افزایش سریع قد و وزن، در اولین سال زندگی و حدود سن بلوغ بیشتر مشهود است، در هردو دوره رشد قابل توجهی در کوتاهترین زمان ممکن اتفاق میافتد. اما جهش رشد بعدها هم اتفاق میافتد اما کمتر محسوس است.
نحوه ی رشد:
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، از سن دو تا چهار سالگی حدود 5 تا 5/7 سانتی متر در سال به قد و تا 2 کیلو گرم به وزن کودک اضافه میشود. (از سن یک تا سه سالگی بیشتر این رشد در ناحیه پاها و تنه دیده میشود).
پزشکِ مراحل رشد را در معاینات خود دنبال میکند و این ارقام را روی نموداری (که نمودار رشد نام دارد) ترسیم میکند تا از سلامت و تناسب اندام او مطمئن شود.
درصدهای رشد فرزند شما وزن و قد او را در مقایسه با کودکان همجنس و هم سن دیگر نشان میدهد. مثلا کودکی با قد هفتادوپنج از صد، از سه چهارم کودکان همسالِ خود بلندتر است.
پزشک دقت میکند که درصدهای قد و وزن متناسب باشند و با نرخ رشد کاملی ادامه پیدا کنند. بعد از دو سالگی پزشکان میزان BMI (نمایهی توده بدنی) را اندازه میگیرند تا امکان چاقی را بررسی کنند.
درصد چربی بدن از یک تا پنج سالگی از حدود 25 درصد به 15 درصد کاهش پیدا میکند و بنابراین کودکان لاغرتر و عضلانیتر به نظر میرسند.
رشد هیچ وقت یکنواخت و با شیب مسطح افزایش پیدا نمیکند. بلکه جهش های رشد هم اتفاق میافتند.
نشانههای جهش رشد:
• فرزندتان گرسنه تر از همیشه است و هر وعده بیشتر میخورد.
• فرزندتان چرتهای طولانیتری میزند یا شبها بیشتر میخوابد.
• فرزندتان حتی وقتی مریض نیست بدخوتر و بیقرارتر است.
شاید بهتر باشد در جهش رشد افزایش وزن چندانی اتفاق نیفتد تا در درازمدت باعث توجیه تغییرات رفتاری نشود. بعنوان مثال لازم نیست چون بچه شما در مرحله جهش رشد است، غذای بیشتری به او بخورانید. به هیچ رژیم خاصی هم نیاز نیست. بیشتر جهشهای رشد تنها چند روز ادامه پیدا میکنند.
معمولا والدین بعد از آن که جهش رشد اتفاق میافتد پی به آن میبرند. شلوار هفته پیش را به تنِ فرزندتان میکنید و میبینید که به زانوهایش هم نمیرسد. یا پاهایش از کفش بیرون میزند. غیرمعمول نیست اگر کودک پیشدبستانی در یک فصل دوسایز بزرگتر شود.
واکنش به جهش رشد:
در واکنش به جهش رشد لازم نیست کار زیادی انجام دهید جز این که کمد لباس را دایم خالی و پر کنید. اگر اشتهای فرزندتان زیادتر از معمول شده یک بشقاب بیشتر به او بدهید یا وعدههای بین غذا را بیشتر کنید.
پیشدبستانیها ممکن است بسته به نیاز بدنشان «بی غذا سر کنند» یا همه غذا را ببلعند. اگر کودکان احساس نیاز به خواب میکند بگذارید چندروزی بیشتر بخوابد.
درباره «دردِ رشد»، درد و احساس کوفتگی در پاها بخصوص اطراف ماهیچه ساق پا، زانو، و روی رانها بحث بسیار شده و احتمالا به غلط این نام را بر آن گذاشتهاند. هیچ سند پزشکی این درد را به رشد ماهیچه یا استخوانها مرتبط نمیداند.
البته امکانش هست که ماهیچههای در حال رشد بعد از فعالیت زیاد دچار سفتی و گرفتگی شوند. 10 تا 20 درصدِ کودکان از ابتدای 3 تا 4 سالگی (و بعد در سالهای میانی) از این احساس شکایت میکنند. این درد اغلب کودک را در نیمه شب بیدار میکند.
این دردها معمولا بعد از روزهای بازی شدید بیرون از خانه احساس میشود. می توان با کمپرس گرم، ماساژ، حرکات کششی نرم یا استامینوفن تخفیفش داد.
اگر درد شدید بود یا بیشتر از 24 ساعت ادامه پیدا کرد، آن را به پزشک فرزندتان گزارش کنید تا امکان علتهای موثر دیگر مثل ورم مفاصل نوجوانان، مشکلات رماتیسمی، عفونت، ترک استخوان یا مشکلات ارتوپدی دیگر را بررسی کند.
مطالب پیشنهادی:
چگونه فرزندان بلند قد می شوند؟
رشد و تکامل نوزاد از بدو تولد تا دو سالگی
رشد و تکامل کودک از نوزادی تا شش ماهگی
مواظبت از نوزاد در روزها و هفته های اول پس از تولد
چگونه فرزندانمان را اجتماعی کنیم؟
ترس کودکان از تاریکی و راهکارهای کاهش آن
تاثیر کتابخوانی بر رشد مغزی کودکان
دوران کودکی و نوپایی، دورانی تکرارناشدنی، اثرگذار و حساس در روند رشد و تکامل است که هرگونه کاستی و نقصانی در آن به خسارت های غیرقابل جبران منجر خواهد شد. در این مقاله رشد و تکامل نوزادان را از بدو تولد تا دو سالگی بررسی می کنیم. به یاد داشته باشید که عملکرد کودکان در سطوح مختلف، وابسته به فاکتورهایی از قبیل سلامت جسمی و عاطفی است و نباید اختلافات جزیی سبب ایجاد نگرانی شود...
در اولین سال های زندگی عملکردهای اصلی کودک مانند رفتار و عواطف به شدت تحت تاثیر محیط قرار دارد. سال های اول بعد از تولد به خصوص سه سال اول زندگی دوره ای است که مغز و سیستم عصبی مرکزی کامل می شود و اگر والدین اطلاع کافی در این خصوص داشته باشند و محیط مناسبی برای کودک فراهم کنند، نتایج مطلوبی به دست خواهند آورد.
● بدو تولد
چند روز اول زندگی نوزاد، معمولا ترکیبی از دوره های طولانی خواب همراه با دوره های کوتاه بیداری است. به تدریج مدت بیداری نوزاد طولانی تر می شود که خود شامل دوره هایی از کج خلقی، گریه کردن و آرامش است. نوزادان در هنگام تولد به نور و صدا حساسند و در مقابل صداهای ناگهانی از جا می پرند. شیرخواران تا سه ماهگی نمی توانند با چشم هایشان تطابق کنند و یک شی یا چهره باید لااقل در فاصله ۳۰ سانتی متری صورت شان قرار گیرد تا بتوانند روی آن تمرکز کنند. معمولا شیرخواران برای دنبال کردن یک چهره درحال حرکت، چشمان شان را به اندازه ۹۰ درجه به آرامی می چرخانند.
نوزاد در یک ماهگی نور را تعقیب می کند، سر را محکم تر روی بدن نگاه می دارد، شلی عضلاتش بهتر می شود؛ ولی هنگام در آغوش گرفتن، جابه جا کردن، لباس پوشیدن و حمام کردن به حمایت نیاز دارد. نوزاد در این سن به خوبی می مکد و شیر می خورد
● ۲ ماهگی
کودک در این سن لبخند می زند؛ می تواند صدا درآورد، نوع گریه اش را بسته به نیازش عوض کند و با انگشتانش چیزی را که در کف دستش می گذارید، محکم بگیرد.
● ۳ ماهگی
در این سن کنترل حرکات دست شروع می شود و کودک می تواند اشیا را به دهان ببرد، از خود صداهای مختلف درآورد،اجتماعی شود. در این سن کودک از تنهایی خوشش نمی آید؛ با صدای بلند می خندد و با خود زمزمه می کند. جواب لبخند را با لبخند می دهد. از نظر بینایی در این سن خیلی هوشیار است و حواسش به خصوص به طرف اشخاص نزدیک جلب می شود. چشمانش را موقع شیر خوردن بدون اینکه پلک بزند روی صورت والدین یا پرستار ثابت می کند و با نگاه خیره ای که قصدش رضایت است به آنها می نگرد.
● ۶ ماهگی
کودک در این سن سعی در نشستن دارد. اشیا را به خوبی می گیرد. وقتی به پشت خوابیده، انگشتان پاهای خود را گرفته و داخل دهان می کند. اشیا را از یک دست به دست دیگر می دهد. هنگامی که اسباب بازی در جایی خارج از نقطه دیدش می افتد با دست ها و چشمانش در اطراف به جستجو می پردازد و یا آن را فراموش می کند. نسبت به آشنا و غریبه عکس العمل دوستانه نشان می دهد. از صدای لالایی و موسیقی لذت می برد. ساعات خوابش در این سن به ۱۶ تا ۱۸ ساعت می رسد.
● ۸ ماهگی
در این سن کودک کاملا می نشیند و دوست دارد او را سرپا نگه دارند. در این سن می توانید او را روی لگن توالت مخصوصش بنشانید و سر او را گرم کنید و با او صحبت کنید تا مدفوع کند. این کار را با صبر و حوصله انجام دهید تا جزو عادات او شود و کنترل مدفوع را یاد بگیرد. از گاز گرفتن خوشش می آید. در این سن بسیار اجتماعی است. حرف ها را گوش می کند و نسبت به رفتار اطرافیان عکس العمل نشان می دهد.
● ۱۰ ماهگی
کودک ۱۰ماهه می خزد و چهار دست و پا راه می رود. روی پا می ایستد و گاهی با تکیه به اشیا و دیوار چند گامی برمی دارد. از اشخاص غریبه می ترسد و گریه می کند. شیشه شیر یا آب میوه را با دست خود گرفته و می خورد. کلمه «نه» را می فهمد. حرف های ساده مثل بابا و ماما را می تواند ادا کند. شوخی ها، خنده ها و سایر صداها مانند صدای باز کردن لب ها و صدای سرفه را تقلید می کند. وقتی به او غذا می دهیم، سعی می کند تا قاشق را بگیرد.
● ۱۲ ماهگی
در این سن کودک به راحتی روی پای خود می ایستد و حتی گام هایی برمی دارد. با غریبه ها رفتاری دوستانه دارد. از بازی کردن با دیگران لذت می برد. قاشق به دست می گیرد و می خواهد خود غذا بخورد. میزان ساعات خوابش به ۱۴ تا ۱۶ ساعت کاهش می یابد. چنانچه اسباب بازی اش را مخفی کنید، او را پیدا می کند. دستش را به منظور خداحافظی تکان می دهد.
● ۱۵ ماهگی
کودک ۱۵ماهه بدون کمک راه می رود. رفتارش آرامش سابق را ندارد چون در انجام کارهای فراگرفته عجله به خرج می دهد. اشیای ریز را از زمین برداشته و به دهان می گذارد. از جاهای تنگ مانند کالسکه بدش می آ ید و داد و بیداد راه می اندازد. معمولا بین سن ۱۶تا ۱۸ ماهگی طفل می تواند سه ساعت ادرار خود را نگه دارد. می توان با نشاندن روی لگن و یا سرپا گرفتن او را عادت داد تا زمان ادرار کردن خود را بگوید.
● ۱۸ ماهگی
کودک ۱۸ماهه می تواند با کمک و اتکا به جایی از پله بالا برود. با قاشق غذا می خورد. کلمه «نه» در او اثری ندارد. خیلی کنجکاو است. به هر کجا سر می زند و به هر چیز که جلوی دستش باشد دست می زند بنابراین باید بیشتر مراقب او باشید. در این سن شروع به صحبت می کند و چند حرف ساده و آسان را تلفظ می کند و در لباس پوشیدن با مادر همکاری می کند. از صندلی بالا رفته، سپس برمی گردد و می نشیند. دستشویی خود را با حالت بی قراری و سروصدا اعلام می کند. ممکن است شلوار خیس شده و کثیف خود را نشان دهد. خطر را احساس نمی کند.
● ۲۴ ماهگی
کودک ۲ساله می تواند جملات سه کلمه ای بسازد. اطمینان بیشتری به خود دارد. کمتر زمین می خورد. می تواند بدود و از پله ها به آسانی بالا و پایین برود. تقاضای او در این سن مانند گذشته سخت و مصرانه نیست. رفتارش عاقلانه تر و آرام تر از گذشته است. میزان ساعات خوابش به ۱۲ تا ۱۴ ساعت می رسد. بیشتر کودکان نیاز خود را به رفتن توالت بیان می کنند و دیگر خود را خیس نمی کنند. بیشتر اوقات از دست برتر استفاده می کند و مشخص می شود که چپ دست است یا راست دست. خطوط دایره ای شکل نامفهوم و بی معنا و درهم رسم می کند. رسم خط عمودی و گاهی به شکل ۷ را تقلید می کند. از دیدن کتاب های تصویردار لذت می برد و صفحات را یک به یک ورق می زند.
دکتر زرین تاج کیهانی دوست
فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان
مطالب پیشنهادی:
رشد و تکامل کودک از نوزادی تا شش ماهگی
کودکانی که به تازگی، حرف زدن را آغاز کرده اند
مراحل رشد نوزاد:با روند تکامل کودک خود آشنا شوید ؟
مراحل رشد نوزاد:رشد و تکامل کودکان (از بدو تولد تا ۳ سالگی )
مراحل رشد نوزاد:سیر تکامل طبیعی کودک
مراحل رشد نوزاد:رشد و تکامل کودک ازنوزادی تا شش ماهگی
نقش تغذیه در رشد قد کودکان و نوجوانان
بازی هایی برای یک سالگی نوزادان
درباره بازی های ساده ای که در منزل می توانید با شیرخوار ۱۲- ۸ ماهه خود انجام دهیدچقدر اطلاعات دارید فراموش نکنید بچه ها بسیاری از مسایل را از طریق بازی یاد می گیرند...
مهارت هایی که از هیچ راه دیگری به این خوبی برای آنها نهادینه نمی شود. اگر کودک شما برخی از بازی های زیر را نمی تواند انجام بدهد، وقتی بزرگ تر شد، می توانید این بازی ها را تکرار کنید:
▪ فرزندتان شروع به استفاده از انگشت سبابه برای ضربه زدن خواهد کرد. اجازه بدهید به یک تلفن اسباب بازی یا جعبه اسباب بازی ضربه بزند. هنگامی که صورتتان را لمس می کند، قسمت های مختلف آن را برایش نام ببرید.
▪ آینه ها برای این گروه سنی هیجان انگیز هستند. اجازه دهید فرزندتان آینه را لمس کند و به خودش در آینه ضربه بزند، لبخند بزند و با هم روبروی آینه شکلک درآورید.
▪ یک توپ را به طرف کودک قل بدهید و به او کمک کنید آن را به سمت شما برگرداند. فرزندتان حتی ممکن است توپ را پرتاب کند.
▪ با اشیاء قایم باشک بازی کنید، بگذارید فرزندتان ببیند که شما اشیاء را مخفی می کنید و زیر یک پتو یا بالش می گذارید. اگر اشیاء را نمی شناسد، فقط قسمتی از آنها را بپوشانید. به او در پیدا کردن اشیاء کمک کنید.
▪ با قاشق روی یک قابلمه یا یک کاسه به صورت موزون ضربه بزنید و دست دستی کردن (کف زدن) را نشانش دهید. اگر شیرخوار تمایل به شروع مجدد بازی نشان داد، این کار را تکرار کنید.
▪ مواجهه با مکان و اشخاص جدید تجربه خوبی برای اوست اما در عین حال می تواند ترسناک هم باشد. اجازه بدهید تماشا کند، گوش دهد و به طرف فردی که به سویش می آید، حرکت کند. او به شما نشان خواهد داد چه وقت آمادگی بیشتری دارد.
▪ او بیشتر با صداهای مختلفی مثل لالا و دادا بازی خواهد کرد. صدایش را ضبط و برایش پخش کنید. هر از گاهی چیز جدیدی به آن اضافه کنید و ببینید آیا تلاشی برای تکرار آن نشان می دهد.
▪ اجازه دهید فرزندتان انتخاب کند؛ ۲ اسباب بازی یا غذا را به او پشنهاد کنید و ببینید کدام یک را برمی دارد. فرزندتان را برای رسیدن یا اشاره کردن به شی انتخاب شده، تشویق کنید.
▪ یک سرگرمی خوب، گذاشتن اشیاء داخل و خارج از ظرفشان است. احتمالاً از گذاشتن جوراب ها داخل و خارج دراور یا قرار دادن کارتون های کوچک (مثل قوطی های کفش، تن ماهی، یا توپ) در داخل یا بیرون قفسه ها لذت خواهد برد.
▪ برای شیرخوارتان کتاب های کودکانه بخوانید یا به او مجله های رنگی نشان دهید و در مورد آنچه در عکس ها می بیند، با او صحبت کنید. بگذارید عکس های کتاب را لمس کند.
▪ اجازه بدهید با فنجان های پلاستیکی، فنجان های دسته دار و صافی ها، اسفنج ها و توپ های شناور در وان حمام بازی کند. وقت حمام بهترین زمان آموزش است؛ آب را از یک ظرف به ظرف دیگر بریزید.
▪ وسایلی مثل جغجغه یا قاشق های چوبی برای ایجاد سر وصدا و ضربه زدن روی ظرف به او بدهید؛ کودک علاقه مند است سر و صدا ایجاد کند.
▪ موقع ورود به اتاق به فرزندتان سلام کنید. دست هایتان را تکان دهید و او را به تقلید از این رفتار تشویق کنید. به کودکتان موقع سلام و احوالپرسی با دیگران برای تکان دادن دست هایش کمک کنید.
▪ یک جعبه بزرگ پیدا کنید که بتواند در داخل یا بیرونش بخزد. نزدیکش باشید و با او درباره آنچه انجام می دهد، صحبت کنید مثلا «حالاتو رفتی! حالا بیرونی.»
▪ با او بازی های تقلیدی مثل دالی بازی انجام دهید. نشان دهید از تقلید فرزندتان از حرکات و صداها خوشتان می آید. بچه ها از اینکه دوباره و دوباره یک بازی را انجام دهند، لذت می برند.
▪ شما می توانید با ایجاد یک سوراخ گرد داخل بطری پلاستیکی، اسباب بازی ساده ای بسازید. به فرزندتان گیره های چوبی لباس یا توپ های تخم مرغی بدهید تا داخل سوراخ بیندازد.
▪ اجازه دهید خودش غذایش را بخورد. این تمرینی برای برداشتن اشیاء کوچک (مثل نخودپخته) خواهد بود و باعث می شود تجربه هایی که اساسش دست ها و دهان است، کسب کند. به زودی او توانایی غذا خوردن با رغبت کامل با انگشتان را خواهد داشت.
▪ اسباب بازی ها را روی یک میز یا مبل محکم قرار دهید تا فرزندتان بتواند وقتی با اسباب بازی ها بازی می کند، ایستادن را تمرین کند.
▪ رادیو یا ضبط را روشن کنید و کودک را در حالت ایستاده نگه دارید و اجازه بدهید به بالا بپرد و برقصد. اگر کودکتان با کمی حمایت می تواند بایستد، دست های او را نگه دارید و مثل یک همراه با او برقصید.
▪ با انداختن توپ های پینگ پنگ داخل یک ماهی تابه یا یک جعبه، یک اسباب بازی ساده برای کودکتان درست کنید.
دکتر بهرام دلاور متخصص کودکان
گردآوری و تنظیم:گروه سلامت پرشین پرشیا
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ارزیابی کودکان مختلف ممکن است کاملا متفاوت باشد زیرا کودکان و خانواده های آنها با یکدیگر بسیار متفاوتند. بهترین ارزیابی ها در زمینه بررسی سلامت جسمی و روحی کودکان ، مشخصات زیر را دارند:
والدین و متخصصین به همراه یکدیگر در ارزیابی شرکت می کنند: شما در زمینه رفتارهای کودک خود متخصص هستید؛ پس باید در فرآیند ارزیابی، نقشی کلیدی داشته باشید. اطلاعات و نظرات شما برای تعیین وضعیت واقعی کودک، بسیار مهم و تعیین کننده هستند.
ارزیابی باید توسط یک تیم (که می تواند شامل متخصص اطفال، متخصص شنوایی، روانشناس کودک، روانپزشک کودک، و دیگران باشد) انجام شود تا تصویری کامل از مهارتهای کودک به دست بیاید. اعضای تیم باید درک قابل قبول و مناسبی از فرآیند رشد کودک داشته باشند.
کودک شما باید در چند جلسه و با حضور افراد مختلف مورد معاینه قرار گیرد. رفتار، فرآیندی بسیار پیچیده است. برای به دست آوردن تصویری دقیق و کامل از بازی، یادگیری، نحوه استدلال، حرکات، روابط متقابل و سایر ویژگیهای کودک، او باید در محیطهای مختلف مورد بررسی و آزمایش قرار گیرد. به عنوان مثال، رفتارهای او در زمانی که همراه شما است ممکن است با زمانی که در مهدکودک است یا زمانی که با خواهر و برادرهایش است، متفاوت باشد. یک تیم خوب ارزیابی، همه این موارد را مد نظر قرار می دهد.
فرآیند ارزیابی باید نقاط قوت و نقاط ضعف کودک شما را مشخص سازد: رشد کودک، یک فرآیند پیچیده است و در یک ارزیابی خوب، باید فعالیت و عملکرد کودک در حیطه های مختلف (و نه تنها در یک یا دو موردی که به نظر می رسد او مشکل دارد) مورد بررسی قرار گیرد.
نباید کودک را مجبور کرد که در طول آزمایش، از شما جدا شود؛ زیرا اگر کودک عصبی یا ترسیده باشد، نمی توان از او انتظار داشت که توانایی های خود را به بهترین شکل ممکن بروز دهد.
ارزیابی باید مانند کمک کردن باشد. ارزیابی رسمی از رشد کودک، غالبا اولین گام در تعیین این است که آیا کودک شما به دخالت پزشکی یا درمان زودرس نیاز دارد یا خیر. اما پس از انجام آزمون، بسیاری از والدین می گویند که خود آزمون نیز بسیار مفید بوده است. در طول این فرآیند، باید احساس کنید که اطلاعات و دانش شما پیرامون کودکتان در حال افزایش است، پاسخ بسیاری از سوالات خود را در مورد رشد کودک خواهید گرفت و ایده های جدیدی در زمینه نحوه ارتباط برقرار کردن با کودکتان به دست می آورید.
حتی ممکن است احساس آرامش پیدا کنید. هرچند مواجه شدن با یک مشکل احتمالی در مورد رشد کودک می تواند ناراحت کننده باشد، اما دانستن اینکه می توان این مشکل را تا حد زیادی برطرف کرد، یک گام بزرگ رو به جلو است.
http://www.drfesharaki.ir/
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
1- دوره نوزادی (Neonatal period) : به 28 روز اول تولد یا 4 هفته اول گفته می شود.
این دوره رشد از چند جهت اهمیت زیادی دارد:
سرعت رشد و وزن گیری در آن نسبت به همه دورانهای بعد بیشتر بوده. تغذیه صرفاً با شیر مادر صورت می گیرد مادر هنوز آمادگیهای لازم را برای انجام وظایف محوله کسب نکرده و نوزاد از خصوصیات متفاوتی برخوردار می باشد هر گونه بی توجهی به این ویژگیها می تواند عوارض غیرقابل جبرانی را بوجود آورد.
بنابراین استقرار شیردهی مناسب از مهمترین وظایف مادر می باشد.
هفته اول و دوم زردشدن نوزادان از مشکلات شایع بوده که اقدامات درمان مورد نیاز لازم است به موقع انجام شود.
عفونتهای احتمالی در این دوره مخاطره آمیز بوده و هر گونه شک به آن مستلزم بستری شدن نوزاد و بررسی و درمان مقتضی لازم است.
در بدو تولد مشکلات تنفسی از اهمیت زیاد برخوردار است و بخصوص در بین نوزادان با وزن تولد کم یا در تولدهای زود هنگام از شیوع بیشتری برخوردار است.
از مواردی که به مشکلات این دوران میافزاید وضعیت جسمی مادر است که بهرحال بعد از دوره حمل و زایمان با وضعیت گاهاً مشکل جسمی بایستی مسئولیت های سنگین مادری را بر دوش بگیرد.
2- دوره شیرخوارگی (Infancy) : به 1 ماهگی تا 1 سالگی اطلاق می شود وبه سه مقطع قابل تقسیم است:
الف- 1 تا 4 ماهگی (early Infancy) شیرخوارگی اولیه
ب- 5 تا 7 ماهگی (Mid Infancy) شیرخوارگی میانی
ج- 8 تا 12 ماهگی Late Infancy) شیرخوارگی پایانی
در دوره شیرخوارگی اولیه تغذیه صرفاً با شیر مادر باید صورت گیرد در بین دورانهای رشد بعد از ماه اول این سه ماه نیز از نظر سرعت رشد بالاترین سرعت مطرح است به گونه ای که وزن نوزاد در پایان 5 ماهگی معمولاً دو برابر تولد می شود. ارزیابی منحنی رشد در این دوره اهمیت زیادی دارد. در صورت مراقبت صحیح بیماری مهم در این دوره کمتر اتفاق می افتد .
تب در این دوره از اهمیت برخوردار است بخصوص که تفکیک تب با علل عفونی از علل ویرال گاهاً فوق العاده بخصوص در معاینه مشکل است .
تغذیه تکمیلی از حدود 6-4 ماهگی لازم است شروع و با برنامه ریزی مناسب و درست مستقر شود.
تشنج تب که از 6 ماه به بعد امکان وقوع دارد از نگرانیهای تب کودکان می باشد .
انجام واکسیناسیون و عوارض آن گاهاً بروز مشکلاتی را در پی دارد.
عدم نزول بیضه ها بایستی در 1 سال اول مورد توجه بوده و در صورت شک به آن اقدامات مقتضی صورت گیرد.
مسائل تکاملی که در مقاطع گوناگون این دوره رشد رخ می دهد مانند محکم شدن گردن در 5 ماهگی، سینه خیز راه رفتن – نشستن در حدود 7 ماهگی اهمیت دارد.
3- نوپایی (Toddler) : که به سنین بین 2-1 سالگی اطلاق می شود. این دوره از رشد به لحاظ تحولاتی که در جهت فعالیتهای متنوع تر کودک رخ می دهد و ضمن راه افتادن کودک گویش نیز شروع شده و کنجکاوی و شیطنت های کودکانه ابعاد جدیدی می یابد و علی رغم شیرین کاری های او که باعث توجه و جلب عطوفت اطرافیان می شود مخاطراتی را نیز برای او دارد اهمیت بیشتری می یابد.
یکی از مسائل این است که کودک در این سن همه چیز را به دهان خود وارد نموده و خطر ورود جسم خارجی مانند تخمه، هسته به داخل مجاری هوایی افزایش می یابد.
بطور کلی ضمن لزوم تشدید مراقبت از کودکان در این دوره بایستی سمت و سوی تغذیه به طرف کاهش دفعات شیردهی مادر، قطع شیردهی شبانه و افزایش دفعات غذای کمکی کودکان باشد.
4- دوران کودکی (child hood) : که به دو دوره early (اولیه) 2 تا 6 سالگی و late (پایان) 7 تا 10 سالگی قابل تقسیم است.
این دوره از رشد مشکلات متعدد خاص خود را از جمله بی اشتهایی – عفونتهای تنفسی و گوارشی دارد ضمن اینکه تداوم رشد مطلوب اهمیت زیادی در آن دارد. مسائل کاملتر این دوره در مباحث بعدی مورد توجه قرار خواهد گرفت.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
نویسنده : مهدی مطهری
کلمات کلیدی : تفاوت های شخصیتی، رشد جسمانی، رشد حرکتی، رشد هیجانی، مفهوم دلبستگی، زبان کودک، روان شناسی شخصیت
شخصیت، جذابترین، پیچیدهترین و مهمترین مبحث دانش روانشناسی بهشمار میرود. به گفته عدهای از روانشناسان، شخصیت از ابتدای تولد تا خاتمه عمر در حال شکل گرفتن و تکامل است و به همین دلیل هیچگاه نمیتوان از آن به عنوان حالتی ثابت و غیرقابل تغییر سخن گفت.[1] البته بحث رشد شخصیت در کودک شیرخواره و نوزاد، بحث پیچیدهای است و تصویر واضحی از آن در اختیار ما قرار نگرفته است. بهطور مثال، آلپورت نوزاد را به صورت موجودی کاملا لذتجو، مخرب، ناخوشایند و غیراجتماعی، کاملا خودخواه، ناشکیبا و وابسته توصیف میکند. مواد خام ژنتیکی جسم، خلقوخو و هوش در او وجود دارند، اما در دوران نوزادی، چیز کمی وجود دارد که بتوان آن را شخصیت نامید. نوزاد مطابق سائقها و بازتابهای خود که با کاهش تنش و افزایش لذت در ارتباط هستند، عمل میکند.[2]
شخصیت در دوران نوزادی
نوزادی، اولین مرحله رشد روانی – اجتماعی است، دورهای که تقریبا سال اول زندگی را دربرمیگیرد و با مرحله دهانی رشد فروید برابر است. این دوره، از تولد شروع شده و تا زمانی که کودک معمولا در 18 تا 24 ماهگی بهصورت شمرده صحبت کند، ادامه مییابد.[3] به عبارت دیگر دوره شیرخوارگی یا نوزادی به بخشی از کودکی گفته میشود که از تولد تا زبان باز کردن ادامه دارد و به خاطر عدم توانایی سخن گفتن، این دوره را میتوان دوره پیشکلامی نیز نامید.[4]
رشد جسمانی
نخستین جنبههای تفاوتهای شخصیتی، از آغاز تولد در میان نوزادان مشاهده میشود. واضحترین این تفاوتها در میزان رشد جسمی در هنگام تولد است. نوزادانی که زودتر از 9 ماه به دنیا میآیند، یا در هنگام تولد کمتر از 5/2 کیلو میباشند، نارس محسوب میشوند و نیاز به مراقبتهای ویژه دارند تا در برابر عفونتها، تغییرات درجه حرارت و فشار روانی مادر به سازگاری و رشد مناسب برسند.[5]
یکی از تغییرات آشکار و قابل توجه در سال اول زندگی در رشد جسمانی کودک روی میدهد. قد نوزادان معمولا بین 48 تا 50 سانتیمتر و وزن آنها حدود 7/2 تا 85/3 کیلوگرم است. در 12 ماه اول زندگی، حدود 50 درصد به قد کودکان و 200 درصد به وزنشان افزوده میشود. تغییرات قد و وزن در 2 سال اول زندگی سریع هستند. افزایش چربی در حدود 9 ماهگی به اوج خود میرسد، به بچه کمک میکند دمای ثابت بدن را حفظ کند، در حالی که رشد عضله کند و تدریجی است. رشد اندامهای بدن از گرایشهای سری – پایی و مرکزی – پیرامونی تبعیت میکند که موجب تغییر در تناسبهای بدن میشود. مغز و مناطق مختلف قشر مخ، به همان ترتیبی که تواناییهای گوناگون در کودک نمایان میشوند، رشد میکنند.[6] نوزاد بیشتر وقت خود را صرف خوابیدن میکند و هنگام خواب با آرامش تمام استراحت میکند. گریه، از ویژگیهای آشکار نوزادان است و شیوه خاص آن را، حتی در پنج روز اول زندگی، میتوان به خوبی مشاهده نمود. نوزادان در هفتههای اول زندگی اشیائی را که در فاصله 20 تا 22 سانتیمتر قرار گرفتهاند میتوانند ببینند و صدای زیر و بم را از یکدیگر تشخیص دهند.[7]
رشد حرکتی
رشد حرکتی در دوران کودکی، مثال خوبی است از عملکردهایی که به رسش[8] بستگی دارند. در سال اول زندگی، کودکان میتوانند بدون کمک دیگران بنشینند، سپس سینهخیز و بالاخره راه بروند. هرچند این تواناییها به رسش بستگی دارند، ولی داشتن امکان برای تمرین مهارتهای حرکتی نیز در آن موثر است. بهطور کلی، زمان ظاهر شدن عملکردهای حرکتی کودک مانند راه رفتن، باهوش یا حتی رشد جسمانی بعدی کودک ارتباطی ندارد و نمو حرکتی زمانی به انجام میرسد که کودک به سطح رشد لازم برای تحقق پارهای از فعالیتها رسیده باشد و رفتارهای بازتابی ابتدایی در او کمتر شده باشد.[9]
رشد شناختی
رشد شناختی، در سال اول زندگی در قلمروهای مختلفی بروز میکند که از میان آنها چهار قلمرو اهمیت خاصی دارند. اولین توانایی "ادراک" است. کودک خردسال میتواند اشیاء و کیفیات آنها مانند، رنگ، عمق و شکل را ادراک کند. دومین توانایی "توانایی تشخیص اطلاعات" است. کودکان قادرند محرکهایی را که به هم شباهت دارند، ولی یکسان نیستند تشخیص دهند، مانند تصاویر تکرای از یک چهره که از زوایای مختلف دیده میشود. سومین توانایی "ردهبندی" است، یعنی گروهبندی اشیاء یا امور براساس مشخصههای مشترک. برای مثال در سن یکسالگی، کودکان احتمالا اشیاء را برحسب رنگ ردهبندی میکنند. چهارمین توانایی شناختی کودک در سال اول زندگی "افزایش حافظه" است. کودکان خردسال میتوانند محرکی را که قبلا دیدهاند تشخیص دهند و همچنان که بزرگتر میشوند محرکی را که قبلا با فاصله زمانی طولانیتری دیدهاند تشخیص خواهند داد.[10]
رشد هیجانی و اجتماعی
مطالعاتی که در این زمینه انجام شده به میزان دلبستگی کودکان به مادرانشان میپردازد. نظریهپردازان چنین مطرح کردهاند که نوزاد انسان بهطور ژنتیکی آماده است تا به افرادی که از او مراقبت میکنند دلبسته شود و این دلبستگیها باعث سازش بیشتر او با محیط میشود. بدینترتیب کودک به دلیل دلبستگی به والدین خود، ارزشها و معیارهای افرادی را که از او مراقبت میکنند را میپذیرد. شدیدترین دلبستگیها زمانی ایجاد میشود که مراقبتکننده در برابر حرکات و رفتار کودک حساس و پاسخگو و حامی او باشد.[11]
در این دوره تقریبا همه علائم هیجانهای اصلی در کودک وجود دارد. لبخند اجتماعی بین 6 تا 10 هفتگی و خنده تقریبا بین 3 تا 4 ماهگی نمایان میشود. خشم و ترس، مخصوصا به صورت اضطراب غریبه در نیمه دوم یکسالگی افزایش مییابد و توانایی پیبردن به احساسات دیگران در سال اول بیشتر میشود. همچنین نوباوگان بین 7 تا 10 ماهگی، جلوههای صورت را به گونه طرحهای سازمانیافته، درک میکنند و در اواسط سال دوم، میفهمند که واکنشهای هیجانی دیگران با آنها فرق دارند.[12]
رشد مهارتهای جنبشی
سخن گفتن، از جمله مهارتهای جنبشی کودکان به شمار میآید و اکثر آنها از 12 ماهگی به بعد زبان را برای بیان خواستها و نیازهای خود بهکار میبرند، هرچند که بعضی از کودکان تا 2 سالگی هم قادر به سخنگویی نیستند. در این دوره قدرت تقلید و ایجاد صدا در کودک بسیار زیاد است و اگر از پیشرفت محروم بماند ممکن است بعدها به اختلالهای گفتاری دچار شود.[13] البته باید توجه داشت که در آغاز سخن گفتن، زبان کودکان همواره تایید نمیشود، بلکه در سطح فردی یا خودمحور صورت میگیرد. این دوره از نوباوگی با زبان اوتیستیک مشخص میشود، یعنی زبان خصوصیای که برای دیگران معنی چندانی ندارد. ارتباط اولیه به صورت جلوههای صورت و به صدا درآوردن واجهای مختلف بیان میشود که هر دو آنها از طریق تقلید آموخته میشوند و سرانجام ژستها و صداهای گویایی، برای کودک همان معنایی را پیدا میکنند که برای دیگران دارند. این ارتباط، علامت شروع زبان نحوی و پایانی دوره نوباوگی است.[14]
نقش مادران
واضح است که نوزاد در هفتههای اول بعد از تولد، در تعامل میان مادر و نوزاد، کاملا منفعل و کنشپذیر نیست. در طول سه ماهه اول زندگی و شاید هم قبل از آن، نوزاد فعالانه با مادر خود در تماس است و با حرکتها و ژستهای خاص، از قبیل تعقیب حرکتهای مادر با چشم، لبخند زدن، گریه کردن و نظایر آن، توجه مادر را به خود جلب میکند.[15] نقش مادران در این دوره دارای اهمیت فراوانی است. به طوری که جدایی کودک از مادر اثرات ناگوار روانی را درپیدارد. از عوامل حیاتی مهم در طول این دوره کسب محبت کافی و امنیت در درجه اول از سوی مادر است. اگر کودک در برآورده کردن این نیازها موفق باشد، رشد روانی مثبتی خواهد کرد و شخصیت وی شکل خواهد گرفت.[16]
[1] . احدی، حسن؛ روانشناسی رشد، تهران، بنیاد، 1374، چاپ هشتم، ص 85.
[2] . شولتز، دوانپی؛ نظریههای شخصیت، یوسف کریمی و همکاران، تهران، ارسباران، 1378، چاپ دوم، ص 274.
[3] . فیست، جس؛ نظریههای شخصیت، یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، 1386، چاپ دوم، ص 264.
[4] . منصور، محمود؛ روانشناسی ژنتیک، تهران، سمت، 1381، چاپ سوم، ص 169.
[5] . کریمی، یوسف؛ روانشناسی شخصیت، تهران، ویرایش، 1378، چاپ پنجم، ص 25.
[6] . برک، لورا ای؛ روانشناسی رشد، یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، 1381، چاپ اول، ص 209.
[7] . همان، ص 148.
[8] . "رسش" عبارت است از توالی همگانی بیولوژیکی در دستگاه عصبی مرکزی که زمینه را برای ظاهر شدن عملکردی روانشناختی آماده میکند.
[9] . ماسن، هنری و همکاران؛ رشد و شخصیت کودک، مهشید پارسایی، تهران، سعدی، 1374، چاپ هشتم، ص 134.
[10] . همان، ص 135.
[11] . همان، ص 173.
[12] . برک، لورا ای؛ روانشناسی رشد، ص 291.
[13] . پارسا، محمد؛ روانشناسی رشد کودک و نوجوان، تهران، بعثت، 1375، چاپ یازدهم، ص 149.
[14] . فیست، جس؛ نظریههای شخصیت، ص 265.
[15] . روانشناسی شخصیت، ص 28.
[16] . شولتر، دوانپی؛ نظریههای شخصیت، ص 274.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اختلال تکامل یکی از مشکلاتی است که ممکن است برای برخی از کودکان ایجاد شود.دکتر فیروزه ساجدی ، متخصص کودکان با اشاره به این نکته که ممکن است اختلالات تکاملی در ابعاد مختلف رشد کودک (حرکتی، گفتاری، رفتاری و ذهنی) منجر به بروز بیماری هایی مانند تاخیر تکلم، فلج مغزی، عقب ماندگی ذهنی و اوتیسم شود، در گفت وگو با «جام جم» می گوید: «به طور کلی عوامل خطرساز زیادی در این رابطه وجود دارند. در یک روش، این عوامل به دو دسته بیولوژیک و اقتصادی ـ اجتماعی تقسیم شده اند. به عنوان نمونه مواردی همچون نارس بودن نوزاد هنگام تولد، زردی شدید دوره نوزادی، تشنج های نوزادی، خونریزی مادر هنگام بارداری و بیماری های مهم او در این دوران از جمله عوامل بیولوژیک هستند.»
وی با ذکر مواردی از دسته اقتصادی ـ اجتماعی می افزاید: «عواملی مانند فقر، بی سوادی، طلاق و اعتیاد نیز از جمله موارد مربوط به دسته اقتصادی ـ اجتماعی هستند. البته روش دیگر تقسیم بندی این عوامل، بر اساس زمان تولد نوزاد است که به 3 دسته قبل از تولد، حین تولد و بعد از تولد تقسیم می شوند.»
عوامل خطرساز دوران بارداری
این دانشیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در مورد عوامل خطرساز دوران بارداری توضیح می دهد: «هرگونه مشکل، حادثه یا بیماری در این دوران می تواند در روند رشد و تکامل جنین مشکل ایجاد کرده و پس از تولد کودک عوارض خود را نشان دهد.
به گفته وی، «خونریزی های مهم واژینال در دوران بارداری، بیماری های عفونی چون سیفلیس، سرخجه، توکسوپلاسموز و هرپس، دیابت مادر و فشار خون بالا از جمله عوامل خطرساز در دوران بارداری یا قبل از تولد نوزاد هستند. البته موارد دیگری همچون مواجه شدن جنین با اشعه X، سیگاری بودن مادر یا اعتیاد او به مواد مخدر و مصرف داروهایی که باعث صدمه دیدن جنین می شود نیز از جمله عوامل مهم هستند.»
عوامل خطرساز حین زایمان
دکتر ساجدی می گوید: «از عوامل این گروه که مربوط به حین تولد هستند، می توان به وزن کم نوزاد (کمتر از 2500 گرم)، نارس بودن نوزاد به معنی تولد زودتر از 37 هفته جنینی، زایمان طولانی و مشکل مادر که با استفاده از وسایل کمک زایمانی انجام می شود و وارد شدن ضربه به سر نوزاد اشاره کرد.»این دانشیار دانشگاه می افزاید: «عواملی که قبل از تولد و حین آن موجب آسیب رسیدن به مغز در حال رشد و تکامل جنین می شوند، در ماه های بعد می توانند باعث بروز علائم اختلال یا تاخیر تکامل باشند.»
عوامل خطرساز دوران نوزادی و شیرخوارگی
وی با ذکر این نکته که علاوه بر دوران جنینی، در ماه های اول پس از تولد نیز رشد و تکامل مغز با سرعت انجام می شود، به عوامل خطرساز در این دوران اشاره کرده و می گوید: «عوامل صدمه زا در دوران نوزادی و شیرخوارگی نیز با تاثیر بر مغز در حال رشد، می توانند منجر به بروز علائم تاخیر تکامل شوند. تشنج های دوران نوزادی، خونریزی داخل جمجمه، سابقه مننژیت یا انسفالیت، زردی شدید نوزاد که در حد تعویض خون باشد و بیماری های تنفسی نوزادان از جمله عواملی هستند که می توانند منجر به بروز مشکل بشوند.»
به گفته وی، با در نظر داشتن این تقسیم بندی، باید بدانیم که خیلی از این عوامل در صورتی که به موقع نسبت به درمان آنها اقدام شود قابل درمان و پیشگیری هستند.
اهمیت شناخت عوامل خطرساز
دکتر ساجدی با اشاره به اهمیت شناخت عوامل خطرساز در تشخیص بموقع و سریع موارد تاخیر تکامل می گوید: «امروزه در کشورهای پیشرفته با غربالگری بیماری های مهم، می توانند هرچه سریع تر بیماری را در مرحله قابل درمان شناسایی کنند؛ اما در کشورهایی که این امکان وجود ندارد، حداقل باید جمعیت پرخطر را شناسایی کرده و به وضعیت آنها رسیدگی کرد.»
علاوه بر نیاز به توجه جدی پدر و مادر برای شناسایی عوامل ذکر شده، دکتر ساجدی تاکید می کند: «هنگامی که والدین کودک را برای پایش رشد یا انجام واکسیناسیون به مرکز بهداشت می برند، در صورت وجود هر یک از عوامل خطرساز در سابقه نوزاد، باید حتما کودک برای ارزیابی تکامل به پزشک متخصص ارجاع داده شود. به این صورت می توانیم هر چه سریع تر و در سنین اولیه، نسبت به موارد تاخیر تکامل پی برده و برای درمان یا توانبخشی برنامه ریزی و اقدام کنیم.»
منبع : جام جم آنلاین
دوران کودکی و نوپایی، دورانی تکرارناشدنی، اثرگذار و حساس در روند رشد و تکامل است که هرگونه کاستی و نقصانی در آن به خسارتهای غیرقابل جبران منجر خواهد شد. در این مقاله رشد و تکامل نوزادان را از بدو تولد تا دو سالگی بررسی میکنیم. به یاد داشته باشید که عملکرد کودکان در سطوح مختلف، وابسته به فاکتورهایی از قبیل سلامت جسمی و عاطفی است و نباید اختلافات جزیی سبب ایجاد نگرانی شود...
در اولین سالهای زندگی عملکردهای اصلی کودک مانند رفتار و عواطف به شدت تحت تاثیر محیط قرار دارد. سالهای اول بعد از تولد به خصوص سه سال اول زندگی دورهای است که مغز و سیستم عصبی مرکزی کامل میشود و اگر والدین اطلاع کافی در این خصوص داشته باشند و محیط مناسبی برای کودک فراهم کنند، نتایج مطلوبی به دست خواهند آورد.
بدو تولد
چند روز اول زندگی نوزاد، معمولا ترکیبی از دورههای طولانی خواب همراه با دورههای کوتاه بیداری است. به تدریج مدت بیداری نوزاد طولانیتر میشود که خود شامل دورههایی از کجخلقی، گریه کردن و آرامش است. نوزادان در هنگام تولد به نور و صدا حساسند و در مقابل صداهای ناگهانی از جا میپرند. شیرخواران تا سهماهگی نمیتوانند با چشمهایشان تطابق کنند و یک شی یا چهره باید لااقل در فاصله 30 سانتیمتری صورتشان قرار گیرد تا بتوانند روی آن تمرکز کنند. معمولا شیرخواران برای دنبال کردن یک چهره درحال حرکت، چشمانشان را به اندازه 90 درجه به آرامی میچرخانند.
نوزاد در یکماهگی نور را تعقیب میکند، سر را محکمتر روی بدن نگاه میدارد، شلی عضلاتش بهتر میشود؛ ولی هنگام در آغوش گرفتن، جابهجا کردن، لباس پوشیدن و حمام کردن به حمایت نیاز دارد. نوزاد در این سن به خوبی میمکد و شیر میخورد
2 ماهگی
کودک در این سن لبخند میزند؛ میتواند صدا درآورد، نوع گریهاش را بسته به نیازش عوضکند و با انگشتانش چیزی را که در کف دستش میگذارید، محکم بگیرد.
3 ماهگی
در این سن کنترل حرکات دست شروع میشود و کودک میتواند اشیا را به دهان ببرد، از خود صداهای مختلف درآورد،اجتماعیشود. در این سن کودک از تنهایی خوشش نمیآید؛ با صدای بلند میخندد و با خود زمزمه میکند. جواب لبخند را با لبخند میدهد. از نظر بینایی در این سن خیلی هوشیار است و حواسش به خصوص به طرف اشخاص نزدیک جلب میشود. چشمانش را موقع شیر خوردن بدون اینکه پلک بزند روی صورت والدین یا پرستار ثابت میکند و با نگاه خیرهای که قصدش رضایت است به آنها مینگرد.
6 ماهگی
کودک در این سن سعی در نشستن دارد. اشیا را به خوبی میگیرد. وقتی به پشت خوابیده، انگشتان پاهای خود را گرفته و داخل دهان میکند. اشیا را از یک دست به دست دیگر میدهد. هنگامی که اسباببازی در جایی خارج از نقطه دیدش میافتد با دستها و چشمانش در اطراف به جستجو میپردازد و یا آن را فراموش میکند. نسبت به آشنا و غریبه عکسالعمل دوستانه نشان میدهد. از صدای لالایی و موسیقی لذت میبرد. ساعات خوابش در این سن به 16 تا 18 ساعت میرسد.
8 ماهگی
در این سن کودک کاملا مینشیند و دوست دارد او را سرپا نگه دارند. در این سن میتوانید او را روی لگن توالت مخصوصش بنشانید و سر او را گرم کنید و با او صحبت کنید تا مدفوع کند. این کار را با صبر و حوصله انجام دهید تا جزو عادات او شود و کنترل مدفوع را یاد بگیرد. از گاز گرفتن خوشش میآید. در این سن بسیار اجتماعی است. حرفها را گوش میکند و نسبت به رفتار اطرافیان عکسالعمل نشان میدهد.
10 ماهگی
کودک 10ماهه میخزد و چهار دست و پا راه میرود. روی پا میایستد و گاهی با تکیه به اشیا و دیوار چند گامی برمیدارد. از اشخاص غریبه میترسد و گریه میکند. شیشه شیر یا آب میوه را با دست خود گرفته و میخورد. کلمه «نه» را میفهمد. حرفهای ساده مثل بابا و ماما را میتواند ادا کند. شوخیها، خندهها و سایر صداها مانند صدای باز کردن لبها و صدای سرفه را تقلید میکند. وقتی به او غذا میدهیم، سعی میکند تا قاشق را بگیرد.
12 ماهگی
در این سن کودک به راحتی روی پای خود میایستد و حتی گامهایی برمیدارد. با غریبهها رفتاری دوستانه دارد. از بازی کردن با دیگران لذت میبرد. قاشق به دست میگیرد و میخواهد خود غذا بخورد. میزان ساعات خوابش به 14 تا 16 ساعت کاهش مییابد. چنانچه اسباببازیاش را مخفی کنید، او را پیدا میکند. دستش را به منظور خداحافظی تکان میدهد.
15 ماهگی
کودک 15ماهه بدون کمک راه میرود. رفتارش آرامش سابق را ندارد چون در انجام کارهای فراگرفته عجله به خرج میدهد. اشیای ریز را از زمین برداشته و به دهان میگذارد. از جاهای تنگ مانند کالسکه بدش میآید و داد و بیداد راه میاندازد. معمولا بین سن 16تا 18 ماهگی طفل میتواند سه ساعت ادرار خود را نگه دارد. میتوان با نشاندن روی لگن و یا سرپا گرفتن او را عادت داد تا زمان ادرار کردن خود را بگوید.
18 ماهگی
کودک 18ماهه میتواند با کمک و اتکا به جایی از پله بالا برود. با قاشق غذا میخورد. کلمه «نه» در او اثری ندارد. خیلی کنجکاو است. به هر کجا سر میزند و به هر چیز که جلوی دستش باشد دست میزند بنابراین باید بیشتر مراقب او باشید. در این سن شروع به صحبت میکند و چند حرف ساده و آسان را تلفظ میکند و در لباس پوشیدن با مادر همکاری میکند. از صندلی بالا رفته، سپس برمیگردد و مینشیند. دستشویی خود را با حالت بیقراری و سروصدا اعلام میکند. ممکن است شلوار خیس شده و کثیف خود را نشان دهد. خطر را احساس نمیکند.
24 ماهگی
کودک 2ساله میتواند جملات سهکلمهای بسازد. اطمینان بیشتری به خود دارد. کمتر زمین میخورد. میتواند بدود و از پلهها به آسانی بالا و پایین برود. تقاضای او در این سن مانند گذشته سخت و مصرانه نیست. رفتارش عاقلانهتر و آرامتر از گذشته است. میزان ساعات خوابش به 12 تا 14 ساعت میرسد. بیشتر کودکان نیاز خود را به رفتن توالت بیان میکنند و دیگر خود را خیس نمیکنند. بیشتر اوقات از دست برتر استفاده میکند و مشخص میشود که چپ دست است یا راست دست. خطوط دایرهای شکل نامفهوم و بیمعنا و درهم رسم میکند. رسم خط عمودی و گاهی به شکل 7 را تقلید میکند. از دیدن کتابهای تصویردار لذت میبرد و صفحات را یک به یک ورق میزند.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
رشد و تکامل مجموعه تغییرات کمی و کیفی است که در طی زمان کودک نوزاد را به یک بزرگسال بالغ تبدیل میکند و به عنوان مهمترین معیار تندرستی کودک شناخته میشود . رشد همان تغییرات فیزیکی در اندازه های بدن است و تکامل تغییرات در کار از نظر کیفی می باشد که هرچند مستقیما قابل اندازه گیری نیست ولی روشهای کلی بررسی آنهم وجود دارد . از آنجایی که این دو عامل از مهمترین دغدغه های والدین هستند سعی میکنیم طی چند پست آینده کلیات آنها را بررسی کنیم . مطالب این پستها از کتب پزشکی طب کودکان گرفته شده که تلاش کردیم آنها را به زبان ساده و روان توضیح دهیم...
رشد و تکامل حتی در کودکان سالم و طبیعی بسیار با یکدیگر متفاوت است و شاید بتوان گفت هر کودکی برای خود رشد و تکامل ویژه ای دارد که این اختلاف صرفنظر از عوامل غیرطبیعی و بیماریزا به ژنتیک و نژاد و محیط بستگی دارد . بنابراین نکات و کلیاتی که در این مطالب گفته میشود در جزییات ،درمورد همه صدق نمیکند .
یکی از رایج ترین روشهایی که اکثرا با آن آشنایی داریم و برای سنجش تکامل و مخصوصا رشد اعمال میشود روش "صدک" یا "درصد" یا "پرسنتایل" می باشد. در این روش معیار بر 100 قرار دارد بدین معنی که فرض میشود اگر جمع کل تعداد افراد نمودار 100 نفر باشد شخص مورد نظر با کدامیک از افراد شباهت دارد و یا روی کدام منحنی است و درنتیجه چه تعدادی از افراد در رده پایین تر و چه تعداد در رده بالاتر قرار دارند . مثلا اگر نمودار وزن را در نظر بگیریم و کودک مورد نظر روی منحنی 25 پرسنتایل باشد نتیجه میشود از هر 100 کودک 24 نفر وزن کمتر و 75 نفر دارای وزن بیشتر از کودک مورد نظر دارند . کودک با رشد نرمال کودکی است که پرسنتایل خود را در طول دوره رشد حفظ کند البته تا حدودی و افت یا افزایش ناگهانی پرسنتایل نداشته باشد.
رشد
مهمترین معیارهایی که درمورد رشد بکار میروند شامل وزن ، قد و اندازه دور سر هستند.
1- وزن : وزن کودک نوزاد طبیعی بطور متوسط 4/3 کیلوگرم و حدود آن در منحنی های 5 تا 95 درصد تقریبا 5/2 تا 4 کیلوگرم می باشد . وزن پسر هنگام تولد مختصری بیشتر از دختر و فرزند اول معمولا کمتر از فرزندان بعدی می باشد . در چند روز اول پس از تولد نوزاد مختصری وزن خود را از دست میدهد و سپس شروع به افزایش وزن میکند بطوریکه در روزهای هفتم تا دهم تقریبا برابر وزن هنگام تولد میگردد . پس از آن رشد نوزاد سریع میشود بطوریکه در هفته های اول روزانه 30 گرم و در 5 ماه اول بطور متوسط روزانه 20 گرم افزایش وزن پیدا میکند و در سن حدودا 4 ماه تمام وزنش تقریبا دو برابر وزن هنگام تولد میگردد . پس از ماه پنجم تا سال اول بطور متوسط کودک حدود 15 گرم در روز افزایش وزن دارد و در یکسالگی وزن وی تقریبا 3 برابر وزن هنگام تولد میشود . در طی سالهای اول پسرها مختصری بیش از دخترها افزایش وزن پیدا میکنند.
سرعت افزایش وزن پس از سال اول به نسبت کاهش می یابد و کودک کم و بیش حالت چاقی ماههای اول عمر خود را از دست میدهد و در طی سال دوم کودک بطور متوسط 5/2 تا 3 کیلوگرم افزایش وزن داشته و در پایان دو سالگی وزن وی حدودا 4 برابر وزن هنگام تولد میگردد.
در طی سالهای سوم تا پنجم سالانه حدود 2 کیلوگرم به وزن کودک اضافه میشود و برخلاف سال اول در این سالها دخترها وزن بیشتری اضافه میکنند بطوریکه در 7 سالگی اندکی بیشتر از وزن پسرها میشود.
در سالهای دبستان کودک سالانه حدود 3 تا 5/3 کیلوگرم افزایش وزن دارد که وزنش در حدود 8 سالگی حدودا 7 برابر وزن هنگام تولد میگردد . در طی این سالها کودک در پاییز بیشتر و در بهار کمتر رشد میکند. پس از سالهای دبستان و شروع دوره بلوغ، رشد وزنی سریع میشود که این دوره در دخترها زودتر و حدود سنین 10 تا 12 سالگی و در پسرها 12 تا 14 سالگیست.
روشی که در بالا گفته شد روش سنجش وزن نسبت به وزن هنگام تولد است که امروزه بسیاری از متخصصین وزن اولیه کودک را معیار سنجش در نظر نمیگیرند. هرچند که خیلیها معتقدند برای سنجش و بررسی رشد وزنی کودک باید هر دو روش بالا و روشی که الان ذکر میکنیم را بررسی نمود.
روش بعدی روش فرمولی است که از روابط زیر پیروی میکند...
وزن به کیلوگرم در 3 تا 12 ماهگی = (سن به ماه + 9 ) / 2
وزن به کیلوگرم در 1 تا 6 سالگی = (سن به سال * 2 ) + 8
وزن به کیلوگرم در 6 تا 12 سالگی =( (سن به سال * 7 ) – 5 ) / 2
- فرمولها از سمت راست نوشته شده اند.
علامت * همان ضربدر است.
2- قد : قد نوزاد بطور متوسط 50 سانتیمتر و در نمودار صدک 5 تا 95 تقریبا 46 تا 54 سانتیمتر است . قد پسر کمی بلندتر از دختر است.
رشد قدی در ماههای اول به نسبت زیاد بوده و قد کودک در 6 ماه اول حدود 15 سانتیمتر و در 6 ماه دوم سال اول حدود 10 سانتیمتر افزایش می یابد که باز هم در پسرها اندکی بیشتر از دخترهاست . در یک سالگی قد کودک حدود 75 سانتیمتر می باشد. در طی سال دوم افزایش قد حدود 10 تا 12 سانتیمتر و از سالهای سوم تا ششم سالیانه حدود 6 تا 8 سانتیمتر است و قد در 4 سالگی حدود 2 برابر هنگام تولد میگردد . تا حدود سن 5 تا 6 سالگی قد کودک معمولا بطور خوابیده اندازه گیری میشود و پس از آن به صورت ایستاده . قد درحالت خوابیده مختصری از ایستاده بیشتر است.
در سالهای دبستانی رشد قدی حدود 6 سانتیمتر در سال بوده و در سن 13 سالگی قد تقریبا 3 برابر هنگام تولد میشود . در دوران بلوغ قد هم سریعتر رشد میکند که در دخترها زودتر از پسرها این اتفاق می افتد.(مراجعه شود به و وزن) . پسرها معمولا در انتها قد بلندتری از دخترها دارند.
مانند وزن قد هم از فرمولهایی تبعیت میکند...
قد به سانتیمتر در 2 تا 12 سال = (سن به سال * 6 ) +77
فرمولهای بالاتر از 3 سال در دخترها و پسرها متفاوتند که ما در این نوشته قصد ارائه تمام فرمولهای رشدی نیستیم و برای جلوگیری از سخت شدن مطلب از ذکر بقیه خودداری میکنیم.
باید توجه داشت از نظر رشد طولی قسمتهای مختلف به یک نسبت رشد نمیکنند . در هنگام تولد اندامها کوتاهترند و پس از چند ماه اول اندامها رشد طولی بیشتری نسبت به تنه پیدا میکنند.
3- دور سر : سر کودک هنگام تولد نسبت به بقیه بدن بزرگتر است زیرا سر 75 درصد رشد خود را انجام داده درصورتیکه سایر قسمتها فقط حدود یک دهم رشد خود را به پایان رسانده اند. دور سر یعنی اندازه پیرامون سر که در هنگام اندازه گیری با متر در جلو از ناحیه پیشانی و در عقب از ناحیه برجستگی پشت سر میگذرد . این اندازه هنگام تولد بطور متوسط حدود 35 سانتیمتر و حدود اندازه در صدک 5 تا 95 تقریبا 32 تا 37 سانتیمتر می باشد . طول سر حدود یک چهارم قد در هنگام تولد است ولی در بزرگسالی یک هشتم طول بدن را تشکیل میدهد. در ماههای اول بعد از تولد رشد سر به نسبت زیاد است و در شش ماه اول حدود 8 تا 10 سانتیمتر افزایش می یابد و در 6 ماه دوم افزایش حدود 3 سانتیمتر بوده و دور سر در یک سالگی حدود 47 سانتیمتر میگردد . افزایش دور سر در سال دوم حدود 2 سانتیمتر و در سالهای بعد از این هم کمتر می باشد بطوریکه در 5 تا 12 سالگی جمعا 2 تا 3 سانتیمتر به اندازه دور سر اضافه میشود . فرمول زیر برای کودکان شیرخوار بکار برده میشود...
اندازه دور سر به سانتیمتر در شیرخواران = ( قد به سانتیمتر / 2 ) + 10
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
با روند تکامل کودک خود آشنا شوید ؟مهمترین نکته ای که باید در مورد رشد و تکامل کودک خود به یاد داشته باشید این است که کودکان با سرعت های متفاوتی رشد می کنند. مانند تمام کودکان ، فرزند شما نیز در زمان مقتضی می خندد ، سرش را نگه می دارد و اشیاء را به چنگ می گیرد. اما این را بدانید که کودک شما یک انسان منحصر به فرد است . او اعمال خود را صرفاً به این دلیل که در کتابی بیان شده یا شما از او می خواهید و انتظار دارید ، انجام نمی دهد. " زمان مناسب " برای او هنگامی است که آمادگی انجام کاری را پیدا کرده باشد . شما نمی توانید سرعت رشد و تکامل کودک را بیشتر کنید ، اما اگر به اندازه کافی عشق ومحبت و توجه به او نشان دهید ، دقیقاً چیزی را به او داده اید که احتیاج دارد .
تکامل کودک شما جدا از جهان پیرامون او اتفاق نمی افتد ، او زمانی درس های لازم برای زندگی را می آموزد که بخشی از این جهان باشد . حضور شما، والدین شما ، خواهران و برادران دیگر، دوستان و اعضای فامیل همه برای آموزش و تکامل او اساسی هستند . او نه تنها به آموزش ، بلکه به عشق و تشویق و حمایت اطرافیان نیز نیازمند است تا هرچه بیشتر شکوفا شود . همچنان که کودک بیشتر و بیشتر رشد و تکامل می یابد، مهارت های شما نیز به عنوان والدین ، متناسب با نیازها و احتیاجات او افزایش می یابد. تا هنگام چهار ماهگی کودک ، احتمالاً توانسته اید یک برنامه روزانه شامل غذا دادن ، پوشک کردن ، بیرون بردن برای پیاده روی و هواخوری در پارک ، حمام کردن و خواباندن او تنظیم کنید.
روند تکامل
تکامل روندی خطی نیست . در برخی موارد به نظر می رسد کودک شما به عقب برگشته . برای مثال ، ممکن است کودک شما که همیشه درطول شب به خوبی می خوابیده برای چند شب متوالی، ناگهان نیمه های شب بدون هیچ علت خاصی هرسه- چهار ساعت یک بار از خواب بیدار شود . به این ترتیب به نظر می رسد که تکامل اوسیری روبه عقب داشته ، اما این روند تکامل در واقع رو به جلو است ؛ زیرا یکی دو هفته بعد متوجه می شوید که هشیارتر شده و بهتر به اطرافیان خود پاسخ می دهد و در طول روز کمتر نیاز به خواب دارد .
اثر تولد بر کودک
انتقال از محیط داخل رحم به فضای اتاق زایمان ، تغییرات زیادی را در دستگاه های بدن نوزاد ایجاد می کند که متعاقب این تغییرات نیازهای جدیدی نیز برای وی به وجود می آورد . مشخص ترین تغییر، تنفس خود به خود و مستقل نوزاد است . در مدتی که نوزاد در رحم است، ریه های وی انباشته از مایع آمینوتیک است ، این مایع در اثر فشاری که هنگام عبور جنین از کانال زایمان بر روی قفسه سینه وی وارد می شود، خارج می گردد. با خروج نوزاد از رحم ، نخستین تنفس صورت گرفته و بلافاصله بعد از اولین عمل دم ، گردش خون جنین متناسب با نیاز نوزاد به اکسیژن در خارج از رحم ، تطابق می یابد . نوزادانی که از طریق سزارین به دنیا می آیند. گاه برای پاکسازی ریه هایشان از مایع آمینوتیک باقیمانده ، نیاز به کمک دارند ؛ زیرا این نوزادن تحت فشار عبور از کانال زایمانی قرار نمی گیرند و طبیعتاً ریه های آنها به خوبی تخلیه نمی شود . همچنین داروهای بیهوشی به کار رفته در طی سزارین می تواند به طور موقت باعث مشکل در عمل تنفس شود. اگر کودک تحت بیهوشی عمومی به دنیا آمده باشد ، ممکن است مثل خود شما تا چند ساعت پس از زایمان کمی گیج و خواب آلوده باشد.
آنچه نوزاد حس می کند
تماس ناگهانی هوا با پوست نوزاد برای حواس وی مانند یک شوک است . درواقع ، نوزادان اغلب در نخستین لحظات تولد ، بیشتر از هر زمان دیگری در طی روزهای نخست ، هوشیار هستند . اگر براثر زایمان ، بیش از حد خسته نیستید و کودک شما نیز هوشیار است ، از فوائد این زمان طلایی حداکثر استفاده را بکنید . او دراین زمان نسبت به لمس پوست شما ، صدا و گرمای شما بسیار حساس است . این دقایق نخستین، فرصتی استثنایی برای شما و کودکتان است تا با یکدیگر آشنا شوید . اما اگر این فرصت دست نداد نگران نباشید ، زمان زیادی در هفته ها و ماههای بعد خواهید داشت.
وزن هنگام تولد
یکی از نخستین سؤالاتی که پس از دانستن جنس نوزاد مطرح می شود، این است که نوزاد چقدر وزن دارد . وزن هنگام تولد مهم است ؛ زیرا معیاری برای میزان سلامت نوزاد است. اما کودکان سالم با هر شکل و اندازه ای متولد می شوند . یک کودک ۳ کیلوگرمی می تواند به اندازه یک کودک ۴ کیلویی سرزنده و پرسرو صدا باشد . هیچ قانون خاصی در مورد وزن وجود ندارد. با این حال یک کودک کمتر از ۵/۲ کیلو گرم نیاز به توجه ویژه دارد ؛ زیرا وزن کم وی ممکن است به دلیل کمبود تغذیه مناسب در داخل رحم و یا سایرعوارض بارداری باشد .
عوامل بسیاری وزن نوزاد را تحت تأثیر قرار می دهند، ازجمله سلامتی و وزن شما درهنگام زایمان ، رژیم غذایی شما در طی بارداری ، عملکرد جفت ، ژنتیک ( والدین درشت اغلب نوزادان درشت تری دارند) ، جنس و نژاد.
کودک همچنین درطی اولین هفته بعد از تولد ، وزن از دست می دهد ( کاهش وزنی درحدود ۵ تا ۱۰ درصد وزن هنگام تولد طبیعی تلقی می شود) . در حدود دو تاسه هفته بعد، کودک مجدداً به وزن هنگام تولد برخواهد گشت .آزمون آپگار
به محض تولد نوزاد ، یک پرستار آموزش دیده و یا یک متخصص اطفال ، به کمک تست آپگار ، میزان سلامت کودک شما را ارزیابی می کند . این آزمایش یک تا پنج دقیقه بعد از تولد انجام می گیرد و هدف آن اطمینان از وضعیت کودک و احتمال نیاز وی به کمک های ویژه برای تطابق جدیدش است. برای انجام این آزمون ، معیارهای زیر اندازه گیری می شوند:
- تعداد ضربان قلب ،
- تنفس ،
- قوام عضلانی ،
- پاسخ های رفلکسی،
- رنگ پوست.
این تست تنها سنجشی از میزان سلامت عمومی نوزاد است و نمی تواند چگونگی سلامت وی را در حین رشد و یا شخصیت او را درآینده پیش بینی کند.
نمره گذاری آپگار
به هر کدام از معیارهای ذکر شده در بالا سه نمره ، داده می شود . نمره ۲ نشان دهنده مناسب بودن معیار مورد نظر است . به عنوان مثال به ضربان قلب بالای ۱۰۰ ضربه در دقیقه ، تنفس خوب و طبیعی و پوست ، هر کدام ۲ نمره داده می شود. سپس این نمرات باهم جمع می شوند تا نمره کلی آپگار مشخص شود ( حداکثر نمره آپگار۱۰ است ) .
اکثر نوزادان ، نمره آپگار ۷ یا بالاتر دارند و تنها تعداد کمی ۱۰ نمره کامل را به خود اختصاص می دهند . اگر نمرات آپگار کودک شما در اغلب موارد ذکر شده خیلی پایین باشد ( به عنوان مثال اگر تنفس وی نامنظم است ، ضربان قلبش پایین و رنگ پوستش پریده یا متمایل به آبی است)، به وی اکسیژن داده می شود. اگر بعد از تنفس داده شده ، آپگار وی همچنان پایین بماند، ممکن است جهت اقدامات پزشکی کامل تر به یک بخش مراقبت ویژه نوزادان انتقال داده شود. رشد جنین در انتهای بارداری تا حد زیادی بستگی به وضع اقتصادی و اجتماعی خانواده دارد. در صورتی که مادر رژیم غذایی نامطلوب داشته باشد، سیگار بکشد، یا مصرف کننده مواد مخدر باشد وزن نوزاد کاهش می یابد .
نوزاد ممکن است از خیلی جهات باعث تعجب شما شود . برای مثال پوست اغلب نوزادان لکه لکه بوده و کمی آبی به نظر می رسد. این مسئله امری طبیعی بوده و در طی چند روز آینده ظاهر نوزاد تغییرات زیادی می کند . وزن متوسط نوزاد حین تولد ۲۵۰۰ گرم تا ۳۴۰۰ گرم است و به عواملی مثل نژاد ، وضع اقتصادی خانواده ، جثه والدین ، تعداد زایمان های مادر و ارتفاع محل سکونت بستگی دارد.
شما وقتی نوزاد خود را می بینید ، می خواهید مطمئن شوید که در بهترین وضعیت است . در طی نخستین ساعات بعد از تولد ، یک پزشک اورا به طور کامل معاینه می کند. پزشک اطفال ابتدا از شما سؤالاتی در مورد نحوه شیر خوردن و الگوی خواب نوزاد می پرسد . سپس نوزاد شما وزن شده و قد وی اندازه گیری می شود و معاینات زیر از وی به عمل می آید : ضربان قلب و تنفس نوزاد کنترل می شود ؛ سقف دهان او برای اطمینان از عدم وجود شکاف کام بررسی می شود ؛ شکم او برای اطمینان از اندازه و محل ارگانهای داخلی مثل کبد و کلیه ها لمس می شود و نبض کشاله ران کنترل می شود.
ستون مهره ها برای اطمینان از این که هر مهره در جای خویش قرار دارد ، معاینه می گردد . اندامها چک شده و مفصل لگن کودک برای احتمال در رفتگی مادرزادی ران معاینه می شود.
بررسی رفلکس های نوزاد
متخصص اطفال همچنین برخی پاسخهای رفلکسی ( غیر ارادی ) نوزاد را معاینه می کند . سلامت این عکس العمل ها نشان می دهد که نوزاد در وضعیت خوبی است و سیستم عصبی مرکزی وی سالم است . رفلکسها ، پاسخهایی بازتابی و غیر ارادی هستند که طی هفته های اول به بقای کودک در محیط خارج از رحم کمک می کنند و زمانی که مهارت های فیزیکی وعقلی کودک تکامل یابند و کودک قادر به انجام اعمال ارادی و هوشیارانه باشد، ناپدید می شوند. اگر نوزاد نارس باشد پاسخ های رفلکسی وی با پاسخ های یک نوزاد سر موعد ، متفاوت خواهد بود و این نکته باید در نظر گرفته شود .
چنگ زدن
پزشک این رفلکس را به وسیله قرار دادن انگشت خود در کف دست کودک چک می کند ، با این کار نوزاد انگشتان خود را به دورانگشت معاینه کننده حلقه کرده و آن را می گیرد . در برخی کودکان این رفلکس بسیار قوی است . همچنین ممکن است این رفلکس در کف پا نیز وجود داشته باشد و با قرار دادن شیئی یا انگشت در کف پای کودک ، انگشتان کودک به دور آن حلقه شود . رفلکس چنگ زدن معمولاً در پنج ماهگی از بین می رود اما رفلکس کف پایی ممکن است تا یک سالگی باقی بماند .
مکیدن ، جستجو برای غذا و بلعیدن
اساسی ترین رفلکس نوزاد ، رفلکس مکیدن است که کودک را قادر به تغذیه می کند. کودک انگشتان خود یا شما را با ولع می مکد و در صورت تماس انگشت یا نوک سینه با گونه اش ، خود به خود سرش را به سمت تحریک شده برمی گرداند و دهانش را باز می کند . این رفلکس، جستجو برای غذا نام دارد. عمل قورت دادن و بلعیدن که به پاکسازی مجاری هوایی کودک کمک می کند نیز به طور رفلکسی انجام می شود.
رفلکس مورو
مورو یک رفلکس دفاعی است. پزشک ، با یک دست ، پشت و با دست دیگر سرکودک را نگاهداشته ، سپس ناگهان سر را کمی رها می کند تا سر پایین بیفتد، در این هنگام نوزاد بازوها و پاها را باز کرده و انگشتان دستش را می گشاید چنان که گویی می خواهد به جایی چنگ بزند، سپس به آرامی بازوها و انگشتان را جمع کرده و پاها را به داخل شکم بالا می آورد . هر دو سمت بدن باید از نظر این رفلکس هماهنگ و مساوی باشند. رفلکس مورو در حدود دو ماهگی از بین می رود.رفلکس راه رفتن
اگر زیر بازوهای کودک را نگه داشته و او را به وضعیت ایستاده در آورید ، کودک شروع به قدم برداشتن می کند . این رفلکس در حدود یک ماهگی ازبین می رود وهیچ ارتباطی با کسب مهارت راه رفتن در آینده ندارد. مهارت ایستادن و راه رفتن هنگامی ایجاد می شود که عضلات ، مفاصل و حس تعادل وی کامل شده باشد که این اتفاق در حدود دوازده ماهگی می افتد.
رفلکس خزیدن
وقتی کودک را روی شکم قرار می دهید، خود به خود وضعیتی شبیه خزیدن به خود می گیرد ، به این ترتیب که باسن را بالا داده و زانوها را زیر بدن خم می کند و وقتی به کف پای او ضربه ملا یمی بزنید به طور مبهم شروع به خزیدن می کند . این رفتار هنگامی که کودک قادر شود به طور مستقیم بخوابد و دیگر پاها را خم نکند ( حوالی دو ماهگی ) از بین می رود .
کودکان نارس
هرچه کودک شما زودتر به دنیا آمده باشد، کوچکتر خواهد بود. اگر نوزاد خیلی نارس باشد ، پوست او شفاف به نظر می رسد زیرا پوست بسیار نازک است واین بدان معنی است که کودک در فضای اطاق احساس سرما خواهد کرد. به همین دلیل این نوزادان بلافاصله پس از تولد داخل یک انکوباتور قرار می گیرند . انکوباتور دستگاهی است که دمای داخل آن با نیاز کودک برای گرم شدن تطبیق داده می شود. گریه کودک ممکن است بسیار آهسته به گوش برسد و در تنفس کردن مشکل داشته باشد . دلیل این امر آن است که سیستم تنفسی وی هنوز کامل نشده است . اگر نوزاد زودتر از دوماه به دنیا آمده باشد ، به سبب این مشکل تنفسی ممکن است سایر ارگانهای بدنش نیز به دلیل عدم دریافت اکسیژن کافی تحت تأثیر قرا ر گیرند. به همین دلیل لازم است به این کودکان اکسیژن اضافی داده شود. تکامل یک نوزاد نارس ممکن است دیرتر از دیگر نوزادان شروع شود.
اما باید توجه داشت که این کودکان را نباید با کودکان سرموعد مقایسه کرد . برای بررسی تکامل این نوزادان باید اول سن صحیح آنها را به دست آورد. بدین ترتیب که نخست محاسبه می کنیم که اگر نوزاد سرموعد به دنیا آمده بود، حالا چه سنی داشت . برای مثال اگر نوزاد دو ماه زودتر به دنیا آمده باشد، در سه ماهگی احتمال این که به معیارهای تکاملی یک شیر خوار سه ماهه رسیده باشد بسیار کم است ، بلکه او در پنج ماهگی ( سن تقویمی + ۲) به این معیارها خواهد رسید . سرانجام در حدود نه ماه تا یک سالگی ، کودک نارس به معیارهای تکاملی یک کودک سرموعد خواهد رسید.
دوقلوها وچند قلوها
امروزه به دلیل کاربرد بیشتر روش های درمان ناباروری ، بارداری های دو و چند قلویی در حال افزایش است . این نوزادان گاه زودتر از موعد به دنیا می آیند و کوچکتر بوده و وزن کمتری دارند، بنابراین در هفته های نخست پس از تولد ، اغلب نیاز به مراقبت های ویژه دارند.
گاهی دو قلوها همان الگوی تکاملی کودکان تک قلو را دنبال نمی کنند. درمورد برخی دوقلوها به نظر می رسد که دو کودک جنبه های مختلف تکاملی را بین خود تقسیم کرده اند؛ مثلاً در حالی که یک کودک از نظر مهارت های حرکتی مثل استفاده از دست ها تکامل بهتری دارد ، قل دیگر در اعمال ارتباطی و روابط اجتماعی کامل تر است .
عمل وعکس العملهایی که بین شما و کودک ایجاد می شود، سبب تکامل کودک می گردد. اما چون این اعمال بسیار وقت گیرند و بیشتر اوقات شما را اشغال می کنند، نمی توانید مطمئن باشید که آیا برای هر دو قل وقت یکسانی جهت بازی و تماس فیزیکی اختصاص داده اید یا خیر
به هرحال شما می توانید مثل تمام کودکان ، دوقلوها را برای بازی و گردش به طور مرتب بیرون ببرید ، تماس با مردم و مناظر جدید به خودی خود در تحریک تکامل کودکان بسیار مؤثرند.
در طی روز، زمان مشخصی را که اطمینان دارید در طی آن می توانید تمام توجه خود را به یک اندازه به دو کودک بدهید ، صرف بازی و آموزش آنها کنید . حتی الامکان زمانی را انتخاب کنید که فرد دیگری نیز بتواند حضور داشته باشد ، در این صورت می توانید به هر کدام از دوقلوها به طور جداگانه برسید.
رفتارها و واکنشهای کودک از یک ماهگی تا شش ماهگی
کودک از ابتدای تولد ، قدرت زبان را درک کرده و شروع به صحبت می کند. از لحظه ای که چشمان وی به صورت شما می افتد، شروع به تماشای حالات مختلف چهره و گوش دادن به صداهایی می کند که برای صحبت کردن با وی ایجاد می کنید. او خیلی زود با حرکت دادن لبها واجزای چهره اش شروع به تقلید از شما می کند. گوش دادن و تقلید کردن دو راه اساسی یادگیری زبان هستند که کودک به خوبی از عهده آنها برمی آید.یک ماهگی
حرکت نوزاد در این سن هنوز تحت تأثیر واکنش های اولیه است. نوزاد در این سن هنوز از نظر بینایی کامل نیست ، هر چند ازبدو تولد می تواند ببیند و رنگها و شکلها را از فاصله نزدیک تشخیص دهد. وقتی می خواهید چیزی را به نوزادتان نشان بدهید، او را در حالت قائم یا با کمی زاویه نگه دارید. در یک ماهگی قد نوزاد به طور متوسط ۵۴ سانتیمتر ( حدود ۵۲ تا ۵۶ سانتیمتر ) و وزن او چهار کیلوگرم است ، ولی می تواند بین ۵/۳ تا ۵/۴ کیلوگرم متغیر باشد. در یک ماهگی ، یعنی در طی چهار هفته اول عمر، کودک این خصوصیات را به دست می آورد:
۱- در هنگام خوابیدن به شکم و در حالت خمیده قرار می گیرد . وقتی از ناحیه شکم نوزاد را آویزان کنیم ، سر به جلو خم می شود؛
۲- در حالت خوابیده ، پشت خمیده و کمی سفت است ؛
۳- چشمها را به روی چهره افراد و یا نور در محور دید متمرکز می کند؛
۴- صورت انسان به ویژه صورت مادر خود را ترجیح می دهد.
دوماهگی
نوزاد به سرعت رشد می کند و با کمک اصواتی که تولید می کند، در واقع با شما ارتباط برقرار می کند. هر صدای جدیدی که کودک از خودش در می آورد ، تجربه جدیدی است که کسب می کند و کم کم با ترکیب این صداها شروع به صحبت کردن خواهد نمود. در دو ماهگی ، کودک در طول روز کمتر می خوابد و ممکن است برخی اوقات بیداری خود را به گریه کردن بگذراند. البته همه کودکان مثل هم نیستند و ممکن است کودک شما خیلی کم گریه کند. اکثر گریه های کودک درعصر و شب اتفاق می افتند و اغلب این گریه ها به علت کولیک ایجاد می شوند. (کولیک نوعی درد شکم است که معمولاً از سه هفتگی آغاز شده و تا سه ماهگی طول می کشد) . البته کولیک تنها علت گریه کودک نیست ؛ گریه می تواند به علت خیس بودن ، گرسنگی و یا سایر عوامل باشد. همان طور که گفته شد دراین سن گریه کردن تنها راهی است که نوزاد به وسیله آن به شما نشان می دهد که نیازبه کمک دارد.
در دو ماهگی کودک شما قادر است :
۱- در حالت خوابیده به شکم ، سر را مختصری بلند کند. اگر او را از شکم بلند کنیم ، سر در امتداد بدن قرار می گیرد؛
۲- در حالت خوابیده به پشت اگر او را بلند کرده و بنشانیم سر را به عقب می برد؛
۳- اشیای متحرک را با چشم ، ۱۸۰ درجه تعقیب می کند ؛
۴- در تماسهای اجتماعی لبخند زده و به صداهای اطراف به دقت گوش می کند.
سه ماهگی
کنترل حرکات سر در این سن شروع می شود. به تدریج گردن کودک قویتر شده واو قادرمی گردد که سرش را به اطراف بچرخاند و به اشیاء مختلف نگاه کند. همچنین کودک شروع به شناختن بدن خود می کند . او می تواند انگشتانش را باز وبسته نماید وممکن است حتی برای چند ثانیه بتواند یک اسباب بازی را در دستش نگاه دارد. اولین لبخندهای کودک حرکاتی غیرارادی و رفلکسی هستند، اما بعد از مدتی او یاد خواهد گرفت که درپاسخ به لبخند شما، لبخند بزند. دراین سن قد کودک به طور متوسط ۶۰ سانتی متراست و وزنی حدود ۵/۵ کیلوگرم دارد ولی قد او می تواند از ۵۸ تا ۶۳ سانتی متر و وزن او از ۸/۴ تا ۵/۶ کیلو گرم متغیر باشد.
در سه ماهگی کودک این مهارت ها را کسب می کند:
۱- در حالت خوابیده به روی شکم ، سر وسینه را بلند می کند. دستها کشیده است، اگر او را از شکم آویزان کنیم سر را بالاتر از سطح بدن نگه می دارد ؛
۲- درحالت خوابیده به پشت به طرف اشیاء دست دراز می کند، اما نمی تواند آنها را بگیرد. اسباب بازی را تکان می دهد؛
۳- اگر کودک را بلند کرده و بنشانیم ، افتادن سر به عقب تا اندازه ای کمتر است و سر، حرکات پاندولی ( حرکات رفت و برگشتی ) دارد. پشت خمیده است؛
۴- تماس های اجتماعی را ادامه می دهد و به موسیقی گوش می دهد .
چهار ماهگی
کودک به سرعت رشد می کند و دوست دارد با او صحبت کنید و بازی های ساده انجام دهید . می توانید با صرف کردن وقت بیشتری در کنار او، رفتارهای اجتماعی را به او یاد بدهید. کودک همچنین از دیدن و صحبت کردن با خودش در جلوی آینه لذت خواهد برد. برای این کار بچه را در فاصله ۱۵ تا ۲۰ سانتی متری یک آینه ثابت قراردهید تا بتواند خود را در آن ببیند. در این سن کودک کم کم و با کمک شما شروع به نشستن می کند ، اما بعد از مدتی یاد می گیرد که با کمک پاها واستفاده از دستهایش ، خود را در حالت نشسته نگه دارد .
کودک اکنون علاقه بسیاری دارد که بتواند اشیاء را در دهانش گذاشته و بمکد، بنابراین باید بسیار مراقب باشید و اشیاء ریز را از دسترس او خارج کنید تا وارد حلق و مری او نشوند. حالا که او کنترل بیشتری روی حرکات دستش پیدا کرده ، انگشتان خود را می مکد ، این کار موجب لذت و آرامش او می گردد . مکیدن انگشت شست دراین سن کاملاً طبیعی است و نشان دهنده فشار روانی و یا عدم احساس امنیت نیست . همچنین اکثر کودکان بعد از یک یا دو سالگی این عادت را کنارمی گذارند.
کودک شما در فاصله ۶- ۴ ماهگی قادر خواهد بود:
۱- در وضعیت خوابیده به شکم، سر و سینه را بلند کند. سر را در محور عمودی قرار دهد و پاها را در حالت کشیده نگه دارد
۲- در وضعیت خوابیده به پشت ، بیشتر در وضعیت قرینه قرار می گیرد . دست ها را در خط وسط بدن می گذارد . به طرف اشیاء دست دراز می کند، آنها را گرفته و به دهان می برد؛
۳- در وضعیت نشسته سراستوار بوده و به عقب نمی افتد . به سمت جلو خم می شود و از نشستن با کمک شما، لذت می برد؛
۴- در حالت ایستاده با پاهایش به زمین فشار می دهد ؛
۵- بلند می خندد؛
۶- اگر در ضمن بازی تماس را قطع کنیم خشگمین می شود؛
۷- با دیدن غذا به هیجان می آید.پنج ماهگی
در این سن کودک شروع به درک مفاهیم اولیه می کند؛ مثلاً با پرت کردن اسباب بازی از تختخوابش به بیرون ، شروع به یاد گیری علل و اثر کارها کرده و به کشف دنیای اطرافش می پردازد.
در این سن کودک علاوه بر مهارت هایی که در چهار ماهگی به دست آورده قادر است:
۱- سرخود را قائم نگهدارد؛
۲- به چیزهای کوچک توجه نشان دهد؛
۳- تا حدودی بدون کمک بنشیند و به جلو خم شود.
شش ماهگی
در شش ماهگی کودک علاقه بیشتری به آنچه که در اطرافش می گذرد نشان می دهد. او سرش را به سمت صداهای آشنا می چرخاند و مدت طولاتری را صرف بررسی چیزهایی که توجهش را جلب کرده است ، می کند. قد او به طور متوسط ۶۷ سانتی متر و وزن او ۵/۷ کیلوگرم است . قد و وزن می توانند محدوده ای بین ۶۳ تا ۵/۶۹ سانتیمتر و ۳/۶ تا ۳/۸ کیلوگرم داشته با شند.
در این سن کودک بسیار متحرک و فعال است و با کمک شما می تواند به وضعیت نشسته دربیاید . توانایی کودک در رسیدن و گرفتن اشیاء کم کم دقیق تر می گردد و شما می توانید با قراردادن اشیاء درنقاط مختلف ، این توانایی را تقویت کنید . آویختن اسباب بازی در بالای گهواره به کودک این اجازه را می دهد که مهارتهای خود را تمرین کند. او در این سن می تواند اسباب بازی را از یک دست به دست دیگر بدهد.
از نظر بینایی کودک در این سن به تمام چیزهایی که در اطرافش رخ می دهد، نگاه می کند. همچنین هر دوچشم کودک باید همزمان در یک جهت حرکت کنند. بنابراین اگر به نظر می رسد که حرکات چشمها هماهنگ نبوده و یکی از چشم ها به داخل یا خارج حرکت می کند باید به چشم پزشک مراجعه کنید.
هوش کودک می تواند تحت نفوذ عوامل مختلفی مثل تحریکات محیطی ، سلامتی ، رژیم غذایی و حتی جنبه های اقتصادی – اجتماعی مثل فقر قرار گیرد . حتی آسیب ها و صدمات وارده به کودک می توانند نقش مهمی درهوش او داشته باشند. در این مرحله از نمو کودک، شما می توانید رشد فیزیکی ، اجتماعی و هوشی او را با تحریکات محیطی و صرف وقت برای بازی کردن، خواندن و صحبت کردن با او افزایش دهید.
کودک در۶ ماهگی قادر خواهد بود:
۱- بدون کمک بنشیند؛
۲- با نشستن سر به عقب نمی افتد؛
۳- تغییر صدا بدهد؛
۴- اشیاء را با تمام قسمت دستش بگیرد و آن را از یک دست به دست دیگربدهد؛
۵- چشمهایش را به طور هماهنگ حرکت دهد،
۶- از دیدن غریبه ها نگران نشود و گریه نکند.
هفت ماهگی
در هفت ماهگی کودک قادر خواهد بود که مدتی روی پای خود بایستد و حتی ممکن است با کمک شما بتواند بلند شود و بایستد . در طی دو ماه آینده او یاد خواهد گرفت که با گرفتن اشیاء اطرافش خود را از حالت نشسته به حالت ایستاده در آورده و کم کم به تنهایی بایستد .
در این سن کودک ممکن است ترجیح دهد که از یک دستش بیشتر استفاده کند ؛ دست راست یا چپ ، اگر یک اسباب بازی به او بدهید و او همیشه با یک دست ( مثلاٌ دست راست ) اسباب بازی را بگیرد احتمالاً در آینده راست دست خواهد شد . با این حال ممکن است بعداً این وضعیت تغییر کند . ممکن است تا دو سالگی چپ دست یا راست دست بودن کودک مشخص نگردد .
در این سن کودک با استفاده از حروف بی صدا و با صدا ، اصواتی از خود در می آورد و حرکات زبان و دهانش شروع به تغییر خواهند کرد .
هیچ زمان ثابت و مشخصی برای دندان در آوردن وجود ندارد ؛ اما معمولاً اولین دندان بین شش تا هفت ماهگی ظاهر می شود . اما ممکن است در برخی کودکان نخستین دندان در ۱۳ ماهگی ظاهر شود . اولین علامت دندان در آوردن معمولاً آبریزش از دهان است . همچنین قبل از در آمدن دندان ، لثه ها قرمز و متورم می گردند و درد آنها ممکن است به گوش ها هم انتشار یابد . با این حال هیچ گاه بیماری هایی مثل اسهال ، تب و گوش درد را به دندان در آوردن کودکتان نسبت ندهید و همیشه با پزشک مشورت کنید .
هشت ماهگی
از این سن کودک در مقابل غریبه ها احساس نگرانی و ترس خواهد کرد. حدود یک ماه بعد اگر کودک را در اتاق تنها بگذارید دچار ترس و نگرانی جدایی از مادر خواهد شد .اوج این ترس و نگرانی از جدایی ، معمولاً در حدود ۱۵ ماهگی است و پس از آن ، این نگرانی کاهش خواهد یافت . از هشت ماهگی رفتار کودک انعطاف پذیر می شود و برای اولین بار می خواهد که اسباب بازی هایش را با دیگران شریک شود. این سن زمان مناسبی است که او را با کتاب آشنا کنید و برایش کتاب بخوانید . از کتاب هایی با تصاویر بزرگ و رنگی استفاده کنید .
در هشت ماهگی کودک شما قادر خواهد بود :
۱- درحالت خوابیده به شکم غلت بزند وحول محور بدنش بچرخد .
۲- در حالت خوابیده به پشت ، سرش را بلند کند .
۳- کلمات چند بخشی را بیان کند .
۴- اشیاء خیلی کوچک را با انگشتانش بگیرد .
۵- سرش را به سمت صداهای آشنا برگرداند . در این سن می توانید به بررسی و آزمایش شنوایی کودک بپردازید ، به این ترتیب که پشت سر کودک ایستاده و صدای جغجغه در آورید و ببینید کودک سر خود را بر می گرداند یا نه .نه ماهگی
کودک در این سن قادر است محدوده وسیعی از احساسات و هیجانات مثل خوشحالی ، ترس ، عصبانیت و ناراحتی را بروز دهد و از این راه احساس خود را بیان کند . او ممکن است شروع به نشان دادن علائمی از استقلال و عدم اتکاء به دیگران کند اما هنوز می خواهد مطمئن باشد که شما در کنارش هستید و در صورت نیاز به او کمک خواهید کرد.
قد او در این سن به طور متوسط ۷۱ سانتیمتر و وزنش حدود ۸/۸ کیلوگرم است . محدوده تغییر قد بین ۶۹ تا ۷۴ سانتی متر و محدوده تغییر وزن ۸ تا ۸/۹ کیلوگرم است .
کودک شما در ۹ ماهگی قادر خواهد بود :
۱- به طرف اشیای بزرگ دست دراز کند ، آنها را گرفته و از این دست به آن دست بدهد.
۲- برای گرفتن اشیاء از کنار خارجی کف دست استفاده کند و ساچمه را با انگشت به طرف خود بکشد .
۳- کلمات غیر اختصاصی مثل ماما و دادا را بیان کند .
۴- خودش را به وضعیت ایستاده برساند .
۵- به اطراف اتاق سرکشی کند .
ده ماهگی
برای اولین بار بعد از تولد ، در این سن ممکن است درباره تربیت کودک فکر کنید . تربیت کردن به معنی تنبیه کردن نیست ، بلکه آموزش مفهوم خوب و بد است . این اهمیت دارد که به خاطر داشته باشید که کودک نمی تواند بد باشد ، زیرا کودکان هنوز راه غلط را از درست تشخیص نمی دهند و نمی دانند کاری که می کنند درست است یا غلط . آنها با مشاهدات و تجربیاتی که کسب می کنند کم کم جهان اطراف خود را می شناسند . آموزش و معرفی مفهوم کارهای خوب و بد در این مرحله ، اولین قدم در کمک به تربیت صحیح کودک است . شما باید محدودیت هایی مناسب برای کودک در نظر بگیرید و او را مجبور به انجام آنها بکنید . ولی این کارها را با محبت و مهربانی انجام دهید . هیچ گاه کودک خود را تهدید نکنید که او را دوست نخواهید داشت زیرا این گفته اثر بدی روی اعتماد به نفس او خواهد داشت . این امر اهمیت دارد که او بداند همیشه مورد علاقه شما قرار خواهد داشت . حتی اگر کاری می کند که مطابق میل شما نیست .
هیچ گاه کودک خود را نزنید ، با این کار خشونت را به کودک یاد می دهید .
کودک شما در ۱۰ ماهگی قادر خواهد بود که :
۱- به تنهایی و بدون کمک بنشیند . در این حالت پشت وی مستقیم و در حالت عمودی است .
۲- دست خود را به اشیاء گرفته و بایستد و با گرفتن اشیاء راه برود .
۳- صدای دیگران را تقلید کند .
۴- کلمه نه یا نکن را می فهمد هر چند ممکن است اطاعت نکند .
۵- با استفاده از فنجان ، مایعات را می نوشد .
۶- با دیگران توپ بازی می کند .
یازده ماهگی
در این سن کودک با اعتماد بیشتری روی پاهای خود می ایستد . همچنین او دوست دارد در کارهای منزل به شما کمک کند . در این سن کودکان از نظر فعالیت های فیزیکی بسیار با یکدیگر متفاوتند . اگر کودک شما در این فعالیت ها به کندی پیشرفت می کند نگران نشوید . در سن مناسب همه کارهای لازم را انجام خواهد داد .
تعادل کودک تا این سن تکامل زیادی می یابد . او می تواند هنگام نشستن ، بدون افتادن به یک سمت خم شود و برای برداشتن یک اسباب بازی که پشت سرش قرار داده شده بچرخد . در این زمان بهتر است که شما در اطرافش باشید و اگر به زمین افتاد به او اعتماد به نفس بدهید تا دوباره بلند شده و روی دو پا بایستد .
در ۱۱ ماهگی کودک شما قادر است :
۱- خودش بلند شود و بایستد .
۲- چند قدم راه برود .
۳- اشیاء را با شست و انگشت سبابه بگیرد و اشیایی را که در دست شخص دیگری است رها کند .
۴- برای جلب توجه شما بگوید ماما.
۵- به صدای اسم خودش واکنش نشان دهد .
۶- دست را به صورت بای بای تکان دهد .
۷- به دستورهای ساده شما پاسخ دهد.
دوازده ماهگی
کودک شما به جشن تولد یک سالگی اش می رسد . هنگامی که به عقب نگاه می کنید از میزان تغییرات رخ داده در وی متعجب می شوید . او حال عضوی کوچکی از خانواده شماست با شخصیت و خصوصیاتی مستقل ، پر از انرژی ، شور زندگی و عشق برای نزدیکانش .
در این سن او سعی می کند به تنهایی ایستاده و حتی چند قدم نیز به تنهایی راه برود . اما فراموش نکنید که او یک انسان منحصر به فرد است و نباید با کودکان دیگر مقایسه شود .
او در این سن دستورهای ساده را به خوبی می فهمد و حتی ممکن است آنها را اجرا کند .
در یک سالگی قد کودکتان تقریباٌ ۷۵ سانتی متر است و وزنی حدود ۹ کیلو و ۸۰۰ گرم دارد . اما قد او می تواند از ۷۳ تا ۷۷ سانتیمتر متغیر باشد . وزن او در این زمان تقریباً ۳ برابر وزن زمان تولدش است .
کودک شما در یک سالگی قادر است که :
۱- خود به خود بایستد و چند قدم راه برود .
۲- اشیاء را با انگشت شست و سبابه بگیرد .
۳- اسباب بازی ها را در صورت درخواست با اشاره به افراد دیگر بدهد .
۴- مطلب خود را طور دیگری غیر از گریه کردن به شما بفهماند .
۵- با افراد خانواده و افراد آشنا با تکان دادن دست بای بای کند .
۶- یک توپ را به سمت شما قِل بدهد.یک سالگی تا ۵/۱ سالگی
تا ۱۵ ماهگی کودک شما قادر خواهد بود به تنهایی راه برود و تنها بماند . او روی زانوها و دستانش از پله ها بالا خزیده و بسیار آهسته از پله پایین می آید . توانمندی و مهارت های دستی او افزایش یافته و ممکن است قادر باشد که یک مکعب را روی دیگری قرار دهد . قد او در این سن حدوداً ۸۱ سانتیمتر و وزنش ۱۱ کیلوگرم است و دامنه تغییرات قد و وزن بین ۸۰ تا ۸۴ سانتیمتر و ۱۰ تا ۱۲ کیلوگرم است .
تا زمانی که کودک شما ۱۸ ماهه می شود . اطلاعات شگفت آوری کسب خواهد کرد و میزان قابل توجهی از مهارت ها و رفتارهای حرکتی را به دست خواهد آورد . او قادر خواهد بود به تنهایی و با امنیت کامل ، بدون این که به اشیاء برخورد کند ، در اطراف حرکت کرده و یک شیء مانند اسباب بازی مورد علاقه اش را با خود حمل کند . او به خوبی از پله ها بالا رفته و حس تعادل خوبی دارد به طوری که قادر خواهد بود بدون افتادن به جلو خم شده و اشیاء را از روی زمین بردارد . او قادر خواهد بود اشیاء کوچک را با انگشتان بر دارد و با قلم یا مداد رنگی اشکال دایره ای شکل رسم کند . اشیاء متحرک در فاصله متوسط ، توجه او را جلب خواهند کرد . در این سن سرعت رشد او کاهش می یابد و از ۲ سالگی به بعد سالانه ۲ کیلوگرم به وزن او اضافه می شود
کلمات او تقریباً قابل درک شده و ممکن است زنجیره ای از صداهای آشنا را با هم تولید کند . اما فقط تعداد اندکی لغت را درست به زبان می آورد . درک او از سخنان اطرافیان خوب است و مکالمات و گفتگوهای ساده و کوتاه را دنبال می کند . محدوده توجه او هنوز کم است ، اما قادر است به اشیاء اشاره کرده و نام های مورد علاقه خود را به آنها بدهد. او از آواز خواندن و موسیقی لذت می برد . احتمالاً مایل است خودش غذایش را بخورد و از آشفتگی که به این ترتیب ایجاد می کند ، لذت می برد . او شروع به تقلید و یادگیری اعمال شما می کند . کودکتان ممکن است تمایل به همبازی شدن با شما داشته باشد اما مادامی که در محدوده ی توجه و دید شما قرار دارد از تنها بازی کردن نیز لذت خواهد بود.
به این ترتیب در ۱۸ ماهگی کودک شما قادر است :
۱- با پاهای باز از هم به راحتی راه رفته و بدود .
۲- با کمک از پله بالا رفته و گاه پایین بیاید .
۳- زانوها و لگن را خم کرده و برای برداشتن اشیاء از روی زمین چمباتمه بزند .
۴- عکس های ساده و کتاب ها را می شناسد ، انگشت اشاره را روی آنها قرار می دهد و از آنها لذت می برد .
۱۸ ماهگی تا ۲ سالگی
به تدریج که کودک بزرگتر می شود ، مهارت ای بیشتری کسب کرده و مهارت های کسب شده در سنین پایین تر را تکمیل می کند. حالا او عضوی کوچک و فعال از خانواده شماست که توجه و حمایت بیشتری را طلب می کند . کنترل عضلانی در حال رشد و تکامل است . کودک هنگامی که کهنه خود را خیس می کند ، متوجه می شود و حتی ممکن است قبل از کثیف کردن کهنه خود این را بفهمد . اگر چنین باشد ، فرصت مناسبی برای آموزش دستشویی رفتن برای شما پیش آمده که باید از آن استفاده کنید . هر چند ۱۸ ماهگی زودترین زمانی است که شما می توانید این آموزش را به کودکتان بدهید.
حول و حوش ۱۸ ماهگی بهتر است ارزیابی های بیشتر و دقیقتری از کودک توسط پزشک به عمل آید ، مثلاً مشاهده وی در حال بازی کردن و اطمینان یافتن از این که مهارت های اساسی را به دست آورده. همچنین این فرصتی خواهد بود برای شما تا هر مشکل یا سؤالی را که در مورد رشد و نمو فرزندتان دارید با پزشک خود در میان بگذارید . دو سالگی سن شکل گیری وضعیت بدن و به دست آوردن مهارت های حرکتی بزرگ است . وزن او در این سن ۱۲ کیلوگرم ( ۱۰۰/۱۱ تا ۱۳ ) و قدش حدود ۸۷ سانتیمتر ( ۵/۸۴ تا ۸۹ ) است . او در این سن قادر است :
۱- بر روی تمام کف پا بدود ، توقف کرده و دوباره شروع به دویدن کند و از موانع احتراز کند .
۲- با ثبات کامل برای برداشتن اشیاء چمباتمه زده و بدون استفاده از دست ها دوباره روی پاها بلند شود .
۳- با شش یا هفت مکعب یک برج بسازد .
۴- از کتاب های عکس دار لذت می برد و به جزئیات عکس های مورد علاقه خود توجه می کند .
۵- قادر است صفحات کتاب را یکی یکی ورق بزند .۲تا ۳ سالگی
در این سن قد کودک ۹۶ سانتی متر ( ۹۴ تا ۹۸ ) و وزنش به طور متوسط ۱۴ کیلوگرم ( ۱۳ تا ۵/۱۵) است.
کودک در این سن قادر است:
۱- به تنهایی از پله ها بالا رفته و به تناوب پاها را عوض کند و با قراردادن دو پا روی یک پله از پله ها پائین بیاید؛ و می تواند از پله انتهایی با پاهای جفت پائین بپرد؛
۲- می تواند در هنگام دویدن در صورت رسیدن به یک مانع ، آن را دور بزند؛
۳- می تواند یک سه چرخه را با استفاده از رکاب زدن رانده و در گوشه های عریض اتاق با آن دور بزند؛
۴- می تواند روی پنجه ی پاها بایستد و راه برود؛
۵- می تواند چهار زانو بنشیند؛
۶- می تواند یک توپ را با دست های کشیده پرتاب کند و یا توپ را در میان بازوانش بگیرد؛
۷- می تواند با قدرت توپ را با پا پرت کند.
۳ تا ۴ سالگی
قد کودک در این سن ۱۰۲ سانتی متر و وزنش حدود ۱۶ کیلو گرم می شود. در این سن مهارت های گوناگونی کسب می شود، به عنوان مثال کودک دراین سن قادر است :
۱- با قاشق و چنگال غذا بخورد؛
۲- ممکن است در طول شب خشک باشد هرچند این مسئله بسیار متغیر است؛
۳- دوست دارد به بزرگترها در کارهایی مانند رسیدگی به گلدانها و خرید کمک کند؛
۴- تلاش می کند تا محیط اطراف خود را مرتب نگه دارد؛
۵- مفهوم شریک شدن در اسباب بازی ها را درک می کند ؛
۶- به خواهریا برادر کوچکترخود علاقه نشان می دهد؛
۷- از نردبان و درخت بالا می رود ؛
۸- می تواند روی پنجه پاها بایستد و راه برود یا بدود؛
۹- می تواند برای چهار یا پنج دقیقه روی یک پا ایستاده و " لی لی " بازی کند؛
۱۰- صحبت کردن کودک در این سن از لحاظ دستوری صحیح بوده و کاملاً هوشیارانه است؛
۱۱- سؤالاتی با کلمات سؤالی " چرا" "چه موقع"،"چگونه" ساخته و معنی لغات را درک می کند؛
۱۲- از گوش کردن و یا تعریف کردن داستان های بلند لذت می برد؛
۱۳- دستهایش را خودش شسته و خشک می کند. دندانها را مسواک می زند. لباسهایش را خودش می پوشد و بیرون می آورد؛
۱۴- از نظر رفتار عمومی احساس استقلال کرده و به خود متکی است؛
۱۵- با بچه های دیگر بازی می کند .
(این زمانِ شروع روابط اجتماعی و ایفای نقش است)؛
۴ تا ۵ سالگی
در ۵ سالگی کودک ۱۰۸ سانتی متر قد و ۱۸ کیلوگرم وزن دارد.
۱- در این سن کودک براحتی روی یک خط باریک راه رفته و روی پنجه ی پاها جست و خیز می کند؛
۲- قادر است کمر را خم کرده و بدون خم کردن زانوها پنجه پاها را لمس کند؛
۳- می تواند برخی حروف را کپی کند؛
۴- می تواند شکل آدمک را به صورتی قابل تشخیص با رسم سر، تنه ، پاها ، دست ها و در شکل های مختلف بکشد؛
۵- می تواند انگشتان یک دست را با دست دیگر بشمرد؛
۶- می تواند نام دو یا چند رنگ اصلی را بگوید و ۱۰ یا ۱۲ رنگ را با یکدیگر جورکند؛
۷- به سهولت صحبت کرده و نکات دستوری و تلفظی را رعایت می کند اما هنوز ممکن است در ادای برخی صداها مشکل داشته باشد؛
۸- بسیارعلاقه مند است که برایش داستان بخوانید یا تعریف کنید تا بعداً جزئیات آن را با دوستانش بازی کند؛
۹- نام کامل ، سن و گاه روز تولدش را می گوید، آدرس خانه را نیز می گوید؛
۱۰- از چاقو و چنگال به خوبی استفاده می کند ؛
۱۱- دستها و صورتش را تحت نظارت شما شسته و خشک می کند؛
۱۲- دوستانش را انتخاب می کند . بیشتر اوقات در گروه دوستانش به سرمی برد و لزوم رعایت قوانین را در بازی ها درک می کند.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در علوم مرتبط با حیطه رشد نوزاد و کودک همواره " سنین دوره طلایی " (Golden Time) مطرح میگردد که منظور از آن سن پیش از سه سالگی کودک است که هم در علوم اعصاب شناختی (نوروساینس) و هم در دیدگاههای بنیادین رشدی نظیر "تحول و تکامل شناختی " (پیاژه) بسیار بر آن تاکید میگردد و این دوران را از لحاظ آغاز اقدامات موثر و مداخلات "ارتقائ سلامت" و "افزایش توانمندیهای هوشی-شناختی " و همچنین پی ریزی زیربناهای شخصیتی و اجتماعی کودک در کانون توجه پژوهشگران و متخصصین حیطه بالینی و آموزشی قرار میگیرد. بیش از ۹۰ درصد رشد و تکامل کودک تا سن هشت سالگی صورت میگیرد.علاوه بر این بیشترین رشد هوشی در کودکان قبل از سن ۸ سالگی اتفاق میافتد. بیش از ۹۰ درصد ازمراحل رشد و تکامل کودکان تا سن هشت سالگی است و بیشترین فرصت کودکان برای رشد و بالندگی در این سن اتفاق میافتد.۶۰ درصد از رشد مغزی در تمام طول حیات انسان تا سن یک سالگی است و سالهای آغازین زندگی فرصتی برای کودک، خانواده و جامعه است.
بیشترین سرمایه گذاری در کودکان توسط خانواده و جامعه پس از شروع دوران مدرسه، جوانی و میان سالی رخ میدهد که این موضوع نیاز به اصلاح دارد و در واقع بهتر است تمام سرمایه گذاری برای کودکان در سال اول زندگی صورت گیرد.تغذیه نوزاد در اولین سالهای زندگی بر رشد جسمی و سیر پیشرفت عصبی کودکان بسیار تعیین کننده میباشد. در دو سال اول زندگی بیشترین رشد سلولهای مغزی همراه با شکل گیری ارتباطات عصبی رخ میدهد. مراقبت ویژه از کودک تا ۳۶ ماه پس از تولد منجر به تکامل جسمی، عصبی، روانی و اجتماعی کودک میشود. این دوره تکاملی که باید تحت مراقبتهای ویژه والدین انجام شود.
مهمترین دوره مراقبتهای پس از زایمان کودکان است. این ۳۶ ماه که ۶ به طور معمول ماه ابتدایی آن تغذیه مطلق کودک با شیرمادر است و ۶ تا ۲۴ ماهگی کودک نیز این تغذیه با غذای کمکی همراه میشود، زمانی است که رشد اولیه کودک کاملاً شکل میگیرد.مراقبتهای دوره بارداری به سه دوره قبل از بارداری، حین بارداری و پس از زایمان تقسیم میگردد، در مراقبتهای قبل از بارداری کنترل سلامت و عملکردهای بهداشتی سیستم باروری و بررسی سابقه پزشکی و فامیلی زوجین از نظر وجود بیماریهای ارثی یا مصرف دارو و سابقه بیماریهایی نظیر دیابت، فشارخون، قلبی و عروقی، تنفسی، کلیوی، کم خونی، اختلالات تیروئیدی و دهان ودندان باید مورد بررسی قرار بگیرد.
لازم به ذکر اینکه نخستین سیستمها و بنیانهای تکاملی-رشدی عبارتاند از سیستم لمسی، سیستم حس عمقی، سیستم حس تعادلی. باید در خاطر داشت که با وجود اینکه رشد و تکامل حس بینایی وارتقائ ادراکهای بینایی که از بالاترین درجههای اهمیت در "سیر پیشبرد رشد "(Milestone) برخوردار است و در نهایت منجر به "نگاه چهره به چهره"ٍ (Eye to eye then face to face) و "برقراری تماس چشمی " (Eye contact ) خواهد شد که پایه و اساس رفتار اجتماعی، بنیان یادگیری، توجه - تمرکز و آموزش است، تاحد بسیار زیادی به سلامت و توازن این سیستمهای بنیادی یعنی (سیستم لمسی، سیستم حس عمقی، سیستم حس تعادلی) وابستگی تام و تمام دارد. از سوی دیگر این روند در زمینه رشد سیستم شنوایی و ارتقاء مهارتهای ادراک شنیداری نیز مصداق دارد. بنابراین شاید بتوان دلیل تاکید موکد بر انجام مداخلات متعدد تخصصی سیستمهای لمسی و ماساژ نوزادان و کودکان در زیر نظر متخصصین را درک نمود. البته باید بر تلفیق هوشمندانه این سه سیستم اصلی و محوری بطوریکه توازن آنها حفظ گردد و موجب اختلال در عملکردهای سیستم عصبی مرکزی کودک و نوزاد نگردد نیز دقت نظر داشت تا از سویی موجب تشنج و… نگردد و از دیگر سو نیز موجب افزایش مهارتهای هوشی و " انعطاف پذیری های شناختی " گردد.
در پایان باید بر این نکته تاکید دوچندان و چندباره نمود که استفاده از این امور در کودکان و نوزادان نارس و تولد با وزن کم و اضطرابهای شدید مادر در جین بارداری از حد توصیه خارج میگردد و بسیار پررنگتر میگردد و درقالب الزام و بایدها درمیآید.برنامههای مبتنی بر توجه کامل به رشد اولیه کودک فرصت فوق العاده ای برای اجتناب از مشکلات رشد و تکامل ارائه کرده و منافع بلند مدتی برای فرد و جامعه به ارمغان میآورد.
دکتر ابراهیم پیشیاره –متخصص علوم اعصاب شناختی- مرکز کاردرمانی رشد
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
نکات غیرطبیعی تکامل کودک/ بای بای نکردن، نخندیدن و جیغ کشیدن مکرر نیاز به بررسی دارد
فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان گفت: لبخند نزدن، جیغ کشیدن مکرر و مداوم، به کار بردن کلمات بابا و مامان به طور نامفهوم، دست دستی نکردن و حتی بای بای نکردن از جمله نکات غیرطبیعی در تکامل کودک 1.5 تا ۱۳ ماهه محسوب میشود.
خبرگزاری فارس: نکات غیرطبیعی تکامل کودک/ بای بای نکردن، نخندیدن و جیغ کشیدن مکرر نیاز به بررسی دارد
ساسان ساکت در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس در پاسخ به پرسش شهروندان در مشاوره سلامت در مورد نکات غیرطبیعی در تکامل کودکان اظهار داشت: در کودک 5/1 تا 2 ماهه سه نکته قابل توجه و تامل است؛ اگر کودک به صوت توجه نداشته باشد یا عمل لبخند زدن در کودک مشاهده نشود و کودک نتواند هیچ صدایی از خود تولید کند این کودک را باید به متخصص مغز و اعصاب ارجاع داد.
فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان گفت: نکات غیر طبیعی در تکامل کودک 3 تا 4 ماهه نیز عدم داشتن خنده صدادار، نشناختن دستهای خود و به کار نبردن صداهای ا و او است.
متخصص بیماریهای کودکان بیمارستان مفید تصریح کرد: کودک 5/4 تا 6 ماهه باید برای گرفتن اسباببازی صدادار یا رنگی تلاش داشته باشد و اگر چنین عکسالعملی در این کودک دیده نشود قطعا غیرطبیعی است چرا که میتوان گفت سیستم بینایی و شنوایی کودک دچار اختلال است.
ساکت افزود: جیغ کشیدن مکرر و مداوم کودک 5/4 تا 6 ماهه و آرام نشدن کودک به راحتی نیز از جمله نکات غیرطبیعی در تکامل کودک محسوب میشود.
فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان ادامه داد: اگر کودک 9 تا 10 ماهه کلمات بابا و ماما کاملا نامفهوم به کار ببرد این رویه غیر طبیعی است؛ حتی دست دستی نکردن کودک در این سن از نکات تکامل غیرطبیعی کودک محسوب میشود.
متخصص بیماریهای کودکان و نوزادان تصریح کرد: در کودک 12 تا 13 ماهه، بای بای کردن و دست تکان دادن به منزله خداحافظی یک فرآیند تکامل محسوب میشود و عدم انجام آن غیرطبیعی است. همچنین اگر این کودک نتواند کلمات بابا و مامان را به صورت مفهوم به کار ببرد باید توسط پزشک متخصص مغز و اعصاب کودکان بررسی شود.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921027000067#sthash.4mY11alp.dpuf
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
بازی کردن با کودکان تنها به منظور سرگرم کردن آنها نیست ، بلکه این عمل در یادگیری و تکامل طبیعی آنها نقش بسزایی دارد . اهمیت بازی کردن در کودکان ورای تفریح است . بازی کردن وسیله بسیار مهم در امر آموزش و فراگیری و همچنین تکامل مغزی و انواع مهارتها در کودکان است . بعلاوه بازی کردن با کودکان در تکامل روانی و اجتماعی آنها مؤثر است . کودکان از طریق بازی کردن و با استفاده از حواس پنجگانه خودشان به اکتشاف بی پایان محیط اطراف خود می پردازند . در واقع آنها از این طریق می آموزند که چگونه حرکت کنند ، فکر کنند ، به خاطر بسپارند ، حرف بزنند و با دیگران رفتار کنند . در هنگام بازی حس کنجکاوی و اعتماد به نفس کودک رشد می کند . شکست در دنیای بازی او جا ندارد . از طیق بازی کردن آنها قوانین مربوط به رفتارهای اجتماعی را نیز فرا می گیرند . در شش ماه اول عمر لب و زبان نوزادان حساس تر از نوک انگشتان اوست و به همین دلیل آنها تمایل دارند که هر چیزی را وارد دهانشان کنند و هدف اصلی آنها از این کار پی بردن به جنس اشیاء است تا مزه آنها . کودکان هرگز از انداختن ، غلطاندن ، پرت کردن و تکان دادن اشیاء خسته نمی شوند . آنها با این عمل به شکل ،رنگ ، جنس و اندازه اشیاء پی می برند . آنها در ابتدا بیشتر به جنس ،مزه و نحوه حرکت اشیاء علاقمند هستند و به مرور در پایان یکسالگی با تقلید از حرکت بزرگترها سعی می کنند با نحوه کار اشیاء آشنا شوند .کودکان تقریباً با هر چیزی که در دسترس آنها باشد بازی می کنند و غالباً بازی با وسایل و اسباب بازیهایی را که به گونه ای نیاز به تلاش فکری دارد ،دوست دارند . بازیهایی مثل چیدن مکعب ها روی هم ، پر و خالی کردن ظروف با اشیاء کوچک ، جای دادن اشکال هندسی ساده در سوراخهای تعبیه شده مربوط به آنها ،جدا کردن و دسته بندی اشیاء بر اساس رنگ ، شکل و اندازه در رشد فکری آنها نقش بسزایی دارد . نکته مهم در انتخاب نوع اسباب بازی این است که والدین در این انتخاب باید توانایی و مهارتهای کودک را مدنظر داشته و اسباب بازیهایی برای آنها فراهم کنند که کودکان قادر به بکارگیری و تمرین این مهارتها باشند . بعلاوه در هنگام انتخاب اسباب بازی باید حتماً به مسئله امن و بی خطر بودن آن توجه نمود . بعضی از کودکان بسیار اجتماعی اند و به راحتی با سایر کودکان بازی می کنند در حالیکه عده ای دیگر خجالتی و محتاط می باشند و نمی توانند به راحتی خود را با محیط جدید تطبیق دهند . این مسئله کاملاً طبیعی است . به این دسته کودکان باید فرصت داد تا بتدریج با محیط آشنا شوند . حضور والدین در کنار کودکان ، آنها را در این امر یاری می دهد . حتی در صورت تمایل آنها باید دست کودکان را در دست گرفت تا حس اعتماد بنفس آنها تقویت شود .بعضی از کودکان در بازی رفتار خشونت آمیز و تهاجمی نسبت به سایر کودکان دارند . والدین و مراقبین باید کاملاً مواظب این دسته از کودکان باشند تا به کودکان دیگر آسیبی نرسانند . وضع کردن حدود اختیارات برای این کودک و تکرار مداوم آنها ضروری است . بعلاوه می توان نیر و انرژی کودک را به سوی کارهای مثبت نظیر ورزش و بازیهای حرکتی سوق داد . این دسته کودکان را هنگامی که به دیگر کودکان مهربانی می کنند ،بخوبی تشویق کنید .
هرگز آنها را تنبیه بدنی نکنید . بهترین روش برخورد با آنها این است که در هنگام بدرفتاری آنها باید جدی و ثابت قدم بوده و در هنگام مشاهده هر گونه رفتار مثبت آنها را تشویق نمایید . کودکان معمولاً دوست دارند نزدیک به والدین خود بازی کنند و از کمک آنها بهره گیرند ولی نمی خواهند از سوی آنها امر و نهی شوند و اگر والدین به آنها اجازه اکتشاف و آزمایش را ندهند ، در واقع مزاحم یادگیری آنها شده اند . هنر بازی کردن کودکان این است که به آنها اجازه داده شود که بازی را رهبری کنند . نکات زیر برای پربارکردن کودکان پیشنهاد می گردد . به کودکان کمک فیزیکی بدهید : چون کودکان از نظر جسمی ضعیف هستند ، والدین می توانند آنها را در انجام کارهایی که قادر به انجام آن نیستند ، یاری دهند . ولی اجازه داده شود تا خودشان به راه حل های انجام کار دست یابند . با کودکان همبازی شوید : بعضی از بازی ها نیاز به همبازی دارد . بعنوان مثال در بازی تعقیب و گریز کودک احتیاج دارد کسی به دنبالش بدود و اینکه کسی باید توپ را به سمت کودک بغلتاند تا او بتواند توپ را بگیرد . گفتن قصه های مناسب سن هر کودک ،باعث ایجاد انگیزش فکری و تفکر در کودکان می شود.
به کودکان در زمینه راههای مختلف بازی کردن ، کمک فکری و پیشنهاد بدهید : اگر والدین پیشنهادات خود را در زمینه بازیهای مختلف به موقع به کودکان بدهند ،آنها نیز این پیشنهادات را بخوبی قبول می کنند . مثلاً اگر کودک در حال بازی کردن با شن است ، می توانید به او نحوه درست کردن قلعه شنی را نشان بدهید . ولی هرگز در بازی او دخالت نکنید .به کودکان در تمرکز کردن کمک کنید : نشستن بدون تحرک و تمرکز کردن روی یک کار بیش از چند دقیقه ، برای کودکان مشکل است . والدین می توانند با نشستن در کنار آنها ،حرف زدن ، حمایت و تشویق کردن کودکان ، آنها را در تمرکز طولانی تر یاری دهند . کودکان را در سهیم شدن وسایل مورد علاقه شان با دیگر کودکان کمک کنید : گر چه کودکان ، آماده هستند که با دیگر همسالان خود بازی کنند ولی در سهیم کردن آنها در وسایل مورد علاقه شان مشکل دارند . آنها آنقدر بزرگ نشده اند که بتوانند منصفانه و یا به نوبت بازی کنند و یا با دیگر کودکان مهربان باشند . والدین می توانند به کودک خود و سایر دوستانش وسایل یکسانی بدهند و از آنها بخواهند که این وسایل را با هم شریک شوند . در عین حال بدون آنکه دخالتی کنند ، به هر یک اجازه داده شود که طبق میل خود بازی کنند . کودکان بواسطه کاوش و اکتشاف ، تقلید و خیالپردازیهای بی انتها ، به سرعت در حال یادگیری هستند ، هر چه در این دوران فکر و ذهن کودک بیشتر بکارگرفته شود ، توانایی او در انجام کارها بیشتر می شود .
● « پیشگیری از حوادث و رعایت نظم و انظباط »
▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
ارضاء کردن حس بی پایان کاوش و جستجو در کودکان تقریباً محال است . گر چه حس کنجکاوی کودک در تکامل او نقش حیاتی دارد اما نباید در این راه ، سلامت کودک به خطر افتد و یا به اشیاء قیمتی آسیب برساند . نحوه جلوگیری از این حوادث زمینه ساز رعایت نظم و انضباط آتی در کودک می شود . بمرور که کودکان برای استقلال خود تلاش می کنند ، قوانین و محدودیت ها به آنها کمک می کنند که چگونه با دیگران کنار بیابند . آنها کم کم یاد می گیرند که دست به اشیاء ممنوعه نزنند و یا اینکه به مکانهایی که اجازه ندارند ، نروند . توضیحات ساده و قابل فهم ، به آنها کمک می کند که بین خوب و بد و درست و غلط را تشخیص دهند . برای این منظور والدین می توانند : وقتی کودک مشغول انجام رفتار نادرستی است سعی کنند توجه او را به طرف موضوع یا چیز دیگری جلب کنند . با توجه به حافظه کوتاه مدت کودک ، او بزودی فراموش می کند که مشغول انجام چه کاری بوده و لذا با کوچکترین مقاومتی کودکان را از انجام رفتار نادرست بازداشته اند . سخت گیری های جدی را در مواردی بکار برند که کودک ممکن است با انجام کاری خود را در معرض خطر جدی قرار دهد و با توجه به حافظه ضعیف کودک شاید لازم باشد که کلمه « نه » در بعضی موارد محکم و مکرر بکار برده شود . برای مؤثر واقع شدن موارد تربیتی ،ثابت قدم بودن والدین در رفتارهایشان امری بسیار ضروری است . واکنش فوری والدین به رفتار نادرست کودکان از نکات مهم در تربیت آنهاست . باید به محض مشاهده انجام کاری خطرناک توسط کودک بلافاصله او را از انجام آن منع کرد . اگر این منع با تأخیر انجام شود کودک متوجه دلیل عصبانیت والدین نشده و خطای خود را بعدها نیز مجدداً تکرار خواهد کرد . کودک را بطور مرتب برای رفتارهای پسندیده اش تشویق کنند و در آغوش گیرند . تشویق به موقع اهمیت بسزایی در تربیت صحیح کودک دارد .● « وقتی کودک در صحبت کردن دچار اشکال می باشد »
▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
حمایت و پشتیبانی افراد خانواده از این کودک یکی از مهمترین کمک هایی خواهد بود که می توان به کودک کرد . با این دسته از کودکان باید به طور مرتب صحبت کرد . والدین نباید ناامید شوند و او را به حال خود رها کنند . والدین می توانند : کلمات و جملات کوتاه و ساده را به آرامی به او بگویند .نام اشیاء یا افرادی را که غالباً می بیند و یا کارهایی را که معمولاً انجام می دهد به او بگویند و او را تشویق کنند که نام آنها را تکرار کند . اگر کودک کلمه ای را اشتباه تلفظ می کند ، کلمه را بطور کامل برایش تکرار کنند . نه بخشی از کلمه را که او به اشتباه تلفظ میکند . به مرور و همزمان با پیشرفت کودک ، جملات ۲ تا ۳ کلمه ای را به او آموزش دهند . او را تشویق کنند که نیازهای خود را بصورت کلامی بیان کند .
تعیین حدود اختیارات کودک »
▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
مسئله تعیین حدود اختیارات کودک و نحوه اجراء آن توسط والدین کاملاً سلیقه ای و شخصی است و در این خصوص بعضی از والدین بسیار قاطع و عده ای دیگر ملایم هستند . در هر حال هر روشی که انتخاب شود ، باید مطابق با خلق و خوی کودک باشد . نکات زیر جهت کمک به والدین در این زمینه پیشنهاد می گردد .همواره رفتارهای صحیح و خوب کودک خود را تشویق کنید و پاداش دهید . کودک با این کار شما احساس خوبی نسبت به خودش خواهد داشت و در آینده نیز سعی می کند به همانگونه رفتار کند .از وضع کردن قوانین بسیار محدود کننده پرهیز کنید . این عمل ممکن است آنها را از کندوکاو و اکتشاف مسائل به تنهایی و بکارگیری قابلیت های جدیدشان بترساند . در هنگام وضع کردن نظم و انظباط برای او ، سطح رشد و تکامل او را در نظر بگیرید و بیشتر از توانایی های او انتظار نداشته باشید . هر وقت لازم است قانونی که قبلاً برایش وضع کرده اید تغییر کند ،این مسئله را برایش توضیح دهید تا دچار اشتباه نشود . سایر افراد خانواده نیز باید از قوانین نظم و انظباطی که برای فرزندتان وضع کرده اید مطلع باشند تا ثبات و تداوم که مسئله بسیار مهمی در این خصوص است ، رعایت شود . در نظر داشته باشید که شما والدین ، الگوی کودک خود هستید و شما هر چه آرامتر و سنجیده تر رفتار کنید کودک نیز سعی می کند از شما در پیروی از نظم تقلید کند . شما با انجام تنبیه بدنی به او می آموزید که او نیز می تواند از چنین اعمالی در رفع مشکل خود استفاده کند . پیروی از نظم در زمینه ساعت خواب ، ساعت غذاخوردن ، زمان حمام رفتن و یا زمان خواب نیمروزی ، وجود نظم در زندگی روزانه را به کودکان آموزش می دهد .
● « مقابله با مسئله ترس کودک »
▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
ترس کودکان خردسال بسیار شایع و کاملاً طبیعی است . از نظر آنها دنیا جای ترسناکی است و آنها بسیاری از مسائل اطراف خود را درک نمی کنند . جای تعجب نیست که بسیاری از کودکان ترس های مشابهی دارند . در این خصوص بیش از نیمی از کودکان ۱ تا ۲ سال دچار ترس از مسائلی نظیر سگ ، تاریکی ، هیولا ، حشرات و صدای بلند هستند . والدین می توانند با استفاده از تدابیری ، درجه ترس کودک را کاهش دهند بعنوان مثال وقتی کودک آرام است ، صحبت در مورد مسئله ای که قبلاًٍ او را ترسانده ، کودک را در مواجه مجدد با آن مسئله آرام می کند . او با طرح سئوال و بیان ترس خود ، احساس آرامش بیشتری می کند . نکات پیشنهادی عبارت است از : کودک را از مواجه شدن با موارد ترسش برحذر دارید ولی مواظب باشید که این امر منجر به تصور در کودک نشود که شما هم از آن موارد می ترسید . بدنبال علل خاص ترس او بگردید و سعی کنید آنها را کاهش دهید . به ترس کودک خود توجه بیشتری بکنید و او را در مواجه با ترسش تنها نگذارید . احتمالاً کودک هنوز برای مقابله با این مشکل ، به تنهایی آمادگی ندارد .
● « پیشگیری و مقابله با طغیانگری های روانی کودک »
▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
به منظور پیشگیری از طغیان های روانی در کودکان ،باید حتی المقدور آنان را در شرایطی که از تحمل و ظرفیت شان خارج است قرار ندهیم . نکات زیر بمنظور به حداقل رساندن دفعات و شدت طغیان های کودک پیشنهاد می گردد . وقتی از کودک خود می خواهید که کاری انجام دهد ، به جای آنکه به او دستور بدهید ،از او با استفاده از کلمات محبت آمیز ( مثل لطفاًو متشکرم ) و صدای دوستانه ای درخواست کنید . در صورت سرپیچی او از درخواست شما ،بلافاصله واکنش نشان ندهید او ممکن است بدون فکر و بطور خودکار به هر درخواست یادستوری جواب « نه » بدهد . در این صورت به جای عصبانی شدن ، با محبت و حفظ آرامش در خواست خود را مجدداً بیان کنید . هرگز او را برای گفتن « نه » به درخواست شما تنبیه نکنید .سخت گیریهای شدید و جدی را فقط در مواردی بکار ببرید که واقعاً ارزش اینکار را دارند . از دادن وعده های غیرعملی پرهیز کنید ولی هر از گاهی او را با انجام وعده های عملی و محدود خوشحال کنید . از وقوع مجدد شرایطی که باعث طغیان روانی کودک درگذشته شده ، جلوگیری کنید .
رفتار خوب کودک را همواره تشویق کنید .
● « مقابله با ترس کودک از جدا شدن از والدین »
▪ والدین چه کمکی می توانند انجام دهند :
اضطراب و ترس از جدا شدن از والدین و نگرانی از حضور غریبه ها از اولین نشانه های تکامل روانی در کودکان است که در حدود سنین ۱۰ تا ۱۸ ماهنگی دیده می شود و با افزایش سن ( حدود ۲ سالگی )به مرور از بین می رود . او در ابتدا اجتماعی و با محبت است و سپس همان کودک به همان راحتی از حضور افراد غریبه و اشیاء نامأنوس وحشت زده و نگران می شود . به تصور عده ای ترس و خجالت کودک ناشی از توجه زیاد والدین نسبت به اوست در حالیکه این رفتار کودک کاملاً طبیعی و ناشی از توانایی جدید او در تمیز دادن بین شرایط مأنوس و نامأنوس است . کودک تمایلی به جداشدن از والدین یا مراقبین خود ندارد و این شروع ترس از جدا شدن از والدین است و به محض دور شدن آنان احساس ناراحتی می کند . از آنجائیکه او درکی از زمان ندارد و حافظه ضعیفی نیز دارد لذا نمی داند والدین چه موقع به کنار او خواهند آمد . به مرور زمان با افزایش سن حافظه او از تجربیات گذشته اش که در آن والدین مجدداً به نزد او بازگشته اند ، او را در تحمل دوری موقت کنونی یاری خواهد داد . ولی تا آن زمان او فقط درک از حال دارد و اینکه والدین درکنار او نیستند و در نتیجه هر بار که آنان از دید او خارج می شوند ( حتی اگر به اتاق دیگر رفته باشند ) او شروع به ناراحتی و گریه می کند . والدین باید با این برهه از زندگی کودک با درایت برخورد کرده و او را در جهت دستیابی به استقلال خود یاری دهند . در این خصوص نکات زیر پیشنهاد می گردد : اولین قدم آماده کردن مدتها قبل از لحظه جدایی است . به او گفته شود که والدین برای مدت محدودی از او دور می شوند . با این عمل او خود را از پیش آماده جدایی می کند . والدین باید پذیرای رفتارهای معقول طغیان آمیز از سوی کودک خود در هنگام جداشدن باشند . این امر نشانه وابستگی او به آنها و تکامل آگاهی در اوست . والدین باید قول بدهند که بازمی گردند و وقتی برگشتند سعی کنند به کودک بفهمانند که به قولشان عمل کرده اند . این امر اساس اعتماد آینده است .
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
مراحل رشد و تکامل طبیعی کودک از وزن و قد کودک تا...
| |||
یکی از تغییرات آشکار و قابل توجه در سال اول زندگی، رشد جسمانی بچه است . سال اول زندگی زمان بروز تغییرات متحیر کننده است که در آن نوزادان 25 سانتیمتر از نظر طول رشد کرده و وزنشان نسبت به زمانِ تولد 3 برابر میشود.
در زیر نکات مهمی در رابطه با اینکه مقدار و سرعت رشد کودکتان چقدر باید باشد ذکر می گردد:
| |||
گردآوری و تنظیم:گروه سلامت پرشین پرشیا مطالب پیشنهادیسرطان سینه و تمامی گفتنی های آننقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران | |||
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
این مراحل را در چهار دوره تولد تا سه ماهگی، چهار تا هفت ماهگی، هشت تا چهارده ماهگی و پانزده تا بیست و چهار ماهگی ذکر خواهیم کرد.
تولد تا سه ماهگی: سه ماه اول زندگی کودک معمولاً زمانی هیجان انگیز برای والدین است. زیرا، توانایی های کودک به سرعت در حال رشد است. در عین حال اگر کودک دل دردهای مکرر داشته باشد، خواب کوتاهی داشته باشد یا مادر از افسردگی پس از زایمان رنج ببرد، این دوره می تواند بسیار سخت باشد. مراحا اصلی تکامل هیجانی و اجتماعی کودک در سه ماه اول شامل کسب دو توانایی عمده است؛ اول قابلیت کودک در بدست آوردن نظم وتعادل نسبی اعمال جسمانی خود و دوم توانایی آرام سازی خود بصورت نسبی است. در طی این دوره بسیاری از کودکان حدود 18 ساعت در روز می خوابند ولی تنظیم چرخۀ خواب و بیداری و شیر خوردن آنها نیاز به زمان دارد. کودک سه ماهه معمولاً می تواند سرش را بالا نگه دارد، اشیاء را با چشم دنبال کند و با صدای آرام بخش یا بغل شدن آرام می گیرد. در این زمان کودک به تدریج قادر خواهد بود به تعاملات اجتماعی با لبخند زدن، صدا در آوردن و حرکت اندام ها پاسخ دهند.
چهار تا هفت ماهگی: در پایان این دوره کودک می تواند معمولاً بدون کمک بنشیند، بغلتد و به تدریج چهار دست و پا حرکت کند. ارتباط کودک با مراقبت اصلی وی که معمولاً مادر است کم کم معنای بیشتری می یابد. کودک در حدود هفت ماهگی توانایی هایی را کسب می کند که دلبستگی
وی را به مادر ممکن می سازد. کودک بتدریج در می یابد که یک شی وقتی که از دید او خارج می شود. همچنان وجود دارد (ثبات شی). کودک در این زمان در ارتباط رو به گسترش خود با مراقب اصلی اش (مادر) دقیقه به دقیقه، ساعت به ساعت و روز به روز سعی دارد با او همانند سازی کند. او می آموزد که خود را در آینه وجود مادر ببیند. اگر مادر افسرده است کودک هم افسرده می شود. اگر مادر عصبانی است وی خود را طرد شده حس می کند و اگر مادر شاد است کودک هم شاد می شود. کودکان این سن در صورتی که مادر چهره ای بی هیجان داشته باشد و به او پاسخ عاطفی مناسب را ندهد آشفته می شوند و این موضوع شدت نیاز آنان را به تعاملات مثبت عاطفی نشان می دهد.
هشت تا چهارده ماهگی: کودک در این زمان توانایی تحرک بیشتری یافته و قادر به جستجو و کاوش بیشتر محیط خواهد بود. کودک کنجکاو همچنان به مراقبین خود نیاز دارد تا بتواند با اطمینان خاطر به جستجوی پیرامون خود بپردازد. جالب این است که هرچه مراقب اصلی یا مادر بیشتر در دسترس کودک باشد وی بهتر می تواند بصورت مستقل عمل کرده و به دنیای اطرافش اعتماد پیدا کند. در این زمان کودک ابتدا از حالات و به تدریج از کلمات و جملات برای برقراری ارتباط استفاده می کند.
پانزده تا بیست و چهار ماهگی: این زمان همانند دوران نوجوانی فرزند، برای بسیاری از والدین دوره ای دشوار محسوب می شود. آنچه والدین به فراوانی در این دوره از تکامل کودک
می شنوند و کلام شایع وی از این زمان «نه» و «خودم» است. کودک در این دوره تلاش می کند تا استقلال خود را بدست آورد. ولی بدلیل بعضی خصوصیات شناختی هنوز نمی تواند دنیای اطرافش را کاملاً درک کند و این موضوع موجب واکنش های غیر منطقی وی می شود. بعضی از این خصوصیات شناختی عبارتند از:
خود محوری: کودک در این سن خود را مرکز دنیا تصور می کند مثلاً ممکن است فکر کند که ماه وی را دنبال می کند. وی نمی تواند خود را به جای دیگران بگذارد و نظرات آنها را درک کند.
زنده پنداری: کودک در این زمان حیوانات و اشیاء را همانند انسان می داند. بنابراین ممکن است مسئولیت بسیاری از کارهای خود را نپذیرد و آنها را به اشیاء اطراف خود نسبت دهد.
نداشتن کنترل تکانه: وی قادر نیست احساسات یا تمایلات شدید خود را برای انجام کاری که دوست دارد کنترل کند. این مهارتی است که کودک باید با برخورد مناسب والدین به تدریج بیاموزد.
احساس بزرگمنشی و توانمندی زیاد: کودک تصور می کند که می تواند هرکاری را که می خواهد انجام دهد و سرتاپا قدرت است.
عدم درک درست از زمان و ناتوانی در برنامه ریزی: وی چیزها را بلافاصله می خواهد و درک درستی از زمان و همچنین توانایی برنامه ریزی برای آینده را ندارد.
در این زمان کودک در تعارض بین آرزوی مستقل بودن و انجام کارها به تنهایی و نیاز به والدین و احساس ایمنی بوسیلۀ آنان در تقلا است و هم زمان زبان و توانایی بازی سمبلیک وی بتدریج تکامل بیشتری می یابد. خوشبختانه والدین با به کار گیری درست روش های تربیتی قادر خواهند بود از این مرحله به سلامت بگذرند و زمینه یادگیری مهارت های مختلف شناختی و هیجانی کودک را فراهم سازند.
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان