(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

کمک به همسران شکاک

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


   



این را بدانید، اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیر متعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق می دهید.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از زندگی ایده آل، اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید… در این صورت ۲ راه بیشتر ندارید:

۱. از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این داستان برطرف شود.

۲. آنقدر در زندگی زناشویی خود، عشق و محبت صرف کنید که همسرتان نتواند به کسی دیگر جز شما فکر کند.

اگر به همسرتان شک کردید و بعد از مدتی متوجه شدید شک شما اشتباه بوده است، در این شرایط ۲ حالت ممکن است پیش بیاید:

۱. همسرتان متوجه شک شما نشده است؛ در این صورت باید روی خودتان کار کنید تا کاملا شک شما برطرف شود و تنها چیزی که می تواند شک ها و ناآرامی های بین زوج ها را از بین ببرد محبت کردن بی قید و شرط به یکدیگر است چون در این صورت رابطه دلپذیر می شود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی بازمی گردد.

۲. همسرتان متوجه شک شما شده است؛ دراین صورت باید اول به اشتباه خود اعتراف و از او معذرت خواهی کنید. بعد به نوعی با رفتارهایتان نشان دهید که کاملا به او اعتماد دارید.

راهکارهایی که باعث می شود شک همسرتان از بین برود:

۱. برای اینکه همسرتان به شما اعتمادداشته باشد احتیاجی نیست که کار خارق العاده ای انجام بدهید. مهم ترین قدم این است که همیشه و حتی در مورد چیزهایی که به نظرتان کوچک و بی اهمیت می رسند قابل اعتماد باشید. حتی اگر هیچ وقت پیمان شکنی بزرگی نکنید و همیشه با همسرتان صادق باشید، جدی نگرفتن این موارد کوچک می تواند بیش از هر چیز دیگری اعتماد او نسبت به شما را از بین ببرد.

یادتان نرود: از خرید یک میوه تا برنامه ریزی سفر یا تعهدهای بزرگ تر و جدی تر زندگی، هر چیزی را که به همسرتان وعده می دهید باید عملی کنید.

یادتان باشد: هرگز برای دلخوش کردن او قولی ندهید که نمی توانید انجام دهید.

۲. اعتماد او را از دست ندهید و رازهایش را به یک موضوع عمومی تبدیل نکنید. یادتان نرود که آنچه در یک رابطه مطرح می شود باید در همان رابطه هم بماند. برای سرپیچی از این قانون هیچ استثنایی وجود ندارد و شما نمی توانید به بهانه عصبانیت یا دعواهای زناشویی رازهای همسرتان را فاش کنید.

یادتان باشد: اعتمادی که از بین می رود به همین سادگی ها تجدید نمی شود.

۳. چرا فکر می کنید که همسرتان باید به شما اعتماد کند و هیچ رازی در مقابل شما نداشته باشد. در حالی که خودتان نمی توانید به او اعتماد کنید و حقایق زندگی تان را برایش بیان کنید؟!

یک اگر مهم:اگر اعتماد همسرتان برایتان اهمیت دارد باید رازهایتان را برایش فاش و از احساساتی که هر روز و هر لحظه دارید برایش صحبت کنید.

۴. در نظر گرفتن منافع خود و بی توجهی به خواست طرف مقابل و آنچه به نفع رابطه شماست خیلی زود اعتماد همسرتان را از بین خواهد برد. اگر برای ساختن یک اعتماد همیشگی جدی هستید پس این نکته را هم نادیده نگیرید.

سعی کنید: در زمان انتخاب و تصمیم گیری چیزی را انتخاب کنید که به نفع همسرتان و زندگی مشترک تان هم باشد. مسلم است که همیشه نباید منافع خودتان را نادیده بگیرید و خواسته هایتان را قربانی این اعتمادسازی کنید. باید سعی کنید توازنی میان این دو ایجاد کنید.

۵. هنگامی که اشتباهی از شما سر می زند عذرخواهی کنید. هیچ چیز بیشتر از اشتباه نمی تواند اعتماد همسرتان را از بین ببرد. از گفتن این جمله نترسید و به خاطر غرورتان همه چیز را خراب نکنید البته مهم تر از این عذرخواهی اولیه، نشان دادن پشیمانی تان در رفتارهایتان است.

به طور کلی همسران شکاک یکی از ۳ گروه زیر هستند:

گروه اول: افرادی هستند که بدبینی در ذات شان است؛ این افراد از همان ابتدای زندگی به راحتی قابل شناسایی هستند و اصولا نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را می بینند و در رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند.

گروه دوم: افرادی هستند که نوعی وسواس فکری نیز در بدبینی هایشان نهفته است؛ این دسته افراد نسبت به برخی رفتارها و واکنش های همسر خود به جنس مخالف نوعی وسواس فکری دارند که در بیشتر موارد همراه با بدبینی است که در این صورت اختلاف چندانی بین زوجین پیش نمی آید.

گروه سوم: افرادی هستند که روزگاری جزو گروه های یک و دو بودند و در معرض خطر ابتلا به اختلالات پارانوئید هستند. به این معنا که با کنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه می رسند که همسرشان قطعا در حال خیانت است.

رازهای کنار آمدن با همسر شکاک

۱. سعی کنید همسرتان را در جریان کارهای روزمره تان قرار دهید. وقتی او از کارهای شما خبردار باشد و متوجه شود که بدون نیاز به کنجکاوی از همه فعالیت های روز شما خبر دارد خیالش راحت می شود و دیگر دلیلی نمی بیند که مخفیانه سر از همه کارهای شما دربیاورد.

۲. برنامه هایتان را تا جایی که امکان دارد با همسرتان اجرا و سعی کنید بیشتر اوقات همراه او باشید. شما می توانید در کنار همسرتان:

تلویزیون تماشا کنید

پیاده روی کنید

شام بخورید

۳. وقتی همسرتان شکاک است، باید این را بپذیرید که اوضاع شما با دیگران فرق می کند. همسر شما یک انبار باروت است و برای منفجر شدن تنها به یک جرقه احتیاج دارد. پس فرصت را برای منفجر شدنش فراهم نکنید. یادتان نرود که هر اشتباه کوچکی می تواند یک ناامنی بزرگ را برای او ایجاد کند.

۴. هر وقت در مورد موضوعی متوجه شک همسرتان شدید قبل از هرگونه قضاوتی باید سعی کنید موضوع را از دریچه نگاه او ببینید.

۵. شما باید بدانید که چه موضوعاتی حساسیت همسرتان را تشدید می کند و در نتیجه از آنها بپرهیزید. اگر فکر می کنید حساسیت او بی مورد است باید قبل از آنکه کاری کنید یک قدم به عقب بازگردید و به او کمک کنید تا حساسیت های بی موردش را کنار بگذارد.

۶. باید بدانید در چنین شرایطی برای حفظ زندگی مشترکتان بیش از آنکه به سوختن و ساختن احتیاج دارید نیازمند اصولی هستید که مثل یک خط قرمز در زندگی تان پررنگ هستند و هر دو شما باید از آنها پیروی کنید.

۷. داشتن یک ازدواج ناموفق در گذشته ممکن است حسادت همسرتان را آرام آرام تشدید کند. درست است که او از آغاز ازدواج تان این موضوع را می دانسته و به ظاهر آن را پذیرفته اما با بیشتر شدن عشقش ترس از دست دادن شما در او بیشتر می شود. این موضوع به شکلی آزاردهنده ذهنش را مشغول می کند و قطعا در روابط شما تاثیر منفی خواهد گذاشت.

راه حل: شما نمی توانید گذشته خود را تغییر دهید بلکه تنها کاری که می توانید انجام دهید پرهیز کردن از گفتن خاطراتی است که مربوط به آن روزهاست. اجازه دهید همسرتان فکر کند شما همه آن روزها را فراموش کرده اید. این طرز فکر به او کمک خواهد کرد تا او نیز این موضوع را فراموش کند.

۸. همسر شما به دیدن احساس تان احتیاج دارد و باید بداند که او برای شما با همه فرق می کند و حسی که به او دارید از جنس دیگری است. همسر شکاک شما نیاز دارد تا مطمئن شود که تمام قلب تان را از آن خود کرده است.

۹. سعی کنید به همسرتان ثابت کنید که تنها متعلق به او هستید. فکر نکنید بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک، دیگر نیازی نیست که این قضیه را به او ثابت کنید. حتی اگر ۳۰ سال هم از ازدواج تان گذشته نباید بگذارید که همسرتان به این قضیه ذره ای شک کند.

کارآگاه بازی های عاشقانه!

فرض کنید وقتی از اتاق خارج می شوید همسرتان سراغ تلفن همراه تان می رود یا وقتی خواب هستید، ای میل های شما را چک می کند یا اینکه وقتی برای یک قرار دوستانه بیرون می روید بارها و بارها با شما تماس می گیرد و اگر کمی بیش از انتظارش بیرون بمانید پرس وجوهایش را شروع می کند. گاهی فکر می کنید همه این کارآگاه بازی ها از عشق است و به او فرصت می دهید که همه چیز را بداند و گاهی احساس می کنید حریم خصوصی تان از دست رفته و مقاومت می کنید.

مقاومت هایی که نتیجه شان یا دعواست یا حساسیت های بیشتر. اگر شما با چنین فردی زندگی می کنید باید بیشتر از این واکنش های ساده، مراقب ارتباط تان باشید. شما که با یک همسر همیشه شکاک زیر یک سقف زندگی می کنید باید آداب زندگی با این آدم ها را بدانید و با کمی ظرافت اوضاع را برای خودتان و همسرتان راحت تر کنید.

این اشتباه را هرگز مرتکب نشوید

کار اشتباهی است که در مورد شک تان به همسرتان با همه حرف بزنید. موضوع را پیش خودتان نگه دارید. مشکلات بین شما و همسرتان باید بین خودتان بماند و نفر سومی نباید وارد موضوع شود. اگر لازم می بینید که با کسی مشورت کنید فردی مناسب را پیدا کنید که بتواند توصیه های مفید و عاقلانه به شما بدهد.

آیا می دانید چه بلایی سر همسر شکاک می آید؟

اگر سوءظن به یک اتفاق هرروزه تبدیل شود می تواند مشکل ساز باشد. به خصوص برای کسی که شکاک است.

یک فرد شکاک:

معمولا احساس ناامنی می کند.

بدترین چیزها را در مورد همسرش تجسم می کند.

حتی یک اتفاق ساده مثل برنداشتن تلفن توسط همسرش می تواند زندگی را برای خودش و بقیه به جهنم تبدیل کند.

آرامش روحی و روانی را از خود و دیگران سلب می کند.

حریم خصوصی خودتان را داشته باشید

از مهم ترین راهکارهای زندگی با یک همسر شکاک ایجاد حریم خصوصی برای خودتان و البته همسرتان است. همسرتان چه بخواهد و چه نخواهد باید بداند چه محدوده هایی جای او نیست و در چه مواردی نباید دخالت کند یا حساسیت به خرج دهد. این کار را باید از همان روز اول زندگی مشترک تان انجام دهید. او را به حوزه هایی که فقط و فقط متعلق به خودتان است وارد نکنید.

منبع:سایت پزشکان بدون مرز

      

بیشتر بدانیم....\


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                              http://maktoobshop.com/

جوانان تن به ازدواج نمی دهند

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

به اعتقاد کارشناسان و صاحب‌نظران، مشکلات اقتصادی و فرهنگی از عوامل مهم کاهش آمار ازدواج در کشور هستند که گروه‌ها و نهادهای مختلف دولتی، علمی و دانشگاهی، اجتماعی و مردمی را در این حوزه وارد عرصه فعالیت کرده است، به طوری که گروه‌های مرجع و متعهد مردمی، از جمله اساتید دانشگاه و حوزه، مدیران و مشاوران مراکز و موسسات مشاوره‌ای، ائمه جماعات و معتمدان محلی، با دریافت آموزش‌های لازم می‌توانند به عنوان اولین حلقه‌های ارتباطی با مردم نقش پررنگی در فرهنگ‌سازی و آگاهی بخشی به جامعه ، درباره حل بحران ازدواج ایفا کنند.

براساس اعلام سازمان ثبت‌احوال کشور، سرعت طلاق‌ها در جامعه از ازدواج افزایش یافته است و آمار طلاق 1.5 برابر ازدواج شده است.

سرویس "جوانان "خبرگزاری دانشجویان ایران در میزگردی با حضور پرفسور باهر استاد دانشگاه و رفتارشناس و دکتر بیاتی روانشناس به بررسی چالش‌های ازدواج جوانان پرداخته است.

میزگرد ازدواج

حسین باهر رفتارشناس و حقوقدان در این میزگرد راه‌حل برون رفت از بحران ازدواج را خروج مسئولان دولتی از تصمیم‌گیری در مقوله ازدواج دانست و گفت: در حال حاضر نیازمند ساختاری منسجم در مقوله جوانان هستیم، امروزه مسئله جوانان و ازدواج نیازمند یک شورای عالی مردمی است که بدون حضور مسئولان دولتی و با حضور اساتید دانشگاهی، معلمان، نمایندگان فرهنگسراها و مساجد و صدا و سیما و ... و با یک عزم ملی اداره شود.

اجرای قانون تسهیل ازدواج هشت سال بلاتکلیف مانده است

حسین باهر در میزگرد بررسی «مسائل و مشکلات ازدواج جوانان» که در خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، برگزار شد، افزود: کار خوب باید خوب انجام شود، اگر می‌خواهیم طرحی به درستی اجرایی شود، باید راهکار اجرایی آن را هم بدانیم و آن را به دست فردی مطلع و کاردان بسپاریم. امروزه بسیاری قوانین نوشته شده است که هر چند ضعف‌هایی هم دارند، اما همین قوانین هم کامل اجرایی نمی‌شود بطوری که شاهد هستیم اجرای قانون تسهیل ازدواج هشت سال بلاتکلیف مانده است.

وی با اشاره به اینکه تسهیلات ازدواج باید اساسی و با برنامه باشد، اظهار کرد: تسهیلاتی همچون مسکن ارزان، معافیت سربازی برای جوانانی که ازدواج پایدار خواهند داشت یا اولویت استخدام برای پسران متاهل باید وجود داشته باشد و این مسئله باید در جامعه جا بیفتد که فردی که متاهل است باید از امکانات بیشتری برخوردار باشد. مردی که توانمند است، باید ازدواج کند و این مسئله در اسلام هم مورد تاکید بوده و به عنوان امری واجب توصیه شده است.

دختران تحصیلکرده باید با هم کفو خود ازدواج کنند

باهر با اشاره به اینکه دو زوج باید هم کفو و همگن باشند، افزود: عده‌ای به غلط اظهار می‌کنند، دختران باید توقعات خود را پایین بیاورند، در حالی که دختر با تحصیلات کارشناسی ارشد را نمی‌توان مجبور کرد با یک کارگر ازدواج کند و این موضوع، پایین‌ آوردن توقعات نیست؛ بلکه اختلافات فرهنگی و طبقاتی است که منجر به مشکلات دیگری خواهد شد و یکی از مهم‌ترین عوامل طلاق، اختلاف فرهنگی و هم کفونبودن زوجین با یکدیگر است.

وی افزود: دختران تحصیل کرده، شایسته این هستند تا با افراد تحصیل کرده هم کفو خود ازدواج کنند و برای این امر باید فرهنگ جامعه را افزایش داد و بر بالا بردن تحصیلات پسران تاکید کرد.

این جامعه‌شناس و رفتارشناس در این راستا به بحث تفکیک جنسیتی را در دانشگاه اشاره کرد و گفت: در این طرح به این مقوله توجه نشده که دختری اگرنتواند خود را در کنار پسرها در دانشگاه حفظ کند، قطعا در جامعه مورد آسیب بیشتری قرار خواهد گرفت. ضمن آنکه ذات انسان به گونه‌ایست که اگر او را از مسئله‌ای منع کنی، بیشتر کنجکاو خواهد شد و به دنبال آن خواهد رفت.

باهر با اشاره به اینکه دو زوج باید هم کفو و همگن باشند، افزود: عده‌ای به غلط اظهار می‌کنند، دختران باید توقعات خود را پایین بیاورند، در حالی که دختر با تحصیلات کارشناسی ارشد را نمی‌توان مجبور کرد با یک کارگر ازدواج کند و این موضوع، پایین‌ آوردن توقعات نیست؛ بلکه اختلافات فرهنگی و طبقاتی است که منجر به مشکلات دیگری خواهد شد و یکی از مهم‌ترین عوامل طلاق، اختلاف فرهنگی و هم کفونبودن زوجین با یکدیگر است.

وی با اشاره به نگاه اجتهاد در اسلام، افزود: چرا اسلام به اجتهاد و تقلید از مرجع زنده تاکید دارد؟ چون نگاهش رو به آینده است و آینده را معتبر می‌داند.

باهر با اشاره به مناظره بررسی افزایش سن ازدواج در بین جوانان که اخیرا از صدا و سیما پخش شد و خود نیز در آن حضور داشت، گفت: افرادی که در مناظره حضور داشتند، همگی از مسئولان برتر حوزه جوانان بودند؛ اما نگاهشان به ازدواج جوانان از منظر تجارب شخصی، مطالعه و اعتقاد به گذشته بود و کمتر تجربه مشاوره خانواده و کسب اطلاع از وضعیت جامعه را داشتند. این در حالی است تا زمانی که متولیان امر که در رأس امور تدوین و اجرای قوانین هستند،‌ نسبت به عمق مسائل بیگانه باشند، شرایط تغییر نخواهد کرد.

میزگرد ازدواج

وی با بیان اینکه برخی مسئولان شناخت زیادی از مشکلات ندارند، ادامه داد: زمانی که مشکلات بیان می‌شود، مسئولان از کارشناسان سند و مرجع می‌خواهند اما تا زمانی که مسئولان خود احساس درد نکنند، وضعیت بهبود نخواهد یافت که در این راستا باید نهادهای مردمی تشکیل شود.

این رفتارشناس در مورد انتخاب بین مسائل فرهنگی و اقتصادی موثر در مقوله ازدواج، اظهار کرد: منطق صفر و یک، مدت‌هاست که از بین رفته است و نمی‌توان در مسائل اجتماعی از بین دو گزینه یکی را انتخاب کرد. میان صفر و یک بی‌نهایت عدد وجود دارد و مسئله اقتصاد و فرهنگ نیز حکم همین مسئله را دارد.

باهر، اقتصاد را رگ حیاتی جامعه توصیف کرد و گفت: اقتصاد زیربنای خانواده و جامعه است و خداوند در قرآن، اساس دین‌داری، سلامت جامعه و تشکیل خانواده را بر پایه اقتصاد استوار دانسته است.

باهر درباره ازدواج دانشجویی نیز گفت: من از بنیانگذاران ازدواج دانشجویی در کشور بوده‌ام؛ اما در این طرح متاسفانه جایی برای مشاوره دیده نشده بود و فقط صرفا صیغه ازدواج قرائت شد، در حالیکه اگر مشاوره نیزصورت می‌گرفت، عده‌ای سوء استفاده نمی‌کردند که از امکانات استفاده کنند و در دوران دانشجویی با یکدیگر زندگی کنند و پس از دانشگاه هر کسی سوی زندگی خود رود و از هم جدا شوند.

وی افزود: در اقتصاد لزوما فقر مطرح نیست و ثروت زیاد و انباشت سرمایه در دست عده قلیلی نیز فساد ایجاد می‌کند و امروزه 85 درصد از سرمایه کشور، در دست 15 درصد از جمعیت جامعه است و زمانی که جوانی اتومبیل یک میلیارد تومانی سوار می‌شود، چگونه می‌خواهد زیر بار مسئولیت تشکیل خانواده برود.

دلیل اصلی گرم شدن بازار سایت‌های همسریابی از نظر باهر

این استاد دانشگاه با بیان اینکه امکان رفع نیاز جنسی جوانان به وفور و ارزان در جامعه وجود دارد، گفت: فردی که 15 سالگی به سن بلوغ برسد و 35 سالگی ازدواج کند، یعنی 20 سال نفس و طبیعت خود را کنترل کرده و ریاضت کشیده است. این فرد یا در درون خود می‌ریزد و دچار افسردگی می‌شود و یا بیرون می‌ریزد و پژمرده می‌شود.

باهر، دلیل اصلی گرم شدن بازار سایت‌های همسریابی را همین مسئله عنوان کرد و گفت: این سایت‌ها برای دختران راه‌اندازی شده است تا همسر مناسب پیدا کنند؛ اما متاسفانه این سایت‌ها محیطی برای سوء استفاده عده‌ای برای اهداف غلط شده است، بنابراین نباید این سایت‌ها حذف شوند؛ بلکه یک متولی معتبر و ناظر دقیق نیازمند است و لزوما نیز نباید سازمان‌های دولتی باشند و یک شورای مردمی می‌تواند این سایت‌ها را به خوبی کنترل کند.

میزگرد ازدواج

وی درباره ازدواج دانشجویی نیز گفت: من از بنیانگذاران ازدواج دانشجویی در کشور بوده‌ام؛ اما در این طرح متاسفانه جایی برای مشاوره دیده نشده بود و فقط صرفا صیغه ازدواج قرائت شد، در حالیکه اگر مشاوره نیزصورت می‌گرفت، عده‌ای سوء استفاده نمی‌کردند که از امکانات استفاده کنند و در دوران دانشجویی با یکدیگر زندگی کنند و پس از دانشگاه هر کسی سوی زندگی خود رود و از هم جدا شوند.

باهر با اشاره به برخی نگرش‌ها و تفکرات غلط در خانواده، گفت: برخی چشم و هم چشمی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها باعث بروز مشکلاتی در خانواده می‌شود و وقتی فرزند مشاهده می‌کند پدر و مادرش بر سر پول دعوا می‌کنند، طبیعی است وقتی سرمایه کافی هم نداشته باشد، به سراغ ازدواج نرود.

وی با بیان اینکه در جهان امروز زن و مرد برابر هستند، افزود: قانون این ظرفیت را ایجاد کرده تا حین عقد، شروط برابر میان زن و مرد قید شود و امروزه که زنان شانه به شانه مردان در جامعه حضور دارند، بهتر است تمام مسائل اعم از حق طلاق، ارث، مسکن و ... در حین عقد برابر تقسیم شود تا برخی مشکلات پیش نیاید.

باهر با اشاره به غلط دانستن این تفکر که فرزندآوری باعث استحکام خانواده می‌شود، افزود: زوجی که با هم مشکل دارند، فکر می‌کنند با بچه‌دار شدن مشکلات آنان حل خواهد شد؛ اما جز آنکه فرد دیگری را دچار مشکل و بدبختی کنند، نتیجه دیگری نخواهد داشت.

طلاق همیشه مذموم نیست

وی با اشاره به مسئله طلاق‌ درمانی، گفت: گاهی چاره‌ای جز طلاق نمی‌ماند و همیشه طلاق نیز مذموم نیست. امروزه شاهد طلاق‌های عاطفی در خانواده‌ها هستیم و خانواده به جای سازگاری، به سازش کاری می‌پردازند.

وی در خاتمه افزود: اکثریت طلاق‌هایی که در سنین بالا و در نسل‌های گذشته اتفاق می‌افتد و یا در سنین کم و نسل جوان رخ می‌دهد، همگی از عدم مسئولیت و عدم تعهدپذیری ناشی می‌شود.

میزگرد ازدواج

رواج پدیده نوظهور ادامه زندگی زوجین پس از طلاق از طریق دوستی

دکتر مهدی بیاتی روانشناس نیز در میزگرد ایسنا برای خروج از حل بحران ازدواج بر نقش رسانه و نگرش‌سازی در جامعه تاکید کرد و گفت: امروزه باورپذیری در ازدواج کمرنگ شده و جوانان هیچ انگیزه و علاقه‌ای برای ازدواج ندارند. این باور از خانواده نشات گرفته و به رسانه‌ها رسیده است، به عبارت دیگر متهمان اصلی بحران ازدواج خانواده‌ها و رسانه‌ها هستند.

وی افزود: امروزه بیشتر با جوانانی سر و کار داریم که با بزرگسالان بیگانه‌اند و زمانی که به آنها پیشنهاد ازدواج داده می‌شود. فرد وقتی در خانواده‌اش ببیند ازدواج جز دردسر و درگیری، حاصلی برای او نخواهد داشت، تن به ازدواج نمی‌دهد.

وی با بیان اینکه عده‌ای از جوانان بر این باورند که ازدواج سنتی به طلاق نمی‌انجامد، گفت: در بسیاری از ازدواج‌های سنتی، خانواده‌ها یکدیگر را تحمل می‌کنند و دچار طلاق عاطفی هستند. مادری که پس از 50 سال به فرزندش می‌گوید فقط به خاطر تو من این زندگی را ادامه داده‌ام، طبیعی است آن جوان از ازدواج بیزار شود.

مجری برنامه مناظره ازدواج خود مجرد است

بیاتی با اشاره به برنامه‌های صدا و سیما در تشویق و تمایل جوانان به ازدواج، افزود: متاسفانه شاهد آن هستیم که در برخی از رسانه‌ها عمده کسانی که الگوی جامعه هستند، همچون فوتبالیست‌ها، بازیگران و ... تمایلی به زندگی مجردی دارند. به عنوان مثال در مناظره‌ای که اخیرا در مورد علل افزایش سن ازدواج از صدا و سیما پخش شد، مجری برنامه خود مجرد است و چگونه فردی که خود به ازدواج اعتقاد ندارد، یک برنامه مناظره با عنوان ازدواج را مدیریت می‌کند.

تولیدات صداوسیما عامل گرایش جوانان به زندگی مجردی است

وی با اشاره به سریالی که این شب‌ها از شبکه سوم سیما پخش می‌شود، گفت: در این سریال بازیگر اصلی به زندگی مجردی تمایل دارد و از بازگشت به محیط خانه خود بیزار است، این مسائل ناخودآگاه فرد را به سمت زندگی مجردی سوق می‌دهد.

این روانشناس با بیان اینکه ازدواج یک امر متولی‌مدار نیست، افزود: اگر صرفا به فکر افزایش تسهیلات باشیم، آمار طلاق را افزایش داده‌ایم. مشکل ما تسهیلات نیست، بلکه مسائلی وجود دارد که حتی مسئولان نیز از آن بی‌اطلاع هستند.

بیاتی با اینکه این نگرش‌ها باید ریشه‌یابی شود، تصریح کرد: اگر به برنامه‌های کودک در دهه‌های 60 و 70 دقت کنیم، متوجه خواهیم شد در اکثر برنامه‌های کودک شخصیت‌های داستان در جست‌وجوی مادر خود هستند. به عبارت دیگر مجموعه‌ای از تفکرات به حوزه کودک وارد می‌شود که نگران از فرآیند تشکیل خانواده است و این در ذهنیت او اثر می‌گذارد و حال این فرد به سن ازدواج رسیده است و این مسائل بر ذهن او تاثیر گذاشته است.

وی با اشاره به اینکه صدا و سیما دائما درگیری‌ها و تنش‌ها را در خانواده به تصویر می‌کشد، گفت: امروزه در برخی از سریال‌ها نشان می‌دهد وقتی دختر و پسر داستان با یکدیگر دوست هستند، زندگی خوشی به تصویر کشیده می‌شود، اما زمانی که با هم ازدواج می‌کنند. سراسر درگیری و مشکل به نمایش گذاشته می‌شود که این مسائل بر ذهنیت جامعه تاثیر منفی می‌گذارد.

وی با اشاره به اینکه مسئله ازدواج یک زنجیره است و محدود به یک و دو مسئول نمی‌شود، گفت: برخی از مسئولان چرا نگران آن هستند که مسائل نقد شوند. چرا از ارائه آمار می‌ترسند؟ امروزه در تهران از هر سه مورد ازدواج، یکی به طلاق می‌انجامد. به عبارت دیگر از هر 100 هزار ازدواج، 30 هزار طلاق رخ می‌دهد و اگر یک سوم این جمعیت در کنار خیابان بایستد. تصور کنید چه فسادی جامعه را دربرخواهد گرفت.

بیاتی با بیان اینکه ازدواج یک امر متولی‌مدار نیست، افزود: اگر صرفا به فکر افزایش تسهیلات باشیم، آمار طلاق را افزایش داده‌ایم. مشکل ما تسهیلات نیست، بلکه مسائلی وجود دارد که حتی مسئولان نیز از آن بی‌اطلاع هستند.

وی افزود: اقتصاد مسئله مهمی است،‌ اما اگر دائما بر آن تاکید شود، مسائل نوظهوری پدید می‌آید که هیچ برنامه‌ای برای آن پیش‌بینی نشده است و زمانی که مسئولین به این نتیجه نرسند که مشکلات اساسی در این باره وجود دارد و افرادی که تصمیم‌گیر هستند، به این باور نرسند که باید قدمی بردارند، وضعیت تغییر نخواهد کرد و اگر مسئولین پای خود را از مسئله ازدواج بیرون بکشند و به نهادهای مردمی بسپارند، تمام مسائل حل خواهد شد.

وی با اشاره به اینکه متاسفانه نیاز جنسی جوان در برخی مواقع ارزان و آسان در حال رفع است، افزود: دراین راستا یک بحران در راه است و یکی از مسائلی که باعث گرایش به ازدواج می‌شود، مسائل جنسی است و تا زمانی که نیازهای جنسی جوان ارزان و بدون دردسررفع شود و فرد دردسرهای زندگی خانوادگی را ببیند، دیگر ازدواج برای او لذت نخواهد داشت و سودی در آن نمی‌بیند.

میزگرد ازدواج

بیاتی مهم‌تر از اقتصاد، نگرش افراد به ازدواج را عامل مهمی در افزایش سن ازدواج دانست و افزود: اگر بررسی کنیم، شاهد خواهیم بود میزان عدم تمایل به ازدواج در خانواده‌های مرفه، بسیار بیشتر از خانواده‌های متوسط و فقیر است. فردی که نگرشش به ازدواج، بهره‌برداری از زن است، با تسهیلات سه الی پنج میلیونی، تمایلی به ازدواج پیدا نخواهد کرد.

این روانشناس با بیان اینکه مسائل جنسی همچون بسیاری از نیازهای دیگر زندگی است، افزود: چرا باید این موضوع در جامعه پنهان شود. امروزه 60 درصد از طلاق‌ها از مسائل زناشویی نشأت می‌گیرد که این آمارها برای طلاق‌های ثبت شده است و طلاق‌های عاطفی خود مسئله دیگری دارد.

بیاتی افزود: یکی از مراجعه‌کنندگان عنوان می‌کرد که پنج سال در طبقه دیگری جدا از همسرش زندگی می‌کرد، طبیعی است این فرد برای رفع نیازش به سراغ روش‌های دیگری برود. متاسفانه این مسائل امروزه در برخی خانواده‌ها که حتی فکرش را هم نمی‌کنیم وحشتناک‌تر است و حتی مسائلی رخ می‌دهد که نمی‌شود به راحتی بیان کرد. برخلاف توصیه مذهب ما، در برخی خانواده‌ها گفتمان عشق‌ورزی وجود ندارد که این امر نیازمند آموزش و فرهنگ‌سازی در جامعه است.

بیاتی با اشاره به برنامه‌های صدا و سیما در تشویق و تمایل جوانان به ازدواج، افزود: متاسفانه شاهد آن هستیم که در برخی از رسانه‌ها عمده کسانی که الگوی جامعه هستند، همچون فوتبالیست‌ها، بازیگران و ... تمایلی به زندگی مجردی دارند. به عنوان مثال در مناظره‌ای که اخیرا در مورد علل افزایش سن ازدواج از صدا و سیما پخش شد، مجری برنامه خود مجرد است و چگونه فردی که خود به ازدواج اعتقاد ندارد، یک برنامه مناظره با عنوان ازدواج را مدیریت می‌کند.

این روانشناس یکی دیگر از عوامل عدم گرایش به ازدواج را وابستگی خانواده به فرزندان دانست و گفت: در گذشته تعداد خانواده‌ها بیشتر بود و فرزندان پس از سن 18 سالگی تقریبا از خانواده جدا می‌شد؛ اما امروزه‌ خانواده‌های تک فرزندی باعث شده تا وابستگی والدین به فرزندان از وابستگی فرزند به والدین بیشتر شود و حتی خود خانواده‌ها تمایلی به ازدواج فرزندانشان نداشته باشند.

این روانشناس با اشاره به سایت‌های همسریابی، گفت: نکته قابل توجه اینجاست که گروهی از افراد مراجعه‌کننده به سایت‌های همسریابی، متاهلین هستند و این نشان‌دهنده آن است که مشکل در جای دیگری است.

این روانشناس با بیان اینکه بیشترین آمار طلاق در دو سال اول زندگی و پنج سال اول زندگی رخ می‌دهد، افزود: کسانی که بعد از پنج سال از هم طلاق می‌گیرند، کسانی هستند که در زمان ازدواج، هم کفو هم بوده‌اند و پس از پنج سال از هم کفو بودن، درآمده‌اند. به طور نمونه یکی از زوجین به تحصیل می پردازد و سطح اجتماعی‌اش ارتقا پیدا می کند و احساس می کند دیگر هم کفو همسرش نیست و از او جدا می شود که برای حلی این مشکل باید با تزریق مناسب دانش و فرهنگ به طور مساوی به زن و شوهر در طول زندگی، خانواده را آرام کرد تا فرزندان نیز از ازدواج بیزار نشوند.

رواج پدیده نوظهور ادامه زندگی زوجین پس از طلاق از طریق دوستی

وی با اشاره به یک پدیده نوظهور در امر طلاق، گفت: امروزه شاهد پدیده‌ای هستیم که برخی زوجین از یکدیگر طلاق می‌گیرند و بعد با یکدیگر دوست می‌شوند و زندگی می‌کنند. این مسئله یک بحران جدی است و اساس زندگی ما که بر اساس اسلام است را مورد تهدید قرار داده است.

این روانشناس افزود: عده‌ای این طلاق‌ها را ناشی از عدم شناخت می‌دانند، اما وقتی با این زوج‌ها صحبت‌ می‌کنیم، متوجه می‌شویم بعد از طلاق به خوبی زندگی خود را ادامه می‌دهند. این افراد مفهوم زندگی و با هم بودن و مسوولیت پذیری را به درستی درک نکرده‌اند و رسانه ملی به عنوان یک دانشگاه سراسری باید این مسائل را آسیب‌شناسی کند و در جهت آموزش درست مفاهیم زندگی گام بردارد. در غیر این صورت در حق مردم ظلم کرده است.

انتهای پیام

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست


بر همزدن عقد بخاطر مسائل کم اهمیت و تردید در ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


چون بیشتر مردم با دست راست کار می کنند به همین سبب دکمه های لباس را سمت راست میدوزند تا افرادی که به اصطلاح راست دست هستند به آسانی بتوانند دکمه های لباس خود را باز کرده یا ببندند.
البته این موضوع در مورد لباس های مردانه کاملا صادق است اما بانوان چطور؟ چرا با آنکه بیشتر خانم ها مانند آقایان راست دست هستند دکمه لباسشون سمت چپ دوخته شده است؟
برای پاسخ به این پرسش باید عقربه های زمان را به عقب بچرخانیم و به گذشته های دور برویم. یعنی زمانیکه نخستین بار دکمه لباس ساخته شد و این دکمه کالایی لوکس و گرانبها به شمار می رفت و تنها مردمان طبقه مرفه اجتماع استطاعت خرید آنرا داشتند.
این در حالی بود که زنان اشرافی در آن زمان هیچگاه لباس خود را شخصا به تن نمی کردند بلکه خدمتکاری داشتند که این کار را برایشان انجام می داد. چون خدمتکار برای بستن یا گشودن دکمه لباس بانوی خود می بایستی مقابل او قرار می گرفت دوزندگان لباس زنانه معمولا دکمه لباس را در سمتی قرار می دادند که خدمتکار بتواند به راحتی با دست راست خود آنها را باز کرده یا ببندد!
از این رو دکمه لباس زنان را سمت چپ می دوختند. هر چند امروزه استفاده از دکمه عمومیت یافته و دیگر از آن خدمتکاران خبری نیست با این حال هنوز هم این اصل به چون خانواده همسرم برایم کت و شلوار نخریدند و خودم خریدم ، مورد تمسخر دیگران قرارگرفته ام و میخواهم ازهمسرم جدا شوم . آیا اینکار درست است ؟
خیر . این کارها ، انگیزه مهمی برای جدایی نیست . موردی بود که آقا میگفتند : من میخواهم در دوران عقد ازهمسرم جدا شوم . زیرا انگشت ها یش کشیده نیست . هر انسان عاقلی میداند ، این ها انگیزه واقعی برای جدا شدن نیست . مواردی داشتیم که می خواستند جدا شوند ، چون قد خانم کوتاه بود . چاقی و لاغری ، هیچ کدام نمیتواند انگیزه جدایی باشند . مثلا موردی داشتیم که تنبلی چشم داشتند یا موردی داشتیم که خیلی مهم نبود . بیماریهای خاص ، بحث دیگری دارد . مثل اینکه ، لکه کوچکی روی بدن خانم بوده و نفهمیده ام وخانم هم فکر نمی کرده مهم باشد یا مثلا ، جایی خراش برداشته و جایش مانده است . هیچ کدام ازاین ها ، نمی تواند عامل جدایی باشد . پانزده درصد طلاق ها دردوران عقد اتفاق می افتد و یکی ازعوامل جدی آن ، همین مسائل بی اهمیت است . گاهی سرچشمه اش همین علت ها است ولی بها نه ی دیگری را مطرح میکنند . چرا جوانان ما این اندیشه را دارند ؟  فکر میکنم ، علت این است که اهمیت ازدواج برایشان حل نشده و نمی دانند که ازدواج ، مهمترین رویداد زندگشان است . لذا این جوری برخود میکنند و شاید بخاطرهمین است که ، درست ازدواج نمی کنند و نکات مهم را در ازدواج رعایت نمی کنند و احساسی رفتارمی کنند و عاقلانه ازدواج نمیکنند و چون اهمیت ازدواج برایشان حل نشده ، راحت می خواهند جدا شوند . نکته دیگر اینکه ، متوجه پیامدهای جدایی نیستند . مخصوصاً دختران عزیر . بله شما عقد کرده اید و دوشیزه خانم هستید و اگر بخاطر این مسائل کم اهمیت جدا شوید ، درست است که این جدایی در زمان عقد بوده ، ولی روی سرنوشت شما ، اثر میگذارد و این یک واقعیت است . چون فرصت های شما خیلی کم میشود و فرصت ها از بین میرود . البته نباید این طور بشود . چون نمیخواهم صحه بگذارم . خواستگار می آید و وقتی می فهمند ایشان ، در عقد بوده اند و بهم زده اند ، جلو نمی آیند یا آقا خواستگاری می رود و خانواده دختر ، وقتی می فهمند که آقا عقد کرده ، پس می زنند . نباید این جوری باشد و این چیز خوبی نیست . یکی از فلسفه های دوران عقد، همین دوران تجدید نظر بودن آن است و اگر یک دلیل واقعی ، برای جدایی پیدا کردند ، از هم جدا شوند و بعد ، هیچ مشکلی پیش نیاید . گاهی بدی های طرف را خوب می بینند ، این بخاطر عشقی است که آنها را کر و کورکرده است  و بخاطر همین ، مثلا قد دختر و انگشتان او را نمی بینند .

 اگر پدر شوهر قول بدهد برای  پسرش خانه بخرد و بنا به دلایلی زیر قولش بزند و خانه برایش رهن کند ، آیا خانم حق دارد با توجه به این بدقولی ، اقدام به طلاق کند ؟
خیر.  پدر شوهر کار خوبی نکرده ، المومن وعده وفا . کار قشنگی نکرده ولی این نمی تواند عامل جدایی باشد . شما نباید برایتان مهم باشد . حتی به روی خودتان هم نیاورید و تغافل کنید . این از ویژگی های انسان کریم است . با این برخورد احساس گناه خواهند کرد ، محبتشان به شما بیشتر خواهد شد و توجه بیشتری می کنند و محبت شوهر به شما ده برابر بیشتر میشود و بخاطر این محبت ، تلاش بیشتری خواهند کرد و خودشان خانه تهیه خواهند کرد.  

 میخواهیم عروسی کنیم و مادرم راضی نمیشود و می گوید باید عروس را طلاق بدهی،  با اینکه همسرم را دوست دارم ولی بخاطر حرمت مادرم ، می خواهم زنم را طلاق بدهم . بنظر شما درست است؟
من گمان نمیکنم این مادر بخاطر دلایل واهی این تقاضا را از پسر بکند. قابل قبول نیست . زیرا مادر می داند که طلاق یکی از مبغوض ترین کارهاست و عرش الهی را میلرزاند . احتمالا اینجا باید مشکلی باشد که چنین الزامی می کنند . مثلا یک تنش جدی بین مادر و عروس پیش آمده یا عروس منتخب مادر شوهر نبوده و مادر هم مجبور شده و محبتی به عروس ندارد و حتی اگر هم این باشد ، من صلاح نمیدانم. الان دو جوان عقد دائم هم هستند . مراسمی گرفتند ، هزینه ای صرف شده ، بحث آبروی خودشان است . و لطمه ای که به پسر و دختر میخورد . لذا من تقاضا میکنم از این اصرار دست بردارید و ببخشند . حتی اگر تنش و مشکلی بوده ، عفو کنند. بزرگان باید ببخشند . عروس خانم ، اگر شما هم جسارتی کردید ، بروید، تفقدی کنید . از دلشان در بیاورید ، معذرت خواهی کنید . اشکالی ندارد. این کار باعث ، قوام زندگی شما میشود . در دین چقدر دستور داریم که عذر خواهی کنید و برادر عزیز،  به شما عرض میکنم ، شما هم میتوانید ، نقش داشته باشید . روابط بین مادر و همسرتان  را مدیریت کنید. حتی با دروغ ، تا بتوانید این مشکل را حل کنید . انشاءاله این اتفاق بیفتد و مادر عروس خانم را ببخشند . حالا اگر این اتفاق نیفتد و  کار به اینجا برسد ، شما نباید از مادر اطاعت کنید . اینجا جایش نیست . مراجع تقلید ما فرموده اند : کانون خانواده مهم است و صرف پدر و مادر ، نمیتواند عاملی باشد که بسمت طلاق بروید . اطاعت وقتی واجب است که اولاٌ اطاعت ممکن باشد و ثانیا مفسده ای نداشته باشد که این مفسده  دارد . انشاءاله کار به اینجا نکشد ، که پسر به حرف مادر گوش کند.

 پدر خانمم میگوید : اول خانه و ماشین بگیرید ، بعد عروسی کنید و گرنه طلاق . آیا این حرف درست است ؟
معمولا این جور حرفها را قبل از عقد میزنند . من نمیدانم چرا الان میگویند . من با این شرط ها ، حتی قبل از عقد هم موافق نیستم . پدرها عزیز ، برای جوانان خوب و سالم چنین شرط هایی گذاشتن جفا است.  اگر یک جوانی سالم و متدین است و اخلاق هم دارد و امکانات نسبی هم دارد و جربزه کار را هم دارد ، شما  خانه و ماشین را شرط نکنید . حالا شاید احتمال میدهم قبلا شرط کرده اند و گفتید ما به این شرط به شما  دختر میدهیم که بعد از عقد ، خانه و ماشین هم تهیه کنید . حالا  اگر هم شرط کرده اید و این آقا هم به خاطر هر دلیلی نمیتواند آنرا تهیه کند ، بهتر است ، شما از این شرط خود  دست بردارید . شما به جدایی فکر نکنید . جدایی به این دلیل ، واقعا مبغوض الهی است و هیچ تردیدی ندارم اگر شما به این سمت بروید که طلاق دخترتان را از این آقا بگیرید ، این ازهمان علل کم اهمیت و غیر منطقی است که عرش خدا را میلرزاند . این کار رانکنید . مهم این است که ایشان در حد شان دختر شما امکاناتی برایش تهیه کند . بعضی ها تلقی میکنند که هم دین و هم شرع مقدس ، گفته باید به زنش نفقه بدهد . مسکن و خوراک و پوشاک و دارو و این مسکن ملکی باید باشد یعنی باید برای این خانم مسکن بخرد . خیر، این طور نیست . هم درعرف و هم در شرع ما ، آقا باید در حد شان خانم و موقعیت اجتماعی او مسکن تهیه  کند ، هر چند استیجاری باشد . من می ترسم اگر شما به این شرط اصرار بورزید ، این آقای داماد چون همسرش را دوست دارد و آبرویشان در خطر است و نمیخواهد به این جدایی بکشد ، خدای نکرده به راههای خلاف کشیده شوند ، که پول هنگفتی در بیاورد که پدر خانم را راضی کند و بتواندعروسی کند. خوب این برای شما بد است حالا حتی با وام و بدبختی و جلوی دیگران دست دراز کند ، این پول را تامین کند و خانه و ماشین بخرد . شما فکر نمیکنید ، این قرضها و وام ها باید پرداخت شود . ایشان وارد زندگی میشوند و از همان اول بار اقتصادی و مالی زیادی دارند . یکی از عواملی جدی تنش ها دراول زندگی بین خانم و آقا همین مشکلات اقتصادی است و دودش به چشم دختر شما میرود . ممکن است شما ایشان را وادار به این کار بکنید ، ایشان هم خانه و ماشین بخرند و به هرحال عقده کنند و بخاطر فشاری که شما آورده اید ، بعداً بخواهند عقده گشایی کنند و انتقام بگیرند . اگر اینها همدیگر را دوست دارند و شرایط اولیه را هم دارند ، بگذارید سر زندگیشان برود . به هر حال فرض ما این است که ، جوان خوب است . سخت نگیرید.

 همسر من در دوران عقد ، خواب دیده که بهم نمیرسیم و این خواب او را دچار تردید کرده است. باید چه کنیم ؟
در بحث ازدواج درموردخواب زیادسوال داشتیم خانمی گفته بودند که من خواب دیده ام که کسی خواستگارم بوده و الان سه سال است که منتظر هستم شما ازدواج خودتان را نمیتوانید برخواب مبتنی کنید حتی اگر زویا صادقه هم باشد این نمیتواند مبنای ازدواج ما باشد این ها عقد هستند این خواب نمی تواند مبنای زندگی قرارگیرد که ارتباطشان را قطع کنندو باعث جدایی در زندگی بشود این خواب هایی که ما می بینیم معمولا عواملش مربوط به دوران بیرون و بیداری ما است مثلا تشنگی گرما سرما حتی نوع پوشش آدم میزان پوشش اینها هم موثر است حتی محل خواب موثر است بیماری که انسان تب داشته باشد این ها جدا در خواب ها دخیل هستند گاهی افکار ما باعث خواب هایی میشود در مورد شما فکر میکنم چنین چیز هست در دوران عقد هستند و در آستانه ورود به زندگی زناشویی هستند بروز مشکلات بحث محفلی که میخواهند بگیرند خانه ای که می خواهند بگیرند این ها واقعیتی است و مشکلاتی است که طبیعی است و ما رانگران نمیکند و لذت زندگی به همین چیزهایش است این مشکلات استرس در ایشان ایجاد کرده است القاعات دیگران ممکن است باعث چنین افکاری بشود و منشا آن افکارایشان است در حقیقت خواب های که تشویشهای روانی ما باعث آن خواب بشود در اصطلاح به آن اسفاس احلام و به آن توجه نمیکنیم شاید ایشان بگویند هیچ کدام از آنها و عوامل در آن دخیل نیست چون خوابها ی ما مربوط به عالم دیگر است و ظاهرش نمیتواند برای ما تعیین کننده باشد چرا چون تعبیرو تاویلی دارد که گاهی با ظاهر خواب جفت و جور نیست گاهی کاملا خلاف ظاهرش است ممکن است بگوید رویا ی صادقه است برای آدمهای معمولی حجت ندارد برای پیامبران حجت است مثل خوابی که ابراهیم در مورد ذبح اسماعیل دیدند چرا در پیامبران حجت است زیرا در آنها نوعی وحی و الهام است و عمل به آن واجب میشود و حجت شرعی دارد
اگر همسر ایشان می شنوند یا عزیزان مجردکه خواب میبینند که فردی به خواستگاریشان آمده و الان طرف سه سال است نیامد ه و این خانم معطل شدهداند حتما نباید به این خوابها توجه بکنند و یک صدقه های توصیه میشود و به خدا توکل کند وارد زندگی بشود دغدغه ها از بین میرود مقوله خواب د رکشور ما خیلی جدی است و تعبیر کردن آن هم همینطور هر خوابی میبینند نگران هستند تعبیر میکنند و کسی که تعبیر میکند معلوم نیست تعبیر خواب بلد باشد و نظام زندگی بهم میخورد خواب شما در زندگی اختلال ایجاد میکند به خواب توجه نکنید.

 مادرم و پدرم از هم  جدا شده اند و فکر میکنم من هم مثل آنها بشوم . جرات ورود به زندگی مشترک  را ندارم . چه کارکنم ؟
اینها را در مقوله خرافات باید گنجاند در دوران عقد این چه ربطی به زندگی پدر و ماد رشما دارد این افکار خطرناک است و دخترم جلویش را بگیر چون اثر تلقینی دارد و درموردتلقین مطالبی را گفتم تلقین خیلی مهم است یک دانش است تلقین به نفس و ممکن است روی زندگی شما و آینده شما اثر بگذارد و یادمان باشد رفتار ما بازتاب اندیشه ماست ما هرجور که فکر کنیم همان جور عمل میکنیم و اینکه شما را دچار یاس و ناامید می کند و یکی از تلخ ترین مسائل در دوران عقد یاس و ناامیدی است حضرت علی میفرمایند:قتل قتوت صاحبه.یاس صاحبش را میکشد این فال بدزدن است و ازآن نهی شده است وروایت داریم که تطیر فال بد زدن است و درحد شرک به خدا است شما چرا فال بد میزنید که چون پدرو مادرم از هم جدا شده اند من هم همینطور می شوم شما فال خوب بزنید و از زندگی پدر و مادرتان درس بگیرید و ببینید اشتباه آنها چه بوده و چه کردند که کارشان به آنجا کشیده ، شما این کار را نکنید. در واقع تفعل به خیر بزنید . حضرت علی (ع) می فرمایند : تفعل بالخیر تتجح . تفعل به خیر بزنید کامیاب میشوید . رسول گرامی اسلام میفرمایند : تفعلوابالخیر تجدوه .فال خوب بزنید تا به آنچه میخواهید برسید. 
شخصی بنام سهیل بن عمر فرمانروای دشمن بودند ، نماینده کافران قریش بود و پیامی آورده بودند حضرت علی(ع) پرسیدند نامت چیست ؟ گفت سهیل . آقا رو به یاران کردند و گفتند : قدسئل علیکم امرکم. امر شما بر شما آسان میشود . ما داریم ، فال خوب بزنیم . اگر شما ادامه دهید دچار مشکل میشوید . شاید منظورشان این است که من چون فرزند طلاق هستم خلاهایی در من ایجاد کرده است این ممکن است جای نگرانی باشد ، فرزند طلاق هستند . البته معلوم نیست دچار خلأ باشند ، داریم افرادی که بچه طلاق هستند خیلی خوب و طبیعی و بهتر از بچه هایی هستند که پدر و مادر بالای سرشان بوده است. اما مواقعی خلاهایی هم دارند اگر دغدغه شما این خلاها است شما میتوانید خلأ ها را از بین ببرید. قبل از ورود به زندگی مشترک چیرهایی نیست که ما نتوانیم از بین ببریم . تلاشتان را بیشتر کنید، رابطه تان را با خدا بیشترکنید ، در محافل مذهبی بیشتر حضور داشته باشید ، خودتان را بیشتر دوست داشته باشید ، اعتماد به نفس خودتان را بالا ببرید ، خودباوری را بالا ببرید با توکل به خدا و امید به خدا وارد زندگی بشوید و با این افکا رمقابله کنید.

 من و همسرم برای ورود به زندگی مشترک مشکلی نداریم ولی اختلافات دو خانواده ، بر سر مسائل کم اهمیت ، یکسال است که عروسی ما را به عقب انداخته است . چکا رکنیم ؟
ما واقعا به این جوانان  یا خانواده آنها باید چیزی را عرض کنیم . من عاجزانه ازخانواده های عزیز تقاضا میکنم برسر مسائل کم اهمیت سخت نگیرید . ممکن است اگر شما ادامه بدهید اینها دچار تزلزل شوند و مشکل ایجاد شود . یک مقدار فداکاری و ایثار و گذشت ، این خطاب به این زوج جوان .به شما که همدیگر را دوست دارید بروید در کنار خانواده هایتان و صحبت کنید با مهربانی و محبت متاسفانه بعضی از جوانان ما با داد و فریاد و تهدید میخواهند مشکل را حل کنند . جوانان ، این جواب نمیدهد با مهربانی و محبت مجابشان کنید کسانی را واسطه کنید که ذی نفوذ باشند پدر بزرگ و مادر بزرگ. همانطور که شما به حرف پدر و مادرتان گوش میدهید ، آنها هم به حرف پدرشان و مادرشان  گوش میدهند .اگر جواب گرفتید که هیچ و اگر نگرفتید هردوجوان یک التیماتوم به خانواده هایتان بدهید و بگویید اگرشما ما را راه نیندازید خودمان یک خانه میگیرم و میرویم . البته جواب میدهد و اگر جواب نداد ، آقا که خانه ای بگیردف  می آیند جهیزیه را هم میدهند و حمایت های مالی هم میکنند . امیدوارم به این جاها نکشد و پدرها و مادرها خودشان مسئله را حل کنند.

 دوسال است عقد کرده ام وهنوز مسائلی را در مورد شوهرم میبینم و میشنوم که اطلاع نداشتم . این باعث تردیدم  در ازدواج با ایشان شده است . لطفا ً راهنمایی بفرمایید .
من با عقد طولانی موافق نیستم . به جهت همین است که نقاط ضعف برجسته میشود ، کم کم تردید ایجاد میشود . ما قبلا عرض کردیم ، یکسال برای دوران عقد مناسب است مگرضرورتی  باشد و واقعا نگذارید ازدوسال بیشتر باشد مگر اینکه دلیل خاص داشته باشید . شما می بینید ومیشنوید ، این را قبل ازعقد باید انجام میدادید ، گوشها را بازمیکردید و چشمهایتان را باز کنید . قبل از عقد باید دو تا چشم دیگر هم قرض کرد و با چهارچشم  دید ولی حالا عقد کرده اید ، پس چشمهایتان را ببندید . اگردر مسائلی که شما می بینید و میشنوید ، موردی هست ، آنرا به حساب سی درصد نقاط منفی ایشان بگذارید. ما همه گل هستیم ولی گل بی خار نیستیم . همه سی درصد نقاط منفی داریم . اگر موردی وجزئی است وکلان نیست ، حمل بر صحت کنید . تغافل کنید . برای آن محمل درست کنید . یکی ازدستورهای دین است که تغافل کنید . خودت را به ندانستن بزن . از شریفترین اخلاق انسان کریم ، این است که تغافل کند. وجه خوب را برداشت کنید . مثلا همسرشما موبایل را برمیدارد و صحبت میکند ، صدای خانمی را میشنوید . شما میتوانید دو جوربرداشت کنید . یکی اینکه بگویید نکنند این خانم نامحرم است  و شوهر من با او رابطه ناپسند دارد ، این یک برداشت است . حضرت علی (ع) فرمودند : وامر اخیک علی احسن . کار برادرت را به وجه احسن و نیکو قرار بده . یک وجه آن این است که بگویید مادرش بود یا خواهرش بود یا نه خواهرزاده اش بود . محمل بسازید . شاید همکارش بود که با او کار داشت . حالا یک چیزی از او شنیده اید ، بگویید برای قبل از ازدواجش بوده والان نیست . بله من شنیدم که او رفتاری داشته ، بله او برای قبل از ازدواجش بوده ، بگو توبه کرده است . اینها وجوه احسن است . اگر این کار را بکنید ، دلتان چرکین نمی شود . این برای آن است که کانون خانواده ازهم نپاشد . کینه و بد دلی ایجاد نشود . اینها برا ی قوام خانواده است . به قول سهراب سپهری چشمها را باید شست . حالا اگر نه ، ازامور کلان است ، شما ازاعتیاد ایشان میشنوید ، از رابطه نامشروع ایشان میشنوید، حالا اگرموردی را شنیدید که میتوان ازآن گذشت ، می گذرید ولی اگرآنقدر دارید میشنوید ، که درشما تردید جدی ایجادشده  ، که نکند ایشان کاسب کار است و روشش ارتباطات نامشروع است یا خانم متدینی هستید که ازمجاری مختلف میشنوید که ایشان شراب خوار است ، نماز نمی خواند یا مثلا اعتیاد دارد اینها از امورکلان است . یکی از امورعقد بستگی همین است برای رفع این ابهامات است . دوره تجدید نظر است واگر واقعاً می بینید طرف شرایط شما را ندارد و در اینجا بی دقتی کنید و چشم پوشی کنید و بگویید انشاء اله درست میشود ، اینجا جایش نیست . الان دوران عقد است و شما دوشیزه هستید ، لطمه کمتری می خورید ، البته فرصت ها راازدست میدهید . البته ارزش دارد ، اگر وارد زندگی بشوید فرصت ، به مراتب بیشتر از دست میرود . فرزندی هم داشته باشد خیلی بدتر است . اینجا دفع افسد به فاسد میکنیم . بین بد و بدتر بد را انتخاب میکنیم که دچا ربدتر نشویم .
 یکسال است که عقد کرده ام ، خانمم دختر خوبی است و عیبی هم ندارد ولی به این نتیجه رسیده ام که خودم ، از نظر فکری ، آمادگی ازدواج را نداشته ام  ، در ادامه راه دچار تردید شده ام  . چه کار  کنم ؟
این فکرها مربوط به قبل از ازدواج است . انسان قبل ازازدواج ، باید بنشیند ، فکرکند که شرایط را داردیا نه . اگر شرایط نسبی را دارد ، اقدام به ازدواج می کند و اگر ندارد اقدام نمیکند . الان شما یکسال است که عقد کرده اید و می فر مایید که خانم هم عیبی ندارد و مشکلی هم با ندارید م، الان این فکر دیگر جایش نیست . تقاضا میکنم دیگر به این فکر نکنید . من احتمال می دهم استرس مسئولیت پذیری باشد.  چون در بحث ازدواج ، جوانها وقتی ازدواج میکنند ، خانم ها یک جو راضطراب دارند و آقایان هم یک جور . در آقایان اضطراب مسئولیت پذیری است . الان یک مسئولیتی را پذیرفته اید و میگوید نکند از پس آن برنیایم و نکند مشکل اقتصادی پیش بیاید و نتوانم زندگی ام را اداره کنم . احتمال دارد این اضطراب ، شما را به این  فکر کشانده که من آمادگی نداشتم . با این فکر مقابله کنید . حالاشما به این فکر رسیدید که به بلوغ فکری نرسیده اید . اینها را که می گوییم مطلق نیست . نسبی است . کدامیک از ما به بلوغ فکری رسیدیم و ازدواج کردیم ؟ منطور شرایط نسبی است . شما یک شرایط نسبی داشتید و تا حدی ، بلوغ فکری شما را کامل میکند . خیلی جوانها از این نکته غافل هستند . شما یکسال عقد کرده اید ، خود ازدواج به انسان بلوغ می دهد . خیلی از جوانها قبل از ازدواج پوشش و آرایش و شخصیتشان یک جور است ، بعد ازدواج میکنند ، می بینید شخصیتشان عوض میشود . آرایش مو و پوششان عوض میشود و جد ی تر میشوند و وقارشان بیشتر میشود . دوستانشان کم میشود ، زودتر به منزل می آیند .
ممکن است یکسری عوامل پنهان این فکر را بوجود آورده اند . پس از یکسال ، شاید یک مسئله اختلاف انگیز از طرف خانم بوجود آمده باشد ، شاید شما همت نکردید و گل عشق را آبیاری نکردید که نخشکد،   شاید اینها بوده است . شما با یک مشاورآگاه صحبت کنید تا ایشان ، بتوانند عوامل پنهان را پیدا کنند و به شما کمک کنند و جنابعالی را از تردید دربیاورند . این طور بمانید ، روز به روز بدتر میشود . با مجموعه شرایط ادامه زندگی را صلاح می دانیم ، چون داستان جدی است . 

 دختری هفده ساله هستم . شوهرم ویژگی های یک مرد ایده آل را دارد ولی چون به انتخاب خودم نبوده ، می خواهم از او جدا بشوم . بنظر شما درست است ؟
خیر . من برداشتم این است که ، پدر و مادر به او تحمیل کرده اند . کسی به ایشان تحمیل کرده است. ازدواج تحمیلی خوب نیست و به پدرها و مادرها زیاد تأکید کردیم که به جوانها،  ازدواج را تحمیل نکنید. ازدواج امر مهمی است . باید خودشان فکر کنند و تصمیم  بگیرند . می خواهند یک عمر زندگی کنند . از این جهت شما حق دارید که از  کسی که به شما تحمیل کرده ، گله داشته باشید . اما خوب شما خودتان میگویید ، ویژگی یک مرد ایده ال را دارد . حالا چرا می خواهید زندگیتان را خراب کنید ؟ صرف اینکه به شما تحمیل شده ، آیا این میتواند مجوز خراب کردن زندگی باشد ؟ یعنی فکر میکنید با این کار در حق خودتان جفا و ستم خواهید کرد ؟ ملاک برای زندگی زناشویی این نیست . موارد بسیار زیادی داریم که اصلا ازدواج تحمیلی نبوده ، خودشان انتخاب کرده اند و حتی اجازه نظر به خانواده هم نداده اند ، خودشان گشتند و انتخاب کرده اند و صد درصد انتخاب خودشان بوده ولی  الان در حسرت بیست درصد شرایط ایده ال همین آقای شما هستند و دارند میسوزند . پس چرا شما میخواهید زندگیتان را خراب کنید . گذشته از این ، گقتند می خواهم جدا شوم . شما با این کا ر، عرش خدا را میلرزانید چون که طلاق ، عرش خدا را میلرزاند . امام صادق (ع) میفرمایند : ما من شی ابقظ من العزوجل من الطلاق. نزد خدا هیچ چیز بدتر از طلاق نیست . برای این است که خانواده قوام پیدا کند و بنیان داشته باشد . البته حرام نیست . یک روزیی به بحث طلاق میرسیم . طلاق بد است ولی جایز است . شما با این کار به خودتان لطمه میزنید . شما قبلا دختر خانم بودید ولی اگر الان جدا شوید یک واقعیتی است که یک خانمی که یکبار عقد کرده ، اگر جدا شود ، یک مقدار فرصت ها رااز دست میدهد و این طبیعی است . ممکن است آن شرایط مطلوب برای شما پیش نیاید و به این جوان هم لطمه بزنید . ازدواج را به شما تحمیل کرده اند . شما بالاخره بله را گفتید و پذیرفتید . ایشان هم گناه دارند و فرصت هایی رااز دست خواهند داد . ولی درطلاق آسیب پذیری خانم ها بیشتر است . از این فکر خارج شوید و زندگی را جدی بگیرید قدردان این نعمت الهی باشید . این ها وسوسه شیطان است . با این وسوسه ها مقابله کنید . ذکر اعوذبالله  من الشیطان الرجیم و اعوذ بالله سمیع العلیم . ممکن است زندگیتان خراب شود . ما در اینجا وظیفه داریم، مدارا کردن را توصیه کنیم . قبل از ازدواج چشم هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج ، یک کمی ببندید . این مورد ، یک مرد ایده ال است . موردی داریم که ازدواج تحمیلی نبوده است وآقا ایده ال و مطلوب نیست .

 همسرم در دوران عقد میگوید : به من احساسی ندارد و باید از هم جدا بشویم  در حالیکه وقتی عقد را میخواندند ، شور و شوق زیادی داشت . علت چیست ؟
این مبتلا به زیاد دارد . اینکه ایشان شورو شوق داشته و تحمیلی نبوده ، کا ر را یک مقدار سخت تر میکند . شاید به یک جاهایی برسیم که اجازه به ادامه زندگی ندهیم . ولی بنای ما بر ادامه زندگی است.  ولی ما دردوران عقد هستیم و شاید به جایی برسم که بگوییم باید جدا شوید . چون به صلاحتان نیست. مورد ایشان این  جوری نیست . این ، ما را خیلی نگران نمیکند . همان مسائلی که تردید ایجاد میکند.  یکی مقایسه شوهرها و خانم ها است . مسائلی که تردید ایجاد میکند ، تنش ایجاد میکند ، این دختر بایددقت کند . نکند باعث رنجش این آقا شده است . شاید شما دختر عزیز ، آن گل را آبیاری نکردید و خشک شده است و یا دارد می خشکد . با توجه به مجموعه شرایط ، به آقا توصیه می کنم در این تصمیمی که دارند ، لطفا عجله نکنند . چون ما آدمها ، قلبمان عجیب است . حالت ادبار و اقبال دارد . اما علی (ع) فرمود : ان للقلب اقبالاشهوتها و ادبارا . دل شما رویکرد و پشت کردی دارد ، گاهی می آید و گاهی می رود . بعضی آقایان می گویند ، بعضی از وقتها ، خانمم را دوست دارم و بعضی وقتها نه . اصلا ممکن است ادبار قلب باشد . گاهی ممکن است ذکر مصیبت می خوانند ، طرف اشکش در نمی آید و میگوید کافر شده ام . خیر . حالت ادبار شده اید . ممکن است عوامل پنهان دخیل باشد . عوامل را بررسی کنید و توی عافیت کار دقت کنید . ما روایت داریم : اذا قمت امراوقتدبرعافیت . وقتی میخواهیم کاری بکنیم به عاقیت آن کار فکرکنید . بله با یک مشاور آگاه مشاوره کنید . شاید همان ادبار قلب است.  ممکن است فرصتها را از دست بدهید . حالا اگر شما طلاق بدهید و حقشان را بدهید ، گناه شرعی نیست ولی گناه اخلاقی است . یک دختری که دلبسته شما شده اند و احساس شکست می کنند ، عجله نکنید .
 به تاخیر انداختن ازدواج به دلایل واهی ، چه پیامدهایی دارد ؟ 
همان طور که ازدواج زودرس مشکل دارد ، ازدواج دیر رس هم مشکلاتی دارد . گاهی با ادله واهی و وسواس ها و آرمان گرایی ها، ازدواجشان را به تاخیر می اندارند مخصوصا خانم ها . که این خیلی مشکلات ایجاد می کند . همان طور که طبیعت چهار فصل دارد ، وجود ما آدمها هم چهار فصل دارد . یک فصل بهار و تابستان و پاییز و زمستان دارد . ما باید در بهار زندگی مان ازدواج کنیم و نگذاریم به تابستان کشیده شود . چون در فصل بهار زندگی مان ، شادابی و نشاط  هست. و دیگر اینکه خانم ه فرصت ها را از دست می دهند . البته آقایان هم فرصت ها را از دست می دهند ولی خانم ها بیشتر و بعد افسردگی و مشکلات بعدی . و دیگر اینکه فاصله سنی شما و بچه هایتان بیشتر می شود . خیلی ها به این توجهی ندارند .هر قدر فاصله سنی کمتر باشد این بهتر است . و دیگر اینکه امکان بارداری های سخت وجود دارد البته در سن چهل به بالا . یک روایت از رسول گرامی اسلام در مورد خانم ها داریم : دوشیزگان بمنزله میوه روی درخت هستند ، اگر برسند و چیده نشوند ، نور خورشید آنها را فاسد می کند و باد آنها را این طرف و آن طرف می برد . آنهایی که در سن بالا هستند و ازدواج نکرده اند ، دچار سردر گمی و اضطراب و متاسفانه زمینه انحرافات اخلاقی و جنسی در آنها دیده میشود و بیشتر است . این یک واقعیتی است . آقای ویل دورانت    می گوید : اگر ازدواج در فصل های طبیعی صورت گیرد ، بیساری از بیماری های روحی و روانی و مشکلات اخلاقی و انحرافی که زندگی معاصر را لکه دار کرده است ، به نصف تقلیل خواهد یافت . پیامبر فرمودند : کسی که ازدواج می کند ، نصف دینش را حفظ می کند . ببینید سخنان اندیشمند غربی شبیه سخنان پیامبر است . ازدواج ها را به تاخیر نیندازید و از بهار زندگی تان برای ازدواج استفاده کنید .  
من به خواستگاری خانمی رفته ام . ما و خانواده هایمان با هم هیچ مشکلی نداریم ولی بعضی از اقوام خانم با دلایل واهی مخالف هستند . شما در این مواقع چه راه کارهایی پیشنهاد می کنید . 
خانواده ها نباید مدیریت ازدواج را ، به دیگران بدهند . این مربوط به دختر خانم و پدر و مادرشان و آقا پسر و پدر و مادرشان است . حتی خواهر و برادر نباید دخالت کنند . 
حالا اگر در قومی فرد پیری ، نفوذ دارند و یا برادر بزگتر و یا خواهر بزگتر نقش خاصی دارند ، این افراد نباید به دلایل واهی مخالفت کنند . چرا مانع خیر میشوید ؟ حضرت علی (ع)  فرمودند : بهترین واسطه گری ، واسطه گری بین دونفر در امر ازدواج است . امام موسی بن جعفر ( ع ) فرمودند : کسی که واسطه برای ازدواج میشود در سایه عرش الهی قرار می گیرد . رسول گرامی فرمودند : کسی که واسطه میشود به ازای هر قدم و هر کلام ، ثواب یکسال زیارت را به او می دهند  وقتی واسطه در خیر شدن این قدر ثواب دارد ، مانع در خیر شدن به همان میزان گناه دارد . 
مانع خیر نشوید .زیرا دخترخانم فرصت ها را از دست می دهد . راه کار این است که شما واسطه ای قویتربفرستید و اگر نشد این را به حساب قسمت نشدن بگذارید . چون خیلی مواقع ، خواستگاری تا یک ماه هم طول کشیده و موقع بله برون عمه خانم حرفی زده و همه چیز خراب شده است . این را به حساب قسمت بگذارید . و به حساب این که خداوند صلاح نمی داند .
آیا میشود خواستگاری را ، صرف اینکه فامیل نیست ، رد کرد ؟  
این سوال به خانواده ها برمی گردد که اصرار روی ازدواج فامیلی دارند . خیر صرف اینکه غریبه است نمیتوان او را رد کرد . البته خواستگار فامیل ، از جهاتی راحت تر است . با فرض اینکه مشاوره ژنتیک را جدی بگیرند . و آزمایش ژنتیک را هم انجام دهند . اگر در اینمورد مشکلی وجود نداشته باشد  ، ازدواج فامیلی راحت تر است . زیرا بزرگ نمایی و دروغ در ازدواج ها فامیلی کمتر اتفاق می افتد . مثلا در بحث تحصیلات  پسر عمو نمیتواند خود را به جای یک فرد دکتری جا بزند زیرا همه میدانند ایشان دانشجوی دوره کارشناسی بوده است . در مسئله متارکه والدین و امکانات مادی ، امکان لا پوشانی نیست . واقعا ازدواج فامیلی راحت تر است ولی معنایش این نیست که ما غریبه را رد کنیم . ازدواج با غریبه دقت بیشتری و زمان بیشتری می خواهد . شما باید صبر کنید زیرا باید اطلاعات بیشتری از طرف غریبه بگیرید . البته مشکلاتی هم که در رابطه با غریبه ها پیش می آید بخاطر قصور خودمان است .اگر تحقیق بیشتری می کردیم این مشکلات پیش نمی آمد . البته ما در فامیل هم داریم که دچار مشکل شده اند با اینکه همدیگر را می شناختند . و خیلی موارد هم به متارکه کشیده شده است . علت مشکلات غریبه و فامیل نیست . علت آن ، کم توجهی به مسائل ازدواج است . ما اینجا نباید بگوییم چون فامیل است تحقیق نمکنیم زیرا ما از حریم خصوصی عمویمان خبر نداریم .   
   
آقا پسری گفته اند وقتی می خواستیم مراسم عقدکنان بگیریم یکی از اقوام نزدیک فوت     کرده اند و ازدواج به تاخیر افتاده است . آیا اگر این کار را بکنیم اشکال دارد ؟
دین در این مورد ساکت است . یعنی چنین چیزی نداریم که اگر در فرایند خواستگاری عزیزی فوت کند ، گرفتن مراسم گناه باشد . و واجب هم نیست که شما صبر کنید .حتی مستحب هم نیست . پس ما در دین حکمی نداریم . در عرف رایج هست . و اگر عزیزی بزرگی بوده اند و متدین بوده اند ، جا دارد که به این رسم عرف عمل کنیم و اسلام با آداب عرفی که مشکل شرعی ندارد ، مخالفت نمیکند . پس در  این قضیه  صبر کنند . ولی حالا تا چه حدی صبر کنند . فرایند خواستگاری انجام شده و این اتفاقات باعث شده این دو جوان پا در هوا بمانند . این اشکال دارد واین آسیب است . اینکه ما چقدر صبر بکنیم ، بستگی به عزیزی دارد که از دست رفته است . اگر درجه یک باشد یک زمانی را باید صبر کرد و اگر درجه دو یا سه باشد ، یک زمانی را باید صبر کرد . و این هم مهم است که فرایند خواستگاری در چه مرحله ای بوده که این عزیز از دست رفته است.   
حالا مثلا قرار است که به خواستگاری بیایند و پدر خانم فوت می کند ، خوب این معلوم است که بهم می خورد . چون بعضی ها اعتقاد دارندتا یکسال نگذرد اقدام به خواستگاری نمی کنند . حالا یک وقت فرایند طی شده و به بله برون هم رسیده و پدر هم راضی بوده و بعد ایشان فوت می کنند . اینجا کمتر می توان صبر کرد . بعضی ها اعتقاد دارند که ازدواج این قدر مهم است که هیچ چیزی نباید مانع آن بشود . نه ما این را قبول نداریم . بالاخره ما یک عرفی داریم . و یک آداب و رسومی داریم که خوب است عمل بشود . در این مواقع باید یک مدتی صبر کنند و بعد به محضر بروند و عقددائم بکنند و ثبت در دفتر بشود و مراسم را برای بعد بگذارند . می توان مراسم شادی گرفته نشود تا مشکل حل شود و به تاخیر هم نیفتد .

 دوسال پیش با یکی از اقوام عقد کرده ام و پدرایشان قرار بود برایم خانه ای بخرد ولی به قول خودشان عمل نکردند و من می خواهم جدا شوم . لطفا راهنمایی بفرمایید . 
ما چقدر تاکید کردیم وضعیت فعلی طرف برایتان ملاک باشد . اگرالان خانه ندارد خیلی روی قول ها خیلی حساب نکنید . از آن طرف هم داریم که وقتی مومن  قولی می دهد به قولش عمل می کند . حالا وارد دوران عقدبستگی شده اند و آنها به قولشان عمل نکرده اند وایشان می خواهند جدا بشوند . من قطعا با این کار مخالف هستم . برای این جور مسائل نمی توان جدا شد . مسائل بسیار مهم ما را به جدایی می کشاند . شما ره یک خانه اجاره ای راضی بشوید و با رفتار کریمانه به آنها بفهمانید که اشتباه کرده اند . در اینجا دختر بیشتر لطمه می خورد . البته پسر هم لطمه می خورد . دلداده است . در جدایی جامعه ما نقص است . طلاق عرش خدا را می لراند . عرش خدا را نلرزانید .
 والدینم با ازدواج برادرم مخالف هستند زیرا این  دختر فرزند طلاق است . آیا این درست است ؟ 
این مخالفت بخاطر دغدغه هایی هست که وجود دارد . دغدغه دارند که نکند این دختر بخاطر متارکه پدر و مادرش ، دچار مشکلات روحی شده باشد . پدر و مادر تا قبل از جدایی با هم دعوا می کردند و این دختر دچار آسیب های روحی شده باشد . این یک دغدغه است . اینکه دچار خلا های عاطفی شده باشد . دختر خانم یا با یکی از والدینش زندگی کرده یا با پدربزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده است و دچار خلا عاطفی شده باشد . الان یک سایه از سر دختر کوتاه شده و کنترل نصف شده و او دچار آسیب های اجتماعی شده باشد . الان این خانواده که به خواستگاری دختر خانم رفته اند یا بالعکس دغدغه هایشان این است . عزیزان شما که با این تلقی جواب رد می دهید ، فکر می کنید دختر خانمی که با پدر و مادر زندگی می کند ، دچار آسیب روحی نیست ؟ ما داریم دختر ها و پسرهایی که پد رو مادر هایشان کنارهم بوده اند و جدا هم نشده اند ودائم با هم جنگ و دعوا داشته اند و بچه هایشان دچار آسیب روحی شده اند . این ها دائم در خانه جدال داشته اند . پس پدر و مادر دارند ولی دارای آسیب روحی هستند . آیا شما فکر می کنید کسانی که پدر و مادردارند ، دچار خلا عاطفی نیستند ؟ بله ما داریم فرزندانی که پدر و مادر دارند ولی چون آنها به فرزندانشان محبت نکرده اند ، فرزندانشان دچار خلا عاطفی هستند . ازطرف دیگر دچار آسیبهای اجتماعی هم شده اند زیرا پدر و مادر دچار غفلت شده اند و آنها را کنترل نکرده اند . عرض بنده این است که ما برعکس قضیه را هم داریم . دخترخانمی که فرزند متارکه بوده اند ، نه دچار خلا عاطفی هستند و نه دچا ر آسیب اجتماعی و روحی شده اند . چرا ؟ زیرا پدر و مادر هر دو فرهنگی و استاد دانشگاه بوده اند و آدم فرهیخته ای بوده اند . هر دو با هم درگیر بوده اند ولی جلوی بچه ها نبودند . زیرا می دانستند جلوی بچه ها نباید درگیر باشند . پس فرزندان او دچار آسیب روحی نیستند .ممکن است دچار خلأ عاطفی نباشند مثلا با پدر بزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده اند که به آنها خیلی محبت کرده اند و بیشتر از پدر و مادر به آنها محبت کرده اند پس دچار خلا عاطفی نشده اند  . و یا کنترل شده اند و دچارآسیب ها ی اجتماعی نشده اند . من عرضم این است که ملاک شما صرفا نباید این باشد که چون این آقا و خانم فرزند طلاق هستند ، ما نباید به سراغ آنها بروییم . چطور شما کسی را که پدر و مادر دارد ، صرف اینکه پدر و مادر دارد ، قبول نمی کنید ؟ تفحص می کنید و تحقیق و مطالعه می کنید . شما که نمی دانید شاید این دختر خانم از این دسته افرادی باشد که بنده عرض کردم و دچار هیچگونه آسیبی نشده اند . شما تا می فهمید او فرزند متارکه است ، پس نزنید . این حق نیست . او گناهی ندارد . شما وقتی فهمیدید ، تحقیق کنید . به دو جواب می رسید که جزئ کدام دسته است  اگر جزء دسته اول است که بهم می زنید ولی اگر از نوع دسته دوم بود ، موردی ندارد  ملاک ها ی ما باید از نوع ملاک های واقعی باشد . این اساس واقعا درست نیست .
 دختر خانم بیست و پنج ساله هستم و پدرم با سختگیری ، مانع از ازدواجم شده است .  شما می گویید  چه کار کنم ؟
معلوم نیست شما بتوانید کاری بکنید . اگر این کار را با محبت و مهربانی البته نه مستقیم بلکه با واسطه مادر و یا پدر بزرگ و مادر بزرگ که ذی نفوذ هستند و به پدر بفهمانند که سخت گیری بیجا اشتباه است البته اگر سخت گیر بی جا باشد ولی اگر سخت گیریی بجا باشد ، ما آن را توصیه می کنیم . مثلا خواستگاری آمده و همتای شما نیست و پدر شما می داند که اگر شما ازدواج کنید ، دچار مشکلات جدی می شوید . یا اینکه شما دلبسته کسی شده اید و کر و کور شده اید و پدر می دانداین ازدواج عاقبت خوشی ندارد . اگر این جور چیزی است ، واقعا بجاست . بارها گفته ام که ازدواج نکردن به مراتب از ازدواج غلط کردن بهتر است . ولی اگر سختگیری ها برای مسائل مادی است مثل مهریه، منزل و پول باشد این اشتباه است . پدران عزیز سخت نگیرید . اگر خواستگار خوبی از نظر اخلاق و دیانت داشتید ، سخت نگیرید . ببینید الگوهای ما مثل پیامبر در این مورد چه می فرمایند . پیامبر گرامی می فرماید : اگر برای دختر شما خواستگاری آمد که از نظر اخلاق و دین او را می پسندید ، دختر خود را به عقد او در بیاورید و اگر این کار را نکنید ، فتنه بزرگی در عالم ایجاد خواهد داد . ویل دورانت می گوید : اگر ازدواجها در سالهای طبیعی اتفاق بیفتد و عقب نیفتد ، انحرافات جنسی که امروز جامعه ما را لکه دار کرده است ، به نصف کاهش خواهد یافت . ولتر می گوید: هر قدر متاهلان بیشتر شوند ، جنایت ها کمتر میشود . این یک واقعیت است . شما سیره عملی رسول خدا را ببینید . حضرت علی (ع) مالی از دنیا نداشتند و تهیدست یه معنی واقعی بودند ولی چون با ایمان بودند ، حضرت به ایشان جواب دادند . دست از سختگیری بردارید . سن دختر بالا می رود و فرصتها کمتر میشود . و ما می ترسیم که شما مجبور بشوید به کسی که درجه پایین تری دارند ، جواب مثبت بدهید و ممکن است ازدواج نکردن برای دختر مفسده به دنبال داشته باشد . گاهی سخت گیری ها در کارهایی است که از طرف می خواهند . مثلا عروسی ها ی آنچنانی و اسراف های آنچنانی . این خیلی خطرناک است . 

 بعضی از دختر خانم ها در ازدواج سخت گیری می کنند و به دلایل واهی خواستگاران را رد می کنند . آیا این رفتار ، علت خاصی دارد ؟
دقت در ازدواج خیلی خوب است . در ازدواج دقت کنید . عجله نکنید و شتاب زده عمل نکنید . در انتخابتان حساسیت داشته باشید . امام صادق (ع) می فرماید : : در ازدواجت دقت کن و ببین چه کسی را در وجودت می نهی و چه کسی را شریک مال و آگاه به اسرار و امانت خود می کنی . دقت خوب است ولی اگر به آرمان گرایی تبدیل شود، بد است .  آرمان گرایی یعنی قانون همه یا هیچ . یعنی من شوهری می خواهم که همه چیز داشته باشد و گر نه شوهر نمی خواهم . دنیا یا سیاه است یا سفید . خیر دنیا را باید خاکستری دید . اگر جلوی این رفتار را نگیریم به اختلال تبدیل میشود و بعد به اختلال هذیانی تبدیل می شود . خانم ها باید به خودشان بگویند : من می خواهم با کسی ازدواج کنم که سی درصد نقطه منفی دارد و هفتاد درصد نقطه مثبت دارد . چون اگر این کار را نکنند ، نمیتوانند انتخاب کنند . بگویند : ما همه گل هستیم ولی خار داریم .  فقط معصومین ما گل بی خار بوده اند . این خانم ها فرصتها را از دست می دهند و چند ماه بعد خواستگار بعدی و همین جور سن بالا می رود و هنوز ازدواج نکرده اند و فرصتها  را از دست می دهند .  ما به خانم های سن بالا گفته ایم که از شروط کمال ، دست بردارید . بعضی ها مغرور میشوند . کمالاتی دارند و خانواده بالایی دارند و می گویند :  هر وقت من اراده کنم ، می توانم شوهر پیدا کنم . ولی این طور نیست . البته شما همان ویژگی قبل را دارید ولی همتایان شما سر زندگی شان رفته اند و شما خواستگار ی که مورد پسند باشد نخواهید داشت . وجود ما آدمها چهار فصل را دارد . در بهار زندگی ازدواج کنید . اگر دیر ازدواج کنید ، مشکلاتی برای شما ایجاد میکند . نشاط شما کم شده است و اختلاف سنی با فرزندانتان بیشتر می شود . ممکن است مشکلاتی در بارداری خانم ها ایجاد شود و در سن بیست و هفت به بالا زایمانهای سخت دارند و در سن چهل و پنج سالگی قطع نطفه سازی دارند . کسانی که این فکر را دارند ، وقتی ازدواج      می کنند ، شوکه می شوند . ولی اگر بگویند : سی درصد مشکل دارد . من الان       نمی دانم  ولی در زندگی می فهمم . بیایید از آرمان گرایی دست بردارید تا از فواید ازدواج استفاده کنید . 

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

آمادگی برای ازدواج

ازکجا بدانیم آماده ازدواج نیستیم


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


درست همانطور که نشانه‌هایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانه‌هایی هم هست که می‌گوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابل‌توجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه می‌کنند، می‌فهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جدایی‌شان بوده است.

برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزه‌هایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دسته‌های زیر می‌بینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیه‌هایی که بعنوان جایگزین معرفی شده‌اند عمل کنید. اگر برای دلایل غیرمنطقی زیر ازدواج را انتخاب می‌کنید، باید متوجه ریسکی که می‌خواهید بکنید باشید:

• برای فرار از وضعیت ناراحت‌کننده خانه: به جای آن می‌توانید به دانشگاهی خارج از شهر خود بروید. روی این تمرکز کنید که فردی مستقل و سالم بار بیایید تا بتوانید شاد و سالم زندگی کنید. هرچقدر محیط خانه‌تان بدتر باشد، باید بیشتر برای جلوگیری از اشتباهی که والدینتان کردند تلاش کنید.

• وقتی خیلی جوان یا نابالغ هستید: سعی کنید از جوانی‌تان لذت ببرید و ازدواج را تا زمانیکه به بلوغ فکری کامل رسیده‌اید به تعویق بیندازید.

• وقتی به اندازه کافی تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارید: سعی کنید با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگیرید تا تجربه لازم را به دست آورید. ببینید از یک رابطه چه می‌خواهید و فرق یک شریک زندگی سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم یا کسانی که سازگاری با شخصیت شما ندارند را بشناسید.

• وقتی تازه فارغ‌التحصیل شده‌اید و هیچوقت بعنوان یک مجرد زندگی مستقلی را تجربه نکرده‌اید، هیچ کار یا طریق امرارمعاشی ندارید، از تنها بودن می‌ترسید یا طرفتان قرار است مدتی طولانی شما را ترک کند: درستان را تمام کنید و تجربه کاری مرتبط با رشته‌تان را آغاز کنید. کاری پیدا کنید که قدرت حمایت از خودتان و خانواده‌تان را تامین کند.

زندگی مستقلی را آغاز کنید و سعی کنید هزینه‌های مربوط به خودتان را تقبل کنید، پول پس‌انداز کنید و مستقل شوید. یاد بگیرید چطور تنها زندگی کنید و یک مجرد شاد باشید.

• برای برانگیختن حس حسادت فردی دیگر: برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید کتاب‌های بیشتری بخوانید یا نزد مشاور بروید. تا زمانیکه به این بلوغ فکری و احساسی نرسیده‌اید با هیچکس ازدواج نکنید. باید رفتارها و مهارت‌های سازگاری افراد بزرگسال را کسب کنید تا وقتی آسیب دیدید، بتوانید به آنها تکیه کنید.

• برای بالا بردن اعتمادبه‌نفستان: برای این منظور بهتر است نزد مشاور متخصص بروید. اعتمادبه‌نفس پایینتان را با افکار مثبت و باارزش جایگزین کنید. تازمانیکه اعتمادبه‌نفس لازم را پیدا نکردید و با خودتان راحت نبودید، ازدواج نکنید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که با شما سازگاری شخصیتی داشته باشد.

• چون بقیه ازدواج می‌کنند: برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید، نزد روانشناس بروید و مطالعه کنید. هرازگاهی با افراد مختلفی ایجاد ارتباط کنید اما تازمانیکه بلوغ کافی پیدا نکرده‌اید با کسی ازدواج نکنید.

• وقتی رابطه‌تان چیزی که می‌خواهید نیست یا فقط تفریحی است اما سنتان روزبه‌روز بالاتر می‌رود و می‌ترسید کس دیگری را پیدا نکنید: درمورد سابقه رابطه‌تان با یک روانشناس صحبت کنید و ببینید سازگاری شخصیتی شما و طرفتان در چه حدی است. تازمانیکه مطمئن نشده‌اید که با هم سازگاری دارید و می‌توانید زندگی شادی کنار هم داشته باشید، دست به ازدواج نزنید. اگر کسی که الان در زندگیتان است تطابق چندانی با شما ندارد، سعی کنید با افراد دیگری آشنا شوید که با شما سازگارتر هستند.

• وقتی به اندازه کافی با هم وقت نگذرانده‌اید تا بفهمید سازگاری دارید یا خیر: اگر طرفتان آنقدر مشغله دارد که نمی‌تواند شما را به اولویت زندگی خود تبدیل کند، درمورد فکرتان با او صحبت کنید ببینید می‌توانید با هم به نتیجه‌ای برسید که برای هر دو شما رضایت‌بخش باشد یا خیر.

• اگر اخیراً با فردی آشنا شده‌اید، آرام باشید و برای شناخت همدیگر وقت بگذارید: اگر طرفتان از شما دور است و اکثر ارتباط شما از طریق دنیای مجازی و دیدارهای گاه‌گاه بوده است، تازمانیکه از نزدیک با هم بیشتر وقت نگذرانده‌اید و همدیگر را نشناخته‌اید تصمیم به ازدواج نگیرید.

• اگر از پایان یافتن رابطه‌قبلی یکی از شما مدت کوتاهی گذشته است: سعی کنید از شروع این رابطه جدید لذت ببرید اما درک کنید که ممکن است روزی این رابطه تمام شود. ممکن است طرفتان با فرد قبلی که در زندگی‌اش بوده است آشتی کند یا متوجه شوید با هم سازگاری ندارید، پس عجله نکنید.

• وقتی یکی از شما از یک مشکل شخصی یا روانی جدی رنج می‌برد: برای حل اینگونه مشکلات نزد رواشناس بروید. اگر این طرفتان است که مشکل دارد، از او دعوت کنید که با شما پیش مشاور ازدواج بیاید. به قضاوت مشاور درمورد اینکه می‌توانید با هم ادامه دهید یا نه اعتماد کنید. اگر طرفتان اعتیاد دارد، علاقه‌ای به دنبال کردن درمان ندارد، با کمک مشاور به آن رابطه پایان دهید.

• وقتی یکی از شما یا هر دوتان مرتکب آزار جسمی، جنسی یا کودک‌آزاری شده است: این رابطه قدرت بسیار کمی دارد. اگر فرد آزاررسان خودتان بوده‌اید، نیاز به درمان فوری توسط متخصص دارید. فوراً اقدام کنید و اجازه بدهید که مشاور متخصص با شما صحبت کند. اگر فرد آزاردیده شما بوده‌اید، شما هم نیاز دارید که پیش روانشناس بروید. تازمانیکه بتوانید از رابطه آزاردهنده خود به طور کامل بیرون بیایید و آن را فراموش کنید، درمان‌هایتان را ادامه دهید.

منبع:مردمان

 

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

کلید ازدواج موفق

با اینگونه زنان ازدواج مکنید



همانطور که اسلام اجازه شوهر دادن دختر را به چند طایفه از جمله فاسقان، سفیهان، بداخلاقان، مشروبخواران، نمى دهد، و حرمت و ارزش زن را با ممنوعیت ازدواج با این چند طایفه حفظ مى کند، به همین نسبت به جوانان مؤمن و باکرامت اجازه ازدواج با زنانى که واجد شرایط الهى و اسلامى نیستند نمى دهد.


روایات بسیار مهمى در این زمینه از مصادر وحى در معتبرترین کتب نقل شده، که به پاره اى از آنها اشاره مى شود، رسول خدا فرمود:
اِیّاکُمْ وَ تَزَوَّجَ الْحَمْقاءِ فَإِنَّ صُحَبَتَها ضَیاعٌ وَ وَلَدَها ضِباعٌ.[149]
از ازدواج با زن کودن و دچار حماقت بپرهیزید که همنشینى با آنان تباهى عمر و فرزندش متجاوز و ستمکار است.
و نیز آن حضرت فرمود:
اِیّاکُمْ وَ خَضْراءَ الدِّمَنِ قیلَ یا رَسُولَ اللّهِ وَ ما خَضْراءُ الدِّمَنِ. قالَ: اَلْمَرْأَةُ الْحَسْناءِ فى مَنْبَتِ السُّوءِ.[150] 
از سبزه مزبله پرهیز کنید، پرسیدند سبزه مزبله کدام است؟ فرمود: زن زیباروى که در خانواده اى پست و بد و فرومایه بار آمده!
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
کانَ(صلى الله علیه وآله وسلم) یَقُولُ فى دُعائِهِ: اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنْ وَلَد یَکُونُ عَلَیَّ رَبّاً، وَ مِنْ مال یَکُونَ عَلَیَّ ضَیاعاً، وَ مِنْ زَوْجَة تُشیبُنى قَبْلَ أَوانِ مَشیبى وَ مِنْ خَلیل ماکِر.[151] 
رسول حق در دعایش به پیشگاه حضرت حق عرضه مى داشت: خداوندا به تو پناه مى برم از فرزندى که به جاى فرمانبرى از من فرمانگذار من باشد، و مالى که بدون سود تباه گردد، و زنى که مرا پیش از وقت « بر اثر کودنى و حماقت و بدخلقى » پیر کند، و دوستى که اهل مکر و حیله باشد.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
شِرارُ نِسائِکُمْ العُقَرَةُ، الدَّنِسَةُ، اللَّجُوجَةُ، الْعاصِیَةُ، الذَّلیلَةُ فى قَوْمِها، الْعَزیزَةُ فى نَفْسِها، الحَصانُ عَلى زَوْجِها، الهَلُوکُ عَلى غَیْرِهِ.[152] 
بى خیرترین زنان شما: زنان عقیم و زنانى که پاکیزگى را رعایت نمى کنند و لجباز و نافرمان و در دید فامیل پست، و در نظر خود عزیز، و نسبت به شوهر سرکش، و با دیگران رام و تسلیم هستند.
و آن جناب فرمود:
الشُّؤْمُ فى ثَلاثَةِ أَشْیاءَ فى الدّابَّةِ وَ الْمَرْأَةِ وَ الدّارِ فَأَمَّا الْمَرْأَةُ فَشُومُها غَلاءُ مَهْرِها وَ عُسْرُ وِلادَتِها وَ أَمَّا الدّابَّةُ فَشُومُها کَثْرَةُ عِلَلِها وَ سُوءُ خُلْقِها وَ أَمَّا الدّارُ فَشُومُها ضیقُها وَ خُبْثُ جیرانِها.[153] 
نامبارکى در سه چیز است: در مَرکب، زن، و خانه. اما نامبارکى زن بالا بودن کابین و نازایى اوست، و نامبارکى مرکب زیادى بیماریها بدخوبودن ( چموشى ) آن است و نامبارکى خانه کوچکى و بدى همسایگان آن مى باشد.
وَ قالَ(صلى الله علیه وآله وسلم) شَرُّ الاَْشْیاءِ الْمَرْأَةُ السُّوءُ.[154] 
بدترین چیزها زن بد است.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود:
شَرُّ الزَّوْجاتِ مَنْ لا تُؤاتى.[155] 
بدترین همسر آن زنى است که ناموافق باشد.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
اَلا اُخْبِرُکُمْ بِشِرارِ نِسائِکُمْ؟ الذَّلیلَةُ فى اَهْلِها، الْعَزیزَةُ مَعَ بَعْلِها، الْعَقیمُ الْحَقُودُ، الَّتى لا تَتَوَرَّعُ عَنْ قَبیح، الْمُتَبَرَّجَةُ اِذا غابَ عَنْها بَعْلُها، الْحَصانُ مَعَهُ اِذا حَضَرَ، لا تَسْمَعُ قَوْلَهُ، وَ لا تُطیعُ اَمْرَهُ، وَ اِذا خَلى بِها تَمَنَّعَتْ کَما تَمَنَّعَ الصَّعَبَةُ عِنْدَ رُکُوبِها، وَ لا تَقْبَلُ مِنْهُ عُذْراً، وَ لا تَغْفِرُ لَهُ ذَنْباً.[156]
بدترین زنانتان را معرفى نکنم؟ آنکه در فامیلش پست و بى مقدار، و نسبت به شوهرش فخر فروش، نازا، کینه توز، از کار زشت روى نگرداند، و در غیاب شوهر خود را زینت دهد، و در حضور وى بى پیرایه باشد، از شوهر اطاعت نکند، فرمانش را نپذیرد، در خلوت نسبت به خواسته شوهر تمکین نکند، عذر شوهر را نپذیرد، و از خطایش در نگذرد.
(النکاح سنتى فمن رغب عن سنتى فلیس منـى )

« بحار ، ج 103 ، ص 220 »

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

افسردگی پس از ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


زن و مرد به واسطه نیازهای مختلف جسمی و عاطفی به هم دل می بندند و با هم زندگی مشترک را آغاز می کنند به امید اینکه همیشه بتوانند از عشق ومحبت یکدیگر سیراب شوند و فارغ از رنج تنهایی مأمن و پناهی برای ابراز عشق و بیان هم دلی بیابند، ودر نهایت از کنار هم بودن به آرامش و لذت برسند.




از آنجا که مردان به دلایل مختلفی همچون ساختار مغزی و جسمی و نوع فعالیتهایی که بر عهده نسل مرد قرار داده شده و شرایط اجتماعی و فرهنگی ، پس از سیراب شدن از نیازهای مختلف عاطفی و غریزی به دیگر فعالیتهای روزمره خود مشغول می شوندو رابطه احساسی و عاطفیشان کم رنگ می گردد،و به سراغ وظیفه اصلی که همانا کار و موقعیت های اجتماعی می روند و تا دوره بعدی نیاز خود،همسر یا زن مورد علاقه خویش را به فراموشی می سپارند،و توقع دارند فریاد شکوه و شکایت زنان بلند نشود چراکه، این کارکرد برای روحیات و تمایلات مردانه بسیار طبیعی و عادی است.اما اگر یک مرد بخواهد به شکلی زندگی کند که، در کنار خواسته ها و تمایلات خود،خواسته و نیاز زن مورد علاقه خود را در نظر بگیرد لازم است،یک سری مهارتها و تواناییهایی را کسب کند و به موضوعاتی توجه نماید که نتیجه این توجهات جلب رضایت زنان با احساس،معقول ووظیفه شناس است.


 


گاه مردان ادعا می کنند که پس از یک روز کاری، و پس از رنجها و سختی هایی که در طول روز متحمل شدند، حق دارند، پس از وارد شدن به خانه،وقتی را به خود اختصاص دهند و در این زمان به تفریح و استراحت شخصی مشغول شوندو زن مورد علاقه آنها اجازه ندارد از او بخواهد ساعت های حضور در خانه را با هم تقسیم کنند،چرا که مردان خود وظیفه خویش را به خوبی می دانند و در زمان مقتضی همه عشق و محبت خود را به یکباره نثار او می کنند.بیشتر مردان هم عقیده دارند که بعد از چند بار مقاومت می توانند همه احساسات زنانه را تغییر دهند و برنامه ای پیش روی او بگذارند تا همه عشق و نیاز خود را در یک موقع مقرر از مرد دریافت کند.


 


این طرز برخورد و خلقیات بیشتر از سوی مردانی است که جنس زن را به خوبی نشناخته اند و تصور می کنند،همه احساسات و عواطف زنانه، با یک همبستری و یک هم آغوشی برآورده شده و زنان تا نوبت بعدی هم آغوشی، هیچ نیاز عاطفی دیگری ندارند.اما بر عکس برای زنان این نوع هم آغوشی، تبادل عشق و احساسات نیست بلکه بسیاری از زنان این نوع همبستری بی مقدمه را، یک نوع تجاوز محسوب می کنند چرا که برای زنان عشق و محبتی معنا دار است که همیشه جاری و پیوسته باشد و تنها رنگ و بوی جنسی نداشته باشد.


 


مردانی که اهل تلاش و کوشش هستند خود را غرق کار و فعالیت می کنند ، این فعالیت به قدری آنها را سرگرم میکند که کمتر فرصت می کنند به زندگی مشترک بینیشند و نیازهای عاطفی و روحی همسر خود را مد نظر قرار دهند.دسته دیگری از مردان که فرصت فراغت بیشتری دارند بعد از تشکیل زندگی مشترک گاه و بیگاه یاد دوران مجردی را زنده کرده و این اوقات را با دوستان سپری می کنند یا به رفتار و کارهایی مراجعه میکنند که این نوع رفتار برای آنها در زمان تجرد آرامش بدنبال داشته است.اما مشکل اصلی از آنجا آغاز میشود که گاه این سر گرمی ها یا کار و فعالیت، مردان را کاملا به خود مشغول می سازد.مردان هم تصور می کنند همین که گاه و بیگاه در کنار همسر خود قرار می گیرند تا نیاز غریزی خود را رفع کنندبرای زن هم همین توجه و حمایت کافی است.مردان اغلب با دوستان خود هم دردو دل کرده و زنان را موجودات زیاده خواه ، پر توقع و کنترل گر معرفی می کنند و یکدیگر را تشویق می کنند که نباید اسیر این زیاده خواهی های زنان شد. وبهتر است از آنها فاصله گرفت تا از این راه به کنترل در آیند! البته فرهنگ غلط اجتماعی هم به این امر دامن می زند و مردان تصور می کنند اگر به نیازهای زن توجه کنند، زنان بر آنها چیره خواهند شد.


 


اما همین که زنان وارد زندگی مشترک می شوند بر آورده شدن نیازهای عاطفی و غریزی در آنها باعث می شود تا به زندگی و مردی که هستی خود را به پای او ریخته اند عشق بورزند.هر چه زمان می گذرد زن به همسر خود بیشتر وابسته می شود و دوست دارد برای تداوم این عشق و محبت از مرد مورد علاقه خود تضمین دریافت کند. مردان با برآورده شدن نیازهای مختلف فرصت می یابند تا به وظایف اصلی خود مانند کار و فعالیتهای اجتماعی فکر کنند که افراط و زیاده روی در کار موجب جدا شدن فکر و اندیشه آنان و بدنبال آن دور شدن فیزیکی از همسر خویش می شود.


 


اما در زنان، برآورده شدن نیازهای مختلف، همسو با احساسات و ساختار فکری آنها می باشد و آنان با سیراب شدن از عشق و محبت بیشتر به همسر و زندگی خود دلبسته می شوند. شکاف بین زن و مرد در خانواده هایی که روابط اصولی و منطقی بین زن و مرد حاکم نباشد در زمان بچه دار شدن، به اوج خود می رسد. و هرچه تعداد فرزندان بیشتر باشد این شکاف عمیق تر می گردد.


 


زنان با کمال ناباوری شاهد تلخ ترین تجربه خود می شوند .و همین تشویش و اضطراب ناشی از دور شدن مرد باعث رفتارهایی از آنان می شود که مردان تصور میکنند زنان موجودات پر توقع و زیاده خواه هستند.زنان تصور می کنند که مردان با پرداختن به کار و فعالیت های مختلف از انها دور می شوند و مردان هم تصور می کنند همین که در حد رفع نیاز خود به زن نزدیک می شوند کانون عشق و احساس او را سیراب می سازند.زنان برای کانون توجه شدن تلاش می کنند.گاه رفتار آنها پر خاشگر می شود و گاه همچون مادر‏, همسر خود را مورد توجه قرار میدهند.آنها همه راهها را امتحان می کنند تا همسرشان آنگونه که آنان دوست دارند رفتار کند.اما هنگامی که از تلاش خود نتیجه ای دریافت نکردند مأیوس و ناامید می شوند.دسته ای از این زنان در سایه این ناامیدی و و احساس نا امنی، خود را به فعالیت های مختلف سرگرم می کنند و دسته ای دیگر دچار روان پریشی و افسردگی می شوند. در چنین زمانی اغلب مردان همسر خود را زنی می یابند که از همه جنبه های زندگی دل زده شده و نه تنها کوچکترین تلاشی برای بهبود زندگی ندارد بلکه این افسردگی همچون بختک بر زندگی آنها سایه افکنده است. این وضعیت برای مردان توجیهی است تا بیشتر به کار و فعالیت بپردازندیا از راههای گوناگون خود را سرگرم کنند.در این مقطع مردانی که با غیر از همسر خود رابطه برقرار می کنند از چنین زنان بیگانه بسیار راضی و خوشنود می شوند چون این زنان بطور مقطعی از آنان انتظار دارند و هم اینکه چنین زنانی بیشتر به خاطر نیاز مادی خود با دیگران رابطه برقرار می کنند.و این زبانی است که برای چنین مردانی، قابل فهم تر از احساس زنانه است.بعضی مردان متمول هنگامی که از همسر خود فاصله می گیرند سعی می کنند، فاصله میان خود و همسرشان را با پول و امکانات مادی فراوان پر کنند .اگر چه بسیاری از این زنان به شدت به سمت مدگرایی و خرید های گوناگون رو می آورند، اما به هر حال همین زنان هم در وجود خود، خلاء عاطفی و روانی را حس می کنند.به همین خاطر این افراد به دلیل عقده های روانی که در درون خود می ریزند کاملا نا آرام و شکننده هستند.دسته ای از زنان هم به هنگام سرخوردگی از همسر خود به شدت به مسائل مذهبی , عبادت و راز و نیاز رو می آورند و از این راه آرامش را به خود تلقین می کنند.از آنجایی که اغلب دینکاران نالیدن‏, گریه و اشک وآه را ترویج می کنند برای چنین افرادی مذهب و مراسم مذهبی پایگاهی است تا بار عقده های درونی خود را سبک کنند.


 


اغلب زنان توقعات سخت و غیر معقولی ندارند بلکه مردان به واسطه تفاوت های مغزی و فرهنگی نمی توانند این نیازها را در راس برنامه خود قرار دهند یا نگرانند اگر به خواسته های عاطفی زنان توجه نشان دهند، آنها پر توقع بار بیایند، یا از ارزش مردانگی آنها کاسته شود.اما این نوع مردان باید توجه داشته باشند که مهر ومحبت و مورد توجه بودن، حق طبیعی یک زن است،و محروم کردن او از این حق طبیعی موجب عصیان و سرکشی او یا موجب افسردگی یا بیماریش می شود.بسیاری از زنان چون از این حق طبیعی محروم می شوند سعی می کنند اختیار همه زندگی را دردست بگیرند تا از این راه کمبودهای خود را جبران کنند.در صورتی که مردان ماهر و با درایت باشند از راه محبت به موقع، حتی زنان سلطه جو را هم به زنان مسئولیت پذیر تبدیل می کنند.اینکه پیوسته توصیه می شود مردان نباید خود را اسیر خواسته های زنانه کنند،این نیست که مردان باید زنان را از حق مسلمشان محروم کنند بلکه به این معنی است که هر انسان عاقلی موظف است در زندگی خود جانب اعتدال را رعایت کند و چنان خود را فرمانبر همسر (یا فرد دیگر)قرار ندهد که لجام زندگی او از هم گسسته شود و از نظر اجتماعی ارزش خود را از دست بدهد.مسلم است اگر زنی مایل است در زندگی بیش از حد معقول و معمول هزینه کند،یا توقعات او به شکلی است که نظام خانواده را به کلی ویران می سازد باید در مقابل خواسته های چنین افرادی مقابله کرد و هرگز ارزش های اخلاقی و تفکر خردگرایانه را نباید فدای هیچ فردی نمود.


 


نظام رابطه یک زن و مرد هم مانند یک سیستم شراکت مالی است که هر دوطرف مقابل سرمایه و تجربه خویش را وارد کاری مشترک کرده اند، تا در مقابل این تعامل نتیجه یا سودی را دریافت کنند،حال اگر شما بخواهید حقوق شریک مالی خود را نادیده بگیرید او عکس العمل نشان می دهد و به هر ترتیب در مقابل تمامیت خواهی و بی توجهی شما واکنش نشان می دهد و در نهایت اگر به این نتیجه رسید که شما حق و حقوق او را رعایت نمی کنید تصمیم به جدائی از شما را می گیرد.برعکس شما هم نمی توانید حق و حقوق خود را به شریک مالی خود ببخشید یا سیاست های مالی غلط او را به نحوی اجرا کنید که سرانجام این شرکت منجر به ورشکستگی شود.نظام خانواده و رابطه زن و مرد هم به همین شکل است و زن و مرد از راه ادامه این ارتباط تصمیم دارند تا نیازهای عاطفی،روانی و جنسی خویش را برآورده کنند و اگر قرار باشد طرف مقابل حق و حقوق آنها را نا دیده بگیرد،آنها از این نوع رابطه یا زندگی سرخورده می شوند.


 


 


راه کار


 


زنان فهیم و با درایت عنوان می کنند که ما می دانیم که کار و تلاش و رسیدن به موقعیت های برتر اجتماعی در رأس هدف ها و تمایلات مردان است و ما انتظار نداریم مردان این هدف اصلی زندگی خود را فدای ما کنند اما ما دوست داریم این کار و فعالیت اجتماعی به نحوی برنامه ریزی شود که مردان فرصت داشته باشند بخشی از زندگی شبانه روزی خود را معطوف ما کنند.ما اگر احساس کنیم مرد موردعلاقمان در کنار کار و فعالیت خود به یاد ماست و این توجه را حتی با یک تلفن زدن نشان می دهد،برای ما کافی است تا از او انرژی کافی دریافت کنیم،وحس کنیم که عشق و محبت او نسبت به ما مستتر و مداوم است.


 


از سوی دیگر ما نیاز داریم تا مرد مورد علاقمان پس از فراغت از کار و فعالیت اجتماعی پس از اینکه در کنارمان قرار گرفت ساعتی را بطور واقعی به ما اختصاص دهد.نه اینکه تلویزیون تماش کند و یا روزنامه و کتاب بخواند و وانمود نماید که مشغول شنیدن حرف های ما است. او اگر بخواهد در این ساعت که در کنار ماست به کارهای روزانه خود بینیشد، ما زود متوجه می شویم و احساس می کنیم کار روزانه خود را بر ما ترجیح می دهد.ما دوست داریم مردان این بیعت و این قراداد با هم بودن را بطور دائم تمدید کنند و عشق و محبت خود را بر زبان جاری کنند.برای ما کلمه "عزیزم دوستت دارم" مانند اکسیژن هوا ضروری و حیات بخش است .ما از دنیای مرموز و اسرار آمیز مردان بیزاریم،ما دوست داریم مردان ما را به خلوت فکری خود راه دهند و افکار،رؤیاها و آرزوهای خود را شفاف و بی پرده برای ما بازگو کنند.ما نمی خواهیم آنها همه وقت خود را به ما اختصاص دهند اما از سوی دیگر انتظار داریم کار و فعالیت و دل مشغولی آنها آنقدر به درازا نکشد که ما را به کلی فراموش کنند تا جایی که وقتی با ما هستند هم، به امور دیگر خود فکر کنند.


 


ما دوست داریم وقتی خود را در اختیار مرد مورد علاقه خود قرار دهیم که، از او، عشق و محبت مستمر و مداوم دریافت کرده باشیم،او به ما بها بدهد، برایمان ارزش قائل باشد و به ما بفهماند که، تنها برای رفع نیاز جنسی خود در کنار ما قرار نمی گیرد و این کار او در تداوم عشق و محبتی است که به ما دارد، بنابراین ما از او امنیت،صمیمیت و وفاداری دریافت می کنیم و از این راه به اوج لذت می رسیم.اما زمانی که احساس می کنیم او تنها موقع نیاز جنسی خود،می خواهد به ما نزدیک شود، او را یک بیگانه به تصویر در می آوریم که تنها قصد سوء استفاده از ما را دارد، در حالی که هیچ ارزشی برای ما قائل نیست، پس طبیعی است که او عشق و محبت خود را در راه دیگری به مصرف می رساند،در این موقع حس بدی در ما بیدار می شود، احساس نا امنی، وحسی که ما را وا می دارد او را مورد باز خواست قرار دهیم.


 


ما زنان مانند شما مردان که در کار خود جدی و دارای برنامه ریزی هستید در کار عشقبازی خود چندان جدی و خشک و با برنامه نیستیم،ما اهل ناز کردنیم و شما باید ناز ما را بخرید. این نیست که وقتی به عشق ورزی و ابراز احساسات نیاز داریم، به طور سیستماتیک از شما بخواهیم به ما محبت کنید.هنگامی که لب به گله و شکایت باز می کنیم،دنیا بر روی سر شما مردان خراب نشود که دنبال راه چاره باشید و مدام در گوش ما زمزمه می کنید که راهکار چنین و چنان است،کافی است در آن لحظه، ما را بغل کنید دستی بر سر و صورتمان بکشید و با ما اظهار عشق و علاقه کنید تا همه این گله و شکایت ها به عشق و دل دادگی مبدل شود.در حقیقت گاهی یک راه جلب توجه ما غُر زدن است،ما غر می زنیم تا شما ما را نوازش کنید، ناز ما را بکشید و ما را مورد توجه خود قرار دهید.


 


ما کار سختی از شما نمی خواهم که از مطرح کردن خواسته هایمان دلخور شدید،ما قصد کنترل دائمی شما را نداریم،ما پر توقع و زیاده خواه نیستم،شما مردان تصور نکنید اگر به ما عشق و محبت ورزیدید ما لجام گسیخته و غیر قابل کنترل می شویم .بر عکس عشق و محبت ما را رامتر وآرامتر می کند سطح توقعات ما را پایین می آورد، و خیالمان از جانب شما راحت می شود، که عشقی که حق ما بود به دیگری نثار نمی کنید.شاید هم از اینکه نیاز به عشق ما مداوم است مضطرب شدید؟در نگاه اول برای شما مردان کمی بعید است که بتوانید یک بار اضافی همچون یک عشق و محبت دائمی را با خود حمل کنید اما همینکه این عشق در وجود شما لانه کرد و آن را به صورت ملکه ذهنی خود در آوردید،خیلی زود در می یابید که همین عشق یک آرامش بدون وصف به شما هدیه می کند که همین عشق می تواند شما را در مقابل بسیاری از آسیب ها بیمه کند.


 


آنچه ما را خشنود و سرزنده نگه می دارد عبارت است از اینکه ما از جانب شما مردان احساس تعهد و وفاداری و پایبندی کنیم،گاهی از ما تمجید،تعریف و تحسین کنید و از به زبان آوردن جمله"عزیزم دوستت دارم" کوتاهی نکنید، ما را به خلوتگاه ذهن خود راه دهید و از آنچه در ذهن می گذرانید ما را مطلع کنید،هرگز آدم مرموز و اسرار آمیز به نظر نیایید، با ما مکالمه و ارتباط داشته باشید و به حرف هایمان خوب گوش فرا دهیدهنگامی که با ما رابطه برقرار می کنید ما احساس امنیت و آسودگی خاطر می کنیم.برای ما در زندگی اهمیت قائل باشید و برای اجرای برنامه های زندگی نظر ما را هم جویا شوید،در زندگی گفتار و رفتاری داشته باشید که ما به ثبات قدم شما و قابل اعتماد بودنتان تکیه کنیم.در طول شبانه روز، فارغ از هر فکر متفرقه،


 


 


انگیزه


 


ذهن ما انباشته از باور است.بسیاری از این باورها نسل در نسل به ما منتقل شده و ما تصور می کنیم این باورها توسط دیگران بازبینی و اصلاح شده ویا از ناحیه مقدس به ما منتقل گردیده است،پس ما بدون آنکه آنها را نقد و برسی کنیم،برای تصمیم گیری در زندگی خود به طور ناخودآگاه از این باورها کمک می گیریم.ابزار باز بینی باورها خرد است،خرد زمانی می تواند وظیفه خود را انجام دهد که ما از راه مطالعه، تحقیق و استدلال آن را پرورش داده باشیم.انبوه باورهای فسیل شده در ذهن، به ما اجازه نمی دهد از خرد خود پیروی کنیم مگر آنکه آن را بیدار نگه داریم .



منبع : رازهای دل


 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ازدواج زنان با کوچکتر از خودشان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


در جامعه ما خیلی عرف نیست که زن از مرد بزرگ تر باشد خانواده ها عموما نمی پسندند عروسشان بزرگ تر یا حتی همسن پسرشان باشد البته این بیشتر در گذشته های نه چندان دور صدق می کرد چرا که به تازگی ازدواج دختران با پسران کوچک تر از خودشان باب شده است و این اختلاف سنی گاهی به بیش از یک دهه می رسد اما شرایط جامعه بگونه ای شده است که به مرور شاهد رفتارهای هنجار شکن بعضی از دختر خانم ها هستیم...


عروس بزرگتر,داماد همسن,تفاوت سنی در ازدواج


 هر روز شاهد اخباری در خصوص به اجرا گذاشتن مهریه ها توسط خانم های تازه به خانه بخت رفته هستیم. آمار فوق بحدی بالا است که باعث هشدار کارشناسان خانواده درخصوص کاسبی تعدادی خانم از این طریق گردیده است . حالا هم آمارها حکایت از ازدواج دختران با پسران کوچکتر از خود هستیم واقعا چرا؟ بر اساس آمار رسمی سازمان ثبت احوال کشور، در سه ماهه اول سال ۸۶، در ۱۱/۹۱ درصد از ازدواج های ثبت شده، اختلاف سنی بین زوجه و زوج صفر بوده که این رقم در سه ماهه سال ۸۷ به ۱۲/۲۹ درصد افزایش یافته است که نرخ طلاق در این گروه که اختلاف سنی زوج و زوجه صفر است، در سه ماهه اول سال ۸۶، ۱۰/۱۱ درصد بود که این رقم در سه ماهه سال جاری به ۱۲/۲۹ درصد افزایش یافته است.براساس گزارش رسمی منتشر شده از سوی سازمان ثبت احوال کل کشور، تعداد ازدواج های ثبت شده نیز در سه ماهه سال ۸۶ که زوجه یک سال از زوج بزرگ تر بوده، ۳/۵۷ درصد است که این رقم در سه ماهه سال جاری به ۳/۶۸ درصد رسیده، میزان طلاق ثبت شده همین گروه در سه ماهه اول سال ۸۶، ۳/۲۲ درصد بوده است که در سه ماهه اول سال جاری به ۳/۶۸ درصد رسیده است. همچنین در ۲/۰۸ درصد از ازدواج های ثبت شده در سه ماهه اول سال ۸۶، سن زوجه دو سال بیشتر از زوج بوده که این رقم در سه ماهه سال جاری به ۲/۱۷ درصد رسیده است و این در حالیست که درصد طلاق همین گروه سنی در سه ماهه اول امسال نسبت به سال گذشته ۱۷صدم درصد افزایش داشته است.تعداد ازدواج ها و طلاق هایی که در آن ها سن زوجه سه، چهار و پنج سال و یا بیشتر از زوج بوده است و در سه ماهه اول سال ۸۷ به ثبت رسیده، نسبت به سه ماهه اول سال ۸۶، اندکی کاهش داشته است.نکته قابل ملاحظه دیگر در این گزارش این است که میزان ازدواج هایی که در سه ماهه اول سال ۸۶ ثبت شده اند و در آن، سن زوج یک سال بزرگ تر از زوجه بوده است، ۸/۲۵ درصد است که این میزان در مدت مشابه سال۸۷ به ۸/۴۰ درصد رسیده است. 

از سوی دیگر، میزان طلاق همین گروه در سه ماهه اول سال۸۶،۷/۰۲ درصد بوده که در سه ماهه سال جاری به ۸/۴۰ درصد رسیده است.همچنین آمار طلاق زوج هایی که دو سال بیشتر از زوجه خود سن دارند، در سه ماهه اول سال ۸۶، ۷/۶۳ درصد بوده که این رقم در سه ماهه اول سال ۸۷ به ۹/۳۳ درصد افزایش یافته است.در چند سال اخیر، روند همسریابی و ازدواج جوانان تغییرات قابل توجهی داشته است که بالاتر بودن سن زوجه نسبت به زوج در ازدواج یکی از این موارد است، به طوری که در حال حاضر تعداد ازدواج هایی که سن زوجه، ۱۰ سال تا ۲۰ سال بیشتر از زوج است، در سه ماهه اول سال ۸۶، ۱۰۵۹ فقره بوده که این رقم در مدت مشابه امسال به ۱۰۴۳ فقره رسیده است.

همچنین در سه ماهه اول سال گذشته۱۳۲ مورد ازدواج در کشور ثبت شد که سن زوجه بیش از ۲۰ سال بیشتر از زوج بوده که این نوع ازدواج در مدت مشابه امسال به ۲۰۸ فقره معادل ۵۷/۵۷ درصد افزایش یافته است که البته افزایش تعداد ازدواج هایی که سن زوج ۲۰ سال بیشتر از زوجه هست نیز در حال افزایش است، به طوری که در بهار سال گذشته ۲۹۴۳ فقره ازدواج از این دست در کشور ثبت شده که این رقم در سه ماهه اول امسال به ۳۰۱۹ فقره رسیده است.همچنین بر اساس آمار منتشر شده از سوی سازمان ثبت احوال، آمار طلاق ازدواج هایی که سن زوج یا زوجه بیش از ۲۰ سال بیشتر از همسر خود است، نیز افزایش یافته است، به طوری که تعداد وقوع طلاق در ازدواج هایی که سن مردان ۲۰ سال بیشتر از همسرانشان بوده در سه ماهه اول سال ۸۶، ۵۵۳ مورد بوده که این رقم در سال جاری به ۵۸۸ مورد رسیده است.

همچنین تعداد طلاق در زنانی که ۲۰ سال از همسران خود بزرگترند، در سه ماهه اول امسال ۴۷ فقره بوده، در حالی که این رقم در مدت مشابه سال گذشته ۳۵ مورد ثبت شده است.در مورد اختلاف سنی در ازدواج، چیزی که در عرف جامعه ما بسیار دیده می شود این است که سن مرد بالاتر از سن زن است اما ازدواجها یی نیز صورت می گیرد که زن و مرد یا همسال هستند یا در حد یکی دو سال زن بزرگتر است که در این مورد اگر بقیه شرایط وضعیت نرمالی داشته باشد مشکل ساز نمی شود اما در تفاوتهای فاحش بخاطر اختلافاتی که از نظر رشد عقلی و اجتماعی فرد ناشی می شود و اینکه دیدگاه های خانواده دو طرف نیز در چنین ازدواجهایی بی تاثیر نیست می تواند سلامت زندگی زناشویی را به مخاطره اندازد. به طور کلی بهتر است سن دختر در ازدواج کمتر از پسر باشد، چون خانمها در اثر زایمان و استرسهای زندگی زودتر از مردان شکسته می شوند و همچنین زودتر از مردان به بلوغ فکری می رسند، در اینصورت باید سن مرد بیشتر باشد تا مدیریت خانواده را به دست بگیرد.

پس به سود هر دو طرف است که زن بین سه تا شش سال از همسر خود جوانتر باشد. البته تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است. نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که در مورد اختلاف سن نمی توان با قاطعیت نظر داد واین مطلب که حتما زن باید از مرد کوچکتر باشد قطعی و حتمی نمی باشد زیرا تجربه نشان داده است که بسیاری از زنان و مردان بوده اند که با اختلاف سنی زیاد (حتی گاهی زنان بزرگتر از مردان) با یکدیگر ازدواج کرده اند و سالهای سال با کمال آرامش در کنار یکدیگر زندگی کرده و هیچگونه مشکلی هم نداشته اند پس این مسئله حتمی و قطعی نبوده و با توجه به مسائل پیچیده زندگی نسبی می باشد. 

در توضیح بیشتر باید بگوییم که تفاوت سنی به تنهایی برای رضایت و موفقیت ازدواجی ملاک نیست. بلکه عوارض و پیامدهایی که ممکن است از این اختلاف سنی ناشی شوند می تواند بر میزان تفاهم و روابط عاطفی میان زوجین تاثیر بگذارد. 

اگر همراه با این تفاوت سنی، تفاوتهای دیگری نیز وجود داشته باشد، یعنی تفاوت تحصیلی، فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و یا تفاوت در سن عقلی آنگاه تاثیر تفاوت سنی بیشتر مشهود خواهد بود. در چنین مواردی امکان دارد اختلافاتی که به تفاوت سنی مربوط نیست هم به این عامل نسبت داده شود. ولی اگر زن و شوهر بگونه ای تعامل داشته باشند که مسائل مربوط به این تفاوت را دامن نزنند، اثر آنرا کمرنگ خواهند کرد. مثلا در مواقع تصمیم گیری یا ارائه خط و مشی برای زندگی، زن نباید بزرگتر بودن یا احیانا با تجربه بودن خود را به رخ بکشد بلکه اجازه دهد شوهرش احساس کفایت و تسلط خود را داشته باشد.باید توجه داشت که وجود فاصله سنی زیاد موجب آن می شود که زن و شوهر نتوانند به خوبی یکدیگر را درک نمایند. فردی با داشتن بیست سال سن بیشتر، طبیعی است که می تواند از تجارب بیشتری برخوردار باشد یا لااقل می تواند چنین احساسی داشته باشد. لذا این مسئله زمینه ای فراهم می کند که شخص ارزش لازم را به نظرات فرد کوچکتر ندهد یا طرف مقابل بیش از اندازه احساس کوچکی نماید و همیشه در حال اضطراب و تشویش باشد و بالاخره از اداره زندگی درمانده شود و همین مورد زمینه عدم تفاهم را به وجود می آورد که خود سبب پدید آمدن مشکلاتی عظیم در روابط زناشویی خواهد شد.

اینان اغلب در وضع و موقعیتی هستند که توافق روحی ندارند و نمی توانند مسائل و مواضع یکدیگر را درک کنند. با توجه به آنچه که گفته شد که مطمئنا تمام آنچه که باید، نبود حفظ تعادل سنی میان زن و مرد یکی از شرایط مهم و مطلوب تشکیل خانواده است اما مهمتر از تفاوت سنی، سطح تعادل فکری است که می بایست میان زن و مرد برقرار باشد و این صرفا با اختلاف سن و کوچک بودن زن از مرد ایجاد نمی شود... البته از نگاه دیگر هم می توان به این اتفاق های نادرست توجه کرد و آن این است که در بعضی از این ازدواج ها زندگی مشروط به مهریه های سنگین و گاهنجومی می شود و گاهی برخی از زنان زندگی را با کلاشی اشتباه می گیرند و داشتن مهریه های نجومی باعث کلاهبرداری و اخاذی از طرف زنان هم می کشد.

● مهریه یا چک سفید امضا»؟ 

"کی داده کی گرفته؟" در گذشته این اولین حرفی بود که در جلسه خواستگاری بین والدین عروس و داماد بر سر تعیین مهریه رد و بدل می شد که به طور معمول کار با کمی چک و چانه فیصله پیدا می کرد و میزان مهریه متناسب با توانایی مالی داماد و خانواده او تعیین می شد. رسم دادن هدیه از طرف داماد و خانواده او به عروس به صورت یک سنت پا برجا از گذشته های دور در فرهنگ ازدواج اغلب کشورهای جهان جریان داشته است به عنوان مثال در تاریخ ویل دورانت از اعطای هدیه در ایران از طرف پدر داماد به عروس در دوران باستان سخن گفته است و این رسم بعد از ورود مسلمانان به ایران و تائید آن تحت عنوان مهریه در اسلام تا به الان ادامه یافته است.

فلسفه اصلی مهریه در اسلام ابراز علاقه و عشق از طرف پسر به دختر است. اما طی چند سال اخیر و تغییرات فرهنگی در حوزه ازدواج، شاهد این مسئله هستیم که ماهیت واقعی مهریه به طور کامل دگرگون شده و مهریه تبدیل به ابزاری برای گروکشی بین خانواده دختر و پسر از یک طرف و اختلاف در کانون خانواده شده است. در حالی که در گذشته اعداد مقدس و یا احتیاج عروس و داماد برای شروع زندگی مبنای تعیین مهریه قرار می گرفت، ولی هم اکنون در برخی اوقات سکه بهار آزادی به تعداد سال تولد دختر مبنای تعیین مهریه قرار می گیرد و این امر حتی به یک پرستیژ اجتماعی در بین دختر خانم ها برای ازدواج تبدیل شده است; گذشته از آنکه برخی تاریخ تولد خود را بر مبنای میلادی ذکر می کنند! 

این امر باعث شده است که ما در زندان های کشور شاهد بروز پدیده جدیدی موسوم به زندانیان مهریه باشیم. مساله ای که حتی گفتن آن در گذشته باعث خنده می شد، هم اکنون به یک واقعیت تلخ در زندان های کشور تبدیل شده است. آمار دقیقی در مورد تعداد زندانیان مهریه در کشور وجود ندارد، اما از بعضی اظهارات مسئولان قضایی می توان به این نکته پی برد که تعداد این زندانیان با سرعت بالایی در حال افزایش است.

به طوری که معاون دادستان تهران هم تعداد مردانی را که به خاطر عدم توانایی پرداخت مهریه در زندان های تهران به سرمی برند در حدود ۱۹۰ نفر اعلام کرده است. معاون ستاد دیه نیز تعداد زندانیان مالی در کل کشور را که به خاطر عدم پرداخت مهریه به زندان افتاده اند درحدود یک هزار نفر اعلام کرد. البته تعداد زندانیان مهریه نسبت به سایر زندانیان مالی نظیر چک بسیار کمتر و فقط در حدود سه درصد از این زندانیان را تشکیل می د هند اما نکته نگران کننده در این بین رشد بالای تعداد زندانیان مهریه در کشور است. اکثر این افراد نیز زمانی که در محیط زندان قرار دارند با شیوه های مختلف اعمال خلاف آشنا شده و حتی زمینه ارتکاب جرم نیز در آنان به وجود می آید.بسیاری از افرادی که هم اکنون در زندان به سر می برند از ماهیت مهریه و عواقب قانونی آن بی اطلاع هستند. چرا که براساس ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی مهری که زن و شوهر قبل از انعقاد عقد نسبت به مقدار و میزان آن توافق نموده و آن را در عقد ذکر می کنند عندالمطالبه است و زن بالافاصله بعد از ازدواج می تواند آن را از شوهر طلب کند. البته با مطرح شدن این قضیه در رسانه های عمومی مردان تا حد زیادی از عوارض قانونی مهریه مطلع شده اند، اما هنوز هم افرادی در زندان ها هستند که به خاطر بی اطلاعی از مفاد قانونی مهریه به زندان افتاده اند.

زنانی که زندگی را با کلاشی اشتباه می گیرند

ولی عدم اطلاع از قانون تنها دلیل به زندان افتادن مردان به خاطر مهریه نیست چون در موارد استثنا کار حتی به کلاهبرداری و اخاذی از طرف زنان هم می کشد. گزارش مراجع قضایی حاکی است که تعدادی از زنان به قصد کلاهبرداری و دریافت مهریه های کلان اقدام به ازدواج می نمایند و بلافاصله پس از ازدواج درخواست طلاق نموده وخواهان مهریه خود به صورت یکجا می شوند و اینجاست که تکلیف چنین مردانی نامشخص است یا باید مهریه چند صد میلیونی را بپردازند و یا زندان را تحمل کنند.

● برخورد قانون با مردان درست است؟

واقعیت این است که تهدید به اجرا گذاشتن مهریه از سوی زنان حتی اگر این ادعا به حق هم باشد راه چندان مطمئنی برای گرفتن حقوقشان نیست. چرا که مردان نیز همواره از طریق ترفند های مختلف و توسل به شیوه های قانونی و تنگ کردن عرصه بر همسران خود معمولا آنان را به طلاق و بخشش مهریه خود وادار کرده و به این ترتیب زن در اکثر مواقع به حق و حقوق قانونی خویش نمی رسید. در مواردی که جدایی ها به حکم قانون اتفاق می افتد و مرد توان پرداخت مهریه را ندارد قانون به او کمک می کند تا بتواند مهریه سنگین را در چند نوبت و به صورت اقساط پرداخت نماید اما درصد بالایی از آنان حاضر به پذیرش پرداخت مهریه نمی شوند و در نهایت زندان را بر پرداخت مهریه ترجیح می دهند. جالب تر این که براساس برخی مشاهدات جدیدا به مردانی بر می خوریم که گرفتن تمامی مهریه از همسرانشان را شرط جدایی و طلاق می گذارند. 

بنابراین تنها چیزی که در این بین فنا می شود، آرامش و کانون گرم خانواده است و از این کشمکش نه مرد و نه زن هیچیک نمی توانند به حق و حقوق خود در زندگی برسند. به نظر کارشناسان تنها راهکار این مسئله فرهنگ سازی درست در زمینه ازدواج و اطمینان از تفاهم و علاقه مشترک در زندگی و اصلاح قوانینی در جامعه است که نبود آن مساله مهریه را تبدیل به یک جنگ تمام عیار در خانواده ها کرده است. نظر شما در این مورد چیست؟!  

 

منبع:ویستا


 بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


زنان مطلقه و ازدواج با پسران

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


به گزارش تعامل نیوز، بسیار دیده شده است که پسران مجرد با زنی که سابقه ازدواج دارد قصد ازدواج می‌کنند که معمولا اولین مساله‌ای که به ذهن یک پسر مجرد برای ازدواج می‌افتد، شرایط و رسومات ازدواج است. «عباس رحمتی»، دکترای روانشناسی و مشاوره در این‌باره به برنا می‌گوید:

معمولا پسر مجردی که خواهان ازدواج با زن مطلقه است، مهمترین دلیل او این است که ازدواج با این شخص، بسیار ساده و راحت است و با خود چنین تعبیری می‌کند که امتیازهای زن مطلقه نسبت به دختر مجرد، به مراتب پایین‌تر است؛ در نتیجه شرایط ازدواج با او آسانتر و سهل‌تر از دختر مجرد است.

انگیزه این افراد برای ازدواج با زن مطلقه صرفا شرایط اقتصادی، زیبایی و فرهنگی زن مطلقه نیست؛ بلکه برخی مواقع فقط انگیزه راحت ازدواج کردن و حتی راحت جدا شدن را دارند. پسر مجرد بیشتر به این فکر می‌کند اگر این زن یکبار از همسر قبلی خود جدا شده؛ در نتیجه از من هم به راحتی جدا می‌شود و با او مشکلی نخواهم داشت.

بعضی از اختلافات بین زوجینی که بار اول با هم ازدواج می‌کنن شاید قابل حل باشد و زن و مرد به دلیل اینکه از ثبات و پایداری برخوردار هستند، سعی می‌کنند آن را رفع کنند. اما زمانیکه مردی با زن مطلقه ازدواج می‌کند؛ با خود چنین ذهنیت نادرستی دارد که اطرافیان و یا حتی خانواده زن مطلقه هیچ تسلط و یا حمایتی ندارند، پس به این اختلافات دامن می‌زند و زن هم در بیشتر مواقع چاره‌ای جز سکوت ندارد و زیر سلطه مرد باقی بماند، اما بعد از مدتی زن مطلقه احساس ناامنی و نارضایتی کرده و باعث جدایی آنها می‌شود.

یکی از آفت‌هایی که در این موارد وجود دارد، این است که زن مطلقه مورد سرزنش و سرکوب از طرف مرد قرار می‌گیرد. مرد با کوچک‌ترین نقطه ضعف از زن مطلقه او را سرزنش کرده و می‌گوید: «شاید با همسر قبلی خود هم این طور رفتار کردی که تو را طلاق داده است» وبا این روش از این نقطه ضعف زن مطلقه به نفع خود، استفاده کرده و مدام سرکوفت بزند.

همچنین آمار نشان می‌دهد مهمترین عاملی که در بیشتر اختلافات بین زن و شوهر دیده می شود،«دخالت‌های اطرافیان و خانواده» است.

باورهای غلط اطرافیان باعث شده، زنی که یک بار در گذشته ازدواج ناموفق داشته است، ارزش او را کم جلوه می‌دهند. بنابراین ارزش کادوگرفتن، بهاء دادن، مایه گذاشتن را نداشته و لزومی برای سنگ تمام گذاشتن در مراحل زندگی او نمی‌بینند.

همچنین در برخی از موارد، مردها از ازدواج با این زنان مطلقه سوء استفاده می‌کنند؛ مثلا اگر زن شاغل است، از پول و موقعیت اجتماعی او استفاده و باج گیری می‌کنند.

در زندگی مشترک این افراد بارها اتفاق می‌افتد که رفتارها و خاطرات در زندگی مجدد، زن را به یاد همسر گذشته خود می‌اندازد. در این مواقع زن با خود فکر می‌کند که مانند همسر گذشته‌اش، رفتار مرد، قابل تغییر نبوده و مقاومت نشان می‌دهد؛ زیرا ذهن او آلوده شده و باعث می‌شود که همسر او مانند همسرگذشته اش رفتار کرده و عکس العمل نشان دهد. در نتیجه زندگی آنها موجب اختلال شده و منجر به جدایی می‌شود.

به گزارش برنا،مواردی دیده شده که مرد مجرد به دلیل ترحم و دلسوزی با زن مطلقه ازدواج می‌کند و زمانیکه زن متوجه می‌شود مرد به علت ترحم و دلسوزی با او ازدواج کرده، روحیه‌اش خدشه‌دار و احساس خواری می‌کند.

بهترین راهکار این است که قبل از ازدواج، زن مطلقه با مرد مجرد مذاکره کرده و درباره او تحقیق کند و اگر انگیزه‌ای پنهان در مرد مجرد برای ازدواج با او وجود دارد تشخیص بدهد و با استفاده از مشاوره‌های روانشناسی تصمیم نهایی خود را بگیرد.

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

عوامل مؤثر در تفاهم و توافق در ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/


تفاهم در زندگی زناشویی
تفاهم،عبارت است از همدیگر را فهمیدن و درک کردن . در زندگی برای نیل به تفاهم،باید عوامل و شرایطی مهیا باشد که قبل از ازدواج،زن و مرد با توجه و عنایت کافیبه آنها زمینهیتفاهم هر چه بیشتر را در زندگی فراهم آورند . پس دختر و پسر برای نیل به توافق و تفاهم در ازدواج باید دارای ویژگیها و شرایطی برای ازدواج باشند .

عوامل مؤثر در تفاهم و توافق در ازدواج
ایمان و اعتقادات مذهبی
زن و مرد یک عمر شریک هم در زندگی هستند و اکثر اوقات را با هم می گذرانند ، پس تحت تأثیر عقاید،افکار، رفتار و اخلاق یکدیگر قرار خواهند گرفت . بدون تردید مرد یا زن ِ معتقد و دیندار نه تنها همسر خود را به دینداری ، تقوا و عمل صالح تشویق می کند ، بلکه می تواند فضای خانواده را به محیطی امن و دور از گناه تبدیل کند . علاوه بر این همسر با ایمان و با تقوا از هر جهت قابل اعتماد و برای تربیت فرزندان شایسته تر است .
تحصیلات
تشابه تحصیلی ، یکی از عوامل مهم در ایجاد تفاهم بین زن و مرد است ، ضمن آنکه علم و دانش به خودی خود یک مزیت و کمال مطلوب برای انسان محسوب می شود . زن و مردی که یکدیگر را بهتر درک کنند ، بیشتر قادر خواهند بود با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و طبیعتاً وظایف و مسئولیت های خویش را بهتر انجام می دهند و در تعلیم و تربیت فرزندان خویش از تفاهم و توافق بیشتری برخوردارند . هر چند که تحصیلات به خودی خود نمی تواند عقل و درایت کافیرادر زندگی تضمین کند ، ولی به هر حال تشابه در سواد و تحصیلات زن و مرد ، عامل مؤثری در تفاهم بین آن دو به حساب می آید .
سن
تناسب سن،میان زن و مرد ، آن دو را از نظر نیازها و علائق به هم نزدیکتر می کند و طبیعتاً‌ در چنین شرایطی توقعات و انتظاراتشان از یکدیگر واقع بینانه تر خواهد بود . در مورد تناسب سنی ، معمولاً توصیه مس شود که زن حدود دو تا چهار سال از مرد کوچکتر باشد . کارشناسان خانواده برای دختران سنین 22ـ 20 سال و برای پسران 26ـ 24 سال را توصیه می کنند . به هر حال باید توصیه داشت که رشد عقلی ، عاطفی ، اجتماعی و اخلاقی الزاماً با سن تقویمی و شناسنامه ای هماهنگ نیست، به همین جهت نیز تناسب در سن را نباید یک شرط ضروری و الزامی برای تفاهم بین زن و مرد در نظر گرفت ، مشروط بر آن که عوامل دیگری که از ویژگی های یک فرد رشد یافته است ، مورد توجه قرار گیرد .
زمینه های تربیتی و فرهنگی خانواده
 تحقیقات نشان می دهد کهیکیاز مهمترین عوامل در ایجاد تفاهم بین دختر و پسر ، تشابه در زمینه های تربیتی و فرهنگی خانواده های آن دو است . رفتار،اکتسابی است و خانواده همیشه مهمترین و مستحکم ترین نهاد تربیتی فرد است . بسیاری از عادات ، سلوک ، رفتار و اخلاق فرد حتی آداب غذا خوردن ، معاشرت ، حرف زدن و بسیاری از ارزش های فرد در زندگی،در بستر خانواده آموخته می شود . بنابراین تشابه در وضعیت تربیتی و فرهنگی خانوادهیدختر و پسر، از اهمیت برخوردار است و عدم تشابه  یا تضاد در شیوه های تربیتی در دو خانواده،می تواند منشاء بسیاری از اختلافات و درگیری های زن و مرد در زندگی زناشویی شود .
در بین ِعوامل مؤثر در طلاق،اختلاف و تفاوت در زمینه های فرهنگی و تربیتی خانوادهیزن و مرد ، از فراوانی بالایی برخوردار بوده است.
وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده
 کارشناسان خانواده توصیه می کنند که خانواده دختر و پسر از نظر طبقه و وضع اقتصادی ـ اجتماعی مشابه باشند تا سازگاری بیشتری را در کنار هم تجربه کنند . لکن این مسأله عمومیت ندارد و هستند افرادی که با وجود تفاوت در طبقه اجتماعی و ثروت و دارایی در کنار هم زندگی سعادتمندی را می گذرانند . بنابراین آنچه برای سازگاری زن و مرد مهمتر و مؤثرتر است کمالاتی از قبیل ایمان و تقوا ، اخلاق و رفتار نیک ، هوش و درایت و تربیت و اصالت خانوادگی است .
تناسب و تفاهم به جای تطابق و تشابه
زن ومرد از نظر عواطف و احساسات و سلیقه و رفتار نمی توانند به یک وحدت دست یابند و تطابق و یکی بودن مطرح نیست ، بلکه مراد توافق کلی زن و مرد در مسائل مختلف زندگی است که زیربنای آن تفکر و اندیشه است . هیچ دو نفری صد در صد مثل هم نیستند و هیچ دختر یا پسری با فتوکپی خویش ازدواج نمی کند ، لکن هر اندازه نقاط مشترک و تشابه بین دختر و پسر بیشتر باشد احتمال بهتر زیستن و سازگاری آنان بیشتر خواهد بود . در عین حال که زندگی های زناشویی نیز همانند افراد با یکدیگر متفاوت است و زندگی هر زن و مرد بی همانند و در نوع خود بی نظیر است . زن و مرد باید به رغم تفاوتهای فردی خود که حاصل عوامل ارثی ، محیطی و رشد در طول زمان است یکدیگر را درک کنند ، زبانیکدیگر را بفهمند ، تفاوت در سلیقه ها را بشناسند و یکدیگر را آن گونه که هستند بپذیرند .

پس هر دختر و پسری که می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند باید با تکیه بر توان عقلی و قدرت اندیشیدن خود معیارهای اصولی ِِ همانندی را در نظر بگیرند و با توجه به نقاط مشترک و تشابه بیشتر ، همسر خویش را برگزینند، با او پیمان ازدواج ببندند و برای یک زندگی سازنده ، شاد و سعادتمند بر خداوند توکل کنند .

اساس حفظ روابط در زندگی زناشویی و خانوادگی ، پیروی از ارزش های اخلاقی است و نه صرفاً اتکاء به امتیازات و حقوقی که قانون برای مرد و زن یا فرزندان در نظر گرفته است . بحرانی که در جوامع امروز زندگی زناشویی، کیان خانواده و حتی جوامع را تهدید می کند ، عمدتاً معلول فقدان اخلاق و ارزشهای اخلاقی است .

از جلوه های تفاهم در خانواده و زندگی زناشویی، روحیه گذشت و عفو ، شکیبایی و بردباری ، صمیمیت و صداقت ، حُسن خـُلق و پذیرش ، تکریم و تواضع ، محبت و روابط مطلوب و سازنده زن و مرد است .
به خلق و لطف توان کرد صیدِ اهل نظر         به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را
به امید اینکه همه ی جوانان برای تشکیل زندگی مشترک با توکل به خدا ، برترین گزینه را انتخاب کنند .

 بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


 http://maktoobshop.com/

انگیزه‌های ازدواج


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/


 

چرا ازدواج میکنیم

 

هدف از تشکیل خانواده، تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان از جمله دست‌یابی به سکون و آرامش است. دست‌یابی به این اهداف والا، نیازمند توجه جدی به خانواده می‌باشد. در حقیقت خانواده یعنی گروهی، متشکل از افرادی که از طریق نسب یا سبب و رضاع با یکدیگر به عنوان شوهر، زن، فرزندان، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی به نام خانه زندگی می‌کنند.

خانواده به عنوان اوّلین کانونی که فرد در آن قرار می‌‌گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اوّلین تأثیرات محیطی که فرد دریافت می‌کند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری فرد از سایر محیط‌ها می‌تواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد.

 

خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد. عواملی چون شخصیت والدین ، سلامت روانی و جسمانی آن‌ها ، شیوه‌های تربیتی اعمال شده در داخل خانواده، شغل و تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده، محل سکونت خانواده، حجم و جمعیت خانواده، روابط اجتماعی خانواده و بی‌نهایت متغیر دیگر در خانواده وجود دارند که شخصیت فرزند، سلامت روانی و جسمانی او، آینده شغلی، تحصیلی، اقتصادی، سازگاری اجتماعی و فرهنگی، تشکیل خانواده او و غیره را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
انحرافات خانواده، عدم سلامت روانی خانواده، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده از لحاظ تأثیری که روی اعضاء خود دارد جامعه را نیزتحت تأثیر قرار می‌دهد.

افراد، پیوند میان خانواده و اجتماع هستند. افراد پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع می‌شوند و ویژگی‌های سالم یا ناسالم خود را که در خانواده دریافت کرده وارد اجتماع می‌کنند. از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده‌های آن وابسته است.

 

 

● اهمیت ازدواج

تـردیـدی نـیست که ازدواج ومیل به زناشویی زن ومرد از غرایز اولیه نوع بشر است وهر انسانی به صـورت طبیعی علاقه مند به ازدواج وتولیدمثل می باشد, به تعبیر دیگر, هر انسانی در صدد است کـه از طـریق تولید مثل، حیات موقت وپایان پذیر خویش را از طریق بقای فرزند دایمی سازد, در عـیـن حال، چگونگی بقای نسل نیز برای وی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چه این که هر فرد بـشـر هـمـان گـونـه کـه به سلامت خویش می اندیشد, به سلامت فرزند خویش نیز اهتمام دارد وهمان گونه که به دنبال سعادت خویش است، سعادت فرزند خود را نیز می خواهد, زیرا در حقیقت فرزند خود را تداوم وجود خویش دانسته وسعادت وی را از سعادت خویش جدا نمی داند.

علی (ع) در نامه معروفش به امام حسن مجتبی (ع) می فرماید: و وجدتک بعضی بل وجدتک کلی، حتی کان شیئا لو اصابک اصابنی وکان الموت لواتاک اتانی فعنانی من امرک ما یعنینی من امر نفسی .

 


 

آنـچـه در سـخن علی (ع) آمده، همان ندای فطرت است که هر فرد انسان فرزندش را جزء خویش، بـلـکه تمام هستی خویش می داند که از طریق او بقا وتداوم می یابد, بنابراین، مرگ فرزند را مرگ خـویـش تـلـقـی مـی کـند وهمان گونه به سرنوشت فرزندش می اندیشد که به سرنوشت خویش می اندیشد, واز طرفی از دیرباز انسانها متوجه تاثیر سلامت پدر ومادر در سلامت فرزند بوده اند. از این جهت در طول تاریخ، همه ملل در انتخاب همسر, امور زیادی را مراعات نموده وامر ازدواج را بـا ملاحظه شرایط زیادی انجام می داده اند که همه این شرایط لااقل به تصور آنان برای سلامت جسمی ویا سعادت معنوی فرزندانشان اهمیت داشته است .

در ایـن زمینه توصیه های فراوانی از حکیمان جوامع ملل مختلف نقل شده ومردمان به آن پای بند بـوده ودر امـر مـقـدس ازدواج، آنها را مراعات می نموده اند, چنان که از پیامبر اکرم(ص)ودیگر امامان مـعـصوم نیز چنین توصیه های ارزنده ای را در کتب مختلف مشاهده می کنیم . به عنوان نمونه، پیامبر اکرم(ص)می فرماید: انظر فی ای نصاب تضع ولدک فان العرق دساس, بنگر که فرزندت را از چـه فـامـیلی به دست می آوری، چه این که اخلاق وخصایص هر فامیلی در نسل آنها باقی می ماند (وانـحـرافـهای اخلاقی آنان تاثیر سوء خود را در فرزندان آنها نیز به جا خواهد گذاشت). بنابراین، همگان باید در انتخاب همسر دقت کافی کنند واز بهترین افراد برای خویش همسر برگزینند

 

 

 

● انگیزه‌های ازدواج

انگیزه های غلط برای ازدواج هنگام ازدواج بیشتر با گوشهایت مشورت کن تا با چشم هایت (آلوفن بیسمارک) بـعضی اوقات افراد دم بخت به دلایل عجیب و غریبی ازدواج می کنند. گاهی نـیز دلایل خوب و موجهی برای انتخاب فرد به خصوصی در سر دارند. آیا شما هم تحت فشار هسـتـیـد کـه هرچه زودتر ازدواج کنید؟ پس بهتر است نگاهی هم به این «دلایل بد» برای ازدواج بیندازید:

 

 

▪ ازدواج کردن فقط به خاطر پول

فــرض می کنیم فردی که شما شیفته و عاشقش شده اید شـخـص ثـروتـمـندی بـاشـد؛ کـه خـوش بـه سعادتان. البته عـاقـلانـه هم نیست که با آدمی که کاملاً بی پول اسـت وهـیچ قــصدی هم ندارد که در آیـنـده در تأمین هزینه های زندگی سهمی داشته باشد، ازدواج کنید، مگر آن کـه حـاضـر باشید روزی ۱۸ ساعت با کمال رضایت کار کنید تا قادر باشـید مخارج سنگین زندگی را تـأمین کنید. اما ازدواج کردن با یک نفر تنها به خاطر پول، صـرفنـظـر از احـسـاس شـمـا نسبت به آن فرد، تقریباً همواره اشتباه است.

 

▪ ازدواج به خاطر دور شدن از خانه والدین

وقـتـی وضـعیت در خانه پدری، شوم و اندوه بار باشد، ازدواج یک راه گریز محسوب می شـود. تعجبی ندارد که خیلی ها این راه گریز را انتخاب می کـنـند. اما معمولاً این مسیری است که شما را از چاله در آورده و به چاه مـی انـدازد! یکی دو سال دیگر در خـانه پـدر و مادر ماندن، بهتر از آن است که با نخستین پیشنـهاد ازدواج ، تن به تأهل دهید، چون آن وقـت مـمـکـن است شریک زندگی تان تا آخر عمر سبب رنجش و آزار شما گردد.

 

 

▪ علاقه والدین شما به فرد مورد نظر

البـتـه جـای تـعــجب دارد که والـدین شـمــا واقعاً همسر آینده شما را دوست بدارند! اما دوست داشتن ایـن فـرد از سـوی آنها دلـیل کافی برای مد نظر قرار دادن ازدواج با آن فرد نیست. سال های آینده، زمانی که آنها درگذشتـند و از میان شما رفتند شما کماکان باید اسیر فرد رؤیاهای آنان باشید. فردی که شاید مرد یا زن رؤیاهای شما نباشد.

 

 

▪ خواهان فرزند بودن

بله. «بچه دار شدن» قوی ترین محرک برای بسیاری از افراد در ازدواج است – اما آیا شما حاضرید فرزندان خود را در شرایط نه چندان ایده آل پرورش دهید؟ موضوع اینجاست: زمانی که بچه ها بزرگ می شوند و دنبال زندگی خودشان بروند شـما مجدداً با آن فرد خواهید بود.

هیچ کس کامل نیست، امـا حـداقل کسی را برگزینید که بتواند برای فرزندانتان پدر یا مادر خوبی باشد؛ همـچـنـین خود شـما به وی علاقه داشته باشید و برایش احترام قائل باشید. در غـیر این صـورت گـزیـنه دیـگری را مد نظر قرار دهید مثلاً کودکی را به فرزندخواندگی بپذیرید.

 

 

▪ کسی که به خاطر شما همسرش را کنار گذاشته

معمولاً این گـونـه ازدواج ها زیـاد دوام نخـواهـد آورد و پـــایه ای برای یک رابطه درازمدت نخواهد بود. ایـن سناریو را در نظر بگیرید: فردی که شخصی را می یابد که حاضر است به همسر یا نامزد خـود خیانت کند، مسـلـماً رابطه آنها استحکامی نخواهد داشت.

زیـرا کسی کـه تـوسـط شـما بـه فـرد دیگری خیانت کرده، روزی نـیـز به خود شما خیانت خواهد کرد.

 

 

▪ یافتن یک ناپدری یا نامادری برای فرزندتان

اگر توانستید فرد مناسبی را بیابید به شما تبریک می گوییم. اما اگر تردید دارید دست نـگـه داریـد. داشتن یـک نـامـادری یـا ناپدری بی رحم، برای فرزند شما به مراتب سخت تر و ناگوارتر است از این که فقط یک پدر یا مادر دلسوز و مهربان بالای سرش باشد.

 

 

▪ فشار اجتماعی

تمام دوستان شما ازدواج کرده اند، اما شما هنوز مجرد هستید...امـا مطمئن باشید که تا الان یکی دوتای آنها طلاق گرفته اند! پس، خودتان باشید. هنگــامی که مثلاً خاله شما در مورد این که آیا تصمیم به ازدواج دارید یا نه از شما سؤال می کند، توجهی نکنید.

بهتر است تنها باشید تا این که با کسی ازدواج کنید که سبب بـدبـخـتـی شـمـا گــردد. هیچگاه تنها به خاطر آنکه متأهل شوید معیارهای خود را پایین نیاورید. هر کس با عشق الهی متحد شود اندکی از بهشت را در زمین می آفریند (کاترین پاندر)

 

 

● عملکردهای خانواده هسته‌ای

ابتدا نیاز است تا تعریفی از خانواده هسته‌ای داشته باشیم:

▪ خانواده هسته ای: خانواده ای است کوچک ، متشکل از زن و شوهر و احتمالاً فرزند یا فرزندان. از ویژگیهای آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

محدودیت ابعاد خانواده از لحاظ اسلاف: خانواده‌ها معمولا جدا از والدین یا اقوام زوجین حیات می‌گذرانند.

محدودیت خانواده از نظر تعداد فرزندان: خانواده‌ها به حسبü معمول با تعداد اندکی از کودکان تشکیل می‌شود. چنانکه در مواردی جایگزینی نسل(به جهت کمی زادوولد) دچار اشکال می‌گردد.

▪ افقی بودن هرم قدرت : در خانوادهü هسته‌ای به طور معمول، تصمیمات اساسی خانه از طریق گفت‌وگو و تبادل نظر اتخاذ می‌شود.

▪ نومکانی: خانواده هسته‌ای به حسب معمول در محلی جدا از والدین یاü اقوام زوجین تشکیل می‌شود و همین امر در افقی شدن هرم قدرت موثر است.

بعضی چون پارسنز بر این عقیده‌اند که چنین خانواده‌ای بسیار عقلانی است. زیرا عقل و منطق همواره بر آن حاکم است و در اتخاذ تصمیمات اساسی، هر یکاز ساکنان خانه که دارای منطق قویتری است، حق تصمیم‌گیری می‌یابد. جامعه هسته‌ای با جامعه جدید صنعتی سازگار است و بالاترین امکان تحرک جغرافیایی را فراهم می‌آورد.

 

اگبرن در چند دهه پیش هفت کارکرد برای خانواده در نظر گرفت:

۱) تولید کالای اقتصادی و خدماتی
۲) تعیین پایگاه اجتماعی برای فرزندان
۳) آموزش فرزندان
۴) آموزش مذهب به کودکان و نوجوانان
۵) تولید نسل
۶) حمایت
۷) عطوفت و محبت و روابط اجتماعی خانواده

بسیاری از جامعه‌شناسان کارکرد جامعه‌پذیری را در مقایسه با کارکرد آموزشی، دارای مفهومی عمیق‌تر یافتند. زیراکه شامل کلیه یادگیریهای غیررسمی نیز می‌شود.

 

 

باتامور برای نظام خانواده هسته‌ای، چهار کارکرد عمده را مطرح می‌کند:

۱) کارکرد جنسی
۲) کارکرد اقتصادی
۳) کارکرد تولید مثل
۴) کارکرد تعلیم و تربیت

 

 

کینکزلی دیویس پس از تشریح روابط متقابل اعضای خانواده، چهار کارکرد اساسی زیر را برای خانواده عنوان می‌کند:

۱) کارکرد تولید مثل
۲) کارکرد نگهداری کودکان نابالغ
۳) کارکرد کاریابی و ایجاد پایگاه اجتماعی برای فرزندان
۴) کارکرد جامعه‌پذیری

علاوه بر این مرداک نیز با توجه به تاکیدش بر جهانی بودن خانواده، چهار کارکرد فوق را مورد تایید قرار می‌دهد.

 

 

تی‌بیتز در سال ۱۹۳۴ شش کارکرد اساسی خانواده را به صورت زیر مطرح کردند:

۱) تولید مثل
۲) محافظت
۳) اجتماعی کردن
۴) تنظیم روابط جنسی
۵) عاطفه و همراهی
۶) پایگاه اجتماعی

جامعه‌شناسان نیز با اندک تفاوتهایی همین کارکردها را درنظر گرفتند. مثلا ناید هارت علاوه بر کارکردهای تولید مثل، اجتماعی کردن و تعیین پایگاه اجتماعی به کارکردهای محافظت روانی از اعضای خانواده، کاهش و از میان برن تنشها و همچنین خانه‌داری و گذران اوقات فراغت نیز تاکید کرده است.

 

 

پارسونز نیز دو کارکرد اساسی زیر را برای خانواده هسته‌ای منزوی زمان خود قائل است:

۱) کارکرد اجتماعی کردن کودکان
۲) کارکرد شکوفایی و ثبات شخصیت بزرگسالان

این دو کارکرد تنها در روابط صمیمی و محبت‌آمیز خانواده امکا‌ن‌پذیر است. خانواده که گروهی منزوی و جدا از خویشاوندان است و بر اساس انتخاب آزاد و عشق و علاقه زن وشوهر به یکدیگر تشکیل می‌شود، کارکرد اجتماعی کردن کودکان را که دارای ابعاد عاطفی نیز هست به عهده دارد.

جامعه‌شناسانی که خانواده را به صورت یک سیستم، یک گروه و یا یک نهاد خاصی در نظر می‌گیرند، خانواده را در برابر جامعه خشن با روابط رسمی نگاه می‌کنند و از آنجا که خانواده را گروهی کوچک می‌دانند که صمیمیت و محبت ویژگی اساسی و غیرقابل تفکیک آن است، خانواده را بهترین مکان برای یکی از مهم‌ترین کارکردها یعنی اجتماعی کردن نسل جوان در نظر می‌گیرند.

کونیک معتقد است به سبب تبدیل امروزین خانواده به یک محیط خصوصی، جدایی آن با جامعه بزرگ و کاهش وابستگیش به محیط خارج، روابط انسانی دورن خانواده عمیق‌تر شده است.

به گونه‌ای که کونیک از محیط کوچک خانواده به عنوان مهم‌ترین گروه صمیمی نام می‌برد.
از این رو کونیک کارکردهای خانواده را تولید و امتداد نسل، جامعه‌پذیری و انتقال فرهنگ بیان داشته است.

 

چرا ازدواج میکنیم

 

کونیک مهم‌ترین کارکرد خانواده را تولید شخصیت اجتماعی-فرهنگی می‌داند. خانواده، نوزاد یعنی موجودی بیولوژیکی را به شکل فردی فردی با شخصیت اجتماعی-فرهنگی با عناصر فرهنگی جامعه خود و با رفتارهای اجتماعی و قابلیتهای اجتماعی به جامعه تحویل می‌دهد. وظیفه تربیتی جدید به عهده خانواده گذاشته شده است. خانواده در چارجوب درونی خود که به صورت عمده از نظارت و دخالتهای اجتماعی آزاد است، کودکان را تربیت می‌کند. دیگر محور تربیت‌های کودکان ارزشهای شغلی و یا اقتصادی نیست. بلکه بر تربیت انسانی که قادر به غلبه بر شرایط زندگی زمان است تاکید می‌شود. خانواده در جهان دگرگون شونده فعلی، انسانی مستقل و آزاداندیش تربیت می‌کند.

 

 

ارنست برجس مهمترین کارکرد خانواده امروزی را پرورش و حفظ شخصیت اعضای آن می‌داند. یه عقیده وی خانواده به منزله یک واحد شخصیتهای متعامل است که مهمترین وظیفه آن تشدید محبت بین زن و شوهر و پرورش شخصیت فرزندان است. در صورت فقدان فرزند، ایجاد محبت بین زن و شوهر و تقویت مبانی آن مهمترین وظایف است. بنابراین هرگاه محبت بین زن و شوهر رو به ضعف رود و عطوفت نیز ناپدید گردد، انتظارات از نقشهای متقابل از بین می‌رود و خانواده دیگر دارای نظام نخواهد بود.

 

 

دکتر آقابخشی سه کارکرد زیر را به عنوان مهم‌ترین کارکردهای خانواده برگزیده است:

۱/)جامعه‌پذیری فرزندان
۲) نقش اقتصادی و حمایتی پدر
۳) روابط اجتماعی اعضای خانواده
ناید هارت دو کارکرد زیر را در خانواده هسته‌ای مهم می‌داند:
۱)گذران اوقات فراغت جمعی خانواده با یکدیگر
۲) اجتماعی کردن و تربیت کودکان
بطور کلی وظایف و کارکردهای خانواده را می‌توان به صورت زیر برشمرد.
۱) کانون مهر و الفت
۲) تنظیم روابط جنسی و جواب نیازهای‌ جنسی زن و مرد
۳) تولیدمثل
۴) پرورش شخصیت کودکان خانواده
۵) انتقال مواریث مذهب و فرهنگی به نسل بعدی
۶) جامعه‌پذیری(فرهنگ‌پذیری) یا اجتماعی کردن کودکان خانواده
۷) ایجاد احساس امنیت برای اعضاء خانواده و حمایت از آنها
۸) کارکرد عاطفی، یعنی توسعه رفتارهای عاطفی خود و فرزندان خانواده
۹) تعیین پایگاه اجتماعی(جواب به نیازهای عضویتهای اعضاء خانواده)
۱۰) کسب احترام برای اعضای خودی
۱۱) کارکرد(حمایت) اقتصادی(کار، تولید، مصرف و پس‌انداز)

 

 

همه کارکردهای خانواده بخصوص ایجاد احساس امنیت برای اعضاء خانواده و حمایت از آنهادر صورتی می‌تواند در خانواده جاری باشد که خانواده از آسیب‌های اجتماعی دور بماند. در این شرایط است که خانواده با استفاده از مجموعه کارکردهای خود و به ویژه کارکردهایی که مجموعه کارکرد عاطفی خانواده را تشکیل می‌دهد می‌تواند امور تربیتی کل خانواده را در دست بگیرد و به پرورش شخصیت متعادل کودکان و نوجوانان خود بپردازد.

بدیهی است اگر در هر کدام از کارکردهای خانواده خللی ایجاد شود، خود موجب بروز نوعی رفتار در خانواده می‌گردد که ممکن است کل خانواده یا برخی اعضای آن را به سمت آسیبهای اجتماعی بکشاند و یا در مورد کودکان و نوجوانان آنها را دچار فقر عاطفی بنماید. پس رابطه آسیب‌های اجتماعی با کارکردهای خانواده نوعی رابطه متقابل است و در صورت عدم انجام کارکردها، می‌تواند موجب تخریب خانواده شود و تنها راه حفظ سلامت خانواده، دور نگه داشتن آن در آسیب‌های اجتماعی یعنی اجرای متناسب کارکردهای اجتماعی خانواده است.

نویسنده : دکتر محسن بهشتی پور

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


بدبینی به همسر

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/


آیا تاکنون بدبینی به همسر خود را تجربه کرده اید؟ دردی که شاید بتوان گفت درد دنیای مدرن است. آزادی ها به اندازه ای زیاد شده است که هرکس به خود اجازه می دهد به راحتی بر تعهدات و پیمان های خود پا بگذارد. بدبینی چیزی نیست که فقط فرد را آزار دهد. بیشترین لطمات روحی متوجه خود انسان بدبین است اما انسان های اطراف و نزدیکان نیز به نوبه خود اذیت می شوند.لطفا به همسرتان بدبین نباشید.

این مشکل همان قدر که آزار دهنده و بی مروت است، راهکارهای بسیاری هم برای برطرف کردن دارد. زنان یا مردانی که تصور می کنند همسران آنها در حال خیانت هستند مانند زخمی هستند که مدام سوزن به آن زده می شود و همیشه و هر لحظه منتظر اتفاقی هستند تا ثابت کنند همسرشان به آنها خیانت می کند. آنها به قدری ریزبین و نکته سنج می شود که به تدریج خود نیز باور می کنند همه حرف هایشان صحت دارد و ممکن نیست همسرشان به او خیانت نکرده باشد!

بیماری بدبینی را با نام پارانوئید می شناسیم. پارانویا گاهی تا حدی پیش می رود که فرد، بیمار روحی و نیازمند دارو می شود تا بتواند سالم زندگی کند. پارانوئید نوعی ترس بیش از اندازه است که اعتماد را از وجود فرد می گیرد و همیشه با یک عینک بدبینی به همه رویدادهای زندگی نگاه می کند. شاید حتی پوچی و بی هویتی تا اندازه ای در او نفوذ کند که دست به خودکشی بزند. اما این چاره کار نیست. پارانویای شدید هم قابل درمان است. پیش از هر چیز باید بدانید چگونه بر این ترس غلبه کنید و خود را از این دنیای ناامن خیالی که ساخته اید، بیرون بکشید. باید اضطراب کمتری داشته باشید و با آرامش بیشتری زندگی کنید. نباید اجازه دهید همسرتان تصور کند یک انسان بدبین و شکاک هستید که سر هر مساله ای دیوانه می شود و داد می زند و بی قراری می کند.

بدبینی در روابط زناشویی


همسرتان خیانت نمی کند.

اگر همیشه این توهم را دارید که او به شما خیانت می کند، فقط خودتان را آزار می دهید. فکر کردن به مسایل منفی و دلیل تراشیدن برای آنها آسان ترین کار است. اما بهتر این است هربار این تفکرات به سراغ شما آمدند به مسایل زیر فکر کنید:

- او شما را انتخاب کرده و هنوز در کنار شما است
- کاملا واضح است که او می خواهد در کنار شما بماند و زندگی کند
- به احتمال بسیار او قصدی برای ترک یا خیانت کردن به شما ندارد
- به ویژه زنان، هرگز در زمان خوشبختی و در یک رابطه سالم به همسرانشان خیانت نمی کنند
- شما توان خوشحال کردن او را دارید

بله. شما توان خوشحال کردن همسر خود را دارید. بنابراین، دست از نگرانی بردارید و او را خوشحال کنید. این مساله کمک می کند تا بر ناامنی که تصور می کنید غلبه کنید. تا زمانی که رویای شما خوشبختی دوطرفه باشد او نیز در کنار شما خواهند ماند. او شاید فقط گاهی از این که نیازهایش برآورده نمی شوند، دچار گیجی و سردرگمی بشود. و همسر بدبین چیزی نیست که او نیاز دارد. این شک های شما است که شاید روزی او را عصبی کند و فراری اش دهد.

باید بدانید پارانویا زمانی سراغ شما می آید که احساسات و تفکرات منفی در مورد خود دارید. بدبینی در نتیجه ترس های شما ناشی از عدم اعتماد به نفس است. اما فرد بدبین شاید این مساله را باور نکند و همچنان اصرار داشته باشد که همسرش به او خیانت می کند. اما شما به عنوان انسان بدبین، باید طرف مقابل خود را درک کنید. باید اعتماد به نفس داشته باشید. احساس ناامنی در هر رابطه ای ممکن است پیش بیاید اما مساله ای نیست که آن را ادامه دهید و در نتیجه آن بیمار شوید.

نمی توانید در ترس زندگی کنید!

بله! کاملا احتمال دارد که همسران به یکدیگر خیانت کنند. این از ابتدای خلقت بوده و هر روز نیز بیشتر می شود. اما لازم نیست این ترس را به زندگی خود تعمیم دهید. فائق آمدن بر ترس ها به این مفهوم است که بتوانید بدبینی های خود را کنترل کنید و آنها را کنار بگذارید. پارانویا می تواند یک زندگی سالم و بدون خیانت را به جدایی بکشاند. هیچ زوجی برای جدا شدن ازدواج نمی کنند. ترس و بدبینی همانند دوقلوهای به هم چسبیده هستند که با هم بروز می کنند.

بهتر است خیالات خود را به این سمت هدایت کنید که همسرتان به شما خیانت نمی کند و با همین تصور زندگی کنید. اگر زمانی متوجه شدید او به واقع این کار را انجام داده است، خیلی راحت می توانید این مشکل را حل کنید. می توانید جدا و از این زندگی دردآور رها شوید. اما زندگی با ترس دایمی و هراس از ترک شدن چیزی نیست که هیچ انسانی لایق آن باشد. همیشه بدترین شرایط را در ذهن خود نپرورانید و بر مبنای آن رفتار نکنید.

نمی توانید همسرتان را کنترل کنید!

غلبه بر حس ناامنی نه تنها زندگی شما را بهبود می بخشد بلکه به همسر شما هم اجازه زندگی کردن می دهد. هیچ چیز به اندازه کنترل شدن توسط همسر نمی تواند روح یک انسان را آزار دهد. هر زن یا مردی می تواند دوستانی از جنس مخالف داشته باشد و در کنار آنها نیز خوشحال باشد. اما به این مفهوم نیست که علاقه او به شما خدشه دار می شود و ممکن است شما را رها کند. این را قبول کنید. همسر شما، شما را می خواهد. برای همین است که در کنار شما زندگی می کند. اما دوست دارد که زندگی طبیعی و دوستان خود را هم داشته باشد. انسان آزاد آفریده شده است و به این آزادی نیاز دارد. همان طور که انتظار ندارید او شما را در قفس کند و طبیعی ترین آزادی های فردی را از شما بگیرد، شما هم نباید آزادی او را بگیرید.

شما هم حتما دوستانی دارید و با آنها وقت می گذرانید، آیا هرگز در کنار آنها بودن باعث شده است که همسر خود را فراموش کنید یا عشقتان به او کم شود؟ مسلما خیر. پس چرا همین فکر را در مورد همسرتان ندارید. چرا فکر نمی کنید او هم انسان است و به اجتماع و روابط اجتماعی نیاز دارد؟ او هم مانند شما زندگی اش را دوست دارد و نمی خواهد به هیچ قیمتی خرابش کند یا شما را از دست بدهد.

بدبینی در زندگی مشترک

لطفا به همسرتان بدبین نباشید.

ترس های شما واقعی می شوند

اگر به طور دایم و همیشه در این ترس باشید که همسرتان به شما خیانت می کند، احتمال وقوع این حادثه بسیار زیاد خواهد شد. او ترس ها و نگرانی های دایمی شما را می بیند و دیگر برایش ارزش ندارند و ممکن است به سراغ این کار برود تا دست کم کاری کرده باشد که مستحق این همه شک و کنترل و آزار باشد.

اما شما با کنترل ترس ها و بدبینی های خود می توانید وقوع این اتفاق ناگوار را پیشگیری کنید. با مهربانی و تسط بر افکار منفی خود، او را خوشحال کنید و اجازه دهید همچنان عاشق شما و زندگی باشد. هیچ انسانی نمی تواند برای مدت طولانی زیر بار بدبینی های طرف مقابل تاب بیاورد. شاید در آخر با شک های خود او را از دست بدهید.

ایمان داشته باشید همسر شما پاک است. زندگی مشترکتان را دوست دارد و همه هدف او بهتر کردن زندگی است. همان چیزی که شما هم می خواهید. مثبت فکر کنید. از اینکه او را دارید خوشبخت باشید. و باور کنید او نیز از داشتن شما خوشحال و خوشبخت است. در غیر این صورت دلیلی برای ادامه این زندگی باقی نمی ماند.

چطور بر ترس های خود غلبه کنیم؟

خودخواه نباشید : حس ناامنی زمانی پیش می آید که فرد خودخواه است و خود را حق به جانب می داند. همه زمان همسر شما برای شما نیست. او نیاز دارد زمانی را هم با دوستان خود سپری کند و شما باید به او اطمینان داشته باشید.

برای جلب موافقت او تلاش نکنید : اگر نگران هستید که او را ازدست بدهید شاید در نتیجه اصرار زیاد بر خیانت کار بودنش او شما را ترک کند. آن وقت باید بروید و عذرخواهی کنید. این رفتار منطقی نیست. تا زمانی که در کنارتان هست، او را قبول داشته باشید و باورش کنید. وقتی او هست یعنی دوستتان دارد پس با این تفکر با او رفتار کنید.

همه زندگی شما او نیست : آیا تصور می کنید همه دنیا و زندگی شما در همسرتان خلاصه شده است؟ او تنها دلیل زنده ماندن شما است؟ باید بدانید اشتباه ترین طرز فکری است که نوع بشر می تواند داشته باشد. این نوع تفکر باعث ایجاد حسادت می شود. زیرا نمی خواهید تنها داشته شما در زندگی به دست فرد دیگری بیفتد. انسان هایی که همه زندگی خود را در یک فرد خلاصه نمی کنند، زندگی سالم تریدارند و بیشتر از زندگی راضی هستند. مسایل دیگری هم در زندگی آنها هست که خوشحالشان کند و حالشان با آنها خوب باشد. این افراد، حتی اگر همسرشان ترکشان کنند زندگی خود را نابود نمی کنند و سعی می کنند به مسایل دیگری در زندگی مشغول شوند که روحشان آرامش بیشتری داشته باشد.

همیشه بهترین ها را تصور کنید : همیشه زندگی خود را طوری کنترل کنید که باور داشته باشید نگرانی های شما بی مورد هستند و هرگز واقعی نمی شوند. بر ناامنی های ذهنی خود غلبه کنید. خوش بین باشید و هر اتفاق کوچکی را دلیلی بر خیانت همسر فرض نکنید.

عمیق تر فکر کنید : اگر دچار ترس و بدبینی هستید باید روش هایی را تمرین کنید و ورزش هایی انجام دهید که ذهن و تمرکز شما را بیشتر و عمیق تر می کنند. بایدخودشناسی کنید و با سفر به درون خود افکار منفی را با خوش بینی های سازنده جایگزین کنید. شاید جلسه های روان درمانی یا مشاوره، مدیتیشن و هیپنوتیزم بتوانند در این مسیر شما را یاری برسانند. کلاس های درمانی، هیپنوتیزم، یوگا و مدیتیشن بسیاری در سطح شهر وجود دارند. ثبت نام کنید و به زندگی و تفکرات خود عمق بیشتری ببخشید.


بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

وظایف زن در برابر شوهر

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/

 

زن در برابر شوهر چه تکلیفی دارد

زن در برابر شوهر چه تکلیفی دارد ؟

تمکین: دکتر کاتوزیان در مفهوم تمکین می¬نویسند: «مفهوم تمکین نیز مانند ریاست شوهر وابسته به عادت و رسوم اجتماعی و اخلاق عمومی است. تمکین عام یعنی قبول ریاست شوهر به خانواده و محترم شمردن اداره او در تربیت فرزندان و ادارۀ مالی و اخلاقی خانواده است. در تمکین عام معیار تمییز اموری که شوهر می-تواند از زن انتظار داشته باشد با عرف است.»

 


این تکلیف ضمانت اجرا ندارد و به حسن نیت و اخلاق همسران بستگی پیدا می کند، بدین ترتیب باید اعتراف کرد که چهره اخلاقی این تکلیف بیش از وصف حقوقی آن است. خودداری از تمکین نشانه سستیپیوند زناشویی و تزلزل واقعی این اتحاد است که هر گاه ادامه یابد، درمان مؤثری جز طلاق بر آن وجود ندارد.ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی ج1ص230


سکونت مشترک:
مادۀ 1114 مقرر داشته است: «زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکنا کند، مگر اینکه اختیار تعیین منزل به زن داده شود.» البته می توان این حق را به زن داد و البته نباید این حق مورد استفاده قرار بگیرد.


ماده 1115 ق م چنین مقدر می دارد اگر بودن زن یا شوهر در یک منزل متضمن خوف و ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد، زن می  تواند مسکن علی  ده (تنها و جداگانه) اختیار کند و در صورت ثبوت ضرر مزبور محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است، نفقه به عهدۀ شوهر است.


شغل زنان:
مطابق مادۀ 1117 قانون مدنی مرد می تواند زن خود را از حرفه و صنعتی که با منافع و مصاع خانوادگی مغایر است، باز دارد البته این به آن شرط است که اشتغال زن در هنگام عقد ذکر نشده باشد، ولی اگر شروط ضمن عقد ذکر شده باشد، زوج نمی تواند او را از ادامه کار منع کند.محقق داماد، حقوق خانواده: ص314


و البته زن نیز چنین حقی دارد و قانون حمایت خانواده در این باره مقرر داشته است: «هر گاه شغل شوهر را منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود بداند از دادگاه تقاضای منع او را بکند.»


و در ادامه می افزایند: «دادگاه در صورتی که اختلافی در امر معشیت خانوادگی ایجاد نشود، مرد را از اشتغال به شغل مزبور منع می

کند، البته این توضیح نیز لازم است که منع شوهر از شغل در صورتی امکان دارد که اختلالی در زندگی انسان خانواده به وجود نیاورد و خانواده را دچار مشکل نسازد، چرا که معشیت خانواده بستگی به شغل مرد دارد.»


اینها مجموعه حقوق زن و مرد در برابر یکدیگر است تا جامعۀ اسلامی از نهاد مهم و بسیار ضروری خانواده برخوردار شود و خانواده

ها براحتی از هم نپاشند و بنیان خانواده مستحکم بماند.


بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ازدواج دوم

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


یکی از مشکلات رایج بعد از طلاق،مشکل در تصمیم گیری برای ازدواج دوم و نداشتن اعتماد به نفس برای انتخاب درست همسر و ترس از شکست دوباره در ازدواج دوم است. بسیاری از افراد بعد از طلاق بیشتر به دنبال بیان عیب و ایراد های همسر سابق شان هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستی هایی که در انتخاب همسر و زندگی مشترک داشته اند توجه چندانی نمی کنند. به اصطلاح بیشتر نقش قربانی و کسی که مظلوم واقع شده را ایفا می کنند و همین موضوع باعث می شود، دوباره در انتخاب همسر دچار اشتباه شوند. 


تنها برای فرار از مشکلات ازدواج نکنید

تصمیم گیری برای ازدواج مجدد در افراد مطلقه باید عاقلانه و آگاهانه تر انجام شود. پیش از ازدواج باید دوباره به خودشناسی و شناسایی نیازها بپردازند و مشکلات و چالش های پیش روی خود را در ازدواج پیشین و زندگی آینده شناسایی کنند تا علل فروپاشی زندگی گذشته مانعی بر سر راه آینده نباشد. بسیاری از افراد در ازدواج دوم برای فرار از تنهایی، فشار های خانوادگی و اجتماعی یا رفع نیاز های عاطفی و مالی و... بدون درنظر گرفتن معیارهای مناسب فقط برای فرار از شرایط موجود تن به ازدواج مجدد می دهند. 

ازدواج هایی که مبنای احساسی دارند ازدواج های پرخطری هستند؛ فردی که تنها برای فرار از شرایط موجود ازدواج می کند، کسی که فکر می کند دیر شده و سنش بالا رفته، فردی که به لحاظ احساسی هنوز درگیر رابطه قبلی است، فردی که معیارهای تناسب سنی، ظاهری، تحصیلی، اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی، جایگاه اجتماعی، شغلی و حتی سلامت جسمی و روانی، طرف مقابل را نادیده می گیرد و فقط به ازدواج فکر می کند، به طور حتم در زندگی دوم خود نیز با مشکلات متعددی مواجه می شود. البته اگر ازدواج دوم با بررسی های لازم انجام شده باشد به اندازه ازدواج اول شانس موفقیت دارد. 


به خودتان فرصت دهید 

دیگر شرط موفقیت ازدواج دوم این است که فرد یک بازه زمانی قابل قبولی را پس از طلاق سپری کرده باشد. یکی از دلایل شکست در ازدواج دوم فاصله زمانی کم بین طلاق و ازدواج دوم است، چرا که هنوز مشکلات روحی و روانی فرد پابرجاست. به ندرت پیش می آید که طلاقی ناشی از اشتباه فقط یکی از زوجین باشد.

به همین خاطر قبل از ازدواج دوباره، باید در روح خود جست وجو کنید تا ببینید که به جای رفتارهای اشتباه گذشته چطور باید رفتار کنید تا ازدواج دوم تان دوام بیاورد.


4 پیش نیاز برای ازدواج دوم


برای این که برای ازدواج دوباره آماده شوید به طی چند مرحله ذهنی و یادگرفتن یک سری مهارت نیاز دارید. یادتان باشد همین تجربه ازدواج ناموفق از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است. در ادامه به ۴ پیش نیاز که برای ازدواج دوم باید آن ها را انجام دهید اشاره می کنیم:


۱) از درگیری ذهنی با ازدواج قبلی خلاص شوید روان شناس ها می گویند لااقل ۶ ماه برای خلاص شدن از یک شکست عاطفی وقت لازم است.میگناirیادتان باشد این که شما طلاق قانونی را انجام داده باشید و اگر زن هستید دوره عده هم گذشته باشد به معنی این نیست که شما حتماً آماده ازدواج دوم هستید.

شما باید به این مرحله برسید که دیگر مرتب به ازدواج قبلی فکر نکنید، غم ناشی از طلاق هنوز به صورت پررنگ در زندگی تان حضور نداشته باشد و مدام نخواهید از همسر قبلی تان انتقام ذهنی بگیرید. اگر احساس می کنید برای رسیدن به این مرحله به زمان زیادی نیاز دارید، حتماً با یک روان شناس مشورت کنید.


۲) طلاق فرصتی برای خودشناسی است

سهم خودتان را واقع بینانه از فرآیند طلاق قبلی معلوم کنید. یادتان باشد حالا شما باتجربه تر هستید، سن تان بیشتر است و راحت تر می توانید درباره خودتان قضاوت کنید. آن مشکلاتی که شما در به وجود آمدن شان مقصر بوده اید را از آن مشکلاتی که همسر قبلی تان مقصر آن بوده یا فقط به خاطر متفاوت بودن شخصیت شما و همسر سابق تان اتفاق افتاده است از هم جدا کنید. برای اصلاح رفتارهایی که به نظر خودتان غلط است، همچنین برای یادگرفتن مهارت هایی که در ازدواج قبلی آن ها را بلد نبوده اید، مثلا مدیریت خشم یا گفت وگوی منطقی با همسر و... حتماً برنامه مشخصی داشته باشید.خواندن کتاب های علمی و در عین حال ساده درباره این مهارت ها یا مراجعه به روان شناس در این موارد حتماً موثر است.


۳) فرآیند را درست کنید و نه مورد ازدواج را

بعضی ها تمام دلایل شکست ازدواج قبلی را به ویژگی های بد همسر سابق شان نسبت می دهند.برای همین برای ازدواج دوم همیشه به دنبال آدمی می گردند که نقطه مقابل همسر قبلی شان باشد. یادتان باشد این مقایسه خودش به معنای درگیری ذهنی با همسر قبلی است.برای این که دوباره شکست نخورید بیشتر از هر چیز باید فرآیند ازدواج تان را عوض کنید. این بار حتماً قبل از ازدواج، مشاوره بگیرید، حتما بر سر موضوعات اساسی توافق کنید، وارد یک رابطه صرفاً هیجانی و رمانتیک اما کوتاه مدت نشوید و خلاصه این که چشم و گوش تان را بازتر کنید.


۴) وسواس نداشته باشید

واقع گرا باشید. به هر حال در فرهنگ ما موارد ازدواج برای شما به عنوان یک فرد طلاق گرفته (چه مرد و چه زن) محدودتر است. اگر بخواهید ملاک های دست بالایی برای ازدواج در نظر بگیرید این موارد محدودتر و محدودتر می شود. یادتان باشد که گاهی ملاک های شما کاملا وسواس گونه می شود و این باز هم نشان دهنده درگیری با ازدواج قبلی است. 


خودتان را پنهان نکنید

اگر شما گذشته خود را به طور کامل پذیرفته اید،نباید از آشکارشدن آن هراس داشته باشید.درنظر داشته باشید که خانواده طرف مقابل نیز نقش مهمی در زندگی مشترک شما خواهند داشت. لذا پنهان کردن گذشته خود از خانواده و بستگان درجه یک او به معنی پنهان کردن بخشی از هویت خودتان از آن هاست. لذا در ازدواج همواره صداقت پیشه کنید و این ضرب المثل معروف را نیز به خاطر داشته باشید که ماه زیر ابر پنهان نمی ماند.خانواده های بسیاری هستند که بعد از آگاهی از چنین موضوعی همچنان از عروس یا داماد آینده خود حمایت می کنند و حتی اجازه مطلع شدن یا دخالت دیگران را نیز در این امر نمی دهند.


پس بنابراین نگرانی به دلتان راه ندهید و موضوع ازدواج گذشته خود را با آنان در میان و قضاوت را به عهده آنان بگذارید.درباره این که موضوع ازدواج قبلی خود را چه زمانی مطرح کنید، بهتر است در نخستین جلسه ای که با طرف مقابل خود صحبت می کنید از گذشته خود سخن بگویید. 

به خاطر داشته باشید که او حق دارد سوالاتی را در این زمینه از شما بپرسد و شما نیز تا حد امکان به تمام آ ن ها با صداقت پاسخ دهید.نوع سوالاتی که او از شما می پرسد نیز تا حدی نشان دهنده نگرش او به زندگی و خواسته های او ازشما و زندگی مشترک با شماست. البته بهتر است زمان و چگونگی مطرح کردن ازدواج قبلی شما با خانواده همسر آینده تان به عهده خواستگارتان باشد. اما حتما پیگیر باشید که مسئله را برای آن ها بازگو کند.

اجازه بدهید تا نظرات خانواده اش را نیز بشنود و حتی به او فرصت فکر کردن بدهید.هرچه او با نگاه واقع بینانه و همه جانبه تری به این مسئله بپردازد، با اطمینان بیشتری برای شروع زندگی مشترک قدم برخواهد داشت و این در نهایت به نفع و صلاح زندگی شما خواهد بود.



آسیه امیدوار- روان شناس/ خراسان

  

بیشتر بدانیم...

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  http://maktoobshop.com/


برای ازدواج چقدر به معیارهای تان توجه می کنید؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


از جمله افرادی که ازدواج با آن ها صحیح نیست، افرادی هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاری بالغ نشده اند.

ازدواج با کودک مانده ها، بی احساس ها و سلطه گرها ممنوع!



«برای ازدواج چقدر به معیارهای تان توجه می کنید؟»،

«آیا چشم بسته پای سفره عقد می نشینید، بدون این که از خصوصیات اخلاقی و باطنی طرف مقابل چندان آگاه باشید؟» یا این که به دست آوردن «شناخت به نسبت کامل از همسر آینده برای شما یک اصل اساسی است؟»

این ها سوال هایی بود که در مطالب گذشته بخش ازدواج میگنا طرح کردیم و در ادامه آن به معرفی برخی افرادی پرداختیم که ازدواج با آن ها صحیح نیست و توسط هیچ مشاوری توصیه نمی شود.

اگر خاطرتان باشد در هفته گذشته بررسی کردیم که چرا ازدواج با افراد معتاد و خشمگین مناسب نیست و این هفته نیز برخی دیگر از افرادی را که برای ازدواج مناسب نیستند معرفی می کنیم، البته دلیل آن را نیز خواهیم گفت. 


بنویس همسر، بخوان والد!

از جمله افرادی که ازدواج با آن ها صحیح نیست، افرادی هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاری بالغ نشده اند. این افراد از رفتار مسئولانه و سنجیده طفره می روند و شرایطی را فراهم می آورند که همسر آن ها برایشان نقش «والد» را ایفا کند.


چطور بشناسیم: 

چند صفت ویژه برای شناسایی این افراد در ادامه ذکر می شود:

الف- توانایی نداشتن در پذیرش مسئولیت های مالی و حل مشکلات اقتصادی

ب- غیر قابل اعتماد بودن

ج- بی هدفی و بی انگیزگی


چرا؟: حال سوال این است که چرا این افراد برای ازدواج مناسب نیستند.

باید گفت که این افراد نسبت به بخش اقتصادی زندگی خود بی توجه هستند و درباره آن کوتاهی می کنند به این دلیل که نمی خواهند بزرگ شوند و مسئولیت زندگی را به دست بگیرند. همچنین از فردی که هنوز کودک مانده است انتظار نمی رود که به حرف هایش عمل کند و از رسم و رسومات اجتماعی به طور کامل باخبر باشد. وقتی یک فرد می خواهد ازدواج کند از او انتظار می رود که مسئولیت پذیر و وظیفه شناس باشد تا بتوان به او اعتماد کرد. فردی که هنوز از لحاظ فکری و اخلاقی بالغ نشده است برای زندگی نه هدف خاصی دارد و نه انگیزه ویژه ای. او باری به هر جهت زندگی را خواهد گذراند و بار زندگی را بر دوش همسرش خواهد گذاشت. 


«نه» به آن هایی که می خواهند پادشاهی کنند!

«افرادی که دیگران را کنترل می کنند»؛ این افراد نیز چندان گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند، آن ها درست مقابل افرادی هستند که مسئولیت زندگی خود را بر عهده نمی گیرند. افرادی که دیگران را کنترل می کنند می خواهند همه تصمیم ها را خودشان بگیرند، هرگز درخواست کمک نمی کنند و به دیگران امر و نهی می کنند که چه کار بکنند و چه کار نکنند، آن ها برای دیگران تعیین تکلیف می کنند چرا که می خواهند کنترل همه چیز در دست خودشان باشد و هر کاری خواهند کرد تا مبادا احساس کنند که چیزی تحت تسلط و کنترل آن ها نیست. 


چطور بشناسیم: این افراد از لحاظ عاطفی محدود و بسته هستند آن ها به سادگی احساسات و عواطف خود را بروز نمی دهند، بسیار حسودند، به راحتی وقتی چیزی مطابق میل آن ها نیست عصبانی می شوند، معمولا دارای عادت های وسواسی هستند و اصلا خوش ندارند که کسی برای آن ها تعیین تکلیف کند.

چرا؟ : افراد کنترل کننده معمولا کمتر برای درمان اقدام می کنند چرا که در طی درمان احساس غلط تسلط مشاور آن ها را رنج می دهد و نمی توانند کنترل درمانگر را بر زندگی خود بپذیرند، چنین افرادی مطمئنا تسلط و کنترل همسر را در زندگی نمی پذیرند. لازم است که همه چیز در کنترل آن ها باشد. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند.

ازدواج با چنین افرادی به معنای پذیرش سلطه و کنترل آن ها بر زندگی است.البته این افراد معمولا والدینی سلطه جو و انتقادگر نیز می شوند. 


زندگی زیر سقف بی احساس ها

دسته دیگر از افرادی که ازدواج با آن ها توصیه نمی شود، افرادی هستند که نمی توانند احساسات خود را بروز دهند. این افراد هرگونه عاطفه و احساسی را مسخره می کنند و بیان احساسات را کاری عبث و بیهوده می دانند. این افراد به راحتی می توانند زندگی مشترک را با مشکل مواجه کنند. 

همانطور که می دانید بخش عمده ازدواج ارتباط عاطفی است و افرادی که نمی توانند عواطف خود را بروز دهند زندگی مشترک شان دچار اختلال می شود. 

چطور بشناسیم: این افراد نمی توانند احساسات و عواطف خود را نشان دهند و نمی توانند یا نمی خواهند درباره احساسات خود صحبت کنند.

چرا؟: چنان چه فردی نتواند احساسات خود را با شما در میان گذارد رابطه با او سطحی و در نهایت مایوس کننده خواهد شد. این حق مسلم ماست که از همسر خود انتظار داشته باشیم که احساسات و عواطف اصلی و بنیادین نظیر شادی، غم، یأس و عشق خود را بروز دهد. چنانچه او این توانمندی را نداشته باشد زندگی را به مسیر دشواری هدایت خواهد کرد. وقتی همسر ما از احساسات خود حرف نمی زند به این معنی است که رابطه ای وجود ندارد. تنها چیزی که در زندگی با این افراد وجود دارد یک قرار داد زندگی مشترک است نه یک ارتباط.


ازدواج با یک شکست خورده!

  ازدواج با فردی که شکست عشقی را تجربه کرده است و هنوز نتوانسته روح و روان خود را التیام دهد نیز از جمله مواردی است که از سوی کارشناسان و مشاوران توصیه نمی شود؛ چرا که چنین ازدواجی یأس آور است و موجب دلشکستگی خواهد بود. 

چطور بشناسیم : این افراد ممکن است هنوز علاقه و یا خشم و انزجار شدیدی نسبت به معشوق قبلی خود در دل داشته باشند، ممکن است هنوز به خاطر ارتباط پیشین خود احساس گناه کنند و خود را مسئول بدانند و یا هنوز رنجش خاطر و آزار و اذیتی را که از رابطه قبلی دیده اند فراموش نکرده باشند و در شوک روحی به سر ببرند. 

چرا؟ : هر چه قدر خشم و عصبانیت بیشتری از گذشته در دل مانده باشد به همان میزان توانایی فرد برای عشق ورزیدن در روابط فعلی کاهش پیدا می کند. البته برخی وسوسه می شوند که با این افراد ازدواج کنند تا آن ها را نجات دهند، غافل از این که التیام این افراد به زمان و کمک تخصصی نیاز دارد. اگر کسی تا به این حد آسیب دیده است باید به او وقت داد تا خود را به کمک مشاور متخصص التیام دهد.

بیشتر بدانیم...

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  http://maktoobshop.com