(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

چگونه همسر خود را علاقمند نگه دارید؟


برای کنترل مردان عشق ابزار کارا تری از شهوت است. بعد از چند سال اول زندگی معمولاً خانم ها از کاهش رقبت شوهران نسبت به خود شکایت می کنند. دلیل این کاهش علاقه کاهش شور و هیجان اولیه است چون دیگر آن جاذبه جنسی به شدت اوایل ازدواج نیست و مردان مانند اوایل زندگی از رابطه خود لذت نمی برند.


برای اینکه مرد زندگی خود را اغوا کنید و او را علاقمند نگه دارید، باید نقش یک افسونگر را بازی کنید و کاری کنید که عاشق شما باشد.

در این مقاله نکاتی را برای شما بیان می کنیم که به کمک آن می توانید شوهرتان را به گونه ای شورانگیز نسبت به خود وابسته و علاقمند سازید و مسحور خود سازید.

دلفریب باشید
نقش یک پری دریایی را بازی کنید. یک پری دریایی با اینکه بسیار زیباست خود را در معرض دید قرار نمی دهد. در رابطه خود کمی رمز راز به عنوان چاشنی وارد کنید. مقدار کمی طفره رفتن اشتیاق او را برای بدست آوردن شما بیشتر می کند. هیچگاه بدن خود را بیش از حد درمقابل همسر خود به نمایش نگذارید. اگر در روابط خود غیر قابل پیش بینی باشید این کار باعث می شود شور و اشتیاق او را بیشتر کنید. پیام های متناقض و گیج کننده برایش بفرستید می توانید سرکش و سپس رام باشید معصومانه رفتار کنید آنگاه مانند افراد شرور رفتار کنید. این گونه رفتارها سبب می شود همسر شما سعی کند بیشتر متوجه شما شود و بیشتر شما را کشف کند.

از خوب بودن زیادی پرهیز کنید
اگر تمام سعی خود را برای بسیار خوب و فرمانبردار بودن بکار گیرید احتمالاً در پایان روز بسیار از رفتار خود راضی خواهید بود اما با محبت بیش از حد در عمل از جاذبه و شدت اغواگری خود کاسته اید و حتی ممکن است پس از مدتی باعث دلزدگی همسر خود شوید. وقتی یک تقاضای طبیعی دارید همسرتان به عنوان فردی پر توقع به شما نگاه می کند. نیکی بیش از اندازه به ندرت کسی را شیفته می کند.

بعضی اوقات قسمت های کوچکی از سیاهی های شخصیت خود را نشان دهید. گاه کمی بی رحمی از خود نشان دهید یا حتی اگر لازم دیدید کمی هم کارهای زشت انجام دهید ولی مراقب باشید کارهای مبتذل و بی ارزش انجام ندهید.

جاذبه ظاهری داشته باشید
آنچه مردان می بینند برایشان بسیار مهم است. و در آنها کشش یا دافعه ایجاد می کند در حالیکه خانم ها با مغز خود عشق می ورزند مردان از طریق آنچه می بینند مجذوب می شوند. بسیار مهم است که خود را برای همسر خود سرحال و جذاب نگه دارید. بعد از ازدواج شما یک مسئولیت مهم داریدکه نباید با خود خواهی از زیر آن شانه خالی کنید. باید خود را آراسته کنید، باید از نظر بدنی متناسب باشید از پوست و موی خود مراقبت کنید و از نظر روحی فردی پرانرژی باشید.

همه این کارها نه تنها به دوام زندگی زناشویی شما کمک می کند بلکه سبب اعتماد به نفس بالای شما می شود.

اگر چه بهتر است در اجتماع با سلیقه همسر خود رفتار کنید ولی شما به عنوان زنی جذاب، خوش تیپ، باوقار، باعزت نفس بالا، شیک و مرتب سبب اعتماد به نفس بالای شوهر خود خواهید شد. و در این میان زنان دیگر کمتر می توانند در مقابل چشمان همسر شما دلربایی کنند. و البته فراموش نکنید به گونه ای لباس بپوشید که نظر مردان دیگر به سمت شما جلب نشود چون در رابطه شما تأثیر منفی خواهد گذاشت.

نیازهای مزاجی و ذهنی همسر خود را فراموش نکنید
در حالی که برای حفظ همسر خود تلاش می کنید نباید از نیازهای احساسی و فکری همسر خود غافل شوید. رنگ مورد علاقه او، خواندنی های مورد علاقه اش، فیلم ها و کتاب هایی که دوست دارد همه را باید بدانید و هر از چند گاهی او را غافلگیر کنید و یکی از آن چیزهایی که به آن علاقه دارد به او هدیه بدهید. طرز تهیه خوراک، دسر و یا نوشیدنی مورد علاقه او را پیدا کنید و آن را برای وقتی که از سر کار به خانه بر می گردد حاضر کنید. خود را با آنچه دوست دارد و دوست ندارد و حوصله او مطابقت دهید.

همه انسان ها تمایل دارند خود را در ظاهر خویشتندار و فردی که به فکر دیگران است نشان دهند ولی در عمل همه ما در نهایت افرادی خود خواه هستیم و قبل از هر کسی به خود اهمیت می دهیم بنابراین اگر همسر خود را به اندازه کافی (نه بیش از حد) نوازش کنید او را به خود وابسته کرده اید.

به همسر خود احترام بگذارید
بسیاری از خانم ها فکر می کنند بزرگترین نیاز مردان به آنها نیاز جنسی است ولی در حقیقت این است که آنها بیش از هر چیزی احتیاج به احترام آن هم از شریک زندگی خود دارند. با او به گونه ای صحبت کنید و همینطور به گونه ای رفتار کنید که شوهرتان احساس کند برایش ارزش زیادی قائل هستید.

اعتماد به نفس او را تقویت کنید
مردها برخلاف ظاهرشان همانند کودکان هستند که می خواهند از آنها تعریف و تمجید شود. اعتماد به نفس او را با تایید تصوراتش نسبت به خودش تقویت کنید. این کار شما سبب می شود او همه چیز را با شما در میان بگذارد. با صداقت و گاه با زیرکی همه رفتارهای خوبش را به او بگویید. اگر روزی یک بار به او بگویید که دوستش دارید سبب می شود احساس خوبی در او ایجاد کنید.

او راتشویق کنید
وقتی همسر شما تلاش می کند مشوق او باشید. و بگویید که به او کاملاً ایمان دارید. حتی اگر همسرتان خرابکاری کرد به جای اینکه در مقابل او قرار گیرید و او را سرزنش کنید بگویید دفعه بعد حتماً موفق می شوی. از همسر خود به خاطر تلاشی که کرده است قدردانی کنید. این کار باعث می شود عصبانیت او تخلیه شود و رفتار بدی که احتمالاً با شما خواهد داشت خنثی شود. مردها وقتی که از همسر خود احساس برتری می کنند امنیت را حس می کنند بنابراین سعی کنید این گونه تظاهر کنید.

حتی اگر با همسر خود اختلاف نظر اساسی دارید هیچگاه از کلمات بد و خشن استفاده نکنید چون این کار صدمات جبران ناپذیری به روابط شما می زند.

حساس باشید
در رختخواب نسبت به همسر خود بسیار حساس باشید. وقتی مربوط به مسائل جنسی می شود مردان بسیار حساس می شوند. اینکه مردی نتواند همسر خود را ارضاء کند بسیار او را دلسرد می کند. اگر ناتوانی او را در روابط جنسی آشکارا به نمایش بگذارید مانند این است که بدترین ناسزاها را به همسر خودنسبت داده اید. نتیجه این کار کاهش قدرت و اعتماد به نفس همسر شماست و روابط شما از این هم بدتر خواهد شد.

از قدرت و عملکرد همسر خود تعریف کنید و به او بگویید که وقتی با او در رختخواب هستید احساس خوبی دارید. بدین ترتیب او را تقویت کرده اید و روحیه ای خوبی خواهد داشت و شما هم از این رابطه راضی تر خواهید بود.

تجربه کنید و از آنها استفاده کنید
لباس زیرهای جذاب و زیبا بخرید تا همسر خود را تحریک کنید. آنگاه نسبت به او بی تفاوت باشید اگر همسرتان ابراز تمایل کرد به او اجازه دهید. اگر از بعضی کارها او خوشتان نمی آید یا بعضی کارها را به خوبی نمی داند با زیرکی به او بفهمانید حتی می توانید با اشاره یا با دست خود به او بفهمانید که چه بکند یا می توانید بگویید اگر اینکار را بکند بهتر است و در عین حال از او تعریف کنید و بگویید که به خوبی این کار را انجام می دهد.

پیشقدم شوید
اجازه ندهید همیشه او پیش قدم شود. با همه حرف هایی که زدیم بد نیست که گاهی شما پیش قدم شوید. این کار باعث می شود شوهر شما احساس کند او را می خواهید. این را در مغز خود فرو کنید هیچگاه خود را از رابطه ای که دارید بیش از حد هیجان زده نشان ندهید. مردان به زنانی که به آنها کم توجهی می کنند بیشتر متمایل می شوند.

مردها برای ایجاد رابطه به زمان نیاز دارند. آنها را درک کنید و صبور باشید و با هم همکاری کنید به این ترتیب روی رابطه ای عمیق و قوی سرمایه گذاری کرده اید که به این راحتی شکسته نمی شود.

موضوعات مرتبط:

الفبای ازدواج موفق



قدیم‌ها شنیده بودیم که می‌گفتند ازدواج برای سلامتی خوب است و ازدواج مانع انحراف افراد در زندگی اجتماعی آنها می‌شود؛ حالا دانشمندان می‌گویند ازدواج کردن واقعا در حفظ تندرستی انسان‌ها تأثیر دارد.

یک ازدواج موفق، نوش داروی موثر

بهترین شانس برای یک زوج، داشتن یک زندگی سالم است. شما در کنار همسر دل زنده‌ی خود نه تنها سلامتی و طول عمر خود را افزایش می دهید بلکه با یکدیگر موقعیت های شگفت انگیزی را می سازید و تجربه می کنید. ازدواج چیزی شبیه به مواد نگهدارنده یا کمربند ایمنی برای زندگی است و می توان فواید آن را درست مانند یک رژیم غذایی مناسب و کارهایی همچون ورزش و سیگار نکشیدن دانست. بهترین حالت ازدواج آن است که زوجین از عادت های درست در جهت حفظ سلامت یکدیگر تقلید کنند. دانشمندان بنا بر پژوهشی روی 4746 زوج بین 51 تا 61 سال دریافتند وقتی موضوع سلامت مطرح می شود، زوجین همانند آینه یکدیگر عمل می کنند.

اگر مردی در اوایل پنجاه سالگی از سلامت جسمانی بسیار خوبی برخوردار باشد احتمال اینکه همسرش بیمار یا ضعیف باشد، بسیار کم است. چنانچه وضعیت جسمانی مرد ضعیف باشد، به احتمال زیاد همسرش نیز می تواند در وضعیتی مشابه یا کمی بهتر باشد، زیرا زوجین در یک محیط زندگی می کنند و شرایط آنها از لحاظ تغذیه، ورزش، عواطف و استرس یکسان است.

زندگی سالم برای زوجین زمانی رخ می دهد که شرایط کامیابی برای هر دو مهیا باشد.

این حالت نه تنها به سلامت و طول عمر هر یک از آنها منجر می شود، بلکه فرصتی عالی برای همکاری همسران به وجود می آورد.

در ادامه این مطالب هشت راهکار آمده است که می توانید به واسطه آنها سلامت جسمانی خود را در زندگی زناشویی رشد دهید:

در همه امور همکاری کنید: بهرام  و مهسا روزانه زمانی را برای پیاده اختصاص داده اند. به این ترتیب ضمن اینکه استراحت می کنند و با هم هستند، به امور روزمره شان نیز رسیدگی می کنند و حدود 300 کالری نیز می سوزانند. این یک موهبت است، زیرا در آن شرایط، زمانی برای صحبت، بیرون رفتن با یکدیگر و آرام گرفتن نیز مهیا می شود.

رابطه جنسی، مساله ای است که نباید از آن غفلت کرد. این امر موجب افزایش ضربان قلب و سوزاندن پنجاه کیلوکالری است. به این ترتیب سرعت جریان خون به سمت مغز بیشتر و سیستم ایمنی مقاوم تر می شود و میزان سلامت ذهن افزایش می یابد.

مثل خانم ها غذا بخورید: کیفیت تغذیه خانم ها پس از ازدواج افت می کند، با وجود این برنامه غذایی مردان با شروع زندگی زناشویی سالم تر می شود. هنگامی که خانم ها زندگی مشترک خویش را آغاز می کنند، بیشتر از قبل از غذاهای زیان آور استفاده می کنند و در نتیجه به وزن آنها افزوده می شود.

پژوهشی روی سه هزار زوج نشان داد که مردان پیش از ازدواج، چربی، نمک و شکر بیشتری می خورند اما پس از اینکه با همسر خود به اصطلاح زیر یک سقف می روند، از این مواد غذایی کمتر استفاده می کنند، در حالی که جذب چربی وکالری و در نتیجه وزن خانم ها پس از ازدواج افزایش می یابد. پژوهش های دیگر نیز حاکی از آن است که خانم ها در دهمین سالگرد ازدواج، حدود نه کیلوگرم به وزنشان افزوده شده است. از این رو پیشنهاد می کنیم که خانم ها، از غریزه خود برای تغذیه سالم استفاده کنند و آقایان نیز در این باره از همسرشان پیروی کنند.

با همراهی یکدیگر وزن کم کنید: یک سال است رضا و مریم عضو یک مرکز تناسب وزن شده اند و در این مدت حدود پنجاه کیلوگرم وزن کم کرده اند! مریم می گوید: «یکی از اهدافی که برای خودمان معین کرده بودیم، حفظ سلامت و ورزش بیشتر بود اما چندان موفق نبودیم زیرا به برنامه ای نیاز داشتیم که هر دو از آن پیروی کنیم. در ضمن از آنجا که به دوره میانسالی نزدیک می شویم، نگران ابتلا به دیابت هم بودیم.»

پیشنهاد می شود زن و شوهرها هر یک مسوولیت سلامت خود را برعهده بگیرند زیرا شانه به شانه کار کردن و تقسیم عادلانه کارها در مقایسه با این که یک نفر رئیس شود ودیگری مدام گله مند باشد، نتیجه بهتری دارد

همسرش نیز در ادامه می گوید: «اکنون دوباره لاغر شده ایم و سایز کمر من از 49 به 32 رسیده است! سلامتمان از همه چیز مهمتر است و بدن ما ارزش آن را دارد که برای تغذیه صحیح و ورزش بیشتر وقت بگذاریم و تلاش کنیم.»

مانند یک مرد ورزش کنید: با توجه به پژوهش هایی که بر 3075 زن و مرد بین 70 تا 79 سال انجام گرفته است، احتمال آنکه مردان بسیار فعال، همسران بسیار فعال داشته باشند، سه برابر است. اگر همسر شما گلف یا تنیس بازی می کند، میدود، پیاده روی می کند، عضو تیم بسکتبال است یا هر ورزش دیگری انجام می دهد، پس شما هم بیکار ننشینید. بلند شوید، با او ورزش و او را همراهی کنید. در همان زمان یک برنامه ورزشی مناسب برای خود تدارک ببینید و از آن پیروی کنید.

با یکدیگر با محبت و صلح و صفا گفتگو کنید یا دست کم از فضای پراسترس دور شوید: پژوهش ها نشان می دهد ازدواج های ناموفق سلامت را نیز به خطر می اندازد. بر این اساس همسرانی که در زندگی مشترک خودنگرانی های بیشتری دارند، سطح هورمون استرس (کورتیزول) آنها و در نتیجه فشار خونشان بیشتر می شود که این عوامل خطر حمله قلبی و سکته را افزایش می دهد. تنش های زناشویی همچنین با افسردگی، امراض لثه و خطر ابتلا به زخم معده در ارتباط است.

به تعطیلات بروید: بر اساس پژوهشی بر دوازده هزار مرد که مشکل قلبی داشتند، آنهایی که به تعطیلات سالانه می رفتند، نسبت به کسانی که از این نیاز ضروری به هر دلیلی صرف نظر می کردند، کمتر در معرض خطر مرگ بودند. رفتن به تعطیلات به همراهی دوستان یا فامیل، یعنی دوری از استرس و فرصتی برای تحرک و ورزش بیشتر که به این ترتیب سلامت را به انسان باز می گرداند.

همسر

مسوولیت سلامت خود را برعهده بگیرید: در گذشته، یک کدبانوی خانه دار، سلامت خانواده را با پخت غذاهای سالم و تنظیم فعالیت های شادی بخش و آرامش زا حفظ و احتمالا به شوهرش مدام یادآوری می کردکه بروکلی اش را بخورد، زودتر به خواب برود، بیشتر بخوابد و خوردن مکمل ویتامین را فراموش نکند. تحقیقات نشان می دهدت زنانی که تمام وقت کار می کنند، میزان سلامت کافی برای شوهرشان تا بیست و پنج درصد افت می کند. از این رو پیشنهاد می شود زن و شوهرها هر یک مسوولیت سلامت خود را برعهده بگیرند زیرا شانه به شانه کار کردن و تقسیم عادلانه کارها در مقایسه با این که یک نفر رئیس شود ودیگری مدام گله مند باشد، نتیجه بهتری دارد.

آنچه از دستتان برمی آید، یاد بگیرید: زندگی سالم به هدفی در حال حرکت شبیه است. یک روز می گویند همه چربی ها مضر است، روز دیگر غذایی معجزه آسا برای کاهش وزن معرفی می کنند. یک روز پیاده روی سریع توصیه می شود، روز دیگر پیاده روی آرام را بهترین شیوه سوزاندن چربی می دانند. بالاخره روش صحیح چیست؟ در حقیقت پاسخ این پرسش چندان اهمیتی ندارد.

اصول زندگی سالم غیرقابل انکار است: برخیزید و بیشتر روزها سی دقیقه یا حتی بیشتر تحرک داشته باشید. در خوردن و آشامیدن اعتدال را رعایت کنید. میوه، سبزیجات، دانه ها و گوشت بدون چربی را به عنوان غذای اصلی برگزینید. مثبت باشید. شب ها به موقع و به اندازه بخوابید و مولتی ویتامین مصرف کنید. این یک توصیه عقلایی، اثبات شده و بسیار ساده است که موجب سلامت افراد می شود و اگر شما و شریک زندگی تان هر دو به این نتیجه برسید، هر چه زودتر برای تغییر عادات خود دست به کار می شود.


دیابت را چگونه درمان کنیم؟

چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟

کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟

حقایق بیماری ایدز چیست؟

چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?

چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟

ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

 

http://maktoobshop.com

مهم ترین ملاک های ازدواج موفق



افراد باید مجموعه عوامل گوناگون موثر بر انتخاب خود را اولویت بندی کنند و با این اعتقاد که هیچ کسی کامل نیست به نوعی مصالحه دست بزنند.

هر اندازه دختر و پسر از نظر ویژگی های گوناگون نزدیکتر باشند ترکیب آن دو در زندگی زناشویی استوارتر و عمیق تر خواهد بود. این مجموعه ویژگی ها در منابع اسلامی با عنوان کفویت عنوان شده است که در ابعاد گوناگونی چون: سن، وضعیت روانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و تحصیلی قابل بررسی است.

به طور خلاصه ملاک های ازدواج که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از :

1 - ایمان و دینداری پایبندی به ارزش های دینی بدون شک یکی از عوامل خوشبختی در زندگی زناشوییاست.

2 - اصالت خانوادگی:شناخت خصوصیات و وضعیت تربیتی فرهنگی خانواده همسر آینده، در ایجاد تفاهم بین دختر و پسر در زندگی زناشویی نقش اساسی ایفا می کند. این مساله باعث می شود بتوانید سازگاری بهتری با همدیگر پیدا کنید.3 - سنتناسب سنی بین زن و مرد، تشابه نیازها و علایق، توقعات و انتظارات را تا حدودی به دنبال دارد. کارشناسان خانواده، حدود 2 تا 6 سال اختلاف سن بین زن و مرد را توصیه می نمایند.

4 - تحصیلاتتشابه تحصیلی نیز در ایجاد تفاهم بین زن و مرد عامل مهمی است. و کسب علم و دانش به خودی خود یک مزیت و ارزش است و در رشد و تعالی فکری افراد نقش بسزایی دارد.

5 - وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده تشابه های خانواده های دختر و پسر از نظر وضعیت اجتماعی و اقتصادی یک اصل مهم در ایجاد تفاهم های بعدی بین زن و مرد است. به این ترتیب هیچ کس نسبت به دیگری احساس برتری نمی کند و پذیرش بهتری نسبت به همدیگر خواهند داشت.

6- زمینه های فرهنگی ارزش های فردی و اجتماعی، آداب و رسوم، رفتار و سلوک، حتی آداب لباس پوشیدن و غذا خوردن زن و مرد می تواند زمینه های همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد. به همین جهت شناخت زن و مرد از فرهنگ و واقعیت های ارزش فرهنگی همسر آینده، از اهمیت بسیاری برخوردار است.

نکته ای که یادآوری آن در این قسمت ضروری به نظر می رسد اینکه ملاک های فوق هیچ یک به تنهایی نمی تواند عامل موفقیت در زندگی زناشویی باشد. افراد باید مجموعه عوامل گوناگون موثر بر انتخاب خود را اولویت بندی کنند و با این اعتقاد که هیچ کسی کامل نیست به نوعی مصالحه دست بزنند.

 

رمز ازدواج موفق

ازدواج یک پدیده اجتماعی است. بدون تردید انتخاب همسر یکی از مهمترین تصمیم ها در طول زندگی ماست و در حقیقت همه هیجانات، تولید مثل، تربیت نسل آینده، درآمد، مسئولیت، تامین نیازها و چالش های آینده زندگی ما به آن بستگی دارد.

زن و مرد به عنوان مکمل یکدیگر بسیاری از نیازهای روانی- اجتماعی هم را برآورده می کنند. و سه دلیل عشق، مصاحبت و دستیابی به انتظارات و توقعات برای ازدواج مطرح است و توجه به این نکته که هر اندازه انتظارات و توقعات دختر و پسر قبل از ازدواج و در زندگی زناشویی واقع بینانه تر باشد، زندگی زناشویی موفقیت آمیزتر خواهد بود.

ملاک های ازدواج های موفق یا خوشبخت را می توان چنین خلاصه کرد :

1 - برخورداری از علاقه های مشترک

2 - داشتن فعالیت های مشترک یا سرگرمی های مشترک

3 - اظهار محبت نسبت به همدیگر

4 - اعتماد داشتن به یکدیگر

5 - رد نکردن یا کمتر رد کردن انتخاب همدیگر

6 - موفقیت در روابط جنسی

7 - داشتن زمینه های خانوادگی همسان

8 - احترام به عقاید و دوستان و آشنایان همدیگر

 

 

یک نکته مهم :

هرکس طبیعتا مایل است همسری برگزیند که بیشتر همسان او باشد تا ناهمسان با او. همسانی دو فرد نه تنها آنها را به سوی یکدیگر جلب و جذب می کند، بلکه پیوند و وصلت ایشان را استوارتر می سازد. هر اندازه فرد با همسر خود وجود اشتراک فرهنگی بیشتری داشته باشد، برای سازگاری با او آماده تر است و با اختلافات کمتری مواجه می شود.

هر چقدر در انتخاب همسری با مشابهات بیشتر ذاتی و اکتسابی تلاش کنیم ولی بازهم زن و مرد تفاوت های بسیار چشمگیری با یکدیگر خواهند داشت که باید یاد بگیرند با این تفاوت ها زندگی کنند و ثمره این زندگی یک ازدواج شاد و رضایت بخش باشد.

همچنین پژوهش ها نشان می دهد که تا حدود زیادی خوشبختی و بدبختی زن و مرد را از ابتدای زندگی می توان پیشگویی کرد و به بیان دیگر بسیاری از مشکلات آن ها قابل پیشگیری خواهد بود. به همین جهت امروز، آموزش پیش از ازدواج زوجهای جوان یک ضرورت مسلم تلقی می شود. هر اندازه دختر و پسر اطلاعات بیشتری در جهت شناخت خود و همسر آینده شان داشته باشند و ملاک های عقول تری را برای انتخاب همسر در نظر بگیرند، در زندگی زناشویی خود با مشکلات و ناسازگاری های کمتری مواجه خواهند بود.انتخاب همسر با چشمان باز - asriran.com


مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

 

دانلود کتاب ازدواج موفق


ازدواج موفق



توضیحات : آیا جزو افرادی هستید که تصمیم به ازدواج دارید یا اینکه در حال حاضر متاهلید و از دنیای تجرد خداحافظی کرده‌اید؟ هیچ فرقی نمی‌کند چرا که داشتن یک ازدواج موفق برای مجردها و تبدیل آن به یک زندگی موفق برای متاهل‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است و آینده افراد را رقم می‌زند… حتما شما هم شنیده‌اید که می‌گویند ازدواج مانند یک هندوانه سربسته است. هر چقدر هم در خرید یک هندوانه تخصص داشته باشید باز هم درصدی امکان دارد اشتباه کنید و به جای یک هندوانه قرمز و سالم و شیرین، هندوانه‌ای سفید و بی‌مزه نصیب‌تان شود. به عبارت دیگر، هر چقدر هم قبل از ازدواج، محتاط باشید و همه جوانب را بسنجید باز هم معلوم نیست نتیجه آن ازدواج موفقی باشد.


دانلود کتاب ازدواج موفق

ازدواج موفق

نام کتاب :  ازدواج موفق

نویسنده :  فاطمه شعیبی

زبان کتاب :  پارسی

تعداد صفحه :  118

قالب کتاب : PDF

حجم فایل :  1,280  کیلوبایت





دانلود سمینار ازدواج موفق دکتر شاهین فرهنگ(1)




دکتر شاهین فرهنگ

تا حالا فکر کردید جلسه خواستگاری چی باید بپرسیم؟

سمینار ازدواج موفق، خصوصا قسمت سوالاتی که در جلسه خواستگاری باید پرسیده شود تا بتوان به شخصیت واقعی طرف مقابل پی برد، بسیار عالی است. ما که پیش از این برای یافتن چنین سوالاتی بسیار جستجو نموده ایم ولی آنچه در اینجا توسط دکتر فرهنگ ارائه شده، حقیقتا بی نظیر است.برای دانلود این سمینار به ادامه مطلب رجوع کنید


ShahinFarhang.ir فرمت : MP3



ازدواج موفق


جوان امروزی اهل اندیشیدنه!
ازخودش می پرسه، من در این جهان چه جایگاهی دارم؟
چه استعدادهایی دارم؟حد توانایی هام چقدره؟ چه اهدافی دارم؟
به احتیاجات و وظائفش می اندیشه، الویت بندی وزمان برآورده شدنشان!
ویکی ازنیازهاش، ازدواج!
از خودش می پرسه، ازدواج در مسیر تکامل من چه جایگاهی داره؟چه تأثیری روی زندگی وآینده ام می گذاره؟ برای کسی با شرایط من، کی انجام بشه بهتره؟ و...
من در رشد و تکامل همسرم چه نقشی می تونم داشته باشم؟
برای فرزندانم چه کارهایی باید بکنم؟
آخه ازدواج یک شراکت تمام عیاره!
اینجاست که می هراسه! شراکت؟! شریک؟!! اگر بد دراومد چی؟!!! 
با خودش فکر می کنه مگه نه اینکه  همیشه 1+1 می شه 2 و1=1- 2 ؟!
اما  سرگذشت کسایی که قبلاً ازدواج کردن، بهش می گیه که همسر :

         اگردرست انتخاب بشه:شادکامی، شکوفایی، تکامل،آرامش،...             
         اگر بد انتخاب بشه:تلخکامی، اختلافات، هدر رفتن زندگی،...                  

اونوقته که از خودش می پرسه، برای اینکه انتخاب درستی داشته باشم، چه چیزای باید بدونم ؟؟ !
   برای پیدا کردن جواب، به سراغ کتب و جزوات کارشناسای مرتبط، اینترنت،... می ره و در میون همه آنها به تعاریف نسبتاّ مشابهی می رسه : 
   ازدواج رابطه ی نزدیکیه بین مرد وزن، که برای مدت طولانی برقرار می شه و فقط برای ارضائ نیازهای آنی نیست، بلکه زندگی آینده وخوشبختی اونا و بچه هاشون رو تحت تأثیر قرار می ده.
   اما تقریباّ همگی از دقت وهوشیاری (در عین بی طرفی) در انتخاب همسر می گن چراکه : می شه گفت درهمه کتابا توصیه شده که در انتخاب همسر، بی طرفانه و با دقت وهوشیاری بررسی کنین.  

          کسیکه  به   دیده  انکار  نگاه   کند           نشان صورت یوسف دهد به ناخوبی
          و اگربه چشم ارادت نگه کنی در"دیو"         فرشته ات  نماید   به  چشم‏‏‏؛  کرّوبی

                                                                         
  یعنی کسی که عاشق می شه، همه چیز عشقشو، حتی عیب و ایرادهاشو، خوبی تصور می کنه. پس به همین دلیل قبل از بررسی های لازم :

نباید بستن اندر چیز و کس دل            که دل برداشتن کاریست مشکل

                                                                                              
   خوب پس یه زندگی زناشویی موفق به چه چیزای بستگی داره؟ می بینه که انگار به  عوامل مختلفی بستگی داره که وجود هم خانی وتناسب هرچه بیشترطرفین، توان ابراز محبت و از خود گذشتگی و سازش دائمی در شادکامی ها وسختی ها ا ز  مهمترین اون عوامل به حساب میان .
  اما بررسی اینکه چقدر دو نفر برای هم مناسبن و تا چه حد ممکنه در زندگی مشترک روی هم تأثیر مثبت یا منفی بذارن، کار یه متخصصه.
   با یه جستجوی کوتاه با "عنوان مشاوره قبل از ازدواج" لیست بلند بالایی از مراکز مشاوره رو پیدا میکنه که دارای متخصصین روانپزشکی، روانشناسی، مشاوره و... هستن وکلی هم کلاس های آموزشی وکارگاه های آمادگی قبل از ازدواج رو برگزار می کنن.
 همین طور، عناوین کتاب ها، پژوهش ها ومقالات زیادی هم به دستش میاد که می تونه مطالب مفیدی در مورد مسائل اولیه انتخاب، نامزدی، دوران بعد از عقد وخلاصه مستقل شدن، تشکیل خانواده دادن و مدیریت زندگی زناشویی رو یادش بده!      
محورهایی که متخصصین برای ازدواج موفق، تو کتابای مختلف توصیه کردن خیلی زیاده وگاهی شبیه به هم.
   بعدش سعی می کنه یه خلاصه ای در مورد هرعنوان برای خودش تهیه کنه تا بنا به موقعیت در انتخاب فرد مناسب بتونه از اونا یه استفاده مقدماتی بکنه .
  
    
و اما لیست محورهای مورد لزوم در هم خانی برای ازدواج از این قراره:

•    تشابه میزان رشد عاطفی، فکری، جسمانی، قوای عقلانی وهوش
•    تشابه علائق وطرز فکر و ایده آل ها وقضاوت
•    تشابه مذهبی
•    تشابه تحصیلی وطبقاتی
•    تشابه طرز فکر نسبت به امور جنسی
•    تشابه علاقه مندی به زندگی
•    تشابه سرعت انتقال وسرعت عمل در کارها
•    تشابه دیدگاه درمورد رابطه با خانواده زن و شوهر
•    تشابه فرهنگی وآداب و سنن اجتماعی
•    
            تشابه رشد عاطفی وفکری

  میزان رشد عاطفی وثبات فکری فقط بستگی به سن شناسنامه ای نداره وعلاوه برآن، رشد روانی، اجتماعی، هیجانی، عاطفی وسن جسمانی همه از عوامل مؤثر در رشد عاطفی وثبات فکرین.
   اگه یه فرد عادی به اندازه کافی رشد کرده باشه، ثبات فکری و عاطفی داره ، امکان تغییر ناگهانی در رفتار او کمه، اما در عین حالی که توی این مرحله زندگی عادات مختلف در فرد به صورت ثابتی دراومده، هنوز قابلیت تطبیق وسازش دروجود او هست .
   با توجه به اینکه سیر طبیعی پیری وشکسته شدن ظاهری، به دلایل متعددی( منجمله زایمان) زودتر وبیشتر به سراغ خانم ها میاد، به نظرمی رسه که رعایت کردن تفاوت سنی حدود سه سال برای انتخاب همسر عاقلانه باشه. 
   البته این اختلاف سنی رو فقط از لحاظ کلی می شه در نظر گرفت، یعنی اینکه تشخیص درست تناسب سنی درباره هرزوج و تفاوت سنی آنها که بیشتر یا کمتر وحتی معکوس باشه یا نه، از عهده متخصصین مراکز مشاوره برمیاد.
   رشد جسمانی هم عامل مهمی در آمادگی برای ازدواجه. هر چند امروزه، ازدواج مدتها بعد از بلوغ صورت می گیره، روانشناسان زناشویی جوانان تازه بالغ رو که آمادگی واردشدن به زندگی پر مسئولیت را ندارن، صلاح نمی بینن.
   مسئله قابل ملاحظه دیگه اینه که آیا اختلاف هوشی  سبب بروز اختلافات زناشوئی می شه یانه؟.
   از منظر خوشبختی زناشوئی این که مرد ازلحاظ هوش کمی برتر از زن باشه، خیلی درد سر ساز نیست ولی فرق زیادی ازاین نظر نباید وجود داشته باشه، زیرا درغیر این صورت نحوه برخورد با مسائل و طرز فکر اونا با هم، هم خوانی لازمو پیدا نمی کنه. در این زمینه رسالتی که هر فرد با توجه به قوانین وراثت درمورد فرزندانش داره روباید جدی بگیره ونه تنها با انتخاب بد فرزندانی کودن وکم هوش پیدانکنه، بلکه با رعایت تناسب هوشی، زندگی مشترک رضایت بخش و فرزندانی فرازمند داشته باشه.
   کسی که از لحاظ اجتماعی رشد کرده، روابط اجتماعی رو بهتردرک می کنه ومی دونه چطوری با دیگران بخصوص خانواده و همکاراش سازش کنه. او درک می کنه که انتظارات اجتماع ازش چیه و تا اندازه زیادی می تونه خود شو با این توقعات تطبیق بده. همچنین آماده قبول مسئولیت بوده، به محدودیتهای خودش واقفه وبرای تکامل ورفع نواقص احتمالی پیوسته آمادگی داره تا تغییرات لازمه را درخود ومحیط اطرافش بده.
   یکی دیگه از عوامل رشد، مقدار و چگونگی رشد عاطفیه، مثلاً ممکنه یه نفر سی یا چهل سال عمر کرده باشه، ولی از لحاظ رشد عاطفی، عقب مانده محسوب بشه، چنین شخصی قدرت کنترل احساسات وعواطف خودش رو نداره ودر نتیجه زندگی زناشویی او مختل می شه.

  
 فردی که از نظرعقلی به رشد رسیده درمورد همسر، فرزند، خانواده، جامعه، مشکلات، توانمندی ها  و نیازها  نگاهی واقع  بینانه داره. فلسفه زندگی او مشخصه و به همین دلیل  می تونه از به وجود اومدن بحران های دائمی در طول زندگی وحتی پس از مرگش  جلوگیری کنه.
   او به پیشرفت های فعلی خودش متکیه و زیاد به گذشته هر چند هم با شکوه باشه اتکا نداره در ضمن با دیدی باز به موضوعاتی مثل شغل، ارتباطات خانوادگی، امور جنسی، عشق، ازدواج، ادامه رشد وتکامل خودش، همسرش وتربیت فرزندان نگاه می کنه.

توافق علائق وطرز فکر

    مسئله مهمی که قبل از ازدواج خیلی باید بهش توجه داشت، بررسی میزان توافق نظر دوطرفه، توافق روی هدف ها و برنامه های زندگی. اما هم خوانی ومطابقت از نظر طرز فکر و فلسفه زندگی از همه مهمتره.
   مثلاً آیا زن ومردی که خیال ازدواج دارن به یک اندازه جاه طلبند یا اینکه یکیشون خیلی جاه طلب و دیگری معتقد به داشتن زندگی آروم و بی دردسره ویا یکی اهل ریسک فراوونه و اونیکی از ریسک وهیجان متنفره؟
   اگه در این مورد مرد، شخص جاه طلبیه شاید چالش زیادی پیش نیاد گو اینکه ممکنه  زن او ازاینکه شوهرش، مثلاً ساعات طولانی مشغول کاره آزرده بشه.
   ولی اگه زن جاه طلب باشه سعی می کنه که شوهر راحت طلب و تنبل(از نظر)  خودشو با اصرار و پا فشاری به کار بکشه و مجبور به قبول کردن مشاغلی بکنه که ممکنه ازعهده، استعداد و علاقه اش بر نیاد ودائم اعتماد به نفسشو زیر سوال ببره، این وضع با موفقیت و خوشبختی در تضاده.
   نظریات سیاسی می تونن عامل اختلافات زناشویی بشن، زیرا درافراطی بودن یکی و محافظه کار بودن دیگری امکان تصادم افکار زیاده. البته انتظار نمیره که همه مواضع سیاسی یک زوج کاملاً شبیه هم باشه ولی اگر از لحاظ عقاید سیاسی در دو قطب مخالف قرار نگیرن زندگی شیرین تر خواهد بود.
   دیگه اینکه مثلاً اگرشوهر فردی تخیلی وایده آلیست ولی زن، شخصی واقع بین ودر اصطلاح رئالیست باشه، شوهر ممکنه از رویه خشک زنش خسته بشه واحساس کنه که زنش قدرت درک معنویات و ظرایف زندگی رو نداره.
   زن واقع بین هم ممکنه از دست شوهر تخیلی و زندگی بناله ودائم آرزو کنه که ای کاش شوهرش یه کم به خودش بیاد و واقعیت زندگی را آن طور که هست ببینه. پس اگر در این مورد هم دقت کافی  صورت بگیره، می شه انتظار دیدن یه کانون خوشبختی رو داشت. 



هم خوانی ومطابقت علائق

   علائق البته رابطه نزدیکی با طرز تفکرو ظرفیت های آدمی داره و شامل فعالیت های  روزانه از جمله رفتن به سینما، تأتر، گوش دادن به رادیو، تماشای تلویزیون، خواندن کتاب، رفتن به میهمانی وامثال آن باشه.
   اوقات فراغت وچگونگی سپری کردن اون وموضوع استراحت ومقدار وچگونگیش،  نکات مهم دیگه ای هستن که امروزه ثابت شده که آدما تفاوت های زیادی از نظر مقدار نیاز به خواب واستراحت وهمچنین شرایط اون دارن که در حقیقت توسط ساعت "زیستی" بدن هرکس تنظیم می شه.
   باید توجه داشت که خواب ودگرگونی های ساعت زیستی بدن ، دارای اثرقابل توجهی برروی شرایط جسمانی و خلقی بوده و به طور دوجانبه با یکدیگر در تعاملن.
   آدما برای داشتن بیشترین برآیند در زندگی شغلی وفعالیت های روزانشون وحتی جهت تجدید قوای روانی، مرتباً نیاز به استراحت، تفریح وتمدد اعصاب دارن، اونم با روش هایی که معمولاً هرکسی در طول بیست سال اول زندگیش بعد از آزما یش راه های مختلف پیدا کرده وبه تأ ثیر زیاد و مثبت اونا در مورد خودش پی برده . 
   در ازدواجی که تشابه علائق و ظرفیت ها وجود نداشته باشه  همیشه اون کسی که مجبور به ترک علائق وعادت های سرچشمه گرفته از خصوصیات درونیش باشه، شخصی کسل، آزرده و کم برآیند خواهد بود.
    در چنین شرایطی درون نا خودآگاه  فرد دائماً همسر ش رو که با ورودش باعث این مشکلات شده، سرزنش می کنه وحتی می تونه باعث تنفر از او بشه، از طرف دیگه کسی که تونسته بعد از ازدواج، عادت ها وعلائق خودش رو حفظ کنه، از زندگیش احساس رضایت داره و مثل سابق موفق، شاد و با انرژی زندگی می کنه اما همسرش رو به سستی، بی حالی، ناکارآمدی ویا بی علاقه گی به زندگی مشترکشان متهم می کنه و اصلاً متوجه این موضوع نیست کسی که علائق وخواسته هاشو زیر پا گذاشته، چقدر ممکنه بی انگیزه شده باشه.        
  البته نباید انتظار داشت که زن وشوهر در همه علائق با همدیگه توافق داشته باشن ولی برای سعادت خانواده توافق کلی در قسمت عمده ای از علائق ضرورت داره تا مهر همسران به هم پایدار بمونه. 

تشابه درعقاید مذهبی

   شباهت در عقاید مذهبی به قدری در سعادت زندگی زناشویی اهمیت داره که متخصصین ازدواج دونفر از مذاهب مختلف رو معمولاً غیر عاقلانه می دونن. دلایلشونم زیاده و قابل قبول؛ اولاً اگه حتی فقط یکی از زوجین به عقاید مذهبی خود با ایمان کامل پای بند باشه احتمال اختلاف نظر زیادی بین 


اونا وجود داره، هم در امور روزمره زندگی خودشون دوتا و هم در شیوه فرزند پروری و مسائل تربیتی بچه هاشون، مخصوصاً اگه هرکدوم بخواد بچه هاشو مطابق عقاید مذهبی خودش تربیت کنه و این سبب بروز اختلافات خانوادگی می شه.
   یکی دیگه از مشکلات ازدواج کسانی که دین یا مذهب مختلف دارن، مخالفت والدین اوناس، و در صورتی که این ازدواج انجام بشه؛ باعث طرد وجدائی جوان ازطرف پدر ومادر خودش می شه .
  نداشتن حمایت خانواده ها در مقاطع خاص زندگی مثل دوره بارداری وزایمان، اشتقال به کار جدید و کنار آمدن با مشکلات و مسائل زندگی بچه ها هم از تبعات این طرد ودور افتادن از خانواده اس.
   در چنین شرایطی هم بچه ها، هم زن و شوهر وهم کل زندگی زناشویی آسیب می بینه وبعدها ممکنه هر یک ازطرفین تقصیر این جدایی رابه گردن همسرش بندازه.
   موضوع دیگه ای که نباید فراموش بشه اینه  که در بسیاری از باورهای دینی، ازدواج با کسی که اهل اون مذهب نباشه، نه تنها ممنوعه  بلکه معنی این کار رو مرتد وکافر شدن، میدونن و در صورتی که کسی چنین ازدواجی بکنه، از طرف جامعه اش هم طرد می شه و به این ترتیب زمینه یه افسردگی جدی و طولانی فراهم می شه.
   البته اگه مرد یا زنی اصلاً عقاید مذهبی نداشته باشه و خانواده اش هم همینطور باشه ومخالفتی هم با مذهبی که بچه های آینده این زن و شوهر باون روش تربیت می شن نداشته باشن، معمولاً این مشکل پیش نمیاد که البته خیلی خیلی نادره.
در ضمن نباید فراموش کرد که هر مذهبی آداب و رسوم و فرهنگ خاص خودش رو داره و در حقیقت، در چنین شرایطی با دو فرهنگ مختلف روبه رو خواهند شد. حال با توجه به کثرت جمعیت وعدم محدودیت در انتخاب همسردر دنیا، با رعایت تشابه مذهبی می توان ازدواج موفق تری داشت. 

   تشابه تحصیلی وطبقاتی

    شباهت درجه هوش زن ومرد در سعادت زناشوئی مهمتر ازشباهت سطح مقطع تحصیله، اما تحقیقات نشون داده که مدارج تحصیلی هم درخوشبختی خانوادگی خیلی مؤثرن، چون معمولاً میزان تحصیل به مقام اجتماعی شخص و میزان رضایت اجتماعی اش مربوطه اگه یه عضو خانواده، فارغ التحصیل سطوح بالای دانشگاهی باشه ولی دیگری تحصیلات متوسطه داشته باشه ممکنه باعث ایجاد احساس حقارت وآزردگی بشه. 
   این موضوع در مورد زنی که از شوهرش تحصیلات عالی تری داره بیشتر صدق می کنه، زیرا در این صورت شوهر ممکنه زن خودش رو برتر احساس کنه و زن هم در کنار هم ردیف های خودش که همسرانی با تحصیلات عالی دارن احساس سرخوردگی پیدا کنه.


   گاهی اوقات عادات کوچک و به نظر ناچیز شخص، ممکنه  باعث عصبانیت وآزردگی همسرش بشه. این رفتارها بخصوص موقعی جلب توجه می کنه که زن ومرد از لحاظ تحصیل ومحیط با همدیگه تفاوت کلی داشته باشن.
    مثلاً دختری که تحصیل کرده است و در خانواده متمکن ومؤدبی پرورش پیدا کرده، ممکنه نسبت به شوهر خودش که دارای آداب ومعاشرت خاص طبقه پائین اجتماعه، احساس شرم وعصبانیت کنه. 
   اگه شوهر این خانوم در مهمونی ها با دست غذا بخوره و یا با ظاهر اصلاح نکرده ونامرتب به مهمونی بره ویا اینکه در گفتگو با افراد از جملات وکلمات عامیانه وغلط استفاده کنه، همسرش احساس حقارت وشرمندگی می کنه و حتی ممکنه کم کم نسبت به اون احساس خشم و عصبانیت پیدا کنه.از طرف دیگه شوهر از اینکه زنش دائماً سعی داره کارهای اون رو تصحیح کنه وبهش تذکر می ده، احساس کنه که زنش به اون فخر فروشی می کنه.البته با بالا رفتن سطح عمومی تحصیلات مردم (مخصوصاً در دو ده گذشته) میزان تشابه زوج ها دراین مورد بالاتر رفته واحتمال یافتن همسر با سطح تحصیلی متشابه و مصون ماندن از آسیب هایی که مورد اشاره قرار گرفت، تقویت شده. 
   
تشابه طرز فکر راجع به امور جنسی
 
  تحقیقاتی که در مورد ازدواج شده نشون می ده که مسئله جنسی از لحاظ اهمیت، در ردیف مسائل درجه اول قرار داره. اگرچه در زندگی زناشوئی رضایت مندانه، داشتن روابط لذت بخش جنسیه یکی از علل احساس خوشبختی یا عدم خوشبختی به حساب میاد، اگر این روابط قانع کننده  نباشن،  باعث احساس محرومیت، ناکامی و عدم  احساس ایمنی می شن.
   در روابط زناشوئی سه عامل اصلی وجود داره که سبب ارضاء لذت جنسی می شه: یکی از این عوامل، داشتن اطلاعات کافی در مورد امور جنسیه، یکی دیگه آزاد بودن از ترس ها، تعصبات وانحرافات مربوط به موضوعات جنسیه و سومی توازن میان مقدار نیاز جنسی مرد و زنه.
   اطلاعات صحیح درباره امور جنسی باید به وسیله مراکز علمی، مسولین بهداشت عمومی، مؤسسات صالح اجتماع و رسانه های گروهی معتبر و مجاز در اختیار نوجوانان وجوانان به (تناسب سنشان) قراربگیره.
   جامعه از جوانان انتظار داره که  بتونن تمایلات جنسی خودشون رو تا  موقع ازدواج کنترل کنن، برعکس بعداز ازدواج انتظارمی ره که تمایلات جنسیشون رو که تا اون موقع کنترل می کردن، به خوبی ابراز کنن . ولی اکثر آدما نمی تونن در این زمینه بدون اینکه آموزش های لازم رو ببینن، تغییرات سریعی ایجاد کنن. طرز تفکری که نسبت به امور جنسی تا رسیدن به سن ازدواج در هر فرد پرورش پیدا کرده، در طی سال ها شکل گرفته وعمل برخلاف این تفکر، به آسونی و در کوتاه مدت (مخصوصاً در مورد خانوما) اتفاق نمی افته و با آموزش های لازم وسعه صدر امکان پذیره.

 
  دو گروه از جونا که از لحاظ تعداد زیاد نیستن در این بین بیشترین مشکل رو دارن .یه گروه جونایی که در خانواده خود یاد گرفتن که عمل جنسی شرم آور و کثیفه، که طبیعتاً بعد از ازدواج نمی تونن با آسودگی خیال و آزادانه، رابطه جنسی معتدلی با همسرشون بر قرارکنن ویه گروه دیگه کسایی که قبل از ازدواج دچار افراط وعدم تعادل جنسی و انحرافات اون بودن، که معمولاً این افراد هم در برقراری رابطه سالم جنسی در زندگی زناشوئیشون مشکل دارن .
   تناسب وتعادل در تعداد و طول مدت رابطه جنسی در زن ومرد هم از عوامل مهم موفقیت زناشوییه. 
  ودیگر سخن اینکه آدم ها در طول ساعات مختلف شبانه روز توانایی بهتر وبیشتری برای انجام یه دسته از کارها دارن یعنی در مورد هر آدم، علاوه بر نوع کار که به استعداد ها و توانایی هاش ربط داره، ساعت انجام هرکاری، در طول شبانه روز هم مهمه.
   توان و ظرفیت و وضعیت بدنی فرد در ساعات مختلف متفاوته وجالب اینه که این موضوع در مورد افراد مختلف با هم فرق می کنه. در حقیقت“ ساعت زیستی“ بدن انسان که هویتی ذاتی  و درونی داره، همه فعالیت های زیستی  آهنگین هرکسی رو از درون کنترل می کنه، فرآیندهایی مثل  تنفس، درجه حرارت بدن، فشار خون، تولید وترشح هورمون ها و....
   درواقع ساعت زیستی که موجودی ذاتی و”خودبقا” محسوب می شه، یه دستگاه کنترل درونیه که مشخص می کنه، فرد در چه ساعتی خواب آلود، کم انرژی، بی اشتها وسست باشه وچه زمانی هوشیار، فعال، سرزنده وآماده برای تحرک وفعالیت باشه، این تنظیمات به وسیله میزان وزمان ترشح هورمون ها اتفاق می افتن.
    آدم ها  رو بر اساس نوع عملکرد ساعت زیست شون می شه به دودسته چکاوکهای بامداد و پرندگان شب تقسیم کرد. گروه اول صبح های زود، موقع طلوع آفتاب بیدار می شن ودر ساعات صبح خیلی با نشاط و پر انرژی به کارو فعالیت هاشون می پردازن وشب ها انرژی خیلی کمی دارن ودر ساعات اولیه شب به خواب میرن.
   درست برعکس اینا گروه دوم شب بیدار بوده، از هوشیاری وانرژی زیادی در ساعات شب برای انجام کارهاشون، برخوردارن وبیشترین فعالیت ها شون رو در اواخر شب انجام می دن درعوض صبح ها، زود بیدار نمی شن واستراحت می کنن. در ساعات اولیه صبح کم انرژی هستن واگه صبح خیلی زود بیدارشون کنی، در فعالیت هاشون دچار اشکال می شن.
   در خیلی از موارد نارضایتی زناشویی این جمله شنیده می شه:“معمولاًوقتی من احساس نیاز جنسی می کنم وآمادگی دارم اون خوابه، اگر بیدارش کنم هم نتیجه چندانی حاصل نمی شه!” درواقع 
 ساعت زیستی چنین زوج ها یی با هم هماهنگ نیست، یکی صبح بیداره و اون یکی شب بیدار.


  به این ترتیب معلوم می شه که تا چه اندازه اهمیت داره که در زمان انتخاب همسردقت بشه، از لحاظ عملکرد ساعت زیستی، زن ومرد از یک گروه باشن تا زندگی مشترک خوبی داشته باشن.
  در زندگی زناشویی که یکی از طرفین احتیاج شدید به رابطه جنسی داشته باشه ولی طرف مقابل میل کمتری را حس کنه، هم اشکالاتی ایجاد می شه ولی اگه این اختلاف کم باشه، باکمی صبر وحوصله و رعایت حال همدیگه می شه رابطه جنسی لذت بخش و آرامش دهنده ای رو تجربه کرد.

  تشابه علاقه مندی به زندگی 

   میزان علاقه مندی هر فرد به زندگی وحیات جزء آن دسته صفاتی است که معمولاً در انسانها با وضوح بیشتری بروز می کنه و با کمی تعمق در عادات، رفتارها و گفتارهای افراد می توان مقدار اون رو نیز شناسایی کرد.
     شادابی، سر زندگی، نشاط، خوشبینی، اعتماد به نفس، مسئولیت پذیری، دوست داشتن خود، اطرافیان وجهان هستی وداشتن روابط سالم اجتماعی گسترده همگی علائم علاقه مندی به زندگین. 
     در مقابل گروهی از افراد، داری بخشی یا هیچیک از صفات فوق نبوده و میزان علاقه مندی اونا به زندگی از کم تا صفره و بدیهیه که افراد گروه دوم در صورت ازدواج با گروه اول به زندگی زناشویی موفقی نمی رسن اما اگه هردو از یک گروه باشن بدون ناراحتی ونارضایتی، زندگی خواهند کرد.  

تشابه سرعت انتقال و سرعت عمل در کارها

   سرعت انتقال هم که تا حدود زیادی ریشه در عوامل وراثتی، قدرت پردازش ذهنی، سطح هوش و... داره و می تونه با نوع وسطح تحصیلات واکتساب برخی مهارت ها تقویت هم بشه، نقش مهمی در روابط بین فردی واجتماعی آدما داره و به همین دلیل نباید اختلاف زیاد در سرعت انتقال همسران وجود داشته باشه، چرا که دائماً مسئله ساز می شه.
  سرعت عمل در کارها و عکس العمل نشان دادن، غیر از موارد خاصی که شدت وزیادی آن، شتابزدگی نام داره و کمبود واضح آن که به پائین بودن سطح هوش و قوای پردازش گری و تصمیم گیری مغزی انسان ویا نقص عضلانی او بر می گرده، میتونه در بر افروخته شدن احساسات زوجهایی که دارای سرعت های بسیار متفاوتن نقش منفی ایفا کنه چرا که بتدریج باعث ایجاد احساس حقارت در کسی که کند تره، می شه زیرا نباید فراموش کنیم که آدمی درضمیر نا خودآگاه خود دائماً در حال مقایسه کردنه واز مشاهده همیشگی کندیش درانجام حرکات فیزیکی و خصوصاَ اگر با کمیِ سرعت انتقال ودرک مطلب همراه باشد آزرده می شه. این تألمات باگذشت زمان  به صورت عقده های روانی بروز می کنه که مشکلات بعدی به همراه داره. ازطرف دیگه همان مقایسه گری درونی در مراحل مختلف زندگی باعث ایجاد عصبانیت در فرد سریع تر می شه. در این زمینه هم باز کثرت فعلی جمعیت این امکان رومی ده که هرکسی با انتخاب فرد مشابه خود، زندگی خوشی داشته باشه.

 
تشابه دیدگاه در رابطه با خانواده زن وشوهر

   یکی از علائم بارز رشد عاطفی و اجتماعی، داشتن استقلال در نگرش ها و تصمیم گیری های فرده، البته داشتن استقلال، منافاتی با احترام گذاردن به دیگران نداره، انسان می تونه در کنار ابراز احترام به دیگران به خصوص والدینش، افکار، عقاید و تصمیمات خودش رو بیان کنه و در عمل به کار بگیره و همه این ها می تونه بدون رنجوندن دیگران و در نهایت بیان محبت و احترام به اونا باشه.
   شخصی که به رشد واقعی رسیده باشه، در موقع ازدواج قدرت این رو داره که دایره عواطف خودش رو گسترده تر کنه و علاوه بر والدین و خانواده اش، محبت و احترامش را به همسرش و خانواده او هم اختصاص بده.
    در حقیقت او مجبور نمی شه که همون مقدار محبت را بین همه تقسیم کنه،‌ چون با رشد و گسترش دایره علائق و احساساتش و با مدیریت صحیح وقتش، به هر کدوم اونا سهم خودشون رو اختصاص می ده.
  در حقیقت چنین فرد بالغی در کارهای مختلف زندگی (شخصی یا اجتماعی) وابسته به دیگران به خصوص (پدر و مادرش) نیست اما از حضور اونا به عنوان مشاورین دلسوز و با تجربه و خیرخواه استفاده می کنه. والدینش رو دوست داره و در موارد مورد لزوم با اونا مشاوره می کنه ودر عین حال با رعایت ادب واحترام، اجازه مداخله وکنترل زندگی زناشوییش رو به اونا و هیچ کس دیگه (هر چقدر هم عزیز باشن) نمی ده.
     در چنین شرایطی حتی اگه او در مجموعه شغلی واقتصادی والدینش شاغل باشه اولا ً به خودش اجازه سوء استفاده از امکانات موجود و یا بی نظمی و سهل انگاری رو نمی ده، ثانیاً  استقلال زندگی شخصی خودش رو حفظ می کنه.
     بنابراین جوونایی که خیال ازدواج دارن باید دراینگونه روابط همسر آیندشون با والدینش، دقت زیادی بکنن چرا که دختری که به شدت به پدر ومادر خود علاقه داره و اصرار می کنه که باید بعد از ازدواج هم با اونا زندگی کنه، نمی تونه آدم مستقلی باشه.
    پسری هم که هنوز پسر کوچولوی مامانشه! و باید از مادرش دستورای زندگی روزمره رو بگیره، شوهر مستقل، متکی به نفس ومفیدی نخواهد شد.
   اصولاً آدمی که از لحاظ شخصیتی به مهارت های لازم در زمینه تصمیم گیری ومدیریت کردن زندگی شخصی نرسیده، پیوسته تحت تأثیر نظرها وگفته های دیگران قرار می گیره، و این هشداریه برای این که بدونین نه تنها مادر و پدر بلکه بقیه اطرافیان هم می تونن در زندگی شغلی و خانوادگیش نقش مخربی ایفا کنن و البته با دور کردن او از اطرافیانش هم چیزی عوض نمی شه!. چون علت اصلی درونیه، نه بیرونی. با دقت در این زمینه نیز هر کسی میتونه یه انتخاب خوب داشته باشه.

  

تشابه فرهنگی وآداب و سنن اجتماعی
  
    وجود شباهت در فرهنگ، موجب شباهت در رفتارها، عادات و نوع به کارگیری کلمات و جملات، حرکات، علائم و نحوه استفاده و همچنین تعابیر اونهاست این شباهت باعث ایجاد سعادت در زندگی مشترک می شه.
     چرا که:“ آدمی در فرهنگ خود آنچنان زندگی می کنه که ماهی درآب.“ 
   و به این ترتیب بسیاری از ظرافت ها و تفاوت های فرهنگی اش را با سایر فرهنگ ها به دلیل عجین شدن با اونا لمس نمی کنه اما فقط کافیه که با آدمای دیگه ای از فرهنگ دیگه، هم خونه بشه، ‌اون وقته که متوجه تفاوت های فرهنگی می شه و بیشتر از همه، این تفاوت ها در ازدواج های از دو فرهنگ متفاوت خودنمایی می کنه چنین خانواده هایی پیوسته در معرض ایجاد رنجش های غیر ارادی از طرف مقابل بوده وپیوسته ممکنه که ناخواسته کاری بکنن که برای طرف مقابل قابل هضم نباشه.
   بچه های اونا هم در صورت معاشرت با هر دو طایفه در بسیاری از موارد دچار تعارض می شن و بسیار پیش میاد که متهم به بی تربیتی ویا آداب دان نبودن بشن.
  این مشکلات وگرفتاری ها به ازدواج های واقع شده از بین دوشهر از یک کشور منحصر نمی شن و در مورد ازدواجهای انجام شده در محلات متفاوت شهرهای بزرگ نیز وجود دارن ولی شدتشون کمتره.
   البته گاهی دیده می شه که در ازدواج های بین دو کشور کاملاً متفاوت به دلیل پذیرفتن این تفاوت ها و قبول کردن ضررهای احتمالی از قبل و بی تفاوتی والدین اونا زندگی شان چندان دچار اشکال نشده اما عملاً ارتباط ها قطع می شه و یا دائم در حال حل مسائل به سر می برن.
   نباید فراموش کرد که این گونه زندگی ها پیوسته در حال پرداخت بهای این انتخاب غیر متعارفن و باید پذیرفت که به قول ناپلئون بناپارت "در جنگ برنده هم بازنده ست" ، چون هزینه کرده و انواع دارایی از دست داده .
    پس خوبه که با کمک خواستن از پروردگار و بررسی کارشناسانه متخصصین در همه کارها، در پرتو انتخاب صحیحِ همسر، یک کانون صلح و آشتی بسازیم  که دارائی ها و توانمندی های طرفین  در آن کانون، بجای مصرف شدن در خاموش کردن یا خاموش نگاه داشتن آتش جنگ اختلاف ها و تفاوت ها، صرف رشد و تعالی خانواده بشه، و زندگی در چنین کانونی چقدر لذت بخشه.
گردآوری و تدوین: مرکز مشاوره ارتقاء سلامت زنان



مطالب پیشنهادی:

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

http://maktoobshop.com

مهارت هایی که لازمه ازدواج موفق هستند

 مهارت هایی که لازمه ازدواج موفق هستند


 آیا می خواهید دانش خود را ارتقا دهید؟



در برخی از مراحل زندگی ما فکر می کنیم همسرمان را می شناسیم اما او تغیر کرده است. او همان زن ۲۸ ساله نیست. او همان مردی که ۷ سال پیش بود نیست. این دلیلی برای گرفتن طلاق نیست. شما همیشه باید مایل به دوباره یادگیری همسر خود باشد. هر چیز دیگری در زندگی تغییر و تکامل می یابد، چرا همسرتان تغییر نکند ؟ اگر شما مایل به دوباره یادگیری همسرتان نیستید نباید ازدواج می کردید.



ازدواج برای همه است. این زیباست وقتی دونفر متحد می گردند. ازدواج هدیه ای برای پایان دوران تجرد شماست.. اگر شما از نسل آدم و حوا هستند، خدا فرد ویژه ای را برای شما خلق کرده است ! سوال این است که آیا شما برای حضور آن فرد خاص آماده هستید؟


روابط زن و مرد امروزه به سمت ازدواج پیشرفت نمی کند زیرا ما نمی دانیم چطور یک ازدواج موفق به شکست می انجامد .و چطور می توان یک ازدواج موفق داشت.


ازدواج دشوار است زیرا نیاز به آموزش دارد

آن نیاز به آموزش دارد زیرا ما چیزی از مهارت های قبل از ازدواج نمی دانیم. در حالی که در طول زندگی ما باید با توسعه و افزایش مهارت هایی که لازمه ازدواج موفق هستند، حمایت شویم. .

ازدواج چیز فراتر از دوستیابی است اما اکثر ما اغلب آن را با دوستیابی مقایسه می کنیم در حالی که اینکار اشتباه است.


آنها را مقایسه نکنید...


ازدواج سخت تر است ، اما زمانی که موفق شوید بسیار شاد می شوید . مزایای آن شامل همسر شاد ، همسر خوشحال ، اعتماد، احترام ، ثبات، حمایت ، عشق بی قید و شرط ، رابطه جنسی عاری از گناه ،همدم زندگی طولانی ، دانشی است که بدون سایه یک شک ، وقتی هر کاری کی منید و نمی شود فردی وجود دارد که پشت شماست .


برای ازدواج ما ۱۰ مهارت های عملی به شما ارائه می دهیم که به منظور موفقیت در ازدواج مورد نیاز شماست.


ساختن، رشد دادن ، قرض گرفتن آنها را ازدست ندهید. شما باید هرکاری برای بدست آوردن این مهارت ها قبل از ازدواج انجام دهید.اگر شما در حال حاضر ازدواج کرده ، باید برخی از این مهارت ها را توسعه دهید.


۱٫ مهارت های حل مساله


مهارت حل مشکل مهم ترین مهارت در این فهرست است اول به آن اشاره می کنیم زیرا اگر این مهارت را نداشته باشید مهارت های دیگر به کارتان نمی آید.


با مهارت حل مسئله مشکلی نخواهید داشت ، ۲ سال اول ازدواج سالهای سختی است. در طول دو سال اول ازدواج شما و همسرتان رویکرد های خودتان را برای حل مشکلات دارید . شما برای پیدا کردن راه حل مشکلتان با همسر فقط نصف زمان را فرصت دارید . مهارت حل مسأله به شما زمان مناسب برای دعوا کردن، تسلیم شدن، دادن و بخشیدن را آموزش می دهد .


۲٫  مقدم دانستن همسرتان


- خب، او اولین نفر است پس از خدا ، او را قبل از بچه ها و یا کار خود و یا مامان ، بابا شما یا دوستان و یا ایکس باکس ، پلی استیشن یا هر چیز دیگری که شما می توانید فکرش را کنید قرار دهید .


خدا – اول . همسر – دوم . کودکان و نوجوانان – سوم . به یاد روزهای سخت گذشته باشید که او کنار شما بود.او صدر جدول کار های مهم شما باید قرار گیرد زیرا شما می خواهید او همیشه اولین باشد.


۳٫ مهارتهای زندگی


این مهم است که هر یک از همسران نه تنها برای امروز خود بلکه برای فردا و همسرشان برنامه ریزی داشته باشند.” امروز باید چگونه باشم تا در آینده مرد یا همسر خوبی باشم ؟” ” چه کاری می توانم انجام دهم که ۵ سال دیگه هم همینقدر برای همسرم جذاب باشم ؟ ” ” باید به دانشگاه بروم ؟” ” باید شروع کنم رونق کسب و کارم؟ ” ” چگونه به همسرم نشام دهم که می خواهم از او حمایت کنم ؟ برنامه ریزی مالی ، صرفه جویی ، مسئولیت رسیدگی به کسب و کار ، سبک زندگی سال نیاز به یک شریک دارد.


۴٫ مهارت عفو و بخشش


در طول زندگی، شما مجبور نیستید ببخشید اما می توانید انتخاب کنید که فراموش کنید. به منظور موفقیت در ازدواج ، نه تنها شما باید قادر به ببخشیدن اتفاقات گذشته باشید ، بلکه باید قادر به بخشیدن در همان لحظه باشید ! کار اشتباه خود و همسرتان را بپذیرید و عذر خواهی کنید و پذیرای عذر خواهی باشید.نه شما کاملید نه او.زمانی که شما نتوانید ببخشید رابطه شما متوقف میشود. شما نمی توانید کاری را انجام دهید بدون بخشش. اگر نتوانید ببخشید تنها می مانید.


۵٫ مهارت های خلاقیت


این ازدواج است ، ما با هم زندگی می کنند.


ما همدیگر را هر روز می بینیم، پس می توانیم به راحتی برای هم یکنواخت شویم . گهگاه، در ایام هفته خودتان را به چالش بکشید و سرگرم کنید حتی برای چند دقیقه به پیاده روی بروید ، فوتبال بازی کنید، بازی های متفاوت جنسیتی داشته باشید و …به همسرتان در هنگام بازی نگاه کنید.از مشارکت همدیگر لذت ببرید.


۶٫ مهارت تمرکز


یاد بگیرید بر روی ویژگی های مثبت همسر خود تمرکز کنید. برخی از صفات در او وجود دارد که شما به آنها عشق می ورزید. برخی از ویژگی ها ممکن ایت در او باشد که شما از آنها نفرت دارید، اما خوبی ها بیشتر از بدی هاست .بنابراین تمرکز بر روی چیزهایی که شما دو نفر با هم به ارمغان آورد یک کار لذت بخش است. مهارت تمرکز داشتن یعنی دیدن نیمه پر لیوان. مراقب باشید وقتی با یک انگشت به همسرتان اشاره می کنید چهار انگشتتان به سمت خودتان است.


۷٫ مهارت اعتماد به نفس


شما این باور را دارید که ازدواجتان هرگز شکست نخواهد خورد و طلاق یک گزینه نیست . شما باید اعتماد به نفس داشته باشید که همسرتان شما را همانقدر که شما او را دوست دارید دوست دارد . گاهی اوقات آنها ممکن است آن را نشان ندهند ، بنابراین شما باید آن را بدانند ، شما باید به آن اعتقاد داشته باشید ، اعتماد به نفستان باید فراتر از احساس شک باشد و مطمدن باشید او در حال احقق قول های اولیه است . عدم اعتماد شما مانند مانع دست انداز های زندگی را بیشتر می کند در حالی که اعتماد مانند ماله تمام دست انداز های زندگی را برای همسر هموار می کند. .


۸٫ مهارت های یادگیری


در برخی از مراحل زندگی ما فکر می کنیم همسرمان را می شناسیم اما او تغیر کرده است. او همان زن ۲۸ ساله نیست. او همان مردی که ۷ سال پیش بود نیست. این دلیلی برای گرفتن طلاق نیست. شما همیشه باید مایل به دوباره یادگیری همسر خود باشد. هر چیز دیگری در زندگی تغییر و تکامل می یابد، چرا همسرتان تغییر نکند ؟ اگر شما مایل به دوباره یادگیری همسرتان نیستید نباید ازدواج می کردید.


۹٫ مهارت های ادراک


در اینجا منظور خودتان نیستید منظور ادراکتان از محیط اطراف و جهان است که بعد از ازدواج تغییر میکند. ادراک این است که من باور دارم مرد خوشبختی در ازدواجم هستم . برای من مهم این است که دید خوبی از زندگی به همسرم بدهم . برای من مهم این است که همسرم باعث شود دید مثبتی بدست آورم. البته منظور این نیست که به صورت غیر واقعی خودتان را خوشحال نشان دهید. . در ارتباط بین زن و شوهر، نوع ادراک یا تفکر هر یک، بر رفتار و درک متقابل تأثیرگذار است. درک درست از نیازهای خودتان و همسرتان و انتقال آن به یکدیگر یکی از مهارت های مهم در ازدواج موفق است.


۱۰٫ مهارت مبارزه


زمانی که شروع به مبارزه می کنید باید مبارزه ای عادلانه داشته باشید.مبارزه با هدفتان. مبارزه تان نباید طولانی شود و ساعت ها به طول بی انجامد زیرا همسرتان را آزرده می کند. . به همسرتان اطمینان دهید که کاری که انجام می دهید با عث خوشحالی اوست.مبارزه با اهداف شما را از رکود خارج می کند و باعث افزایش امید به زندگی مشترک می شود. اگر در رسیدن به اهدافتان دچار اشتباه شدید دوباره انجام دهید.موفق می شوید.



اگر شما هنوز ازدواج نکرده اید،این لیست را ارزیابی کنید.آیا شما برای ازدواج آماده هستید؟


مطالب پیشنهادی:


ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت کدامند؟
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
چیست؟
ورزش  چهاثری برکاهش بیماری های قلبی و بیماریهای استخوانی
دارد؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم کدامند؟


راههای ازدواج موفق


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com





ازدواج و یافتن گمشده

افلاطون در کتاب ضیافت خویش آورده است:

ارواح آدمیان در آغاز به صورت کروی و کامل بود. آن گاه هر کدام به دو نیمه شده و از هم جدا شدند و از آن پس، هر یک به دنبال نیمه گم شده خویش می گردد. با پیوند زناشویی، آدمی به گم شده خویش می رسد و آرام می گیرد.

این حکایت نمادین صرف نظر از جنبه افسانه ای آن، در مقام اشاره به این حقیقت است که همان گونه که اگر انسان چیز گران بهایی را گم کند، همواره در نگرانی به سر می برد و با پیدا کردن آن به آرامش می رسد، در امر ازدواج نیز آن دلهره و سرگردانی پیش از ازدواج، با دست یافتن به همسر مناسب و دلخواه، به آرامش و خرسندی تبدیل می شود. حقیقتی که در قرآن کریم این گونه بدان اشاره شده است:

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً.(روم:21)

و از نشانه های او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آن آرامش بیابید و در میانتان محبت و رحمت قرار داد.

در آخر این آیه، خداوند، «محبت» و «رحمت» را دو رمز بقای این آرامش به دست آمده در سایه ازدواج معرفی می کند. در اثر محبت قلبی به همسر، خلق و خوی شایسته، ملاک پایداری زندگی به شمار می آید و اموری چون زیبایی ظاهری و سرمایه، در مرحله بعدی اهمیت قرار می گیرد. ویژگی رحمت نیز موجب چشم پوشی و گذشت از لغزش های همسر و دل سوزی و خیرخواهی در حق او می شود. در نتیجه، آرامش راستین بر زندگی همسران صاحب رحمت و محبت حاکم می شود. افلاطون در این باره می گوید:

آدمی وقتی به نیمه خود می رسد، حس رقت و محبت و دوستی پیدا می کند و اگر بتواند، نمی خواهد یک لحظه از نیمه خود جدا شود. پس بیایید پرهیزکاری پیشه کنیم و از شر بگریزیم که در این صورت، به اوج سعادت رسیده ایم. بیایید خدای عشق را بستاییم که نیکویی هایش در حق ما بی کران است و راه بازگشت به کمال را او به ما نشان داده است تا در این زندگی رستگار شویم و به رستگاری آینده نیز امیدوار گردیم. اوست که مقرر داشته است اگر با پرهیزکاری زندگی کنیم، ما را به نیمه گم شده خود رهبری کند و به وحدتی که داشتیم، برساند و به ما رستگاری عطا فرماید.

پیام متن:

1. ازدواج به منزله یافتن گمشده خویش است که انسان را به آرامش می رساند.

2. محبت قلبی به همسر و رحمت و گذشت در حق او، به حفظ نعمت آرامش به دست آمده، در پرتو ازدواج می انجامد.

انگیزه درست برای ازدواج

در حدیثی از پیامبر می خوانیم: «ازدواج [تنها] به انگیزه جمال و ثروت شخص مقابل، به ناکامی انسان می انجامد». بنابر این سخن داشتن انگیزه درست در امر ازدواج، کام یابی حقیقی در امر زناشویی را در پی خواهد داشت. اگر رابطه زناشویی، به انگیزه ای والا و براساس عشقی پاک و پیروی از عقل بنا شود؛ چشم پوشی از غیر همسر، دلدادگی، فداکاری، خرسندی و عیب پوشی را به ارمغان خواهد آورد. به تعبیر استاد مطهری:

قرآن کریم، رابطه میان زوجین را با کلمه «مودت» و «رحمت» تعبیر می کند و این نکته بسیار عالی است. اشاره به جنبه انسانی و فوق حیوانی زندگی زناشویی است. اشاره به این است که عامل شهوت تنها رابطه طبیعی زندگی زناشویی نیست. رابط اصلی، صفا و صمیمیت و اتحاد دو روح است و به عبارت دیگر، آنچه زوجین را به یکدیگر پیوند یگانگی می دهد، مهر و مودت و صفا و صمیمیت است، نه شهوت که در حیوانات هم هست».

در حقیقت، «ازدواج های سست به طور کلی، هر نوع ازدواجی است که هدف آن بر مقاصد عالی و ملکوتی ازدواج منطبق نباشد و در ارکان آن نتوان نیت پاک، همکاری، محبت، ایثار و خلاقیت را جست وجو کرد. ازدواجی که به منظور سودجویی و رسیدن به مال و منال یا جاه و مقام صورت گیرد، سست و کم دوام است؛ زیرا چه بسیار حساب ها و پندارها که غلط از کار درآمده یا حوادث پیش بینی نشده که غلط از آب درآمده است».

دقت کردن در معیارهای اساسی ازدواج و ویژگی های اخلاقی همسر آینده، در کنار توجّه به جاذبه های ظاهری او حقیقتی است که از نگاه اندیشمندان غربی نیز پنهان نمانده است. برتراند راسل می گوید:

به نظر من، خوب است که ازدواج با عشق مادی آغاز شود. البته این مطلب باید شناخته شود که نوع عشقی که ازدواج را ممکن می سازد، به آن تداوم می بخشد، با شادی و خوش بختی همراه است و در راه هدف های اجتماعی به خوبی گام برمی دارد، الزاما عشق رومانتیک و مادی نمی تواند باشد، بلکه انگیزه ازدواج چیزی صمیمی تر و با محبت و حقیقت بیشتر است. آنها از طریق این نوع دوست داشتن، می توانند از بسیاری از بیچارگی ها و ناملایمات زندگی بشری چشم بپوشند و شناخت نداشتن بر چنین حالتی، بدبختی بزرگی

برای هر انسان به شمار می آید.

«برای اینکه ازدواج به معنی حقیقی کلمه ازدواج باشد، باید بر پایه معنویت ها استوار باشد. ازدواج، ازدواج نیست، مگر اینکه یک مرد با زنی [و برعکس] به خاطر ثروت، مقام اجتماعی و یا ترفیع منیت خود ازدواج نکند».

پیام متن:

انگیزه اصلی ازدواج موفقیت آمیز و رضایت بخش، باید ویژگی های اخلاقی و اعتقادی همسر آینده باشد.

اصالت خانوادگی همسر

از مسائل مهم در پرداختن به امر ازدواج، توجه به اصالت و نجابت خانوادگی شخص مقابل است. همان گونه که تنها از درختی با ریشه سالم انتظار شکوفایی و میوه می رود، تنها از کسی که برخاسته از خانواده ای اصیل و بزرگ منش است، نیکی و فضیلت می توان سراغ گرفت.

فرزندان شریف و پاک نیز در خانواده های اصیل و معتقد رشد می یابند.

بر این اساس، «هر فرد، از والدین و محیط خانوادگی، چیزهایی را فرامی گیرد و تحت تأثیر جو حاکم بر آن محیط قرار دارد. اگر پدر و مادر به ضعف اخلاقی یا فکری و روحی دچار باشند، در فرزندان نیز تأثیر خود را خواهند گذاشت. اگر محیط خانوادگی سالم و پاک باشد، شخص به نحوی تربیت می شود که امکان تأثیر از جامعه ناسالم بسیار کاهش می یابد و در بسیاری از موارد، بی اثر است».

در حدیثی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام می خوانیم:

اِذا کَرُمَ اَصلُ الرَّجُلِ کَرُمَ مَغیبُهُ وَ مَحضَرُهُ.

کسی که ریشه خانوادگی اش شریف باشد، در حضور و غیاب ـ و در هر حال ـ دارای فضیلت و کرامت است.

آن حضرت در سخنی دیگر فرماید:

عَلَیکُم فی طَلَبِ الحَوائِجِ بِشِرافِ النُّفُوسِ ذَوِی الاُصُولِ الطَّیِّبَهِ فَاِنَّها عِندَهُم اَقضی وَهِیَ لَدَیکُم اَزکی.

حاجت های خود را از مردم شریف النفس و صاحب خانواده های اصیل و پاک طلب کنید؛ زیراخواسته ها نزد آنها بهتر روا می شود و پاکیزه تر صورت می گیرد.

اینکه از خانواده ای غیراصل و به دور از نجابت، معمولاً نمی توان فرزندی نجیب و فاضل انتظار داشت. حقیقتی است که ریشه قرآنی نیز دارد، چنان که در آیه 58 سوره اعراف می خوانیم

وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاّ نَکِدًا.

و سرزمین پاکیزه (و شیرین) گیاهش به فرمان پروردگار می روید، ولی از سرزمین های بدطینت (و شوره زار) جز گیاه ناچیز روییده نمی شود.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز در هشداری می فرماید: از گل های زیبایی که در لجن زارها روئیده اند، بپرهیزید. عرض شد: ای رسول خدا، اینان چه کسانی هستند؟ فرمود: زن زیبایی که از خاندان بدو غیر اصیل به وجود آمده باشد.

پیام متن:

خانواده اصیل، منشأ خیر و برکت است. بنا براین، باید از خانواده اصیل، نجیب و معتقد، همسر اختیار کرد.

از همسرتان متوقع نباشید که کامل باشد

در آفرینش آدمی، همه خوبی ها در یک فرد جمع نشده و همه فضیلت ها در یک فرد گرد نیامده است. به تعبیر خواجوی کرمانی:

سفره حکمت، نه به یک جا نهندتحفه دانش نه به یک تن دهند
عقل در این ره، همه دانی ندیداو همه دان است که عقل آفرید
هر شجری را ثمری داده اندهر صدفی را گهری داده اند

بر این اساس، این توقع غیرعاقلانه است که انسان به دنبال همسری بی عیب و کامل برای خود باشد. عبدالرحمان جامی در حکایتی می گوید:

روزی طاووسی و زاغی به هم رسیدند و توانستند زشتی ها و زیبایی های یکدیگر را ببینند. طاووس به زاغ گفت: این کفش های قرمز که پای توست، سزاوار تن پوش رنگارنگ و زیبای من است، نه این کفش های سیاه ناموزون. زاغ گفت: بلکه پوشش تو متناسب با کفش قرمز من است و ما اشتباها لباس همدیگر را پوشیده ایم. لاک پشتی که سر در لاک خود فرو برده و گفت وگوی این دو را شنیده بود، سر از لاک درآورد و گفت: «ای دوستان، این بحث بیهوده را پایان دهید؛ زیرا خدا همه چیز را به یک نفر نداده است و همه آرزوها را برای یک شخص مهیا نکرده است. خداوند به هر کس چیزی بخشیده که تنها ویژه اوست، هرکس باید به آنچه خداوند به او بخشیده است، خشنود باشد».

«آرزوی هر مرد و زنی است که همسر ایده آلی پیدا کند که از همه زشتی ها و نقص ها به دور باشد و نقطه ضعفی نداشته باشد. و من گمان نمی کنم در دنیا چنین همسری پیدا شود که صددرصد کامل و بی عیب باشد. و چون [این گونه افراد [همسرشان را با آن موجود خیالی دهنشان مطابق نمی بینند، از ازدواجشان اظهار پشیمانی می کنند و خود را شکست خورده و بدبخت می شمارند».

«این نکته را تمام پسران و دخترانی که می خواهند ازدواج کنند باید در نظر بگیرند که بسیار دشوار است همسر زندگی صددرصد بر وفق تمایلات و آرزوهای شخص باشد و جامع جمیع خوبی ها از آب درآید و اصلاً آنچه مهم است، این نیست، بلکه مهم آن است که عشق و علاقه واقعی میان زن و شوهر باشد. باقی را می شود تحمل کرد».«مشکلات زوجین، بیشتر از آنجا سرچشمه می گیرد که سعی دارند ازدواجشان کاملاً بی نقص باشد و وقتی چنین نمی شود، دچار مشکل می شود».

پیام متن:

هیچ انسانی کامل نیست و نباید توقع کامل بودن همسر را داشت؛ زیرا این امر از عوامل دل سردی و تیرگی در روابط زناشویی است.

مقایسه نکردن همسر خود با دیگران

چشم پوشی از غیر همسر پس از ازدواج، پذیرفتن ویژگی های جسمی و روحی او، از اصلی ترین عوامل استواری روابط زناشویی و کام یابی در امر ازدواج است. از نشانه های این چشم پوشی نیز پرهیز از مقایسه کردن همسر خود با دیگران است.

امروزه اصل تفاوت های فردی، مسئله ای پذیرفته شده میان اندیشمندان روان شناس است. از این رهگذر، مقایسه کردن همسر خویش با دیگران، به معنای نادیده انگاشتن این اصل است. اگر فردی به اصل تفاوت های فردی معتقد باشد و بداند که هر انسانی، استعداد و ویژگی های ذاتی منحصر به فردی دارد، همسر خویش را با دیگران مقایسه نمی کند. در نتیجه، با پیروی از عقل روان شناختی اش، می کوشد با روابط زناشویی سالم، زندگی خویش را به کام خود و همسرش گوارا سازد.

«یکی از بدترین نقاط ضعف ها، مرض مقایسه است. برای مثال، هنگامی که زنی شوهرش را با پدرش یا برادرش یا شوهر سابقش یا با دیگران مقایسه می کند و مثلاً می گوید: اگر با فلان کس شوهر می کردم، اکنون وضع زندگی من بهتر از اینها بود، مثل آن است که دشنه ای بر قلب شوهرش وارد ساخته است؛ زیرا مرد، این مقایسه را حمله ای به شخصیت و عزت نفس و حتی توانایی های جنسی خود می داند. چه بسا ازدواج هایی که تنها بر اثر همین بیماری مقایسه به کلی متلاشی شده و به جدایی انجامیده است.» مقایسه همسر خویش با دیگران، معمولاً به دنبال انکار خوبی ها و ویژگی های مثبت و از سوی دیگر، برجسته ساختن ضعف های احتمالی او شکل می گیرد و حاصلی جز تیرگی روابط در پی نخواهد داشت.

پیام متن:

1. مقایسه کردن همسر خویش با دیگران، با نادیده انگاشتن فضیلت های او و بزرگ نمایی کاستی های احتمالی او همراه و از عوامل اصلی تنش در روابط زناشویی است.

2. توجه به اصل تفاوت های فردی، فرد را از مقایسه همسر خویش با دیگران باز می دارد.

انتظار داشتن از یکدیگر در حد توان

آن که از دیگران در حد توانشان انتظار دارد، به صفتی خدایی آراسته شده است؛ زیرا خداوند نیز از بندگانش به اندازه توانشان تکلیف می خواهد، آن جا که می فرماید: «لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ وُسْعَها؛ خداوند هیچ نفسی را تکلیف نمی کند، مگر به اندازه توان آن». (بقره: 286)

یکی از عوامل موفقیت در زندگی زناشویی آن است که زن و شوهر، توقع معقول و منصفانه از یکدیگر داشته باشند و همدیگر را به کارهای طاقت فرسا و بیش از حد توان وادار نکنند. وادار کردن همسر به کارهای خارج از توان او، گاهی وقت ها همسر را به کارهای غیرشرعی و ناپسند وامی دارد و گاه جسم و جان او را فرسوده می کند. این امر درباره بانوان که وضعیت جسمی و روحی متفاوتی در مقایسه با مردان دارند، بیشتر اهمیت می یابد. حضرت علی علیه السلام با اشاره به این حقیقت می فرماید:

کاری را که خارج از توانایی زن است، به دستش مسپار که به حال او مناسب تر است و به او آسایش خاطر بیشتری می بخشد و زیبایی اش را پایدارتر می سازد؛ زیرا زن همچون گلی خوش بو است.

در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم:

هر زنی که با شوهرش ناسازگار باشد و او را به چیزهایی که بیش از توانایی اوست وادار کند، اعمالش در درگاه خدا قبول پذیرفته نمی شود و در قیامت، خشم پروردگار جهان نصیبش می گردد.

آن حضرت در حدیثی دیگر می فرماید:

هر زنی که با شوهرش ناسازگار باشد و به آنچه از جانب خدا رسیده است، قناعت نکند و بر شوهرش سخت بگیرد و بیش از حد توانایی او خواهش کند، اعمالش قبول نمی شود و خدا از او خشمناک خواهد بود.

پیام متن:

از همسر خود، بیش از حد توان، انتظار داشتن، او را در لغزش گاه ها وارد می کند و جسم و روح او را می فرساید. خداوند نیز از چنین فردی ناخشنود است.

چشم پوشی از غیرهمسر

هر فردی هنگام انتخاب همسر باید بکوشد با توجه به معیارهای دینی و عرفی، همسری مناسب و شایسته بیابد و در این زمینه، عاقبت اندیشی را از یاد نبرد اما پس از برگزیدن همسری و بستن پیمان زناشویی با او، هرکدام باید از غیر یکدیگر چشم بپوشند. اگر زن و شوهر با پاک دامنی، مراقب چشمان خویش باشند و رسیدن به خواهش های عقلانی و نفسانی خویش را تنها در وجود یکدیگر سراغ بگیرند. رابطه عاطفی و احساسی متعادلی را شکل می دهند و با خرسندی از مواهب اخلاقی و اعتقادی و جسمانی یکدیگر، بهره مند خواهند شد.

رها بودن چشم بعد از ازدواج، چه بسا موجب برافروختن آتش حسرت و اندوه در دل فرد و سبب تیرگی روابط زناشویی و دل سردی آنها از یکدیگر می شود.

امام علی علیه السلام می فرماید: «نِعْمَ صارِفُ الشَّهواتِ غَضُّ الاَْبصار؛ نگاه داشتن چشم (از نگاه به نامحرم چه بازدارنده خوبی است از شهوت ها.» در بیانی دیگر از آن حضرت نقل است: «مَن غَضَّ طَرفَهُ اَراحَ قَلبَهُ؛ هر که چشم خود را پایین اندازد (و از نگاه کردن به نامحرم باز دارد)، دل خود را در آسایش قرار داد». باز در حدیثی از آن امام همام می خوانیم: «مَن اَطلَقَ طَرفَهُ کَثُرَ اَسَفُهُ؛ هرکه چشمش را رها و آزاد بگذارد، تأسف او فراوان خواهد شد». سرانجام اینکه: «کَم مِن نَظْرَةٍ جَلَبَت حَسْرةً؛ چه بسا نگاهی که موجب حسرت شد».

پیام متن:

1. چشم پوشی از غیرهمسر، روابط زناشویی را تحکیم می بخشد و زن و شوهر را به رشد و کام یابی در امر ازدواج می رساند.

2. چشم چرانی، تیرگی روابط زناشویی و اندوه و حسرت را به دنبال دارد.

ضرورت تلاش، برای حفظ شادکامی و بهره وزی حاصل از ازدواج

حفظ سلامت پیوند زناشویی و کمال بخشیدن به آن، با تلاش جدی زن و شوهر و به کارگیری روش هایی درست امکان پذیر است. اگر از گوهری گران بها مراقبت نشود، همواره در معرض نیستی و گم شدن است و اگر مراقب بر رشد و رویش بوته گلی زیبا نباشیم، پژمرده خواهد شد. سرسبزی همیشگی بوته ازدواج نیز به همت آدمی و تلاش و مراقبت دائمی او محتاج است.

«برخی از زوج های جوان تصور می کنند که پس از چند سال زندگی مشترک، خود به خود همه چیز روبه راه خواهد شد و زندگی مسیر خود را به طور طبیعی پیدا می کند و در آن جریان می یابد. در حالی که تجربه های زندگی مشترک و اعتقاد صاحب نظران، دلالت بر این دارد که رسیدن به شادکامی و بهروزی، نیازمند تلاش های فراوان هر یک از زوجین در سال های مختلف زندگی است. به ویژه بعد از دهه اول، این نیاز جدی تر و منطقی تر است. در نخستین دهه زندگی، تنها، فرصتی برای آشنایی و تفاهم نسبی طرفین فراهم می شود و این، خود مقدمه ای برای بهره وری در دهه های بعدی است. از این رو، هرگز نمی توان با اتکا به یک دهه تلاش و سعی متقابل، به انتظار یک عمر زندگی موفق نشست، زندگی مشترک همچون گیاه خودرویی نیست که مستقل و بی نیاز از مراقبت و نگه داری باشد، بلکه به سان گل سرخی است که ظریف ترین و حساس ترین توجه ها و محافظت ها را برای طراوت و شادابی خود می طلبد».

پیام متن:

شادکامی و بهروزی در زندگی مشترک، با تلاش همیشگی و برابر در به کارگیری روش های درست اخلاقی و اعتقادی در پیوند زناشویی فراهم می آید.

حرکت در جهت کمال یکدیگر

سزاوار است زن و شوهر، همدیگر را از نظر روحی و معنوی به کمال برسانند و به رشد باطنی یکدیگر اهمیت دهند. «برخی از زنان و مردان، با وقف کردن جوانی و سلامتی خویش و کنار گذاشتن آرزوها و خواسته هایشان، خالصانه در راه پیشرفت و تحول همسرشان می کوشند و در این راه، از هیچ فداکاری و از خودگذشتگی مضایقه نمی کنند، تا زمانی که همسرشان بر قله بلند افتخار و موفقیت بایستد.

این گونه انسان های باشکوه، در حقیقت به منزله «بال» برای پرواز همسرشان هستند که او را از مرحله ای که بی هیچ افتخاری می زیست، به افتخارهای مهم سوق می دهند. از این رو، وظیفه اخلاقی انسان حکم می کند در برابر همسری که ایثارگرانه خود را وقف پیشرفت او کرده است، عالی ترین سپاس ها را به عمل آورد. وقتی در مجلس ترحیم همسر علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، ایشان را خیلی ناراحت و متأثر می بینند، می پرسند. چرا شما بیش از حد برای فقدان همسرتان اندوهناکید؟ ایشان می گوید: اگر زحمت ها و کمک های همسرم نبود، من توانایی نوشتن تفسیر المیزان را پیدا نمی کردم.

معروف است که کتاب جنگ و صلح تولستوی را که یکی از ده کتاب جاودان ادبیات جهان است، همسر فداکار تولستوی، بیش از ده ها بار پاک نویس کرد تا اینکه در نهایت چنین اثری به جامعه بشری ارائه گشت.

ناگفته نماند دو دسته از زوجین با دشواری های ویژه خودشان روبه رو هستند: آنهایی که برای همسرشان همچون بال هستند، ولی در مقابل، نشانی از قدرشناسی در همسر خود نمی بینند و آنهایی که نه تنها برای همسرشان بال نیستند، بلکه در حقیقت «وبال» زندگی او هستند».

پیام متن:

زن و شوهر، در کامل کردن یکدیگر و هدایت همدیگر به سوی قله های موفقیت و افتخار، اساسی ترین نقش را دارند.

جایگاه حَکَم در بهبود روابط زناشویی

اسلام برای استحکام پیوند زناشویی، راه کارهای فراوانی ارائه کرده است. مسئله «داوری» برای رفع اختلاف های میان دو زوج، یکی از آنهاست. خداوند در قرآن کریم می فرماید:

اگر نشانه های شکاف و جدایی میان دو همسر پیدا شود (برای بررسی علل ناسازگاری و فراهم آوردن صلح و سازش،) یک نفر داور و حَکَم از فامیل مرد و یکی هم از خانواده زن انتخاب کنید. اگر این دو حکم با حسن نیت و دل سوزی وارد کار شوند و هدفشان اصلاح میان دو همسر باشد، خداوند کمک می کند و به وسیله آنان میان دو همسر را الفت می دهد و خداوند از نیت آنها باخبر و آگاه است. (نساء: 35)

در این آیه ارشادی، چند نکته زیبا وجود دارد: «اول اینکه داور از بستگان و فامیل هر دو زوج باشد، نه از بیگانه ها و غریبه ها تا اختلاف ها و رازهای خانوادگی به خارج درز پیدا نکنند و این مشکل خانوادگی بر سر زبان ها نیفتد. افزون بر آن، معمولاً اقوام و بستگان به مسائل میان زن و شوهر، آشناتر و به راه حل آن نیز واردترند.

دوم آنکه داوران در محکمه های معمولی، در جریان اختلاف ها بی تفاوتند و برایشان فرقی ندارد که دو همسر به خانه بازگردند یا برای همیشه از یکدیگر جدا شوند، در حالی که در محکمه صلح فامیلی، کاملاً به عکس است؛ زیرا داوران این محکمه از بستگان نزدیک مرد و زن هستند و جدایی یا صلح آن دو، در زندگی این عده، هم از نظر عاطفی و هم از نظر مسئولیت های پس از آن تأثیر دارد».

تعیین چنین داورانی برای جلوگیری به هم خوردن نظام خانواده هاست و وظیفه همه مؤمنان، بستگان زوج وحتی دستگاه قضایی آن است که با چاره اندیشی و تدبیر، مانع جدایی و طلاق شوند و برقراری آشتی و سازش را سرلوحه کار خود قرار دهند.

پیام متن:

یکی از راه های رفع اختلاف های زناشویی و از اسباب ایجاد صلح و آرامش میان زن و شوهر، انتخاب داور و حکم است؛ داوری که بنابر مصلحت، از بستگان طرفین باشد.

http://www.hawzah.net/


مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم