هر فرد در نگاه تربیتی خود نسبت به فرزندانش از دو دیدگاه برخوردار است، اول اینکه فرد با خود می گوید اگر من دوران کودکی سختی را گذراندم باید فرزندانم هم تحت همان شرایط قرار بگیرند تا پختگی حاصل کنند. دوم اینکه فرد معتقد است با اینکه در شرایط مساعدی قرار نداشتم اما باید موقعیت مناسبی برای رشد فرزندانم فراهم کنم. در دیدگاه اول فرد بیمار است و به بیماری خود واقف نیست. این فرد در پاسخ به علت رفتارهای خود از تعبیراتی چون مگر ما چطور بزرگ شدیم، لگد خوردیم رفتیم مدرسه و یا گوشت قربانی بودیم استفاده می کند. طبیعتا این فرد با ایجاد تنش در خانواده، شرایط بیمارگونه ای را بر خانواده حاکم می کند و فرزندان را مورد آزار و شکنجه جسمی و روحی قرار می دهد که معمولا شکنجه روحی از دید پنهان می ماند. در این گروه ما با افرادی سر و کار داریم که دچار فقر فرهنگی هستند. در دیدگاه دوم با افرادی مواجه هستیم که به یک خودشناسی رسیده اند و اگر چه دوره نابسامانی را در کودکی داشته اند، اما با شناسایی شرایط بیمارگونه توانسته اند عوامل تخریب شخصیتی را از بین ببرند. آنها معتقدند شکنجه جسمی و روحی نمی تواند کار ساز باشد. از نظر شکل و نوع قابل مشاهده نیز به انواع متفاوتی از کودک آزاری برمی خوریم. نخستین، شایع ترین و شناخته شده ترین نوع، کودک آزاری جسمی است که مستقیما جسم کودک مورد تهاجم قرار می گیرد. در کودک آزاری جسمی عمدتا از ابزار و آلات متفاوتی استفاده می شود که اثرات مخربی بر روح و جسم باقی خواهد گذاشت. در نوع معمول زدن با استفاده از کمربند، دست، خط کش، دمپایی و...و در نوع شدیدتر سوزاندن با سیگار، نشاندن کودک روی هیتر برقی به دلیل شب ادراری، سوزن زدن در قسمت نرم بدن، شکستن دست و ... انجام می گیرد. در مراحل بعدی می توان از کودک آزاری عاطفی یا کلامی، غفلت و بی توجهی، سوءاستفاده و استثمار و کودک آزاری آموزشی یاد کرد.
بسیاری از والدین بعد از شکنجه فرزندانشان ابراز ناراحتی و پشیمانی می کنند این می رساند که این دسته از افراد نیاز به کمک دارند. وقتی صحبت از کودک آزاری می شود، اغلب یاد چهره کتک خورده و چشمان گریان کودکی می افتیم که گوشه ای کز کرده و صدایش در نمی آید. در واقع تصویر اغلب ما از کودک آزادی همین صحنه است. چرا که سکوت کودک و البته خانواده در مقابل کودک آزاری معمولاً بارزترین رفتاری است که دیده می شود. اما غافل از اینکه این سکوت، اثرات روانی و جسمی بی شماری را در کودک به جا می گذارد. شاید یکی از دلایل این سکوت، ناآگاهی والدین از برخورد مناسب در مقابل کودک آزاری باشد. کودک آزاری پدیده شومی است که در تمام سطوح اجتماعی، اقتصادی و در تمام جوامع بشری دیده شده و دامنگیر کودک، خانواده و جامعه می شود. سوء رفتار با کودکان یک موقعیت اضطرابی برای کودک ایجاد می کند. کودک آزاری جسمی، جنسی و مسامحه و غلفت از کودک که در آن نیازهای جسمی و روانی کودک مورد بی توجهی قرار می گیرد. هر یک از انواع این کودک آزاری ها باعث آسیب به کودک می شود.
فردی که دوران کودکی نابسامانی را سپری کرده طبیعتا وجود تجربه های قبلی، تصاویر ذهنی بیمارگونه ای را نزد شخص برای تربیت آینده فرزندانش رقم خواهد زد. شخصی که مضطرب است و در شرایط عادی رفتارهای بیمارگونه از خود نشان می دهد قطعا در شرایط بحرانی رفتارهای انفجاری خواهد داشت. به طور کلی نوع نگرش و رفتار هر فرد را جایگاه او در اجتماع از نظر ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تعیین می کند به طوری که اگر از طبقات فقیرتر جامعه باشد بیشتر می تواند از ویژگی های بیمارگونه برخوردار شود که البته به الگوهای تربیتی و شرایط رشد فرد نیز وابسته است.
مطابق کنوانسیون حقوق کودک، کودک کسی است که هنور سن ۱۸ سالگی را تمام نکرده است. در این قانون افراد زیر ۶ سال را خردسال،۶ تا ۱۲ سال را کودک و ۱۲ تا ۱۸ سال را نوجوان می دانند. بر اساس این طبقه بندی نوع آزار و شکنجه در رده های مختلف سنی و جنسی متفاوت است. پژوهش ها حاکی از آن است که کودکان زیر ۶ سال بیشتر مورد آزار قرار می گیرند، به دلیل اینکه کودک هر چه کوچکتر باشد آسیب پذیرتر است و قدرت دفاعی کمتری دارد بنابراین در معرض آزار بیشتری قرار دارد. در مرحله بعد کودکان ۶ تا ۱۲ سال و در نهایت نوجوانان هستند که مورد خشونت واقع می شوند. ضمن اینکه کودکان بیشتر مورد کودک آزاری از نوع جسمی قرار می گیرند در حالی که نوجوانان در معرض کودک آزاری از نوع سوء استفاده، غفلت و بی توجهی هستند. همچنین نوع آزار در دختران و پسران در برخی موارد متفاوت است مثلا در سوءاستفاده جنسی و آزارهای روانی دختران بیشتر آسیب می بینند. در آزارهای جسمی و استثمار کاری پسران تحت فشار بیشتری هستند. به علا وه در خانواده هایی که تعداد اعضای آنها زیاد است و مشکلات خانوادگی (طلاق، ازدواج های مجدد) بیشتری دارند شاهد کودک آزاری بیشتری هستیم. عوامل فرهنگی نیز مانند سطح تحصیلات ارتباط نزدیکی با کودک آزاری دارد.
علاوه بر مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... مواردی هم وجود دارد که مشکلات شخصیتی شخص آزارگر موجب آزار کودک می شود. در برخی موارد کودک آزاری ریشه در بیماری عاطفی یا شخصیتی فرد کودک آزار دارد که منشا این بیماری ها را می توان در گذشته فرد از جمله دوران کودکی نابسامان و الگوهای تربیتی بیمارگونه که فرد از طرف والدین، اطرافیان، سرپرست و یا جایگزین آنها با آن مواجه بوده جست و جو کرد.
تعریف کودک آزاری
کودک آزاری به مجموعه رفتارهایی اطلاق می شود که از سوی بزرگسالان بر کودکان اعمال شده وبه نوعی به سلامت جسمی، روحی وذهنی و عاطفی کودکان آسیب می رساند. با این تعبیر برخلاف اعتقاد عامه مردم که تنها تنبیه بدنی وجسمی را مصداق بدرفتاری با کودک می دانند، کودک آزاری هرگونه رفتاری که روان، احساس وذهنیت کودک را مخدوش کرده وبه آن صدمه بزند، را شامل می شود.
بزرگسالان در این تعریف شامل افراد خانواده (اعم از پدر،مادر،برادر،خواهر)، افراد فامیل(عمه،دایی...)، کارکنان مدرسه (مدیر ،معلم ،ناظم و...) وحتی افراد غریبه خارج از محیط خانه ومدرسه می شود که ممکن است آزار کودک توسط آنها صورت پذیرد. اغلب والدین یا سرپرست کودک می پندارند که کودکان متعلق به آنها و در حوزه اقتدار و مالکیت آنها هستند وحق هر گونه رفتاری را با آنها دارند.
انواع کودک آزاری
کودک آزاری تنها تنبیه بدنی کودک نیست، هرگونه تحقیر وتوهین مداوم به کودک، آزارعاطفی وروانی، سوءاستفاده جنسی، استثمار وبهره کشی اقتصادی از کودک، بی توجهی به کودک، بدرفتاری تحصیلی و...طیف وسیعی از نمونه رفتارهای کودک آزارانه هستند.
۱- کودک آزاری جسمی:
آزارهایی که به نوعی به بدن فیزیکی وجسم کودک آسیب میرساند مانند تنبیه بدنی، کتک زدن، سوزاندن،شکستن و...
۲- کودک آزاری عاطفی:
بدرفتاریهایی که موجب آزارهای روحی وروانی کودک می شود مثل تحقیر و توهین کلامی، پرخاشگری، تهدید و بیتوجهی به نیازهای روحی کودک از جمله ابراز محبت وعلاقه.
۳- کودک آزاری تحصیلی :
آسیب هایی که از نظام آموزشی ما اعم از شیوه های تدریس غلط، برنامه های نامناسب درسی، محیط های آموزشی غیر استاندارد و برخورد ناشایست کارکنان این مراکز با کودک سرچشمه میگیرد که از مصادیق رفتار ناسالم کارکنان با کودکان می توان به نمره گرایی، ایجاد رقابت ناسالم وشدید وعدم توجه به تفاوتهای فردی اشاره کرد.
۴-استثمار، بهره کشی و سوءاستفاده از کودکان در زمینه های اقتصادی، جنسی، مواد مخدر و...
۵- عدم توجه به نیازهای اساسی جسمی کودک اعم از تغذیه، پوشاک و بهداشت که بر رشد کودک تاثیر مستقیم می گذارد.
نیمه دوم قرن بیستم را می توان با شجاعت و افتخار، عصرکودکان نامید. بقای جامعه با اطفال است و برای اینکه جامعه به رشد و تعالی برسد باید طفل، تربیت وبرای زندگی عادی واجتماعی آماده شود. شخصیت کودک درخانواده تکوین می یابد و هر خانواده زیر بنای ساختمان فکری نونهالان را تشکیل می دهد. درعصرما که مهمترین دستاورد ملت ها در جهت حمایت ازحقوق کودک، دستیابی به کنوانسیون حقوق کودک است به رغم تدوین قوانین متعدد در سطح بین الملل، برای حمایت و جلوگیری از تضییع حـقـوق کـودکـان، هـمـچـنان درسراسر دنیا شاهد برخوردهای نامعقول و غیرمنطقی با کودکان هستیم.
کودکان، آسیب پذیرتر از سایرافراد جامعه هستند. این آسیب پذیری به علل مختلف ازجمله کوچکی، معایب مادرزادی، بیماری ها، عدم تطابق با محیط و نیز عدم قدرت اندیشیدن وتشخیص بد و خوب است. وقتی کودکی مورد آزار قرارمی گیرد ازنظر روحی وجسمی با مشکلاتی روبه رو می شود که درآینده گریبانگیر خود وجامعه اش خواهد بود و درنتیجه مردان و زنان شایسته ای که باید برای فردای بهتر جهت امور مملکت تربیت شوند ، به وجود نمیآیند، فقدان چنین افرادی، خانواده و درنتیجه جامعه را به خطر می اندازد. هرنوع رفتاری که توسط بزرگسالان نسبت به کودک به صورت غیرتصادفی صورت گیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی او آسیب برساند کودک آزاری محسوب می شود.
دلایل کودک آزاری
علل کودک آزاری را به چند دسته می توان تقسیم کرد:
۱- اختلالات روانی که به دو صورت مشکلات روانی بزرگسالان و بیماریهای روحی مزمن کودکان ممکن است باعث بروز کودک آزاری شود.
۲ - مشکلات اقتصادی وفشارهای روانی ناشی از آن مانند بیکاری و فقر که طبیعتا مانع از برآوردن نیازهای اساسی کودک شده وفشارهای روانی ناشی از آن نیز مواردی چون ناسازگاری ،خشونت وعدم توجه به نیازهای روحی ظکودک را درپی دارد.
۳- اعتیاد که در کنار تمام پیامدهای شومش پدیده کودک آزاری از عواقب بی تردید آن است.
۴- مشکلات تربیتی که موارد مختلفی را در خود جای داده است از عدم آگاهی سرپرست از شیوه های درست رفتار با کودک و وجود نگرشهای غلط از جمله حق مالکیت نسبت به کودک واعتقاد به تنبیه وخشونت برای تربیت کودک گرفته تا والدینی که خود به نوعی قربانی یکی از صورت های کودک آزاری بوده اند.
۵- مشکلات خانوادگی، جدایی والدین، ازدواج مجدد یا چند همسری، والدین ناسازگار، خانواده های پرجمعیت، خانواده های پرتنش و... از جمله مشکلات خانواده های آسیب زا است که کودک آزاری سوغات مسلم آنهاست.
پیامدهای کودک آزاری
آن چه که اهمیت ولزوم منع بدرفتاری با کودکان را بیش از پیش بر همگان آشکار می سازد تاثیرات سوء آن بر زندگی اجتماعی وخانوادگی آینده کودک است که مسلما این گونه، نسلی بیمار اساس رشد نسلهای بعد خواهد بود و این چرخه معیوب همچنان ادامه خواهد داشت. کودکان بی پناهی که به جای احساس لطف ومهربانی، خودکامگی، ستم و تبعیض والدین را تجربه میکنند و به نوعی استثمار میشوند؛ افرادی حساس، زودرنج، مایوس، ناسازگار،ناراحت، پرتوقع، بدبین وآماده برای قهر وطغیان وخودکشی و ارتکاب انواع بزه می باشند ویتیم تر از یتیم هستند. اینها همه آثار سوء پدیده ای است که جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و ضرر آن صرفا به کودکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته نمی رسد بلکه چون سمی است که جامعه را مسموم می کند.
رفتار دلسرد کننده و اهانت آمیز سرپرست وتسلط بیش از حد بر کودک به عنوان نمونه ای از کودک آزاری عاطفی باعث می شود که کودک خود را عاجز، درمانده و نالایق بشمارد وچنین حالاتی سببب اضطراب ونگرانی کودک شده، باعث می شود کودک دنیا را دشمن خود بپندارد و ارتباط او را با اجتماع دچار مشکل نماید و همین ذهنیات اساس زندگی بزرگسالی او می شود واین فاجعه ای عمیق ودردناک است .
به عقیده عده ای از کارشناسان وروانشناسان، ریشه اصلی جنایات وخشونتها در جامعه همین بدرفتاری هاست که باعث عقده های روانی می شود. کودکی که از سوی مربیان یا سرپرستان خود مورد آزار قرار گرفته در نوجوانی نیز برای رسیدن به منظور خویش با دیگران بدرفتاری می کند و زمانی که در مقام سرپرست یا والد تربیت کودکی رابه عهده می گیرد، عقده های روانی ناشی از تحمل آزارهای سرپرستش را با همان رفتارهایی که بر او اعمال شده بروز می دهد.
کودک آزاری عامل ایجاد حس نا امیدی و رنج است وخشم وعصیان را برمی انگیزاند. این پدیده همیشه پیامدهای شومی برای اجتماع در بر داشته است. کودک آزاری فاجعه ای عمیق و دردناک است چرا که کودکان قدرت دفاع از خود را ندارند ودر حقیقت قربانیان خشونت هستند. از طرفی از آنجا که خشونت، خشونت می آفریند، کودکانی که در محیط های خشن پرورش می یابند،خود در آینده عاملان خشونت خواهند شد.
علل پیدایش این پدیده اجتماعی
دلایل به وجود آمدن کودک آزاری را می توان درسه بعد مورد مطالعه قرارداد:
اول خود طفل، دوم والدین (پدر و مادر) سوم کل خانواده.
۱- درقسمت اول مشکلات مربوط به خود طفل است که ممکن است عامل به وجود آمدن این پــدیـده بـاشـد. کـودکـان در هـرسـن، جـنـس وقـشـری درمعرض خطر کودک آزاری قرار می گیرند موارد مهمی که ممکن است مشکل کودک آزاری را برای طفل به وجود بیاورد ازاین قرار است:
- کودکان ناهنجار به ویژه دارای عقب افتادگی ذهنی و نقایص جسمانی، بیشتر درمعرض خطر کودک آزاری قرار می گیرند
- کودکان سالمی که والدین، آنها را غیر طبیعی می دانند، ازجمله کودکان کم رشد، بد خلق، خود خواه و کودکانی هستندکه سخت تربیت می شوند یا خیلی پرتحرکند معمولا مادران و مسئولان پرورشی با این گونه کودکان به سختی ارتباط برقرار می کنند.
-کودکانی که زیاد گریه می کنند و شاکی و پرتوقع هستند ونیز کودکانی که با کوچکترین صدایی بیدار می شوند وبیقراری می کنند.
- کودکان ۳ تا ۵ ماهه که غالبا اولین فرزند ومعمولا ناخواسته هستند.
۲- والدین ازهرقشر و درهرسنی ممکن است مرتکب کودک آزاری شوند، ولی در موارد زیرامکان آن بیشتراست:
- والدین جوان (سن کم مادر و یا پدر ممکن است باعث بروز کودک آزاری گردد)
- والدینی که به بلوغ عاطفی نرسیده اند و نیز پدران و مادرانی که به تنهایی سرپرستی فرزند خو را برعهده دارند، این حالت بیشتر درزنان مطلقه دیده می شود.
- والدینی که به سرگرمی ها و تفریحات فردی وجمعی از قبیل تلویزیون، رادیو، سینما، میهمانی و... دلبستگی شدید دارند و حاضر به چشم پوشی از آنها نیستند.
- پدران ومادران ناتنی که نتوانند کودک را مانند فرزندخود دوست بدارند.
-والدینی که دوران کودکی خوبی نداشته اند و غالبا خود مورد آزار و تنبیه بدنی قرارگرفته اند؛ واکنش های عاطفی این افراد معمولا سطحی وافراطی است ومحبتی را که دردوران کودکی از آن محروم بوده اند از فرزندان خود انتظار دارند. چنان چه فرزند آنها نتواند توقعات عاطفی آنها را برآورده سازد، مورد خشم شدید پدر و مادر واقع می شود .
- افراد مهاجم و کسانی که زود به خشم میآیند.
- افرادی که شغل خود را ازدست داده و دچار بی پولی و استرس هستند.
- والدینی که فکر می کنند تنبیه کودک می تواند منجربه آموزش انضباطی او گردد.
- مادرانی که به طور ناخواسته حامله شده و یا حاملگی های پی درپی داشته اند.
۳- سومین قسمت مربوط به کل اعضای خانواده است که شامل موارد زیر می باشد:
-خــانــواده هــای شـلــوغ، پــرمـشـکــل و نــاسـازگـار، فـقـیـر و تـهـیـدسـت
- خانواده های طرد شده ازاقوام واجتماع
- داشتن ارتباط با همسایگانی که دارای مشکل اخلاقی هستند و نداشتن دوستان خوب خانوادگی
- خانواده های معتاد یا الکلی
- خانواده هایی که دارای ضریب هوشی پایینی هستند.
علائم کودک آزاری
۱ پرخاش: یکی از نشانه های کودکان است. بدخلقی غیرعادی، بداخلاقی، رفتارهای پرخاشگرایانه که تا پیش از این از کودک سرنزده بود. می تواند نشانه آن باشد که کودک در معرض کودک آزاری قرار گرفته است.
۲ اضطراب: مشاهده هرگونه رفتار مضطرب در کودک که ممکن است با رفتاری مانند گریه و بدخلقی نیز همراه باشد، می توان بیانگر کودک آزاری باشد. این اضطراب میتواند روی عملکرد رفتاری، شخصیتی و درسی کودک تأثیر منفی بگذارد.
۳ گوشه گیری و سکوت: بعضی از کودکان ذاتا از بچه ای گوشه گیر و ساکت نبوده و از مقطعی به بعد گوشه گیر و ساکت شود می توان به مسئله کودک آزاری مشکوک شد.
۴ کاهش اعتماد به نفس: افت تحصیلی، تغییر در رفتار کودک در ارتباط با والدین و همسالان که نشانگر کاهش اعتماد به نفس کودک باشد. باید والدین را به مسئله کودک آزاری حساس کند. در واقع کودکی تا پیش از این برای حضور در جمع و بیان نیازهای فردی و اجتماعی اش مشکلی نداشته اما در بیان این نیازها دچار مشکل شده، یعنی اینکه مسئله ای در کار است.
۵ فرار از جمع بزرگترها: بعضی از کودکان ذاتاً از حضور در جمع هراس دارند. برخی دیگر از حضور در جمع خجالت می کشند. اما گروهی از کودکان هم بدون ترس یا خجالت در جمع حاضر می شوند. اگر کودکی هیچ خجالتی از جمع نداشته باشد، اما از یک مقطع زمانی به بعد از حضور در جمع بزرگسالان اکراه داشت مشکوک شوید ممکن است این کودک آزار دیده باشد.
۶ بی اعتمادی به بزرگسالان: برای همه والدین پیش آمده که فرزندشان را نزد اقوام مورد اعتماد انتخاب می شوند. بچه ها نیز معمولاً با آغوش باز ماندن در خانه این اقوام و دوستان را به رفتن به مهد کودک و... ترجیح می دهند. اما اگر فرزند شما نسبت به ماندن در خانه اقوام اکراه داشت. این یعنی اینکه کودک با مشکلی روبه رو شده است. به این مسئله حساس شوید که چرا فرزندتان که تا پیش از این به راحتی در خانه افراد موردنظر شما می ماند، دیگر حاضر به بودن در کنار آنها نیست؟
۷ بازیها با موضوع جنسی: به بازی ها، جمله ها و شیوه رفتاری که فرزندتان در بازی هایش با همسالان به کار موضوع هایی است که بچه ها نسبت به آن کنجکاور هستند. اما این کنجکاو هستند، اما این کنجکاوی حد و اندازه ای دارد. اگر بیشتر بازی ها، تمرکز و توجه فرزندتان معطوف به این مسئله است نگران شوید. این زنگ خطری برای کودک آزاری است. این خشونت به صورت بارز در رفتارهای کودک با همبازی هایش دیده می شود.
نشانه های خطرناک
این نشانه ها، نشانههایی نیست که خود والدین با دیدن آنها اقدام به بررسی شرایط کودک کرده و درصدد رفع مشکل بربیایند. با دیدن هرکدام از این نشانه ها به روان شناس کودک و یا روانپزشک کودک و نوجوان مراجعه کنید.
۱ خراش و جراحت: بعد از بازگشت فرزندتان از منزل اقوام، مهدکودک، مدرسه و... با تیزبینی و به شکلی نامحسوس که باعث حساسیت کودک هم نشوید بدن او را بررسی کنید. درباره این مسئله از کودک سؤال کنید و اگر نسبت به جواب او مشکوک شدید مسئله را به شکلی دیگر برای مثال پرسیدن از افرادی که کودک نزد آنها بوده است، پیگیری کنید. اگر کودک گفت که مثلاً زمین خورده باید دقت کنید که این جراحت با آسیبی که کودک می گوید تناسبی دارد یا نه.
۲ عفونت های جنسی: بروز هرگونه علائم عفونت پوستی از قبیل تبخال تناسلی یا زگیل در نواحی تناسلی یا اطراف لب و دهان باید توسط پزشک بررسی شود و در صورت تأیید پس از مشورت با پزشکان این می تواند مطرح کننده شک در مورد آزار جنسی کودک باشد.
۳ زخم و خونریزی غیرعادی: بعضی خونریزی ها مثلاً خونریزی از ناحیه تناسلی یکی از مواردی است که باید به آن حساس باشید به کودک هم باید یاد بدهید. با دیدن خونریزی از این ناحیه باید بلافاصله به شما گزارش دهد.
اقدامات اولیه بعد از کودک آزاری
1. نگران نشوید: حالت مضطرب و آشفته شما، کودک را نیز مضطرب می کند.
۲. اقدامات اولیه: اگر بهکمکهای اولیه نیاز باشد، سعی کنید از درد جسمی کودک کم کنید تا کودک بداند شما پناه و همراه او هستید.
۳. سرکوفت نزنید: حرفی نزنید که کودک بترسد یا فکر کند او را تنبیه می کنید.
۴. با او صحبت کنید: به او اطمینان دهید که درباره مسئله ای که برای او پیش آمده با هیچ کس صحبت نمی کنید تا او با آرامش مسئله را برای شما تعریف کند. اگر جایی به حرف های کودک شک کردید یا احساس کردید حرفی را نمی گوید یا در حال داستان سرایی و بزرگ کردن مسئله است، موضوع را به سمتی که می خواهید ببرید تا به نتیجه برسید.
۵. درباره مراجعه فرزندتان به افرادی که تاثیری در حل مشکل ندارند چیزی نگویید زیرا این کار باعث ناراحتی فرزندتان می شوید و یا ممکن است به گوش فرد کودک آزار برسد و برای تلافی جویی دوباره کودک را مورد تهاجم قرار دهد.
6.با فرزندتان به روانپزشک کودک و نوجوان مراجعه کنید تا فرزندتان با حرف زدن با او بتواند مسئله را راحت بیان کند.
اقدامات کاهش کودک آزاری در جامعه
کودکان را بیشتر و بهتر بشناسیم: شناخت کوکان و نیازهای آنان سبب می شود که رفتار بهتری با آنها داشته باشیم. برای این کار می توانیم از روش های مختلف مانند خواندن کتاب های مناسب، شرکت در کلاس های آموزشی، مشورت کردن با افراد آگاه و … استفاده کینم.
علّت کودک آزاری را بشناسیم: کودک آزاری مانند هر رفتار دیگری علّتی دارد. سعی کنیم علّت آنرا پیدا کنیم و با برطرف کردن آن کودک آزاری را کاهش دهیم. ممکن است برخی از مشکلات را نتوانیم از بین ببریم، در آن صورت پذیرفتن آن بهتر از آزار دادن کودکان است.
از دیگران کمک بگیریم: کمک گرفتن و مشورت کردن نشانه هوشیاری و آگاهی است، نه ناتوانی. برای کاهش مشکلات خود می توانیم از مراکز مشاوره حضوری، تلفنی، سازمان های غیر دولتی، افراد آگاه و … کمک بگیریم.
آرامش خود را حفظ کنیم: زندگی همیشه با مشکلات همراه است، سعی کنیم خشم خود را کنترل کنیم و برای مشکلات چاره جویی نماییم. بسیاری از کودک آزاری ها در شرایطی انجام می گیرد که والدین قادر به کنترل خشم خود نیستند. کنترل خشم آموختنی است و می توانیم با تمرین بر خشم خود غلبه کنیم.
چگونه می توانیم از کودک آزاری پیشگیری کنیم؟
پیشگیری همیشه بهتر، آسانتر و سریع تر از درمان است. برای پیشگیری از کودک آزاری می توانیم از راهکارهای زیر استفاده کنیم:
دقّت در ازدواج و تشکیل خانواده، خوداری از ازدواج های تحمیلی، ناشناخته، شتابزده و ازدواج در سنین پایین.
توجّه به تنظیم خانواده و تعداد مناسب فرزندان.
افزایش آگاهی خود در زمینه پرورش فرزندان و شیوه های مناسب رفتار با آنان.
پذیرش مسئولیت ها و انجام وظایف خود به عنوان پدر، مادر، معلّم، سرپرست و … نسبت به کودکان.
آشنایی با حقوق و نیازهای اساسی کودکان.
توجّه به سلامت جسمی و روانی خود و کاهش فشارهای عصبی و مشکلات رفتاری خود که سبب کودک آزاری می شود.
تقویت روحیه کمک گرفتن هنگام برخورد با مشکلات و آشنایی با مراکز حمایتی، مشاوره، امداد در مورد کودکان و خانواده.306
http://webda.behdasht.gov.ir/