(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

برای گذر از تعارض‌ صبور باشید!



تعارض زمانی اتفاق می‌افتد که برداشت‌های متفاوتی از یک رویداد واحد توسط دو نفر شکل می‌گیرد. اما در زندگی مشترک باید با آن چه کرد؟

برای گذر از تعارض‌ صبور باشید!

موقعیت زیر را تصور کنید:

آرش و الهه به تازگی ازدواج کرده‌اند و در طبقه‌ی بالای منزل مادر آرش زندگی می‌کنند. آرش هر روز وقتی از سر کار برمی‌گردد ابتدا سری به مادرش می‌زند و این مسأله باعث دلخوری و حساسیت بیش از حد الهه‌ شده است. الهه عقیده دارد که آرش بچه ننه است و آرش عقیده دارد الهه ‌به مادر او حسادت می‌کند. به نظر شما تقصیر چه کسی است؟ آرش و الهه چطور می‌توانند مشکل پیش آمده را حل کنند؟

چنین موقعیت‌هایی در زندگی زناشویی خصوصاً برای زوج‌های جوان که هنوز به شناخت کافی نسبت به هم دست پیدا نکرده‌اند، زیاد اتفاق می‌افتد. به چنین رویداد‌هایی تعارض گفته می‌شود و زمانی اتفاق می‌افتد که برداشت‌های متفاوتی از یک رویداد واحد توسط دو نفر شکل می‌گیرد. بیشترین مشکلی که باعث می‌شود این سوءبرداشت‌ها اتفاق بیفتد، ذهن‌خوانی دو طرف نسبت به افکار، عقاید و اعمال طرف دیگر است.

 

هر انسانی وقتی در موقعیتی مانند آنچه در بالا گفته شد قرار می‌گیرد، سه مرحله را طی می‌کند:

فکر‌/‌ احساس‌‌‌/ رفتار

اجازه بدهید این سه مرحله را با توجه به موقعیت بالا بررسی کنیم.

1_ وقتی آرش از سر کار بر می‌گردد الهه توقع دارد که او یک‌راست از پله‌ها بالا برود‌ و هنگامی که آرش بر خلاف میل او رفتار می‌کند، الهه با خودش فکر می‌کند که: « من با یک پسر بچه ننه و لوس ازدواج کردم!»

2_فکر منفی الهه درباره‌ی آرش باعث می شود احساسات بد و منفی در درون او شکل بگیرد. احساساتی مانند غم، خشم و نگرانی.

3_به دلیل احساسات منفی که الهه دارد، نمی‌تواند رفتار معقولانه و خوبی در برابر آرش نشان دهد. عکس‌العمل رفتاری الهه احتمالاً قهر، اخم و ترش‌رویی یا نیش و کنایه‌ی زبانی خواهد بود.

شما فکر می‌کنید واکنش آرش در مواجهه با این موقعیت چه خواهد بود؟

واکنش آرش: آرش احتمالاً با یک لبخند و بی‌خبر از آنچه در فکر الهه می‌گذرد وارد می‌شود و با دیدن اخم یا از آن بدتر حالت تهاجمی الهه به شدت جا می‌خورد و خود را محق می‌داند که با رفتار بد الهه مقابله به مثل کند. دلیل رفتار تلافی‌جویانه آرش این است که او فقط مرحله‌ی سوم یعنی رفتار الهه را می‌بیند و از دو مرحله‌ی قبلی یعنی افکار و احساسات الهه بی‌خبر است. در واقع مشکل از جانب هر دو طرف است. هم آرش که سعی نمی‌کند دلیل اصلی ناراحتی الهه را بفهمد و هم الهه که دلیل ناراحتی‌اش را بیان نمی‌کند. ‌در چنین موقعیتی اگر الهه بگوید: «‌تو که این‌قدر بچه ننه بودی چرا زن گرفتی؟!» آرش پاسخ می‌دهد: «‌تو هم که این‌قدر حسود بودی می‌موندی خونه ور دل مامانت!» و... بقیه‌اش را احتمالاً خودتان می‌دانید.

موقعیت‌هایی مشابه این موقعیت فرضی، ‌در زندگی زناشویی فراوان یافت می‌شود. حتی زوج‌هایی که به ظاهر مشکل خاصی ندارند و زندگی شاد و آرامی دارند، ممکن است گاهی اوقات در چنین موقعیت‌هایی قرار بگیرند. اما آنچه یک رابطه‌ی سالم را از یک رابطه‌ی بحرانی و ناپایدار متمایز می‌کند، نحوه‌ی برخورد با این‌گونه تعارضات در زندگی زناشویی است.

برای این‌که به دلیل اعمال طرف مقابل‌‌تان پی ببرید، لازم است به صحبت‌هایش گوش کنید. شما نمی‌توانید از روی ظاهر اعمال دیگران درباره‌ی احساسات و افکار آن‌ها قضاوت کنید

نحوه‌ی برخورد صحیح در چنین موقعیت‌هایی به قرار زیر است:

** به افکار یا درکی که از موقعیت دارید گوش کنید: ابتدا گوش کنید که با خودتان چه می‌گویید. این کار به شما کمک می‌کند به جای این‌که فقط به رفتار منفی همسرتان توجه کنید، به احساس منفی درون‌تان پی ببرید و آن را اصلاح کنید. شاید موضوع آن‌طور نیست که شما گمان می‌کنید! شاید آرش فقط به خاطر تنهایی مادرش و احترامی که برای او قائل است به او سر می‌زند. نه برای این‌که مادرش ‌را بیشتر از الهه دوست دارد.

 

** به دیدگاه‌ها و برداشت‌های همسرتان گوش کنید: همیشه گوش دادن به طرف مقابل به معنای پذیرش صحبت‌ها و عقاید او نیست. اما برای این‌که به دلیل اعمال طرف مقابل‌‌تان پی ببرید، لازم است به صحبت‌هایش گوش کنید. شما نمی‌توانید از روی ظاهر اعمال دیگران درباره‌ی احساسات و افکار آن‌ها قضاوت کنید. شاید اگر آرش می‌دانست که الهه ساعت‌ها منتظر آمدن او بوده است، کمی مهربان‌تر برخورد می‌کرد.

اگر زن و شوهر در موقعیت‌های مشابه آنچه در بالا ذکر شد، به جای‌ قضاوت عجولانه ‌کمی تأمل نمایند و خود را به جای طرف مقابل قرار دهند و به افکار و احساسات یکدیگر احترام بگذارند، بیشتر این تعارض‌ها خود به خود حل می‌شود.

 

مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

علل ناپایداری ازدواج

علل ناپایداری ازدواج

از جمله عواملی که سلامت خانواده را تهدید می کنند عبارتند از: ‌


۱) عدم شناخت و آگاهی به اصول زندگی مشترک:‌" توانایی" در" دانایی " است . برای ازدواج و زندگی مشترک موفق ، کسب دانایی هایی لازم است و مانند هر ‌امر دیگری باید مهارت های مربوط به آن را کسب کرد و در فرآیند زندگی مشترک به کاربرد. در برخی از ‌خانواده ها به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به یکدیگر، عدم آگاهی نسبت به اهداف و انگیزه های ازدواج ، ‌بی انصافی ها، پیش داوری ها، فریب کاری ها ، عدم احساس مسئولیت و بی توجهی به اصول اخلاقی ، بنیاد ‌خانواده متزلزل می شود.مهمترین عاملی که موجب آسیب پذیری خانواده می شود، عدم شناخت و انحراف از ‌هدف های ازدواج است. زن و شوهری که هدف های ازدواج و تشکیل خانواده را نشناخته و یا فراموش ‌کرده اند، در کدام مسیر حرکت می کنند؟ کدام روش و وسیله را برای نیل به کدام هدف انتخاب می کنند؟ هنگامی ‌که راجع به خانواده صحبت می شود، معمولا زن ها و شوهرهابه گونه ای برخورد می کنند که گویا همه چیز را ‌درباره خانواده می دانند. هرکس به خود اجازه می دهد راجع به خانواده اظهار نظر کند و چون هرکس در خانواده ‌رشد کرده ، تصور می کند دانش و آگاهی لازم را دارد. در حالی که این طور نیست و برای انجام هر کاری و ‌ایفای هر نقشی به آموزش ، کارآموزی و مهارت آموزی نیاز است.

۲) سست شدن باورهای مذهبی: شاید مهمترین عاملی که بنیاد خانواده را تهدید می کند، سست شدن باورهای مذهبی و اصول اخلاقی و فقدان ‌معنویت باشد. هرگاه زن و شوهر در روابط خود، خدا را فراموش کنند و در حضور و غیاب یکدیگربه گونه ای ‌برخورد کنند که خدا غایب است، با دست خود کانون خانواده را به سوی تزلزل و نابودی سوق داده اند . ‌یکی از رسم های پسندیده هنگام عقد ازدواج، گذاشتن قرآن بر سر سفره عقد است. به نظر می رسد این رسم به ‌معنی آن است که زن و شوهر به قرآن اعتقاد دارند و به آنچه که قرآن گفته عمل می کنند و قرآن را در زندگی و ‌پیوند مشترک خود حاکم و داور قرار می دهند و خداوند را حاضر و ناظر به اعمال ، رفتار و گفتارشان می دانند . ‌حال چنانچه این وضعیت تغییر کند و این اعتقادات و باورها سست شود و از بین برود ، سلامت و تعادل خانواده ‌به خطر می افتد. زمانی که ارزش ها، نگرش ها و باورهای حاکم بر روابط زن و شوهر براساس لذت طلبی ، ‌مصلحت گرایی، مادی گرایی و سودطلبی استوار باشد، بی شک روابط انسانی از معنویت تهی می شود. این نوع ‌روابط بسیار سست و شکننده خواهد بود و به محض بروز موقعیتی خاص مانند بی پولی ، تنگدستی ، بیماری ، ‌کهولت و افزایش سن و نظایر آن از درون متلاشی می گردد و با هر بهانه ای از هم می گسلد . ‌

۳) عدم صداقت و فریبکاری: جوهر روابط سالم میان زن و شوهر صداقت است. صداقت اعتماد را بنیاد می نهد. زن یا شوهری که با همسر ‌خود صادق نیست و با دادن وعده و وعیدها می خواهد زندگی کند ، با رفتار خود کانون گرم و صمیمی خانواده را ‌دچار تزلزل می کند. زن و شوهری که از واقعیت ها دور هستند و در عالم اوهام و تخیلات زندگی می کنند ، آیا می توان گفت که زندگی زناشویی موفقی خواهند داشت ؟ گاهی اوقات پنهان کردن حقایق ( مخفی کاری ) و فریب ‌دادن (فریب کاری ) موجب می شود ارکان خانواده متزلزل شود و روابط زن و شوهر آسیب ببیند.

۴) عدم توجه به نیازهای همسر: ‌ زوج های موفق کسانی هستند که در صدد ارضای نیازهای همسر خود می باشند. بنابراین هر زن یا شوهری ‌وظیفه دارد نیازهای جسمی و روحی همسرش را بشناسد و در مقام ارضای آنها برآید.ارضای نیازها به طریق ‌درست و مطلوب به رشد همه جانبه و ایجاد امنیت روانی زوجین منجر می شود و در نتیجه سلامت خانواده ‌تأمین می گردد. برای مثال هر انسانی نیاز به " امنیت "، "محبت" ، "توجه و احترام " دارد. لذا هرگاه این گونه ‌نیازها از طرف همسر تأمین نشود ، فرد احساس ناامنی روانی می کند و بهداشت روانی خانواده مختل می شود. ‌

۵)‌ ابهام و افراط در انتظارها ‌: به طورمعمول مشخص کردن انتظارها در روابط ، باعث معین شدن وظایف و حدود روابط افراد می شود. در ‌خانواده هایی که انتظارهای متقابل زن و شوهر مشخص نشده است، روابط آسیب پذیراست و زوجین دقیقاً نمی ‌دانند نسبت به یکدیگرچه وظایفی برعهده دارند.تفاوت و تعارض در انتظارات موجب می شود فضایی نامساعد و کینه توزانه به وجود آید. گاهی ‌اوقات داشتن توقعات بیش از حد از همسر، مثل اینکه انتظار داشته باشیم او همچون فرشته باشد ، یا معلومات ‌بسیاری داشته باشد ، یا در نظم و ترتیب سرآمد دیگران به حساب آید، سلامت خانواده را در معرض تهدید قرار ‌می دهد.‌

۶) دخالت دیگران: اکثر پژوهش های انجام شده در ایران درباره طلاق ، این حقیقت را منعکس کرده که دخالت دیگران مانند ‌اقوام و آشنایان ، والدین زن یا شوهر موجب شعله ورشدن اختلافات زن و شوهر می گردد و در نهایت به طلاق و ‌جدایی منجر می شود. زن یا شوهر به ویژه در اوایل زندگی مشترک توسط دیگران به طور ناشیانه راهنمایی و یا ‌در برخی موارد تحریک می شوند.گاهی اوقات مادرشوهر یا پدرشوهر و مادرزن یا پدرزن علیرغم علاقه ، در ‌زندگی مشترک فرزندانشان مزاحمت ها و آسیب هایی را به وجود می آورند.

۷) مسائل اقتصادی و مالی: انسان ها نیازهای مادی دارند که باید در حد متعادل ارضا شود، اما مسائل مادی نباید همه امور را تحت ‌الشعاع قرار دهد. زندگی زناشویی نشیب و فراز دارد و زن و شوهر باید با رعایت صرفه جویی، قناعت و عدم ‌تجمل گرایی، مسائل اقتصادی زندگی مشترک خود را تنظیم و اداره کنند. گاهی اوقات مسائل مالی و اقتصادی ‌بهانه هستند و زمانی که از زن یا شوهر سؤال می شود که چرا با یکدیگر سازش ندارید؟ به این گونه مسائل اشاره ‌می نمایند و در نهایت "عدم توافق" و "عدم تفاهم" را عامل اصلی طلاق و جدایی معرفی می کنند. بدیهی است ‌که این عامل کلی و مبهم ( عدم توافق ) نمی تواند ما را به سوی شناخت عواملی که سلامت خانواده را تهدید می‌کنند، هدایت کند. ‌

۸)‌ موانع فرهنگی و طبقاتی: گاه فرهنگ زن یا مرد به لحاظ عدم تناسب یا تضاد، سلامت خانواده را تهدید می کند. برای مثال ‌ناهماهنگی فرهنگی و طبقاتی زن و شوهر ( مانند فرهنگ شهری در مقابل فرهنگ روستایی ) گاهی باعث تهدید ‌بنیاد خانواده می شود. ‌متأسفانه بعضی افراد به تعهدات اخلاقی و ارزش های حاکم مقید نیستند و این مسئله موجب می شود زن و شوهر ‌در ظاهر زیر یک سقف با یکدیگر زندگی کنند، اما روح آنها از همدیگر فاصله داشته باشد. در این وضعیت زن ‌یا شوهر با " منم منم" گفتن !! و تفاخر به اصل و نسب خود، سعی می کند همسر خود را سرزنش و تحقیر کند. ‌بدیهی است در چنین خانواده ای احساس حقارت هر یک از زوجین موجب می شود فضای روانی و عاطفی ‌نامساعدی به وجود آید و زوجین از یکدیگر متنفر شوند. 

۹)‌ هوسرانی و ازدواج مجدد: عامل دیگری که سبب آسیب زایی خانواده می شود تنوع طلبی یا هوسرانی است که فرد به فرمان احساسات خود ، با فرد دیگری غیر از همسر خود ارتباط برقرار می کند و رابطه خود با همسر ‌قبلی را سست می نماید . در این شرایط عواملی از قبیل زیبایی و یا ثروت طرف مقابل موجب گرایش به روابطی ‌خارج از چارچوب خانواده یا برقراری روابط پنهانی می شود. این وضعیت موجب می شود روابط زن و شوهر ‌مخدوش گردد، بنیاد خانواده سست شود و سرنوشت فرزندان به خطر افتد. ‌

۱۰)‌ سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات‌: مهمترین عامل آسیب پذیری خانواده ، بروز سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات است. بنابراین هر یک از زن و شوهر ‌به سهم خود مسئولیت دارند که از به وجود آمدن سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات پیشگیری کنند.

مطالب پیشنهادی:


تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم کدامند؟

ژن درمانی چیست؟

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟