وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آیتالله مکارمشیرازی در فتوایی وضعیت مهریههای مشکلساز و نحوه پرداخت مهریه و تمکین زوجه را مشخص کرد و اعلام داشت: هیچ کس را به خاطر مهریه نمىتوان زندانى کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آیتالله ناصر مکارمشیرازی در فتوایی وضعیت مهریههای مشکلساز و نحوه پرداخت مهریه و تمکین زوجه را مشخص کرد.
وی در پاسخ به سؤالی در مورد وضعیت مهریههای سنگین که برای جوانان مشکلات متعددی را ایجاد میکند، نظر خود را اعلام کرد.
سؤال مطرح شده محضر آیتالله مکارم شیرازی به شرح زیر است:
این روزها جمعى از جوانان بعد از ازدواج و قبل از عروسى گرفتار مشکلات عظیمى به خاطر درخواست مهریهها به ویژه مهریههاى سنگین از سوى همسر خود مىشوند و تاکنون بسیارى از آنها به سبب عدم توانایی در پرداخت مهریه به زندان رفتهاند و بعد از آنکه اعسار و عدم توانایى آنها ثابت شود آن را تقسیط مىکنند، مثلاً هر سه ماه باید یک سکه به علاوه نفقه بپردازد و تا تمام مهریه را نپردازد، زن تمکین نمىکند و به خانه شوهر نمىآید و اگر مهریه مثلاً 200 سکه باشد قریب به 50 سال و اگر 500 سکه باشد حدود 125 سال طول مىکشد تا زن تمکین کند، آیا واقعاً اینگونه قوانین موافق شریعت اسلامى است؟
آیتالله مکارم شیرازی به این سؤال اینگونه پاسخ داده است:
هیچ کس را به خاطر مهریه نمىتوان زندانى کرد، مگر اینکه توانایى او بر اداى مهر ثابت شود و عمداً خوددارى کند و در موقع «شک در قدرت» اصل بر «عدم یسار» است زیرا هیچکس ثروتمند از مادر متولد نمىشود و استصحاب «عدم یسار» ثابت است و معلوم نیست چرا تاکنون جمعى از قضات محترم عدهاى از جوانان را به زندان انداختهاند تا توانایى نداشتن خود را اثبات کنند.
هرگاه توانایى نداشتن زوج بر اداى مهریه ثابت شد آن را تقسیط مىکنند و با اداى نخستین قسط، زن باید تمکین کند زیرا موضوع «عندالمطالبه» از صورت یک جا، به صورت اقساطى تغییر یافته و اگر زوج به وظیفه خود در پرداخت قسط اول اقدام کند زن باید تمکین کند، همیشه در فقه با تغییر موضوع احکام نیز تغییر مىیابد.
اضافه بر این قاعده «لاضرر» و «لا حرج» در اینگونه موارد حاکم است علاوه بر این قاعده «ما حَکَمَ به العقل حَکَمَ به الشَرْعُ» نیز جارى و سارى است. کدام عقلی قبح و زشتى حکم انتظار کشیدن 50 سال یا 120 سال را براى رفتن زن به خانه بخت را درک نمىکند؟! اینگونه احکام که هنوز متأسفانه در بعضى محاکم ما جارى است، فقه اسلام را زیر سؤال مىبرد و اسباب تعجب مىشود.
سزاوار است قضات محترم بنشینند و هر چه زودتر آن را اصلاح کنند.
نکته دیگر اینکه تفاوت گذاردن میان تعبیر «عندالقدرة و الاستطاعة» و «عند المطالبه» نیز صحیح به نظر نمىرسد، زیرا تعبیر «عندالمطالبه» نیز بر اساس شرایط عامه تکلیف است که یکى از آنها «قدرت» است و طبعاً مقید به آن است، مگر حکمى وجود دارد که مشروط به قدرت و استطاعت نباشد، سزاوار است این قیود نیز از عقدنامه حذف شود، هر کس قدرت داشت باید بپردازد و اگر نداشت با مطالبه زوجه، به مقدار امکان تقسیط مىشود و با نخستین قسط، زوجه باید تمکین کند.
لینک خبر: تابناک
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
لایحه حمایت از خانواده پس از 10بار رفتوآمد بین شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی، سرانجام دیروز مورد تایید اعضای شورای نگهبان قرار گرفت، قانونی که حالا شرایط جدیدی را برای ازدواج موقت و پرداخت مهریه زنان ایجاد کرده است؛ مردانی که به خاطر بیش از 110 سکه دیگر به زندان نخواهند رفت و زنانی که با تصویب این قانون شاید امکان بیشتری برای ثبت رسمی ازدواج موقت داشته باشند.
به گزارش «بهار»، لایحه حمایت از خانواده تیر 1386 به پیشنهاد قوهقضاییه در جلسه هیات دولت محمود احمدینژاد تصویب و به مجلس ارسال شد اما با ورود این لایحه به صحن علنی مجلس و اعلام جزییات بیشتری از آن در رسانهها، فعالان اجتماعی، حقوقدانان و فعالان حوزه زنان انتقادات گستردهای را متوجه آن کردند و گفتند این لایحه نهتنها در راستای حمایت از خانواده نیست بلکه به فروپاشی بنیان خانواده در ایران هم منجر میشود.
جنجالبرانگیزترین پیشنهاد این لایحه مادهای بود که به مردان اجازه میداد بدون اجازه از همسر اول، همسر دیگری اختیار کنند. در لایحهای که به تایید شورای نگهبان رسیده و اکنون حکم قانون دارد، این بند حذف شده اما بند دیگری جایگزین آن شده است که به گفته وکلا به اینکه این قوانین به ازدواج موقت که همواره در ایران امری پوشیده و غیر رسمی بوده رسمیت میدهد اما از سوی دیگر نمایندگان مجلس معتقدند این قانون و مواد آن درباره ازدواج موقت در راستای حمایت از زنانی است که در اثر ازدواج موقت آسیب می بینند و امکان حمایت از حقوق خود را ندارند.
محمد اسفنانی، سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی، درباره آخرین تغییرات و درواقع قانون حمایت از خانواده که به گفته او تا پایان امسال ابلاغ میشود، گفت: «براساس این قانون در ارتباط با ازدواج موقت زوج مکلف شده ازدواج موقت را ثبت کند، در حالی که تا پیش از این الزامی برای ثبت ازدواج موقت وجود نداشت. اما در قانون جدید الزام به ثبت ازدواج موقت برای اولینبار پیشبینی شده است. براساس این قانون مرد ملزم به ثبت ازدواج موقت است؛ از جمله اینکه زن باردار شود و اینکه در هنگام ازدواج موقت توافقی بین زوج و زوجه برای ثبت آن وجود داشته باشد و زن بتواند این توافق را ثابت کند. از نگاه ما این حمایت از زنانی است که ممکن است در ازدواج موقت آسیب ببینند.»
براساس قانون جدید، زنان برای دریافت مهریه بیش از 110 سکه هم با محدودیتهایی مواجه خواهند شد، اسفنانی در اینباره گفت: «در بحث اعمال ماده 2 نحوه اجرای محکومیتهای مالی درباره مهریه، شورای نگهبان موافقت کرده برای مطالبه مهریه بالاتر از 110 سکه امکان بازداشت زوج وجود ندارد، هرچند که امکان مطالبه آن برای زوجه ممکن است اما کسی به دلیل ناتوانی در پرداخت بیش از 110 سکه به زندان نخواهد افتاد.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا این قانون عطف به ماسبق و زندانیان مهریه پیش از تصویب این قانون به زندان افتادهاندمی شود، گفت: «بله این قانون مشمول محکومان مهریه ای که الان هم در زندان هستند خواهد شد.»
ماده چالشبرانگیز دیگر در لایحه حمایت از خانواده مادهای بود که به زن اجازه میداد هنگام طلاق هزینههایی را که در خانواده و سالهای زندگی مشترک داشته عینا از زوج مطالبه کند. براساس ماده 30 لایحه حمایت از خانواده اگر زوجه در دوران زندگی مشترک از مال خودش در زندگی شوهر هزینه کرده باشد، از آنجا که نفقه از الزامات شوهر است، زن میتواند در هنگام متارکه و طلاق هزینههایی را که صرف کرده، مطالبه کند.
این ماده که پیش از این مورد اعتراض شورای نگهبان قرار گرفته بود در آخرین دور بررسیها اصلاح شد. شورای نگهبان به ماده 30 دو ایراد گرفت، یکی اینکه اولا اگر مالی از طرف زوجه در زندگی مشترک مصرف شده باید مشخص بشود که با اذن یا فرمان شوهر بوده است یا خیر، زیرا اگر بدون اذن یا فرمان شوهر هزینه شده باشد حقی برای مطالبه وجود ندارد.
نکته دیگر این بود که باید ثابت شود زوجه به قصد تبرع دارایی خود را هزینه نکرده است، یعنی قصد این را نداشته که دارایی خود را رایگان مصرف کند بلکه قصد داشته باشد بعدا مابهازایی در مقابل آن دریافت کند، در چنین صورتی زن حق مطالبه اموال مصرفشده خود را داراست، در غیراینصورت حقی بر ذمه شوهر نیست. http://maktoobshop.com/
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس درگفتگو با مهر می گوید افزایش قیمت سکه سبب ایجاد حسن ناامنی در میان مردان شده و ناسازگاری را در زنان بیشتر می کند.علی اصغر کیهان نیا روانشناس و مشاور خانواده هم معتقد است که افزایش قیمت سکه و تاکید خانواده ها بر مهریه های بالا سبب گرایش مردان به ازدواج های موقت میشود.
او می گوید : به دلیل افزایش نرخ سکه مهریه های دختران که بیشتر بر اساس سکه مشخص می شود نیز ناخواسته افزایش پیدا کره است و در نتیجه مردان که تمایل چندانی نیز به ازدواج نداشته اند از ازدواج منصرف می شوند.
قرایی مقدم می گوید به جز افزایش مهریه ها هزینه برگزاری یک مراسم ساده عروسی نیز به حدی افزایش پیدا کرده است که بسیاری از خانواده ها امکان تامین آن را ندارند و دختران ترجیح می دهند که به جای سختی زندگی متاهلی در خانه بماند و پسران نیز بیش از گذشته از تشکیل خانواده فراری شده اند.وسبب کاهش ازدواج های رسمی و افزایش ازدواج های موقت می شود که درآینده بحران های خانوادگی بیشماری را برای جامعه ایجاد می کند.
در نظام حقوقی جمهوری اسلامی و کلا در نظام حقوقی اسلام اصل بر ازدواج دائم است که موجب تشکیل خانواده و تحکیم بنیان خانواده و تربیت فرزندان میشود، یعنی ازدواج دائم مورد تاکید اسلام است و ازدواج موقت به عنوان یک ضرورت در مواردی که امکان ازدواج دائم فراهم نیست در شرع و قانون آمده است. |
این در حالی است که مدت زیادی از لایحه جنجالی حمایت از خانواده و به ویژه مبحث ازدواج موقت که سرو صدای بسیاری به پا کرده و اظهار نظرهای مختلفی در موافقت و مخالفت با آن شنیده میشود نمی گذرد.
امین حسین رحیمی، سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس به خبر می گوید : در نظام حقوقی جمهوری اسلامی و کلا در نظام حقوقی اسلام اصل بر ازدواج دائم است که موجب تشکیل خانواده و تحکیم بنیان خانواده و تربیت فرزندان میشود، یعنی ازدواج دائم مورد تاکید اسلام است و ازدواج موقت به عنوان یک ضرورت در مواردی که امکان ازدواج دائم فراهم نیست در شرع و قانون آمده است.
او با بیان این که بالاخره در جامعه برای بعضی از افراد چه زن و چه مرد به علتهای متعدد امکان ازدواج دائم فراهم نیست میگوید: لذا اسلام و نظام حقوقی این اجازه را داده که این افراد بتوانند به طور موقت ازدواج کنند؛ اما این مورد ترویج و تاکید نظام حقوقی ما نیست، بلکه به عنوان یک استثناء در موارد ضروری مطرح است و معمولا برای مردان مجرد است.
اگر چه که معلوم نیست که کارشناسان افزایش قیمت سکه را هم جزو مواردی که در آن شرایط امکان ازدواج دائم فراهم نیست به حساب می آورند یا نه اما به هر حال انچه که مشخص است این است که جامعه شناسان نسبت به افزایش ازدواج موقت پا به پای قیمت سکه هشدار می دهند ! |
http://www.divorce-attorney.ir
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در آخرین مواد مورد بررسی در این لایحه، بحث تعیین سقف برای مهریه که 110 ذکر شده است، مورد اختلافنظرهای فراوانی بوده است که البته در نهایت تصویب و به شورای نگهبان برای تعیین مطابقت با شرع و قانون اساسی ارسال شده است که در صورت تایید نهایی، سقف مهریه 110 سکه خواهد بود و در موارد بیش از آن، مطابق موارد ذکر شده در لایحه رفتار خواهد شد.
در این زمینه برخی حقوقدانها بر این باورند که برداشتن جنبه کیفری از مهریه از جهاتی مفید اما از جهاتی نیز میتواند تحکیم بنیان خانواده را تهدید کند. |
در این راستا احمدلو ـ حقوقدان و وکیل دادگستری ـ معتقد است که خیلیها به خاطر مهریههای سنگین و عدم توانایی پرداخت آن در زندان هستند و قانونگذار باید اساسا برای این موضوع فکری اساسی کند. شاید تعیین سقف برای مهریه در نگاه اول کمی ایجاد ناامنی برای دختران در آستانه ازدواج ایجاد کند اما در بلندمدت میتواند به تحکیم جایگاه زن در خانوادهها منجر شده و به قول معروف مهریهای که هنوز نه کسی داده و نه کسی گرفته است، ملاک امتیاز برای افراد قرار نمیگیرد. درباره اما و اگرهای این موضوع و اینکه آیا این قانون عطف به ماسبق میشود یا خیر پای سخنان این حقوقدان نشستهایم.
براساس ماده واحده تصویبی، پرداخت 110 سکه مهریه برای زوج تکلیف است و در صورت عدم پرداخت، فرد براساس ماده 2 اجرای محکومیتهای مالی زندانی میشود و در غیر این صورت فاقد جنبه کیفری خواهد بود. درحال حاضر تعدادی از محکومان مهریه به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه در زندان به سر میبرند.
براساس یکی از مواد لایحه حمایت از خانواده، چنانچه مهریه بالاتر از 110 سکه باشد، شرط تمکن زوج موردنظر خواهد بود. به لحاظ حقوقی میتوان برای مهریه سقف تعیین کرد با توجه به اینکه مهریه جز حقوق خصوصی افراد و توافق طرفین در آن دارای اهمیت است؟
براساس ماده واحده تصویبی، پرداخت 110 سکه مهریه برای زوج تکلیف است و در صورت عدم پرداخت، فرد براساس ماده 2 اجرای محکومیتهای مالی زندانیمیشود و در غیر این صورت فاقد جنبه کیفری خواهد بود. درحال حاضر تعدادی از محکومان مهریه به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه در زندان به سر میبرند. این افراد بر اساس ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی زندانی شدهاند که در صورت تائید این لایحه از سوی شورای نگهبان محکومانی که 110 سکه از مهریه را پرداخت کرده باشند آزاد میشوند.
پس قانون مذکور عطف به ماسبق میشود؟
این پیشنهاد به دلیل اینکه جزء قوانین تخفیف دار بوده و زندان دارد شامل افرادی که در زندان هستند یا حکم محکومیت آنها صادر شده است نیز می شود فقط افرادی که حکم آنها اجرا شده شامل این قانون نمیشوند.
طبق این مصوبه اگر افرادی بخواهند مهریه بیشتری را ثبت کنند باید از چه راهکاری استفاده کنند؟
در این زمینه محدودیتی برای مهریهگذاران نداریم. زوج ها میتوانند بر سر هر میزانی که توافق دارند مهریه تعیین کنند اما تا 110 سکه ضمانت اعمال ماده دو محکومیتهای مالی وجود دارد و بیش از 110 سکه اگر زوج توان مالی نداشته باشد تحت تعقیب قضائی قرار نگرفته و زندانی نمیشود. البته این فرد همچنان مدیون است و اگر اموالی داشته باشد قابل پیگیری و توقیف است. نباید فراموش کرد که تعیین مهریه های سنگین، وسوسه برانگیز است و نگاه مادی برخی زنان به مهریه کانون بسیاری از زندگیها را متلاشی کرده است. حال آنکه تائید این پیشنهاد باعث میشود مهریه های بالا ضمانت اجرایی کمتری داشته باشند و گامی مثبت در جهت کاهش میزان مهریه های نامتعارف برداشته شود.
دختران جوان توجه داشته باشند مهریه زیاد ضمانتی برای خوشبختی نیست. در این ماده آمده است هرکس محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود چه به صورت استرداد عین یا قیمت یا مثل آن و یا ضرر و زیان ناشی از جرم یا دیه و آن را تأدیه نکند دادگاه او را ملزم به تأدیه کرده و چنانچه مالی از او در دسترس باشد آن را ضبط و به میزان محکومیت از مال ضبط شده استیفاء می کند و در غیر این صورت بنا به تقاضای محکوم له ، ممتنع را در صورتی که معسر نباشد تا زمان تأدیه حبس خواهد کرد.
ماده دو محکومیتهای مالی چه میگوید؟
زندانی شدن مرد به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه باعث ضررهای اجتماعی و فرهنگی بسیاری در کشور میشود. البته در این زمینه باید فرهنگسازی شود. دختران جوان توجه داشته باشند مهریه زیاد ضمانتی برای خوشبختی نیست. در این ماده آمده است هرکس محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود چه به صورت استرداد عین یا قیمت یا مثل آن و یا ضرر و زیان ناشی از جرم یا دیه و آن را تأدیه نکند دادگاه او را ملزم به تأدیه کرده و چنانچه مالی از او در دسترس باشد آن را ضبط و به میزان محکومیت از مال ضبط شده استیفاء می کند و در غیر این صورت بنا به تقاضای محکوم له ، ممتنع را در صورتی که معسر نباشد تا زمان تأدیه حبس خواهد کرد. محکومان مهریه بر اساس این ماده تحت تعقیب کیفری قرار گرفته و زندانی می شوند که برای زندان زدائی به خصوص درباره محکومان مهریه باید تغییراتی در آن صورت گیرد.
در حال حاضر و براساس نظر وکلا و کارشناسان حقوق خانواده پروندههای مطالبه مهریه از پروندههای طلاق پیشی گرفته است؟ راهکار تعیین سقف برای مهریه میتواند راهگشا باشد؟
آمار پروندههای مهریه نگرانکننده است. به موازات رشد طلاق در جامعه با رشد پروندههای مطالبه مهریه هم روبرو هستیم و در برخی موارد خانم ها بدون این که طلاق بخواهند مهریه شان را مطالبه می کنند. البته اینکه برای مهریه سقفی تعیین شود از نظر شرعی امکان پذیر نیست اما نظر مجلس این بوده است که اگر سقف تعیین شد طرفین از حمایت قانونی بیشتری برخوردار باشند. بر اساس این گزارش، عدهای بر این باورند که ماده 25 لایحه حمایت از خانواده که در آن برای مهریه مالیات وضع شده است صرفاً به منظور راهی برای کاهش شمار زندانیان است و از سویی کارشناسان خانواده معتقدند مهریه دینی است بر گردن مرد و مرد موظف به پرداخت آن است. پرداخت مهریه از طرف مرد به زن میتواند باعث استحکام روابط زن و شوهر شود .چراکه در مورد زنان خانه دار، بدلیل نارسایی های “تامین اجتماعی ” و بیمه، مهریه عملا می تواند آرامش خاطر زن را از نظر تامین مالی در سال های کهولت به دنبال داشته باشد. بر اساس یافتههای پژوهشهای اخیر که از سوی معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه عنوان شد، میانگین مهریه زنان در ایران بین 260 تا 350 سکه طلاست. یعنی نزدیک به 90 میلیون تومان و با در نظر گرفتن این موضوع که مهریه عند المطالبه است چند درصد از مردان جامعه قادر به پرداخت آن هستند؟
صرف نظر از همه این مباحث آنچه حقیقت دارد این است که در حال حاضر با تعداد زیادی زندانی مهریه روبرو هستیم که توان پرداخت مهریه ای را که تعهد رسمی و اخلاقی برای پرداخت آن دادهاند را ندارند و از سویی با زنانی روبرو هستیم که نیازمند مهریههای خود هستند اما نمی توانند آن را وصول کنند و صرف زندانی شدن مرد برایشان ثمری ندارد. بنابراین لزوم اصلاح قانون برای منطقی کردن این روند معیوب امری لازم و ضروری به شمار می آید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
روح اله محمد زاده اندواری- شاید خیلی از مردم تصور کنند بعد از فوت زوج ( شوهر) ، مطالبه مهریه غیر ممکن است و زوجه ( زن) دیگر نمی تواند مالک مهریه مندرج در عقد نامه ازدواج باشد وآن را مطالبه کند در حالی که این تصور اشتباه است و مقنن می گوید اگر زنی پس از مثلا سه سال از تاریخ فوت همسرش می خواهد مهریه خود را مطالبه کند این امکان وجود دارد که در این راستا چند نکته دارای اهمیت است:
اولا دعوی مطالبه مهریه بعد از فوت زوج (شوهر)باید به طرفیت ورثه متوفی که ترکه (اموال به جا مانده از متوفی) را پذیرفتند در دادگاه طرح و اقامه شود یعنی در دادخواست در قسمت خوانده باید اسامی وراث را بنویسد.
حال این سئوال مطرح می شود که دادگاه در موردی که مهریه زن وجه رایج است (نه سکه یا اموال منقول و غیر منقول دیگر) چگونه باید عمل کند؟به عبارت دیگر ملاک زمانی محاسبه شاخص چه زمانی است سال محاسبه مهریه یا سال فوت شوهر؟ در چنین مواردی دادگاه باید بر اساس قانون ( ماده ۳ آیین نامه اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی) در مواردی که مهریه زوجه باید از ترکه زوج متوفی پرداخت شود شاخص سال فوت شوهر را باید برای محاسبه مهریه در نظر بگیرد نه سال محاسبه مهریه را.که البته این قضیه در خصوص ورثه زوجه(زن) که قبل از مطالبه مهریه از زوج فوت کرده است فرق می کند بدین ترتیب که اگر زن قبل از مطالبه مهریه از
زوج، فوت کند و مهریه او وجه رایج باشد ورثه زن، استحقاق دریافت مهریه به نرخ روز را دارند یا همان مبلغ معین شده در عقد نامه ملاک محاسبه قرار می گیرد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت با فوت زوجه مهریه نیز به ورثه او منتقل می شود و اصل طلبی که زوجه بابت مهریه داشته طبق قاعده ارث به ورثه او انتقال پیدا خواهد کرد و هر یک از ورثه به نسبت سهم الارث خود از اصل دین، طلب خود را از شوهر متوفی یا ماترک او مطالبه می کند ولی آنچه که ورثه مستحق دریافت آن هستند اصل مبلغ مندرج در نکاح نامه به عنوان مهریه است نه قیمت روز وجه رایج، زیرا این حق را قانون فقط برای زوجه زنده متصور شده نه برای ورثه او. البته در این خصوص نظر مخالف هم وجود دارد و عده ای اعتقاد دارند که ورثه قائم مقام و جانشین او هستند و همان حقی که زوجه متوفی نسبت به محاسبه وجه رایج به قیمت روز داشت همان حق را ورثه او نیز دارا هستند.
در صورت ناتوانی زوجه از پرداخت هزینه دادرسی وی میتواند دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را به پیوست دادخواست مهریه ارائه دهد که دادگاه بدواً به این خواسته رسیدگی و سپس به خواسته اصلی میپردازد بدیهی است زوجه، در صورت اثبات اعسار از پرداخت هزینه دادرسی معاف خواهد بود.
اما در ادمه به این مهم می پردازیم که برای مطالبه مهریه به کجا باید مراجعه کرد و چه اقداماتی را در این زمینه باید انجام داد:
دو راه برای مطالبه مهریه وجود دارد:
۱)دادگاه خانواده
زوجه میتواند با ارائه دادخواست حقوقی به دادگاه ویژه خانواده، مهریه خود، هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل را مطالبه نماید و همزمان تقاضای توقیف اموال همسرش و در صورت فوت شوهر تقاضای توقیف ترکه را نیز بنماید.که بابت یک میلیون تومان اول مهریه،پانزده هزار تومان تمبر و بابت مابقی مهریه به ازای هر یک میلیون تومان، بیست هزار تومان تمبر الصاق میگردد.
در صورت ناتوانی زوجه از پرداخت هزینه دادرسی وی میتواند دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را به پیوست دادخواست مهریه ارائه دهد که دادگاه بدواً به این خواسته رسیدگی و سپس به خواسته اصلی میپردازد بدیهی است زوجه، در صورت اثبات اعسار از پرداخت هزینه دادرسی معاف خواهد بود.
۲)مطالبه مهریه از طریق اجرای ثبت اسناد رسمی
زن میتواند از طریق اجرای ثبت اسناد رسمی مهریه خود را مطالبه نماید به این صورت که قباله ازدواج خود را به دفترخانه محل ثبت عقد ارائه و تقاضای صدور اجرائیه نماید سپس با اجرائیه به اداره ثبت مراجعه و مهریه خود را مطالبه کند که البته به میزان نیم عشر دولتی هزینه اجرایی پرداخت مینماید که بعداً این هزینه از شوهر یا از ترکه متوفی( در صورت فوت شوهر) اخذ خواهد گردید اجرائیه به شوهر یا وراث متوفی ابلاغ میشود و ۱۰ روز مهلت داده خواهد شد تا طلب زوجه را پرداخت کند. در صورتی که شوهر در این مدت دین خود را نپردازد زن میتواند با معرفی اموال و دارایی شوهر به اجرای ثبت، تقاضا کند اموال او توقیف شود و نیز میتواند مطالباتی را که شوهر از اشخاص دیگری دارد و یا موجودی حسابهای بانکی او را توقیف کند. زن همچنین میتواند تقاضای توقیف حقوق شوهر را از سازمانها و مؤسسه های دولتی و یا خصوصی داشته باشد و تا میزان یک چهارم حقوق (مادام که شوهر متأهل است) و نیز یک سوم آن را (در صورتی که زن و شوهر از یکدیگر جدا شوند و تا زمانی که شوهر زن دیگری اختیار نکرده) توقیف کند البته به شرط اینکه جزء مستثنیات دین نباشد.
اگر مهریه سکه یا طلا باشد و شوهر نتواند اصل آن را بپردازد، قیمت روز مطالبه آنها (روزی که زن آن را از طریق اجرای ثبت و یا دادگاه مطالبه میکند) ملاک اجرای قانونی حکم است..
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
سالها ردای قضاوت به تنداشتن برای کسی که حالا کسوت وکالت به قامت دارد، امتیازی ویژه است و مهدی عمادی این امتیاز را دارد. صلاحیت گفتههای او از سالها تجربهاش در مسند قضا آب میخورد.
عمادی پرونده های خانوادگی زیادی را بررسی کرده، با زنان و مردان مختلفی برخورد داشته، حرف های خوب و بد زیادی را شنیده، کلک ها و فریبکاری های زیادی را از نزدیک دیده و حالا که در دادگاه ها به عنوان وکیل حاضر می شود از همه تجربه هایش به نفع موکلانی که برای وصول مهریه شان تلاش می کنند، استفاده می کند.
گفت و گوی ما با او از تشریح وضع زنانی که شوهرانی متمکن دارند، اما برای فرار از مهریه به هر روشی متوسل می شوند، شروع شد و با ارائه راهکارهای قانونی به زنان ادامه یافت و سرانجام به این نتیجه رسید که در شرایط امروزی که قانون کمترین حمایت را از زنان دارد، مهریه بهترین وسیله برای احقاق حقوق زنان است. البته به این شرط که در تعیین مهریه افراط و تفریط نشود و میزان آن بسیار اندک یا بسیار کلان نباشد.
یکی از شگردهای مردان متمکن برای فرار از پرداخت مهریه همسرانشان، انتقال اموال به غیر است که دست زنان را از گرفتن مهریه کوتاه می کند. این زنان برای اثبات تمکن مالی شوهر نیز با مشکلات زیادی رو به رو هستند و اغلب موفق به اثبات ملائت (توان مالی) مرد نمی شوند.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مقدمه:
کی داده، کی گرفته؛ عنوان شایع و متعارفی است که پسران و دختران و خانوادههای آنها در بدو آشنایی و فراهم آوردن مقدمات خواستگاری از آن زیاد استفاده میکنند!
در نگاه پسر و داماد آینده ـ مهریه؛ تشریفاتی عرفی و خانوادگی برای رسیدن به نامزد مورد دلخواه خویش و وقوع نکاح بیش نیست و از منظر دختر و عروس آینده و خانواده وی نیز؛ مهریه در زمرة همان تشریفات متعارف بوده که میتواند بعنوان پشتوانه آتی وی نیز تلقی گردد، اما هر دو، نوعاً و عموماً بر این باورند و بر این طبل توخالی عرفی با شدت و حدّت میکوبند که؛ «کی داده و کی گرفته»؟!یکی به تعداد سن و سال تولد خود، دیگری براساس میزان تعیین شده برای خواهر یا دخترخاله خویش، آن یکی بر مبنای اعداد اسلامی و مقدس و برخی نیز متناسب با شأن و شئونات عرفی و خانوادگی و یا طبق نظر پدر و یا مادر خویش و البته، کمتر زوجی و خانوادهای نیز بر مبنای واقعیات و توان مالی واقعی پسر یا داماد آتیه نسبت به تعیین میزان و سقف مهریه مبادرت میکنند.
لکن، غافل از آنکه، با بروز اختلافات خانوادگی و زناشوئی، نخستین و اصلیترین اقدام حقوقی و قانونی عروس خانم و دختر دیروز، مطالبه و اجرای مهریه است. و نخستین و جدیدترین دغدغه داماد و پسر دیروز نیز مقابله با آن و فرار از ادای دین خویش به همسر است. مهریه یا همان اصطلاح عرفی مزبور (کی داده، کی گرفته)، برخلاف باور ظاهری و غیرجدیاش دارای پیامدهای جدی، قانونی، حقوقی، عاطفی و اجتماعی متعدد و فراوان خواهد بود و همین مهم، زمینهساز نابههنجاریهای مختلف و «بحران مهریه در ایران» شده است و موجبات تزلزل در ثبات خانوادهها را در عمل، فراهم آورده است. زندانها سرشار از مردان بدهکار بابت مهریه شده. زنان به دنبال مهریه خویش در محاکم و ادارات ثبت اسناد و املاک و محاکم. مراجع انتظامی نیز در راه تعقیب حقوقی و انتظامی و اجرایی آن. دستگاه تقنینی در راه یافتن راهحل قانونی در راه برونرفت از این بحران. بعضیها به دنبال عندالمطالبه قرار دادن مهریه در عقدنامه و بسیاری نیز در تأکید بر عندالاستطاعه ساختن آن در توافقات قراردادی و رسمی خویش در سند نکاحیه بوده و در این بین، تحولات روزافزون قیمت سکه و ارز خود مزید بر علت و موجب تشدید این رقابت تأسفبار شده است؟! وضعیت موصوف؛ گردونهای است که میلیاردها تومان خسارات پیدا و پنهانی را به دولت و جامعه و خانوادهها تحمیل کرده و خواهد کرد…؟!
در این نوشتار بر آنیم که به این مهم و مسائل مختلف مربوطه از حیث حقوقی و قانونی پرداخته و ضمن نقد و بررسی بخشنامة عندالاستطاعه بودن و بخشنامه قوه قضائیه در خصوص اعسار، راهکارهای پیشنهادی مربوطه را نیز برای مهار تدریجی آن ارائه نمائیم.
طرح مطلب:
مهریه از زمره منابع مالی حقوق زنان در حقوق ایران است که عموماً، به هنگام خواستگاری و نامزدی از سوی بزرگان و خانوادهها یا زوجین تعیین میگردد.
مِهر (با کسره) به معنای محبت، دوستی، خورشید و آفتاب بوده و مَهر (با فتحه) به مفهوم کابین، قباله، صداق، صداقیه، قرض و مهریه میباشد. در زبان و ادبیات فارسی در مورد ازدواج و مهریه، داستانها و ضربالمثلهای فراوانی از وقایع شادی و غمانگیز وجود دارد که ادبیات دیگر ملل فاقد آنند. برخلاف گذشته، به لحاظ برخاستن صفا و سادگی از میان خانوادهها و ظهور تظاهر، منیّت و تشریفات چشم و همچشمی در بین پسران و دختران، تعیین و درج مهریههای کلان در عقدنامهها و عدم امکان پرداخت آنها از سوی مردان و هدایت آنان به سوی زندان و به هم ریختن کانون گرم خانوادهها و توسعه روزافزون «بحران مهریه»، امری شایع و کاملاً متعارف شده و جدای از تهران و شهرهای بزرگ کشور به شهرستانها نیز سرایت کرده است.
اکنون مسئله مَهر یا همان عبارت معروف« کی داده، کی گرفته…؟!»، به عنوان رکن اصلی ازدواج، چنان عرصه را بر زندگیها تنگ گرفته که «عاقلان از دست دادند اختیار خویش» و به قولی، ازدواج، آب زندگی است که خورده، پشیمان و نخورده هم پشیمان است. مطالبه مهریه، نخستین دعوای حقوقی بین زن و مرد بوده که در صورت عدم پرداخت آن از سوی زوج، زندان پذیرای وی به عنوان محکومعلیه میشود.
در همین ارتباط و برای زندانزدایی و رهایی آقایان از قید زندانها، راهکارهای متعددی در محافل قانونی و مراجع مختلف پیشنهاد و مطرح شده است. «تعیین سقف برای تعیین مهریه» و بخشنامه معاونت قوه قضائیه و ریاست سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در خصوص «عندالاستطاعه بودن مهریه» و آثار حاصل ازآن در بین خانوادهها و جامعه حقوقی کشور و نیز «بخشنامه ریاست قوه قضائیه نسبت به اعسار در محکومیتهای مالی»، از جمله مهمترین رهیافتهای مزبور بوده است و تفسیرها و اظهارات زیادی را، از جمله «برداشتن زندان نسبت به مهریه و عدمپرداخت آن از سوی مردان و…» در بین افراد و به ویژه زنان ایجاد کرد.
تعریف اجمالی مَهر:
مَهر، توافق مالی فیمابین زن و مرد به هنگام عقد نکاح بوده و نوعی الزام قانونی و شرعی است که بر شوهر تحمیل میشود و زوجین میتوانند به هنگام عقد یا پس از آن، مقدار مَهر را به تراضی تعیین کنند. مهر، عندالمطالبه بوده و زوجه، به محض انعقاد عقد نکاح، مالک آن میشود. این مالکیت نسبت به نصف مهر، مستقر و نسبت به بخش باقیمانده، متزلزل و منوط به انجام زناشویی زوجین است. مهر به انواع مَهرالمُسَمّی، مَهرُالْسُّنَّه (مَهر محمدی)، مَهرالمِثل، مَهرالمُتعَه تقسیم میشود و ضروری است مال مورد مهر، مالیت داشته و قابل تملیک و نقل و انتقال (نسبت به زن) باشد. مهر باید معین و معلوم بوده و قدرت مرد بر تسلیم آن نیز شرط است.
وضعیتهای حقوقی مهر:
حالات و وضعیتهای حقوقی متعددی بر مهریه مترتب است: «تعهد ثالث به پرداخت مهر، تعیین مهر توسط ثالث یا شوهر، تعیین مهر توسط زن، مهر و طلاق قبل از نزدیکی، مهر و طلاق بعد از نزدیکی، شرط مدت یا قرار اسقاط برای پرداخت مهر، مهر و فسخ نکاح، قبل و بعد از نزدیکی، وجود و ظهور تلف و عیب در مهر، مرگ شوهر قبل از تعیین مهر و نزدیکی، مهر و بطلان نکاح، مهر مجهول و ملک غیر، قرار دادن یک مهر برای دو زن، مهر و حق حبس (حق امتناع زوجه از تمکین در برابر مرد)، مهر و ارتداد زوج و مهر و فوت زوجین، از جمله آنها بوده و هر یک دارای آثار حقوقی خاص خویش است.در نکاح دائمی، میتوان مهر تعیین نکرد یا پس از وقوع عقد، بر میزان آن توافق کرد و عدم تعیین مهر موجب بطلان آن نخواهد بود، ولی در نکاح موقت، تعیین مهر به مانند مدت، شرط است و عدم ذکر مهر در آن، موجب بطلان عقد خواهد بود.
نحوه محاسبه مهریه:
چنانچه مهریه وجه نقد بوده و زوجین هنگام وقوع عقد برای وصول آن به ترتیب خاص توافق نکرده باشند، به ترتیب ذیل عمل میشود: متوسط شاخصهای سال قبل، تقسیم بر متوسط شاخصهای سال وقوع عقد. آنگاه نتیجة حاصل، ضربدر مبلغ مهریه مندرج در عقدنامه. مهریه مزبور، متناسب با تغییر شاخصهای قیمت سالانه زمان تادیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی تعیین و به قوه قضاییه ابلاغ میگردد، محاسبه و پرداخت خواهد شد. معهذا در صورتی که مهریه به عنوان سکه، ملک و مانند آنها باشد، طریق محاسبه آن، وضعیت مهر به قیمت روز بوده و ملاک قیمت روز نیز، زمان تادیه و پرداخت مهریه است.
نحوه وصول مهریه:
در حال حاضر، نحوه وصول و مطالبه مهریه از طریق محاکم دادگستری و مراجع ثبتی است. مطالبه مهریه در محاکم خانواده مستلزم تقدیم دادخواست از سوی زوجه یا وکیل وی و تودیع هزینه دادرسی به میزان مهرالمسمی (مهریه)یِ درخواستی یا اخذ حکمِ اعسار قطعی مبنی بر معافیت موقت از تادیه هزینه مزبور است. وصول مهریه از طریق مراجع ثبتی نیز منوط به درخواست زوجه از دفتر ازدواج با همسر خویش و صدور اجراییه ثبتی و طی تشریفات قانونی مقرر است. در هر دو حالت، میتوان نسبت به توقیف و بازداشت اموال زوج اقدام کرد. با این وجود، نمیتوان به طور توأمان در مقام وصول مهریه از طریق مراجع مزبور برآمد مگر نسبت به بخشی از آن در یک مرجع و بخشی دیگر در مرجع بعدی.
در صورت قطعیت حکم محکومیت زوج به پرداخت مهریه و صدور و ابلاغ اجراییه درخواستی از طرف زوجه (محکوم لها) از سوی دادگاه صادرکنندة رأی، حکم صادره متعاقب انقضای موعد قانونی (۱۰ روز از تاریخ ابلاغ اجراییه)، حسب درخواست زوجه از سوی اجرای احکام دادگاه خانواده به موقع اجرا گذارده میشود.
در صورت توقیف اموال مرد از قبل، نسبت به انتقال عینی یا تخصیص عملی آن به زوجه اقدام میشود و در صورت نداشتن مال، بنا به درخواست زن به استناد ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، نسبت به حبس و بازداشت مرد به عنوان محکوم علیه پرونده مهریه اقدام میشود.علاوه بر این، تا سال ۱۳۸۴، مرد باید ضمن رفتن به زندان نسبت به تقدیم دادخواست اعسار و تقسیط در پرداخت مهریه وفق ماده ۳ قانون مزبور عمل میکرد. با این وجود، متعاقب صدور رأی هیأت عمومی دیوان عالی کشور در سال ۱۳۸۴، قید فوق برداشته شد و ضرورتی به طرح دادخواست اعسار زوج از زندان نیست.
اما با صدور و ابلاغ بخشنامه صادره از سوی ریاست قوه قضائیه، وضعیت مزبور دچار اختلافات متعدد در اجراء و تفسیر از سوی مراجع قضایی و اجرایی شده است که بدان خواهیم پرداخت.شایان ذکر است که طبق ماده ۱۰ قانون مدنی، زوجین میتوانند در خصوص پرداخت مهریه و افزاش یا کاهش آن توافق کنند. فوت زوج پس از وقوع نکاح، تأثیری در مالکیت زن بر مهر ندارد و زن میتواند کل مهر را از ماترک شوهر استیفاء کند و در صورت فوت زن، حق مذکور به ورثه او منتقل میشود. به علاوه، نوعروسان جوان طبق ماده ۱۰۸۵ قانون مزبور میتوانند از تمکین در برابر شوهر خویش امتناع کرده و هرگونه تمکین خود را به استناد «حق حبس فوق» منوط به تادیه کامل مهریه خویش نمایند.
عندالمطالبه و عندالاستطاعه بودن مهریه:
گفتیم که مهریه، عندالمطالبه بوده و بر ذمه شوهر است. و زن به محض انعقاد نکاح، مالک آن میگردد، مگر آنکه نسبت به پرداخت آن، ترتیبی بین آنها مقرر گردد. از این رو، غالباً عبارت «عندالمطالبه بودن مهر» در اسناد نکاحیه درج میشود و ضمن تفهیم به زوج، به توشیح وی و زوجه میرسد و این، آغاز بدفرجام زوج در صورت عدم حصول به تفاهم و سازگاری با همسر خویش در زندگی آتی و مشترک است و همین نافرجامی، به شرح آتی، وی را بس است!
با این وجود، در حال حاضر، عموماً مهریه، وسیله متعارفی برای تبدیل شدن این حق شرعی و قانونی زنان جهت تنبیه مردان و طرح دعاوی حقوقی متعدد در محاکم خانواده و ظهور و توسعه روزافزون «پدیده مذموم زندانیان مهریه» شده است.
چندی پیش، در پی تغییر و اصلاح و بازنگری قوانین مهریه و تغییر نگرشهای فرهنگی نادرست نسبت به آن و تعدیل وضعیت مهریههای سنگین، معاونت قوه قضائیه و ریاست سازمان ثبت اسناد و املاک کشور طی بخشنامهای، سردفتران ازدواج کشور را مکلف به ثبت توافق زوجین مبنی بر عندالاستطاعه بودن پرداخت مهریه، به صورت شرط ضمن عقد نکاح و درج آن در نکاحیه و امضای زوجین کرده است. با انتشار و انعکاس این بخشنامه، قضاوتها و برداشتهای متفاوتی در بین حقوقدانها و خانوادهها، خصوصاً زنان مطرح شد و شایعات متعددی مبنی بر حذف مهریه در حقوق مالی زوجه، برداشتن زندانیان مهریه و رهایی آقایان و بلاتکلیف ماندن دعاوی مربوطه و مانند آنها در جامعه مطرح شده و به سرعت رواج یافته است. صرفنظر از نادرست بودن قضاوتهای مزبور، صدور این بخشنامه به زعم تدوینکنندگان آن، گامی مناسب در راه تعدیل وضعیت زندانیان مهریه و کاهش آنها و مهار نسبی بحران مهریه در خانوادههای ایرانی است، اما تحلیل آتی، از صحیح نبودن نگرش مزبور و ظهور آثار پیشبینی نشده و غیرقابل جبرانِ آن در سرنوشت خانوادهها، خصوصاً زنان به عنوان دارندگان حق شرعی و قانونی فوق (مهریه) حکایت دارد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شاید نوشتن و سخن گفتن در خصوص موضوع تکراری مهریه، هم چشم و هم ذهن را آزار دهد، ولی از آنجایی که در جامعه کنونی ما مهریه و در حقیقت پرداخت مهریه موجب شکستن قلوب و آزار دلها می شود، هرچقدر هم در این مورد نوشته و موارد لازم تذکر داده شود، خالی از لطف که نیست، به نظرم شاید در میان بسیاری از انسانها حد اقل تلنگری برای یک نفر باشد. به این جهت برآن شدیم به مواردی چند در خصوص این امر اسلامی که به جهت جهل و نادانی بسیاری از انسانها تبدیل به معضلی برای خانواده ها و برانداختن بنیاد خانواده شده است بپردازیم. باشد که چشمهای بینا ببینند و گوشهای شنوا بشنوند؛
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مهریه، به مالی گفته میشود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح به زوجه خود میپردازد یا مکلف به پرداخت میشود. بر اساس منابع فقه اسلامی، مهری که شوهر به زن میپردازد، در حقیقت عوض حق بهره بردن از بضع (آلت تناسلی) زن است.
اگر چه مهریه در زمان معاصر مختص مسلمانان است، اما برخی محققان به شواهدی تاریخی از ایران قبل از اسلام، یونان باستان و نیز آیین یهودیت اشاره میکنند که نشاندهنده سابقه پرداخت مبلغی پول از طرف داماد به عروس (یا پدر عروس) در زمان ازدواج است.
مرد به هنگام اجرای صیغه ی نکاح و ازدواج، چیزی را به همسرش تقدیم میکند که در اصطلاح «مهریه» (صداق) نامیده میشود. این هدیه و بخشش که از طرف مرد انجام میشود، امروزه به هدف پایبندی به لوازم زندگی مشترک و ارتباط زناشویی یا ضامنی برای حق طلاق زن است. در آموزههای دینی برای مهریه، مقدار معینی تعیین نشدهاست، بلکه این امر به توافق زن و مرد بستگی دارد. همچنین در نوع مهریه نیز محدودیتی وجود ندارد و هر چیزی که ارزش اقتصادی واجتماعی داشته باشد، میتواند مهریه قرار گیرد؛ همانند طلا، نقره، املاک، پولهای رایج، لوازم زندگی و حتی آموزش قرآن یا آموزش مهارتی ویژه.
امروزه عدهای از مردم مشتمل بر قشر تحصیلکرده و عادی، با مهریه مخالف هستند و اعتقاد دارند مهریه یک نوع تعیین قیمت برای زن است. با توجه به آمار بالای زندانیان مهریه -سالانه ۲۰ هزار نفر، عدهای میگویند که تعیین مهریه باعث ایجاد فاحشهگی نو شده است.
عمر برخی از زندگیهای مشترک در ایران به ۶ ماه کاهش یافتهو در هر ماه ۱۱ هزار و ۵۸۶ واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده است.
در بسیاری از اوقات، مهریهٔ دختران مسلمان ایرانی بر مبنای سکههای طلا تعیین میشود؛ از سال تولد دختر گرفته تا شمار ائمه یا سورههای قرآن کریم به عنوان تعداد سکههای مهریه دختران بریده میشود.
بر اساس تحقیقی در سال ۱۳۸۷ در مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه از بیش از ۱۲۰۰ زن و مرد متاهل بین ۱۸ تا ۴۰ سال در حدود ۱۲ استان ایران نشان داده که میانگین مهریه به اعلام زنان ۳۵۰ سکه طلا و به اعلام مردان ۲۶۰ سکه طلا است. این پژوهش از رشد سریع میانگین مهریه در سالهای اخیر حکایت داشته به طوریکه تنها در عرض ۵ سال از میانگین ۳۰۰ سکه به ۴۵۰ سکه طلا رسیدهاست.البته مهریههایی با مبنای ۱۲۴۰۰۰ سکه طلا هم دیده شدهاست.
بررسیها حکایت از رکورددار بودن کشور ایران در زمینه مهریه در منطقه آسیاست، چنانکه در عربستان، عرف مهریه ۱۴ هزار دلار یا ۱۸ میلیون تومان است. در جمهوری آذربایجان، میانگین نرخ مهریه در حدود ۲۰۰۰ منات و معادل ۳ میلیون تومان برآورد میشود. میانگین نرخ مهریه در میان اقوام مختلف کشور هند در حدود ۱۰۰ هزار تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار روپیه یا معادل ۳ میلیون تا ۳۵ میلیون تومان تعیین میشود. در ترکیهنیز نرخ مهریه به طور متوسط ۳۵ هزار لیر یا حدود ۲۵ میلیون تومان است. در مناطق مختلف چین نیز در میان اقوام مختلف، نرخ مهریه حدود ۱۰۰ هزار یوان، معادل ۲۰ میلیون تومان در نظر گرفته میشود. در عماننیز نرخ مهریه در حدود ۱۰ هزار ریال (واحد پول عمان) و برابر با ۲۵ میلیون تومان است. به این ترتیب، در کشورما نیز سعی شده مهریه تعدیل و واقعی شود چنانکه در اواخر سال گذشته بحث «مهریه ملی» با تعیین ۱۱۰ سکه کلید خورد.
مهریه در اسلام بر سه قسم است:
مهر المسمی: مهری است که زن و شوهر قبل از انعقاد عقد نسبت به مقدار و میزان آن توافق نموده و آن را در عقد ذکر میکنند. تعیین میزان مهر مطابق ماده ۱۰۸۰ قانون مدنی منوط به تراضی طرفین است و محدودیتی در این خصوص در قانون پیشبینی نشدهاست. و طبق ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی، مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آنها بشود، معلوم باشد(ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی).
شرایط مهر المسمی:
اگر در زمان انعقاد عقد راجع به مهریه توافق نشده یا اینکه مهریه نوعی تعیین گردیده که مطابق قانون نبوده، ولی عمل زناشوئی بین زوجین رخ دادهاست، در این حالت بر اساس عرف و عادت محل و وضعیت خاص زوجه مانند تحصیلات، سن، شغل و امثال آن مهریهای هم شأن زنان مشابه وی تعیین میگردد که به این نوع مهریه مهرالمثل میگویند.
در نکاحی که دائم بوده و مهریه ذکر نشده یا شرط عدم مهر شده باشد زوج به زوجه مطلقه خود که با او نزدیکی نکردهاست مهریهای پرداخت میکند و این مهریه اصطلاحا مهرالمتعه گفته میشود.
اگر در عقد تعیین مهر به یکی از زوجین یا شخص ثالثی واگذار شود صحیح است و به آن تفویض مهر گویند .
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
حضرت علی ـ علیه السلام ـ میفرماید:«لا تغالوا فی مُهورِالنّساء فَیَکونُ عَداوة»(وسائل، ج 14، باب 5، ابواب مهور، حدیث 12).یعنی:«در مهر زنان زیادهروی نکنید که موجب پدید آمدن دشمنی است».
در اسلام زنانی که مهرشان سنگین و زیاد از حد باشد، مشؤوم و بیبرکت شمرده شدهاند(وسائل، ج 14، باب 5، ابواب مهور، حدیثهای 1، 8، 10 و 11).
زیرا در این صورت، مهر بیشتر جنبۀ مادی پیدا میکند، نه جنبۀ معنوی. پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ میفرماید:
«اَفضَلُ نِساءِ اُمَّتی اَصْبَحهُن وَجْهاً وَ اَقَلَّهُنَّ مَهراً»(وسائل، ج 14، باب 5، ابواب مهور، حدیث 9). یعنی:«برترین زنان امّت من کسانی هستند که از نظر صورت دلفریبتر و از نظر مهر کمترین مقدار آن را داشته باشند».
و همچنین مهر نباید خیلی کم باشد. زیرا در این صورت اگر نزد عرف مالیّت نداشته باشد مثل یک دانۀ گندم، عقد باطل میگردد و یا اثر خاصّ خود را که همان ایجاد محبّت و الفت و جلب اطمینان زن است، از دست میدهد.
در روایات توصیه شده است که میزان مهر بر اساس مهر سنّت باشد که در حدود 490 تا 500 درهم است(ارزش هر درهم به اندازۀ یک مثقال نقره و هر مثقال نقره حدود 18 نخود طلاست) و این مبلغ مقداری است که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در ازدواجهای خود مهر زنان و دختران خود قرار میداد.
حضرت امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود:«صداق زن چیزی است که زن و مرد بر آن توافق نمایند، کم باشد یا زیاد»(همان، ص 2). ولی در احادیث تأکید شده که مهر خیلی هم کم نباشد.
امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ فرمود:«دوست ندارم که مهر زن کمتر از ده درهم باشد، تا با پولی که در مورد زنا پرداخت میشود تشابه نداشته باشد»(همان، ص 11). این درست نیست که زن خودش را رایگان و بدون مهر در اختیار مرد قرار دهد.
حضرت صادق ـ علیه السلام ـ در مورد زنی که قصد داشت خود را رایگان به نکاح مردی در آورد فرمود:«این کار فقط برای پیامبر جایز بود، اما در مورد افراد دیگر نکاح صحیح نیست، مگر اینکه قبل از عروسی چیزی به زن تقدیم کند، کم باشد یا زیاد، گر چه لباس باشد یا درهمی»(همان، ص 13).
درست است که اسلام اصل وجود مهر را برای صحت ازدواج لازم میداند ولی ارزش زن را به مقدار مهر نمیداند. هدف ازدواج نباید مهر باشد بلکه انس و آرامش خانوادگی مطلوب است. در تعیین مهر نباید آن قدر سختگیری کرد که قدرت ازدواج از جوانان سلب شود و ناچار شوند تجرد را بر تأهل ترجیح دهند. اگر هم تن به ازدواج دهند در اثر ایرادها و اشکالتراشیهای خانوادۀ دختر عقده و کینه پیدا کنند. به تجربه ثابت شده که ایرادها و سختگیریهای خانوادۀ دختر در مهر و مراسم عروسی، موجب رنجش خاطر داماد میشود، چنان عقدهای پیدا میکند که تا آخر عمر برطرف نمیشود و صدها مشکل به همراه خواهد داشت.
در مقدار مهر به شخصیت اخلاقی و دینی و اجتماعی و اقتصادی مرد توجه کنید، وقتی به حد متعارف رسید دیگر اشکالتراشی نکنید بهتر است حالت اعتدال را رعایت کنید. برای اعتدال نمیتوان مقدار معینی را پیشنهاد کرد. بلکه نسبت به خانوادهها و طوایف و زمانها و مکانها متفاوت خواهد بود. نه افراط و مسابقۀ در ازدیاد مهر صحیح است نه این که با شعار و تبلیغات زنها را به طرف تفریط سوق دهیم و تشویق کنیم که در ازدواج به مهرهای بسیار کم و بیارزش مانند یک شاخۀ گل، یا یک جلد کتاب، یا یک سکۀ بهار آزادی، یا یک رأس گوسفند و امثال اینها قناعت کنند. به نظر میرسد این نیز یک نوع انحراف محسوب میشود. اگر همۀ مردها نسبت به همسرشان وفادار و باانصاف بودند و به تعهدات احلاقی و انسانی عمل میکردند، مهرهای بسیار کم، مشکلی را به وجود نمیآورد ولی متأسفانه چنین نیست. در بین اجتماع شاهد مردهایی شیاد و فریبکار و عیاش و خودخواه هستیم که از عواطف انسانی بیبهرهاند و نسبت به همسران مظلوم و بیچارهشان چه ظلمها و جنایتهایی را مرتکب میشوند و آن زنان مظلوم دادرسی جز خدا ندارند. این گونه مردها گر چه در اقلیتاند ولی به هر حال وجود دارند. آیا درست است که دختران خام و سادهاندیش را مفت و مجانی به دام این گونه افراد بیندازیم؟ مردها غالباً طرفدار تقلیل مهر هستند و حتی دختران را به دام تمسخر میگیرند که شما کوتاه فکر و مادی هستید و خودتان را با مهر میفروشید، و بدین وسیله آنها را فریب میدهند و با مهرهای بسیار ناچیز ازدواج میکنند ولی همین جوانان به اصطلاح روشن فکر از همسرشان انتظار دارند با جهاز بسیار کامل وارد خانه شود و اگر کوچکترین نقصی را در آن مشاهده کنند با زخم زبان و ایراد و بهانهجویی زندگی را بر او تلخ میکنند و با اندک بهانهای به اذیت و آزار او میپردازند و دم از طلاق و جدایی میزنند. چه بسا که زن بیچاره را با چند بچه بدون مخارج میگذاند و دنبال عیاشی و خوشگذرانی میروند. تعداد این مردهای بیوجدان و وبیعاطفه هم چندان کم نیست، اگر شک دارید به دادگاههای خانواده، که نمونهای است از آنچه در بین جامعه وجود دارد، مراجعه نمایید. البته اعتراف میکنیم که به وسیلۀ مهر نمیتوان مشکل ظلم و تعدی و بیانصافی بعضی مردها را حل کرد، بلکه در این جهت نیاز داریم به تقویت بنیاد دینی و اخلاقی مردم و اجرای کامل قوانین دادگاههای خانواده ولی در شرایط کنونی چارهای نیست؟ یک دختر خام و بیتجربه با چه تضمینی خود را در اختیار جوانی قرار دهد که میزان تعهدات دینی و اخلاقی او روشن نیست، آیا درست است که با یک دستۀ گل یا شاخۀ نبات ازدواج کند؟ آیا تعیین مهر متوسط و معتدلتر نزدیکتر به احتیاط نیست؟
عقیدۀ صحیح این است که افراط و تفریط در مهر هر دو خطاست. مهر زیاد موجب تقلیل در ازدواج و کینه و عداوت مردها، و مهر بسیار کم باعث بیارزش شدن زنها و سوء استفادۀ بعضی مردها میشود. بهترین راه، رعایت اعتدال و شرایط اقتصادی و اجتماعی خانوادهها میباشد.برای مرد صلاح نیست که در تقلیل مهر زیاد اصرار کند، زیرا باعث رنجش و سلب اعتماد زن میشود، برای زن هم صلاح نیست که در ازدیاد مهر اصرار نماید، چون موجب بدبینی و ایجاد عقده و عداوت خواهد شد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همانطور که میدانید مهر هدیهای است که مرد به زن میدهد و لذا هر چه که مرد، مالک آن باشد و آن شیء مالیّت داشته باشد و قابل تسلیم باشد، و یا حقّی از حقوق مالی و یا منفعت اعیان خارجی باشد و یا کاری که انجام آن برای مرد در اصل شرع جایز باشد و با احکام الهی مغایرت نداشته باشد، میتواند مهر زن قرار بگیرد. نظیر پول، ملک منقول، حق التحجیر، اجارۀ ملک یا باغ، آموزش علم و هنر و انجام خدمت و... امّا آنچه که مرد، مالک آن نیست و یا مالیّت ندارد، نظیر خوک و شراب و یا آنچه که قابل تسلیم نیست، نظیر مرغ در هوا و ماهی در دریا و یا آنچه که در اصل شرع انجام آن بر مرد جایز نیست، نظیر فعل حرام، یا ترک واجب و یا آنچه که با احکام الهی مغایرت داشته باشد، نظیر اینکه در ازدواج دائم حق طلاق به دست زن باشد و یا شوهر اجازۀ ازدواج مجدد نداشته باشد و یا مرد از زن ارث نبرد و یا زن حق معاشرت با اجنبی داشته باشد، نمیتواند موضوع مهر قرار بگیرد. و شرط اینکه مرد در ازدواج موقّت، حق بخشش مدّت را نداشته باشد، از این قبیل است، یعنی چنین شروطی درست نیست.
به صلاح زن است که در صورت امکان مهرش ملک یا طلا و نقره یا منزل مسکونی یا چیز دیگری باشد که میتواند به عنوان ذخیره برای زن باقی بماند. ولی، در صورتی که مرد چنین تمکنی را ندارد نباید با ایراد و بهانه ازدواج را بر هم زد بلکه باید پول یا اشیاء دیگر را نیز به عنوان مهر قبول کرد.
در این جا لازم است به مردها توصیه کنیم، در صورتی که تمکن مالی دارید و میتوانید مهر همسرتان را ملک یا خانه قرار دهید، از این کار امتناع نداشته باشید، شما که قصد دارید عمری را با این زن زندگی کنید، چه مانع دارد مقداری از املاک خود را به عنوان مهر در اختیار او قرار دهید تا احساس غرور و شخصیت کند و مطمئن باشد که شما نیز به ادامۀ زندگی پایبند هستید، و بااطمینان و آرامش بیشتر در خانۀ شما زندگی کند. در صورتی که ملک داشته باشید ولی از مهر قرار دادن آن امتناع نمایید باعث بدبینی همسرتان خواهیدشد. ممکن است در صداقت و پایبندی و وفاداری شما تردید نماید، و در نتیجه به زندگی دلگرم نخواهد بود.
به پدر و مادر توصیه میشود: در صورتی که تمکن مالی دارید مهر عروستان را در مال خودتان قرار دهید یا نقداً بپردازید یا قطعه ملکی به او بدهید. بدین وسیله پسر و عروستان را شاد و سرفراز و محبت آنها را جلب نمودهاید. در آغاز زندگی نوین به استقلال آنان کمک نمودهاید که هرگز فراموش نخواهد شد. اگر دارید از این امر خیر دریغ نفرمایید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یکی از موضوعاتی که نشان میدهد زن از دیدگاه اسلام از نظر اقتصادی مستقل است، همین مسئلۀ مهر است. زیرا زن مهر را در ازدواج دائم زمانی میگیرد که میخواهد به خانۀ شوهر برود و از همان لحظه تمامی مخارج زن، به عهدۀ شوهر میشود. و از آنجایی که کسی از کسان زن، نمیتواند مالک مهر باشد، لذا اگر قرار باشد زن نیز مالک آن نباشد، این ملک بدون مالک میماند و اگر بگوییم مالک آن، مرد است معنایش این است که مهر عبارت باشد از اینکه مرد به هنگام ازدواج، مالی را به زن خود بدهد و بلافاصله پس از عقد(به دلیل نداشتن استقلال اقتصادی زن) همان مال را تحت اختیار خود بگیرد و این خود یک امر باطل است و به بیان دیگر مهر اگر ملک باشد بعد از اجرای صیغۀ عقد، از ملکیت صاحب اولش خارج شده مملوک زن میگردد. این ملکیت امری واقعی است نه تشریفاتی. بعد از آن، مالک واقعی مهر، زن است و هر گونه تصرفی باید با اجازۀ او باشد. خرید و فروش و اجاره و هر گونه استفادۀ دیگری باید با اجازۀ زن باشد. نه پدر و مادر دختر حق دارند در ملک او تصرف نمایند نه شوهر. غصب مهر زن از گناهان بزرگی است که بخشیده نمیشود.
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:«خداوند سبحان هر گناهی را در قیامت میبخشد جز سه گناه را: اول کسی که مهر همسرش را غصب کند، دوم کسی که مزد اجیری را غصب کند، سوم کسی که انسان آزادی را بفروشد»(همان، ص 22).
از حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ سؤال شد:«مردی دخترش را شوهر میدهد آیا میتواند از مهر او استفاده کند؟ فرمود: نه چنین حقی ندارد»(همان، ص 26).
همچنین اگر مهر پول نقد باشد، باید پول در اختیار زن قرار گیرد و هیچ کس حق ندارد بدون اجازۀ او در آن پول تصرف نماید.
اگر مهر نسیه و بر ذمّۀ شوهر قرار گرفته باید آن را بدهی واقعی محسوب بدارد و از اول قصد پرداخت آن را داشته باشد. اگر مدتی برای آن تعیین شده واجب است در رأس مدت پرداخت شود و اگر وقت معینی برای آن تعیین نشده هر وقت زن مطالبه کرد و شوهر قدرت ادای آن را داشت واجب است بدون تأخیر ادا کند.
حضرت صادق ـ علیه السلام ـ دربارۀ مردی که با زنی ازدواج نموده، و از اول قصد نداشته مهر او را ادا کند، فرمود:«این شخص زناکار محسوب میشود»(همان، ص 21).
باز آن حضرت فرمود:«هر کس که برای زن مهری را قرار دهد ولی قصد ندارد آن را بپردازد، چنین شخصی به منزلۀ دزد خواهد بود»(همان).
مهر، دِین واقعی است و باید مانند سایر دُیون ادا شود. این که معروف است میگویند مهر را کی داد و کی گرفت، مطلبی است بر خلاف حق و عدالت و منطق اسلام. مهر را باید شوهر به همسرش بپردازد و اگر نداد در قیامت مورد بازخواست و مؤاخذه قرار خواهد گرفت. غصب حق زن از گناهان بزرگی است که حتی در قیامت هم مورد عفو قرار نخواهد گرفت. مگر این که زن از حق خودش بگذرد. خداوند در قرآن میفرماید:«مهر زنها را ادا کنید پس اگر از روی رضای باطن چیزی از آن را به شما بخشیدند بخورید که گوارایتان باد»(نساء، آیۀ 4).
تفاوت نمیکند ازدواج رسمی باشد یا غیر رسمی. به هر حال مهر بر ذمۀ مرد است و باید آن را ادا کند. مگر اینکه قدرت بر ادا نداشته باشد. در این صورت زن باید صبر کند تا مرد قدرت مالی پیدا کند.
البته زن هم نباید در گرفتن مهر به شوهرش سختگیری کند و اسباب مزاحمت را فراهم سازد، اگر شوهرش کاملاً در رفاه است میتواند مهر را مطالبه کند ولی اگر میبیند از جهت زندگی در مضیقه است صداقت خانوادگی اقتضا میکند که اسباب مزاحمت و خجالت او را فراهم نسازد. بلکه بر زن مستحب است که تمام مهر یا مقداری از آن را به شوهرش ببخشد، این امر بر محبت و صفای خانوادگی میافزاید.
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:«هر زنی که قبل از عروسی مهرش را به شوهرش ببخشد خدا در برابر هر دیناری ثواب آزاد کردن یک بنده به او عطا خواهد کرد. گفته شد: یا رسول الله بخشش بعد از عروسی چه طور است؟ فرمود: وسیلۀ مودت و الفت میباشد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مرسوم است مرد به هنگام ازدواج چیزی را به همسرش تقدیم میکند که در اصطلاح، مهر و صداق نامیده میشود. چنان که خواستگاری همیشه از جانب مرد انجام میگیرد مهر نیز از جانب او به زن تقدیم میشود. مرد است که به سراغ زن میرود و به او اظهار علاقه کند، نه بر عکس، و اوست که برای اثبات صدق خویش و جلب توجه نیز باید چیزی را به عنوان مهر تقدیمش کند، نه بر عکس. زن کالای خریدنی نیست که با مهریه معامله شود، بلکه محبوبۀ مرد است که باید برای اثبات صدق خویش و به دست آوردن دل او مقداری از آنچه را دارد نثارش سازد. با خواستگاری و اعطای مهر، شخصیت مرد تحقیر نمیشود بلکه لازمۀ مردانگی همین است. در صورتی که اگر زن چنین عملی را انجام دهد بر شخصیتش لطمه وارد میآید. زن از زیبایی و لطافت و جاذبۀ ویژهای برخوردار است که مرد را اسیر و دلباختۀ خود میسازد و برای خواستگاری به آستانۀ خویش جذب میکند.
زن به الهام فطری دریافته که محبوبۀ مرد است و عزّت و احترامش در این است که خود را رایگان در اختیار او قرار ندهد بلکه به وسیلۀ غرور و اظهار بینیازی و ناز و کرشمه، خود را شیرینتر و محبوبتر سازد. زن تشنۀ محبّت و دوستی است و دوستدار مردی است که از صمیم قلب او را دوست بدارد، و اعطای مهر را دلیل بر صدق گفتار مرد میشمارد، به همین جهت صداق نامیده میشود. زن خودش را به مهر نمیفروشد بلکه بدین وسیله صدق مرد را در اظهار عشق و علاقه میآزماید و آرامش خاطر پیدا میکند و فلسفۀ مهر این است.
برای تشریع مهر، فلسفۀ مهمتر دیگری را نیز میتوان بیان کرد و آن عبارت است از: ایجاد زمینۀ مناسب برای اینکه مرد بتواند وظایفی را که ناموس آفرینش بر عهدهاش نهاده ایفا کند. هر یک از زن و مرد آفرینش ویژهای دارند، مرد به منزلۀ زارع است و زن به منزلۀ مزرعه، مرد به منزلۀ باغبان است و زن به منزلۀ باغ. مرد نطفۀ فرزند را در رحم زن غرس میکند و بعد از آن، طبیعت چیزی را بر عهدهاش نگذارده است. در صورتی که مسئولیت طبیعی زن از همان زمان شروع میشود. بر طبق آفرینش ویژهاش ناچار است دوران دشوار و خطیر بارداری و زایمان و نقاهت ناشی از آن را تحمل کند. ناچار است مدت دو سال نوزاد ضعیف را با شیرۀ جان تغذیه نماید و بعد از آن تا مدتی در حفظ و حراست و پرورش او کوشش و فداکاری کند. در صورتی که ناموس آفرینش چنین مسئولیتهای سنگینی را بر دوش مرد نگذارده و طبعاً از آزادی بیشتری برخوردار است. بنابراین، زن باید برای تحمل چنین مسئولیتهای دشواری زمینۀ مناسب و آرامش خاطری در اختیار داشته باشد، تشریع مهر به منظور ایجاد زمینۀ مناسبی است تا زن بتواند بااطمینان و آرامشخاطر، خود را برای غرس فرزند در اختیار مرد قرار دهد و مسئولیتهای ناشی از آن را بپذیرد. زن به وسیلۀ مهری که مرد در اختیارش میگذارد اسباب و لوازم سادهای را برای زندگی فراهم میسازد، و آرامشخاطر مییابد که اگر باردار شد میتواند در این محیط امن تا مدتی ادامۀ زندگی دهد و به وظایف تازهای که بر عهدهاش نهاده میشود عمل نماید. البته پرورش و حفظ و حراست از فرزند وظیفۀ مشترکی است بین زن و مرد ولی مرد عملاً از آزادی بیشتری برخوردار است و میتواند از انجام مسئولیتها شانه خالی کند در صورتی که زن به مقتضای آفرینش ویژهاش ناچار است به این وظایف عمل نماید.
در احادیث نیز به این فلسفه اشاره شده است. حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:«علت این که مهر بر عهدۀ مرد قرار گرفته نه زن ـ با این که هر دو نفر یک کار را انجام میدهند ـ این است که مرد وقتی نیاز شهوی خویش را انجام داد برمیخیزد و منتظر فراغت زن(از عواقب این عمل) نمیماند، به همین جهت صداق بر عهدۀ مرد نهاده شده است»(وسائل الشیعه، ج 15، ص 23).
بنابراین، اعطای مهر از جانب مرد سنتی است پسندیده که اسلام نیز بدان صحه نهاده است.
مهر میتواند پول باشد یا ملک یا طلا و نقره و هر چیز ارزشمند دیگر، حتی مرد میتواند به عنوان مهر کار ارزشمندی را تقبل نماید که سودش عاید همسرش گردد. ولی بهتر است چیزی باشد که عینش باقی بماند و آرامش خاطر بیشتری برای زن فراهم سازد.
عدهای خواستهاند بگویند مهر وسیلهای برای انفصال خدمت از خانۀ پدر و یا اشتغال به خدمت در خانۀ شوهر است.
در حالی که این درست نیست. زیرا زن اجباری به خدمت در خانۀ پدر یا شوهر نداشته و ندارد تا اینکه خرید خدمت مطرح شود. مهر در ازدواج صرفاً نشانه محبّت است. اگر مرد نتواند اندوختههای قبلی خود را به هنگام ازدواج،به زن آیندۀ خود هدیه کند، چگونه میتواند درآمدهای آیندۀ خود را تقدیم زن بکند؟ و لذا مهر بهترین وسیله برای کسب اطمینان برای زن است.
و برخی دیگر خواستهاند بگویند مهر وثیقه است و اگر وثیقهای در میان نباشد، رشتۀ زناشویی سخت متزلزل خواهد شد.
در حالی که این سخن نیز درست نیست. زیرا:
اوّلاً در برخی از ازدواجها اصولاً نیازی به وثیقه نبوده، در حالی که مهر وجود داشته است. نظیر ازدواج پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمۀ معصومین ـ علیهم السلام ـ .
ثانیاً اگر چنین بود هرگز پیامبر سفارش نمیکرد زنان از مهریۀ خود چشمپوشی کنند و آن را متقابلاً برای ایجاد صفا و صمیمیت، به شوهران خود ببخشند.
ثالثاً اگر چنین بود پیامبر هرگز توصیه نمیفرمود که مهر زنان زیاد نباشد. زیرا در وثیقه چنین سفارشی معقول نیست.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر از کسانی که به خاطر مهریه زندان هستند بپرسید شما که می دانستید نمی توانید از عهده ی پرداخت آن برآیید چرا چنین مهریه ای را قبول کردید معمولا یک جواب می شنوید : اشتباه کردم !
می خواهم در این مطلب این اشتباه کردن را ریشه یابی کنم .
ماجرا از زمانی آغاز می شود که دختری - به هر دلیل - در چشم پسری جذاب جلوه می کند . از زمانی آغاز می شود که پسر به خاطر رسیدن به آن دختر ، در عقل را بسته و در احساس را باز می کند .
معمولا دخترانی که قصد دارند مهریه سنگینی طلب کنند در ابتدای آشنایی و صحبت های مقدماتی هیچ اشاره ای به مهریه نمی کنند . آن ها سعی می کنند با خوب و ایداآل جلوه دادن خود نزد پسر ، کنترل احساس او را به دست بگیرند .
آن ها سعی می کنند با ابراز علاقه و ارتباطات احساسی هر چه بیشتر به پسر نزدیک شوند و او را برای پذیرش خواسته ی نهایی شان آماده کنند .
این اتفاق ممکن است در جلسه خواستگاری هم رخ دهد . بدین صورت که ابتدا در مورد هر چیزی بحث می شود بجز مهریه ! سر همه ی مسائل به طرز مشکوکی با خانواده دختر به توافق می رسید . تا این که می گویند دختر و پسر باید حرف هایشان را بزنند . وقتی دختر و پسر تنها شدند باز هم بحث مهریه به آخر جلسه موکول می شود تا دختر فرصت داشته باشد روی احساس پسر کار کند .
وقتی احساس پسر مورد نظر را به طور کامل در اختیار گرفتند آن وقت است که تعداد سکه ها را بیان می کنند و با بیان دلایلی که توجیهات خاصی را برای آن مطرح می کنند پسر را قانع می کنند که مهریه سنگین پیشنهادی را قبول کنند .
توجیهاتی مثل :
من بعد از عقد مهریه ام را می بخشم
من به اندازه ی ... سکه برای تو ارزش ندارم ؟
اگر با مهریه ی پایین موافقت کنم مرا مسخره می کنند .
من که نمی خواهم مهریه ام را از تو بگیرم .
و ...
لازم به ذکر است که اگر در مرحله ی شیفته سازی پسر ، اعمال غیر شرعی نیز لحاظ شود این احتمال وجود دارد که بعد از عقد رسمی، دست پسر به دختر نرسد و دختر به جای عمل به تعهدات خود ، مهریه را به اجرا بگذارد .
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت