اگر بتوانیم، خود را در نقطه نظر همسرمان قرار دهیم، به گونه ای که نحوه تفکر و بینش او را نسبت به مسایل عیناً درک نموده و از دیدگاه او نسبت به مسایل و دنیا بنگریم، به مرز تفاهم با همسر خود رسیده ایم. در چنین موقعیتی، رابطه حسنه به مفهوم عمیق آن بر زندگیمان سایه می افکند.
موقعیت هایی که تفاهم به عنوان یک عامل تعادل بخش حضور می یابد، دو گونه هستند:
1. تفاهم در خلوت
2. تفاهم در جلوت (حضور دیگران)
آن چه که در خلوت زندگی و فرصت های شخصی برای زوجین فراهم می شود، حائز اهمیت اساسی است. زن و شوهر، باید برای لحظه هایی که دور از هیاهوی زندگی، در کنار هم هستند، توجهی خاص قائل شوند و این لحظه ها را «برای هم» و «با هم» باشند. تفاهمی که زاییده چنین فرصتی باشد، رشد نموده و در حضور دیگران به بار می نشیند. مبنای تفاهم در خلوت و در حضور یکدیگر، احساس ارزشی است که هر یک برای شخصیت مقابل، قائل است؛ با این زمینه مناسب، زوجین، فرصت می یابند که در حضور دیگران، تفاهم خود را حفظ نموده و حتی با جدیت خاصی حریم یکدیگر را مراعات نمایند؛ به ویژه زمانی که همسرشان به ایراد مطالبی مناسب در حضور جمع می پردازد، همفکری و همدلی خود را با علامت تصدیق و تأیید، ابراز می دارند و مطالب بیجا و غیر ضروری او را با سکوت و پیشنهاد خویش، به مسیر گفت گوهای ثمر بخش و سازنده باز می گردانند.
بدترین همسران، آنهایی هستند که بلافاصله اثر سخن همسرشان را در دیگران خنثی می کنند.
توصیه های تربیتی
چه دستور العمل مشخصی برای دستیابی به تفاهم و رابطه حسنه وجود دارد؟ و راه های عملی وصول به آن کدام است؟ حال برخی شیوه های کاربردی وصول به تفاهم را ارائه می دهیم:
1. در هنگام گفتگوی همسرمان، با نهایت دقت به مطالب وی گوش فرا داده و آن گونه عمل نماییم که گویی جز به وی و سخنانش، به موضوع دیگری توجه نداریم، و از انجام هر عملی که مغایر با حالت توجه باشد، خود داری می کنیم.
این کیفیت، در تکنیک های مشاوره به اصطلاح «هنر خوب شنیدن» موسوم است؛ حالتی که بیانگر پذیرش طرف مقابل و مطالب وی می باشد و کاربرد فراوانی در مشاوره دارد.
2. با مطالعه در حالات و روحیات همسر خود، فهرستی از علائق و تمایلات وی، به دست می آوریم و نسبت به آن ها خود را متعهد و ملزم می دانیم. تأمین علائق اصولی همسر، و نقطه شروع سخن را بر یکی از علائق وی متکی نمودن و به ویژه در مورد تمایلاتش به گفتگو نشستن، راه را برای رشد تفاهم، هموار و تسهیل خواهد نمود.
3. از مقایسه او با دیگران به شدت بپرهیزیم. این رفتار، به رابطه حسنه آسیب وارد می کند. همسرمان انسانی است منحصر به فرد و دارای ویژگی های شخصیتی اعم از مثبت و منفی که قابل مقایسه با هیچ فرد دیگری نیست. از این رو، در مواقع ضروری، می توان او را با خودش (گذشته او) مقایسه نمود و میزان پیشرفت اخلاقی و معنوی و فکری اش را مورد تقدیر قرار داد. این عمل بر درجه تفاهم زوجین خواهد افزود.
4. نحوه برقراری ارتباط کلامی نیز از عواملی است که در ایجاد تفاهم، نقشی تعیین کننده دارد. همسرانی که می دانند از چه عبارات و کلماتی برای بیان مقصود استفاده کنند، به خوبی مسیر حرکت خویش را در زندگی هموار می نمایند.
هر واژه یا کلمه دارای نوعی بار روانی و عاطفی است و تأثیرات مسلمی را بر شنونده بر جای می گذارد. یک ارتباط کلامی موفق، رابطه ای است که هیچ یک از طرفین از کلمات تحریک آمیز و موهن، استفاده نمی کنند.
زبان ملایم و نرم و برخوردار از احترام، حق مطلب را به خوبی ادا می کند و اعتماد و اطمینان در طرف مقابل می آفریند و بر عکس، زبان تند و زننده و تحریک آمیز، برای هیچ ارتباطی مفید نیست، حتی اگر گوینده بر حق باشد.
5. در مناسبات با همسر، صداقت همچون پل ارتباطی موثر، موجب می شود که زن و شوهر، میل و رغبت وافر و کاملی برای صحبت با یکدیگر پیدا کنند و از این طریق بر رشد شخصیت خود و همسرشان بیفزایند.
لازم است برای نیل به تفاهم، صداقت را از انگیزه ها و نیات درونی، آغاز نموده، به جریان گفتگوها و مناسبات، تسری بخشید. به مصداق، «رستگاری در راستی است». زن و شوهر زمانی به کاخ سعادت زندگی دست می یابند که پایه های آن را بر صداقت و درستی، پی ریزی نمایند.
همگرایی در برابر واگرایی
یکی از عوامل تعیین کننده موفقیت و یا عدم موفقیت در زندگی، نحوه مدیریت کانون خانواده است. چنانچه خانواده به صورت یک حوزه متشکل و وحدت یافته و منتظم اداره شود، تصمیمات، اندیشه ها و کنش ها به سوی یک کانون جهت گیری می شود و مرکزیت مقتدر و متحدی به وجود می آید. زن و شوهر در این کانون، در کنار یکدیگر قرار می گیرند و به مرور زمان، قطب واحدی در تصمیم گیری و هدایت زندگی شکل می گیرد. چنین کیفیتی به نام «همکنشی» و یا «همگرایی» موسوم است و از طریق آن خط مشی خانواده برای حال و آینده، روشن و مشخص است و الگوی مطلوبی برای تنظیم مناسبات زوجین، فراهم می شود. در این جا، اصطلاحاً همگرایی را مترادف با هماهنگی و واگرایی را مترادف با ناهماهنگی، آورده ایم.
از ویژگی های خانواده متعادل، تشخیص مصلحت زندگی و ترجیح آن بر منفعت شخصی است و این خصوصیات در پرتو همگرایی زوجین، امکان پذیر است. قرار دادها و مقررات در این خانواده، مورد احترام است ولی آن جا که پای مصلحت بزرگتری در میان باشد، هر یک از زوجین از انعطاف پذیری روحی خاصی برخوردار است که خواسته های فردی را فدای پیشبرد اهداف زندگی خواهد نمود.
در پاره ای از موارد، همگرایی در رابطه زوجین با یکدیگر، قابل حصول است، ولی والدین در زمینه نوع برخورد با فرزندان، به واگرایی (ناهماهنگی) می رسند.
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
درآمد
عشق میتواند بسیاری از تنشها میان زوجها را محو کند و بر خودمحوریها سرپوش بگذارد. اما عشق به خودیِ خود مشکلات زندگی را حل نمیکند، فقط انگیزهی قدرتمندی را برای غلبه بر آنها فراهم می سازد. حفظ پیوند ازدواج مُستلزم وجودِ عوامل دیگری است که اگر حضور ندارند، زن و شوهر باید آنها را در زندگی خود به وجود آورند.
اغلب زوجها در اوایل آشنایی، تحت تاثیر عشق و علاقهی شدید، درجنبههای مثبت همسرشان مبالغه میکنند و در یکدیگر تواناییهای میبینند که وجود خارجی ندارند. اما وقتی عشق و علاقه و هیجانِ شدید اولیه از بین میرود، کم کم به این نتیجه میرسند که آنچه فکر میکردند، تَوهّمی بیش نبوده است. در این شرایط آیا فقط دو راه وجود دارد: طلاق یا تحمل؟
بسیاری از مشکلات و عدم تفاهمها، در اصل سوءتفاهم هستند. رابطهی دو شخص هر چه نزدیکتر باشد، در معرض سوءتفاهم بیشتری قرار میگیرد چرا که زندگیِ زناشویی بیش از هر رابطهی صمیمانهی دیگری در معرض سوءتفاهم قرار دارد. خارج از مناسبات زناشویی، زن و مرد راحتتر با این فرایندهای ذهنی رو به رو میشوند و آن را زیاد جدی نمیگیرند، اما در مناسبات زناشویی این سوءتفاهمها میتوانند سبب بروز مشکل شوند.
وقتی زن و شوهر با هم اختلاف پیدا میکنند، رفتارهای از آنها سر میزند که انگار رو در روی یکدیگر جبههگیری کرده اند و تحت تاثیر این برداشت ذهنی، چشماندازی که از یکدیگر دارند، خراب میشود. روانشناس مشهور و بنیانگذار مکتبِ شناختی در روانشناسی، داکتر «آرون بک»، معتقد است که مهمترین علت مشکلات زناشویی، سوءتفاهم است. به عقیدۀ او، تفاوت در نحوۀ نگرش افراد باعث بروز اختلافات و پیامدهای ناشی از آن میشود. یعنی نباید تصور کرد که پایۀ اختلافات همواره سوءنیت و یا بدذاتی دو طرف یا یکی از آنهاست. بلکه در بیشتر موارد از این واقعیت ناشی میشود که هر یک از آنها صادقانه، مسئله را به شکل متفاوتی میبیند. بِک معتقد است گاهی آنچه گفته میشود با آنچه شنیده میشود کاملاَ تفاوت دارد.
توجه کردن، گوش دادن، سؤال کردن، گسترش فرهنگ صراحت و مبادلۀ اطلاعات صحیح، از جملۀ مؤثرترین راههای مقابله با سوءتفاهم اند. یکی از تکنیکهای مؤثر و کارساز در عرصۀ روابط عمومی انسانی، تبدیل «شکایت» و «انتقاد» به «درخواست» است. به جای آنکه انرژی خود را صرف برخوردهای عصبی و بحثهای زائد و بینتیجه کنیم، میتوانیم از «درخواست» استفاده کنیم. به جای نسبت دادنِ خصوصیات منفی به یکدیگر و تاپه زدن، باید وقت معینی را برای گفت وگو دربارۀ حل اختلافات در نظر بگیریم. شاید بهتر باشد هر هفته زمان مشخصی را به این امر مهم اختصاص دهیم. اگر دو طرف پیش از آن که کار به جای باریک بکشد، سوءتفاهمها را شناسایی و اصلاح کنند، میتوانند توفان بحران را مهار نمایند.
زن وشوهر باید انعطافپذیر، پذیرنده و باگذشت باشند. اشتباهات یکدیگر را تحمل کنند، و به خصوصیات منحصر به فرد هم ارزش بدهند. همسران توقعاتی از یکدیگر دارند: هر کدام انتظار دارد که از عشق بیقید و شرط، صمیمیت، وفاداری، و حمایت دیگری برخوردار باشد. وقتی مشکلات نمایان میشوند و خصومت و لجبازی شدید میشود، زن و شوهر جنبهی مثبت و نقاط قوت یکدیگر را فراموش میکنند. آرام آرام کار به جایی میرسد که اصل زندگی مشترک زیر سؤال میرود و گرفتاریِ اصلی و عامل سوءتفاهم فراموش میشود.
پس از ازدواج که انتظارات خفتهی دو طرف بیدار میشوند، زن انتظار دارد شوهرش بدون استثنا از او در مواقع بروز بحرانهای روحی حمایت کند. همیشه وقتشناس باشد و از همهی اینها مهمتر، در هر لحظه به او دسترسی داشته باشد. با اینحال، شاید این زن هرگز انتظاراتش را با شوهر خود در میان نگذارد. فرض زن این است که انتظاراتش به قدری طبیعی و واضح هستند که نیازی به طرح آنها نیست.
اگر بعد از تجربههای مُکرر، اشخاص به این نتیجه برسند که همسرشان به این معیارها پایبند نیست و مثلاَ از یاری دادن و درک احساس و همدردی شانه خالی میکند، در نظرشان تصویر همسر و خود ازدواج در مجموع از مثبت به منفی میگراید. با آموزش دینامیسم ازدواج، یعنی درک حساسیتها و نیازهای طرف مقابل، رسیدن به تصمیمات همگون و یافتن راههای لذت بردن بیشتر از یکدیگر، بسیاری از مشکلات خانوادهها برطرف خواهند شد. در واقع برخی از چشمگیرترین موفقیتها شامل حال زوجهایی شده اند که با داشتن زندگی سعادتمند، باز هم طالب رابطهی بهتری بوده اند.
زندگی خانوادگی و روابط زن و شوهر در زندگی مشترک با چالشهای متعددی رو به روست: چگونه برداشتهای منفی و سوءتفاهمها بر جنبههای مثبت ازدواج غالب میشوند؟ چرا تصویر زن و شوهر از «همه چیز خوب» به «همه چیز بد» میرسد؟ چگونه زن و شوهر میتوانند درحالی که نسبت به یک حادثه نظرات کاملاَ متفاوتی دارند، با هم کنار بیایند؟ چگونه معیارهای بیانعطاف، به ملالت و عصبانیت میانجامد؟ چرا زن و شوهر صحبتها را آن طور که «هستند» درک نمیکنند و چرا حرفهایی را میشنوند که اصلاَ مطرح نشده اند؟ چگونه تعصبات شخصی و فقدان مهارتهای لازم کار تصمیمگیری را با دشواری رو به رو میسازد؟ چگونه صحبت باید به جای ایجاد رنج و دلخوری، شادی و شادمانی بیافریند؟
اغلب تغییر رفتار زن یا شوهر بهبود قابلملاحظهای در رفتار همسرش ایجاد میکند. برخی اوقات برداشت ما از افکار و احساسات دیگران بیشتر مبتنی بر احساسات درونی، اضطرابها و انتظارات شخصی است و نه ارزیابی منطقی دیگران. برای مثال، یک خانم افسرده ممکن است در برخورد با نگاهِ خستهی شوهرش فوراً پیش خود نتیجه بگیرد که «او از من خسته شده است». و یا اگر خانم مضطرب باشد، وقتی همسرش دیر به خانه برگردد، فکر کند که: «نکند در یک حادثهی رانندگی جانش را از دست داده باشد؟» عواطف و احساسات معمولاً بطور مستقیمً منتقل نمیشوند، بلکه توسط لحن صدا، اشارات صورت، و عمل و رفتار ما انتقال مییابند.
«تردید در شایستگی» هم معمولاَ تولید گرفتاری می کند. برای مثال، وقتی مرد از یک خانوادهی نسبتاً فقیرتر با تحصیلات پایینتر باشد، اما خانوادۀ زن تحصیلات دانشگاهی داشته باشند، ممکن است زن از موضع برتریطلبی و آمرانه حرف بزند (یا برعکس). در این شرایط، مرد احساس حقارت میکند و چون تقصیر را به گردن زناش میاندازد، اندوهاش به عصبانیت میانجامد. این دلتنگی و اختلاف بهزودی به سایر جنبههای زندگی نیز سرایت میکند. اگر شوهر زمانی تنها به دلیل قطع صحبت از سوی همسرش ناراحت میشد، حالا از هر رفتار او احساس ناراحتی میکند و برای هر کار او دنبال عیب و نقص است و در نتیجه در همۀ زمینهها (در سلام و احوالپرسی و در معاشرتهای اجتماعی) با نگرش «سیاه و سفید» دیدن امور، به انتقاد از همسر مینشیند. در این حالت مباحث خانوادگی، انجام کارهای منزل، مسائل مالی، روابط جنسی و اوقات فراغت، تولید اختلاف میکنند. مسائل حل شده در گذشته، از نو مطرح میشوند، مشاجرههای داغ ایجاد میکنند و در نهایت بینتیجه و حلناشده باقی میمانند.
بسیاری از زوجهایی که در زمینۀ ارتباط زناشویی با دشواری رو به رو هستند و با این حال نمیخواهند با مراجعه به مشاوران امور زناشویی، فکری به حال خود کنند – حتی اگر با مشکلاتی در این حد رو به رو نباشند- میتوانند با رعایت چند اصل مهم، لطمات ناشی از گفت و گوی تند را به حداقل برسانند:
ممکن است زن و شوهر در زمینۀ مدیریت خانه، رسیدگی به اولاد و در سایر موارد، بیدلیل حالت برافروخته و عصبانی داشته باشند. در این حال، به جای آن که با نیش و کنایه و انتقاد سعی در حل مسائل خود داشته باشند، باید در کمال آرامش و به طور منطقی با یکدیگر از خواستههای خود حرف بزنند.
اغلب اوقات زن یا شوهر به دلیل آن که خود را حق به جانب میداند، از نیش و کنایه در حرفهایش استفاده میکند. دلیل دیگرش نیز آن است که یا اصلاَ با روشهای دیگر آشنا نیست و یا به اثربخشی آن باور نددارد و متوجه نیست که رفتارش نه تنها بیحاصل است بلکه اغلب با ایجاد رنجش، مخالفت و تلافی، سبب بدتر شدن اوضاع میشود.
مفهوم «بکش تا کشته نشوی»، اگر در زمانهای گذشته کاربُرد داشته، اما در زندگی خانوادگی کاربرد مفیدی ندارد. زن و شوهر باید به جای عصبانیت، راه خویشتنداری را بیاموزند و خشم خود را کنترل کنند. فنون کنترل و خویشتنداری از روشهای سادهای تشکیل میشود، مانند تأمل هنگام اقدام در حالت خشم، اجتناب از برخوردهای خصمانه، رعایت اعتدال و ترک صحنهی گفت و گو وقتی گفت و گو شکل جنجال و مشاجره را به خود میگیرد. بسیاری از اشخاص تحت تاثیر آرامش فوری و رضایت خاطری که اغلب در پیِ عصبانی شدن به آن میرسند، عکسالعمل آنی نشان میدهند. اما آنچه در نظر نمیگیرند، تاثیری است که روی همسر خود گذاشته اند.
عوامل نگهدارندۀ ارتباط عاشقانه میان زوجها عبارت اند از: تعهد، صمیمیت، اعتماد و همکاری و اینها از این پیوند عاشقانه حفاظت میکنند. برای مثال، وقتی بدانید همسرتان هرگز شما را تنها نخواهد گذاشت، احساس امنیت میکنید.
همکاری
چگونه میتوانید انتظار بهبود رابطهی را داشته باشید که در آن زن و شوهر با هم همیشه درگیر و در حال جنگ اند، از هم تصویرهای منفی دارند، و یکدیگر را دشمن میبینند؟ در این شرایط نمیتوانیم تغییرات بنیادینی را انتظار داشته باشیم. البته جای خوشبختی است که انسان معمولاً موجودی خودمدار نیست، بلکه توانایی همکاری و از خودگذشتگی را نیز دارد. همکاری در ازدواجِ منطقی، با شیدایی و از خودبیخودشدگیهای رمانتیک متفاوت است. در یک ازدواج منطقی ممکن است علاقهها و هدفهای زن و شوهر متفاوت باشند، اما راه مذاکره و رسیدن به توافق، برای مثال در زمینۀ تقسیم کار یا تربیت فرزندان برای دستیابی به هدف بلندمدتتر، یعنی برخوردار شدن از روابط لذتبخش و با ثبات، وجود دارد. البته پاداشهای فوری هم در کار اند. روحیۀ همکاری، راضی کردن همسر و حل و فصل مسائل، در ذات خود شادیآفرین است. بسیاری از زوجها، در خوشیها و غمهای یکدیگر شریک میشوند.
تعهد
اعتماد
اعتماد بصورت ساده یعنی اینکه: میدانم که میتوانم در مواقع عادی و اضطراری روی همسرم حساب کنم. می دانم که همسرم هنگام نیاز به کمک من خواهد شتافت. میتوانم به همسرم اعتماد کنم که به طور قصدی، کاری برخلاف منافع من انجام نمیدهد.
ممکن است زن و شوهر به رغم تعهد نسبت به ازدواج خود، نتوانند احساس اعتماد و اطمینان مُحکمی در یکدیگر ایجاد کنند. ایجاد اعتماد دشوار، و شکستن اعتماد آسان است. بسیاری از اشخاص در مواقع به خصوصی به همسرشان اعتماد میکنند، اما این اعتماد همیشگی نیست. برای مثال ممکن است در زمینهی مصارف، روابط با افراد خانوادهی همسر، و یا صرف وقت در بیرون از منزل، احساس اعتمادی وجود نداشته باشد. در این شرایط ممکن است، زن و شوهر در اثر آگاهییافتن از بیاعتمادی همسرشان، از او رنجیده خاطر شوند، و حتی این بیاعتمادی، آنها را به سرکشی و طغیان بکشاند و مترصد اقدام گرداند.
مطلق کردن و مطلق دیدن امور هم بیاعتمادی بیشتری را فراهم میسازد. مثلا شوهری که در مورد به خصوصی قابل اعتماد نبودن همسرش را تجربه میکند، ممکن است به این نتیجه برسد که:«هرگز نمیتوانم به او اعتماد کنم.» پس چه بهتر که زن و شوهر در زمینهی اعتماد و مقولات مشابه، به جای مطلق کردن، به نسبی دیدن بپردازند. واقعیت این است که هیچکس در همهی لحظات قابل اعتماد نیست. از این گذشته، طرز برداشتها و احساسات ما از دقیقهی تا دقیقهی دیگر تغییر میکنند و گاه ممکن است باوری که در هنگام خشم و عصبانیت داریم کمی دیرتر دچار تغییر شوند. از آن گذشته، به حکم عقل و منطق، باید برخی از واقعیتهای ناخوشایند را در پردهی اغماض و چشمپوشی قرار دهیم.
صمیمیت
توجه به خواستههای همسر، همراهی او در سختیها و این طرز تلقی که: «به منافع همسرم و آنچه به سود اوست، اولویت می دهم، و همسرم را مانند یک دوست صمیمی در حمایت خود می گیرم،» به ایجاد صمیمیت میانجامد.
ازدواج به شما پاداشهای بس ارزشمندی میدهد. دوست داشتن، مورد محبت قرار گرفتن، صمیمیت، با هم بودن، رسیدگی به یکدیگر، امنیت عاطفی، این تصور که کسی هست که روح خستۀ تان را آرامش بخشد، با یأسها و دلتنگیهایتان در ستیزد، با شما در هیجانات و اتفاقات خوشایند سهیم شود و رضایت خاطر ناشی از داشتن فرزند را به شما هدیه کند، از جمله موهبتهای زندگی مشترک اند.
وفاداری
گاه به اشخاصی برمیخوریم که هر چند از ازدواج خود راضی هستند، اما حاضر نیستند به خاطر زندگی مشترکشان ازخودگذشتگی کنند. میخواهند از هر درختی میوهی بچینند. برای مثال، از یکسو، امنیت عاطفی و ادامهی عشق و محبت ناشی از ازدواج را میخواهند و از سوی دیگر آزادی و نپذیرفتن مسئولیت را که ویژهی زندگی تجرد است، طلب میکنند.
نوع دیگر و فاداری با این طرز تلقی تبیین میشود که: «درست یا غلط، او همسر من است.» یا: «او از من حمایت میکند و مرا از خود طرد نمیکند.» اینها به این معناست که زن و شوهر باید بتوانند به طور دائم روی حمایت همسر خود حساب کنند. جانبداری، به اینکه حق با کیست ارتباطی ندارد. ممکن است در روابط زناشویی جانب بیطرفی را گرفتن، مفهوم وفادارنبودن را تداعی کند. از این رو در شرایط برابر، جانب همسر را گرفتن، بهتر از قضاوت بیطرفانه است. در برخی ازدواجها، بیوفایی، به خصوص بیوفایی نوع اول، به سکوت برگزار میشود و زن و شوهر بیآنکه به روی خود بیاورند، بیوفایی همسر خود را قبول میکنند. اما در اغلب موارد، بیوفایی نقطهی اوج نداشتن صمیمیت و بیصداقتی است. در این شرایط اگر کار ازدواج به طلاق هم نکشد، بیوفایی رنجشی ایجاد میکند که ممکن است برای همیشه بر روابط زن و شوهر حاکم شود.
صرف نظر از اشکالات اخلاقی، بیوفایی و خیانت نسبت به همسر، بهقدری در پیکرهی روابط نفوذ میکند که بر تصور ذهنی او اثر میگذارد و میتواند روابط زندگی زناشویی را از هم بپاشد.
منبع:
برگرفته از «عشق هرگز کافی نیست»، اثری از آرون بِک با ترجمۀ از مهدی قراچه داغی
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
حتی اگر همسرتان در ظاهر توجهی به گفتارتان نداشته باشند استفاده از کلام زیبا و دلپذیر تأثیر مثبتی بر روحیه و رفتار وی خواهد داشت.
خوشبختی را به خانه بیاوریم
اکثر زوجهای جوان در آغاز ازدواج و زندگی مشترک شور و اشتیاق خاصی دارند اما متاسفانه بسیاری از آنها پس از مدتی که ممکن است چند ماه یا چند سال باشد، این شادابی را از دست داده و زندگی برایشان یکنواخت وخسته کننده میشود. کارشناسان بسیاری به بررسی علل و ریشههای این امر پرداختهاند و در این میان، دو عامل بیش از همه اهمیت دارد. یکی از آنها این است که برخی از زوجین تصور میکنند همین که شریک زندگی مناسب خود را انتخاب کرده و با او ازدواج کردند کافی است و حالا باید منتظر بنشینند تا خوشبختی به سوی آنها بیاید. گروه دوم افرادی هستند که میدانند باید خودشان هم برای شادابی زندگی مشترک کاری کنند اما نمیدانند چه بکنند. ما هم به همین بهانه در این بخش قصد داریم شما را با برخی نکات کوچک اما مهم در این زمینه آشنا کنیم:
به پاکیزگی و آراستگی خود اهمیت بدهید
به دورانی که در آستانه ازدواج با همسرتان قرار داشتید بیندیشید. همیشه پاکیزه و آراسته بودید. امکان نداشت قبل از بیرون آمدن از منزل دوش نگیرید. سعی میکردید بهترین و مرتبترین لباس خود را بپوشید و همواره خوشبو باشید. اما حالا انگار دیگر نیازی به توجه به خود نمیبینید. اما این مسئله اهمیت خاصی در روابط بین فردی و اجتماعی دارد. اگر میخواهید امتحان کنید. به زمانی فکر کنید که به یک مهمانی بزرگ دعوت شدهاید و قرار است با همسرتان به آنجا بروید. وقتی مرتب و پاکیزه و آراسته هستید چقدر از بودن در کنار یکدیگر لذت میبرید؟! دوش گرفتن و لباس مرتب به تن کردن و شانهزدن به موها چندان هم کار مشکلی نیست.
اما به عقیده برخی افراد بعد از ازدواج ظاهر زن و شوهر جای خود را به باطن می دهد. در صورتی که بررسیها عکس این مورد را ثابت میکنند.
فضای داخل منزل را زیبا سازید
نگران نباشید. زیبا کردن منزل همیشه با خرج زیاد توام نیست. وقتی فضای داخل منزل شما دچار یکنواختی شده است میتوان با تغییر جای برخی از وسایل منزل و ابتکار در چیدمان آنها از مدلهای زیباتر استفاده کرد. استفاده از برخی رنگهای شاد و تند که حتی میتواند در روی یک گلدان سرامیک یا گلی نقش بسته باشد یا در تار و پود ملحفه جدیدی که بر روی تختخواب میکشید میتواند تأثیرات مثبتی در روحیه و شادابی افراد داشته باشد.
از غذاهای نو و اشتهاآور استفاده نمایید
گاهی اوقات غذاها نیز یکنواخت و خستهکننده میشوند. به ویژه اگر خانم یا آقا با حالتی خسته از کار روزانه و بیتفاوت سر سفره غذا بنشینند و صرفاً بخواهند غذا خوردن را مانند رفع تکلیف انجام دهند. در عوض میتوان هر چند وقت یکبار یا هفتهای یک بار از غذاهای جدید استفاده کرد و در کنار غذا نیز از مواد غذایی مقوی مانند نخودفرنگی- هویج- لبو یا غیره استفاده کرد تا رنگ و بوی خوبی به غذا ببخشند. یا با همسرتان به رستورانی جدید بروید و هر چند وقت یکبار غذا خوردن را در محیطی جدید تجربه کنید. حتی میتوان با قرار دادن یک شاخه گل در روی میز غذا یا پخش یک موزیک ملایم بدون کلام در هنگام غذا استفاده کرد تا محیط دلپذیرتری در خانه حکم فرما شود.
از هدایا و عبارات زیبا برای همسرتان غافل نشوید
اصلاً با نام کادو به یاد پول زیاد نیفتید. میتوانید با سر زدن به لوازم التحریری محل یک قلم جدید یا یک کارت تبریک زیبا برای همسرتان بخرید و آن را در جایی قرار دهید که هنگام خروج از منزل یا ورود آنرا ببیند. ... حتی میتوانید گاهی با تلفن زدن به همسرتان در طول روز یعنی زمانی که همیشه مشغول کار بودهاید از زحماتش و از بودنش در کنارتان تشکر کنید.
نیازهای کوچکش را بر طرف کنید
گاهی اوقات وقتی دست همسرتان به وسیلهای که میخواهد بردارد، نمیرسد بدون اینکه از شما بخواهد به او کمک کنید. یا زمانی که خانم قصد بلند کردن جسمی سنگین را دارد با محبت داوطلبانه به او کمک کنید. وقتی قرار است سفارش غذا بدهید غذا یا دسر مورد علاقه همسرتان را قبل از اینکه خودش بیان کند سفارش دهید. بدین ترتیب از سلایق و نیازهای یکدیگر نیز آگاهتر شده و طرف مقابل نیز احساس بهتری خواهد داشت.
همسرتان را غافلگیر کنید
گاهی اوقات کارهایی انجام دهید که همسرتان انتظار آنرا نداشته و غافلگیر شود.
برای مثال یک عکس که بیانگر یک خاطره خوش است را در معرض دیدش، روی میز کار یا حتی داخل کیفش قرار دهید. مواقعی که میدانید منتظر جمله یا عبارتی خاص است آنرا بگویید. حتی اگر تاکنون چنین نمیکردید. خجالت نکشید. به یاد داشته باشید که تنها چیزی که هر چقدر خرج شود زیاد میشود محبت بین افراد است.
حتی اگر همسرتان در ظاهر توجهی به گفتارتان نداشته باشند استفاده از کلام زیبا و دلپذیر تأثیر مثبتی بر روحیه و رفتار وی خواهد داشت.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
در ادامه به این پرسش پاسخ خواهیم داد. اما ۱۰ نشانه طلایی برای ازدواج عبارتند از:
نشانههای ازدواج هوشیارانه:
۱- شما متوجه میشوید که رابطه عاشقانهتان دلیل و مقصدی نهایی دارد: شفابخشی زخمهای دوران کودکی. پس به جای اندیشه و تفکر کامل روی آرزوها و نیازهای سطحی یاد میگیرید مشکلات حلنشده دوران کودکی را که در پس مسائل نهفته است، کشف کنید. وقتی به ازدواج با دید اشعه ایکس نگاه میکنید، تعاملهای روزانه شما معنای بیشتر و جنبههای معماآمیز رابطه زناشویی برایتان معنا و مفهوم دیگری پیدا میکند و احساس میکنید روی پدیدهها تسلط دارید.
۲- تصویر واقعبینانهتری از همسر خود خلق میکنید! شما در لحظههای اولیه ملاقات، به علت تحریکات مغز شروع به مرتبط ساختن عشق با مراقبان اولیه خود کرده، بعدها ویژگیهای منفی خود را به همسرتان فرافکن کردید و به تدریج واقعیت ذاتی همسر خود را محو ساختید! وقتی در جهت دیگر ازدواج هوشیارانه حرکت میکنید، به تدریج این توهمات را رها کرده و شروع به دیدن حقیقت ذات همسر خود میکنید. شما همسرتان را نه به صورت نجاتبخش، بلکه به صورت انسان زخمدیده دیگری که برای شفابخشی تلاش میکند، میبینید!
۳- نیازها و آرزوهای خود را با همسرتان در میان میگذارید. در ازدواج ناهوشیارانه، شما به باور دوران کودکی میچسبید و همسرتان باید نیازهای شما را حدس بزند. در ازدواج هوشیارانه، شما این حقیقت را میپذیرید که برای درک یکدیگر باید راهکارهای ارتباطی را گسترش دهید.
۴- در ازدواج هوشیارانه، در برخوردهای متقابل از روی فکر و تأمل عمل میکنید؛ اما در ازدواج ناهوشیارانه بدون فکر واکنش نشان میدهید!
اجازه میدهید واکنشهای اولیه، رفتار شما را تحت تسلط درآورد. در ازدواج هوشیارانه خود را آموزش میدهید تا رفتار سازنده بیشتری داشته باشید.
۵- یاد میگیرید به نیازها و خواستههای همسرتان به اندازه نیازهای خود احترام بگذارید. در یک ازدواج ناآگاهانه تصور شما این است که همسرتان باید همه نیازهایتان را درک و برآورده سازد؛ اما در ازدواج آگاهانه ایده و مرام عشق به خود را رها کرده و انرژی بیشتری را صرف نیازهای همسرتان میکنید.
۶- بخش تاریک شخصیت خود را در آغوش بگیرید. در ازدواج آگاهانه این حقیقت صمیمانه را میپذیرید که شما هم مثل همه انسانها، ویژگیهای منفی دارید. زمانی که مسؤولیت بخش تاریک طبیعت خود را پذیرفتید، دیگر در صدد برنمیآیید ویژگیهای منفی خود را روی همسرتان فرافکن کنید و این محیط خالی از دشمنی ایجاد میکند.
۷- شگردهای جدیدی برای ارضای نیازها و خواستههای اولیه خود به کار برید. در دوران جنگ بر سر قدرت، شما با تملق یا با نشان دادن خشم یا مقصر شمردن سعی میکنید وی را وادار کنید نیازهایتان را برآورده سازد! اما وقتی فراسوی این مرحله حرکت میکنید، متوجه میشوید که همسرتان میتواند منبع کمک و سوددهی باشد. در صورتی که شگردهای خودمحکومی را رها میسازید.
۸- در درون خود به دنبال قدرت و تواناییهایی میگردید که فاقد آن هستید! یکی از دلایلی که جذب همسرتان شدید، این بود که او قوت و تواناییهایی داشت که شما فاقد آن بودید. بنابراین در کنار همسر بودن به شما احساس تمامیت و کمال کاذب میداد. در ازدواج آگاهانه متوجه میشوید تنها راهی که میتوانید احساس وحدت و یگانگی کنید، این است که ویژگیهای پنهان درونی خود را رشد دهید.
۹- شما مشکلات داشتن یک ازدواج خوب را قبول میکنید. در ازدواج ناآگاهانه، بر این باورید که راه یک ازدواج خوب، انتخاب همسر درست و مناسب است؛ اما در ازدواج هوشیارانه قبول میکنید که باید همسر درستی باشید. با نگاه واقعبینانهتر به روابط عاشقانه متوجه میشوید یک ازدواج خوب نیاز به تعهد، نظم، انضباط، شهامت، شجاعت، رشد و تغییر دارد و اینکه ازدواج کار سختی است.
۱۰- بیش از گذشته از اشتیاق خود برای به کمال رسیدن، دوست داشتنی بودن و با عالم خلقت یکی شدن آگاه میشوید و به عنوان بخشی از طبیعت خدادادی این توانایی را دارید که بدون قید و شرط، وحدت و یگانگی را با دنیای اطراف خود تجربه کنید. شرایط اجتماعی و محروم بودن از تربیت صحیح سبب شده این کیفیتها را از دست بدهید. اجازه دهید تا نگاه دقیقتری به این ۱۰ مورد بیندازیم. نیاز به قبول مشکلات داشتن یک ازدواج خوب مهم است؛ چون هر یک از ۹ عقیده دیگر فایدهبخش نخواهد بود، مگر اینکه شما به رشد، تغییر و پیشرفت تمایل داشته باشید.
توضیح روانشناس:
در پایان لازم است توضیحی درباره واژه «فرافکن» که در متن به کار رفته داده شود. یکی از مکانیسمهای دفاعی روانی که معمولاً همه ما انسانها به نوعی از آنها در زندگی شخصی و روزمره خود بهره میبریم، مکانیسمی است تحت عنوان «برونفکنی یا فرافکنی»! به عبارت دیگر همه ما آروزها و تمایلات و خصایص فردی و نقاط ضعف مربوط به خود را داریم که گاهی وجود آنها برایمان ناراحتکننده است! قبول آنها نیز خالی از اشکال نیست و مایل به داشتن آنها نیستیم و میکوشیم تمایلات ناپسند خود را به دیگران نسبت دهیم و خود را عاری از عیبها و نقصها سازیم. به این عمل در روانشناسی «فرافکنی» یا برونفکنی گفته میشود.
مجله دنیای سلامت/۶۳
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
توجه به عوامل پیشبینیکننده آینده ازدواج بسیار عاقلانه است؛ عواملی از قبیل ارتباط خوب، مهارتهای حل مشکل، تشابه و همانندی ارزشها و عقاید. جستجوی چنین ارتباطی و چنین همسری که این مهارتها و قابلیتها را داشته باشد عاقلانه است اما از آنجا که موفقیت در ازدواج را نمیتوان تضمین کرد، برای کم کردن محدودیت این تفکر میتوان اینگونه اندیشید که هیچ راهی برای تضمین خوشبختی پیش از ازدواج میسر نیست اما باید سعی کافی را در این زمینه کرد و از باورهای غلط موجود در جامعه پرهیز نمود.این هفته نگاهی میاندازیم به ۶ باور شایع اما نادرست درباره ازدواج...
● اشتباه اول: عشق کافی است
خیلیها فکر میکنند عشق و دوست داشتن برای شروع یک زندگی کافی است. این یک فکر نادرست و یک باور غلط است. افراد فکر میکنند که مثلاً اگر تناسب فرهنگی یا خانوادگی نداریم اشکالی ندارد، ما خیلی همدیگر را دوست داریم و این برای اینکه خوشبخت شویم کافی است و بقیه مسایل هیچکدام مهم نیست. اینها حرفهایی است که ما در مشاوره ازدواج وقتی به طرفین میگوییم که شما به درد هم نمیخورید، میشنویم. باید بگویم تجربه ثابت کرده که عشق بستر کافی و توانمندی برای حل تمام مشکلات زندگی نیست. بسیاری از اوقات در یک ازدواج غلط اساسا عشق از بین میرود چون بسیار شکننده است و گاهی همین عشق در ازدواج غلط تبدیل به نفرت میشود و آدمهایی که زمانی عاشق هم بودند، حتی پس از جدایی نیز با شنیدن اسم هم ناراحت و منقلب میشوند.
● اشتباه دوم: آنچه یافت مینشود، آنم آرزوست
یکی دیگر از باورها این است که ما باید حتما یک آدم کامل را پیدا کنیم تا بتوانیم عاشق او شده و با او زندگی کنیم. در حالی که اصولا چنین چیزی وجود خارجی ندارد و ما یک آدم ناکامل را پیدا خواهیم کرد همانطور که خودمان آدم کاملی نیستم. اصولا انسان از ماهیت مادی برخوردار است و در طبیعت که ماهیت مادی دارد زندگی میکند و ماده اصولا نسبی است و نه مطلق، بنابراین یک موجود مادی و نسبی در یک ظرف مادی و نسبی مانند طبیعت هرگز نمیتواند کامل و مطلق باشد و این فکر صددرصد غلط است. افراد باید یک آدم به نسبت خوب که به آنها میخورد پیدا کنند و نه یک آدم کامل. همانطور که خودمان هم یک فرد به نسبت خوب هستیم و ضعفهای خودمان را داریم. اما از آنجا که نکات خوب ما بیشتر است یک فرد به نسبت خوب میشویم.
● اشتباه سوم: هنوز آمادگیاش را ندارم
باور غلط دیگر این است که من تا زمانی که خودم به عنوان یک همسر کامل نشدهام تمایلی به ازدواج ندارم. حتما یک بخشی از مهارتهای همسر بودن مربوط به دوران کودکی ما میشود که ما والدینمان را به عنوان الگوی همسر بودن میبینیم و این نقش را از آنها یاد میگیریم و به تدریج وقتی بزرگتر شده وارد جامعه میشویم. این الگوها را در شکلهای گوناگون میبینیم، درونی میکنیم و میآموزیم، تا زمانی که وقت ازدواج فرا میرسد. دقیقا یک بخش عمده از این نقش را زمانی یاد میگیریم که در جایگاه همسری قرار میگیریم. یعنی نمیشود پیش از اینکه در جایگاه نقشی قرار بگیریم بتوانیم بهطور کامل آن نقش را ایفا کنیم. بنابراین چنین باوری صددرصد غلط است که پیش از ازدواج بتوان به عنوان یک همسر نقشی را یاد گرفت و بعد ازدواج کرد.
● اشتباه چهارم: تا مهارتهای ارتباطیام کامل نشود ازدواج نمیکنم
باور غلط دیگر این است که افراد میگویند ما پیش از ازدواجمان باید ثابت کنیم که ارتباط کامل و موثری داریم و بعد ازدواج کنیم در حالی که قطعا چنین چیزی میسر نیست. ما میتوانیم پیش از ازدواج، مقداری از مهارتهای ارتباطی را یاد بگیریم و بعد در دوره آشنایی که داریم مقداری از این مهارتهای ارتباطی را در عمل شناسایی کنیم و به کار ببندیم و موانع موجود در خودمان را برای اجرای این مهارتها شناسایی و برطرف کنیم. اما حقیقت امر این است که باز ما چون هنوز در جایگاه همسری قرار نگرفتهایم، هنوز این مهارتها به شکل کامل و دقیق نمیتواند از ما صادر شود مگر اینکه ما در جایگاه همسری قرار بگیریم و این مهارتها را به تدریج یاد بگیریم و باز هر بار صحنههایی وجود دارد که این مهارتها را از ما میطلبد و هیچ وقت این ارتباط پیش از ازدواج آموخته نمیشود.
● اشتباه پنجم: همسرم باید متفاوت باشد
باور غلط دیگری که در انتخاب همسر و دوست داشتن وجود دارد این است که من باید با کسی ازدواج کنم که خصوصیات شخصیتاش متضاد با من باشد. در واقع ما دو جور جاذبه داریم. یک جاذبه تشابهات که ما جذب آدمهایی میشویم که شبیه خودمان هستند و یک جاذبه تفاوتها که ما جذب آدمهایی میشویم که با ما متفاوتند. اما باید بدانید که این تفاوتها ابتدا به ساکن خیلی جذاب و جالباند برای مثال همیشه این طوری است که یک آدم سرحال، معاشرتی و پرشروشور جذب آدمی آرام میشود و پیش خودش فکر میکند که چقدر این فرد آدم باشخصیتی است که میتواند هیجاناتش را کنترل کند برخلاف من که نمیتوانم این کار را بکنم.
از طرف دیگر هم یک آدم آرام و درونگرایی که به راحتی نمیتواند ارتباط برقرار کند، جذب یک آدم پر شر و شور و معاشرتی میشود که به راحتی میتواند با دیگران ارتباط برقرار کند. اما افراد باید بدانند که این جاذبه تفاوتها برای یک عمر زندگی نمیتواند جالب باشد. برای اینکه این دو نفر آنقدر با هم متفاوتند که وقتی کنار هم قرار میگیرند هر دو اذیت میشوند و هر دو احساس تنهایی میکنند.
● اشتباه ششم: ازدواج آسانتر از این حرفهاست
باور غلط دیگر این است که افراد فکر میکنند انتخاب همسرکاری ندارد. ما یک شخص را خیلی اتفاقی میبینیم، خوشمان میآید و احساس علاقه میکنیم، پس میتوانیم با او ازدواج کنیم.
قطعا این باور غلطی است. انتخاب همسر یک امر کاملا دقیق، منطقی و حساب شده است که حتما باید در محاسبات ما جا بگیرد و مورد قبول واقع شود. یعنی افراد باید با هم تناسب خانوادگی، فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی، اجتماعی و... داشته باشند تا بتوانند ازدواج کنند وگرنه خود دوست داشتن در یک ازدواج غلط آسیب میبیند و از بین میرود.
دکتر بدری السادات بهرامی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
پس از سالیان دراز، تجربه متراکه های دردناک، ناکامی در عشق و ... بالاخره "گرفتم" که قضیه از چه قرار است. راز این موضوع آنقدر مشهوداست که گاهی مورد بی توجهی قرار می گیرد. من همیشه تصور می کردم که یک معشوقه کامل و تمام عیار هستم. از نظر ظاهری مشکلی نداشتم، جذاب بودم، و همیشه عده ای به دنبالم بودند. در پیدا کردن همسر مشکلی نداشتم، اما معمولاً نمی توانستم به یک رضایت درونی، در سطوح بالاتر دست پیدا کنم و تصور می کنم که قادر به جلب رضایت شریکم نیز نبودم. اما ناگهان به خودم آمدم! ایده جدید، فوق العاده بود، و مرا از این رو به آن رو کرد. الان که فکر می کنم، تعجب می کنم که چطور می توانستنم به یک چنین مسئله ویژه ای، برای مدت زمان بسیار طولانی بی توجهی کنم؛
من درون خودم را زیر و رو کردم تا توانستم به این نتیجه دست پیدا کنم. زمانیکه تجربه شخصی خود را با چند تن از دوستانم در میان گذاشتم، واکنش آنها معمولا از روی تعجب بود: "واقعا " یا "شوخی می کنی؟! " و گاهی اوقات "این کار ثمر بخش بود؟" بعضی از دوستانم درست همان چیزی که من کشف کرده بودم را امتحان کردند و در روابطه خود به موفقیت رسیدند. به نظر من این امر می تواند به راحتی زندگی عشقی و جنسی هر مردی را دگرگون سازد.
فقط باید زاویه دید خود را پیش از رؤیت موضوع تغییر دهید. درست مثل تصاویر پیچیده سه بعدی، باید طرز نگاه کردن و زاویه دید خود را تغییر دهید تا مناظر سه بعدی در مقابل چشمانتان ترسیم گردد. البته تعریف کردن این موضوع به صورت نوشتاری در مقایسه با گفتاری، درست مثل رسیدن بوی استیک به مشام فردی است که در تمام طول عمر خود گیاه خوار بوده است، اما به هر حال چاره ای جز این نداریم. درک این مطلب نیاز به فهم و تجربه کامل دارد. هر مردی می تواند مهارت خود را در این زمینه آزمایش کرده و نتیجه آن را به رضایت و عشق بیشتر در وجود همسر خود دریافت کند. کلید موفقیت به هوش و فهم شما از قضیه بستگی دارد.
چگونه معاشقه می کنید؟ آیا در مورد آن مطالعه و تحقیق نموده اید؟ از والدین، دوستان نزدیک و یا همسرتان آموزش دیده اید؟ متاسفانه تعداد انگشت شماری از آقایون هستند که در این زمینه به صورت علمی، آموزش دیده باشند. اگر از آقایون در مورد ورزش، اتومبیل، سیاست، و راههای پول در آوردن سؤال کنیم، برای ساعت های متمادی قادر به حرف زدن هستند. اما اگر از آنها بخواهیم 8 نحوه مختلف ارگاسم در خانم ها را ذکر کنند، متوجه می شوید که حتی نمی توانند یک کلمه به زبان بیاورند. از این گذشته آقایون تصور می کنند که اگر بخواهند در مورد مسائل جنسی و ارضا کردن بانوان با همقطارهای خود صحبت کنند، مرتکب گناه نابخشودنی می شوند. یک مرد به سادگی می تواند اعتراف کند در مورد بازار بورس اطلاعات کافی در اختیار ندارد، اما هرگز حاضر نیست اعتراف کند که در زمینه مسائل جنسی کم اطلاع و یا به طور کلی بی اطلاع است. شاید دلیلش این باشد که تصور می کنند ممکن است دیگران به چشم یک "مرد واقعی" به آنها نگاه نکنند چرا که یک مرد واقعی باید به تمام جزئیات این موضوع آگاهی کامل داشته باشد.
خانم ها دوستان و رفقایی دارند که می توانند با آنها به راحتی در مورد آقایون صحبت کنند. مجله های مربوط به خانم ها اغلب داستان های متعددی در رابطه با مردان و خصوصیات اخلاقی آنها را ویرایش می کند. محدوده گفتگوی خانم ها قلمرو وسیع تری را در مورد آقایون پوشش می دهد؛ اما از سوی دیگر مجله های آقایون دیدگاههای خانم ها را در مورد ورزش، اتومبیل، سیاست، کار و تجارت و یا در یک کلام هیچ چیز را به تصوری می کشد. در تحقیقات اخیر ثابت شده است که توجه آقایون بیشتر بر روی ظاهر خانم ها معطوف می شود و در طرف دیگر، توجه خانم ها بر روی رفتار آقایون منعکس می گردد. مردها بیشتر به قیافه اهمیت می دهند و به دنبال ارضای خواست های جنسیشان هستند، اما خانم ها به روابط عاطفی فکر کرده و برای بقای ارتباط خود به دنبال دلایل مناسب می گردند.
دلیل اینکه شما در حال خواندن این مقاله هستید این است که تمایل دارید پاسخ سؤالات خود را پیدا کرده و در اتاق خواب کنترل بیشتری بر روی رفتار خود داشته باشید تا از این طریق بتوانید کنترل زندگی خود را از نو به دست گیرید. یک ضرب المثل قدیمی می گوید: " زمانیکه یک مرد ثروتمند یک مرد باسواد را ملاقات می کند، مرد ثروتمند از دارایی خود به مرد تحصیل کرده می دهد و مرد تحصیل کرده از سواد خود." تنها ثروتی که شما در این قسمت باید بر روی آن سرمایه گذاری کنید، اندکی وقت و کمی تمرین است.
عشق به صورت اتفاقی پدید نمی آید، نیاز به تصمیم گیری دارد و قبل از ورود به اتاق خواب باید فکر آن را بکنید. قدرتمندترین کلمه 5 حرفی که به "و" ختم می شود و معنای مراوده و مکالمه می دهد، چیزی نیست جز "گفتگو." اگر بتوانید با شریک زندگی خود گفتگو کرده و خالصانه نیازهای یکدیگر را بررسی کنید، آنگاه می توانید از نظر جنسی به راحتی یکدیگر را تحریک کنید. یکی دیگر از ترس هایی که انسان ها همواره با خود به همراه دارند، گفتگو در ملاء عام است. لازم نیست که در انظار عمومی این کار را انجام دهید، تنها مخاطب شما شریک زندگیتان است و می توانید به راحتی و با استفاده از کلمات و عبارات شایسته، تمالات و نیازهای خود را ابراز کنید. باید توجه داشته باشید که منظور از گفتگو، فقط حرف زدن نمی باشد، بلکه گوش دادن نیز یکی از ملزومات امر به شمار می رود. اگر با روی خوش با همسرتان برخورد کنید و برای احساساتشان ارزش قائل شوید، او با روی باز شما را در جریان تمام امور قرار خواهد داد....برای هدایت مکالمه باید صبور باشید. خانم ها عاشق این هستند که آقایون با تمام وجود به حرف های آن گوش دهند، این امر موجب ایجاد اعتماد دو جانبه ما بین زوجین می شود.
دو مورد از محرک هایی که قادر هستند تا احساسات انسان ها را بر انگیزانند به ترتیب شامل: رنج و لذت می شوند. در دنیای امروزی ما عادت کرده ایم که در تمام موارد، برای دست یابی به خواست ها و اهدافمان از محرک "رنج" بهره بگیریم. به جای اینکه "اگر این کار را انجام ندهی، آنگاه عواقب بدی در انتظارت خواهد بود" از این عبارت محبت آمیز استفاده میکنیم: "من این کار را انجام می دهم چرا که تو به من اهمیت می دهی و موجبات رضایت مرا فراهم می آوری." بدون اینکه چشم داشتی به ثمر گرفتن از کارهای مثبت خود داشته باشید، ببخشایید. اگر این طرز فکر را در خود پرورش دهید، آنگاه به نتایج مطلوبی دست پیدا کرده و پاداش مناسب تری را دریافت خواهید کرد.
آیا تا کنون برایتان اتفاق افتاده که پس از اتمام رابطه جنسی از همسر خود سؤال کنید: "چطور بود؟"، "خوشت اومد؟" اگر چنین باشد مطمئنم که در بهترین شرایط پاسخ شما "تقریبا" است. اگر همسرتان به شما بگوید که "بهترین چیزی بود که تا به حال تجربه کرده ام" آنگاه می توانید مطمئن باشید که در زندگی خود به طور حتم، موفق می شوید. اما نظر آقایون در این باره کاملاً متفاوت است. آنها معتقدند "زمانی که بگوییم خوب است، منظورمان این است که فوق العاده بوده، و زمانیکه بد باشد باز هم به اندازه کافی خوب است." برای یک خانم، یک سکس بد، دقیقا "بد" تلقی می شود و به هیچ وجه فکر بازگشت دوباره را حتی به ذهن خود نیز راه نمی دهد. اگر واقعا میخواهید نظر همسرتان را به خود جلب کنید، او را به جایی دعوت کنید که قبلاً نرفته است. تکنیک های این کار نیز در مقاله های دیگر این سایت موجود می باشد؛ اما اصول ابتدایی که باید همیشه در ذهن داشته باشید این است که نباید در وهله اول تمام حواس خود را بر روی رضایت جنسی فردی متمرکز کنید، بلکه باید کاری کنید که همسرتان همیشه تقاضای برقراری ارتباط بیشتری را با شما بنماید. اغلب آقایون زمانیکه به اوج لذت دست پیدا می کنند، تصور می کنند که سکس به اتمام رسیده است، به همین دلیل غلت می زنند و به خواب فرو می روند. البته این امر خود بر پایه مستندات علمی استوار است چرا که در این فرایند مقدار زیادی خون بدون اکسیژن به مغز بازگشت داده می شود که این امر به نوبه خود موجب ایجاد خواب آلودگی در آقایون می شود. اگر بتوانید تنها برای 5 دقیقه با این حالت مقابله کنید، آنگاه بی حسی از وجودتان خارج می شود.
بنابراین اگر تصور می کنید که رسیدن به اوج لذت مساوی است با اتمام رابطه جنسی، باید به شما بگویم که سخت در اشتباه هستید و مجدداً باید در طرز تفکر خود تجدید نظر کنید. در این قسمت راه حلی پیش رویتان قرار می دهیم: از انگشت، زبان، و یا هر چیزی استفاده کنید و او را همچنان در رسیدن به ارگاسم یاری نمایید. در مورد هر 8 حالت مختلف ارگاسم در بانوان مطالعه کرده و راههای هر یک از آنها را آموزش ببینید. به سیگنال های بدن او گوش دهید و سعی کنید تک تک آنها را با تمام وجود احساس کنید. هر مطلبی که در مورد تحریک پذیری و واکنش خانم ها به چشمتان می خورد را مطالعه کنید. یاد بگیرید که چگونه می توانید به او و واکنش های بدنش گوش بسپارید و کنترل تمام اجزای بدن او را به دست گیرید. به دلیل مقوله های فیزیکی و احساسی همه خانم ها، قادر به تجربه تمام انواع ارگاسم های مختلف نیستند، به حالات او توجه کنید و اصلاً از سوال پرسیدن خجالت نکشید.
واقعاً تعجب می کنم که چطور خانم ها در زمان اسباب کشی به خانه جدید می توانند به آقایون بگویند که تک تک مبلمان و اثاثیه را در کدام قسمت از منزل قرار دهند، اما زمانی که نوبت به رابطه جنسی می رسد نمی توانند از همسر خود در خواست کنند تا خودش را ¼ اینچ تکان دهد.
زمانی که پیرامون این مطلب "تحصیلات" کافی پیدا کردید و با همسر خود با "ثروت" اهمیت و ارزش برخورد کردید، او به ارضای روحی و جسمی می رسد و باعث می شود تا شما نیز به رضایت کامل دست پیدا کنید. به هیچ وجه ظاهر، پول، و سایز مطرح نیست فقط باید "تحصیلات" کافی در این زمینه داشته باشید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
چرا باید با چند نفر همزمان رابطه داشته باشید: فرض کنید که در یک نقطه از زندگیتان می خواهید ازدواج کنید. این نقطه می تواند 25 سالگی، 30 سالگی یا 35 سالگی شما باشد. همچنین فرض کنید که در سن 21 سالگی به طور جدی به دنبال فردی برای ادامه زندگی می گردید. این یعنی 5 تا 15 سال وقت دارید تا فرد مورد نظر خود را پیدا کنید. 15 سال به نظر کافی می آید اما باید مسئله مدت زمان متوسط یک رابطه و مدت زمان بهبودی بعد از به هم زدن رابطه را هم در نظر داشته باشید. این یعنی اگر بخواهید در آن واحد فقط با یک نفر رابطه داشته باشید، در مدت 15 سال فقط 3 نفر را خواهید شناخت و آخر کار هم مجرد خواهید ماند. مطمئناً هدف شما این نیست. پس توصیه ما این است که باقی عمرتان را هوشمندانه تر سپری کنید.
قانون اول در ایجاد رابطه با چند نفر به طور همزمان و سردرد نگرفتن و دچار دردسر نشدن این است که صادق باشید. بهتر است به طرف مقابلتان بگویید که در حال حاضر جدی به آن دوستی نگاه نمی کنید و فقط قصد آشنایی دارید. رمز موفقیت در هر رابطه داشتن دوستی سالم است.
در زیر به 5 مورد از بزرگترین اشتباهاتی که در رابطه با چند نفر به طور همزمان می توانید مرتکب شوید اشاره می کنیم. تا می توانید خودتان را از این اشتباهات دور نگه دارید.
1. هیچوقت هیچکس را به پاتقتان دعوت نکنید. این بزرگترین اشتباهی است که می توانید مرتکب شوید. توصیه ما این است که مکان های محبوبتان را فقط برای خودتان نگه دارید. وقتی دوست جدیدتان را به رستوران یا کافه ای می برید که اکثر اوقات آنجا هستید احتمال دیدن افراد آشنا بالا می رود.
2. ملاقات با والدین؟ اگر با یک نفر به طور خاص در رابطه نیستید، بهتر است ملاقات با خانواده فرد را به بعد موکول کنید. ملاقات با والدین طرف مورد نظرتان باید برای روابط جدی تر باشد. وقتی کسی اصرار می کند که شما را به خانواده اش معرفی کند، قصد دارد که رابطه اش با شما را جدی تر کند. فقط کافی است بگویید "نه".
3. حرفی از "عشق" به میان نیاورید. اگر در آن واحد با چند نفر رابطه دارید این اشتباه بزرگی است. اگر برای رسیدن به سکس یا هر چیز دیگر به یک نفر بگویید که دوستش دارید مطمئن باشید که اوضاع خیلی خراب می شود. مردم عشق و دوست داشتن را جدی می گیرند، این را هیچوقت فراموش نکنید.
4. اگر برایتان تمام شده پس تمامش کنید. چرا باید یک نفر را الکی دنبال خودتان بکشید؟ اگر در همان قرار اول فهمیده اید که به دردتان نمی خورد و از او خوشتان نیامده و قرار دوم هم چندان برایتان بهتر از قرار اول نبوده، پس دیگر نیازی نیست آن رابطه را به قرار سوم بکشانید. حقیقت را طوری که ناراحت نشود به طرفتان بگویید و همه چیز را تمام کنید.
5. رابطه جنسی نداشته باشید. رابطه داشتن به این معنا نیست که باید با همه آنها رابطه جنسی هم داشته باشید. اگر تنها هدفتان از رابطه، سکس است، راه های دیگری هم برای پیدا کردن آن وجود دارد. اما اگر واقعاً به دنبال کسی هستید برای رابطه طولانی مدت، هرچقدر هم که سکس وسوسه تان کند اما اینکار را نکنید. سکس رابطه را پیچیده می کند و این جهتی نیست که باید در آن قدم بردارید.
سعی کنید فکری روشن و قلبی امیدوار داشته باشید. تفریح کنید و یادتان باشد تا آنجا که می توانید
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در آغاز به نحوه انتخاب یک فرد به عنوان شریک زندگی آینده می پردازیم و سپس به یک سری از نکات عمومی که پس از رفتن به زیر یک سقف بین دو طرف مشترک است و می بایست مورد توجه قرار گیرد اشاره می کنیم و در نهایت نیز به صورت اختصاصی و موردی به بررسی انتظارات و توقعات طرفین نسبت به یکدیگر خواهیم پرداخت .
( فاکتورهای انتخاب یک فرد به عنوان شریک زندگی ) :
مجددا تکرار می کنم که مهمترین عاملی که باید در انتخاب طرف مقابل خود در نظر بگیرید شباهت های بین شماست , زیرا بعضی از تفاوتها به شدت مسئله ساز هستند که در ادامه به تفصیل در موردشان صحبت می کنیم .
A . ( شباهتهای ضروری بین زن وشوهر ) :
1. شباهت در علایق و تمایلات : هر چه زن وشوهر در زمینه های بیشتری علایق مشترک داشته باشند زندگی برایشان شیرین تر می شود مانند کار ,تفریح و معاشرت زیرا تنش و فشار را در زندگی کم می کند و حتما شما هم زن و شوهر هایی را دیده اید که به دلیل نداشتن علاقه مشترک مثلا در برنامه ریزی برای تعطیلات , جنجال به پا می کنند . یکی می خواهد در خانه بنشیند و دیگری می خواهد به سفر برود و هیجانات خاص آن را تجربه کند .
2. شباهت در ارزشها : بهتر است زن و مرد در مورد بیشتر ارزش ها وحدت نظر داشته باشند مثلا اگر یکی از طرفین به مسائل مذهبی علاقه مند است دیگری نیز چنین نظری داشته باشد .
3. شباهت در توقع از مسولیتهای زن و مرد : لازم است زن و مرد در مورد مسولیت هایشان در رابطه زناشویی اتفاق نظر داشته باشند مثلا اگر یکی کار کرد زن را در خانه به کار کردنش در بیرون ارجح می داند نظر دیگری نیز چنین باشد یا مثلا اگر زن به کمک کردن مرد در خانه معتقد است نظر شوهر نیز چنین باشد .
4. هوش : اگر زن و شوهر هر دو تقریبا به یک اندازه باهوش باشند رابطه همسری با مشکلات کمتری مواجه می شود یعنی هر چه آنها بتوانند مسائل را به شکل مشابهی ببینند و تجربه کنند محرکهایی که دریافت می کنند بیشتر شبیه به یکدیگر است و راحتر ارتباط برقرار کرده و در نتیجه همدیگر را بهتر می فهمند .
5. شباهت در صمیمیت و گرمی : بهتر است زن و شوهر از نظر گرمی یا سردی , صمیمیت و ایجاد فاصله با یکدیگر یا به اصطلاح بجوش و خون گرم بودن نیز شبیه به هم باشند حتما شما هم زن و شوهر هایی را دیده اید که یکی بسیار گرم و صمیمی و پر انرژی بوده و دیگری مثل فریزر سرد و یخ است و حتما متوجه شده اید که چقدر با هم ناهماهنگ هستند .
B . ( تفاوتهای مسئله ساز بین زن و شوهر ) :
1. تفاوت در عادات شخصی : وقتی که زن و شوهر عادات شخصی متضاد و متفاوتی داشته باشند به تدریج تنش و اختلاف میانشان بروز می کند . مثلا بعضی از عادات مسئله ساز عبارتند از :نظم و ترتیب , مسئولیت پذیری , وقت شناسی , نظافت و نظیر اینها . به طور مثال ممکن است یکی از دو طرف سیگاری باشد و دیگری به بوی آن آلرژی داشته باشد یا مثلا یکی از طرفین به خوردن غذاهای مغذی و مرتب عادت داشته باشد و دیگری اصلا به این که چه می خورد بها ندهد .
2. تفاوت در میزان انرژی : ازدواج دو نفر که یکی کم انرژی و دیگری پر انرژی است وحشتناک است و این اختلاف سطح انرژی خودش را در زمینه های مختلف نشان می دهد مثلا در معاشرت های اجتماعی , تفریح و از همه مهمتر برقراری روابط جنسی که یکی از فاکتورهای اساسی در ایجاد صمیمیت و ارتباط بهتر بین دو طرف است .
3. تفاوت در خرج کردن پول : متاسفانه بسیاری از ازدواج ها در اثر نداشتن توافق بر سر مسائل مالی از هم می پاشد زیرا یکی از طرفین به فکر آینده است و می خواهد پولش را پس انداز کند و دیگری به فکر لذت از لحظه حال است و می خواهد پولش را خرج تفریحاتش نماید .
4. تفاوت در علاقه به حرف زدن : اگر زن و شوهر یکی پر حرف و دیگری کم حرف باشد معمولا اختلاف به بار می آید شخصا زن ها و مردهایی را سراغ دارم که از ساکت بودن یا پر حرف بودن همسرانشان گله مندند و حتی دچار افسردگی می شوند .
ــ اینها مختصری از فاکتورهای مهم در انتخاب شریک زندگی که متناسب با شرایط و عادات شخصی هر فرد می باشد بود که امیدورام بکار افرادی که هنوز تجربه ازدواج را نداشته و مجرد هستند بیاید .
( رعایت نکات عمومی مشترک بین طرفین پس از ازدواج ) :
1. بدترین راه حفظ یک ازدواج محروم کردن دیگری از آزادیهایش است : یعنی چه مرد و چه زن نباید تحت هیچ شرایطی دیگری را تحت فشار قرار دهد و یکدیگر را از چیزی محروم کنند که به ایشان حس آرامش و اطمینان می دهد , مگر و تنها اگر از قبل در آن مورد بخصوص بین طرفین توافق شده باشد و همچنین از وضع کردن مقررات و قوانین غیر ضروری و دست و پا گیر برای یکدیگر اجتناب کنید این کار باعث محدود شدن بیشتر و بیشتر آزادی هایتان در زندگی می شود و در آخر احساس سرخوردگی و شکست در روابطی که روزی قرار بود شیرین ترین اوقات شما را رقم بزند .
2. در یک رابطه جنسی است که دو طرف چهره واقعی خود را نشان می دهند : اینجا دیگر جایی برای فریب دادن یکدیگر نداریم و آنجاست که هر کس نشان می دهد چقدر برای طرف مقابل علاقه و احترام قائل است تا بتواند این غریزه خدادادی را با از خود گذشتگی در طرف مقابل ارضاء کرده و او را در اولویت قرار دهد و سپس به خود بپردازد.
3. یکدیگر را بر ببخشید :هیچگاه بر سر مسائل پیش پا افتاده یکدیگر را سرزنش نکنید و سعی کنید که با همان عشقی که شما را به هم پیوند داده است از کنار تقصیرها و مشکلات به راحتی عبور کنید و گذشت داشته باشید و بدانید که گذشت یک جاده دو طرفه است زیرا رنجیدن خیلی زود تبدیل به عصبانیت و به همان سرعت تبدیل به دلخوری و در نهایت به کینه و نفرت تبدیل می شود و همچنین سعی کنید از یکدیگر عیب جویی نکنید زیرا نتیجه بیش از حد ایراد گرفتن همانی خواهد شد که در بالا به آن اشاره کردیم .
4. گفتگو کردن : یکی از نکات کلیدی در حفظ یک زندگی آن است که بدون شکایت کردن از همدیگر خواسته های خود را در قالب یک درخواست مطرح کنید در غیر این صورت ممکن است طرف مقابل از خود واکنش و مقاومت نشان دهد . شما باید در مورد احساسات نظرات و آرزوهایتان با یکدیگر صحبت کنید تا آنجایی که بتوانید همدیگر را کامل بشناسید .
5. خودخواه نبودن : مادامی که ازدواج می کنید من تبدیل به ما می شود و شما باید به خواسته های طرف مقابلتان توجه کنید و هیچگاه فقط به خواسته های خود به تنهایی بها ندهید و نظر طرف مقابل را هم جویا شوید .
6. تمام وقت آزاد خود را با یکدیگر نگذرانید :مسلما بعد از ازدواج شما بیشتر زمان خود را در کنار هم خواهید بود . وقتی ساعات کار خارج از خانه شما تمام می شود خیلی خوب است که ساعات مفیدی را در کنار هم بگذرانید اما به هیچ وجه درست نیست که شما تمام اوقات فراغت خود را در کنار هم سپری کنید بهتر است برای خود سرگرمی دیگری دست و پا کنید و یا با دوستان هم جنستان به بیرون بروید یا در تنهایی تمدد اعصاب کنید و البته که افراط و تفریط در هیچ کاری جایز نیست و این کار نباید به رفیق بازی تبدیل شود . یک ضرب المثل قدیمی می گوید دوری اشتیاق را بیشتر می کند , اگر برای مدت کوتاهی در کنا هم نباشید دیدن یکدیگر یک جرقه خوشایند خواهد بود .
7. هدر ندادن بودجه مالی : هیچگاه بدون مشورت با شریک زندگیتان تصمیمات مهم مالی نگیرید این اشتباه محض است شما باید در این زمینه با هم مصالحه کرده و به توافق برسید .
8. احترم متقابل : مطمئنا زندگی ارزش این را ندارد که بخواهید به خاطر یک لحظه عصبانیت وگفتن یک جمله توهین آمیز یا تحقیر کننده دل طرف مقابل خود را بشکنید و همچنین پرده های احترام متقابل را پاره کرده و آن جام زیبایی که همسرتان از شخصیت شما در ذهن خود ساخته است را بشکنید . پس همیشه از ناسزا و بد و بیراه گفتن, کنایه زدن و مخصوصا برخورد فیزیکی به طور جدی پرهیز کنید سعی کنید در زمان عنوان کردن یک درخواست از طرف مقابلتان از کلمه لطفا استفاده کنید این کار بغیر از حفظ حرمت شخص مقابل به سریعتر انجام شدن درخواستتان هم کمک می کند !
9. برای استقلال هم احترام قائل باشید : فقط به این دلیل که ازدواج کرده اید قرار نیست همه چیز را راجع به یکدیگر بدانید تمام افکار و گفتار و کردار همسرتان نباید برایتان گزارش شود . گاهی اوقات در زندگی مشترک از یاد می بریم که ما ۲ نفر با ۲ شخصیت و فکر مستقل هستیم که قرار است در کنار هم زندگی کنیم .
10. کنترل خود در هنگام عصبانیت : در درجه اول در موارد اختلاف سعی کنید خودتان را به جای طرف مقابل بگذارید شاید به او حق بدهید و قائله همین جا خاتمه پیدا کند زیرا وقتی شما عصبانی هستید نه صدای یکدیگر را می شنوید و نه به چیزی که می گویید می اندیشید . در چنین شرایطی سعی کنید خود را آرام کرده و تنفس عمیق داشته باشید و مطمئن باشید این کار به شما آرامش می دهد اما اگر متوجه شدید وضعیت بسیار در هم پیچیده شده و کنترل از دست شما به کلی خارج شده بهترین کار ترک کردن محل در آن لحظه نفرت انگیز است, تا هم شما و هم طرف مقابلتان به یک آرامش نسبی برسید و هم خدای نکرده حرف یا حرکت غیر قابل جبرانی از شما سر نزند تا همیشه عذاب وجدان انجام آن کار را با خود یدک بکشید . ذکر این نکته مهم الزامیست که هرگز وقتی از دست یکدیگر عصبانی هستید بدون رسیدن به یک توافق نسبی به بهانه خواب به رختخواب نروید حتما سعی کنید با مصالحه به یک نظر مساعد برسید زیرا لازم نیست حتما یکی از شما پیروز این نبرد باشد تلاش کنید با رسیدن به یک توافقی که نظر هر دو نفر در آن لحاظ شده به این قائله کاملا خاتمه دهید .
11. تشویق و تحسین یکدیگر : دست کم سعی کنید روزی یکبار هم که شده یک کلمه تحسین آمیز یا تشویقی به همدیگر بگویید این قضیه در علم روانشناسی به اثبات رسیده که انسانها حتی خون خوار ترینشان در برابر شخصی که آنها را تحسین و تمجید می کنند از خود کرنش نشان داده و احساس صمیمیت و نزدیکی بیشتری با وی می کنند . همیشه سعی کنید نام یکدیگر را با محبت به زبان بیاورید , پسوند یا پیشوندی به آن اضافه کنید تا معنای مهر و محبت شما را به طرفتان برساند و هیچگاه سعی نکنید حتی برای شوخی طرف مقابلتان را مسخره کنید, این کار در تیره شدن روابط هر چند ممکن است پیش پا افتاده به نظر برسد تاثیر بسزایی دارد .
12. کنار گذاشتن غرور : غرور چیز خوبی است باعث می شود انسان متکی به نفس باشد و سرش را بالا بگیرد اما غرور بیش از حد آن هم در محیط خانه و خانواده باید تقلیل پیدا کند زیرا آنگاه طرف مقابل یا مجبور است از روی آن پرش کند یا آن را دور بزند یا برای اثبات خود وحقانیتش آنرا ویران کند پس کنترل کردن آن به عهده شماست !
13 . واکنش نشان دادن در هنگام بی احترامی و برخورد فیزیکی : در یک رابطه زناشویی عشق و علاقه در درجه اول از احترام متقابل سر چشمه می گیرد پس در صورتیکه طرف مقابل شما این حریم را به هر نحوی شکست شما موظف هستید برای آنکه در درجه اول زندگی خود را نجات دهید و دوما این رفتار تبدیل به عادت نشود بلافاصله در مقابل آن از خود واکنش نشان داده و آن را در نطفه خاموش کنید , این نظر شخصی من نیست بلکه توصیه مشاوران امر است و در مورد هر دو نفر نیز صدق می کند در چنین شرایطی به هیچ عنوان از خود ملاحضه کاری نشان ندهید که البته این به معنای آن نیست که شما هم یک سمت خانه را گرفته و همان رفتار زشت و اشتباه و توهین آمیز را انجام دهید بلکه به معنای آن است که میبایست با نشان دادن ناراحتی و انزجار خودتان از چنین بی حرمتی ای به طرف مقابل تفهیم کنید در مقابل نا سزا و برخورد فیزیکی به شدت حساس هستید و جزو خطوط قرمز شما محسوب می شود که از این پس باید محترم شمرده شده و تکرار نشود و همینطور در رابطه با خانواده های یکدیگر نیز حفظ حرمت این حریم به شدت باید در نظر گرفته شود . زیرا اگر شما به یک شخصی در خانواده همسرتان بی احترامی یا توهین کنید در نتیجه به منزله این است که غیر مستقیم طرف مقابلتان را تحقیر کرده اید و نتیجه چیزی نیست جز واکنش منفی و مقاومت همسرتان برای تضییع نشدن در برابر شما .
14. گفتگو حول محور انتظارات, مشکلات و دلخوری ها : می توان به جرات گفت این فاکتور مهمترین قسمت ماجراست چون اگر زوجها عادت به صحبت راجع به انتظارات ,کمبود ها و احیانا کدورتهایشان داشته باشند آنگاه است که مستقیما و بدون هیچ واسطه می توانند به نیازهای یکدیگر به راحتی پاسخ دهند و همیشه یکدیگر را راضی نگه دارند پس به شما توصیه می کنم حتما هفته ای یکبار هم که شده با هم خلوت کنید و از مشکلات پیش آمده و دلخوری هایتان طوری که به همسرتان بر نخورد صحبت کنید و از نیازهای یکدیگر و انتظاراتتان با هم حرف بزن میتوانید مطمئن باشید که این کار معجزه می کند .
15. مسولیت پذیری : سعی کنید وظایفی را که به عهده شماست و یا از قبل با هم هماهنگ کرده اید را انجام دهید و هرگز نگذارید به عنوان یک انسان از زیر کار در رو و بی مسولیت جلوه کنید این را بدانید که شما وارد یک زندگی مشترک شده اید و دیگر فقط مسئول کارهای مرتبط با شخص خودتان نیستید باید هر کاری را از بعد اشتراکی مورد پوشش قرار دهید پس به وظایفتان در حد تعریف شده اش عمل کنید .
16. مشورت کردن با یکدیگر : این را بدانید زندگی که شما ساخته اید تنها مطعلق به شخص شما نیست نباید تحت هیچ شرایطی تصمیمات اساسی و حیاتی زندگیتان را خودسرانه و به تنهایی اتخاذ کنید مخصوصا تصمیمات مالی , در چنین مواقعی خودتان را جای طرف مقابل بگذارید آیا دوست دارید او نیز با شما چنین رفتاری داشته باشد پس به خاطر داشته باشید که هم اکنون شما جزئی از هم هستید و حتما این مثل قدیمی را شنیدید که ۲ فکر همیشه بهتر از ۱ فکر عمل می کند مخصوصا زمانی که پای یک جنس مخالف میان باشد چون هر کس از دیدگاه خودش و با قدرت استدلالی که خداوند در وجودش قرار داده موضوع را آنالیز می کند و مطمئنا نتیجه آن هم بهتر خواهد شد و در ثانی اگر هم به نتیجه نرسد یا به شکست بیانجامد هیچ یک از طرفین دیگری را مقصر نمی داند و نتیجه حاصله به دوش یک نفر سنگینی نمی کند زیرا که شما آن تصمیم را با هم گرفته اید .
17. تقسیم کردن تمام وظایف و مسئولیت ها از ابتدا : تلاش کنید حتما قبل از انجام هر کاری شرایط آن را بررسی کرده و بسته به نوع آن وظایف را بین یکدیگر تقسیم کنید این کار از بروز اختلافات آتی جلوگیری می کند و تلاش کنید که با هم هماهنگ پیش بروید به طور مثال انجام خرید خانه یا رسیدگی به وضعیت درسی کودکانتان یا از این قبیل کارها که اگر از قبل همه چیز رابین خود روشن کرده و به توافق رسیده باشید دیگر انتظارات بی مورد و بیش از حد از به وجود نمی آید.
18. خرید بدون مقدمه هدیه : سعی کنید گه گاه یکدیگر را غافلگیر کنید و بدون مقدمه برای هم هدیه یا حتی یک شاخه گل بخرید این سری کارها می تواند سطح روابط عاطفی را تا حد باور نکردنی بالا ببرد و خانم ها توجه داشته باشند که این حرکت فقط مختص آقایان نیست شما هم باید دست به کار شوید به این می گویند یک شراکت همه جانبه .
19. فراموش نکردن روزهای مهم برای خرید هدیه : رسیدیم به یکی از استراتژیکی ترین موارد , نگذارید هیچ چیز شما را از خرید هدیه در این روزها برای همسرانتان منصرف کند و یا اینکه فراموشتان شود : 1 - روز زن و روز مرد , 2 - سالگرد تولد , 3 - سالگرد ازدواج , 4 - ولنتاین . این یک حرکت دوجانبه برای ابراز علاقه و نشان دادن اهمیت طرف مقابل در منظر شماست .
20. پرداختن به تفریح و مسافرت : از هر فرصتی مثل تعطیلات آخر هفته و یا تعطیلات رسمی مابین روزهای کاری که خدا رو شکر در کشور ما هم کم نیست برای پرداختن به تفریح و رفتن به مسافرت استفاده کنید لازم هم نیست هر بار خرج سنگینی را متحمل شوید مسلما رفتن به یک موزه, یک پارک یا یک مرکز کوچک تفریحی و یا شهرهای اطراف محل زندگیتان بار سنگین مالی برای شما ندارد پس هر جا به غیر از منزل که برای شما تازگی داشته باشد . ولی تلاش کنید هر چند وقت یکبار به هر نحوی هم که شده یک مسافرت خارج شهر ترجیحا مسافرت های توریستی داشته باشید زیرا ما انسان ها به تنوع احتیاج داریم و یکنواختی در حکم افسردگی و یک مرگ تدریجی محسوب می شود پس همیشه سعی کنید لحظاتی شاد و پر خاطره برای یکدیگر خلق کنید هر از گاهی بیاد گذشته ها به کافی شاپ بروید و فقط و فقط درباره خاطرات خوش گذشته صحبت کنید تا هیچگاه فراموشتان نشود که چه دوران خوبی را پشت سر گذاشته اید و چقدر نسبت به یکدیگر عشق و علاقه داشته اید و این موضوع باز هم شما را به هم نزدیک تر خواهد نمود .
21. عذر خواهی کردن : تلاش کنید در صورتیکه اشتباهی را مرتکب شده اید و طرف مقابلتان را رنجانده اید منطقی به قضیه نگاه کنید و در صورتیکه پی بردید اشتباه از جانب شما بوده غرور خود را کنار گذاشته و در ایجاد ارتباط دوباره و دلجویی کردن از طرف مقابلتان پیش قدم شوید در شرایطی این چنینی تنها کسی که می تواند به کمک رابطه شما بیاید فقط و فقط خودتان هستید نه هیچکس دیگر و هیچگاه تصور نکنید که این کار شخصیت شما را زیر سوال می برد , بر عکس این کار نشان دهنده عقل و منطق و شخصیت شماست و مطمئن باشید در نزد طرف مقابلتان بسیار دوست داشتنی تر و با درک و فهم تر از قبل جلوه خواهید کرد .
22. به زبان آوردن واژه کلیدی دوستت دارم : نترسید و هیچگاه از یکدیگر خجالت نکشید هر چه باشد سخت تر از دوران دوستی و نامزدیتان نیست که هنوز با هم رودر بایستی داشتید هر از گاهی این جمله رابه زبان بیاورید ما انسان ها احتیاج داریم به این که بشنویم و با تمام وجود لمس کنیم که طرف مقابل ما همچنان همان احساس روزهای آغازین را نسبت به ما دارد و به زبان خود این واژه را بیان می کند و ................................... نتیجه حیرت آور است .
23. تشکر از کارهای یکدیگر : هیچ یک از ما از دیگری طلبکار نیست پس شخصیت خود را با ارزش گذاری به کارهای طرف مقابل را که برای شما و پیشبرد بهتر زندگیتان انجام می دهد از طریق تشکر ابراز کنید تا او نیز متوجه شود که شما درک می کنید و کارها و زحمات او بدون اجر نمی ماند .
24. توجه به یکدیگر : تلاش کنید نشان دهید که برای هم مهم هستید به یکدیگر کم محلی نکنید و از هم غافل نشوید زیرا این کار بعد از یک مدت زمانی ممکن است به عادت تبدیل شود , پس متوجه یکدیگر باشید به عنوان مثال یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید سلام و خداحافظی کردن با محبت است طوری به هم سلام کنید که انگار همان بار اولی است که با تمام وجود علاقه خود را نسبت به یکدیگر یافتید و طوری خداحافظی کنید که انگار می خواهند شما را به زور از هم جدا کنند و در نتیجه همیشه لذت و شوق دوباره دیدن یکدیگر در ذهنتان شما را به هم نزدیک می کند . یکی از اصلی ترین مشکلات بین زن و شوهر پر نشدن مخازن احساسی بین آن دو است که عدم توجه به این قضیه باعث تیره شدن روابط می گردد پس این را فراموش نکنید عشق را باید هم به صورت زبانی و هم عملی به طرفتان ابراز کنید .
25. احترام گذاشتن به افکار و عقاید یکدیگر : حتما شما هم به این موضوع واقف هستید که خداوند انسان ها را با افکار , عقاید و سلیقه های متفاوت آفریده و این راهی برای گریز از یکنواختی و لازمه تنوع و ادامه حیات است پس با توجه به این قضیه و قائل شدن حق احترام به استقلال فکری یکدیگر سعی کنید روابطی صمیمانه و منصفانه را به وجود آورید تا هیچ کس از آن متضرر نشو د زیرا در صورتیکه شما سهوا و یا عمدا اقدام به تمسخر و یا سرکوب آن در شخص مقابل کنید نتیجه از دو حالت خارج نیست : ۱- افسردگی و سرخورده شدن همسرتان و از دست دادن قدرت تصمیم گیری در او . ۲- مقاومت و مقابله به مثل کردن وی با شما , و در نهایت به حاشیه کشیده شدن روابط یک زندگی مشترک .
26. همیشه داشتن یک برنامه ای مدون برای آینده : این یکی از اصلی ترین نکاتی است که باید به آن توجه داشته باشید , چون آن زمان است که می دانید از خود , یکدیگر و زندگیتان چه انتظاری دارید . باید بدانید که از چه مسیری و به کجا می خواهید بروید و درست همین جاست که می بایست وظایف و مسولیت ها را تعیین کنید و در راه پیشرفت و ترقی خود , یکدیگر و زندگیتان قدم بردارید زیرا وقتی که هدف مشخص باشد و مسیر را هم انتخاب کرده باشید فقط می ماند طی کردن راه و این به عهده شماست تا یکی یکی قله های اهدافتان را در زندگی فتح کنید و به تکامل برسید . و سعی کنید یا به یکدیگر قولی ندهید و یا اگر قول یا وعده ای می دهید حتما به آن عمل کنید تا به چالش دیگری به نام عدم اطمینان و بد قولی یا برچسبی تحت عنوان بی عرضگی برخورد نکنید .
27. پشت به پشت هم بودن در تمام مراحل زندگی : یکی از فاکتورهایی که در رابطه زنا شویی بسیار مهم و کلیدی است حفظ همبستگی و حمایت طرفین از یکدیگر است , سعی کنید در بدترین لحظات زندگی هنگامی که شاید سخت ترین فراز و نشیب های آن را تجربه می کنید پشت به پشت هم بدون لحظه ای غفلت از این اتحاد , از یکدیگر حمایت کنید تا همیشه همسرتان با علم به اینکه هیچگاه تنها نیست و به پشتوانه شما و در کنار شما راهی برای برون رفت از معضل پیش آمده بیابد و راه را برای خود , برای شما و در نهایت برای زندگیتان هموار کند و همواره سعی کنید باعث رشد , پیشرفت و تعالی یکدیگر شوید .
28. حفظ صداقت و راستی تحت هر شرایطی : مطمئنا در مورد اهمیت و الزام این نکته شکی نیست , پس هیچگاه به خود اجازه ندهید با خیانت ,گفتن دروغ ( هر چند مصلحت آمیز ) و گمراه کردن همسرتان و یا مخفی کاری حس اعتماد و اطمینانی که در ذهن وی از شخص شما به عنوان نزدیک ترین و امین ترین فرد در زندگی ایشان که به شکل یک جام شفاف و زیبا وجود دارد شکسته شده و از بین برود زیرا آنگاه از نو ساختن و یا بازسازی این جام بند زده هر چند که شاید امکان پذیر باشد اما ممکن است با وزش یک نسیم دوباره از هم فرو بریزد و هیچگاه نتوان به مانند روز اول آن را از نو ساخت . این از آن دست اشتباهاتی است که انجامش حتی برای یکبار هم می تواند جبران ناپذیر باشد و شما همیشه حس ندامت و عذاب وجدان را با خود به همراه بکشید .
( نکاتی در مورد خانم ها که آقایان باید مد نظر داشته باشند ) :
1. کمک حال بودن در خانه : آقایان باید به این نکته توجه داشته باشند که کار منزل کاریست پایان ناپذیر و در دراز مدت خسته کننده و کمر شکن در نتیجه سعی کنید تا جاییکه از دستتان بر می آید در امور خانه به همسر خود کمک کنید تا هم او به تنهایی زیر این فشار از پا در نیاید و هم اینکه شما را به عنوان یک یار همیشه حاضر در کنار خود ببیند تا خستگی های خود را فراموش کرده و به خاطر همیاری شما از شما سپاسگزار باشد و به دلیل خستگی بی جهت به شما بهانه نگیرد و جنجال به راه نیندازد .
2. مواردی که خانم ها نمی توانند با آنها کنار بیایند : خانم ها برای حفظ زندگی و تداوم آن خود را با اکثر مشکلات , رفتار ها و خصوصیات بد اخلاقی یک شوهر سازگار می سازند به جز ۵ مورد که احتمالا در نهایت به جدایی ختم می شوند : ۱- خسیس بودن شوهر , ۲- اعتیاد , ۳- بیکاری در دراز مدت , ۴- دست بزن داشتن , ۵- رفیق باز بودن شوهر . پس به شما آقای محترم پیشنهاد می کنم اگر قبل از ازدواج با چنین مشکلاتی دست به گریبان هستید قید آن را به کلی بزنید زیرا هم خودتان را بدبخت می کنید و هم یک بنده خدای دیگر را . اما اگر پس از ازدواج به یکی از این فجایع دچار شده اید در صورتیکه هنوز برای خود , همسر و زندگیتان ارزش و علاقه قائل هستید هم اکنون نسبت به رها شدن از آنها چاره ای بیاندیشید و با یک مشاور صحبت کنید و ذکر این نکته نیز در همین جا ضروریست که هیچگاه باعث سر شکستگی و خجالت همسرتان نباشید کاری کنید که همیشه و همه جا به شما افتخار کند .
3. بی اعتنایی نکردن , توجه نشان دادن و ابراز علاقه : خانم ها دوست دارند همیشه در نظر شوهرانشان جذاب جلوه کنند و از بی اعتنایی متنفرند . پس با تعریف و تمجید از ایشان مثلا زیبایی چهره آنها یا مدل لباس شان , دستپخت شان و یا کارهای مثبتی که انجام می دهند ضمن ارضاء این نیاز آنها به تقویت اعتماد به نفسشان نیز کمک کنید. با آنها به خرید بروید تا از اینکه در کنارشان هستید احساس آرامش کنند و یا اینکه حداقل از نوع سلیقه آنها برای مواقع خاص آگاه شوید. در مواردی نیز که پای فرزندانتان در میان است اول به همسرتان توجه نشان دهید سپس به فرزندانتان حتما این مثل به گوشتان خورده که لب بود که دندان آمد . سعی کنید دستان همسرتان را بگیرید و به او بگویید که دوستش دارید این مورد یکی از استراتژیکی ترین اعمالی است که برای حفظ صمیمیت در روابطتان می توانید انجام دهید این فاکتور بسیار لذت بخش تر و قابل درک تر از برقراری یک رابطه جنسی برای آنهاست و مطمئن باشید که این قضیه اولویت بالاتری در نزد خانم ها دارد گاهی اوقات ماساژ دادن , نوازش کردن و فقط تحریک حس لامسه آنها بدون ختم شدن به یک رابطه جنسی نتیجه ای معجزه آسا دارد و آنها برای مدت ها طعم شیرین آن را حس می کنند و تلاش می کنند تا جایی که ممکن است شما را از خود نرنجانند تا این حالت که بین شما به وجود آمده از بین نرود . اما همیشه سعی کنید در خلوت دو نفره خود نسبت به او ابراز علاقه کنید نه در جمع زیرا خانم ها به دلیل حجب و حیایی که ذاتا در وجود خود دارند علاقه ای به دریافت و ابراز آن در جمع ندارند و نا خوداگاه از خود واکنش سردی نشان می دهند که ممکن است برای شما ایجاد سوء تفاهم کند . تلاش کنید همیشه برای او متنوع باشید , متنوع لباس بپوشید , از ادوکلن های متنوع استفاده کنید , متنوع با وی برخورد کنید کارها و برنامه های متنوعی را با وی ترتیب دهید و . . . اینها همه عشق و علاقه همسرتان نسبت به شما را افزایش می دهد .
4. در هنگام نیاز سنگ صبورشان باشید : این از آن دسته خصوصیاتی است که زن و مرد در آن کاملا با هم متفاوت هستند که در مورد آقایان به جایش صحبت خواهیم کرد . اما در مورد خانم ها , خانم ها علاقه به صحبت کردن حول محور مشکلاتشان با شخصی دارند که به او اطمینان داشته و سنگ صبورشان باشد پس با در نظر گرفتن این موضوع از یاد نبرید که هر زمان که او خواست در مورد مشکلاتش با شما صحبت کند فقط به حرف هایش گوش بدهید و از مطرح کردن راه حل تا پایان بحث اجتناب کنید و در طول مدتی که او با شما صحبت می کند به چشمان او خیره شوید تا باور کند که با او هستید و فکر و حواستان جای دیگری نیست و اگر هم حس کردید که با مشکلی مواجه شده ولی در مورد عنوان کردنش دو دل است با اطمینان خاطر دادن از او بخواهید آن مسئله را مطرح کند تا این دست مشکلات روی هم انباشته نشود که بخواهد ناگهان مثل یک آتشفشان فوران کند .
5. مشکلات و خستگی های محل کار را با خود به خانه نیاورید : شما حق ندارید تحت هیچ شرایطی مشکلات , خستگی ها و استرس های محل کار یا خارج از خانه را با خود به منزل بیاورید و اعضای خانواده را با آن درگیر کنید , کار و زندگی شما دو مقوله کاملا جدا از هم هستند آنها را به هم ربط ندهید . می توانید در مورد مسائل کاریتان با اعضای خانواده مشورت کنید ولی هیچگاه خشم , عصبانیت و استرس ناشی از آن را به ایشان انتقال ندهید , همینکه وارد خانه می شوید آنها را پشت در جا بگذارید و با گفتن یک جمله خسته نباشید خستگی کار روزانه همسرتان را از تن وی به در کنید و با خود انرژی مثبت وارد خانه نمایید .
6. به همسرتان اجازه دهید با خود تنها باشد : علاقه به این نیست که همیشه چسبیده به همسرتان باشید او نیز احتیاج دارد با خودش تنها باشد و با خود خلوت کرده و تمدد اعصاب نماید , کاری نکنید که از شما و از چهره شما زده شود زیرا اینگونه ابراز علاقه دقیقا نتیجه عکس دارد .
7. منطقی و آرام برخورد کردن با مشکلات و اتفاقات : تلاش کنید در مواردی که یک اتفاق غیر مترقبه و نا خوشایند در زندگی شما رخ می دهد به آرامی و با حفظ آرامش با آن برخورد کنید و سعی کنید از تکنیک آرامش دادن به خود و منطقی برخورد کردن با موضوع آن را حل و فصل نمایید و یا اگر همسرتان کار اشتباهی مرتکب شد به طور مثال اگر چیزی را شکست یا غذایش سوخت و باب میل شما نبود و یا با اتوموبیل شما تصادف کرد وی را مورد سرزنش و سرکوب قرار ندهید , شکستنی برای شکستن , غذا برای سوختن و ماشین برای تصادف کردن است ! ! ! تلاش کنید با یک جمله آرامش بخش او را آرام کنید زیرا مسلما همسرتان هم از اتفاقی که رخ داده بسیار ناراحت و پشیمان است و اینجا لحظه ایست که شما باید قدرت درک و فهم خود را با گفتن جملاتی نظیر [فدای سرت] به وی نشان دهید . به هر حال آدمی زاد جایز الخطاست و شما هم روزی اشتباه خواهید کرد و آنگاه انتظار دارید که دیگری نیز با شما اینگونه رفتار کند پس این دست مشکلات را جدی و مهم تلقی نکنید و از کنارشان به راحتی بگذرید . به قول معروف مال دنیا ارزش شکستن دل دیگری را ندارد .
8. بیان مشکلات و دلخوری ها : قبلا به این نکته به تفصیل پرداخته شده اما اهمیت آن به قدری است که مجددا آن را ذکر می کنیم , تلاش کنید قبل از اینکه دلخوری هایتان روی هم انباشته شود و به خشم و نفرت مبدل شود در یک فرصت مناسب با وی خلوت کرده و از آن دست مشکلاتی که برایتان به واسطه او بوجود آمده با وی صحبت کرده و اختلافات را حل کنید از انتظاراتتان به او بگویید البته بدون بدون شکوه و شکایت و مطمئن باشید او نیز برای حفظ مناسب روابطتان آنها را انجام خواهد داد , بدانید این یکی از مهمترین فاکتورهاییست که لزوما مجبور به تکرارش شدیم تا کاملا اهمیتش را درک کنید .
9. احتیاجات و نیازهای نهفته در خانم ها : خانم ها خصوصیات نهفته و پنهانی خاصی نیز برای خود دارند که علاقه مندند فردی که به عنوان شوهرشان در کنارشان است آنها را درک کند و این سخت ترین قسمت ماجراست که شناختش به عهده شخص شماست زیرا گاهی انتظاراتی از شوهرانشان دارند که بسیار عجیب و دور از ذهن است اما برای آنها لذت بخشاست و این نیز برگرفته از ذات پیچیده زنانه است که خداوند خلق کرده { و احتمالا خود خدا هم از خلق چنین بندگانی حیرت زده و متعجب باقی مانده } . به عنوان یک مثال کوچک می توان به بازی ذهنی معکوس اشاره کردکه خانم ها حرفی را بدون هیچ حالت عصبانیت و یا ناراحتی به زبان می آورند و انگار که هیچ مشکلی نیست اما دقیقا در همین لحظه است که انتظار دارند شوهرشان عکس این قضیه را انجام دهد در غیر اینصورت شما به هیچ دلیلی متوجه ناراحتی و یا عصبانیت در آنها می شوید و نمی توانید هیچ دلیلی هم برایش پیدا کنید . حتما سعی کنید دقیقا از زمان دوره های عادات ماهانه همسرانتان ( Period ) مطلع باشید زیرا در طول این مدت زمان , از آغاز تخمک گذاری تا پاک شدن چرک ها و لکه های خونی , خانم ها وضعیتی خاص را پشت سر می گذارند مثل بی حوصلگی , داغ شدن ناگهانی بدن و خواب آلودگی که باز هم برمی گردد به فیزیولوژی بدن خانم ها و این رعایت حال آنان را از سوی شما مطلبد . همچنان که خانم ها دوست دارند شخصی را در کنار خود داشته باشند که به آن تکیه کرده و بتوانند روی او حساب کنند گاهی اوقات نیز علاقه دارند شوهرانشان به مانند یک کودک به آنها پناه ببرد و مشکلات و دغدغه های فکریشان را با همسرانشان مطرح کنند و از آنها کمک و مشورت بطلبند و اینجاست که خانم ها حس موثر بودن را برای شوهرانشان تجربه می کنند و از این حالت لبریز شده و لذت مفید بودن را در ارتباطاتشان با شریک زندگیشان احساس می کنند .
( نکاتی در مورد آقایان که خانم ها باید مد نظر داشته باشند ) :
1. حفظ شخصیت و استقلال برای آقایان : خطاب به خانم ها عرض می کنم که هرگز سعی نکنید شوهرانتان را در کنترل کامل خود در آورید زیرا حس استقلال طلبی و غروری که برگرفته از شخصیت و ذات آنان است ناخودآگاه در مقابل چنین وضعیتی از خود مقاومت نشان می دهد و برای اثبات خود به شما و دیگران ممکن است رفتار و اعمالی را در پیش گیرند که به ایجاد تقابل و درگیری داخلی منجر شود این جزو به اصطلاح خطوط قرمز آقایان است و به شما توصیه می کنم از تحریک آن جدا خودداری نمایید در ثانی به فرض هم که شما موفق به انجام این کار شدید , یک شوهر خنثی و بی اراده که از خود هیچ استقلالی ندارد و دیگران باید به جای او تصمیم گیری نمایند چه جذابیتی خواهد داشت ؟ و به دنبال چنین وضعیتی مشکلات دیگری برای شما بروز خواهد کرد که بر دردسرهای شما در دراز مدت می افزاید , پس به یاد داشته باشید هنر یک زن در زندگی سیاست و کیاست اوست که اگر شما از این دو فاکتور برای کنترل و هدایت زندگی خود در کنار یک محیط تعاملی بهره ببرید دنیا به ناز شصت شما می گردد در غیر اینصورت اگر بخواهید بی پروا به عمق صحنه نبرد حجوم ببرید جز ایجاد اختلاف و درگیری و لج و لجبازی حاصلی برای شما نخواهد داشت .
2. رعایت مواردی که برای اکثر آقایان مهم و حیاتی است : سعی کنید مواردی که برای شوهرتان مهم و ضروری تلقی می شود را رعایت نمایید به طور مثال نوع پوشش شما , اگر از نظر شوهرتان شما باید یک وضعیت موجه و موقر را از این بابت داشته باشید و پوشیدن بعضی از لباس ها در نظر ایشان عیب محسوب می شود با او مخالفت نکنید این هم برمی گردد به خصوصیات ذاتی اکثر آقایان زیرا آنها می خواهند از این طریق مطمئن شوند که همسرشان برای همیشه مطعلق به آنان است و از آنجایی که آقایان از نظر علم سیاست هرگز به پای خانم ها نمی رسند از عامل فشار استفاده می کنند نه سیاست به طور مثال اعمالی مثل داد و قال کردن و فریاد زدن و از این دست مشکلات , یا باز هم به عنوان نمونه وقتی آنها از شما می خواهند که هر زمان که می خواهید با دوستانتان جایی بروید با وی در میان بگذارید مطمئن باشید هدفشان محروم کردن شما از آزادی هایتان نیست بلکه این نوعی ابراز علاقه و اطمینان از همیشگی بودن حضور شما در کنار آنهاست , بالاخره شما که بی خبر از وضعیت تاسف بار جامعه نیستید , چون ما آقایان به خصوصیات هم جنسان خود آگاه هستیم و اینگونه انتظارات در نظرمان منطقی و به نوعی احتیاط شرط عقل محسوب می شود پس لطفا درک کنید که این نوعی احساس خطر و ابراز علاقه از سمت آقایان است نه محرومیتی برای شما در نتیجه محبت نمایید از این جهات مراعات کنید تا خللی در روابطتان به وجود نیاید . نکته دیگری که بسیار مهم است و اکثر خانم ها با آن دست به گریبانند مشکل مادر شوهر است , انصافا اگر بخواهیم قضاوت کنیم مادر شوهر های امروزی قابل قیاس با ورژن های قبلی شان نیستند , و باید گفت که یک دگر گونی کلی در آنها به وجود آمده , بسیار مهربان تر , منطقی تر , سازگار تر و مدافع عروس شده اند و کمتر در امور داخلی فرزندانشان نظر می دهند , من خود به شخصه با تعدادی از این نوع مادر شوهر های مدرنیته صحبت کرده ام و واقعا قابل قیاس با آن حرف هایی که پشت سرشان شنیده ایم نیستند و فکر می کنم یکی از مهمترین دلایلش گذاشتن خود به جای طرف است و اینکه شاید تصور می کنند در زندگی خودشان تجربه جالبی را پشت سر نگذاشته اند و در حقشان اجحاف شده پس نمی خواهند بر سر شخص دیگری نیز که هم جنس خودشان است چنین بلایی بیاورند و این می شود منطقی فکر کردن و عادلانه عمل کردن , پس شما هم کوتاه بیایید و از در صلح و دوستی وارد شوید و از فاکتور سیاست بهره ببرید تا دنیا به کامتان شود زیرا اگر بخواهید رابطه خود را با مادر شوهرتان به تقابل و نزاع بکشانید نتیجه ای جز شکست در اهدافتان ندارد و مطمئنا هیچ کس نمی آید مادر خود را که به اندازه تمام عمر بر گردنش حق دارد را رها کند , در نتیجه این هم یکی دیگر از خطوط قرمزی است که باید رعایت کنید و حتما شما هم افرادی که با مشکلاتی از این دست مواجه بودند را می شناسید پس لطفا خودتان را به جای شوهرتان بگذارید و هوشیارانه عمل کنید .
3. کمک فکری و مشورت دادن : همانطور که قبلا اشاره کردم در این مقوله تفاوت زیادی بین زن و مرد وجود دارد , در شرایطی که شوهرتان درگیر افکار خودش است و به درون خود فرو رفته بهترین کار این است که او را به حال خود رها کنید زیرا آقایان در مواردی این چنینی ترجیح می دهند به جای در میان گذاشتن دغدغه های فکریشان اول آن را در ذهن خود و با استفاده از قدرت استدلالشان حلاجی کنند بعد از آنکه با خودشان کنار آمدند آن موضوع را با دیگران نیز مطرح کرده و با آنها مشورت کنند در نتیجه بهترین کار برای شما خانم ها این است که به جای اصرار در بیان آن موضوع از سوی شوهرتان, مخصوصا زمانیکه از بیرون به خانه بازمی گردند برای آنکه از تشویش بیشتر ذهن ایشان اجتناب کنید وی را به حال خود رها کنید و بعد از آنکه متوجه شدید که کمی آرام شده از او بخواهید در مورد مشکلاتش با شما صحبت کند و آنجاست که شما باید نقش خود را به عنوان شریک زندگی او ایفا کنید و او را از نظر فکری هدایت و حمایت کنید .
4. روحیه دادن و تشویق کردن : یکی از مهمترین کارهایی که شما خانم ها می توانید انجام دهید این است که در درجه اول همیشه پشتیبان و حامی شوهرتان باشید , حتی اگر در مورد موضوعی با وی مخالف هستید آن را در جمع بروز ندهید , در آن لحظه شما فقط می بایست از او دفاع کنید سپس در خلوت بین خودتان نظر واقعی خود را بیان نمایید تا وی متوجه درک بالای شما نسبت به حمایتی که از او می کنید بشود . عمل دیگری که می بایست انجام دهید این است که در مواقعی که کار مثبتی از وی می بینید و یا تلاشی ,که برای جلب رضایت شما انجام می دهد به وظیفه خود عمل کرده و شوهرتان را تشویق کرده و از او تشکر کنید تا با قوت قلبی که به عنوان یک شریک و یک حامی از شما دریافت می کند در او انگیزه ای ایجاد شود در بالا رفتن قدرت اتکا به نفس و تصمیم گیری در وی که مطمئنا این به بالا رفتن سطح کیفی زندگیتان کمک شایانی خواهد نمود .
5. ابراز احساسات و محبت کردن : با عرض معذرت فکر می کنم خانم ها در این زمینه کمی خساست به خرج می دهند , پس از ازدواج دلیلی برای عدم انجام این کار توسط شما وجود ندارد و اگر کمی از این نظر بذل و بخشش کنید مطمئن باشید شوهرتان برای ارضاء این حس خوب خود و حفظ این سطح از روابط هر کاری خواهد کرد , بی تعارف بگویم آقایان در بعضی زمینه ها مانند این موضوع دقیقا مثل کودکان می مانند پس بهتر است شما هم چنین رفتاری را دنبال کنید به طور حتم نه شما ضرر می کنید نه شوهرتان و هر دو از این تبادل احساسات لذت خواهید برد زیرا هر کنشی واکنش متناسب با خودش را به دنبال خواهد داشت در نتیجه برای عدم رنجاندن یکدیگر ناخودآگاه تمام تلاشتان راخواهید نمود .
6. گفتگو کردن درباره انتظاراتتان : می دانم که شما خانم ها انتظار دارید که شوهرانتان خودشان انتظارات و مشکلات احتمالی شما را درک کرده و نسبت به رفع آن اقدام نمایند اما حق بدهید با وضعیت سخت زندگی در این روزها و دغدغه های متعدد فکری جای کمی برای پرداختن به این دست از مسائل بماند , حال بهتر است به جای آنکه مدت ها وقت صرف کنید تا شوهرتان متوجه مشکل و یا خواسته شما بشود خودتان آن را مطرح کنید , باید این مطلب را یاد آور شوم به این دلیل که آقایان خود چنین روشی را به کار می گیرند و خواسته هایشان را صراحتا بیان می کنند و به زبان می آورند , کمتر به روشی که خانمها از آن استفاده می کنند توجه دارند و اغلب متوجه خواست همسرانشان که به طور غیر مستقیم در صحبتهایشان آن هم به طرزی پیچیده بیان می کنند نمی شوند , مگر یک انسان چقدر عمر می کند که بخواهد وقتش را صرف این سری از کارهای فرسایشی نماید تا شاید روزی شوهر او به درک کاملی از چنین روشی برسد پس لطفا قبل از اینکه تمام کمبودها , انتظارات و مشکلاتتان در رابطه زنا شویی روی هم انباشته شود و بخواهد یک باره منفجر شده و بروز داده شود به تفکیک و در فرصت مناسب آنها را مستقیما به شوهرتان انتقال دهید آن هم بصورت یک درخواست نه شکایت تا بیشترین تاثیر را داشته باشد .
7. رفتارهایی که آقایان می پسندند : برعکس خانم ها که انتظارات پیچیده و مخصوص به خود را دارند یک سری از مسائل هست که در بین آقایان عمومیت دارد و در عین حال راه حل آن هم کاملا واضح و مشخص است , به طور مثال استقبال کردن خانم ها از شوهرانشان و گفتن یک جمله { خسته نباشید} هنگامی که از را می رسند همانطور که می بینید کار مشکلی نیست , زیرا اکثر آقایان ایرانی با توجه به نوع فرهنگمان انتظار دارند وقتی به خانه برمی گردند شخصی ( ترجیحا همسر ) را ببینند که چشم انتظار آنهاست و بلافاصله پس از ورودشان به اسقبال آنها می آید و به قولی از زحماتی که او برای آنها کشیده است به این شکل تشکر می کند پس نسبت به انجام این خواسته ساده غفلت نکنید , در مورد اکثر موارد هم در بخش نکات عمومی اشاره شده است که شما در نهایت می توانید با بررسی خواسته های شوهرتان در یک مدت زمان کوتاه و مشخص به قول معروف رگ خواب او را به دست گیرید .
* : یک نکته بسیار مهم برای زوجین و آن هم این است که شما باید تلاش کنید سطح ظرفیت خود را نسبت به محبت های طرف مقابلتان بالا ببرید زیرا اگر هر کدام از شما بخواهد این موارد را به کار گیرد و دیگری بخواهد از فرصت استفاده کرده و به اصطلاح گربه را دم حجله بکشد و از این شرایط سوء استفاده نماید هیچ نتیجه ای نخواهد داشت و اسم آن را نه می توان عشق گذاشت و نه علاقه فقط و فقط یک توصیف دارد و بس , خودخواهی و به بردگی گرفتن دیگری , آیا شما خوشبختی و آینده روشنی را برای این زندگی می بینید ؟ ؟ ؟ در یک رابطه زناشویی باید منیت را کنار گذاشت و از مسیر عشق حرکت کرد .
(( خویشتن را بردار آنچه می ماند عشق است )) .
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هر دو نفری که شما فکر کنید که بسیار شبیه به هم هستند و یا کاملا با یکدیگر مچ و هم راه و هم عقیده هستند اختلاف دیدگاه و سلیقه حتما وجود دارد. با بهترین روشهای شناخت و انتخاب همسر و خواستگاریهای کاملا عملی و منطقی نیز زوجی که خانواده تشکیل میدهند حتملا اختلافهایی در سلیقه و رفتار و ... دارند. در اختلاف نظرها و بحث ها و دیدگاههاست که مدیریت خانواده و کنترل بر روابط خودشون رو نشان میدهند.
برای حل این اختلافها ابتدا باید پارامترهای انتخاب همسر خود را به یاد بیاوریم و بدانیم که همسری که انتخاب کرده ایم بسیاری از مشخصات مورد توجه ما که از پارامترهای اصلی بوده است را دارا میباشد و از نظر اصول فکری و رفتاری و اجتماعی و ... نزدیکی بسیاری بین ما وجود دارد.
این باعث میشود تا به آرامشی دست یابیم و بدانیم که این عزیزی که اکنون با او دچار اختلاف شده ایم از نزدیکترین افراد به ما و تفکر ما است و اختلاف ایجاد شده جزئی کوچک و بلکه ناچیز از سلیقه های ماست .
البته انسان ها هر چه نسبت به شخصی توجه بیشتر داشته باشند و آینده و درستی کار او برایشان مهمتر باشد نسبت به او سختگیر تر میشوند مانند رابطه والدین و فرزندان و یا معلم و دانش آموز
اما باید توجه کرد که این توجه و دلسوزی باعث عدم توجه به سلایق و سلب آزادیها او نشود.
بدانیم که هر انسان دارای شعور و عقل بوده و حق انتخاب دارد و مسئول اعمال و رفتار خود است.
نکته دوم که در این مجمل میخواهم به آن اشاره کنم موضوع قیاس هست
سعی کنید تمام نکاتی که موجب قیاس بین افراد خانواده شما با دیگران میشود را در حد ممکن کاهش دهید .
مثلا ازدواج دو خواهر به فاصله کم باعث قیاس بین تمام رفتارها و مراسم خواهد شد و ممکن است این امر باعث کدورتهای گفته و ناگفته بین زوجهای جوان یا والدین ایشان شود.
حفظ فاصله ها و حریم ها یکی از راههای کاهش این قیاس ها می باشد.
رفت و آمد هر شب به خانواده همسر و یا نزدیکی بیش از حد محل زندگی با خانواده والدین نیز میتواند موجبات این بحث را تسهیل کند.
هر مسئله پیش آمده نیاز به درایت و مشورت و همفکری و توضیح بین زوجهای جوان داشته و با صبر و همدلی و توکل به خدا قابل حل و شیرین شدن می باشد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند.
درست همانطور که نشانههایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانههایی هم هست که میگوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابلتوجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه میکنند، میفهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جداییشان بوده است. برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزههایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دستههای زیر میبینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیههایی که بعنوان جایگزین معرفی شدهاند عمل کنید.
اگر برای دلایل غیرمنطقی زیر ازدواج را انتخاب میکنید، باید متوجه ریسکی که میخواهید بکنید باشید:
برای فرار از وضعیت ناراحتکننده خانه: به جای آن میتوانید به دانشگاهی خارج از شهر خود بروید. روی این تمرکز کنید که فردی مستقل و سالم بار بیایید تا بتوانید شاد و سالم زندگی کنید. هرچقدر محیط خانهتان بدتر باشد، باید بیشتر برای جلوگیری از اشتباهی که والدینتان کردند تلاش کنید.
وقتی خیلی جوان یا نابالغ هستید:
سعی کنید از جوانیتان لذت ببرید و ازدواج را تا زمانیکه به بلوغ فکری کامل رسیدهاید به تعویق بیندازید.
وقتی به اندازه کافی تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارید:
سعی کنید با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگیرید تا تجربه لازم را به دست آورید. ببینید از یک رابطه چه میخواهید و فرق یک شریک زندگی سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم یا کسانی که سازگاری با شخصیت شما ندارند را بشناسید.
وقتی تازه فارغالتحصیل شدهاید و هیچوقت بعنوان یک مجرد زندگی مستقلی را تجربه نکردهاید، هیچ کار یا طریق امرارمعاشی ندارید، از تنها بودن میترسید یا طرفتان قرار است مدتی طولانی شما را ترک کند:
درستان را تمام کنید و تجربه کاری مرتبط با رشتهتان را آغاز کنید. کاری پیدا کنید که قدرت حمایت از خودتان و خانوادهتان را تامین کند. زندگی مستقلی را آغاز کنید و سعی کنید هزینههای مربوط به خودتان را تقبل کنید، پول پسانداز کنید و مستقل شوید. یاد بگیرید چطور تنها زندگی کنید و یک مجرد شاد باشید.
برای برانگیختن حس حسادت فردی دیگر:
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید کتابهای بیشتری بخوانید یا نزد مشاور بروید. تا زمانیکه به این بلوغ فکری و احساسی نرسیدهاید با هیچکس ازدواج نکنید. باید رفتارها و مهارتهای سازگاری افراد بزرگسال را کسب کنید تا وقتی آسیب دیدید، بتوانید به آنها تکیه کنید.
برای بالا بردن اعتمادبهنفستان:
برای این منظور بهتر است نزد مشاور متخصص بروید. اعتمادبهنفس پایینتان را با افکار مثبت و باارزش جایگزین کنید. تازمانیکه اعتمادبهنفس لازم را پیدا نکردید و با خودتان راحت نبودید، ازدواج نکنید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که با شما سازگاری شخصیتی داشته باشد.
چون بقیه ازدواج میکنند:
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید، نزد روانشناس بروید و مطالعه کنید. هرازگاهی با افراد مختلفی ایجاد ارتباط کنید اما تازمانیکه بلوغ کافی پیدا نکردهاید با کسی ازدواج نکنید.
وقتی رابطهتان چیزی که میخواهید نیست یا فقط تفریحی است اما سنتان روزبهروز بالاتر میرود و میترسید کس دیگری را پیدا نکنید: درمورد سابقه رابطهتان با یک روانشناس صحبت کنید و ببینید سازگاری شخصیتی شما و طرفتان در چه حدی است. تازمانیکه مطمئن نشدهاید که با هم سازگاری دارید و میتوانید زندگی شادی کنار هم داشته باشید، دست به ازدواج نزنید. اگر کسی که الان در زندگیتان است تطابق چندانی با شما ندارد، سعی کنید با افراد دیگری آشنا شوید که با شما سازگارتر هستند.
وقتی به اندازه کافی با هم وقت نگذراندهاید تا بفهمید سازگاری دارید یا خیر:
اگر طرفتان آنقدر مشغله دارد که نمیتواند شما را به اولویت زندگی خود تبدیل کند، درمورد فکرتان با او صحبت کنید ببینید میتوانید با هم به نتیجهای برسید که برای هر دو شما رضایتبخش باشد یا خیر. اگر اخیراً با فردی آشنا شدهاید، آرام باشید و برای شناخت همدیگر وقت بگذارید: اگر طرفتان از شما دور است و اکثر ارتباط شما از طریق دنیای مجازی و دیدارهای گاهگاه بوده است، تازمانیکه از نزدیک با هم بیشتر وقت نگذراندهاید و همدیگر را نشناختهاید تصمیم به ازدواج نگیرید.
اگر از پایان یافتن رابطهقبلی یکی از شما مدت کوتاهی گذشته است:
سعی کنید از شروع این رابطه جدید لذت ببرید اما درک کنید که ممکن است روزی این رابطه تمام شود. ممکن است طرفتان با فرد قبلی که در زندگیاش بوده است آشتی کند یا متوجه شوید با هم سازگاری ندارید، پس عجله نکنید.
وقتی یکی از شما مدیریت ارتباطی نمی داند:
افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در مقابل آزار آنها از همسرشان حمایت کنند، باید تا اصلاح این رفتار خود از ازدواج اجتناب کنند.کسانی که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می کنند، کودکانی هستند که هنوز بالغ نشده اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده شان برای ازدواج مناسب نیستند.
وقتی یکی از شما کنترل کننده است:
این افراد دوست دارند همه چیز در اختیار آنها باشد و همه تصمیم ها را خودشان بگیرند. همواره برای دیگران تعیین تکلیف می کنند. آنها حسودند و اگر چیزی مطابق میلشان نباشد یا تحت کنترل آنها قرار نگیرد عصبانی می شوند. اصلا خوش ندارند کسی به آنها بگوید که چه بکنند. سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا که نمی توانند کنترل لازم را بر دیگران اعمال کنند. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند و خشم زیاد و جبهه گیری زیادی ایجاد می کنند.
وقتی یکی از شما به شدت خشمگین است:
اگر با کوچکترین چیزی که مطابق میلتان نباشد از کوره در می روید و خشم خود را روی اطرافیانشان خالی می کنید، اگر پاسخ افرادی را که با نظر شما موافق نیستند با فریاد و بددهنی یا تهدید می دهید، اگر خشمتان را با کوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب کردن اشیا، هل دادن، زدن، ترک اتاق و … بروز می دهید، خلاصه آنکه اگر به طور ناگهانی و با شدت زیاد، نامتناسب و غیر معمولی خشمگین می شوید، تا درمان این حالت خود برای ازدواج اقدامی نکنید. ازدواج کردن شما ارمغانی جز ترس و اضطراب و محدودیت برای دیگری ندارد.
وقتی یکی از شما دارای اختلالات جنسی است:
اختلال جنسی انواع مختلفی دارد.
_ اعتیاد جنسی و فقدان عزت نفس جنسی
_ اختلالات کنشی جنسی: این اختلال فعالیت جنسی را با مشکل مواجه می کند. مانند : افرادی که میل به فعالیت جنسی ندارند و یا نفرت دارند، افرادی که تحریک و ارضا نمی شوند، افرادی که خیلی زود ارضا می شوند و انحرافات جنسی.
اگر یکی از شما معتاد به مواد و الکل است:
هرگز به امیدهای واهی ریسک ازدواج را نپذیرید! افراد زیادی بوده اند که دانسته یا ندانسته با فردی معتاد ازدواج کرده اند به این امید که ترک خواهد کرد و بعد با بحران مواجه شده اند. یک فرد معتاد لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بیماری خود را درمان کند. هیچ کس با ازدواج نمی تواند اعتیاد خود و یا دیگری را درمان کند.
وقتی یکی از شما یا هر دوتان مرتکب آزار جسمی، جنسی یا کودکآزاری شده است:
این رابطه قدرت بسیار کمی دارد. اگر فرد آزاررسان خودتان بودهاید، نیاز به درمان فوری توسط متخصص دارید. فوراً اقدام کنید و اجازه بدهید که مشاور متخصص با شما صحبت کند. اگر فرد آزاردیده شما بودهاید، شما هم نیاز دارید که پیش روانشناس بروید. تازمانیکه بتوانید از رابطه آزاردهنده خود به طور کامل بیرون بیایید و آن را فراموش کنید، درمانهایتان را ادامه دهید.
منابع: میگنا/مردمان/ونداکلیک/ویستا/ تبیان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
متاهلها میگویند قدر یک سال اول زندگی را بدانید. بسیاری از آنها معتقدند عشق همسرتان به شما، بعد از گذشت یک سال ناپدید میشود و عادت جای آن را میگیرد. اگر شما هم گمان میکنید همسرتان دیگر عاشقتان نیست، این مطلب را با دقت بخوانید.
چرا همسرتان دیگر عاشقتان نیست؟
متاهلها میگویند قدر یک سال اول زندگی را بدانید. بسیاری از آنها معتقدند عشق همسرتان به شما، بعد از گذشت یک سال ناپدید میشود و عادت جای آن را میگیرد. بعضی ها هم از این فراتر میروند و میگویند عشقی در کار نیست و این هیجان با هم بودن و یک اتفاق تازه است که بعد از گذشت چند سال فروکش میکند. اگر از ازدواج شما هم بیشتر از 365 روز گذشته و گمان میکنید همسرتان دیگر عاشقتان نیست، این مطلب را با دقت بخوانید.
دوستداشتن آرام اما عمیق
سالهای اول آشنایی پر است از هیجان و دلتنگیهای مداوم اما فراموش نکنید تا ابد عاشق یکدیگر بودن با زندگی مثل تازهعروس و دامادها خیلی فرق میکند. شاید در ماهها و حتی سال اول، همسرتان دوست داشته باشد لحظهلحظهاش را در کنار شما بگذراند و به محض فاصله گرفتن از شما، تلفن همراهتان را پیامک باران کند، اما زندگی همیشه به این شکل نمیگذرد. واقعیت این است که یک عشق بالغ، به معنای چسبیدن به یکدیگر نیست. هیجان عشق آرامآرام از زندگی شما فاصله میگیرد و جایش را به یک دوست داشتن عمیق اما آرام میدهد. بعد از گذشت مدتی از همخانه شدن شما و همسرتان، هر دوی شما زمانی را برای تنها بودن، پیشرفت کردن در کار، وقت گذراندن با گروهی از دوستان و خانواده و حتی مطالعه در اتاقی جداگانه نیاز خواهید داشت. قرار نیست گذشت سالها شما را از هم جدا کند، اما باور کنید که عشق شما با جدا شدن دستهایتان از یکدیگر تمام نمیشود.
هر روز گل نخرید
حتی اگر دهها سال هم از زندگی مشترک شما بگذرد، غافلگیر کردن، حرفهای عاشقانه و نگاههای معنادار، باید جزئی جدانشدنی از رابطه شما بماند. اما باز هم یادآوری میکنیم که نشان دادن احساسات با این روشها، تنها جزئی از زندگی عاطفی شماست و نه همه آن! پس سعی نکنید مثل روزهای اول آشنایی، مدام در فکر غافلگیر کردن همسرتان باشید یا بخواهید با قهر و آشتیهایتان احساسش را محک بزنید. بعد از مدتی زندگی زیر یک سقف، دیگر قرار نیست او هر روز با یک دسته گل و کادوی هیجانانگیز به خانه برگردد.
از همسرتان سوپرمن نسازید
گمان نکنید بله شما به خواستگاری همسرتان یک لطف بزرگ بوده و او باید همیشه مدیون شما باشد. چنین انتظاراتی، خیلی زود زندگی شما را ویران میکند. پس واقعیت را بپذیرید و قبول کنید که شما به یک ارتباط مشترک وارد شدهاید و باید در جزء جزء مسئولیتهای آن سهمی را بهعهده بگیرید. سهمی که در بخشی از آن مسئولیتها میتواند کمتر باشد و در بخشی هم بهدلیل تواناییهای شما، بیشتر. اما آنچه مهم است، مشارکت هم اندازه- و نه هم شکل- شما در مسئولیتهای زندگی است.
حق دارد خودش باشد
درست است که زندگی زیر یک سقف، آدمها را تا اندازهای به هم شبیه میکند، اما قرار نیست بعد از ازدواج، شما و همسرتان کپی یکدیگر شوید. عادتهای اصلی و تفکرات ریشهدار آدمها، حتی بعد از ازدواج هم تغییری نمیکند. در یک ازدواج موفق، برخی عادتها، باورها و تواناییهای جدید به مهارتهای شما اضافه میشوند و همسرتان هم به همین شکل تواناییهایش را بالا میبرد، به همین دلیل است که به مرور شما شبیه یکدیگر جلوه میکنید. پس اگر همسرتان فکر و عملی متفاوت دارد، او را سرزنش نکنید.همسر شما حق دارد خودش باشد.
رازهایتان را فاش نکنید
حتی در صمیمیترین رابطهها هم همه واقعیت فاش نمیشود، پس اگر همسرتان همه زندگیاش را برایتان فاش نکرده، او را آب زیرکاه ندانید. او حق دارد رازهای خودش را داشته باشد. البته از آن جنس رازهایی که نگفتنشان به زندگی شما آسیبی نمیزند. او میتواند بخشی از احساس و حتی قسمتی از گذشتهاش را برای خودش نگه دارد. البته شما هم حق دارید، در دلتان چیزهایی داشته باشید که تنها خودتان از آنها باخبرید. / مجله سیب سبز
کلمات کلیدی: رابطه،ازدواج ،عشق،همسر
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مهریه، به مالی گفته میشود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح به زوجه خود میپردازد یا مکلف به پرداخت میشود. بر اساس منابع فقه اسلامی، مهری که شوهر به زن میپردازد، در حقیقت عوض حق بهره بردن از بضع (آلت تناسلی) زن است.
اگر چه مهریه در زمان معاصر مختص مسلمانان است، اما برخی محققان به شواهدی تاریخی از ایران قبل از اسلام، یونان باستان و نیز آیین یهودیت اشاره میکنند که نشاندهنده سابقه پرداخت مبلغی پول از طرف داماد به عروس (یا پدر عروس) در زمان ازدواج است.
مرد به هنگام اجرای صیغه ی نکاح و ازدواج، چیزی را به همسرش تقدیم میکند که در اصطلاح «مهریه» (صداق) نامیده میشود. این هدیه و بخشش که از طرف مرد انجام میشود، امروزه به هدف پایبندی به لوازم زندگی مشترک و ارتباط زناشویی یا ضامنی برای حق طلاق زن است. در آموزههای دینی برای مهریه، مقدار معینی تعیین نشدهاست، بلکه این امر به توافق زن و مرد بستگی دارد. همچنین در نوع مهریه نیز محدودیتی وجود ندارد و هر چیزی که ارزش اقتصادی واجتماعی داشته باشد، میتواند مهریه قرار گیرد؛ همانند طلا، نقره، املاک، پولهای رایج، لوازم زندگی و حتی آموزش قرآن یا آموزش مهارتی ویژه.
امروزه عدهای از مردم مشتمل بر قشر تحصیلکرده و عادی، با مهریه مخالف هستند و اعتقاد دارند مهریه یک نوع تعیین قیمت برای زن است. با توجه به آمار بالای زندانیان مهریه -سالانه ۲۰ هزار نفر، عدهای میگویند که تعیین مهریه باعث ایجاد فاحشهگی نو شده است.
عمر برخی از زندگیهای مشترک در ایران به ۶ ماه کاهش یافتهو در هر ماه ۱۱ هزار و ۵۸۶ واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده است.
در بسیاری از اوقات، مهریهٔ دختران مسلمان ایرانی بر مبنای سکههای طلا تعیین میشود؛ از سال تولد دختر گرفته تا شمار ائمه یا سورههای قرآن کریم به عنوان تعداد سکههای مهریه دختران بریده میشود.
بر اساس تحقیقی در سال ۱۳۸۷ در مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه از بیش از ۱۲۰۰ زن و مرد متاهل بین ۱۸ تا ۴۰ سال در حدود ۱۲ استان ایران نشان داده که میانگین مهریه به اعلام زنان ۳۵۰ سکه طلا و به اعلام مردان ۲۶۰ سکه طلا است. این پژوهش از رشد سریع میانگین مهریه در سالهای اخیر حکایت داشته به طوریکه تنها در عرض ۵ سال از میانگین ۳۰۰ سکه به ۴۵۰ سکه طلا رسیدهاست.البته مهریههایی با مبنای ۱۲۴۰۰۰ سکه طلا هم دیده شدهاست.
بررسیها حکایت از رکورددار بودن کشور ایران در زمینه مهریه در منطقه آسیاست، چنانکه در عربستان، عرف مهریه ۱۴ هزار دلار یا ۱۸ میلیون تومان است. در جمهوری آذربایجان، میانگین نرخ مهریه در حدود ۲۰۰۰ منات و معادل ۳ میلیون تومان برآورد میشود. میانگین نرخ مهریه در میان اقوام مختلف کشور هند در حدود ۱۰۰ هزار تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار روپیه یا معادل ۳ میلیون تا ۳۵ میلیون تومان تعیین میشود. در ترکیهنیز نرخ مهریه به طور متوسط ۳۵ هزار لیر یا حدود ۲۵ میلیون تومان است. در مناطق مختلف چین نیز در میان اقوام مختلف، نرخ مهریه حدود ۱۰۰ هزار یوان، معادل ۲۰ میلیون تومان در نظر گرفته میشود. در عماننیز نرخ مهریه در حدود ۱۰ هزار ریال (واحد پول عمان) و برابر با ۲۵ میلیون تومان است. به این ترتیب، در کشورما نیز سعی شده مهریه تعدیل و واقعی شود چنانکه در اواخر سال گذشته بحث «مهریه ملی» با تعیین ۱۱۰ سکه کلید خورد.
مهریه در اسلام بر سه قسم است:
مهر المسمی: مهری است که زن و شوهر قبل از انعقاد عقد نسبت به مقدار و میزان آن توافق نموده و آن را در عقد ذکر میکنند. تعیین میزان مهر مطابق ماده ۱۰۸۰ قانون مدنی منوط به تراضی طرفین است و محدودیتی در این خصوص در قانون پیشبینی نشدهاست. و طبق ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی، مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آنها بشود، معلوم باشد(ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی).
شرایط مهر المسمی:
اگر در زمان انعقاد عقد راجع به مهریه توافق نشده یا اینکه مهریه نوعی تعیین گردیده که مطابق قانون نبوده، ولی عمل زناشوئی بین زوجین رخ دادهاست، در این حالت بر اساس عرف و عادت محل و وضعیت خاص زوجه مانند تحصیلات، سن، شغل و امثال آن مهریهای هم شأن زنان مشابه وی تعیین میگردد که به این نوع مهریه مهرالمثل میگویند.
در نکاحی که دائم بوده و مهریه ذکر نشده یا شرط عدم مهر شده باشد زوج به زوجه مطلقه خود که با او نزدیکی نکردهاست مهریهای پرداخت میکند و این مهریه اصطلاحا مهرالمتعه گفته میشود.
اگر در عقد تعیین مهر به یکی از زوجین یا شخص ثالثی واگذار شود صحیح است و به آن تفویض مهر گویند .
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
تقدم تعهد بر تفاهم اشتباه بزرگ جوانان در ازدواج است. یعنی قبل از اینکه مطمین بشیم که با کسی تفاهم داریم به اون تعهد بدیم که همه جوره کنارش هستیم!
نشانه هایی که علامت مرتکب شدن این اشتباه است عبارتند از:
-رابطه جنسی زود هنگام
-ظرف 3، 4 ماه بعد از آشنایی عروسی کنین
-همان اول با دلایل ناکافی مطمین بشین که اون همسر مطلوب شماست
-احساساتتون نسبت بهش با مدت آشنایی تون تناسب نداره (مثلاً یه هفته از آشنایی تون می گذره اما حاضرید جونتونو براش بدین).
-متوجه بشین که دارین اشتباهات روابط شکست خورده قبل رو تکرار می کنین.
- همون هفته اول آشنایی شروع به خیالبافی در مورد زندگیتون با اون می کنین.
راه حل : این که اول خوب با طرفتون آشنا بشین بعد اگه قابل قبول بودش تعهد بدین.
عاملهایی هستن که باعث می شن احتمال این اشتباه زیاد باشه. مثل:
- آرزو داشته باشین زودتر سر و سامون بگیرین
-وقتی بچه بودین دوستتون نداشتن
-وقتی تنها هستین احساس سردرگمی دارین.
-از جانب دیگران تحت فشار هستین
-زمان فرزند آوری رو به اتمام هستش
-تنها کسی هستین بین همسالان خودتون که مجرد باقی موندین
-به تعلق و دوست داشتن علاقه دارین
-آدم کمال گرایی هستین.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عاقبت عاشق شدن به دلایل نادرست تاسف خورن، درگیر شدن با یه رابطه ناسالم و غیر ارضا کننده هستش.هفت دلیل نادرست عمده ای که می تونیم برای ازدواج داشته باشیم دلایل زیر هستن:
1- فشاری که از طرف خانواده، دوستان، سن بالا و .. به ما وارد می شه.
2- احساس تنهایی و استیصال
3- گرسنگی جنسی
4- بی توجه بودنمون به زندگی خودمون و رشد شخصیمون
5- وقتی بخواهیم از بزرگ شدن فرار کنیم
6- احساس گناه
7- وقتی بخوایم خلاء احساسی و روحیمونو با ازدواج پر کنیم
حالا تک تک اینا رو بررسی می کنیم.
1-فشار: از کجا می تونیم بفهمیم که دلیل اصلی تمایلمون به ازدواج فشارهایی است که از بیرون بهمون وارد می کنن؟ نشونه اش اینه که متقاعد شده باشیم باید با کسی ازدواج کنیم و گرنه چیزی کم داریم . در این حالت احتمال این که از معیارهای اصلی قلبیمون غافل بشیم زیاده و به احتمال زیاد برای رها شدن از فشار سریعاً با فرد نامناسبی رابطه برقرار خواهیم کرد.
2- احساس تنهایی و استیصال: احساس تنهایی یکی از عاملهایی هست که آدمو به فکر ازدواج می اندازه، اما وقتی انتخاب بر اساس تنهایی کار درستی نیستش که فقط بخوایم یکیو پیدا کنیم و باهاش ازدواج کنیم تا از تنهایی دربیایم و به چیزای مهم دیگه توجهی نداشته باشیم. یادمون باشه ما انسانهای ارزشمندی هستیم که استحقاق یه رابطه خوب رو داریم. پس اگه احساس تنهایی داریم بهتره حوصله به خرج بدیم و با دقت فرد مورد نظرمونو انتخاب کنیم.
3-گرسنگی جنسی: ازدواج مناسبترین راه حل نیاز جنسی ما آدمهاست اما اگه توی ازدواج فقط به برآورده شدن این نیاز توجه کنیم به احتمال زیاد درگیر افراد نامناسب خواهیم شد.
4-بی توجهی به زندگی خود: یعنی ازدواج کردن رو بهونه ای قرار بدیم تا مسوولیتمون رو در برابر خودمون پشت گوش بندازیم. اما از کجا می شه فهمید دلیل اصلی تصمیم ما برای ازدواج این موضوع هستش؟ اگه سابقه روابط اشتباه داشته باشیم، یا خودمونو درگیر روابط وقت گیر کرده باشیم، یا توی بخشهایی از زندگی شخصیمون عملکرد نامناسب داشته باشیم، یا اینکه با ازدواج کردن از خودمون و اطرافیانمون غافل بشیم، زود عاشق شدنمون، فرار از تنهایی با خود، بازیگوشی و تلفن بازی در حین کار، وکیل دیگران بودن و وکیل خود نبودن، کمبود شور و شوق و بی هدفی توی زندگی از علامت های این مساله هستن.
بهتره تو روابطمون دقیق بشیم و اگه مطمین شدیم عاشق شدن بهونه ای برای فرار از مسایل شخصیمون هستش روزه رابطه بگیریم تا اول اوضاع خودمونو سامون بدیم بعد به ازدواج فکر کنیم
.
5- فرار از بزرگ شدن: یعنی دنبال کسی می گردیم تا باهاش ازدواج کنیم و اون نقش بابا یا مامان رو برامون بازی کنه و مسوولیتهای زندگی رو یه تنه به دوش بکشه.
اگه دنبال کسانی می گردیم که تفاوت سنی زیادی با ما دارن، خیلی از ما موفق تر هستن، تجربه های خیلی بیشتری نسبت به ما دارن، یا مثل معلم ما هستن احتمالا قصد فرار از بزرگ شدن داریم. ناگفته نماند که تو یه ازدواج درست گاه به گاه یکی از همسران نقش حمایتی مثل پدر یا مادر رو بازی می کنه و این نقش بین طرفین جابجا می شه ولی وقتی تو یه رابطه همیشه فقط یه نفر نقش حمایتی والد رو داره اون رابطه سالم نیست.
6- احساس گناه: اگه با کسی ازدواج کنیم تا دلش نشکنه، یا لطمه نخوره این یه حس همدردی و ترحم هستش نه عشق و بعیده که بتونه رابطه موفقی رو ایجاد کنه.
اگه آدمی باشیم که به سختی "نه" می گه، یا در گذشته احساساتمون توی خانواده مهم نبودن، خودمونو مسوول شاد کردن دیگران بدونیم، خدمونو احساسی و بخشنده بدونیم و اگه بهم بگن خودخواهید برنجیم، احتیاجات واقعیمونو نشناسیم، به سختی از دیگران کمک بخواهیم، از رنجوندن دیگران فرار کنیم، برای دیگران راحت تر پول خرج کنیم تا برای خودمون، یا اگه وقتی ببینیم خوشبخت تر از دیگران هستیم احساس گناه داریم اونوقت آمادگی اینو داریم که از روی ترحم به کسی باهاش ازدواج کنیم.
7-وقتی بخوایم خلاء احساسی و روحیمونو با ازدواج پر کنیم: مشخصه های یه ازدواج سالم این هستش که حس قدر دانی دوطرفه وجود داشته باشه، در طرف در حال رشد باشن، زخمهای گذشته التیام پیدا کنه، و خودباوری طرفین بالا بره. اما علامتهای احساس خلاء نگرانی، تنش، درد، افسردگی و ناامیدی هستن. این احساس خلاء باعث می شه هیچ همسری آدمو اقناع نکنه و آدم مرتب شریک زندگیشو عوض کنه. یادمون باشه یه معشوق حمایتمون می کنه و عشق می ده اما نهایتاً این خودمون هستیم که باید قهرمان زندگیمون باشیم.
اگه زندگیمون هدفدار باشه، ارزشهای خودمونو به یقین بشناسیم، تحمل تنهایی با خود رو داشته باشیم، به خودمون به حد کافی برسیم، درباره معنی زندگی/مرگ/مذهب/خدا به راحتی فکر و صحبت کنیم، تغییرات ناگهانی ما رو بهم نریزه، مدام آرزو نکنیم جای دیگران باشیم، برای خودمون قابل تحسین باشیم، زیاد پیش بیاد که "احساس خوب" داشته باشیم اونوقت می تونیم بگیم غنای روحی داریم.
اگه واقعاً احساس خلاء روحی داشته باشیم بهتره قبل از فکر کردن درباره ازدواج خودمونو غنی کنیم. چه جوری؟ با:
- تهیه دفترچه گزارش رشد شخصی برای تماس با عواطف، افکار و احساسات خودو دسترسی به آگاهی درونی
-انجام تمرینات تمرکز مناسب خودمون
-وقت گذروندن با طبیعت و سکوت طبیعت
-خوندن کتابهای الهام بخش
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هر کسی توی ازدواج کردن دلیلی برای خودش داره. دلیل هر یک از ما واسه ازدواج می تونه دلیلی درست یا نادرست باشه. درست و نادرست از اون جهت که می تونه ما رو به سمت خوشبخت شدن یا نشدن سوق بده.
دلایل درستی که می تونه برای ازدواج وجود داشته باشه اینها می تونن باشن:
-داشتن کسی برای هم صحبتی
-به دست آوردن عشق
-رسیدن به رشد فردی
-داشتن شریک جنسی
-تمایل به پدر یا مادر شدن
دلایل نادرستش هم اینها می تونن باشن:
-شورش علیه پدر و مادر
-فرار از تنهایی
-التیام از شکست قبلی
-فشار خانواده و دوستان
-اجبار دیگران
-نیاز جنسی صرف
-دلایل اقتصادی: یعنی برای رسیدن به وضع مالی بهتر با کسی ازدواج کنیم
-احساس درماندگی
-توهم احساس گناه که اگر با فلانی ازدواج نکنم بلایی سرش میاد
-احساس کمبود یا عقده
منبع:پیش از ازدواج
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خداوند به مرد جفتی از جنس خودش عطا کرده تا با او انس و الفت بگیرد. با یکدیگر زندگی کنند در کنار همدیگر آرامش و آسایش داشته باشند. تشریک مساعی نمایند، خانه و مدرسه بسازند، آموزش و پرورش دهند، تجربه بیاموزند و به تکامل برسند. در محیط تغییرات به وجود آورند، رشد نمایند و رشد دهند.
پسر و دختر جوانی که با هم ازدواج میکنند در واقع تولد تازهای را آغاز میکنند و در اقیانوس تازهای وارد میشوند که اگر تجربه و کار آموزی قبلی را نداشته باشند ، حداقل باید از هوش و فراستی برخوردار باشند که بتوانند در جزر و مد اقیانوس، گم و سرگردان نشوند.
بعضیها میگویند موفقیت ازدواج ، بستگی به این دارد که تا چه اندازه به عشق متعهد هستید. عدهای موفقیت روابط صمیمانه را به بخت و اقبال نسبت میدهند. جمعی دیگر هم به شور و اشتیاق و به وجود علایق و یا ارزشهای مشترک اشاره میکنند.
بعد از بررسی صدها رابطه به این نتیجه رسیدیم کسانی که در روابط صمیمانه ی خود موفق میشوند از مهارتهای ویژهای برخوردارند. به این نتیجه رسیدیم که روابط پایا و پردوام را زوجهایی تحقق میبخشند که با مهارتهای میان شخصی مانند گوش دادن، ارتباط روشن، مذاکره، برخورد موثر با خشم و چیزهای دیگر آشنایی دارند.
در این سلسله مقالات قصد داریم به هرکدام از این مسائلی که ممکن است ایجاد مشکل کند ، بپردازیم . در این مقاله به بررسی بحث ” همسر خود را آنچنان که هست بپذیریم ” و بحث “خوب گوش دادن ، به عنوان مهمترین مهارت ارتباطی ” می پردازیم . یکی از راههایی که کمک بزرگی به بقاء و دوام زندگی میکند و زندگی زناشویی را استحکام میبخشد این است که «فرد همسر خود را آنچنان که هست بپذیرد» او را با تمام خصوصیاتش، با تمام تجارب گذشتهاش با پدر، مادر و خواهر و برادرش بپذیرد.
هر انسانی ریشه در تجارب گذشته و خانواده ی خود دارد و اصولا قسمتی از هویت شخصی هر فردی از خانوادهاش ناشی میشود. آیا میتوان نیمی از هویت او را نادیده بگیریم و اصلا نپذیریم؟ آیا میتوان گل را بدون ریشه زنده نگاه داشت؟ از طرفی نپذیرفتن تمام ابعاد وجودی فرد موجب میگردد که یکی از طرفین و در نهایت هر دوی آنها احساس عدم امنیت عاطفی و روانی نمایند.
بنابراین در یک ازدواج سالم، آنچه اهمیت دارد پذیرش تام و تمام همسر است، اگر شما قادر باشید همسرتان را با همان قیافه و با همان شغل، با همان میزان تحصیلات، با خانوادهای که دارد، بپذیرید و این نگرش را در خودتان تقویت کنید ، احساس بهتری در زندگی مشترک خواهید داشت و الگوهای رفتاری شما در مقابل همسرتان نیز مشخص خواهد شد.
بهتر است این تفکر را در خود تقویت کنید که این شخص با تمام ویژگیهای خوب و بدی که دارد مال من است و برای من است، با وی زندگی میکنم و به او عشق میورزم.در پژوهشی که توسط «ژانت لوئر» و «روبرت لوئر» (1985) انجام شد 351 زوج که بیش از 15 سال با یکدیگر زندگی کرده بودند مورد ارزشیابی قرار گرفتند و از آنها پرسیده شده چه عاملی باعث رضایت آنها از زندگی مشترک شده است؟ نتیجه تحقیق نشان داد عاملی که بیش از همه به عنوان دلیل بقای زندگی مشترک ازدواجها از سوی زوجها بیان شده است «گرایش یا طرز تلقی مثبت نسبت به همسر» میباشد .
طی این روحیه و نگرش ، آنها به اصطلاح همسر خود را از هر لحاظ قبول داشتند و همسر خود را بهترین و نزدیکترین دوست معرفی کردهاند، اکثر زوجهای خوشبخت، همسرشان را به خاطر «فردیت خویش» و به خاطر وجود خود او (به عنوان یک انسان خوب و دوست داشتنی و قابل احترام) دوست داشتند و به او عشق میورزیدند. از وجوه مشترک این زوجهای خوشبخت و موفق فداکاری، بخشندگی و مراقبت از یکدیگر است. (روانشناسی امروز 1985).
یکی دیگر از راهها و مهارتهایی که در زندگی مشترک بسیار موثر واقع میشود گوش دادن است، گوش دادن واقعی به همسر دشوار است. گوش دادن، مهمترین مهارت ارتباطی است که میتواند تولید صمیمت کند و آنرا حفظ کند.
وقتی خوب گوش میکنید همسرتان را بهتر درک میکنید، با او هماهنگ میشوید، از روابط خود بیشتر لذت میبرید و بیآنکه مجبور به ذهن خوانی باشید، میفهمید که همسرتان چرا چنین میگوید و چنین میکند. یکی از موانع موثر بر سر راه گوش دادن ، اندیشه خوانی (ذهن خوانی) است.
وقتی به صحبت همسرتان توجه نمیکنید و آن را باور ندارید و به واقع برای منظور او معنایی در نظر میگیرید، اقدام به ذهن خوانی میکنید. اندیشه خوانها به عواملی از قبیل لحن صدا، حالات چهره و ژست و حالت بدن یعنی به طور کلی به فراپیام بیشتر از پیام ، بها میدهند. محتوای حقوقی صحبت همسرشان را با فرضیهسازیهای خود عوض میکنند. ذهن خوانی برای ایجاد صمیمیت بسیار مضر است، زیرا مسلمات را رها میکند و به خیالات میچسبد.
از دیگر مواردی که موجب عدم توجه و گوش دادن پویا میشود نگرانی برای جواب است گاهی به قدری نگران و درگیر جواب هستید که حرفهای گوینده را نمیشنوید .
گاه همه مطالبی را که میخواهید بگویید در ذهن تمرین میکنید. و یا مطالب را فیلتر میکنید، به این معنا که به بخشی از حرفهای گوینده، توجه میکنید اما از کنار سایر بخشها بیتفاوت عبور میکنید.
یکی از مشکلاتی که بین زوجین گاهی اوقات ایجاد تنش و دردسر میکند، اینست که آنها از ضمائر استفاده ی نامناسب میکنند افراد و بالاخص خانمها اگر در جایی که بهتر است شریک زندگیشان ضمیر «ما و برای ما» را به کار ببرد «من یا برای من» را استفاده کرد، جریحهدار میشوند.
مثلا اگر همسرشان گفت «میرم یک گشتی بزنم اگر دوست داشتی بیا» این لحن ممکن است وی را برنجاند چون به نظر میرسد آمدن یا نیامدن خانم برای همسر علیالسویه است و یا در جای دیگر که ضمیر من را به کار میبرد در واقع همسر را محصور کرده و یا جایی برای اشتراک باقی نمیگذارد.
منبع : برگرفته از کتاب ” روان شناسی ازدواج – نویسنده : زهره رئیسی – با تغییر و تلخیص
بیشتر بدانیم...
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای ازدواج نکاتی لازم است که باید به آنها توجه شود:
1- سن: بهتر است که مرد بزرگتر از زن باشد بطوریکه هر دو یکدیگر را درک کنند. (ترجیحا 3 تا 7 سال)
علت:(زیرا زنان زودتر از مردان به بلوغ فکری و جنسی می رسند. شما می توانید یه دختر 15 ساله رو با یه پسر 15 ساله مقایسه کنید تا این امر براتون بیشتر روشن بشه، یک پسر 15 ساله شاید هنوز معنای درستی از ازدواج و خیلی چیزها برایش قابل درک نباشد ولی یک دختر 15 ساله کاملا برای ازدواج آماده است و حتی از نظر فکری نیز می تواند آماده باشد. اما به مرور زمان دختر رشد خودش را می کند و متوقف می شود ولی پسر همچنان رشد می کند.بطوریکه از رشد دختر جلو می زند و اینجا مشکل اساسی شروع می شود. به مرحله ای می رسد که مرد مسائلی را می فهمد که برای همسرش قابل درک نیست. مسئله ی دیگر اینکه خانمها بخاطر اینکه احساسی تر از آقایون هستند زودتر شکسته می شوند و این می تواند یک معضل بزرگی برای مرد باشد. زیرا مردها بنده و اسیر شهوت و زنها بنده و اسیر محبت. حال مرد وقتی ببیند که همسرش اینگونه شکسته شده که دیگر نمی تواند از لحاظ جنسی و سایر چیزها ارضایش کند به فکر همسر دوم و یا کارهایی خلاف می افتد که باعث از هم پاشیدن کانون گرم خانواده می شود.)
2- Vision : ویژن یا همان بینش فرد (دیدگاه) و استراتژی او خیلی خیلی مهم است که متاسفانه در ازدواج اصلا در نظر گرفته نمی شود و اقلا من در هیچ جایی این امر مهم را ندیدم.
علت: (توجه به ویژن یا دیدگاه می تواند جلوی بسیاری از مشکلات احتمالی را در آینده بگیرد و مانع اختلافات بزرگ در زندگی مشترک شود. شما فرض کنید که مردی ویژنش نسبت به خانمها درشت نیست و همش آنها را ناقص العقل یا کم هوش تلقی می کند، حالا اگر یک دختر در زندگی این مرد قرار بگیرد خودتان بهتر می دانید که چه فاجعه ای برای این دختر خانم پیش می آید و می تواند زندگیشان را فلج کند.)
3- ایمان : ایمان نقطه سرآغاز یک زندگی مشترک و آرام است.
علت: (مردی ایمان قوی به خدا و به دینش دارد ولی زن اصلا به )
4- انسجام شخصیت: متکی نبودن به نفس و انجام درست کارها
علت: (مردی دارای انسجام شخصیت است، او مقید به انجام کارهای دینی و مذهبی و سایر کارهای زندگی اش است. حال با زنی ازدواج می کند که فاقد این خصوصیت است و مقید به کاری نیست. مرد صبح زود از خواب بیدار می شود برای نماز و شروع روزی دیگر ولی زن نه اینکه به نمازش اهمیتی نمی دهد بلکه هر روز تا ظهر می خوابد.)
البته مسائل دیگری هم هست که ان شاالله در پستهای آینده برایتان خواهم نوشت.
نکته دیگر اینکه گروه فکر برتر در حال مصاحبه با انسانهای موفق در هر زمینه ای مخصوصا انسانهای موفق در ازدواج است. و به زودی متون مصاحبه را در وبلاگ قرار خواهیم داد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در ازدواج نکات مهمی وجود دارد که خلاصه وار آنها را بیان می کنم:
1- شخصیت (شوخ و بذله گو، جدی، متین و ...)
مثال: اگر شما شخصیتی شوخ طبع داشته باشید و همسر شما انسانی جدی باشد، ممکن است در آینده مشکل ایجاد کند.
2- هوش
اگر شما هوشی داشته باشید که تقریباً همه چیز را متوجه می شوید و همسرتان خیلی چیزها را متوجه نشود و بلعکس، چیزهایی را متوجه شود و بگوید که شما از آن سر درنیاورید، مشکل ساز است.
3- منش (رفتار و صداقت فرد)
اگر همسر شما به شما حرفی را بزند و بعد خلاف آن حرف را در نبود شما انجام دهد، چه احساسی پیدا می کنید؟
4- ارزشهای مشترک
شما اصلا فوتبال دوست ندارید و نه اینکه دوست ندارید، بلکه آنرا چیز بیهوده و بیخودی می دانید در حالیکه همسر شما باید از تمامی نتایج مسابقات فوتبالی آگاه باشد. و قس علی هذا
5- مذهب
شما اهل نماز شب باشید ولی همسر شما نه اینکه نمازهایش قضا می شود بلکه به آنها به دید کارهای بیهوده می نگرد.
6- خانواده طرف مقابل از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تحصیلات باید با خانواده شما تقریباً در یک سطح باشند.
اقتصادی: شما در زمان بچگی و الان در خانواده متوسطی بزرگ شده اید و به عمرتان رستوران نرفته اید ولی همسر شما در خانواده مرفهی بزرگ شده و اصلا نمی داند غذای خانگی چیست و قس علی هذا.
اجتماعی: مردم محله شما ، خانواده شما را در محله بنام حاج احمد می شناسند ولی اگر در محله همسرتان بروید و از خانواده آنها در محله پرسجو کنید آنها را با نام مستعار حسن بی کله می شناسند.
فرهنگی: شما در خانواده ای بزرگ شده اید که در طول عمرتان حتی یک فحش نشنیده اید ولی همسرتان در خانواده ای بزرگ شده است که همدیگر را با فحش صدا می زنند .وای به زمانیکه دعوایشان شود!
تحصیلاتی: شما در خانواده ای هستید که پدر لیسانس، مادر دیپلم ، خواهر و برادر همه لیسانس ولی همسرتان در خانواده ای است که همه دیپلمند و خودش فوق دیپلمه و به شما قول داده که به زودی فوق دکتراش هم بگیره!!!.
7- تیپ
شما خیلی اهل حجاب و عفت و پاکی هستید و چادر می پوشید ولی همسرتان از شما می خواهد که فکلی! شال به سر و شلوار برمودایی بپوشید و در مجامع حاضر شوید!.
8- اهداف یک سویه
یکی از اهداف شما این است که دور دنیا را بگردید ولی همسر شما اصلا از چنین گردشهایی خوشش نمی آید که هیچ بلکه تا پارک محله هم حوصله شو نداره!
9- فرزند داری
شما آرزوی یه پسر کاکل زری دارید در حالیکه همسر شما می گه تا 59 سالگی نمی خواد بچه دار شیم!!!.
10- خود بودن
همیشه دلش می خواد تیپش مد باشه ، همیشه دلش می خواد مدل موی مایکل جکسون رو داشته باشه و هزاران عقاید جور وا جور که اصلا خودش رو در نظر نمی گیره و ارزش براش معنا نداره، فقط می خواد ببینه دیگران چه می کنند اون هم فردا بره همون کار رو بکنه که در اینجا توصیه می کنم از ازدواج با افرادی که اهل مد هستند بپرهیزید که لزوما فاقد شخصیت خودی هستند.
افراد زیر خودشان نیستند:
1- همیشه به مملکت و مسئولین فحش می دهد.
2- به آینده بدبین است.
3- وقتی صدای پایش را می شنوید می خواهید از دستش بگیریزید.
4- شخصیت دیگران برایش معنا و مفهومی ندارد.
5- اهل مد و جدید بودن و دکور است و اصلا علایق خودش را مد نظر قرار نمی دهد.
11- مثبت بودن
ازش بپرس:"نظرت راجع به آینده چیه ببین چی جواب می ده". اگر اهل مطالعه مجله روزهای زندگی و از این جور منفی هاست، اصلا باهاش ازدواج نکنی!!!
12- تعهد به رشد شخصی
شما هزاران کتاب در زمینه رشد شخصی ات خوندی، می تونی هزار نوع غذا درست کنی، ولی ایشون اصلا یاد نداره یه چایی درست کنه چه برسه به هزار نوع غذای شما!!!
13- اعتماد به نفس
اینها نمونه ای از مواردی بود که در ازدواج مهم هستند.
هرچه این موارد را بررسی کنید و تفاهم داشته باشید می توانید به زندگیتان امیدوار باشید. چراکه تفاهم به منزله حساب پس انداز است و تضاد به منزله قرض و بدهی، حالا هرچی قرضهاتون بیشتر باشه، پرداختش وقت می بره.
قبل از ازدواج چشمهای خود را کاملا باز کنید و بعد از ازدواج ببندید، اینگونه می توانید زندگی ایده آل خودتان را به واقعیت تبدیل کنید.
زندگیتان سرشار از عشق الهی باد.
فهمیدن اینکه چه مردی، مرد زندگی است کمی زمان میبرد. پس با نشانههای یک مرد خوب آشنا شوید و ببینید که طرف مقابل تان این ویژگی ها را دارد یا نه. این نکته را هم بگوییم که شناخت همه این ویژگی ها در مرحله آشنایی ممکن نیست اما می توانید تعدادی از آنها را در طرف مقابل تشخیص دهید و هرچه بیشتر این ویژگی ها را داشت، به او اطمینان بیشتری کنید.
ویژگیهای یک مرد خوب
نشانه اول؛ احترام
احترام موضوعی است که در صدر جدول خوشبختی قرار دارد و خودش را به هزار و یک جلوه نشان میدهد و البته احترام یک موضوع 2جانبه است؛ موضوعی که هم شما باید برای رعایتکردنش تلاش کنید و هم همسرتان باید در رفتارهایش آن را نشان دهد. اگر میخواهید بدانید احترام در رابطه میان شما و نامزدتان جایی دارد، میتوانید از نشانههای زیر کمک بگیرید.
1.اهل سازش است و به خاطر منافع مشترکتان کوتاه میآید.
او گذشتهای شما را میبیند و برای کم کردن فشار روی شما و ارتباطتان، گاهی از خواستههایش میگذرد. به احساسات و نگرانیهای شما گوش میکند و بدون نصیحت کردن یا رنجیدن، برای درک کردنشان تلاش میکند.
2.میداند که یک آدم بیعیب و نقص نیستید اما شما را همانطور که هستید دوست دارد و با دیگران مقایسهتان نمیکند. برای نظرهای شما ارزش قائل است؛ قبل از هر تصمیم اساسیای، نظر شما را میپرسد و با تکروی سعی نمیکند حرف خودش را به کرسی بنشاند.
3.وقتی موفقیتی به دست میآورید با تمام وجود برایتان خوشحال میشود و سعی میکند زمینه را برای موفقیتهای آیندهتان فراهم کند.
4.احترام فقط در لحن خوب و رفتار پرمحبت خودش را نشان نمیدهد. پس اول ببینید که نامزدتان نشانههای بالا را در رفتارهایش نشان میدهد یا خیر و بعد وجود آنها را در رفتارهای خودتان بررسی کنید.
مهم نیست که از نظر بقیه فردی که انتخاب کردهاید چقدر شگفتانگیز یا ایدهآل است، مهم این است که این فرد چقدر به معیارهای خود شما نزدیک باشد و البته اینکه از مرزبندیها و خط قرمزهایتان هم عبور نکند
نشانه دوم: اولویتهای مشترک
همه ما ایدهآلهایی در ذهنمان داریم که از بچگی، وقتی صحبت ازدواج در آینده میآید، در ذهنمان چرخ میزنند. از ویژگیهای ظاهریای مثل قد و وزن گرفته تا شرایط مالی، تحصیلات و خصلتهای رفتاری. اولویتگذاری آدمها برای این ویژگیها یکسان نیست. یکی به شأن اجتماعی اهمیت بیشتری میدهد و یکی به خلقوخو؛ یکی خانواده برایش مهم است و یکی هم پول.
1.برای انتخاب همسر، به الگوهای دیگران نگاه نکنید و سعی کنید که این موضوعات مهم را از نظر خودتان دستهبندی کنید.
2.مهم نیست که از نظر بقیه فردی که انتخاب کردهاید چقدر شگفتانگیز یا ایدهآل است، مهم این است که این فرد چقدر به معیارهای خود شما نزدیک باشد و البته اینکه از مرزبندیها و خط قرمزهایتان هم عبور نکند.
3.اگر به یک مورد خاص فکر میکنید و برای ازدواج فردی را بررسی میکنید، اول 10 ویژگی مهمی که برایتان در اولویت قرار دارند را روی کاغذ بیاورید و بعد در مورد ایدهآل بودن یا نبودن این فرد تصمیم بگیرید. حتی اگر او 7 ویژگی از این 10 تا را داشته باشد، میتواند یک همسر مناسب برای شما باشد. تا اینجای کار 50 درصد مشکل حل شده. حالا وقت آن است که از این همسر آینده هم بخواهیم اولویتهایش را روی کاغذ بنویسد و ببیند که آیا شما هم میتوانید همسر ایدآلی برایش باشید یا نه!
نشانه سوم: از خط قرمزها نمیگذرد
در هر ارتباطی خط قرمزهایی هست که شکسته شدنشان همه چیز را به هم میریزد و البته محدودیتهای همه ارتباطها مثل هم نیستند. وقتی هم که پای زندگی مشترک به میان بیاید، خط قرمزها پیچیدهتر و گاهی هم غیرقابل عبورتر میشوند و به همین دلیل یکی از اصلیترین نشانههایی که به شما میگوید یک مرد، همسر ایدهآل شماست، احترام به همین خط قرمزهاست. این خطوط قرمز ممکن است حریم روابط کلامی و فیزیکی، صداقت، حریم خانواده، رازداری و... باشد.
1.بعضی از خط قرمزها در همه ارتباطها مثل هم هستند و بعضیهای دیگر هم تنها در مورد زندگی مشترک شما صادق هستند. پس اگر او میخواهد برایتان بهترین همسر دنیا باشد، باید هر دوی این مسیرهای ممنوعه را بشناسد و به آنها احترام بگذارد.
2.یک همسر ایدهآل نباید تنها و تنها از مسیرهایی که خودش درست میداند عبور کند بلکه باید نگاهی به مفهوم درست در ذهن شما بیندازد و در صورتی که میبیند انجام یک کار به تصور ذهنی شما در موردش آسیب میزند، از انجام دادنش دست بردارد.
3.شما هم در این مورد یک وظیفه دارید. درست است که بسیاری از این مرزبندیها جزو کلیشههایی هستند که همه مردها از آن باخبرند اما اگر مورد دیگری در ذهنتان وجود دارد، انتظار نداشته باشید که مردتان آن را حدس بزند بلکه با توضیح آن موضوع و بیان دلایلتان، اهمیت این خط قرمز را بازگو کنید و از او بخواهید که به این محدودیت احترام بگذارد.
همه ما دوست داریم بهترین باشیم و اگر مقابل فردی بنشینیم که دوستش داریم و نگران از دست دادنش هستیم، دوست داریم خودمان را بهمراتب بهتر از خود واقعیمان جلوه دهیم و ضعفها و شکستهایمان را در مقابلش پنهان کنیم. اما در یک رابطه ایدهآل شما هیچ نیازی به پنهان کردن خود واقعیتان نخواهید داشت
نشانه چهارم: اجازه میدهد خودتان باشید
همه ما دوست داریم بهترین باشیم. بهتر از چیزی که هستیم و حتی بهتر از چیزی که در توانمان هست. به خصوص اگر مقابل فردی بنشینیم که دوستش داریم و نگران از دست دادنش هستیم، دوست داریم خودمان را بهمراتب بهتر از خود واقعیمان جلوه دهیم و ضعفها و شکستهایمان را در مقابلش پنهان کنیم. اما در یک رابطه ایدهآل شما هیچ نیازی به پنهان کردن خود واقعیتان نخواهید داشت.
1.میدانید او شما را همانطور که هستید دوست دارد و حتی اگر هزار زن قدرتمندتر و داناتر از شما مقابلش ظاهر شوند، باز هم شما را انتخاب میکند.
2.این حس به شما اعتماد به نفس میدهد و نمیگذارد که با حسادت، ترسها و بیاعتمادیهای بیمورد یا احساس ناامنی، زندگی مشترکتان را خراب کنید.
ویژگیهای یک مرد خوب
نشانه پنجم: از شما دفاع میکند
گرچه بهترین حالت ممکن این است که ازدواج شما همه را خوشحال کند و کوچکترین سردی و مشکلی در این مسیر پیش نیاید اما نباید فراموش کنید که این حالت رویایی همیشه هم اتفاق نمیافتد. تفاوتهای خانوادگی، تفاوت در انتظارها و سبک زندگی و بسیاری عوامل دیگر میتواند انتقاد دیگران را متوجه شما و تصمیم مشترکتان کند.
1.اگر او همسر ایدهآل شما باشد، با شنیدن این داوریها و گوشه کنایهها از تصمیمش دلسرد نمیشود و برای راضی کردن دیگران، به فکر تغییر برنامههایش نمیافتد.
2.شاید شما 2 نفر با گرفتن یک تصمیم مشترک بتوانید راه را برای این ازدواج هموارتر کنید اما یک مرد ایدهآل هرگز بار این تغییرات را به دوش شما نمیاندازد و با قرار دادنتان در برابر دیگران، بهدنبال حاشیه امنی برای خودش نمیگردد.
نشانه ششم: حستان به شما میگوید...
حتی اگر او تمام نشانههایی که یک همسر ایدهآل باید داشته باشد را دارد، باز هم به معنای این نیست که او مردی است که برای آرامش شما آفریده شده است. با وجود بررسی تمام این موضوعات، دست آخر باید به این فکر کنید که چه حسی درباره این مرد دارید.
آیا هر زمان که او را میبینید احساس شوق و هیجان سراغتان میآید؟ آیا بعد از هر دیدار، با اشتیاق منتظر گذاشتن قرار بعدی میمانید؟ آیا وقتی صحبت از ازدواج میشود، دلتان میخواهد که زود همهچیز جفتوجور شود و برای همیشه در کنار او باشید؟
اگر پاسخ شما به این سوالها منفی است اما وقتی دو دو تا چهار تا میکنید، میبینید که او ایرادی ندارد که بخواهید به خاطرش از ازدواج صرفنظر کنید، دست نگهدارید!
حسی که شما باید به همسر آیندهتان داشته باشید، بسیار مهم است ، حسی که اگر نباشد، با وجود تمام ویژگیهای مثبت هم نمیتواند شما را به ماندن در یک زندگی دلگرم کند.
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
اگر می خواهید از تازه ترین اطلاعات علمی با خبر شوید...
اگر می خواهید برای تحقیقاتتان از منابع معتبر استفاده کنید...
و اگر می خواهید مقاله مروری تهیه نمایید...
جهت خرید
مقالات جامع و کامل پزشکی ، بهداشتی و اجتماعی و... و فقط با پرداخت 500 تا 2000 تومان
به سایت زیرمراجعه نمایید.
http://www.novinpendargroup.com
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مادربزرگ در حسرت زندگی این و آن آهی میکشد و بغض میکند. پدربزرگ از درد تن مینالد.
زن خشمگین به شوهرش نگاه میکند و برایش آرزوی مرگ دارد و پیرمرد با غضب بر سرش هوار میکشد و از بیتوجهی همسر شکوه دارد و هردو سردرگم به گذشته بیثمر و آینده مبهم خود فکر میکنند.
در بانوان بعد از شروع علائم یائسگی، تغییرات هورمونی و کاهش میل جنسی معمولا با ازدواج و رفتن کامل فرزندان از خانه مصادف است، به عبارتی زن سندرم «آشیان خالی» را تجربه میکند. چالشهای زنانه وقتی به اوج خود میرسد که بحران میانسالی با کم شدن زیبایی و ظرافت زنانگی که زمانی مایه دلگرمی و توجه اطرافیان، دوست و فامیل میشده، تارهای سفید در لابهلای موها خبر رسیدن این ایام را به همراه میآورد.
در مردان بعد از 40 سالگی با کمتر شدن میل جنسی، بازنشستگی و مانند زنان از دست دادن حمایت عاطفی فرزندان و والدین، ایجاد بحران هویت شغلی و عدم توجه و نوازش همسر از سویی دیگر، چالشها از راه میرسند. گاه مرد برای اعاده آن هویت کاذب از دست رفته، نداشتن بانک عاطفی قابل قبول نسبت به همسر و بیگانه بودن با کودک درون و خود واقعی به عشقهای زمان پیری دل میسپارند، تا کمبود نوازش و توجه را جبران کنند.
در زنان این کسب هویت تخیلی به شکل حساسیتهای غیرمتعارف راجع به سن، لباسهای نامتناسب، حرکات و سکنات جوان مآبانه بروز میکند. اگر زنان و شوهرانشان در جوانی برخوردی مناسب و عاشقانه با یکدیگر داشته باشند و فضای زندگیشان همراه با عاطفه و یکدلی باشد؛ یعنی ارتباطات زناشویی کودک به کودک و یا بالغ به بالغ بوده و در جنبههای مختلف توجه نوازش کامل و قابل قبول رد و بدل شود، در دوران میانسالی با استفاده از این بانک عاطفی پربار و به یاد خاطرات و تجربههای مثبت از ادامه زندگی مشترک لذت بیشتری خواهند برد.
اگر زوجین در دوران اولیه زندگی خشونت و بازنوازیهای منفی عاطفی داشته باشند [این امر در مورد مردان که مدیر خانواده هستند بیشتر مصداق دارد] و یا با خشنودسازی اجباری و یا هر ویژگی افراطی غیرطبیعی دیگر که از کودک یا بالغ برخاسته نباشد، سعی غیر واقعی در جلب رضایت طرف مقابل[به خاطر منافع و مصالح شخصی] و یا گدایی محبت در دوران کهنسالی طرفی که احساس اجحاف و فشار میکرده، تجربههای خشم و نفرت خود را با آزار و اذیت طرف مقابل نقد خواهد کرد. این ارتباطات در خانوادههای مسن به وضوح قابل مشاهده است.
برای گذراندن پرنشاط بهار دوم زندگی به این نکات توجه کنید.
داشتن آگاهیهای لازم در راستای شناخت خود و نیازهای احساسی، عقلانی، تحلیل رفتارهای فردی و اجتماعی، ارتباط صحیح با کالبد و ضمیرهای آگاه و ناخودآگاه دستمایه قدرتمندی است که کمک میکند، انسان در چالشهای زندگی مشترک جایگاه خود را بهتر ارزیابی کرده و توانایی لازم را برای رفع مسائل فیمابین به دست آورد.
در این حالت فرد نه منفعلانه در پی انتخاب شدن است بلکه فاعلانه با بررسی دقیق و همهجانبه خود برمیگزیند و پس از شروع زندگی عادلانهتر در مورد خود و همسر قضاوت کرده و سهم خود را در مشکلات و مسائل میبیند و در نتیجه بالغانه نه کسی را وارد بازیهای روانی میکند و نه در بازی روانی طرف مقابل شرکت میکند.
رفتارشناسان معتقدند:«اغلب روابط انسانی غیر بالغانه نوعی بازی محسوب میشود که بازیگران بنا به تربیت خردسالی، ناخودآگاه روابط خود را براساس احساسات تخریبی و موقعیت شخصی ادامه میدهند، تبادلات افراد در سه وضعیت «بازنده»،«برنده»و «قربانی» ظاهر میشود».
در جامعه سنتی زنان با ماسک «قربانی» دوران زندگی خود را سپری میسازند ولی مردان ابتدا در نقش برنده و در دوران کهنسالی که قدرت جسمی و فکریشان رو به نقصان میرود به احساس «بازنده» تغییر موقعیت میدهند. در اغلب کشورهای پیشرفته دورههای اجباری در مدارس و موسسات، مربوط به ازدواج در راستای خودشناسی دقیقتر و آموزشهای پیش از زندگی مشترک برقرار بوده و اطلاعات لازم در این زمینه را در اختیار افراد میگذارند.
پرداختن به امور و علایق فردی
ازدواج و زندگی مشترک به معنای خاتمه اشتغالات و تفریحات فردی نیست. جبران خلیل جبران نویسنده بزرگ مصری میگوید:«مانند ستونهای خانهای باشید که جدا از هم سقفی را برپا داشتهاند.» و در جایی دیگر میگوید:«مانند تارهای سازی باشید که جدا از هم آهنگ خوشی را مینوازند.» همسر باید به مثابه بال پروازی باشد که در ایجاد زمینه پیشرفت و صعود طرف مقابل در ابعاد مختلف سهیم باشد.
داشتن ساعات و روزهای اختصاصی برای یادگیری، انجام اشتغالات علمی، معنوی و تفریحی جز حقوق اولیه زوجین به حساب میآید. برخورداری از اوقات فراغت و یا مسافرت و گردشهای جدا از همسر نیز حق طبیعی برای ایشان محسوب میشود. ایجاد تنگنا، عدم پذیرش حدود و حریم شخصی تنها به ایجاد و افزایش تنش منجر میگردد.
عشق واقعی در احترام به حریمهای فردی و اجتماعی معنا و مفهوم مییابد نهچسبیدن به طرف مقابل. شاعر میگوید:«عشق محدود نمیکند، دربند نمیکشد، خسته نمیکند، وبال گردن نیست، مزاحم نیست، همسر رفیق راه است و پناه و مأمن، وقتی خسته و بیچارهایم، شانههایی برای گریه و لبخندی برای برخاستن وقتی ناامیدیم».
داشتن اوقاتی انفرادی همراه با دوست، خانواده یا به تنهایی فشارهای ناشی از تاهل را کاهش داده و انسان با خاطری آسودهتر و دلی لبریز از امید و خشنودی به سوی خانه باز میگردد.
داشتن سرگرمی
یکی از الزامات زناشویی داشتن تفریحات[همگام و توام] مورد علاقه طرفین میباشد. ورزشها و بازیهای رقابتی، سفرهای علمی، تفریحی، یادگیری هنرهای دستی، نقاشی و... از اموری است که دقایق و خاطرات خوشی را به همراه داشته و سبب میشود زوجین بانکهای عاطفی مثبت خود را غنی سازند.
شاید یکی از معدود خاطرات انسان در زمان پیری یادآوری سفرهایی باشد که تجربه کرده و این گذران اوقات مشترک حتی در زمینه شغلی و اقتصادی اولا منجر به همدلی و شناخت بیشتر زوایای روحی طرف مقابل میشود و هم یادوارههای ماندگاری را به ارمغان میآورد.
معمولا بعد از تولد فرزندان فاصله والدین روز به روز بیشتر میشود و به بهانه رسیدگی به کودک پرداختن به یکدیگر، تبادل نوازشهای مناسب و تقدیم عشق و هیجان در زندگی کمرنگتر میشود. [این رویکرد از طرف مردان بیشتر استقبال میشود].
ازدواج از مقولههای ویژهای است که برای حفظ کمی و کیفی آن از شروع تا انتها بیش از نظارت و پیگیریهای قانونی نیاز به توجه، دقت، پیگیری و حفظ احتیاطهای لازمه دارد. یکی از تهدیدات مهم دراین راستا پردهدری داخلی و بیرونی است.
گستاخی و عدم رعایت ادب و احترام از مسائلی است که در همه ارتباطات به خدشهدار شدن و بیمهری میانجامد و ازلحاظ اجتماعی واگویی مشکلات خصوصی خانواده به دیگران و فاششدن ضعفهای زندگی نزد این و آن به بیمقداری طرفین در نظر مردم منتهی شده و اعتبار و ارزش خانواده را زیر سؤال میبرد و نهتنها مسئله حل نمیشود بلکه پیچیدگی و دخالت در آن مشکل را صدچندان کرده و درگیری را شدت میبخشد.
دکتر ناریان روانشناس میگوید: «در ایران بهدلیل وجود روابط نزدیک فامیلی و حرمت طلاق، عدم حمایتهای قانونی و عدم اشتغال زنان بهشکل فراگیر، طلاق کمتر اتفاق میافتد و اگر امکان فرصتهای مشابه کشورهای پیشرفته در ایران جاری شود آمارهای جدایی بهشکل ناهنجاری، بالا خواهد رفت.«
عدم آموزشهای قبل از ازدواج، تربیتهای مسموم، اختلاف طبقاتی [فکری، مالی و...]، ازدواجهای غیرقوم و قبیلهای و اغلب ناشناس و شناخته نشده، پرداختن بیشتر به جوانب غیرضروری زندگی مانند تشریفات و چشموهمچشمیها بهجای آشنایی با پیام اصلی وصلت که همان یکدلی و عشق و امید است، همگی پیشزمینه پردهدریها، گستاخیها و مسائلی از این دست را رقم میزند.
رعایت احترام، اعتماد و حفظ حریمهای شخصی طرفین و بالاخره داشتن صداقت نسبت به یکدیگر به انسجام فضای خانه کمک میکند. یادآوری نکات مثبت همسر و رسیدن به این بلوغ فکری که تنها با تحول فکری، مطالعه پیگیر و امید و تلاش ماست که فضای زندگی عوض میشود، خانهای خواهیم داشت بهدور از تنش و اضطراب که در آن هم ما آسوده خواهیم بود و هم مدلی قابل قبول همراه با نوازشی مؤثر را به فرزندانمان هدیه خواهیم داد و خاطرات این تلاش را در دوران پیری با همسر خود رقم خواهیم زد.
دوستی میگفت: «وقتی تنهاییم به دنبال یک دوست میگردیم، وقتی پیدایش کردیم، دنبال عیبهایش میگردیم، وقتی از دستش دادیم، دنبال خاطراتش میگردیم و باز تنهاییم...«
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بحران میانسالی می تواند شاخه های مختلفی داشته باشد مثلا برای یک مرد می تواند در مسائل کاری اتفاق بیفتد. مردی که بارها شغل خود را عوض کرده ،و به اصطلاح معروف از این شاخه به آن شاخه پریده در میانسالی به بی هویتی شغلی می رسد .او احساس می کند که برای هیچ کاری مفید نیست یا اینکه هیچ شانسی برای موفقیت در کار ندارد .
اما برای یک مادر افراطی که همه چیز را فقط فدای فرزندانش کرده است و از رشد متعادل شخصیت خود غفلت ورزیده است بحران میانسالی وقتی اتفاق می افتد که آخرین فرزند خود را به خانه بخت می فرستد. او که غرق در وظایف لذائذ مادری بوده است به یکباره خود را تنها و باخته می بیند .او تمام عمرش را فدای کسانی کرده بود که اکنون به خاطر خوشبختی خودشان او را ترک کرده اند. احساسات چنین مادرانی گاهی از ناامیدی کلامشان پیداست.
اما یکی از شاخه های مهم بحران میانسالی می تواند مربوط به روابط همسران باهم در سنین میانسالی باشد. در این مقاله توجه ما به همین مطلب است .البته چنین بحرانی برای همه همسران لزوما پیش نمی آید اما اغلب در زندگی عوام مشاهده می شود.
بدیهی است همه همسران خواه نا خواه با هم مشکلاتی دارند که موجب تنهایی بین آنها خواهد شد بالاخره هر زوجی از برخی اخلاقها و صفات یکدیگر راضی و از برخی خلقیات و عادات هم رنج می برند. لذازوجینی که راه مدارا و تسامح را در پیش نگیرند خیلی زود در اوایل ازدواج به نقطه جوش خواهند رسید. اما زوجینی که مدارا ،تسامح و اغماض را بلد باشند،خیلی دیر تر به این مرحله خواهند رسید .نقطه ی جوش از نظر ما در روابط زناشویی همان نقطه ای است که فرد با رسیدن به آن ،تحمل خود را از دست می دهد .
در عین اینکه به همسرش بسیار علاقمند است و به او وابسته و معتاد است ،متقابلا از او خسته و منزجر نیز هست ،یعنی نوعی دوگانگی در احساسات فرد نسبت به همسرش پدید می آید که قائدتا موجب نزاعهای بسیاری خواهد شد.این نقطه ی جوش برای اغلب زوجین در میانسالی اتفاق می افتد .البته به شرطی در میانسالی اتفاق می افتد که ازدواج در جوانی رخ داده باشد .به عبارت دیگر معمولا چنین تعارضی بین فاصله ی ده تا پانزده سال بعد از ازدواج اتفاق می افتد.
فرض کنید فردی دارای همسر دروغگویی است که حتی برای تفریح هم دروغ می گوید .این دروغ گویی ممکن است در سالهای اولیه اصلا توجه طرف مقابل را جلب هم نکند .یا آنکه بی اهمیت به نظر برسد اما بعد از تحمل تلخی های بسیاری که محصول دروغگویی همسر وی هست ، حساسیت های آزار دهنده و بزرگ کننده شکل می گیرد. لذا دعواها و نزاعها برای اصلاح طرف مقابل آغاز خواهد شد .
مرحله بعدی که مرحله درک بی نتیجه بودن نزاعهاست مرحله ایست که موجب دوگانگی در احساسات فرد می شود .او در عین اینکه همسرش را دوست دارد از برخورد با او عصبی و متنفر هم می شود .او طالب دوری و نزدیکی است که باهم ممکن نیستند این یعنی یک بحران واقعی .
به همین علت در زندگی میانسالان شاهد اختلافاتی پایان ناپذیر و جرو بحثهایی بی فایده هستیم که گاهی فقط با یک اشاره و یک کلمه استارت می خورند .این مشاجرات که از نظر اطرافیان غیر منطقی به نظر می آیند از نظر خود زوجین اجتناب ناپذیرند .چنانچه اطرافیان پیوند عمیق موضوع مورد مشاجره را با احساسات طرف مقابل درک می کردند تحلیل بهتر و شفافتری از رفتار طرفین پیدا می کردند.
اما برای آنکه شما چنین بحرانی را در میانسالی تجربه نکنید رعایت دو نکته موثر است. یکی اینکه تا می توانید از مشاجرات و بگو مگوها کم کنید. به هیچ عنوان یک مشاجره را دست کم نگیرید .مشاجرات وقتی روی هم انبار شوند و انرژی هایشان را درهم ضرب کنند ،خستگی و کلافی لازم برای رسیدن به آن احساس دوگانه و نقطه ی جوش را فراهم می آورند.ضمن آنکه صفات بد و خلقیات ناپسند خودتان را از دسترس همسرتان دور نگه می دارید از تلاقی با نقاط ضعف و خلقیات ناپسند او نیز خودتان را حفظ کنید .توجه زیاد به عیوب یکدیگر و صحبت در باره آن ،شما را نسبت به هم حساس و عصبی می کند .
از عیوب همسرتان چشم پوشی واقعی داشته باشید یعنی در فکر و قلبتان هم آنها را وارد نکنید .شاید زندگی شما از مسیری پیش برود که عیوب همسرتان در این مسیر چندان ضرر زننده نباشد. همین که آسیب رفتارش به زندگی مشترکتان نرسد کافیست .زیرا ما مسئول تربیت یکدیگر و محاسبه اعمال هم نیستیم این کار را به خداوند بسپاریم بهتر است .ما باید این هنر را داشته باشیم که با همین مجموعه خلقیات و عاداتی که داریم در کنار هم خوشبخت و پیروز زندگی کنیم.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
گاهی زوجها از این که همسرشان در خرید کردن وارد نیست و از اشکالاتی نظیر ولخرجی و عدم صرفهجویی گلهمندند و گاهی هم از هم ایراداتی در این زمینه میگیرند که موجب دلخوری همدیگر میشوند، به هر حال خرید برای زندگی روزمره امری ضروری است و نمیتوان بدون آن مایحتاج زندگی را فراهم کرد، اما رعایت یک سری اصول میتواند این امر را هم برای مردان و هم برای زنان لذتبخش و مفید کند. برای این که این اصول را بشناسید بقیه مطلب را بخوانید.
خرید مایحتاج زندگی
برای خرید روزمره که یکی از مهمترین جنبههای خرید است به اصول زیر دقت کنید:
1 ــ فهرست خرید بنویسید. لازم نیست در روز چند بار به خرید بروید و هر بار یک یا چند قلم جنس را خریداری کنید. شما میتوانید یک کاغذ دم دستتان بگذارید و در طول روز هر چه که احتیاج دارید بنویسید تا یکباره تمام مایحتاجتان را بخرید. نوشتن فهرست خرید به شما کمک میکند در خریدتان چیزی را فراموش نکنید و چیز اضافی نیز نخرید.
2 ــ سعی کنید با همسرتان به خرید بروید. علاوه بر لذت خرید با همدیگر میتوانید در این امر به هم کمک کنید، تجربیات خود را در اختیار هم بگذارید و همراه هم باشید.
3 ــ اگر خریدتان طول میکشد و تعداد اقلام آن زیاد است ترتیب خرید را رعایت کنید مثلا مواد خوراکی که خراب شدنی هستند مثل گوشت و لبنیات و... را آخر بخرید و اول سراغ چیزهای خراب نشدنی بروید.
4 ــ اگر خریدتان در چند نقطه مختلف است از لحاظ مسیر هماهنگی کنید تا وقتتان تلف نشود.
5 ــ زیاد نخرید. وسایل را در خانهتان انبار نکنید لزومی ندارد وقتی محل خرید به اکثر خانهها نزدیک است خرید چند ماهتان را یکباره بخرید برای این که در مورد خوراکیها هرچه تازه به تازه بخرید بهتر است و وسایل اضافی جایتان را میگیرد لزومی ندارد شما یک قفسه پراز مواد شوینده داشته باشید یا خوب نیست که نان خشک فراوانی را دور بریزید بلکه میتوانید هرگاه تمام شد یا رو به اتمام بود یکی یکی بخرید.
6 ــ هنگام خرید به کیفیت، قیمت، تاریخ مصرف و علامت استاندارد جنس توجه کنید.
7 ــ بیشتر از این که ببینید چه چیزهایی دوست دارید بخرید به این فکر کنید که چه چیزهایی احتیاج دارید.
8 ــ حتما فاکتور خریدهایتان را بگیرید و یک نگاه به او بیندازید تا چیزی اشتباه نشده باشد و همیشه خریدها و مبلغ خرید خود را در دفترچهای یادداشت کنید تا دخل و خرجتان را بدانید و بتوانید برنامهریزی کنید.
9 ــ مبلغ خاصی را برای خرید خود تعیین کنید و سعی کنید بیشتر از آن خرید نکنید.
10 ــ اگر پای صندوق دیدید که بیشتر از پیشبینیتان خرید کردید رودربایستی نکنید و از اقلام غیرضروری کم کنید. شما مجبور به خرید نیستید. پس خجالت نکشید و اجناس اضافی را از خرید خود کم کنید.
11 ــ وقتی خریدها را به خانه آوردید هر جنس را سر جای خود بگذارید تا یادتان نرود و جنسی را بعد از این که تاریخ استفاده از آن گذشت ته قفسهها پیدا نکنید.
12 ــ سعی کنید خریدهای اساسی را مثل گوشت یا لبنیات از یک مغازه خریداری کنید چراکه مغازهدار شما را به عنوان مشتری خود میشناسد و میداند شما دوباره برخواهید گشت برای همین در چیزی که به شما میفروشد دقت بیشتری میکند.
به همسرتان خرید کردن را یاد بدهید
«چقدر زیاد خریدی»، «بهت گرون داده»، «این میوهها که همه لک دارند»، «منم شیر و ماست خریده بودم»، «چرا این همه چیز اضافیتر از فهرست خریدی»، «این خیلی بزرگه» و «رنگ این وسیله به خانه ما نمیآید» اینها جملههایی است که ممکن است خیلیها همسرشان را با آنها سرزش کرده یا خودشان با این جملهها سرزنش شدهاند. چرا به جای سرزنش کردن همسرانتان خرید کردن را به او نمیآموزید. برای این کار سعی کنید چند بار با هم به خرید بروید به او آموزش دهید مثلا میوهها را نشانش دهید و برایش توضیح دهید و نشانههای یک میوه سالم را یاد بدهید. قیمت اجناس را به او نشان دهید تا اجناس را گرانتر از قیمت واقعی نخرد. وقتی یک بار زیاد خرید کرد ،وقتی مجبور شدید میوههای گندیده را دور بریزید یا خریدها در یخچال جا نشد او را صدا بزنید و بدون لحنی تند به او نشان دهید که خرید زیاده از حد مشکلآفرین است. هر کدام از زن و شوهر اگر در طول مسیر خانه یکباره یادتان میافتد که چیزی بخرید حتما با همسرتان تماس بگیرید و بپرسید که آیا او هم خریده است یا نه. اگر در نهایت دیدید که همسرتان نمیتواند به خوبی بعضی از اجناس را بخرد آنها را از فهرست خرید کم کنید و خــودتـان خـریـداری کـنـیـد مـثـلا اگـر نمیتواند میوه را به اندازه و مناسب خـریداری کند خودتان میوه بخرید و اجناس دیگر را به عهده او بگذارید.
در مورد خریدهای دیگر مثل لباس یا وسایل خانه هم اطلاعات لازم را به همسرتان بدهید اعم از سایز لباس بچهها و خودتان .شماره پا و رنگهایی که دوست دارید و حتما در خرید اینگونه اجناس به او بگویید که همیشه با فروشنده طی کند که اگر آن مناسب نبود برای تـعـویـض بـاز مـیگردید تا خرید همسرتان برایتان دلچسب باشد و اشتباهی رخ ندهد.
خریدارهای همیشه مشتاق
بعضیها از اینکه همسرشان ولخرج است و در خرید بیملاحظه، گلهمندند و نمیتوانند جلوی آنها را در خرید کردن بگیرند. باید بدانید بعضیها شخصیتا دوست دارند اجناس گرانقیمت بخرند و اصلا به اینکه آن جنس را احتیاج دارند فکر نمیکنند این افراد ممکن است برای خرید نان بیرون بروند و با یک جفت کفش گرانقیمت به خانه برگردند چرا که در برابر وسوسه خرید کردن ناتوانند. برای اینکه از پس این افراد برآیید میتوانید راههای زیر را امتحان کنید:
1 ــ مـبـلغ خاصی را به صورت مــاهـیــانــه بـه خـریـدهـای شـخـصـی همسرتان اختصاص دهید تا نتواند بیحد و مرز خرید کند. (در صورت لزوم برای خودتان هم چنین کنید.)
2 ــ از او بخواهید برای خرید کردن با شما مشورت کند و شـمـا نـیـز بـا جملاتی نظیر ایـنکـه «فـکـر نـمـیکـنـی یه مـقــدار گــران اســت» یـا «تـو بـتـازگی یک کفش خریدی»، «این لباس خیلی شبیه لباس قبلی که خریدی است فقط قیمتش 2 برابر آن است» او را عصبانی نکنید و از مشورت کردن با شما پشیمان نسازید. شما باید او را به صبر کردن دعوت کنید مثلا «نمیخواهی کمی بیشتر صبر کنی شاید زیباتر از این هم پیدا کنی« »اگر عجله نداری با صبر بیشتر خرید کن و فروشگاههای بیشتری را بگرد» شما با این کار او را بیشتر به گشتن سوق میدهید تا خریدن.
3 ــ از او بخواهید چند وقت یکبار وسایلش را مثلا لباسهایش را یا کفشهایش را بیرون بیاورد و ببیند این کار روحیه او را عوض میکند و به او یادآوری میکند که چه چیزهایی دارد چرا که گاهی وسایل ما چون در معرض دید نیستند مورد استفاده قرار نمیگیرند.
4 ــ شاید این کار همسرتان یک نوع اعتراض به رفتار شما و یا سبک زندگی یکنواخت یا تنهایی باشد شما میتوانید با محبت کردن به همسرتان و گذراندن وقت بیشتری با خانواده و رفع یکنواختی زندگی و جایگزین کردن کارهای لذت بخش و نشاطآور دیگر به جای خرید کردن همسرتان را سر ذوق آورده و رفتار خرید کردن را در او متعادل کنید.
5 ــ مـمـکـن اسـت ایـن مـسـالـه یـک چـشم و همچشمی با شخص خاصی باشد شما میتوانید روابط خود را با آن شخص کم کنید یا همسرتان را آگاه کنید.
6 ــ حتما با همسر خود حرف بزنید و به او بگویید که خرید زیاد از حد تنها پول خانواده را از بین میبرد میتوانیم با پسانداز این پول خیلی راحتتر زندگی کنیم.
منبع تبیان
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
حتماً شنیده اید که می گویند مادرزنم چنین و چنان یا مادر شوهرم فلان و بهمان. به نظر می رسد که مادرزن و مادرشوهر الگویی قالبی در زندگی مشترک انسان ها باشند. گفتیم انسان ها و نه ایرانی ها ،چون این مشکل ظاهراً در بسیاری از جوامع و فرهنگ ها به چشم می خورد.
الگوی قالبی یا به عبارت بهتر، تصوری که از مادرشوهر یا مادر زن در ایران وجود دارد موجودی غالب است که طرف مقابلش، یعنی داماد و بیشتر عروس را مغلوب و مطیع خود می خواهد و از این جا در ارتباطات بین عروس یا داماد و مادرشوهر یا مادرزن شکلی از روابط پیش می آید که سرانجام به اختلافات بین زن و شوهر می انجامد دعوا و اختلاف هم از این جا شروع می شود که عروس و داماد کلام یا رفتار (گفته ها و اعمال) مادرزن یا مادرشوهر را نوعی دخالت در زندگی خود می دانند و رفتار آنها را اهانت به خود تلقی می کنند از طرف دیگر، مادرزن یا مادرشوهر هم انتظار دارند که عضو تازه خانواده احترام آنها را نگه دارد و جایگاهی خاص برایشان در نظر بگیرد.
این جا طرف سومی هم وارد ماجرا می شود، یعنی عروس یا داماد به این ترتیب، در این ماجرا تعاملی سه جانبه وجود دارد: عروس، داماد و مادرزن یا مادرشوهر. طرف سوم ماجرا معمولاً خود را چندان درگیر نمی کند، اما دو طرف دیگر، یعنی مادرزن یا مادرشوهر و عروس یا داماد سعی می کنند حمایت وی را به دست آورند. در حقیقت، آنها تلاش می کنند ائتلافی به ضرر طرف دیگر شکل دهند اما چرا بین مادرشوهر و عروس تا حدی کمتر، بین مادر زن و داماد اختلاف و تعارض پیش می آید؟
می دانیم که یکی از زیباترین پیوندهای موجود در عالم هستی پیوند بین مادر و فرزند است. از سوی دیگر، مادر طی سال ها زندگی، نوعی احساس هویت خاص در خانه پیدا می کند و خانه را با ارزش ها و افکار و سلایق ویژه خود اداره می کند او عشق فرزندان و همسرش را به خود احساس می کند و از سوی دیگر، عشق و محبت خود را نثار آنها می سازد. به این ترتیب، مادر شکلی از نظارت را بر خانه و خانواده اعمال می کند (این وضوع به ویزه در جوامع شرقی، از جمله در کشور ما نمود بارزتری دارد.) او در خانه ای که خود در ساخت و برپایی اش نقش داشته هویت خویش را می یابد و طبیعی است که هر فردی یا شرایطی که این نقش را با مخاطره رو به رو کند یا عشق و عواطف فرزندان را از او به جانب دیگری بازگرداند نوعی تهدید برای او، عواطفش، احساس ارزشمندی، هویت و در نهایت، حس نظارت او بر خانواده محسوب می شود. این موضوع علت اصلی رفتار روان شناختی مادرشوهر یا مادرزن است.
به نظر روان شناس ها، پسر برای مادر ثمره تلاش ها و درگیری عاطفی اوست. وقتی می بیند که پسرش به سمت زن دیگری رفته، با خود می اندیشد که مبادا تأثیرش را بر فرزندش از دست داده باشد. او وجوه این تأثیر را در اطاعت قبلی فرزند از خود، در مراقبتی که فرزند از او می کرد و در احترامی که به وی می گذاشت می بیند و چون احساس می کند که پسرش دیگر به حد سابق از وی اطاعت نمی کند و برایش احترام قائل نیست یا به اندازه کافی از او حمایت و مراقبت نمی کند احساس می کند که فرزندش دیگر از وی تأثیر نمی پذیرد. از سویی، زن دیگر که در این جا عروس است هم نمی تواند بپذیرد که شوهرش احساس امنیتی را که انتظار دارد از او دریغ کند و انتظار دارد شوهر صددرصد عشق و محبتش را صرف او کند.
از این جاست که تعارض مادرشوهر و عروس بروز می کند. بررسی ها نشان می دهد که حتی اگر عروسی احترام بالایی برای مادرشوهرش قائل باشد و بین آنها کمترین حد تعارض و اختلاف وجود داشته باشد، باز هم از نظر روان شناختی نوعی گسست بین آنها وجود خواهد داشت. این تعارض شخصی نیست، شخصیتی است. این تعارض تلاش برای حفظ موقعیت از یک سو و ایجاد موقعیتی جدید از سوی دیگر و جلب توجه شوهر (پسر) است. بعضی از روان شناسان اجتماعی نوعی تعارض بین نسلی را هم در این زمینه دخیل می دانند. افکار و رفتار نسل ها با یکدیگر متفاوت است و این اختلاف سلایق و خواسته ها به تعارض مادرشوهر و عروس می انجامد.
اما مادرشوهر و عروس یا مادرزن و داماد در چه زمینه هایی با یکدیگر اختلاف دارند؟
دکتر تری آپتر، روان شناس دانشگاه کمبریج، در یک تحقیق با عده ای مادرشوهر و عروس و مادرزن و داماد مصاحبه کرد و سپس به تحلیل نتایج آن پرداخت. او بر اساس یافته های این بررسی، از وضعیت عروس و داماد و مادرشوهر و مادرزن می گوید از نظر رابطه بین مادرشوهر و عروس، عروس ها رابطه خود را مادرشوهرهایشان «پرفشار»، «ناراحت کننده»، «سخت و دشوار» توصیف کرده اند. مادرشوهرها هم رابطه با عروس هایشان را «پرتنش»، «سخت» و «ناراحت کننده» دانسته اند. تعداد کمی از مادرشوهرها عروسان خود را «دوستی خوب و نازنین» یا «خوب مثل دختر خودم» دانسته اند.
دامادها عمدتاً پدر زن خود را «دوستی نزدیک» دانسته اند، چنان که عروس ها هم پدرشوهر خود را این گونه توصیف کرده اند. از سوی دیگر، پدرشوهرها هم عروس های خود را «به حد کافی خوب» دانسته اند. دکتر آپتر، سپس، شکایت های عروس را از مادرشوهر بیان کرده است.
شکایت های عروس از مادرشوهر
* بی احترامی مادرشوهر و به رسمیت نشناختن هویت عروس به رغم عشق و محبت پسرشان.
* دخالت های نا بجا در زندگی زن و شوهر. انگار آنها بچه اند و مادرشوهر باید آنها را تر و خشک کند.
* شرایط ایجاد شده نامساعد در خانواده شوهر
* دخالت در نحوه تربیت فرزند و نحوه خانه داری او (عروس)
* تنش ناشی از خواسته مادرشوهر برای همه چیز در بهترین حالت خود بود.
شکایت های مادرشوهر از عروس
* عدم درک خصومت عروس به خود و رفتار خویش
* اشتباه دانستن نظرهای مادرشوهر
* اجبار به حرف زدن با او برای راهنمایی
* بی توجهی به شوهر
* بی توجهی به زندگی و آشفتگی خانه و خانواده اش
* گوش سپردن مدام به حرف های مادر و خواهر خودش
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
رازهایی در مورد مردان که در زندگی زناشویی کارایی زیادی دارد
راز۱) مردان دوست دارند همیشه در ذهن همه یک قهرمان باشند. یک قهرمان بدون اشتباه. پس بهتره اگه می خوایم در مورد اشتباهاتشون حرفی بزنیم در تنهایی و با احتیاط بگیم.
راز۲) در مورد اشتباهات مردان با آنها همدردی کنید نه سرزنش. چون مردها کلا در مواجهه با مشکلات ضعیف ترند و حتی ممکن است مورد آسیب جسمی هم وارد شوند.
راز۳) مردها دوست دارند همیشه در ذهن شما باشد که همه کارها را می توانند مثل یک مرد انجام دهند. پس بهتر است حتی اگر شده به تظاهر نشان دهید که آنها هر کاری را بهتر انجام می دهند. در این یک مورد تظاهر بهتر از ایمان قلبی است.
راز۴) کمتر غر بزنید. اصل مطلب و شکایتتون رو در چند جمله بگید اگه دوست داشت که ادامه بده خودش تمایل نشون می ده و الا بقیه حرفهای شما رو مثل برنامه های رادیو فقط می شنوه و اصلا بهشون توجه نمی کنه. و این تجربه ای می شه تا دفعات بعد از ابتدای صحبت شما چنین حسی داشته باشه.
راز۵ ) هر کدام از ما انسانها دوست داریم که اطرافیانمون به ما افتخار کنند. علی الخصوص همسرمون. پس به همسرانتون افتخار کنید. پول و ثروت همه چیز نیست. اخلاق خوب و انسانیت و محبت و خیلی فاکتورهای دیگه هست که باعث بشه ما به همدیگه افتخار کنیم.
راز۶) اگر در جمع دوستانتان هستید و این شمایید که جمع را در دست دارین اجازه دهید همسرتان نیز گاهی فرد برتر جمع باشد و این شما هستید که باید همسرتون رو در جمع دوستانتان حل کنید و در بحث دخالت بدید.
راز۷) مردها کسی را که "خیلی" دوست دارند نشان می دهند که فقط " کمی" دوست دارند. اینم خصلت مردهای ایرانیه دیگه. مخصوصا در جمع انتظار نداشته باشید خیلی نشون بدن که دوستتون دارن. بیشتر از همه هم جلوی خانواده هاشون. البته به نظر من این اشتباهه.
راز۸) همه مردها یک راه ورودی به قلبشان دارند و رمز عبور مردهایی که ظاهر اخمو و خشن دارند ساده تر است و بعد از ورود می بینید که چقدر دنیای رئوف و مهربانی پشت چهره خشنشون داشتند.
راز۹) مردها کلا تصمیم گیرنده های خوبی نیستند و این مساله از ابتدا در ذهنشان قرار داده می شود.
به همین علت است که همیشه در مواجهه با شما طوری برخورد می کنند که انگار بیشتر می فهمند.
این مساله حتی در مورد مادرهایشان هم نمود دارد. اما اشکالی ندارد و بهتر است در مورد مسایل ساده و جزیی اجازه تصمیم اشتباه و غلط را به آنها بدهیم.
این کار برای تقویت اعتماد به نفسشان خوب است. البته نباید به اندازه ای باشد که در هیچ زمینه ای حاضر به قبول حرف شما نباشند و همیشه خود را برتر و عاقلتر بدانند.
راز۱۰) بسیاری از مسایلی که از نظر خانمها یک امر معمولی است از نظر آقایون یه رازه. پس بهتره که کلا در مورد مسایل زندگی زیاد با دیگران صحبت نکنیم و اگه هم خواستیم حرفی بزنیم حواسمون باشه که از رازهای همسرمون نباشه.
منبع:ویستا
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر می خواهید رابطه ی شما با همسرتان تکراری نشود ، اوج بگیرد و از با هم بودن لذت ببرید ، با ما همراه باشید
کانون خانواده با پیوند مشترک زن و مرد شکل می گیرد و به این ترتیب زمینه ای برای تولد نسل های تازه، فراهم می شود. نسلی که حاصل پرورش و تربیت زوجی هستند که اگر روابط خوب و مساعدی با یکدیگر داشته باشند، می توانند به برقراری رابطه ای مناسب با فرزندان موفق شوند.
موضوع حقوق متقابل زن و شوهر و وظایف این دو نسبت به یکدیگر، موضوعی مهم است. هرچند این موضوع دامنه وسیعی دارد اما در این نوشتار به اختصار به برخی از موارد اشاره می کنیم.
وظایف مشترک میان زن و شوهر :
نکته بسیار مهم در روابط هر فرد این است که بتواند از محبت زبانی بهره ببرد. چرا که اثرگذاری این نوع از محبت بسیار زیاد است. برای یک زن و وشوهر لازم است که یکدیگر را با عناوین محبت آمیز و محترمانه خطاب کنند و ممکن است عده ای از زوجین اینطور بیان کنند که محبت آنها در دلشان است و نمی توانند به ابراز محبت زبانی بپردازند. لازم است به این دسته از زوجین بگوئیم که اثر محبت زبانی بیش از آن چیزی است که در اعماق وجود هر کسی قرار دارد و اعجازی عجیب در بروز محبت زبانی وجود دارد که با هیچ عنصری قابل قیاس نیست.
تقید به سلام و خداحافظی کردن :
نکته ساده و پیش پا افتاده ای که در میان زن و مرد باید به درستی رعایت شود این است که در سلام و خداحافظی کردن از یکدیگر دقت داشته باشند. یعنی اولا در سلام کردن از یکدیگر سبقت بگیرند و این رفتار مطابق سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله) می باشد. دوما دقت داشته باشند که در هنگام فاصله گرفتن شان از یکدیگر، مقید به خداحافظی باشند.
حفظ آراستگی :
اما مسئله دیگری که می توان آنرا از وظایف مشترک میان زن و شوهر معرفی کرد موضوع آراستگی و نظافت است. زن و مردی که با یکدیگر پیوند زوجیت دارند باید به این نکته توجه کنند و تلاش کنند که همواره آراسته و مرتب باشند. به خاطر داشته باشید که دین مبین اسلام به خوش بو معطر بودن زن و مرد در نزد یکدیگر، سفارش اکید کرده است. اینکه آراستگی زن و شوهر همواره در بین آنها رعایت شود، موضوعی ممدوح و پسندیده است.
اخلاق مداری :
همانطور که می دانید بحث اخلاق در ارکان دینی ما از جایگاه رفیعی برخوردار است. در جای جای متون دینی و کتاب آسمانی ما قرآن، به موضوعات و پندهای اخلاقی اشاره شده و خوش خلقی از ملاک های بسیار مهم برای اهل بهشت معرفی شده است.آنچه مسلم است اینکه رعایت خلق نیکو در ارتباط میان زوجین، موضوعی بسیار مهم است. هیچ یک از همسران نباید در زندگی با بداخلاقی و ترش رویی، اوقات زندگی را به کام طرف مقابل، تلخ کنند. متاسفانه بد زبانی در میان برخی از زوجین رواج دارد و نسبت به یکدیگر از کلمات ناروا استفاده می کنند که این امر تاثیر بسیار بد و زیانباری بر زندگی مشترک دارد.
در این میان ممکن است نسبت به یکدیگر توهین کنند و به این ترتیب، عشق و محبت را در نظام خانواده کمرنگ کنند. باید به زوجین اینطور گفت که حتی از بیان سخنان دلسرد کننده به یکدیگر پرهیز کنند و سعی داشته باشند تا گفتگوهای خانوادگی آنها، از گرمی و صمیمیت برخوردار باشد.
بهانه جویی را کنار بگذارید! :
برخی از زوجین دائما نسبت به هر چیزی بهانه می گیرند. مثلا یک مرد بهانه جو با بهانه گیریهایش، زندگی را به کام همسر و فرزندانش تلخ می کند و زن بهانه گیر هم همین کار را با شوهر و فرزندان خویش انجام می دهد. اما آنچه مشخص است اینکه اگر هر دوی زن و شوهر بخواهند به بهانه گیری بپردازند، زندگی مشترک آنها تداوم نمی یابد. هر یک از زن و مرد در زندگی مشترک باید به این نکته توجه داشته باشند که اگر هر کسی بخواهد به دنبال عیوب دیگران باشد، فهرستی طولانی از این موضوع پدید می آید و بنابراین نباید نسبت به هر چیزی بهانه گیری کرد ولازم است از کنار برخی از مسائل عبور کرد تا شیرینی زندگی برای زوجین احساس شود.
حذف خواستههای بی جا :
در موارد بسیاری مشاهده می شود که زن و شوهر، انتظارات و خواسته های بی جایی از یکدیگر دارند. این در حالی است که احتمال دارد هر یک از طرفین نتواند خواسته طرف مقابل را اجابت کند.
به یادداشته باشید که توانایی هر فردی با توان مادی و جسمی او سنجیده نمی شود. قدرت روحی و معنوی افراد با یکدیگر متفاوت است و از توان مادی مهمتر است. برخی از افراد واقعا توان انجام برخی از کارها را ندارند و طرف مقابل آنها باید به این نکته دقت داشته باشد و خواسته هایش را در حد توان طرف خود، هماهنگ سازد.
این که گفته اند :" خواستن توانستن است"، سخن درستی است و "داشتن(زور و پول)، توانستن نیست".
باور، سلیقه، فرهنگ، عادت، هنر و تجربه، از جمله عناصر معنوی هستند که در شکل گیری توانمندی هر کس موثر می باشند.
منبع : tebyan.net
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اصل مهم در دوران نامزدی، شناخت دو طرف از یکدیگر است. این شناخت شامل آگاهی لازم از تمام اجزای شخصیت طرف مقابل است؛ به گونهای که جنبههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و حتی طبقات اجتماعی دختر و پسر نزدیک به هم باشد.
دختر و پسری که با هم آشنا میشوند و دوران نامزدی را شروع میکنند، باید شناخت از یکدیگر را مقدم بر هر مساله دیگری بدانند و روابطشان بر مبنای همین اصل شکل بگیرد.
آیا روابط دختر و پسر در دوران نامزدی باید کنترلشود؟
البته! درست است که دختر و پسری که جوان هستند با وضعیت هورمونی و هیجانیای که دارند به سمت همدیگر تمایل زیادی دارند و بسیار سخت است که احساسات و غرایزشان را کنترل کنند اما آنها باید به آیندهای که در پیش خواهند داشت، بیندیشند.
در دوران نامزدی اصل موضوع، شناخت است. حتی اگر دوره نامزدی ثبت قانونی شده باشد و صیغه محرمیت جاری شده باشد، باز هم دختر و پسر باید روابط کنترلشده و سنجیدهای داشته باشند؛ چراکه ممکن است که این نامزدی به هم بخورد یا دختر باردار شود که در هر دو صورت، مشکلات بسیاری برای آنها به وجود میآید و البته این مسایل در فرهنگ ما بسیار پررنگتر و مشکلسازتر خواهد بود.
بهترین مدت نامزدی
دوره نامزدی باید نه کوتاهمدت باشد و نه آنقدر طولانی باشد که مشکلات و تبعات زیادی را به همراه داشته باشد. مناسبترین زمان 6 ماه است و در این زمان دختر و پسر باید به صورت معقول و معمول، با شرط شناخت از هم، با یکدیگر رابطه داشته باشند. این کار بسیار سختی است اما اگر دختر و پسر جوان به اصل واقعیتگرایی معتقد باشند، برای داشتن آیندهای بهتر سعی خواهند کرد روابط خود را سنجیده و محدود کنند.
اصل ازدواج باید بر مبنای شناخت طرفین از یکدیگر باشد. بسیاری از خانوادهها به صرف اینکه دختر و پسرشان با هم بزرگ شدهاند و سالهاست همدیگر را میشناسند با ازدواج آنها موافقت میکنند و وقتی که آنها وارد زندگی میشوند تازه متوجه تفاوتها و اختلافنظراتشان میشوند و اینجا نقطه شروع اختلافات خانوادگی است
حتی اگر ازدواج فامیلی باشد...
اصل ازدواج باید بر مبنای شناخت طرفین از یکدیگر باشد. بسیاری از خانوادهها به صرف اینکه دختر و پسرشان با هم بزرگ شدهاند و سالهاست همدیگر را میشناسند با ازدواج آنها موافقت میکنند و وقتی که آنها وارد زندگی میشوند تازه متوجه تفاوتها و اختلافنظراتشان میشوند و اینجا نقطه شروع اختلافات خانوادگی است.
معمولا این ازدواجها، چشموگوش بسته است و افراد فقط شناخت ظاهری از هم دارند اما نکته مهم این است که آنها تصور میکنند همدیگر را میشناسند. چنین تصورهای غلطی، جوانان را از مسیر شناخت دور میکند و زمانی که وارد زندگی میشوند، تازه متوجه تفاوتهایشان میشوند و اختلافهایشان شروع میشود.
مشکلی که در ازدواجهای فامیلی زیاد دیده میشود، این است که مشکلات زن و شوهر سریع به خانوادهها کشیده میشود و مشکلات را دوچندان میکنند. از سوی دیگر، بسیاری از اختلافهای خانوادگی نیز در روابط زن و مرد تاثیرگذار است و ممکن است روابط آنها را تیره کند. همچنین بسیاری از مسایلی که در ازدواجهای فامیلی به وجود میآید به دلیل آنکه سبب برهم خوردن روابط فامیلی نشود، مسکوت میماند و چه بسا افرادی سالیان سال با مشکلی زندگی میکنند و از آن رنج میبرند اما از ترس فامیل آن را به زبان نمیآورند.
مساله دیگر در ازدواج فامیلی، مشاوره ژنتیک است. ازدواج فامیلی تنها باید بر مبنای شناخت صحیح باشد و بعد از آن حتما باید زوجین از خدمات مشاوره استفاده کنند و علاوه بر آن مشاوره و آزمایشهای ژنتیک نیز اهمیت دارد.
بارداری در نامزدی
اگر به هر دلیلی شرایط طوری پیش رفت که دختر در دوران نامزدی باردار شد، قطعا در چنین شرایطی باید خانواده را در جریان گذاشت اما برخی از خانوادهها به دلیل تعصباتی که دارند، نمیتوانند چنین موضوعی را پذیرا باشند و سریع واکنش نشان میدهند. بنابراین لازم است که دختر و پسر این موضوع را با یک روانپزشک یا مشاور مطرح کنند و آن مشاور با شیوه مناسب خانواده را در جریان بگذارد و به آنها آموزشهای لازم را بدهد.
برگرفته از: بیتوته
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی در امر ازدواج شناخت طرفین نسبت به هم دیگر است؛ زیرا اگر دو نفر نسبت به هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آنها با جهل و نادانی صورت گرفته و تبعات منفی را به دنبال دارد و منجر به طلاق و جدایی می شود.
این در حالی که است که ازدواج فامیلی در میان برخی از خانوادهها بدون هیچ شناختی در زمینه ازدواج بشدت طرفدار دارد و اما برخی دیگر خانوادهها فرزندان خود را از این نوع ازدواج منع میکنند.
در گذشته به دلیل اینکه ارتباطات بین قبیله، قوم و خویش محدود بود و افراد با خانواده و فامیل رابطه بیشتری داشتند و معمولا همه جزئیات و کلیات رفتار دختر را مورد نظر را میسنجیدند و او را به عنوان همسر مناسب برای فرزند خود انتخاب میکردند در حالی که این ازدواجها معمولا تحمیلی بود و براساس شناخت پدر و یا مادر صورت میگرفت.
این در حالی است که درمورد انتخاب همسر باید به صورت مجموعهای از ملاکها ، معیار و پارامترها توجه کرد و هر فردی با توجه به روحیات خود همسر خود را با توجه به شناخت از او انتخاب کند.
تجربهها نشان داده است برخی مواقع زمانی که ازدواج فامیلی صورت میگیرد زوجین زندگی خوب و خوشی ندارند زیرا شناختی از قبل از هم نداشته و براساس فامیل بودن با هم ازدواج کردند و در این موارد اقدام بسیار جاهلانه و اشتباهی انجام دادهاند.
اما در بعضی اوقات ازدواج فامیلی صورت نمیگیرد و دو نفر هیچ نسبت فامیلی با هم ندارند ولی چون قبل از ازدواج همدیگر را شناخته اند ، زندگی موفقی دارند.
به همین دلیل ازدواجهای فامیلی و یا غیر فامیلی باید همه بر مبنای شناخت صورت بگیرد.
یکی از آفت و آسیب های ازدواج فامیلی دخالت خانواده و فامیلها است زیرا بستگان و فامیلها به خودشان این حق را میدهند که در زندگی زوجین دخالت و مالکیت کنند و بستگان دو طرف حق انتخاب و اختیار را از زن و مرد گرفته و اجازه زندگی مستقل و پایدار را به آنها نمیدهند و آنها دچار سرگردانی میشوند.
موارد زیادی مشاهده شده است که زن و شوهری که ازدواج فامیلی داشته اند و دردادگاهها خواهان طلاق هستند، عامل اصلی طلاقشان دخالت خانواده ها و یا بستگان است.
هرچه نسبت فامیلی نزدیکتر باشد، طرفین و خانوادهها به خودشان بیشتر اجازه و حق دخالت را میدهند و به تدریج زندگی آنها دچار سرگردانی شده و از هم پاشیده می شود؛ زیرا خود زوجین هم نمی توانند تشخیص بدهند که خانواده کدام طرف دلسوز آنها بوده وتصمیم درست را میگیرد.
شناخت عمیق در زندگی زن وشوهر بسیار مهم و این شناخت را در فامیل نمی توان پیدا کرد. بارها اتفاق افتاده زن و شوهری که هیچ نسبت فامیلی نداشته، سالیان سال در کمال آرامش باهم زندگی میکنند، زیرا همه زوایای همدیگر را می دانند وبا صداقت و معیار همسر آینده شان را انتخاب کردهاند و براساس احساس تصمیم نگرفتهاند.
در قرآن، آیات و روایت بیشتر بر دلیل شناخت تاکید شده است. زمانی که در قرآن آمده که ما شما را در کنار همدیگر آفریدیم تا جفت و عشق خود را پیدا کنید و در کنار هم به آرامش برسید نتیجه می گیریم که عشق عمیق و شناخت بعد از ازدواج مهم است نه قبل از ازدواج. در نتیجه فامیل بودن به معنای شناخت نیست و کلیت ندارد.
منبع : bornanews.ir
بیشتر بدانیم؟
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
زوجین پس از ازدواج، زمانهای زیادی را با هم سپری میکنند. در این ایام فرصت درک متقابل برای آنها فراهم است. در بسیاری موارد نقطهی انفصال در دستیابی به تفاهم در اثر نگرشها و باورهایی است که طی سالها شکل گرفته است. زوجین باید بدانند همانطور که آنها نمیتوانند در مدت کوتاهی باورها و نگرشهای خود را تغییر دهند، همسرشان نیز نمیتواند آن را به سرعت و بهراحتی تغییر دهد.
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
اگر می خواهید از تازه ترین اطلاعات علمی با خبر شوید...
اگر می خواهید برای تحقیقاتتان از منابع معتبر استفاده کنید...
و اگر می خواهید مقاله مروری تهیه نمایید...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای رسیدن به تفاهم با هم تلاش کنید
زوجین پس از ازدواج، زمانهای زیادی را با هم سپری میکنند. در این ایام فرصت درک متقابل برای آنها فراهم است. معمولاً زوجین به اهمیت تفاهم واقف هستند و زمان لازم برای درک کردن هم را دارند، اما بسیاری از زوجین از میزان تفاهم به وجود آمده ابراز رضایت نمیکنند. یکی از موانع این تفاهم این است که هر کدام منتظر میمانند تا دیگری پیشقدم شود. زوجین بیشتر از آنکه دنبال این باشند که آنها چه باید بکنند تا تفاهم بیشتری ایجاد شود، به دنبال این هستند که همسرشان چه میکند و چه نمیکند که تفاهم رضایتبخش ایجاد شود. بهترین کار برای ایجاد تفاهم این است که زوجین به دنبال راهی برای خود باشند تا به تفاهم نزدیکتر شوند. برای این کار باید با دقت در حرفها و در رفتار همسرشان چیزهای مطلوب و نامطلوب او را شناسایی کنند و حتیالامکان به سوی مشترکات حرکت کنند. درصورتی که در موضوعی همگرایی لازم برای درک، توافق و تفاهم وجود ندارد، برنامهی دقیقی برای همگرایی تدارک ببینند.
در بسیاری موارد نقطهی انفصال در دستیابی به تفاهم در اثر نگرشها و باورهایی است که طی سالها شکل گرفته است. زوجین باید بدانند همانطور که آنها نمیتوانند در مدت کوتاهی باورها و نگرشهای خود را تغییر دهند، همسرشان نیز نمیتواند آن را به سرعت و بهراحتی تغییر دهد.
مهر و محبت بین زوجین باعث همدلی میشود که خود نوعی تفاهم ایجاد میکند. حداقل میتوان گفت عدم تفاهم مشکلات کمتری ایجاد میکند. زوجین اگر یکدیگر را به همان شکلی که هستند، دوست داشته باشند، از زندگی در کنار هم لذت برده و در تعادل به سر میبرند. در این صورت اگر تفاوتی وجود داشته باشد، تنش کمتری ایجاد میکند و آنها به سوی درک متقابل و زندگی صلحآمیز در کنار هم پیش میروند.
زوجین باید بدانند که هیچوقت آنها عین هم نخواهند بود؛ بنابراین بهتر است تفاوتها را بپذیرند و اجازه ندهند که این تفاوتها مانع تفاهم آنها شود. یک راه برای پذیرش این تفاوتها و تفاهم، گفتوگوی منطقی و مؤثر است. در یک گفتوگوی منطقی، این تفاوتها منجر به ایجاد خلاقیت و باز شدن مسائل از پنجرههای متفاوت است که این تنوع نگرش میتواند به نتایج خلاقانه منجر شود و ایجاد تنش نمیکند.
یکی دیگر از آسیبهای تفاهم، زندگی برای دیگران است. زوجین باید بدانند که خود، خانوادهی مستقلی هستند که در این نهاد مقدس هنجارها و قوانین خاصی براساس نگرشهای آنان به وجود آمده است. درصورتیکه این هنجارها شکل گرفته و مورد پذیرش اعضای خانواده قرار گرفته باشد، دستیابی به تفاهم آسانتر است. اگر هنجارها براساس نظرات دیگران شکل بگیرد، هر بار با قرار گرفتن افراد جدید این هنجارها تغییر میکند و امکان دستیابی به تفاهم وجود ندارد. تشکیل هنجارهای مورد پذیرش زوجین در خانه و تعهد نسبت به آنها تفاهم را در زندگی بیشتر میکند. برعکس دنبالهرویهای کورکورانه میتواند مانعی بر راه دستیابی به تفاهم باشد. به ویژه این تأثیرپذیری اگر از خانوادهها باشد، میتواند حساسیتهایی را نسبت به خانوادهی همسر ایجاد کند و با تقابل با خانوادهی همسر، باز هم مشکلی بر تفاهم اضافه میشود.
زوجین باید به اهمیت تفاهم در زندگی واقف باشند و بدانند در صورت ایجاد تفاهم، آنها در آرامش بیشتری زندگی میکنند. حداقل برای آرامش خود هم که شده در راه دستیابی به تفاهم تلاش کنند.
بانگاهی به:
کتاب به رنگ آسمان، سید محسن میرباقری، انتشارات آهنگ قلم.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آقایان محترم شاید ندانید که یک جمله ساده چقدر می تواند روی زندگی مشترک تان تاثیر بگذارد و اعتماد همسرتان به شما و زندگی مشترک تان را بیشتر کند. اگر از آن دسته مردهایی هستید که فکر می کنند، جملات اهمیتی ندارد و تنها چیزی که مهم است درون شماست، کاملا در اشتباهید. تا زمانی که با این احساسات درونی تان جمله ای نسازید و همسرتان را از آن ها با خبر نکنید، هیچ اتفاق خوبی در زندگی مشترک تان نخواهد افتاد. اگر هم از اهمیت این جملات باخبرید اما نمی دانید چه بگویید و از کجا شروع کنید، بهتر است از این توصیه ها کمک بگیرید و با دنیای زنان آشنا تر شوید. باید باور کنید که دنیای ذهنی زنان و مردان تفاوت زیادی دارد و اگر می خواهید همسرتان را خوشحال کنید باید به دنیایش وارد شوید و او را به شیوه خودش آرام و شاد کنید.
● چقدر زیبایی
زن ها دوست دارند ظاهرشان را ستایش کنید و گاهی به آن ها بگویید که چه چهره زیبا یی دارند. حتی اگر همسر شما واقعا به این زیبایی نباشد از این که گمان کند در نظر شما این طور به نظر می رسد، احساس غرور خواهد کرد. البته بی گدار به آب نزنید و بدون آن که برای حرف تان دلیلی داشته باشید او را ستایش نکنید. چون درست در زمانی که به همسرتان می گویید، چقدر زیبا هستی... او دلیل شما را خواهد پرسید و خواهد گفت از چه نظر؟ پس سعی کنید برای این ادعای تان جزئیاتی را هم مطرح کنید و به این فکر کنید، چه چیز در او زیباتر است و بعد سراغ تعریف کردن بروید.
● تو خیلی خاصی
این که همسر شما بشنود که او فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته شما را به این اندازه خوشبخت کند، یک حس فوق العاده به او می دهد. زن ها دوست دارند، بدانند که با تمامی گزینه های دیگری که شاید همسرشان به آن ها برای ازدواج درنظر داشته فرق می کنند و آن ها ویژگی هایی دارند که از نظر شوهرشان در هیچ کدام از زن های دور بر هم وجود ندارد. شما باید این خاص بودن را به او گوشزد کنید و بگویید که کدام یک از ویژگی های همسرتان بیش از دیگر ویژگی ها، شما را تحت تاثیر قرار داده. این موضوع نه تنها حس خوب مورد توجه قرار گرفتن و قدردانی شما را به او می دهد بلکه باعث می شود که او تمرکز بیشتری روی ویژگی های مثبتش داشته باشد و برای پررنگ کردن شان تلاش کند. زن ها دوست دارند از شوهرشان بشنوند که پر از صفات مثبت هستند و این که همسرشان به دلیل همین صفات به آن ها افتخار می کند.
● با تو بودن بی نظیر است...
زن ها دوست دارند، همسرشان به رابطه ای که دارد افتخار کند و به دلیل آرامشی که در این رابطه دارد هم از آن ها قدردانی کند. این قدردانی ممکن است به شکل های مختلفی صورت بگیرد. مثلا وقتی مردی زودتر از سر کار می آید و به همسرش می گوید، دوست داشتم امروز بیشتر کنار تو باشم یا این که دوست دارم وقتم را بیشتر با تو بگذرانم و باقی مانده کارهایم را هم کنار تو انجام دهم می تواند یک حس فوق العاده را در زنان ایجاد کند. با شنیدن این قدردانی ها زن برای بیشتر درک کردن همسرش تلاش خواهد کرد و برای این که همسرش در ساعات بیشتری که در خانه است آرامش داشته باشد و این اتفاق را تکرار کند، مصمم تر خواهد شد. آن ها از این تصور که مردشان دوست دارد ساعتی از روز را تنها کنار او و تنها برای استفاده از وقت ۲نفره شان مشخص می کند بیش از هر چیزی خوشحال می شوند.
● دوستت دارم
اگر می خواهید همسرتان از این که دوستش دارید مطمئن شود چاره ای جز گفتن این حرف ندارید اما مهم تر از گفتن این حرف ها عملکرد شماست. زن ها دوست دارند عشق تان را با کارهای تان نشان دهید. دادن یک شاخه گل، یک هدیه بی مناسبت، پیامک های احوالپرسی طول روز و خیلی کارهای ساده دیگر می تواند تاثیر خاصی روی رابطه شما بگذارد و این زندگی را در چشم همسرتان افتخار آمیزتر کند اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، شما باید مراقب تمام حرف هایی که میان تان رد و بدل می شود باشید و فکر نکنید کلمات تاثیر چندانی ندارند. مهم تر از همه این که باید مراقب قول هایی که به همسرتان می دهید باشید. گرچه پاسخ مثبت شما به خواسته های همسرتان می تواند او را خوشحال کند اما عمل نکردن به وعده های کوچک و بزرگ تان مشکل را چند برابر خواهد کرد و تاثیری منفی روی نگاه همسرتان به شما و رابطه خواهد گذاشت.
● متاسفم
برای زن ها مهم ترین اتفاقی که می تواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن عذرخواهی مردشان است. آن ها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوری ها مورد دلجویی قرار گیرند. غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کرده اید قبل از توضیح دادن دلایل تان از او عذر خواهی کنید. این که شما بدون گفتن این که پشیمانید شروع به توضیح دادن و دلیل تراشی کنید می تواند ناراحت کننده ترین واکنش بعد از دعوا برای یک زن باشد. پس اگر نمی خواهید اوضاع را از این که هست خراب تر کنید با یک جمله ای که از ته دل می گویید همه چیز را رو به راه کنید؛ بگویید: ببخشید و متاسفم!
● همه چیز را درست می کنم
حتی اگر یک سوپرمن نباشید باید بتوانید به همسرتان اطمینان دهید که همه چیز تحت کنترل است و تا زمانی که در کنارش هستید نمی گذارید زندگی تان را چیزی تهدید کند. گرچه شما با رفتارهای تان باید این اطمینان را در او ایجاد کنید اما در لحظاتی که او از ته دل غمگین است و احساس اضطراب می کند باید این جمله جادویی را به کار ببرید و به او آرامش دهید. اگر فکر می کنید فراهم کردن امکانات زندگی برای شاد کردن همسرتان کافی است اشتباه می کنید. ایجاد احساس آرامش و اطمینان و گاهی بیان کردن این جملات او را بسیار آرام تر و اعتمادش به زندگی مشترک تان را هم بیشتر خواهد کرد.
● بیا صحبت کنیم
اگر همسرتان مدتی است که ناراحت یا پریشان است اما توضیحی در این مورد به شما نمی دهد، باید خودتان پیش قدم شوید. شاید او مشکل بزرگی دارد که گفتنش برایش آسان نیست و شاید هم منتظر جرقه ای از طرف شماست. یادتان نرود که هیچ ناراحتی بی دلیل نیست و این که شما از کنار این پریشانی ها بگذرید و آن ها را جدی نگیرید، می تواند همسرتان را ناراحت تر از آنچه هست کند و حتی گاهی زندگی مشترک تان را هم زیر سوال ببرد. پس بعد از هر دلخوری که بین تان پیش می آید یا حتی زمانی که می بینید رفتار همسرتان تغییر کرده اما دلیلش را نمی دانید، به او پیشنهاد گفت وگو دهید و حتی اگر از این گفت وگو طفره رفت برایش توضیح دهید که شنیدن حرف ها و احساساتش چقدر برای شما اهمیت دارد و چقدر برای بهتر کردن زندگی مشترک تان اشتیاق دارید
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
اگر پس از آنکه این مطلب را خواندید، گمان می کنید در یکی از این ده نوع رابطه هستید، سعی کنید کمک بگیرید، با خانواده و یا دوستان نزدیک خود صحبت کنید، نزد مشاور یا روان شناس بروید تا به شما کمک کند
همین که هرکدام از این ده نوع رابطه را می خوانید، به انتخاب های عشقی گذشته و نیز روابط فعلی خود و همچنین روابط اعضای خانواده و دوستان نزدیک تان بیندیشید. آن ده نوع رابطه اینها هستند:
ده نوع رابطه که سرانجامی نخواهد داشت:
1 – رابطه ای که در آن بیش از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید.
2 – رابطه ای که در آن کمتر از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید.
3 – رابطه ای که در آن عاشق توانایی های بالقوه نامزد خود هستید.
4 – رابطه ای که در آن مأموریت نجات نامزدتان را به عهده دارید.
5 – رابطه ای که در آن به نامزد خود به عنوان یک الگو و آموزگار چشم دوخته اید.
6 – رابطه ای که در آن به دلایل بیرونی شیفته نامزد خود شده اید.
7 – رابطه ای که در آن شما و نامزدتان از تفاهم جزئی برخوردار هستید.
8 – رابطه ای که در آن نامزدتان را از روی سرکشی و عصیان انتخاب کرده اید.
9 – رابطه ای در آن نامزدتان را به عنوان عکس العملی در برابر نامزد قبلی تان انتخاب کرده اید.
10 – رابطه که در آن نامزدتان در دسترس شما نیست.
نکته مهم
اگر پس از آنکه این مطلب را خواندید، گمان می کنید در یکی از این ده نوع رابطه هستید، سعی کنید کمک بگیرید، با خانواده و یا دوستان نزدیک خود صحبت کنید، نزد مشاور یا روان شناس بروید تا به شما کمک کند بفهمید که آیا عاقلانه است به رابطه تان ادامه دهید یا باید به رابطه تان خاتمه دهید.
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خوشبخت ترین زوج ها ویژگی ها و عادات خاصی دارند. به همین علت تصمیم گرفتیم ۵ عادت مشترک بین زوج های خوشبخت را برایتان معرفی کنیم. شاید دوست داشته باشید شما هم یکی از آنها باشید.
۱. دنیایتان را گسترده تر کنید: مطمئناً همسرتان به خاطر اینکار از شما تشکر می کند. با اینکه لازم نیست با هر کسی که از راه برسد ارتباط دوستی برقرار کنید، هیچ دلیلی هم وجود ندارد که نتوانید از آن دیواری که اکثر ما بعد از ازدواج دور خودمان می کشیم عبور کنید و روابطتان را گسترده تر کنید. وقتی اجازه دهید دوستان و خویشاوندان وارد دنیایتان شوند و با آنها معاشرتی سالم داشته باشید، زندگی از آن حالت یکنواختی خارج خواهد شد.
۲. قدردان باشید: شاید کمی کلیشه ای باشد اما خیلی خوب عمل می کند.
۳. با عشق زندگی کنید
۴. سازگار باشید: همیشه می گویند، باید با آنچه که دارید شاد و خوشبخت باشید نه با چیزهایی که ندارید.
۵. از خوشی های ساده لذت ببرید: این یکی از مهمترین عادت هاست که خوشبختی را تضمین می کند.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند.
درست همانطور که نشانههایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانههایی هم هست که میگوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابلتوجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه میکنند، میفهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جداییشان بوده است. برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزههایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دستههای زیر میبینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیههایی که بعنوان جایگزین معرفی شدهاند عمل کنید.
اگر برای دلایل غیرمنطقی زیر ازدواج را انتخاب میکنید، باید متوجه ریسکی که میخواهید بکنید باشید:
برای فرار از وضعیت ناراحتکننده خانه: به جای آن میتوانید به دانشگاهی خارج از شهر خود بروید. روی این تمرکز کنید که فردی مستقل و سالم بار بیایید تا بتوانید شاد و سالم زندگی کنید. هرچقدر محیط خانهتان بدتر باشد، باید بیشتر برای جلوگیری از اشتباهی که والدینتان کردند تلاش کنید.
وقتی خیلی جوان یا نابالغ هستید:
سعی کنید از جوانیتان لذت ببرید و ازدواج را تا زمانیکه به بلوغ فکری کامل رسیدهاید به تعویق بیندازید.
وقتی به اندازه کافی تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارید:
سعی کنید با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگیرید تا تجربه لازم را به دست آورید. ببینید از یک رابطه چه میخواهید و فرق یک شریک زندگی سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم یا کسانی که سازگاری با شخصیت شما ندارند را بشناسید.
وقتی تازه فارغالتحصیل شدهاید و هیچوقت بعنوان یک مجرد زندگی مستقلی را تجربه نکردهاید، هیچ کار یا طریق امرارمعاشی ندارید، از تنها بودن میترسید یا طرفتان قرار است مدتی طولانی شما را ترک کند:
درستان را تمام کنید و تجربه کاری مرتبط با رشتهتان را آغاز کنید. کاری پیدا کنید که قدرت حمایت از خودتان و خانوادهتان را تامین کند. زندگی مستقلی را آغاز کنید و سعی کنید هزینههای مربوط به خودتان را تقبل کنید، پول پسانداز کنید و مستقل شوید. یاد بگیرید چطور تنها زندگی کنید و یک مجرد شاد باشید.
برای برانگیختن حس حسادت فردی دیگر:
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید کتابهای بیشتری بخوانید یا نزد مشاور بروید. تا زمانیکه به این بلوغ فکری و احساسی نرسیدهاید با هیچکس ازدواج نکنید. باید رفتارها و مهارتهای سازگاری افراد بزرگسال را کسب کنید تا وقتی آسیب دیدید، بتوانید به آنها تکیه کنید.
برای بالا بردن اعتمادبهنفستان:
برای این منظور بهتر است نزد مشاور متخصص بروید. اعتمادبهنفس پایینتان را با افکار مثبت و باارزش جایگزین کنید. تازمانیکه اعتمادبهنفس لازم را پیدا نکردید و با خودتان راحت نبودید، ازدواج نکنید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که با شما سازگاری شخصیتی داشته باشد.
چون بقیه ازدواج میکنند:
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید، نزد روانشناس بروید و مطالعه کنید. هرازگاهی با افراد مختلفی ایجاد ارتباط کنید اما تازمانیکه بلوغ کافی پیدا نکردهاید با کسی ازدواج نکنید.
وقتی رابطهتان چیزی که میخواهید نیست یا فقط تفریحی است اما سنتان روزبهروز بالاتر میرود و میترسید کس دیگری را پیدا نکنید: درمورد سابقه رابطهتان با یک روانشناس صحبت کنید و ببینید سازگاری شخصیتی شما و طرفتان در چه حدی است. تازمانیکه مطمئن نشدهاید که با هم سازگاری دارید و میتوانید زندگی شادی کنار هم داشته باشید، دست به ازدواج نزنید. اگر کسی که الان در زندگیتان است تطابق چندانی با شما ندارد، سعی کنید با افراد دیگری آشنا شوید که با شما سازگارتر هستند.
وقتی به اندازه کافی با هم وقت نگذراندهاید تا بفهمید سازگاری دارید یا خیر:
اگر طرفتان آنقدر مشغله دارد که نمیتواند شما را به اولویت زندگی خود تبدیل کند، درمورد فکرتان با او صحبت کنید ببینید میتوانید با هم به نتیجهای برسید که برای هر دو شما رضایتبخش باشد یا خیر. اگر اخیراً با فردی آشنا شدهاید، آرام باشید و برای شناخت همدیگر وقت بگذارید: اگر طرفتان از شما دور است و اکثر ارتباط شما از طریق دنیای مجازی و دیدارهای گاهگاه بوده است، تازمانیکه از نزدیک با هم بیشتر وقت نگذراندهاید و همدیگر را نشناختهاید تصمیم به ازدواج نگیرید.
اگر از پایان یافتن رابطهقبلی یکی از شما مدت کوتاهی گذشته است:
سعی کنید از شروع این رابطه جدید لذت ببرید اما درک کنید که ممکن است روزی این رابطه تمام شود. ممکن است طرفتان با فرد قبلی که در زندگیاش بوده است آشتی کند یا متوجه شوید با هم سازگاری ندارید، پس عجله نکنید.
وقتی یکی از شما مدیریت ارتباطی نمی داند:
افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در مقابل آزار آنها از همسرشان حمایت کنند، باید تا اصلاح این رفتار خود از ازدواج اجتناب کنند.کسانی که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می کنند، کودکانی هستند که هنوز بالغ نشده اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده شان برای ازدواج مناسب نیستند.
وقتی یکی از شما کنترل کننده است:
این افراد دوست دارند همه چیز در اختیار آنها باشد و همه تصمیم ها را خودشان بگیرند. همواره برای دیگران تعیین تکلیف می کنند. آنها حسودند و اگر چیزی مطابق میلشان نباشد یا تحت کنترل آنها قرار نگیرد عصبانی می شوند. اصلا خوش ندارند کسی به آنها بگوید که چه بکنند. سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا که نمی توانند کنترل لازم را بر دیگران اعمال کنند. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند و خشم زیاد و جبهه گیری زیادی ایجاد می کنند.
وقتی یکی از شما به شدت خشمگین است:
اگر با کوچکترین چیزی که مطابق میلتان نباشد از کوره در می روید و خشم خود را روی اطرافیانشان خالی می کنید، اگر پاسخ افرادی را که با نظر شما موافق نیستند با فریاد و بددهنی یا تهدید می دهید، اگر خشمتان را با کوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب کردن اشیا، هل دادن، زدن، ترک اتاق و … بروز می دهید، خلاصه آنکه اگر به طور ناگهانی و با شدت زیاد، نامتناسب و غیر معمولی خشمگین می شوید، تا درمان این حالت خود برای ازدواج اقدامی نکنید. ازدواج کردن شما ارمغانی جز ترس و اضطراب و محدودیت برای دیگری ندارد.
وقتی یکی از شما دارای اختلالات جنسی است:
اختلال جنسی انواع مختلفی دارد.
_ اعتیاد جنسی و فقدان عزت نفس جنسی
_ اختلالات کنشی جنسی: این اختلال فعالیت جنسی را با مشکل مواجه می کند. مانند : افرادی که میل به فعالیت جنسی ندارند و یا نفرت دارند، افرادی که تحریک و ارضا نمی شوند، افرادی که خیلی زود ارضا می شوند و انحرافات جنسی.
اگر یکی از شما معتاد به مواد و الکل است:
هرگز به امیدهای واهی ریسک ازدواج را نپذیرید! افراد زیادی بوده اند که دانسته یا ندانسته با فردی معتاد ازدواج کرده اند به این امید که ترک خواهد کرد و بعد با بحران مواجه شده اند. یک فرد معتاد لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بیماری خود را درمان کند. هیچ کس با ازدواج نمی تواند اعتیاد خود و یا دیگری را درمان کند.
وقتی یکی از شما یا هر دوتان مرتکب آزار جسمی، جنسی یا کودکآزاری شده است:
این رابطه قدرت بسیار کمی دارد. اگر فرد آزاررسان خودتان بودهاید، نیاز به درمان فوری توسط متخصص دارید. فوراً اقدام کنید و اجازه بدهید که مشاور متخصص با شما صحبت کند. اگر فرد آزاردیده شما بودهاید، شما هم نیاز دارید که پیش روانشناس بروید. تازمانیکه بتوانید از رابطه آزاردهنده خود به طور کامل بیرون بیایید و آن را فراموش کنید، درمانهایتان را ادامه دهید.
منابع: میگنا/مردمان/ونداکلیک/ویستا/ تبیان
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
به نظر میرسد که این روزها وقتی اخبار مربوط به طلاق گرفتن بعضی و ازدواج یا نامزد کردن بعضی دیگر را میشنوید، تعجب می کنید. واقعیت این است که ازدواج برای همه آدمها مناسب نیست. گاهیاوقات زمان آن هنوز نرسیده است؛ خیلی وقتها هم فرد موردنظرتان فرد مناسبی نیست. برای خیلیها قبول کردن این مسئله سخت است. اما اگر واقعیت را نپذیریم و کورکورانه وارد زندگی زناشویی شویم، اثرات آن به جز خودتان خیلیهای دیگر را هم درگیر خواهد کرد (در بسیاری از موارد شکست یک ازدواج موجب شکست بچهها و شکست کل جامعه میشود)
یکی از دلایل مهم برای بالا رفتن میزان طلاق یک دلیل بسیار ساده است: خیلی از ما زمانی ازدواج میکنیم که اصلاً برای آن آمادگی نداریم.
بهترین راه برای کنار آمدن با یک ازدواج شکستخورده، این است که پیشدستی کنید زیرا وقتی یک ازدواج با شکست روبهرو شود، برگرداندن و درست کردن آن بسیار مشکل است. ازآنجاکه پیشگیری همیشه بهتر از درمان است، خیلی مهم است که بفهمیم چطور تشخیص دهیم برای ازدواج آمادگی داریم یا نه.
در زیر به ۱۲ نشانه عدم آمادگی افراد برای ازدواج اشاره میکنیم. البته اگر فکر کردید که نشانهای را جا انداختهایم، حتماً در قسمت نظرات ما را از آن مطلع کنید.
۱. بیشتر درگیر مراسم عروسی هستید تا خود ازدواج.
خیلیوقتها بیشتر زمان صرف آمادهسازی و برنامه ریختن برای جزئیات مراسم عروسی میشود تا اینکه خود ازدواج موردنظر قرار گیرد. اگر بیشتر از اینکه درمورد وضعیت بدهیهای همسر آیندهتان بدانید، درمورد سالن مراسم عروسی اطلاعات دارید، ازدواج هنوز برای شما مناسب نیست.
۲. هنوز بین شما اعتماد ایجاد نشده است.
اعتماد یکی از ضروریتری فاکتورهای ازدواج است. اما بعضیها فکر میکنند که نمیتوان به طور کامل به هیچکس اعتماد کرد، همسر آینده هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر شما هم همینطور فکر میکنید، خودتان را برای یک رابطه و ازدواج پردغدغه آماده کردهاید. اعتماد یعنی باور داشتن به اتحاد فرد مقابل با شما. هیچ رابطهای بدون اعتماد باقی نمیماند.
۳. نمیتوانید تصور کنید پدر/مادر فرزند او باشید.
وقتی با کسی وارد رابطه میشوید که قبلاً ازدواج کرده و از زندگی سابق خود بچه دارد، علاوه بر خود او، درواقع با فرزندش هم وارد رابطه شدهاید. خیلیها را میبینیم که میگویند، «خودش را خیلی دوست دارم اما بچهاش را نه». متاسفانه این موقعیت اصلاً جالب نیست. بچهها بخش دائم و مهم این رابطه هستند.
۴. خیلی وقت است که با کسی رابطه نداشتهاید.
درمورد این مورد آمار حرفهای بیشتری دارد. اکثر تحقیقات تمایزی دقیق در میزان طلاق برحسب تعداد سالهایی که زوجها رابطه قبل از ازدواج دارند نشان میدهند. اگر زوج در کمتر از دو سال با هم آشنا شده و ازدواج کنند، میزان طلاق بسیار بالاتر از زمانی است که زمان بیشتری را قبل از ازدواج با هم در ارتباط بودهاند. یک مورد جالب اینکه زمان بسیار زیاد برای آشنایی قبل از ازدواج نیز (بالاتر از ۵ سال) عواقب منفی را در زندگی زناشویی نشان داده است.
۵. درمورد مسائل حیاتیتان توافق نکردهاید.
اگر بدون اینکه درمورد مسائل مهم زندگی با هم حرف بزنید و تصمیمگیری کنید سر سفره عقد رفتهاید، کارتان اشتباه است. مسائل حیاتی ازدواج، ارزشهای شما، تیپ شخصیتیتان و مسائل غیرقابل توافق است. اینها همه چیزهایی هستند که باید بدانید و هیچوقت آنها را برای کسی تغییر ندهید. مسائل مهم و حیاتی شما اهمیت زیادی دارند زیرا کلید یک رابطه موفق ارتباط و گفتگو و حل اختلافات است. با این مسائل باید بعنوان فرصتهایی برای تبادل نظر و عقیده و حل مشکلات استفاده کنید.
۶. آماده مصالحه نیستید.
هیچوقت نمی توانید یک ازدواج موفق داشته باشید مگراینکه تمایل به مصالحه داشته باشید. در زمانها و شرایط سخت، آدمها معمولاً به یکی از این دو روش واکنش میدهند: یا خودخواه میشوند و فقط به خودشان فکر میکنند و یا ازخودگذشته میشوند و فقط به طرف مقابلشان فکر میکنند. اگر از نوع اول هستید، هنوز آمادگی ازدواج را پیدا نکردهاید.
۷. تحت فشار هستید.
آیا به این دلیل میخواهید ازدواج کنید که تحت تهدید یا اولتیماتوم هستید؟ اگر اینطور است، اصلاً نباید اینکار را بکنید. ازدواج باید آزادانه و با عشق و احترام از طرف هر دو نفر انتخاب شود. اگر کسی برای ازدواج مجبورتان کرده یا تحت فشارتان گذاشته است، بهتر است که یک بازنگری درمورد اساس و بنیاد رابطهتان داشته باشید.
۸. زبان عشقتان یکی نیست.
ناتوانی برای درک و دریافت و یا ابراز زبان عشق طرفمقابلتان موجب ویرانی رابطه است. اگر عشقتان را به زبانی که طرفمقابلتان درک میکند ابراز نکرده یا عشق طرفمقابل را به زبان خودتان دریافت نکنید، به این معنی است که شما و همسرتان هیچوقت به طور کامل عشق را احساس نخواهید کرد.
۹. جذابیت ج ن سی برای هم ندارید.
خیلی ساده است، ممکن است شوهرتان بهترین مرد روی کره زمین باشد اما اگر از نظر جنسی به او جذب نشوید، رابطهتان خیلی زود برهم خواهد خورد.
۱۰. با اعتیاد یا مشکلات روانی دست و پنجه نرم میکنید.
آسیبشناسی چیزی است که خیلی در گفتگوهایی که درمورد ازدواج میشود، موردنظر قرار نمیگیرد. افراد بسیار زیادی در کشور ما و سرتاسر جهان از آسیبشناسی منفی رنج میبرند. این یعنی خیلیها به مشکلاتی مثل اختلال شخصیتهای غیراجتماعی، اجتماعپریش و روانپریش مبتلا هستند. خط آخر اینکه داشتن ذهن و روان سالم پیشنیاز داشتن یک رابطه سالم است.
۱۱. بیش از حد توانتان انرژی میگذارید.
وصل شدن دو نفر، وصل شدن دو خانواده و دو گروه دوستان هم هست. فشار اجتماعی معمولاً یکی از مهمترین علتهای طلاق است. باید از خودتان بپرسید، «من به چه قیمتی در این رابطه هستم؟» اگر قرار است از دوستانتان یا خانوادهتان به خاطر طرفمقابل بگذرید، این قیمت بسیار بالایی است که باید بپردازید. دلیل آن این است که اگر همه چیز بین شما و طرفمقابل برهم بخورد، شما هم از نظر احساسی و هم اجتماعی شکست خواهید خورد.
۱۲. ذهنتان هنوز سردرگم است.
اگر به این دلیل نگران ازدواج هستید که احساس میکنید فردی بهتر ممکن است بعدها بر سر راهتان قرار گیرد، ازدواج هنوز مناسب شما نیست. وقتی ازدواج میکنید، باید اطمینان کامل داشته باشید که این فرد، بهترین برای شماست و بدون او قادر به زندگی کردن نیستید.
مردمان
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
آشنایی قبل از خواستگاری رابطهای بدون تعهد، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو است. روابط حاکم در این نوع آشناییها اغلب رویایی، فانتزی و براساس احساسات و هیجانات عاطفی دختر و پسر شکل میگیرد و هرچند که برای دو جنس مخالف دلنشین و شیرین است، اما مبتنی بر واقعیت نبوده و کاذب است. در این روابط، عشقی مجازی حکمفرماست که واقعیت خارجی ندارد.
تا چندی پیش، روال بر این بود. دختر و پسری که به اصطلاح دمبخت بودند و قصد واقعی آنها ازدواج و تشکیل خانواده بود از طریق والدین، اقوام، آشنایان یا همسایگان به یکدیگر معرفی میشدند. پس از تماسی تلفنی با خانواده دختر و طرح چند سوال کلیدی در مورد سن، تحصیلات، طبقه فرهنگی، عقاید و... قرار جلسه اول گذاشته میشد.
طی جلسه اول آشنایی که خواستگاری نام میگرفت، دختر و پسر یکدیگر را میدیدند و پس از توافق اولیه با نظارت والدین مراحل آشنایی با ضوابط خاصی انجام میگرفت، اما در جامعه کنونی ما تعدادی از ازدواجهای نسل جوان بر پایه آشنایی قبل از خواستگاری شکل میگیرد و خیلیها این نوع آشنایی را ملاکی برای انتخاب همسر ایدهآل خود میدانند، اما سوال اینجاست آشنایی قبل از ازدواج تا چه حد تضمینکننده یک زندگی مشترک موفق خواهد بود و چه حد و مرزهایی باید در آن رعایت شود؟.
ازدواج در سه مرحله شکل میگیرد:
آشنایی، نامزدی و عقد.
به طور معمول و سنتی آشنایی از طریق خواستگاری آغاز میشود. در این روش پدر، مادر یا خواهر پسری که قصد ازدواج دارد با توجه به خصوصیات خانوادگی، اخلاقی، فرهنگی، مذهبی و... دختری را انتخاب میکنند. البته این انتخاب با نظر و موافقت پسر همراه است و اغلب این نوع خواستگاریها به ازدواجی موفق ختم میشود.
آشنایی بیضابطه، رابطهای بیسمت و سو
حالا اگر این آشنایی از طریق خود پسر یا دختر، قبل از مراسم خواستگاری صورت گیرد نهتنها صحیح و پسندیده نیست، بلکه در اغلب موارد مفید و موفق هم نخواهد بود.
آشنایی قبل از خواستگاری رابطهای بدون تعهد، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو است. روابط حاکم در این نوع آشناییها اغلب رویایی، فانتزی و براساس احساسات و هیجانات عاطفی دختر و پسر شکل میگیرد و هرچند که برای دو جنس مخالف دلنشین و شیرین است، اما مبتنی بر واقعیت نبوده و کاذب است. در این روابط، عشقی مجازی حکمفرماست که واقعیت خارجی ندارد.در این نوع آشناییها اغلب پسرها قصد ازدواج نداشته و معمولا از دادن تعهد ازدواج طفره میروند. این افراد بیشتر به فکر کامروایی خود هستند و برای رسیدن به آن آشنایی را طولانی کرده و نمیگذارند رابطه از آشنایی فراتر رود. اگر این نوع آشناییها به ازدواج ختم شود اغلب ناموفق بوده و با طلاق به شکست منتهی میشود.
آشنایی با ضابطه، دوران شناخت اولیه
پس از خواستگاری، دوران آشنایی شروع میشود. این دوران بنا به گفته بهشتی، نباید از سه یا چهار جلسه بیشتر به طول انجامد. طی این جلسات دختر و پسر و خانوادههایشان تا حدودی با لایههای سطحی شخصیت یکدیگر آشنا میشوند. این آشنایی نوعی شناخت اولیه و پیشزمینه دوران نامزدی است. این دوران اگرچه به قصد ازدواج شروع میشود اما به این معنی نیست که الزاما به وعده ازدواج و نامزدی ختم شود. چراکه گاهی در همین چند جلسه خانوادهها پی به حقایقی برده و حاضر به ادامه این رابطه نیستند بنابراین آشنایی بین دختر و پسر باید ارتباطی هدفدار و با اطلاع خانوادهها باشد. طبق احکام شرعی دختر و پسر در این دوران میتوانند برای یکبار بدون حجاب ضروری به مشاهده اندام و ظواهر یکدیگر پرداخته تا نداشتن آگاهی در این مورد، منجر به نارضایتی زوجین در آینده نشود. شناختهای عمیقی که در دوران نامزدی تجربه میشود برای دختر و پسر این فرصت و امکان را فراهم میکند که اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یکدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یکدیگر، وعده ازدواج را منتفی کنند
نامزدی، آشنایی را عمیقتر میکند
زمانی که دختر و پسر در چارچوب خانواده قدری باهم آشنا و مصمم به ازدواج شدند دوران نامزدی شروع میشود. دوران نامزدی با وعده ازدواج شروع و با عقد به پایان میرسد و حداقل خانواده دختر و پسر از آن آگاه هستند. در این دوران تعهد افراد به یکدیگر زیادتر، ارتباطات بیشتر و شناختها عمیقتر شده و افراد خانواده، فامیل و دوستان در این رابطه وارد میشوند.
در این دوره میتوانیم با نمونهای از زندگی مشترک و آینده خود روبهرو شویم و درستی و نادرستی تصورات و ذهنیات خود را از یکدیگر اصلاح کنیم. به طور میانگین چهار تا شش ماه فرصت مناسبی است که دختر و پسر و خانوادههایشان باهم آشنا شوند.
این دوران نباید طولانی شود، چراکه یا موجب وابستگی کاذب و غیرمنطقی شده یا اغلب موجب دلزدگی میگردد بنابراین اگر خانوادهها در این مدت شش ماه متوجه شدید نظرها و اعتقاداتشان از هم دور است باید هرچه زودتر قبل از هرگونه وابستگی عاطفی بین دختر و پسر به این دوران خاتمه دهند.
برخی افراد بر این باورند که شش ماه فرصت بسیار کوتاهی برای شناخت شخصیت واقعی افراد است، اما روانشناسان میگویند: چه تضمینی وجود دارد که پس از یک سال یا بیشتر شناخت طرفین از هم کامل شود. گاهی گذر زمان چیزی را عوض نکرده و فقط وابستگی عاطفی کاذب به وجود میآورد. نوعی وابستگی که موجب نادیده گرفتن تضادها و تفاوتهای شخصیتی دو طرف خواهد شد.
ترس از نامزدی ممنوع
برخی خانوادهها با این عقیده که چون نامزدی رسمیت ندارد و ممکن است پسر، دختر را رها کند یا اسم روی دختر بماند، دوران نامزدی را به بعد از عقد رسمی موکول کرده و این دوران را درفاصله بین عقد و عروسی قرار میدهند، اما شناختی که در دوره آشنایی، نامزدی یا عقد به دست میآید با یکدیگر متفاوت بوده و باید برای داشتن یک ازدواج موفق هرکدام از این مراحل را در مدت زمان توصیه شده طی کرد.
در واقع شناختهای عمیقی که در دوران نامزدی تجربه میشود برای دختر و پسر این فرصت و امکان را فراهم میکند که اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یکدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یکدیگر، وعده ازدواج را منتفی کنند. نامزدی یک فرصت است و نباید از این فرصت ترسید. هزینههای عاطفی، اقتصادی و اجتماعی جدایی در نامزدی بسیار کمتر از جدایی پس از عقد است.
حدود نظارت در دوران نامزدی
دوران نامزدی باید با نظارت همان افرادی که از نامزدی باخبرند یعنی پدر و مادر دو طرف صورت گیرد. مهمترین حریم نامزدی رابطه جنسی است که اگر برقرار شود فضای نامزدی از حالت طبیعی خارج و جدایی سخت میشود. در این دوران نباید هیچگونه ارتباط جسمانی و پنهانی برقرار شود. در دوران نامزدی دختر و پسر تحت نظر و با توافق خانوادهها با حفظ ادب و مراعات ارزشهای اخلاقی میتوانند با خانوادههای یکدیگر رفت و آمد کرده و در حد و مرز مشخصی با هم صحبت کنند یا بیرون بروند تا یکدیگر را بشناسند.
در این دوران به جای ایجاد روابط احساسی و هیجانی باید به تحلیل ملاکهای اصلی زندگی پرداخت و از نظرات یکدیگر باخبر شد.
از مشاور ازدواج کمک بگیرید
مشاوره با کارشناسان دینی، دختر و پسر را به وظایف شرعی خود در قبال همسر و فرزند در طول زندگی مشترک آگاه می کند و شرکت در کلاسهای آموزشی ازدواج میتواند زوجین را در برقراری یک ارتباط عاطفی و روابط صحیح زناشویی هدایت کند.
گفتوگو در مورد سنجش میزان تمایلات جنسی در دوران نامزدی به منظور جلوگیری از نارضایتی جنسی پس از ازدواج نهتنها جایز نیست، بلکه ملاک درستی برای سنجش تمایلات نخواهد بود. دختر و پسری که هنوز وارد زندگی زناشویی نشدهاند و تجربه و شناخت کاملی از تمایلات جسمی، جنسی و عاطفی خود ندارند، نمیتوانند در مورد میزان یا شدت این نوع تمایلات تصمیمگیری کنند. در این زمینه مراجعه به کلاسهای آموزشی و مشاوران خانواده کارساز خواهد بود.
کلمات کلیدی: آشنایی،ازدواج،نامزدی،دوستی،دختر،پسر
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
زوجهای جوان شباهت زیادی به دانشجوهای سال اول دانشگاه دارند. آنها تازه مشغول یادگیری خم وچم زندگی مشترکاند. آگاهی از اشتباهات معمول در اوایل ازدواج میتواند کمک کند که مانع بروز آنها شویم. در پیچ و خم دلدادگی و حرفهای نگفته جوانی، واقعیتهای یک عمر زندگی در کنار یکدیگر و تجربه حوادث تلخ و شیرین و مهارتهای لازم برای شناخت و تجزیه و تحلیل مشکلات زندگی فراموش میشود.
یادآوری چند نکته به همه ما کمک میکند تا مسافتی دورتر از شروع زندگی مشترک و رویاپردازیهای عاشقانه را مشاهده کنیم...
فکر نکردن به فردای ازدواج
بعضی از همسران جوان آن چنان سرگرم جشن ازدواج میشوند که نمیدانند درگیر چه مسایلی شدهاند. شما متاهل شدهاید. جشن ازدواج شاید سرگرم کننده باشد اما فقط یک روز است. اکنون شما ناچارید با یکدیگر زندگی کنید، با هم کنار بیایید و خانواده خودتان را تشکیل دهید. از برنامههای جشن و بازتاب آن، از تماشای فیلم عروسی تا تجدید خاطرات با دوستان لذت ببرید، اما تمام مدت، تصویر بزرگتری را در ذهن داشته باشید.
تلاش برای عوض کردن خلقیات همسر
به احتمال قوی، شما به این دلیل با همسر خود ازدواج کردهاید که عاشقش بودهاید. اگر این طور باشد، هیچ دلیلی وجود ندارد که او را تغییر دهید. بدون شک، افراد بالغ به طرز چشمگیری تغییر نمیکنند. پس بهترین اطمینان شما این است که همسر خود را قبول کرده و او را به خاطر منحصر به فرد بودنش و تفاوتهایی که با دیگران دارد، دوست بدارید. تلاش برای عوض کردن همسرتان فقط احساسات او را جریحهدار کرده و زندگی مشترک شما را خراب میکند.
رابطه بد با خانواده همسر
اگر تا این لحظه به رابطه شما لطمه وارد شده، دست به هر کاری بزنید تا رابطه خود با خانواده همسرتان را بهبود ببخشید. اولین نفری باشید که صلح را برقرار میکند، زیرا هنگام دعوای شما با خانواده همسرتان، تنها کسی که آزرده خاطر میشود، همسرتان است که احساس میکند بین شما گیر افتاده است.
مشاجره بهجای گفتگو
پرخاشگری و فریاد زدن و جیغ کشیدن در حل مشکل یا اختلاف نظرها به شما و همسرتان کمکی نمیکند. گفتگوی آرام و منطقی شما را به پیش خواهد برد. اگر هنگام مجادله با همسرتان، نتوانید خودتان را کنترل کنید، زندگی تان را به مخاطره میاندازید. پس هر کاری را که شامل این موارد است از استراحت در میانه بحث تا طلب کمک به وسیله روشهای درمانی انجام دهید.
کوتاه بودن افق دید
هیچکس دوست ندارد درباره مسایل سنگینی مثل کنترل مسایل مالی، راههای ممکن در صورت بچهدار نشدن، نحوه آمادگی برای اتفاقات پیشبینی نشدهای مثل مرگ، بحث کند. با این حال اکنون که متاهل شدهاید، چارهای جز صحبت درباره این موضوعات ندارید. ازدواج شما به این مسایل وابسته است. عاقل باشید و در مورد تمامی این مسایل با همسر خود صحبت کنید. در صورت لزوم با دیگران مشاوره داشته باشید اما این مسایل را نادیده نگیرید. زندگی، تنها تفریح و مهمانی و خوشی نیست. درخود توانایی پذیرش مشکلات بزرگتر را داشته باشید.
همسرتان شما را برای زندگی انتخاب کرده است. حسادت باعث اتلاف وقت شده و موجب اهانت به همسرتان میشود که تصور میکند شما به او اعتماد ندارید. اگر او همیشه قابل اعتماد بوده است، نباید با حسادت خود حتی برای او ایجاد مزاحمت کنید. این برای رابطه سم است
دعواهای بیهوده
هر انسان متاهلی با همسر خود بر سر مسایلی بحث میکند، از باز گذاشتن سر خمیردندان تا آویزان کردن لباس روی دستگیره در که در نظر دیگران بی معنی است. بحثهای خود را برای مسایل مهمتری نگه دارید. این دلخوریها را به حال خود بگذارید. به راستی اگر تنها اشتباه همسر شما انداختن جورابهای کثیف روی زمین است، باید خودتان را خوششانس بدانید.
حسادت
همسرتان شما را برای زندگی انتخاب کرده است. حسادت باعث اتلاف وقت شده و موجب اهانت به همسرتان میشود که تصور میکند شما به او اعتماد ندارید. اگر او همیشه قابل اعتماد بوده است، نباید با حسادت خود حتی برای او ایجاد مزاحمت کنید. این برای رابطه سم است.
زندگی کردن مانند مجردها
اکنون زمان آن رسیده که بزرگ شوید. گردش شبانه رفتن با دوستان، زمانی اشکال نداشت که شما مجرد بودید و هیچ کس در منزل منتظر شما نبود. به عنوان یک فرد متاهل، انجام بعضی کارها شایسته نیست. شما میدانید درست و غلط چیست. پس کار درست را انجام دهید.
غرور در زندگی مشترک
زن یا شوهری که بعد از هر مشاجره بر عذرخواهی اصرار دارد، همیشه برنده است و کسی که مهر و محبت همسر خود را انکار میکند، هیچ کار مفیدی برای زندگی مشترکشان انجام نمیدهد. او اجازه میدهد غرور و روشهای حل مشکلات و عشق و علاقه او به همسرش راه پیدا کند و رابطه آنها به نتیجه برسد. باید ملایمتر باشید و راهی پیدا کنید که مسوولیت اعمال خود را به گردن بگیرید.
با هم نبودن
باید مانند یک گل از زندگی مشترک خود مراقبت کنید. گل، بدون آب، نور خورشید و مراقبت هرگز رشد نخواهد کرد. بنابراین، باید برنامهریزی کنید تا مدت زمان بیشتری را در کنار همسر خود باشید.
برگرفته از خبر نو
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
دوران عقد برای بیشتر زوجهای جوان، دورانی پر از اضطراب، ناشناختگی و نگرانی است. دورانی که باید در آن یاد بگیرند چطور با یکدیگر رفتار کنند و چطور خود را برای شروع زندگی مشترکشان آماده کنند. در اینجا 7 نکته مهمی را میخوانید که معمولا جوانها آن را فراموش میکنند یا درباره آن اطلاعاتی ندارند.
1ـ زندگى مشترک میدان جنگ نیست
همه چیز بستگی به این دارد که با چه نگاهی وارد زندگی مشترک میشوید. میخواهید ازدواج کنید تا روی در و همسایه و فامیل را کم کنید یا یک زندگی مستقل آرام داشته باشید. اگر هدف اول ذهنتان را پر کرده باشد، هر قدمی که بردارید در راستای مقایسه، خودنمایی، رقابت و جنگ و جدل خواهد بود. شما شاید بخواهید از نظر اطرافیان فوق العاده به نظر برسید اما برای این فوق العاده به نظر رسیدن، مجبورید مدام به نامزدتان فشار بیاورید و او را مطابق خواسته اطرافیان تغییر دهید.
چیزی که قطعا اصطکاک رابطه شما را بالا میبرد و باعث جنگ و دعوا میشود. سعى نکنید بر همسرتان تسلط داشته باشید. به عبارت دیگر با هم و در کنار هم باشید نه جدا از هم و رو در روى هم!
2ـ محبت را فراموش نکنید
شاید فکر کنید که همیشه به همسرتان محبت کردهاید اما این محبت چیزی است که شما میبینید یا او هم آن را احساس میکند؟ برای محبت کردن به همدیگر، با روش خودتان پیش نروید، سعی کنید بفهمید طرف مقابل چه چیزی را نشانه محبت شما میداند و همان کار را برایش انجام دهید. این کار فقط مربوط به روزهای اول ازدواج نیست بلکه با گذشت زمان اهمیت آن بیشتر و بیشتر میشود.
3ـ صادقانه اعتراف کنید
نترسید که باید از همین اول کار گربه را دم حجله بکشید و اقتدارتان را حفظ کنید. وقتی اشتباه مىکنید، با صداقت اظهار پشیمانى کنید. این تنها علاج واقعه است. قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد.
4-خودتان را شریک کنید
در مطرح کردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعى کنید خود را هم دخالت دهید. مثلاً به جاى اینکه بگویید «چرا با فلانى این طور برخورد کردى»، بهتر است بگویید: «کاش با فلانى این طور برخورد نمىکردیم.»
5-از کوره در نروید
همه ما ایرادهایی داریم که ممکن است طرف مقابلمان را آزرده کند. اگر قرار باشد هر کدام مرتب از همدیگر عصبانی شوید و سفره دلتان را پیش دیگران باز کنید که سنگ روی سنگ بند نمیشود. پیش پدر و مادرتان درددل نکنید و دعواها و اختلافات جزئی تان را به آنها نگویید. با این کار نه تنها آنها را نگران میکنید، بلکه باعث سست شدن پایههای زندگی تان هم میشوید. یادتان باشد که از قدیم گفتهاند حرمت امامزاده را متولیاش نگه میدارد. حرمت خانواده دونفرهتان را حفظ کنید!
6ـ با هم باشید
اگر مىخواهید عشق و علاقهتان تداوم داشته باشد، باید زمان کافى براى با هم بودن و ابراز محبت کردن اختصاص بدهید. سعى کنید به انگیزه عشق و ازدواجتان بیندیشید؛ با همسرتان در باره نخستین روزهاى آشنایى و دوران خوشِ اولین روزها گفتگو کنید. یادآورى شادىها و رویدادهاى شیرین، هم وجودتان را گرم کرده و هم تازگى و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد.
7ـ سازگاری را تمرین کنید
زندگیای که به زودی شروع میکنید، پر از دردسر و سختی های جدید خواهد بود. قرار نیست بترسید، همه عروس و دامادها یک روز این دوران را گذراندهاند و با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده اند. تنها باید یاد بگیرید که انعطاف پذیر باشید و زود جا نزنید. برای این کار از اولین روزهای نامزدیتان تمرین کنید تا برای شروع زندگی آماده باشید.
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
از صراحت لهجه یا به اصلاح « رک بودن » و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند : که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد
دوران نامزدی دورانی است که چه بسا از شیرین ترین و به یاد ماندنی ترین روزهای تمام عمر هر زوجی محسوب می شود. ولی واقعا این دوران برای چه کاری پیش بینی شده است. وقت چه کاری است؟ چه کارهایی را باید در این دوران انجام داد و چه کارهایی را نه ؟!...
ملاقات و گفتگو و دیدار زوجین در این دوران نه تنها به آرامش روحی و ایجاد فضای مناسب برای شناخت بیشتر کمک می کند، بلکه مجال بیشتری را برای نزدیکی خانواده های دو طرف نیز فراهم می کند. بنابراین رعایت برخی نکات در ملاقات ها می تواند به مفید بودن آن کمک کند.
دیدارها
زوجین باید قبل از هر چیز، جهت قرار ملاقات ها با هم به توافق برسند. البته لازم است که خانواده ها را در جریان توافق خود قرار دهند.
چرا که خانواده عروس باید از زمان حضور دامادشان مطلع باشند تا آمادگی لازم جهت پذیرایی را داشته باشند و آقای داماد با عدم هماهنگی برنامه ها و احیاناً نامناسب بودن اوضاع ظاهری عروس خانم روبرو نمی شود. پس اعلام تلفنی قبل از به راه افتادن کاری بسیار به جاست.
وضع ظاهری
رسیدگی به وضع ظاهری داماد برای دیدار عروس خانم لازم است. پس آقایان اصلاح موهای سر، مرتب و تمیز بودن لباس و استفاده از عطر مورد علاقه عروس خانم را فراموش نکنند. عروس خانم هم بهتر است لباسی را بپوشد که به قول معروف بیشتر به او می آید و با آن از جذابیت بیشتری برخوردار می شود.
هدیه مناسب
خرید هدیه مناسب یا گل، برای عروس خانم سبب خشنودی او شده و این حلقه را محکم تر می کند. ولی اگر در شرایط خاصی قادر به تهیه آن نیستیم، حتماً به عروس خانم بگوییم « دلم می خواست هدیه ای برای شما تهیه کنم ولی فرصت مناسبی برای انتخاب آن پیدا نکردم. اما به محض شناخت سلیقه شما این کار را انجام خواهم داد.» به خاطر داشته باشید: همسری که زودتر از دیگری، از علایق و سلیقه های همسرش مطلع می شود، موفق تر است.
ولخرجی
اگر قرار است با همسر خود به گردش بروید، حتماً به اندازه کافی پول بردارید. چرا که در این دوران خانم ها به شدت نگران خست مردها هستند. در غیر این صورت عروس خانم با خود می گوید: "سالی که نکوست از بهارش پیداست."
چه بگوئیم؟
قبل از دیدار دو نفره، باید ملاقات با گفتگو و احوالپرسی با خانواده عروس یا داماد صورت گیرد، آن هم با عباراتی گرم و صمیمانه که حکایت از شدت علاقه؛ دیدار خانواده دارد.
تعریف کردن از یکدیگر، نوع رفتار، لباس و وضعیت ظاهری یکدیگر بر جذابیت این دیدار می افزاید. پس صرفه جویی نکنید و احساسات خود را به زبان بیاورید. بهتر است بیان این احساسات به زیباترین شکل موجود صورت گیرد. به طوری که زوجین یادآوری آن را برای سالیان دراز، قوت قلب خود قرار دهند. پس در این موضع، سکوت نمی تواند معنای خوبی داشته باشد. چرا که گاه سکوت کردن نشانه تردید داشتن تلقی می شود.
به خاطر داشته باشید که اگر یکی یا هر دوی شما کلاً فردی کم حرف و ساکت هستید، حتماً در اولین جلسه ملاقات این خصوصیت را بیان کنید تا سبب نگرانی طرف مقابل نشود. باید سعی شود گفتگوها در عین رسایی، گرمی و به جا بودن، با زبانی نرم و لین بیان شوند.
از صراحت لهجه یا به اصلاح « رک بودن » و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند : که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد. پس گفتگویی خوب است که به طور متناوب باشد، یعنی یکی گوینده باشد و دیگری سکوت کند و بر عکس.
نکته مهم دیگری که در این گفتگوها لازم بلکه اساسی است، رعایت صداقت است. دروغ گفتن از لطف کلام می کاهد و تداوم زندگی مشترک را به مخاطره می اندازد. اگر زوجین بدانند که دروغگویی تا چه حد مبنای زندگی مشترک را متزلزل می سازد، هرگز دروغ نمی گویند. migna.ir در این پروسه به خاطر داشته باشید که همسرتان را آن طور که هست بپذیرید و با تحقیر او موجبات دروغگویی او را فراهم نکنید.
پرهیز از مقایسه همسر با دیگران
اگرچه مقایسه ها ممکن است بر اساس نیت خیر و به قصد اصلاح طرف مقابل انجام شود، اما بهتر است از روش های مناسب جهت تغییر و اصلاح فرد بهره گرفته شود.
پرهیز از طولانی شدن زیاد دوره عقد
یکی از مسائلی که گاه باعث می شود دوران عقد به ازدواج ختم نشود، طولانی شدن بیش از حد دوران عقد است. به ویژه وقتی که زوجین از تجربیات کمتری برخوردار باشند و عوامل تشدید کننده ای همچون مداخلات خانواده نیز در کار باشد. نگرانی، احساس بلاتکلیفی، تکدر خاطر دختر و خانواده او از وضعیت موجود و خدای ناکرده به هم خوردن نامزدی از عوارض عقد طولانی است.
محبت متقابل
وجود نگرش های غلط، یکی از موانع محبت است. مثلاً دیده می شود که برخی می گویند اگر به همسر خود محبت کنیم، سوءاستفاده می کند، توقعات او بالا می رود یا حساب نمی برد، لذا از اظهار محبت دریغ می کنند. مراد از محبت، محبت افراطی نیست و محبت به جا و به اندازه درهر زمان و برای هر کجا و درهر سن وسالی لازم است./تبیان
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت