میکنند و شما را به هدفتان میرسانند.
به علایق کودکتان احترام بگذارید و انتخابهای او را حمایت کنید
گاهی اوقات به اشتباه فکر میکنیم چون آنها سن کمی دارند، پس احمق هستند و خیلی چیزها را نمی فهمند. بهتر است دخالتهای بیجا را فراموش کنید. کودکان همیشه نمیدانند استعدادهایشان در چیست اما به زودی یاد میگیرند. آنها نیاز دارند که شما فرصت کافی در اختیارشان قرار دهید تا خودشان تشخیص دهند. هرگز کودک خود را لای منگنه نگذارید شاید او از چیزی که شما میخواهید، هیچ لذتی نمیبرد. او را به زور به مسیری هل ندهید که نمیخواهد و وقتی که راهی را انتخاب کرد، او را حمایت کنید مگر اینکه احساس کنید ممکن است خطری تهدیدش کند.
هرگز به استعداد ها و تواناییهایشان بیتوجهی نکنید
بسیار مهم است که به یاد داشته باشید کودکتان به راحتی آن چیزی را که در آن استعداد بسیار زیاد دارد فراموش میکند و کنار میگذارد اگر فقط و فقط احساس کند شما به او توجه ندارید و اهمیت نمیدهید.
مثلا وقتی که مشغول انجام کار مورد علاقهاش است به او بگویید: «بهتر نیست اینها را جمع کنی و به تکالیفت برسی». سعی کنید که دیدگاه خود را عوض کنید و او را بیشتر درک کنید.
ما در مقام والدین کودکان وظیفه داریم کودکان خود را به درستی پرورش دهیم و به آنها کمک کنیم در آینده انسانهای بهتری باشند.
ما باید برای آنها پناهگاه امنی باشیم و محیطی دوستداشتنی را فراهم کنیم تا این شکوفهها، گل شوند و میوه بدهند.
منبع:مهر
موضوعات مشابه:
رابطه سن بالای والدین با احتمال بروز بیماریهای روانی در فرزندان
کشف نورونهای مسئول رفتار مادارانه و پدرانه
پیدا نکردن دوست و گوشهگیری ناشی از فقدان مهارتهای ارتباطی و اعتماد به نفس پایین کودک است اما با وجود این زمانی مداخله والدین را میطلبد که باعث ناراحتی و عدم رضایت خود او هم شده باشد. در غیر اینصورت مشکل کودک دو چندان میشود چون شخصیت برخی کودکان به گونهای است که درونگرایی را به برونگرایی ترجیح میدهند چون درونگرایی و خودمداری بیشتر از رابطهجویی، نشاط، سرزندگی، پویایی و خودپذیری را در آنها بیشتر میکند. والدین عزیز باید به خاطر داشته باشند که یک یا دو دوست نزدیک برای بچهها کفایت میکند اما زمانی که احساس میکنید فرزندتان در این مسئله مشکل دارد میتوانید این کارها را انجام دهید.
در کلاس ثبتنامش کنید
میتوانید کودک را در کلاسهای ورزشی، هنری و ادبی که صرفا رویکردشان آموزش محض نیست نامنویسی کنید تا کودک به این وسیله در فضایی بدون فشار به راحتی با اشخاص و دوستان جدیدی آشنا شود. اگر کودکی به طور کلی دارای آستانه تحمل پایین است شرکت در گروههای مختلف و گرفتن مسئولیت میتواند تحمل او را بالا ببرد. والدین باید توجه داشته باشند که لازمه سازگاری و ارتباط کودک با دیگران آن است که به کودک آموزش دهیم در زمان زنگ تفریح با گشادهرویی به بچههای تنها نزدیک شده و طرح دوستی با آنها را بریزد. علاوه بر این کودک میتواند با ظرافت به کودکانی نزدیک شود که مشغول بازیهای گروهی هستند و به نفرات بیشتری برای بازی خود نیاز دارند.
دوستش را به خانه دعوت کنید
برای اینکه کاستیهای ارتباط فرزندتان آشکار شود از او بخواهید یکی از دوستانش را به بهانهای به منزل دعوت کند و با او مشغول بازی شود. هدف شما از این کار این است که چگونگی ارتباط و رفتارهای فرزندتان را در این موقعیت تحت نظر گرفته و مورد مطالعه قرار دهید. مثلا در همین ارتباطها ممکن است متوجه شوید کودکتان خودخواه، رئیس مسلک یا نابردبار است یا مشکلاتی رفتاری از این دست دارد. پس از مشاهده این مشکلات باید از طریق قصهگویی، گفتوگو یا فیلمهایی که دارای محتوای ارتباطی این چنین هستند، در جهت بهبود مشکل ارتباطیاش گام بردارید.
به بچههایی نظیر خودش نزدیک شود
راه دیگر غلبه بر این مشکل آن است که به کودک یاد دهیم به گروههایی پیشنهاد دوستی دهد و ملحق شود که از نظر علاقه و ترجیحات با آنها شباهت دارد. مثلا اگر کودک به نقاشی علاقهمند است به آن دسته از بچههایی ملحق شود که در این زمینه با آنها شباهت بیشتری دارد. در این صورت او میتواند درباره علایق مشترک خود ساعتهای بسیاری با دوستان خود گفتوگو کند و احساس اعتماد به نفس بیشتری کند.
خودتان دست به کار شوید
یکی از کارهایی که در مقام والدین میتوانید انجام دهید این است که از میان کودکان فامیل یا همسایگانی که مورد تایید شما هستند، افرادی را انتخاب کنید واوقاتی را برای با هم بودن برنامهریزی کنید. به این ترتیب میتوانید علاقه یا بیعلاقه بودن فرزندتان به دوستیابی را از نزدیک تحت نظر بگیرید و متوجه شوید این مشکل تنها در مدرسه است یا به طور کلی فرزندتان مهارت دوستیابی ندارد.
جو فراست راهحل ارائه میدهد
جوفراست به این مادر میگوید: «کودکان به تدریج از حدود 4 سالگی متوجه میشوند دیگران هم احساسهایی مشابه آنها دارند. پس با بچههای دیگر با ملایمت بیشتری رفتار میکنند و با مشارکت و همراهی بیشتری با آنها بازی میکنند. اما اگر کودک در تعامل اجتماعی با دیگر همسالان دچار مشکل است و همچنان نمیتواند دوست پیدا کند، این موارد را دنبال کنید.»
بازی کنید
میتوانید با کودکتان یک بازی نمایشی ترتیب دهید. به این ترتیب روشهای مناسب رفتار با دیگران را به صورت غیرمستقیم به او آموزش میدهید. اول از بازیهای ساده شروع کنید و کمکم آن را پیچیده کنید. بازیهایی که میتوانید در ابتدا انجام دهید شامل دعوت یک دوست به بازی، مخالفت کردن آرام با نظر کودک ، با تلفن صحبت کردن، گفتوگو در حیاط مدرسه و... باشد، درحین بازی میتوانید نقشها را بین خودتان عوض کنید.
گفتوگو را آموزش دهید
سلام و احوالپرسی و پرسشهای خاصی که موجب میشود گفتوگو ادامه پیدا کند، باید تمرین شود. حتی میتوانید به کودک بیاموزید که چگونه خود را به یک دوست معرفی کند مثلا «میتونی بری دست بدی و بگی من محمد هستم! اسم تو چیه؟» به کودک بگویید اگر نتوانست نام طرف مقابل را درست متوجه شود، دوباره بپرسد و این کار ایرادی ندارد.
از این فرصتها استفاده کنید
اگر در یک مهمانی هستید که تعدادی از همسالان کودکتان نیز همراه شما هستند، فرصت را غنیمت شمرده و از او بخواهید دوستانش را به بازی دعوت کند. میتوانید پیشنهاد تماشای کارتون یا فوتبال یا حتی خوردن بستنی را دهید. سعی کنید موقعیتهایی که انتخاب میکنید طولانی و البته کمتر برنامهریزی شده باشد و کمکم خودتان را کنار بکشید و بگذارید فرزندتان خودش همه چیز را به دست بگیرد.
تشویق یادتان نرود
وقتی کودک توانست با یکی از همکلاسیهایش وارد دوستی شود از کلمات تحسینآمیز برای تشویق کودک استفاده کنید و از اینکه او توانسته با دوستش کنار بیاید استقبال کنید. به این ترتیب او تشویق خواهد شد که در این زمینه تلاش بیشتری کند. هر روز در مورد ارتباط او با دوستش بپرسید.
اغلب والدین، خواستار این هستند که فرزندانشان با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کند و از روابط اجتماعی بالایی برخوردار باشند.
آموزش دوست یابی یکی از راه های کسب مهارت اجتماعی است که باید از کودکی فرد را با آن آشنا کرد.
کودکان، امروز با هم دوستان صمیمی هستند و فردا به ظاهر دشمن می شوند. هرکسی که با آنها از مدرسه به خانه می آید دوست لحظه ای آنهاست. به این صورت گردهمایی ها و گروه های دوستان مداوم تشکیل می شوند و از هم می پاشند. والدین زمانی که کودکشان برای دوست یابی و نگه داشتن آنها مشکل پیدا می کند، احساس ناتوانی می کنند. هر نوباوه ای نیازمند چند دوست خوب و یا گروهی است که بتواند آنها را متعلق به خود بداند زیرا با داشتن آنها می تواند چیزهای زیادی درباره خودش بیاموزد. شما والدین گرامی، چگونه آیین دوست یابی را به کودکان تان آموزش می دهید؟ اگر می خواهید در این باره بیشتر بدانید، به راهکارهایی برای دوست یابی و حفظ دوستان از سوی کودکان دقت کنید...
دوست یابی را از کودکی به فرزندانتان آموزش دهیدفریبا احدی بیگلو رو انشناس عمومی در بیان کرد: اغلب والدین، خواستار این هستند که فرزندانشان با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کند و از روابط اجتماعی بالایی برخوردار باشند که لازمه آن افزایش مهارت های اجتماعی آنان است.
وی تصریح کرد: نخستین گام در این امر شناسایی و ارزیابی نقاط قوت و ضعف فرزندان است که در این راه والدین می توانند الگوی مناسبی در رفتار کودکان خود باشند.
احدی بیگلو ادامه داد: آموزش دوست یابی به کودک از جمله اینکه اسباب بازی هایش را با دوستان خود تقسیم و یا این که در هنگام عصبانیت خشم خود را کنترل و با احترام با طرف مقابلش برخود کند.
این روانشناس در پایان گفت: آموزش رفتار کودک در برخورد با افراد بی ادب که قصد آزار و اذیت دارند و همچنین تشویق وی برای داشتن رفتاری خوب با دیگران از دیگر موارد تقویت روابط اجتماعی کودک است.
فرض کنید فرزندتان گریه کنان نزد شما می آید و می گوید: «من هیچ دوستی ندارم. هیچ کس مرا دوست ندارد!»
هیچ پدر و مادری تحمل شنیدن چنین جملات تلخی را ندارد، همه ما می خواهیم فرزند خود را از خطرات جهان اطرافمان حفاظت کرده و به او اطمینان دهیم که دوستان زیادی دارد ولی یادتان باشد شما نمی توانید برای فرزند خود دوست پیدا کنید؛ هر چند میتوانید مهارتهای لازم را برای یافتن دوست به او بیاموزید.
تمام انسان ها به طور غریزی مایل به یافتن دوست هستند ولی موفقیت آنها در این راه به رفتار خودشان بستگی دارد.
کودکان از ۴ یا ۵ سالگی می توانند دوست پیدا کنند.هر نوباوهای نیازمند چند دوست خوب و یا گروهی است که بتواند آنها را متعلق به خود بداند؛ زیرا با داشتن آنها میتواند چیزهای زیادی درباره خودش بیاموزد.
کشف علت دوستگریزی کودک
اگر کودکتان در ایجاد و نگهداری دوستیها مشکل دارد، بکوشید علت آن را دریابید. آیا آنقدر حساس است که همیشه احساساتش جریحه دار میشود و دوستانش را از دست میدهد؟ آیا ساکت است و نسبت به ارتباط با دیگران بی تفاوت است؟ آیا تهاجمی و قلدر است و به همین علت کودکان دیگر نمیخواهند با او باشند؟ آیا از مهارتهای اجتماعی برخوردار نیست؟ آیا مهارتهای لازم را برای یک دوست باوفابودن ندارد؟
صحبت با کودک
دقیق باشید. درباره رفتارهایی که مشاهده میکنید و اینکه چگونه موجب تاثیرگذاری بر روابط میشوند، گفتگو کنید. درباره دوستی صحبت کنید. اگر کودک به دلیل تمام شدن یک رابطه دوستی از نظر روانی آسیب دیده است، درباره وضعیت دوستیها و اینکه چطور طی سالها دوستان زیادی خواهد داشت که بعضی از آنها به مدت طولانی و بعضی از آنها تنها مدت کوتاهی دوست او خواهند بود، گفتگو کنید.از کودک بخواهید نام یکی از همکلاسیهایش را که همه او را دوست دارند بگوید و سپس درباره خصوصیات او چنین بپرسید: «چه طور رفتار میکند؟ چه کارهایی انجام میدهد؟ ویژگیهای یک دوست خوب چیست؟»
تعیین اهداف دوستی
با همدیگر در اینباره صحبت کنید که دوست دارد چه مهارتهای اجتماعی و چطور دوستیهایی داشته باشد، بیشتر کودکان میتوانند به آسانی کودکانی را که دوست دارند، با آنها دوست باشند، نام ببرند.
اگر کودک خردسالی، امکان برقراری ارتباط با دیگران را نداشته باشد، نمیتواند بیاموزد که چه طور در اجتماع رفتار کند. به او مهارتهای اجتماعی را بیاموزید و هنگامیکه دوستیاش خاتمه یافت یا احساس بروز مشکل کرد به او کمک کنید.
برداشتن اولین قدم برای پذیرش روابط اجتماعی
برای زمان بازی خردسالان و کودکان پیش از سنین مدرسه برنامهریزی کنید. روی اولین تجارب کودکان نظارت کنید و آماده باشید تا با دخالت در کارشان بازی آنها را آسان کنید.
· گردشهای خانوادگی: اجتماع چند گروه خانواده فرصت خوبی برای ورود کودکان در موقعیتهای اجتماعی به همراه کودکان سنین متعدد فراهم میکند. این موقعیتها به کودک شما فرصت میدهد مهارتهای اجتماعی را به کار گیرد و در عین حال نظارهگر ارتباط شما با مردم دیگر باشد. همچنین گردشهای خانوادگی موجب ایجاد پیوندهای عمیق داخل خانواده میشود و بعدها که کودکتان باید مقابل فشار گروه همسالان ایستادگی کند؛ چنین گردشهایی نتیجه خود را نشان خواهد داد.
· پافشاری نکنید. کودک را در مقابل مردم انگشت نما نکنید، از جملاتی مانند «نمیتونی به داییات سلام کنی؟» یا «برای همه از یک تا ده بشمر» بپرهیزید. هرچه قدر کودک در موقعیتهای اجتماعی به خودش توجه بیشتری داشته باشد، احساس راحتی برای او مشکلتر خواهد بود.
· به کودک برچسب نزنید.توصیف کودکتان به عنوان خجالتی، تنها، ساکت و یا سرد، روشی غلط است که بعد تاوانش را پس خواهید داد. برای نمونه در حال گذشتن از کوچه هستید و به آشنایی برمیخورید. مریم دو ساله یا بیشتر در سلام کردن یا حتی نگاه به فرد آشنا تردید دارد. رو به فرد آشنا میکنید و میگویید « مریم خجالتیه » ولی نمیدانید که با برچسب زدن به کودکتان رفتار او را تقویت میکنید. زمانی که به کودکتان برچسب انزواطلب و یا دچار مشکل در دوستیابی را میزنید، رفتار اجتماعی نامناسب را در او برمیانگیزید. درحالی که میتوانید با گفتن جملاتی او را تشویق کنید تا اجتماعی تر باشد. «تازه الان دیدنتون چند دقیقه طول میکشه تا بهتون عادت کنه.» این جمله را به جای اینکه بگویید «همیشه همین طوره» به کار ببرید.
شما والدین گرامی، چگونه آیین دوستیابی را به کودکانتان آموزش میدهید؟ اگر میخواهید در این باره بیشتر بدانید، به راهکارهایی برای دوستیابی و حفظ دوستان از سوی کودکان دقت کنید. برخی از کودکان به خصوص کم سن و سال ها برای کسب مهارت های اجتماعی نظیر حل مشکلات، مذاکره، همکاری و برقراری ارتباط نیاز به کمک دارند.
ارایه الگوی مناسب
کودک شما خواهد کوشید به طور دقیق مانند شما رفتار کند. بنابراین به یاد بسپارید زمانی که شما در حال خوشآمدگویی به مردم، گفتگوی تلفنی، خرید، بازی و یا انجام هر کار دیگری با مردم هستید، الگوی رفتار اجتماعی را به او نشان میدهید. اگر خجالتی بودن یکی از مشخصات شماست، او ممکن است از خجالتی بودن شما تقلید کند و بنابراین شاید لازم باشد که این مشخصه خودتان را تغییر دهید. به یاد بسپارید که مهارتهای اجتماعی دیگری هستند که شما به طور ناخودآگاه در حال آموختن آنها به کودکتان هستید حتی اگر ترجیح میدهید که آنها را یاد نگیرد.
ایفای نقش برای آموزش کودک
اجرای نمایش، فرصتی عالی در اختیار شما قرار میدهد که روشهای مناسب رفتار با دیگر مردم را به کودک ارایه دهید. از کودکتان بخواهید که آنها را طوری که مشکل ایجاد نکند، تمرین کند. ابتدا موقعیتهای سادهای را نشان دهید و سپس آنها را پیچیدهتر کنید. موقعیتها میتواند شامل دعوت یک دوست به بازی، رد یک دعوت، مخالفت مسالمتآمیز، صحبت با تلفن، خوشامدگویی به میهمانان، گفتگو با کودکان و بزرگسالان و یا نمونهای از یک ورزشکار خوب باشد. نقشها را بین خودتان عوض کنید.
اگر کودک شما علاقه ای به یافتن دوست نشان نمی دهد از شیوه های زیر نیز می توانید استفاده کنید:
موقعیت های متعددی برای فرزندتان ایجاد کنید.
هر از گاهی دوستان کودک خود را به ناهار دعوت کنید و در ضمن نام او را در کلاس های مختلف بنویسید. بدین ترتیب او اجتماعی بودن را یاد می گیرد.
به بازی فرزندتان اهمیت دهید.
به علاوه وقتی با دوستان خود صحبت می کنید فرزندتان را نیز وارد بحث کنید.
او را به دیدن همسایه ها و خرید ببرید. هر چه بیشتر او با شخصیت های مختلف سر و کار داشته باشد موفق تر خواهد بود.
از فرزند خود حمایت کنید. شاید این کار آسان به نظر برسد ولی چند بار حقیقتا به اظهارات او گوش داده اید؟
به حرفهای فرزندتان در مورد اتفاقاتی که در مدرسه میافتد گوش دهید. به انتخاب فرزندتان احترام بگذارید ودوستان وی را به خانه دعوت کنید. سعی کنید با دوستان فرزندتان و والدین آن ها آشنا شوید.
خود را نبازید.به همدردی با فرزندتان بپردازید ولی سخت نگیرید. یافتن دوست فرآیندی طولانی مدت است و فراز و نشیب زیادی داردو متأسفانه ناامیدی بخشی از روند دوست یابی محسوب می شود.
تمام کودکان در رابطه دوستی خود نوعی ناامیدی «طبیعی» را تجربه می کنند.
والدین می توانند با گوش دادن و به رسمیت شناختن احساسات کودکان خود به حمایت از آنها بپردازند. در مورد نگرانی های خود با افرادی مثل آموزگار، دوست یا سایر اعضای خانواده مشورت کنید.
شما هرگز نمی خواهید فرزندتان نگران شود و بنابراین برای حل مشکلات خود از افراد خبره کمک بگیرید.
مهم ترین مسئله این است که به فرزندتان نشان دهید چگونه دوست خوبی باشد و دوست پیدا کند.
بهترین راه این است که برای او یک الگو باشید. برای رسیدن به این هدف به موارد زیر توجه کنید:
– به کودکتان برای شناسایی نقاط قوت خود کمک کنید.
– از گفتن کمبودهای خودتان هراس نداشته باشید.
– بدون اینکه به انتقاد از فرزندتان بپردازید، سخنان وی گوش دهید.
– مهربان باشید، به تمجید از دیگران بپردازید و به مردم کمک کنید.
– با دیگران همدردی نشان دهید.
– از روزگار گله و شکایت نکنید و به جای این کار به فرزندتان یاد دهید که مسائلی را که نمی توان تغییر داد بپذیرد و برای تغییر سایر مسائل تلاش کند.
آموختن طریقه دوست یابی در زندگی آینده کودکان ما نقش مهمی ایفا می کند. حتما در اطراف خود افرادی را دیده اید که علی رغم موفقیت های تحصیلی، شغلی، مالی و… احساس خوشبختی نمی کنند؛ زیرا در برقراری یک رابطه مناسب با دیگران مشکل دارند. وقتی فرزند شما مهارت های لازم را بیاموزد دیگران را به سوی خود جذب خواهد کرد و حضور دوستان به زندگی او مفهوم تازه ای خواهد بخشید.
مرکز یادگیری تبیان
خطوط نازک و کمرنگ نشانه حساس و ملایم بودن کودک است.
نقاشی زبان کودک است. بسیاری از کودکان ناخواسته آنچه که حس میکنند اما قادر به بیانش نیستند را در نقاشیهایشان نشان میدهند. به بیان دیگر، نقاشیای که کودک در عرض یک ساعت میکشد، میتواند حاوی پیامها و نشانههای ارزشمندی درباره مشکلات او باشد که ممکن است با صدها ساعت صحبت قابل دستیابی نباشند. پس لطفا اینبار که فرزندتان نقاشیاش را به شما نشان میدهد، به جای اینکه با بیحوصلگی فقط نگاهی به آن بیندازید و آن را در گوشهای رها کنید، با صبر و حوصله به آن نگاه کنید و درباره معنای آن با فرزندتان گفتوگو کنید. خواهید دید که با اینکار به نکتههایی در مورد کودکتان پی خواهید برد که تا به حال حتی به آن فکر هم نکرده بودید.
در این مطلب از دکتر محمود برجعلی، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی خواستهایم ما را در تفسیر معنای نقاشی کودکان کمک کند.
باید از کجا شروع کنیم؟
از نظر روانشناسانی که در این زمینه تحقیق کردهاند، آدمی که توسط کودک کشیده شده یا خود اوست یا کسی است که برای او اهمیت ویژهای دارد. اولین نکتهای که باید به آن توجه کنید، جنبههای کلی نقاشی است. مثلا باید توجه کنید که آدم در کجای کاغذ کشیده شده و ابعاد آن چگونه است، قرینگی رعایت شده یا خیر و…. نکته مهم دیگر توجه به خطوطی است که کودک هنگام ترسیم از آنها استفاده کرده است. پررنگی و کمرنگی خطوط، جا انداختنها و حذف کردنها، کلفتی و نازکی خطوط همه و همه معنا دارند و باید به آنها توجه کرد. در کل لرزش خطوط و منقطع بودن آنها، تکرارها و پاک کردنهای زیاد نشانه نبود اعتمادبهنفس و کمبود عزتنفس است. گاهی کودک اندامهای خاصی را پررنگ و کلفت یا متفاوت میکشد که این مساله میتواند به معنی تعارضی باشد که کودک با این نواحی خاص دارد.
برخی از معانی
خطوط پررنگ و ضخیم تمایل به لذتجویی است اما اگر خطوط آنقدر با فشار کشیده شده باشند که به نظر برسد کاغذ درحال پاره شدن است، ممکن است نشانه نارضایتی و پرخاشگری و اعتراض باشد. از طرف دیگر خطوط نازک و کمرنگ نشانه حساس و ملایم بودن کودک است و گاهی نیز میتواند نشانه کمرویی و عدم اعتماد به نفس باشد. خطوط راهراه و موازی نشانه اضطراب هستند و سایه زدنهای خاکستری ممکن است نشان از افسردگی داشته باشند. اگر کودک بیشتر از خطوط شکسته و زاویهدار استفاده کرده، باید به نشانههای خشم، ناآرامی و مردانگی دقت کنید و اگر آدمک را با خطوط منحنی و نرم کشیده، میتواند نشانه ملایمت و انعطافپذیری او باشد.
از اجزای صورت در یک نقاشی هم میتوان معنای مشخصی را دریافت کرد؟
بله، سر بزرگ، نشانه غرور و خود دوستداری است و برعکس، سر کوچک نشانه انتقاد از خود و گاهی ناامیدی و افسردگی است. چشمان بزرگ میتواند نشانه برونگرایی باشد اما از طرف دیگر دیده شده، کودکانی که مدام در معرض چشم غره رفتنهای اطرافیانشان هستند چشمها را بزرگتر از معمول میکشند. کودکان شکاک و بیاعتماد هم چشمها را بزرگ میکشند. چشمان کوچک، برعکس، نشانه درونگرایی کودک است. اگر کودک روی کشیدن مژهها و ابروها تاکید کرده و وقت زیاد برای کشیدن جزییات آنها صرف کرده باشد، ممکن است نشانه دلمشغولی با زیبایی یا وسواس باشد. لبهای پهن و کلفت و دیده شدن دندانها با پرخاشگری مرتبط است و لبهای نازک و خطی نشانه اضطراب و تنش است. اگر کودکی دهان را به صورت یک دایره کوچک بکشد، ممکن است نشانه شخصیت وابسته یا تاثیرپذیر او باشد. گردن بلند و ظریف نشانه میل به مهارکردن و همچنین میل به بزرگتر یا برتر شدن است و گاهی نیز میتوان آن را بهعنوان علامت جاهطلبی و تکبر تلقی کرد.
توجه داشته باشید که گاهی نقاشی کودک جنبه جبرانی دارد؛ یعنی کودک درست آنچه را که متضاد احساس واقعیاش است، میکشد؛ مثلا کودکی که میترسد، یک ابرقهرمان میکشد یا کودکی که اعتمادبه نفس پایینی دارد، یک آدمک بزرگ افراطی با خطوط پررنگ میکشد.
بازی های فکری به افزایش دقت و توجه کودک کمک زیادی می کنند.
چگونه می توان حواس پرتی کودک را درمان کرد و متخصصین چه راه حل هایی در این زمینه پیشنهاد می کنند؟
اختلال در تمرکز
اگر فرزند شما دچار اختلال در تمرکز است، احتمالا این ویژگیها به نظرتان آشنا میآید. این گونه کودکان، در انجام تکالیف گوناگون، از جمله تکالیف مدرسه، با مشکل مواجه میشوند. آنها قادر به انجام کارهایی که از آنها خواسته میشود به طور کامل و دقیق، نیستند. حتی اموری از قبیل تمیز کردن اتاقشان نیز برایشان مشکل است، البته این به معنای بی حالی و کسلی آنها نیست. اتفاقا برعکس، این گونه کودکان از انرژی فوق العادهای برخوردارند.
یکی از دلایل عدم تمرکز آنها نیز همین انرژی خیلی زیاد است. تمرینهای شناختی میتوانند تغییرات دلخواه را در مغز و عملکرد آن ایجاد کنند. این نکته بدین معنا است که شما میتوانید با تمرین و تلاش، علائم این مشکل را در فرزندتان کاهش دهید و به نزدیک شدن مغز او به حالت عادی کمک کنید.
سالهای سال دانشمندان تصور میکردند که هر یک از ما با سلولهای مغزی مشخصی متولد میشویم و تغییر نوع این سلولها، عملکردشان یا افزایش تعداد آنها امری غیر ممکن است، اما امروزه دانشمندان به وجود عنصری به نام «نوروپلاستیسیتی» در مغز پی برده اند که این عنصر به مغز اجازه میدهد سلولهای اضافی تولید کند و یا عملکرد برخی سلولها را اصلاح کند، اما نکته جالب توجه این است که تمرینات شناختی میتوانند تغییرات دلخواه را در مغز ایجاد کنند.
این تغییرات نه تنها عملکرد مغز را در بر میگیرند، بلکه حتی میتوانند در شکل ظاهری مغز نیز تفاوتهایی ایجاد کنند. به همین دلیل است که والدین کودکان بیش فعال باید همواره امیدوار باشند و برای بهبود علائم این مشکل در فرزندشان تلاش کنند.
راهکارهایی برای افزایش تمرکز در کودکان
آرامش و تصورات مثبت
ترکیب تکنیکهای ساده آرامش بخش، مانند کشیدن نفس عمیق، و تصور امور مثبت به ذهن کمک میکند تواناییاش برای یادگیری افزایش یابد. ذهن ما از قابلیتهای گوناگون و باور نکردنی برخوردار است. برای مثال تحقیقات نشان میدهند اگر شخصی در ذهن خود انجام تمرینات ورزشی را تصور کند، هنگام انجام آن تمرینات در عالم واقع، عملکرد بهتری خواهد داشت. به همین دلیل است که کودکان بیش فعال میتوانند «تصور کنند» که در کلاس به صحبتهای معلم توجه میکنند یا در حال انجام تکالیف خود هستند و در نتیجه این تصور، عملکرد واقعی آنها نیز در زندگی بهبود مییابد. شما نیز میتوانید در این کار به فرزندتان کمک کنید. حتی خود نیز میتوانید از این راه استفاده کنید و شاهد نتایج باور نکردنی آن باشید.
بازی با سکهها
این بازی را هم والدین دوست دارند هم کودکان. علت علاقه والدین این است که این بازی باعث بهبود حافظه کودک شده و توجه و تمرکز او را افزایش میدهد. کودکان نیز از ریتم تند بازی و سرگرم کننده بودن آن لذت میبرند. برای شروع شما به چند سکه، یک جعبه کفش یا در آن (برای پوشاندن سکهها) و یک ساعت یا تایمر نیاز دارید. ابتدا 5 عدد از سکهها را انتخاب کنید (مثلا 3 عدد 50 تومانی و 2 عدد 25 تومانی).
بهتر است اندازه و رنگ سکهها با هم متفاوت باشند. سپس آنها را به ترتیب دلخواه خود بر روی زمین بچینید. حال از فرزندتان بخواهید خوب به سکهها نگاه کند و ترتیب آنها را به خاطر بسپارد. سپس با استفاده از جعبه کفش، روی سکهها را بپوشانید و از فرزندتان بخواهید با استفاده از سکههای باقی مانده، آنچه را دیده است دوباره برای شما درست کند. این کار فرزندتان را زمان بگیرید. هر چه سرعت او در چیدن دوباره سکهها بیشتر باشد، امتیاز او بیشتر خواهد بود. پس از اتمام کار او، جعبه کفش را از روی سکههای قبلی بردارید و با ترتیب سکههایی که فرزندتان چیده است مقایسه کنید.
اگر ترتیب آنها غلط بود از او بخواهید دوباره سکهها را بچیند. او باید آنقدر این کار را تکرار کند تا به نتیجه درست برسد. شما میتوانید با تغییر چیدمان سکهها به سلیقه خود، بازی را دشوارتر یا سادهتر کنید. همچنین میتوانید از انواع گوناگون سکه استفاده کنید. در نظر گرفتن یک جایزه نیز در افزایش انگیزه فرزندتان موثر خواهد بود. با تکرار این بازی، به مرور متوجه افزایش تمرکز و حافظه فرزندتان خواهید شد.
جدولها و پازلهای تصویری
شاید به نظر ساده بیایند، اما جدولها و پازلهای تصویری یکی از بهترین ابزارهای افزایش تمرکز کودکان بیش فعال هستند. جدول، ترتیب حروف و چینش صحیح آنها را به کودک آموزش میدهد در حالیکه پازلهای تصویری، که برای پیدا کردن هر تکه مناسب باید توجه و تمرکز زیادی به خرج داد، تمرکز و توجه کودک را افزایش میدهند.
یگانگی ذهن و بدن
یک مثال ساده از این تکنیک این است که از فرزندتان بخواهید بر روی صندلی بنشیند و تکان نخورد. سپس خودتان مدت زمانی را که فرزندتان میتواند بدون تکان خوردن بر روی صندلی بنشیند اندازهگیری کنید. نشستن بی حرکت کودک بر روی صندلی یک عمل فیزیکی است که به بدن او مربوط میشود. اما این سکون میتواند به مرور در ذهن و فعالیتهای ذهنی او نیز تاثیر گذار باشد. با انجام این کار، ارتباطات عصبی مغز و بدن تقویت میشوند و خود کنترلی کودک افزایش مییابد. برای مشاهده نتایج این تکنیک، فرزندتان باید این تکنیک را چندین بار تکرار کند. مطلوب این است که هر بار مدت زمانی که فرزندتان بر روی صندلی مینشیند افزایش یابد.
بازیهای فکری
بازیهای فکری به افزایش دقت و توجه کودک کمک زیادی میکنند. این بازیها معمولا بسیار جذاب و مفرح هستند. به همین دلیل کودک برای بازی از خود اشتیاق زیادی نشان میدهد. در عین حال بدون اینکه خود متوجه باشد در حال تقویت حافظه خود است. بازیهای فکری منجر به تقویت چرخههای تفکر در ذهن میشوند. در نتیجه به مرور عملکرد ذهن بهبود مییابد. انواع گوناگون این بازیها در بازار موجود هستند. فقط هنگام انتخاب آنها باید به سن فرزندتان توجه داشته باشید. بازیهایی که برای کودک خیلی سخت باشند، نه تنها تاثیر مثبتی بر او ندارند، بلکه منجر به دلزدگی و نا امیدی او نیز میشوند. توجه داشته باشید که فرزند شما نمیتواند تمام این تمرینات را به تنهایی انجام دهد.
برای اینکه فرزندتان از این تمرینات بیشترین بهره را ببرد، لازم است خود شما به عنوان یک راهنما همواره در کنار او حضور داشته باشید و در صورت لزوم به او کمک کنید. این تمرینات نه تنها به تقویت قوای ذهنی فرزند شما کمک میکند، بلکه باعث بهبود روابط او با شما نیز میشود. انجام این تمرینات به بهبود شرایط فرزند شما کمک بسیاری میکند، اما این بدینمعنا نیست که فرزند شما از مراجعه به یک متخصص بینیاز است. لازم است چنین کودکانی همواره تحت نظر یک متخصص کودکان و یک روانشناس باشند. ممکن است برای کنترل وضعیت کودک داروهایی توسط متخصصان تجویز شود که مصرف آنها برای کودک ضروری باشد.
http://niniban.com/
کودکی که شبها با آرامش و به حد کافی خوابیده، روز بعد به موقع از خواب بیدار می شود و اگر به حد کافی نخوابد...
کودکی که شبها با آرامش و به حد کافی خوابیده ، روز بعد به موقع از خواب بیدار می شود و اگر به حد کافی نخوابد ، صبح روز بعد به علت کافی نبودن مقدار خواب بهانه گیر و کج رفتار می شود و کمتر شاد به نظر می رسد و انرژی کمتری دارد. در بچه های بزرگتر ، نبودن خواب شب آنها را خسته ، کند و حساس می کند و نمی توانند بر روی درس تمرکز کنند .والدین در خواباندن کودک نقش مهمی را ایفا می کنند، حتی عده ای از کودکان تا زمانی که یکی از والدین خصوصا مادر در کنارشان نباشد به خواب فرو نمی روند. عواملی که سبب دیر به خواب رفتن در کودکان می شود ممکن است دلایل متعددی داشته باشد. وقتی می بینید کودک شما در به خواب رفتن مشکل دارد بهتر است به موارد زیر توجه کنید:
۱) آیا ساعتی مشخص و منظمی برای رفتن کودک به تخت وجود دارد؟
۲) آیا کودک در تخت خود احساس خوبی دارد (به عنوان مثال : محیط اتاق خواب برایش مطبوع است؟ خیلی روشن یا تاریک نیست؟ زیاد گرم یا سرد نیست؟ آیا تخت مرتب شده و یا تشک خوبی دارد؟ )
۳) آیا بچه های متعدد در یک اتاق می خوابند و همدیگر را بیدار نگه می دارند؟
۴) آیا کودک شما در طول روز مسائلی داشته که فکرش را به طور مداوم مشغول می دارد و وی را هیجان زده می کند؟
۵) آیا ممکن است سر و صدا زیاد باشد و مانع خواب کودک شود؟
۶) آیا مهمان آمده و کودک تمایل دارد ترجیحا بیدار بماند؟
۷) آیا وقتی کودک در اتاق تنها است احساس ترس می کند؟
راه حل ها و توصیه های گوناگونی در این زمینه وجود دارد که چکیده ای از آنها به شرح زیر است: برای کودکتان زمان خواب را با مشورت خودش تعیین کنید و وقتی به زمان خواب وی نزدیک است به کودک باید حتما فرا رسیدن زمان خواب را یاد آوری کنید ، آنها به برخورد قاطع شما و یک قرار ثابت برای خواب نیاز دارند. سعی کنید جمله «برو به اتاق خوابت » مثل یک عمل تنبیهی به نظر نرسد و به جای آن می توانید به کودک بگویید که لازم نیست بخوابی بلکه باید در تخت خودت استراحت کنی ، وقتی جنبه اجبار برای خواب از بین برود احساس آرامش و خواب خود به خود به وجود می آید .تشویق کودک با صحبت و با عمل ، روش مفیدی است . به این صورت که هر شب به وقت شناسی و در رختخواب رفتن وی جایزه بدهید. جایزه می تواند یک خوراکی ویژه قبل از خواب مثل یک لیوان شیر یا خوراکی که کودک دوست دارد باشد و یا به عنوان تشویق یک لباس خواب نو و قشنگ به او هدیه بدهید می توانید قبل از خواب با یک عمل مطبوع مثل : قصه گفتن و یا گوش کردن به نوار قصه و یا لالایی روزش را به پایان برسانید. همین طور حمام کردن و ماساژ قبل از خواب و یا تکان دادن کودکان کوچکتر به آرامی ، مفید خواهد بود. سعی کنید هنگام خواب ، کودک لباس خواب راحتی بپوشد و اتاق خواب کودک تهویه خوبی داشته باشد و لحاف های سنگین را برای او نگذارید. توجه کنید کودک شما یک محل خواب مطبوع داشته باشد که خوب به نظر برسد مثل: یک اتاق شخصی و یا تخت شخصی. فعالیت های بدنی کودک را مانند: بازی کردن در پارک، برنامه های ورزشی و … در طول روز افزایش دهید. البته باید این بازی ها تا غروب ادامه داشته باشد و بتدریج فعالیت کودک را از زمان غروب به بعد کاهش داده و به جای بازی های پر تحرک، فعالیت هایی مثل: مطالعه کردن و شنیدن قصه و یا تماشای تلویزیون را جایگزین کرد، باید سعی کرد قبل از خواب بازی های هیجان انگیز مثل: بازی های کامپیوتری انجام ندهندو یا فیلم های هیجان انگیز نبیند. اگر کودک در شب سخت به خواب می رود به او اجازه خوابیدن در طول روز را ندهید. به خاطر داشته باشید مصرف شبانه برخی از مواد غذایی مانند : چای و یا نوشابه ، خواب کودک را کاهش می دهد.
مقدار لازم خواب برای کودکان در سنین نوزادی، ۱ سالگی ، ۳ سالگی ، ۵ سالگی و ۷ سالگی تقریبا چقدر است؟
ـ معمولا کودکان و نوجوانان ۸ ساعت در شبانه روز می خوابند و مقدار نیاز به خواب در انسان ها را نمی توان به طور دقیق تعیین نمود. به این دلیل که مقدار خواب بر اساس نیازهای فرد فرق می کند. اما به طور میانگین می توان گفت: یک نوزاد در ۲۴ ساعت بین ۱۹ تا ۲۰ ساعت می خوابد و یک کودک ۱ ساله معمولا در شبانه روز بین ۱۴ تا ۱۵ ساعت در خواب است ، همینطور یک کودک ۳ ساله در ۲۴ ساعت به طور میانگین ۱۲ ساعت در خواب است و یک کودک ۵ ساله معمولا در شبانه روز ۱۱ ساعت می خوابد و همچنین یک کودک ۷ ساله در طول ۲۴ ساعت به طور میانگین ۹ تا ۱۰ ساعت می خوابد.
http://niniban.com/
در روزگاری نه چندان دور پاره شدن سر زانوهای شلوار پسربچهها، لباسهای گلی و خاکی، زمین خوردنها، زخمها و سر شکستنها و... همه و همه، بخشی از نگرانی هر روزه ی پدر و مادرهایی بود که صاحب فرزندان کوچک بودند. اما با آمدن بازیهای کامپیوتری و رواج زندگی آپارتمان نشینی، دیگر خبری از بازیهای گذشته و هیاهوی کودکان نیست.
تحقیقات نشان میدهد که شعاع حرکتی کودکان در طول 40 سال گذشته نزدیک به 90 درصد کاهش داشته است. در گذشته کودکان ساعتها در فضاهای باز و وسیع بازی میکردند. اما امروزه این فضاها به اتاقها و آپارتمانهای کوچک محدود شده است. بیتحرکی بچهها تا جایی پیش رفته که متخصصان سلامت کودکان، فهرستی از کارهایی را تهیه کردهاند که کودکان باید تا قبل از رسیدن به 12 سالگی آنها را امتحان کرده باشند. با کامل کردن این فهرست میتوان مطمئن بود، کودک شما حداقل بخشی از مهارتهای لازم در زندگی خود را پیدا کرده و حداقل لذت را از دوران کودکی خود برده است.این فهرست ابتدا شامل 400 پیشنهاد مختلف بود که با انجام تحقیقاتی روی هزاران پدر و مادر و یادآوری خاطرات گذشته ی آنها از بازی کردن به دست آمد.
1. بالا رفتن از درخت
2. چادر زدن در طبیعت
3. غلتیدن از روی یک تپه سرسبز
4. دویدن زیر باران
5. ساختن و به هوا فرستادن یک بادبادک
6. ماهیگیری با تور و قلاب
7. خوردن سیبی که مستقیما از شاخه یک درخت جدا شده باشد
8. برف بازی کردن
9. کشیدن نقشه گنج
10. گل بازی کردن
11. ساختن سد برابر جریان آب
12. بازی کردن در شنهای کنار دریا
13. پریدن از روی طناب (طناب بازی کردن)
14. خوردن توت فرنگی و تمشک در طبیعت
15. رفتن به یک جزیره
16. تماشای طلوع آفتاب
17. بالا رفتن از یک کوه بلند
18. رفتن به پشت یک آبشار
19. غذا دادن به حیوانات و پرندگان
20. شکار حشراتی مانند پروانه
21. دیدن حیوانات وحشی حتی در باغوحش
22. رفتن به فضای سبز و طبیعت هنگام شب
23. کاشتن یک گل و پرورش آن
24. شنا کردن در رودخانه
25. قایق سواری کردن
26. روشن کردن آتش بدون کبریت
27. پیدا کردن مسیرهای مختلف روی نقشه و استفاده از قطبنما
28. درست کردن غذا روی آتش
29. پیدا کردن مختصات مکانی با کمک جیپیاس موبایل
30. ساختن یک خانه جنگلی
خاکبازی چه فوایدی دارد؟!
در خاک، باکتریهای خاصی وجود دارند که باعث فعال شدن قسمتهای خاصی از مغز میشوند. این قسمتها مسئول تولید یک
ماده شیمیایی به نام «سروتونین» هستند که نقش مهمی در انجام بسیاری از فعالیتهای بدن داشته و خواص ضدافسردگی دارند. در بسیاری از کارهایی که در فهرست پیشنهاد شده وجود دارد، کودکان ناگزیر به رفتن به محیطهای طبیعی و تماس با خاک هستند.
کودک حین بازی کردن به کشف محیط اطراف خود میپردازد و نخستین قدمها را برای اجتماعی شدن بر میدارد. تماس با محیط خارج باعث میشود دنیای کودکان وسعت بیشتری پیدا کرده و آنها با مفاهیم جدید آشنا شوند. کودکان حین بازی کردن با شخصیتهای اجتماعی آشنا میشوند و نقش خود را بهعنوان یک فرد در آینده میشناسند. در این زمان است که کودکان متوجه میشوند آیا شخصیت مدیر و هدایتکننده دارند یا باید تحت کنترل دیگران باشند.
http://psychology.niniweblog.com/
واژگانی را که خودما به کار می بریم، از آن ها می شنویم. کودکان از پدر، مادر، و آموزگارشان کاملا تقلید می کنند. بازی وانمودی به کودک شما کمک می کند تا قدرت زبان را در یابد. افزون بر این، کودکان با بازی وانمودی با دیگران، یاد می گیرند که می توانند از واژه ها همچون ابزاری برای بازسازی یک داستان یا سازمان دهی یک نمایش بهره بگیرند. این فرآیند به کودک تان امکان می دهد میان زبان نوشتاری و گفتاری ارتباط برقرار کند و به مهارتی دست یابد که بعدها به او کمک خواهد کرد خواندن را یاد بگیرد.
کودکان همچنین در هنگام بازی های وانمودی، واژه نامه ی خود را می سازند. هنگامی که مشغول بازی وانمودی هستند، شما و آموزگارش می توانید آن ها را با واژه های مربوط به یک موضوع ویژه آشنا کنید. برای نمونه، اگر کودک تان دوست دارد با دایناسورهای اسباب بازی، بازی کند، شما با اشاره به نام دایناسورهای گوناگون، به او کمک خواهید کرد به سرعت نام های بلند آن ها را یاد بگیرد.
بیشتر کودکان دوست دارند وانمود کنند کارهایی را که شما در خانه انجام می دهید، آن ها هم انجام می دهند. سعی کنید همیشه مجموعه ای ازنشریه ها، کتاب ها، کاغذ و مدادهایی برای بازی های نمایشی در خانه در دسترس داشته باشد.
به این ترتیب، کودک شما از مهارت های پیش نوشتاری و پیش خوانی برای تقلید موقعیت های واقعی در زندگی اش استفاده خواهد کرد. او می تواند برای عروسک ها و اسباب بازی هایش بخواند، نامه بنویسد، فهرست تهیه کند و حتی وانمود کند با تلفن اسباب بازی، پیام تلفنی می گیرد.
http://psychology.niniweblog.com/
همه ما دوست داریم خواسته های فرزندمان را تا حد توان برآورده کنیم. اما اگر به شما بگوییم باید هر از گاهی به خواسته فرزندتان نه بگویی چه خواهید گفت؟ حقیقت این است که توجه زیاد به خواسته های کودک اولین دلیل لوس شدن بچه ها است. اما این لوسی به همین جا ختم نمی شود و روی کیفیت زندگی فرزندتان در سال های بعد، حتی بزرگسالی او هم سایه می اندازد. به این ترتیب فرزند شما در آینده تبدیل به یک جوان متوقع، همسر ناراضی و والد زورگو می شود که انتظار دارد همه دنیا در خدمت او باشند.
توجه کردن بیش از حد به خواسته های بچه ها موجب قطع رابطه آنها با دنیای واقعیت ها می شود و همین مسئله موجب زیاده خواهی کودک در دوران جوانی خواهد شد. بعد از مدتی، فرزند شما طاقت نه شنیدن را نخواهد داشت و انتظار دارد همیشه به همه خواسته هایش برسد، حتی اگر منطقی نباشند. آن وقت در رابطه با دوستان، همکلاس ها و معلم هایش دچار مشکل می شود، زودرنج و عصبی شده یا تبدیل به یک کودک زورگو و خشن می شود.
از طرف دیگر، با این کار فرزند شما یاد می گیرد که بدون تلاش، به خواسته هایش برسد و در نتیجه در بزرگسالی دوست دارد همه در خدمت او، نیازها و خواسته هایش باشند و انرژی و توان شخصی شان را برای او خرج کنند.
مطالب پیشنهادی:
چند دستور طلایی برای تربیت کودک
در زیر به راههایی ساده برای از این بردن این عادتها اشاره میکنیم:
مراقب ایجاد پیشزمینه باشید
بچهها حافظههای خیلی خوبی دارند. یکبار بعد از خرید به مغازه بستنیفروشی رفتم. دیگر بعد از آن هربار که به آن مغازه برای خرید میرفتم دخترم میخواست که به مغازه بستنیفروشی هم برویم. حتی اگر ساعت ۸ صبح بود! اما خیلی زود به دخترم یاد دادم که نمیتوانیم هربار که به آن مغازه میرویم به مغازه بستنیفروشی هم برویم. ما بعنوان والدین باید خیلی مراقب پیشزمینههایی که برای بچهها میسازیم باشیم. اگر بعنوان جایزه به فرزندانمان شکلات بدهیم، آنوقت آنها برای هر رفتار و عمل خوب خودشان از ما انتظار شکلات خواهند داشت. اگر هروقت که نوزادمان گریه میکند به او پستانک بدهیم، ممکن است بیاندازه وابسته پستانک شود. به همین دلیل، مراقب ساختن پیشزمینهها باشید. از اینها گذشته وقتی اجازه ایجاد شدن این عادتهای بد را میدهیم، از بین بردن آنها سختتر خواهد شد.
الگوی خوبی برایشان ایجاد کنید
گاهیاوقات بچهها بخاطر رفتارها و عادتهای بد والدین یا خواهر و برادرهای بزرگترشان یک عادت بد پیدا میکنند. مثلاً آیا خودتان لباسهایتان را روی زمین میاندازید اما از فرزندانتان انتظار دارید که لباسهایشان را از روی زمین جمع کنند؟ آیا فرزندتان برای اینکه صدای خود را به شما برساند داد میزند و دلیل آن هم فریادهای همیشگی شما در خانه است؟ بررسی گرایشها و رفتارهای بد خودتان راه بسیار خوبی برای از بین بردن عادتهای بد فرزندتان است.
نادیده بگیرید و دوباره راهنمایی کنید
من وقتی بچه بودم عادت داشتم ناخنهایم را میجویدم. اما کمکم که بزرگ شدم این عادت را ترک کردم. بخش سلامت دانشگاه میشیگان توصیه میکند که بااینکه ممکن است بعضی عادتها مثل ور رفتن با موها یا مکیدن انگشت آزار دهنده باشند اما اگر فرزندتان مشکل حادی از آن نگرفته باشد (مثلاً دچار عفونت ناخن نشده باشد) نادیدهاش بگیرید. خیلی وقتها بچهها از روی استرس، خستگی، بیحوصلگی، ناراحتی یا خوابآلودگی این کارها را انجام میدهند. اگر احساس کردید حوصله فرزندتان سر رفته است، فعالیتی به او پیشنهاد کنید تا از این حالت دربیاید.
عواقب را مشخص کنید و تشویق کنید
بعضی عادتهای بد مثل زدن یا گاز گرفتن را نمی توان نادیده گرفت و نیازمند این هستند که عواقبی برای آن مشخص کنید. خیلی مهم است که به فرزندتان بفهمانید که این رفتارها اصلاً خوب نیستند. همچنین یادتان باشد که وقتی فرزندتان خوب و آرام مشغول بازی است، به صورت کلامی او را حسابی تشویق کنید. برای انگولک کردن بینی نیازی به تعیین یک عاقبت منفی نیست و درعوض میتوانید به فرزندتان استفاده درست از دستمال برای داشتن یک بهداشت خوب را توضیح دهید.
اگر تصور میکنید که رفتارهای بد فرزندتان نشاندهنده یک مشکل جدی است، بهتر است از متخصص کمک بگیرید تا به شما کمک کند علت اصلی بروز این رفتارها و عادتها را پیدا کنید.
مطالب پیشنهادی:
۶ راه حل برای به تحرک درآوردن بچههای تنبل!
ﺑﺎ ﻟﺠﺒﺎﺯﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ 3ﺳﺎﻟﻪ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ
رشد و تکامل نوزاد از بدو تولد تا دو سالگی
رشد و تکامل کودک از نوزادی تا شش ماهگی
برای اینکه فرزندانی باهوش داشته باشید، از نوزادی دست به کار شوید. یک روز را هم از دست ندهید. ما در این مقاله دو راه را به شما پیشنهاد می کنیم.
روش اول
برای نوزادان خود از ۶ ماهگی زمانی که نوزاد همراه با مادر از نگاه کردن به عکس های کتاب لذت می برد، کتاب بخوانند.
مادران و پدران می توانند برای نوزادان تازه متولد شده نیز کتاب بخوانند. در حقیقت مهم نیست که نوزاد چند ساله باشد. خواندن فرصت بزرگی است برای در آغوش گرفتن نوزاد و برقراری ارتباط با او.
کتاب خواندن برای نوزادان به ساختن کلمات نوزادان و تحریک تصورات انها کمک کرده و مهارت های برقراری ارتباط را در نوزاد تقویت می کند. در حقیقت هر چه قدر بیشتر با نوزاد خود از ابتدا صحبت کنید، در پرورش و رشد بهتر نوزاد مفید است.
مهارت های زبان و حتی هوش به تعداد کلماتی که نوزاد هر روز می شنود ارتباط پیدا می کند. همچنین صحبت کردن با نوزاد به او کمک می کند تا سریعتر کلمات را یاد گرفته و مفهوم آنها را درک کند.
در ماه های اول، همانطور که نوزاد صحبت های شما را می شنود به ریتم زبان بیشتر از محتوا توجه دارد. بنابراین زمانی که می خواهید مطلبی را بخوانید هر چیزی را می توانید امتحان کنید، کتابهای کودک، یک مجله و یا حتی یک رمان.
نوزاد شما ممکن است مجذوب عکس های روشن و درخشان داخل کتاب شود. بنابراین تا آنجائیکه می توانید از کتابهای مقوایی عکس برجسته و یا کتابهایی که دارای تصاویر زیادی هستند استفاده کنید. تصاویر رنگارنگ ذهن نوزاد را تحریک کرده و به بیان احساسات او کمک می کند.
نوزادان در این شرایط احساسات خود را با فریاد کشیدن، نزدیک بردن کتاب به سمت دهان و یا پاره کردن صفحات کتاب ابراز می کنند. به همین منظور به والدین پیشنهاد می شود از کتاب هایی که دارای صفحات مقوایی و سنگین هستند استفاده شود. این کار به دوام کتاب کمک بیشتری می کند.
روش دوم
ورزش برای نوزادان باید به گونهای باشد که به آنها بیاموزد چگونه به تدریج از حواس پنجگانه خود برای شناسایی محیط اطرافشان استفاده کنند.طبیعی است که هر نوزاد به سمت رنگهای شاد و براق جذب شود.باید فعالیتهای ورزشی را که برای آنها انتخاب میکنید به گونهای باشند که نوزاد هر چه بهتر محیط نزدیک خود را بشناسد و سپس به تدریج موفق به کشف دنیاهای دورتر شود.کنجکاوی نوزاد در این سن بسیار طبیعی است و مادامی که والدین در حین انجام هر نوع فعالیت در کنار او باشند،خطری متوجه او نخواهد بود. فعالیتهای بسیاری وجود دارد که در کنار بازی یک جلسه آموزشی هم محسوب میشود.
ورزش صدا
این فعالیتی است که بسیاری از والدین آن را انجام میدهند بدون آن که بدانند این کار چقدر برای کودک مفید است.بسیاری از والدین هنگام عوض کردن پوشک، حمام یا بازی با کودک خود حرف میزنند. این کار به کودک کمک میکند تا بفهمد این صدا از دهان فردی – پدر یا مادر- خارج میشود علاوه بر این میتوانید پیوسته اسم او را صدا کنید، در ابتدا او به صدای شما پاسخی نمیدهد اما رفته رفته هر گاه او را صدا کنید عکسالعملی از او خواهید دید.
ورزش برای نوزادان باید به گونهای باشد که به آنها بیاموزد چگونه به تدریج از حواس پنجگانه خود برای شناسایی محیط اطرافشان استفاده کنند.
ورزش بینایی
چند اسباب بازی با رنگهای جذاب برای بازی کودک بخرید متوجه خواهید شد،هر گاه، کودک با این اسباب بازیهای رنگارنگ بازی میکند لبخند میزند یا به نوعی احساس رضایت خود را نشان میدهد.برای تقویت حس بینایی،کتابهای مخصوص نوزادان، با رنگهای شاد بخرید.
ورزش لمسی
این فعالیت شامل لمس انواع مختلف اسباب بازیها توسط کودک است.کودک با این روش تفاوت بین سطوح سخت، نرم و پنبهای را در مییابد. در این مرحله برای تقویت عضلات پا و گردن نوزاد میتوانید به نرمی پاهای کودک را خم و راست کنید یا به آرامی اسباب بازی محبوبش را جلوی چشمانش تکان دهید به نحوی که کودک گردنش را به آرامی با تکان دست شما حرکت دهد.
عصر کامپیوتر و تلویزیون دورهی تنبلی و لم دادن جلوی تلویزیون شده است. به جای بیرون دویدن و بازی کردن، بچهها تصمیم میگیرند بشینند و بنویسند. درون هر بچهای که ترجیح میدهد جلوی تلویزیون لم بدهد، یک موجود فعال وجود دارد که منتظر است بیرون برود. همهی آنچه او نیاز دارد چند ایدهی بامزه و یک مقداری تشویق است. اینجا چند راه وجود دارد که به شما کمک میکند و به فرزندانتان تا تکانی بخورند.
۱. ابتدا و در درجهی اول، مثال خوبی باشید
بچه ها در هر سنی از والدین خود راهنمایی میگیرند. بنابراین اگر شما یک فرزند فعال میخواهید، لازم است خودتان هم بقدر کافی فعال باشید. اگر به ورزش به چشم یک بار سنگین نگاه کرده و از آن فرار کنید، در واقع دارید یک پیام روشن به فرزندتان میدهید. از طرفی، اگر فرزند شما ببیند شما از ورزش لذت میبرید، به احتمال زیاد بیشتر به ورزش تمایل مییابد. حتماً با آنها راجع به فعالیتهای فیزیکی به عنوان فرصتی برای مراقبت از بدن و نه تنبیه یا یک کار طاقتفرسا صحبت کنید.
۲. برای تماشای تلویزیون محدودیت زمانی مشخص کنید
یک راه نتیجهبخش برای افزایش سطح فعالیت فرزندتان، محدود کردن مدت زمانی است که او صرف تماشای تلویزیون، چت با کامپیوتر و بازیهای ویدئویی میکند. پزشکان اطفال تماشای کمتر از ۲ساعت تلویزیون در روز را توصیه میکنند. والدین اغلب نمیدانند فرزندانشان چند ساعت در روز را جلوی صفحه تلویزیون میگذرانند. بنابراین آنها را محدود کرده و برنامهی زمانی فرزندتان را کنترل کنید. وقتی زمان تماشای تلویزیون به حد مشخص رسید، فرزندانتان را برای بازی بیرون بفرستید.
۳. یک برنامهی مشخص تعیین کنید
یک زمان معین را هر روزه برای فعالیت فیزیکی کنار بگذارید. احتمال ورزش بچهها وقتی جزئی از برنامهشان است، افزایش پیدا میکند. راجع به هفتهی فرزندتان فکر کرده و زمانهای مشخصی را برای فعالیت آنها مشخص کنید. کلید اصلی، تنظیم برنامه و رعایت آن است.
۴. روی سرگرمی تمرکز کنید!
بچهها را به فعالیت فیزیکی علاقمند نگه دارید، آنها را سرگرم کنید. فعالیتهایی انجام دهید که فرزندتان از آنها لذت ببرد، مثل دوچرخهسواری، شنا، اسکیت یا یک ورزش. شما میتوانید با یک بازی خانوادگی، رفتن به یک پیاده روی خانوادگی، یا یک مسابقهی طناببازی برنامهی ورزشی را به یک برنامهی سرگرمکننده تبدیل کنید. کودک درونتان را با آموزش چند بازی پرتحرک مرسوم سرگرم کنید مثل سیمون میگوید یا چراغ قرمز-چراغ سبز (بازی محبوب خودم). هدف لذت بردن فرزند شما از فعالیت است به قدری که حتی متوجه نشود که درحال ورزش است.
۵. ساده کنید!
مطمئن شوید که انجام ورزشها برای فرزندتان ساده و شدنی است. دنبال ایدههای بکر ورزشی باشید و البته حواستان باشد که هرچه لازم است را در اختیار دارید. فرضاً یک وسیلهی ورزشی تهیه کنید یا چند دیویدی برای تناسب اندام. به فرزندانتان نشان دهید چطور برنامههای ورزشی موردنیاز را در تلویزیون میتوانند پیدا کنند. بعد وقتی که حوصلهی فرزندتان سررفت راه حل ورزش خواهد بود!
۶. تشویق کنید!
بچهها عاشق تعریف و تمجید هستند. وقتی میبینید فرزندتان فعال میشود، به او بگویید که به او افتخار میکنید. هدف تقویت مثبت انتخابهای ورزشی فرزند شماست. یک بزن قدش یا تشویق ساده فرزندتان را ترغیب میکند که فعال بماند. هرچه زودتر شروع به تشویق عادات ورزشی فرزندتان کنید، او سالمتر خواهد شد. هرگز برای شروع تناسب اندام دیر نیست! ورزش در کنار یک رژیم غذایی متعادل اساس یک زندگی فعال و سالم را میسازد.
مطالب پیشنهادی:»
تکلیف درآمد زن در زندگی مشترک!
والدین نمی دانند که چه تاثیری بر فرزندانشان دارند. از زمانی که به دنیا می آییم، شروع به یادگرفتن از کسانی می کنیم که بیشتر از در اطراف خود می بینیم که معمولاً هم پدر و مادرمان هستند. الگو بودن کمی ترس دارد اما باید بدانید که بعنوان پدر یا مادر این وظیفه را دارید. به زمانی فکر کنید که فرزندتانکوچک بود و مثل طوطی هرچه که می گفتید را تکرار می کرد. باید بداانید که حالا که فرزندانتان بزرگتر شده اند هم باز هرچه شما بگویید یا انجام دهید را کپی می کنند، اما به طریقی متفاوت.
مهم نیست که چند سالمان باشد، به هر حال حرفها و اعمال اطرافیانمان را بررسی می کنیم. بچه های اینکار را بیشتر از دیگران انجام می دهند چون سعی دارند رفتار قابل قبول و غیرقابل قبول را از هم بشناسند. آنها به همه فعالیت های روزانه تان، حرف زدنتان و حتی تن صدایتان دقت می کنند. این مسئله را دفعه بعدی که با فرزندتان حرفتان شد یادتان باشد.
والدین باید اهمیت احترام به دیگران را به فرزندشان یاد بدهند. اگر می خواهید فرزندتان از کلمات "لطفاً" و "متشکرم" استفاده کند، خودتان هم باید این کلمات را به زبان بیاورید. اگر بچه هایتان اهل اذیت کردن و فخر کردن هستند، باید بنشینید و درمورد رفتارشان با آنها صحبت کنید. خیلی ساده برایشان توضیح دهید که با این رفتارشان دیگر هیچ کس دوست نخواهد داشت که با آنها رفت و آمد کند چون او احساسات آنها را جریحه دار می کند. فرزندتان باید طریقه رفتارکردن شما را با همسایه ها و اطرافیان ببیند تا یاد بگیرد که او هم با بقیه همانطور رفتار کند.
خیلی وقت ها والدین به خاطر خستگی از کار و یناز به کمی استراحت از تربیت فرزندانشان غافل می شوند. شما و همسرتان باید خیلی مراقب این رفتارتان باشید پون بچه ها به ساختار، قانون، و نظم نیاز دارند و بدون آن، وحشی می شوند و پدرومادرشان را اذیت و آزار می کنند. فقط به این دلیل که بچه هایتان سنشان بالا رفته است دست از تربیت آنها برندارید. چند دقیقه بعد از کار استراحت کنید و بعد روی نیازهای فرزندانتان متمرکز شوید.
بچه ها دوست دارند والدینشان را خوشحال کنند و اگر احساس کنند والدینشان دوستشان ندارند شروع به رفتارهای خشونت آمیز می کنند. برای مقابله با این مشکل، باید به فرزندانتان بفهمانید که چقدر دوستشان دارید. هر روز به آنها توجه کنید و رفتارهای خوبشان را تحسین کنید. نسبت به رفتارهای منفیشان مثل قشقرق و دادوبیداد که برای دوران نوجوانی کاملاً عادی است، عکس العمل شدید نشان ندهید. بد نیست که به یک پزشک مراجعه کنید چون ممکن است فرزندتان دچار عدم توازن شیمیایی باشد و همین مسئله باعث شود به برخی موقعیت ها بیش از حدحساسیت نشان دهد.
برای اینکه الگوی خوبی برای فرزندانتان باشید باید صداقت را تمرین کنید. اگر فرزندتان از شما سواات سخت و تکان دهنده می پرسد، به آنها صادقانه پاسخ دهید. فقط آن پاسخ ها را طوری بیان کنید که فرزندتان متوجه آن بشود.
عادت های بدی مثل سیگار کشیدن و تنبلی را ترک کنید. اگر لازم است چند کیلو لاغر شوید، کاری کنید که فرزندتان ببیند که ورزش میکنید. آنها باید بفهمند که همه چیز در دنیا آسان به دست نمی آید و با تلاش سخت می توانند بر مشکلات فیزیکی، روحی و ذهنیشان فائق آیند. فرزندانتان باید ببینند که شما از وقتتان هوشمندانه استفاده می کنید تا آنها هم یاد بگیرند که از وقتشان درست استفاده کنند.
مطالب پیشنهادی:
چگونه فرزندانمان را اجتماعی کنیم؟
افزایش سریع قد و وزن، در اولین سال زندگی و حدود سن بلوغ بیشتر مشهود است، در هردو دوره رشد قابل توجهی در کوتاهترین زمان ممکن اتفاق میافتد. اما جهش رشد بعدها هم اتفاق میافتد اما کمتر محسوس است.
نحوه ی رشد:
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، از سن دو تا چهار سالگی حدود 5 تا 5/7 سانتی متر در سال به قد و تا 2 کیلو گرم به وزن کودک اضافه میشود. (از سن یک تا سه سالگی بیشتر این رشد در ناحیه پاها و تنه دیده میشود).
پزشکِ مراحل رشد را در معاینات خود دنبال میکند و این ارقام را روی نموداری (که نمودار رشد نام دارد) ترسیم میکند تا از سلامت و تناسب اندام او مطمئن شود.
درصدهای رشد فرزند شما وزن و قد او را در مقایسه با کودکان همجنس و هم سن دیگر نشان میدهد. مثلا کودکی با قد هفتادوپنج از صد، از سه چهارم کودکان همسالِ خود بلندتر است.
پزشک دقت میکند که درصدهای قد و وزن متناسب باشند و با نرخ رشد کاملی ادامه پیدا کنند. بعد از دو سالگی پزشکان میزان BMI (نمایهی توده بدنی) را اندازه میگیرند تا امکان چاقی را بررسی کنند.
درصد چربی بدن از یک تا پنج سالگی از حدود 25 درصد به 15 درصد کاهش پیدا میکند و بنابراین کودکان لاغرتر و عضلانیتر به نظر میرسند.
رشد هیچ وقت یکنواخت و با شیب مسطح افزایش پیدا نمیکند. بلکه جهش های رشد هم اتفاق میافتند.
نشانههای جهش رشد:
• فرزندتان گرسنه تر از همیشه است و هر وعده بیشتر میخورد.
• فرزندتان چرتهای طولانیتری میزند یا شبها بیشتر میخوابد.
• فرزندتان حتی وقتی مریض نیست بدخوتر و بیقرارتر است.
شاید بهتر باشد در جهش رشد افزایش وزن چندانی اتفاق نیفتد تا در درازمدت باعث توجیه تغییرات رفتاری نشود. بعنوان مثال لازم نیست چون بچه شما در مرحله جهش رشد است، غذای بیشتری به او بخورانید. به هیچ رژیم خاصی هم نیاز نیست. بیشتر جهشهای رشد تنها چند روز ادامه پیدا میکنند.
معمولا والدین بعد از آن که جهش رشد اتفاق میافتد پی به آن میبرند. شلوار هفته پیش را به تنِ فرزندتان میکنید و میبینید که به زانوهایش هم نمیرسد. یا پاهایش از کفش بیرون میزند. غیرمعمول نیست اگر کودک پیشدبستانی در یک فصل دوسایز بزرگتر شود.
واکنش به جهش رشد:
در واکنش به جهش رشد لازم نیست کار زیادی انجام دهید جز این که کمد لباس را دایم خالی و پر کنید. اگر اشتهای فرزندتان زیادتر از معمول شده یک بشقاب بیشتر به او بدهید یا وعدههای بین غذا را بیشتر کنید.
پیشدبستانیها ممکن است بسته به نیاز بدنشان «بی غذا سر کنند» یا همه غذا را ببلعند. اگر کودکان احساس نیاز به خواب میکند بگذارید چندروزی بیشتر بخوابد.
درباره «دردِ رشد»، درد و احساس کوفتگی در پاها بخصوص اطراف ماهیچه ساق پا، زانو، و روی رانها بحث بسیار شده و احتمالا به غلط این نام را بر آن گذاشتهاند. هیچ سند پزشکی این درد را به رشد ماهیچه یا استخوانها مرتبط نمیداند.
البته امکانش هست که ماهیچههای در حال رشد بعد از فعالیت زیاد دچار سفتی و گرفتگی شوند. 10 تا 20 درصدِ کودکان از ابتدای 3 تا 4 سالگی (و بعد در سالهای میانی) از این احساس شکایت میکنند. این درد اغلب کودک را در نیمه شب بیدار میکند.
این دردها معمولا بعد از روزهای بازی شدید بیرون از خانه احساس میشود. می توان با کمپرس گرم، ماساژ، حرکات کششی نرم یا استامینوفن تخفیفش داد.
اگر درد شدید بود یا بیشتر از 24 ساعت ادامه پیدا کرد، آن را به پزشک فرزندتان گزارش کنید تا امکان علتهای موثر دیگر مثل ورم مفاصل نوجوانان، مشکلات رماتیسمی، عفونت، ترک استخوان یا مشکلات ارتوپدی دیگر را بررسی کند.
مطالب پیشنهادی:
چگونه فرزندان بلند قد می شوند؟
رشد و تکامل نوزاد از بدو تولد تا دو سالگی
رشد و تکامل کودک از نوزادی تا شش ماهگی
مواظبت از نوزاد در روزها و هفته های اول پس از تولد
چگونه فرزندانمان را اجتماعی کنیم؟
ترس کودکان از تاریکی و راهکارهای کاهش آن
تاثیر کتابخوانی بر رشد مغزی کودکان
در اغلب موارد بچه ها مراحل مختلف رشد را به موقع و در زمان مورد انتظار پشتسر میگذارند، مراحلی که با کارهایی از قبیل توالت رفتن و راندن سه چرخه مشخص میشوند.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، از سوی دیگر ردگیری هرچه زودتر مشکلات احتمالی بهتر از این است که دیر متوجه شویم کودک پیشدبستانیمان با تاخیر واقعی در رشد مواجه است.
«تاخیر در رشد» به چه معناست ؟
پزشکان این عبارت را زمانی به کار می برند که کودکی نتواند در محدودهی زمانی نرمال به مرحله ی خاصی از رشد دست یابد.
این تاخیر می تواند در یک یا چند زمینه باشد : مهارتهای حرکتی ضعیف یا درشت (مثل پریدن و چیدن بلوکها)؛ مهارتهای ارتباطی و زبانی (دو نوع «پذیرشی» مثل درک مطلب و «بیانی» مثل حرفزدن)؛ مهارتهای کمک به خود (مثل توالت رفتن و لباس پوشیدن)؛ و مهارتهای اجتماعی (مثل برقراری ارتباط چشمی و بازی کردن با دیگران).
باید به خاطر داشته باشیم علیرغم پیشرفت نوعیِ رشد در سیری معمولی و صعودی، کودکان با سرعتهای متفاوت و به طرق مختلف رشد میکنند .
پس مثلا یک کودک 25 ماهه ممکن است مهارتهای حرکتی بسیار پیشرفتهای داشته باشد چون عاشق گشت و گذار و ارتباط برقرار کردن از طریق حرکت بوده و علاقه ی چندانی به مداد نداشته؛ درحالی که کودکی دیگر در همان سن خوب نقاشی کند ولی در مهارتهای حرکتی توانایی کمتری داشته باشد. آنچه اهمیت دارد رشد رو به جلوی کودک در همهی زمینه هاست.
احتمال این که کودک پیش دبستانی تاخیر در رشد داشته باشد چقدر است ؟
پزشکان دریافته اند که حدود 9 درصد از بیماران زیر 36 ماهِ احتمالا با یک مشکل رشدی مواجه هستند مثل مشکل در یادگیری برقراری ارتباط بازی کردن یا انجام فعالیتهای فیزیکی یا مهارتهای عملی.
حدود 18 درصد از کودکان (از سن تولد تا 18 سالگی) ناتوانیهایی همچون اختلالات زبانی و حرفزدن عقبافتادگی ذهنی ناتوانیدر یادگیری و مشکلات احساسی و رفتاری را تجربه میکنند.
برخی از این ناتوانیها با رفتن کودک به مدرسه برطرف خواهند شد در حالی که سایر نقایص تا کلاس دوم یا بعد از آن قابل تشخیص نیستند.
کمتر از 3 درصد از این کودکان ناتوانیهای گسترده و شدید دارند ناتوانیهایی چون عقب افتادگی ذهنی اوتیسم اختلالات مغزی یا مشکلات شدید دیداری یا شنیداری.
اغلب والدین نسبت به سنی که کودکشان مهارتهای حرکتی همچون راه رفتن و از پله بالارفتن را بدست میآورد، و به اینکه این موفقیت در رشد «زود» یا «دیر» حاصل شده، حساسیت زیادی نشان میدهند. ولی ممکن است شما روی مهارتهای حرکتی ظریف کودکتان حساس باشید مثلا به توان یا عدم توانایی آنها در رسم یک دایره یا شستن دندانهایشان.
در عرصه ی زبان ممکن است متوجه شوید که کودکتان با زبان پذیرشی (درک معنای کلمات و جمله ها) و یا زبان بیانی (بیان افکار در قالب کلمات و جمله ها) مشکل دارد.
آشنایی با محدودهی زمانی معمول برای رشد مهارتهای فیزیکی و شناختی بسیار مفید است و شما میتوانید به عنوان یک راهنمای مسیر روی آن حساب کنید.
بدین طریق خواهید دانست که اغلب کودکان پیشدبستان مثلا تا 30 ماهگی قادر به شستن و خشککردن دستهای خود هستند و در 36 ماهگی میتوانند از 3 تا 4 کلمه در جمله استفاده کنند. خواهید دید که تا 33 ماهگی اغلب آنها میتوانند رنگها را نام ببرند و تا 26 سالگی خواهند توانست 6 بلوک را روی هم سوار کنند.
به یاد داشته باشید که اگر کودک شما نابهنگام به دنیا آمده باشد ممکن است برای رسیدن به مراحل متعدد رشد به زمان بیشتری نسبت به دیگر کودکان نیاز داشته باشد.
اغلب پزشکان رشد بچهای را که زودتر از موعد به دنیا آمده است با توجه به تاریخ ی که باید در آن به دنیا می آمد (تاریخ مقرر تولدش نه تاریخ حقیقی تولد) میسنجند و مهارتهای وی را تا دومین و سومین سال زندگیش بالا ارزیابی میکنند.
دلیل تاخیر در رشد کودک
برخی اوقات تاخیر در رشد علت پزشکی دارد مثل پیچیدگی های زایمان زودرس یا وضعیتی ژنتیکی مثل سندرم داون یا این تاخیر می تواند محصول یک بیماری شدید یا تصادفی جدی باشد.
تاخیر زبانی و کلامی ممکن است ناشی از اختلال شنیداری یا مشکلی در حنجره گلو یا حفرههای دهان یا بینی باشد. مشکلات مربوط به « برقراری ارتباط» ممکن است در اثر مشکل سیستم مرکزی اعصاب ایجاد شده باشند.
اغلب اوقات هیچ دلیل پزشکی برای توضیحِ تاخیر در رشد نمیتوان ارائه داد.
چه موقع باید به دکتر مراجعه کنم ؟
شما بهتر از همه کودک خود را میشناسید پس میتوانید مشکلات- یا مشکلات بالقوه او را خیلی زود پیدا کنید. اگر پرسش یا نگرانی داشته باشید به دنبال پاسخ آن بگردید حتی اگر تنها برای اطمینان بیشتر باشد.
یادداشت برداری از ملاحظاتتان پیش از قرار ملاقات با پزشک مفید است. آیا چیز بهخصوصی در راه رفتن یا حرفزدن کودکتان میبینید که شما را ناراحت میکند آیا به نظر میرسد مرحلهای از رشد را که باید زودترها از آن میگذشت جا انداخته است آیا نشانهای خاص از تاخیری فیزیکی یا تاخیر در زبانآموزی و ارتباطات مشاهده میکنید ؟
نوزادان و کودکان به صورت غیر رسمی در حین ویزیتهای معمول از نظر تاخیر در رشد مورد معاینه قرار گیرند و در سنین 9 ? 18 و 30 ماهگی نیز با استفاده از معاینات دورهای رسما مورد معاینهی رشد قرار گیرند. (اگر نمیخواهید معاینات 30 ماهگی را انجام دهید? میتوان معاینه 24 ماهگی را جایگزین آن نمود؛ زیرا که برخی برنامههای کنترل سلامت معاینات 30 ماهگی را دربر نمیگیرند.)
دکتر موظف است از شما در مورد هر گونه نگرانی احتمالیتان سوال کند و با استفاده از آزمونهای ارزیابی رشد استاندارد به دنبال مهارتهای خاص حرکتی زبانی ارتباطی و شناختی خواهد گشت.
اگر به چیز نگرانکننده ای بر بخورد شما را به یک دکتر اطفال که در زمینهی رشد متخصص باشد ارجاع خواهد داد.
سپس از کوچولوی شما ارزیابی رشد به عمل خواهد آورد که ارزیابی عمیقتری از مهارتهای او است. یا اگر به نظر آید که کودک شما در رشد زبانی یا ارتباطی با تاخیر روبروست وی را به یک گفتاردرمان ارجاع خواهد داد تا او کودکتان را از لحاظ رشد زبان به طور خاص مورد ارزیابی قرار دهد.
البته ردگیری مشکلات دیداری و شنیداری که میتوانند بر رشد کودک در سایر زمینهها اثر بگذارند بسیار مشکل است مگر اینکه در این کار متخصص باشید. پس معاینات مربوط به گوش و چشم نیز باید در برنامهی سلامت کودکتان گنجانده شود.
اگر نگران رشد کودک پیش دبستان خود هستید و بین دو ویزیت برنامهریزی شده قرار داریدتا وقت مقرر بعدی صبر نکنید. با دکتر کودکان تماس گرفته و نگرانی خود را با وی در میان بگذارید. او میتواند ترس شما را به سرعت فرونشاند ویا شاید بخواهد در همان زمان وقت ملاقاتی برای معاینهی کودک تنظیم کند.
چه کنم اگر دکتر بگوید کودکم مشکلی ندارد و من هنوز نگران هستم ؟
اگر پزشک کودک شما را معاینه کرده و هنوز نگرانید در مراجعه به کس دیگر و پرسیدن نظر او تردید نکنید. به دنبال پزشک اطفالی بگردید که در مسائل مربوط به رشد متخصص باشد یا اگر در مورد تاخیر رشد زبانی کودکتان نگرانید با یک گفتار درمان مشورت کنید.
مطالب پیشنهادی:
چرا برخی از کودکان دیر زبان باز می کنند ؟
نقش تغذیه در رشد قد کودکان و نوجوانان
روش های پیشگیری و درمان چاقی کودکان
ﺑﺎ ﻟﺠﺒﺎﺯﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ 3ﺳﺎﻟﻪ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ
چگونه فرزندان بلند قد می شوند؟
آیا میدانید:
سالانه حدود 400000 نفر بعلت بیماری های ناشی از ابتلا به چاقی وعدم فعالیت بدنی کافی جان خود را از دست می دهند؟
– کودکان سنین 1 تا 5 سال نوشیدن نوشابه را برآبمیوه ترجیح می دهند؟
– کودکان حدود 5 تا10 بار بیش از نیاز روزانه نمک مصرف می نمایند؟
– 5 درصد از کودکان فشارخون بالاتر از حد طبیعی دارند؟
– میزان چاقی در کودکان در 2 دهه اخیر 2 دهه اخیر 2 برابرشده است ؟
– 30-40% کودکان مبتلا به افزایش کلسترول خون هستند؟
– شیرپرچرب – پنیر پرچرب (پنیرپیتزا) – کالباس ، سه نوع از بدترین غذاها از نظر چربی اشباع برای کودکان است ؟
– فقط یک نفراز هر پنج کودک فقط یک کودک 5 سهم وعده میوه و سبزی توصیه شده روزانه مصرف می نمایند.
– حدود 4/1 سبزی مصرف شده توسط کودکان را سیب زمینی سرخ شده تشکیل می دهد.
تعداد کودکان دچار اضافه وزن وچاق به میزان محسوس درحال افزایش است. کودکان زمان کمتری را به ورزش وتحرک اختصاص می دهند واغلب وقتخود را به تماشای تلویزیون – بازیهای کامپیوتری و… اختصاص می دهند. امروزه خانواده ها به دلیل گرفتاری ومشغله روزانه زمان کمتری را برای طبخ غذادر منزل اختصاص می دهند ومصرف غذاهای آماده طبخ روبه افزایش است.
غذاهایی تهیه شده درکارخانه های مواد غذایی مثل کنسروها، سوسیس ، کالباس پیتزا، همبرگر، سیب زمینی نیمه سرخ شده منجمد همه روزه جای بیشتری دربرنامه غذایی خانواده ها پیدا می کنند.بیش از10% کودکان 2-5 سال و15% کودکان 6 تا 19 سال اضافه وزن دارند. مطالعات نشان می دهد که کودکان چاق 80% بیشتر شانس ابتلا به چاقی در بزرگسالی دارند واین نسبت زمانی که پدر یا مادر دچاراضافه وزن باشند بیشترمی شود. اضافه وزن وچاقی در فرزندان بستگی کامل به الگوی غذایی مصرفی خانواده وزمان اختصاص یافته به ورزش وفعالیت بدنی دارد.
اگر شمانگران اضافه وزن وچاقی فرزند خودتان هستید باید راهکارهای مناسب برای کنترل وزنرا بیابید . هیچگاه خودتان برنامه غذایی و رژیم لاغری به کودک ندهید . حتماً با مشورت کارشناس تغذیه برنامه غذایی مناسب برای کنترل وزن راتهیه نمایید تا برنامه غذایی از نظر موادمغذی لازم برای رشد کمبودی نداشته باشد وباتوجه به سن وقد ودیگر فاکتورها تهیه شده باشد.
فرزندان والدین چاق بیشتر درمعرض چاقی هستند.اغلب این کودکان به نوجوانان چاق ونهایتاً به یزرگسالان چاق مبدل می گردند. تشخیص ودرمان چاقی در دوران کودکی بهترین روش برای پیشگیری از بیماریهای مرتبط با چاقی ومرگ ومیرناشی ازآن در یزرگسالی می باشد.
ارتباط چاقی دربزرگسالی به چندین فاکتور بستگی دارد: سن شروع چاقی ، میزان چاقی ، چاقی والدین از آن جمله اند از اضافه وزن درکودک زیر 3 سال نمی توان احتمال چاقی در یرزگسالی راپیش بینی نمود مگر آن که حداقل یکیاز والدین چاق باشد. بعد از 3 سالگی چاقی با چاقی بزرگشالی ارتباط نزدیک تری پیدا می کند وبا بالا رفتن سن کودک تشدید می شود . اگر چاقی کودک تا 6 سالگی ادامه پیدا کند احتمال دوام آن 50% می شود و70 تا80% از نوجوانان چاق به بزرگسالان چاق تبدیل می شوند اگر حداقل یکی از والدین چاق باشند احتمال ابتلا به چاقی در کودک با هرسنی افزایش می یابد .
نامتعادل بودن انرژی دریافتی وانرژی مصرفی می تواند موجب به وجود آمدن اضافه وزن شود. ( انرژی دریافتی ناشی از غذای مصرفی می باشد)
توجه نمائید همیشه پیشگیری مقدم بردرمان است لذا مراقب اضافه ون کودک خود باشید.
شیرمادر می تواند خطرابتلا به چاقی درکودکان را کاهش دهد.
مادران باید شیردهی را از نخستین ساعات تولد فرزند شروع نمایند.
در4 تا6 ماه نخست نوزاد فقط باید از شیرمادر استفاده نماید دراین دوران هرگز به نوزاد غذای اضافی ندهید.
شیردهی باید یک سال یا بیشتر ادامه یابد.
http://zibatan.ir/
مطالب پیشنهادی:
درمان خانگی کاهش وزن با عسل و آبلیمو
هشت روغن طبیعی که می توانند باعث لاغری تان شوند
20 اشتباه بزرگ که مانع کاهش وزن تان می شود
نقش تغذیه در رشد قد کودکان و نوجوانان
بچهها را مجبور به تمام کردن غذا نکنید
جدیدترین توصیهها برای مبارزه با چاقی کودکان
خطرات زیادی سلامتی کودکان چاق را تهدید می کند.
ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﺩﮐﺘﺮ ﺳﯿﻤﺎ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ.
ﺩﺭ 3 ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺍﻭﺝ ﻟﺠﺒﺎﺯﯼ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺣﺎﻟﺖ ﮔﺬﺍﺭ ﮐﻪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﻦ ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﯽ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ "ﻣﻦ" ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ 4-3ﺳﺎﻟﻪ ﻣﺮﺗﺐ ﮐﻠﻤﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﻮﯾﻢ . ﺧﻮﺩﻡ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﭙﻮﺷﻢ. ﺧﻮﺩﻡ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻡ. ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﻭﻡ ﻭ ﻭ ﻭ ......
ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮐﻢ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﮔﯽ ﻭ ﻧﺎ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﯾﺎ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﻋﻮﺍ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﻟﺠﺒﺎﺯﯼ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺜﺒﯿﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.ﺍﺯ ﻣﺸﺨﺼﺎﺕ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﻨﯽ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﭘﺎﺵ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﺭﺍ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺩﮎ ﺍﺯ ﮐﺜﺎﻓﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﻟﺬﺕ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ. ﻭﻣﻬﻢ ﺗﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﺍﺩﺭﺍﺭ ﻭ ﻣﺪﻓﻮﻋﺸﺎﻥ ﻟﺬﺕ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ. "ﮐﺎﻣﻼ ﺍﻣﺮﯼ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺍﺳﺖ "
ﺗﻨﺒﯿﻪ ﯾﺎ ﻣﻮﺍﺧﺬﻩ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻻﯾﻞ ﭘﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﯼ ﻭﺳﻮﺍﺳﯽ ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ. ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﻟﻄﻔﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﻨﯿﻦ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﻟﺒﻪ ﻣﯿﺰ ﻧﮕﺬﺍﺭ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﺍﻣﺎ ﮐﻮﺩﮎ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻟﺒﻪ ﻣﯿﺰ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﺩ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺑﯿﻔﺘﺪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ.
ﯾﺎ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﯽ ﻧﺨﻮﺩ ﻭ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻥ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ ﺍﻣﺎ ﮐﻮﺩﮎ 3ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﺪ ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﺩﺭ ﻓﻀﺎ ﭘﺨﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
ﭘﺲ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻣﺎ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮﯼ ﺷﺮﻭﻉ ﻟﺠﺒﺎﺯﯼ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﻫﺎ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﮎ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺳﻦ ﺍﻭ ﺷﮑﻞ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ. ﺩﻗﺖ ﮐﻨﯿﺪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻟﺠﺒﺎﺯﯼ ﺭﻧﺞ ﺳﻨﯽ 2 ﻭﻧﯿﻢ ﺳﺎﻝ ﺗﺎ 4 ﻭﻧﯿﻢ
ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ. ﺷﻤﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻮﺩﮎ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺵ ﺁﺏ ﺭﺍ ﻧﺮﯾﺰﯼ ﻭ ﻋﻤﺪﺍ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﺷﻤﺎ ﺩﺭﺱ ﻣﻬﻢ ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮎ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ ﺩﯾﺪﯼ ﺭﯾﺨﺖ . ﻭﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﻫﯿﺪ؛ ﻣﺜﻼ ﻓﺮﺵ ﺧﯿﺲ ﺷﺪ ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺧﺸﮑﺶ ﮐﻨﯿﻢ.
ﯾﺎ ﻧﺨﻮﺩ ﻭ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﻫﺎ ﺭﯾﺨﺖ ))ﻣﻬﻢ. ﻭﺍﻧﻤﻮﺩ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﯾﺪ ﻧﻪ ﻋﻤﺪﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ ((. ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﯿﻢ. ﺣﯿﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﻫﯿﺪ ﭼﻘﺪﺭ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﻟﻮﺑﯿﺎﻫﺎ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ. ﺩﻓﻌﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻗﺖ ﮐﻨﯿﻢ ﺗﺎ ﻧﺮﯾﺰ ﺩ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﻮﻩﻫﺎ ﮐﻪ ﺭﯾﺨﺖ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺪﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩ. ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺟﻤﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﮐﯿﺪﯼ ﺭﺍﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻭ ﮐﻮﺩﮎ ﺫﮐﺮﮐﻨﯿﺪ.
مطالب پیشنهادی:
با کودکان پرخاشگر چگونه رفتار کنیم؟
نقاط بحرانی در زندگی کودک که نمی دانید!
اضطراب پدر و مادر به فرزندان سرایت می کند
10 چیزی که نباید به کودکانمان بگوییم !
چند دستور طلایی برای تربیت کودک
اصولاً والدین نگران رشد فرزندان خود هستند، به خصوص اگر فرزندشان نسبت به سایر کودکان همسن و سال خود کوتاه قد باشد. دلایل پزشکی زیادی برای توجیه رشد کم و کوتاه قدی کودکان وجود دارد مانند اختلال در عملکرد هورمون رشد، کمکاری غدهی تیروئید، سندرم ترنر، سوء تغذیه ،ناراحتیهای رودهای و کلیهها.
اکثر کودکان قد کوتاه از نظر سلامتی نرمال هستند، ولی ممکن است از نظر ژنتیکی کوتاه قد باشند یا از لحاظ رشد، کمی تأخیر داشته باشند.
بچهها به صورت نرمال از بدو تولد تا ۱۲ ماهگی حدود ۲۳ تا ۲۸ سانتیمتر به قدشان افزوده میگردد. در حالی که در سنین ۱تا ۳ سالگی فقط ۵/۷ تا ۱۳ سانتیمتر افزایش قد دارند. در اکثر کودکان ۶ تا ۱۸ماهه، مقدار رشد به صورت نوسانی بالا و پایین میرود.
اما با رسیدن کودک به سن ۲۴ ماهگی، نمودار رشد او نظم ثابتی به خود میگیرد و رشد بدون نوسانات قابل مشاهده ای طی میگردد.
از ۳ سالگی تا زمان بلوغ، سالانه ۵/۴ تا ۷ سانتیمتر به قد کودک افزوده میشود. زمانی که سن کودک به زمان شروع بلوغ نزدیک میشود، مقدار افزایش قد به ۴سانتیمتر در سال می رسد. به محض شروع سن بلوغ، دوران جهش رشد شروع میگردد که در آن زمان رشد قدی به حداکثر سرعت رشد یا به عبارتی به قلهی رشدی میرسد.
این فاصلهی زمانی در دختران بین سنین ۱۰ تا ۱۲سالگی و در پسران ۱۲ تا ۱۴ سالگی میباشد که در طی این ۲سال سالانه دختران ۸ تا ۹ سانتیمتر و پسران ۵/۱۰ سانتیمتر افزایش قد مییابند. پس از جهش رشد، دوباره میزان رشد قدی کاهش مییابد که دختران پس از شروع قاعدگی تا رسیدن به حداکثر رشد قدی، تا حدود ۷ سانتیمتر سالانه به قدشان افزوده میشود.
دختران و پسران اصولاً تا سنین ۱۴ تا ۱۶ سالگی به قدشان افزوده میشود که البته در پسران ممکن است تا ۲ سال بیشتر یعنی تا ۱۸ سالگی ادامه یابد . تفاوت رشد قدی در دختران به شروع زمان قاعدگی آنها بر میگردد.
در میان عوامل موثر بر رشد کودک میتوان به وضعیت ژنتیک کودک (که از نظر رشد قدی میتواند با قد والدین کودک نیز مرتبط باشد) و به وضعیت تغذیهی کودک یا وجود هر گونه بیماری مزمن اشاره کرد.
درصد رشد قدی کودکان کوتاه قد، اصولاً در محدودهی زیر سومین یا پنجمین درصد استاندارد قد طبیعی است. اما آنچه بیشتر از همه مهم است این است که بدانیم میزان سرعت رشد در هر سال برای آنها چه قدر است.
به این صورت که بررسی شود آیا کودک که رشد قدی دارد یا خیر؟ و یا بهطور کلی در مقایسه با سال قبل یا سال بعد درصد رشد قدی او به چه صورت بوده است؟
همچنین توجه به وزن کودک و مقایسهی آن با قد او بسیار مهم است. بچههای چاق اصولاً کودکانی هستند که قد بلندی نیز دارند ، بنابراین اگر کودکی را دیدیم که با وجود اضافه وزن، دارای قد کوتاهی بود، باید ارزیابی پزشکی لازم جهت بررسی علت اضافه وزن وی انجام شود.
در میان آزمایشهای مختلف که هدف آن بررسی علل کوتاه قدی میباشد،اندازهگیری سن استخوان میباشد که توسط رادیوگرافی با اشعهی X قابل اندازهگیری است. اصولاً از مچ دستچپ اشعهی X را میگذرانند و بر اساس آن، سن استخوان فرد به ترتیب زمان مشخص میگردد.
اگر سن استخوان فرزند شما خیلی کمتر از سن طبیعی وی باشد، پس حتماً استخوان فرزند شما ظرفیت باقی ماندهای برای ادامهی رشد (تا زمانی که بهطور طبیعی انتظار رشد داریم یعنی تا زمان اتمام دوران بلوغ) را دارد. دختران معمولاً تا سن استخوانی ۱۴ سالگی رشد میکنند و پسران پس از سن استخوانی ۱۶ سال رشدشان متوقف میشود (با حداکثر مقدار رشد در سن ۱۴سالگی).
یکی دیگر از روش های بررسی علل کوتاه قدی، اندازهگیری T۴ و TSH (هورمونهای غدهی تیروئید) از طریق آزمایش خون جهت بررسی ابتلا به هیپوتیروئیدیسم(کم کاری تیروئید) میباشد. همچنین میزان ترشح هورمون رشد (معمولاً با اندازهگیری IGF- ۱ و GF- BP ۳)، شمارش کامل گلبولهای قرمز (CBC برای بررسی عدم ابتلا به آنمی)، وضعیت شیمیایی خون (که شامل SMAZO برای بررسی کبد و بیماری کبدی)، آنالیز ادرار و گاهی بررسی کروموزومی جهت کشف اختلالات کروموزومی (به خصوص در دختران که ممکن است به سندرم ترنر مبتلا باشند) میباشد.
اگر همهی آزمایشات بالا طبیعی بود، یا متخصص اطفال اصراری برای انجام آزمایشات بالا نداشت، میزان رشد فرزند شما باید بعد از گذشت ۳ تا ۶ ماه و در صورت عدم ادامه یافتن رشد طبیعی به طور جدی باید بررسی مجدد شود.
براساس تحقیقات اکثر والدین کوتاه قد، به صورت ژنتیکی فرزندان کوتاه قد دارند که این مسئله با عنوان کوتاه قدی ارثی مطرح میشود. این افراد اصولاً دارای سن استخوانی نزدیک به سن طبیعی خودشان هستند که این مسئله نشانگر این حقیقت است که استخوانهای آنها ظرفیت بیشتری برای رشد ندارد.لذا با وجود رشد طبیعی، این افراد در سنین بلوغ نیز کوتاه قدتر از هم سن و سالهای خود بوده و بیشتر مشابه به والدین خود هستند.
برخی دیگر از کودکان از نظر ساختمان بدنی تأخیر رشد قدی دارند. این کودکان با وجود قدی کوتاه، سرعت رشد بالایی دارند و میزان رشد آنها طبیعی است و معمولاً تأخیری در قاعدگی(در دختران) آنها مشاهده میشود . به محض شروع قاعدگی رشد آنها آغاز میگردد.
البته این افراد معمولاً با سن استخوانی کمتر از میزان مورد انتظار دیده شدهاند که استخوانهای آنها ظرفیت باقی ماندهی لازم جهت افزایش قد پس از قاعدگی را دارد. به طور معمول این افراد به رشد قدی کامل و طبیعی تا پایان دوران بلوغ خود میرسند.
البته در مقایسهی این بچهها با دیگر اعضای خانواده ممکن است متوجه این تأخیر در سایر افراد خانواده شویم که کاملاً طبیعی است. برخی پسران که دارای این شرایط میباشند ممکن است نگران کوتاه قدی خود باشند. این افراد میتوانند با مراجعه به پزشک متخصص غدد و تجویز تستوسترون توسط او، زمان شروع جهش رشد دوران بلوغ را جلو بیاندازند. البته بدون این درمان هم، بهطور طبیعی زمان بلوغ آنها با کمی تأخیر فرا میرسد.
برخی والدین نگران عملکرد غدد داخلی فرزند خود و از جمله مهمترین هورمون یعنی هورمون رشد هستند که اختلال در ترشح آن سبب کوتاهی قد و کاهش رشد میگردد. بهطوری که جوانان حتی کمسنتر از سن طبیعی خود به نظر میرسند. متخصص اطفال یا غدد در صورت تشخیص میتواند میزان طبیعی هورمون رشد را از طریق دستور آزمایشهای لازم بررسی کند.
درمان برای افراد مبتلا به کاهش ترشح هورمون رشد، شامل دریافت مکملهای هورمونی رشد است. البته برای افراد مبتلا به سندرم ترنر و افراد بالغ مبتلا به ناراحتی های مزمن کلیه هم این هورمون تجویز میشود.
کمبود ترشح هورمون رشد میتواند به صورت ارثی از بدو تولد یا در اثر جراحت های وارد شده بر سر یا در اثر تومورهای مغزی بروز کند.
امروزه استفاده از هورمون رشد برای بچهها افزایش یافته است. هورمون رشد برای درمان طولانی مدت کودکان قد کوتاه و علل ناشناختهی کوتاه قدی به کار میرود.
مطالعات اخیر نشان داده است برخی از کودکان کوتاه قد، آنهایی هستند که از زمان تولد جثهی کوچکتری داشتهاند و با استفاده از هورمون رشد نتایج خوبی گرفتهاند.البته استفاده ی بی رویه از این هورمون نیز اثرات خوبی ندارد. لذا حتما حتما باید تحت نظر پزشک متخصص، از این هورمون استفاده کنید.
متخصصان پیشنهاد میکنند اگر این کودکان در سنین ۲ تا ۳ سالگی دارای رشد طبیعی متناسب با سن خود نبودند، باید حتماً نزد متخصص غدد یا اطفال برده شوند.
http://tebb.blogfa.com
مطالب پیشنهادی:
چگونه فرزندان بلند قد می شوند؟
رشد و تکامل کودک از نوزادی تا شش ماهگی
نقش تغذیه در رشد قد کودکان و نوجوانان
آرزوی همه والدین داشتن فرزندان بلند قداست واین موضوع به عنوان یک ارزش تلقی می گردد در آثار بجای مانده از تاریخ تمدن بشری نیز بلند قدی و کشیدگی قامت به عنوان یک سنبل بوده است.
راستی آیا بلند قد ترین مردم دنیا را می شناسید . بلند قد ترین مردم در کشور هلند برای مردان و زنان به ترتیب با ۱۸۲.۵ و ۱۷۰.۵ سانتیمتر، دانمارک با ۱۸۱.۵و ۱۶۹ سانتیمتر ، سوئیس با ۱۸۰.۵ و ۱۶۷.۲سانتیمتر ، آلمان با ۱۸۰.۲و ۱۶۸.۲ سانتیمتر ، نروژبا ۱۸۰و ۱۶۷.۶ سانتیمتر ، و کوتاهترین مردم به ترتیب مرد و زن در کشور فلیپین با ۱۶۵و ۱۵۴.۱سانتیمتر ، ژاپن با ۱۶۵.۶و ۱۵۳ سانتیمتر،هند با ۱۶۷.۶و ۱۵۵سانتیمتر و چین با ۱۶۹.۷ و ۱۵۸.۶ سانتیمتر قد می باشند .
ایرانیان نیز به ترتیب با ۱۷۸.۷و ۱۶۵.۹ سانتیمتر قد رتبه نسبتا خوبی را در میان ملل دارند .
.جثه بدن هر شخصی در نتیجه تعامل و تداخل عوامل داخلی و محیطی در طول دوران رشد وی شکل خواهد گرفت .
عوامل داخلی شامل فاکتورهای ژنتیکی است که فرد از والدین خود دریافت می کند وتقریبا قابل دستکاری نیستند . عوامل محیطی نیز موثراند که می توان به آب و هوا ، موقعیت جغرافیائی ، تغذیه ، بیماریها ، ویتامنها و املاح و.... اشاره نمود که می توان با کنترل آنها شرایط را به نفع رشد قد فراهم کرد .
در خصوص عوامل داخلی در صورتیکه نقص گیرندهای پیام های عصبی قابل ترمیم باشند این امکان وجود دارد که با تحریک و تجویز هورمونها و اصلاح گیرندها عوامل ژنتیکی را تغییر داد .
هرگاه عوامل محیطی مد نظر هستند باید شرایط یا بهتر بگویم مصالح ساختمانی را فراهم کنیم تا رشد قدی امکان یابد. این مصالح عبارتنداز ویتامین D و املاحی مثل کلسیم ، فسفر ، منیزیم ، روی و فلوئور همچنین آهن ویتامین C و دیگر ریز مغذی ها و مواد پروتئینی .
در تحقیقات بعمل آمده مشخص شده که مرمان شرقی کوتاه قد که به دلایلی آمریکا و جزایر هاوائی را برای سکونت انتخاب کرده اند دارای شرایط قدی بهتری نسبت به هموطنان شرقی خود دارند که در موطن خودهستد و این نتیجه حاصل شده که آب و هوا و تغییرات رفتاری در غذا خوردن آنها نیز موثر بوده است چرا که در این مناطق مردمان از پروتئین بیشتری در سبد غذائی خود بهره می برند . در یک دیدگاه جامع به نقش هورمونها و جایگاه ترشح آنها خواهیم پرداخت و درخاتمه راهکارهای مناسب را بری هرچه بهتر شدن شرایط بیان خواهیم کرد .
● ابتدا طرح چند سوال :
▪ رشد استخوانی در نتیجه چه عواملی است:
رشد استخوانی در سنین رشد در استخوانهای دراز بدن مثل استخوان ران و ساق پا در مناطقی بنام اپی فیز که هنوز استخوانی نشده واز جنس غضروف است ادامه پیدا می کند این بخش مولد با تکثیر سلولی موجب افزایش قد استخوانها می شود ، هورمون رشد تکثیر سلولی در مناطق غضروفی را تحریک و موجب افزایش استخوان سازی دراین مناطق خواهد شد که عموما تا سن ۲۰ سالگی هنوز امکان افزایش قد وجود دارد . اما دانشمندان معتقد هستند بهترین شرایط رشد برای دختران تا حدود ۱۴ سالگی و برای پسران تا سن ۱۶ سالگی ادامه دارد . و پس از آن صفحات رشد بسته خواهند شد و این بخش غضروفی کاملا شکل استخوانی به خود می گیرند . با برسی تصاویر رادیوگرافی مچ دست توسط پزشکان متخصص می توان بسته شدن صفحات استخوانی را کنترل کرد.
▪ آیا می توان ترشح هورمون رشد را افزایش داد:
عواملی اعم از خواب بخصوص ساعات اولیه خواب ، ورزش ، شوکهای عصبی، درد، سرما، عمل جراحی ، گرسنگی ، هیپوگلیسمی ، خوردن غذاهای پر پروتئین ، اسید آمینه آرژینین و هورمونهای جنسی ترشح هورمون رشد را تحت تاثیر خود دارند که درادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت.
▪ هورمون رشد چیست :
هورمون رشد که از هیپوفیز قدامی ترشح می شود با عملکردهای متفاوتی سبب رشد استخوانها خواهد شد . غلظت هورمون رشد یا سوماتوتروپین در بافت هیپوفیزی ۵ تا ۱۵ میلیگرم بر گرم یعنی بیشتر از غلظت سایر هورمونهای هیپوفیزی است . وزن ملوکولی این هورمون ۲۲ هزار دالتون است و همانند بیشتر هورمونهای هیپوفیزی ترشح هورمون رشد حالت یک جریان دائمی و یکنواخت را ندارد ، بلکه به صورت جریانات ضربانی انجام می پذیرد . میزان ترشح این هورمون تحت تاثیر تحریکات عصبی و خواب و بیداری می باشد . بطوریکه غلظت پلاسمائی این هورمون ممکن است در ظرف چند دقیقه ۱۰ برابر شود.
بیشترین افزایش هورمون در پلاسما مدت کوتاهی پس از به خواب رفتن رخ می دهد . عوامل موثر در ترشح هورمون رشد از طریق تاثیر کوتاکولامینها بر روی هیپو تا لاموس موجب ترشح هورمون می گردند . اثرات کلیه عوامل با توجه به خاصیت فیزیولوژیک بسیار مهم هورمون رشد که همواره از مصرف گلوکز در بدن جلوگیری می کند .قابل توجیه است.
زیرا به هنگام وقوع شوک عصبی ، هیپوگلیسمی ،گرسنگی و خواب ، هورمون رشد از یک سو با بکار انداختن واکنشهای لیپولیز مقدار بیشتری اسید های چرب آزاد را به سلول می رساند واز سوی دیگر ورود اسیدهای آمینه به داخل سلول را آ زاد می کند ، تا به این ترتیب از مصرف گلوکز جلوگیری نموده وآن را برای نیازهای سلولهای مغزی حفظ کند .
غلظت گلوکز در سلولهای ترشح کننده هورمون آزاد کننده هورمون رشد در هسته هیپوتالاموس ، عامل اصلی در تنظیم هورمون رشد می باشد. تجربه نشان می دهد که ترکیبات مشابه گلوکز ( ۲- دزاکسی گلوکز ) که از عوامل مهار کننده واکنشهای گلیکولیز بوده و باعث افزایش غلظت گلوکز خون می شوند . ترشح هورمون رشد را نیز زیاد می کنند . در صورتی که قرار بود افزایش گلوکز در پلاسما موجب قطع ترشح هورمون شود . می توان نتیجه گرفت که عامل اصلی تنظیم ترشح هورمون ، سرعت و میزان متابولیسم گلوکز در داخل سلولهای ترشح کننده هورمون آزاد کننده رشد است و نه غلظت گلوکز در پلاسما ی خون .
اثرمحرک آرژینین و یا غذاهای غنی از پروتوئین در ترشح هورمون رشد نیز خود مکانیسم تنظیم کننده ای است تا به این تریب ، اسیدهای آمینه در پلاسما به داخل سلولها انتقال یافته و در ساختمان پروتئینهاشرکت جویند و یا به اشکال دیگر ذخیره انرژی تبدیل شود . یکی از کارهای هورمون رشد ، شرکت در پروتئین سازی است.
هورمون رشد در متابولیسم پروتئین ها باعث افزایش انتقال اسیدهای آمینه به داخل سلولهای عضلانی شده و مستقیما نیز دارای اثر فعال کننده سنتز پروتئینها است. اینگونه اثرات هورمون رشد با انسولین مشابهت دارد.
در متابولیسم کربوهیدارتها ، هورمون رشد اثری مخالف انسولین دارد ، افزایش گلوکز خون پس از تزریق هورمون رشد ، نتیجه دو نوع اثر است . یکی صرفه جویی در مصرف ان در بافتهای محیطی دیگری افزایش فعالیت واکنشهای نوسازی گلوکز در کبد. هورمون رشد در کبد با فعال کردن واکنشهای نوسازی از منشا اسید های آمینه ذخیره گلیکوژن را نیز افزایش می دهد.
در خصوص متابولیسم چربی ها هورمون رشد ظرف مدت ۳۰ تا ۶۰ دقیقه باعث افزایش اسیدهای چرب آزاد در خون و افزایش اکسیداسیون اسیدهای چرب در کبد می گردد.
همچنین هورمون رشد و فاکتور IGF-۱ باعث افزایش جذب ونگهداری یونهای کلسیم ، منیزیم و فسفاتها در بدن می گردند و این عمل آنها احتمالا در ارتباط با اثری است که در رشد استخوانهای طویل دارا هستند.
هورمون رشد افزایش رسوب پروتئین ها را تقریبا در تمام بافتهای بدن تحریک می کند . اما آشکارترین اثر آن افزایش رشد اسکلتی است. این تاثیر هورمون رشد از طریق افزایش رسوب پروتئین توسط سلولهای کندروسیتی واستئوژنیک است که موجب رشد استخوان می شود ، از طرفی دیگر این هورمون افزایش سرعت تکثیر سلولی این سلولها و تبدیل کندروسیت ها به سلول های مولد استخوان شرایط لازم برای رسوب اختصاصی استخوان جدید را فراهم می آورد.
این هورمون بیشتر از طرق غیر مستقیم تاثیرات خود را برجای می گذارد . به طور خلاصه مشخص شده است که هورمون رشد باعث می شود کبد و تا حدودی بسیار کمتری سایر بافتها چندین پروتئین کوچک بنام سوماتومدینها را سنتز کنند که این ترکیبات به نوبه خود دارای اثر فوق العاده پر قدرت افزایش دادن تمام جنبه های رشد استخوان هستند با توجه به این که بسیاری از اثرات سوماتو مدینها بر رشد نظیر اثرات انسولین بر رشد هستند به آنها فاکتورهای رشد شبه انسولینی می گویند تاکنون در حدود چهار نوع سوماتومدین شناخته شده است که مهمترین آنها سوماتومدین C است غلظت این فاکتور از هورمون رشد تبعیت می کند با توجه به این که هورمون رشد از نیمه عمری کمتر از۲۰ دقیقه برخوردار است عملکرد سوماتومدین C که دارای نیمه عمری در حدود ۲۰ ساعت است ، برای دستیابی به رشدی مناسب بسیار حیاتی است . این طول عمر بیشتر ،از اتصال این ترکیب با پروتوئین خاصی در پلاسما حاصل می آید که این پروتئین نیز به نوبه خود تحت تاثیر هورمون رشد سنتز می شود. از دیگر عملکردهای هورمون رشد تسریع کپی برداری از DNA است که باعث سنتز پروتیئن های جدید خواهد شد .
به همان اندازه که هورمون رشد ضروری است هورمون انسولین هم برای سنتز پروتئین ها لازم است وبهتر بگوییم که در تعامل این دو هورمون رشد صورت خواهد گرفت. که بنظرمی رسد این امر به خاطر عملکرد موازی این دو هورمون در انتقال اسید های امینه به داخل سلول باشد و با توجه به اینکه الزاما اسید های آمینه ای که توسط هورمون رشد و انسولین به داخل سلول انتقال می یابند با یکدیگر یکسان نیستند ، لزوم فراهمی این دو هورمون در کنار هم برای ورود طیفهای مختلف اسید آمینه به داخل سلول ضروری است.
به همین دلیل به نظر می رسد مصرف همزمان اسید های آمینه و کربوهیدراتهای پیچیده بهترین شرایط را ایجاد خواهند کرد چرا که سطح هورمون انسولین در خون نوسان چندانی نداشته باشد و نسبتا ثابت باقی بماند تا تحریک ترشح هورمون رشد نیز بهتر انجام شود.
همچنین تحقیقات نشان داده اثر تحریکی اسید آمینه آرژینین در ترشح هورمون رشد مفید است . این اسید آمینه به عنوان یکی از پیش سازهای سنتز هورمون رشد در غده هیپوفیز به شمارمی رود و علاوه بر این ، این اسید آمینه در غده پانکراس نیز آزاد شدن هورمون انسولین را به دنبال دارد.نکته مورد توجه این است که مصرف بیش از حد منابع حاوی اسید آمینه لیزین با تاثیر گذاری بر متابولیسم پروتئین هائی که از طریق منابع غذائی وارد بدن می شوند ، از انتقال آرژنین جلوگیری بعمل می آورد ولی با این وجود تعادل این دو اسد آمینه در رژیم غذائی برای تحریک ترشح هورمون رشد ضروری است.
● اما راه حل مناسب برای فراهم کردن شرایط محیطی کدامند :
▪ خواب کافی و منظم جهت افزایش ترشح هورمون رشد .
▪ بیشتر کردن دفعات غذائی از سه با ر در روز به پنج تا شش بار در روز تا در هر وعده مقدار کمتری غذا دریافت کنیم و از ترشح انسولین بیش از اندازه جلوگیری کنیم .
▪ مصرف غذاهای کربوهیراتی پیچیده بجای غذاهای کربوهیدراتی ساده که از ترشح سریع انسولین جلوگیری کنیم.
▪ انجام ورزش با برنامه ریزی در حدی که بدن به فعالیت واداشته شود و همان شرایط شک که لازمه ترشح هورمون رشداست در بدن ایجاد شود .
▪ برنامه ریزی برای مصرف غذا قبل از فعالیت های ورزشی حداقل یکی دوساعت و بلافاصله بعد از انجام تمرینات ورزشی . لازم به ذکر است فعالیت های ورزشی باید در حدی باشد تا ماهیچه ها به فعالیت واداشته شوند تا هیپوفیز شروع به ارسال پیام برای ترشح هورمون رشد نماید .
▪ دریافت مواد غذائی حاوی پروتئین با ارزش بیولوژیکی بالا همچنین دریافت متعادل املاح کلسیم ، فسفر، روی، منیزیم، فلئور و دیگر ریز مغذی ها که باید از طریق خورد غذاهای سرشار از این منابع بدست آید.
▪ از آنجائیکه بیشترین مقدار هورمون رشد در دو ساعت اولیه خواب ترشح می شود هرگز قبل از خواب غذای سنگین مصرف نکنیم که در این صورت ترشح انسولین هم کنترل شده باشد.
▪ مصرف منابع خوب آرژینین که می توان به شکلات تلخ اشاره کرد شکلات تلخ حاوی آرژینین و مقداری اسید آمینه لیزین است . جوی دوسر یکی از منابع غنی آرژنین به شمار می رود و در عوض شیر یکی از منابع خوب لیزین است ، ترکیب این دو ماده غذائی می تواند زمینه ساز مناسبی برای افزایش ترشح هورمون رشد باشد .مغزهای خوراکی نیز از منابع خوب آرژینین هستند از این میان بادم را می توان نام برد. همچنین بادام مقدار اسید های آمینه خوبی به بدن می رساند .
▪ از منابع خوب کلسیم می توان به شیرو ماست و فراوردهای آن سبزیجات برگ سبزشاره کرد ازمنابع خوب فسفر نیز به مواد غذائی پروتئینی ، تخم مرغ ، مغزها و ا ز منابع خوب ریز مغزی ها بطور مشخص می توان به جگر اشاره کرد که به مقدار بالا همه ریز مغذی ها را به بدن می رساند .
▪ کنترل قد و وزن کودک در سالهای اول زندگی و ترسیم نمودار رشد کودک توسط کارشناسان مجرب در مراکز بهداشت به ما کمک میکند که در صورت بروز مشکل با انجام تدابیر لازم مشکل پیگیری شود .
▪ در پایان ذکر این موضوع لازم است که در صورتی که والدین همه مراحل را رعایت می کنند نباید انتظاری فراتر از شرایط موجود داشته باشند و تنها با راهنمائی فرزند خود می توانند زندگی خوبی را برای وی به ارمغان آورند.
http://hrtoghiani.blogfa.com
حمید رضا طغیانی
مطالب پیشنهادی:
رشد و تکامل کودک از نوزادی تا شش ماهگی
نقش تغذیه در رشد قد کودکان و نوجوانان
رشد نوزاد:رشد شخصیت در دوره شیرخوارگی
مراحل رشد نوزاد:رشد و تکامل کودک من
دوران کودکی و نوپایی، دورانی تکرارناشدنی، اثرگذار و حساس در روند رشد و تکامل است که هرگونه کاستی و نقصانی در آن به خسارت های غیرقابل جبران منجر خواهد شد. در این مقاله رشد و تکامل نوزادان را از بدو تولد تا دو سالگی بررسی می کنیم. به یاد داشته باشید که عملکرد کودکان در سطوح مختلف، وابسته به فاکتورهایی از قبیل سلامت جسمی و عاطفی است و نباید اختلافات جزیی سبب ایجاد نگرانی شود...
در اولین سال های زندگی عملکردهای اصلی کودک مانند رفتار و عواطف به شدت تحت تاثیر محیط قرار دارد. سال های اول بعد از تولد به خصوص سه سال اول زندگی دوره ای است که مغز و سیستم عصبی مرکزی کامل می شود و اگر والدین اطلاع کافی در این خصوص داشته باشند و محیط مناسبی برای کودک فراهم کنند، نتایج مطلوبی به دست خواهند آورد.
● بدو تولد
چند روز اول زندگی نوزاد، معمولا ترکیبی از دوره های طولانی خواب همراه با دوره های کوتاه بیداری است. به تدریج مدت بیداری نوزاد طولانی تر می شود که خود شامل دوره هایی از کج خلقی، گریه کردن و آرامش است. نوزادان در هنگام تولد به نور و صدا حساسند و در مقابل صداهای ناگهانی از جا می پرند. شیرخواران تا سه ماهگی نمی توانند با چشم هایشان تطابق کنند و یک شی یا چهره باید لااقل در فاصله ۳۰ سانتی متری صورت شان قرار گیرد تا بتوانند روی آن تمرکز کنند. معمولا شیرخواران برای دنبال کردن یک چهره درحال حرکت، چشمان شان را به اندازه ۹۰ درجه به آرامی می چرخانند.
نوزاد در یک ماهگی نور را تعقیب می کند، سر را محکم تر روی بدن نگاه می دارد، شلی عضلاتش بهتر می شود؛ ولی هنگام در آغوش گرفتن، جابه جا کردن، لباس پوشیدن و حمام کردن به حمایت نیاز دارد. نوزاد در این سن به خوبی می مکد و شیر می خورد
● ۲ ماهگی
کودک در این سن لبخند می زند؛ می تواند صدا درآورد، نوع گریه اش را بسته به نیازش عوض کند و با انگشتانش چیزی را که در کف دستش می گذارید، محکم بگیرد.
● ۳ ماهگی
در این سن کنترل حرکات دست شروع می شود و کودک می تواند اشیا را به دهان ببرد، از خود صداهای مختلف درآورد،اجتماعی شود. در این سن کودک از تنهایی خوشش نمی آید؛ با صدای بلند می خندد و با خود زمزمه می کند. جواب لبخند را با لبخند می دهد. از نظر بینایی در این سن خیلی هوشیار است و حواسش به خصوص به طرف اشخاص نزدیک جلب می شود. چشمانش را موقع شیر خوردن بدون اینکه پلک بزند روی صورت والدین یا پرستار ثابت می کند و با نگاه خیره ای که قصدش رضایت است به آنها می نگرد.
● ۶ ماهگی
کودک در این سن سعی در نشستن دارد. اشیا را به خوبی می گیرد. وقتی به پشت خوابیده، انگشتان پاهای خود را گرفته و داخل دهان می کند. اشیا را از یک دست به دست دیگر می دهد. هنگامی که اسباب بازی در جایی خارج از نقطه دیدش می افتد با دست ها و چشمانش در اطراف به جستجو می پردازد و یا آن را فراموش می کند. نسبت به آشنا و غریبه عکس العمل دوستانه نشان می دهد. از صدای لالایی و موسیقی لذت می برد. ساعات خوابش در این سن به ۱۶ تا ۱۸ ساعت می رسد.
● ۸ ماهگی
در این سن کودک کاملا می نشیند و دوست دارد او را سرپا نگه دارند. در این سن می توانید او را روی لگن توالت مخصوصش بنشانید و سر او را گرم کنید و با او صحبت کنید تا مدفوع کند. این کار را با صبر و حوصله انجام دهید تا جزو عادات او شود و کنترل مدفوع را یاد بگیرد. از گاز گرفتن خوشش می آید. در این سن بسیار اجتماعی است. حرف ها را گوش می کند و نسبت به رفتار اطرافیان عکس العمل نشان می دهد.
● ۱۰ ماهگی
کودک ۱۰ماهه می خزد و چهار دست و پا راه می رود. روی پا می ایستد و گاهی با تکیه به اشیا و دیوار چند گامی برمی دارد. از اشخاص غریبه می ترسد و گریه می کند. شیشه شیر یا آب میوه را با دست خود گرفته و می خورد. کلمه «نه» را می فهمد. حرف های ساده مثل بابا و ماما را می تواند ادا کند. شوخی ها، خنده ها و سایر صداها مانند صدای باز کردن لب ها و صدای سرفه را تقلید می کند. وقتی به او غذا می دهیم، سعی می کند تا قاشق را بگیرد.
● ۱۲ ماهگی
در این سن کودک به راحتی روی پای خود می ایستد و حتی گام هایی برمی دارد. با غریبه ها رفتاری دوستانه دارد. از بازی کردن با دیگران لذت می برد. قاشق به دست می گیرد و می خواهد خود غذا بخورد. میزان ساعات خوابش به ۱۴ تا ۱۶ ساعت کاهش می یابد. چنانچه اسباب بازی اش را مخفی کنید، او را پیدا می کند. دستش را به منظور خداحافظی تکان می دهد.
● ۱۵ ماهگی
کودک ۱۵ماهه بدون کمک راه می رود. رفتارش آرامش سابق را ندارد چون در انجام کارهای فراگرفته عجله به خرج می دهد. اشیای ریز را از زمین برداشته و به دهان می گذارد. از جاهای تنگ مانند کالسکه بدش می آ ید و داد و بیداد راه می اندازد. معمولا بین سن ۱۶تا ۱۸ ماهگی طفل می تواند سه ساعت ادرار خود را نگه دارد. می توان با نشاندن روی لگن و یا سرپا گرفتن او را عادت داد تا زمان ادرار کردن خود را بگوید.
● ۱۸ ماهگی
کودک ۱۸ماهه می تواند با کمک و اتکا به جایی از پله بالا برود. با قاشق غذا می خورد. کلمه «نه» در او اثری ندارد. خیلی کنجکاو است. به هر کجا سر می زند و به هر چیز که جلوی دستش باشد دست می زند بنابراین باید بیشتر مراقب او باشید. در این سن شروع به صحبت می کند و چند حرف ساده و آسان را تلفظ می کند و در لباس پوشیدن با مادر همکاری می کند. از صندلی بالا رفته، سپس برمی گردد و می نشیند. دستشویی خود را با حالت بی قراری و سروصدا اعلام می کند. ممکن است شلوار خیس شده و کثیف خود را نشان دهد. خطر را احساس نمی کند.
● ۲۴ ماهگی
کودک ۲ساله می تواند جملات سه کلمه ای بسازد. اطمینان بیشتری به خود دارد. کمتر زمین می خورد. می تواند بدود و از پله ها به آسانی بالا و پایین برود. تقاضای او در این سن مانند گذشته سخت و مصرانه نیست. رفتارش عاقلانه تر و آرام تر از گذشته است. میزان ساعات خوابش به ۱۲ تا ۱۴ ساعت می رسد. بیشتر کودکان نیاز خود را به رفتن توالت بیان می کنند و دیگر خود را خیس نمی کنند. بیشتر اوقات از دست برتر استفاده می کند و مشخص می شود که چپ دست است یا راست دست. خطوط دایره ای شکل نامفهوم و بی معنا و درهم رسم می کند. رسم خط عمودی و گاهی به شکل ۷ را تقلید می کند. از دیدن کتاب های تصویردار لذت می برد و صفحات را یک به یک ورق می زند.
دکتر زرین تاج کیهانی دوست
فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان
مطالب پیشنهادی:
رشد و تکامل کودک از نوزادی تا شش ماهگی
کودکانی که به تازگی، حرف زدن را آغاز کرده اند
مراحل رشد نوزاد:با روند تکامل کودک خود آشنا شوید ؟
مراحل رشد نوزاد:رشد و تکامل کودکان (از بدو تولد تا ۳ سالگی )
مراحل رشد نوزاد:سیر تکامل طبیعی کودک
مراحل رشد نوزاد:رشد و تکامل کودک ازنوزادی تا شش ماهگی
نقش تغذیه در رشد قد کودکان و نوجوانان
بازی هایی برای یک سالگی نوزادان
یک ماهگی سر را بالا می گیرد
به صدا پاسخ می دهد
به صورتها خیره میشود
اشیا را دنبال می کند
اصوات اوه و آه ازحلق خارج می سازد
قادر به دیدن طرح های سیاه و سفید است
لبخند می زند
می خندد
سر را با زاویه 45 درجه نگه می دارد
دو ماهگی ازحلق خود اصواتی خارج می کند
اشیا را دنبال می کند
سر را برای مدت کوتاهی نگه می دارد
لبخند می زند و می خندد
سر را با زاویه 45 درجه نگه می دارد
حرکاتش نرمتر می شود
سررا دائم نگه می دارد
وزنش را روی پا تحمل می کند
ممکن است سر و شانه را کمی بلند کند
سه ماهگی می خندد
سر را بطور دائم نگه می دارد
صورت و بوی شما را تشخیص می دهد
جیغ میزند
صدای شما را تشخیص میدهد
سر و شانه را کمی بلند میکند
بطرف صداهای بلند برمی گردد
می تواند دست ها را بهم برساند وممکن است روی اسباب بازیها بکوبد
می تواند بغلتد
چهارماهگی سر را بطور ثابت بالا نگه می دارد
می تواند وزن را روی پاها تحمل کند
وقتی با او صحبت می کنید با صوت پاسخ میدهد
می تواند به اسباب بازی چنگ بزند
دستش را به طرف اشیا دراز می کند
می تواند بغلتد
اصوات را تقلید میکند
ممکن است اولین دندانش جوانه بزند
ممکن است برای خوردن جامدات آماده باشد
پنج ماهگی رنگهای تیره را تشخیص میدهد
می تواند بغلتد
با بازی کردن با دست ها و پاهایش خودش را سرگرم می کند
بطرف صداهای جدید میچرخد
نام خود را تشخیص میدهد
ممکن است بدون کمک چند لحظه بنشیند
اشیا را به دهان میبرد
ممکن است ترس از غریبه ها شروع شود
شش ماهگی بطرف صداها واصوات میچرخد
صدا را تقلید میکند و حباب درست می کند
به هر دو جهت می غلتد
دستش را به طرف اشیا دراز می کند و آنها را به دهان می برد
بدون کمک می نشیند
برای خوردن آماده است
ممکن است بطرف جلو خیز بردارد که روی زمین بخزد
ممکن است بخش های کلمات را به هم بچسباند و کلمه ای نامفهوم بسازد
ممکن است اشیا را بطرف خود
رشد و تکامل کودک ، خلاقیت کودک - ninisite.com
مطالب پیشنهادی:
مواظبت از نوزاد در روزها و هفته های اول پس از تولد
نقش تغذیه در رشد قد کودکان و نوجوانان
بازی هایی برای یک سالگی نوزادان
تفاوت بازی و کاوشگری در کودکان
درباره بازی های ساده ای که در منزل می توانید با شیرخوار ۱۲- ۸ ماهه خود انجام دهیدچقدر اطلاعات دارید فراموش نکنید بچه ها بسیاری از مسایل را از طریق بازی یاد می گیرند...
مهارت هایی که از هیچ راه دیگری به این خوبی برای آنها نهادینه نمی شود. اگر کودک شما برخی از بازی های زیر را نمی تواند انجام بدهد، وقتی بزرگ تر شد، می توانید این بازی ها را تکرار کنید:
▪ فرزندتان شروع به استفاده از انگشت سبابه برای ضربه زدن خواهد کرد. اجازه بدهید به یک تلفن اسباب بازی یا جعبه اسباب بازی ضربه بزند. هنگامی که صورتتان را لمس می کند، قسمت های مختلف آن را برایش نام ببرید.
▪ آینه ها برای این گروه سنی هیجان انگیز هستند. اجازه دهید فرزندتان آینه را لمس کند و به خودش در آینه ضربه بزند، لبخند بزند و با هم روبروی آینه شکلک درآورید.
▪ یک توپ را به طرف کودک قل بدهید و به او کمک کنید آن را به سمت شما برگرداند. فرزندتان حتی ممکن است توپ را پرتاب کند.
▪ با اشیاء قایم باشک بازی کنید، بگذارید فرزندتان ببیند که شما اشیاء را مخفی می کنید و زیر یک پتو یا بالش می گذارید. اگر اشیاء را نمی شناسد، فقط قسمتی از آنها را بپوشانید. به او در پیدا کردن اشیاء کمک کنید.
▪ با قاشق روی یک قابلمه یا یک کاسه به صورت موزون ضربه بزنید و دست دستی کردن (کف زدن) را نشانش دهید. اگر شیرخوار تمایل به شروع مجدد بازی نشان داد، این کار را تکرار کنید.
▪ مواجهه با مکان و اشخاص جدید تجربه خوبی برای اوست اما در عین حال می تواند ترسناک هم باشد. اجازه بدهید تماشا کند، گوش دهد و به طرف فردی که به سویش می آید، حرکت کند. او به شما نشان خواهد داد چه وقت آمادگی بیشتری دارد.
▪ او بیشتر با صداهای مختلفی مثل لالا و دادا بازی خواهد کرد. صدایش را ضبط و برایش پخش کنید. هر از گاهی چیز جدیدی به آن اضافه کنید و ببینید آیا تلاشی برای تکرار آن نشان می دهد.
▪ اجازه دهید فرزندتان انتخاب کند؛ ۲ اسباب بازی یا غذا را به او پشنهاد کنید و ببینید کدام یک را برمی دارد. فرزندتان را برای رسیدن یا اشاره کردن به شی انتخاب شده، تشویق کنید.
▪ یک سرگرمی خوب، گذاشتن اشیاء داخل و خارج از ظرفشان است. احتمالاً از گذاشتن جوراب ها داخل و خارج دراور یا قرار دادن کارتون های کوچک (مثل قوطی های کفش، تن ماهی، یا توپ) در داخل یا بیرون قفسه ها لذت خواهد برد.
▪ برای شیرخوارتان کتاب های کودکانه بخوانید یا به او مجله های رنگی نشان دهید و در مورد آنچه در عکس ها می بیند، با او صحبت کنید. بگذارید عکس های کتاب را لمس کند.
▪ اجازه بدهید با فنجان های پلاستیکی، فنجان های دسته دار و صافی ها، اسفنج ها و توپ های شناور در وان حمام بازی کند. وقت حمام بهترین زمان آموزش است؛ آب را از یک ظرف به ظرف دیگر بریزید.
▪ وسایلی مثل جغجغه یا قاشق های چوبی برای ایجاد سر وصدا و ضربه زدن روی ظرف به او بدهید؛ کودک علاقه مند است سر و صدا ایجاد کند.
▪ موقع ورود به اتاق به فرزندتان سلام کنید. دست هایتان را تکان دهید و او را به تقلید از این رفتار تشویق کنید. به کودکتان موقع سلام و احوالپرسی با دیگران برای تکان دادن دست هایش کمک کنید.
▪ یک جعبه بزرگ پیدا کنید که بتواند در داخل یا بیرونش بخزد. نزدیکش باشید و با او درباره آنچه انجام می دهد، صحبت کنید مثلا «حالاتو رفتی! حالا بیرونی.»
▪ با او بازی های تقلیدی مثل دالی بازی انجام دهید. نشان دهید از تقلید فرزندتان از حرکات و صداها خوشتان می آید. بچه ها از اینکه دوباره و دوباره یک بازی را انجام دهند، لذت می برند.
▪ شما می توانید با ایجاد یک سوراخ گرد داخل بطری پلاستیکی، اسباب بازی ساده ای بسازید. به فرزندتان گیره های چوبی لباس یا توپ های تخم مرغی بدهید تا داخل سوراخ بیندازد.
▪ اجازه دهید خودش غذایش را بخورد. این تمرینی برای برداشتن اشیاء کوچک (مثل نخودپخته) خواهد بود و باعث می شود تجربه هایی که اساسش دست ها و دهان است، کسب کند. به زودی او توانایی غذا خوردن با رغبت کامل با انگشتان را خواهد داشت.
▪ اسباب بازی ها را روی یک میز یا مبل محکم قرار دهید تا فرزندتان بتواند وقتی با اسباب بازی ها بازی می کند، ایستادن را تمرین کند.
▪ رادیو یا ضبط را روشن کنید و کودک را در حالت ایستاده نگه دارید و اجازه بدهید به بالا بپرد و برقصد. اگر کودکتان با کمی حمایت می تواند بایستد، دست های او را نگه دارید و مثل یک همراه با او برقصید.
▪ با انداختن توپ های پینگ پنگ داخل یک ماهی تابه یا یک جعبه، یک اسباب بازی ساده برای کودکتان درست کنید.
دکتر بهرام دلاور متخصص کودکان
گردآوری و تنظیم:گروه سلامت پرشین پرشیا
● تغذیه نوزاد :
▪ تغذیه نوزاد را بلافاصله بعد از زایمان شروع کنید و ادامه دهید . این کار باعث تولید بیشتر شیر میشود.
▪ قبل از شیر دادن حتما دستهای خود را بشویید و استحمام روزانه فراموش نشود.
▪ شیر روزهای اول ( آغوز یا ماک ) که زرد رنگ است بسیار مغذی و دارای مواد ایمنی بخش برای نوزاد است و او را از بسیاری بیماریها حفاظت میکند.آن را از فرزندتان دریغ نکنید.
▪ هنگام شیر دادن نوزاد را بغل کرده سر اورا بالاتر بگیرید و تمام نوک سینه و بیشتر هاله قهوهای رنگ داخل دهان نوزاد باشد.
▪ بهتر است در هر بار از هر دو سینه به نوزادتان شیر بدهید.
▪ بعد از تخلیه یک سینه نوزاد را به صورت ایستاده بغل گرفته و به آرامی پشت اورا ماساژ دهید تا هوای معده تخلیه شود . سپس سینه دیگر را در دهان فرزندتان بگذارید.
▪ بعد از شیر خوردن او را به پهلوی راست بخوابانید تااحتمال ورود شیر به ریه کودک را به حداقل برسانید.
▪ هر زمانی که نوزاد تقاضای شیر داشت به او بدهید . شیردهی ساعت خاصی ندارد.( هر۳ -۱ساعت )
▪ اگر به هر دلیلی از شیرخوارتان دور میشوید مانند کار و بیماری یا مسافرت هر ۲ ساعت شیر خود را بدوشید .
▪ شیر دوشیده شده مادر تا ۶ ساعت در درجه معمولی اتاق و تا ۲ روز در یخچال قابل نگهداری است.
▪ برای تشخیص کافی بودن شیر مادر به تعداد دفعات ادرار و مدفوع کودک و نیز میزان وزن گیری او توجه شود. روزانه تا ۷ ۶ بار دفع طبیعی است .
▪ از دادن آب قند و ... خودداری کنید و تنها استفاده از قطره مولتی ویتامین بنا به تجویز پزشک مجاز است. تا ۶ ماهگی فقط شیر مادر و بعد از آن غذای کمکی به فرزندتان بدهید.
● پوست و مو :
▪ پوست نوزادان به ویژه نوزادان پره ترم ( نارس )نازک/ ظریف / وکمی قرمز رنگ است . پوست بعضی نوزادان در هنگام گریه کردن به دلیل کندی جریان خون ونیز زود بسته شدن گلوت قبل از شروع گریه به رنگ قرمز تیره یا بنفش کبود دیده میشود . باید گفت که مورد نگران کننده ای وجود ندارد وبا رشد کودک این حالت برطرف میشود.
▪ روی پوست نوزادان ماده چرب و سفید رنگی به نام ورنیکس دیده میشود . این ماده در تامین حرارت بدن نوزاد موثر است ونباید آن را پاک کرد .
ورنیکس خود به خود طی ۳ -۲ روز بعد از تولد از بین میرود . مادر باید توجه داشته باشد که لباس نوزاد را هر روز تعویض کند زیرا ممکن است مقداری از ورنیکس به لباس نوزاد چسبیده باشد .
▪ باید نوزاد را هر روز یا یک روز در میان حمام کرد وجهت حفظ ایمنی او از وان مخصوص نوزاد باید استفاده شود. توجه کنید ارتفاع آب باید پایین تر از ناف نوزاد باشد.
▪ نوزادان دارای موهای نرم و نازکی هستند که ممکن است مقدار آن روی پیشانی / شانه ها و پشت بیشترباشد. به این موهای نرم و کرکی لا نوگو گفته میشود که در اثر سایش با اطراف تا حداکثر ۴- ۲ هفتگی میریزد.Lanugo
▪ ممکن است سرعت ریزش موها زیاد باشد و ظاهرا سر کم مو به نظر آید و یا طاسی موقت دیده شود . موهای دایمی تا ۶ ماهگی رشد می یابند و ممکن است رنگ آنها با موی قبلی متفاوت باشد.
▪ مدت کوتاهی بعد از تولد روی گونه اکثر نوزادان لکه ها یا دانه های قرمز رنگی دیده میشود وممکن است در طول روز کم رنگتر ویا پر رنگتر شوند. این لکه ها ناشی از حساسیت پوست نوزاد به بعضی مواد غذایی خورده شده توسط مادر ویا تماس مداوم گونه با سینه مادر و یا بوسیدن نوزاد می باشد. توصیه میشود مادرمواد حساسیت زا نخورد و گونه نوزاد را با پماد چرب کند و اطرافیان را از بوسیدن کودک منع نماید.
● ملاج یا فونتانل نوزاد:
▪ روی سر نوزاد در قسمت بالا وجلو بخش نرمی وجود دارد که با آن فونتانل قدامی گفته میشود .
ملاج قدامی لوزی شکل و اندازه طبیعی آن۱۰+_ ۲۰ میلیمتر است و تا سن ۱۸- ۱۲ ماهگی بسته میشود . فونتانل پشتی یا خلفی در پشت سر به اندازه نیم در نیم سانتیمتر دیده میشود و تا حداکثر سن ۴ ماهگی بسته میشود.
▪ ممکن است ملاج نبض داشته باشد و یا هنگام گریه برآمده تر به نظر آید که کاملا طبیعی است . مادر باید بداند اگر ملاج فرورفته / برجسته یا بزرگتر و کوچکتر از حد طبیعی بود به پزشک مراجعه کند.
▪ دیر بسته شدن ملاجها نشانه مسائلی مثل کمبود کلسیم / هیدروسفالی ( تجمع مایع در سر ) و بعضی بیماریهای مادر زادی است و زود بسته شدن آن نشانه میکروسفالی و عقب ماندگی ذهنی است.
● مراقبت از ناف :
▪ ناف نوزادان تا ۱۰- ۷ روز و حداکثر۱۵ روز بعد از تولد از محل خود جدا میشود. در صورت عدم رعایت بهداشت نوزاد ممکن است عفونت کرده و حتی منجر به عفونت حفره پریتوان ( پریتونیت ) شود
▪ شستشوی روزانه ناف با آب و صابون یا الکل طبی۳ -۲ بار وبستن پوشک کودک زیر ناف تا آلوده به ادرار و مدفوع نشود و در معرض هوا باشد از اقدامات موثر پیشگیرانه میباشد.
▪ علائم عفونت ناف عبارتند از داشتن ترشح چرکی / گرمی / قرمزی و ورم ناف و د یر افتادن ناف. والدین با دیدن این نشانه ها باید با پزشک مشورت کنند.
● نکات مهم :
▪ در صورت دیدن ترشحات زرد رنگ و چسبنده در چشم طوری که پلکها باز نمیشوند احتمال عفونت چشم نوزاد مطرح است که با نظر پزشک باید تحت درمان دارویی قرار گیرد.
▪ مراقب سوختگی محل پوشک نوزاد باشید .( راش پوشک )
▪ درجه حرارت اتاق نوزاد باید بین ۲۸ -۲۵ درجه سانتیگراد ودرجه حرارت بدن نوزاد ۳۷ -۵/ ۳۶ حفظ شود .
▪ باید شرایطی فراهم کرد تا نوزاد خواب کافی داشته باشد . نوزادان در طول شب ۳- ۲ بار برای شیر خوردن بیدار میشوند حدود ۱۶ -۱۵ ساعت در شبانه روز میخوابند.( ساعات خواب در کودکان )
▪ نی نی لای لای فقط تا سن ۴ -۳ ماهگی مناسب خوابیدن شیرخوار است زیرا بعد از این سن کودک قادر است آن را برگرداند و احتمال آسیب به کودک وجود دارد .
▪ اگر سینه نوزاد متورم است نباید آنرا فشار داد.
▪ تنفس هوای آزاد در طول روز برای نوزادان و کودکان ضروری است و در فرصت مناسب باید هوای اتاق راعوض کرد . کودکی که دائما در اتاق گرم زندگی کند اشتها به غذا نخواهد داشت . نوزاد باید را زمانی از اتاق بیرون برد که درجه حرارت هوا بالاتر از ۱۵ درجه سانتیگراد باشد .
مناسبترین وقت در زمستان بین ساعات ۱۰ صبح تا ۲ بعد از ظهر است . در این هنگام کودک ناراحت نمیشود .
▪ باید اجازه داد تا صورت نوزاد کمی آفتاب بخورد . باید دقت داشت زمان و شدت آفتاب گرفتن کودک نباید طولا نی شود . نور آفتاب و اشعه ماورا بنفش آن برای ساخته شدن ویتامین د در بدن لازم است . تابیدن نور آفتاب از پشت شیشه در ساخته شدن ویتامین دی در کودک ( همچنین بزرگسالان ) تاثیری ندارد.
▪ اگر سرو صورت و دستها به مدت نیم ساعت در معرض نور مستقیم نور آفتاب قرار گیرد ویتامین د ساخته شده نیاز یک هفته بدن را تامین میکند.
▪ از تابیدن نور خورشید به چشمهای نوزاد جلوگیری کنید.
http://www.persianpersia.com/
مطالب پیشنهادی:
اهمیت آغوش کشیدن و بغل کردن برای سلامتی
۲۰ روش برای خواباندن نوزادان بدخواب
ایده خلاقاته در تخت خواب نوزاد
از کجا متوجه بشویم باردار شده ایم یا نه؟
چگونه جنسیت فرزندمان را خودمان انتخاب کنیم ؟
وقتی تصمیم می گیرید که فرزندتان را به گردش ببرید، باید علاوه بر انتخاب لباس مناسب کفش مناسبی نیز انتخاب کنید تا از آسیبها جلوگیری کنید. کودکان سریع ترازانتظار رشد می کنند و پاهای آنها نیز از این روند مستثنی نیستند. از آنجایی که خرید کفش برای کودکان یک کار مکرر است، ‘انجمن پزشکی اطفال آمریکا’ چند توصیه بهداشتی را در زمینه انتخاب کفش برای کودکان ارایه داده است. اول اطمینان یابید که قسمت پشت کفش که از پاشنه پا محافظت می کند از جنس سخت تهیه شده باشد و کفش دارای یک کفی قابل انعطاف و در زیر آن یک لایه نرم باشد که از قوس کف پا به خوبی حمایت کند .
کفش را زمانی اندازه کنید که کودک ایستاده است و وزن خود را بر روی پاهایش انداخته است.
اجازه دهید که به اندازه پهنای یک انگشت میان نوک انگشتان پا و جلوی کفش فاصله وجود داشته باشد تا کودک به راحتی بتواند انگشت های خود را تکان دهد.
همچنین از کودک بخواهید در اطراف فروشگاه راه برود و درباره اندازه، راحتی کفش از او سوال و توجه کنید که پس از درآوردن کفش فشاری به پای وی وارد نشود.
مطمئن شوید که کفش در ناحیه پاشنه از پای کودک درنمی آید.
بیشتر کودکان تا زمانی که دست کم ۶ تا ۸ هفته از راه رفتن شان گذشته باشد، نیازی به کفش ندارند و حتی پس از این زمان، کفش برای کودک، بیشتر برای محافظت از اشیای تیز، مواد کثیف و مانند اینها هنگام گردش در پارک یا بازار است.
در محیط مناسب، پابرهنه بودن بهترین راه برای آموختن راه رفتن به وسیله کودک است، زیرا می تواند چیزهایی را که پاهایش لمس می کند، احساس کند.
کفش باید اندازه پای کودک باشد، نه خیلی گشاد و نه خیلی تنگ و به خصوص باید جای کافی برای پنجه پای کودک داشته باشد. به این خاطر به دنبال کفش های با پنجه پهن باشید تا پنجه پای کودک به راحتی درون آن حرکت کند. کف کفش باید نرم و انعطاف پذیر باشد مانند اسنیکرز. کفش های نرم و بدون کف لغزنده سبک بوت می تواند به محافظت و گرم نگه داشتن پای کودک در آب و هوای سرد کمک کند.
در ۵، ۶ سال اول زندگی، کفش کودک را با دقت انتخاب کنید. بهتر است کودک یک جفت کفش خوب داشته باشد تا دو جفت کفش باکیفیت پایین. اگر کودک شما به طور مکرر کفش هایش را درمی آورد، ممکن است کفش هایش ناراحت باشد. به نشانه های فشار کفش روی پا مثل تاول، قرمزی یا پینه روی پاها توجه داشته باشید. و اگر کف پای کودک تان صاف است، پزشک ممکن است استفاده از کفی های درون کفش یا بالشتک درون کفش را تجویز کند.
بهتر است که کودکتان را به یک کارمند باتجربه برای اندازه کردن کفش بسپارید. پای کودک تا حدود ۶ سالگی کاملا شکل نگرفته است. استخوان ها، رباط ها، عضله ها و تاندون ها نرم هستند و به آسانی تحت کشش قرار می گیرند. کفش های بیش از حد تنگ به پای کودک آسیب می رساند.
کفش های بنددار بهتر از کفش های سگگ دار یا چسبی هستند زیرا بیشتر از پا محافظت می کنند. پا نزدیک انگشتان پا خم می شود و کفش نیز باید این گونه باشد. ببینید کف کفش به راحتی خم می شود یا نه.
کفش کودک باید در محل قرار گرفتن پاشنه پا محکم باشد. اگر صندل برای کودک می خرید، باید دور پاشنه داشته باشد. هنگام خرید کفش اگر کناره های عقب کفش را در دست بگیرید، نباید بتوانید دو طرف آن را به هم برسانید یا پاشنه کفش را به عقب خم کنید.
کفش را روی یک سطح صاف بگذارید و به آن نگاه کنید. کف برخی از کفش ها قوس دار است. کفش کودک نباید کف قوس دار داشته باشد.
کفش کودک را براساس مارک انتخاب نکنید. کفش های گران قیمت همیشه بهتر نیستند. کفش کودک را براساس نکاتی که در بالا ذکر شد، انتخاب کنید.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، به سایز مناسب کفش هنگام خرید توجه کنید. پای کودکان تا ۲ سالگی هر سال ۴ سانتی متر رشد می کند و از ۲تا ۵ سالگی، سالی یک سانتی متر رشد می کند. بهترین کار برای تشخیص سایز مناسب، اندازه گیری پای کودکان است. پای او را روی زمین بگذارید و با متر اندازه بزنید. بعد از انتخاب سایز مناسب کفش، آن را پای کودک کنید و به او بگویید پایش را به جلو فشار دهد تا جایی که شست او به نوک کفش برسد. اگر توانستید انگشت اشاره تان را پشت پای او فرو کنید، یعنی کفش برای او بزرگ است.
در انتها توصیه می کنیم هنگام نخستین تلاش ها برای ایستادن کودک بگذارید پاهایش در تماس مستقیم با زمین باشد. در واقع پاهای برهنه این مزیت را دارند که کودک بهتر می تواند حرکاتش را احساس کند و انگشتان راحت تر روی زمین به هم نزدیک می شوند.
مطالب پیشنهادی:
فرهنگ و آداب آپارتمان نشینی را بدانیم
چای طبیعی ایرانی بهتر است یا چای خارجی؟
مدل های مختلف کفش اسپرت های مجلسی
آیا تاکنون با کودکانی مواجه شدهاید که برای بهدست آوردن کوچکترین چیز آنقدر داد و فریاد به راه میاندازند که والدینشان کلافه میشوند و عاقبت درخواست آنها را میپذیرند؟
والدین زیادی هستند که به دلایل مختلف از جمله عدم اطلاع از مهارت فرزندپروری، نداشتن احساس مسوولیت در مورد آینده فرزندان، نداشتن صبر و حوصله، برخوردهای هیجانی و احساسی و... بهراحتی به درخواستهای غیرمنطقی آنها عمل میکنند.
در مقابل درخواستهای غیرمنطقی این بچهها باید چه رفتاری انجام داد؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال، با دکتر پیمان هاشمیان، روانپزشک، فوقتخصص کودک و نوجوان و استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد به گفتوگو نشستهایم.
• در مقابل کودکی که میخواهد هر چیزی را به زور و با جیغ و فریاد بهدست آورد، باید چه رفتاری داشت؟
- نباید به جیغهای آنها اعتنا کرد. وقتی یک کودک با جیغزدن یا پرخاشگری به خواستههای خود میرسد چون از این رفتار خود امتیاز و پاداش میگیرد و برایش لذتبخش است، بنابراین میآموزد که این رفتار را تکرار کند. اگر پدر و مادر به جیغزدن فرزندان خود توجه کنند، این رفتار را در او تقویت میکنند.
• چه راهکاری برای جلوگیری از این رفتارها پیشنهاد میکنید؟
در چنین وضعیتی باید از تکنیک نادیده گرفتن، استفاده کرد. یعنی وقتی یک کودک تلاش میکند فراتر از قوانین و مقرراتی که برایش وضع شده، امتیازی بگیرد ما باید از تکنیک نادیده گرفتن استفاده کنیم. یعنی در کنار او هستیم ولی نه به او نگاه میکنیم نه با او حرف میزنیم، فقط خودمان را مشغول میکنیم بدون اینکه با او ارتباط برقرار کنیم. این طوری کودک متوجه میشود بدون ارتباط با پدر و مادر، هیچ لذتی برایش وجود نخواهد داشت. اگر این کار را ادامه دهیم رفتار ناپسندش را ترک میکند.
• این رفتار آینده کودک را تهدید نمیکند؟
اگر اجازه دهیم کودک با پرخاشگری به اهداف خود برسد بعد از اینکه این رفتار در او ثابت شد ممکن است اشتباه دیگری نیز انجام دهد. یعنی بعد از مدتی ما یک بچه خوب را به بچهای تبدیل میکنیم که مجموعهای از مشکلات رفتاری مانند دزدی، دروغگویی، مردمآزاری و...را دارد.
معمولا بچههایی که سرشت سخت دارند بدرفتار هستند و سعی میکنند با پافشاری و جیغزدنهای بیش از اندازه به آنچه میخواهند برسند.
از ویژگیهای یک بچه با سرشت سخت، تسلیم کردن والدین است، یعنی آنقدر جیغ میزنند که پدر و مادر احساس میکنند اگر به بچه توجه نکنند ممکن است از دست برود در حالی که این طور نیست.
وقتی بهعنوان پدر و مادر، سرشت فرزند خود را شناختیم، دیگر باید به جیغهایش بیاعتنایی کنیم. وقتی چنین کاری انجام دهیم کودک یاد میگیرد یا از کنار آن مساله رد شود یا روش درستتری را در پیش بگیرد.
در این حالت کودک حس میکند هنگام جیغ زدن، نمیتواند با پدر و مادر ارتباط خوبی برقرار کند. باید حتما کاری انجام دهیم که کودک حس کند دو روش وجود دارد. در روش خوب، طبق قانون میتواند امتیاز گرفته و مورد توجه پدر و مادر قرار بگیرد و در روش بد، با جیغ زدن مورد توجه پدر و مادر قرار نگیرد.
از طرفی در صورتی که جیغ زدن تقویت شود، ممکن است به جروبحث هم برسد. بچههایی که معمولا از طریق جیغ زدن به خواستههای خود میرسند در سنین بالاتر با پدر و مادر خود جروبحث می کنند و زمینه برای پرخاشگری و زورگویی کودک تقویت میشود.
بچههایی که جیغ میزنند معمولا نسبت به دیگران واکنشهای عاطفی پرخاشگرانهای نشان میدهند و سعی میکنند با رفتار پرخاشگرانه، به آرامش برسند. حالا اگر ما به جیغهای کودک اعتنا کنیم این رفتار پرخاشگرانه در او تقویت شده و گاهی اوقات به رفتارهای کلامی تبدیل میشود.
• در کنار نادیده گرفتن او، دیگر از چه شیوهای استفاده کنیم تا به نتیجه بهتری برسیم؟
در کنار نادیده گرفتن، باید به تقویت رفتارهای مثبت کودک هم توجه کنیم تا میزان پرخاشگری کم شود. اگر فقط نادیده گرفتن انجام گیرد و به تقویت رفتارهای مثبت کودک توجه نکنیم، پس از مدتی بچه ناراحتتر میشود و آنقدر گریه میکند تا از پدر و مادرش امتیاز بیشتری بگیرد. باید کاری کنیم که کودک حس کند راه دیگری نیز وجود دارد که میتواند به احساس ترس و اضطراب جدایی خود پیروز شود و با داد و فریاد به هیچ نتیجهای نمیرسد.
• مراحل جلوگیری از جیغ زدن کودک را میگویید؟
در مرحله نخست باید مراقب باشیم جیغ زدن مورد تقویت قرار نگیرد و در مرحله بعد باید بفهمیم که چرا کودک جیغ میزند. آیا جیغ زدن به خاطر سرشت بد بچه است یا کودک وابستگی ناامن دارد و...
• گاهی هدف کودک از پرخاشگری، رسیدن به یک خواسته یا مورد توجه واقع شدن است، گاهی هم هدفش پرخاشگری به شکل کلامی یا غیرکلامی و برخورد فیزیکی است، در اینگونه موارد باید چه رفتاری داشته باشیم؟
قبل از هر چیز باید چگونگی رعایت مقررات را برای کودک توضیح دهیم. کودک باید بداند اگر رفتار درستی داشته باشد امتیاز دارد و در غیر اینصورت ممکن است تنبیه شود. اما اگر هدفش از پرخاشگری، مورد توجه قرار گرفتن یا رسیدن به خواستهای است، باید بیاعتنایی کرده و قانون را رعایت کنیم ولی اگر معنی این جیغزدنها پرخاشگری است باید از تکنیکهای درمان رفتارهای خشن استفاده کرده و بچه را مجازات کرد.
• با کودک چگونه برخورد کنیم که اصلا جیغ نزند؟
باید همه چیز طبق قانون و مقررات باشد تا بچه لجبازی نکرده و جیغ نزند. او باید بیاموزد خارج از قوانین عمل نکند. ما در شمارههای پیش در مقاله "لجبازی در کودکان طبیعی است" بهطور مفصل به چگونگی اجرای قانون پرداختهایم، اما بهطور خلاصه، لجبازی بین دو تا پنج سالگی طبیعی است و کودک بین این سنین به دلیل خودمختاری لجاجت میکند و دوست ندارد به حرف والدین خود گوش دهد، بنابراین تنها راهش این است که ما از یک سوم شخص به نام قانون کمک بگیریم.
برای نمونه میتوانیم بگوییم دخترم، قانون بچهها میگه شما باید در این ساعت به رختخواب بروید، بنابراین از آنجا که کودک احساس میکند این حرف را فرد دیگری به جز پدر و مادرش گفته و مستقیما از پدر و مادر دستور نگرفته، لجبازی نمیکند و به حرفهای شما گوش میدهد.
• با کودک زیر دو سال چگونه رفتار کنیم؟
از شش ماهگی به بعد میتوانیم از تکنیکهای نادیده گرفتن استفاده کنیم. نسبت به گریهها و جیغزدنهای زیاد و بیدلیل کودک واکنش نشان نمیدهیم، بغلش میکنیم، نازش میکنیم زیرا بچه زیر دو سال ناراحت میشود اما، نه نگاهش میکنیم و نه با او حرف میزنیم، گریه بچه که تمام شد بعد با او ارتباط برقرار میکنیم.
• بچههای بیشتر از دو سال چطور، آنها را هم باید بغل کرد؟
او را بلند نمیکنیم. فقط نازش میکنیم. در این حالت کودک احساس میکند کنار پدر و مادر هست اما نه با او حرف میزند و نه نگاهش میکند زیرا بیشترین بار هیجانی را حرف زدن و نگاه کردن دارد. بنابراین از آنجا که هیچ لذتی برای او ایجاد نمیشود و امتیازی هم نمیگیرد، این رفتار را کنار میگذارد.
http://www.fekreno.org/
موضوعات مشابه:
چگونه رفتاری قاطعانه داشته باشیم؟
انواع خانواده از نظر تربیت کودک
چگونه با همسر پرخاشگر رفتار کنیم؟
برای تربیت کودک فقط 60 ثانیه لازم است
دعوای زن و شوهر از کجا ریشه می گیرد؟