افزایش سریع قد و وزن، در اولین سال زندگی و حدود سن بلوغ بیشتر مشهود است، در هردو دوره رشد قابل توجهی در کوتاهترین زمان ممکن اتفاق میافتد. اما جهش رشد بعدها هم اتفاق میافتد اما کمتر محسوس است.
نحوه ی رشد:
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، از سن دو تا چهار سالگی حدود 5 تا 5/7 سانتی متر در سال به قد و تا 2 کیلو گرم به وزن کودک اضافه میشود. (از سن یک تا سه سالگی بیشتر این رشد در ناحیه پاها و تنه دیده میشود).
پزشکِ مراحل رشد را در معاینات خود دنبال میکند و این ارقام را روی نموداری (که نمودار رشد نام دارد) ترسیم میکند تا از سلامت و تناسب اندام او مطمئن شود.
درصدهای رشد فرزند شما وزن و قد او را در مقایسه با کودکان همجنس و هم سن دیگر نشان میدهد. مثلا کودکی با قد هفتادوپنج از صد، از سه چهارم کودکان همسالِ خود بلندتر است.
پزشک دقت میکند که درصدهای قد و وزن متناسب باشند و با نرخ رشد کاملی ادامه پیدا کنند. بعد از دو سالگی پزشکان میزان BMI (نمایهی توده بدنی) را اندازه میگیرند تا امکان چاقی را بررسی کنند.
درصد چربی بدن از یک تا پنج سالگی از حدود 25 درصد به 15 درصد کاهش پیدا میکند و بنابراین کودکان لاغرتر و عضلانیتر به نظر میرسند.
رشد هیچ وقت یکنواخت و با شیب مسطح افزایش پیدا نمیکند. بلکه جهش های رشد هم اتفاق میافتند.
نشانههای جهش رشد:
• فرزندتان گرسنه تر از همیشه است و هر وعده بیشتر میخورد.
• فرزندتان چرتهای طولانیتری میزند یا شبها بیشتر میخوابد.
• فرزندتان حتی وقتی مریض نیست بدخوتر و بیقرارتر است.
شاید بهتر باشد در جهش رشد افزایش وزن چندانی اتفاق نیفتد تا در درازمدت باعث توجیه تغییرات رفتاری نشود. بعنوان مثال لازم نیست چون بچه شما در مرحله جهش رشد است، غذای بیشتری به او بخورانید. به هیچ رژیم خاصی هم نیاز نیست. بیشتر جهشهای رشد تنها چند روز ادامه پیدا میکنند.
معمولا والدین بعد از آن که جهش رشد اتفاق میافتد پی به آن میبرند. شلوار هفته پیش را به تنِ فرزندتان میکنید و میبینید که به زانوهایش هم نمیرسد. یا پاهایش از کفش بیرون میزند. غیرمعمول نیست اگر کودک پیشدبستانی در یک فصل دوسایز بزرگتر شود.
واکنش به جهش رشد:
در واکنش به جهش رشد لازم نیست کار زیادی انجام دهید جز این که کمد لباس را دایم خالی و پر کنید. اگر اشتهای فرزندتان زیادتر از معمول شده یک بشقاب بیشتر به او بدهید یا وعدههای بین غذا را بیشتر کنید.
پیشدبستانیها ممکن است بسته به نیاز بدنشان «بی غذا سر کنند» یا همه غذا را ببلعند. اگر کودکان احساس نیاز به خواب میکند بگذارید چندروزی بیشتر بخوابد.
درباره «دردِ رشد»، درد و احساس کوفتگی در پاها بخصوص اطراف ماهیچه ساق پا، زانو، و روی رانها بحث بسیار شده و احتمالا به غلط این نام را بر آن گذاشتهاند. هیچ سند پزشکی این درد را به رشد ماهیچه یا استخوانها مرتبط نمیداند.
البته امکانش هست که ماهیچههای در حال رشد بعد از فعالیت زیاد دچار سفتی و گرفتگی شوند. 10 تا 20 درصدِ کودکان از ابتدای 3 تا 4 سالگی (و بعد در سالهای میانی) از این احساس شکایت میکنند. این درد اغلب کودک را در نیمه شب بیدار میکند.
این دردها معمولا بعد از روزهای بازی شدید بیرون از خانه احساس میشود. می توان با کمپرس گرم، ماساژ، حرکات کششی نرم یا استامینوفن تخفیفش داد.
اگر درد شدید بود یا بیشتر از 24 ساعت ادامه پیدا کرد، آن را به پزشک فرزندتان گزارش کنید تا امکان علتهای موثر دیگر مثل ورم مفاصل نوجوانان، مشکلات رماتیسمی، عفونت، ترک استخوان یا مشکلات ارتوپدی دیگر را بررسی کند.
مطالب پیشنهادی:
چگونه فرزندان بلند قد می شوند؟
رشد و تکامل نوزاد از بدو تولد تا دو سالگی
رشد و تکامل کودک از نوزادی تا شش ماهگی
مواظبت از نوزاد در روزها و هفته های اول پس از تولد
چگونه فرزندانمان را اجتماعی کنیم؟
ترس کودکان از تاریکی و راهکارهای کاهش آن
تاثیر کتابخوانی بر رشد مغزی کودکان
در اغلب موارد بچه ها مراحل مختلف رشد را به موقع و در زمان مورد انتظار پشتسر میگذارند، مراحلی که با کارهایی از قبیل توالت رفتن و راندن سه چرخه مشخص میشوند.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، از سوی دیگر ردگیری هرچه زودتر مشکلات احتمالی بهتر از این است که دیر متوجه شویم کودک پیشدبستانیمان با تاخیر واقعی در رشد مواجه است.
«تاخیر در رشد» به چه معناست ؟
پزشکان این عبارت را زمانی به کار می برند که کودکی نتواند در محدودهی زمانی نرمال به مرحله ی خاصی از رشد دست یابد.
این تاخیر می تواند در یک یا چند زمینه باشد : مهارتهای حرکتی ضعیف یا درشت (مثل پریدن و چیدن بلوکها)؛ مهارتهای ارتباطی و زبانی (دو نوع «پذیرشی» مثل درک مطلب و «بیانی» مثل حرفزدن)؛ مهارتهای کمک به خود (مثل توالت رفتن و لباس پوشیدن)؛ و مهارتهای اجتماعی (مثل برقراری ارتباط چشمی و بازی کردن با دیگران).
باید به خاطر داشته باشیم علیرغم پیشرفت نوعیِ رشد در سیری معمولی و صعودی، کودکان با سرعتهای متفاوت و به طرق مختلف رشد میکنند .
پس مثلا یک کودک 25 ماهه ممکن است مهارتهای حرکتی بسیار پیشرفتهای داشته باشد چون عاشق گشت و گذار و ارتباط برقرار کردن از طریق حرکت بوده و علاقه ی چندانی به مداد نداشته؛ درحالی که کودکی دیگر در همان سن خوب نقاشی کند ولی در مهارتهای حرکتی توانایی کمتری داشته باشد. آنچه اهمیت دارد رشد رو به جلوی کودک در همهی زمینه هاست.
احتمال این که کودک پیش دبستانی تاخیر در رشد داشته باشد چقدر است ؟
پزشکان دریافته اند که حدود 9 درصد از بیماران زیر 36 ماهِ احتمالا با یک مشکل رشدی مواجه هستند مثل مشکل در یادگیری برقراری ارتباط بازی کردن یا انجام فعالیتهای فیزیکی یا مهارتهای عملی.
حدود 18 درصد از کودکان (از سن تولد تا 18 سالگی) ناتوانیهایی همچون اختلالات زبانی و حرفزدن عقبافتادگی ذهنی ناتوانیدر یادگیری و مشکلات احساسی و رفتاری را تجربه میکنند.
برخی از این ناتوانیها با رفتن کودک به مدرسه برطرف خواهند شد در حالی که سایر نقایص تا کلاس دوم یا بعد از آن قابل تشخیص نیستند.
کمتر از 3 درصد از این کودکان ناتوانیهای گسترده و شدید دارند ناتوانیهایی چون عقب افتادگی ذهنی اوتیسم اختلالات مغزی یا مشکلات شدید دیداری یا شنیداری.
اغلب والدین نسبت به سنی که کودکشان مهارتهای حرکتی همچون راه رفتن و از پله بالارفتن را بدست میآورد، و به اینکه این موفقیت در رشد «زود» یا «دیر» حاصل شده، حساسیت زیادی نشان میدهند. ولی ممکن است شما روی مهارتهای حرکتی ظریف کودکتان حساس باشید مثلا به توان یا عدم توانایی آنها در رسم یک دایره یا شستن دندانهایشان.
در عرصه ی زبان ممکن است متوجه شوید که کودکتان با زبان پذیرشی (درک معنای کلمات و جمله ها) و یا زبان بیانی (بیان افکار در قالب کلمات و جمله ها) مشکل دارد.
آشنایی با محدودهی زمانی معمول برای رشد مهارتهای فیزیکی و شناختی بسیار مفید است و شما میتوانید به عنوان یک راهنمای مسیر روی آن حساب کنید.
بدین طریق خواهید دانست که اغلب کودکان پیشدبستان مثلا تا 30 ماهگی قادر به شستن و خشککردن دستهای خود هستند و در 36 ماهگی میتوانند از 3 تا 4 کلمه در جمله استفاده کنند. خواهید دید که تا 33 ماهگی اغلب آنها میتوانند رنگها را نام ببرند و تا 26 سالگی خواهند توانست 6 بلوک را روی هم سوار کنند.
به یاد داشته باشید که اگر کودک شما نابهنگام به دنیا آمده باشد ممکن است برای رسیدن به مراحل متعدد رشد به زمان بیشتری نسبت به دیگر کودکان نیاز داشته باشد.
اغلب پزشکان رشد بچهای را که زودتر از موعد به دنیا آمده است با توجه به تاریخ ی که باید در آن به دنیا می آمد (تاریخ مقرر تولدش نه تاریخ حقیقی تولد) میسنجند و مهارتهای وی را تا دومین و سومین سال زندگیش بالا ارزیابی میکنند.
دلیل تاخیر در رشد کودک
برخی اوقات تاخیر در رشد علت پزشکی دارد مثل پیچیدگی های زایمان زودرس یا وضعیتی ژنتیکی مثل سندرم داون یا این تاخیر می تواند محصول یک بیماری شدید یا تصادفی جدی باشد.
تاخیر زبانی و کلامی ممکن است ناشی از اختلال شنیداری یا مشکلی در حنجره گلو یا حفرههای دهان یا بینی باشد. مشکلات مربوط به « برقراری ارتباط» ممکن است در اثر مشکل سیستم مرکزی اعصاب ایجاد شده باشند.
اغلب اوقات هیچ دلیل پزشکی برای توضیحِ تاخیر در رشد نمیتوان ارائه داد.
چه موقع باید به دکتر مراجعه کنم ؟
شما بهتر از همه کودک خود را میشناسید پس میتوانید مشکلات- یا مشکلات بالقوه او را خیلی زود پیدا کنید. اگر پرسش یا نگرانی داشته باشید به دنبال پاسخ آن بگردید حتی اگر تنها برای اطمینان بیشتر باشد.
یادداشت برداری از ملاحظاتتان پیش از قرار ملاقات با پزشک مفید است. آیا چیز بهخصوصی در راه رفتن یا حرفزدن کودکتان میبینید که شما را ناراحت میکند آیا به نظر میرسد مرحلهای از رشد را که باید زودترها از آن میگذشت جا انداخته است آیا نشانهای خاص از تاخیری فیزیکی یا تاخیر در زبانآموزی و ارتباطات مشاهده میکنید ؟
نوزادان و کودکان به صورت غیر رسمی در حین ویزیتهای معمول از نظر تاخیر در رشد مورد معاینه قرار گیرند و در سنین 9 ? 18 و 30 ماهگی نیز با استفاده از معاینات دورهای رسما مورد معاینهی رشد قرار گیرند. (اگر نمیخواهید معاینات 30 ماهگی را انجام دهید? میتوان معاینه 24 ماهگی را جایگزین آن نمود؛ زیرا که برخی برنامههای کنترل سلامت معاینات 30 ماهگی را دربر نمیگیرند.)
دکتر موظف است از شما در مورد هر گونه نگرانی احتمالیتان سوال کند و با استفاده از آزمونهای ارزیابی رشد استاندارد به دنبال مهارتهای خاص حرکتی زبانی ارتباطی و شناختی خواهد گشت.
اگر به چیز نگرانکننده ای بر بخورد شما را به یک دکتر اطفال که در زمینهی رشد متخصص باشد ارجاع خواهد داد.
سپس از کوچولوی شما ارزیابی رشد به عمل خواهد آورد که ارزیابی عمیقتری از مهارتهای او است. یا اگر به نظر آید که کودک شما در رشد زبانی یا ارتباطی با تاخیر روبروست وی را به یک گفتاردرمان ارجاع خواهد داد تا او کودکتان را از لحاظ رشد زبان به طور خاص مورد ارزیابی قرار دهد.
البته ردگیری مشکلات دیداری و شنیداری که میتوانند بر رشد کودک در سایر زمینهها اثر بگذارند بسیار مشکل است مگر اینکه در این کار متخصص باشید. پس معاینات مربوط به گوش و چشم نیز باید در برنامهی سلامت کودکتان گنجانده شود.
اگر نگران رشد کودک پیش دبستان خود هستید و بین دو ویزیت برنامهریزی شده قرار داریدتا وقت مقرر بعدی صبر نکنید. با دکتر کودکان تماس گرفته و نگرانی خود را با وی در میان بگذارید. او میتواند ترس شما را به سرعت فرونشاند ویا شاید بخواهد در همان زمان وقت ملاقاتی برای معاینهی کودک تنظیم کند.
چه کنم اگر دکتر بگوید کودکم مشکلی ندارد و من هنوز نگران هستم ؟
اگر پزشک کودک شما را معاینه کرده و هنوز نگرانید در مراجعه به کس دیگر و پرسیدن نظر او تردید نکنید. به دنبال پزشک اطفالی بگردید که در مسائل مربوط به رشد متخصص باشد یا اگر در مورد تاخیر رشد زبانی کودکتان نگرانید با یک گفتار درمان مشورت کنید.
مطالب پیشنهادی:
چرا برخی از کودکان دیر زبان باز می کنند ؟
نقش تغذیه در رشد قد کودکان و نوجوانان
روش های پیشگیری و درمان چاقی کودکان
ﺑﺎ ﻟﺠﺒﺎﺯﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ 3ﺳﺎﻟﻪ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ
چگونه فرزندان بلند قد می شوند؟
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
کودکان در چه سنی باید بابا و مامان بگویند، کی باید اسم اشیا را یاد بگیرند و چه وقت جمله بسازند
پیشرفت تکلم کودک در 2 سالگی، با ادای جملات 2-3 کلمهای است
پسر شما 2 ساله شده و هنوز نمیتواند حرف بزند. فقط 2 تا 3 کلمه بلد است و بس! پیش خودتان که او را با هم سن و سالهای خودش مقایسه میکنید، فکر میکنید که کمی از آنها عقبتر است، و یا به خاطر میآورید که خواهرش که توی این سن بود، کامل جملهبندی میکرد و حرف میزد؟ با وجود همه این چیزها، به امید اینکه نباید نگران بود و او هم حرف زدنش درست میشود، رفتن پیش دکتر را عقب میاندازید، پیش خودتان میگویید بعضی بچهها زود راه میافتند، بعضیها هم زود حرف میزنند، بچه ما سالم است و جای نگرانی نیست.
این، داستان بسیار شایعی است که برای اغلب پدر و مادرهایی که بچههایشان خوب حرف نمیزنند پیش میآید و به جز در مواردی که پدرومادر متوجه کندی رشد بچه در بقیه زمینهها هم بشوند، اغلب خیلی دیر به فکر درمان این مسئله میافتند. دانستن این موضوع که در تکلم و یادگیری زبان، چه چیزهایی طبیعی و چه چیزهای غیر طبیعی هستند، به پدر ومادرها کمک خواهد کرد که بفهمند روند تکامل کودکشان خوب است یا نه و چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنند.
قبل از 12 ماهگی
برای بچههای این سن، مهمترین مسئلهای که باید مورد توجه قرار گیرد، استفاده از صدا برای برقراری ارتباط با محیط اطراف است. صدا درآوردن و اغوپغو کردن، شروع این ماجراست. هرچه بچه بزرگتر میشود یعنی درحدود سن 9 ماهگی، شروع به ادای اصوات تکراری میکند و میتواند کلماتی مثل <ماما> را ادا کند. البته ممکن است در این سن متوجه معنی کلمه نشود. در این سن کودک باید نسبت به صدا، عکسالعمل نشان دهد. بچههایی که با دقت و توجه اطرافشان را نگاه میکنند ولی نسبت به صدا عکسالعمل نشان نمیدهند، باید از نظر مشکلات شنوایی بررسی شوند.
12 تا 15ماهگی
در صداهایی که بچههای این سنین تولید میکنند، اصوات مختلفی شنیده میشود و علاوه بر آن، کودک باید بتواند، حداقل 1 یا 2 کلمه را به طور صحیح ادا کند(البته به جز ماما و دد.) در اغلب موارد بچه ادای <اسم اشیاء> را زودتر یاد میگیرد مثل توپ. در این سن کودک باید صحبت اطرافیان را متوجه شود و دستورهای یک مرحلهای مثل <عروسک را به من بده>، <بنشین>، .<بیا> و...را اجرا کند.
18 تا 24ماهگی
در سن 18 ماهگی، کودک باید دامنه لغاتی در حد 20 لغت و در سن 2 سالگی در حد 50 لغت داشته باشد. پیشرفت تکلم کودک در 2 سالگی، با ادای جملات 2-3 کلمهای است. در این سن کودک به راحتی جمله میسازد و مفاهیم و خواستههای خود را با جملات ترکیبی بیان میکند، به طوریکه افراد غریبه که با حرف زدن کودک آشنایی ندارند، حداقل نصف حرفهای کودک را متوجه میشوند (اطرافیان نزدیک ممکن است اکثر حرفهای کودک را بفهمند) علاوه بر این در این سن، کودک قادر است دستورات 2 مرحلهای را هم اجرا کند مثل <عروسکت را زمین بگذار و توپ را بردار>!
2 تا 3سالگی
در این سن دامنه لغات کودکی بسیار افزایش مییابد و از حد شمردن میگذرد، کودک میتواند به راحتی، چند کلمه را با هم ترکیب کند و جمله بسازد. افراد غریبه میتوانند در حدود سهچهارم صحبتهای کودک را متوجه شوند. در این سن قدرت فهم و درک مطلب کودک هم افزایش قابل توجهی پیدا میکند و به طور مثال کودک به راحتی مفهوم دو جمله <توپ را روی میز بگذار> و یا <توپ را زیر تخت بگذار> را میفهمد. در این سن، کمکم شناخت رنگها آغاز میشود و کودک مفاهیم بزرگ و کوچک را هم یاد میگیرد و فرق توپ بزرگ و کوچک را میفهمد.
تاخیر در تکلم، چرا و به چه علت است ؟
عوامل متعددی میتوانند باعث ایجاد اشکال در تکلم کودک شوند. تاخیر تکلم در بچهای که از جهات دیگر سالم است و رشد طبیعی دارد ممکن است به علت مشکلاتی در دهان مثل اختلالات زبان و یا کام باشد. در برخی از بچههایی که دچار اختلال تکلم هستند، مشکلاتی در اعصاب حرکتی وجود دارد و کودک در استفاده از لبها، زبان و فک برای صحبت کردن دچار مشکل است. در این بچهها ممکن است اختلال تکلم به تنهایی یا همراه با سایر اختلالاتی مثل اشکال در تغذیه باشد.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بچه ها ممکن است فقط تعداد کمی کلمه بلد باشند و ممکن است معنای دقیق همین کلمات را هم درک نکنند، اما دوست دارند حرف بزنند.
رشد و تکامل کودک - کودکانی که تازه حرف زدن را آغاز کرده اند
هنگامی که شما با آنها حرف می زنید، آنها نه تنها از این موقعیت لذت می برند، بلکه مهارتهای زبانی و مکالمه ای آنها نیز افزایش می یابد. ولی شما چگونه می توانید با کودکی حرف بزنید که ممکن است تنها 5 یا 10 کلمه بلد باشد؟ درست است، شما نمی توانید با کودک درباره انتخابات آینده و یا کاشت درختان چهارفصل صحبت کنید، اما با این حال بی نهایت موضوع دیگر نیز وجود دارند که شما می توانید درباره آنها با هم حرف بزنید. شما می توانید به جدی یا شوخی درباره هر چیزی صحبت کنید: یک لالایی ساده را بارها و بارها برای او بخوانید، یا به اشیا اطراف اشاره کنید و اسم آنها را برای کودک بگویید. پس از مدتی او هم با شما صحبت خواهد کرد. در اینجا به چند راه اشاره شده است که می توانید با کمک آنها، کودک خود را به صحبت وادارید:
بگذارید برای شما داستان یا شعر بخواند
اگر شما صدبار با او "لی لی حوضک!" بازی کرده اید یا هر داستان دیگری را گفته اید و اگر او این داستان را به خاطر سپرده باشد، چندان تعجبی ندارد. یک راه ساده وجود دارد که می توانید به کمک آن به کودک اجازه دهید خودش را نشان داده و در عین حال مهارتهای کلامی رو به رشد خود را تمرین کند. خواندن یکی از شعرها یا داستانهای محبوبش را آغاز کنید، سپس در وسط داستان ناگهان توقف کنید و اجازه دهید که بخشی از داستان را او برایتان بگوید. بار دیگر که این داستان را می خوانید، در نقطه دیگری توقف کنید تا او بتواند تلفظ کلمات جدیدی را تمرین کند.
او را در گفتگوهای خانوادگی تان راه بدهید
بچه های کوچک، گوشهای بزرگی دارند، به این معنی که بیشتر سعی می کنند به حرفهای دیگران گوش دهند؛ اما اگر مشوق و انگیزه های مناسب به آنها بدهید، می توانند زبانهای بزرگی هم داشته باشند! به بیان دیگر، تصور نکنید که او نمی تواند هیچ بخشی از صحبتهای بزرگترها را بفهمد. او بیشتر از آنچه شما فکر می کنید می فهمد. مثلا اگر شما و همسرتان درباره رنگ مناسب برای پرده های اتاق صحبت می کنید، کودک خود را نیز در فرآیند تصمیم گیری وارد کنید. مثلا می توانید از او بپرسید: «تو چه رنگی را برای پرده ترجیح می دهی؟ به نظر تو حاشیه ها به چه رنگی باشند بهتر است؟». ممکن است شما با نظر کودک (که می تواند مثلا صورتی آب نباتی برای پرده با سبز پررنگ برای حاشیه ها باشد) موافق نباشید، اما همین قدر که او بتواند نظر خودش را بگوید نیز برایش مفید خواهد بود.
با کلمه ها بازی کنید
اگر صحبت کردن را به یک بازی تبدیل کنید، جذابیت آن بسیار بیشتر می شود. برای کودکانی که حرف زدن را به تازگی شروع کرده اند، می توانید از این بازی ساده استفاده کنید: هر وقت به محیط جدیدی (خیابان، پارک یا فروشگاه) می روید، به اشیا و چیزهای دور و بر اشاره کنید و بپرسید: «اسم این چیه؟» و کودک خود را به تلاش وادارید تا اسم صحیح آن را بگوید. برای اینکه کودک خسته و ناامید نشود، از چیزهایی شروع کنید که مطمئن هستید نام آنها را می داند (مثلا گربه یا بیسکویت). سپس هر چند وقت یکبار، یک کلمه جدید را وارد کنید. اگر او جواب را نمی داند، کلمه را در گوش او زمزمه کنید و از او بخواهید که آن را با صدای بلند تکرار کند. سپس به او بگویید که آن شیء چیست و چگونه کار می کند. مثلا می توانید بگویید: «این یک چتر است. ما از چتر استفاده می کنیم تا باران روی سرمان نریزد». کودکانی که سن آنها کمی بیشتر باشد، از بازیهایی که کمی پیچیده تر باشند، بیشتر خوششان می آید. مثلا از بازی «بعدش چی می شه؟» می توانید استفاده کنید. یک داستان برای کودک خود بگویید و هنگامی که داستان به نقطه اوج خود رسید، از او بخواهید که پایان آن را با تخیل خویش ساخته و برای شما بگوید. اگر مهارتهای زبانی کودک شما هنوز آنقدر قوی نشده است که بتواند خودش پایانی برای داستان بسازد، می توانید با پرسیدن چند سوال کلیدی او را راهنمایی کنید: «فکر می کنی سگه فرار می کنه؟». وقتی در مورد کلیت داستان با هم به توافق رسیدید، می توانید از او بخواهید تا جزئیات بیشتری را برای شما تعریف کند: «اون سگه که فرار کرد، کجا رفت؟».
از تلفن استفاده کنید
بسیاری از کودکان، قبل از اینکه توانایی حرف زدن را به دست آورند به تلفن و استفاده از آن علاقه پیدا می کنند. از این علاقه کودک استفاده کنید تا او را به حرف زدن وادارید. وقتی افراد فامیل یا دوستانتان به شما زنگ می زنند تا سلام و احوالپرسی کنند، اجازه دهید تا کودک شما هم کمی با تلفن حرف بزند. در این حالت، کودک شما بدون اینکه طرف مقابل را ببیند، مجبور به تصحیح تلفظهایش می شود. اگر دیدید او از اینکه نمی تواند منظور خودش را به طرف مقابل بفهماند خسته و ناامید شده است، بهتر است گوشی را بگیرید و حرفهای کودک خود را برای طرف مقابل معنی کنید: «کوچولو می گه: سلام؛ خوبین؟». از طرف مقابل بخواهید تا با پرسیدن سوالات ساده، کودک شما را به تلاش وادارد. اگر کودک شما تمایلی به جواب دادن ندارد، می توانید با نرمی و ملاطفت یک سوال از او بپرسید و بخواهید که جواب این سوال را به طرف مقابل بدهد: «به مامان بزرگ بگو ظهر چی خوردی»، یا «بگو امروز با کدام اسباب بازیها توی پارک بازی کردی». به خاطر داشته باشید که دوستان و بستگان از حرف زدن با کودک شما خوششان خواهد آمد، اما شاید همکاران اداره به این کار علاقه نداشته باشند.
در مورد کارهایی که در طول روز انجام داده اید، با هم صحبت کنیدبرای کودک شما، هر روز جدید به معنای ماجراها و حادثه های جدید است. خریدن میوه های مختلف، شستن ماشین و یا گرفتن لباسها از خشکشویی، هر کدام می توانند موضوع جالبی برای صحبت و بحث باشند. هرشب قبل از خواب، کودک خود را تشویق کنید تا وقایع آن روز را مرور کند. اگر هنوز هم کودک شما تنها از جملات یک یا دو کلمه ای استفاده می کند، می توانید با پرسیدن سوالات دقیق تر، جزئیات را برای او تکرار کنید. فرض کنید کودک به شما می گوید که به پارک رفته است. جزئیات بیشتر را می توانید با سوالاتی از این قبیل از او بپرسید: چه کسی تو را به پارک برد؟ آنجا با کی بازی کردی؟ کدام اسباب بازی را بیشتر دوست داری؟ سعی کنید سوالات خود را به نحوی بپرسید که پاسخ آنها صرفا یک کلمه بله یا نه نباشد. مرور وقایع روزانه می تواند خصوصا برای والدینی که فرزندان خود را به مهدکودک یا آمادگی می فرستند، مناسب باشد، زیرا به آنها کمک می کند تا اطلاعات خوبی راجع به فعالیتهای کودک به دست آورند. البته شما می توانید گزارشهای روزانه را از معلم یا مربی او بگیرید، اما با صحبت مستقیم با کودک، می توانید دنیا را از منظر او ببینید.
صحبت کردن او را ضبط کنید
اکثر بچه ها دوست دارند که در مقابل دوربین، حرف بزنند و بازی کنند. کافی است مانند کارگردانان سینما بگویید: "حرکت" و ببینید که کودک نوپای شما، چه کارها که نمی کند! برخی از بچه ها کافی است دوربین را ببیند تا شروع به بازی کنند و احتیاجی به هیچ تشویق دیگری نیست. اما برای برخی دیگر، لازم است که تا حدی بازی آنها را کارگردانی کنید. اگر کودک شما از یک لالایی یا آهنگ خاص خوشش می آید، از او بخواهید که همان را در جلوی دوربین بخواند. یا می توانید مثل مصاحبه های تلویزیونی، یک سری سوال از کودک خود بپرسید. برای اینکه بتوانید توجه او را بیشتر جلب کنید، می توانید هر چند دقیقه یکبار، قسمتهایی را که ضبط کرده اید به او نشان بدهید. همین که او خودش را روی صفحه نمایش یا تلویزیون ببیند، تشویق او برای بازی بیشتر در مقابل دوربین، بسیار ساده خواهد شد. علاوه بر ارتقای مهارتهای زبانی، این کار موجب می شود تا یک یادگاری بسیار خوب هم برای شما و فرزندتان باقی بماند؛ شاید پس از آنکه کودکتان بزرگ شد، به دانشگاه رفت و از چهره های ماندگار شد، بتوانند از این فیلمها برای تهیه کلیپ یادبود او استفاده کنند!
رشد و تکامل کودک - ninisite.com
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
۶ ماهگی زمان حرف زدن نوزاد است
عضو هیأت مدیره انجمن علمی گفتار درمانی ایران گفت: کودک ۶ ساله بالغ زبانی است، و در صورت شروع لکنت بعد از سن دبستان باید به دنبال دلایل آن گشت اما هرگز نباید کودکان را به خاطر لکنت دعوا کرد.
هاشم فرهنگدوست در گفتوگو با فارس، در پاسخ به پرسش شهروندان در صدای مشاوره سلامت در مورد لکنت زبان، اظهار داشت: هرگونه ناروان شدن، گیر کردن،تکرار کردن، کشیدن و حرکات اضافه در چهره قبل از سن دبستان، باید مورد توجه قرار گیرد.
عضو هیئت مدیره انجمن علمی گفتار درمانی ایران به روند رشد گفتار اشاره کرد و گفت: اولین صدای نوزاد در بدو تولد با گریه است و بعد از آن از 3 ماهگی نوزاد شروع به صداسازی و آواز میکند و این آواز خواندن بعد از شیر خوردن و تعویض پوشک بیشتر نمود دارد که اگر نوزادی چنین صدایی را از خود بروز ندهد، باید خانوادهها حساسیت نشان دهند.
کارشناس ارشد گفتاردرمانی ادامه داد: در حدود 6 ماهگی تا 9 ماهگی کودک صداها را تکرار میکند، بابا، ماما و دادا و کلماتی از این قبیل که معنا و مفهوم ندارد.
دکترای علوم اعصاب افزود: کودک در 10 ماهگی اولین کلمات معنا و مفهومدار را بیان میکند و برای نشان دادن اشیاء از انگشت اشاره استفاده میکند و اگر کسی صدایش کند، به او توجه میکند که همه این موارد سیر تکاملی این کودک است.
عضو هیئت مدیره انجمن علمی گفتار درمانی ایران اظهار داشت: در حدود 18 ماهگی کودک باید حدود 50 کلمه را بگوید و عبارات دو کلمهای را بیان کند و اگر کودکی در این سن کلمات را اضافه نکرد و به صدا توجه نکرد، باید خانواده به این نکات حساس شوند و به پزشک مراجعه کنند.
فرهنگدوست سیر تکاملی گفتار کودک در حدود 2.5 تا 3 سالگی را گفتن عبارتهای 3 کلمهای دانست و افزود: در این سن کمکم استفاده از کلمات منفی نیز اضافه میشود.
مدرس دانشگاه علوم پزشکی ایران، اظهار داشت: از حدود 2 سالگی کودک توانایی پیدا میکند که عبارتهای دوکلمهای را بگوید، اما اگر مهارتهای رشدی کودک کافی نبود و کلمات را تکرار کرد، یا بیش از حد مِن مِن کرد، نباید خانوادهها این امر را با لکنت اشتباه بگیرند، چرا که تکرار کل کلمه نگرانی ندارد، اما اگر کودک بخشی از کلمه را تکرار کرد، باید در این صورت حساس شوند و اگر خواستند با یک گفتار درمان مشورت کنند.
وی افزود: خانوادهها باید دقت داشته باشند در این صورت به کودک تذکر ندهند و کودک را دعوا نکند.
فرهنگدوست به مراقبت از عفونتهای گوش میانی در دو سال اولیه زندگی اشاره کرد و گفت: سرماخوردگی و گوش درد کودک باید چِک شود، چرا که عفونت گوش میانی یک کمشنوایی مقطعی به وجود میآورد که این مسئله رشد گفتار کودک را دچار اختلال میکند که بعدها در یادگیری و توجه و تمرکز کودک نیز نقش خواهد داشت.
وی با بیان این مطلب که کودک 6 ساله بالغ زبانی است، ادامه داد: در صورت شروع لکنت بعد از سن دبستان باید به دنبال دلایل آن گشت. خانوادهها دقت داشته باشند که گفتار درمان فقط راهکار آموزشی ارائه میدهد، نه درمان دارویی و تغذیهای.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برترین ها: آیا کودک من تاکنون نباید شروع به حرف زدن میکرد؟ آیا او از بچههای دیگر عقبتر است؟ او تا این سن باید چند کلمه را بلد باشد؟ چگونه بفهمم رشد کلامی در کودکم روند طبیعی دارد یا خیر؟
اینها سوالاتی است که معمولا هر مادر که کودک بالای یک سال دارد از خود میپرسد. برای آنکه تا حد زیادی به نگرانیهای این مادران پاسخ داده شود، دانشمندان فهرستی شامل 25 لغت را منتشر کردند که هر کودکی باید تا 2 سالگی آنها را بلد باشد.این لغتها و اصطلاحات شامل اسامی بعضی از اسباببازیها، غذاها، حیوانات و همچنین عنوان مهمترین اعضای خانواده مانند پدر و مادر هستند. با آشنایی با این کلمات میتوان کودکانی را که ممکن است در آینده دچار مشکلات کلامی باشند از همین سنین پایین شناسایی کرد و درصورت لزوم به درمان آنها پرداخت.کودکانی که دیر شروع به صحبت کردن میکنند یا نسبت به سنشان لغات کمی را آموختهاند معمولا دچار مشکلاتی هستند که از دید والدین آنها پنهان مانده است. برای مثال یک کودک که از لحاظ شنوایی دچار مشکل است بهطور حتم مهارتهای کلامی ضعیفی خواهد داشت یا کودکان مبتلا به اوتیسم از نظر گفتاری نسبت به همسالان خود عقبتر هستند.
25 لغتی که توسط دانشمندان ارائه شده در اصل قسمتی از 310 کلمهای است که باید در دایره لغت کودکان تا زمان رسیدن آنها به 3 سالگی قرار بگیرد. والدین میتوانند ظرف مدت 10 دقیقه این کلمهها را بررسی کنند و براساس آنها میزان پیشرفت کودکشان را تخمین بزنند.از بین این 310 لغت هر کودک 3 ساله معمولا با 150 کلمه آشنایی دارد. به اعتقاد کارشناسان کودکان کمسن و سالی که بین 75 تا 225 کلمه را بلدند در وضعیت نرمالی به سر میبرد. اما زمانی که تعداد این کلمات به کمتر از 50 برسد، آنگاه باید در مورد رشد کلامی و بهدنبال آن در مورد رشد فکری و مغزی کودکان نگران بود.25 کلمهای که در این نوشته مطرح شده معمولترین لغاتی هستند که هر کودک در زمان شروع به صحبت کردن آنها را فرا میگیرد و بهصورت مکرر در طول روز آنها را بیان میکند.
«پروفسور لسی رسکورلا» که این تست را طراحی کرده در این باره میگوید: «اگر یک کودک تا پایان 24 ماهگی خود اکثر این لغات را نمیداند یا استفاده نمیکند، باید بگوییم که سرعت یادگیری گفتار در او پایین است.»
البته بعضی از کودکان با این که رشد مغزی طبیعی دارند و روند تکاملی آنها بهصورت معمول ادامه دارد، ممکن است دیرتر از دیگران شروع به صحبت کردن کنند. درصد زیادی از این کودکان حداکثر با چند ماه تاخیر خود را به وضعیت طبیعی میرسانند و این عقب ماندگی کوچک را جبران میکنند.
کارشناسان در مورد این کودکان چندان نگران نیستند بلکه نگرانی اصلی زمانی خود را نشان میدهد که یک کودک به دلیل ابتلا به بیماریهایی مانند کمشنوایی یا اوتیسم سرعت یادگیری پایینی داشته باشد. در این مواقع میتوان با توجه به قابلیتهای گفتاری کودکان این موارد را شناسایی کرد و قبل از آنکه کودک با مشکلات بزرگتری مواجه شود درصدد برطرف کردن آنها اقدام کرد. اما اگر یک کودک تا رسیدن به 5/2 سالگی هنوز هم نتواند اکثر این کلمات را بیان کند، حتما باید به یک متخصص گفتاردرمانی ارجاع داده شود. مطمئنا بعد از 3سالگی دیگر نمیتوان به این موضوع بیتوجه بود و هر گونه کمکاری ممکن است عواقب بدی به همراه داشته باشد.
آمارها نشان میدهد، تقریبا 20درصد از کودکان 2 ساله نسبت به همسن و سالهای خود رشد گفتاری ضعیفتری دارند و از آنها عقبتر هستند. از این میزان بین 50 تا 75درصد مشکل زیادی ندارند و حداکثر ظرف مدت چند ماه خود را به هم سن و سالهایشان میرسانند ولی در بقیه موارد کودکان دچار مشکلات ماندگار هستند و نیاز به کمک فوری دارند.کودکانی که دیر به حرف زدن درمیآیند معمولا در انجام کارهای ساده دیگر مانند گوش دادن به لغتها، جملات و عددها هم مشکل دارند و نمیتوانند به خوبی آنها را بعد از شما تکرار کنند.
متاسفانه بعضی از والدین تصور میکنند وسایلی مانند تلویزیون میتوانند جای خالی آنها را پر کنند و کودک با تماشای آنها مهارت حرف زدن را خواهد آموخت. این در حالی است که کودکان برای رشد نیاز به ارتباط مستقیم با دیگران بهخصوص با پدر یا مادر خود دارند. آنها باید چندبار کلمات را بشنوند و هر بار اشتباهات خود را با توجه به والدین خود اصلاح کنند.
اگر حس میکنید کودکتان از لحاظ گفتاری مانند هم سن و سالهایش پیشرفت نداشته است، مراجعه به یک متخصص گفتاردرمانی میتواند تا حد زیادی نگرانیهای شما را برطرف کند اما علاوه بر مراجعه به پزشک روشهای دیگری هم وجود دارد که میتواند روند یادگیری را در کودک شما سریعتر کند.
معمولا اولین علامت آنکه نوزاد شما قادر به صبحت کردن است در یک ماهگی ظاهر میشود. در این زمان نوزادان صداهایی مانند آه، اوه،ها و مانند اینها میگویند که کاملا با گریه کردن متفاوت هستند. بعد از مدتی نوزادان شروع به گفتن کلمات بیمعنی و یک بخشی مانند دا، ما، با، یایا و شبیه به آن میکنند و تا پایان 4 ماهگی هم خندیدن را به خوبی فرا میگیرند.
در 9 ماهگی یا اندکی قبل کودکتان با گفتن مامان یا بابا شما را شگفت زده خواهد کرد، البته ممکن است او مخاطب این کلمات را به درستی تشخیص ندهد. در یک سالگی او پدر و مادر خود را به خوبی میشناسد و میتواند با گفتن مامان یا بابا آنها را صدا بزند البته او در این زمان خود را هم میشناسد و میفهمد که شما دارید با او صحبت میکنید.
از این زمان به بعد است که کودکان شروع به ساختن لغتنامه مخصوص بهخود را میکنند و تا 18 ماهگی میتوانند تا 10 کلمه را بیان کنند. ولی بعضی از کودکان بااستعدادتر حتی میتوانند تا رسیدن به 20 تا 24 ماهگی بیش از 50 کلمه را بگویند. واضح است که هر کودک با دیگری متفاوت است اما درهر حال بهتر است از این زمان به بعد بیشتر مراقب گفتار خود باشید و توجه بیشتری به کودکتان بکنید. بخش اعظم لغاتی که کودکان از این زمان به بعد فرا میگیرند تحت تاثیر مستقیم پدر و مادرشان است.
نزدیک به 2 سالگی، کودکان میتوانند جملاتی شامل 2 یا 3 کلمه بگویند و خود را با عنوان من خطاب کنند. تا 3 سالگی تعداد کلماتی که کودکان فرا میگیرند به عدد تقریبی 300 میرسد. تا 4 سالگی مهارت زبانی کودکان رشد چشمگیری میکند. در این زمان او میتواند داستان بگوید، تا عدد 10 بشمارد و حتی بخواند.
سعی کنید فرآیند آموزش حرف زدن به کودک خود را تا آنجا که ممکن است لذتبخش کنید. در این زمان نه تنها سعی کنید حرف بزنید و صدا بسازید بلکه دائما او را لمسکنید، در آغوش بگیرید، با او بازی کرده و در تمام موارد ارتباط چشمی خود را با کودک حفظ کنید.
همزمان که در حال انجام کارهای مربوط به کودکتان هستید، سعی کنید با او حرف بزنید. مثلا هنگامی که به او لباس میپوشانید، اسم لباسها را بیاورید یا آرامآرام و به زبان بسیار ساده مراحل این کار را برایش توضیح دهید.
هنگام حرف زدن با کودک سعی کنید ادای جملات با یک ریتم یا آهنگ باشد. تحقیقات نشان میدهد، کودکان کلماتی را که بهصورت شعرگونه برایشان گفته میشود بهتر به خاطر میسپارند و همچنین بهتر میتوانند آنها را در جملات به کار ببرند. هنگام حرف زدن سعی کنید از حرکت هم استفاده کنید، زیرا به کار گرفتن همزمان چشم و گوش کودکان تاثیر کلمات را بیشتر میکند. برای مثال زمانی که درباره یک پرنده حرف میزنید سعی کنید با حرکت دست خود پرواز یک پرنده را هم برای کودک خود شبیهسازی کنید.
سعی کنید از هر فرصتی برای به سخن درآوردن کودک خود استفاده کنید، برای مثال زمانی که او تشنه است از او بپرسید چه میخواهد. اگر پاسخ نداد به او بگویید که تو الان آب میخواهی.زمانی که کودکتان تلاش میکند کلمه را به زبان بیاورد صبور باشید. به او اجازه بدهید از ذهن و حافظه خودش استفاده کند و مرتب او را برای این کار تشویق کنید.
بعضی از والدین پاسخ کودک خود را به درستی نمیدهند و سعی میکنند با همان زبان کودکانه کلمات نامفهوم را بیان کنند اما این کار کاملا اشتباه است. شما نه تنها باید کلمات را درست تلفظ کنید بلکه سعی کنید پاسخ جملات نامفهوم کودکتان را هم به شیوه صحیح بدهید.
زمانی که کودک حرف میزند با تمام وجود به او گوش بدهید و منتظر باشید تا او سخنش را تمام کند، سپس شما حرف بزنید، سوال بپرسید و سعی کنید منتظر جواب بمانید. به او کمک کنید اسباببازیهای مورد علاقهاش را انتخاب کند و نظر و احساسش را در مورد هر کدام بگوید. همین کار را میتوانید با وسایل بیخطر که در محیط خانه قرار گرفتهاند، انجام دهید.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
پدرومادر چه نقشی دارند؟
مثل بسیاری از جنبههای مختلف رشد کودک، تکلم هم جزئی از رشد است که هم به ژنتیک کودک و هم به محیط اطراف او بستگی دارد، بنابراین میزان تحریکی که از محیط اطراف به کودک میرسد نقش بسیار مهمی در شروع تکلم در کودک بازی میکند. علاوه بر این، وقتی که مشکلات شنوایی، زبان و تکلم، یا مشکلات تکاملی در کودک وجود دارد، مداخلات سریع درمانی، نقش موثری در بهبود کودک و رشد تواناییهای او خواهد داشت و اینجاست که نقش پدرومادر پررنگتر میشود. والدین به محض اینکه متوجه اختلالی در کودک میشوند و یا حتی به آن شک دارند، باید با پزشک مشورت کنند تا تشخیص مشکلات کودک و به دنبال آن درمان به تاخیر نیفتد.
علاوه بر این وقت گذاشتن برای کودک بسیار مهم است. سعی کنید با کودک خود ارتباط برقرار کنید و حتی در زمان نوزادی که کودک متوجه صحبت شما نمیشود، با او حرف بزنید و برایش آواز بخوانید و ... با این کار محرکهای محیط را برای کودک افزایش دهید و روند تکامل زبان را در او سرعت میبخشید. در حدود سنین 6 ماهگی میتوانید کتاب خواندن را برای کودک آغاز کنید.
البته لازم نیست که از همان ابتدا، یک کتاب را به طور کامل برای او بخوانید، باید به حوصله کودک هم توجه کنید. از کتابهای ساده با نوشتههای کم و عکسهای جذاب و آشنا استفاده کنید و با بزرگتر شدن کودک از او بخواهید که اشیاء آشنا را در کتاب به شما نشان بدهد: مثلا بگویید <توپ کو؟> یا <جوجو کو؟> بچههای کوچک گاهی حتی داستانها و شعرهای مورد علاقهشان را حفظ میکنند و وقتی که کمی بزرگتر شدند، آنها را برای شما تعریف میکنند و میخوانند.
والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
کودکان حرف زدن را از طریق شنیدن یاد می گیرند و مدتها قبل از به حرف درآمدن ،حرف اطرافیان خود را درک می کنند . نکته مهم این است که سال اول عمر در تکامل و یادگیری به موقع زبان در آنها بسیار حیاتی است در نتیجه بهترین روش برای کمک به تکلم کودکان ،صحبت کردن مداوم با آنها ،گوش دادن و سپس نشان دادن واکنش مناسب در قبال آنهاست .
اغلب کودکان در سال دوم عمر ، جملات کوتاه را درک می کنند و در واقع آماده صحبت کردن می شوند . اغلب کودکان معمولاً اولین کلمات خود را بین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی ادا می کنند که معمولاً شامل نام فرد ، حیوان یا اعضای بدن و یا چیزهای مهم روزمره که بکرات شنیده است ، می باشد . البته کلمات اولیه کودک ممکن است مفهوم نباشد و به درستی ادا نشود .
بسیاری از کودکان در هنگام بازی ، با خود حرف می زنند که غالباً نامفهوم است . در واقع آنها با این کار مشغول تمرین حرف زدن هستند و هر چه اطرافیان کودک او را در صحبت های نامفهومش همراهی کنند ،کودک به صحبت کردن بیشتر تشویق می شود .
هنگام حرف زدن با کودک به نکات زیر توجه کنید :
مستقیماً به او نگاه کرده و صحبت کنید .
در صحبت خود همیشه از کلمات کلیدی مثل نام خود کودک یا وسایل مربوطه به او استفاده کنید .
بازی با کلمات را با کودکان حتی پیش از آن که آنها اولین کلمه خود را به زبان بیاورند ، انجام دهید . یکی از این بازیها نشان دادن اشیاء اطراف کودک و ذکر نام آنها است و سپس کودک را به تکرار آن کلمات تشویق کنید . این کار را در هر فرصتی که دست می دهد و بطور مرتب انجام دهید . بعنوان مثال می توانید در هنگام لباس پوشاندن کودک ، نام لباسهایی را که به او می پوشانید را مرتباً به او بگویید . نکته مهم این است که نام هر چیز باید بلافاصله به محض اشاره به آن ذکر شود در صورتی که فاصله بیافتد ، کودک فراموش می کند که این کلمه مربوط به چیست .
با کودک در مورد موضوعاتی که برایش جالب است مانند اسباب بازی مورد علاقه اش صحبت کنید . وقتی کودک مشغول کاری است می توان با او در مورد کاری که دارد انجام می دهد صحبت کنید و او را نیز تشویق کنید تا در این گفتگو شرکت کند . بعلاوه صحبت در مورد کارهای روزمره ای که در اطرافش اتفاق می افتد و تکرار صحبت در مورد آنها ،کودک را در یادگیری این کلمات کمک می کند . در توضیح دادن به کودک به زبانی صحبت کنید که برایش قابل فهم باشد و از حالات مختلف چهره و حرکات دستهای خود کمک بگیرید .
استفاده از کتابها و مجلاتی که تصاویر زیاد و جالب دارند ، در آموزش زبان به کودک مفید است . آنها با این کار نام اجسام و افراد مختلف را یاد می گیرند و به مرور قادر خواهند بود که تصاویر مشاهده شده را توضیح دهند .
گوش دادن به یکدیگر بسیار مهم است ،کودکان باید یاد بگیرند که هنگام صحبت والدین به آنها گوش دهند و والدین نیز باید به حرف کودکان خود گوش فرا دهند . این عمل به کودک نشان می دهد که شما حرف او را می فهمید و در نتیجه کودک به حرف زدن بیشتر تشویق می شود .
سعی کنید زبان « من درآوردی » کودک خود را بفهمید . این مسئله او را برای حرف زدن بیشتر تشویق می کند . لازم نیست بطور مرتب اشتباهات کلامی او را تصحیح کنید این کار ممکن است او را از حرف زدن بترساند . بلکه بهتر است معنی کلمات را با استفاده مکرر آنها در موارد مختلف به کودک آموزش دهید .
در هنگام حرف زدن با کودک خود بهتر است به جای ایستاده و از بالا ، سعی کنید هم قد او شوید و بصورت چشم در چشم با او صحبت کنید .
هر چه کودک بیشتر تشویق به صحبت شود و یا به سئوالاتی که از او می شود پاسخ دهد ،به همان میزان سریعتر حرف زدن را می آموزد .
یک متخصص گفتار درمانی:
صحبت با جنین و خواندن کتاب در دوران بارداری، قدرت تکلم نوزاد را افزایش میدهد
جنین از پنج ماهگی صدای مادر را میشناسد
یک متخصص گفتاردرمانی گفت: صحبت با جنین در دوران بارداری، کتاب خواندن با صدای بلند و گوش دادن به رادیو موجب افزایش قدرت تکلم نوزادان میشود.
دکتر مریم جلالیپور در گفت وگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه خوزستان، اظهار داشت: جنین از پنج ماهگی به بعد قادر به شنیدن صدای اطراف است و صدای مادر خود را نیز تشخیص میدهد.
وی تصریح کرد: نوزادان به طور معمول در محدوده سنی 9 تا 18 ماهگی آغاز به صحبت میکنند و نوزدانی که مادران آنان در دوران بارداری با آنها حرف میزنند پیش از 10 ماهگی نخستین کلمه معنادار را بیان میکنند.
این متخصص گفتار درمانی خاطرنشان کرد: برای افزایش قدرت تکلم نوزاد، مادران باید از بدو تولد با نوزادان خود به صورت رو در رو صحبت کنند. زیرا تعامل انسانی بهترین روش افزایش قدرت تکلم است.
خواندن کتاب در تکلم نوزادان آثار مثبتی دارد
حیات: کتاب خواندن برای نوزادان در ماههای اول تولد آنها تاثیرات فراوانی دارد و موجب میشود نوزاد سریعتر از حد معمول آغاز به سخن گفتن کند.
حیات: کتاب خواندن برای نوزادان در ماههای اول تولد آنها تاثیرات فراوانی دارد و موجب میشود نوزاد سریعتر از حد معمول آغاز به سخن گفتن کند.
به گزارش هلث مد، محققان معتقدند خواندن کتاب با موضوعات گوناگون میتواند تاثیرات فراوانی در تکلم سریع نوزادان داشته باشد و این نوزادان نسبت به سایر همسالان خود در شروع به حرف زدن مستعدتر هستند. پزشکان می گویند خواندن کتابهای علمی، شعر، قصه برای نوزادان حتی در سنین 4 و 5 ماهگی نیز تاثیرات چشمگیری در این امر دارد.
http://forum.iransalamat.com/showthread.php?t=31489
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همزمان با رشد فکری، احساسی و رفتاری، کودک شما یاد می گیرد تا از کلمات برای توصیف آنچه می بیند، می شنود، احساس می کند و می اندیشد، استفاده کند. امروزه محققان می دانند که کودکان مدتها پیش از آنکه اولین کلمات خود را بر زبان بیاورند، یادگیری قوانین زبان و نحوه استفاده بزرگترها از آن (برای صحبت با یکدیگر) را آغاز می کنند.
زمان بروز و رشد این توانایی
کودکان، حرف زدن را در دو سال اول زندگی خود یاد می گیرند. کودک شما نیز یاد خواهد گرفت که از زبان، لبها، سقف دهان و دندانهایی که در دهان او روییده اند برای تولید صداهای مختلف استفاده کند؛ او در ماههای اول و دوم صرفا می تواند صداهای ساده ای مانند "اِه" یا "آ" را تولید کند، و کمی پس از آن نیز صداهای ساده دیگری را که به اصطلاح "غان و غون" نامیده می شوند، ایجاد خواهد کرد. کمی بعد، این صداها تبدیل به کلمات واقعی می شوند: شاید حتی در چهار یا پنج ماهگی، کلماتی مانند "ماما" و "بابا" از دهان او خارج شوند و اشک را به چشمان شما بیاورند. از این زمان به بعد، کودک شما سعی می کند تا کلمات بیشتری را از بین صحبتهای شما، همسرتان و دیگر افرادی که در اطراف او هستند، انتخاب کرده و یاد بگیرد. سپس، در بین یک تا دو سالگی، او به تدریج سعی خواهد کرد تا جملات دو یا سه کلمه ای را ادا کند.
رشد این توانایی در کودک
در ابتدای تولد، کودک شما گریه و زاری می کند؛ و این گریه، اولین تلاش او برای ورود به دنیای صداها است. او با این گریه نشان می دهد که خارج شدن از دنیای رحم و ورود به یک دنیای جدید و غریب، برای او شوکه کننده بوده است. از آن به بعد، او صداها، آهنگ صحبت کردن و همچنین کلمات دیگران را جذب می کند که نهایتا نحوه صحبت کردن خودش را شکل خواهند داد.
"صحبت کردن"، پیوندی عمیق با "شنیدن" دارد. با گوش دادن به حرفهای دیگران، کودک شما صدای کلمات و ساختار جملات را یاد می گیرد. در واقع، بسیاری از محققین بر این باورند که درک زبان از زمانی که کودک در رحم مادرش قرار دارد آغاز می شود. همانگونه که کودک به ضربان ثابت قلب شما عادت کرده است، با صدای شما هم وفق پیدا می کند. او تنها چند روز پس از تولد قادر است که صدای شما را در بین صداهای دیگران، تشخیص دهد.
یک تا سه ماهگی
گریه، اولین مدل ارتباطی است که کودک شما مورد استفاده قرار می دهد. گریه تند و با صدای بلند می تواند به این معنا باشد که او گرسنه است؛ و گریه آرام و منقطع می تواند نشانه آن باشد که پوشک او نیاز به تعویض دارد. با افزایش سن، او می تواند صداهای ساده دیگری شبیه به خنده های ریز، آه و ... را تولید کند که در نتیجه یک مجموعه کوچک از صداهای متنوع را در اختیار خواهد داشت. برخی از زبان شناسان بر این باورند که کودکان در چهار هفتگی قادرند کلمات با سیلابهای یکسان، مانند "ما" و "با" را تشخیص دهند.
چهار ماهگی
در این مرحله، کودک شما با ترکیب حروف صدادار و بیصدا، صداهای ساده ای مانند "بابا" یا "ماما" را ایجاد می کند. هرچند گفتن این کلمات موجب می شود که قلب والدین کودک از شادی لبریز شود، اما واقعیت این است که او هنوز نمی تواند این کلمات را واقعا درک کرده و بین این کلمات و شما، ارتباط معنایی برقرار کند. او در یکسالگی قادر خواهد بود که این ارتباط مفهومی را ایجاد کرده و با گفتن "ماما" یا "بابا"، واقعا شما را صدا کند.
تلاش کودک شما برای حرف زدن اینگونه به نظر می رسد که گویا فردی در حال حرف زدن به یک زبان خارجی است: تعداد بسیار زیادی از لغات بدون معنی که کودک آنها را پشت سر هم می گوید. در واقع، تولید صدا برای کودک شما یک بازی مفرح است؛ او تلاش می کند که زبان، دندانها، سقف دهان و تارهای صوتی اش را برای تولید صداهای بامزه و متنوع، به کار گیرد. در این مرحله، کودکان صداهایی مختلف از خودشان در می آورند که اصطلاحا "غان و غون" نامیده می شود؛ و جالب اینکه این صداها در کودکان مختلف کاملا شبیه به هم است، خواه والدین آنها فارسی، انگلیسی، فرانسوی یا حتی ژاپنی باشند! شما ممکن است مشاهده کنید که کودک شما، بعضی صداهای خاص را دوست داشته و آنها را بارها و بارها تکرار کند، مانند "دا" یا "کا"؛ این بدان خاطر است که کودک از این صداها، و همچنین از وضعیت اندامهای صوتی اش در زمان تولید این صداها، خوشش می آید.
شش تا نُه ماهگی
در این دوره به نظر می رسد که صداهایی که کودک تولید می کند، تا حدی معنا و مفهوم دارند. این بدان خاطر است که کودک از صداها و الگوها، مشابه با خود شما استفاده می کند. می توانید با کتاب یا شعر خواندن برای او، این مهارت را در کودک تقویت کنید.
دوازده تا هفده ماهگی
او در این مرحله از یک یا چند کلمه استفاده می کند و معنای آنها را هم می فهمد. او حتی ممکن است از تغییر آهنگ صدا نیز استفاده کند و مثلا با لحن سوالی به شما بگوید: "بغل"، یعنی "من را بغل کن"! او به تدریج اهمیت حرف زدن را درک می کند و می فهمد که توانایی ابراز و انتقال خواسته ها و نیازهایش، تا چه حد مهم است.
هجده تا بیست و چهار ماهگی
در این دوره، او ممکن است تا 200 کلمه را یاد گرفته باشد، که بسیاری از این کلمات، اسم هستند. بین هجده تا بیست ماهگی، کودکان می توانند حدودا 10 کلمه را در روز یاد بگیرند. حتی برخی از آنها می توانند که در هر 90 دقیقه، یک کلمه جدید یاد بگیرند، پس بهتر است به دقت، مراقب نحوه صحبت کردن خود باشید. او حتی ممکن است دو کلمه را با هم استفاده کرده و جملات دوکلمه ای بسازد: "من ببَر". در دو سالگی، او قادر خواهد بود جملات سه کلمه ای را به کار برده و آهنگهای ساده را به صورت آواز، بخواند. در این دوره، درک کودک از خودش به بلوغ می رسد، و در نتیجه او درباره خودش - چیزهایی که دوست دارد یا ندارد، آنچه فکر می کند و آنچه احساس می کند - حرف خواهد زد. البته استفاده از ضمیرها ممکن است برای او گیج کننده باشند و در نتیجه ممکن است مشاهده کنید که او به جای اینکه بگوید: «من انداختم»، بگوید: «نی نی انداخت».
بیست و پنج تا سی و شش ماهگی
او ممکن است هنوز نتواند بلند یا آرام حرف زدن را به طور مناسب به کار ببرد، اما به زودی در این زمینه مهارت کافی پیدا خواهد کرد. همچنین او به تدریج معانی ضمیرها (مانند: من، تو، او) را خواهد فهمید. بین دو تا سه سالگی، دامنه لغات او حدودا به 300 کلمه خواهد رسید. او با استفاده از اسم ها و فعلها، جملاتی کامل اما ساده خواهد ساخت: «من امروز رفتم».
در سه سالگی، مهارت او برای حرف زدن بسیار افزایش یافته است. او می تواند برای مدتی به طور مداوم با شما صحبت کند، و تُن صدا، الگوهای صحبت و لغات مورد استفاده اش را با توجه به مخاطب خود، تنظیم کند. به عنوان مثال، هنگام صحبت کردن با یک کودک دیگر از کلمات ساده تر استفاده خواهد کرد، اما وقتی که با شما حرف می زند، لغتها و الگوهای پیچیده تری را به کار خواهد برد. در این زمان، شما می توانید منظور او را به طور دقیق و روشن بفهمید. او به راحتی و به صورتی روان، نام و سنش را برای دیگران گفته و همچنین هرگاه از او بخواهید کاری را انجام دهد، به سرعت گوش خواهد داد.
مرحله بعدی
پس از مدتی، شما خواهید دید که او دیگر صرفا حرفهای بی سر و ته یا بی معنی نمی زند؛ و روزهایی را که او اصلا بلد نبود حرف بزند، فراموش خواهید کرد. در این دوره، او برای شما از کارهای روزانه اش حرف می زند و شما هم از نشستن و گوش دادن به شیرین زبانیهای او لذت خواهید برد. او برای شما تعریف می کند که در مهدکودک چه بازیهایی کرده است؛ دوستش چه خوراکی آورده بود؛ دوست دیگرش چه چیزهایی گفته است؛ و البته درباره هر چیز دیگری نیز که در ذهنش می گذرد، برای شما صحبت خواهد کرد. او همچنین یادگیری یک مهارت نسبتا پیچیده تر را نیز آغاز می کند: "نوشتن".
نقش شما
وظیفه شما بسیار ساده است: با او حرف بزنید. تحقیقات نشان می دهند کودکانی که والدینشان در دوره خردسالی، زیاد با آنها صحبت می کنند، بهره هوشی (IQ) بیشتری دارند. همچنین دامنه لغات آنها نیز وسیع تر از کودکانی است که کمتر با اطرافیان خود صحبت می کرده اند. شما می توانید صحبت کردن با کودک را از دوران حاملگی آغاز کنید، تا او به صدای شما عادت کند. برای او کتاب بخوانید و یا هنگامی که به حمام می روید، با صدای بلند برایش آواز بخوانید. پس از زایمان، هنگامی که به او شیر می دهید، پوشک او را عوض می کنید و یا او را به حمام می برید، با کودک صحبت کنید؛ همچنین بهتر است به او فرصت بدهید که با یک لبخند و یا با برقراری ارتباط چشمی (نگاه کردن مستقیم به چشمان شما)، به حرفهای شما پاسخ دهد. در پنج ماهگی، ممکن است متوجه شوید که او با اشتیاق به حرکت لبها و دهان شما نگاه می کند. به صحبت کردن ادامه دهید، و او به زودی تلاش خود را برای پاسخ دادن به شما آغاز خواهد کرد.
البته گاهی از اوقات نیز می توانید با جملات و کلمات خود کودک (یعنی با همان صداهای بی معنی و نامفهوم او) با او حرف بزنید؛ اما صحبت صحیح و دقیق را نیز فراموش نکنید. کودک شما تنها در صورتی صحیح صحبت کردن را یاد می گیرد، که شما به او به درستی یاد بدهید. لازم نیست از به کار بردن کلمات پیچیده خودداری کنید. هرچند شما باید تلاش کنید تا حتی الامکان ساده با کودک صحبت کنید تا او هم بتواند منظور شما را بفهمد، اما شنیدن کلمات جدید نیز می تواند به او کمک کند تا به تدریج، دامنه لغاتش را وسعت دهد. همین مطلب در مورد کودکانی که به مهدکودک یا آمادگی هم می روند صدق می کند: تا زمانی که شما با صحبتهای خود آنها را بیشتر تحریک و تهییج کنید، مهارتهای زبانی آنها هم بیشتر رشد خواهد کرد.
کتاب یا شعر خواندن برای کودک، یکی از بهترین راههایی است که می تواند مهارتهای زبانی کودک را پرورش دهد. نوزادان از شنیدن صدای شما لذت می برند؛ کودکان نوپا از شنیدن داستانهای جدید خوششان می آید؛ و کودکانی که به آمادگی می روند حتی ممکن است بقیه داستان را برای شما تعریف کنند.
چه وقت باید نگران شوید
کودکانی که مشکل شنوایی داشته باشند، توانایی تولید صداهای ساده را نیز از حدود شش ماهگی رها می کنند. در صورتی که نوزاد شما هیچ صدایی از خودش در نمی آورد (یا حتی تلاشی هم برای تولید صدا نمی کند)، یا با شما ارتباط چشمی برقرار نمی کند، بهتر است با پزشک خود مشورت کنید. هرچند برخی از کودکان از حدود نُه ماهگی، تلفظ کلمات را شروع خواهند کرد، برخی دیگر ممکن است این کار را در سیزده یا چهارده ماهگی آغاز کنند. اگر کودک شما تا پانزده ماهگی هیچ کلمه ای بر زبان نیاورد، یا شما هنوز هم قادر نیستید که حتی یک کلمه از حرفهای او را بفهمید، در این مورد با پزشک خود صحبت کنید.
اگر در سه سالگی، هنوز هم کودک شما حروف بیصدای انتهای کلمات را تلفظ نمی کند (مثلا به جای "خوب"، می گوید: "خو")، یا به جای یک صدا یا هجا، از صداهای دیگر استفاده می کند (مثلا به جای "مار" یا "موش" می گوید: "بار" یا "دوش")، ممکن است به مشکل شنوایی یا گفتاری مبتلا باشد. در این صورت با پزشک خود صحبت کنید تا امکان ارزیابی کودک را فراهم کند.
همه کودکان ممکن است در برخی مواقع دچار لکنت زبان شوند. بعضی وقتها کودک شما بسیار هیجان زده است و می خواهد آنچه را در ذهنش می گذرد به سرعت برای شما بگوید، اما نمی تواند به آسانی کلمات مناسب را پیدا کند. به او اجازه دهید تا خودش جملاتش را تمام کند، و از پریدن وسط حرف او یا کمک به او، خودداری کنید. این کار موجب می شود او احساس بی عرضگی کند؛ و به هیچ وجه به یادگیری او کمک نخواهد کرد.
با این حال، در صورتی که کودک شما به لکنت زبان دائمی دچار شده است، باید توسط متخصص گفتاردرمانی مورد معاینه قرار گیرد. اگر کودک بین شش تا دوازده ماه پس از اولین باری که دچار لکنت زبان می شود مورد معاینه قرار گیرد، بهترین میزان پیشرفت در مهارتهای زبانی را از خود نشان خواهد داد. باید در این باره با پزشک خود مشورت کنید تا شما را به یک متخصص مناسب ارجاع دهد.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
آموزش زبان مهم است از آن باب که وسیله ای برای بیان اندیشه و احساس ابزاری برای انتقال میراث فرهنگی است. شک نیست چنین وسیله ای هر قدر کاملتر و غنی تر و هر چه اندیشیده تر باشد مهمتر است. و در این جاست که مادر نخستین کسی است که طفل چشم بدو می گشاید و نخستین کلمه را از او فرا می گیرد و طفل در دامان مادر چنین وسیله و ابزار را بدست می آورد و براساس آن به توجیه خود و تشریح مسائل می پردازد .اما در اینجا قبل از این که در مورد نقش مادر در سخن آموزی کودک بپردازیم، بحث کوتاهی در مورد مراحل سخنگویی و زمان آن بپردازیم. کودک به آسانی نمی آموزد که چگونه سخن گوید بلکه باید جریانی پیچیده و طولانی را طی کند . اکثر تحقیقات در این باره نشان می دهد که کودک بین 12 تا 14 ماهگی اولین لغت را به زبان می آورد و به این ترتیب باید در طی 12 تا 14 ماه اول زندگی برای فهماندن غرض خود از شیوة تفهیم و تفهم پیش از تکلم استفاده کند.
شیــــــــــوه های پیش از تکلـــــم :
کودک پیش از تکلم از سه شیوه برای فهماندن غرض و منظور خود استفاده میکند. این شیوه ها عبارتند از: گریه و فریاد، ادای صداهای نامشخص و اشارات.( مهمترین قسمت همان شیوه دوم است زیرا پس از چندی بصورت صداهای مشخص و بامعنا یعنی لغات در می آید.)
۱- گــــریه و فـــــــــریاد
در روزهای نخست زندگی بیشتر صداهایی که از کودک شنیده می شود به صورت گریه و فریاد است. در طی هفته اول گریه در فواصل نامنظمی ظاهرمی شود. نوزاد بدون هیچ گونه علت ظاهری گریه می کند. اما یک مرتبه گریه یا خود به خود و یا در نتیجه توجه مادر قطع می شود.
۲- صــــــــدهای غیــــــــــر مشخص
در ماههای اول زندگی علاوه بر گریه صداهای نامشخص دیگری شنیده میشود این صداها را نیاموخته است بلکه بخودی خود آنها را ظاهر میسازد و چه خوبست بدانیم که این صداها عمومیت دارند و در تمام اقوام و ملل و نژادها دیده میشوند بطوریکه حتی کودکان کر نیز اینگونه صداها را نشان میدهند. کودک اغلب هنگامی که تنهاست و افراد دیگری نیست که او را مشغول کنند به ایجاد این صداها می پردازند. شنیدن صدای کودک برای خود او لذت بخش است و به همین سبب است که اغلب با شنیدن صدای خود تبسم می کند و گاهی نیز می خندد. کودکان ناشنوا نیز در ابتدا مانند کودکان سالم این گونه صداها را ایجاد می کنند ولی چون صدای خود را نمی شنوند تا از آن لذت ببرند پس از چندی دست از ایجاد صدا بر می دارند.
۳- اشـــــــــــــــاره
در ابتدا کودک به موازات اشاره، صداهایی نیز ایجاد می کند و می خواهد با کمک این دو منظور خود را برای دیگران آشکار سازد ولی رفته رفته پی می برد که تنها با اشاره نیز می توان منظور خود را آشکار ساخت ولی اگر اشاره وی فهمیده نشود او از گریه برای فهماندن غرض خود کمک می گیرد. اما در مورد زمان سخن گویی باید بگوییم که بسیاری از کودکان طبیعتاً بین 12 و 18 ماهگی برای تکلم آماده می شوند و چنانچه کودک در این دورة آمادگی زبان باز نکند ممکن است از نظر عاطفی برای وی اختلالاتی دست دهد زیرا نمی تواند خواسته ها و احساسات خود را بیان کند. و در آموزش زبان سن 1- 3 سالگی بسیار مهم است از آن بابت که این سن دوره تقلید از بزرگسالان است و آنچه را که آنها بگویند او ادایش را در می آورد . از آنجا که مادر بیش از افراد دیگر با کودک در ارتباط است. بنابراین نقش مادر در آموزش زبان به کودک را نباید نادیده گرفت.
مادر در آموزش زبان باید نکاتی را مورد نظر داشته باشد که اهم آنها عبارتند از :
۱- بیان کلمات از ساده به مشکل باشد، از کلمات یک هجایی شروع کند تا بتدریج بتوان کلمات چند هجایی را به او آموخت.
۲- با کودک با زبان ساده و قابل فهم حرف بزند نه با زبان علمی غلیظ . البته این امر مانع آن نیست که مادر درست و صحیح حرف بزند.
۳- از کلماتی استفاده کند که بیشتر مورد نیاز کودکند.
۴- بیان عبارات سریع نباشد که انتقالش به ذهن کودک با دشواری هایی همراه است .
۵- عبارات طولانی به کار نبرد .
۶- در حین صحبت اگر کودک دچار خطائی شد با فرمی آن را اصلاح کند .و کودک را تنبیه و تمسخر نکند .
۷- اصلاح تلفظ باید از زمانی شروع شود که کودک صداهای حروف را از هم تشخیص میدهد .
۸- هرگز کلمه ای را به حساب این که از آن خوشش می آید غلط تلفظ نکنیم .
۹- در آموزش یک اسم نام اصلی و صحیح را بکار ببریم به عنوان مثال کلمه گوسفند را برای گوسفند به کار ببریم نه کلمه بع بعی را .
اما مـــــــادران برای آموزش زبان از چه روشهایی می توانند استفاده کنند :
۱- بازی با حروف و در آوردن صدای آن از طریق بازی و یا بیان داستان .
۲- آموزش شعر، سروده های ساده که الفاظ را قالبی به کودک منتقل می کند در این امر آثار مفیدی دارند.
۳- در آموزش زبان کودک را باید تشویق کرد و هرگز نباید گذاشت که احساس عدم لیاقت کند .
۴- خودداری از عیب جوئیهای خشن، تنبیه، تمسخر در صورت اشتباهات تلفظی و دستوری.
۵- ایجاد انگیزه برای صحبت کردن کودک از طریق بی توجهی به شیوه های دیگر تفهیم و تفهم از جمله گریه و فریاد و یا اشاره.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همه کودکان وقتی شروع به حرف زدن می کنند ، بسیاری از حروف یا هجاها را درست ادا نمی کنند و هستند کودکانی که در سال های بعد و حتی در دوران دبستان این مشکل را دارند.
محققان اعتقاد دارند این مشکل از آنجا ناشی می شود که کودکان توانایی تشخیص هجاهای مختلف را ندارند. این یک مشکل شنیداری است که منجر به بروز یک مشکل تکلمی می شود. یک برنامه رایانه ای ساده که به کودکان فرق گذاشتن بین اصوات را یاد می دهد، می تواند به طور چشمگیری مهارت های شنیداری آنها را افزایش دهد. تولید کننده های این بازی ادعا می کنند که کودکان با کمک این بازی طی چند هفته می توانند معادل 2 سال پیشرفت کنند. دیوید مور از دانشگاه آکسفورد این بازی را که «پدیده» نامیده می شود، برای کمک به کودکانی که مشکل تکلم دارند، ابداع کرده؛ ولی اعتقاد دارد برای همه کودکان مفید است.
در این بازی کودک باید 2 هجای مختلف مانند «ی» در سیب و «ی» در سیل را از هم تشخیص دهد. یک هجا برای کودک پخش می شود، در ادامه از کودک خواسته می شود تا از میان چند هجای متفاوت که پخش می شود آن هجایی را که با اولی مطابقت دارد، انتخاب کند. با ادامه بازی، هجاها شباهت بیشتری به یکدیگر پیدا می کنند و تمایز میان آنها مشکل تر می شود. در ازای 44 هجای زبان انگلیسی می توان هزار زوج کلمه از کودک پرسید؛ اما در این بازی تنها 22 زوج کلمه پرسیده می شود. در آخرین آزمون ها 18 کودک بین 8 تا 10 سال 3 بار در هفته به مدت 4 هفته با این نرم افزار بازی کردند. به وسیله یک آزمون شنوایی استاندارد ، توانایی تکلم آنها در قبل و بعد از این دوره مورد بررسی قرار گرفت.
گروه پژوهشگر، متوجه پیشرفت قابل ملاحظه ای در توانایی های کلامی این کودکان شد. در مقایسه با کودکانی که این بازی را انجام نداده بودند ، پیشرفت این کودکان بسیار محسوس بود. در آزمون های دیگری که روی کودکان دارای مشکل یادگیری به وسیله این بازی صورت گرفت، نتایج مشابهی گزارش شد. ولی یک محقق به نام تد وارگ از دانشگاهی در انگلیس هشدار داد که این نحوه آموزش به کودکان می تواند نتایج گمراه کننده ای به دنبال داشته باشد. پیشرفت حاصل شده ممکن است به دلیل تلاش معلمان و پزشکان باشد نه به دلیل تأثیر این بازی.
مور در جواب می گوید: آزمایش های مستقلی انجام خواهد شد؛ ولی من اعتقاد دارم که این نرم افزار می تواند یک تحول عظیم در آموزش پدید آورد. ممکن است در آینده این آرزوی کودکان که همه کارهای خود را به وسیله رایانه انجام دهند، تحقق یابد.
منبع : اینترنت
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
در سن یک سالگی کودکان 3-1 کلمه را باید بیان کنند اگر دستور یک مرحله ای داده شودمی توانند اجرا کنند
در سن 2 سالگی عبارات 3-2 کلمه ای را باید بتوانند ادا کنند. در این سن نصف کلامی که ادا می شود توسط اطرافیان قابل فهم است. دستورات دو مرحله ای را می تواند اجرا کند
اگر به همین ترتیبی که عرض کردم وجود دارد نباید مشکلی باشد. والدین می توانند به تکلم بهتر کودک کمک کنند.
عملکرد کودکان دو زبانه بهتر از کودکانی هست که یک زبان می آموزند
تکلم و حرف زدن
والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
کودکان حرف زدن را از طریق شنیدن یاد می گیرند و مدتها قبل از به حرف درآمدن ،حرف اطرافیان خود را درک می کنند . نکته مهم این است که سال اول عمر در تکامل و یادگیری به موقع زبان در آنها بسیار حیاتی است در نتیجه بهترین روش برای کمک به تکلم کودکان ،صحبت کردن مداوم با آنها ،گوش دادن و سپس نشان دادن واکنش مناسب در قبال آنهاست .
اغلب کودکان در سال دوم عمر ، جملات کوتاه را درک می کنند و در واقع آماده صحبت کردن می شوند . اغلب کودکان معمولاً اولین کلمات خود را بین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی ادا می کنند که معمولاً شامل نام فرد ، حیوان یا اعضای بدن و یا چیزهای مهم روزمره که بکرات شنیده است ، می باشد . البته کلمات اولیه کودک ممکن است مفهوم نباشد و به درستی ادا نشود .
بسیاری از کودکان در هنگام بازی ، با خود حرف می زنند که غالباً نامفهوم است . در واقع آنها با این کار مشغول تمرین حرف زدن هستند و هر چه اطرافیان کودک او را در صحبت های نامفهومش همراهی کنند ،کودک به صحبت کردن بیشتر تشویق می شود .
هنگام حرف زدن با کودک به نکات زیر توجه کنید :
مستقیماً به او نگاه کرده و صحبت کنید .
در صحبت خود همیشه از کلمات کلیدی مثل نام خود کودک یا وسایل مربوطه به او استفاده کنید .
بازی با کلمات را با کودکان حتی پیش از آن که آنها اولین کلمه خود را به زبان بیاورند ، انجام دهید . یکی از این بازیها نشان دادن اشیاء اطراف کودک و ذکر نام آنها است و سپس کودک را به تکرار آن کلمات تشویق کنید . این کار را در هر فرصتی که دست می دهد و بطور مرتب انجام دهید . بعنوان مثال می توانید در هنگام لباس پوشاندن کودک ، نام لباسهایی را که به او می پوشانید را مرتباً به او بگویید . نکته مهم این است که نام هر چیز باید بلافاصله به محض اشاره به آن ذکر شود در صورتی که فاصله بیافتد ، کودک فراموش می کند که این کلمه مربوط به چیست .
با کودک در مورد موضوعاتی که برایش جالب است مانند اسباب بازی مورد علاقه اش صحبت کنید . وقتی کودک مشغول کاری است می توان با او در مورد کاری که دارد انجام می دهد صحبت کنید و او را نیز تشویق کنید تا در این گفتگو شرکت کند . بعلاوه صحبت در مورد کارهای روزمره ای که در اطرافش اتفاق می افتد و تکرار صحبت در مورد آنها ،کودک را در یادگیری این کلمات کمک می کند . در توضیح دادن به کودک به زبانی صحبت کنید که برایش قابل فهم باشد و از حالات مختلف چهره و حرکات دستهای خود کمک بگیرید .
استفاده از کتابها و مجلاتی که تصاویر زیاد و جالب دارند ، در آموزش زبان به کودک مفید است . آنها با این کار نام اجسام و افراد مختلف را یاد می گیرند و به مرور قادر خواهند بود که تصاویر مشاهده شده را توضیح دهند .
گوش دادن به یکدیگر بسیار مهم است ،کودکان باید یاد بگیرند که هنگام صحبت والدین به آنها گوش دهند و والدین نیز باید به حرف کودکان خود گوش فرا دهند . این عمل به کودک نشان می دهد که شما حرف او را می فهمید و در نتیجه کودک به حرف زدن بیشتر تشویق می شود .
سعی کنید زبان « من درآوردی » کودک خود را بفهمید . این مسئله او را برای حرف زدن بیشتر تشویق می کند . لازم نیست بطور مرتب اشتباهات کلامی او را تصحیح کنید این کار ممکن است او را از حرف زدن بترساند . بلکه بهتر است معنی کلمات را با استفاده مکرر آنها در موارد مختلف به کودک آموزش دهید .
در هنگام حرف زدن با کودک خود بهتر است به جای ایستاده و از بالا ، سعی کنید هم قد او شوید و بصورت چشم در چشم با او صحبت کنید .
هر چه کودک بیشتر تشویق به صحبت شود و یا به سئوالاتی که از او می شود پاسخ دهد ،به همان میزان سریعتر حرف زدن را می آموزد
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شیوهای که با کودکان حرف میزنیم تاثیر عمیقی بر آموزش و توانایی گوش دادن آنها بر ما میگذارد.
ما همیشه در حال ارایه الگویی برای رفتار و عمل کودکان هستیم. شیوهای که ما با آنها حرف میزنیم نیز بر مبنای عمل و رفتار است. الگویی که ما در حرف زدن با کودکان ارایه میدهیم به آنها میآموزد که چگونه باید در مقابل به ما پاسخ بدهند.
پدر و مادرها به سه شیوه با کودکانشان ارتباط برقرار میکنند. برخی از آنها خشونت آمیز حرف میزنند. این والدین بسیار غرولند میکنند، کودک را تحقیر میکنند و با جملاتی تهاجمی کودک را مخاطب قرار میدهند. در مقابل کودکانشان نیز به شیوههایی متفاوت واکنش نشان میدهند. مثلا بسیار بازیگوش و شیطان هستند، یا ترسو و گوشه گیر هستند و یا نافرمان و گستاخی میکنند.
گروه دوم، والدینی هستند که برقراری ارتباط مثبت را میفهمند. آنها با ملاطفت، نرمی و محبت رفتار میکنند و سخن میگویند. اما متاسفانه نرمش و ملایمت این نوع والدین مانع از آن میشود تا زمانی که باید اقتدار یا محدودیتی را به کودک نشان بدهند درست رفتار کنند. آنها ناگهان تغییر روش میدهند و با خشونت کلامی یا رفتاری کودک را وادار به انجام کاری میکنند.
گروه سوم، پدران ومادرانی هستند که روش برقراری یک ارتباط سالم را میشناسند. آنها همواره به یک شکل ثابت و درست عمل میکنند. آنها مثبت، صمیمی، گرم و واضح حرف میزنند و عمل میکنند. برقراری ارتباط با کودک به این شیوه به کودک میفهماند که پدر و مادر موقعیت را میشناسند و میفهمند و مطابق باآن حرف میزنند و عمل میکنند. این شیوهای است که پدر و مادرها باید آن را یاد بگیرند.
این ۲۰ روش به شما کمک میکند تا شیوه حرف زدن درست با فرزندتان را بیاموزید:
۱ـ اسم کودک را بخوانید. صدا کردن نام کودک توجه او را به حرفهای شما جلب میکند. کودکان خردسال اغلب به زمانهایی محدود توجه دارند بنابراین برای جلب توجه باید مدام نامش را صدا کنید.
۲ـ از جملات مثبت استفاده کنید. مدام به کودک نگویید«نه» یا «نکن» اگر همیشه به کودک بگویید «به لیوان دست نزن»، «ندو»، «لباستو کثیف نکن» او به سمت آن کشیده میشود و بالاخره لیوان را میشکند و لباسش را کثیف میکند. به جای این جملات منفی بگویید «لیوانو با دو دستت نگه دار»، «مراقب لباست باش»، «مراقب راه رفتنت باش». مثبت حرف زدن کار آسانی نیست اما تلاشی است که بسیار ارزنده است.
از واژههای سرزنشی مثل «خرس گنده شدی»، تحقیر آمیز مثل«پسر بد» و بیان شرم و خجالت مثل «شرم به تو» استفاده نکنید. این نوع واژهها و جملات احساس بیارزشی را در کودک شما تقویت میکند.
جملات و واژههای مثبت به کودک اعتماد به نفس و احساس شادی و خوشبختی میدهند. رفتارش را بهتر میکند و تلاش او را برای رسیدن به موفقیت بیشتر میکند.
جملات مثبتی مثل «عزیزم یادت باشه که اسباب بازیاتو جمع کنی»، «ممنونم که کمکم کردی»، «خسته نباشی که به خواهرت کمک کردی»، «من به تو افتخار میکنم» راهر روز تکرار کنید و نتیجهاش را ببینید.
۳ـ با کودک ارتباط چشمی برقرار کنید. تاثیر واژهها را زمانی بهتر احساس میکنید که کودک را در محیطی آرام قرار دهید و به چشم هایش نگاه کنید و با آرامش با او حرف بزنید.
۴ـ به تن صدا و لحن کلامتان توجه کنید. با کودکی که غر میزند با همان لحن و با تندی صحبت نکنید. زمانی که کودک آرام شد با او حرف بزنید. بالا و پایین رفتن صدا باید متناسب با موقعیت باشد. پس اگر همیشه با داد و بیداد حرف میزنید باید این عادت را ترک کنید.
۵ـ به کودک فرصتها و موقعیتهای تازه را پیشنهاد بدهید. اگر میخواهید کودکتان با شما همراهی کند باید به او بگویید چرا باید به یک روش خاص عمل کند و به حرفهایتان گوش بدهد. او باید اهمیت و ارزش پیروی از حرفها و دستورات شما را بداند. «وقتی از خونه بیرون میری باید لباست رو عوض کنی. کدوم لباس رو دوست داری بپوشی؟»
از کودک بخواهید تا برای حل مشکل به شما کمک کند. مثلا به جای اینکه بگویید «اسباب بازیتو اونجا ننداز» بگویید «فکر نمیکنی اگه اسباب بازیتو جای بهتری بذاری بهتره؟»
جایگزینها را به کودک نشان بدهید. «الان نمیتونی نقاشی بکشی، اما میتونی با لگوهات بازی کنی».
۶ـ ساده بگیرید. کودکان نمیتوانند چند دستور را همزمان انجام بدهند. به جای اینکه بگویید«پاشو درساتو بخون اما قبـــــلش اتاقتو مرتب کن و کفشاتو ببر بذار تو جا کفشی و لباساتو مرتب کن» اول یک خواسته سادهتر را از کودک بخواهید و سپس او را به انجام کارهای دیگر تشویق کنید.
۷ـ غر نزنید و بهانه نگیرید. به جای اینکه ابتدا روی ناکامیها و ناتوانیهای کودک تاکید کنید و مرتب از او بهانه جویی کنید که درست رفتار نمیکند روی نکات مثبت رفتاری او توجه کنید و درباره آنها بیشتر حرف بزنید.
۸ـالگو باشید تا بتوانید توقع خوش رفتاری از کودک داشته باشید. خوش رفتاری شما با کودک به او یاد میدهد چگونه باید رفتار کند. چه رفتاری پذیرفتنی است و چه رفتاری در هر شرایطی نادرست است. نکتهای که نباید فراموش کنید رفتار متناوب است. نباید خودتان یک بار راست بگویید و یک بار دروغ بگویید. اگر توقع دارید همیشه کودکتان با خطاب محترمانه حرف بزند. باید همیشه خودتان با همین شیوه حرف بزنید. بگویید«لطفا»«متشکرم» و همیشه با همین خطاب محترمانه حرف بزنید.
۹ـ جدی اما مهربان باشید. اگر درمورد مسالهای تصمیم قاطع دارید باید به آن عمل کنید. اگر درخواستی از کودک دارید و یا چیزی را به کودک توصیه میکنید باید روی آن پافشاری کنید. مثلا اگر قرار است اتاقش را خودش تمیز کند نباید از آن کوتاه بیایید. در عین حال ســـــــعی کنید سخت گیر نباشید. چیزی فراتر از توانایی کودک از او نخواهید و یا با هدف تنبیه اینکار را نکنید. کمی هم مهربان باشید. اگر میبینید کودک تلاشش را برای جمع کردن اتاقش میکند میتوانید در انتهای کار برای تشویق او را همراهی کنید و کمکش کنید تا کارش را بهتر انجام بدهد.
۱۰ـ سوال بپرسید. اگر میخواهید کودکتان بیشتر فکر کند و برداشتهای آزاد داشته باشد از او سوالاتی تحلیلی بپرسید. سوال تحلیلی یعنی سوالاتی که پاسخ آنها بله یا خیر نیست و او باید تلاش کند بیشتر حرف بزند و دیدگاهها و احساساتش را نشان بدهد. مثلا به جای این پرسش«مهد کودک خوش گذشت؟ » بپرسید«چه چیزی امروز بیشتر در مهد کودک خوشحالت کرد؟ ».
۱۱ـ آیا کودک منظور و هدف شما را فهمیده است؟ اگر احساس میکنید کودکتان واکنش درستی به درخواستها و حرف هایتان نشان نمیدهد و گیج شده است. پرسش و درخواستتان را دوباره تکرار کنید تا متوجه شوید او موضوع را به خوبی فهمیده است. از او بخواهید آنچه به او گفته اید را تکرار کند.
۱۲ـ درخواست هایتان را با خواستههای شخصیتان یکی کنید. زمانی که میخواهید کودک کاری را برایتان انجام بدهد به جای فرمانهای امری مثل«تو باید» بگویید «من میخواهم». او از این طریق میفهمد که تاثیر رفتارش چه احساسی در شما ایجاد میکند. مثلا بگویید«خیلی خوشحال میشم که بری حموم»«خیلی هیجان زده میشم که تو مسابقه برنده بشی»«باعث افتخارمنه که نمرههای خوبی بگیری».
۱۳ـ اگر کودکتان بسیار درگیر مسالهای میشود و به محیط اطراف و زمان توجهی نمیکند هر از چند گاهی به او یادآوری کنید که باید چه کارهایی بکند. مثلا بگویید«عزیزم دیگه کم کم باید بریم».
۱۴ـ به کودکتان نشان بدهید که همه توجه و دقت شما به شنیدن حرفهای اوست. روزنامه خواندن، تلوزیون تماشا کردن و کار کردن حواستان را پرت میکند. اگر نمیتوانید به حرفهای کودک گوش بدهید تظاهر نکنید.
۱۵ـ اگر دو کودک با تفاوت سنیهای متفاوت دارید برای گفتگو با هر دو نفرشان برنامه ریزی کنید و به هر دوی آنها فرصت حرف زدن بدهید. گاهی اوقات بچههای بزرگتر همه فرصت را برای خودشان میخواهند و یا بچههای کوچکتر همه توجه پدر و مادر را جلب میکنند. در طول روز با هر دوی آنها حرف بزنید و به هر دو فرصت اظهار نظر بدهید.
۱۶ـقسمهای کوچک و بیفایده نخورید و یا کودک را مجبور نکنید برای هرچیزی قسم بخورد. نگویید«راستشو بگو، قسم بخور که گلدونو تو نشکستی»
۱۷ـ ملاحظهگر باشید. حواستان به مکالماتتان با دیگران باشد. چه چیزی به دوستانتان میگویید؟ چگونه با کودکتان حرف میزنید؟ آیا با دوستان و کودکتان به یک شیوه حرف میزنید؟ مکالماتتان را با دوستانتان در حضور کودک طوری تنظیم کنید که اگر کودک درباره آن از شما سوالی کرد پاسخی برایش داشته باشید.
۱۸ـکودکتان را با وجود تفاوتهایی که با دنیای شما دارد بپذیرید. کودکی که تایید میشود و دیگران به او بها میدهند مشکلات و احساساتش را راحتتر درمیان میگذارد. او یاد میگیرد که اگر بزرگ شود و یا تغییر کند بازهم شما در کنارش خواهید بود.
۱۹ـ وسط حرف کودک نپرید. اگر کودک برایتان ماجرایی را تعریف میکند تا انتهای داستان را گوش بدهید و حرفش را قطع نکنید. اگر مدام وسط حرف کودک بپرید یا اظهار نظرهای بیمورد بکنید او علاقهاش را برای مطرح کردن دیدگاهایش را از دست میدهد. مثلا اگر کودکتان اتفاقاتی که در مدرسه میافتد را برایتان تعریف میکند با پرسشهای بیمورد او را سردرگم نکنید یا از ماجرا منحرف نشوید. سکوت کنید و احساساتتان را با لبخند یا تعجب نشان بدهید.
۲۰ـ گفتگو با کودک را جدی بگیرید. گفتگو و تلاش برای برقراری ارتباط با کودک احساس اعتماد به نفس، توانایی برقرای ارتباط با دیگران، یافتن ارتباطات همدلانه صمیمی با و دیگران را در کودک تقویت میکند.
برای کودک وقت بگذارید و تلاش کنید تا ارتباط موثری با هم برقرار کنید. یادتان باشد که گفتگو با کودکان وارد شدن به یک خیابان دو طرفه است. با آنها حرف بزنید و منتظر شنیدن پاسخها و واکنش هایشان باشید. گوش دادن نیز به اندازه حرف زدن مهم است.
روزنامه اطلاعات
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
((جان توماس)) وقتی ۲۰ ماهه شد می توانست خانه سازی کند،
پازلهای کوچک را کنار هم بچیند و حتی با دقت به قصه های مادرش گوش کند،
اما حرف نمی زد و این همان چیزی بود که مادرش ((جولی)) را بشدت نگران کرده بود
چون ((جولی)) می دید که بچه های هم سن و سال پسرش از مدتها قبل زبان باز کرده و حرف می زنند.
کودکانی که هم سن و سال جان هستند و یک کلمه هم حرف نمی زنند یا بچه هایی که
دو سالشان شده و پنجاه کلمه صحبت می کنند، جزو کودکان ((دیر زبان)) هستند که
حدود ده درصد خردسالان را شامل می شود.
در این رابطه بچه های دیر زبان یا همان ((دیر صحبت)) را می توان به چهار گروه تقسیم کرد :
پسرها: پسرها سه برابر بیشتر از دخترها دیر زبان باز می کنند که شاید به این خاطر باشد که پسرها در یک زمان فقط می توانند یک مهارت را یاد بگیرند و مثل دختر بچه ها توانایی یادگیری چند مهارت را با هم ندارند.
کودکان زودرس:این بچه ها معمولا به زمان بیشتری برای یادگیری زبان نیاز دارند.
دو قلوها:برخی محققان بر این باورندکه چون دو قلوها بدون استفاده از لغات و صحبت کردن خیلی خوب می توانند با یکدیگر ارتباط بر قرار کنند،به طور ناخودآگاه دیرتر از بقیه زبان باز می کنند.
کودکانی که خواهر یا برادر بزرگترشان سخنور خوبی است:این گونه بچه ها وقتی می بینند خواهر یا برادر بزرگترشان خوب حرف می ززند،احساس می کنند که دیگر نیازی نیست خودشان حرف بزنند.
شیوه موءثر : با کودکان مستقیم حرف بزنید اما با پرسیدن سوالهای مختلف او را وادار به صحبت کردن نکنید.به بردن کلمات و تکرار آنها شیوه بهتری از آموزش زبان است.
از آنجایی که به سختی می توان علت دیر زبان باز کردن کودکان را فهمید،بهتر است او را نزد متخصص ببرید،بخصوص زمانی که یکی از موارد زیر را در او مشاهده کردید:
-در خانواده تان سابقه مشکل گفتاری و تکلم وجود داشته است.
-کودکتان به خوبی با شما ارتباط بر قرار نمی کنند .
- تا هجده ماهگی حتی یک کلمه هم حرف نمی زند.
-ظاهرا گفته های شما را نمی فهمد.
- غان وغون نمی کند و اگر هم می کند ،حروف بی صدا به کار نمی برد.
- عفونت مزمن گوش دارد.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در سن یک سالگی کودکان 3-1 کلمه را باید بیان کنند اگر دستور یک مرحله ای داده شودمی توانند اجرا کنند
در سن 2 سالگی عبارات 3-2 کلمه ای را باید بتوانند ادا کنند. در این سن نصف کلامی که ادا می شود توسط اطرافیان قابل فهم است. دستورات دو مرحله ای را می تواند اجرا کند
اگر به همین ترتیبی که عرض کردم وجود دارد نباید مشکلی باشد. والدین می توانند به تکلم بهتر کودک کمک کنند.
عملکرد کودکان دو زبانه بهتر از کودکانی هست که یک زبان می آموزند
تکلم و حرف زدن
والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
کودکان حرف زدن را از طریق شنیدن یاد می گیرند و مدتها قبل از به حرف درآمدن ،حرف اطرافیان خود را درک می کنند . نکته مهم این است که سال اول عمر در تکامل و یادگیری به موقع زبان در آنها بسیار حیاتی است در نتیجه بهترین روش برای کمک به تکلم کودکان ،صحبت کردن مداوم با آنها ،گوش دادن و سپس نشان دادن واکنش مناسب در قبال آنهاست .
اغلب کودکان در سال دوم عمر ، جملات کوتاه را درک می کنند و در واقع آماده صحبت کردن می شوند . اغلب کودکان معمولاً اولین کلمات خود را بین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی ادا می کنند که معمولاً شامل نام فرد ، حیوان یا اعضای بدن و یا چیزهای مهم روزمره که بکرات شنیده است ، می باشد . البته کلمات اولیه کودک ممکن است مفهوم نباشد و به درستی ادا نشود .
بسیاری از کودکان در هنگام بازی ، با خود حرف می زنند که غالباً نامفهوم است . در واقع آنها با این کار مشغول تمرین حرف زدن هستند و هر چه اطرافیان کودک او را در صحبت های نامفهومش همراهی کنند ،کودک به صحبت کردن بیشتر تشویق می شود .
هنگام حرف زدن با کودک به نکات زیر توجه کنید :
مستقیماً به او نگاه کرده و صحبت کنید .
در صحبت خود همیشه از کلمات کلیدی مثل نام خود کودک یا وسایل مربوطه به او استفاده کنید .
بازی با کلمات را با کودکان حتی پیش از آن که آنها اولین کلمه خود را به زبان بیاورند ، انجام دهید . یکی از این بازیها نشان دادن اشیاء اطراف کودک و ذکر نام آنها است و سپس کودک را به تکرار آن کلمات تشویق کنید . این کار را در هر فرصتی که دست می دهد و بطور مرتب انجام دهید . بعنوان مثال می توانید در هنگام لباس پوشاندن کودک ، نام لباسهایی را که به او می پوشانید را مرتباً به او بگویید . نکته مهم این است که نام هر چیز باید بلافاصله به محض اشاره به آن ذکر شود در صورتی که فاصله بیافتد ، کودک فراموش می کند که این کلمه مربوط به چیست .
با کودک در مورد موضوعاتی که برایش جالب است مانند اسباب بازی مورد علاقه اش صحبت کنید . وقتی کودک مشغول کاری است می توان با او در مورد کاری که دارد انجام می دهد صحبت کنید و او را نیز تشویق کنید تا در این گفتگو شرکت کند . بعلاوه صحبت در مورد کارهای روزمره ای که در اطرافش اتفاق می افتد و تکرار صحبت در مورد آنها ،کودک را در یادگیری این کلمات کمک می کند . در توضیح دادن به کودک به زبانی صحبت کنید که برایش قابل فهم باشد و از حالات مختلف چهره و حرکات دستهای خود کمک بگیرید .
استفاده از کتابها و مجلاتی که تصاویر زیاد و جالب دارند ، در آموزش زبان به کودک مفید است . آنها با این کار نام اجسام و افراد مختلف را یاد می گیرند و به مرور قادر خواهند بود که تصاویر مشاهده شده را توضیح دهند .
گوش دادن به یکدیگر بسیار مهم است ،کودکان باید یاد بگیرند که هنگام صحبت والدین به آنها گوش دهند و والدین نیز باید به حرف کودکان خود گوش فرا دهند . این عمل به کودک نشان می دهد که شما حرف او را می فهمید و در نتیجه کودک به حرف زدن بیشتر تشویق می شود .
سعی کنید زبان « من درآوردی » کودک خود را بفهمید . این مسئله او را برای حرف زدن بیشتر تشویق می کند . لازم نیست بطور مرتب اشتباهات کلامی او را تصحیح کنید این کار ممکن است او را از حرف زدن بترساند . بلکه بهتر است معنی کلمات را با استفاده مکرر آنها در موارد مختلف به کودک آموزش دهید .
در هنگام حرف زدن با کودک خود بهتر است به جای ایستاده و از بالا ، سعی کنید هم قد او شوید و بصورت چشم در چشم با او صحبت کنید .
هر چه کودک بیشتر تشویق به صحبت شود و یا به سئوالاتی که از او می شود پاسخ دهد ،به همان میزان سریعتر حرف زدن را می آموزد
عملکرد مغز بچه های دوزبانه
دکتر کاترین مونت زبانشناس بلژیکی، در تز دکترای خود به بررسی عملکرد مغزی بچه های دو زبانه و مقایسه آن با بچه های تک زبانه پرداخته است. او در کار تحقیقی که در این زمینه انجام داده، تفاوت های قابل ملاحظه ای را بین عملکرد مغزی این بچه ها با هم مشاهده کرده است.
تحقیقات پیشین نشان داده بودند که هر چه آموزش زبان دوم در سن کمتری شروع شود، فراگیری کامل تر و امکان دو زبانه شدن بیشتر است.
نکته ی جدید و جالبی که در تحقیقات خانم مونت به چشم می خورد این است که آموزش زبان دوم در سن پایین، قابلیت عملکرد مغز را در زمینه های ادراکی نیز افزایش می دهد.
در حقیقت ابزاری که خانم مونت برای بررسی عملکرد مغزی این بچه ها استفاده نموده است، دستگاه "رزنانس مانیتیک هسته ای" است. این دستگاه قادر است به ما نشان دهد که هر فعالیتی، کدام بخش مغز را فعال می کند. در حقیقت وقتی ما حرکت می کنیم، یا حرف می زنیم یا کتاب می خوانیم، بخش های خاصی از مغز ما فعال می شوند. این دستگاه به دانشمندان کمک می کند که بخش های گوناگون مغز که در یک فعالیت سهیم هستند را، شناسایی کنند.
دکتر مونت با استفاده از این دستگاه به مقایسه فعالیت های مغزی بچه های دو زبانه و تک زبانه پرداخت. برای این کار 30 کودک دو زبانه و تک زبانه را که سن شان بین 7 تا 11 سال بود برگزید و از آن ها آزمون های ادراکی گذراند و در حین این آرمون ها به بررسی فعالیت های مغزی این کودکان پرداخت
این آزمون ها، تمرین های گرامری، طبقه بندی لغات و نیز جمع و تفریق را شامل می شدند. دکتر مونت مشاهده کرد مغز بچه های دو زبانه نسبت به بچه های تک زبانه، احتیاج به فعالیت کمتری برای حل این تمرین ها دارد. به عبارتی مغز بچه های تک زبانه برای حل آزمون ها - از هر نوعش - نیازمند فعالیت شدیدتری است و به این جهت، سلول های مغزی بیشتری باید بسیج شوند.
تفاوت این کودکان تک زبانه با بچه هایی که از سنین بسیار کم در معرض دو زبان بوده اند، شدیدتر می شود. در کودکانی که پدر و مادرانشان زبان های مادری متفاوتی دارند و از همان ابتدا کودک در محیطی دو زبانه شناور است، این قابلیت ها نمایان تر است.
نتیجه این که هر چه ما از سن کمتری شروع به یادگیری زبان دوم کنیم، مغز ما برای فعالیت های ذهنی و ادراکی آمادگی بیشتری پیدا می کند.
پدرومادر چه نقشی دارند؟
مثل بسیاری از جنبههای مختلف رشد کودک، تکلم هم جزئی از رشد است که هم به ژنتیک کودک و هم به محیط اطراف او بستگی دارد، بنابراین میزان تحریکی که از محیط اطراف به کودک میرسد نقش بسیار مهمی در شروع تکلم در کودک بازی میکند. علاوه بر این، وقتی که مشکلات شنوایی، زبان و تکلم، یا مشکلات تکاملی در کودک وجود دارد، مداخلات سریع درمانی، نقش موثری در بهبود کودک و رشد تواناییهای او خواهد داشت و اینجاست که نقش پدرومادر پررنگتر میشود. والدین به محض اینکه متوجه اختلالی در کودک میشوند و یا حتی به آن شک دارند، باید با پزشک مشورت کنند تا تشخیص مشکلات کودک و به دنبال آن درمان به تاخیر نیفتد.
علاوه بر این وقت گذاشتن برای کودک بسیار مهم است. سعی کنید با کودک خود ارتباط برقرار کنید و حتی در زمان نوزادی که کودک متوجه صحبت شما نمیشود، با او حرف بزنید و برایش آواز بخوانید و ... با این کار محرکهای محیط را برای کودک افزایش دهید و روند تکامل زبان را در او سرعت میبخشید. در حدود سنین 6 ماهگی میتوانید کتاب خواندن را برای کودک آغاز کنید.
البته لازم نیست که از همان ابتدا، یک کتاب را به طور کامل برای او بخوانید، باید به حوصله کودک هم توجه کنید. از کتابهای ساده با نوشتههای کم و عکسهای جذاب و آشنا استفاده کنید و با بزرگتر شدن کودک از او بخواهید که اشیاء آشنا را در کتاب به شما نشان بدهد: مثلا بگویید <توپ کو؟> یا <جوجو کو؟> بچههای کوچک گاهی حتی داستانها و شعرهای مورد علاقهشان را حفظ میکنند و وقتی که کمی بزرگتر شدند، آنها را برای شما تعریف میکنند و میخوانند.
�بابا�، �مامان�، �آب�، کودک شما با کدامیک شروع کرده؟ زبان باز کردنش را می گوییم.
شاید بگویید �با هیچ کدام، با یک کلمه عجیب و غریب�. ولی چه فرقی می کند. مهم این است که آن لحظات یکی از شیرین ترین لحظات زندگی شما بوده است. بعد از آن همه سر و کله زدن، کلمات را هزاران بار تکرارکردن، قصه گفتن، بازی کردن، بالاخره از میان آن همه صدا و آوای بدون معنی، کلمات شکل گرفتند و حالا فرزند شما مثل بلبل حرف می زند، جالب نیست؟حرف زدن یکی از شگفت انگیز ترین وقایعی است که در طول زندگی هر انسانی رخ می دهد. فکرش را بکنید، البته خیلی دشوار است، چون هیچ کدام از آن لحظات را به یاد نداریم؛ نگاه کردن به دهان هایی که معنای حرکت هایشان را درک نمی کردیم و شنیدن صداهایی که معنایی نداشتند ولی هر کودکی با شنیدن صدای والدین و اطرافیانش کم کم یاد می گیرد که چگونه صحبت کند.
ولی به تازگی محققان دانشگاه واشنگتن مطالعه جالبی را برای درک آنچه حقیقتاً در مغز کودک در حین یادگیری زبان رخ می دهد، انجام داده اند. در این مطالعه پدران و مادرانی به صورت داوطلبانه به همراه نوزادان خود حضور داشتند. برای این نوزادان، کلاه های مخصوصی تهیه شد که درون آن الکترودهایی کار گذاشته شده بودند. به این ترتیب محققان می توانستند، سیگنال های مغزی این کودکان را در حین یادگیری زبان ثبت کنند.
این کلا ه ها بدون اینکه برای نوزادان درد و ناراحتی ایجاد کنند، روی سر آنها قرار می گرفت و پدر و مادر این نوزادان، او را در آغوش می گرفتند، سپس یکی از محققان تلاش می کرد با حرکات، این کودکان را شاد کند و به خنده درآورد. این محققان تلاش می کردند، آواهای ساده ای مانند �با� یا �دَ� را تکرار کنند و از کودک بخواهند این آواها را تکرار کند و در صورتی که کودک موفق به تکرار این صداها می شد، دستگاه ها، سیگنال های مغزی این کودکان راثبت می کردند. این محققان به این نتیجه رسیدند که در ابتدا که کودک به حرف های اطرافیانش گوش می دهد، میلیون ها ارتباط بین سلول های عصبی در بخشی از مغز که مسوول شناخت صداها و آواها است، شکل می گیرد. این بخش از مغز �wernicke’s� نامیده می شود. در چند ماه بعد از آن، سلول های عصبی در بخشی دیگر از مغز که �Broca’s� نام دارد و مسوول کنترل صحبت کردن است، فعال می شوند. بخشی از مغز که صحبت کردن را کنترل می کند، مسوول تمام آن چیزی است که به وسیله زبان و لب های ما شکل می گیرد.
این محققان همچنین به این نکته پی بردندکه این مراکز در مغز کودکان مختلف، در زمان های بسیار متفاوتی نسبت به یکدیگر فعال می شوند و شاید به همین علت باشد که برخی کودکان دیرتر زبان باز می کنند و بعضی خیلی زود.
به نظر می رسد نتایج حاصل از این مطالعه در پیشگیری از اوتیسم و اختلال در خواندن و بسیاری از مشکلات در ارتباط با آموختن زبان کودکان، مفید باشد.
ولی آنچه همواره بر آن تاکید می شود این است که تا می توانید با کودکتان بیشتر صحبت کنید و برایش کتاب بخوانید، چون با انجام این کارها، این مراکز در مغز کودک خیلی زودتر و سریع تر فعال خواهند شد.
● وقتی برای زبان بازکردن...
شاید نتوان هیچ ۲ کودکی را پیدا کرد که دقیقاً تمام مهارتشان مانند یکدیگر رشد کند. بعضی از کودکان دیرتر از بقیه شروع به صحبت کردن و یادگیری لغات می کنند. پسرها اغلب دیرتر از دخترها این مهارت ها را کسب می کنند. در سن یک سالگی، بیشتر کودکان می توانند چند اصطلاح را درک کنند و چند کلمه منفرد را نیز بگویند. در ۲ سالگی، دستورات ساده ای مانند �ماشین رو بده مامان� را درک می کنند و در ۳ سالگی اکثر کودکان می توانند جملات ساده ای را به کار ببرند و دامنه لغات نسبتا قابل قبولی دارند. در این سن گرچه ممکن است کودک شما در تلفظ بعضی لغات مشکل داشته باشد ولی معمولاً غریبه ها نیز می توانند منظور کودک را درک کنند ولی توجه داشته باشید ممکن است تلفظ صحیح بعضی لغات و صداها تا ۷ سالگی طول بکشد. میزان یادگیری تکلم در کودکان به عواملی از قبیل طبیعت و رشد جسمی قسمت هایی از بدن که در امر تکلم دخالت دارند و نیز توانایی هوشی و یا وجود انگیزه از سوی محیط بستگی دارد. به عنوان مثال کودکی که در محیطی بزرگ می شود که به دلیل مشغله، والدین کمتر با او صحبت می کنند،انگیزه کافی برای صحبت کردن نخواهد داشت و ممکن است دیرتر از سایر همسالانش لب به سخن گفتن باز کند. گرچه برخی محققان اعتقاد دارند پیشرفت های اولیه در آموختن زبان، ارتباطی به توانایی هوشی در کودک ندارد. نوزادان صدای انسان ها را به هر صدای دیگری ترجیح می دهند و صحبت کردن با آنها نقش مهمی در رشد قدرت تکلم آنها دارد. در هنگام صحبت کردن با کودک تلاش کنید به او نگاه کنید تا حس کند کاملاً به او توجه دارید، این کار به او کمک خواهد کرد حالت های صورت را نیز بیاموزد و با گفتار همراه سازد.
● �الفبای حرف زدن�
حرف زدن با کودک اصلا کار دشواری نیست. فقط کافی است درباره کاری که برایش انجام می دهید، تعریف کنید. مثلاً اگر مشغول غذادادن به کودکتان هستید، درباره غذاخوردن برایش حرف بزنید و پرسش هایی را مطرح کنید حتی اگر مجبور باشید خودتان به این پرسش ها پاسخ دهید.
وقتی که با اتومبیل از خیابان ها عبور می کنید، اشیا و محیط اطراف را به او نشان بدهید و برایش تعریف کنید که هرکدام به چه کاری می آیند.فراموش نکنید بچه ها نیاز دارند تا همراه با صداها و کلمات منفرد الگوهای صحبت کردن را نیز بیاموزند، بنابراین اگر کودک شروع به صحبت کردن کرد در وسط کلامش شما حرف بزنید و سپس به او اجازه دهید کلامش را ادامه دهد به این ترتیب او می آموزد مردم در بین صحبت کردن مکث می کنند و به دیگران اجازه سخن گفتن می دهند.
▪ آینه
بچه ها خیلی دوست دارند در مقابل آینه حرف بزنند، بنابراین شما می توانید یک آینه در اختیار کودکتان قرار دهید تا او بتواند حرکات لب و دهان خود را حین صحبت کردن در آن مشاهده کند.
▪ شعرها و آوازها
تکرار شعرها و آوازهای کودکان به او کمک خواهند کرد صداهای خاصی را بشناسند و بسیار مناسب است این شعرها همراه حرکات بدن، تکرار شوند. (خوانده شوند)
▪ کتاب های داستان
تماشای عکس کتاب های قصه برای کودکان بسیار ارزشمند است. به خصوص اگر یک واژه خاص مثل �توپ� و �عروسک� همراه با یک عکس ساده و رنگین در مقابل چشمان کودک قرار گیرد. وقتی شما یک کتاب داستان را برای فرزندتان بارها و بارها بخوانید او قصه را از بر می شود و در ساعاتی از روز با ورق زدن کتاب، قصه را برای خود بازگو خواهد کرد. این راهی است برای تمرین صحبت کردن.
▪ بازی ها و اسباب بازی
بازی کردن با اسباب بازی های خاصی کودک را به صحبت کردن تشویق می کند، مثلا اگر شما یک تلفن اسباب بازی در اختیار کودک قرار دهید، او به تقلید از والدین حرف زدن با دیگران را تمرین خواهد کرد.
شما همچنین می توانید یک بازی دو نفره با کودکتان ترتیب دهید و نقش شخصیت مورد علاقه او در قصه یا کارتون را بازی کنید و از کودک بخواهید نقش مقابل شما را بازی کند و در این گفت وگوی دو نفره، صحبت کردن را تمرین کند.
● زنگ خطر
با این حال برخی از کودکان دیر لب به سخن گفتن باز می کنند و ممکن است مشکلات زیادی در حرف زدن داشته باشند. بنابراین اگر کودک شما در این گروه از کودکان قرار دارد باید به علائم هشداردهنده توجه کنید، بین ۱۲ تا ۲۴ ماهگی علائم خاصی وجود دارد که شما می توانید آنها را در کودکتان ردیابی کنید مثلا اگر کودک شما ترجیح می دهد از حرکات سر و دست به جای تولید صدا و آوا برای برقراری ارتباط استفاده کند، در تقلید صدا حدود ۱۸ ماهگی مشکل دارد، و یا اگر کودک بالای ۲ سال، از دستورات ساده نمی تواند پیروی کند، تن صدای غیرمعمول دارد، فقط می تواند گفتار یا اعمال را تکرار کند و به طور همزمان کلمات یا عبارت هایی تولید نمی کند. در این موارد بهتر است فرزندتان را برای کمک های تخصصی نزد پزشک ببرید.
دلایل زیادی برای تاخیر در رشد گفتار و زبان کودک وجود دارد. از اختلالات دهانی مانند مشکلاتی در زبان یا سقف دهان گرفته تا مشکلات شنوایی.
● توصیه ها
۱) بچه ها اغلب کلماتی را اختراع می کنند، آنها را تصحیح نکنید و یا وانمود نکنید که نمی فهمید چرا که او گیج و ناامید می شود. بعدا این لغات جای خود را به لغات صحیح خواهند داد.
۲) به فرزندتان کمک کنید تا هر وقت لغتی را یاد می گیرد به کار ببرد و شما نیز آن کلمه را در صحبت هایتان به کار ببرید.
۳) برای کودک کتاب بخوانید. ازنوزادی شروع کنید. یک کتاب را نباید کامل بخوانید، اما دنبال کتاب های تصویری نرم و بزرگ مناسب باشید که کودک را تشویق می کند. در حالی که شما تصویر را نام می برید به آن نگاه کنید. یا کتاب های برجسته که کودک آن را لمس کند، تهیه کنید.
تفاوت بین کودکان در حرف زدن
همانطور که قبلاً نیز گفته شد، در هیچ مرحلهای به اندازه این دوره (زبان
باز کردن) فرق بین کودکان به وضوح مشاهده نمیگردد. یک کودک در ۲ سالگی ۷۰
کلمه و در ۵/۲ سالگی ۳۰۰ کلمه میداند، در صورتیکه کودکی دیگر در ۲ سالگی
۵۰ کلمه و در ۵/۲ سالگی ۱۰۰ کلمه میداند. در هر دو صورت آنها اطفالی
طبیعی هستند. حتی ممکن است این تفاوت در تمام عمر باقی بماند. این مسئله
در افراد بزرگسال نیز دیده میشود. تعداد کلماتی که یک فرد بزرگسال عادی
بهکار میبرد ۱۵۰۰، یک فرد تحصیلکرده، ۳۰۰۰ و یک دانشمند ۵۰۰۰ است.
از
کجا این اختلافها پدیدار میشوند؟ پیش از هر چیز باید گفت که استعدادهای
شخصی باعث میگردند که گروهی از اطفال زود زبان باز میکنند. در یک
خانواده که قطعاً شیوه تربیت تمام کودکان یکسان است بهطور محسوس دیده
میشود که بین کودکان، خواهر بزرگتر در یک سالگی ۵ کلمه ادا میکرده و
آنها را میشناخته است، در صورتیکه برادر کوچکتر در ۵/۱ سالگی تنها دو
کلمه تلفظ میکند. اما باید توجه داشت که استعدادهای فردی برای توجیه این
مسئله کافی نیست. نقش اطرافیان نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. برای
اینکه کودکی بتواند بهطور طبیعی حرف بزند احتیاج به محبت و تفاهم دارد.
همچنین باید حرف زدن دیگران را بشنود و با او صحبت کنند و به سؤالهای وی
پاسخ دهند و او را تشویق به حرف زدن کنند. البته تمام این اعمال بایستی با
لحنی محبتآمیز و بدون تغییر کلمهها انجام گردد.
مسلم است که وقتی به
کودکی به مهربانی میگویند: ”برو دستهایت را بشور و بعد بیا به من کمک کن
تا میز را بچینم... خیلی خوب حالا برو بنشین. من میروم سوپ را بیاورم.
مواظب باشد، خودت را نسوزانی!... آفرین! حالا مثل یک دختر خوب و بزرگ
غذایت را بخور“، یک چنین کودکی پیشرفت قابل توجهی دارد تا طفلی که بهدست
پرستار و خدمتکار منزل که نسبت به کودک نیز بیتفاوت هستند سپرده شده است
و بدیننحو صحبت میکنند: ”سوپت را بخور، جیش کن... عجله کن... خجابت
نمیکشی! دست تو بشور زود، زود!... اَه بچه بد! باز لباست را لک کردی،
تکان نخور، الان پاکش میکنم... پیشبندت را کثیف کردی!“
همچنین در برخی
از مهدکودکها که مسئولان فرصت کافی برای حرف زدن با کودکان را ندارند و
در منزل نیز با آنها صحبت چندانی نمیکنند، در نتیجه کودکان در مورد زبان
پیشرفت فوقالعادهای نخواهد کرد و حتی اطفال گوشهگیر و کمحرف خواهند
شد. روانشناسان بر این عقیدهاند که گاهی اشکالاتی که در موقع خواندن و
نوشتن برای برخی از کودکان ایجاد میشود در اثر تأخیر در حرف زدن و
بیتوجهی اطرافیان است. زمانیکه احساس کردید که فرزندتان به مرحله حرف
زدن رسیده (درک این مسطلب بسیار آسان است: کودک از شما سؤالهای فراوان
میکند و با شوق بسیار منتظر پاسخهای شما است) با او اغلب خیلی روشن و با
صبر و حوصله صحبت کنید. وقتی کلمههای روزمره مانند: خواب، آب، نان، تشنه
و غیره را یاد گرفت، کلمههای جدید را به او یاد دهید. این امر باعث تکامل
هوشی وی میگردد.
لحظهای میرسد که ذهن طفل برای رشد و نمو و توسعه
نیاز به کلمه دارد، همانطور که بدن جهت شکوفائی محتاج به غذا است. این
مقایسه زیاد هم اغراقآمیز نیست. در اینجا بهشرح این مطلب میپردازیم:
کودک
پیدرپی سؤال میکند - هر چند که سؤالهایش هنوز هم نظم چندانی ندارد. اما
کنجکاویاش پایانی ندارد. با همه نیرویش میخواهد اسم همه چیز را بداند،
همانگونه که بیشتر از لمس کردن و دست زدن به چیزها خسته نمیشد. این
کنجکاوی کاملاً طبیعی است و فقط در کودکان عقبافتاده و ناقص وجود ندارد.
وقتی کودک شیئی را نشان میدهد و از مادر خود میپرسد: ”این چیه... این
چیه؟...“ مادر به او اسم شیئی را میگوید، و تقریباً همیشه همراه این پاسخ
توضیحی نیز میدهد که مثلاً: ”اسم این جاروبرقی است و کارش جمع کردن آشغال
و خاک است“. حتی اگر این توضیح هم داده نشود کودک توجه میکند چگونه پریز
را به برق میزنند، روی یک تکمه فشار میدهند و از یک اتاق به اتاق دیگر
میروند. خیلی زود متوجه میشود که ”جاروبرقی“ آپارتمان را تمیز میکند و
در مدتی که آن را در اتاق میچرخانند پنجرهها را باز میکنند و غیره.
بدینترتیب کودک یک لغت تازه یاد میگیرد اما در حافظهاش بسیاری تصویرها
و حرکات و شرایطی که با کلمه ”جاروبرقی“ همراه است ضبط میشود
سن یک سالگی ، سنی است که کودک شما زبان باز می کند. راهکارهای سادهای در جهت تقویت مهارتهای گفتاری کودکان وجود دارد که در این جا به تعدادی از آنها اشاره شده است.
نقطه عطف دوران کودکی فرزندتان زمانی است که او اولین کلمه را بر زبان میآورد و این زمان دوست داشتنی ، در آلبوم کودکتان ثبت شده و جزء یکی از خاطرات فراموش نشدنی زندگیتان به حساب میآید و اما گاهی ممکن است حرف نزدن کودکان نوپا باعث نگرانی والدین شود. به عقیده یکی از متخصصین ، بسیاری از والدین ابراز نگرانی میکنند که آیا پیشرفت زبانی فرزندانشان معمولی به نظر میرسد! در حالی که بیشتر اوقات اضطراب آنها بیهوده و بیاساس است.
آیا همه کودکان در باید در یک زمان مشخص شروع به صحبت کردن کنند؟
در حالی که تعدادی از بچههای ۱۲ ماهه چند کلمه ساده ، مانند مامان ، بابا ، بالا و دد ، که کلماتی مشترک در بین اکثر بچهها است، میتوانند بگویند. اما کودکانی هم هستند که تا سن ۱۵ تا ۱۸ ماهگی نمیتوانند صحبت کنند. به نظر دکتر رسکورلا ، کودکان بین ۱۳ تا ۱۸ ماهگی اولین کلمه را میگویند.
مهارتهای زبانی کودکان
هنگامی که کودکان به سن ۲ سالگی میرسند، در حدود ۷۰ درصد آنها ۵۰ تا ۲۵۰ کلمه را بر زبان میآورند، که معمولا کلماتی مانند اسمها ، فعلها و صفات هستند و همچنین میتوانند کلمات را کنار یکدیگر قرار دهند و جملات دو یا سه کلمهای بسازند مانند: شیر میخوام، هاپو بازی کنیم). به ندرت هم کودکانی هستند که بتوانند جملات پیچیدهتری بگویند مثل ، بابا کی مییاد به خونه تا باهاش توپ بازی کنم؟
تعداد قابل ملاحظهای از کودکان ، در حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد ، در این سن از لحاظ گفتاری از دیگران عقبتر هستند. اگر کودک شما در ۲ سالگی کمتر از ۵۰ کلمه میگوید و یا نمیتواند جملات دو کلمهای بسازد، از جمله کودکانی است که دیر به حرف میافتند. به عقیده دکتر رسکورلا ، دیر به حرف افتادن کودکان زنگ خطری به حساب نمیآید ولی بخصوص در مورد بچههای ۵ ساله بهتر است که موضوع را با پزشک کودک در میان بگذارید.
بطور طبیعی ، زمان زبان باز کردن در کودکان بسیار متفاوت است. بیشتر کودکان ، حتی آنهایی که بطور ذاتی ساکت هستند، بالاخره در این محدوده زمانی زبان باز میکنند.
نگران کنندهتر از همه عقب ماندگی در مورد فهمیدن گفتار و یا آنچه که فرزندتان درک میکند، میباشد. یکی از کارشناسان میگوید: بیشتر کودکان یک ساله میتوانند دستورات ساده را عمل کنند. به عنوان نمونه ، کفشت را پیدا کن. اگر فرزند ۱۸ ماهه شما به نظر میرسد که بعضی چیزها را نمیفهمد، بهتر است که با دکتر او مشورت کنید.
اگر حرفهای کودک شما برای همگان غیر از شما نامفهوم است. اصلا نگران نشوید. یکی از متخصصان با مطالعه بین بچههای ۱۸ ماهه برآورد کرده است که تنها ۲۵ درصد از آنچه که فرزندتان میگوید، میتواند برای دیگران قابل درک باشد. (در مقابل نیز شما فقط ۹۵ درصد از صحبتهای او را متوجه میشوید). در آخر دکتر رسکورلا اضافه میکند: توانایی صحبت کردن در میان کودکان متفاوت است، تا ۳ سالگی نگران حرف زدن فرزند خود نباشید.
بایدها و نبایدها
اگر کودک شما میگوید:
•آبه- آبه.
•من دستشویی رفته باشم.
•به آب میوه اشاره میکند.
•با حرکات سر و صورت به حیوانات پشمالو اشاره میکند.
شما نگوئید:
•آبه میخوای
•نه، رفته باشی، نیست. من رفتم
•من به تو چیزی نمیدم مگر این که آب میوه بگی.
•آیا خرگوش صورتی خودت را میخوای؟
شما بگوئید:
•آب میخواهی
•بله ، شما دستشویی رفتید
•آب میوه ، تو آب میوه میخواهی
•آیا خرگوش صورتی خودت را میخواهی یا خرس آبیات؟
کمک به شکوفایی گفتار در کودکان
والدین در پیشرفت زبانی کودکانشان نقش کلیدی دارند. دکتر استیو برمن ، متخصص در پیشرفتهای زبانی و استاد دانشگاه در آمریکا میگوید: تحقیقات نشان داده که در پیشرفت زبان دو بخش حیاتی حائز اهمیت است: تعداد کلماتی که کودک میشنود و دوم مقدار کمکی که از دیگران میگیرد. با تشویق و صحبت کردن بیشتر شما با کودکتان ، دایره لغات او گسترش مییابد.
برخی از روشهایی که نقش اساسی در مکالمه کودک دارد
بلند و رسا صحبت کنید.
به عقیده یکی از کارشناسان: هر کاری که کودک شما انجام میدهد، از لباس پوشیدن گرفته تا خوابیدن، فرصت خوبی برای استفاده از کلمات است. یک داستان دنبالهدار ، همراهی کردن با اشاره ، لباست این جاست، سرت را بالا کن ، لغات جدیدی را در ذهن او میسازد و همچنین نشان میدهد که هر چیزی ، اسمی دارد.
با آهنگ و موزون صحبت کنید.
از زمانی که کودکان قبل از حرف زدن با دانش حرکات آشنا میشوند، صحبت کردن به صورت آهنگین و با حرکات دست بازی کردن برای آنها بسیار سودمند و مفید است. مانند: با دست مثل عنکبوت راه رفتن یا حرکات دایرهوار چرخهای اتوبوس. کلپرلژنژ کارشناس کودکان زیر سه سال میگوید: معمولا بچهها بیشتر کلماتی را که در ترانهها میشنوند را به آسانی به خاطر میسپارند.
کلمات را یکی یکی اضافه کنید.
دکتر رسکورلا میگوید: وقتی که فرزند نوپای شما بعضی چیزها را خود به خود میگوید، آن لغت را به کلمات دیگرش اضافه کنید. به عنوان نمونه ، اگر او ، توپ ، میگوید به او بگوئید: توپ قرمز یا توپ بزرگ. این راهکار نه تنها دامنه لغات او را افزایش میدهد، بلکه به او یاد میدهد که کلمات را ترکیب کند.
با اسم کلمات بازی کنید.
کودک شما باید بداند که هر چیزی اسمی دارد و همچنین میتواند با استفاده از همین اسامی ارتباط برقرار کند. کتابهای مصور برای نشان دادن و نامیدن اسامی بسیار مفید است. کودک از سن ۱۲ تا ۱۵ ماهگی ، به اسمهای ساده متکی است. در ۱۵ تا ۱۹ ماهگی کلماتی مانند فعل دویدن ، خوردن یا نشستن یا صفاتی مثل بنفش ، کوچک و سرد به لغات او افزوده میشود. پیش از درخواست او پاسخ ندهید (مثل تیری که از تفنگ رها شود). به فرزندتان اجازه دهید تا نیازهایش را قبل از این که شما بپرسید ، بیان کند.
اگر اغلب پس از بیدار شدن از خواب تشنه است، فورا برای او آب نیاورید. بلکه در عوض اجازه دهید تا او از شما بخواهد، سپس بگوئید: تشنه هستی! الان برایت کمی آب میآورم. تمرین کنید و باز هم تمرین و تمرین. به فرزندتان اجازه دهید تا در هر فرصت مناسب از مهارتهای زبانیاش، بخصوص با هم سن و سالهایش استفاده کند.
به عقیده یکی از کارشناسان: وقتی که کودک شما میبیند که بچههای دیگر صحبت میکنند، او نیز برای حرف زدن با دیگران تشویق میشود. بعضی از کارشناسان گفتاری معتقدند که استفاده از پستانک ، شیشه شیر و لیوانهای دردار که باعث مکیدن به مدت طولانی میشوند، باعث نوک زبانی بچهها شده و ممکن است حروف س و ز را ناجور تلفظ کنند.
تحمل کنید و صبور باشید. یکی از متخصصین میگوید: زمانی که کودکان دنبال کلماتی هستند که میخواهند بیان کنند، فرصت دهید، اگرچه معمولا برای والدین خسته کننده است. همچنین از پریدن بین حرفهای کودکان جهت کامل کردن جملاتشان خودداری کنید. با این کار به آنها فرصت میدهید تا از کلمات ذهنی خود استفاده کنند و شما تواناییهای آنها را باور خواهید کرد و این راه بهترین تشویق و ترغیب در همه مراحل است.
ممکن است با کودکانی روبهرو شوید که اصطلاحاً خیلی زود به حرف میافتند اما درست عکس این مطلب نیز صدق میکند؛ یعنی کودکانی نیز هستند که بنا به دلایلی دیرتر از همسالان خود شروع به صحبت میکنند.
در کل، عوامل زیادی را میتوان نام برد که در پیشرفت نیروی سخنگویی کودک مؤثر و در تسریع یا کاهش سرعت آن دخیل هستند. این نوشتار به عوامل مؤثر بر تکلم اشاره دارد:
رشد عمومی: کودکان از نظر رشد، دارای تواناییهای متفاوتی هستند؛ یکی رشد کندتری دارد و ممکن است دیگری رشد سریعتری داشته باشد. در واقع بهتر است بدانید که میان رشد جسمی و حرکتی و رشد تکلم نسبت مستقیم وجود دارد.
بهداشت و سلامت بدن: ممکن است رعایت نکردن بهداشت و بیماری کودکان مانع رشد ارگانیسم و عدمهماهنگیهای لازم بین سیستمهای اعصاب و سیستم جسمی و حرکتی و اختلال در تکلم شود. بهتر است بدانید کودک خیلی پیشتر از اینکه نخستین کلمهها را بر زبان جاری کند، رشد کلامی را آغاز میکند. برای مثال کودک بایستی به شیر خوردن، قدرت بلع غذا و نفس کشیدن واقف شده باشد تا بتواند زمینه را برای سخن گفتن فراهم و نفس را برای سخنگویی آزاد کند. کودکان بیمار بهدلیل ارتباط کمتر با بزرگسالان، کلمات و الفاظ کمتری را فرامیگیرند،
در صورتی که کودکانی که از سلامت جسمانی کاملی برخوردار هستند سریعتر از کودکان بیمار، از نظر گویایی رشد میکنند و دامنه لغاتشان فراتر میرود. همچنین در هر مرحله از رشد کلامی ساختهای مناسبی برای آن مرحله لازم است. بهعنوان مثال برای بر زبان آوردن حروف بیصدا کودک باید به سنی رسیده باشد که قدرت ادای حروف را داشته باشد؛ علاوه بر این کودک قبل از 28ماهگی فاقد دندان جلویی است که از آن، جهت ایجاد اصوات استفاده کند.
عوامل محیطی و خانواده: هر چند سخنگویی کودکان از حد فیزیولوژیک آنها فراتر نمیرود، ولی با این وجود نمیتوان شرایط محیطی و خانوادگی را نادیده گرفت. نوزادانی که در پرورشگاهها بزرگ شدهاند، بهدلیل اینکه با بزرگسالان کمتر ارتباط دارند و سخنانشان از سوی آنها بااهمیت تلقی نمیشود، از نظر کلامی معمولا در رده پایینتری نسبت به سایرین قرار دارند. همچنین محیط خانواده در آموزش سخنگویی کودک نقش بسزایی دارد. کودکی که توسط بزرگسالانی اهل مطالعه و با حوصله پرورش یافته است مسلما از قدرت سخنگویی بهتری نسبت به کودکی که در محیطی ناسازگار و آکنده از درگیری بزرگ شده، برخوردار است و بهتر تکلم میکند. همچنین مادر نخستین کسی است که با کودک ارتباط برقرار میکند و مشوق ادای نخستین کلمات کودک خویش است.
جنسیت: بهتر است بدانید که در مقایسه، دختران معمولاً زودتر از پسران زبان باز میکنند، از کلمات بیشتری استفاده کرده و جملات کاملتری ادا میکنند. اما در حدود سن 6 سالگی میزان گویایی و ذخیره لغات پسران و دختران ابتدا با هم برابر است و سپس پسران بر دختران پیشی میگیرند. ردیف تولد: معمولاً بچههای اول زودتر زبان باز میکند و قدرت بیانشان نیز خیلی خوب است، چون پدر و مادر ذوق و شوق بیشتری نشان میدهند، با او بیشتر سخن میگویند و دوست دارند که زودتر سخن بگوید اما در فرزندان بعدی ممکن است برایشان به امری عادی تبدیل شود.
هوش: میان هوش کودک و قدرت تکلم وی رابطه تنگاتنگی حاکم است. کودک هر چه باهوشتر باشد به همان میزان رشد سخنگویی در وی سریعتر و بهتر صورت میگیرد، همچنین زودتر زبان باز میکند؛ اگر چه دیر زبان باز کردن دلیل بر کم هوشی نیست. همانطور که گفته شد عوامل دیگری نیز در سخنگویی دخالت دارند (معمولا کودکان تیز هوش روانتر و شیواتر صحبت میکنند).
دو زبانی والدین: پدر و مادری که به زبان و لهجههای متفاوت سخن میگویند گاه کودکانشان بین دو زبان مردد شده و دیرتر دست به انتخاب میزنند و شروع به صحبت میکنند؛ بهویژه زمانی که هریک از والدین به زبان خود تعصب نشان میدهند و در یادگیری زبان یا لهجه خودشان توسط کودک لجاجت میورزند
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=118340
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان