(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

جایگاه و حقوق زنان در قوانین موضوعه

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



جایگاه و حقوق زنان در قانون بویژه قوانین عادی، از جمله مباحث مهمی است که همواره توجه محافل علمی و متولیان جامعه را به خود معطوف داشته است. طبیعت این مباحث نیز اقتضا می کند که دیدگاههای مختلفی مطرح شود و اینچنین است که پرونده این دست مباحث همواره گشوده است. آنچه با عنوان «زن در قانون اساسی و قوانین موضوعه» می خوانید نیز در همین فضا است و طبعا دیدگاه نویسنده محترم را بازگو می کند.

این نوشتار در پی آن است که نشان دهد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین قوانین موضوعه جاری بر پایه چه تصوری از زن فراهم آمده است.

آیا زن و مرد را دو موجود مستقل و برخوردار از هویت انسانی مشترک دیده اند که هر یک حقوق، وظایف و خاستگاه اجتماعی و خانوادگی برابر با دیگری دارد؟ یا اصالت را به یکی داده و با نابرابریهای انسان شناختی و حقوقی تدوین شده است؟

به سخن دیگر تلاش می شود گزارشی از این دو قانون در مسأله زن ارائه گردد و سپس به تحلیل آنها پرداخته شود. بر همین اساس مطالب این نوشته در دو قسمت عرضه می گردد، یکی زن در قانون اساسی و دیگری زن در قوانین موضوعه.

زن در قانون اساسی

در قانون اساسی جمهوری اسلامی، زن و خانواده در اصول متعددی مورد توجه قرار گرفته و بر برابری حقوقی و جایگاه بلند انسانی آنان تأکید شده است.

زن در قوانین موضوعه

قوانین موضوعه در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر پایه فقه امامیه اصلاح یا تدوین شده است. در این مدت تعدیلهایی در حمایت از زنان و خانواده به انجام رسیده که درخور تحسین است مانند:

  1. قانون عائله مندی که بر اساس آن زنان مطلقه یا بیوه و یا زنانی که همسر از کار افتاده دارند حق عائله مندی دریافت می کنند. (قانون نظام هماهنگ پرداخت، مصوب 13/6/1370)
  2. قانون تأمین زنان و کودکان بی سرپرست. (مصوب 24/8/1371 و مرداد 1374)
  3. امکان طلاق از جانب زن با شرط ضمن عقد (قانون مدنی، ماده 1119)
  4. ممنوعیت ارجاع کارهای سخت و زیان آور به زنان. (قانون کار، ماده 75، مصوب 29/8/1369)
  5. ممنوعیت کار شب برای زنان. (قانون کار، مصوب 29/8/1369)
  6. ممنوعیت کار برای زنان باردار از 6 هفته قبل از زایمان تا 4 هفته بعد از آن. (قانون کار، مصوب 29/8/1369)
  7. پیش بینی جمعا 90 روز مرخصی با حقوق برای دوران بارداری و زایمان زنان. (قانون کار، ماده 76، مصوب 29/8/1369)
  8. پرداخت دستمزد مساوی برای زنان و مردان در صورت انجام کار مساوی در شرایط مساوی. (قانون کار، ماده 38، مصوب 29/8/1369)

و نمونه های فراوان دیگر.

با این همه هنوز مواردی از قوانین موضوعه؛ پرسش و سؤال مواجه است، چرا که بر حسب ظاهر و در نگاه اولیه متضمن نوعی نابرابری در توزیع حقوق است.

شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود و یا زن باشد منع کند. (قانون مدنی، ماده 1117)

برخی از این موارد از این قرار است:

  •  نابرابری در سهم ارث
    در صورت نبودن هیچ وارث دیگر به غیر از زوج یا زوجه شوهر تمام ترکه زن متوفای خود را می برد و لیکن زن فقط نصیب خود را و بقیه ترکه شوهر در حکم اشخاص بلاوارث و تابع ماده 866 خواهد بود. (قانون مدنی، ماده 949)
  • اقامتگاه
    اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است. (قانون مدنی، ماده 1005)
    این ماده با توجه به تعریفی که قانون گذار از اقامتگاه ارائه کرده قابل تأمل است:
    اقامتگاه هر شخصی عبارت از محلی است که شخص در آنجا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز در آنجا باشد. اگر محل سکونت شخصی غیر از مرکز مهم امور او باشد مرکز امور او اقامتگاه محسوب است. (قانون مدنی، ماده 1002)
  • ازدواج
    نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید. (قانون مدنی، ماده 1042)
    در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است. (قانون مدنی، ماده 1105)
    هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود. (قانون مدنی، ماده 1108)
    شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود و یا زن باشد منع کند. (قانون مدنی، ماده 1117)
  • تفاوت در عیوب فسخ نکاح

عیوب ذیل در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:

  1. خصاء.
  2. عنن (به شرحی که در قانون آمده است.)
  3. مقطوع بودن (به شرحی که در قانون آمده است.)

برای نگاهداری طفل، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت او اولویت خواهد داشت پس از انقضاء این مدت حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث که تا سال هفتم حضانت آنها با مادر خواهد بود. (قانون مدنی، ماده 1169)
عیوب ذیل در زن موجب حق فسخ مرد خواهد بود:

  1.  قرن
  2. جذام
  3. برص
  4.  افضاء
  5. زمین گیری
  6. نابینایی از هر دو چشم. (قانون مدنی، ماده 1123)
  • طلاق
    مرد می تواند تحت شرایطی زن خود را طلاق دهد. (قانون مدنی، ماده 1133)
  • حضانت
    برای نگاهداری طفل، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت او اولویت خواهد داشت پس از انقضاء این مدت حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث که تا سال هفتم حضانت آنها با مادر خواهد بود. (قانون مدنی، ماده 1169)
    هر یک از پدر و جد پدری نسبت به اولاد خود ولایت دارند. (قانون مدنی، ماده 1181)
  • سن بلوغ
    سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است. (قانون مدنی، تبصره 1، ماده 11210)
  • سمت قیمومت
    زن نمی تواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند. (قانون مدنی، ماده 1233)
  • شهادت و گواهی
    زنا چه موجب حد شلاّق باشد و چه موجب حد رجم با شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد عادل و دو زن عادل ثابت می شود. (قانون مجازات اسلامی، ماده 74)
    در صورتی که زنا فقط موجب حد جلد باشد به شهادت دو مرد عادل همراه با چهار زن عادل نیز ثابت می شود. (قانون مجازات اسلامی، ماده 75)
    شهادت زنان به تنهایی یا به ضمیمه مرد انحراف خاص مرد را ثابت نمی کند. (قانون مجازات اسلامی، ماده 119)
    قوادی با شهادت دو مرد عادل ثابت می شود. (قانون مجازات اسلامی، ماده 137)
    قذف با دو بار اقرار یا با شهادت دو مرد عادل اثبات می شود. (قانون مجازات اسلامی، ماده 153)
    در صورتی که طریق اثبات شرب خمر شهادت باشد فقط با شهادت دو مرد عادل ثابت می شود. (قانون مجازات اسلامی، ماده 170)
    سرقتی که موجب حد است با یکی از راههای زیر ثابت می شود:
  1. شهادت دو مرد عادل. (قانون مجازات اسلامی، ماده 199)

هبه چیست؟

 قانونگذار مواد ۷۹۵ تا ۸۰۷ قانون مدنی را به عقد هبه اختصاص داده است.
هبه از عقود معین و دارای شرایط خاص انعقاد است. در آیه ۴ سوره نساء از مهریه زن به نحله تعبیر شده است؛ در بند ب تبصره ۶ ماده واحده طلاق، حق جدیدی به عنوان نحله (بخشش) برای زوجه مطلقه پیش بینی شده که تا تصویب این قانون، در ایران سابقه تقنین نداشته است و نحله نیز در اصطلاح به معنای هبه وهدیه از روی طیب نفس می‌باشد.

آیا ماهیت مهریه و نحله با هبه یکسان است؟
ماهیت مهریه در فقه و حقوق اختلافی است و از ۵ دیدگاه مختلف، یکی از آنها مستندا به آیه ۴ سوره نساء مهریه را هدیه دانسته است، به نظر می‌رسد در صورت پذیرش این نظریه، مهریه و یا حداقل مهرالمسمی شرایط و ویژگی‌های هبه را داشته باشد، اما در رابطه با نحله که در ماده واحده مربوط به طلاق ذکر شده است، با توجه به این که خطاب قانونگذار به دادگاه می‌باشد و در این بند از رضایت زوج به عنوان مهم ترین ویژگی هبه که ارادی بودن آن است ذکری نشده است، نمی‌توان آنرا هبه به معنای اخص قانونی دانست، ولی با توجه به اینکه قانونگذار صراحتاً این حقوق مالی زوجه مطلقه را نحله (بخشش) نامیده است به ناچار باید آن را به عنوان یک هبه (بخشش) اجباری پذیرفت.

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

عقد نامه را بخوانید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



از صفحات سند چند برگی ازدواجتان کدام یکی را بدقت خوانده‌اید؟ فقط صفحه مربوط به مهریه را یا صفحه شروط ضمن عقد را؟

یا صفحه ای که نام و مشخصات شما و همسرتان را کنار تاریخ عقد ثبت کرده؟ شما در عقدنامه تان بیشتر دنبال خاطره‌ها می‌گردید یا واقعا می‌دانید روزی که پشت سرهم زیر صفحاتی را که سردفتر تند و تند آنها را ورق می‌زند، امضا می‌کردید چه بار مسوولیتی را به دوش گرفته‌اید‌.
حال و هوای حاکم بر دفترخانه‌های ازدواج وقتی زوج‌ها به همراه خانواده‌هایشان برای هرچه زودتر جاری شدن صیغه عقد هیجان زده شده‌اند، واقعا دیدنی است مخصوصا اگر سردفتر به چند خانواده به صورت همزمان وقت داده باشد و ازدحام جمعیت باعث کمبود وقت و سریع انجام شدن کارها شود. درست در چنین مواقعی است که زوج‌ها وقتی با سند ازدواج روبه‌ رو می‌شوند و می‌فهمند باید زیر تمام صفحات آن را امضا کنند تمایل دارند هرچه زودتر کار تمام شود بدون آن‌که حتی کنجکاو شوند با این امضا‌ها زیر بار چه تعهداتی می‌روند.
بیشتر سردفترها فقط صفحات عقدنامه را ورق می‌زنند و بدون هیچ توضیحی درباره مندرجات سند با انگشت نشان می‌دهند که زوج‌ها کجاها را باید امضا کنند در حالی که سند ازدواج به خاطر مسوولیت‌آوربودنش سندی مهم است که زوج‌ها بخصوص خانم‌ها باید از بندبند آن مطلع باشند چون اگر غیر از این باشد وقتی پیچ و خم‌های زندگی شروع شود تمام امضاها دست و پاگیر می‌شوند.
یکی از بندهای عقدنامه می‌گوید: زوج ضمن عقد شرط کرد که هرگاه طلاق بنا به خواسته زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد زوج موظف است نصف دارایی خود را که در زمان زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را با نظر دادگاه به صورت بلاعوض به زوجه منتقل کند پس اگر مردی این شرط را امضا کند مشمول موضوع تصنیف در دارایی‌های مشترک می‌شود و زن مطلقه می‌تواند با ارائه دادخواست این مبالغ را مطالبه کند.

شروط دوازده گانه

در یکی دیگر از بندهای عقدنامه آمده است زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد که با رجوع به دادگاه ودریافت مجوز پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه کند. پیداست اگر مردی با این شرط موافقت کند زن می‌تواند در دادگاه اقامه دعوا کرده و تخلف زوج از شروط مندرج در عقدنامه را اثبات کند و با حکم دادگاه به دفترخانه رسمی طلاق مراجعه کند چون در این صورت از سوی زوج وکیل است که اصالتا (شخص خودش) یا وکالتا (با انتخاب وکیل و تفویض وکالت به وی) خود را مطلقه کند.
پس لازم است مردها بدانند اگر پای چنین شرطی در عقدنامه را امضا می‌کنند حق طلاق را در صورت تحقق این دوازده شرط به همسرشان داده‌اند: خودداری شوهر از دادن نفقه زن به مدت 6 ماه به هر عنوان حتی با توسل به اجبار، سوءرفتار یا سوءمعاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند، ابتلای زوج به بیماری‌های خطرناک و درمان‌نشدنی به نحوی که دوام زندگی زناشویی را برای زوجه به خطر بیندازد، جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد، بی‌توجهی به رای دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد، محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی در پرداخت منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی منتهی به 5 سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد، ابتلای زوج به هر گونه اعتیاد مضر که به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی خلل وارد کند، زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا 6 ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند، محکومیت قطعی زوج در ارتکاب به جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر که آبروی زوجه را به خطر بیندازد، باردار نشدن زوجه از زوج بعد از 5 سال به علت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر، مفقودالاثر شدن زوج ومراجعه نکردن به دادگاه 6 ماه بعد از مراجعه زوجه به دادگاه و ازدواج مجدد زوج بدون رضایت زوجه یا اجرا نکردن عدالت بین همسران به تشخیص دادگاه.
پس با تحقق هر یک از این شروط و اثبات آن در دادگاه، زن می‌تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و پس از قطعیت حکم نسبت به اجرا و ثبت صیغه طلاق در دفتر رسمی ثبت طلاق اقدام کرده و خودش را مطلقه کند.

شروط ضمن عقد

تقریبا بیشتر حقوقدان‌ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد از داشتن مهریه‌های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد اما مهریه پولی است که زیاد هم نسبت به وصول آن نمی‌توان امیدوار بود. برای همین زوج‌ها قبل از جاری شدن صیغه عقد می‌توانند توافق کنند تا حقوقی چون حق تحصیل، اشتغال، حق انتخاب محل سکونت یا شرط تضمین پرداخت مهریه از سوی یک یا 2 نفر از اعضای خانواده یا آشنایان زوج را در عقدنامه درج کنند.
در واقع شرط وکالت در طلاق یا همان چیزی که مردم به عنوان حق طلاق می‌شناسند هم از جمله این شروط است.
این شرط به زن حق می‌دهد تا خود را وکالتا طلاق دهد یعنی زن وکیل مطلق از طرف شوهر خود باشد که هر زمان بخواهد یا پس از تحقق امری معین و اثبات آن در دادگاه خود را مطلقه کند. البته درج این شرط در عقدنامه به این معنی نیست که دیگر مرد نمی‌تواند همسرش را طلاق دهد. در واقع مرد در شروط ضمن عقد فقط به صورت وکالتی این حق را به همسرش می‌دهد و زن هم به عنوان وکیل در طلاق این را می‌داند که این حق یا شرط ضمن عقد به معنای انتقال کامل و مطلق حق از سوی شوهرش نیست و مرد هم می‌تواند بنا بر شرایطی از این حق استفاده کند.
بد نیست بدانید که شروط ضمن عقد با محتوایی چون ممنوعیت ازدواج دوم برای مرد، عدم نزدیکی یا طلاق در مدت معین مثلا 5 سال قابلیت اجرا ندارد اما می‌تواند زن در شروط ضمن عقدش این نکته را بگنجاند که مثلا مهریه او به دخترش تعلق بگیرد (شرط صلح مهریه به فرزند)‌.

http://www.divorce-attorney.ir

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

بر همزدن عقد بخاطر مسائل کم اهمیت و تردید در ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


چون بیشتر مردم با دست راست کار می کنند به همین سبب دکمه های لباس را سمت راست میدوزند تا افرادی که به اصطلاح راست دست هستند به آسانی بتوانند دکمه های لباس خود را باز کرده یا ببندند.
البته این موضوع در مورد لباس های مردانه کاملا صادق است اما بانوان چطور؟ چرا با آنکه بیشتر خانم ها مانند آقایان راست دست هستند دکمه لباسشون سمت چپ دوخته شده است؟
برای پاسخ به این پرسش باید عقربه های زمان را به عقب بچرخانیم و به گذشته های دور برویم. یعنی زمانیکه نخستین بار دکمه لباس ساخته شد و این دکمه کالایی لوکس و گرانبها به شمار می رفت و تنها مردمان طبقه مرفه اجتماع استطاعت خرید آنرا داشتند.
این در حالی بود که زنان اشرافی در آن زمان هیچگاه لباس خود را شخصا به تن نمی کردند بلکه خدمتکاری داشتند که این کار را برایشان انجام می داد. چون خدمتکار برای بستن یا گشودن دکمه لباس بانوی خود می بایستی مقابل او قرار می گرفت دوزندگان لباس زنانه معمولا دکمه لباس را در سمتی قرار می دادند که خدمتکار بتواند به راحتی با دست راست خود آنها را باز کرده یا ببندد!
از این رو دکمه لباس زنان را سمت چپ می دوختند. هر چند امروزه استفاده از دکمه عمومیت یافته و دیگر از آن خدمتکاران خبری نیست با این حال هنوز هم این اصل به چون خانواده همسرم برایم کت و شلوار نخریدند و خودم خریدم ، مورد تمسخر دیگران قرارگرفته ام و میخواهم ازهمسرم جدا شوم . آیا اینکار درست است ؟
خیر . این کارها ، انگیزه مهمی برای جدایی نیست . موردی بود که آقا میگفتند : من میخواهم در دوران عقد ازهمسرم جدا شوم . زیرا انگشت ها یش کشیده نیست . هر انسان عاقلی میداند ، این ها انگیزه واقعی برای جدا شدن نیست . مواردی داشتیم که می خواستند جدا شوند ، چون قد خانم کوتاه بود . چاقی و لاغری ، هیچ کدام نمیتواند انگیزه جدایی باشند . مثلا موردی داشتیم که تنبلی چشم داشتند یا موردی داشتیم که خیلی مهم نبود . بیماریهای خاص ، بحث دیگری دارد . مثل اینکه ، لکه کوچکی روی بدن خانم بوده و نفهمیده ام وخانم هم فکر نمی کرده مهم باشد یا مثلا ، جایی خراش برداشته و جایش مانده است . هیچ کدام ازاین ها ، نمی تواند عامل جدایی باشد . پانزده درصد طلاق ها دردوران عقد اتفاق می افتد و یکی ازعوامل جدی آن ، همین مسائل بی اهمیت است . گاهی سرچشمه اش همین علت ها است ولی بها نه ی دیگری را مطرح میکنند . چرا جوانان ما این اندیشه را دارند ؟  فکر میکنم ، علت این است که اهمیت ازدواج برایشان حل نشده و نمی دانند که ازدواج ، مهمترین رویداد زندگشان است . لذا این جوری برخود میکنند و شاید بخاطرهمین است که ، درست ازدواج نمی کنند و نکات مهم را در ازدواج رعایت نمی کنند و احساسی رفتارمی کنند و عاقلانه ازدواج نمیکنند و چون اهمیت ازدواج برایشان حل نشده ، راحت می خواهند جدا شوند . نکته دیگر اینکه ، متوجه پیامدهای جدایی نیستند . مخصوصاً دختران عزیر . بله شما عقد کرده اید و دوشیزه خانم هستید و اگر بخاطر این مسائل کم اهمیت جدا شوید ، درست است که این جدایی در زمان عقد بوده ، ولی روی سرنوشت شما ، اثر میگذارد و این یک واقعیت است . چون فرصت های شما خیلی کم میشود و فرصت ها از بین میرود . البته نباید این طور بشود . چون نمیخواهم صحه بگذارم . خواستگار می آید و وقتی می فهمند ایشان ، در عقد بوده اند و بهم زده اند ، جلو نمی آیند یا آقا خواستگاری می رود و خانواده دختر ، وقتی می فهمند که آقا عقد کرده ، پس می زنند . نباید این جوری باشد و این چیز خوبی نیست . یکی از فلسفه های دوران عقد، همین دوران تجدید نظر بودن آن است و اگر یک دلیل واقعی ، برای جدایی پیدا کردند ، از هم جدا شوند و بعد ، هیچ مشکلی پیش نیاید . گاهی بدی های طرف را خوب می بینند ، این بخاطر عشقی است که آنها را کر و کورکرده است  و بخاطر همین ، مثلا قد دختر و انگشتان او را نمی بینند .

 اگر پدر شوهر قول بدهد برای  پسرش خانه بخرد و بنا به دلایلی زیر قولش بزند و خانه برایش رهن کند ، آیا خانم حق دارد با توجه به این بدقولی ، اقدام به طلاق کند ؟
خیر.  پدر شوهر کار خوبی نکرده ، المومن وعده وفا . کار قشنگی نکرده ولی این نمی تواند عامل جدایی باشد . شما نباید برایتان مهم باشد . حتی به روی خودتان هم نیاورید و تغافل کنید . این از ویژگی های انسان کریم است . با این برخورد احساس گناه خواهند کرد ، محبتشان به شما بیشتر خواهد شد و توجه بیشتری می کنند و محبت شوهر به شما ده برابر بیشتر میشود و بخاطر این محبت ، تلاش بیشتری خواهند کرد و خودشان خانه تهیه خواهند کرد.  

 میخواهیم عروسی کنیم و مادرم راضی نمیشود و می گوید باید عروس را طلاق بدهی،  با اینکه همسرم را دوست دارم ولی بخاطر حرمت مادرم ، می خواهم زنم را طلاق بدهم . بنظر شما درست است؟
من گمان نمیکنم این مادر بخاطر دلایل واهی این تقاضا را از پسر بکند. قابل قبول نیست . زیرا مادر می داند که طلاق یکی از مبغوض ترین کارهاست و عرش الهی را میلرزاند . احتمالا اینجا باید مشکلی باشد که چنین الزامی می کنند . مثلا یک تنش جدی بین مادر و عروس پیش آمده یا عروس منتخب مادر شوهر نبوده و مادر هم مجبور شده و محبتی به عروس ندارد و حتی اگر هم این باشد ، من صلاح نمیدانم. الان دو جوان عقد دائم هم هستند . مراسمی گرفتند ، هزینه ای صرف شده ، بحث آبروی خودشان است . و لطمه ای که به پسر و دختر میخورد . لذا من تقاضا میکنم از این اصرار دست بردارید و ببخشند . حتی اگر تنش و مشکلی بوده ، عفو کنند. بزرگان باید ببخشند . عروس خانم ، اگر شما هم جسارتی کردید ، بروید، تفقدی کنید . از دلشان در بیاورید ، معذرت خواهی کنید . اشکالی ندارد. این کار باعث ، قوام زندگی شما میشود . در دین چقدر دستور داریم که عذر خواهی کنید و برادر عزیز،  به شما عرض میکنم ، شما هم میتوانید ، نقش داشته باشید . روابط بین مادر و همسرتان  را مدیریت کنید. حتی با دروغ ، تا بتوانید این مشکل را حل کنید . انشاءاله این اتفاق بیفتد و مادر عروس خانم را ببخشند . حالا اگر این اتفاق نیفتد و  کار به اینجا برسد ، شما نباید از مادر اطاعت کنید . اینجا جایش نیست . مراجع تقلید ما فرموده اند : کانون خانواده مهم است و صرف پدر و مادر ، نمیتواند عاملی باشد که بسمت طلاق بروید . اطاعت وقتی واجب است که اولاٌ اطاعت ممکن باشد و ثانیا مفسده ای نداشته باشد که این مفسده  دارد . انشاءاله کار به اینجا نکشد ، که پسر به حرف مادر گوش کند.

 پدر خانمم میگوید : اول خانه و ماشین بگیرید ، بعد عروسی کنید و گرنه طلاق . آیا این حرف درست است ؟
معمولا این جور حرفها را قبل از عقد میزنند . من نمیدانم چرا الان میگویند . من با این شرط ها ، حتی قبل از عقد هم موافق نیستم . پدرها عزیز ، برای جوانان خوب و سالم چنین شرط هایی گذاشتن جفا است.  اگر یک جوانی سالم و متدین است و اخلاق هم دارد و امکانات نسبی هم دارد و جربزه کار را هم دارد ، شما  خانه و ماشین را شرط نکنید . حالا شاید احتمال میدهم قبلا شرط کرده اند و گفتید ما به این شرط به شما  دختر میدهیم که بعد از عقد ، خانه و ماشین هم تهیه کنید . حالا  اگر هم شرط کرده اید و این آقا هم به خاطر هر دلیلی نمیتواند آنرا تهیه کند ، بهتر است ، شما از این شرط خود  دست بردارید . شما به جدایی فکر نکنید . جدایی به این دلیل ، واقعا مبغوض الهی است و هیچ تردیدی ندارم اگر شما به این سمت بروید که طلاق دخترتان را از این آقا بگیرید ، این ازهمان علل کم اهمیت و غیر منطقی است که عرش خدا را میلرزاند . این کار رانکنید . مهم این است که ایشان در حد شان دختر شما امکاناتی برایش تهیه کند . بعضی ها تلقی میکنند که هم دین و هم شرع مقدس ، گفته باید به زنش نفقه بدهد . مسکن و خوراک و پوشاک و دارو و این مسکن ملکی باید باشد یعنی باید برای این خانم مسکن بخرد . خیر، این طور نیست . هم درعرف و هم در شرع ما ، آقا باید در حد شان خانم و موقعیت اجتماعی او مسکن تهیه  کند ، هر چند استیجاری باشد . من می ترسم اگر شما به این شرط اصرار بورزید ، این آقای داماد چون همسرش را دوست دارد و آبرویشان در خطر است و نمیخواهد به این جدایی بکشد ، خدای نکرده به راههای خلاف کشیده شوند ، که پول هنگفتی در بیاورد که پدر خانم را راضی کند و بتواندعروسی کند. خوب این برای شما بد است حالا حتی با وام و بدبختی و جلوی دیگران دست دراز کند ، این پول را تامین کند و خانه و ماشین بخرد . شما فکر نمیکنید ، این قرضها و وام ها باید پرداخت شود . ایشان وارد زندگی میشوند و از همان اول بار اقتصادی و مالی زیادی دارند . یکی از عواملی جدی تنش ها دراول زندگی بین خانم و آقا همین مشکلات اقتصادی است و دودش به چشم دختر شما میرود . ممکن است شما ایشان را وادار به این کار بکنید ، ایشان هم خانه و ماشین بخرند و به هرحال عقده کنند و بخاطر فشاری که شما آورده اید ، بعداً بخواهند عقده گشایی کنند و انتقام بگیرند . اگر اینها همدیگر را دوست دارند و شرایط اولیه را هم دارند ، بگذارید سر زندگیشان برود . به هر حال فرض ما این است که ، جوان خوب است . سخت نگیرید.

 همسر من در دوران عقد ، خواب دیده که بهم نمیرسیم و این خواب او را دچار تردید کرده است. باید چه کنیم ؟
در بحث ازدواج درموردخواب زیادسوال داشتیم خانمی گفته بودند که من خواب دیده ام که کسی خواستگارم بوده و الان سه سال است که منتظر هستم شما ازدواج خودتان را نمیتوانید برخواب مبتنی کنید حتی اگر زویا صادقه هم باشد این نمیتواند مبنای ازدواج ما باشد این ها عقد هستند این خواب نمی تواند مبنای زندگی قرارگیرد که ارتباطشان را قطع کنندو باعث جدایی در زندگی بشود این خواب هایی که ما می بینیم معمولا عواملش مربوط به دوران بیرون و بیداری ما است مثلا تشنگی گرما سرما حتی نوع پوشش آدم میزان پوشش اینها هم موثر است حتی محل خواب موثر است بیماری که انسان تب داشته باشد این ها جدا در خواب ها دخیل هستند گاهی افکار ما باعث خواب هایی میشود در مورد شما فکر میکنم چنین چیز هست در دوران عقد هستند و در آستانه ورود به زندگی زناشویی هستند بروز مشکلات بحث محفلی که میخواهند بگیرند خانه ای که می خواهند بگیرند این ها واقعیتی است و مشکلاتی است که طبیعی است و ما رانگران نمیکند و لذت زندگی به همین چیزهایش است این مشکلات استرس در ایشان ایجاد کرده است القاعات دیگران ممکن است باعث چنین افکاری بشود و منشا آن افکارایشان است در حقیقت خواب های که تشویشهای روانی ما باعث آن خواب بشود در اصطلاح به آن اسفاس احلام و به آن توجه نمیکنیم شاید ایشان بگویند هیچ کدام از آنها و عوامل در آن دخیل نیست چون خوابها ی ما مربوط به عالم دیگر است و ظاهرش نمیتواند برای ما تعیین کننده باشد چرا چون تعبیرو تاویلی دارد که گاهی با ظاهر خواب جفت و جور نیست گاهی کاملا خلاف ظاهرش است ممکن است بگوید رویا ی صادقه است برای آدمهای معمولی حجت ندارد برای پیامبران حجت است مثل خوابی که ابراهیم در مورد ذبح اسماعیل دیدند چرا در پیامبران حجت است زیرا در آنها نوعی وحی و الهام است و عمل به آن واجب میشود و حجت شرعی دارد
اگر همسر ایشان می شنوند یا عزیزان مجردکه خواب میبینند که فردی به خواستگاریشان آمده و الان طرف سه سال است نیامد ه و این خانم معطل شدهداند حتما نباید به این خوابها توجه بکنند و یک صدقه های توصیه میشود و به خدا توکل کند وارد زندگی بشود دغدغه ها از بین میرود مقوله خواب د رکشور ما خیلی جدی است و تعبیر کردن آن هم همینطور هر خوابی میبینند نگران هستند تعبیر میکنند و کسی که تعبیر میکند معلوم نیست تعبیر خواب بلد باشد و نظام زندگی بهم میخورد خواب شما در زندگی اختلال ایجاد میکند به خواب توجه نکنید.

 مادرم و پدرم از هم  جدا شده اند و فکر میکنم من هم مثل آنها بشوم . جرات ورود به زندگی مشترک  را ندارم . چه کارکنم ؟
اینها را در مقوله خرافات باید گنجاند در دوران عقد این چه ربطی به زندگی پدر و ماد رشما دارد این افکار خطرناک است و دخترم جلویش را بگیر چون اثر تلقینی دارد و درموردتلقین مطالبی را گفتم تلقین خیلی مهم است یک دانش است تلقین به نفس و ممکن است روی زندگی شما و آینده شما اثر بگذارد و یادمان باشد رفتار ما بازتاب اندیشه ماست ما هرجور که فکر کنیم همان جور عمل میکنیم و اینکه شما را دچار یاس و ناامید می کند و یکی از تلخ ترین مسائل در دوران عقد یاس و ناامیدی است حضرت علی میفرمایند:قتل قتوت صاحبه.یاس صاحبش را میکشد این فال بدزدن است و ازآن نهی شده است وروایت داریم که تطیر فال بد زدن است و درحد شرک به خدا است شما چرا فال بد میزنید که چون پدرو مادرم از هم جدا شده اند من هم همینطور می شوم شما فال خوب بزنید و از زندگی پدر و مادرتان درس بگیرید و ببینید اشتباه آنها چه بوده و چه کردند که کارشان به آنجا کشیده ، شما این کار را نکنید. در واقع تفعل به خیر بزنید . حضرت علی (ع) می فرمایند : تفعل بالخیر تتجح . تفعل به خیر بزنید کامیاب میشوید . رسول گرامی اسلام میفرمایند : تفعلوابالخیر تجدوه .فال خوب بزنید تا به آنچه میخواهید برسید. 
شخصی بنام سهیل بن عمر فرمانروای دشمن بودند ، نماینده کافران قریش بود و پیامی آورده بودند حضرت علی(ع) پرسیدند نامت چیست ؟ گفت سهیل . آقا رو به یاران کردند و گفتند : قدسئل علیکم امرکم. امر شما بر شما آسان میشود . ما داریم ، فال خوب بزنیم . اگر شما ادامه دهید دچار مشکل میشوید . شاید منظورشان این است که من چون فرزند طلاق هستم خلاهایی در من ایجاد کرده است این ممکن است جای نگرانی باشد ، فرزند طلاق هستند . البته معلوم نیست دچار خلأ باشند ، داریم افرادی که بچه طلاق هستند خیلی خوب و طبیعی و بهتر از بچه هایی هستند که پدر و مادر بالای سرشان بوده است. اما مواقعی خلاهایی هم دارند اگر دغدغه شما این خلاها است شما میتوانید خلأ ها را از بین ببرید. قبل از ورود به زندگی مشترک چیرهایی نیست که ما نتوانیم از بین ببریم . تلاشتان را بیشتر کنید، رابطه تان را با خدا بیشترکنید ، در محافل مذهبی بیشتر حضور داشته باشید ، خودتان را بیشتر دوست داشته باشید ، اعتماد به نفس خودتان را بالا ببرید ، خودباوری را بالا ببرید با توکل به خدا و امید به خدا وارد زندگی بشوید و با این افکا رمقابله کنید.

 من و همسرم برای ورود به زندگی مشترک مشکلی نداریم ولی اختلافات دو خانواده ، بر سر مسائل کم اهمیت ، یکسال است که عروسی ما را به عقب انداخته است . چکا رکنیم ؟
ما واقعا به این جوانان  یا خانواده آنها باید چیزی را عرض کنیم . من عاجزانه ازخانواده های عزیز تقاضا میکنم برسر مسائل کم اهمیت سخت نگیرید . ممکن است اگر شما ادامه بدهید اینها دچار تزلزل شوند و مشکل ایجاد شود . یک مقدار فداکاری و ایثار و گذشت ، این خطاب به این زوج جوان .به شما که همدیگر را دوست دارید بروید در کنار خانواده هایتان و صحبت کنید با مهربانی و محبت متاسفانه بعضی از جوانان ما با داد و فریاد و تهدید میخواهند مشکل را حل کنند . جوانان ، این جواب نمیدهد با مهربانی و محبت مجابشان کنید کسانی را واسطه کنید که ذی نفوذ باشند پدر بزرگ و مادر بزرگ. همانطور که شما به حرف پدر و مادرتان گوش میدهید ، آنها هم به حرف پدرشان و مادرشان  گوش میدهند .اگر جواب گرفتید که هیچ و اگر نگرفتید هردوجوان یک التیماتوم به خانواده هایتان بدهید و بگویید اگرشما ما را راه نیندازید خودمان یک خانه میگیرم و میرویم . البته جواب میدهد و اگر جواب نداد ، آقا که خانه ای بگیردف  می آیند جهیزیه را هم میدهند و حمایت های مالی هم میکنند . امیدوارم به این جاها نکشد و پدرها و مادرها خودشان مسئله را حل کنند.

 دوسال است عقد کرده ام وهنوز مسائلی را در مورد شوهرم میبینم و میشنوم که اطلاع نداشتم . این باعث تردیدم  در ازدواج با ایشان شده است . لطفا ً راهنمایی بفرمایید .
من با عقد طولانی موافق نیستم . به جهت همین است که نقاط ضعف برجسته میشود ، کم کم تردید ایجاد میشود . ما قبلا عرض کردیم ، یکسال برای دوران عقد مناسب است مگرضرورتی  باشد و واقعا نگذارید ازدوسال بیشتر باشد مگر اینکه دلیل خاص داشته باشید . شما می بینید ومیشنوید ، این را قبل ازعقد باید انجام میدادید ، گوشها را بازمیکردید و چشمهایتان را باز کنید . قبل از عقد باید دو تا چشم دیگر هم قرض کرد و با چهارچشم  دید ولی حالا عقد کرده اید ، پس چشمهایتان را ببندید . اگردر مسائلی که شما می بینید و میشنوید ، موردی هست ، آنرا به حساب سی درصد نقاط منفی ایشان بگذارید. ما همه گل هستیم ولی گل بی خار نیستیم . همه سی درصد نقاط منفی داریم . اگر موردی وجزئی است وکلان نیست ، حمل بر صحت کنید . تغافل کنید . برای آن محمل درست کنید . یکی ازدستورهای دین است که تغافل کنید . خودت را به ندانستن بزن . از شریفترین اخلاق انسان کریم ، این است که تغافل کند. وجه خوب را برداشت کنید . مثلا همسرشما موبایل را برمیدارد و صحبت میکند ، صدای خانمی را میشنوید . شما میتوانید دو جوربرداشت کنید . یکی اینکه بگویید نکنند این خانم نامحرم است  و شوهر من با او رابطه ناپسند دارد ، این یک برداشت است . حضرت علی (ع) فرمودند : وامر اخیک علی احسن . کار برادرت را به وجه احسن و نیکو قرار بده . یک وجه آن این است که بگویید مادرش بود یا خواهرش بود یا نه خواهرزاده اش بود . محمل بسازید . شاید همکارش بود که با او کار داشت . حالا یک چیزی از او شنیده اید ، بگویید برای قبل از ازدواجش بوده والان نیست . بله من شنیدم که او رفتاری داشته ، بله او برای قبل از ازدواجش بوده ، بگو توبه کرده است . اینها وجوه احسن است . اگر این کار را بکنید ، دلتان چرکین نمی شود . این برای آن است که کانون خانواده ازهم نپاشد . کینه و بد دلی ایجاد نشود . اینها برا ی قوام خانواده است . به قول سهراب سپهری چشمها را باید شست . حالا اگر نه ، ازامور کلان است ، شما ازاعتیاد ایشان میشنوید ، از رابطه نامشروع ایشان میشنوید، حالا اگرموردی را شنیدید که میتوان ازآن گذشت ، می گذرید ولی اگرآنقدر دارید میشنوید ، که درشما تردید جدی ایجادشده  ، که نکند ایشان کاسب کار است و روشش ارتباطات نامشروع است یا خانم متدینی هستید که ازمجاری مختلف میشنوید که ایشان شراب خوار است ، نماز نمی خواند یا مثلا اعتیاد دارد اینها از امورکلان است . یکی از امورعقد بستگی همین است برای رفع این ابهامات است . دوره تجدید نظر است واگر واقعاً می بینید طرف شرایط شما را ندارد و در اینجا بی دقتی کنید و چشم پوشی کنید و بگویید انشاء اله درست میشود ، اینجا جایش نیست . الان دوران عقد است و شما دوشیزه هستید ، لطمه کمتری می خورید ، البته فرصت ها راازدست میدهید . البته ارزش دارد ، اگر وارد زندگی بشوید فرصت ، به مراتب بیشتر از دست میرود . فرزندی هم داشته باشد خیلی بدتر است . اینجا دفع افسد به فاسد میکنیم . بین بد و بدتر بد را انتخاب میکنیم که دچا ربدتر نشویم .
 یکسال است که عقد کرده ام ، خانمم دختر خوبی است و عیبی هم ندارد ولی به این نتیجه رسیده ام که خودم ، از نظر فکری ، آمادگی ازدواج را نداشته ام  ، در ادامه راه دچار تردید شده ام  . چه کار  کنم ؟
این فکرها مربوط به قبل از ازدواج است . انسان قبل ازازدواج ، باید بنشیند ، فکرکند که شرایط را داردیا نه . اگر شرایط نسبی را دارد ، اقدام به ازدواج می کند و اگر ندارد اقدام نمیکند . الان شما یکسال است که عقد کرده اید و می فر مایید که خانم هم عیبی ندارد و مشکلی هم با ندارید م، الان این فکر دیگر جایش نیست . تقاضا میکنم دیگر به این فکر نکنید . من احتمال می دهم استرس مسئولیت پذیری باشد.  چون در بحث ازدواج ، جوانها وقتی ازدواج میکنند ، خانم ها یک جو راضطراب دارند و آقایان هم یک جور . در آقایان اضطراب مسئولیت پذیری است . الان یک مسئولیتی را پذیرفته اید و میگوید نکند از پس آن برنیایم و نکند مشکل اقتصادی پیش بیاید و نتوانم زندگی ام را اداره کنم . احتمال دارد این اضطراب ، شما را به این  فکر کشانده که من آمادگی نداشتم . با این فکر مقابله کنید . حالاشما به این فکر رسیدید که به بلوغ فکری نرسیده اید . اینها را که می گوییم مطلق نیست . نسبی است . کدامیک از ما به بلوغ فکری رسیدیم و ازدواج کردیم ؟ منطور شرایط نسبی است . شما یک شرایط نسبی داشتید و تا حدی ، بلوغ فکری شما را کامل میکند . خیلی جوانها از این نکته غافل هستند . شما یکسال عقد کرده اید ، خود ازدواج به انسان بلوغ می دهد . خیلی از جوانها قبل از ازدواج پوشش و آرایش و شخصیتشان یک جور است ، بعد ازدواج میکنند ، می بینید شخصیتشان عوض میشود . آرایش مو و پوششان عوض میشود و جد ی تر میشوند و وقارشان بیشتر میشود . دوستانشان کم میشود ، زودتر به منزل می آیند .
ممکن است یکسری عوامل پنهان این فکر را بوجود آورده اند . پس از یکسال ، شاید یک مسئله اختلاف انگیز از طرف خانم بوجود آمده باشد ، شاید شما همت نکردید و گل عشق را آبیاری نکردید که نخشکد،   شاید اینها بوده است . شما با یک مشاورآگاه صحبت کنید تا ایشان ، بتوانند عوامل پنهان را پیدا کنند و به شما کمک کنند و جنابعالی را از تردید دربیاورند . این طور بمانید ، روز به روز بدتر میشود . با مجموعه شرایط ادامه زندگی را صلاح می دانیم ، چون داستان جدی است . 

 دختری هفده ساله هستم . شوهرم ویژگی های یک مرد ایده آل را دارد ولی چون به انتخاب خودم نبوده ، می خواهم از او جدا بشوم . بنظر شما درست است ؟
خیر . من برداشتم این است که ، پدر و مادر به او تحمیل کرده اند . کسی به ایشان تحمیل کرده است. ازدواج تحمیلی خوب نیست و به پدرها و مادرها زیاد تأکید کردیم که به جوانها،  ازدواج را تحمیل نکنید. ازدواج امر مهمی است . باید خودشان فکر کنند و تصمیم  بگیرند . می خواهند یک عمر زندگی کنند . از این جهت شما حق دارید که از  کسی که به شما تحمیل کرده ، گله داشته باشید . اما خوب شما خودتان میگویید ، ویژگی یک مرد ایده ال را دارد . حالا چرا می خواهید زندگیتان را خراب کنید ؟ صرف اینکه به شما تحمیل شده ، آیا این میتواند مجوز خراب کردن زندگی باشد ؟ یعنی فکر میکنید با این کار در حق خودتان جفا و ستم خواهید کرد ؟ ملاک برای زندگی زناشویی این نیست . موارد بسیار زیادی داریم که اصلا ازدواج تحمیلی نبوده ، خودشان انتخاب کرده اند و حتی اجازه نظر به خانواده هم نداده اند ، خودشان گشتند و انتخاب کرده اند و صد درصد انتخاب خودشان بوده ولی  الان در حسرت بیست درصد شرایط ایده ال همین آقای شما هستند و دارند میسوزند . پس چرا شما میخواهید زندگیتان را خراب کنید . گذشته از این ، گقتند می خواهم جدا شوم . شما با این کا ر، عرش خدا را میلرزانید چون که طلاق ، عرش خدا را میلرزاند . امام صادق (ع) میفرمایند : ما من شی ابقظ من العزوجل من الطلاق. نزد خدا هیچ چیز بدتر از طلاق نیست . برای این است که خانواده قوام پیدا کند و بنیان داشته باشد . البته حرام نیست . یک روزیی به بحث طلاق میرسیم . طلاق بد است ولی جایز است . شما با این کار به خودتان لطمه میزنید . شما قبلا دختر خانم بودید ولی اگر الان جدا شوید یک واقعیتی است که یک خانمی که یکبار عقد کرده ، اگر جدا شود ، یک مقدار فرصت ها رااز دست میدهد و این طبیعی است . ممکن است آن شرایط مطلوب برای شما پیش نیاید و به این جوان هم لطمه بزنید . ازدواج را به شما تحمیل کرده اند . شما بالاخره بله را گفتید و پذیرفتید . ایشان هم گناه دارند و فرصت هایی رااز دست خواهند داد . ولی درطلاق آسیب پذیری خانم ها بیشتر است . از این فکر خارج شوید و زندگی را جدی بگیرید قدردان این نعمت الهی باشید . این ها وسوسه شیطان است . با این وسوسه ها مقابله کنید . ذکر اعوذبالله  من الشیطان الرجیم و اعوذ بالله سمیع العلیم . ممکن است زندگیتان خراب شود . ما در اینجا وظیفه داریم، مدارا کردن را توصیه کنیم . قبل از ازدواج چشم هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج ، یک کمی ببندید . این مورد ، یک مرد ایده ال است . موردی داریم که ازدواج تحمیلی نبوده است وآقا ایده ال و مطلوب نیست .

 همسرم در دوران عقد میگوید : به من احساسی ندارد و باید از هم جدا بشویم  در حالیکه وقتی عقد را میخواندند ، شور و شوق زیادی داشت . علت چیست ؟
این مبتلا به زیاد دارد . اینکه ایشان شورو شوق داشته و تحمیلی نبوده ، کا ر را یک مقدار سخت تر میکند . شاید به یک جاهایی برسیم که اجازه به ادامه زندگی ندهیم . ولی بنای ما بر ادامه زندگی است.  ولی ما دردوران عقد هستیم و شاید به جایی برسم که بگوییم باید جدا شوید . چون به صلاحتان نیست. مورد ایشان این  جوری نیست . این ، ما را خیلی نگران نمیکند . همان مسائلی که تردید ایجاد میکند.  یکی مقایسه شوهرها و خانم ها است . مسائلی که تردید ایجاد میکند ، تنش ایجاد میکند ، این دختر بایددقت کند . نکند باعث رنجش این آقا شده است . شاید شما دختر عزیز ، آن گل را آبیاری نکردید و خشک شده است و یا دارد می خشکد . با توجه به مجموعه شرایط ، به آقا توصیه می کنم در این تصمیمی که دارند ، لطفا عجله نکنند . چون ما آدمها ، قلبمان عجیب است . حالت ادبار و اقبال دارد . اما علی (ع) فرمود : ان للقلب اقبالاشهوتها و ادبارا . دل شما رویکرد و پشت کردی دارد ، گاهی می آید و گاهی می رود . بعضی آقایان می گویند ، بعضی از وقتها ، خانمم را دوست دارم و بعضی وقتها نه . اصلا ممکن است ادبار قلب باشد . گاهی ممکن است ذکر مصیبت می خوانند ، طرف اشکش در نمی آید و میگوید کافر شده ام . خیر . حالت ادبار شده اید . ممکن است عوامل پنهان دخیل باشد . عوامل را بررسی کنید و توی عافیت کار دقت کنید . ما روایت داریم : اذا قمت امراوقتدبرعافیت . وقتی میخواهیم کاری بکنیم به عاقیت آن کار فکرکنید . بله با یک مشاور آگاه مشاوره کنید . شاید همان ادبار قلب است.  ممکن است فرصتها را از دست بدهید . حالا اگر شما طلاق بدهید و حقشان را بدهید ، گناه شرعی نیست ولی گناه اخلاقی است . یک دختری که دلبسته شما شده اند و احساس شکست می کنند ، عجله نکنید .
 به تاخیر انداختن ازدواج به دلایل واهی ، چه پیامدهایی دارد ؟ 
همان طور که ازدواج زودرس مشکل دارد ، ازدواج دیر رس هم مشکلاتی دارد . گاهی با ادله واهی و وسواس ها و آرمان گرایی ها، ازدواجشان را به تاخیر می اندارند مخصوصا خانم ها . که این خیلی مشکلات ایجاد می کند . همان طور که طبیعت چهار فصل دارد ، وجود ما آدمها هم چهار فصل دارد . یک فصل بهار و تابستان و پاییز و زمستان دارد . ما باید در بهار زندگی مان ازدواج کنیم و نگذاریم به تابستان کشیده شود . چون در فصل بهار زندگی مان ، شادابی و نشاط  هست. و دیگر اینکه خانم ه فرصت ها را از دست می دهند . البته آقایان هم فرصت ها را از دست می دهند ولی خانم ها بیشتر و بعد افسردگی و مشکلات بعدی . و دیگر اینکه فاصله سنی شما و بچه هایتان بیشتر می شود . خیلی ها به این توجهی ندارند .هر قدر فاصله سنی کمتر باشد این بهتر است . و دیگر اینکه امکان بارداری های سخت وجود دارد البته در سن چهل به بالا . یک روایت از رسول گرامی اسلام در مورد خانم ها داریم : دوشیزگان بمنزله میوه روی درخت هستند ، اگر برسند و چیده نشوند ، نور خورشید آنها را فاسد می کند و باد آنها را این طرف و آن طرف می برد . آنهایی که در سن بالا هستند و ازدواج نکرده اند ، دچار سردر گمی و اضطراب و متاسفانه زمینه انحرافات اخلاقی و جنسی در آنها دیده میشود و بیشتر است . این یک واقعیتی است . آقای ویل دورانت    می گوید : اگر ازدواج در فصل های طبیعی صورت گیرد ، بیساری از بیماری های روحی و روانی و مشکلات اخلاقی و انحرافی که زندگی معاصر را لکه دار کرده است ، به نصف تقلیل خواهد یافت . پیامبر فرمودند : کسی که ازدواج می کند ، نصف دینش را حفظ می کند . ببینید سخنان اندیشمند غربی شبیه سخنان پیامبر است . ازدواج ها را به تاخیر نیندازید و از بهار زندگی تان برای ازدواج استفاده کنید .  
من به خواستگاری خانمی رفته ام . ما و خانواده هایمان با هم هیچ مشکلی نداریم ولی بعضی از اقوام خانم با دلایل واهی مخالف هستند . شما در این مواقع چه راه کارهایی پیشنهاد می کنید . 
خانواده ها نباید مدیریت ازدواج را ، به دیگران بدهند . این مربوط به دختر خانم و پدر و مادرشان و آقا پسر و پدر و مادرشان است . حتی خواهر و برادر نباید دخالت کنند . 
حالا اگر در قومی فرد پیری ، نفوذ دارند و یا برادر بزگتر و یا خواهر بزگتر نقش خاصی دارند ، این افراد نباید به دلایل واهی مخالفت کنند . چرا مانع خیر میشوید ؟ حضرت علی (ع)  فرمودند : بهترین واسطه گری ، واسطه گری بین دونفر در امر ازدواج است . امام موسی بن جعفر ( ع ) فرمودند : کسی که واسطه برای ازدواج میشود در سایه عرش الهی قرار می گیرد . رسول گرامی فرمودند : کسی که واسطه میشود به ازای هر قدم و هر کلام ، ثواب یکسال زیارت را به او می دهند  وقتی واسطه در خیر شدن این قدر ثواب دارد ، مانع در خیر شدن به همان میزان گناه دارد . 
مانع خیر نشوید .زیرا دخترخانم فرصت ها را از دست می دهد . راه کار این است که شما واسطه ای قویتربفرستید و اگر نشد این را به حساب قسمت نشدن بگذارید . چون خیلی مواقع ، خواستگاری تا یک ماه هم طول کشیده و موقع بله برون عمه خانم حرفی زده و همه چیز خراب شده است . این را به حساب قسمت بگذارید . و به حساب این که خداوند صلاح نمی داند .
آیا میشود خواستگاری را ، صرف اینکه فامیل نیست ، رد کرد ؟  
این سوال به خانواده ها برمی گردد که اصرار روی ازدواج فامیلی دارند . خیر صرف اینکه غریبه است نمیتوان او را رد کرد . البته خواستگار فامیل ، از جهاتی راحت تر است . با فرض اینکه مشاوره ژنتیک را جدی بگیرند . و آزمایش ژنتیک را هم انجام دهند . اگر در اینمورد مشکلی وجود نداشته باشد  ، ازدواج فامیلی راحت تر است . زیرا بزرگ نمایی و دروغ در ازدواج ها فامیلی کمتر اتفاق می افتد . مثلا در بحث تحصیلات  پسر عمو نمیتواند خود را به جای یک فرد دکتری جا بزند زیرا همه میدانند ایشان دانشجوی دوره کارشناسی بوده است . در مسئله متارکه والدین و امکانات مادی ، امکان لا پوشانی نیست . واقعا ازدواج فامیلی راحت تر است ولی معنایش این نیست که ما غریبه را رد کنیم . ازدواج با غریبه دقت بیشتری و زمان بیشتری می خواهد . شما باید صبر کنید زیرا باید اطلاعات بیشتری از طرف غریبه بگیرید . البته مشکلاتی هم که در رابطه با غریبه ها پیش می آید بخاطر قصور خودمان است .اگر تحقیق بیشتری می کردیم این مشکلات پیش نمی آمد . البته ما در فامیل هم داریم که دچار مشکل شده اند با اینکه همدیگر را می شناختند . و خیلی موارد هم به متارکه کشیده شده است . علت مشکلات غریبه و فامیل نیست . علت آن ، کم توجهی به مسائل ازدواج است . ما اینجا نباید بگوییم چون فامیل است تحقیق نمکنیم زیرا ما از حریم خصوصی عمویمان خبر نداریم .   
   
آقا پسری گفته اند وقتی می خواستیم مراسم عقدکنان بگیریم یکی از اقوام نزدیک فوت     کرده اند و ازدواج به تاخیر افتاده است . آیا اگر این کار را بکنیم اشکال دارد ؟
دین در این مورد ساکت است . یعنی چنین چیزی نداریم که اگر در فرایند خواستگاری عزیزی فوت کند ، گرفتن مراسم گناه باشد . و واجب هم نیست که شما صبر کنید .حتی مستحب هم نیست . پس ما در دین حکمی نداریم . در عرف رایج هست . و اگر عزیزی بزرگی بوده اند و متدین بوده اند ، جا دارد که به این رسم عرف عمل کنیم و اسلام با آداب عرفی که مشکل شرعی ندارد ، مخالفت نمیکند . پس در  این قضیه  صبر کنند . ولی حالا تا چه حدی صبر کنند . فرایند خواستگاری انجام شده و این اتفاقات باعث شده این دو جوان پا در هوا بمانند . این اشکال دارد واین آسیب است . اینکه ما چقدر صبر بکنیم ، بستگی به عزیزی دارد که از دست رفته است . اگر درجه یک باشد یک زمانی را باید صبر کرد و اگر درجه دو یا سه باشد ، یک زمانی را باید صبر کرد . و این هم مهم است که فرایند خواستگاری در چه مرحله ای بوده که این عزیز از دست رفته است.   
حالا مثلا قرار است که به خواستگاری بیایند و پدر خانم فوت می کند ، خوب این معلوم است که بهم می خورد . چون بعضی ها اعتقاد دارندتا یکسال نگذرد اقدام به خواستگاری نمی کنند . حالا یک وقت فرایند طی شده و به بله برون هم رسیده و پدر هم راضی بوده و بعد ایشان فوت می کنند . اینجا کمتر می توان صبر کرد . بعضی ها اعتقاد دارند که ازدواج این قدر مهم است که هیچ چیزی نباید مانع آن بشود . نه ما این را قبول نداریم . بالاخره ما یک عرفی داریم . و یک آداب و رسومی داریم که خوب است عمل بشود . در این مواقع باید یک مدتی صبر کنند و بعد به محضر بروند و عقددائم بکنند و ثبت در دفتر بشود و مراسم را برای بعد بگذارند . می توان مراسم شادی گرفته نشود تا مشکل حل شود و به تاخیر هم نیفتد .

 دوسال پیش با یکی از اقوام عقد کرده ام و پدرایشان قرار بود برایم خانه ای بخرد ولی به قول خودشان عمل نکردند و من می خواهم جدا شوم . لطفا راهنمایی بفرمایید . 
ما چقدر تاکید کردیم وضعیت فعلی طرف برایتان ملاک باشد . اگرالان خانه ندارد خیلی روی قول ها خیلی حساب نکنید . از آن طرف هم داریم که وقتی مومن  قولی می دهد به قولش عمل می کند . حالا وارد دوران عقدبستگی شده اند و آنها به قولشان عمل نکرده اند وایشان می خواهند جدا بشوند . من قطعا با این کار مخالف هستم . برای این جور مسائل نمی توان جدا شد . مسائل بسیار مهم ما را به جدایی می کشاند . شما ره یک خانه اجاره ای راضی بشوید و با رفتار کریمانه به آنها بفهمانید که اشتباه کرده اند . در اینجا دختر بیشتر لطمه می خورد . البته پسر هم لطمه می خورد . دلداده است . در جدایی جامعه ما نقص است . طلاق عرش خدا را می لراند . عرش خدا را نلرزانید .
 والدینم با ازدواج برادرم مخالف هستند زیرا این  دختر فرزند طلاق است . آیا این درست است ؟ 
این مخالفت بخاطر دغدغه هایی هست که وجود دارد . دغدغه دارند که نکند این دختر بخاطر متارکه پدر و مادرش ، دچار مشکلات روحی شده باشد . پدر و مادر تا قبل از جدایی با هم دعوا می کردند و این دختر دچار آسیب های روحی شده باشد . این یک دغدغه است . اینکه دچار خلا های عاطفی شده باشد . دختر خانم یا با یکی از والدینش زندگی کرده یا با پدربزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده است و دچار خلا عاطفی شده باشد . الان یک سایه از سر دختر کوتاه شده و کنترل نصف شده و او دچار آسیب های اجتماعی شده باشد . الان این خانواده که به خواستگاری دختر خانم رفته اند یا بالعکس دغدغه هایشان این است . عزیزان شما که با این تلقی جواب رد می دهید ، فکر می کنید دختر خانمی که با پدر و مادر زندگی می کند ، دچار آسیب روحی نیست ؟ ما داریم دختر ها و پسرهایی که پد رو مادر هایشان کنارهم بوده اند و جدا هم نشده اند ودائم با هم جنگ و دعوا داشته اند و بچه هایشان دچار آسیب روحی شده اند . این ها دائم در خانه جدال داشته اند . پس پدر و مادر دارند ولی دارای آسیب روحی هستند . آیا شما فکر می کنید کسانی که پدر و مادردارند ، دچار خلا عاطفی نیستند ؟ بله ما داریم فرزندانی که پدر و مادر دارند ولی چون آنها به فرزندانشان محبت نکرده اند ، فرزندانشان دچار خلا عاطفی هستند . ازطرف دیگر دچار آسیبهای اجتماعی هم شده اند زیرا پدر و مادر دچار غفلت شده اند و آنها را کنترل نکرده اند . عرض بنده این است که ما برعکس قضیه را هم داریم . دخترخانمی که فرزند متارکه بوده اند ، نه دچار خلا عاطفی هستند و نه دچا ر آسیب اجتماعی و روحی شده اند . چرا ؟ زیرا پدر و مادر هر دو فرهنگی و استاد دانشگاه بوده اند و آدم فرهیخته ای بوده اند . هر دو با هم درگیر بوده اند ولی جلوی بچه ها نبودند . زیرا می دانستند جلوی بچه ها نباید درگیر باشند . پس فرزندان او دچار آسیب روحی نیستند .ممکن است دچار خلأ عاطفی نباشند مثلا با پدر بزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده اند که به آنها خیلی محبت کرده اند و بیشتر از پدر و مادر به آنها محبت کرده اند پس دچار خلا عاطفی نشده اند  . و یا کنترل شده اند و دچارآسیب ها ی اجتماعی نشده اند . من عرضم این است که ملاک شما صرفا نباید این باشد که چون این آقا و خانم فرزند طلاق هستند ، ما نباید به سراغ آنها بروییم . چطور شما کسی را که پدر و مادر دارد ، صرف اینکه پدر و مادر دارد ، قبول نمی کنید ؟ تفحص می کنید و تحقیق و مطالعه می کنید . شما که نمی دانید شاید این دختر خانم از این دسته افرادی باشد که بنده عرض کردم و دچار هیچگونه آسیبی نشده اند . شما تا می فهمید او فرزند متارکه است ، پس نزنید . این حق نیست . او گناهی ندارد . شما وقتی فهمیدید ، تحقیق کنید . به دو جواب می رسید که جزئ کدام دسته است  اگر جزء دسته اول است که بهم می زنید ولی اگر از نوع دسته دوم بود ، موردی ندارد  ملاک ها ی ما باید از نوع ملاک های واقعی باشد . این اساس واقعا درست نیست .
 دختر خانم بیست و پنج ساله هستم و پدرم با سختگیری ، مانع از ازدواجم شده است .  شما می گویید  چه کار کنم ؟
معلوم نیست شما بتوانید کاری بکنید . اگر این کار را با محبت و مهربانی البته نه مستقیم بلکه با واسطه مادر و یا پدر بزرگ و مادر بزرگ که ذی نفوذ هستند و به پدر بفهمانند که سخت گیری بیجا اشتباه است البته اگر سخت گیر بی جا باشد ولی اگر سخت گیریی بجا باشد ، ما آن را توصیه می کنیم . مثلا خواستگاری آمده و همتای شما نیست و پدر شما می داند که اگر شما ازدواج کنید ، دچار مشکلات جدی می شوید . یا اینکه شما دلبسته کسی شده اید و کر و کور شده اید و پدر می دانداین ازدواج عاقبت خوشی ندارد . اگر این جور چیزی است ، واقعا بجاست . بارها گفته ام که ازدواج نکردن به مراتب از ازدواج غلط کردن بهتر است . ولی اگر سختگیری ها برای مسائل مادی است مثل مهریه، منزل و پول باشد این اشتباه است . پدران عزیز سخت نگیرید . اگر خواستگار خوبی از نظر اخلاق و دیانت داشتید ، سخت نگیرید . ببینید الگوهای ما مثل پیامبر در این مورد چه می فرمایند . پیامبر گرامی می فرماید : اگر برای دختر شما خواستگاری آمد که از نظر اخلاق و دین او را می پسندید ، دختر خود را به عقد او در بیاورید و اگر این کار را نکنید ، فتنه بزرگی در عالم ایجاد خواهد داد . ویل دورانت می گوید : اگر ازدواجها در سالهای طبیعی اتفاق بیفتد و عقب نیفتد ، انحرافات جنسی که امروز جامعه ما را لکه دار کرده است ، به نصف کاهش خواهد یافت . ولتر می گوید: هر قدر متاهلان بیشتر شوند ، جنایت ها کمتر میشود . این یک واقعیت است . شما سیره عملی رسول خدا را ببینید . حضرت علی (ع) مالی از دنیا نداشتند و تهیدست یه معنی واقعی بودند ولی چون با ایمان بودند ، حضرت به ایشان جواب دادند . دست از سختگیری بردارید . سن دختر بالا می رود و فرصتها کمتر میشود . و ما می ترسیم که شما مجبور بشوید به کسی که درجه پایین تری دارند ، جواب مثبت بدهید و ممکن است ازدواج نکردن برای دختر مفسده به دنبال داشته باشد . گاهی سخت گیری ها در کارهایی است که از طرف می خواهند . مثلا عروسی ها ی آنچنانی و اسراف های آنچنانی . این خیلی خطرناک است . 

 بعضی از دختر خانم ها در ازدواج سخت گیری می کنند و به دلایل واهی خواستگاران را رد می کنند . آیا این رفتار ، علت خاصی دارد ؟
دقت در ازدواج خیلی خوب است . در ازدواج دقت کنید . عجله نکنید و شتاب زده عمل نکنید . در انتخابتان حساسیت داشته باشید . امام صادق (ع) می فرماید : : در ازدواجت دقت کن و ببین چه کسی را در وجودت می نهی و چه کسی را شریک مال و آگاه به اسرار و امانت خود می کنی . دقت خوب است ولی اگر به آرمان گرایی تبدیل شود، بد است .  آرمان گرایی یعنی قانون همه یا هیچ . یعنی من شوهری می خواهم که همه چیز داشته باشد و گر نه شوهر نمی خواهم . دنیا یا سیاه است یا سفید . خیر دنیا را باید خاکستری دید . اگر جلوی این رفتار را نگیریم به اختلال تبدیل میشود و بعد به اختلال هذیانی تبدیل می شود . خانم ها باید به خودشان بگویند : من می خواهم با کسی ازدواج کنم که سی درصد نقطه منفی دارد و هفتاد درصد نقطه مثبت دارد . چون اگر این کار را نکنند ، نمیتوانند انتخاب کنند . بگویند : ما همه گل هستیم ولی خار داریم .  فقط معصومین ما گل بی خار بوده اند . این خانم ها فرصتها را از دست می دهند و چند ماه بعد خواستگار بعدی و همین جور سن بالا می رود و هنوز ازدواج نکرده اند و فرصتها  را از دست می دهند .  ما به خانم های سن بالا گفته ایم که از شروط کمال ، دست بردارید . بعضی ها مغرور میشوند . کمالاتی دارند و خانواده بالایی دارند و می گویند :  هر وقت من اراده کنم ، می توانم شوهر پیدا کنم . ولی این طور نیست . البته شما همان ویژگی قبل را دارید ولی همتایان شما سر زندگی شان رفته اند و شما خواستگار ی که مورد پسند باشد نخواهید داشت . وجود ما آدمها چهار فصل را دارد . در بهار زندگی ازدواج کنید . اگر دیر ازدواج کنید ، مشکلاتی برای شما ایجاد میکند . نشاط شما کم شده است و اختلاف سنی با فرزندانتان بیشتر می شود . ممکن است مشکلاتی در بارداری خانم ها ایجاد شود و در سن بیست و هفت به بالا زایمانهای سخت دارند و در سن چهل و پنج سالگی قطع نطفه سازی دارند . کسانی که این فکر را دارند ، وقتی ازدواج      می کنند ، شوکه می شوند . ولی اگر بگویند : سی درصد مشکل دارد . من الان       نمی دانم  ولی در زندگی می فهمم . بیایید از آرمان گرایی دست بردارید تا از فواید ازدواج استفاده کنید . 

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

رسیدن به تفاهم در دوران ﻋﻘﺪ

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



دوران ﻋﻘﺪ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﺗﻔﺎﻫﻢ


دوران ﻋﻘﺪ ﮐﻪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺎ از زﻣﺎن ﺟﺎری ﺷﺪن ﺻﯿﻐﻪ ﻋﻘﺪ ﺷﺮوع ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺗﺎ ﺷﺮوع زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک اداﻣﻪ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ، دوراﻧﯽ ﺣﺴﺎس،ﭘﺮاﻟﺘﻬﺎب و از ﺳﻮﯾﯽ ﺧﺎﻃﺮه اﻧﮕﯿﺰ و ﭘﺮﻃﺮاوت اﺳﺖ. در اﯾﻦ دوران، ﻧﻮﻋﺮوس و ﺗﺎزه داﻣﺎد ﮐﻪ دوره ﺟﺪﯾﺪی را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺠﺮﺑﻪ و ﮐﻤﮏ ﻫﺮ 2 ﺧﺎﻧﻮاده، آرام آرام ﺑﻪ ﺳﻮی زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﮔﺎم ﺑﺮﻣﯽ دارﻧﺪ و ﺧﻮد را ﺑﺮای زﻧﺪﮔﯽ و ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎی ﭘﯿﺶ رو آﻣﺎده ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.

ﺑﻪ اﯾﻦ ﺳﺒﺐ آﻣﺎده ﺷﺪن ﺑﺮای اﯾﻦ دوران ﺣﺴﺎس و رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﯽ و ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ ﺑﺮ ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮی ﯾﮏزﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﺛﺒﺎت و ﺳﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﻗﺮار اﺳﺖ زوﺟﯿﻦ ﭘﺎﯾﻪ ﻫﺎی اﺻﻠﯽ آن ﺑﺎﺷﻨﺪ، اﻫﻤﯿﺖ ﺑﺴﯿﺎری دارد. دﮐﺘﺮ ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﺷﺮﯾﻔﯽ اﺳﺘﺎد ﭘﮋوﻫﺸﮕﺎه ﺗﻌﻠﯿﻢ و ﺗﺮﺑﯿﺖ درﺑﺎره ﻣﺪت زﻣﺎن اﯾﺪه آل دوران ﻋﻘﺪ ﺑﻪ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎر ﻣﺎ ﮔﻔﺖ: ﻃﺒﻖ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه 4 ﺗﺎ 9 ﻣﺎه ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ زﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮای ﻃﻮل دوران ﻋﻘﺪ اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﻣﺪت ﺑﺎﯾﺪ ﻫﺮ دو ﻃﺮف ﭘﺲ از ﻓﺮوﮐﺶ ﮐﺮدن ﻫﯿﺠﺎن ﻫﺎی ﺟﻮاﻧﯽ، ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺗﺮ وارد زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺸﮑﻼت ﺑﻌﺪی ﺑﻪ وﺟﻮد ﻧﯿﺎﯾﺪ.


دﮐﺘﺮ ﮐﯿﻤﯿﺎﯾﯽ درﺑﺎره ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻃﺮﻓﯿﻦ از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ در دوران ﻋﻘﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻃﺮﻓﯿﻦ اﺑﺘﺪا ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺴﺘﻘﻠﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﻓﺮد ﺑﺎﻟﻎ ﭘﯿﺪا ﮐﺮده ﺑﺎﺷﺪ، ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ آﯾﻨﺪه ﺧﻮد ﺷﻨﺎﺧﺖ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪ و ﻫﻢ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﺑﻠﻮغ ﻋﺎﻃﻔﯽ رﺳﯿﺪه ﺑﺎﺷﺪ و ﻗﺪرت ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻋﻮاﻃﻒ و اﺣﺴﺎﺳﺎت ﺧﻮد را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﻣﻬﻢ ﺗﺮ از ﻫﻤﻪ اﯾﻦ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ زﻧﺪﮔﯽ را ﭘﯿﺪا ﮐﺮده ﺑﺎﺷﺪ، ﯾﻌﻨﯽ آﻣﺎدﮔﯽ روﯾﺎروﯾﯽ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻞ و ﺣﻞ آن را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.

وی ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮد: ﺷﻨﺎﺧﺖ زوﺟﯿﻦ از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﯾﺪ از ﻗﺒﻞ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﭘﺲ از ﻋﻘﺪ، زﻣﯿﻨﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺑﺮای ﺗﺸﮑﯿﻞ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. وی ﻣﯽ اﻓﺰاﯾﺪ: ازدواج ﺷﺎﻣﻞ ﭼﻬﺎر ﻣﺮﺣﻠﻪ آﺷﻨﺎﯾﯽ ﯾﺎ ﻧﺎﻣﺰدی، ﺷﻨﺎﺧﺖ، ﺻﻤﯿﻤﯿﺖ و ﺳﭙﺲ ازدواج اﺳﺖ. در ﻣﺮﺣﻠﻪ اول زوﺟﯿﻦ ﺗﺤﺖ ﻧﻈﺎرت ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ آﺷﻨﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﻣﺸﺘﺮک

اﺧﻼﻗﯽ ﺧﻮد را ارزﯾﺎﺑﯽ و ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻦ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺑﻪ ﺻﻤﯿﻤﯿﺖ و ﺳﭙﺲ ازدواج ﻣﯽ اﻧﺠﺎﻣﺪ. وی ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮد: ﮐﻨﺘﺮل، ﻧﻈﺎرت و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ در ﻣﺮﺣﻠﻪ آﺷﻨﺎﯾﯽ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﺴﯿﺎر اﺳﺎﺳﯽ و ﭘﺮاﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ و ﺟﻠﺴﺎت ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎری ﻣﺮﺳﻮم ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ 10 ﺑﺎر ﺗﮑﺮار ﺷﻮد ﺗﺎ دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﻨﺪ.


ﻣﺸﺎور ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺎ اﺷﺎره ﺑﻪ اﯾﻦ ﮐﻪ ازدواج ﺑﺮای ﺟﻮاﺑﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ 2 ﻧﯿﺎز ﺻﻮرت ﻣﯽ ﮔﯿﺮد، اﻇﻬﺎر داﺷﺖ: ﻧﯿﺎز ﺑﻪ داﺷﺘﻦ ﻣﮑﻤﻞ و ﻧﯿﺎز ﺑﻪ داﺷﺘﻦ ﻫﻤﺮاﻫﯽ ﮐﻪ وﺟﻮه ﻣﺸﺘﺮک اﺧﻼﻗﯽ ﺑﺎ ﻓﺮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺿﺮوری ﺗﺮﯾﻦ

ﻧﯿﺎزﻫﺎ در دوران ﻋﻘﺪ اﺳﺖ. اﮔﺮ 2 ﻃﺮف در ﻣﺴﯿﺮ ﺑﺮآوردن اﯾﻦ 2 ﻧﯿﺎز ﮔﺎم ﺑﺮدارﻧﺪ و روی ﻣﻮاردی ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺗﻔﺎﻫﻢ دارﻧﺪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﮐﻨﻨﺪ و رواﺑﻂ اﯾﺠﺎد ﺷﺪه را ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﺣﺘﺮام ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ و درک و ﻓﻬﻢ دوﺳﻮﯾﻪ ﺑﺮﻗﺮار ﮐﺮده ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ اﺳﺎﺳﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻧﯿﺎزﻫﺎی آﻧﺎن در دوران ﻋﻘﺪ ﺑﻪ درﺳﺘﯽ ﺑﺮآورده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﻨﯿﺎد ﯾﮏ زﻧﺪﮔﯽ ﺳﺎﻟﻢ و ﻣﺘﻌﻬﺪاﻧﻪ از دوران ﻋﻘﺪ ﺑﻨﺎ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﻋﺒﻮر از اﯾﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺨﺎﻃﺮه آﻣﯿﺰ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ دراﯾﺖ و رﻓﺘﺎر ﺻﺤﯿﺢ از ﺳﻮی ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎﺳﺖ.


دوران ﻋﻘﺪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎم ﻓﺮاز و ﻧﺸﯿﺐ ﻫﺎ و ﺗﻠﺦ و ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻇﺮف ﻣﺪت ﻣﻌﻘﻮﻟﯽ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﺑﯿﻨﺠﺎﻣﺪ. دﮐﺘﺮ ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﺷﺮﯾﻔﯽ درﺑﺎره ﻣﻌﺎﯾﺐ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺷﺪن دوران ﻋﻘﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: زوﺟﯿﻦ ﭘﺲ از ﻣﺮاﺳﻢ ﻋﻘﺪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ رواﻧﯽ آﻣﺎده اﻧﺪ ﺗﺎ از ﻫﻤﻪ ﻣﻮاﻫﺐ ﻫﻤﺴﺮی ﺑﻬﺮه ﺑﺒﺮﻧﺪ اﻣﺎ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺷﺪن اﯾﻦ روﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺧﻮردﮔﯽ و ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎری ﻣﯽ اﻧﺠﺎﻣﺪ و ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ در زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک آن ﻫﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﮕﺬارد. وی ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻃﻮل دوران ﻋﻘﺪ ﮐﻢ ﺗﺮ از 4 ﻣﺎه و ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﯾﮏ ﺳﺎل ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮد زﯾﺮا ﻃﺮﻓﯿﻦ را دﭼﺎر ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎی ﺟﺪی ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.

دﮐﺘﺮ ﮐﯿﻤﯿﺎﯾﯽ درﺑﺎره ﻣﺸﮑﻼت دوران ﻋﻘﺪ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻣﺪت اﻇﻬﺎر داﺷﺖ: دﺧﺎﻟﺖ اﻃﺮاﻓﯿﺎن، ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ زوﺟﯿﻦ ﺑﺎ دﯾﮕﺮان، اﻧﺘﻈﺎرات ﻏﯿﺮواﻗﻌﯽ، ﺑﺮوز ﺳﻮءﺗﻔﺎﻫﻢ ﻫﺎی ﺣﻞ ﻧﺸﺪه، ﺗﻮاﻓﻖ ﻫﺎی ﻣﺒﻬﻢ ﻫﻨﮕﺎم ﻋﻘﺪ، ﺣﺮﻣﺖ ﺷﮑﻨﯽ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺎﻟﯽ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﺟﻮاﻧﺎن و ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ در اﯾﻦ دوران اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮد زوﺟﯿﻦ ﺑﻪ اﻫﺪاف اﯾﻦ دوره دﺳﺖ ﻧﯿﺎﺑﻨﺪ. وی اﻓﺰود: دوران ﻋﻘﺪ از ﻧﻈﺮ روان ﺷﻨﺎﺳﺎن دوران ﮐﻮدﮐﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ اﺳﺖ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ آﺳﯿﺐ دﯾﺪن اﯾﻦ راﺑﻄﻪ ﻣﺎﻧﻊ ﺟﺪا ﺷﺪن زوﺟﯿﻦ از ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺑﻪ دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ آن ﻫﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺑﺮای ﺗﺸﮑﯿﻞ ﯾﮏ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﻟﻄﻤﻪ ﻣﯽ زﻧﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺷﺪن دوران ﻋﻘﺪ ﻣﺎﻧﻊ ﭘﯽ رﯾﺰی ﺻﺤﯿﺢ ﭘﺎﯾﻪ ﻫﺎی زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﻣﯽ ﺷﻮد و وﻗﺘﯽ دوران ﻋﻘﺪ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮد ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺟﺪاﯾﯽ از ﺧﺎﻧﻮاده دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد.


ﻣﺸﺎور ﺧﺎﻧﻮاده درﺑﺎره ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﮐﻪ در دوران ﻋﻘﺪ رخ ﻣﯽ دﻫﺪ، ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: اﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﺷﺎﻣﻞ 2 دﺳﺘﻪ درون ﻓﺮدی و ﺑﺮون ﻓﺮدی اﺳﺖ و ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮﺳﻂ ﻓﺮدی ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈﺮ و ﺑﯽ ﻃﺮف ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﺷﻮد، ﻓﺮدی ﮐﻪ زوﺟﯿﻦ و ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ او را ﻗﺒﻮل داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﯾﺎری ﮔﺮﻓﺘﻦ از ﺑﺰرﮔﺘﺮﻫﺎ و رﯾﺶ ﺳﻔﯿﺪﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻞ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﺪ اﻣﺎ در ﺻﻮرت ﺣﻞ ﻧﺸﺪن ﻣﺸﮑﻞ آن ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﺸﺎوره ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﻨﻨﺪ.


وی درﺑﺎره اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﻼف ﻣﺸﮑﻼت و اﺧﺘﻼف ﻧﻈﺮﻫﺎ در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮارد، ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ زوﺟﯿﻦ را ﺑﻪ ﺷﺮوع زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﺳﻮق ﻣﯽ دﻫﻨﺪ اﻇﻬﺎر داﺷﺖ: ﺗﻌﺎرض و ﻣﺸﮑﻼت ﺣﻞ ﻧﺸﺪه در دوران ﻋﻘﺪ، ﺑﺎر رواﻧﯽ و

ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﺮای زوﺟﯿﻦ دارد و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ اﯾﺠﺎد ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺰرگ ﺗﺮ ﺑﯿﻨﺠﺎﻣﺪ و ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ﺗﻤﺎم ﻣﺸﮑﻼت و اﺧﺘﻼف ﻧﻈﺮﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ در دوران ﻋﻘﺪ ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﺷﻮد ﺗﺎ ﯾﮏ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﺛﺒﺎت ﭘﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﺷﻮد.


او در اداﻣﻪ اﻓﺰود: ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ وﻗﺘﯽ دﺧﺘﺮ ﯾﺎ ﭘﺴﺮی ازدواج ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، اﺳﺘﻘﻼل و آزادی آن ﻫﺎ را ﺑﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ. ﺑﺴﯿﺎری از واﻟﺪﯾﻦ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ واﺑﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎی ﺷﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪان ﺧﻮد، ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ اﺳﺘﻘﻼل او را ﺑﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ و از دﺧﺎﻟﺖ ﻫﺎی ﺑﯽ ﻣﻮرد ﮐﻪ اﻏﻠﺐ رﯾﺸﻪ در ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ ﻫﺎی ﺧﻮدﺷﺎن دارد، ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﻧﺪ. آن ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻮءﺗﻔﺎﻫﻢ ﻫﺎ و ﺗﻌﺎرض ﻫﺎ را در ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮﯾﻦ زﻣﺎن ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﮐﻨﻨﺪ و ﻧﮕﺬارﻧﺪ ﯾﮏ ﺳﻮءﺗﻔﺎﻫﻢ ﮐﻮﭼﮏ، ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺰرگ ﺗﺮ ﺑﯿﺎﻓﺮﯾﻨﺪ.


واﻟﺪﯾﻦ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻓﺮزﻧﺪان ﺧﻮد را ﺑﺎ دﯾﮕﺮان ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﻨﻨﺪ و ﺑﺎﯾﺪ دﺧﺘﺮ ﯾﺎ ﭘﺴﺮی ﮐﻪ وارد ﺧﺎﻧﻮاده آن ﻫﺎ ﺷﺪه را ﺑﺪون ﻗﯿﺪ و ﺷﺮط ﺑﭙﺬﯾﺮﻧﺪ و از ﻣﺤﺒﺖ ﻫﺎی اﻓﺮاﻃﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﻗﻊ اﯾﺠﺎد ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﻧﺪ زﯾﺮا اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺤﺒﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ اﻧﺘﻈﺎرات ﺑﯽ ﺟﺎ ﻣﯽ اﻧﺠﺎﻣﺪ و واﻟﺪﯾﻦ ﺑﺎﯾﺪ از آن ﭘﺮﻫﯿﺰ ﮐﻨﻨﺪ.


دﮐﺘﺮ ﮐﯿﻤﯿﺎﯾﯽ درﺑﺎره اﯾﻦ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﺸﻢ ﺟﻮاﻧﺎن را ﺑﻪ روی وﻗﺎﯾﻊ دوران ﻋﻘﺪ ﺑﺎز ﮐﺮد و اﺳﺘﺪﻻل ﺟﻮاﻧﯽ را ﮐﻪ ﻣﺼﺮ اﺳﺖ در دوران ﻋﻘﺪ ﺑﺮ ﻣﺸﮑﻼت ﻣﻮﺟﻮد ﻏﻠﺒﻪ ﮐﻨﺪ ﻣﺤﮑﻮم ﮐﺮد، ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ اﯾﻦ ﺟﻮان ﮐﺮد اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ روی ﺟﻮان ﻧﻔﻮذ دارد. ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﺒﻨﺎی ﺑﺮﺧﻮرد اﯾﻦ ﺟﻮان ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮاده اش و ﻋﺪم ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺬﯾﺮی او، راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻤﺎر ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮاده ﺧﻮدش ﺑﺎﺷﺪ. در ﻧﻬﺎﯾﺖ آن ﻫﺎ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﯾﮏ ﻣﺸﺎور ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﮐﻤﮏ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ.


ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ وی ﻗﻀﺎوت درﺑﺎره راﺑﻄﻪ ای ﮐﻪ 8 ﻣﺎه ﺗﺎ ﯾﮏ ﺳﺎل ﻋﻤﺮ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻏﯿﺮﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻃﯽ ﯾﮏ ﺳﺎل ﻣﯽ ﺗﻮان ﻗﻀﺎوت درﺳﺘﯽ از ﯾﮏ راﺑﻄﻪ ﺳﺎﻟﻢ داﺷﺖ و ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪه ﻣﺎ ﻣﺒﻨﺎی ﻃﻮل دوران ﻋﻘﺪ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ اﺳﺖ و اﻟﺒﺘﻪ اﯾﻦ ﻣﺪت ﺑﺮﺣﺴﺐ ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺘﻐﯿﺮ ﺑﺎﺷﺪ.


ﻣﺸﺎور ﺧﺎﻧﻮاده درﺑﺎره ازدواج ﻫﺎی ﭘﺮﺧﻄﺮ ﮔﻔﺖ: زوﺟﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ از ازدواج ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻧﺪارﻧﺪ، ﺑﻪ اﺣﺘﻤﺎل ﻓﺮاوان ﭘﺲ از ازدواج دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و ازدواج ﯾﮏ ﺗﺼﻤﯿﻢ اﺳﺎﺳﯽ در زﻧﺪﮔﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ

ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺲ از ﺷﻨﺎﺧﺖ ﮐﺎﻣﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد و ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ اول ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد و ﺳﭙﺲ ﻣﻮرد ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد.


وی اﻓﺰود: ﺟﺪا ﺷﺪن از ﺧﺎﻧﻮاده اﺻﻠﯽ، ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺟﺪﯾﺪ ﻋﺎﻃﻔﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺑﺮﻗﺮاری ﻫﻮﯾﺖ ﺟﺪﯾﺪ و ﻣﺒﻨﺎ ﻗﺮاردادن آن ﺑﺮای ﺗﺸﮑﯿﻞ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ اﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در دوران ﻋﻘﺪ رخ

ﻣﯽ دﻫﺪ.اﺣﺘﺮام و ﺗﻔﺎﻫﻢ ﺧﻨﺜﯽ ﮐﻨﻨﺪه ﺗﻤﺎم ﻣﺸﮑﻼت اﺳﺖ و زن و ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎ وﺟﻮد ﺗﻤﺎم ﺗﻌﺎرﺿﺎت و ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺮای ﺧﻮد اﻣﻨﯿﺖ ﺑﻪ وﺟﻮد آورﻧﺪ.



 بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


شروط ضمن عقد ازدواج



وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/



از صفحات سند چند برگی ازدواجتان کدام یکی را بدقت خوانده‌اید؟


فقط صفحه مربوط به مهریه را یا صفحه شروط ضمن عقد را؟


یا صفحه‌ای که نام و مشخصات شما و همسرتان را کنار تاریخ عقد ثبت کرده؟


شما در عقدنامه‌تان بیشتر دنبال خاطره‌ها می‌گردید یا واقعا می‌دانید روزی که پشت سرهم زیر صفحاتی را که سردفتر تند و تند آنها را ورق می‌زند، امضا می‌کردید چه بار مسوولیتی را به دوش گرفته‌اید‌؟


حال و هوای حاکم بر دفترخانه‌های ازدواج وقتی زوج‌ها به همراه خانواده‌هایشان برای هرچه زودتر جاری شدن صیغه عقد هیجان‌زده شده‌اند، واقعا دیدنی است مخصوصا اگر سردفتر به چند خانواده به صورت همزمان وقت داده باشد و ازدحام جمعیت باعث کمبود وقت و سریع انجام‌شدن کارها شود. درست در چنین مواقعی است که زوج‌ها وقتی با سند ازدواج روبه‌رو می‌شوند و می‌فهمند باید زیر تمام صفحات آن را امضا کنند تمایل دارند هرچه زودتر کار تمام شود بدون آن‌که حتی کنجکاو شوند با این امضا‌ها زیر بار چه تعهداتی می‌روند.


بیشتر سردفترها فقط صفحات عقدنامه را ورق می‌زنند و بدون هیچ توضیحی درباره مندرجات سند با انگشت نشان می‌دهند که زوج‌ها کجاها را باید امضا کنند در حالی که سند ازدواج به خاطر مسئولیت ‌آور بودنش سندی مهم است که زوج‌ها بخصوص خانم‌ها باید از بندبند آن مطلع باشند چون اگر غیر از این باشد وقتی پیچ و خم‌های زندگی شروع شود تمام امضاها دست و پاگیر می‌شوند.


یکی از بندهای عقدنامه می‌گوید: زوج ضمن عقد شرط کرد که هر گاه طلاق بنا به خواسته زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد زوج موظف است نصف دارایی خود را که در زمان زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را با نظر دادگاه به صورت بلاعوض به زوجه منتقل کند پس اگر مردی این شرط را امضا کند مشمول موضوع تصنیف در دارایی‌های مشترک می‌شود و زن مطلقه می‌تواند با ارائه دادخواست این مبالغ را مطالبه کند.

شروط دوازده‌گانه

در یکی دیگر از بندهای عقدنامه آمده است زوج به زوجه بلاعزل با حق توکیل به غیر داد که با رجوع به دادگاه و دریافت مجوز پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه کند. پیداست اگر مردی با این شرط موافقت کند زن می‌تواند در دادگاه اقامه دعوا کرده و زوج از شروط مندرج در عقدنامه را اثبات کند و با حکم دادگاه به دفترخانه رسمی طلاق مراجعه کند چون در این صورت از سوی زوج وکیل است که اصالتا (شخص خودش) یا ا (با انتخاب وکیل و تفویض به وی) خود را مطلقه کند.


نکته: تقریبا بیشتر حقوقدان‌ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد از داشتن مهریه‌های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد.



پس لازم است مردها بدانند اگر پای چنین شرطی در عقدنامه را امضا می‌کنند حق طلاق را در صورت تحقق این دوازده شرط به همسرشان داده‌اند:


- خودداری شوهر از دادن نفقه زن به مدت ۶ ماه به هر عنوان حتی با توسل به اجبار،


- سوءرفتار یا سوءمعاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند،


- ابتلای زوج به بیماری‌های خطرناک و درمان‌نشدنی به نحوی که دوام زندگی زناشویی را برای زوجه به خطر بیندازد،


- جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد،


- بی‌توجهی به رای دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد،


- محکومیت شوهر به حکم قطعی به ۵ سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی در پرداخت منجر به ۵ سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی منتهی به ۵ سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم در حال اجرا باشد،


- ابتلای زوج به هر گونه اعتیاد مضر که به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی خلل وارد کند،


- زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا ۶ ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند،


- محکومیت قطعی زوج در ارتکاب به جرم و اجرای هرگونه اعم از حد و تعزیر که آبروی زوجه را به خطر بیندازد،


- باردار نشدن زوجه از زوج بعد از ۵ سال به علت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر،


- مفقودالاثر شدن زوج و مراجعه نکردن به دادگاه ۶ ماه بعد از مراجعه زوجه به دادگاه و ازدواج مجدد زوج بدون رضایت زوجه یا اجرا نکردن عدالت بین همسران به تشخیص دادگاه.


پس با تحقق هر یک از این شروط و اثبات آن در دادگاه، زن می‌تواند با استفاده از ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و پس از قطعیت حکم نسبت به اجرا و ثبت صیغه طلاق در دفتر رسمی ثبت طلاق اقدام کرده و خودش را مطلقه کند.


شروط ضمن عقد


تقریبا بیشتر حقوقدان‌ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد از داشتن مهریه‌های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد اما مهریه پولی است که زیاد هم نسبت به وصول آن نمی‌توان امیدوار بود.

 برای همین زوج‌ها قبل از جاری شدن صیغه عقد می‌توانند توافق کنند تا حقوقی چون حق تحصیل، اشتغال، حق انتخاب محل سکونت یا شرط تضمین پرداخت مهریه از سوی یک یا ۲ نفر از اعضای خانواده یا آشنایان زوج را در عقدنامه درج کنند.


در واقع شرط در طلاق یا همان چیزی که مردم به عنوان حق طلاق می‌شناسند هم از جمله این شروط است. این شرط به زن حق می‌دهد تا خود را ا طلاق دهد یعنی زن وکیل مطلق از طرف شوهر خود باشد که هر زمان بخواهد یا پس از تحقق امری معین و اثبات آن در دادگاه خود را مطلقه کند.


البته درج این شرط در عقدنامه به این معنی نیست که دیگر مرد نمی‌تواند همسرش را طلاق دهد. در واقع مرد در شروط ضمن عقد فقط به صورت ی این حق را به همسرش می‌دهد و زن هم به عنوان وکیل در طلاق این را می‌داند که این حق یا شرط ضمن عقد به معنای انتقال کامل و مطلق حق از سوی شوهرش نیست و مرد هم می‌تواند بنا بر شرایطی از این حق استفاده کند.


بد نیست بدانید که شروط ضمن عقد با محتوایی چون ممنوعیت ازدواج دوم برای مرد، عدم نزدیکی یا طلاق در مدت معین مثلا ۵ سال قابلیت اجرا ندارد اما می‌تواند زن در شروط ضمن عقدش این نکته را بگنجاند که مثلا مهریه او به دخترش تعلق بگیرد (شرط صلح مهریه به فرزند)



بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


نکات دوران عقد

                               وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است



دوران عقد برای بیشتر زوج‌های جوان، دورانی پر از اضطراب، ناشناختگی و نگرانی است. دورانی که باید در آن یاد بگیرند چطور با یکدیگر رفتار کنند و چطور خود را برای شروع زندگی مشترکشان آماده کنند. در اینجا 7 نکته مهمی را می‌خوانید که معمولا جوان‌ها آن را فراموش می‌کنند یا درباره آن اطلاعاتی ندارند.


1ـ زندگى مشترک میدان جنگ نیست


همه چیز بستگی به این دارد که با چه نگاهی وارد زندگی مشترک می‌شوید. می‌خواهید ازدواج کنید تا روی در و همسایه و فامیل را کم کنید یا یک زندگی مستقل آرام داشته باشید. اگر هدف اول ذهن‌تان را پر کرده باشد، هر قدمی که بردارید در راستای مقایسه، خودنمایی، رقابت و جنگ و جدل خواهد بود. شما شاید بخواهید از نظر اطرافیان فوق العاده به نظر برسید اما برای این فوق العاده به نظر رسیدن، مجبورید مدام به نامزدتان فشار بیاورید و او را مطابق خواسته اطرافیان تغییر دهید. 


چیزی که قطعا اصطکاک رابطه شما را بالا می‌‌برد و باعث جنگ و دعوا می‌‌شود. سعى نکنید بر همسرتان تسلط داشته باشید. به عبارت دیگر با هم و در کنار هم باشید نه جدا از هم و رو در روى هم! 


2ـ محبت را فراموش نکنید


شاید فکر کنید که همیشه به همسرتان محبت کرده‌اید اما این محبت چیزی است که شما می‌‌بینید یا او هم آن را احساس می‌‌کند؟ برای محبت کردن به همدیگر، با روش خودتان پیش نروید، سعی کنید بفهمید طرف مقابل چه چیزی را نشانه محبت شما می‌‌داند و همان کار را برایش انجام دهید. این کار فقط مربوط به روزهای اول ازدواج نیست بلکه با گذشت زمان اهمیت آن بیشتر و بیشتر می‌شود.


3ـ صادقانه اعتراف کنید


نترسید که باید از همین اول کار گربه را دم حجله بکشید و اقتدارتان را حفظ کنید. وقتی اشتباه مى‏کنید، با صداقت اظهار پشیمانى کنید. این تنها علاج واقعه است. قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد. 


4-خودتان را شریک کنید 


در مطرح کردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعى کنید خود را هم دخالت دهید. مثلاً به جاى اینکه بگویید «چرا با فلانى این طور برخورد کردى»، بهتر است بگویید: «کاش با فلانى این طور برخورد نمى‏کردیم.» 


5-از کوره در نروید


همه ما ایرادهایی داریم که ممکن است طرف مقابلمان را آزرده کند. اگر قرار باشد هر کدام مرتب از همدیگر عصبانی شوید و سفره دل‏تان را پیش دیگران باز کنید که سنگ روی سنگ بند نمی‌‌شود. پیش پدر و مادرتان درددل نکنید  و دعواها و اختلافات جزئی تان را به آنها نگویید. با این کار نه تنها آنها را نگران می‌‌کنید، بلکه باعث سست شدن پایه‌های زندگی تان هم می‌شوید. یادتان باشد که از قدیم گفته‌اند حرمت امامزاده را متولی‌اش نگه می‌دارد. حرمت خانواده دونفره‌تان را حفظ کنید!


6ـ با هم باشید


اگر مى‏خواهید عشق و علاقه‏تان تداوم داشته باشد، باید زمان کافى براى با هم بودن و ابراز محبت کردن اختصاص بدهید. سعى کنید به انگیزه عشق و ازدواج‏تان بیندیشید؛ با همسرتان در باره نخستین روزهاى آشنایى و دوران خوشِ اولین روزها گفتگو کنید. یادآورى شادى‏ها و رویدادهاى شیرین، هم وجودتان را گرم کرده و هم تازگى و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد. 


7ـ سازگاری را تمرین کنید


زندگی‌ای که به زودی شروع می‌‌کنید، پر از دردسر و سختی های جدید خواهد بود. قرار نیست بترسید، همه عروس و دامادها یک روز این دوران را گذرانده‌اند و با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده اند. تنها باید یاد بگیرید که انعطاف پذیر باشید و زود جا نزنید. برای این کار از اولین روزهای نامزدی‌تان تمرین کنید تا برای شروع زندگی آماده باشید.





رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

 

اصول رفت و آمد در دوران عقد

                              وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است



از صراحت لهجه یا به اصلاح « رک بودن » و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند : که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد


دوران نامزدی دورانی است که چه بسا از شیرین ترین و به یاد ماندنی ترین روزهای تمام عمر هر زوجی محسوب می شود. ولی واقعا این دوران برای چه کاری پیش بینی شده است. وقت چه کاری است؟ چه کارهایی را باید در این دوران انجام داد و چه کارهایی را نه ؟!...


ملاقات و گفتگو و دیدار زوجین در این دوران نه تنها به آرامش روحی و ایجاد فضای مناسب برای شناخت بیشتر کمک می کند، بلکه مجال بیشتری را برای نزدیکی خانواده های دو طرف نیز فراهم می کند. بنابراین رعایت برخی نکات در ملاقات ها می تواند به مفید بودن آن کمک کند.


دیدارها


زوجین باید قبل از هر چیز، جهت قرار ملاقات ها با هم به توافق برسند. البته لازم است که خانواده ها را در جریان توافق خود قرار دهند.


چرا که خانواده عروس باید از زمان حضور دامادشان مطلع باشند تا آمادگی لازم جهت پذیرایی را داشته باشند و آقای داماد با عدم هماهنگی برنامه ها و احیاناً نامناسب بودن اوضاع ظاهری عروس خانم روبرو نمی شود. پس اعلام تلفنی قبل از به راه افتادن کاری بسیار به جاست.


وضع ظاهری


رسیدگی به وضع ظاهری داماد برای دیدار عروس خانم لازم است. پس آقایان اصلاح موهای سر، مرتب و تمیز بودن لباس و استفاده از عطر مورد علاقه عروس خانم را فراموش نکنند. عروس خانم هم بهتر است لباسی را بپوشد که به قول معروف بیشتر به او می آید و با آن از جذابیت بیشتری برخوردار می شود.


هدیه مناسب


خرید هدیه مناسب یا گل، برای عروس خانم سبب خشنودی او شده و این حلقه را محکم تر می کند. ولی اگر در شرایط خاصی قادر به تهیه آن نیستیم، حتماً به عروس خانم بگوییم « دلم می خواست هدیه ای برای شما تهیه کنم ولی فرصت مناسبی برای انتخاب آن پیدا نکردم. اما به محض شناخت سلیقه شما این کار را انجام خواهم داد.» به خاطر داشته باشید: همسری که زودتر از دیگری، از علایق و سلیقه های همسرش مطلع می شود، موفق تر است.


ولخرجی


اگر قرار است با همسر خود به گردش بروید، حتماً به اندازه کافی پول بردارید. چرا که در این دوران خانم ها به شدت نگران خست مردها هستند. در غیر این صورت عروس خانم با خود می گوید: "سالی که نکوست از بهارش پیداست."


چه بگوئیم؟


قبل از دیدار دو نفره، باید ملاقات با گفتگو و احوالپرسی با خانواده عروس یا داماد صورت گیرد، آن هم با عباراتی گرم و صمیمانه که حکایت از شدت علاقه؛ دیدار خانواده دارد.


تعریف کردن از یکدیگر، نوع رفتار، لباس و وضعیت ظاهری یکدیگر بر جذابیت این دیدار می افزاید. پس صرفه جویی نکنید و احساسات خود را به زبان بیاورید. بهتر است بیان این احساسات به زیباترین شکل موجود صورت گیرد. به طوری که زوجین یادآوری آن را برای سالیان دراز، قوت قلب خود قرار دهند. پس در این موضع، سکوت نمی تواند معنای خوبی داشته باشد. چرا که گاه سکوت کردن نشانه تردید داشتن تلقی می شود.


به خاطر داشته باشید که اگر یکی یا هر دوی شما کلاً فردی کم حرف و ساکت هستید، حتماً در اولین جلسه ملاقات این خصوصیت را بیان کنید تا سبب نگرانی طرف مقابل نشود. باید سعی شود گفتگوها در عین رسایی، گرمی و به جا بودن، با زبانی نرم و لین بیان شوند.


از صراحت لهجه یا به اصلاح « رک بودن » و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند : که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد. پس گفتگویی خوب است که به طور متناوب باشد، یعنی یکی گوینده باشد و دیگری سکوت کند و بر عکس.


نکته مهم دیگری که در این گفتگوها لازم بلکه اساسی است، رعایت صداقت است. دروغ گفتن از لطف کلام می کاهد و تداوم زندگی مشترک را به مخاطره می اندازد. اگر زوجین بدانند که دروغگویی تا چه حد مبنای زندگی مشترک را متزلزل می سازد، هرگز دروغ نمی گویند. migna.ir در این پروسه به خاطر داشته باشید که همسرتان را آن طور که هست بپذیرید و با تحقیر او موجبات دروغگویی او را فراهم نکنید.


پرهیز از مقایسه همسر با دیگران


اگرچه مقایسه ها ممکن است بر اساس نیت خیر و به قصد اصلاح طرف مقابل انجام شود، اما بهتر است از روش های مناسب جهت تغییر و اصلاح فرد بهره گرفته شود.


پرهیز از طولانی شدن زیاد دوره عقد


یکی از مسائلی که گاه باعث می شود دوران عقد به ازدواج ختم نشود، طولانی شدن بیش از حد دوران عقد است. به ویژه وقتی که زوجین از تجربیات کمتری برخوردار باشند و عوامل تشدید کننده ای همچون مداخلات خانواده نیز در کار باشد. نگرانی، احساس بلاتکلیفی، تکدر خاطر دختر و خانواده او از وضعیت موجود و خدای ناکرده به هم خوردن نامزدی از عوارض عقد طولانی است.


محبت متقابل


وجود نگرش های غلط، یکی از موانع محبت است. مثلاً دیده می شود که برخی می گویند اگر به همسر خود محبت کنیم، سوءاستفاده می کند، توقعات او بالا می رود یا حساب نمی برد، لذا از اظهار محبت دریغ می کنند. مراد از محبت، محبت افراطی نیست و محبت به جا و به اندازه درهر زمان و برای هر کجا و درهر سن وسالی لازم است./تبیان


رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

 

ویزگی های دوران عقد

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


احساس رضایتمندی

ملاک دیگری که باید مد نظر زوجین جوان باشد، این است که حاصل ارتباط بین آن‌ها با یکدیگر باید دست یافتن به رضایتمندی باشد. احساس رضایتمندی زمانی حاصل می‌‌شود که طرفین با یکدیگر سازگار باشند. وقتی که روابط بین دو فرد و یا دو گروه به گونه‌ای تنظیم شود که به رضایت طرفین بینجامد، به آن سازگاری می‌گویند.

اگر ملاک‌های قبلی که ذکر آن رفت به خوبی تحقق یابد، می‌تواند احساس رضایتمندی را پدید آورد.سایرعوامل از این قرارند:

اهمیت دادن به همسر

آنچه می‌تواند موجب رضایت همسر شود، میزان اهمیتی است که همسر برای او قائل است. از نشانه‌های اهمیت دادن به همسر، اهمیت دادن به دیدار همسر و صرف وقت در این زمینه است. لذا اگر فرد دریابد که همسرش میل به دیدار او دارد و برای آن وقت می‌گذارد، به نوعی احساس رضایت دست می‌یابد. حال اگر همسر فرد برای انجام کار مهمی از همسر خود دعوت کند که نزد او بیاید و همسر او به خاطر کاری شخصی و کم‌اهمیت از پذیرفتن دعوت همسر امتناع ورزد، پیامی که غیر مستقیم به همسرش می‌دهد، این است که کار مهم تو برایم اهمیتی ندارد. همسر با این مسئله احساس می‌کند که خود او نیز در نزد طرف مقابل از اهمیت چندانی برخوردار نیست و لذا احساس نارضایتی می‌کند.

توجه به واقعیات

نکته‌ی دیگری که موجبات رضایتمندی را فراهم می‌سازد، توجه به واقعیات است. باید توقّعات خود را بر اساس توانایی‌های همسر خویش تنظیم کنیم. لازمه‌ی موفقیت در این امر آن است که قبلا از حد توان او برآوردی داشته باشیم. مثلا در هنگام خواستگاری در این زمینه اطلاعات لازم را کسب نماییم، زیرا در غیر این صورت از همسر خود توقعاتی خواهیم داشت که او قادر به تأمین آن‌ها نباشد.

عمل به وعده ها

عمل کردن به وعده‌ها نیز می‌تواند موجب دست یافتن به رضایت باشد. این امر اگر چه همیشه مهم است، اما باید دانست که در این دوران اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. مثلا اگر آقا به خانمش بگوید که در ساعت هفت بعدازظهر به دیدن او می‌رود، و دیدار خود را دیرتر صورت بدهد اوایل این امر موجب نگرانی خانم و خانواده او می‌گردد، ولی وقتی بارها تکرار شد، دیگر آن‌ها او را فردی می‌دانند که خلف وعده می‌کند و گاه همین امر را تعمیم نیز می‌دهند و ممکن است او را در همه‌ی امور سهل‌انگار و بی‌توجه بدانند. این امر باعث می‌شود که دیگر روی او حساب چندانی باز نکنند و این چیز خوبی نیست که اطرافیان همسر آدم در دوران عقد، او را چنین ارزیابی کنند. از سویی همسر با دیدن خلف وعده‌ها احساس نارضایتی می‌کند و از این امر نیز احساس عدم رضایت می‌کند که در مورد همسر او چنین قضاوتی می‌کنند.

نتیجه آن که عمل به وعده‌ها می‌تواند موجب رضایت همسر شود، علاوه بر آن خود فرد نیز به رضایت درونی دست می‌یابد و شخصیت او نیز در نزد دیگران محترم می‌ماند و پای‌بندی به وعده و پیمان چنین ارمغانی را در پی دارد.

گذشت از خطاها

مسئله‌ی گذشت کردن از خطاهای همسر، به ویژه خطاهایی که قابل اغماض و تغافل هستند، به افزایش رضایت او می‌انجامد، زیرا گاه از آدمی خطاهایی سر می‌زند، هر چند که خواهان آن نیز نمی‌باشد، به همین دلیل آدمی را جایز‌الخطا نامیده‌اند؛ البته منظور آن نیست که انسان عمدا رفتارهای نامناسبی را مرتکب شود و در توجیه برای دیگران بگوید: انسان جایزالخطاست و به این ترتیب از مکانیزم دفاعی دلیل‌تراشی استفاده نماید و با گرفتن چنین موضعی احساس آرامش کند، بلکه منظور آن است که به هنگام سرزدن خطا، نسبت به همسر خود تغافل نماییم. مراد از تغافل آن است که در عین دیدن خطای همسر، طوری وانمود کنیم که گویی آن را ندیده‌ایم. یا این که گاه او خطایی را مرتکب شده و متوجه اشتباه خویش گردیده است و اینک درصدد توجیه خطا برمی‌آید که نشانه‌ی درک اشتباه خویش است؛ توجیه نیز گاه می‌تواند نشانه‌ی ندامت از اشتباه باشد و در چنین حالتی تغافل آن است که وانمود شود که توجیه فرد پذیرفته شده است.

حسن دیگر تغافل آن است که همسر شما مدام از خرده‌گیری‌های جزیی شما نمی‌رنجد و احساس نارضایتی نمی‌کند. اگر همسر شما نیز نسبت به شما تغافل کند، احساس رضایت برای شما پدید می‌آید و بدین ترتیب رضایت طرفینی حاصل می‌شود.

اگر چه زن و مرد از خرده‌گیری‌های فراوان دل‌آزرده می‌شوند و گاه احساس بی‌معنایی می‌کنند، اما این امر برای زنان مشکلات بیش‌تری پدید می‌آورد. پس باید تلاش کرد که با تغافل و بخشش خطاها و داشتن گذشت، به نحوی رضایت همسر را جلب نمود. ذکر خطاهای همسر به طور مکرر، وی را دچار احساس حقارت کرده، از اعتماد به نفس او می‌کاهد. این امر موجب می‌شود که او احساس کند که توان کم‌تری برای ایفای نقش خود داشته، و لذا کم‌تر می‌تواند برای راه یافتن به زندگانی مشترک احساس موفقیت نماید؛ بدین ترتیب از امید او به زندگانی با همسر خود کاسته می‌گردد. پیدایش چنین احساسی در دوران عقد، احساس خوبی نیست.

برخی افراد از ایجاد احساس رضایتمندی تصور غلطی دارند و آن داشتن چنین باوری است که می‌خواهند به هر ترتیبی که شده، رضایت همسر خود را حاصل کنند.

بهره گرفتن از این رویه جهت ایجاد احساس رضایتمندی همسر کار درستی نیست، بلکه در همه حال باید تلاش کرد که از زشتی و بدی به دور بود و برای کسب رضای خدا تلاش نمود.

درک متقابل

مسئله‌ی دیگری که موجب رضایتمندی طرفین می‌شود، وجود درک متقابل است. اگر روابط زوجین در دوران عقد به گونه‌ای شکل گیرد که هر دو احساس کنند که هم‌دیگر را می‌فهمند، این امر موجب رضایت هر دوی آن‌ها می‌گردد.تشابه در هوشمندی که باید در هنگام انتخاب همسر مدنظر باشد، می‌تواند زمینه‌ساز درک متقابل بوده، موجبات رضایتمندی طرفین را فراهم آورد. اما گاه علت عدم درک متقابل کم‌هوشی یکی از طرفین نیست، بلکه دلیل آن خوب گوش نکردن به سخنان او و یا مجال ندادن به همسر است که سخنان خود را بگوید و روحیات خویش را مطرح کند،‌لذا دنیای وجود او هم‌چنان ناشناخته و نامکشوف باقی مانده است و برقراری رابطه با دنیایی ناشناخته کاری مشکل و گاه غیر ممکن است پس بکوشید که همسر خود را بشناسید تا او را درک کنید و بیابید و چون او را بیابید بهتر می‌توانید با او سخن بگویید، از این راه بهتر نیازهای او را می‌شناسید و آن‌ها را تأمین می‌کنید و چون چنین حالتی حاصل شود، رضایت او حاصل می‌گردد و وقتی که در طرف مقابل نیز چنین مسئله‌ای به وقوع بپیوندد، رضایت شما نیز حاصل می‌گردد و چون هر دو احساس رضایت کنید، زندگانی شما قرین خوش‌بختی گشته، دوام زندگانی شما خود را می‌نمایاند.

معاشرت نیکو

مسئله‌ دیگری که موجب رضایتمندی می‌گردد، آن است که در دوران عقد معاشرت خوبی با همسر خویش داشته باشند.اگر زن و شوهر، هر یک بتوانند معاشر خوبی برای یکدیگر باشند و رفتارشان نیز به گونه‌ای باشد که برای هم احترام قائل باشند و مهربانی را به هم عرضه بدارند، می‌توانند زوجین خوبی برای یکدیگر باشند و اگر فرصتی پدید آورند که بتوانند برای هم درد دل کنند، با تخلیه شدن از دردها و غم‌ها به آرامش دست می‌یابند و بدین ترتیب هر دو احساس رضایت می‌کنند.

الگو گرفتن از زندگی‌های موفق می‌تواند رضایتمندی را در پی داشته باشد. لازم است که زن و شوهر جوان زندگی‌های خوب و موفق دیگران را مورد مطالعه قرار دهند تا ظرایف زندگی خوب را از آن‌ها فراگیرند. مثلا با نگاه کردن به زندگی خوب خواهر و برادر بزرگ‌تر و نحوه‌ی رفتار رضایت‌آمیز او با همسرش در حضور دیگران، از او الهام بگیرند و آن‌ها نیز کم و بیش رفتار مناسبی را که آموخته‌اند با همسر خویش به کار گرفته و از آن احساس رضایت نمایند.

والدین نیز می‌توانند در این طریق، سرمشق‌های خوبی برای فرزندان خویش باشند. آن‌ها نیز می‌توانند با انتقال تجارب مفید خویش به فرزندان در شکل‌گیری روابط رضایت‌آمیز میان آن‌ها و همسرانشان مؤثر باشند. اگر چه هر یک از فرزندان باید از دوره‌های قبل برای برخورداری از روابط اجتماعی مطلوب تربیت شده باشند اما اگر این امر متحقق نگردیده است، اکنون باید نسبت به جبران آن اقدام نمود و خوب و صمیمانه به انتقال تجارب مبادرت کرد تا فرزندان با دست یافتن به تجاربی غنی، نسبت به بهبود روند ارتباط‌های خود با همسر خویش به کسب موفقیت نایل آیند.

نتیجه آن که اگر روابط زوجین در دوران عقد به گونه‌ای باشد که به رضایت طرفین بینجامد، می‌توان نسبت به آینده‌ی این زندگانی دل بست. پس اگر روابط زن و شوهر جوان به نحوی شکل گیرد که هر چه از زمان عقد آن‌ها می‌گذرد، رضایت آن‌ها از یکدیگر بیش‌تر می‌گردد می‌توان چنین عقدی را به ازدواج تبدیل نمود، زیرا احتمال دوام این زندگانی زیاد است. اما اگر روند زندگانی زوجین به گونه‌ای است که هر چه از دوران عقد آن‌ها می‌گذرد، روابط آن‌ها تیره‌تر شده و عدم رضایت آن‌ها از هم بیش‌تر می‌گردد احتمالاً نمی‌توان به آینده‌ی چنین زندگانی‌ای امیدوار بود هر چند نباید بلافاصله به جدایی پناهنده شد، بلکه در این مورد هم مراجعه به یک مشاور خانواده امری ضروری است.

« 8 »

دست یافتن به آرامش و سلامت روانی

ملاک دیگری که می‌تواند مبنای اخذ تصمیم برای ادامه‌ی زندگی و یا احیانا عدم تداوم آن قرار گیرد، مسئله‌ی آرامش روانی و سلامت روانی است. با برخورداری از آرامش روانی است که آدمی می‌تواند به سلامت روانی دست یابد. نشانه‌ی این که بهداشت روانی فرد تأمین شده است، این است که او به آرامش دست یافته باشد؛ اگر چه فشارهای روانی می‌توانند تا حدی آرامش روانی آدمی را بر هم بزنند، اما فردی که از سلامتی روانی برخوردار است، دوباره به تعادل دست می‌یابد.

خوب است بدانید که یکی از اهداف قابل حصول در ازدواج از نظر اسلام دست یافتن به آرامش است. قرآن می‌فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودَّةً و رحمةً»، یعنی از نشانه‌های الهی آن است که برای شما از نفس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آن‌ها آرامش یابید و بین شما دوستی و رحمت قرار داد.

اگر زن و مردی در دوران عقد و حتی پس از آن با یکدیگر به گونه‌ای زندگی کنند که موجب اذیت و آزار دیگری نباشند، طرف مقابل آن‌ها احساس آرامش می‌کند و در نتیجه امید خوبی برای تداوم زندگانی فراهم کرده‌اند و لذا گاه بد نیست که ما خود را در سختی بیندازیم تا همسر ما تا حدی احساس راحتی بکند.

اگر زنی در کنار شوهر خود در دوران عقد احساس آرامش کند، میل و رغبت دارد که هر چه زودتر ازدواج کند تا با بیش‌تر بودن در کنار همسر خود از احساس آرامش بیش‌تری هم برخوردار باشد و چه قدر نامناسب است که عکس چنین حالتی وجود داشته باشد.

وجود روابط تهدید‌آمیز هم عامل دیگری است که مانع تحقق آرامش روانی می‌گردد. اگر روابط بین زن و شوهر خوب باشد و همراه با تهدید و نگرانی نباشد، آن‌ها از آرامش روانی برخوردار خواهند بود و لذا می‌گویند: تأمین امنیت روانی فرد در گرو روابط بین فردی مناسب است. آن جا که این روابط خوب نیست، آرامشی هم حاکم نیست. گاه وجود برخی از اختلالات روانی دیگر نظیر اضطراب می‌تواند مشکل‌آفرین بوده و موجبات بروز ناامنی در روابط زوجین را فراهم کند.

معمولا این گونه بیماران باید در ابتدا تحت درمان دارویی قرار بگیرند تا پس از احساس آرامش ناشی از مصرف دارو، جهت حل معضلات خانواده‌ی آن‌ها اقدام لازم را به عمل آورد. چنین بیماری که خود کاملا بی‌قرار است و حتی یک لحظه آرام هم ندارد، آیا حتی درخواست‌های معقول همسر خود را مزاحمت و دردسر قلمداد نمی‌کند؟ طبیعی است که بیماری با این وضعیت، بار زندگانی خود را نیز به سختی بر دوش می‌کشد، چه رسد به این که او بتواند باری هم از زندگانی همسر خود بر دوش کشد. لذا چنین فردی که خود را از درون تحت فشار می‌بیند، چگونه در مقابل فشاری از بیرون تاب می‌آورد؟ تا به احساس امنیت دست نیابد، چگونه ممکن است با همسر خود سازگار باشد، در حالی که سازگاری رفتاری است که در آن طرفین از یکدیگر احساس رضایت می‌کنند.

احساس ایمنی عبارت است از آزادی نسبی از خطر و ناامنی.یکی از علل بروز اضطراب مسئله‌ی ناکامی یا محرومیت است. اگر کسی در دوران عقد نیز از همسر خود انتظار انجام اموری را داشته باشد که همسرش قادر به انجام آن‌ها نباشد و در نتیجه او دچار ناکامی شود، این امر می‌تواند موجب بروز اضطراب در وی گردد، چنان که بعضی‌ها تکالیف دشواری را به همسر خود محول می‌کنند، مثلا این که تو باید پدرت را درست کنی تا دفعه‌ی بعد از این حرف‌ها به من نزند و یا این که گفته‌اند که تو باید مادرت را طوری بار بیاوری که دیگر با من این طور برخورد نکند و یا این که باید پدر و مادرت را راضی کنی که چنین و چنان کنند. آن‌ها به هنگام گفتن چنین حرف‌هایی تهدید هم می‌کنند و می‌گویند: وگرنه چاره‌ای جز جدایی نداریم. در این زمان همسر بیچاره در نگرانی و اضطراب غوطه‌ور می‌شود که اگر نتوانم و از عهده برنیایم، زندگانی‌ام سیاه شده و از دست می‌رود.

تکالیف بیش از حد توان و انتظارات و توقعات بیش از حد، موجب اضطراب و نگرانی است و حتی اگر فرد، خود نیز بیش از حد استعداد خود از خویشتن انتظار داشته باشد، این نیز می‌تواند موجب ناامنی وجود وی شود.

احساس عدم امنیت دایم، شخص را مدام در حال بسیج مداوم قوا و تلاطم و بهم‌ریختگی متابولیسم بدن قرار می‌دهد و اگر چنین وضعیتی ادامه یابد، آدمی به سوی بیماری‌های جسمی و روانی سوق می‌یابد، زیرا که ساختمان بدن انسان قدرت تحمل تنش دایمی را، که محصول این بسیج مداوم قواست، ندارد. پس اگر کاری کنیم که وجود همسرمان دست‌خوش ناامنی شود، علاوه بر موارد یاد شده باید انتظار بروز رفتارهای دیگری نظیر احساس طرد شدن، احساس تنهایی، تلقی کردن دنیا به عنوان مکانی خصمانه و بد، خطرناک تلقی کردن دیگران و داشتن احساس بدبینی، بی‌حوصلگی و بی‌ارادگی و گرایش به عیب‌جویی و خودخواهی را داشت که پیدایش چنین ویژگی‌هایی در رفتار همسرتان، مسلما به نفع شما نخواهد بود و شما از دیدن چنین رفتارهایی از او رنجیده خاطر خواهید شد. پس سعی نکنیم که با تهدیدها و کشمکش‌ها وجود همسر خود را به ناآرامی بکشیم، چرا که بازخورد همین رفتارها و عواقب آن متوجه خود ما خواهد شد.

شخصیت‌های وسواسی نیز عامل ناامنی همسر خویش هستند، زیرا آن‌ها مدام از همسر خویش خرده‌گیری می‌کنند که چرا این را گفتی و چرا آن را نگفتی و بدین ترتیب همسر خود را دچار دردسر و ناامنی می‌کنند.

اگر فردی دچار وسواس بی‌اختیاری است، او نیز باید بداند که زندگانی خود و همسر خویش را به ناامنی می‌کشد. چه بهتر که این گروه از افراد جهت درمان خویش قدمی بردارند و بیش از این موجبات رنجش همسر را فراهم ننمایند، زیرا دل رنجیده اگر قدری کینه هم داشته باشد، مشکل‌آفرینی می‌کند.

در یافته‌های علمی، وسواس زیر مجموعه‌ی اختلالات اضطرابی بوده، با کاهش اضطراب، آن نیز افول می‌نماید. امروزه علاوه بر تکنیک‌هایی که در رفتار درمانی و روان‌درمانی جهت درمان وسواس مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد، درمان‌های دارویی نیز که از طریق روان‌پزشکان صورت می‌گیرد، تأثیر ویژه‌ای در کاهش رفتارهای وسواسی داشته است. آن‌ها نیز معمولا از داروهای ضد اضطراب استفاده می‌کنند که اثرات شگفت‌‌آوری در تقلیل رفتارهای وسواسی دارند. نتیجه آن که اگر رفتارهای زوجین با هم، گواه داشتن برنامه‌ای برای آینده باشد و علاوه بر آن تهدیدی برای یکدیگر نباشد، همسر آن‌ها از آرامش روانی برخوردار بوده و بالعکس اگر در اثر تهدیدها، همسر شما دچار اضطراب شده است،‌باید تلاش کنید که برای درمان او اقدام مؤثری به عمل آورید تا بدین ترتیب بتوانید با او بهتر زندگی کنید، زیرا فردی که مبتلا به اضطراب است، نمی‌تواند با شما به آرامی برخورد کند و هنگامی این امر میسر می‌گردد که بیماری او درمان شده و یا کاهش یافته باشد و حتی اگر بیماری متوقف هم شود و بیش از آن چه که هست نشود، نیز خود گام مؤثری تلقی می‌شود.

داشتن برنامه‌ای برای زندگی و یا به عبارت بهتر تدوین برنامه‌ای برای زندگی مشترک در دوران عقد که تا حدودی مسیر حرکت زوجین را مشخص می‌کند، می‌تواند آرامش‌دهنده باشد و نبود برنامه موجبات نگرانی را فراهم می‌آورد. اگر روابط به گونه‌ای بوده است که در دوران عقد به مشاجره و جرّ و بحث با همسر خود مبادرت نموده‌اید و احساس می‌کنید که شما و یا طرف مقابل که همسر شماست، دچار عصبانیت و پرخاشگری شده‌اید، لازم است که درصدد یافتن علت و نیز درمان آن باشید. این امر نیز با مراجعه به یک روان‌شناس و مشاور خانواده می‌تواند سروسامان یابد. معمولا، سه دسته علت اساسی را برای پرخاشگری برمی‌شمرند که شامل علل جسمانی، فیزیکی؛ محیطی، روانی و اجتماعی است که به منظور کاهش روابط پرخاشگرانه در دوران عقد با توجه به علل ذکر شده نکاتی مطرح می‌گردد تا با رعایت آن‌ها امکان اصطکاک طرفین کاهش یابد.

در خصوص علل جسمانی باید متذکر شد که اگر شما و یا همسرتان بی‌موقع غذا می‌خورید و گاه به مدت طولانی احساس گرسنگی می‌کنید، باید بدانید که یکی از علل پرخاشگری، گرسنگی است که این مشکل با به موقع غذا خوردن حل و فصل می‌شود و بر آرامش شما می‌افزاید. علت دیگر آن است که کارهایمان را به گونه‌ای انجام دهیم که خیلی خسته شویم و یا بیش از حد توان خود کار کنیم. خستگی زیاد یکی از علل بروز پرخاشگری است. اگر فرد پرخاشگر تلاش کند که شب‌ها زودتر بخوابد و یا بعد از ظهرها استراحتی داشته باشد، کم‌تر امکان بروز پرخاشگری وجود خواهد داشت.

علت دیگر پرخاشگری تغییرات هورمونی است. تغییرات هورمون‌هایی همچون اپی‌نفرین، نوراپی نفرین، استیل کولین و سروتونین و تیروکسین و برخی از هورمون‌های دیگر می‌تواند موجب پرخاشگری بشود. در این گونه موارد مراجعه به پزشکان متخصص غدد می‌تواند فرد را در جهت درمان و یا کنترل هورمون‌ها و ایجاد تغییر در بدن فرد از طریق مصرف داروها یاری کند. در چنین مواردی حتی روان‌درمانی به تنهایی چنان مؤثر نیست و یا نصیحت کردن فرد توسط همسر و خانواده‌اش چندان نمی‌تواند کارساز باشد، زیرا مدام تیروکسین اضافه‌ای که در بدن ترشح می‌شود، موجب پرخاشگری می‌گردد و تا جهت درمان آن اقدام مؤثری صورت نگیرد، مسئله هم‌چنان تداوم خواهد یافت. پس افرادی که چنین وضعیت بحرانی‌ای را تجربه کرده‌اند، حتماً باید جهت درمان اقدام کنند، تا در صورت تشکیل خانواده، کم‌تر دچار مشکلات لاینحل شوند.

مسئله‌ی دیگر وجود بیماری‌های جسمانی است که می‌تواند در این عرصه مشکل‌آفرین باشد و برای درمان آن‌ها نیز باید کاری انجام داد، زیرا داشتن بیماری، خود فشاری روانی از درون ایجاد می‌کند و باعث کمی تحمل فرد در برابر فشار بیرونی می‌گردد.

به هر حال وجود هرگونه معضل جسمانی می‌تواند زمینه‌ساز بروز پرخاشگری باشد که باید در جهت درمان آن اقدام نمود. در مورد نقایص عضوی نیز باید ترتیبی اتخاذ شود که فرد با مشکل خویش کنار آید و واقعیت را قبول کند. در آرزوی عضو سالم بودن و یا در انتظار داشتن عضو از دست رفته ماندن آرامش آدمی را بر هم می‌زند و زمینه‌ی مناسبی برای برقراری رابطه‌‌ای خوب فراهم نمی‌آورد. کنار آمدن با نقایص عضوی و قبول و پذیرش آن‌ها مانع بروز پرخاشگری‌ها می‌گردد .

علل دیگری که باید بدان توجه داشت،‌علل محیطی است. باید سعی کنیم که حتی‌الامکان محیط زندگانی خود را مساعد نماییم. عوامل محیطی موجب پرخاش، اگر شناسایی شده و با آن‌ها مقابله شود، می‌توانند فضای آرام‌تری را برای ما به دنبال آورند. این عوامل عبارتند از سر و صدا، گرما و سرما و ازدحام که به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

اگر می‌خواهید در این دوران با همسر خود روابطی صمیمانه و به دور از پرخاشگری داشته باشید، سعی کنید که در محیط‌های آرامی قرار بگیرید، مثلا بردن همسر به فضایی سبز و خرم و دارای آرامش در دوران عقد می‌تواند موجب آرامش شود. تلاش کنید که محیط زندگانی خود را به نحوی سروسامان دهید که در آن آرامش حکم‌فرما باشد. امروزه وسایل صوتی متعدد و فراوان است و به همین دلیل است که این روزها پرخاشگری نیز افزایش یافته است. اگر کسی نسبت به سر و صدا حساس است، باید در اتاقی سکونت گزیند که صدا او را کم‌تر مورد اذیت و آزار قرار دهد. با وسایل صوتی نیز باید به گونه‌ای برخورد کرد که اگر از آن‌ها استفاده می‌کنید، صدای آن‌ها بلند و ناهنجار نباشد، زیرا اصوات ملایم‌ کم‌تر ایجاد زحمت می‌کنند و اگر از آن‌ها استفاده نمی‌شود، حتما آن‌ها را خاموش کنیم، چرا که هیچ چیزی بهتر از سکوت نمی‌تواند برای شما ایجاد آرامش کند. وجود اصوات خوش و دل‌نشین که همراه با پیام‌های سازنده است، می‌تواند مفید فایده باشد. مثلا شنیده آوای خوش قرآن با صوتی دل‌انگیز و دقت در محتوای آیات آن شما را به آرامش می‌رساند و خانه‌ها را نورانی می‌سازد.

هم‌چنین باید متذکر شد که صدای افرادی که در خانواده‌های بالنده پرورش یافته‌اند نیز آرام و ملایم و دل‌نشین خواهد بود. پس در ابتدای هزاره‌ی سوم که آن را دوران آلودگی صدا نیز می‌توان نام نهاد، تلاش کنیم که محیطی هر چه آرام‌تر فراهم آوریم تا با داشتن چنین آرامشی با همسر خود نیز به آرامی برخورد کنیم. به هنگام ملاقات نیز ترتیبی اتخاذ شود که محیط ملاقات شما با یکدیگر نیز محیطی امن و آرام باشد،‌زیرا گفتگو کردن در محیطی آرام، ضمن آن که باعث آرامش شما می‌شود، از امکان بروز پرخاشگری نیز می‌کاهد.

مسئله‌ی دیگری که می‌تواند موجب بروز پرخاشگری شود،‌گرما و سرماست. باید ترتیبی داد که حتی‌الامکان محل زندگانی شما از گرما و سرمای زیاد برخوردار نباشد. به نظر می‌رسد که اگر درجه‌ی حرارت محل زندگی شما 20ـ18 درجه باشد، می‌تواند شما را در بهترین حالت ممکن قرار دهد. گرمای زیاد عامل برانگیختگی است و وقتی که به ملاقات یکدیگر می‌روید نیز باید به این امر توجه داشته باشید. هیچ می‌دانید که گاه ممکن است علت دعوای شما با همسرتان در دوران عقد،‌گرمای زیاده از حد هوا باشد، پس وقتی که هوا به قدری گرم باشد که دچار تعریق شوید و عرق بر روی تن شما بنشیند، امکان برانگیختگی شما افزایش می‌یابد. حتی‌الامکان اگر در اوقاتی به دیدار همسرتان بروید که هوا ملایم‌تر است،‌کم‌تر امکان بروز پرخاشگری وجود دارد. مثلا در ایام تابستان در اوج گرما و سر ظهر اگر برای ملاقات همسرتان بیرون می‌روید، چون در برابر حرارت زیاد نور خورشید قرار می‌گیرید، امکان برانگیختگی شما افزایش می‌یابد و بدین ترتیب گرمای زیاد خورشید، ممکن است از گرمای محبت شما در ملاقات بکاهد؛ در صورتی که قصد سفری با همسر خود دارید اگر صبح زود حرکت کنید که هوا ملایم‌تر است، کم‌تر دچار پرخاشگری می‌شوید. بررسی‌ها نیز نشان داده است که در مردادماه که هوا گرم‌تر است، درگیری‌ نیز بیش‌تر می‌شود، زیرا کلافگی افراد نیز افزایش می‌یابد. سرما هم می‌تواند مشکل‌آفرین باشد. اگر محل ملاقات شما از برودت زیادی برخوردار باشد، آن نیز می‌تواند موجب پرخاشگری شود. مثلا دیده می‌شود که آقایی همسر خود را در زمستانی با هوای سرد به پارک برده، در حالی که هر دو احساس سرما می‌کنند، با یکدیگر در حال گفتگو هستند. در چنین حالتی نیز امکان بروز پرخاشگری وجود خواهد داشت. پس انتخاب فضای مناسب با درجه حرارت مطلوب مانع بروز پرخاشگری می‌گردد. هم‌چنین به هنگام ملاقات تلاش کنید که حتی‌الامکان بهترین مکان قابل دسترس را انتخاب کنید.

ازدحام نیز عامل دیگری است که موجبات بروز پرخاشگری را فراهم می‌نماید. البته مراد آن نیست که در جمع حضور نیابید، زیرا رفتن به دید و بازدید اقوام امری لازم است و توجه دارید که در این ایام زوجین را پاگشا می‌کنند، یعنی آن که پای آن‌ها گشوده شود تا بعدازاین نیز به دیدار این و آن بروند. اما دیده می‌شود که اقامت طولانی در فضاهای پرازدحام که همراه با سر و صدای زیاد نیز می‌باشد می‌تواند به پرخاشگری منجر شود و قطعاً کسانی که نسبت به صدا حساسیت بیش‌تری دارند،‌کاندیدای بهتری جهت ابتلا به پرخاشگری خواهند بود. برای این گونه افراد نیز می‌تواند راه‌هایی وجود داشته باشد، البته راه‌های دیگر درمان پرخاشگری نیز باید مدنظر شما باشد؛ راه‌هایی که ضمن عمل به آن‌ها می‌توانید تا حد طاقت خود در این گونه مجالس اقامت نمایید. یک راه آن است که با عذرخواهی از جمع و اظهار تمایل به اقامت در میان جمع، از آنان خداحافظی کنید تا از شما دل‌گیر نشوند و راه دیگر آن است که از قبل میزبان را مطلع فرمایید که دیرتر به جمع می‌پیوندید تا زمان کم‌تری را در آن فضای پرازدحام باشید. البته اگر طاقت شما خوب است و حتی با حضور در جمع دچار پرخاشگری نمی‌شوید، بهتر آن است که هم به موقع در میهمانی حضور یابید و هم آنجا را به موقع ترک کنید. از طرفی اگر افراد یاد بگیرند که در جمع‌های فامیلی زمینه‌ای پدید آورند که هر بار فقط یکی صحبت کند و همه به حرف او گوش دهند، چنین مجلس پرجمعیتی کاملا آرام خواهد بود و صدای کسی که صحبت می‌کند، غالبا آزاردهنده نیست، ولی این که چرا ازدحام جمعیت باعث سر و صدای آزاردهنده می‌شود، موضوع را از طریق مقایسه با کلاس بدون معلم بهتر می‌توان دریافت. در این کلاس ابتدا دو نفر شروع به صحبت می‌کنند و بدین ترتیب مقداری سر و صدا تولید می‌شود و دو نفر بعدی که می‌خواهند صحبت کنند،‌برای این که صدایشان به هم برسد، مجبورند که با هم دیگر بلندتر صحبت کنند و دو نفر بعدی با تُن صدای قوی‌تر به گفتگو می‌پردازند و بالاخره با ادامه‌ی این روند، دیگر جایی برای آرامش باقی نمی‌ماند و همه با هم بلند بلند صحبت می‌کنند و سر و صدای زیاد بر امکان پرخاشگری می‌افزاید. پس اگر آداب میهمانی را ندانیم، در مجالس میهمانی شلوغ هم همین اتفاق می‌افتد، ولی اگر در چنین جلسه‌ای هر دفعه نوبت به یکی برسد و او صحبت کند و حرمت دیگران را نیز پاس بدارد و به قدری صحبت کند که وقتی هم برای سخن گفتن از سوی دیگران باقی بماند، در چنین حالتی آرامش حاکم بر مجلس نه مردم را خسته می‌کند و نه موجب پرخاشگری آنان می‌شود.

وجود گازهای شیمیایی نیز عامل دیگری است که به وقوع پرخاشگری دامن می‌زند، پس بردن همسر به محوطه‌ای که این ویژگی را داراست، می‌تواند زمینه‌ی بروز این اختلال را تسهیل نماید و اگر بعدها نیز قرار است منزلی تهیه شود، حتی‌الامکان تلاش گردد که این منزل نزدیک کارخانه‌هایی که گازهای شیمیایی متصاعدکننده دارند،‌نباشد.

عوامل روانی و اجتماعی نیز می‌تواند بروز پرخاشگری را زمینه‌سازی کند که اینک این عوامل را مورد بررسی قرار می‌دهیم: یکی از این عوامل، مسئله‌ی ناکامی است، پس اگر کاری کنید که همسر شما احساس ناکامی کند، می‌تواند دست به پرخاشگری بزند. ناکامی‌ها انواع مختلفی دارند، مثلا ممکن است در اثر بی‌مهری شما احساس ناکامی عاطفی همسرتان را رنج بدهد و یا اگر در حال تحصیل است و دچار شکست‌های تحصیلی شده است، ممکن است در اثر آن به پرخاشگری دست یازد. البته باید در مورد امور واقع‌بین بود. خواه و ناخواه در زندگانی شرایطی پیش خواهد آمد که آدمی احساس ناکامی کند و لذا باید برای آن روز نیز آمادگی داشت.

البته گاه پرخاشگری را پاسخی در برابر پرخاشگری دانسته‌اند. اگر شما از همسر خود گلایه دارید که او پرخاشگر است، بد نیست که خود شما نیز قدری تأمل کنید و ببینید که آیااین امر پاسخی در برابر رفتار پرخاشگرانه‌ی شما نیست؟ و حال آن که در موارد قابل ملاحظه‌ای چنین بوده است. پس آرام بگویید تا آرام بشنوید و اگر آرام و خوب می‌گویید و با پرخاش همسر خود مواجه می‌شوید، ممکن است که همسر شما دچار مشکل باشد که خوب است مورد بررسی قرار گیرد.

علت دیگر پرخاشگری ممکن است استفاده از مکانیزم جابه‌جایی باشد. این بدان معناست که همسر شما که اکنون سخت مشغول پرخاشگری است ممکن است از کسی یا چیز دیگری ناراحت باشد و چون نتوانسته مخالفت خود را در همان وقت ابراز کند، آن را در خاطر خود نگه داشته و اکنون که فرصتی دست داده به ابراز آن میل سرکوفته پرداخته است و پرخاشگری خود را به سوی مانعی سوق داده است که برای او خطر کم‌تری دارد. در این جا نیز مقابله به مثل، مشکل را حل و فصل نمی‌کند و عصبانیت همسر را مرتفع نمی‌گرداند، بلکه در چنین حالتی باید مسئله را ریشه‌یابی کرد و آن چه را موجب پرخاشگری فرد می‌شود از میان برد، حال آنکه دعوا کردن با او راه‌گشای حل مسئله نیست، چرا که اساسا مشکل در گرو علت دیگری است و لذا با راهنمایی خوب است که می‌توانید از شدت و حدت مشکل او بکاهید و یا با مساعدت‌های فکری و عملی برای حل مشکل او اقدام کنید. البته گاه علت پرخاشگری را می‌توان وجود اختلالاتی دیگر دانست. مثلا گاه علت پرخاشگری فرد ابتلای او به افسردگی است و گاه اضطراب که این دو اختلال نیز خود را در قالب پرخاشگری نمایان می‌سازند. پس جهت برخورد با اختلال پرخاشگری باید علت پیدایش آن را مورد بررسی قرار داد و اگر علت آن وجود اختلالاتی دیگر است، تا آن اختلالات درمان نشوند، پرخاشگری به قوت خود باقی خواهند ماند. بنابراین اگر فردی در این دوران، خود به اضطراب مبتلاست و یا دچار پرخاشگری می‌باشد، باید جهت درمان، به روان شناس مراجعه نماید.

توقعات بیش از حد از همسر که او را در تنگنا قرار می‌دهد نیز می‌تواند موجب بروز پرخاشگری شود و سخت‌گیری‌های زیاد نیز می‌تواند پیامد مشابهی داشته باشد.

وجود فشارهای روانی نیز می‌تواند عامل پیدایش پرخاشگری باشد. مثلا توهین به همسر و تحقیر او می‌تواند موجب برانگیختگی وی شود. متأسفانه گاه در خانواده‌ها زن و مرد به یکدیگر توهین می‌نمایند. و متأسفانه برخی نیز دوران عقد را زمان شروع چنین رفتاری قرار داده‌اند. در خانواده در ابتدا فرد توهین‌کننده کم‌تر مورد توهین قرار می‌گیرد و حرکت نخست طرف مقابل اعتراض یا قهر و رفتاری نظیر آن است، زیرا او نخست می‌کوشد تا فضای خانه به توهین و ناسزا آلوده نگردد، ولی پس از مدتی تحمل و عدم احساس توانایی در اصلاح همسر، او نیز شروع به پاسخ‌گویی می‌نماید. پس وقتی که خدای ناکرده به ناسزا گفتن مبادرت می‌نمایید، نگران آن روزی باشید که متقابلاً آن را دریافت می‌کنید و گفته‌اند: چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی. البته برخی که از پایان عمل خود آگاه نیستند، در مقابل واکنش‌های اولیه‌ی همسر (نظیر قهر و اعتراض) عکس‌العمل‌ مناسبی از خود نشان نمی‌دهند و رفتار خود را اصلاح نمی‌کنند. بلکه گاه وجود چنین روشی در مقابل آنان موجب جری‌تر شدن آن‌ها می‌گردد و به هر حال روزی هم کاسه‌ی صبر همسرشان لب‌ریز می‌گردد. در این حالت وقتی که آن‌ها فحشی می‌دهند، مانند آن و گاه بدتر از آن را می‌شنوند، البته آن چه که معمول آدمیان است، این است که آن‌ها به یکدیگر با آرامی فحش نمی‌دهند، بلکه فحاشی غالبا با تندی و عصبانیت همراه است. پس باید با دست خود به تربیت خویش پرداخت و خود تربیتی راهی است که از طریق آن اصلاح فرد به دست خودش صورت می‌گیرد.

تقویت رفتارهای مغایر یا ناهمساز نیز می‌تواند راهی برای کاهش پرخاشگری همسرتان باشد، مثلا وقتی که او مشغول داد و بیداد کردن است، شما با او درگیر نشوید، زیرا معمولاً در چنین مواقعی افراد کم‌تر زیر بار حرف حساب می‌روند و یا به عبارت بهتر استدلال‌های منطقی را پذیرا نیستند. بهتر است که در این گونه موارد او را تنها بگذارید تا آرام شود و اگر از رفتارهای خوبی که بعدا در اوقات دیگر انجام می‌دهد، تعریف کنید ، بهتر موفق می‌شوید که او را اصلاح کنید، زیرا به تدریج که رفتارهای نیکوی فرد قوت گیرد و گسترش یابد، دیگر جایی برای بروز رفتارهای نامطلوب باقی نمی‌ماند.

وجود بذله‌گویی نیز می‌تواند به عنوان عامل کاهش پرخاشگری قلمداد شود، مشروط بر آن که با حالات روانی حاکم بر فرد آشنا باشید. اگر همسر شما در مقابل بذله‌گویی عکس‌العمل مناسبی را از خود نشان دهد، می‌توانید از این رویه بهره بگیرید، در غیر این صورت استفاده از چنین روشی فاقد کارآیی لازم خواهد بود.

روش دیگر جهت ایجاد آرامش در فرد پرخاشگر استفاده از تحریکات ملایم جنسی است. این امر توانسته است در موارد قابل ملاحظه‌ای در جهت کاهش پرخاشگری مؤثر باشد.

 نکته‌ی دیگر آن که در برخی از خانواده‌ها وقتی فردی همسر و یا فرزند را با آرامی مورد خطاب قرار می‌دهد، پاسخی نمی‌شنود، اما وقتی که عصبانی می‌شود و بلند فریاد می‌کشد و دست به پرخاشگری می‌زند، طرف مقابل دست‌پاچه شده و سریع پاسخ می‌دهد و بدین ترتیب رفتار پرخاشگرانه در طرف مقابل تقویت می‌شود.تلاش کنید که نسبت به رفتار خود آگاهی بیش‌تری داشته باشید تا اگر در شما چنین حالتی وجود دارد، نسبت به اصلاح آن اقدام نمایید و قبل از آن که همسر شما عصبانی شود، خواست او را اجابت کنید و یا وقتی که شما را آرام صدا می‌کند به وی پاسخ بدهید تا از پرخاشگری استفاده نکند و فضای آرام حاکم بر روابط شما به خشونت و تیرگی نگراید تا وقتی که در دوران عقد به ملاقات یکدیگر می‌روید، چنین دیداری همراه با آرامش و صفا باشد.

در این جا نیز باید متذکر شد که اگر روابط شما و همسرتان به گونه‌ای است که هر چه از عمر دوران عقدتان می‌گذرد، رابطه‌ی بین شما با آرامش بیشتری همراه می‌شود و احساس داشتن سلامت روانی می‌کنید می‌توانید با امید بیش‌تری عقد خود را تبدیل به ازدواج کنید، اما اگر روند حاکم بر روابط شما به گونه‌ای است که هر چه جلوتر می‌روید، احساس می‌کنید که از آرامش روانی شما کاسته می‌گردد و خشونت و ناآرامی فزاینده‌ای بر روابط میان شما حاکم می‌گردد و سلامت روانی شما هر روز بیش از گذشته در معرض تهدید و خطر قرار می‌گیرد به نظر می‌رسد که ادامه‌ی این زندگانی با مشکلات زیادی همراه است، لذا حتما باید با یک مشاور خانواده مشورت کرد و جهت اتخاذ تدابیر مشخصی از راهنمایی‌های او بهره گرفت.

« 9 »

پاسخ‌گویی به نیازهای فیزیولوژیک (غریزی)

هر قدر شأن و منزلت ازدواج بالا و متعالی باشد و زن و شوهر جهت دست یافتن به تکامل با یکدیگر ازدواج کرده باشند، نباید منکر آن شد که یکی از اهدافی که به دنبال تأمین آن بوده‌اند، ارضای نیازهای فیزیولوژیک و به ویژه ارضای غرایز جنسی بوده است. آن گاه که زن و شوهر از آرامش روانی برخوردار نبوده و یا به یکدیگر بی‌احترامی کرده باشند، از امکان و فرصت کم‌تری برای برقراری روابط زناشویی برخوردارند، به طور مثال زنانی که از همسران خود فحش و ناسزا می‌شنوند و یا توسط آن‌ها تنبیه بدنی می‌شوند،‌در روابط زناشویی کم‌تر همکاری نموده و از مساعدت در عشق‌ورزی طفره می‌روند و یا حاضر به شروع و انجام چنین کاری نیستند که این امور موجب ناکامی همسر شده و پیامدی جز پرخاشگری را در برنداشته است،‌زیرا آن‌ها چنین احساس می‌کنند که همسر قصد سوء استفاده از آن‌ها را دارد و نه احترامی برای آن‌ها قائل است و نه اعتقادی به آن‌ها دارد، بلکه فقط فکر می‌کند زن باید پاسخگوی غریزه‌ی جنسی شوهر خود باشد و زنان از داشتن چنین برداشت و احساسی سخت رنج می‌برند، لذا مردان نباید به گونه‌ای عمل کنند که همسر آن‌ها به چنین برداشتی برسد.

اگر فردی احساس کند که در زمینه‌ی مسائل اعتقادی و اهداف مطرح شده اشتراک زیادی با همسر خود دارد و بین آن‌ها محبت و احترام واعتماد متقابل وجود دارد و احساس «ما» بودن و نیز احساس رضایتمندی و احساس داشتن آرامش و سلامت روانی بین آنان پدید آمده است، قطعا آمادگی بیش‌تری برای برقراری ارتباط جنسی با همسر خود دارد و آن‌گاه که این موارد حاصل نشده باشد، می‌توان گفت که فرد از آمادگی کم‌تری برای برقراری روابط زناشویی برخوردار است. پس می‌توان گفت که در زندگی خانوادگی و در دوران عقد، عوامل ذکر شده در صورتی که مورد توافق طرفین باشد و در زمینه‌ی موارد مذکور زوجین احساس کنند که به یکدیگر نزدیک‌ترند، وجود چنین احساسی آنان را به نزدیکی بیش‌تر به یکدیگر سوق می‌دهد و قطعاً آن‌ها پس از نزدیکی با همدیگر به احساس شادکامی نیز دست می‌یابند. وجود احساس شادکامی بالاترین مرحله‌ای است که می‌توان بر اساس آن تداوم زندگانی مشترک را مورد داوری قرار دارد.

شاید ذکر این معنا نیز خالی از لطف نباشد که اگر چه یکی از فلسفه‌های خلقت، تولید نسل است، اما هدف دیگر نیز آن است که زوجین به دلیل نیازهای غریزی، حتی به هنگام داشتن اختلاف به سراغ یکدیگر بروند و برای تأمین نیاز خویش مجبور به مصالحه با یکدیگر باشند. لذا می‌توان نتیجه گرفت که روابط جنسی زوجین خود می‌تواند به عنوان وسیله‌ای برای رفع اختلافات و کاهش تنش‌ها در فضای خانواده باشد،‌پس نباید آن را ناچیز و بی‌اهمیت انگاشت.

اینک سؤال این است که در دوران عقد روابط غریزی چگونه باید باشد و پیامد این روابط چیست؟ در پاسخ باید گفت که مراد از برقراری روابط جنسی در دوران عقد، چیزی جز ملاعبه نیست. در این حالت زوجین در برقراری ارتباط جنسی حدی را در نظر می‌گیرند و مرد از انجام دخول پرهیز می‌کند،‌ اما هم او و هم همسر وی دچار انزال می‌شوند و به ارگاسم دست می‌یابند که مراد از آن اوج لذت جنسی است. این امر برای طرفین نشاط و شادکامی را به ارمغان می‌آورد، ولی باید دانست که این شادکامی نیز باید طرفینی باشد و اگر مرد صرفا پس از انزال خود را کنار بکشد و همسر را بدون دست یافتن به ارضای جنسی رها کند، موجبات پیدایش کمردرد و دل درد را برای او فراهم می‌نماید و لذا او از پذیرفتن دعوت مجدد همسر به این امر امتناع می‌ورزد. این، خود موجب بروز اختلافات و درگیری‌های دوران عقد می‌شود و در صورت درک علت این امر توسط مردان جوان، آن‌ها وظایف جنسی خود را به نحو کامل ایفا می‌نمایند و بدین ترتیب مانع بروز احساس درد و ناراحتی در همسر می‌گردند و در نتیجه فضای ارتباطی آنان نیز تیره و تار نمی‌گردد. خلاصه آنکه زن و شوهر هر چه که در دوران عقد گامی به جلو برمی‌دارند و هفته‌ها و ماه‌ها را پشت سر می‌گذارند، باید احساس کنند که روابط زناشویی در میان آن‌ها از سهولت بیش‌تری برخوردار گشته، علاوه بر آن بر میزان کام‌جویی آنان از یکدیگر نیز افزوده شده است و ضمناً به رضایت بیش‌تری نیز در روابط جنسی دست یافته‌اند. لذا در صورت تحقق این ملاک می‌توان امیدوار بود که چنین عقدی برای تبدیل شدن به ازدواج خوب است، زیرا این زندگی از احتمال پایداری بیش‌تری برخوردار است، اما اگر وضعیت خلاف آن باشد و زن و شوهر احساس کنند که هر چه جلوتر می‌روند، روابط جنسی میان آن‌ها روند بدتری را طی کرده و کم‌تر رضایت‌بخش می‌شود،‌ می‌توانند جهت اخذ تصمیم پیرامون زندگانی خود به روان‌شناس و یا مشاور خانواده مراجعه نمایند. به هر حال اگر روند به گونه‌ای است که با مراجعه به صاحب‌نظران، مسائل لاینحل باقی می‌ماند، توصیه می‌شود که از تسریع در تبدیل چنین عقدی به ازدواج پرهیز شود، زیرا گفته‌اند: «سالی که نکوست از بهارش پیداست» و قطعاً خزان موجود در دوران عقد کم‌تر می‌تواند ازدواجی بهاری را در پی داشته باشد.

« 10 »

احساس شادکامی

ملاک دیگری که می‌تواند جهت ارزیابی دوران عقد مورد استفاده قرار گیرد، احساس شادکامی است و مراد آن است که فرد در دوران عقد خود احساس کند که برقراری چنین پیوندی موجب شادی و شعف او شده است. حالتی که در آن فرد احساس می‌کند که در درونش جایی برای خندیدن و نشاط وجود دارد و می‌تواند با دیدن نشاط همسر خود به نشاط دست یابد و از دست یافتن او به رضایت خاطر احساس رضایتمندی کند و او هم می‌تواند احساس شادی خود را به دیگران نیز منتقل نماید.

وقتی که زوجین از چنین نشاطی برخوردار باشند، دیگران نیز احساس می‌کنند که در وجود آن‌ها تحولی پدید آمده است و وقتی که اطرافیان به ویژه والدین طرفین، شادی را در وجود فرزندانشان حس می‌کنند، آن‌ها نیز احساس می‌کنند که این زندگانی می‌تواند خوب و موفق باشد.

قضاوت اطرافیان در این زمینه می‌تواند خود ملاک خوبی باشد که بر اساس آن نیز می‌توان نسبت به موفقیت و عدم موفقیت زوجین در ازدواج داوری نمود، پس اگر رفتار زوجین به گونه‌ای باشد که قضاوت مثبت و خوبی را در اطرافیان برانگیزد، می‌توان گفت که زوجین توانسته‌اند رفتار خوبی با یکدیگر داشته باشند. اگر شادی و سرور را در دوران عقد ببینیم، می‌توانیم بگوییم که خانواده می‌‌تواند مسیر موفقیت‌آمیزی را طی کند. در این حال فرد از همسر خویش گلایه‌ای نیز ندارد و برخود می‌بالد.

شادی و سرور مورد توجه اسلام بوده و هست، والدین باید تلاش کنند تا فرزندان شاد و بانشاطی را بار آورند. تنبیهات زیاد آن‌ها، فرزندانشان را دچار دل‌مردگی و گاه افسردگی می‌کند و با ضربه‌های سیلی،‌خنده از لب‌های آنان می‌پرد و به جای آن اشک بر چشم‌هایشان می‌نشیند و با خنده والدین و اظهار محبت آن‌ها، اشک‌ها فرو می‌نشیند و خنده بر لبان فرزندان خودنمایی می‌کند. پس در آن جا که والدین شاد را دیدیم، بدانیم که غالبا فرزندانشان نیز می‌توانند از شادی آن‌ها متأثر باشند، لذا این امر می‌تواند در موقع انتخاب همسر مد نظر قرار گیرد. هنر همسر نیز باید این باشد که شادی همسر خود را که از خانواده‌ی خود به ارمغان آورده است، حفظ کند. متأسفانه برخی نتوانسته‌اند حافظ و نگهبان شادی‌های همسر خویش باشند و به جای نشاندن خنده بر لبان همسر به جاری کردن اشک از چشمان او دل‌خوش می‌دارند.

اینک به بحث پیرامون وظایف همسران جهت حفظ شادی همسر و نیز ایجاد محیطی شاد برای او می‌پردازیم.

برای شاد کردن همسر باید نخست ظاهر خود را شاد و چهره‌ی خویش را بشاش نگاه دارید. اگر شما این گونه باشید، چهره‌ی شما پیام شادی را به همراه دارد که موجبات مسرت همسر شما را فراهم می‌کند و قطعاً این امر می‌تواند در دوران عقد بسیار مهم باشد، لذا بهتر است وقتی به دیدار همسرتان بروید که دارای احساس شادی هستید. در این حالت یقینا شادی چهره از حزن درونی شما می‌کاهد، سعی کنید که ظاهر خود را شاد نگه دارید و اصلاً تلاش کنید که ادای انسان‌های شاد را دربیاورید. چطور لباسی که بر تن می‌کنید بر روی رفتار شما تأثیر می‌گذارد، اما خنده‌ای که بر روی لب‌های شما می‌نشیند بر وجود و رفتار شما اثر نمی‌کند؟! پس ایفای نقش، راه ایجاد تغییر در رفتار است.

در کلام علی× می‌یابیم: کسی که خود را به قومی شبیه کند، از آنان خواهد بود. پس بیاییم خود را با انسان‌های بانشاط همانند سازیم تا از آنان باشیم و می‌توانیم با اخذ تصمیم چنین کنیم، چرا که شکل بخشیدن به حالت چهره در دست ماست. پس شادی و غم ما می‌تواند در دست خودمان باشد و نباید رفتار نامناسب دیگران را علت رفتار خود تلقی کنیم یا اخم‌آلود بودن خود را نتیجه‌ی رفتار دیگری بدانیم و دیگری را علت تامه‌ی آن بدانیم. این امر، کار پذیرفته‌ای نیست، زیرا خودمان می‌توانیم در حالات خود دخل و تصرف کنیم و حالت و بخت خود را خوب و بد قرار داده، خود را در برابر دیگران شاد و غمگین قرار دهیم.

اکنون سؤال این است که شما وقتی می‌توانید خود را مسرور سازید، چرا غم‌ها را به دل خود راه می‌دهید و اگر کسی نتواند خود را شاد کند، چگونه ممکن است که بتواند همسر خویش را مسرور کند.

حتماً شنیده‌اید که می‌گویند: بخندید تا دنیا به شما بخندد. این امر دور از واقعیت نمی‌تواند باشد. پس ظهور خنده در چهره‌ی شما موجب نشاط خود و دیگری می‌گردد و گفته‌اند که «خنده بر هر درد بی‌درمان دواست». امروزه نیز در روان‌شناسی از خنده‌درمانی به عنوان یک تکنیک درمانی استفاده می‌شود. با دیدن شادی در زندگانی شما دیگران احساس می‌کنند که در زندگانی مشترک شما رضایت حاکم است و لذا آن را پایدار ارزیابی می‌کنند.

راه دیگر شادکامی آن است که رضایت خاطر همسر را فراهم نمایید، زیرا آدمی آن‌گاه احساس شادی می‌کند که رضایت او فراهم شده باشد. اما باید دانست که چه چیزهایی موجب دست یافتن به رضایت خاطر می‌گردد. تأمین نیازهای اساسی روانی برای همسر می‌تواند به رضایت خاطر او بینجامد، مثلاً همسر با دیدن صمیمیت می‌تواند احساس امنیت کند. توقعات فراوان طرفین موجبات ناامنی را برای زوجین در پی دارد، همان‌گونه که اظهار مهر موجبات دل‌گرمی را فراهم می‌کند، احترام گذاشتن به همسر نیز می‌تواند رضایت‌آفرین باشد، البته اگر در زندگانی آینده وضعیتی فراهم شود که او در زندگانی مشترک بتواند به خودشکوفایی نیز برسد، می‌تواند به رضایت خاطر و شادی دست یابد. البته اوج رضایت خاطر و شادکامی را باید در آن جا جست که رضای معبود نیز فراهم شده باشد.

راه دیگری که برای دست یافتن به شادکامی وجود دارد، آن است که زن و مرد اخلاق نیکو داشته باشند. اخلاق خوب زن و شوهر یکدیگر را شاد می‌سازد و آنان را شاداب نگه می‌دارد. شاید شنیده باشید که می‌گویند زن و شوهرها در آخر شبیه یکدیگر می‌شوند. اگر چه این امر در ابتدا به نظر بعید می‌رسد، اما خیلی هم دور از واقعیت نیست. دلیل این امر آن است که اگر مردی بد اخلاق باشد و چهره‌ای اخم‌آلود داشته باشد، وقتی که زن او به وی نگاه می‌کند، او نیز اخم‌آلود می‌گردد و بالعکس اگر مردی بخندد، زن او نیز می‌خندد.

چیز دیگری که می‌تواند در دوران عقد و حتی بعد از آن برای همسر شادی‌آفرین و لذت‌بخش باشد، آن است که همسر گهگا‌ه برای او چیزی را تهیه کند که به آن علاقه‌مند است. شما به خوبی می‌توانید پس از تقدیم آن، طراوت و شادابی را در چهره‌ی او ببینید. و خوب است که همسر شما نیز به هنگام دریافت آن شادابی را بیش‌تر نشان دهد.

سفر رفتن نیز شادی‌آفرین است. در سفر رفتن فواید بسیاری وجود دارد که یکی از آن‌ها کسب تجربه و به درآمدن از خامی است. سفر آدمی را سلامتی می‌بخشد. ناپسند است که در عین توانایی، با همسر خود سفری نکنیم .پس اگر همسر شما تقاضا کرد که با او سفری بروید، جهت شاد کردن اوخواستش را اجابت کنید.

 دیگر آن که وقتی عشق و علاقه‌ای باشد، دیدار همسر شادی‌آفرین است و اگر همسر شما با دیدن شما که اینک به دیدار او شتافته‌اید، تبسم کرد و خنده سرداد، او قطعاً شما را دوست دارد. شما نیز کاری کنید که وجودتان شادی را به همسرتان تقدیم نماید.در این دیدار شادی‌آفرین زمان سهل و آسان و بی‌دغدغه می‌گذرد و اگر با بودن همسر در کنارتان زمان زودسپری می‌شود و اگر زمان به گونه‌ای گذشت که چندان به گذر آن توجه نداشتید، بدانید که زمان برای شما به شادی می‌گذرد.

نکته‌ی دیگری که شادی‌‌آفرین است، امیددادن و امیدداشتن است. اگر در دوران عقد، همسر خویش را امید ببخشیم، می‌توانیم شادی را در چهره‌ی او نظاره کنیم و حال آن که ناامیدی برق شادی را از چشمان او برمی‌گیرد. البته مراد، امیدبخشی واقعی است و نه امید واهی.آدم امیدوار در حال حرکت و تکاپوست و حرکات همراه با پیش‌رفت و برنامه، موفقیت را در پی دارد و دست یافتن به توفیق، نشاط‌بخش و شورآفرین است. حال شما که همسر خود را امیدی تازه می‌بخشید، به او شادی را اهدا می‌کنید و دوام زندگانی خود را رقم می‌زنید. امیدبخشی تنها از طریق سخن گفتن میسر نمی‌گردد، بلکه عمل کردن هم مهم است، پس باید در عمل کاری انجام داد تا امیدی در دل همسر پدید آید. مثلا اگر شما فردی تلاشگر باشید و به خوبی تن به کار کردن بسپارید، همسر شما در دوران عقد نسبت به آینده‌ی زندگانی خود در بُعد اقتصادی امیدوار می‌گردد و چون با او نیکو برخورد کنید، او امید دارد که در آینده در خانواده‌ای حضور می‌یابد که همسر نیکوکاری دارد و یا علاوه بر آن می‌تواند از مساعدت همسر نیز در نیکوکاری بهره‌مند گردد.

او که در دوره‌ی عقد همسرش را باوفا می‌یابد، به وفاداری او در آینده دل می‌بندد و او که در این دوره صداقت همسر را می‌بیند، امیدی در دلش موج می‌زند که زندگانی وی در آینده مبتنی بر صداقت است و او که در این دوران شیرین، عشق و دوستی همسر را می‌نگرد احساس می‌کند که زندگانی او در آینده مالامال از عشقی بی‌کران است که با حب خدای تعالی پیوند خورده است.

اگر سخنان شما در دوران شیرین عقد، بوی یأس و نومیدی می‌دهد، شاید به دلیل آن باشد که از ایمان کم‌تری برخوردارید و لذا باید بر درجات ایمان خود بیفزایید و یا آن که ناامیدی در شما بدان جهت راه یافته است که به بیماری افسردگی مبتلا گشته‌اید که جهت مداوای آن نیازمند درمان هستید. با درمان افسردگی می‌توان امید بازگشت شادی‌ها را داشت .

راه دیگر دست یافتن به شادی در دوران عقد، ایجاد روابط جنسی با همسر است که قبلاً در خصوص نحوه‌ی برقراری رابطه و حدود و ثغور آن به اختصار سخن گفتیم.

شیوه‌ی دیگر ایجاد نشاط بیان لطائف است. آن گاه که فردی بذله‌گویی و مزاح کند، می‌تواند برای همسرش شادی‌آفرین باشد. پیش‌تر گفته شد که میزان شوخی در میان مردان بیش‌تر از زنان است. اگر این نکته در ذهن آقایان باشد، بد نیست،‌زیرا ممکن است پس از انجام چند شوخی در دوران عقد احساس کنند که همسرشان ممکن است ناراحت شده باشد. خوب معمولاً زنان در چنین موقعیت‌هایی جدی‌ترند و شاید از شوخی زیاد هم خوششان نیاید، اگر چه در دستورات دینی هم شوخی زیاده از حد مورد مذمت قرار گرفته است.باید به گونه‌ای رفتار کرد که شوخی‌ها مناسب و بجا بوده و گزنده و آزاردهنده نباشد.

با توجه به این که زنان روحیه‌ای عاطفی دارند و از جهت عواطف حساس‌ترند، لذا در شوخی کردن با آنان باید دقت بیش‌تری به عمل آورد. نکته‌ی قابل توجه آن است که به هنگام طرح مباحث جدی از سوی طرف مقابل، پرداختن به شوخی و بذله‌گویی نه تنها باعث انبساط خاطر نمی‌شود، بلکه موجبات عصبانیت فرد را هم فراهم می‌آورد. پس به نظر می‌رسد که اگر چه با شوخی و مزاح می‌توان دیگران را شاد کرد، اما باید اذعان نمود که هر کسی هنر شوخی کردن به نحو مطلوب را ندارد و باید چنین هنری را فرا گرفت.

گرفتن عکس‌ها و فیلم‌هایی که در آن زوجین در حال تبسم و خنده هستند، می‌تواند موجب شادی دوباره‌ی آنان به هنگام دیدن شود و خاطرات شاد‌ی‌آفرین را برای آنان تداعی کند. مسئله‌ی دیگر آن است که بدانید همسر شما چگونه شاد می‌شود و روان‌شناسی او را در این زمینه بشناسید. طبیعی است که با چنین شناختی می‌توانید برای همسر خود شادی آفرین باشید.

راه دیگر آن است که اوقات خود را با انسان‌هایی سپری کنید که آن‌ها شادی را با عمق وجود خود احساس می‌کنند. شما در نشست و برخاست با آنان می‌توانید از آن‌ها درس شادی را فرابگیرید و شادکام زندگی کنید و نیز آن گاه که شما به قصد شاد کردن دل‌های غمگین قدمی برمی‌دارید و سنگینی غم‌ها را از دل آن‌ها برمی‌دارید، به خوبی می‌توانید احساس شادمانی را درک کنید.

نتیجه آن که اگر زن و شوهر به گونه‌ای زندگی می‌کنند که هر چه از دوران عقد آنان می‌گذرد، زندگی برای آن‌ها شیرین‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌شود و به شادکامی بیش‌تری دست می‌یابند. زندگانی آنان می‌تواند به سوی پایداری بیش‌تر سوق یابد. در این حال می‌توان به دوام آن دل‌خوش داشت. اما اگر روند زندگانی زوجین در دوران عقد به گونه‌ای است که هر چه از عمر آن می‌گذرد، از شادی و انبساط خاطر آن‌ها نیز کاسته می‌شود و در آن‌ها نیز احساس فاصله داشتن حالتی فزاینده دارد، به نظر نمی‌رسد که این زندگانی بتواند قرین توفیق باشد و به هر حال باید دانست که احتمال موفقیت و پایداری آن کم است، اما جهت اتخاذ تصمیمی دقیق و سازنده حتماً باید با یک مشاور خانواده مشورت نمود.

خاتمه

در پایان یادآور می‌شویم که ده ملاک بیان شده جزو مهم‌ترین معیارهای ارزیابی موفقیت دوران عقد و ازدواج می‌باشد و باید به سایر ملاک‌ها نیز توجه شود. ضمناً برای ارزیابی این دوران توجه به همه‌‌ی موارد لازم است و وجود مشکل جزیی در برخی موارد نباید چندان جدّی تلقّی شده و ذهنیت‌ها را بسوی طلاق و جدایی سوق دهد مشروط به اینکه طرفین با عقلانیت و با قصد اصلاح به یک مشاور مراجعه و کمال همکاری را در مورد حلّ مشکل مبذول دارند.

توجه به این نکته نیز مهم است که مباحث مربوط به دوران عقد و کیفیت سپری کردن آن محدود به مباحث ارائه شده در این جزوه نیست و لازم است زوج‌های جوان در مورد دوران عقد و کم و کیف روابط و مسائل آن مطالعه‌ی گسترده‌تری داشته باشند که امیدواریم جزوات مفیدی را در این رابطه بزودی تقدیم عزیزان نماییم.

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

 

موانع زمینه‌ساز اختلاف در دوران عقد

                          وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


                                                   http://maktoobshop.com/

 

پس از عقد، زوجی که در دو محیط مختلف بزرگ شده و انتظارات متفاوتی از زندگی دارند و همچنین ممکن است تصویر متفاوتی از همسر رویایی نسبت به سیمای واقعی همسر خود داشته باشند، زندگی را آغاز می‌کنند. 


در این دوران به دلیل عدم استقلال زوجین و همچنین وابستگی و مراودات زیاد زوجین با خانواده‌های خود انعطاف پذیری کمتری ممکن است در زوجین دیده شود. هر فرد تحت تاثیر فرهنگ خانواده خود قرار دارد و وقتی این فرهنگ‌ها منطبق نباشد تعارض آغاز می‌شود. هر کدام از زوجین برای غلبه هنجار فرهنگی خود تلاش می‌کند و به دلیل ارتباطات توام زوجین با همدیگر از یک سو و با خانواده‌های خود از سوی دیگر، انعطاف زوجین کم می‌شود. 


در این دوران خانواده‌ها مستقیم یا غیر مستقیم برای غلبه هنجار فرهنگی خود در خانواده تازه شکل گرفته تلاش می‌کنند. در بسیاری اوقات حتی تشویق و توصیه‌های مستقیم در انعطاف ناپذیری فرزند خود ارائه می‌دهند و اضافه می‌کنند اگر این هنجار در این مرحله غلبه نکند دیگر فرصتی برای ظهور ندارد. در هر خانواده‌ای سال‌ها طول کشیده است تا طی چند نسل هنجاری شکل گرفته و پذیرفته شده است اما انتظار این است که فردی که تازه با این خانواده وصلت کرده طی چند ماه فرهنگ و هنجار خود را رها کرده و هنجار جدید را بپذیرد. 


همچنین از فرزند خود انتظار دارند هنجاری را که هنوز به آن عادت نکرده است، حمایت کند و با تمام قوا و با تعصبات نسلی و قومی نگذارد که این هنجار از دست برود. اما حمایت خانواده‌ها از فرهنگ خانوادگی می‌تواند آغاز تعارضی مخرب در زندگی زوج جوان باشد. این مشکل در دوران عقد در اوج قرار دارد زیرا زوج جوان هنوز در وابستگی و تعلق خانواده‌های خود قرار دارند. به نظر می‌رسد مهمترین مانع تفاهم در این دوران تفاوت‌های فرهنگی و دخالت خانواده‌ها در غلبه هنجار فرهنگی است.

در صورتی که زوج جوان با این مرحله و تعارض طبیعی آن آشنا باشند، میتوانند کمتر تحت تاثیر تعارضات قومی و نسل‌های قبل قرار گیرند. زوج جوان باید بدانند که مقدس‌ترین نهاد مستقل اجتماعی را تشکیل داده‌اند و می‌توانند برای قرار دادن هنجارهای متناسب با خودشان در این محیط برنامه‌ریزی کنند. 


بهتر است در این دوران نگاه‌های قومی و قبیله‌ای را کنار گذاشته و با گفت‌وگو سعی در یافتن هنجارهایی کنند که با آرمان‌های مشترک آن‌ها سازگاری بیشتری دارد. همچنین با مراودات و محبت‌های خود در حضور جمع به خانواده‌ها اعلام کنند که نهاد مستقل و محکمی تشکیل داده‌اند و خود می‌توانند در این فضا هنجار و فرهنگ مورد نظر خود را ایجاد کنند. همچنین نگرانی‌های خانواده‌ها را نسبت به فنا شدن فرد در فرهنگ غیر از خانواده برطرف کنند.


زوج جوان باید بدانند که هر فرد با دیگری تفاوت دارد و همنشینی این افراد با هم نیز نهادهای متفاوتی به وجود می‌آورد. لذا باید بدانند کلیشه واحدی به عنوان بهترین هنجار برای خانواده آن‌ها وجود ندارد و در نهایت این زوج جوان هستند که باید به تدریج هنجارهای مورد پذیرش خودشان را تدوین و بهینه سازی کنند و همچنین باید بدانند برای تثبیت یک هنجار گاه سال ها زمان لازم است و تا تثبیت هنجار مطلوب نیاز به تلاش وجود دارد. زوج جوان باید بدانند که تغییر همسری که سال‌ها با یک هنجار بزرگ شده و با آن زندگی کرده نیاز به فرایندی تدریجی و طولانی دارد و انتظار نداشته باشند که این تغییر یکباره و ناگهانی صورت پذیرد. 


زیرا نداشتن آگاهی از تدریجی بودن و طولانی بودن فرایند تغییر فرهنگی منجر به بروز رفتارهای نامناسب و اعمال فشار برای تغییر می‌شود و گاه این فشارها و تعارضات تمام بنای خانواده را به لرزه می‌اندازد. همچنین خانواده‌ها بایستی به زوج جوان فرصت دهند تا هنجارهای مطلوب خود را از بین هنجارهای دو خانواده انتخاب کنند و بدانند که نگاه متعصبانه و اصرار بر پذیرش هنجار قومی و فرهنگ خانوادگی می‌تواند به تعارضی مخرب منجر شود و گاه بقای یک خانواده را مورد تهدید قرار دهد.

 

ناهید هاشمیان


 بیشتر بدانیم...

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

http://maktoobshop.com/


آیا می دانید در عقدنامه زیر چه چیزهایی را امضا می کنید؟

                           وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


   از صفحات سند چند برگی ازدواجتان کدام یکی را بدقت خوانده‌اید ؟ فقط صفحه مربوط به مهریه را یا صفحه شروط ضمن عقد را؟ یا صفحه‌ای که نام و مشخصات شما و همسرتان را کنار تاریخ عقد ثبت کرده؟ شما در عقدنامه‌تان بیشتر دنبال خاطره‌ها می‌گردید یا واقعا می‌دانید روزی که پشت سرهم زیر صفحاتی را که سردفتر تند و تند آنها را ورق می‌زند، امضا می‌کردید چه بار مسوولیتی را به دوش گرفته‌اید‌؟

حال و هوای حاکم بر دفترخانه‌های ازدواج وقتی زوج‌ها به همراه خانواده‌هایشان برای هرچه زودتر جاری شدن صیغه عقد هیجان‌زده شده‌اند، واقعا دیدنی است مخصوصا اگر سردفتر به چند خانواده به صورت همزمان وقت داده باشد و ازدحام جمعیت باعث کمبود وقت و سریع انجام‌شدن کارها شود. درست در چنین مواقعی است که زوج‌ها وقتی با سند ازدواج روبه‌رو می‌شوند و می‌فهمند باید زیر تمام صفحات آن را امضا کنند تمایل دارند هرچه زودتر کار تمام شود بدون آن‌که حتی کنجکاو شوند با این امضا‌ها زیر بار چه تعهداتی می‌روند.

بیشتر سردفترها فقط صفحات عقدنامه را ورق می‌زنند و بدون هیچ توضیحی درباره مندرجات سند با انگشت نشان می‌دهند که زوج‌ها کجاها را باید امضا کنند در حالی که سند ازدواج به خاطر مسوولیت‌آور بودنش سندی مهم است که زوج‌ها بخصوص خانم‌ها باید از بندبند آن مطلع باشند چون اگر غیر از این باشد وقتی پیچ و خم‌های زندگی شروع شود تمام امضاها دست و پاگیر می‌شوند.

یکی از بندهای عقدنامه می‌گوید: زوج ضمن عقد شرط کرد که هرگاه طلاق بنا به خواسته زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد زوج موظف است نصف دارایی خود را که در زمان زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را با نظر دادگاه به صورت بلاعوض به زوجه منتقل کند پس اگر مردی این شرط را امضا کند مشمول موضوع تصنیف در دارایی‌های مشترک می‌شود و زن مطلقه می‌تواند با ارائه دادخواست این مبالغ را مطالبه کند.

شروط دوازده‌گانه

در یکی دیگر از بندهای عقدنامه آمده است زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد که با رجوع به دادگاه و دریافت مجوز پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه کند. پیداست اگر مردی با این شرط موافقت کند زن می‌تواند در دادگاه اقامه دعوا کرده و تخلف زوج از شروط مندرج در عقدنامه را اثبات کند و با حکم دادگاه به دفترخانه رسمی طلاق مراجعه کند چون در این صورت از سوی زوج وکیل است که اصالتا (شخص خودش) یا وکالتا (با انتخاب وکیل و تفویض وکالت به وی) خود را مطلقه کند.

پس لازم است مردها بدانند اگر پای چنین شرطی در عقدنامه را امضا می‌کنند حق طلاق را در صورت تحقق این دوازده شرط به همسرشان داده‌اند:

1- خودداری شوهر از دادن نفقه زن به مدت 6 ماه به هر عنوان حتی با توسل به اجبار،

2- سوءرفتار یا سوءمعاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند،

3-ابتلای زوج به بیماری‌های خطرناک و درمان‌نشدنی به نحوی که دوام زندگی زناشویی را برای زوجه به خطر بیندازد

4- جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد،

 5- بی‌توجهی به رای دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد،

6- محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی در پرداخت منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی منتهی به 5 سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد،

7- ابتلای زوج به هر گونه اعتیاد مضر که به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی خلل وارد کند،

8- زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا 6 ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند،

9- محکومیت قطعی زوج در ارتکاب به جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر که آبروی زوجه را به خطر بیندازد

10-باردار نشدن زوجه از زوج بعد از 5 سال به علت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر

11- مفقودالاثر شدن زوج و مراجعه نکردن به دادگاه 6 ماه بعد از مراجعه زوجه به دادگاه و ازدواج مجدد زوج بدون رضایت زوجه یا اجرا نکردن عدالت بین همسران به تشخیص دادگاه.

پس با تحقق هر یک از این شروط و اثبات آن در دادگاه، زن می‌تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و پس از قطعیت حکم نسبت به اجرا و ثبت صیغه طلاق در دفتر رسمی ثبت طلاق اقدام کرده و خودش را مطلقه کند.

شروط ضمن عقد

تقریبا بیشتر حقوقدان‌ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد از داشتن مهریه‌های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد اما مهریه پولی است که زیاد هم نسبت به وصول آن نمی‌توان امیدوار بود. برای همین زوج‌ها قبل از جاری شدن صیغه عقد می‌توانند توافق کنند تا حقوقی چون حق تحصیل، اشتغال، حق انتخاب محل سکونت یا شرط تضمین پرداخت مهریه از سوی یک یا 2 نفر از اعضای خانواده یا آشنایان زوج را در عقدنامه درج کنند.

در واقع شرط وکالت در طلاق یا همان چیزی که مردم به عنوان حق طلاق می‌شناسند هم از جمله این شروط است. این شرط به زن حق می‌دهد تا خود را وکالتا طلاق دهد یعنی زن وکیل مطلق از طرف شوهر خود باشد که هر زمان بخواهد یا پس از تحقق امری معین و اثبات آن در دادگاه خود را مطلقه کند.

البته درج این شرط در عقدنامه به این معنی نیست که دیگر مرد نمی‌تواند همسرش را طلاق دهد. در واقع مرد در شروط ضمن عقد فقط به صورت وکالتی این حق را به همسرش می‌دهد و زن هم به عنوان وکیل در طلاق این را می‌داند که این حق یا شرط ضمن عقد به معنای انتقال کامل و مطلق حق از سوی شوهرش نیست و مرد هم می‌تواند بنا بر شرایطی از این حق استفاده کند.

منبع : جام جم آنلاین

 

 بیشتر بدانیم...

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

http://maktoobshop.com/