وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بلوغ دوره ای است که طی آن مشخصات جنسی ظاهر و اعضای جنسی بالغ می شوند. در پسران، معمولاً بلوغ بین12 تا 15 سالگی شروع شده،3 تا4 سال طول می کشد. غده هیپوفیز واقع در قاعده مغز شروع به ترشح هورمون هایی می کند که بیضه را برای تولید هورمون جنسی مردانه یعنی تستوسترون تحریک می کنند. این هورمون ها باعث ایجاد تغییراتی مثل بزرگی اعضای تناسلی و رشد موی بدن و سپس تولید اسپرم و افزایش میل جنسی می شوند.
آلت جنسی مردانه ( Penis ) از بخش کلاهک مانندی به نام حشفه ( Glans ) بدنه یا بخش استوانه ای شکل ( Shaft )، بیضه دان و دو بیضه ( Testis ) تشکیل شده است. بدنه آلت از سه بافت اسفنجی نرم و استوانه ای تشکیل شده است که تعداد زیادی رگ خونی کوچک دارد. پایانه های عصبی زیادی به آلت وارد می شوند و آنرا به تماس، فشار و دما حساس می سازند.
حشفه که بخشی از پوست ختنه گاهی آن را در بر میگیرد، نسبت به بدنه آلت پایانه های عصبی بیشتری دارد و به این دلیل به تحریک فیزیکی حساسیت بیشتری دارد. ناحیه بین حشفه و بدنه که لبه تاجی نامیده می شود و بخش مثلثی کوچکی که زیر آلت قرار دارد، جایی که نوار نازکی از پوست به نام بند ( Frenum ) به حشفه متصل است، دو ناحیه دیگر آلت اند که حساسیت زیادی دارند.
دو بیضه درون بیضه دان قرار دارند. بیضه ها محل تولید سلولهای جنسی مردانه (اسپرمها) و هورمون جنسی مردانه (تستوسترون) هستند، هنگام تحریک جنسی رگهای خونی بافت اسفنجی با خون پر میشوند و آلت متورم میشود. انبساط موثر رگهای خونی طول آلت باعث بزرگ شدن اندازه و سفت شدن آن میشود. تبدیل حالت آلت نرم به آلت سفت و بلند، نعوظ ( Erection ) نامیده میشود. آلت پس از تخلیه مایع منی یا پس از رفع تحریک جنسی به سرعت به حالت استراحت در میآید.
وقتی آلت جنسی مردانه در آلت جنسی زنانه یا مهبل ( Vagina ) فرو میرود و به اصطلاح مقاربت یا نزدیکی ( Intercourse ) رخ میدهد، تماس حشفه با سطح داخلی مهبل به تحریک اعصاب آن، تهییج جنسی، اوج تجریک جنسی ( Orgasm )، خروج منی ( Semen ) از نوک آلت و تخلیه آن به مهبل میانجامد. منی حاوی تعداد زیادی اسپرم است. اسپرمها سلول جنسی زن یعنی تخمک ( Ovum ) را بارور میکنند. به این عمل لقاح ( Fertilization ) میگویند.
اندازه مهم نیست
ظاهر آلت جنسی مردانه از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد. این تفاوت ممکن است در رنگ، شکل، اندازه و حالت پوست ختنهگاهی باشد. بین وزن، قد، جثه فرد و اندازه آلت ارتباطی وجود ندارد. در برخی عکسها آلت تناسلی بزگتر از حالت معمول نمایش داده میشود. بیشتر این عکسها ساختگی بوده و باعث نگرانی برخی افراد در مورد آلت تناسلی شان شده است. همه مردان در هر سنی ممکن است این نگرانی را داشته باشند. جای هیچگونه نگرانی نیست و هر آلتی با هر اندازهای عمل خود را به خوبی انجام میدهد. برخی این باور غلط را در خود تقویت میکنند که "بزرگتر و کلفت تر بهتر است" و تصور میکنند آلت بزرگ باعث افزایش رضایت جنسی زن میشود. در واقع، قطر آلت تاثیر ناچیزی بر رضایت جنسی زن دارد، زیرا ساختمان مهبل طوری است که با هر قطری به خوبی سازش پیدا میکند.
اما طول یک آلت واقعی چقدر باید باشد ؟هیچگونه ارتباطی بین اندازه ی آلت ( طول یا قطر یا هر معیار دیگری ) توانایی در ایجاد احساس لذت جنسی در زن وجود ندارد غالبا هر جنب هایی از احساس لذت زن در ساختار های جنسی قابل دسترسی و نزدیک متمرکز شده است که شامل کلیتوریس ( چوچوله ) لابیا ( لب های مجرا ) و فضاهای مربوطه است این فضا شامل یک سوم تحتانی واژن است که تقریبا برای هر آلت بالغ قابل دسترسی است . در رابطه ی جنسی ( مانند هر فعالیت هنری ) این کیفیت است که اهمیت دارد نه کمیت .
مطالعات دقیق علمی در مورد طول آلت تناسلی در حال انجام است طول یک آلت نسبتا راست 6 اینچ است ( هر اینچ 2.5 سانتیمتر ) یعنی به عبارتی 15 سانتیمتر می باشد و محدوده این اندازه بین 4.5 و 8 اینچ است . به عبارتی اندازه استاندارد آلت تناسلی در حالت نعوظ بین 10 - 11 تا 18 سانتیمتر است.
اندازه آلت که عمق نفوذ آن را در مهبل تعیین میکند اهمیت چندانی ندارد زیرا یک سوم اول مهبل بیشترین پایانههای عصبی را دارد و در تحزیک جنسی زن نقش اصلی را ایفا میکند. با وجود این اندازه آلت ممکن است از لحاظ روانی برای زن اهمیت مثبت یا منفی داشته باشد.
دستگاه تناسلی مرد
دستگاه تناسلی مرد، تولید اسپرم (سلول هایی که می توانند به تخمک زن متصل شده، نوزاد را به وجود بیاورند) را برعهده دارد. همچنین این دستگاه هورمون های جنسی لازم برای تولید اسپرم و تکامل جنسی در دوران بلوغ را می سازد. اعضای تناسلی مرد از آلت تناسلی، بیضه و کیسه بیضه که بیضه ها در آن آویزان هستند، تشکیل می شوند. هر بیضه حاوی لوله های سمینیفر است که اسپرم می سازند. اسپرم در اپیدیدیم (یک لوله پیچ در پیچ که پشت هر بیضه قرار دارد)نگهداری می شود. یک لوله دیگر به نام وازدفران، هر اپیدیدیم را به یک مجرای انزالی وصل می کند که این مجرا خود به پیشابراه وصل می شود. سه غده )یک جفت غده ساخت منی و غده پروستات(، مایعاتی را ترشح می کنند که وظیفه انتقال و تغذیه اسپرم را برعهده دارند؛ این ترشحات همراه اسپرم، مایعی به نام مایع منی را تشکیل می دهند. در طول فعالیت جنسی، بافت نعوظی آلت تناسلی، پر خون شده، آلت تناسلی را دراز و سفت می کند تا بتواند وارد مهبل زن شود. در هنگام ارگا.سم، انقباضات عضلانی مایع منی را از طریق هر وازدفران به طرف پیشابراه و خارج از آلت تناسلی می رانند.
تغییرات حاصل از بلوغ در پسران
بلوغ دوره ای است که طی آن مشخصات جنسی ظاهر و اعضای جنسی بالغ می شوند. در پسران، معمولاً بلوغ بین12 تا 15 سالگی شروع شده،3 تا4 سال طول می کشد. غده هیپوفیز واقع در قاعده مغز شروع به ترشح هورمون هایی می کند که بیضه را برای تولید هورمون جنسی مردانه یعنی تستوسترون تحریک می کنند. این هورمون ها باعث ایجاد تغییراتی مثل بزرگی اعضای تناسلی و رشد موی بدن و سپس تولید اسپرم و افزایش میل جنسی می شوند.
تولید اسپرم
با فرا رسیدن زمان بلوغ، ساخت مداوم اسپرم در بیضه ها با سرعت حدود125 میلیون اسپرم در روز شروع می شود. اسپرم ها در اطراف دیـواره های لوله های سمینیفر تکامـل پیـدا مــی کنند و دم های آنها که آنها را قادر به شنا کــردن مـی کـنند، بـه سمت مرکز لوله ها قرار می گیرند. اسپرم بالغ در یک لوله پیچ در پیچ به نام اپیدیدیم که پشت هر بیضه قرار دارد، نگهداری می شود. سرانجام اسپرم ها یا در طی فعالیت جنسی با انزال و یا جنب بیرون می روند و یا به داخل بدن بازجذب می شوند.
زاویه آلت از ایستایی چقدر است؟
به طور کل طبیعی این اندازه بین 20 تا 40 درجه نسبت به خط عمود است.
یکی از عجایب انسان این است که این زاویه دقیقا متناسب با زاویه واژن است. در این مورد یک استثنا وجود دارد که خوشبختانه نادر است بنام بیماری پیروندیس نام پزشکی آن سندرم ناخن خمیده یا Bent-nail است. در این بیماری آلت شخصا خمیدگی بد شکلی دارد به دلایل ناشناخته بافت آسیب دیده (( اسکار )) تدریجا وارد شفت آلت می شود هنگامی که ایستایی رخ می دهد ممکن است شفت آلت رو به شمال غربی باشد در حالی که جهت سر اندام رو له جنوب شرقی است . در این مرحله رابطه جنسی اگر غیر ممکن نباشد بسیار مغشوش خواهد بود درمان این بیماری پیچیده است و البته هنوز زیر سئوال است اما خوشبختانه بیماری مورد بسیاری نادر است.
هنگام انزال چه اتفاقی می افتد؟
عمل انزال عبارت از یک سلسله وقایعی است که از نظر زمانی مربوط به نیمه ی دوم رابطه ی جنسی است این پیچیده ترین عمل مرد شبیه بازی با تیله هاست یک باره ایستایی رخ می دهد و آلت درون واژن قرار می گیرد جریان شروع به فعالیت می کند. جریان الکتریکی در گیردنده های حسی پوست آلت به کار می افتد این گیرنده ها اختلاف دمای واژن با آلت فشار دیواره ی واژینال در تبادل شفت ( تنه ) آلت میزان لغزندگی واژینال و غیره را اندازه گیری می کنند.
گزارش این وضعیت ها لحظه به لحظه به مراکز جنسی در طناب نخاعی و مغر ارسال می شود. در مقابل مراکز جنسی خون بیشتری به آلت می فرستند حساسیت گیرنده های لامسه در اندام مربوطه را افزایش می دهند و در سیگمان تحتانی طناب نخاعی انرژی عصبی ایجاد می کنند. همچنان که رابطه ادامه پیدا می کند ایمپالس های عصبی بین اندام های جنسی و سیستم عصبی مرکزی در یک لحظه به جریان می افتد که ایمپالس های بعدی را تولید و تقویت می کند بقیه ی محرک ها تماما وارد این سیستم می شوند. نگاه کردن به هماغوش ( همسر) نوازش و لمس شدن به واسطه ی او همگی به ایجاد جذب و کشش سریع کمک می کنند. این عمل از این جهت به باد کردن بالن یا بادکنک شبیه است. فشار بیشتر و بشتر می شود تا اینکه نهایتا با یک انفجار تخلیه می گردد در نهایت به نقطه بهرانی می رسیم و در رابطه ی جنسی انزال یک انفجار است - انفجار عصبی عظیمی که یک واکنش زنجیره ای را به دنبال دارد از این پس همه چیز سریع اتفاق می افتد.
مجرای ادرار مسدود می شود به طوری که ادرار خارج نخواهد شد ترشحات غده ی پروستات وزیکول ها و تستیکول ها ( غده مترشحه ی منی ) در یک نقطه تجمع می کنند عضلات لگن مرد منقبض می شوند تا آلت را عمیق تر به داخل واژن بفرستد قوس دادن غیر ارادی پشت کل بدن را هم زمان به جلو می راند در این لحظه هوشیاری از بین می رود .یک پمپاژ داخلی قوی موجب فوران فعال یک چهارم انس حدود 31 گرم از مایع منی طی 6 فوران متوالی به درون واژن می شود 10 ثانیه بعد همه چیز تمام می شود تا دفعه ی بعد.
در هر انزال چند اسپرم وجود دارد؟
به طور میانگین در هر یک چهارم انس از مایع منی در حدود 500 میلیون اسپرم شناور است یا به عبارتی یه اندازه ی 5/2 برابر جمعیت ایالات متحده یک مرد معمولی در طول زندگی اش حدود 18 لیتر مایع منی یا تقریبا 5/1 تریلیون اسپرم را به حرکت در می آورد. بنابر این از نظر تئوری او قادر است 500 برابر جمعیت کره خاکی پدر شود. خوشبختانه از هر 288 فعالیت جنسی فقط یکی منجر به حاملگی می شود که معمولا یک اوول و یک اسپرم را در بر می گیرد. ( اوول = تخمک ) در باره ایستایی چه؟ اگر انزال را با شلیک موشک مقایسه کنیم ایستایی مانند ساختن موشک است. این اتفاق هر وقت که نزدیکی صورت بگیرد حتما رخ خواهد داد درست زیر پوست آلت یک سری مخزن هایی شبیه به بادکنک های لاستیکی وجود دارد. هر مخزن توسط یک دسته ورید تغذیه می شود و دارای دو دسته دریچه است. یکی برای پر کردن و دیگری برای تخلیه. عملکرد این عروق خونی و دریچه ها توسط یک شبکه از اعصابی کنترل می شود که مستقیما به طناب نخاعی و مغز منتهی می گردند. ( مرکز ارتباطات جنسی ) ایمپالس ها یا پیام هایی را به دو مسیر می فرستد. از آلت به مغز و طناب نخاعی ( SpinalCord ) و از سیستم عصبی مرکزی ( C.N.S ) به آلت.
چرا ایستایی اهمیت دارد؟
در بررسی این امر دو مسئله ی حیاتی دارد چه وقتی ایستایی رخ می دهد و چه وقت رخ نمی دهد. تحریک مستقیم و به شکل آرام و ملایم نسبت به پوست آلت غالب مواقع موجب ایستایی می گردد. این یک واکنش محسوب نمی شود و حتی وقتی انسان خواب. بیهوش یا فلج باشد نیز می تواند رخ دهد نیازی به ارتباط عصبی با مغز نیست پیام از آلت به طناب نخاعی رفته و از همانجا بر می گردد. ایستایی حتی می تواند بدون هیچ گونه تماس فیزیکی واقع شود .
تبلیغات کذب و دروغین ماهواره ای و اینترنتی دارو های توانمندی جنسی
متاسفانه اکثر تبلیغات دارو های توانمندی جنسی ، صرفا جنبه تبلیغات داشته و به هیچ وجه پایه علمی ندارد و اکثر این دارو ها تائیدیه وزارت بهداشت و درمان ایران را ندارند و حتی اگر داروی توانمندی جنسی با مجوز وزارت بهداشت و درمان نیز همراه باشد لازم و ضروری است که این دارو با تجویز پزشک مصرف شود نه به صورت خودسرانه چرا که مصرف برخی از این دارو ها حتی میتواند باعث سکته قلبی - مغزی یا مرگ شوند .
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یکی از مهمترین توصیههای متخصصان در شرایط شکست عاطفی یا طلاق این است که افراد بلافاصله وارد جریان عاطفی دیگری نشوند و حداقل به یک دوره زمانی نیاز است تا ناملایمات وارده از رابطهی قبلی را شناسایی و از طریق راهکارهای صحیح ترمیم شوند. البته بسیارند افرادی که رابطهی عاطفی مشکلداری را با شروع رابطهی عاطفی دیگر قطع میکنند؛ این رفتار بسیار خطرناک است و همسران را در زندگی مشترک دچار مشکل میکند. البته نباید فراموش کرد بعضی زودتر با طلاق خود کنار میآیند، اما برخی دیگر خیلی سخت شرایط جدید و جدایی را میپذیرند. بهطور کلی توصیه میشود افراد بعد از طلاق تا حداقل دو سال به فکر ازدواج مجدد نیفتند.
سن مناسب فرزند برای ازدواج مجدد والدین
فرآیند شناخت به گفتهی روانشناسان دو جنبه دارد؛ یکی شناخت خودآگاه و دیگری ناخودآگاه است. انسان هر دو جنبهی این شناخت را دارد اما حیوانات دارای شناخت ناخودآگاه هستند.
برهمین اساس شناخت در دورهی جنینی براساس ناخودآگاه انسان است و انسان بعدها نمیتواند آن دوران و مادر خود را به یاد بیاورد. همچنان که بسیاری از ما وقایعی که تا دو سالگی برایمان رخ داده است، به یاد نمیآوریم و از مادر چیزی در ذهن نداریم. به همین دلیل است که میگوییم تا سن پنج سالگی بسیاری از بچهها تغییر و جابهجایی والدین را تشخیص نمیدهند و این دوران، بهترین زمان برای ازدواج مجدد پدر یا مادر است.
اگر رابطهی خوبی بین زن و شوهر جدید برقرار باشد و بین او و والد جدید رابطهی مناسبی ایجاد شود، کودک بهسرعت او را میپذیرد و مشکلی به وجود نمیآید.
پس از سن پنج سالگی، کودک پدر یا مادر خود را کاملاً میشناسد و این جابهجایی را درک میکند اما این شناسایی نباید مانع ازدواج مجدد پدر یا مادر شود. به عبارتی پدر یا مادری که فرزند بین پنج تا ده- یازده ساله دارد نباید با این تصور که نمیتواند والد جدیدی را بپذیرد یا متوجه این جابهجایی شود، فرصت ازدواج را از دست بدهد. این دوره، دورهی پیروی و اطاعت از بزرگتر است. اگر بچه لجباز و آشفته تربیت نشده باشد و والد قبلی بهطور مسالمتآمیزی از زندگی او کنار رفته باشد و در سایهی اختلافات بین همسران صدمه ندیده باشد، میتواند والد جدید را بهراحتی بپذیرد.
اکنون که به سؤال اول پاسخ دادیم، باید به سؤال دوم پاسخ دهیم که چگونه میتوانیم یک پدرخوانده یا مادرخوانده خوب باشیم؟ روانشناسان حوزهی خانواده راهکارهایی را ارائه کردهاند که بهکاربردن آنها میتواند برای این منظور بسیار مفید و راهگشا باشد؛
1-طبیعت وجودی انسانها به گونهای است که به دلیل نیازهای عادن طفی جذب کسانی میشویم که به ما محبت میکنند. فرد بزرگسالی که بتواند به یک کودک توجه کند و او را با محبت کردن و پذیرفتن مسئولیتهای زندگیاش تحت مراقبت خود قرار دهد، بدون آنکه با او رابطهی خونی یا بیولوژیک داشته باشد، دلبستگی عاطفی این بچه را نسبت به خود تضمین کرده است. اگر بچههای همسرتان رفتارهای محبتآمیزتان را ببینند و تلاش شما را برای رفع نیازهای خود خالصانه احساس کنند بهزودی به جای نامیدن شما با اسم کوچک یا نام خانوادگی، مامان یا بابا صدایتان میکنند.
2-در ماهها یا حتا در سال اول زندگی نباید انتظار داشته باشید، بچهها رابطهی خوبی با شما داشته باشند. آنان گمان میکنند قصد دارید جای مادر یا پدرشان را بگیرید. بهترین کار این است که بهعنوان پدرخوانده یا مادرخواندهای آگاه این نگرانی را بکاهید و به بچهها بگویید: «پدر و مادر تو آدمهای خوبی هستند و هیچکس نمیتواند جای آنها را برای تو بگیرد.» هیچوقت نگویید اگر مادرت خوب بود، تو را رها نمیکرد! اگر بگویید پدر یا مادر او خوب هستند، در واقع به حفظ هویت او ـ که همان والدیناش هستندـ کمک کردهاید و امنیتخاطر خوب بودن را به او دادهاید.
3-نکتهای که باید از آن مطلع باشید رفتار اطرافیان است. حتا اگر فرزندخوانده به خاطر رفتارهای درستتان با احساسی خوب و از روی رضایت شما را تأیید کند، خواهند گفت: «حتماً نقشهای دارد که روی خوش خودش را نشان میدهد!» لازم است با درایت و مقاومت در خوب بودن، فرضیات غلطی را که در ذهن بچهها شکل گرفته پاک کنید. گذر زمان در این باره قضاوت خواهد کرد و معلوم میشود ذاتاً خوب هستید و نقشهای در کار نبوده است.
4-نباید تربیت بچههای همسرتان را زیر سؤال ببرید یا بدون مشورت با او کاری کنید. خیلی از مادرخواندهها سعی دارند مثل مادر در زوایای ریز تربیتی دخالت کنند و با مقاومت بچه مواجه میشوند. بهعنوان نمونه کافی است به همسرتان بگویید: «عزیزم، دخترمون مدتی است تلفنهای مشکوک دارد. دلم نمیخواهد این موضوع را بگویم و رابطهام را با او خراب کنم. لطفاً تو در این مورد هشیار باش که دوستهای جدیدش را بشناسی.» (نمونهی صحیح برخورد یک مادرخوانده)
5-باید این روزهای سخت و امواج ایام آغازین زندگیتان را بشناسید و منطقی با آنان مبارزه کنید تا کودک به شما ایمان بیاورد و باور کند آدم خوبی هستید. آن وقت میبینید او وکیلمدافع بسیار خوبی در همهی شرایط خواهد بود.
6- نکتهی دیگر، نامیدن شما و لفظی است که بچهها شما را با آن خطاب میکنند. اصولاً اگر بچهها کوچک باشند، رفتار کردن با آنها خیلی راحتتر است، چون نیاز دارند کسی را مامان صدا کنند. اما در مورد بچههای بزرگتر بهتر است مجبورشان نکنید. اگر رفتارهای محبتآمیزتان را ببینند و تلاش شما را برای رفع نیازهای خود خالصانه حس کنند بهزودی به جای نامیدنتان با اسم کوچک یا نام خانوادگی مامان یا بابا را جایگزین میکنند. بعضی مراجعان من میگویند ما دو تا مامان یا بابا داریم. در جشن عروسیمان هم مادر بیولوژیک و اصلی حضور داشت و هم مادری که ما را پرورش داد. آنان با همهی وجود این مادرخوانده را دوست دارند چون با چشم خود دیدهاند هرگز نسبت به مادرشان بدگویی نکرده است. به بچهها بگویید نباید نسبت به والدین اصلی خود بیمحبت باشند یا بیاحترامی کنند.
منبع: مجله سپیده دانایی
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بیشتر بدانیم؟