ما با دسترسی ویژه به همه منابع علمی می توانیم مقاله شما را تهیه نماییم
.
برای ارائه مقالات (پزشکی-بهداشتی- اجتماعی و زیست محیطی) به مجله، روزنامه ،همایش ، کنگره ، دانشگاه و سازمان مربوطه می توانید به سایت زیر مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ جزیی ، مقاله درخواستی را دانلود نمایید
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
تجربههای من با دختران و زنانی که معمولا به عنوان مراجع به من مراجعه میکنند مرا بر آن داشت که موضوع این مقاله را براساس تجربههای آنان تنظیم کنم. شاید هم بر اساس تجربههای خودم از اشتباهات همجنسانمان. اشتباهاتی که هر روز تکرار میشوند و رابطه ما با همسران و کلا ارتباطمان را با جنس مخالف تیره و تار کرده یا روابط ناکام کنندهای را برایمان رقم میزنند. متاسفانه وقتی روابط ناامیدکننده یا آزاردهنده میشوند، زنان میخواهند همه تقصیرها را به گردن مردان بیاندازند و مردان هم زنان را مقصر میدانند. اما به نظر من تقصیر کار واقعی ناآگاهی هر دو جنس از ویژگیها و خواستههای طرفین است.
برای این مقاله دو تا از اشتباهات رایج در روابط جنس مخالف را برایتان انتخاب کردهام. به این دو اشتباه توجه کنید:
معمولا وقتی به دخترها میگویم دنبال مردها راه نیفتند و با پیشنهادات خود آنها را سر در گم نکنند، با این نوع اعتراضات از جانب دخترها روبرو میشوم:
دوره زمانه عوض شده و دخترها هم حق انتخاب دارند.
چرا فقط پسرها باید دختر مورد علاقه خود را انتخاب کنند؟ دخترها هم میتوانند این کار را انجام دهند!
اگر دنبال پسر مورد نظرمان نباشیم، او به ما توجه نخواهد کرد.
اگر به پسر مورد علاقهمان پیشنهاد ازدواج ندهی ، دخترهای دیگر این کار را انجام میدهند!
…
باید بگویم منکر حق انتخاب دخترها نیستم اما بستر این حق انتخاب باید مناسب و از قبل فراهم شده باشد وگرنه حق انتخاب دختر تبدیل میشود به حق انزجار پسر! شاید در بستر فرهنگی ما، پسرها تظاهر کنند که از دخترهای جسور و با اعتماد به نفس خوششان میآید و حتی ادعا کنند که از پیشنهاد ازدواج یک دختر خوشحال شدهاند اما این نظرها و ادعاها در بیش از نود و پنج درصد موارد به ازدواج ختم نمیشود. پسرها به دلیل ذات و ماهیت خود مایلند در رابطه با جنس مخالف، فاعلانه و فعالانه عمل کنند، وقتی دختری فاعل میشود و در ارتباط با یک پسر فعالانه عمل میکند، پسرها خواهی نخواهی از او میترسند یا فرار میکنند. ممکن است در دل او را تحسین کنند یا برای یک ارتباط موقت او را بپسندند، اما دوست ندارند با زنی ازدواج کنند که مانند مردها عمل میکند، مانند مردها پیشنهاد میدهد و مانند مردها رابطه را اداره میکند. آنها ناخودآگاه گمان میکنند چنین زنی از نظر درصد زنانگی در سطح پایینتری است و مردانگیاش بیشتر است. ممکن است این زن، همکار یا مدیر خوبی باشد اما نمیتواند همسر خوبی باشد. چون در بستر فرهنگی ما این رسم، یعنی رسم پیشنهاد دادن دختر به پسر هنوز جا نیافتاده و فقط ظاهرا بدان توجه میشود و در واقع پشت ادعاهای روشنفکرانه به غلط از آن برداشت میشود.
در این جا برخی جملات پسرها را در همین زمینه گردآوری کردهام. سوالی که از تعدادی پسرهای بین ۲۵ تا ۳۵ ساله شد این بود که آیا حاضرید با دختری که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد ازدواج کنید؟ به جوابهای آنها توجه کنید:
نه ، ترجیح میدهم خودم همسرم را انتخاب کنم و معمولا چنین پیشنهاداتی را از این گوش شنیده و از گوش دیگر بیرون میکنم.
از دخترهایی که پیشنهاد ازدواج میدهند خوشم نمیآید. احساس میکنم این دخترها خواستگار دیگری ندارند و میخواهند خود را به من بچسبانند و تحمیل کنند.
نه، من به این دخترها میگویم دخترهای «آویزون». اینها آن قدر به این پسر و آن پسر گیر میدهند تا بالاخره شوهر کنند. هدف اینها فقط و فقط شوهر کردن است. آنها کسی را دوست ندارند. فقط ازدواج را دوست دارند.
بله، اشکالی ندارد اما من هم حق انتخاب دارم. اگر از او خوشم نیاید صرفا به خاطر پیشنهاد او تن به ازدواج نخواهم داد.
مادرم میگوید از دخترهایی که دنبالت راه میافتند پرهیز کن. حتما برایت نقشهای در سر دارند.
دختر اگر نجیب باشد به پسر پیشنهاد نمیدهد!
معمولا این طور دخترها سلطه گرند. من با دختر سلطهگر ازدواج نمیکنم. اینها بعدها هم در زندگی میخواهند حرف خودشان را پیش ببرند.
من احساساتی نیستم. با عقلم تصمیم میگیرم. دخترها احساساتیاند. از روی احساس به ما پیشنهاد میدهند اما من از روی عقل پیشنهاد را بررسی میکنم.
هر وقت دختری به من پیشنهاد ازدواج داده، بلافاصله رابطهام را با او قطع کردهام و گفتهام که به هیچ عنوان قصد ازدواج ندارم.
بله، معمولا چنین دخترهایی قابل اتکا هستند و در زندگی هم میتوانند همه چیز را به تنهایی اداره کنند و من میتوانم کار خودم را بکنم!
هر دختری هم به من پیشنهاد بدهد من با دختری ازدواج خواهم کرد که خانوادهام به من پیشنهاد بدهند. چون آنها زنها را بهتر از من میشناسند.
…
تعداد این پاسخها بسیار زیاد است. من در صدد نیستم که به شما بگویم پیشنهاد دادن یک دختر به یک پسر، در ذات خود کار بدی است. تنها میخواهم بستر این پیشنهاد را در فرهنگ و در کشور ما بشناسید و با چشم باز تصمیم بگیرید. در برخی جوامع ، پدر یا فامیل دختر میتوانند پیشنهاد کنند که مردی با دخترشان ازدواج کند. در برخی فرهنگها خود دختر هم میتواند به این کار اقدام کند اما فعلا در کشور ما تعداد پسرهایی که بدین ترتیب تن به ازدواج بدهند بسیار اندک است و متاسفانه چنین ازدواجهایی در دراز مدت از نظر پسرها، ارزشمند نخواهد بود.
توجه داشته باشید که شاید پسرها پاسخهایی مشابه آنچه در بالا برایتان گرد آوردهام را به یک دختر ندهند. احتمالا آنها از روی ادب به دخترها نمیگویند که نظرشان در باره دختری که دنبال آنها راه میافتد و با انواع روشها آنها را به ازدواج دعوت یا اجبار میکند چیست اما عملشان بر اساس همان پاسخها و در واقع بر اساس بستر اعتقاد و فرهنگ آنها شکل میگیرد. ضمن این که در کشور ما، خانوادههای پسرها نیز از چنین عروسهایی استقبال نمیکنند و خود این عدم استقبال، مشکلات عدیده را در ازدواجها فراهم میآورد. مشکلاتی که در آینده گریبان دخترها را میگیرد.
محبت زیاده از حد، قبل از ازدواج ممنوع!
وقتی دختری، پسری را دوست دارد اغلب میخواهد از انواع روشها به او محبت کند و عشق و علاقه خود را ابراز نماید. ابراز عشق و محبت هم در ذات خود کار بدی نیست اما ببینیم نظر پسرها در باره این نوع ابرازها چیست؟
• وقتی دختری به من ابراز محبت میکند میدانم که مرا دوست دارد. دخترها احساسیتر هستند و زود دوست داشتن خود را نشان میدهند. اما اگر با کسی مواجه شوند که پولدارتر از من باشد و خانه و ماشین گرانتری داشته باشد، بلافاصله این ابراز محبت به او انتقال پیدا میکند!
روی محبت خانمها نباید حساب کرد! آنها احساسیاند و هر ساعت ممکن است به کسی ابراز علاقه کنند.
دختر خوب دختری است که با محبت باشد. اما با محبت بودن دختر، دلیل بر این نیست که با او ازدواج کنم. مشخصات دیگر او برایم مهم است.
دخترهایی که زیاد محبت میکنند قصد دارند هر طور شده با ما ازدواج کنند. وگرنه چرا باید به این شکل به ما محبت کنند.
همه دخترها به من محبت میکنند. آنها میگویند من دوست داشتنیام! محبت دخترها برایم طبیعی است.
ترجیح میدهم با دختر با محبت ازدواج کنم نه با دختر سرد و بی محبت.
به محبت الکی نمیتوان اتکا کرد. محبت واقعی در طول زمان و در سختیها خودش را نشان میدهد. اگر محبت دخترها واقعی بود تا به آنها میگفتیم قصد ازدواج نداریم، ما را رها نمیکردند!
محبت باید دوطرفه باشد. چه فایده دارد که دختری که دوستش نداریم هی به ما محبت کند؟
دختری هست که مرا دوست دارد و مدام به من محبت میکند. دختر خوبی است اما خانوادهام موافق ازدواج ما نیستند. من هم نمیتوانم بدون توافق خانوادهام با او ازدواج کنم و این محبتهای او در من احساس گناه ایجاد میکند. چون میدانم سرانجام باید او را رها کنم.
وقتی دختری زیاد محبت میکند علامت این است که ما را دوست دارد. پس ما هم میتوانیم از او سوء استفادهمان را بکنیم. این استفاده کار بدی نیست. خود او با محبتش دارد به ما علامت میدهد!
…
باید از دخترها به خاطر نوشتن برخی از نظرات پسرها پوزش بخواهم اما تعداد دخترهایی که از روی احساس و گاه بیتفکر کافی به پسرها علاقمند میشوند زیاد است و میخواهم لااقل در این مقاله سعی کنم پشت پرده تفکرات برخی از پسرها را به آنها نشان دهم. متاسفانه درصدی از پسرها هستند که هر در باغ سبزی از جانب دختر را علامتی برای سوء استفاده تلقی میکنند. نمیگویم همه پسرها چنیناند، اما هوشیاری و عقل قبل از ازدواج، حکم میکند که به خاطر خودتان هم که شده از ابراز محبتهای زیاده از حد قبل از ازدواج به چنین پسرانی پرهیز کنید. همچنین در جامعه ما هنوز هم تعداد خانوادههایی که به پسران خود اعتماد به نفس کاذب میدهند زیاد است. برای چنین پسرهایی ابراز محبت شما کاری عادی است و حتی حق خود میدانند که هر زنی باید به آنها توجه و محبت کند، بدون این که خود آنها هم خود را ارتقا دهند و برای طرف مقابل کاری انجام دهند یا محبتی نشان دهند. من موافق محبت محک خورده و دو طرفه هستم. اگر مطمئن شدید که بین شما و پسری چنین محبتی وجود دارد میتوانید ابراز علاقه کنید وگرنه متاسفانه این ابراز علاقه، برایتان تضعیف کننده خواهد شد.
این را هم بگویم که همه پسرها این طور نیستند. من با پسرهایی روبرو شده ام که باهوش، مهربان و با فهم و شعورند و با ذهنی باز با محبت جنس مخالف برخورد میکنند. اما وجود دستهای از پسرها نباید ما را از وجود دستههای دیگر غافل کند. محبت زیاده از حد را برای بعد از ازدواج نگه دارید. متاسفانه برخی از دخترها قبل از ازدواج انواع محبتها را به پسرها ابراز میکنند ولی بعد از ازدواجاز آقایان تبدیل میشوند به زنی بیعاطفه که حاضر نیست یک قدم محبتآمیز به سوی همسر بردارد. نه آن درست است و نه این. در ابراز محبت تعادل داشته باشیم.
رکسانا خوشابی کارشناس ارشد مشاوره بالینی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
تعداد زیادی از زوج ها در تلاش هستند تا به هر طریقی که می شود شادی، خوشی و رضایت مندی را در زندگی مشترکشان بیدار نگه دارند. عوامل بسیار زیادی وجود دارند که می توانند به راحتی زندگی جنسی انسان ها را تحت الشعاع قرار دهند؛ مثل: برنامه های سخت کاری، نگهداری و مراقبت از فرزندان، افزایش سن و ….
بدون وجود صمیمیت فیزیکی، چه چیز می تواند شما دو نفر را همچنان نزدیک به هم نگه دارد؟ شاید با خود بگویید چیزهایی شبیه به: مرور خاطرات گذشته، دوستان، اقوام و خیلی چیزهای دیگر. ولی به راستی عشق تا چه اندازه می تواند در زندگی مشترک مهم باشد؟
بوسه = زندگی شیرین
قابل باور است که برخی میگویند بالا رفتن سن، باعث از بین رفتن حس رضایتمندی در رابطه جنسی می شود. به همین دلیل روند طبیعی زندگی از جمله داد و فریاد کردن فرزندان، و یا برنامه های شلوغ کاری نباید به هیچ وجه مانع سلامت روانی زوجین و امتناع ورزیدن هر یک نسبت به برقراری رابطه جنسی با دیگری شود. مسائل جنسی از اهمیت چشمگیری برخوردار هستند. مخصوصا زمانی که شما تعهد دارید تا در هیچ کجای دیگر سراغ آنها نروید. برای داشتن یک زندگی سالم، هر دو طرف باید بر روی ارتباط خود کار کنند. اما در اینجا یک راز کاملا سری هم وجود دارد:
و آن چیزی نیست جز “بوسیدن”.
به نظر می رسد زن و شوهر ها پس از ازدواج به اندازه دوران نامزدی یکیدیگر را نمی بوسند. بدون هیچ شکی باید این کار را انجام دهند. چه چیز بهتر از بوسه ای از لبها می تواند یک زندگی را از خطر نابودی نجات دهد؟
“هر کاری می توانید انجام دهید”
در حقیقت هر زندگی مشترکی بدون توجه به این مطلب که در آغاز تا چه حد داغ و پرحرارت بوده، پس از مدتی هیجان اولیه خود را از دست می دهد. در این حالت برقراری رابطه جنسی به کمترین میزان خود می رسد. البته اگر در طول این دوره دو طرف از طرق دیگر بتوانند نزدیکی موجود را حفظ کنند، مشکل حادی به وجود نخواهد آمد.
اما شادی و رضایتمندی از آمیزش، زمانی به طور کلی از زندگی مشترک محو میشود که زوجین یکدیگر را در انتهای لیست اولویت هایشان قرار دهند و با هم مانند هم اتاقی رفتار کنند و نه بیشتر. اغلب در این زمان اگر رابطه جنسی هم برقرار شود، بیشتر به خاطر مرتفع کردن نیازهای جنسی است و طرفین هیچ اهمیتی به مهر و محبتی که می تواند از این طریق ایجاد شود، نمی دهند.
دیگر برایشان لبخند زدن با هم معنایی ندارد، برای عاطفه و مهربانی ارزش قائل نیستند و فراموش می کنند که به چه دلیل با هم ازدواج کرده و تعهد و سرسپردگی به یکدیگر داده اند.
آقایون چه ازدواج کرده باشند چه نباشند، نیاز به برقراری رابطه جنسی دارند. خانم ها بسیار احساساتی بوده و علایق خاصی دارند: آنها شهوت طلب هستند و دوست دارند دیگران نشان دهند که خواهانشان هستند. ولی نظر آنها در مورد آمیزش با شوهرانشان؟
عقیده آنها چیزی جز این نیست: می خواهند بخواهند نمی خواهند نخواهند! تنها چیزی که در مورد متاهلین وجود دارد این است که نیازهایی داریم و هر طور شده کاری می کنیم تا بتوانیم آنها را براورده سازیم. شما به هیچ وجه نباید از نیازهای ذاتی خود خجالت بکشید؛ شما ازدواج کرده اید تا احساسات و نیازهای وجودیتان را با فرد دیگری در میان بگذارید و اگر بخواهید بار تمام این موارد را به تنهایی به دوش بکشید، چیزی نخواهد گذشت که حلقه مشترک شما از هم پاشیده شود. در زندگی مشترک اگر یک کمی بیشتر تلاش کنید تا نیازهای طرف مقابل را براورده سازید جای دوری نخواهد رفت.
یک زندگی زمانی موفق است که بین نیازهای عقلی، روحی و جسمی تعادل کامل برقرار باشد. خوب این سوال مطرح می شود که: کدامیک از این سه مورد نقش حساس تری در “بهتر” و یا “بدتر” کردن زندگی دارد؟ س؟ک؟س و شهوت جزئی از هر رابطه ای است و می توان آنرا به راحتی بدست آورد، اما دو مورد دیگر نیاز به صمیمیت و ارتباط بیشتری دارند. زمانی که برقراری رابطه جنسی در خطر باشد، دیگر هیچ فرصتی برای موارد دیگر باقی نمی ماند، چه برسد به اینکه بخواهید به رشد و شکوفایی عقلی و روحی نیز برسید. هنگامیکه سن انسان ها افزایش پیدا می کند، تغییر و تحولاتی در فیزیک بدنشان رخ می دهد. اما ایا این تغییرات باید در زندگی جنسی و احساسی نیز تاثیر بگذارد؟! به همین دلیل در اولین سال های ازدواج زوجین باید سعی کنند که بهترین دوست های هم باشند، نسبت به هم علاقه پیدا کنند، و یکدیگر را تحریک نمایند؛ دلیل تمام این کارها تنها این است که س؟ک؟س خیلی جلوتر از عشق و محبت در رابطه به وجود می آید و اگر بتوانید با موفقیت کامل از پس آن برایید، متوجه خواهید شد که زندگی مشترک معنای عمیقی دارد و فقط پیر شدن در کنار یک شریک زندگی نیست.
“همه چیز به نزدیکی و صمیمیت باز می گردد” س:ک:س در زندگی مشترک اهمیت زیادی دارد. می توانید از تمام متاهلین بپرسید که کدامیک حاضر است به زندگی مشترکی که در آن خلا جنسی وجود دارد، ادامه دهد. برخی از افراد از اینکه نمی توانند به حد دلخواه با شریک زندگی خود ارتباط جنسی برقرار کنند، راضی نیستند و طرف مقابل تصور می کند: “که مسئله مهمی نیست، فقط س:ک:س است” اما برای فردی که خواستار این رابطه است، اهمیت دارد. آمیزش تنها رسیدن به رضایت جسمی نیست، بلکه احساس خواسته شدن، ارتباط نزدیک، و دوست داشتن در آن وجود دارد. زمانی که چنین سوء تفاهم هایی به وجود می آید، صمیمیت و نزدیکی از تمام سطوح زندگی رخت بر می بندد. زوجین گذراندن وقت در کنار یکدیگر، در آغوش گرفتن، صحبت کردن با هم، و خندیدن به جوک های یکدیگر را فراموش کرده و در برخی موارد آنرا به طور کلی متوقف می کنند. تنفر، دشمنی و فاصله زیاد جای دوستی و عشق را میگیرد. این امر زندگی مشترک شما را در خطر خیانت و یا طلاق قرار می دهد؛ اما نقطه امیدواری اینجاست که صرفنظر از عوامل کاهش ارتباط جنسی، چه به دلیل مسائل بیولوژیکی باشد چه به خاطر مسائل شخصی، یک مورد کمکی وجود دارد و آن هم خواست و اراده شماست. اگر واقعا بخواهید که یک زندگی سرشار از مهر و محبت را دنبال کنید، به راحتی می توانید این کار را انجام دهید.
“س:ک:س ، عشق را زنده می کند” س ک س مانند یک چسب می تواند رابطه دو نفر را همچنان متصل به هم نگه دارد. اگر یکی از طرفین و یا هر دوی آنها به نارضایتی جنسی برسند، به راحتی از ارتباط با هم خسته می شوند و بدون اینکه خودشان متوجه شوند از هم فاصله میگیرند. ممکن است به دلایل دیگر با هم بحث و جدل راه بیندازند، غافل از اینکه دلیل اصلی تمام این بگو مگوها و کشش ها نداشتن رابطه سالم جنسی است. هر چقدر نفاق و ناهماهنگی در رابطه زناشویی افزایش پیدا کند دو طرف میل کمتری نسبت به برقراری رابطه جنسی با یکدیگر پیدا می کنند. این جر و بحث ها یک دور تسلسل را به وجود می آورند که نه تنها زندگی جنسی، بلکه خود ارتباط را نیز تحت الشعاع قرار میدهند. یکی دیگر از عواقب زندگی فاقد ارتباط جنسی این است که پس از مدتی هر گونه ارتباط فیزیکی متوقف می شود. در آغوش گرفتن و بوسیدن، هیچ گاه نمی تواند جای س:ک:س را بگیرد اما، چنین معاشقههایی به نوبه خود در افزایش صمیمیت مهم هستند و به برقراری رابطه سالم زناشویی کمک می کنند. اگر زن و شوهر نسبت به هم رفتاری شبیه به دو هم اتاقی را پیدا کنند، پس از مدتی برای هر دو نفر دلیل با هم بودنشان سوال برانگیز می شود. به خاطر تمام این دلایل، برای زوجین در هر سنی که باشند، مهم است که در این زمینه فعال باشند و شعله های اتش عشقشان را فروزان نگه دارند. اگر اتش ارتباط جنسی به طور کامل خاموش شود، هر چند آهسته اما یقینا ارتباطشان نیز از بین خواهد رفت .
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
می خواهیم وارد بحث مشخص ازدواج و ضرورت ازدواج شویم. برای ازدواج توصیه میکنم که پنج مساله را خوب بفهمید و طی کنید،هرچند که گمان میکنید که مرحله سوم مهمترین است.ولی من تجربه کرده ام که مرحله اول مهمتر است و بعد مرحله دوم و الی آخر ...
مرحله اول آماده سازی خود است .خودباوری برای ازدواج ،خودتان را تا نشناسید همسرتان شناخته نمی شود.نبی اکرم (ص)تأکید فرموده اند که حتماً با کفو خودتان ازدواج کنید.(توصیه به حضرت زهرا«س»).برای اینکه کفوتان را بشناسید باید بدانید که خودتان سمت وسویتان کجاست.تا جهت زندگی شما مشخص نباشد همجهت شما پیدا نمیشود.شما تحت تاثیر سخنان گویندگانی که در جامعه هستند دنبال یک هدفی هستید ،یعنی میخواهید به یک جایی برسید .زندگی هدف وانتها ندارد ،زندگی یک طراوت و شور ونشاط پیوسته است.زندگی یعنی هر لحظه نوشدن و هر روز نوروز داشتن یعنی با حال بودن ولازمه اش فقط جهت دار بودن است ونه هدف دار.
اگر چنین جهتی را در خود پیدا کنید ،تشخیص همجهت خیلی ساده است . در مرحله اول باید بدانید که مهمترین ویژگی شما برای ازدواج چه باید باشد .(یا خصوصیت همسر چه باشد)و برای این باید خودتان را برایش آماده کنید.پس برای خودتان یک دوره بگذارید و آن خصوصیتها را اولاً در خودتان پیدا کنید،و ثانیاً آنها را در خودتان بپرورانید.آماده شوید برای جدا شدن از پدر و مادر.
یکی از علل طلاق ،وابستگی پسر یا دختر به پدر و مادر است .اصطلاحاً هنوز بچه ننه است.هنوز هر کسی هر چیزی را در گوش او بگوید باور میکند و مبنای قضاوت خودش قرار میدهد.دختر باید بداند که بعد از ازدواج پدر و مادر دیگر واجب الاطاعه نیستند .پسر باید بداند که پدر و مادر بعد از ازدواج واجب الاطاعه نیستند .عزیزند ،محترمند اما اینگونه نیست که باید مطیع آنها بود .باید یاد بگیرید که سرنوشت خودتان را خودتان بنویسید .خودتان برای هر قسمت از این ازدواج برنامه داشته باشید ،نظر داشته باشید،البته مشورت با بزرگترها فراموش نشود .
مرحله دوم آماده ساختن والدین است.شاید بسیاری از شما خودتان را برای ازدواج آماده میبینید اما پدر و مادر شما را آماده نمیبینند.هنوز میگویند شما بچه اید ،هنوز اطمینان و قبول ندارند که شما میتوانید زندگی بچرخانید و اداره کنید.خوب چگونه به آنها اعلام آمادگی کنیم.با زیرکی خاصی باید به پدر و مادر فهماند که آن ویژگی در من رخ داده است .وقتی ببینند که این ویژگی هست به شما اعتماد میکنند .پس باید به پدر و مادر نشان داد که ما میتوانیم روی پای خودمان بایستسم و ازدواج ما ،فردا برای شما خفت ،گرفتاری ،آبروریزی و ... نمی آورد.هیچکس در دنیا در میان مخلوقات برای شما مهربانتر از پدر و مادر نیستند.آنها نظرشان خیر است و خوشبختی شما را میخواهند ،ولی نمیدانند شما اماده هستید یا نه .قطعاً بد شما را نمیخواهند .اینجا غرب نیست که بگویید ما دو نفری با هم آشنا میشویم و میرویم کلیسا و بعد میرویم پی زندگی خودمان .شما به پشتیبانی روانی ،روحی و امکانات مادی پدر و مادر خودتان ونیز پدر و مادر طرف مقابل نیاز دارید.میشود با زیرکی این امکانات را آماده کرد و در جهت خودتان از آنها استفاده کنید.فقط مدتی باید روی آنها کار کرد و پدر و مادر را پخته کرد.
گفتگوهایتان با پدر و مادر از 1 دقیقه شروع میشود تا 2 دقیقه و 5 دقیقه و ... از اول شروع نکنید یک ساعت بنشینید راجع به ازدواج صحبت کنید،چون هرچقدر شما خودتان را مشتاقتر نشان بدهید آنها واکنش بیشتری نشان میدهند.
فرهنگ ،تجربیات ،و علم پدر و مادر حق شماست. ارث شماست.فقط ثروت پدر و مادر که ارث شما نیست .اگر این تجربیات را استخراج نکنید مجبور میشوید تمام آنها را از زمان آنها دوباره تجربه کنید.
شما امکان ندارد لحظات زندگیتان را برگردانید،هر لحظه را ما فقط یک بار زنده ایم.یک بار فرصت زندگی داریم پس طلب کنید.پدر و مادر را یک جایی که نمیتوانند از دستتان بگریزند گیر بیاورید و ازشان طلب کنید.تجرباتشان را طلب کنید .خودتان را هم باید آنقدر سنگین نشان دهید که آنها احساس نکنند که این تجربه ای که ارائه می کنند هدر میرود.اصلاً با پدر ومادر بحث نکنید فقط بشنوید و آنها را در جایی یادداشت کنید.
رحله سوم مرحله شناسایی همسر است . مسلماً اولین بحث در این مرحله این است که مهمترین معیارها و ویژگیها و علائم چیست؟توصیه من این است که قبل از اینکه بگردید دنبال مهمترینها ببینید مهمترین خودش یعنی چه؟مهمترین ویژگیها آن است که اگر آن بهترین بود انتخاب صورت میگیرد ولو اینکه صفتهای دیگر موجود نباشد.مهمترین ،آن معیارهایی است که اگر در شخص نبود و شخص هزار و یک جور کرامت ومعجزه هم داشت انتخاب صورت نگیرد.یعنی آنقدر که اگر این دو سه صفت نبود و بقیه صغتها به وفور در شخص بود ،انتخاب را انجام ندهیم.آیا در زندگی شما آن مهمترین میتواند ظاهر باشد یا امکاناتی مثل ماشین و خانه و ... میتواند مهمترین باشد؟
تا همینجای صحبت مشخص شد که اولویت با جهت است.کسی با شما همسر است که همجهت باشد.کسی که تعاونی یا ترمینالش با شما یکی نیست ،خوب نمیتواند با شما همسفر باشد هر چند بلیط در دستش باشد.زیرا جهتش با شما فرق میکند حال آنکه من جهت آدمها را چگونه بشناسم آن داستانی دیگر است.مهمترینها را کجا میتوان رفت تحقیق کرد؟بله ،در پرونده های طلاق .بعضی از زن و شوهرها هزاران بار دعوا کرده اند ولی جدا نشده اند ،ولی یکدفعه جدا شده اند.
ببینید عللی که باعث جدایی است چه چیزهایی است،مسلماً مهمترینها همانهاست.
خوب در مرحله سوم ابتدا باید معنی مهمترین را تشخیص میدادیم و بعد مهمترینها را پیدا میکردیم.شما باید طبقه اجتماعیتان را بفهمید،شأنیت اجتماعیتان راباید تشخیص بدهید.و همشأن خودتان را بفهمید که چه کسی میتواند باشد،چه طیف و طبقه ای میتواند باشد.یکی از ازدواجهای به ظاهر موفق ازدواجهای منافقین است.چرا؟چون با کسی که کمترین تمایل و رضایت نسبت به نظام دارد ازدواج نمیکنند.یعنی برای یک منافق ،مهمترین بحث ،مخالفت با نظام است.و در آن شک هم نمیکنند ،نمیگویند یارو را میگیریم بعد هم یک ذره روسری اش را میکشیم بالا،یا این پسره نمازش را درست میکنیم ،بعداً می سازیمش.امکان ندارد که شما بتوانید بعد از ازدواج تحولات بنیادین بوجود بیاورید.ممکن است اتفاق بیفتد ولی ازدواج برای این نیست.ازدواج برای این نیست که شما برای هم کلاس آموزشی بگذارید بلکه برای این است که دو تا که همسو هستنددر این مسیر همدیگر را کمک کنند و شریک هم باشند.
مرحله چهارم ،مراحل آشنایی است.نحوه ارتباط است .اینکه چگونه طرف را پیدا کنیم.ما به شما توصیه خواهیم کرد که یک پرسشنامه ای تهیه کنید و در آن سوالاتی را تنظیم کنید و به هر کسی که به شما موردی را پیشنهاد میکند ،از او خواهش کنید که از طرف مقابل بخواهد تا این سوالات را جواب دهد.این پاسخها در یک روز مبادله شوند که هیچ طرفی جواب طرف مقابل را ندیده باشد.خوب وقتی دو طرف پرسشنامه ها و جوابها را خواندند و دیدند که بهترین توافقات ظاهراً جمع است ،توافق حاصل است.اگر 50-60 درصد توافق را دیدند بعداً از طریق واسطه سوالات بیشتری را از هم می پرسند.وقتی که بطور ناشناخته برای هم شناخته شدند و بدون اینکه همدیگر را ببینند توافق را پیدا کردند،نوبت ملاقات حضوری و رفت و آمد خانواده ها و مادرها و در انتها پدرها است.معرفهای ازدواج معمولاً 1- مادر 2- خواهر 3- قوم و خویش ،بستگان 4- همسایه ها ،دوستان و در آخر برادر و نهایتاً پدر و گاهی هم ممکن است خودتان برخورد کردید و آشنا شدید .توصیه این است که هر کدام از اینها معرف بودند اول یک واسطه را پیدا کنید و سوال و جوابها را مبادله کنید وقتی مطمئن شدید بعداً ارتباط برقرار شود .اینطوری هم آبرو و حرمتها حفظ میشود ،هم راحتتر گزینش و تحقیق و شناسایی می کنید و منطقی تر بررسی میکنید و در ضمن هزینه ای نداشته و ناراحتیها و تنشهای خانوادگی را را ایجاد نمیکند.
پس همت کنید و بپذیرید که حتماً سوالاتی را خودتان استخراج کنید و طرح کنید.سوال هم باید طوری باشد که نتواند به ما دروغ بگوید.باید طوری طرح شود که هر طور جواب داد ،ما جواب خودمان را پیدا کنیم و آن بهترین پیدا کنیم که دارد یا نه ؟
ازدواج به این شکل خیلی سالم و زنده خواهد بود .یعنی شما تحت تاثیر مسائل جنبی و فرعی و احساسی نمیتوانید قرار گیرید با این روش شما میتوانید زنده ترین و شادابترین زندگی را پایه گذاری کنید .فقط باید جرأت داشته باشید هوس را کنار بگذارید.و چشم را کنار بگذارید و با عقل زندگی کنید.
در مرحله چهارم که مرحله مراسمات است ،مرحله اولش مرحله خواستگاری است.به هر حال برای شما باید مشخص شود که در مراسم خواستگاری چه حرفهایی ردوبدل می شود.توصیه برای ارتباط بین خواستگاری و عقد این اسن که هیچگونه تماس تلفنی تحت هیچ عنوانی نباید برقرار شود و فقط ارتباط از طریق مکاتبه باشد.در مکاتبه میتوانید منطقی ترین حرف را بدرستی مطرح کنید . در مکاتبات پیشنهاد میکنم که هیچگونه کلمات عاطفی مبادله نشود .مکاتبه حالت تحقیقی دارد ،هنوز میخواهیم همدیگر را بشناسیم ،هنوز خیلی مطمئن نیستیم ،هنوز می خواهیم ببینیم که آن توافقات و سازگاریهای اولیه را میتوانیم داشته باشیم یا نه .
مراسم بعدی مراسم عقد است .که معمولاً خانواده دختر برگزار می کنند .باید بدانید که در عقد چه کسی خطبه را میخواند و چه کسی بله را می گوید.
طبق توصیه شرع مقدس اسلام،مراجعه با مرد است ولی انتخاب با زن است و پیشنهاد با زن است و پذیرش با مرد است.در روایات توصیه شده است که خطبه را خود عروس و داماد بخوانند .5 کلمه زن میگوید و 3 کلمه هم مرد.آن بله ای که دخترها می گویند بله وکالت میباشد نه بله ازدواج. میشود در شب عقد دختر بخواند و پسر جواب دهد ،حال به همدیگر محرم میشوند.بعد از مراسم عقد مکاتبات حالت عاطفی پیدا مکند و بعد هم مراسم ازدواج که است که هزینه آن بعهده داماد است . بعد هم آغاز زندگی.آیا فکر کرده اید در شروع ازدواج که دیگر جدی است چه حرفی دارید تا به همدیگر بگویید ،این یکی از مراحل مهم ازدواج است.
در قرآن آیه ای است ”و من کل شیء خلقنا زوجین“ ،یعنی همه چیز را زوج آفریدیم و تنها کسی که اجازه دارد فرد و فرید و احد و واحد باشد تنها خداست.سایر موجودات شرط حیاتشان ازدواج است.و هر گونه تعادل و تکامل و تعالی هر موجودی به ازدواجش بستگی دارد.از این سه مهمتر حیات هر وجودی به ازدواج بستگی دارد.اصلاً مهمترین مساله هستی ازدواج است.اصلاً حرف حساب آفرینش عشق است و ازدواج و پیوند.همان روز اولی که ”من نفس واحده “من و شما را آفریدند اولین حرفی که در گوش ما گفتند ازدواج بود .بهشت نخستین بحث ازدواج بود و بهشت قرب الهی هم تنها نهادی که در آن است خانواده است.
در بهشت قرب الهی فقط لژ خانوادگی است ،مجردها را راه نمیدهند ”فیها ازواج مطهره“ امروز خدمت شما بگویم :ازدواج نمیتوانید نکنید. ”و من کل شیء خلقنا زوجین“یعنی همه چیز را زوج آفریدیم،یعنی واحد انسان یک زن و یک مرد است.محال است شما ازدواج نکنید.والا نمیتوانید یک دقیقه زنده باشید.
آنگاه که احساس تنهایی می کنید نباید ازدواج کنید،آنگاه که احساس فردیت می کنید باید ازدواج کنید.یکی از علل اساسی طلاقها این است که زن و مرد با هم یک چیز نمیشوند بلکه سازگار شده اند،قلبشان 2 تا است.
زنده است کسی که تعادل داشته باشد و تعادل هم کسی دارد که زوج باشد.
منبع: سایت راسخون
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر از دختر و پسری که حتی تاریخ ازدواجشان را تعیین کردهاند سوال شود: «آیا راجع به مسایل زناشویی با همدیگر صحبت کردهاید یا نه؟» در بیشتر موارد میگویند: «نه، ما فکر نمیکردیم این موضوع مهم باشد» یا میگویند: «ما این جور صحبتها را به بعد از ازدواج موکول کردهایم، بهدلیل اینکه بعد راحتتر میتوانیم در مورد آن صحبت کنیم.»
چنین زوجهایی نمیدانند این گونه صحبتها به قبل از تصمیمگیری نهایی برای ازدواج مربوط است، نه بعد از ازدواج. آیا شما هم معتقدید گفتوگو راجع به مسایل زناشویی باید به بعد از ازدواج موکول شود؟ آیا بعد از ازدواج برای اینگونه صحبتها دیر نیست؟ اگر بعد از ازدواج متوجه شدید که با یکدیگر در اینباره توافق ندارید، راهحل چیست؟ آیا میتوان براحتی در ازدواج خود تجدیدنظر کرد؟
کی صحبت کنیم؟
رابطه بین زن و شوهر، با سایر رابطههای اجتماعی، دوستی و خانوادگی متفاوت است. این رابطه ۴ اصل دارد و وجود مشکلات جدی در هر کدام از این اصول، موثر نبودن تلاشهای زوج در حل این مشکلات، و ناامیدی یا دست از تلاش برداشتن، میتواند خطر جدی برای سلامت و آینده رابطه باشد. پایههای اصلی رابطه زناشویی عبارت است از: چارچوب (ویژگیها و شرایط مشابه)، علاقه و رابطه عاطفی، داشتن رابطه زناشویی رضایتبخش، و تعهد و احساس مسئولیت به یکدیگر.
در دین و فرهنگ ما و بسیاری از فرهنگها، برقراری رابطه زناشویی قبل از ازدواج، مشروع و پذیرفته نیست اما برخی میپرسند: آیابدون داشتن چنین تجربهای میتوان در این حیطه، اطلاعاتی راجع به خود و طرف مقابل بهدست آورد؟
پاسخ این است که قبل از ازدواج لازم است دختران و پسران از طریق مطالعه و گفتوگو با افراد واجد صلاحیت، آموزشهایی را در مورد رابطه زناشویی ببینند و تا حدودی به ارزیابی نگرش، انتظارها و تمایل خود درباره این رابطه بپردازند. در این گفتوگوها نکتههایی مطرح میشود که همسران از طریق آن میتوانند اطلاعات بیشتری در مورد رابطه زناشویی بعد از ازدواجشان بهدست آورند.
زمانی که همسران آینده، در مورد بیشتر معیارهای خود، با طرف مقابل به توافق رسیدند، لازم است خجالت را کنار بگذارند و گفتگوهایی را با حفظ چارچوبهای اخلاقی به این مساله اختصاص دهند. با توجه به اینکه گفتوگو درباره چنین موضوعی آسان نیست یا ممکن است شناخت کافی از تمایل مزاجی خود نداشته باشند، بهتر است برای این کار از مشاوران خانواده کمک بگیرند و با کمک او در خصوص این مسایل با هم صحبت کنند.
خیلی از همسران به دلیل سلیقههای جنسی متفاوت و متضاد، دچار تعارض میشوند و تجربه نشان داده است که هرچند این انتظارات تا حدودی قابل اصلاح و تغییر است اما بهطور کامل تغییر نمیکند و زن یا شوهری که انتظاراتش در روابط زناشویی برآورده نشود، ممکن است احساس سرخوردگی کند. این سرخوردگی نیز احتمالا زمینهساز سردی رابطه یا خطاهای اخلاقی دیگر خواهد شد.
میزان اشتیاق و تمایل هر فرد به رابطه زناشویی متفاوت است. بعضی افراد اشتیاق بیشتر و بعضیها اشتیاق کمتری برای این رابطه دارند. تمایل به رابطه زناشویی در افراد از روزی چند بار تا سالی یک بار متفاوت است. تفاوت افراد در میزان اشتیاق جنسی هم به دلیل تفاوتهای جسمی یا هورمونی و هم به علت خصایص روانی افراد است. حال تصور کنید که تمایل جنسی زن یا مرد بسیار بالا و تمایل طرف مقابلش بسیار کم باشد. قطعا این تفاوت، رضایت و سلامت زناشویی چنین زوجی را به خطر میاندازد. بنابراین باید انتظارها و سلیقههای جنسی خود را با همسر آیندهتان در میان بگذارید.
بعداز ازدواج
درست است که رابطه زناشویی طبیعی و معمول در همه انسانها تقریبا به یک شکل انجام میگیرد اما هر فرد انتظارها و سلیقههای خاصی دارد. بنابراین بیشتر از گذشته، لازم است زوجها راجع به این رفتار با همدیگر تعامل و گفتوگو داشته باشند. مهم این است که زن و شوهر در این انتظارات، توافق داشته باشند.
خیلی از همسران به دلیل سلیقههای جنسی متفاوت و متضاد، دچار تعارض میشوند و تجربه نشان داده است که هرچند این انتظارات تا حدودی قابل اصلاح و تغییر است اما بهطور کامل تغییر نمیکند و زن یا شوهری که انتظاراتش در روابط زناشویی برآورده نشود، ممکن است احساس سرخوردگی کند. این سرخوردگی نیز احتمالا زمینهساز سردی رابطه یا خطاهای اخلاقی دیگر خواهد شد.
علاوه بر اینها، زن و شوهر باید بعد از ازدواج در مورد حاشیههای روابط زناشویی با همدیگر به توافق برسند. منظور از حاشیه روابط، نظر افراد راجع به عوامل زمینهساز مطلوب برای شروع و ادامه رابطه است؛ مانند چگونگی گفتوگوهای عاطفی، نوازش و لمس قبل از رابطه، محل و فضای مطلوب برای برقراری رابطه و…
یکی دیگر از مسایل و مشکلات نادیدهگرفتن بعضی از تعهدات اخلاقی عاطفی و جنسی در زندگی زناشویی، از سوی یک یا هر دو است که میتواند باعث بروز اختلافهای شدید و بحرانهای غیرقابل جبران در زندگی مشترک بشود. قبل از ازدواج، لازم است که همسران از عقاید مربوط به تعهدات جنسی و اخلاقی همدیگر مطلع شوند.
http://mylifestyle.parspa.com/
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای ازدواج نکاتی لازم است که باید به آنها توجه شود:
1- سن: بهتر است که مرد بزرگتر از زن باشد بطوریکه هر دو یکدیگر را درک کنند. (ترجیحا 3 تا 7 سال)
علت:(زیرا زنان زودتر از مردان به بلوغ فکری و جنسی می رسند. شما می توانید یه دختر 15 ساله رو با یه پسر 15 ساله مقایسه کنید تا این امر براتون بیشتر روشن بشه، یک پسر 15 ساله شاید هنوز معنای درستی از ازدواج و خیلی چیزها برایش قابل درک نباشد ولی یک دختر 15 ساله کاملا برای ازدواج آماده است و حتی از نظر فکری نیز می تواند آماده باشد. اما به مرور زمان دختر رشد خودش را می کند و متوقف می شود ولی پسر همچنان رشد می کند.بطوریکه از رشد دختر جلو می زند و اینجا مشکل اساسی شروع می شود. به مرحله ای می رسد که مرد مسائلی را می فهمد که برای همسرش قابل درک نیست. مسئله ی دیگر اینکه خانمها بخاطر اینکه احساسی تر از آقایون هستند زودتر شکسته می شوند و این می تواند یک معضل بزرگی برای مرد باشد. زیرا مردها بنده و اسیر شهوت و زنها بنده و اسیر محبت. حال مرد وقتی ببیند که همسرش اینگونه شکسته شده که دیگر نمی تواند از لحاظ جنسی و سایر چیزها ارضایش کند به فکر همسر دوم و یا کارهایی خلاف می افتد که باعث از هم پاشیدن کانون گرم خانواده می شود.)
2- Vision : ویژن یا همان بینش فرد (دیدگاه) و استراتژی او خیلی خیلی مهم است که متاسفانه در ازدواج اصلا در نظر گرفته نمی شود و اقلا من در هیچ جایی این امر مهم را ندیدم.
علت: (توجه به ویژن یا دیدگاه می تواند جلوی بسیاری از مشکلات احتمالی را در آینده بگیرد و مانع اختلافات بزرگ در زندگی مشترک شود. شما فرض کنید که مردی ویژنش نسبت به خانمها درشت نیست و همش آنها را ناقص العقل یا کم هوش تلقی می کند، حالا اگر یک دختر در زندگی این مرد قرار بگیرد خودتان بهتر می دانید که چه فاجعه ای برای این دختر خانم پیش می آید و می تواند زندگیشان را فلج کند.)
3- ایمان : ایمان نقطه سرآغاز یک زندگی مشترک و آرام است.
علت: (مردی ایمان قوی به خدا و به دینش دارد ولی زن اصلا به )
4- انسجام شخصیت: متکی نبودن به نفس و انجام درست کارها
علت: (مردی دارای انسجام شخصیت است، او مقید به انجام کارهای دینی و مذهبی و سایر کارهای زندگی اش است. حال با زنی ازدواج می کند که فاقد این خصوصیت است و مقید به کاری نیست. مرد صبح زود از خواب بیدار می شود برای نماز و شروع روزی دیگر ولی زن نه اینکه به نمازش اهمیتی نمی دهد بلکه هر روز تا ظهر می خوابد.)
البته مسائل دیگری هم هست که ان شاالله در پستهای آینده برایتان خواهم نوشت.
نکته دیگر اینکه گروه فکر برتر در حال مصاحبه با انسانهای موفق در هر زمینه ای مخصوصا انسانهای موفق در ازدواج است. و به زودی متون مصاحبه را در وبلاگ قرار خواهیم داد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در ازدواج نکات مهمی وجود دارد که خلاصه وار آنها را بیان می کنم:
1- شخصیت (شوخ و بذله گو، جدی، متین و ...)
مثال: اگر شما شخصیتی شوخ طبع داشته باشید و همسر شما انسانی جدی باشد، ممکن است در آینده مشکل ایجاد کند.
2- هوش
اگر شما هوشی داشته باشید که تقریباً همه چیز را متوجه می شوید و همسرتان خیلی چیزها را متوجه نشود و بلعکس، چیزهایی را متوجه شود و بگوید که شما از آن سر درنیاورید، مشکل ساز است.
3- منش (رفتار و صداقت فرد)
اگر همسر شما به شما حرفی را بزند و بعد خلاف آن حرف را در نبود شما انجام دهد، چه احساسی پیدا می کنید؟
4- ارزشهای مشترک
شما اصلا فوتبال دوست ندارید و نه اینکه دوست ندارید، بلکه آنرا چیز بیهوده و بیخودی می دانید در حالیکه همسر شما باید از تمامی نتایج مسابقات فوتبالی آگاه باشد. و قس علی هذا
5- مذهب
شما اهل نماز شب باشید ولی همسر شما نه اینکه نمازهایش قضا می شود بلکه به آنها به دید کارهای بیهوده می نگرد.
6- خانواده طرف مقابل از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تحصیلات باید با خانواده شما تقریباً در یک سطح باشند.
اقتصادی: شما در زمان بچگی و الان در خانواده متوسطی بزرگ شده اید و به عمرتان رستوران نرفته اید ولی همسر شما در خانواده مرفهی بزرگ شده و اصلا نمی داند غذای خانگی چیست و قس علی هذا.
اجتماعی: مردم محله شما ، خانواده شما را در محله بنام حاج احمد می شناسند ولی اگر در محله همسرتان بروید و از خانواده آنها در محله پرسجو کنید آنها را با نام مستعار حسن بی کله می شناسند.
فرهنگی: شما در خانواده ای بزرگ شده اید که در طول عمرتان حتی یک فحش نشنیده اید ولی همسرتان در خانواده ای بزرگ شده است که همدیگر را با فحش صدا می زنند .وای به زمانیکه دعوایشان شود!
تحصیلاتی: شما در خانواده ای هستید که پدر لیسانس، مادر دیپلم ، خواهر و برادر همه لیسانس ولی همسرتان در خانواده ای است که همه دیپلمند و خودش فوق دیپلمه و به شما قول داده که به زودی فوق دکتراش هم بگیره!!!.
7- تیپ
شما خیلی اهل حجاب و عفت و پاکی هستید و چادر می پوشید ولی همسرتان از شما می خواهد که فکلی! شال به سر و شلوار برمودایی بپوشید و در مجامع حاضر شوید!.
8- اهداف یک سویه
یکی از اهداف شما این است که دور دنیا را بگردید ولی همسر شما اصلا از چنین گردشهایی خوشش نمی آید که هیچ بلکه تا پارک محله هم حوصله شو نداره!
9- فرزند داری
شما آرزوی یه پسر کاکل زری دارید در حالیکه همسر شما می گه تا 59 سالگی نمی خواد بچه دار شیم!!!.
10- خود بودن
همیشه دلش می خواد تیپش مد باشه ، همیشه دلش می خواد مدل موی مایکل جکسون رو داشته باشه و هزاران عقاید جور وا جور که اصلا خودش رو در نظر نمی گیره و ارزش براش معنا نداره، فقط می خواد ببینه دیگران چه می کنند اون هم فردا بره همون کار رو بکنه که در اینجا توصیه می کنم از ازدواج با افرادی که اهل مد هستند بپرهیزید که لزوما فاقد شخصیت خودی هستند.
افراد زیر خودشان نیستند:
1- همیشه به مملکت و مسئولین فحش می دهد.
2- به آینده بدبین است.
3- وقتی صدای پایش را می شنوید می خواهید از دستش بگیریزید.
4- شخصیت دیگران برایش معنا و مفهومی ندارد.
5- اهل مد و جدید بودن و دکور است و اصلا علایق خودش را مد نظر قرار نمی دهد.
11- مثبت بودن
ازش بپرس:"نظرت راجع به آینده چیه ببین چی جواب می ده". اگر اهل مطالعه مجله روزهای زندگی و از این جور منفی هاست، اصلا باهاش ازدواج نکنی!!!
12- تعهد به رشد شخصی
شما هزاران کتاب در زمینه رشد شخصی ات خوندی، می تونی هزار نوع غذا درست کنی، ولی ایشون اصلا یاد نداره یه چایی درست کنه چه برسه به هزار نوع غذای شما!!!
13- اعتماد به نفس
اینها نمونه ای از مواردی بود که در ازدواج مهم هستند.
هرچه این موارد را بررسی کنید و تفاهم داشته باشید می توانید به زندگیتان امیدوار باشید. چراکه تفاهم به منزله حساب پس انداز است و تضاد به منزله قرض و بدهی، حالا هرچی قرضهاتون بیشتر باشه، پرداختش وقت می بره.
قبل از ازدواج چشمهای خود را کاملا باز کنید و بعد از ازدواج ببندید، اینگونه می توانید زندگی ایده آل خودتان را به واقعیت تبدیل کنید.
زندگیتان سرشار از عشق الهی باد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عروسی یا شب زفاف در بین معمول مردم مانند دوران نامزدی دو حالت دارد : بعضی دوران نامزدی را دوران بین خواستگاری و عقد میگویند و و عروسی را زمانی میگویند که دو جوان عقد می کنند و به خانه ی بخت میروند . ولی اکثرا رسم به این گونه است که دوران نامزدی یا همان عقد از زمان جاری شدن خطبه ی عقد تا شب عروسی است و مراسم عروسی همان مراسم به خانه بردن عروس وداماد می باشد .
این نکته که آیا عروس وداماد تا قبل از شب عروسی با هم محرم بوده اند یا نه ؟ در شب زفاف اهمیت خاصی دارد . بنابراین ما در بحثی که پیش رو داریم سعی می کنیم این دو حالت را از هم تمایز داده و به هرکدام جداگانه بپردازیم .
فرض اول : شب عروسی همان شب عقد و محرمیت
عروسی به پایان رسیده و بعد از مراسم عروس کشان عروس و داماد وارد خانه ی بخت خود میشوند .دیر وقت است فامیل های نزدیک هم کم کم می روند و زوج خوشبخت ما را در اولین شب زندگی مشترکشان تنها می گذارند.
هردو حس و حال عجیبی دارند نمی دانند باید چه کنند و از چه بگویند . با هم غریبی میکنند . از یک طرف حس عجیب نزدیکی و صمیمیت و یکی بودن دارند و از طرفی حس غریبی و دوری و تازه به هم رسیدن.
در این شب نقش آقا داماد سخت و سنگین و حساس است . عروس هم چنان که در چهره اش خوشحالی برق می زند در دلش هیاهویی از ترس و دلهره است . مرد میتواند با آرامش کنار همسرش بنشیند و با گرفتن دستان سرد همسرش به او هم آرامش دهد و از خوشحالی خودش بگوید . از اینکه همیشه آرزوی چنین همسری ( از لحاظ های مختلف ایمان ، با حیایی ، نجابت ، زیبایی و..) را داشته بگوید . از این که خدا چقدر اورا دوست داشته که چنین نعمتی به او ارزانی داشته . ازآرزو های زیبایش برای زندگی مشترک ، از لحظه شماری هایش برای چنین لحظه ای و هزاران حرف های زیبا که هر دختری از شنیدن آن در پوست خود نمی گنجد.
دستان یخ زن کم کم گرم میشود . دلش آرام می شود ، غریبی کمرنگ می شود ،احساس می کند کنار مرد رویایی اش نشسته ، احساس غرور می کند . با نگاهش خوشحالی اش را بر سر مرد فریاد می کشد و مرد نگاه اورا با دل و جان می خرد.بعد از صحبت های گرم و عاشقانه فضا صمیمی تر میشود .
مرد برای این که از همان اول ثابت کند که همسرش را می بیند و برایش مهم است ، از زیبایی و براندازی لباس و آرایشی که زن ساعت ها آنرا تحمل کرده تا برای همسرش جلوه کند ، تعریف می کند و در واقع جلوه ی لباس و آرایش را به خاطر زیبایی همسرش می داند . این شب ، شب تعریف ومحبت است ( البته باید ازتعریف های بیجا جدا بپرهیزیم که بعدا برای خودمان مشکل ساز می شود .مثلا اگر همسرمان اضافه وزن دارد و دوست نداریم ، نباید بیجا از هیکل مناسب او تعریف کنیم و از این که چقدر با این هیکل زیباتری ، چون همسر خیال می کند که این گونه می پسندیم و سعی برلاغری نمی کند و اگر بعدها بگوییم کمی رژیم بگیر میگوید خودت گفتی من این گونه خوشم می آید و بیا درستش کن .) اگر عیبی هم در همسرمان میبینیم لازم نیست درست در همین شب بیاییم بگوییم ، فرصت برای گفتن عیب و ایرادها زیاد است . حواسمان باشد هر حرف این شب چه شیرین چه تلخ در ذهن ها ثبت خواهد شد سعی کنیم با محبت و تعریف ازهم و احترام به یکدیگر این شب را تلخ نکنیم.
فضای سرد وسنگین اتاق با صحبت کردن و از ماجراها و اتفاقات جالب طول روز برای هم تعریف کردن ، صمیمی و گرم میشود .
داماد که بینابین صحبت ، کت دامادی اش را از تن در می آورد باید توجه داشته باشد که عروس خانم هم خیلی دوست داشت تا لباسش کتی باشد ، تا بدون کمک کسی در بیاورد و با لباسی را حت بعد از این همه خستگی دراز بکشد . بنابراین مردی که دوست دارد از همان شب اول مورد توجه همسرش و مورد تحسین او از لحاظ توجه به همسر و وفاداری و نامردی نکردن و... قرار گیرد می تواند با پیشنهاد تعویض لباس عروس به یک لباس راحت و زیبا او را هم به استراحت بخواند و همسرش را از این تنگاتنگ لباس رها سازد .( البته قابل توجه آقایان بی حواس :مشکل اصلی لباس نیست بلکه گیسوان زیبای همسرشان است که با صدها گیره و کش و ابر و....بسته بندی شده و نیاز مند یک همسر دلسوز و با حوصله می باشد که در کمال آرامش با وجود خستگی فراوان به همسرش در این امر یاری دهد.)
شاید منظور از شب زفاف یا عروسی در ذهن ها به گونه ای جا افتاده باشد که در واقعیت ، اجرای آن، در آن شب ، غیر عملی باشد مخصوصا برای دختر و پسری که شب عروسی شان اولین شبی است که کنار هم هستند . این دختر و پسر هنوز از دست در دست هم نهادن خجالت می کشند. بنابراین خیلی اشتباه بزرگی است که مرد از همسرش توقع داشته باشد که هم پای مرد پیش رود و ممانعت نکند .
بهترین کاری که مرد می تواند در حق خودش و همسرش انجام دهد این است که در از کنار همسرش بودن عجله نکند و همان گونه که تا به حال صبر پیشه کرده ، صبر بورزد و و برای همسرش شبی بدون دلهره و شبی زیبا و به یاد ماندنی به جای بگذارد. چرا که قرار است سالها در کنار هم زندگی کنند و عجله در این مواقع واقعا اشتباه و خطرناک است.
فرض دوم : شب عرو سی همان شب به خانه بردن بعد از طی دوران عقد و محرمیت
در این فرض زن ومرد دوره ای را با هم بودند و خجالت ها و رودر وایسی ها تقریبا ریخته و ، به طور زیادی با هم یکی شده اند و احساس نزدیکی بودن می کنند ودر واقع تنها تفاوت این شب با شبهای دیگر با هم بودنشان، آغاز یک زندگی مشترک در زیر یک سقف است . آنها در این شب حس جدایی از خانواده ها و بزرگ شدن و استقلال به معنای واقعی را دارند ، آنها حس میکنند با این جشن و به پایان رسیدن این شب ، دیگر هیچ چیز نمی تواند آنها را ازهم جدا کند و و اقعا تشکیل یک خانواده دادند.
جشن تمام می شود و عروس وداماد در خانه شان تنها می مانند . نگاه محبت آمیز در اینجا بزرگترین حرف هار ا میزند . عروس وداماد با اینکه ماه ها با هم بودند و از کنار هم بودن لذت میبردند ولی دوست دارند تا صبح با وجود خستگی از جشن و مراسم ، کنار هم بنشینند و حرف بزنند و تعربف کنند و بخندند و لذت ببرند.
البته با وجود تمام صمیمیت ها ، هنوز دلهره ای در دل عروس خانم و گاها آقا داماد از این شب هست ، که برای رفع این ترس و دلهره مرد و زن باید از قبل درباره ی این شب و علاقه ها و ترس ونگرانی ها باهم صحبت کند ، کتاب بخوانند ، حرف بزنند و برنامه ریزی کنند و حتی می توانند با افراد دوست و محرم مشورت کنند.
نکته ای مهم :شب عروسی برای همه ی جوانان مهم و با ارزش است و همه دوست دارند یکی از بهترین شب های عمرشان ، شب عروسی آنها باشد بنابراین گاهی با گفتن اصطلاح « یه شب که هزار شب نمیشه » اولین قدم زندگی شان را در راه مخالفت با احکام دین و دستورات خداوند بر می دارند. بنابراین سعی مان بر این باشد در همان اولین نقطه آغازین زندگی مان دستورات خدا و احکامش را سر لوحه و سر فصل قرار دهیم تا در زندگی موفق باشیم و خداوند هم در لحظه لحظه ی زندگی یاریمان دهد و در مشکلات و فراز و نشیب ها دستمان را بگیرد .
در این قسمت می خواهیم به کلام معصومین سری بزنیم و از آنان برای چگونه آغاز زندگی کردن راهنمایی بخواهیم.
درآداب نماز و دعا در شب زفاف
در حدیث صحیح از حضرت امام محمد باقر منقول است که چون عروس را نزد تو بیاورند بگو که پیش از آن ، وضوبگیرد و تو هم وضو بگیر و دو رکعت نماز بکن و بگو که او نیز دو رکعت نماز بگذارد پس حمد الهى بگو و صلوات بر محمد وآل محمد بفرست پس دعا کن و امرکن آن زنان را که با او آمده اند آمین بگویند و این دعا بخوان :اَللّهُمَّ ارْزُقْنى اءلْفَها وُ وُدَّها وَ رضاها وَ ارْضِنى بِها وَاجْمَعْ بَیْنَنا بِاَحْسَنِ اِجْتِماعٍ وَ اَنَسَ اِئْتِلاف فَاءَنَّکَ تُحِبُّ الْحَلالَ وَ تَکْرَهُ الْحَرامَ بعد از آن فرمود که بدان الفت از جانب خداست و دشمنى از جانب شیطان است و میخواهد که آنچه را که خدا حلال گردانیده مکروه طبع مردم گرداند.
در حدیث حسن از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که چون در شب زفاف به نزد عروس بروى موى پیشانیش را بگیر و روبه قبله آور و بگو: اَلّلهُمَّ بِاَمانَتِکَ اَخَذْتُها وَ بِکَلِماتِکَ اِسْتَحْلَلْتُها فَاِنْ قَضَیْتَ لى مِنْها وَلَدافَاجْعَلْهُ مُبارَکا تَقیا مِنْ شیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ وَلا تَجْعَلْ لِلشَّیطانِ فیهِ شَرَکا وَلانَصیبا.
در حدیث معتبر دیگر از آنحضرت منقول است که دست بر بالاى پیشانیش بگذار و بگو:اَللّهُمَّ عَلى کِتابِکَ تَزَوَّجْتُها وَ فى اَمانَتِکَ اَخَذْتُها وَ بِکَلِماتِک اِسْتَحْلَلْتُ فَرْجَها فَاِنْ قَضَیْتَ لى فى رَحِمَها شَیْئا فَجْعَلْهُ سَوّیا وَ لا تَجْعَلْهُ شرَکَ شَیْطانٍ راوى پرسید فرزند چگونه شریک شیطان میشود فرمود که اگر در وقت جماع نام خدا ببرند شیطان دور میشود و اگر نبرند ذَکَر خود را با ذَکَر آن شخص داخل میکند پس جماع از هر دو میباشد و نطفه یکى است پرسید که به چه چیز میتوان دانست که شیطان در کسى شریک شده است ؟ فرمود که هر که ما را دوست میدارد شیطان در او شریک نشده است و هر که دشمن ماست شیطان او را شریک شده است .
بر ابن مضمون احادیث از طرق عامه و خاصه بسیار وارد شده است .
از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقول است که در وقت زفاف این دعا را بخواند:اَلّلهُمَّ بِکَلِماتِکَ اِسْتَحْلَلْتُها وَباَمانَتِکَ اَخَذْتُها اَلّلهُمَّ اجْعَلْها وَلُودا وَدُودا لاتَفْرَکْ تَاءکُلُ مِمّاراحَ وَلاتَسْئَلُ عَما سَرَحَ.
در روایت معتبر دیگر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که این دعا بخواند:بِکَلِماتِ اللّهِ اسْتَحْلَلْتُ فَرْجَها وَفى اَمانَةِ اللّهِ اَخَذْتُها اَلّلهُمَّ اِنْ قَضَیْتَ لى فى رَحِمَها شَیْئا فَاجْعَلْهُ بارّا تَقیا وَاجْعَلْهُ مُسْلِما سَوّیا وَلا تَجْعَلْ فیهِ شَرَکا لِلشَّیطانِ.
در حدیث دیگر از آنحضرت منقول است که حضرت شریک شدن شیطان را در نطفه آدمى بیان کردند و بسیار عظیم شمردند راوى گفت که چه باید کرد که این واقع نشود فرمود که هرگاه اراده جماع داشته باشى بگو بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمن الرَّحیمِ الَّذى لااِلهَ اِلاّ هُوَ بَدیعُ السَّمواتِ وَاْلاَرْضِ اَلّلهُمَّ اِنْ قَضَیْتَ مِنّى فى هذه اللّیْلَة خَلیفةً فَلا تَجْعَلْ لِلشَّیطانِ فیهِشَرَکا وَلا نَصیبا وَلا حَظّا وَاجْعَلْهُ مُؤْمِنا مُخْلِصا مُصَفّى مِنَ الشَّیط انِ وَرِجْزِهِ جَلَّ ثَناؤُکَ.
در حدیث دیگر فرمود که چون خواهد که شیطان شریک نشود بگوید بِسْمِ اللّه وپناه ببرد به خدا از شرشیطان .
از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقول است که چون کسى اراده جماع داشته باشد بگوید بِسْمِ اللِه وَبِاللّهِ اَلّلهُمَّ جَنبَّنى الشَّیطانِ وَجَنِّبِ الشّیطانِ ما رَزَقْتَنى پس اگر فرزندى بوجود آید شیطان هرگز به او ضرر نرساند.
از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که چون اراده جماع کنى ایندعا بخوان : اَلّلهُمَّ ارْزُقْنى وَلَدا وَاجْعَلْهُ تَقّیا زَکیّا لَیْسَ فى خَلْقِهِ زیادَةٌ وَلانُقْصانٌ وَاجْعَلْ عاقِبَتَهُ اِلى خَیْرٍ.
از ابوسعید خدرى منقول است که حضرت رسول اکرم (ص) وصیت نمود بحضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام) : یا على چون عروسى داخل خانه تو شود کفش هایش را بکن تا بنشیند و پاهایش را بشوی و آن آب را از درخانه تا منتهاى خانه بپاش چون چنین کنى خدا هفتاد هزار نوع رحمت بر تو بفرستد که بر سر عروس فرود آید تا آنکه آن برکت به هر گوشه ی آن خانه برسد و ایمن گردد عروس از دیوانگى و خوره و پیسى تا در آن خانه باشد. و منع کن عروس را تا هفت روز از خوردن شیر وسرکه و گشنیز و سیب ترش پس حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام گفت یا رسول اللّه به چه سبب او را از این ها منع کنم ؟ فرمودند : زیرا که رحم بسبب خوردن اینها سرد و عقیم میشود و فرزند نمى آورد و حصیری که در ناحیه خانه افتاده باشد بهتر است از زنى که فرزند از او بوجود نمی آید.
در حدیث معتبر منقول است که در روز عقد فاطمه صلوات اللّه علیها حق تعالى امر فرمود سدرة المنتهى را که آنچه دارى فرو ریز براى نثار حضرت فاطمه پس آنچه داشت از مروارید و مرجان و جواهر براهل بهشت نثار کرد پس حوران نثار را بردند و تا روز قیامت مفاخرت میکنند و به یکدیگر هدیه میفرستند و میگویند که این نثار حضرت فاطمه است و در شب زفاف استر اشهب حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم را آوردند و قطیفه بر روى آن انداختند و حضرت فرمود که اى فاطمه سوار شو و سلمان لجام استر را میکشید وحضرت رسول از عقب روان شد ودر اثناى راه صداى ملائکه بگوش مبارک حضرت رسید جبرئیل با هزار ملک و میکائیل با هزار ملک فرود آمدند و گفتند که حق تعالى ما را به جهت زفاف حضرت فاطمه فرستاده است پس جبرئیل و میکائیل اللّه اکبر میگفتند و ملائکه با ایشان موافقت مى نمودند و به این سبب سنت شد که در شب زفاف اللّه اکبر بگویند.
بیان ایام سفارش شده و نهی شده
یا على جماع مکن با زن خود در اول ماه و میان ماه که دیوانگى و حوره و خبط دماغ راه مى یابد به آن زن و فرزندانش . یا على جماع مکن بعد از پیشین که اگر فرزندى بهم رسد احول خواهد بود. یا على در وقت جماع سخن مگو که اگر فرزندى حاصل شود ایمن نیستى که لال باشد و نگاه نکند احدى به فرج زن خود و چشم بپوشد در آن حالت که نظر کرده به فرج در آن حالت باعث کورى فرزند میشود. یا على به شهوت و خواهش زن دیگرى با زن خود جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد مخنث یا دیوانه باشد. یا على هر که جنب با زن خود در فراش خوابیده باشد قرآن نخواند که میترسم آتشى از آسمان بر هر دو نازل شود و بسوزاند ایشان را. یا على جماع مکن با زن خود مگر آنکه تو دستمالى از براى خود داشته باشى و او دستمالى از براى خود داشته باشد و هر دو خود را به یک دستمال پاک نکنید که دشمنى در میان شما پیدا میشود و آخر بجدائى میکشد. یا على ایستاده با زن خود جماع مکن آن فعل خران است و اگر فرزندى بهم رسد مانند خران بر رختخواب بول میکند.
یا على در شب عید فطر جماع مکن که اگر فرزندى بوجود آید شر بسیار از او بظهور آید. یا على در شب عید قربان جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد شش انگشت یا چهار انگشت در دست داشته باشد. یا على در زیر درخت میوه دار جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد جلاد و کشنده مردم باشد یا رئیس و سرکرده ظلم باشد.
یا على در برابر آفتاب جماع مکن مگر آنکه پرده بیاویزى که اگر فرزندى بوجود آید همیشه در بدحالى و پریشانى باشد تا بمیرد. یا على در میان اذان و اقامه جماع مکن که اگر فرزندى بوجود آید جرى باشد در خون ریختن . یا على چون زنت حامله شود با او جماع مکن بى وضو که اگر چنین کنى فرزندى که بهم رسد کوردل و بخیل باشد. یا على در شب نیمه شعبان جماع مکن که اگر فرزندى حاصل شود شوم باشد و در رویش نشان سیاهى باشد. یا على در روز آخر ماه شعبان جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد عشار و یاور ظالمان باشد و هلاک بسیارى از مردم بر دست او بود. یا على بر پشت بام جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد منافق و ریا کننده و صاحب بدعت باشد. یا على چون بسفرى بروى در آنشب که میروى جماع مکن که اگر فرزندى بوجود آید مالش را بنا حق صرف کند و اسراف کنندگان برادر شیاطین اند و اگر بسفرى روى که سه روزه راه باشد جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد یاور ظالمان باشد. یا على در شب دوشنبه جماع بکن که اگر فرزندى بهم رسد حافظ قرآن و راضى بقسمت خدا باشد.
یا على اگر جماع کنى در شب سه شنبه و فرزندى بهم رسد بعد از سعادت اسلام او را روزى شود و دهانش خوشبو ودلش رحیم و دستش جوانمرد و زبانش از غیبت و بهتان پاک باشد. یا على اگر جماع کنى در شب پنجشنبه و فرزندى بهم رسد حاکمى از حکام شریعت یا عالمى از علماء باشد و اگر در روز پنجشنبه وقتى که آفتاب در میان آسمان باشد نزدیکى کنى با زن خود و فرزندى بهم رسد شیطان نزدیک او نشود تا پیر شود و خدا او را روزى میکند سلامتى در دنیا و دین . یا على اگر جماع کنى در شب جمعه و فرزندى بهم رسد خطیب و سخنگو باشد و اگر در روز جمعه بعد از عصر جماع کنى و فرزندى بهم رسد از دانایان مشهور باشد و اگر جماع کنى در شب جمعه بعداز نماز خفتن امید هست آن فرزند از ابدال باشد. یا على در ساعت اول شب جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد ایمن نیستى که ساحر باشد و دنیا را بر آخرت اختیار نماید. یا على این وصیت را از من بیاموز چنانچه از جبرئیل آموختم
از حضرت صادق علیه السلام منقول است که نباید مرد رادخول کردن بزن خود در شب چهارشنبه .
حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرمود که هر که جماع کند با زن خود در حیض پس فرزندی که بهم رسد مبتلا شود به خوره یا پیسى پس ملامت نکند مگر خود را.
حضرت صادق علیه السلام فرمود که دشمن ما اهلبیت نیست مگر کسیکه والدازنا یا مادرش در حیض به او حامله شده باشد.
در چندین معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که چون کسى خواهد بازن خود جماع کند بروش مرغان بنزد او نرود بلکه اول با او دست بازى و خوش طبعى بکند و بعد از آن جماع بکند.
در حدیث صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقول است که در وقت جماع سخن مگوئید که بیم آنست فرزندى که بهم رسد لال باشد و در آن وقت نظر بفرج زن مکنید که بیم آنست فرزندى که بهم رسد کور باشد ودر روایات دیگر از آنحضرت منقول است که باکى نیست نگاه کرده بفرج در وقت جماع .
در چندین حدیث معتبر وارد شده است که مرد و زن در حالتى که خضاب بحنا و غیر آن بسته باشند جماع نکنند.
حضرت صادق علیه السلام فرمود که مرد با زن و کنیز خود جماع نکند در خانه که طفل باشد که آن طفل زناکار میشود یا فرزندیکه از ایشان بهم رسد زناکار باشد.
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که فرمود بحق آن خداوندى که جانم در قبضه ی قدرت اوست اگر شخصى با زن خود جماع کند ودر آن خانه شخصى بیدار باشد که ایشان را ببیند یا سخن و نفس ایشان را شنود فرزندى که از ایشان بهم رسد رستگار نباشد وزناکار باشد. (برگرفته از کتاب حلیة المتقین )
نویسنده : ف.عجمین
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بلوغ دوره ای است که طی آن مشخصات جنسی ظاهر و اعضای جنسی بالغ می شوند. در پسران، معمولاً بلوغ بین12 تا 15 سالگی شروع شده،3 تا4 سال طول می کشد. غده هیپوفیز واقع در قاعده مغز شروع به ترشح هورمون هایی می کند که بیضه را برای تولید هورمون جنسی مردانه یعنی تستوسترون تحریک می کنند. این هورمون ها باعث ایجاد تغییراتی مثل بزرگی اعضای تناسلی و رشد موی بدن و سپس تولید اسپرم و افزایش میل جنسی می شوند.
آلت جنسی مردانه ( Penis ) از بخش کلاهک مانندی به نام حشفه ( Glans ) بدنه یا بخش استوانه ای شکل ( Shaft )، بیضه دان و دو بیضه ( Testis ) تشکیل شده است. بدنه آلت از سه بافت اسفنجی نرم و استوانه ای تشکیل شده است که تعداد زیادی رگ خونی کوچک دارد. پایانه های عصبی زیادی به آلت وارد می شوند و آنرا به تماس، فشار و دما حساس می سازند.
حشفه که بخشی از پوست ختنه گاهی آن را در بر میگیرد، نسبت به بدنه آلت پایانه های عصبی بیشتری دارد و به این دلیل به تحریک فیزیکی حساسیت بیشتری دارد. ناحیه بین حشفه و بدنه که لبه تاجی نامیده می شود و بخش مثلثی کوچکی که زیر آلت قرار دارد، جایی که نوار نازکی از پوست به نام بند ( Frenum ) به حشفه متصل است، دو ناحیه دیگر آلت اند که حساسیت زیادی دارند.
دو بیضه درون بیضه دان قرار دارند. بیضه ها محل تولید سلولهای جنسی مردانه (اسپرمها) و هورمون جنسی مردانه (تستوسترون) هستند، هنگام تحریک جنسی رگهای خونی بافت اسفنجی با خون پر میشوند و آلت متورم میشود. انبساط موثر رگهای خونی طول آلت باعث بزرگ شدن اندازه و سفت شدن آن میشود. تبدیل حالت آلت نرم به آلت سفت و بلند، نعوظ ( Erection ) نامیده میشود. آلت پس از تخلیه مایع منی یا پس از رفع تحریک جنسی به سرعت به حالت استراحت در میآید.
وقتی آلت جنسی مردانه در آلت جنسی زنانه یا مهبل ( Vagina ) فرو میرود و به اصطلاح مقاربت یا نزدیکی ( Intercourse ) رخ میدهد، تماس حشفه با سطح داخلی مهبل به تحریک اعصاب آن، تهییج جنسی، اوج تجریک جنسی ( Orgasm )، خروج منی ( Semen ) از نوک آلت و تخلیه آن به مهبل میانجامد. منی حاوی تعداد زیادی اسپرم است. اسپرمها سلول جنسی زن یعنی تخمک ( Ovum ) را بارور میکنند. به این عمل لقاح ( Fertilization ) میگویند.
اندازه مهم نیست
ظاهر آلت جنسی مردانه از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد. این تفاوت ممکن است در رنگ، شکل، اندازه و حالت پوست ختنهگاهی باشد. بین وزن، قد، جثه فرد و اندازه آلت ارتباطی وجود ندارد. در برخی عکسها آلت تناسلی بزگتر از حالت معمول نمایش داده میشود. بیشتر این عکسها ساختگی بوده و باعث نگرانی برخی افراد در مورد آلت تناسلی شان شده است. همه مردان در هر سنی ممکن است این نگرانی را داشته باشند. جای هیچگونه نگرانی نیست و هر آلتی با هر اندازهای عمل خود را به خوبی انجام میدهد. برخی این باور غلط را در خود تقویت میکنند که "بزرگتر و کلفت تر بهتر است" و تصور میکنند آلت بزرگ باعث افزایش رضایت جنسی زن میشود. در واقع، قطر آلت تاثیر ناچیزی بر رضایت جنسی زن دارد، زیرا ساختمان مهبل طوری است که با هر قطری به خوبی سازش پیدا میکند.
اما طول یک آلت واقعی چقدر باید باشد ؟هیچگونه ارتباطی بین اندازه ی آلت ( طول یا قطر یا هر معیار دیگری ) توانایی در ایجاد احساس لذت جنسی در زن وجود ندارد غالبا هر جنب هایی از احساس لذت زن در ساختار های جنسی قابل دسترسی و نزدیک متمرکز شده است که شامل کلیتوریس ( چوچوله ) لابیا ( لب های مجرا ) و فضاهای مربوطه است این فضا شامل یک سوم تحتانی واژن است که تقریبا برای هر آلت بالغ قابل دسترسی است . در رابطه ی جنسی ( مانند هر فعالیت هنری ) این کیفیت است که اهمیت دارد نه کمیت .
مطالعات دقیق علمی در مورد طول آلت تناسلی در حال انجام است طول یک آلت نسبتا راست 6 اینچ است ( هر اینچ 2.5 سانتیمتر ) یعنی به عبارتی 15 سانتیمتر می باشد و محدوده این اندازه بین 4.5 و 8 اینچ است . به عبارتی اندازه استاندارد آلت تناسلی در حالت نعوظ بین 10 - 11 تا 18 سانتیمتر است.
اندازه آلت که عمق نفوذ آن را در مهبل تعیین میکند اهمیت چندانی ندارد زیرا یک سوم اول مهبل بیشترین پایانههای عصبی را دارد و در تحزیک جنسی زن نقش اصلی را ایفا میکند. با وجود این اندازه آلت ممکن است از لحاظ روانی برای زن اهمیت مثبت یا منفی داشته باشد.
دستگاه تناسلی مرد
دستگاه تناسلی مرد، تولید اسپرم (سلول هایی که می توانند به تخمک زن متصل شده، نوزاد را به وجود بیاورند) را برعهده دارد. همچنین این دستگاه هورمون های جنسی لازم برای تولید اسپرم و تکامل جنسی در دوران بلوغ را می سازد. اعضای تناسلی مرد از آلت تناسلی، بیضه و کیسه بیضه که بیضه ها در آن آویزان هستند، تشکیل می شوند. هر بیضه حاوی لوله های سمینیفر است که اسپرم می سازند. اسپرم در اپیدیدیم (یک لوله پیچ در پیچ که پشت هر بیضه قرار دارد)نگهداری می شود. یک لوله دیگر به نام وازدفران، هر اپیدیدیم را به یک مجرای انزالی وصل می کند که این مجرا خود به پیشابراه وصل می شود. سه غده )یک جفت غده ساخت منی و غده پروستات(، مایعاتی را ترشح می کنند که وظیفه انتقال و تغذیه اسپرم را برعهده دارند؛ این ترشحات همراه اسپرم، مایعی به نام مایع منی را تشکیل می دهند. در طول فعالیت جنسی، بافت نعوظی آلت تناسلی، پر خون شده، آلت تناسلی را دراز و سفت می کند تا بتواند وارد مهبل زن شود. در هنگام ارگا.سم، انقباضات عضلانی مایع منی را از طریق هر وازدفران به طرف پیشابراه و خارج از آلت تناسلی می رانند.
تغییرات حاصل از بلوغ در پسران
بلوغ دوره ای است که طی آن مشخصات جنسی ظاهر و اعضای جنسی بالغ می شوند. در پسران، معمولاً بلوغ بین12 تا 15 سالگی شروع شده،3 تا4 سال طول می کشد. غده هیپوفیز واقع در قاعده مغز شروع به ترشح هورمون هایی می کند که بیضه را برای تولید هورمون جنسی مردانه یعنی تستوسترون تحریک می کنند. این هورمون ها باعث ایجاد تغییراتی مثل بزرگی اعضای تناسلی و رشد موی بدن و سپس تولید اسپرم و افزایش میل جنسی می شوند.
تولید اسپرم
با فرا رسیدن زمان بلوغ، ساخت مداوم اسپرم در بیضه ها با سرعت حدود125 میلیون اسپرم در روز شروع می شود. اسپرم ها در اطراف دیـواره های لوله های سمینیفر تکامـل پیـدا مــی کنند و دم های آنها که آنها را قادر به شنا کــردن مـی کـنند، بـه سمت مرکز لوله ها قرار می گیرند. اسپرم بالغ در یک لوله پیچ در پیچ به نام اپیدیدیم که پشت هر بیضه قرار دارد، نگهداری می شود. سرانجام اسپرم ها یا در طی فعالیت جنسی با انزال و یا جنب بیرون می روند و یا به داخل بدن بازجذب می شوند.
زاویه آلت از ایستایی چقدر است؟
به طور کل طبیعی این اندازه بین 20 تا 40 درجه نسبت به خط عمود است.
یکی از عجایب انسان این است که این زاویه دقیقا متناسب با زاویه واژن است. در این مورد یک استثنا وجود دارد که خوشبختانه نادر است بنام بیماری پیروندیس نام پزشکی آن سندرم ناخن خمیده یا Bent-nail است. در این بیماری آلت شخصا خمیدگی بد شکلی دارد به دلایل ناشناخته بافت آسیب دیده (( اسکار )) تدریجا وارد شفت آلت می شود هنگامی که ایستایی رخ می دهد ممکن است شفت آلت رو به شمال غربی باشد در حالی که جهت سر اندام رو له جنوب شرقی است . در این مرحله رابطه جنسی اگر غیر ممکن نباشد بسیار مغشوش خواهد بود درمان این بیماری پیچیده است و البته هنوز زیر سئوال است اما خوشبختانه بیماری مورد بسیاری نادر است.
هنگام انزال چه اتفاقی می افتد؟
عمل انزال عبارت از یک سلسله وقایعی است که از نظر زمانی مربوط به نیمه ی دوم رابطه ی جنسی است این پیچیده ترین عمل مرد شبیه بازی با تیله هاست یک باره ایستایی رخ می دهد و آلت درون واژن قرار می گیرد جریان شروع به فعالیت می کند. جریان الکتریکی در گیردنده های حسی پوست آلت به کار می افتد این گیرنده ها اختلاف دمای واژن با آلت فشار دیواره ی واژینال در تبادل شفت ( تنه ) آلت میزان لغزندگی واژینال و غیره را اندازه گیری می کنند.
گزارش این وضعیت ها لحظه به لحظه به مراکز جنسی در طناب نخاعی و مغر ارسال می شود. در مقابل مراکز جنسی خون بیشتری به آلت می فرستند حساسیت گیرنده های لامسه در اندام مربوطه را افزایش می دهند و در سیگمان تحتانی طناب نخاعی انرژی عصبی ایجاد می کنند. همچنان که رابطه ادامه پیدا می کند ایمپالس های عصبی بین اندام های جنسی و سیستم عصبی مرکزی در یک لحظه به جریان می افتد که ایمپالس های بعدی را تولید و تقویت می کند بقیه ی محرک ها تماما وارد این سیستم می شوند. نگاه کردن به هماغوش ( همسر) نوازش و لمس شدن به واسطه ی او همگی به ایجاد جذب و کشش سریع کمک می کنند. این عمل از این جهت به باد کردن بالن یا بادکنک شبیه است. فشار بیشتر و بشتر می شود تا اینکه نهایتا با یک انفجار تخلیه می گردد در نهایت به نقطه بهرانی می رسیم و در رابطه ی جنسی انزال یک انفجار است - انفجار عصبی عظیمی که یک واکنش زنجیره ای را به دنبال دارد از این پس همه چیز سریع اتفاق می افتد.
مجرای ادرار مسدود می شود به طوری که ادرار خارج نخواهد شد ترشحات غده ی پروستات وزیکول ها و تستیکول ها ( غده مترشحه ی منی ) در یک نقطه تجمع می کنند عضلات لگن مرد منقبض می شوند تا آلت را عمیق تر به داخل واژن بفرستد قوس دادن غیر ارادی پشت کل بدن را هم زمان به جلو می راند در این لحظه هوشیاری از بین می رود .یک پمپاژ داخلی قوی موجب فوران فعال یک چهارم انس حدود 31 گرم از مایع منی طی 6 فوران متوالی به درون واژن می شود 10 ثانیه بعد همه چیز تمام می شود تا دفعه ی بعد.
در هر انزال چند اسپرم وجود دارد؟
به طور میانگین در هر یک چهارم انس از مایع منی در حدود 500 میلیون اسپرم شناور است یا به عبارتی یه اندازه ی 5/2 برابر جمعیت ایالات متحده یک مرد معمولی در طول زندگی اش حدود 18 لیتر مایع منی یا تقریبا 5/1 تریلیون اسپرم را به حرکت در می آورد. بنابر این از نظر تئوری او قادر است 500 برابر جمعیت کره خاکی پدر شود. خوشبختانه از هر 288 فعالیت جنسی فقط یکی منجر به حاملگی می شود که معمولا یک اوول و یک اسپرم را در بر می گیرد. ( اوول = تخمک ) در باره ایستایی چه؟ اگر انزال را با شلیک موشک مقایسه کنیم ایستایی مانند ساختن موشک است. این اتفاق هر وقت که نزدیکی صورت بگیرد حتما رخ خواهد داد درست زیر پوست آلت یک سری مخزن هایی شبیه به بادکنک های لاستیکی وجود دارد. هر مخزن توسط یک دسته ورید تغذیه می شود و دارای دو دسته دریچه است. یکی برای پر کردن و دیگری برای تخلیه. عملکرد این عروق خونی و دریچه ها توسط یک شبکه از اعصابی کنترل می شود که مستقیما به طناب نخاعی و مغز منتهی می گردند. ( مرکز ارتباطات جنسی ) ایمپالس ها یا پیام هایی را به دو مسیر می فرستد. از آلت به مغز و طناب نخاعی ( SpinalCord ) و از سیستم عصبی مرکزی ( C.N.S ) به آلت.
چرا ایستایی اهمیت دارد؟
در بررسی این امر دو مسئله ی حیاتی دارد چه وقتی ایستایی رخ می دهد و چه وقت رخ نمی دهد. تحریک مستقیم و به شکل آرام و ملایم نسبت به پوست آلت غالب مواقع موجب ایستایی می گردد. این یک واکنش محسوب نمی شود و حتی وقتی انسان خواب. بیهوش یا فلج باشد نیز می تواند رخ دهد نیازی به ارتباط عصبی با مغز نیست پیام از آلت به طناب نخاعی رفته و از همانجا بر می گردد. ایستایی حتی می تواند بدون هیچ گونه تماس فیزیکی واقع شود .
تبلیغات کذب و دروغین ماهواره ای و اینترنتی دارو های توانمندی جنسی
متاسفانه اکثر تبلیغات دارو های توانمندی جنسی ، صرفا جنبه تبلیغات داشته و به هیچ وجه پایه علمی ندارد و اکثر این دارو ها تائیدیه وزارت بهداشت و درمان ایران را ندارند و حتی اگر داروی توانمندی جنسی با مجوز وزارت بهداشت و درمان نیز همراه باشد لازم و ضروری است که این دارو با تجویز پزشک مصرف شود نه به صورت خودسرانه چرا که مصرف برخی از این دارو ها حتی میتواند باعث سکته قلبی - مغزی یا مرگ شوند .
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
رابطه جنسی یکی از غرایز اصلی برای بقاء بشر است ولی می تواند راهی برای ورود عوامل بیماری زا باشد.
تا کنون حدود بیست نوع بیماری شناخته شده که می توانند از طریق تماس جنسی سرایت کنند.از این میان می توان ایدز،سوزاک،سیفیلیس،تبخال تناسلی و... را نام برد.
چگونه فرد به یک بیماری آمیزشی مبتلا می شود؟
عفونت های آمیزشی عمدتا به دنبال برقراری روابط جنسی نا مطمئن ایجاد می شوند.بسیاری از این عفونتها می توانند در طی حاملگی و زایمان از مادر آلوده به نوزاد سرایت کنند.
برخی از این بیماریها علاوه بر آمیزش جنسی ، از طریق تماس خونی مثل استفاده مشترک از سرنگ و سوزن و یا سایر وسایل تیز و برنده سرایت می کنند ، که از آن جمله می توان ایدز و هپاتیت B و C را نام برد.
چه عواملی خطر آلودگی را افزایش می دهند؟
- شرکای جنسی متعدد
- تکرار تماس های مشکوک
- ایجاد زخم و خراشیدگی در زمان تماس جنسی
- تماس جنسی در زمان قاعدگی
- عدم استفاده از پوشش محافظ ( کاندوم )
علایم بیماریهای آمیزشی چیست؟
بروز علائم زیر ممکن است به دلیل یک بیماری آمیزشی باشد:
1- ترشح غیر طبیعی ( افزایش مقدار ، تغییر رنگ و بو همراه خارش و سوزش ) از دستگاه تناسلی زن
2- زخم دستگاه تناسلی
3- برآمدگی جدید در کشاله ران به صورت یک طرفه یا دو طرفه
4- درد قسمت تحتانی شکم به همراه یکی از علائم فوق در زن
5- تورم بیضه
6- ترشح از مجرای تناسلی مرد
7- تورم ، قرمزی و ترشح چشم نوزاد ( بدلیل عفونت مادر)
آیا بیماریهای آمیزشی درمان پذیرند ؟
- اغلب بیماریهای آمیزشی درمان پذیرند.
- ممکن است همسر یا شریک جنسی شما در حالی که علامتی از بیماری ندارد آلوده شده باشد بنابراین با توجه به نظر پزشک ضرورت دارد همسر شما نیز همزمان تحت درمان قرار گیرد. در غیر این صورت احتمال آلودگی مجددا به شما سرایت کند.
- دوره درمان را کامل کنید.در طی دوره درمان از تماس جنسی پرهیز کنید و یا از کاندوم استفاده نمایید.
پزشک محرم اسرار شماست.مشکلات خود را با وی در میان بگذارید.از مصرف خودسرانه دارو یا مراجعه به افرادی که صلاحیت ندارند پرهیز کنید.
چگونه خود را از تماس جنسی نامطمئن حفاظت کنیم؟
- مطمئن ترین راه پیشگیری نداشتن رابطه جنسی خارج از چهارچوب خانواده است. کم کردن دفعات تماس جنسی مشکوک و تعداد شرکاء جنسی از احتمال آلودگی می کاهد.
- از تماس جنسی حفاظت نشده با افراد مشکوک،ناشناس یا کسانیکه رفتارهای پرخطر جنسی و اعتیاد تزریقی دارند باید پرهیز کرد.
- جلوگیری از تماس با خون یا ترشحات جنسی در یک رابطه مشکوک می تواند تا حدی فرد را در برابر آلودگی حفاظت نماید.
- کاندوم وسیله مناسبی برای حفاظت فرد می باشد. روش استفاده از کاندوم را از پزشک یا کارکنان بهداشتی ،درمانی سوال کنید.
- استفاده از الکل و مواد مخدر می تواند قدرت تصمیم گیری فرد را در زمینه انتخاب یک تماس جنسی مطمئن مختل سازد.
توجه :
بسیاری از افراد آلوده به عفونتهای آمیزشی و ایدز علایمی از بیماری ندارند در حالیکه می توانند آلودگی را به دیگران سرایت دهند پس در هر تماس جنسی مشکوک ، خطر آلودگی را در نظر داشته باشید.
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
چه اولین بوسه از همسرتان باشد چه صدمین آن، بوسیدن همیشه تاثیری به جا میگذارد--تاثیری که حتی بعد از جدا شدن لبهایتان باقی میماند.
بوسیدن معمولاً نقش مهمی در روابط زناشویی دارد. بوسه سازگاری احساسی بین دو نفر را تقویت میکند. آدمها هرچه بیشتر همدیگر را میبوسند، بیشتر میتوانند در سطح عاطفی با هم ارتباط برقرار کنند.
اولین بوسه
آرش، مهندس نرمافزار کامپیوتر اولین بوسه خود از همسرش را که به ده سال قبل برمیگشت، به یاد میآورد. آنها در اتاق نشیمن خانه روی کاناپه نشسته بودند که وقتی برای بوسیدن همسرش خود را جلو میبرد، تعادلش را از دست داده و از مبل میافتد و همسرش را هم با خودش پایین میکشد.
او میگوید، «خیلی عصبی بودم چون فکر می کردم همسرم خیلی از من سَر تر است. اولین بوسه ما با خنده بود و بعد از ۱۰ سال و به دنیا آوردن سه بچه نازنین، هنوز هم هر فرصتی که به دست بیاوریم با خنده همدیگر را میبوسیم.»
اگر بوسه اول شما--یا هرکدام از بیشمار بوسههایتان--آن چیزی نبوده که میخواستید، درموردش حرف بزنید. زوجهای بسیاری از اینکه درمورد بوسههایشان حرف بزنند احساس خجالت میکنند.نباید از اینکه به همسرتان بگویید چه دوست دارید یا او چه دوست دارد، خجالت بکشید. اما دقت کنید که نباید این کار را همان موقع بوسیدن انجام دهید تا همسرتان تصور نکند به او کنایه میزنید.
اشتباهات بوسیدن زنان و مردان
وقتی حرف بوسیدن به میان میآید، همه ما اولویتهای مشخصی داریم.بزرگترین اشتباه مردان این است که در رابطه با زبان خیلی خشن و تهاجمی عمل میکنند. مردها نیز ادعا میکنند که زنها به اندازه کافی دهانشان را باز نمیکنند.
درمورد هر دو جنسیت، اولین شکایتی که درمورد بوسیدن میشود نداشتن تنوع است. توصیه ما بوسیدن قسمتهای مختلف صورت همسرتان و توجه بیشتر به گوشها و گردن است. لب پایینی او را به آرامی گاز گرفته و نرمه گوش او را به آرامی بخورید.مسئله مهم دیگر عدم رعایت بهداشت دهان و دندان است. پیش از بوسیدن همسرتان، با جویدن آدامس یا خوش بو کننده، دهان خود را خوش بو کنید. مسواک زدن پیش از بوسیدن هم می تواند به این مشکل کمک زیادی نماید.
بوسهای فراموشنشدنی بسازید
دو نکته برای خاطرهانگیز کردن یک بوسه لذت دادن به همسرتان و لذت دادن به خودتان است.
کل بدنتان را وارد بوسیدن کنید. بدون هیچ کلامی، لبهایتان باید بگوید عزیزم راههایی برای تازه و متنوع کردن بوسههایمان وجود دارد.
میتوانید با بوسههای نرم روی گردن شروع کنید، بعد بالاتر به سمت گوشها و بعد به سراغ لبها بروید. دوباره چند وقفه کوتاه انداخته و باز به سمت لبها برگردید.
دستتان را دور گردن همسرتان بیندازید. این کار عشق و شور بیشتری به بوسه شما میدهد، انگار که هیچوقت برایتان کافی نیست.
به این فکر نکنید که این بوسه قرار است به کجا برسد. فقط از خودِ آن لذت ببرید.
یک بوسه خوب، عمیق و پراحساس است و باید بتوانید عشق همدیگر را از طریق آن بوسه حس کنید. یک بوسه عالی خود یک اکتشاف است، نه قدمی برای رسیدن به چیزی دیگر.
از رمق افتادن بوسه
پیشنوازیهای پراحساس معمولاً در ابتدای ازدواج یا ماهعسل اتفاق میافتد. اما بعدترها وقتی افراد وارد روابط طولانیمدتتر میشوند، دست از بوسیدن برداشته و آن ارتباط صمیمانه احساسی را قطع میکنند. در یک آمارگیری مشخص شد که ۷۹ درصد از خانمها میگویند به آن اندازه که دوست دارند شوهرشان را نمیبوسند.
اهمیت احساسی یک بوسه در شروع آن است و نباید آن را فقط به این دلیل که خیلی وقت است همسرتان را میشناسید، نادیده بگیرید.بوسههایتان باید با گذشت رابطه عمیقتر و احساسیتر شوند و شما را به سطح عمیقتری از صمیمیت و عشق برسانند.
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
زوجهایی که از نزدیکی باز میایستند، معمولاً به خاطر کند شدن مرد است. مرد به دلایل مختلف از شروع کردن رابطه جنسی دست میکشد؛ ولی یکی از مهمترین دلایلش شاید بیش از اندازه شروع شدن نزدیکی از طرف زن باشد. شروع کردنهای مدام نزدیکی از جانب زن نه تنها کم کم خود او را دچار احساس حرمان خواهد کرد، بلکه مرد نیز به تدریج به نزدیکی داشتن با او بیعلاقه میشود.
اکثریت زنان نمیداند اگر بیش از آنی که مردان در پیشان هستند، خودشان در پی مرد باشند، مرد سرانجام منفعل میشود. اگر گاه گاه کمی نواختن و سر در پی مرد گذاشتن مزهی خودش را دارد و مرد میفهمد که زمان مناسبی است که زن را دنبال کند، ولی تکرار این عمل، بیآن که مرد دربیابد علاقهی او را به نزدیکی خاموش میکند.
وقتی زن بیش از حد مسئولیت شروع کردن رابطه جنسی را به عهده گیرد، باعث کاهش تدریجی انگیزهی مرد میشود. زن مرتباً بخش مردانهاش را نشان میدهد؛ پس مرد به سمت بخش زنانه و پذیرندهی خود رانده میشود. چنین عدم تعادلی به تدریج شور و حرارت جنسی را در زندگی زناشویی میفرساید.
معمولاً مرد حتی نمیفهمد که چه بر سر شور و حرارت جنسیاش آمده؛ و بدتر این که ممکن است به اشتباه فکر کند دیگر همسرش برایش جذابیتی ندارد.
توجه دارید! یک فقدان تعادل ساده میتواند به بحرانی جدی بینجامد. بنابراین، زن با علامت فرستادن و به طور غیرمستقیم نزدیکی خواستن، به درستی میتواند از بخش مردانهی شوهرش حمایت کند- بخشی که زن آرزوی آن را دارد و در خیالِ دنبال شدن توسط آن به سر میبرد.
جالب است که خود مردان نیز نمیدانند سماجت زیاد زن یا پیشدستیاش در نزدیکی میتواند موجب افول انگیزهی آنان شود. بعضی از مردان در ابتدا از سماجت زن خیلی خوششان میآید؛ منتها پس از چندی متحیر میشوند که چرا دیگر مجذوب آن زن نیستند یا چرا ناگهان زنان دیگر برایشان جذابتر میشوند. زنی که در نزدیکی سمج است، در ابتدا عالی به نظر میرسد. شاید به خاطر این که مرد به این طریق از خطر رد شدن و طرد شدن در امان میماند؛ ولی این کافی نیست. مرد از ماهیت خود دور شده، مسیر اشتباهی را جلوی خود گرفته، پس صدمهاش را خواهد دید.
زنان معمولاً شکایت میکنند که مایل به پیشدستی برای شروع نزدیکی نیستند، ولی وقتی میبینند مرد هم منتظر همین نشسته، خود را ناگزیر به آن میبینند. توصیهام این است که به جای شروع کردن نزدیکی، زن میتواند توجهاش را به فرستادن این پیام برای مرد معطوف کند که اگر مرد نزدیکی را شروع کند، با خطر طرد شدن رو به رو نیست.
هر از گاه شروع کردن سکس برای زن مسئلهای ندارد. مسئله وقتی آغاز میشود که شروع کردنهایش مستمر شود. در این صورت، نزدیکیخواستن مرد کمتر و کمتر شده، و در طی زمان، علاقهاش را از دست میدهد.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
انحرافات جنسی عبارتند از خیالات، تمایلات یا رفتارهای ناراحت کننده و تکرار شونده جنسی.
این مسائل باید برای مدت طولانی ادامه داشته باشند و یا با روابط جنسی سالم یا عملکرد روزمره فرد تداخل پیدا بکنند که بتوان از آنها به عنوان انحرافات جنسی نام برد. افرادی که دچار انحراف جنسی هستند، ممکن است متوجه باشند که کار درستی انجام نمیدهند اما غالبا فکر میکنند که نمیتوانند شرایط را تغییر دهند و یا این عادت خود را ترک کنند.
انحرافات جنسی
موارد اصلی انحرافات جنسی عبارتند از: چشم چرانی، عورت نمایی، بچه بازی، یادگارخواهی، دستمالی کردن. خودآزاری جنسی، دیگر آزاری جنسی.
انحرافات جنسی
چشم چرانی: افرادی که به این انحراف دچار هستند از تصور یا دیدن افراد برهنه، در حال درآوردن لباسشان و یا مشاهده رابطه جنسی افراد دیگر(حتی در فیلم) با هم لذت میبرند. این در اکثر مواقع در صورتی است که شخص و یا اشخاصی که نظاره میشوند از حضور شخص چشم چران مطلع نیستند.
برای اینکه بتوان تشخیص چشم چران را برای شخصی قائل شد این تخیلات ، تمایلات و یا رفتارها باید برای خود فرد بسیار ناگوار باشند و یا در زندگی روزمره اش اختلال ایجاد کنند. این انحراف ممکن است ریشه در تجربیات فرد در دوران کودکی داشته باشد و روانکاوی میتواند در شناخت این ریشه ها به فرد کمک کند.
عورت نمایی: در این انحراف فرد اندام و یا اندام های جنسی اش را به فرد یا افراد غریبه نشان داده و از این موضوع لذت جنسی می برد.
همانند مورد بالا تاکید می شود که برای تشخیص قطعی این اختلال فرد باید از رفتار خود احساس خوبی نداشته باشد یا در زندگی روزمره اش اختلال ایجاد شده باشد. روانکاری برای این افراد مفید خواهد بود. این کار به شناسایی ریشه واقعی مشکل کمک خواهد کرد. گاهی نیز درمانهای دارویی برای این اشخاص تجویز میشود.
یادگارخواهی یا فتیشیزم: در این انحراف فرد از یک شی غیر زنده ( مانند کفش پاشنه بلند خانم ها یا جوراب زنانه و غیره) لذت جنسی میبرد. بطور معمول فرد برای برانگیخته شدن جنسی به این شی نیاز دارد و بدون آن برانگیخته نمیشود.
این مسئله در صورتی انحراف تلقی می شود که فرد باطنا از این مسئله ناراحت باشد و یا این کار وی در زندگی روزمره اش یا روی شریک جنسی اش اثر منفی داشته باشد. برای این امر روان درمانی با هدف شناسایی علت اولیه این انحراف صورت می گیرد و معمولادرصد زیادی از افراد به درمان جواب میدهند.
دستمالی کردن یا فروتوریسم: این انحراف عبارت است ازلذت بردن از تماس یا مالیدن دست یا بدن خود به بدن فرد دیگربدون آنکه آن فرد رضایت داشته باشد. معمولا این کار در مکان های شلوغ مانند اتوبوس یا مترو اتفاق میافتد. این افراد غالبا درک درستی از حدود اجتماعی خود و دیگران ندارند بنابراین ممکن است این عمل خود را به عنوان یک انحراف جنسی تلقی نکنند. درمان معمول برای این افراد روان درمانی می باشد و پاسخ به درمان در اکثر مواقع موفق است.
انحرافات جنسی
بچه بازی: این اختلال عبارت است از تخیلات، تمایلات یا رفتارهای جنسی که با یک کودک نابالغ (بطور معمول زیر 13 سال) انجام می شود.
در صورتی که این تخیلات، تمایلات و رفتارهای جنسی به کرات و برای مدت زمانی معینی تکرار شود، فرد به انحراف بچه بازی دچار است. طبق تعریف این فرد باید خود بالغ بوده و حداقل پنج سال ازکودک مورد آزار بزرگ ترباشد.
برای درمان باید این افراد را مدتها تحت روان درمانی قرار داد تا ریشه های عمیق این مسئله را که شامل نگرششان نسبت به جنسیت، احساسشان نسبت به خودشان و اغلب تجربه آزار جنسی و یا جسمی در دوران کودکی میشود، شناسایی کرده و تحت کنترل درآورد.
درمان دارویی قطعی برای این مسئله وجود ندارد اما بعضا از داروهای کاهنده تستوسترون استفاده می شود. پیش آگهی (سیر بیماری و پاسخ به درمان) این انحراف متغییر است و در کسانی که این انحراف را قبول دارند و باور بهتری نسبت به مشکلات دوران کودکی خود دارند، بهتر است.
کسانی که علاوه بر انحراف بچه بازی دچار شخصیت ضد اجتماعی هستند، به درمان معمولا پاسخ مثبتی نمیدهند. خودآزاری جنسی (مازوخیسم): خودآزاری جنسی عبارت است از لذت بردن جنسی فرد از تحقیر شدن، کتک خوردن، بسته شدن یا هر نوع زجر کشیدن. لذت بردن جنسی از تنها تصور کردن موارد ذکر شده نیز خودآزاری جنسی به حساب میآید.
در برخی موارد تجارب این چنینی ممکن است برای فرد خطر مرگ به همراه داشته باشد. این انحراف ریشه در دوران کودکی یا نوجوانی دارد و درمان آن معمولا از طریق روان درمانی است.
دیگر آزاری جنسی (سادیسم جنسی): در این انحراف فرد از تحقیر کردن و یا آزار دادن فرد دیگر لذت جنسی میبرد. حتی تصور کردن این مسائل میتواند برای او لذت جنسی داشته باشد. در اکثر موارد ریشه سادیسم جنسی در تجربیات دردناک دوران کودکی (مانند تجاوز، و یا آزار جنسی) است . روان درمانی می تواند برای این افراد مفید باشد.
ممکن است پس از خواندن این متن به فکر افتاده باشید که شاید شما هم به یکی از این انحرافات جنسی دچار هستید. باید تاکید کنم که اگرپس از دانستن تعریف هریک از این اختلالات نگران افکار و یا اعمالی که انجام می دهید هستید، ممکن است به درجاتی از انحراف جنسی دچار باشید.
اما اگر این تخیلات، تمایلات و رفتارها در حدی نیستند که شما را نگران کنند، در زندگی روزمره تان اختلال ایجاد کنند یا برای افراد دیگر خطرناک یا آزار دهنده باشند، تشخیص انحراف جنسی قطعی نیست.
اما در نهایت این احساس شماست . چنانچه فکر میکنید دوست دارید بیشتر در مورد اینکه چرا اینگونه فکر و یا عمل میکنید بدانید. مشاوره با روان درمانگران و روانکاوان خبره می تواند کمک کننده باشد.
منبع : بی بی سی
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
فرآیند انتخاب همسر برای هر فرد بالغ و مجرد، مرحله ای بسیار مهم و اغلب دشوار محسوب میشود. شاید کمتر انتخاب دیگری ممکن است تا این اندازه در طول زندگی زوجها مرکز توجه و بسیار با اهمیت تلقی گردد.
اما متأسفانه، در بحبوحهی دروان معاشقه (نامزدی) افراد جوان اغلب بی ملاحظه میشوند و مشکلات اساسی را در ازدواج نادیده میگیرند و یا این که آنها را بررسی نمیکنند. علاوه بر این نگرشها و عقاید خاصی در جامعهی ما رواج یافته است که موجب نا امیدی و نارضایتی در فرآیند انتخاب همسر میگردند. در این میان برخی از عقاید و باورها در فرآیند ازدواج و انتخاب همسر غیرمنطقی و محدود کننده به نظر میرسند.
باورها و یا عقاید غیرمنطقی (محدود کننده) درباره انتخاب همسر که به عنوان باورهای شخصی تعریف شدهاند:
الف- زمان ازدواج و امتخاب فرد مورد نظر برای ازدواج را محدود میکنند.
ب - تلاش برای پیدا کردن فرد مناسب برای ازدواج را دچار افراط و یا تفریط میکنند.
ج - از بررسی اندیشمندانهی تواناییها و ضعفهای بین فردی و شناختن فاکتورهای قبل از ازدواج که در موفقیت ازدواج مؤثر هستند، جلوگیری میکنند.
د- مشکلات و موانع انتخاب همسر را تداوم میبخشند و گزینههای بعدی برای حل مشکلات را به حداقل میرسانند.
به عنوان مثال یکی از این عقاید محدود کننده میتواند اینگونه باشد که زوجها با این اعتقاد وارد زندگی شوند که تنها عشقشان نسبت به یکدیگر برای غلبه کردن بر تمام مشکلات کافی است.
نگرشها و طرز تفکر منطقی و غیرمنطقی افراد درباره فرایند انتخاب همسر به هنگام ازدواج یکی از فاکتورهای بسیار مهمی است که میتواند ازدواج را با موفقیت یا شکست مواجه نمایند.
آگاه بودن افراد دربارهی نگرشها و طرز تفکر و عقیدهی خودشان دربارهی انتخاب همسر و در پیش گرفتن نگرشی منطقی و واقعبینانه میتواند در داشتن ازدواجی موفق آنها نقش بسزایی داشته باشد.
برداشت ما از نگرش مجموعه ای از شناختها ، باورها، عقاید و واقعیتها (دانستهها) است که حاوی ارزشیابیهای مثبت و منفی (احساسات) باشد.
نُه باور غیر منطقی (محدود کننده) درباره انتخاب همسر
موضوعی که به طور وسیع در پیشینهی تجربی که در زمینهی انتخاب همسر نادیده گرفته شده است مربوط به نقش و تأثیر باورهای شخصی در فرایند انتخاب همسر میباشد. از بررسی سوابق موجود در زمینهی نقش باورها در انتخاب همسر: لارسن(1992) نُه باور غیر منطقی که افراد اغلب درباره انتخاب همسر دارند را بیان کرده است.
1 - اعتقاد به اینکه من فقط میتوانم عاشق یک نفر باشم.
شخصی که دارای این عقیده است گمان میکند که تنها یک نفر در دنیا برای ازدواج با او مناسب است. این تفکر بسیار شبیه این عقیده است که ما جایی در دنیا همزاد و یا نیمهی دومی داریم که با ازدواج با او همه چیز به تکامل میرسد.
این افکار غالباً غیرمنطقی هستند، چرا که باید به هنگام روبرو شدن با تنها فرد به خصوص، او را شناخت. البته چگونه این دیدگاه به سرانجام میرسد روشن نیست. همچنین شاید این عقیده دعوت به انتظار غیر فعالی باشد برای رسیدن به دقیقه اعجاز برانگیزی که چشمانداز یک ازدواج خوب را نوید میدهد.
2 - همسر کامل
اعتقاد به تفکر که «تا زمانی که فردی کامل برای زندگی پیدا نکنم، نباید ازدواج کنم». کسی که این اعتقاد را داشته باشد شاید برای تصمیم گرفتن برای ازدواج دچار محدودیت شود چرا که هیچ فردی کامل نیست و شاید برای پیدا کردن چنین فردی باید زمانی طولانی صرف شود.
3 - تکامل خود
کسی که اینگونه فکر میکند و میگوید:«تا زمانی که نتوانم به خودم به عنوان یک همسر اعتماد کنم، نباید ازدواج کنم».
این اعتقاد نیز محدود کننده و غیر منطقی است از آن جهت که هیچ کس کامل نیست و احساس کامل بودن به عنوان یک همسر را نخواهد داشت. احساس آمادگی برای ازدواج ضروریست، اما شاید اشخاصی را برای تصمیم گیری درباره ازدواج دچار اضطراب کند.
4 - ارتباط کامل
صاحب این عقیده این چنین میاندیشد:«ما باید قبل از ازدواج ثابت کنیم که ارتباط مؤثری خواهیم داشت».
توجه به فاکتورهای پیش بینی کنندهی پیش از ازدواج بسیار عاقلانه است.
مانند ارتباط خوب و مهارتهای حل مشکل و تشابه و همانندی ارزشها و عقاید. جستجوی چنین ارتباطی و چنین همسری که این مهارتها و قابلیتها را داشته باشد عاقلانه است.
با این وجود ، از آنجا که موفقیت در ازدواج را نمیتوان تضمین کرد، برای کم کردن محدودیت این تفکر میتوان اینگونه اندیشید که هیچ راهی برای تضمین خوشبختی پیش از ازدواج میسر نمیباشد.
5 - تلاش بیشتر
این اعتقاد با این تفکر شکل میگیرد که من با هرکسی که برای ازدواج انتخاب کنم خوشبخت خواهم شد به شرط آن که به قدر کافی تلاش کنم.
لارسن (1992) تأکید میکند که تلاش دو همسر برای حل مشکلات و مؤثر ساختن یک ازدواج ، دو فرد بالغ و متفکر را میطلبد. از آنجا که هر کسی آنقدر متمایل به حل مشکلات نخواهد بود. بنابراین کمیدقت در انتخاب همسر در ابتدای ضروری به نظر میرسد.
6 - عشق کافی است
فرد دارای این عقیده شاید چنین بگوید:«عاشق کسی شدن برای من دلیل کافی برای ازدواج است». جامعهی غربی عشق رمانتیک را به عنوان شرطی لازم برای ازدواج ارزشمند میشمارد.
در واقع، اشخاص کمیهستند که ازدواج را بدون عشق تصور کنند. اگر عشق به عنوان تنها معیار در نظر گرفته شود، سایر تواناییهای اساسی فردی و بین فردی از نظر دور خواهد ماند.
7 - همزیستی
این عقیده چنین است: «اگر من و همسر آینده ام قبل از ازدواج با هم زندگی کنیم، شانس وخوشبختی مان را افزایش خواهیم داد».
مرور سوابق همزیستی و موفقیتهای بعدی در ازدواج نشان داده است که افرادی که قبل از ازدواج با هم زندگی میکنند آمادگی بیشتری را برای نارضایتی از زندگی وجدایی دارا میباشند در مقایسه با کسانی که با هم همزیستی نکرده اند.
این ارتباط معمولاً با خصوصیات کسانی که همزیستی میکنند به نسبت کسانی که همزیستی نمیکنند مشکلات بیشتری در رابطه با تعهد دارند و تمایل کمتری برای ارزشمند شمردن ازدواج ونگرش مثبت تری نسبت به طلاق دارند.
8 - فرد مکمل و تضاد
در این نگرش شخص اینگونه میاندیشد: «من باید با کسی ازدواج کنم که خصوصیات شخصیتی او متضاد با خصوصیات من باشد».
اگر چه تفکر رایج مبنی بر آنکه افراد با خصوصیات کاملاً متفاوت میتوانند کامل کنندهی ضعفها و قوتهای یکدیگر باشند، اما فاکتورهای پیشبینی کنندهی موفقیت در ازدواج نشان میدهند که قویترین عامل خوشبختی ، همانندی در ارزشها، نگرشها و خصوصیات شخصی است.
9 - انتخاب باید آسان باشد
این عقیده که انتخاب یک همسر باید ساده باشد و این انتخاب حامل یک شانس و یا اتفاق است. بنابراین فرد شاید تصور کند که برای انتخاب همسر به جای عمل کردن باید در انتظار یک اتفاق بماند.
چنین فردی در انتظار شانسی برای دیدار و عشق در اولین نگاه است بدون آنکه از تفکر محتاطانه آمادگی لازم، یا انجام عملی برای نزدیک تر شدن به هدف ازدواج کمک گرفته شود.
مواردی که عنوان شدند فقط تعدادی از نگرشها و باورهای غیر منطقی افراد نسبت به انتخاب همسر میباشند.
نحوهی نگرش افراد نسبت به فرایند انتخاب همسر امری بسیار حیاتی است و همچنین با درک شیوع باورهای غیرمنطقی و محدود کننده درباره انتخاب همسر در میان افراد مجرد زن و مرد، در صورتی که این نگرشها و عقاید نادرست و غیر منطقی افراد تغییر یابند و در جهت صحیح هدایت شوند، شاهد افزایش ازدواجهای مؤفق در جامعه خواهیم بود.
و همچنین با توجه به مشکل ساز بودن نگرشهای نادرست، میتوان درمانگران ، مشاوران قبل از ازدواج و تعلیم دهندگان ازدواج را یاری کرد تا به افراد کمک کنند تا برای ازدواج بهتر آماده شوند.
منبع:
دکتر اسماعیل اسد پور - مشاوره خانواده بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزههایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دستههای زیر میبینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیههایی که بعنوان جایگزین معرفی شدهاند عمل کنید.
ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند.
درست همانطور که نشانههایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانههایی هم هست که میگوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابلتوجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه میکنند، میفهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جداییشان بوده است.
برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزههایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دستههای زیر میبینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیههایی که بعنوان جایگزین معرفی شدهاند عمل کنید.
اگر برای دلایل غیرمنطقی زیر ازدواج را انتخاب میکنید، باید متوجه ریسکی که میخواهید بکنید باشید:
برای فرار از وضعیت ناراحتکننده خانه :
به جای آن میتوانید به دانشگاهی خارج از شهر خود بروید. روی این تمرکز کنید که فردی مستقل و سالم بار بیایید تا بتوانید شاد و سالم زندگی کنید. هرچقدر محیط خانهتان بدتر باشد، باید بیشتر برای جلوگیری از اشتباهی که والدینتان کردند تلاش کنید.
وقتی خیلی جوان یا نابالغ هستید :
سعی کنید از جوانیتان لذت ببرید و ازدواج را تا زمانیکه به بلوغ فکری کامل رسیدهاید به تعویق بیندازید.
وقتی به اندازه کافی تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارید :
سعی کنید با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگیرید تا تجربه لازم را به دست آورید. ببینید از یک رابطه چه میخواهید و فرق یک شریک زندگی سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم یا کسانی که سازگاری با شخصیت شما ندارند را بشناسید.
وقتی تازه فارغالتحصیل شدهاید و هیچوقت بعنوان یک مجرد زندگی مستقلی را تجربه نکردهاید، هیچ کار یا طریق امرارمعاشی ندارید، از تنها بودن میترسید یا طرفتان قرار است مدتی طولانی شما را ترک کند :
درستان را تمام کنید و تجربه کاری مرتبط با رشتهتان را آغاز کنید. کاری پیدا کنید که قدرت حمایت از خودتان و خانوادهتان را تامین کند. زندگی مستقلی را آغاز کنید و سعی کنید هزینههای مربوط به خودتان را تقبل کنید، پول پسانداز کنید و مستقل شوید. یاد بگیرید چطور تنها زندگی کنید و یک مجرد شاد باشید.
برای برانگیختن حس حسادت فردی دیگر :
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید کتابهای بیشتری بخوانید یا نزد مشاور بروید. تا زمانیکه به این بلوغ فکری و احساسی نرسیدهاید با هیچکس ازدواج نکنید. باید رفتارها و مهارتهای سازگاری افراد بزرگسال را کسب کنید تا وقتی آسیب دیدید، بتوانید به آنها تکیه کنید.
برای بالا بردن اعتمادبهنفستان :
برای این منظور بهتر است نزد مشاور متخصص بروید. اعتمادبهنفس پایینتان را با افکار مثبت و باارزش جایگزین کنید. تازمانیکه اعتمادبهنفس لازم را پیدا نکردید و با خودتان راحت نبودید، ازدواج نکنید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که با شما سازگاری شخصیتی داشته باشد.
چون بقیه ازدواج میکنند :
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید، نزد روانشناس بروید و مطالعه کنید. هرازگاهی با افراد مختلفی ایجاد ارتباط کنید اما تازمانیکه بلوغ کافی پیدا نکردهاید با کسی ازدواج نکنید.
وقتی رابطهتان چیزی که میخواهید نیست یا فقط تفریحی است اما سنتان روزبهروز بالاتر میرود و میترسید کس دیگری را پیدا نکنید :
درمورد سابقه رابطهتان با یک روانشناس صحبت کنید و ببینید سازگاری شخصیتی شما و طرفتان در چه حدی است. تازمانیکه مطمئن نشدهاید که با هم سازگاری دارید و میتوانید زندگی شادی کنار هم داشته باشید، دست به ازدواج نزنید. اگر کسی که الان در زندگیتان است تطابق چندانی با شما ندارد، سعی کنید با افراد دیگری آشنا شوید که با شما سازگارتر هستند.
وقتی به اندازه کافی با هم وقت نگذراندهاید تا بفهمید سازگاری دارید یا خیر :
اگر طرفتان آنقدر مشغله دارد که نمیتواند شما را به اولویت زندگی خود تبدیل کند، درمورد فکرتان با او صحبت کنید ببینید میتوانید با هم به نتیجهای برسید که برای هر دو شما رضایتبخش باشد یا خیر.
اگر اخیراً با فردی آشنا شدهاید، آرام باشید و برای شناخت همدیگر وقت بگذارید :
اگر طرفتان از شما دور است و اکثر ارتباط شما از طریق دنیای مجازی و دیدارهای گاهگاه بوده است، تازمانیکه از نزدیک با هم بیشتر وقت نگذراندهاید و همدیگر را نشناختهاید تصمیم به ازدواج نگیرید.
اگر از پایان یافتن رابطهقبلی یکی از شما مدت کوتاهی گذشته است :
سعی کنید از شروع این رابطه جدید لذت ببرید اما درک کنید که ممکن است روزی این رابطه تمام شود. ممکن است طرفتان با فرد قبلی که در زندگیاش بوده است آشتی کند یا متوجه شوید با هم سازگاری ندارید، پس عجله نکنید.
وقتی یکی از شما مدیریت ارتباطی نمی داند :
افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در مقابل آزار آنها از همسرشان حمایت کنند، باید تا اصلاح این رفتار خود از ازدواج اجتناب کنند.کسانی که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می کنند، کودکانی هستند که هنوز بالغ نشده اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده شان برای ازدواج مناسب نیستند.
وقتی یکی از شما کنترل کننده است :
این افراد دوست دارند همه چیز در اختیار آنها باشد و همه تصمیم ها را خودشان بگیرند. همواره برای دیگران تعیین تکلیف می کنند. آنها حسودند و اگر چیزی مطابق میلشان نباشد یا تحت کنترل آنها قرار نگیرد عصبانی می شوند. اصلا خوش ندارند کسی به آنها بگوید که چه بکنند. سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا که نمی توانند کنترل لازم را بر دیگران اعمال کنند. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند و خشم زیاد و جبهه گیری زیادی ایجاد می کنند.
وقتی یکی از شما به شدت خشمگین است :
اگر با کوچکترین چیزی که مطابق میلتان نباشد از کوره در می روید و خشم خود را روی اطرافیانشان خالی می کنید، اگر پاسخ افرادی را که با نظر شما موافق نیستند با فریاد و بددهنی یا تهدید می دهید، اگر خشمتان را با کوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب کردن اشیا، هل دادن، زدن، ترک اتاق و … بروز می دهید، خلاصه آنکه اگر به طور ناگهانی و با شدت زیاد، نامتناسب و غیر معمولی خشمگین می شوید، تا درمان این حالت خود برای ازدواج اقدامی نکنید. ازدواج کردن شما ارمغانی جز ترس و اضطراب و محدودیت برای دیگری ندارد.
وقتی یکی از شما دارای اختلالات جنسی است :
اختلال جنسی انواع مختلفی دارد.
_ اعتیاد جنسی و فقدان عزت نفس جنسی
_ اختلالات کنشی جنسی:
این اختلال فعالیت جنسی را با مشکل مواجه می کند. مانند :
افرادی که میل به فعالیت جنسی ندارند و یا نفرت دارند، افرادی که تحریک و ارضا نمی شوند، افرادی که خیلی زود ارضا می شوند و انحرافات جنسی.
اگر یکی از شما معتاد به مواد و الکل است :
هرگز به امیدهای واهی ریسک ازدواج را نپذیرید! افراد زیادی بوده اند که دانسته یا ندانسته با فردی معتاد ازدواج کرده اند به این امید که ترک خواهد کرد و بعد با بحران مواجه شده اند. یک فرد معتاد لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بیماری خود را درمان کند. هیچ کس با ازدواج نمی تواند اعتیاد خود و یا دیگری را درمان کند.
وقتی یکی از شما یا هر دوتان مرتکب آزار جسمی، جنسی یا کودکآزاری شده است :
این رابطه قدرت بسیار کمی دارد. اگر فرد آزاررسان خودتان بودهاید، نیاز به درمان فوری توسط متخصص دارید. فوراً اقدام کنید و اجازه بدهید که مشاور متخصص با شما صحبت کند. اگر فرد آزاردیده شما بودهاید، شما هم نیاز دارید که پیش روانشناس بروید. تازمانیکه بتوانید از رابطه آزاردهنده خود به طور کامل بیرون بیایید و آن را فراموش کنید، درمانهایتان را ادامه دهید.
منبع : tebyan.net
بیشتر بدانیم...