(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

افسردگی نوجوان، علائم و راه درمان آن چیست؟

Image result for ‫افسردگی در جوانان‬‎


افسردگی، نوعی اختلال خلق یا اختلال عاطفی در افراد است. کودک و نوجوان نیز ممکن است، به سبب شدت فشار روحی ناشی از مرگ یکی از اطرافیان (به خصوص والدین)، رفتار عجیب و غیر طبیعی خانواده، خشونت، ناامنی و عدم ثبات خانواده به علت اعتیاد پدر یا مادر، و یا به علت اختلافات خانوادگی و ... به این بیماری مبتلا شود. بعضی از علایم این بیماری عبارت اند از: روحیه غمگین و غیر شاد، عدم احساس لذت و رضایت از فعالیت های روزانه، اختلالات خواب، تغییر اشتها، قصد یا اقدام به خودکشی، خود را ملامت کردن، تغییر رفتار کودک و نوجوان، میل به تنهایی و عدم تعامل با همسالان، احساس ناامیدی، جامعه ستیزی و پرخاشگری و ...

*اغلب افراد جامعه جوانان را انسان هایی مضطرب و نگران تصورمیکنند؛‌یعنی افرادی با نوسانات عاطفی و هیجانات شدید و ناگهانی. جوانان با بسیاریازبرخوردهای جدید و فشارهای روانی خصوصاً در اوج دوران بلوغ روبه رو هستند و به این دلیل بعضی از آنان دچار مشکلات زیادی می گردند .


بیشتر مردم بنا به برداشت های شخصی،نوسانات عاطفی جوانان را جزئی ازتغییرات عادی و بخشی از دوره بلوغ می دانند .


با وجوداین مشخص گردیده که تمامی این نوسانات عاطفی  نمی تواند ناشی از رشد و پیشرفت در دوره بلوغ و نوجوانی باشد . در حقیقت برای بسیاری از جوانان نشانه هایی مانند ناخوشایند بودن زندگی ، نارضایتی ، سردرگمی ، تنهایی و انزوا ، احساس بی ارزش بودن و رفتارهای ضد اجتماعی و … ممکن است و یا می تواند نشانه هایی از افسردگی باشد .


سال ها تصور می شد  که کودکان و نوجوانان به افسردگی مبتلا نمی شوند . اما در حال حاضر مشخص و تأکید شده است که جوانان هم مانند دیگر افراد ممکن است به بیماری افسردگی مبتلا گردند .

Image result for ‫افسردگی در جوانان‬‎

افسردگی حالتی است که به طور آشکار و مشخص با عواملی مانند :  نوع زندگی روزانه ، انواع مشاغل اجتماعی ، عادی بودن زندگی روزمره و خوش و بشاش بودن بستگی دارد . متأسفانه در سی سال گذشته سرعت  خودکشی در جوانان سه برابر شده است . از سویی دیگر می توان چنین برداشت نمود که افسردگی جوانان  به درمان و برنامه های  درمانی به شکل رضایت بخش جواب میدهد . به همین دلیل و برای آگاهی از انجام کمک های ضروری باید پدرها و مادرها،آموزگاران وافراد  جامعه را به شناختن بیماری افسردگی  در مراحل مختلف زندگی تشویق نمود .


اگر شما نوجوانی را می شناسید و حدس می زنید که از افسردگی رنج می برد، در بهترین موقعیت کمک کردن  به او قرار دارید ،‌اما متأسفانه و در بیشتر مواقع  تشخیص این که نوجوانی افسرده است  یا خیر مشکل است .


گاهی نوجوانان و جوانان نسبت به روابط خود  با دیگران بی احساسهستند و چهره ای غمگین دارند ویااز دیگران مأیوسندو خود را بی یاور می بینند.این را بدانیم  که در این حالت ، در ابتدا این گونه جوانان نیاز به فردی دارند که به سخنان آنان گوش دهد نه این که به نصیحت بپردازد. اینیکنوع مهارت است که باید مورد توجه فرد کمک کننده قرار گیرد .  در همین راستا باید جوان افسرده را به زندگی کردن تشویق و امیدوار نمود ،‌ زیرا بلافاصله  بعد از شروع برنامه های درمانی امکان دارد که جوان افسرده زندگی روشن و امیدوار کننده ای  را در پیش روی خود داشته باشد .

Image result for ‫افسردگی در جوانان‬‎

تعریف افسردگی :

تقریباً هر فرد و در هر سن و سال ( جوان یا سالمند )  احتمال دارد که به طور موقت احساسیأس و ناامیدی کند.این احساس  جزیی از روند زندگی است که ممکن است در برخی از موارد و بدون درمان،برطرف شده و یا بهبود یابد . از سویی دیگر فردی که از بیماری افسردگی رنج می برد  نباید انتظار بهبودی خود به خود داشته باشد .بیماری افسردگی می تواند قدرت عمل فرد را به گونه ای مختل سازد که از زندگی کردن بیزار شود  و در شدیدترین و بدترین موارد ،‌ افسردگی می تواند منجر به خودکشی گردد . این نکته بسیار مهمی است که به افراد افسرده این اطمینان  داده شود که آنها دیوانه نیستند وهیچ گاه نباید از این که افسرده شده اند احساس شرمندگی نمایند. چرا که افسردگی یک بیماری معمولی است و گرفتاری های درمانی ناشی از آن بیشتر از درمان سرماخوردگینیست .

Image result for ‫افسردگی در جوانان‬‎


افسردگی در سنین بین ۱۳ تا ۱۹  سالگی


افسردگی می تواند همه افراد را در هر سن  و سال  و در هر کشور  و در هر مرحله از زندگی مبتلا نماید . آن دسته از افرادی که در دوره نوجوانی و جوانی و یا در دوره ای از زندگی شان به بیماری افسردگی  مبتلا شده اند  آمادگی بیشتری برای افسرده شدن دارند. گرچه در دوره بلوغ و نوجوانی به افسردگی  آنان توجه  کمتری شده است.  بر طبق پژوهش های انجام شده معمولاً افسردگی در سنین بین ۱۵ تا ۱۹ سالگی برای اولین بار تظاهر می نماید . مشخص شده است که در اواخر قرن اخیر  افسردگی به طور چشمگیری در جوانان رو به افزایش بوده است . برخی  بررسی ها نشان داده است کهبیست درصد دانش آموزان به طور عمیق دچار غم زدگی یا دچار بعضی از انواع دشواری های روانی و یااختلالات روانی می باشند .


دنیایی که ما در آن به سر می بریم و زندگی می کنیم،میزان کشمکش هایش افزایش یافته و بسیاری از جوانان آمادگی برخورد و سازش با اینفشارهای روانی ندارند .


به هر حال در پاسخ به این پرسش که چرا بعضی از نوجوانان و جوانان دچار افسردگی می گردند  جواب های ساده ای وجود ندارد . زیرا بروز افسردگی تقریباً و همیشه  در رابطه با علل وعوامل متعددی شروع می گردد .


علائم افسردگی در جوانان چیست؟


تشخیص بسیاری از علائم و نشانه های افسردگی در جوانان خصوصاً آنهایی که ممکن است افسردگی پنهان و در نتیجه علائم پنهان داشته باشند کار دشواری است .  با وجوداینمی توان نشانه های افسردگی جوانان را مشابه نشانه های افسردگی در دیگر افراد دانست .


به طور عادی افسردگی در جوانان  بر روی عواطف ، افکار ، ‌رفتار و رابطه با دیگران تأثیر می گذارد .  جوان افسرده و غمگین  به نظر می رسد . اغلب قیافه ای درهم و درفکر فرو رفته دارد . از زندگی لذت نمی بردو انگیزه فعالیت در انجامدادنکارهایش را ندارد؛ از اجتماع  و رابطه گروهی و خانوادگی  دوری می کند؛ در افکارش تغییراتی  به وجود می آید که نمی داند درست است یا خیر ، ‌به دلیل افکار واندیشه های منفی که دارد نمی تواند خودش را به درستی بشناسد و در نتیجه آینده  خود را مبهم و  سردرگم احساس می کند و در مدرسه معمولاً نتایج تحصیلی خوبی ندارد .

Image result for ‫افسردگی در جوانان‬‎

اضطراب که اغلب ناشی از احساس خطری  نادانسته و ناشناخته است  معمولاً در نوجوانان  و جوانان همراه افسردگی  و به طور یکسان آشکار می گردد . همچنین ممکن است  نوعی ترس مبهم ( ترس مرضی )  بروز نماید که در وضعیت های خاصی به سراغ فرد می آید ، مانند ترس از رفتن به مدرسه و …


هنگامی که افسردگی شدت بیشتری می یابد ، ‌احساس بی ارزش بودن ،‌ ناامیدی ، شک و بدبینی ( به این گونه که مورد اذیت و آزار دیگران قرار گرفته است )  به سراغ افراد افسرده می آید . آن گونه که دیده شده است. در بعضی مواقع افسردگی با حالات بی قراری،بیش از حد فعال شدن  و رفتارهای ضد اجتماعی خودنمایی می کند و در نوجوانان موجب اختلالات یادگیری ‌،پرخاشگری و بعضی از رفتارهای مخاطره آمیز میشود.


در بعضی از تحقیقات چنین حدس زده شده  که بیست  در صد افسردگی در جوانان به شکل حالات افسردگی و سرخوشی تظاهر می نماید  که این شکل عواطف ،حالات پراکنده ای دارند . یک روز افسرده ، غمگین ، گیج و مبهوت  و یک روز هیجان زده و حتی سرزنده و شاد به نظرمیرسند . همچنین در افسردگی  پنهان با شکایت های جسمی-معمولاً شکایت های جسمی با بیماری جسمی که فرد ذکر می کند نمی تواند ارتباط منطقی داشته باشد– از جمله : تغییرات اشتها، پرخوری  عصبی و بی اشتهایی عصبی که بیشتر جنبه روانی دارندروبرو هستیم.‌ بی اشتهایی عصبی گاهی به حدی است که فرد هیچ میلی به غذا خوردن ندارد. در بعضی مواقع احساس خستگی به حدی است که مدت ها می خوابد و باز هم کمبود خواب می نماید و معلوم نیست به چه میزان  به خواب احتیاج دارد . برعکس بعضی از آنان دچار کم خوابی می شوند و از سردردهای مزمن و دردهای دستگاه گوارش ( معده و روده ) شکایت دارند .


خطر خودکشی


خودکشی در حال حاضر دومین علت مرگ در سنین بین پانزده تابیست سالگی،  بعد ازحوادث رانندگیاست . خودکشی در افراد جوان درسی سال اخیر در مرحله سوم قرار گرفته است . بررسی هایی که  در مورد خودکشی انجام گرفته  نشان داده است که درچهلدرصد دانش آموزان مدارس ،‌ فکر به خودکشی ،‌ به مراتب بیشتر از سایر افراد اجتماع است .

Image result for ‫خودکشی‬‎

اگر جوانی را می شناسید کهاز خودکشی حرف می زند بهترین کار این است  که از او به شدت مراقبت نمایید .


آیا فردی را می شناسید که چنین نشانه هایی را دارد :

·        انرژی و تحرک لازم  را برای زندگی کردن از دست داده است .


·        از کار کناره گیری کرده است .


·        غمگین و ناامید است .


·        در گفت گوهایش یک نوع سردرگمی احساس میشود .


·        از گرفتاری های زندگی شکایت  دارد .


·        در تحصیل شکست خورده است .


·        دچار دشواری های خواب و خوراک است .


·        احساس بی ارزشی دارد .


·        زندگی کردن برایش اهمیت ندارد .


·        احساس گناه می کند.


·        به الکل و دارو و … اعتیاد دارد .


·        با بزرگ ترها ، ‌دبیران و … مشکل ارتباطی دارد .


·        دچار اضطراب وترس است.


·        یک نوع کمال گرایی در وی دیده می شود.


·        به خودکشی فکر می کند.


توجه داشته باشید این فرد دچار افسردگی است واگر فردی در مورد خودکشی صحبت می کند  به احتمال قوی ممکن است به خودکشی دست بزند .

Image result for ‫خودکشی‬‎

علاوه بر این که به شما توصیه می شود مراقب وی باشید، هر چه سریع تر وی را به یک متخصص یا پزشک یا مشاور معرفی نمایید . این افراد می توانند به وی کمک  زیادی  نموده و حتی وی را از اقدام به خودکشی منصرف نمایند .


دقت نمایید که آرامش  و برخورد ملایم توأم با اعتماد به نفس شما،به فرد کمک زیادی می تواند بکند. کارشناسان به این نتیجه رسیده اند  که جوانان بیشتر در معرض خطر قرار دارند . بسیاری از جوانان در یک زمان کوتاه بعد از یأس و ناامیدی ، قطع رابطه با دیگران و شکست در درس و تحصیل  و اجتماع و درگیری با پدر و مادر  و بزرگترها ممکن است دست به خودکشی بزنند و اکثر جوانانی که دست به خودکشی می زنند  از الکل نیز استفاده می کنند . خوشبختانه از زمانی کهعلائم افسردگی مشخص گردیده و احتمال انجام خودکشی می رود(و در حال حاضر در بسیاری از مدارس و دبیرستان ها با شناختی که پیدا شده است و با انجام بعضی روش ها و حتی در اجتماعاتی که برگزار می گردد) به افرادی که در معرض خطر قراردارند  کمک های لازمداده می شود .*

Image result for ‫افسردگی در جوانان مشاوره‬‎

راه های درمان افسردگی:


1. والدین درمانی: والدین درمانی بهترین راه برای خارج کردن کودک از شرایط استرس‌زا است. روابط بین فردی سالم در خانواده می‌تواند در تشخیص بموقع علائم افسردگی در نوجوانان مفید باشد. والدینی که نمی‌توانند در این دوره حساس با نوجوانان خود ارتباط برقرار کنند، فرزندان خود را که از بیان ترس‌ها و نگرانی‌های خود هراس دارند، گریزان می‌کنند. این کار باعث می‌شود آنها به جوانانی افسرده تبدیل شوند. همچنین فشار والدین برای سرآمد و بهترین بودن در دروس و در مقابل بی اعتنایی کامل نسبت به دیگر فعالیت‌های فوق برنامه مورد علاقه نوجوان می تواند موجب این بیماری شده یا بر آن بیفزاید.


 در مقابل، آن دسته از والدین که با هوشیاری برای نوجوانانشان وقت و انرژی می‌گذارند و در صورت لزوم مبالغی را هزینه می‌کنند می‌توانند به نوجوان خود کمک کنند تا آینده خود را بسازد و بسرعت بر نگرانی‌های دوره نوجوانی غلبه کند. حمایت از نوجوانان در طول این سفر گذار از کودکی به جوانی بسیار آسان‌تر است تا این که بعدها برای بازگرداندن سلامت روانی او به دردسر بیفتند.



بر این اساس باید به فرزندان خود کمک کنیم تا غرور خود را بازسازی کنند. موفقیت‌های آنان در عرصه‌های مختلف را که ممکن است یک هنر، ورزش یا مطالعات درسی و غیره باشد، تشویق کنیم. از پیشداوری و پیش‌بینی بی‌موقع خودداری کنیم. اجازه دهیم نوجوان گام‌های طبیعی خود را در مسیر رشد بردارد و او را با انتظارات خود یا ایجاد دیگر مسئولیت‌های خانوادگی به زحمت نیندازیم.


 به گفت وگو با آنان اهمیت داده و با آنها در مورد موضوعاتی نظیر انتخاب یک برنامه روزمره، دوست یابی، مسائلی نظیر سیگار کشیدن، مواد مخدر و مسائل جنسی تا حدی که امکان دارد و می‌تواند برای آنها مفید باشد، صحبت کنیم.

 

از این راه تا حد زیادی می توان به مشکلات روحی و روانی کودک پی برد تا بتوانیم رفتار مناسبی در مقابل آنها داشته باشیم. اگر او را دچار افسردگی یافتیم باید ببینیم چه چیزهایی می‌تواند باعث افسردگی شده باشد. شاید لازم است بعضی از رفتار خود را صحیح کنیم. بیشتر عواملی که باعث ایجاد افسردگی در نوجوانان می‌شوند، قبل از این که نیازی به یک روان درمان و روان‌شناس باشد، در خانه قابل برطرف شدن هستند.


 2. مشاوره درمانی: مربی یا فرد دلسوز و آگاهی که نوجوان بتواند براحتی با او درد دل کند، مورد مناسبی است برای این که او احساسات سرکوب شده خود را تخلیه کند. 


3. خانواده درمانی: متخصص خانواده درمانی نه تنها نوجوان افسرده ، بلکه تمام خانواده را زیر نظر می گیرد. همان طور که قبلاً گفتیم ، توجه به خانواده به این دلیل نیست که « علت » گرفتاری نوجوان، خانواده اوست، بلکه به این دلیل است که در حقیقت خانواده محیطی گروهی است و هیچ فردی از دیگر افراد جدا نیست. کودکان افسرده اغلب به خانواده هایی تعلق دارند که میزان بالایی از مصیبت در آن ها وجود دارد و معمولا در برقراری روابط اجتماعی مشکلاتی دارند . هر دوی این ویژگی ها می توانند موجب افزایش میزان رویدادهای حاد زندگی شوند.[4]


 دید متخصص خانواده درمانی این است که کودکی که مشکل دارد، در حقیقت مشکلات خانواده را عرضه می دارد. متخصص خانواده درمانی با درک روابط بین افراد خانواده و واکنش های آنها نسبت به یکدیگر و تصحیح و تغییر این روابط، سعی در حل مشکل آنان می کند.[5]


 3. روان درمانی: روان درمانی، شیوه ای درمانی است که به وسیله روان پزشکان و روان شناسان جهت کمک به مشکلات مختلف روان شناختی در افراد، مورد استفاده قرار می گیرد . این شیوه مستلزم آن است که فرد، در مورد مشکلاتی که با آنها مواجه است، به شکل رو در رو با درمانگر (روان درمانی فردی) یا در یک گروه کوچک با یک یا دو روان درمانگر روان درمانی گروهی) صحبت می کنند.[6]


 4. درمان های جسمی :درمان های جسمی در افسردگی کودکان و نوجوانان، نسبت به درمان هایی که تا کنون ذکر شد، اهمیت کمتری دارند، ولی گاهی این نوع درمان موثر است و در مواردی نادر ، مهم ترین وسیله درمان است .هر گاه گرفتاری کودک یا نوجوان شدید باشد و به درمان های گفت و گویی روان شناسی جواب ندهد، احتمالا تجویز دارو توسط پزشک (که در این مرحله اغلب روان پزشک کودک یا نوجوان است)، در نظر گرفته می شود.


5. ورزش درمانی: اگر کودکان یا نوجوانان، مرتبا ورزش کنند و وضعیت جسمی خود را در حالت طبیعی و خوب نگه دارند، نسبت به زمانی که از نظر جسمی وضعیت خوبی نداشته اند، کمتر مضطرب و افسرده خواهند بود . روان شناسان دو گروه افراد را با هم مقایسه کرده اند : گروه اول ورزش های سخت و گروه دوم ورزش های سبک انجام می دادند . اضطراب افراد گروه اول آشکار از اضطراب افراد گروه دوم کمتر بود . ورزش آثار منفی استرس را به شیوه های مختلفی کاهش می دهد . در درجه اول هورمون های وارد شده در جریان خون به هنگام استرس را مصرف و خطر آنها را در اثر گذاشتن بر دستگاه ایمنی بدن کاهش می دهند . در درجه دوم تنش متراکم در ماهیچه ها را آزاد می سازد . و بالاخره نیرو و قدرت بدنی را افزایش داده، مقاومت دستگاه قلبی عروقی را زیادتر می کند . آمادگی جسمی مطلوب و فعالیت های بدنی، بهترین وسیله برای مقابله و پیشگیری از بروز افسردگی و دیگر اختلالات روانی است . ورزش در فضای باز، بر افسردگی تاثیر قابل ملاحظه ای دارد.


 

نشانه های خطرناک افسردگی مزمن



Image result for ‫افسردگی‬‎


در برخی از موارد افسردگی بسیار شدیدتر است و با علائمی همچون فکر کردن بیش از حد به مرگ و یا خودکشی همراه است. در واقع این دست از افسردگی می تواند زندگی شما را به کامل فلج کند و شما خودتان را از دیگران دور نگه میدارید و معمولا به سختی از رختخواب و یا خانه خارج می شوید.


علائم افسردگی مزمن

از علائم اصلی افسردگی می توان به موارد زیر اشاره کرد


- مصرف بیش از حد مواد مخدر و الکل

- بی خوابی و یا خواب بیش از حد

- کج خلقی

- از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که قبلا به آنها علاقه مند بودید

- نا امیدی

- فکر کردن مداوم راجع به اینکه اتفاق بدی در راه است

- فکر کردن راجع به مرگ و یا خودکشی و یا تلاش برای انجام آن

- توهم و هذیان گویی


شاید با خودتان فکر کنید که افسردگی شما غیر قابل درمان است، اما بهتر است با یک روانشناس متخصص صحبت کنید و از او راه حل بخواهید. حتی برای موارد خیلی شدید افسردگی هم راه حل وجود دارد.


عوامل خطر برای خودکشی

تمامی افرادی که در معرض عوامل خطر قرار می گیرند خودکشی نمی کنند. علاوه بر افسردگی شدید و دیگر بیماری های روانی، عوامل خطر برای دست زدن به خودکشی می تواند موارد زیر باشد:


- سو سابقه مصرف مواد

- سابقه دست زدن به خودکشی

- سابقه خودکشی در خانواده

- سابقه خانواده در بیماری های روانی و یا سو مصرف مواد

- وجود اسلحه در خانه

- محبوس بودن

- قرار گرفتن در معرض رفتار متمایل به خودکشی در دیگر افراد

Image result for ‫افسردگی‬‎

فکر کردن به خودکشی: وضعیت اورژانسی

برای افرادی که به افسردگی مزمن مبتلا هستند، خودکشی یک تهدید اصلی محسوب می شود. بر طبق آمار اعلام شده سالانه بیش از ۳۰ هزار نفر در آمریکا دست به خودکشی می زنند و به احتمال زیاد عدد واقعی خودکشی از این عدد بیشتر است. بین افرادی که افسردگی مزمن آنها درمان نشده است، ۱۵ درصد آنها دست به خودکشی میزنند.


اما نشانه های فکر کردن به خودکشی و یا تصمیم به آن چیست؟

- صحبت کردن راجع به مردن و یا کشتن خودتان

- جستجو راجع به راه های کشتن خود. به عنوان مثال جستجو در اینترنت برای یافتن سم یا داروهای خطرناک

- صحبت کردن راجع به ناامیدی و یا عدم یافت دلیل کافی برای زندگی کردن

- حرف زدن در مورد یک درد و ناراحتی لاعلاج که فرد افسرده گمان می کند گرفتارش شده

- تصورات و صحبت هایی با درون مایه سربار بودن برای دیگران

- افزایش استفاده از مواد مخدر و یا الکل

- داشتن رفتار مضطرب و آشفته

- خوابیدن بیشتر و یا کمتر از میزان عادی

- احساس منزوی بودن

- نشان دادن خشم و یا صحبت کردن راجع به انتقام

- نوسانات خلقی شدید


کمک بگیرید

به خاطر داشته باشید که اقدام به خودکشی تصمیمی است که تنها در یک لحظه گرفته می شود. اگر فکر می کنید درگیر این بیماری و حس هستید، اسلحه، داروها و هر چیز دیگری را که فکر می کنید با آن به خودتان صدمه میزنید را از دسترس دور کنید. با دور نگه داشتن ابزار خودکشی، شما وقت را برای خودتان می خرید و شاید بتوانید در این زمان از فکر خودکشی بیرون بیایید و شاید هم بر ناراحتی خود غلبه کنید.


از مصرف الکل و مواد مخدر خودداری کنید و یا به دنبال راه درمانی برای رهایی از اعتیاد به آنها باشید. مصرف آنها می تواند افسردگی شما را شدیدتر کنند و فکر خودکشی را در شما تقویت کنند. تحقیقات نشان می دهد که بین ۳۳ تا ۶۹ درصد افرادی که به خودکشی دست زده اند، قبل از خودکشی الکل مصرف کرده اند.


در صورتی که خودتان، دوستان یا یکی از اعضای خانواده علائم فوق را دیده اید، بهتر است مراجعه سریع به پزشک، روانپزشک و یا روانشناس را در اولویت های کاری تان قرار دهید.

مطالب پیشنهادی:

افسردگی چیست؟

علایم و دلایل افسردگی

اضطراب یا تنیدگی (استرس)

بیماری وسواس چیست؟

وسواس چیست ؟

بیماری وسواس و راههای درمان آن

علایم فیزیکی افسردگی

Image result for ‫افسردگی‬‎



همه ی ما مطالب زیادی در مورد افسردگی و اثرات مخرب آن در زندگی فردی و اجتماعی خوانده و شنیده ‌ایم. بهتر است بدانیم این مشکل روحی، تاثیراتی هم بر جسم ما می ‌گذارد. بیشتر ما کم یا زیاد در مورد علائم و تاثیرات روحی افسردگی چیزهایی شنیده‌ ایم؛ اما شاید در مورد نشانه‌ های آن در بدن و جسم کمتر بدانیم.

در حقیقت افرادی که دچار افسردگی هستند اغلب از دردهای مزمن یا سایر نشانه ‌های جسمی نیز رنج می ‌برند.

از جمله این مشکلات می‌ توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

سر درد:

این مورد به نسبت سایر مشکلات در میان افراد مبتلا به افسردگی شایع ‌تر است. اگر کسی دچار سردردهای میگرنی بوده باشد این حالت ممکن است با افسردگی تشدید شود.

کمر درد:

کمردرد هم مانند سردرد است یعنی اگر از قبل کمر درد داشته باشیم، زمانی که افسرده هستیم این درد وخیم ‌تر خواهد شد.

به عبارت بهتر، افسردگی هر نوع درد مزمنی نظیر دردهای عضلانی و درد مفاصل را بدتر و شدیدتر خواهد کرد.

درد قفسه سینه:

بسیار مهم است که پس از احساس درد در قفسه سینه بلافاصله به متخصص مراجعه کنیم تا این مورد بررسی شود؛ زیرا این درد ممکن است نشان دهنده ی مشکلات جدی قلبی باشد؛ اما گاهی افسردگی نیز می ‌تواند عامل درد ناحیه ی قفسه سینه و ناراحتی‌ های مربوط به آن باشد.

مشکلات گوارشی:

با بروز افسردگی به ویژه وقتی شدید باشد ممکن است احساس تهوع داشته باشید. دچار اسهال شوید یا یبوست مزمن پیدا کنید؛ بله نشانه‌ هایی تا این حد متضاد.

‌‌خستگی:

مهم نیست که چه قدر می‌ خوابید یا استراحت می ‌کنید. ممکن است پس از خواب باز هم احساس خستگی و فرسودگی داشته باشید.

حتی گاهی بیدار شدن از خواب هنگام صبح، کاری دشوار و غیر ممکن به نظر می ‌رسد. این هم از دیگر نشانه‌ های افسردگی است.

Image result for ‫افسردگی‬‎

مشکلات خواب:

بسیاری از افرادی که دچار افسردگی هستند نمی ‌توانند به راحتی بخوابند. آن ها ممکن است صبح خیلی زود بیدار شوند یا شب هنگامی که به رختخواب می ‌روند برای به خواب رفتن دچار مشکل باشند. برخی نیز بسیار بیش از مقدار عادی و معمولی می ‌خوابند.

تغییر اشتها و وزن:

بعضی از افراد به دلیل افسردگی، اشتهای خود را از دست داده و در نتیجه با کاهش وزن نیز رو به ‌رو می‌ شوند.

گروهی دیگر ممکن است به غذاهای خاصی مانند کربوهیدرات ‌ها تمایل پیدا کنند و در نتیجه دچار اضافه وزن شوند.

سرگیجه و سبکی سر:

از دیگر مشکلات جسمی ناشی از افسردگی می ‌توان به داشتن سرگیجه با احساس سبکی سر نیز اشاره کرد. این علائم ممکن است همراه با مشکلات دیگری نیز رخ دهند. از این رو بسیاری از افرادی که با افسردگی رو به‌ رو هستند هیچ وقت به فکر این که این مشکلات ناشی از حالت روحی خاص ‌شان است، نمی ‌افتند؛ زیرا آن ها احتمال آن را هم نمی‌ دهند که این علائم ممکن است از افسردگی ناشی شده باشد.

برخی محققان معتقدند افسردگی با عدم تعادل مواد شیمیایی خاصی در مغز مربوط است.

درمان علائم جسمی

در برخی موارد، آغاز درمان افسردگی(البته با توجه به روحیات و حالات بیمار) می ‌تواند این علائم جسمی را نیز کم‌ رنگ ‌تر کند؛ اما حتما دقت داشته باشید که در مورد این نشانه‌ ها با پزشک خود صحبت کنید و با این فکر که آن ها به زودی برطرف می ‌شوند، ناگفته رهای شان نکنید.

مترجم: نیلوفر اسعدی ‌بیگی- جام جم

افسردگی چیست؟


Image result for ‫افسردگی‬‎




علائم افسردگی


از جمله علائم بیماری افسردگی می‌توان به این موارد اشاره کرد:


داشتن احساس غم واندوه،ناامیدی و گریه‌های مکرر.

از دست دادن علاقه یا خوشایند بودن چیزهایی که ازآن لذت می‌برید(شامل مسائل جنسی)

احساس گناه، درماندگی یا بی ارزشی

به مرگ فکر کردن یا خودکشی.

خواب بیش از حد، یا مشکل در به خواب رفتن.

از دست دادن اشتها و کاهش یا افزایش وزن به طور ناخواسته.

احساس خستگی زیاد در تمام مدت.

اشکال در تمرکز و تصمیم گیری.

داشتن دردهای مبهم یا حاد و بهتر نشدن آنها با درمان‌های معمول.

احساس بی‌قراری، عصبانیت و دلخوری زود هنگام.

علت افسردگی چیست؟


 به نظر می‌رسد که افسردگی  علاوه بر دلایل ارثی، به تغییرات مواد شیمیایی در مغز مربوط باشد که ارتباط بین سلولهای عصبی را با یکدیگر دچار اشکال می‌کند.


افسردگی می‌تواند با دغدغه‌ها و رویدادهای زندگی شما ارتباط داشته باشد، از قبیل مرگ کسی که دوستش دارید، طلاق یا از دست دادن کار.


 خوردن برخی از داروها، زیاده روی در مصرف داروها یا ابتلا به بیماریهای دیگر هم می‌تواند علت افسردگی باشد.


"دچار شدن به افسردگی به دلیل ضعف شخصیت، تنبلی یا بی‌ارادگی نیست."


افسردگی چطور تشخیص داده می‌شود؟


اگر شما علائم فوق را دارید، حتما به پزشک مراجعه کنید، قطعا می‌توانید از او کمک بگیرید. از پزشک خود انتظار نداشته باشید که فقط با نگاه کردن به شما به افسردگی شما پی ببرد.


 هرچه سریعتر درمان شما پیگیری شود، زودتر از افسردگی بهبود خواهید یافت.


اولین بار که شما در مورد احساس خود با پزشک سخن می‌گویید، ممکن است او  از شما سوالاتی درباره نشانه‌های آن، سلامت شما، وسابقه مشکلات سلامت در خانواده‌تان بپرسد. همچنین پزشک ممکن است شما را مورد معاینه جسمی قرار دهد یا آزمایش‌های دیگری را برای شما درخواست کند.


 درمان افسردگی چگونه است؟


افسردگی را می‌توان هم با دارو، و هم با مشاوره یا هر دو درمان کرد.


داروهای ضدافسردگی: داروهای بسیاری را می‌توان برای درمان  افسردگی مورد استفاده قرار داد.


این داروها "ضد افسردگی" (antidepressant) نامیده می‌شوند. آنها عدم تعادل شیمیایی در مغز را که باعث افسردگی می‌شود، اصلاح می‌کنند.


 تاثیرداروهاثی ضد افسردگی‌ بر هر فردی متفاوت است. بنابراین حتی اگر یک دارو  بر بیماری شما تاثیری نداشته باشد، ممکن است داروی ضدافسردگی دیگر بر شما موثر باشد.


 ممکن است یک هفته بعد از شروع مصرف داروها  بهبودی را احساس کنید. اما  احتمالا تاثیرات کامل دارو  را تا  8 تا 12 هفته بعد از شروع مصرف آن نخواهید دید.

 در هفته اول مصرف دارو ممکن است عوارض جانبی آن در شما ظاهر شود. اما میزان این عوارض جانی بعد از هفته دوم مصرف دارو به شدت کاهش می‌یابد. 


تا کی به دارو نیاز خواهم داشت؟


مدت زمان نیازتان به مصرف دارو به میزان افسردگی شما بستگی دارد. ممکن است دکتر از شما بخواهد داروها را برای 4تا 6 ماه یا بیشتر مصرف کنید.


شما نیاز دارید به مدت زمان کافی دارو مصرف کنید تا احتمال عود افسردگی شما کاهش پیدا کند. در این زمینه حتما با پزشک خود مشورت کنید.


روان درمانی چیست؟


در روان درمانی ممکن است شما با یک پزشک خانوادگی، یک روانپزشک یا روان‌درمانگر درباره شرایط زندگی‌تان صحبت کنید.


ممکن است موضوع بحث شما با این درمان‌گران در مورد افکار و عقاید یا روابط خانوادگی‌تان  باشد. یا ممکن است بر رفتاری‌های‌تان متمرکز شوید، و اینکه این رفتارها چگونه بر زندگی شما اثر می‌گذارد و چگونه می توانید آنها را تغییر دهید.


معمولا روان‌درمانی برای مدت معینی مثلا بین  8 تا20  جلسه انجام می‌شود.


آیا لازم است بستری شوم؟


معمولا با مراجعه به پزشک می‌توانید افسردگی را درمان کنید. اگر شما عارضه پزشکی دیگری دارید بر روی درمان تاثیر دارد، یا اگر خطر خودکشی در شما بالا باشد نیاز به درمان در بیمارستان دارید.


کی افسردگی به پایان می‌رسد؟


درمان افسردگی ممکن است برای هفته‌ها، ماه‌ها، یا حتی سال‌ها به طول انجامد.


خطر اصلی درمان نکردن افسردگی، خودکشی است. معمولا درمان افسردگی در مدت  8 تا 12 هفته یا کمتر باعث بهبودی شما می‌شود.

Image result for ‫افسردگی‬‎

گذر  از  افسردگی


برای گذر از یک دوره افسردگی به این نکات توجه داشته باشید:


تند نروید، از خودتان انتظار زیاد  نداشته باشید. هر کاری را به صورت طبیعی انجام دهید. برنامه‌ای واقع گرایانه تنظیم کنید.

به افکارمنفی که ممکن است در شما وجود داشته باشد،‌ اعتنا نکنید. افکاری از قبیل مقصر دانستن خود یا انتظارات غلط. این فکر بخشی از افسردگی است. اینها افکاریست که افسردگی شما را تشدید می‌کند.

خودرا با فعالیت‌هایی در گیر کنید  که حس خوبی در شما ایجاد می‌کند یا احساس موفقیت را در شما به وجود می‌آورد.

زمانی که افسرده‌اید تصمیم‌گیری‌های عمده درباره زندگی خود دوری کنید، اگر ضروری است که تصمیم بزرگی بگیرید از کسی که به او اعتماد دارید کمک بخواهید.

 اجتناب از مواد روانگردان غیرمجاز. این مواد سبب افسردگی شدید می‌شوند و تداخل‌های خطرناکی با داروی ضد افسردگی تجویزشده برای شما دارند.

 به نظر می‌رسد که فعالیت جسمی باعث بروز واکنش‌های شیمیایی در بدن می‌شود که ممکن است وضع روانی شما بهبود یابد.

ورزش کردن 4تا6 بار در هفته، هر بار حدود 30 دقیقه، هدف خوبی است.اما کمترین فعالیت جسمی هم می‌تواند مفید باشد.

امیدواری خود را حفظ کنید. برطرف‌شدن کامل افسردگی شما نیاز به گذر زمان خواهد داشت.

خودکشی

 

افرادی که افسردگی دارند بعضی وقت‌ها به فکر خودکشی می‌افتند.


این فکر بخشی از افسردگی است.اگر شما به آزار رساندن خود فکر می‌کنید، به پزشک خود، دوستانتان، خانواده خود یا به مراکز محلی مشاوره مقابله با خودکشی، مراجعه کنید.


فورا درخواست کمک کنید. خبر خوش این است که پزشکان می‌توانند به شما کمک کنند و افسردگی شما قابل درمان است.


چرا باید افسردگی را درمان کرد؟


درمان زودرس  کمک  می‌کند از بدتر شدن افسردگی یا مزمن و مداوم‌شدن آن جلوگیری شود.

 فکر کردن به خودکشی در بین افراد افسرده رایج است. اگر شما برای افسردگی‌تان درمان دریافت نکنید، خطر خودکشی افزایش پیدا می‌کند. درمان موفقیت‌آمیز افسردگی، ‌افکار خودکشی را برطرف خواهد کرد.

 درمان می‌تواند به بازگشت شما به حالت طبیعی و لذت بردن از زندگی کمک کند.

درمان می‌تواند به جلوگیری از بازگشت افسردگی کمک کند.

 familydoctor.org

مطالب پیشنهادی:

علایم و دلایل افسردگی

اضطراب یا تنیدگی (استرس)

بیماری وسواس چیست؟

وسواس چیست ؟

بیماری وسواس و راههای درمان آن 

علایم و دلایل افسردگی

Image result for ‫افسردگی‬‎


افسردگی یک بیماری روانی‌ست که باعث احساس غم و ناراحتی مداوم و از دست‌دادن علاقه می‌شود. اکثر افراد بعضی از مواقع احساس نارحتی، افسردگی و غم می‌نمایند، احساس افسرده و غمگین بودن واکنشی طبیعی بدن به مشکلات زندگی و از دست‌دادن چیزها و کسانی که به آنها علاقه داریم، می‌‌باشد. اما زمانیکه این احساس غم و اندوه شدید، بی‌امیدی، بی‌چارگی و بی‌ارزشی بیشتر از چند روز یا چند هفته طول بکشد، شما دچار بیماری افسردگی شده‌اید.


افسردگیبیماری افسردگی بر طرز فکر، احساس و رفتار شما تاثیر می‌گذارد. افسردگی می‌تواند، باعث ابتلای به انواع بیماری‌های جسمی و روانی شود. افراد افسرده ممکن‌است در انجام وظایف روزانه ناتوان بوده و حتی احساس کنند، زندگی ارزش زندگی کردن ندارد. برخلاف تصور افراد افسردگی فقط یک ضعف و ناتوانی نیست و نمی‌توان آنرا به سادگی نادیده گرفت، بلکه یک بیماری مزمن مانند دیابت، فشارخون و … است که باید برای درمان آن اقدام کرد. اکثرافراد مبتلا به بیماری افسردگی بعد از مصرف دارو، جلسات مشاوره و یا سایر اشکال درمان، بهبود می‌یابند.


علایم بیماری افسردگی


برطبق انستیتوی ملی سلامت روانی آمریکا، افرادیکه درچار اختلال افسردگی هستند، علایم و نشانه‌های یکسانی ندارند. بعضی از علایم معمول و متداول افسردگی شامل:


مشکل در تمرکز، یادآوری جزئیات و تصمیم‌گیری

خستگی و کاهش انرژی

احساس گناه، بی‌ارزشی و یا درماندگی

بدون امید به آینده و بدبینی

بیخوابی، بیدار شدن صبح زود و یا خواب زیاد

بیقراری و نا‌آرامی

ازدست دادن علاقه به فعالیت‌های لذت بخش، شامل رابطه جنسی و …

از دست دادن لذت به زندگی

پرخوری عصبی و یا کاهش اشتها

سردرد، گرفتگی عضلات و یا مشکلات گوارشی

کاهش میل جنسی

گریه کردن بدون هیچ دلیل خاصی

علایم معمول افسردگی در کودکان و نوجوانان ممکن است کمی با علایم بزرگسالان متفاوت باشد، نشانه‌های افسردگی در کودکان و نوجوانان می‌تواند، شامل:


در کودکان نشانه‌های افسردگی شامل، ناراحتی، بیقراری، نگرانی و ناامیدی باشد.

نشانه‌های افسردگی در نوجوانان شامل، اضطراب، عصبانیت و دوری از اجتماع باشد.

تغییر در طرز تفکر و برنامه خواب هم یکی دیگر از علایم معمول هم در نوجوانان و هم در کودکان می‌باشند.

در کودکان و نوجوانان، افسردگی در کنار سایر بیماریها شامل اضطراب و یا اختلال کم توجهی و بیش‌فعالی رخ می‌دهد.

کودکان دچار بیماری ممکن‌است در انجام وظایف مدرسه دچار مشکل شوند.

برای بعضی از افراد علایم افسردگی آنقدر شدید است، که فهمیدن آن به سادگی ممکن می‌باشد، اما بعضی دیگر بدون اینکه بدانند، چرا احساس غم و ناراحتی می‌کنند.


دلایل ابتلا به افسردگی


معمولا دلیل ابتلا به افسردگی، ترکیبی از عوامل ژنتیکی، جسمی، محیطی و روانی می‌باشد. بعضی از این عوامل شامل:


انتقال دهنده های عصبی. این مواد شیمیایی طبیعی مغزی با حال و حوصله شما ارتباط مستقیم داشته و نقش کلیدی در افسردگی ایفا می‌کند.

هورمون‌ها. تغییر در سطح هورمون‌های بدن، می‌تواند عامل ابتلا به افسردگی باشد.

عادات ارثی. افسردگی در افرادیکه در خانواده‌شان سابقه افسردگی دارند، شایع‌تر است.

حوادث زندگی. حوادثی خاص همچون مرگ یا از دست‌دادن کسانی‌که دوستشان دارید، مشکلات مالی و استرس شدید، می‌تواند باعث ابتلای شما به افسردگی شود.

آسیب‌ها و مشکلات کودکی. آسیب‌های و حوادثی شامل، از دست دادن والدین، تجاوز جنسی و … می‌تواند تاثیرات دائمی بر مغز گذاشته و خطر ابتلای به افسردگی را افزایش دهد.

چه کسانی در خطر ابتلا به افسردگی هستند؟


معمولا افراد در سنین نوجوانی و یا بین دهه دوم و سوم زندگی رخ می‌دهد، اما محدودیت برای آن وجود نداشته و افراد در همه سنین دچار ممکن است، دچار افسردگی شوند. تعداد زنان مبتلا به افسردگی معمولا دوبرابر زنان می‌باشد، اما این آمار دقیق نبوده و شاید بخاطر مراجعه بیشتر زنان به پزشک بوجود آمده باشد. افرادیکه هریک از شرایط زیر درباره آنها صدق می‌کند، خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی آنها را تهدید می‌کند:


زنان

کسانیکه در خانواده‌شان سابقه افسردگی وجود دارد

تجربیات آسیب زننده در کودکی

افرادیکه دوستانشان افسرده هستند

کسانیکه اعضای خانواده و یا کسانیکه دوست داشته‌اند را از دست داده‌اند

کسانیکه به تازگی زایمان کرده‌اند (افسردگی پس از زایمان)

کسانیکه سابقه افسردگی دارند

کسانیکه به بیماریهای خطرناک از قبیل سرطان، دیابت، بیماری‌های قلبی، آلزایمر و یا اچ ای وی/ ایدز

کسانیکه عادات شخصیتی و رفتاری خاصی دارند، مثلا افراد بسیار وابسته، بدون عزت نفس، بدبین و …

معتادان به الکل و موادمخدر

افرادیکه داروهای خاصی از جمله، داروی فشارخون، قرص خواب و یا سایر داروهای خاص

انواع بیماری افسردگی


انواع مختلفی از بیماری افسردگی وجود دارد، که در ادامه فقط آنها را نام می‌بریم:


افسردگی اساسی

افسردگی مزمن (dysthymia)

افسردگی دو قطبی (اختلال دوقطبی)

افسردگی فصلی

افسردگی روانی

افسردگی پس از زایمان

اختلال خلقی ناشی از مواد (SIMD)

Image result for ‫افسردگی‬‎

عوارض بیماری افسردگی


افسردگی یک بیماری جدی و مهم است که می‌تواند باعث اثرات وحشتناکی برروی فرد و خانواده‌ی وی شود. افسردگی درمان نشده، می‌تواند باعث بوجود آمدن مشکلات عاطفی، رفتاری و جسمی‌ شود. این عوارض می‌توانند شامل:


اعتیاد به الکل

اعتیاد به مواد مخدر

اضطراب

مشکلات درسی و یا کاری

مشکلات خانوادگی

منزوی شدن

خودکشی

آسیب رساندن به بدن، مثلا زخم کردن خود

شیوع بیماری افسردگی


در ایالات متحده آمریکا حدود 14.8 میلیون نفر از بزرگسالان از افسردگی اساسی رنج می‌برند. نرخ خودکشی در بیماری افسردگی نسبت سایر انواع بیماری روانی بالاتر است. متاسفانه بیشتر افرادیکه دچار بیماری افسردگی می‌باشند، بدنبال درمان نمی‌روند. بدون شناسایی و درمان بیماری، افسردگی می‌تواند شدیدتر و سخت‌تر شود.


راههای پیشگیری از ابتلا به افسردگی


هنوز راه قطعی و قابل اتکایی برای پیشگیری از ابتلا به افسردگی وجود ندارد، اما با برداشتن قدم‌هایی همچون کنترل استرس، برقراری روابط اجتماعی و دوستی، ورزش، رژیم غذایی سالم و درمان بموقع و اولیه بیماری از بهترین روشهای پیشگیری از افسردگی شدید و ناتوان‌کننده می‌باشد.


سایت پزشکی و مجله سلامتی راستینه

مطالب پیشنهادی:

اضطراب یا تنیدگی (استرس)

بیماری وسواس چیست؟ 

وسواس چیست ؟ (

بررسی انواع اختلال جنسی زنان

بیماری وسواس و راههای درمان آن

مشکلات جنسی و افسردگی



 مشکلات جنسی

مردانی که به اختلالات جنسی مانند زودانزالی دچارند از چه روش های درمانی برای برطرف کردن این عارضه باید کمک بگیرند این امر موجب بروز اختلاف و نارضایتی آن ها در روابط با همسرشان خواهد شد

 زودانزالی و دیرانزالی از گروه اختلالات انزال در اختلالات جنسی مردان هستند. زودانزالی شایع ترین و متداول ترین اختلال جنسی مردانه و دیرانزالی سومین اختلال جنسی شایع در مردان است اما چیزی که اهمیت دارد این است که وجود این اختلالات می تواند بر رضایت زن و شوهر از زندگی مشترک تاثیر بگذارد. برای همین شناخت و درمان آن ها می تواند هم در رختخواب و هم خارج از آن رضایت دو نفره را زیاد کند.

زودانزالی ممکن است برای هر مردی در بعضی از مراحل زندگی رخ دهد. مساله زودانزالی می تواند باعث نارضایتی جنسی در هر دو طرف شده و اضطراب ناشی از این مشکل را بیشتر کند. ابتلا به این اختلال در درازمدت می تواند منجر به بروز سایر اختلالات روانی اضطراب، افسردگی شود.

نشانه های زودانزالی

نشانه اصلی زودانزالی مردان، انزالی غیرقابل کنترل است که قبل از انجام گرفتن رابطه زناشویی و یا مدت زمان بسیار کمی پس از آن با میزان تحریک کم و خلاف میل فرد اتفاق بیافتد. معمولا زمان استانداردی برای رسیدن به انزال در نظر گرفته نشده است، چون این زمان بسته به نظر و رضایت افراد از رابطه زناشویی شان از هر زوج تا زوج دیگر متفاوت است، اما اگر در 50 درصد یا بیشتر موارد ارتباط زناشویی، انزال زمانی اتفاق افتاد که فرد و یا همسرش راضی نبودند، می توان تشخیص زودانزالی داد و برای درمان آن اقدام کرد.

درضمن دانستن این نکته نیز مهم است که چه زمانی این اختلال در فرد به وجود آمده است؟ آیا خود فرد از این موضوع ناراحت است یا همسرش؟ به این دلیل که رابطه زوج ها در ایجاد و یا دمان زدن به مشکل زودانزالی نقش مهمی دارد، معمولا گرفتن شرح حال دقیق از همسران جزو سنجش های اولی است که برای تشخیص و درمان اختلال زودانزالی انجام می شود.

در اکثر موارد زودانزالی فاقد عامل یا دلیل خاصی است. عوامل روانی مثل اضطراب، احساس گناه یا افسردگی نیز ممکن است به زودانزالی منجر شوند. در برخی موارد، زودانزالی ممکن است به خاطر عوامل پزشکی مثل مشکلات هورمونی، آسیب های جسمی و یا عوارض جانبی بعضی داروها باشد.

راهکارهای درمان زودانزالی

اگر شما مبتلا به زودانزالی باشید این درمان ها پیش روی تان است. ناگفته پیداست بهتر از این درمان ها زیر نظر یک سکس تراپ انجام شود.

1- درمان های رفتاری

این نوع درمان ها از موثرترین و سالم ترین و بی عارضه ترین نوع درمان ها هستند. براساس این درمان ها فرد به جای استفاده از دارو یا مواد مصنوعی با استفاده از روش های آموزشی رفتاری، سعی می کند که رفتار و احساسات جنسی خود را کنترل کند:

تکنیک ماستر و جانسون: این روش شامل یادگیری، تشخیص و کنترل احساسات و رفتارهایی است که باعث می شود فرد به اوج نقطه لذت جنسی برسد و انزال صورت گیرد، این روش نیاز به اراده و تمرین زیاد دارد، اما زا جمله موثرترین روش های درمانی است که تاکنون برای درمان انزال زودرس شناخته شده است.

با این روش فرد در ابتدا توسط خود یا همسرش، تحریک می شود و هر بار که به نزدیکی نقطه اوج لذت جنسی می رسد، عمل تحریک را متوقف و بعد از چند لحظه که احساسات فروکش کرد، دوباره اقدام می کند، بعد از چند روز تمرین اولیه مرد در زمان نزدیک شدن به اوج نقطه جنسی با آگاه کردن زن ک در این جا کنترل عملیات جنسی را در دست گرفته، او را باخبر می سازد تا رابطه را کنترل کند.

بر طبق این روش که از جمله بهترین روش های درمانی است، فرد بعد از چندین هفته تمرین و ممارست، به مرحله ای می رسد که کنترل رابطه جنسی برایش شرطی می شود و می تواند با کنترل احساسات جنسی خود، هم زمان رابطه جنسی اش را زیاد کند و هم شریک جنسی اش را ارضا کند.

تکنیک فشار: بر طبق این روش با فشار دادن انتها یا سر آلت تناسلی قبل از انزال، از انزال جلوگیری می شود که دلیل موثر بودن این روش این است که با فشار آوردن به این نقاط، فشار خون در این نقاط کم می شود و در نتیجه نعوظ کم می شود و انزال دیرتر انجام می شود.

پوزیشن مناسب هنگام رابطه: برای تاخیر در زمان انزال پوزیشن مناسب زن و مرد در هنگام رابطه نیز می تواند کمک کننده باشد. بهترین حالت، حالتی است که در آن مرد به پشت خوابیده و زن روی مرد، عملیات جنسی را با فعالیت زیاد کنترل می کند.

بالابردن کمیت رابطه: زاید کردن تعداد رابطه در هفته می تواند به درمان زودانزالی کمک کند. اگر هفته ای دو بار رابطه دارید و آن را تبدیل به هفته ای 4 الی 6 بار کنید، بعد از چند هفته مشکل زودانزالی تا حدودی رفع می شود.

نفس عمیق: در حین رابطه جنسی ضربان قلب به شدت بالا می رود، فشار خون بیشتر می شود و با خون رسانی بیشتر به آلت تناسلی، برانگیختگی شدیدی در آلت تناسلی ایجاد می شود. آرامش، ضربان قلب را پایین می آورد و برانگیختگی بیش از اندازه مرد در ناحیه آلت تناسلی را کاهش می دهد.

یک راه ساده برای کاهش برانگیختی و هیجان کاذب ناشی از رابطه جنسی، استفاده از تکنیک نفس عمیق است. به این ترتیب که در هنگان رابطه سعی کنید به آرامی چند نفس عمیق بکشید.


2- درمان های روانی- عاطفی

از موثرترین روش ها برای رفع زودانزالی و افزایش لذت در روابط زناشویی، بالا بردن میزان کیفیت رابطه جنسی است. رفتارهایی مثل نوازش، تحریک کلامی و بدنی زن توسط مرد، می تواند زمان رسیدن به ارگاسم در زن را سریع تر کند و مشکل زودانزالی مرد را رفع کند. همچنین رفتارهایی مانند توجه و دادن احساس قدرت به مرد در رابطه، می توانند به رفع این مشکل کمک کنند.

3- درمان های موضعی

کرم ها و اسپری های بی حس کننده: استفاده از کردم ها و اسپری های بی حس کننده در صورتی که روش های رفتاری و عاطفی موثر واقع نشد، می تواند توصیه آخر برای بهبود زودانزالی باشد. اما توجه به این نکته بسیار مهم است که باید از کرم ها و بی حس کننده هایی که برای همین منظور ساخته شده اند، استفاده کرد. مثلا اسپری بی حس کننده دندان می تواند عوارض بدی برای زن و مرد ایجاد کند.

استفاده از کاندوم: استفاده از کاندوم و به خصوص از نوع بی حس کننده آن، می تواند به دلیل کمتر کردن میزان تماس آلت جنسی مردانه، باعث تاخیر در زمان انزال شود.

دیرانزالی و درمانش

هنگامی که در زمان رابطه جنسی زمان انزال بیش از 40 دقیقه به تاخیر افتد می توان تشخیص انزال دیررس یا دیرانزالی را داد. یکی از علل انزال دیررسی تحریکات جنسی نامناسب است. مردانی دائم در حال تحریک جنسی هستند. ممکن است سرانجام دچار دیرانزالی یا انزال دیررسی شوند.

افرادی که همیشه یک نوع از تحریک جنسی را تجربه می کنند (مثل خودارضایی) ممکن است در مواجهه با یک تحریک جنسی متفاوت (رابطه زناشویی طبیعی) نتوانند به ارضاء جنسی برسند. همچنین سکته قلبی، دیابت، آسیب های مغزی- نخاعی، جراحی های لگن و مشکلات پروستات نیز می تواند باعث بروز این اختلال شود.

درمان دیرانزالی

لازمه درمان صحیح در این اختلال تشخیص دقیق علت انزال دیررس است. گاهی باید علت اصلی را برطرف کرد. برای مثال اگر دلیل این مشکل نداشتن آگاهی های جنسی همسران است آموزش برای داشتن نوازش های پیش از رابطه و همچنین افزایش اعتماد به نفس و کاهش اضطراب می تواند کمک کننده باشد. اما بهترین کار برای افراد مبتلا به این مشکل مراجعه به یک درمانگر مشکلات جنسی است. البته در بیشتر مواقع نیاز به دارودرمانی پیدا می شود و گاهی لازم است دارویی که بیمار مصرف می کند، تغییر کند.

مطالب پیشنهادی:

بی‌میلی جنســی و سردمزاجی در زنان

تقویت میل جنسی با مواد غذایی مهم

اولین درد رابطه زناشویی در شب زفاف و راهای درمان دردها

مهمترین دلایل سرد شدن روابط بین زوجین چیست؟

رابطه جنسی سرد

راههای طبیعی بهبود افسردگی


10317839_252511361601074_2719870456935271242_o

راههای طبیعی بهبود افسردگی

 

فقط در آمریکا در ۲۶ سال گذشته، میزان مصرف داروهای ضدّ افسردگی حداقل ۸ برابر افزایش یافته است.

۵ راهکار طبیعی که اثر بخشی آنها در بهبود افسردگی از نظر علمی‌ اثبات شده است بدین شرح است:

۱- ورزش کنید: ورزش منجر به افزایش دوپامین و اکسیتوسین در مغز میشود و شادی بخش است.

۲- وقت بیشتری را با خانواده و دوستان بگذرانید: باعث افزایش سطح سروتونین و اکسیتوسین در مغز شده و خلق بهتری را در شما ایجاد می‌کند.

۳-طبیعت گردی کنید: بودن در دشت و دمن و دامن طبیعت، در کنار گلها، درختان، جویبار و پرندگان شادی بخش است.

۴- بیشتر بخوابید: خوابیدن به تنظیم هورمونها در بدن و مقابله بهتر با استرسها کمک می‌کند و کم خوابی‌ منجر به پیریزودرس مغزی می شود.

۵- رژیم غذاییتان را بهبود ببخشید: برخی‌ از میوه‌ها و سبزیجات نظیر چای سبز و غذاهای حاوی امگا-۳ نظیر ماهی‌ دارای اثرات بهبود دهنده بر افسردگی هستند.

مصرف ماهی برای جلوگیری از افسردگی توصیه میشود

mahiعلوم پزشکی یزد بر افزایش مصرف ماهی در رژیم غذایی تاکید کرد و اظهار داشت: مصرف آن دسته از ماهی‌هایی که حاوی اسیدهای چرب امگا ۳ هستند، حس شادابی بیشتری را القا می‌کند.  مهدیه السادات حاجی میرزاده افزود:  امگا ۳ باعث کاهش التهاب و نیز ارتجاعی شدن رگ‌ها می‌ شود و در نتیجه خون‌رسانی به مغز سریع و آسان‌تر می‌شود و در نهایت در کنار هم آرامش را برای فرد به ارمغان می‌آورند .


مطالب پیشنهادی:

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

کودکان نیز افسرده می شوند


بسیاری از افراد تصور می‌کنند افسردگی تنها گریبانگیر بزرگسالان می‌شود، در حالی که کودکان نیز دچار افسردگی می‌شوند. بر اساس آمارها 10 درصد از کودکان انگلیسی که در سنین 5 تا 16 سال قرار دارند، از مشکلات روانی رنج می‌برند و 4 درصد از این کودکان نیز مشکلاتی مانند استرس و افسردگی دارند.

راه‌های متعددی برای تشخیص مشکلات روانی در کودکان وجود دارد که مهمترین آن‌ها ناراحتی مداوم و نگرانی‌های بی‌دلیل کودک است که به موضوع خاصی مربوط نمی‌شود.

همچنین والدین می‌توانند عکس‌العمل کودکشان را هنگامی‌ که مساله ناراحت‌کننده‌ای رخ می‌دهد ببینند، برای مثال زمانی که کسی می‌میرد طبیعی است که اقوام و اطرافیان او ناراحت شوند، اما اگر احساس کردید عکس‌العمل کودکتان به این اتفاق بسیار شدید و افراطی است و یا مدت زیادی طول کشیده است، این موضوع یکی از نشانه‌های افسردگی است.

دکتر «دیوید کینگسلی» مشاور نوجوانان در یک موسسه انگلیسی معتقد است در صورتی که عواطف کودک بر عملکرد روزانه‌ او تأثیر بگذارد، نشانه‌ای از بیماری و مشکلات روانی اوست که باید پیگیری و درمان شود.

همچنین به اعتقاد وی اگر نوجوانی قادر به انجام تکالیفش در مدرسه نبود و علاقه‌اش را به فعالیت‌هایی که در گذشته به آن‌ها علاقه داشت از دست داده بود، این تغییر نیز یکی از علائم اصلی ابتلا به افسردگی عنوان می‌شود. بنابراین با شناسایی این علائم می‌توانید افسردگی را در کودکتان تشخیص دهید.

اگر احساس کردید کودکتان از افسردگی رنج می‌برد شاید اندکی مقابله با آن سخت باشد، اما در این زمینه اولین راه صحبت کردن با اوست. تلاش کنید تا مشکلاتش را شناسایی کنید و این‌که چه چیزی علت بروز این مشکل است را بیابید.

نسبت به مشکلات کودکتان بی‌توجه نباشید، چرا که شاید برای شما موضوع بی‌اهمیتی باشد، اما احتمالا برای فرزندتان مشکل بزرگی است.

در صورتی که راه‌های فوق کارساز نبود از مشاوران خانواده، از اقوام و نیز از روش رفتار درمانی شناختی که نوعی از گفتار درمانی است زیر نظر یک متخصص کمک بگیرید.

در صورت مراجعه به پزشک اگر این افسردگی حاد باشد، داروهای شیمیایی و مناسب اطفال یا نوجوانان تجویز می‌شود.

همه کودکان و نوجوانان نیازمند دریافت حس احترام، ارزشمندی و دوست‌ داشته شدن از سوی دیگران هستند و نیاز شدیدی به برقراری ارتباط با والدینشان دارند.
احتمال ابتلا به افسردگی در کودکانی که یکی از والدین آنها افسرده است، دو برابر و در کودکانی که هر دو والد آنها افسردگی را در زندگی تجربه کرده‏اند، چهار برابر بیشتر از سایر کودکان است

با دکتر خوشابی، فوق‌تخصص روان‌پزشکی کودک و نوجوانگفت‌وگو نشستیم تا بیشتر در این باره صحبت کنیم.

آیا لجبازی کودکان از علائم ابتلای آنها به افسردگی است؟
تشخیص افسردگی کودکان به‌خصوص در سنین زیر 3 سال کمی مشکل است، زیرا با دوره‌های بدقلقی و لجبازی آنان اشتباه گرفته می‌شود. به‌طور طبیعی کودک از 15 ماهگی تا 3.5 سالگی رفتارهای لجبازانه و قشقرق‏هایی برای رسیدن به خواسته‌هایش دارد که شامل پا کوبیدن، سر کوبیدن، جیغ و داد کردن و... است. بروز این رفتارها در این سن کاملا طبیعی است، نه نشان‌دهنده افسردگی. به همین دلیل تشخیص علائم افسردگی معمولا از حدود 3 سالگی به بعد راحت‏تر است. 

با لجبازی کودک چطور باید رفتار کرد که از نظر روانی لطمه‏ای به او وارد نشود؟
مهم‌ترین کار، مطالعه و افزایش آگاهی والدین از خصوصیات و ویژگی‌های روان‌شناختی کودکان در دوره‌های مختلف سنی است که می‏تواند در کنترل رفتارهای آنها موثر باشد، مثلا پرت کردن حواس کودک از خواسته‏هایی که می‌تواند او را به سمت لجبازی سوق دهد، ‏یکی از راه‌های کنترل لجبازی او است.

در واقع مادر باید همواره در فکر پیشگیری از بروز لجبازی و قشقرق باشد، زیرا مدیریت رفتار کودک وقتی در فاز قشقرق می‌افتد، بسیار دشوارتر است.

گاهی هم لازم است به خواسته کودک «نه» گفته شود. در این صورت والدین باید جدیت لازم را در رفتار خود داشته باشند و با مشاهده لجبازی کودک مستاصل نشوند، کوتاه نیایند و نگران افسرده شدن او نباشند، زیرا همان‌طور که اشاره شد، این رفتارها در سنین نوپایی کاملا طبیعی است.

البته مشابه این رفتار را در دوره نوجوانی هم تا حدی طبیعی می‌دانیم، چون طبق تعریف کنوانسیون کودک، دوره کودکی تا سن 18 سالگی است.

آیا عصبانیت کودک هم می‏تواند نشانه افسردگی باشد؟
بله، اما اگر این علائم از حدود 3.5 تا 4 سالگی به بعد مداوم و حداقل 2 تا 3 هفته در کودک وجود داشته باشد، به افسردگی‌اش شک می‌کنیم.

یکی از علائم مهم افسردگی کودکان، تحریک‌پذیری و عصبانیت آنهاست، مثلا می‏بینید کودکی که تا چندی قبل خوش‌اخلاق بوده و مشکلی نداشته، حالا علاوه بر اینکه غمگین است، خیلی زود عصبانی می‌شود و واکنش نشان می‌دهد.

بسیاری از کودکان بی‏دلیل گریه می‏کنند. آیا این علامت هم نشانه افسردگی است؟
کودک در طول دوره افسردگی حساس‌تر و زودرنج‌تر می‌شود، سریع‌تر بغض می‌کند و گریه‌کردن‌هایش افزایش می‌یابد، اما هر گریه‏ ای نشانه افسردگی نیست. در افسردگی گاهی حتی کودک برای موارد بسیار بی‌اهمیت تا یکی دو ساعت گریه می‌کند و این در کنار سایر علامت‌های افسردگی می‌تواند خانواده را به افسرده‌بودن فرزند مشکوک کند.

به عبارتی در دوران افسردگی، کودک دچار افت کیفی در زندگی می‌شود، کمتر سراغ دوستانش می‌رود، در بازی‌های گروهی شرکت نمی‌کند و از زندگی‌اش لذت نمی‌برد. والدین نباید گریه‌کردن بچه‌ها را به افسردگی ارتباط دهند، چون در بیشتر موارد این‌طور نیست.

 

پس به راحتی نمی‏توان مشکلات رفتاری کودک را از افسردگی افتراق داد؟
خیلی هم سخت نیست، چون مشکلات رفتاری کودک معمولا کیفیت زندگی او را مختل نمی‌کند. کودک بازی می‏کند، می‏خندد، با دوستانش ارتباط برقرار می‏کند و... ولی افسردگی اختلالی است که روی کیفیت و زندگی طبیعی کودک اثر چشمگیری می‌گذارد. در این زمان است که والدین باید به ابتلای فرزندشان به افسردگی شک کنند و او را نزد روان‌پزشک ببرند.

والدین تا چه اندازه در بروز افسردگی کودکشان نقش دارند؟
در صورتی که کودک در محیط خانواده مورد بی‌توجهی و غفلت، کودک‌آزاری جسمی، تنبیه سخت و... قرار بگیرد، قطعا در معرض ابتلا به افسردگی قرار خواهد گرفت.

احتمال ابتلا به افسردگی در کودکانی که یکی از والدین آنها افسرده است، دو برابر و در کودکانی که هر دو والد آنها افسردگی را در زندگی تجربه کرده‏اند، چهار برابر بیشتر از سایر کودکان است.

علاوه بر ژنتیک، عوامل هورمونی، استرس‌های روزمره زندگی، فشار والدین و... هم ‌می‌تواند در ایجاد و بروز افسردگی کودک نقش داشته باشد.
منبع:ایسنا,هفته نامه سلامت

مطالب پیشنهادی:

فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟

http://maktoobshop.com

درمان افسردگی با پیاده روی

درمان افسردگی با پیاده روی درمان افسردگی با پیاده روی ، هیپنوتیزم بیدار - دکتر حریری
به اعتقاد پژوهشگران، پیاده روی ورزشی آرام و کم فشار است که می تواند جهت سلامت جسمی و تناسب اندام کمک کند. ورزشی ساده و مطمئن که نیازی به تمرین نداشته و فواید بسیاری برای سلامتی دارد. پیاده روی ورزشی مناسب برای همه سنین به شمار می آید و با کمی سرعت، ورزشی ساده و امن است که نقش مهمی در پیشگیری از بیماری ها دارد . شواهد بی شماری در دست است که پیاده روی بهترین نوع ورزش بدنی است .
مجموعه پژوهشهایی که از سال ۱۹۷۶ در هاروارد به عمل آمده نشان می دهد خطر بروز حمله قلبی و سکته در افرادی که سه بار در هفته و هر بار حداقل یک ساعت پیاده روی می کنند، بین ۳۰ تا ۴۰ درصد کمتر از اشخاصی است که ورزش نمی کنند. محققان آمریکایی در یک مطالعه جدید متوجه شدند: افرادی که اضطراب داشتند تنها با راه رفتن و بدون مصرف داروهای ضد افسردگی بر این وضعیت خود غلبه کردند. پیاده روی می تواند فعالیتی اجتماعی باشد. فعالیت های ساده ای مانند پیاده روی دسته جمعی نه تنها موجب تقویت احساسات مثبت می شود بلکه یک رویکرد غیردارویی برای افسردگی نیز به شمار می رود.
این محققان می افزایند که راه رفتن به ویژه برای افرادی که دچار مصیبت شده اند مانند از دست دادن یک عزیز، بیکار شدن یا جدا شدن از همسر می تواند در بهبود آنان مفید باشد. همچنین راه رفتن در یک محیط طبیعی پر درخت یا راه رفتن اطراف یک دریاچه برای تمدد اعصاب بهتر از راه رفتن در مناطق شهری است. پیاده روی یک نوع ورزش کم خرج، کم خطر و در دسترس که اگر با گذر از مناطق طبیعی همراه شود می تواند راهکار بسیار قوی در غلبه بر استرس باشد.
درپیاده روی ، ران ها و ساق های پا نسبت سایر اعضای بدن نقش مهم تری دارند و پیاده روی سریع به مراتب بهتر از دویدن است . پیاده روی سریع به گردش بهتر خون کمک کرده و برای افزایش مصرف اکسیژن مناسب است و بر شدت ضربان قلب می افزاید وروی اشتها و کیفیت خواب تاثیر مثبتی دارد. پیاده روی ، برای پیشگیری از بروز پوکی استخوان علی الخصوص برای زنها حیاتی است. مردم پیاده روی را راحت تر از ورزشهای دیگر انجام می دهند و در انجام آن نیز مداومت بیشتری نشان می دهند.
پژوهشگران توصیه می کنند که در پیاده روی سریع باید به چند نکته مهم توجه کرد:

*
هنگام راه رفتن باید سر را بالا نگه داشت؛ سینه را جلو و دست ها را تا حد امکان باز و بسته کرد.

*
گام ها باید بلند برداشته شود و سرعت آن باید سریع تر گردد.
*
مرکز ثقل کمر باید بر روی گام های بلند باشد.
*
هنگام راه رفتن باید از همه عضلات بدن استفاده کرد.
*
پیاده روی برای کاهش دردهای کمر و شانه و بهبود کارایی اعضای داخلی بدن مفید است.

پیاده روی باید مستمر باشد و همیشه ادامه یابد. با این حال نباید در این زمینه افراط کرد. به ویژه سالخوردگان مبتلا به بیماری های قلبی در پیاده روی باید بر اساس توانایی خود عمل کنند و دویدن برای آنان خطرناک است و بیش از حد از نیروی بدنی خود استفاده ننمایند.
دکتر حریری ، پزشک ، هیپنوتراپیست ( هیپنوتیزم درمانگر)

دسترسی به مطالب علمی  در سایت

نشانه های افسردگی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


احتمالاً تا حال برای تان این اتفاق افتاده که برای یک یا چند روز غمگین باشید؛ حوصله گفتگو و صحبت کردن با دیگران را نداشته باشید؛ بخواهید تنها باشید و در گوشه ی آرام گیرید؛ به نگرانی های مربوط به زندگی خود فکر نکنید چون بیشتر ناراحت تان میکنند؛ انرژی (قدرت بدنی-مغزی) خود را نسبت به گذشته کمتر احساس کنید؛ اشتهای تان را از دست بدهید؛ و… برای بسیاری وقتی این حالت پیش می آید، میگویند که “افسرده” شده اند و یا اینکه “افسردگی” دارند. آنهم در صورتی است که جرات ابراز این احساس را داشته باشند، برای اینکه در فرهنگ ما ابراز کردن حالت عاطفی و احساسات درونی – در صورتیکه این احساسات مربوط به غم و عصه و در کٌل منفی باشند – نشانه ضعف و سستی و ناتوانی شمرده میشوند و یک بار منفی را با خود حمل میکنند، بالاخص در مورد مردان. درین میان، زنان بصورت طبیعی و هم متاثر از روش تربیتی-فرهنگی، تمایل بیشتری برای شریک ساختن احساسات خود دارند و در بیشتر موارد دور هم جمع میشوند و از مشکلات و نگرانی های خود قصه می کنند.

جدا از نوع تربیت و کٌدهای پذیرفته شده اجتماعی، نوع رویکرد به مشکلات روانی در کشور توام با شرم، تحقیر، تقصیر، رازآلودگی، ناخالص بودن، ناپاک بودن، گناه-آلود بودن و “تابو” بودن است که سبب میشود بسیاری لب باز نکنند، درد خود را مخفی نگهدارند، از مشکلات و فشارهای حاصل از آن چیزی به زبان نیارند، در جستجوی حل مساله نباشند، و خلاصه اینکه بسوزند و بسازند.

قبل از اینکه به نشانه های اصلی اختلال افسردگی بپردازم، دوست دارم یک مثال برای واضحتر شدن موضوع بزنم. هر انسانی در طول زندگی حداقل یک یا چندین بار “درد” و “درد کشیدن” را تجربه میکند، از سردردی گرفته تا معده دردی، دندان دردی، درد عضلات، درد مفاصل، و بعضی حتا مجبور میشوند تحت عملیات جراحی قرار بگیرند و تیغ جراح را روی بدن خود حس کنند و درد شدید بعد از عملیات را تحمل کنند، و… حالا اگر همچو اتفاقاتی برای شما افتاده باشد – که بطور حتم افتاده، چون حداقل یک یا چندین بار درد را در یک یا چند قسمت بدن خود احساس کرده اید – کسی از شما بپرسد که چطور تجربه ای داشتید، به احتمال زیاد پاسخ میدهید که اصلاً تجربه خوبی نداشتید و یا اینکه درد غیرقابل تحمل بود. اگر بپرسند: آیا درد چیز خوبی است؟ در جواب شاید بگویید: نه، درد نه تنها که خوب نیست، خیلی هم بد است چون سبب ناراحتی و آزردگی جسم و روح میگردد و از صبر ما میکاهد و مانع کار و زندگی ما میشود.

فرض را بر این بگذارید که بدن شما در وضعیتی باشد که هیچوقت درد را احساس نکند، یا به تعبیری قابلیت دردکشیدن را نداشته باشد. حالا اگر معده ی شما به مشکلی مواجه شود و شما دردی احساس نکنید، ممکن است این مشکل جدی و جدی تر شده و صحت تان رو به وخامت برود. اگر مجرای گوش تان عفونی (میکروبی) شود و شما درد و ناراحتی ای احساس نکنید، این عفونت میتواند پرده گوش تانرا به حدی صدمه بزند که سبب کری شود، و بهمین شکل دیگر اعضای بدن. پس درد در ذات خود نه تنها که بد نیست، بلکه با آشکارشدن آن برای مان پیام میدهد که بدن ما به مشکل مواجه شده و باید به آن توجه شود. بعبارت دیگر، با آنکه درد سبب آزار و ناراحتی ما میشود، ولی در نبود آن در صورتیکه یک یا چندین مرض کار یک یا چندین سیستم را بهم بزند و حتا فرد را به مرگ مواجه کند، ما اصلاً متوجه نمیشویم یا شاید وقتی متوجه شویم که بسیار دیر شده باشد.

ناراحتی های روانی گذرا با نشانه های اضطراب و افسردگی نیز تقریباً بهمین شکل عمل می کنند. وقتی غمگین میشویم، ناراحت میشویم، عصبانی میشویم، احساس ترس میکنیم، و…به عوض اینکه با دستپاچگی و نگرانی به فکر چاره شویم، ابتدا باید ببینیم که بدن ما چه پیامی برای ما مخابره میکند. خوب است یک نگاه بیاندازیم و ببینیم که علت غمگینی ما در کجا نهفته است و چطور شد که ناراحت شدیم؛ چرا میخواهیم تنها باشیم؛ و چرا کاسه ی صبر ما لبریز گردیده و چه سبب گردیده تا فکر و برنامه ریزی برای آینده برای ما معنای خود را از دست بدهد. توجه به این پیامها مفید اند چون ما را از وضعیت روانی ما آگاه میسازند. بعبارت دیگر، همانطور که “درد کشیدن” جسمی جزیی از فعالیت عادی و قابل انتظار بدن است، غمگین شدن یا مضطرب شدن نیز جزیی از “درد کشیدن” روانی است که ما را در مورد حالت و چگونگی وضعیت روانی ما باخبر میسازد. غمگین شدن، مضطرب شدن، و تجربه کردن استرس، نگرانی و ترس یک تجربه کاملاً عادی زندگی ما هستند؛ این تجارب جزیی از ما هستند؛ جزیی از “بودن” ما هستند.

حالا شاید بگویید که نظر به آنچه گفته شد داشتن اختلالی چون افسردگی یا اضطراب عادی (نورمال) است و مشکلی بحساب نمی آید. ولی جواب منفی است. یکی از دلایل عمده نگاشتن نشانه های افسردگی درین مقاله اینست تا تمایز میان تجربه عادی افسردگی و داشتن اختلال افسردگی بیان گردد. مثلاً اگر شما برای یک یا دو روز احساس افسردگی کردید، فکر کردید به پوچی و بیهودگی رسیده اید و علاقمندی تان به کار یا صحبت با دوستان یا فعالیت دیگر کاهش یافته، این بدین معنا نیست که شما “اختلال افسردگی” دارید. بهمین شکل اگر بخاطر یک مصاحبه یا امتحان یا سفر مضطرب بودید این بدان معنا نیست که شما “اختلال اضطرابی” دارید.

بهمین دلیل نشانه های اصلی افسردگی را به زبان ساده درینجا برای تان بیان میکنیم تا شما را در شناخت اختلال افسردگی کمک کند و در صورتیکه شما یا یکی از عزیزان تان به این مشکل مواجه است، زودتر متوجه گردید:

الف: حداقل ۵ یا بیشتر از نشانه زیر برای دوهفته یا بیشتر از آن در یک شخص موجود باشند و حداقل یکی از نشانه باید خٌلق افسرده یا از دست دادن علاقه/ لذت باشد.

-         خلق افسرده در بیشتر طول روز

-         از دست دادن واضح علاقه یا لذت به همه یا تقریباً همه ی فعالیتهای عادی زندگی در طول روز

-         کاهش یا افزایش بیش از حد وزن در حالیکه شخص پرهیز غذایی ندارد

-         بی خوابی یا پرخوابی تقریباً هر روزه

-         احساس تخرشیت یا سستی تقریباً هر روز

-         احساس خستگی زیاد یا از دست دادن قوت

-         احساس پوچی و بیهودگی یا احساس گناه و تقصیر

-         کمتر شدن تمرکز یا مشکل در تصمیم گیری

-         فکر کردن در باره مرگ یا خودکشی بدون کدام برنامه ریزی مشخص برای خودکشی

ب: این نشانه ها باید شخص را بسیار متاثر ساخته و مشکلات واضحی در روابط شغلی و اجتماعی او بوجود آورده باشند. (یعنی اگر شخصی احساس افسردگی کند ولی کارش را بخوبی پیش ببرد، اختلال افسردگی ندارد)

ج: این نشانه ها بخاطر کدام مشکل طبی دیگر (مریضی جسمی) یا اثر کدام دوا یا مواد مخدر نباشد. (مثلاً اگر شخص دوایی استفاده میکند که یکی از عوارض جانبی آن ایجاد حالت افسردگی است، در آنصورت شخص اختلال افسردگی ندارد. بهمین شکل، اگر شخص از مواد مخدر استفاده میکند، باید افسردگی اش ناشی از استفاده این مواد نباشد)

د: این نشانه ها بعلت سوگواری کردن در فقدان یک عزیز از دست رفته نباشد.

اینها نشانه های اصلی اختلال افسردگی هستند که بصورت مختصر درینجا ذکر گردیده اند. اگر شخصی حداقل پنج مورد از این نشانه ها را برای حداقل دوهفته تجربه کرد، اختلال افسردگی نزد وی تثبیت است. در غیر اینصورت، تجربه تعداد اندکی از نشانه های فوق بصورت گذرا اختلال افسردگی نیست.

مطالب پیشنهادی

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری


افسردگی پس از زایمان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

افسردگی در دوره‌ی پس از زایمان یا ولادت شایع است. این وضعیت می‌تواند شدید باشد و پیامدهایی جدّی برای مادر و نوزادش به همراه داشته باشد. شناسایی و تداوی افسردگی پس از زایمان یک امر مهم به شمار می‌رود. در این‌جا، ما به بحث درباره تظاهرات بالینی، عوامل، و تداوی افسردگی پس از زایمان می‌پردازیم.

افسردگی پس از زایمان چیست؟

افسردگی پس از زایمان ممکن است بخشی از یک اختلال دو قطبی یا به طور شایع‌تر، یک بیماری تک‌قطبی را تشکیل دهد. فیصدی مصاب شدن به این مشکل متغیّر است. با وجود اینکه نظام‌های طبقه‌بندی، شروع بیماری را ظرف ۴ تا ۶ هفته پس از ولادت در نظر می‌گیرند، مواردی با شروع ظرف ۶ ماه از زایمان یا حتی بیشتر نیز به‌‌طور‌معمول در طبابت بالینی، افسردگی پس از زایمان در نظر گرفته می‌شوند. از آنجایی که بسیاری از تظاهرات تشخیصی (جدول ۱) مانند خستگی، اختلال خواب و کاهش میل جنسی اغلب در حوالی زایمان شایع هستند، علایم دیگر به‌ویژه احساس بی‌ارزشی ، ناامیدی و بیدار شدن در صبح زود پیش از نوزاد باید مورد جستجو قرار گیرند. باید به طور ویژه درباره افکار خودکشی و آسیب‌زدن به نوزاد از شخص پرسیده شود.

جدول یک، خلاصه معیارهای تشخیصی ۱۰-ICD برای افسردگی

حداقل ۴، ۶ و یا ۸ علامت برای حداقل ۲ هفته لازم است تا بتوان به ترتیب افسردگی خفیف‌، متوسط یا شدید را تشخیص داد. برای افسردگی خفیف و متوسط حداقل ۲ علامت از گروه الف باید وجود داشته باشد و برای افسردگی شدید تمام ۳ علامت گروه الف لازم است.

علایم گروه الف

خلق افسرده تا حدی که برای فرد غیرطبیعی باشد، در بیشتر طول روز وجود داشته باشد و عمدتا تحت تاثیر شرایط نباشد

فقدان انگیزه یا لذت در فعالیت‌هایی که به طور طبیعی لذت‌بخش است

کاهش قدرت جسمی یا افزایش خستگی و احساس کسالت

علایم گروه ب

فقدان اعتماد به نفس یا عزت نفس

احساسات غیرمنطقی به صورت سرزنش خود یا احساس گناه زیاد و غیرمنطقی 

افکار مکرر مرگ یا خودکشی یا هرگونه رفتار خودکشی

شکایت یا شواهد مبنی بر کاهش توانایی تفکر یا تمرکز مانند عدم توانایی تصمیم‌گیری

تغییر فعالیت حرکی به صورت بی‌قراری یا کندی حرکات

هرگونه اختلال خواب

تغییر اشتها (کاهش یا افزایش) به همراه تغییر وزن ناشی از آن

 

آیا تولد نوزاد عامل برانگیزاننده دوره‌های افسردگی است؟

تغییر روانی-اجتماعی ناگهانی ناشی از تولد نوزاد و مادر شدن یک عامل خطر بالقوه برای بروز افسردگی و در واقع یک محرک غیراختصاصی از میان مجموع علل احتمالی است. با این همه، یک پژوهش جدید روی خواهرانی که به افسردگی تک‌قطبی مکرر دچار بودند تجمع خانوادگی آسیب‌پذیری را به ویژه برای دوره‌های افسردگی ظرف دو ماه اول تولد نشان داد. این پژوهش چنین مطرح می‌کند که تولد نوزاد می‌تواند یک محرک زایمانی اختصاصی برای بخشی از زنان باشد.

ماهیت تحریک زایمانی هنوز ناشناخته است ولی چند عامل روان‌شناختی، اجتماعی و زیست‌شناختی (بیولوژیک) به احتمال زیاد در آن نقش دارند. عوامل ارثی نیز مطرح شده‌اند. با وجود اینکه بسیاری از مادران جدید بی‌خوابی را تجربه می‌کنند، کسانی که بیشتر به این وضعیت دچارند، می‌توانند در معرض خطر بیشتری قرار داشته باشند.

بسیاری از پژوهش‌ها به نقش هورمون‌ها پرداخته‌اند، ولی هیچ تفاوت عمده‌ای در فیزیولوژی هورمونی زنانی که به افسردگی پس از زایمان دچار شده بودند، یافت نشد. با این همه، یک پژوهش تجربی تغییرات هورمونی حاملگی و زایمان را در زنان بارداری که با و بدون سابقه افسردگی بودند مورد مقایسه قرار داد و علایم افسردگی تنها در زنان دارای سابقه افسردگی پس از زایمان مشاهده شد. این مساله نشان می‌دهد که زنانی که بلافاصله پس از زایمان افسرده شده بودند ممکن است حساسیتی غیرطبیعی به تغییرات فیزیولوژیک طبیعی زایمان داشته باشند. 

چه کسانی در معرض خطر افسردگی پس از زایمان قرار دارند؟

یک فرابررسی کلیدی که در دهه گذشته به چاپ رسیده است چنین نتیجه‌گیری می‌کند که عوامل خطرزای اصلی برای افسردگی پس از زایمان عبارتند از: افسردگی یا اضطراب طی دوران بارداری، سابقه‌ی افسردگی، سابقه‌ی دیگر وضعیت‌های روان‌پزشکی، وقایع تنش‌زای جدید در زندگی و حمایت اجتماعی ضعیف به ویژه فقدان یک همسر حمایت‌کننده. موارد اول نشان‌دهنده‌ی اهمیت ارزیابی و تداوی افسردگی پیش از ولادت و احتمال این مطلب است که تمرکز روی بیماری پس از زایمان ممکن است توجه را از بیماری دوران بارداری منحرف سازد.

باوجود اینکه راهکارها هیچ روش تشخیصی رایجی را برای شناسایی زنان در معرض خطر افسردگی پس از زایمان توصیه نمی‌کنند، زنانی که در معرض خطر دوره‌های شدیدتری از اختلالات خلقی پس از زایمان، از جمله سایکوز پس از زایمان هستند (post-partum psychosis)، باید مورد شناسایی قرار گیرند. هنگام پذیرش یا در طول بارداری باید اطلاعات اختصاصی جمع‌آوری شوند، مانند اینکه آیا این زن قبلا تحت تداوی به وسیله روان‌پزشک قرار گرفته است یا نه. آیا وی سابقه‌ای از اختلال روانی قدیم و جدید نظیر اسکیزوفرنی (جنون مزمن)، اختلال دو قطبی، سایکوز در دوره پس از زایمان و افسردگی شدید دارد و آیا وی سابقه خانوادگی مبنی بر بیماری روانی در حوالی زایمان دارد یا نی.

آیا افسردگی پس از زایمان قابل پیشگیری است؟

مطالعه روی دواهای پیشگیرانه یا مداخلات روان‌شناختی از مداخله‌های بی‌هدف و معمول برای کاهش افسردگی پس از زایمان حمایت نمی‌کنند. با این حال، حمایت تخصصی شاید پس از زایمان که به طور فردی مادران در معرض خطر را هدف قرار داده است ممکن است مفید باشد. در برخی موارد بالینی استفاده از دواهای ضدافسردگی پیشگیرانه را در زنان دارای سابقه افسردگی پس از زایمان مورد بررسی قرار داده‌اند. دوای ضدافسردگی سه‌حلقه‌ای موثر نبود، اما یک مهار کننده انتخابی بازجذب سروتونین SSRI  به مانند سرترالین که پس از زایمان برای بیمار آغاز شده بود از خطر عود افسردگی کاست.

باوجود اینکه شواهد کمی در این زمینه وجود دارد، اما ممکن است تجویز پیشگیرانه‌ دوای ضدافسردگی به برخی از زنان دارای سابقه قوی افسردگی مناسب باشد. واضح است که فایده و نقص ادامه دادن دواها در طول بارداری، حتی هنگامی که دوره افسردگی قبلی به طور موفقیت‌آمیز تداوی شده باشد، باید با دقت با زنان مبتلا در میان گذاشته شود.

آیا افسردگی پس از زایمان از افسردگی غیر زایمانی متفاوت است؟ 

بسیاری از داکتران عمومی می توانند با گرفتن دوره های آموزشی فشرده، در تشخیص ابتدایی این اختلال کمک کنند

بسیاری از داکتران عمومی می‌توانند با گرفتن دوره‌های آموزشی فشرده، در تشخیص ابتدایی این اختلال کمک کنند.

به مدت طولانی این بحث وجود داشته است که آیا افسردگی پس از زایمان یک ماهیت بالینی مجزا است یا خیر. این تردید روی این مساله تاکید داشته است که آیا این وضعیت از نظر بالینی مجزا از افسردگی غیرزایمانی است و آیا افسردگی پس از تولد شایع‌تر از مواقع دیگر است؟ شواهد اندکی وجود دارد که نشان می‌دهد تظاهرات بالینی افسردگی پس از زایمان بسیار متفاوت از بیماری افسردگی در دیگر مراحل زندگی هستند. چند مطالعه شاهددار در ۱۵ سال گذشته افزایش بروز افسردگی پس از تولد نوزاد را مشاهده نکرده‌اند. با این همه، بررسی‌های جدید نشان می‌دهند که زنانی که صاحب فرزند هستند از عوامل خطرزای کمتری برای افسردگی برخوردارند. اگر این مساله را در نظر بگیریم، دوره پس از زایمان ممکن است در واقع زمانی پرخطرتر باشد. بنابراین شواهد از جدا بودن افسردگی پس از زایمان به عنوان یک حالت بالینی مستقل حمایت نمی‌کنند، ولی حداقل از این نظر پشتیبانی می‌کنند که احتمال بروز اختلالات خُلقی به وسیله باردارشدن و ولادت بیشتر می‌شود.

چگونه باید یک زن مشکوک به افسردگی پس از زایمان را ارزیابی کرد؟
افسردگی باید به طور معمول و خوش‌بینانه در تمام زنان در دوره حوالی زایمان در نظر گرفته شود. افسردگی‌های خفیف و متوسط مشکوک را می‌توان در حیطه مراقبت‌های اولیه ارزیابی و تداوی کرد. زنان مبتلا به افسردگی شدید یا کسانی که به تداوی پاسخ نمی‌دهند به ارزیابی به وسیله یک داکتر اعصاب و روان نیاز دارند و اگر خطر خودآزاری یا آسیب به نوزاد وجود داشته باشد، این ارجاع باید به سرعت انجام پذیرد.

ارزیابی خطر در افسردگی پس از ولادت 

معاینه دقیق وضعیت روانی کار یک متخصص است، ولی هر داکتری می‌تواند با در نظر گرفتن حساسیت وضع موجود درباره‌ی علایم فعلی خلق پایین، افکار بی‌ارزشی و ناامیدی از آینده و علایم زیست‌شناختی مانند بی‌خوابی شدید، اشتهای کم و کاهش وزن سوال کند. خطرات کوتاه‌مدت عبارتند از: بی‌توجهی به خود و نوزاد، تشدید بیماری افسردگی در آینده و خودکشی یا کشتن نوزاد.

با پرسش در زمینه این ۳ مورد اساسی می‌توان ارزیابی اولیه‌ای از خطر خودکشی‌ وکشتن نوزاد به عمل آورد:

یکم: وضعیت ذهنی فعلی شامل افکار خودکشی و آسیب‌زدن به نوزاد

دوم: هرگونه سابقه اقدام به خودکشی یا آسیب به نوزاد

سوم: عوامل موقعیتی و محیطی که ممکن است خطر را افزایش یا کاهش دهند

هنگامی که علایم خُلق پایین بررسی می‌شوند، باید به طور حساس این مورد پرسیده ‌شود که آیا زن احساس می‌کند که زندگی ارزشی ندارد یا آیا وی هرگز به آسیب زدن به نوزادش فکر کرده است و این موارد به داکتر کمک می‌کنند تا جدی‌ترین جنبه‌های خطر را ارزیابی ‌کند. تجربه نشان می‌دهد که اگر زمینه مساعد باشد، مادران جنبه تهاجمی به خود نمی‌گیرند.

هرگونه علایم روانی به ویژه توهمات یا هذیان‌‌هایی که به نوزاد مربوط می‌شوند، در اصل خطر را افزایش می‌دهند. مادر باید در همان روز برای ویزیت عاجل ارجاع شود، از این‌رو ارزیابی دقیق خطر باید در صورتی که امکان خودآزاری یا آسیب به نوزاد وجود دارد به سرعت انجام شود.

چگونه باید افسردگی پس از زایمان را تداوی کرد؟

روش‌های خودیاری، مشاوره‌ی غیرمستقیم، رفتاردرمانی‌شناختی مختصر و روان‌درمانی بین‌فردی همگی برای افسردگی خفیف تا شدید توصیه می‌شوند. دواهای ضدافسردگی تنها در صورتی توصیه می‌شوند که بیمار از تداوی روان‌شناختی سر باز زند، این درمان‌ها موثر نباشند یا مادر دارای سابقه افسردگی شدید باشد. حتی در مورد افسردگی شدید نیز تداوی روان‌شناختی (رفتاردرمانی‌شناختی یا روان‌درمانی بین فردی) به عنوان تداوی خط اول توصیه می‌شوند. دواهای ضدافسردگی تنها هنگامی تجویز می‌شوند که بیمار خواهان آن باشد یا پاسخ به تداوی روان‌شناختی نسبی باشد. با این همه، در دسترس بودن درمان‌های روان‌شناختی یک عامل مهم برای تصمیم‌گیری درباره نوع تداوی است و زمان انتظار ممکن است طولانی باشد. تداوی سریع و قاطعانه زنان مبتلا به بیماری شدید حتی در صورت نیاز به مصرف دوا، حیاتی است. 

شواهد تداوی غیردوایی

یک فرابررسی جدیددر بارۀ تاثیر مداخله روان‌شناختی و روانی-‌ اجتماعی چنین نتیجه‌گیری می‌کند که حمایت دقیق و مشاوره ، رفتاردرمانی‌شناختی، روان‌درمانی سایکودینامیک و تداوی بین فردی در افسردگی پس از زایمان موثرند.

شواهد تداوی دوایی 

تا حدی به دلیل مشکلات اخلاقی و عملی اجرای کارآزمایی‌های دوایی در دوره حوالی زایمان، شواهد مبتنی بر تداوی دوایی محدود است. یک کارآزمایی ۸۷ زن مبتلا به افسردگی پس از زایمان را به ۴ گروه تقسیم کرد تجویز فلوکستین یا دوانما (placebo) و ۱ یا ۶ جلسه مشاوره رفتاری-شناختی. تمام گروه‌ها به طور معنی‌دار بهبود یافتند و بهبود در گروه تحت تداوی با فلوکستین به طور آشکاری با موفقیت‌ بیشتری نسبت به گروه دوانما همراه بود. بااین همه در این کارآزمایی میزان امتناع بالا بود زیرا بسیاری از زنان حاضر به مصرف دوا نبودند. هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد دواهای موثر در افسردگی‌های غیرزایمانی در تداوی افسردگی پس از زایمان موثر نیستند. 

دواهای ضد افسردگی و شیردهی 
در زنان شیرده، تعادل سود ـ زیان دواهای ضدافسردگی متغیر است، به ویژه اینکه تمایل نسبی (در کشورهای توسعه یافته) به سوی تداوی روان‌شناختی وجود دارد. تداوی به انتخاب بیمار، پاسخ قبلی به درمان، در دسترس بودن درمان‌های روان‌شناختی و شدت بیماری و خطرات مطرح بستگی خواهد داشت. برخی دواهای ضدافسردگی ایمن‌تر از بقیه دواها در دوران شیردهی در نظر گرفته می‌شوند، ولی در مجموع پیامدهای طولانی‌ مدت برای شیرخواران که در معرض دوا قرار می‌گیرند نامعلوم است. باوجود اینکه ضدافسردگی‌های سه حلقه‌ای به مدت طولانی‌تری تجویز شده‌اند، داده‌های جدیدتر ایمنی تولیدمثل که شامل هزاران مورد تماس با دواست، به نفع “مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین” هستند.

ضدافسردگی‌های سه‌حلقه‌ای به دلیل نگرانی از نظر مسمومیت، کمتر از مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین برای تداوی افسردگی پس از زایمان تجویز می‌شوند. در یک بررسی تجمعی از ۵۷ کارآزمایی که غلظت دواهای ضدافسردگی را در سرم شیرخواران طی دوران شیردهی اندازه‌گیری می‌کردند، فلوکستین و سیتالوپرام بیشترین غلظت‌ها را داشتند و نورتریپتیلین، سرترالین و پاروکستین غیرقابل ردیابی بودند. به دلیل کمبود داده‌ها، دواهای جدید ضدافسردگی نظیر میرتازاپین و ونلافاکسین برای مادران شیرده توصیه نمی‌شوند. عوارض جانبی ممکن است در نوزادان بسیار کم سن، نارس یا دچار بیماری سیستمیک بیشتر باشند. مانند دیگر دواهای مصرفی در دوره شیردهی، شیرخوار باید به طور مرتب از نظر خواب‌آلودگی، برقراری، و تغییرات خواب، غذا خوردن و رشد مورد بررسی قرار گیرد.

داده‌های جدید به طور مرتب اضافه می‌شوند و توصیه‌های روزآمد شده از بخش‌های تخصصی ممکن است در موارد خاص کمک کننده‌ باشد. 

نکاتی برای غیرمتخصصان

زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان ممکن است فقط با غیرمتخصصان تماس بگیرند، از این‌رو تمام کارکنان پزشکی که زنان باردار یا زنانی که تازه ولادت کرده اند را می‌بینند باید قادر به تشخیص این بیماری باشند. برنامه تداوی را می‌توان به طور موثر به وسیله مراقبت‌های اولیه اجرا کرد. ارجاع به متخصصان سرویس‌های روانپزشکی در مورد بیماری‌های شدید یا پرخطر توصیه می‌شود.

پیامدهای افسردگی پس از زایمان چیست؟

متاسفانه تفاوت در تعریف افسردگی پس از زایمان در مطالعات گوناگون سبب دشواری در تفسیر مقالات می‌شود. عواقب بیماری در زنان مبتلا به دوره‌های شدید یا سایکوتیک افسردگی متفاوت از عوارض در زنان دچار علایم خفیف و تحت بالینی افسردگی است و تعمیم دادن این معلومات کمک‌کننده نیست. با این همه، فارغ از شدت مریضی، بیشتر زنانی که به شکل مناسبی تداوی می‌شوند به طور کامل بهبود می‌یابند، اما در معرض خطر وقوع دوره‌های بعدی افسردگی چه پس از زایمان و چه غیر از آن قرار دارند.

 تجارب بالینی نشان می‌دهد که هنگامی که افسردگی پس از زایمان در زمینه ناهنجاری روانی–اجتماعی بروز می‌کند و شدتی خفیف تا متوسط دارد، خطر دوره‌های افسردگی بعدی به پایداری وضعیت ناهنجار بستگی دارد. اگر ناهنجاری (مانند قطع رابطه با همسر) برطرف شده باشد، آنگاه ممکن است خطر افسردگی پس از زایمان در آینده کم باشد، ولی به گستره وسیعی از عوامل اختصاصی برای زن بستگی خواهد داشت. با این همه، افسردگی زودهنگام (ظرف ۸-۶ هفته اول)، افسردگی شدید و افسردگی با علایم دوقطبی یا سایکوتیک ممکن است بیانگر عامل برانگیزاننده اختصاصی‌تری در هنگام زایمان باشد و خطر دوره‌های بعدی افسردگی پس از زایمان می‌تواند بیشتر باشد. بنابراین توصیه درباره خطر آینده باید در هر زن به شکل جداگانه ارزیابی شود.

مطالب پیشنهادی:
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس