کـانون خـانواده آنـچه که باعث تداوم و بقای صـمیـمیـت مـیگردد رفتارها و اعمال زن و مرد نسبت به هم میباشـد. در این میان نقش یک زن می تواند در ایجاد فضایی دلپذیر و جذاب بسیار مهم و قابل توجه باشد. تاثیر پذیری مـردان در بـرابـر رفـتـار زنان امری بدیهی بــوده و مـی تواند حتـی در سرنوشت یک رابطه و کامیابی های زندگی موثر باشد .
در ایـن بـخش به ۶ روش آسان که هر زنی می تواند بـرای مجذوب نمودن شوهر خود بکار بندید را ملاحظه میکنید :
● متفاوت باشید
با آنکه ممکن است جذابیت مهم باشد اما کافی نیسـت. تعریف جذاب و دلربا به چشم تمام مردان یکسان نمیباشد. حال پرسش اینجا اسـت که شما چگونه میتوانید متفاوت باشید؟ بگذارید برایتان مثالی بیاورم:اگـر شما دارای لهجه مــنحصر بفردی هستید، آن را از دیگران پنهان ننموده و یـا جواهر آلات عجیب و غـریـب و لـوازم نا متعارف با خود حـمـل کـنـیـد تـا سبب متمایز شدن شما از دیگران گردد. هر گاه شبیه باقی زنان باشید زود فراموش می گردید و این چیزی نیست که میخـواهـید. شما مـایـلـیـد از خـود اثـری بـجای بـگذارید که مرتبط به یک یـا دو خصوصیت منحصر بفرد شما باشد .
● یک کار غافلگیر کننده انجام دهید
ایـن کـار اندکی ریسک برانـگیـز اسـت چـون مـمـکن اسـت شوهر شما اهل ماجراجویی نـبـوده و وحـشت زده گردد. امـا اگـر وی مـاجراجـو بـاشد بـسیار از آن لـذت برده و فـردای آن روز نیز ممکن است منتظر ماجراجویی باشد . پـیشنـهاد دیـگر مـن بـه شما آن است که کـارهایی که دور از انتظار شوهرتان میباشد را انجام دهید مثلا با پوشیدن لباسهای غیر معمول و هر آنچه که فکر میکنید بیاد ماندنی خواهد بود .
● خصوصیت استثنایی خود را رو کنید
شگفت انگیز است که اغلب زنان فراموش می کـنـنـد بـه کارهایی که در آنها تبحر دارند اشاره نمایند. اگر به زبان دیگری صحبت می کنید، در گذشته در کــشور خارجی زندگی می کرده اید، شغلهای داوطلبانه ای را قبول کرده بوده اید و یا در تابستان در بیابان اردو زده بـوده اید، حتما در مــورد آنـها صحبت به میان بیاورید. اگر ایـن کار را بکنید شوهرتان به شـما همانند یک فرد منـحصر بفرد و جـالب تـوجه نگاه خـواهد کــرد. نـیازی نیست که حــتما فرد بامزه و شوخ طبعی باشید. بامزه بودن برای اکثر مردم دشوار است چون اگـر نتوانید به طـور واقعی بامزه باشید و مصنوعی رفتار کنید خود را مضحکه دیگران خواهید کرد. اما اگر داســتان جالب تــوجـهی برای گفتن داشتـه باشیـد هــمه ساکت شده و به شما گوش فرا خواهند داد .
● گوش دهید،گوش دهید وباز گوش دهید
بـیـشـتر مردان دارای این تصور غلط می باشند که زنان زیاد حرف می زنـنـد. شـمـا باید اطمینان یابید که به اندازه کافی گوش می دهیـد. در اینجا نیاز دارید تا مرد خود را دقیقا بشناسید. بسیاری از مردان کم حرف میباشند و نه تنها شما باید با آنها بسیار صحبت کنید بلکه آنها را باید به صحبت کردن نیز وادارید. می توانید با یـک مـوضـوع دلـخـواه خود شروع کرده و پرسشهای کوتاهی از وی بپرسید. این کار واقعا یک هـنر است و شما نیاز به تمرین خواهید داشت. هنگامی که پاسخ کوتاهی دریافت کردید می باید پرسشهای متوالی دیگر از وی بپرسید تا او را به صحبت کردن بیشتر وادارید. میتوانید نظرات خود را نیز ما بین آنها بگنجانید که مانند بازجویی جلوه نکند. مطمئن باشید وقتی شـما را ترک میکند با خود خواهد گفت: اون واقعا به من علاقه داره .
● فرد دلپذیری باشید
هـیـچ انـسـانی وجـود نـدارد که مفتون و شیفته یک فرد دلپزیر و نازنین نگردد. از سخنان منفی به هر شکل جدا خودداری کنید. اگر عــقیده مصرانه ای راجع به مباحثی همچون سیاست و یا مذهب دارید بهتر است که موضوع بحث را مؤدبانه تغییر دهید. چیز دیگری که باید مراقب آن باشید دوری از بحث و مجادله میباشد. نظرات و عقاید هر کس محترم است و هیچ دلیلی ندارد که شما تلاش کنید تا عقاید دیگران را تغییر دهید. ایـن خـیلی خوب است که نظرات خود را راجع به موضوعات بحث انگیز با دیگران قسمت کنـید بدون آنکه فرد مقابل خود را مجبور گردانید که بپذیرد در اشتباه است. و یـا آنکه او را بر اساس عـقـایدش مورد ارزیابی قرار دهید. در آخر آنکه او را خجالت زده نکنید. هـیـچ کـس کـامل نیست و همه ما اشتباه می کنیم. به خـاطر داشته باشید که هیچ چیز بدتر از شرمنده شدن نمیباشد .
● خود را آراسته کنید
مـردان موجودات احساساتی نبوده و بیشتر به قوه بینایی خود متکی هستند بنابر این بهتر است خود را بـرای شوهرتان بیارایید. برای راضی کردن مـردها کـافی اسـت آنچه را که دوست دارند در برابر دیدگانشان قرار دهید .
موضوعات مرتبط:
یکی از سادهترین راهها صدازدن همسر به شکلی محترمانه است. یادتان باشد خیلی از اوقات رفتارهای بیادبانه تند از رفتارهای سادهتری شروع میشود. وقتی به خودمان اجازه میدهیم همسرمان را به شکلی غیرمودبانه صدا بزنیم، عجیب نخواهد بود اگر بعد از مدتی از عبارات بدتر استفاده کنیم!
بچهها را مقابلش قرار ندهید
به بچههایتان یاد دهید، به پدرشان باید احترام بگذارند؛ البته منظور از این یاد دادن سخنرانی برای بچهها نیست. از قدیم گفتهاند، «احترام امامزاده را متولی نگه میدارد»؛ با احترام برخورد کردن شما مهمترین نکته در آموزش این احترام است. البته در مواردی که بچهها برخوردی اشتباه دارند، نوع برخورد شما و نشان دادن ناراحتی به اندازه و به شکلی صحیح میتواند از تکرار آن جلوگیری کند.
با هم مشورت کنید
سعی کنید تصمیمگیریهای خانه را به صورت مشورتی پیشببرید و نه به صورت تحکم کردن. بعضی مواقع اموری که معمولا خودتان به تنهایی در مورد آنها تصمیم میگیرید را با همسرتان مطرح کنید و طبق نظر او رفتار کنید.
مثل عابر بانک به او نگاه نکنید
متاسفانه گاهی دیده میشود که وظیفه مرد خانه، پول درآوردن است و بس. البته در ایجاد چنین وضعیتی معمولا خود فرد نیز تاحدی مقصر است اما شما سعی کنید تا حد امکان از به وجود آمدن چنین وضعیتی جلوگیری کنید یا حداقل آن را کمرنگ کنید. در برخی مواقع بد نیست خواستههای او را در نظر بگیرید، مطابق نظرات او عمل کنید و تصمیم گرفتن در اموری را به بعد از مشورت با او موکول کنید. با انجام این کارها نیز میتوان تا حدی احساس ارزشمندی را در همسر ایجاد کرد.
قولهایش را عملی کنید
اگر همسرتان به بچهها قولی داده، سعی کنید برای عملیشدن قول، تلاش خودتان را بکنید، هر چند چندان هم موافق آن نباشید. اگر قرار باشد همسرتان به بچهها چیزی بگوید و شما چیزی دیگر، در طولانیمدت جدا از عوارض بدی که این برخورد روی بچهها دارد، در رابطه بچهها و شما و همسرتان هم اثر میگذارد. به این موضوع مشکلاتی که برای رابطه 2 نفری شما هم ایجاد میکند را اضافه کنید.
جلوی دیگران او را سرزنش نکنید
همه ما ایراداتی داریم، تذکر در مورد ایراد نیز اتفاق عجیبی نیست که پیش نیاید. اصلا وقتی ما همسرمان را دوست داشته باشیم، درست این است که به او این موارد را به شکلی زیبا متذکر شویم اما هیچوقت این کار را جلوی دیگران انجام ندهیم بیان ایرادات جلوی دیگران در بیشتر موارد جز تحقیر معنای دیگری برای همسر ما ندارد. کاری که البته تاثیر مثبت چندانی نیز به دنبال نخواهد داشت.
مشکلتان را با او درمیان بگذارید
اگر شاغل هستید، اگر درس میخوانید، اگر در بخشهای دیگر زندگیتان با مشکلی روبهرو میشوید، بد نیست بعضی مواقع با همسرتان مشکلاتتان را در میان بگذارید. شاید بگویید این کار را انجام میدهید اما این بار متفاوت از سایر موارد این کار را انجام دهید. با او در مورد مشکلاتتان صحبت کنید، بگذارید پیشنهاد دهد و از پیشنهادهای او استقبال کنید.
خطاهایش را بزرگ نبینید
بزرگ نکردن خطاهای همسرتان از جمله مواردی است که بهتر است به آن توجه داشته باشید. اگر همسرتان مرتکب خطایی شده که چندان هم وحشتناک نیست، زمانی که خودش نیز پشیمان شده و سعی در جبران آن دارد، در عوض منت گذاشتن، او را سریع ببخشید. یادتان باشد طول دادن فرآیند بخشیدن و منت گذاشتن و خلاصه نازکردن شما، در بسیاری از مواقع میتواند تنها باعث آسیب به عزت نفس او و احساس کوچک شدنش شود.
جلوی بچهها دعوا نکنید
اگر فرزند دارید، هیچوقت جلوی چشم آنها با هم دعوا نکنید. به هر صورت از قدیم گفتهاند که در دعوا حلوا خیرات نمیکنند. احتمال بروز رفتارهایی که احترام شما و همسرتان را نزد بچهها کم کند در رفتار کم نیست! کمشدن احترام در خانه معمولا در طولانی مدت باعث میشود خانه از محلی برای آرامش به محلی که احساسات ناخوشایند ایجاد میکند، تبدیل شود.
به خانوادهاش احترام بگذارید
حتی اگر با خانواده همسرتان اختلافنظرهای زیادی دارید و سابقه خوبی نیز در رابطه شما با آنها وجود ندارد، باز سعی کنید به آنها احترام گذاشته و همسرتان را برای قطع رابطه با آنها تحت فشار نگذارید. احترام به خانواده همسر، در واقع احترام به خود او نیز هست. اگر خاطرات تلخ زیادی دارید، فقط همین نکته را در ذهن داشته باشید که لازم نیست عاشق آنها باشید اما میتوانید برخوردی انسانی و محترمانه با آنها داشته باشید؛ رابطهای که در نهایت به نفع شما نیز خواهد بود.
مدام گله نکنید
سعیکنید زمان حضور همسرتان را تنها به بیان مسائلی که داشتید، مشکلاتی که باید او در اسرع وقت حل کند، بیان انتقادات و نارضایتیها و مواردی از این دست پر نکنید. این کار باعث میشود برای خود شما نیز حضور همسر به معنی مسائل تنشزا و ناخوشایند شود، علاوه بر اینکه برای همسرتان نیز حضور در خانه و همنشینی با شما به معنی تنش و ناراحتی میشود. سعی کنید توازنی بین بیان مسائل خوشایند و ناخوشایند برقرار کرده و به ویژه در ابتدای حضور همسرتان در خانه، محیطی آرام برقرار کنید.
خشمتان را کنترل کنید
بسیاری از ما زمانی که عصبانی میشویم دیگر فراموش میکنیم چه کاری خوب است، چه کاری بد. معمولا برخوردهای ما تند بوده و چندان کنترلی نیز روی آنها نداریم. این نقطهضعف البته قابل برطرف کردن است؛ کافی است در کلاسهایی که به منظور مدیریت خشم در مراکز مشاوره یا فرهنگسراها برگزار میشود شرکت کنید تا به این ترتیب بتوانید عصبانیت خود را به شیوهای درست بیان کنید؛ شیوهای که نه به شما آسیب برساند، نه به همسرتان و نه به رابطه بین شما!
حستان را روتوش کنید
چه در زمان خوشحالی و چه در زمان دلخوری از روشهای مناسب برای ابراز احساسات استفاده کنید؛ البته حتما همانطور که خودتان هم به تجربه دریافتهاید حساسیت موضوع زمانی که دلخورید بیشتر است. استفاده از جملاتی که اول آنها با من شروع میشود، اشاره به رفتار مشخصی که باعث دلخوری شده و نه توهین به شخصیت فرد، از جمله مواردی هستند که بهتر است به آنها توجه داشته باشید.
به زبان بیزبانی حرف نزنید
یکی از اشتباهاتی که همسران زیادی درگیر آن هستند، باورهای اشتباه شناختی است. یکی از این باورهای اشتباه این است که همسر ما باید از نیازهای ما بدون اینکه ما آنها را بیان کنیم، خبر داشته باشد. چنین باوری معمولا باعث ایجاد نارضایتی در خود ما و بعد از مدتی هم ایجاد عصبانیت در همسرمان میشود، زیرا در هر صورت او توانایی ذهنخوانی ندارد. برای پیشگیری از این دردسرها بد نیست با این باورهای اشتباه آشنا شوید و فکری به حال آنها بکنید. با این کار آینده زندگی مشترکتان را نیز تضمین کردهاید. برخی رفتارهای ساده میتوانند رابطه عاطفی بین ما و همسرمان را تقویت کنند. فراموش نکنید که نیازهای عاطفی بخش مهمی از نیازهای هر فرد است که ارضای آنها میتواند رضایت از رابطه را افزایش دهد.
ایراد نگیرید
شاید با خود فکر کنید اگر قرار به تعریف کردن باشد که اوضاع درست نمیشود؛ با ایرادات همسرتان که البته گاهی اوقات بدجوری هم اعصاب خرد کن میشود، چه میشود کرد؟ به روی او نیاورم؟ آن وقت هیچ وقت درست میشود؟ اصلا این همه خودخوری درست است؟ توجه داشته باشید لازم نیست که خیلی خودتان را سانسور کنید، دندان روی جگر بگذارید و وقتی ایرادی وجود دارد، به روی همسرتان نیاورید. میتوان ایرادات را بیان کرد اما با زبانی زیبا، بدون توهین، بدون مسخره کردن و تحقیر میشود در مورد آنها گفتوگو کرد اما اگر قرار باشد «تنها» در مورد آنها با همسرتان حرف بزنید و صحبت دیگری نداشته باشید، آن وقت مشکل ایجاد میشود. از تاکید زیاد روی نقاط ضعف خودداری کنید.
او را ستایش کنید
هر چند وقت یک بار سعی کنید به همسرتان نشان دهید که نقاط مثبت او را میبینید. تعریف کردن از همسر متاسفانه کاری است که بسیاری از افراد از یاد بردهاند. از همسرتان تعریف کنید طوری که انگار این ویژگی خوب را تنها و تنها او در جهان دارد، مطمئن باشید این کار نه تنها همسرتان را طلبکار نمیکند و باعث کوچکی شما نمیشود که در طولانی مدت، هم باعث خوشحالی همسرتان و هم باعث افزایش رضایت در خود شما میشود.
منفیبافی نکنید
در مورد آینده زندگی مشترکتان با امید صحبت کنید. برنامههایی برای آن داشته باشید و با همسرتان در مورد آن صحبت کنید. فقط یادتان باشد لازم نیست زیادی جدی وارد بحث در مورد آینده شوید؛ این قدر که در مورد 20 سال بعد دعوایتان شود که اسم نوهتان چه باشد بهتر است! هدف از این کار در درجه اول ساخت آینده زندگی در ذهن است، کاری که به هر دوی شما امید بیشتری برای بهترکردن زندگیتان میدهد.
از او تعریف کنید
جدای از تعریف از زندگی مشترکتان، سعی کنید از همسرتان و ویژگیهای خوبی که دارد، جلوی دیگران نکاتی را بیان کنید. البته میدانم که متاسفانه در فرهنگ ما خیلی رسم نیست که همسران از همدیگر تعریف کنند اما اگر میدانستید این کار چقدر میتواند رابطه بین شما را تقویت کرده و شما را به او نزدیکتر کند و البته احساس رضایت را به شکلی غیرمستقیم در شما افزایش دهد، قطعا خودتان یک تنه دست به کار میشدید!
گاهی تنها باشید
بد نیست هراز گاهی برنامهای مشترک بدون حضور بچهها داشته باشید. البته لازم نیست دفعات آن خیلی زیاد یا زمان آن طولانی باشد. این فعالیت مشترک میتواند رفتن به سینما و تئاتر باشد یا حتی قدم زدن در پارک. اگر امکانش را دارید که بچهها را به کسی بسپارید، به شکلی که دائم نگران آنها نباشید مسافرتی یکی، دو روزه نیز پیشنهاد خوبی است.
راه حلی منطقی پیدا کنید
یکی از مهارتهایی که میتواند در زمان تصمیمگیری سخت به کمک ما بیاید و از اختلافات رایج کم کند، مهارت حل مسئله است. آشنایی با این مهارت به شما این اجازه را میدهد تا در عوض برخوردی صرفا احساساتی، به دنبال راهحلی بهتر و منطقیتر باشید. در این وضعیت اختلافنظرها نیز راحتتر حل میشوند.
لطیف باشید
استفاده از عبارات محبتآمیز به اندازه و درستی میتواند ارتباط عاطفی شما را تقویت کند. توجه داشته باشید که نوازش میتواند به صورت کلامی هم باشد؛ زمانی که با عباراتی زیبا و لطیف با او صحبت میکنید. اگر برای شما ابراز احساسات چندان راحت نیست، برای شروع شاید بد نباشد که از فرستادن پیامکهایی زیبا استفاده کنید.
موضوعات مرتبط:
باید دنبال برنامههایی باشیم که پیوند مجدد بین خانواده و جامعه ایجاد کند. نهاد خانواده باید مجددا اجتماعی شود و این کار از طریق دادن رنگ فرهنگی به مدیریت، برنامهریزی و سیاستگذاری مربوط به خانواده صورت میگیرد
اما ازدواج غلط چیست؟ دکتر باهر با بیان اینکه عدهای ازدواج میکنند تا از این طریق مشکلاتشان را برطرف کنند، میگوید: این افراد بدون فکر ازدواج کرده و تلاشی برای شناخت طرف مقابلشان نمیکنند، بنابراین اندکی پس از ازدواج متوجه انتخاب ناآگاهانه خود میشوند و نمیتوانند با او ادامه دهند. امروزه جوانان، خواستههای دل را مطرح میکنند درحالیکه هیچگاه در ازدواج تنها نباید به اینکه دلم این فرد را میخواهد، اکتفا کرد و هیچ مکتبی این مسأله را بهتنهایی مطرح و تأیید نمیکند. عدهای از جوانان ازدواج میکنند، چون میخواهند به نوعی از مشکلات خانه پدری خود فرار کنند.
امروزه نگاه اکثر افراد به ازدواج از مسیر اصلی آن دور شده و شاهد این مدعا نیز بالا رفتن آمار طلاق در جامعه است، هدف بنیادی ازدواج، رسیدن به آرامش و کمال ذکر شده و نگاه ابزاری به این امر باعث بهوجود آمدن مشکلات زیادی شده است.
امروزه نگاه اکثر افراد به ازدواج از مسیر اصلی آن دور شده و شاهد این مدعا نیز بالا رفتن آمار طلاق در جامعه است، هدف بنیادی ازدواج، رسیدن به آرامش و کمال ذکر شده و نگاه ابزاری به این امر باعث بهوجود آمدن مشکلات زیادی شده است. کارشناسان برای ازدواجهای غلط تنوع گستردهای را تدارک دیدهاند. معروفترین روشهای ازدواجی که را غلط میپندارند را میتوانید در میان نمونههای ذیل بیابید. شاید اگر جستوجو کنید، نمونههای یشتری را بتوانید به لیست زیر اضافه کنید:
ازدواجهای غلط
١- شورش علیه والدین: خیلیها به خاطر این ازدواج میکنند که به خانوادهایشان دهنکجی کرده باشند. در این ازدواجها فکر و ذکر فقط لجکردن با خانواده است و نه پیداکردن یک شریک خوب برای زندگی.
٢- جستوجوی استقلال: معمولا آدمها اول باید مستقل شوند تا بعد بتوانند ازدواج کنند اما گاهی قضیه برعکس میشود. بعضیها میخواهند بهوسیله ازدواج که یک دلیل بیرونی است، مستقل شوند یعنی خودشان را با ازدواج مجبور به استقلال کنند.
٣- ازدواج ابزاری: گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک، عشق به فرد مقابل و نیاز روانشناختی به زیستن با فرد مقابل نیست؛ بلکه او وسیلهای برای رسیدن به هدفهای دیگر میشود. در چنین فضایی، امکان سازگاری با مشکلهای زندگی، ضعیف بوده و درنهایت، ضریب ریسک این ازدواجها، بالا است.
٤- ازدواج بهخاطر آرزوهای پدر و مادر: احترامگذاشتن به خواستههای پدر و مادر واجب است اما نه اینکه اگر والدینتان اصرار کردند که با کسی ازدواج کنید برای به دست آوردن دل آنها چشم روی خواسته خود ببندید و برای همیشه خود را اسیر رویاهای آنها کنید.
٥- التیام یک رابطه شکست خورده: این هم از آن دلایل پیچیده است که خیلیها بیتوجه به آن تن درمیدهند. اینکه در یک رابطه به هر دلیلی شکست خوردهاید و پاسخ نه شنیدهاید و حالا میخواهید از راه ازدواج با یک آدم جدید به خودتان ثابت کنید که میتوانید عزتنفستان را بازگردانید. این هم اشتباه است چون انگیزه ازدواج یک رابطه دیگر است و نه رابطه با آدم جدید.
٦- فشار خانواده و اجتماع: نوع بینش اطرافیان و برنامهریزی آنان برای آدمی و آیندهاش و وانهادگی درمورد خواست و برنامه آنان، میتواند به ازدواجی اشتباه بینجامد. نباید برای خلاصی از آنان بهجای تعامل، ازدواج یک راه گریز باشد.
٧- ازدواج اجباری: خوشبختانه دوره این کار درحال ورافتادن است. اما خیلی پیش میآید که پدر و مادری از روی مصلحت یا خودخواهی، یا هر دلیل دیگری فرزند خود را مجبور میکنند که با یک نفر بهخصوص ازدواج کند.
٨- نیاز جنسی: برطرف ساختن این نوع نیاز، میتواند قسمتی از دلایل ایجاد یک زندگی مشترک باشد اما نمیتواند تنها دلیل برای ازدواج باشد. با این نگرش تکبعدی، ازدواج خوشفرجامی در پیشرو نخواهد بود.
٩- دلایل اقتصادی: بعضیوقتها انگیزه دختر و پسر در انتخاب همسر، فقط رفع نیازهای اقتصادی است. طرف مقابل باید منبع سرشار پول باشد و اگر ورشکسته شود...
١٠- تنهایی و استقلال: بعضیمواقع یکنفر بهخاطر اینکه تنهاست و دارد مستقل زندگی میکند، تصمیم به ازدواج میگیرد، بدون اینکه شرایط ازدواج را داشته باشد. وقتی که احساس تنهایی میکنید و به تنگ آمدهاید، احتمال آنکه انتخابهای ضعیفتری کنید بالا میرود و درنهایت از روابطی سر در خواهید آورد که چیز زیادی برای شما ندارند.
١١- احساس ترحم: اگر دل آدم برای یک نفر بسوزد و به همین خاطر با او ازدواج کند، معلوم است که رابطه آنها نمیتواند مثل زن و شوهرهای معمولی عادلانه و برابر باشد. اینطوری حتما کسی که دلسوزی کرده، بعدها احساس قربانیبودن پیدا میکند.
١٢- احساس کمبود یا تهیبودن: بعضی از احساس کمبودها و احساس تهیبودنها هیچ ربطی به ازدواجکردن یا نکردن ندارد و از جاهای دیگری نشأت گرفته است. بعضی افراد فقط بهخاطر این احساسکمبود ازدواج میکنند و این هم اشتباه است. این افراد میخواهند طرفمقابلشان نواقص کودکیشان را برطرف کند. آنها با این عملشان مسئولیتپذیری را از خود منع میکنند و از طرفمقابل توقع دارند تا نقش پدر یا مادر را برای آنها بازی کند که ممکن است بهزودی موجب خستهشدن طرفمقابل شود. ضمن اینکه هر رابطه صحیح الزاما به خودیخود التیامبخش هم خواهد بود اما با توقعات نابجا عاشقشدن عواقب خوبی ندارد.
١٣- احساس گناه: زمانی که ادامه یک ارتباط باعث بهوجود آمدن این احساس میشود که اگر ازدواج نکنم به طرف مقابل ضربه خواهد خورد، ازدواج شما نه بهخاطر مصلحت بلکه بهخاطر فرار از احساس گناه بوده و در آن حال یکطرف نقش ناجی را بازی خواهد کرد که با مصلحت ازدواج منافات دارد.
با یک جمعبندی از دستهبندیهای صورتگرفته، تازه بهیاد میآوریم که گاه ما نیز در زندگی شخصی خود یا اطرافیانمان با اشتباهاتی از این دست مواجه بودهایم. اما چه شده که این وجوه در جامعه غالب شدهاند؟
چرخش نظری در ازدواج
در سالهای اخیر در جامعه ایران چرخشی در مبنای نظری خانواده مشاهده میشود؛ این دیدگاه یک جامعهشناس است. دکتر قانعیراد میگوید: در منظورم از مبنای نظری خانواده، نه نظریههای جامعهشناختی و علمی، بلکه اندیشههای اجتماعی در ذهن مسئولان و برنامهریزان و بخشی از مردم است؛ ردپای این چرخش نظری را بهویژه در اسناد سیاستگذاری و برنامهریزی بخش عمومی ازجمله در سند ساماندهی ازدواج؛ «اهداف و اصول تشکیل خانواده و سیاستهای تحکیم و تعالی آن» مصوب سال١٣٨٤ شورایعالی انقلابفرهنگی؛ قانون تسهیل ازدواج مصوب سال١٣٨٤؛ طرح ازدواج آسان و همچنین پیشنویس اخیر «قانون جامع جمعیت و تعالی خانواده» میتوان دید. بیشتر این اسناد از سال٨٤ به بعد و در دولتهای نهم و دهم نوشته و تصویب شدهاند.
ظاهرا ضرورتها و آسیبهای متعددی که در عرصه خانواده دیده میشد، مسئولان را بهسوی سیاستگذاری و برنامهریزی این عرصه سوق داد.
نکته اینجاست که درون این اسناد قانونی، مقوله خانواده و ازدواج، با واسطه یا بیواسطه مقوله «جمعیت»؛ به «امر اقتصادی و سیاسی» پیوند خورده است.
ظاهرا ضرورتها و آسیبهای متعددی که در عرصه خانواده دیده میشد، مسئولان را بهسوی سیاستگذاری و برنامهریزی این عرصه سوق داد.
نکته اینجاست که درون این اسناد قانونی، مقوله خانواده و ازدواج، با واسطه یا بیواسطه مقوله «جمعیت»؛ به «امر اقتصادی و سیاسی» پیوند خورده است.
این فرآیند به معنای غیراجتماعی و غیرفرهنگیکردن نهاد خانواده و ازدواج است. خانواده و ازدواج، اموری اجتماعی و فرهنگی هستند، اما با سیاستگذاریهای جدید، شاهد یک نوع تغییر نگرش هستیم که گویا آنها رخدادهای اقتصادی و سیاسی هستند. به نظر من نباید خانواده و ازدواج را ذیل مقوله دستیابی به توسعه اقتصادی و سیاسی تعریف کرد؛ ایندو را نباید بهعنوان ابزاری در خدمت دیگر نهادها قرار داد؛ این دو نهاد، قرار نیست اصالتا به توسعه اقتصادی کمک کنند؛ به این معنی نیست که نمیتوانند در این زمینه کمک کنند، بلکه باید روی ارزش ذاتی نهاد خانواده تأکید گذاشت. اگر ما صحبت از تعالی خانواده میکنیم، نباید خانواده را فرع بر نهادها و الزامات اقتصادی و سیاسی تلقی کنیم. پدیدههای فرهنگی- اجتماعی با پدیدههای سیاسی- اقتصادی تفاوت دارند و هرکدام از منطق و الزامات خاص خود تبعیت میکنند. ما نمیتوانیم با زبان سیاسی و اقتصادی درمورد خانواده صحبت کنیم.
قانعیراد میگوید، با توجه به چرخشی که در تفکر اجتماعی رخ دادهاست گویا خانواده ذاتا یک مقوله مرتبط با بخش عمومی و نظام سیاسی جامعه است. امروزه بهسادگی از مفاهیمی مثل برنامهریزی و سیاستگذاری خانواده صحبت به میان میآید، بدون اینکه دقیقا بدانیم این سیاستگذاری و برنامهریزی چگونه باید باشد؛ آیا این یک تناقض نیست که ما از حوزه سیاسی- اقتصادی برای یک مقوله اجتماعی- فرهنگی برنامهریزی کنیم؟ نکته مهم این است اگر قرار است برای خانواده سیاستگذاری و برنامهریزی شود این سیاستها و برنامهها باید دارای چه ویژگیهایی باشند که منطق خانواده را بهعنوان یکی از نهادهای مهم جامعه بشری رعایت کند.
هدف سیاستگذاران درمان مسائل و بحرانهای خانواده، رفع آسیبهای خانواده، کاهش سن ازدواج، کاهش میزان طلاق و اخیرا توسعه فرزندآوری و تأمین سلامت باروری از طریق سیاستگذاریها بوده است. اما یکی از طنزهای تاریخ این است که متاسفانه همه اقدامات دولت برای رفع آسیب از خانواده جز گسترش آسیب خانواده تأثیر دیگری نداشته است. بررسی تأثیر اجتماعی این سیاستها و قوانین و برنامهها نشان میدهد، بخشی از مشکلات کنونی ناشی از همین قوانینی است که در بخش عمومی وضع شدهاست. این سیاستها و قوانین حتی درحالتبدیلشدن به بخشی از تلاش غیرعمدی و ناخواسته برای تثبیت و نهادینهشدن بحران خانواده هستند. متن این قوانین، بوی بحران میدهد. در این قوانین، نگاه جامعهشناختی و اجتماعی و فرهنگی برای برخورد با مسائل و آسیبهای خانواده وجود ندارد، بلکه شاهد یک نگاه تا حدی مهندسی و برخاسته از نگاه مدیریت سیستمها به خانواده هستیم؛ درحالیکه نهاد خانواده به اجتماع تعلق دارد نه به عرصه سازمان.
نتایج سیاستگذاریهای غلط
نتیجه این سیاستگذاریهای غلط، ازدواجسازی و ازدواجهای ابزاری است. ازدواجهای ابزاری به کاهش کیفیت ازدواج میانجامد؛ بنابراین ما با خانوادههای ناپایدار و مجموعهای از خشونتهای عاطفی و گاهی فیزیکی، کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی خانواده و در نتیجه ایجاد خانوادههای ضعیف مواجه هستیم. نسل پدران ما به پشتوانه سنت و فرهنگ ازدواج کردند؛ نسل جوانتر ما با انگیزه عشق و صمیمیت ازدواج کرد. امروزه قوانین دولتی دارد نسلی از داوطلبان ازدواج را میسازد که به تشویق وام بانکی، مسکن و تسهیلات مادی و اقتصادی ازدواج میکنند. با این ازدواجهایی که امروزه برنامهریزی میشود مشخص نیست با چه آیندهای درمورد خانواده و ازدواج روبهرو خواهیم بود؟
خانواده بهعنوان یک نهاد اجتماعی دارای ٣بعد فرهنگی، اجتماعی و شخصیتی است که باید توانایی بازتولید فرهنگی، ایجاد همبستگی اجتماعی و همچنین جامعهپذیری فرزندان را داشته باشد. درحالیکه امروزه شاهد هستیم بهنام فرهنگسازی، فرهنگزدایی از خانواده صورت میگیرد.
خانواده بهعنوان یک نهاد اجتماعی دارای ٣بعد فرهنگی، اجتماعی و شخصیتی است که باید توانایی بازتولید فرهنگی، ایجاد همبستگی اجتماعی و همچنین جامعهپذیری فرزندان را داشته باشد. درحالیکه امروزه شاهد هستیم بهنام فرهنگسازی، فرهنگزدایی از خانواده صورت میگیرد. اسناد قانونی، ظرفیت بازتولید فرهنگی را با نام فرهنگسازی برای ازدواج، از خانواده میگیرند. بازتولید فرهنگی زمانی صورت میگیرد که ما یک طرح تفسیری فرهنگی از خانواده داشته باشیم و بتوانیم خانواده را در پرتو مفاهیم، نمادها و مناسک فرهنگی تعریف کنیم. چیزی که در اسناد خانواده، فرهنگسازی نامیده شده به نظر من فرهنگزدایی از خانواده و ازدواج است. سادهسازی ازدواج یکی از موارد فرهنگزدایی از ازدواج و خانواده است؛ سادهسازی نوعی مراسمزدایی از ازدواج است. آیینها و اسطورههای فرهنگی درمورد ازدواج همان است که یک فرد سنتی را بهسوی ازدواج میکشاند.
این آیینها و اسطورهها یک پدیده پیچیده فرهنگی به نام ازدواج و خانواده را در ذهن ما مینشانند. اگر مبنای عمل ما عقل باشد ازدواج عملی است که قید و بند را به ما تحمیل میکند؛ بنابراین باید غیرعقلانی تلقی شود؛ درواقع این جامعه است که به ما مبنای دیگری برای عمل میدهد. این مبنا، فراعقلی است درست مانند دین، خدا، اخلاق، عشق به میهن، وظیفهشناسی، ایثار و گذشت. بحث من این است که آیینها و مناسک ازدواج، مبنای رفتاری ما را فراهم میکنند؛ قرار نیست ازدواج فقط با خواندن یک صیغه از سوی عاقد شروع و تمام شود. ازدواج قبل از فراخوان برای آسانکردن آن به این اندازه پیچیده نبود؛ چون ناخودآگاه فرهنگی جامعه ما دارد از خودش دفاع میکند. چون خانوادهها میدانند اگر چیزی را بهراحتی بهدست بیاورند بهراحتی هم از دست میدهند. ازدواج یک قرارداد معاملات ملکی نیست که شما بروید و متنی را امضا کنید و برگردید، بلکه یک فرآیند پیچیده است که شما را در برابر خانواده و کل جامعه متعهد میکند. درواقع جامعه با مراسم ازدواج، قیدهایش را روی گردن شما میاندازد. جامعه میخواهد با این مراسم و نمادهای فرهنگی حق خودش را بگیرد.
اسناد بخش عمومی درحال تبدیل کردن ازدواج به یک فرآیند عقلانی و حتی اقتصادی صرف است. در این اسناد از مقوله مدیریت اقتصادی سخن گفته میشود. ازدواج بهگونهای تعریف میشود که گویا شما با یک فعالیت اقتصادی مواجه هستید. ازجمله طرحهایی که در این اسناد آمدهاست، ایجاد صندوق تعاونی ازدواج برای جوانان، بیمه ازدواج، مالیات بر ازدواج و تعیین سقف برای مهریه دختر براساس شغل پدر است. بیمه ازدواج به این معنی است که پذیرفتهایم در جامعه جدید ایران بخش زیادی قرار است طلاق بگیرند. کالاییشدن و اقتصادیشدن خانواده که باعث بیثباتی خانواده شده در جامعه این نگرش را ایجاد کردهاست که وزن مهریه را بالا ببریم که طلاق کمتری صورت بگیرد؛ این امر در عمل چه مقدار کارآیی داشته است؟
برای استحکام ازدواج، تضمین فرهنگی نیازداریم نه تضمین اقتصادی
آنچه ازدواج را تضمین میکند، تضمین فرهنگی است. اگر گاهی در گذشته مهریه، تضمین اقتصادی محسوب میشد، این امر در پرتو یک تضمین وسیعتر فرهنگی صورت میگرفت؛ امروزه یک امر فرهنگی مانند مهریه، تبدیل به امری اقتصادی شده است. جشنواره ازدواجهای گروهی و دانشجویی طرح دیگری است که در این اسناد وجود دارد. ازدواج قرار است که بخشی از تاریخ خانواده باشد؛ وقتی ازدواج را از بستر خودش جدا میکنیم از آن نهادزدایی میشود و «از جا دررفتگی» و جابهجاشدن رخ میدهد. نقش زیاددادن به جشنوارههای گروهی ازدواج و ازدواجهای دانشجویی و دنبال راهحلهای اینچنینی بودن غفلت از مشکل اصلی است؛ این خرده طرحها قادر نیستند این مسأله را حل کنند. دانشگاه محل درس خواندن است که ازدواج هم در آن رخ میدهد. فرآیندهای آموزش و قوانین و مقررات آموزشی نباید بیش از حد تحتتأثیر ازدواج دانشجویان قرار بگیرند.
از دیگر طرحهای موجود در اسناد خانواده میتوان به دفاتر وساطت ازدواج ازجمله پایگاههای اینترنتی همسرگزینی اشاره کرد. با این طرح، وساطتهای داخل جامعه را که بهطور طبیعی وجود دارد، میخشکانیم. نقش خانواده برای همسریابی و همسرگزینی بسیار پررنگ بوده و تا اطلاع ثانوی همینطور خواهد بود.
از دیگر طرحهای موجود در اسناد خانواده میتوان به دفاتر وساطت ازدواج ازجمله پایگاههای اینترنتی همسرگزینی اشاره کرد. با این طرح، وساطتهای داخل جامعه را که بهطور طبیعی وجود دارد، میخشکانیم. نقش خانواده برای همسریابی و همسرگزینی بسیار پررنگ بوده و تا اطلاع ثانوی همینطور خواهد بود. البته ممکن است بچهها در دانشگاه یا محل کار کسی را انتخاب کنند اما همچنان گزینش نهایی بهعهده خانوادههاست. کانونها و دفاتر وساطت ازدواج مانند دفتر معاملاتملکی است. قرار نیست دختران یا پسران برای انتخاب همسر به جایی مثل دفتر معاملات ملکی بروند. این امر فرهنگی و اجتماعی باید در بستر دیگری رخ دهد.
طرح تشکیل خانههای عفاف نیز از دیگر طرحهای پیشنهادی اسناد خانواده است. این طرح ازدواج موقت را ممکن میکند. براساس سندی که من دیدهام، خانههای عفاف برای دانشجویان و دانشآموزان است؛ یعنی یک نوجوان ١٧ساله پسر هم میتواند آنجا برود؛ کسی که دارد قانون را امضا میکند، راضی نیست دختر ١٧ سالهاش برود خانه عفاف. احتمالا میخواهد پسرش را چنین جایی بفرستد؛ شما نام این را میگذارید خانه عفاف و ازدواج موقت برای کسانی که امکان ازدواج دایم ندارند؟ آیا در چنین طرحی فضای معنایی و مفهومی خانواده تا حد تأمین نیازهای جنسی تقلیل داده نشده است؟
قوانین و مقررات موجود تا حد زیادی خانواده را استاندارد میکنند. تنوع فرهنگی را میگیرند. صورتهای ازدواج در ایران بسیار گسترده است؛ گرفتن مخرجمشترک این مناسک- خواندن خطبه عقد از سوی عاقد- به معنی نادیدهگرفتن فضای فرهنگی است. به نظر من اگر صداوسیما آیینهای متنوع ازدواج در ایران را در تلویزیون پخش کند، خدمت بیشتری به گسترش فرهنگ ازدواج کرده است تا اینکه به ترویج سادهسازی ازدواج بپردازد.
پیامدهای طرحهای موجود در اسناد مربوط به خانواده
کاهش جاذبه فرهنگی ازدواج یکی از پیامدهای طرحهای موجود در اسناد خانواده است. درحالحاضر ازدواج از نظر فرهنگی امر جالبی نیست و جاذبهاش هم با پول و وام برنمیگردد. باید تلاش کرد جاذبه فرهنگی ازدواج برگردد. حمایت فرهنگی از ازدواج درحال کاهش است. درواقع نوعی بههمریختگی فرهنگی درحالگسترش است. برنامهها و قوانین موجود در مناسبات خانواده حقوق را بهجای اخلاق مسلط میکنند. قرار است خانواده بر مبنای اخلاق بچرخد نه حقوق. قرار نیست اعضای خانواده بگویند حق من این است. حق، چیز خوبی است اما روابط خانوادگی مبتنیبر احسان است نه حقوق. باید نوعی مناسبات اخلاقی ایجاد شود؛ این مناسبات اخلاقی را هیچ دولتی نمیتواند از بالا به پایین ایجاد کند. با حمایت کل پول نفت کشور هم نمیتوان یک خانواده اخلاقی ساخت، باید از جای دیگری آغاز کرد.
راهحل
اخلاق خانواده درحالتضعیف است. طبیعتا نقش کنترل اجتماعی خانواده هم کاهش پیدا میکند. باید دنبال برنامههایی باشیم که پیوند مجدد بین خانواده و جامعه ایجاد کند. نهاد خانواده باید مجددا اجتماعی شود و این کار از طریق دادن رنگ فرهنگی به مدیریت، برنامهریزی و سیاستگذاری مربوط به خانواده صورت میگیرد. در غیراینصورت، بحران خانواده را پذیرفتهایم و راهحلی هم برای حل این قضیه نداریم. آمار نشان میدهد، از موقعی که آقای احمدینژاد آمد و گفت میخواهیم ازدواج را بیشتر کنیم و طلاق را کمتر، روز به روز ازدواج کمتر و طلاق بیشتر شد. این امر نشان میدهد، رویکرد غلطی اتخاذ کردهایم. امیدواریم. فرصتی دست دهد تا درمورد راهحلها بهصورت عملیتر صحبت کنیم.
بعضی از احساس کمبودها و تهیبودنها هیچ ربطی به ازدواجکردن یا نکردن ندارد و از جاهای دیگری نشأت گرفته است. بعضی افراد فقط بهخاطر این احساسکمبود ازدواج میکنند و این هم اشتباه است. این افراد میخواهند طرفمقابلشان نواقص کودکیشان را برطرف کند. آنها با این عملشان مسئولیتپذیری را از خود منع میکنند و از طرفمقابل توقع دارند تا نقش پدر یا مادر را برای آنها بازی کند که ممکن است بهزودی موجب خستهشدن طرفمقابل شود. ضمن اینکه هر رابطه صحیح الزاما به خودیخود التیامبخش هم خواهد بود اما با توقعات نابجا عاشقشدن عواقب خوبی ندارد.
اخلاق خانواده درحالتضعیف است. طبیعتا نقش کنترل اجتماعی خانواده هم کاهش پیدا میکند. باید دنبال برنامههایی باشیم که پیوند مجدد بین خانواده و جامعه ایجاد کند. نهاد خانواده باید مجددا اجتماعی شود و این کار از طریق دادن رنگ فرهنگی به مدیریت، برنامهریزی و سیاستگذاری مربوط به خانواده صورت میگیرد.
http://ebrat.ir/
موضوعات مشابه:
ارتباط قبل از ازدواج با عشق برای شناخت بیشتر
چگونه ازدواجی سالم و موفق داشته باشیم؟
زنان در تمام سنین از سوزش و خارش واژن رنج می برند. خارش، سوزش و یا تحریک در یک منطقه حساس مانند باسن بسیار ناراحت کننده می باشد.
برخی از علل سوزش، خارش و تحریک در ناحیه واژن عبارتند از: عفونت های قارچی و باکتریایی، بیماری های مقاربتی (STD ها)، یائسگی و محرک های شیمیایی.
عفونت کرمک واژن نیز می تواند باعث خارش واژن شود. با این حال این نوع از عفونت بیشتر در کودکان رایج می باشد. استرس بیش از حد و ضعف سیستم ایمنی احتمال ابتلا به این عارضه ناراحت کننده را افزایش دهد.
علاوه بر خارش و سوزش، عوارضی مانند قرمزی و تورم نیز در داخل و اطراف واژن (مهبل) و فرج وجود دارد. همچنین در برخی از افراد ممکن است ترشحات غیرطبیعی واژن و بوی بد نیز وجود داشته باشد. بسیاری از زنان نیز با ناراحتی های ادراری و مقاربتی ناشی از مشکلات واژن دست به گریبان اند.
برای جلوگیری از خارش واژن شما نیازمند حفظ بهداشت و همچنین داشتن رژیم غذایی و سبک زندگی مناسب هستید. ضمنا سعی کنید از برخی از درمان های ساده خانگی برای تسکین علایم ناشی از خارش واژن استفاده نمایید. با این حال برای تشخیص و درمان مناسب با دکتر خود مشورت کنید.
درمان های خانگی برای درمان خارش و سوزش واژن عبارتند از:
1. سرکه سیب
سرکه سیب
سرکه سیب به علت خواص ضد باکتریایی و ضد قارچی درمان بسیار مناسبی برای درمان خارش واژن می باشد. سرکه سیب به بازگرداندن pH واژن شما به حالت طبیعی کمک بسیار زیادی می کند.
نحوه استفاده:
دو قاشق غذاخوری سرکه سیب خام را به یک لیوان آب گرم اضافه کنید. به مدت چند روز (تا زمان بهبودی)، روزی دو مرتبه واژن خود را با این محلول شست و شو دهید.
همچنین 1 قاشق غذاخوری سرکه سیب خام و 1 قاشق چای خوری عسل را به یک لیوان آب گرم اضافه کنید و روزی دو مرتبه از آن بنوشید.
2. کمپرس آب سرد
کمپرس آب سرد
اگر خارش شدید در ناحیه واژن دارید برای تسکین سریع آن از کمپرس آب سرد استفاده کنید. کمپرس آب سرد سبب می شود که واژن بی حس شده و خارش و التهاب آن کاهش یابد.
نحوه استفاده:
چند تکه یخ را در یک پارچه تمیز قرار داده و لبه های پارچه را به هم گره بزنید.
سپس بسته یخ را به مدت چند دقیقه بر روی واژن خود قرار دهید.
به مدت 30 ثانیه بسته یخ را از روی واژن خود بردارید و دوباره مرحله قبل را تکرار کنید.
این کار را تکرار کنید تا زمانی که خارش متوقف شود.
از این درمان تا جایی که نیاز دارید استفاده کنید.
شما همچنین می توانید ناحیه واژن را روزی چند بار با آب سرد شست و شو دهید.
3. حمام آب نمک
حمام آب نمک
استفاده از حمام آب نمک به خوبی می تواند خارش واژن را تسکین دهد. نمک رشد میکروب هایی را که باعث عفونت می شوند کاهش داده و در نتیجه منجر به کاهش خارش و ناراحتی های دیگر واژن می شود.
نحوه استفاده:
یک قاشق غذاخوری نمک را به یک لیوان آب اضافه نموده و هر زمانی که احساس خارش کردید واژن خود را با آن شست و شو دهید. این روش منجر به درمان فوری شما می شود.
روش دیگر اینست که وان حمام خود را با آب گرم پر کرده و نصف لیوان نمک به آن اضافه کنید. به مدت 10 تا 15 دقیقه در حالت چمباتمه در آب بشینید. روزی دو تا سه بار به مدت چند روز این کار را تکرار کرده تا بهبود پیدا کنید.
توجه: اگر دچار هر گونه پارگی پوستی یا زخم باز هستید از این روش استفاده نکنید.
4. ماست
ماست پروبیوتیک
ماست بدون شکر پروبیوتیک(دارای باکتری های فعال) و ساده درمان خانگی مناسبی برای توقف خارش و سوختگی در داخل و اطراف واژن می باشد. محیط های کشت فعال (پروبیوتیک ها) به خوبی می تواند گسترش عفونت را در بدن کنترل کند. همچنین ماست پروبیوتیک باکتری های مضر و مخمرهای درون واژن را کشته و کاهش می دهد در حالیکه رشد باکتری های مفید درون واژن را افزایش می دهد.
نحوه استفاده:
یک تامپون (پد بهداشتی) یا دستمال نخی را درون ماست فرو کرده و به مدت 2 ساعت آن را درون واژن خود قرار دهید. این کار را تا وقتی که به بهبودی برسید روزی دو مرتبه انجام دهید.
همچنین هر روز چند فنجان ماست ساده و بدون شکر میل نمایید.
دیگر داروهای خانگی برای درمان خارش و سوزش واژن عبارتند از:
5. سیر
سیر
سیر دارای خواص ضد باکتریایی و آنتی بیوتیکی می باشد که به کشتن باکتری ها و قارچ ها کمک می کند. سیر باعث بهبود سیستم ایمنی بدن می شود و کمک می کند که بدن بهتر با عفونت ها مقابله کند.
نحوه استفاده:
چند قطره روغن سیر را با یک قاشق چایخوری ویتامین E ترکیب نموده و بر روی نقاط آسیب دیده واژن خود بمالید و پس از 10 دقیقه آن را با آب گرم شست و شو دهید. به مدت چند هفته روزی 2 بار از این درمان استفاده کنید.
روزانه 3 حبه سیر خام را رنده کرده و میل نمایید. همچنین شما می توانید با مشورت دکتر از مکمل سیر نیز استفاده کنید.
6. چریش
چریش
یاس هندی بنفش یا همان چریش درمان بسیار مناسبی برای خارش واژن ناشی از عفونت های قارچی می باشد. چریش به دلیل خاصیت ضد عفونی کنندگی اش با عفونت ها مبارزه کرده و خارش، التهاب و دیگر ناراحتی های واژن را کاهش می دهد.
نحوه استفاده:
یک مشت برگ چریش را در 2 تا 3 فنجان آب تصفیه شده بجوشانید. سپس آن را صاف نموده و اجازه دهید تا سرد شود. روزی یکبار، به مدت چند هفته از این محلول برای شست و شوی ناحیه واژن استفاده نمایید.
روش دیگر اینست که چند قطره روغن سریش را به یک کاسه آب ولرم اضافه کرده و از آن برای شست و شوی استفاده نمایید. روزی دو مرتبه، به مدت چند هفته این کار را تکرار کنید.
شما همچنین می توانید روزی چند مرتبه از دمنوش چریش استفاده کنید و یا با تجویز دکتر از مکمل چریش استفاده نمایید.
7. دوغ کفیر (محصولات پروبیوتیک)
دوغ کفیر
دوغ کفیر محصولات لبنی غنی از پروبیوتیک می باشد که برای درمان خارش واژن و سایر علایم مرتبط بسیار مفید می باشد.
طیف گسترده ای از باکتری های پروبیوتیک (به ویژه لاکتوباسیلوس و بیفیدوس) موجود در کفیر کمک می کند که از شر قارچ ها و باکتری های مضری که منجر به عفونت و خارش واژن می شوند، خلاص شوید.
همچنین این نوشیدنی با تقویت سیستم ایمنی بدن به جلوگیری از عفونت کمک می کند.
نحوه استفاده:
برای عفونت واژن، یک تامپون (پد بهداشتی) یا پارچه نخی تمیز را درون دوغ کفیر فرو کرده و سپس برای دو ساعت درون واژن خود قرار دهید. این کار را روزانه دو بار تا زمانی که بهبودی حاصل شود، تکرار کنید.
همچنین می توانید روزانه 1 تا 2 فنجان کفیر را به مدت چند هفته بنوشید.
8. عسل
عسل
عسل محلی درمان موثر دیگری برای درمان خارش واژن می باشد. عسل دارای خواص ضد قارچی و ضد باکتریای بوده و کمک می کند که از شر عفونت های میکروبی دردسر ساز خلاص شوید.
نحوه استفاده:
عسل محلی را همانند پماد بر روی ناحیه آسیب دیده بمالید. بعد از 30 دقیقه آن را شست و شو داده و حمام آب گرم بگیرید. حداقل روزی دو مرتبه تا زمان بهبودی این کار را تکرار کنید.
همچنین می توانید روزی 2 مرتبه، 1 تا 2 قاشق غذاخوری عسل محلی را با یک لیوان آب گرم بنوشید.
9. آب قره قات(نوعی زغال اخته)
آب قره قات
آب قره قات بدون شکر نیز درمان مناسبی برای رفع سوزش و خارش واژن می باشد. این میوه یک محیط اسیدی را ایجاد می کند که از رشد قارچ ها و باکتری ها جلوگیری می کند.
بعلاوه آب قره قات باعث جلوگیری از عفونت های مجاری ادراری و مثانه می شود.
نحوه استفاده:
روزانه حدود 2 لیوان آب قره قات را تا زمانی که خارش و سوزش برطرف شود، بنوشید.
همچنین با مشورت پزشک می توانید روزی دو مرتبه از قرص های مکمل قره قات استفاده نمایید.
10. بوریک اسید
بوریک اسید
بوریک اسید به دلیل ویژگی های ضد قارچی و ضد باکتریایی اش می تواند برای تسکین خارش و سوزش واژن مورد استفاده قرار گیرد.
نحوه استفاده:
مقداری بوریک اسید را با آب رقیق نمایید.
محلول را به منطقه آسیب دیده بمالید.
پس از 1 تا 2 دقیقه با آب گرم به طور کامل آن را شست و شو دهید.
این کار را روزی یک مرتبه به مدت چند هفته انجام دهید.
نکاتی که رعایت آنها الزامیست!
تا جایی که ممکن است واژن خود را خشک نگه دارید. زیرا رطوبت در ناحیه واژن وضعیت را بدتر می کند.
برای جلوگیری از خارش و سوزش واژن بهداشت را به خوبی رعایت کنید. پس از دست شویی کل واژن (از جلو تا عقب) را تمیز کنید.
تنها از لباس زیر نخی استفاده کنید و روزی دو مرتبه آن را عوض کنید.
در صورت امکان تا زمانی که خارش و سوزش تان بهبود یابد بدون لباس زیر بخوابید.
از مصرف محصولات بهداشتی معطر و هر گونه مواد شیمیایی محرک پرهیز کنید.
از صابون های تند و معطر برای دوش گرفتن و شست و شوی واژن استفاده نکنید.
از خارش ناحیه آسیب دیده پرهیز کنید.
تا زمانی که خارش متوقف شود از مقاربت پرهیز نمایید.
پس از شنا یا ورزش بلافاصله دوش بگیرید.
برای تقویت سیستم ایمنی از مواد غذایی که دارای ویتامین C هستند استفاده نمایید. این مواد غذایی عفونت بدن را کاهش خواهند داد.
در زمان خارش مزمن واژن (ناشی از عفونت قارچی) از خوردن قندپرهیز نمایید
http://parsivenus.com/
موضوعات دیگر:
چه مواقعی خانم ها باید به یک متخصص زنان مراجعه کنند؟
با این گیاهان لکه های پوستی را درمان کنید
مراقبت از پا با سنگ پای قزوین و ناخنگیر
چطور با زنم در زمان بارداری ارتباط جنسی داشته باشم؟
کاندوم را متناسب با میل جنسی انتخاب کنید
همگی ما همزمان با تحصیل در مدارس ، درسهایی از زندگی نیز می آموزیم که هردوی آنها مهم است .مشکل اصلی این است که زندگی قبل از ما هم جریان داشته و ما را هم مانند دیگران در مسیرش با خود می برد و این در حالی است که ما تازه در ابتدای یادگیری و کسب معلومات لازم برای زندگی هستیم و تنها امیدواریم که روزی به همه ی جوانب دست پیدا کنیم ، پس بطور منطقی دانش ما همیشه عقب تر از زندگی است.
در اینجا به درسهایی از زندگی اشاره کرده ایم که براحتی می توانید از آنها بهره بگیرید :
1- طبق گفته ی Richard Carlson " چیزهای بی ارزش را نچشید " ، این بدان معنی است که خیلی از مردم خود را درگیر استرس و به انجام رساندن کارهای بی ارزش می کنند که در نهایت در مقابل اهداف اصلی زندگی ، هیچ ارزشی ندارند .وقتی آنقدر خود را درگیر این مسائل کوچک می کنیم دیگر جایی برای نیل به آرزوهایمان باقی نگذاشته ایم و از لحظات خود هیچ لذتی نمی بریم.
2- "زندگی غیر قابل پیش بینی است " و ممکن است هر لحظه شما را در شیب و فراز قرار دهد " . فقط بگویید "هرگز" و بعد ببینید چه اتفاقی می افتد . برای مقابله با گره هایی که زندگی در مسیر شما قرار داده است ، تنها با ذهنی باز و خوش بین ، به آنها خوش آمد بگویید !!
3- خسته کننده ترین واژه در هر زبان " من " است . بله تصور این است که تکرار این کلمه اعتماد به نفس را بالا می برد. ولی خوب! بیشتر وقتها همه ی آن چیزیی که در مورد خود با تکرار " من " توضیح و تعریف می کنید، واقعیت ندارد! اینکه یک نفر دائما" از خود و فضایل خود تمجید و تفسیر کند ، بسیار خسته کننده و یکنواخت است . این حالت "خود محوری " است نه "اعتماد به نفس "
4- انسانیت مهم تر از مادیات است:اهمیت روابط اجتماعی بسیار مهم تر از درجات مادی است که هر کدام از ما در مسیر آرزوها به آنها می رسیم. بدون محبت و عشق و حمایت خانواده و دوستان در زندگی ، موفقیت های مادی ، خیلی لذت بخش نخواهد بود. با ایجاد تعادل در ملاک های برتری و ارزش های خود ، از ثبات زندگی بیشتری بهره خواهید برد.
5- به غیر از خودتان ، هیچ کس دیگر نمی تواند شما را راضی کند !رضایت و راحتی ذهن شما تنها به عهده خودتان است ! بله ، روابط اجتماعی ، زندگیمان را پر بار تر می کند ، اما خوب ، شاید این روابط به تنهایی باعث شادکامی و رضایت شما نشود.
6- درجه ی کمال و شخصیت:کمالات برای هر شخص زیباست . کلام و اعمال نیک ، به دنبال خود ، اعتماد و اطمینان دوستان را در پی دارد . برای رسیدن به این درجه ، تلاش کنید .
7- بیاموزید که خود ، دیگران و حتی دشمنان خود را ببخشید:انسان جایز الخطاست ، همه ما اشتباه میکنیم ، ولی با کینه توزی و یادآوری صدمات گذشته ، تنها این خودمان هستیم که از زندگی لذت نمی بریم نه دیگران !!
8- "خنده" داروی هر "درد" است . با خوشرویی و تبسم ، دردهای خود را درمان کنید.
9- تغذیه خوب ، استراحت ، ورزش و هوای تازه ، را فراموش نکنید.سلامتی خود را دست کم نگیرید . با رعایت این نکات ، از وضعیت جسمی ایده آل خود ، لذت ببرید .
10-اراده ای مصمم ، شما را به هر چیزی که می خواهید ، می رساند .هرگز تسلیم نشوید و به دنبال رسیدن به آرزوها و اهداف خود تلاش کنید.
11-تلویزیون ، ذهن ما را بیشتر از هر چیزی نابود می کند !از تلویزیون کناره گیری کنید و با ورزش ، مطالعه و یادگیری ، ذهن خود را فعال کنید.
12- شکست را بپذیرید .هر کسی در زندگی ممکن است بارها و بارها شکست بخورد. شکست آموزنده است . به ما یاد می دهد که چطور متواضع باشیم و راه درست تری را برای جبران آن انتخاب کنیم . توماس ادیسون با شکستهای متمادی توانست به هدف خود برسد ، او می گفت :" من شکست نخوردم ، تنها ده ها هزار راه را امتحان کردم که برایم مفید نبود ! و به نتیجه نرسید !"
13- از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرید .یکی از بودائیات پیر چنین می گوید :" یک مرد دانا کسی است که از اشتباهات خود درسی نیک بیاموزد و اما داناتر کسی است که از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرد".
14- از محبت به دیگران دریغ نکنید .زندگی کوتاه است و پایان آن نامعلوم . پس سعی کنید محبت کنید تا محبت ببینید .
15- آنچنان زندگی کنید که گویی روز آخر عمرتان است !!همواره سعی کنید بهترین و مهربان ترین همسر ، رفیق و حتی مهربانترین و بهترین رئیس باشید ، تا زمان وداع با این دنیا به دنیایی زیباتر دست یابیم.
منبع:bitrin.com
موضوعات دیگر:
تأثیر کار زنان بر زندگی خانوادگی
یازده راهی که "قانون جذب" می تواند زندگی شما را بهبود بخشد
خانم ها می توانند با انجام پروتز سینه، سینه های خود را بزرگتر و خوش فرم تر کنند. پروتز سینه ممکن است با هدف ترمیم مثلا پس از ماستکتومی سرطان سینه و یا با هدف زیبایی انجام شود.
ما در اینجا انجام پروتز سینه را تنها به هدف زیبایی مورد بررسی قرار می دهیم. در اینجا مطالب مورد بحث ما انواع پروتزهای موجود، روند انجام پروتز و عوارض احتمالی ناشی از پروتز می باشد.
پروتزها (ایمپلنت) آب نمکی و سیلیکونی سینه
در کل دو نوع پروتز آب نمکی و سیلیکونی برای سینه وجود دارد.
پروتزهای آب نمکی دارای پوشش سیلیکونی و محتوای آب نمک می باشند. پروتزهای سیلیکونی دارای پوشش سیلیکونی و محتوای ژل پلاستیکی (سیلیکون) می باشند.
اگرچه اکثر زنان معتقدند که پروتزهای سیلیکونی به آب نمکی شباهت بیشتری به سینه واقعی دارد ولی این نکته را نباید فراموش کرد که در صورت نشت، پروتزهای سیلیکونی پر خطرتر می باشند.
در سال 1992 سازمان غذا و داروی امریکا (FDA) فروش پروتزهای سیلیکونی را به دلیل نگرانی های ایمنی و سلامت متوقف نمود. در سال 2006 و پس از انجام مطالعات بیشتر در این زمینه FDA فروش برخی از ایمپلنت های سیلیکونی را آزاد کرد.
هزینه ها
هزینه پروتز سینه بسته به شهر و منطقه، دکتر و نوع پروتز مورد استفاده متفاوت می باشد.
معمولا این عمل جراحی در ایران بین 7 تا 20 میلیون هزینه دارد. با توجه به اینکه پروتز سینه یک عمل زیبایی می باشد سلامت و تقویت سینه را تضمین نمی کند.
جراحی پروتز سینه چگونه انجام می شود؟
با توجه به اینکه سینه خانم ها تا اواخر دوره نوجوانی یعنی حدود 20 سالگی به رشد خود ادامه می دهد بنابراین سازمان FDA امریکا قانونی مقرر کرده که براساس آن زنان برای انجام پروتز سینه با ایمپلنت های آب نمکی باید حداقل 18 سال و همچنین برای انجام پروتز با ایمپلنت های سیلیکونی باید حداقل 22 سال سن داشته باشند.
در انتخاب دکتر جراح خود دقت لازم را به خرج دهید و فردی با تجربه بالا را انتخاب کنید. با انتخاب دکتری با تجربه که حداقل 5 سال سابقه آموزش جراحی و 2 سال سابقه انجام جراحی پروتز سینه را دارد، شما می توانید احتمال داشتن عوارض بعد از عمل جراحی را کاهش دهید.
قبل از انجام عمل پروتز سینه شما برای انجام معاینه پزشکی با دکتر خود ملاقات خواهید کرد. شما می توانید در مورد چیزی که می خواهید با دکتر صحبت کنید و توصیه هایی را نیز از وی دریافت نمایید. پزشک تان ممکن است از شما بخواهد که چند روز یا چند هفته قبل از عمل مصرف برخی از داروها را قطع نمایید.
شما می توانید عمل پروتز سینه را به صورت سرپایی انجام دهید و یا اینکه 1 شب در بیمارستان بستری شوید.
این عمل ممکن است بین 1-2 ساعت طول بکشد. به احتمال زیاد برای این عمل از بیهوشی عمومی استفاده می شود و بنابراین عمل در حالت بیهوشی و بدون درد انجام خواهد شد.
بسته به نوع فیزیک شما، نوع ایمپلنت و میزان بزرگ کردن سینه، جراح ناحیه متفاوتی را برای برش انتخاب می کند. این برش ممکن است در زیر سینه، زیر بازو، اطراف نوک سینه شما باشد.
جراح یک پاکت در رو یا زیر عضله قفسه سینه شما ایجاد می کند و ایمپلنت یا پروتز را درون آن قرار می دهد. پس از قرارگیری ایمپلنت در جای مناسب جراح ناحیه برش داده شده را بخیه می کند.
بهبودی پس از عمل جراحی پروتز سینه
سینه شما پس از عمل جراحی با گاز پوشانده شده است. ممکن است لوله های تخلیه ای به سینه شما متصل باشد که پس از چند روز برداشته می شود. همچنین ممکن است شما برای التیام زخمتان نیاز به سینه بندهای جراحی داشته باشید.
شما پس از عمل پروتز سینه به چند روز استراحت نیاز خواهید داشت. به عنوان مثال تا 6 هفته پس از عمل جراحی باید از بلند کردن اجسام سنگین پرهیز نمایید.
بیشتر مسکن ها مثل استامینوفن به کاهش درد و ناراحتی شما کمک خواهد کرد. همچنین ممکن است دکتر مسکن هایی را برای شما تجویز کند.
احتمالا ناحیه ای که تحت عمل جراحی قرار گرفته است متورم خواهد شد. با گذشت زمان تورم و زخم براحتی محو خواهد شد.
عوارض احتمالی
اگرچه جراحی پروتز سینه یک عمل زیبایی است ولی ممکن است خطراتی را به دنبال داشته باشد.
همچنین این احتمال وجود دارد که ایمپلنت پاره شده و نشت کند. اگر پروتز از نوع آب نمکی باشد و نشت کند، نمک براحتی توسط بدن جذب می شود؛ در حالیکه اگر پروتزهای سیلیکونی نشت کند ممکن است محتویات آن در داخل پوشش اش باقی بماند یا از آن خارج شود. هنگامی که پروتز آب نمکی نشت می کند، کوچک می شود و در نتیجه سایز سینه هم کوچک می شود؛ در حالیکه نشت پروتزهای سیلیکونی هیچ نشانه ای به همراه ندارد و تحت عنوان پارگی خاموش شناخته می شوند.
پروتزهای سینه طوری طراحی نشده که برای کل عمر جوابگو باشند و اگر با گذشت زمان شکل یا اندازه سینه تغییر کند و یا عوارضی به دنبال داشته باشد، باید جایگزین شوند.
زنانی که از پروتز سیلیکونی استفاده می کنند با گذشت 3 سال از عمل جراحی نیاز به MRI خواهند داشت و پس از آن نیز هر دو سال یکبار برای چک کردن پارگی خاموش (نشت پروتز) نیاز به MRI خواهند داشت.
اگر پروتزهای شما پاره شود نیازمند حذف یا جاگزینی آنها خواهید بود.
داشتن پروتز سینه ماموگرافی را مشکل می کند ولی می توان از اشعه X استفاده نمود. داشتن پروتز سینه می تواند احتمال ابتلا به سرطان سینه را افزایش دهد.
همچنین داشتن پروتز سینه می تواند شیر دهی را سخت تر کند.
بسیاری از زنان از مراجعه به متخصص زنان می ترسند و مراجعه به متخصص زنان برایشان کار سختی است و برخی روش های مورد استفاده برای درمان مشکلات شان دردناک است. با این حال همه زنان در طول زندگی شان باید به متخصص زنان مراجعه کنند.
برای همه زنان چه رابطه جنسی داشته باشند و چه نداشته باشند مراجعه منظم به دکتر زنان امری ضروری است. دانشگاه آمریکایی زنان و زایمان توصیه می کند که دختران از سنین بین 13 تا 15 سالگی مراجعه به متخصص زنان را شروع کنند.
متخصص زنان پزشکی است که روی بهداشت باروری خانم ها تمرکز دارد. یک متخصص زنان بدن شما را مورد چکاپ قرار می دهد تا مطمئن شود دستگاه تولید مثلی(سیستم باروری) شما سالم است و کمک می کند که از مشکلاتی که ممکن است در آینده برای شما پیش بیاید پرهیز نمایید.
مراجعه به یک دکتر زنان بدین معناست که شما مسئولیت مراقبت از بدن تان را با روش های جدید امکان پذیر نموده اید.
بارداری اولین دلیلی است که زنان را وادار به ملاقات با دکتر زنان می کند. با این حال دلایل بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارد که زنان نیاز دارند که توسط متخصص زنان مورد بررسی و چکاپ قرار گیرند.
در اینجا به برخی از دلایلی که چرا زنان باید به دکتر متخصص زنان مراجعه کنند اشاره خواهیم کرد:
1. پریودهای (قاعدگی) نامنظم
پریود نامنظم
پریود نامنظم اگر خیلی کم اتفاق بیافتد مشکلی ندارد ولی در صورت زیاد بودن تعداد دفعات پریود نامنظم باید به متخصص زنان مراجعه نمایید. این موضوع می تواند یکی از اولین نشانه های مشکل دستگاه تولیدمثلی شما باشد.
اختلالات قاعدگی که گاها و به ندرت اتفاق می افتد می تواند مرتبط با مسائلی مانند کاهش یا افزایش شدید وزن، اختلالات تغذیه ای مانند بی اشتهایی و پرخوری عصبی، کم خونی، فعالیت زیاد جسمانی، شیردهی، استرس عاطفی، برخی بیماری ها، سفرهای زیاد و طولانی مدت، استفاده از داروهای جلوگیری (از بارداری) نامناسب، مواد مخدر و حتی آسم و تب یونجه باشد.
با این حال شرایطی مانند سندرم تخمدان پلی کیستیک، یائسگی و یا عدم تعادل هورمونی نیز می تواند منجر به ایجاد این مشکل شود.
بنابراین باید برای پیدا کردن علت دقیق مشکل تان به متخصص زنان مراجعه کنید.
متخصص زنان در اولین مراجعه احتمال بارداری شما را مورد بررسی قرار می دهد و در صورتی که گزارش بارداری شما منفی باشد، آزمایش های دیگری را انجام خواهد داد.
بسته به علت، درمان مناسب و راه های جلوگیری از آن برای عدم تکرار این مسئله اتخاذ می گردد.
2. مشکلات ادراری
مشکلات ادراری
اگر شما بیش از حد طبیعی به دستشویی می روید، حتما به متخصص زنان مراجعه کنید.
ادرار بیش از حد می تواند یکی از نشانه های عفونت مجاری ادراری باشد.
علاوه بر تکرر ادرار موارد دیگری مثل زیاد به دست شویی رفتن ولی میزان کم ادرار، احساس درد یا سوزش هنگام ادرار، درد لگن و بوی بد و تیرگی ادرار می توانند از علایم عفونت مجاری ادراری باشند.
در هر صورت علت هر چه باشد، زمانی که تشخیص دادید دچار تکرر ادرار هستید با مراجعه به متخصص زنان می توانید مشکل را برطرف نمایید.
3. ترشحات غیرطبیعی واژن
ترشحات غیر طبیعی واژن
در اکثر زنان کمی ترشحات واژن (از رنگ روشن تا رنگ سفید شیری)بین چرخه قاعدگی طبیعی می باشد. این مورد قسمتی از فرآیند بدن برای تمیز کردن واژن و گردن رحم می باشد.
ترشحات واژن هنگام تخمک گذاری، تغذیه با شیر مادر و یا تحریک جنسی افزایش می یابد.
با این حال اگر شما متوجه تغییرات رنگ، بو و میزان ترشحات واژن (مهبل) شدید، حتما به متخصص زنان مراجعه کنید.
برخی از علل ترشحات غیرطبیعی واژن عبارتند از: عفونت های قارچی و باکتریایی، عفونت های جنسی و مقاربتی، عوارض جانبی قرص های پیشگیری، سرطان گردن رحم و یائسگی می باشد.
ترشحات غیرطبیعی واژن می تواند منجر به ایجاد بسیاری از بیماری ها شود. داروهای شیمیایی و درمان های خانگی بسیار زیادی برای درمان این مشکل وجود دارد. برای تعیین علت بیماری و درمان مناسب به متخصص زنان مراجعه کنید.
اگر به دنبال جوان ماندن و ازبین بردن چین و چروک های صورت بدون انجام جراحی پلاستیک، صرف هزینه و روش های پر ریسک مثل بوتاکس هستید، یوگای صورت می تواند درمان ضد پیری بسیار مناسبی باشد.
هر روز به سرعت بر تعداد افرادی که یوگا را به عنوان یک روش ضد پیری انتخاب می کنند، افزوده می شود. فواید یوگای صورت همانند یوگا می باشد با این تفاوت که در یوگای صورت عضلات صورت آرام و شل می شود.
با توجه به اینکه یوگا به عنوان یک تکنیک آرام بخش اعصاب مورد استفاده قرار می گیرد، طرفداران یوگای صورت می گویند که این تمرین به آرام و رها شدن عضلات سفت صورت (که باعث ایجاد چین و چروک در صورت می شود) کمک می کند و بسیاری از مزایایی را که در کشیدن صورت و تزریق بوتاکس وجود دارد، در اختیار شما قرار می دهد و صورت شما را نرم، صاف و زیبا نگه می دارد.
در یوگای صورت بیشتر، عضلاتی که تحت تنش، کشش و فشار بالا می باشند نظیر فک و پیشانی، مد نظر هستند. اگر شما هر روز تمرینات زیر را به صورت مرتب انجام دهید، قادر خواهید بود با اثرات منفی کل حالات صورت که منجر به ایجاد چین و چروک در صورت شما می شود، مقابله کنید.
یوگای صورت بطور کامل اثرات چین و چروک صورت شما را ازبین نمی برد ولی 6 مرحله ساده وجود دارد که با انجام این مراحل می توانید بدون انجام بوتاکس و جراحی پلاستیک به اندازه چند سال جوانتر به نظر برسید.
1. پیشانی صاف
پیشانی صاف
برای انجام این ورزش یوگای صورت، ابتدا چشم خود را به تا جایی که امکان دارد باز کنید. این حالت را تا موقعی که چشم تان شروع به آبریزش کند، حفظ کنید (حدود 60 ثانیه).
شاید یک تمرین یوگای صورت که منجر به آبریزش چشمتان می شود، چندان راه مناسبی برای ازبین بردن چین و چروک صورت تان به نظر نرسد ولی واقعیت اینست که این تمرین بسیار مفید می باشد و در این تمرین شما با عضلات پیشانی و اطراف چشم تان کار می کنید و اثرات دو بینی چشم را ازبین می برید.
همچنین آبریزش چشم شما هم منجر به خارج شدن سموم از بدن شما می گردد.
2.سفت کردن گونه ها
سفت کردن گونه ها
این تمرین یوگای صورت بسیار ساده می باشد. ابتدا یک نفس عمیق از طریق دهان بکشید و هوا را در دهان خود نگه دارید به طوری که گونه های شما کاملا باد شود. پس از چند ثانیه نفس خود را آزاد کنید.
این تمرین یوگا باعث تقویت عضلات گونه می شود و از نازک و ضعیف شدن عضلات گونه جلوگیری می کند. همانطور که در بسیاری از افراد دیده اید ضعیف شدن عضلات گونه در افراد میانسال منجر به تو رفتگی گونه آنها می شود.
3. ازبین بردن چین و چروک های اطراف چشم
از بین بردن چین و چروک اطراف چشم
این تمرین یوگای صورت چند حرکت را شامل می شود ولی اگر به درستی انجام شود از پیری و زشت شدن صورت جلوگیری کرده و چین و چروک های اطراف چشم را از بین می برد.
ابتدا بدون حرکت دادن سایر عضلات صورت، پلک پایینی خود را بالا کشیده و رها کنید. سپس با نوک انگشتانتان چین و چروک های گوشه خارجی چشمتان را با کمی فشار صاف کنید، توجه داشته باشید که با فشار ملایم این کار را انجام دهید. این کار باعث تقویت عضلات این ناحیه از چشم می گردد.
هنگام انجام این تمرین یوگای صورت مطمئن باشید که از فشار ملایم استفاده می کنید. چون پوست اطراف چشم شما بسیار حساس می باشد. همچنین قبل از انجام این تمرین می توانید از مرطوب کننده استفاده نمایید.
4. بالا کشیدن تای بین بینی و لب
بالا کشیدن تای بین بینی و لب
این تمرین یوگای صورت به عنوان "چهره عروسک خیمه شب بازی" شناخته شده است. برای انجام این حرکت ابتدا لبخند بزنید طوری که دندان هایتان نمایش داده شوند، سپس با نوک انگشتانتان به آرامی چین بین بینی و لب خود را فشار دهید. در مرحله بعدی عضله بین لب و بینی خود را به سمت بالا بدهید و با نوک انگشتان خود فشار ملایمی رو به پایین وارد نمایید.
احتمالا شما به خوبی می دانید که گونه های گرد و تپل یکی از نشانه های جوانی می باشند. این تمرین یوگا عضلات گونه شما را تقویت می کند و باعث می شود که شما بدون نیاز به پر کننده های تزریقی (پروتز) گونه های تپلی داشته باشید و جوان تر به نظر برسید.
5. تقویت چانه و گردن
تقویت چانه و گردن
این تمرین یوگای صورت با نام "پرنده عزیزم" شناخته شده است. برای انجام این تمرین نوک زبان را به سقف دهان تان فشار دهید و سپس گردن تان را بالا بیاورید به طوریکه انگار با چانه تان به سقف اشاره می کنید و همزمان عمل بلعیدن را انجام دهید.
اغلب اوقات چین و چروک گردن اولین نشانه پیری در افراد می باشد و این تمرین یوگای صورت عضلات فک شما و عضلاتی که قسمت بالای قفسه سینه و ترقوه را احاطه کرده (عضله پلاتیسما) تقویت می کند.
6. از بین بردن عادات بد صورت
صورت بودا
نام مستعار این تمرین یوگای صورت "صورت بودا" می باشد. این تمرین یوگای صورت نسبت به سایر تمرین ها آسان تر می باشد. به سادگی چهره یک بودای آرام، با لبخند ملیح و ملایم و چشمان بسته را تجسم کنید. حالا تصور کنید که این حالت روی صورت شما سوار شده است و سعی کنید تا جایی که ممکن است صورت خود را با آن حالت تطابق دهید.
این تمرین یوگای صورت تا حدودی شبیه راه اندازی مجدد کامپیوتر (ریبوت کردن) عمل می کند. شما صورت تان را به جای اخم کردن یا ادا اصول در آوردن به لبخند تشویق می کنید. افراد زیادی بدون اینکه متوجه باشند اخم کرده یا حالات خاصی به چهره خود می دهند که این حالت ها منجر به تشکیل چین و چروک های بیشتر در صورت آنها می شود.
دیگر تمرینات یوگای صورت
علاوه بر تمرینات یوگای صورتی که در بالا ذکر شد تمرینات دیگری نیز وجود دارد که شما می توانید با انجام دادن آنها سال ها جوان تر به نظر برسید.
احتمالا وقتی که در دوران جوانی شکلک در می آورده اید یا زبان تان را بیرون می آورده اید، پدر و مادر شما در مورد این موضوع به شما هشدار داده اند که صورت شما ممکن است این حالت را به خود بگیرد. ولی اگر آنها از فواید بیرون آوردن زبان آگاه بودند شاید خودشان هم شما را به انجام این کار تشویق می کردند (البته در خانه!). برای انجام این تمرین یوگا زبانتان را بیرون آورده و برای 60 ثانیه از چانه تان آویزان کنید. اگر چشم تان شروع به آبریزش کرد نگران نباشید این یک مکانیسم دفاعی بدن برای خارج کردن سموم بدن می باشد.
بیرون آوردن زبان
تمرین ساده دیگر یوگای صورت اینست که با چشم های تان از سمتی به سمت دیگر نگاه کنید (در واقع نگاه از چپ به راست و برعکس). در واقع این روش مناسبی برای جلوگیری از تضعیف عضلات و ایجاد چین و چروک در قسمت خارجی چشم می باشد.
نام تمرین دیگر یوگای صورت "مرلین" می باشد. این تمرین بدین صورت است که ابتدا لب های تان را محکم کرده و سپس آنها را غنچه نمایید و رها کنید (شبیه ستاره های درون فیلم ها تظاهر به بوسیدن کنید).
حرکت مرلین
علاوه بر تمرینات یوگا، روزانه مقدار زیادی آب بنوشید تا آب پوست شما حفظ شود و همچنین میزان نمک مصرفی خود را کاهش دهید، زیرا نمک آب پوست شما را کاهش می دهد و منجر به تشکیل چین و چروک های بیشتر بر روی صورت می گردد.
http://parsivenus.com/
زندگی سختی های زیادی دارد و همه ما برای داشتن یک زندگی شاد تلاش می کنیم. اما شاد بودن یک طرف آن است. برای این که شاد بودن را در کنار طول عمر زیاد داشته باشیم، چه نکاتی را باید رعایت کنیم؟ به 14 نشانه ای که ما در اینجا برایتان آورده ایم توجه کنید، اگر این نشانه ها را دارید، شما طول عمر زیاد و زندگی شادی خواهید داشت.
اگر این نشانه ها را دارید، زیاد عمر می کنید
ورزش می کنید
ورزش منظم برای سلامتی شما مفید است. بهتر است به دنبال ورزشی باشید که به آن علاقه دارید و برای سن و شخصیت شما مناسب است.
به مقدار کافی استراحت می کنید
مطمئنا همه ما از خوابیدن لذت می بریم. تحقیقات نشان داده که خواب برای سلامت افراد ضروری است. بزرگسالان به حدود 8 ساعت خواب در شبانه روز احتیاج دارند.
غذای سالم می خورید
همه ما به تغذیه مناسب احتیاج داریم. آنچه ما مصرف می کنیم بر ظاهر بیرونی و احساس درونی مان تاثیرگذار است. تحقیقات ثابت کرده برخی مواد غذایی بر طول عمر بیشتر و شادی افراد موثر است. بنابراین در انتخاب مواد غذایی خود محتاط باشید.
متعادل غذا می خورید
پرخوری مشکل بسیاری از افراد است. بشقاب های بزرگ باعث می شوند که شما غذای بیشتری برای خود بریزید و آن را تا انتها بخورید. پرخوری به بدن شما آسیب می رساند و منجر به اضافه وزن نیز می شود. به محض این که احساس سیری کردید، از غذا خوردن دست بکشید تا بدن تان نیز از شما ممنون باشد.
با استرس خود مبارزه می کنید
در زندگی پر مشغله امروزی، فرار از استرس تقریبا غیرممکن است. عدم اعتماد به نفس موجب استرس و استرس نیز منجر به بیماری های گوناگون می شود. با برنامه ریزی دقیق برای کارهای خود، زندگی شادتری خواهید داشت.
مراقبه می کنید
استراحت و مراقبه به شما احساس آرامش و شادی می دهد. چرت زدن، کتاب خواندن، دوش گرفتن و... عصبانیت، افسردگی، درد و استرس را از شما دور می کند. اگر در زندگی احساس آرامش داشته باشید، زندگی طولانی و شادتری خواهید داشت.
می خندید
خنده نشانه شادی است اما فواید بسیاری برای سلامتی شما نیز دارد. خندیدن از افسردگی و بیماری های قلبی جلوگیری می کند و موجب آزاد کردن اندورفین (مسکنهای طبیعی بدن) می شود. بنابراین زیاد بخندید تا زندگی طولانی و شادتری داشته باشید.
روابط نزدیکی با دیگران برقرار می کنید
ازدواج موفق بر سلامت و طول عمر شما تاثیر مثبتی دارد. طبق تحقیقات انجام شده، داشتن رابطه زناشویی بر تعداد سال های زندگی شما می افزاید. اگر ازدواج نکرده اید، در گروه های اجتماعی شرکت کنید. هر رابطه نزدیکی که با دیگران برقرار می کنید در بهبود حال شما موثر خواهد بود.
بچه دار شدن
معمولا افرادی که صاحب فرزند هستند، فکر می کنند طول عمر کمتری خواهند داشت اما برعکس این موضوع صحت دارد. مطالعات نشان داده که این افراد طول عمر بیشتری نسبت به دیگران دارند. هر چه تعداد فرزند بیشتر باشند، تعداد سال های اضافه شده به سن شما نیز بیشتر می شود.
رفتار خوبی دارید
شاید این مورد به ظاهر، ضروری به نظر نرسد اما در واقع اگر در زندگی روزمره خود مثبت باشید، طول عمر بیشتری خواهید داشت. رفتارهای خوب مانند بخشش و قدردانی 7 سال به طول عمر شما خواهد افزود.
به بهداشت فردی خود اهمیت می دهید
راههای زیادی برای مراقبت از خود، مانند شستن دست ها، مسواک زدن، کشیدن نخ دندان و حمام منظم، وجود دارد. با رعایت کردن آنها خطر ابتلا به بیماری های گوناگون را در خود کاهش دهید.
به دیگران کمک می کنید
کمک کردن به افراد، یکی از راههای رسیدن به طول عمر و شادی بیشتر است.
هر صبح با انگیزه از خواب بیدار می شوید
افرادی که هر صبح با دلیل از خواب بیدار می شوند، برای زندگی خود انگیزه دارند. هدفمندی زندگی به افزایش طول عمر و شادی بیشتر افراد کمک می کند.
چای و قهوه می نوشید
پس از آب، چای و قهوه رایج ترین نوشیدنی میان افراد است. چای و قهوه منبع خوبی از کافئین و آنتی اکسیدان ها هستند. مطالعات نشان می دهد که مصرف متعادل این نوشیدنی ها طول عمر را افزایش می دهد، به خصوص چای سبز که برای سلامت شما بسیار مفید است.
منبع: برترین ها
موضوعات مرتبط:
غذاها و خوراکی هایی که پیری زودرس می آورند
غذاهایی برای محکم کردن استخوانها
مقایسه روابط زناشویی در میانسالی و سالمندی
بسیاری از افراد معتقدند که میوهها و سبزیجات چون ترکیبات کاملا طبیعی و بدون هرگونه مواد شیمیایی و نگه دارنده هستند، پس منعی ندارد که تمام قسمتهای آنها بدون هیچ نگرانی و مشکلی خورده شود.
بادام تلخ ممنوع!
بادام تلخ محتوی مقادیر بالایی از آمیگدالین گلوکوزید است که در بدن به اسید پیروسیک یا همان سیانید هیدروژن تبدیل میشود. سیانید هیدروژن یکی از اصلیترین ترکیبات آفتکشهاست که در صنعت کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد و دقیقا همان ترکیب کشندهای است که نازیها برای کشتار دسته جمعی از آن استفاده میکردند.
بنابراین اگر در جنگلی مشغول پیادهروی بودید و به یک درخت بادام برخورد کردید، بهتر است مبادرت به خوردن نکنید چراکه این بادامها میتوانند محتوی مقدار قابل توجهی از آمیگدالین سمی باشند. اگر میزان این سم حدود 68 میلیگرم به ازای هر پوند(حدود نیمکیلوگرم) از وزن بدن برسد، میتواند ظرف چند ثانیه سبب مرگ شود. فرآیند حرارت دادن بادام میتواند با غیر فعال کردن آمیگدالین گلوکوزیداز مانع از مشکلات خطرآفرین آن شود.
دانههای سیب ممنوع!
شاید بسیار دیده باشید که بعضیها سیب را چنان میخورند که تنها قسمت زائد و دور ریختنی اش، چوب آن است. اگر شما هم از این گروه هستید بهتر است بدانید که دانههای سیب محتوی سم بسیار خطرناکی به نام آمیگدالین است. که تجمع و انباشته شدن آن به مرور زمان در بدن میتواند مشکل ساز باشد. آمیگدالین ترکیب سیانید و قند است که در بدن به سیانید هیدروژن تبدیل میشود. این ترکیب با آسیب رساندن به گلبولهای قرمز خونی، مانع از اکسیژنرسانی صحیح در بدن میشود.
البته جای شکرش باقی است که دانههای سیب پوشش تقریبا ضخیمی دارند که مانع خارج شدن آمیگدالین میشوند و تنها در صورتیکه این دانهها خرد شوند، له شوند یا زیر دندان جویده شوند، دیگر عامل محافظتی به حساب نمیآیند و از آن پس آمیگدالین به راحتی وارد بدن میشود و در دراز مدت میتواند صدمات جبران ناپذیری ایجاد کند. بنابراین بهترین حالت آن است که جانب احتیاط را رعایت کنید و از خوردن دانههای سیب جدا خودداری کنید.
سیب زمینی سبز ممنوع!
شاید بارها چشمتان به سیبزمینیهایی که قسمتهایی از آن سبز شده، افتاده باشد و با خود فکر کردهاید که این رنگ سبز روی سیبزمینی از چه میتواند باشد. زمانیکه سیب زمینیها در حال رشد هستند، آن قسمتهایی که خارج از خاک و در مقابل نور خورشید قرار میگیرد و همچنین در زمانهایی که تغییرات درجه حرارت بسیار زیاد است، پروسه سبز شدن در سیب زمینی اتفاق میافتد و مادهای سمی به نام سولانین در آن تشکیل میشود.
سولانین سمی بسیار خطرناک است که اگر مقدار آن بهطور قابل توجهی در بدن بالا برود، میتواند با تاثیر روی سیستم عصبی مشکلات متعددی را برای فرد ایجاد کند. در رابطه با سیبزمینیها همیشه یادتان باشد که هرگز سیبزمینیهای سبز را مصرف نکنید و قسمتهایی که به این رنگ هستند را هنگام پخت و پز برش بزنید و دور بریزید.
خوردن هسته زردآلو و هلو ممنوع!
خیلیها عادت دارند که پس از خوردن زردآلو، هسته آن را بشکنند و دانه آن را میل کنند چون بیشتر این افراد معتقدند که دانههای زردآلو، نفخ شدید این میوه خوشمزه را میتواند کنترل کند. البته این اتفاق در رابطه با هستههای هلو کمتر اتفاق میافتد. چرا که سختی بیش از اندازه هسته و تلخ بودن دانه آن معمولا مانع از خوردن آن میشود اما به هر حال در هسته هر دوی این میوههای تابستانی خوشمزه مقادیر قابل توجهی سم آمیگدالین موجود است که مشابه مکانیسمهای گفته شده میتواند برای بدن مشکلساز باشد.
خوردن گیلاس با هسته ممنوع!
مشابه همان مشکلی که در رابطه با دانههای سیب وجود دارد، هسته گیلاس هم محتوی آمیگدالین است. آمیگدالین موجود در هسته گیلاس هم میتواند به محض ورود به بدن با آزادسازی آنزیم گلوکوزیداز از دستگاه گوارش، متابولیزه شده و به سیانید و گلوکز تبدیل شود. سیانید آزاد شده ترکیبی بسیار سمی، خطرناک و حتی کشنده است که با اختلال در سیستم اکسیژنرسانی به سلولها میتواند سبب مرگ تدریجی سلول شده و در مقادیر بالا سبب مرگ فرد شود. پس به یاد داشتن این نکته بسیار حائز اهمیت است که هرگز گیلاس را با هسته نخورید. این اشتباه به ویژه در کودکان بسیار اتفاق میافتد و به سبب پایینتر بودن قدرت سیستم ایمنی در آنها میتواند خطر بیشتری به همراه داشته باشد.
دانههای گلابی ممنوع!
در رابطه با دانههای گلابی هم همان داستان گفته شده است. بسیاری از افراد گلابی را هم مشابه سیب تمام قسمتهایش را میخورند و تنها چوب آن را دور میریزند. دانههای گلابی هم محتوی مقادیر قابل توجهی از سم آمیگدالین است که در بدن تبدیل به سیانید میشود. ترکیب سمی حاصله میتواند با اختلال در سیستم اکسیژنرسانی برای بدن مشکلساز باشد. پس فکر نکنید که تمام اینها از طبیعت آمده است و خوردن تمام قسمتهای یک خوراکی مشکلی برای سلامتیتان به وجود نمیآورد.
برگ ریواس ممنوع!
همان قدر که ساقههای ترش مزه این گیاه میتواند اشتها برانگیز و پر خاصیت باشد، برگهای آن به سبب داشتن دو ترکیب به نام اکسالیت و آنتراکوینون گلیکوزید بسیار سمی و خطرناک است و در صورت مصرف طولانی مدت و انباشته شدن بیشاز حد این مواد سمی در بدن میتواند بسیار خطرناک باشد.
نسخه طب سنتی برای روزهای آلوده
10+1 ترفند برای کالریزدایی از هر وعدهی غذایی
خواص میوه ها و سبزیجات را از رنگشان بشناسید
این روزها در بازار عطر آنقدر کالای تقلبی وجود دارد که گاهی آنقدر که پول میدهی عطر نمیخری! البته با این قیمتهای نجومی عطرها، حق دارید که انتظار کالای اصل و با کیفیت مطلوب داشته باشید و با وسواس خرید کنید ولی آیا تشخیص عطرهای اصل و تقلبی به همین سادگیهاست؟
همیشه پای چین در میان است
معمولا کالاهایی که مشابه اصل است از چین میآید. البته عطرهای غیر اصل که از چین میآید در خود چین هم تقلبی محسوب میشود؛ یعنی عطری که با نام یک برند معروف در چین تولید شده باشد اینطور نیست که تحت لیسانس کمپانی اصلی باشد و به سفارش آنها و با درجهبندی متوسط تولید شود.
باید بگوییم عطرهای چینی هیچ ارتباطی با کمپانیهای اصلی و مطرح عطرسازی ندارند و صرفا کالاهای تقلبی هستند. برندهای پوشاک چنین قوانینی دارند و مثلا اگر در ویتنام تولید شود روی کالا میزند لیسانس آن از نایک است ولی کمپانیهای عطر و آرایشی این کار را نمیکنند. برای مثال کمپانی هرمس که خیلی معروف است تمام کالاهایش را تکتک بیمه میکند و هر جای دنیا که آن را بخرید گارانتی دارد.
عطر هم بازیافتی دارد
بحث اورجینال و تقلبی بودن را همیشه داشتهایم ولی حدود سالهای 90 تا 94 میلادی تکنولوژی وارد مراحل تازهای شد و انواع محصولات تقلبی، مشابه و حتی بازیافتی به بازار راه پیدا کرد. تا چند سال پیش گاهی مردم از کنار خیابان عطرهای بازیافتی میخریدند و خودشان نمیدانستند.
بازیافتی برای عطرها کلمه غریبی است ولی واقعیت دارد. شیشه عطرهایی که تمام میشد و مردم به سطل آشغال میانداختند گاهی دوباره سر از چرخه مصرف درمیآورد؛ یعنی افراد سودجویی بودند که شیشههای خالی را از زبالهجمعکنها میخریدند. هر شیشه هم بسته به اینکه چقدر سالم و تمیز باشد یا چه برندی باشد قیمتش فرق میکرد. شیشهها دوباره پر میشد و با قیمت ارزانتر کنار خیابان به فروش میرسید. خوشبختانه با نظارتهایی که صورت گرفته این تقلب تا حد زیادی جمع شده است.
خطر در کمین برندها
بعضی عطرهای تقلبی ظاهر مشابه اصل دارند و کاملا شبیه اصل هستند. باید حواسمان باشد که مارکهای معروف بیشتر از مارکهای گمنام احتمال دارد انواع مشابه و تقلبی داشته باشند. این شباهت گاهی آنقدر زیاد است که حتی فروشنده غیرحرفهای هم نمیتواند تشخیص بدهد. دلیلی ندارد مارکهای گمنام را کسی به صورت تقلبی تولید انبوه کند چون کسی آنها را نمیشناسد اما مارکهای معروف چون طرفدار بیشتری دارند بیشتر در معرض سوءاستفاده هستند.
تنها راه تشخیص
گاهی ممکن است یک عطر تقلبی مشابه اصل را با قیمت مناسب به شما عرضه کنند و ادعا شود که همان عطر اصلی است. مثلا طرف میگوید این را خودم وارد کردهام و با قیمت مناسبتر میدهم ولی یادتان باشد نمیشود چک پول 50 تومانی را 25 تومان خرید. شما یک محصول دربسته میخرید و داخل آن را نمیبینید. تستر هم هست ولی گاهی ممکن است تستر اصل را به شما نشان بدهند و کالایی که میخرید تقلبی باشد.
در کل بهترین روش برای تشخیص عطر تقلبی و اصل این است که از کنار خیابان یا فروشگاههایی که نمیشناسید خرید نکنید. وقتی شما فروشگاه را بشناسید با خیال راحت خرید میکنید و نیاز به تشخیص نیست. به این اعتماد نکنید که از کیش میخرید یا در یک پاساژ بزرگ خرید میکنید. باید مغازه را بشناسید و مطمئن باشید فروشگاه معتبری است. نمیتوانیم بگوییم از کجا میتوانید بفهمید عطری که میخرید اصل است ولی میگوییم از کجا میتوانید بخرید؛ فروشگاههای معتبر و قدیمی که سالها در این کار بودهاند.
تشخیص کپی از اصل ساده نیست
بعضیها میگویند از غلظت، بو، رنگ ماده و تکان دادن شیشه میشود اصل و تقلبی بودن عطر را تشخیص داد یا باید نگاه کنید که عدد floz که روی شیشه درج شده چند است. این باورها درست نیست و نمیشود به آنها استناد کرد. غلظت عطرهای مختلف با هم تفاوت دارد. عطرها برای موقعیتهای مختلف ساخته میشوند و موارد مصرف خاص دارند.
همه عطرها ماندگاری، پخش بو و ویژگیهای یکسان ندارند که بتوان به آن استناد کرد یا نسخه کلی برای عطرهای اصل و تقلبی پیچید بلکه تشخیص آن تجربه میخواهد. البته منظور ما کپیهای درجه 4 و 5 نیست که با مقایسه ظاهر هم قابل تشخیص است ولی کپی درجه یک و دو برای هر کسی قابل تشخیص نیست.
شناسنامه یا کدی که قابل چک کردن در سایت باشد هم در مورد عطرها مثل برندهای پوشاک وجود ندارد. عطرها شناسه رهگیری دارند ولی آیا همه دسترسی به اینترنت دارند؟ علاوه بر این شناسه رهگیری برای مصرفکننده نیست. شرکتهای آرایشی و بهداشتی و عطریات چنین امکانی را برای مصرفکنندهها نگذاشتهاند، پس نباید محصولات مختلف را مقایسه کنید.
مراقب عطرهایتان باشید
عطرها را نباید در شرایط دمایی خیلی گرم، خیلی سرد یا در معرض تابش مستقیم آفتاب قرار دهیم. کنار شوفاژ، داخل یخچال یا تابستانها داخل اتومبیل جای مناسب برای نگهداری عطر نیست. عطرهای خوب و با کیفیت از زمانی که درشان را باز میکنید بین 3 تا 10 سال کارآمد هستند. بعضی شرکتها میگویند خروج محصول از شیشه هوا را وارد آن میکند و در درازمدت کیفیت عطر را کاهش میدهد ولی نمیشود به طور دقیق گفت هر محصول چقدر دوام دارد ولی حداقل میشود پیشبینی کرد که 3 سال بوی آن تغییر نمیکند.
وقتی عطری شروع به فساد میکند بوی ترش، تند و سرکهای از آن استشمام میشود. اگر شیشه روشن باشد حتی تغییر رنگ را هم میبینید. در مورد این موضوع در استفاده اول با اولین فشار اسپری عطر خارج شود بستگی به نوع عطر و شکل اسپری کردن دارد. سیستم فنی هر پمپ برای عطرهای مختلف فرق دارد.
آنچه مسلم است اینکه در اولین فشار اسپری عطر خارج نمیشود ولی در بعضی عطرها باید در استفاده اول 2 تا 3 بار هم پمپ را فشار دهید تا عطر خارج شود. شکل افشره کردن (اسپری) هم که مستقیم، مخروطی یا نورافکنی باشد بستگی به طراحی پمپ در هر کمپانی دارد.
ادوپرفیوم یا ادوتوالت؟
یک سؤال متداول وجود دارد و آن هم تفاوت ادوپرفیوم و ادوتوالت است و البته یک باور غلط که میگویند ادوپرفیوم بهتر است. این اصطلاحات به درصد مواد تشکیلدهنده مربوط میشود و یک محصول ممکن است به صورت ادوتوالت برای بهار تولید شود و ادوپرفیوم آن برای پاییز به بازار بیاید؛ یعنی یک محصول با چند مدل روانه بازار میشود و هر کدام کاربرد خودش را دارد. پرفیوم در کل غلیظتر و سنگینتر از ادوپرفیوم است ولی دلیل نمی شود همیشه دنبال آن باشیم.
بعد از ادوپرفیوم ادوتوالت است و بعد از آن هم ادوفرش و دئودورانت یا اسپلش که رقیقتر میشوند و هر کدام کاربرد خاص دارند. بوی تند و غلیظ مناسب تابستان نیست و هر رایحهای برای مکان و زمان خاصی طراحی شده است. مثل لباسهای مختلف که کاربرد متفاوت دارند. همانطور که شما همه جا با کفش پاشنه بلند نمیروید همه جا هم نمیتوانید پرفیوم استفاده کنید.
ادکلن هم که کلا یک اصطلاح غلط است و در واقع نام یک برند قدیمی بوده که 200 سال پیش رایج شده است. یک نکته دیگر درباره خرید عطر این است که نباید بیش از 3 عطر را در یک زمان بو کنیم. بو کردن قهوه هم فقط برای تفکیک 3 بو کمک میکند نه 300 بوی مختلف. در واقع قهوه پرزهای بینی را کمی ترمیم میکند. بو کردن لاک و استون هم بین عطرها درست نیست و باید از همان قهوه استفاده شود.
پیشنهاد میکنم دوتا عطر که از نظر خودتان خوب است روی دست امتحان کنید و بعد از 2 تا 3 ساعت بو کنید تا مطمئن شوید خوب است یا نه. کاغذهای تستر هم فقط رایحه اولیه را به شما نشان میدهند.
در قرن 18 با ساخت ادکلن (Eau de cologne) انقلابی در صنعت عطر سازی به وقوع پیوست. ادکلن که در آن زمان ترکیبی بود از گیاهان رزماری، نارنج و لیمو موارد استفاده فراوانی داشت.
قرن ها پیش از این، عطر به عنوان ماده ای برای خوشبو کردن محیط در مراسم مذهبی مصریان سوزانده می شد. در آن زمان استفاده از این مواد خوشبو تنها به آیین ها و تشریفات مذهبی اختصاص داشتند اما به تدریج از این مواد برای ساختن پماد جهت تسکین و درمان زخم های پوستی نیز استفاده شد.
در طول قرن هفدهم، استفاده از بوی خوش و عطر کاملا در بین مردم رایج شد. دستکش های معطر در فرانسه به بازار آمد و در سال 1656 بود که اولین صنف سازندگان عطر تاسیس شد.
استفاده از عطر در کشور فرانسه بیش از سایر نقاط جهان به سرعت افزایش پیدا کرد.
در قرن 18 با ساخت ادکلن (Eau de cologne) انقلابی در صنعت عطر سازی به وقوع پیوست. ادکلن که در آن زمان ترکیبی بود از گیاهان رزماری، نارنج و لیمو موارد استفاده فراوانی داشت، از آنجمله می توان به استفاده از آن برای خوشبو کردن آب حمام ، خوشبو کردن نوشیدنی ها و شکر، بعنوان شستشو دهنده و خوشبو کننده دهان، جزئی از مواد سازنده پمادها و ... اشاره کرد.
برای اولین بار در قرن هجدهم، در فرانسه عطر به صورت مایعی درون بطری های شیشه ای تزیینی به بازار آمد و شیشه های عطر کم کم بین مردم محبوبیت پیدا کردند.
در قرن نوزدهم، انقلاب فرانسه ناخواسته باعث شد تا شور و شوق مردم این کشور برای استفاده از عطر کم شود. اما بعد از گذشت چند سال مردم مجددآ جرات پیدا کردند که میل شدیدشان را برای استفاده از کالاهای لوکس، از جمله عطر ابراز کنند.
از آن زمان تا کنون بوهای جدید در شیشه های مخصوص عطر با طرح ها و بسته بندی های متنوع به بازار عرضه می شود.
کار با عطر یک حرفه قدیمی است که نیاز به طبع لطیف و مهارت خاصی دارد. یونانی ها و رومی ها نوشیدنی های خود را با رز و بنفشه معطر می کردند. اما در هر حال تقطیر سیستماتیک عطرها در قرون وسطی به وسیله دانشمندان مسلمان صورت گرفت. تاجرهای ونیزی ادویه جات و عطرهای جمع آوری شده از کاروان های آسیایی را به وسیله کشتی ها و وسایل حمل و نقل آن زمان در سرتاسر اروپا پخش می کردند.
اسانس ها بسیار فرارند و از گل، برگ، میوه و علف ها و ریشه های گیاهی به دست آمده و در بیشتر موارد از یک قسمت خاص از گیاه به دست می آیند. به عنوان مثال از گل رز، شکوفه های نارنج، هسته بادام، برگ آویشن، پوست دارچین، چوب سندل یا سرو و میوه جوز هندی می توان نام برد. این روغن ها از سرتاسر جهان فراهم می شوند. چوب سندل که بسیار گران نیز هست از هندوستان، گل های رز از بلغارستان، آفریقای شمالی و فرانسه و ...، نمونه محصولات حیوانی نیز مشک (مشک از غده کوچکی در نزدیک آلت تناسلی آهوی مشک زای نر) و بیدستر (بیدستر از ترشحات حیوانی شبیه به خز به دست می آید) هستند. از آن جا که تقاضا برای مصرف عصاره ها روز به روز افزایش می یابد، برای همین عطرهای صنعتی به طور روزافزونی جای عطرهای طبیعی را می گیرند.
قبل از این که یک عطر الکلی در شیشه بسته بندی و به بازار ارایه شود، باید مدتی نگهداری شود و این زمان به خاطر آن است که اگر چربی و یا نوعی از مواد اولیه در عطر وجود داشته باشد، رسوب داده و جدا شود. این زمان دو ماه به طول می انجامد. عطرهای الکلی بهتر است در ظروف شیشه ای نگهداری شوند و از ورود هوا و نور در آنها جلوگیری شود.
مواد سازنده عطر
هر نوع عطر دستکم از سه جزء تشکیل یافته است که فراریت و وزن مولکولی آنها تا حدی باهم تفاوت دارند.
جزء اول
جزء اول که تاپ نوت نامیده می شود، فرارترین ماده و مشخصترین بو را در دارا بوده و در تولید عطر کاربرد دارد.
جزء دوم
جز دوم که میدل نوت نامیده می شود، کمتر فرار است و عموما عصاره یک گل (بنفشه ، یاس و غیره) است.
جزء سوم
آخرین جزء یا اندنوت، کمترین فراریت را دارد و معمولا یک رزین یا پلیمر مومی است.
سیوتون، اصلیترین سازنده عطر
بیشتر عطرها اجزای بسیاری دارند و از لحاظ شیمیایی غالبا مخلوطهای کمپلکس هستند. با پیشرفت تجزیه مواد عطر طبیعی ، مصرف ترکیبات آلی سنتزی خالص که بوی آنها همانند بوی عطر خاصی میباشد، بسیار معمول شده است. نمونه آن سیوتون ، یک کتون حلقوی است که از سیویت بدست میآید. سیویت ، مادهای است که از غدههای گربه سیویت ترشح میشود.
گربه سیویت، حیوانی شبیه به گربه است که در اتیوپی و افریقای مرکزی یافت میشود. سیوتون در عطر سازی ارزش بسیار دارد. امروزه سیوتون بصورت سنتزی موجود است. برای سنتز سیوتون ، نخست 8 ، هگزادکان ـ1 ، 16، دی کربوکسیلیک اسید تهیه میکنند و سپس آنرا بصورت حلقه در میآورند. یون توریم (Th+4) کاتالیزور بسته شدن این حلقه است.
سیویت، مانند مشک، مجموعهای از مواد جاذب جنسی است. این مواد جاذب جنسی در عطرهای موثر با زیرکی بوسیله بوهای گل و گیاهی پوشانده میشوند. جاذبه اولیه از بوی خوش حاصل میشود. اما اثر اساسی ناشی از سیویتون یا مشک است.
سایر ترکیبات عطر
ترکیبات دیگری که در عطرها بکار میروند، شامل الکلها و استرهایی با وزن مولکولی زیادند. یک نمونه ، ژرانیول (با نقطه جوش 230 درجه سانتیگراد) یک جزء اصلی از روغن ژرانیوم (شمعدانی معطر) ترکیهای است. استرهای این الکل ، برای ساختن ماده معطر سنتزی که بوی رز دارد، در عطرسازی بکار میرود. مثلا استری که از واکنش میان ژرانیول و اسید فرمیک تشکیل میشود، بوی رز دارد.
عطرها نوعا 10% تا 25% اسانس عطر و 75% تا 80% الکل و یک ثابت کننده برای نگه داشتن روغنهای اسانسی دارد. عطرها به بیشتر مواد آرایشی افزوده میشوند تا محصول بدست آمده بوی مطلوب داشته باشند؛ این مواد بوهای طبیعی و دیگر اجزایی مانند مواد جاذب جنسی را میپوشانند. آنها بعلت داشتن الکل ، خاصیت ضدعفونی و باکتریکشی ملایمی دارند.
نکاتی در ارتباط با عطر و استفاده از آن
فرق بین عطر، ادو پرفوم، ادو توالت و ادو کلن در چیست؟
فرق این محصولات تنها در میزان غلظت عصاره روغنی سازنده بوهای مختلف است. بدیهی است هر قدر غلظت عصاره روغنی در یک بو بیشتر باشد، ماندگاری اش بیشتر خواهد بود.
غلیظ ترین عصاره، عطر یا perfume نام دارد با غلظتی بین 40-15% خالصترین و ماندگارترین بوهاست و در عین حال گرانترین نوع عطر است.
و بعد از آن به ترتیب، Eau de Perfume با غلظتی در حدود 15-7% رایج ترین نوع عطر است که ماندگاری مناسبی دارد و به گرانی عطر هم نیست.
ادو توالت (Eau de Toilette) در حدود 6-1% غلظت داشته بوی ملایمی دارد که ماندگاری زیادی هم ندارد و برای تمدید بوی آن باید چندین بار در طول روز از آن استفاده شود.
و آخر از همه ادوکلن (Eau de Cologne) است که در واقع همان ادو توالت (Eau de Toilette) است، بویی ملایم دارد و ماندگاری اش نیز همان اندازه است.
در After Shave های مخصوص آقایان کمترین مقدار عصاره روغنی بکار می رود به همین دلیل دوام بویش از بقیه کم تر است.
چرا بعضی از بوها نسبت به بقیه ماندگاری بیشتری دارند؟
اشخاصی که پوستی چرب دارند معمولا بوی عطرشان نسبت به افرادی که پوست خشک دارند، ماندگاری بیشتری دارد. زیرا پوست چرب به طور طبیعی مرطوب است و رطوبت باعث نگهداری و ماندگاری بوی عطر می شود.
چه کنیم تا بوی عطرمان بیشتر بماند؟
همانطور که گفته شد ماندگاری بوی عطر بسته به خشک یا چرب بودن پوست، اش در افراد مختلف متفاوت است. در صورت امکان در طول روز، عطر خود را تجدید کنید.
متخصصین تولید محصولات بهداشتی توصیه می کنند که عطر را به پشت گوش ها و گردن خود بزنید و مقدار کمی را هم بر روی پوست بدنتان استفاده کنید. با این کار بوی عطر شما پخش می شود و سریع از بین نمی رود. یک اسپری کوچک روی موها باعث می شود بوی عطر شما در تمام روز باقی بماند.
چرا همه عطرها الکل دارند؟
زیرا الکل باعث می شود بو روی پوستتان نمانده و از پوست شما متصاعد شود. بدون وجود الکل در عطر، شما تنها کسی خواهید بود که متوجه می شوید عطر زده اید.
فرق بین لوسیون و ژل After Shave چیست؟
لوسیون After Shave پوست را می سوزاند و به بسته شدن منافذ پوست بعد از اصلاح صورت کمک می کند اما ژل After Shave تنها خنک کننده و تسکین دهنده پوست صورت است.
چه کنیم که عطرمان دیرتر فاسد شود ؟
شیشه عطر را در محل خشک، خنک و به دور از پنجره و نور خورشید نگه دارید؛ زیرا نور خورشید باعث بروز اختلالاتی در مواد تشکیل دهنده عطر شده و آن را از بین می برد. به طور کلی برای اینکه شیشه عطر عمر بیشتری داشته باشد، پیشنهاد می شود آن را همیشه درون جعبه اش نگه دارید.
چرا بوی یک نوع عطر در افراد مختلف متفاوت می باشد؟
ترکیب شیمیایی بدن, رژیم غذایی و سن اشخاص بر عطری که به پوست زده می شود تاثیر می گذارد. در ضمن, عطر دارای بسیاری از روغن های اسانس دار می باشد. برخی از روغن های اسانس دار تاثیر متفاوتی بر روی پوست اشخاص می گذارد و احتمال دارد که برخی از آنها جذب پوست بشود. همین مساله باعث می شود تا بویی از پوست متصاعد شود و در نتیجه بوی عطر نیز متفاوت شود.
عطر را چگونه استفاده می کنند؟
در کمال تعجب مشاهده می کنیم که بسیاری از خانمها نمی دانند که عطر را به کجای پوست خودشان بزنند. عطر باید به نقاطی که دارای نبض است زده بشود. در حقیقت, نقاط دارای نبض, نقاطی هستند که فاصله رگها از سطح پوست به کمترین حد خود می رسد و در همین نقاط, رگهای خونی حرارت بیشتری از خودشان می دهند که به صورت یک پمپ کوچک عطر عمل می کند و بوی عطر نیز بهتر متصاعد می شود. نقاط دارای نبض عبارت است از : مچ دست, پشت گوش, پشت زانوی پا و پشت آرنج دست قسمت پائین گلو . در ضمن برای اینکه بوی عطر دوام بیشتری داشته باشد, روی مچ های پا نیز زده می شود که جریان متصاعد شدن عطر را از پائین به بالا امکان پذیر می سازد.
چرا برخی از عطرها گران قیمت هستند؟
عطرها دارای مقدار معینی از مواد تشکیل دهنده طبیعی گران قیمت هستند. برای ساختن 452 گرم روغن گل محمدی, بیش از یک تن گلبرگ گل استفاده می شود که سه تا چهار هزار دلار هزینه در بر دارد. همین مساله درباره بسیاری از انواع روغن های اسانس دار نیز صادق است.
چه مواردی را باید در نگهداری عطر رعایت کرد؟
عطر, باید به دور از حرارت یا سرمای بیش از حد نگهداری بشود. در ضمن, در شیشه عطر باید محکم بسته شود تا از بخار شدن آن جلوگیری گردد. از قرار دادن عطر برای مدت طولانی در برابر تابش نور خورشید نیز جلوگیری بشود.
آیا عطر مصارف دیگری بجز استفاده آن روی پوست دارد؟
به هنگام استحمام, میتوان چند قطره از عطر دلخواه را در آب وان ریخت. در ضمن به هنگام شستشوی لباس های زیر نیز می توان چند قطره از عطر دلخواه را به آب شستشو ریخت یا آن را روی گل های مصنوعی اسپری کرد.
مواد دافع بو
حدود 2 میلیون غده عرق بر سطح بدن دست اندرکار تنظیم دمای بدن هستند. این غدهها با ترشح آب که تبخیر آن اثر خنک کنندگی دارد، دمای بدن را تنظیم میکنند. از این تبخیر ، اجزای جامدی به جای میماند که عمدتا سدیم کلرید و مقادیر کمتری پروتئین و دیگر مواد مرکب آلی است. بوی بدن بیشتر از آمینها و مواد حاصل از هیدرولیز روغنهای چرب (اسیدهای چرب ، آکرولیین و غیره) است که از بدن و از رشد باکتریایی در باقیمانده حاصل از غدههای عرق گسیل می یابند. برای آنکه بدن انسان وظایف خود را به خوبی انجام دهد، عمل تعریق هم امری عادی و هم ضروری است. خود عرق کاملا بی بو است، اما محصولات تجزیه باکتریایی چنین نیستند.
انواع مواد دافع بو
مواد دافع بو از سه نوع عمده هستند: یک نوع آنها ، بطور مستقیم تعرق را میخشکاند یا بعنوان مواد منقبضکننده عمل میکنند. نوع دیگر آنها که بو دارند و بوی عرق را میپوشانند.
نوع سوم آنها که ترکیبات بودار را با واکنش شیمیایی برطرف میکنند. از جمله موادی که بعنوان قابض عمل میکنند، آلومینیم سولفات آبپوشیده ، کلرید آلومینیم آبپوشیده (O2H6 . 3AlCl) ، آلومینیم کلروهیدرات ( در واقع آلومینیم هیدروکسی کلرید ) و الکلها هستند.
مواد بیبو کننده
از جمله مواد مرکبی که بعنوان عوامل بیبو کننده عمل میکنند، روی پروکسید، روغنهای اسانسی و عطرها و انواعی از مواد ضد عفونی کننده ملایم هستند. روی پروکسید، مواد مرکب بودار را با اکسید کردن آمینها و ترکیبات اسیدهای چرب بر طرف میکند. روغنهای اسانسی، عطرها یا بوها را جذب میکنند یا آنها را میپوشانند و ضدعفونی کنندهها معمولا عوامل اکسید کننده یا کاهندهای هستند که باکتریهای ایجاد کننده بو را میکشند.
عطر درمانی چیست؟
در واقع این روش درمانی جزقدیمی ترین درمان هاست. گفته شده که به طور سنتی مصریان از روغنهای خوشبو برای ماساژودرمان بیماریهای گوناگون نیز استفاده میکردند. در دوران شیوع طاعون بسیاری از افرادجهت جلوگیری از انتشار این بیماری روغنهای معطررا میسوزاندند زیرا اعتقاد داشتند که بوی خوش، طاعون را ریشه کن میکند.
این روش از دو طریق عمل می کند :
روش مستقیم-
تحریک کننده های اعصاب بویایی در واقع بوهایی هستند که که می توانند از طریق دستگاه عصبی سبب تحریک شدن و در نتیجه فعال شدن غدد درون ریز شوند که این عمل باعث می شود که پیک های شیمیایی-عصبی مانند آذرنالین و ایندورفین و... که نقش زیادی در تنظیم تعادل بدن دارند ساخته شوند و در نتیجه تعادل در بدن ما ایجاد می شود و عدم تعادل ها از بین می رود
روش غیر مستقیم-
با استنشاق یک بو مرکز حافظه ی بویایی فرد فعال شده . در این قسمت هربو، همراه با حس ما نسبت به آن بو ذخیره شده (اغلب حالتی که اولین بار با احساس یک عطر به ما دست داده) . وجود چنین مرکزی در مغز سبب می شود که یک بو به نظر ما خوب و دیگری بد باشد.
بعد از فعال شدن این بخش و به دنبال آن، دستگاه لیمبیک پیک های شیمیایی آزاد می کند و شما احساسی را پیدا می کنید که اولین بار با رتماس با این بو پیدا کرده بودید و در نتیجه ما احساس خوب و یا بد خواهیم داشت و اگر ما برای درمان از مواد معطری استفاده کنیم که حالتی خوب در بیمار ایجاد کند می تواند سبب درمان شود. به طور کلی این درمان روانشناسی و درمان فیزیکی را تواما دارد و با کمک به بدن و ذهن به درمان بیماران کمک می کند.
چگونه از این روش استفاده می شود؟
به این روش، بهبود با لذت نیز می توان گفت. زمان خاصی برای استفاده از این درمان بیان نشده و عطرهای مورد استفاده را میتوان به صورت اسپری در محیط زندگی فرد بیمار پخش کرد.
برای مثال چند عطر و موارد استفاده آن را معرفی می کنیم:
اسانس رز:
این اسانس یکی از اسانس هایی است که به سختی بدست می آید زیرا که به طور مثال 6 تن گلبرگ رز تنها 1 کیلوگرم اسانس یا روغن معطر می دهد. با الکل یا حلال ها، عصاره گیری می شود واین روش دو مزیت دارد یکی اینکه روش ارزانی است و دوما اینکه به بوی گلبرگ تازه نزدیک تر خواهد بود.
از بوی رز در روان درمانی ها استفاده می شود زیرا که حس هارمونی و امنیت در بدنمان ایجاد می کند و به ما کمک می کند تا به غرورمان مسلط شویم. انرژی دوست داشتن در فکر و فعالیت هایمان ایجاد می کند و در کل به قلب ما انرژی تازه می بخشد.
از سقط جنین ها جلوگیری می کند، گرفتگی های عضلات و خونریزی ها را متوقف می کند، مشکلات قائدگی و یائسگی را حل می کند و بهترین حمابت کننده ی روانی در دوران حاملگی است که بسیار بهتر از حمابت کننده های فیزیکی عمل می کند.
اسانس لیمو ترش:
این عطر از پوست لیمو ترش بدست می آید .و سبب بهبود قدرت تمرکز در افراد و نیرو بخشیدن به فعالیت های ذهنی وتحریکات عصبی می شود.
عطر لیمو ترش عطر قابل توصیه برای محیط های کار است زیراکه جو محیط کار را آرام می کند و باعث می شود که از اشتباهات انسانی پیشگیری شودهمچنین خستگی ، تنبلی و استرس را از بین می برد و ایجاد ارتباط را در محیط کار آسان تر می کند.
مانند دیگر اعضای خانواده مرکبات، لیمو ترش در ضد عفونی کردن محیط قدرتمند است و در درمان کم خونی، اسهال، فشا رخون بالا، کلسترول بالا، رماتیسم، بی اشتهایی، سردرد ، خارش و آسم موثر است
اسانس وانیل:
این اسانس از دانه های گیاهی که در ماداگاسکار و اندونزی رشد می کند گرفته می شود خاصیت درمانی برای پوست دارد به همین دلیل در ساخت وسایل آرایشی از آن استفاده می شود.
از نظرروانشناسی داروی ضد افسردگی است زیراکه با بوییدن عطرآن احساس آرامش در افراد ایجادمی شود.
همچنین از نظر فیزیکی نیز فوایدی را به همراه دارد که می تواناز آنها خاصیت ضد درد بودن را نام برد .
بررسیها نشان می دهد، بوییدن رایحه درخت سدر، گل رز، یاسمن و چوب صندل برای رفع پرخاشگری و ستیزه جویی مناسب است.
انواع مختلف رایحه درمانی به شرح زیر است:
کمک به افزایش حافظه: انواع مرکبات، ریحان، نعناع، پونه وحشی، فلفل قرمز و چوب سر
درمان سردرد: بابونه رومی، انوع اسطوخودوس و رز
رفع اختلالات خلق و خوی: ریحان، شمعدانی، گل طاووسی، یاسمن، کاکائو، بابونه رومی، نرگس، انواع رز و اسطوخودوس
رفع استرس و اضطراب: پونه کوهی، انواع بابونه، چوب رز، درخت سدر، دارچین، چوب صندل، یاسمن، لانگ ای لانگ و عطر برکاموت
ضعف مدیریتی و عدم توانایی در انجام کارها: پونه، رزماری، بادرنجبویه، انواع نعناع و زنجبیل
درمان کمرویی: روغن یاس، بهارنارنج و مرزنگوش
شک و تردید: لیمو، گریپ فروت، انواع نعناع و چوب سرو
رفع استرس و کابوس شبانه: بابونه رومی، اسطوخودوس، انواع رز، چوب صندل و بهارنارنج
درمان وسواس: بابونه رومی، بهارنارنج و زنبق
کاهش علایم افسردگی: بابونه رومی، ریحان، شمعدانی، گریپ فروت، انواع اسطوخودوس، ملیسا و بهارنارنج
کاهش حواس پرتی: عطر لیمو، ریحان و ملیسا
رفع افسردگی پس از زایمان: رز، چوب صندل و بهارنارنج
چه عطری برای چه فصلی مناسب است؟
در میان رایحه ها بیش از هر چیز رایحه پرتقال، بهارنارنج، درخت کاج، چوب صندل و نعناع به دلیل خنک بودن، حس تازگی به به انسان منتقل می کنند و برای تابستان پیشنهاد می شود.
با اینکه بر روی شیشه عطر و ادوکلنها هیچ اثری از نوع ترکیبات معطر آن دیده نمی شود، ولی شناسایی ویژگیهای روغنهای معطر کمک بزرگی به خرید عطر متناسب با سلیقه فرد می کند. به نظر می رسد این موضوع برای آنان که هنوز نمی دانند چه عطری مناسب دوستان و اطرافیانشان است، بسیار جالب باشد.
رز: به طور کلی افرادی که این رایحه را می پسندند، بسیار عاشق پیشه بوده و از حس زنانگی بالایی برخوردارند.
زنبق: رایحه ای جادو کننده که نماد پاکدامنی و عفاف است. افرادی که رایحه زنبق را می پسندند، افرادی جرأتمند محسوب می شوند.
یاسمن: بوی یاسمن مناسب افرادی است که از اعتماد به نفس بالا برخوردارند و البته بر عکس علاقه مندان به «رز» که بیشتر تمایل به احساسات زنانه را از خود نشان می دهند، دوستداران رایحه یاسمن تمایلات مردانه دارند و این را از نحوه آرایش مو، لباس پوشیدن و طرز گفتارشان می توان فهمید. حتم داشته باشید بیشتر آدمهای با اراده عطری با رایحه یاسمن را انتخاب می کنند.
میخک: بویی تند و تیز دارد؛ مثل ادویه و جزو رایحه های «spicg» شمرده می شود.
ریحان: بوی گرم دارد و به یادآوری خاطرات کمک می کند و باعث هماهنگی بین روح و جسم می شود، به همین دلیل صلح و آرامش را به ارمغان می آورد.
چوب صندل: رایحه شیرین دارد و مورد توجه آقایان بوده و باعث تعادل بین روح و جسم می شود و به کنترل هیجانات درونی نیز کمک می کند.
نعناع: بوی خنک و تر و تازه نعناع باعث جلای مغز می شود. بسیار پرطراوت برای آدمهای عصبی و گرمایی است. برای آدمهایی که حواس پرت هستند جزو بهترین داروهای «آروماتراپی» محسوب می شود.
ملیسای هندی: عطری بسیار خنک که رایحه لیمو نیز در آن استشمام می شود. به درمان اختلالات عصبی کمک می کند و از تنش و افسردگی می کاهد. ملیسای هندی عطری خنک در تابستان بویژه برای آنهایی است که رانندگی می کنند یا پشت میز می نشینند.
مشک: رایحه ای که بیشتر در ادوکلنها یافت می شود و حس اعتماد به نفس را تقویت می کند.
کندر: بویی گرم و شیرین دارد و نقش فراوانی در آرام سازی مغز ایفا می کند. کندر بهترین رایحه ای است که در زمان مراقبه و مدیتیشن پیشنهاد می شود.
چند نکته درباره خرید عطر
خرید «عطر» به دلیل هزینه نسبتاً سنگینی که در بردارد برای همه مقدور نیست در حالی که نوع ملایمتر و کم دوامتر آن با نامهای اسپری و ادوکلن به بهای ارزانتری به فروش می رسد.
استفاده از ادوکلن و اسپری برای روز، بویژه روزهای گرم بهتر است؛ زیرا عطر ملایمتری دارد. اسپری را از نوع عطری که انتخاب کرده اید، می توانید تهیه کنید؛ چون از هر نوع اسانس عطر، اسپری آن هم موجود است.
نکته ای که لازم به یادآوری است، اینکه عطر را نباید به دلیل گرانتر بودن یا مد روز بودن و یا تازگی نوع آن انتخاب کرد، چون عطر به هیچ یک از این مسائل ارتباطی ندارد و تنها چیزی که در انتخاب آن مهم است و باید مورد توجه قرار گیرد، نوع پوست شما می باشد؛ زیرا یک نوع عطر روی پوستهای مختلف، بوهای متفاوتی دارد.
بنابراین به جای اینکه ببینیم دیگران از چه عطرهایی استفاده می کنند و یا گرانترین و تازه ترین عطری که به بازار آمده، کدام است، بهتر است عطر را روی پوستمان آزمایش کنیم تا بتوانیم درباره آن داوری درستی داشته باشیم. برای آزمایش و انتخاب عطر، مقدار کمی از آن را روی مچ دست در ناحیه نبض بمالید، چند لحظه صبر کنید و سپس آن را ببویید، در آن زمان می توانید تصمیم بگیرید. اگر بوی عطر با پوستتان هماهنگ است، ولی می خواهید ملایمتر و یا ارزانتر باشد، اسانس، اسپری یا ادوکلن آن را تهیه و استفاده کنید.
انواع عطر
عطرهای سرد
این قبیل عطرها معمولاً بوی تمیزی، جوانی، و انرژی می دهند. درون مایه رایحه این قبیل عطرها بوی اقیانوس ها را در ذهن زنده می کند. در اسم چنین عطرهایی اغلب نام "آب " ، "یخ " ، "باران " ، و یا "خنک " به کار می رود و معمولاً در شیشه های آبی تولید شده و جعبه های بسته بندی آنها نیز به رنگ آبی انتخاب می شوند. خانواده این قبیل عطرها بیشتر برای خانم های فعال و ورزش دوست پیشنهاد می شود. از مشهورترین انواع این عطرها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
Issey Miyake L'Eau de Issey
Bulgari Blu Notte
Marc Jacobs Rain
Giorgio Armani Acqua di Gio
Davidoff Cool Wate
عطرهای میوه ای
رایحه این نوع عطرها در لطافت و انرژی کمی شبیه به رایحه عطرهای خنک است با این تفاوت که قدری شیرینی نیز در آن احساس می شود. درون مایه اصلی این قبیل عطرها معمولاً دربردارنده رایحه مرکبات است مانند لیمو، پرتقال، و گریپ فرود. البته برخی از انواع عطرهایی که در این گروه جای می گیرند بوی سیب، انگور، گیلاس، هلو، و تمشک می دهند. خانم هایی که این قبیل بوها را دوست دارند معمولاً خوش بین و خوش مشرب بوده، و به راحتی می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. از جمله معروف ترین عطرهای میوه ای که این روزها از طرفدارهای زیادی برخوردار هستند عبارتند از:
Fresh Sugar
Acqua di Parma Colonia,
L.A.M.B. by Gwen Stefani
Cartier Eau de Cartier
عطرهای گلی
خیلی راحت می توانید بوی این قبیل عطرها را تشخیص دهید. بوی یک یا دو گل در آنها به راحتی قابل تشخیص است. درون مایه اصلی این نوع عطرها دربردارنده رایحه گل های مختلفی نظیر: رز، یاسمن، یاس، و مریم است. این قبیل عطرها مختص خانم های رمانتیک با روحیه زنانه است. اغلب خانم ها نسبت به این نوع عطرها علاقه خاصی دارند و می توان گفت که این گروه از جمله محبوب ترین عطرهای انتخابی توسط بانوان است. از جمله معروف ترین عطرهایی این گروه نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
Dior J'Adore
Stella McCartney Stella
Yves Saint Laurent Baby Doll
Salvatore Ferragamo Incanto Charms
عطرهای خوراکی
این قبیل عطرها بوی مواد غذایی می دهند. این گروه نسبت به گروه های دیگر قدمت کمتری دارد و تازه چند سال است که به بازار عرضه می شود. درون مایه اصلی بوی این عطرها، رایحه شکلات و وانیل را در بر دارد. این قبیل عطرها معمولاً برای خانم های خونگرم، مهربان و خانواده دوست پیشنهاد می شود. چند نمونه از محبوب ترین عطرهای خوراکی عبارتند از:
Aquolina Chocolovers
Thierry Mugler Angel
Britney Spears Fantasy
Comptoir Sud Pacifique Vanille Abricot
عطرهای شرقی
این قبیل عطرها دارای رایحه ای گرم، تند و معطر هستند. درون مایه ی اصلی این عطرها بوی دارچین و عنبر می دهد. این قبیل عطرها معمولاً مورد انتخاب خانم هایی قرار می گیرند که در عین سادگی بسیار اصیل می باشند، فریبنده و جذاب هستند، تمایل به نمایش دادن خود دارند و بدشان نمی آید که مرکز توجه جمع قرار بگیرند. از جمله معروف ترین عطرهایی که می توان در این گروه جای داد می توان به موارد زیر اشاره کرد:
Yves Saint Laurent Opium
Guerlain Shalimar
Calvin Klein Obsession
عطرهای چوبی
این عطرها هم مانند عطرهای شرقی بوی تندی دارند اما قدری ملایم تر، دلپذیر تز و جاافتاده تر هستند. درون مایه بوی این عطرها رایحه چوب، خزه، صندل، سدر، و نعناع را در بر دارد. عطرهایی که در این گروه جای می گیرند می توانند اغلب هم مورد استفاده خانم ها قرار بگیرند و هم آقایون. خانم هایی که تمایل به استفاده از عطرهای با رایحه چوب دارند عموماً سرزنده، آزاد منش، و خاکی هستند. از جمله محبوب ترین عطرهای چوبی که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد عبارتند از:
Gucci Rush
Fendi Palazzo
Miss Boucheron
عطرهای زمستانی
گاهی اوقات زمستان می تواند خشن و بی رحم باشد و به پوست شما آسیب وارد کرده و سلامت کلی بدنتان را با مشکل مواجه سازد. خوب می توانیم به راحتی و با استفاده از عطرهای مخصوص زمستان با رایحه های تر و تازه هم خودمان را خوشبو کنیم و هم کاری کنیم تا بدنمان احساس گرمای بیشتری کند. اسپری و عطرهای مختلفی را می توان در زمستان استفاده کرد اما بهتر است هر عطری را که انتخاب می کنید از زیر گروه عطرهای چوبی باشد و بوی درخت سرو در خود داشته باشد. بوی چوبی که در این نوع عطرها احساس می شود سبب می شود که گرمای بیشتری را احساس کنید و دمای بدن به طور نرمال بالاتر برود.
عطرهای گرم
این عطرها آنقدر خوشبو هستند که مطمئنم شما حاضرید تشک برقی خودتان را بدهید تا فقط چند قطره از این عطر را به شما بدهند.
منبع خبر : کمیاب نیوز - http://www.kamyabnews.com/fa/pages/?cid=7197
اسیدهای چرب امگا 3 در ماهی ها مثل سالمون،ماهی تون ودیگر غذاهای دریایی مثل جلبک دریایی و در بعضی از گیاهان مثل دانه های روغنی وجود دارد. امگا 3 مثل بعضی از اسیدهای چرب اشباع نشده نقش اساسی در کارکرد مغز،رشد ونمو طبیعی دارد.همچنین امگا3 ریسک بیماریهای قلبی را کاهش میدهد.انجمن قلب وعروق امریکا توصیه به مصرف ماهی ،بخصوص ماهیهای چرب (مثل تون،ساردین،سالمون) حداقل 2 بار در هفته دارد. مطالعات نشان داده است که امگا 3 باعث کاهش التهاب شده و در نتیجه ریسک بیماریهای مزمن مثل بیماریهای قلبی عروقی، سرطان والتهاب مفاصل (ارتریت) را کاهش می دهد. اسیدهای چرب امگا3 در مغز تجمع یافته ودر فعالیتهای شناختی (مثل کارکرد مغز و حافظه)و فعالیتهای رفتاری موثر هستند. نوزادانی که در دوران جنینی به اندازه کافی امگا 3 از مادر دریافت نکنند،در معرض خطر پوست خشک ،بیماریهای قلبی،افسردگی،اختلالات رفتاری وگردش خونی ضعیف هستنذ. البته بسیار مهم است که در رژیم غذایی نسبت متناسبی از امگا 3وامگا 6 (نوع دیگری اسید چرب ضروری ) باشد . امگا 3 به کاهش التهاب کمک میکند وافزایش امگا 6 منجر به تحریک مغز وایجاد التهاب میشود . رژیم مدیترانه ای نسبت مناسبی از امگا 3 وامگا6 را حفظ میکند. این رژیم بیشتر شامل غلات ، میوه های تازه، سبزیجات،ماهی، روغن زیتون وسیر میباشد . امگا 3 در موارد زیر استفاده می شود: کلسترول بالا رژیم مدیترانه ای منجر به افزایش کلسترول خوب( HDL )میشود که در سلامت قلب موثر است.مشاهده شده که روغن ماهی سبب کاهش تری گلیسرید خون (یک نوع چربی در خون) میشود. گردو سرشار از اسید لینولییک یا ANA است که در بدن به امگا 3 تبدیل میشود ودر نتیجه باعث کاهش کلسترول وتری گلیسرید در بیماران مبتلا به کلسترول بالا میشود. دیابت بیماران دچار دیابت اغلب تری گلیسرید بالا و HDL پایین دارند.اسیدهای چرب امگا 3 می توانند تری گلیسرید واپوپروتیین را کاهش داده وسبب افزایش HDLشوند. برخی از بیماران دچار دیابت نوع 2 ممکن است با مصرف امگا 3 دچار افزایش مختصری در قند خون ناشتا شوند که در این مورد بیمار باید با پزشک خود مشورت کند. ارتریت روماتویید ارتریت روماتویید یک بیماری التهابی مفصل است که علت آن ساخته شدن انتی بادی علیه سلولهای بدن (اتوایمون) است.بعضی از بیماران ارتریت روماتویید ممکن است با خوردن امگا3 دچار کاهش علایم خشکی صبحگاهی و درد مفاصل شوند.در یک مطالعه نشان داده شده که با مصرف امگا3 نیاز بیماران به داروهای ضدالتهابی ومسکن کمتر شده است.ولی امگا3 جلوی پیشرفت ارتریت روماتویید را نمی گیرد و فقط علایم را کاهش می دهد. مطالعات آزمایشگاهی نشان داده اند که رژیم غذایی سرشار از امگا3 ممکن است در استیوارتریت (ارتروز مفاصل) هم کمک کننده باشد ولی نیاز به مطالعات بیشتری دارد. پوکی استخوان (استوپروز) برخی مطالعات نشان داده اند که امگا3 ممکن است به افزایش کلسیم در بدن کمک کنند وباعث افزایش قدرت استخوانها شود، اگرچه همه نتایج مثبت نبوده است. بعضی مطالعات نشان داده است که کسانیکه به اندازه کافی اسیدهای چرب دریافت نمی کنند(بخصوص اسیدگاما لینولئیک وEPA (یک اسید چرب امگا6 )نسبت به کسانیکه به اندازه کافی از این مواد استفاده می کنند،بیشتر مستعد پوکی استخوان هستند. در بررسی3ساله زنان بالای 65 سال با پوکی استخوان که اسیدهای چرب ضروری را دریافت می کردند ،کمتر دچار پوکی استخوان شدند وحتی بسیاری از انان افزایش در تراکم استخوان پدیدار شد. افسردگی مطالعات نشان داده است که مصرف اسیدهای چر ب امگا3 باعث بهبود علایم افسردگی می شود. مطالعات متعدد همچنین مشخص کرد که مصرف امگا3 همراه با داروهای ضد افسردگی بیشتر باعث بهبود علایم می شود تا داروی افسردگی به تنهایی. همچنین مشخص شده که امگا3 ممکن است سبب پیشگیری از افسردگی پس از زایمان شود. البته افسردگی یک بیماری جدی بوده وبدون نظر پزشک نباید درمان شود. هیپراکتیویتی وعدم تمرکز بچه های دچار عدم تمرکز وهیپراکتیو ممکن است دچار کمبود اسیدهای چرب خاصی باشند. در یک بررسی بالینی نزدیک به 100 پسر بچه که مشکلات رفتاری ویادگیری بیشتری داشتند،دارای سطح امگا 3 پایین تری نسبت به کسانیکه این مشکل را نداشتند،بودند. البته این مسئله نیاز به مطالعه بیشتری دارد.ولی در هر حال دادن غذاهای سرشار از امگا3 در بچه های هیپراکتیو عاقلانه به نظر میرسد. بیماریهای پوستی در یک بررسی بالینی در 13 بیمار دچار حساسیت به نور که دچار درماتیت ناشی از نور می شدند ،تحت درمان با روغن ماهی قرار گرفتند و مشاهده شد که حساسیت آنها به نور واشعه ماورائ بنفش کاهش یافت.اما ضد افتابهای موضعی از امگا 3 مفیدتر هستند. سرطان روده بزرگ (کولون) مصرف غذاهای سرشار از امگا 3 ریسک سرطان روده بزرگ را کاهش می دهد.به طور مثال اسکیمو ها که چربی زیادو ماهیهای غنی از امگا3 می خورند،کمتر دچار سرطان کولون می شوند.مطالعات اولیه نشان داده است که در مراحل اولیه سرطان کولون سبب کند شدن پیشرفت این سرطان می شود. موضوعات مرتبط:۹ ماده غذایی که با آسیب اشعههای UV مقابله میکند غذاهایی که با چاقی مبارزه می کنند 13 ماده غذایی برای افزایش باروری تغذیه مناسب برای افزایش حافظه و بهبود عملکرد مغز |
اگر شما هم خواهان یک شکم تخت و صاف هستید این مواد غذایی را فراموش نکنید.
شکمی تخت با جو دو سر
جو دو سر سرشار از فیبر است و ساعت ها در معده شما باقی می ماند. شما می توانید آن را با توت، شیرین سپس مصرف کنید.
شکمی تخت با بادام و آجیل
این مواد شما را سیر نگه می دارند و باعث کوچک کردن شکم تان می شوند. تحقیقات نشان می دهد افرادی که آجیل می خورند مدت زمان بیشتری از آنهایی که برنج می خورند، سیر می مانند. برای سیر ماندن در طول روز، 24 عدد بادام بخورید. از مصرف آجیل های شور نیز خودداری کنید زیرا سدیم زیاد، فشار خون را بالا می برد.
شکمی تخت با پودر پروتئین
این ماده تنها مخصوص ورزشکاران نیست! پودر پروتئین حاوی اسید آمینو است که چربی ها را می سوزاند و در ساخت ماهیچه موثر است. دو قاشق چای خوری از این ماده را به اسموتی خود اضافه کنید و از فواید مواد مغذی و سالم آن لذت ببرید. برای درست کردن اسموتی، میوه، ماست و شیر کم چرب را با پودر پروتئین مخلوط کنید.
شکمی تخت با روغن زیتون
هر کسی به مقدار کمی چربی برای کنترل گرسنگی احتیاج دارد. از اسید چرب تکسیرنشده مانند روغن زیتون یا کانولا مصرف کنید. این مواد کلسترول شما را کنترل و شما را سیر نگه خواهد داشت. روغن های هیدروژنه را نیز از رژیم غذایی خود حذف کنید زیرا با چربی های ترانس ناسالم ساخته شده اند.
شکمی تخت با توت
توت سرشار از فیبر است. یک فنجان از این ماده تنها 6 گرم کالری دارد.
شکمی تخت با تخم مرغ
تخم مرغ شامل ویتامین ب12 است، ویتامینی که چربی های بدن را از بین می برد. تحقیقات نشان داده افرادی که روزانه برای صبحانه تخم مرغ مصرف می کنند، بیشتر از آنهایی که نان های شیرین می خورند، وزن کم می کنند. اگر کلسترول بالایی دارید، قبل از مصرف با پزشک مشورت کنید.
شکمی تخت با حبوبات
حبوبات کالری کم اما فیبر زیادی دارند که در کاهش وزن موثر است. هفته ای یک بار به جای گوشت، حبوبات مصرف کنید. در این صورت شما مقدار زیادی چربی از رژیم تان حذف و فیبر را جایگزین آن خواهید کرد.
شکمی تخت با ماهی و گوشت بدون چربی
بدن شما هنگام هضم پروتئین کالری بیشتری نسبت به کربوهیدرات و چربی می سوزاند. اگر می خواهید چربی اشباع شده کمتری دریافت کنید، ماهی بخورید. سالمون و ماهی تن انتخاب های خوبی هستند. این مواد حاوی امگا 3، از استرس که خود عامل چربی شکم است، جلوگیری می کنند.
شکمی تخت با غلات
اگر می خواهید گرسنه نشوید، غلات مصرف کنید. فیبر موجود در این مواد شما را سیر نگه می دارد.
شکمی تخت با سبزیجات سبز رنگ
سبزیجاتی مانند اسفناج و بروکلی سرشار از فیبر زیاد و کالری کم هستند. قبل از وعده های غذایی خود، سالادی با سبزیجات سبز رنگ درست و مصرف کنید.
شکمی تخت با کره بادام زمینی
چه کسی فکرش را می کرد که این ماده خوشمزه، چربی شکم را از بین ببرد؟ کره بادام زمینی سرشار از نیاسین (ویتامین ب3) است، ویتامینی که هضم غذا را سرعت می بخشد و چربی شکم را نیز از بین می برد. فقط باید مراقب مقدار مصرفی آن باشید. از آنجا که این ماده چربی زیادی دارد، مصرف تنها 2 قاشق غذاخوری از آن در روز توصیه می شود. تا جایی که می توانید کره بادام زمینی خانگی مصرف کنید زیرا در کره های بادام زمینی که در بازار به فروش می رسند، شکر اضافه شده است.
شکمی تخت با لبنیات
کلسیم چربی ها را از بین می برد. فقط یادتان باشد که لبنیات کم چرب یا بدون چرب مصرف کنید.
شکمی تخت با آواکادو
اگر شما هم صورت تان پف دار است باید اینگونه آرایش کنید.
آرایش کردن شاید یک کار شخصی بهنظر برسد ولی یک هنر است و به مرور زمان، باتوجه بیشتر زنان به حفظ جوانی و شادابی چهرهشان تبدیل به یک علم شده است؛ علمی که اصول و قواعد خاص خود را دارد. حتما شما چند سالی است که از لوازم آرایشی استفاده میکنید و به تجربه به یکسری تکنیکهای شخصی دست یافتهاید.
ولی شاید این رنگ و روش واقعا برازنده چهره شما نباشد و شما با انتخاب روشی بهتر، میتوانید چهرهای زیباتر برای خود بسازید. در این مطلب به کمک آرایشگران ماهر میکوشیم شما را با اصول پایه و بنیادین آرایش آشنا کنیم تا به بهترین آرایش برای چهرهتان دست پیدا کنید.
برای پف صورت رژلب پررنگ نزنید
یادتان باشد اگر صورتتان ورم کرده است نباید سراغ رژلبهای پررنگ بروید و اگر میخواهید برای یک مهمانی آرایش نسبتا بیشتری داشته باشید برای بیشتر جلوه دادن آرایش فقط روی چشمها کار کنید و برای لبها تنها به یک برق لب یا براق کننده قناعت کنید؛ چراکه هرچه رنگ لب پررنگتر و تندتر باشد، ورم و بزرگی صورت خود را بیشتر نشان میدهد. بهتر است از خط لب هم استفاده نکنید چون آن هم لبها را حجیم میکند و بر تورم صورت شما میافزاید، اما در مورد چشمها اینگونه نیست. اگر بتوانید با آرایش کاری کنید که درشتتر بهنظر برسند، جلبتوجه بیشتری خواهند کرد و درنتیجه پف و ورم صورت کمتر در چشم بیننده بزرگ میشود.
اگر میخواهید دور چشم سیاه نشود
قبل از آرایش چشم، روی پلکهای خود پودر پنکیک بزنید تا آرایش روی آن تثبیت شود. با این کار چربی پوست گرفته میشود و پوست آماده میشود تا سایه روی آن زده شود. سعی کنید به جای سایههای کرمی از سایههای پودری استفاده کنید؛ چون سایههای کرمی معمولا حاوی کرمهای نرمکننده هستند و دوام زیادی ندارند. همچنین بهتر است از خط چشمهای ژلهای و مایع ضدآب استفاده کنید که روی پوست پخش نمیشوند و مثل چسب روی پوست میچسبند. این مدل خط چشمها بهویژه برای روزهای گرم تابستان بسیار مناسب هستند. در هوای مرطوب و گرم، این نوع خط چشم جایگزین بسیار مناسبی برای مداد چشم است که معمولا چرب است و با رطوبت و گرمی هوا روی پوست پخش میشود.
کدام پودر دکلره مناسب است؟
پودرهای دکلره تنوع زیادی دارند و مارکها مختلفی از آنها در بازار موجود است. بهطور کلی پودرهای دکلره از هر مارک و برندی که باشند به دو نوع تقسیم میشوند؛ یکی پودر دکلره سفید که ضعیفتر عمل کرده و برای موهای حساس، نازک و رنگ شده استفاده میشود. دوم پودر دکلره آبی که قویتر از پودر دکلره سفید بوده و برای موهای طبیعی و سالم کاربرد دارد. معمولا اگر مو مشکی طبیعی و در کل رنگ تیره بود، از پودر آبی و اگر رنگ طبیعی مو، روشن بود از دکلره ضعیف استفاده میکنیم.
لاکها را چطور پاک کنید
حتما برایتان پیش آمده که از لاک ناخن براق برای مهمانی استفاده کنید اما موقع پاک کردن آن کلی دردسر بکشید؛ راهحل این است که از یک ورقه آلومینیومی استفاده کنید. یک مقدار پنبه به اندازه ناخنتان بردارید، به آن استون بزنید و روی ناخن بگذارید. بعد یک تکه مربع شکل از ورقه آلومینیومی را ببرید و دور ناخن بپیچید تا پنبه کامل پوشانده شود. بعد از پنج دقیقه که آن را از روی ناخنتان بردارید لاک کاملا پاک شده است.
تمام راهها به موم ختم میشود
این روزها در آرایشگاهها زیاد شنیده میشود که از موم دایم استفاده کنید تا موهایتان دیرتر دربیاید که مسلما قیمت بالاتری هم دارد اما ما به شما پیشنهاد میکنیم برای اپیلاسیون از همان موم طبیعی استفاده کنید. مومهای دائم قدرت چسبندگی بالایی دارند و همین باعث میشود با یکبار استفاده همه موها ریشهکن شوند و دیرتر دربیایند نه اینکه بهطور کامل از بین بروند ولی همین چسبندگی به پوست آسیب میرساند.
ﺍﯾﻦ ﻧﻮﺷﯿﺪﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺮﺑﯿﻬﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻔﻮﻧﺘﻬﺎ ﺩﺭ ﺭﻭﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺧﯿﺎﺭﺣﻠﻘﻪ ﺣﻠﻘﻪ ﺷﺪﻩ
ﯾﮏ ﻗﺎﺷﻖ ﻣﺮﺑﺎ ﯾﺎ ﭼﺎﯾﺨﻮﺭﯼ ﭘﻮﺩﺭ ﺯﻧﺠﺒﯿﻞ
ﯾﮏ ﻋﺪﺩﻟﯿﻤﻮ ﺣﻠﻘﻪ ﺣﻠﻘﻪ ﺷﺪﻩ
10 ﺳﺎﻗﻪ ﻧﻌﻨﺎ ﻭ ﯾﺎ ﯾﮏ ﻗﺎﺷﻖ ﻏﺬﺍﺧﻮﺭﯼ ﻧﻌﻨﺎﺧﺸﮏ
ﯾﮏ ﻟﯿﺘﺮ ﺁﺏ ﺗﻤﻴﺰ
ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻮﺍﺩ ﺭﻭ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻟﯿﺘﺮ ﺁﺏ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺗﻤﺎﻡ ،ﺗﺮﺟﯿﺤﺎ ﺩﺍﺧﻞ ﭘﺎﺭﭺ
ﺷﯿﺸﻪ ﯾﺎ ﭼﯿﻨﯽ ﺩﺭ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ . ﺻﺒﺢ ﻭ ﻇﻬﺮ ﻭ ﺷﺐ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺻﺮﻑ
ﻏﺬﺍ ﻧﺎﺷﺘﺎ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﺠﻮﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺷﺎﻣﯿﺪ .
ﻫﺪﻑ ﺍﯾﻦ ﺁﺷﺎﻣﯿﺪﻧﯽ:ﺳﻢ ﺯﺩﺍﯾﯽ ﻭ ﻓﻌﺎﻝ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻧﺰﯾﻤﻬﺎﯼ ﺭﻭﺩﻩ ﮐﻮﭼﮏ ﺟﻬﺖ ﻫﻀﻢ ﺑﻬﺘﺮ ﻏﺬﺍ ﻭ
ﺳﯿﺮ ﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺘﻦ ﺷﺨﺺ ﺳﺖ .
ﺍﯾﻦ ﻣﻌﺠﻮﻥ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺎﻥ ﺗﻬﯿﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﭼﺮﺑﯽ ﺳﻮﺯﯼ
ﺩﻭﺭ ﮐﻤﺮ ﻭ ﭼﺮﺑﯿﻬﺎﯼ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺑﯽ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻓﻘﻂﯾﮏﻫﻔﺘﻪ
ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﻣﻌﺠﺰﻩ انراببینید.
مالیدن نوره طبیعی برای از بین بردن موهای زاید شیوه موثریست تا از پوست شما با لطافت و ویژگی خاص محافظت کند و نتایج پایداری در بر دارد و پوستی نرم و لطیف را برای شما ایجاد می کند.
فواید برنج برای زیبایی پوست
منبع: مه شو
با سیب زمینی، نقاط و لکه های قهوه ای و تیره را از روی پوست بردارید. سیب زمینی، باعث روشن شدن و سفیدی پوست می شود و می تواند لکه های تیره پوست را بهبود بخشد.
همچنین سیب زمینی وچغندر خام رنده شده را با کمی خامه مخلوط کرده برای جلوگیری و مبارزه با چروکهای صورت و گردن و پف زیرچشم از آن استفاده کنید
زیر بغل تیره می تواند ناشی از بهداشت نامناسب، تعریق، سلول های مرده پوست، عکس العمل های شیمیایی در مقابل عطرها و دئودورانت ها و سایش پوست با انواع مختلف لباس باشد.
البته همانطور که می دانید در زیر بغل هیچ هوایی رد و بدل نمی شود بنابراین تعریق بیشتری صورت می گیرد. در افرادی که مشکلات اسیدی و سموم در بدنشان دارند، تعریق بیشتر شده و تیرگی زیر بغل نیز بیشتر نمایان می شود. توجه داشته باشید تا می توانید آب بنوشید. آب سموم بدن را دفع می کند.
راه های مختلفی برای درمان این مشکل به طور طبیعی وجود دارد. اگر شما هم تمایل دارید پوست زیر بغل روشن تری داشته باشید، به راحتی می توانید از روش های خانگی زیر استفاده نمایید.
برشی از لیمو
بهترین و موثرترین درمان خانگی برای پوست تیره زیر بغل استفاده از لیمو می باشد.
زیر بغل خود را با برشی از لیمو به طور مرتب ماساژ دهید. گرچه ماساژ لیمو می تواند باعث تحریک پوست شما شود اما پس از مدتی می توانید نتیجه بسیار خوبی در روشن شدن پوست زیر بغل خود مشاهده کنید. پس از شستن پوست خود می توانید برای نرم کردن پوست از نرم کننده استفاده نمایید. هفته ای یک یا دو بار این عمل را انجام دهید.
جوش شیرین
جوش شیرین نیز می تواند به طور مطلوبی در درمان تیرگی زیر بغل عمل کند. پس از حمام کردن، مقداری جوش شیرین به ناحیه زیر بغل خود بزنید.
تکه ای از سیب زمینی
این بار یک برش از سیب زمینی را امتحان کنید. برش سیب زمینی را به طور مرتب روی پوست خود بمالید. همچنین می توانید سیب زمینی را رنده کرده و آب آن را روی پوست خود مالیده و پس از 15 دقیقه شستشو دهید. سیب زمینی خاصیت سفیدکنندگی دارد و می تواند به روشن شدن پوست شما کمک کند.
ویتامین E
مقداری روغن ویتامین E را به پوست زیر بغل خود بمالید. ویتامین E برای روشن کردن پوست تیره کاربرد دارد.
روغن نارگیل
برای رفع تیرگی، زیر بغل خود را با مقداری روغن نارگیل ماساژ دهید.
مخلوط آرد، آب لیمو، کشک و زردچوبه
آرد، آب لیمو، کشک و کمی زردچوبه را با هم مخلوط کرده و آن را به مدت 20 دقیقه روی پوست تیره زیر بغل خود قرار دهید. پس از خشک شدن پوست را با آب سرد شستشو دهید. این عمل را حداقل 3 بار در هفته انجام دهید و تاثیر شگفت آور آن را ببینید.
خمیر آب لیمو، آب خیار و زردچوبه
یک قاشق چایخوری آب لیمو، یک قاشق چایخوری آب خیار و مقدار خیلی کمی زردچوبه را با هم مخلوط کنید. خمیر را به زیر بغل خود بمالید و پس از 20 دقیقه شستشو دهید.
چوب صندل و گلاب
پودر چوب صندل و چند قطره گلاب را مخلوط کرده و خمیری به دست آورید. این خمیر را روی پوست زیر بغل خود بگذارید. صبر کنید تا خمیر خشک شود، سپس بشویید. این روش یکی از بهترین روش های روشن تر کردن پوست زیر بغل در خانه می باشد.
آب خیار
آب خیار را روی پوست زیر بغل خود بمالید و وقتی خشک شد، شستشو دهید. می توان به آب خیار مقدار کمی زردچوبه هم اضافه کرد و بعد از 15-20 دقیقه شستشو داد.
روش های بالا به شما کمک می کند از زیر بغل تیره خلاص شوید. روش هایی بسیار آسان که به راحتی می توانید در خانه انجام دهید.
میل جنسی کم لزوما چیزی نیست که بخواهد موجب نگرانی شود. چیزی به اسم مرحله طبیعی تمایل جنسی وجود ندارد. اینکه چقدر و چه مدت به رابطهی جنسی نیاز دارید در زنها با هم فرق میکند. در اینجا میخواهیم به اوقاتی اشاره کنیم که ممکن است در آن میل جنسیتان کم باشد، در حالی که کاملاً طبیعی است.
نزدیک عادت ماهانهتان است (یا اینکه تازه شروع شده)
چرخهی قاعدگی یک زن تأثیر زیادی بر میل جنسیاش دارد. در حالیکه اکثر زنان درست پیش از تخمکگذاری، تغییرات زیادی را در میل جنسی خود حس میکنند، در مدت زمانی که نزدیک عادت ماهیانهتان است احساس ناخوشایندی خواهید داشت.
شما باردارید
تهوع و خستگی به طور کلی نمیتواند باعث شود که زن احساس نیاز جنسی داشته باشد و به خاطر همین است که میل جنسی در سه ماههی اول بارداری بسیار کم است. اما در سه ماههی دوم، وقتی وضعیت هورمونها تغییر میکند، بسیاری از زنان خواهان رابطهی جنسی هستند.
شما در حال تجربهی «یک تغییر» هستید
برخی زنان در دوران پیشایائسگی به طور مداوم میل جنسی بالایی دارند. اما این سطح برانگیختگی زیاد طول نمیکشد، وقتی میزان استروژن و تستسترون کاهش مییابد، تمایلات جنسی هم کم میشود. به این مسئله، بالا رفتن دمای بدن، بدخوابی و عرق کردن شبانه را هم اضافه کنید.
شما یک بچه دارید یا باید به او شیر دهید
دورهی پس از زایمان، یک رویداد بیولوژیکی است. بعد از آنکه زنی بچهای را به دنیا آورد، هورمونهای جنسی او تغییر میکنند و استروژن کمتری تولید کرده که باعث میشود تمایل کمتری به رابطهی جنسی داشته باشد و به جای آن توجهاش معطوف بچهاش شود. اگر به بچهتان شیر میدهید، بدنتان هم پرولاکتین تولید میکند، هورمونی که به تولید شیر کمک میکند، و بعدها میل جنسی را کم و متوقف میکند.
(منبع: webmd)
موضوعات مرتبط:
انواع الگوهای ارتباطی در بین زوج ها
بر اساس تحقیقات اخیر، تقریبا یکچهارمِ زنان دارای مشکلات جنسی هستند. وقتی زنی از رابطه راضی نیست، احتمال کمی وجود دارد که فقط یک دلیل داشته باشد. در اینجا به برخی موارد درباره نارضایتی او اشاره میکنیم:
او خودش را از نگهداری بچهها کنار میکشد
او نسبت به مراقبت و نگهداری بچهها مقاومت میکند چون امیدوار است که شما بفهمید اصلا به نیازهایش توجه نمیشود. کاری که میکند این است که از شما میخواهد با هم حرف بزنید.
هزینههای کارت اعتباری بیشتر میشود
برخی زنان برای ارضای خود، به خریددرمانی متوسل میشوند
او اضافه وزن پیدا کرده است
زنها کمبود رابطهی جنسی را با خوردن زیاد برای خاموش کردن عطش جنسیشان جبران میکنند.
او یا زیاد کار میکند یا زیاد مست میکند
شاید این نوعی تلاش برای عدم برقراری ارتباط با شما باشد
او در جلوی دوستان، نظرات متلکباری نثار شما میکند
او به شما حرف نامربوطی می زند
به آدم سردی تبدیل شده است
چندان در حین رابطهی جنسی تحرکی از خود نشان نداده و اشتیاق کم او هم جزو نشانههای روگردانی و پس کشیدن اوست. تنها راه حل این مسئله این است که با او صحبت کنید.
اخیرا خیلی پرشور و حالتر شده است
به شما اساماس میدهد که خیلی پرشور است، چرا که فکر میکند شما این مسئله را فراموش کردهاید.
خیلی از شما عیب و ایراد میگیرد
این یعنی بیرون از رختخواب زیاد به او توجه نمیکنید.
(منبع: webmd)
موضوعات مرتبط:
شاید از ناآگاهی باشد و شاید هم از این که شهرنشینی با پیشینه زندگی سنتی مردم ایران ناهمگون است، اما هرچه که هست، با گذشت ۵۰ سال از ورود زندگی آپارتمان نشینی به کشورمان هنوز بسیاری از ساکنان آنها نتوانسته اند در خانه های خود آرام بگیرند و ته دلشان همان چهاردیواری حیاط دار قدیمی را به آپارتمان های شیک و مدرن امروزی ترجیح می دهند.
این یک واقعیت است که در کشور ما فرهنگ آپارتمان نشینی هنوز هم به معنی واقعی و به صورت صحیح آن رواج نیافته و به قول عامیانه جا نیفتاده و هنوز هم بعضی افراد به مصداق ضرب المثل «چهار دیواری، اختیاری» حاضر نیستند بعضی محدودیت ها را که لازمه زندگی آپارتمانی است، قبول کنند.
در قانون از آپارتمان تعریفی نشده است، اما شاید بتوان گفت: «آپارتمان عبارت است از یک واحد مستقل در ساختمان چند طبقه که از آن برای سکونت یا جهت کسب و پیشه استفاده می شود.»
مالکیت در آپارتمان ها شامل ۲ قسمت است:
۱ ـ مالکیت اختصاصی
۲ ـ مالکیت مشترک
بخش اختصاصی
به بخشی از ملک گفته می شود که فقط صاحب آپارتمان حق استفاده از آن را دارد مثل بالکن.
بخش های مشترک
قسمت هایی از ساختمان است که تمامی مالکان حق استفاده از آن را دارند شامل زمین زیر بنا (خواه متصل به بنا باشد یا بنا به وسیله پایه روی آن قرار گرفته باشد). تاسیسات قسمت های مشترک از قبیل چاه آب، پمپ، منبع آب، مرکز حرارت و تهویه، انبار عمومی ساختمان، اتاق سرایدار در هر قسمت بنا که واقع شده باشد، آسانسور، چاه های فاضلاب، لوله ها از هر قبیل مانند لوله های فاضلاب، برق و تلفن، گذرگاه های شوت زباله، اسکلت ساختمان، تاسیسات مربوط به راه پله، وسایل تامین کننده روشنایی، تلفن، پشت بام و تاسیساتی که در پشت بام برای استفاده عمومی احداث شده است، نمای خارجی ساختمان، محوطه ساختمان که جنبه استفاده عمومی دارد و در سند اختصاصی قید نشده است.
پله های ورود به پشت بام و پله های ایمنی، درها و پنجره ها، راهروها و پاگردها که در قسمت های غیر اختصاصی باشند و دیوارهای حد فاصل بین قسمت های اختصاصی اگر جزو اسکلت ساختمان نباشند بین اهالی ساختمان مشترک هستند.
آپارتمان نشینی بدون فرهنگ آن
به نظر می رسد عمده مشکلات مرتبط با زندگی در مجتمع های آپارتمانی از زمانی آغاز شد که برخی خانواده ها با همان ذهنیت زندگی سنتی در خانه های حیاط دار، به این شیوه زندگی (آپارتمان نشینی) وارد شدند.
بیشتر کسانی که زندگی در آپارتمان ها را به دلیل مزیت هایی که در مقایسه با دیگر شیوه های سکونتی دارد، انتخاب می کنند، هنوز با فرهنگ زندگی در آپارتمان آشنا نیستند یا بخوبی آموزش ندیده اند یا الزامی در توجه به آن نمی بینند. براین اساس، بسیاری از خانواده هایی که با همین ذهنیت شروع به زندگی در آپارتمان ها می کنند برای خود و دیگران مشکل ساز می شوند و شاید به همین دلیل، بلند صحبت کردن، زیاد کردن صدای رادیو و تلویزیون یا گذاشتن کفش ها مقابل پاگرد پله ها، حمل زباله بدون سطل در حالی که شیرابه های آن روی پله ها می ریزد، برگزاری مهمانی های پر سر و صدا و... را در مشاعات ساختمان امری عادی می دانند.
لازمه زندگی آپارتمان نشینی، ارتقای فرهنگ زندگی در این مکان هاست و این درحالی است که عدم مطابقت زندگی ساکنان مجتمع ها با این فرهنگ باعث بروز مشکلات متعددی می شود که بخشی از آن مشاجراتی است که گاه مابین ساکنان یک مجتمع رخ می دهد و در نهایت به مخدوش شدن حقوق همسایگی منجر می شود.
آپارتمان نشین ها؛ ناراضی
آپارتمان نشینی نتیجه رشد جمعیت در نتیجه توسعه شهرنشینی است و به دلیل گران شدن قیمت زمین و برای جلوگیری از توسعه سطحی شهرها به اجبار برای پاسخگویی به نیاز جامعه توسعه ارتفاعی مدنظر قرار گرفته و برای این که حقوق مدنی و روابط اجتماعی ساکنان این ساختمان ها رعایت شود لازم است که قوانین و مقررات زندگی در چنین مکان هایی نیز مورد توجه قرار گیرد.
نظرسنجی ها نشان می دهد ۳۹درصد مردم سر و صدا و رفت و آمد زیاد، ۲۷ درصد محدودیت فضا، ۱۳درصد عدم تفاهم فکری با همسایگان، ۱۲درصد نداشتن فضای تفریح و ۲۷ درصد مزاحمت همسایگان را از معایب آپارتمان نشینی می دانند
نظرسنجی ها نشان می دهد ۵۵ درصد آپارتمان نشین ها از زندگی آپارتمان نشینی خود احساس نارضایتی دارند.
همچنین ۲۵ درصد آپارتمان نشین ها مخالف زندگی آپارتمان نشینی بودند، ۳۸ درصد مردم آپارتمان نشینی را سازگار با فرهنگ ایرانی دانسته اند، ۱۸ درصد ابراز بی تفاوتی و ۱۵ درصد نیز ابراز رضایت کرده اند.
براساس این نظرسنجی ۳۹درصد از پاسخگویان، سر و صدا و رفت و آمد زیاد در طبقات، ۲۷ درصد محدودیت فضا و عدم استقلال، ۱۳درصد عدم تفاهم فکری و سلیقه ای ساکنان با هم، ۱۲درصد نداشتن فضای تفریح و بازی و
۲۷ درصد دخالت و مزاحمت همسایگان را از معایب و مشکلات آپارتمان نشینی عنوان کردند.
نتیجه این نظرسنجی این بوده است که به لحاظ قرار گرفتن در دوران گذار، هنوز امکان دستیابی به فرهنگ مشخص و روشنی در زمینه آپارتمان نشینی در میان شهروندان کشورمان شکل نگرفته است.
شهرداری ها و آموزش های شهروندی
این که چرا رعایت قوانین و مقررات آپارتمان نشینی از سوی برخی ساکنان آنچنان که باید رعایت نمی شود، می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد، اما شاید مهم ترین دلیلش این باشد که ساکنان یک آپارتمان آموزش های لازم درخصوص قوانین و مقررات آپارتمانی را فرا نگرفته اند و در اصل حدود وظایف خود و حقوق همسایگان را نمی دانند و از سوی دیگر، الزامات اجرایی قوانین آپارتمان نشینی هم چندان جدی نیست و در واقع تاکنون در کمتر مواردی شهروندی به دلیل عدم رعایت فرهنگ آپارتمان نشینی بر اساس قانون مورد بازخواست قرار گرفته است.
هرچند اعضای هیات مدیره مجتمع های مسکونی می توانند برای آگاه سازی ساکنان آپارتمان ها از قوانین سکونت جمعی با برگزاری نشست های مشترک ماهانه میان اهالی ساختمان همسایگان را برای رعایت هرچه بیشتر قوانین آپارتمان نشینی و حقوق سایر همسایگان توجیه کنند، اما این موجب نمی شود نقش سایر دستگاه های خدماتی و اجتماعی شهر در این میان نادیده گرفته شود.
شهرداری ها به عنوان نهاد خدماتی ـ اجتماعی موظفند با توزیع بروشور های آموزشی یا برگزاری نشست هایی در فرهنگسراها، خانه های محله و... با حضور شهروندان ساکن محلات، در جهت ارتقای سطح آگاهی شهروندان پیرامون موضوع قوانین و فرهنگ آپارتمان نشینی نقش مهمی ایفا کنند.
چند نکته برای آپارتمان نشین ها
ساکنان مجتمع های آپارتمانی موظفند برای احترام به اصل حسن همجواری، برخی بایدها و نبایدها را رعایت کنند. هر چند این موارد در قانون پیش بینی نشده است، ولی رعایت آنها توسط ساکنان یک مجتمع قطعا از بروز اختلاف ها و تنش ها میان همسایگان جلوگیری خواهد کرد.
۱ ـ ایجاد سر و صدای غیرمتعارف از ساعت یک تا ۴ بعدازظهر و ۹ شب تا ۹ صبح روز بعد ممنوع است. صدای رادیو، تلویزیون و دیگر وسایل پخش موسیقی نیز در ساعت فوق فقط داخل آپارتمان محل استقرار آنها قابل شنیدن باشد.
۲ ـ هرکاری بخصوص کارهای ساختمانی که ایجاد صدای ناهنجار می کند باید با هماهنگی مدیریت ساختمان فقط ساعت ۳۰/۸ تا ۳۰/۱۳ و همچنین ۳۰/۱۵ تا ۳۰/۱۸ روزهای غیر تعطیل انجام پذیرد.
۳ ـ پارکت های چوبی و کفپوش های پلاستیکی را فقط می توان پولیش کرد و نباید آنها را با سنگ یا سرامیک و دیگر پوشش هایی که صدا را تشدید می کنند، تعویض کرد.
۴ ـ در مواردی که کف آپارتمان سنگ، سرامیک یا چوب باشد و راه رفتن و کشیدن اجسام روی آنها در طبقه پایین صداهای ناهنجار ایجاد کند، توصیه می شود حداقل ۷۵ درصد با قالی یا موکت پوشانده شود.
۵ ـ کف سایی سنگ قسمت های اختصاصی باید با اجازه کتبی مالک و مدیریت ساختمان انجام شود، تمام مواد حاصله از کف سایی باید بسرعت جمع شود و در محل مناسبی در خارج از ساختمان دفع گردد. مدیران ساختمان باید توجه کند ریختن مواد اسیدی حاصل از کف سایی به داخل فاضلاب ساختمان موجب گرفتگی و فرسایش لوله های فاضلاب می شود همچنین نفوذ این مواد به سطح زیرین سنگ باعث خوردگی لوله های مستقر در کف و ترکیدگی بخصوص در محل اتصالات می شود. بنابراین توصیه می شود هنگام کف سایی و پس از اتمام آن، سقف طبقه پایین بازرسی شود.
ساکنان هر واحد مسوول جبران خسارت وارد شده براثر گرفتگی لوله های فاضلاب، سررفتن آب وان یا سینک هستند.
۶ ـ هرگونه تغییر در نما، در یا بالکن های اختصاصی ممنوع است مگر با توافق اکثریت مالکان.
۷ ـ تعمیرات و تغییرات داخلی و خارجی که موجب صدمه به اسکلت ساختمان می شود به هیچ وجه مجاز نیست.
۸ ـ سایر تعمیرات و تغییرات داخلی آپارتمان ها و بخش های اختصاصی مانند انبار باید با اجازه کتبی مالک و تایید مدیریت ساختمان در حد معقول انجام شود.
موضوعات مرتبط:
شاید از ناآگاهی باشد و شاید هم از این که شهرنشینی با پیشینه زندگی سنتی مردم ایران ناهمگون است، اما هرچه که هست، با گذشت ۵۰ سال از ورود زندگی آپارتمان نشینی به کشورمان هنوز بسیاری از ساکنان آنها نتوانسته اند در خانه های خود آرام بگیرند و ته دلشان همان چهاردیواری حیاط دار قدیمی را به آپارتمان های شیک و مدرن امروزی ترجیح می دهند.
آپارتمان
این یک واقعیت است که در کشور ما فرهنگ آپارتمان نشینی هنوز هم به معنی واقعی و به صورت صحیح آن رواج نیافته و به قول عامیانه جا نیفتاده و هنوز هم بعضی افراد به مصداق ضرب المثل «چهار دیواری، اختیاری» حاضر نیستند بعضی محدودیت ها را که لازمه زندگی آپارتمانی است، قبول کنند.
در قانون از آپارتمان تعریفی نشده است، اما شاید بتوان گفت: «آپارتمان عبارت است از یک واحد مستقل در ساختمان چند طبقه که از آن برای سکونت یا جهت کسب و پیشه استفاده می شود.»
مالکیت در آپارتمان ها شامل ۲ قسمت است:
۱ ـ مالکیت اختصاصی
۲ ـ مالکیت مشترک
● بخش اختصاصی
به بخشی از ملک گفته می شود که فقط صاحب آپارتمان حق استفاده از آن را دارد مثل بالکن.
● بخش های مشترک
قسمت هایی از ساختمان است که تمامی مالکان حق استفاده از آن را دارند شامل زمین زیر بنا (خواه متصل به بنا باشد یا بنا به وسیله پایه روی آن قرار گرفته باشد). تاسیسات قسمت های مشترک از قبیل چاه آب، پمپ، منبع آب، مرکز حرارت و تهویه، انبار عمومی ساختمان، اتاق سرایدار در هر قسمت بنا که واقع شده باشد، آسانسور، چاه های فاضلاب، لوله ها از هر قبیل مانند لوله های فاضلاب، برق و تلفن، گذرگاه های شوت زباله، اسکلت ساختمان، تاسیسات مربوط به راه پله، وسایل تامین کننده روشنایی، تلفن، پشت بام و تاسیساتی که در پشت بام برای استفاده عمومی احداث شده است، نمای خارجی ساختمان، محوطه ساختمان که جنبه استفاده عمومی دارد و در سند اختصاصی قید نشده است.
پله های ورود به پشت بام و پله های ایمنی، درها و پنجره ها، راهروها و پاگردها که در قسمت های غیر اختصاصی باشند و دیوارهای حد فاصل بین قسمت های اختصاصی اگر جزو اسکلت ساختمان نباشند بین اهالی ساختمان مشترک هستند.
● آپارتمان نشینی بدون فرهنگ آن
به نظر می رسد عمده مشکلات مرتبط با زندگی در مجتمع های آپارتمانی از زمانی آغاز شد که برخی خانواده ها با همان ذهنیت زندگی سنتی در خانه های حیاط دار، به این شیوه زندگی (آپارتمان نشینی) وارد شدند.
بیشتر کسانی که زندگی در آپارتمان ها را به دلیل مزیت هایی که در مقایسه با دیگر شیوه های سکونتی دارد، انتخاب می کنند، هنوز با فرهنگ زندگی در آپارتمان آشنا نیستند یا بخوبی آموزش ندیده اند یا الزامی در توجه به آن نمی بینند. براین اساس، بسیاری از خانواده هایی که با همین ذهنیت شروع به زندگی در آپارتمان ها می کنند برای خود و دیگران مشکل ساز می شوند و شاید به همین دلیل، بلند صحبت کردن، زیاد کردن صدای رادیو و تلویزیون یا گذاشتن کفش ها مقابل پاگرد پله ها، حمل زباله بدون سطل در حالی که شیرابه های آن روی پله ها می ریزد، برگزاری مهمانی های پر سر و صدا و… را در مشاعات ساختمان امری عادی می دانند.
لازمه زندگی آپارتمان نشینی، ارتقای فرهنگ زندگی در این مکان هاست و این درحالی است که عدم مطابقت زندگی ساکنان مجتمع ها با این فرهنگ باعث بروز مشکلات متعددی می شود که بخشی از آن مشاجراتی است که گاه مابین ساکنان یک مجتمع رخ می دهد و در نهایت به مخدوش شدن حقوق همسایگی منجر می شود.
● آپارتمان نشین ها؛ ناراضی
آپارتمان نشینی نتیجه رشد جمعیت در نتیجه توسعه شهرنشینی است و به دلیل گران شدن قیمت زمین و برای جلوگیری از توسعه سطحی شهرها به اجبار برای پاسخگویی به نیاز جامعه توسعه ارتفاعی مدنظر قرار گرفته و برای این که حقوق مدنی و روابط اجتماعی ساکنان این ساختمان ها رعایت شود لازم است که قوانین و مقررات زندگی در چنین مکان هایی نیز مورد توجه قرار گیرد.
نظرسنجی ها نشان می دهد ۳۹درصد مردم سر و صدا و رفت و آمد زیاد، ۲۷ درصد محدودیت فضا، ۱۳درصد عدم تفاهم فکری با همسایگان، ۱۲درصد نداشتن فضای تفریح و ۲۷ درصد مزاحمت همسایگان را از معایب آپارتمان نشینی می دانند
نظرسنجی ها نشان می دهد ۵۵ درصد آپارتمان نشین ها از زندگی آپارتمان نشینی خود احساس نارضایتی دارند.
همچنین ۲۵ درصد آپارتمان نشین ها مخالف زندگی آپارتمان نشینی بودند، ۳۸ درصد مردم آپارتمان نشینی را سازگار با فرهنگ ایرانی دانسته اند، ۱۸ درصد ابراز بی تفاوتی و ۱۵ درصد نیز ابراز رضایت کرده اند.
براساس این نظرسنجی ۳۹درصد از پاسخگویان، سر و صدا و رفت و آمد زیاد در طبقات، ۲۷ درصد محدودیت فضا و عدم استقلال، ۱۳درصد عدم تفاهم فکری و سلیقه ای ساکنان با هم، ۱۲درصد نداشتن فضای تفریح و بازی و
۲۷ درصد دخالت و مزاحمت همسایگان را از معایب و مشکلات آپارتمان نشینی عنوان کردند.
نتیجه این نظرسنجی این بوده است که به لحاظ قرار گرفتن در دوران گذار، هنوز امکان دستیابی به فرهنگ مشخص و روشنی در زمینه آپارتمان نشینی در میان شهروندان کشورمان شکل نگرفته است.
● شهرداری ها و آموزش های شهروندی
این که چرا رعایت قوانین و مقررات آپارتمان نشینی از سوی برخی ساکنان آنچنان که باید رعایت نمی شود، می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد، اما شاید مهم ترین دلیلش این باشد که ساکنان یک آپارتمان آموزش های لازم درخصوص قوانین و مقررات آپارتمانی را فرا نگرفته اند و در اصل حدود وظایف خود و حقوق همسایگان را نمی دانند و از سوی دیگر، الزامات اجرایی قوانین آپارتمان نشینی هم چندان جدی نیست و در واقع تاکنون در کمتر مواردی شهروندی به دلیل عدم رعایت فرهنگ آپارتمان نشینی بر اساس قانون مورد بازخواست قرار گرفته است.
هرچند اعضای هیات مدیره مجتمع های مسکونی می توانند برای آگاه سازی ساکنان آپارتمان ها از قوانین سکونت جمعی با برگزاری نشست های مشترک ماهانه میان اهالی ساختمان همسایگان را برای رعایت هرچه بیشتر قوانین آپارتمان نشینی و حقوق سایر همسایگان توجیه کنند، اما این موجب نمی شود نقش سایر دستگاه های خدماتی و اجتماعی شهر در این میان نادیده گرفته شود.
شهرداری ها به عنوان نهاد خدماتی ـ اجتماعی موظفند با توزیع بروشور های آموزشی یا برگزاری نشست هایی در فرهنگسراها، خانه های محله و… با حضور شهروندان ساکن محلات، در جهت ارتقای سطح آگاهی شهروندان پیرامون موضوع قوانین و فرهنگ آپارتمان نشینی نقش مهمی ایفا کنند.
● چند نکته برای آپارتمان نشین ها
ساکنان مجتمع های آپارتمانی موظفند برای احترام به اصل حسن همجواری، برخی بایدها و نبایدها را رعایت کنند. هر چند این موارد در قانون پیش بینی نشده است، ولی رعایت آنها توسط ساکنان یک مجتمع قطعا از بروز اختلاف ها و تنش ها میان همسایگان جلوگیری خواهد کرد.
۱ ـ ایجاد سر و صدای غیرمتعارف از ساعت یک تا ۴ بعدازظهر و ۹ شب تا ۹ صبح روز بعد ممنوع است. صدای رادیو، تلویزیون و دیگر وسایل پخش موسیقی نیز در ساعت فوق فقط داخل آپارتمان محل استقرار آنها قابل شنیدن باشد.
۲ ـ هرکاری بخصوص کارهای ساختمانی که ایجاد صدای ناهنجار می کند باید با هماهنگی مدیریت ساختمان فقط ساعت ۳۰/۸ تا ۳۰/۱۳ و همچنین ۳۰/۱۵ تا ۳۰/۱۸ روزهای غیر تعطیل انجام پذیرد.
۳ ـ پارکت های چوبی و کفپوش های پلاستیکی را فقط می توان پولیش کرد و نباید آنها را با سنگ یا سرامیک و دیگر پوشش هایی که صدا را تشدید می کنند، تعویض کرد.
۴ ـ در مواردی که کف آپارتمان سنگ، سرامیک یا چوب باشد و راه رفتن و کشیدن اجسام روی آنها در طبقه پایین صداهای ناهنجار ایجاد کند، توصیه می شود حداقل ۷۵ درصد با قالی یا موکت پوشانده شود.
۵ ـ کف سایی سنگ قسمت های اختصاصی باید با اجازه کتبی مالک و مدیریت ساختمان انجام شود، تمام مواد حاصله از کف سایی باید بسرعت جمع شود و در محل مناسبی در خارج از ساختمان دفع گردد. مدیران ساختمان باید توجه کند ریختن مواد اسیدی حاصل از کف سایی به داخل فاضلاب ساختمان موجب گرفتگی و فرسایش لوله های فاضلاب می شود همچنین نفوذ این مواد به سطح زیرین سنگ باعث خوردگی لوله های مستقر در کف و ترکیدگی بخصوص در محل اتصالات می شود. بنابراین توصیه می شود هنگام کف سایی و پس از اتمام آن، سقف طبقه پایین بازرسی شود.
ساکنان هر واحد مسوول جبران خسارت وارد شده براثر گرفتگی لوله های فاضلاب، سررفتن آب وان یا سینک هستند.
۶ ـ هرگونه تغییر در نما، در یا بالکن های اختصاصی ممنوع است مگر با توافق اکثریت مالکان.
۷ ـ تعمیرات و تغییرات داخلی و خارجی که موجب صدمه به اسکلت ساختمان می شود به هیچ وجه مجاز نیست.
۸ ـ سایر تعمیرات و تغییرات داخلی آپارتمان ها و بخش های اختصاصی مانند انبار باید با اجازه کتبی مالک و تایید مدیریت ساختمان در حد معقول انجام شود.
موضوعات مرتبط:
گسترش شهرها و رشد جمعیت، مکانی درخور و مناسب برای اسکان و آرامش ساکنین خود میطلبد. سابقا خانههایی با مساحتهای کوچک و بزرگ و طبقاتی محدود که از 2 یا 3 تجاوز نمیکرد،محل سکونت بود. اما پس از این رشد و گسترش، این قبیل خانهها برای این جمعیت کافی نبوده و ساخت خانههایی بزرگتر که طبقاتشان از 3 بیشتر بود، طلب مینمود.
این خانههای جدید که به نام آپارتمان شناخته میشوند، مانند هر محصول وارداتی از کشورهای دیگر دارای فرهنگ و اصول مربوط به خود بوده، به گونهای که ساکنین موظف به رعایت آن میباشند و در صورت عدم رعایت آن، محل زندگی نه تنها مامنی برای آرامش نبوده، که ممکن است مشکلات فراوانی برای ساکنین آن به همراه داشته باشد. یکی از مهمترین مشکلاتی که اغلب آپارتمانها با آن مواجه هستند عدم پرداخت به موقع شارژ یا به عبارت بهتر آبونمان ساختمان است.
مالکیت در آپارتمان شامل دو قسم است: مالکیت قسمتهای اختصاصی و مالکیت قسمتهای مشترک که قسمتهای مشترک عبارتند از آن قسمتهای ساختمان که مورد استفاده کلیه سکنه قرار میگیرد. ماده4 قانون تملک آپارتمان تعیین سهم هر یک از ساکنین را در پرداخت این حقوق، بدین سان تقسیم میکند: «حقوق و تعهدات و همچنین سهم هر یک از مالکان قسمتهای اختصاصی از مخارج قسمتهای مشترک متناسب است با نسبت مساحت قسمتهای اختصاصی به مجموع مساحت قسمتهای اختصاصی تمام ساختمان به جز هزینههایی که به دلیل عدم ارتباط با مساحت زیر بنا به نحو مساوی تقسیم خواهد شد و اینکه مالکان ترتیب دیگری را برای تقسیم حقوق و تعهدات و مخارج پیشبینی کرده باشند. پرداخت هزینههای مشترک اعم از اینکه ملک مورد استفاده قرار گیرد یا نگیرد الزامیاست.» با عنایت به این ماده، این نکته به ذهن میرسد که برخی از حقوق و تعهدات به میزان مساوی و بدون در نظر گرفتن مساحت هر یک از واحدهای آپارتمان در نظر گرفته و تعیین میگردد.
اما آیا قانون این موارد را احصا نموده یا به نظر مدیران ساختمان وا نهاده تا آنها بر اساس ساختمان و نیازمندیهای آن این سهم را تعیین نمایند؟ ماده 23 آیین نامه اجرایی قانون تملک آپارتمانها مصوب سال 1347تا حدودی این تقسیمات را مشخص کرده که: «شرکای ساختمان(ساکنین) موظفند در پرداخت هزینههای مستمر و هزینههایی که برای حفظ و نگهداری قسمتهای مشترک بنا مصرف میشود طبق مقررات زیر مشارکت نمایند:در صورتی که مالکین ترتیب دیگری برای پرداخت هزینههای مشترک پیشبینی نکرده باشند سهم هر یک از مالکین یا استفاده کنندگان ازهزینههای مشترک آن قسمت که ارتباط با مساحت زیر بنای قسمت اختصاصی دارد از قبیل آب، گازوییل و آسفالت پشتبام و غیره به ترتیب مقرر در ماده 4 قانون فوقالذکر و سایر مخارجی که ارتباطی به میزان مساحت ندارد از قبیل هزینههای مربوط به سرایدار، نگهبان، متصدی آسانسور، هزینه نگهداری تاسیسات، باغبان،تزئینات قسمتهای مشترک و غیره به طور مساوی بین مالکین یا استفادهکنندگان تقسیم میگردد و تعیین این سهم نیز با مدیر یا مدیران ساختمان است.«با ملاحظه این دو ماده توجهمان به این نکته جلب میگردد که هزینه قسمتهای مشترک به دو بخش منقسم میگردد بخشی که مورد استفاده کلیه ساکنین قرار میگیرد مانند هزینه سرایدار یا آسانسور که به طور مساوی تقسیم میگردد و همچنین هزینههای مشترکی همچون برق و آب ساختمان که بر اساس مساحت زیر بنای قسمت اختصاصی و بدون در نظر گرفتن آنکه مالک،ملک خود را مورد استفاده قرار میدهد یا خیر محاسبه میگردد که میزان آن به صورتی مشخص در ابتدای هر ماه از ساکنین آن دریافت میشود (امروزه به واسطه جایگزینی گاز با گازوئیل، گازبها نیز بر اساس همین معیارمحاسبه و دریافت میشود) توجها اینکه در خصوص هزینههایی مثل آسانسور و آسفالت پشت بام، همسایگان واحدهای همکف یا طبقه اول نمیتوانند به بهانه سالبه به انتفاع بودن استفاده ایشان از این امکانات، از پرداخت هزینه مشترک نگهداری احتراز نمایند. این ممنوع بودن از نپرداختن شارژ مربوط به این دست هزینهها به واسطه این است که قانون تملک آپارتمانها معافیتی در این خصوص مقرر ننموده است. اما نکته حایز اهمیت آن است که اغلب مدیران آپارتمانها در تقسیم اینگونه سهام برای هر واحد، راهحل مورد توافق تساوی را برگزیدند تا به دور از هر گونه اما و اگر در پرداخت ساکنین، به راحتی آبونمان را دریافت کنند و مخارج ساختمان را از آن بپردازند (البته این شیوه توافقی است و مغایر قانون). البته با وجود چنین تمهیدی (تساوی ساکنین در پرداختشارژ) از سوی مدیریت ساختمان، هستند ساکنینی که خود را موظف به پرداخت شارژ ولو به قدر مساوی ندانسته و با عدم پرداخت به موقع آن، باعث کارشکنی در کار مدیریت و تبعا عدم پرداخت قبوض و سایر هزینههای مربوط به ساختمان میگردند. ماده 10مکرر قانون تملک آپارتمانها حل این مشکل راچنین بیان میکند که: «در صورت امتناع مالک یا استفاده کننده از پرداخت سهم خود از هزینههای مشترک،از طرف مدیر یا هیات مدیره به وسیله اظهارنامه با ذکر مبلغ بدهی و صورت ریز آن مطالبه میشود. هرگاه مالک یا استفادهکننده ظرف 10روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه سهم بدهی خود را نپردازد مدیر یا هیات مدیران میتوانند به تشخیص خود و با توجه به امکانات،از دادن خدمات مشترک از قبیل شوفاژ،تهویه مطبوع،آب گرم،برق،گاز و غیره به او خودداری کنند و در صورتی که مالک و یا استفاده کننده همچنان اقدام به تسویه حساب ننماید اداره ثبت اسناد محل وقوع آپارتمان به تقاضای مدیر یا هیات مدیران برای وصول وجه مزبور برطبق اظهارنامه ابلاغ شده،اجراییه صادر خواهد کرد. تبصره 1:در صورتی که عدم ارایه خدمات مشترک ممکن یا موثر نباشد، مدیر یا مدیران مجموعه میتوانند به مراجع قضایی(شورای حل اختلاف) دادخواست داده و با رسیدگی خارج از نوبت،واحد بدهکار را از دریافت خدمات دولتی از قبیل آب و برق وغیره محروم کنند و تا دو برابر مبلغ بدهی به نفع آپارتمان جریمه نماید». آری قانون وضعیت اینگونه ساکنین را بدین نحو مشخص نموده تا در مواقع اضطرار مدیریت آپارتمان به آن قیام نماید .
اما آنچه در عمل اتفاق میافتد، نحوه عمل توام با مسامحه با چنین ساکنینی است،مدیرانی که برای جلوگیری از تنش در آپارتمان با خاطیان رفتاری از روی دوستی و اعطای مهلت برای پرداخت این حق در نظر میگیرند .هر چند امروزه با همکاری سازمانهای ارائه دهنده خدمات شهری (سازمان آب، اداره گاز، اداره برق،...) امکان تعبیه کنتورهای مستقل هر واحد پیشبینی گردیده است که میتواند تا حد زیادی از هزینههای مشترک و پیوستگی سرنوشت واحدهای مسکونی همسایه را کاهش داده و اشتراک همسایگان را در حد هزینههای واقعا مشترک مثل برق قسمتهای مشاع و یا آب استفاده شده توسط سرایدار برای سیراب کردن باغچه و... تنزل داده است .
موضوعات مرتبط:
درست است که نوعی عرف و هنجار پذیرفته شده در میان همسایهها برای رعایت حقوق همدیگر وجود دارد و شهروندان با وجود همین رسوم میتوانند تا حد زیادی روابط بین خودشان و همسایهها را در آپارتمانها هماهنگ و تنظیم کنند، اما جدای از همین قواعد نانوشته، از نظر قانونی نیز به حقوق افراد در آپارتمان و لزوم رعایت آنها اشاره شده است.
جالب است بدانید قانون تملک آپارتمانها سال 1343 تصویب شده است، یعنی در زمانی که آپارتمانسازی در مراحل اولیه رشد خود به سر میبرد و هنوز برجسازی به سبک و سیاق فعلی درنیامده بود.
این قانون 15 ماده دارد و تقریبا به همه دغدغههای زندگی آپارتماننشینی اشاره کرده است.
در ماده 10 این قانون آمده است: «هرگاه مالک یا استفادهکننده ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه سهم بدهی خود را نپردازد، مدیر یا هیات مدیره میتوانند به تشخیص خود و با توجه به امکانات از دادن خدمات مشترک از قبیل شوفاژ، تهویه مطبوع، آب گرم، برق، گاز و... به او خودداری کنند.»
حتی در این قانون پیشبینی شده است در صورت امتناع مالک از پرداخت هزینههای آپارتمان، سایر همسایهها با او چه برخوردی داشته باشند.
در ادامه همین ماده قانونی آمده است: «درصورتی که مالک یا استفادهکننده همچنان اقدام به تسویهحساب ننمایند، اداره ثبت محل وقوع آپارتمان به تقاضای مدیر یا هیات مدیره برای وصول وجه مزبور بر طبق اظهارنامه ابلاغ شده اجرائیه صادر خواهد کرد.»
صادر کردن اجراییه به این معناست که مدیر ساختمان میتواند به طور قانونی، مالک را از بخشی از حقوق ساختمان محروم کند؛ البته در صورتی که مالک متخلف آن واحد آپارتمانی، هزینههای ساختمان را پرداخت کند، مدیر یا هیات مدیره ساختمان موظف است به محض وصول وجوه مورد مطالبه، نسبت به برقراری مجدد خدمات مشترک مثل آب و برق، اقدام کنند.»
در این قانون به هزینههای مشترک بین همسایگان در واحدهای آپارتمانی نیز اشاره شده است و در آن به صراحت ذکر شده که هزینههای آپارتمان باید از طریق جمعآوری شارژ و آن هم به صورت ماهانه از همه همسایهها جمع شود.
اما در صورتی که فردی از پرداخت شارژ ماهانه خودداری کند، مدیر یا مدیران مجموعه میتوانند به مراجع قضایی شکایت کنند، دادگاهها موظفند این گونه شکایات را خارج از نوبت رسیدگی و واحد بدهکار را از دریافت خدمات دولتی که به مجموعه ارائه میشود محروم کنند و تا دو برابر مبلغ بدهی به نفع مجموعه جریمه نمایند.
در این قانون، به وظایف مدیران هم اشاره شده و تاکید شده است باید برای هر ساختمانی که بیشتر از سه واحد دارد، حتما یک هیات مدیره انتخاب شود.
ماده ۲۱ این قانون اشاره میکند که مدیر یا مدیران مکلفند میزان هزینه مستمر و مخارج متعلق به هر شریک و نحوه پرداخت آن را قبل یا بعد از پرداخت هزینه به وسیله نامه سفارشی به او اعلام کنند.
همچنین در ماده 22 هم تاکید شده که در تمامی ساختمانهای مشمول قانون تملک آپارتمانها که بیش از ده آپارتمان داشته باشد، مدیر یا مدیران مکلفند برای حفظ و نگهداری و همچنین نظافت قسمتهای مشترک و انجام سایر امور مورد نیاز بنا، افرادی تحت عنوان دربان استخدام نمایند.
یکی از نکات جالب این قانون، الزام مدیران ساختمان به بیمه کردن بناست؛ طوری که هیات مدیره موظف هستند ساختمان را در برابر حوادث آتشسوزی بیمه کنند.
در فصل پایانی این قانون هم به لزوم حفظ، نگهداری و تعمیر بنا اشاره شده است و در همین فصل قانونی تاکید شده است در صورتی که بین شرکا توافق شده باشد هزینههای نگهداری یک قسمت از بنا یا هزینه نگهداری و عملیات یک جزء از تأسیسات فقط به عهده بعضی از شرکا باشد، فقط همین شرکا ملزم به انجام آن بوده و در تصمیمات مربوط بهاین هزینهها تعیین تکلیف خواهند کرد.
در هر حال، با وجود آن که این قوانین بالغ بر 40 سال قدمت دارد، اما بعد از گذشت این همه سال، نهتنها هنوز هم بسیاری از این قانون اجرا نمیشود، بلکه حتی بسیاری از شهروندان هم از حقوق قانونی خود در محدوده آپارتمان ها اطلاعی ندارند.
موضوعات مرتبط:
پیشرفت سریع شهرها، موجب شده است تا زندگی در خانههای کوچک، آپارتمانها و مجتمعهای مسکونی روند رو به رشدی داشته باشد. آنچه بیش از هر چیز دیگر مهم و مورد توجه مینماید، …
پیشرفت سریع شهرها، موجب شده است تا زندگی در خانههای کوچک، آپارتمانها و مجتمعهای مسکونی روند رو به رشدی داشته باشد. آنچه بیش از هر چیز دیگر مهم و مورد توجه مینماید، چگونگی کنار آمدن خانوادههای مختلف از قشرهای متفاوت در کنار یکدیگر است. مطلب زیر به چند مورد از موارد فرهنگ آپارتماننشینی اشاره میکند:
۱) زندگی خصوصی دیگر ساکنان آپارتمان باید همواره مورد احترام قرار گیرد.
۲) اگرچه ضخامت دیوارها ممکن است بین ۱۲ تا ۵۰ سانتیمتر باشد، اما همواره باید به خاطر داشت که هنوز هم بسیاری از گفتار و رفتار دیگران میتواند شنیده شود.
۳) ایجاد سر و صدا در فاصله زمانی ۱۰ شب تا ۸ صبح و نیز ۱ بعدازظهر تا ۴ بعدازظهر غیرمجاز است. میتوان ساعات دیگری را نیز طبق نظر اکثریت ساکنان و مدیر آپارتمان بدان افزود. این زمانها «ساعات سکوت» نامیده میشوند. البته ایجاد سروصداهای خارج از عرف در هر زمانی ممنوع است.
۴) انتظار میرود ساکنان رفتاری محترمانه داشته باشند و از ظاهر شدن در راهپلهها و مکانهای عمومی ساختمان به صورت پابرهنه و یا با پوشش نامناسب خودداری کنند.
۵) کفشهای با کفپوش سخت یا پاشنه بلند را تنها باید هنگام خروج از ساختمان پوشید. برای ترددهای دیگر در ساختمان باید از دمپایی یا کفشهایی با کف نرم استفاده شود تا سر و صدا به حداقل برسد.
۶) از روشن کردن ماشین لباسشویی و جاروبرقی در ساعات سکوت خودداری کنید.
۷) از پخت و پز و شستن ظروف در نیمه شب اجتناب کنید.
۸) از تجمع در محلهای عمومی ساختمان پرهیز کرده و هنگامی که در بالکن، راهرو، پلکان و آسانسور هستید، سر وصدا را به حداقل برسانید.
۹) برای صدا کردن کسی یا صحبت کردن با دوستان یا همسایهها از تلفن یا آیفون داخلی استفاده کرده و برای فر خواندن آنها داد نزنید و از پنجره یا بالکن با آنها صحبت نکنید.
۱۰) هنگام جا به جا کردن لوازم منزل آنها را بلند کنید و روی زمین نکشید. از جابجا کردن لوازم منزل در ساعات سکوت بپرهیزید.
۱۱) مهمانیهای شبانه خود را به گونهای ترتیب دهید که تا قبل از ساعات سکوت به پایان برسد.
۱۲) پرتاب کردن یا ریختن هرگونه شیء به خارج از پنجره یا بالکن اکیداً ممنوع است. همچنین مطمئن شوید که وسایلی که کنار پنجره یا بالکن قرار میدهید، در اثر نیروی باد قوی نمیافتند.
۱۳) در آسانسور باید به درستی بسته شود تا دیگران در سایر طبقات هم بتوانند از آن استفاده کنند. هیچگاه آسانسور را معطل نگه ندارید. محدودیت وزن آسانسور را مراعات کنید، در غیر این صورت ترمز آن آسیب میبیند و یا حوادث ناگوارتری ممکن است رخ دهد.
۱۴) هیچگاه کسی را که انتظار ملاقاتش را ندارید و کاملاً نمیشناسید، به داخل آپارتمان راه ندهید. تا زمانی که مطمئن نشدید که چه کسی پشت در است، او را به داخل ساختمان راه ندهید. به خاطر داشته باشید که امنیت ساختمان در گرو هوشیاری و همکاری همه ساکنان است.
۱۵) مراقب باشید که کودکان خود یا مهمانتان از طریق شبکه آیفون داخلی، مزاحمتی برای دیگر همسایگان ایجاد نکنند.
۱۶) کلیه درها و پنجرهها باید به آرامی بسته شوند. در مواقع وزیدن باد آنها را کاملاً ببندید.
۱۷) شبها و نیز هنگام خروج از آپارتمان باید کلیه درها را قفل کرده و پردهها را بکشید.
۱۸) وقتی ناشناسی زنگ شما را میزند و خود را آشنا یا فامیل همسایهتان معرفی میکند، در را به روی او باز نکنید.
۱۹) اگر فرد ناشناسی هم زمان با ورود شما، خواست وارد آپارتمان شود، از او نام واحد مورد نظرش را بپرسید. اگر به حضور غریبهای شک کردید، او را به آپارتمان راه نده
موضوعات مرتبط:
فرهنگ آپارتمان نشینی و مشکلات آن
ساکنان هر واحد آپارتمانی و قسمتهای اختصاصی مجتمعها موظفند در جهت رعایت حسن همجواری، بعضی بایدها و نبایدها را مورد توجه قرار دهند و به آنها عمل نمایند. هر چند این موارد در قانون پیش بینی نشده است ولی رعایت آنها توسط آپارتمان نشینها موجب میگردد که از بروز اختلافها و تنشهای گوناگون جلوگیری شود. بنابراین برای آگاهی بیشتر آپارتمان نشینان محترم موارد زیر توصیه میگردد، ممکن است بخشی یا تمام آنها برای آپارتمان شما کاربرد داشته باشد لذا می توانید پس از طرح آن در مجمع ساختمان، قوانین مورد توافق را صورتجلسه و در اختیار کلیه ساکنین و مالکین قرار دهید.
نظافت ساختمان:
نظافت در پارکینگ، حیاط و راهرو رعایت گردد خصوصا در مورد انداختن آشغال هایی مانند ته سیگار و پوست بیسکویت و امثال آن
زباله های خود را با استفاده از سطل زباله تا محل جمع آوری آن در کوچه حمل نمایید تا از چکه نمودن آب آن روی زمین و لک نمودن کف راهرو جلوگیری گردد.
در صورت وجود ظرف مخصوص زباله در کوچه، حتما زباله را داخل آن قرار دهید و در صورت عدم وجود آن، در محل تعیین شده در کوچه. از گذاشتن زباله ها پشت درب حیاط خودداری فرمایید.
لطفا در طول روز از گذاردن کیسه زباله در کوچه خودداری فرمایید.
بهیچوجه کیسه زباله را در داخل حیاط یا پارکینگ، حتی برای مدت کوتاه قرار ندهید.
در فصول بارندگی، در هنگام ورود به راهرو کفش خود را با پادری های جلوی درب تمیز نمایید.
ساکنین میباید از کثیف کردن فضای عمومی خودداری نموده و در حفظ تمیزی آن کوشا باشند.
بخش های مشاع
از گذاردن هرگونه وسیله اضافه داخل پارکینگ یا سایر فضاهای مشاع خودداری فرمایید. پارکینگ صرفا جهت پارک نمودن خودرو ها می باشد.
فضای پارکینگ فقط متعلق به اتومبیل خود مستاجرین یا مالکین می باشد . توقف خودروی مهمان در حیاط یا پارکینگ واحد مربوطه بلامانع می باشد.
جهت رعایت امنیت، دوچرخه و سایر وسایل مورد استفاده کودکان پس از استفاده در انباری واحد گذارده شود.
به دلیل برقراری آرامش ساکنان آپارتمان، محیط حیاط و پارکینگ صرفا جهت بازی و استفاده کودکان مستقر در آپارتمان و یا مهمانان آنها در زمانی غیر از زمان استراحت ساکنین می باشد و ورود کودکان همسایه به جهت سلب آرامش ممنوع است.
گونه تغییر در نما، سر در یا بالکنهای اختصاصی ممنوع است مگر با توافق اکثریت مالکین.
هیچگونه وسایل شخصی نباید بیرون از پنجره در پاگردهای عمومی، پاسیو، جلوی درب ورودی آپارتمان، در محوطه و پارکینگ قرار داده شود. به خصوص ساکنین طبقه همکف که معمولا فقط راه به پاسیو دارند.
نصب هر گونه آنتن قابل رویت بر روی نما یا در بالکن ساختمان بدون اجازه مدیریت ساختمان ممنوع میباشد.
مسدود نمودن راه دیگر ساکنان ممنوع است. همچنین نمیتوان مانع استفاده از قسمتهای مشترک توسط سایر ساکنین شد مگر آنکه رفت و آمد یا استفاده از آن قسمت مستلزم عبور از ملک اختصاصی باشد.
هیچ گونه وسایل شخصی نباید بیرون از پنجره در پاگردهای عمومی، پاسیو، جلوی درب ورودی آپارتمان، در محوطه پارکینگ قرار داده شود.
بهتر است تحت هیچ شرایطی مواد منفجره و خطرناک که ایجاد انفجار و آتشسوزی مینماید در قسمتهای اختصاصی و مشاعات نگهداری نکنید.
امنیت
حتما پس از خروج از حیاط درب را کامل ببندید و به کودکان نیز این مورد را تاکید فرمایید.
از باز کردن درب حیاط از پشت آیفون قبل از اطمینان از آشنا بودن مخاطب، خودداری فرمایید.
در مجتمعهای فاقد نگهبان باز و بسته کردن درب ورودی محوطه یا ساختمان توسط آیفون میباید به وسیله افراد بالغ، پس ازشناسایی انجام پذیرد. گاهی دیده میشود بچهها دکمه آیفون را حتی پس از ورود، دوباره فشار میدهند و در نتیجه درب باز میماند.
نگهداری سگ، کبوتر، قناری، خرگوش و بطور کلی حیوانات در قسمتهای مشترک مانند پاسیو، هال، بالکن، تراس و محوطه ممنوع است اگر چه استفاده از آن مختص یک یا چند واحد باشد. مدیران ساختمان نباید در این مورد چشم پوشی نمایند زیرا ممکن است علاوه بر نارضایتی سایر ساکنین، آن حیوان عامل بیرونی نیز باشد.
در مجتمعهای فاقد نگهبان درهای ورودی به مجتمع میباید پس از ورود یا خروج از ساعت 22 به بعد قفل گردند. کلید ورودی به مجتمع پارکینگ و تراس نباید به غیر از ساکنین مجتمع داده شود.
نصب کپسول آتشنشانی در راهروها و بازدید دورهای آن از ضروریات هر مجمتع آپارتمانی میباشد.
استفاده همزمان از اتو، ماشین لباسشویی، سرخ کن برقی و دیگر وسایل الکتریکی با مصرف بالا موجب داغ شدن سیمها گردیده خطر آتشسوزی را افزایش میدهد. بنابراین استفاده این وسایل به طور همزمان باید خودداری گردد. مدیران ساختمان میباید کنترل فیوزهای داخلی آپارتمانها و وضعیت تابلوهای برق داخل واحدها را حداقل یک بار در سال مورد بازدید قرار دهند. بارها مشاهده گردیده که فیوزهای داخلی دستکاری شدهاند. در نتیجه هنگام افزایش بار الکتریکی جریان برق قطع نمیشود و آتش سوزی، جان و مال کلیه ساکنین را در معرض خطر قرار میدهد.
انبار آپارتمان مختص وسایل شخصی ساکنین است. استفاده تجاری و اجاره آن به دیگران ممنوع میباشد.
فرهنگ آپارتمان نشینی و مشکلات آن
نشتی آب
در صورت شنیدن صدای غیرطبیعی آب در لوله های فاضلاب و سایر لوله های آب عمومی بلافاصله یا راسا یا از طریق مدیر ساختمان نسبت به شناسایی محل و اطلاع رسانی به مالک واحد اقدام فرمایید.
در فصل تابستان مکررا از وضعیت کولرهای خود و عدم نشتی آب از کولر و لوله رابط اقدام فرمایید.
در صورت مشاهده نشتی کولر سایر واحدها، پس از بستن شیر آب آن کولر حتما بلافاصله موضوع را به واحد مربوطه اطلاع دهید.
در مصرف آب صرفه جویی نمایید.
در صورت ترک واحد برای چندین روز (خصوصا در ایام عید و تعطیلات) شیرفلکه واحد (شیر سرد، گرم، رادیاتورها) را ببندید تا در صورت نشتی آب از لوله ها (که قبلا موارد مشابه وجود داشته است) از وارد آمدن خسارت به سایر واحدها خودداری شود.
ساکنین هر واحد مسئول جبران خسارت وارد شده در اثر گرفتگی لولههای فاضلاب، سر رفتن آب وان یا سینک میباشد.
از مصرف آب خارج از حد معمول میباید خودداری شود. در غیر این صورت نصب کنتور بر روی ورودی آب آپارتمان توصیه میشود .
تعمیرات
تعمیرات و تغییرات داخلی و خارجی که موجب صدمه به اسکلت ساختمان میشود به هیچ وجه مجاز نمیباشد.
پارکتهای چوبی و کف پوشهای پلاستیکی را فقط میتوان پولیش نمود و نباید آنها را با سنگ یا سرامیک و دیگر پوششهایی که صدا را تشدید مینمایند، تعویض کرد.
سایر تعمیرات و تغییرات داخلی آپارتمانها و بخشهای اختصاصی مانند انبار میباید با اجازه کتبی مالک و تایید مدیریت ساختمان در حد معقول انجام شود.
هر گونه دستکاری تجهیزات مشترک بدون اطلاع مدیریت ساختمان ممنوع میباشد.
موارد عمومی
از باز گذاشتن درب پشت بام به دلیل ورود سوسک و یا شکستن شیشه در اثر بسته شدن درب توسط باد خودداری فرمایید.
ایجاد سر و صدای غیر متعارف از ساعت یک تا چهار بعدازظهر و نه شب تا نه صبح روز بعد ممنوع میباشد. صدای رادیو، تلویزیون و دیگر وسایل پخش موسیقی نیز در ساعت فوق میباید فقط در داخل آپارتمان محل استقرار آنها قابل شنیدن باشد.
هرگونه کاری به خصوص کارهای ساختمانی که ایجاد صدای ناهنجار مینماید، باید با هماهنگی مدیریت ساختمان فقط در ساعت 8و30 دقیقه تا 13و30 دقیقه و همچنین 15 و 30 دقیقه تا 18 و 30 دقیقه روزهای غیر تعطیل انجام پذیرد.
در مواردی که کف آپارتمان سنگ،سرامیک یا چوب باشد و راه رفتن و کشیدن اجسام بر روی آنها در طبقه پایین صداهای ناهنجار ایجاد کند، توصیه میشود حداقل 75 درصد کف با قالی یا موکت پوشانده شود.
هیچ گونه صدای ناهنجاری مثل صدای کشیدن صندلی بر روی کفهای سنگی، صدای توپ بازی و دویدن بچهها و صداهای تحریکآمیز نباید در طول شبانه روز ایجاد گردد. صدای متهکاری و کوبیدن میخ به دیوار جهت نصب وسایل تزیینی میباید در ساعت مناسب روزهای غیر تعطیل انجام شود.
از گذاشتن مواد آتش زا، ماشین لباسشویی و دیگر تجهیزات، قفس پرنده و هر گونه جسم خطرناک که باعث ایجاد، سر و صدا است خودداری شود اگر چه این بخش تنها از طریق آپارتمان همکف قابل دسترسی باشد. حفظ و نگهداری ان به عهده مالک قسمتهای اختصاصی آن واحد میباشد ولی استفاده از آن نباید موجب سلب آسایش دیگران گردد.
تردد با لباس راحتی منزل در فضاهای عمومی و مجتمع خارج از اصول شهروندی است.
ایاب و ذهاب آرام در نیمهی شب و بدون سر و صدا، نشان از درک و احترام به حقوق دیگران است.
سرو صدای میهمانی در حد معمول (به طوری که موجب آزاد دیگر ساکنین نشود) حداکثر تا ساعت 24 مجاز میباشد. در ایام هفته حداکثر تا ساعت 23 و در شبهای تعطیل و آخر هفته مراسم بدرقه و خداحافظی میباید در داخل آپارتمان – نه در راه پله یا هال عمومی – انجام شود. از میهمانها نیز درخواست گردد در حین عبور از راه پله و محلهای مشترک رعایت ارامش دیگران را نموده و از دویدن بچهها و ایجاد سر و صدا ممانعت به عمل آورند.
بازی کردن بچهها در قسمتهای مشترک در صورت تایید هیئت مدیره فقط در ساعتهای تعیین شده و در محلهای مقرر مجاز میباشد.
مسئول حرکات و رفتار فرزندان اولیای آنها میباشند و در قبال هر گونه عمل خلاف، آنها باید جوابگو باشند.
همچنین با اطلاع می رساند که مبلغ شارژ ماهانه به طور علی الحساب ...... تومان تعیین گردیده است (به شرط آنکه در زمان دریافت شارژ موجودی واحد کمتر از ......... تومان نباشد) که به دلیل مبالغ زیاد قبوض و امکان پرداخت آنها خواهشمند است در هفته اول هرماه تحویل فرمایید. در صورت وجود هزینه های ویژه یا قبوض با مبلغ بسیار بالا و کسری موجودی صندوق، این هزینه ها محاسبه و کسری آن متناسب با موجودی شارژ هر واحد دریافت خواهد گردید.
موضوعات مرتبط:
امروزه در کشور ایران ، روز به روز به تعداد کسانی که آپارتمان نشین می شوند ، اضافه می شود و متاسفانه از آموزش های لازم جهت زندگی جمعی به مردم به صورت منظم و با برنامه خبری نیست . در بسیاری از موارد شاهد وقوع مشکلات فراوان در مجتمع های مسکونی هستیم که یکی از مهمترین آنها بی تفاوتی افراد در مشارکت نمودن و پذیرش مسوولیت در زندگی جمعی در آپارتمان هاست که این خود می تواند از ایجاد مکانی آرامبخش ومناسب برای ذهن خلاق آدمی جلوگیری نماید .
مهمترین عوارض ناشی از زندگی در یک محیط آپارتمانی نامناسب به شرح زیر است :
1- بی تفاوتی افراد نسبت به سرنوشت یکدیگر سبب عواقب ناخواسته ای می شود که می توان خبرهای مختلفی را که در روزنامه ها انتشار می یابد مطالعه کرده و به آنها پی برد ، نظیر وقوع فوت افراد در آپارتمان ها و گذشت چندین روز و بی اطلاعی ساکنین ، وقوع انفجار و آتش سوزی ، نشت آب و تخریب منازل ، وقوع ناراحتی و بیماریهای حاد نظیر سکته و .... که نیازمند کمک فوری اطرافیان است که به علت بی تفاوتی در کمک رسانی ،فرد مصدوم جان سپرده است ، ،برخورد و نزاع میان افراد که سبب سلب آسایش همگان می شود که این موارد باعث درهم ریختگی و ایجاد یک محیط نازیبا و آزار دهنده خواهد شد.
2-یکی از تاثیرات زندگی در جای پرتنش ، تاثیر نامطلوب بر مغز آدمی است ، به جای آنکه انسان بتواند در هنگام اوقات فراغت خود در آرامش بسر برده و در این دوره باارزش از ذهن خود برای حل مشکلات بهره مند شود و یا به تکامل آن کمک کند ، ذهن درگیر مبارزه با مشکلات جدید شده و با گذر زمان دچار خستگی و فرسودگی شده و این خود تاثیر نامطلوبی بر ذهن خلاق انسان خواهد داشت و در صورتی که مدیریت زندگی در آپارتمان ها به درستی برنامه ریزی نشود می تواند شروعی برای تاثیرگذاری نامطلوب بر خلاقیت ذهن انسان باشد .
3- بی تفاوتی افراد در محیط های زندگی جمعی سبب می شود که به مرور قوانین و مقررات و نظم و انضباط در آپارتمان از میان رفته و لذا بهترین محیط برای زندگی آن دسته از افرادی می شود که به دنبال محیط های در هم ریخته هستند نظیر معتادان ، سارقان و افراد دارای مشکلات اخلاقی ، زیرا این افراد با خیال راحت و بدون مزاحمت می توانند در این مکانها زندگی کنند و شرایط را برای دیگر خانواده ها ، عذاب آور و نا ایمن نمایند و بر عکس در مجتمع عای مسکونی که قوانین و نظم و انضباط و نظارت جمعی شدید حاکم است این گونه افراد به هیچ وجه ساکن نشده و از این مکان ها به شدت دوری می جویند چون می دانند در آینده با مشکلات مهم روبه رو می شوند .
4-آپارتمان هایی که فاقد مقررات و قوانین بوده و ظاهری نازیبا دارند سبب می شود که افراد با فرهنگ و منضبط با اولین نگاه از ساکن شدن در این گونه آپارتمان ها خود داری نموده و لذا چنین مکان هایی مستعد آن دسته از افرادی می شود که زیر بار هیچ گونه نظم و انضباطی نمی روند که در نهایت چنین آپارتمان هایی تبدیل به مکان های بسیار آزار دهنده ای برای زندگی می شوند.
5-وقتی مهمانان به یک مجتمع مسکونی مراجعه می کنند که بسیار تمیز و منظم بوده و دارای قوانین و مقررات مکتوب می باشد ، تحت تاثیر قرار گرفته و سعی می کنند که خود را با شرایط آنجا مطابقت دهند و برعکس وقتی در محیط های درهم ریخته و کثیف وارد می شوند علاوه بر نگاه تحقیر آمیز به ساکنین ، تقیدی به رعایت نظم و انضباط و مقررات از خود نشان نمی دهند و لذا این موضوع خود به یک مشکل مهم برای ساکنین تبدیل می شود که گهگاه منجر به نزاع و درگیری با مهمانان می شود که در نهایت رابطه ساکنین را بهم ریخته و سبب دشمنی و عداوت و کینه جویی در بین آنان می شود .
6-عدم مشارکت ساکنین آپارتمان ها و فرار از مسوولیت ها اگر چه در کوتاه مدت به سود افراد خواهد بود ، زیرا از زیر بار مسوولیت ها فرار می کنند ، اما در دراز مدت عواقب ناخواسته ای را در برخواهد داشت ، زیرا زمینه ساز نفرت میان افراد شده و افرادی که صادقانه زحمت می کشند ، به علت فرصت طلبی عده ای دیگر ، مسوولیت ها را رها می کنند و از طرفی به مرور زمان افراد منضبط و منظم از این گونه آپارتمان ها فرار خواهند کرد و تنها عده ای بی مسوولیت در کنار هم زندگی خواهند کرد که در این شرایط صاحبنظران بیان می کنند چنین محیطی به مکانی آزار دهنده و مصیبت بارتبدیل خواهد شد که برای همیشه آرامش از آنجا فرار خواهد کرد.
7- یک نکته مهم که باید بخاطر سپرده شود ، تاثیر گذاری محیط های پاکیزه و تمیز و با مقررات بر رشد شخصیتی کودکان و نوجوانان است ، در محیط های نازیبا و پرتنش ، کودکان و نوجوانان علاوه بر بدبین شدن نسبت به جامعه ، یاد می گیرند چگونه از مسوولیت ها فرار کنند و لذا شخصیت آنها به گونه ای تربیت می شود که هیچ گاه در زندگی و محیط های شغلی به موفقیت های قابل توجه دست نمی یابند و در کارهای گروهی شکست می خورند.
خلاصه کلام آنکه ما مجبور به مشارکت نمودن در محیط زندگی خویش هستیم ، در غیر اینصورت امیدی به خوب زندگی کردن و حاکم شدن امنیت وآرامش نخواهد بود و از طرفی در این شرایط نمی توان از مغز برای خلق اندیشه های با ارزش امید زیادی داشت .
موضوعات مرتبط:
طعم این قهوه کاملا شبیه همان قهوه ای ست که شما با صبحانه تان می نوشید. هنگامی که دانه های قهوه سبز تف داده می شوند، اسید chlorogenic آن از بین می رود . دانه های قهوه سبز تفته نشده، عطر کم تری دارند و بسیار تلخ هستند. اما اگر به فکر سلامتی خودتان هستید، تلخ نوشیدن آن بهتر است.
می خواهید این کپسول را برای لاغری امتحان کنید؟
کاهش وزن سریع با کپسول قهوه سبزتمام کسانی که اندامی زیبا می خواهند، به دنبال راهی ساده برای وزن کم کردن هستند.
قهوه سبز به عنوان یک چربی سوز قوی در امریکا شناخته شده و هر روزه به تعداد کسانی که از این ماده برای کاهش وزن و کم کردن چربی دور شکم خود استفاده می کنند، بیشتر می شود. عنصر کلیدی موجود در قهوه سبز، یک ترکیب طبیعی بسیار مهم به نام اسید chlorogenic است.
اسید chlorogenic با آزاد کردن گلوکز در بدن وهمزمان با افزایش سوخت و ساز و یا سوزاندن چربی موجود در کبد و تبدیل آن به انرژی باعث کم شدن چربی ها می شود.
این دو مکانیزم با هم، باعث جلوگیری از جذب چربی و از بین بردن وزن اضافه در بدن می شود. این ماده به سوختن چربی درشکم و اطراف کمر شما کمک فراوانی می کند و هیچ گونه عوارض جانبی نیز ندارد. سبب افزایش تمرکز و انرژی در شما می شود. همچنین باعث می شود که بین وعده های غذایی احساس سیری داشته باشید.
طعم این قهوه کاملا شبیه همان قهوه ای ست که شما با صبحانه تان می نوشید. هنگامی که دانه های قهوه سبز تف داده می شوند، اسید chlorogenic آن از بین می رود . دانه های قهوه سبز تفته نشده، عطر کم تری دارند و بسیار تلخ هستند. اما اگر به فکر سلامتی خودتان هستید، تلخ نوشیدن آن بهتر است.
از آنجا که قهوه ی سبز بسیار تلخ است، مصرف آن به شکل کپسول ۸۰۰ میلی گرمی توصیه می شود. خوردن یک کپسول در حدود ۳۰ دقیقه قبل از غذا، دوبار مصرف آن در روز با یک لیوان پر از آب، بهترین نتایج را در بر خواهد داشت. به یاد داشته باشید که ترکیب قهوه سبز با یک رژیم غذایی سالم و ورزش می تواند نتایج خود را بهبود بخشد.
منبع: باشگاه خبرنگاران
شاد بودن راههای متفاوتی دارد اما اینکه چطور مغزمان که اصلی ترین عضو در ایجاد و کنترل شادی است را شاد کنیم چیزی است که در ادامه خواهید خواند.
شاد بودن آرزوی همیشگی انسان است چرا که همانطور که ثابت شده است شادی می تواند سدی محکم در برابر بیماری ها و استرس باشد. تاکنون مقالات زیادی در مورد شاد بودن و شاد زیستن خوانده ایم که هر یک پیام خواصی داشته است اما این بار می خواهیم مستقیما به سراغ مغز و چیزی که نقش اصلی در شادی آن را بازی می کند برویم.
بعد از تحقیقات و مطالعات بسیار دانشمندان به این امر دست یافتند که زمانی که انسان در مورد خود صحبت میکند البته صحبت های خوب و مثبت مغز شروع به دریافت سیگنالهایی می کند که سبب شادی آن می شود.
شادی
به طور متوسط افراد سی تا چهل در صد از وقتشان را صرف صحبت کردن در مورد خودشان می گذرانند.
دانشمندان و محققان دانشگاه هاروارد پس از آزمایشات و اسکن های مغزی به نتیجه ی مثبتی که حاصل واکنشی است که بعد از صحبت کردن شخصی فرد تولید می شود دست یافتند.
ماده ای به نام دوپامین میزان شادی مغز را کنترل می کند که بعد از انجام آزمایش بر روی افراد مختلف میزان این ماده در زمان صحبت در مورد دیگران و خود فرد بسیار متفاوت بوده است.
در نهایت ثابت شده است که زمانی که فرد در مورد خود و ویژگی های خود با دیگران صحبت می کند احساس لذت و خوشایندی به او دست می دهد که خود می تواند راهی برای مقابله با فشار عصبی و استرس های ناشی از زندگی های پرتنش امروزی است.
ازدواج، یک مکالمه طولانی است که گاهی اوقات با جرّ و بحثهای بیهوده قطع میگردد. همان گونه که ارتباط، مهمترین اساس زندگی است، مشاجره هم مخربترین عامل آن است.
زن و شوهر با مشاجره، هم عواطف خود را جریحهدار میسازند و هم رابطه زناشوییشان را مختل میسازند. همان گونه که ارتباط، باعث نزدیکی ما انسانها به هم میشود، دعوا و مشاجره، این ارتباط را خراب کرده، انسانها را از هم دور و دورتر میسازد. بسیاری از زنان و مردان، از برقراری یک ارتباط سالم، عاجز هستند و به محض مطرح ساختن مسئله و یا مشکلی با همسر خود، وارد گرداب جرّ و بحثها و سوءتفاهمهای پیدرپی میشوند.
هنگامی که دو نفر ارتباط عاطفی با هم ندارند، به هنگام پیش آمدن اختلاف، نمیتوانند از دعوا، اجتناب کنند. زن و شوهرها، هنگام دعوا و مشاجره، خیلی ساده، مسائل را به موارد شخصی و خصوصی، ربط میدهند.
به جای مشاجره و بزرگ کردن نکات منفی، باید با یکدیگر گفتگو کرد. بهتر است خواستههای خود را صریح و البته با رعایت ادب و احترام، مطرح کرد. بعضی زن و شوهرها، به قدری با هم مشاجره میکنند که کم کم محبتشان از بین میرود.
گاهی اوقات همسران، احساسات صادقانه، اما منفی خود را برای جلوگیری از مشاجره، انکار میکنند؛ اما در نتیجه این عمل، عشق را در خود نابود میکنند. بهتر است بین گفتوگو و سکوت، تعادلی برقرار کرد و در نتیجه، برای ایجاد یک ارتباط سالم، باید به مهارتهای ویژهای مجهز باشیم و بیآن که احساسات صادقانه، اما منفی خود را انکار کنیم، از جرّ و بحث اجتناب کنیم.
بهترین روش برای حرف زدن با همسر
اگر تفاوتهای روحی و روانی زن و مرد، نادیده گرفته شوند، ناخواسته، دعوا پیش میآید. بهترین راه برای جلوگیری از دعوا، این است که در ایجاد و نیز حفظ رابطهای صمیمی و صادقانه، تلاش کنیم. هر چه انسان با کسی صمیمیتر باشد، گوش دادن به حرفهای او - آن هم بدون عکس العمل به احساسات منفی - مشکلتر است.
در دعوای بین زن و شوهرها، معمولاً موضوع مورد اختلاف، باعث دعوا نمیشود؛ بلکه نحوه بیان نظرات است که طرفین را میرنجاند و به موضعگیری وادار میکند. هنگامی که مردی از لحن همسرش این چنین برداشت میکند که زن، قصد مبارزه با او را دارد، همه تلاش خود را به کار میبرد تا ثابت کند که خودش درست میگوید و حق با اوست و بنابراین، به احساسات زن، توجهی نمیکند و هنگامی که مرد به احساسات زن توجه نمیکند، او را با بیمهری میرنجاند؛ و حتی حق ناراحت شدن را نیز به او نمیدهد، بدیهی است که زن را از خود رنجانده و او را آزار داده است.
در این گونه موارد، زن هم از خود واکنش نشان داده، مرد را ناراحت میکند. مرد که علت واکنش زن را نمیداند، به جای تغییر لحن، به تفسیر و توجیه منظور خود میپردازد و نمیداند که در حال تدارک مقدمات یک مشاجره و دعوای تمام عیار است. او تصور میکند که این زن است که قصد دعوا دارد؛ در حالی که زن، در واقع، قصد دارد در مقابل لحن تهاجمی شوهر، از خود دفاع کند و توضیحات شوهر را یک توجیه بیمورد دانسته، عصبانیتش بیشتر و بیشتر میشود.
نکته مهم این است که برخلاف مردها که یا سکوت میکنند و یا راهحل نشان میدهند، زنها با گله کردن و شکایت، کار را به دعوا و مشاجره میکشانند.
زن و شوهرها برای اجتناب از دعوا، باید بدانند که موضوع اختلاف آنها، آن قدر طرف مقابل را نمیرنجاند که لحن آنها میرنجاند. در یک دعوا، یکی از طرفین باید کوتاه بیاید وگرنه، دعوا دامنه پیدا کرده، هرگز تمام نمیشود.
بهترین روش برای حرف زدن با همسر
چند نکته برای جلوگیری از پدیدار شدن دعوا و جرّ و بحث بین همسران
۱) همسران باید دقت داشته باشند که چه وقت یک گفتوگوی سالم به بحث تبدیل میشود و درست در همان موقع، سکوت کنند.
۲) آنها علاوه بر این که باید لحن صحبت کردن خود را درست کنند، باید به لحن طرف مقابل نیز توجه داشته باشند و ببینند نیاز عاطفی او را برآورده میسازند یا نه.
۳) سکوت کردن، به فرد فرصت میدهد تا خونسردی خود را باز یابد و آرام گیرد؛ پس از هر سکوتی، میتوان با ملایمت و آرامش بیشتری گفتوگو را ادامه داد؛ پس شخص باید تمرین کند و در بین صحبت، اندکی سکوت کرده، درباره آن چه گفته، صادقانه فکر کند.
گفتوگویی که پایان خوشی دارد، نشانه صمیمیت است. طرفین میدانند که دیگری چه میگوید و از این که میتوانند آزادانه حرف بزنند و منظور یکدیگر را بفهمند، لذت میبرند. گفتوگو در این شرایط، آهنگی نرم و ملایم دارد؛ اما در ازدواجهای ناموفق، لذت گفتوگو در فضایی آلوده به شکایت، گله کردن خشمگینانه و سوءتفاهم، گم میشود و جای اشارات دلنشین ابروها و ایماهای شیرین را نگاههای خیره و اشارات انتقادی، بهانهگیریها و تهدیدها پر میکند.
بهترین روش برای حرف زدن با همسر
چه حادثهای رخ میدهد؟
چرا صحبتهای دلنشین، از دست میروند؟ مسئله این جاست که به مرور، شیوههای متفاوت صحبت، منافع و چشماندازهای متضاد و سوءتفاهمها، روی هم انباشته میشوند و آهنگ دلپذیر صحبت را تغییر میدهند.
بعضی از مسائل ارتباطی، ناشی از تفاوتهای طرز تکلم زن و مرد است. اختلافِ زمانی در حاضرجوابی زن و مرد، ممکن است باعث ناراحتی طرف مقابل شود. خانمها از روی عادت و در مقایسه با آقایان، به زمان بیشتری برای پاسخگویی نیاز دارند و در نتیجه، زمانی را برای پیدا کردن جواب صرف میکنند و این موضوع، کاسه صبر آقایان را لبریز میکند و یا ممکن است مردی با تأنی و با جملات فاصلهدار، حرف بزند و زنش که حاضرجواب و بیقرار است، مرتب به میان صحبت او پریده، رشته کلام او را قطع کند. در این شرایط، ممکن است مرد، عصبانی شده، زن را مورد انتقاد قرار دهد و او را متهم سازد که تو همیشه حرف مرا قطع میکنی و هیچ وقت نمیخواهی حرفهای مرا بشنوی.
بعضیها اصولاً در صحبت کردن، مهارت دارند؛ زیاد حرف میزنند و صحبت را کش میدهند. بسیاری از پرحرفها، همسر خود را به بیتوجهی متهم میسازند؛ مثلاً بارها از زنان شنیدهایم که میگویند: شوهرم هرگز به حرفهای من توجه نمیکند و حال آن که شوهر، کم حرف است؛ ولی کلمه به کلمه صحبتهای زنش را میتواند تکرار کند.
دلیل این گلایه، آن است که شوهر کم حرف است؛ سکوت میکند و به صحبتهای زنش گوش میدهد؛ ولی حالت چهره و نوع برخوردش، به گونهای است که زنش او را به بیتوجهی به حرفهایش متهم میکند. این مشکل، ناشی از شیوههای متفاوت گوش دادن در زن و مرد است. مردها هنگام گوش دادن، سکوت بیشتری دارند و منظورشان موافقت با نظر طرف مقابل است؛ اما زنها در مقایسه با مردها، با تغییر حالت چهره و اشارات مختلف، گوش دادن خود را بیشتر نمایان میسازند؛ اما مردها هم انتظار دارند رفتار مشابهی از خود نشان دهند.
بهترین روش برای حرف زدن با همسر
در نظر بسیاری از افراد، اشارات مستمع بدین معناست که «به صحبتهای تو گوش میدهم و از آن لذت میبرم» و یا این که «به خود تو توجه میکنم و برایم مهم هستی» و برعکس، فقدان اشارات چهره، معانی منفیای را تداعی میکند که «برای تو احترام قائل نیستیم و حرفهایت برایم مهم نیست».
زوجها اغلب از نقش و اهمیت این جنبه مهم ارتباطی، بیاطلاع هستند؛ حال آن که طرز صحبت و گوش دادن، احترام، محبت و توجه را تداعی میکند و یا بی توجهی، بی احترامی و بی مهری را میرساند.
زن و شوهر، با وجود شیوههای ارتباطی متفاوت، میتوانند برای اجتناب از بروز کدورتهای احتمالی، با هم به توافق برسند. در این صورت، زن یا شوهری که با تأنی حرف میزند، از قطع صحبت از سوی همسرش، ناراحت نمیشود. افرادی که صحبت دیگران را قطع میکنند، میتوانند درباره رفتارشان، قضاوت بهتری داشته باشند که آیا بیجهت و بدون عمد و قصد، صحبت را قطع کردهاند یا نه؟
پرحرفها، میتوانند کمتر صحبت کردن و خلاصهگویی را تمرین کنند و کمحرفها هم میتوانند مشارکت بیشتر در گفتوگو را یاد بگیرند. مستمع بیتوجه، میتواند اشاراتی دال بر توجه داشتن به طرف مقابل را نشان دهد و گوینده میتواند درک کند که سکوت، لزوماً به مفهوم بیتوجهی نیست.
● مقررات گفتگو
شما میتوانید با به کارگیری روشهای زیر، گفتوگوهای خود را شیرین و لذتبخش سازید.
۱) با همسر خود هماهنگ شوید.
۲) با علاقه گوش کنید.
۳) از قطع صحبت او خودداری ورزید.
۴) سؤالات خود را از طرف مقابل، ماهرانه مطرح کنید.
۵) سیاست و نزاکت به خرج دهید.
▪ قانون شماره ۱:
شرط لازم صحبت ثمربخش، هماهنگی زن و شوهر است؛ به عبارت دیگر، زن و شوهر برای این که بتوانند با یکدیگر، ارتباط سازندهای برقرار کنند، باید در مسیر صحبت یکدیگر قرار گیرند؛ زیرا در بسیاری از مواقع، زن و شوهر با آن که درباره موضوع واحدی صحبت میکنند، اما روش صحبت آنها به قدری متفاوت است که نمیتوانند ارتباطی خوب با هم داشته باشند. ممکن است زن یا شوهر، قصد تسکین ناراحتی همسر خود را داشته باشند؛ ولی برعکس، بر ناراحتی او بیفزایند.
▪ قانون شماره ۲:
گاهی اوقات، زن شکایت میکند که شوهرش به حرفهای او گوش نمیدهد؛ در حالی که شوهر میتواند تمام حرفهای او را تکرار کند. این مشکل، از تفاوت و اختلاف جنسی ناشی میشود؛ به این معنی که زن، هنگام گوش کردن، با ابراز کلماتی مانند راستی، آره، عجب و تکان دادن اجزای صورت یا دست، توجه خود را به طرف مقابل نشان میدهد و از همسر خود میخواهد رفتاری مشابه داشته باشد و در غیر این صورت، از همسرش عصبانی میشود.
▪ قانون شماره ۳:
قطع صحبت، برای کسی که این کار را انجام میدهد، شاید خیلی طبیعی باشد؛ ولی در طرف مقابل، حس نارضایتی و افکار منفی ایجاد میکند. قطع صحبت هم مانند سایر عادات مربوط به تکلم، ممکن است بخشی از طرز مکالمه اشخاص باشد و برخلاف برداشت کسی که صحبتش قطع شده، ارتباطی با خودمحوری و مخالفت نداشته باشد. در این جا نیز زن و مرد، رفتار متفاوتی از خود نشان میدهند. مردها بیش از زنها صحبت دیگران را قطع میکنند و این رفتار آنها، تنها درباره زنها نیست. قطع صحبت از سوی مردان، الزاماً نشانه بیاحترامی آنها به شخص مخاطب نیست.
▪ قانون شماره ۴:
سؤال میتواند آغازگر صحبت و ادامه آن و سرانجام اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. بعضیها به طور طبیعی، کمحرف هستند؛ در برخورد با این اشخاص، باید زمینه صحبت با آنان را فراهم ساخت. گاهی یک سؤال دقیق و حساب شده، میتواند به گونهای اعجابانگیز، آنها را به صحبت کردن تشویق کند؛ اما پرسشی نابهنگام، طعنهآمیز و بیتناسب، میتواند از ادامه صحبت، جلوگیری کند.
گاهی اوقات، طرز سؤال و لحن پرسشگر، ممکن است مکالمه را متوقف کند. در بسیاری از مواقع، لحن عتابآمیز سؤالات، مسئلهساز است. «چرا دیشب دیر آمدی؟»، از سؤالاتی است که در ادامه مکالمه، مشکل ایجاد میکند. به نظر میرسد که سؤال کردن در یک گفتوگو، امری طبیعی است؛ اما گاهی ممکن است فردی که مورد سؤال قرار میگیرد، پرسش را به حساب تردید در صلاحیت، دانش و یا صداقت خود تلقی کند.
از سوی دیگر، چون شخص در حال صحبت، معمولاً به صحبت خود و ادامه آن علاقهمند است، سؤال بیش از حد یا بیجا، ممکن است مسئلهساز شود. گاهی نیز سؤالاتی که با چرا شروع میشوند، تولید اشکال میکنند؛ به این صورت که این قبیل سؤالات، اغلب، مخاطب را در موضع دفاع قرار میدهد. استفاده از کلمه چرا، احتمالاً شماتتها و خطابهای آمرانه و پدرانه را تداعی کند؛ چرا دیر کردی؟ چرا تلویزیون هنوز روشن است؟ این گونه سؤالات، حالت سوءظن و بیاعتمادی را تداعی میکند.
تصور کنید به تازگی وارد یک کشور بیگانه شده اید. هیچ کس در آن جا به زبان شما صحبت نمی کند، اما شما نگران نیستید، زیرا مجهز و مهیا هستید. کتابچه ی راهنمایی دارید که به شما می گوید، چگونه با آن ها صحبت کنید. به محض این که از هواپیما پیاده می شوید، با توجه به اطلاعات داده شده در کتابچه ی راهنما، شروع به برقراری ارتباط می نمایید، اما کسی که با او حرف می زنید، طوری به شما نگاه می کند که گویی دیوانه اید! به شخص دیگری نگاه می اندازید و یک بار دیگر امتحان می کنید. این بار عبارت دیگری را بر می گزینید، عبارتی که کتاب ادعا می کند معنای دوستانه ای دارد. این بار آن شخص عصبانی شده، پر واضح است که بسیار به او برخورده و احساس می کند و او بی احترامی کرده اید و سر شما داد می زند. این جاست که وحشت می کنید و دیوانه وار به دنبال جمله ای می گردید تا تقاضای کمک کنید. جمله ی دیگری پیدا می کنید و به مردی که کنار خیابان ایستاده است می گویید. او از خنده منفجر می شود.
در حالی که سرش را تکان می دهد، به شما پشت کرده و دور می شود. این جاست که متوجه این حقیقت دردناک می شوید که کتابتان به درد نمی خورد. پر واضح است که برای این کشور نوشته نشده، چرا که هیچ یک از مردم آن جا حتی یک کلمه از آن را درست نمی فهمند.
این داستان، یأس، سرخوردگی ای را به تصویر می کشد که ما زن ها در طول اعصار و در تلاش برای برقراری ارتباط با مردها زندگیمان، همواره با آن روبرو بوده ایم. ما به زبانی با مردها صحبت می کنیم که یک کلمه از آن را هم نمی فهمند. آیا برای شما پیش آمده با یک زن، مکالمه ای کاملاً لذت بخش و ارضاء کننده داشته باشید و آرزو کرده باشید که ای کاش مردتان نیز صحبت های شما را به همین خوبی می فهمید، تا می توانستید با او احساس خوشخبتی کنید؟
این مقاله از کتاب را به این منظور نوشته ام که مانند کتابچه ی راهنمایی باشد، زیرا که شما در برقراری ارتباط با مردها به آن نیاز دارید. این مقاله محتوی رازهایی است درباره ی نحوه ی تفکر، گوش دادن، ابراز افکار و احساسات مردها که اتفاقاً در زندگی خودم بسیار با ارزش و مفید بوده است و می دانم که در زندگی شما نیز تأثیر خوبی خواهد داشت.
سه راز درباره ی برقرای ارتباط با مردها:
1-اشتباه هایی که زن ها به واسطه ی عدم درک و برداشت صحیح از این
عادت های ارتباطی مرتکب می شوند.
2-واکنش مردها در قبال این اشتباه های زن ها.
3-راه حل هایی برای گشودن راز ها و روش های جدیدی ازارتباط.
مطالعه ی این سه راز و به کار بردن این راه حل ها در ارتقاء و بهبود سطح روابط شما با مردها اثراتی فوری خواهند داشت.
راز ارتباطی شماره ی 1:
مردها هنگامی بهتر ارتباط برقرار می کنند که بتوانند روی مکالمه خود با شما تمرکز کنند.
می دانید که مردها هدف دارتر هستند وهنگامی احساس و عملکرد بهتری دارند که از قبل حدود و ثغور مکالمه را بشناسند و اطلاعات کافی را در دست داشته باشند.بدین ترتیب، احساس می کنند روی هر مورد رفتاری کنترل کافی دارند.به همین دلیل نیازمندند به هنگام صحبت و گفتگو با شما تمرکز کافی داشته باشند.آنان دوست دارند، بدانند هدف از این صحبت چیست و این که از آن چه می خواهید این باعث می شود هنگامی که با شما صحبت می کنند، بدانند چکار می کنند.
اشتباه هایی که زن ها مرتکب می شوند
در خواست های ما زن ها به کرات واضح نیست، نبوده و گنگ و مبهم هستند. به عنوان مثال می گوییم:
•«بیا با هم صحبت کنیم.»
•«عزیزم، فکر می کنم ما باید راجع به رابطه مان صحبت کنیم.»
•«بیا کمک کن، ببینم شغلم را باید چکار کنم.»
چنین در خواست هایی بسیار گنگ و مبهم هستند و حالت های متفاوتی را می توان برای مفهوم آن ها در نظر گرفت. این در خواست هیچ جهت خاصی را به همسر شما ارائه نمی دهند و حدود خاصی که گفتگو، باید در چهار چوب آن صورت بگیرد را نیز نمی رسانند. این حالت مردها را معذب می کند. گویی که می بایست حتماً آن چه را که از آن ها می خواهید (و نمی دانند که چیست) به شما بدهند و باید هم درک نمایند خواسته ی واقعی شما چیست و آن را نیز برآورده کنند!
در این گونه موارد، مرد احساس می کند، روی هیچ موردی کنترل ندارد و احساس اجبار و فشار می کند، اما قوانین بازی را هم نمی داند و این برایش ناامنی و عدم اطمینان به همراه می آورد؛ اما زن ها این مشکل را ندارند. این بدان علت است که:
زن ها «فرآیند مدار»هستند و می بایست حتماً به نتیجه ای برسند.
دو زن می توانند به راحتی بنشینند و بگویند:«بیا با هم حرف بزنیم.» و اصلاً ناراحت نمی شوند، اگر ندانند راجع به چه موضوعی می خواهند صحبت کنند یا که هدف از صحبت چیست آن ها از فرآیند ابراز کردن خودشان لذت می برند، اما از نظر بسیاری از مردها، این فقدان ساختار، بسیار نگران کننده و آزار دهنده می باشد.
واکنش مردها
ممکن است همسرتان علاقه ای به تعقیب این نوع گفتگو ها از خود نشان ندهد؛ ممکن است در مقابل صحبت کردن با شما، از خود مقاومت نشان دهد؛ ممکن است در تلاش برای منصرف کردن شما از ادامه ی مکالمه، با شما مشاجره کند؛ این امکان وجود دارد که صحبت کردن با شما را مرتباً به تعویق بیاندازد، ممکن است چنین فکر کند که «حواس پرت»هستید و نمی دانید چه می خواهید بگویید و زیاد جدی به صحبت هایتان گوش ندهد.
راه حل:
1-هنگامی که می خواهید با نامزد یا همسر خود به صحبت بنشینید، به او «خط»بدهید و بگویید: می خواهید راجع به چه موضوعی با او صحبت کنید، به چه نتیجه ای برسید و این که چه انتظاری از او دارید. به عنوان نمونه:
•«عزیزم، بیا امشب کمی با هم صحبت کنیم.از هفته ی پیش که مادرت به دیدن ما آمد، اصلاً با هم صحبت نکردیم. چرا به من نمی گی نظرت راجع به آمدن مادرت چی بود؟ بعداً من هم نظرم را بهت می گم. با این کار یک بار دیگه که به دیدن مان بیاد، می تونیم رفتار بهتری داشته باشیم.»
•«جیم، می خوام راجع به رابطه خودمان باهات صحبت کنم. شش ماهه که ما نامزد شدیم و فکر می کنم وقتش رسیده که نکات قوت و ضعف رابطه مون را ارزیابی کنیم. فکر می کنم از این راه می تونم، احساس امنیت بیشتری داشته باشم و بفهمم که توی کدام یک از زمینه ها نیاز به تلاش بیشتری داریم.»
•«هری، می خوام به من کمک کنی، بفهمم چه طوری می تونم با رئیسم کنار بیام.این اواخر خیلی اضافه کاری کردم. یواش یواش از این کار خسته شدم. نمی دونم چطوری این موضوع را با او در میون بذارم.فکر کردم اگه نظر مرد دیگه ای را هم بدونم، می تونم تصمیم بهتر و عاقلانه تری بگیرم.»
در هر یک از نمونه های فوق، زن ها به شوهران خود نقطه ی تمرکز مشخص و واضحی را ارائه داده اند. به جای آن که بگویید: «بیا راجع به آمدن مادرت صحبت کنیم.» یا «بیا راجع به رابطه مان صحبت کنیم.»، یا «در رابطه با شغلم به کمک احتیاج دارم.»
در این جا مرد، هدف از مکالمه را می داند و احساس آرامش بیشتری خواهد کرد.
2-از شوهر خود بپرسید. سؤال کردن از همسرتان به مکالمه شکل داده و به او کمک می کند، تا ساختار واضحی را برای آن در ذهن خود ترسیم کند. هرچه پرسش های شما خصوصی تر باشند، بهتر است.
روش اشتباه: کار چطور پیش رفت؟
نامزد یا همسرتان در مقابل این سؤال، خلاصه ترین پاسخ ممکن را انتخاب می کند:
نظیر:«بد نبود.»
روش درست: «عزیزم، پروژه ی جدید که داری چطوری پیش می ره؟ به همون سختی که فکر می کردی؟»
روش اشتباه: «جیم، فکر می کنم باید راجع به رابطه مون باهات صحبت
کنم.»
در این جا جیم احساس خواهد کرد که او را زیر «ذره بین» گذاشته اید و احتمالاً جواب خواهد داد: «چرا؟ مگه اتفاق خاصی افتاد؟» احساس خواهد کرد که می خواهید از او بازجویی کنید و سپس او را محکوم نمایید.
روش درست: «جیم: فکر می کنم می باست راجع به رابطه مون صحبت کنیم. شش ماهه که نامزد شدیم. فکر می کنی نقاط قوت و ضعف رابطه ی ما چیه؟ دوست داری رابطه مون به چه سمتی ادامه پیدا کنه؟»
روش نادرست: «هری، در رابطه با رئیسم به کمکت احتیاج دارم.» هری احساس خواهد کرد از او می خواهید تا مشکلتان را حل کند و سریعاً احساس بدی خواهد کرد.
روش درست:«هری، با رئیسم مشکلی پیدا کردم (مشکل را برای او توضیح دهید.) فکر می کنی می بایست مقابلش بایستم یا با ارشدم صحبت کنم؟ اگه تو جای من بودی چکار می کردی؟»
3- از خط دادن به او، به عنوان روشی برای مطالبه خواسته های خود استفاده نکرده، رک و راست صحبت کنید. یکی از بدترین عادت هایی که زن ها دارند، این است که در روابط خود با مردها رک و راست نیستند. در پرده ی ابهام وارد گفتگو شدن و امتحان کردن او، با پرسیدن نظراتش درباره ی مسایل دیگر، همگی از جمله این روش ها هستند. زن ها به این دلیل این طور صحبت می کنند، زیرا که نمی خواهند ریسک کرده و نظر خودشان را مستقیم بیان نمایند.
صحبت های مبهم، نامفهوم و سربسته درباره ی علت ناراحتیمان، یکی دیگر از این روش ها است. به جای آن که رک باشیم و بگویی: از چه موردی ناراحت هستیم؛ تمامی این راه کارها بسیار فریبکارانه بوده و باعث خواهد شد، مردها احساس کنند زن ها آن ها را بازی می دهند. این موضوع بسیار آن ها را عصبانی می کند. یک بار مردی می گفت: «هنگامی که همسرم مستقیماً نمی گوید که از چه موردی ناراحت است و همه اش «به در می گوید تا دیوار بشنود» خیلی عصبانی می شوم. می دانم چه موردی را می خواهد بگوید، اما روشی که بر می گزینند، باعث می شود، احساس کنم مرا احمق می پندارد، یا این قدر ساده ام که می تواند مرا بازی بدهد. ای کاش مستقیماً می گفت: چه در سرش می گذرد.»
توصیه ی این مرد را بپذیرید.با مرد زندگیتان رک و راست باشید. بدین روش آن ها هدف از مکالمه را خواهند فهمیدو با احساس امنیت بیشتری با شما صحبت خواهند کرد.
راز ارتباطی شماره ی2:
مردها فرآیند تفکر را درونی کرده و فقط نتیجه ی پایانی را با شما در میان می گذارند.
می بایست تا به حال دریافته باشید که مردها چنین آموزش دیده اند که باید تمامی جواب ها را بدانند و ترس، عدم اطمینان و یا تردید خود را به شما نشان ندهند. نتیجه ی چنین حالتی آن است که مردها مراحل مختلف فرآیند تفکر را درونی کرده و تا موقعی که به نتیجه، یا راه حلی نرسیده اند، پاسخی به شما نمی دهند. به یاد دارم مردی می گفت: «ما مردها احتیاج داریم روی مسایل کمی بیشتر تأمل کنیم. در ضمن مردها این کار را نیز در سکوت انجام می دهند.»فراموش نکنید:
مردها راه حل مدار هستند.
مردها ترجیح می دهند، فقط هنگامی خود را ابراز کنند که پاسخ و یا راه حل را از قبل بدانند. از آن جا که این کار را نیز در سکوت انجام می دهند، هنگامی که نظری از او می خواهید یا راجع به رابطه تان سؤالی از او می کنید، این طور جواب می دهد:«بگذار راجع به آن فکر کنم.» او دوست ندارد جوابی به شما بدهد که اشتباه باشد. هنگامی که برای نوشتن این کتاب با مردها مصاحبه می کردم، همیشه در مقابل پرسش هایم کمی وقت می خواستند، انگار که باید حتماً پاسخ درستی بدهند. این بود که سریعاً می گفتند: «اجازه بدهید کمی راجع به آن فکر کنم.»
اشتباه هایی که زن ها مرتکب می شوند
(ما با صدای بلند فکر می کنیم!)
«از این که همسرم دهانش را باز می کنه و هرچی تو سرش می گذره را با صدای بلند بیرون می ریزه، بدم میاد.»
«می دونید چه چیزی منو خیلی عصبانی می کنه؟ وقتی زن ها از یک یک مراحل حل مشکل، با صدای بلند می گذرند. تمامی کارهایی که می بایست اون روز انجام بدهند را لیست می کنند. این باعث می شه، از اتاق فرار کنم.»
نظیر این گفته را بارها در مصاحبه هایم با مردها شنیده ام. مشکل تفاوت هایی است که بین مردها و زن ها وجود دارد. مردها «راه حل مدار» و زن ها «فرایند مدار» هستند. در زیر تفاوت های نحوه ی گزارش اطلاعات واحد، توسط یک مرد و یک زن آورده شده است. ببینید که چگونه اطلاعات به دو طرز کاملاً متفاوت ارائه داده می شوند:
جودی مشغول صحبت با همسرش باب می باشد:«بذار ببینم، می خوام کت و شلوارت را به خشک شویی ببرم.البته می خواستم دیروز این کار را بکنم، اما جلسه خیلی طول کشید. چون که فروشگاه نزدیک خشک شوییه، از اون جا سری به فروشگاه می زنم، تا ببینم می تونم شلواری را که هفته ی پیش برات خریده بودم، پس بدم.همون شلواری که کمی پارگی داشت. بذار ببینم شاید هم اول بتونم به فروشگاه برم، چون که این موقع روز خلوت تره و بعد از اون به خشک شویی برم. چون این موقع روز جای پارک پیدا کردن توی پارکینگ، خیلی مشکل تر می شه.آه، داشت یادم می رفت، به سیدنی قول دادم که شماره تلفن دکتر مو بهش بدم، بهتره اون را جایی بنویسم.راستی دفترچه تلفنم را کجا گذاشتم؟عزیزم دفترچه ئ منو جایی ندیدی؟ بذار ببینم؛ آخرین باری که اونو دیدم، موقعی بود که توی آشپزخانه داشتم با تلفن حرف می زدم.»
باب مشغول صحبت با همسرش جودی است:«عزیزم امروز کمی کار دارم، بنابراین کمی دیرتر به خونه می رسم.»
آیا شما نیز از خواندن صحبت های باب ناراحت شدید؟ اتفاقی که در این جا می افتد این است که:
زن ها یک یک مراحل فرآیند تفکر خود را با صدای بلند طی می کنند.
ممکن است زن ها حتی متوجه نباشند که چنین رفتار می کنند. واقعیت امر آن است که جودی حتی نمی خواست تمامی این اطلاعات را با شوهرش در میان بگذارد، اما برای او خیلی ساده بود که برنامه روزانه اش را هنگامی که مرحله به مرحله راجع به آن فکر می کند (با صدای بلند!)را به باب بگوید.به طوری که صدای فکر کردن خودش را هم می شنود و این در حالی است که در تمام این مدت، باب آن جا نشسته و به این فکر می کند که مردهای بیچاره در این گونه مواقع باید چکار کنند؟
واکنش مردها
واکنش اغلب مردها درست به مانند واکنش باب می باشد. او در حالی که آن جا نشسته پیش خود فکر می کند:
«زن ها به راستی زیاد حرف می زنند!»
منظور واقعی مردها ازاین گفته، آن است که زن ها بیش از آن چه که مردها دوست دارند و مایل هستند بشوند، افکار و احساسات خود را بر زبان می آورند. برای ما زن ها این حالت کاملاً طبیعی است، در حالیکه برای مردها کمی زیادی به نظر می رسد.
«برو سر اصل مطلب!»
آیا تا به حال برایتان پیش آمده هنگامی که دارید افکار و احساسات خود را ابراز می کنید، شوهرتان در صندلی خود «وول»بخورد و در حالی که بی صبر و کم طاقت شده به شما بگوید: «عزیزم، میشه زودتر بری سر اصل مطلب؟»
احساس می کنید نمی خواهد به صحبت های شما گوش کند و برای احساساتتان اهمیتی قائل نیست، اما احساس واقعی او این است که شما او را با این صحبت های طولانی شکنجه می کنید.
شاید حال که می دانید مردها راه حل مدار هستند، بتوانید این موضوع را بهتر درک کنید. مردها در هر مورد به دنبال «اصل مطلب» و «لب کلام» هستند. آن ها دوست دارند احساس واقعی شما را ظرف تنها بیست و پنج کلمه یا حتی کمتر بشنوند. آن چه که مردها نمی توانند درک کنند، این است که صرف صحبت درباره ی احساسات برای ما زن ها بخشی از فرآیند حل و فصل آن احساسات است و این که خود صحبت کردن به ما کمک می کند، تماس و درک بهتری از احساساتمان داشته باشیم. مردها می خواهند این فرآیند را اول در سرشان طی کنند و بعد به نتیجه و راه حل برسند، اما زن ها فرآیند مدارتر بوده و در حین همان صحبت کردن به راه حل می رسند.
اشتباه هایی که زن ها مرتکب می شوند
زن ها با صدای بلند از مشکلاتشان شکایت می کنند و فراموش می نمایند، بگویند: برای یافتن راه حل چندان هم عاجز و درمانده نیستند. به همین خاطر مردها زن ها را متهم می کنند که نق نقو هستند و زیاد از حد گله و شکایت دارند.برخی زن ها در پاره ای از اوقات، بازی «قربانی» را انجام می دهند. مدام نق می زنند و برای تغییر شرایط زندگی، یا حل مشکلاتشان تلاش نمی کنند و برخی دیگر مسئولیت مشکلات خود را به عهده می گیرند. گرچه ممکن است با صدای بلند نیز از آن شکایت کنند، در حالی که مردها گله و شکایت خود را «درون ریز»می کنند.
واکنش مردها
هنگامی که مردی شاهد است زنی افکار و احساسات منفی خود را با صدای بلند بیرون می ریزد، نمی داند این روشی است برای تخلیه ی روحی و احساسی او. مرد حتی نمی تواند بفهمد چگونه همسرش با همین حرف زدن در جهت حل و فصل مشکل خودش، قدم بر می دارد.
این حالت مرد را سرد کرده و باعث می شود فرض را بر این بگذارد که همسرش تا ابد به صحبت کردن ادامه خواهد داد. چون که نمی تواند راه حلی برای مشکل خود بیابد، احساس می کند، مسئول است مشکلش را برایش حل کند و به کمک او بشتابد.
راه حل:
1-این راز را با همسرتان در میان بگذارید و نحوه ی تفکر با صدای بلند را که خصیصه ی زنان است، برایش توضیح دهید و به او بگویید:او و نحوه ی تفکرش درباره ی مسایل را نیز درک می کنید.من خود نیز این کار را کرده ام. هر بار که می خواهم با صدای بلند فکر کنم، همسرم به من نگاه می کند و هر دو شروع به خندیدن می کنیم. منظورم این نیست که زن ها نباید با صدای بلند فکر نمایند، اما صحبت با همسرتان در این باره می تواند شرایط را برای هر دوی شما راحت تر کند.
2-هنگامی که راجع به مشکلی با همسرتان صحبت می کنید، به او وقت بدهید به راه حلی برسد.به عنوان مثال: تصور کنید با همسر خودمشغول برنامه ریزی برای تعطیلاتتان هستید و می خواهید به این نتیجه برسید که آیا پنجشنبه شب حرکت کنید یا جمعه صبح؟
روش نادرست: «راجع به تمامی حالت های ممکن با صدای بلند فکر می کنید و مزایا و مضرات هر یک را به تفصیل بر می شمارید و این فشار را بر روی همسرتان اعمال می کنید که فوراً به شما جواب دهد.
روش درست: اطلاعات را با همسرتان در میان می گذارید و از او می پرسید که:«آیا دوست داری الان راجع به آن صحبت کنیم، یا ترجیح می دهی کمی فکر کنی و جوابت را بعداً به من بدهی؟»
این حالت به همسرتان فرصت می دهد، بدون احساس جبر و ترس از این که مبادا پاسخ غلطی بدهد، با وقت کافی، راجع به اطلاعات داده شده تأمل کند. دادن این حق انتخاب به همسرتان که چه وقت پاسخ دهد، در او این احساس را به وجود می آورد که آزاد است، به علاوه از طرف شما نیز احساس کنترل و تحت فشار بودن نیز نخواهد داشت و از دستتان عصبانی نبوده و لجبازی نخواهد کرد.
3-وقتی می خواهید به منظور حل مشکل و یا مسئله ای ازموردی شکایت کنید، از قبل به نامزد یا همسرتان اطلاع بدهید، تا که از قبل بداند.
راز ارتباطی شماره ی 3:
مردها به همان راحتی و سادگی ما زن ها با احساسات خود در تماس نیستند. این عادت همسرم مرا دیوانه کرده است. مثلاً می دانم از موضوعی ناراحت است اما وقتی از او می پرسم که موضوع چیست، جواب می دهد، «هیچی» چرا برقراری تماس با احساساتش برای او تا بدین اندازه مشکل است؟»
«من و نامزدم همیشه سر یک موضوع دعوا می کنیم. می خواهم راجع به رابطه مان با او صحبت کنم اما اوهمواره سرباز می زند. تمام درونیات خود را برای او بیرون می ریزم اما او فقط آنجا می نشیند و پاسخی نمی دهد. دست آخر سر او داد می زنم که مردی سرد و بی احساس است و آنگاه دعوا شروع می شود.»
راز مهمی درباره ی مردها وجود دارد که می بایست بدانید: برای اغلب مردان دنیای درونی احساسات جای عجیب و غریب و وحشتناکی است.
•دنیای احساسات برای مردان ناشناخته و ناآشنا است.اغلب مردها چنین شرطی شده اند که در سر خود باشند، نه در قلبشان.بنابراین عادت ندارند وقت زیادی را صرف غور کردن در احساساتشان بکنند.
به یاد داشته باشید:
انسان ها با چیزی راحت تر هستند که برایشان آشنا باشد.
همان گونه که می دانیم فرآیند اجتماعی شدن باعث شده است ما زن ها با احساسات و عواطف آشناتر و مأنوس تر باشیم.هیچ کس دوست ندارد با کاری ناآشنا سروکله بزند.هیچ کس دوست ندارد دست به کاری بزند که در
آن مهارتی ندارد.
به عنوان مثال چنان چه شما اعتماد به نفس و دانش و اطلاعات کافی درباره ی هنرهای مدرن داشته باشید احتمالاً از صحبت کردن درباره ی آن با دیگران لذت خواهید برد. چنان چه از مالیات و این طور صحبت ها سر در نمی آورید، در این رابطه اعتمادبه نفس چندانی نداشته واز صحبت درباره ی آن نیز لذتی نخواهید برد.
از آن جا که مردان در رابطه با عواطف، اعتماد به نفس چندانی در خود احساس نمی کنند، تعجبی نیز نیست، چنان چه از کندوکاو وغور کردن در احساساتشان آنگونه که ما زن ها توقع داریم لذت نبرند.
•وارد شدن به دنیای احساسات و عواطف، مردها را از احساس تسلط و کنترل خارج می کند. چنان چه مردی در کاری احساس توانایی نکند، احساس می کند از ناحیه ی آن تحت کنترل قرار گرفته است.این به آن معناست که نه تنها کنترل اوضاع را در دست ندارد بلکه خود تحت کنترل قرار گرفته است. این احساس مردان را می ترساند و فراری می دهد. لذا مردها گرایش چندانی به این قبیل صحبت ها نشان نمی دهند، زیرا در آن مهارت چندانی ندارند.
تا به حال اتفاق افتاده احساس کنید چاق شده اید و بخواهید که به پیاده روی بروید یا در یک دوره ی ورزشی اروبیک ثبت نام کنید؟ ایده جالبی به نظر نمی آید، نه؟! این به آن دلیل است که در آن مهارت چندانی در خود احساس نمی کنید. لذا احساس می کنید برایتان یک بار اضافی شده است. خب، به طرز مشابهی نیز مردها به هنگام صحبت درباره ی احساسات و عواطفشان از خود مقاومت نشان می دهند. حقیتقت آن است که:
مردها مهارت چندانی در این زمینه ندارند.
بنابراین تمرینات احساسی و عاطفی نظیر صحبت کردن راجع به احساسات، بیان تردیدها و نگرانی ها و یا حتی مطالبه ی نیازها و خواسته ها برای بسیاری از مردها درست همان گونه که یک کوهنوردی 5 مایلی چنان چه آمادگی لازم را نداشته باشید برای شما نیز تنشی سنگین محسوب خواهد شد.
اشتباهات زن ها
1-ما نا آشنایی مردها به احساسات و عواطف را به غلط به حساب لجبازی و مقاومت آن ها می گذاریم. و آن را به خاطر بی احساس بودنشان سرزنش می کنیم.
اکثر مردهایی که با آن ها مصاحبه کرده ام از این که زن ها آن ها را به کرات بی احساس، سرد و غیر منطقی بر چسب زده اند، عصبانی و رنجیده اند. حائز کمال اهمیت است درک کنید، بی احساسی مردها، افسانه ای بیش نیست.
مردها درست به اندازه ی ما زن ها و حتی در برخی از موارد بسیار نیز، احساسی تر هستند.
مردها همیشه به سادگی ما زن ها به احساساتشان دسترسی ندارند. بنابراین چنین به نظر می رسد احساس ندارند. در حالی که حقیقت تنها این است که با احساساتشان در تماس نیستند.بنابراین هنگامی که از نامزد یا همسرتان می پرسید: «چه احساسی داری؟»از ترس احمق جلوه کردن یا اعتراف به این که پاسخ این سؤال را نمی داند (یا به یاد داشته گفتن نمی دانم برای مردها بسیار مشکل است) ممکن است پاسخ گوید:«هیچی»
2-ما انتظار داریم مردها با همان سرعت ما زن ها با احساساتشان تماس برقرار کنند.نه همه، اما اکثر زن ها در رابطه با احساساتشان روان تر و ناطق تر از اغلب مردها هستند.چرا که در این رابطه تمرین بیشتری داشتند. اشتباه است از نامزد یا همسرتان انتظار داشته باشید ظرف تنها چند دقیقه از احساسات خودش سردرآورده و عواطف مدفون شده را درک کرده و به همان راحتی شما نیز ترس ها و آسیب پذیریش را با شما در میان بگذارد. در این جا منظورم هرگز آن نیست که مردها توانایی مهارت در بیان احساسات را ندارند. ظرف ده سال گذشته از طریق سمینارهای مختلفم با مردهای بسیاری کار کرده ام که به موفقیت های چشمگیری در این زمینه رسیده اند.مهارت در این زمینه برای مردها مستلزم تمرین می باشد تا بتدریج از قید عادات بد گذشته رها شده و آن ها را باعادات جدیدتر و سالم تری جایگزین نمایند.
3-ما زن ها چنین فرض می کنیم که چون مردها از لحاظ فکری ناطق و گویا هستند، پس به لحاظ احساسی نیز همین گونه خواهند بود. آیا تا به حال شده مردی موفق، تحصیل کرده، روشنفکر و خوش صحبت را دیده باشید و فرض را بر این بگذارید که از لحاظ احساسی و عاطفی نیز ناطق و گویا خواهد بود؟
در یک سمینار با مردی آشنا شدم که یکی از سخنرانان بود.او بسیار خوش صحبت می نمود و با حساسیتی فوق العاده سخن وری می کرد. در ضمن بسیار نیز با سواد و در زمینه های فلسفه و روانشناسی کاملاً مطلع به نظر می رسید. چنین مردی برای بسیاری از زن ها جذاب و خواستنی محسوب می شود.بعد از مدتی با یکدیگر بیشتر آشنا شدیم و چشم انداز ازدواج با این مرد برایم بسیار جالب می نمود.هر بار که با هم بیرون می رفتیم، صحبت های فوق العاده ای درباره ی مفهوم زندگانی، بین ما ردو بدل می شد. او اشعار نغز و زیبای زیادی می دانست، اما بعد از گذشت مدتی از آشنایی ما متوجه موضوع عجیب و غریبی شدم. او هرگز راجع به احساساتش با من صحبت نمی کرد.عقاید و نظریات خود را راجع به تحلیل های متفکرانه خود به من ارائه می داد، اما هرگز احساساتش را به من ابراز نمی کرد. طولی نکشید که دریافتم برای او صحبت کردن از زبان «سرش» بسیار راحت است، اما نمی تواند براحتی از «دل»و«قلب» خود صحبت کند.در واقع بعداً اعتراف کرد: یکی از دلایلی که باعث شده خیلی متفکر جلوه نماید، این است که نمی خواسته با احساساتش روبرو شود. او از دانسته هایش، به منظور سرباز زدن از احساسات و عواطفش استفاده می کرد.
هرگز نگذارید مردهای سخنور، گویا و خوش صحبت شما را به اشتباه بیاندازند.ممکن است در درون این قبیل مردها پسر بچه هایی بسیار ترسیده و وحشتزده وجود داشته باشند که به سختی می توانند کوچک ترین احساسات و عواطف خود را نشان دهند.
عکس العمل مردها
هنگامی که مردها را محکوم می کنید احساساتی نیستند، آن ها احساس می نمایند، مورد انتقاد واقع شده اند و این که زن ها نمی توانند خوب درکشان کنند و با سردشدن به لحاظ عاطفی، از شما انتقام می گیرند و در مقابل برخورد احساسی که مطلوب شماست، مقاومت می ورزند.نتیجه آن می شود که:
•در مقابل شما شورش می کنند.
•در مکالمه و گفتگو با شما شرکت نمی نمایند.
•از دستتان عصبانی شده و با متهم کردنتان به این که بیش ازحد احساساتی هستید، به شما حمله می کنند.
هنگامی که مردی نسبت به احساسات واقعی خود آگاهی و اطلاع چندانی ندارد، از طرف شما تحت فشار قرار می گیرد و سعی می کند موضوع را عوض کرده، یا با گفته هایش به شما بتازد، تا بدین وسیله برای در تماس گرفتن با احساسات خودش کمی برای خود وقت خریداری کرده باشد.
راه حل:
1-احساسات و عواطف خود را به یک باره بر سر نامزد یا همسرتان نریزید و او را تحت فشار قرار ندهید، تا سریعاً به شما پاسخ بدهد. اندکی زمان بدهید، صبورتر باشید وواضح تر صحبت کنید.هنگامی که با یک خارجی که زبان شما را نمی داند، صحبت می نمایید، سعی می کنید آرام تر و شمرده تر حرف بزنید، این طور نیست؟ در این جا منظورم این نیست که می بایست به گونه ای با نامزد یا همسرتان صحبت کنید که گویی بی سواد است، بلکه منظورم این است که کمتر عجله کرده و گفته هایتان را واضح تر بیان کنید. بدین ترتیب همسرتان کمتر ناراحت شده و این وقت را می یابد تا با احساسات خود تماس برقرار کند. مسئله ای نیست، چنان چه اندک زمانی به سکوت بگذرد، پس سعی نکنید این سکوت را با کلمات پر کنید.
هنگامی که نامزد یا همسرتان ساکت است، به این معنی نیست که به شما بی توجه می باشد، بلکه به این معناست که ذهنش مشغول پردازش اطلاعاتی شده که به او داده اید و یا این که سعی می کند، با احساسات خود تماس برقرار کند.
روش نادرست: او را متهم نمایید که از لحاظ عاطفی و احساسی بسته و ناتوان است و این که اصرار بورزید، مکالمه را همان جا و همان لحظه تمام کرده و به شما پاسخ بگوید.او را تعقیب کنید، سرش داد بزنید، گریه کنید و به این خاطر که پذیرای شما نبوده و شما را پس زده، سرزنشش کنید.
روش درست:به او بگویید، «فکر می کنم کمی زیاد صحبت کرده و تو را خسته کردم. بنابراین بهتر است کمی به یکدیگر وقت بدهیم، تا بتوانیم راجع به احساسات خود بیندیشیم و بعداً دوباره صحبت کنیم.دوستت دارم و مطمئنم که حتماً می توانیم این موضوع را حل و فصل نماییم.»
2-سعی کنید همسرتان را نوازش کرده، دست هایش را بگیرید، یا وی را در آغوش گرفته، سرتان را روی بازوهایش بگذارید تا بتواند از «سر»خود بیرون آمده و به دل و احساسات خود رجوع کند. این سریع ترین و در عین حال ساده ترین روشی است که شما می توانید با استفاده از آن به مرد زندگیتان کمک کنید، تا با احساسات خود تماس برقرار کند. مرد هاهویتشان را بیشتر از بدن خود می گیرند، پس تماس جسمانی می تواند او را از این که تماماً منطقی، تحلیلی و استدلال گر باشد بیرون کشیده و به الگوهای احساسی تر و آسیب پذیری سوق دهد.
هنگامی که نامزد یا همسرتان به سختی احساساتش را ابراز کرده یا به سختی به احساسات شما گوش فرا می دهد، او را در سکوت در آغوش بگیرید.
این روش، ظرف تنها چند لحظه می تواند مکالمه ی شما را از یک نبرد قدرت به داد و ستدی دوستانه و عاشقانه بدل سازد.
شما چطور صحبت میکنید؟ تندتند مثل آزاده نامداری؟ یا شمردهشمرده مثل محمد سلوکی؟ میدانستید چگونگی صحبت کردن شما میتواند نماینده شخصیت و نوع تفکرتان باشد؟ آیا به تفاوتها و الگوهای گفتاری زنان و مردان توجه کردهاید؟ یا بهطور کلی آیا قبول دارید شخصیت هر آدمی از طریق کلامش خودش را بهتر و بیشتر نشان میدهد؟ در اصل در این گزارش همان چیزی را بررسی میکنیم که قدیمها به آن میگفتند: «تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد...». این نکات را به خاطر بسپارید تا صحبت کردنتان، معقولتر و شنیدنیتر باشد.
نکته اول: واژه و صدا
هر واژه، کلمه یا جملهای که در صحبت کردن بهکار میگیریم، در معرفی ما به دیگران و برداشت آنها از شخصیت و رفتارمان موثر است. در حقیقت با نوع کلام خود میتوانیم دیگران را جذب کلام و در پی آن شخصیتمان کنیم یا برعکس اطرافیان را از خود دور کنیم. پژوهشگران دانشگاه میشیگان در آمریکا هم در تحقیقات و پژوهشهای خود به این نتیجه رسیده بودند که در ارتباطات، نخستین موضوعی که جلب توجه میکند، صدا و طرز صحبت کردن طرف مقابل است.
نکته دوم: نه به این شوری شور
همان اندازه که سریع صحبت کردن ارتباط با دیگران را مختل میکند، به همان نسبت، کٌند صحبت کردن هم مناسب نیست. تاکید بر یکسری از کلمات به آن اندازهای میتواند بر نوع کلام ما تاثیرگذار باشد که تکرار یک کلمه یا صدای بسیار آهسته، بنابراین برای آنکه هر آنچه بیان میکنیم به درستی از سوی مخاطب ما دریافت و درک شود، باید تناسبی را میان شیوه صحبتکردن، حرکتهای بدنی و نوع کلمههای خود برقرار کنیم.
نکته سوم: کلام زنانه، کلام مردانه
زنان و مردان از روشهای متفاوتی برای صحبت کردن استفاده میکنند که به دلیل روشهای تربیتی آنها نیست، بلکه این تفاوتها در نیازهای تکاملی آنها ریشه دارد. زنان، الگوهای گفتاری ملایمتری را برای ارتباط برقرار کردن میان خود به کار میگیرند. این روش، آنها را از برخوردهای تهاجمی مردان حفظ میکند؛ به عبارت دیگر از یک سو از تغییرات صدا و زیر و بم کردن صدا در الگوهای کلامی خود استفاده میکنند و از سوی دیگر اغلب کلماتی را بهکار میگیرند که بار عاطفی و احساسی بیشتری دارد. مردان برای تاتیرگذار نشان دادن خود گاهی از واژگان درشت یا صدای بلندتری استفاده میکنند. همچنین نباید در کلام آنها چندان دنبال واژهها یا کلمات احساسی یا توضیح و تفصیل بیشتر موضوع بود، چراکه اغلب به سرعت به سراغ اصل مطلب میروند بیآنکه کلام را با عاطفه و احساس یا شرح و بسط بیارایند، اما بهطور کلی یکسری از الگوهای کلامی در معرفی شخصیت افراد، چه زن و چه مرد، تثبیت شدهاند.
نکته چهارم: کسانی که صدای آرام دارند...
برخی معتقدند آرام صحبت کردن نشانه تعقل گوینده است و کسانیکه صدای آرام دارند، ممکن است به مرحلهای رسیده باشند که نیازی به شلوغ کردن و ایجاد جنجال نداشته باشند، چراکه آنها از آرامش درون بهره میبرند. این اشخاص به روابط معمولی و آرام تمایل دارند. گاهی هم ممکن است افرادی که صدای آرام را در کلام خود بهکار میگیرند جزو افرادی باشند که مورد آزار و اذیت صدای بلند والدین، همسر یا دیگران قرار گرفتهاند و از ترس آنکه مانند آنها شوند از ایجاد صدای بلند خودداری میکنند. از سوی دیگر افرادی که اعتمادبهنفس پایین دارند، اغلب سریع و با صدایی آرام صحبت میکنند.
نکته پنجم: کسانی که صدای بلند دارند...
در برخی از موارد و از دیدگاههایی، صدای بسیار بلند نشانه شخصیت منفی افراد است و گاهی در فرهنگ عمومی از آنان به عنوان گستاخ یا بددهن نام میبرند. در بسیاری از موارد بلندی صدای افراد، دلایل روحی و روانی دارد. از سوی دیگر این نوع صدا نشاندهنده شادی، غرور، جوانی، لذت و خوشی هم به حساب میآید، اما اغلب این افراد به دیگران اجازه صحبت کردن نمیدهند. البته فراموش نکنیم که ممکن است صدای بلند ما با لحن تحکمآمیز نیز بیامیزد و به کلام ما جنبه دستوری ببخشد که خود به نوعی اختلال در ارتباط با دیگران را سبب میشود. احمد یحیایی ایلهای در کتاب «تشریفات هتل» میگوید: «همانطور که هر فرهنگ نسبت به فرهنگهای دیگر از بسیاری جهات متفاوت است از نظر ارتباطی نیز تفاوتهایی مشهود است. برای مثال مردم آذربایجان عموما بلندتر و درشتتر از مردم فارس و اصفهان سخن میگویند. همچنین شهرنشینان نسبت به روستاییان و عشایر آرامتر و با بلندای کمتری سخن میگویند.
در تبیین علت یا علتهای این پدیده عوامل گوناگونی دخالت دارند و یکی از آنها محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی است. مردمان کوهستانها و دشتهای فراخ به نسبت شهرنشینان از بلندای بیشتری در سخنگویی و محاوره استفاده میکنند. حرفه در بلندای صدا موثر است. کارگران و کارکنان سازمانهای صنعتی که با سروصدای بیشتری سروکار دارند، از کارمندان اداری که در دفترهای تمیز و بیسروصدا و با موزیک ملایم کار میکنند، بلندتر صحبت میکنند. معلمان عمدتاً نسبت به دیگر حرفهها مانند پزشکان یا کارمندان دفتری و حسابداران از بلندای صدای بیشتری در محاوره با دیگران استفاده میکنند. از سوی دیگر هراندازه سروصدا و عوامل اختلالزا وجود داشته باشد بلندای صدایی بیشتر میشود.»
نکته ششم: گول نزنید!
یادتان باشد برمبنای نوع صحبت کردنتان، خیلی وقتها مورد قضاوت قرار میگیرید. پس بهتر است در این زمینه تمرین کنید تا بتوانید بهتر حرف بزنید. البته این به معنای این نیست که دیگران را گول بزنید. شما باید صادقانه با دیگران روبهرو شوید. اما اگر خودتان میدانید که طرز صحبت کردنتان مناسب نیست، بهتر است کمی روی آن کار کنید تا بتوانید ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.
بگو تا ذهنت را بخوانم
خانم دکتر «سیما فردوسی»، روانشناس، در مورد نوع صبحت کردن و تاثیر آن روی دیگران و قضاوت در مورد شخصیتها، حرفهای خواندنی زیادی دارند. یادداشت اختصاصی ایشان را در این زمینه بخوانید. تمام افراد باید به شیوهای سخن بگویند که تاثیرگذار و محترمانه باشد، اما فراموش نکنیم که نوع صحبت کردن به خانواده، فرهنگ و چگونگی تربیت افراد بازمیگردد و به عواملی از این دست وابسته است. به بیان دیگر اینکه کودک در چه فرهنگی رشد میکند و پدر و مادر در تربیت او از چه واژهها یا لحنی استفاده میکنند، همگی بخشی از دایره لغات او را میسازند تا در آینده و زمانیکه وارد جامعه شد، آنها را در طرز صحبت کردنش بهکار بگیرد. البته نقش آموزش از طریق رسانههای جمعی، اجتماع و بهطور کلی هر محیطی که فرد در آن حضور دارد (مانند مدرسه) را نباید نادیده گرفت، اما نقش خانواده نقشی کلیدیتر و مهمتر است.
پسرانه، دخترانه
بهطور معمول پسرها بیشتر از دخترها در خارج از محیط خانه حضور مییابند. آنها از همان سنین کودکی ممکن است گاهی در کوچه و خیابان با دیگر همسن و سالان خود سرگرم بازی شوند، بنابراین بسیاری از واژهها و اصطلاحات را در خارج از محیط خانواده و در خیابانها فرا میگیرند. برهمین اساس نوع صحبت کردن یک دختر با یک پسر بسیار متفاوت است، حتی اگر هر دو از یک خانواده باشند. برهمین اساس دخترها در سخن گفتن بسیار محجوبتر و آرامتر هستند و پسرها کمی بیحد و مرزتر حرف میزنند.
پرخاشگر یا مهربان؟
چگونگی صحبت کردن و نوع کلام، نماینده نوع تفکر افراد است. یعنی هر واژه و اصطلاحی که در کلام خود بهکار میگیریم، نشان میدهد به چه چیز و چگونه میاندیشیم. همچنین نشاندهنده صفات شخصیتی ما به حساب میآید. اینکه فرد شخصیتی پرخاشگر دارد یا مهربان و باعاطفه است، انسانی حسود یا فردی منطقیست، همگی در کلام ما خود را نمایان میکند.
به واژهها دقت کن!
اگر میخواهیم طرف مقابل خود را بهتر بشناسیم باید روی هریک از واژگان و کلمات او و همچنین لحنی که در بیان آنها بهکار میگیرد، تمرکز کنیم. اینکه آیا از کلام تکراری استفاده میکند یا نه و همچنین فراوانی واژههایی که در کلام خود بهکار میبندد، از نکات کلیدی در شناخت شخصیت افراد به حساب میآیند. همانگونه که نحوه بیان و کلام ما برای مشاور و روانشناس از اهمیت بسزایی برخوردار است و به عنوان یک ملاک تشخیصی در سنجش میزان اضطراب، استرس، وسواس، افسردگی و دیگر اختلالهای روحی افراد بهکار گرفته میشود. خانوادهها باید در کلام کودکان و واژههایی که به آنها میآموزند دقت داشته باشند و اگر در کلام خودشان نابهنجاریهایی دیده میشود، به یک روانشناس یا مشاور مراجعه کنند تا کلام آنها اصلاح شود
اغلب خانمها وقتی در مورد همسرشان صحبت میکنند گویی در خصوص نوع دیگری از انسان صحبت میکنند که هیچ شباهتی به آنها ندارد و نکته جالب اینجاست که اگر چند خانم در خصوص روحیات و رفتار مردها صحبت کنند قطعا شنونده مرد، موجود خارقالعادهای را میتواند تصور کند که این خانمها به سختی و به اجبار با او ارتباط برقرار میکنند، غافل از اینکه این توضیحات در خصوص شریک زندگی اصلا صحیح نیست یا دست کم ضعف خانمها را در برقراری ارتباط با همسرشان به اثبات میرساند.
برای برقراری ارتباط مفید و صحیح با همسر چند نکته کلیدی را ارائه میکنیم :
1- هرگز صحبتهای همسر خود را قطع نکنید، چون مردها تفاوتهای بسیاری با خانمها دارند و یکی از تفاوتها این است که در یک لحظه فقط میتوانند یک کار را انجام دهند. پس وقتی یک مرد در حال صحبت است فقط میتواند صحبت کند و نمیتواند حرفهای شما را گوش دهد.
دقت کنید اگر همسر شما در حال رانندگی بوده و ضبط ماشین هم روشن باشد، به محض اینکه شما شروع به صحبت کنید او صدای ضبط را کم میکند. این نکته و بسیاری از مثالهای دیگر بیانکننده آن است که آقایان در یک لحظه فقط یک کار را میتوانند درست انجام دهند؛ برخلاف خانمها که هم صحبت میکنند و هم گوش میکنند.
2- با همسر خود هدفدار صحبت کنید چون آقایان وقتی با یکدیگر صحبت میکنند در طول زمان صحبت خود از مقدمه و نکات اصلی و در پایان از نتیجهگیری استفاده میکنند و کم اتفاق میافتد که بدون هدف شروع به صحبت کنند. در ارتباط کلامی آقایان، معمولا از این شاخه به شاخه دیگر پریدن کم دیده میشود؛ لذا به خانمها پیشنهاد میکنم که قبل از صحبت با همسرتان یک مکالمه عادی و هدفدار را تمرین کنید تا همسر شما بتواند نتیجه صحبت کردن با شما را حدس بزند.
3- اغلب آقایان از اینکه ندانند گوینده به چه منظوری در حال صحبت کردن است عصبی میشوند. با همسر خود صریح و روشن صحبت کنید چون همسر شما یک مرد است و آقایان از صریح صحبت کردن و عدم پیچیدگی در کلام لذت میبرند و در تمام طول مدت صحبت خود با دیگر آقایان و حتی با خانمها این انتظار را دارند که هیچ حرفی را در حالت کنایه و اشاره نشنوند و این دقیقا برخلاف روش خانمهاست که در صحبت کردن معمولا از اشارات استفاده میکنند.
لذا باید توجه داشت که اگر میخواهید از صحبت کردن با همسر خود نتیجه مطلوبی به دست آورید، سعی کنید مطلب خود را واضح و روشن به او بگویید.
صحبت کردن با مردان
گوش دادن یکی از مهارت های مهم و اساسی در ارتباط با اطرافیان به ویژه همسر است. درست گوش دادن به صحبت های همسر یکی از راههای کاهش تنش در زندگی زناشویی است. اما چگونه می توان مردان را وادار به این امر کرد؟
بازدید : 422 نفر
یکی از مشکلات و گله های زن و شوهرها این است که نمی دانند چگونه با همسرشان صحبت کنند و یا موضوع خاصی را چگونه مطرح کنند، بدون اینکه دعوا و دلخوری پیش بیاید. تعداد زیادی از افراد برای حل این مشکل به دنبال راهکارها و مهارت هایی هستند که چگونه حرف زدن را به آنها بیاموزد، غافل از اینکه در بیشتر مواقع مشکل ما در نحوه بیان کردن جملات است .با ما همراه باشید تادر چند مرحله بتوانید طرز صحبت کردن خود را تغییر داده تا هم مطلب دلخواه خود را بیان کنید و هم همسرتان را وادار به گوش دادن صحبتهایتان کنید.
گوش دادن صحیح
نحوه صحبت کردن با مردان
چهار استراتژی است که زنان می توانند با به کار بردن آنها کاری کنند تا مردان به آنها گوش بدهند. اگر میخواهید طرز صحبت کردن با مردان را در طول یک هفته تمرین کنید، متوجه تفاوت هایی می شوید که هرگز قبلا با آنها برخورد نداشتید. پیش نیاز تمامی این چهار راهکار، گوش دادن به خودتان است.
به دلیل فشارهای اجتماعی برای «دختر خوبی» بودن، زنان این پیام را دریافت کرده اند که رک و روراست بودن درست نیست. ندای درونی شان را به وضوح می شنوند که از آنها می خواهد حرف بزنند، اما بسیاری از آنها این صدا را خفه می کنند، چون در جامعه به آنها یاد داده شده باید ساکت باشند زنان در مقایسه با مردان از بحث بیشتر دوری می کنند و مودبانه تر از مردان حرف می زنند.
همه از این تفاوت میان مردان و زنان آگاهی دارند. حتی اگر شما اینگونه نباشید، ممکن است طرف مقابل تان در مذاکرات متعدد، مردان و زنانی آنگونه باشند. بخش بعدی شامل چهار استراتژی است که چگونه با مردان صحبت کنیم با به کار بردن آنها کاری کنند تا مردان به آنها گوش بدهند. اگر هر کدام از این استراتژی ها را در طول یک هفته تمرین کنید، متوجه تفاوت هایی می شوید که هرگز قبلا با آنها برخورد نداشتید.
پیش نیاز چگونگی طرز صحبت کردن با مردان، گوش دادن به خودتان است. آگاهی اولین گام در تغییر هر رفتاری است. بپذیرید و رشد کنید یا در دنیای پرمشکل مذاکرات باقی بمانید یا با به کار بردن این راهکارها کاری می کنید که در دنیای امروز صدایتان به خوبی و روشنی شنیده شود.
اولین استراتژی : دوری از عذرخواهی
زنان بیشتر از مردان میل به عذرخواهی دارند. حتی زنانی که اعتماد به نفس دارند، گاهی در حرف هایشان ناآگاهانه از چنین ابزارهایی استفاده می کنند. یکی از راه های طرز صحبت کردن با مردان این است که اگر چیزی برای گفتن دارید به خاطر به زبان آوردنش عذرخواهی نکنید. گاهی در زیر پرچم عذرخواهی ممکن است قصدهای پنهان زیر وجود داشته باشند:
شروع و دنبال کردن صحبت ها
معمولا پیش از شروع حرف زدن و در پایان حرف زدن ممکن است ابزار عذرخواهی به کار برده شود.
طرز صحبت کردن با مردان: به این شکل عباراتی که پس از عذرخواهی به زبان می آورید ارزش و اثرگذاری زیادی نخواهد داشت. برای مثال درباره این مسئله اطمینان ندارم، اما...»دنبال کردن: اضافه کردن عبارتی اصلاحی در پایان جمله ای که به زبان می آورید: برای مثال: «باید کاری بکنیم، این طور نیست» و عباراتی مثل: «آیا شما این طور فکر نمی کنید؟» یا «آیا درست نمی گویم؟» می توانند جملاتی باشند که صحبت هایمان را با آنها تمام می کنیم و اثرگذاری آنچه گفته ایم را کاهش می دهند.
لحن سوالی
چگونه با مردان صحبت کنیم :لحن سوالی هم از آن مواردی است که اثرگذاری آنچه به زبان آورده ایم را کاهش می دهد. به این شکل به شنونده اعلام می کنیم که درباره آنچه گفته ایم اعتماد و اطمینان کافی نداریم. آنچه شنونده از لحن سوالی ما درک می کند این است که «آیا با من موافق نیستی؟» یا بدتر از آن «خواهش می کنم به سرعت موافقت را اعلام کن تا متوجه شوم آنچه گفته ام ارزش کافی دارد.» این بهترین طرز صحبت کردن با مردان است.
اگر به آنچه می گویید اعتماد ندارید چگونه می توانید از دیگری انتظار داشته باشید به شما اعتماد کند؟ به خودتان گوش بدهید یا از دوستی قابل اعتماد بپرسید که آیا اینگونه اید، اگر متوجه شدید که این عادت مخرب در شما وجود دارد، همین حالا برای رهایی از شر آن آماده شوید. البته کنار گذاشتن این عادت به تلاش نیاز دارد، اما باعث می شود طرز صحبت کردن با مردان از قدرت اثرگذاری کافی برخوردار باشد. فراموش نکنید که آگاهی، اولین گام در تغییر رفتارهای نادرست است.
کلمات بی معنی
بهترین طرز صحبت کردن با مردان به کار نبردن کلمات بی معنی است که مکث های سکوت را پوشش می دهند. از این اصوات هنگامی استفاده می کنید که در حال فکر کردن برای به زبان آوردن جمله یا کلمه بعدی هستید. کلمات بی معنی زیادی وجود دارند، اما سه کلمه ای که رایج تر از بقیه است در زیر آورده ام:
واقعاً برای مثال: «واقعا می خواهیم این اتفاق رخ بدهد».
مثلا: برای مثال: «آیا می خواهید این اتفاق، مثلا رخ بدهد؟»
اوم: برای مثال: «اوم... فکر می کنم بهتر است....»
بهتر است از سکوت برای اثرگذاری بیشتر جملات بعدی تان بهره ببرید. از قدرت مکث و سکوت برای چگونگی طرز صحبت کردن با مردان استفاده کنید لازم نیست هر لحظه از زمانی که برای حرف زدن به شما داده شده را با کلمه یا صوتی پر کنید.
دومین استراتژی: مختصر سخن بگویید
مردان زیاد حرف نمی زنند دقت کنیدکه در دوره های آموزشی مردان چگونه برای ناهار خوردن تصمیم می گیرند. یکی از بهترین نحوه سوال کردن از مردان: «ناهار؟» و بقیه جواب می دهند: «حتما» در این بین کلمه ای اضافه گفته نمی شود. آنها نمی گویند: «می خواهید ناهار بخوریم؟» «چه فکر خوبی! حالا برای ناهار کجا برویم؟» «نمی دانم... کجا می توانیم برویم.» نه... مردان اصلا به این شکل عمل نمی کنند. خیلی ساده... «ناهار؟» «حتما».زنان معمولا در صحبت ها بیشتر به جزئیات می پردازند.ممکن است اطلاعات مهمی که می خواهید مرد مقابل تان بشنود در این جزئیات کم شود. در طرز صحبت کردن با مردان مراقب نشانه های رفتاری آنها باشید و هرگاه احساس کردید که این نشانه ها می گویند مرد مقابل تان در حال خسته شدن است، بی درنگ به اصل موضوع بپردازید. بهتر است هنگام شروع صحبت با مردان بگویید که حرف هایتان چقدر زمان می برد و این اندازه زمانی را رعایت کنید.
مردها برای انرژی ای که لازم است برای هر کاری صرف کنند، برنامه ریزی می کنند و به همین دلیل هنگامی که انرژی بیش از اندازه برای کاری صرف می کنند، ناراحت و نگران می شوند. هدر دادن انرژی به آنها این احساس را می دهد که کنترل همه چیز را از دست داده اند و این احساس است که باعث تنفرشان می شود.سال های سال است که تحقیقات نشان داده زنان در مقایسه با مردان از تعداد بیشتری کلمات برای بیان منظورشان استفاده می کنند.
پژوهش ها نشان داده که زنان در یک روز عادی از 25000 کلمه استفاده می کنند؛ در حالی که مردان در یک روز عادی 1500 کلمه به کار می برند. مشکل اصلی اینجاست که مردان این 15000 کلمه را هنگامی که از محل کار به خانه آمده اند، استفاده کرده اند. تحقیقات جدیدترین تفاوت میان تعداد کلماتی که در روز توسط مردان و زنان به کار می رود را تایید کرده است و برخی پژوهش ها حتی تفاوتی بیش از 10000 کلمه را نشان می دهد! زنان از حرف زدن و داستان گفتن برای شروع دوستی استفاده می کنند.
مردان برای تبادل اطلاعات از حرف زدن استفاده می کنند و به همین دلیل هنگام حرف زدن میان آنها فقط واقعیت ها رد و بدل می شود. آنها با سوالاتی مثل «چه کسی آخرین گل را در مسابقات فوتبال جام جهانی به ثمر رساند؟» اطلاعات همدیگر را محک می زنند اگر طرف مقابل پاسخ به این سوال را بداند، نمره ای مثبت به خود اختصاص داده است و اگر پاسخ به این سوال را نداند، کسی که سوال را طرح کرده نمره ای مثبت می گیرد. حالا وقت آن است که فردی که پاسخ سوال را نمی دانسته سوالی طرح کند که طرف دیگر جوابش را نداند.زنان با طرح چنین سوالهایی دوستی نمی کنند. ممکن است اگر زنی چنین سوالی را از زنی دیگر بپرسد، او در پاسخ دست هایش را باز کند و بگوید «می خواهی تو را در آغوش بگیرم؟» و احتمالا زنی که این سوال را طرح کرده در بغل طرف مقابل قرار می گیرد و چنین رفتاری اصلا برای آنها غیر طبیعی نیست. زنان با داستان گفتن با هم دوست می شوند.
اگر به زنی بگویید چه لباس قشنگی پوشیده، احتمالا او در پاسخ داستان خریدن این لباس را برایتان تعریف خواهد کرد. زنان برای هر چیزی داستانی دارند اگر در طول داستان آنها نکته ای جالب وجود داشته باشد، طرف مقابل داستانی جدید را درباره این نکته جالب تعریف خواهد کرد و اگر داستان هایتان نکات مشترک زیادی با هم داشته باشد، به سادگی دوستان صمیمی می شوید. بسیاری از مردان اینگونه نیستند و این عادت را پرچانگی می دانند. چنین داستان هایی راه شروع دوستی با مردان نیست. مردان ممکن است برای شروع دوستی درباره موضوعی با هم رقابت کنند.
طفره رفتن و عبارات اصلاحی
بسیاری از زنان بیش از اندازه از عباراتی مثل «نوعی» یا «گونه ای» استفاده می کنند. این عبارات به دلیل طفره رفتن و اصلاح آنچه گفته شده به کار می رود و آنچه به زبان آمده را بی اثر می سازد. اگر شما هم از این عبارات استفاده می کنید، این عادت در شما وجود دارد. برای رهایی از این عادت هنگام صحبت کردن با مردان آگاه باشید و این عبارات را حذف کنید. چند نمونه از کاربرد این موارد در زیر آمده است:
به نوعی فکر می کنم که...
احتمالا ما باید....
به نظر می رسد که راه خوبی برا ی...
به گونه ای می خواهم که....
ممکن است نیاز داشته باشی که ...
این عبارات نشان دهنده عدم اطمینان شماست و استفاده از عباراتی که عدم اطمینان را به شنونده منتقل می کنند، نشان دهنده ضعف در شما خواهد بود.احتمالا از این عبارات برای بهترین طرز صحبت کردن با مردان استفاده می کنید. با استفاده از این عبارات در حقیقت از پذیرفتن ریسک ها دوری می کنید.
هنگام صحبت کردن با مردان لازم است اعتماد به نفس را به شنونده منتقل کنید، از این عبارات نامطمئن و همراه با شک استفاده نکنید. البته گاهی لازم است برای جلوگیری از پذیرفتن ریسک های پرخطر از این عبارات استفاده کرد. نکته مهم صحبت کردن با مردان این است که آگاه باشید در چه جاهایی به درستی از این عبارات استفاده کنید و چه جاهایی عادت به کار بردن این عبارات را در خود اصلاح کنید.
سومین استراتژی: رک صحبت کنید
بهترین نوع طرز صحبت کردن با مردان این است که واضح حرف بزنید. مردان بیشتر از زنان به پیام های روشن و در عین حال مختصر نیاز دارند. کنایه زدن درباره آنچه می توانید مستقیما به زبان بیاورید، احتمالا به دلیل ترس از عدم پذیرش است. اگر روشن و واضح سوالی را بپرسید، پاسخی روشن و واضح دریافت خواهید کرد. در روابط شخصی ممکن است گاهی چنین چیزی ناراحت کننده باشد، اما در محل کار سوال های روشن می تواند سودمند باشد.
کنایه زدن بیهوده است
مردان و زنان در کنایه زدن با هم تفاوت دارند. ممکن است زنی بارها بارها با کنایه به همسرش اعلام کند که «گل ها چقدر زیبا هستند!» و هنگامی که همسرش متوجه منظور او نمی شود، سعی کنید هنگام صحبت کردن با مردان کنایه نزنید. زن در این مواقع صبر می کند و پس از مدت ها که دسته گلی از شوهرش دریافت نمی کند، به او می گوید: «می دانی دوست دارم برایم چه کار کنی؟»
مرد مدتی هاج و واج به زنش نگاه می کند و اولین جمله ای که از دهانش خارج می شود «چه کاری؟» است.زن در پاسخ می گوید: «دوست دارم یک روز دسته گلی برایم بخری. روزی که اصلا انتظارش را نمی کشم؛ مثلا روز تولدم!»حالا مرد متوجه موضوع شده است و زن روز تولدش دسته گلی بزرگ و زیبا هدیه می گیرد.
مشکل وقتی به وجود می آید که زن همسایه می گوید: «باید حتما به او می گفتی؟ فکر نمی کنم این کارش نشان از عشق و علاقه داشته باشد. او خودش باید این کار را می کرد». «درست است، اما این گل ها زیبا و دوست داشتنی اند» مهم نیست که به او گفتی یا نه! حالا یک دسته گل زیبا و دوست داشتنی هدیه گرفته ای که می توانی به خاطرش خوشحال باشی. در این صورت ممکن است زن رو به همسرش کند و بگوید: «وقتی دو سال تمام به تو می گفتم که گل ها زیبا هستند، پیش خودت چه فکری می کردی؟» مرد در پاسخ می گوید: «فکر می کردم واقعاً گل ها را دوست داری و شاید بهتر باشد مقداری گل در باغچه بکاریم.» مردان به دنبال پیام های پنهانی در آنچه می شنوند، نیستند.رابطه عاشقانه برای مردان و زنان متفاوت است. رابطه عاشقانه برای زنان یعنی «همسرم ذهن مرا می خواند. او پیش از آنکه چیزی را به زبان بیاورم، آن را برایم فراهم می کند.» مردان درباره رابطه عاشقانه این گونه فکر می کنند: «همسر مورد علاقه ام هر چیزی را که می خواهد به من می گوید و من آن را برایش فراهم می کنم. سپس در پاسخ او از من سپاسگزاری می کند». برای مردان معنای عشق چیزی شبیه به این است.
چهارمین استراتژی: دوری کردن از ابراز هیجانات و احساسات
ابراز احساسات و هیجاناتی مثل گریه کردن در مذاکرات می تواند به سادگی جایگاه تان را به خطر بیندازد. مردان در اجتماع فرا گرفته اند کمتر از زنان احساسات شان را به نمایش بگذارند. شاید مردان بیش از اندازه خشک و جدی هستند. این بحث دیگری است که فکر می کنم بهتر است در اینجا به آن نپردازیم. نوع تربیت و شخصیت زنان به گونه ای دیگر است. زنان براساس پژوهش های دانشگاه مینه سو تا چهار برابر گریه می کنند.
همچنین بهتر است در محل کار نیز خیلی احساساتی نباشید و هیجانات تان را نشان ندهید. فردی که گریه می کند، به دنبال اظهار همدردی از طرف شنونده است. گاهی فردی که اشک می ریزد همچنین این پیام نهانی را به شنونده می دهد که توانایی انجام کاری را ندارد. گریه کردن، کسانی را که احساسات شان را سرکوب کرده اند ناراحت و عصبانی می کند.
اگر چنین افرادی دوست ندارند با احساسات خودشان روبه رو شوند، قطعا از رویارویی با احساسات و هیجانات دیگران هم ناراحت می شوند. مردان گاهی احساس می کنند زنانی که گریه می کنند. در حال فریب دادن شان هستند.اگراحساس می کنید که نیاز به گریه کردن دارید، می توانید جلسه مذاکره را برای مدتی ترک کنید، به دستشویی بروید و گریه کنید. هنگامی که گریه تان تمام شد.
آبی به سر و صورت تان بزنید، نفس عمیقی بکشید و دوباره به جلسه مذاکره بازگردید. اگر عادت به گریه کردن دارید، سعی کنید این رفتارتان را تغییر دهید. نفس های عمیق می تواند آرام تان کند یا نوشیدن چای بابونه می تواند آرامش را دوباره به شما بازگرداند و شما را برای ادامه جلسه مذاکره آماده کند.باز هم شما را به تماشای فیلم «تلما و لوییس» دعوت می کنم.
صحنه ای را نگاه کنید که لوییس با پلیسی به نام هال تلفنی صحبت می کند. هال تلاش می کند لوییس را قانع کند خود را به قانون معرفی کند و در عوض در محکومیتش تخفیف بگیرد. او درباره گذشته خودش حرف می زند و داستان گذشته اش لوییس را به گریه می اندازد. اما لوییس در مقابل این احساس مقاومت می کند و جلوی گریه اش را می گیرد. لوییس در این صحنه آرام و قوی باقی می ماند و احساساتش را بروز نمی دهد.
نکات خانه داری برای تازه عروسها
ازدواج و برگزاری مراسم یکی از مراحل سخت در عروسی است اما با پشت سر گذاشتن این دوران کوتاه ،دوران زندگی مشترک با کوله باری از مسائل کوچک و بزرگ در انتظار تازه عروس و داماد هاست.تازه عروس ها می توانند با داشتن علم مدیریت خانه داری بسیاری از این مسائل را به دوران شیرینی تبدیل کنند.
اغلب دختران امروزی تا زمانی که وارد زندگی مشترک نشده اند هیچ کمکی به مادران خود در امور خانه داری نمی کنند و زمانی هم که خود کدبانوی منزل می شوند توقع کمک از اطرافیان دارند اما وقت آن رسیده کمی از روی ابرها پایین بیایید و به زندگی جدی تر نگاه کنید و برای اینکه از اولین روزهای زندگی مشترک به همسرتان و خانواده اش نشان دهید تازه عروس خوب و با سلیقه ای هستید، به چند نکته خانه داری توجه داشته باشید.
مادر و خواهر بیشتر از یکی دو هفته نمی توانند از شما حمایت کنند و یخچال پری که مادر برایتان فرستاده بزودی خالی می شود.
در درجه اول می رویم سراغ آنچه بی برنامه ریزی وارد زندگی شده است:
مدیریت اقتصادی عروس خانمها
اولین چیزی که بعد از ازدواج با آن مواجه می شوید انبوهی از کادو های بی استفاده است که یا مشابهش را دارید یا افراد مختلف برایتان کادو آورده اند.
خیلی سریع در مورد این کادوها تصمیم بگیرید. فهرستی از تولدها و مناسبت ها تهیه کنید و هر کادویی را که برای یکی از این مناسبت ها در خانواده و دوستان مناسب است کنار بگذارید و آنچه اضافه به نظر می رسد به یکی از مغازه هایی که اجناس کادویی را معاوضه می کنند یا می خرند، بفروشید.
سایت های فروش اجناس نو یا دست دوم زیادی هست که در این زمینه می تواند به شما کمک کند و با گذاشتن عکس وسیله خود و کم کردن 20 تا 25 درصد از قیمت می توانید آن را براحتی بفروشید.
انبار کردن این کادو ها جز جا تنگی و از ارزش افتادن و شکسته شدن در جابه جایی ها ثمر دیگری ندارد .
مدیریت خانمها
یک عروس خوب باید حسابدار خوبی هم باشه
حالا که تکلیف هدایای غیر نقدی معلوم شد می رویم سراغ هدایای نقدی. کار کردن با این هدایا به موقعیت شما بستگی دارد. اگر در آستانه خرید خانه یا ماشین باشید می توانید روی آن حساب کنید در غیر این صورت ببینید بهترین سرمایه گذاری کدام است؟
خواباندن پول برای دریافت یک وام مسکن یا قرض الحسنه شما را از تورم جلو می اندازد. اگر شم اقتصادی بهتری دارید می توانید به بورس هم فکر کنید یا آن را به کارگزاران بورس بسپارید که برای شما به خرید و فروش سهام مشغول شوند.
پیش خرید خودرو، خرید یک قطعه زمین آینده دار و خیلی کارهای دیگر به نسبت سرمایه ای که به دست آورده اید می تواند گزینه های خوبی باشد.
اما اگر روحیه محافظه کاری دارید و شاغل نیستید می توانید برای این که کمی استقلال داشته باشید در یکی از بانک هایی که سود خوبی به سپرده ها می دهند سپرده گذاری کرده و از سود پول استفاده کنید.
مدیریت آشپزخانه
کدبانوی آشپزخانه
حالا که آینده اقتصادی خود را سر و سامان دادید بهتر است به آشپزخانه نگاهی بیندازید. تمام خرد و ریز را چک کنید و یک فهرست تهیه کنید و همه چیزهایی را که باید خریداری شود در نظر بگیرید و در آن بنویسید.
ادویه ها و چاشنی ها را فراموش نکنید آنچه غذای یک کدبانو را از رستوران های عمومی متفاوت می کند رموز و چاشنی های خاص و ادویه های منحصر به فردی است که هر شخص بنا به سلیقه اش از آنها استفاده می کند.
برای تهیه این فهرست یک برنامه غذایی حداقل یک هفته ای در نظر بگیرید که هرچه طبق برنامه غذایی نیاز دارید در فهرست ملزومات آن هفته قرار گیرد. اگر دستی در آشپزی ندارید حتما لازم نیست یک کتاب آشپزی گران قیمت تهیه کنید امروزه شبکه های اجتماعی و سایت های اینترنتی فهرست بلند بالایی از گزینه های خوشمزه را در اختیار شما می گذارند که اغلب آنها دستاورد بانوان باسلیقه ای است که بزودی شما هم به آنها می پیوندید.
برنامه های سه گانه
هر هدفی نیاز به برنامه ریزی دارد آن هم برنامه ریزی سه گانه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت.
اهداف بلندمدت خود را مثل یک دوره 40 ساله تعریف کنید. بعد همه ملزوماتی را که برای رسیدن به آن لازم است فهرست کنید. سپس تمام اقداماتی را که برای به دست آوردن آن لازم دارید در فهرستی بنویسید.
حالا سه فهرست دارید که بر مبنای آن می توانید اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت خود را در نظر گرفته و طبق آن برنامه یک عمر زندگی خود را تدوین کنید.
این برنامه زندگی مشترک است و باید با همکاری همسرتان تهیه شود و در این برنامه رشد و بالندگی هردوی شما، ارتقای شغلی، توسعه مالی و فرزنددار شدن و خرید خانه و... را در نظر بگیرید.
تفریحات هفتگی، ماهانه و سالانه، ادامه تحصیل پس اندازو سفرها نیز باید در این برنامه در نظر گرفته شود.
برنامه های کوتاه مدت باید با قید زمان بندی باشد و با سایر جنبه های زندگی همخوانی داشته باشد.
مثلا اگر طبق توصیه مشاوران در سه سال اول زندگی که می گویند بیشترین احتمال طلاق وجود دارد قصد ندارید بچه دار شوید می توانید تحصیل خود را در این مدت ادامه دهید.
این برنامه باید با برنامه های همسرتان نیز هماهنگی داشته باشد و مثلا او کار دو شیفته را در همین سه سالی که شما در خانه نیستید و مشغول تحصیلید انجام دهد و وقتی فرزندتان به دنیا آمد کار خود را سبک تر کند تا به وظایف پدری و همسری بیشتر رسیدگی کند.
همه اینها تا وقتی عملی نشود در حد فرضیات است و زندگی گزینه های متفاوتی را پیش رو قرار می دهد اما داشتن یک الگوی مشخص، جلوی تنش و سردرگمی را می گیرد.
چند مثال کاربردی
فهرست خرید خود را تهیه کنید و برخی چیزها را به طور سالانه بعضی چیزها را ماهانه و بعضی را روزانه تهیه کنید.
ممکن است در سفر آخر بهار که پیش بینی کرده اید چند گونی برنج شمال برای یک سالتان با خود بیاورید و هزینه تان را کاهش دهید. یا در یک سفر دیگر از فهرست هدایای سال برای خانواده از حراجی یا بازار مرزی که در آن حضور دارید خرید کنید و باز هم در هزینه و وقتتان صرفه جویی کنید.خرید مایحتاج ماه باید شامل اقلامی چون گوشت، مرغ، روغن، حبوبات و... باشد و خرید روزانه اغلب چیزی فراتر از نان تازه و شیر و دوغ نیست. شما با داشتن فهرست خرید ماه و خرید هفته می توانید یک روز به اتفاق همسرتان تمام اقلام مورد نیاز را خرید کنید و از مراجعات مجدد به فروشگاه ها نجات یابید.
برآورد مالی در مورد خرید هفته و ماه و سال داشته باشید و سعی کنید با برنامه ریزی دقیق بودجه مورد نیاز هریک از مقاطع زمانی را در مقطع مورد نظر و پیش بینی شده در برنامه خود، در دسترس قرار دهید که همه چیز طبق برنامه پیش برود و هرگز دچار شوک اقتصادی نشوید.
آیا روزگار کودکی خود را به یاد دارید؟ زمانیکه مهندس، پزشک، استاد، کارمند، بازرگان و... نبودید. گذشتهای را به خاطر آورید که بزرگترین رویای شما رفتن به پارک و بازی با همسالان بود. دورانی که به سرعت گذشت و اینک تنها شیرینی آن لحظههاست که برجا مانده است.
امروز را مرور کنید که متصدی شغلی در موقعیتی رسمی هستید و برای کسب درآمد و احترام اجتماعی در تکاپویید. همه به نوعی در محیط کاری و اجتماعی؛ اداره کننده امور مربوط به حرفه هستیم.
گاهی شرایط آن چنان دشوار میشود که مدتی زمان و مکان را فراموش کرده، تمامی انرژی خود را صرف برطرف ساختن بحران میکنیم و گاهی شرایط به حدی آرام و مطلوب است که به دنبال راهی برای پر کردن لحظهها هستیم. شاید با مفاهیم علمی مدیریت چندان آشنا نباشیم؛ برای مثال تئوریها و یا سبکهای مدیریتی را نشناسیم، اما در روش و اجرا از شیوه مدیریتی ویژهای پیروی میکنیم. گاه آزادمنشانه، گاه دموکرات و گاهی یک دیکتاتور ناب هستیم. به هر حال نقش مدیریتی ایفا میکنیم و در انجام وظایف محوله ساعی و کوشاییم.
از سویی انسان در هر مقوله که سرمایهگذاری کند، خواهان موفقیت است. یک مدیر موفق برای رسیدن به درجات رشد و ترقی به طور قطع از نظر جسمی، مالی، خانوادگی، زمانی و اجتماعی سرمایهگذاریهایی را انجام داده و در انتظار برداشت و بهرهبرداری است. اگر همه چیز درست سازماندهی شود، نتیجه جز موفقیت نیست و پس از مدتی به عنوان مدیری نمونه انتخاب خواهیم شد. این بدین معنی است که از لحاظ شخصیتی و نیز از نظر شیوه اداره نمودن کار اصولی را به کار گرفتهایم که مورد تأیید بوده و در کارنامه مدیریتی، فرد نمره بالایی احراز کرده است.
مدیری خوب بودن یک شبه اتفاق نمیافتد، حتماً فرد هزینههای مادی و معنوی زیادی برای رسیدن به این درجه صرف کرده است. اما آیا در نگاه فرزندان دلبندمان هم یک مدیر نمونهایم؟ آیا در فرم ارزشیابی عزیزانمان هم نمره بالایی کسب میکنیم؟ و یا...؟
2- معیارهای امتیاز دهی به مدیریت سازمانی
در یک محیط رسمی برای امتیازدهی به مدیران بررسیهایی از چند جهت صورت میگیرد:
تصمیمگیری: آیا فرد همواره توانسته تا در هر شرایطی تصمیمات مقتضی در جهت بهبود و رسیدن به اهداف سازمان اتخاذ کند؟
برنامهریزی: آیا مدیر برای نیل به اهداف سازمان، برنامههای دقیق و حساب شده دارد؟
سازماندهی: آیا مدیر در انتخاب عوامل اجرایی و در طی روند کار همه چیز را در بهترین جای ممکن قرار داده است؟
کنترل: آیا در جریان فرایندهای سازمانی فرد کنترل و نظارت شایستهای بر اجرا داشته است؟
ارزشیابی: آیا مدیر برای ارزیابی موقعیت، برنامه و افراد بر طبق معیارها و اصول منطقی و منظمی حرکت کرده است؟
یک مدیر نمونه در تمامی موارد نامبرده، تبحر و درایت خود را به اثبات میرساند و نیز روابط مطلوبی با افراد همکار برقرار میکند.
3- مدیریت در خانه و مدیریت سازمان
اما در کانون خانواده پدر یا مادر به عنوان مدیر خانه قبول مسئولیت نمودهاند و تلاش خود را برای حفظ و پیشرفت حیطه نظارتیشان به کار میگیرند. اما باید پرسید که مدیریت آنها در خانه چگونه است؟ اگر از فرزند خود بپرسید که معیار سنجش مدیر خانه چیست، چه پاسخی میشنویم؟ این سؤال را مطرح کنید و فاصله عملکردمان با معیارها را اندازهگیری نمایید.
مطمئناً فرزند ما از مدیرش توقع تصمیمگیری درست و بجا را دارد. اما آیا همواره در اتخاذ و اجرای تصمیمات تحکم داشتهایم و از حق استصوابی خود سوءاستفاده نمودهایم و یا از همفکری و تصمیمگیری مشارکتی بهره جستهایم. در طرحریزی برنامه خانه آیا ضوابط و روابط را حفظ کردهایم و یا این که بهترین برنامه را تنها دیکته نمودهایم؟ آیا به افراد اهل خانه مسئولیتهای متناسب با توانایی و ظرفیت ذهنیشان دادهایم و یا به دلیل نداشتن وقت کافی، برای رها شدن از قیود و تعهدات مشترک افرادمان را به انجام مسئولیتهایی اجبار و عادت دادهایم؟ آیا در زمان تشویق یا تنبیه فرزندمان، ملاک و معیارهای درستی داشتهایم و یا براساس حدس و گمان و از روی بیحوصلگی برای خالی نبودن عریضه تصمیم به تشویق یا تنبیهی نامتناسب گرفتهایم؟
واقعیت این است که مدیران موفق آنهایی هستند که ابتدا در محیط خانه، مدیریت را تمرین کردهاند و طعم شایستگی را ابتدا از نگاه رضایتمند همسر و فرزند چشیدهاند. این مدیران با نیرویی مضاعف و دلگرمی خاصی وارد محل کار خود شده و سعی میکنند تا روشی دلسوزانه و مشابه خانه بر کار اعمال کنند و جو همکاری برای رسیدن به اهداف مشترک را آماده و پیاده کنند. آنها انجام کار برایشان مشکل نیست، چرا که رضایتمندی و موفقیت را در اثر نوع کارکردشان هر لحظه احساس میکنند. با قاطعیت تصمیم میگیرند و اجرا میکنند چرا که مهر تأیید را از طرف خانواده به همراه دارند.
با این مقایسه میتوان برای پی بردن به میزان لیاقت و کفایت مدیریت در خانه از فرزندان دلبندمان که هر آنچه میکنیم، برای آنهاست بخواهیم تا به ما امتیاز دهند.
4- نکاتی در مورد مدیریت خانه و خانواده
در تصمیمگیری، مشارکت و اقتدار را رعایت کنید: فرزندان، ما را به عنوان انسانی قویتر از خود میشناسند و نیازمند توجه و کمک فکری ما در اکثر شرایط هستند. اما در واقع آنها در ابراز این نیاز توانایی شما را در حل مسأله میسنجند و به دنبال این هستند که آیا شما از پس مشکل پیش آمده مانند یک پروژه کاری برمیآیید یا نه؟ لذا ابتدا فکر کنید، با فرزند مشورت کنید و سپس تصمیم خود را با اقتدار بیان کنید.
برنامه داشته باشید و آن را شفاف اعلام کنید: واقعیت این است که افراد تمام تلاش خود را برای تنظیم برنامه کاری مدون و حساب شده به کار میگیرند و در آن برنامه، کمتر زمانی را برای بودن با خانواده در نظر میگیرند و این امر رابطه مستقیم با میزان قبول مسئولیتهای اداری و رسمی افراد دارد. هر چه قدرت کار بیشتر، غیبت در خانه هم بیشتر. اما باید در لحظاتی هر چند کوتاه که با خانواده هستید، از برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت خود برای افراد خانواده سخن بگویید و جایگاه و وظیفه هر یک از افراد را بیان کنید و سپس سخنان آنها را هم گوش دهید. موضوعهایی مثل تعمیر یا تعویض خانه، انتخاب یک گردش و دعوت از دوستان، اغلب جالبند و جزیی از برنامه زندگی هر خانوادهاند. این امر علاوه بر آموزش صحیحی که برای فرزند به همراه دارد، این باور را ایجاد میکند که این مدیر قدرتمند در خانه هم مثل محیط کارش دارای برنامه است.
در اجرای برنامهها ثابت قدم باشید: سعی کنید فرزند شما خود را در قبال برنامهای که تدوین شده، مسئول نشان دهد. اگر برای مسافرت نقشه میکشید، از او بخواهید لیست وسایل مورد نیاز را فراهم کند (توانایی او را در نظر بگیرید.) پیگیر برنامهها باشید و حتی اگر فراموش میکنید، از همسرتان بخواهید که به شما یادآوری کند. فرزند باید بداند که فقط حرف نمیزنید و برای اجرای برنامهها همانقدر اصرار دارید که در محیط کارتان. اگر فرزند کارش را انجام نداد از او توضیح بخواهید و نیز در اجرا کمکش کنید تا او بداند فردی مفید در برنامههای شماست.
در قلمرو خانه، معیارهای ارزیابی را واضح بیان کنید: گاهی اوقات کودک تشویق میشود، اما نمیداند برای چه و یا تنبیه میشود، بدون اینکه علت واقعی را بداند. یک مدیر مدبر معیارهای ارزیابی را برای هر موضوع مشخص میکند و از افراد میخواهد که برای رسیدن به ایدهآل تلاش کنند. تصور کنید فرزند شما با دوستش مشغول بازی بوده و سهواً باعث شده تا دوست او صدمه ببیند. اما فرزند شما به دروغ تقصیر را به عهده دیگری میگذارد و شما از موضوع مطلع شده و تصمیم به تنبیه او میگیرید. بله البته تنبیه لازم است. اما به فرزند خود بگویید که او را به چه دلیل تنبیه میکنید؟ به دلیل آسیبی که به دوستش رسانیده و یا به دلیل دروغی که گفته است و یا هر دو؟
در پایان اگر پزشکی زبردست، استادی کارآمد، تاجری موفق و یا خانهداری شایسته هستیم، در پی این باشیم که میزان موفقیت در مدیریت خانه را از دیدگاه فرزندانمان هم، بدانیم.
روابط خانوادگی، تحت تأثیر پویایی نهادهای اجتماعی، با تحول دائم روبهروست. با تحول شرایط زیستی و به تبع آن، بروز نیازهای جدید، پیوسته نقشها در حال تغییرند، به طوری که از اعتبار نقشهای سنتی روزبهروز بیشتر کاسته شده و موجبات دگرگونی آنها فراهم میشود. همراه با تغییرات ساختاری جامعه و بر اثر تحولات زندگی خانوادگی، زن خانهدار در عین مسئولیتهای متعارف خود، بیش از پیش، مجبور به کار در خارج از خانه شده است.
در عین حال، اشتغال زن در سطح وسیع جامعه، به رغم تعهدات دوگانهاش الزاماً به معنی بردگی و استثمار او نیست و نباید به چنین تحولی به دیده انکار نگریست؛ زیرا آثار مثبت مادی و معنوی این اشتغال غالباً علاوه بر وضع خود زن، که ضمن کسب درآمد به استقلال و اعتبار اجتماعی بیشتری دست مییابد، متوجه همسر و فرزندان او نیز میشود. تأثیر اجتماعی عمده این تغییر، دگرگونی روال سنتی در نقش زنان و تقسیم کار درون خانواده است.
هر چند که، به رغم پذیرش وسیع اشتغال زنان از جانب طبقات متفاوت اجتماعی ایران، هنوز آن تغییرات فرهنگی که لازمه هماهنگی میان اشتغال زن و تقسیم وظایف و مسئولیتها در خانواده است به طور کامل روی نداده است، بررسی روابط و مناسبات درون خانواده چنین نشان میدهد که با زیر سؤال رفتن پارهای از ارزشها و هنجارهای سنتی، نقش زن با تغییراتی روبهرو شده است و حاصل این تغییرات بسط و توسعه زمینه فعالیتهای اجتماعی اوست.
رو آوردن زنان به اشتغال در خارج از کانون خانوادگی تأثیری بسزا در ابعاد هویت اجتماعی آنان داشته و این امر، به نوبه خود، موجب افزایش اعتماد بهنفس جامعه زنان شده است.
احراز موقعیت اجتماعی بهتر با تأثیری که از نظر شخصیتی به جا میگذارد، تا حدودی، معضلات ناشی از اشتغال دوگانه را هموار ساخته است. البته نه تنها راه این تحول همیشه هموار نیست، احتمال هم دارد که در اثر تضاد ارزشی، در ایفای نقشها تعارضاتی پدید آید.
خطر بروز چنین حالتی بیشتر در مواقعی است که فعالیت شغلی زن با الگوی سنتی همخوانی نداشته باشد. بویژه آنکه، در زندگی سنتی، با تقسیم کار براساس جنسیت، تحت هر شرایطی، اداره امور خانگی به عهده زن پنداشته میشود و براساس همین ارزشهای سنتی، فعالیت وی در خارج از خانه به معنی تضعیف انسجام خانواده تلقی میگردد.
تفکیک مشاغل بر حسب جنسیت و پذیرفتن تفاوت در تواناییهای زن و مرد طرز تفکری است که در بیشتر مواقع بر ذهنیت خود زنان نیز اثر میگذارد و موجب دامن زدن بر تعارضات موجود میشود.
تحقیقات نشان داده است که اشتغال مادران به تنهایی عامل تعیینکننده در روابط زناشویی و رشد و تربیت کودکان نیست، بلکه آنچه از این حیث مهم است جو خانواده، نگرشها و انتظارات همسر و چگونگی استفاده از اوقات فراغت در امور خانه و خانواده است. مشارکت زنان در بازار کار تحت تأثیر نظام ارزشی حاکم بر جامعه و ساختار فرهنگی خانوادههاست.
شواهد آماری موجود در کشورهای جهان سوم حاکی از افزایش میزان مشارکت زنان در مشاغل مربوط به آموزش و پرورش، پرستاری و خدمات است و نشان میدهد که اکثریت زنان تمایل دارند، پس از ازدواج، کار خود را ترک کنند.
مهمترین دلیل این امر عدم تمایل شوهر به همکاری با زن در امور خانه و در نتیجه ناتوانی زن در انجام دادن همزمان وظایف خانهداری و شغلی است. به عبارت دیگر، زنان، پس از ازدواج، تمایل بیشتری به ترک شغل دارند مگر آنکه تحت فشارهای شدید مالی باشند.
وجود فرزند در خانواده یکی دیگر از عواملی است که اشتغال زنان را تحت تأثیر قرار میدهد. به بیان دیگر، بین میزان اشتغال زنان و شمار فرزندان در خانواده نسبت معکوس وجود دارد؛ یعنی هر چه شمار فرزندان بیشتر باشد، میزان مشارکت زنان در بازار کار کمتر است. بدین قرار، علاوه بر عوامل مربوط به بازار کار، عوامل دیگری مربوط به خود زنان و خانواده آنان، در تصمیمگیری برای اشتغال، مؤثر است. از جمله، عده فرزندان و درآمد خانواده، میزان مزد و حقوق، همچنین تحصیلات زن، در تصمیمگیری برای کار در خارج از خانه، نقش مهمی دارند.
مقایسه حوزههای اشتغال زنان و مردان در جامعه ایران نمودار آن است که، به طور کلی، مشاغل این دو گروه نوعاً متفاوت است. این تفاوت بعضاً ناشی از تفاوت طبیعت دو جنس است. برای مثال، بخش عمده کادر آموزشی (آموزگاران و دبیران) را زنان تشکیل میدهند. در مطالعات جامعهشناختی راجع به «اشتغال زن و خانواده در ایران» کار زن، به طور کلی، بیشتر با توجه به نقشهای سنتی او در خانواده در نظر گرفته میشود؛ به طوری که، با وجود اشتغال زن در خارج از خانه، وظایف او در داخل خانه نمود بیشتری پیدا میکند و «فشار مضاعف» ناشی از دوگانگی نقش احساس میشود.
در این تحقیقات، مسئولیت نگهداری و تربیت فرزندان و اداره امور خانه از جمله عواملی شمرده شده که امکان دستیابی زنان به تخصصهای بالا را محدود میسازد و به دلیل ناهماهنگی نقشهای حرفهای و خانوادگی زنان و خودداری شوهران از همکاری با آنان موجب بروز «تضاد نقشها» میگردد.
در مواردی که جمع و تلفیق نقشها میسر باشد، کار و خانواده در نظر زن، اهمیت یکسان پیدا میکند و ایفای هر دو نقش با موفقیت همراه و رضایت از شغل و ازدواج و خانواده در بالاترین حد مطلوب است و هیچ تعارضی در نقشها دیده نمیشود.
تعارض نقش در خانواده از نگرش منفی شوهر به کار همسرش و تلقی سنتی او نسبت به نقشهای مردانه و زنانه و در نتیجه، عدم حمایت دو جانبه و عدم مشارکت افراد خانواده در اجرای وظایف ناشی میگردد. در چنین حالتی، زنان مجبورند شغل خود را ترک کنند. اما، چنانچه از اشتغال آنان حمایت شود و با مساعدت خانواده و تلفیق نقشها صورت پذیرد، به نظر میرسد که تعارضی پیش نیاید.
در واقع، واگذاری کار خانه بهخصوص تربیت فرزندان به زن، حتی وقتی که زن بیرون از خانه هم کار کند، در همه کشورها، اعم از صنعتی و در حال توسعه، دیده میشود. مردان، معمولاً از زمانی که وارد بازار کار میشوند تا هنگام بازنشستگی، شاغل باقی میمانند و مشارکت آنان در بازار کار تابع تغییرات وضع زندگیشان نیست؛ در صورتی که زنان، معمولاً در بازار کار، مشارکت منقطع دارند و مشارکت آنان تحت تأثیر تغییرات زندگی از قبیل ازدواج، بچهدار شدن و شمار فرزندان است.
زنانی که فعالیت اقتصادی مستمر دارند معمولاً یا تحصیلات عالی را گذراندهاند یا ازدواج نکردهاند و یا دارای فرزند نیستند و اغلب در مشاغلی مانند تدریس و پرستاری مشغول به کارند که از سنخ نقش آنان در خانه است و جنبه مراقبتی- تربیتی دارد.
به علاوه، این باور که کار اصلی زنان خانهداری و بچهداری است، از طریق تبلیغات مداوم و الگوها و فشارهای اجتماعی و مطبوعات و مدارس به گونهای در جامعه رسوخ میکند که زنان و مردان خود را با آن تلفیق میدهند و آنچنان رفتار میکنند که عرفاً مقبول است.
شرایطی که جامعه برای اشتغال زن در خارج از خانه قائل است، بیش از آنکه رضایت زن در آنها لحاظ شود، به منافع خانواده توجه دارد. رضایت شوهر و بیخلل ماندن امور مربوط به خانه و خانواده شرط اصلی اشتغال قلمداد میشود. زن ایرانی نیز پذیرش اشتغال را به شرطهایی مشروط میسازد که حل مسائل مربوط به خانه و نگهداری فرزندان از جمله آنهاست. لذا، وی به مشاغلی روی میآورد که وقت کمتری اشغال کند و انتظارات جامعه را نیز از حیث «مادر خوب» و «همسر خوب» بودن برآورد. به نظر میرسد که رو آوردن بیشتر زنان به مشاغلی چون تدریس به این دلیل است که نیازهای آنان در این گونه مشاغل برآورده میشود، و در نتیجه، رضایت شغلی بیشتری حاصل میکنند.
بیگمان، اشتغال زنان به ایجاد تغییر در الگوهای خانوادگی کمک میکند و همین امر زمینه مساعدی را برای اشتغال زنان فراهم میسازد. اشتغال زنان معلم دارای شوهر و فرزند، که برای ایجاد تعادل میان الزامات شغلی و نقشهای همسری و مادری مدام در تلاشاند، اثر محسوسی در حیطه وظایف و روابط درون خانواده به جا میگذارد و در مناسبات و نقشهای اجتماعی آنان منعکس میگردد.
به خصوص که این قشر از زنان شاغل، ضمن ایفای مسئولیت تربیت و اجتماعی کردن فرزندان خود، وظیفه تربیت نسل جوان را بر عهده دارند. از این رو، بررسی و شناخت چگونگی تأثیر اشتغال زنان معلم در خانواده و در حیطه مسئولیتها و وظایف اجتماعی آنان ضروری است.
نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که پسند و قبول جامعه از طریق خانواده و مدرسه و رسانههای گروهی توجه به اهداف فرهنگی را نهادینه ساخته است و زنان شغل معلمی را، بیشتر به دلیل «علاقه به تدریس و ارتباط با بچهها» و نقشهای آموزشی- حمایتی مادرانه اختیار میکنند.
به عبارت دیگر، تأثیر اعتقادات و ارزشهای حاکم بر جامعه بر افکار زنان اثر میگذارد و محدوده فعالیتهای اقتصادی آنان را مشخص میکند. اکثریت قریب به اتفاق معلمان نظر همسرانشان را نسبت به شغل خود مساعد اعلام و دلیل موافقت آنان را منزلت این شغل در جامعه و «درک بهتر زنان معلم از مسائل و مشکلات خانواده» و نیز «مشارکت آنان در مخارج خانواده» عنوان کردهاند.
دلیل منزلت اجتماعی شغل معلمی برای موافقت شوهر را بیشتر معلمانی اظهار داشتهاند که همسرانشان دارای مشاغل علمی، فنی و تخصصی بودند و دلیل «درک بهتر مسائل و مشکلات خانواده» را معلمانی که شوهران فرهنگی داشتهاند و سرانجام دلیل «مشارکت در مخارج خانواده» را زنان معلمی که شوهرانشان بیکار بودهاند.
دلایل عمده مخالفت همسران با اشتغال زنان معلم نیز، رسیدگی کمتر آنان به «امور خانهداری» و «امور فرزندان» گزارش شده است. اکثریت معلمان اظهار داشتهاند که اشتغال آنان در روابط با همسرانشان تأثیر دارد و این تأثیر را مثبت ارزیابی میکنند.
همچنین، بنا به اظهار زنان معلم جامعه مورد مطالعه، اکثریت قریب به اتفاق شوهران در امور مربوط به خانه با همسران خود مشارکت دارند و این مشارکت بیشتر مربوط میشود به خرید مایحتاج خانواده یعنی کمکی که زنان معلم از شوهرانشان انتظار دارند. به عبارت دیگر، همسران زنان معلم مهمترین توقع آنان را برآورده میسازند.
بر اساس نتایج تحقیق، مردانی که با اشتغال همسران معلم خود موافقاند، در امور مربوط به خانه، مشارکت بیشتری دارند و همکاری آنان در امور مربوط به خانواده موجب میشود که زنان بار مسئولیت دوگانه در خانه و خارج از خانه را راحتتر تحمل کنند و کمتر دچار «احساس اجحاف» و «احساس فشار» شوند و در نتیجه، زوجین روابط بهتری با یکدیگر پیدا کنند.
عامل دیگری که برای سنجش رضایتمندی از زندگی زناشویی مطالعه شد رضایت زن شاغل از نحوه خرج کردن درآمد وی در خانواده است. تحقیقات نشان میدهد که هر گاه زن شاغل خود را به صرف درآمدش در مخارج خانواده ناگزیر ببیند، این امر در سازگاری زناشویی اثر منفی خواهد داشت. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن است که اکثریت قریب به اتفاق معلمان «کل حقوق» یا «بخش قابل ملاحظهای از حقوق» خود را صرف تأمین مخارج خانواده میکنند.
مهمترین انگیزه زنان معلم برای سهیم شدن در امور مالی خانواده «میل و رضایت شخصی» و نیز «احساس مسئولیت در قبال خانواده» اعلام شده است و این را بیشتر زنان معلمی ابراز داشتهاند که همسرانشان با اشتغال آنان موافق بودهاند. به نظر میرسد که توافق زوجین برای اشتغال زن موجب بهبود روابط آنان میگردد و زنان را به مشارکت در امور اقتصادی خانواده راغبتر میسازد.
تحقیق حاضر همچنین نشان میدهد که 77 درصد مادران، نظر فرزندانشان را نسبت به شغل خود مثبت دانستهاند و مهمترین دلیل رضایت فرزندان را برخورداری شغل معلمی از اعتبار و ارزش اجتماعی اعلام داشتهاند. «درک بهتر مسائل و مشکلات فرزندان» و «کمک تحصیلی مؤثرتر به فرزندان» از دیگر دلایل این رضایتمندی ذکر شده است. در عوض «حضور کمتر مادر در خانه» مهمترین دلیل نارضایی فرزندان از اشتغال مادر شمرده شده است.
در خصوص رسیدگی به امور تحصیلی فرزندان، 65 درصد از معلمان خود را مسئول این امر مهم ذکر کردهاند؛ 30 درصد آنان به اتفاق همسرانشان این مسئولیت را بر عهده داشتهاند و تنها 5/3 درصد شوهران، که به مشاغل فرهنگی و در آموزش و پرورش اشتغال داشتهاند، به تنهایی رسیدگی به امور تحصیلی فرزندان را متقبل بودهاند.
اکثریت قریب به اتفاق معلمان اثر اشتغال خود را بر فرزندانشان مثبت ارزیابی کردهاند و معتقدند که فرزندان آنان، در مقایسه با فرزندان مادران غیرشاغل، از اعتماد به نفس و استقلال رأی بیشتری برخوردار بوده و در امور شخصی منضبطتر و مسئولترند و در انجام دادن تکالیف درسی به خود متکی بوده و از پیشرفت تحصیلی قابل ملاحظهای برخوردارند. فرزندان آنان، اعم از دختر و پسر، در امور شخصی و تحصیلی، ترجیحاً با مادر خود مشورت میکنند و پدران به ندرت طرف مشورت فرزندان قرار میگیرند.
نتایج تحقیق نشان میدهد که، در مورد اشتغال زنان، رضایت شوهر در رضایت فرزندان بیتأثیر نیست و هر گاه شوهر از اشتغال زن ناراضی و روابط زوجین نامساعدتر باشد، فرزندان نیز از اشتغال مادرشان ناخشنود میگردند.
مطالعات انجام شده در خصوص تأثیر اشتغال زنان معلم بر خود آنان نشان میدهد که پذیرش مسئولیت در خارج از خانه روحیه و کارآیی زنان را تقویت میکند و درجه هوشیاری و خلاقیت آنان در تصمیمگیری درباره مسائل خانوادگی افزایش مییابد.
به عبارت دیگر، اشتغال موجب رشد شخصیت زنان میشود، آنان را در نیل به تفاهم با دیگران تواناتر میسازد، و حس همکاری و مشارکت در زندگی زناشویی را در آنان قوت میبخشد.
در تحقیق حاضر، اکثریت قریب به اتفاق زنان معلم از شغل خود رضایت کامل داشتهاند و دلیل رضایت خاطر خود را «ایفای نقش مؤثر در اجتماع» و «کسب منزلت اجتماعی» و «برخورداری از استقلال مالی» عنوان کردهاند. آنان احساس میکنند که به سبب نوع شغلشان، در خانواده و جامعه، از احترام بیشتری برخوردارند، نسبت به زنان غیرشاغل، «شأن اجتماعی بالاتر» و «دیدگاه اجتماعی وسیعتری» دارند و در مواجهه با مشکلات از ظرفیت بیشتری برخوردارند.
آنان «درک بهتر خانواده» و «مدیریت بهتر خانه» را از مزایای دیگر شغل خود در خانواده برشمردهاند. اکثریت قریب به اتفاق معلمان تأثیر حرفه معلمی را بر خود مثبت ارزیابی کرده و «ایجاد حس اعتماد به نفس»، «استقلال رأی»، «مفید بودن»، «خلاقیت» و «انعطافپذیری» را از آثار این حرفه دانستهاند.
آنان اظهار داشتهاند که غیبت خود در ساعاتی از روز در خانه را با تلاش و رسیدگی بیشتر به امور خانه جبران میکنند و اوقات فراغت خود را نیز به خانواده اختصاص میدهند و برای «رسیدگی به امور خانه و خانواده» اولویت قایل میشوند.
بسیاری از انسانها سعی می کنند که پوستی سفد تر، درخشان تر و سالم تر داشته باشند. خوشبختانه شیوه های زیادیوجود دارد که از طریق آنها می توانید به طور بهتر پوست تان را سفید کنید و صورتی صاف و درخشان و بدون لکه داشته باشید.
مرحله 1 این چگونه شروع کنید تا اطلاعات بیشتری در این زمینه به دست آورید.
1-آب لیمو را امتحان کنید. اسید سیتریک موجود در آب لیمو یک ماده سفید کننده طبیعی است که می تواند به روشن کردن پوست تان کمک کند. برای استفاده از آن :
آب نصف یک لیمو را بگیرید و آن را با آب رقیق کنید. یک گلوله پنبه را در این مایع فرو ببرید و آن را روی صورت تان – یا هر جای دیگری از پوست تان که می خواهید روشن شود – بمالید.
بگذارید آب لیمو به مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه روی پوست تان بماند. در این مدت از خانه بیرون نروید؛ چرا که آب لیمو باعث می شود پوست تان بیش از حد نسبت به نور خورشید حساس شود.
بعد از این زمان، پوست تان را کاملاً بشویید. بعد از آن از یک مرطوب کننده خوب استفاده کنید چرا که آب لیمو می تواند باعث خشکی بیش از حد پوست تان شود. برای اینکه بهترین نتیجه را بگیرید، این کار را ۲ تا ۳ بار در هفته (نه بیشتر) تکرار کنید.
2-زردچوبه را امتحان کنید. زردچوبه ادویه ای هندی است که هزاران سال برای روشن کردن پوست به کار می رفته است. اعتقاد بر این است که زردچوبه مانع از تولید ملانین می شود و در نتیجه از تیره شدن پوست جلوگیری می کند.
زردچوبه را با آرد نخود و روغن زیتون مخلوط کنید تا به شکل خمیر در بیاید. خمیر را به آرامی و با حرکات دایره وار روی پوست تان بمالید. این کار به لایه برداری پوست کمک می کند.
قبل از شستن، بگذارید خمیر زردچوبه به مدت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه روی پوست تان بماند. زردچوبه ممکن است باعث ایجاد لکه های زرد رنگی روی پوست تان شود که باید به سرعت شسته شود.
برای اینکه بهترین نتیجه را بگیرید، این درمان را یک یا دو بار در هفته تکرار کنید.
3-سیب زمینی خام را امتحان کنید. بعضی ها عقیده دارند که سیب زمینی خام به دلیل ویتامین ث بالای موجود در آن، دارای خواص سفید کنندگی ملایمی است. ویتامین ث به عنوان ماده روشن کننده در بسیاری از کرم های OTC پوست استفاده می شود.
برای استفاده از آن :
سیب زمینی را به سادگی از وسط برش دهید و آن را روی قسمتی از پوست تان که می خواهید روشن شود بمالید. قبل از شستشو بگذارید آب سیب زمینی به مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه روی پوست تان بنشیند.
برای گرفتن نتایج سودمند، این درمان را چند بار در هفته تکرار کنید. به جای سیب زمینی می توانید از گوجه فرنگی یا خیار هم استفاده کنید؛ چرا که هر دوی آنها مقادیر زیادی ویتامین ث دارند.
4-آلوئه ورا را امتحان کنید. آلوئه ورا ماده ای بسیار آرامش بخش است، که می تواند به کاهش قرمزی و کمرنگ شدن پوست کمک کند. همچنین باعث آبرسانی و مرطوب شدن پوست تان می شود و به جوان سازی پوست آن کمک می کند.
برای استفاده از آلوئه ورا یک برگ آن را باز کنید و شیره ژل مانند آن را روی پوست تان مالش دهید.
آلوئه ورا بسیار لطیف است؛ بنابراین نیاز به آبکشی ندارد. با این حال ممکن است روی پوست تان احساس چسبندگی داشته باشید و ترجیح دهید که آن را از روی پوست تان پاک کنید.
5-آب نارگیل را امتحان کنید. بعضی افراد ادعا می کنند که آب نارگیل یک روشن کننده مؤثر برای پوست است و باعث انعطاف پذیری و نرمی پوست می شود.
برای استفاده از آن، به سادگی یک گلوله پنبه را داخل مایع فرو ببرید و از آن برای مالیدن آب نارگیل روی قسمتی از پوست تان که مایلید روشن شود، استفاده کنید. آب نارگیل بسیار طبیعی و ملایم است؛ بنابراین نیاز به آبکشی آن وجود ندارد.
همچنین می توانید برای بالا بردن سطح آب بدن تان و افزایش مصرف مواد معدنی ضروری، آب نارگیل را بنوشید.
نکات و هشدارها
شیر یک سفید کننده طبیعی پوست است. شیر را روی صورت تان بمالید و بعد از مدتی آن را بشویید.
اگر روی صورت تان جوش دارید، لیمو را روی صورت تان نمالید، چرا که صورت تان تحریک شده و شروع به سوزش می کند. اگر در صورت تان به طور ناگهانی احساس سوزش کردید، بروید و صورت تان را با آب سرد بشویید.
یک بار در هفته لایه برداری پوست، سلول های مرده پوست تان را از بین می برد و آن را روشن می کند. دو قاشق غذاخوری بلغور جو دوسر و دو قاشق غذاخوری شکر قهوه ای را با یک چهارم فنجان شیر مخلوط کنید و هم بزنید تا به شکل خمیر در بیاید. آن را به آرامی روی صورت تان بمالید و سپس بشویید. پس از آن صورت تان را مرطوب کنید.
صبح و شب یا هر وقت که صورت تان خشک است، آن را با آب بشویید.
لیمو و شیر را با هم مخلوط کنید تا در عرض ۴ ماه پوست تان روشن تر شود.
از پودر پوست پرتقال با شیر و عسل استفاده کنید.