(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

محاسب بهترین سن ازدواج


Image result for ‫بهترین سن ازدواج چگونه محاسبه می شود؟‬‎

 

یکی از بحث‌های داغی که این روزها نقل بعضی از محافل شده و نسبت به آن اظهارنظرهای متفاوتی می‌شود، محدوده سنی ازدواج جوانان است. این سن برای دخترها 16 تا 18 سال و برای پسرها 19 تا 21 سال ذکر می‌شود...

 

در حالی که از دیدگاه روان‌شناسی، ازدواج کردن در سنین یاد شده قابل‌تامل است. برای بررسی این موضوع و نقد اینکه آیا نوجوانان در این سنین قادر به اداره یک زنگی مستقل هستند یا خیر نظرات دکتر سیدعلی احمدی ابهری، روان‌پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران را جویا شده‌ایم که می‌خوانید.


سوال: آقای دکتر! آیا تنها با رسیدن به بلوغ جسمانی، می‌توان از عوامل دیگری که در شروع یک زندگی مشترک نقش دارند چشم‌پوشی کرد؟

 

از نظر ما سن ازدواج باید مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی باشد. منظور از بلوغ جسمانی دوران توانمندی فرد از نظر تولید مثل است که برای دختران از حدود سنین 12 تا 14 سالگی و در پسران از حدود 14 تا 16 سالگی شروع می‌شود. بلوغ روانی، عنوانی است که روان‌پزشکان از آن تحت عنوان رشد شخصیت نام می‌برند. از لحاظ حقوقی نیز بلوغ روانی با عنوان رشد شناخته می‌شود. اما اختلافی که ما با حقوقدانان در این زمینه داریم این است که حقوقدان‌ها به حداقل کفایت می‌کنند و معتقدند فقط کافی است فرد توان تشخیص مصالح خود را داشته باشد ولی عقیده روان‌پزشکان و اصولا مکاتب روان‌شناختی بر این است که فرد باید از لحاظ شخصیتی، توانمندی، پختگی و رشد به مرحله‌ای برسد که نه تنها نسبت به خود شناخت کافی پیدا ‌کند و بتواند مصالح خود را تشخیص بدهد بلکه نسبت به فردی که در نظر دارد با او ازدواج کند نیز شناخت کافی به‌دست آورد.


سوال: و منظور از بلوغ اجتماعی چیست؟

 

بلوغ اجتماعی به معنی توانمندی لازم برای اداره امور خانواده، همسر و فرزندان است. این امر، مستلزم برآورده‌شدن نیازهای اقتصادی، بهداشتی،‌ علمی، آموزشی و... برای گذراندن زندگی است تا فرد بتواند با آن، مسکن و حداقل نیازهای خانواده را تامین کند.

 

سوال: خصوصیاتی که ذکر کردید معمولا در چه سنی به‌دست می‌آید؟

 

بستگی به فرد دارد. یک فرد ممکن است در سن 20 سالگی زمینه‌های فوق را یکجا و کامل پیدا کند. در حالی که فردی دیگر در سنین بالاتر هم نتواند به آنها دست یابد. در مورد خانم‌ها هم به همین شکل است. یک دختر جوان ممکن است در سن 14 تا 15 سالگی به رشد کامل جسمانی رسیده باشد اما رشد روانی و شخصیتی او کامل نشده و توانایی ایجاد یک رابطه درست با همسر، فرزند، اطرافیان خود و از جمله خانواده جدیدی که با او پیوند می‌خورد یعنی خانواده شوهر را نداشته باشد. در این صورت تبعات آن نه تنها به فرد و خانواده بلکه به جامعه هم کشیده می‌شود. جامعه‌ای که نیازمند افراد فعال، آگاه، پخته و توانمند است. بنابراین ما فقط سن را ملاک اولیه و اصلی برای تشکیل خانواده یا ازدواج قرار نمی‌دهیم.

 

البته به این نکته هم باید اشاره کنم که خرده‌گیری و سخت‌گیری و اینکه افراد فکر کنند ابتدا باید همه امکانات را فراهم و تمام دوره‌های تحصیل را طی کنند، شغل پردرآمدی داشته باشند و بعد ازدواج کنند را تایید نمی‌کنیم. صحبت ما در مورد حداقل‌هاست. اگر فرد بتواند به توانمندی‌های شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و... برسد، می‌تواند ازدواج کند که این اتفاق می‌تواند در شروع دهه سوم زندگی باشد که بسیار هم مطلوب است. البته گاهی ممکن است افراد در همان زمان هم آمادگی لازم برای ازدواج را پیدا نکنند و انجام این کار مهم به سنین و سال‌های بعدی موکول شود.

 

سوال: آیا جوانان کشور ما این قابلیت را دارند که در سنین ذکر شده به این حد از بلوغ روانی و اجتماعی برسند؟

 

ممکن است برای تعداد کمی از افراد این اتفاق بیفتد اما طبیعتا این امر برای اکثریت افراد جامعه محقق نمی‌شود. البته این تعداد کم نیز وابسته به خانواده‌شان هستند. خانواده این افراد، معمولا خانواده‌ای تحصیلکرده و هوشمند هستند، خانواده‌هایی که ازدواج‌‌والدین بر پایه اصول و ازدواج و انتخاب‌شان برنامه‌ریزی شده است و مسیر رشد درستی را برای فرزندان‌شان فراهم کرده‌اند.

 

سوال: پس با توجه به گفته‌های شما، رسیدن به این حد از بلوغ در شهر و روستا و با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و سایر شرایط محیطی در افراد متفاوت است؟


بله دقیقا. برای هر فرد، هر خانواده و هر اجتماع کوچک و بزرگ این مساله متفاوت است. اما به هر حال ما یک حداقل‌هایی را نیاز داریم. علت تاکید بر انجام مشاوره قبل از ازدواج نیز همین است که ما ببینیم دو نفری که می‌خواهند ازدواج کنند به بلوغ روانی و اجتماعی رسیده‌اند یا خیر.

 Image result for ‫بهترین سن ازدواج چگونه محاسبه می شود؟‬‎

سوال: بهتر است تفاوت سنی زوجین چقدر باشد؟

 

ما اختلاف سنی 5 سال را مطلوب می‌دانیم. در این صورت می‌توانیم بگوییم که زمینه‌ها به عنوان قدم اول یعنی حداقل اختلاف سن شروع می‌شود. اگر مبنا را فقط سن در نظر بگیریم، می‌توانیم بگوییم حداقل سن ازدواج در دختران 18 سال و در پسران 5 سال بیشتر یعنی 23 سال است البته با حداقل توانمندی‌ها، مهارت‌ها، حرفه و تحصیلات.

 

اگر خانمی از همسرش بزرگ‌تر بود چطور؟

 

این مساله هم اگر به‌صورت موردی در جامعه وجود داشته باشد و همراه با مشاوره‌های لازم، شناخت فردی و شناخت نسبت به فرد مقابل باشد، مشکلی نیست و می‌توان آن را پذیرفت اما به عنوان یک قانون عام مورد تایید نیست.

 

سوال: همیشه بحث بر سر فاصله سنی زوجین است و کمتر در مورد فاصله سنی والدین با فرزندانشان اظهارنظر می‌شود. نظر شما در این رابطه چیست؟

 

ازدواج کردن به مفهوم این نیست که بلافاصله زوجین بچه‌دار شوند. البته اگر زوج سن بالاتری داشته و پختگی و تجربه داشته باشند، چنانچه بلافاصله بعد از ازدواج بچه‌دار شوند، مشکل چندانی نخواهند داشت. اما جوانانی که با حداقل سنینی که صحبت کردیم ازدواج می‌کنند نباید برای بچه‌دار شدن عجله کنند. شروع زندگی به معنای افزایش تعداد افراد خانواده نیست. شروع زندگی مستلزم زمان‌هایی است که زندگی مشترک برای یک زوج بسیار جوان‌ معنادار شود و اصطلاحا جا بیفتد. بنابراین پاسخ به این سوال که یک دامنه وسیعی را شامل می‌شود، خیلی آسان نیست. اگر ازدواج در دهه سوم زندگی که مطلوب‌ترین زمان برای ازدواج است صورت بگیرد و در این سنین زوج صاحب فرزند شوند فاصله مناسبی بین آنها و فرزندان‌شان ایجاد می‌شود. به عنوان نمونه برای یک مرد 30 ساله و یک زن 25 ساله بچه‌دار شدن بسیار مناسب است. اما برای زوجی که در 23 سالگی و 18 سالگی هستند زود است و باید ابتدا تجربه کسب کنند و بعد صاحب فرزند شوند.

منبع: salamat.ir

زنگ خطر بالا رفتن سن ازدواج

زنگ خطر بالا رفتن سن ازدواج
در حال حاضر، سن ازدواج در کشور افزایش پیدا کرده است و حدود ۲۳ میلیون جوان در کل کشور در سن ازدواج قرار دارند. رهبر معظم انقلاب به این نکته‌ی مهم توجه کرده‌اند که امر ازدواج باید در سن مناسب صورت گیرد که اگر چنین نشود، آسیب‌هایی آن جامعه را تحت ‌تأثیر قرار می‌دهد. به‌راستی دلیل بالا رفتن سن ازدواج چیست؟
در یک نگاه
·        مدل سبک زندگی ما اسلامی نیست و در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت که از سبک زندگی غیراسلامی، نتایج اسلامی به دست آید.
 
·        در حال حاضر، فردگرایی در جامعه‌ی ما تقویت می‌شود و این اتفاق بسیار بدی است که موجب می‌شود افراد نتوانند ازدواج موفقی داشته باشند و صبورانه با مشکلات خود برخورد کنند.
 
·        در بعضی‌ از خانواده‌ها، وابستگی به والدین یک آسیب جدی است و جوانان نمی‌توانند از خانواده‌‌های خود راحت جدا شوند و مستقل زندگی کنند.
 
·        مسئولین ما باید درباره‌ی هویت‌بخشی به لایه‌های فرهنگی تلاش بیشتری انجام دهند.
 
·        متأسفانه مدل صحیحی از ازدواج دانشجویی تعریف نکرده‌ایم. اگر می‌خواهیم در محیط‌های دانشگاهی ازدواج را به‌صورت صحیح مبنا قرار دهیم، باید آن را درست تعریف کنیم و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم باید درباره‌ی آن مصوبه بدهد.
 
گروه فرهنگی و اجتماعی برهان؛ رهبر معظم انقلاب در سخنرانی‌ها و مناسبت‌های مختلف، به آسیب‌شناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداخته‌اند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانواده‌ها و مسئولان مربوطه باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در یکی از سخنرانی‌های اخیر خود فرمودند: «بعضى از تصورات و سنت‌هاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که این‌ها دست‌‌وپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوان‌هاست. این سنت‌ها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبه‌‌گرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده‌‌ى نقض خیلى از عادت‌ها و سنت‌ها هستید، به نظر من، این سنت‌هاى غلطى را هم که در زمینه‌‌ى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید.»[1]
 
در این خصوص، گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم با خانم دکتر فرشته روح‌افزا، مدیر طرح، برنامه و تدوین سیاست شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، که در ادامه می‌خوانید.
 
چندی پیش که رهبر معظم انقلاب با دانشجویان دیدار داشتند‌ و درباره‌ی موضوع ازدواج با آنان صحبت کردند، سه گروه جوانان، خانواده‌ها و مسئولین را مخاطب خود قرار دادند. به نظر شما، هرکدام از این سه گروه، چه نقشی در تسهیل امر ازدواج دارند؟
 
می‌دانید که در حال حاضر، سن ازدواج در کشور افزایش پیدا کرده است و حدود 23 میلیون جوان در کل کشور در سن ازدواج قرار دارند. رهبر معظم انقلاب هم به این نکته‌ی مهم توجه کرده‌اند که امر ازدواج باید در سن ازدواج صورت گیرد که اگر چنین نشود، آسیب‌های آن، جامعه را نیز تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد.
بنابراین مسئولین باید به این مسئله بپردازند و از بروز این اتفاق پیشگیری کنند، زیرا در غیر این صورت، بعدها جامعه با مشکلات متعددی در حوزه‌ی فرهنگ، اقتصاد و جمعیت مواجه خواهد شد.
 
آنچه مسئولین باید به آن پردازند و رهبر هم در صحبت‌های خود خواستار توجه مسئولین به آن بودند، موانعی است که بر سر راه ازدواج جوانان وجود دارد. یکی از مهم‌ترین موانع درون‌زا که بیشتر به خانواده مربوط می‌شود، اما مسئولین هم در آن نقش دارند، همان تمکن مالی و داشتن امکانات اولیه‌ی زندگی برای جوانان است که مسئولین باید این امکانات را تا حدی تأمین کنند. البته منظور من این نیست که هرکس که بخواهد ازدواج ‌کند، باید همه‌ی امکانات زندگی او تأمین باشد، بلکه منظور من فراهم ‌کردن امکانات اولیه‌ی زندگی مثل مسکن است. اگر قرار باشد قیمت مسکن رشد تصاعدی خود را طی کند و مسئولین هم به این موضوع نپردازند، هرچه پیش برویم، شرایط ازدواج سخت‌تر خواهد شد. البته این موضوع عمومی نیست، زیرا در حال حاضر، میزان افراد ازدواج‌نکرده‌ در قشر مرفه بیشتر است که نشان می‌دهد مسئله‌ی ازدواج نکردن فقط یک ریشه ندارد که آن هم فقط مسکن باشد. بنابراین در حقیقت، معضل تأخیر در امر ازدواج یا رد ازدواج، ریشه‌های مختلفی دارد.
 
اگر بخواهیم در محیط‌های دانشگاهی ازدواج را به‌صورت صحیح خود مبنا قرار دهیم، باید آن را درست تعریف کنیم و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم باید درباره‌ی آن مصوبه بدهد که یک دختر دانشجو بعد از ازدواج بتواند در مواقع لزوم، از مرخصی تحصیلی استفاده کند. البته درباره‌ی پسران هم باید تمهیداتی اندیشید.
 
البته اینکه در خانواده‌های مرفه جوانان کمتر ازدواج می‌کنند، تقصیرها فقط به خانواده بازنمی‌گردد و به نظر من، آسیب‌های اجتماعی و مشکلات فرهنگی هم که در کشور شکل می‌گیرد، در این زمینه بسیار مؤثر است. بنابراین ما نمی‌توانیم بگوییم که نشریات، صداوسیما، وزارت ارشاد، تئاتر و حتی رمان‌هایی که نوشته می‌شود، در زمینه‌ی فرهنگ ازدواج و در حقیقت نهادینه کردن آن هیچ نقشی ندارند.
 
در حال حاضر، مدلی که رهبر بسیار خوب و ریشه‌ای به آن پرداخته‌اند، مدل سبک زندگی است. ایشان در این رابطه به آسیب‌ها و آفت‌های سبک زندگی غیراسلامی اشاره کرده‌اند. مدل سبک زندگی ما اسلامی نیست و در این شرایط، نمی‌توان انتظار داشت که از سبک زندگی غیراسلامی نتایج اسلامی به دست آید. وقتی که تئاتر، سینما، رمان، کتاب مدرسه‌ی بچه‌ها، آموزش‌وپرورش و دانشگاه‌های ما به این مقوله نمی‌پردازد، هویت غلط به جوانان داده می‌شود.
 
 بنابراین بحث کلان فرهنگی مطرح است و ما نمی‌توانیم بگوییم که درباره‌ی این موضوع فقط خانواده‌ها مقصر هستند. مسئولین ما هم در عرصه‌ی فرهنگی به‌درستی به این موضوع نپرداخته‌اند و ما در این زمینه مشکل داریم. مثلاً در نحوه‌ی تربیتی یا سبک زندگی ما، لازمه‌ی ورود به زندگی، چه برای دختر و چه برای پسر، قبولی در دانشگاه است. من مخالف درس خواندن نیستم، ولی باید راجع‌به این موضوع بحث شود، زیرا این ذهنیت یا تعریف غلط در ذهن جوانان وجود دارد که لازمه‌ی موفق شدن در اجتماع فقط مهندس یا دکتر شدن است و در غیر این صورت، جوان گمان می‌کند که هویتی در جامعه نخواهد داشت.
 
بنابراین از نظر او، یک نویسنده‌ی بسیار قوی رمان یا کتاب یا یک شاعر که هنوز مشهور نشده است، جایگاهی در اجتماع ندارد. این‌گونه مسائل آفت‌هایی است که در کشور ما وجود دارد. ما نباید فکر کنیم که فقط استادان دانشگاه یا اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌ها بهترین‌ها هستند، زیرا ما این‌گونه الگوی هویتی غلطی را برای جوانان تعریف می‌کنیم. همچنین اگر به فیلم‌نامه‌ها توجه کنیم، می‌بینیم که اگر بخواهند یک فرد فرهیخته یا یک شخصیت برجسته‌ را نشان دهند، باز هم در قالب همین قشر، یعنی استاد دانشگاه او را نشان می‌دهند، در صورتی که شاید یک خانم خانه‌دار باتقوا و مؤمن، معلومات بالاتری از یک استاد دانشگاه داشته باشد، اما یک استاد به علت مدرکی که گرفته است، دارای هویت و شخصیت بارزی در جامعه است.
 
این مسئله بسیار مهم است و به نظر من، مسئولین ما باید درباره‌ی هویت‌بخشی به لایه‌های فرهنگی، تلاش بیشتری انجام دهند، همچنین مشخص است که سهم مسئولین کشور برای تأمین معاش، اشتغال جوانان و همچنین تأمین مسکن آنان، که مانع ازدواج به‌موقع جوانان می‌شود، کم نیست و دولت باید از نظر اجتماعی بیشتر به این‌گونه مسائل توجه کند.
 
به نظر شما، دست‌اندرکاران مؤثر در محیط‌های دانشجویی و دانشگاهی برای تحقق ازدواج آسان چه نقشی می‌توانند داشته باشند؟
 
متأسفانه ما مدل صحیحی از ازدواج دانشجویی تعریف نکرده‌ایم، اما اگر بخواهیم دانشجویان در دانشگاه به فکر ازدواج باشند، به نظر من، ابتدا باید کاری کنیم که دانشجویان جایگاه خود را در دانشگاه پیدا کنند. سپس مدل درست ازدواج، ملاک‌های همسرگزینی، موفقیت‌های اجتماع دانشجویان و همچنین طولانی بودن مدت زمان تحصیل زنان را در نظر بگیریم. اشتغال دانشجویان و طولانی بودن مدت زمان تحصیلی در دانشگاه، به‌خصوص در رشته‌های پیوسته‌ی دانشگاهی، بسیار مهم است و باید برای این دانشجویان، مخصوصاً دختران، برنامه‌ریزی درستی صورت گیرد و سیاست‌های صحیحی در نظر گرفته شود.
 
قبول شدن یک دختر در کارشناسی‌ارشد پیوسته نشان‌ می‌دهد که او دانش‌آموز بسیار خوب، نخبه و درس‌خوانی است که این یک امتیاز برای او محسوب می‌شود، اما نباید این‌گونه باشد که بخواهد به دلیل امتیازی که در جامعه به دست آورده است، نقش مادری، همسری و همه‌ی نقش‌های دیگر زندگی خود را فدا کند. اگر در حال حاضر، شرایط جامعه‌ی ما این‌گونه شده، به این دلیل است که ما در برنامه‌ریزی‌های دانشگاهی، روش صحیحی نداشته‌ایم و برای چنین مواردی برنامه‌ی خاصی پیش‌بینی نکرده‌ایم. مثلاً باید میزان واحدهای درسی دانشجویان متأهل، متفاوت از دانشجویان مجرد باشد. همچنین اگر چنین دانشجویانی بخواهند بچه‌دار شوند، باید برای آنان مرخصی تحصیلی خوبی در نظر گرفته شود.
 
در حال حاضر، چنین شرایطی دز جامعه‌ی ما وجود ندارد و به همین دلیل، دانشجویان احساس می‌کنند موفقیتی را که با سختی‌های فراوان و کنکور دشوار به دست آورده‌اند، هرگز نباید رها کنند. همان‌طور که می‌بینید، در رفتارهای ما تناقض در تعریف وجود دارد. به دانش‌آموز می‌گوییم درس بخوان و نخبه شو و همواره او را تشویق می‌کنیم، اما وقتی می‌خواهد وارد مرحله‌ای از زندگی خود شود، به او می‌گوییم دست نگه دار تا درس خود را تمام کنی. هیچ مکتبی دست نگه داشتن برای ازدواج را تأیید نمی‌کند و در هیچ‌جای دنیا، کسی این کار را انجام نمی‌دهد.
 
اگر می‌خواهیم در محیط‌های دانشگاهی ازدواج را به‌صورت صحیح خود مبنا قرار دهیم، باید آن را درست تعریف کنیم و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم باید درباره‌ی آن مصوبه دهد که یک دختر دانشجو بعد از ازدواج بتواند در مواقع لزوم از مرخصی تحصیلی استفاده کند. البته درباره‌ی پسران هم باید تمهیداتی اندیشید. پسران هم موانع مخصوص به خود را دارند. من با تعطیلی سربازی مخالف هستم و رهبر معظم انقلاب هم در صحبت‌های خود به این موضوع پرداخته‌اند. در هر صورت، پسران جوان ما باید این دوران را بگذرانند، اما به هر حال، برای پسران هم این موضوع دقیقاً مانعی برای ازدواج است. در صورتی که می‌‌توانیم طوری برنامه‌ریزی کنیم که پسران جوان ما هم دوره‌ی سربازی خود را بگذرانند و هم دانشجو باشند. حتی باید تسهیلاتی برای این قشر قائل ‌شویم که آنان در این شرایط اگر بخواهند، بتوانند ازدواج کنند. بنابراین این کار برای دختران و پسران برنامه‌ریزی خاص خود را دارد.
 
شما سال‌هاست در حوزه‌ی خانواده فعالیت دارید و با خانواده‌های بسیاری در ارتباط بوده‌اید. به نظر شما، چه سنت‌های غلطی در خانواده‌های ایرانی درباره‌ی ازدواج وجود دارد و شما چه راهی را برای اصلاح این سنت‌ها پیشنهاد می‌کنید؟
 
قبل از پاسخ به این سؤال شما، می‌خواهم بگویم که من برطبق میزان تقصیر این سه قشر به این موضوع پرداخته‌ام که خوشبختانه با روند سؤالات شما هم همخوانی دارد. به نظر من، درباره‌ی این موضوع اول مسئولین مقصر هستند، بعد خانواده‌ها و در انتها، خود جوانان که البته من اصلاً جوانان را مقصر نمی‌دانم، زیرا جوان برای برآورده‌ کردن نیاز طبیعی خود، از خانواده و مسئولین کمک می‌خواهد و پاسخی هم دریافت نمی‌کند. به هر حال، از بحث‌های اساسی‌ مربوط به خانواده، بحث فرهنگی این موضوع است، مثل تجمل‌گرایی در ازدواج و قرار دادن شرایط کاملاً خاص و سخت که باید بگویم در این قضیه، مسئولین ما هم تقصیرهای ابتدایی دارند؛ مثلاً کسی که به خواستگاری می‌رود، اول از او سؤال می‌کنند که شغل دارد یا خیر. مجلس در حال حاضر، سیاست‌های تشویقی جمعیتی مصوب کرده که به نظر من، در حقیقت مانع بزرگی برای ازدواج است. مشخص است که یک جوان بدون داشتن شغل نمی‌تواند ازدواج کند و مجلس هم تصویب کرده است که یک فرد تا زمانی که ازدواج نکرده باشد، سیاست‌های تشکیل ازدواج به او تعلق نمی‌گیرد. طبق این قانون، یک جوان باید ازدواج کند و بچه‌دار هم بشود تا دارای شغل خوبی شود، اما از سوی دیگر، هیچ‌کس بدون داشتن شغل خوب، نمی‌تواند ازدواج کند.
 
موقعیت اجتماعی یک جوان برای خانواده‌ها بسیار مهم و مطرح است. همان‌طور که در پاسخ به سؤال قبلی شما اشاره کردم، مثلاً یک جوان با داشتن یک شغل معمولی، مثل کتاب‌فروشی، جایگاه اجتماعی خوبی ندارد. همچنین خانواده‌ها فکر می‌کنند که قبل از ازدواج دختر و پسر باید تمام آنچه را که لازم دارند، مثل درآمد، امکانات رفاهی، شغل و موقعیت اجتماعی به دست آورده باشند و به همین دلیل، جای هیچ رشدی در مراحل ازدواج و بعد از آن برای آن‌ها باقی نمی‌گذارند.
اگر فردی بخواهد مقطع دکتری خود را هم تمام کند و سپس ازدواج کند، دیگر از سن ازدواج او گذشته است و در آینده هم با وجود اختلاف سنی زیاد، شاید نتواند پدر خوبی برای فرزند خود باشد. این تجمل‌گرایی و ظاهری دیدن ازدواج، فقط در نحوه‌ی مراسم، میزان مهریه و جهیزیه خلاصه نمی‌شود و به اندیشه و فرهنگ خانواده‌ها و جامعه نیز مربوط می‌شود. مگر چند درصد از جامعه‌ی ما نخبه، نفرات اول‌ کنکور یا اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌ها هستند که فقط آن‌ها را افراد مطرح جامعه یا قشر فرهیخته بدانیم و به بقیه‌ی افراد جامعه اصلاً کاری نداشته باشیم. بسیاری از اختلافات خانوادگی به همین موضوعات مربوط می‌شود.
 
به نظر شما، علت اصلی کاهش ازدواج چیست؟
 
علت اصلی کاهش ازدواج در قشرهای مختلف متفاوت است. گرایش پسرها، دخترها و خانواده‌ها به ازدواج، تفاوت دارد. یکی از علل مهم گرایش نداشتن جوانان به ازدواج، بالا رفتن آمار طلاق و عدم اطمینان جوانان به ازدواج و علت دیگر آن دوستی‌های قبل از ازدواج است، زیرا در این دوستی‌ها به هر حال، هم پسران و هم دختران مقداری پاسخ روحی و روانی دریافت می‌کنند که این موضوع می‌تواند احساس نیاز به ازدواج را به تأخیر اندازد. یکی از علت‌های مهم دیگر در رابطه با پسران، نداشتن شغل و امکانات لازم برای زندگی است. در واقع برخی از پسران هم بدون این امکانات اقدام به ازدواج می‌کنند، اما به دلیل اینکه نمی‌توانند به‌خوبی از عهده‌ی آن برآیند، سرخورده می‌شوند. به نظر من، ما باید ‌جوانان را ترغیب کنیم که در سن ازدواج برای آن اقدام کنند، زیرا این مسئله بسیار مهم است. اجرای برنامه‌های طرح تنظیم خانواده باعث بالا رفتن سن ازدواج در کشور شده که باید بیشتر به آن پرداخته شود. در برخی موارد، گرایش جوانان به تجرد به دلیل کمال‌گرایی و داشتن ترس و واهمه از نرسیدن به یک زندگی موفق است، زیرا برای جوانان امروز حد متوسط یا شرایط خاکستری تعریف نشده است و برای آن‌ها بین صفر تا صد معنی ندارد؛ یعنی معتقدند که یا نیست یا اگر هست، حتماً باید بهترین باشد.
 
فرهنگ راحت‌طلبی و علاقه‌مندی به زندگی مرفه و از سوی دیگر، طولانی ‌بودن مدت تحصیل و موفق ‌نبودن جوانان در به دست‌ آوردن کار شایسته با درآمد مکفی بلافاصله بعد از تحصیل، از دیگر دلایل بالا رفتن سن ازدواج است. همچنین در خانواده‌های مدرن، تغییر سبک زندگی به‌شکل زندگی غربی، از دیگر دلایل این موضوع و مانع زندگی صحیح و موفق جوانان است.
 
از مهم‌ترین‌ بحث‌هایی که باید به آن پرداخت، عدم مسئولیت‌پذیری جوانان در خانواده‌هاست و دلیل آن این است که خانواده‌ها بیشترِ بار زندگی و مسئولیت جوانان خود را، چه پسر و چه دختر، تا زمانی که آن‌ها ازدواج نکرده‌اند، می‌پذیرند. مثلاً یک پسری 25ساله خود را موظف نمی‌داند که در خانه به پدر و مادرش کمک کند یا در خرج خانواده سهیم باشد. مشخص است که این جوان انگیزه‌ای برای ازدواج ندارد و نمی‌خواهد مسئولیت زندگی خود را بپذیرد و خرج یک زندگی و اجاره‌ی منزل خود را بپردازد.
 
فرهنگ راحت‌طلبی و علاقه‌مندی به زندگی مرفه و از سوی دیگر، طولانی ‌بودن مدت تحصیل و موفق‌ نبودن جوانان در به دست‌ آوردن کار شایسته با درآمد مکفی بلافاصله بعد از تحصیل، از دیگر دلایل بالا رفتن سن ازدواج است. همچنین در خانواده‌های مدرن، تغییر سبک زندگی به‌شکل زندگی غربی، از دیگر دلایل این موضوع و مانع زندگی صحیح و موفق جوانان است. در بعضی از مواقع هم عدم تمکن مالی و نداشتن هیچ‌گونه امکانات اولیه برای زندگی، از عوامل دیگر تأخیر در ازدواج است. در بحث‌های عوامل برون‌زا هم باید به عواملی مثل تأثیرپذیری از فضاهای سایبری و ماهواره، وجود نگاه‌های غلط فمینیستی، تشویق به تساوی جنسیتی و برابری و تشویق به اشتغال زنان و استقلال مالی آنان پرداخته شود. این عوامل هم در رابطه با موضوع ازدواج بسیار مهم است که باید مورد بحث و بررسی بیشتر قرار گیرد.
 
واقعیت این است که فردگرایی دارد در جامعه‌ی ما تقویت می‌شود و این اتفاق بسیار بدی است که موجب می‌شود افراد نتوانند ازدواج موفقی داشته باشند و صبورانه با مشکلات خود برخورد کنند. البته این موضوع چندان در کشور ما عمومیت ندارد، ولی به هر حال، یکی از آسیب‌های موجود در جامعه است.
 
در بعضی‌ از خانواده‌ها هم وابستگی به والدین یک آسیب جدی است و جوانان نمی‌توانند از خانواده‌‌های خود راحت جدا شوند و مستقل زندگی کنند. این خانواده‌ها به فرزندان خود الگوی صحیح استقلال را یاد نداده‌اند و بچه‌ها هم در دوران بعد از بلوغ خود، استقلال فردی را تجربه نکرده‌اند. البته آمار چنین مشکلی در کشور بسیار پایین است، اما به هر حال وجود دارد و ما تا به حال نتوانسته‌ایم الگویی را برای بهبود این شرایط معرفی کنیم.
 
یکی از موضوعاتی که در بحث ازدواج مطرح می‌شود، موضوع واسطه و واسطه‌گری است. در حال حاضر، ایده‌هایی برای استفاده‌ی جوانان از فضای مجازی، سایت‌های ازدواج‌یابی و همسریابی وجود دارد. نظر شما در مورد واسطه‌گری چیست و چقدر می‌تواند در ازدواج جوانان مفید و مؤثر باشد؟ نوع مؤثر آن چگونه انجام می‌شود و افراد مختلف مثل نهادها، شخصیت‌ها و کنشگرهای فرهنگی چگونه می‌توانند نقش واسطه‌گری مفیدی در ازدواج داشته باشند؟
 
من با بحث واسطه‌گری کاملاً موافق هستم، زیرا از صدر اسلام هم این موضوع به‌عنوان یک الگو مطرح بوده است. معمولاً ازدواج‌هایی هم که با این مدل انجام شده، پایدارتر از ازدواج‌های مدل‌های دیگر بوده است. اما با واسطه‌گری در فضای مجازی به‌هیچ‌وجه موافق نیستم، زیرا فضای مجازی اصلاً قابل‌ اطمینان نیست و افراد به‌راحتی می‌توانند در آن دروغ بگویند و شخصیتی غیرواقعی از خود ارائه دهند. البته افراد سوءاستفاده‌گر هم در چنین فضاهایی بیشتر توان فعالیت و مانور دارند. بنابراین آسیب‌های واسطه‌گری در فضای مجازی بیشتر از منفعت آن است.
 
چندی پیش آقای حدادعادل پیشنهاد تأسیس بنیاد ازدواج را مطرح و آن را خدمت مقام معظم رهبری ارائه کردند و ایشان هم دستور تأسیس آن بنیاد را صادر نمودند. به هر حال، واسطه‌گری فقط به معنی معرفی جوانان به هم نیست و غیر از این موضوع، تسهیل ازدواج هم مطرح است. در این بنیان، افراد خَیّر نیز حضور دارند، مثل کسانی که خیّرین مدرسه‌ساز هستند و در حال حاضر که در کشور مدرسه‌ی مازاد وجود دارد، آن‌ها می‌توانند برای جوانان که می‌خواهند ازدواج کنند، مسکن بسازند و با تسهیل ازدواج در این کار واسطه‌گری کنند. به نظر من، به وجود آمدن چنین شرایطی بسیار کارساز و مفید خواهد بود. البته باید دقت کنیم که چنین گروه‌هایی که می‌خواهند واسطه شوند، بسیار دقیق باشند. متأسفانه در این‌گونه کارها مشکلات متعددی وجود دارد. مثلاً ممکن است افراد وقتی بخواهند این بنیاد‌ها را معرفی کنند و واسطه قرار بگیرند، از شرایط آن سوءاستفاده کنند. بنابراین گروه‌هایی که مبادرت به انجام چنین کارهایی می‌کنند، باید پیش‌بینی‌های بسیار قوی داشته باشند و گروه‌های تحقیقاتی قوی پشتیبانی برای کار خود انتخاب کنند تا بتوانند این کار را درست شروع کنند و آن را ادامه دهند. باید دقت کنیم که اگر این کار درست آغاز نشود، قطعاً آسیب آن بسیار بیشتر از نفع آن خواهد بود. اما به نظر من، این مسئله بسیار مهم است و ما واقعاً به وجود چنین مراکزی برای معرفی جوانان به هم نیاز داریم.
 
مهم‌ترین اقدام عملی که گروه‌ها، سازمان‌ها یا افراد مختلف می‌توانند برای تحقق ازدواج انجام دهند، چیست؟
 
به نظر من، حتماً باید موانع اشتغال جوانان در نظر گرفته و برطرف شود و اشتغال آسان نیز تعریف گردد. معنی اشتغال آسان این است که شغل‌های موقت به جوانان داده شود. وزارت کار باید مثلاً برای جوانانی که در حال حاضر دانشجوی مهندسی هستند و در آینده می‌خواهند مهندس شوند، زمینه‌ی اشتغال آسان را فراهم کند. مهم‌ترین نکته در خانواده‌ها هم این است که خانواده‌ها باید تفکر تجمل‌گرایی و آرمان‌گرایی در انتخاب همسر را از بین ببرند و خود را درباره‌ی انتخاب همسر، موظف به پاسخ‌گویی به جامعه، همسایگان و فامیل ندانند. در حال حاضر متأسفانه همه‌ی ما آبرو، شخصیت و هویت خود را در پاسخ‌گویی به مردم، آن هم با یک نوع مدل خاص، می‌دانیم که این یک مشکل فرهنگی بزرگ در خانواده‌هاست و باید حل شود. همچنین رفاه‌‌زدگی، تنبلی، نداشتن دید صحیح به خانواده و تمتع جستن در دوستی‌ها، مشکلاتی است که باید در قشر جوان ما حل شود. بنابراین ما درباره‌ی موضوع ازدواج در کشور، علاوه بر اقدامات اقتصادی، حقیقتاً به کار فرهنگی گسترده هم نیاز داریم.

همسرانی با اختلاف سنی نامتعارف



چند سالی است که به نظر می رسد متقاضیان ازدواجهایی با اختلاف سنی معکوس(بزرگتر بودن دختر از پسر) افزایش یافته است و از طرف دیگر هستند دخترانی که به خاطر موقعیت مالی و کاری مردان، تمایل به ازدواج با مردانی دارند که اختلاف سنی شان از آنها بیشتر است مثلا اختلاف سنی در حدود یک دهه و یا...........


ازدواج های معکوس

در زندگی زناشویی عوامل زیادی تاثیر گذار است. تعدادی از این عوامل تسهیل کننده سازگاری و رضایت از ازدواج و برخی نیز زندگی زناشویی را دچار مشکلاتی می سازند. این عوامل بر حسب ویژگی های افراد و موقعیتها، مختلف است. وقتی عنوان می کنیم که این عوامل تحت تاثیر ویژگی های افراد و موقعیتهاست یعنی این که این مولفه ها جز اصول اساسی نیستند که حتما و ضرورتا در زندگی همه افراد تاثیر منفی بگذارد بلکه از موردی به مورد دیگرمتفاوت است و یا گاه از شدت و ضعف برخوردار است. یکی از این مصادیق مساله سن و اختلاف سنی در رابطه میان زوجین است.

چند سالی است که به نظر می رسد متقاضیان ازدواجهایی با اختلاف سنی معکوس(بزرگتر بودن دختر از پسر) افزایش یافته است و از طرف دیگر هستند دخترانی که به خاطر موقعیت مالی و کاری مردان، تمایل به ازدواج با مردانی دارند که اختلاف سنی شان از آنها بیشتر است مثلا اختلاف سنی در حدود یک دهه و یا حتی بیشتر و یا مردانی که تمایل دارند با دخترانی بسیار جوان تر از خود پیمان زناشویی ببندند.

در این مقاله صحبت ما بر سر این نیست که آیا ذاتا این ازدواجها درست است یا خیر بلکه روی سخن ما به سوی کسانی است که در هر حال این شکل ازدواج را برگزیده و حال مشغول تجربه زندگی زناشویی هستند؛ یعنی مردانی که در حال زندگی با زنان بزرگتر از خود هستند یا مردانی که همسرشان اختلاف سنی زیادی از آنها داشته و خیلی جوان تر است و یا دخترانی که همسرشان از آنها بیش از عرف جامعه بزرگتر است.

لذا برای این دست زوجین و برای به حداقل رساندن تنشها و مشکلات و به منظور بالاتر بردن کیفیت رابطه زن و وشوهری این پیشنهادات را داریم:

**با همسر خود تعامل داشته باشید زیرا یکی از مهمترین مشکلات در ارتباطات زوجین  با هم، فقدان تعامل است و مسلما داشتن اختلاف سنی زیاد می تواند نقص و کاستی در تعامل میان زوجین را غامض‌تر کند. لذا سعی کنید برای به حداقل رساندن این شکاف ارتباطی، در این زمینه که این تفاوت سنی چه تغییراتی در درک و احساسات شما به وجود آورده به راحتی حرف بزنید. به راحتی درباره موضوعاتی چون بچه‌ها و اهداف آتی‌تان صحبت کنید. آگاهی‌تان را به مشارکت بگذارید و درک و فهم‌تان از نقطه نظرات یکدیگر را تا حد امکان افزایش دهید، زیرا با این کار می‌توانید علاوه بر ایجاد و حفظ  تعامل مورد نیاز، به خواسته‌ها و نیاز‌های طرف مقابل تان نیز پی ببرید و شما را در رسیدن به یک ارتباط سالم و بادوام یاری می‌کند.

وقتی که یک رابطه بر اساس احترام و دوستی باشد اختلافات و تفاوت ها نمی تواند به اندازه یک دوستی دو طرفه نمایان‌گر شود و تاثیر چندانی بر ارتباط شما نخواهد داشت

**از انجام فعالیت‌هایی که مشترکا از آن لذت می‌برید در تقویت رابطه‌تان استفاده کنید. به فعالیت‌هایی که هردویتان به آنها علاقه دارید مانند سینما رفتن، تئاتر،ورزش کردن و ... روی بیاورید. زیرا اشتغال به کارهایی که برای هردویتان جالب است، پیوندتان را محکمتر می‌کند و تمرکزتان را از روی مساله اختلاف سن بر هم می‌زند. هرچه بیشتر در علاقمندی‌ها و سرگرمی‌های هم غرق شوید از بودن با هم لذت بیشتری خواهید برد. همچنین سراغ فعالیت‌هایی بروید که سالها از آنها دور بوده‌اید و یا هیچ وقت فرصت پرداختن به آنها را نداشته اید شاید این موضوعات جدید برای طرف مقابل تان هم جالب باشد.

 

**اگر فکر می کنید که این شکل ازدواج شما هنوز هم از طرف اطرافیان و به خصوص خانواده تان آشکار یا پنهان، مورد نکوهش قرار می گیرد، سعی کنید درباره انتخاب و ازدواجتان، با خانواده خود صحبت کنید. اطلاع آنها از رابطه شما و اینکه چقدر به همسرتان علاقه دارید برای دوستان و خانواده مفید است.داشتن یک گفتگوی واضح وصحیح درباره اختلاف سنی‌تان با خانواده و دوستان نزدیک، باعث می‌شود که آنها پی به اعتماد شما به تصمیم تان برده و از اظهار نظر‌های منفی گرایانه و یا تصورات منفی که از اینگونه ازدواجها دارند دست بردارند.

تعامل همسران

همچنین، به آنها نشان می دهد که چقدر حمایت شان برای شما اهمیت دارد و نیز سبب می‌شود از این به بعد با احترام و تعامل درست‌تری در سایر مجالس با شما و همسرتان برخورد کنند.

 

**بهترین دوست همدیگر باشید. وقتی که یک رابطه بر اساس احترام و دوستی باشد اختلافات و تفاوت ها نمی تواند به اندازه یک دوستی دو طرفه نمایان‌گر شود و تاثیر چندانی بر ارتباط شما نخواهد داشت.

و در نهایت اینکه فراموش نکنید که در هر ازدواجی (حتی ایده آل ترین انتخابها) مسلما اختلافات و ناهماهنگی هایی وجود دارد که کاملا طبیعی و قابل انتظار است لذا یاد بگیرید که واقعیات زندگی فعلی تان را بپذیرید یعنی آنچه قابل تغییر است را با تلاش و همکاری با یکدیگر، تغییر دهید و آنچه را که قابل تغییر نیست بپذیرید و با آن کنار بیایید. اختلاف سنی شما با همسرتان، قابل تغییر نیست اما مسلما تناسبات و هماهنگی هایی با همسرتان در گذشته احساس کرده اید که حال در کنار وی هستید و با وی پیمان زناشویی بسته اید پس تمرکز تان بر این تناسبها و تقارنها باشد و با تقویت این نقاط تفاهم، سعی در تضعیف ضعفهای ارتباطی تان داشته باشید.

 


دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

اختلاف سنی دختر و پسر در ازدواج ( دختر بزرگتر از پسر باشد)


سئوالات زیادی در موردبالاتر بودن سن دختر نسبت به سن پسر در ازدواج مطرح شده است که ملاحظاتی راجع به  تفاوت سنی  دختر و پسر در ازدواج ، اشاره می کنیم:

1 – بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج اینست که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند( مثلا 1 الی 5 سال). این به خاطر اینست که مدت باروری در خانمها محدود بوده و در آقایان نامحدود است. و اینکه قدرت باروی خانمها زودتر از آقایان شروع می شود، همچنین نیاز است که  آقایان قبل از ازدواج، علاوه بر  بلوغ جسمی و فکری، به استقلال اقتصادی نیز برسند، که این به زمان بیشتری نیاز دارد. به هر حال این نسخه غیر قابل نقض نیست که در بندهای بعدی توضیح داده می شود.

2 – انتخاب همسر یک مسئله چند بعدی است و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است. وقتی شما اقدام به انتخاب همسر می کنید باید 2 مسئله کلی و اساسی را در نظر بگیرید:

الف) همسر انتخابی شما می بایست تمام معیارهای اساسی و مهم مورد نظر شما را که لازمه یک زندگی توام با خوشبختی هست را دارا باشد ( در این زمینه مقالاتی در بخش مشاوره ازدواج سایت همدردی قرار داده ایم). این بدان معنا نیست که در تمام این پارامترها و معیارها صد درصد و کامل باشد ، بلکه به این معناست که حداقل نمره قبولی را داشته باشد. ( مانند اینکه شما در رشته تحصیلی باید همه دروس را پاس کنید)

ب) فرد مورد نظر شما در کل ، باید معدل قابل قبولی در معیارهای مورد نظر شما کسب کند. یعنی اینکه وقتی نمره هر یک از معیارهای ازدواج را که با هم جمع کردید، او میانگین مطلوب را از نظر شما داشته باشد. ( مانند اینست که در رشته تحصیلی خود علاوه بر قبولی همه دروس ،  نباید مشروط شوید)

خلاصه: در تک تک معیارها حداقل نمره را داشته باشد و در جمع کلی همه معیارها، میانگین مطلوب شما را کسب کند.
اگرچه ممکن است فرد در یک معیار نمره عالی نداشته باشد و نقطه ضعف وی باشد. مثلا دختری که 2 سال از پسری بزرگتر است ، اما در سایر معیارهای اساسی قوی است، در نتیجه معدل خوبی جهت ازدواج دارد. در ضمن وی در معیار سن هم حداقل نمره قبولی را دارد. لیکن اگر این دختر با همه معیارهای اساسی و خوبی که دارد، 15 سال از پسر بزرگتر باشد ، با وجود اینکه معدل بالایی دارد، لیکن در یک معیار اساسی رد می شود و چنین ازدواجی با ریسک بالایی از طلاق یا نارضایتی در زندگی زناشویی همراه می شود. ( توجه کنید در اینگونه مسائل انسانی با قطعیت صد در صد سخن نمی گویئم).

3 – اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقه ها، سرگرمی ها ، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی با هم متفاوت و یا احتمالا درگیر شوند. مثلا ازدواج دختر 16 ساله ای را با پسر 30 ساله در نظر بگیرید. در حالیکه دختر در آغاز راه هیجانات ، علاقمند به شطینت های نوجوانی، کوهنوری و جست و خیز و مهمانی و .... هست ، آن آقا کار و تفکر و  مطالعه ، فلیم و موسیقی و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را بیشتر می پسندد. همچنین دیدگاه آقا توام با تجربه و احتیاط است و دیدگاه دختر نوجوان ریسک و فعالیتهای نو و بدیع است.

4 – نکته مهم بعدی اینست که علاوه بر سن شناسنامه ای باید به سن و بلوغ عقلی، اجتماعی، فرهنگی و ظاهر وی  نیز توجه کرد. بعضی وقتها دختری ممکن است 3 سال از پسری بزرگتر باشد، اما با نشاط  و انرژی است. و علاقمندیها و تمایلات مشترکی با پسر دارد. لذا علاوه بر سن تقویمی، لازمست که به ظاهر ، طرز فکر و نگرش هم توجه عمیق شود.

5 – نحوه تفکر پسر  و دختر ، نسبت به اختلاف سنی در ازدواج ( بزرگتر بودن دختر از پسر)، بسیار مهم است. اگر پسری از همان اول با تردید به بزرگتر بودن خانمش بیندیشد. او آمادگی دارد که بعدا با کنایه اطرافیان به هم بریزد و این مسئله را مرتب به رخ خانمش بکشد. اما در برابر پسری که درگیر این گونه مسائل نیست به سادگی از کنار این مسئله می گذرد. همچنین دختری که به این مسئله (سن زیاد) حساس هست. بعدا هر مسئله را در رابطه اشان به خودش و سن بالایش نسبت می دهد. که این از آسیب پذیریهای چنین ازدواجهایی هست.

6 – نظر پدر و مادر عروس و داماد هم در این زمینه از آنجا مهم است که ممکن است با سخت گیریهای خودشون منجر شون

بهترین سن ازدواج


http://maktoobshop.com/



یکی از بحث های داغی که این روزها نقل بعضی از محافل شده و نسبت به آن اظهارنظرهای متفاوتی می شود، محدوده سنی ازدواج جوانان است. این سن برای دخترها ۱۶ تا ۱۸ سال و برای پسرها ۱۹ تا ۲۱ سال ذکر می شود...

در حالی که از دیدگاه روان شناسی، ازدواج کردن در سنین یاد شده قابل تامل است. برای بررسی این موضوع و نقد اینکه آیا نوجوانان در این سنین قادر به اداره یک زنگی مستقل هستند یا خیر نظرات دکتر سیدعلی احمدی ابهری، روان پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران را جویا شده ایم که می خوانید.

آقای دکتر! آیا تنها با رسیدن به بلوغ جسمانی، می توان از عوامل دیگری که در شروع یک زندگی مشترک نقش دارند چشم پوشی کرد؟

ـ از نظر ما سن ازدواج باید مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی باشد. منظور از بلوغ جسمانی دوران توانمندی فرد از نظر تولید مثل است که برای دختران از حدود سنین ۱۲ تا ۱۴ سالگی و در پسران از حدود ۱۴ تا ۱۶ سالگی شروع می شود. بلوغ روانی، عنوانی است که روان پزشکان از آن تحت عنوان رشد شخصیت نام می برند. از لحاظ حقوقی نیز بلوغ روانی با عنوان رشد شناخته می شود. اما اختلافی که ما با حقوقدانان در این زمینه داریم این است که حقوقدان ها به حداقل کفایت می کنند و معتقدند فقط کافی است فرد توان تشخیص مصالح خود را داشته باشد ولی عقیده روان پزشکان و اصولا مکاتب روان شناختی بر این است که فرد باید از لحاظ شخصیتی، توانمندی، پختگی و رشد به مرحله ای برسد که نه تنها نسبت به خود شناخت کافی پیدا کند و بتواند مصالح خود را تشخیص بدهد بلکه نسبت به فردی که در نظر دارد با او ازدواج کند نیز شناخت کافی به دست آورد.

و منظور از بلوغ اجتماعی چیست؟

ـ بلوغ اجتماعی به معنی توانمندی لازم برای اداره امور خانواده، همسر و فرزندان است. این امر، مستلزم برآورده شدن نیازهای اقتصادی، بهداشتی، علمی، آموزشی و... برای گذراندن زندگی است تا فرد بتواند با آن، مسکن و حداقل نیازهای خانواده را تامین کند.

خصوصیاتی که ذکر کردید معمولا در چه سنی به دست می آید؟

ـ بستگی به فرد دارد. یک فرد ممکن است در سن ۲۰ سالگی زمینه های فوق را یکجا و کامل پیدا کند. در حالی که فردی دیگر در سنین بالاتر هم نتواند به آنها دست یابد. در مورد خانم ها هم به همین شکل است. یک دختر جوان ممکن است در سن ۱۴ تا ۱۵ سالگی به رشد کامل جسمانی رسیده باشد اما رشد روانی و شخصیتی او کامل نشده و توانایی ایجاد یک رابطه درست با همسر، فرزند، اطرافیان خود و از جمله خانواده جدیدی که با او پیوند می خورد یعنی خانواده شوهر را نداشته باشد. در این صورت تبعات آن نه تنها به فرد و خانواده بلکه به جامعه هم کشیده می شود. جامعه ای که نیازمند افراد فعال، آگاه، پخته و توانمند است. بنابراین ما فقط سن را ملاک اولیه و اصلی برای تشکیل خانواده یا ازدواج قرار نمی دهیم.

البته به این نکته هم باید اشاره کنم که خرده گیری و سخت گیری و اینکه افراد فکر کنند ابتدا باید همه امکانات را فراهم و تمام دوره های تحصیل را طی کنند، شغل پردرآمدی داشته باشند و بعد ازدواج کنند را تایید نمی کنیم. صحبت ما در مورد حداقل هاست. اگر فرد بتواند به توانمندی های شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و... برسد، می تواند ازدواج کند که این اتفاق می تواند در شروع دهه سوم زندگی باشد که بسیار هم مطلوب است. البته گاهی ممکن است افراد در همان زمان هم آمادگی لازم برای ازدواج را پیدا نکنند و انجام این کار مهم به سنین و سال های بعدی موکول شود.

آیا جوانان کشور ما این قابلیت را دارند که در سنین ذکر شده به این حد از بلوغ روانی و اجتماعی برسند؟

ـ ممکن است برای تعداد کمی از افراد این اتفاق بیفتد اما طبیعتا این امر برای اکثریت افراد جامعه محقق نمی شود. البته این تعداد کم نیز وابسته به خانواده شان هستند. خانواده این افراد، معمولا خانواده ای تحصیلکرده و هوشمند هستند، خانواده هایی که ازدواج والدین بر پایه اصول و ازدواج و انتخاب شان برنامه ریزی شده است و مسیر رشد درستی را برای فرزندان شان فراهم کرده اند.

پس با توجه به گفته های شما، رسیدن به این حد از بلوغ در شهر و روستا و با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و سایر شرایط محیطی در افراد متفاوت است؟

ـ بله دقیقا. برای هر فرد، هر خانواده و هر اجتماع کوچک و بزرگ این مساله متفاوت است. اما به هر حال ما یک حداقل هایی را نیاز داریم. علت تاکید بر انجام مشاوره قبل از ازدواج نیز همین است که ما ببینیم دو نفری که می خواهند ازدواج کنند به بلوغ روانی و اجتماعی رسیده اند یا خیر.

بهتر است تفاوت سنی زوجین چقدر باشد؟

ـ ما اختلاف سنی ۵ سال را مطلوب می دانیم. در این صورت می توانیم بگوییم که زمینه ها به عنوان قدم اول یعنی حداقل اختلاف سن شروع می شود. اگر مبنا را فقط سن در نظر بگیریم، می توانیم بگوییم حداقل سن ازدواج در دختران ۱۸ سال و در پسران ۵ سال بیشتر یعنی ۲۳ سال است البته با حداقل توانمندی ها، مهارت ها، حرفه و تحصیلات.

اگر خانمی از همسرش بزرگ تر بود چطور؟

ـ این مساله هم اگر به صورت موردی در جامعه وجود داشته باشد و همراه با مشاوره های لازم، شناخت فردی و شناخت نسبت به فرد مقابل باشد، مشکلی نیست و می توان آن را پذیرفت اما به عنوان یک قانون عام مورد تایید نیست.

همیشه بحث بر سر فاصله سنی زوجین است و کمتر در مورد فاصله سنی والدین با فرزندانشان اظهارنظر می شود. نظر شما در این رابطه چیست؟

ـ ازدواج کردن به مفهوم این نیست که بلافاصله زوجین بچه دار شوند. البته اگر زوج سن بالاتری داشته و پختگی و تجربه داشته باشند، چنانچه بلافاصله بعد از ازدواج بچه دار شوند، مشکل چندانی نخواهند داشت. اما جوانانی که با حداقل سنینی که صحبت کردیم ازدواج می کنند نباید برای بچه دار شدن عجله کنند. شروع زندگی به معنای افزایش تعداد افراد خانواده نیست. شروع زندگی مستلزم زمان هایی است که زندگی مشترک برای یک زوج بسیار جوان معنادار شود و اصطلاحا جا بیفتد. بنابراین پاسخ به این سوال که یک دامنه وسیعی را شامل می شود، خیلی آسان نیست. اگر ازدواج در دهه سوم زندگی که مطلوب ترین زمان برای ازدواج است صورت بگیرد و در این سنین زوج صاحب فرزند شوند فاصله مناسبی بین آنها و فرزندان شان ایجاد می شود. به عنوان نمونه برای یک مرد ۳۰ ساله و یک زن ۲۵ ساله بچه دار شدن بسیار مناسب است. اما برای زوجی که در ۲۳ سالگی و ۱۸ سالگی هستند زود است و باید ابتدا تجربه کسب کنند و بعد صاحب فرزند شوند.

مریم منصوری

شش قانون ویژه جوانان دم بخت

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



خواستگاری، فرصت طلایی برای رسیدن به بیشترین شناخت ممکن است به شرط آن که جوانان و خانواده هایشان مهارت مدیریت این زمان و فرصت طلایی را آموخته باشند. 


خواستگاری، فرصت طلایی برای رسیدن به بیشترین شناخت ممکن است به شرط آن که جوانان و خانواده هایشان مهارت مدیریت این زمان و فرصت طلایی را آموخته باشند. 


اگر پای خاطرات برخی پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها بنشینید و از نحوه خواستگاری و ازدواج در زمان قدیم بپرسید، طبیعی است که بشنوید عروس و داماد حتی گاهی تا سر سفره عقد همدیگر را نمی دیدند و نمی شناختند! یا در بهترین شرایط نقششان در ازدواج فقط در حد پاسخ به این سؤال بود که "فلانی را برای ازدواجت در نظر گرفته‌ایم، مخالف که نیستی؟ 



البته هنوز هم در گوشه و کنار جامعه ما دختران و پسران جوان با نیم ساعت یا یک ساعت گفت و گو و طرح چند سؤال کلی و کلیشه ای گمان می کنند که با دیدگاه یکدیگر آشنا شده اند و با هم توافق دارند.


شناخت تنها راه انتخاب موفق
واقعیت این است که شناخت، تنها راه یک انتخاب موفق و مطمئن است و از سوی دیگر شناخت طرف مقابل، کاری بسیار دشوار و البته تحقق کامل آن ناممکن است! 


ذکر این نکته نباید شما را ناامید کند، خواستگاری، فرصت طلایی برای رسیدن به بیشترین شناخت ممکن است به شرط آن که جوانان و خانواده هایشان مهارت مدیریت این زمان و فرصت طلایی را آموخته باشند.


6 قانون ویژه جوانان دم بخت
اگر خوب دقت کنیم می توانیم به چند قانون اصولی برسیم که امکان بیشترین بهره‌برداری از این زمان طلایی را در پی خواهد داشت:


قانون اول : هول نشوید
به خودتان و طرف مقابل فرصت آشنایی بدهید، با گذشت زمان مناسب بخشی از هیجاناتی که در برخوردهای اول و در جلسات خواستگاری بر دو طرف غلبه می کند، تا حدی فروکش می کند و شما اجازه پیدا می کنید که ابعاد شخصیتی، خانوادگی و اجتماعی طرف مقابل را بیشتر و عمیق تر بسنجید.


قانون دوم : سؤالات خوب مطرح کنید
برای این کار باید وقت بگذارید، مطالعه و مشورت کنید. مهارت خوب پرسیدن را بیاموزید


قانون سوم : انجام گفت و گو و تحقیق را جزو مراحل خواستگاری بدانیم نه به معنای قطعی تر شدن 

موضوع ازدواج

به این معنا که گفت وگوهای خواستگاری به منظور آشنایی بیشتر برای گرفتن تصمیم بهتر است نه به معنای تصمیم قطعی. بنابراین تعهدی برای گرفتن جواب مثبت از خانواده دختر و یا جواب مثبت دادن به خانواده پسر وجود ندارد.


قانون چهارم : شناخت خانوادگی به دست بیاوریم. شما باید از همه ظرفیت های موجود برای شناخت طرف مقابل استفاده کنید


این ظرفیت ها هم شامل اعضای خانواده و بستگان نزدیک و مورد اعتمادتان مثل خاله ، دایی ، عمه ، عمو، پدربزرگ و مادربزرگ می شود و هم شامل راه هایی که شما را به شناخت بهتر می رساند مثل دوستان، اقوام، خانواده، همکاران و محل های رفت و آمد طرف مقابلتان.



قانون پنجم : شناخت فرد و خانواده طرف مقابل هر دو الزامی است.

پرسیدن سؤالات دقیق از ویژگی های مختلف خانواده طرف مقابل مانند عقاید مذهبی آنان، تعلقات، تحصیلات، فرهنگ، نحوه ارتباط فرزندان، عروس ها و دامادهای آنها با خانواده و ... به شناسایی شما نسبت به خانواده طرف مقابل کمک می کند و می توانید میزان هماهنگی و شباهت دو خانواده را تخمین بزنید.


قانون ششم : فراموش نکنید که قانون اول و آخر توکل به خداوند است

شما با همسر آینده تان ساعت ها گفت و گو کنید، درباره او تحقیق کنید، به مشاور مراجعه کنید و... ولی از یاد خداوند غافل نشوید! ازدواج رزق است پس باید از خداوند بهترین همسر را برای خود طلب کنید. به طور قطع این موضوع نه به معنای گرفتن استخاره و اتکا به آن است که به معنی دعا، خواستن و توکل همه جانبه به خداوندی است که از رگ گردن به ما نزدیک تر و به خیر و صلاح بندگانش بیش از آن ها آگاه است. 

بیشتر بدانیم....\



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                              http://maktoobshop.com

چرا ازدواج نمیکنید ؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



شاید در گذشته دختران به شروع کردن از صفر فکر میکردند اما عموما در حال حاضر از ابتدا قائل به رفاه و امکانات خاص زندگی هستند و این تغییرات دائماً رو بگسترش بوده است . 

مهمترین موضوعاتی که از ازدواج ممکن است به ذهن هر جوان مسلمان ایرانی برسد این است که ازدواج از سفارشات اکید دینی ، سنت پیامبر و روشی اخلاقی و انسانی برای تداوم آرامش در زندگی و بلوغی برای به تکامل رسیدن انسان است . 
اما چرا در جامعه ما سن ازدواج بالارفته و رغبت به ازدواج کم شده و جوانان زیاد مایل نیستند مسولیت زندگی مشترک را بپذیرند و یا بهتر گفت پسران آنچنان که انتظار میرود به خواستگاری دختران نمیروند ؟ 
▪ شاید عواملی که بتوان برای آن شمرد خیلی متنوع باشند اما بعضی از دلایلی که بنظر من مهمتر از بقیه دلایل است را بیان میکنم . 
۱) تفاوتهای مردان و زنان امروز با زنان و مردان در گذشته 
۲) عدم وجود قانون برای حمایت از خانواده 
۳) نبودت تامینهای اقتصادی 
۴) دور شدن از اعتقادات عمیق و ظاهر سازی و ریا 
۵) تغییرات و تحریفات در آداب و رسوم 
۶) مادی شدن زندگیها 
هیچ شکی نیست که از مقایسه دختران امروز جامعه که در اولویت اول تصوراتشان تحصیلات را مورد توجه قرار میدهند و از ابزارهای مختلف برای رسیدن به آن استفاده میکنند با دختران سالهای گذشته که حداقل تحصیلات عالیه در درجه اول اولویت زندگی آنها نبوده به تفاوتهای خاصی میرسیم .در تصورات ذهنی دختران دیروز مرد و زن تعاریف دیگری داشت و حتی بعضاً با بی عدالتی و ظلمی که نسبت به زنان میشد زنان سازگارتری به جامعه تحویل میشد و البته سازگارتر بودن زنان ریشه در عوامل مختلفی داشت که در تربیت آنها موثر بود .زن صد سال قبل که با زور باتوم میخواستند چادر از سرش بردارند خانه نشین میشد و زن امروزی روسری بر روی سرش نمیماند . 
نقش نیازهای مادی و اقتصادی زندگی نیز موضوعی بدهیست بهر حال زندگی نیازهایی دارد که آرامش مادی و روحی زندگی نیازمند بر آورده شدن آنها و حتی الامکان تضمین آن است .در حال حاضر جوانان پسر (بدون توجه به پارتی و پول پدر) از دوران دبیرستان که انگیزه های ازدواج را در آنها متبلور میکند کمتر امید به اشتغال و شغل مناسب و وامنیت اقتصادی دارند و این درحالیست که کشور ما بر روی معادن ثروت خوابیده است . 

در عین عدم امنیت اقتصادی بی عدالتیهای اقتصادی را هم شاهد هستند که خود سرخوردگیهای خاصی را بهمراه میآورد . 
مردم زمانه ما مانند گذشته در عمق مسائل دینی زندگی نمیکنند بلکه کراراً مشاهده میشود بر روی سطح آن شناور شده اند . 
بارها در کتابهای درسی مطالعه کرده ایم دین موسی(س) و عیسی(س) را تحریف کردند اما (کتاب آسمانی ) محمد(ص) از این تحریفات مصون میماند اما همه ما میدانیم آموزه های پیامبر ما را نیز دستخوش تحریفات فراوان کرده اند و ارزشهای دینی در زندگی مشترک مانند گذشته ارج نهاده نمیشود و ما هم مانند پیروان ادیان دیگر راه را به بیراهه رفته ایم فقط با این تفاوت که کتاب دینیمان دست نخورده مانده در عین حال هر کجا لازم بدانیم به ظاهر سازی روی میآوریم . 

در آداب و رسوم و فرهنگها هم که بسیار روشن است و نیاز به توضیحات ندارد . 
در مورد مادی شدن زندگیها و بدست آوردن اولویت بالاتر مسائل مادی در زندگی هم خود شاهد قضایا هستید شروع زندگی و تداوم و پایانش به گرایشهای مادی در آمیخته و مانند گذشته نیست .زندگیهای امروزی بعضاً مانند یک فرع از اصل مادی زندگی شده است بصورتی که بدون آن گرایشات مادی زندگیها دوام و معنای زیادی نخواهد داشت . 
شاید در گذشته دختران به شروع کردن از صفر فکر میکردند اما عموما در حال حاضر از ابتدا قائل به رفاه و امکانات خاص زندگی هستند و این تغییرات دائماً رو بگسترش بوده است . 

▪ اما بحث عمده ما در اینجا موضوعات قانونی مربوط به خانواده است . 
ازدواج و تشکیل خانواده چقدر در نظر قانون اهمیت دارد ؟ 
قانون کشور برای حمایت از زندگی مشترک چقدر سرمایه گذاری کرده است ؟ 
برای حمایت از نهاد خانواده چه زن و چه مرد به چه ابزار قانونی دسترسی دارند ؟ 
در قانون اساسی از خانواده و از زنان صحبت بمیان آمده و از حمایت صحبت شده همچنین از ایجاد شغل و مسکن برای مردم صحبت به میان آمده اما اصلا به آن عمل نشده است . 
چون عامل به این قوانین همیشه دولت بوده است . 

همچنانکه برای ازدواج جوانان بوسیله راهکارهای مختلف آنها را بسمت ازدواج هدایت میکنند و هر گاه به ازدواج منجر شد دیگر خبری از حمایت نیست . ( حتی برای یک وام بی ارزش ازدواج پدر جوان را در میآورند )از نظر حقوقی وقتی به قوانین نگاه میکنیم میبینیم اصالت در خانواده با هر چیزی غیر از زندگی مشترک است . 

با موضوعی مثل مهریه براحتی میتوان زندگی مشترک را از هم گسست و میتوان بوسیله آن مرد را به زندان انداخت و آنرا وسیله طلاق گرفتن کرد .(قانون برای راحتی خود ساده ترین روش را انتخاب میکند و عواقب آنرا اصلا مورد توجه قرار نمیدهد )وقتی عدم تمکین وجود داشته باشد اقدام قانونی متقابل آن اجازه دادگاه برای ازدواج مجدد میباشد .( نشان دهنده بی توجهی به زندگی مشترک زوجین) 

در زمان اختلاف بین زن و مرد در زندگی هیچ راهکاری برای تشویق آنها به زندگی و جلوگیری از لجبازی وجود ندارد و تمام حمایتهای قانونی از خانواده لفظیست و در مقابل تیشه به ریشه زدنها عملی . 

اگر قصد انسان از ازدواج رسیدن به آرامش باشد با مشاهده عواملی که موجبات از بین رفتن آرامش در زندگی را بوجود میآورد نا خود آگاه عقب مینشیند . 

نمیتوان با حدیث و آیه جوانان را به ازدواج و دروازه های بهشت نصیحت کرد اما در عمل با قوانین ، آداب و رسوم ، و فرهنگهای جاری دروازه های جهنم را بسوی آنها گشود .این تناقضات باید ابتدا از رفتارها و فرهنگ سازیها و قوانین اصلاح شود آنوقت هر فرد عاقلی ازدواج را بر تجرد بر میگزیند .

بیشتر بدانیم....\



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                              http://maktoobshop.com

چرا باید سن زن کمتر از مرد باشد؟


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند.

فرهنگ سنتی ایران می گوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یک ارزش است و حتی در محافل و مناطق روستایی هم، شعرهایی در این خصوص سروده اند، بنابراین این گونه به نظر می رسد که اگر این ازدواج ها محکم نباشد، در مدت کوتاهی با شکست مواجه می شود. جامعه شناسان دلایل گوناگونی را در این خصوص برمی شمارندآنان معتقدند رشد علمی و فرهنگی زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و دیگر موفقیت های اجتماعی در رشد آنان نقش داشته است؛ اما از سوی دیگر، افزایش سن ازدواج و بعد اقتصادی، از مهمترین عوامل چنین پیوندهای زناشویی است.

ازدواج زن با مردی که از خودش کوچکتر است، از دید جامعه شناسان غیر از بُعد اقتصادی، به مسائل عاطفی و احساسی منوط است. برخی جوانان با توجه به بالا بودن درایتی که زن در برخی موارد دارد، ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند و ترجیح بدهند با زنی ازدواج کنند که حتی تا 10 سال از خودشان بزرگتر است. بخصوص که در یک سن خاص زن خیلی بهتر می تواند مرد را رام کنداگر آن زن از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی هم برخوردار باشد که این کار آسان تر انجام می گیرد، زیرا پسرانی که حداقل لوازم زندگی را دارند برای فرار از به دست آوردن این امکانات، ترجیح می دهند چنین ازدواج هایی داشته باشند.

در ازدواجی که مرد بر پایه عشق و یا ثروت خود را راضی کرده است که با زنی بزرگتر از خود ازدواج کند دو حالت پیش می آید: یا زن حاکم خانواده می شود و یا این مرد است که از قدرت برخوردار است. زیرا مردی که با توجه به شرایط اقتصادی زن ازدواج کرده است، برنامه ریزی می کند که چگونه از آن استفاده کند. در چنین شرایطی معمولاً جوان بودن خود را بهانه ای برای اخاذی قرار می دهد و زن نیز کوتاه می آید.


دردسرهای ازدواج با فاصله سنی معکوس

از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند. حال اگر زنی چند سالی بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده نمی شود، این تصور تداعی می شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت است و در نهایت تنش فضای خانواده را پر می کند.
از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگتر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با فرسوده شدن جسم زن، احساس ضرر کند. به همه این موارد سال های محدود فرزند آوری در زنان و نامحدود مردان را از نظر نباید دور داشت. در مواردی که زن اختلاف سنی زیادی با شوهرش دارد، ممکن است باروری اش به دلایل مختلف به تاخیر افتد و برای همیشه امکان مادر شدن را از دست بدهد.

در شرایطی که شوهرش همچنان نخواهد و یا نتواند امکان پدر شدن خود را از دست بدهد و این موضوع خود عامل تنش های همیشگی این دسته از همسران خواهد شد. نکته دیگری که در ازدواج‌های با بیشتر بودن سن دختر از پسر مطرح است، عدم تقاضا در روابط عاطفی و هیجانی بویژه روابط جنسی در بین زوجین خواهد بود چرا که اصولا مردان در میانسالی از انرژی بالایی به ویژه در مسائل جنسی برخوردارند و زنان در سنین بالاتر پاسخگوی تمام نیاز مردان نخواهند بود و این تعارضات زناشویی و سرخوردگی در روابط اتفاق می افتد که نتایج آن می تواند باعث شکست در ازدواج، طلاق، ازدواج مجدد یا بدتر از آن باعث روابط خارج از محیط زناشویی شود. از دیگر مشکلات این گونه ازدواج‌ها عدم پذیرش اقتدار و مدیریت مرد است. در این ازدواج ها به نوعی جابجایی نقش ها اتفاق می افتد. معمولا زنان در این ازدواج‌ها خواسته و یا ناخواسته به دلایل سن بالاتر و داشتن تحصیلات بالاتر نقش مادرانه، توصیه گرانه و نصیحت گرانه پیدا می کنند و این از نظر روانشناختی مخل یک زندگی خوب و خوشبخت خواهد بود.

خوشبخت می شوید اگر...

بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج این است که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند به عنوان مثال اختلاف سنی یک تا پنج سال باشد و این موضوع دلایل مهمی دارد. این در حالی است که ظاهراً در سال‌های اخیر الگوی اختلاف سنی میان زوج و زوجه تغییر کرده است و به تدریج شاهد ازدواج‌هایی هستیم که زن بزرگ تر از مرد است و این اختلاف سنی به یک تا 3 سال و در مواردی به بیش از این و حتی تا 10 سال هم می‌رسد. البته یک نکته مهم این است که اگر ازدواج سنجیده و آگاهانه باشد و مولفه‌های دیگری مانند تحصیلات بالا، شغل خوب، خانواده اصیل و معتبر، زیبایی وو.. وجود داشته باشد که بتواند بالاتر بودن سن دختر را بپوشاند، تا دو سال بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر مشکل چندانی پیش نمی‌آورد.

شرایط فیزیکی و فیزیولوژی مرد و زن باید در نظر گرفته شود که در افراد مختلف، متفاوت است. همچنین شرایط خانواده‌ها، میزان نفوذ و احاطه خانواده بر فرزند نیز می تواند در این موضوع تاثیر داشته باشد. در پایان به یاد داشته باشید ازدواج زن با فرد سن پایین تر به معنای بدبخت شدن نیست چرا که در مواردی خانواده‌های خوشبخت نیز در میانشان دیده می شود و در مجموع تاکید می شود سن آقا از خانم بیشتر باشد اما اگر نهایتا سایر شاخصه‌ها خوب باشد همسان بودن سن در مواردی اشکال ندارد و در موارد کمتر معمولی که سن خانم بالاتر باشد توصیه می‌شود حتماً از این نوع ازدواج پرهیز شود.

 

مطالب پیشنهادی

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ازدواج با دختر بزرگتر

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




گرچه این روزها طرفداران ازدواج با دختران بزرگتر از پسر کم نیستند ولی برخی کارشناسان معتقدند 90 درصد ازدواج‌هایی که دختر بیش از 4 سال بزرگتر است، در 5 سال اول زندگی مشترک منجر به تنش‌های رفتاری و جدایی می شود. سخنان دکتر "مجید ابهری" با ایسنا را بخوانید: «اگر مردان 10 تا 15 سال از همسر خود بزرگتر باشند

مشکلی ایجاد نمی‌شود و اختلاف سنی 2 تا 4 سال زمانی که زن بزرگتر است نیز موجب بروز مشکل نمی‌شود اما اگر فاصله سنی زن و شوهر بیش از این باشد امکان به وجود آمدن اختلافات زناشویی بیشتر را فراهم می‌کند.»

وی با اعلام اینکه بر اساس نتایج پژوهش بنیاد صیانت از خانواده که سال گذشته انجام شد 650 زوج با چهار سال اختلاف سن زندگی با دوامی داشتند ولی ازدواج 740 زوج که زن بیش از 4 سال از شوهر بزرگتر بوده به طلاق انجامیده است گفت: «در حال حاضر به 2 علت دختران پیشنهاد ازدواج با پسران جوان‌تر را می‌پذیرند؛ یکی از این دلایل توانمندی اقتصادی دختران است که در برخی از موارد دختر، شاغل اما پسر بیکار است. ترس و وحشت دختران به علت عبور از سن عرفی ازدواج یکی دیگر از دلایل ازدواج آنان با پسران کوچک‌تر از خود است ولی معمولا در چنین شرایطی دختر حرف پسر را نمی‌پذیرد و با اختلافاتی روبرو می شوند.»

مطالب پیشنهادی

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

از هم پاشیدگی زندگی زناشوئی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


۱۱ عامل که باعث از هم پاشیدن زندگی زناشویی میشود
توصیه به زوج های جوان این است که زیاد سخت نگیرید. هیچ گاه به خود اجازه ندهید که طلاق به ذهنتان خطور کند. حتی در بحرانی ترین لحظات زندگی و در اوج کشمکش ها و اختلاف های زناشویی، طلاق تنها راه حل نیست. مطمئن باشید که پس از طلاق مشکلات و سختی های زیادی انتظارتان را می کشد.
هر یک از نکات زیر می تواند زندگی زناشویی را به بن بست بکشاند:
۱) تعهد بیش از اندازه و خستگی جسمی وروحی :این مشکل در زوج های جوانی که در مدرسه یا دانشگاه تحصیل می کنند و یا تازه در جایی استخدام شده اند بیشتر به چشم می خورد . حتی الامکان سعی نکنید اوایل ازدواج به دانشگاه بروید ، کار تمام وقت داشته باشید، صاحب فرزندی شوید، خانه بسازید و یا کارو کاسبی جدیدی راه بیندازید. این کارها مشکلات و سختی های زیادی به همراه دارد و بسیاری از زوج ها ی جوانی که با این مشکلات روبه رو می شوند، پس از آن که ازدواجشان باشکست مواجه می شود با تعجب ازخود می پرسند : (( چرا چنین اتفاقی افتاد؟)) مسئولیت و مشغله های زیاد باعث می شود که زن و شوهر فرصت کمی برای همدیگر داشته باشند وبنابراین فاصله ی آن ها روز به روز افزایش می یابد و زمانی میر سد که برای هم مثل دو غریبه هستند، پس سعی کنید دراوایل ازدواج ، برای خود ، کار و دردسرنتراشید و وقت بیشتری را با هم بگذرانید تا همدیگر را بیشتر بشناسید.
۲) صورت حساب های بالا و بحث برسر نحوه ی خرج کردن پول :اجناس مصرفی خود را با پول نقد خریداری کنید، در غیر این صورت آن ها را به صورت قسطی نخرید . تمام پولتان را برای خرید خانه یا اتومبیل که استطاعت خرید آن را ندارید خرج نکیند. همیشه مقداری از پولتان را برای روز مبادا پس انداز کنید وبا ان به سفرهای کوتاه بروید و یا اگر صاحب فرزندی هستید، آن را برای مواقع ضروری کنار بگذارید. سعی کنید درآمدتان را عاقلانه و درست خرج کنید.
۳) خودپسندی :درجهان دوگروه از مردم وجود دارند، افراد بخشنده و افراد گیرنده . ازدواج دونفر بخشنده می تواند یک مسئله ی رضایت بخش و خوشایند برای هر دو طرف باشد، بین دونفر بخشنده و گیرنده همیشه اصطکاک وجود دارد ، اما دو نفر گیرنده در عرض شش هفته زندگی مشترک ، به جان هم می افتند و دمار از زندگی هم در می آورند. خودپسندی و خودخواهی ، ازدواج را به ورطه نابودی می کشاند.
۴) دخالت والدین :اگر زن یا شوهر به طور کامل از والدینشان جدا نشوند، احتمال بروز مشکل در زندگی زناشویی آن ها وجود خواهد داشت . ب عضی از والدین دوست ندارند فرزندشان پس از ازدواج دور شود و ترجیح می دهند که در کنارشان زندگی کند. آن ها به این مسئله توجه ندارند که دراین صورت ممکن است باعث به وجود آوردن مشکل در زندگی مشترک فرزندشان شوند.
۵) توقعات زیاد و بی جا :بسیاری از زوجین انتظار دارند که پس از ازدواج وارد یک سرزمین پر از شادی و خوشبختی شوند. آن ها همیشه رویای قصر پریان را در سر می پرورانند، غافل از این که گاهی اوقات درزندگی زناشویی مشکلاتی پیش می آید که عرصه زندگی آن ها را تنگ می کند.
۶- بحث و جدل :سخن ما با کسانی است که فضای خانه را با بحث و دعواهای خود مسموم کرده و باعث رنجش و نگرانی طرف مقابل خود می شوند و او را از ادامه ی زندگی مشترک دلسرد می کنند. بدبینی و حسادت ، یکی از علل ایجاد جروبحث زوجین است و خودبینی عامل دیگری است که باعث آزار رساندن به طرف مقابل می شود.
۷ ) اعتیاد :اعتیاد نه تنها باعث از هم پاشیدن زندگی مشترک می شود بلکه فرد را نیز از بین می برد. همیشه از مواد مخدر و مشروبات الکلی دوری کنید.
۸ ) خیانت و بی وفایی نسبت به همسر :ازدواج ، پیمان و تعهد بین دو نفر است و آن ها را متعهد می سازد که تا آخر عمر به هم وفادر بمانند و در غم و شادی های زندگی ، شریک یکدیگر ب اشند. متاسفانه بعضی از همسران به این تعهد پایدار نمی مانند و پس از مدتی از جاده درستی منحرف می شوند و به همسرشان خیانت می کنند و با این کار کتاب زندگی مشترکشان را برای همیشه می بندند.
۹ ) شکست در کارو تجارت :این مسئله به خصوص در مردان بسیار به چشم می خورد. اضطراب و نگرانی که به دنبال این شکست ایجاد می شود ، باعث آشفته کردن کانون خانواده می شود.
۱۰) موفقیت در تجارت و کسب و کار :شاید خطر موفق شدن در تجارت یا به اصطلاح یک شبه پولدار شدن بیشتر از شکست در تجارت باشد . گاهی اوقات ، ثروت یک باره ای که به طرف خانواده ها سرازیر می شود باعث دورشدن آن ها از یکدیگر و منجر به مرگ زندگی مشترک می شود.
۱۱) ازدواج درسنین پایین :آمار طلاق در بین دخترانی که در سنین ۱۷ - ۱۴ سالگی ازدواج می کنند دوبرابر بیشتر از دخترانی است که در سنین ۱۹ - ۱۸ سالگی ازدواج می کنند و نیز کسانی که در سنین ۱۹ -۱۸سالگی ازدواج می کنند ، ۷۵ برابر بیشتر از کسانی که در سنین ۲۰ سالگی پیمان زناشویی می بندند به دادگاه های طلاق قدم می گذارند . این آمارنشان می دهد که فشار ناشی از اضطراب و هیجان های دوران نوجوانی با مشکلات زندگی مشترک در هم می آمیزد و خیلی زود زن و شوهر را به پای میز طلاق می کشاند
منبع : بیا تو جوان

مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

در ازدواج سن زنان باید کمتر از مردان باشد

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند.

چرا در ازدواج سن زنان باید کمتر باشد؟

فرهنگ سنتی ایران می گوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یک ارزش است و حتی در محافل و مناطق روستایی هم، شعرهایی در این خصوص سروده اند، بنابراین این گونه به نظر می رسد که اگر این ازدواج ها محکم نباشد، در مدت کوتاهی با شکست مواجه می شود. 


جامعه شناسان دلایل گوناگونی را در این خصوص برمی شمارند. آنان معتقدند رشد علمی و فرهنگی زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و دیگر موفقیت های اجتماعی در رشد آنان نقش داشته است؛ اما از سوی دیگر، افزایش سن ازدواج و بعد اقتصادی، از مهمترین عوامل چنین پیوندهای زناشویی است.

ازدواج زن با مردی که از خودش کوچکتر است، از دید جامعه شناسان غیر از بُعد اقتصادی، به مسائل عاطفی و احساسی منوط است. برخی جوانان با توجه به بالا بودن درایتی که زن در برخی موارد دارد، ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند و ترجیح بدهند با زنی ازدواج کنند که حتی تا 10 سال از خودشان بزرگتر است. بخصوص که در یک سن خاص زن خیلی بهتر می تواند مرد را رام کند. اگر آن زن از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی هم برخوردار باشد که این کار آسان تر انجام می گیرد، زیرا پسرانی که حداقل لوازم زندگی را دارند برای فرار از به دست آوردن این امکانات، ترجیح می دهند چنین ازدواج هایی داشته باشند.

در ازدواجی که مرد بر پایه عشق و یا ثروت خود را راضی کرده است که با زنی بزرگتر از خود ازدواج کند دو حالت پیش می آید: یا زن حاکم خانواده می شود و یا این مرد است که از قدرت برخوردار است. زیرا مردی که با توجه به شرایط اقتصادی زن ازدواج کرده است، برنامه ریزی می کند که چگونه از آن استفاده کند. در چنین شرایطی معمولاً جوان بودن خود را بهانه ای برای اخاذی قرار می دهد و زن نیز کوتاه می آید.


دردسرهای ازدواج با فاصله سنی معکوس

از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند. 

حال اگر زنی چند سالی بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده نمی شود، این تصور تداعی می شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت است و در نهایت تنش فضای خانواده را پر می کند.

از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگتر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با فرسوده شدن جسم زن، احساس ضرر کند. به همه این موارد سال های محدود فرزند آوری در زنان و نامحدود مردان را از نظر نباید دور داشت. در مواردی که زن اختلاف سنی زیادی با شوهرش دارد، ممکن است باروری اش به دلایل مختلف به تاخیر افتد و برای همیشه امکان مادر شدن را از دست بدهد.

در شرایطی که شوهرش همچنان نخواهد و یا نتواند امکان پدر شدن خود را از دست بدهد و این موضوع خود عامل تنش های همیشگی این دسته از همسران خواهد شد. نکته دیگری که در ازدواج‌های با بیشتر بودن سن دختر از پسر مطرح است، عدم تقاضا در روابط عاطفی و هیجانی بویژه روابط جنسی در بین زوجین خواهد بود چرا که اصولا مردان در میانسالی از انرژی بالایی به ویژه در مسائل جنسی برخوردارند و زنان در سنین بالاتر پاسخگوی تمام نیاز مردان نخواهند بود و این تعارضات زناشویی و سرخوردگی در روابط اتفاق می افتد که نتایج آن می تواند باعث شکست در ازدواج، طلاق، ازدواج مجدد یا بدتر از آن باعث روابط خارج از محیط زناشویی شود. از دیگر مشکلات این گونه ازدواج‌ها عدم پذیرش اقتدار و مدیریت مرد است. در این ازدواج ها به نوعی جابجایی نقش ها اتفاق می افتد. معمولا زنان در این ازدواج‌ها خواسته و یا ناخواسته به دلایل سن بالاتر و داشتن تحصیلات بالاتر نقش مادرانه، توصیه گرانه و نصیحت گرانه پیدا می کنند و این از نظر روانشناختی مخل یک زندگی خوب و خوشبخت خواهد بود. 


خوشبخت می شوید اگر...

بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج این است که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند به عنوان مثال اختلاف سنی یک تا پنج سال باشد و این موضوع دلایل مهمی دارد. این در حالی است که ظاهراً در سال‌های اخیر الگوی اختلاف سنی میان زوج و زوجه تغییر کرده است و به تدریج شاهد ازدواج‌هایی هستیم که زن بزرگ تر از مرد است و این اختلاف سنی به یک تا 3 سال و در مواردی به بیش از این و حتی تا 10 سال هم می‌رسد. البته یک نکته مهم این است که اگر ازدواج سنجیده و آگاهانه باشد و مولفه‌های دیگری مانند تحصیلات بالا، شغل خوب، خانواده اصیل و معتبر، زیبایی وو.. وجود داشته باشد که بتواند بالاتر بودن سن دختر را بپوشاند، تا دو سال بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر مشکل چندانی پیش نمی‌آورد.


شرایط فیزیکی و فیزیولوژی مرد و زن باید در نظر گرفته شود که در افراد مختلف، متفاوت است. همچنین شرایط خانواده‌ها، میزان نفوذ و احاطه خانواده بر فرزند نیز می تواند در این موضوع تاثیر داشته باشد. در پایان به یاد داشته باشید ازدواج زن با فرد سن پایین تر به معنای بدبخت شدن نیست چرا که در مواردی خانواده‌های خوشبخت نیز در میانشان دیده می شود و در مجموع تاکید می شود سن آقا از خانم بیشتر باشد اما اگر نهایتا سایر شاخصه‌ها خوب باشد همسان بودن سن در مواردی اشکال ندارد و در موارد کمتر معمولی که سن خانم بالاتر باشد توصیه می‌شود حتماً از این نوع ازدواج پرهیز شود.



مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

دلایل عدم ازدواج جوانان در یک نظرسنجی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 رییس مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران (ایسپا) با استناد به نظر سنجی انجام شده توسط این مرکز در خصوص ازدواج جوانان درباره‌ میزان ضرورت ازدواج از دیدگاه جوانان اظهار کرد: در این نظرسنجی‌ از جوانان در خصوص ضرورت ازدواج سوال پرسیده شده است.


به نقل از ایسنا، آقاسی یافته‌های نظرسنجی نشان داد که اکثریت جوانان (66/7 درصد) اظهار داشته‌اند که ازدواج کردن در زندگی یک ضرورت است و موافق و یا کاملا موافق امر ازدواج هستند. همچنین 18.8درصد نیز موضع بینابینی داشته‌اند، یعنی در واقع آن را نه کاملاً تایید و نه کاملاً نفی کرده‌اند. در مقابل تنها 14.1 درصد افراد معتقدند لازم نیست آدم حتماًً ازدواج کند و ازدواج کردن را امری لازم و ضروری ندانسته‌اند به طوری که مخالف یا کاملا مخالف ضرورت امر ازدواج هستند.

رییس ایسپا، براساس یافته‌های به دست آمده معتقد است که علیرغم دغدغه‌ و نگرانی‌های فعلی جامعه در خصوص تاخیر ازدواج، اکثریت جوانان ازدواج کردن را در زندگی یک ضرورت واجب دانسته و نگرش مثبتی نسبت به امر ازدواج دارند.

دلایل عدم ازدواج جوانان
در بخش دیگری از این نظرسنجی از جوانان در خصوص «دلایلی که باعث شده است که تاکنون ازدواج نکنند» پرسیده شده است یافته‌های به دست آمده حاکی از آن است «نیافتن همسر دلخواه» با کسب 18.7 امتیاز از 100 امتیاز، اولویت اول را از بین دلایل مطرح شده عدم ازدواج جوانان به خود اختصاص داده است. «نداشتن شغل» با 15.6 امتیاز و «بالا بودن هزینه زندگی مشترک» با 11 امتیاز اولویت‌های دوم و سوم را به خود اختصاص داده‌اند.

آقاسی در ادامه اضافه کرد: پاسخگویان مرد، «نداشتن شغل» را مانع اصلی عدم ازدواجشان مطرح کرده‌اند، در حالی‌که پاسخگویان زن، مانع اصلی ازدواج را «نیافتن همسر دلخواهشان» عنوان کرده‌اند. به نظر می‌رسد دغدغه اصلی آقایان برای ازدواج شغل و درآمد مناسب است و در مورد خانمها یافتن یک همسر مناسب و دلخواه دغدغه مهمتری است.

اهمیت نظر افراد در انتخاب همسر
رییس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در ادامه افزود: در سؤالی از جوانان در خصوص اهمیت نظر افراد در انتخاب همسر پرسیده شد. با توجه به یافته‌های به دست آمده بیش از نیمی از جوانان (53.4 درصد) اظهار داشته‌اند که نظر «پدر و مادر» بیش از بقیه در انتخاب همسر آینده اهمیت دارد. در مقابل 38 درصد نیز گفته‌اند صرفاً نظر خود را در مورد انتخاب همسر حائز اهمیت می‌دانند. اهمیت نظر دیگر افراد از جمله؛ فامیل با 9/2 درصد و دوستان با 7/2 درصد در رتبه‌های بعدی قرار گرفته‌اند.

آقاسی در ادامه تشریح کرد: داده‌های به دست آمده گویای این مطلب است که علیرغم تغییر و تحولات در سبک انتخاب همسر، کماکان اهمیت نظر والدین در انتخاب همسر از سوی جوانان مورد توجه بوده است.

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

سن ازدواج جوانان ایرانی در 9 سال گذشته

در این اینفوگرافیک می‌بینید که در سال‌های اخیر دختران چه سنی با پسران چه سنی بیشتر ازدواج کرده‌اند.

به گزارش خبرآنلاین، این که آمار ازدواج کم شده یا زیاد، این که آمار طلاق کاهش داشته یا افزایش، ازدواج در کدام سال‌ها کمتر بوده و در کدام سال‌ها بیشتر و مسائلی از این دست نه تنها برای کارشناسان و تحلیلگران بلکه برای سایر افراد جامعه هم موضوعات مهم و قابل توجهی هستند. یکی دیگر از این آمار مقایسه‌ای، بررسی گروه‌های سنی ازدواج دختران و پسران در سال‌های مختلف است و این که دختران و پسران در کدام گروه‌های سنی بیشتر با یکدیگر ازدواج می‌کنند.

در اینفوگرافیک زیر می‌توانید نگاهی داشته باشید به ازدواج‌های صورت گرفته بین دختران و پسران کمتر از 20 تا بیشتر از 70 سال در سال‌های 1383 تا پایان نیمه اول سال 1392 در کل کشور، بر اساس آمارهای ارائه شده سازمان ثبت احوال.

آسیب شناسی تاخیر در سن ازدواج جوانان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


مقدمه : ازدواج یکى از اساسى ترین و در عین حال حساس ترین مراحل زندگى انسان به شمار مى رود. انسان بنابر سرشت و ماهیت وجودى خویش و وابستگى به غیر در پاسخ به نیازهاى درونى و بیرونى خود همواره از فردگرایى گریزان بوده است. حتى انسان بدوى نیز بى نیاز از زندگى مشترک (خانوادگى و گروهى) نبود. ازدواج اصلى ترین و  عالى ترین نمود این پاسخ است و مظهرى از قانون گروه گرایى اوست.


از دیدگاه جامعه شناسی،ازدواج یک قرارداد اجتماعى و ضامن بقاى نسل انسان است و آرامش و امنیت در یک جامعه،نتیجه ازدواج سالم و محیط آرام بخش خانواده است. از آنجائیکه ازدواج عامل پیدایی خانواده و تاخیر و عقب افتادن آن باعث تاخیر در پیدایش و شکل گیری خانواده های جدید است موضوع قابل اهمیتی برای بررسی است.

 

در امر ازدواج و تشکیل خانواده در جوامع گوناگون، اهداف و انگیزه های متعددی مطرح بوده است، که به طور عمده می توان به: میل به داشتن فرزند،عوامل اجتماعی،نیاز اقتصادی و عشق اشاره کرد. این عوامل در دوره های مختلف متغیر بوده است. در جوامع علل اقتصادی و اجتماعی مهمترین عوامل تلقی شده و در تمدن های قدیم زاد و ولد و درمدرنیت های امروزی عشق و محبت اهمیت بیشتری یافته است. امروزه در ایران ماهیت و اشکال ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در خانواده و جامعه، و به طور کلی الگوی همسر گزینی و نظام خانواده،ازدواج های نا موفق و طلاق های زود هنگام و بالا رفتن توقعات برای آغاز زندگی،تغییر در نگرش افراد و انتظاراتی که از زندگی مشترک دارند عملا ً ازدواج را دچار مشکلات جدی کرده است که از جمله افزایش سن ازدواج جوانان را می توان جزو یکی از این مشکلات دانست. در این پژوهش سعی خواهد شد با برآورد عوامل اجتماعی موثر،به بررسی افزایش سن ازدواج پرداخته شود.

 

بیان مسأله:

ازدواج بعنوان یکی از رویدادهای مهم وحیاتی در زندگی روزمره افراد جامعه می باشد و ازجنبه های مختلف می توان آن را مورد بررسی قرار داد. یکی از این زوایا سن شروع و به اصطلاح وارد شدن به ازدواج است.ازدواج علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسیتی وعاطفی فرد،نیازهای اقتصادی،ارتباطات اجتماعی وفرهنگی او رانیز تنظیم می کند و بخاطر اهمیت و تاثیری که دارد،بعنوان هنجاری پذیرفته شده در تمامی کشورهای دنیا به حساب می آید. به لحاظ اجتماعی و فرهنگی بی توجهی والدین نسبت به ازدواج امری ناپسند به شمار می آید چرا که بقای خانواده در گرو بقا و ساماندهی ازدواج است (آزاد ارمکی،99:1386). در سالهای اخیر،پدیده ازدواج که منشاء وقوع ولادت و باروری، و بعنوان عامل بسیار موثر بر ساخت سنی و جنسی جمعیت و افزایش آن محسوب می شود، در کشور ما دستخوش تحولات قابل توجهی شده است. ازدیاد جمعیت دختر وپسر واقع در مدار ازدواج که بیش از یک سوم جمعیت کشور را تشکیل داده اند و حاصل افزایش شدید موالید دهه 60 می باشند از یکسو،و از سویی دیگر بازتاب تحولات واقع شده در حوزه های مختلف  اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جامعه،نظیر افزایش شهرنشینی و باسوادی و به ویژه تحصیلات زنان،وتمایل به کسب درآمد و شغل مناسب در قبل از ازدواج که از نشانه های حرکت جامعه به سوی مدرنیزه شدن می باشد،افزایش سن ازدواج در کشور برای دولتمردان و جامعه محققین نگران کننده گردیده است (کاظمی پور،107:1385).

امروزه وقتی مساله ازدواج در خانواده ها و در میان جوانان مطرح می شود غالباً به جای اینکه به ضرورت این امر بیندیشند،تصوری مبهم در واقع کوهی از مشکلات و موانع در مقابل دیدگانش مجسم می گردد. مهریه سنگین ومخارج هنگفت خرید طلا وجواهر،هدایا و لباس های گوناگون،هزینه های هنگفت جشن های عقد و عروسی و هزینه اجاره،رهن و یا خرید مسکن،بارداری،فقدان شغل و ده ها مساله دیگر خانوادگی،اقتصادی و اجتماعی مساله  ازدواج جوانان را به تاخیر می اندازد (اسکندری،11:1387).

ازدواج پیمان مقدسی است که در میان تمام اقوام و ملل در تمامی زمان ها و مکان ها وجود داشته است. ازدواج سرآغاز تشکیل خانواده است و خانواده یکی از قدیمی ترین نهاد های اجتماعی است که تاریخی به قدمت حیات انسان دارد (گیدنز،17،1387). در واقع میل به ازدواج از اصلی ترین و مهمترین نیازهای نوع انسانی در جامعه بشری است و چه بسا دختران و پسران که امید و آرزوی خود را در زندگی فردا می جستند حالا آن را پیش روی دارند و درصدد بهره برداری صحیح و دلپسند از زندگی می باشند. با این تفاوت که خانواده های امروزی در مسیر تحولاتشان با دو تحول عمده ساختاری و کارکردی در این زمینه درگیر شده اند. تحول ساختاری بر این مبنا که حوزه ساختاربندی قدرت در خانواده را تعیین می کند و حوزه کارکردی به وظایفی که خانواده در طول حیات خود بر عهده داشته است اشاره می کند. در راستای این تحولات است که جامعه شناسان مسیر تحولات خانواده را از خانواده های "گسترده" به "هسته ای" شناسایی کرده اند. با این نگاه به خانواده و آسیب شناسی تحولات آن می توان مسئله تأخیر سنی ازدواج را در میان جوانان به شیوه نوینی تبیین نمود. چرا که آنچه در جامعه امروزی ما مشهود است صحبت از تحول خانواده به سوی خانواده های هسته ای و در برخی مناطق در مرحله ی گذار از این وضعیت می باشد. با این توضیح مسئله تأخیر سنی ازدواج و سایر مسائل از قبیل افزایش طلاق و ... را می توان در نوع ساختار و کارکرد نهاد خانواده آن هم در بعد هسته ای تشریح نمود. چرا که نگاهی به گذشته خانواده های گسترده در ایران بیانگر آن است که زودرسی سن ازدواج و منع اجتماعی طلاق و تکیه بر ازدواج های درون همسری از مسائل خانواده در آن زمان بوده است ولی امروزه در خانواده های هسته ای با تأخیر سنی ازدواج، تکرار و افزایش طلاق و تکیه بر ازدواج های برون همسری مواجه هستیم. آمارهای موجود نشان می دهد که میانگین سن ازدواج در ایران با تحولات عمده ای روبرو شده است،بر این اساس سن ازدواج زنان بین سالهای (1381-1345) با افزایش تدریجی همراه بوده است واین افزایش در یکی دو دهه اخیر شتاب بیشتری داشته است،به طوری که در سال  1381بیش از یک چهارم دختران 29-25 ساله هنوز ازدواج نکرده بودند. همچنین سن ازدواج زنان در ایران در طی سالهای سرشماری (1381-1345) به تدریج افزایش یافته و از 4/18 سال به 2/23سال رسیده در صورتی که سن متوسط ازدواج مردان فقط از 8/25 سال به 9/25 سال رسیده است (کاظمی پور،106:1384).

تاخیر در سن ازدواج می تواند تبعات اجتماعی زیادی به همراه داشته باشد. از جمله آسیبها ومضرات دیر ازدواج کردن می توان به عدم مسئولیت پذیری و بی توجهی به آن در سایر زمینه های زندگی، گرایش به ارتباطات غیر متعارف دختر و پسر،هدر رفتن سنین جوانی و طراوت،بدخلقی در زندگی به دلیل عدم ارضای نیازهای فرد،دل نگرانی والدین از دیر ازدواج کردن فرزندان،افسردگی و اختلالات جنسی،پناه بردن به مواد مخدر وبسیاری از آسیبهای دیگر اشاره نمود. لذا با توجه به مسائلی که ذکر گردید، پژوهش حاضر درصدد بررسی عوامل مؤثر بر پدیده تأخیر در سن ازدواج جوانان از دید تئوری های جامعه شناختی و پژوهش های انجام گرفته قبلی می باشد.

 

اهمیت و ضرورت پژوهش:

اهمیت رویداد اجتماعی ازدواج در تغییرات سریع همسرداری در طول و جریان نوسازی و توسعه جوامع مختلف،همیشه مورد توجه بوده است،چراکه تغییر درزندگی ونیازهای جدیدی که در طول زمان درجامعه ایجادمی شود موجب تغییراتی درکیفیت رفتارهای انسانی می گردد که به نوبه خود تغییراتی را درجنبه های مختلف زندگی خانوادگی نظیر زمان ازدواج و تداوم زندگی زناشویی ایجاد می کند، و این امر ضرورت مطالعه مستمر و دقیق این واقعه حیاتی را در هر دوره زمانی و در جوامع مختلف، با بهره گیری از روش های مطالعاتی خاص ایجاد می کند. بررسی آمارهای ثبتی ازدواج در کشور(بر اساس آمارهای ثبت احوال کشور) طی پنج سال اخیر (سالهای 1383-1388) رشد 23 درصدی را برای ازدواج نشان می دهد، و این میزان رشد به نسبت جمعیت واقع در سن ازدواج که بیش از35 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند رقم ناچیزی می باشد و علیرغم نفوذ اعتقادات مذهبی و ارزش های اجتماعی حاکم برجامعه ایران،نگران کننده بوده وجای مداقه وبررسی دارد (کاظمی پور،23:1385).

امروزه ازدواج جوانان یکی از چالشهای اصلی جامعه ایرانی به شمار می آید.جوانان به دلایل مختلفی از مبادرت به ازدواج دوری می کننند و پدیده تاخیر در سن ازدواج نه بعنوان یک مساله و مشکل شخصی بلکه بعنوان یک مساله اجتماعی نمود پیدا کرده است. جوانانی که به خاطرسنتهای غلط اجتماعی مجبور به خانه نشینی می شوند وجوانانی که دوست دارند مجرد بمانند،همه وهمه پدیده تجرد را بصورت یک مشکل عمومی درآورده است که بیشتر خانواده های ایرانی با آن  مواجه هستند. جوانانی که تا سنین بالا با پدر و مادر خویش زندگی می کنند وبرای آغاز زندگی توقعات بالایی دارند عملا ازدواج را دچار مشکلات جدی کرده است(اسکندری چراتی،10:1387).

ازدواج می تواند ازاشاعه فحشا،فساد ورفتارهای ناپسندی که می تواند پیامد مستقیم عنان گسیختگی غرایز جنسی باشد جلوگیری کند و یکی از پایه های حفظ سلامت جامعه است. از نقطه نظر اجتماعی بدون تردید ازدواج واجد ارزش است و از آن جمله آداب اجتماعی است که در تمام جوامع بشری آن طور که تاریخ نشان می دهد تا به امروز متداول بوده و این خود دلیلی بر اینکه یک سنت فطری است می باشد. تغییر در الگوی ازدواج یکی از شاخص های اصلی تغییرات اجتماعی است. اگر شواهد نشان دهنده کاهش بسیار در میزان ازدواج باشد،جامعه با فروپاشی خانواده و در نهایت نوگرایی افراطی روبرو خواهد بود.

دختران و پسران کنونی مثل دوران گذشته نمی توانند همسر خود را ندیده و نشناخته انتخاب نمایند و امیدوار به همسانی فکری، ارزشی و هنجاری در زندگی مشترک آینده شان باشند، لذا توجه جوانان به همسانی فکری، اخلاقی و هنجاری در امر همسر گزینی به صورت یکی از مشکلات آنها درآمده و در بسیاری موارد به عنوان مانعی در امر ازدواج آنان قرار گرفته است. آنها به خوبی دریافته اند که عدم توجه به این امر می تواند موجب شکنندگی ازدواج شده و در نهایت به طلاق منجر شود (کاظمی پور،107،1384).

امروزه به دلایل مختلفی تعداد کثیری از جوانان جامعه از مبادرت به ازدواج دوری می کنند، به طوری که ملاحظه افرادی که ازدواج نمی کنند و سن ازدواجشان افزایش یافته، نگارنده را به این فکر واداشته است تا تاثیر عوامل اجتماعی موثر بر افزایش این پدیده را مورد شناخت و کاوش قرار دهد. لذا انجام مطالعه و پژوهش درباره افزایش سن ازدواج از دو جنبه نظری و کاربردی حائز اهمیت می باشد. از بعد نظری انجام مطالعه درباره موضوع فوق موجب رشد و ارتقای علمی می شود و این مطالعه به عنوان یک مطالعه بنیادی می تواند در جهت شناخت این پدیده موثر باشد. از جنبه کاربردی نیز می توان با شناخت عوامل موثر بر این پدیده، آگاهی های لازم را برای از میان برداشتن موانع موجود بر سر راه ازدواج جوانان کسب نمود و نتایج حاصل از این پژوهش می تواند راهکارهای مناسب را در اختیار خانواده ها، مسئولان متولیان بخش فرهنگی و دولتمردان قرار دهد تا بتوانند با شناخت عوامل تاثیر گذار بر این پدیده برنامه ریزی های مقتضی را جهت داشتن جامعه ای با سن  ازدواج مناسب انجام دهند و ارزشهای جوانان را از ازدواج گریزی به سمت ازدواج گزینی سوق دهند.

از این روی است که توجه واهمیت به مقوله ازدواج همواره مورد تاکید عالمان و جامعه شناسان خصوصا در حوزه مطالعات خانواده بوده و عدم تحقق آن در شرایط وزمان بهنگام به عنوان دغدغه ذهنی و فکری مسئولین این حوزه می باشد. خانواده اساسی ترین  در عین حال قدیمی ترین نهاد اجتماعی است و پویایی و استمرار آن و کارکردهایش همواره در طول زمان حائز اهمیت می باشد. هرچند پژوهشهای زیادی در مورد این موضوع انجام شده است که در جای خود محترمند ولی در اکثر موارد به عوامل ظاهری پرداخته اند و از بررسی تحلیلی و ریشه یابی دور بوده اند که در این پژوهش به نکات بسیاری توجه شده است. نتایج  حاصل از این تحقیق می تواند راهگشای ذهنی مسئولین برای شناخت عوامل موثر بر تاخیر در سن ازدواج بوده و با شناخت این عوامل بر نامه ریزی جهت برداشتنن موانع و بهبود اوضاع اجتماعی تسهیل خواهد شد.

 

تعریف مفاهیم و اصطلاحات:

خانواده:

گروهی از افراد (دو یا بیشتر) که میان آنها روابط خویشاوندی برقرار است و در مکان واحدی زیست می کنند (مجدفر،229:1383).

ازدواج:

عملی است که پیوند بین دو جنس مخالف را بر پایه روابط پایای جنسی ، موجب می شود (ساروخانی ،25:1370).

سن ازدواج:

سنی است که افراد در آن سن به زندگی زناشویی وارد می شوند. طبق بررسی های به عمل آمده، عامل تعیین کننده آن در گذشته و حال تغییر یافته اند ولی سن زنان در اولین ازدواج در گذشته بستگی به نوسانات اقتصادی داشت (میشل ،33:1354).

تجرد قطعی:

کسانی را در بر میگیرد که هرگز ازدواج نکرده باشند و امیدی به ازدواج نداشته باشند (ساروخانی،29:1375).

تاخیر در سن ازدواج:

عبارتنداز میزان عقب افتادن سن مطلوب ازدواج جوانان در جامعه برحسب متغیرهای کمی سالها ویا متغیرهای  کیفی میزان تاخیر سن ازدواج (کم،متوسط،زیاد) قابل بررسی ومحاسبه است (اسکندری،12:1387).

 

 

فردگرایی:

احساسی است که فرد به لحاظ عاطفی جدا از درون گروه خود است و با اتکای به خود بر تعقیب خوشبختی تاکید می کند (تریاندیس،166:1378).

خانواده هسته ای:

خانواده ای متشکل از والدین با فرزندان یا بدون فرزندان است(آزادارمکی،14:1386).

خانواده گسترده:

خانواده ای که در آن بیش از دو نسل از یک تبار خویشاوندی،با یکدیگر زندگی کنند (مجدفر،298:1383).

بی هنجاری:

وضعیت مغشوش و از هم گسیخته جامعه که هنجارها از بین رفته یا در تضاد قرار گرفته باشند (مجدفر،293:1383).

ارزشها:

باورهای اجتماعی افراد یک جامعه درباره آنچه خوب،درست و مطلوب است (مجدفر، 294:1383).

دیررسی ازدواج:

ازدواجی که دیرتر از سن مناسبی که هر جامعه برای ازدواج تعیین کرده صورت می گیرد (عمید،1463:1374).

پایگاه اجتماعی – اقتصادی :

ارزش و اعتباری است که گروه یا جامعه برای نقش اجتماعی - اقتصادی قائل است (مجدفر،296:1383).

نگرش:

گوردون آلپورت معتقـد است، "نگرش عبارتست از یک نوع آمادگی فکری و اعصابی (احساسی) که بوسیله تجربه سازماندهی می‌شود و بر روی عکس‌العمل‌های انسان نسبت به کلیه پدیده‌ها و وضعیت‌هایی که با او سروکار دارند، تأثیری جهت دهنده یا پویا می‌گذارد" (رفیع پور،1372: 5).

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی