(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

دکوراسیون آشپزخانه مدرن



برای خیلی از ما پیش آمده که رنگ و ظاهر یک غذا یا حتی رنگ بسته‌بندی یک محصول خوراکی موجب تحریک اشتهای‌مان شده. جالب است بدانید بیشتر تولیدکنندگان غذاهای صنعتی، از طریق همین رنگ‌ها ما را به خرید تنقلات و محصولات غذایی ترغیب می‌کنند. شما حتی اگر کودکی بدقلق داشته باشید که از خوردن امتناع می‌کند، با دکوراسیون اشتهاآور آشپزخانه می‌توانید او را به خوردن ترغیب کنید. 

رنگ‌ها معجزه می‌کنند

رنگ، تحریک‌کننده اشتها به‌ویژه در کودکان است. استفاده از رنگ‌های قرمز، نارنجی و زرد در دکور آشپزخانه و حتی وسایلی مثل سفره غذا، لیوان و... باعث بالا بردن سوخت‌وساز بدن و افزایش اشتها می‌شود. 

آشپزخانه را خوشمزه کنید! دکوراسیون,آشپزخانه,دکوراسیون آشپزخانه,آشپزخانه -آشپزخانه خوب دکوراسیون آشپزخانه, چیدمان

آشپزخانه را خوشمزه کنید! دکوراسیون,آشپزخانه,دکوراسیون آشپزخانه,دکوراسیون آشپزخانه کوچک,دکوراسیون آشپزخانه های کوچک,دکوراسیون آشپزخانه عروس,دکوراسیون آشپزخانه 2014,دکوراسیون آشپزخانه ایرانی,دکوراسیون آشپزخانه مدرن,دکوراسیون آشپزخانه 2013,دکوراسیون آشپزخانه 2012,دکوراسیون آشپزخانه+عکس,آشپزخانه -آشپزخانه خوب دکوراسیون آشپزخانه, چیدمان

- رنگ قرمز اشتهاآور است. مزاج رنگ قرمز گرم است و به‌دلیل گرمایی‌ که دارد، خود را به چشم بیننده تحمیل می‌کند. رنگ قرمز، هیجان درونی را افزایش می‌دهد، بنابراین داشتن لیوان‌هایی قرمز رنگ، هر چند به تعداد محدود، ناخودآگاه باعث افزایش توجه به فضای آشپزخانه‌تان می‌شود، حتی اگر کل فضای آشپزخانه‌ شما تک‌رنگ است، کافی است یک صندلی قرمز رنگ در آشپزخانه قرار دهید و معجزه‌اش را ببینید!-  نارنجی، رنگی نشاط‌آور است، به همین دلیل با انتخاب این رنگ‌، می‌توانید اشتهای اعضای خانواده را بیشتر تحریک کنید. با استفاده از صندلی‌هایی با گل‌های نارنجی، نگاه‌ها را به سمت آشپزخانه بکشانید. بیشترین رنگی که در رستوران‌های زنجیره‌ای و فست‌فود‌ها استفاده می‌شود، نارنجی است. این رنگ، به غیر از ایجاد فضایی نشاط‌آور، به فضا روح می‌بخشد. -  رنگ زرد توجه هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کند. اما این رنگ سریع چشم را خسته می‌کند، پس در استفاده از رنگ زرد زیاده‌روی نکنید. بهتر است ترکیب مناسبی از زرد با رنگ‌های دیگر در دکور آشپزخانه‌تان وجود داشته باشد. با استفاده از سبدی از انواع میوه‌های رنگی، در کنار سیبی زرد، اشتیاق خانواده به خوردن میوه بیشتر می‌شود، حتی اگر آن سیب خورده نشود! تاثیر نور روی رنگ‌ها را فراموش نکنیدتا به اینجا به اندازه کافی از رنگ‌ها استفاده کرده‌ایم. فراموش نکنید، اغراق در هر چیزی نازیبایی ایجاد می‌کند. نور تاثیر زیادی بر رنگ‌های به کار برده شده در آشپزخانهدارد. برای جلوه بیشتر رنگ‌ها درآشپزخانه باید نور‌پردازی مناسبی داشته باشید.  -  استفاده از نورهای رنگی درآشپزخانه ممنوع! نور رنگی، به‌خصوص اگر بالای میز ناهارخوری باشد، باعث می‌شود غذا بدرنگ و متفاوت از رنگ طبیعی‌اش به‌نظر برسد. در‌‌نهایت هم موجب کاهش اشتها می‌شود. با استفاده از رنگ‌های مختلف به میزان کافی، می‌توانید فضای آشپزخانه را زنده کنید. پس نور رنگی، حتی به‌صورت هالوژن هم بهتر است استفاده نشود. رعایت همین موارد ساده، باعث می‌شود غذای‌تان خوشمزه‌تر از همیشه به‌نظر برسد.  - می‌توانید، چراغ‌های قدیمی را با چراغ‌های LED تعویض کنید که مصرف انرژی پایین‌تر و دوام بیشتری دارند. مزیت دیگر این لامپ‌ها این است که اگر سقف شما مرتفع است، برای تعویض لامپ دیگر نیازی به آوردن نردبان نیست. از این چراغ‌ها می‌توان در برجسته کردن ویژگی‌های طراحی داخلی، مانند توررفتگی سقف‌ها یا گچبری‌ها در آشپزخانه‌های سنتی و نور‌پردازی پیشخوان‌های شیشه‌ای استفاده کرد. با نورپردازی جدید، آشپزخانه‌تان زیباتر و هیجان‌انگیزتر به‌نظر می‌رسد.
آشپزخانه را خوشمزه کنید! دکوراسیون,آشپزخانه,دکوراسیون آشپزخانه,آشپزخانه -آشپزخانه خوب دکوراسیون آشپزخانه, چیدمان
آشپزخانه محیطی است که احتیاج به نور محیطی مناسبی دارد تا فردی که مدت زیادی در این محیط است، اذیت نشود. برای داشتن یک فضای اشتهاآور، نیاز به نور‌پردازی مناسب محیطی وجود دارد. این نور‌پردازی، احساس آرامش و امنیت به فضا می‌بخشد. اگر آشپزخانه نور کافی ندارد یا پنجره‌های کوچکی دارد که نور کمی وارد محیط شود، رنگ زرد، نور‌پردازی شما را پر جلوه‌تر می‌کند. جالب است بدانید که یکی از کاربردهای رنگ زرد در آشپزخانه، ایجاد فضایی پرنور‌تر است، به‌ویژه در فصل زمستان هنگام صرف غذا در آشپزخانه‌ای زرد‌رنگ، محیطی گرم و اشتهاآور را تجربه خواهید کرد. شلوغی ممنوع-  آشپزخانه منظم، همیشه اشتهاآورتر است درنهایت، در کنار رعایت تمامی این نکات در آشپزخانه‌، اگر نکته ساده اما بسیار مهم نظم که کاملا هم دست خودتان است را رعایت نکنید، آشپزخانه‌تان به فضایی دلچسب و اشتهاآور تبدیل نمی‌شود. آشپزخانه جایی است که یک خانم خانه‌دار بیشترین زمانش را آنجا می‌گذراند. حالا حسابش را بکنید که‌‌‌ همان خانم برای پیدا کردن قاشق و چنگال یک مدل مجبور شود کل کشوهای کابینت را بیرون بریزد. محیط شلوغ آشپزخانه، ممکن است رغبت آشپزی را از خانم خانه بگیرد. - برای نظم دادن بهآشپزخانه کافی است  چیزهایی را که استفاده نمی‌کنید کنار بگذارید و وسایلی که بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند را در دسترس قرار دهید. در این فضا بهتر است صفحه روی کابینت (پیشخوان) را همیشه مرتب نگه دارید. همه قوطی‌ها و بسته‌بندی‌ها برای استفاده مجدد مناسب نیستند، وسایل اضافه را دور بریزید. وارد آشپزخانه شوید و تمام مواد خوراکی، ادویه‌ها و داروهای تاریخ گذشته را دور بریزید. درنهایت اینکه هنگام خرید ظروف نگهداری مواد خوراکی، به شکل آنها هم توجه کنید. ظروف چهارگوش، فضای کابینت و یخچال را افزایش خواهند داد.


مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

اشتباهات مهم در دکوراسیون

شتباهات بزرگ دکوراسیونی - آکا



اشتباهات دکوراسیونی, اشتباهات مهم در دکوراسیون, اشتباهات رایج در دکوراسیون

اشتباهات دکوراسیونی, اشتباهات مهم در دکوراسیون, اشتباهات رایج در دکوراسیون, نکاتی برای نصب تابلو, نکاتی برای تغییر دکوراسیون, اشتباهات در دکوراسیون, چیدمان و دکوراسیون منازل, اصول دکوراسیون خانه,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون


لازم نیست حتما شیک ترین و مجلل ترین وسایل را برای خانه تان بخرید تا از نشستن در خانه تان لذت ببرید و در آن احساس آرامش داشته باشید. شاید برای تان پیش آمده باشد که وارد خانه ای شده باشید که در لحظه ورود، شیک بودن وسایل آن جا شما را میخکوب کرده باشد، اما با گذشت چند لحظه، از نشستن در آن جا احساس آشفتگی و بی قراری کرده باشید و برعکس وارد خانه ای شده باشید که وسایلش لوکس نبوده، اما از نشستن در آن خانه احساس خوبی به شما دست داده باشد.

 

متاسفانه بعضی از اشتباهات در دکوراسیون های منازل به دلیل تکرار زیاد به اتفاقی عادی تبدیل شده است در حالی که اشتباه همیشه اشتباه است. اعمال بعضی تصمیمات در دکوراسیون منازل، باعث می شود که همه تلاش و زحمات خانم خانه بی اثر شود و اعضای خانواده و مهمانان از دکوراسیون خانه راضی نباشند. نشریه منزل به بعضی از این اشتباهات رایج و مهم اشاره کرده است که توجه به آن ها، ضروری به نظر می رسد.

نصب تابلو در ارتفاع بالا
یکی از اشتباهات رایج دکوراسیونی که به شدت ناپسند و مخرب است، نصب قاب و تابلوهای تزیینی روی دیوار در ارتفاعی نامناسب و بیش از حد بلند است. توجه داشته باشید زمان نصب تابلوها، مرکز قاب باید ملاک ارتفاع باشد نه لبه پایینی قاب. در واقع تابلوها و قاب ها باید به گونه ای روی دیوار نصب شوند که بدون حرکت گردن افراد و بالا بردن سر به راحتی دیده شوند.

استفاده نکردن از قالیچه
شکی در این نیست که کفپوش هایی مانند پارکت، لمینت، سنگ و سرامیک، زیبا و کاربردی است، اما قالیچه ها علاوه بر زیبایی قابل توجهی که به دکوراسیون ها می افزایند تا حدی جاذب اصوات مزاحم نیز هستند و از این رو به محیط، آرامش بیشتری می دهند؛ بنابراین توصیه می شود در بخش های مختلف خانه، حداقل از یک قالیچه استفاده کنید.

ترکیب بی ریخت طرح و الگو
از حساس ترین اقدامات برای جذاب تر کردن دکوراسیون یک محیط، ترکیب مناسب و اصولی طرح ها و الگوها با یکدیگر است؛ برای مثال دو طرح گل دار یا 2 طرح چهارخانه متفاوت در کنار هم، هرگز ترکیب زیبا و چشم نوازی ایجاد نمی کنند؛ بنابراین همیشه سعی کنید طرح هایی را در دکوراسیون استفاده کنید که با یکدیگر متفاوت باشند. همچنین حتما یک طرح ساده را نیز به میزان قابل توجهی در ترکیب طرح های مختلف منزل تان بگنجانید تا تعادل لازم برقرار شود و احساس آرامش بیشتری در خانه تان احساس کنید.

ترس از رنگ
برای افزودن رنگ به دکوراسیون، ابتدا از عناصری همچون کوسن های مبل یا کلاهک آباژور استفاده کنید و پس از بررسی دقیق نتیجه کار و رضایت از آن رنگ ها، تدریجا افزودن رنگ را به دکوراسیون منزل تان گسترش دهید. به طور قطع در دکوراسیون هر محیط برای جذابیت بیشتر باید حداقل 20 درصد از رنگ های موجود به اندازه کافی شاد باشد تا احساس سرزندگی در خانه تان شکل بگیرد.

قالیچه هایی با اندازه نامناسب
همان طور که گفتیم حذف کلی قالیچه از دکوراسیون یک منزل، یک اشتباه بزرگ دکوراسیونی است، اما اشتباه بزرگ تر از آن، انتخاب و استفاده از قالیچه ای با اندازه نامناسب و بسیار کوچک است؛ برای مثال قالیچه ای که زیر میز غذاخوری قرار می گیرد باید به اندازه ای باشد که وقتی صندلی ها عقب کشیده می شود، حتما دو پایه جلویی صندلی همچنان روی قالیچه قرار بگیرد و پای افراد زمانی که دور میز نشسته اند، روی قالیچه باشد.


قالیچه فضای نشیمن نیز باید از همه نظر تا نزدیکی پایه های جلویی مبل ها، کاناپه ها و حداقل زیر پایه جلویی آن ها برسد.

انتخاب مبلمان غیرمتناسب با اندازه خانه
جام جم آنلاین نیز در این باره می نویسد همان طور که لباس بسیار گشاد یا بسیار تنگ مناسب نیست مبلمان نیز باید متناسب با اندازه اتاق انتخاب شود. بنابراین همیشه قبل از خرید مبل، فضای سالن خود را تخمین بزنید و در نظر بیاورید که در کدام قسمت ها مایل به قرار دادن مبلمان هستید. از طرف دیگر، سعی کنید مبلمان را دقیقا در فضایی از منزل خود در کنار دیگر اشیا مجسم کنید و تنها به ظاهر زیبای آن در کنار اشیای دکور مغازه توجه نکنید.

استفاده نکردن از آینه
آینه به دلیل انعکاس نور و تصویر، وسیله ای است که در فضاهای کوچک جادو می کند و تاثیر بسیار زیادی بر بزرگنمایی فضا دارد، بنابراین استفاده نکردن از آن در دکوراسیون به خصوص در یک فضای کوچک، مسلما یک اشتباه بزرگ است.


همچنین توصیه می کنیم آینه را جایی قرار دهید که میزان بیشتری نور برای انعکاس به آن برسد تا تاثیر حضورش را بیشتر احساس کنید.

شلوغی بی هدف
به  هم ریختگی و شلوغی فضا نه تنها سبب تخریب جلوه دکوراسیون می شود بلکه افراد در آن فضا زندگی پر استرس و نا آرامی را تجربه می کنند. لازم نیست همه وسایلی را که احساس می کنید زیبا هستند در دکوراسیون خانه تان جا دهید چراکه ممکن است باعث شلوغی بیش از حد شود. به طور کلی، هرچه دکوراسیون خانه شما خلوت  تر باشد، جلوه آن زیبا و آرامش  بخش  تر خواهد بود.

توجه نکردن به راحتی وسایل
بعضی افراد در هنگام انتخاب وسایل منزل فقط به زیبایی آن توجه می کنند و اصلا به این نکته که وسیله انتخابی آن ها شاید زیبا باشد، اما برای استفاده روزمره مناسب نباشد، توجهی ندارند؛ برای مثال در اتاق نشیمن علاوه بر زیبایی مبلمان، باید به راحتی آن ها هم دقت داشت؛ زیرا یک مبل سفت هرگز مناسب یک گفت و گوی طولانی نخواهد بود و باعث احساس ناراحت کننده ای در بین اعضای خانواده و مهمان ها خواهد شد.

مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 




د‌کوراسیون اقتصاد‌ی



د‌کوراسیون اقتصاد‌ی▪ برای فراهم کرد‌ن محیطی آرام و زیبا،تنها کافی است که کمی فکر کنید‌.روشهایی وجود‌ د‌ارند‌ که هزینه چند‌انی را بر د‌وش شما نخواهند‌ گذاشت ، خلاقیت و ابتکار شما را افزایش خواهند‌ د‌اد‌و خانه ای زیباو د‌لپذیر را برای شنما به ارمغان خواهند‌ آورد‌. د‌ر اینجا به چند‌ نکته مفید‌ و کم هزینه اشاره می کنیم:

دکوراسیون و زیبایی خانه,دکوراسیون اقتصادی,دکوراسیون و چیدمان

د‌کوراسیون,اقتصاد‌ی,وجود‌,هزینه,وجود‌,فکر,شما نخواهند‌ گذاشت خلاقیت,آورد‌,شما نخواهند‌ گذاشت خلاقیت و ابتکار شما را افزایش,د‌لپذیر,ارمغان,وجود‌,شما نخواهند‌ گذاشت خلاقیت,دکوراتور,خلوت

۱) برای د‌کوراسیون زیبا و جذاب محیط زند‌گی خود‌ حتماً نیازی نیست از مبلمان گران قیمت استفاد‌ه کنید‌. توصیه می‌کنیم قبل از شروع خرید‌ مبلمان و یا رنگ آمیزی منزل خود‌ سری به چند‌ کتاب فروشی بزنید‌. با خرید‌ کتاب‌های د‌کوراسیون ممکن است اید‌ه‌های جالبی د‌ر مورد‌ رنگ و نحوه چید‌مان وسایل بگیرید‌.


۲) استفاد‌ه از وسایل قد‌یمی: گاهی می‌توانید‌ از وسایل و مبلمان قد‌یمی برای منزل خود‌ استفاد‌ه کنید‌.
وسایل و اشیایی که ممکن است د‌ر زیرزمین منزل شما بد‌ون استفاد‌ه افتاد‌ه باشند‌ یا بعضی از آن‌ها را بتوانید‌ از مکانهایی نظیر جمعه بازار تهیه کنید‌.


● نکته: د‌ر صورت علاقه به خرید‌ از جمعه بازارها سعی کنید‌ د‌ر آخرین ساعات روز مراجعه کنید‌ تا بتوانید‌ با قیمت‌های مناسب تری خرید‌ خود‌ را انجام د‌هید‌. از اینکه چانه می‌زنید‌ تا جنس مورد‌ نظر را با قیمت مناسبی خرید‌اری کنید‌ اصلاً خجالت نکشید‌!


۳) د‌ر صورتی که محل سکونت خود‌ را اجاره کرد‌ه‌اید‌ و از رنگ آمیزی و یا کف پوش آن رضایت ند‌ارید‌، سعی کنید‌ قبل از هرگونه تغییرات با صاحب خانه مشورت کرد‌ه و وی را متقاعد‌ کنید‌ که هزینه رنگ آمیزی و تغییرات را از اجاره کسر کند‌.


۴) رنگ آمیزی و تغییر رنگ لوازم، ارزانترین روش ممکن برای ایجاد‌ تنوع د‌ر د‌کوراسیون است. ضمن اینکه خود‌ شما هم می‌توانید‌ آن را انجام د‌هید‌.


۵) نقشه‌ها و عکس‌های قد‌یمی، د‌ر صورتی که قابی مناسب برای آن‌ها پید‌ا کنید‌، از بهترین و ارزانترین وسایل تزئینی د‌یوارها هستند‌.


۶) هد‌ایایی را که د‌وستان و اقوام به عنوان هد‌یه منزل جد‌ید‌ برای شما می‌آورند‌، لزوماً د‌ر کمد‌ و گنجه نگذارید‌.
می‌توانید‌ از آن‌ها د‌ر نقاط مختلف منزل جهت د‌کوراسیون استفاد‌ه کنید‌.


مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

ساخت یک قفسه مدرن


چیدانه: پروژه‌های زیادی وجود دارند که شما می‌توانید به تنهایی آن‌ها را در خانه خود اجرا کنید. اما برخی از این پروژه‌ها نسبت به بقیه از جذابیت بیشتری برخوردارند و این پروژه، که عکس کاملی از آن را می‌بینید، از آن دسته پروژه‌هایی است که حتما عاشق آن می شوید.


چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون

چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,قفسه های مدرن,قفسه کتاب مدرن,قفسه های مدرن فروشگاهی,قفسه های دیواری مدرن,قفسه بندی مدرن,قفسه بندی مدرن فروشگاهی,قفسه های کتابخانه مدرن,قفسه های مدرن کتاب,بوفه و قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون

همان‌طور که می‌بینید این پروژه یک قفسه دیواری است که هم زیبا و ساده است و هم این امکان را دارد که بتوان جای قفسه‌ها را در آن تغییر داد. ساخت این قفسه‌ها نیز راحت است و فقط نیاز به کمی صبر و دقت دارد. در این مطلب نحوه ساخت این قفسه را به شما آموزش می‌دهیم.
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
 چیزهایی که به آن نیاز دارید: مواد و مصالح:
  • تخته‌های ضخیم یا تخته‌های سه‌لایی بزرگ که به راحتی خرد نشوند (ابعاد تخته‌ای که من از آن استفاده کردم 90 در 120 سانتی‌متر بود).
  • میخ‌های چوبی (من از میخی با قطر 2 سانتی‌متر استفاده کردم).
  • کاغذ سنباده
  • تخته‌های چوبی که از آن‌ها بتوان به عنوان قفسه استفاده کرد.
ابزار:
  • دریل قوی
  •  اره (اگر به نجاری دسترسی دارید از آن‌ها بخواهید تخته‌ها را طبق اندازه‌های شما برش دهند).
  • مته سرپهن (همان اندازه‌ای که برای میخ‌های چوبی هم انتخاب کرده‌اید که در این‌جا می‌شود 2 سانتی‌متر).
  • خط‌کش تی یا خط‌کش معمولی.
  •  مداد.
 نحوه کار و دستورالعمل
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
1. کار را با مشخص کردن جای حفره‌ها بر روی تخته چوبی شروع کنید. من از نرم افزار Illustrator استفاده کردم، کمی جوانب کار را سنجیدم و در نهایت به طرحی رسیدم که به نظرم کارآمد و زیبا می‌آمد (اندازه‌های مورد استفاده را در عکس بالا مشاهده می‌کنید)، اما شما می‌توانید این کار را با یک تکه کاغذ و یک مداد انجام دهید، یا هر چیز دیگری که برای شما راحت‌تر و در دسترس‌تر است.   
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
2. وقتی از محل قرارگیری حفره‌ها مطمئن شدید و طرح شما نهایی شد، جای حفره‌ها را با مداد روی تخته چوبی مشخص کنید.نکته: به نظر من استفاده از خط‌کش تی در این مرحله بسیار سودمند و مفید است و می‌تواند دقت شما را در کار بسیار بالا ببرد. اگر خط‌کش تی در دسترس ندارید، اندازه‌های خود را بیش از یک بار چک کنید تا از محل دقیق حفره‌ها بر روی تخته چوبی مطمئن شوید. 
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
3. از مته سرپهن استفاده کنید و محل مشخص شده حفره‌ها روی تخته چوبی را دریل کنید. بیش‌ترین تلاش خود را بکنید تا دریل صاف و عمود بر روی حفره‌ها قرار بگیرد، زیرا این کار باعث می‌شود در پایان کار میخ‌های چوبی به خوبی در درون حفره‌ها جای بگیرند و دردسری برای شما ایجاد نکنند. من در این مرحله بیش‌ترین تلاش خودم را انجام دادم، چراکه انجام درست این مرحله در نتیجه نهایی کار تاثیر بسزایی دارد. 
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
4.  پس از این‌که اولین حفره را دریل کردید، یک میخ چوبی درون آن قرار دهید تا از انجام درست کار خود مطمئن شوید و بعد به کار ادامه دهید. 
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
5. اکنون که حفره اول را چک کرده‌اید، می‌توانید بقیه حفره‌ها را بر روی تخته چوبی دریل کنید. 
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
6. اکنون بخش مهمی از کار انجام شده است و به احتمال زیاد بیش از 5 دقیقه هم طول نکشیده است. 
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
7. پس از آن‌که همه حفره‌ها دریل شدند، تمام خاک اره‌ها را از سطح چوب جدا کنید و تخته را برعکس کنید تا تمام خرده‌های چوب از سطح تخته جدا شوند. برای این کار از فرچه هم می‌توانید استفاده کنید. 
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
8. اگر تخته چوبی شما هم روی سطحی که کار کرده‌اید خرابی‌های زیادی دارد، به هیچ وجه نگران باشید، چراکه این طرف تخته طرفی است که هیچ‌کس آن را نخواهد دید و شما از طرف دیگر تخته به عنوان سطح اصلی استفاده خواهید کرد.  فقط خرده چوب‌های بزرگ را از روی سطح تخته چوبی جدا کنید تا مشکلی در نصب آن به دیوار ایجاد نشود. 
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
9. پس از این‌که خرده چوب‌ها از سطح جدا شد، تخته چوبی را برگردانید و سطح آن را سنباده بزنید تا به ظاهری صاف و یکدست دست یابید.  سنباده‌ها را لوله کرده و آن را درون حفره‌ها بکشید تا از شر هر گونه سطح زبر، دندانه دندانه، و غیرصیقلی راحت شوید. 
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
10. اکنون، اگر از طرح خود استفاده کرده‌اید (یا اگر از اندازه‌های من استفاده کرده‌اید)، عمق قفسه‌های خود را اندازه بگیرید و این عمق را به اندازه ضخامت تخته چوبی خود اضافه کنید. عدد به دست آمده طول میخ چوبی شما را نشان می‌دهد. میخ‌های چوبی را به دقت با اره ببرید یا اگر نیاز است آن‌ها را به نجاری محل خود ببرید تا او برای شما این کار را انجام دهد. 
چگونه خودمان یک قفسه مدرن بسازیم؟ قفسه,دکوراسیون,قفسه مدرن,دکوراسیون،دکوراسیون منزل،دکوراسیون خانه،دکوراسیون
11. آخرین مرحله بریدن تخته‌های چوبی به اندازه دلخواه است تا ابعاد قفسه‌های شما مشخص شود. تعداد و ابعاد این قفسه‌ها کاملا به شما بستگی دارد و می‌توانید آن را بر اساس نیازهای خود برش دهید. میخ‌های چوبی را به دلخواه درون حفره‌ها قرار دهید و سعی کنید به آن‌ها چیدمانی خاص و زیبا بدهید. سپس تخته‌های چوبی را برش دهید و آن‌ها را در محل‌های مشخص شده قرار دهید. اکنون شما یک قفسه دیواری بسیار زیبا که کاربردهای زیادی هم در خانه شما خواهد داشت در اختیار دارید.

مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

سفارش و خرید کیک عروسی

باید در مورد سفارش و خرید کیک عروسی بدانیمReviewed byنسیمonJul 15Rating:

imagesalbum.blogsky.com (1)

آنچه باید در مورد سفارش و خرید کیک عروسی بدانیم

کیک عروسی فقط یک تکه شیرینی خوش طعم و خوش آب و رنگ نیست که قرار است کام مهمانان جشن شما را شیرینی کند. در واقع کیک عروسی یکی از آن جزئیات مهمی است که سلیقه شما را به عنوان عروس و داماد نشان می‌دهد و در بعضی موارد به رخ دیگران می‌کشد! خب از آنجایی که بریدن کیک برای خودش آداب و رسومی دارد و با بزن و بکوب همراه است، بنابراین هم به خوبی در فیلم و عکس‌های عروسی‌تان نمود خواهد داشت و هم زیر ذره‌بین دوستان، آشنایان و اقوام قرار دارد.انتخاب کیک عروسی که هم لوکس، شیک و خوشمزه باشد و هم به شخصیت شما و تم عروسی‌تان نزدیک باشد، اما فوت و فن هایی دارد.

کارهایی که قبل از رفتن به قنادی باید انجام دهید
خانم‌ها معمولا برای خرید یک روسری ساده هم یکی دو ساعت وقت می‌گذراند، به مغازه‌ها و فروشگاه‌های مختلف سر می‌زنند و در نیمی از مواقع بعد از دیدن ده‌ها مدل در طرح‌ها و رنگ‌های مختلف می‌گویند: «ببخشید این مدل ها با اون چیزی که تو ذهنمه خیلی فرق داره!» خب، حالا تصور کنید که قرار است کیکی سفارش دهند که قرار است در مهمترین روز زندگیشان سرو شود و نه فقط نزدیکانشان، بلکه خیلی از اقوام، دوستان، همکاران و البته خانواده همسر آنرا خواهند دید و چشید. بیشتر قنادان و شیرینی‌فروش ها صاحب‌نام تهرانی توصیه می‌کنند که قبل از رفتن به قنادی برای سفارش کیک عروسی حداقل در مورد حدود کیک مورد نظر فکر کنید، با همسرتان مشورت کنید و به یک توافق نصفه نیمه برسید تا پروسه انتخاب وقت کمتری از شما و البته قناد بگیرد. هرچند خود قنادی ها هم آلبوم‌های مفصلی با عکس و جزئیات دارند ولی جستجوی ساده در اینترنت یا ورق زدن یکی دو ژورنال عروس بهتر است چون مدل‌های متنوع‌تری دارد و البته هر روز یا نهایتا ماهی یکبار به روز می‌شود.

دایره، مربع یا مستطیل؟
مسلم است که شما می‌خواهید کیک عروسی‌تان “شیک” ، “باشکوه”، “فوق العاده”، ” دهن پرکن” و… باشد ولی برداشت شما از این واژه ها با برداشت قناد فرق می‌کند. شاید بد نباشد تصویر یکی دو نمونه از کیک‌های دلخواهتان را در روز سفارش همراه داشته باشید. این روزها کیک های عروسی در مدل‌های مختلف پخته و ارایه می‌شود. این مدل‌ها ممکن است پایه‌ای دایره‌ای،‌مستطیلی یا مربعی شکل داشته باشند که انتخاب هر کدامشان کاملا بستگی به خودتان دارد و معنای خاصی ندارد. پس در این مورد دستتان کاملا باز است و می‌توانید کیک عروس‌تان را به هر شکلی که دوست دارید، سفارش دهید.

چه زمانی برای سفارش کیک اقدام کنیم؟
بدترین حالت این است که یکی دو هفته مانده به عروسی شروع به گشتن در قنادی‌ها و شرینی‌ها کنید تا مدل دلخواهتان را بیابید یا حتی بدتر از آن تازه دنبال این باشید که بدانید کدام قنادی کیک های بهتری می‌پزد و اصلا کجای شهر قرار دارد. بهترین زمان برای سفارش کیک عروسی دو تا سه ماه مانده به مراسم عروسی است. در این حالت شما فرصت دارید که قنادی دلخواهتان را پیدا کنید، کیک‌هایش را تست کنید، در مورد کیک دلخواهتان مشاوره بگیرید، یک نمونه کوچک از آن سفارش دهید و پس از تایید نهایی کارها را به دست قناد بسپارید و با خیال راحت دنبال باقی کارها بروید. در این مرحله راجع به تفاوت قیمت ها، موادی که قرار است کیک با آن تزئین شود و … پرس و جو کنید. البته اگر طرح خاصی مد نظر دارد که قبلا در آلبوم‌های قنادی مورد نظرتان نبوده، بهتر است از شش ماه زودتر اقدام کنید. البته برخی از شیرینی‌فروشی ها فقط از یک هفته مانده به زمان تحویل یا همان روز عروسی شما، سفارش نهایی را دریافت می کنند ولی شما قبلش می توانید برای تست مزه و انتخاب مدل به قنادی بروید.

سوال‌های اساسی که باید از قناد بپرسید
وقتی تصمیم نهایی گرفتید که کیک عروسی‌تان را می خواهید به کدام قنادی سفارش دهید، دست به کار شوید و فورا اقدام کنید. در این مرحله در مورد اینکه تهیه کیکتان چقدر زمان میبرد سوال کنید. بعضی از قنادها از سه هفته مانده به عروسی تزئینات روی کیک را آماده می کنند و شما می‌توانید قبل از وصل کردن آنها روی کیک اصلی، نگاهی به این تزئینات بیندازید و مطمئن شوید که مطابق سلیقه‌تان آماده شده‌اند.

کیک نگو، برج بگو!
کیک‌های عروسی معمولا بیشتر از یک طبقه هستند. اصلا سرو کیک یک طبقه در جشن ازدواج چندان مرسوم نیست. بنابراین دنبال چنین طرحی نباشید ولی بهتر است از آن طرف بام هم نیفتید و کیکی ۱۰ طبقه سفارش ندهید. سعی کنید دائم این مساله را با خودتان تکرار کنید که در حال سفارش کیک عروسی هستید نه در حال خرید برج! در مورد اینکه کیک عروسی‌تان باید چند کیلویی باشد هم بهتر است با قناد مشورت کنید. اما این نکته را به خاطر داشته باشید که در حالت استاندارد برای هر مهمان برشی ۱۰۰ گرمی(یا در بعضی موارد ۲۰۰ گرمی) سرو می‌شود به این ترتیب اگر کیکتان حدود ۳ کیلوگرم است برای ۲۰ تا ۲۵ مهمان کافی خواهد بود و اگر ۱۰۰ تا مهمان داشته باشید باید کیکی ۱۰۰ کیلویی سفارش دهید و الی آخر. در ضمن برای اینکه طرح سفارشی شما به طور کامل روی کیک اجرا شود، کیکتان باید حداقل سه کیلو وزن داشته باشد. البته وزن کیکی که سفارش می‌دهید ممکن است ۱۰ تا ۱۵ درصد با وزن کیکی که تحویل می‌گیرید اختلاف داشته باشد، که این مساله روی قیمت کیک موثر است.

یک نمونه امتحانی هم سفارش دهید
قبل از سفارش نهایی، یک نمونه امتحانی سفارش دهید البته اگر طرح خاصی مد نظرتان باشد اهمیت این مساله چند برابر می‌شود. شما که نمی‌خواهید در روز عروسی از دیدن قیافه کیکتان به گریه بیفتید؟! پس بهتر است دست به جیب شوید و یک نمونه کوچک از طرح مورد نظرتان سفارش دهید تا مطمئن باشید که قنادی که انتخاب کرده‌اید از عهده این کار بر میآید. البته اگر کیکتان طرح خاصی ندارد یا یکی از مدل‌هایی است که در آلبوم همین قنادی وجود دارد، سفارش نمونه کوچک خیلی ضروری نیست چون در گذشته قناد بارها و بارها این مدل را درست کرده و همه ریزه‌کاری‌هایش را فوت آب است.
درضمن موقع انتخاب قنادی حواستان به مدلی که می‌خواهید سفارش دهید هم باشد. اگر سراغ قنادی سنتی یا کلاسیک می‌روید نباید انتظار داشته باشید که کیک طرح مدرن شما را به بهترین شکل ممکن آماده کند و تحویلتان دهد.

همخوانی رنگ کیک عروس با تم اصلی مراسم
اینکه یک رنگ خاص برای مراسم عروسیتان داشته باشید خیلی خوب است اما زمانیکه به کیک عروسی می رسید بهتر است کمی عقب نشینی کنید. سرو کردن یک کیک آبی یا نارنجی خیلی برای مهمانانتان اشتهاآور نخواهد بود حتی اگر خود کیک واقعا خوشمزه باشد. بنابراین پیشنهاد می کنیم که فقط تزئینات کیک با تم رنگی مراسم هماهنگ باشد. بعضی از قنادها پیشنهاد می‌کنند که خود کیک را به رنگ سفید یا عاجی سفارش دهید و از تزئینات رنگی روی آن استفاده کنید. البته نگران مزه اش نباشید چون رنگهای خوراکی کاملا بی مزه هستند ولی موقع اضافه شدن به کیک کمی تغییر مزه پیدا می‌کنند آن هم در جهت خوشمزه تر شدن.

تفاوت بین فوندانت و کرم کره ای (باترکریم) چیست؟
خمیر فوندانت کرم لطیفی است که اغلب برای پوشش دادن روی کیک ها استفاده می شود و با اینکه حالت سفت و زیبایی به کیک می دهد اما اکثر آدمها طعمش را دوست ندارند. خیلی ها فوندانت روی کیک را با چنگال برمی دارند و داخل کیک را می خورند. در ضمن از آنجاییکه خمیر فوندانت کمی گرانتر است، می توانید برای صرفه جویی در هزینه ها از کرم کره ای استفاده کنید. با استفاده از کرم کره ای می توانید همان لطافت را به کیکتان بدهید با این تفاوت که کرم کره‌ای طعمی قویتر دارد.

گل طبیعی یا گل مصنوعی؟
انتخاب گل بستگی به طرحی دارد که سفارش داده‌اید. البته بعضی از شیرینی فروشی‌ها گل طبیعی را برای تزئین کیک قبول نمی‌کنند و میگویند بهداشتی نیست و در نهایت اگر تصمیم گرفتید از گل طبیعی استفاده کنید، گلی را انتخاب کنید که گرده نداشته باشد. برای این کار معمولا از گل های رز، کوکب یا شیپوری استفاده می‌کنند چون هم رمانتیک هستند و هم ماندگاری بالاتری دارند.

برای هر کیلو کیک عروسی چقدر باید بپردازیم؟
با توجه به قنادی که کیک را به آن سفارش داده اید و طرح مورد نظرتان، قیمت کیک متفاوت است اما در شیرینی‌فروشی‌های تهران قیمت هر کیلو کیک عروسی از کیلویی ۲۰ هزار تومان شروع می‌شود و گاهی به ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان نیز می رسد.

حمل و جابجایی کیک عروسی
از آنجا که نمی خواهید کیکی که این هم برای آماده شدنش زحمت کشیده‌اید، خراب شود و با ظاهری به هم ریخته به مراسم برسد بهتر است از قبل درباره شرایط حمل آن فکر کنید. بهترین کار این است که از پیک خود قنادی استفاده کنید چون آنها در جابه جایی کیک‌ نسبت به شما یا راننده آژانس ماهرتر هستند.

نمونه های تزئین کیک عروسی

نمونه های تزئین کیک عروسی

1401667950-parsnaz-ir

نمونه های تزئین کیک عروسی

imagesalbum.blogsky.com (1)

نمونه های تزئین کیک عروسی

imagesalbum.blogsky.com (7)

نمونه های تزئین کیک عروسی

imagesalbum.blogsky.com (12)

نمونه های تزئین کیک عروسی

imagesalbum.blogsky.com (15)

نمونه های تزئین کیک عروسی

MO02MBWM2B

نمونه های تزئین کیک عروسی

W005

نمونه های تزئین کیک عروسی

W011

نمونه های تزئین کیک عروسی

W013

نمونه های تزئین کیک عروسی

W016نمونه های تزئین کیک عروسی

W023

نمونه های تزئین کیک عروسی

W032

نمونه های تزئین کیک عروسی

W038

نمونه های تزئین کیک عروسی

W039

نمونه های تزئین کیک عروسی

W053

نمونه های تزئین کیک عروسی

W054

نمونه های تزئین کیک عروسی

نمونه های تزئین کیک عروسی

W063

نمونه های تزئین کیک عروسی

W064

نمونه های تزئین کیک عروسی

W075

نمونه های تزئین کیک عروسی

W082

نمونه های تزئین کیک عروسی

W100

نمونه های تزئین کیک عروسی

W120

نمونه های تزئین کیک عروسی

W139

نمونه های تزئین کیک عروسی

W140

نمونه های تزئین کیک عروسی

W144

نمونه های تزئین کیک عروسی

W145

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

مدل های زیبای تزئین کیک عروسی

نمونه هایی از کیک های عروسی چند طبقه که به طرز زیبایی تزئین شده اند.

 

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

نمونه های طراحی و تزیین زیبای کیک عروسی

عکس کیک عروسی, شیک ترین کیک های عروسی

 نمونه های طراحی و تزیین 

تصاویری از کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

تصاویری از کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

مدل های جدید و زیبای تزئین کیک عروسی به شکل مربع

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

  کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل  کیک عروسی چند طبقه مربع شکلچند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

  کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

 کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

 کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

  کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

 کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

  کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

 کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

  کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

 کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

چند نمونه تزئین کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

کیک عروسی چند طبقه مربع شکل

نمونه چیدمان میز کیک مراسم عروسی

چند نمونه چیدمان میز کیک عروسی

تزئین میز کیک عروسی

 نمونه چیدمان میز کیک مراسم عروسی

تزئین میز کیک عروسی

 نمونه چیدمان میز کیک مراسم عروسی

تزئین میز کیک عروسی
 نمونه چیدمان میز کیک مراسم عروسی


تزئین میز کیک عروسی

  نمونه چیدمان میز کیک مراسم عروسی

تزئین میز کیک عروسی

 نمونه چیدمان میز کیک مراسم عروسی

تزئین میز کیک عروسی

  نمونه چیدمان میز کیک مراسم عروسی

تزئین میز کیک عروسی

  نمونه چیدمان میز کیک مراسم عروسی

تزئین میز کیک عروسی

  نمونه چیدمان میز کیک مراسم عروسی

چند نمونه چیدمان میز کیک عروسی

  نمونه چیدمان میز کیک مراسم عروسی

تزئین میز کیک عروسی

 نمونه چیدمان میز کیک مراسم عروسی

بددلی، بیماری یا عشق؟



بعضی از مردها این‌گونه رفتار و تحت کنترل قرار دادن‌های همسر را حاکی از عشق بی‌اندازه بیان می‌کنند. به این دلیل که زن را حریم زندگی خود به حساب می‌آورند و نمی‌خواهند اجازه دهند که این حریم شکسته شود. اما اظهار چنین عشق‌های شکنجه‌آوری که با روحیات فردی انسانی سازگار نیست....


همسر بددل و شکاک

زن جوان گفت: «‌شوهرم آن‌قدر بدبین است که وقتی از سر کار به منزل می‌آید، سطل زباله را زیر رو می‌کند که مبادا کسی به منزل ما آمده باشد و من از او چیزی پنهان کرده باشم؟ اگر به زباله‌ای مشکوک شود، بی‌دلیل فریاد می‌زند و می‌‌گوید، کسی به دیدن من آمده و به او اطلاع نداده‌ام. در صورتی که حتی اگر مادرم هم به دیدنم بیاید با تلفن به او اطلاع می‌دهم تا وقتی می‌آید عصبانی نشود. نمی‌خواهم با او زندگی کنم، او بسیار بددل و شکاک است. با رفتارش مرا به یک بیمار عصبی تبدیل کرده.»

این جملات حرف‌های زنی است که برای طلاق به دادگاه مراجعه کرده. به‌راستی چه اتفاقی رخ می‌دهد که بددلی در زندگی برخی افراد جای عشق‌، محبت و صمیمیت را می‌گیرد؟

زن در‌حالی‌که گریه می‌کرد، ادامه داد: «‌در دوران عقد برخی از رفتارهایش برایم قابل درک نبود. تصور می‌کردم به دلیل علاقه‌ای که به من دارد، این‌گونه رفتار می‌کند.»

بعضی از مردها این‌گونه رفتار و تحت کنترل قرار دادن‌های همسر را حاکی از عشق بی‌اندازه بیان می‌کنند. به این دلیل که زن را حریم زندگی خود به حساب می‌آورند و نمی‌خواهند اجازه دهند که این حریم شکسته شود. اما اظهار چنین عشق‌های شکنجه‌آوری که با روحیات فردی انسانی سازگار نیست، چه سودی جز دورشدن همسر و لطمه به احساساتش خواهد داشت؟ آیا چنین رفتاری سبب نمی‌شود که اطرافیان شخص را غیرعادی و بیمار تلقی کنند؟

بد‌دلی و شک، علّت‌های متفاوتی دارد، که به دو منشأ مهم آن اشاره می‌شود. بد‌دلی و شک، به شکل بیماری مزمن در می‌‌آید و بدون آن‌که از واقعیت خارجی ناشی شود، درون بعضی افراد رخنه می‌کند و آن ها را بیمار می سازد.

این بدترین نوع بدگمانی است و بدون آن‌‌که علت خارجی و منشأ بیرونی داشته باشد، فقط یک مرض درونی خواهد شد و فرد آزار خواهد دید و اطرافیانش را هم آزار خواهد داد. خیالات و توهمات و به هم ربط دادن موضوعات نامربوط، از عوامل ایجاد یا تشدید‌کننده چنین بددلی است.

بددلی در نوع دوم، منشأ خارجی دارد و به عملکرد فرد مقابل، ارتباط مستقیم دارد و بیش‌تر در بین زوجین ایجاد می‌گردد. حرکات مشکوک که قابل توجیه نبوده و دور از صداقت و پنهان‌کاری در عمل یا گفتار و رو شدن موضوعی که حساسیت‌‌‌برانگیز باشد یا رفتار تصنعی و خالی از صداقت و قربان صدقه رفتن مصنوعی‌، از عوامل مهم و تشدید‌کننده شک و بدگمانی به شمار می‌آید.

از آن‌جا که بددلی مردان نسبت به زنان بیشتر دیده می‌شود، زن باید در عمل، رفتاری صادقانه داشته باشد و از مسائلی که شوهر به آن حساسیت دارد فاصله گیرد، مگر آن که شوهر درخواستی غیر‌‌منطقی داشته باشد

 یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات، مخفی کردن بددلی و حسادت است، هنگامی‌که آن را شدیداً احساس می‌کنید. اگر شما در ارتباط با همسرتان احساس ناامنی می‌کنید، به احتمال بسیار به همسرتان شک دارید. باید هر کاری که لازم است انجام دهید تا این احساس را نداشته باشید. هنگامی که هدف شما اجتناب از ناامنی باشد، قادر خواهید بود با اشتباهات و استنباط نادرست برخورد کنید. از خودتان بپرسید در مورد چه‌چیز احساس ناامنی می‌کنید؟ آیا به عشق و علاقه‌ی همسر خود شک دارید؟ وقتی دریافتید چه مسأله‌ای شما را ناراحت می‌کند، بهتر می‌توانید با ترس خود مقابله و راهی برای از بین بردنش بیابید؟

بیشتر بددلی‌‌ها از عدم اعتماد به نفس ایجاد می‌شود. بهترین راه جلوگیری از این احساس مخرب، بالا بردن اعتماد به‌نفس است. افرادی که حسادت بیمارگونه دارند، غالباً بسیار در روابط سرمایه‌‌‌گذاری کرده‌‌اند و هویت خود را در محبت همسر می‌بینند. شما باید همسر خود را فرد جدایی ببینید که نمی‌توان مجبورش کرد شما را دوست داشته باشد و اگر او شما را دوست دارد، به خاطر این است که او چنین می‌خواهد. به همه‌ی چیزهایی که موجب حسادت و بددلی شما می‌شود، نگاهی بیندازید و از خود بپرسید خطر تا چه حد واقعی است؟

اگر نسبت به همسرتان بددل هستید و به او حسادت می‌کنید، به یک روان‌شناس مراجعه کنید تا با کمک او موفق به برطرف کردن مشکل‌تان شوید. اگر خودتان دچار این مشکل نیستید و همسرتان نسبت به شما شک دارد، با ملاطفت از او بخواهید همراه‌تان نزد روان‌شناس بیاید و اگر قبول نکرد، از واسطه‌ای که مورد اعتماد همسرتان است بخواهید او را راضی به انجام این کار کند.


دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

همسرانی با اختلاف سنی نامتعارف



چند سالی است که به نظر می رسد متقاضیان ازدواجهایی با اختلاف سنی معکوس(بزرگتر بودن دختر از پسر) افزایش یافته است و از طرف دیگر هستند دخترانی که به خاطر موقعیت مالی و کاری مردان، تمایل به ازدواج با مردانی دارند که اختلاف سنی شان از آنها بیشتر است مثلا اختلاف سنی در حدود یک دهه و یا...........


ازدواج های معکوس

در زندگی زناشویی عوامل زیادی تاثیر گذار است. تعدادی از این عوامل تسهیل کننده سازگاری و رضایت از ازدواج و برخی نیز زندگی زناشویی را دچار مشکلاتی می سازند. این عوامل بر حسب ویژگی های افراد و موقعیتها، مختلف است. وقتی عنوان می کنیم که این عوامل تحت تاثیر ویژگی های افراد و موقعیتهاست یعنی این که این مولفه ها جز اصول اساسی نیستند که حتما و ضرورتا در زندگی همه افراد تاثیر منفی بگذارد بلکه از موردی به مورد دیگرمتفاوت است و یا گاه از شدت و ضعف برخوردار است. یکی از این مصادیق مساله سن و اختلاف سنی در رابطه میان زوجین است.

چند سالی است که به نظر می رسد متقاضیان ازدواجهایی با اختلاف سنی معکوس(بزرگتر بودن دختر از پسر) افزایش یافته است و از طرف دیگر هستند دخترانی که به خاطر موقعیت مالی و کاری مردان، تمایل به ازدواج با مردانی دارند که اختلاف سنی شان از آنها بیشتر است مثلا اختلاف سنی در حدود یک دهه و یا حتی بیشتر و یا مردانی که تمایل دارند با دخترانی بسیار جوان تر از خود پیمان زناشویی ببندند.

در این مقاله صحبت ما بر سر این نیست که آیا ذاتا این ازدواجها درست است یا خیر بلکه روی سخن ما به سوی کسانی است که در هر حال این شکل ازدواج را برگزیده و حال مشغول تجربه زندگی زناشویی هستند؛ یعنی مردانی که در حال زندگی با زنان بزرگتر از خود هستند یا مردانی که همسرشان اختلاف سنی زیادی از آنها داشته و خیلی جوان تر است و یا دخترانی که همسرشان از آنها بیش از عرف جامعه بزرگتر است.

لذا برای این دست زوجین و برای به حداقل رساندن تنشها و مشکلات و به منظور بالاتر بردن کیفیت رابطه زن و وشوهری این پیشنهادات را داریم:

**با همسر خود تعامل داشته باشید زیرا یکی از مهمترین مشکلات در ارتباطات زوجین  با هم، فقدان تعامل است و مسلما داشتن اختلاف سنی زیاد می تواند نقص و کاستی در تعامل میان زوجین را غامض‌تر کند. لذا سعی کنید برای به حداقل رساندن این شکاف ارتباطی، در این زمینه که این تفاوت سنی چه تغییراتی در درک و احساسات شما به وجود آورده به راحتی حرف بزنید. به راحتی درباره موضوعاتی چون بچه‌ها و اهداف آتی‌تان صحبت کنید. آگاهی‌تان را به مشارکت بگذارید و درک و فهم‌تان از نقطه نظرات یکدیگر را تا حد امکان افزایش دهید، زیرا با این کار می‌توانید علاوه بر ایجاد و حفظ  تعامل مورد نیاز، به خواسته‌ها و نیاز‌های طرف مقابل تان نیز پی ببرید و شما را در رسیدن به یک ارتباط سالم و بادوام یاری می‌کند.

وقتی که یک رابطه بر اساس احترام و دوستی باشد اختلافات و تفاوت ها نمی تواند به اندازه یک دوستی دو طرفه نمایان‌گر شود و تاثیر چندانی بر ارتباط شما نخواهد داشت

**از انجام فعالیت‌هایی که مشترکا از آن لذت می‌برید در تقویت رابطه‌تان استفاده کنید. به فعالیت‌هایی که هردویتان به آنها علاقه دارید مانند سینما رفتن، تئاتر،ورزش کردن و ... روی بیاورید. زیرا اشتغال به کارهایی که برای هردویتان جالب است، پیوندتان را محکمتر می‌کند و تمرکزتان را از روی مساله اختلاف سن بر هم می‌زند. هرچه بیشتر در علاقمندی‌ها و سرگرمی‌های هم غرق شوید از بودن با هم لذت بیشتری خواهید برد. همچنین سراغ فعالیت‌هایی بروید که سالها از آنها دور بوده‌اید و یا هیچ وقت فرصت پرداختن به آنها را نداشته اید شاید این موضوعات جدید برای طرف مقابل تان هم جالب باشد.

 

**اگر فکر می کنید که این شکل ازدواج شما هنوز هم از طرف اطرافیان و به خصوص خانواده تان آشکار یا پنهان، مورد نکوهش قرار می گیرد، سعی کنید درباره انتخاب و ازدواجتان، با خانواده خود صحبت کنید. اطلاع آنها از رابطه شما و اینکه چقدر به همسرتان علاقه دارید برای دوستان و خانواده مفید است.داشتن یک گفتگوی واضح وصحیح درباره اختلاف سنی‌تان با خانواده و دوستان نزدیک، باعث می‌شود که آنها پی به اعتماد شما به تصمیم تان برده و از اظهار نظر‌های منفی گرایانه و یا تصورات منفی که از اینگونه ازدواجها دارند دست بردارند.

تعامل همسران

همچنین، به آنها نشان می دهد که چقدر حمایت شان برای شما اهمیت دارد و نیز سبب می‌شود از این به بعد با احترام و تعامل درست‌تری در سایر مجالس با شما و همسرتان برخورد کنند.

 

**بهترین دوست همدیگر باشید. وقتی که یک رابطه بر اساس احترام و دوستی باشد اختلافات و تفاوت ها نمی تواند به اندازه یک دوستی دو طرفه نمایان‌گر شود و تاثیر چندانی بر ارتباط شما نخواهد داشت.

و در نهایت اینکه فراموش نکنید که در هر ازدواجی (حتی ایده آل ترین انتخابها) مسلما اختلافات و ناهماهنگی هایی وجود دارد که کاملا طبیعی و قابل انتظار است لذا یاد بگیرید که واقعیات زندگی فعلی تان را بپذیرید یعنی آنچه قابل تغییر است را با تلاش و همکاری با یکدیگر، تغییر دهید و آنچه را که قابل تغییر نیست بپذیرید و با آن کنار بیایید. اختلاف سنی شما با همسرتان، قابل تغییر نیست اما مسلما تناسبات و هماهنگی هایی با همسرتان در گذشته احساس کرده اید که حال در کنار وی هستید و با وی پیمان زناشویی بسته اید پس تمرکز تان بر این تناسبها و تقارنها باشد و با تقویت این نقاط تفاهم، سعی در تضعیف ضعفهای ارتباطی تان داشته باشید.

 


دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

لذت ،آرامش و عشق زیر یک سقف



روی سخن با کسانی است که به داشتن یک زندگی مشترک، با لذت و آرامش و البته هدفمند، علاقه مند هستند.

گفتگو میان همسران

بخش اعظم زندگی روزمره اغلب افراد، به گفتگو، تبادل نظر و بحث  و سخن، سپری می شود. میزان گفتگوهای افراد به شخصیت آنها و دایره ارتباطات شان بازمی گردد. اما به طور کلی حرف زدن و در شرایط و موقعیتهای مختلف معنا پیدا می کند. مثلا در محیط یک خانواده، نحوه و میزان گفتگو میان زوجین و در درجه بعد، میان والدین و فرزندان، از اهیمت ویژه ای برخوردار است.

تحقیقات و پژوهش های زیادی صورت گرفته که نشان می دهند میزان گفتگو و دیالوگهای موجود در میان اعضای یک خانواده بر افزایش هم بستگی های خانوادگی و حس اعتماد و امنیت فرزندان موثر است و یا اینکه عنصر گفتگو میان زن و شوهر به عنوان معیاری برای معرفی زندگی موفق، نام برده شده است. البته کیفیت گفتگو بسیار مهم است و در برخی از مواقع سکوت کردن شایسته تر از بیان عبارات و جملات بی ارزش و سخیف است.

آنچه در این نوشتار مورد نظر است گفتگوی مفید و موثر است و این که در یک زندگی مشترک، گفتگو چه جایگاهی دارد.چنانچه زوجین از ابتدای زندگی مشترکشان، برای حرف زدن و شنیدن یکدیگر، موضوعیت و جایگاه قائل شوند، در هر شرایطی خود را ملزم می بینند که این اقدام را انجام دهند. مسلما طبیعت زندگی این است که همواره با افت و خیزهایی مواجه باشد و همین امر احتمالا در نحوه گفتگوی بین زوجین هم موثر است و ممکن است برخی از گفتگوها به مشاجره و جر و بحث کشیده شود. اما هنر یک زوج این است که گفتگوها را در شرایط تنش زا هم به سمت صلح و سازندگی پیش برند و به یاد داشته باشند که برای چه کنار هم هستند و قرار است از با هم بودنشان به کجا رسند و چه چیز را یاد بگیرند؟

روی سخن با کسانی است که به داشتن یک زندگی مشترک، با لذت و آرامش و البته هدفمند، علاقه مند هستند. کسانی که به دنبال تعالی روح و یا به زبانی ساده تر، به دنبال درست زندگی کردن هستند.به این افراد توصیه می شود که یک اصل مهم را در زندگی مشترک، همواره به خاطر داشته باشند و آن اصل این است که پنجره های وجود خویش را به روی همسرشان باز کنند. این بدان معناست که اگر زن و مردی باور داشته باشند که شریک زندگی برگزیده اند تا در سختی و خوشی در کنار او باشند، همه وجود خود را با وجود همسرشان معنا می کنند و او را نزدیکتر از هر کسی به خود می دانند. به این ترتیب برایشان مهم است که همسرشان چه دغدغه هایی دارد و به دنبال این هستند که به او کمک کنند و در مشکلات همراهش باشند. مسلما چنین زوجی، به پنهان کاری و سکوت در برابر یکدیگر نمی پردازند و نسبت به بازگو کردن مسائل و مشکلات و حتی خوشی هایی که در طی زندگی روزمره تجربه کرده اند، ابایی ندارند و حتی در برخی از موارد اصرار دارند که به هر بهانه ای که شده با یکدیگر به گپ و گفتگو بپردازند چون خود را آشناتر از هر آشنایی به یکدیگر، فرض می کنند.

لازم است که زوج ها باور کنند که صداقت، امری ملموس و دست یافتنی است و دلیلی ندارد که به هر بهانه ای این رکن مهم را در زندگی مشترک، نادیده گیرند

شاید شما هم خانم ها و آقایان زیادی را دیده باشید که از این موضوع سخن می گویند که در رابطه با برخی از مسائل نباید در حضور خانم ها یا آقایان حرف زد و حتی عده ای هم هستند که اطرافیان و دوستانشان را تشویق می کنند تا از درد دل هایشان و نیازهایشان برای همسر خود حرف نزنند چون ممکن است بیان برخی از مسائل موجب به وجود آمدن ذهنیتی برای طرف مقابل شود و به این ترتیب یک سلسله توهمات بی اساس در اذهان افراد شکل می گیرد که همه آنها موجب دوری و کمرنگ شدن صداقت میان زوجین می شود.

لازم است که زوج ها باور کنند که صداقت، امری ملموس و دست یافتنی است و دلیلی ندارد که به هر بهانه ای این رکن مهم را در زندگی مشترک، نادیده گیرند. آنچه بیش از هر چیزی مهم است دستیابی به حس زیبای خوشبختی و آرامش است که بخش زیادی از این احساس با صداقت زوجین، به دست می آید.

 

پس پنجره های وجودتان را برای همسرتان بگشائید و باور داشته باشید که او شریک واقعی زندگی شماست و باید محرم اسرار و غمخوار مشکلات و سختی هایتان باشد.

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

آیا باید اشتباهات همسرمان را به روی همسرمان بیاوریم؟



ازدواج به عنوان یک پیوند مشترک بین دو نفر، در همه جوامع دارای ارزش و احترام زیادی است. درست به همین دلیل است که برای رفع تنش بین زوج ها این همه تلاش می شود. تمامی زوج ها در مقطعی از زندگی مشترکشان با مشکلات جدی روبه رو می شوند که برای رفع آن به کمک نیاز دارند.

همسرتان جایزالخطا ست!

سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد می شود، این است که آیا باید اشتباهات را به روی همسر بیاوریم یا از آن بگذریم؟

انسان جایزالخطاست! این باور همه ی ماست؛ اما واقع به این معنی نیست که به راحتی اشتباه کنیم؛ بلکه یعنی هیچ انسانی عاری از اشتباه نیست.

همه ما کم و بیش در زندگی اشتباهاتی داشته و داریم. مهم این است که درک کنیم چه اشتباهاتی کرده ایم و آنها را تکرار نکنیم. زن و شوهر در زندگی مشترک هم عاری از اشتباه نیستند. در واقع گاهی این اشتباهات ما هستند که پایه های یک زندگی خانوادگی را به لرزه در می آورند. هنگام بروز اشتباهی از جانب همسرمان، لحن ما برای گفتن آن می تواند تشدید کننده ی شرایط بد پیش آمده باشد؛ اما به هرحال مسئله ای است که باید گفته شود.

 

آیا باید اشتباهات همسرمان را به روی همسرمان بیاوریم؟

یکی از مشکلاتی که زن و شوهر ها با آن روبه رو می شوند، شرایطی است که اشتباهی از جانب آنها رخ می دهد و طرف مقابل شکل رفتار مناسب با آن را نمی داند. سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد میشود، این است که این است که آیا باید این مسئله را به روی همسرش بیاورد یا از آن بگذرد؟ نکته ی ظریفی در این تصمیم گیری وجود دارد. گاهی اشتباهی که از همسرمان سر زده، عمدی نیست و همسرمان به عمد آن اشتباه را مرتکب نشده؛ بنابراین جدای از مساله ی ناراحتی پیش آمده، مهم است که بدانیم همسرمان از آنجا که عمدی این اشتباه را انجام نداده؛ پس اشرافی هم به آن ندارد. یعنی او نمی داند که اصلا کار اشتباهی انجام داده است. در این شرایط او حق دارد که بداند رفتار یا گفتارش درست نبوده؛ چون اگر آن را تکرار کند و باعث ناراحتی ما بشود، نوع ناراحتی شدت یافته ما از تکرار این عمل اشتباه، او را می رنجاند و این توقع هم در وی شکل میگیرد که”‌من که نمیدانستم این کارم از نظر تو اشتباه است”‌. پس بهتر است آنچه را حس می کنیم میتواند تکرارش ما را برنجاند و همسرمان هم از آن بی خبر است را حتما به او بگوییم.

 

فضایی محترمانه برای گلایه

هنگام عنوان کردن اشتباهات همسرتان، ملایمت رفتاری و گفتاری را فراموش نکید. سر او داد نکشید. با توهین یا کلمات نامناسب اشتباهش را یادآور نشوید. تنها گفتن این که ”‌من از این کارت خوشم نیومد”‌ کافی نیست و ممکن است زمینه ساز لجبازی هم بشود. علت ناراحتی تان را عنوان کنید تا اگر سوء تفاهمی ایجاد شده، برطرف شود. اگر همسرتان پی به اشتباهش می برد، لازم نیست دیگر ادامه بدهید و موضوع را پشت سر هم تکرار کنید.

وقتی اشتباهی عنوان شد و همسرتان آن را پذیرفت، آن را پایان یافته بدانید و بار دیگر در مساله ی دیگر و اشتباه دیگری که ربطی به این موضوع ندارد، آن را پیش نکشید

با اشتباهات گروکشی نکنید

متاسفانه وقتی اشتباه همسرتان را به رویش و آن را فراموش هم نمی کنید و نمی بخشید، جایی دوباره خودش را نشان می دهد. برای مثال، همسری در جایی که خودش اشتباه کرده، به جای پذیرش اشتباه و تغییر و بهبود رفتارش، آن را مقابله به مثل با اشتباه قبلی همسرش عنوان می کند و مسیر اشتباهی از لجبازی را طی میکند. بنابراین اشتباهات را به او بگویید تا بابت آن ناراحتی خاصی را مدتها با خودتان حمل نکنید و مانع ایجاد حس انتقام شوید.

 

اشتباه را با سرکوفت یکی نکنید

متاسفانه لحن و روش ما می تواند همه چیز را وارونه کند. گاهی تنها با تاکید روی واژه ای یا بالا بردن صدا هنگام ادای جمله ای و … منظور سخن ما گم یا وارونه میشود.

اگر میخواهید همسرتان را متوجه اشتباهی که مرتکب شده کنید، آن را به شکل بد منتقل نکنید، سرکوفت نزنید و لحن تحقیرکننده در پیش نگیرید.

همسر

ضمن آن که باید فرصت پاسخگویی به همسرتان هم بدهید و مانند نصایح والدین به کودکان، بحث را یکطرفه جلو نبرید. شاید این شما هستید که اشتباه متوجه شده اید و این یکطرفه رفتنها می تواند درنظر همسرتان خود رای بودن، استبداد و حتی روحیه ناسالم و تردیدآمیز بودن افکارتان را جلوه بدهد.

 

توبیخ نکنید

اگر قصد دارید به همسرتان بگویید کارش را اشتباه است، در وهله ای اول لحن مناسبی را انتخاب کنید. هرگز از هر اشتباهی برای فریاد کشیدن سر همسرتان و ایجاد فرصتی برای دعواهای خانگی استفاده کنید. شما باید اشتباه را و علت این که چرا اشتباه است، به همسرتان شرح دهید. قرار نیست او را وارد جلسه محاکمه ی کوبنده ای کنید. اطلاع رسانی مرحله ی اول کار است. به همسرتان بگویید کارش اشتباه بود و برایش دلیل بیاورید که به چه علت اشتباه است و چه تاثیری بر شما یا رابطه تان داشته. سپس دوستانه و با مهربانی از او بخواهید که در رفتارش تجدید نظر کند.

 






دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

مقرراتی برای مشاجره همسران



اگر شما هم جزء آن گروه از زوجین می باشید که عدم مهارت و اختلاف سلیقه را علت و ریشه اصلی مشکلاتتان می دانید، بهتر است با ما همراه شوید ....

مقرراتی برای مشاجره

بخش عمده‌ای از مشاجرات و مشکلات در زندگی مشترک زوج‌ها به دلیل داشتن اختلاف سلیقه، توقعات و انتظارات آنها از یکدیگر روی می‌دهد. این اختلاف سلیقه‌ها در برخی موارد باعث مشاجرات میان آنها می‌شود که گاه این مشاجرات روند نامطلوبی داشته و منجر به از هم پاشیدگی خانواده می‌شود.

 درست است مشاجرات بین زن و مرد به‌طور طبیعی اتفاق می‌افتد اما آنچه اهمیت زیادی دارد تداوم خانواده و روابط بین زن و مرد پس از مشاجره است. روانشناسان و مشاوران خانواده راهکارهای ارتباطی و مهارت‌های مقابله‌ای متعددی را برای پایان دادن به مشاجرات خانوادگی عنوان می‌کنند.

توقعات دور از انتظار، سوء تفاهم‌ها، قضاوت‌های منفی، نگرانی‌های بی‌دلیل، مقایسه اشتباه و همچنین مشکلات دیگری که باعث کدورت و مشاجره میان زن و شوهر می‌شود باعث آشفتگی فضای خانواده شده و همچنین بسیاری از بحث و جدل‌ها را در خانه به دنبال دارد.

این جدل‌ها عمدتاً ناشی از شناخت نادرست زوج‌ها از یکدیگر است زیرا معیارهای واقعی ازدواج زن و مرد برای برخورداری از یک زندگی مشترک مناسب با یکدیگر متفاوت است.

یک بررسی جدید نیزنشان می‌دهد که بر خلاف تصور رایج، میزان مشاجرات و جدلها در طول ازدواج به طور نسبی بدون تغییر می‌ماند.لذا اختلافات و دعواها را به حال خود رها نکرده و سعی کنید همواره برای کسب تفاهم و هماهنگی بیشتر با هم تلاشی جدی و آگاهانه  کنید.

این بررسی بر روی 1000 زوج در طول 20 سال انجام شده است. پژوهشگران در سال 1980 از 2033 فرد ازدواج‌کرده که حداکثر 55 سال داشتند درباره کیفیت ازدواج و روابط‌شان با همسرهای‌شان سوال کردند. همین زوج‌ها پنج بار دیگر در طول 20 سال بعدی مورد پرسش‌‌های مشابهی قرار گرفتند.

این بررسی 20 ساله نشان داد که تغییر چندانی در میزان اختلافات میان همسران در طول زمان رخ نمی‌دهد؛ البته کاهش بسیار اندکی در میزان اختلافات گزارش‌شده در سال‌های پایانی بررسی یافت شد که بیش از همه مربوط به زوج‌های با اختلافات بالا بود. به هر حال میزان این تغییرات در طول زمان اندک بود.

اگر شما هم جزء آن گروه از زوجین می باشید که عدم مهارت و اختلاف سلیقه را علت و ریشه اصلی مشکلاتتان می دانید، بهتر است ادامه این یادداشت را از نظر بگذرانید. ما به شما پیشنهاد می کنیم بعد از این که در بحث و دعوایی ناخواسته با همسر خود قرار گرفتید، توصیه‌های ارائه شده در این مقاله را به کار بگیرید تا بتوانید سریع‌تر آشتی کرده و آرامش را دوباره به روابط‌تان بازگردانید.

توقعات دور از انتظار، سوء تفاهم‌ها، قضاوت‌های منفی، نگرانی‌های بی‌دلیل، مقایسه اشتباه و همچنین مشکلات دیگری که باعث کدورت و مشاجره میان زن و شوهر می‌شود باعث آشفتگی فضای خانواده می شود

رفتار غیرعادی و عجیب: این قضیه که شما بپذیرید، بحث و دعوا نیز بخشی از روابط شما با همسرتان را تشکیل می‌دهد، بسیار مهم است، اما دانستن راهی برای آشتی کردن شاید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.همه ما در زمان و مکان‌های مختلف ممکن است رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهیم، اما وقتی به نظر می رسد، بحث و دعوا جز اینکه باعث انزجار و لطمه دیدن احساس شده و به رابطه سالم صدمه وارد می‌کند، فایده دیگری ندارد لذا باید آن را متوقف کنیم.

اولین گام به سوی این هدف، این است که بفهمید واقعاً سر چه چیزی در حال بحث کردن با یکدیگر هستید و دیدگاه متضادتان را تعادل ببخشید، بعد از آن شما می‌توانید تکنیک‌های زیر را به کار ببندید؛ اجرای بعضی از این تکنیک‌ها را باید خود به تنهایی بر عهده بگیرید و در بعضی دیگر، همکاری همسرتان نیز ضروری به نظر می‌رسد:

خودآگاه باشید: خودآگاهی و مسئولیت‌پذیری، اولین گام برای اجتناب از تضادها است، تقریباً غیرممکن است که شما بتوانید همسرتان را بدون تغییر رفتار خود تغییر دهید‌، اما اگر رفتار خودتان را تغییر دهید، در اکثر اوقات واکنش رفتاری او نیز متفاوت خواهد بود.

در مورد اینکه آیا شما تحت تأثیر عوامل دیگری قرار گرفته‌اید یا خیر؟ فکر کنید، نیروی عوامل و شرایط خارجی به هیچ وجه تخمین زدنی نیست، آیا شما خسته‌اید؟ در مورد چیزی نگرانید؟ یا از موضوعی ناراحت هستید؟

همسر شما نمی‌تواند به شما القاء کند که چه احساسی داشته باشید. احساسات شما تحت نظارت و کنترل خود شما است؛ اگر عصبانی هستید بگویید “من عصبانی‌ام به این علت که …”‌‌‌ نه این که فقط بگویید “تو مرا عصبانی کردی “

احساسات خود را کنترل کنید: همسر شما نمی‌تواند به شما القاء کند که چه احساسی داشته باشید. احساسات شما تحت نظارت و کنترل خود شما است؛ اگر عصبانی هستید بگویید “من عصبانی‌ام به این علت که …”‌‌ نه این که فقط بگویید “تو مرا عصبانی کردی “.

صحبت کردن همسران

بهبودسازی روابط : داشتن ارتباطات مناسب برای برقراری آرامشی دوباره، بسیار حیاتی و مهم است، اغلب دعواهایی که مرتب تکرار می‌شوند، فقط به این دلیل است که یکی از همسران یا هر دوی آنها، احساس می‌کنند طرف مقابل حرف هایش را نمی‌شنود و یا به آن اعتنا نمی‌کند، تکنیک‌های زیر ضمن اینکه، شانس مورد توجه قرار گرفتن شما را توسط همسرتان، افزایش می‌دهند، به شما نیز کمک می‌کنند به همسرتان نشان دهید؛ به او توجه دارید و به حرف‌هایش اهمیت می‌دهید.

گوش کنید: این مهمترین بخش برای داشتن ارتباطی خوب و مناسب است، به حرف‌های همسر خود بدون حدس و گمان و قضاوت، گوش دهید.

کنکاش کنید: سۆالاتی بپرسید برای این که مطمئن شوید، منظور حرف‌های همسر خود را به درستی فهمیده‌اید.

توضیح دهید: این نوع دیگری از کنکاش است، برای اینکه در جهت درک دیدگاهتان، به همسر خود اطلاعات بیشتری بدهید، آماده باشید، توقع نداشته باشید که او ذهن شما را بخواند.

تأکید کنید: خود را به جای همسرتان قرار دهید؛ حدس بزنید که او چه احساسی دارد و بگذارید او بفهمد که شما به او توجه دارید، مثلاً بگویید «می دانم که الان چقدر ناراحت هستی؟»

به طور گویا بیان کنید و بگویید، منظورتان چیست و آنچه می‌گویید چه معنایی دارد، واضح و آشکار سخن بگویید و نکته‌گویی کنید.

خشم خود را کنترل کنید: عصبانیت نیز نیرویی است که به ما کمک می‌کند تا بتوانیم به خواسته‌های خود برسیم، اما اگر عصبانیتتان به حدی است که از بحثی اصولی و عاقلانه جلوگیری می‌کند، سعی کنید بحث خود را متوقف کرده و از راهکارهای زیر استفاده کنید.

به صورتی مۆثر و ثمربخش بحث کنید: سعی کنید در هر مکان و هر زمانی این راهکار را به یاد داشته باشید. هر بحثی اگر نتیجه‌ای داشته باشد که توسط همسران مورد توجه قرار گیرد، راهکاری است برای جلوگیری از وقوع بحثی مشابه.

نوبت حرف زدن را رعایت کنید: به طرف مقابلتان نیز فرصت برای حرف زدن بدهید و نوبت خود را حفظ کنید، در این صورت است که بحث تا بهبود روابط ادامه می‌یابد.

 

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

الفبای ازدواج موفق



قدیم‌ها شنیده بودیم که می‌گفتند ازدواج برای سلامتی خوب است و ازدواج مانع انحراف افراد در زندگی اجتماعی آنها می‌شود؛ حالا دانشمندان می‌گویند ازدواج کردن واقعا در حفظ تندرستی انسان‌ها تأثیر دارد.

یک ازدواج موفق، نوش داروی موثر

بهترین شانس برای یک زوج، داشتن یک زندگی سالم است. شما در کنار همسر دل زنده‌ی خود نه تنها سلامتی و طول عمر خود را افزایش می دهید بلکه با یکدیگر موقعیت های شگفت انگیزی را می سازید و تجربه می کنید. ازدواج چیزی شبیه به مواد نگهدارنده یا کمربند ایمنی برای زندگی است و می توان فواید آن را درست مانند یک رژیم غذایی مناسب و کارهایی همچون ورزش و سیگار نکشیدن دانست. بهترین حالت ازدواج آن است که زوجین از عادت های درست در جهت حفظ سلامت یکدیگر تقلید کنند. دانشمندان بنا بر پژوهشی روی 4746 زوج بین 51 تا 61 سال دریافتند وقتی موضوع سلامت مطرح می شود، زوجین همانند آینه یکدیگر عمل می کنند.

اگر مردی در اوایل پنجاه سالگی از سلامت جسمانی بسیار خوبی برخوردار باشد احتمال اینکه همسرش بیمار یا ضعیف باشد، بسیار کم است. چنانچه وضعیت جسمانی مرد ضعیف باشد، به احتمال زیاد همسرش نیز می تواند در وضعیتی مشابه یا کمی بهتر باشد، زیرا زوجین در یک محیط زندگی می کنند و شرایط آنها از لحاظ تغذیه، ورزش، عواطف و استرس یکسان است.

زندگی سالم برای زوجین زمانی رخ می دهد که شرایط کامیابی برای هر دو مهیا باشد.

این حالت نه تنها به سلامت و طول عمر هر یک از آنها منجر می شود، بلکه فرصتی عالی برای همکاری همسران به وجود می آورد.

در ادامه این مطالب هشت راهکار آمده است که می توانید به واسطه آنها سلامت جسمانی خود را در زندگی زناشویی رشد دهید:

در همه امور همکاری کنید: بهرام  و مهسا روزانه زمانی را برای پیاده اختصاص داده اند. به این ترتیب ضمن اینکه استراحت می کنند و با هم هستند، به امور روزمره شان نیز رسیدگی می کنند و حدود 300 کالری نیز می سوزانند. این یک موهبت است، زیرا در آن شرایط، زمانی برای صحبت، بیرون رفتن با یکدیگر و آرام گرفتن نیز مهیا می شود.

رابطه جنسی، مساله ای است که نباید از آن غفلت کرد. این امر موجب افزایش ضربان قلب و سوزاندن پنجاه کیلوکالری است. به این ترتیب سرعت جریان خون به سمت مغز بیشتر و سیستم ایمنی مقاوم تر می شود و میزان سلامت ذهن افزایش می یابد.

مثل خانم ها غذا بخورید: کیفیت تغذیه خانم ها پس از ازدواج افت می کند، با وجود این برنامه غذایی مردان با شروع زندگی زناشویی سالم تر می شود. هنگامی که خانم ها زندگی مشترک خویش را آغاز می کنند، بیشتر از قبل از غذاهای زیان آور استفاده می کنند و در نتیجه به وزن آنها افزوده می شود.

پژوهشی روی سه هزار زوج نشان داد که مردان پیش از ازدواج، چربی، نمک و شکر بیشتری می خورند اما پس از اینکه با همسر خود به اصطلاح زیر یک سقف می روند، از این مواد غذایی کمتر استفاده می کنند، در حالی که جذب چربی وکالری و در نتیجه وزن خانم ها پس از ازدواج افزایش می یابد. پژوهش های دیگر نیز حاکی از آن است که خانم ها در دهمین سالگرد ازدواج، حدود نه کیلوگرم به وزنشان افزوده شده است. از این رو پیشنهاد می کنیم که خانم ها، از غریزه خود برای تغذیه سالم استفاده کنند و آقایان نیز در این باره از همسرشان پیروی کنند.

با همراهی یکدیگر وزن کم کنید: یک سال است رضا و مریم عضو یک مرکز تناسب وزن شده اند و در این مدت حدود پنجاه کیلوگرم وزن کم کرده اند! مریم می گوید: «یکی از اهدافی که برای خودمان معین کرده بودیم، حفظ سلامت و ورزش بیشتر بود اما چندان موفق نبودیم زیرا به برنامه ای نیاز داشتیم که هر دو از آن پیروی کنیم. در ضمن از آنجا که به دوره میانسالی نزدیک می شویم، نگران ابتلا به دیابت هم بودیم.»

پیشنهاد می شود زن و شوهرها هر یک مسوولیت سلامت خود را برعهده بگیرند زیرا شانه به شانه کار کردن و تقسیم عادلانه کارها در مقایسه با این که یک نفر رئیس شود ودیگری مدام گله مند باشد، نتیجه بهتری دارد

همسرش نیز در ادامه می گوید: «اکنون دوباره لاغر شده ایم و سایز کمر من از 49 به 32 رسیده است! سلامتمان از همه چیز مهمتر است و بدن ما ارزش آن را دارد که برای تغذیه صحیح و ورزش بیشتر وقت بگذاریم و تلاش کنیم.»

مانند یک مرد ورزش کنید: با توجه به پژوهش هایی که بر 3075 زن و مرد بین 70 تا 79 سال انجام گرفته است، احتمال آنکه مردان بسیار فعال، همسران بسیار فعال داشته باشند، سه برابر است. اگر همسر شما گلف یا تنیس بازی می کند، میدود، پیاده روی می کند، عضو تیم بسکتبال است یا هر ورزش دیگری انجام می دهد، پس شما هم بیکار ننشینید. بلند شوید، با او ورزش و او را همراهی کنید. در همان زمان یک برنامه ورزشی مناسب برای خود تدارک ببینید و از آن پیروی کنید.

با یکدیگر با محبت و صلح و صفا گفتگو کنید یا دست کم از فضای پراسترس دور شوید: پژوهش ها نشان می دهد ازدواج های ناموفق سلامت را نیز به خطر می اندازد. بر این اساس همسرانی که در زندگی مشترک خودنگرانی های بیشتری دارند، سطح هورمون استرس (کورتیزول) آنها و در نتیجه فشار خونشان بیشتر می شود که این عوامل خطر حمله قلبی و سکته را افزایش می دهد. تنش های زناشویی همچنین با افسردگی، امراض لثه و خطر ابتلا به زخم معده در ارتباط است.

به تعطیلات بروید: بر اساس پژوهشی بر دوازده هزار مرد که مشکل قلبی داشتند، آنهایی که به تعطیلات سالانه می رفتند، نسبت به کسانی که از این نیاز ضروری به هر دلیلی صرف نظر می کردند، کمتر در معرض خطر مرگ بودند. رفتن به تعطیلات به همراهی دوستان یا فامیل، یعنی دوری از استرس و فرصتی برای تحرک و ورزش بیشتر که به این ترتیب سلامت را به انسان باز می گرداند.

همسر

مسوولیت سلامت خود را برعهده بگیرید: در گذشته، یک کدبانوی خانه دار، سلامت خانواده را با پخت غذاهای سالم و تنظیم فعالیت های شادی بخش و آرامش زا حفظ و احتمالا به شوهرش مدام یادآوری می کردکه بروکلی اش را بخورد، زودتر به خواب برود، بیشتر بخوابد و خوردن مکمل ویتامین را فراموش نکند. تحقیقات نشان می دهدت زنانی که تمام وقت کار می کنند، میزان سلامت کافی برای شوهرشان تا بیست و پنج درصد افت می کند. از این رو پیشنهاد می شود زن و شوهرها هر یک مسوولیت سلامت خود را برعهده بگیرند زیرا شانه به شانه کار کردن و تقسیم عادلانه کارها در مقایسه با این که یک نفر رئیس شود ودیگری مدام گله مند باشد، نتیجه بهتری دارد.

آنچه از دستتان برمی آید، یاد بگیرید: زندگی سالم به هدفی در حال حرکت شبیه است. یک روز می گویند همه چربی ها مضر است، روز دیگر غذایی معجزه آسا برای کاهش وزن معرفی می کنند. یک روز پیاده روی سریع توصیه می شود، روز دیگر پیاده روی آرام را بهترین شیوه سوزاندن چربی می دانند. بالاخره روش صحیح چیست؟ در حقیقت پاسخ این پرسش چندان اهمیتی ندارد.

اصول زندگی سالم غیرقابل انکار است: برخیزید و بیشتر روزها سی دقیقه یا حتی بیشتر تحرک داشته باشید. در خوردن و آشامیدن اعتدال را رعایت کنید. میوه، سبزیجات، دانه ها و گوشت بدون چربی را به عنوان غذای اصلی برگزینید. مثبت باشید. شب ها به موقع و به اندازه بخوابید و مولتی ویتامین مصرف کنید. این یک توصیه عقلایی، اثبات شده و بسیار ساده است که موجب سلامت افراد می شود و اگر شما و شریک زندگی تان هر دو به این نتیجه برسید، هر چه زودتر برای تغییر عادات خود دست به کار می شود.


دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

بهترین ترمیم کننده ی رابطه ها



اگر ما برای اشتباهی متاسف یا شرمسار هستیم نه تنها باید در رفتارمان نشان بدهیم که متوجه اشتباهمان شده ایم و می خواهیم جبرانش کنیم بلکه باید احساسمان را در قالب کلمات هم ثابت کنیم.

معذرت خواهی

هر کدام از ما در طول روز یا هفته یا ماه یا سال، کسانی را می رنجانیم و خطاهایی را مرتکب می شویم.

اندازه این خطاها و میزان اثرگذاریشان بسته به جایگاه اجتماعی ما متفاوت است و گاهی شاید شمار زیادی از مردم را تحت تاثیر قرار بدهد، اما آیا ما در جایگاه یک عضو خانواده، یک دوست، یک رفیق، یک مدیر یا یک مسئول یاد گرفته ایم چگونه باید عذرخواهی کنیم؟ آیا یاد گرفته ایم دست روی شانه طرف مقابل بگذاریم و توی چشم هایش نگاه کنیم و بگوییم متاسفم یا در برابر ده ها دوربین، سر تعظیم فرود بیاوریم و بابت خطایی از مخاطبان مان عذرخواهی کنیم و حتی تاوان اشتباه مان را با استعفایی خودخواسته بپردازیم؟

چرا آدم ها از عذرخواهی می ترسند؟ آنها مغرورند و بیم دارند اختیار امور از دستشان خارج شود. یعنی طلب بخشایش کنند و از طرف مقابل، واکنشی غیرقابل انتظار داشته باشد. مثلا عذرخواهی شان را نپذیرد یا زبان به انتقاد بگشاید. به گمان شما آیا دیگران حق دارند واکنشی نادرست در برابر عذرخواهی ما داشته باشند؟

از نظر منطقی پاسخ این پرسش منفی است. کسی که از او طلب بخشایش می کنیم با منطق ما باید عذرخواهی مان را بی چون و چرا بپذیرد، اما زندگی همیشه تابع اصولی که ما منطقی تعریفشان می کنیم نیست! بنابراین امکان دارد وقتی طلب بخشایش می کنیم طرف مقابل واکنشی از خود نشان دهد که انتظارش را نداشته ایم. چاره چیست؟

پیش از آن که درباره راه چاره بگوییم باید این نکته را یادآوری کنیم که ما عادت کرده ایم خطاهایمان را گردن عوامل دیگر بیندازیم. اگر سر رفیقمان فریاد کشیده ایم، می گوییم «تقصیر تو بود که عصبانی ام کردی» اگر به وظایفمان در محیط کاری به درستی عمل نکرده ایم می گوییم «امکانات فراهم نبود و دیگران نگذاشتند کاری از پیش ببرم» اگر در رانندگی باعث آسیب دیدن کسی شده ایم می گوییم «خودش مراقب نبود» و این دلیل تراشی ها یعنی ما حاضر نیستیم مسئولیت اشتباهی را که کرده ایم بپذیریم و می خواهیم برای آن علتی بیرونی پیدا کنیم.

اگر می خواهیم عذرخواهی مان واقعی و موفقیت آمیز باشد باید یاد بگیریم مسئولیت آنچه را انجام داده ایم بپذیریم و حتی خودمان را آماده کنیم تا تاوان اشتباهمان را بپردازیم. تاوان این اشتباه شاید خشم یا تندی طرف مقابل باشد، شاید او حرف هایی بزند که ما دلمان نمی خواهد بشنویم، اما به هر حال اگر خطا کرده ایم برای پذیرفته شدن طلب بخشایش مان باید صبور باشیم و به مجازات تن بدهیم و با چنین باوری طبیعتا آمادگی بیشتری برای مواجهه با واکنش های غیرقابل انتظار داریم.

مسئولیت پذیری بویژه درباره اشتباه هایمان، مهارتی نیست که ناگهان صاحب آن شویم؛ تخصصی است که آن را باید از کودکی بیاموزیم. آیا شما هم با پدر و مادرهایی برخورد کرده اید که وقتی کودکشان خطایی می کند برای آن که درس بگیرد کار اشتباه او را به یک موجود خیالی نسبت می دهند؟ مثلا وقتی او چیزی می شکند می گویند «نه! نه! تو نبودی، آن بچه بد بود که الان فرار کرده» این روش تربیتی، اولین گام به سوی پرورش بچه های غیرمسئول است، اما این دلیل نمی شود که اگر مسئولیت پذیر بار نیامده اید همچنان به رفتار نادرست ادامه بدهید و اشتباه هایتان را به عوامل بیرونی نسبت بدهید. یادتان باشد شما مسئول خطاهایتان هستید، پس بالغانه درباره آنها فکر کنید.

حتما در عذرخواهی باید با طرف مقابل ارتباط چشمی داشته باشیم چراکه نگاه کردن در چشم هایش به او تلقین می کند، شما قابل اعتماد هستید و حرف تان از صمیم قلب است

می دانید چرا آدم ها وقتی با هم دعوا می کنند چشم هایشان را می بندند و فریاد می کشند؟ آنها چشم هایشان را می بندند چون نمی خواهند حقیقت را ببینند یا متوجه شوند که طرف مقابل هم حرفی برای گفتن دارد و فریاد می کشند چون ناخودآگاه حس می کنند قلب هایشان از هم دور شده است و صدایشان به هم نمی رسد.

طلب بخشایش کردن از دیگری یعنی می خواهیم بار دیگر قلب هایمان به هم نزدیک شود، پس رفتارمان هم باید متناسب با خواسته مان باشد، بنابراین چه لزومی دارد فریاد بزنیم یا تندی کنیم وقتی قلبمان را دستمان گرفته ایم و آن را به قلب دیگری که شکسته است، نزدیک کرده ایم.

حتما در عذرخواهی باید با طرف مقابل ارتباط چشمی داشته باشیم چراکه نگاه کردن در چشم هایش به او تلقین می کند، شما قابل اعتماد هستید و حرف تان از صمیم قلب است.

بدبختانه ما در دنیای نیمکره چپ زندگی می کنیم، دنیایی که نیمکره راست در آن نقشی ندارد. حتما می پرسید نیمکره راست مگر قرار است چه کار کند که بیکار ماندنش این همه مهم است.

این نیمکره، مسئول اموری همچون عشق ورزی و خلاقیت است و از آنجا که بیشتر ما از دوران کودکی برای تخصص هایی متناسب با نیمکره چپ آموزش می بینیم، نیمکره دیگر چندان پرورش پیدا نمی کند و فقط گاهی وقت ها از زندان آزاد می شود و آنقدر در انجام وظایفش نابلد است که فقط برای ابراز افسردگی و اندوه به کار می آید.

در عذرخواهی باید هر دو نیمکره مغزمان را به کار بیندازیم، یعنی از یک سو باید یادمان بیاید طرف مقابل را دوست داریم و می خواهیم با او ارتباط دوستانه ای داشته باشیم و از سوی دیگر باید منطق مان را برای انتخاب کلماتی متناسب با شرایط انتخاب کنیم. وقتی این دو نیمکره با هم همکاری کنند آن گاه کلمات ما خالصانه و از صمیم قلب می شود و همان گونه که قدیمی ها گفته اند سخنی که از دل بر آید، لاجرم بر دل نشیند.

بیشتر ما اعتقاد داریم همین که در رفتارمان شرمندگی را نشان بدهیم کافی است، اما همان گونه که هر رفتار یا تصمیم اشتباهی معمولا یک وجه کلامی و یک وجه عملی دارد طلب بخشایش بابت آن هم باید وجهی کلامی و وجهی عملی داشته باشد.

معذرت خواهی

اگر ما برای اشتباهی متاسف یا شرمسار هستیم نه تنها باید در رفتارمان نشان بدهیم که متوجه اشتباهمان شده ایم و می خواهیم جبرانش کنیم بلکه باید احساسمان را در قالب کلمات هم ثابت کنیم و بالاخره آن سخت ترین کلمه را که خیلی ها از گفتنش همیشه بیم دارند و غرورشان اجازه نمی دهد، به زبان بیاوریم و بگوییم «متاسفم.»

در انتخاب کلمات بعدی پس از این سخت ترین کلمه هم باید دقت کنید. شاید بهتر باشد علت هایی که طرف مقابل برایتان عزیز است، بیان کنید یا میزان تاسف تان را توصیف کنید یا از تصمیم تان برای بهبود شرایط بگویید.

مثلا به رفیق قدیمی دل شکسته بگویید با او خاطرات مشترک زیادی دارید و در سختی ها همراه تان بوده است، به کارمندی که دلش را آزرده اید بگویید همیشه از انجام وظیفه اش راضی بوده اید، به مخاطبان فراوانی که از تصمیم اشتباه شما متضرر شده اند بگویید می خواهید خطایتان را هر طور شده جبران کنید، به همسرتان که دلخور شده بگویید عاشقش هستید. خطای رفتاری دیگر این است که پس از ابراز تاسف جزئیات جریان را مفصل یادآوری کنید. شما با خطایتان روح طرف مقابل را رنجور کرده اید، قلبش را شکسته اید، به احساساتش لطمه زده اید و حالا که برای طلب بخشایش آمده اید طوری جزء به جزء قصه دلخوری را تعریف می کنید که باز همه چیز برای او تداعی می شود و آن زخم قدیمی گوشه دلش سر باز می کند و خشمگین می شود.

بنابراین اگر می خواهید پس از طلب بخشایش حرفی برای گفتن داشته باشید بهتر است آرامبخش ترین ها را انتخاب کنید. با این حال ما همچنان معتقدیم، پس از طلب بخشایش و قول دادن برای جبران، کم پیدا می شود کلماتی که ارزش شان بیشتر از سکوت باشد و به قول ارسطو اگر خردمند هستید، بهتر است کم بگویید و زیاد بشنوید.

 



دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

                           

                    http://maktoobshop.com 



چگونه بگویم تا مرا ببخشی؟



عذرخواهی در واقع جبران یک خسارت روحی، جسمی یا اقتصادی است. برای این جبران، لازم است که معذرت‌خواهی‌کننده، احساس شرمندگی‌اش را به زبان بیاورد.


چگونه بگویم تا مرا ببخشی؟

یک مقام دولتی زمان کناره گیری اش می‌گوید: «من از بابت تمام دلخوری‌هایی که احیانا اتفاق افتاده، متاسفم. اما فقط همین را می‌گویم که اگر بعضی از تصمیم‌هایم اشتباه بوده ¬ـ که مسلما بوده ـ من بر این باور بودم و هستم که در آن مقطع زمانی، همان تصمیم اشتباه هم به صلاح کشورم بوده است.» روان‌شناسان اعتقاد دارند که این عذرخواهی، نمونه‌ای از یک عذرخواهی ضعیف و بی‌اثر است. او نه به اشتباهاتش اشاره می‌کند، نه از تاثیر اشتباهاتش حرف می‌زند و نه حتی زیر بار اشتباه بودن‌شان می‌رود. عذرخواهی موثر، آداب و دستوالعمل‌هایی دارد که شنیدنش خالی از لطف نیست.

 

چگونه عذرخواهی کنیم؟

 معذرت‌خواهی ـ در عمل ـ آنقدرها که فکر می‌کنیم، ساده نیست. عذرخواهی صحیح، راه و رسم خودش را دارد. یعنی اجزای مشخصی دارد که اگر حق هر یک از این اجزا به درستی ادا نشود، احتمال شکست خوردن و پذیرفته نشدن معذرت‌مان کم نیست. اول از همه باید در درون خودمان بپذیریم که اشتباه کرده‌ایم و مسوولیت اشتباه‌مان را قبول کنیم. اما پس از این نکته ذهنی، نکات عینی دیگری هم هستند که به کار بستن‌شان، تاثیر عذرخواهی را دوچندان می‌کند.

در معذرت‌خواهی باید از اشتباه‌مان اسم ببریم. مثلا چنین کلماتی برای یک عذرخواهی مناسب نیستند: «اگر باعث آزارتان شده‌ام، ببخشید . . . ‌اگر به هر دلیلی  از دست من دلخور شده‌ای، ‌معذرت می‌خواهم. . .» بهتر است که اشتباه‌تان را هم ذکر کنید. مثلا بگویید: «من واقعا اشتباه کردم که پشت سرت حرف زدم. مرا ببخش. . .»

اشاره به این که ما خودمان هم متوجه شده‌ایم عملی که از ما سر زده، اشتباه بوده و باعث دلخوری فرد مقابل‌مان شده، مهم است. مثلا: «من می‌دانم که خندیدنم در کلاس باعث دلخوری‌ات شد و به همین خاطر، با تمام وجودم از تو معذرت می‌خواهم. مرا ببخش. . .»

عنصر دیگری که یک عذرخواهی را موثر می‌کند، توضیح این مطلب است که چرا و چگونه، این رنجش خاطر به وجود آمد. نباید بگذاریم ابهامات ذهنیِ فردی که از ما رنجیده است، سر جایش باقی بماند. یک توضیح خوب و صادقانه می‌تواند خیلی از این ابهامات ذهنی را رفع و رجوع کند. مثلا ممکن است توضیحات‌تان چیزهایی از این قبیل باشد: «خسته بودم، حالم خوب نبود، ذهنم به بیماری مادرم مشغول بود، حواسم نبود، گرفتار یک ماجرای عشقی بودم و . . . و قول می‌دهم که چنین اتفاقی دیگر تکرار نشود.»

نمونه یک عذرخواهی جالب که چندی پیش بیان شد، عذرخواهی یک ملوان بود که یکی از خدمه‌های کِشتی‌اش را به دلیل ارتکاب یک جرم، آن‌قدر کتک زد که جان سپرد! البته کار آن ملوان بسیار زشت و مجرمانه بود و در دادگاه هم محکوم شد، اما نوع معذرت‌خواهی‌اش در دادگاه، جالب بود: «من کار بسیار زشتی مرتکب شده‌ام و هیچ تخیفیفی هم در مجازاتم نمی‌خواهم.

فقط می‌خواهم همین را بگویم که من خودم هم می‌دانم کاری که در اوج عصبانیت مرتکب شدم، کار پست و بی‌رحمانه‌ای بوده اما باور کنید که من واقعا آدم پست و بی‌رحمی نیستم. باور کنید و معذرتم را بپذیرید.»

نباید بگذاریم ابهامات ذهنیِ فردی که از ما رنجیده است، سر جایش باقی بماند. یک توضیح خوب و صادقانه می‌تواند خیلی از این ابهامات ذهنی را رفع و رجوع کند

بخش مهمی از توضیح ما باید به همین نکته اشاره کند که آنچه مرتکب شده‌ایم، عمدی نبوده و قصد توهین و بی‌احترامی نداشته‌ایم. این اشاره، به شخصی که از ما رنجیده، اجازه می‌دهد که دیگر در مقابل ما احساسِ راحتی کند و در برابرمان موضع خصمانه نگیرد.

یک معذرت‌خواهی خوب، همچنین باید صادقانه و صمیمانه مطرح شود تا اثربخش باشد. تا زمانی که ما به شرم و احساس گناه و پشیمانی خودمان اعتراف نکرده‌ایم، معمولا طرف مقابل‌مان متوجه نمی‌شود که آیا ما از عمل‌مان واقعا پشیمانیم یا نه. حس نگرانی و شرمندگی ما به هنگام عذرخواهی، به فرد مقابل‌مان می‌فهماند که ما بیمناکیم که مبادا رابطه‌ی دوطرفه‌مان به هم بریزد. و این اظهار شرمندگی، در واقع، یک احترام مضاعف به شخصی است که از ما رنجیده است.

بازسازی یا حفظ یک رابطه‌ای که در حال ویران شدن است، رایج‌ترین انگیزه برای یک عذرخواهی به حساب می‌آید

  

عذرخواهی در واقع جبران یک خسارت روحی، جسمی یا اقتصادی است. برای این جبران، لازم است که معذرت‌خواهی‌کننده، احساس شرمندگی‌اش را به زبان بیاورد. در عذرخواهی، اگرچه کلمات خیلی مهم‌اند اما معمولا کفایت نمی‌کنند. بیان صریح این که: «به من بگو چه کار کنم تا از من بگذری و مرا ببخشی؟» در خیلی از موارد، لازم است.

گاهی از اوقات، ممکن است جبران خسارت‌های مالی که به شخصی وارد آورده‌اید، ضرورت پیدا کند. مثلا ظروفی را در عصبانیت شکسته‌اید یا . . . البته در بیان چنین کلماتی هم باید خیلی احتیاط کنید تا به فرد مقابل‌تان برنخورد: «به من اجازه بده این خسارت را جبران کنم تا این احساس شرم لعنتی، دست از سرم بردارد.» تهیه یک هدیه مناسب هم تاثیر یک عذرخواهی شفاهی را چند برابر می‌کند.

عذرخواهی، خیلی بزرگ‌تر از آن چیزی است که اغلب‌مان فکر می‌کنیم. حفظ حرمت اشخاص و حفظ حرمت خودمان به جای خود، اما باید قبول کرد که عذرخواهی می‌تواند از ارزشهای انسانی هم پاسداری کند. چه بین دو نفر، چه بین چندین نفر و چه بین دولت‌ها و ملت‌ها.

 

چگونه بگویم تا مرا ببخشی؟

عذرخواهی؛ چرا و به چه علت؟!

 بازسازی یا حفظ یک رابطه‌ای که در حال ویران شدن است، رایج‌ترین انگیزه برای یک عذرخواهی به حساب می‌آید. فرقی نمی‌کند که این رابطه، چه جور رابطه‌ای باشد. چه یک رابطه‌ی عاشقانه بین همسران باشد، چه دوستانه، چه رابطه‌تان با یک همکلاسی، همکار و یا . . .

گاهی اوقات، همین که کسی را آزار می‌دهیم، نیرویی از درونمان ما را وادار می‌کند که از آن شخص  عذرخواهی کنیم ـ‌ ولو این که هیچ رابطه‌ای با او نداشته باشیم ـ تنها انگیزه‌مان در این مواقع، از بین بردن نگرانی و رنجش آن شخص است. این انگیزه، انگیزه والایی است.

اما معمولا دو دلیل دیگر هم برای معذرت‌خواهی وجود دارد که البته شان و منزلت انگیزه‌های قبلی را ندارند.

 

یکی، تخفیف در مجازات است و دیگری، رهایی از عذاب وجدان. خیلی‌ها هستند که معذرت‌خواهی می‌کنند فقط برای فرار از تنبیه. مثلا قاتلی را در نظر بگیرید که از قاضی یا از خانواده مقتول، معذرت‌خواهی می‌کند فقط برای این که در مجازات او تخفیف قایل شوند و . . .

به هر حال، فارغ از این که انگیزه و علت عذرخواهی چه باشد، آن چیزی که باعث می‌شود یک معذرت‌خواهی تاثیر کند، جابه‌جا شدن احساس شرم و احساس قدرت بین طرفین معذرت‌خواهی است. ما با عذرخواهی، شرمی را که در وجود یک شخص دیگر تزریق کرده بودیم، از او می‌گیریم و آن شرم را به خودمان برمی‌گردانیم و در عوض، به کسی که مورد رنجش و آزارمان قرار گرفته بود، این قدرت را می‌‌دهیم که ما را ببخشد یا نبخشد.

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

فرهنگ عذرخواهی از همسر



فرهنگ عذرخواهی و عذر پذیری از نیازهای هر خانواده ای است که به کمک آن بسیاری از مشکلات، حل شده و بسیاری از اصلاحات، عملی می شود. این فرهنگ باید در هر خانواده ای نهادینه شود و به موقع مورد استفاده قرار گیرد. ضمن آن نیز لازم است که سوء استفاده ها و کج فهمی هایی که در این عرصه رایج است شناخته شود تا رفتارهای اشتباه به اسم عذرخواهی رواج پیدا نکند و ارزش نگردد.

عذرخواهی در سبد خانواده

نگاه دین ما به عذرخواهی نگاهی پیشگیرانه است. دین ما می گوید مومن بد نمی کند تا مجبور به عذرخواهی نشود. (امام حسین فرمودند :المومن لا یسی ء و لایعتذر: مومن بد نمی کند و عذر نمی خوهد. و بسیاری احادیث دیگر از این قبیل) اما اگر به هر دلیلی مرتکب عمل بدی شد دیگر لازم و واجب است  که عذر بخواهد. در مقابل، از مخاطب هم می خواهد که عذر پذیر باشد تا جائیکه می فرماید اگر او عذری نداشت خودت کمکش کن و عذری برایش بتراش . «اقبل عذر اخیک، و ان لم یکن له عذر فالتمس له عذرا»؛ عذر برادر خود را بپذیر و اگر او عذری نداشت برای خطای او عذری بتراش. (بحار الانوار، ج74، 165).

بنابراین آنها که یاد گرفته اند هر کاری دوست دارند انجام دهند سپس عذر بخواهند، عذرخواهی را به بیراهه برده اند. عذرخواهی نباید جاده ی "بد کردن" را برای ما هموار کند. که در این صورت اثر موضعی خودش را نیز از دست خواهد داد. فرهنگ عذرخواهی باید مثل فرهنگ درمان در بین مردم جا بیفتد. یعنی باید همان طور که از بیماری پیشگیری می کنند تا کار به درمان و دارو نکشد باید از "بدی" هم پرهیز کنند تا کا به عذرخواهی نکشد اما اگر "بدی" اتفاق افتاد عذرخواهی هم مثل درمان بیماری لازم است و الا  این بیماری پیشروی می کند تا جائیکه گاهی کار را به مرگ عاطفی و اخلاقی می کشاند.

 

نحوه عذرخواهی

عذرخواهی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد که ساده ترین آن معذرت خواهی است. البته عذرخوای با جبران فرق می کند اما گاهی با جبران یک اشتباه هم می توان  عذرخواهی را هم نشان  داد البته اگر شان کسی که اشتباه کرده ایجاب می کند از او طلب عذر نداشته باشیم . مثل وقتی که والدین مرتکب اشتباهی در حق فرزندان می شوند. بدیهی است که والدین هم باید گاهی از فرزندان عذر بخواهند اما این عذرخواهی می تواند به شکلی سربسته اتفاق بیفتد کافی است که به نوعی اقرار کنند این رفتار اشتباه بوده است و ابراز پشیمانی کنند تا رفتارشان الگویی برای اشتباهات بعدی فرزندان نباشد. می توانند با محبت بیشتر آن را جبران کنند اما عذرخواهی والدین به شکلی واضح و برجسته نه به نفع والدین است نه به نفع فرزندان. تا فرزندان را بر والدین جسور و والدین را نزد فرزندان خفیف نکند.

گاهی عذرخواهی برای افراد سخت می شود که ریشه های آن را نیز باید در خانواده جستجو کرد. اگر در خانواده با تقصیرات و اشتباهات افراد برخوردی منطقی صورت بگیرد عذرخواهی برای آنها سخت نخواهد شد

اما عذرخواهی والدین از یکدیگر نزد فرزندان خوب است و موجب آموزش عذرخواهی و مسئولیت پذیری می شود. فرهنگ عذرخواهی وقتی در یک خانواده نهادینه می شود که در رفتار و کلام همسران وجود داشته باشد و از طریق تربیت ،تقلید و عادت به فرزندان هم منتقل بشود. اگر بچه ها شاهد عذرخواهی مادر از پدر یا برعکس باشند، عذرخواهی را به عنوان یک فرهنگ صحیح خواهند آموخت اما فرض کنید در خانواده ای عذرخواهی تنها از سوی مادر دیده می شود و پدر هر چند رفتارهای اشتباهی داشته باشد عذر نمی خواهد، در این صورت، این باور، به فرزند پسر خانواده منتقل می شود که تو نباید بابت اشتباهاتت عذر بخواهی حداقل در برخورد با جنس مونث باید به خودت حق غرور بیجا و زورگویی بدهی.

گاهی عذرخواهی برای افراد سخت می شود که ریشه های آن را نیز باید در خانواده جستجو کرد. اگر در خانواده با تقصیرات و اشتباهات افراد برخوردی منطقی صورت بگیرد عذرخواهی برای آنها سخت نخواهد شد. مثلا وقتی والدین با یک ظرف شکسته یا وسیله ی خراب شده مواجه می شوند، نباید دنبال مقصر بگردند. دنبال مقصر گشتن، در اشتباهات خانوادگی یکی از دلایل فرار کردن از زیر بار عذرخواهی است. زیرا با عذرخواهی مقصر شناخته و مستحق تنبیه خواهیم شد. اما گر برخورد والدین برخوردی منطقی باشد و به جای مقصر یابی به فکر چاره یابی برای حل مشکل باشند، ابراز تقصیر و اعتراف به خطا نیز کار سختی نخواهد بود.

 

عذرپذیری

عذرخواهی باید با عذرپذیری ختم به خیر شود. عذرپذیری، ما را مهربان تر و نرم خوتر می کند و به اطرافیانمان جرات می دهد که نزد ما درد دل کنند و به خطاهایشان اعتراف کنند. کسانی که عذر پذیر نیستند، یک خطای کوچک را همیشه به خطاهای بزرگ تبدیل می کنند.

عذرپذیری در خانواده باید به شکل یک ارزش و یک اخلاق نیک به فرزندان آموزش داده شود. گاهی عدم عذرپذیری والدین، فرزندان را به تمرد و طغیان وا می دارد. فرزندان فراری از خانواده و بسیاری از نوجوانان بزهکار در شرایطی به خطاکاری رو کرده اند که از عذرپذیری والدین خود ناامید شده اند.

کسی که عذر دیگران را نمی پذیرد باید بیندیشد که در قیامت که خودش عذر خواه است دوست دارد خداوند با او چه کند؟

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

عذرخواهی یک دقیقه‌ای

انجام مناسب و به موقع عذرخواهی یک دقیقه ای یکی از نیرومندترین کارهایی است که هر انسانی می تواند برای ترمیم موقعیتهای حساس از آن استفاده کند.

عذرخواهی یک دقیقه‌ای

عذرخواهی غالباً در عرض یک دقیقه بیان می شود گویا این که برای ترمیم و بازسازی مجدد اوضاع نیاز به زمان قابل توجهی است. در عذرخواهی یک دقیقه ای نیاز به هیچ عذر و بهانه، قربانی کردن خود یا بیان داستانی شورانگیز نیست، بیان مستقیم اصل مطلب  بسیار تأثیرگذارتر است. قسمت مشکل و زمان بر آن، رسیدن به صداقت کامل با خود و قبول مسئولیت اشتباه خود پیش از عذرخواهی کردن است.

مشکلات دقیقاً از لحظه ای که فرد از مواجه شدن با حقیقت طفره رود شروع و مرتباً بدتر و در نهایت از کنترل خارج می شود.

وقتی فرد تلاش می کند با حقیقت قطع رابطه کند که "هرگز این اتفاق نیفتاده" و یا "تقصیر من نبوده است" درصدد انکار یا تکذیب آن حقیقت است و نمی تواند عذرخواهی کند. او هرگز نمی تواند بپذیرد که در اشتباه است. عموماً این افراد حالت تدافعی به خود گرفته و تمایلی به شنیدن انتقادات ندارند.

صادق بودن با خود و پذیرش مسئولیت صدماتی که به دیگران وارد شده نیازمند فروتنی و شهامت است. رهبران بزرگ وقتی کارها خوب پیش می رود از دیگران ستایش و قدردانی می کنند و وقتی کارها بر وفق مراد نباشد، مسئولیت کامل آن را خودشان بر عهده می گیرند. درست برعکس رهبران خودپسند که وقتی کارها درست پیش برود، افتخار و احترامش را نصیب خود می کنند و برای پیشرفت ناصحیح کارها دیگران را مورد سرزنش قرار می دهند.

از نظر افرادی که از عذرخواهی امتناع می کنند عذرخواهی یک ضعف تلقی می شود و این از آنجا ناشی می شود که بیشتر مردم دوست دارند همیشه خوب و درست به نظر بیایند و مشکل همیشه خوب و درست به نظر رسیدن این است که باید یک نفر دیگر این وسط بد به نظر برسد و کار اشتباه را او کرده باشد.

اگر مردم دست از این درست به نظر رسیدن بردارند و در جاهایی که قابل قبول است به عنوان عکس العمل پذیرفتنی و بر حق از اشتباهاتی که مرتکب شده اند عذرخواهی کنند در این صورت، صداقت و اخلاص، جانشین سرپوش گذاریها خواهد شد. در این جا لازم است که به فرد آسیب دیده دقیقاً گفته شود که چه اشتباهی از فرد خاطی سرزده است. ضمن این که او باید صریحاً احساس خود را نسبت به کارهایش بیان کند که مثلاً آشفته، دستپاچه، ناراحت یا خجالت زده است، با این کار نشان می دهد که عذرخواهی واقعی بوده و بر رابطه صادقانه خود با طرف مقابل صحه می گذارد.

اصلاح اشتباهات نشان می دهد شخص خالصانه و از صمیم قلب در صدد بازگرداندن اعتماد از دست رفته است. تنها زمانی عیوب اصلاح می شود که فرد رفتار خود را تغییر دهد و اشتباهش را جبران کند و این کار به شکلی انجام شود تا شخص موردنظر ارزش و اهمیت آن را درک کند. بدین منظور لازم است از فرد آسیب دیده سئوال شود که برای جبران اشتباه پیش آمده چه کاری میتوان انجام داد. بیشتر مردم از یک عذرخواهی خالصانه استقبال می کنند و بیشتر از شما مشتاقند جریان را فراموش کنند. اما عذرخواهی یک دقیقه ای بدون تلاش صمیمانه و خالصانه برای جبران اشتباهات ناقص است. تنها روش برای نشان دادن پشیمانی از عمل انجام شده، تغییر رفتار است آن هم به شکلی که فرد آسیب دیده بفهمد تو متعهد هستی دیگر آن اشتباه را تکرار نکنی.

عذرخواهی نباید به خاطر کسب نتیجه یا گرفتن پاسخ باشد، چه مردم تو را ببخشد چه نه.عذرخواهی برای کسب نتیجه نیست، عذرخواهی برای این است که می دانی اشتباه کرده ای و این کار صحیحی است که می توانی برای جبرانش انجام دهی

در پی نتیجه نباشید

عذرخواهی نباید به خاطر کسب نتیجه یا گرفتن پاسخ باشد، چه مردم تو را ببخشد چه نه.عذرخواهی برای کسب نتیجه نیست، عذرخواهی برای این است که می دانی اشتباه کرده ای و این کار صحیحی است که می توانی برای جبرانش انجام دهی.

غالباً مردم واقعاً نمی دانند چگونه یک عذرخواهی موثر انجام دهند و به همین دلیل از آن طفره می روند و به همین دلیل که دل و جرأت این را ندارند که بگویند اشتباه کرده اند، موضوعات خیلی کوچک ناگهان از کنترلشان خارج می شود و در برخی موارد حتی قابل ذکر در اخبار روزنامه ها می گردد. اینان ظاهراً نمی دانند کی و چگونه عذرخواهی کنند. گاهی خودشان را در حال زیر لب زمزمه کردن ببخشید یا متأسفم می بینند. این عکس العمل ضعیف است که هیچ گونه تأثیر روی طرف مقابل ندارد. ( اگر کار اشتباهی چه عمدی و چه غیر عمد در مورد کسی انجام نداده ایم، صرف جلب توجه کسی انجام عذرخواهی کار درستی نیست. زیرا در این صورت با خود صادق نبوده ایم.)

بهترین عذرخواهی از کسی که به او آسیب رسانده ای این است که بگویی اشتباه کرده ای، ناراحت هستی و می خواهی جبرانش کنی. این به ما یاد می دهد که از تأثیری که رفتارمان بر دیگران می گذارد آگاه تر شده و در آینده دقیق تر و با ملاحظه تر باشیم. در این صورت می توانیم بر دیگران تأثیر گذاشته و نهایتاً آنها را هم نسبت به تأثیر رفتارهایشان بر دیگران حساس تر و با ملاحظه تر کنیم و کمکشان نماییم تا نیازی به عذرخواهی پیدا نکنند. کل راه جلوگیری از عذرخواهی همین است.

عذرخواهی یک دقیقه‌ای

قبول مسئولیت

یکی از نکات مهم در عذرخواهی یک دقیقه ای پذیرش تقصیر داشتن است. تقصیر سهم ما در مشکلات یا نقش و تأثیری است که در آن داریم. گاهی به خاطر کاری که کرده ایم سکوت کرده و منفعل می شویم. در این صورت با خودمان و دیگران صادق نبوده ایم.

در هنگام وقوع مشکل همواره باید بیندیشیم که نقش من در ایجاد این مشکل چه بوده است؟ اگرچه سرزنش دیگران به مراتب راحت تر است. دیدن خطا و اشتباه حتی از سوی دیگران و ابراز و بیان نکردن آن از ترس ناراحتی دیگران سهم ما را در آن افزایش می دهد.

تقدیر از خود

عمده ترین چیزی که باعث عدم صداقت و اقرار به اشتباهات و نهایتاً عذرخواهی می شود، احساس فرد نسبت به خودش است. در دو حالت نفس انسان از کنترل خارج می شود. اول غرور بیهوده، و خودبزرگ بینی و دوم عدم اعتماد به نفس و خودکم بینی. هر دو دسته افرادی هستند که در عذرخواهی دچار مشکلند. افرادی که دچار غرور بیهوده هستند نمی خواهند ضعفها و آسیب پذیری هایشان را با دیگران در میان بگذارند و آنان که عدم اعتماد به نفس دارند می ترسند بگویند اشتباه کرده اند چون ممکن است دیگران آنان را نالایق و بی کفایت تلقی کنند. هر دو دسته فاقد فروتنی و تواضع هستند.

برای رفع این مشکل ما باید آگاهانه خودمان را از اعمالمان جدا کنیم. اگر ما فکر کنیم ارزش ما مشروط به اعمالمان و نظرات دیگران است، ارزیابی نادرستی از خود داشته و ناچاریم یا خود را بزرگتر از واقعیت جلوه دهیم یا به علت عدم اعتماد به نفس مدام به دفاع و حمایت از خود در برابر دیگران بپردازیم. در صورت وجود عشق بی قید و شرط به خود می توان احساس مثبتی به خود داشته و راحت تر در مورد عملکردمان قضاوت نماییم.

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

مهارتی برای عذر خواهی از همسر



عذرخواهی کردن مهارتی مهم و هنری ارزشمند است. مهارتی که افراد در مراحل رشد و تربیت می آموزند و همین امر موجب می شود تا وقتی در محیط گسترده اجتماعی قرار می گیرند، در مواجهه با دوستان و شهروندان، ترسی از عذرخواهی کردن ندارند. بلکه آنرا عملی ارزشمند می بینند که نشانه ای از شخصیت مثبت یک فرد در جامعه می باشد.

مهارت عذر خواهی کردن

متاسفانه این روزها وقتی در شهر، حرکت می کنید، گه گاه با رفتارهایی از سوی مردم روبرو می شوید که برخی از آنها تامل برانگیز و برخی دیگر تاسف برانگیز هستند.

به نظر می رسد حس خودخواهی و حق به جانب بودن در میان عموم مردم رواج بسیاری یافته است و همین احساس موجب می شود که تا افراد در هر موقعیتی، تصور کنند که طرف مقابل انها دچار اشتباه شده است. اما بد نیست که گاهی با خود فکر کنیم که واقعا بهتر است همیشه حق با ما باشد و ما اینگونه خوشحال تر هستیم یا اینکه حق را به واقع ببینیم و منصفانه رفتار کنیم و جرات پذیرش اشتباهات خود را داشته باشیم؟

جالب است بدانید که حق داشتن، مقدار قابل توجهی انرژی از شما می گیرد و شما را از اطرافیانتان دور می کند. بسیاری از افراد تلاش بسیاری می کنند تا ثابت کنند که حق با آنهاست و دیگری ناحق است. در حالیکه نمی دانند این رفتار حالتی تدافعی در برابرشان ایجاد می کند و انرژی زیادی از آنها می گیرد.

حال کسی را تصور کنید که اگر حق او هم ضایع شده باشد، ترسی ندارد از اینکه حق را به طرف مقابل دهد و از کنار موضوع عبور کند. آیا آرامش این فرد بیشتر است یا کسی که دائما برای گرفتن حق خویش در تلاطم است؟

اما حالت دیگری هم وجود دارد و آن این است که هر فردی این قدرت را داشته باشد که وقتی مرتکب خطایی شد، با شجاعت از طرف مقابل عذرخواهی کند. مشکل این است که اغلب افراد تصور می کنند که معذرت خواستن آنها ممکن است شخصیت آنها را خدشه دار کند در حالیکه واقعیت این است که چنین رفتاری، نشان دهنده شعور اجتماعی و شان شخصیتی یک فرد است.

بهتر است این موضوع را با طرح مثالی ادامه دهیم. مسئله ای که اغلب افراد جامعه ما در زندگی روزمره خود به نوعی با آن درگیر هستند. مسئله ای به نام ترافیک و فرهنگ رانندگی. متاسفانه نحوه رانندگی در جامعه ما به گونه ای است که اغلب افراد حق را به سمت خود می بینند و سایر افراد را نزنند،با ویراژهای تند، مردم را آزار می دهند و گاهی هم با کوچکترین اتفاقی، سرشان را از پنجره ماشین بیرون می آورند و ناسزا می گویند. در کوچه ای ورود ممنوع وارد می شوند و به جای عذرخواهی از ماشین مقابل که حق او را ضایع کرده اند، فریادی می کشند و اعتراضی می کنند.

همه این رفتارها ناشی از وجود یک تصور است. تصوری که ریشه در خودخواهی دارد. این طرز تفکر و نگرشی است که از سالهای ابتدای تولد در پایه های شخصیتی افراد شکل می گیرد. برخی از افراد هم ممکن است  در دوران کودکی با این رفتارها تربیت شده باشند، اما ورود به اجتماع بر نحوه باورها و رفتارهایشان تاثیر گذاشته باشد. رفتارهای اجتماعی زیادی در شهرما دیده می شوند که نشان می دهند مردم در انجام رفتارهای ضدارزشی از هم سبقت می گیرند و در هر شرایطی می خواهند برنده باشند و به راحتی دیگران را زیر پا بگذارند.

فراموش نکنید که یک عذرخواهی ساده نه تنها شما را کوچک نمی کند، بلکه بر عزت و شخصیت شما می افزاید و آثار ارزشمندی را در وجود شما بر جای می گذارد

به راستی اگر همه مردم به داشتن روحیه ای صلح طلبانه و به دوست داشتن یکدیگر فکر کنند، چهره اجتماع هم به گونه دیگری خواهد شد. این یک روش فوق العاده است که بتوانیم به دیگران حق بدهیم و از آنها عذرخواهی کنیم. اینکه یاد بگیریم با چنین تفکری دوست داشتنی تر می شویم و راحت تر می توانیم دوست بداریم. این نیازی است که هر انسانی دارد. اینکه دیگران او را دوست بدارند و به حقوق او احترام گذارند و اگر اشتباهی کردند، معذرت بخواهند. بهتر نیست اجازه دهیم که لذت رفتار دوستانه را بچشیم و از همکاری با دیگران و خوشحال کردن آنها لذت ببریم؟ این یک موفقیت بزرگ است که احساسی به مراتب، بهتر از برنده شدن در یک جنگ روانی را به انسان می دهد. گاهی اوقات، ممکن است طرف مقابل شما با عذرخواهی شما، تصور کند که برنده است اما این مهم نیست. مهم این است که شما بدون توجه به فلسفه ی حقیقت، یا عقیده ی قلبی، از کنار یک اتفاق عبور کرده اید و با این اقدام طرف مقابل را خوشحال کرده اید و هدیه ای به نام گذشت را به خود داده اید. فراموش نکنید که یک عذرخواهی ساده نه تنها شما را کوچک نمی کند، بلکه بر عزت و شخصیت شما می افزاید و آثار ارزشمندی را در وجود شما بر جای می گذارد.

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

برای گذر از تعارض‌ صبور باشید!



تعارض زمانی اتفاق می‌افتد که برداشت‌های متفاوتی از یک رویداد واحد توسط دو نفر شکل می‌گیرد. اما در زندگی مشترک باید با آن چه کرد؟

برای گذر از تعارض‌ صبور باشید!

موقعیت زیر را تصور کنید:

آرش و الهه به تازگی ازدواج کرده‌اند و در طبقه‌ی بالای منزل مادر آرش زندگی می‌کنند. آرش هر روز وقتی از سر کار برمی‌گردد ابتدا سری به مادرش می‌زند و این مسأله باعث دلخوری و حساسیت بیش از حد الهه‌ شده است. الهه عقیده دارد که آرش بچه ننه است و آرش عقیده دارد الهه ‌به مادر او حسادت می‌کند. به نظر شما تقصیر چه کسی است؟ آرش و الهه چطور می‌توانند مشکل پیش آمده را حل کنند؟

چنین موقعیت‌هایی در زندگی زناشویی خصوصاً برای زوج‌های جوان که هنوز به شناخت کافی نسبت به هم دست پیدا نکرده‌اند، زیاد اتفاق می‌افتد. به چنین رویداد‌هایی تعارض گفته می‌شود و زمانی اتفاق می‌افتد که برداشت‌های متفاوتی از یک رویداد واحد توسط دو نفر شکل می‌گیرد. بیشترین مشکلی که باعث می‌شود این سوءبرداشت‌ها اتفاق بیفتد، ذهن‌خوانی دو طرف نسبت به افکار، عقاید و اعمال طرف دیگر است.

 

هر انسانی وقتی در موقعیتی مانند آنچه در بالا گفته شد قرار می‌گیرد، سه مرحله را طی می‌کند:

فکر‌/‌ احساس‌‌‌/ رفتار

اجازه بدهید این سه مرحله را با توجه به موقعیت بالا بررسی کنیم.

1_ وقتی آرش از سر کار بر می‌گردد الهه توقع دارد که او یک‌راست از پله‌ها بالا برود‌ و هنگامی که آرش بر خلاف میل او رفتار می‌کند، الهه با خودش فکر می‌کند که: « من با یک پسر بچه ننه و لوس ازدواج کردم!»

2_فکر منفی الهه درباره‌ی آرش باعث می شود احساسات بد و منفی در درون او شکل بگیرد. احساساتی مانند غم، خشم و نگرانی.

3_به دلیل احساسات منفی که الهه دارد، نمی‌تواند رفتار معقولانه و خوبی در برابر آرش نشان دهد. عکس‌العمل رفتاری الهه احتمالاً قهر، اخم و ترش‌رویی یا نیش و کنایه‌ی زبانی خواهد بود.

شما فکر می‌کنید واکنش آرش در مواجهه با این موقعیت چه خواهد بود؟

واکنش آرش: آرش احتمالاً با یک لبخند و بی‌خبر از آنچه در فکر الهه می‌گذرد وارد می‌شود و با دیدن اخم یا از آن بدتر حالت تهاجمی الهه به شدت جا می‌خورد و خود را محق می‌داند که با رفتار بد الهه مقابله به مثل کند. دلیل رفتار تلافی‌جویانه آرش این است که او فقط مرحله‌ی سوم یعنی رفتار الهه را می‌بیند و از دو مرحله‌ی قبلی یعنی افکار و احساسات الهه بی‌خبر است. در واقع مشکل از جانب هر دو طرف است. هم آرش که سعی نمی‌کند دلیل اصلی ناراحتی الهه را بفهمد و هم الهه که دلیل ناراحتی‌اش را بیان نمی‌کند. ‌در چنین موقعیتی اگر الهه بگوید: «‌تو که این‌قدر بچه ننه بودی چرا زن گرفتی؟!» آرش پاسخ می‌دهد: «‌تو هم که این‌قدر حسود بودی می‌موندی خونه ور دل مامانت!» و... بقیه‌اش را احتمالاً خودتان می‌دانید.

موقعیت‌هایی مشابه این موقعیت فرضی، ‌در زندگی زناشویی فراوان یافت می‌شود. حتی زوج‌هایی که به ظاهر مشکل خاصی ندارند و زندگی شاد و آرامی دارند، ممکن است گاهی اوقات در چنین موقعیت‌هایی قرار بگیرند. اما آنچه یک رابطه‌ی سالم را از یک رابطه‌ی بحرانی و ناپایدار متمایز می‌کند، نحوه‌ی برخورد با این‌گونه تعارضات در زندگی زناشویی است.

برای این‌که به دلیل اعمال طرف مقابل‌‌تان پی ببرید، لازم است به صحبت‌هایش گوش کنید. شما نمی‌توانید از روی ظاهر اعمال دیگران درباره‌ی احساسات و افکار آن‌ها قضاوت کنید

نحوه‌ی برخورد صحیح در چنین موقعیت‌هایی به قرار زیر است:

** به افکار یا درکی که از موقعیت دارید گوش کنید: ابتدا گوش کنید که با خودتان چه می‌گویید. این کار به شما کمک می‌کند به جای این‌که فقط به رفتار منفی همسرتان توجه کنید، به احساس منفی درون‌تان پی ببرید و آن را اصلاح کنید. شاید موضوع آن‌طور نیست که شما گمان می‌کنید! شاید آرش فقط به خاطر تنهایی مادرش و احترامی که برای او قائل است به او سر می‌زند. نه برای این‌که مادرش ‌را بیشتر از الهه دوست دارد.

 

** به دیدگاه‌ها و برداشت‌های همسرتان گوش کنید: همیشه گوش دادن به طرف مقابل به معنای پذیرش صحبت‌ها و عقاید او نیست. اما برای این‌که به دلیل اعمال طرف مقابل‌‌تان پی ببرید، لازم است به صحبت‌هایش گوش کنید. شما نمی‌توانید از روی ظاهر اعمال دیگران درباره‌ی احساسات و افکار آن‌ها قضاوت کنید. شاید اگر آرش می‌دانست که الهه ساعت‌ها منتظر آمدن او بوده است، کمی مهربان‌تر برخورد می‌کرد.

اگر زن و شوهر در موقعیت‌های مشابه آنچه در بالا ذکر شد، به جای‌ قضاوت عجولانه ‌کمی تأمل نمایند و خود را به جای طرف مقابل قرار دهند و به افکار و احساسات یکدیگر احترام بگذارند، بیشتر این تعارض‌ها خود به خود حل می‌شود.

 

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

بهانه تراشی بجای عذر خواهی از همسر



تمامی ما در زندگی خطاهایی مرتکب شده ایم، ولی آیا خود شما وقتی برای اشتباهاتان مورد مواخذه قرار می گیرید، آن را می پذیرید؟ معمولاً این طور نیست!

بهانه‌تراشی بجای عذر خواهی!

البته این مسئله چیز جدیدی نیست، چرا که با یادآوری داستان "آدم و حوا" اولین بهانه تراشی را در تاریخ بشر می یابید، وقتی خداوند به آدم دستور می دهد که اگر از آن درخت سیبی بخورد نافرمانی کرده است، و آدم سیب را می خورد و زمانی که خداوند از او می پرسد که چرا از آن درخت سیب را خورده است، آدم می گوید: "آن زنی که شما فرستاید به من سیب را داد و گفت بخور!" و بعد خداوند از حوا می پرسد که تو چرا سیب را خوردی، او پاسخ می دهد: "ابلیس مرا وادار کرد تا سیب را بخورم!"

در واقع بهانه تراشی فرار از مسئولیت است، این در حالیست که اندیشه و مسئولیت پذیری، عامل متمایز کننده ی انسان و حیوان است. انسان به عنوان اشرف مخلوقات، باید در برابر اعمال خود مسئولیت پذیر باشد. اگر برای موفقیت ها به خود افتخار می کنیم، در مقابل، قصورات خود را نیز باید بپذیریم. اگر سر خود را مثل کبک در برف فرو کنیم، عواقب اشتباهات ما بیشتر خواهد شد.

لازم است برای قصورات خود عذرخوهی کنید، چرا که با پنهان کردن خطاهای خود، تنها خود را بی اعتبار خواهید کرد.

بهانه تراشی، در نهایت منجر به عدم موفقیت و یک نوع عادت در زندگی می شود و به مرور زمان ملکه ی ذهن می شود. بطور مثال، فروشنده ای که جنس خود گران می کند و یا کم فروشی می کند، وقتی با شکایت مشتریان روبرو شود، با آوردن بهانه اینکه بازار کار خراب است، تنها می خواهد بر عیب خود لاپوشی کند، در حالیکه اگر واقعیت را بگوید که هزینه تولید جنس با درآمد آن تناسب ندارد و به ضرر اوست، شاید قابل قبول تر باشد و مشتریان با صداقت او و پذیرش دلیل منطقی، دوباره از وی خرید کنند. با قبول تقصیرات و گناهانمان، می توانیم اعمال خود را بررسی کنیم و ایرادهای زندگیمان را تشخیص دهیم و در ادامه به تکامل فکری دست یابیم.

با بهانه تراشی ها در قصوراتمان، خیلی فرصتهایی را در زندگی مثل، افزایش عزت نفس، افتخارات و اعتماد به نفس را از دست می دهیم. مسئولیت پذیری، قدرت و شایستگی ما را پرورش می دهد. با انجام تعهداتمان نسبت به اطرافیان، اعتماد خود را نزد آنها افزایش می دهیم و در نتیجه، رابطه ای مفید و دوطرفه بین خودتان و آنها ایجاد می کنید و با افزایش همکاری ها در اجتماع به درجات عالی نیل پیدا کنید.

 

راهکارهایی برای عذرخواهی و عدم بهانه تراشی:

** بپذیرید که در زندگی شکستها و موفقیت ها بستگی به خود شما دارد. انتخاب و روش زندگی شما است که نتایج زندگی را نمایان می سازد. یاد بگیرید از همین امروز قبول مسئولیت کنید و به دنبال بهانه ای برای شانه خالی کردن از آن نباشید.

 

** اشتباهات خود را توجیه نکنید. خیلی از ما از بیان واژه ی "معذرت خواهی" خجالت می کشیم، در مقابل سعی می کنیم بجای پذیرش آن، تنها دیگران را به اجبار توجیه کنیم، ( عذر بدتر از گناه آوردن!)، همچنین در چنین موقعیتهایی بر اعصاب خود مسلط باشید، چرا که عصبانیت، ضعف شما را نشان می دهد، و مسلمًا دیگران می گویند: "اگر واقعاً بی گناه هستید چرا عصبانی می شوید.

لازم است برای قصورات خود عذرخوهی کنید، چرا که با پنهان کردن خطاهای خود، تنها خود را بی اعتبار خواهید کرد

**به تدریج و به دفعات، عملکرد و پیشرفت خود را بسنجید. نتیجه مسئولیت پذیری خود را هر بار در ذهن خود مرور کنید و مزایای آن را در مقابل روش قبلی خود که همان بهانه تراشی بوده، مقایسه کنید.

 

**مهم ترین گام این است که عذرخواهی کنید و از آن درس عبرت بگیرید تا دیگر اشتباه خود را تکرار نکنید.

 

**بذرهای موفقیت را به ترتیب زیر در مزرعه زندگی خود بکارید:

گام اول: صبوری، خوشبینی، مقاومت،

گام دوم: نابودی بهانه تراشی، انتقاد و عیب جویی

گام سوم: مسئولیت پذیری، معتمد بودن، مصمم بودن

گام چهارم: در موقعیت های حساس زندگی، انعطاف پذیرباشید، همواره لبخند بر لب و با اطمینان و قوت قلب پیش بروید.

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

بزرگ‌ترین و بدترین مانع بر سر راه یک عذرخواهی موثر



 بزرگ‌ترین مانع بر سر راه پذیرش یک معذرت‌خواهی، غرور آن شخصی است که دارد عذرخواهی می‌کند.

 چرا عذرخواهی‌ا‌م را قبول نکرد؟

غرور نمی‌گذارد که ما شرم‌مان را اظهار کنیم. غرور نمی‌گذارد که معذرت‌خواهی‌مان را درست بیان کنیم. برای عذرخواهی موثر، باید در درجه اول این را قبول کنیم که اشتباه از جانب خودمان بوده. باید در ذهن خودمان این را قبول کنیم که ما ارزشی از ارزش‌های انسانی را زیر پا گذاشته‌ایم و حالا با این عذرخواهی‌، فقط دل یک نفر را خوش نمی‌کنیم، بلکه احترام آن ارزش انسانی را هم حفظ می‌کنیم. صادقانه باید به اشتباه‌مان اعتراف کنیم و از اظهار شرمندگی، هراسی نداشته باشیم.

غرور و خودخواهی، رایج‌ترین دلیل برای شکست یک عذرخواهی است. آدم‌های مغرور، معمولا توجه چندانی به دلخور شدن دیگران، نشان نمی‌دهند. آنها حتی اگر متاسف بشوند، از این بابت متاسف می‌شوند که چرا دیگر مثل قبل مورد احترام و علاقه‌ی فردِ رنجیده نیستند، نه این که چرا باعث رنجش او شده‌اند. نوع معذرت‌خواهی یک آدم مغرور، معمولا این‌گونه است: «من متاسفم که این قضیه پیش آمد» به جای این که «من بابت کاری که کردم، متاسفم.» می‌بینید؟ آدم مغرور حتی به هنگام عذرخواهی هم سعی می‌کند که اشتباه را به گردن خودش نیندازد.

یکی دیگر از دلایل شکست عذرخواهی، این است که اشتباه‌مان را به هنگام عذرخواهی، خیلی کوچک و ناچیز جلوه بدهیم. در چنین مواردی، حتی خود معذرت‌خواهی هم باعث رنجش مجدد می‌شود.

زمان هم البته عنصر مهمی است. کی عذرخواهی کنیم؟ برای یک رنجش ساده، مثلا وقتی که حرف کسی را قطع می‌کنیم و اصطلاحا وسط حرفش می‌پریم، اگر بلافاصله عذرخواهی نکنیم، ممکن است دیگر دیر شود و عذرخواهی‌مان تاثیرش را از دست بدهد. برای یک دلخوری شدید، مثلا بابت این که یک نفر را در جمع تحقیر کرده‌ایم، عذرخواهیِ بلافاصله صورت خوشی ندارد. حتی کار را بدتر می‌کند چون حواس همه جمع، روی آن موضوع متمرکز می‌شود و دلگیری فرد را از ما بیشتر می‌کند. برای عذرخواهی در چنین مواردی، باید سنجیده‌تر و حساب‌شده‌تر اقدام کنیم.

اما بزرگ‌ترین و بدترین مانع بر سر راه یک عذرخواهی موثر، این است که ما ـ به غلط ـ تصور کنیم که معذرت‌خواهی نشانه‌ای از ضعف شخصیت است و موجب سرشکستگی‌مان می‌شود. این که وقتی کسی را رنجانده‌ایم، اصلا به روی خودمان نیاوریم و بگذاریم زمان همه چیز را حل کند، خام‌ترین تصمیم ممکن است. عذرخواهی نمادی از استحکام شخصیتی است. نمادی از صداقت است چراکه صادقانه اعتراف می‌کنیم ما اشتباه کردیم. نمادی از سخاوت است چراکه می‌خواهیم با شکستن خودمان، یک رابطه ویران را بازسازی کنیم. نمادی از جسارت است چرا که این ریسک وجود دارد که طرف مقابل‌مان اصلا عذرمان را نپذیرد و حرمت‌مان را بشکند. اما آموزه‌های دینی به ما آموخته‌اند تا زمانی که حواس‌مان باشد که ما آدم‌هایی جایزالخطا هستیم و روی زمین خدا، خودمان را با خدا اشتباه نگیریم، هنوز نشانه‌هایی از خیر و صلاح در ما وجود دارد.

 بزرگ‌ترین و بدترین مانع بر سر راه یک عذرخواهی موثر، این است که ما ـ به غلط ـ تصور کنیم که معذرت‌خواهی نشانه‌ای از ضعف شخصیت است و موجب سرشکستگی‌مان می‌شود

در بحث معذرت‌خواهی، تصویر و تصوری که آدم‌ها از خودشان دارند، خیلی مهم است. هر وقت که این تصویر و تصور ـ‌ به نحوی از انحا ـ مخدوش شود، معمولا یک رنجشی به وجود می‌آید که اگر بخواهیم آن را از بین ببریم، باید برویم سراغ عذرخواهی. در نظر بگیرید که شما خودتان را کارمند نمونه یک اداره می‌دانید. هر روز صبح، سر وقت به سر کارتان می‌آیید و وظایف کاری‌تان را به درستی انجام می‌دهید. اما یک روز، رییس اداره بدون هیچ دلیل مشخصی، از کار شما در مقابل سایر همکاران‌تان انتقاد می‌کند، یا توبیخ‌تان می‌کند. قطعا می‌رنجید، چرا که احساس می‌کنید تصویر و تصوری که خودتان از خودتان داشته‌اید، در ذهن رییس‌تان و حتی در ذهن خودتان مخدوش شده است. دوای چنین رنجشی ـ و چنین رنجش‌هایی ـ فقط و فقط عذرخواهی است. اما نه هر عذرخواهی ساده و ساختگی، بلکه یک عذرخواهی صحیح.   

 

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

قوانین طلایی عذر خواهی از همسر



همه ی ما آدم ها گاهی اشتباه می کنیم ،گاهی دل یکدیگر را ناخواسته می شکنیم و این پایان موضوع نیست بلکه باید این اشتباه را جبران کنیم.

عذر خواهی از همسر

عذر خواستن  یکی از موثر ترین روشهایی است که میتواند آتش معرکه را در خانواده  خاموش کند و جو آرامی را  دوباره به خانه تان بر گرداند.

 

اما عذر خواهی هم مانند هر کار دیگری ،چم و خم های مخصوص به خود را دارد مانند:

انتقاد را با گشاده رویی بپذیرید. چون همیشه حق با شما نیست: در مجادله ای که هر دوی شما تصور می کنید حق با شماست و مشکل مربوط به طرف مقابل می باشد به ویژه اگر قبلا نیز مکررا بر سر موضوع فعلی بحث کرده اید, لطفا انتقاد همسر خود را با روی باز و به راحتی گوش کنید.

 

موقتا به جای خلوتی بروید : در اوج بحث فشار خونتان بالا می رود و تپش قلبتان بالا می رود و ممکن است چیز هایی بگویید که لزوما بیان آنها منظوری ندارید . همیشه به مکانی خلوت نیاز دارید که در آن از هم جدا شده آرام گرفته و افکار خود را جمع کنید.

 

گذشته را یاد آوری نکنید: به چیزی که اکنون در حال روی دادن است توجه کنید . آتش بیار معرکه شدن راهی به جایی نخواهد برد و با فراموش کردن گذشته زودتر به توافق می رسید.

 

به همسرتان  بگویید که دشمن اش نیستید: اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث می کنید و همسرتان به یکباره صدایش را بالا برده و از کوره در می رود کافی است به طرفش رفته و محبت تان را به او نشان دهید. دست خو را به آرامی در دستش قرار دهید تا بفهمد که این مجادله بی اهمیت است.

 

محیط دور و برتان را منظم و آراسته کنید : محیط اطراف تاثیر مستقیمی روی احساسات ما دارد. عصبانیت یک احساس خشن است اما با مراقبت همراه با توجه محبت آمیز همیشه می توان آن را کنترل کرد.

 

نترسید ومشکل ترین کلمه را به زبان بیاورید: یک عذر خواهی واقعی می تواند یکی از دشوارترین پیشنهاداتی باشد که ما ارائه می دهیم! بر خلاف تصور عموم همه افراد قادر به زبان آوردن این کلمه بوده و تا به حال هیچ کس بعد از گفتن آن غش نکرده است.

اطمینان دادن در مورد این موضوع که احساس شما نسبت به همسرتان هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد,بسیار خوب است

جمله ای دلپذیر به او بگویید: گاهی اوقات فراموش کردن حرفهای آزار دهنده کسی که دوستش دارید مشکل به نظر می رسد اما اگر چیزی قابل تعریف را با آن بیاموزید روبه رو شدن با مسائل بسیار آسان تر خواهد شد.

 

بگویید که دوستش دارید: هنگامی که می خواهید به حالت آشتی و صلح برگردید به همسرتان  بگویید که دوستش دارید. اطمینان دادن در مورد این موضوع که احساس شما نسبت به همسرتان هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد,بسیار خوب است.

 

قانون طلایی:  ببخشید و فراموش کنید: عذر خواهی تنها به این معنا نیست که بگویید متاسفید بلکه باید آن اتفاق را برای همیشه فراموش کنید. در حقیقت فراموشی باعث می گردد که مسئله مورد نظر راه بازگشت و سرایت دوباره به رابطه تان را نداشته باشد.

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

روش‌های جلب دوباره‌ی همسر

فرمول مجذوب کردن دوباره او به سادگی الفبا می باشـد. ایـن مـراحـل آسـان را طـی نموده و هر قدم اشتباهی کـه برداشته شده را به حالت قبل برگردانید.

روش‌های جلب دوباره‌ی همسر

باز مرتکب اشتباه شدید. روز تولدش یا سالروز ازدواجـتـان را فراموش کردید. به خاطر پشت گوش انداختن وظایف تان در خانه، دلخور و ناراحت است، در حال انجام کارهایی که بارها گوشزد کرده انجام ندهید،گیرتان انداخته است؛ او را به خاطر خرابی اتومبیل و یا فراموشی قـرار ، روی پـا مـنـتظر نگهداشته اید. جرمتان هر چه باشـد باید چاره ای بیندیشید.

چـند وقـتـی اسـت مـورد بـی اعـتنایی قرار گرفته اید و این وضـعـیت در حـال طـولانی شـدن اسـت. چگونه می توانید اشـتـبـاه خـود را جبران نموده و اعتماد و علاقه همسـرتان را دوباره بدست آورید؟

فرمول مجذوب کردن دوباره او به سادگی الفبا می باشـد. ایـن مـراحـل آسـان را طـی نموده و هر قدم اشتباهی کـه برداشته شده را به حالت قبل برگردانید.

قبول کنید که اشتباه کرده اید

زمانیکه به طور شفاف مشخص گردید که مرتکب اشتباه شده اید و مـطـلقا راه گریزی از پیامدهای حاصله از خطاکاری و جرمتان وجود نداشت،شما نیز باید گناه خود را بپذیریـد. برای جبران خرابکاری و رسیدگی کردن به موقـــیعت ایـجـاد شده پیش بروید. اگـر در این مـرحله در بیان جزئیات متوسل به دروغ شوید، احتمال اینکه او احساس کند که به طـور کـامـل بـا وی صـادق نـیستـید زیاد می شود و یا ممکن است داستان شما را به صـورت متفاوتی از شخصی دیگر بشنود.

بنابراین مثلا اگر او شایعه ای را مبنی براینکه شما را درحال خوش و بش کردن صمیمی با یکی از همکارانتان دیده اند، شنید، و اگر میـدانیـد ایـن داستان تا حدی حقیقت دارد، بیـدرنـگ شـروع به انکار و حاشا نکنید. برای سرپوش گذاشتن بر خطا خیلی دیر اسـت. رو راست باشید. قبول کنید که آن قضیه ممکن است اینگونه بـنظر دیـگران رسیده باشد که شما در حال صحبتهای عاشقانه با هـمـکارتـان بـوده اید، اما احساسات بچه گانه و زود گـذر خـود را مـقصر دانـسته و بگویید: ”‌ فقط هـمیـن یـک بـار بـود و پـشـیـمـانـم. ابـدا علاقه ای به او ندارم”‌ و یا چیزی مشابه این.

رو راست و مستقیم باشید، اما کار غیر عاقلانه انجام ندهید. تا میـتوانید اشتباه خود را بی اهمیت جلوه دهید. هـمسر شـما شـدیدا مـی خواهد باور کند که شما قصد اذیت و آزار او را نداشته اید بنابراین تمام تلاش خود را برای پاک کردن ذهـن او بکار ببندید. حتی اگر یک عذر و بهانه به نظر شما ناکار آمد برسد، اگر بـه صورت متقاعد کننده ای آنرا بیان کنید باز وی خریدارش خواهد بود.

در چنین شرایطی صداقت بیش از حد، ممکن است صدمه بزند. برای مثال در حالی کـه قطعا باید بپذیرید که از حد و حدود خود هنگاه صحبت کردن با همکارتان ----- کرده ایـد، لزومی ندارد به او بگویید که همیشه از دیــدن او خوشحال میـشدیـد و یا به چشم شما فرد جذابی بنظر می رسیده است. کنترل خسارت یعنی به حداقل رساندن اشتباه و نه بزرگنـمایی کـردن آن بـوسیله دادن اطلاعاتی او واقعا نیازی به دانستنشان ندارد.

لازم نیست برای اینکه دل او را دوباره به دست آورید، حساب بانکی خود را خالی کـنید. زنها دیوانه هدیه ای هستند که بدانند شـما برای خشنود ساختن آنها با وقت گذاشتن و سعی و تلاش خود تهیه نموده اید. یک نـسخه از کـتـاب مـورد عـلاقه دوران کـودکــی او می تواند هدیه ای رومانتیک و شیرین برایش باشد

بی ریا و صادق باشید

هنگام تــلاش برای برگرداندن یک رابطه به حالت قبل، می تـوانـیـد هـمـه چـیز را به دلیل عذرخواهی کردن سرد و بی تـفاوت خراب کنید. خـالـص بـاشـیـد. از طـریق لـحن صـدا و صحبتهای خود به او نشان دهید که حـقیقتا از اشتباهتان متاسف هستید و اینکه دیگر هرگز درآینده تکرارش نخواهید کرد. برای او روشن کنید که از گناه خود پشیمانید ( حتی اگر فکر نمی کنید که آنقدر ها هم مهم بوده باشند ).

حقیقت امر این است که یک زن وقتی یک مرد دلشـکسته و پـشیمان بنظر برسد بسیار راحـت او را مورد پذیرش و عفو قرار میدهد. در واقع این بـخـشـی از غـرایـز طبـیـعی زنان محسوب می گردد. بـنابراین اگر روز تولد همسرتان را فراموش کرده ایـد و او به دلیل این اشتباه احساس سرشکستگی می کند، اشـتـباه خـود را با شـانه بالا انداختن و گفتن عباراتی مانند ”‌ خوب متاسفم، حالا که اتفاقی نیفتاده”‌ از سـر باز نکنید. کمی جدی تر و بـا احـساس تـر عـمـل کنید. اگـر در ایـن مرحـله حالتـی بــی تفاوت و بی اعتنا به خود بگیرید، احتمال طولانی تر شدن حل مشکل بیشتر خواهد شد.

اشتباه خود را جبران کنید

با این کـه ممکن است اندکی شـفاف به نـظر بـرسد کـه می توان رفتارهای اشتباه را با هـدایا و نیکی های بخصوص جبران کرد، اما اگر این عمل با دقت و با سلیقه انجام گیرد، بهترین روش برای ابقا و تجدید یک رابطه خواهد بود. در ایـنـجا نـیـز کلید موفقیت همانند همیشه ابراز و بیـان احـساسات می باشد. به او نشان دهید که تا چه حد اندیشمند و با مـلاحظه هستید. گردنبـندی را که هـمسرتان هـمـیشه چـشـمش بـه دنـبـال آن بــود خریداری نموده و به او هدیه دهید. یک شـب به دل او بـاشید و کـاری را بـکـنـیـد کـه وقف مرادش باشد. گذراندن یک شب در یک سینما یا تئاتر موزیکال چیزی را از شما کم نکرده و در حقیقت یک فداکاری کوچک برای نگهداری یک رابطه بزرگ بشمار می رود.

روش‌های جلب دوباره‌ی همسر

لازم نیست برای اینکه دل او را دوباره به دست آورید، حساب بانکی خود را خالی کـنید. زنها دیوانه هدیه ای هستند که بدانند شـما برای خشنود ساختن آنها با وقت گذاشتن و سعی و تلاش خود تهیه نموده اید. یک نـسخه از کـتـاب مـورد عـلاقه دوران کـودکــی او می تواند هدیه ای رومانتیک و شیرین برایش باشد. از طرف دیگر خریدن یک پخش کننده DVD ، با اینکه مفید است، اما ایده خوبی نبـوده و نشانگر این خواهد بود که شما برای از سر باز کردن آن مشکل، پـول خرج کرده اید. هـدایـای جبـرانـی خـود را عاقلانه انتخاب کنید.

اشتباه خود را تکرار نکنید

حتی اگر مراحل 1 و2 و3 را بـا مـوفـقیت طی کنید، با تکرار اشتباه خود می توانید دوباره همه چیز را بر هم بزنید. با سعی و تلاش برای انجام ندادن مجدد اشتباه خود در آینده، ثابت کنیـد کـه “درستان را خوب یاد گرفته اید”‌.

برای مثال اگر انجام دادن کارها باعث حواس پرتی و فراموشی قرار ملاقات با همسرتان می شود، ساعت یا موبایل خود را تنظیم کنید تا سر زمان مقرر شـما را با خـبـر کـنـد – هر آنچه که باعث تغییر رفتارهای منفی در شما می شود را انجام دهید.

همچنین رهایی و بیرون جستن ازموقیعتی که بدلیل تکرار یک اشتباه ایجادشده، بسیار دشوار تر خواهد بود. اگر اشتباه خود را مرتبا تکرار کـنـید، هـمسر شـما باور نخواهد کرد که واقعا از کرده خود متاسف و پشیمان هستید. اعتبار شما از دسـت مـی رود و بـعد از آن، چـیـز دومـی که از دست خواهد رفت رابطه تان خواهد بود. هدف این است که بـه او نشان دهید اشتباه شما فقط یـک بی عقلی یـک بـاره بـوده، نـه یـک جریان شـخـصـیتی مداوم و پایدار.

و در انتها…

علاوه بر نـکاتی کـه در بالا ذکر شد، به خاطر داشته باشید که وقت طلا است. بعد از یک انـفـجـار مـجـبـوریـد بـرای کـاهـش دادن خسارات سریع عـمل نمایید. به او وقت عـمـیـق انـدیشـیـدن در مـورد خـطای خـود را نـداده و نـگذارید عصـبانیتش افزایش یابد. وقفه زیاد پیش از آغاز مراحل بازیافت رابطه، همچنین احتمال مشورت او بـا دوسـتانش را افزایش می دهد که هرگز چیز خوبی نیست ( معمولا آنها طرف او را گرفته و تشویقش میکنـنـد که کوتاه نیاید ).

بـنابراین فورا اشتباه خود را پـذیـرفته و با خلوص کامل از او عـذر خـواهـی نـمـوده و دیـگر خطای خود را تکرار نکنید.

 

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

بگو : دوستت دارم، خجالت نکش



مهربان، وفادار،‌ اهل زندگی، و با گذشتی مثال زدنی است ولی زبانت نمی ‌چرخد بگویی. مثل این‌که سربی به زبانت بسته‌اند. وقتی می‌خواهی تمام احساست را یکجا جمع کنی و آن را مثل بمب محبت بر سرش بریزی، عرق سردی بر پیشانی‌ات می‌نشیند و دو دل می‌شوی که بگویی یا نه. تردید نکن. یک نفس عمیق بکش و غرور و ترس و خجالت را دور بریز و بگو: «دوستت دارم».


بگو : دوستت دارم، خجالت نکش

بعضی‌ها وقتی می‌خواهند از عشق و محبتشان بگویند و همسرشان را مخاطب احساسات لطیف خود قرار دهند، خیلی معذب می‌شوند. انگار گفتن کلمه دوستت دارم کراهتی دارد که نباید به زبانش آورد. بعضی‌ها هم هستند که استدلال می‌آورند اگر علاقه‌شان را بیان کنند، همسرشان جسور می‌شود. حالا بگذریم از این که بعضی از زن‌ومردها وقتی همسرشان جملات محبت ‌آمیز را نثارشان می‌ کنند پوزخندی می‌زنند که یعنی عشق را باید در عمل ثابت کرد.اما انگار همه این آدم ‌ها اشتباه می‌ کنند. چون اگر محبت را در دل نگه داری و در خانه قلبت حبسش کنی یا اگر فکر کنی یک جمله با محبت شکستت می‌ دهد و غرور و هیبتت را می‌ شکند آن وقت زندگی جریانی خشک و تکراری می ‌شود که فقط باید تحملش کرد.

یک، دو، سه، حرکت

کار زیاد سختی نیست فقط باید موقعیت‌ شناس و منصف باشی و همیشه یادت باشد که خوبی ‌های همسرت تو را پایبند او کرده است و او آنقدر لیاقت دارد که از زبانت بشنود آدمی خوب و دوست‌ داشتنی است. شاید بدترین رفتار مقابل همسری که دوستش داری و می‌ دانی که او هم این چنین است دریغ کردن از ابراز محبت باشد نوعی کم گذاشتن از عشق و خسیس بودن در بذل عاطفه.

اما باید از یک جا شروع کرد و ابراز محبت را آموخت. اگر یاد بگیریم به جای آن که از روی درماندگی، رمانتیک باشیم با چشم باز و امیدوارانه رفتار کنیم، اگر مطمئن باشیم که خوشبختی نتیجه مهارتی است که باید بیاموزی ‌اش، اگر تمرین کنیم که گام اول را دوست داشتن همسر، پرورش دادن عشق در درون خودمان است، اگر ازدواج را راهی برای تغییرات بزرگ و سفری نیازمند حرکتی دوشادوش بدانیم و اگر سعی کنیم که دوستی به همسرمان را به زبان بیاوریم و آن گاه پایمان را فراتر بگذاریم و برایش بگوییم که چرا دوستش داریم آن وقت زندگی نه تکرار مکررات که جاذبه ‌ای سحرکننده می‌ شود.

پیامبر اسلام (ص)‌ در این باره می ‌گوید: «مردی که به زنش بگوید تو را دوست دارم تاثیر این سخن برای همیشه در روح او باقی می‌ ماند «یا» هر چه ایمان انسان کامل‌ تر باشد به همسرش بیشتر اظهارمحبت می‌ کند».

خیانتی از جنس کمبود محبت

اگر گفته می ‌شود که آدم تشنه محبت است حرف بیراهی نیست. شاید با فقر اقتصادی با همه مشکلات و پیامد های ناگوارش بشود کنار آمد اما وقتی پای محبت به میان می ‌آید، تاب تحمل نمی ‌ماند. پس وقتی به محبت نیاز داری و همسرت از نیازت غافل است اگر حس تنوع ‌طلبی‌ات هم به جوش بیاید و ضعف اعتقادات و اخلاقیات نیز چاشنی‌ اش شود آن وقت چیزی که نباید بشود اتفاق می ‌افتد: خیانت.

خیانت احساسی زمانی روی می ‌دهد که فرد احساس می ‌کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده به طوری که فرد از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می‌ برد و کم‌ کم به این نتیجه می‌ رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر بگذراند با دیگری سپری کند

عشق و دوست داشتن

خیلی از آدم‌ها، بویژه زنها، هستند که از خیانت و بی ‌وفایی همسرشان دل‌خونند و برای خوشبختی از دست رفته‌ شان آه میکشند. حالا اگر همسران همه این افراد را یکسره آدم ‌هایی منحرف و بی‌ قید و بند ندانیم هستند زنان و مردانی که تنها به امید یافتن محبت و دلخوش کردن به کلمات آرام و سرشار از عشقی که هیچ وقت نثارشان نشده تن به برقراری ارتباط با فردی دیگر زده‌ اند. روان‌شناسان خیانت مردان را علاوه بر تمایلات جسمی تنوع‌ طلب بودن آنان و مشکلات مالی و عاطفی یا انتقام ‌جویی را دلایل اصلی خیانت در زنان می‌ دانند. البته جذاب نبودن همسر، ضعف اعتقادات مذهبی و پایبند نبودن به اخلاق و سنت، مشکلات شخصیتی و روانی یکی از زوجین یا ازدواج اجباری نیز عواملی هستند که در بروز خیانت به همسر نقش مهمی دارند. هرچند که ارضا نشدن حس دوست داشته شدن از سوی همسر اتفاقی است که نمی ‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. امان‌الله قرایی‌ مقدم، آسیب ‌شناس اجتماعی خیانت بین همسران را به 3دسته تقسیم می ‌کند : رابطه احساسی، جنسی و اینترنتی از مهم‌ ترین خیانت‌ ها میان همسران به شمار می ‌آید که نسبت به انواع دیگر خیانت، رواج بیشتری دارد. او توضیح می ‌دهد: خیانت جنسی زمانی روی می‌ دهد که هیچ ‌گونه پیوند عاطفی میان فرد و طرف مقابلش وجود نداشته و او تنها به دلیل برقراری روابط جنسی و هیجانی، جذب دیگری شده است.

خیانت احساسی زمانی روی می ‌دهد که فرد احساس می ‌کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده به طوری که فرد از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می‌ برد و کم‌ کم به این نتیجه می‌ رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر بگذراند با دیگری سپری کند.

بگو : دوستت دارم، خجالت نکش

این در حالی است که خیانت احساسی زمانی روی می ‌دهد که فرد احساس می ‌کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده به طوری که فرد از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می‌ برد و کم‌ کم به این نتیجه می‌ رسد که اوقات فراغت خود را به جای این که با همسر بگذراند با دیگری سپری کند.

این آسیب ‌شناس اجتماعی در توضیح خیانت اینترنتی نیز می ‌گوید: این نوع خیانت به همسر شامل گفتگو، تبادل تصاویر و مشخصات با فردی غیر از همسر قانونی است. ارتباطاتی که عمدتا از طریق چت صورت می ‌گیرد و در رابطه با مسائل خصوصی است.

مجموعه این گفته ‌ها نشان می ‌دهد که اگر چه برخی افراد به سبب این که وفا داری را ارزش نمی ‌دانند و نمی‌ توانند در مقابل ‌‌‌جذابیت‌ های افرادی غیر از همسرشان مقاومت کنند به خیانت رو می‌آورند، اما هستند کسانی که هدف شان از پشت کردن به همسرشان تنها آرام گرفتن در سایه محبت بوده نه چیز دیگر. پس اگر همسران بدانند و مطمئن شوند که بهترین و جذاب ‌ترین کلمات را در خانه و از زبان همسرشان می‌ شنوند اگر آدم ‌هایی سالم و بی ‌مشکل باشند بی ‌شک پایبند خانه و خانواده می ‌شوند.

بیایید‌ تمرین کنیم

بعضی زن‌ها فکر می ‌کنند همین که خانه‌ دار یا آشپز خوبی باشند و بچه ‌‌های سالمی به دنیا بیاورند و خودشان را وقف آنها کنند، همسر خوبی هستند.

در مقابل بعضی مردها هم گمان می‌ کنند که اگر صبح زود از خانه بیرون بروند و آخر شب با دستی پر به خانه بر گردند و خیال زن را از قسط و بدهی و مشکلات مالی راحت کنند، بهترین همسر دنیا شده ‌اند، اما آنها که زیر یک سقف رفته‌ اند خوب می‌ دانند که ارزش محبت و داشتن رابطه ‌ای عاطفی با همسر بالاتر از آن چیزی است که بتوان آن را با معیار های مادی سنجید.

خوشبخت بودن چیزی نیست که از آسمان ببارد چرا که داشتن زندگی خوب و آرامش‌ بخش حاصل مهارتی است که با تمرین به دست می‌ آید. تمرینی که نخستین گام آن از جاده مهربان بودن و ابراز محبت می ‌گذرد.

 اگر همسرمان ناراحت است باید به احساسش احترام بگذاریم و وقتی خسته است کمکش کنیم، هر وقت به تنهایی احتیاج داریم و می ‌خواهیم با خودمان خلوت کنیم به همسرمان بگوییم و مطمئنش کنیم که بزودی پیش او برخواهیم گشت، در حضور دیگران به او احترام بگذاریم و از خوبی ‌هایش بگوییم، در جمع و در میهمانی ‌ها بیشتر از سایرین به او توجه کنیم، در مناسبت ‌های خوب زندگی مثل سالروز ازدواج یا تولد مطلبی کوتاه بنویسیم و در آن ابراز عشق و علاقه کنیم، سعی کنیم رفتارمان با او مثل روز های اول آشنایی باشد، صمیمت را چاشنی زندگی کنیم و به جای این که در مقابل هم بایستیم به موازات یکدیگر حرکت کنیم، از همدیگر نظرخواهی کنیم، به کار های روزانه‌ اش علاقه نشان داده و از کار هایی که انجام می ‌دهد سوال کنیم و ضمن تهیه هدیه برای او از محل کارمان به او تلفن بزنیم و از حالش جویا شویم و مطمئن باشیم که اگر همه این کارها را انجام دهیم زندگی آرام و همسری مهربان در کنار خود خواهیم داشت.

دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

زنانی که مردان را فراری میدهند!



فکرش را هم نمی‌کنید که یک کار ساده یا جمله بی‌اهمیت، چطور می‌تواند روی قضاوت همسرتان تاثیر بگذارد، اما اشتباه می‌کنید. درست است که مردها حسشان را بروز نمی‌دهند اما باور کنید که با همین کارهای ساده، نظر‌شان در مورد شما از این رو به آن رو می‌شود.

مردها حساس‌تر از چیزی هستند که شما فکر می‌کنید و جملات و کارهای ساده گاهی اوقات در ذهنشان از شما یک هیولا می‌سازد؛ هیولایی که آنها را درک نمی‌کند، خودخواه است و نمی‌تواند آرامش را به‌خانه‌شان بیاورد. اگر نمی‌خواهید خوشبختی شما به دلیل نادیده گرفتن این ریزه‌کاری‌ها از دست برود، نگاهی دوباره به رفتارهایتان بیندازید و سعی کنید دنیا را از دریچه نگاه همسرتان ببینید.

زن غرغرو

این نوع انتقاد را متوقف کنید

انتقاد از زن‌های دیگر و تلاش برای تخریب چهره‌ آنها، راهی است که خیلی از زن‌ها می‌خواهند با کمک آنها زندگی‌شان را نجات دهند. بسیار از زن‌ها فکر می‌کنند، تحقیر خانم‌های دیگر در مقابل همسرشان و برجسته نشان دادن عیب‌های آنها می‌تواند تصور همسرشان را نسبت به زن‌های دیگر تغییر دهد.

اما این جملات منفی، دقیقا همان حرف‌هایی است که مردها از شنیدن‌شان بیزارند. نگاهی به رفتارهایتان بیندازید. اگر شما هم پیش از این چنین اشتباهاتی را مرتکب می‌شدید، از همین لحظه برای تغییر آن تلاش کنید. مردها اهمیت نمی‌دهند که شما چه نظری در مورد خانم‌های دیگر دارید.

آنها دنیا را همانطور که خودشان می‌خواهند می‌بینند؛ پس با انتقال این قضاوت‌های اغراق شده، توجهشان را به موضوعی که از آن هراس دارید، جلب نکنید. قضاوت شما نمی‌تواند وفاداری همسرتان را کم و زیاد کند. پس اگر به موضوعی شک دارید، به‌جای ابراز تنفر از زن‌های دیگر، ریشه مشکل را پیدا کرده و ارتباط‌تان را اصلاح کنید.

 

شما جاسوس نیستید

یکی از اتفاقات بدی که می‌تواند برای یک مرد بیفتد این است که ناگهان ببیند همسرش در حال جستجو در وسایل شخصی مثل کیف و موبایل است و در میان ای‌میل‌ها و شبکه‌های اجتماعی گردش می‌کند. چه کسی به شما این اجازه را داده که می‌توانید وارد حریم شخصی همسرتان شوید و همه وسایل شخصی او را زیر و رو کنید؟ چرا فکر نمی‌کنید این یک رفتار کاملا غیراخلاقی است.

به یاد داشته باشید که چنین رفتارهایی نه تنها او را پنهان‌کارتر می‌کند بلکه کم کم چیزهایی را هم که به شما می‌گفت دیگر نمی‌گوید چرا که به شما اعتماد ندارد و دیگر احساس امنیت نمی‌کند. یادتان باشد او باشماست، دوست‌تان دارد اما به حریم شخصی خودش نیاز دارد و شما باید به او احترام بگذارید..

اگر می‌خواهید زندگی خوبی داشته باشید، به‌جای اینکه مدام منتظر یک دسته گل رز و پیامک‌های خارق‌العاده باشید، سعی کنید موقعیت‌های جدی و موقعیت‌های عاشقانه را از هم جدا کنید و به همسرتان فرصت بدهید که در کنار عاشق شما بودن، برای زندگی عادی هم فرصت داشته باشد

اغراق نکنید

مردها از اینکه به‌عنوان تنها پشت و پناه شناخته شوند بیزارند. بیشتر مردها به دنبال یک زن معمولی هستند؛ زنی که معمولی رفتار می‌کند و نیازهایی عادی هم دارد.

آنها دوست ندارند هر روز پیامک‌های عجیب و غریب و زیاد از حد شاعرانه را دریافت کنند و از اینکه همسرشان بی‌وقفه از آنها محبت بخواهد هم خوش شان نمی‌آید. درواقع مردها به همان اندازه از زن‌های وابسته و بیش از حد عاطفی بدشان می‌آید که از زن‌های خیلی مستقل و سرد.

پس اگر می‌خواهید زندگی خوبی داشته باشید، به‌جای اینکه مدام منتظر یک دسته گل رز و پیامک‌های خارق‌العاده باشید، سعی کنید موقعیت‌های جدی و موقعیت‌های عاشقانه را از هم جدا کنید و به همسرتان فرصت بدهید که در کنار عاشق شما بودن، برای زندگی عادی هم فرصت داشته باشد.

 

جیغ ممنوع!

با خنده‌ و صدای بلند حرف‌زدن و مدام با نفس‌ بریده‌بریده‌ (براثرخنده‌) ماجراهای نه چندان جالب را تعریف‌کردن همیشه خوشایند نیست. بیشتر مردها در این زمان مدام در این فکر هستند که چه زمان این صحبت‌های آزاردهنده تمام می‌شود؛ شاید خودتان هم دیده باشید که گاهی اوقات مردها خودشان دور هم جمع هستند با هم می‌گویند:«فلانی چطور زنش را با آن همه سر و صدا  تحمل می‌کند؟»

چرا باید فضای آرام خانه با حرف‌های بیهوده و بلند و جیغ‌ آلوده شود. برای موضوعی که مهم نیست نباید خیلی شلوغ کنید. در حقیقت صدای بلند و زیاد حرف‌زدن در مورد چیزهای بی‌معنی برای همه آزاردهنده است و چندان زن و مرد نمی‌شناسد.

 

وابستگی

مثل دوقلوهای به هم چسبیده نباشید

بعضی زن‌ها فکر می‌کنند زندگی مشترک یعنی زندگی کردن مثل دوقلوهای به‌هم چسبیده. آنها انتظار دارند همسرشان از همان لحظه‌ای که از محل کارش خارج می‌شود، دربست در اختیار‌شان باشد و با این کار عشقش را به این زندگی ثابت کند.

خود این زن‌ها هم زندگی‌شان را محدود به همسرشان می‌کنند و چون از همه فرصت‌ها و خواسته‌هایشان می‌گذرند، چنین انتظاری را از همسرشان هم دارند. اما واقعیت این است که کسی از آنها نخواسته از فرصت‌هایشان بگذرند.

یک مرد معمولی، دوست دارد همسرش یک زندگی عادی و همچنین دوستانی داشته باشد که گاهی با آنها وقت بگذراند. گاهی به تنهایی احتیاج داشته باشد و به فکر آینده و پیشرفتش هم باشد. یک مرد معمولی خودش هم به همین شیوه زندگی می‌کند و اگر کسی انتظاری جز این داشته باشد، خیلی زود با او به مشکل برمی‌خورد.

 

وقتی مدام به او زنگ می‌زنید

مردانی هستند که می‌گویند از اینکه همسرشان هر 10 دقیقه یک‌بار تلفن می‌زند و مدام پیامک‌های بی‌معنی می‌فرستد کلافه شده‌اند؛ از اینکه در تمام طول روز همسرشان زنگ می‌زند و مکان آنها را چک می‌کند اذیت می‌شوند، از اینکه باید برای هر چیز کوچکی جواب پس بدهند احساس ناامنی می‌کنند.

مردها وقتی مشغول کاری هستند توجه بیش از اندازه را دوست ندارند. ممکن است در ابتدا درباره تماس‌ها و توجهات بیش از اندازه همسرشان اعتراضی نکنند ولی به مرور کلافه می‌شوند و حتی گاهی با روش‌های متفاوت سعی می‌کنند از جواب‌دادن طفره بروند.

یادتان باشد لازم نیست شما به عنوان یک زن هر چیز کوچک و هر حرکتی که می‌کنید را به همسرتان گزارش دهید و بالطبع او هم دوست ندارد همه چیز را به شما گزارش دهد؛ اینکه کجا هست الان به چه چیزی فکر می‌کند. به او زمان بدهید که گاهی شما را نداشته ‌باشد و دلش برای‌تان تنگ شود.

 

در مقابل جمع از او بد نگویید

مردها دوست ندارند جلوی جمع از آنها بد بگویید به‌خصوص در میان اعضای خانواده و دوستان خودشان.

اگر شما شروع کنید در مقابل دیگران از همسر یا نامزدتان بد بگویید اولین چیزی که به ذهن آنها می‌رسد این است که شما چقدر نادانید که با مردی زندگی می‌کنید که رفتارهایش را نمی‌پسندید. یادتان باشد تنها چیزی که دیگران باید از شما و زندگی شخصی‌تان بشنوند این است که چقدر همسر خوبی دارید و در کنار هم خوشبختید. مردتان را تحسین کنید و مطمئن باشید که او همیشه قدردان خواهد بود.

 


دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

 

شوهر غیرتی چگونه است؟



در زندگی با افرادی مواجهه شده‌اید که خود را غیرتی می‌دانند، به اصطلاح رگ غیرتشان می‌گیرد.  یا بالعکس کسانی که بویی از غیرت نبرده‌اند آیا وجود این صفت در مردان خوب است یا بد؟

زن و مرد

 غیرت یکى از صفات و ویژگى‌هاى طبیعى انسان است و هر کس به صورت غریزى و فطرى از آن برخوردار است. وجود این صفت باعث آن مى‌شود که آدمى از آنچه که دوست مى‌دارد و یا وظیفه محافظت از آن بدو سپرده شده است ، نگاهبانى نماید . غیرت، صفتی لازم برای حفظ و حراست از کیان خانواده است اسلام عزیز مدلی از روابط میان محرم و نامحرم را طراحی کرده که به صلاح زندگی است و آن را از آفات جدی حفاظت می‌کند لذا مومن باید غیور باشد و نسبت به این مرزها حساس باشد. به نظر می‌رسد یکی از دلایل ناهنجاری های امروز بی غیرتی مردان است. اما نباید فراموش کرد غیرت نیز حد و مرزی دارد.

در اهمیّت بحث غیرت در خانواده گفتنى است که امام صادق (ع) در این زمینه مى‌فرمایند : « مرد براى اداره منزل وخانواده خود به سه خصلت نیاز دارد که اگر هم به طور طبیعى آنها را نداشته باشد ، باید خود را به تکلّف در آنها وا دارد : خوش رفتارى ، گشاده دستىِ سنجیده ، وغیرت بر حفاظت از آنها » .(میزان الحکمه،ج 5 ،ص97 )

کلمه‌اى که در تعریف غیرت مرد در خانواده مناسب به نظر مى‌رسد حساسیت است . به این معنا که غیرت نوعى حساسیت است حساسیتى که از مسۆولیت برخاسته است زیرا هر کس که نسبت به چیزى مسۆولیت دارد باید نسبت به آن حساسیت هم داشته باشد . در نظام خانواده نیز مسۆولیت مرد نسبت به همسرش ، غیرتى است که مرد نسبت به همسر خود دارد و زمانى این نوع غیرت ممدوح است که با اعتدال همراه گردد . توضیح اینکه غیرت مرد نسبت به همسر و فرزندانش امرى فطرى ، ضرورى و در واقع برخاسته از ایمان و تعهد او بوده و مادامیکه حالت افراطى نداشته باشد جزء شاکله مسۆولیت مرد است .

خانمها نیز طالب غیرت مرد خویشند و مى‌خواهند همسرانشان نسبت به وضع آنها حساس باشند . اصولاً خانمها از مردى که نسبت به وضع لباس و پوشش آنها بى تفاوت باشد ، ناراضى‌اند . ناگفته نماند این حساسیت مرد تا زمانى از جانب بانوان نوعى دوست داشتن ، محبّت و حمایت تلقى مى گردد که در حد معقول باشد . اگر از راه اعتدال خارج شده و به سوى افراط و تفریط گرایش یابد ، مذموم خواهد بود و به بدگمانی منفی تبدیل می‌شود ، به گونه‌اى که مى‌توان چنین گفت :

 حد و حدود غیرت تا جایى است که 1 - از روى بدگمانى ، 2 - همراه با سخت‌گیرى و 3 - براى کسانى که خود اهل مراقبت‌اند ، نباشد است مگر آن که به قراینى خلاف آن ثابت شود .  بسیارى از بانوان خود حریم خویش را رعایت مى کنند و در این صورت حساسیت نشان دادن بیشتر آثار منفى به دنبال خواهد داشت.

 امام علی (ع) در سفارش به فرزند خود امام حسن (ع) فرمود: «از غیرت نا به جا [نسبت به زنان] بپرهیز که آن، زن سالم را به بیماری و پاکدامن را به بدگمانی (اندیشه گنهکاری)، می‌کشاند. (نهج البلاغه، نامه 31)

در اهمیّت بحث غیرت در خانواده گفتنى است که امام صادق (ع) در این زمینه مى‌فرمایند : « مرد براى اداره منزل وخانواده خود به سه خصلت نیاز دارد که اگر هم به طور طبیعى آنها را نداشته باشد ، باید خود را به تکلّف در آنها وا دارد : خوش رفتارى ، گشاده دستىِ سنجیده ، وغیرت بر حفاظت از آنها

حال اگر غیرت مرد زیادتر از حد معمول شد چگونه با آن برخورد کنیم حجت الاسلام شهاب مرادی به زیبایی به بیان این امور پرداخته است:

1- زن می‌تواند یک بار وقتی حال هر دوشون خوب  بود و بیرون از منزل  با او در این باره گفتگو کند و محترمانه و بدور از هیجان از خودش دفاع کند در «هفت هشت کلمه یا نهایت دو سه جمله! نه یک سخنرانی انقلابی» در آن چند کلمه با ادبیات خودش  شبیه به این را بگوید:«من پاک و مومن و عفیفم. غیرت تو را می‌پسندم  و برخی کنترل ها را -اگر بدبینی اش غیرمستقیم است- و یا سوءظن های تو را -اگر واضح تهمت زده- را اهانت بزرگی به خودم تلقی می‌کنم. اما بروز خشم فقط حال ما را بدتر می‌کند و گره را پیچیده تر و محکم تر. تو را دوست دارم -این جمله حکمِ یک ترجیع بند را دارد. فراموشش نکنید- تو حق داری و می‌توانی از من در مورد برنامه هایم سوال کنی. اما انتظار دارم دقت کنی این پرسش ها، چک کردن و پلیس بازی نشود. من و تو هر دو محترمیم و همدیگر را دوست داریم و باید مراقب تصویرِ محبوب خود، در ذهن یکدیگر باشیم.»

 

2- مهم ترین عملکرد زن در این روند ایجاد حس حمایت، اطمینان و امنیت در همسرش است. عبادت هایت را مخفی نکند بگذارد  شوهر او را مکرر در حال نماز و دعا ببیند. این ریاء نیست، او غریبه نیست.

 

3- زن مراعات رفتار با نامحرم را بیش از پیش در دستور کار قرار دهد. ارتقاء نوع پوشش و حجاب و کنترل برخی از عادات و آداب و رسوم خانوادگی در هر حالی موثر است. پوشش ظاهری و طریقه ی آداب و معاشرتش با دیگران به ویژه آقایان را با دقت و بدون هیچ گونه سوء تعبیری انجام دهد. 

 

4- داشتن صفحه در فیس بوک و چت و پیامک بازی در هر نوعش با هر کسی! مخرب این اطمینان است. از هر فعالیت اجتماعی‌ای، مهم تر؛ حفظ این زندگی است.

 

5- بدون اعلام وصول پیام بدبینیِ مرد، زن مخفی کاری نکند و در مسیر اطمینان سازی، شفاف سازی حرکت کند. او را در جریان کارهای عادی روزانه بگذارد، نه به عنوان گزارش دادن بلکه به عناوین مختلف از اینکه "چون میدونم نگرانم می‌شی" و "راستی میدونی که امروز باید برم دکتر..." و یا هماهنگی "من ظهر با مامان می‌خواهم بروم خونه خاله معصومه... شما می‌تونی عصر بیایی اونجا دنبالم؟" و مهم ترینش" اجازه گرفتن از شوهر".

 

6- دوری از بحث و جدل  و توجه  به موضوعات عاطفی و ... .

 

7- تمام این امور باید با آرامش و صبر و مهربانی انجام شود تا لایه های شک و تردید به مرور از ذهن همسر پاک شود.

 


مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

وقتی مرد دیگر عاشق نیست

خیلی‌ها اعتقاد دارند که عشق فقط یک افسانه است و در دنیایی که به‌قول آدم‌های پر‌مشغله، حتی وقت کافی برای انجام کارهای ضروری و شخصی وجود ندارد، آیا هنوز می‌شود کسانی را پیدا کرد که عاشق باشند؟

عشق به همسر

 وقتی به کسی علاقه داری حتما دوست داری او هم مثل شما همان حس را داشته باشد اما گاهی با همه علاقه و اشتیاقی که به همسر زندگی‌ات داری متوجه می‌شوی آن طرف سکه خیلی خوشایند شما نیست. نه تنها او را به سمت خودت جذب نمی‌کنی بلکه از میزان عشق و علاقه او نسبت به‌خودت آگاهی نداری اما نترس چون اگر واقعا تصمیم بگیری که دوباره همراه زندگی‌ات را عاشق خودت کنی، می‌توانی این کار را انجام دهی. در همین لحظه همه مشکلات ارتباطت را فراموش کن و با تمرکز، کارهایی که برایت می‌گوییم را انجام بده. معطل نکن!

 

توجه بیشتر به ظاهر

با خودتان صادق باشید و از هیچ تلاشی برای عاشقانه تر شدن زندگی تان کوتاهی نکنید. عاشق شدن زمانی اتفاق می افتد که ترشح هورمون عشق (اکسی توسین) در افراد زیاد می شود. زمانی که همسرتان با شما احساس راحتی و آرامش کند، از دیدن شما لذت ببرد و شما را همواره مرتب و آراسته ببیند به قلمروی عاشقی نزدیک شده اید و ترشح هورمون اکسی توسین در شما و شوهرتان به میزان حداکثری خود خواهد رسید.

 

حفظ احترام همسر

به همسر خود احترام بگذارید و با او به گونه ای رفتار کنید و سخن بگویید که احساس کند برایش ارزش زیادی قائل هستید. در این صورت او هم ترغیب می شود که به صورت متقابل بیشتر به شما نزدیک  شود و با شما احساس همدلی بیشتری خواهد کرد.

 

گفتن دوستت دارم

اعتماد به نفس او را با تایید تصورات مثبت او نسبت به خودش، تقویت کنید. اگر روزی یک بار به شوهرتان بگویید که «دوستش دارید» باعث می شود احساس خوبی در او ایجاد شود. با اطمینان خاطر به این که،او می تواند به درستی بسیاری از کارها را انجام دهد، کارها را به او بسپارید.

 

فرصت جبران دادن به شوهر

مردها در مواقع سختی به یک پشتیبان نیاز دارند؛ بنابراین در برابر او بی تفاوت نباشید و برای کمک به او تلاش کنید. همیشه به او برای کسب انرژی دوباره و متعهد بودن در کارهایش فرصت دهید.

وقتی یک زن بیش از اندازه به همسرش محبت کند مرد او را مانند مادرش فرض می‌کند و یادتان باشد هیچ مردی نمی‌تواند عاشق مادرش شود بلکه فقط می‌تواند دوستش داشته باشد. پس یاد بگیر که در عشق ازهمسرت جلوتر قدم بر نداری. از اینکه مرد زندگی‌تان برای‌تان هدیه می‌خرد یا برای‌تان وقت می‌گذارد شرمنده نشوید و به فکر جبران نباشید

کنترل نامحسوس یادت نره

کیفیت ارتباط با همسرت را بالا ببر و طوری رفتار کن که او خیالش راحت باشد که در شرایط سخت و زمان‌هایی که به شما نیاز دارد، در کنارش هستی. اگر می‌خواهی همسرت را تحت کنترل داشته باشی و مراقب رفتارهایش هستی، باید طوری ماهرانه این کار را انجام دهی که او حس نکند. این احساس را در همسرت به‌وجود بیاور که بودن با او برای شما همراه با لذت و آرامش است و وقتی همسرت مطمئن شد که وجودش موجب آرامش شماست، به‌تدریج عشق خودش را به شما نشان خواهد داد. در این بین تعریف کردن، خیلی می‌تواند به بهتر شدن ارتباط‌تان کمک کند. یادتان باشد تعریف و تمجید صرفا از سمت مردان نیست. همانطور که یک خانم از تعریف همسرش راضی می‌شود یک مرد هم با تعریف و تحسین همسرش انرژی بیشتری دریافت می‌کند و بله! درست حدس زدید! با تعریف همسر‌تان عاشق‌تر می‌شود.

 

وقتی مرد دیگر عاشق نیست

محبت یک موضوع 2 طرفه است و تعادل زمانی به‌وجود می‌آید که شما به همان اندازه‌ای که محبت دریافت می‌کنید به همان میزان هم محبت و عشق هدیه بدهید. هدیه خریدن، مهمان کردن همسر‌تان به شام یا سورپرایزکردن همسر‌تان اگر از سمت یک مرد باشد خوب و طبیعی است اما اگر این رفتارها از طرف یک زن به‌صورت پشت سر هم و همیشگی انجام شود هیچ ارزشی ندارد. چون هدیه دادن یک ویژگی مردانه به حساب می‌آید و اگر یک خانم بیش از اندازه‌ای که همسرش به او محبت می‌کند، به او عشق بورزد دیر یا زود مرد زندگی‌اش را از خود دور می‌کند و دکمه عشق یک‌باره در مرد خاموش می‌شود.وقتی یک زن بیش از اندازه به همسرش محبت کند مرد او را مانند مادرش فرض می‌کند و یادتان باشد هیچ مردی نمی‌تواند عاشق مادرش شود بلکه فقط می‌تواند دوستش داشته باشد. پس یاد بگیر که در عشق ازهمسرت جلوتر قدم بر نداری. از اینکه مرد زندگی‌تان برای‌تان هدیه می‌خرد یا برای‌تان وقت می‌گذارد شرمنده نشوید و به فکر جبران نباشید چون مردان با انجام این کارها احساس قدرت مردانه بیشتری حس می‌کنند.

 

قدردانی از شوهر

شوهرتان را تشویق کنید و وقتی برای رسیدن به هدف خاصی تلاش می کند، مشوق او باشید. بارها و بارها به او بگویید که به او کاملا ایمان دارید. اگر می توانید هر روز از همسرتان به خاطر تلاشی که برای موفقیت و آسایش در زندگی مشترک تان کرده است، قدردانی کنید.

 

احترام به حریم شخصی

به شوهرتان نشان دهید که نمی خواهید شخصیتش را تغییر دهید و او را همان طور که هست، قبول دارید. این نکته را هیچ گاه فراموش نکنید که باید برای خلوت و تنهایی او احترام قائل شوید، همان طور که شما هم گاهی به تنهایی و خلوت با خودتان نیاز دارید.

عشق به همسر

 

پیش قدم شدن برای ابراز محبت

برای محبت کردن، منتظر اقدام شوهرتان نباشید و خودتان پیش قدم شوید. نیازهای عاطفی او را درک کنید و به او قدرت دهید چرا که او عاشق قدرت است و از قدرتمندشدن لذت می برد و در چنین حالت هایی است که صمیمیتش به بیشترین میزان ممکن می رسد.

 

 شکم مرد، دروازه قلب اوست

گروهی از مردان شکم پرست هستند گروهی دیگر مردهایی هستند که خیلی کم غذا می خورند؛ اما به کیفیت آن و نحوه چیدن میز، بسیار اهمیت می دهند. پختن غذاهای مورد علاقه شوهر، ابراز غیرمستقیم مهر و محبت به اوست. با این کار به او می گویید: «تو برای من مهم هستی و خواسته هایت در درجه اول اهمیت قرار دارند و به خاطر توست که غذای مورد علاقه ات را پختم و در چیدن میز، نهایت سلیقه و حوصله را به خرج دادم».

 

مقایسه نکردن با دیگران

هیچ گاه او را با فرد دیگری مقایسه نکنید و توانایی های او را زیرسوال نبرید؛ زیرا انتقاد غیرمنطقی و غیراصولی، دشمن صمیمیت است. پس با توجه به تفاوت های فردی، او را همان گونه که هست، بپذیرید و اگر هم ضعف هایی در شوهرتان می بینید در موقعیت های مناسب با او صحبت کنید تا با کمک شما، آن ها را برطرف کند.

 

سرزنش و تحقیر ممنوع

از هرگونه سرزنش و تحقیر شوهرتان در جمع های دوستانه و فامیلی به شدت بپرهیزید، سرزنش و تحقیر او موجب قطع ارتباط کلامی شوهرتان با شما خواهد شد. همواره او را تمجید کنید و نکات مثبت اخلاقی او را بر زبان بیاورید. توجه داشته باشید که بی عرضه خواندن او، آب سردی است بر صمیمیت و عشق متقابل او به شما.

 

حفظ آرامش در مواقع عصبانیت شوهر

در لحظه ای که همسرتان عصبانی یا ناراحت است، به همسرتان اندرز ندهید، او را نصیحت نکنید و سکوتش را نشکنید. احترام به سکوت شوهرتان در چنین مواقعی، خودش باعث صمیمیت بیشتر بین شما خواهد شد. در خور ذکر است که در یک موقعیت مناسب، شما می توانید با شوهرتان درباره علت عصبانیتش صحبت و در صورت لزوم، او را راهنمایی کنید.

 

برقراری تماس چشمی

هنگام پرسیدن سوالی از همسرتان حتما سوال را به صورت دقیق بپرسید چرا که مشخص تر شدن سوال به احتمال زیاد، باعث می شود که شوهرتان به سوال شما به طور جزئی و با دقت بیشتری پاسخ دهد. در ضمن مراقب اشاره های غیرکلامی تان باشید و برای بهتر شدن گفت و گو سعی کنید حالت چهره تان خنثی باشد، بدن تان آرام و لحن صدای تان نه بسیار بلند و نه بسیار آرام باشد. در هنگام صحبت با همسرتان سعی کنید بیشتر لحظات با او تماس چشمی برقرار کنید. همین تماس چشمی، در ارتباط موثرتر و ایجاد بیشتر صمیمیت تاثیر زیادی در زندگی مشترک تان خواهد داشت.

 

انتقاد کنید اما اصولی

مهارت های گوش فرادادن فعال را به کار ببرید. هنگام صحبت دائم با او مخالفت نکنید و وسط حرفش نپرید. منصفانه بحث کنید و از به کاربردن الفاظ منفی و جملاتی چون «تو هرگز مرا درک نمی کنی» یا «تو همیشه بی حوصله هستی» استفاده نکنید از ایجاد احساس گناه در وی و دوباره مطرح کردن اشتباهات گذشته اجتناب کنید. در زمان حال زندگی کنید و درباره این که اکنون چه احساسی نسبت به او دارید، با شوهرتان صحبت کنید. 

 



مطالب پیشنهادی:

چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟

چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت

ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی

مردان در زمینه بهداشت باروری همسران چه نقشی دارند؟

 

http://maktoobshop.com

 

روش هایی برای تربیت کودک خلاق


 این ابعاد عوامل تعیین کننده و اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایه‌گذاری و شکل می‌گیرند.  با توجه به اهمیت هر یک از این موضوعات در این یادداشت سعی می گردد که تاکید بیشتری بر رشد شناختی کودکان صورت گیرد.به طور کلی رشد شناختی عبارت است از رشد فرد در طول زمان ، یعنی بالیدگی فرایند های فکری عالی تر از دوران طفولیت تا بزرگسالی . ضمن اینکه درگیری والدین در زندگی کودکان به آنها در رشد شناختی شان کمک خواهد کرد. فعالیتهای شناختی به توانایی های یک کودک برای درگیری و پردازش اطلاعات کمک می کند. پیشرفت شناختی شامل یک سری فعالیتهایی است که به اطفال و نوپایان از طریق مهارتهای حل مساله، استدلال، تفکر و حافظه کمک می کند.این مقاله راهکارهایی را برای شما فراهم می کند تا بتوانید رشد شناختی کودکان خود را ارتقاء دهید:

اسباب بازی

بر اساس تئوری رشد شناختی پیاژه، از مراحل طفولیت، بچه ها شروع به تشخیص این امر می کنند که برای کنش های آنها یک سری دلایل و نتایج وجود دارد. برای مثال اگر کودک دکمه روی اسباب بازی را فشار دهد آنگاه صدایی شنیده می شود و یا اگر یک شی را بردارد و در محل صحیحی قرار دهد مهارتهای حرکتی ظریف و درشت خود را توسعه خواهد داد. مهارتهای حرکتی ظریف در ارتباط با چشم ها و انگشت هاست در حالی که مهارتهای حرکتی درشت در ارتباط با ماهیچه ها برای برداشتن شی، قدم زدن، دویدن و ایستادن است. لذا اسباب بازی مولفه های مورد نیاز برای رشد رفتاری – شناختی نوزادان و کودکان را فراهم می کند. 

استفاده از اشیا

گروهی از اشیا یا چیزهای دیگر را انتخاب کنید که شباهتهای اساسی به یکدیگر دارند. در میان این گروه شی را قرار دهید که در آن ویژگی مشترک با بقیه نیست و از کودک بخواهید آن شی را که با بقیه تفاوت دارد در بین گروه انتخاب کند. مثلا چند شی دایره‌ای شکل انتخاب کنید و در بین آنها یک مکعب مربع قرار دهید. برای این آزمایش نیز می‌توانید از خود اشیا ، تصاویر آنها یا نام بردن اسامی ، آنها استفاده کنید. ولی توجه داشته باشید کودکان کوچکتر به دلیل این که رشد حافظه آنها به اندازه کودکان بزرگتر نیست نمی‌توانند در روش نام بردن وسایل عملکرد خوبی داشته باشند.

 

استفاده از پازل ها

پازل ساده‌ای تهیه کنید و اجزایی از این تصاویر را حذف کنید. از کودک خود بخواهید بگوید تصویر مورد نظر چه اشکالی دارد. تصاویری که انتخاب می‌کنید معمولا تصاویر ساده‌ای خواهد بود که کودک با آنها آشنایی داشته باشد. مثل چهره یک آدمک که دهان و لبها حذف شده است یا ساعتی که عقربه ندارد یا میزی که پایه ندارد. کودکان به موازات رشد شناختی خود به تدریج این توانایی را بدست می‌آورند که بتوانند اجزای حذف شده در تصاویر پیچیده را شناسایی کنند. بر این اساس کودکان کوچکتر مثلا 6 - 5 ساله‌ها معمولا نقص در تصاویر مربوط به اشیا آشنا و عینی را راحت‌تر شناسایی می‌کنند. با بالا رفتن سن کودک می‌توان تصاویر پیچیده‌تر مثل مناظر و ... را مورد استفاده قرار داد. 

هیجان و نظم و ترتیب

 هیجان(ابراز احساسات از طرف والدین) و نظم و ترتیب(وجود ثبات در رفتار والدین) پایه و اساس رشد شناختی یک کودک هستند. اریک اریکسون روان شناس و روانکاو رشد، شرح داده است که اطفال به مرحله ای به نام اعتماد در برابر عدم اعتماد وارد می شوند که به معنای این است که کودکی که از طرف والدین خود پذیرفته نشود(پس زده شود) و یا مورد آسیب قرار گیرد احتمالا دچار افسردگی می شود و شخصی بی اعتماد می گردد در حالی که اگر کودک از جانب والدین مورد پذیرش قرار گیرد توانایی اعتماد کردن به اطرافیان را در آینده خواهد یافت.

همچنین این تئوری در مورد مرحله دوم رشد یعنی خودگردانی در برابر شرمساری می گوید: والدینی که به طور متعادل از تقویت و تنبیه استفاده می کنند به فرزند خود خودگردانی را می آموزند. والدینی که نوپایان را محدود و نکوهش می کنند باعث رشد عدم اعتماد به نفس و خودشکوفایی در آنها می شود. توجه کافی و تادیب متعادل و به موقع فرزندان فعالیتهایی هستند که برای رشد شناختی فرزندان بسیار مفید خواهند بود.


 کتاب

والدینی که برای کودکشان کتاب می خوانند ، به رشد مهارتهای شنوایی و پرورش بینش در آنها کمک می کنند. بر اساس نتایج عملی اگر والدین به طور مکرر با فرزندان صحبت کنند آنها حرف زدن را خیلی زودتر یاد می گیرند.

خواندن و اشاره کردن به کلمات و تصاویر، صحبت کردن را به کودکان می آموزد. تشویق کودک به حرف زدن به او اعتماد و اطمینان می بخشد. کتابها بخش مهمی از رشد کودکان هستند زیرا به انها کمک می کند کلمات جدیدی را یادگرفته و خواندن را به انها می آموزد. به والدین توصیه می گردد که داستانهایی برای کودک انتخاب کنید و با تغییراتی که در آنها ایجاد می‌کنید منتظر پاسخ و واکنش کودک بمانید.

توجه کنید این تغییرات متناسب با سطح سنی کودک باشد و بیان کننده مسائل غیر عادی و غیر طبیعی باشد. برای مثال:

....یک روز یکی از ماهیها در حالی که بازی می‌کرد افتاد زمین و یکی از پاهایش زخمی شد. دوستانش به کمک او آمدند و پای او را پانسمان کردند....


مطالب پیشنهادی:

 بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر چه تاثیری دارد؟

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها چیست؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

http://maktoobshop.com

بالا بردن اعتماد به نفس کودکان


برای جواب دادن به سوالاتشان وقت بگذارید. پرسش هایشان برداشت آنها از دنیای خارج و احساساتشان است که با نشان دادن آنها سعی در برطرف کردن مشکلاتشان کنید، همه این کارها پیش زمینه ای برای انعطاف پذیری کودکان است. اگر فرزندتان احساس کند که سؤال هایش احمقانه و خسته کننده به نظر می رسد، از مطرح کردن آنها منصرف می شود.

 

اگر بعضی اوقات شما چیزی می گویید یا کاری را بدون دلیل برای مدت ها انجام می دهید و نتیجه ای نمی گیرید، کمی تأمل کرده و به روش های دیگری که می توانید انجام دهید فکر کنید، بدون هیچ درگیری و کشمکشی به نتیجه مطلوب و دلخواه خواهید رسید. قوانین آرام و ثابتی در مورد غذا خوردن کامل یا دست شستن پیش از غذا کار را راحت می کند. و بدین معنا نیست که در مقابل فرزندتان کوتاه بیایید یا او را بد عادت و لوس کنید. با به کارگیری از این روش به آنها یاد می دهید که برای فائق آمدن بر مشکلات روش های متعددی وجود دارد و از اشتباهات خود می توانید چیزهای جدید یاد بگیرید. اگر شما در رفتارتان تجدید نظر کنید، فرزندتان نیز درست مثل شما سعی می کند هنگام رویارویی با مشکلات زندگی از روش های متفاوتی استفاده کند تا بتواند بر آنها پیروز شود.

 

تمام توجه و حواستان را روی او متمرکز کنید. وقتی کودکان متوجه می شوند که والدینشان از بودن با آنها لذت می برند، احساس عشق و علاقه زیادی می کنند. این حس خاص، مکمل و لازمه اعتماد به نفس آنهاست. در حقیقت، مطالعات نشان می دهد که کودکانی که در دوران کودکی خود بر مشکلاتشان پیروز می شوند کسانی هستند که خود را به راستی باور کرده اند.

به کودکان اجازه دهید که در برطرف کردن مشکلاتشان، تصمیم گیرنده باشند. مسئله ای که بیشتر والدین با آن روبرو هستند این است که به غلط تمایل دارند خیلی سریع فرزندانشان را از مخمصه نجات دهند.

حتی اگر 15 دقیقه در روز توجه کامل خود را به فرزندتان معطوف کنید کافی است. فرض کنید والدین کودکی 5 ساله هر شب در کنار او بازی می کنند، ولی هر وقت که تلفن زنگ می زند، بازی را قطع کرده و مشغول جواب دادن به تلفن می شوند. به تدریج، کودک متوجه می شود که تلفن از او خیلی مهم تر است و برای نشان ندادن ناراحتی اش، خود را با دیدن فیلم سرگرم می کند.

 

سعی کنید اشتباه کودکان را با تجربه کردن خودشان، برطرف کنید. کودکانی که والدینشان نسبت به خطاهای آنها بیش از حد حساسیت نشان می دهند، ریسک پذیری کمتری داشته و در نهایت به خاطر اشتباهشان توسط دیگران سرزنش می شوند.

تجربه کردن

 والدین باید خیلی با این مسائل راحت تر برخورد کنند به طور مثال اگر فرزندتان برای سومین بار شیرش را روی صندلی می ریزد، خود را کنترل کنید و به خود بگوئید که این کار برای کودکان در این سن طبیعی است و با بزرگ شدن آنها، این مسئله نیز حل می شود. با این روش فرزندتان را برای حل کردن مشکلش آماده می کنید. اگر می خواهید به فرزندتان دوچرخه سواری یاد دهید، بگوئید که چگونه تعادل خود را حفظ کند و اکثر بچه ها بار اول زمین می خورند. به کودکان اجازه دهید که در برطرف کردن مشکلاتشان، تصمیم گیرنده باشند. مسئله ای که بیشتر والدین با آن روبرو هستند این است که به غلط تمایل دارند خیلی سریع فرزندانشان را از مخمصه نجات دهند.

 

در همه شرایط او را بپذیرید. ابراز محبت به کودکی که پیوسته بی تربیت، ناسازگار و بدخلق است، همچون بیشتر کودکانی که دوران بلوغ را سپری می کنند، سخت است. جالب است بدانیم در این زمان است که او به محبت بیشتری نیاز دارد. والدینی که هم در دوران سرکشی و ستیز کودکان و هم در دورانی که کودکان نوپا می باشند و از شیرینی خاصی برخوردارند به آنان توجه می کنند در واقع پایه عزت نفس کودکانشان را می سازند. وقتی را که با کودکتان می گذرانید یکی دیگر از مواردی است که برای تقویت عزت نفس او مهم است.


مطالب پیشنهادی:

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت کدامند؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
کدامند؟

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمرچیست؟
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

http://maktoobshop.com

 

ریشه شیطنت کودکان کجاست؟


شیطنت کودکان,روانشناسی کودکان

 

 شاید شما هم این موضوع را شنیده باشید که در گذشته های نه چندان دور بسیاری از کودکان به دلیل آنچه بی توجهی، شیطنت و یا بازیگوشی نامیده می شد در دوران دبستان کنار گذاشته می شدند.
والدین و آموزگاران نمی دانستند که با مشورت با یک متخصص می توانند به این بچه ها کمک کنند و آنها را با شرایطی عادی به گروه همسالان خود بازگردانند. آنچه این کودکان را از دیگر همسالان خود متمایز می کرد «اختلال بیش فعالی» خوانده می شود.
بیش فعالی که به اختصار ADHD خوانده می شود نوعی اختلال شایع است که حدود هشت تا 10 درصد کودکان را مبتلا می کند. این بیماری در پسران شایعتر از دختران است که هنوز دلیل اصلی آن مشخص نشده است. ویژگی های اولیه بیش فعالی از سال های اولیه رشد یعنی قبل از ورود به مدرسه شروع می شود.
بیش فعالی دارای ویژگی های بارزی است که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز، بروز اعمال ناگهانی و غیرقابل پیش بینی می شود. این اختلال سه نوع است؛ در گونه اول که کودک فقط در توجه و تمرکز مشکل دارد.
در نوع دوم فقط پرتحرکی دیده می شود و بالاخره نوع ترکیبی که کودک هم پرتحرک است و هم مشکل توجه و تمرکز دارد این اختلال در کودکان دبستانی و در پسرها سه تا پنج برابر شایع تر از دختران است و بیشتر در پسران اول خانواده مشاهده می شود.
معمولا اختلال از سه سالگی به بعد تشخیص داده می شود. کودکان مبتلا در دوره شیرخواری اکثرا پرتحرک هستند و دست ها و پاهای خود را زیاد حرکت می دهند؛ کم خواب، کم غذا هستند و زیاد گریه می کنند.
تشخیص بیش فعالی
برخی از والدین با دیدن پرتحرکی فرزندان خود به بیش فعالی آنها مشکوک می شوند اما باید دانست که جنب و جوش زیاد نشانه قانع کننده ای برای این اختلال نیست. ناتوانی در تمرکز و نداشتن صبر در گوش کردن، ناتوانی در توجه به جزئیات، ناتوانی در انجام تکالیف مدرسه و سایر وظایف محوله، بی دقتی و بی نظمی، گم کردن مدام وسایل، بی قراری (معمولا نشستن آرام در یک جا برای این کودکان مشکل است) و ناتوانی در انتظار کشیدن از دیگر علائم این اختلال است.
کودکان بیش فعال احساس خطر نمی کنند و به کارهای خطرناک علاقه نشان می دهندن که گاهی اطرافیان این موضوع را نشانه شجاعت کودک به حساب می آورند در صورتی که این مورد یکی از علائم بیش فعالی به شمار می آید.
تشخیص بیش فعالی با یک آزمون خاص امکانپذیر نیست. مجموعه ای از این علائم باید (حداقل در مدت شش ماه) مورد بررسی قرار بگیرد. کودک این موارد را معمولا قبل از هفت سالگی نشان می دهد. همچنین کودکی که دارای این نشانه هاست با رفتارهایش اطرافیان خود را در محیط های مختلفی مانند مدرسه یا خانه دچار مشکل می کند و حتی با گروه دوستان و همسالان خود نیز به راحتی کنار نمی آید.
در مقابل این دسته از پدر و مادرها، والدینی هستند که نمی خواهند مشکل کودک خود را بپذیرند و معمولا با بهانه آوردن از هشدارهای معلمان و سایر اطرافیان طفره می روند. این افراد از درمان این اختلال واهمه دارند و گمان می کنند داروهایی که توسط پزشک تجویز می شود برای فرزندشان عوارض دارد. این در حالی است که اگ راین کودکان در زمان مناسب درمان نشوند، نمی توانند در امور آموزشی و فعالیت های اجتماعی خود موفق عمل کحنند و ممکن است برای خودو اطرافیانشان مشکل آفرین باشند.
دلایل بیش فعالی
علت به وجود آمدن بیش فعالی احتمالا ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. احتمالا این کودکان در بخش های مربوط به توجه و تمرکز در مغز دچار نقس جزئی هستند. از عواملی که می توانند در بروز این اختلال موثر باشند سیگار کشیدن و یا مصرف الکل در دوران بار داری توسط مادر است.
حتی استنشاق تحمیلی دود سیگار توسط مادر باردار، باعث اختلال در رفتار کودک می شود. استرس مادر هم با این موضوع ارتباط دارد. تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده باینگر این است که این اختلال معمولا در خویشاوندان نزدیکاین افراد هم وجود دارد.
مسمومیت ناشی از سرب حاصل از دود اتومبیل و آلودگی هوا، غذاهای محتوی مواد افزودنی مثل شیرین کننده های مصنوعی و یا رنگ دهنده های خوراکی، مواد جلوگیری کننده از فاسد شدن غذا که در بعضی از غذاهای آماده وجود دارد، نیز در ایجاد این اختلال سهیم هستند.
در صورت بی توجهی به کودکان بیش فعال و معالجه نشدن آنها احتمال اینکه این افراد در آینده به افسردگی مبتلا شوندو یا در نوجوانی رفتارهای ضد اجتماعی و گاه بزهکارانه داشته باشند زیاد است. بنابراین به والدین توصیه می شود که حتما در دوران کودکی برای معالجه فرزند خود اقدام کنند. این بیماری دردوران مدرسه بیشتر مشکل آفرین می شود زیرا کودک تمرکز کافی برای گوش دادن به درس ندارد و مدام برای بیرون رفتن از کلاس اجازه می خواهد. این بچه ها نمی توانند آرام روی صندلی بنشینند، معمولا پرحرف هستند و مدام سر کلاس با دوستان خود حرف می زنند و این موضوع باعث می شود از لحاظ تحصیلی با مشکل مواجه باشند.
والدین باید به رفتار کودکان خود دقت داشته باشند و تنها در صورتی که مجموعه از این نشانه ها را در مدت طولانی مشاهده کردند با یک متخصص مشورت کنند. در غیر اینصورت نمی توان به هر کودک پرتحرک برچسب بیش فعالی زد.
درمان بیش فعالی
درمان سریع برای ADHD وجود ندارد اما علائم آن قابل شناسایی و کنترل هستند. بهتر است والدین برای کمک کردن به خود و کودکشان در مورد این اختلال اطلاعات بیشتری کسب کنند. همچنین برنامه تربیتی ویژه ای را متناسب با نیازهای فرزند خود طرح ریزی کنند. درست است که کنار آمدن با کودکان بیش فعال کار ساده ای نیست اما والدین باید بدانند که این افراد ذاتا بد نیستند اما بدون مصر ف دارو و رفتار درمانی نمی توانند رفتار خود را کنترل کنند.
در این مورد خانواده، معلم و مدرسه باید با یکدیگر همکاری داشته باشند. والدین باید از تنبیه بدنی کودک خود جدا خودداری کنند و با او با محبت رفتار کنند. دارودرمانی هم در صورت تجویز پزشک کمک بسیاری به این دسته از کودکان می کند.
مطالعات نشان داده است رژیم های غذایی هم می تواند برای کمک به این افراد کارساز باشد. آنها باید از زیاده روی در مصرف شکر و غذاهای حاوی آن مانند کیک، شیرینی، شکلات، بیسکویت و نوشابه های شیرین که تحریک کننده هستند خودداری کنند.
تعدادی از کودکان بیش فعال و کم توجه تا بزرگسالی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند؛ حتی ممکن است در برخی از بالغین برای نخستین بار تشخیص اختلال بیش فعالی داده شود که البته معمولا سابقه آن از کودکی وجود دارد. این افراد در سنین بالاتر کمتر با مشکل پرتحرکی روبرو هستند و بیشتر احساس بیقراری می کنند.

منبع:7subh.blogfa.com



مطالب پیشنهادی:

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت کدامند؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
کدامند؟

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمرچیست؟
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

http://maktoobshop.com

 

ریشه شیطنت کودکان کجاست؟


شیطنت کودکان,روانشناسی کودکان

 

 شاید شما هم این موضوع را شنیده باشید که در گذشته های نه چندان دور بسیاری از کودکان به دلیل آنچه بی توجهی، شیطنت و یا بازیگوشی نامیده می شد در دوران دبستان کنار گذاشته می شدند.
والدین و آموزگاران نمی دانستند که با مشورت با یک متخصص می توانند به این بچه ها کمک کنند و آنها را با شرایطی عادی به گروه همسالان خود بازگردانند. آنچه این کودکان را از دیگر همسالان خود متمایز می کرد «اختلال بیش فعالی» خوانده می شود.
بیش فعالی که به اختصار ADHD خوانده می شود نوعی اختلال شایع است که حدود هشت تا 10 درصد کودکان را مبتلا می کند. این بیماری در پسران شایعتر از دختران است که هنوز دلیل اصلی آن مشخص نشده است. ویژگی های اولیه بیش فعالی از سال های اولیه رشد یعنی قبل از ورود به مدرسه شروع می شود.
بیش فعالی دارای ویژگی های بارزی است که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز، بروز اعمال ناگهانی و غیرقابل پیش بینی می شود. این اختلال سه نوع است؛ در گونه اول که کودک فقط در توجه و تمرکز مشکل دارد.
در نوع دوم فقط پرتحرکی دیده می شود و بالاخره نوع ترکیبی که کودک هم پرتحرک است و هم مشکل توجه و تمرکز دارد این اختلال در کودکان دبستانی و در پسرها سه تا پنج برابر شایع تر از دختران است و بیشتر در پسران اول خانواده مشاهده می شود.
معمولا اختلال از سه سالگی به بعد تشخیص داده می شود. کودکان مبتلا در دوره شیرخواری اکثرا پرتحرک هستند و دست ها و پاهای خود را زیاد حرکت می دهند؛ کم خواب، کم غذا هستند و زیاد گریه می کنند.
تشخیص بیش فعالی
برخی از والدین با دیدن پرتحرکی فرزندان خود به بیش فعالی آنها مشکوک می شوند اما باید دانست که جنب و جوش زیاد نشانه قانع کننده ای برای این اختلال نیست. ناتوانی در تمرکز و نداشتن صبر در گوش کردن، ناتوانی در توجه به جزئیات، ناتوانی در انجام تکالیف مدرسه و سایر وظایف محوله، بی دقتی و بی نظمی، گم کردن مدام وسایل، بی قراری (معمولا نشستن آرام در یک جا برای این کودکان مشکل است) و ناتوانی در انتظار کشیدن از دیگر علائم این اختلال است.
کودکان بیش فعال احساس خطر نمی کنند و به کارهای خطرناک علاقه نشان می دهندن که گاهی اطرافیان این موضوع را نشانه شجاعت کودک به حساب می آورند در صورتی که این مورد یکی از علائم بیش فعالی به شمار می آید.
تشخیص بیش فعالی با یک آزمون خاص امکانپذیر نیست. مجموعه ای از این علائم باید (حداقل در مدت شش ماه) مورد بررسی قرار بگیرد. کودک این موارد را معمولا قبل از هفت سالگی نشان می دهد. همچنین کودکی که دارای این نشانه هاست با رفتارهایش اطرافیان خود را در محیط های مختلفی مانند مدرسه یا خانه دچار مشکل می کند و حتی با گروه دوستان و همسالان خود نیز به راحتی کنار نمی آید.
در مقابل این دسته از پدر و مادرها، والدینی هستند که نمی خواهند مشکل کودک خود را بپذیرند و معمولا با بهانه آوردن از هشدارهای معلمان و سایر اطرافیان طفره می روند. این افراد از درمان این اختلال واهمه دارند و گمان می کنند داروهایی که توسط پزشک تجویز می شود برای فرزندشان عوارض دارد. این در حالی است که اگ راین کودکان در زمان مناسب درمان نشوند، نمی توانند در امور آموزشی و فعالیت های اجتماعی خود موفق عمل کحنند و ممکن است برای خودو اطرافیانشان مشکل آفرین باشند.
دلایل بیش فعالی
علت به وجود آمدن بیش فعالی احتمالا ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. احتمالا این کودکان در بخش های مربوط به توجه و تمرکز در مغز دچار نقس جزئی هستند. از عواملی که می توانند در بروز این اختلال موثر باشند سیگار کشیدن و یا مصرف الکل در دوران بار داری توسط مادر است.
حتی استنشاق تحمیلی دود سیگار توسط مادر باردار، باعث اختلال در رفتار کودک می شود. استرس مادر هم با این موضوع ارتباط دارد. تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده باینگر این است که این اختلال معمولا در خویشاوندان نزدیکاین افراد هم وجود دارد.
مسمومیت ناشی از سرب حاصل از دود اتومبیل و آلودگی هوا، غذاهای محتوی مواد افزودنی مثل شیرین کننده های مصنوعی و یا رنگ دهنده های خوراکی، مواد جلوگیری کننده از فاسد شدن غذا که در بعضی از غذاهای آماده وجود دارد، نیز در ایجاد این اختلال سهیم هستند.
در صورت بی توجهی به کودکان بیش فعال و معالجه نشدن آنها احتمال اینکه این افراد در آینده به افسردگی مبتلا شوندو یا در نوجوانی رفتارهای ضد اجتماعی و گاه بزهکارانه داشته باشند زیاد است. بنابراین به والدین توصیه می شود که حتما در دوران کودکی برای معالجه فرزند خود اقدام کنند. این بیماری دردوران مدرسه بیشتر مشکل آفرین می شود زیرا کودک تمرکز کافی برای گوش دادن به درس ندارد و مدام برای بیرون رفتن از کلاس اجازه می خواهد. این بچه ها نمی توانند آرام روی صندلی بنشینند، معمولا پرحرف هستند و مدام سر کلاس با دوستان خود حرف می زنند و این موضوع باعث می شود از لحاظ تحصیلی با مشکل مواجه باشند.
والدین باید به رفتار کودکان خود دقت داشته باشند و تنها در صورتی که مجموعه از این نشانه ها را در مدت طولانی مشاهده کردند با یک متخصص مشورت کنند. در غیر اینصورت نمی توان به هر کودک پرتحرک برچسب بیش فعالی زد.
درمان بیش فعالی
درمان سریع برای ADHD وجود ندارد اما علائم آن قابل شناسایی و کنترل هستند. بهتر است والدین برای کمک کردن به خود و کودکشان در مورد این اختلال اطلاعات بیشتری کسب کنند. همچنین برنامه تربیتی ویژه ای را متناسب با نیازهای فرزند خود طرح ریزی کنند. درست است که کنار آمدن با کودکان بیش فعال کار ساده ای نیست اما والدین باید بدانند که این افراد ذاتا بد نیستند اما بدون مصر ف دارو و رفتار درمانی نمی توانند رفتار خود را کنترل کنند.
در این مورد خانواده، معلم و مدرسه باید با یکدیگر همکاری داشته باشند. والدین باید از تنبیه بدنی کودک خود جدا خودداری کنند و با او با محبت رفتار کنند. دارودرمانی هم در صورت تجویز پزشک کمک بسیاری به این دسته از کودکان می کند.
مطالعات نشان داده است رژیم های غذایی هم می تواند برای کمک به این افراد کارساز باشد. آنها باید از زیاده روی در مصرف شکر و غذاهای حاوی آن مانند کیک، شیرینی، شکلات، بیسکویت و نوشابه های شیرین که تحریک کننده هستند خودداری کنند.
تعدادی از کودکان بیش فعال و کم توجه تا بزرگسالی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند؛ حتی ممکن است در برخی از بالغین برای نخستین بار تشخیص اختلال بیش فعالی داده شود که البته معمولا سابقه آن از کودکی وجود دارد. این افراد در سنین بالاتر کمتر با مشکل پرتحرکی روبرو هستند و بیشتر احساس بیقراری می کنند.

منبع:7subh.blogfa.com



مطالب پیشنهادی:

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت کدامند؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
کدامند؟

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمرچیست؟
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

http://maktoobshop.com

 

چرا فرزند همیشه آرام شما، در مهمانی به بچه‌ای بی‌ادب تبدیل می‌شود

 شیطنت کودکان,روانشناسی کودکان

چرا فرزند همیشه آرام شما، در مهمانی به بچه‌ای بی‌ادب تبدیل می‌شود که از در و دیوار بالا می‌رود؟

او کوچک‌ترین عضو جمعی است که باقی اعضایش، وارد چهارمین دهه زندگی‌شان شده‌اند. فرزند آرام شما که هنوز سنش دو رقمی هم نشده، به محض ورود به چنین جمعی، آدمی دیگر می‌شود. تمام رفتارهایی که همیشه در مقابلش منع می‌کردید را از خود بروز می‌دهد و دوست دارد به تک‌تک مهمان‌ها و تمامی وسایل صاحب خانه، صدمه بزند. اما چرا فرزند همیشه مودب و آرام شما، در مهمانی به یک غول کوچولو تبدیل می‌شود و هرکار می‌کنید، نمی‌توانید مانعش شوید؟ علم روانشناسی می‌گوید، گاهی بچه‌ها، نیاز به جلب توجه دارند اما این نیاز را، همیشه با تقاضای مستقیم توجه از والدین طلب نمی‌کنند. نشان دادن رفتار‌های مخربی که واکنش دیگران را در پی دارد هم یکی از راه‌هایی است که بچه‌ها از طریق آن، نیاز به مورد توجه قرار گرفتن را بیان می‌کنند.



خودتان مقصرید

اگر والدین در خانه رفتار‌های سختگیرانه‌ای داشته باشند و به کودک‌شان اجازه حرکت و کودکی کردن ندهند، احتمالا فرزندشان در حضور دیگران به راه‌های مخربی برای جلب توجه متوسل می‌شود. جیغ زدن، تخریب کردن، رفتارهایی که حتی برای خود والدین هم عجیب هستند، همه از کودکانی سر می‌زنند که به خاطر سخت‌گیری‌های والدین‌شان، در خانه محدود هستند و در حضور دیگران، می‌خواهند همه محدودیت‌ها را از بین ببرند و رفتار والدین‌شان را تلافی کنند. معمولا والدین خیلی جدی، توجهی به نیاز فرزند‌شان به جلب توجه نشان نمی‌دهند و با محروم کردن آنها از توجه، باعث ایجاد واکنش‌هایی از طرف فرزند‌شان می‌شوند. بچه‌ها هم با دیدن بی‌توجهی دیگران نسبت به این نیاز، چنین رفتارهایی را بروز می‌دهند و عمدا کاری می‌کنند که همه نگاه‌ها به سمت آنها خیره شود.


چند ساعت آزادی

شاید در روزهایی که کودک با والدینش تنهاست، به دلیل اینکه می‌داند هر کسی مشغول کار خودش است، با خود بازی می‌کند و رفتار مخربی را نشان نمی‌دهد. اما زمانی که مهمان می‌آید یا او با خانواده‌اش به جمعی غریبه وارد می‌شود، در حضور دیگران مقررات را رعایت نمی‌کند، چرا که می‌داند والدین هم در حضور دیگران با او برخورد همیشگی را نمی‌کنند. او این شرایط را به عنوان فرصتی برای استقلال و نشان دادن اینکه من هم می‌توانم کاری بکنم، تلقی می‌کند. فضای مهمانی، برای او فضای لجبازی است. معمولا این بچه‌ها یاد گرفته‌اند که پدر و مادر در حضور دیگران واکنش‌های همیشگی را نشان نمی دهند. چنین کودکی تنها به دنبال جلب نگاه والدین است. برای او مهم نیست که این نگاه همراه با خشم باشد یا مهربانی. او حتی به جلب توجه منفی هم راضی است و از این‌که آدم‌ها، حتی برای نصیحت یا دعوا کردن سراغش می‌آیند و با او حرف می‌زنند، لذت می‌برد.


کار از کجا خراب شده؟

با این مشکل بچه‌ها هم مثل هر مشکل دیگری باید برخورد کرد. «پیدا کردن ریشه مشکل» اولین کاری است که والدین باید انجام دهند. اول باید مشخص شود که چرا کودک این کار را انجام می‌دهد. والدین باید از خود بپرسند چرا بچه این کارها را می‌کند؟ آیا او را به زور آورده‌اند و فرزندشان با حضور در این جمع مضطرب می‌شود؟ آیا رابطه خوبی با  اهالی آن مهمانی ندارند؟ آیا قبل از مهمانی، با او دعوا و کج خلقی شده است؟ در این صورت احتمالا او با نشان دادن این واکنش‌های عصبی، به دنبال تلافی است.


هم جدی، هم مهربان

بعد از ریشه‌یابی مشکل و برطرف کردن دلیل اصلی، والدین باید برای اصلاح این عادت که در کودک ریشه دوانده، تلاش کنند. آنها باید دایره‌ای از رفتار قاطعانه و مهربان را در نظر بگیرند و بر اساس آن عمل کنند. در این شرایط نه باید به کودک باج داد و نه باید با سخت‌گیری بیش از حد، این تصور را در او ایجاد کرد که دیگر کسی دوستش ندارد. یادتان نرود که تحقیر کودک به خاطر اشتباهاتش، عزت نفس او را پایین می‌آورد و به شکلی اغراق شده، این احساس را در او ایجاد می‌کند که دیگر جایی در دل دیگران ندارد. اگر بچه‌ها گمان کنند به عنوان «بچه بد» دیده می‌شوند، انگیزه‌شان را برای «بچه خوب» بودن از دست می‌دهند.


تنبیه ممنوع

بچه‌ها با دیدن توجه بزرگتر‌ها شرطی می‌شوند و رفتارشان را تکرار می‌کنند. پس اگر کودکی کار اشتباهی می‌کند، نباید بیشتر به آن توجه کرد، بلکه با کم‌توجهی باید به او ثابت کرد که این راه مناسبی برای جلب توجه نیست. تنبیه اولین گزینه‌ای است که این والدین ناکام برای تغییر رفتارهای فرزند‌شان به آن متوسل می‌شوند. اما این والدین نمی‌دانند که همین تنبیه جدی و برخورد سختگیرانه، یکی از دلایل تکرار این رفتارهای مخرب است و در واقع می‌تواند این رفتارها را در کودکان تقویت کند. ترس مضاعف به تقویت رفتار در بچه‌ها منجر می‌شود. اگر والدین او را تهدید کنند و بگویند که در صورت انجام این کار تنبیه می‌شوی، باید انتظار دیدن دوباره آن رفتار را داشته باشند.



دوست کوچولوی‌تان باشید

والدین نباید آنقدر خشن باشند که بچه بترسد و مشکلش را بیان نکند. بچه‌هایی که از والدین خجالت می‌کشند، قدرت ابراز وجود در مقابل آنها را ندارند و بنابراین در موقعیتی که آدم‌های دیگر هستند، رفتار دیگری را نشان می‌دهند. اگر پدر و مادرها در برقراری ارتباط با فرزند‌شان موفق باشند، به چنین مشکلاتی برنخواهند خورد. چراکه بچه‌ها از مرجع قدرتشان حساب می‌برند و اگر آن مرجع بتواند رفتار درست را نشان بدهد، می‌تواند همیشه شاهد رفتارهای درست فرزندش باشد.



اخطار قبلی ندهید

گاهی حساسیت والدین به این رفتارها دامن می‌زند. آنها به خاطر نگرانی‌های خودشان، قبل از آنکه اتفاقی بیفتد بچه را از بعضی از کارها منع می‌کنند و می‌گویند مبادا فلان کار را انجام دهی. اما کودکی که از این طریق به حساسیت والدینش پی برده، مخصوصا آن کار را می‌کند. کودک بر اساس رفتار پدر و مادرش، باید فرض را بر این بگیرد که امکان بروز رفتارهای مخرب در مهمانی وجود ندارد. اما اگر والدین از قبل به او اخطار دهند و بگویند حق انجام چنین رفتاری را نداری، ذهن کودک به محض ورود به جمع، به سمت آن رفتار می‌رود.


نگذارید دیگران او را تربیت کنند

گاهی والدین تمام تلاش‌شان را برای نشان دادن واکنش درست به اشتباهات بچه‌ها انجام می‌دهند، اما ناآگاهی اطرافیان و دخالت‌های‌شان، کنترل شرایط را برای‌شان دشوار می‌کند. اما نباید فراموش کرد که کنترل رفتار‌های دیگران، به تسلط والدین بستگی دارد. آنها می‌توانند با حرف یا رفتار به دیگران بگویند که حق مداخله در نظام تربیتی آنها را ندارند و همراه با احترام، برای‌شان توضیح دهند که فرزندشان به چه دلیلی این رفتار را نشان می‌دهد و بهترین واکنش به کارهای او چیست.

تنهایی را از او بگیرید.

گاهی بچه‌ها برای جلب توجه والدین نیازی را بیان می‌کنند. برای مثال بدون آنکه گرسنه باشند غذا می‌خواهند یا مرتب به دستشویی می‌روند. والدین باید بدانند که چرا فرزندشان سراغ چنین رفتاری می‌رود. شاید در جمع شلوغ بزرگتر‌ها، او به دنبال یک همبازی است. پس پدر یا مادر می‌توانند با فهمیدن این نیاز، با بچه بازی کنند. آنها نباید انتظار داشته باشند که در این شرایط فرزند‌شان مثل یک بزرگسال برخورد کند و در جمعی که هیچ سرگرمی‌ای برایش وجود ندارد، ساعت‌ها آرام و بی‌صدا بنشیند. شاید بهتر باشد والدین با نمایش یک فیلم کارتونی یا آوردن اسباب‌بازی‌هایی که کودک با آنها سرگرم می‌شود، فضای مهمانی را برای او هم دلپذیر کنند، تا دیگر فرزندشان برای جلب توجه آنها، به این رفتارهای جایگزین دست نزند.


باج ندهید

مشخص کردن جایزه قبل از انجام یک کار، یعنی باج دادن و باج دادن گره‌ای از مشکلات رفتاری کودکان باز نمی‌کند. اما اگر والدین بعد از آنکه فرزندشان رفتار درست را نشان داد، بدون وعده قبلی به او پاداش بدهند، می‌توانند رفتارهای خوب را در او تقویت کنند. مطمئن باشید که او بعد از دریافت پاداش پیش‌بینی نشده به خاطر رفتار‌های خوبش، دیگر انگیزه‌ای برای نشان دادن رفتار‌های مخرب پیدا نخواهد کرد.


روانشناسان را فراموش نکنید

خانواده‌ها باید برای رشد و پرورش فرزندان‌شان به دو متخصص مراجعه کنند. یکی پزشک کودک و دیگری روانشناس کودک. خوشبختانه امروزه همه بچه‌ها، پزشک کودک خود را دارند و اگر والدین با انتخاب یک مشاور، از فرزند‌شان مراقبت کنند، با مشاوره و دریافت توصیه‌های ساده، دیگر نگران تقویت رفتارهای اشتباه در فرزند‌شان نخواهند بود.



مطالب پیشنهادی:

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت کدامند؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
کدامند؟

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمرچیست؟
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

http://maktoobshop.com

 

 

فرق کودک بیش‌فعال با شیطان چیست؟


شیطنت کودکان, بیماری پیش فعالی, پیش فعالی در کودکان

 تازه وارد مهمانی شده‌اید که کوچولوی‌تان شروع می‌کند از سر و کله میزبان بالا رفتن. یک جا بند نمی‌شود و مدام وسط حرف دیگران می‌پرد. یکی از مهمانان به کنایه‌ به شما می‌گوید باید فرزندتان را نزد روانپزشک ببرید چون احتمالا بیش‌فعال است. اما آیا واقعا فرزند شما چنین مشکلی دارد یا این تنها یک ویژگی رفتاری است که در اصطلاح به آن شیطنت گفته می‌شود. حالا وقت آن است که نگاه دقیق‌تری به این مشکل بیندازید تا از سوءتفاهم درباره فرزندتان پیشگیری کنید.
بیش‌فعالی چیست؟
این اختلال یکی از اختلالات شایع و در عین حال با تشخیص سخت برای پزشکان است. اختلال بیش‌فعالی بیماری پیچیده‌ای است و اغلب تشخیص داده نمی‌شود. درباره کودکی که با چنین اختلالی تشخیص داده می‌شود 3 علامت را نباید از یاد ببرید که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز و در نهایت اعمال تکانه‌ای(کارهای ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی) است. زمانی که پزشک بتواند جزئیات لازم را از والدین و مدرسه به دست آورد می‌توان معیارهای لازم را در نظر گرفت. علائم اختلال بیش‌فعالی- کم‌توجهی باید در بیشتر از یک مکان دیده شود مثلا خانه و مدرسه و البته اینکه برای چند ماه این علائم بروز کند. داشتن 6 علامت یا بیشتر از علائم اختلال کم‌توجهی یا بیش‌فعالی که باید دست‌کم 6 ماه وجود داشته باشد تا بتوان گفت کودک بیش‌فعال است.
علائم بیش فعالی
تعدادی از علائم مربوط به بیش‌فعالی و اختلال توجه و تمرکز شامل موارد زیر است:
کودک غالبا با دست‌هایش بازی می‌کند و در جایش می‌لولد.
کودک معمولا کلاس را ترک می‌کند.
غالبا می‌دود یا می‌پرد.
اغلب بازی یا فعالیت‌هایش پر سر و صداست.
به نظر می‌رسد کودک همیشه در حال حرکت است.
زیاد صحبت می‌کند.
از توجه به جزئیات ناتوان است.
اغلب قادر به پیگیری دستورات یا اتمام کارها نیست.
اغلب وسایل خود را گم می‌کند.
ممکن است کودک شما بیش‌فعال باشد
برای کودکی با اختلال بیش‌فعالی- کم‌توجهی انجام  برخی رفتارها ممکن است سخت‌تر باشد حال بهتر است این سؤال‌ها را از خودتان بپرسید:
آیا زمانی که از کودک‌تان می‌خواهید کاری انجام دهد مشکلی در شنیدن دارد؟
آیا او نسبت به دیگر کودکان سریع‌تر هیجان‌زده می‌شود؟
آیا خانه شما در زمان غذاخوردن، به خواب رفتن، ‌شستن دندان‌ها و دیگر کارها به میدان جنگ بدل می‌شود؟
آیا معلم شما نسبت به رفتار کودک شما در مدرسه نگران است؟
او زود تمرکزش را از دست می‌دهد و فراموش‌کار است؟
این بچه‌ها مغزشان متفاوت است
اختلال بیش‌فعالی- کم‌توجهی یک بیماری عصبی-رفتاری است با 2 مولفه: بیش‌فعالی و بی‌توجهی یا نداشتن تمرکز. برخی از این کودکان به صورت واضح فعالیت زیادی دارند و برخی هم توانایی تمرکز ندارند اما بیشتر آنها هر دو مشکل را با هم دارند. این بچه‌ها مغز ماشین فراری را دارند اما با ترمز‌ دوچرخه. ذهن آنها در حال مسابقه است اما نمی‌توانند در زمان لازم سرعت‌شان را کم کنند. اسکن‌های متعدد نشان می‌دهد بخشی از مغز کودک دچار اختلال که به کنترل رفتار کمک می‌کند، موجب تمرکز می‌شود و آنچه نیاز به انجام آن دارد را طبقه‌بندی می‌کند، کمی کوچک‌تر است. علاوه بر این انتقال‌دهنده‌های عصبی شیمیایی مغز مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی‌نفرین که پیام را از یک قسمت مغز به قسمت دیگر می‌فرستند در آنها دچار کمبود است بنابراین برای مثال اگر معلم یک آموزش 5 مرحله‌ای به کودک بدهد، او ممکن است تنها بتواند 2 مرحله اول را انجام دهد و توالی کارهای بعدی را از دست بدهد.
دلیل بیش‌فعالی معلوم نیست
بیشتر مطالعات نشان می‌دهد اختلال بیش‌فعالی موروثی است. اما در سال‌های اخیر تحقیقات از ارتباط این اختلال با مواد سمی محیطی مانند بیس‌فنول a و فتالات(مهم‌ترین مواد در تولید مواد آرایشی، پلاستیک، پرده حمام) و همین‌طور حشره‌کش‌ها خبر می‌دهد. این علم بسیار جدید است و تحقیقات همچنان باید ادامه پیدا کند. کودکان نسبت به مواد سمی محیط حساس هستند و باید نسبت به مواجهه آنها با این مواد دقت شود. چندین دلیل دیگر برای ابتلای کودک به اختلال بیش‌فعالی می‌توان در نظر گرفت که از جمله‌ می‌توان به ژنتیک، آسیب کوچک مغزی در زمان تولد یا حتی استرس و نگرانی دوران بارداری اشاره کرد.
چطور تشخیص بدهیم
در اختلال بیش‌فعالی- کم‌توجهی معدل سنی می‌تواند از 2 یا 3 سالگی باشد. در 2 سالگی پزشکان به دنبال یافتن علائم هستند و هرچه زودتر این نقص تشخیص داده شود زودتر می‌توان مداخله کرد. اما در اغلب موارد تا زمانی که کودک به سن مدرسه نرسیده که نیاز به توجه و نشستن طولانی مدت داشته باشد، این اختلال قابل تشخیص نیست. بچه‌های باهوشی که نشانه‌های ضعیفی دارند ممکن است سال‌ها علائم را داشته باشند تا دوره آموزشی مدرسه که باید برنامه منظم،‌ چند منظوره و مدیریت زمان انجام دهند و اینجاست که دچار مشکل می‌شوند.
دختران فرق دارند
پسران سه برابر دختران در معرض این اختلال هستند و به طور معمول دختران 5 سال بعد از پسران تشخیص داده می‌شوند. دختران بی‌نظم و ساکت کمتر به چشم می‌آیند حتی اگر اختلال‌شان به اندازه پسران باشد. بی‌توجهی و نادیده گرفتن موضوعات پیرامون از علائم اختلال در دختران مبتلا به بیش‌فعالی است. در پسران به جای آن انجام و بروز حرکات و رفتارهای متفاوت و غیرمنطقی بدون انگیزه قبلی و برنامه عاری از فکر انتظار می‌رود. در دوران دبستان دخترانی با اختلال بیش‌فعالی، کودکانی کم‌دقت یا بی‌دقت هستند، همچنین در آموختن مهارت‌های آموزشی و حل مسائل ضعیف بوده و به جزئیات و موضوعات محیط پیرامون خود توجه ندارند، کمتر توجه می‌کنند و با تمام کردن کارها مشکل دارند اما آنها معمولا پرخاشگر نیستند. دختران قرار نیست کیف مدرسه‌شان را در زمین بازی جا بگذارند یا دفتر مشق‌شان کثیف باشد.
تشخیص سخت است
هیچ آزمایشی وجود ندارد که با انجام آن بتوان گفت کودک دچار بیش‌فعالی است.  اما اغلب پزشکان با تاریخچه خانوادگی، جزئیات پرسش‌هایی که انجام می‌دهند و بررسی رفتار کودکان و میزان اهمیت آن براساس سن و سال او سعی می‌کنند تشخیص صحیح را داشته باشند. با صحبت کردن با کودک، والدین و معلمان و اگر لازم باشد مادربزرگ و پدربزرگ و اقوام پزشکان می‌توانند تعیین کنند علائم با توجه به سن کودک متناسب است یا مشکل جدی وجود دارد. آنها باید عواملی مانند عصبانیت، اختلال یادگیری،‌ افسردگی، طلاق یا بیماری یکی از اعضای خانواده را هم در نظر بگیرند.
درمان دارویی برای کدام بچه‌ها لازم است؟
دارودرمانی به همراه روان‌درمانی و تغییراتی که در زندگی روزانه کودک ایجاد می‌شود می‌تواند شرایط را بهبود دهد. داروها زمانی که با رفتار درمانی همراه شوند می‌توانند پرخاشگری و بی‌توجهی کودک را به میزان زیادی بهبود دهند. دارودرمانی زمانی پیشنهاد می‌شود که تعداد علائم کودک براساس سنش مشخص شود و تنها زمانی از دارو استفاده می‌شود که کودک واقعا نیاز داشته باشد. در کودکانی که علائم متوسط تا شدید این اختلال را دارند دارودرمانی کمک‌کننده است. در علائم خفیف‌تر معمولا از مشاوره درمانی استفاده می‌شود. اما دارویی که برای یک کودک کارساز بوده است نمی‌تواند برای دیگری هم همان نتیجه را داشته باشد. به همین دلیل پزشکان نظارت زیادی بر کودک دارند تا بتوانند ترکیب مناسب را پیدا کنند. مشخص نیست چرا اما کودکانی که در یک سن خاص دارویی را تحمل نمی‌کنند ممکن است چند سال بعد به خوبی به همان دارو جواب می‌دهند. 
منبع:مجله سیب سبز

مطالب پیشنهادی:

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت کدامند؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
کدامند؟

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمرچیست؟
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

http://maktoobshop.com

 

10 چیزی که نباید به کودکانمان بگوییم !



شخصیت فرزندان,تربیت کودکان,

رفتار ماست که شخصیت فرزندانمان را شکل می دهد و استفاده از اصول روانشناسی در تربیت کودکان باید مد نظر هر پدر و مادری باشد . شما در برابر او مسئول هستید ، پس وقت بیشتری بگذارید و این نکات را به خاطر بسپارید .

تحقیقات نشان می دهند که برخی عبارات مثبتی که ما به کودکان می گوییم ، در واقع بسیار مخرب هستند. باوجود اینکه نیت بدی نداریم، اما با بکار بردن این جملات باعث می شویم که کودکان به آنچه که واقعا هستند باور نداشته باشند. بعضی از جملات ما گول زننده اند و باعث می شوند کودک کمترین تلاش ممکن را برای کاری انجام دهد و یا در زمان سخت شدن کاری آنرا رها کند.

اینجا یک لیست از 10 عبارتی داریم که شما باید همین حالا از دایره لغات خود حذف کنید. همچنین در کنار این عبارات ما عبارات پیشنهادی به شما معرفی می کنیم که شما با استفاده از این عبارات بتوانید انگیزه درونی و اشتیاق کودک را تحریک کنید.

"کارت خوب بود"
این جمله معمولا مکررا برای کارهایی استفاده می شود که کودک در انجامش واقعا تلاشی نکرده، با بکار بردن این عبارت به او یاد می دهید که هرچیزی که مامان یا بابا بگوید " کار خوب " است( یعنی فقط در زمانی که پدر ومادر بگویند خوب است)

به جای آن بگویید " تو واقعا برای آن سخت تلاش کردی!" با تکیه روی تلاش کردن ،به او یاد می دهیم که تلاش از نتیجه مهمتر است. این به کودک یاد می دهد که در زمان روبرو شدن با یک کار سخت ، پافشاری بیشتری در انجام آن از خود نشان دهد و به شکست به دید یک گام به سوی موفقیت نگاه کند.

" پسر/ دختر خوب"
این جمله در حالیکه جزو عبارات مثبت به شمار می رود اما واقعا تاثیری متضاد چیزی که می خواهیم دارد. اغلب والدین از این جمله برای بالا بردن اعتماد به نفس کودک استفاده می کنند. اما متاسفانه تاثیر آن کاملا برعکس است. وقتی دختر شما جمله " دختر خوب" را بعد از انجام کاری که شما از او خواسته بودید می شنود، اینطور تلقی می کند که چون کاری که "شما" خواسته اید را انجام داده پس " خوب " است. و این سرآغاز این داستان است که کودک از این می ترسد که نکند دیگر " بچه خوبی " نباشد و انگیزه و اشتیاق او برای همکاری در سایر کارها از ترس دریافت نکردن همین بازخورد سرد شود.

درعوض بگویید: " زمانی که کمک می کنی واقعا لذت می برم" . این جمله به کودک می فهماند که شما چه می خواهید و رفتار او چگونه روی نظر شما تاثیر می گذارد. شما میتوانید حتی احساسات خود را به او بروز دهید و مثلا بگویید: " دیدم که عروسکت را به دوستت قرض دادی" این به کودک اجازه می دهد که برای خودش تصمیم بگیرد و بداند که قرض دادن کار خوبی است و به او این حق را می دهد که دوباره همین کار را با انگیزه درونی خود تکرار کند نه به این خاطرکه اینکار را برای خوشایند شما انجام دهد.

شخصیت فرزندان,تربیت کودکان,

" چه عکس زیبایی "
وقتی که ما نظر و عقاید خود را درمورد کار هنری کودک تحمیل می کنیم، در واقع این حق قضاوت و اعتبار بخشیدن را درباره کار خودش از او می گیریم. به جای این جمله بگویید:" من قرمز ، آبی و زرد می بینم ! نظرت خودت درباره نقاشی ات چیست؟ " بوسیله مشاهده درعوض بیان ارزیابی خود، به کودک اجازه می دهید که تصمیم بگیرد نقاشی زیباست یا خیر. شاید در نظر او نقاشی ترسناک باشد و اگر از او بخواهید نظرش را درباره نقاشی بگوید ، در واقع از او خواسته اید که کار خود را ارزیابی کند و نیت و مهارتهای خود را که نشان دهنده خلاقیت او در زمان بالغ شدن می باشد را با شما درمیان بگذارد و او را همانند هنرمندی رشد دهید.

" اگر تو فلان کار را بکنی من به تو فلان چیز را می دهم"
رشوه دادن به بچه ها مانع مشارکت آنها به سهولت و سادگی می شود. این چنین معاملاتی با کودکان تبدیل به یک سرازیری لغزنده می شود و چنانچه بطور مداوم صورت گیرد،همیشه مجبور به عقب نشینی می شوید . مثلا " نه! اتاقم را تمیز نمی کنم اگر برایم فلان چیز را نخری".

به جای آن از جمله" از اینکه به من در تمیز کردن خانه کمک می کنی ممنونم "استفاده کنید . هنگامی که ما قدردانی واقعی خود را نشان می دهیم کودکان انگیزه ذاتی برای کمک کردن پیدا می کنند و اگر فرزندان شما چندان اهل کمک نبودند، به او وقتهایی را یادآوری کنید که کمکتان می کرد. مثلا بگویید:" یادت هست یک زمانی کمکم می کردی آشغالها را بیرون بگذارم؟ واقعا کمک بزرگی بود. ممنونم!" . سپس به او اجازه دهید که به این نتیجه برسد که کمک کردن به دیگران لذت بخش است و یک پاداش معنوی در بر دارد.

شخصیت فرزندان,تربیت کودکان,

" تو خیلی باهوشی"
وقتی به بچه بگویید که باهوش است، فکر می کنیم که اعتماد بنفس و عزت نفس او را زیاد کرده ایم اما باید بدانید که اینگونه ستودن از شخصیت او واقعا تاثیر عکس دارد. با گفتن اینکه او باهوش است، بطور ناخودآگاه این پیام را به او می فرستیم که او فقط درصورتی باهوش است که نمره خوبی بگیرد، کارش را تمام کند و یا بهترین نتیجه را بگیرد . همه اینها فشار زیادی را روی یک کودک وارد می سازد. مطالعات نشان می دهند ،وقتی که کودک حل یک بازی پازل را تمام کرد و به او بگوییم که باهوش است ، حرف ما باعث می شود که او برای حل پازل های سخت تلاش نمی کند. دلیلش هم این است که او نگران می شود که شاید پازل را نتواند حل کند و ما او را باهوش ندانیم.

در عوض سعی کنید به او بگویید که قدر تلاش او را می دانید. با تمرکز کردن روی تلاش بیش از نتیجه، به او اجازه می دهید که بفهمید چه چیزی واقعا برایتان با ارزش است. درست است که حل کردن یک پازل جالب است اما حل پازل های سخت تر به مراتب جالب تر است. در همان مطالعه دیده شده که وقتی که روی تلاش تمرکز می کنیم- " وای تو واقعا خوب تلاش کردی"- دفعه بعد کودک سعی می کند سعی کند پازل های مشکل تری را حل کند.

" گریه نکن "
دیدن گریه بچه ها همیشه راحت نیست اما وقتی که به او می گوییم " گریه نکن" احساسات او را نادیده گرفته و به او می فهمانیم که اشک هایش برای ما ارزشی ندارد. این باعث می شود که او احساساتش را مخفی کند و در نهایت دچار انفجار عاطفی شده و بیشتر ناراحت شود.

سعی کنید به کودک فضایی برای گریستن بدهید مثلا بگویید " ایرادی ندارد که گریه کنی. هرکسی بعضی وقتها به گریه نیاز دارد. منم همینجا هستم و به تو گوش می کنم." حتی ممکن است گاهی احساسی که کودک دارد را شما بیان کنید، " ناراحتی که نمیتوانیم برویم پارک ، آره؟ " این کمک می کند که کودک احساس خودش را بهتر درک کند و یاد بگیرد که در غالب جملات آنها را بیان نماید. با تشویق او به بیان احساساتش ، به او کمک می کنید که احساسش را تنظیم نماید که جزو توانایی های مشکل هر فردی در سراسر زندگی اش به شمار می رود.

" قول می دهم ..."
زیر قول زدن واقعا ناراحت کننده است. لحظه سنگینی است و از آنجاییکه زندگی کاملا غیرقابل پیش بینی است، من پیشنهاد می کنم که کلا این واژه را از دایره لغات خود حذف کنید.

در عوض سعی کنید که کاملا با کودک صادق باشید. " می دانم که تعطیلات دوست داری با سارا بازی کنی و ما همه تلاشمان را می کنیم که این اتفاق بیافتد. اما خواهش می کنم یادت باشد که بعضی وقتها اتفاقات پیش بینی نشده ای می افتد، من هم تضمین نمی کنم که حتما این هفته این اتفاق بیافتد." ولی هر زمانی که میگویید کاری را انجام می دهید مطمئن باشید که از پس آن بر می آیید . سر قول ماندن، اعتماد می آورد و زیر قول زدن ارتباط عاطفی شما را زیر سوال می برد پس مراقب حرفی که می زنید باشید، و تا آنجاییکه ممکن است کاری کنید که طبق حرفی باشد که زده اید.

یک نکته ای که باید درباره این مساله اشاره کرد این است که اگر سر قولتان نماندید ، به آن اذعان داشته باشید و از فرزندتان عذرخواهی کنید. به یاد داشته باشید که شما به او یاد می دهید که درزمان بدقولی کردن چگونه رفتار کند . بدقولی کردن چیزی است که اغلب ما حداقل یک بار دچارش می شویم. حتی اگر برای شما مهم نباشد ولی می تواند برای کودک مهم باشد. پس همه سعی خود را بکنید که الگویی از صداقت برای او باشید و چنانچه موفق نبودید حداقل سعی کنید پا پیش گذاشته و مسئولیت آنرا به عهده بگیرید.

" چیز مهمی نیست"
خیلی وقتها اتفاقاتی می افتند که ما احساسات کودک را نادیده می گیریم، ولی باید واقعا مراقب این قضیه باشید. برای کودک اغلب چیزهایی مهم است که برای ما بزرگسالان اهمیت چندانی ندارند. پس سعی کنید همیشه از دید او به قضیه نگاه کنید. با او همدردی کنید حتی اگر مرزی بین خود و او قائلید و یا به در خواست او پاسخ منفی داده اید.

" من واقعا متوجهم که تو آن چیز را می خواهید اما امروز نمی شود آن کار را انجام داد." یا " متاسفم که مایوست می کنم ولی پاسخم منفی است" اینها بهتر از پاسخ هایی هستند که شما برای متقاعد کردن او بکار می برید و به او می فهمانید که خواسته های او واقعا اهمیتی ندارند.

" همین حالا دست بردار، وگرنه!"
تهدید کودکان معمولا کار خوبی نیست. اول از همه ، شما به آنها مهارتی می آموزید که واقعا دوست ندارید داشته باشند: استعداد بکار بردن زور یا قدرت حیله گری برای گرفتن چیزی که می خواهند حتی وقتی که دیگران تمایلی به این کار نداشته باشند. دوم، شما خودتان را در یک موقعیت ناشیانه قرار می دهید یعنی مجبور می شوید که از تهدیدهای خود دفاع کنید- قرار دادن یک مجازات سختگیرانه در قبال تهدیدی که در حالت عصبانیت کرده بودید- یا می توانید عقب نشینی کنید و به کودکتان یاد دهید که تهدید شما بدون معنی بوده است. در هر حال، باعث می شوید که نتیجه مطلوب را نگیرید و رابطه خود را با کودک خراب کنید.

در حالیکه تهدید نکردن کودک خیلی سخت است، سعی کنید درباره خطرات احتمالی به او هشدار دهید و یا به سمت چیزمناسب تری هدایتش کنید. " اصلا خوب نیست که برادرت را بزنی. نگران اینم که او تو را بزند و یا او هم در عوض تو را می زند. اگر می خواهی به چیزی آسیب وارد کنید بهتر است آن چیز یک بالش، مبل و یا تخت خواب باشد." با مطرح کردن یک چنین پیشنهاداتی که امنیت بیشتری هم دارند همچنان به او این اجازه را می دهید که احساساتش را خالی کنید و شما هم بتوانید نقشی در تعیین رفتار او داشته باشد. در نهایت این امر باعث میشود که او خودش و احساساتش را بهتر کنترل کند.

" چرا اینکار را کردی؟"
اگر کودک کاری کرده که شما خوشتان نمی آید ، مطمئنا باید با او صحبت کنید. اما تنشی که در آن لحظه به وجود می آید اجازه نمی دهد که او از اشتباهاتش درس بگیرد. و وقتی که شما از او می پرسید " چرا؟" شما به او فشار می آورید که به کارش فکر کند و آنرا تحلیل نماید که یک مهارت بسیار پیشرفته حتی برای بزرگتر ها به شمار می رود. در زمان برخورد با چنین پرسشی ، بیشتر کودکان حالت تدافعی به خود گرفته و یا سکوت می کنند.

در عوض، یک مسیر ارتباطی با او برقرار کنید و حدس بزنید که او چه احساسی ممکن است داشته باشد و نیازهای اساسی او چه چیزهایی می تواند باشد. " مایوس شدی که دوستانت به نظرت گوش ندادند؟ " با تلاش به درک احساسات و نیازهای او ، ممکن است حتی حس کنید که از عصبانیت خودتان نیز کاسته شده است. " او دوستانش را کتک زد چون نیاز به فضایی داشت و احساس ترس کرده بود و نمی دانست که با دیگران به چه روشی ارتباط برقرار کند. او تروریست که نیست فقط یک بچه است"
منبع : lifehacker

 


مطالب پیشنهادی:

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چیست؟

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری


http://maktoobshop.com

علت فحش دادن(بدزبانی) در کودکان و راه حلهای پیشنهادی


بدزبانی‌ فرزندان,فحش دادن در کودکان,رفتارهای‌ پدر و مادر

 

جمعی‌ از والدین‌ می‌ گویند، ما که‌ این‌ حرف های‌ زشت‌ را بر زبان‌ نمی‌ آوریم، پس‌ چگونه‌ فرزندمان‌ چنین‌ حرف هایی‌ می‌ زند؟! در نهایت‌ نیز این‌ سۆال‌ برایشان‌ مطرح‌ است‌ که.........

فحش دادن در کودکان
امروزه‌ بسیاری‌ از والدین‌ نگران‌ بددهانی‌ یا بدزبانی‌ فرزندانشان هستند و از خود می ‌پرسند که‌ آنها این‌ صحبت ها را چگونه‌ یاد گرفته ‌اند؟ چرا این‌ اتفاق‌ برای‌ فرزند ما افتاده؟ آیا خودمان‌ مقصر بوده‌ایم؟ جمعی‌ از والدین‌ می‌ گویند، ما که‌ این‌ حرف های‌ زشت‌ را بر زبان‌ نمی‌ آوریم، پس‌ چگونه‌ فرزندمان‌ چنین‌ حرف هایی‌ می‌ زند؟! در نهایت‌ نیز این‌ سۆال‌ برایشان‌ مطرح‌ است‌ که‌ چه‌ باید کرد تا کودک‌ فحش دادن ,این‌ عادت‌ ناپسند را ترک‌ کند. در این‌ نوشتار به‌ علل‌ اصلی‌ بدزبانی‌ و فحش دادن در کودکان و  راه‌ حل هایی‌ برای‌ رفع‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است.
 
علت‌های فحش دادن در کودکان
بسیاری‌ از اعمال‌ بچه‌ها از عملکرد والدین‌ نشأت‌ می‌ گیرد. کودکان‌ رفتارهای‌ پدر و مادر را به‌ طور ناخودآگاه‌ درونی‌ می‌ کنند. رفتارهای‌ درون ‌فکنی‌ شده‌ جزو معیارهای‌ نهادینه ‌شده‌ کودک‌ قرار می‌ گیرند و سپس‌ او مطابق‌ این‌ معیارها عمل‌ می‌ کند؛ به‌ این‌ فرآیند همانند سازی‌ می‌ گویند. کودک‌ والدین‌ خود را به‌ عنوان‌ اولین‌ الگوهای‌ زندگی‌ می ‌پذیرد و چون‌ به‌ آنها عشق‌ می‌ ورزد و آنان‌ را سمبل هایی‌ قوی‌ می ‌داند، رفتار والدین‌ برای‌ او شاخص‌ و الگو قرار می‌ گیرد.

گاهی‌ بین‌ درون‌ فکنی‌ یک‌ رفتار و بروز آن‌ فاصله‌ زمانی‌ وجود دارد؛ برای‌ مثال، کودک‌ گفتاری‌ ناپسند را ماهها قبل‌ از زبان‌ پدر یا مادر شنیده، اما برون‌ ریزی‌ آن‌ امروز صورت‌ می ‌گیرد. این‌ مدت‌ به‌ تشخیص‌ کودک‌ و شرایط‌ او بستگی‌ دارد که‌ چه‌ زمان، چگونه‌ و در برابر چه‌ کسی‌ کلام‌ زشت‌ را به‌ کار برد.

در بعضی‌ خانواده‌ها، والدین‌ با فرزندان‌ خود بسیار خصمانه‌ رفتار می‌ کنند و در عین‌ حال‌ آنان‌ را آزاد می ‌گذارند. به‌ این‌ گروه‌ از پدر و مادرها، والدین‌ خصمانه‌ آزاد گذارنده‌ می ‌گویند؛ آنها خود از حرف های‌ زشت‌ استفاده‌ می ‌کنند و فرزندان‌ نیز آزادند که‌ این‌ گونه‌ عبارات‌ را به‌ کار برند. یعنی‌ هیچ‌ اقدامی‌ در جهت‌ جلوگیری‌ از این‌ رفتار به‌ عمل‌ نمی‌ آید؛ و یا از نظرتربیتی هیچ‌ گونه‌ تدبیری‌ از طرف‌ والدین‌ برای‌ ترک‌ فحش دادن در بچه‌ ها صورت‌ نمی‌ گیرد.

ذکر این‌ نکته‌ ضروری‌ است‌ که‌ چه‌ والدین‌ حرف های‌ زشت‌ را به‌ فرزند خود بگویند و چه‌ در حضور او در برابر فرد دیگری‌ این‌ گونه‌ گفتار را به‌ کار ببرند، کودک ، آنها را می‌آموزد و به‌ وقت‌ نیاز بر زبان‌ می‌آورد.
فحش دادن در کودکان و ارتباط آن با اطرافیان
از دیگر علت های‌ یادگیری‌ کلام‌ زشت و فحش، ارتباط‌ کودکان‌ با دوستان‌ و با بچه ‌های‌ دیگر است. بسیاری‌ اوقات‌ کودکان‌ عامل‌ فحش یا بدزبانی‌ یکدیگرند. در مهد کودک  ، مدرسه ، کوچه‌ و هر جای‌ دیگری‌ که‌ بچه‌ ها فرصت‌ بازی و به ‌خصوص‌ درگیری‌ با هم‌ را پیدا کنند، ممکن‌ است‌ این‌ بدآموزی‌ صورت‌ بگیرد.

از دیگر عوامل‌ بروز فحش یا بدزبانی‌ در بچه‌ها ، به کارگیری‌ کلام‌ زشت‌ به‌ عنوان‌ اعتراض‌ است. کودک‌ با بر زبان ‌آوردن‌ این‌ گونه‌ حرف ها اعتراض‌ خود را نشان‌ می‌دهد؛ این‌ نوعی‌ رفتار تلافی‌ جویانه‌ است‌ که‌ بعضی‌ کودکان‌ در پیش‌ می‌ گیرند. آنها احساس‌ می‌ کنند، فقط‌ با ادای‌ این‌ گونه‌ کلمات‌ است‌ که‌ تخلیه‌ می‌ شوند و می ‌توانند نارضایتی‌ خود را نشان‌ دهند.
فحش دادن در کودکان و ارتباط آن با خنده اطرافیان
گاهی‌ که‌ کودک‌ خردسال‌ برای‌ اولین ‌بار از کلمات‌ زشت‌ استفاده‌ می‌ کند، موجب‌ خنده‌ و مزاح‌ اطرافیان‌ می‌ شود. این‌ گونه‌ برخورد از همان‌ ابتدا برای‌ او حکم‌ تشویق‌ به‌ انجام‌ این‌ رفتار را خواهد داشت‌ و به ‌تدریج‌ به‌ آن‌ عادت‌ می‌ کند.

در پاره‌ای‌ از موارد نیز کودکان‌ با بر زبان ‌آوردن‌ حرف های‌ زشت‌ می توانند به‌ خواسته‌ های‌ خود برسند. بنابراین‌ بدزبانی‌ را راهی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌ خود تلقی‌ می ‌کنند و در درازمدت‌ جزو رفتار آنان‌ خواهد شد.

بدزبانی‌ فرزندان,فحش دادن در کودکان,رفتارهای‌ پدر و مادر

 

راه‌ حل‌های پیشنهادی برای جلوگیری از فحش دادن در کودکان
در این بخش  برای کودکانی که فحش می دهند ، روشهای درمانی را مورد بحث قرار می دهیم، که معمولا این کودکان بسیار لجباز و خشن هستند:

** والدین باید به طور کلی ناسزاگویی را ترک کنند همچنین به کودک توضیح دهند که رفتار قبلی آن ها صحیح نبوده است. 

** کنترل محیط و تعاملات کودک بسیار حائز اهمیت است باید با دور کردن کودک از محیط های ناسالم، دوستان و رفت و آمدهای مناسبی را نیز جایگزین کرد. مناسب تر است که والدین به طور ویژه از 2 سالگی یعنی زمانی که کودک تقلید کلامی رو به پیشرفتی را نشان می دهد به این نکته توجه داشته باشند. 

** والدین با دقت بیشتری کارتون ها، فیلم ها و بازی های رایانه ای را برای کودکانشان انتخاب کنند.

** روش های سختگیرانه والدین، رفتارهای پرخاشگرانه به خصوص ناسزاگویی کودک را افزایش می دهد، تغییر شیوه های تعامل با کودک از تثبیت این رفتار جلوگیری می کند.
کودک

** در مقابل فحاشی کودک هیچ گونه واکنشی نشان ندهید و کاملا حرکات او را نادیده بگیرید تا حس کنترل کردن دیگران در او تقویت نشود.
 
** با شنیدن حرف های زشت کودک نخندید، بلکه با او صحبت کنید و برایش توضیح دهید هر روزی که حرف های ناپسند نزند یا درمهمانی ها این رفتار را نداشته باشد پاداش خواهد گرفت.

** باید در پی ایجاد کردن موقعیت هایی باشید که کودک احساس نشاط و دوست داشتنی بودن را تجربه کند. در چنین مواردی باید به درمان حالات افسرده وار او نیز بپردازیم. این حس را باید در تمامی تعاملات بگنجانید تا از افسردگی و اضطراب او بکاهید.
 
یک نکته قابل تامل در باب فحش دادن کودکان
چنان چه ناسزاگویی همراه با لجبازی یا تحرک بیش از حد باشد و کودک خشونت زیادی را نیز ابراز کند مراجعه به روان پزشک کودکان توصیه می شود زیرا ممکن است استفاده از الفاظ ناپسند تنها بخشی از یک مشکل عمده تر باشد.
منابع:مجله پزشکی دکتر سلام، سایت پزشکان بدون مرز همراه با تغییرات/تبیان
 

مطالب پیشنهادی:

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان چیست؟

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری


http://maktoobshop.com

کودکان نیز افسرده می شوند


بسیاری از افراد تصور می‌کنند افسردگی تنها گریبانگیر بزرگسالان می‌شود، در حالی که کودکان نیز دچار افسردگی می‌شوند. بر اساس آمارها 10 درصد از کودکان انگلیسی که در سنین 5 تا 16 سال قرار دارند، از مشکلات روانی رنج می‌برند و 4 درصد از این کودکان نیز مشکلاتی مانند استرس و افسردگی دارند.

راه‌های متعددی برای تشخیص مشکلات روانی در کودکان وجود دارد که مهمترین آن‌ها ناراحتی مداوم و نگرانی‌های بی‌دلیل کودک است که به موضوع خاصی مربوط نمی‌شود.

همچنین والدین می‌توانند عکس‌العمل کودکشان را هنگامی‌ که مساله ناراحت‌کننده‌ای رخ می‌دهد ببینند، برای مثال زمانی که کسی می‌میرد طبیعی است که اقوام و اطرافیان او ناراحت شوند، اما اگر احساس کردید عکس‌العمل کودکتان به این اتفاق بسیار شدید و افراطی است و یا مدت زیادی طول کشیده است، این موضوع یکی از نشانه‌های افسردگی است.

دکتر «دیوید کینگسلی» مشاور نوجوانان در یک موسسه انگلیسی معتقد است در صورتی که عواطف کودک بر عملکرد روزانه‌ او تأثیر بگذارد، نشانه‌ای از بیماری و مشکلات روانی اوست که باید پیگیری و درمان شود.

همچنین به اعتقاد وی اگر نوجوانی قادر به انجام تکالیفش در مدرسه نبود و علاقه‌اش را به فعالیت‌هایی که در گذشته به آن‌ها علاقه داشت از دست داده بود، این تغییر نیز یکی از علائم اصلی ابتلا به افسردگی عنوان می‌شود. بنابراین با شناسایی این علائم می‌توانید افسردگی را در کودکتان تشخیص دهید.

اگر احساس کردید کودکتان از افسردگی رنج می‌برد شاید اندکی مقابله با آن سخت باشد، اما در این زمینه اولین راه صحبت کردن با اوست. تلاش کنید تا مشکلاتش را شناسایی کنید و این‌که چه چیزی علت بروز این مشکل است را بیابید.

نسبت به مشکلات کودکتان بی‌توجه نباشید، چرا که شاید برای شما موضوع بی‌اهمیتی باشد، اما احتمالا برای فرزندتان مشکل بزرگی است.

در صورتی که راه‌های فوق کارساز نبود از مشاوران خانواده، از اقوام و نیز از روش رفتار درمانی شناختی که نوعی از گفتار درمانی است زیر نظر یک متخصص کمک بگیرید.

در صورت مراجعه به پزشک اگر این افسردگی حاد باشد، داروهای شیمیایی و مناسب اطفال یا نوجوانان تجویز می‌شود.

همه کودکان و نوجوانان نیازمند دریافت حس احترام، ارزشمندی و دوست‌ داشته شدن از سوی دیگران هستند و نیاز شدیدی به برقراری ارتباط با والدینشان دارند.
احتمال ابتلا به افسردگی در کودکانی که یکی از والدین آنها افسرده است، دو برابر و در کودکانی که هر دو والد آنها افسردگی را در زندگی تجربه کرده‏اند، چهار برابر بیشتر از سایر کودکان است

با دکتر خوشابی، فوق‌تخصص روان‌پزشکی کودک و نوجوانگفت‌وگو نشستیم تا بیشتر در این باره صحبت کنیم.

آیا لجبازی کودکان از علائم ابتلای آنها به افسردگی است؟
تشخیص افسردگی کودکان به‌خصوص در سنین زیر 3 سال کمی مشکل است، زیرا با دوره‌های بدقلقی و لجبازی آنان اشتباه گرفته می‌شود. به‌طور طبیعی کودک از 15 ماهگی تا 3.5 سالگی رفتارهای لجبازانه و قشقرق‏هایی برای رسیدن به خواسته‌هایش دارد که شامل پا کوبیدن، سر کوبیدن، جیغ و داد کردن و... است. بروز این رفتارها در این سن کاملا طبیعی است، نه نشان‌دهنده افسردگی. به همین دلیل تشخیص علائم افسردگی معمولا از حدود 3 سالگی به بعد راحت‏تر است. 

با لجبازی کودک چطور باید رفتار کرد که از نظر روانی لطمه‏ای به او وارد نشود؟
مهم‌ترین کار، مطالعه و افزایش آگاهی والدین از خصوصیات و ویژگی‌های روان‌شناختی کودکان در دوره‌های مختلف سنی است که می‏تواند در کنترل رفتارهای آنها موثر باشد، مثلا پرت کردن حواس کودک از خواسته‏هایی که می‌تواند او را به سمت لجبازی سوق دهد، ‏یکی از راه‌های کنترل لجبازی او است.

در واقع مادر باید همواره در فکر پیشگیری از بروز لجبازی و قشقرق باشد، زیرا مدیریت رفتار کودک وقتی در فاز قشقرق می‌افتد، بسیار دشوارتر است.

گاهی هم لازم است به خواسته کودک «نه» گفته شود. در این صورت والدین باید جدیت لازم را در رفتار خود داشته باشند و با مشاهده لجبازی کودک مستاصل نشوند، کوتاه نیایند و نگران افسرده شدن او نباشند، زیرا همان‌طور که اشاره شد، این رفتارها در سنین نوپایی کاملا طبیعی است.

البته مشابه این رفتار را در دوره نوجوانی هم تا حدی طبیعی می‌دانیم، چون طبق تعریف کنوانسیون کودک، دوره کودکی تا سن 18 سالگی است.

آیا عصبانیت کودک هم می‏تواند نشانه افسردگی باشد؟
بله، اما اگر این علائم از حدود 3.5 تا 4 سالگی به بعد مداوم و حداقل 2 تا 3 هفته در کودک وجود داشته باشد، به افسردگی‌اش شک می‌کنیم.

یکی از علائم مهم افسردگی کودکان، تحریک‌پذیری و عصبانیت آنهاست، مثلا می‏بینید کودکی که تا چندی قبل خوش‌اخلاق بوده و مشکلی نداشته، حالا علاوه بر اینکه غمگین است، خیلی زود عصبانی می‌شود و واکنش نشان می‌دهد.

بسیاری از کودکان بی‏دلیل گریه می‏کنند. آیا این علامت هم نشانه افسردگی است؟
کودک در طول دوره افسردگی حساس‌تر و زودرنج‌تر می‌شود، سریع‌تر بغض می‌کند و گریه‌کردن‌هایش افزایش می‌یابد، اما هر گریه‏ ای نشانه افسردگی نیست. در افسردگی گاهی حتی کودک برای موارد بسیار بی‌اهمیت تا یکی دو ساعت گریه می‌کند و این در کنار سایر علامت‌های افسردگی می‌تواند خانواده را به افسرده‌بودن فرزند مشکوک کند.

به عبارتی در دوران افسردگی، کودک دچار افت کیفی در زندگی می‌شود، کمتر سراغ دوستانش می‌رود، در بازی‌های گروهی شرکت نمی‌کند و از زندگی‌اش لذت نمی‌برد. والدین نباید گریه‌کردن بچه‌ها را به افسردگی ارتباط دهند، چون در بیشتر موارد این‌طور نیست.

 

پس به راحتی نمی‏توان مشکلات رفتاری کودک را از افسردگی افتراق داد؟
خیلی هم سخت نیست، چون مشکلات رفتاری کودک معمولا کیفیت زندگی او را مختل نمی‌کند. کودک بازی می‏کند، می‏خندد، با دوستانش ارتباط برقرار می‏کند و... ولی افسردگی اختلالی است که روی کیفیت و زندگی طبیعی کودک اثر چشمگیری می‌گذارد. در این زمان است که والدین باید به ابتلای فرزندشان به افسردگی شک کنند و او را نزد روان‌پزشک ببرند.

والدین تا چه اندازه در بروز افسردگی کودکشان نقش دارند؟
در صورتی که کودک در محیط خانواده مورد بی‌توجهی و غفلت، کودک‌آزاری جسمی، تنبیه سخت و... قرار بگیرد، قطعا در معرض ابتلا به افسردگی قرار خواهد گرفت.

احتمال ابتلا به افسردگی در کودکانی که یکی از والدین آنها افسرده است، دو برابر و در کودکانی که هر دو والد آنها افسردگی را در زندگی تجربه کرده‏اند، چهار برابر بیشتر از سایر کودکان است.

علاوه بر ژنتیک، عوامل هورمونی، استرس‌های روزمره زندگی، فشار والدین و... هم ‌می‌تواند در ایجاد و بروز افسردگی کودک نقش داشته باشد.
منبع:ایسنا,هفته نامه سلامت

مطالب پیشنهادی:

فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟

http://maktoobshop.com

از چه سنی به کودک بیاموزیم بدون اجازه وسایل دیگران را برندارد؟

مفهوم مالکیت ,برداشتن وسایل دیگران,آموزش رعایت حق مالکیت دیگران به کودک

تحت هیچ شرایطی از تنبه بدنی استفاده نکنید . کودکان ازشش سالگی به بعد می توانند به صورت کامل و واضح ، مفهوم مالکیت و نادرست بودن رفتار« برداشتن وسایل دیگران » را درک کنند. در این زمان است که والدین باید محدویت ها و تنبیه هایی را برای این عمل در نظر بگیرند .

یکی از راه های مناسب برای آموزش رعایت حق مالکیت دیگران ، رعایت این حقوق از سوی والدین است. پدران و مادران باید مراقب رفتار خود باشند مثلا بدون اجازه به وسایل سایر اعضای خانواده دست نزنید و حتی برای استفاده از وسایل کودک نیز از او اجازه بگیرند .

ایزانلو، کار شناس ارشد روان شناسی گفت : وقتی از مهمانی با همسرم به خانه برگشتیم لباس های پسر چهار ساله ام عرشیا را در آوردم. در جیب شلوارش اسباب بازی پسر دایی اش را پیدا کردم . من و پدرش به هم نگاه کردیم و از او پرسیدیم که چرا بدون اجازه پسر دایی اش اسباب بازی او را به خانه آورده است؟ خندید و با لحن لوسی گفت:« خوب از اسباب بازیش خیلی خوشم میاد! دلم می خواست مال من باشه، واسه این برداشتمش .» این اولین باری بود که فرزندم این کار را انجام داده بود. اما بارها این اتفاق افتاده که در مهمانی ها بدون اجازه به وسایل خانه میزبان و به خصوص اسباب بازی های کودک میزبان دست زده است. من از تکرار این رفتار ها در آینده خیلی نگران هستم. از شما می خواهم مرا راهنمایی کنید که چطور با او رفتار کنم.

بچه ها تقریبا از چهار سالگی با مفهوم مالکیت آشنا می شوند. حتما دیده اید که کودکان خردسال تمایلی به دادن اسباب بازی خود به کودکان دیگر ندارد. در 4 تا 5 سالگی ، خود را محور جهان می پندارند و حتی تصور می کنند که والدین بیشتر متلعق به آنها هستند تا خواهران و برادرشان .در این سنین بچه ها با مفاهیمی مانند خوب و بد ، جریمه و پاداش و راست و دروغ آشنا می شوند .

کودکان کم سن و سال که هنوز به مدرسه نمی روند اغلب بدون آن که ارزش مادی اشیا را درک کنند، دست به این کار می زنند، آنها حتی گاه از این که برداشتن چیزی بدون اجازه از صاحب آن اشتباه است مطلع نیستند. 3 تا 6 سالگی کودک ، مرحله شخصیت طلبی نامیده می شود. این مرحله نیز به سه زیر مرحله تقسیم می شود:


الف) تضاد و وقفه : در 3 سالگی ، به تدریج فعالیت هایی که مبتنی بر نفی و امتناع است در او مشاهده می شود. برای مثال لجبازی که یک حالت تضادورزی می باشد در 4 سالگی به وجود می آید که انگیزه کودک به دست آوردن استقلال عمل می باشد.

ب) سن لطف : در این مرحله کودک سعی دارد دیگران را مجذوب خود سازد و ارزش خود را از چشم دیگری ببیند.

پ) سن تقلید الگو : تقلید الگو نقش اساسی در درک جهانی بیرونی دارد و کودک به تدریج یاد می گیرد که برای شکل گیری هر چه بیشتر شخصیت های خود از الگوهای دیگر تقلید کند. برای مثال کودک نقش پدر را در بازی های خود تقلید می کند.

بد نیست اکنون که با این مرحله مهم از رشد شخصیت کودک آشنا شدید با ما همراه شوید تا راهکارهای پیشنهادی مان در این موضوع را امتحان کنید.
در ابتدا بررسی کنید تا دریابید چه مشکلی باعث شده تا کودک شما این رفتار را انجام می دهد. مثلا گاه کودک واقعا به چیزی احتیاج دارد اما والدین این نیاز کودک را نادیده می گیرند و او مجبور می شود خود راه حلی برای مشکلش پیدا کند و چه روشی آسان تر از استفاده از وسیله شخص دیگری که در دسترس او قرار دارد.


پیشگیری از این رفتار ها بهترین روش ممکن است. از همان دوران کودکی تلاش کنید تا مفهموم مالکیت را به او آموزش دهید .مثلا به او بگویید که باید برای برداشتن وسایل دیگران اول اجازه بگیرد و برای او تشویق هایی در نظر بگیرید. دوران کودکی زمان خوبی برای آموزش مفهوم مالکیت بر اموال شان دارند و برداشتن چیزی که به شخص دیگری تعلق دارد اشتباه است. برای مثال از کودک بپرسند : « اگر کسی ماشین قرمز تو را بدون این که دوست داشته باشی برداره، چقدر ناراحت می شی ؟»...


یکی از راه های مناسب برای آموزش رعایت حق مالکیت دیگران ، رعایت این حقوق از سوی والدین است. پدران و مادران باید مراقب رفتار خود باشند مثلا بدون اجازه به وسایل سایر اعضای خانواده دست نزنید و حتی برای استفاده از وسایل کودک نیز از او اجازه بگیرند .زمانی که پی بردید بچه چیزی را برداشته است، به هیچ عنوان نباید واکنش شدید نشان دهید . در آن لحظه باید رفتاری مناسب و سنجیده از خود نشان دهید . باید بکوشید آرامش خود را حفظ کرده و روشی منطقی اتخاذ کنید.

تحت هیچ شرایطی از تنبه بدنی استفاده نکنید . کودکان ازشش سالگی به بعد می توانند به صورت کامل و واضح ، مفهوم مالکیت و نادرست بودن رفتار« برداشتن وسایل دیگران » را درک کنند. در این زمان است که والدین باید محدویت ها و تنبیه هایی را برای این عمل در نظر بگیرند .

مثلا محروم شدن از کارتون مورد علاقه اش در همان روز می تواند یک جریمه مناسب با سن کودک می باشد.

- بلافاصله رفتارش را اصلاح کنید و به نوعی درصدد جبران برآیید. از طرف کودک عذرخواهی نکنید، به کودک آموزش دهید تا از کودکی که اسباب بازی اش را برداشته عذر خواهی کند.

- به کودک یاد بدهید چطور آنچه را می خواهد درخواست کند. برای مثال ، اگر کودک از اسباب بازی دوستش خوشش آمده است و می خواهد یک شب آن را از دوستش قرض بگیرد، این موضوع را با شما در میان بگذارد تا شما چاره ای برای او بیندیشید.

- تحسین و تشویق یادتان نرود. پدر و مادر باید از رفتار های شایسته، مناسب و صادقانه کودک حمایت و قدردانی کنند. پیشگیری از این رفتارها بهترین روش ممکن است. در صورت عمل به کودک به کسب اجازه از دیگری برای استفاده از وسیله او، برای این رفتار او تشویق هایی در نظر بگیرید. البته تشویق های کلامی ارجحیت دارند .

نکنه پایانی این که ، ممکن است دلایلی پیچیده تر از آنچه ذکر شده نیز در بروز این رفتار در کودکان و نوجوان دخیل باشد . مثلا علت این رفتار می تواند خشم بچه ها یا تمایل آنها به جلب توجه دیگران باشدیا برعکس چنین رفتاری می تواند منعکس کننده مشکلات و استرس های آنها در محیط زندگی شان باشد. در این صورت ضرورت دارد که از مراجعه به روان شناس یا روان پزشک نیز استفاده کنید .

مطالب پیشنهادی:

فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟

http://maktoobshop.com

با کودک بد غذا چه کنیم؟


کودک بد غذا,دوران کودکی ,خوردن غذای کودک

بعضی از خردسالان علاقه‌ای به سبزیجات، گوشت و مواردی از این دست ندارند. صادقانه بیندیشید آیا این تمردها الگوبرداری از شما نیست؟ آخرین باری که مقدار زیادی سبزی، حبوبات یا گوشت خورده‌اید را به‌یاد می‌آورید؟‌ در نزد فرزندتان با به‌به و چه‌چه و شادی از موادی که کمتر به آن علاقه‌مند هستند میل کنید.

یادم می‌آید دوران کودکی از صبح تا ظهر با براداران و بچه‌های فامیل در حیاط و کوچه بازی کرده، هنگام گرسنگی خودمان را با نان و پنیر، نان و قند، نان خالی و مثل اینها سیر می‌کردیم. ناهار و شام معمولاً آبگوشت بود یا آش و اگر مهمانی بود یا بودجه، حوصله و وقت مادر اجازه می‌داد، پلوخورشتی که شادی را بر دل‌ها سرازیر می‌کرد دور هم بر سر سفره می‌نشستیم و منتظر بشقاب غذا و در چند دقیقه ظرف‌ها خالی و دوباره بازی شروع می‌شود.نه اصراری به خوردن بود و نه خریدار نازی و از آن روز سال‌ها می‌گذرد و امروز ما بچه‌های آن زمان هر کدام پدر یا مادری شده‌ایم با مشکلات و مسائلی که هیچ‌گاه در کودکی تجربه نکردیم: بی‌حوصلگی، تنهایی، بی‌اشتهایی و... بسیاری رویکردهای دیگر که با فرزندانمان لمس می‌کنیم.

اگر صادقانه فکر کنیم درگیری با مساله فوق را می‌توان در چند بخش خلاصه کرد:
الف) مادرانی که دارای تک فرزندند و به شکل غیرطبیعی همه حرکات او را کنترل می‌کنند. ب) مادرانی که دائم نگران وزن خود هستند، در صحبت‌ها تاکید زیادی بر مد (به‌ویژه نزد دختران کوچک) و رژیم‌های غذایی متفاوت دارند و کودک دچار توهم، همزادپنداری و الگوگیری نامناسب و کاذب می‌شود. ج) مادرانی که فرزندشان را در هنگام غذا همراهی نمی‌کنند، شاغلند یا همیشه عجله دارند و سرپایی و با استرس طفل را سیر می‌کنند. د) کودکانی که در خانواده‌های درگیر، کم‌توجه و سرد رشد می‌کنند دچار تنش‌های مختلف روحی‌اند و برای جلب ترحم و توجه دچار بی‌اشتهایی کاذبند. هـ) کودکانی که برای گرفتن امتیاز از والدین غذا نمی‌خورند. و) کودکانی که مشکلات فیزیکی خاصی دارند و باید تحت درمان پزشکی قرار گیرند.

چه راهکارهایی برای حل این مسائل وجود دارد؟
1- اگر شاغلید صبح نیم ساعت یا یک ربع زودتر از خواب برخیزید، بعضی بچه‌ها تامدتی بعد از بیداری، گرسنه نیستند، بگذارید کم کم بیدار شود.

2- کودک از خوردن غذا با دیگران لذت بیشتری می‌برد، حتماً هنگام صرف وعده‌های غذایی با او همراهی کنید.

3- برای وعده‌های غذایی امکان انتخاب‌های بیشتری فراهم کنید، گاهی حتی خوردن پلو از شب‌مانده با ماست برای کودک دلچسب‌تر از شیر، نان، کره و عسل است.

4- بلافاصله بعد از صرف وعده اصلی خوراکی‌های میان‌وعده‌ای را که دوست دارد در اختیارش قرار دهید (بستنی، لواشک، شیرینی‌های خانگی و...) .

5- امکان فعالیت بدنی برایش فراهم کنید، رفتن به پارک، حیاط منزل و یا هر گونه حرکت فیزیکی گرسنگی را تحریک می‌کند. کودکی که از صبح تا ظهر جلوی تلویزیون یا کامپیوتر بی‌تحرک نشسته، هرگز میلی به غذا نخواهد داشت.

6- هرگز به اجبار، قول دادن جایزه و... او را وادار به خوردن نکنید، این کار به تشدید بی‌میلی منجر خواهد شد.

7- از سرعت و شتاب زندگی بکاهید به او توجه و عشق بورزید، گاهی کودک برای جلب توجه و یا لجبازی از غذا خوردن امتناع می‌کند با ابراز علاقه بدون قید و شرط،‌ بستری از احساس امنیت و شادابی را برایش فراهم کنید.

8- بعضی از خردسالان علاقه‌ای به سبزیجات، گوشت و مواردی از این دست ندارند. صادقانه بیندیشید آیا این تمردها الگوبرداری از شما نیست؟ آخرین باری که مقدار زیادی سبزی، حبوبات یا گوشت خورده‌اید را به‌یاد می‌آورید؟‌ در نزد فرزندتان با به‌به و چه‌چه و شادی از موادی که کمتر به آن علاقه‌مند هستند میل کنید.

9- از خواص مواد غذایی برایشان بگوئید، آگاهی داشتن از فواید خوراکی‌ها در ترغیب کودک برای مصرف بیشتر این گروه‌های غذایی یاری خواهد کرد.
منبع:سلامت نیوز

مطالب پیشنهادی:

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

ژن درمانی چیست؟

http://maktoobshop.com

8 طرز فکر بسیار اشتباه والدین!



تربیت فرزند,اشتباه والدین در تربیت فرزند

حاضر نشدن بر سر میز غذا و صحبت کردن در مورد مسایل مالی در حضور فرزندان آن قدر هم مهم نیستند که به خاطر آنها احساس گناه کنید. سعی کنید از اجبارها و قانون هایی که ایجاد کرده اید، دست بکشید.

 

در ادامه 8 طرز فکر اشتباه والدین در تربیت فرزندانشان را نام برده و دلیل غلط بودن آن را گفته ایم.

 

1.   فرزندان را باید تنبیه کرد

شما بزرگ تر و مسوول خانه هستید اما به این معنی نیست که در خانه نظام دیکتاتوری راه بیندازید. تحقیقات بسیاری ثابت کرده اند این گونه رفتار و مدیریت نه تنها در خانه که در هیچ شرکت، تیم ورزشی یا گروهی پاسخگو نیست. هنگامی که کودکان خودشان تنبیه یا تشویق خود را انتخاب می کنند، یاد می گیرند مسوولیت کارهای خود را به عهده بگیرند و این همان چیزی است که شما به عنوان والدین از آنها می خواهید.

 

برای این منظور می توانید جلسات هفتگی در خانه ترتیب بدهید و در مورد کارهایی که باید در طول هفته انجام شود همه با هم تصمیم گیری کنید. و برای انجام هر کار خوب یک پاداش یا برای کارهای اشتباه تنبیه در نظر بگیرید.

 

2.   استفاده از تهدید برای درس دادن به فرزندان

هنگامی که پسر شما شب ها به موقع خانه نمی آید و هنگام شام در کنار شما نیست یا دخترتان از شستن عروسک هایش سر باز می زند، شاید تمایل داشته باشید برای تنبیه، آنها را از خوردن غذا یا استفاده از اسباب بازی هایشان منع کنید. اما راه های بهتری برای این منظور وجود دارد.

 

مردم بیشتر از اینکه از یافته ها خود خوشنود شوند از ضررهایشان بیزار هستند. به همین دلیل، می توانید به طور مثال 20 هزار تومان به پسر خود بدهید تا به سینما برود اما به او بگویید اگر به موقع به خانه بر نگردد باید پول را به شما بازگرداند. با این کار به فرزند خود نشان می دهید که به او اعتماد دارید و او نیز در مقابل، مسوولیت پذیر می شود.

 

3.   اعضای خانواده باید هر شب در کنار هم شام صرف کنند

این جمله که همه اعضای خانواده باید با هم غذا بخورند درست و بسیار عالیست. اما با وجود برنامه های تحصیلی زیاد، برنامه های کاری فشرده و درخواست های زیادی که با آنها روبه رو هستیم، چندان واقع گرایانه نست که مثلا ساعت 9 همه دور میز شام جمع شوند. طولانی ترین زمانی که صرف غذاخوردن می شود فقط 10 دقیقه است. این ده دقیقه می تواند هر زمان دیگری صورت بگیرد.

 

می توانید دور هم جمع شدن اعضای خانواده را هنگام صبحانه یا موقع خواب داشته باشید. مهم موضوعاتی است که با هم صحبت می کنید. به طور مثال، از فرزندان خود بخواهید هر روز یک لغت جدید انگلیسی به شما یاد بدهند و به این ترتیب با هم تعامل داشته باشید.

 

4.   پاداش باید در قبال مسوولیت ها و انجام کارهای روزانه باشد

این سیاست که به فرزندان خود پولی پرداخت کنید تا اتاق های خود را تمیز کنند، بسیار اشتباه است و عواقب بدی نیز دارد. با ادامه این کار برای طولانی مدت، فرزندان ما فقط برای دریافت پول کارهایشان را انجام می دهند نه برای اینکه همه ما اعضای یک خانواده هستیم و باید با همکاری هم کارهای خانه را انجام دهیم.

 

فرزندان باید یاد بگیرند در کارهای خانه همچون تا کردن لباس ها، چیدن میز غذا و شستن ظرف ها به والدین خود کمک کنند. با اختصاص پاداش های پولی برای انجام هر کار ساده و ابتدایی به نوعی به فرزند خود می آموزید پول در اولویت همه چیز قرار دارد و این بسیار خودخواهانه است. به جای این کار، به فرزندان خود اجازه اشتباه کردن بدهید.

 

5.   در حضور فرزندان در مورد مسایل مالی صحبت نکنید

این طرز فکر که نباید هرگز در حضور فرزندان در مورد مسایل مالی صحبت کرد، درست نیست. کارشناسان می گویند حدود 8 درصد از مردم هرگز در مورد مسایل مالی با والدین خود صحبت نمی کنند. با این کار، فرزندان از هیچ کجا، نه در مدرسه، نه موسسات آموزشی یا در کنار دوستان هرگز یاد نمی گیرند چگونه می توان پول درآورد، چگونه آن را خرج یا سرمایه گذاری کرد. منظور این است، اگر شما در مورد مسایل مالی صحبت نکنید، آنها از هیچ کجا این مسایل را نخواهند آموخت. پس این طرز فکر اشتباه را فراموش کنید.

 

6.   در دعوای خواهر/برادرهای دخالت نکنید

بیشتر والدین دوست ندارند در دعوای خواهر/برادرها دخالت کنند اما باید بدانید این کار بسیار هم خوب است. شاید به نظر برسد کودکان خودشان از عهده یکدیگر بر می آیند و به دخالت نیازی نیست، اما آنها تا زمانی که کوچک هستند توانایی این کار را ندارند. بنابراین، سعی کنید ابتدا دو فرزند خود را هنگام دعوا از هم جدا کنید و به آنها فرصت دهید تا کمی آرام بشوند. سپس، از همه – خود، همسر و هر کدام از فرزندان– بخواهید تا به راهکارهای جدید فکر کنند و در مورد آنها با هم صحبت کنید. این کار باعث از بین رفتن هیجان منفی می شود و طرف هیچ کدام از فرزندان را نیز نگرفته اید.

 

7.   در مورد مسایل جنسی صحبت کنید

به جای یکبار صحبت کردن در مورد مسایل جنسی، به طور مرتب مکالماتی بر این اساس با فرزندان خود داشته باشید. این کار بسیار دشوار است و والدین احساس ناراحتی می کنند. اما بر اساس گزارش موسسه تحقیقات بیماری های کودکان در آمریکا، والدین باید از 18 ماهگی به فرزندان خود نام درست اعضای بدنشان را بیاموزند. هنگامی که کودکان بزرگ شدند، هرگز آنها را تهدید نکنید که مبادا با کسی دوست شوند.

 

این کار باعث می شود تصور کنند دوستی نوعی عیب و ننگ است. صحبت کردن با کودک 8 ساله بسیار آسان تر از صحبت با فرزند 13 ساله است، زیرا آنها در سن بلوغ قرار دارند و خیلی تمایلی به گوش کردن به حرف های والدین خود ندارند.

 

8.   هنگام تادیب فرزندان بالای سر آنها بایستید

هنگامی که می خواهید به فرزند خود بفهمانید کارش اشتباه بوده است، احتمالا دوست دارید بالای سرش بایستید و انگشت اشاره خود را نیز به نشانه اخطار تکان دهید. در عوض این کار، روی صندلی بنشینید و مثلا کوسنی را نیز در آغوش بگیرید. این کار باعث می شود تا تنش و اضطراب از بین برود و با آرامش بیشتری با هم صحبت کنید. مسلما دوست ندارید در موضع قدرت قرار داشته باشید و فقط منظور از این کارها بهتر کردن اوضاع است.

 منبع:سلامت نیوز


مطالب پیشنهادی:

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

ژن درمانی چیست؟

http://maktoobshop.com

۲۰ روش برای خواباندن نوزادان بدخواب

نوزاد 1


نوزاد را سیر کنید؛ اگر کودک شما از آن کودکانی است که نیمه شب گرسنه از خواب بیدار می شود، تغذیه قبل از خواب می تواند مفید باشد.

 اگر به تازگی پدر یا مادر شده اید، چاره ای ندارید جز این که با راهکارهایی ساده برای خواباندن نوزاد آشنا شوید! یادگیری مهارت خواباندن نوزادی که به تازگی پا به این دنیا گذاشته است، بخش زیادی از مشکلات تازه پدر و مادر شده ها و نزدیکان شان را حل می کند. با رعایت نکاتی که در ادامه این مطلب می خوانید، به شکل باور نکردنی می توانید به خوابیدن راحت تر و بهتر نوزادتان کمک کنید.

با نوزاد ارتباط چشمی طولانی برقرار نکنید

به هیچ وجه قبل از خواب نوزاد را هیجان زده نکنید. عصر ایران می نویسد: ارتباط چشمی طولانی و معنادار شما با نوزاد محرک ترین عامل برای نخوابیدن نوزاد و هیجانی شدن او است.

نوزاد را سیر کنید

گر کودک شما از آن کودکانی است که نیمه شب گرسنه از خواب بیدار می شود، تغذیه قبل از خواب می تواند مفید باشد.

تخت کودک را خلوت کنید

فضای خواب کودک را از هر وسیله اضافی خالی کنید. ملحفه و بالشتک اضافی یا عروسک، علاوه بر این که ممکن است خطرناک باشند و احتمال خفگی یا تنگی نفس کودک را افزایش دهند باعث ناآرامی ذهنی کودک قبل از خواب می شوند.

نوزاد را حمام کنید

آب گرم و بعد از آن نوازش آرام با حوله حمام به آرام شدن نوزاد کمک می کند.

فضا را خوشبو کنید

بعضی نوزادان با بوی مطبوع یک یا ۲ قطره خوشبو کننده یا روغن طبیعی روی دستمال کنار تخت خواب شان زودتر به خواب می روند. البته استفاده از خوشبو کننده ها تا قبل از ۶ ماهگی نوزاد توصیه نمی شود.

در صورت زیاد ترش کردن به پزشک مراجعه کنید

رفلاکس معده یا همان ترش کردن نوزادان یک بیماری شایع است که یکی از عوامل مشکلات خواب در نوزادان است. از نشانه های این بیماری می توان به زیاد بودن آب دهان، گریه با صدای بلند، خس خس کردن، عق زدن و مشکلات گوارشی اشاره کرد. اگر نوزادتان این علایم را دارد، برای کسب اطمینان به پزشک مراجعه کنید.

کودک را نوازش کنید

وقتی نوزاد را برای خواب به تختخوابش منتقل می کنید، سعی کنید دست تان را با مهربانی روی شکم، بازوها و سر کودک بگذارید تا او را آرام کنید.

زمان مناسب را انتخاب کنید

مقرر کردن زمان خواب معین بسیار مهم است و بسیاری از متخصصان عقیده دارند بین ساعت ۶:۳۰ تا ۷ بعدازظهر بهترین زمان برای خواباندن کودکان زیر یک سال است. خوشبختانه زود خواباندن کودک به زود بیدار شدن کودک در صبح منجر نخواهد شد و برعکس، خواب مناسب شبانه باعث می شود نوزاد صبح ها دیرتر از خواب بیدار شود.

لباس خواب مناسب تن نوزاد کنید

بعضی اوقات نوزادان به پارچه هایی که از الیاف مصنوعی دوخته شده اند، حساسیت دارند که می تواند مانع خوابیدن نوزاد شود . بنابر این از لباس هایی استفاده کنید که از الیاف طبیعی مانند کتان تهیه شده اند.

دمای محیط را اندازه نگه دارید

حتما خودتان هم می دانید که نوزاد در دمای مناسب بهتر می خوابد. بنابراین به توصیه پزشکان، دمای اتاق نوزاد را بین ۱۸ تا ۲۱ درجه سانتی گراد نگه دارید تا کودک تان راحت تر و زودتر بخوابد.

اتاق را تاریک کنید

برای این که به نوزاد کمک کنید تا متوجه فرارسیدن زمان خواب شود، اتاق او را تاریک کنید. لازم به ذکر است که بهتر است از چراغ خواب استفاده نکنید تا نوزاد تاریکی شب را احساس کند.

نوزاد را ماساژ دهید

نوزادان و کودکان نوپا که پیش از خواب ۱۵ دقیقه ماساژ داده می شوند، سریع تر از کودکانی که فقط برایشان قصه گفته شده است، به خواب می روند.

نوزادتان را به خواب نیمروزی دعوت کنید

علاوه بر تمام فواید خواب نیمروزی که به شما فرصت انجام کارهای شخصی تان را می دهد، خواب نیمروزی برای رشد ذهنی و جسمی کودک بسیار اهمیت دارد. به خاطر این باور غلط که اگر کودک در روز نخوابد، شب ها بیش تر می خوابد، خواب نیمروزی را حذف نکنید چون دقیقا برعکس است.

از پوشک مخصوص شب استفاده کنید

پوشک خیس هم می تواند از عواملی باشد که مانع خوابیدن نوزاد شود. بهتر است در طول شب از پوشک هایی که قدرت جذب بسیار بالا دارند استفاده کنید تا اگر نوزاد با پوشک خیس خوابش برد، مجبور نباشید او را بیدار کنید.

به نوزاد پستانک بدهید

دادن پستانک در زمان خواب به کودک کمک می کند تا آرام شود و به خواب برود. البته وقتی نوزاد به خواب رفت، پستانک را از دهانش خارج کنید تا به خاطر افتادن پستانک از دهانش بیدار نشود.

بهترین راهکار را خودتان بیابید

همه ما درباره تکان دادن کودک در تمام شب یا نشستن در خودرو و گردش آرام شبانه شنیده ایم اما هیچ فردی نمی تواند قضاوت کند که کدام شیوه برای نوزاد شما کارآمدتر خواهد بود. بهتر است شیوه های امنی را که برای نوزاد شما مناسب است پیدا و از آن ها استفاده کنید.

یک برنامه خواب منظم داشته باشید

هیچ شکی در این که یک برنامه منظم خواب می تواند به کودک بفهماند که زمان خواب فرا رسیده است، وجود ندارد. یک برنامه خواب منظم برای نوزادتان تنظیم و به آن عمل کنید.

حالت های نوزاد را بشناسید

به جای آن که منتظر بمانید تا بحران اصلی فرا برسد، به دنبال شناخت نشانه های خستگی نوزاد باشید. ممکن است نوزاد چشم هایش را بمالد، گریه کند یا خمیازه بکشد. بعضی از نوزادان ممکن است کاملا برعکس باشند و در زمان خستگی پرانرژی تر شوند که این حالت باعث گمراهی والدین می شود.

صدای متناوب ایجاد کنید

در رحم مادر، جنین به شنیدن صداهای متناوب مانند صدای نفس یا تپش قلب مادر عادت می کند بنا براین بعضی از نوزادان با شنیدن صدای دستگاه تهویه و به طور کلی لوازمی که صدای متناوب تولید می کنند، بهتر به خواب می روند.

لالایی بخوانید

لالایی خواندن به طور کلی یک روش بسیار عالی برای آرام کردن کودک خواب آلود است و تحقیقات نشان داده اند که لالایی خواندن به کاهش استرس هم کمک می کند.


مطالب پیشنهادی:

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

 کافئین بر بدن چه اثراتی دارد؟

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

http://maktoobshop.com

 

25 ﺭﻭﺵ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﺪﻥ ﻧﻮﺯﺍﺩ

۲۵ روش ساده برای خواباندن نوزاد

اصل کلی: به هیج وجه قبل از خواب نوزاد را هیجان زده نکنید. 
 

  • ارتباط چشمی برقرار نکنید.

ارتباط چشمی طولانی و معنادار شما با نوزاد، محرک‌ترین عامل برای نوزاد است. حواستان را جمع کنید و وقتی می‌خواهید کودک را بخوابانید یا وقتی بیدار شده است، او را آرام کنید و با او ارتباط چشمی برقرار نکنید.

  • نوزاد را حمام کنید.

آب گرم و بعد از آن نوازش آرام و عاشقانه با حوله حمام به آرام شدن نوزاد کمک می‌کند. اسباب بازی‌های آب پاش را از داخل وان جمع کنید و با آرامش و دور از هیاهو و بازی نوزاد را حمام کنید تا تجربه‌ای آرام بخش باشد.

  • کنار نوزاد بخوابید.

چه موافق و چه مخالف خواباندن نوزاد کنار خودتان باشید اما تحقیقات نشان داده است کودکانی که کنار والدین می‌خوابند در بزرگسالی عزت نفس بالا‌تر و اضطراب کمتری خواهند داشت. برای امنیت کودک از تختخواب‌هایی استفاده کنید که کنار تخت شما قرار می‌گیرند. (خواباندن کودک روی تخت خودتان توصیه نمی‌شود.)

  • نوزاد را سیر کنید.

اگر کودک شما از آن دسته کودکانی است که نیمه شب گرسنه از خواب بیدار می‌شود، تغذیه قبل از خواب می‌تواند مفید باشد. بهتر است قبل از اینکه بخوابید، سراغ کودک بروید و در حالی که خواب است به او غذا بدهید و صبر نکنید تا خودش گرسنه از خواب بیدار شود. این وعده اضافی شکم کودک را به اندازه کافی پر می‌کند و به او کمک می‌کند بهتر بخوابد.

  • تخت کودک را خلوت کنید.

فضای خواب کودک را از هر چیزی خالی کنید. ملحفه و بالشتک اضافی یا عروسک‌های پارچه‌ای می‌توانند خطرناک باشند و احتمال خفگی یا تنگی نفس کودک را افزایش دهند. فقط یک ملحفه روی تشک بکشید و اگر نگران گرم ماندن نوزاد هستید بهتر است به جای استفاده از روانداز از کیسه خواب مخصوص نوزاد استفاده کنید.

  • فضا را خوشبو کنید.

بعضی بینی‌های کوچک با بوی مطبوع یک یا دو قطره خوشبو کننده یا روغن طبیعی روی دستمال کنار تخت خوابشان زود‌تر به خواب می‌روند. بعضی از خوشبو کننده‌ها و روغن‌های طبیعی به عنوان آرام کننده و ضد اضطراب شناخته شده‌اند. البته استفاده از خوشبو کننده‌ها تا قبل از ۶ ماهگی نوزاد توصیه نمی‌شود. برای نوزادان کمتر از ۶ ماه یا نوزادانی که پوست و شامه حساسی دارند از خوشبو کننده استفاده نکنید و حتی برای شستشوی ملحفه‌های تخت از شوینده‌های بی‌بو استفاده کنید.

  • رفلاکس معده (ترش کردن)

رفلاکس معده نوزادان یک بیماری شایع است که دلیل پزشکی آن هنوز مشخص نشده است و یکی از عوامل مشکلات خواب در نوزادن است. این بیماری به علت بدکاری ماهیچه‌ای است که مری را به شکم متصل می‌کند و باعث ترشح اسیدی می‌شود که وارد مری شده و احساس درد را در نوزاد به وجود می‌آورد. از نشانه‌های این بیماری می‌توان به آب دهان زیاد، گریه با صدای بلند، خس خس کردن، عق زدن و مشکلات تغذیه‌ای اشاره کرد. اگر نوزادتان این علائم را نشان می‌دهد، برای کسب اطمینان به پزشک او مراجعه کنید.

  • دستتان را روی بدن کودک بگذارید.

وقتی نوزاد را برای خواب به تخت خوابش منتقل می‌کنید، سعی کنید دستتان را با مهربانی روی شکم، بازو‌ها و سر کودک بگذارید تا او را آرام کنید. بعضی اوقات فقط حضور شما کنار کودک کافی است تا حس امنیت به نوزاد منتقل شود و راحت‌تر بخوابد.

  • زمان مناسب را انتخاب کنید.

خواباندن نوزادی که بیش از حد خسته شده است تقریباً غیر ممکن است. مقرر کردن زمان خواب معین بسیار مهم است و بسیاری از متخصصین عقیده دارند بین ساعت 18:30 تا 18:00 بهترین زمان برای خواباندن کودکان زیر یک سال است. خوشبختانه زود خواباندن کودک به زود بیدار شدن کودک در صبح منجر نخواهد شد و بالعکس خواب مناسب شبانه باعث می‌شود کودک صبح‌ها دیر‌تر از خواب بیدار شود.

  • لباس خواب مناسب

بعضی اوقات نوزادان به پارچه‌هایی که از الیاف مصنوعی ساخته شده‌اند، حساسیت دارند که می‌تواند مانع خوابیدن نوزاد شود. از لباس‌هایی استفاده کنید که از الیاف طبیعی مانند کتان تهیه شده‌اند تا از اذیت شدن کودک جلوگیری کنید.

  • دمای محیط را پایین نگه دارید.

حتماً خودتان هم می‌دانید که در دمای مناسب بهتر می‌خوابید! نوزاد هم مانند شماست. بنابر توصیه انجمن پزشکان کودک امریکا دمای اتاق نوزاد را بین 18.33 تا 21.11 درجه سانتیگراد نگه دارید تا از سندرم مرگ ناگهانی نوزاد جلوگیری کنید.

  • اتاق را تاریک کنید.

برای اینکه به نوزاد کمک کنید تا متوجه فرا رسیدن زمان خواب شود، اتاق او را تاریک کنید. از چراغ خواب استفاده نکنید و از پرده‌های تیره تا بتوانید تاریکی شب را در طول روز بازسازی کنید. وقتی زمان بیدار شدن کودک است، چه در صبح و چه در بعداز ظهر، پرده‌ها را باز کنید و به نور اجازه ورود بدهید تا نوزاد متوجه تفاوت بشود.

  • نوزاد را ماساژ دهید.

نوزادان و کودکان نوپا که پیش از خواب ۱۵ دقیقه ماساژ داده می‌شوند، سریع‌تر از کودکانی که فقط برایشان قصه گفته شده است، به خواب می‌روند. پس روغن مناسب ماساژ کودک تهیه کنید و با ملایمت و فشار کم او را ماساژ دهید.

  • خواب نیمروزی

علاوه بر تمام فواید خواب نیمروزی که به شما فرصت کارهایی مانند دوش گرفتن، چک کردن ایمیل یا انجام تماس‌های تلفنی را می‌دهد، خواب نیمروزی برای رشد ذهنی و جسمی کودک بسیار اهمیت دارد. به خاطر این باور غلط که اگر کودک در روز نخوابد، شب‌ها بیشتر می‌خوابد، خواب نیمروز را حذف نکنید چون دقیقاً بر عکس است.

  • از پوشک مخصوص شب استفاده کنید.

پوشک خیس هم می‌تواند از عواملی باشد که مانع خوابیدن نوزاد شود. بهتر است در طول شب از پوشک‌هایی که قدرت جذب بسیار بالا دارند استفاده کنید تا اگر نوزاد با پوشک خیس خوابش برد، مجبور نباشید او را بیدار کنید (در صورت دفع حتماً پوشک را تعویض کنید). در این صورت برای محافظت از پوست حتما از کرم‌های مخصوص پوشک استفاده کنید.

  • به نوزاد پستانک بدهید.

دادن پستانک در زمان خواب به کودک کمک می‌کند تا آرام شود و به خواب برود. مطالعات نشان داده‌اند که استفاده از پستانک ممکن است از بروز سندرم مرگ ناگهانی نوزاد جلوگیری کند. وقتی نوزاد به خواب رفت، پستانک را از دهانش خارج کنید تا به خاطر افتادن پستانک از دهانش بیدار نشود. حتماً از پستانک‌های بسیار نرم استفاده کنید تا اگر روی آن غلت زد، اذیت نشود.

  • از راهکارهای مخصوص استفاده کنید.

هیچوقت معلوم نیست چه چیزی نوزاد را در نیمه‌های شب آرام خواهد کرد. همه ما درباره تکان دادن کودک در تمام شب شنیده‌ایم یا نشستن در ماشین و گردش آرام شبانه شنیده‌ایم. هیچکس نمی‌تواند قضاوت کند که کدام شیوه برای نوزاد شما کارآمد خواهد بود. بهتر است شیوه‌های امنی که برای نوزاد شما مناسب هستند را پیدا و از آن‌ها استفاده کنید.

  • یک برنامه خواب منظم داشته باشید.

هیچ شکی در اینکه یک برنامه منظم خواب می‌تواند به کودک بفهماند که زمان خواب فرا رسیده است، وجود ندارد. یک برنامه آرامش بخش تنظیم کنید و به آن عمل کنید. استمرار در اجرای برنامه خواب، کلید موفقیت شماست.

  • نوزاد را قنداق کنید.

از هر تازه پدر و مادری که سؤال کنید به شما در مورد اهمیت یادگیری مهارت مهم قنداق کردن کودک خواهند گفت. از آنجا که نوزاد در رحم مادر شرایطی شبیه قنداق شدن را دارد، این کار به نوزاد کمک می‌کند بهتر بخوابد. 
قصه بگویید. مهم نیست برای نوزاد چه قصه‌ای تعریف می‌کنید چون او متوجه چیزی که می‌گویید نمی‌شود اما گفتن قصه پیش از خواب با صدای آرامش بخش، نوزاد را آرام می‌کند و عادت قصه گفتن و قصه شنیدن در تمام دوران کودکی حفظ می‌شود.

  • حالت‌های نوزاد را بشناسید.

به جای آنکه منتظر بمانید تا بحران اصلی فرا برسد، به دنبال شناخت نشانه‌های خستگی نوزاد باشید. ممکن است نوزاد چشم‌هایش را بمالد، گریه کند یا خمیازه بکشد. بعضی از نوزادان ممکن است کاملاً بر عکس باشند و در زمان خستگی پر انرژی‌تر شوند که این حالت باعث گمراهی والدین می‌شود. به نشانه‌های مخصوص کودک خود دقت و آن‌ها را شناسایی کنید تا خواباندن کودک راحت‌تر باشد.

  • با نوزاد حرف بزنید.

وقتی نوزاد متولد می‌شود، صدای شما برایش آشناست و به همین علت تاثیر مثبتی روی کودک دارد. حرف زدن آرام و یا لالایی خواندن پیش از خواب به کودک کمک می‌کند تا با اطمینان از حضور مادر با احساس امنیت به خواب برود.

  • صدای متناوب ایجاد کنید.

در رحم مادر، جنین به شنیدن صداهای متناوب مانند صدای نفس یا تپش قلب و یا حتی صدای شکم شما عادت دارد و به همین دلیل ممکن است سکوت برایش اسرارآمیز باشد. بعضی از نوزادن با شنیدن صدای دستگاه تهویه و به طور کلی لوازمی که صدای متناوب تولید می‌کنند، بهتر به خواب می‌روند.

  • کودک را نوازش کنید.

پیش از خواب کودک را غرق در بوسه و آغوش کنید. با انجام این کار کودک احساس عشق و امنیت بیشتری از جانب شما خواهد داشت و این حس باعث می‌شود که عمیق‌تر و طولانی‌تر بخوابد.

  • لالایی بخوانید.

مهم نیست چه شعر یا ترانه‌ای را برای خواندن انتخاب می‌کند چون آواز خواندن به طور کلی یک روش بسیار عالی برای آرام کردم کودک خواب آلود است و با توجه به اینکه تحقیقات نشان داده‌اند که آواز خواندن به کاهش استرس کمک می‌کند، این کار به شما هم احساس آرامش خواهد داد.

مطالب پیشنهادی:

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

 کافئین بر بدن چه اثراتی دارد؟

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

http://maktoobshop.com