این دفعه بنا به درخواست خانمها در مورد شناخت آقایون می نویسم
غار تنهای مردان
هر مردی یا کلا هر جنس مذکری چه قبل از ازدواج و چه بعد از ازدواج هر چند وقت یکبا که البته زمان خاصی ندارد احتیاج به غار تنهای دارد می دانید غار تنهای چیست؟ محیطی که در آن آقایان فقط خودشون هستند و افکار و وجدان خودشون که هر چند وقت یکبار با خود به فکر فرو می روند مشکلاتی که دراند از ذهنشان عبور می کند کارهای که تا کنون انجام داده اند چه خوب چه بد ه رفتارهای اطرافیانشان در قبال خود فکر می کنند و البته اکثر تصمیم های مهم را در همین غار تنهایی می گیرند آنها در این محیط هیچ کس را راه نمی دهند ترجیح می دهند کاملا تنها باشند اکثر مواقع در این حالت به یک نقطه خیرع می شوند ساید حتی به شما نگاه می کنند و حتی حرفهای شما را با اشاره تایید می کنند اما در فکر و ذهن آنها جریانات دیگری می گذرد این غار زمان و مکان خاصی ندارد بهتره زمانی که همسر شما در یک ئنیای دیگری سیر می کنند او را آسوده بگذارید مطمئن باشید اگر به این نتیجه برسد که مشکلش با مشورت کردن باشما حل می شود خود اینکار را انجام می دهد بهتره بدونید اکثر تصمیم گیریهای درست و به جا در همین غار تنهایی گرفته می شود چرا که مغز مردان یک محیط پردازشگر کاملا منطقی است و در تصمیم گیریهای بش از ۹۰ درصد منطق را دخالت می دهند شاید بارهای از یک مرد شنیده باشید سر یک موضوع که می گوید بزار یه کم فکر کنم جوابتو بهت می گم البته در مورد زنها هم شاید شنیده باشید اما این مورد در مردان خیلی بار تر می باشد معمولا زنان یه جواب سطحی در لحظه پرسش می دهند و بعدا فکر می کنند و پاسخ خود را اصلاح می کنند
افراط و تفریط را در مورد مردان هرگز اعمال نکیند
مردان در همه رفتارهای میانه روی و تعدیل را می پذیرند و کلا ذهنیت آنها با افراط و تفریط منطبق نیست و تداخل دارد حتی مطمئن باشید اگر شما در ابراز احساساتون هم افراط کنید فکر نکنید همسر شما واقعا احساسا رضایت می کند شاید رضایتمندی او موقتی باشد اما اگر در جای خود ابراز احساسا ت کنید و در جای خود از احساسا ت خود جلوگیری کنید شاید در برخورد اول همسر شما ناراحت شود اما در دراز مدت این رفتار شما می پذیرد و ابراز می دارد که چه زن منطقی دارد و هرجا به تناسب موقعیتش رفتار خاص خود را نشان می دهد
گیردادنهای بی جا مردان را عصبی میکند می کند
تا حالا شیاد بارها برای شما اتفاق افتاده باشد که مثلا قصد داشتید به مهمانی بروید و شوهرتان یک لباسی می پوشد که از نظر شما این لباس درخور آن مهمانی نیست به او می گویید لباسش را عوض کند این خیلی خوبه که شما به همسرتان توجه دارید اما زمانی هم اتفاق می افته که شما برای نشان دادن خود به دوستانتان از همسرتان می خواهید یک برخورد متفاوت از زات اخلاقی خود داشته باشد و یا یک لباسی که هرگز حاضر به پوشیدن آن نیست را به زور بر تن او کنید بهتره اینو بدونید مردان همیشه یک حس برتری نسبت به زنان دارند این کاملا طبیعی میباشد از این رو غرور آنها بی ش از زنان می باشد در برخورد های اینچنینی کمی صبور باشید و البته مردی می تواند موفق باشد که خاصیت انعطاف پذیری داشته باشد من هر جا اسم از جذبه میاورم بلافاصله واژه انعطاف پذیری هم بکار میبرم را که در هر رفتاری اعتدال حرفه اول رو می زنه زنان از نظر رنگ پردازی تنوع گرایی زیادی دارند و رنگها را بهتر از مردان تشخیص می دهند ( گرافیستهای خوبی می توانند باشند ) اگر می بینید شوهر شما یک لباس را چند بار در محل کار می پوشد در مهمانی های استفاده می کند این شاید از نظر شما یک عیب باشد اما چون شوهر شما بیشتر برخوردش با اقایان است پس در این موضوع آنها باهم بهتر می توانند ارتباط برقرار کنند حالا اگر شما که یک زن هستید یک لباس را در دو مهمانی بپوشید حتی اگر برای خودتان هم مهم نباشد ( که البته در مورد زنان محال است ) حتما برای دیگر زنان و دوستان شما مهم است و دقیقا به خاطر دارند شما در مجلس قبلی همین لباس را پوشیده اید
پولدارترین و لارج ترین مرد هم از ولخرجی بیزار است
در خرج کردن پول حتی پولی که مال خود شماست دقت کنید حتما می دانید که زنان ایرانی در استفاده از لوازم آرایشی رتبه سوم در جهان را به خود اختصاص داده اند صبر کنید قند دردلتان آب نشود این یک برتری نیست این نشان دهنده این قضیه هم می تواند باشد که زنان ایرانی چقدر از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستند که برای ساختن ظاهر خود و جلب توجه احتیاج به آرایش دارند ( این ذهنیت را به خاطر بسپارید هر چند که کمی به شما بر خورد منو ببخشید خودتون خواستید ) سعی کنید در انتخاب لوازمی که احتیاج دارید احتیاط کنید مارک دار بودن لوازم نشانه خوب بودن آنها نیست و البته زنان در انتخاب و خرید یک جنس از این نظرمایلند مارک دار خرید کنند که این قضیه را به فلان کس نشان دهند که چقد مایه دار هستند و یا اینکه اون مارک امسال مارک مد سال شناخته شده ( یه موقع فکر نکنید و پشت سر من نگید من امول هستم ) اما آقایان در خرید معمولا جنس و پشتیبانی کلا براشون اهمیت دارد که این هم برگرفته از منطق آنهاست البته زنان غیر منطقی نیستند اتفاقا می شود گفت زنان در ابراز احساسات منطقی ترین رفتارها را دارند
رابطه جنسی و سردی مردان پس از ازدواج
کلا میل جنسی در مردان البته متاسفانه در مورد کسی که این رابطه را قبلا تجربه کرده اند حدود ۴۰ درصد افت می کند ایم بر میگرده به رفتار شما این هنر شماست که طوری رفتار کنید که همیشه برای شوهر خود جذاب باشید و شوهر شما همیشه توسط شما تحریک شود مثلا یکی از خصوصیاتی که من برای ازدواج مد نظرم هست همینه که دوست دارم همیشه توسط همسر اینده ام تحریک شوم و اینقدر همسرم در این قضیه ماهر باشد که من توسط هیچ زن دگری تحریک نشوم خیلی سخته اینطور نیست ؟ اما شدنیست و مطمئن هستم شما زنان خوب شما همسران دلسوز شما زنانی که قصد دارید شوهرتان هیچ کمبودی حس نکند این کار رو راحت بتوانید مثل باقیه کارها انجام دهید دست شما همسران درد نکنه کار شما قابل تقدیر است ( البته اگر مردهای ایرانی قدرت درک برخی مسائل رو داشته باشند ایم یکی رو نوشتم که سر قضیه بالا یک به یک مساوی باشید و پشت سر من حرف در نیارید)
حاشیه در بیان یک مطلب مردان را شکنجه می دهد
بارها گفتم اگر قصد دارید یک موضوع را با شوهر خود در میان بگذارید مسفقیم برید سر اصل مطلب یه حرفو اینقدر میپیچونید که خودتون هم فراموش می کنید چی می خواستید بگید خلاصه کلام صغری کبری نکنید مردا ن حوصله اینکه (مثلا شما می خواهید بگید زن برادر شوهرتون در مجلس غقد یکی ار اقوام به شما یه حرفه بدی زده اکثر وقتها اینطوری این مسنله رو بیان می کنید اول میگید عقد فلانی یادته که ماشین فلان کس چرخش پنچل شد که فلانی او لباسو پوشیده بود بعد رفت فلان جا اونطوری شد راستی دستبند فلان کسو دیدی دستش خیلی قشنگ بود خواهرت می گفت از فلان مغازه خریده اما بدل بودا ) آیا شما به خاطر دارید چی می خواستید بگید ؟ این برخورد شما مردان را واقعا زود خسته می کند مردان در برخی موارد صبور نیستند این از آن جمله موارده
چه رفتارهای مردها را خشنود و گرم می کند
۱) وقتی از سر کار میاد خونه خسته نباشید گفتن شما از ته دل و البته هر چند وقت یکباری بوسیدن اون می تونه خیلی روی مردان تاثیر گذار باشد ( بعض دختران زمانی که دوست پسر دارند روزی صد بار آنها را می بوسند اما در مورد همسر آینده خود کوتاهی میکنند بعضی ها هم که خجالت میکشند )
۲)به خریدهای که انجام داده گیر ندهید بگزارید بعدا سروقت به شوهرتان تذکر دهید مثلا زمانی که با او تنها نشستید و همان میوه هارا که شوهرتان تهیه کرده دراید نوش جان می کنید بهترین موقعه میباشد
۳) اگر صاحب فرزند هستید احترام همیدیگر وجلوی فرزندان حفظ کنید اصلا به هم توهین نکنید
۴) مردان دیر اصلاح می شوند کمی صبور باشید
۵) یادتان نرود همیشه برای شوهرتان زیبا ترین آرایش را انجام دهید و تحریک آمیز تیرن پوشش را در تن و ناز ترین رفتار را در برخورد خود اعمال کنید
۶) هر چند وقت یکبار زمانی که نشسته با رفتارهای معکوس او را غافلگیر کنید مثلا موهای او را بر هم بزنید این شیطنت شما به نوعی در ذهن همسر شما ماندگار می شود البته این یک مثال بود و قید شده هر چند وقت یکبار می دانید که مردان به موی سر حساس هستند البته اگر بعد از ازدواج شما موی سری برای او گذاشته باشید
مطالب پیشنهادی:
مضرترین عوامل برای میل جنسی زنان و مردان
اهمیت آغوش کشیدن و بغل کردن برای سلامتی
مجله انلاین دوستان : یک روانشناس با بیان این که سرمای بعد از ازدواج عوامل متعددی دارد گفت: به طور نسبی پس از فروکش کردن هیجانات بعد از ازدواج ،زوجین به آهستگی و براساس شرایطی از هم فاصله می گیرند.
دکتر مصطفی فروتن ضمن اعلام این مطلب که به صورت علمی وفنی نمی توان گفت بروز سردی درروابط میان زن و شوهرها در ماه یا سال چندم ایجاد می شود به دلایل شکل گیری وبروز این مشکل جدی پرداخت
انتخاب غیر اصولی
این روانشناس نخستین عامل سردی میان زوجین پس از ازدواج را ناشی از انتخاب غیراصولی دانست و تصریح کرد: به طور کلی انتخاب همسر کمتر بر اساس چک لیست هایی که هر فردی در نظردارد اتفاق می افتد.
وی ادامه داد: یعنی بخش قابل توجهی از انتخاب ها بر اساس رویکردهای اقتصادی و ظاهری ، دوستی های خیابانی- ازدواج های سنتی و… صورت می گیردکه انتخاب های غیر اصولی محسوب می شوند.
فقدان مهارت های زندگی
پژوهشگر علوم رفتاری اظهار کرد: گاهی مواقع نیز به رغم انتخاب اصولی ولی به دلیل فقدان مهارت های زندگی، رابطه زن و شوهرها به سمت سردی پیش می رود.
عدم مسوولیت پذیری فردی در خانواده
وی با بیان این که به دلیل نیاموختن بحث تعهد در زندگی قبلی افراد، زندگی زناشویی رنگ خاکستری به خود می گیرد گفت: عدم مسوولیت پذیری فرد در خانواده که به دلیل عدم تناسب آموزش اتفاق می افتد از دیگر دلایل سردی میان زوجین محسوب می شود.
زندگی صنعتی رو به مدرنیته
دکتر فروتن گفت: زندگی صنعتی برگرفته از زندگی مدرنیته و شرایط خاصی که وجود دارد زوجین را به سمت و سویی می برد که بدون میل باطنی آنها را درگیر یکسری اتفاقات می کند.
وی ضمن اشاره به این که فضای خاکستری زندگی صنعتی بر بسیاری مسائل تأثیرگذار است ادامه داد: شاخص ترین آنها بر زندگی زوجین بوده و از اسمش مشخص است که چه بلاهایی بر سر انسان می آورد.
فشارهای اقتصادی
این روانشناس فشارهای اقتصادی را به دنبال زندگی صنعتی ازدیگرعوامل سردی میان زوجین دانست و افزود: با توجه به این که گستره فعالیت هایی که زوجین باید انجام دهند بیش از حد توانشان است بنابراین خستگی های مربوطه نیز منجر به سردی روابط میان آنها می شود.
به گفته وی بیکاری و قوانینی که در حوزه زندگی زناشویی وجود دارد مانند بحث مهریه ونوع نگاهی که به ازدواج می شود نیزناشی از زندگی صنعتی است که در نهایت به سردی میان زوجین دامن می زند.
طلاق عاطفی
وی با بیان این که سکوت نخستین نشانه طلاق عاطفی است تأکید کرد: یعنی زن و شوهر دیگرحرفی برای گفتن با هم ندارند و تلویحأ حتی برفک تلویزیون را تماشا می کنند اما حاضر نیستند همسرشان را ببینند.
پژوهشگر علوم رفتاری عامل طلاق عاطفی را ناشی از همان عامل اول یعنی انتخاب غیراصولی دانست و افزود: در برخی شرایط افراد به صورت عاطفی- احساسی رفتار می کنند و برای انتخاب همسر به رغم آگاهی از یکسری رفتارهای بد طرف مقابل تن به ازدواج می دهند.
وی در خصوص عواقب بروز طلاق عاطفی گفت: به دنبال طلاق عاطفی هر فردی در فضای تاریکی و تنهایی خودش می خزد که اینجا باید به خاصیت رنگ خاکستری توجه شود. رنگ خاکستری به تنهایی جذاب نیست اما در کنار سایر رنگ ها به شدت جذاب می شود یعنی روابط خارج از چارچوب اتفاق می افتد. یعنی کوچک ترین احساس خوبی که یکی از زوجین از یک موقعیت یا فرد دیگری بگیرند زمینه ساز رفتارهایی خارج از عرف( نه حتمأ خیانت) می شود.
به گفته فروتن حتی بروز رفتارهای به ظاهرساده و در کلام سطحی( مانند صحبت تلفنی با یک جنس مخالف) منجر به بروز مشکلات جدی خواهد شد. در ادامه، زندگی های خاکستری پس از این اتفاقات در نهایت طلاق شناسنامه ای رخ می دهد و یا زندگی بر اساس همان مدار خاکستری یعنی به طوری که هر کسی کار خودش را می کند پیش می رود.
وی با بیان این که بسیاری از زندگی ها به جایی می رسد که به صورت نرمال تمام نمی شود هشدار داد: قتل های خانوادگی،اعتیاد و موارد بسیاری از این قبیل نیز رخ می دهد.
پژوهشگر علوم رفتاری گفت:بررسی ها نشان میدهد معمولأ والدین زوج هایی که دچار سردی روابط می شوند خودشان آموزش های لازم و کافی را ندیده اند. بسیاری والدین تصور می کنند بچه های امروزه زیاده خواهند در صورتی که الگوهای فرزند پروری را باید بیاموزند و منطبق با آن عمل کنند. همچنین راجع به چنین مسائلی با آنها به تعامل بپردازند. زوجین برای حل سردی حاکم بر روابطشان باید مهارت هایی را که لازم دارند کسب کنند در حقیقت باید بدانند که درآینده به چه چیزهایی نیاز پیدا خواهند کرد.
فروتن گفت: گروه حاکمیت یا اجتماعی هم در قبال این موضوع به نوعی مسوولیت فنی دارد. زیرا شاخص ترین دلیل بروز زندگی های خاکستری ناشی از افزایش مشکلات اقتصادی است.
به گفته وی در واقع گروه حاکمیت باید به این فکر باشد که با کار کارشناسی این موضوع را به طور ویژه مورد توجه قرار دهد.
اصلاح قوانین مدنی
وی تأکید کرد: همچنین قانون هایی مانند نفقه،مهریه و… به کار کارشناسی جدیدی نیاز دارد. بحث آموزش های اجتماعی – کاربردی که از رسانه ملی وسایررسانه ها مطرح می شود به طور قطع تأثیرات مثبتی بر زوجین خواهد گذاشت.
مطالب دیگر:
ناتوانی جنسی خود را چگونه به همسر خود بگوئید؟
درمان مشکلات جنسی با استفاده از داروها
اکثریت قریب به اتفاق روان شناسان و درمانگران، بالخص زوج درمانگران، بر صحت و درستی این ادعا صحه گذاشته اند و امیدوارند با تصحیح اصول ارتباطی زوجین و آموزش شیوه های ارتباطی درست، بتوانند گامی بلند در جهت رفع این معضل اساسی که متاسفانه بسیاری از زوجین و خانواده های جامعه ما را درگیر خود نموده است، بردارند.
یکی از ارزشمندترین و اساسی ترین نیاز بشر در زندگی «ارتباط » است و حتی از ملزومات و ضروریات زندگی، بالاخص زندگی مشترک، قلمداد می شود. با یک نگاه کاملا گذرا و سطحی، اهمیت ارتباط برای شما محرز می گردد و دیدگاه و برداشت شما، چنین خواهد بود که نمی توان روابط انسانی را از زندگی حذف کرد. فضای خانواده و ارتباطات موجود در آن، برای رشد و بالندگی تک تک اعضاء به خصوص مهره های اصلی خانواده به عبارتی برای زوجین بسیار مهم و حیاتی است. فضای ارتباطی مغشوش و درهم ریخته فی مابین زن و شوهر، مشکلات عدیده ای را در زندگی زوجین فراهم خواهد آورد که متعاقب آن فرزندان نیز از پیامدهای ناگوار این شکست و ناکامی بی نصیب نخواهند ماند. بدین ترتیب می توان چنین ادعا کرد که با کوشش ثمربخش در«شناخت» موانع ارتباطی و یافتن راه های موثراصلاح این رفتارهای نامناسب، گامی در جهت حل مشکلات و تصحیح حرکت در مسیر درست و کاهش مشکلات بعدی و بهبود روابط زناشویی برداشت.
یکی از این مشکلات که بسیاری از زن و شوهرها در زندگی زناشویی با آن روبرو می شوند و زمینه ای برای درگیری و مشاجره زوجین محسوب می گردد، کم توجهی همسر است.
کوشش ثمربخش در«شناخت» موانع ارتباطی و یافتن راه های موثراصلاح این رفتارهای نامناسب، گامی در جهت حل مشکلات و تصحیح حرکت در مسیر درست و کاهش مشکلات بعدی و بهبود روابط زناشویی برداشت
بسیاری از خانم ها از این که شوهرشان ساعاتی را به خانواده اش اختصاص نمی دهد و به بودن در کنار آنها بی توجه اند، احساس ناراحتی و دلخوری می کنند و به کرات، زبان به اعتراض گشوده و می گویند من به خود او و وجود او در خانه نیاز دارم نه به پول و کارش. در مقابل بسیاری از مردان معتقدند که از صبح تا شب کار می کنند تا با افزایش درآمد، بتوانند آسایش بیشتری را برای زن و فرزندانشان فراهم آورند، اما خانواده شان این فداکاری و مشقت آنان را قدر نمی دانند. به دیگر سخن، مردان تنها به نیازهای مادی زن و فرزندانشان توجه دارند، در حالی که زنان بیشتر خواستار حضور فیزیکی همسر و رفع نیازهای روحی و روانی می باشند. این ناآگاهی و بی اطلاعی از خواسته ها، اندیشه و اهداف موجب ناراحتی و اعتراض افراد خانواده می شود. مشکل مطرح شده در فوق و مشکلاتی از این قبیل تحت عنوان«بی توجهی به من» در برخی از ارتباطات زناشویی نمود فراوانی دارد. در ادامه این مقاله ابتدا به بیان علت و یا علت های احتمالی این مساله خواهیم پرداخت و سپس راهکارهای حل و فصل آن و از همه مهمتر راهبردهای اجتناب از بروز این مشکل، اشاره می نمائیم.
علل بی توجهی مردان
- چشم وهم چشمی بانوان، یکی از دلایل اصلی بی توجهی مردان است. برخی از خانم ها به خاطر حسادت مفرط خود، مطالبات غیرمعقولی ازهمسر می کنند و یا گاها لوازمی خریداری می کنند که به هیچ وجه در وسع مردشان نیست و با وضعیت اقتصادی همسرشان تناسب نداشته، که این خود، موجبات زحمت مرد را فراهم می سازد و مرد را مجبور به کار بیشتر در ساعاتی بیشتر می کند و یا قرض گرفتن، گرفتن وام و... اختصاص زمانهای بیشتری برای کسب درآمد، زمینه ای برای تنش و دوری از یکدیگر می شود.
-
برخی از آقایان درک و شناخت درستی از نیازها و خواسته های همسرشان ندارند و از روحیات و دلبستگی های همسرشان فرسنگ ها فاصله دارند.
- متاسفانه برخی از آقایان، زندگی می کنند تا کار کنند. اشتغال مرد و اختصاص بیش از حد زمان به کار و شغل خود و ارزشگذاری و ارج نهادن مفرط به شغل بیش از خانواده، یکی از دلایل اصلی غفلت از همسر و خانواده است.
- عدم مدیریت صحیح شرایط زندگی و عدم آگاهی از فنون همسرداری، موجب می شود، مرد خانواده دائما به دنبال کسب در آمد بیشتر باشد تا بتواند از عهده خرج خانه و زندگی برآید.
- عدم مسئولیت پذیری و متاسفانه بی بند و باری برخی از آقایان بستری مهم برای بی توجهی شان محسوب می شود.
- گاهی مردان از حربه بی توجهی و بی احترامی به همسر، برای تنبیه و تادیب همسر و حتی حصول خواسته های بجا یا حتی نابجا استفاده می کنند.
- برخی از خانم ها محیط مناسب و آرام بخشی را در منزل برای همسرشان فراهم نمی کنند و خانه برای این مردان، به منزله صحنه نبرد و بازپرسی و رسیدگی است. لذا چنین مردانی بیشتر ترجیح می دهند، تا آنجایی که امکان دارد بیشتر اوقات خود را بیرون از خانه سپری کنند. خانه برای آنان تنها محلی برای خواب و خورد و خوراک است که این خود یکی دیگر از علتهای مهم بی توجهی است.
علل بی توجهی زنان
*زنان بنا بر طبیعت فطریشان، نیازمند وخواهان جلب توجه محبت وعلاقه همسرشان هستند. عدم توجه مردان به این نوع خاص از احساسات و عواطف همسرشان، به مرور زمان و به طور تدریجی موجبات دلسردی و بی توجهی زنان به زندگی و همسر را فراهم خواهد آورد و آنان مجبور به ارضاء این حس به طرق دیگر خواهند بود.
*خشونت و بی احترامی مرد به زن، باعث تکدر خاطر زن می شود و زمینه ای را برای تشویق و ترغیب وی برای جستجو و یافتن روشی برای مقابله و جبران و حتی گاها تقابل به مثل با رفتار مرد فراهم می سازد و او را به سمت لجبازی و انتقام از رفتارهای مرد سوق می دهد که بی توجهی یکی از آن تدابیر است.
* مسئولیت ناپذیری و عدم پذیرش تعهد زن نسبت به همسر و زندگی، یکی دیگر از دلایل بی توجهی زن به مرد است.
در مقاله بعدی تحت عنوان " با بی توجهی همسرم چه کنم؟" به ارائه راهکارهایی برای مواجه با این مشکل خواهیم پرداخت.
چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
هفت نوع الگوی ارتباطی که در بین زوجین مشخص شده است و می تواند بیانگر خشنودی و یا عدم رضایت زوجین باشد به شرح زیر است :
زوج های مرده :
که حدود چهل درصد از زوج ها راتشکیل می دهند. این زوج ها اصولاً زوج های ناشادمانند. شاید در ابتدای ازدواج، زندگی خوبی داشته اند ولی در اثر مرور زمان رضایت آنها کاهش یافته است. هر چند آنها فرزندانی دارند، فعالیت های اجتماعی دارند و کار می کنند که لذت ببرند و مشغول باشند ولی ارتباط زناشویی آنها هیجان و جذابیت لازم را ندارند .
زوج های مادی :
این گروه حدود یازده در صد از زوج ها را تشکیل می دهند. این افراد نارضایتی کلی از ازدواج شان دارند و تنها در یک زمینه سازگارند وآن حل و فصل امور مادی است. این افراد خودشان را وقف کارشان کرده اند تا روابطشان .
زوج های سنتی :
که حدود ده در صد از زوج ها را تشکیل می دهند. در این زوج ها ارتباطات درونی در مورد مسائلی مثل ارتباط، حل و فصل تعارض و مسائل جنسی، نامطلوب است، ولی مسائل بیرونی مثل ارتباط با خانواده های اصلی، خوب است و در کل به نظر میرسد این ازدواج ها پایدار باشند .
زوج های متعارض :
که چهارده در صد زوج ها را تشکیل می دهند زوح هایی که تقریباً همیشه در جنگ و گریزند، در واقع تعارض در این زوجین به صورت عادت در آمده است .
زوج های متعادل :
که هشت در صد از زوج ها را تشکیل می دهند، افرادی هستند که هم نسبت به مسائل بیرونی و هم درونی رضایت دارند. اگر چه ممکن است در برخی زمینه ها ناراضی باشند ولی روی هم رفته ارتباط آنها مثبت و قوی است .
زوج های همساز :
که حدود هشت در صد از زوج ها را تشکیل می دهند. این افراد در مورد جنبه های بیرونی مثلاً مسائل مادی نارضایتی دارند ولی ارتباط آنها مثبت وقوی است .
زوج های سرزنده :
که حدود نه در صد از زوج ها را تشکیل می دهند. این زوج ها در همه جنبه ها ی زندگی رضایت زیادی دارند با هم خوبند و مشکلات در زندگی آنها به خوبی حل میشود . ارتباط بین آنها رضایت بخش است. نکته مهم در ارتباط آنها این است که در موضوعات مهم زندگی با هم توافق دارند.زوج های مرده، مادی و متعارض نقاط قوت کمی دارند و ناراحتیشان زیاد است. زوج های سنتی اگر چه نقاط قوتی دارند ولی فاقد مهارت های ارتباطی و حل تعارض اند. زوج های متعادل، همساز، سرزنده به ندرت مشکل مهمی دارند، مگر اینکه استرسی خانواده را تهدید کند. اگر زوج های متعادل، همساز و سرزنده را بعنوان نمونه زوجهای سالم تلقی کنیم لزوم آموزشهای شناختی، رفتاری و حل تعارض اهمیت پیدا می کند .
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
اگر بتوانیم، خود را در نقطه نظر همسرمان قرار دهیم، به گونه ای که نحوه تفکر و بینش او را نسبت به مسایل عیناً درک نموده و از دیدگاه او نسبت به مسایل و دنیا بنگریم، به مرز تفاهم با همسر خود رسیده ایم. در چنین موقعیتی، رابطه حسنه به مفهوم عمیق آن بر زندگیمان سایه می افکند.
موقعیت هایی که تفاهم به عنوان یک عامل تعادل بخش حضور می یابد، دو گونه هستند:
1. تفاهم در خلوت
2. تفاهم در جلوت (حضور دیگران)
آن چه که در خلوت زندگی و فرصت های شخصی برای زوجین فراهم می شود، حائز اهمیت اساسی است. زن و شوهر، باید برای لحظه هایی که دور از هیاهوی زندگی، در کنار هم هستند، توجهی خاص قائل شوند و این لحظه ها را «برای هم» و «با هم» باشند. تفاهمی که زاییده چنین فرصتی باشد، رشد نموده و در حضور دیگران به بار می نشیند. مبنای تفاهم در خلوت و در حضور یکدیگر، احساس ارزشی است که هر یک برای شخصیت مقابل، قائل است؛ با این زمینه مناسب، زوجین، فرصت می یابند که در حضور دیگران، تفاهم خود را حفظ نموده و حتی با جدیت خاصی حریم یکدیگر را مراعات نمایند؛ به ویژه زمانی که همسرشان به ایراد مطالبی مناسب در حضور جمع می پردازد، همفکری و همدلی خود را با علامت تصدیق و تأیید، ابراز می دارند و مطالب بیجا و غیر ضروری او را با سکوت و پیشنهاد خویش، به مسیر گفت گوهای ثمر بخش و سازنده باز می گردانند.
بدترین همسران، آنهایی هستند که بلافاصله اثر سخن همسرشان را در دیگران خنثی می کنند.
توصیه های تربیتی
چه دستور العمل مشخصی برای دستیابی به تفاهم و رابطه حسنه وجود دارد؟ و راه های عملی وصول به آن کدام است؟ حال برخی شیوه های کاربردی وصول به تفاهم را ارائه می دهیم:
1. در هنگام گفتگوی همسرمان، با نهایت دقت به مطالب وی گوش فرا داده و آن گونه عمل نماییم که گویی جز به وی و سخنانش، به موضوع دیگری توجه نداریم، و از انجام هر عملی که مغایر با حالت توجه باشد، خود داری می کنیم.
این کیفیت، در تکنیک های مشاوره به اصطلاح «هنر خوب شنیدن» موسوم است؛ حالتی که بیانگر پذیرش طرف مقابل و مطالب وی می باشد و کاربرد فراوانی در مشاوره دارد.
2. با مطالعه در حالات و روحیات همسر خود، فهرستی از علائق و تمایلات وی، به دست می آوریم و نسبت به آن ها خود را متعهد و ملزم می دانیم. تأمین علائق اصولی همسر، و نقطه شروع سخن را بر یکی از علائق وی متکی نمودن و به ویژه در مورد تمایلاتش به گفتگو نشستن، راه را برای رشد تفاهم، هموار و تسهیل خواهد نمود.
3. از مقایسه او با دیگران به شدت بپرهیزیم. این رفتار، به رابطه حسنه آسیب وارد می کند. همسرمان انسانی است منحصر به فرد و دارای ویژگی های شخصیتی اعم از مثبت و منفی که قابل مقایسه با هیچ فرد دیگری نیست. از این رو، در مواقع ضروری، می توان او را با خودش (گذشته او) مقایسه نمود و میزان پیشرفت اخلاقی و معنوی و فکری اش را مورد تقدیر قرار داد. این عمل بر درجه تفاهم زوجین خواهد افزود.
4. نحوه برقراری ارتباط کلامی نیز از عواملی است که در ایجاد تفاهم، نقشی تعیین کننده دارد. همسرانی که می دانند از چه عبارات و کلماتی برای بیان مقصود استفاده کنند، به خوبی مسیر حرکت خویش را در زندگی هموار می نمایند.
هر واژه یا کلمه دارای نوعی بار روانی و عاطفی است و تأثیرات مسلمی را بر شنونده بر جای می گذارد. یک ارتباط کلامی موفق، رابطه ای است که هیچ یک از طرفین از کلمات تحریک آمیز و موهن، استفاده نمی کنند.
زبان ملایم و نرم و برخوردار از احترام، حق مطلب را به خوبی ادا می کند و اعتماد و اطمینان در طرف مقابل می آفریند و بر عکس، زبان تند و زننده و تحریک آمیز، برای هیچ ارتباطی مفید نیست، حتی اگر گوینده بر حق باشد.
5. در مناسبات با همسر، صداقت همچون پل ارتباطی موثر، موجب می شود که زن و شوهر، میل و رغبت وافر و کاملی برای صحبت با یکدیگر پیدا کنند و از این طریق بر رشد شخصیت خود و همسرشان بیفزایند.
لازم است برای نیل به تفاهم، صداقت را از انگیزه ها و نیات درونی، آغاز نموده، به جریان گفتگوها و مناسبات، تسری بخشید. به مصداق، «رستگاری در راستی است». زن و شوهر زمانی به کاخ سعادت زندگی دست می یابند که پایه های آن را بر صداقت و درستی، پی ریزی نمایند.
همگرایی در برابر واگرایی
یکی از عوامل تعیین کننده موفقیت و یا عدم موفقیت در زندگی، نحوه مدیریت کانون خانواده است. چنانچه خانواده به صورت یک حوزه متشکل و وحدت یافته و منتظم اداره شود، تصمیمات، اندیشه ها و کنش ها به سوی یک کانون جهت گیری می شود و مرکزیت مقتدر و متحدی به وجود می آید. زن و شوهر در این کانون، در کنار یکدیگر قرار می گیرند و به مرور زمان، قطب واحدی در تصمیم گیری و هدایت زندگی شکل می گیرد. چنین کیفیتی به نام «همکنشی» و یا «همگرایی» موسوم است و از طریق آن خط مشی خانواده برای حال و آینده، روشن و مشخص است و الگوی مطلوبی برای تنظیم مناسبات زوجین، فراهم می شود. در این جا، اصطلاحاً همگرایی را مترادف با هماهنگی و واگرایی را مترادف با ناهماهنگی، آورده ایم.
از ویژگی های خانواده متعادل، تشخیص مصلحت زندگی و ترجیح آن بر منفعت شخصی است و این خصوصیات در پرتو همگرایی زوجین، امکان پذیر است. قرار دادها و مقررات در این خانواده، مورد احترام است ولی آن جا که پای مصلحت بزرگتری در میان باشد، هر یک از زوجین از انعطاف پذیری روحی خاصی برخوردار است که خواسته های فردی را فدای پیشبرد اهداف زندگی خواهد نمود.
در پاره ای از موارد، همگرایی در رابطه زوجین با یکدیگر، قابل حصول است، ولی والدین در زمینه نوع برخورد با فرزندان، به واگرایی (ناهماهنگی) می رسند.
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
درآمد
عشق میتواند بسیاری از تنشها میان زوجها را محو کند و بر خودمحوریها سرپوش بگذارد. اما عشق به خودیِ خود مشکلات زندگی را حل نمیکند، فقط انگیزهی قدرتمندی را برای غلبه بر آنها فراهم می سازد. حفظ پیوند ازدواج مُستلزم وجودِ عوامل دیگری است که اگر حضور ندارند، زن و شوهر باید آنها را در زندگی خود به وجود آورند.
اغلب زوجها در اوایل آشنایی، تحت تاثیر عشق و علاقهی شدید، درجنبههای مثبت همسرشان مبالغه میکنند و در یکدیگر تواناییهای میبینند که وجود خارجی ندارند. اما وقتی عشق و علاقه و هیجانِ شدید اولیه از بین میرود، کم کم به این نتیجه میرسند که آنچه فکر میکردند، تَوهّمی بیش نبوده است. در این شرایط آیا فقط دو راه وجود دارد: طلاق یا تحمل؟
بسیاری از مشکلات و عدم تفاهمها، در اصل سوءتفاهم هستند. رابطهی دو شخص هر چه نزدیکتر باشد، در معرض سوءتفاهم بیشتری قرار میگیرد چرا که زندگیِ زناشویی بیش از هر رابطهی صمیمانهی دیگری در معرض سوءتفاهم قرار دارد. خارج از مناسبات زناشویی، زن و مرد راحتتر با این فرایندهای ذهنی رو به رو میشوند و آن را زیاد جدی نمیگیرند، اما در مناسبات زناشویی این سوءتفاهمها میتوانند سبب بروز مشکل شوند.
وقتی زن و شوهر با هم اختلاف پیدا میکنند، رفتارهای از آنها سر میزند که انگار رو در روی یکدیگر جبههگیری کرده اند و تحت تاثیر این برداشت ذهنی، چشماندازی که از یکدیگر دارند، خراب میشود. روانشناس مشهور و بنیانگذار مکتبِ شناختی در روانشناسی، داکتر «آرون بک»، معتقد است که مهمترین علت مشکلات زناشویی، سوءتفاهم است. به عقیدۀ او، تفاوت در نحوۀ نگرش افراد باعث بروز اختلافات و پیامدهای ناشی از آن میشود. یعنی نباید تصور کرد که پایۀ اختلافات همواره سوءنیت و یا بدذاتی دو طرف یا یکی از آنهاست. بلکه در بیشتر موارد از این واقعیت ناشی میشود که هر یک از آنها صادقانه، مسئله را به شکل متفاوتی میبیند. بِک معتقد است گاهی آنچه گفته میشود با آنچه شنیده میشود کاملاَ تفاوت دارد.
توجه کردن، گوش دادن، سؤال کردن، گسترش فرهنگ صراحت و مبادلۀ اطلاعات صحیح، از جملۀ مؤثرترین راههای مقابله با سوءتفاهم اند. یکی از تکنیکهای مؤثر و کارساز در عرصۀ روابط عمومی انسانی، تبدیل «شکایت» و «انتقاد» به «درخواست» است. به جای آنکه انرژی خود را صرف برخوردهای عصبی و بحثهای زائد و بینتیجه کنیم، میتوانیم از «درخواست» استفاده کنیم. به جای نسبت دادنِ خصوصیات منفی به یکدیگر و تاپه زدن، باید وقت معینی را برای گفت وگو دربارۀ حل اختلافات در نظر بگیریم. شاید بهتر باشد هر هفته زمان مشخصی را به این امر مهم اختصاص دهیم. اگر دو طرف پیش از آن که کار به جای باریک بکشد، سوءتفاهمها را شناسایی و اصلاح کنند، میتوانند توفان بحران را مهار نمایند.
زن وشوهر باید انعطافپذیر، پذیرنده و باگذشت باشند. اشتباهات یکدیگر را تحمل کنند، و به خصوصیات منحصر به فرد هم ارزش بدهند. همسران توقعاتی از یکدیگر دارند: هر کدام انتظار دارد که از عشق بیقید و شرط، صمیمیت، وفاداری، و حمایت دیگری برخوردار باشد. وقتی مشکلات نمایان میشوند و خصومت و لجبازی شدید میشود، زن و شوهر جنبهی مثبت و نقاط قوت یکدیگر را فراموش میکنند. آرام آرام کار به جایی میرسد که اصل زندگی مشترک زیر سؤال میرود و گرفتاریِ اصلی و عامل سوءتفاهم فراموش میشود.
پس از ازدواج که انتظارات خفتهی دو طرف بیدار میشوند، زن انتظار دارد شوهرش بدون استثنا از او در مواقع بروز بحرانهای روحی حمایت کند. همیشه وقتشناس باشد و از همهی اینها مهمتر، در هر لحظه به او دسترسی داشته باشد. با اینحال، شاید این زن هرگز انتظاراتش را با شوهر خود در میان نگذارد. فرض زن این است که انتظاراتش به قدری طبیعی و واضح هستند که نیازی به طرح آنها نیست.
اگر بعد از تجربههای مُکرر، اشخاص به این نتیجه برسند که همسرشان به این معیارها پایبند نیست و مثلاَ از یاری دادن و درک احساس و همدردی شانه خالی میکند، در نظرشان تصویر همسر و خود ازدواج در مجموع از مثبت به منفی میگراید. با آموزش دینامیسم ازدواج، یعنی درک حساسیتها و نیازهای طرف مقابل، رسیدن به تصمیمات همگون و یافتن راههای لذت بردن بیشتر از یکدیگر، بسیاری از مشکلات خانوادهها برطرف خواهند شد. در واقع برخی از چشمگیرترین موفقیتها شامل حال زوجهایی شده اند که با داشتن زندگی سعادتمند، باز هم طالب رابطهی بهتری بوده اند.
زندگی خانوادگی و روابط زن و شوهر در زندگی مشترک با چالشهای متعددی رو به روست: چگونه برداشتهای منفی و سوءتفاهمها بر جنبههای مثبت ازدواج غالب میشوند؟ چرا تصویر زن و شوهر از «همه چیز خوب» به «همه چیز بد» میرسد؟ چگونه زن و شوهر میتوانند درحالی که نسبت به یک حادثه نظرات کاملاَ متفاوتی دارند، با هم کنار بیایند؟ چگونه معیارهای بیانعطاف، به ملالت و عصبانیت میانجامد؟ چرا زن و شوهر صحبتها را آن طور که «هستند» درک نمیکنند و چرا حرفهایی را میشنوند که اصلاَ مطرح نشده اند؟ چگونه تعصبات شخصی و فقدان مهارتهای لازم کار تصمیمگیری را با دشواری رو به رو میسازد؟ چگونه صحبت باید به جای ایجاد رنج و دلخوری، شادی و شادمانی بیافریند؟
اغلب تغییر رفتار زن یا شوهر بهبود قابلملاحظهای در رفتار همسرش ایجاد میکند. برخی اوقات برداشت ما از افکار و احساسات دیگران بیشتر مبتنی بر احساسات درونی، اضطرابها و انتظارات شخصی است و نه ارزیابی منطقی دیگران. برای مثال، یک خانم افسرده ممکن است در برخورد با نگاهِ خستهی شوهرش فوراً پیش خود نتیجه بگیرد که «او از من خسته شده است». و یا اگر خانم مضطرب باشد، وقتی همسرش دیر به خانه برگردد، فکر کند که: «نکند در یک حادثهی رانندگی جانش را از دست داده باشد؟» عواطف و احساسات معمولاً بطور مستقیمً منتقل نمیشوند، بلکه توسط لحن صدا، اشارات صورت، و عمل و رفتار ما انتقال مییابند.
«تردید در شایستگی» هم معمولاَ تولید گرفتاری می کند. برای مثال، وقتی مرد از یک خانوادهی نسبتاً فقیرتر با تحصیلات پایینتر باشد، اما خانوادۀ زن تحصیلات دانشگاهی داشته باشند، ممکن است زن از موضع برتریطلبی و آمرانه حرف بزند (یا برعکس). در این شرایط، مرد احساس حقارت میکند و چون تقصیر را به گردن زناش میاندازد، اندوهاش به عصبانیت میانجامد. این دلتنگی و اختلاف بهزودی به سایر جنبههای زندگی نیز سرایت میکند. اگر شوهر زمانی تنها به دلیل قطع صحبت از سوی همسرش ناراحت میشد، حالا از هر رفتار او احساس ناراحتی میکند و برای هر کار او دنبال عیب و نقص است و در نتیجه در همۀ زمینهها (در سلام و احوالپرسی و در معاشرتهای اجتماعی) با نگرش «سیاه و سفید» دیدن امور، به انتقاد از همسر مینشیند. در این حالت مباحث خانوادگی، انجام کارهای منزل، مسائل مالی، روابط جنسی و اوقات فراغت، تولید اختلاف میکنند. مسائل حل شده در گذشته، از نو مطرح میشوند، مشاجرههای داغ ایجاد میکنند و در نهایت بینتیجه و حلناشده باقی میمانند.
بسیاری از زوجهایی که در زمینۀ ارتباط زناشویی با دشواری رو به رو هستند و با این حال نمیخواهند با مراجعه به مشاوران امور زناشویی، فکری به حال خود کنند – حتی اگر با مشکلاتی در این حد رو به رو نباشند- میتوانند با رعایت چند اصل مهم، لطمات ناشی از گفت و گوی تند را به حداقل برسانند:
ممکن است زن و شوهر در زمینۀ مدیریت خانه، رسیدگی به اولاد و در سایر موارد، بیدلیل حالت برافروخته و عصبانی داشته باشند. در این حال، به جای آن که با نیش و کنایه و انتقاد سعی در حل مسائل خود داشته باشند، باید در کمال آرامش و به طور منطقی با یکدیگر از خواستههای خود حرف بزنند.
اغلب اوقات زن یا شوهر به دلیل آن که خود را حق به جانب میداند، از نیش و کنایه در حرفهایش استفاده میکند. دلیل دیگرش نیز آن است که یا اصلاَ با روشهای دیگر آشنا نیست و یا به اثربخشی آن باور نددارد و متوجه نیست که رفتارش نه تنها بیحاصل است بلکه اغلب با ایجاد رنجش، مخالفت و تلافی، سبب بدتر شدن اوضاع میشود.
مفهوم «بکش تا کشته نشوی»، اگر در زمانهای گذشته کاربُرد داشته، اما در زندگی خانوادگی کاربرد مفیدی ندارد. زن و شوهر باید به جای عصبانیت، راه خویشتنداری را بیاموزند و خشم خود را کنترل کنند. فنون کنترل و خویشتنداری از روشهای سادهای تشکیل میشود، مانند تأمل هنگام اقدام در حالت خشم، اجتناب از برخوردهای خصمانه، رعایت اعتدال و ترک صحنهی گفت و گو وقتی گفت و گو شکل جنجال و مشاجره را به خود میگیرد. بسیاری از اشخاص تحت تاثیر آرامش فوری و رضایت خاطری که اغلب در پیِ عصبانی شدن به آن میرسند، عکسالعمل آنی نشان میدهند. اما آنچه در نظر نمیگیرند، تاثیری است که روی همسر خود گذاشته اند.
عوامل نگهدارندۀ ارتباط عاشقانه میان زوجها عبارت اند از: تعهد، صمیمیت، اعتماد و همکاری و اینها از این پیوند عاشقانه حفاظت میکنند. برای مثال، وقتی بدانید همسرتان هرگز شما را تنها نخواهد گذاشت، احساس امنیت میکنید.
همکاری
چگونه میتوانید انتظار بهبود رابطهی را داشته باشید که در آن زن و شوهر با هم همیشه درگیر و در حال جنگ اند، از هم تصویرهای منفی دارند، و یکدیگر را دشمن میبینند؟ در این شرایط نمیتوانیم تغییرات بنیادینی را انتظار داشته باشیم. البته جای خوشبختی است که انسان معمولاً موجودی خودمدار نیست، بلکه توانایی همکاری و از خودگذشتگی را نیز دارد. همکاری در ازدواجِ منطقی، با شیدایی و از خودبیخودشدگیهای رمانتیک متفاوت است. در یک ازدواج منطقی ممکن است علاقهها و هدفهای زن و شوهر متفاوت باشند، اما راه مذاکره و رسیدن به توافق، برای مثال در زمینۀ تقسیم کار یا تربیت فرزندان برای دستیابی به هدف بلندمدتتر، یعنی برخوردار شدن از روابط لذتبخش و با ثبات، وجود دارد. البته پاداشهای فوری هم در کار اند. روحیۀ همکاری، راضی کردن همسر و حل و فصل مسائل، در ذات خود شادیآفرین است. بسیاری از زوجها، در خوشیها و غمهای یکدیگر شریک میشوند.
تعهد
اعتماد
اعتماد بصورت ساده یعنی اینکه: میدانم که میتوانم در مواقع عادی و اضطراری روی همسرم حساب کنم. می دانم که همسرم هنگام نیاز به کمک من خواهد شتافت. میتوانم به همسرم اعتماد کنم که به طور قصدی، کاری برخلاف منافع من انجام نمیدهد.
ممکن است زن و شوهر به رغم تعهد نسبت به ازدواج خود، نتوانند احساس اعتماد و اطمینان مُحکمی در یکدیگر ایجاد کنند. ایجاد اعتماد دشوار، و شکستن اعتماد آسان است. بسیاری از اشخاص در مواقع به خصوصی به همسرشان اعتماد میکنند، اما این اعتماد همیشگی نیست. برای مثال ممکن است در زمینهی مصارف، روابط با افراد خانوادهی همسر، و یا صرف وقت در بیرون از منزل، احساس اعتمادی وجود نداشته باشد. در این شرایط ممکن است، زن و شوهر در اثر آگاهییافتن از بیاعتمادی همسرشان، از او رنجیده خاطر شوند، و حتی این بیاعتمادی، آنها را به سرکشی و طغیان بکشاند و مترصد اقدام گرداند.
مطلق کردن و مطلق دیدن امور هم بیاعتمادی بیشتری را فراهم میسازد. مثلا شوهری که در مورد به خصوصی قابل اعتماد نبودن همسرش را تجربه میکند، ممکن است به این نتیجه برسد که:«هرگز نمیتوانم به او اعتماد کنم.» پس چه بهتر که زن و شوهر در زمینهی اعتماد و مقولات مشابه، به جای مطلق کردن، به نسبی دیدن بپردازند. واقعیت این است که هیچکس در همهی لحظات قابل اعتماد نیست. از این گذشته، طرز برداشتها و احساسات ما از دقیقهی تا دقیقهی دیگر تغییر میکنند و گاه ممکن است باوری که در هنگام خشم و عصبانیت داریم کمی دیرتر دچار تغییر شوند. از آن گذشته، به حکم عقل و منطق، باید برخی از واقعیتهای ناخوشایند را در پردهی اغماض و چشمپوشی قرار دهیم.
صمیمیت
توجه به خواستههای همسر، همراهی او در سختیها و این طرز تلقی که: «به منافع همسرم و آنچه به سود اوست، اولویت می دهم، و همسرم را مانند یک دوست صمیمی در حمایت خود می گیرم،» به ایجاد صمیمیت میانجامد.
ازدواج به شما پاداشهای بس ارزشمندی میدهد. دوست داشتن، مورد محبت قرار گرفتن، صمیمیت، با هم بودن، رسیدگی به یکدیگر، امنیت عاطفی، این تصور که کسی هست که روح خستۀ تان را آرامش بخشد، با یأسها و دلتنگیهایتان در ستیزد، با شما در هیجانات و اتفاقات خوشایند سهیم شود و رضایت خاطر ناشی از داشتن فرزند را به شما هدیه کند، از جمله موهبتهای زندگی مشترک اند.
وفاداری
گاه به اشخاصی برمیخوریم که هر چند از ازدواج خود راضی هستند، اما حاضر نیستند به خاطر زندگی مشترکشان ازخودگذشتگی کنند. میخواهند از هر درختی میوهی بچینند. برای مثال، از یکسو، امنیت عاطفی و ادامهی عشق و محبت ناشی از ازدواج را میخواهند و از سوی دیگر آزادی و نپذیرفتن مسئولیت را که ویژهی زندگی تجرد است، طلب میکنند.
نوع دیگر و فاداری با این طرز تلقی تبیین میشود که: «درست یا غلط، او همسر من است.» یا: «او از من حمایت میکند و مرا از خود طرد نمیکند.» اینها به این معناست که زن و شوهر باید بتوانند به طور دائم روی حمایت همسر خود حساب کنند. جانبداری، به اینکه حق با کیست ارتباطی ندارد. ممکن است در روابط زناشویی جانب بیطرفی را گرفتن، مفهوم وفادارنبودن را تداعی کند. از این رو در شرایط برابر، جانب همسر را گرفتن، بهتر از قضاوت بیطرفانه است. در برخی ازدواجها، بیوفایی، به خصوص بیوفایی نوع اول، به سکوت برگزار میشود و زن و شوهر بیآنکه به روی خود بیاورند، بیوفایی همسر خود را قبول میکنند. اما در اغلب موارد، بیوفایی نقطهی اوج نداشتن صمیمیت و بیصداقتی است. در این شرایط اگر کار ازدواج به طلاق هم نکشد، بیوفایی رنجشی ایجاد میکند که ممکن است برای همیشه بر روابط زن و شوهر حاکم شود.
صرف نظر از اشکالات اخلاقی، بیوفایی و خیانت نسبت به همسر، بهقدری در پیکرهی روابط نفوذ میکند که بر تصور ذهنی او اثر میگذارد و میتواند روابط زندگی زناشویی را از هم بپاشد.
منبع:
برگرفته از «عشق هرگز کافی نیست»، اثری از آرون بِک با ترجمۀ از مهدی قراچه داغی
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
سازگاری جنسی فقط این نیست که کسی را پیدا کنید که ساختار ژنتیکی مناسب با شما داشته باشد. جذابیت جنسی مسئله بسیار پیچیدهای است. به هر دلیلی، بعضی افراد از نظر جنسی به نظرتان جذابتر از بقیه میرسند. همه میگویند که باید با فردی ازدواج کنید که از نظر جنسی واقعاً برایتان جذاب باشد.
ما موافقیم که باید شور و جذبه زیادی در ازدواج وجود داشته باشد اما اعتقاد نداریم که باید دقیقاً «نوع» خودتان را انتخاب کنید تا بتوانید از نظر جنسی از ازدواجتان راضی باشید. یاد گرفتن اینکه چطور از نظر جنسی راضی شوید و همسرتان را ارضا کنید، هنری اکتسابی است. فیلمها و کتابها این ایده را به شما منتقل میکنند که تمام کاری که باید بکنید این است که دو فرد که از نظر جنسی سازگار و هماهنگ هستند را کنار هم بگذارید و بعد ببینید که چه تجربه فوقالعادهای خواهند داشت. ساختن چنین سناریو ایدآلی در تخیل خیلی ساده است اما در زندگی واقعی مسائل مختلفی هستند که باید مورد بررسی قرار گیرند.
وقتی وارد چارچوب امن ازدواج میشوید، درسها و تکنیکهای زیادی در صمیمیت جسمی هست که باید یاد بگیرید. این چیزی نیست که بتوانید خودتان را برای آن آماده کنید زیرا هر فرد خاص است و باید بتوانید فرمول خاص فردمقابلتان را کشف کنید تا بتوانید به او لذت بدهید. برای اطمینان یافتن از سازگاری جنسیتان، باید با جنبه غیرمادی رابطهجنسی که صمیمیت روحی است آشنا شوید.
رابطهجنسی و صمیمیت روحی
میل ما به صمیمیت جنسی دو جنبه دارد. یکی جنبه جسمی که با میل به رهایی جسمی و تحریک عصبها سوخترسانی میشود. در این جنبه فیزیکی رابطهجنسی، امکان رسیدن به اوج لذت خارج از رابطه زناشویی وجود دارد و همه نوع روش غیراخلاقی برای یافتن لذت جنسی وجود دارد. اما خداوند رابطهجنسی را برای چیزی جز رهایی جسمی یا لذت عصبها خلق کرده است.
رابطهجنسی یک جنبه غیرمادی نیز دارد -- دو روحی که با هم یکی میشوند. فرای جسم، ما به دنبال صمیمیت روحی و احساسی هم هستیم. صمیمت روحی زمانی اتفاق میافتد که دو طرف رضایت ناشی از شناخت کامل همدیگر --آرزوها، زخمها، اشتیاقها و ضعفهای هم-- را کسب میکنند. اینها در تجربیات مشترک درد و لذت و میل به نشان دادن خود واقعیتان به دست میآید.
صمیمیت جسمی، تجلیل صمیمیت احساسی و روحی است که بین مرد و زن ایجاد میشود. وقتی رابطهجنسی به عملی خودخواهانه از حسهای فیزیکی نزول میکند، نیروی تحلیلبرندهای خواهد شد که جلوی شما را برای رسیدن به صمیمیت روحی میگیرد. در مقابل، وقتی صمیمیت روحی ایجاد میشود، جنبه فیزیکی تنوع، هیجان و آسایش زیادی پیدا میکند. رسیدن به صمیمیت روحی سه مولفه دارد: اعتماد، وفاداری و گذشت. اگر این سه مولفه وجود داشته باشد، هیچوقت نباید نگران سازگاری جنسی خود با همسرتان باشید. اما حتی اگر یکی از اینها نباشد، آبی بر روی آتش شور و هیجان جنسیتان خواهد بود.
اعتماد
صمیمیت روحی نیاز به نشان دادن قسمتهای آسیبپذیر از خودتان، فاش کردن اسرار دردناک و خجالتآور درمورد گذشتهتان، زمین گذاشتن اسلحهها و گارد دفاعیتان دارد. البته انجام این نیازمند اعتماد بسیار بالایی است که باعث شود فردمقابل از وضعیت بیدفاع شما سوءاستفاده نکند. اگر همسرتان به شما اعتماد نداشته باشد، برای دفاع از خود، همیشه مسلح خواهد بود. به دست آوردن اعتماد یک نفر نیاز به ظرافت و تعهد مطلق به امنیت آنها دارد. عصبانیت یا کلمات خشن زوجها را از هم دور میکند. بازگو کردن درگیریهای احساسی قبلی هم ایجاد این اعتماد را دشوارتر میکند.
وفاداری
در صمیمت زناشویی، فقط برای دو نفر جا هست. هیچ چیز به اندازه خیانت مخرب صمیمت نیست. بیوفایی از هر نوعی، چه فکری یا جسمی، گناه را وارد زندگی میکند. گناه صمیمت را از بین میبرد. صمیمت نیازمند فاشگویی است درحالیکه گناه باعث میشود بخواهید از آن فرار کنید. مشکلات زیادی در نتیجه شرکت در لذت جنسی نامشروع به وجود میآید. اگر صمیمیت واقعی میخواهید، با اشتیاق به دنبال پاکدامنی باشید.
ازخودگذشتگی
یکی از اهداف خداوند برای خلق رابطهجنسی این است که ما را از دام خودمحوری بیرون آورده و تجربه لذت نگاه کردن به فردی دیگر را برایمان مقدور سازد. خلسه جنسی تسلیم کامل به فردمقابل است. اما وقتی رابطهجنسی به عملی خودخواهانه تبدیل میشود، باعث خواهد شد احساس پوچی کنید. زوجهای زیادی میگویند که وقتی هدف هر دو آنها لذت دادن به دیگری میشود، زندگی جنسی بسیار راضیکنندهتری دارند. وقتی هر طرف منتقدانه طریقه برآوردن نیازهای جنسی خود توسط فردمقابلش را ارزیابی کند. هر دو ناامید خواهند شد.
واقعیت جنسی
افتادن در دام این تصور که ازدواج فقط به رابطهجنسی خلاصه میشود و میل به ازدواج کردن بخاطر میل به داشتن رابطهجنسی است، بسیارآسان است. امیال جنسی ما قسمت بزرگی از ماست. اما خیلیها دچار اشتباه ازدواج فقط براساس جذابیت جنسی میشوند. در واقعیت، ازدواج یعنی دو طرف زندگی را با هم تجربه کنند و برخلاف آنچه مجردها تصور میکنند، رابطهجنسی نقش بسیار کوچکی در این زندگی اشتراکی دارد. اگر همه چیز خوب پیش رود، جنبه جنسی ازدواج از هر ۴۸ ساعت، یک ساعت زوجها را در اختیار میگیرد. بنابراین اگر میخواهید رابطهتان موفق باشد، بهتر است آن را براساس چیزی دیگر بنا کنید.
نمیخواهیم زیبایی یا اهمیت رابطهجنسی را کوچک بشماریم، هدفمان این است که تاکید کنیم یک ازدواج برای موفق شدن باید برمبنای دوستی و شخصیت شکل گیرد. شما باید دوستی عالی برای همسرتان باشید نه فقط یک عاشق یا معشوق. وقتی میخواهید کسی را بعنوان شریک زندگیتان انتخاب کنید، لازم است از خودتان سوال کنید، «اگر جنبه جنسی را از این رابطه بردارم، آیا هنور از بودن با این فرد بعنوان یک دوست لذت میبرم؟» کسانی هستند که میدانند چطور بازی جنسی را شروع کنند و شما را اسیر خودشان کنند اما اینها عمق شخصیت بسیار کمی دارند. میل جنسی به تنهایی قادر به حفظ یک ازدواج نیست. میبایست یک دوستی و تعهد عمیق بین دو طرف وجود داشته باشد.
سلیقههای جنسی و اینکه چه چیزی موجب تحریک شما میشود قابل یادگیری و اکتسابی است. اما اگر اجازه بدهید اشتهایتان شما را کنترل کند، ممکن است موجب ویرانی شما شوند.
آیا در ازدواج داشتن رابطهجنسی فقط با یک نفر خستهکننده نخواهد بود؟ آیا تنوع مزه زندگی نیست؟
دو نوع تنوع وجود دارد: تنوع خیالی و تنوع عمیق. نوع خیالی تنوع همان داشتن رابطهجنسی با افراد زیاد است. نوع عمیقتری از تنوع هم هست که در کشف اعماق طرف مقابل یافت میشود که مثل شنا کردن در یک اقیانوس میماند. هرچه عمیقتر و عمیقتر در رابطهتان فرو روید خواهید دید که هنوز رمز و رازهای دیگری از طرفمقابلتان وجود دارد که کشف نکردهاید.
تعهد داشتن به یک نفر جا را برای نوع عمیق تنوع باز میکند. اما لازم است بدانید که خارج از زندگیزناشوییتان نمیتوانید این نوع صمیمیت را پیدا کنید.
ممکن است بخواهید همیشه همه انتخابهایتان را نگه دارید، اما باید بگوییم که صمیمیت با دور انداختن آنها ایجاد میشود. به همین دلیل است که عشاق باید ازدواج کنند و ازدواج باید پایدار باشد. اگر شما و طرف مقابلتان زندگی خود را به طور کامل در اختیار هم نگذارید، همیشه از هم عقب میکشید. اما چرا باید همه چیز خود را در اختیار یک نفر بگذارید که ممکن است ترکتان کند؟ چرا باید اینکار را بکنید؟ عقب کشیدن دلیل دیگری است که نشان میدهد در آن اقیانوس عمیق شنا نمیکنید. ممکن است تصور کنید که اینکار را میکنید چون هیچوقت به ته آن نمیرسید اما این فقط به آن دلیل است که به دنبالش نمیروید و طرف مقابلتان هم همینطور.
منبع : سایت مردمان
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هر چه می خواهید تلاش کنید، شما هیچ گاه قادر نخواهید بود شریک خود را تغییر دهید، هر چند اگر شما خود را تغییر دهید، ممکن است شریک شما نیز تغییر کند.
1 - شما نمی توانید فردی را مجبور کنید تا شما را دوست داشته باشد یا این دوست داشتن همیشه به یک شدت و یک کیفیت باشد.
2 - اگر فکر می کنید با ازدواج خوشبخت می شوید، اشتباه کرده اید. نه این که بدبخت شوید اما هیچ کس هم توانایی خوشبخت ساختن صد در صد شما را ندارد. نه شما آدم کاملی هستید نه طرف مقابلتان و نه یک رابطه می تواند 100درصد کامل باشد. بنابراین خوشبختی خیلی نسبی تر از این حرف ها خواهد بود.
3 - هر چه می خواهید تلاش کنید، شما هیچ گاه قادر نخواهید بود شریک خود را تغییر دهید، هر چند اگر شما خود را تغییر دهید، ممکن است شریک شما نیز تغییر کند.
4 - اشخاص با اشخاص ازدواج نمی کنند، بلکه آنها با توهمات و خیال پردازی های خودشان ازدواج می کنند. یعنی با ذهنیتی که از طرف مقابل به دست آورده اند نه واقعیت های درونی فرد مقابل. تا قبل از زندگی زیر یک سقف و حتی سال ها بعد از آن همیشه بخش هایی از شخصیت فرد مقابل برای شما ناشناخته خواهد بود. یک ازدواج حقیقی درست از نقطه ای آغاز می شود که توهمات پایان می یابند. چالش یک ازدواج آن است که کشف کنیم با چه کسی ازدواج کرده ایم.
5 - عشق تنها یکی از عللی است که ما شریک خود را بر می گزینیم نه همه آن. زندگی بدون عشق دوام پیدا نمی کند اما باعشق تنها هم دوام نخواهد داشت. در کنار آن شباهت شخصیتی، کفویت، تناسب های اجتماعی و اخلاقی و خانوادگی و البته سازش و همدلی و بلوغ فکری نیاز است.
6 - به احتمال زیاد، خصلت ها و صفات موجود در شریکتان که دیوانه وار خشم شما را برمی انگیزند، همان صفاتی هستند که در ابتدا شما را مجذوب شریکتان کرده بوده اند. عاشق کاری بودن او شده اید؟ خب این کاری بودن یک جا باعث می شود شما را نادیده بگیرد و به کارش اولویت دهد. عاشق آرامش و ملایمتش شده اید؟ پس منتظر باشید یک روز از این که زیادی کند و اسلوموشن است خسته شوید. عاشق منطق و استدلال هایش شده اید؟ پس منتظر باشید یک روز با همین منطق و استدلال فیتیله پیچتان کند و خسته شوید از این که گاهی جز زبان دو دو تا چهارتا با زبان دیگری حرف نمی زند. مولفه های بارز هر شخصیت، می توانند گاهی بسیار شدید، مطلق و خسته کننده باشند.
7 - این غیر ممکن است که شما بدون تجربه کردن دوران درد و تنهایی یک رابطه را پشت سر بگذارید. پایان هر رابطه ای، به معنی پایان یک فصل از زندگی شماست. فصلی که در آن خوشی داشته اید، خاطره داشته اید، احتمالا زخم خورده اید و همه این ها بعد از جدایی به شما هجوم می آورند و ازارتان می دهند. پذیرفتن این که تاثیر این فشارها تا مدتی است و بعد، با گذر زمان و تغییر سبک زندگی شما کمرنگ تر می شوند، به سریعتر طی کردن این دوره کمک خواهد کرد.
8 - بزرگترین هدیه ای که می توانید به فرزندانتان اعطا کنید یک ازدواج محبت آمیز است. عشق، سازش و احترام سه شرط اصلی داشتن یک خانواده گرم و با محبت است.
9 - موفقیت زمانی در یک ازدواج حاصل می شود که هر کدام از ما به این واقعیت پی ببریم که نیازهای شریکمان حداقل به اهمیت نیازهای خودمان است. شما ازدواج نمی کنید تا بی مسئولیت باشید. ازدواج می کنید چون فکر می کنید آنقدر بالغ شده اید که بتوانید همزمان نیازهای خود و یک فرد دیگر را برطرف کنید. اگر قرار باشد در یک رابطه فقط نیازهای یک نفر برآورده شود یا یکی بر دیگری مقدم دانسته شود، این زندگی خیلی زود به شکست می انجامد.
10 - ازدواج بهترین فرصت برای رشد و بالندگی، غلبه بر حس خودخواهی و آموزش عشق ورزی است. اگر قرار است بعد از ازدواج همچنان شما یکه تاز باشید، اگر قرار است شما زندگی خودتان را داشته باشید و او را به حریم فردی تان راه ندهید، اگر قرار است بعد از ازدواج پیشرفت شما متوقف شود و دیگر حرکت رو به جلویی نداشته باشید، یا اگر قرار است بعد از ازدواج همچنان حرف حرف شما باشد و هیچ وقت به خاطر منافع فرد مقابل یا منافع مشترک زندگی تان کنار نیایید، آن وقت ازدواج شما صرفا قدمی برای تخریب آینده خود و همسرتان بوده است.
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در هر جامعهای نیک و بد، زیبا و زشت، شرافتمندانه و ننگبار و به طور کلی ارزشها معلوم و معین وجود دارد، ارزشهای اجتماعی به عوامل و عناصری اطلاق میشود که اکثریت جامعه به اهمیت و اعتبار آن پی برده و به صورت واقعیات و اموری در آمدهاند که نیازهای مادی و معنوی افراد جامعه را برآورده میسازند، به بیانی دیگر هر چیزی که برای یک نظام اجتماعی مورد نیاز، محترم و مقدس، خواستنی و مطلوب تلقی شود، جزء ارزشهای آن جامعه است.
این ارزشها در دوران کودکی به کودکان آموزش داده شده و از طریق نهادهای جامعهپذیر، همچون رسانهها،گروههای همالان، خانواده، مدرسه، جامعهپذیر و ساماندهی شده و به صورت آرمان در میآیند، که راهنمای اندیشهها و اعمال میشود. به قول دورکیم « جامعه بدون ایجاد آرمان تشکیل نمیشود ». در یک جامعه معین، ارزشها سازمان مییابند و به صورت یک دستگاه و مقیاس ارزیابی در میآیند که باید نظمی منطقی در آن وجود داشته باشد حتی اگر در بعضی موارد متناقض به نظر آید. در مرحله بعدی ارزشها بصورت هنجار که شیوههای رفتاری معین هستند، در آمده و از این راه است که میتوانند زندگی افراد را در داخل جامعه نظم بخشند. به طور کلی هنجارها عبارتند از: صورت کاربردی ارزشهای معین.
نهادینهشدن و مراعات هنجارها نیز از دو راه انجام میگیرد هم از راه پذیرش عمیق باطنی آنها در نزد فرد و هم از طریق ایجاد سیستم پاداش و کیفر، که هر اجتماع و یا گروهی برای دستگاههای اجرایی و برای حفظ هنجارها ومراعات آنها دارد. در کشورهای در حال گذرا که دچار تغییر و تحول میشوند در اثر دگرگونیهایی که بوجود میآید سنتها، آداب و رسوم رو به سستی میگذراند بیآنکه فرهنگ سنتی تثبیت و یا فرهنگ جدید صنعتی کاملاً جذب شود و یا دولت برای بازسازی فرهنگ نو اقدام نماید در نتیجهی روند مذکور، نوعی گسستگی فرهنگی بوجود میآید.
امروزه فقط جنبههای بیرونی زندگی ما نیست که تغییر کرده، بلکه دگرگونی و تغییر در شخصیترین و خصوصیترین جنبههای زندگی ما نیز ریشه دوانیده است؛ تا جایی که ازدواجهای تنظیم شد هی دیروز، جای خود را به همسرگزینی آزاد امروز داده است.همسرگزینی آزاد در اصطلاح، ازدواجیاست بر مبنای عشق و با اختیار و انتخاب خود فرد؛ در حالیکه ازدواج تنظیم شده، پیوندی است بر اساس قراردادهای میان دو خانواده.
طی سالهای گذشته به موازات تغییرات اقتصادی و سیاسی که در جامعه ما روی داده، بسیاری از ارزشها و هنجارهای اجتماعی نیز دستخوش تغییر و دگرگونی شده است. این هنجارها که به آرامی جای خود را در میان باورها و اعتقادات مردم باز میکنند، ممکن است با باورهای گذشته همخوانی چندانی نداشته باشند و حتی در تعارض با آنها قرار گیرند.
تغییرات به وجود آمده در زمینه شیوههای همسریابی و ازدواج جوانان، از جمله مواردی است که بسیاری از خانوادهها را با مسایل متعددی روبهرو کرده است.
ازدواج را شاید بتوان مهمترین مرحله زندگی هر دختر و پسری قلمداد کرد، این پدیده اجتماعی از جنبههای گوناگون قابل تحقیق است. باید گفت در هرجامعهای روابط افراد تأثیر زیادی در ازدواج دارد و همچنین ازدواجهایی که درهرجامعه صورت میگیرد، نشانگر واقعیت موجود درآن جامعه است.
ازدواج درگذشته به صورت سنتی بین افراد برقرار میشد و درآن خانواده شخص پس ازانتخاب دختری که او را مناسب خانواده و پسر خود میدیدند، پس از خواستگاری وی را به عقد ازدواج پسر خود درمیآوردند.
دراین ازدواجها دختر و پسر شناختی ازهم نداشته و تا قبل از ازدواج از خصوصیات و رفتارهای درونی و شخصی فرد موردنظرشان بی خبر بودند.
با گذشت زمان و ارتباط با کشورهای اروپایی و... گونه دیگری از ازدواج که از آن به ازدواج مدرن یادمیشود، در جامعه ما سایه انداخت. دراین گونه ازدواجها که بیشتر درمیان کشورهای غربی رایج است و مطابق با فرهنگ و سنتهای این گونه کشورها است، دختر و پسر پس از آشنایی و دوستی با یکدیگر مدتی در کنار هم زندگی کرده و یا به دوستی و برقراری رابطهای عاطفی میپردازند و درصورت وجود هماهنگی و رضایت میان آنها اقدام به ازدواج میکنند.
باید گفت: در حال حاضر رابطه زنان و مردان درجامعه ما روبه رشد و ترقی دارد و زنان در عرصههای اجتماعی فعالیتهای گستردهای را آغاز کردهاند و همین باعث شده است بسیاری از آنان و پسران جوان از اینکه خانوادههایشان برای آنان فرد مناسب در ازدواج را انتخاب کنند، طفره بروند و خود بخواهند باتوجه به معیارهایی که دارند، همسر خود را ازمیان اطرافیان خود گزینش کنند.
دکتر بهروز بیرشک - روانشناس - دراین مورد میگوید: یکی ازمسایلی که با توجه به تغییرات و تحولات اجتماعی با آن روبهرو هستیم مسئله ازدواج است. در دو نسل قبل از ما ازدواجها به صورت سنتی انجام میگرفت بطوری که از طریق خانوادهها خواستگاری صورت میگرفت و حتی دختر و پسر ملاقاتی با هم نداشتند و این خانوادهها بودند که تصمیم نهایی را میگرفتند. این ازدواجها گاهی ممکن بود موفق باشد ولی گاهی نیز ناموفق بود و به هر حال آن زوج به اصطلاح به نوعی با هم سر میکردند و فشارهای زیادی را نیز تحمل میکردند. وی میافزاید: معیارها باتوجه به تحولاتی که صورت گرفته فرق کرده است. به طوری که جوانان امروزه نمیخواهند به صورت چشم و گوش بسته تن به ازدواج بدهند و اعتقادشان بر این است که باید خودشان در این امر نقش داشته باشند.
حال با توجه به فضای موجود این سؤال پیش میآید که آیا نظام تربیتی خانوادههای ما که در آن پدر و مادر انتخاب همسر را برای فرزندشان حق خود میدانند، با این نگرش در میان جوانان ایجاد تضاد نمیکند؟ و آیا اصلاً جامعه ما با توجه به مسایل مذهبی و فرهنگیمان پذیرای ازدواج مدرن هست یا خیر؟ و اصولاً آمار و ارقام، ازدواجهای سنتی را موفقتر میدانند و یا ازدواجهای مدرن را؟
متخصصان عقیده دارند، نمیشود از بین ازدواج سنتی و مدرن مشخص کرد کدامیک موفقتر است. ولی براساس آمار طلاق و نگاه به اظهارنظرهای نمونههایی که به صورت سنتی یا مدرن ازدواج کردهاند، پی میبریم در هردو ازدواج انتخاب نادرست وجود دارد.
در ازدواجهای سنتی بدون اینکه به شرایط کنونی جامعه و فرهنگ و پیشرفتهای انجام شده و آزادی زنان نگاه شود، این اعتقاد وجود دارد که دختر با لباس سفید عروسی به خانه شوهر میرود و باید با کفن سفید خانه شوهر را ترک کند. این مسئله اکنون در میان دختران ما که به استقلال اجتماعی و حقوقی رسیدهاند، دیگر نه تنها طرفداری ندارد بلکه جایگاهی نیز ندارد و زنان و دختران نه تنها به حقوق قانونی خود واقف شدهاند، بلکه تا آنجا که بتوانند در پی احقاق حق خود نیز هستند.
البته این اولین باری نیست که موضوع ازدواجهایی خارج از عرف رایج جامعه، مطرح میشود و در نشریات دهههای۴۰ و ۵۰ به وفور به آگهیهای همسریابی برمیخوریم. مجلات قدیمی را که ورق بزنید، عکسهای دختران و پسران جوانی را میبینید که با ردیف کردن تعدادی خصوصیات مثبت درباره خود، مشخصات همسر دلخواه و آرمانیشان را هم مطرح میکردند.
دکتر فربد فدایی؛ روانپزشک، عشقهای رمانتیک را در جوامع سنتی، برجستهتر از سایر جوامع میبیند، چون به دلیل دور بودن پسر و دختر از یکدیگر که سبب محرومیت عاطفی از همدیگر میشود، دختر و پسر با دیدن نخستین فرد از جنس مخالف به شدت عاشق او میشوند. وی میگوید در این نوع ازدواج، عشق با اولین نگاه به وجود میآید.
این روانشناس، ایران را یک جامعهی درحال گذار از سنت به مدرنیته میداند که دچار سردرگمی یا ابهام درباره بسیاری از مسایل است. وی این تصور را که برخی ازدواجهای سنتی را دلیلی بر کاهش طلاق و ازدواجهای مدرن دلیلی بر افزایش طلاق فرض مینمایند، اشتباه میداند و میگوید: «در ازدواجهای سنتی، نقشها تعریف شده است. یک مرد نانآور مقتدر در برابر یک زن فرمانبر و کدبانوی خانهدار قرار دارد.
در این نوع ازدواجها، زن به دلیل پایین بودن تحصیلات و امکانات پایین مالی و خانوادهی سختگیری که دارد، امکان طلاق ندارد.
اما در جامعه نوین برای زنی که شاغل و به حقوق خود آشنا و به دنبال چیزی فراتر از تأمین مادی زندگی است، نقش سنتی زن در چهارچوب فرمانبری، کدبانوگری و... مصداق نمییابد؛ چون زن مدرن، طالب چیزهای دیگری نظیر همفکری، نزدیکی عاطفی و دنیای ذهنی است. بدین ترتیب، ازدواجهای نوین که بر مبنای روانشناختی ازدواج تأکید بیشتری دارند، انعطافپذیرترند. به همین دلیل نیز میزان طلاق در این نوع ازدواجها بالاتر است و این بهایی است که برای زندگی در جامعه مدرن باید پرداخت.»
در ازدواجهای سنتی که از طریق خانواده صورت میگیرد، انتخاب همسر برای فرزند، تأمین منابع مالی آن، برگزاری مراسم ازدواج و حتی روابط زوجین پس از ازدواج تحت نظارت خانوادههاست درحالی که در ازدواجهای مدرن این امور به خود زوجین واگذار میشود و روابط هستهای درون خانواده بیشتر به دختر و پسر محول میشود.
مطالعات در جامعه ایران، نشانگر این حقیقت است که در جامعه گذشته کشورمان که جامعهای سنتی بوده اکثر ازدواجها با نظارت خانوادهها انجام میشده است.
در ازدواجهای سنتی سن دختر در بیشتر مواقع پایینتر از پسر بوده و دایره همسرگزینی نیز محدود بوده است. ولی در مقابل درصد ازدواجهای خویشاوندی بالا بوده است و به دلیل حمایتهای مالی که خانواده میکرد شروع زندگی مشترک برای زوجین تا اندازهای بدون دغدغه بود.
باید گفت در حال حاضر در جامعه ما، دوگانگی در ازدواجها مهمترین مسئله اجتماعی است به طوری که به مرور زمان نه تنها از سطح ازدواجهای سنتی کم نشده بلکه خانوادهها به دلیل کمرنگ شدن حضور خود در یکی از مراحل ازدواج در سایر مراحل میخواهند سهم زیادتری داشته باشند.
دکتر شهلا کاظمیپور - عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و متخصص جمعیت و توسعه – در این مورد میگوید: هر چند در گذشته جامعه کوچکتر و بستهتر بود، امّا شیوهی انتخاب همسر سادهتر و دوام و بقای زناشویی نیز بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینی و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواجهای سنتی کاسته شده و به طرف ازدواجهای مدرن حرکت میشود ولی این تحول به یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست.
به هر حال اکنون بسیاری از جوانان متقاضی ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب میکنند ولی تنوع فرهنگی، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفاً شناختهای ظاهری و تکیه کردن به یک سری از معیارهای کمّی باعث شده است ازدواجهای مدرن در جامعهی ما آسیبپذیر باشند. بنابراین باید گفت بسیاری از مسائل و مشکلاتی که برای زوجین جوان پیش میآید ناشی از دوگانگی ازدواجها در ایران است که بخشی از آن سنتی و بخشی مدرن است.
عثمان عباسی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هر کسی توی ازدواج کردن دلیلی برای خودش داره. دلیل هر یک از ما واسه ازدواج می تونه دلیلی درست یا نادرست باشه. درست و نادرست از اون جهت که می تونه ما رو به سمت خوشبخت شدن یا نشدن سوق بده.
دلایل درستی که می تونه برای ازدواج وجود داشته باشه اینها می تونن باشن:
-داشتن کسی برای هم صحبتی
-به دست آوردن عشق
-رسیدن به رشد فردی
-داشتن شریک جنسی
-تمایل به پدر یا مادر شدن
دلایل نادرستش هم اینها می تونن باشن:
-شورش علیه پدر و مادر
-فرار از تنهایی
-التیام از شکست قبلی
-فشار خانواده و دوستان
-اجبار دیگران
-نیاز جنسی صرف
-دلایل اقتصادی: یعنی برای رسیدن به وضع مالی بهتر با کسی ازدواج کنیم
-احساس درماندگی
-توهم احساس گناه که اگر با فلانی ازدواج نکنم بلایی سرش میاد
-احساس کمبود یا عقده
منبع:پیش از ازدواج
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
نکاتی در مورد تعهد:
1-اگر می خواین کسی رو که با تعهد مشکل داره شناسایی کنین پیشرفت سطوح تعهد رو در اون بررسی کنین
2-اگر طرف مقابل از تعهد دادن می ترسه و مقاومت می کنه و حاضر نیست روی ترسش کار کنه رابطه رو پایان بدید.
3-اگر می گه آمادگی تعهد دادن نداره اما حاضره روی اون کار کنه ازش حمایت کنین تا به نتیجه نهایی برسه. ازش بخواین حداقل توی ده جمله بگه: "زمانی آماده تعهد خواهم بود که .... اتفاق بیافته". اینجوری راحت تر می تونه با احساساتش ارتباط برقرار کنه و بفهمه واقعاً چی می خواد.
4-اگه زمان زیادی گذشت و دیدین بی مسوولیت هستش بهش اولتیماتوم بدین که اگه تا فلان زمان تعهد داد که فبها وگرنه باهاش نمی مونین. اولتیماتوم باید واضح و روشن باشه و در موردش مسامحه نکنین و به آینده موکولش نکنین.
5-اگه همزمان به دو نفر علاقمندین تکلیف خودتونو رو روشن کنین و انتخاب نهایی رو انجام بدید که نهایتاً می خواین توی رابطه با کدوم پیش برین. از موازی کاری اجتناب کنین
6-مشکلات خودبخود ناپدید نمی شن. نیاز به کمک حرفه ای دارین.
7-بین دو حالت تعهد زود هنگام و ترس از تعهد تعادل برقرار کنین.
8-چه زمانی باید رابطه رو ترک کنین: وقتی تفاهم وجود نداشته باشه، وقتی جاذبه بوجود نیاد، وقتی دو طرف در جهتهای جداگانه رشد کنن، وقتی نقطه ضعف مهلکی وجود داره که حاضر نیست روی اون کار کنه، وقتی حاضر نیست روی رابطه و مشکلات رابطه کار کنه.
دقت کنین خودتونو توجیه نکنین حتی اگر مهربون باشه، ترسیده باشه، کودکی سختی داشته باشه یا... ولی نخواد روی مشکلات کار کنه مسائل حل نشده باقی خواهند ماند و نتیجه ای جز پشیمانی و تنفر به جا نمی مونه.
9-حتی اگه با هم ازدواج کردین چند وقت به چند وقت به همدیگه تعهد دوباره بدید. همین که ببینین چقدر روی قول و قرارهای قبلی ثابت قدم بودین باعث رسیدن به توافقات جدید می شه و رابطه رو مستحکم تر می کنه.
10- به تعهد عمل کنین. عمل به تعهد این نیست که تنها قسمت هایی از خود و عشقمون رو اون هم نه همیشه، به همسرمون ببخشیم بلکه حضور و آگاهی کامل از فرآیند ازدواج برای تجربه شادی و یادگیری است. حضور و آگاهی که با گوش دادن، لمس کردن و بخشیدن تجسم پیدا می کنه و به زندگیمون معنا و هدف می بخشه.
--------
معنای حقیقی ازدواج:
-ازدواج روشی برای عشق ورزیدن، احترام، تجلیل و ستایش هر روزه از همسرمون هستش.
-ازدواج فرآیندی ایستا نیست شما بهش پویایی می دید.
-وقتی معنای واقعی داره که از نظر فکری، احساسی، جسمانی و روحی رزونانس (هماهنگی) وجود داشته باشه.
-یک کانون گرم است نه یک میدون جنگ
-لحظه ای که عشق و احترام توی ازدواج به آخر برسه، زمانی که قلبها به سمت همدیگه بسته بشن لحظه پایان ازدواج هستش.
در نهایت رابطه تون رو به خداوند بسپارید و از خدا طلب حمایت و رحمت کنین. با دعا به درگاه خداوند و درخواست از اون نسبت به عشق شکرگزار باشین
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خداوند به مرد جفتی از جنس خودش عطا کرده تا با او انس و الفت بگیرد. با یکدیگر زندگی کنند در کنار همدیگر آرامش و آسایش داشته باشند. تشریک مساعی نمایند، خانه و مدرسه بسازند، آموزش و پرورش دهند، تجربه بیاموزند و به تکامل برسند. در محیط تغییرات به وجود آورند، رشد نمایند و رشد دهند.
پسر و دختر جوانی که با هم ازدواج میکنند در واقع تولد تازهای را آغاز میکنند و در اقیانوس تازهای وارد میشوند که اگر تجربه و کار آموزی قبلی را نداشته باشند ، حداقل باید از هوش و فراستی برخوردار باشند که بتوانند در جزر و مد اقیانوس، گم و سرگردان نشوند.
بعضیها میگویند موفقیت ازدواج ، بستگی به این دارد که تا چه اندازه به عشق متعهد هستید. عدهای موفقیت روابط صمیمانه را به بخت و اقبال نسبت میدهند. جمعی دیگر هم به شور و اشتیاق و به وجود علایق و یا ارزشهای مشترک اشاره میکنند.
بعد از بررسی صدها رابطه به این نتیجه رسیدیم کسانی که در روابط صمیمانه ی خود موفق میشوند از مهارتهای ویژهای برخوردارند. به این نتیجه رسیدیم که روابط پایا و پردوام را زوجهایی تحقق میبخشند که با مهارتهای میان شخصی مانند گوش دادن، ارتباط روشن، مذاکره، برخورد موثر با خشم و چیزهای دیگر آشنایی دارند.
در این سلسله مقالات قصد داریم به هرکدام از این مسائلی که ممکن است ایجاد مشکل کند ، بپردازیم . در این مقاله به بررسی بحث ” همسر خود را آنچنان که هست بپذیریم ” و بحث “خوب گوش دادن ، به عنوان مهمترین مهارت ارتباطی ” می پردازیم . یکی از راههایی که کمک بزرگی به بقاء و دوام زندگی میکند و زندگی زناشویی را استحکام میبخشد این است که «فرد همسر خود را آنچنان که هست بپذیرد» او را با تمام خصوصیاتش، با تمام تجارب گذشتهاش با پدر، مادر و خواهر و برادرش بپذیرد.
هر انسانی ریشه در تجارب گذشته و خانواده ی خود دارد و اصولا قسمتی از هویت شخصی هر فردی از خانوادهاش ناشی میشود. آیا میتوان نیمی از هویت او را نادیده بگیریم و اصلا نپذیریم؟ آیا میتوان گل را بدون ریشه زنده نگاه داشت؟ از طرفی نپذیرفتن تمام ابعاد وجودی فرد موجب میگردد که یکی از طرفین و در نهایت هر دوی آنها احساس عدم امنیت عاطفی و روانی نمایند.
بنابراین در یک ازدواج سالم، آنچه اهمیت دارد پذیرش تام و تمام همسر است، اگر شما قادر باشید همسرتان را با همان قیافه و با همان شغل، با همان میزان تحصیلات، با خانوادهای که دارد، بپذیرید و این نگرش را در خودتان تقویت کنید ، احساس بهتری در زندگی مشترک خواهید داشت و الگوهای رفتاری شما در مقابل همسرتان نیز مشخص خواهد شد.
بهتر است این تفکر را در خود تقویت کنید که این شخص با تمام ویژگیهای خوب و بدی که دارد مال من است و برای من است، با وی زندگی میکنم و به او عشق میورزم.در پژوهشی که توسط «ژانت لوئر» و «روبرت لوئر» (1985) انجام شد 351 زوج که بیش از 15 سال با یکدیگر زندگی کرده بودند مورد ارزشیابی قرار گرفتند و از آنها پرسیده شده چه عاملی باعث رضایت آنها از زندگی مشترک شده است؟ نتیجه تحقیق نشان داد عاملی که بیش از همه به عنوان دلیل بقای زندگی مشترک ازدواجها از سوی زوجها بیان شده است «گرایش یا طرز تلقی مثبت نسبت به همسر» میباشد .
طی این روحیه و نگرش ، آنها به اصطلاح همسر خود را از هر لحاظ قبول داشتند و همسر خود را بهترین و نزدیکترین دوست معرفی کردهاند، اکثر زوجهای خوشبخت، همسرشان را به خاطر «فردیت خویش» و به خاطر وجود خود او (به عنوان یک انسان خوب و دوست داشتنی و قابل احترام) دوست داشتند و به او عشق میورزیدند. از وجوه مشترک این زوجهای خوشبخت و موفق فداکاری، بخشندگی و مراقبت از یکدیگر است. (روانشناسی امروز 1985).
یکی دیگر از راهها و مهارتهایی که در زندگی مشترک بسیار موثر واقع میشود گوش دادن است، گوش دادن واقعی به همسر دشوار است. گوش دادن، مهمترین مهارت ارتباطی است که میتواند تولید صمیمت کند و آنرا حفظ کند.
وقتی خوب گوش میکنید همسرتان را بهتر درک میکنید، با او هماهنگ میشوید، از روابط خود بیشتر لذت میبرید و بیآنکه مجبور به ذهن خوانی باشید، میفهمید که همسرتان چرا چنین میگوید و چنین میکند. یکی از موانع موثر بر سر راه گوش دادن ، اندیشه خوانی (ذهن خوانی) است.
وقتی به صحبت همسرتان توجه نمیکنید و آن را باور ندارید و به واقع برای منظور او معنایی در نظر میگیرید، اقدام به ذهن خوانی میکنید. اندیشه خوانها به عواملی از قبیل لحن صدا، حالات چهره و ژست و حالت بدن یعنی به طور کلی به فراپیام بیشتر از پیام ، بها میدهند. محتوای حقوقی صحبت همسرشان را با فرضیهسازیهای خود عوض میکنند. ذهن خوانی برای ایجاد صمیمیت بسیار مضر است، زیرا مسلمات را رها میکند و به خیالات میچسبد.
از دیگر مواردی که موجب عدم توجه و گوش دادن پویا میشود نگرانی برای جواب است گاهی به قدری نگران و درگیر جواب هستید که حرفهای گوینده را نمیشنوید .
گاه همه مطالبی را که میخواهید بگویید در ذهن تمرین میکنید. و یا مطالب را فیلتر میکنید، به این معنا که به بخشی از حرفهای گوینده، توجه میکنید اما از کنار سایر بخشها بیتفاوت عبور میکنید.
یکی از مشکلاتی که بین زوجین گاهی اوقات ایجاد تنش و دردسر میکند، اینست که آنها از ضمائر استفاده ی نامناسب میکنند افراد و بالاخص خانمها اگر در جایی که بهتر است شریک زندگیشان ضمیر «ما و برای ما» را به کار ببرد «من یا برای من» را استفاده کرد، جریحهدار میشوند.
مثلا اگر همسرشان گفت «میرم یک گشتی بزنم اگر دوست داشتی بیا» این لحن ممکن است وی را برنجاند چون به نظر میرسد آمدن یا نیامدن خانم برای همسر علیالسویه است و یا در جای دیگر که ضمیر من را به کار میبرد در واقع همسر را محصور کرده و یا جایی برای اشتراک باقی نمیگذارد.
منبع : برگرفته از کتاب ” روان شناسی ازدواج – نویسنده : زهره رئیسی – با تغییر و تلخیص
بیشتر بدانیم...
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای ازدواج نکاتی لازم است که باید به آنها توجه شود:
1- سن: بهتر است که مرد بزرگتر از زن باشد بطوریکه هر دو یکدیگر را درک کنند. (ترجیحا 3 تا 7 سال)
علت:(زیرا زنان زودتر از مردان به بلوغ فکری و جنسی می رسند. شما می توانید یه دختر 15 ساله رو با یه پسر 15 ساله مقایسه کنید تا این امر براتون بیشتر روشن بشه، یک پسر 15 ساله شاید هنوز معنای درستی از ازدواج و خیلی چیزها برایش قابل درک نباشد ولی یک دختر 15 ساله کاملا برای ازدواج آماده است و حتی از نظر فکری نیز می تواند آماده باشد. اما به مرور زمان دختر رشد خودش را می کند و متوقف می شود ولی پسر همچنان رشد می کند.بطوریکه از رشد دختر جلو می زند و اینجا مشکل اساسی شروع می شود. به مرحله ای می رسد که مرد مسائلی را می فهمد که برای همسرش قابل درک نیست. مسئله ی دیگر اینکه خانمها بخاطر اینکه احساسی تر از آقایون هستند زودتر شکسته می شوند و این می تواند یک معضل بزرگی برای مرد باشد. زیرا مردها بنده و اسیر شهوت و زنها بنده و اسیر محبت. حال مرد وقتی ببیند که همسرش اینگونه شکسته شده که دیگر نمی تواند از لحاظ جنسی و سایر چیزها ارضایش کند به فکر همسر دوم و یا کارهایی خلاف می افتد که باعث از هم پاشیدن کانون گرم خانواده می شود.)
2- Vision : ویژن یا همان بینش فرد (دیدگاه) و استراتژی او خیلی خیلی مهم است که متاسفانه در ازدواج اصلا در نظر گرفته نمی شود و اقلا من در هیچ جایی این امر مهم را ندیدم.
علت: (توجه به ویژن یا دیدگاه می تواند جلوی بسیاری از مشکلات احتمالی را در آینده بگیرد و مانع اختلافات بزرگ در زندگی مشترک شود. شما فرض کنید که مردی ویژنش نسبت به خانمها درشت نیست و همش آنها را ناقص العقل یا کم هوش تلقی می کند، حالا اگر یک دختر در زندگی این مرد قرار بگیرد خودتان بهتر می دانید که چه فاجعه ای برای این دختر خانم پیش می آید و می تواند زندگیشان را فلج کند.)
3- ایمان : ایمان نقطه سرآغاز یک زندگی مشترک و آرام است.
علت: (مردی ایمان قوی به خدا و به دینش دارد ولی زن اصلا به )
4- انسجام شخصیت: متکی نبودن به نفس و انجام درست کارها
علت: (مردی دارای انسجام شخصیت است، او مقید به انجام کارهای دینی و مذهبی و سایر کارهای زندگی اش است. حال با زنی ازدواج می کند که فاقد این خصوصیت است و مقید به کاری نیست. مرد صبح زود از خواب بیدار می شود برای نماز و شروع روزی دیگر ولی زن نه اینکه به نمازش اهمیتی نمی دهد بلکه هر روز تا ظهر می خوابد.)
البته مسائل دیگری هم هست که ان شاالله در پستهای آینده برایتان خواهم نوشت.
نکته دیگر اینکه گروه فکر برتر در حال مصاحبه با انسانهای موفق در هر زمینه ای مخصوصا انسانهای موفق در ازدواج است. و به زودی متون مصاحبه را در وبلاگ قرار خواهیم داد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همسر خوب به مفهوم درست و واقعی همسری است که با شما تناسب داشته باشد. آنچه از نگاه دینی به عنوان ویژگی های همسر ایده آل شمرده شده است بیان می شود:
1. دیندار بوده و به مسائل و احکام دینی پایبند باشد و خود و زندگی اش را آلوده به گناه نکند.
2. خوش اخلاق و خوش برخورد باشد.
3. شرافت خانوادگی داشته باشد.
4. زیبایی
5. از نظر اقتصادی، تحصیلات، فرهنگ خانوادگی، تناسب داشته و هم کفو خانم باشد.
حتما به تناسب طرفین در این موارد دقت کنید:
1. اعتقاد و مذهب، 2. سن، 3. تحصیل، 4. وضعیت مالی، 5. فرهنگ و آداب ورسوم، 6. زیبایی، 7. جسم
چرا که آن مرد ایده آل شما هم برای خود یکی از این لیست ها دارد و برای زن ایده آل خود خصوصیاتی را تعیین کرده است. برای همین همان مقدار که در مورد ویژگی شوهر ایده آل تحقیق می کنید مهارت های لازم برای بر عهده گرفتن نقش همسر در زندگی زناشویی را فرابگیرید. برای این که به آنها جواب مثبت بدهید اول باید از داشتن این خصوصیات مطمئن شوید. برای این کار باید تحقیق کنید.
تحقیق از طریق:
1. خویشان و فامیل ها 2. دشمنان 3. دوستان 4. همکاران 5. همسایگان 6. معلمان 7. مراجع رسمی(حراست محل کار و ...)
همه مردان دوست دارند شوهران خوبی برای همسر خود باشند و همسرانشان از بودن در کنار ایشان احساس رضایت کنند. اما این امر به خودی خود حاصل نمیشود، بلکه مرد باید در رفتارها و برخوردهایش با همسر، اموری را رعایت کند تا همسرش او را به عنوان یک شوهر خوب بشناسد. در اینجا برخی از مهمترین ویژگیهای یک شوهر خوب را بیان میکنیم.
1. شوهر خوب، زنش را شریک زندگیاش میداند؛
زن، انسانی است که باید با او ارتباط برقرار کنیم. او کسی نیست که کنترلش کنیم و در راه ارضای نیازهای خودمان به دنبال تسلط بر او باشیم. زن موجودی است که باید او را بشناسیم و بدانیم او نیز اهداف خاص خود را دارد. زن، کودک هم نیست. او شریک زندگیای است که شوهرش باید راه ارتباط برقرار کردن با او را بیاموزد.
در ازدواج، مرد و زن شریک یکدیگر میشوند. وقتی شوهر از صمیم قلب زنش را شریک زندگی اش ببیند، تصمیمگیری را به یک کار مشترک بدل میکند. شوهر عاشق، شوهری است که درباره آنچه برای زنش از همه مهمتر است فکر میکند و مصمم است تا روند تصمیمگیری را در این جهت هدایت کند. اگر زن نیز عاشق شوهرش باشد به آنچه برای شوهرش از همه چیز مهمتر است فکر میکند و در نهایت، بهترین تصمیم را میگیرد.
2. شوهر خوب، زنش را بی قید و شرط دوست دارد؛
عشق بی قید و شرط یعنی اینکه ما فرد مقابل را دوست داریم و صرفنظر از واکنشهای او در جهت آسایش و سعادت او تلاش میکنیم. تفکر امروزی مردم، بیشتر حسابگرانه است: «اگر مرا دوست داشته باشی من هم تو را دوست خواهم داشت.» ما حتی در زندگی زناشویی نیز خودمحور هستیم. کانون تلاشهای ما رفع نیازهای خودمان است.
در مقابل، عشق بی قید و شرط، بر روی رفع نیازهای دیگری تکیه میکند. در زندگی زناشویی، این شوهر است که در پی عالیترین منافع و مصالح زن میرود. شوهر حتی اگر با تلاشهای زن هم کاملاً موافق نباشد از آنها حمایت می کند. این شوهر است که به زن کمک می کند تا به اهداف و آرزوهایش برسد، زیرا برای او به عنوان یک شخص احترام قائل است. شوهر نمیگوید: «اگر فلان کار را برایم بکنی من هم ظرفها را میشویم». شوهر میگوید: «من ظرفها را میشویم چون میدانم خستهای».
همة ما دوست داریم فکر کنیم کسی ما را بی قید و شرط دوست دارد. کودک، خواهان این نوع عشق از طرف والدینش است. زن و شوهر نیز خواهان عشق بی قید و شرط یکدیگرند. شوهر قرار است پرچمدار عشق بی قید وشرط باشد. او قرار است آهنگ گامها را تعیین کند.
اما بسیاری از شوهران منتظرند تا زنانشان، نقش رهبری را در عشق بی قید و شرط به عهده بگیرند. آنها عقب مینشینند و میگویند: «هر وقت زنم تصمیم گرفت مهربون باشه، من هم به او محبت میکنم».
این مرد، شوهر تأثیرپذیر و عاجزی است که در این موقعیت، فوقالعاده بد عمل میکند.
شوهر سالم و کار آمد، الگوی عشق بی قید و شرط است. از آنجا که این نیاز برای سلامت عاطفی انسان بسیار اساسی است، بیشتر زنان، واکنش مثبت به شوهری نشان میدهند که بیقید و شرط آنها را دوست دارد. بسیاری از زنان با این احساس ناراحت کننده زندگی میکنند که اگر رابطه جنسی نداشته باشند یا به دلخواه شوهر عمل نکنند، محبت شوهر از آنها دریغ خواهد شد. این نمیتواند مبنای خوبی برای یک ازدواج سالم باشد.
3. شوهر خوب، زنش را اولین اولویت زندگی خویش قرار میدهد؛
همه ما در زندگی اولویتهایی داریم. شاید ما هرگز فهرست اولویتهایمان را ننوشته باشیم، اما در ذهنمان میدانیم کدام یک مهمتر از بقیه است. این اولویتها بیشتر اوقات خود را در اعمال ما نشان میدهند.
برای بسیاری از مردان، شغل و حرفه تقریباً در صدر فهرست اولویتها قرار دارد. مردان مقدار زیادی از احساس ارزشمندیشان را از شغلشان میگیرند. این الزاماً تضادی با رابطة مردان با زنانشان ندارد، مگر اینکه شغل آنها تمام فکر و ذکرشان را به خود مشغول کرده باشد. افراد، مهمتر از اشیاء و امور هستند. این اصل اساسی خانوادههای کارآمد است. یک شوهر خوب هرگز اجازه نخواهد داد شغلش جای وقت با همسر بودن را بگیرد.
رقیب دیگر موقعیت زن، مادر شوهر است. این امر بهویژه در سالهای اول ازدواج صادق است. اگر مردی رابطة نزدیکی با مادرش داشته باشد و یا از نظر آسایش جسمی یا عاطفی به او وابسته باشد، ممکن است مادرش از حضور یک زن جدید در زندگی او احساس خطر کند. ممکن است تقاضاها یا خواستههای مادر پس از ازدواج پسرش بیشتر و شدیدتر شود و پسر ممکن است شبها زنش را تنها بگذارد تا به کمک مادرش بشتابد. چنین الگویی بهطور اجتنابناپذیر احساس نفرت و انزجار را در زن به وجود میآورد.
در یک ازدواج سالم، از همان روز اول ازدواج، باید اولویت زندگی تغییر کند. پیش از ازدواج، اولویت مرد، نگهداری و مراقبت از والدینش بود. پس از ازدواج، نگرش او در احترام گذاشتن به والدینش تغییر نمیکند، اما شیوة زندگیاش باید عوض شود. او دیگر نمیتواند به محض اینکه مادرش تلفن کرد از جا پریده و به خانه او برود، زیرا او اکنون زن جدیدی وارد زندگیاش شده که خواستههای خاص خودش را دارد. اگر از همان اول ازدواج، زن در اولویت قرار بگیرد آن وقت رابطه شوهر با والدینش میتواند به طور کامل و سالم ادامه یابد. اولویت اول را به زن دادن به هیچ وجه احترام مرد به والدینش را کم نمیکند، بلکه الگوی سالمی را به وجود میآورد که به مرور زمان میتواند ستایش و تحسین والدین را نیز کسب کند.
کودکان نیز ممکن است خواهان مقام اول در زندگی مادر یا پدر باشند. هرگز نباید اجازه چنین کاری را داد. پس از به دنیا آمدن بچهها، معمولاً شوهر از زنش انتقاد میکند که دیگر به او توجهی ندارد، زیرا مرد احساس میکند در نظر زنش، بچهها جای او را گرفتهاند. این نگرانی قابل توجیهی است و در واقع اغلب اوقات حقیقت دارد. اما این امر در مورد شوهر نیز میتواند صادق باشد، بهخصوص در زندگی زناشوییای که زن نیازهای عاطفی مرد را به اندازه کافی برطرف نمیکند و مرد نسبت به او احساس بیگانگی میکند. چنانچه مرد احساس کند از جانب زن طرد شده، ممکن است وقت و انرژی خود را بیشتر صرف بچهها کند، زیرا از طرف آنها محبت و توجه بیشتری میبیند. یک شوهر کارآمد، اگر چنین رفتاری را در خود مشاهده کند، فوراً آن را ناسالم تشخیص میدهد و گامهای لازم را برای اختصاص یافتن وقت و انرژی خود به رفع نیازهای زنش برخواهد داشت و به او نیز یاد خواهد داد تا بنا بر وظیفة خود نیازهای شوهرش را برطرف کند.
4. شوهر خوب، متعهد به کشف و رفع نیازهای همسرش است؛
بسیاری از مردان، به سادگی پی به نیازهای زنشان نمیبرند و در نتیجه، هیچ تلاشی در جهت رفع آن نیازها نمیکنند. برخی از شوهران معتقدند که اگر شغل خوب و دائمی داشته باشند و حقوق و درآمد خوبی کسب کنند نقش خود را به عنوان شوهر انجام دادهاند. آنها هیچ شناختی از نیازهای عاطفی و اجتماعی زن ندارند.
منظور این نیست که بگوییم شغل و حرفة مرد، و تلاش و کوشش او در زمینه شغلیاش از نظر زن بیارزش است. معمولاً زنان تلاشهای شوهرشان را میبینند و از کوشش او برای تأمین نیازهای مادی خانواده تشکر میکنند. اما این اول کار است اما آخر کار نیست.
نیاز عاطفی زن به عشق، محبت، ملایمت، تشویق و دلگرمی همانقدر برای سلامت عاطفی او اساسی است که غذا برای سلامت جسمی او.
شوهری که صرفاً به تأمین نیازهای مادی اکتفا میکند و از آن خشنود است، دیدگاه بسیار محدودی از اهمیت نقش خود به عنوان شوهر دارد. وقتی نیازهای مادی مثل غذا، پوشاک و مسکن تأمین شد، نوبت رفع نیازهای درونی زن میرسد. اصلیترین نیاز عاطفی زن، نیاز به عشق و محبت است و زن باید احساس کند دوستش دارند. شوهر کارآمد شوهری است که دائماً به همسرش محبت میکند و به او نشان میدهد که دوستش دارد. به این ترتیب، زن او با قلبی پر از عشق زندگی خواهد کرد و به شوهری را که این نیاز او را برطرف میکند بسیار ستایش خواهد کرد و واکنش مثبتی به تلاشهای او خواهد داد.
نیاز زن به امنیت نیز اساسی است. این نیاز ابتدا یک نیاز مادی است؛ یعنی در امان بودن از خطرات کوچه و خیابان برای زن مهم است اما بزرگترین نیاز زن در این زمینه، آن است که عمیقاً از تعهد و پایبندی شوهرش به خود اطمینان داشته باشد. شوهری که زنش را با صحبت درباره طلاق تهدید میکند یا ناخودآگاه میگوید: «شاید بهتر بود با یکی دیگه ازدواج میکردی»، یا «ای کاش یکی دیگه جای تو جلوی من سبز میشد»، رفتار ناسالم و معیوبی را نشان میدهد. شوهر عاشق و کارآمد، هر کاری میکند تا به زنش بفهماند که همیشه و در همه حال کنار او خواهد ماند.
شوهر کارآمد در عین حال، مراقب است تا زنش احساس ارزش کند. اگر زن از ادامة تحصیل احساس رضایت و ارزش کند، شوهر اولین تشویقگر او خواهد بود. اگر زن از اینکه خیاط یا گلدوز ماهری است احساس رضایت میکند شوهر مهارت او را تحسین خواهد کرد. و اگر زن بخواهد مادر و «خانهدار» خوبی باشد شوهر از ته دل از تصمیم او جانبداری خواهد کرد. هر یک از راههای کسب ارزش ممکن است مستلزم کار فیزیکی بیشتر از جانب شوهر باشد یا نگرانی عاطفی او را تا حدی برانگیزد، اما او در مورد اختلافات، با همسرش صحبت میکند و سعی میکند به درک متقابل و وحدت نظر برسند، زیرا خودش را به تأمین آسایش و سعادت زنش متعهد کرده است.
ما انسانها علاوه بر نیازهای جسمانی و عاطفی، نیازهای اجتماعی هم داریم. همسرمان نیز نیازمند ارتباط با افرادی خارج از خانواده است. شاید او دوست داشته باشد به همراه زنان همسایه، غذایی تهیه کند، یا به همراه آنان جلسات قرائت قرآن تشکیل دهد. ممکن است این فعالیتها در صدر اولویتهای شوهر نباشد، اما به سرعت اهمیتشان افزایش مییابد، زیرا مرد در صدد است تا نیازهای زن را بر آورده کند. او تشخیص میدهد که اگر به گسترش روابط اجتماعی زن کمک کند احساس رضایت خودش نیز افزایش خواهد یافت. او در مخالفت با این موضوعات، جار و جنجال راه نمیاندازد یا آنها را ناچیز و بی اهمیت نمینامد و از قدرشان کم نمیکند. او اینها را بخش عادی زندگی زنش میبیند و به او اجازه میدهد تا علائق خود را دنبال و از این طریق نیازهایش را بر آورده کند.
کشف و رفع نیازهای مادی، عاطفی و اجتماعی زن، شاید یکی از دشوارترین نقشهای یک شوهر کارآمد باشد. برای رفع این نیازها شاید لازم باشد مرد بیشترین تلاشها را داشته باشد. شوهر کارآمد کسی است که تنها به رفاه و آسایش خویش نمیاندیشد و سعی میکند محدودة آسایش خود را به همسر خود نیز ارتباط دهد و هر کار ممکن را برای رفع نیازهای او انجام دهد. با این کار، او نهایت تحسین و ستایش را از سوی همسرش کسب خواهد کرد.
5. شوهر خوب با زنش صحبت میکند؛
برخی پژوهشها نشان دادهاند زنان به طور معمول، حدود دو برابر مردان صحبت میکنند. به احتمال قوی، مردان بیشتر این گفت و گوهایشان را هم در محیط کارشان مصرف میکنند و گاه وقتی به خانه میرسند فقط یک کلمه برایشان باقی مانده است. وقتی زن میپرسد: «امروز چه طور بود؟» او پاسخ میدهد: «خوب». یک چنین مختصرگویی هرگز نمیتواند الگوی یک شوهر کارآمد باشد. بسیاری از شوهرها باید این الگوی رفتاری خود را کنار بگذارند تا بتوانند نیاز همسر خود را به برقراری ارتباط بر آورده کنند.
مسائل زندگی در ابتدا از طریق ارتباط کلامی، بهخصوص بحث در مورد افکار، احساسات و آرزوهای ما مطرح میشود و با یکدیگر در میان گذاشته میشود. افکار و احساسات و آرزوها را نمیتوان با رفتار ما مشاهده کرد و به آنها پی برد. یکی از عمیقترین آرزوهای یک زن این است که شوهرش را بشناسد. وقتی شوهر از افکار، احساسات و آرزوهای خود حرف میزند زن احساس میکند شوهر اجازة ورود به دنیای خودش را به او داده است. وقتی شوهری مدتهای طولانی دربارة احساساتش حرف نمیزند، زن احساس میکند که شوهر رابطهاش را با او قطع کرده و در نتیجه، زن احساس انزوا و تنهایی میکند.
ما نمیتوانیم اجازه دهیم که ارتباط و گفتگوی بین ما متوقف شود یا ارتباط ما به صحنه نبرد عقاید ما و جنگ بر سر اختلافهایمان تبدیل شود. گفتگو و تبادل نظر مثبت، باز، آزاد و همراه با تفاهم از مشخصات یک زندگی زناشویی سالم است. یک شوهر خوب و کارآمد باید ابتکار به خرج داده و این نوع گفتگو و ارتباط را به شیوة معمول زندگی مشترک تبدیل سازد.
6. شوهر خوب، پایبند ارزشهای معنوی و اخلاقی است؛
در یک خانواده سالم، شوهر، معتقد به یک سری ارزشهای معنوی و اخلاقی است و سعی دارد آنها را در خود و خانواده پیاده کند. او از تقوایی بهره میبرد که او را به انجام واجبات، از جمله وظایف مربوط به خانواده وا میدارد. این ویژگی، سلامت خانواده و رضایتمندی اعضای آن را به ارمغان میآورد.
هر چه مرد پایبندتر به باورهای ارزشمند اخلاقی و معنوی باشد بیشتر مورد احترام همسرش قرار خواهد گرفت. هر چه کمتر پایبند این ارزشها باشد یا شکاف بین ادعاهای وی و عمل وی در این زمینهها بیشتر باشد، بیاحترامی بیشتری را نسبت به خود به وجود میآورد. یک شوهر کارآمد واقعا تمام سعی خو را میکند تا به زیور تقوا آراسته باشد و آن را در خانواده پیاده کند. این کار، تأثیر مثبتی بر زن و فرزندان او خواهد گذاشت.
هر چند این فهرست کامل نیست، اما شش ویژگی ذکر شده میتواند راهنمای خوبی برای مردانی باشد که میخواهند نقش یک شوهر خوب و کارآمد را در ازدواج خود ایفا کنند.
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
اگر می خواهید از تازه ترین اطلاعات علمی با خبر شوید...
اگر می خواهید برای تحقیقاتتان از منابع معتبر استفاده کنید...
و اگر می خواهید مقاله مروری تهیه نمایید...
جهت خرید
مقالات جامع و کامل پزشکی ، بهداشتی و اجتماعی و... و فقط با پرداخت 500 تا 2000 تومان
به سایت زیرمراجعه نمایید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بحران میانسالی می تواند شاخه های مختلفی داشته باشد مثلا برای یک مرد می تواند در مسائل کاری اتفاق بیفتد. مردی که بارها شغل خود را عوض کرده ،و به اصطلاح معروف از این شاخه به آن شاخه پریده در میانسالی به بی هویتی شغلی می رسد .او احساس می کند که برای هیچ کاری مفید نیست یا اینکه هیچ شانسی برای موفقیت در کار ندارد .
اما برای یک مادر افراطی که همه چیز را فقط فدای فرزندانش کرده است و از رشد متعادل شخصیت خود غفلت ورزیده است بحران میانسالی وقتی اتفاق می افتد که آخرین فرزند خود را به خانه بخت می فرستد. او که غرق در وظایف لذائذ مادری بوده است به یکباره خود را تنها و باخته می بیند .او تمام عمرش را فدای کسانی کرده بود که اکنون به خاطر خوشبختی خودشان او را ترک کرده اند. احساسات چنین مادرانی گاهی از ناامیدی کلامشان پیداست.
اما یکی از شاخه های مهم بحران میانسالی می تواند مربوط به روابط همسران باهم در سنین میانسالی باشد. در این مقاله توجه ما به همین مطلب است .البته چنین بحرانی برای همه همسران لزوما پیش نمی آید اما اغلب در زندگی عوام مشاهده می شود.
بدیهی است همه همسران خواه نا خواه با هم مشکلاتی دارند که موجب تنهایی بین آنها خواهد شد بالاخره هر زوجی از برخی اخلاقها و صفات یکدیگر راضی و از برخی خلقیات و عادات هم رنج می برند. لذازوجینی که راه مدارا و تسامح را در پیش نگیرند خیلی زود در اوایل ازدواج به نقطه جوش خواهند رسید. اما زوجینی که مدارا ،تسامح و اغماض را بلد باشند،خیلی دیر تر به این مرحله خواهند رسید .نقطه ی جوش از نظر ما در روابط زناشویی همان نقطه ای است که فرد با رسیدن به آن ،تحمل خود را از دست می دهد .
در عین اینکه به همسرش بسیار علاقمند است و به او وابسته و معتاد است ،متقابلا از او خسته و منزجر نیز هست ،یعنی نوعی دوگانگی در احساسات فرد نسبت به همسرش پدید می آید که قائدتا موجب نزاعهای بسیاری خواهد شد.این نقطه ی جوش برای اغلب زوجین در میانسالی اتفاق می افتد .البته به شرطی در میانسالی اتفاق می افتد که ازدواج در جوانی رخ داده باشد .به عبارت دیگر معمولا چنین تعارضی بین فاصله ی ده تا پانزده سال بعد از ازدواج اتفاق می افتد.
فرض کنید فردی دارای همسر دروغگویی است که حتی برای تفریح هم دروغ می گوید .این دروغ گویی ممکن است در سالهای اولیه اصلا توجه طرف مقابل را جلب هم نکند .یا آنکه بی اهمیت به نظر برسد اما بعد از تحمل تلخی های بسیاری که محصول دروغگویی همسر وی هست ، حساسیت های آزار دهنده و بزرگ کننده شکل می گیرد. لذا دعواها و نزاعها برای اصلاح طرف مقابل آغاز خواهد شد .
مرحله بعدی که مرحله درک بی نتیجه بودن نزاعهاست مرحله ایست که موجب دوگانگی در احساسات فرد می شود .او در عین اینکه همسرش را دوست دارد از برخورد با او عصبی و متنفر هم می شود .او طالب دوری و نزدیکی است که باهم ممکن نیستند این یعنی یک بحران واقعی .
به همین علت در زندگی میانسالان شاهد اختلافاتی پایان ناپذیر و جرو بحثهایی بی فایده هستیم که گاهی فقط با یک اشاره و یک کلمه استارت می خورند .این مشاجرات که از نظر اطرافیان غیر منطقی به نظر می آیند از نظر خود زوجین اجتناب ناپذیرند .چنانچه اطرافیان پیوند عمیق موضوع مورد مشاجره را با احساسات طرف مقابل درک می کردند تحلیل بهتر و شفافتری از رفتار طرفین پیدا می کردند.
اما برای آنکه شما چنین بحرانی را در میانسالی تجربه نکنید رعایت دو نکته موثر است. یکی اینکه تا می توانید از مشاجرات و بگو مگوها کم کنید. به هیچ عنوان یک مشاجره را دست کم نگیرید .مشاجرات وقتی روی هم انبار شوند و انرژی هایشان را درهم ضرب کنند ،خستگی و کلافی لازم برای رسیدن به آن احساس دوگانه و نقطه ی جوش را فراهم می آورند.ضمن آنکه صفات بد و خلقیات ناپسند خودتان را از دسترس همسرتان دور نگه می دارید از تلاقی با نقاط ضعف و خلقیات ناپسند او نیز خودتان را حفظ کنید .توجه زیاد به عیوب یکدیگر و صحبت در باره آن ،شما را نسبت به هم حساس و عصبی می کند .
از عیوب همسرتان چشم پوشی واقعی داشته باشید یعنی در فکر و قلبتان هم آنها را وارد نکنید .شاید زندگی شما از مسیری پیش برود که عیوب همسرتان در این مسیر چندان ضرر زننده نباشد. همین که آسیب رفتارش به زندگی مشترکتان نرسد کافیست .زیرا ما مسئول تربیت یکدیگر و محاسبه اعمال هم نیستیم این کار را به خداوند بسپاریم بهتر است .ما باید این هنر را داشته باشیم که با همین مجموعه خلقیات و عاداتی که داریم در کنار هم خوشبخت و پیروز زندگی کنیم.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
گاهی زوجها از این که همسرشان در خرید کردن وارد نیست و از اشکالاتی نظیر ولخرجی و عدم صرفهجویی گلهمندند و گاهی هم از هم ایراداتی در این زمینه میگیرند که موجب دلخوری همدیگر میشوند، به هر حال خرید برای زندگی روزمره امری ضروری است و نمیتوان بدون آن مایحتاج زندگی را فراهم کرد، اما رعایت یک سری اصول میتواند این امر را هم برای مردان و هم برای زنان لذتبخش و مفید کند. برای این که این اصول را بشناسید بقیه مطلب را بخوانید.
خرید مایحتاج زندگی
برای خرید روزمره که یکی از مهمترین جنبههای خرید است به اصول زیر دقت کنید:
1 ــ فهرست خرید بنویسید. لازم نیست در روز چند بار به خرید بروید و هر بار یک یا چند قلم جنس را خریداری کنید. شما میتوانید یک کاغذ دم دستتان بگذارید و در طول روز هر چه که احتیاج دارید بنویسید تا یکباره تمام مایحتاجتان را بخرید. نوشتن فهرست خرید به شما کمک میکند در خریدتان چیزی را فراموش نکنید و چیز اضافی نیز نخرید.
2 ــ سعی کنید با همسرتان به خرید بروید. علاوه بر لذت خرید با همدیگر میتوانید در این امر به هم کمک کنید، تجربیات خود را در اختیار هم بگذارید و همراه هم باشید.
3 ــ اگر خریدتان طول میکشد و تعداد اقلام آن زیاد است ترتیب خرید را رعایت کنید مثلا مواد خوراکی که خراب شدنی هستند مثل گوشت و لبنیات و... را آخر بخرید و اول سراغ چیزهای خراب نشدنی بروید.
4 ــ اگر خریدتان در چند نقطه مختلف است از لحاظ مسیر هماهنگی کنید تا وقتتان تلف نشود.
5 ــ زیاد نخرید. وسایل را در خانهتان انبار نکنید لزومی ندارد وقتی محل خرید به اکثر خانهها نزدیک است خرید چند ماهتان را یکباره بخرید برای این که در مورد خوراکیها هرچه تازه به تازه بخرید بهتر است و وسایل اضافی جایتان را میگیرد لزومی ندارد شما یک قفسه پراز مواد شوینده داشته باشید یا خوب نیست که نان خشک فراوانی را دور بریزید بلکه میتوانید هرگاه تمام شد یا رو به اتمام بود یکی یکی بخرید.
6 ــ هنگام خرید به کیفیت، قیمت، تاریخ مصرف و علامت استاندارد جنس توجه کنید.
7 ــ بیشتر از این که ببینید چه چیزهایی دوست دارید بخرید به این فکر کنید که چه چیزهایی احتیاج دارید.
8 ــ حتما فاکتور خریدهایتان را بگیرید و یک نگاه به او بیندازید تا چیزی اشتباه نشده باشد و همیشه خریدها و مبلغ خرید خود را در دفترچهای یادداشت کنید تا دخل و خرجتان را بدانید و بتوانید برنامهریزی کنید.
9 ــ مبلغ خاصی را برای خرید خود تعیین کنید و سعی کنید بیشتر از آن خرید نکنید.
10 ــ اگر پای صندوق دیدید که بیشتر از پیشبینیتان خرید کردید رودربایستی نکنید و از اقلام غیرضروری کم کنید. شما مجبور به خرید نیستید. پس خجالت نکشید و اجناس اضافی را از خرید خود کم کنید.
11 ــ وقتی خریدها را به خانه آوردید هر جنس را سر جای خود بگذارید تا یادتان نرود و جنسی را بعد از این که تاریخ استفاده از آن گذشت ته قفسهها پیدا نکنید.
12 ــ سعی کنید خریدهای اساسی را مثل گوشت یا لبنیات از یک مغازه خریداری کنید چراکه مغازهدار شما را به عنوان مشتری خود میشناسد و میداند شما دوباره برخواهید گشت برای همین در چیزی که به شما میفروشد دقت بیشتری میکند.
به همسرتان خرید کردن را یاد بدهید
«چقدر زیاد خریدی»، «بهت گرون داده»، «این میوهها که همه لک دارند»، «منم شیر و ماست خریده بودم»، «چرا این همه چیز اضافیتر از فهرست خریدی»، «این خیلی بزرگه» و «رنگ این وسیله به خانه ما نمیآید» اینها جملههایی است که ممکن است خیلیها همسرشان را با آنها سرزش کرده یا خودشان با این جملهها سرزنش شدهاند. چرا به جای سرزنش کردن همسرانتان خرید کردن را به او نمیآموزید. برای این کار سعی کنید چند بار با هم به خرید بروید به او آموزش دهید مثلا میوهها را نشانش دهید و برایش توضیح دهید و نشانههای یک میوه سالم را یاد بدهید. قیمت اجناس را به او نشان دهید تا اجناس را گرانتر از قیمت واقعی نخرد. وقتی یک بار زیاد خرید کرد ،وقتی مجبور شدید میوههای گندیده را دور بریزید یا خریدها در یخچال جا نشد او را صدا بزنید و بدون لحنی تند به او نشان دهید که خرید زیاده از حد مشکلآفرین است. هر کدام از زن و شوهر اگر در طول مسیر خانه یکباره یادتان میافتد که چیزی بخرید حتما با همسرتان تماس بگیرید و بپرسید که آیا او هم خریده است یا نه. اگر در نهایت دیدید که همسرتان نمیتواند به خوبی بعضی از اجناس را بخرد آنها را از فهرست خرید کم کنید و خــودتـان خـریـداری کـنـیـد مـثـلا اگـر نمیتواند میوه را به اندازه و مناسب خـریداری کند خودتان میوه بخرید و اجناس دیگر را به عهده او بگذارید.
در مورد خریدهای دیگر مثل لباس یا وسایل خانه هم اطلاعات لازم را به همسرتان بدهید اعم از سایز لباس بچهها و خودتان .شماره پا و رنگهایی که دوست دارید و حتما در خرید اینگونه اجناس به او بگویید که همیشه با فروشنده طی کند که اگر آن مناسب نبود برای تـعـویـض بـاز مـیگردید تا خرید همسرتان برایتان دلچسب باشد و اشتباهی رخ ندهد.
خریدارهای همیشه مشتاق
بعضیها از اینکه همسرشان ولخرج است و در خرید بیملاحظه، گلهمندند و نمیتوانند جلوی آنها را در خرید کردن بگیرند. باید بدانید بعضیها شخصیتا دوست دارند اجناس گرانقیمت بخرند و اصلا به اینکه آن جنس را احتیاج دارند فکر نمیکنند این افراد ممکن است برای خرید نان بیرون بروند و با یک جفت کفش گرانقیمت به خانه برگردند چرا که در برابر وسوسه خرید کردن ناتوانند. برای اینکه از پس این افراد برآیید میتوانید راههای زیر را امتحان کنید:
1 ــ مـبـلغ خاصی را به صورت مــاهـیــانــه بـه خـریـدهـای شـخـصـی همسرتان اختصاص دهید تا نتواند بیحد و مرز خرید کند. (در صورت لزوم برای خودتان هم چنین کنید.)
2 ــ از او بخواهید برای خرید کردن با شما مشورت کند و شـمـا نـیـز بـا جملاتی نظیر ایـنکـه «فـکـر نـمـیکـنـی یه مـقــدار گــران اســت» یـا «تـو بـتـازگی یک کفش خریدی»، «این لباس خیلی شبیه لباس قبلی که خریدی است فقط قیمتش 2 برابر آن است» او را عصبانی نکنید و از مشورت کردن با شما پشیمان نسازید. شما باید او را به صبر کردن دعوت کنید مثلا «نمیخواهی کمی بیشتر صبر کنی شاید زیباتر از این هم پیدا کنی« »اگر عجله نداری با صبر بیشتر خرید کن و فروشگاههای بیشتری را بگرد» شما با این کار او را بیشتر به گشتن سوق میدهید تا خریدن.
3 ــ از او بخواهید چند وقت یکبار وسایلش را مثلا لباسهایش را یا کفشهایش را بیرون بیاورد و ببیند این کار روحیه او را عوض میکند و به او یادآوری میکند که چه چیزهایی دارد چرا که گاهی وسایل ما چون در معرض دید نیستند مورد استفاده قرار نمیگیرند.
4 ــ شاید این کار همسرتان یک نوع اعتراض به رفتار شما و یا سبک زندگی یکنواخت یا تنهایی باشد شما میتوانید با محبت کردن به همسرتان و گذراندن وقت بیشتری با خانواده و رفع یکنواختی زندگی و جایگزین کردن کارهای لذت بخش و نشاطآور دیگر به جای خرید کردن همسرتان را سر ذوق آورده و رفتار خرید کردن را در او متعادل کنید.
5 ــ مـمـکـن اسـت ایـن مـسـالـه یـک چـشم و همچشمی با شخص خاصی باشد شما میتوانید روابط خود را با آن شخص کم کنید یا همسرتان را آگاه کنید.
6 ــ حتما با همسر خود حرف بزنید و به او بگویید که خرید زیاد از حد تنها پول خانواده را از بین میبرد میتوانیم با پسانداز این پول خیلی راحتتر زندگی کنیم.
منبع تبیان
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر می خواهید رابطه ی شما با همسرتان تکراری نشود ، اوج بگیرد و از با هم بودن لذت ببرید ، با ما همراه باشید
کانون خانواده با پیوند مشترک زن و مرد شکل می گیرد و به این ترتیب زمینه ای برای تولد نسل های تازه، فراهم می شود. نسلی که حاصل پرورش و تربیت زوجی هستند که اگر روابط خوب و مساعدی با یکدیگر داشته باشند، می توانند به برقراری رابطه ای مناسب با فرزندان موفق شوند.
موضوع حقوق متقابل زن و شوهر و وظایف این دو نسبت به یکدیگر، موضوعی مهم است. هرچند این موضوع دامنه وسیعی دارد اما در این نوشتار به اختصار به برخی از موارد اشاره می کنیم.
وظایف مشترک میان زن و شوهر :
نکته بسیار مهم در روابط هر فرد این است که بتواند از محبت زبانی بهره ببرد. چرا که اثرگذاری این نوع از محبت بسیار زیاد است. برای یک زن و وشوهر لازم است که یکدیگر را با عناوین محبت آمیز و محترمانه خطاب کنند و ممکن است عده ای از زوجین اینطور بیان کنند که محبت آنها در دلشان است و نمی توانند به ابراز محبت زبانی بپردازند. لازم است به این دسته از زوجین بگوئیم که اثر محبت زبانی بیش از آن چیزی است که در اعماق وجود هر کسی قرار دارد و اعجازی عجیب در بروز محبت زبانی وجود دارد که با هیچ عنصری قابل قیاس نیست.
تقید به سلام و خداحافظی کردن :
نکته ساده و پیش پا افتاده ای که در میان زن و مرد باید به درستی رعایت شود این است که در سلام و خداحافظی کردن از یکدیگر دقت داشته باشند. یعنی اولا در سلام کردن از یکدیگر سبقت بگیرند و این رفتار مطابق سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله) می باشد. دوما دقت داشته باشند که در هنگام فاصله گرفتن شان از یکدیگر، مقید به خداحافظی باشند.
حفظ آراستگی :
اما مسئله دیگری که می توان آنرا از وظایف مشترک میان زن و شوهر معرفی کرد موضوع آراستگی و نظافت است. زن و مردی که با یکدیگر پیوند زوجیت دارند باید به این نکته توجه کنند و تلاش کنند که همواره آراسته و مرتب باشند. به خاطر داشته باشید که دین مبین اسلام به خوش بو معطر بودن زن و مرد در نزد یکدیگر، سفارش اکید کرده است. اینکه آراستگی زن و شوهر همواره در بین آنها رعایت شود، موضوعی ممدوح و پسندیده است.
اخلاق مداری :
همانطور که می دانید بحث اخلاق در ارکان دینی ما از جایگاه رفیعی برخوردار است. در جای جای متون دینی و کتاب آسمانی ما قرآن، به موضوعات و پندهای اخلاقی اشاره شده و خوش خلقی از ملاک های بسیار مهم برای اهل بهشت معرفی شده است.آنچه مسلم است اینکه رعایت خلق نیکو در ارتباط میان زوجین، موضوعی بسیار مهم است. هیچ یک از همسران نباید در زندگی با بداخلاقی و ترش رویی، اوقات زندگی را به کام طرف مقابل، تلخ کنند. متاسفانه بد زبانی در میان برخی از زوجین رواج دارد و نسبت به یکدیگر از کلمات ناروا استفاده می کنند که این امر تاثیر بسیار بد و زیانباری بر زندگی مشترک دارد.
در این میان ممکن است نسبت به یکدیگر توهین کنند و به این ترتیب، عشق و محبت را در نظام خانواده کمرنگ کنند. باید به زوجین اینطور گفت که حتی از بیان سخنان دلسرد کننده به یکدیگر پرهیز کنند و سعی داشته باشند تا گفتگوهای خانوادگی آنها، از گرمی و صمیمیت برخوردار باشد.
بهانه جویی را کنار بگذارید! :
برخی از زوجین دائما نسبت به هر چیزی بهانه می گیرند. مثلا یک مرد بهانه جو با بهانه گیریهایش، زندگی را به کام همسر و فرزندانش تلخ می کند و زن بهانه گیر هم همین کار را با شوهر و فرزندان خویش انجام می دهد. اما آنچه مشخص است اینکه اگر هر دوی زن و شوهر بخواهند به بهانه گیری بپردازند، زندگی مشترک آنها تداوم نمی یابد. هر یک از زن و مرد در زندگی مشترک باید به این نکته توجه داشته باشند که اگر هر کسی بخواهد به دنبال عیوب دیگران باشد، فهرستی طولانی از این موضوع پدید می آید و بنابراین نباید نسبت به هر چیزی بهانه گیری کرد ولازم است از کنار برخی از مسائل عبور کرد تا شیرینی زندگی برای زوجین احساس شود.
حذف خواستههای بی جا :
در موارد بسیاری مشاهده می شود که زن و شوهر، انتظارات و خواسته های بی جایی از یکدیگر دارند. این در حالی است که احتمال دارد هر یک از طرفین نتواند خواسته طرف مقابل را اجابت کند.
به یادداشته باشید که توانایی هر فردی با توان مادی و جسمی او سنجیده نمی شود. قدرت روحی و معنوی افراد با یکدیگر متفاوت است و از توان مادی مهمتر است. برخی از افراد واقعا توان انجام برخی از کارها را ندارند و طرف مقابل آنها باید به این نکته دقت داشته باشد و خواسته هایش را در حد توان طرف خود، هماهنگ سازد.
این که گفته اند :" خواستن توانستن است"، سخن درستی است و "داشتن(زور و پول)، توانستن نیست".
باور، سلیقه، فرهنگ، عادت، هنر و تجربه، از جمله عناصر معنوی هستند که در شکل گیری توانمندی هر کس موثر می باشند.
منبع : tebyan.net
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اصل مهم در دوران نامزدی، شناخت دو طرف از یکدیگر است. این شناخت شامل آگاهی لازم از تمام اجزای شخصیت طرف مقابل است؛ به گونهای که جنبههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و حتی طبقات اجتماعی دختر و پسر نزدیک به هم باشد.
دختر و پسری که با هم آشنا میشوند و دوران نامزدی را شروع میکنند، باید شناخت از یکدیگر را مقدم بر هر مساله دیگری بدانند و روابطشان بر مبنای همین اصل شکل بگیرد.
آیا روابط دختر و پسر در دوران نامزدی باید کنترلشود؟
البته! درست است که دختر و پسری که جوان هستند با وضعیت هورمونی و هیجانیای که دارند به سمت همدیگر تمایل زیادی دارند و بسیار سخت است که احساسات و غرایزشان را کنترل کنند اما آنها باید به آیندهای که در پیش خواهند داشت، بیندیشند.
در دوران نامزدی اصل موضوع، شناخت است. حتی اگر دوره نامزدی ثبت قانونی شده باشد و صیغه محرمیت جاری شده باشد، باز هم دختر و پسر باید روابط کنترلشده و سنجیدهای داشته باشند؛ چراکه ممکن است که این نامزدی به هم بخورد یا دختر باردار شود که در هر دو صورت، مشکلات بسیاری برای آنها به وجود میآید و البته این مسایل در فرهنگ ما بسیار پررنگتر و مشکلسازتر خواهد بود.
بهترین مدت نامزدی
دوره نامزدی باید نه کوتاهمدت باشد و نه آنقدر طولانی باشد که مشکلات و تبعات زیادی را به همراه داشته باشد. مناسبترین زمان 6 ماه است و در این زمان دختر و پسر باید به صورت معقول و معمول، با شرط شناخت از هم، با یکدیگر رابطه داشته باشند. این کار بسیار سختی است اما اگر دختر و پسر جوان به اصل واقعیتگرایی معتقد باشند، برای داشتن آیندهای بهتر سعی خواهند کرد روابط خود را سنجیده و محدود کنند.
اصل ازدواج باید بر مبنای شناخت طرفین از یکدیگر باشد. بسیاری از خانوادهها به صرف اینکه دختر و پسرشان با هم بزرگ شدهاند و سالهاست همدیگر را میشناسند با ازدواج آنها موافقت میکنند و وقتی که آنها وارد زندگی میشوند تازه متوجه تفاوتها و اختلافنظراتشان میشوند و اینجا نقطه شروع اختلافات خانوادگی است
حتی اگر ازدواج فامیلی باشد...
اصل ازدواج باید بر مبنای شناخت طرفین از یکدیگر باشد. بسیاری از خانوادهها به صرف اینکه دختر و پسرشان با هم بزرگ شدهاند و سالهاست همدیگر را میشناسند با ازدواج آنها موافقت میکنند و وقتی که آنها وارد زندگی میشوند تازه متوجه تفاوتها و اختلافنظراتشان میشوند و اینجا نقطه شروع اختلافات خانوادگی است.
معمولا این ازدواجها، چشموگوش بسته است و افراد فقط شناخت ظاهری از هم دارند اما نکته مهم این است که آنها تصور میکنند همدیگر را میشناسند. چنین تصورهای غلطی، جوانان را از مسیر شناخت دور میکند و زمانی که وارد زندگی میشوند، تازه متوجه تفاوتهایشان میشوند و اختلافهایشان شروع میشود.
مشکلی که در ازدواجهای فامیلی زیاد دیده میشود، این است که مشکلات زن و شوهر سریع به خانوادهها کشیده میشود و مشکلات را دوچندان میکنند. از سوی دیگر، بسیاری از اختلافهای خانوادگی نیز در روابط زن و مرد تاثیرگذار است و ممکن است روابط آنها را تیره کند. همچنین بسیاری از مسایلی که در ازدواجهای فامیلی به وجود میآید به دلیل آنکه سبب برهم خوردن روابط فامیلی نشود، مسکوت میماند و چه بسا افرادی سالیان سال با مشکلی زندگی میکنند و از آن رنج میبرند اما از ترس فامیل آن را به زبان نمیآورند.
مساله دیگر در ازدواج فامیلی، مشاوره ژنتیک است. ازدواج فامیلی تنها باید بر مبنای شناخت صحیح باشد و بعد از آن حتما باید زوجین از خدمات مشاوره استفاده کنند و علاوه بر آن مشاوره و آزمایشهای ژنتیک نیز اهمیت دارد.
بارداری در نامزدی
اگر به هر دلیلی شرایط طوری پیش رفت که دختر در دوران نامزدی باردار شد، قطعا در چنین شرایطی باید خانواده را در جریان گذاشت اما برخی از خانوادهها به دلیل تعصباتی که دارند، نمیتوانند چنین موضوعی را پذیرا باشند و سریع واکنش نشان میدهند. بنابراین لازم است که دختر و پسر این موضوع را با یک روانپزشک یا مشاور مطرح کنند و آن مشاور با شیوه مناسب خانواده را در جریان بگذارد و به آنها آموزشهای لازم را بدهد.
برگرفته از: بیتوته
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
زوجین پس از ازدواج، زمانهای زیادی را با هم سپری میکنند. در این ایام فرصت درک متقابل برای آنها فراهم است. در بسیاری موارد نقطهی انفصال در دستیابی به تفاهم در اثر نگرشها و باورهایی است که طی سالها شکل گرفته است. زوجین باید بدانند همانطور که آنها نمیتوانند در مدت کوتاهی باورها و نگرشهای خود را تغییر دهند، همسرشان نیز نمیتواند آن را به سرعت و بهراحتی تغییر دهد.
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
اگر می خواهید از تازه ترین اطلاعات علمی با خبر شوید...
اگر می خواهید برای تحقیقاتتان از منابع معتبر استفاده کنید...
و اگر می خواهید مقاله مروری تهیه نمایید...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای رسیدن به تفاهم با هم تلاش کنید
زوجین پس از ازدواج، زمانهای زیادی را با هم سپری میکنند. در این ایام فرصت درک متقابل برای آنها فراهم است. معمولاً زوجین به اهمیت تفاهم واقف هستند و زمان لازم برای درک کردن هم را دارند، اما بسیاری از زوجین از میزان تفاهم به وجود آمده ابراز رضایت نمیکنند. یکی از موانع این تفاهم این است که هر کدام منتظر میمانند تا دیگری پیشقدم شود. زوجین بیشتر از آنکه دنبال این باشند که آنها چه باید بکنند تا تفاهم بیشتری ایجاد شود، به دنبال این هستند که همسرشان چه میکند و چه نمیکند که تفاهم رضایتبخش ایجاد شود. بهترین کار برای ایجاد تفاهم این است که زوجین به دنبال راهی برای خود باشند تا به تفاهم نزدیکتر شوند. برای این کار باید با دقت در حرفها و در رفتار همسرشان چیزهای مطلوب و نامطلوب او را شناسایی کنند و حتیالامکان به سوی مشترکات حرکت کنند. درصورتی که در موضوعی همگرایی لازم برای درک، توافق و تفاهم وجود ندارد، برنامهی دقیقی برای همگرایی تدارک ببینند.
در بسیاری موارد نقطهی انفصال در دستیابی به تفاهم در اثر نگرشها و باورهایی است که طی سالها شکل گرفته است. زوجین باید بدانند همانطور که آنها نمیتوانند در مدت کوتاهی باورها و نگرشهای خود را تغییر دهند، همسرشان نیز نمیتواند آن را به سرعت و بهراحتی تغییر دهد.
مهر و محبت بین زوجین باعث همدلی میشود که خود نوعی تفاهم ایجاد میکند. حداقل میتوان گفت عدم تفاهم مشکلات کمتری ایجاد میکند. زوجین اگر یکدیگر را به همان شکلی که هستند، دوست داشته باشند، از زندگی در کنار هم لذت برده و در تعادل به سر میبرند. در این صورت اگر تفاوتی وجود داشته باشد، تنش کمتری ایجاد میکند و آنها به سوی درک متقابل و زندگی صلحآمیز در کنار هم پیش میروند.
زوجین باید بدانند که هیچوقت آنها عین هم نخواهند بود؛ بنابراین بهتر است تفاوتها را بپذیرند و اجازه ندهند که این تفاوتها مانع تفاهم آنها شود. یک راه برای پذیرش این تفاوتها و تفاهم، گفتوگوی منطقی و مؤثر است. در یک گفتوگوی منطقی، این تفاوتها منجر به ایجاد خلاقیت و باز شدن مسائل از پنجرههای متفاوت است که این تنوع نگرش میتواند به نتایج خلاقانه منجر شود و ایجاد تنش نمیکند.
یکی دیگر از آسیبهای تفاهم، زندگی برای دیگران است. زوجین باید بدانند که خود، خانوادهی مستقلی هستند که در این نهاد مقدس هنجارها و قوانین خاصی براساس نگرشهای آنان به وجود آمده است. درصورتیکه این هنجارها شکل گرفته و مورد پذیرش اعضای خانواده قرار گرفته باشد، دستیابی به تفاهم آسانتر است. اگر هنجارها براساس نظرات دیگران شکل بگیرد، هر بار با قرار گرفتن افراد جدید این هنجارها تغییر میکند و امکان دستیابی به تفاهم وجود ندارد. تشکیل هنجارهای مورد پذیرش زوجین در خانه و تعهد نسبت به آنها تفاهم را در زندگی بیشتر میکند. برعکس دنبالهرویهای کورکورانه میتواند مانعی بر راه دستیابی به تفاهم باشد. به ویژه این تأثیرپذیری اگر از خانوادهها باشد، میتواند حساسیتهایی را نسبت به خانوادهی همسر ایجاد کند و با تقابل با خانوادهی همسر، باز هم مشکلی بر تفاهم اضافه میشود.
زوجین باید به اهمیت تفاهم در زندگی واقف باشند و بدانند در صورت ایجاد تفاهم، آنها در آرامش بیشتری زندگی میکنند. حداقل برای آرامش خود هم که شده در راه دستیابی به تفاهم تلاش کنند.
بانگاهی به:
کتاب به رنگ آسمان، سید محسن میرباقری، انتشارات آهنگ قلم.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آقایان محترم شاید ندانید که یک جمله ساده چقدر می تواند روی زندگی مشترک تان تاثیر بگذارد و اعتماد همسرتان به شما و زندگی مشترک تان را بیشتر کند. اگر از آن دسته مردهایی هستید که فکر می کنند، جملات اهمیتی ندارد و تنها چیزی که مهم است درون شماست، کاملا در اشتباهید. تا زمانی که با این احساسات درونی تان جمله ای نسازید و همسرتان را از آن ها با خبر نکنید، هیچ اتفاق خوبی در زندگی مشترک تان نخواهد افتاد. اگر هم از اهمیت این جملات باخبرید اما نمی دانید چه بگویید و از کجا شروع کنید، بهتر است از این توصیه ها کمک بگیرید و با دنیای زنان آشنا تر شوید. باید باور کنید که دنیای ذهنی زنان و مردان تفاوت زیادی دارد و اگر می خواهید همسرتان را خوشحال کنید باید به دنیایش وارد شوید و او را به شیوه خودش آرام و شاد کنید.
● چقدر زیبایی
زن ها دوست دارند ظاهرشان را ستایش کنید و گاهی به آن ها بگویید که چه چهره زیبا یی دارند. حتی اگر همسر شما واقعا به این زیبایی نباشد از این که گمان کند در نظر شما این طور به نظر می رسد، احساس غرور خواهد کرد. البته بی گدار به آب نزنید و بدون آن که برای حرف تان دلیلی داشته باشید او را ستایش نکنید. چون درست در زمانی که به همسرتان می گویید، چقدر زیبا هستی... او دلیل شما را خواهد پرسید و خواهد گفت از چه نظر؟ پس سعی کنید برای این ادعای تان جزئیاتی را هم مطرح کنید و به این فکر کنید، چه چیز در او زیباتر است و بعد سراغ تعریف کردن بروید.
● تو خیلی خاصی
این که همسر شما بشنود که او فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته شما را به این اندازه خوشبخت کند، یک حس فوق العاده به او می دهد. زن ها دوست دارند، بدانند که با تمامی گزینه های دیگری که شاید همسرشان به آن ها برای ازدواج درنظر داشته فرق می کنند و آن ها ویژگی هایی دارند که از نظر شوهرشان در هیچ کدام از زن های دور بر هم وجود ندارد. شما باید این خاص بودن را به او گوشزد کنید و بگویید که کدام یک از ویژگی های همسرتان بیش از دیگر ویژگی ها، شما را تحت تاثیر قرار داده. این موضوع نه تنها حس خوب مورد توجه قرار گرفتن و قدردانی شما را به او می دهد بلکه باعث می شود که او تمرکز بیشتری روی ویژگی های مثبتش داشته باشد و برای پررنگ کردن شان تلاش کند. زن ها دوست دارند از شوهرشان بشنوند که پر از صفات مثبت هستند و این که همسرشان به دلیل همین صفات به آن ها افتخار می کند.
● با تو بودن بی نظیر است...
زن ها دوست دارند، همسرشان به رابطه ای که دارد افتخار کند و به دلیل آرامشی که در این رابطه دارد هم از آن ها قدردانی کند. این قدردانی ممکن است به شکل های مختلفی صورت بگیرد. مثلا وقتی مردی زودتر از سر کار می آید و به همسرش می گوید، دوست داشتم امروز بیشتر کنار تو باشم یا این که دوست دارم وقتم را بیشتر با تو بگذرانم و باقی مانده کارهایم را هم کنار تو انجام دهم می تواند یک حس فوق العاده را در زنان ایجاد کند. با شنیدن این قدردانی ها زن برای بیشتر درک کردن همسرش تلاش خواهد کرد و برای این که همسرش در ساعات بیشتری که در خانه است آرامش داشته باشد و این اتفاق را تکرار کند، مصمم تر خواهد شد. آن ها از این تصور که مردشان دوست دارد ساعتی از روز را تنها کنار او و تنها برای استفاده از وقت ۲نفره شان مشخص می کند بیش از هر چیزی خوشحال می شوند.
● دوستت دارم
اگر می خواهید همسرتان از این که دوستش دارید مطمئن شود چاره ای جز گفتن این حرف ندارید اما مهم تر از گفتن این حرف ها عملکرد شماست. زن ها دوست دارند عشق تان را با کارهای تان نشان دهید. دادن یک شاخه گل، یک هدیه بی مناسبت، پیامک های احوالپرسی طول روز و خیلی کارهای ساده دیگر می تواند تاثیر خاصی روی رابطه شما بگذارد و این زندگی را در چشم همسرتان افتخار آمیزتر کند اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، شما باید مراقب تمام حرف هایی که میان تان رد و بدل می شود باشید و فکر نکنید کلمات تاثیر چندانی ندارند. مهم تر از همه این که باید مراقب قول هایی که به همسرتان می دهید باشید. گرچه پاسخ مثبت شما به خواسته های همسرتان می تواند او را خوشحال کند اما عمل نکردن به وعده های کوچک و بزرگ تان مشکل را چند برابر خواهد کرد و تاثیری منفی روی نگاه همسرتان به شما و رابطه خواهد گذاشت.
● متاسفم
برای زن ها مهم ترین اتفاقی که می تواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن عذرخواهی مردشان است. آن ها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوری ها مورد دلجویی قرار گیرند. غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کرده اید قبل از توضیح دادن دلایل تان از او عذر خواهی کنید. این که شما بدون گفتن این که پشیمانید شروع به توضیح دادن و دلیل تراشی کنید می تواند ناراحت کننده ترین واکنش بعد از دعوا برای یک زن باشد. پس اگر نمی خواهید اوضاع را از این که هست خراب تر کنید با یک جمله ای که از ته دل می گویید همه چیز را رو به راه کنید؛ بگویید: ببخشید و متاسفم!
● همه چیز را درست می کنم
حتی اگر یک سوپرمن نباشید باید بتوانید به همسرتان اطمینان دهید که همه چیز تحت کنترل است و تا زمانی که در کنارش هستید نمی گذارید زندگی تان را چیزی تهدید کند. گرچه شما با رفتارهای تان باید این اطمینان را در او ایجاد کنید اما در لحظاتی که او از ته دل غمگین است و احساس اضطراب می کند باید این جمله جادویی را به کار ببرید و به او آرامش دهید. اگر فکر می کنید فراهم کردن امکانات زندگی برای شاد کردن همسرتان کافی است اشتباه می کنید. ایجاد احساس آرامش و اطمینان و گاهی بیان کردن این جملات او را بسیار آرام تر و اعتمادش به زندگی مشترک تان را هم بیشتر خواهد کرد.
● بیا صحبت کنیم
اگر همسرتان مدتی است که ناراحت یا پریشان است اما توضیحی در این مورد به شما نمی دهد، باید خودتان پیش قدم شوید. شاید او مشکل بزرگی دارد که گفتنش برایش آسان نیست و شاید هم منتظر جرقه ای از طرف شماست. یادتان نرود که هیچ ناراحتی بی دلیل نیست و این که شما از کنار این پریشانی ها بگذرید و آن ها را جدی نگیرید، می تواند همسرتان را ناراحت تر از آنچه هست کند و حتی گاهی زندگی مشترک تان را هم زیر سوال ببرد. پس بعد از هر دلخوری که بین تان پیش می آید یا حتی زمانی که می بینید رفتار همسرتان تغییر کرده اما دلیلش را نمی دانید، به او پیشنهاد گفت وگو دهید و حتی اگر از این گفت وگو طفره رفت برایش توضیح دهید که شنیدن حرف ها و احساساتش چقدر برای شما اهمیت دارد و چقدر برای بهتر کردن زندگی مشترک تان اشتیاق دارید
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر دختری در سنین ازدواج هستید، بهتر است مردان را بهتر بشناسید…
شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود. روان شناسانی که نقش جنسیت را در برقراری ارتباط مطالعه می کنند، این 17 نکته را در مورد شناخت مردان با اهمیت می دانند.
مردان ترجیح می دهند درمورد احساساتشان غیرمستقیم صحبت کنند. پس از همسرتان بخواهید برنامه اش را برای تعطیلات آخر هفته بگوید یا اینکه فکر و تصور خود را در مورد شما و اولین باری که شما را ملاقات کرده است، بیان کند. پاسخ او روشن می کند احساسش چیست و این گونه خود را به شما نزدیک تر می بیند.
بیشتر مردان ترجیح می دهند احساسات و حس دوست داشتن را با انجام برخی کارها بیان کنند، مثلا وقتی وسایل خراب خانه را تعمیر یا حیاط را تمیز می کنند یا سطل زباله را بیرون می برند، دوست داشتن خود را نشان می دهند. حتی خرید کردن برای خانه و زیباسازی محیط آن هم بیانگر این است که شما را دوست دارد.
مردان معمولا از ابراز سریع نظر خود واهمه دارند. شواهد نشان می دهد آنها ازدواج را بیشتر جدی می گیرند ولی ممکن است مدت طولانی تری طول بکشد تا احساس خود را بیان کنند زیرا می خواهند مطمئن شوند کاری که انجام می دهند، درست است. نتایج یک بررسی روی مردان متاهل نشان داد وقتی مردی با اطمینان کامل تصمیم به ازدواج می گیرد، همه جوانب را بررسی کرده و بیشتر معیارها را مطابق میل خود می بیند. 90 درصد مردان می گویند اگر قرار باشد دوباره ازدواج کنند، با همین همسرشان ازدواج خواهند کرد.
بیشتر ما خانم ها وقتی حرف های دیگران را گوش می کنیم معمولا با حرکات اشاره و بدن و گفتن کلماتی مثل بله یا نه یا می دانم به آنها نشان می دهیم به حرف هایشان گوش می دهیم. این اشاره ها، بخشی از نظر و درک ما را به فردی که در حال صحبت است، منتقل می کند اما این در مورد مردان صدق نمی کند. وقتی که با همسر خود صحبت می کنید و چیزی نمی گوید یا حرکتی از او نمی بینید، به معنی آن نیست که گوش نمی دهد بلکه ترجیح می دهد ساکت باشد و درمورد آنچه شما می گویید، فکر کند.
مردان روابطشان را با عمل تقویت می کنند، نه احساس. بسیاری از مردان، با انجام فعالیت هایی مانند ورزش و پیاده روی همراه همسرشان و رابطه زناشویی سعی می کنند به همسرشان نزدیک تر شوند.
اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند اما همه آنها نیاز دارند زمانی مخصوص خود داشته باشند. زمانی که تنها در گوشه ای بنشینند و تفکر کنند. اگر چه مردان از انجام بازی شطرنج، باغبانی یا رفتن به باشگاه ورزشی لذت می برند اما مثل همه، گاهی دوست دارند کسی در کنارشان نباشد و به تنهایی به کارهای مورد علاقه شان بپردازند. وقتی هر یک از زوجین زمان و مکانی را برای تنهایی داشته باشند، بیشتر به هم علاقه مند خواهند شد.
اگر می خواهید بدانید مردی که قصد دارید با او ازدواج کنید چگونه مردی است و چه رفتاری دارد، به رفتارهای پدرش نگاه کنید. مردان نقش خود و رابطه با همسرشان را از پدرشان می آموزند. اگر می خواهید بدانید که چگونه با شما رفتار خواهد کرد، ببینید پدرش چه رفتاری با مادرش دارد.
مردان کمتر درمورد زبان اشاره و حرکات بدن می دانند و تغییر لحن صدا و حرکات صورت برای آنها کمتر مفهوم دارد. همچنین ممکن است دیرتر ناراحتی زنان را که در چهره شان نمایان است یا پیام های اشاره ای و لحن صدا را تشخیص دهند، بنابراین اگر می خواهید مطمئن شوید پیام را دریافت کرده اند مستقیما آن را بیان کنید.
زنان در واکنش نشان دادن به برخی امور و کارها دیرتر از مردان عمل می کنند و مدت طولانی تری برای بیان واکنش و تفکر نیاز دارند. حتی ممکن است در مقابل مردان بیشتر احساس اضطراب و استرس داشته باشند اما مردان در مقابل حوادث واکنش سریع تری نشان می دهند بنابراین وقتی هنوز می خواهید درمورد مباحث شب گذشته صحبت کنید، ممکن است همسرتان آن را از یاد برده باشد.
قدردانی از همسر می تواند تفاوت زیادی در رفتارهای آنها و روابطشان ایجاد کند. مطالعه ها نشان می دهد وقتی از زحمات مردان قدردانی و به آنها ارزش گذاشته می شود، بیشتر سعی می کنند در انجام کارهای خانه و مراقبت از کودک خود را درگیر کنند و خود را تکیه گاه خواهند دانست .
برای بسیاری از مردان، رابطه زناشویی بسیار مهم است در حالی که برای زنان این طور نیست. برای مردان صمیمیت در روابط زناشویی بسیار رضایت بخش تر از خود رابطه زناشویی است.
بسیاری از مردان دوست دارند همسر آنها شروع کننده رابطه زناشویی و مشتاق این رابطه باشد بنابراین از ابراز عشق به همسر خود خجالت نکشید و اجازه دهید که بداند شما خواهان رابطه زناشویی هستید. شروع رابطه زناشویی از سوی زن می تواند باعث رضایتمندی بیشتر زوجین شود.
مردان برخلاف تصور زنان همیشه حوصله رابطه زناشویی را ندارند. مردان هم مانند زنان دچار استرس می شوند. استرس شغلی، خانوادگی و پرداختن صورتحساب ها از بزرگ ترین عوامل کاهش دهنده میل جنسی در مردان هستند. وقتی یک مرد یک بار برای رابطه زناشویی تمایل ندارد، به معنی آن نیست که برای همیشه میل و علاقه اش را به شما از دست داده است. او فقط در آن لحظه تمایلی به برقراری روابط زناشویی ندارد.
بیشتر مردان زیر 60 سال حداقل یک بار در روز به روابط زناشویی فکر می کنند در حالی که فقط یک چهارم زنان یک بار در روز به این موضوع فکر می کنند. همچنین مردان 2 برابر زنان درمورد روابط زناشویی رویاپردازی می کنند و جالب است که رویاهای آنها بسیار متفاوت از عملشان است. مردان درمورد روابط زناشویی نسبت به آنچه زنان فکر می کنند، جدی نیستند و تصورات آنها شبیه آنچه انجام می دهند، نیست.
خوشحالی و شادابی یک زن برای همسرش بسیار بااهمیت است. یک مرد تا زمانی که همسرش درمورد احساسش صحبت نکند از آن باخبر نمی شود، بنابراین بهتر است احساسات و خواسته هایتان را بیان کنید. خواسته خود را صریحا بگویید، زیرا مردان طفره رفتن را دوست ندارند. اگر خواسته خود را واضح بیان کنید، نه تنها گوش می کند، بلکه از خشنود شدن شما احساس خوبی خواهد داشت.
بسیاری از مردان در برخی موقعیت ها دچار اضطراب می شوند، مخصوصا وقتی سنشان افزایش پیدا می کند. یک مرد ممکن است در مورد جسم و توانایی های خود نگران شود. اگر می توانید، به او کمک کنید تا روش های آرام سازی را یاد بگیرد و مطمئنش کنید هنوز هم او را مانند قبل دوست دارید، در این صورت کمتر در روابط زناشویی دچار استرس می شود.
اگر یک مرد احساس کند از سوی همسر مورد بی محبتی قرار گرفته ، ممکن است به فرد دیگری متمایل شود تا رضایت او را جلب کند. برای پرهیز از این موضوع زنان باید نیازهای عاطفی همسر خود را درک کنند و برای رفع نیازهای وی بکوشند.
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
به نظر میرسد که این روزها وقتی اخبار مربوط به طلاق گرفتن بعضی و ازدواج یا نامزد کردن بعضی دیگر را میشنوید، تعجب می کنید. واقعیت این است که ازدواج برای همه آدمها مناسب نیست. گاهیاوقات زمان آن هنوز نرسیده است؛ خیلی وقتها هم فرد موردنظرتان فرد مناسبی نیست. برای خیلیها قبول کردن این مسئله سخت است. اما اگر واقعیت را نپذیریم و کورکورانه وارد زندگی زناشویی شویم، اثرات آن به جز خودتان خیلیهای دیگر را هم درگیر خواهد کرد (در بسیاری از موارد شکست یک ازدواج موجب شکست بچهها و شکست کل جامعه میشود)
یکی از دلایل مهم برای بالا رفتن میزان طلاق یک دلیل بسیار ساده است: خیلی از ما زمانی ازدواج میکنیم که اصلاً برای آن آمادگی نداریم.
بهترین راه برای کنار آمدن با یک ازدواج شکستخورده، این است که پیشدستی کنید زیرا وقتی یک ازدواج با شکست روبهرو شود، برگرداندن و درست کردن آن بسیار مشکل است. ازآنجاکه پیشگیری همیشه بهتر از درمان است، خیلی مهم است که بفهمیم چطور تشخیص دهیم برای ازدواج آمادگی داریم یا نه.
در زیر به ۱۲ نشانه عدم آمادگی افراد برای ازدواج اشاره میکنیم. البته اگر فکر کردید که نشانهای را جا انداختهایم، حتماً در قسمت نظرات ما را از آن مطلع کنید.
۱. بیشتر درگیر مراسم عروسی هستید تا خود ازدواج.
خیلیوقتها بیشتر زمان صرف آمادهسازی و برنامه ریختن برای جزئیات مراسم عروسی میشود تا اینکه خود ازدواج موردنظر قرار گیرد. اگر بیشتر از اینکه درمورد وضعیت بدهیهای همسر آیندهتان بدانید، درمورد سالن مراسم عروسی اطلاعات دارید، ازدواج هنوز برای شما مناسب نیست.
۲. هنوز بین شما اعتماد ایجاد نشده است.
اعتماد یکی از ضروریتری فاکتورهای ازدواج است. اما بعضیها فکر میکنند که نمیتوان به طور کامل به هیچکس اعتماد کرد، همسر آینده هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر شما هم همینطور فکر میکنید، خودتان را برای یک رابطه و ازدواج پردغدغه آماده کردهاید. اعتماد یعنی باور داشتن به اتحاد فرد مقابل با شما. هیچ رابطهای بدون اعتماد باقی نمیماند.
۳. نمیتوانید تصور کنید پدر/مادر فرزند او باشید.
وقتی با کسی وارد رابطه میشوید که قبلاً ازدواج کرده و از زندگی سابق خود بچه دارد، علاوه بر خود او، درواقع با فرزندش هم وارد رابطه شدهاید. خیلیها را میبینیم که میگویند، «خودش را خیلی دوست دارم اما بچهاش را نه». متاسفانه این موقعیت اصلاً جالب نیست. بچهها بخش دائم و مهم این رابطه هستند.
۴. خیلی وقت است که با کسی رابطه نداشتهاید.
درمورد این مورد آمار حرفهای بیشتری دارد. اکثر تحقیقات تمایزی دقیق در میزان طلاق برحسب تعداد سالهایی که زوجها رابطه قبل از ازدواج دارند نشان میدهند. اگر زوج در کمتر از دو سال با هم آشنا شده و ازدواج کنند، میزان طلاق بسیار بالاتر از زمانی است که زمان بیشتری را قبل از ازدواج با هم در ارتباط بودهاند. یک مورد جالب اینکه زمان بسیار زیاد برای آشنایی قبل از ازدواج نیز (بالاتر از ۵ سال) عواقب منفی را در زندگی زناشویی نشان داده است.
۵. درمورد مسائل حیاتیتان توافق نکردهاید.
اگر بدون اینکه درمورد مسائل مهم زندگی با هم حرف بزنید و تصمیمگیری کنید سر سفره عقد رفتهاید، کارتان اشتباه است. مسائل حیاتی ازدواج، ارزشهای شما، تیپ شخصیتیتان و مسائل غیرقابل توافق است. اینها همه چیزهایی هستند که باید بدانید و هیچوقت آنها را برای کسی تغییر ندهید. مسائل مهم و حیاتی شما اهمیت زیادی دارند زیرا کلید یک رابطه موفق ارتباط و گفتگو و حل اختلافات است. با این مسائل باید بعنوان فرصتهایی برای تبادل نظر و عقیده و حل مشکلات استفاده کنید.
۶. آماده مصالحه نیستید.
هیچوقت نمی توانید یک ازدواج موفق داشته باشید مگراینکه تمایل به مصالحه داشته باشید. در زمانها و شرایط سخت، آدمها معمولاً به یکی از این دو روش واکنش میدهند: یا خودخواه میشوند و فقط به خودشان فکر میکنند و یا ازخودگذشته میشوند و فقط به طرف مقابلشان فکر میکنند. اگر از نوع اول هستید، هنوز آمادگی ازدواج را پیدا نکردهاید.
۷. تحت فشار هستید.
آیا به این دلیل میخواهید ازدواج کنید که تحت تهدید یا اولتیماتوم هستید؟ اگر اینطور است، اصلاً نباید اینکار را بکنید. ازدواج باید آزادانه و با عشق و احترام از طرف هر دو نفر انتخاب شود. اگر کسی برای ازدواج مجبورتان کرده یا تحت فشارتان گذاشته است، بهتر است که یک بازنگری درمورد اساس و بنیاد رابطهتان داشته باشید.
۸. زبان عشقتان یکی نیست.
ناتوانی برای درک و دریافت و یا ابراز زبان عشق طرفمقابلتان موجب ویرانی رابطه است. اگر عشقتان را به زبانی که طرفمقابلتان درک میکند ابراز نکرده یا عشق طرفمقابل را به زبان خودتان دریافت نکنید، به این معنی است که شما و همسرتان هیچوقت به طور کامل عشق را احساس نخواهید کرد.
۹. جذابیت ج ن سی برای هم ندارید.
خیلی ساده است، ممکن است شوهرتان بهترین مرد روی کره زمین باشد اما اگر از نظر جنسی به او جذب نشوید، رابطهتان خیلی زود برهم خواهد خورد.
۱۰. با اعتیاد یا مشکلات روانی دست و پنجه نرم میکنید.
آسیبشناسی چیزی است که خیلی در گفتگوهایی که درمورد ازدواج میشود، موردنظر قرار نمیگیرد. افراد بسیار زیادی در کشور ما و سرتاسر جهان از آسیبشناسی منفی رنج میبرند. این یعنی خیلیها به مشکلاتی مثل اختلال شخصیتهای غیراجتماعی، اجتماعپریش و روانپریش مبتلا هستند. خط آخر اینکه داشتن ذهن و روان سالم پیشنیاز داشتن یک رابطه سالم است.
۱۱. بیش از حد توانتان انرژی میگذارید.
وصل شدن دو نفر، وصل شدن دو خانواده و دو گروه دوستان هم هست. فشار اجتماعی معمولاً یکی از مهمترین علتهای طلاق است. باید از خودتان بپرسید، «من به چه قیمتی در این رابطه هستم؟» اگر قرار است از دوستانتان یا خانوادهتان به خاطر طرفمقابل بگذرید، این قیمت بسیار بالایی است که باید بپردازید. دلیل آن این است که اگر همه چیز بین شما و طرفمقابل برهم بخورد، شما هم از نظر احساسی و هم اجتماعی شکست خواهید خورد.
۱۲. ذهنتان هنوز سردرگم است.
اگر به این دلیل نگران ازدواج هستید که احساس میکنید فردی بهتر ممکن است بعدها بر سر راهتان قرار گیرد، ازدواج هنوز مناسب شما نیست. وقتی ازدواج میکنید، باید اطمینان کامل داشته باشید که این فرد، بهترین برای شماست و بدون او قادر به زندگی کردن نیستید.
مردمان
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
آشنایی قبل از خواستگاری رابطهای بدون تعهد، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو است. روابط حاکم در این نوع آشناییها اغلب رویایی، فانتزی و براساس احساسات و هیجانات عاطفی دختر و پسر شکل میگیرد و هرچند که برای دو جنس مخالف دلنشین و شیرین است، اما مبتنی بر واقعیت نبوده و کاذب است. در این روابط، عشقی مجازی حکمفرماست که واقعیت خارجی ندارد.
تا چندی پیش، روال بر این بود. دختر و پسری که به اصطلاح دمبخت بودند و قصد واقعی آنها ازدواج و تشکیل خانواده بود از طریق والدین، اقوام، آشنایان یا همسایگان به یکدیگر معرفی میشدند. پس از تماسی تلفنی با خانواده دختر و طرح چند سوال کلیدی در مورد سن، تحصیلات، طبقه فرهنگی، عقاید و... قرار جلسه اول گذاشته میشد.
طی جلسه اول آشنایی که خواستگاری نام میگرفت، دختر و پسر یکدیگر را میدیدند و پس از توافق اولیه با نظارت والدین مراحل آشنایی با ضوابط خاصی انجام میگرفت، اما در جامعه کنونی ما تعدادی از ازدواجهای نسل جوان بر پایه آشنایی قبل از خواستگاری شکل میگیرد و خیلیها این نوع آشنایی را ملاکی برای انتخاب همسر ایدهآل خود میدانند، اما سوال اینجاست آشنایی قبل از ازدواج تا چه حد تضمینکننده یک زندگی مشترک موفق خواهد بود و چه حد و مرزهایی باید در آن رعایت شود؟.
ازدواج در سه مرحله شکل میگیرد:
آشنایی، نامزدی و عقد.
به طور معمول و سنتی آشنایی از طریق خواستگاری آغاز میشود. در این روش پدر، مادر یا خواهر پسری که قصد ازدواج دارد با توجه به خصوصیات خانوادگی، اخلاقی، فرهنگی، مذهبی و... دختری را انتخاب میکنند. البته این انتخاب با نظر و موافقت پسر همراه است و اغلب این نوع خواستگاریها به ازدواجی موفق ختم میشود.
آشنایی بیضابطه، رابطهای بیسمت و سو
حالا اگر این آشنایی از طریق خود پسر یا دختر، قبل از مراسم خواستگاری صورت گیرد نهتنها صحیح و پسندیده نیست، بلکه در اغلب موارد مفید و موفق هم نخواهد بود.
آشنایی قبل از خواستگاری رابطهای بدون تعهد، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو است. روابط حاکم در این نوع آشناییها اغلب رویایی، فانتزی و براساس احساسات و هیجانات عاطفی دختر و پسر شکل میگیرد و هرچند که برای دو جنس مخالف دلنشین و شیرین است، اما مبتنی بر واقعیت نبوده و کاذب است. در این روابط، عشقی مجازی حکمفرماست که واقعیت خارجی ندارد.در این نوع آشناییها اغلب پسرها قصد ازدواج نداشته و معمولا از دادن تعهد ازدواج طفره میروند. این افراد بیشتر به فکر کامروایی خود هستند و برای رسیدن به آن آشنایی را طولانی کرده و نمیگذارند رابطه از آشنایی فراتر رود. اگر این نوع آشناییها به ازدواج ختم شود اغلب ناموفق بوده و با طلاق به شکست منتهی میشود.
آشنایی با ضابطه، دوران شناخت اولیه
پس از خواستگاری، دوران آشنایی شروع میشود. این دوران بنا به گفته بهشتی، نباید از سه یا چهار جلسه بیشتر به طول انجامد. طی این جلسات دختر و پسر و خانوادههایشان تا حدودی با لایههای سطحی شخصیت یکدیگر آشنا میشوند. این آشنایی نوعی شناخت اولیه و پیشزمینه دوران نامزدی است. این دوران اگرچه به قصد ازدواج شروع میشود اما به این معنی نیست که الزاما به وعده ازدواج و نامزدی ختم شود. چراکه گاهی در همین چند جلسه خانوادهها پی به حقایقی برده و حاضر به ادامه این رابطه نیستند بنابراین آشنایی بین دختر و پسر باید ارتباطی هدفدار و با اطلاع خانوادهها باشد. طبق احکام شرعی دختر و پسر در این دوران میتوانند برای یکبار بدون حجاب ضروری به مشاهده اندام و ظواهر یکدیگر پرداخته تا نداشتن آگاهی در این مورد، منجر به نارضایتی زوجین در آینده نشود. شناختهای عمیقی که در دوران نامزدی تجربه میشود برای دختر و پسر این فرصت و امکان را فراهم میکند که اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یکدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یکدیگر، وعده ازدواج را منتفی کنند
نامزدی، آشنایی را عمیقتر میکند
زمانی که دختر و پسر در چارچوب خانواده قدری باهم آشنا و مصمم به ازدواج شدند دوران نامزدی شروع میشود. دوران نامزدی با وعده ازدواج شروع و با عقد به پایان میرسد و حداقل خانواده دختر و پسر از آن آگاه هستند. در این دوران تعهد افراد به یکدیگر زیادتر، ارتباطات بیشتر و شناختها عمیقتر شده و افراد خانواده، فامیل و دوستان در این رابطه وارد میشوند.
در این دوره میتوانیم با نمونهای از زندگی مشترک و آینده خود روبهرو شویم و درستی و نادرستی تصورات و ذهنیات خود را از یکدیگر اصلاح کنیم. به طور میانگین چهار تا شش ماه فرصت مناسبی است که دختر و پسر و خانوادههایشان باهم آشنا شوند.
این دوران نباید طولانی شود، چراکه یا موجب وابستگی کاذب و غیرمنطقی شده یا اغلب موجب دلزدگی میگردد بنابراین اگر خانوادهها در این مدت شش ماه متوجه شدید نظرها و اعتقاداتشان از هم دور است باید هرچه زودتر قبل از هرگونه وابستگی عاطفی بین دختر و پسر به این دوران خاتمه دهند.
برخی افراد بر این باورند که شش ماه فرصت بسیار کوتاهی برای شناخت شخصیت واقعی افراد است، اما روانشناسان میگویند: چه تضمینی وجود دارد که پس از یک سال یا بیشتر شناخت طرفین از هم کامل شود. گاهی گذر زمان چیزی را عوض نکرده و فقط وابستگی عاطفی کاذب به وجود میآورد. نوعی وابستگی که موجب نادیده گرفتن تضادها و تفاوتهای شخصیتی دو طرف خواهد شد.
ترس از نامزدی ممنوع
برخی خانوادهها با این عقیده که چون نامزدی رسمیت ندارد و ممکن است پسر، دختر را رها کند یا اسم روی دختر بماند، دوران نامزدی را به بعد از عقد رسمی موکول کرده و این دوران را درفاصله بین عقد و عروسی قرار میدهند، اما شناختی که در دوره آشنایی، نامزدی یا عقد به دست میآید با یکدیگر متفاوت بوده و باید برای داشتن یک ازدواج موفق هرکدام از این مراحل را در مدت زمان توصیه شده طی کرد.
در واقع شناختهای عمیقی که در دوران نامزدی تجربه میشود برای دختر و پسر این فرصت و امکان را فراهم میکند که اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یکدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یکدیگر، وعده ازدواج را منتفی کنند. نامزدی یک فرصت است و نباید از این فرصت ترسید. هزینههای عاطفی، اقتصادی و اجتماعی جدایی در نامزدی بسیار کمتر از جدایی پس از عقد است.
حدود نظارت در دوران نامزدی
دوران نامزدی باید با نظارت همان افرادی که از نامزدی باخبرند یعنی پدر و مادر دو طرف صورت گیرد. مهمترین حریم نامزدی رابطه جنسی است که اگر برقرار شود فضای نامزدی از حالت طبیعی خارج و جدایی سخت میشود. در این دوران نباید هیچگونه ارتباط جسمانی و پنهانی برقرار شود. در دوران نامزدی دختر و پسر تحت نظر و با توافق خانوادهها با حفظ ادب و مراعات ارزشهای اخلاقی میتوانند با خانوادههای یکدیگر رفت و آمد کرده و در حد و مرز مشخصی با هم صحبت کنند یا بیرون بروند تا یکدیگر را بشناسند.
در این دوران به جای ایجاد روابط احساسی و هیجانی باید به تحلیل ملاکهای اصلی زندگی پرداخت و از نظرات یکدیگر باخبر شد.
از مشاور ازدواج کمک بگیرید
مشاوره با کارشناسان دینی، دختر و پسر را به وظایف شرعی خود در قبال همسر و فرزند در طول زندگی مشترک آگاه می کند و شرکت در کلاسهای آموزشی ازدواج میتواند زوجین را در برقراری یک ارتباط عاطفی و روابط صحیح زناشویی هدایت کند.
گفتوگو در مورد سنجش میزان تمایلات جنسی در دوران نامزدی به منظور جلوگیری از نارضایتی جنسی پس از ازدواج نهتنها جایز نیست، بلکه ملاک درستی برای سنجش تمایلات نخواهد بود. دختر و پسری که هنوز وارد زندگی زناشویی نشدهاند و تجربه و شناخت کاملی از تمایلات جسمی، جنسی و عاطفی خود ندارند، نمیتوانند در مورد میزان یا شدت این نوع تمایلات تصمیمگیری کنند. در این زمینه مراجعه به کلاسهای آموزشی و مشاوران خانواده کارساز خواهد بود.
کلمات کلیدی: آشنایی،ازدواج،نامزدی،دوستی،دختر،پسر
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
دوران عقد برای بیشتر زوجهای جوان، دورانی پر از اضطراب، ناشناختگی و نگرانی است. دورانی که باید در آن یاد بگیرند چطور با یکدیگر رفتار کنند و چطور خود را برای شروع زندگی مشترکشان آماده کنند. در اینجا 7 نکته مهمی را میخوانید که معمولا جوانها آن را فراموش میکنند یا درباره آن اطلاعاتی ندارند.
1ـ زندگى مشترک میدان جنگ نیست
همه چیز بستگی به این دارد که با چه نگاهی وارد زندگی مشترک میشوید. میخواهید ازدواج کنید تا روی در و همسایه و فامیل را کم کنید یا یک زندگی مستقل آرام داشته باشید. اگر هدف اول ذهنتان را پر کرده باشد، هر قدمی که بردارید در راستای مقایسه، خودنمایی، رقابت و جنگ و جدل خواهد بود. شما شاید بخواهید از نظر اطرافیان فوق العاده به نظر برسید اما برای این فوق العاده به نظر رسیدن، مجبورید مدام به نامزدتان فشار بیاورید و او را مطابق خواسته اطرافیان تغییر دهید.
چیزی که قطعا اصطکاک رابطه شما را بالا میبرد و باعث جنگ و دعوا میشود. سعى نکنید بر همسرتان تسلط داشته باشید. به عبارت دیگر با هم و در کنار هم باشید نه جدا از هم و رو در روى هم!
2ـ محبت را فراموش نکنید
شاید فکر کنید که همیشه به همسرتان محبت کردهاید اما این محبت چیزی است که شما میبینید یا او هم آن را احساس میکند؟ برای محبت کردن به همدیگر، با روش خودتان پیش نروید، سعی کنید بفهمید طرف مقابل چه چیزی را نشانه محبت شما میداند و همان کار را برایش انجام دهید. این کار فقط مربوط به روزهای اول ازدواج نیست بلکه با گذشت زمان اهمیت آن بیشتر و بیشتر میشود.
3ـ صادقانه اعتراف کنید
نترسید که باید از همین اول کار گربه را دم حجله بکشید و اقتدارتان را حفظ کنید. وقتی اشتباه مىکنید، با صداقت اظهار پشیمانى کنید. این تنها علاج واقعه است. قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد.
4-خودتان را شریک کنید
در مطرح کردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعى کنید خود را هم دخالت دهید. مثلاً به جاى اینکه بگویید «چرا با فلانى این طور برخورد کردى»، بهتر است بگویید: «کاش با فلانى این طور برخورد نمىکردیم.»
5-از کوره در نروید
همه ما ایرادهایی داریم که ممکن است طرف مقابلمان را آزرده کند. اگر قرار باشد هر کدام مرتب از همدیگر عصبانی شوید و سفره دلتان را پیش دیگران باز کنید که سنگ روی سنگ بند نمیشود. پیش پدر و مادرتان درددل نکنید و دعواها و اختلافات جزئی تان را به آنها نگویید. با این کار نه تنها آنها را نگران میکنید، بلکه باعث سست شدن پایههای زندگی تان هم میشوید. یادتان باشد که از قدیم گفتهاند حرمت امامزاده را متولیاش نگه میدارد. حرمت خانواده دونفرهتان را حفظ کنید!
6ـ با هم باشید
اگر مىخواهید عشق و علاقهتان تداوم داشته باشد، باید زمان کافى براى با هم بودن و ابراز محبت کردن اختصاص بدهید. سعى کنید به انگیزه عشق و ازدواجتان بیندیشید؛ با همسرتان در باره نخستین روزهاى آشنایى و دوران خوشِ اولین روزها گفتگو کنید. یادآورى شادىها و رویدادهاى شیرین، هم وجودتان را گرم کرده و هم تازگى و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد.
7ـ سازگاری را تمرین کنید
زندگیای که به زودی شروع میکنید، پر از دردسر و سختی های جدید خواهد بود. قرار نیست بترسید، همه عروس و دامادها یک روز این دوران را گذراندهاند و با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده اند. تنها باید یاد بگیرید که انعطاف پذیر باشید و زود جا نزنید. برای این کار از اولین روزهای نامزدیتان تمرین کنید تا برای شروع زندگی آماده باشید.
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
پس از عقد، زوجی که در دو محیط مختلف بزرگ شده و انتظارات متفاوتی از زندگی دارند و همچنین ممکن است تصویر متفاوتی از همسر رویایی نسبت به سیمای واقعی همسر خود داشته باشند، زندگی را آغاز میکنند.
در این دوران به دلیل عدم استقلال زوجین و همچنین وابستگی و مراودات زیاد زوجین با خانوادههای خود انعطاف پذیری کمتری ممکن است در زوجین دیده شود. هر فرد تحت تاثیر فرهنگ خانواده خود قرار دارد و وقتی این فرهنگها منطبق نباشد تعارض آغاز میشود. هر کدام از زوجین برای غلبه هنجار فرهنگی خود تلاش میکند و به دلیل ارتباطات توام زوجین با همدیگر از یک سو و با خانوادههای خود از سوی دیگر، انعطاف زوجین کم میشود.
در این دوران خانوادهها مستقیم یا غیر مستقیم برای غلبه هنجار فرهنگی خود در خانواده تازه شکل گرفته تلاش میکنند. در بسیاری اوقات حتی تشویق و توصیههای مستقیم در انعطاف ناپذیری فرزند خود ارائه میدهند و اضافه میکنند اگر این هنجار در این مرحله غلبه نکند دیگر فرصتی برای ظهور ندارد. در هر خانوادهای سالها طول کشیده است تا طی چند نسل هنجاری شکل گرفته و پذیرفته شده است اما انتظار این است که فردی که تازه با این خانواده وصلت کرده طی چند ماه فرهنگ و هنجار خود را رها کرده و هنجار جدید را بپذیرد.
همچنین از فرزند خود انتظار دارند هنجاری را که هنوز به آن عادت نکرده است، حمایت کند و با تمام قوا و با تعصبات نسلی و قومی نگذارد که این هنجار از دست برود. اما حمایت خانوادهها از فرهنگ خانوادگی میتواند آغاز تعارضی مخرب در زندگی زوج جوان باشد. این مشکل در دوران عقد در اوج قرار دارد زیرا زوج جوان هنوز در وابستگی و تعلق خانوادههای خود قرار دارند. به نظر میرسد مهمترین مانع تفاهم در این دوران تفاوتهای فرهنگی و دخالت خانوادهها در غلبه هنجار فرهنگی است.
در صورتی که زوج جوان با این مرحله و تعارض طبیعی آن آشنا باشند، میتوانند کمتر تحت تاثیر تعارضات قومی و نسلهای قبل قرار گیرند. زوج جوان باید بدانند که مقدسترین نهاد مستقل اجتماعی را تشکیل دادهاند و میتوانند برای قرار دادن هنجارهای متناسب با خودشان در این محیط برنامهریزی کنند.
بهتر است در این دوران نگاههای قومی و قبیلهای را کنار گذاشته و با گفتوگو سعی در یافتن هنجارهایی کنند که با آرمانهای مشترک آنها سازگاری بیشتری دارد. همچنین با مراودات و محبتهای خود در حضور جمع به خانوادهها اعلام کنند که نهاد مستقل و محکمی تشکیل دادهاند و خود میتوانند در این فضا هنجار و فرهنگ مورد نظر خود را ایجاد کنند. همچنین نگرانیهای خانوادهها را نسبت به فنا شدن فرد در فرهنگ غیر از خانواده برطرف کنند.
زوج جوان باید بدانند که هر فرد با دیگری تفاوت دارد و همنشینی این افراد با هم نیز نهادهای متفاوتی به وجود میآورد. لذا باید بدانند کلیشه واحدی به عنوان بهترین هنجار برای خانواده آنها وجود ندارد و در نهایت این زوج جوان هستند که باید به تدریج هنجارهای مورد پذیرش خودشان را تدوین و بهینه سازی کنند و همچنین باید بدانند برای تثبیت یک هنجار گاه سال ها زمان لازم است و تا تثبیت هنجار مطلوب نیاز به تلاش وجود دارد. زوج جوان باید بدانند که تغییر همسری که سالها با یک هنجار بزرگ شده و با آن زندگی کرده نیاز به فرایندی تدریجی و طولانی دارد و انتظار نداشته باشند که این تغییر یکباره و ناگهانی صورت پذیرد.
زیرا نداشتن آگاهی از تدریجی بودن و طولانی بودن فرایند تغییر فرهنگی منجر به بروز رفتارهای نامناسب و اعمال فشار برای تغییر میشود و گاه این فشارها و تعارضات تمام بنای خانواده را به لرزه میاندازد. همچنین خانوادهها بایستی به زوج جوان فرصت دهند تا هنجارهای مطلوب خود را از بین هنجارهای دو خانواده انتخاب کنند و بدانند که نگاه متعصبانه و اصرار بر پذیرش هنجار قومی و فرهنگ خانوادگی میتواند به تعارضی مخرب منجر شود و گاه بقای یک خانواده را مورد تهدید قرار دهد.
ناهید هاشمیان
بیشتر بدانیم...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
جملههای انتقادی خود را بیشتر با لغت «من» به جای «تو» و به صورت میل وآرزو به جای بدگویی و تهمت زدن بیان کنید. مثلاً به جای «ریشهایت صورتم را میخراشد، چرا قبلاً اصلاح نکردی» بهتر است گفته شود: «وقتی صورتت نرم و اصلاح شده است، واقعاً لذت میبرم و احساس خوبی به من دست میدهد.» انتقادی مانند «چرا اصرار داری موقع عشق ورزی چراغ خاموش باشد؟» نتیجهی بهتری خواهد داشت، اگر که گفته شود «دوست دارم موقع عشقورزی صورت و بدنت را ببینم.»
از انتقادهای گنگ و بیمسمی بپرهیزید. یک پزشک متخصص درمان مشکلات جنسی میگوید «اخیراً دیدهام که بسیاری از مراجعین من میگویند همسرشان آنها را به خاطر کسالت بار بودن زندگی جنسیشان ملامت میکند. اما نکتهی اصلی در این شکایت چیست؟ کسالت بار بودن میتواند طیف رنگارنگی از مسایل و مشکلات جنسی را در بر بگیرد.
آیا محیط رغبتانگیز نیست؟
زمان مناسبی انتخاب نشده؟
نوازشهای عاشقانه سرسری گرفته شده؟
تنوعی در کار نیست؟
از همسر مورد انتقادتان، چه کاری ساخته است؟
انتقادی موثر است که واقعی و صریح باشد.
برای تبدیل انتقاد منفی به انتقاد مثبت از کلمات و عبارات دیگری استفاده کنید. میان اعتراض نسبت به انتظارات برآورده نشده شما از روابط جنسی و این که از روابط جنسی چه انتظاری دارید، فاصلهی زیادی وجود دارد، و تنها پس از روشن شدن این مطلب است که همسرتان امکان مییابد به خواستهی مشخص و معقول شما جامهی عمل بپوشاند.
از همهی اینها گذشته، آیا منطقاً میتوانید از همسرتان انتظار داشته باشید که وقتی به رخش میکشید که در امور جنسی خشنودی شما را فراهم نمیکند، با احساس همدردی به حرفهایتان گوش دهد؟ باید سعی کنید بر مواردی تمرکز کنید که برای خشنودی شما انجام میدهد، و سپس پیشنهادات سازندهای برای بهبود روابط جنسی خود مطرح کنید.
از مقایسه اجتناب کنید. کشندهترین نوع انتقاد این است که وجه امتیاز و مهارتهای همسر فعلیتان را با همسر قبلی مقایسه کنید.
خود شما هم برای ایجاد رابطهای بهتر و هیجانانگیزتر، مسوولیتی به عهده بگیرید و فقط از همسرتان انتظار نداشته باشید که دست تنها اقدام کند. زنی میگفت: خودم میدانم اوقاتی هست که نیاز به محرک اضافی دارم، بنابراین بخشی از کاری را که در این زمینه باید انجام شود، خودم به عهده میگیرم، مثلاً لباس شوقانگیزی میپوشم، احساسات عاشقانهام را با خیالپردازی دربارهی یک صحنهی عشقی یا یک رمان پرهیجان برمیانگیزم. خلاصه سعی میکنم فضایی احساساتی ایجاد کنم که در آن فضا بتواند تغییری صورت گیرد.
به همین ترتیب کمک کردن به همسری که سعی میکند انتقاد شما را بپذیرد، موثرتر از آن است که مثل ناظری خردهبین بنشینید و بپایید که او چه طور میخواهد بر اساس انتقاد شما تغییر کند.
------------
پاورقی... از یکی از خوانندگان دقیق وبلاگ (البته بدون ذکر نام!)
شاید این طور تصور شود که ما مردان در ارتباطات جنسی فقط به خودمان فکر میکنیم واصلا توجه ای به جنس مقابل که همان زنان هستند نداریم البته این یک واقعیت است وضعف بزرگی برای مردان است. من نمی خواهم این طور تصور شود که من قصد محکوم کردن وحاکم کردن گروهی را دارم
اکثر مردان بالاتفاق در زندگی زنا شویی خودشان نمی توانند آن چه که در دل دارند برای زنان خودشان بیان کنند و آن چه که می خواهند در باره خصوصیات زنشان بگویند را نوعی ضعف به حساب می آورند
که این کار به نظرم سراغاز نوعی مخفی کاری وکتمان حقیقت است بعضی اوقات در زندگی زناشوییم به کارهای که همسرم انجام می دهد افتخارمی کنم مثلا از پخت وپز ، مواظبت از فرزندانم ودقت در حالات انها و اهمیت به خیلی ازمسائل که اصلا شاید در فکر کسی نگنجد وگاهی اوقات این افکار طوری میشود که دوست دارم از روی عشق وعلاقه همسرم را در اغوش بگیرم البته این کار را هم میکنم ولی همیشه قبل از این کار آنچه که در فکرم است را به ایشان میگویم که همان بیان افکار واحساسات است و سپس به ابراز عشق می پردازم نکته ای دیگر که در نزدیکی با زنان باید یاد اور شوم این است که ما مردان نباید هر موقع نیاز جنسی به زنان داریم اقدام به در آغوش گرفتن یا نوازش آنان کنیم بلکه اگر کارمان یک عادت باشد مثلا هرموقع که از سرکار می آییم یا هر زمان در منزل هستیم این کار را انجام دهیم نوعی اعتماد در زنان بوجود می آید که اگر در موقع انجام امور جنسی نیز این کار را انجام دهیم زن هیچ موقع این احساس به وی دست نمی دهد که شوهرش از وی سوء استفاده می کند وهر موقع نیاز جنسی دارد به وی نزدیک می شود چراکه این کار در روحیه زن خیلی تاثیر منفی داشته و اغلب در نزدیکی ها حس مقابله به مثل وعدم تمایل را دارد .
شاید این سوال برای بعضی از مردان مطرح باشد که زنها اگر نیاز به مسائل جنسی دارند چرا با همسرشان مطرح نمی کنند ؟ این مسئله کاملا واضح است هیچ موقع زن چنین کاری نمیکند! چون زنان این ترس در وجودشان هست که که اگر چنین خواسته ای را مطرح کنند حتما همسرشان این طور تصور می کند که او چقدر وقیح است از این رو معمولا زنان انچه از یک نزدیکی میخواهند را نمی توانند مطرح کنند و اگر مطرح نمایند با انتقاد است که ما مردان نباید در برابر انتقاد انها موضع بگیریم چون ایراد کار از ما می باشد نه از زنان .
چیزی دیگر که در این چند سال زندگی متوجه شدم اینه که در هنگام نزدیکی زنان نیاز دارند از مزاحمت ها ونگرانی ها دور باشند واز عجله وشتاب نیز در همبستری خوششان نمی آید .
ما مردان با کوچکترین تماس چنسی مایل به نزدیکی هستیم هرچند مورد همبستری ما کسی باشد که از اون اصلا خوشمان نیاید ویا اصلا امادگی جنسی را نداشته باشیم ولی زنان اینطور نیستند به هر تماس جسمی پاسخ نمی دهند به نظرم ابتدا باید قلب ومغز زن رو اماده کنیم تا در این خصوص تحریک شود .
نکته اخر این که اگر هر مردی نکات ریز ارتباطات جنسی با زنش را بداند زندگی موفقی خواهد داشت
جهت خرید مقالات جامع و کامل پزشکی،بهداشتی و اجتماعی و...
فقط با پرداخت 500 تا 2000 هزارتومان به آرشیو خرید مقالات سایت مراجعه نمایید.
http://www.novinpendargroup.com
آیا زندگی خانوادگی آن اندازه که برای زنان اهمیت دارد برای مردها مهم نیست؟ آیا عواطف مردها سست تر از زنان است؟ و آیا پایبندی زنان به خانواده و کوششان برای حفظ خانواده بیش از مردان است؟
معمولا به نظر می رسد آنکه می گریزد مرد است و آنکه می ماند زن. آنکه بی خیال است مرد است و آنکه نگران است زن. آنکه جدی نمی گیرد مرد است و آنکه پیگیر می شود زن.
اما آیا واقعا همین طور است؟ حقیقت این است که مردها اگر خانواده دوست تر از زنان نباشند در این زمینه کمتر از زنان هم نیستند. اما نمایش این خانواده دوستی در مردان و زنان بسیار متفاوت است.
گفتنی است مردها به آن اندازه که به نظر می آید، قوی نیستند. مردها هم مثل زنان، خیلی از نگرانی ها را تجربه می کنند، ولی نشان نمی دهند و درباره آن حرف نمی زنند. شاید این رفتار نوعی ملاحظه ی پنهانی باشد. زیرا در صورت ابراز، موجب نگرانی های شدید زنان می شوند.
وقتی زنان مشکلاتشان را با همسرانشان در میان می گذارند و نگرانیها را گزارش می کنند، در واقع این پیام را منتقل می کنند، که تو تکیه گاه زندگی و رافع مشکلات هستی. بدیهی است که چنین کسی درک خواهد کرد که نباید نگرانیهایش را بروز دهد.
مردها برای وفاداری به خانواده هزینه می کنند
شاید مهمترین دلیلی که باعث شده فکر کنیم مردها نسبت به حفظ خانواده خود کم همت تر از زنان اند، مسئله بی وفایی برخی از مردان خانواده دار است. اما لازم به ذکر است که اگر چه مردان، بیش از زنان، به همسرانشان خیانت می کنند، باز هم از این حرف پایداری زنان و سستی مردان نتیجه نمی شود. زیرا وضعیت زنان و مردان در جامعه با هم یکسان نیست تا بتوان عکس العملشان را با هم مقایسه کرد. باید دید آیا همان اندازه که مردان متاهل در معرض تحریک و وسوسه قرار می گیرند، زنان متاهل هم در معرض تحریک و وسوسه قرار دارند؟
کم نیستند زنانی که ابایی ندارند با یک مرد متاهل ازدواج کنند و چه بسا او را مجبور به ترک خانواده اش نمایند. اما مردها به زنان متاهل علاقه ای نشان نمی دهند و به اصطلاح به چنین شکاری نمی روند. البته لازم به تذکر است که این توجیه و توضیح، از جرم مردان ستمکاری که خانواده خود را تباه کرده اند تا به عشقی کذایی برسند، نمی کاهد. اما مردان وفادار و خانواده دوستی که به خاطر حفظ خانواده خود، در مقابل وسوسه ها ایستاده اند، را می ستاید.
مردها کمتر از زنان تقاضای طلاق می دهند
مردها کمتر از زنها تحت تاثیر هیجانات عاطفی تصمیم می گیرند. بنابراین کمتر به طلاق روی می آورند و مشکلات، را کوچکتر از آن چیزی که زنان در نظر می گیرند، ارزیابی می کنند.
در کشور ما بیشترین متقاضیان طلاق ( 82 درصد )، زنان هستند. البته این آمار بی مشکل نیست. زیرا در کشور ما تقاضای طلاق از طرف مردها به لحاظ اقتصادی موجب ضرر ایشان است. به همین علت بعید نیست بگوییم مردها خیلی زیرکانه باعث تقاضای طلاق از طرف زنها می شوند تا از زیر بار مهریه و ... فرار کنند. اما این مطلب توجیه کننده آمار 82 درصدی ( تقاضای طلاق از طرف زنان ) نیست.
البته آستانه تحمل مردان با هم یکسان نیست. بعضی از مردها که ضعیف تر هستند ممکن است خیلی زود به این نتیجه برسند که دیگر هیچ کاری از دستشان برنمی آید. اما باز هم تسلیم شدنشان به معنای مایل بودن به طلاق نیست. بلکه فقط تسلیم شده اند. به همین جهت هم در شرع مقدس ما حق طلاق به مرد داده شده است تا این اتفاق بد کمتر رخ دهد. اما همانطور که می بینیم متاسفانه امروزه اصرار زیاد زنان بر طلاق کار خودش را کرده است.
البته قصدمان از این گفته ها این نیست که زنان و مردان را با هم مقایسه کنیم تا طرف یکی را بگیریم یا دیگری را محکوم کنیم بلکه می خواهیم به بسیاری از بانوانی که نگران رفتارهای شریک زندگی خود هستند، بگوییم مردها را بهتر بشناسید و به آنها اطمینان بیشتری داشته باشید. معتقدیم اگر این باور جای خودش را در بین زنان باز کند، موجب آرامش، اعتماد و تفاهم بیشتری خواهد بود.
منبع : tebyan.net
جهت خرید مقالات جامع و کامل پزشکی،بهداشتی و اجتماعی و...
فقط با پرداخت 500 تا 2000 هزارتومان به آرشیو خرید مقالات سایت مراجعه نمایید.
http://www.novinpendargroup.com
هر چند در ازدواج های ناموفق هم آخرین و سخت ترین راه جدایی است اما باید توجه داشت راههای زیادی برای تغییر و بهبود شرایط و وضعیت زندگی زن و مرد وجود دارد
چگونه دوباره قلب همسرتان را تصاحب کنید؟
برخلاف آنچه در فیلم های سینمایی عاشقانه دیده اید زندگی زناشویی همیشه توام با خوشی، محبت و دوستی نیست. بسیاری از زنان، ازدواجهای دردناکی را تجربه می کنند بطوری که همواره احساس تنهایی می کنند و همواره خواهان کاستن فاصله بوجود آمده با شوهرشان هستند. تصاحب مجدد قلب شوهران کار آسانی نیست و تنها با داشتن انگیزه بالا و اعتماد بنفس کامل می توانید زمینه موفقیت خود را ایجاد کنید.
یک برنامه ریزی دقیق برای غلبه بر این مشکل طرح ریزی کنید و در نظر داشته باشید که گفتگو و مباحثه جزیی اجتناب ناپذیر از زندگی زناشویی است.
برای شروع می توانید از خود سؤال کنید که چگونه می توانید در حفظ زندگی زناشویی مشارکت داشته باشید؟
برای کسب موفقیت لازم است کاملاً تمایل به تداوم زندگی زناشویی با شوهرتان داشته باشید. مطمئن شوید از رویای آنچه می خواستید بشود و نشده بیدار شده اید و حاضر به پرداخت هزینه های طلاق برای زندگی خودتان و خانواده تان هم نیستند. به این یقین برسید که آیا واقعاً دوست دارید با این مرد زندگی کنید؟ آیا بدون او می توانید خودتان را خوشبخت تصور کنید؟ چه چیزی شما را مجبور می کند با او بمانید؟
در مرحله بعد لازم است باور کنید که می توانید مجدداً قلب او را تصاحب کنید. لیست کاملی از دلایلی که معتقدید می توانید دوباره عشق و علاقه او را کسب کنید تهیه کرده و در نقاط مشخص منزل در معرض دید خود قرار دهید تا بطور مرتب برایتان یادآوری شوند. در این مرحله ممکن است حرف هایی بشنوید که کمی دلسرد کننده باشد مثلاً شوهرتان طوری با شما صحبت کند که انگار از علاقه به شما مطمئن نیست و یا انگار روابط شما قابل ترمیم نیست.
در تمام این موارد صبور باشید و ناامید نشوید. کلید موفقیت شما همین است که اعتقاد عمیقی به حفظ زندگی خود داشته باشید. یک نقشه خوب برای حرکت رو به جلو طراحی کنید. افزایش مراودات و گفتگوی روزانه با یکدیگر یک نمونه از کارهایی است که می تواند به بهبود وضعیت کمک کند. در این مرحله نیز باید صبور باشید و ژست های عاشقانه بگیرید. باب گفتگو را باز کنید و از هر کار خوبی که می توانید انجام دهید کوتاهی نکنید و در مقابل از خود توقع خاصی نشان ندهید.
در ادامه به دنبال یافتن چیزهایی باشید که ارتباط شما را خراب کرده و درصدد توقف آن برآیید. زندگی زناشویی صحنه جنگ و نبرد نیست. از خودتان سؤال کنید آیا این جنگ و دعواهای همیشگی الزامی اند؟ چیزی هست که با انجام آن بتوانید روش معاشرت با همسرتان را تغییر دهید و از این دعواهای غیر ضروری پرهیز کنید؟
همه افراد لازم است مهارت های گوش دادن خود را تقویت کنند. اگر شما واقعاً گوش بدهید و همدلی خود را با شوهرتان گسترش دهید مطمئن باشید که عصبانی باقی ماندن بسیار سخت و دشوار خواهد بود.
عوامل مخرب زندگی را شناسایی کنید و آنها را با عوامل سازنده و پویا جایگزین کنید. در طی این مراحل از کمک های تخصصی دیگران فرار نکنید. گاهی اوقات شناخت عوامل دردسر ساز در زندگی زناشویی کار آسوده ای نیست. مطمئناً احساسات و جهت گیری های شما در قضاوت تان دخیل خواهند شد. به همین دلیل نیازمند یک اظهار نظر واقعی و عینی و به دور از احساسات هستید. هر چند گاهی به چیزی یا کسی فراتر از یک دوست نیاز دارید اما مشورت گرفتن از یک دوست خیرخواه از هیچ، بهتر است. اگر واقعاً بدنبال مشارکت در حفظ زندگی زناشویی تان هستید از درمان گرها و مشاوران ازدواج و زناشویی، درخواست راهنمایی و یاری نمائید.
پس از انجام مراحل فوق و سایر مواردی که به نظرتان الزامی است مانند برآورده کردن تمام نیازها و خواسته های شوهرتان بدون هرگونه قید و شرط، به شوهرتان فرصت ابراز عقیده بدهید. هر مردی برای این کار سبک خودش را دارد. گاهی ممکن است در مدت کوتاهی اثرات مثبت کارهای خود را در رفتار شوهرتان ببیند اما گاهی ممکن این موضوع چند هفته یا چند ماه بطور بینجامد.
در برخی موارد ممکن است نوشتن یک نامه عاشقانه برای شوهرتان نیز یک روش مناسب در جلب مجدد نظر او باشد این کار به او فرصت می دهد با گذشت زمان چند باری به حرف های نوشته شده شما نگاه کند و در مورد آنها فکر نماید.
مسلما زندگی زناشویی همیشه مسالمت آمیز نیست و گاه سوء تفاهمات و مشاجرات هر روز و هر ساعت می آیند و می روند به گونه ای که تمام فرصت های یک زندگی مطلوب و ایده آل را بلعیده و از بین می برد. در این صورت زن و شوهر به این نتیجه می رسند که ازدواج ناموفقی داشته اند.
هر چند در ازدواج های ناموفق هم آخرین و سخت ترین راه جدایی است اما باید توجه داشت راههای زیادی برای تغییر و بهبود شرایط و وضعیت زندگی زن و مرد وجود دارد اما متأسفانه در اکثر مواقع طرفین گمان می برند روابط شان بهبودپذیر نبوده و به قول معروف به آخر خط رسیده اند! بنابراین این باور، با از بین بردن انگیزه اصلاح رفتار و اقدامات سازنده، هر گونه پیشرفت را در مناسبات زناشویی متوقف خواهد کرد. اما باید توجه داشت اگر یکی از طرفین ازدواج، رفتار سازنده ای از خود نشان دهد، نه تنها به بهبود رابطه اش با همسرش کمک خواهد کرد؛ بلکه احتمال دارد در رفتار همسرش نیز تغییرات مثبتی ایجاد شود. بدین ترتیب لازم است که ابتدا شما خانمهای محترم به عناصر تعهد، اعتماد و وفاداری که مبنای ازدواج تان بوده، رجوع نموده و برای خود روشن نماید که آیا این عناصر احتیاج به تقویت دارند یا خیر؟ سپس به رفع و رجوع نقطه ضعف های موجود بپردازید تا رفته رفته زندگی شاد و توام با آرامش را برای یکدیگر تدارک ببینید.
بیشتر بدانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
بررسی های جدید دانشمندان نشان می دهند زنان دارای سطح آرامش بیشتری در زندگی نسبت به مردان هستند و برای این کار از رنگ ها بسیار کمک می گیرند.
چرا دنیای زنان رنگیتر از مردان است؟!
به گزارش نیک صالحی به نقل از پایگاه خبری میگنا، رنگ های زرد و سفید، نارنجی برای درمان افسردگی بسیار مفیدند و پزشکان توصیه می کنند حتما مردان برای کنترل میزان خشم و عصبانیت های خود از پوشیدن این رنگ لباس ها کمک بگیرند.
گفتنی است، ذهن زنان بسیار خلاق تر از مردان است و ۸۰ درصد اینخلاقیت به دلیل استفاده از رنگ های شاد است از این رو رنگ ها می توانند تاثیر بسزایی حتی در سلامتی نیز ایفا کنند.
گفتنی است، رنگ های تیره و مشکی باعث افسردگی و تغییر خلق و خود می شوند و بر روی سلامت روح و روان جنبه های منفی بازی کنند.
گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی
بیشتر بخوانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
در برخی از شرایط ممکن است زندگی جنسی شما دچار یکنواختی شود . یکی از مسائلی که می تواند زندگی زناشویی را کسالت آور کند و زن و شوهر دیگر جذابیتی برای هم نداشته باشند، یکنواختی در روابط جنسی است.
به گزارش سلامت نیوز، بسیاری از متخصصان بیان می کنند که برخی از اشتباهات رایج که منجر به یکنواختی روابط جنسی شود می تواند از طرف خانم ها صورت گیرد . در این مطلب برخی از اشتباهات رایج خانم ها در رابطه جنسی را به اختصار بیان می کنیم .
شروع رابطه جنسی
بسیاری از افراد ممکن است در رابطه با رفتار زنانه خود نگران باشند .خانم ها نباید حالت تهاجمی و پرخاشگرانه داشته باشند . احساس شکست و نگرانی درشروع رابطه جنسی می تواند از جمله مشکلات عمده خانم ها هنگام برقراری رابطه جنسی باشد . این تصور ممکن است باعث شود که رابطه جنسی آنها دچار عدم تعادل شده باشد .
عموما مردها دوست دارند به همان اندازه که آنها زن ها را در رابطه جنسی تحت تاثیر قرار می دهند ، خودشان هم تحت تاثیر قرار بگیرند . تکیه بر ایده ها و عقاید سنتی در هنگام برقراری رابطه جنسی و نقش ها ی جنسیتی می تواند رضایت جنسی را تحت تاثیر قرار دهد .علاقه مندی خود به شروع رابطه جنسی وهم چنین احساس خود را از برقرای رابطه جنسی با همسر خود در میان بگذارید تا احساس رضایت خاطری در طرفین ایجاد شود .
چگونه به نظر رسیدن در زمان رابطه جنسی
فکر کردن به این که در حین رابطه جنسی چگونه ممکن است به نظر برسید ، شما را از لذت رابطه جنسی به دور می کند و ممکن است در رسیدن به ارگاسم هم مشکل ایجاد کند . هیچ گاه به چاقی و نوع آرایش خود در زمان رابطه رابطه جنسی فکر نکنید . شما باید به خود اجازه بدهید که به ارگاسم برسید .
نوع تفکر درروابط جنسی
باید تفکرات قدیمی در روابط جنسی نظیر عدم جذابیت جنسی طرفین را کنار بگذارید،برای بسیاری از مردان رابطه جنسی مسئله ای بسیار مهم است و نباید با بی تفاوتی از کنار این مسئله گذشت . تحقیقات مختلف بیان می کنند که صمیمیت در رابطه جنسی در چارچوب رابطه زناشویی منسجم ایجاد می شود .
اعتقاد به داشتن رابطه جنسی
بسیاری از پسران در زمان نوجوانی تمایل زیادی به داشتن سکس دارند اما این در مورد مردان صادق نیست . فشارهای روزمره زندگی ، کار ، خانواده باعث برانگیختگی جنسی مردان می شود .
وقتی مردی به زنی بگوید که در حال حاضر تمایل جنسی ندارد این امر می تواند منجر به شوک بزرگی در زن شود و در نهایت باعث ایجاد این تصور می شود که همسرش او را دوست ندارد . در حقیقت این امر نشان دهنده این است که مرد در آن لحظه تمایل به داشتن رابطه جنسی ندارد و این به معنای عدم علاقه او به همسرش نیست .
با همسرتان به طور واضح درباره روابط جنسی صحبت کنید ، به او بگویید چه چیزهایی در رابطه باعث به آرامش رسیدن شما می شود .
از پیشنهاد جدید همسرتان برای رابطه جنسی ناراحت نشوید
پس از این که زن و شوهر بعد از مدتی باهم زندگی کردند این امر طبیعی است که با پیشنهاد جدیدی بخواهند یکدیگر را خوشحال کنند .اگر همسر شما پیشنهاد جدیدی برای رابطه جنسی می دهد به این معنا نیست که او از رابطه جنسی فعلی ناراضی است .
بیشتر بخوانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
در برخورد با همسران مختلف متوجه می شویم که گاهی زوج های عاشق نیز در برخورد با یکدیگر ، دچار رنجش می شوند...
زیرا به طور طبیعی وقتی کسی را دوست داریم ، از او توقعاتی داریم . گاه از او بیش از دیگران هم توقع داریم و هنگامی که انتظارات مان برآورده نمی شود ،می رنجیم . البته رنجش امری طبیعی است اما باید مراقب باشیم هرگز و تحت هیچ شرایطی رنجش خود را از همسر پوشیده نداریم . زیرا رنجش های کوچک در روح مان انباشته می شود و سرانجام به آستانه انفجار می رسد. در این مرحله است که جرقه ای می تواند آتش خشم بی پایان ما را شعله ور کند. متأسفانه چنین وضعیتی به هیچ وجه خوشایند نیست : داد و فریاد راه می اندازیم ، بد وبیراه می گوییم ، ناله و شیون سر می دهیم و خلاصه همه چیز را درهم می شکنیم.
هر سیستم حرارتی یک ترموستات دارد . ترموستات روان ما نیز تخلیه فشارهای درونی است . دیگ زودپز را به یاد می آورید ؟ وقتی دیگ زودپزی به صدا در می آید ، خطر انفجار در پیش است.
آیا بهتر نیست از طریق آشنایی با شیوه های تخلیه فشارهای درونی ، تنش های انباشته خویش را خارج کنیم ؟
با گفت و شنود می توانیم هر رنجش و دلگیری را از خود دور کنیم.
به شرطی که با فن گفتگو و راه رفع دلخوری آشنایی کامل داشته باشیم :
فن گفتگو
اوایل ازدواج همه کوتاه می آیند ، اغماض می کنند ، از یاد می برند ، می بخشند و زود آشتی می کنند . اما پس از چندی هیچ یک کوتاه نمی آیند ، اغماض نمی کنند ، از یاد نمی برند و نمی بخشند . همه چیز از زیرذره بین رد می شود ، زود می رنجند و می رنجانند . بعد هم می گویند چرا من برای آشتی پیشقدم شوم . متأسفانه این روند به مرحله ای می رسد که زوج نتیجه می گیرند حرف زدن فایده ای ندارد . یکی می گوید چه فایده وقتم را صرف حرف زدن با او بکنم ! او که اصلا به حرفم گوش نمی دهد . تا حالا چند بار امتحان کرده باشم خوب است ؟
دیگری می گوید همسرم فقط به خواسته خودش فکر می کند ، خود خواه است و اصلا فرصت حرف زدن به من نمی دهد . هر وقت خواستم با او حرف بزنم ، فقط خودش گفته و خودش شنیده . من حتی یک کلمه هم نتوانسته ام حرف بزنم . وقتی کار به اینجا می کشد ، زوج دیگر دور گفتگوی مستقیم را خط می کشند .
اما زندگی مشترک همچنان ادامه دارد . ناگزیر برای شناخت طرف مقابل و خواسته های او به حدس و گمان متوسل می شوند . مشخص است این شناخت نمی تواند درونی و عمیق باشد . رنجش ها هم مزید علت می شود و کار به گوشه و کنایه می کشد . به این ترتیب روز به روز رابطه وخیم تر می شود.
همسر رنجیده می کوشد حقانیتش را ثابت کند . معتقد است رفتاری غیر منصفانه و دور از عدالت با وی شده است . مرد رنجیده خاطر به تدریج زمام روان خویش را از دست می دهد . او اگر قدمی برای رفع رنجش خود بر ندارد ، مداوم بر میزان آن افزوده می شود و کار به قهر می کشد .
در تمامی مراحل فوق همصحبت شدن می توانست درهای آشتی را بگشاید. گاه خجولی باعث می شود برای رفع دلخوری قدم پیش نگذاریم . گاه از واقعیت فرار می کنیم و مشکل را رها می سازیم . گاهی هم به طور حیرت آوری مایلیم دیگران را شبیه خود کنیم . در حقیقت به این دلیل که خود تأیید شویم . در حالی که معلوم نیست مثل ما شدن درست باشد . درثانی ، از کجا معلوم همه چیز تغییر کند و شرایط زندگی مان بهتر شود ؟
باید دست از خود خواهی بر داریم . باید بپذیریم رابطه ای معقول و مورد پسند است که بر حس احترام به عقیده و گفتار طرف مقابل استوار باشد . باید همسرمان را همان طور که هست قبول کنیم .
برای این که به خواسته های منطقی مان توجه کند ،باید به خواسته اش احترام بگذاریم . باید به شیوه پسندیده ای با او حرف بزنیم . اگر با او صحبت نکنیم از کجا بداند چه خواسته ای داریم !
کسانی که معتقدند از گفتگو نتیجه ای نگرفته اند ، باید بدانند به شیوه ی درست حرف زدن آشنایی کافی نداشته اند . هر جنگی سرانجام پای میز مذاکره حل و فصل شده است . جنگ خانوادگی نیز پایان پذیر است و با گفتگو فاصله ها و دلسردی از بین می رود.
فن رفع دلخوری
یک نکته بگویمت به تحقیق بسنج گر عاقل و کاملی مرنجان و مرنج
فن رفع دلخوری بین همسران
در زندگی زناشویی دلخوری ها ، رنجش ها ، شکایت ها و مشاجره ها فراوان است . اگر چنین نباشد باید نگران بود . زیرا به یقین رابطه زوج به سردی گراییده و نسبت به هم بی اعتنا شده اند و دیگر هم را دوست ندارند که از یکدیگر نمی رنجند . اما آنچه مهم است و به پایداری رابطه شان مدد می رساند ، نحوه برخورد با این مشکلات است .
هر گفتگویی آدابی دارد که اگر به همه نکاتش توجه شود ، پایانی خوش خواهد داشت . اما اگر با پیش بینی و سیاست از قبل تعیین نشده اقدام به شکوه وشکایت کنیم ، چه بسا وضع از آنچه هست ، بد تر شود .
در بندهای زیر ، راه های یک گله گذاری خوب را شرح می دهم تا با آشنایی با فنون آن بتوانید این مرحله حساس را درست پشت سر بگذارید :
**پیش از آن که دلخوری خود را با همسرتان در میان بگذارید ، ابتدا عین آن را روی کاغذ بنویسید . به این ترتیب سهم خود را در پیشامد مربوطه بهتر خواهید دید . از سوی دیگر نوشتن ماجرا از ابتدا تا انتها باعث آرامش نسبی تان می شود و در عین حال با یادآوری ماجرا به علت های آن بهتر واقف می شوید .
**پیش از صحبت سعی کنید خود را جای همسرتان بگذارید . با این کار بهتر به مشکلات او پی می برید .
** پیش از صحبت با همسر هرگز موضوع را با دیگران مطرح نکنید . زیرا ممکن است گفته های تان را وارونه یا با شاخ و برگ به او تحویل دهند و وی را بر علیه شما بشورانند .
**در ابتدای صحبت تأکید کنید قصد شما از مطرح کردن رنجش ، رسیدن به حسن تفاهم است . زیرا قهرهای طولانی و جدال بیهوده است و راه به جایی نمی برد .
** پیشاپیش یاد آوری کنید شاید اصل ماجرا یک سوء تفاهم باشد و قصدتان از صحبت رفع آن است .
** سعی کنید از نکات مثبت کارهای اخیر او یا آنچه از او پسندیده اید ، ذکری به میان بیاورید تا فضای مذاکره صمیمی شود .
** با لحنی دوستانه و مهربانانه صحبت کنید . تمام مدت گفتگو مواظب باشید خشمگین نشوید . هیچ گاه از لفظ "تو" استفاده نکنید ؛ تا راهی باشد برای اهانت و بدگویی های بعدی .
** تأکید کنید ممکن است مقصر این ماجرا خودتان باشید . بنابراین فقط برای رفع دلخوری اقدام به صحبت کرده اید . اگر تقصیری داشته اید ، حتما آن را به زبان بیاورید و از همسرتان پوزش بخواهید . این کارتان جو گفتگو را بهبود می بخشد و همسرتان فکر نمی کند محاکمه ای در کار است . در ضمن او نیز به نوبه خود آماده پذیرفتن اشتباهاتش می شود .
**ضمن حل مسائل سعی کنید حرف های تان را با زخم زبان ، کنایه ، تحقیر ، تمسخر ، تخطئه بیان نکنید . زیرا وضع از آنچه هست بدتر می شود . یک گفتگوی خوب از تهدید ، ارعاب و حمله به دور است .
به هر شکل که می توانید رفع دلخوری را جشن بگیرید – با هدیه دادن شاخه گلی یا هر چیز جزیی مورد نیاز طرف مقابل . خانم می تواند از هنر آشپزی اش بهره بگیرد و کیک یا شیرینی بپزد ، آقا می تواند دعوت به عصرانه یا شامی در بیرون کند و ...
**هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید و مزایای آنها را به رخش نکشید . اگر می خواهید مقایسه ای در کار باشد ، سعی کنید او را با خودش ، یعنی خطای احتمالی اش را با رفتار خوب خودش در موقعیتی دیگر ، مقایسه کنید .
**از دلخوری ها و رنجش های کوچک شروع کنید و از گذشته های دور یاد نکنید . پس از رفع دلخوری او را وادار نکنید به گناهش اعتراف کند و از شما عذر بخواهد . این امر غرورش را می شکند و این کار وضع را بدتر می کند .
**از یکدندگی و لجاجت بپرهیزید . اگر موردی در آن جلسه حل نشد ، گفتگو را به بعد موکول کنید .**هنگام گفتگو اگر همسرتان خواست حرفی بزند ، مانعش نشوید و سراپاگوش باشید . فرصت دهید تا اظهار بکند . با این رفتارتان ثابت می کنید او نیز دارای حق و حقوقی است . از طرفی همسر شما با حرف زدن تخلیه روانی می شود . وقتی گفته هایش تمام شد ، آرامش و راحتی زیادی احساس خواهد کرد و پیش خود خواهد گفت من هم حرفم را زدم . به این ترتیب امکان آشتی و رسیدن به تفاهم مطلق فراهم می شود .
** به هر شکل که می توانید رفع دلخوری را جشن بگیرید – با هدیه دادن شاخه گلی یا هر چیز جزیی مورد نیاز طرف مقابل . خانم می تواند از هنر آشپزی اش بهره بگیرد و کیک یا شیرینی بپزد ، آقا می تواند دعوت به عصرانه یا شامی در بیرون کند و ...
به این ترتیب به صلحی نسبتا طولانی می رسید . آشتی های اجباری که ناشی از آمدن مهمان ، تمایل جنسی یا اتفاقی مهم است ، بنیانی سست دارد . زیرا ریشه اختلاف ها همچنان ناشناخته و دست نخورده باقی مانده است . چون روش آتی برخورد هم مشخص نشده است ، ناگزیر همه چیز دوباره به شکل نخست خود در می آید .
گردآوری توسط گروه عروس
بیشتر بدانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
http://maktoobshop.com/
بدون تردید دوران اول زندگی مشترک به دلایل متعدد دارای حساسیتهای زیادی است. از طرفی زوجین نسبت به روحیات هم شناخت کافی ندارند و از سویدیگر خانوادهها هم همواره درحال ارزیابی این زندگی نوپا بر اساس ایدهآلهای خود که معمولا به دلیل تعلق خاطرشان به فرزند تازه متاهل شدهشان است، هستند.
از سمت سوم هم زن و مردی که به تازگی تشکیل زندگی دادهاند از تجربه کافی برای حل مشکلات برخوردار نیستند و معمولا بر آتشهای کوچک و بزرگ پدید آمده، نفت و بنزین احساسی عمل کردن میریزند و حتی همان هفتههای اول و ماههای اول به این نتیجه میرسند که ازدواج ما از اول اشتباه بوده است و بیجهت نیست که در سه سال اول زندگی پدیده پرآسیب طلاق شکل میگیرد.
به همدیگر مهلت بدهیم
زندگی مشترک پهنه وسیعی از فرصتهاست که زوجین با آرامش و حساب شدگی، مشکلات را پایان کار نمیدانند بلکه آنها را بهانه و فرصتی برای آغاز جدید میدانند و با همدلی و همکوشی درصدد حل آنها برمیآیند و به هیچ وجه واقع بینی خود را قربانی ایدهآلنگری نمیکنند.
مشکلاتمان را خودمان حل کنیم
یکی از مهارتهای مهم در آغاز زندگی حل مسائل توسط خود زوجین است. زیرا زن و شوهر بهتر از هر کسی به موضوع آگاهی دارند و اکثر مسائل بیشتر به تفاوت سلایق و عرفهای زوجین است. از سویی اطرافیان ممکن است از نگاه و تجربه خودشان یا مثلا از سر محبت نسبت به فرزند پیشنهادی ارائه دهند که مناسب نیست.
از تفاوتهای جنسیتی و روحیات فردی و خانوادگی یکدیگر بیشتر آگاه شده و به آنها احترام بگذاریم. یک زوج موفق میداند که تفاوتهای زن و مرد تناسب است نه نقص و کمال. تا بدین وسیله تناسب بیشتری میان آنان، در زندگی مشترک ایجاد شود. زوجیت و دو جنسی در طبیعت بشر، برای هدف بزرگ آرامش در درون خانواده است. درنتیجه همسران باید با مطالعه و افزایش آگاهی از تفاوتهای جسمانی و روانشناختی یکدیگر، به مرور زمان شناخت خود را از حساسیتها و روحیات فردی و خانوادگی یکدیگر افزایش دهند و با آنان برخوردی شایسته نمایند.
با یکدیگر گفتگو کنیم
با هم صحبت کنید. این مهارت یکی از عوامل بسیار مهم در ارتباط موثر و رفع مسائل و مشکلات زندگی است. این امر، همچون کلیدی، بسیاری از درهای صمیمیت را به روی زوجین باز میکند و هنری است که از طریق آن میتوان از کاهش محبت و سوء تفاهم در زندگی مشترک پیشگیری نمود. در یک گفتگوی صحیح بایستی هر فرد برای برقراری ارتباط کارآمد مهارتهایی را در خود ایجاد نماید، که در ذیل به آنان اشاره میشود:
اینگونه سخن بگوییم
*ابتدا در خصوص سخن مورد نظر تامل کنید.
*به نرمی و تواضع همراه با خوشخویی، در فضای مهر و محبت و نه خشم و عصبانیت سخن بگویید.
*از سخن بیهوده گفتن و پرگوئی بپرهیزید و در موضوع مشکلتان حرف بزنید.
*اگر لازم است که در خصوص موضوع مورد نظر مفصل سخن به میان آید بایستی موقعیت و شرایط بیان سخن اثرگذار فراهم شده باشد.
*سعی کنید تا حدامکان سخنان را کوتاه و مفید مطرح کنید.
*برسخنتان تسلط لازم را داشته باشید و آنان را شمرده بیان کنید.
*سخنتان همراه با نرمی باشد و آن را در قالبی نیکو «براساس موقعیت مورد نظر» آراسته نمایید.
*از سخنان زشت که روش انسانهای خود باخته است جدا پرهیز نمایید.
*عاقل باشید و اگر موضوعی است که برایتان مهم است که مطرح شود، نترسید و با درایت آن را بیان کنید.
*مراقب باشید که با حفظ آرامش و تدبیر از شیوهی نامناسب یا کلماتی که باعث سوء برداشت میشود پرهیز نمایید.
* به دقت به سخنان طرف مقابل گوش دهید و نسبت به آنها واکنش مناسب نشان دهید.
*از مجموع سخنانتان در پایان، یک جمعبندی و نتیجهگیری روشن داشته باشید.
اینگونه سوالات بپرسیم:
*به همسرتان بگویید که به او اطمینان دارید و با پاسخ سوالی که در ذهن شما ایجاد شده، به نشاط و آرامش میرسید.
*آن را شایسته و درست مطرح کنید چرا که پرسش خوب، نیمی از آگاهی را برای شما فراهم میسازد.
*هدف از پرسیدنتان فهمیدن و درک حقیقت باشد نه برای آزردن و درمانده کردن طرف مقابل.
*درباره مسائل بیفایده از همسرتان سۆال نکنید. از لقمان پرسیدند: دانائی و حکمت تو چیست؟ گفت: از چیزی که به آن نیاز ندارم سوال نمیکنم و به آنچه بیهوده است نمیپردازم.
*در مورد پارهای موضوعات که پاسخ صریح آن باعث شرمندگی میشود خودداری شود.
اینگونه گوش کنیم
*اشتیاق خود را نسبت به شنیدن مسائلی که برای زندگی و خصوصا همسرتان مهم است، نشان دهید.
*پس از گوش کردن به تغییرات مفیدی که لازم است ایجاد شود عمل کنید! یادتان باشد این امر نشانه اهمیت دادن شما نسبت به همسرتان است و باعث افزایش حس اعتماد محبت در روابط میشود.
*خوب به سخن همسرتان گوش کنید و پیش از آنکه مفهوم مدنظر او را به درستی نیافتهاید قضاوت نکنید.
*از عواملی که سبب عدم تمرکز بر روی سخن همسرتان میشود پرهیز کنید.
*در برابر سخن همسر خود فروتن و صبور باشید و به سخن او دل دهید.
داشتن یگ گفتگوی صحیح
*صحبتتان را در موقعیتی مناسب و اثرگذار با همسرتان مطرح کنید
*سخنانتان را بگویید نه با هدف اثبات نظر خودتان، بلکه با این هدف که حق و حقیقت را متوجه شوید.
*دنبال این نباشید که حق توسط شما حتما باید آشکار شود بلکه اگر متوجه شدید خطا با شما بوده بپذیرید، خدا را شکر کنید و از همسرتان تشکر کنید.
*سعی کنید صحبتهایتان درباره واقعهای مهم که اتفاق افتاده یا به زودی روی خواهد داد باشد.
*با یکدیگر در خلوت و مکان مناسب گفتوگو کنید.
*اجازه دهید همسرتان دلایل خود و سوالاتی را که در ذهن دارد با آزادی و آرامش بیان کند.
*در بین سخنان همسرتان به دنبال مطالبی باشید که شما را به حقیقت نزدیک میکند.
*هدفتان خیرخواهی باشد. و منطقی و خالی از هرگونه تعصب و لجاجت با همسرتان گفتگو کنید.
*از «جدال» که زور گفتن و قبول نکردن حق و دلایل منطقی است دوری کنید زیر باعث میشود احترامتان را از دست بدهید.
مشورت کنیم
خود محوری در زندگی مشترک باعث کاهش محبت و نشاط در خانواده میشود. رسول رحمت (ص) مردی را که نسبت به همسرش خودمدار باشد و با تبختر رفتار کند دشمن خدا معرفی میکند. یادمان باشد هیچ چیز مانند خودمداری روابط میان همسران را تیره نمیسازد و زمینه تفاهم را از بین نمیبرد. همچنین برخی امور از حساسیت و ظرافتهای خاصی برخوردار است که با توجه به تجربه کم زوجین جوان بایستی در اولین فرصت با فردی دیندار ، عاقل با تدبیر و امانتدار مشورت کرد.
زبان نگه داریم
در اوایل زندگی مشترک به دلیل آگاهی کمی که زوجین و بستگان آنان نسبت به یکدیگر دارند ممکن است از سر دلسوزی، بستگان سخنانی را نسبت به همسر ما بیان کنند که بازگویی آنها سبب دلخوری و فاصله در ارتباطات خانوادگی شود. دراین زمینه ضرورتی ندارد این صحبتها به همسر انتقال داده شود، بلکه اگر آن مطالب برای رشد زندگی موثرند بدون ذکر نام فرد در موقعیت مناسب با شیوهای درست با همسر مطرح گردد.
لجاجت را کنار بگذاریم
در یک ارتباط موثر زوجین باید از یکدندگی و اصرار بر نظر خود به جد پرهیز کنند و در مقابل برای حل مسائل زندگی، منش حقگرایی و خطاپذیری را داشته باشند. اگر میخواهید در زندگی مشترک، آرامش و نشاط داشته باشید با ترک لجبازی به این امر کمک خواهید کرد.
از یکدیگر عیبجویی و سرزنش نکنیم
در زندگی خانوادگی، زن و مرد بایستی بدیهای یکدیگر را نادیده بگیرند. نقص زن، نقص مرد است و نقص مرد، نقص زن است و باید در روابطمان، نقصپوش باشیم. همچنان که قرآن زن و مرد را لباس هم معرفی کرده است.اگر خواهان محبت و حل مسائل در خانه هستیم باید منفیباف نباشیم. اگر به اشکال یا نقصی در طرف مقابلمان رسیدیم؛ نباید نگاه نقطهای داشته باشیم و تمام تمرکزمان را به آن معطوف کنیم بلکه آن را در کنار خوبیها و قوتهای او ببینیم و گاهی به نقصها و عیوب خودمان هم توجه کنیم تا بتوانیم از سرزنش کردن و عیبجو بودن فاصله بگیریم.
خشونت نورزیم
ملایمت، مبارک و خشونت، شوم است. هرگاه خداوند برای خانوادهای خیری بخواهد، ملایمت را وارد آن خانواده میکند؛ زیرا ملایمت، هیچگاه با هیچچیز همراه نمیشود؛ مگر این که آن چیز را زینت میبخشد و خشونت ، هرگز با چیزی همراه نمیشود، مگر این که آن چیز را زشت میکند. آیا بهتر نیست با رافت و ملایمت از سنگینیبار مشکلات زندگی بکاهیم؟
جایگاهی که مرد انتظار دارد
بالاخره دو نفر هر چهقدر هم با هم همدل و همراه باشند، در پارهای موضوعات اختلاف نظر دارند و دیدگاهشان متفاوت است. در این شرائط به ویژه اگر موضوع مهم باشد و گریزی از تصمیمگیری نباشد، عاقلانه این است که پس از مشورت، مسئولیت تصمیم نهایی به عهده شوهر باشد و خانم علیرغم عدم تمایل قلبی، در عمل با نظر شوهرش همراه شود و به او تکیه کند. هر چند دلایلی از نظر او وجود داشته باشد که اینگونه تصمیمگیری نشود.
احترام و اعتماد متقابل
اگر زوجین چه در محیط خانه و چه در جمع دوستان و فامیل همواره احترام همدیگر را حفظ کنند و پشتیبان همدیگر باشند، هم اعتمادشان نسبت به یکدیگر افزایش مییابد و هم هیچکس به خود اجازه دخالت در زندگی آنان را نمیدهد. یادمان باشد صمیمیت زوجین همراه با حفظ حریم و رعایت ادب، یکی از مهمترین مهارتهای رفتاری برای حل مشکلات زندگی زناشویی است.
اهل رفق و مدارا باشیم
رفق به معنای نرمی و سازش کردن است و مدارا رفتاری برخواسته از درایت و فهم متناسب با توان فرد است تا او را از جایی که فعلاً قرار دارد به نقطه مطلوب برسانیم. این موضوع یک ضرورت عقلی برای زیستن است. زیرا همانگونه که انسانها از نظر بیولوژیکی و فیزیولوژیکی متفاوتند؛ از نظر ذوق، کشش، اندیشه، ظرفیت نیز متفاوت هستند پس نیاز به رفق و مدارا در زندگی است. یکی از موارد رفق و مدارا که شاید مهمترین آن باشد؛ رفق و مدارا با نابهنجاریهای اخلاقی زن یا شوهر است. فرعون کجاندیش که خودش را خدا میداند، همسرش با او سازگاری میکند و یکی از زنان برگزیده عالم میشود. امام علی (ع) سلامت زندگی را در مدارا کردن میدانند. پس فراموش نکنیم اگر از بسیاری امور تغافل و چشمپوشی نکنیم، زندگیمان تیره میشود.
گردآوری توسط گروه عروس
بیشتر بدانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
http://maktoobshop.com/
بعضی مردها به بیمارى بدگمانى و سوءظن مبتلا هستند. بىجهت نسبتبه همسرانشان بدبین هستند و درباره آناناحتمال خیانت می دهند.هر مردی که بدین بیمارى خانمان سوز مبتلا شد زندگى را به خودش و خانوادهاش تلخ می کند. ایراد و بهانهجویى می کند.نسبتبه اعمال وحرکات همسرش به نظر بدبینى نگاه می کند و مانند سایه او را تعقیب می نماید.چون سوءظن دارد ، از در و دیوار شاهد و قرینه پیدا می کند.
خانوادهای که به مرض بدگمانى مبتلا شوند ، آسایش وخوشى ندارند.آب خوش از گلوى هیچ کدامشان پایین نمىرود. مرد همانند یک پلیس مخفى دائما از اعمال و حرکات همسرش مراقبت می نماید. زنبیچاره هم ناچار است همانند یک متهم بیگناه همواره در شکنجه و عذابروحى و در حال محدودیت و تحت نظر زندگى کند.بنیاد چنین خانوادهاىهمواره در معرض خطر قرار دارد .
مرد باید تعصبهاى غلط و توهمات بیجا را از خویش دور گرداند وبر طبق موازین عقل و وجدان رفتار کند. نسبتخیانتبه کسى دادنموضوع بسیار دشوار و پر مسؤولیتى است.تا موضوع خیانتبا دلیل وشاهد قطعى به اثبات نرسد نمىتوان کسى را متهم کرد.
خداوند متعال درقرآن میفرماید:اى کسانی که ایمان آوردهاید از بسیارى از گمانهاى بداجتناب کنید زیرا بعضی گمانها گناه است (1) .
خانوادهای که به مرض بدگمانى مبتلا شوند ، آسایش وخوشى ندارند.آب خوش از گلوى هیچ کدامشان پایین نمىرود.مرد همانند یک پلیس مخفى دائما از اعمال و حرکات همسرش مراقبت می نماید. زن بیچاره هم ناچار است همانند یک متهم بیگناه همواره در شکنجه و عذابروحى و در حال محدودیت و تحت نظر زندگى کند . بنیاد چنین خانوادهاىهمواره در معرض خطر قرار دارد .
آقای محترم !
همسر شما اگر از مردى تعریف کرد دلیل آن نمىشود که به او دلبسته است.اگر کمتر از سابق اظهار محبت می کند دلیل آن نیست که نسبت به دیگرى دلبسته است.شاید از شوهرش دلخورى داشته باشد.شاید غم وغصهاى به دل داشته باشد ، شاید بیمار باشد.شاید در اثر بىتوجهى و عدماظهار محبت شوهرش، نسبتبه زندگى دلسرد شده باشد.
آقاى محترم!
دست از سوءظن بردار.مانند یک قاضى با انصاف در محکمه داورى بنشین و ادله و شواهد احیانا خیانت همسرت را با دقت و انصاف بررسى کن و مقدار دلالت آنها رابسنج و ببین آیا قطعى هستند یا ظنى یا احتمالى؟
من نمی گویم بىغیرت باش بلکه می گویم:به هر دلیلى بهمقدار دلالتش ترتیب اثر بده نه زیادتر.چرا براى بعضى توهمات بیجا و شواهد پوچ زندگى را به خودت و خانوادهات تنگ می کنى؟ اگر کسى باهمین قبیل شواهد خیالى خودت را متهم سازد چه حالى پیدا می کنى؟ چراانصاف و وجدان ندارى؟
مواظبباش در غیر موضع غیرت، غیرت به خرج ندهى.زیرا این عمل افراد صحیحرا به سوى فساد و افراد پاکدامن را به جانب گناه متمایل خواهد ساخت .چرا آبروى خودت و همسرت را میریزى؟
حضرت على علیه السلام به فرزندش امام حسن فرمود: مواظب باش در غیر موضع غیرت، غیرت به خرج ندهى. زیرا این عمل افراد صحیحرا به سوى فساد و افراد پاکدامن را به جانب گناه متمایل خواهد ساخت (2) .
اگر نسبتبه همسرت بدبین هستى مطلب را با هر کس در میاننگذار زیرا ممکن است در اثر دشمنى یا نادانى یا تظاهر به خیرخواهى،بدون دقت و بررسى،عقیده ی تو را تایید نمایند بلکه شواهد بىاساس دیگرىرا بدان بیفزایند و سوءظنت را به مرحله یقین برسانند و بدین وسیله دنیا وآخرتت را تباه سازند.
اگر خواستى از راهنماییهاى دیگران استفاده کنى بادوستان عاقل و با تجربه و خیرخواه و عاقبتاندیش مشورت کن.بهتر ازهمه این که نسبتبه هر یک از اعمال و رفتار همسرت بدبین هستى مطلب را با صراحت با خودش در میان بگذار و توضیح بخواه.لیکن منظورتاین نباشد که مطلب را به اثبات برسانى.
منبع : برگرفته از کتاب " همسرداری "
آیا می دانید؟
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
آقایان بیش از هر چیز، انتظار دارند همسرشان با آنان دوست باشد و شرایط و موقعیت شان را به خوبی درک کنند. اگر می خواهید در ارتباط خود موفق باشید و همسرتان را از خود راضی نگه دارد، به نکات زیر توجه کرده و آن ها را در زندگی به کار بندید تا متوجه تغییرات بزرگی شوید.
تصمیمات او را جدی تلقی کنید: بیش تر خانم ها دوست دارند همه چیز مطابق میل خودشان باشد اما توجه داشته باشید که نباید نسبت به خواسته ها و نیازهای همسرتان بی توجهی نشان دهید. به همسر خود احترام بگذارید. اگر قرار باشد تمام مدت به او بی توجهی کنید، برای حرف هایش ارزش قائل نشوید، او را کوچک و خوار کنید و فقط در مورد تمام مسائل شکایت کنید، مطمئن باشید که زندگی شما دوام نخواهد یافت. باید به او اجازه دهید که مرد خانه باشد.
حقیقت این است که برخی از خانم ها راز دار نیستند و کم تر اتفاق می افتد که همسرشان حرف دل خود را نزد آنان بازگو کند.
مشوق او باشید: خانم ها به راحتی این کار را در مورد دوست های خود انجام می دهند. کاری می کنند که احساس خوبی در آنان ایجاد شده و اعتماد به نفس شان افزایش یابد و از عباراتی نظیر: «تو فوق العاده شده ای، این رنگ خیلی برازنده توست، شوهرت باید افتخار کنه که با تو ازدواج کرده و...» استفاده می کنند. اما کم تر اتفاق می افتد که در مورد همسر خود، این کار را انجام دهند. شاید تصور می کنند ضمیر آقایان، غیرقابل نفوذ است اما حقیقت این است که آنان هم ضمیر حساس و شکننده ای دارند و گاهی به قوت قلب دادن های شما نیازمندند، بنابراین اگر ترفیع رتبه گرفته و در شغلش به مقام بالاتری دست یافته است، به افتخارش، جشن بگیرید و به او یادآوری کنید که ارزش و لیاقتش را داشته، و حتی اگر لباس مورد علاقه اش را پوشیده بود، به او بگویید: «خیلی خوش تیپ شده ای!»
به زیبایی خودتان اهمیت دهید: به ظاهر خود اهمیت بدهید، لباس های زیبا و تمیز بپوشید، موهای تان را مرتب کنید و در مجموع، ظاهرتان را آراسته نگاه دارید.
قابل اعتماد و وفادار باشید: مردان به دنبال زنانی هستند که بتوانند به آنان اعتماد کرده و روی شان حساب کنند. حقیقت این است که برخی از خانم ها راز دار نیستند و کم تر اتفاق می افتد که همسرشان حرف دل خود را نزد آنان بازگو کند. مردان می خواهند همسرشان نسبت به آنان متعهد و مسؤول باشد.
از سرزنش، دست بردارید و به او احترام بگذارید: وقتی شما به همسرتان احترام می گذارید، گویی به خودتان احترام گذاشته اید. او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید و مدام تصمیماتش را به باد انتقاد نگیرید. آقایان، خانمی که منطقی باشد و در شرایط عصبانیت، خود را کنترل کرده و با بحث منطقی به دعوا خاتمه دهد را بیش تر می پسندند.
اجازه دهید از شما پشتیبانی و حمایت کند: خداوند، مرد را حامی زن آفریده است. آقایان از این کار لذت برده و احساس خوبی پیدا می کنند. برخی از خانم ها تصور می کنند اگر مردی بخواهد از آنان حمایت کند، شخصیت شان زیر سؤال می رود. اگر به ازدواج و زندگی مشترک اعتقاد دارید، پس چرا نمی خواهید قدرت طبیعی یک مرد را قبول کنید؟!
بیش تر خانم ها دوست دارند همه چیز مطابق میل خودشان باشد اما توجه داشته باشید که نباید نسبت به خواسته ها و نیازهای همسرتان بی توجهی نشان دهید
خوش اخلاق باشید: آقایان به دنبال همسری هستند که شخصیت زنانه اش شکل گرفته باشد، مهربان باشد، مرتب داد نزند و از او ایراد نگیرد. مردان در زندگی خود، به دنبال آرامش هستند، می خواهند اوقات خوشی داشته باشند و از زندگی لذت ببرند، بنابراین خوش مشرب باشید، به سرعت عصبانی نشوید و داد و فریاد کردن را به کلی فراموش کنید.
بگذارید با خودش خلوت کند: آقایان نیاز دارند مدتی را به دور از شما بگذرانند، پس فضای لازم را به آنان بدهید تا ذهن خود را متمرکز کرده و افکارشان را منسجم سازند؛ شاید بخواهند زمانی را با دوستان خود بگذرانند و سرگرمی های مورد علاقه شان را انجام دهند. این کار، احساس خوبی در آنان ایجاد می کند و سبب می شود بعدها، سرحال تر و با نشاط تر شوند، آیا این همان چیزی نیست که شما انتظار دارید؟ زمانی که روز سختی را پشت سر می گذارند، تمایلی به صحبت کردن در مورد آن ندارند! پس اگر همسرتان از شما درخواست کرد که او را راحت بگذارید، بهتر است این کار را انجام دهید.
اجازه دهید خودش باشد: برای برخی خانم ها، سخت است که شوهرشان را همان گونه که هست، بپذیرند و دوست بدارند. بیش تر خانم ها تمام مدت در تلاش اند که مدل مو، طرز لباس پوشیدن، شغل و حتی دوستان همسر خود را عوض کنند و آنان را مطابق معیارهای فردی خود سازند. چرا آنان را همان گونه که هستند، قبول نمی کنید و از زندگی لذت نمی برید؟!
از او بخواهید که کمک تان کند: در روزهای تعطیل که در خانه هستید و برنامه تفریحی ندارید، از او بخواهید در کارهایی که انجامش برایتان اندکی دشوار است، به شما کمک کند. با این کار، هم وقت تان پر می شود و هم احساس مردانگی بیش تری به او دست می دهد. برای نمونه می توانید از او خواهش کنید که در گلکاری باغچه، به شما کمک نماید.
به او عشق بورزید: شاید این مسأله بسیاری از خانم ها را متعجب کند اما آقایان هم دوست دارند که عاشق شوند و در مقابل، عشق دریافت کنند. خیلی از خانم ها تصور می کنند اگر با همسر خود سرد و بی احساس برخورد کنند، بهتر است. این تفکر نادرستی ست؛ تا جایی که می توانید، خود را نسبت به او علاقه مند نشان دهید چرا که آقایان به دنبال همسری هستند که به آنان علاقه داشته و مجذوب شان باشد.
منبع:tebyan.ir
آیا می دانید؟
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
اگر احساس میکنید بعد از ازدواج رابطهتان با همسرتان کمی سرد شده و مثل گذشته گرم و صمیمی نیستید نکات زیرا را بخوانید و به آنها عمل کنید.
1. مسایل کوچک را سرسری نگیرید شاید به نظرتان برسد برخی مسایل آنقدر کوچکند که نمیتوانند باعث دعوا شوند اما کاملا برعکس گاهی نگذاشتن ظرفها در ظرفشویی یا درآوردن کفش در مکانی نامناسب، سبب دعواهای بزرگی میشود. اگر مسایل کوچک بین زوجها حل نشود تبدیل به یک مشکل بزرگ خواهد شد. پس اجازه ندهید مشکلات بیاهمیت صمیمیت شما را از بین ببرد و با گذشت زمان شما را از هم دور کند. اگر بتوانید مسایل کوچک را بین خود حل کنید به راحتی از پس حل مشکلات بزرگتر برمیآیید.
2. ابراز علاقه کنید برای خوشبخت بودن در یک رابطه لازم است هر روز پیام مثبت دریافت کنید. بیان جملاتی نظیر دوستت دارم، دلم برایت تنگ شده، احساس خوبی به من میدهی یا خرید یک هدیه، میتواند عشق را شعلهور کند. فراموش نکنید مردان بیش از زنان به شنیدن این مسایل نیاز دارند. زنها برای حرف زدن و بیان احساساتشان معمولا اشخاص دیگری را در کنارشان دارند اما مردها به ندرت کسی را پیدا میکنند. در میان زوجهایی که زنان به همسرشان ابراز احساس نمیکنند، میزان طلاق 2 برابر است.
3. ابراز احساسات را نادیده نگیرید مردان با درست کردن میز شکسته آشپزخانه ممکن است علاقه خود را به همسرشان نشان دهند در صورتی که زنان با بیان کلمات این کار را میکنند. فراموش نکنید که زنان و مردان راههای متفاوتی از هم برای بیان احساسات دارند پس به شکلی که همسرتان از طریق آن ابراز احساس میکند احترام بگذارید.
4. صحبت کنید هر روز حداقل 10 دقیقه در مورد مسایلی غیر از کار، خانواده، وظایف و رابطهتان صحبت کنید. برخی افراد فکر میکنند همیشه در حال برقراری ارتباط با همسرشان هستند در حالی که در واقع در حال انجام کارهای روزمرهاند. ارتباط برقرار کردن واقعی یعنی اینکه شما در رابطه با موضوعات خصوصی، اهداف و رویاهایتان با همسرتان صحبت کنید. به عنوان نمونه موضوعاتی مانند اینکه آیا شده برای چیزی حسرت بخوری؟ وقتی بچه بودی مامان را بیشتر دوست داشتی یا بابا را؟ سال گذشته بهترین کاری که انجام دادی و به آن افتخار میکنی چه بوده است؟ هر چه سوالات شما خصوصیتر باشد درجه صمیمیت شما بالاتر میرود.
5. از روزمرگی فرار کنید تمامی روابط ابتدا و انتهایی دارند. زوجهایی که در روزمرگی بمانند به انتهای خط میرسند و روزمرگی خوشبختی آنها را در خود دفن میکند. اگر میخواهید رابطه خوشبختی داشته باشید باید کاری کنید زوج شما احساس بیحوصلگی نکند و از روزمرگی بیرون بیاید. چه عیبی دارد هر از چند گاهی کاری انجام دهید که عادت به انجام آن نداشتهاید. با هم به پارک بروید و بدمینتون بازی کنید.
6. داستان پریان واقعیت ندارد برخلاف آنچه عموم مردم فکر میکنند 2 نفر به خاطر داشتن روابط جنسی و برقراری ارتباط با هم ازدواج نمیکنند. آنچه 2 نفر را به هم نزدیکتر میکند دلسردنشدن است. دلسردی از جمله دلایل اصلی احساس بدبختی در انسانها است. پس در مورد مشکلات زندگی با هم صحبت کنید و راهحلی بیابید تا طرف مقابل شما دلسرد نشود.
7. به موقع دعوا کنید اگر از چیزی ناراحتید موقع مناسبی برای پیش کشیدن آن پیدا کنید. در مورد آنچه میخواهید بگویید درست فکر کنید. بعد از اتمام بحث هم حتی اگر شما آغازگر بحث نبودهاید یا مقصر نیستید، عذرخواهی کنید. اگر دعوا را درست اداره نکنید به مرور رابطه بین شما و همسرتان سرد میشود.
8. روی منفیها تمرکز نکنید برای انجام فعالیتهای مثبت وقتی تعیین کنید و تمام تمرکزتان را روی حذف منفیها نگذارید. اشتباه بسیاری از زوجها این است که روی امور منفی زندگی و حذف آنها تمرکز میکنند. به جای اینکه تمام مدت به دنبال حل مشکلات زندگی باشید به لذایذ آن، دوستیها و احساساتتان بها دهید تا ببینید مشکلات چه راحت از سر راه کنار میروند.
منبع:sucses magazine
آیا می دانید؟
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
داشتن یک رابطه شاد و خوب کار سختی نیست! خبر بهتر برای زوج های خوشبخت این است که اگر در یک رابطه موفق باشید، چه ازدواج کرده باشید چه نکرده باشید، می توانید با ایجاد چند رفتار جدید و تغییرات کوچک در رابطه تان آن را برای همیشه همانطور حفظ کنید یا حتی آنرا بهتر هم بکنید. بااینکه خیلی متخصصین می گویند باید روی درست کردن اشکالات رابطه متمرکز شوید، تحقیق من ثابت کرد که اضافه کردن رفتارهای مثبت به رابطه تاثیر بسیار بیشتر بر خوشنودی زوج ها دارد. در زیر به 10 راه برای عمیق تر کردن رابطه تان برای خوشنودی و رضایت بیشتر اشاره می کنیم.
1. خاص بودن طرف مقابلتان را قبول کنید.
همه ما در لحظه هایی آرزو می کردیم طرف مقابلمان لاغرتر، پولدارتر، رمانتیک تر یا خیلی چیزهای دیگر بود. نگاهی به انتظاراتتان بیندازید و ببینید تا چه حد واقعبینانه هستند. انتظارات غیرواقعبینانه فقط منجر به خسته شدن شما از رابطه می شوند که یکی از مهمترین دلایل از بین رفتن رابطه هاست.
2. هر از گاهی مهربان شوید.
اعمال و رفتارهای خیلی کوچک که نشان دهد، "من به تو فکر می کنم" برای حفظ رابطه لازم است. مثلاً همین که مرد ماشین همسرش را ببرد و بنزین به آن بزند، همین که زن یک فنجان چای خوب برای شوهرش درست کند و کنار تختش ببرد، گرفتن دست ها، ایمیل های عاشقانه در وسط روز همه و همه راه هایی بسیار ساده برای ابراز محبت هستند. تحقیقات نشان می دهد که جمع شدن رفتارهای کوچک مکرر تاثیر بزرگتری بر خوشبختی روابط زوج ها دارد تا رفتارهای بزرگ هر از گاهی.
3. 10 دقیقه در روز را به برقراری ارتباط اختصاص دهید.
بیشتر زوج ها فکر می کنند که همیشه با هم در تماس هستند اما واقعاً چه مقدار زمان را به عمیق تر کردن درکتان از طرف مقابل اختصاص می دهید؟ زوج های خوشبخت در تحقیق من بیشتر اوقات با هم حرف می زنند اما نه درمورد رابطه شان، درمورد مسائل خودشان و فکر می کردند که در چهار زمینه شناخت خوبی از طرف مقابلشان داشتند: دوستان، محرک های استرس زا، آرزوها و رویاها، و ارزش ها. 10 دقیقه در روز را اختصاص دهید که با همسرتان درمورد چیزی جز کار، خانواده، مسائل خانه یا رابطه تان حرف بزنید. این تغییر کوچک روح و زندگی تازه ای به رابطه تان می دهد.
4. هر هفته عاشق شوید.
قرارملاقات های ناگهانی فوق العاده هستند اما واقعیت این است که ما آنقدر مشغول کار و زندگی هستیم که معمولاً وقتی کمی برای عشقمان می گذاریم. با یک قرارملاقات در هفته برای خوردن شام بیرون، رفتن به سینما، گالری های هنری، یا هر چیز دیگری عشق و رابطه تان را همیشه سالم نگه دارید.
یک نکته برای آقایون: تحقیقات نشان می دهد که خانم ها وقتی خارج از خانه و دور از بچه ها و مسائل خانه داری باشند، مهربان تر و پرحرارت تر می شوند و علاقه شان هم خیلی قوی تر می شود. با اجاره یک شب در یک هتل و سپردن بچه های به یکی از افراد فامیل ببینید که چه اتفاقی می افتد.
5. با هم و در کنار هم تغییر کنید و رشد کنید.
رابطه عشقی شما یک موجود زنده است که برای رشد و پیشرفت نیاز به غذا دارد. بهترین راه برای غذا دادن به آن ایجاد تغییر در آن است. ایجاد تغییر در رابطه نشان داده است که یکی از مهمترین عناصر در خوشبختی زوج ها می باشد. این تغییرات می توانند کوچک باشند اما باید آنقدر بزرگ باشند که طرفتان متوجه آن شود.
جایتان را با هم عوض کنید: اگر همیشه مرد برای شام در یک رستوران جا رزرو می کند، اجازه بدهید یکبار خانم اینکار را بکند. یا برنامه هایتان را قطع کنید: وسط کار یک کار جالب با هم انجام بدهید، مثلاً به یک گالری یا موزه که نزدیکتان است بروید. یا یک چیز جدید را امتحان کنید: با هم به کلاس های مختلف بروید.
6. دوستان و خانواده هم را بهتر بشناسید.
تحقیق من نشان داد که بخصوص مردها وقتی همسرشان رابطه خوبی با خانواده او دارد شادتر هستند. همچنین زوج هایی که دوستان هم را می پذیرند و برای شناختن آنها تلاش می کنند خوشبخت تر هستند تا زوج هایی که دوستان و زندگی خانوادگی جداگانه دارند.
7. مراقبت و حمایت کنید.
یکی از سه چیزی که زوج ها برای موفقیت در رابطه شان به آن نیاز دارند حمایت است (آن دوتای دیگر اطمینان آفرینی و صمیمیت می باشد). زوج های خوشبخت در تحقیق من متفقاً گفتند که داشتن همسری که پشتیبان آنها باشد یکی از مهمترین جنبه های رابطه شان است. خیلی وقت ها مردها دوست دارند حمایت مادی کنند و زن های بیشتر به سمت حمایت عاطفی گرایش دارند. ببینید همسرتان به چه کمک و پشتیبانی نیاز دارد و بعد آنرا به او عرضه کنید.
8. بخندید.
خنده یک تمرین معنوی است. در ازدواج خنده بعنوان یک داروی خوشبختی عمل می کند. برای جلوگیری از یکنواخت شدن رابطه باید بتوانید بین جنبه های منطقی رابطه تان با جنبه های تفریحی آن تعادل ایجاد کنید. بله برای منظم بودن زندگی و امنیت رابطه تان باید کارهای خاصی انجام دهید اما هیچوقت شوخی و تفریح را فراموش نکنید. بد نیست گاهی برای همسرتان بچگانه رفتار کنید، یا در کنار هم یک فیلم خنده دار نگاه کنید.
9. اجازه بدهید آنرا به قدرت بالاتر بسپاریم.
وقتی با هم اختلاف دارید گاهی اوقات بهتر است که آنرا رها کنید و اجاز بدهید روزگار خودش آنرا حل کند. به جای عصبانی شدن سعی کنید از چیزهای کوچک گذشت کنید. مشاجره و اختلاف در هر رابطه ای پیش می آید. یادتان باشد که اختلاف دلیل عدم موفقیت روابط نیست اما طریقه برخورد شما با آن است که استرس را وارد رابطه تان می کند. باید ببینید چه مسائلی اهمیت بیشتری دارند و به آنها بپردازید و مسائل کوچکتر را فراموش کنید.
10. راهی سالم برای ارتباط پیدا کنید.
همه زوج های خوشبخت در تحقیق من می گفتند داشتن مهارت های ارتباطی قوی یکی از عوامل موثر در ماندن آنها کنار همدیگر بوده است. این یعنی نه تنها از همسرتان بپرسید که به چه چیز نیاز دارد بلکه نیازهای خودتان را هم با او در میان بگذارید. این یعنی مرتب ببینید که چه عوامل استرس زایی وارد زندگی همسرتان شده است تا به برطرف کردن آنها کمک کنید. این یعنی با جنگ و دعوا با هم بحث نکنید، طوری بحث کنید که احترام بینتان خدشه دار نشود و اثاثیه خانه تان هم سالم بماند!
منبع:mardoman.net
آیا می دانید؟
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
اگر می خواهید زندگی زناشویی خوبی داشته باشید مطمئن شوید که همسرتان به خوبی بخوابد و استراحت کند!
اگر همسر شما شب قبل به خوبی نخوابیده باشد احتمال بروز بحث و درگیری بین شماو همسرتان، فردای آن روز بیشتر از همیشه است.این مسئله در تحقیقات دانشگاه "پیتزبورگ" مشخص شده اند.
البته باید گفت این نتیجه در مورد زنان صدق می کند و نه مردان!
مردان در برابر کم خوابی و بی خوابی قدرت و تحمل بیشتری دارند. اما زنان بعد از یک شب بی خوابی و کم خوابی دچار خستگی شده و نمی توانند به خوبی با همسرشان ارتباط برقرار کنند.
اگر خانم شما شبی خوب نخوابید فردای آن روز با او مدارا کنید ؛ در این مواقع زنان بسیار حساس می شوند و حوصله ارتباط برقرار کردن با دیگران را ندارند.
همین تحقیقات نشان داده که اگر در یک روز ارتباط بین زن و شوهر بسیار خوب و مثبت باشد آن شب مردان کمتر از همیشه می خوابند!
منبع: پرشین وی
به جای غر زدن، توافق برقرار کنید با مثال مادری آغاز می کنیم که می تواند با ایجاد یک توافق، بچه هایش را مسوولیت پذیر بار بیاورد و به علاوه از آنها حمایت کند. وقتی بچه هایش کوچک بودند او همیشه مراقب تمیزی و آراسته بودن لباسهایشان بود اما هنگامی که بزرگتر شدند با آنها قراری گذاشت، که هر هفته به آنها مقداری پول بابت "هزینه ی لباس" بدهد.
در عوض آنها موافقت کردند که هر هفته لباسهایشان را بشویند، مرتب کنند، لباس ها را در کمد بگذارند و کمد های لباس را مرتب کرده و لباسهایشان را در اطراف خانه رها نکنند و یک جعبه ی "اشیای نامطلوب" برای تمام وسایلی که در اطراف خانه افتاده اند ساختند. هر شیئی که در جعبه قرار می گرفت، مقداری از هزینه ی خرید لباس فردی که شی متعلق به او بود،کم می شد.
در پایان هفته حساب و کتاب می شد و پولی که باید را به آنها می داد. در ابتدا همه چیز عالی انجام شد و آنها از در اختیار داشتن پول برای خرید لباسهای خودشان به هیجان آمدند و چندین هفته لباسهایشان مرتب و منظم بود. اما هنگامی که بیشتر درگیر فعالیت های مدرسه شدند، در طول هفته گاهی بعضی چیزها را فراموش می کردند. در این حالت مادر خیلی وسوسه می شد که تذکر بدهد و غر بزند ولی پس از مدتی متوجه شد که مسوولیتی به آنها داده و پیامدی نیز برایشان تعیین کرده است، بهتر است ساکت بماند و اجازه دهد توافق میان آنها خودش کارها را پیش ببرد.
مدتها گذشت تا اینکه آنها اعلام کردن که لباس نیاز دارند. در اینجا بود که مادر به آنها گفت شما هزینه ی لباستان را با توافقمان هر هفته گرفتید، اگر می خواهید به فروشگاه برویم. این موقعیت ناگهان به آنها یاد آوری می کرد که از وقتشان به درستی استفاده نکرده اند اما چون از ابتدا پذیرفته بودند نمی توانستند شکایت کنند. حالا به این داستان فکر کنید. بهترین نکته در مورد این ماجرا آرامش و سکونی بود که برای مادر به همراه داشت و به فرزندانش امکان یادگیری می داد. آنها انتخاب می کردند و عواقب انتخاب خود را می دیدند. مادر در نظر آنها دوست داشتنی و حامی بود ولی در این قرارداد دخالت زیادی نمی کرد. توافق بینشان حکمفرما بود و آنها می دانستند که نمی توانند برای خرید لباس از او پول بیشتری طلب کنند. انجام دادن یک توافق توانست او را قادر سازد تا هنگام برخورد با مشکلات کمتر واکنشی رفتار کند. توافق به او احساس امنیت و آرامش بخشید.
او می توانست با اینکه به بچه هایش آموزش می دهد، با آنها رفتاری مهربانانه داشته باشد. در این روش روابط هیچ گاه به نزاع و خشونت کشیده نمی شود، چراکه همواره توافق برقرار است. او به فرزندانش یاد داد تا از عواقب تصمیمات و انتخابهایشان چیزی یاد بگیرند و مسوولیت پذیری را از طریق توافق و پشت نکردن به آن در بچه های خود تثبیت کرد. او صبورانه و با مهربانی به آنها اجازه داد تا یاد بگیرند.
درست است که شاید در ابتدا کوتاه آمدن و تذکر ندادن برای او و همه ی مادرها سخت باشد اما غر زدن های دائمی مشکلی را حل نمی کند. باید صبور باشید و اجازه دهید این روند طی شود. به یاد داشته باشیم که " چنانچه بر روش های افراد نظارت کنید، نمی توانید آنها را در قبال نتایج اعمالشان مسوول نگه دارید"
منبع:شبکه خبری برنا
وقتی به او میگویید مثلا لامپ را عوض کن یا در کابینت را تعمیر کن، از نظر او این کار محدودیت زمانی خاصی ندارد و هر وقت بتواند آن را انجام میدهد. اما اگر بگویید فلان کار را تا قبل از دوشنبه که مهمان داریم انجام بده حتما با کمال میل وقت میگذارد.
همسر شما یک آدم فضایی از مریخ یا ونوس نیست که نتوانید او را بفهمید یا کشفش کنید. فقط کافی است حرفهایش را بشنوید و خواستهها و انتظاراتش را بدانید. موضوع این است که شما در روابط روزمره و ساده خود با پیچیدگیهایی مواجه میشوید که شما را متعجب میکند. ماجرا از اینجا آب میخورد که زنها و مردها برای برقراری ارتباط با یکدیگر، روشهای مختلفی را برمیگزینند. از نظر زنان ارتباطات برای رابطه برقرار کردن است اما برای مردان ارتباطات به هدف تبادل اطلاعات انجام میشود. همه آن پیچیدگیها با دانستن چند موضوع ساده قابل حل است. کافی است حرفهای شوهرتان را بشنوید. او با شما حرفهایی دارد.
یک تشکر خشک و خالی به جایی برنمیخورد
شاید با خودتان بگویید من که هر کاری از دستم برآید انجام میدهم و توجه زیادی از خودم نشان میدهم. باید بدانید که شوهرتان در این مورد مثل شما فکر نمیکند. وقتی او کارهای هر چند کوچکی مثل بیرون بردن آشغالها و شستن ظرفهای میوه را انجام میدهد، اگر یک تشکر کوچک از شما بشنود، خیلی شادمانهتر و باانگیزه بیشتری آن کار را میکند. او هم مثل شما نیاز به تحسین و تمجید دارد.
هر از گاهی یک تشکر خشک و خالی خیلی چیزها را عوض میکند و احساس تحسین شما را به او منتقل میکند.
به جای شانههایی برای اشک ریختن، پیشنهادهای خوبی برایت دارم
وقتی از سر کار به خانه برمیگردید و شروع به حرف زدن در مورد رئیس پرتوقعتان میکنید از نظر او شما در واقع دارید مشورت و راهنمایی میگیرید، نه اینکه فقط به دنبال یک گوش شنوا میگردید. به خاطر همین است که او شروع میکند به راهحل پیشنهاد دادن. احتمالا این کار او برای شما نشانه خوبی نباشد و اجازه ندهید حرفش را بزند و حتی از او انتقاد کنید که مگر من خودم نمیتوانم مشکلم را حل کنم.
در حالی که این کار نشانه اهمیت دادن او به شماست. او میخواهد کمکی کرده باشد، چون برایش مهم هستید.
اگر میخواهی کاری در یک زمان خاص انجام شود، به من بگو
حتما برایتان پیش آمده که کار سادهای را از همسرتان خواستهاید اما در زمان خود انجام نشده است.
وقتی به او میگویید مثلا لامپ را عوض کن یا در کابینت را تعمیر کن، از نظر او این کار محدودیت زمانی خاصی ندارد و هر وقت بتواند آن را انجام میدهد. اما اگر بگویید فلان کار را تا قبل از دوشنبه که مهمان داریم انجام بده حتما با کمال میل وقت میگذارد.
مستقیما به من بگو چه چیزی آزارت میدهد
از زمان زندگی انسان در غار، بعضی رفتارهای زنان برای مردان گیجکننده بوده است. آنها تعجب میکنند که چرا شما به جای اینکه بگویید من از فلان کار تو ناراحتم، دندانهایتان را به هم قفل میکنید و میگویید من خوبم. موضوع این است که آنها به مدد آه کشیدنها و محکم قدم زدنهای شما متوجه میشوند که یک جای کار میلنگد اما نمیدانند موضوع چیست. البته شما به نوعی دارید ارتباط برقرار میکنید و حرفی را منتقل میکنید ولی به یک شیوه ناسالم و غیرصحیح. کلید حل مشکل این است که مستقیما بگویید من از اینکه تو آمدی خانه و رفتی سراغ کامپیوتر ناراحتم. این حرف خیلی بهتر از یک عصبانیت منفعلانه است.
لطفا از من نپرس که در این لباس چطوری به نظر میرسی
اول از همه اینکه هیچ جواب مشخصی برای این سوال وجود ندارد که این دامن، من را چاق نشان میدهد یا نه؟ در بیشتر مواقع شما در حالی این نوع سوالات را میپرسید که خودتان به نتیجه رسیدهاید و تصمیمتان را گرفتهاید. او میداند که تنها گزینهاش تایید شماست، نه نظر شخصی خود او.
ای کاش فکر نمیکردی با هم بودن همیشه یعنی حرف زدن
هر دوی شما به خانه برگشتهاید، بچهها را خواباندهاید و نشستهاید پای تلویزیون. آیا این به نظر شما یعنی با هم بودن. واقعیت این است که برای همسرتان بله، این یعنی با هم بودن. حتی اگر هیچ حرفی بین شما رد و بدل نشود این سکوت و تنها حضور شما برای او یعنی نزدیکی. از نظر او برای ارتباط برقرار کردن با شما نیاز نیست حتما حرف بزند. بنابراین هر از گاهی دستانش را در دست بگیرید و بفشارید. البته اگر دلتان میخواهد حرف بزنید این کار را بکنید اما این سکوت را با هیچ، یکی نکنید.
رابطه زناشویی یعنی صمیمیت
گاهی خانمها فکر میکنند همسرشان زیاده از حد به روابط زناشویی اهمیت میدهد؛ در حالی که تمایل مردان به روابط زناشویی با همسرشان نشانه تمایل آنها به ایجاد صمیمیت است. وقتی شما همسرتان را پس میزنید او نگران عملکرد خود میشود و فکر میکند حتما مشکلی در کار است. بهتر است درباره این موضوع با هم حرف بزنید و به توافق دو نفرهای برسید که هر دوی شما را راضی کند.
منبع:persianv.com