عذر خواستن یکی از موثر ترین روشهایی است که می تواند آتش معرکه را در خانواده خاموش کند و جو آرامی را دوباره به خانه تان بر گرداند.مخصوصا در این روزها که به عید نزدیک می شوید و اگر با هم قهر باشید تعطیلات بدی را تجربه می کنید.
اما عذر خواهی هم مانند هر کار دیگری ،چم و خم های مخصوص به خود را دارد مانند:
انتقاد را بپذیرید: گوش دادن به حرفهای همسرتان یک موضوع مهم برای پایان دادن به جر و بحث به شمار میرود؛ مجادلههایی که هر دوی شما تصور میکنید، حق با شماست و مشکل مربوط به همسرتان است.
این به خصوص زمانی صدق میکند که قبلا نیز مکررا بر سر موضوع فعلی بحث کرده باشید.
وقتی او از شما انتقاد میکند، نشان دهید که حرف او را میفهمید، همان گونه که انتظار دارید هنگامی که شما صحبت میکنید، او نیز متوجه منظورتان شود. باز فکر کنید، نظر خودتان را بدهید، ایده او را لحاظ کرده و جلو بروید.
به خود استراحت دهید: در اوج یک مجادله، فشار خونتان بالا میرود، تپش قلبتان بیشتر میشود و ممکن است چیزهایی بگویید که لزوما از بیان آنها منظوری ندارید. همیشه به مکانی خلوت نیاز دارید که در آن از هم جدا شده، آرام گرفته و افکار خود را جمع کنید. البته هنگامی که خیلی عصبانی هستید، از ماشینتان به عنوان یکی از مکانها استفاده نکنید. سعی کنید کمی قدمزده و یا بدوید یا به آشپزخانه رفته کمی از ظروف نشسته را بشویید.
انرژی خود را معطوف فعالیتهای مفیدتر و سودمندتر کنید و در عین حال به همسر خود مقداری فرصت دهید تا با خودش تنها باشد.برگشتن به بحث و مجادله بعد از یک استراحت کوتاه باعث میشود در مورد موضوع با دیدی بازتر و فکری آزادتر بنگرید و امید بیشتری برای رسیدن به یک نتیجه عملی و منطقی در شما ایجاد شود.
گذشته را یادآوری نکنید: اگر میخواهید به توافقی در آینده دست پیدا کنید با پیش کشیدن گذشتهها به هیچ کجا نخواهید رسید. مهم نیست که او بار آخر فلان چیز را گفته و یا شما چه گفتید. با هم عهد کنید که گذشتهها گذشته. به چیزی که اکنون در حال روی دادن است توجه کنید. آتشآور معرکه شدن راه به جایی نخواهد برد. با فراموش کردن گذشته زودتر به توافق خواهید رسید.
دوست داشته باشید: اگر به آرامی در مورد موضوعی بحث میکنید و همسرتان یک باره صدایش را بالا برده و از کوره در رفت،کافی است به طرفش رفته و او را آرام کنید. بگذارید بفهمد که این فقط یک مجادله بیاهمیت است و شما برای شنیدن صحبتهای او در کنارش هستید به علاوه این رفتار نشان دهنده این است که شما به او اهمیت داده و دشمن او نیستید.
تقصیر را نباید فقط به گردن آقایان انداخت، گاهی اوقات خانمها نیز میخواهند فقط حرف خودشان را به کرسی بنشانند، اما تا زمانی که نتوانید، کوتاه آمده و عذرخواهی کنید، به خصوص هنگامی که برایتان دشوار است، نمیتوان گفت که انسانی معتدل و منطقی هستید
جوی مناسب جهت ارتباط ایجاد کنید: در حالیکه او به حالت قهر به اتاق خواب میرود، چند عدد شمع روشن کرده، چای یا نوشیدنی بیاورید و از همسرتان بخواهید برای بحث و گفتوگو نزد شما بیاید. او اتاقی که با سوسو زدن شعلههای لطیف شمع روشن میشود را محلی مناسب برای تبادل نظر و اندیشه یافته و از حالت تدافعیش کاسته خواهد شد. محیط اطراف تاثیر مستقیمی روی احساسات ما دارد. عصبانیت یک احساس خشن است اما با مراقبت همراه با توجه محبت آمیز، همیشه میتوان آن را کنترل کرد.
مشکلترین کلمه را به زبان آورید: یک عذرخواهی واقعی میتواند یکی از دشوارترین پیشنهادات باشد برخلاف تصور عموم، همه افراد قادر به به زبان آوردن این کلمه 6حرفی «متاسفم» بوده و تا به حال هیچ کس بعد از گفتن آن غش نکرده است. میتوانید پیش از اینکه تسلیم شده و بگویید «متاسفم» به بحث و جدل ادامه دهید، اما بهتر است با بیان این کلمه آب را روی آتش ریخته و خیلی سریعتر غائله را ختم کنید. تقصیر را نباید فقط به گردن آقایان انداخت، گاهی اوقات خانمها نیز میخواهند فقط حرف خودشان را به کرسی بنشانند، اما تا زمانی که نتوانید، کوتاه آمده و عذرخواهی کنید، به خصوص هنگامی که برایتان دشوار است، نمیتوان گفت که انسانی معتدل و منطقی هستید.
جملهای دلپذیر بگویید: یک مجادله میتواند بسیار خسته کننده بوده و اثرات احساسی سوئی را به طور موقتی به همراه داشته باشد. با اینکه باید روشن و صادق بود، گاهی اوقات ابراز حقیقت تلخ باعث بروز صدمه میشود. بعد از مجادله و جر و بحثی طولانی، وقت کوتاهی را اختصاص دهید به اینکه به یکدیگر یادآوری کنید که آن فقط یک اختلاف نظر معمولی بوده و اگرچه ممکن است برخی از عقاید همسرتان باعث اذیت و آزار شما شود، اما در عوض بسیاری از محاسن دیگر وی را مانند خوش مشربی او، عشقش به فرزندانتان یا جدیتش دوست دارید، در این صورت همسر شما نیز به احتمال زیاد دست به مقابله به مثل خواهد زد. گاهی اوقات فراموش کردن حرفهای آزاردهنده کسی که دوستش دارید مشکل به نظر میرسد اما اگر چیزی قابل تعریف را با آن بیامیزید، روبه رو شدن با مسئله بسیار آسانتر خواهد شد.
گفتگوی آزاد داشته باشید: با وقت گذاشتن برای بحث و گفتوگوی منطقی و آزادانه در مورد مشکلات، در عین حالی که میدانید طرف مقابلتان را دوست دارید خواهید توانست اختلاف نظرها را تبدیل به وسیلهای برای پیشرفت و ابزاری آموزنده کنید. به یاد داشته باشید که همسرتان بهترین دوست شما است.
از خود بپرسید: آیا طرز رفتار یا صحبت من با یک دوست این گونه باید باشد؟ آنگاه در آینده به اختلافات به گونهای دیگر خواهید نگریست.
بگویید دوستش دارید: بسیار تاکید میکنیم همیشه، همیشه، همیشه هنگامی که میخواهید به حالت آشتی و صلح برگردید به همسرتان بگویید که دوستش دارید. اطمینان دادن اینکه احساس شما به همسرتان هیچگاه و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهید کرد، در دستیابی به یک نتیجه صلحآمیز و ماندنی نقش بسیار با اهمیتی خواهد داشت.
برای عصر برنامهریزی کنید: بعد از اینکه در خانه اوضاع آرام شد، برای آزاد شدن فکرتان از مجادله، برای انجام یک فعالیت تفریحی آماده شوید. اگر همسرتان قبلا برای رزرو بلیت سینما و یا گرفتن تاکسی اقدام میکرد، این بار شما پیشدستی کرده و این کارها را انجام دهید، او تحت تاثیر این اعمال نوظهور شما قرار خواهد گرفت و این به شما فرصتی میدهد تا بتوانید از این تغییر رفتاری لذت ببرید.
ممکن است زمانی توسط همسرتان «آدمی تنبل و نامرتب» مورد خطاب قرار گرفته و این موضوع را فراموش کرده باشید! اما در مورد زنان وضعیت متفاوت است آنها بسیار سخت میتوانند سخنی که برایشان گران تمام شده است را از ذهنشان خارج کنند. با پیشقدمشدن در پیشنهاد دادن یک فعالیت تفریحی، بهخصوص بعد از جر و بحث نه تنها ذهن خود را مشغول موضوعی دیگر میکنید، بلکه به همسرتان میفهمانید که هنوز هم دوستش دارید. وقتتان را با او بگذرانید. عذرخواهی تنها به این معنا نیست که بگویید متاسفید و آن اتفاق را برای همیشه فراموش کنید. در حقیقت، فراموشی باعث تجدید دوباره رابطهتان میشود.
ببخشایید، اما همیشه فراموش نکنید: عذرخواهی تنها به ایـن مـعنا نـیست کـه بـگویید متـاسفید و آن اتفاق را برای همیشـه فراموش کنید. در حقیقت، فراموشی باعث می گـردد کـه مسئـله مـورد نـظـر مسـتـعـد بازگشت و سرایت دوباره به رابطه تان شود. با وقـت گـذاشـتـن بـرای بـحـث و گـفـتـگوی منطقی و آزادانه در مورد مشکلات، در عین حالی که میـدانـید طرف مقابلتان را دوست دارید، خواهید توانست اختلاف نظرها را تـبـدیل به وسـیـله ای بـرای پیـشـرفت و ابـزاری آموزنده گردانید.
چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
هر کدام از ما در طول روز یا هفته یا ماه یا سال، کسانی را می رنجانیم و خطاهایی را مرتکب می شویم.
اندازه این خطاها و میزان اثرگذاریشان بسته به جایگاه اجتماعی ما متفاوت است و گاهی شاید شمار زیادی از مردم را تحت تاثیر قرار بدهد، اما آیا ما در جایگاه یک عضو خانواده، یک دوست، یک رفیق، یک مدیر یا یک مسئول یاد گرفته ایم چگونه باید عذرخواهی کنیم؟ آیا یاد گرفته ایم دست روی شانه طرف مقابل بگذاریم و توی چشم هایش نگاه کنیم و بگوییم متاسفم یا در برابر ده ها دوربین، سر تعظیم فرود بیاوریم و بابت خطایی از مخاطبان مان عذرخواهی کنیم و حتی تاوان اشتباه مان را با استعفایی خودخواسته بپردازیم؟
چرا آدم ها از عذرخواهی می ترسند؟ آنها مغرورند و بیم دارند اختیار امور از دستشان خارج شود. یعنی طلب بخشایش کنند و از طرف مقابل، واکنشی غیرقابل انتظار داشته باشد. مثلا عذرخواهی شان را نپذیرد یا زبان به انتقاد بگشاید. به گمان شما آیا دیگران حق دارند واکنشی نادرست در برابر عذرخواهی ما داشته باشند؟
از نظر منطقی پاسخ این پرسش منفی است. کسی که از او طلب بخشایش می کنیم با منطق ما باید عذرخواهی مان را بی چون و چرا بپذیرد، اما زندگی همیشه تابع اصولی که ما منطقی تعریفشان می کنیم نیست! بنابراین امکان دارد وقتی طلب بخشایش می کنیم طرف مقابل واکنشی از خود نشان دهد که انتظارش را نداشته ایم. چاره چیست؟
پیش از آن که درباره راه چاره بگوییم باید این نکته را یادآوری کنیم که ما عادت کرده ایم خطاهایمان را گردن عوامل دیگر بیندازیم. اگر سر رفیقمان فریاد کشیده ایم، می گوییم «تقصیر تو بود که عصبانی ام کردی» اگر به وظایفمان در محیط کاری به درستی عمل نکرده ایم می گوییم «امکانات فراهم نبود و دیگران نگذاشتند کاری از پیش ببرم» اگر در رانندگی باعث آسیب دیدن کسی شده ایم می گوییم «خودش مراقب نبود» و این دلیل تراشی ها یعنی ما حاضر نیستیم مسئولیت اشتباهی را که کرده ایم بپذیریم و می خواهیم برای آن علتی بیرونی پیدا کنیم.
اگر می خواهیم عذرخواهی مان واقعی و موفقیت آمیز باشد باید یاد بگیریم مسئولیت آنچه را انجام داده ایم بپذیریم و حتی خودمان را آماده کنیم تا تاوان اشتباهمان را بپردازیم. تاوان این اشتباه شاید خشم یا تندی طرف مقابل باشد، شاید او حرف هایی بزند که ما دلمان نمی خواهد بشنویم، اما به هر حال اگر خطا کرده ایم برای پذیرفته شدن طلب بخشایش مان باید صبور باشیم و به مجازات تن بدهیم و با چنین باوری طبیعتا آمادگی بیشتری برای مواجهه با واکنش های غیرقابل انتظار داریم.
مسئولیت پذیری بویژه درباره اشتباه هایمان، مهارتی نیست که ناگهان صاحب آن شویم؛ تخصصی است که آن را باید از کودکی بیاموزیم. آیا شما هم با پدر و مادرهایی برخورد کرده اید که وقتی کودکشان خطایی می کند برای آن که درس بگیرد کار اشتباه او را به یک موجود خیالی نسبت می دهند؟ مثلا وقتی او چیزی می شکند می گویند «نه! نه! تو نبودی، آن بچه بد بود که الان فرار کرده» این روش تربیتی، اولین گام به سوی پرورش بچه های غیرمسئول است، اما این دلیل نمی شود که اگر مسئولیت پذیر بار نیامده اید همچنان به رفتار نادرست ادامه بدهید و اشتباه هایتان را به عوامل بیرونی نسبت بدهید. یادتان باشد شما مسئول خطاهایتان هستید، پس بالغانه درباره آنها فکر کنید.
می دانید چرا آدم ها وقتی با هم دعوا می کنند چشم هایشان را می بندند و فریاد می کشند؟ آنها چشم هایشان را می بندند چون نمی خواهند حقیقت را ببینند یا متوجه شوند که طرف مقابل هم حرفی برای گفتن دارد و فریاد می کشند چون ناخودآگاه حس می کنند قلب هایشان از هم دور شده است و صدایشان به هم نمی رسد.
طلب بخشایش کردن از دیگری یعنی می خواهیم بار دیگر قلب هایمان به هم نزدیک شود، پس رفتارمان هم باید متناسب با خواسته مان باشد، بنابراین چه لزومی دارد فریاد بزنیم یا تندی کنیم وقتی قلبمان را دستمان گرفته ایم و آن را به قلب دیگری که شکسته است، نزدیک کرده ایم.
حتما در عذرخواهی باید با طرف مقابل ارتباط چشمی داشته باشیم چراکه نگاه کردن در چشم هایش به او تلقین می کند، شما قابل اعتماد هستید و حرف تان از صمیم قلب است.
بدبختانه ما در دنیای نیمکره چپ زندگی می کنیم، دنیایی که نیمکره راست در آن نقشی ندارد. حتما می پرسید نیمکره راست مگر قرار است چه کار کند که بیکار ماندنش این همه مهم است.
این نیمکره، مسئول اموری همچون عشق ورزی و خلاقیت است و از آنجا که بیشتر ما از دوران کودکی برای تخصص هایی متناسب با نیمکره چپ آموزش می بینیم، نیمکره دیگر چندان پرورش پیدا نمی کند و فقط گاهی وقت ها از زندان آزاد می شود و آنقدر در انجام وظایفش نابلد است که فقط برای ابراز افسردگی و اندوه به کار می آید.
در عذرخواهی باید هر دو نیمکره مغزمان را به کار بیندازیم، یعنی از یک سو باید یادمان بیاید طرف مقابل را دوست داریم و می خواهیم با او ارتباط دوستانه ای داشته باشیم و از سوی دیگر باید منطق مان را برای انتخاب کلماتی متناسب با شرایط انتخاب کنیم. وقتی این دو نیمکره با هم همکاری کنند آن گاه کلمات ما خالصانه و از صمیم قلب می شود و همان گونه که قدیمی ها گفته اند سخنی که از دل بر آید، لاجرم بر دل نشیند.
بیشتر ما اعتقاد داریم همین که در رفتارمان شرمندگی را نشان بدهیم کافی است، اما همان گونه که هر رفتار یا تصمیم اشتباهی معمولا یک وجه کلامی و یک وجه عملی دارد طلب بخشایش بابت آن هم باید وجهی کلامی و وجهی عملی داشته باشد.
اگر ما برای اشتباهی متاسف یا شرمسار هستیم نه تنها باید در رفتارمان نشان بدهیم که متوجه اشتباهمان شده ایم و می خواهیم جبرانش کنیم بلکه باید احساسمان را در قالب کلمات هم ثابت کنیم و بالاخره آن سخت ترین کلمه را که خیلی ها از گفتنش همیشه بیم دارند و غرورشان اجازه نمی دهد، به زبان بیاوریم و بگوییم «متاسفم.»
در انتخاب کلمات بعدی پس از این سخت ترین کلمه هم باید دقت کنید. شاید بهتر باشد علت هایی که طرف مقابل برایتان عزیز است، بیان کنید یا میزان تاسف تان را توصیف کنید یا از تصمیم تان برای بهبود شرایط بگویید.
مثلا به رفیق قدیمی دل شکسته بگویید با او خاطرات مشترک زیادی دارید و در سختی ها همراه تان بوده است، به کارمندی که دلش را آزرده اید بگویید همیشه از انجام وظیفه اش راضی بوده اید، به مخاطبان فراوانی که از تصمیم اشتباه شما متضرر شده اند بگویید می خواهید خطایتان را هر طور شده جبران کنید، به همسرتان که دلخور شده بگویید عاشقش هستید. خطای رفتاری دیگر این است که پس از ابراز تاسف جزئیات جریان را مفصل یادآوری کنید. شما با خطایتان روح طرف مقابل را رنجور کرده اید، قلبش را شکسته اید، به احساساتش لطمه زده اید و حالا که برای طلب بخشایش آمده اید طوری جزء به جزء قصه دلخوری را تعریف می کنید که باز همه چیز برای او تداعی می شود و آن زخم قدیمی گوشه دلش سر باز می کند و خشمگین می شود.
بنابراین اگر می خواهید پس از طلب بخشایش حرفی برای گفتن داشته باشید بهتر است آرامبخش ترین ها را انتخاب کنید. با این حال ما همچنان معتقدیم، پس از طلب بخشایش و قول دادن برای جبران، کم پیدا می شود کلماتی که ارزش شان بیشتر از سکوت باشد و به قول ارسطو اگر خردمند هستید، بهتر است کم بگویید و زیاد بشنوید.
دیابت را چگونه درمان کنیم؟
چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟
کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟
حقایق بیماری ایدز چیست؟
چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?
چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
عذرخواهی در واقع جبران یک خسارت روحی، جسمی یا اقتصادی است. برای این جبران، لازم است که معذرتخواهیکننده، احساس شرمندگیاش را به زبان بیاورد.
یک مقام دولتی زمان کناره گیری اش میگوید: «من از بابت تمام دلخوریهایی که احیانا اتفاق افتاده، متاسفم. اما فقط همین را میگویم که اگر بعضی از تصمیمهایم اشتباه بوده ¬ـ که مسلما بوده ـ من بر این باور بودم و هستم که در آن مقطع زمانی، همان تصمیم اشتباه هم به صلاح کشورم بوده است.» روانشناسان اعتقاد دارند که این عذرخواهی، نمونهای از یک عذرخواهی ضعیف و بیاثر است. او نه به اشتباهاتش اشاره میکند، نه از تاثیر اشتباهاتش حرف میزند و نه حتی زیر بار اشتباه بودنشان میرود. عذرخواهی موثر، آداب و دستوالعملهایی دارد که شنیدنش خالی از لطف نیست.
معذرتخواهی ـ در عمل ـ آنقدرها که فکر میکنیم، ساده نیست. عذرخواهی صحیح، راه و رسم خودش را دارد. یعنی اجزای مشخصی دارد که اگر حق هر یک از این اجزا به درستی ادا نشود، احتمال شکست خوردن و پذیرفته نشدن معذرتمان کم نیست. اول از همه باید در درون خودمان بپذیریم که اشتباه کردهایم و مسوولیت اشتباهمان را قبول کنیم. اما پس از این نکته ذهنی، نکات عینی دیگری هم هستند که به کار بستنشان، تاثیر عذرخواهی را دوچندان میکند.
در معذرتخواهی باید از اشتباهمان اسم ببریم. مثلا چنین کلماتی برای یک عذرخواهی مناسب نیستند: «اگر باعث آزارتان شدهام، ببخشید . . . اگر به هر دلیلی از دست من دلخور شدهای، معذرت میخواهم. . .» بهتر است که اشتباهتان را هم ذکر کنید. مثلا بگویید: «من واقعا اشتباه کردم که پشت سرت حرف زدم. مرا ببخش. . .»
اشاره به این که ما خودمان هم متوجه شدهایم عملی که از ما سر زده، اشتباه بوده و باعث دلخوری فرد مقابلمان شده، مهم است. مثلا: «من میدانم که خندیدنم در کلاس باعث دلخوریات شد و به همین خاطر، با تمام وجودم از تو معذرت میخواهم. مرا ببخش. . .»
عنصر دیگری که یک عذرخواهی را موثر میکند، توضیح این مطلب است که چرا و چگونه، این رنجش خاطر به وجود آمد. نباید بگذاریم ابهامات ذهنیِ فردی که از ما رنجیده است، سر جایش باقی بماند. یک توضیح خوب و صادقانه میتواند خیلی از این ابهامات ذهنی را رفع و رجوع کند. مثلا ممکن است توضیحاتتان چیزهایی از این قبیل باشد: «خسته بودم، حالم خوب نبود، ذهنم به بیماری مادرم مشغول بود، حواسم نبود، گرفتار یک ماجرای عشقی بودم و . . . و قول میدهم که چنین اتفاقی دیگر تکرار نشود.»
نمونه یک عذرخواهی جالب که چندی پیش بیان شد، عذرخواهی یک ملوان بود که یکی از خدمههای کِشتیاش را به دلیل ارتکاب یک جرم، آنقدر کتک زد که جان سپرد! البته کار آن ملوان بسیار زشت و مجرمانه بود و در دادگاه هم محکوم شد، اما نوع معذرتخواهیاش در دادگاه، جالب بود: «من کار بسیار زشتی مرتکب شدهام و هیچ تخیفیفی هم در مجازاتم نمیخواهم.
فقط میخواهم همین را بگویم که من خودم هم میدانم کاری که در اوج عصبانیت مرتکب شدم، کار پست و بیرحمانهای بوده اما باور کنید که من واقعا آدم پست و بیرحمی نیستم. باور کنید و معذرتم را بپذیرید.»
بخش مهمی از توضیح ما باید به همین نکته اشاره کند که آنچه مرتکب شدهایم، عمدی نبوده و قصد توهین و بیاحترامی نداشتهایم. این اشاره، به شخصی که از ما رنجیده، اجازه میدهد که دیگر در مقابل ما احساسِ راحتی کند و در برابرمان موضع خصمانه نگیرد.
یک معذرتخواهی خوب، همچنین باید صادقانه و صمیمانه مطرح شود تا اثربخش باشد. تا زمانی که ما به شرم و احساس گناه و پشیمانی خودمان اعتراف نکردهایم، معمولا طرف مقابلمان متوجه نمیشود که آیا ما از عملمان واقعا پشیمانیم یا نه. حس نگرانی و شرمندگی ما به هنگام عذرخواهی، به فرد مقابلمان میفهماند که ما بیمناکیم که مبادا رابطهی دوطرفهمان به هم بریزد. و این اظهار شرمندگی، در واقع، یک احترام مضاعف به شخصی است که از ما رنجیده است.
عذرخواهی در واقع جبران یک خسارت روحی، جسمی یا اقتصادی است. برای این جبران، لازم است که معذرتخواهیکننده، احساس شرمندگیاش را به زبان بیاورد. در عذرخواهی، اگرچه کلمات خیلی مهماند اما معمولا کفایت نمیکنند. بیان صریح این که: «به من بگو چه کار کنم تا از من بگذری و مرا ببخشی؟» در خیلی از موارد، لازم است.
گاهی از اوقات، ممکن است جبران خسارتهای مالی که به شخصی وارد آوردهاید، ضرورت پیدا کند. مثلا ظروفی را در عصبانیت شکستهاید یا . . . البته در بیان چنین کلماتی هم باید خیلی احتیاط کنید تا به فرد مقابلتان برنخورد: «به من اجازه بده این خسارت را جبران کنم تا این احساس شرم لعنتی، دست از سرم بردارد.» تهیه یک هدیه مناسب هم تاثیر یک عذرخواهی شفاهی را چند برابر میکند.
عذرخواهی، خیلی بزرگتر از آن چیزی است که اغلبمان فکر میکنیم. حفظ حرمت اشخاص و حفظ حرمت خودمان به جای خود، اما باید قبول کرد که عذرخواهی میتواند از ارزشهای انسانی هم پاسداری کند. چه بین دو نفر، چه بین چندین نفر و چه بین دولتها و ملتها.
بازسازی یا حفظ یک رابطهای که در حال ویران شدن است، رایجترین انگیزه برای یک عذرخواهی به حساب میآید. فرقی نمیکند که این رابطه، چه جور رابطهای باشد. چه یک رابطهی عاشقانه بین همسران باشد، چه دوستانه، چه رابطهتان با یک همکلاسی، همکار و یا . . .
گاهی اوقات، همین که کسی را آزار میدهیم، نیرویی از درونمان ما را وادار میکند که از آن شخص عذرخواهی کنیم ـ ولو این که هیچ رابطهای با او نداشته باشیم ـ تنها انگیزهمان در این مواقع، از بین بردن نگرانی و رنجش آن شخص است. این انگیزه، انگیزه والایی است.
اما معمولا دو دلیل دیگر هم برای معذرتخواهی وجود دارد که البته شان و منزلت انگیزههای قبلی را ندارند.
یکی، تخفیف در مجازات است و دیگری، رهایی از عذاب وجدان. خیلیها هستند که معذرتخواهی میکنند فقط برای فرار از تنبیه. مثلا قاتلی را در نظر بگیرید که از قاضی یا از خانواده مقتول، معذرتخواهی میکند فقط برای این که در مجازات او تخفیف قایل شوند و . . .
به هر حال، فارغ از این که انگیزه و علت عذرخواهی چه باشد، آن چیزی که باعث میشود یک معذرتخواهی تاثیر کند، جابهجا شدن احساس شرم و احساس قدرت بین طرفین معذرتخواهی است. ما با عذرخواهی، شرمی را که در وجود یک شخص دیگر تزریق کرده بودیم، از او میگیریم و آن شرم را به خودمان برمیگردانیم و در عوض، به کسی که مورد رنجش و آزارمان قرار گرفته بود، این قدرت را میدهیم که ما را ببخشد یا نبخشد.
دیابت را چگونه درمان کنیم؟
چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟
کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟
حقایق بیماری ایدز چیست؟
چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?
چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
نگاه دین ما به عذرخواهی نگاهی پیشگیرانه است. دین ما می گوید مومن بد نمی کند تا مجبور به عذرخواهی نشود. (امام حسین فرمودند :المومن لا یسی ء و لایعتذر: مومن بد نمی کند و عذر نمی خوهد. و بسیاری احادیث دیگر از این قبیل) اما اگر به هر دلیلی مرتکب عمل بدی شد دیگر لازم و واجب است که عذر بخواهد. در مقابل، از مخاطب هم می خواهد که عذر پذیر باشد تا جائیکه می فرماید اگر او عذری نداشت خودت کمکش کن و عذری برایش بتراش . «اقبل عذر اخیک، و ان لم یکن له عذر فالتمس له عذرا»؛ عذر برادر خود را بپذیر و اگر او عذری نداشت برای خطای او عذری بتراش. (بحار الانوار، ج74، 165).
بنابراین آنها که یاد گرفته اند هر کاری دوست دارند انجام دهند سپس عذر بخواهند، عذرخواهی را به بیراهه برده اند. عذرخواهی نباید جاده ی "بد کردن" را برای ما هموار کند. که در این صورت اثر موضعی خودش را نیز از دست خواهد داد. فرهنگ عذرخواهی باید مثل فرهنگ درمان در بین مردم جا بیفتد. یعنی باید همان طور که از بیماری پیشگیری می کنند تا کار به درمان و دارو نکشد باید از "بدی" هم پرهیز کنند تا کا به عذرخواهی نکشد اما اگر "بدی" اتفاق افتاد عذرخواهی هم مثل درمان بیماری لازم است و الا این بیماری پیشروی می کند تا جائیکه گاهی کار را به مرگ عاطفی و اخلاقی می کشاند.
عذرخواهی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد که ساده ترین آن معذرت خواهی است. البته عذرخوای با جبران فرق می کند اما گاهی با جبران یک اشتباه هم می توان عذرخواهی را هم نشان داد البته اگر شان کسی که اشتباه کرده ایجاب می کند از او طلب عذر نداشته باشیم . مثل وقتی که والدین مرتکب اشتباهی در حق فرزندان می شوند. بدیهی است که والدین هم باید گاهی از فرزندان عذر بخواهند اما این عذرخواهی می تواند به شکلی سربسته اتفاق بیفتد کافی است که به نوعی اقرار کنند این رفتار اشتباه بوده است و ابراز پشیمانی کنند تا رفتارشان الگویی برای اشتباهات بعدی فرزندان نباشد. می توانند با محبت بیشتر آن را جبران کنند اما عذرخواهی والدین به شکلی واضح و برجسته نه به نفع والدین است نه به نفع فرزندان. تا فرزندان را بر والدین جسور و والدین را نزد فرزندان خفیف نکند.
گاهی عذرخواهی برای افراد سخت می شود که ریشه های آن را نیز باید در خانواده جستجو کرد. اگر در خانواده با تقصیرات و اشتباهات افراد برخوردی منطقی صورت بگیرد عذرخواهی برای آنها سخت نخواهد شد. مثلا وقتی والدین با یک ظرف شکسته یا وسیله ی خراب شده مواجه می شوند، نباید دنبال مقصر بگردند. دنبال مقصر گشتن، در اشتباهات خانوادگی یکی از دلایل فرار کردن از زیر بار عذرخواهی است. زیرا با عذرخواهی مقصر شناخته و مستحق تنبیه خواهیم شد. اما گر برخورد والدین برخوردی منطقی باشد و به جای مقصر یابی به فکر چاره یابی برای حل مشکل باشند، ابراز تقصیر و اعتراف به خطا نیز کار سختی نخواهد بود.
عذرخواهی باید با عذرپذیری ختم به خیر شود. عذرپذیری، ما را مهربان تر و نرم خوتر می کند و به اطرافیانمان جرات می دهد که نزد ما درد دل کنند و به خطاهایشان اعتراف کنند. کسانی که عذر پذیر نیستند، یک خطای کوچک را همیشه به خطاهای بزرگ تبدیل می کنند.
عذرپذیری در خانواده باید به شکل یک ارزش و یک اخلاق نیک به فرزندان آموزش داده شود. گاهی عدم عذرپذیری والدین، فرزندان را به تمرد و طغیان وا می دارد. فرزندان فراری از خانواده و بسیاری از نوجوانان بزهکار در شرایطی به خطاکاری رو کرده اند که از عذرپذیری والدین خود ناامید شده اند.
کسی که عذر دیگران را نمی پذیرد باید بیندیشد که در قیامت که خودش عذر خواه است دوست دارد خداوند با او چه کند؟
دیابت را چگونه درمان کنیم؟
چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟
کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟
حقایق بیماری ایدز چیست؟
چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?
چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
عذرخواهی غالباً در عرض یک دقیقه بیان می شود گویا این که برای ترمیم و بازسازی مجدد اوضاع نیاز به زمان قابل توجهی است. در عذرخواهی یک دقیقه ای نیاز به هیچ عذر و بهانه، قربانی کردن خود یا بیان داستانی شورانگیز نیست، بیان مستقیم اصل مطلب بسیار تأثیرگذارتر است. قسمت مشکل و زمان بر آن، رسیدن به صداقت کامل با خود و قبول مسئولیت اشتباه خود پیش از عذرخواهی کردن است.
مشکلات دقیقاً از لحظه ای که فرد از مواجه شدن با حقیقت طفره رود شروع و مرتباً بدتر و در نهایت از کنترل خارج می شود.
وقتی فرد تلاش می کند با حقیقت قطع رابطه کند که "هرگز این اتفاق نیفتاده" و یا "تقصیر من نبوده است" درصدد انکار یا تکذیب آن حقیقت است و نمی تواند عذرخواهی کند. او هرگز نمی تواند بپذیرد که در اشتباه است. عموماً این افراد حالت تدافعی به خود گرفته و تمایلی به شنیدن انتقادات ندارند.
صادق بودن با خود و پذیرش مسئولیت صدماتی که به دیگران وارد شده نیازمند فروتنی و شهامت است. رهبران بزرگ وقتی کارها خوب پیش می رود از دیگران ستایش و قدردانی می کنند و وقتی کارها بر وفق مراد نباشد، مسئولیت کامل آن را خودشان بر عهده می گیرند. درست برعکس رهبران خودپسند که وقتی کارها درست پیش برود، افتخار و احترامش را نصیب خود می کنند و برای پیشرفت ناصحیح کارها دیگران را مورد سرزنش قرار می دهند.
از نظر افرادی که از عذرخواهی امتناع می کنند عذرخواهی یک ضعف تلقی می شود و این از آنجا ناشی می شود که بیشتر مردم دوست دارند همیشه خوب و درست به نظر بیایند و مشکل همیشه خوب و درست به نظر رسیدن این است که باید یک نفر دیگر این وسط بد به نظر برسد و کار اشتباه را او کرده باشد.
اگر مردم دست از این درست به نظر رسیدن بردارند و در جاهایی که قابل قبول است به عنوان عکس العمل پذیرفتنی و بر حق از اشتباهاتی که مرتکب شده اند عذرخواهی کنند در این صورت، صداقت و اخلاص، جانشین سرپوش گذاریها خواهد شد. در این جا لازم است که به فرد آسیب دیده دقیقاً گفته شود که چه اشتباهی از فرد خاطی سرزده است. ضمن این که او باید صریحاً احساس خود را نسبت به کارهایش بیان کند که مثلاً آشفته، دستپاچه، ناراحت یا خجالت زده است، با این کار نشان می دهد که عذرخواهی واقعی بوده و بر رابطه صادقانه خود با طرف مقابل صحه می گذارد.
اصلاح اشتباهات نشان می دهد شخص خالصانه و از صمیم قلب در صدد بازگرداندن اعتماد از دست رفته است. تنها زمانی عیوب اصلاح می شود که فرد رفتار خود را تغییر دهد و اشتباهش را جبران کند و این کار به شکلی انجام شود تا شخص موردنظر ارزش و اهمیت آن را درک کند. بدین منظور لازم است از فرد آسیب دیده سئوال شود که برای جبران اشتباه پیش آمده چه کاری میتوان انجام داد. بیشتر مردم از یک عذرخواهی خالصانه استقبال می کنند و بیشتر از شما مشتاقند جریان را فراموش کنند. اما عذرخواهی یک دقیقه ای بدون تلاش صمیمانه و خالصانه برای جبران اشتباهات ناقص است. تنها روش برای نشان دادن پشیمانی از عمل انجام شده، تغییر رفتار است آن هم به شکلی که فرد آسیب دیده بفهمد تو متعهد هستی دیگر آن اشتباه را تکرار نکنی.
عذرخواهی نباید به خاطر کسب نتیجه یا گرفتن پاسخ باشد، چه مردم تو را ببخشد چه نه.عذرخواهی برای کسب نتیجه نیست، عذرخواهی برای این است که می دانی اشتباه کرده ای و این کار صحیحی است که می توانی برای جبرانش انجام دهی
عذرخواهی نباید به خاطر کسب نتیجه یا گرفتن پاسخ باشد، چه مردم تو را ببخشد چه نه.عذرخواهی برای کسب نتیجه نیست، عذرخواهی برای این است که می دانی اشتباه کرده ای و این کار صحیحی است که می توانی برای جبرانش انجام دهی.
غالباً مردم واقعاً نمی دانند چگونه یک عذرخواهی موثر انجام دهند و به همین دلیل از آن طفره می روند و به همین دلیل که دل و جرأت این را ندارند که بگویند اشتباه کرده اند، موضوعات خیلی کوچک ناگهان از کنترلشان خارج می شود و در برخی موارد حتی قابل ذکر در اخبار روزنامه ها می گردد. اینان ظاهراً نمی دانند کی و چگونه عذرخواهی کنند. گاهی خودشان را در حال زیر لب زمزمه کردن ببخشید یا متأسفم می بینند. این عکس العمل ضعیف است که هیچ گونه تأثیر روی طرف مقابل ندارد. ( اگر کار اشتباهی چه عمدی و چه غیر عمد در مورد کسی انجام نداده ایم، صرف جلب توجه کسی انجام عذرخواهی کار درستی نیست. زیرا در این صورت با خود صادق نبوده ایم.)
بهترین عذرخواهی از کسی که به او آسیب رسانده ای این است که بگویی اشتباه کرده ای، ناراحت هستی و می خواهی جبرانش کنی. این به ما یاد می دهد که از تأثیری که رفتارمان بر دیگران می گذارد آگاه تر شده و در آینده دقیق تر و با ملاحظه تر باشیم. در این صورت می توانیم بر دیگران تأثیر گذاشته و نهایتاً آنها را هم نسبت به تأثیر رفتارهایشان بر دیگران حساس تر و با ملاحظه تر کنیم و کمکشان نماییم تا نیازی به عذرخواهی پیدا نکنند. کل راه جلوگیری از عذرخواهی همین است.
یکی از نکات مهم در عذرخواهی یک دقیقه ای پذیرش تقصیر داشتن است. تقصیر سهم ما در مشکلات یا نقش و تأثیری است که در آن داریم. گاهی به خاطر کاری که کرده ایم سکوت کرده و منفعل می شویم. در این صورت با خودمان و دیگران صادق نبوده ایم.
در هنگام وقوع مشکل همواره باید بیندیشیم که نقش من در ایجاد این مشکل چه بوده است؟ اگرچه سرزنش دیگران به مراتب راحت تر است. دیدن خطا و اشتباه حتی از سوی دیگران و ابراز و بیان نکردن آن از ترس ناراحتی دیگران سهم ما را در آن افزایش می دهد.
عمده ترین چیزی که باعث عدم صداقت و اقرار به اشتباهات و نهایتاً عذرخواهی می شود، احساس فرد نسبت به خودش است. در دو حالت نفس انسان از کنترل خارج می شود. اول غرور بیهوده، و خودبزرگ بینی و دوم عدم اعتماد به نفس و خودکم بینی. هر دو دسته افرادی هستند که در عذرخواهی دچار مشکلند. افرادی که دچار غرور بیهوده هستند نمی خواهند ضعفها و آسیب پذیری هایشان را با دیگران در میان بگذارند و آنان که عدم اعتماد به نفس دارند می ترسند بگویند اشتباه کرده اند چون ممکن است دیگران آنان را نالایق و بی کفایت تلقی کنند. هر دو دسته فاقد فروتنی و تواضع هستند.
برای رفع این مشکل ما باید آگاهانه خودمان را از اعمالمان جدا کنیم. اگر ما فکر کنیم ارزش ما مشروط به اعمالمان و نظرات دیگران است، ارزیابی نادرستی از خود داشته و ناچاریم یا خود را بزرگتر از واقعیت جلوه دهیم یا به علت عدم اعتماد به نفس مدام به دفاع و حمایت از خود در برابر دیگران بپردازیم. در صورت وجود عشق بی قید و شرط به خود می توان احساس مثبتی به خود داشته و راحت تر در مورد عملکردمان قضاوت نماییم.
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
غرور نمیگذارد که ما شرممان را اظهار کنیم. غرور نمیگذارد که معذرتخواهیمان را درست بیان کنیم. برای عذرخواهی موثر، باید در درجه اول این را قبول کنیم که اشتباه از جانب خودمان بوده. باید در ذهن خودمان این را قبول کنیم که ما ارزشی از ارزشهای انسانی را زیر پا گذاشتهایم و حالا با این عذرخواهی، فقط دل یک نفر را خوش نمیکنیم، بلکه احترام آن ارزش انسانی را هم حفظ میکنیم. صادقانه باید به اشتباهمان اعتراف کنیم و از اظهار شرمندگی، هراسی نداشته باشیم.
غرور و خودخواهی، رایجترین دلیل برای شکست یک عذرخواهی است. آدمهای مغرور، معمولا توجه چندانی به دلخور شدن دیگران، نشان نمیدهند. آنها حتی اگر متاسف بشوند، از این بابت متاسف میشوند که چرا دیگر مثل قبل مورد احترام و علاقهی فردِ رنجیده نیستند، نه این که چرا باعث رنجش او شدهاند. نوع معذرتخواهی یک آدم مغرور، معمولا اینگونه است: «من متاسفم که این قضیه پیش آمد» به جای این که «من بابت کاری که کردم، متاسفم.» میبینید؟ آدم مغرور حتی به هنگام عذرخواهی هم سعی میکند که اشتباه را به گردن خودش نیندازد.
یکی دیگر از دلایل شکست عذرخواهی، این است که اشتباهمان را به هنگام عذرخواهی، خیلی کوچک و ناچیز جلوه بدهیم. در چنین مواردی، حتی خود معذرتخواهی هم باعث رنجش مجدد میشود.
زمان هم البته عنصر مهمی است. کی عذرخواهی کنیم؟ برای یک رنجش ساده، مثلا وقتی که حرف کسی را قطع میکنیم و اصطلاحا وسط حرفش میپریم، اگر بلافاصله عذرخواهی نکنیم، ممکن است دیگر دیر شود و عذرخواهیمان تاثیرش را از دست بدهد. برای یک دلخوری شدید، مثلا بابت این که یک نفر را در جمع تحقیر کردهایم، عذرخواهیِ بلافاصله صورت خوشی ندارد. حتی کار را بدتر میکند چون حواس همه جمع، روی آن موضوع متمرکز میشود و دلگیری فرد را از ما بیشتر میکند. برای عذرخواهی در چنین مواردی، باید سنجیدهتر و حسابشدهتر اقدام کنیم.
اما بزرگترین و بدترین مانع بر سر راه یک عذرخواهی موثر، این است که ما ـ به غلط ـ تصور کنیم که معذرتخواهی نشانهای از ضعف شخصیت است و موجب سرشکستگیمان میشود. این که وقتی کسی را رنجاندهایم، اصلا به روی خودمان نیاوریم و بگذاریم زمان همه چیز را حل کند، خامترین تصمیم ممکن است. عذرخواهی نمادی از استحکام شخصیتی است. نمادی از صداقت است چراکه صادقانه اعتراف میکنیم ما اشتباه کردیم. نمادی از سخاوت است چراکه میخواهیم با شکستن خودمان، یک رابطه ویران را بازسازی کنیم. نمادی از جسارت است چرا که این ریسک وجود دارد که طرف مقابلمان اصلا عذرمان را نپذیرد و حرمتمان را بشکند. اما آموزههای دینی به ما آموختهاند تا زمانی که حواسمان باشد که ما آدمهایی جایزالخطا هستیم و روی زمین خدا، خودمان را با خدا اشتباه نگیریم، هنوز نشانههایی از خیر و صلاح در ما وجود دارد.
دیابت را چگونه درمان کنیم؟
چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟
کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟
حقایق بیماری ایدز چیست؟
چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?
چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟