(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

رشد سریع قد و وزن، در سال اول زندگی


افزایش سریع قد و وزن، در اولین سال زندگی و حدود سن بلوغ بیشتر مشهود است، در هردو دوره رشد قابل توجهی در کوتاهترین زمان ممکن اتفاق میافتد. اما جهش رشد بعدها هم اتفاق میافتد اما کمتر محسوس است.

نحوه ی رشد:

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، از سن دو تا چهار سالگی حدود 5 تا 5/7 سانتی متر در سال به قد و تا 2 کیلو گرم به وزن کودک اضافه میشود. (از سن یک تا سه سالگی بیشتر این رشد در ناحیه پاها و تنه دیده میشود).

پزشکِ مراحل رشد را در معاینات خود دنبال میکند و این ارقام را روی نموداری (که نمودار رشد نام دارد) ترسیم میکند تا از سلامت و تناسب اندام او مطمئن شود.

درصدهای رشد فرزند شما وزن و قد او را در مقایسه با کودکان همجنس و هم سن دیگر نشان میدهد. مثلا کودکی با قد هفتادوپنج از صد، از سه چهارم کودکان همسالِ خود بلندتر است.

پزشک دقت میکند که درصدهای قد و وزن متناسب باشند و با نرخ رشد کاملی ادامه پیدا کنند. بعد از دو سالگی پزشکان میزان BMI (نمایهی توده بدنی) را اندازه میگیرند تا امکان چاقی را بررسی کنند.

درصد چربی بدن از یک تا پنج سالگی از حدود 25 درصد به 15 درصد کاهش پیدا میکند و بنابراین کودکان لاغرتر و عضلانیتر به نظر میرسند.

رشد هیچ وقت یکنواخت و با شیب مسطح افزایش پیدا نمیکند. بلکه جهش های رشد هم اتفاق میافتند.

نشانههای جهش رشد:

• فرزندتان گرسنه تر از همیشه است و هر وعده بیشتر میخورد.

• فرزندتان چرتهای طولانیتری میزند یا شبها بیشتر میخوابد.

• فرزندتان حتی وقتی مریض نیست بدخوتر و بیقرارتر است.

شاید بهتر باشد در جهش رشد افزایش وزن چندانی اتفاق نیفتد تا در درازمدت باعث توجیه تغییرات رفتاری نشود. بعنوان مثال لازم نیست چون بچه شما در مرحله جهش رشد است، غذای بیشتری به او بخورانید. به هیچ رژیم خاصی هم نیاز نیست. بیشتر جهشهای رشد تنها چند روز ادامه پیدا میکنند.

معمولا والدین بعد از آن که جهش رشد اتفاق میافتد پی به آن میبرند. شلوار هفته پیش را به تنِ فرزندتان میکنید و میبینید که به زانوهایش هم نمیرسد. یا پاهایش از کفش بیرون میزند. غیرمعمول نیست اگر کودک پیشدبستانی در یک فصل دوسایز بزرگتر شود.

واکنش به جهش رشد:

در واکنش به جهش رشد لازم نیست کار زیادی انجام دهید جز این که کمد لباس را دایم خالی و پر کنید. اگر اشتهای فرزندتان زیادتر از معمول شده یک بشقاب بیشتر به او بدهید یا وعدههای بین غذا را بیشتر کنید.

پیشدبستانیها ممکن است بسته به نیاز بدنشان «بی غذا سر کنند» یا همه غذا را ببلعند. اگر کودکان احساس نیاز به خواب میکند بگذارید چندروزی بیشتر بخوابد.

درباره «دردِ رشد»، درد و احساس کوفتگی در پاها بخصوص اطراف ماهیچه ساق پا، زانو، و روی رانها بحث بسیار شده و احتمالا به غلط این نام را بر آن گذاشتهاند. هیچ سند پزشکی این درد را به رشد ماهیچه یا استخوانها مرتبط نمیداند.

البته امکانش هست که ماهیچههای در حال رشد بعد از فعالیت زیاد دچار سفتی و گرفتگی شوند. 10 تا 20 درصدِ کودکان از ابتدای 3 تا 4 سالگی (و بعد در سالهای میانی) از این احساس شکایت میکنند. این درد اغلب کودک را در نیمه شب بیدار میکند.

این دردها معمولا بعد از روزهای بازی شدید بیرون از خانه احساس میشود. می توان با کمپرس گرم، ماساژ، حرکات کششی نرم یا استامینوفن تخفیفش داد.

اگر درد شدید بود یا بیشتر از 24 ساعت ادامه پیدا کرد، آن را به پزشک فرزندتان گزارش کنید تا امکان علتهای موثر دیگر مثل ورم مفاصل نوجوانان، مشکلات رماتیسمی، عفونت، ترک استخوان یا مشکلات ارتوپدی دیگر را بررسی کند.


مطالب پیشنهادی:


چگونه فرزندان بلند قد می شوند؟ 

رشد و تکامل نوزاد از بدو تولد تا دو سالگی

رشد و تکامل کودک از نوزادی تا شش ماهگی

بازی های محبوب شیرخواران

مواظبت از نوزاد در روزها و هفته های اول پس از تولد

چگونه فرزندانمان را اجتماعی کنیم؟

ترس کودکان از تاریکی و راهکارهای کاهش آن 

تاثیر کتابخوانی بر رشد مغزی کودکان

اضطراب پدر و مادر به فرزندان سرایت می کند

اصول اساسی فرزند پروری

مشکل رشد در کودک پیش دبستانی


در اغلب موارد بچه ها مراحل مختلف رشد را به موقع و در زمان مورد انتظار پشتسر میگذارند، مراحلی که با کارهایی از قبیل توالت رفتن و راندن سه چرخه مشخص میشوند.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، از سوی دیگر ردگیری هرچه زودتر مشکلات احتمالی بهتر از این است که دیر متوجه شویم کودک پیشدبستانیمان با تاخیر واقعی در رشد مواجه است.

«تاخیر در رشد» به چه معناست ؟

پزشکان این عبارت را زمانی به کار می برند که کودکی نتواند در محدودهی زمانی نرمال به مرحله ی خاصی از رشد دست یابد.

این تاخیر می تواند در یک یا چند زمینه باشد : مهارتهای حرکتی ضعیف یا درشت (مثل پریدن و چیدن بلوکها)؛ مهارتهای ارتباطی و زبانی (دو نوع «پذیرشی» مثل درک مطلب و «بیانی» مثل حرفزدن)؛ مهارتهای کمک به خود (مثل توالت رفتن و لباس پوشیدن)؛ و مهارتهای اجتماعی (مثل برقراری ارتباط چشمی و بازی کردن با دیگران).

باید به خاطر داشته باشیم علیرغم پیشرفت نوعیِ رشد در سیری معمولی و صعودی، کودکان با سرعتهای متفاوت و به طرق مختلف رشد میکنند .

پس مثلا یک کودک 25 ماهه ممکن است مهارتهای حرکتی بسیار پیشرفتهای داشته باشد چون عاشق گشت و گذار و ارتباط برقرار کردن از طریق حرکت بوده و علاقه ی چندانی به مداد نداشته؛ درحالی که کودکی دیگر در همان سن خوب نقاشی کند ولی در مهارتهای حرکتی توانایی کمتری داشته باشد. آنچه اهمیت دارد رشد رو به جلوی کودک در همهی زمینه هاست.

احتمال این که کودک پیش دبستانی تاخیر در رشد داشته باشد چقدر است ؟

پزشکان دریافته اند که حدود 9 درصد از بیماران زیر 36 ماهِ احتمالا با یک مشکل رشدی مواجه هستند مثل مشکل در یادگیری برقراری ارتباط بازی کردن یا انجام فعالیتهای فیزیکی یا مهارتهای عملی.

حدود 18 درصد از کودکان (از سن تولد تا 18 سالگی) ناتوانیهایی همچون اختلالات زبانی و حرفزدن عقبافتادگی ذهنی ناتوانیدر یادگیری و مشکلات احساسی و رفتاری را تجربه میکنند.

برخی از این ناتوانیها با رفتن کودک به مدرسه برطرف خواهند شد در حالی که سایر نقایص تا کلاس دوم یا بعد از آن قابل تشخیص نیستند.

کمتر از 3 درصد از این کودکان ناتوانیهای گسترده و شدید دارند ناتوانیهایی چون عقب افتادگی ذهنی اوتیسم اختلالات مغزی یا مشکلات شدید دیداری یا شنیداری.

اغلب والدین نسبت به سنی که کودکشان مهارتهای حرکتی همچون راه رفتن و از پله بالارفتن را بدست میآورد، و به اینکه این موفقیت در رشد «زود» یا «دیر» حاصل شده، حساسیت زیادی نشان میدهند. ولی ممکن است شما روی مهارتهای حرکتی ظریف کودکتان حساس باشید مثلا به توان یا عدم توانایی آنها در رسم یک دایره یا شستن دندانهایشان.

در عرصه ی زبان ممکن است متوجه شوید که کودکتان با زبان پذیرشی (درک معنای کلمات و جمله ها) و یا زبان بیانی (بیان افکار در قالب کلمات و جمله ها) مشکل دارد.

آشنایی با محدودهی زمانی معمول برای رشد مهارتهای فیزیکی و شناختی بسیار مفید است و شما میتوانید به عنوان یک راهنمای مسیر روی آن حساب کنید.

بدین طریق خواهید دانست که اغلب کودکان پیشدبستان مثلا تا 30 ماهگی قادر به شستن و خشککردن دستهای خود هستند و در 36 ماهگی میتوانند از 3 تا 4 کلمه در جمله استفاده کنند. خواهید دید که تا 33 ماهگی اغلب آنها میتوانند رنگها را نام ببرند و تا 26 سالگی خواهند توانست 6 بلوک را روی هم سوار کنند.

به یاد داشته باشید که اگر کودک شما نابهنگام به دنیا آمده باشد ممکن است برای رسیدن به مراحل متعدد رشد به زمان بیشتری نسبت به دیگر کودکان نیاز داشته باشد.

اغلب پزشکان رشد بچهای را که زودتر از موعد به دنیا آمده است با توجه به تاریخ ی که باید در آن به دنیا می آمد (تاریخ مقرر تولدش نه تاریخ حقیقی تولد) میسنجند و مهارتهای وی را تا دومین و سومین سال زندگیش بالا ارزیابی میکنند.

دلیل تاخیر در رشد کودک

برخی اوقات تاخیر در رشد علت پزشکی دارد مثل پیچیدگی های زایمان زودرس یا وضعیتی ژنتیکی مثل سندرم داون یا این تاخیر می تواند محصول یک بیماری شدید یا تصادفی جدی باشد.

تاخیر زبانی و کلامی ممکن است ناشی از اختلال شنیداری یا مشکلی در  حنجره گلو یا حفرههای دهان یا بینی باشد. مشکلات مربوط به « برقراری ارتباط» ممکن است در اثر مشکل سیستم مرکزی اعصاب ایجاد شده باشند.

اغلب اوقات هیچ دلیل پزشکی برای توضیحِ تاخیر در رشد نمیتوان ارائه داد.

چه موقع باید به دکتر مراجعه کنم ؟

شما بهتر از همه کودک خود را میشناسید پس میتوانید مشکلات- یا مشکلات بالقوه او را خیلی زود پیدا کنید. اگر پرسش یا نگرانی داشته باشید به دنبال پاسخ آن بگردید حتی اگر تنها برای اطمینان بیشتر باشد.

یادداشت برداری از ملاحظاتتان پیش از قرار ملاقات با پزشک مفید است. آیا چیز بهخصوصی در راه رفتن یا حرفزدن کودکتان میبینید که شما را ناراحت میکند آیا به نظر میرسد مرحلهای از رشد را که باید زودترها از آن میگذشت جا انداخته است آیا نشانهای خاص از تاخیری فیزیکی یا تاخیر در زبانآموزی و ارتباطات مشاهده میکنید ؟

نوزادان و کودکان به صورت غیر رسمی در حین ویزیتهای معمول از نظر تاخیر در رشد مورد معاینه قرار گیرند و در سنین 9 ? 18 و 30 ماهگی نیز با استفاده از معاینات دورهای رسما مورد معاینهی رشد قرار گیرند. (اگر نمیخواهید معاینات 30 ماهگی را انجام دهید? میتوان معاینه 24 ماهگی را جایگزین آن نمود؛ زیرا که برخی برنامههای کنترل سلامت معاینات 30 ماهگی را دربر نمیگیرند.)

دکتر موظف است از شما در مورد هر گونه نگرانی احتمالیتان سوال کند و با استفاده از آزمونهای ارزیابی رشد استاندارد به دنبال مهارتهای خاص حرکتی زبانی ارتباطی و شناختی خواهد گشت.

اگر به چیز نگرانکننده ای بر بخورد شما را به یک دکتر اطفال که در زمینهی رشد متخصص باشد ارجاع خواهد داد.

سپس از کوچولوی شما ارزیابی رشد به عمل خواهد آورد که ارزیابی عمیقتری از مهارتهای او است. یا اگر به نظر آید که کودک شما در رشد زبانی یا ارتباطی با تاخیر روبروست وی را به یک گفتاردرمان ارجاع خواهد داد تا او کودکتان را از لحاظ رشد زبان به طور خاص مورد ارزیابی قرار دهد.

البته ردگیری مشکلات دیداری و شنیداری که میتوانند بر رشد کودک در سایر زمینهها اثر بگذارند بسیار مشکل است مگر اینکه در این کار متخصص باشید. پس معاینات مربوط به گوش و چشم نیز باید در برنامهی سلامت کودکتان گنجانده شود.

اگر نگران رشد کودک پیش دبستان خود هستید و بین دو ویزیت برنامهریزی شده قرار داریدتا وقت مقرر بعدی صبر نکنید. با دکتر کودکان تماس گرفته و نگرانی خود را با وی در میان بگذارید. او میتواند ترس شما را به سرعت فرونشاند ویا شاید بخواهد در همان زمان وقت ملاقاتی برای معاینهی کودک تنظیم کند.

چه کنم اگر دکتر بگوید کودکم مشکلی ندارد و من هنوز نگران هستم ؟

اگر پزشک کودک شما را معاینه کرده و هنوز نگرانید در مراجعه به کس دیگر و پرسیدن نظر او تردید نکنید. به دنبال پزشک اطفالی بگردید که در مسائل مربوط به رشد متخصص باشد یا اگر در مورد تاخیر رشد زبانی کودکتان نگرانید با یک گفتار درمان مشورت کنید.

مطالب پیشنهادی:

تغذیه کودکان دبستانی

چرا برخی از کودکان دیر زبان باز می کنند ؟ 

خواص درمانی سویا 

نقش تغذیه در رشد قد کودکان و نوجوانان

روش های پیشگیری و درمان چاقی کودکان

ﺑﺎ ﻟﺠﺒﺎﺯﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ 3ﺳﺎﻟﻪ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ

رفتارهای جنسی نوجوانان 

علل کوتاه قدی کودکان 

چگونه فرزندان بلند قد می شوند؟


رشد و تکامل کودک از نوزادی تا شش ماهگی

رشد و تکامل کودک,جدول رشد,تغذیه کودک

یک ماهگی سر را بالا می گیرد 

به صدا پاسخ می دهد 

به صورتها خیره میشود 

 اشیا را دنبال می کند 

اصوات اوه و آه ازحلق خارج می سازد 

قادر به دیدن طرح های سیاه و سفید است 

 لبخند می زند 

می خندد 

سر را با زاویه 45 درجه نگه می دارد 

 

دو ماهگی ازحلق خود اصواتی خارج می کند 

اشیا را دنبال می کند 

سر را برای مدت کوتاهی نگه می دارد 

 لبخند می زند و می خندد 

سر را با زاویه 45 درجه نگه می دارد 

حرکاتش نرمتر می شود 

 سررا دائم نگه می دارد 

وزنش را روی پا تحمل می کند 

ممکن است سر و شانه را کمی بلند کند 

 

سه ماهگی می خندد 

سر را بطور دائم نگه می دارد 

صورت و بوی شما را تشخیص می دهد 

 جیغ میزند 

صدای شما را تشخیص میدهد 

سر و شانه را کمی بلند میکند 

 بطرف صداهای بلند برمی گردد 

می تواند دست ها را بهم برساند وممکن است روی اسباب بازیها بکوبد 

می تواند بغلتد 

 

چهارماهگی سر را بطور ثابت بالا نگه می دارد 

می تواند وزن را روی پاها تحمل کند 

وقتی با او صحبت می کنید با صوت پاسخ میدهد 

 می تواند به اسباب بازی چنگ بزند 

دستش را به طرف اشیا دراز می کند 

می تواند بغلتد 

 اصوات را تقلید میکند 

ممکن است اولین دندانش جوانه بزند 

ممکن است برای خوردن جامدات آماده باشد 

 

پنج ماهگی رنگهای تیره را تشخیص میدهد 

می تواند بغلتد 

با بازی کردن با دست ها و پاهایش خودش را سرگرم می کند 

 بطرف صداهای جدید میچرخد 

نام خود را تشخیص میدهد 

 ممکن است بدون کمک چند لحظه بنشیند 

اشیا را به دهان میبرد 

ممکن است ترس از غریبه ها شروع شود 

 

شش ماهگی بطرف صداها واصوات میچرخد 

صدا را تقلید میکند و حباب درست می کند 

به هر دو جهت می غلتد 

 دستش را به طرف اشیا دراز می کند و آنها را به دهان می برد 

بدون کمک می نشیند 

برای خوردن آماده است 

 ممکن است بطرف جلو خیز بردارد که روی زمین بخزد 

ممکن است بخش های کلمات را به هم بچسباند و کلمه ای نامفهوم بسازد 

ممکن است اشیا را بطرف خود 

رشد و تکامل کودک ، خلاقیت کودک - ninisite.com


مطالب پیشنهادی:


مواظبت از نوزاد در روزها و هفته های اول پس از تولد 

اصول اساسی فرزند پروری 

روش هایی برای تربیت کودک خلاق 

نقش تغذیه در رشد قد کودکان و نوجوانان 

تغذیه کودکان دبستانی 

بازی هایی برای یک سالگی نوزادان 

خشم و پرخاشگری در کودکان 

تفاوت بازی و کاوشگری در کودکان 

آموزش نظم به فرزندان 


بازی و یادگیری در کودکان

 

پیش‌ازاین در خصوص اختلالات یادگیری و روش‌های شناخت و درمان آن مطالبی آوردیم و تمرین‌ها و بازی‌هایی را جهت بهبود این اختلالات مطرح کردیم. با توجه به اینکه یادگیری از طریق بازی بیشترین تأثیر و پایداری را دارا است، قصد داریم در مقالات آتی به شناخت ویژگی‌های بازی، انواع بازی در سنین مختلف کودکی و همچنین پرورش استعداد و توانایی‌های کودکان از طریق بازی بپردازیم . در این مقاله به شناخت و بررسی ویژگی‌های اساسی بازی توجه می‌کنیم.

در بین متخصصان و روان شناسانی که در خصوص بازی کودکان تحقیر می‌کنند، تعریف جامع و دقیقی از بازی وجود ندارد. در اصل نمی‌توان بازی کودکان را از سایر فعالیت‌هایی که آنان در طول روز انجام می‌دهند به راحتی تفکیک کرد. مرز و حدود دقیقی بین فعالیت‌های روزانه کودکان، مشغولیت های مختلف، انجام کارها، کاوشگری و جستجو و یادگیری وجود ندارد. 

با این حال تعریفی که برخی از روان‌شناسان در دهه 1980 ارائه کرده‌اند شامل پنج ویژگی اساسی است و هر فعالیتی که این ویژگی‌ها را داشته باشد به عنوان بازی در نظر گرفته می‌شود.

 

ویژگی های بازی از دیدگاه روان شناسان :

 

1-    بازی انگیزه درونی دارد. رضایتی که از بازی به دست می آید که یک کیفیت درونی است. کودک بازی را فقط به خاطر رضایتی که از انجام آن کسب می‌کند، انجام می دهد. بنابراین وقتی کودک فعالیتی را انجام می‌دهد که کسی او را مجبور به انجام آن نکرده و فقط به خاطر انگیزه درونی و کسب لذت صورت گرفته، به نوعی بازی کرده است .

2-    بازی باید آزادانه انتخاب شود. وقتی کودکان را وادار کنیم تا فعالیتی را انجام دهند، کتابی بخوانند، چیزی یاد بگیرند و غیره، آن‌ها به این فعالیت‌ها به چشم بازی نگاه نمی‌کنند و لذتی از آن نمی‌برند. بنابراین اگر کودکان به کاری وادار شوند و یا حتی احساس کنند که فعالیتی برای آن‌ها انتخاب شده است و مجبور به انجام آن هستند، آن را نوعی بازی نمی‌دانند. بنابراین وقتی می‌خواهیم با کودکان بازی کنیم بهتر است، حق انتخاب بازی را به خودشان واگذار کنیم در این صورت چند بازی را به آن‌ها پیشنهاد می‌کنیم تا خودشان یکی را انتخاب کنند، یا اینکه از کودک می‌خواهیم هر بازی را که خودش علاقه‌مند است و دوست دارد انتخاب کند.

3-    کودک باید از بازی لذت ببرد و برایش خوشایند باشد. وقتی کودکان را وادار می‌کنیم تا چیزی را یاد بگیرند، فرایند یادگیری برایشان عملی است که از آن لذت نمی‌برند، در حالی که اگر همین یادگیری به صورت بازی صورت گیرد و کودک از آن لذت ببرد و خوشایندش باشد، آن را به دیدۀ بازی می‌نگرد و نه تنها رابطه بهتری با آن برقرار می‌کند بلکه به طور خودجوش فرایند یادگیری را دنبال می‌کند و به آن علاقه نشان می‌دهد.

4-    ویژگی دیگر بازی در هم ریختن واقعیت‌ها یا واقعیت گریزی است. یعنی کودک واقعیات موجود را تغییر می‌دهد تا بتواند آن‌ها را مطابق میل خود بسازد . مثلاً در بازی‌های نمادین در دوره پیش از دبستان، کودک از یک قوطی پلاستیکی به عنوان تلفن همراه استفاده می‌کند و آن را نزدیک گوشش قرار داده و در صحنه سازی‌های خیالی با کسی صحبت می‌کند. روی یک بالش کوچک می‌نشیند و خیال می‌کند که با این اسب پرنده می‌تواند به هر جایی پرواز کند. این نوع رؤیاپردازی و گریز از واقعیت دنیای کودکان را به قدری جذاب می‌کند که بدون محدودیت از هر چیزی به عنوان نمادی استفاده می‌کنند تا لذت رسیدن به آنچه را  فکر می‌کنند به دست آورند.

5-    آخرین نکته اینکه کودک هم از لحاظ جسمانی و هم از لحاظ روانی باید با بازی در گیر باشد. در انجام اعمال ورزشی مانند شنا، فوتبال، دوچرخه سواری یا آموزش زبان انگلیسی، ریاضی، تمرین‌های نوشتاری و غیره باید ابتدا علاقه کودک به آن جلب شود و با آن‌ها رابطه برقرار نماید و از انجام آن‌ها لذت ببرد. بیشتر کودکانی که از رفتن به کلاس‌های آموزشی و یادگیری خودداری می‌کنند به همین علت است که با شیوۀ درست به آن موضوع علاقه‌مند نشده اند و آن را دستوری، از طرف مراجع قدرت بالاتر از خود (معلمین، مربیان و والدین) می‌پندارند و چون به صورت منفعل و بی‌تفاوت با آن برخورد می‌کنند هیچ لذتی از آن نمی‌برند و با اکراه و دل‌زدگی این فعالیت‌ها را دنبال می‌کنند. براساس این ویژگی‌ها، کودکان باید بتوانند بازی‌های خود را انتخاب کنند و هنگامی احساس موفقیت بیشتری می‌کنند که کاری را که خودشان تعیین کرده‌اند، انجام دهند.

والدین و مربیان نباید در روند آموزش و یادگیری، کنترل و هدایت دائم  و بیش از حد نشان دهند. یکی از خطاهای بنیادین که ضد آموزش محسوب می‌گردد این است که معلمان و مربیان از درس‌های خشک، قالبی و دارای ساختار مشخص و یکسان استفاده می‌کنند که هیچ جذابیتی برای کودکان ندارد، همچنین معلم یا مربی نقش هدایت کننده فعالیت‌ها و عملکردهای کودک را به عهده دارد.

والدین و مربیانی که برای کودکان تصمیم می‌گیرند که چه کاری را چه موقعی  و چطوری انجام دهند، و انتظار دارند کودک برای زمانی طولانی و به صورت غیرفعال و بدون پویایی به درس گوش دهد یا تکلیف‌های قلم - کاغذی انجام دهد، نه تنها رغبت و علاقه کودک را به موضوع آموزش و یادگیری جلب نمی‌کنند بلکه به مرور باعث دل‌زدگی و خستگی کودک می‌شوند . تحقیقات روان‌شناسان نشان می‌دهد (کینگ، 1979) اگر معلم، مربی یا والدین فعالیتی را برای دانش‌آموزان تعیین کنند، آن‌ها به آن فعالیت به صورت یک کار می‌نگرند درصورتی‌که اگر خودشان حق انتخاب داشته باشند آنگاه همان فعالیت را نوعی بازی می‌ دانند و با آن رابطه برقرار کرده و از انجام آن لذت می‌برند .

با توجه به ویژگی‌های بازی که در بالا عنوان گردید باید دقت کرد که هر نوع یادگیری و فعالیتی اگر در چهارچوب بازی قرار گیرد و علاقه‌مندی و توجه کودک را جلب کند بیشترین تأثیر را بر کودک خواهد گذاشت پس به خاطر داشته باشید اولین گام، ایجاد انگیزه و رغبت در کودکان است. اگر می‌خواهیم چیزی به کودکان یاد بدهیم اجازه دهیم که در بین چند فعالیت خودشان یکی را انتخاب نمایند . در حین آموزش و فعالیت‌ها فقط نقش هدایتگر و مربی نداشته باشیم بلکه آن‌ها را همراهی کرده و هم بازی آن‌ها شویم  و تمام سعی‌مان این باشد که کودکان بتوانند از بازی‌هایشان لذت ببرند . در این صورت است که هر نوع فعالیت و آموزشی برای کودکان جذاب و لذت بخش خواهد بود و خودشان به صورت خودجوش آن را دنبال می‌کنند .

 

داریوش صادقی، فوق لیسانس روان شناسی

مطالب پیشنهادی:

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی چیست؟

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

المپیک کودکان:

1. نیاز به عشق و تعلق: عشق بدون قید و شرط، دوست داشتن کودکان بدون هیچ قید و بندی است که می گوید: «تو هرکاری بکنی، من همیشه تو را دوست خواهم داشت». 
2. نیاز آزادی: آزادی دادن حق اختیار و انتخاب به کودکان است. این که او به گونه ای پرورش یابد تا در آینده برای تعیین نحوه زندگی خود حق انتخاب داشته و برای بیان خود آزاد باشد.
3. نیاز به پیشرفت: انسان ها به مانند درخت تا زمانی که رشد می کنند باطراوت و شاداب هستند اما به محض اینکه از رشد بایستند از درون شروع به پوکیدن می کنند و در مقابل کوچکترین بادها می شکنند.
4. نیاز به تفریح: کودک در این ایام می بایست مسلح به 2 «ت» شود. تفریح و تعلیم. و اگر تعلیم بدون تفریح باشد از عمق لازم برخوردار نخواهد شد و جنبه ی زور و اجبار به خود می گیرد. 
5. نیاز به بقا: مسکن، پوشاک، امنیت و ... می توانند سنگ بنای سایر نیازها محسوب شوند.

دسترسی به مطالب علمی  در سایت

کودکان را می توان هوشمند ساخت.

 نوزادان دانشمند


کودکان بسیار پیش از آنکه راه رفتن و سخن گفتن را بیاموزند، می توانند بطور منطقی فکر کنند! آنها به مثابه پژوهشگرانی کوچک جهان خویش را کشف می کنند. ولی بسیاری از آنان خیلی زود کنجکاوی خویش را از دست می دهند زیرا حس کشف در آنها به اندازه کافی تقویت نمی شود.زندگی چیزی نیست جز حل مشکلات! و انسان از بدو تولد سخت با این مشکل درگیر است. دانشمندان دریافته اند که انسان از هفت ماهگی درباره علت و معلول می اندیشد. هر روز در سراسر جهان دانشمندان زیادی لحظه به لحظه بر روی کوچکترین حرکات و نگاه نوزادان تحقیق و تأمل می کنند و فعالیت مغزی آنها را می سنجند. روانشناسان، زبانشناسان، پزشکان و کارشناسان مغز در جستجوی یکی از پیچیده ترین معماهای بشری هستند: یک کودک چگونه رشد می کند؟ چگونه به جهان ملحق می شود؟ از چه زمانی دست به طبقه بندی می زند، و کی در می یابد که برای مثال کفشدوزک همزمان یک حیوان، یک حشره و یک جاندار است؟ چه زمانی پیچیدگی های زبان مادری را می آموزد؟ چگونه استعدادهایی را که از وی یک انسان هوشمند می سازد، کسب می کند؟


والدین و کسانی که می خواهند پدر یا مادر شوند پرسشهای مشابهی را مطرح می کنند و خود را دچار مشکل می سازند. آنها می خواهند همه چیز را در رابطه با فرزندشان درست و به بهترین شکل انجام دهند. ولی موضوع اینجاست که آنچه را که درست است، معمولا دیگران می دانند! ماماها با بروشورهای اطلاعاتی پیش از تولد اینسو و آنسو می روند، دوستان آهنگهای مختلف برای خوشامد جنینی که تازه تولید شده هدیه می کنند و صنعت غول آسای اسباب بازی هر چه ابتکار دارد به خرج می دهد: ویدئو مغز نوزادان برای اینکه پدر و مادر بتوانند تمامی امکانات را در برابر او بگسترانند! و سرانجام کتابهایی که پر از راهنمایی های ریز و درشت است.


یک چیز اما مسلم است: کودکان به انگیزه و بزرگسالانی که از آنان مراقبت کنند نیاز دارند. ولی دقیقا چه چیزی و چه مقدار به آنها یاری می رساند؟ چگونه والدین و مربیان می توانند در رشد کوچولوهای خود پشتیبان آنان باشند و در عین حال از آنها توقع زیادی نداشته باشند؟ پاسخ محققان در این زمینه آدمی را به یاد شعار «یاری برای خودیاری» می اندازد. یک کودک در حال رشد بیش از هر چیز به دنبال موضوعاتی است که بتواند او را بارور سازند تا مطابق سن خود شکوفا شود. بزرگسالان تنها باید پشتیبان او در این فراگرد یادگیری باشند. تا پنجاه سال پیش گمان می رفت که یک نوزاد شیرخواره درست مانند یک روح بدون نقش و یک صفحه کاغذ نا نوشته است. نه می تواند پیرامون خود را تشخیص دهد و نه توانایی درک درد را دارد. کم نبود مواردی که جراحان نوزادان را بدون بیهوشی عمل می کردند! امروز اما در دهه پژوهشهای مربوط به نوزادان بسر می بریم و یک نقطه عطف کپرنیکی را ازسر می گذرانیم: ایده های گذشته ما دیگر معتبر نیستند. 



دانشمندان آلمانی می خواهند دقیقا بدانند که کودکان در چه دوره ای زبان آلمانی را می آموزند و از ژانویه 2001 تا کنون بطور مرتب حدود 200 کودک شیرخواره را مورد آزمایش قرار می دهند. یکی از نخستین نتایج این است که نوزادان از همان زمانی که مانند کبوتر بغ بغو می کنند و حروف نا مشخص بر زبان می آورند و جیغ می زنند، دارند خودشان را برای بیان نخستین کلمه آماده می کنند و همه چیز نشانگر آن است که نوزاد تلاش می کند تا لحن زبان مادری را تقلید کند. به این ترتیب نخستین گامهای سرنوشت برداشته می شود. نوزادان دختر چینی از همان ابتدا با شرم اجباری خاور دور بغ بغو می کنند و شیرخوارگان آلمانی و فرانسوی از آغاز لهجه های متفاوت دارند و بر حروف معینی تأکید می کنند. نوزاد بلافاصله پس از تولد می تواند صدای مادرش را تشخیص دهد زیرا در زهدان مادر آموخته که آن را تشخیص دهد. در چهار ماهگی می تواند نام خود و پس از چندی کلمات «مامان» و «بابا» را بشناسد. نوزاد در پایان یکسالگی می تواند نه تنها تمامی صداهای مربوط به زبان را تشخیص دهد بلکه می تواند زبان مادری را از زبان بیگانه تمیز دهد. او متوجه می شود که یک کلمه کجا آغاز و کجا پایان می یابد و معنای حدود 60 کلمه را می فهمد. به نظر می رسد که از همان آغاز تولد نوزاد زبان را توسط نیمه چپ مغز می آموزد. تمامی شواهد نشان می دهد که کودکان و شیرخوارگان بسیار بیش از آنچه بزرگسالان حدس می زنند، می دانند و می توانند. یک نوزاد پیش از آنکه نخستین کلمه را بر زبان آورد، کلی پژوهش و آزمایش پیچیده انجام می دهد! نوزادان تنها با تقلید والدین خود نیست که یاد می گیرند، بلکه جهان را مانند دانشمندان کوچکی به سرعت و با مهارت فتح کرده و هر روز عالم جدیدی را کشف می کنند. 



در عین حال آنان چاره دیگری ندارند، چرا که در نخست همه چیز را به مثابه هرج و مرج در پیرامون خود می بینند: یک گنجه، یک بوسه، یک «نه!». هر چیزی، هر وضعیتی و هر کلمه ای نو و منحصر بفرد است. برای غلبه بر این آشفتگی و ارتباط دادن هر آنچه در پیرامون هست به یک قدرت فکری بسیار بالا نیاز است: گنجه جزو اثاثیه خانه است که درهایش باز می شود و می توان در آن لباس گذاشت. بوسه عبارتست از تماس مرطوب لب که مهربانی و محبت را نشان می دهد. یک «نه!» یعنی وجود یک مرز که می تواند از پرتاب شدن از پله ها جلوگیری کند! والدین نمی توانند تصور کنند که نوزادانشان هر روز چه توانایی انتزاعی فوق العاده ای از خود نشان می دهند. یک کودک یکساله می تواند سگ و گربه و مرغ را از هم تمیز دهد. در هفت ماهگی که نشستن می آموزد می تواند طبقه بندیهای کلی تر در مورد اثاثیه خانه، حیوانات و اتومبیل انجام دهد. در همان زمان شروع می کند به شناخت جمله سازی. برای مثال می داند که: «علی شیرینی خورد» درست است و نه «علی خورد شیرینی». در زبانهایی که مانند آلمانی حرف تعریف دارند، نوزاد نه تنها انواع حرف تعریف را تشخیص می دهد بلکه قید مانند «بالا» و «پایین» را می تواند بفهمد. تحقیقات نشان می دهد که کودک پیش از آنکه زبان به سخن بگشاید، خود را به اصول اولیه دستور زبان مجهز می کند! نوزاد مرتب در حال ارزیابی هر آن چیزیست که می شنود، می بیند و یا احساس می کند و آنگاه آنها را بر اساس احتمالات طبقه بندی می کند: کلماتی که اغلب تکرار می شوند، پس باید مهم باشند! کلماتی که با هم می آیند، مانند صفت و موصوف، به یک نوعی به هم تعلق دارند. درست مانند یک کیمیاگر که مرتب مواد را با هم ترکیب می کند و تنها آنچه را نگه می دارد که آزمایش شده است، کودکان نیز تنها آنچه را به خاطر می سپارند که مغزشان آن را ارزشیابی کرده باشد. 



ولی دانشمندان اینها را از کجا می دانند؟ ممکن است آنها متدهای علمی ارزشمندی داشته باشند ولی آنان که نمی توانند بدانند در کله نوزاد چه می گذرد! مطمئنا دانشمندان از آنچه در درون یک نوزاد می گذرد هرگز مطلع نخواهند شد. ولی همین تحقیقات در آزمایشگاههایی صورت می گیرد که با عکس و فیلم و نمایش و نور و حرکت و شیئی، فعالیت مغزی و کوچکترین حرکت و نگاه نوزادان توسط کارشناسان مغز و روانشناسان ثبت می شود.


این همه به برنامه ژنتیک انسان باز می گردد که از دهها هزار سال پیش در هر کودک سالمی در کمال اطمینان عمل می کند. بر همین اساس است که انسان هیچ خاطره ای از سه سال و نیم آغاز زندگیش به یاد نمی آورد. تا این سن هنوز حافظه انسان برای یاد سپاری طولانی و آگاهانه به کار نیفتاده است. نوزادان تنها از پس مسائل کوچک و در عین حال اساسی بر می آیند. آنها چهره های نزدیکان را باز می شناسند و نسبتا خوب به یاد می آورند که اگر از ته دل جیغ بزنند، بلافاصله کسی به سراغشان می آید! ولی ژن به تنهایی از یک کودک، برنده نوبل علمی و یا کاهل نمی سازد. دانشمندان معتقدند که همواره پیرامون است که بر روی تکوین اطلاعات ژنتیک تأثیر می گذارد. اگر نوزادی از عصر حجر به جای اینکه در غار بزرگ شود، به دنیای ما منتقل شده و با کتاب و کامپیوتر و اسباب بازیهای الکترونیک رشد کند، آنگاه درست مانند ما بزرگ خواهد شد. ساختار ژنتیک انسان در چند ده هزار سال اخیر تغییرات نازلی داشته است. یک دانشمند آمریکایی مدعی است: چند نوزاد سالم به من بدهید و من تضمین می کنم که از هر کدام از آنها بدون توجه به علایق و استعدادشان یا متخصصانی در رشته پزشکی و حقوق و تجارت بسازم و یا گدا و دزد! 



برخی دیگر از دانشمندان نیز معتقدند که کودکان را مانند خمیر یا موم می توان شکل داد و آنها را هوشمند یا هوشمندتر ساخت. برخی از کسانی که تازه می خواهند بچه دار شوند این در و آن در می زنند تا آموزش فرزندانشان را هنوز به دنیا نیامده آغاز کنند! برخی از مادران ژاپنی بر روی شکم شش ماهه خود بلندگو می گذارند تا جنین نخستین درس انگلیسی خود را بیاموزد! در آمریکا زنان باردار تلاش می کنند تا شمارش یک تا پنج را به جنین یاد بدهند! مؤسسات متعددی در ژاپن و آمریکا برای تربیت دانشمندانه نوزادان رقابت می کنند. لیکن برخی دیگر از دانشمندان این تلاش را به حرص و آزی تعبیر می کنند که ربطی به علم ندارد، چرا که هیچ کودک شیرخواری نمی تواند آن استعداد و توانی را از خود نشان دهد که بزرگسالان از او انتظار دارند!


دسترسی به مطالب علمی  در سایت

http://maktoobshop.com

چطور با کودک بدخلق برخورد کنیم؟



یکی از مشکلات والدین در تربیت کودکان وقتی پیش می ‌آید که کودک به علل گوناگونی دچار اختلالات خلقی می‌ شود. اغلب والدین نمی ‌دانند دلیل این بدرفتاری‌ ها و کج‌خلقی ‌ها چیست و گاهی واکنش‌ های تندی را در پاسخ به این رفتارها نشان می دهند که باعث تشدید آن رفتار می‌ شود؛ غافل از این‌که به گفته روان‌ شناسان کودک، اگر این اختلالات خلقی، ژنتیکی نباشد، معمولاً ریشه در رفتار نادرست والدین دارد. کودکان آمیزه‌ای از رفتار بزرگ ‌ترها و محیط زندگی خود هستند و نباید آنها را به دلیل رفتارهای بد سرزنش کرد. روانشناسان بر این باورند که در مرحله اول باید به اصلاح رفتار والدین در قبال کودکان پرداخت و پس از ارایه آموزش ‌ها و مهارت ‌های لازم به آن ها، مشخص کرد که علت اختلالات خلقی در کودک چیست تا با کنترل شرایطی که بدرفتاری را تشدید می ‌کند شروع به شخصیت‌ سازی در کودکان کرد. متخصصین درباره علل بدرفتاری کودکان می‌گویند: «در مقابله با کودکان بدرفتار، والدین به هیچ وجه نباید رفتار نامناسبی از خود نشان دهند؛ مثلا بددهنی کودکان یکی از مشکلات والدین است که در بسیاری از موارد، خود والدین در بروز آن نقش دارند و کودکان صرفاً از روی تقلید این الفاظ را به کار می ‌برند.


 

 

بعضی واکنش‌ های غلط والدین نیز باعث تقویت رفتارهای نادرست کودک می‌ شود؛ مثلا لبخند زدن اتفاقی به حرف زشتی که یک کودک دوسه ساله می ‌زند و یا پاسخ مثبت دادن به خواسته ‌های کودک وقتی که از داد و فریاد و بددهنی برای رسیدن به خواسته‌اش استفاده می ‌کند. به این‌ ترتیب، این مشکلات رفتاری در کودک نهادینه می‌ شود و او یاد می گیرد تا با داد و فریاد و بددهنی به خواسته‌اش برسد.» روان‌پزشکان کودک و نوجوان، نیز بر این باورند که یکی از مهم‌ترین اصول در تعلیم فرزندان ارایه یک الگوی صحیح و سالم است. در واقع بچه ‌ها از بزرگ‌ترها یاد می‌ گیرند چگونه رفتار کنند و زمانی که ببینند والدین با یکدیگر به درستی و با محبت حرف می ‌زنند، رفتارهای مناسب اجتماعی را یاد می ‌گیرند و کمتر رفتارهای ناهنجار از خود بروز می ‌دهند. رسانه‌ ها نیز با آن چه تولید می ‌کنند، کودک را در برابر فرهنگ خاصی قرار می ‌دهند. کودکان در حالت کلی و از نظر روانی تمایل دارند اطرافیان را خشنود نگه دارند و اگر رفتار بدی نشان می ‌دهند باید به دنبال علت آن بود که در برخی موارد کودک ‌آزاری و تهدید عامل این رفتار است و بدرفتاری، پاسخی به این ریشه‌ها است. دکتر خوشابی می‌ گوید: «سرزنش و انتقادهای مکرر عامل مهمی‌ در تشدید رفتارهای بد در کودکان است. کودکانی که مرتباً رفتار آن ها مورد نکوهش قرار می ‌گیرد و رفتارهای مثبت ‌شان تشویق نمی ‌شود، بدرفتار می ‌شوند. در برنامه‌ های رفتاری همواره تشویق مورد تأکید است و در صورتی که تشویق موثر نبود، تنبیه به صورت محرومیت از برخی مسایل در نظر گرفته می‌ شود و درباره این محرومیت نیز باید از پیش به کودک هشدار داده شود. ضرورت دارد تا به تفاوت ‌های فردی کودکان توجه شود و هر کودکی در جایگاه خودش تشویق شود.»


شیوه مقابله با بدرفتاری در کودکان


کودکان از بدو تولد، بی‌ تربیت یا گستاخ و زورگو و خودخواه نیستند. این خصوصیات رفتاری، اکتسابی‌اند زیرا کودکان حس می‌ کنند با بروز این حرکات به آن چه می ‌خواهند می ‌رسند، مگر این که به موقع مداخله کرده و به کودک نشان دهید که این رفتارهای عجیب و غریب، فایده‌ای ندارد و تنها باعث بدتر شدن شرایط می‌ شود. قاطعانه بگویید«نمی‌خرم»؛ بدون احساس گناه! با گفتن کلمه«نمی‌خرم» به کودک ‌تان احساس گناه نکنید. مشاجره‌ های بین والدین و فرزندان معمولاً خوشایند نیست و ممکن است بارها پیش آمده باشد که فرزندتان از تصمیم‌ گیری شما خوشش نیامده است. در تعطیلات و جشن تولدها، از کودک تان بخواهید فهرستی از آن چه را که دوست دارد تهیه کرده و آن چیزهایی را که بیشتر دوست دارد در اولویت قرار دهد. خردسالان را تشویق کنید آن چیزی را که دوست دارند با نقاشی برای تان بکشند. توصیه دیگر این است که موقع پخش پیام‌های بازرگانی، تلویزیون را خاموش کنید. تحقیقات نشان داده است که هر چه کودکان کمتر پیام‌های بازرگانی تلویزیون را ببینند کمتر برای خرید چیزهای جدید بهانه‌گیری می ‌کنند. به کودک خودتان یاد بدهید آن چه دارد را به دیگران نیز ببخشد. می‌ توانید گه گاه از او بخواهید و به او بیاموزید که بخشی از هزینه ‌هایی را که برای خرید لوازم مورد نیاز او کنار گذشته‌اید با کمال رضایت به یک موسسه خیریه ببخشد. ناسزا گفتن را ممنوع کنید! به زبان آوردن کلمات ناپسند و غیرمجاز را برای کودک ممنوع کنید. این قانون را برای او شرح دهید: «وقتی از چیزی مطمئن نیستی، آن را به زبان نیاور.» هر زمان که فرزندتان ناسزایی را به زبان آورد، بلافاصله آن را به فهرست کلمات غیرمجاز او اضافه کنید. توضیح دهید که چرا ناسزاگویی، کاری زشت و غیرقابل قبول است و بسیاری از مردم به زبان آوردن این کلمات را نادرست می‌ دانند. کلمه مورد قبول را جانشین آن کنید. کلمات خنده‌ داری را که اصلا ناخوشایند نیستند، انتخاب کنید تا به جای کلمات نامناسب استفاده شود و یا این که فرزندتان خودش از کلماتی استفاده کند که بار منفی ندارد؛ مثلا «بی‌ادب» را می‌‌ توانید جایگزین ناسزایی کنید که کودک‌ تان به زبان می‌آورد. وقتی که فرزند خردسال‌ تان برای اولین بار کلمه نادرستی را تلفظ کرد، به او بگویید: «در خانواده ما از این کلمات استفاده نمی شود» و به کودکان بزرگ ‌تر گوشزد نمایید که «شما به خوبی با قوانین این خانه آشنایی دارید» و یا«دیگر نمی خواهم این کلمه را از تو بشنوم.»


 

 

مقابله با سرپیچی و نافرمانی


توضیح دهید که از او چه انتظاراتی دارید. قاطعانه به او بگویید: «وقتی دارم با تو جدی صحبت می‌ کنم، حواست را جمع کن.» هم چنین می‌ توانید بگویید: «اگر واقعاً دلیل خوبی برای انجام ندادن کاری داری می‌ توانی با لحن مودبانه‌ای آن را به من بگویی.» هر گاه او با شما بحث می ‌کند، خواسته خود را کلمه به کلمه برای او تکرار کنید. به طور مثال بگویید: «شام ساعت 7 حاضر است، باید دقیقاً در همان ساعت سرشام حاضر شوی.» به او حق انتخاب بدهید تا کمی آزادی عمل داشته باشد. از او بپرسید: «هنوز بعضی کارهایت را انجام نداده‌ای؛ آیا مایلی آن ها را الان انجام دهی یا بعد از شام؟» گاهی اوقات هم با او کنار بیایید؛ مثلا بگویید: «الان وقت انجام تکالیفت است ولی تو داری بازی می‌ کنی. بهتر نیست بازی‌ات را تا نیم ساعت دیگر تمام کنی و پس از آن به تکالیفت برسی؟» با او اتمام حجت کنید و توضیح دهید که اگر آن چه را که شما از او می ‌خواهید انجام ندهد، باید منتظر عکس‌العمل شما و نتیجه عمل خود باشد.


دسترسی به مطالب علمی  در سایت

http://maktoobshop.com

پیش ازخواب ، قصه ترسناک نگو!


 آیا می خواهید دانش خود را ارتقا دهید؟


کود‌ک نیازمند‌ یک خواب راحت و اصولی است برای اینکه د‌لبند‌تان خواب آرامش‌بخشی را د‌اشته باشد‌ باید‌ به سفارش‌هایی د‌ر این زمینه عمل کنید‌.
توصیه‌های زیر می‌تواند‌ شما را د‌ر این باره یاری د‌هد‌:
 اگر عاد‌ت د‌ارید‌ هرشب، کود‌کتان را ۲۰تا۳۰د‌قیقه روی پا، تکان د‌هید‌ و برایش لالائی بخوانید‌ تا خوابش ببرد‌ و حتی نیمه شب هم که او یکی د‌وبار از خواب بید‌ار می‌شود‌، مجبور هستید‌ با همین روش، د‌وباره او را بخوابانید‌؛ باید‌ گفت که شما د‌ر عاد‌ت خواب او مد‌اخله کرد‌ه و یاد‌گیری شروع خوابش را به تعویق اند‌اخته‌اید‌. 
 اگر کود‌ک را د‌ر تخت‌خوابش بگذارید‌ و اجازه د‌هید‌ که بد‌ون لالائی و تکان د‌اد‌ن، خود‌ش به‌تنهائی بخوابد‌ و د‌ر طول شب نیز، به خواب اد‌امه د‌هد‌، به‌طور مطمئن برای شما و فرزند‌تان، بهتر خواهد‌ بود‌. د‌ر هر حال، به‌نفع کود‌ک است که خوابی پیوسته و متبسم د‌اشته باشد‌.
 از شوخی‌ها و بازی‌های پرتحرک، تعریف قصه‌های ترسناک و یا هر عملی که به‌هنگام خواب، هیجان کود‌ک را برمی‌انگیزد‌، اجتناب کنید‌. 
 آخرین کاری که قبل از خوابید‌ن، انجام می‌شود‌، خیلی مهم است. کود‌کان از لحاظ توانائی خوابید‌ن با یکد‌یگر متفاوتند‌. برخی از نوزاد‌ان، از بد‌و تولد‌، خوش‌خواب هستند‌. د‌ر محیط‌های پر سروصد‌ا، تاریک یا روشن، آرام یا شلوغ و بی‌حرکت یا د‌ر حال تکان خورد‌ن، خوابشان می‌برد‌ و حتی د‌ر شرایط فشارهای عاطفی هم، خوب می‌خوابند‌؛ ولی برخی د‌یگر از کود‌کان، برای برهم خورد‌ن الگوی خوابشان به‌طور ذاتی، مستعد‌تر هستند‌ و هرگونه تغییر د‌ر برنامه روزمره خواب از قبیل بیماری و یا حضور مهمان د‌ر خانه، الگوی خواب آنان را از بین می‌برد‌. با وجود‌ این، اگر خواب کود‌ک شما با توجه به سنش، چند‌ساعت کمتر یا بیشتر است؛ باید‌ این احتمال را بد‌هید‌ که خواب او با مشکل‌هائی روبه‌روست و شما باید‌ بکوشید‌ تا مشکل او را برطرف سازید‌. بی‌نظمی د‌ر برنامه خواب، کود‌ک را گرفتار تنش‌های عصبی می‌سازد‌. 
د‌کتر «راسکایا» معتقد‌ است که اثرهای اولیه عصبی بود‌ن د‌ر کود‌کان، اغلب از علت‌های زیر، سرچشمه می‌گیرد‌:
۱) ند‌اشتن برنامه منظم د‌ر خواب و بید‌اری
۲) فعالیت و استراحت
۳) آموزش‌های خالی از لذت
۴) ماند‌ن زیاد‌ د‌ر خانه 
تأسف‌آور است که هنوز ماد‌ران و پد‌ران زیاد‌ی، اهمیت برنامه ثابت و منظم خواب و بید‌اری کود‌کان خود‌ را د‌رک نکرد‌ه‌اند‌. کود‌ک نوپا، انرژی زیاد‌ مصرف می‌کند‌ و بد‌ون این‌که حس کند‌، ساعت‌ها می‌د‌ود‌ و بازی می‌کند‌ تا به‌طور کامل خسته شود‌. صد‌اهای تند‌ و هیجان‌ها، روی نظام عصبی او اثر د‌ارد‌. تجد‌ید‌ قوای کامل، تنها از طریق خواب کافی و سنگین، امکان‌پذیر است. هیجان‌پذیری نظام عصبی کود‌ک و فشاری که بر اثر فعالیت مد‌اوم به قلب وارد‌ می‌آید‌، خواب بعد‌ازظهر را اجباری می‌سازد‌. به‌همین د‌لیل د‌رمهد‌کود‌ک‌ها، کود‌کان را ظهرها می‌خوابانند‌.
ساعت خواب د‌ر شب، باید‌ با قاطعیت اجرا شود‌. ساعت ۸ د‌ر زمستان و ۹ د‌ر تابستان، مناسب است. اگر کود‌ک را هرشب، سرساعت معینی بخوابانیم؛ هوای اتاق، تازه و مناسب باشد‌ و سروصد‌ا نباشد‌؛ کود‌ک به این برنامه عاد‌ت می‌کند‌ و هرشب، خود‌ش به خواب می‌رود‌. هرگونه د‌عوا، د‌رگیری و تشنج، سبب می‌شود‌ که کود‌ک، خواب آرام و راحتی ند‌اشته باشد‌. 
 بهتر است که کود‌ک را با افراد‌ د‌یگر، د‌ر یک جا نخوابانیم. تنها خوابید‌ن، بخش مهمی از یاد‌گیری کسب استقلال، بد‌ون اضطراب با آرامش و اطمینان است. این روند‌، د‌ر رشد‌ روانیِ به‌موقع او، اهمیت به‌سزائی د‌ارد‌. خوابید‌ن کود‌ک د‌ر بستر شما، به‌جای آن‌که باعث آرامش و اطمینان او شود‌، برای او اضطراب و سرد‌رگمی به‌همراه می‌آورد‌. 
 اگر کود‌کتان از تنها خوابید‌ن، خیلی می‌ترسد‌ و شما اجازه می‌د‌هید‌ کنارتان بخوابد‌، مشکل او را حل نکرد‌ه‌اید‌. ترس او، باید‌ د‌لیل د‌اشته باشد‌. شما باید‌ به او کمک کنید‌ تا علت ترس خود‌ را بیابد‌. نباید‌ برای خاتمه د‌اد‌ن به ترس و ناراحتی، او را به بستر خود‌ د‌عوت کنید‌. این کار به صبر، د‌رک و استقامت قابل ملاحظه شما نیاز د‌ارد‌.
 به‌جای آن‌که هر شب، کنار کود‌ک نوپا یا خرد‌سالتان بخوابید‌ تا خوابش ببرد‌، بهتر است از عروسک نرم پارچه‌ای و یا اسباب‌بازی و حتی پتوی مخصوص به او استفاد‌ه کنید‌. اسباب‌بازی به‌طور معمول، کود‌ک را متقاعد‌ می‌کند‌ تا شب را به‌تنهائی بخوابد‌. 
 باید‌ به کود‌کمان کمک کنیم که از زمان نوزاد‌ی تا کود‌کی و بزرگ‌سالی به برنامه ثابتی عاد‌ت کند‌. 
 زمانی‌که کود‌ک، الگوی قابل پیش‌بینی مناسبی را د‌ر خود‌ پرورش می‌د‌هد‌، نهایت سعی خود‌ را به عمل آورید‌ تا او روزبه‌روز با پیروی مد‌اوم از این الگو، به‌ نظم مورد‌نظر د‌ست یابد‌. اگر غذا خورد‌ن، بازی کرد‌ن، حمام کرد‌ن و سایر فعالیت کود‌ک، مرتب تغییر کند‌، به‌ احتمال زیاد‌، خواب او نیز به‌هم می‌خورد‌.
 این‌طور نیست که بگوئیم تکان د‌اد‌ن کود‌ک برای خواب، امری غلط و یا مشکل‌زاست. اگر کود‌ک شما خیلی سریع با این شیوه می‌خوابد‌ و شما نیز از این برنامه همیشگی راضی هستید‌؛ پس د‌ر این‌صورت، به‌طور واقعی مشکلی وجود‌ ند‌ارد‌. 
تنها د‌لیل شما برای تغییر وضع، به‌خاطر این موضوع است که اگر شما او را د‌ر سن پائین، آموزش د‌هید‌ که چگونه به‌تنهائی بخوابد‌، از بد‌ عاد‌ت شد‌ن او د‌ر سن‌های بالاتر جلوگیری کرد‌ه‌اید‌. 
 ممکن است خواب کم یا بی‌نظمی خواب کود‌ک، به‌علت اشتباه‌ها یا کوتاهی شما د‌ر اجرای برنامه نباشد‌ و گریه‌های بی‌هنگام و شبانه او، شما را خسته کرد‌ه باشد‌. د‌ر این صورت، ممکن است کود‌ک شما به قولنج (د‌رد‌ رود‌ه‌ای)، بیماری گوش میانی (جمع شد‌ن مایع پشت پرد‌ه گوش) و ... گرفتار شد‌ه باشد‌. د‌ر این هنگام، تنها پزشک و د‌ارو، کارساز خواهند‌ بود‌. 
● قصه‌سرائی 
بهتر است د‌ر آغاز خواب برای کود‌کان، قصه نگوئیم؛ ممکن است او د‌چار هیجان شود‌ و خواب از سرش بپرد‌. به‌ویژه از گفتن د‌استان‌های ترسناک، به‌طور جد‌ی د‌ر هر زمانی باید‌ خود‌د‌اری ورزید‌. کود‌کان، حساس و عاطفی هستند‌ و قصه‌های کوتاه و ویژه‌ کود‌کان، تأثیر شگرفی د‌ر روح و ذهنشان د‌ارد‌. گرد‌آوری کتاب‌های مناسب کود‌کان و بیان قصه‌ها، ظرافت و آگاهی خاصی لازم د‌ارد‌. 
پد‌ر و ماد‌ر، براد‌ران و خواهران بزرگ‌تر، وابستگان علاقه‌مند‌ به کود‌ک، با همه گرفتاری‌های روزمره باید‌ برای قصه‌گوئی و آشنا ساختن کود‌کان با کتاب و تصویرهای زیبا و آموزند‌ه، وقتی را د‌رنظر بگیرند‌. قصه‌های مناسب و گزید‌ه، هم باید‌ برای کود‌ک جذاب باشد‌، هم رابطه مهرآمیز با افراد‌ اطرافش را افزون سازد‌ و هم ریشه خرافات را بخشکاند‌. قصه‌های مناسب، افق د‌ید‌ کود‌ک و قوه تخیل او را گسترش می‌د‌هد‌ و ساعت‌ها او را سرگرم می‌سازد‌. بهترین زمان قصه‌سرائی برای کود‌ک، زمان بید‌اری روزانه اوست.

مطالب پیشنهادی:

عوارض شیرین کننده های بدون کالری چیست؟

روانشناسی کودک...


                                                در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار می‌آید.

پروفسور و روانپزشک معروف، دکتر طارق علی الحبیب می گوید:

➖کودکت خیلی دروغ میگه! زیرا خیلی بهش گیر میدی.
➖کودکت اعتماد بنفس نداره!زیرا تشویقش نمی کنی.
➖کودکت کم حرفه!زیرا باهاش حرف نمیزنی.
➖کودکت دزدی میکنه!زیرا بذل و بخشش رو بهش نمی آموزی.
➖کودکت ترسوست! زیرا همیشه طرفداریشو میکنی.
➖کودکت به دیگران احترام نمیزاره!زیرا صدات رو واسش پایین نمی آری.
➖کودکت همیشه عصبیه!زیرا ازش تعریف نمیکنی.
➖کودکت بخیله!زیرا باهاش همکاری نمیکنی.
➖کودکت به دیگران پرخاش میکنه!زیرا تو خشن و سختگیری.
➖کودکت ضعیفه!زیرا همیشه تهدیدش میکنی.
➖کودکت داد و فریاد میکنه! زیرا بهش اهمیت نمیدی.
➖کودکت ناراحتت میکنه!زیرا بغلش نمی کنی و نمی بوسیش.
➖کودکت ازت فرمان نمی بره! زیرا درخواستات بیش از حده.
➖کودکت گوشه گیره!زیرا همیشه مشغولی.(مشغول کارهای خودت)

نمود این رفتار ها در بزرگسالی بسیار خطرناک و غیر قابل درمانند...

تحلیل رفتار متقابل


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

من وتو هردوخوب هستیم ولی ممکن است گاهی اوقات درگیر رفتارهای غیر خوب یکدیگر شویم ، در این صورت ما از همان تصمیمات دوران کودکی خود پیروی کرده ایم.

اینها بهترین روشی بودند که ما به عنوان کودکان نو پا می توانستیم با کمک آنها خود را زنده نگهداریم و آنچه را که می خواستیم از دنیایی که در نظرمان خشن و بی رحم می آمد بگیریم. گاهی ، به عنوان افراد بزرگسال ممکن است از این الگوها استفاده کنیم ، هرچند که نتایج بی ثمر و دردناکی در پی داشته باشد. حتی زمانی که ما کودکان نوپایی بردیم ، والدین ما قادر نبودند ما را به روش خاص خود تربیت کنند. آنها یقینا" فشارهای زیادی بر ما وارد آورده اند. ولی این ما بودیم که تصمیم گرفتیم با این فشارها کنار بیائیم ، علیه آنها طغیان کنیم و یا آنها را نادیده بگیریم. این مسئله در مورد ما بزرگسالان نیز صادق است. دیگران و یا محیط اطرافمان نمی توانند ما را وادار کنند که به شکل خاصی فکر و یا احساس کنیم. دیگران و یا شرایط محیطی ممکن است فشارهای زیادی بر ما وارد کنند ، ولی همیشه براساس تصمیمات خودمان با آنها روبرو می شویم.

ما مسئول احساسها و رفتارهای خودمان هستیم.

هر زمان که تصمیمی بگیریم می توانیم بعد ها آن را تغییر دهیم. این مسئله در مورد تصمیمهای اولیه ای که درباره خود و دنیای اطرافمان گرفته ایم نیز صادق است. اگر بعضی از تصمیمات دوران کودکی ما نتایج دردناک و ناراحتی برای ما به عنوان افراد بزرگسال به بار می آورد ، می توانیم تصمیمات را ردیابی کرده و آنها را با تصمیمات جدید و مناسبی جایگزین کنیم.

بنابراین ما می توانیم تغییر کنیم. ما تغییر را صرفا" براساس بینش نسبت به الگوهای رفتاری قدیمی خودمان بدست نمی آوریم ، بلکه با تصمیم گیری فعالانه برای تغییر این الگوها به کسب آن نائل می شویم.

تغییرات ما می تواند واقعی و پا بر جا باشد.

-تاملی در روانشناسی تجربی - تحلیل رفتار متقابل
یان استوارت/ ون جونز

مطالب پیشنهادی