وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
روز خواستگاری چه سوالی بپرسیم؟
سوالات زیادی در ذهن همه ماست که می خواهیم از کسی که ممکن است شریک زندگی مان بشود بپرسیم. اما بسیاری از ما وقتی پای یک صحبت جدی به میان می آید نمی دانیم دقیقا درباره چه مسایلی باید صحبت کنیم؟ برخی از موضوعات مهمتر هستند و مسایل اساسی زندگی را در بر می گیرند و برخی نیز به جزئیات می پردازند. به هر حال در جلسه خواستگاری باید بدانیم که از طرف مقابل چه می خواهیم؟
- سطح اعتقادات دینی شما تا چه حد است؟ آیا در این خصوص با هم تفاهم داریم؟ آیا هم سطح هستیم؟
- سطح تحصیلات شما چیست و آیا از رشته تحصیلی خود راضی هستید؟ نظر شما درباره ادامه تحصیل هردوی ما چیست؟
-ا هداف و برنامه های مالی طرفین (خصوصا مرد) چیست؟
– اگر هر دو طرف کار می کنند، درآمد طرفین چگونه در زندگی مشترک مصرف می شود؟
– شما چگونه پول خرج می کنید؟ ولخرج هستید یا خیر؟ چگونه پس انداز یا سرمایه گذاری می کنید؟ آیا از این نظر شبیه به هم هستیم؟
– برنامه های دراز مدت برای پیشرفت اقتصادی طرفین چگونه است؟
– اگر مرد خانواده بنا به هر دلیلی بی کار شود، عکس العمل طرفین چه خواهد بود؟
– آیا در حال حاضر طرفین بدهی دراز مدت ( مثل قسط بانکی ) دارند؟
– برنامه طرفین برای خرید یک خانه چگونه است؟
– در صورتی که طرفین سر کار می روند، کارهای مربوط به خانه چگونه انجام می شود؟
- طرفین به چه نوع تفریحاتی علاقه دارند؟ اوقات فراغت در زندگی مشترک چگونه خواهد گذشت؟
- آیا شما زمانهایی را برای تنهایی خودتان نیاز دارید؟
- نظر شما درباره رفت آمد با خانواده های طرفین چیست؟
– نظر شما درباره رفت و آمد با دوستان و آشنایان چیست؟
- در خصوص مسایل و مشکلاتی که در زندگی مشترک پیش خواهد آمد ، چگونه راه حل مناسبی پیدا می کنیم؟
– تصمیمات مشترک در زندگی ما چگونه اخذ می شود؟
– آیا خانواده و دوستانتان را در تصمیم گیری ها دخیل می کنید؟ با چه کسانی مشورت می کنید؟
- در زندگی مشترک ما تصمیمات اساسی را چه کسی می گیرد؟ تعیین کننده نهایی کیست؟
– نظر شما در باره حجاب چیست؟
– نظر شما درباره حریم خصوصی خانواده چیست؟
- علاقمندی های شما چیست؟ مطالعه ، موسیقی ، فیلم و ....
- بهترین کتابی که خوانده اید؟ ، بهترین فیلمی که دیده اید و بهترین موسیقی که شنیده اید؟
- نظر شما در خصوص مهریه ، میزان آن و پرداخت آن چیست؟
– رسم و رسوم خاصی هست که در خانواده شما مرسوم باشد در حالی که ممکن است دیگران چنین رسومی نداشته باشند؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
چگونه مرد محبوب را پای سفره عقد بنشانیم؟
مجله سیب سبز: هر بار که پشت میز رستوران، روبهروی او مینشینید، گمان میکنید که در یک جلسه خواستگاری قرار گرفتهاید و این بار است که پیشنهاد آشنا شدن خانوادهها و رسمی شدن ارتباط را مطرح کند. از اولین باری که چنین انتظاری را داشتهاید، ماهها یا سالها گذشته و مردی که روزی شبیه شاهزاده رؤیاهایتان بود، هنوز هیچ حرفی از ازدواج نزده. گاهی دلتان میخواهد تمام کلیشههای را کنار بگذارید و خودتان گل و شیرینی به دست به خانهشان وارد شوید و گاهی آنقدر از این رابطه دلزده میشوید که دلتان میخواهد این قرار، آخرین ملاقات شما باشد. اگر شما هم این روزها را تجربه کردهاید اینبار راههایی که ما پیشنهاد میکنیم را برای راضی کردن او به ازدواج امتحان کنید .
تکلیفتان را روشن کنید
اگر میخواهید فردی که دوستش دارید را به ازدواج راضی کنید، قبل از هرچیز باید بدانید که کجای این رابطه قرار دارید. آیا شما و او در زمان شروع رابطه یا پس از آن، محدودهای را برای این ارتباط مشخص کردهاید؟ آیا حرفی از ازدواج میان شما رد و بدل شده یا برنامهای در این مورد ریختهاید؟ برای آنکه به سمت ازدواج قدم بردارید، باید بدانید چرا با این شخص ارتباط دارید و چرا این رابطه را ادامه میدهید. گذشته از این، باید از خود بپرسید که آیا او هم مانند شما و هدفدار به ارتباط می نگرد یا خیر؟ مطمئنترین اقدامی که میتوانید بکنید، این است که از همان آغاز هدف رابطه را مشخص کنید و با فرد مقابلتان در این مورد به توافق برسید. روشن بودن تکلیف هر دوی شما، بسیاری از مشاجراتی که ممکن است در این دوران میان شما فاصله بیندازد را از میان میبرد و از آنجا که هر دوی شما برای هدفی مشترک انرژی صرف کرده و تلاش میکنید، مانع از دلسردی و تردیدتان میشود.
هیچ وقت از مردها خواستگاری نکنید!
اگر از روزهای اول رابطه عبور کردهاید و هیچ هدف و فرجامی را هم تعریف نکردهاید، باید راههای دیگری را امتحان کنید. اگر هرچه صبر هم کنید خبری از پیشنهاد ازدواج نمیشود، بهتر است به صورت نا محسوس خواستهتان را بیان کنید. شاید پیشنهاد مستقیم ازدواج از طرف یک خانم در کشور ما چندان مرسوم نباشد و آغازگر مشکلات دیگری در رابطه شود، اما یک پیشنهاد غیرمستقیم، میتواند شما را چند قدمی جلوتر ببرد و تکلیفتان را تا اندازهای روشنتر کند. اگر شما به یک مرد به صورت مستقیم پیشنهاد ازدواج دهید، معمولا حالات دفاعی به خود میگیرد و عقبنشینی میکند، بنابراین بهتر است زمینه را مهیا کنید و کمی به انتظار بنشینید. برای شروع میتوانید به ایدههایی که در زمینه ازدواج دارید اشاره کنید یا از اینکه ارتباط هدفدار را میپسندید صحبت کرده و به عکسالعملهای او خوب توجه کنید. اگر مردی که حرفهای شما را میشنود، صحبت را عوض کرد یا نشان داد که کاملا عکس شما فکر میکند، بهتر است وقت خود را تلف نکنید!
از دغدغههایش باخبر شوید
از یاد نبرید فشار آوردن و انتظار عجله از طرف مقابل، داشتن جایگاه شما را در چشم او پایین میآورد. پس به جای اینکه از او بخواهید با سرعت بیشتری به خواستگاری بیاید، دریابید که به چه دلیل آمادگی برداشتن چنین قدمی را ندارد. میتوانید در این مورد با هم صحبت کنید و دلایلی که آمادگی ازدواج را از او میگیرند را جویا شوید. شاید شما بتوانید به او در برطرف کردنشان کمک کنید و شاید این دلایل به شما برای صبر بیشتر انگیزه بدهند. بهتر است با همفکری هم، پیشنیازهای رسیدن به این اهداف را مشخص کرده و مهلتی را تعیین کنید. اگر مردی که به او علاقهمند شدهاید، از شما مهلتی برای رسیدن به اهدافش خواست و قرار بر این شد که بعد از تحقق برنامههایش به خواستگاریتان بیاید، چارهای جز انتظار ندارید. در این مدت بهتر است میزان تلاش او برای تحقق وعدههایش را زیر ذرهبین بگذارید. اگر بعد از این مدت هم بهانهتراشی و دلایلی را مطرح کرد که از نظر شما و اطرافیانتان قابلقبول و منطقی نبودند، بدانید که شما در حال ازدست دادن فرصت خود برای ازدواج هستید و بیهوده به این ارتباط دل بستهاید. اما اگر توضیحات او قانعکننده به نظر رسید و موضوعات مهمی مانند به اتمام نرسیدن تحصیل یا رفتن به خدمت سربازی یا عدم آمادگی اولیه مالی را مطرح کرد، باتوجه به شرایط سنی شما و مقدار زمانی که لازم دارد، تصمیم بگیرید.
رابطه را بیدلیل کش ندهید
از یاد نبرید زمان ازدواج دختر و پسر متفاوت است و بسیاری از دختران با عبور از یک محدوده سنی شانس کمتری برای ازدواج با کسی که سن و شرایط مناسب را داشته باشد پیدا میکنند. گذشت زمان طولانی و بیشتر از 3 سال به انتظار پیشنهاد خواستگاری او نشستن، مشکلات بسیاری را در یک رابطه ایجاد میکند. بعد از چنین زمانی، احتمال اینکه طرف مقابل شما از بودن در این رابطه پشیمان شود یا شما با خسته شدن خود این رابطه را به مرحله تازهای از تنش وارد کنید زیاد است. اگر با هم قرار ازدواج گذاشتهاید، میتوانید بعد از گذشتن مدتی از او بخواهید در جلسات مشاوره پیش از ازدواج شرکت کند.
دوست مشترکتان را واسطه کنید
برای دانستن اینکه آیا او هم علاقهای به ازدواج با شما دارد یا خیر، میتوانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. دوست صمیمی او یا دوست مشترکتان میتواند نقش واسطه را ایفا کند. اما یادتان نرود که این واسطه باید بیطرف باشد و نسبت به ازدواج شما هم نظری مثبت داشته باشد. پرسش و صحبت در مورد ازدواج یا سؤال کردن در این مورد که آیا برای آینده تصمیمی داری یا نه، از مسئولیتهای این واسطه است. برایش توضیح دهید که در این گفتوگو، نباید اشاره مستقیمی به شما داشته باشد.
خیالبافی نکنید
اگر مردی که دوستش دارید تاکید میکند که با وجود دوست داشتن شما قصد ازدواج ندارد، ماندن و منتظر شدن ریسک بزرگی خواهد بود. به جای نادیده گرفتن نشانهها و امید بستن بیدلیل سنگهایتان را با او وا بکنید. اگر او از دادن جواب صریح به شما طفره میرود، بیشتر مراقب باشید! شاید پای یک بازی در میان است و این فرد تنها میخواهد زمان بیشتری را در کنار شما صرف کند. برخی از آقایان نه حاضر به پذیرفتن مسئولیت ازدواج هستند و نه حاضرند از طرف مقابل جدا شوند.
ریشه ترسهایش را پیدا کنید
شاید او واقعا به شما علاقه دارد و تنها بهدلیل ترسش از ازدواج، توان برداشتن گام آخر را ندارد. برای مطمئن شدن از این موضوع، بهتر است واژههایی که به زبان میآورد را زیر ذرهبین بگذارید. کسی که میگوید «من اهل ازدواج نیستم اما چون تو را دوست دارم حاضرم برای همیشه با تو بمانم!» یا فرد مسئولیتپذیری نیست یا ترسهایی برای ازدواج دارد. اگر مورد اول مصداق داشته باشد، شما به سادگی نمیتوانید او را به سمت یک زندگی موفق هدایت کنید. کسی که توان پذیرفتن مسئولیت را ندارد، حتی اگر با اصرار شما به خانه مشترک وارد شود، نمیتواند زمینه یک زندگی موفق و آرام را فراهم کند. پس گمان نکنید که همه ماجرا به نشستن پای سفره عقد ختم می شود. زندگی با یک فرد بیمسئولیت، از انتظار برای بهدست آوردن او هم زجرآورتر است.
باج ندهید
گمان نکنید اگر یک تنه بار رابطه را به دوش بکشید و به او اطمینان دهید که همه سختیها را تحمل میکنید ماجرا تغییر میکند. دیدن ضعف و اصرارهای شما، میتواند دلیل دیگری برای عقبنشینی او باشد. پس مواضعتان را شفاف بیان کنید و به او بگویید که در چه شرایطی حاضر به ازدواج هستید. گمان نکنید که برداشتن مرزهای و حریمهای یک رابطه یا فداکاری بیش از حد مشکل شما را حل میکند.
فرآیند مطلوب یک خواستگاری خوب
1) گام به گام : (مرحله به مرحله ومستمری)
بایداز خانواده هاشروع شودودرجریاند تمام مسائل باشند
2) رعایت آداب دینی وعرفی:
خواستگاری درخیابان ومحیط دانشگاه وکوچه وبازار را نه دین ونه عرف می پسندد(دیدن وحرف زدن با خواستگاری فرق دارد)
3) مواجه صادقانه واجتناب ازتجمل وتظاهر:
الف) درمنزل خود دخترجلسه خواستگاری صورت بگیرد( مگردر مواقع خیلی خاص که طرف مقابل هم عالم به این مساله باشد)
ب) لباس وماشین دیگری در آن ایام استفاده نکنند (اگراستفاده شد بیان بشه)
ج) شکل وقیافه خیلی تغییرنکرده باشد (بعد به عنوان زیبا نمایی یا خیانت خطاب نشود)
د) پذیرایی سنگین نباشد که بعدازآن مثلش ممکن نباشدیا به سختی آماده شود
4) تعریف وترسیم واقعی خود وخانواده خود
(گفتن دارایی های کاذب وسطح تحصیلات دروغ اشتباه وغلط است
تعریف بیش ازحدوغیرواقعی از خانواده واطرافیان مضربرای زندگی آینده میباشد)
5) برگزاری جلسات خواستگاری مستمرونه یکبار
(خواستگاری صحیح وشناخت بیشترطرفین با یک جلسه ممکن نیست)
6) دیدن همه افراد خانواده
به این دید نباشیدکه من میخواهم بافلانی زندگی کنم نه باپدرش ومادرش یاخواهرش وبرادرش
همه اینها صحیح کس دیگری حق دخالت ندارداما به طوریقین بایدباورداشته باشیم که با آنهارابطه خواهیم داشت
7) بیان خواسته ها وانتظارات:
(برای ادامه تحصیل..شاغل بودن زن..انتظارات طرفین از همدیگردر زندگی....اگرلازم است محل اقامت وسکونت..................)
8) غیرت مرد وحیاء زن:
طرفین تا چه حدپایبند هستند
9) ویزگیهای اقتصادی.اجتماعی.مذهبی وجسمانی ......
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در دنیای روانشناسی، هیچ قانون مطلق و همیشگیای وجود ندارد. گرچه برخی از پژوهشگران میگویند به دلیل کفش خاصی که میپوشید، ویژگیهای شخصیتی خاصی هم دارید، اما گاهی تیر آنها خطا میرود و شخصیت شما با کفش، مدل مو و حتی رنگ لباستان جور درنمیآید.
این بار هم میخواهیم شما را با برخی دیگر از اصول شخصیتشناسی، که از نظریههای مربوط به مدل لباس و شکل ابرو قدیمیتر هستند، آشنا کنیم.
بسیاری از روانشناسان میگویند ترتیب تولد خواستگار شما، میتواند رازهای شخصیت او و البته آینده زندگی مشترکتان را آشکار کند. گرچه محیط، خانواده و سبک تربیتی در تغییر این قانونها بیتاثیر نیست، اما برای شمایی که میخواهید شخصیت خواستگارتان را در کوتاهترین زمان کشف کنید، دانستن آنها بد نیست. پس در ادامه این مطلب با ما باشید.
فرزندان اول چگونه همسرانی میشوند؟
ویژگیهای شخصیتی: وظیفهشناس، مسئولیتپذیر، حمایتگر، رقابتجو، سلطهجو و جاهطلب
زندگی در کنار مرد وظیفهشناس و مسئولیتپذیری که نمیگذارد آب توی دلتان تکان بخورد، شما را در دنیای امنی وارد میکند و بار نگرانی از انجام کارها و آیندهنگری را از روی دوشتان برمیدارد. اگر با یک بچه اولی ازدواج کنید دیگر دلیلی ندارد خودتان به فکر هزینههای سفر سالانه باشید یا اینکه تاریخ بیمهنامه اتومبیل را در ذهن داشته باشید و خودتان دنبال کارهای اداریاش بروید. اما اگر میخواهید چنین احساس امنیتی را تجربه کنید، باید بدانید که در زندگی با یک بچه اول، هیچ وقت مهره اصلی تصمیمگیری نخواهید بود. این افراد عاشق سلطهگری هستند و چون به تواناییهای خودشان ایمان دارند، دوست دارند مسئولیت تصمیمگیریها را هم بهعهده بگیرند. اما اگر شما یک فرد سلطهگر نباشید، زندگی در کنار چنین مردی برایتان دشوار نخواهد بود، چراکه او با جاهطلبی و قدرت مدیریتش، نگرانیای را برایتان باقی نمیگذارد که بخواهید در موردش تصمیم بگیرید.
همسر ایدهآل: بهترین گزینه برای ازدواج با بچههای اول، فرزندان دوم خانواده هستند. فرزندان دوم آرام و زودجوش، بهراحتی از خواستههای آنها تبعیت میکنند و از آنجا که به سلطهگری بچههای اول عادت دارند، وقتی با یک دستور بیچون و چرا از طرف او روبهرو میشوند، زیاد سخت نمیگیرند و نمیرنجند. اما این ازدواج تنها به نفع بچههای اول نیست، چون حمایتهای همیشگی آنها میتواند به بچه دومیهای حساس، دلگرمی بیشتری بدهد و زحمت آنها را برای روبهرو شدن با چالشهای زندگی کمتر کند. چنین فردی میتواند زندگی خوبی را در کنار فرزندان دوم داشته باشد، اما ازدواج او با همتای خودش، یعنی با یک بچه اول دیگر، میتواند به یک جنگ هر روزه تبدیل شود.گرچه ممکن است آنها بهدلیل تواناییهایشان از نظر مالی یا کاری پیشرفت زیادی داشته باشند.
در زندگی دو بچه اول که هر دوی آنها معتقدند توان گرفتن تصمیمهای مهم یا ایفای نقش راهنما را دارند، احتمال رسیدن به نظر مشترک یا کوتاه آمدن یکی از دو طرف چندان بالا نیست و به همین دلیل بیشتر از آنکه تصمیمها پشت میز مذاکره گرفته شود، در میدان جنگ و قهر گرفته میشود.
فرزندان دوم چگونه همسرانی میشوند؟
ویژگیهای شخصیتی: حرف گوشکن، آرام، سازگار، توانا در برقراری ارتباط، میانجی در بحثها
فرزندان دوم معمولا در یک فضای سرشار از رقابت به دنیا میآیند. فرزند بزرگتر که احساس میکند با آمدن این تازهوارد پایگاهش را از دست داده، تمام تلاشش را برای سلطه داشتن بر این عضو جدید به خرج میدهد تا قدرتش را حفظ کند. روانشناسان میگویند فرزندان دوم معمولا ویژگیهایی را در خود میپرورانند که دقیقا عکس فرزند بزرگتر است. از طرف دیگر، گاهی مهر خود شیرینی به بچه دومیها چسبانده میشود چراکه آنها بیشتر از دیگر فرزندان خانواده با بزرگترها وقت میگذرانند و خصوصیاتی را در خود ایجاد میکنند که رضایت بزرگترها را جلب میکند.
همسر ایدهآل: بچههای دوم اغلب با هر کسی میتوانند ازدواج کنند و خوشبخت شوند. خلقوخوی سازگار آنها باعث میشود که هم از پس حمایت بچههای آخر بر بیایند و هم با شنیدن زورگوییهای بچه اولیها زندگی را خیلی سخت نگیرند. از آنجایی که بچههای اول بیشتر خوددار و قانونمحور هستند، زندگی با یک بچه دومی که حواسش به احساسات دیگران هست، میتواند برای آنها لذتبخش باشد.
تک فرزندان چگونه همسرانی میشوند؟
ویژگیهای شخصیتی: جاهطلب، سلطهجو، خسیس، حسود، با اعتمادبهنفس، انحصارطلب
برای آنکه با یک تک فرزند زندگی موفقی داشته باشید، باید صبور و باگذشت بار آمده باشید. تکفرزندها نمیتوانند ناامیدی و فشارهای روانی را تحمل کنند؛ اگر از مسئلهای برنجند، این حالت را تا مدتها در خود نگه میدارند و آنچه گذشته را بهراحتی فراموش نمیکنند. آنها فقط به برقراری روابطی علاقهمندند که دربرگیرنده منافعشان باشد و احساساتشان را جریحهدار نکند. البته همه شخصیت تکفرزندها به حساسیت و زودرنجی خلاصه نمیشود.میگنا دات آی آر،آنها اغلب اعتماد به نفس بالایی دارند و از آنجا که در زندگیشان همهچیز و همهکس در خدمت آنها بوده، حس امنیت در آنها شکل گرفته است. از طرف دیگر، آنها در تمام زندگیشان زیر چتر حمایت دیگران بودهاند و به همین دلیل تحمل چالشها یا پذیرش مسئولیت و دشواریهایی که با آن روبهرو میشوند را ندارند.
همسر ایدهآل: تکفرزندها خصوصیاتی شبیه فرزندان اول دارند و به همین دلیل کسانی که توانایی کنار آمدن با یک بچه اولی را دارند، اغلب در زندگی مشترک با یک تکفرزند هم چالش خاصی را تجربه نمیکنند. بچههای دوم میتوانند گزینه مناسبی برای ازدواج با آنها باشند، چراکه زودرنجیشان را درک میکنند و با پرتوقع بودنشان هم کنار میآیند.
فرزندان آخر چگونه همسرانی میشوند؟
ویژگیهای شخصیتی: حرف گوش کن، بله قربانگو، در جستوجوی حمایت، خلاق، عاشق خودنمایی، متکی به دیگران
خلاقیت و جذابیت بچههای آخر از دیگر فرزندان خانواده بیشتر است. آنها برای آنکه خود را از سلطه فرزندان بزرگتر بیرون بیاورند، گاهی به تجربههای تازه رو میآورند و گاهی هم با این خیال که دیگران به فکر همه چیز هستند، به امنیتی که دیگر اعضای خانواده به آنها هدیه میکنند، تکیه میکنند. آنها از نعمت استفاده از تجربههای دیگران برخوردار هستند و به همین دلیل زودتر از دیگر فرزندان خانواده، راه خود را پیدا میکنند.
همسر ایدهآل: بچههای آخر به خدمترسانی دیگران عادت دارند و از آنجا که بچههای اول هم عاشق راه انداختن کار دیگران هستند، زندگی با یک بچه اول برای آنها جالب و آرام به نظر میرسد. از طرف دیگر، بچههای آخر عادت دارند در مقابل خواستههای دیگران تمکین کنند و به همین دلیل بچههای اول از نظر آنها زورگو و غیرقابل تحمل به نظر نمیرسند اما گذشته از تمام حسنهای بچههای آخر، برخی میگویند ازدواج دو تهتغاری با هم میتواند نگرانکننده باشد چراکه هر دوی آنها دوست دارند به دیگران کمک کنند اما در بیرون کشیدن گلیمشان از آب بدون حمایت دیگران به مشکل جدی برمیخورند.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
پوشاک و لباس شما در همان نگاه اول، ناخواسته معرف شما خواهد بود. بنابراین نباید این مسئله ی مهم را نادیده بگیرید و به سادگی از آن بگذرید. هر لباسی راکه برای روز خواستگاری خود انتخاب می کنید، گذشته از مدل و رنگ باید برازنده ی سن و اندام شما باشد. یکی ازاصول پذیرایی قدیمی و سنتی درمجلس خواستگاری، مراسم چای گرداندن است.
در قدیم از طریق این رسم، دختر برای نخستین بار اجازه می یافت که در جمع خانواده ی داماد حضور یابد. از سوی دیگر حسن سلیقه ی دختر نیز به طور کلی در نحوه ی پذیرایی کردن او با چای سنجیده می شد. امروز گرچه این سنت دگرگون شده است و در بسیاری از موارد به مفهوم اجازه ی ورود دختربه مجلس خواستگاری نمی با شد، اما همچنان پا بر جاست. بهتر است پس از ورود و جای گزین شدن میهمانان و احوال پرسی های اولیه، سینی چای را خود عروس خانم بیاورد و به میهمانان تعارف کند. در دم کردن چای موارد زیر را در نظر بگیرید چای مرغوب با رنگ وعطر خوب تهیه کنید. پیش از مراسم، چای مورد نظر را استفاده کرده و آزموده باشید.
مراقب باشید که چای دم نکشیده و کهنه جوش نباشد. در نظر بگیرید که حدود بیست دقیقه برای دم کشیدن یک چای خوب ضروری است. تعداد میهمانان را در پیمانه کردن چای درنظر بگیرید، طوری که در هر دور بتوانید از تمامی آن ها پذیرایی کنید. توجه داشته باشید که سینی چای، استکان ها و قاشق های چایی خوری بدون لکه و خشک باشد. از دستگیره ها و دستمال های تمیز و بدون کرک برای خشک کردن وسایل چای خوری استفاده کنید.
برای بدست آوردن کیفیت بهتر، چای را در قوری چینی دم کنید. در ریختن چای، ابتدا استکان ها را بیرون از سینی قرار دهید و پس از گذاشتن ته هر استکان روی پارچه ی خشک آن را داخل سینی بچینید. چای را از لبه ی کناره ی استکان، با فاصله ی کم و به آرامی بریزید تا کف نکند. در صورت کف کردن چای با قاشق کف ها را جمع کنید یا کمی صبر کنید تا از بین برود. برای جلو گیری از ریختن احتمالی چای در نعلبکی ها، آن ها را جداگانه در سینی کنار استکان بچینید. نیم بند انگشت از سر استکان چای را خالی بگذارید. به گمان آن که نوشیدن چای در فنجان رسمی تر است، زیرا بسیاری طبق سنت دیرین ما دوست دارند که رنگ چای ببینند و نوشیدن چای در استکان هم سنتی تر است.
پس از ریختن چای برای میهمان ها، بی درنگ قوری دیگری دم کنید، سپس کتری یا سماو را پر از آب نمایید. سینی چای را با فاصله ی کمی از خود و زیر سینه بگیرید. چای را به ترتیب سن تعارف کنید. یکی از زنان جوان خانواده ی دختر می تواند همراه با گرداندن سینی چای، عروس را با تعارف قند همراهی کند. بهتر است به صورت سنتی قند کله ای خورد شده مورد استفاده قرار گیرد. از پر کردن قند دان با قند های خیلی درشت یا خیلی ریز خودداری کنید. از گذاشتن قنددان متعدد در محل پذیرایی خودداری کنید. پس از تعارف یک قنددان و گذاشتن آن در یک سوی میز، کافیست.
تعارف را از مسن ترین زن خانواده ی داماد که می تواند مادر یا مادر بزرگ او باشد، آغاز کنید. در تعارف سینی چای و نعلبکی به دیگران پشت نکنیدواز یک سوی میهمان سینی را به او تعارف کنید. تا از بر داشتن کامل چای و نعلبکی مطمئن نشده اید، از جای خود حرکت نکنید و سراغ میهمان بعدی نروید. حین پذیرایی با چای سعی کنید از صحبت کردن خودداری نمایید تا حواستان جمع باشد و تعادل خود را از دست ندهید. در تعارف چای به داماد بیش از دیگران در برابر او درنگ کنید با سرعت از مقابلش نگذرید. اگر بچه ای در جمع حضور دارد، خودتان برای او چای بگذارید. می توانید با قرار دادن یک گلدان بلوری کوچک و یک شاخه ی گل کوتاه در سینی چای، منظره ی بدیعی به وجود آورید. افزودن برخی مواد مطعر ماننده هل کوبیده یا دارچین به چای صلاح نیست، زیرا برخی آن را نمی پسندند.
می توانید با ریختن یک سر قاشق چایی خوری وانیل در قنددان، قند هارا خوشبو وخوش طمع کنید. توجه کنید که چای شما کم رنگ یا پر رنگ نباشد.برای ریختن یک چای خوش رنگ، ریختن یک چهارم چای دم کشیده و سه چهارم آب جوش معمولا کافی است. اگر چای میهمانان بر اثر مشغول شدن سرد شد، به آن توجه نشان دهید وبپرسید از آن ها برایشان چای داغ بیاورید. نگذارید مدتی طولانی استکان های خالی چای روی میز باقی بماند وحداکثر پس از ده دقیقه آنها را جمع کنید. کمی پس از صرف چای اول، مادر عروس از میهمانان سۆال کند که آیا چای دیگری میل دارند.
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عروس خانم های عزیز می توانید برای یافتن راه سالم زیستن با همسرتان به سایت زیر مراجعه کنید.
http://healthyfooddiet.blogfa.com/
مطالب بیشتر:
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
طرح شما برای اولین جلسه خواستگاری چیست؟ می خواهید با گل بروید یا بدون گل و خودتان نقش گل را ایفا خواهید کرد؟ چه کسانی را با خودتان می برید؟ تک و تنها می روید یا با کل اقوام تان؟
می خواهیم از مرحله بسیار شیرین و هیجان انگیز اولین جلسه خواستگاری صحبت کنیم. اول از آقاپسرها، یعنی آقادامادها شروع می کنیم که در این موقع به حضور یک خواهر زرنگ و چابک برای انجام هماهنگی های لازم با خانواده عروس نیاز دارند.
خانواده پسر با توجه به شناختی که از شرایط فرهنگی و اجتماعی خانواده دختر دارند ممکن است در جلسه اول خواستگاری با خود گل ببرند یا نبرند. اگر خانواده پسر نمی دانند که در جلسه اول باید گل ببرند یا نه، بهتر است این کار را به دو دلیل انجام دهند :
_ اول این که اگر خانواده دختر انتظار آوردن گل را داشته باشند ولی چنین کاری انجام نشود ممکن است آن را به حساب بی احترامی یا دست کم گرفتن خود بگذارند.
_ دوم این که در هر شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اگر در اولین جلسه گل برده شود اثر روانی خوبی روی خانواده دختر خواهد داشت. (حتی اگر خواستگاری به سرانجام نرسد.)
گل، چه رنگش خوبه؟
وقتی تصمیم گرفتید از حجم جیب، کیف یا حساب بانکی تان کم بکنید و از گل فروش محله تان یا محله دخترخانم گل بخرید؛ هر گلی با هر رنگی که دوست داشتید، نخرید. بهتر است گل صورتی رنگ (علامت حیات و زندگی)، از یک نوع و به تعداد فرد باشد تا دسته گل زیباتری درست شود.
در ضمن حواستان باشد از باغچه منزل یا همسایه گل نچینید. مواردی پیش آمده که خانواده پسر از گل های باغچه منزل استفاده کرده اند. امکان دارد خانواده دختر چنین کاری را حمل بر بی احترامی کنند. حتی اگر قرار است از گل های باغچه منزل استفاده شود، باید همراه با چند گل دیگر در گل فروشی به صورت دسته گلی زیبا تزیین و سپس برده شود. خوب است خانواده عروس وقتی گل را دریافت می کنند آن را در یک گلدان بگذارند و در همان اتاقی که خانواده پسر پذیرایی می شوند، در معرض دید آنان قرار دهند.
چه کسی بیاید، چه کسی نیاید؟!
خاله بیاید یا عمه؟ کدام خواهرتان در مراسم حضور پیدا کند؟ تکلیف مادربزرگ چیست؟ اگر همسر برادر بزرگ تر بیاید، همسر برادر کوچک تر شاید ناراحت بشود و ...
کاملا درکتان می کنیم، ولی دقت کنید که حتما تصمیم عاقلانه ای بگیرید چون رفتارها و کیفیت حضور در اولین جلسه خواستگاری بسیار مهم است. در کشور ما رسم است در نوبت اول، خانم ها که معمولا مادر پسر عضو اصلی آن هاست همراه با یک یا دو دخترش، خاله داماد یا یکی از خانم هایی که احتمالا بزرگ تر فامیل است در مجلس خواستگاری حاضر می شوند.
بعضی مادران نیز همراهی یک خانمی را که روابط نزدیکی با خانواده عروس دارد، ترجیح می دهند. بهتر است خانم هایی که به خواستگاری می روند از بردن عروس های خانواده، دخترخانم های مجرد کم سن و سال و بچه ها خودداری کنند؛ چرا که معمولا عروس های خانواده ابتدا به مقایسه خودشان با دخترخانم که احتمالا در آینده «جاری» آن ها می شود، می پردازند و این موضوع ممکن است در ارزیابی آن ها از شرایط عروس تاثیر بگذارد. دخترخانم های مجرد کم سن و سال قدرت تجزیه و تحلیل کامل فضای خواستگاری را ندارند.
بچه های کوچک نیز ممکن است عملی انجام دهند یا حرفی نابجا را در شرایط نامناسبی بزنند که مشکل ساز شود. گاهی در برخی خانواده ها به دلیل آشنایی و رفت و آمدی که از قبل داشته اند یا به دلیل داشتن نسبت فامیلی، در همان نوبت اول، پدر و پسر هم همراه مادر می روند.»در شماره بعد درباره لباس مناسب خواستگاری و راه هایی برای کاهش اضطراب خواهیم نوشت. عروس خانم ها هم منتظر باشند تا به آن ها بگوییم وقتی خواستگارها زنگ خانه را به صدا در آوردند، آن ها کی در را باز کنند!
عروس خانم ها به یاد داشته باشید
1 - خواستگاری حتماًباید بعد از ظهر باشد ( 7-4 بعد از ظهر).
2 - لباس سنگین و محترمانه باید بر تن کرد.
3 - پدر و مادر یا جانشینان آنها حتماً باید در منزل باشند و عدم شرکت آنها علامت نوعی مقاومت است. حضور بچه ها کلاً ممنوع است.
4 - نباید از شیرینی تر استفاده کرد و یک بشقاب کوچک شیرینی خشک نقلی روی میز یا محل پذیرایی قرار داده می شود و یک ظرف میوه قابل خوردن، به نحوی که بدون آب ریزی، کثیف شدن سر و صورت باشد نظیر نارنگی، کیوی، گیلاس، آلبالو، زردآلو و ... و نه میوه هایی نظیر انار، هندوانه، خربزه، پرتقال، گریپ فروت، آناناس، یک نوشیدنی مناسب فصل و فرهنگ نظیر چای، قهوه، شیر قهوه، نسکافه، آب میوه مثل آب پرتقال یا شربت معمولی نیز باید برای پذیرایی آماده باشد. دستمال برای تمیز کردن سر و صورت و دست ها، سطل زباله، وسایل قابل دسترس، نزدیک و جای راحت برای شستن لازم است.
5 - عروس خانم آینده باید حتماً برای دقایقی حضور پیدا کند و غیبت کامل او علامت بدی است.
6 -. وقت جلسه اول خواستگاری محدود است. از 45 دقیقه تا یک ساعت. معمولا کمتر و بیشتر از آن نتیجه بخش نیست. همواره صحبت های مهم در فرصت نه خیلی کوتاه و نه زیاد ارائه می شود.
7 - در جلسه اول خواستگاری درباره عقد، مهریه، مسائل اقتصادی و مادی هیچ صحبتی نمی شود و بسیار خوب است که محیط شاد و صمیمانه باشد.
عروس خانم های عزیز می توانید برای یافتن راه سالم زیستن با همسرتان به سایت زیر مراجعه کنید.
http://healthyfooddiet.blogfa.com/
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عروس خانم های عزیز می توانید برای یافتن راه سالم زیستن با همسرتان به سایت زیر مراجعه کنید.
http://healthyfooddiet.blogfa.com/
مطالب بیشتر:
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای هر دختری پیش میآید که در زندگی چند بار درمعرض پیشنهاد ازدواج قرار میگیرد. سالها قبل این پیشنهادها سنتی بود و در قالب خانوادهها و با نظارت آنها مطرح میشد و خانوادهها با تجربه و درایتی که داشتند آنها را مدیریت میکردند اما حالا در بیشتر مواقع دخترها خودشان در معرض پیشنهاد ازدواج قرار میگیرند و بعد آن را به خانواده منتقل میکنند.
کدام پیشنهادهای ازدواج را جدی بگیریم؟
مشکل اینجاست که دخترهای جوان تجربه کافی ندارند و ممکن است اشتباه کنند. ممکن است کسی که پیشنهاد را مطرح میکند قصد واقعی برای ازدواج نداشته باشد.
برای اینکه بفهمید فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد چقدر در تصمیم خود مصر است، این سۆالات را از خودتان بپرسید. اگر جوابتان به آنها مثبت بود، میتوانید پیشنهادی که به شما شده را جدی بگیرید.
آیا او شما را خوب میشناسد؟
طبیعی نیست کسی بعد از گذشت فقط 2 هفته از آشنایی به شما پیشنهاد ازدواج بدهد. این پیشنهادها در چنین مدت کوتاهی یا از علاقه شدید میآید یا از قصد فریب. ازدواج تصمیمی است که افراد برای همه عمر میگیرند و هیچکسی نمیتواند ادعا کند بعد از گذشت یک زمان کوتاه فرد مورد نظرش برای ازدواج را انتخاب کرده است.
لازمه ازدواج شناخت متقابل است و لازمه شناخت گذشت زمان است. درباره فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد فکر کنید و ببینید او شما را چقدر میشناسد. سۆالهای خاصی از شما پرسیده، رفتار خاصی از شما دیده یا شرایط بین شما به گونهای بوده که از هم به شناخت کافی برسید یا نه؟
شما در آن لحظه به جای هیجان زده و احساساتی شدن باید دقیقا متوجه شوید او به خاطر چه به شما این پیشنهاد را داده. اگر به نظرتان پیشنهادش منطقی نیست و از شناخت کافی برنمیآید در صحت آن شک کنید.
این شناخت باید درباره خانوادهها هم باشد. اگر خانوادهای کاملا سنتی دارید و کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد پسری با سر و وضع کاملا امروزی است به دلایلش عمیقتر فکر کنید. آیا آماده است؟
اگر میبینید فردی که به شما پیشنهاد ازدواج داده، مدتی است دارد برای تغییر زندگیاش برنامهریزی میکند، میتوانید مطمئن باشید قبلا به این موضوع فکر کرده و در تصمیمش مصمم است. این تصمیم برای تغییر میتواند در قالبهای مختلفی رخ دهد. مثلا او به فکر خرید خانه افتاده، شغل ثابتی برای خودش دست و پا کرده، دارد پول پسانداز میکند یا چیزهای دیگر. صرف وقت بیشتر در خانه به جای گذراندن آن با دوستان، خارج شدن از لباسهای اسپرت و بیشتر مردانه پوشیدن و دست برداشتن از شوخیهای زننده هم میتواند نشانه آماده شدن برای زندگی مشترک از طرف مردان باشد.
بهعلاوه این شخص باید این آمادگی را در شما هم تشخیص داده باشد. اگر شما دختری هستید که تازه در یک شهرستان مشغول تحصیل شدهاید و فردی به شما پیشنهاد ازدواج داده، معلوم است که یا شناخت کافی از شما ندارد یا برنامههای زندگی شما برایش به اندازه کافی مهم نیست یا اگر سنتان خیلی کم است، تازه طلاق گرفتهاید یا به تازگی پدرتان را از دست دادهاید و با پیشنهاد ازدواج مواجه شدهاید، بدانید که فرد مورد نظر در مورد ازدواج خوب فکر نکرده است.
این موارد میتواند در مورد مردان هم صادق باشد. پسری که درآمد مناسبی ندارد و پدرش هم بهتازگی ورشکست شده، آماده برای ازدواج نیست. این موارد را تعمیم دهید به پسری که سربازی نرفته، دانشجوست و تا چند سال دیگر موقعیت کار کردن ندارد و موارد دیگر.
مراحل ازدواج در فرهنگ ما سنتی انجام میشود و شما نمیتوانید جدا از خانوادههایتان در مورد این مسئله به توافق برسید. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد باید بعد از توافق اولیه شما، بلافاصله درباره قرار گذاشتن خانوادهها با هم حرف بزند
آیا قبلا در این مورد با شما حرف زده؟
اگر فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد خیلی ناگهانی و غیرمنتظره پیشنهادش را مطرح کرده باید درباره آن بیشتر فکر کنید. معمولا مردها قبل از به نتیجه رسیدن درباره تصمیم به این مهمی، خوب درباره آن فکر کردهاند و همه جوانب کار را سنجیدهاند. پس منطقی است شما متوجه این فکرها و روند تصمیمگیری آنها شده باشید.
این فکرها لازم نیست مستقیم مطرح شوند. مثلا اگر نامزد شما قبلا درباره داشتن بچه نظر شما را پرسیده باشد، یعنی به مقوله ازدواج فکر کرده است. این فکرها میتوانند در قالب سۆالهای دیگری هم مطرح شده باشند. مثلا اینکه شما دوست دارید خانهتان کجا باشد، دوست دارید بعد از ازدواج کار کنید یا نه، درباره مهریه چه فکر میکنید، چه مجلسی را برای عروسی دوست دارید، درباره تربیت بچهها چه فکر میکنید و سۆالهایی از این دست.
آیا وقت خواستگاری تعیین کرده؟
به هر حال مراحل ازدواج در فرهنگ ما سنتی انجام میشود و شما نمیتوانید جدا از خانوادههایتان در مورد این مسئله به توافق برسید. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد باید بعد از توافق اولیه شما، بلافاصله درباره قرار گذاشتن خانوادهها با هم حرف بزند. شما تصمیمگیرنده نهایی نیستید و بعد از این مرحله این تصمیم باید به خانواده سپرده شود.
فرد مورد نظر باید بلافاصله با پدرتان قرار بگذارد یا اجازه بگیرد مادرش برای قرار خواستگاری به مادر شما تلفن کند. اگر پیشنهاد ازدواج مطرح شد و مراحل بعدی و در جریان گذاشتن خانوادهها گفته نشد، یعنی آن تصمیم به اندازه کافی مصرانه و منطقی نیست.
آیا زمان و مکان مناسبی را انتخاب کرده؟
موقع راه رفتن، در ماشین، سر کار، بعد از یک روز خسته کننده در راه برگشت به خانه در مترو، در پارک، هیچکدام از اینها جای مناسب برای دادن پیشنهاد ازدواج نیست. فرد پیشنهاد دهنده باید قبلا در مورد کاری که میخواهد انجام دهد، فکر کرده باشد و این فکر در انتخاب مکان و زمان مناسب و روش صحیح صحبت کردن نمود پیدا میکند.
روش درست این است که پیشنهاد در یک رستوران مناسب و قابل احترام مطرح شود. شما آماده یک بحث مهم باشید، هر دو لباس مناسب به تن داشته باشید، خسته نباشید و وقت کافی برای حرف زدن داشته باشید. رستوران شلوغی که در آن مدام از دور و بر میزتان آدم رد میشود و باید بلافاصله بعد از صرف غذا از آن بیرون بروید جای مناسبی برای اینجور حرفها نیست. البته اگر او شما را غافلگیر کرده و برای دادن پیشنهادش به شکل غیرمعمول برنامهریزی کرده آن را درک کنید و جزء نکات مثبت به حساب بیاورید.
بعضی مردها دوست دارند متفاوت باشند. مثلا پیشنهاد ازدواجشان را روی جزوهای که به آنها دادهاید، بنویسند، به شکل یک نامه اداری به همراه دسته گل برایتان پست کنند یا در یک کنسرت از خواننده بخواهند پیشنهاد را در میکروفن از طرف او بیان کند. آیا خانوادهاش را در جریان گذاشته؟میگناir ازدواج پیوند خانوادههاست. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد باید قبل از آن با خانوادهاش صحبت کرده باشد. اگر خانواده او شما را نمیشناسند پیشنهاد ازدواج نمیتواند خیلی منطقی و فکر شده باشد.
آیا برایتان هدیه گرفته؟
هدیه دادن هنگام مطرح کردن پیشنهاد ازدواج یک رسم است. به علاوه این کار نشانه احترام فرد متقابل به شماست. مطرح کردن چنین درخواست بزرگی با دست خالی کمی زشت و غیرمحترمانه به نظر میرسد. اگر توافق دارید و فرد مورد نظر میداند به احتمال زیاد پاسخ شما مثبت است، معمولا باید هدیه مرسومی آماده کرده باشد. اگر در خانواده شما این رسم نیست یا طرف مقابل از جواب شما مطمئن نیست، تقدیم کردن یک دستهگل زیبا هم مناسب به نظر میرسد.
چیزی برای گفتن آماده کرده؟
نحوه عنوان کردن پیشنهاد ازدواج هم بسیار مهم است. کسی که به شما پیشنهاد میدهد باید از قبل حرفی برای گفتن آماده کرده باشد. باید کاملا محترم وارد صحبت شود و در صحبتهایش تمام جوانب را بسنجد. جواب شما باید برای او مهم باشد. این را از حرفهایش میتوانید بفهمید.
علاوه بر این او باید طبق شناختش از شما، خود را برای هر جوابی آماده کرده باشد و جواب شما را با روی باز پذیرا باشد. مردانی که بلافاصله و در همان روز منتظر جوابند یا خودخواه هستند یا غیرمنطقی. طبیعی است که شما برای فکر کردن درباره چنین سۆال مهمی چندین روز وقت بخواهید. حتی اگر فکر میکنید جوابتان مثبت است، باز هم بهتر است درباره آن فکر کنید و با چند نفر و از همه بهتر یک مشاور صحبت کنید.
زندگی ایده آل
کلمات کلیدی: پیشنهاد،ازدواج ،نامزد،خواستگاری
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
از جمله افرادی که ازدواج با آن ها صحیح نیست، افرادی هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاری بالغ نشده اند.
ازدواج با کودک مانده ها، بی احساس ها و سلطه گرها ممنوع!
«برای ازدواج چقدر به معیارهای تان توجه می کنید؟»،
«آیا چشم بسته پای سفره عقد می نشینید، بدون این که از خصوصیات اخلاقی و باطنی طرف مقابل چندان آگاه باشید؟» یا این که به دست آوردن «شناخت به نسبت کامل از همسر آینده برای شما یک اصل اساسی است؟»
این ها سوال هایی بود که در مطالب گذشته بخش ازدواج میگنا طرح کردیم و در ادامه آن به معرفی برخی افرادی پرداختیم که ازدواج با آن ها صحیح نیست و توسط هیچ مشاوری توصیه نمی شود.
اگر خاطرتان باشد در هفته گذشته بررسی کردیم که چرا ازدواج با افراد معتاد و خشمگین مناسب نیست و این هفته نیز برخی دیگر از افرادی را که برای ازدواج مناسب نیستند معرفی می کنیم، البته دلیل آن را نیز خواهیم گفت.
بنویس همسر، بخوان والد!
از جمله افرادی که ازدواج با آن ها صحیح نیست، افرادی هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاری بالغ نشده اند. این افراد از رفتار مسئولانه و سنجیده طفره می روند و شرایطی را فراهم می آورند که همسر آن ها برایشان نقش «والد» را ایفا کند.
چطور بشناسیم:
چند صفت ویژه برای شناسایی این افراد در ادامه ذکر می شود:
الف- توانایی نداشتن در پذیرش مسئولیت های مالی و حل مشکلات اقتصادی
ب- غیر قابل اعتماد بودن
ج- بی هدفی و بی انگیزگی
چرا؟: حال سوال این است که چرا این افراد برای ازدواج مناسب نیستند.
باید گفت که این افراد نسبت به بخش اقتصادی زندگی خود بی توجه هستند و درباره آن کوتاهی می کنند به این دلیل که نمی خواهند بزرگ شوند و مسئولیت زندگی را به دست بگیرند. همچنین از فردی که هنوز کودک مانده است انتظار نمی رود که به حرف هایش عمل کند و از رسم و رسومات اجتماعی به طور کامل باخبر باشد. وقتی یک فرد می خواهد ازدواج کند از او انتظار می رود که مسئولیت پذیر و وظیفه شناس باشد تا بتوان به او اعتماد کرد. فردی که هنوز از لحاظ فکری و اخلاقی بالغ نشده است برای زندگی نه هدف خاصی دارد و نه انگیزه ویژه ای. او باری به هر جهت زندگی را خواهد گذراند و بار زندگی را بر دوش همسرش خواهد گذاشت.
«نه» به آن هایی که می خواهند پادشاهی کنند!
«افرادی که دیگران را کنترل می کنند»؛ این افراد نیز چندان گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند، آن ها درست مقابل افرادی هستند که مسئولیت زندگی خود را بر عهده نمی گیرند. افرادی که دیگران را کنترل می کنند می خواهند همه تصمیم ها را خودشان بگیرند، هرگز درخواست کمک نمی کنند و به دیگران امر و نهی می کنند که چه کار بکنند و چه کار نکنند، آن ها برای دیگران تعیین تکلیف می کنند چرا که می خواهند کنترل همه چیز در دست خودشان باشد و هر کاری خواهند کرد تا مبادا احساس کنند که چیزی تحت تسلط و کنترل آن ها نیست.
چطور بشناسیم: این افراد از لحاظ عاطفی محدود و بسته هستند آن ها به سادگی احساسات و عواطف خود را بروز نمی دهند، بسیار حسودند، به راحتی وقتی چیزی مطابق میل آن ها نیست عصبانی می شوند، معمولا دارای عادت های وسواسی هستند و اصلا خوش ندارند که کسی برای آن ها تعیین تکلیف کند.
چرا؟ : افراد کنترل کننده معمولا کمتر برای درمان اقدام می کنند چرا که در طی درمان احساس غلط تسلط مشاور آن ها را رنج می دهد و نمی توانند کنترل درمانگر را بر زندگی خود بپذیرند، چنین افرادی مطمئنا تسلط و کنترل همسر را در زندگی نمی پذیرند. لازم است که همه چیز در کنترل آن ها باشد. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند.
ازدواج با چنین افرادی به معنای پذیرش سلطه و کنترل آن ها بر زندگی است.البته این افراد معمولا والدینی سلطه جو و انتقادگر نیز می شوند.
زندگی زیر سقف بی احساس ها
دسته دیگر از افرادی که ازدواج با آن ها توصیه نمی شود، افرادی هستند که نمی توانند احساسات خود را بروز دهند. این افراد هرگونه عاطفه و احساسی را مسخره می کنند و بیان احساسات را کاری عبث و بیهوده می دانند. این افراد به راحتی می توانند زندگی مشترک را با مشکل مواجه کنند.
همانطور که می دانید بخش عمده ازدواج ارتباط عاطفی است و افرادی که نمی توانند عواطف خود را بروز دهند زندگی مشترک شان دچار اختلال می شود.
چطور بشناسیم: این افراد نمی توانند احساسات و عواطف خود را نشان دهند و نمی توانند یا نمی خواهند درباره احساسات خود صحبت کنند.
چرا؟: چنان چه فردی نتواند احساسات خود را با شما در میان گذارد رابطه با او سطحی و در نهایت مایوس کننده خواهد شد. این حق مسلم ماست که از همسر خود انتظار داشته باشیم که احساسات و عواطف اصلی و بنیادین نظیر شادی، غم، یأس و عشق خود را بروز دهد. چنانچه او این توانمندی را نداشته باشد زندگی را به مسیر دشواری هدایت خواهد کرد. وقتی همسر ما از احساسات خود حرف نمی زند به این معنی است که رابطه ای وجود ندارد. تنها چیزی که در زندگی با این افراد وجود دارد یک قرار داد زندگی مشترک است نه یک ارتباط.
ازدواج با یک شکست خورده!
ازدواج با فردی که شکست عشقی را تجربه کرده است و هنوز نتوانسته روح و روان خود را التیام دهد نیز از جمله مواردی است که از سوی کارشناسان و مشاوران توصیه نمی شود؛ چرا که چنین ازدواجی یأس آور است و موجب دلشکستگی خواهد بود.
چطور بشناسیم : این افراد ممکن است هنوز علاقه و یا خشم و انزجار شدیدی نسبت به معشوق قبلی خود در دل داشته باشند، ممکن است هنوز به خاطر ارتباط پیشین خود احساس گناه کنند و خود را مسئول بدانند و یا هنوز رنجش خاطر و آزار و اذیتی را که از رابطه قبلی دیده اند فراموش نکرده باشند و در شوک روحی به سر ببرند.
چرا؟ : هر چه قدر خشم و عصبانیت بیشتری از گذشته در دل مانده باشد به همان میزان توانایی فرد برای عشق ورزیدن در روابط فعلی کاهش پیدا می کند. البته برخی وسوسه می شوند که با این افراد ازدواج کنند تا آن ها را نجات دهند، غافل از این که التیام این افراد به زمان و کمک تخصصی نیاز دارد. اگر کسی تا به این حد آسیب دیده است باید به او وقت داد تا خود را به کمک مشاور متخصص التیام دهد.
کلمات کلیدی: ازدواج،معتاد،خشم،عصبی،افراد،خشمگین،موفق،خواستگار
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
5 ویژگی مردانی که آمادگی ازدواج دارند
شاید شما هم در رابطه با مردان گیج شده اید و می خواهید بدانید برای ازدواج، به چه مردی می شود اعتماد کرد و روی کدامیک از آنها نمی شود حساب کرد. اگر تا الان نتوانسته اید این معما را در ذهنتان حل کنید، مطمئنم این موارد می تواند به کمکتان بیاید:
1- مردی که آمادگی ازدواج دارد، زندگی اش هدفمند است
مردی که آمادگی ازدواج دارد زندگی اش هدفمند است؛ یعنی اهداف کوتاه مدت و بلندمدت مشخصی برای خودش دارد و مسلما ازدواج و تشکیل خانواده یکی از این اهداف است.اگر با مردی آشنا شده اید که تکلیف زندگی اش مشخص نیست، حتی اگر رسما از شما درخواست ازدواج کرده، به حرفش اعتماد نکنید.
در ایران آمادگی ازدواج به این معنی است که حداقل تکلیف تحصیل، سربازی و شغل مرد مشخص باشد. البته نه اینکه همه این کارها را به انجام رسانده باشد، فقط باید بداند که در این موارد چه تصمیمی داردو آینده اش را به کدام سمت می خواهد ببرد. مردی که هنوز نمی داند در کدام شهر یا کشور می خواهد زندگی کند یا (وقتی بزرگ شد!) می خواهد چکاره شود؛ آمادگی لازم برای ازدواج را ندارد، هر چند دیوانه شما باشد. شما هم مجبور نیستید سال ها عمرتان را پای کسی بگذارید تا تازه تکلیفش با خودش معلوم شود. مردی که همه چیزش در آینده است، در آینده فلان شغل و سمت را پیدا می کند، در آینده فلان مقدار درآمددارد و ... فقط به دو شرط می تواند مرد زندگی شما باشد:
اول اینکه تلاش و حاصل کارش را از همین حالا ببینید و دوم اینکه از نظر منطقی امکان رسیدن به رویاهایش در یک طول عمر متوسط 70 ساله روی این کره خاکی وجود داشته باشد.
شما می توانید از یک دانشجوی حسابداری انتظار مدیر شرکت شدن را داشته باشید اما انتظار رئیس جمهور شدن را خیر؛ حداقل نه به این زودی ها. ضمنا، اگر مردی تا 35 سالگی نتوانست گام موثری برای رسیدن به رویاهایش بردارد، تا 105 سالگی هم نمی تواند.
2- مردی که آمادگی ازدواج دارد، حرف هایش بوی ازدواج و تشکیل خانواده می دهد
مردانی که برای شما آسمان و ریسمان می بافند را کنار بگذارید. مردانی که آمادگی ازدواج دارند مرتب در مورد سیاست، باشگاه بدنسازی، سفرهای خارجی، موفقیت های شغلی، موفقیت های تحصیلی در بهترین دانشگاه ها، خاطرات بچگی و اینکه چقدر آدم باهوش و با ذکاوتی بوده و هستند با شما صحبت نمی کنند. البته اشتباه نکنید، تقریبا همه مردان درباره تمام اینها صحبت می کنند اما ذهن مردان آماده ازدواج در حال حاضر فقط حول یک موضوع می چرخد: ازدواج و تشکیل خانواده.
مردانی که آمادگی ازدواج دارند معمولا درباره معیارهایشان، خانواده شان، اهداف و آرزوهایشان، کار و درآمدشان، فرزند، خانه، گرانی، کرایه، انتظارات، اخلاقیات و هر موضوع دیگری که به ازدواج مربوط می شود حرف می زنند. این مردان دائما در مورد «ما» فکر و صحبت می کنند. همچنین سوالات آنها از شما مشخص است: آنها درباره سبک زندگی شما، رسم و رسومات خانواده تان، دامادهای دیگر، شرایط، عقاید، مهریه، خرج و برج عروسی و (وقتی خیالشان کمی راحت شد) درباره آرزوهایتان از شما می پرسند. تیم فوتبال مورد علاقه تان را هم به این موارد اضافه کنید؛ احتمالا می خواهند بدانند در آینده سر مسابقات فوتبال دعوایتان می شود یا نه!
3- مردی که آمادگی ازدواج دارد، توانایی تامین زندگی خانواده را دارد چه از نظر مادی و چه از نظر روانی، مردی که می خواهد خانواده تشکیل بدهد توان و قدتر رسیدگی به یک خانواده را دارد، هر چند به ساده ترین شکل. او از قبل خودش را برای این کار آماده کرده است. ممکن است در ابتدای زندگی از کمک پدرش استفاده کند، وام بگیرد یا خودش را مجبور به کار سخت کند. این در وجود تمامی مردان جهان است، از غارنشینان گرفته تا مردان قرن 21. مردان می خواهند از شما حمایت کنند. شاید گاهی به کمک شما هم احتیاج پیدا کنند اما خودشان قلبا این را نمی خواهند. لطفا خودتان را اسیر مردان ضعیف و وابسته نکنید. حتی کارهایی مثل عوض کردن لامپ های سوخته و شیرهای خراب، تعمیر ماشین شما یا خرید کردن برای خانه برای مردان بزرگترین لذت است. (اگر وقت کافی داشته باشند.) ناگفته نماند که هیچ مردی دوست ندارد با کار شبانه روزی، هزینه ولخرجی های شما را بدهد. حداقل چیزی که مرد زندگی تان در قبال این همه فداکاری (!) از شما می خواهد این است که قدر کارهایش را بدانید، شرایطش را درک کنید و در مسیر زندگی کمک حالش باشید.
4- مردی که آمادگی ازدواج دارد، این را به همه اعلام می کند
به احتمال زیاد و در جوامع مدرن شما اولین کسی هستید که از این راز با خبر می شوید، آن هم نه به طور غیرمستقیم و از راه حل کردن پازل. مردان برای این کار ساده ترین راه را انتخاب می کنند. حتی خجول ترین و محجوب ترین مرخدان دنیا هم می خواهندمطمئن شوندشما از تصمیمشان برای ازدواج خبر دارید. این مردان می دانند چه می خواهند و برای به دست آوردنش تلاش می کنند. اکثر آنها هم در این راه نیازی به کمک شما ندارند. (لطفا این جمله را بالای تخت تان طلاکوب کنید!) مردی که تصمیم به ازدواج با شما دارد، شما را از کسی پنهان نمی کند. از اینکه به اطرافیان بگوید می خواهد ازدواج کند، ابایی ندارد. به محض اینکه چنین مردی شما را برای ازدواجش در نظر گرفت، درباره شما با خانواده و اطرافیانش صحبت می کند. او شما را به عنوان همکار یا آشنا یا دوست معرفی نمی کند، بلکه نامزد، همسر آینده یا حداقل فامیل آینده می خواند و این عناوین را با خوشحالی در مورد شما به کار می برد. او می خواهد به همه اعلام کند که شما دیگر «مال او» هستید. همچنین خودش را هم از خانواده شما پنهان نمی کند و به زودی در مورد تصمیمش با آنها صحبت می کند. اگر بعد از چند ماه آشنایی احساس کردید جعبه اسراری هستید که هیچ کس نباید از وجودتان بویی ببرد، بهتر است کاری کنید تا خود او هم دیگر شما را نبیند!
5- مردی که آمادگی ازدواج دارد، به دنبال روابط کوتاه مدت نیست این مورد دیگر گفتن ندارد. مردی که آماده ازدواج است حتما این را می داند که ازدواج یعنی «تعهد» به یک نفر. اگر احساس می کنید مرد زندگی تان آمادگی تعهد را ندارد، بهتر است فکر ازدواج با او را از سرتان بیرون کنید. لطفا منتظر معجزه نباشید. اگر او نخواهد، حتی عشق شما هم نمی تواند ناگهان او را منقلب و سر به راه کند. این را نرفته نیست، چون شما تنها خانم در تاریخ نیستید که چنین خیالاتی در سر داشته است. از طرف دیگر، گول بعضی مردان را نخورید. اینکه اگر شما واقعا به آنها اعتماددارید بایدتا ته خط با آنها بروید یکی از کلک های مشهور مردانه است. کلک دیگر آنها این است: «ما همین حالا هم مال هم هستیم.» به او بفهمانید که تا زمانی که به شما تعهد رسمی نداده، شمال مال هیچکس نیستید!
5 ویژگی زنان آماده ازدواج
خواندن ذهن خانم ها سخت ترین کار دنیاست و زمانی که موضوع ازدواج در میان باشد واقعا ناممکن به نظر می رسد اما نگران نباشید؛ علائمی هست که به شما نشان می دهد آیا او به ازدواج فکر می کند یا نه:
1- زنی که آمادگی ازدواج دارد، برای خودش محدودیت و قیدو بندهایی خواهد داشت.
او می داند که از رابطه چه می خواهد و این آشنایی را باید به کدام سمت ببرد. زنی که آمادگی ازدواج دارد نمی گذارد شما از وقت ارزشمندش استفاده بیهوده کنید. او می داند که این رابطه یا باید به سمت ازدواج برود و یا همه چیز همین جا تمام شود. او برای ازدواجش برنامه ریزی کرده است، خودش را آماده کرده و درباره آن فکر می کند و حرف می زند. از به میان آمدن حرف ازدواج کهیر نمی زند، بلکه با خوشحالی درباره زندگی مشترک، بچه دار شدن، استقلال و زندگی خانوادگی صحبت می کند.
زنی که قوانین خاصی برای خودش ندارد، در نتیجه هیچ برنامه ای برای ادامه رابطه ندارد، هیچ انتظار خاصی از یک مرد نداشته و هیچ شرط و محدودیتی برای او قائل نیست؛ چرا که به ازدواج فکر نمی کند. او بدون هیچ هدفی وارد رابطه ای شده که برایش پیش آمده و سیاست فعلی اش این است: «هر چه پیش آید خوش آید.» اگر در هر ساعت از شبانه روز که دلتان خواست می توانید با او تماس بگیرید یا بیرون بروید، اگر برای خودش احترام قائل نیست، اگر پوشش و رفتار درستی ندارد، پس نمی تواند زن زندگی شما باشد. زن باهوش می داند که اگر قرار است اتزدواجی صورت بگیرد، نباید به این سادگی از قوانینش کوتاه بیاید. زن کم هوش هم که به درد زندگی نمی خورد!
2- زنی که آمادگی ازدواج دارد، به وضعیت مالی شما اهمیت می دهد
شاید فکر کنید زنان موجودات پول پرستی هستند که شما را فقط برای پولتان می خواهند. این از ساده اندیشی شماست. اگر زنی به هیچ وجه به وضع مالی شما اهمیتی نمی دهد به این معنا است که اصلا به ازدواج با شما فکر نمی کند. روابط بی هدف و کوتاه مدت نیازی به امنیت مالی ندارد؛ وضعیت مالی شما فقط زمانی اهمیت پیدا می کند که مسئله ازدواج در میان باشد نه به این خاطر که زنان دنبال جیب شما هستند بلکه به این خاطر که آنها به دنبال امنیت هستند، آن هم نه فقط برای خودشان، بلکه برای فرزندانشان و فرزندان شما. غریزه مادری قویترین غریزه در زنان است، اگر اینطور نبود بچه های شما به هیچ وجه نمی توانستند زنده بمانند. همین غریزه مادری به زنان می گوید که اگر می خواهند فرزندانشان را به خوبی و در امنیت و آسایش تربیت و بزرگ کنند باید برای آنها پدری قدرتمند انتخاب کنند.
در دوران اجداد غارنشین ما، زنان به سمت مردانی جذب می شدند که قدرت بدنی بیشتری داشتند چون تنها در این صورت بود که می توانستند برای خانواده به شکار بروند، با رقبا بجنگند و با دست پر برگردند و از خانواده در برابر دشمنان و حیوانات وحشی و بلایای طبیعی حفاظت کنند و تنها در این صورت بود که زنان می توانستند با خیال راحت در غار بنشینند و بچه هایشان را بزرگ کنند! اما در حال حاضر دیگر نیازی به قدرت جسمی نیست. البته نه اینکه شکار و رقیب و دشمنن دیگر وجود ندارد، بلکه شکل آن عوض شده است. امروزه قدرت مردان تا حد زیادی در توانایی شان در پول درآوردن خلاصه می شود. البته نیازی نیست از باشگاه بدنسازیتان انصراف بدهید، چرا که حافظه زنان در طول تاریخ هنوز به طور کامل پاک نشده اما در کنارش به فکر قدرت امروزیتان هم باشید.
3- زنی که آمادگی ازدواج دارد، آشپزی بلد است
واقعا شما آقایان چه فکری می کنید؟ مگر می خواهید آشپز استخدام کنید؟ در این صورت بهتر است بروید با رستوران سر کوچه تان قرارداد ببندید. اما اگر در فکر تشکیل خانواده هستید و می خواهید بدانید «او» به ازدواج فکر می کند یا نه، این یکی از نشانه هایش است. او آشپزی می داند و از خانه داری هم سردر می آورد. به هر حال وقتی خانمی خودش را برای ازدواج آماده می کند، حداقل در کشور ما، در واقع با فداکاری و لطف تمام خودش را برای انجام کارهای خانه و به خصوص آشپزی هم آماده می کند. او می داند مردان می توانند بدون سقف، بدون خواب یا حتی بدون مسابقات فوتبال زنده بمانند اما قطعا بدون غذا می میرند! هیچ زنی هم این را نمی خواهد، حداقل قبل از ازدواج!
4- زنی که آمادگی ازدواج دارد، با زن بودن خودش کنار آمده است
زن بودن مشکلی ندارد اما از آنجایی که زنان همواره در طول تاریخ مورد ظلم و ستم و بی عدالتی قرار گرفته اند و البته بعد از تعالیم جنبش فمنیستی، بسیاری از آنها حداقل در دوره ای از زندگی شان احساس می کنند جنس دوم هستند و با جنسیت خودشان کمی مشکل پیدا می کنند. این برای زن امروزی یک امر کاملا طبیعی به شمار می رود اما زن سالم بالاخره این بحران را پشت سر می گذارد و زن بودن خودش را با کمال افتخار می پذیرد و به نقاط قوت خودش پی می برد. او می داند اگرچه تفاوت هایی با جنس مرد دارد اما این تفاوتها به هیچ وجه نشانه برتری یکی بر دیگر نیست.
زنی که آمادگی ازدواج دارد دیگر به دنبال بحث های بچگانه «زن ها بهترند یا مردها» یا «چقدر مردان به ما ظلم کرده اند» نیست و این مسائل برایش حل شده است. او به جنس مرد به عنوان رقیب یا دشمن نگاه نمی کند و به دنبال گرفتن انتقام کل زنان تاریخ از شما نیست. او از اینکه زن متولدشده خشمگین نیست و از مادر شدن، همسر بودن و وظایفی که به عنوان یک زن برعهده اش است استقبال می کند.
5- زنی که آمادگی ازدواج دارد، به بچه ها علاقه خاصی نشان می دهد
آقایان! این رازی است که مطمئنم از اینکه آن را با شما در میان گذاشته ام تشکر خواهید کرد. خیلی جالب است که تقریبا همیشه علاقه خانم ها به بچه ها با علاقه آنها با ازدواج رابطه دارد. این یک نشانه شگفت انگیز است که بر اساس آن خیلی راحت و بدون دردسر می توانید نظر طرف مقابل تان درباره ازدواج را کشف کنید: وقتی به طور اتفاقی با بچه ها یا خانم های بچه دار برخورد می کنید، واکنش او را زیر نظر بگیرید. اگر با بی حوصلگی و بی توجهی و حتی انزجار به بچه ها واکنش نشان داد، فکر ازدواج با او را فعلا از سرتان بیرون کنید اما اگر با شوق و ذوق تمام با بچه ها ارتباط برقرار و شروع به بازی با آنها کرد و با حسرت به نوزدان خیره شد، زودتر دست به کار شوید. تبریکات صمیمانه ما را هم بپذیرید!
مجله موفقیت/ با الهام از کتاب مانند زن رفتار کن، مانند مرد فکر کن/ استیو هاروی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
روانشناسان میگویند ترتیب تولد خواستگار شما، میتواند رازهای شخصیت او و البته آینده زندگی مشترکتان را آشکار کند. گرچه محیط، خانواده بیتاثیر نیست، اما برای شمایی که میخواهید شخصیت خواستگارتان را در کوتاهترین زمان کشف کنید، دانستن آنها بد نیست.
خواستگارتان بچه چندم خانوادهاش است؟
در دنیای روانشناسی، هیچ قانون مطلق و همیشگیای وجود ندارد. گرچه برخی از پژوهشگران میگویند به دلیل کفش خاصی که میپوشید، ویژگیهای شخصیتی خاصی هم دارید، اما گاهی تیر آنها خطا میرود و شخصیت شما با کفش، مدل مو و حتی رنگ لباستان جور درنمیآید. این بار هم میخواهیم شما را با برخی دیگر از اصول شخصیتشناسی، که از نظریههای مربوط به مدل لباس و شکل ابرو قدیمیتر هستند، آشنا کنیم.
بسیاری از روانشناسان میگویند ترتیب تولد خواستگار شما، میتواند رازهای شخصیت او و البته آینده زندگی مشترکتان را آشکار کند. گرچه محیط، خانواده و سبک تربیتی در تغییر این قانونها بیتاثیر نیست، اما برای شمایی که میخواهید شخصیت خواستگارتان را در کوتاهترین زمان کشف کنید، دانستن آنها بد نیست. پس در ادامه این مطلب با ما باشید.
فرزندان اول چگونه همسرانی میشوند؟
ویژگیهای شخصیتی: وظیفهشناس، مسئولیتپذیر، حمایتگر، رقابتجو، سلطهجو و جاهطلب
زندگی در کنار مرد وظیفهشناس و مسئولیتپذیری که نمیگذارد آب توی دلتان تکان بخورد، شما را در دنیای امنی وارد میکند و بار نگرانی از انجام کارها و آیندهنگری را از روی دوشتان برمیدارد. اگر با یک بچه اولی ازدواج کنید دیگر دلیلی ندارد خودتان به فکر هزینههای سفر سالانه باشید یا اینکه تاریخ بیمهنامه اتومبیل را در ذهن داشته باشید و خودتان دنبال کارهای اداریاش بروید. اما اگر میخواهید چنین احساس امنیتی را تجربه کنید، باید بدانید که در زندگی با یک بچه اول، هیچ وقت مهره اصلی تصمیمگیری نخواهید بود. این افراد عاشق سلطهگری هستند و چون به تواناییهای خودشان ایمان دارند، دوست دارند مسئولیت تصمیمگیریها را هم بهعهده بگیرند. اما اگر شما یک فرد سلطهگر نباشید، زندگی در کنار چنین مردی برایتان دشوار نخواهد بود، چراکه او با جاهطلبی و قدرت مدیریتش، نگرانیای را برایتان باقی نمیگذارد که بخواهید در موردش تصمیم بگیرید.
همسر ایدهآل: بهترین گزینه برای ازدواج با بچههای اول، فرزندان دوم خانواده هستند. فرزندان دوم آرام و زودجوش، بهراحتی از خواستههای آنها تبعیت میکنند و از آنجا که به سلطهگری بچههای اول عادت دارند، وقتی با یک دستور بیچون و چرا از طرف او روبهرو میشوند، زیاد سخت نمیگیرند و نمیرنجند. اما این ازدواج تنها به نفع بچههای اول نیست، چون حمایتهای همیشگی آنها میتواند به بچه دومیهای حساس، دلگرمی بیشتری بدهد و زحمت آنها را برای روبهرو شدن با چالشهای زندگی کمتر کند. چنین فردی میتواند زندگی خوبی را در کنار فرزندان دوم داشته باشد، اما ازدواج او با همتای خودش، یعنی با یک بچه اول دیگر، میتواند به یک جنگ هر روزه تبدیل شود.گرچه ممکن است آنها بهدلیل تواناییهایشان از نظر مالی یا کاری پیشرفت زیادی داشته باشند.
در زندگی دو بچه اول که هر دوی آنها معتقدند توان گرفتن تصمیمهای مهم یا ایفای نقش راهنما را دارند، احتمال رسیدن به نظر مشترک یا کوتاه آمدن یکی از دو طرف چندان بالا نیست و به همین دلیل بیشتر از آنکه تصمیمها پشت میز مذاکره گرفته شود، در میدان جنگ و قهر گرفته میشود.
فرزندان دوم چگونه همسرانی میشوند؟
ویژگیهای شخصیتی: حرف گوشکن، آرام، سازگار، توانا در برقراری ارتباط، میانجی در بحثها
فرزندان دوم معمولا در یک فضای سرشار از رقابت به دنیا میآیند. فرزند بزرگتر که احساس میکند با آمدن این تازهوارد پایگاهش را از دست داده، تمام تلاشش را برای سلطه داشتن بر این عضو جدید به خرج میدهد تا قدرتش را حفظ کند. روانشناسان میگویند فرزندان دوم معمولا ویژگیهایی را در خود میپرورانند که دقیقا عکس فرزند بزرگتر است. از طرف دیگر، گاهی مهر خود شیرینی به بچه دومیها چسبانده میشود چراکه آنها بیشتر از دیگر فرزندان خانواده با بزرگترها وقت میگذرانند و خصوصیاتی را در خود ایجاد میکنند که رضایت بزرگترها را جلب میکند.
همسر ایدهآل: بچههای دوم اغلب با هر کسی میتوانند ازدواج کنند و خوشبخت شوند. خلقوخوی سازگار آنها باعث میشود که هم از پس حمایت بچههای آخر بر بیایند و هم با شنیدن زورگوییهای بچه اولیها زندگی را خیلی سخت نگیرند. از آنجایی که بچههای اول بیشتر خوددار و قانونمحور هستند، زندگی با یک بچه دومی که حواسش به احساسات دیگران هست، میتواند برای آنها لذتبخش باشد.
تک فرزندان چگونه همسرانی میشوند؟
ویژگیهای شخصیتی: جاهطلب، سلطهجو، خسیس، حسود، با اعتمادبهنفس، انحصارطلب
برای آنکه با یک تک فرزند زندگی موفقی داشته باشید، باید صبور و باگذشت بار آمده باشید. تکفرزندها نمیتوانند ناامیدی و فشارهای روانی را تحمل کنند؛ اگر از مسئلهای برنجند، این حالت را تا مدتها در خود نگه میدارند و آنچه گذشته را بهراحتی فراموش نمیکنند. آنها فقط به برقراری روابطی علاقهمندند که دربرگیرنده منافعشان باشد و احساساتشان را جریحهدار نکند. البته همه شخصیت تکفرزندها به حساسیت و زودرنجی خلاصه نمیشود.میگنا دات آی آر،آنها اغلب اعتماد به نفس بالایی دارند و از آنجا که در زندگیشان همهچیز و همهکس در خدمت آنها بوده، حس امنیت در آنها شکل گرفته است. از طرف دیگر، آنها در تمام زندگیشان زیر چتر حمایت دیگران بودهاند و به همین دلیل تحمل چالشها یا پذیرش مسئولیت و دشواریهایی که با آن روبهرو میشوند را ندارند.
همسر ایدهآل: تکفرزندها خصوصیاتی شبیه فرزندان اول دارند و به همین دلیل کسانی که توانایی کنار آمدن با یک بچه اولی را دارند، اغلب در زندگی مشترک با یک تکفرزند هم چالش خاصی را تجربه نمیکنند. بچههای دوم میتوانند گزینه مناسبی برای ازدواج با آنها باشند، چراکه زودرنجیشان را درک میکنند و با پرتوقع بودنشان هم کنار میآیند.
فرزندان آخر چگونه همسرانی میشوند؟
ویژگیهای شخصیتی: حرف گوش کن، بله قربانگو، در جستوجوی حمایت، خلاق، عاشق خودنمایی، متکی به دیگران
خلاقیت و جذابیت بچههای آخر از دیگر فرزندان خانواده بیشتر است. آنها برای آنکه خود را از سلطه فرزندان بزرگتر بیرون بیاورند، گاهی به تجربههای تازه رو میآورند و گاهی هم با این خیال که دیگران به فکر همه چیز هستند، به امنیتی که دیگر اعضای خانواده به آنها هدیه میکنند، تکیه میکنند. آنها از نعمت استفاده از تجربههای دیگران برخوردار هستند و به همین دلیل زودتر از دیگر فرزندان خانواده، راه خود را پیدا میکنند.
همسر ایدهآل: بچههای آخر به خدمترسانی دیگران عادت دارند و از آنجا که بچههای اول هم عاشق راه انداختن کار دیگران هستند، زندگی با یک بچه اول برای آنها جالب و آرام به نظر میرسد. از طرف دیگر، بچههای آخر عادت دارند در مقابل خواستههای دیگران تمکین کنند و به همین دلیل بچههای اول از نظر آنها زورگو و غیرقابل تحمل به نظر نمیرسند اما گذشته از تمام حسنهای بچههای آخر، برخی میگویند ازدواج دو تهتغاری با هم میتواند نگرانکننده باشد چراکه هر دوی آنها دوست دارند به دیگران کمک کنند اما در بیرون کشیدن گلیمشان از آب بدون حمایت دیگران به مشکل جدی برمیخورند.
مجله سیب سبز
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وقتی تصمیم می گیرید راهی را بروید که آن را انتخاب کرده اید و به پیشنهادی که از نظرتان به خوشبختی شما و طرف مقابل منجر نمی شود «نه» بگویید، باید مراقب واژه هایتان باشید.
راهنمای «نه» گفتن به خواستگارها!
گمان می کنیم باید به همه درخواست های دیگران پاسخ مثبت دهیم تا بتوانیم آنها را در کنار خودمان داشته باشیم و رضایتشان را جلب کنیم اما چنین تصوری، کاملا اشتباه است. همه ما در رأس هرم ارتباطتمان، باید «خود» را ببینیم. انسان اجتماعی نیازمند ارتباط اجتماعی است و برای ارتباط خوب و موثر باید قابلیت های خود را افزایش دهد اما گاهی افراد در معرض تقاضاهای غیرموجه قرار می گیرند و پاسخ «نه»، یکی از بهترین روش های مقابله با درخواست غیرمنطقی است. اما در فرهنگ ما، معمولا نه گفتن کار ساده ای نیست.
گاهی فکر می کنیم با انتخاب خودمان در نظر دیگران خودخواه به نظر می رسیم و گاهی خودمان را مسئول زندگی دیگران می دانیم و می خواهیم نقش فرشته نجات را بازی کنیم. در اغلب مواقع، گمان می کنیم باید به همه درخواست های دیگران پاسخ مثبت دهیم تا بتوانیم آنها را در کنار خودمان داشته باشیم و رضایتشان را جلب کنیم اما چنین تصوری، کاملا اشتباه است.
همه ما در رأس هرم ارتباطتمان، باید «خود» را ببینیم. اگر فردی خودش را دوست نداشته باشد، نمی تواند به دیگران هم کمک کندو ارتباطی موثر را پیش ببرد. پس، از قضاوتی که دیگران قرار است در مورد شما داشته باشند، نترسید و قبل از هر تصمیمی، صلاح و خواسته خود را ببینید. اول خودتان را ببینید و بعد از آن به خواست فامیل و دوستان توجه کنید. نگاهی به گذشته می تواند درس های خوبی به شما بدهد. ازدواج اتفاقی نیست که به خاطر رودربایستی به آنتن دهید و نباید به خاطر راضی نگه داشتن دیگران، تصمیمی بگیرید که تا آخر عمر تاوان آن را بدهید.
به پد رو مادرتان بگویید اجازه تصمیم گیری را به شما بدهند. بنابراین به راحتی به پدر یا مادرتان بگویید: «بابا! من تو را دوست دارم اما نمی توانم در کنار این فرد احساس خوشبختی کنم.» برایش دلایلتان را توضیح دهیدو به شکلی منطقی، انتظاراتی را که از آینده دارید بیان کنید. کسانی که توانایی بیان احساساتشان را ندارند، معمولا در دام این موقعیت ها می افتند و نمی توانند درست تصمیم بگیرند. پس، از بیان احساسات و توضیح درباره نظرهایتان نترسید اما در هر جمله، مراقب لحن و واژه هایتان باشید.
اجازه ندهید که زبان نامناسب، حرف های منطقی شما را غیرمنطقی جلوه دهد. اگر پدر و مادرتان می خواهند نصیحت تان کنند، حالت دفاعی به خود نگیرید. به آنها نشان دهید که حرف هایشان را می شنوید و به گفته هایشان فکر می کنید اما درنهایت خودتان هستید که باید تصمیم بگیرید.
تکنیکی نه بگویید
برای آنکه در این بحث ها پیروز شوید، باید تکنیک «نه گفتن» و «نه شنیدن» را بلد باشید. درست است که نه گفتن حق شماست، اما بیان این کلمه، همیشه ساده نیست. ما در مسیر زندگی مان، نیاز داریم که به دلایل متفاوت و به آدم های مختلف نه بگوییم. اما نه گفتن همیشه به سادگی بیان یک کلمه نیست. گاهی طرف مقابل با رفتار ناپخته اش، کار را برای شما سخت می کند و به همین دلیل با توجه به رفتارهای اول، باید شیوه های مختلفی از نه گفتن را امتحان کنید. اما قبل از آنکه هر راهی را بروید، با خودتان به توافق برسید و قول دهید که با وجود واکنش های مختلفی که ممکن است از طرف خواستگارتان بروز کند، سر حرفتان می مانید.
حرفتان را رک بزنید
«نه» گفتن مستقیم بهترین راه است. رک و راست حرفتان را بزنید و حاشیه نروید. اگر مطمئن هستید که نمی خواهید با او ازدواج کنید، موضوع را با زباین شفاف با او در میان بگذارید و تکلیف خودتان و او را روشن کنید اما اگر هنوز تردید دارید و گمان می کنید او می تواند همسر ایده آلی برایتان باشد، کمی وقت بگیرید تا به حرف هایش فکر کنید و جوانب موضوع را بسنجید اما بعد از تمام شدن وقت، اگر پاسختان منفی است، طفره نروید و موضع تان را شفاف مطرح کنید. نه گفتن مستقیم آغاز راه است ودر صورتی که تاثیر دلخواهتان را نداشت، در ادامه راه می توانید از این روش ها کمک بگیرید.
به زبان بی زبانی بگویید
باز هم یادآوری می کنیم قبل از امتحان کردن هر کدام از این راه ها، باید نه مستقیم تان را گفته باشید. اما اگر خواستگارتان قانع نشد، می توانید از نه گفتن غیرزبانی هم کمک بگیرید.
۱- ترک کردن محیط یکی از این راه هاست. به این ترتیب که هر وقت او را دیدید و با تکرار پیشنهادش مواجه شدید، می توانید از او فاصله بگیرید و فرصت تکرار حرف را از او بگیرید.
۲- عوض کردن موضوع راهی دیگر است. سعی کنید موضوع بحث را عوض کنید و درباره مسئله دیگری با او حرف بزنید. قطعا خواستگار شما معنای این تغییر را متوجه می شود.
۳- سوال کردن هم از راههایی است که می تواند به شما کمک کند. وقتی او خواسته اش را تکرار می کند، می توانید در مورد موضوع دیگری از او سوال کنید تا سراغ بحث دیگری برود. دشمنی نکنید! اگر او از شما تقاضای ملاقات کرد و یا به ناهار دعوت تان کرد، دلیلی ندارد دعوتش را رد کنید.
فارغ از این موضوع، او دوست شماست و می توانید دعوت او را بپذیرید اما باید موضع تان را روشن کنید. با واژه های صریح و شفاف به او بگویید که دعوتش را می پذیرید اما بیرون رفتن شما به معنای پذیرش پیشنهادش نیست و موضوع ازدواج از نظر شما تمام شده است. البته در نهایت، واکنش های اودر این دوره ممکن است نظرتان را در مورد شکل ارتباط تغییر داده باشد و نتوانید مثل قبل با او رفتار کنید. شاید دوست داشته باشید مدتی ارتباط را کمرنگ تر کنید.
شما مسئول نیستید
دام بزرگی که می توانیدگرفتار آن شوید، توجه به احساسات طرف مقابل است. باور کنید اگر او به خاطر نه شنیدن غمگین است، اگر زندگی اش دچار بحران شده و اگر در کارش به مشکل خورده، شما مسئول نیستید!
او از شما خواستگاری کرده و شما تنها نظر خود را گفته اید و مسئولیت عواقب آن با شماست. آرام آرام به گذشته برگردید اگر اعضای خانواده خواستگار شما به خاطر شنیدن جواب منفی خشمگین باشند، قطعا نمی توانید رابطه را به محض دادن این پاسخ از سر بگیرید. شاید لازم باشد مدتی صبر کنید تا خشم آنها فروکش کند و بعد آرام آرام با آنها وارد ارتباط شوید. البته در همان روزهای اول هم شما می توانید در مهمانی افراد دیگری که آنها را دعوت کرده اند شرکت کنید و یا هنگامی که تصادفی آنها را می بینید، با روی خوش سلام و احوالپرسی کنید و باز هم با همان زبان منطقی وارد گفتگو شوید.
برای «نه» گفتن به افراد آشنا در انتخاب واژه های تان دقت کنید
- وقتی تصمیم می گیرید راهی را بروید که آن را انتخاب کرده اید و به پیشنهادی که از نظرتان به خوشبختی شما و طرف مقابل منجر نمی شود «نه» بگویید، باید مراقب واژه هایتان باشید.
- پاسخ منفی نه بی ادبی و نه توهین به طرف مقابل است؛ بلکه فقط بیان نظر شما نسبت به موضوعی است که حق اظهار نظر در مورد آن را دارید. انتظارها و هدف هایتان را بشناسید و موضع تان را مشخص کنید.
- در مسیری که انتخاب کرده اید، گاهی قرارنیست فقط به یک نفر پاسخ منفی بدهید، بنابراین با استفاده از کلمه های درست، خانواده و اطرافیانتان را هم قانع کنید.
منبع: مجله تندرستی
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همیشه مردها، ماهها، و حتی سالها زمان صرف می کنند تا شخص مورد نظر خودشان را پیدا کنند. اما ممکن است که نظرشان برگردد و منصرف شوند و حتی با شخص جدیدی آشنا شوند. فاکتورهایی که برای ازدواج وجود دارند مانند معماهای حل نشده هستند.
فهمیدن این فاکتورها برای خانم ها کمی سخت است اما مردها همیشه به دنبال آنها هستند. در زیر ما 4 رفتار کلیدی که پسرها را به ازدواج با دخترها ترغیب می کند آورده ایم:
1- پرانرژیها و بانشاطها
دخترانی که شخص مقابلشان را به هیجان می آورند همیشه محبوب هستند. یک دختر با نشاط، با غافلگیر کردن و انجام دادن کارهای غیر منتظره می تواند طرف مقابلش را به هیجان بیاورد. همیشه علایق جدید از خودتان نشان دهید و خودتان را به شکل های مختلف به او بشناسانید. هرگز نگذارید زندگی تان راکد و ساکن پیش رود. ریسک پذیر باشید و همیشه از تجربه های جدید استقبال کنید. اشتیاق و هیجاناتتان را بروز دهید و سعی کنید او را به وجد بیاورید. در یک کلام، خسته کننده نباشید.
2- مستقلها و مغرورها
منظورمان از غرور، خودپسندی و کله شقی و خودبرتر بینی نیست. غروری که عزت نفس را در پی داشته باشد، همیشه مطلوب است و به شما شخصیت می دهد. دخترهایی که استقلال و عزت نفسشان را نگه می دارند حتی وقتی رابطه شان با تغییرات جدی مواجه می شود، برای پسرها کشش و جاذبه بیشتری برای ازدواج دارند. مردها از خانم هایی که به آنها وابسته هستند، می ترسند. یک مرده ایده آل رابطه ای را بین خود و همسرش دوست دارد که ثابت و پابرجا و بدون وابستگی باشد. برای خودتان، زندگی شخصی تان، تحصیل، دوستان و علایق تان وقت بگذارید. البته مراقب باشید که این وقت گذاشتن منجر به کم گذاشتن در زندگی تان نشود. به این ترتیب شما می توانید هم زندگی فردی تان را حفظ کنید و هم زندگی مشترکتان را.
3- زنان خانواده
بین وابسته نبودن و کناره گیری خط و مرزی وجود دارد. مردها با زنهایی که مرتبا به آنها نشان می دهند که در کنار آنها هستند سازگاری دارند. مردها کسی را می خواهند که همیشه درکنارشان باشد. البته این به این معنی نیست که زنها برای شوهرانشان مادری کنند یا در تمام جزئیات زندگی از آنها حمایت کنند. بلکه بیشتر باید به او ثابت کنید که در کنارش هستید و با او همکاری می کنید. مردها دنبال زنی هستند که نشان دهد زن خانواده است.
برای پدر و مادر و روابط فامیلی ارزش قایل است و خودش هم می تواند در عین همسر خوب بودن، مادر خوب و مهربانی باشد. یک مرد خانمی که او را در کارها و اهدافش تشویق می کند تا به علایقش برسد و بهترین باشد، تحسین می کند. این به معنی کمک کردن و همکاری با همسرانتان است. اهداف بلند و دست یافتنی برای زندگی تان داشته باشید و هیچ وقت اجازه ندهید زندگی تان از هدف خالی شود
4- بلندپروازها
مردها دوست ندارند که همسرشان مانند سرباز و فرمانده باشند و مدام از همسرشان دستور بشنوند. مثل کمک به رسیدن به اهدافشان به صورت مستقیم و حتی به اجبار. مردها دوست دارند در هر تلاشی که می کنند پیروز شوند و خانم ها هم به آنها اجازه دهند و از اعتراض به آنها دوری کنند. یک مرد خانمی که او را در کارها و اهدافش تشویق می کند تا به علایقش برسد و بهترین باشد، تحسین می کند. این به معنی کمک کردن و همکاری با همسرانتان است. اهداف بلند و دست یافتنی برای زندگی تان داشته باشید و هیچ وقت اجازه ندهید زندگی تان از هدف خالی شود.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آینه جم:چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.
قبل از خواستگاری تکلیفتان را با این 6موضوع روشن کنید
شب خواستگاری کم از صبح پادشاهی نیست! خواستگاری، نقطه مهمترین تغییر در مسیر زندگی است؛ مسیری که میتواند همراه خوشبختی باشد یا نباشد. معلوم است که نمیتوان انتظار داشت دو طرف در این شب به شناختی دقیق و کافی از هم برسند
گاهی اشتباههای ناخواسته در شب خواستگاری میتواند سرنوشت دختر و پسری را تغییر دهد. توصیههای کارشناسان ما را در مورد سوالهایی که باید بپرسید یا نپرسید، رفتارهایی که باید انجام دهید یا ندهید و حرفهایی که باید بزنید یا نزنید بخوانید.
قبل از خواستگاری تکلیفتان را با این 6موضوع روشن کنید
شباهت اقتصادی و فرهنگی
هر دو خانواده باید از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در یک رده باشند؛ برای مثال طبقه آنها از نظر اقتصادی متوسط محسوب شود. اگر تفاوت فاحشی بین دو خانواده وجود داشته باشد، حتی اگر عضو یک خانواده یا یک قوم باشند، بهتر است با هم ازدواج نکنند. در این راستا پرسشها و نکتههای متداولی وجود دارند که دو خانواده میتوانند از یکدیگر بپرسند یا به آنها توجه کنند؛ برای مثال شغل پدر و حدود درآمد او، شغل پسر و درآمد احتمالی او، محل قرار گرفتن خانه دو طرف، وضعیت ظاهری خانه دختر و...
همچنین یکی از راههایی که در تشخیص تناسب فرهنگی دو خانواده به دختر و پسر کمک میکند این است که به نوع رابطه اعضای خانواده طرف مقابل با یکدیگر و نوع واکنشهای آنها در برابر مسائل مختلف دقت کنند
زیبایی ظاهری
توصیه میشود دختر و پسر از نظر ظاهری تاحدودی در یک سطح باشند؛ به این معنا که یکی از آنها خیلی زیبا و دیگری زشت یا یکی خیلی چاق و درشت هیکل و دیگری ضعیف و کوچک نباشد. البته مهم این است که دو طرف همدیگر را بپسندند و نظر دیگران در این میان مطرح نیست.
گاهی دختر و پسر از نظر ظاهری با هم تفاوتی دارند که در عرف چندان پسندیده نیست؛ برای مثال قد دختر از قد پسر بلندتر است. در این شرایط هم خواست و تمایل دو طرف مهم است. دختر و پسر در مورد بحث مقبولیت ظاهری، باید به یک نکته توجه کنند؛ در شش ماه تا حداکثر یک سال نخست ازدواج افزایش فعالیت هورمونهای جنسی باعث جذابیت طرف مقابل میشود ولی با گذشت زمان فعالیت این هورمونها کاهش مییابد و زن و شوهر باید در زمینههای دیگر برای هم جذابیت داشته باشند. در این شرایط جاذبه ظاهری اهمیت بیشتری پیدا میکند.
سلامت و بلوغ عاطفی
دختر و پسر باید به بلوغ روانی و پختگی عاطفی رسیده باشند. آنها باید از نظر روانی برای ازدواج آماده باشند. در این صورت دعوا، درگیری و قهر کمتری بین همسران رخ میدهد. در صورت بروز اختلافنظر نیز با یکدیگر گفتوگو میکنند. یکی از مواردی که میتواند از درگیری بیدلیل بین همسران جلوگیری کند این است که از حساسیتهای همدیگر آگاه باشند؛ برای مثال دختر و پسر میتوانند از یکدیگر بپرسند: «چقدر برای تو مهم است روزهای خاص مانند تولد و سالگرد ازدواج را به یاد داشته باشم؟»، «اگر زمانی یادم نبود یا دیر به یادش افتادم خیلی ناراحت میشوی؟
عکسالعمل تو چه خواهد بود؟» آنها میتوانند از همدیگر درباره حساسیتها و علاقهها (مواردی که آنها را خوشحال یا عصبانی میکند)، میزان روابط اجتماعی، نوع رابطه با خانواده، علاقه به رفتوآمد با دوستان و اقوام و مواردی از این دست بپرسند. دو طرف باید از نظر روانی و عاطفی سالم باشند؛ البته در جلسه نخست نمیتوان در این مورد مطمئن شد و شناخت کاملی از طرف مقابل به دست آورد. با این وجود دختر و پسر میتوانند از همدیگر در مورد سلامتی هم سوال کنند.
تشابه ارزشهای اخلاقی و مذهبی
ارزشهای اخلاقی و مذهبی دختر و پسری که میخواهند ازدواج کنند باید مشابه باشد. هر دوی آنها باید به ارزشهایی مانند راستگویی یا ظلم نکردن به دیگران، به یک اندازه اعتقاد داشته باشند. چهارچوب اعتقادی و ایدئولوژیک آنها نیز باید مشابه باشد. در این راستا دختر و پسر میتوانند از یکدیگر مثلا درباره نوع پوشش خانم بپرسند؛ خانم تمایل دارد چه پوششی داشته باشد و آقا به چه پوششی اعتقاد دارد. چنین مسائلی باید از همان ابتدای آشنایی مشخص شود.
افراد زیادی هستند که پیش از ازدواج درباره اعتقادات و حساسیتهای این چنینی با هم گفتوگو نکردهاند و با خود گفتهاند: «بعد از ازدواج اصلاحش میکنم» یا «او را تغییر میدهم». ولی بعد از ازدواج قرار نیست هیچ یک از دو طرف تغییر کند. دختر و پسر هر انتظاری که از یکدیگر دارند باید قبل از ازدواج با هم در میان بگذارند.
اشتغال خانم
در صورتی که دختر تصمیم دارد پس از ازدواج به کار و اشتغال خود ادامه دهد، باید از همان ابتدا در این مورد با آقای خواستگار صحبت کند. پسر هم باید نظر خود را در این مورد با صداقت و دقیق بیان کند؛ آیا به طور کلی با کار کردن زن مخالف است و ترجیح میدهد همسر آیندهاش خانهدار باشد؟ آیا با کارکردن او در بعضی محیطهای کاری یا به صورت پارهوقت موافق است؟ یا به طور کلی با اشتغال همسرش مشکلی ندارد؟
تناسب سطح تحصیلی
سطح تحصیلی دختر و پسر باید تناسب داشته باشد. اگر فاصله بین مدرک تحصیلی آنها زیاد باشد احتمال اینکه دچار مشکل شوند و همدیگر را درک نکنند، وجود دارد. ضمن اینکه اگر سطح تحصیلات دختر بالاتر باشد، ممکن است مرد احساس حقارت کند.
دختر با این ویژگی ها مجرد می ماند!
تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر ... انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند.
تعامل : چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.
1- دخترهایی که برای خودشان «مرد» شده اند!
شمار این جور دخترها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آنها اصلا از دافعه های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می کنند. آنها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود.
لباس های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می فروشند. اگر شما هم ظرافت های زنانه را باعث سرافکندگی خود می دانید، به مقاله «پسرهایی که مجرد» می مانند نگاهی بیندازید.
زنان مردنما همانقدر برای دیگران دافعه دارند که مردان زن نما حال شما را بد می کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد، و هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می تواند کارهایش را راه بیندازد.
البته این جور دختران می توانند به خوبی جای پدر را برای بچه هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می مانند، چون پدر بچه ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می گردد!
2- دخترهای خرافاتی
اگر اولین سوالی که در هنگام آشنایی با افراد می پرسید این است که متولد چه ماهی هستند، اگر پای دکه روزنامه فروشی می ایستید و فال این ماهتان را در تمام مجلات می خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و ... است، اگر به خودتان انواع سنگ های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپیتر و از این جور چیزها آویزان کرده اید و اگر پاتوق شما خانه معروف ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزوها و خواسته های مختلفتان نسخه های عجیب و غریب می پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی شود!
می دانید چیست، متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی آورند و اصلا نمی توانند شما را درک کنند. آنها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه میبینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کارها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آنها چه فکری در مورد شما می کنند، اما ... خواهش می کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید!
3- دخترهای خانم معلم
من یکی از آنها را می شناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روانشناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه ای داشته را به من گوشزد می کند.
او مرتب یادآوری می کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگترها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتی مان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیوتر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم!
البته او خیلی دختر خوب و شایسته ای است، اما هیچ وقت نمی توانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدم ها علاوه بر والد،بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که اینها را به ما گوشزد می کند اما فرقش این است که گاهی می توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می دهد.
4- دخترهای پول پرست
نیازی به توضیح نیست که اینها چه جور دخترهایی هستند. این دخترها نشانه هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آنها را می شناسد: آنها مدام در مورد مسائل مالی حرف می زنند، اولین سوالاتی که می پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می شوند!
قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی خورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بی نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسرها هم می خواهند با کسی ازدواج کنند که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان.
5- دخترهای انحصارطلب
دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آنها روزگار همسرشان را سیاه می کنند! آنها می خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگی شان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بی خبرند.
آنها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگی شان به آنهاست، و اگر او کوچکترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه های دیگر زندگی اش بکند اوقاتشان تلخ می شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند.
البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگی مان می شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی اش است، لازم است به خانواده اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دخترها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی خواهد.
6- دخترهای خودباخته
دخترهای خودباخته را حتما می شناسید: آنها به خاطر رابطه شان از همه چیزشان می گذرند و حاضرند تمام زندگی شان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آنها از خود گذشته هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می گذرند تا به نیازهای مرد زندگی شان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگی شان در رابطه شان خلاصه می شود.
این جور دخترها همه این کارها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می رانند. آنها در نهایت به افرادی بی هویت و به شدت وابسته تبدیل می شوند که همه بار زندگی شان روی دوش همسرشان خواهد بود.
گاهی اینطور به نظر می رسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتی بی نهایت کسل کننده می شوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند.
7- دخترهای غرغرو
این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم ها را از شما فراری می دهد. واقعا چه کسی دلش می خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟!
از نزدیکترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغروها انرژی آدم را تحلیل می برند و واقعا روی اعصاب راه می روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی شوند که چقدر این کارشان بیهوده است.
وقتی مدام غرغر می کنید دیگر کسی به حرف های شما گوش نمی دهد و محتوای حرف هایتان را نمی فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری.
البته که شما حق دارید خواسته هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثرتر و جذاب تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید.
پسر با این ویژگی ها مجرد می ماند!
تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند؟ چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.
تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر ... انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند.
اما چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.
1- پسرهای تی تیش مامانی
پسرهای تی تیش همانطورکه از اسمشان پیداست پسرهای نازی هستند که محتاج مراقبت و توجه دیگرانند، آنها قدرت زیادی از خود ندارند، اهل ریسک کردن در زندگی نیستند، در هیچ زمینه ای استقلال ندارند و در واقع در ازدواج به دنبال یک «مامان» هستند که آنها را تر و خشک کند و مراقبشان باشد.
این جور مردان بیش از حد به خودشان می رسند و نه جذاب هستند و نه قابل اعتماد. به احتمال زیاد بینی شان را عمل زیبایی کرده اند، نگران جوش های صورتشان هستند، به اضافه وزنشان دقت زیادی دارند و مرتب از کرم ضد آفتاب استفاده می کنند (فکرش را بکن!).
آنها معمولا از خاکی شدن لباسشان می ترسند و برای هر تصمیمی هم با مامان مشورت می کنند. این نوع پسرها به شدت توجه طلب هستند و گاهی حسودی هم می کنند. آنها واقعا توانایی گرداندن زندگی مشترک را ندارند و آویزان دیگران هستند. به شدت به طرف مقابلشان وابسته می شوند و او را خفه می کنند.
اما همه اینها با تصویری که ما از «مرد زندگی» داریم (مردی قدرتمند و مستقل) منافات دارد. اگر جزو این گروه هستید بدانید که موهای عجیب و غریب شما هیچ جذابیتی برای طرف مقابلتان ندارد!
2- پسرهای سیب زمینی نشان
فکر می کنید چرا پسرهای سیب زمینی نشان هیچ وقت نمی توانند ازدواج کنند؟ چون جلسه اول آشنایی آنها هرگز به جلسه دوم نمی کشد. رفتار آنها با کسی که قرار است همسر آینده شان شود تفاوت قابل توجهی با رفتارشان با آقایان ندارد. به خاطر همین بیشترین جمله ای که از خانم ها می شنوند این است: «فکر می کنم ما به درد هم نمی خوریم!»
پسرهای سیب زمینی نشان – لطفا مرا ببخشید که از این اصطلاح برای توصیف این نوع پسرها استفاده می کنم، اما فکر نمی کنم اصطلاح دیگری وجود داشته باشد که بتواند به این خوبی آنها را وصف کند – هیچ توجهی به طرف مقابلشان ندارند. آنها ممکن است ذاتا آدم های بی توجهی باشند، یا اینکه دچار یکی از این عوارض باشند: اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت و کامپیوتر، اعتیاد به ماشین، اعتیاد به خانواده اصلی، یا هر نوع اعتیاد دیگری که تمام توجهشان را به خود جلب می کند. نقطه مشترکشان این است که طرف مقابلشان اصلا دیده نمی شود؛ و من به شما می گویم که هیچ دختری روی کره زمین نیست که نخواهد دیده شود.
3- پسرهای اتوکشیده
چون با ادب و تمیز باشی، نزد همه کس عزیز باشی. این شعار پسرهای اتوکشیده است. به خاطر همین هم آنها برای اینکه نزد همه کس عزیز باشند آنقدر در این خصوصیات اغراق می کنند که دیگر همه از دور و برشان فرار می کنند، چون مردم نمی توانند با آنها راحت باشند.
درست است که آنها خیلی محترمند و همیشه طبق آداب رفتار می کنند اما در واقع بیش از حد «آقا» هستند و برای همین مصاحبت با آنها بسیار سخت است. هیچ کس جرات نمی کند در حضور آنها لطیفه تعریف کند یا شوخی کند. ما آدمها خصوصیات مثبت را در حد صددرصد و مطلق دوست نداریم.
در واقع افرادی که کمی پایین تر از این حد رفتار می کنند برایمان جذاب تر و طبیعی تر به نظر می رسند. آدم های صددرصد به طرز عجیبی ایده آل و ویترینی به نظر می رسند و بنابراین تعجبی ندارد که هیچ دختری نتواند چنین جسارتی در حقشان بکند که بخواهد حتی به ازدواج با آنها فکر کند!
البته آنها واقعا آدم های خوبی هستند، تا جایی که می توانند به دیگران کمک می کنند، به شدت دلسوزند و فداکارانه کارهای دیگران را راه می اندازند. شاید به همین خاطر است که بیشتر می توان آنها را برادری خوب و مهربان در نظر گرفت تا همسری شایسته.
4- پسرهای دخالت گر
هیچ کس به این اندازه اعصاب خانم ها را به هم نمی ریزد. این نوع پسرها سر از همه کاری در می آورند. آنها در همه چیز دخالت می کنند؛ از آشپزی گرفته تا انواع شیوه های لکه بری.البته اشکالی ندارد که آدم اطلاعاتش زیاد باشد اما مشکل آنها این است که در زمینه های کاملا زنانه ای که اصلا ربطی به آنها ندارد سررشته دارند و این اطلاعات را مدام توی چشم خانم ها می کنند.
تصور کنید مردی بخواهد به همسرش بگوید سرامیک ها چطور براق می شوند یا فسنجان چقدر وقت لازم دارد تا کاملا جا بیفتد. پسرهای دخالت گر به مدل لباس و آرایش دیگران کار دارند ودقت زیادی روی ظرایف زنانه و جزییاتی از این دست دارند.
البته بدتر از این هم هست: آنها پشت سر این و آن حرف می زنند و خودشان را در روابط و مناسبات زنانه دخالت می دهند. حتی فکر کردن به آن هم ... راستش را بخواهید دنیای زنان و مردان واقعا با هم تفاوت دارد و از هم جداست، و هیچ کس انتظار ندارد یک مرد تا این حد وارد جزییات زنانه شود؛ شاید اینطوری بتوانید بیشتر وارد دنیای آنها شوید و آنها را درک کنید، اما می توانید مطمئن باشید که به همان اندازه مورد نفرت آنها قرار خواهید گرفت.
5- پسرهای خودشیفته
اولویت بندی زندگی آنها به این شکل است: اول خودم، دوم خودم، سوم هم خودم! آنها تمام مدت از خودشان و موفقیت هایشان در دنیای کسب و کار و روابط اجتماعی داد سخن می دهند. طرف مقابل آنها به هیچ وجه فرصت ابراز وجود ندارد و هرگز نوبت حرف زدن او نمی شود چون خودشیفته ها بعد از اینکه دو ساعت تمام از خودشان تعریف کردند، تلاش هایشان در زندگی را برشمردند و خوبی های خودشان را گفتند می گویند: «خب، دیگر بس است؛ زیاد از خودم حرف زدم. بگذار در مورد کارم برایت بگویم!»
خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی به حساب می آید که البته در دنیای امروز رو به گسترش است. سر کردن با یک آدم خودشیفته واقعا خسته کننده است و انرژی زیادی از آدم می گیرد، علاوه بر اینکه هیچ انرژی به آدم نمی دهد و او مدام مجبور است تعریف های فرد خودشیفته را تایید کند و حرف ها و نظرات خودش را قورت بدهد.
البته خودشیفته ها بیشتر اوقات واقعا آدم های موفقی هستند و جزو دسته «خالی بندها» قرار نمی گیرند اما به هر حال باید بدانند که هر شخصی برای خودش موفقیت های ریز و درشتی دارد و دوست دارد شنیده و دیده شود. چاره اش این است که به جای فکر کردن به خودتان، کمی هم به طرف مقابلتان فکر کنید.
6- پسرهای مفلوک
خر آنها از همان کُرِگی بی دم بوده: من پول زیادی ندارم. کار درست و حسابی ندارم. تحصیلات درست و حسابی ندارم. خانواده درست و حسابی ندارم. قدرت بدنی زیادی هم ندارم. حتما فکر می کنید چنین کسی اصلا چرا می خواهد ازدواج کند؟ خب محققان هنوز پاسخ این سوال را کشف نکرده اند. مساله اینجاست که اینجور مردها هیچ کدام از این مشکلات و فلاکت ها را تقصیر خودشان نمی دانند، بلکه این سرنوشت و بخت بد آنها بوده که آنها را به این روز انداخته است.
آنها پدر و مادر خوبی نداشتند پس درست تربیت نشده اند، به خاطر شرایط سخت زندگی نتوانسته اند ادامه تحصیل بدهند، به خاطر اینکه مثل بقیه «پارتی کلفت» نداشته اند نتوانسته اند کار خوبی پیدا کنند، و «رفقای ناباب» هم آنها را از راه به در کرده اند!
جلسه آشنایی آنها بیشتر شبیه مراسم روضه خوانی است و طرف مقابلشان باید دستمال به دست بنشیند و برایشان گریه کند اما به هر حال باز هم بخت با آنها یار نیست و در ازدواج هم شانس نمی آورند چون آنها دو شرط اصلی شروع زندگی مشترک را ندارند: اول مسوولیت پذیری و دوم حداقل امکانات و توانمندی برای چرخاندن چرخ زندگی.
7- پسرهای بی بند و بار
تعهد، اولین شرط لازم برای ازدواج است و مهمترین شرط برای یک دختر ایرانی. پسرهای بی قید و بی تعهد شاید بتوانند در ابتدا خودشان را توی دل کسی جا کنند (مسلما آنها هرگز نمی روند به کسی بگویند «سلام من آدم غیرمتعهدی هستم، با من ازدواج می کنی؟!») اما بعد از مدتی نشانه هایشان بروز می کند و طرف مقابلشان را از آنها فراری می دهد.
نشانه های این جور پسرها هم برای کسی پوشیده نیست: آنها رفتار متعهدانه ندارند و پای حرف ها و قول هایشان نمی ایستند، به شروع زندگی مشترک اهمیت زیادی نمی دهند، مدام چشمشان می چرخد، در روابطشان با غیرهمجنس حتی جلوی همسر آینده شان حد و مرزی ندارند، مدام کارهایشان را توجیه می کنند و برای خودشان دلیل می تراشند، و رفتارهای مشکوک زیادی دارندنه که هر دختر باهوشی به راحتی می تواند آنها را ردیابی کند. قطعا آنها تکیه گاه خوبی برای یک ازدواج سالم نیستند. چه کسی حاضر است چنین کاری کند؟!
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یکی از تجربه های دوران جوانی دختر ها و پسرها خواستگاری است . هر کس که پا به عرصه ی متاهلی گذاشته باشد حداقل برای یکبار طعم شیرین این جریان را چشیده .خواستگاری در کشور ما دارای رسومات زیادی می باشد و درهر شهر و منطقه ای فرهنگ خاصی دارد . ولی در کل می توان برای ایران که یک کشور شرقی محسوب می شود آداب مخصوصی را بیان کرد:
اصول رایج خواستگاری :
1-تعیین زمان مراسم با وقت قبلی .
2- حضور افراد اصلی خانواده ی دو طرف در مراسم
3- همراه داشتن گل و شیرینی توسط خانواده داماد
4- حضور عروس خانم و آقا داماد در مراسم رسمی
5- معرفی کلی آقا داماد از لحاظ اعتقادی ، اخلاقی ، علمی ، مالی ،شغلی توسط یکی از بزرگان مجلس
6- صحبت عروس خانم و آقا داماد در مورد مسایل مختلف
7- تعیین مهریه
8- تعیین زمان عقد و عروسی
9- تعیین جلسه ی بعدی در صورت نیاز
اینها از اصول یا مراحلی رایجی است که در انجام هر خواستگاری صورت می پذیرد.
خواستگاری همیشه به یک مرحله نمی انجامد و یا بهتر است بگوییم اکثر اوقات به چند جلسه نیاز دارد . در زمان گذشته که این پدر و مادرها بودند که دختر را برای پسرشان انتخاب میکردند و معمولا پسرها تا قبل از عقد فقط از نام شریک آیندشون آگاه بودند و مرحله شناخت بعد از خطبه ی عقد صورت می پذیرفت ، خواستگاری با همان مرحله اول به اتمام میرسید ،همه چیز تعیین می شد و حتی گاهی عقد هم صورت می گرفت. ولی اکنون که تصمیم گیرنده ی اصلی دختر و پسر هستند و همه چیز بستگی به انتخاب و نظر آنها دارد ، برای آشنایی بیشتر جلسات متعددی را می طلبد.
خواستگاری اسلامی و ایرانی
می خواهیم در این قسمت یک خواستگاری اسلامی و ایرانی زیبا را با جزییات ، شرح دهیم :
با سبز شدن پشت لب آقا پسر خانواده ، نگاه مادر به دختران فامیل و در و همسایه و کوچه و خیابون و ... عوض میشه . نگاهی خریدارانه ، نگاهی پر از دریافت اطلاعات . اگر کمی تو حال و هوا باشی قطعا از زیر نگاه چنین آدم هایی فرار میکنی .
در اینجا فقط کافی است پسر کلمه با مسمای «زن » از دهانش خارج شود و اینجاست که لیستی پر از اسم های جور واجور دختر روبرویش ظاهر میشود.
جدا از طنز ماجرا ، خانواده ها در قبال خواسته ی فرزندشان برای ازدواج رفتار های متفاوتی را نشان می دهند .
عده ای از خدا خواسته می پذیرند و شروع به گشتن دختری مناسب ، زیبا ، هم سطح پسرشان و هم شان خانواده میکنند .
در مقابل عده ای با سردی مشکلات ازدواج و نداشتن شرایط کافی برای ازدواج و نداشتن پول و ماشین و خانه و هزار و یکی دلیل را برای به موقع نبودن این خواسته مطرح میکنند و پسر بیچاره را به صبر دعوت می کنند. و این که هنوز وقت داری فلانی زود ازدواج کرد بدبخت شد فلان کس هنوز سی سالشه و مجرده چه کار زن داری خودتو بدبخت نکن ...!!!!
و در نهایت عده ای هم با صبوری خاصی ، عملیات همسر یابی برای پسرشان را آغاز می کنند .
خلاصه بعد از یافتن دختر های مناسب از لحاظ های متفاوت ، نوبت به آشنایی بیشتر میرسد . در این جا دو حالت دارد:
1- دسته ی اول با شناخت اولیه از دختر و خانواده ، قراری با خانواده ی دختر می گذارند تا هم با وضع زندگیشان آشنا شوند و هم این که دختر را از لحاظ شکل و قیافه پسند کنند . در اینجا زحمت داستان به گردن مادر و احیانا خواهر یا خاله و عمه ی داماد می باشد . جلسه نیمه رسمی می باشد و می توان با جعبه ای شیرینی ، داستان را برای خانواده ی دختر شیرین تر کنند . در این جلسه معمولا نیمه ی اول به سکوت می گذرد تا با تعارف و شوخی و وضعیت هوا و اوضاع کشور و ... جلسه رونق پیدا می کند وجا برای حرف های اساسی تر ازقبیل وضعیت درسی و سن دو طرف و شغل پدرها و آقا داماد و وضعیت مالی باز می شود . در این بین اگر دو طرف زرنگ باشند میتوانند خصوصیات اولیه اخلاقی را بفهمند ( شوخ یا جدی بودن، جرق یا سنگین بودن ، مذهبی بودن ، اجتماعی بودن ، به پول و مادیات ارزش قائل بودن و...). پوشش دختر خانم در این جلسه یکی از مهم ترین چیزهاییست که زیر ذره بین قرار میگیرد و تجزیه تحلیل می شود . پس پیشنهاد می شود دختر خانم به گونه ای لباس بپوشد که شخصیتش است . مرتب و تمیز نه جرق و تنگ و مجلسی . انگاربرایش یک مهمان مهم و رو در وایسی دار آمده باشد .اکثر در خانواده های ایرانی دوست دارند دختر تا مجرد است در خانه ی پدری اش لباس های مناسب بپوشد و از پوشیدن لباس تنگ و کوتاه ونامناسب در خانه ی پدری برداشت خوبی نمی کنند . در این جلسه دختر خانم و خانواده اش باید حواسشان باشد که مادر و خانواده ی پسر با دیدی ذره بینانه وارد خانه ی آنها می شوند و هر چیزی ممکن است در نمره نهایی تاثیر داشته باشد . از طرز حرف زدن وبرخورد مادرو دختر و اعضای دیگر خانواده با یکدیگرو خندیدن و پذیرایی کردن و مرتب بودن خانه و سر و روی دختر خانم و لباس و دمپایی و چیندن میوه ها و و بشقاب و رنگ چای و در و دیوار خانه و هزاران نکته ی دیگر که شاید اصلا باور کردنی نباشد .( معمول خانواده های دختر از چنین جلسه ای استقبال چندانی نمی کنند مگر این که پنجاه به بالا آقا داماد را بپسندند .)
2- دسته ای دیگر از افراد از این جلسه صرف نظر می کنند و سعی دارند در مهمانی ای و یا کوچه خیابونی و یا دانشگاه یا مدرسه ی دختر خانم به طوری که او نفهمد او را زیر نظر بگیرند و بپسندند و برای جلسه ی اول با پسر به خواستگاری بروند و آشنایی مختصرقبلی از دختر و اخلاقیاتش و خانواده اش را به عهده ی واسطه ها و تحقیقات از اطرافیان بگذارند.
بعد از تحقیقات و بررسی های لازم و دیدن و پسندیدن ها ، نتایج را به پسر و پدر خانواده می دهند و اگر آنها هم تایید کردند و پسندیدند با زنگ زدن به خانه ی دختر خانم آنها را مطلع ساخته و با اجازه ی آ نها قرار خواستگاری میگذارند .
3- در بعضی خانواده ها این گونه رایج شده که آقا پسر خودش دنبال همسر ایده آلش می گردد و بعد از معرفی شخص مورد پسندش به پدر و مادر ، آنها دنبال تحقیق از خانواده ی او وپیگیری مراسم خواستگاری میروند .
در اینجا آقا پسر در دانشگاه و یا فامیل و.. با یافتن همسر مطلوبش ، گاهی دختر خانم را در جریان میگذارد و از او نظرش را می پرسد.
در واقع ماجرا کمی با دو دسته ی قبلی فرق دارد . چون در این جا شاید هنوز پدر و مادر هیچ کدام از این جریانات خبر نداشته باشند ، ولی دختر و پسر نظر یکدیگر را می دانند که این گونه برخوردها نه در خانواده ی دختر پسندیده است نه خانواده ی پسر بلکه طرز صحیح و درست در این مواقع به این گونه است که آقا پسر به محض آشنایی با دختر خانم و یافتن علاقه اش به او ، والدینش را در جریان بگذارد و بی گدار به آب نزند و نخواهد خودش همه ی کارها رابکند، چون نه پدر و مادر دختر می پسندد که فردی با دخترشان این گونه روابط داشته باشد و نه خانواده ی خودش . بنابراین اگر احیانا کسی را پسندید و احساس کرد برای همسری آینده اش مطلوب است ، می تواند هم با پدر و مادرش در میان بگذارد هم به صورت خیلی مودبانه و و محترانه با دختر خانم تا از نظر او مطلع شود البته باید حواسش باشد که در بعضی خانواده ها نمی پسندند قبل از مطرح شدن جریان خواستگاری ، دختر و پسر با یکدیگر صحبت کنند و قرار مدار بگذارند ، بنابراین بهتر است همه چیز طبق روال معمولی خودش پیش رود .و سعی شود نقش پدر و مادر به عنوان بزرگتر حفظ شود و نخواهیم همه چیز را طبق فهم خودمان عمل کنیم . چرا که گاهی احساس می کنیم فرد مورد نظر، همان فرد رویایی ما و هیچ کس بهتر از آن نمی شود و اگر او نشد دیگر هیچ کس. در حالی که شاید در رویاها و احساسات جوانیمان غرق شدیم و فرق خوب و بد را نتوانیم تشخیص دهیم و قدم در را ه کجی بگذاریم و تنها پدرو مادرانمان می توانند ما را ازاین اقیانوس عمیق احساسات نجات دهند، آنها که به دور از احساسات و با فکر و تدبر زوایای مختلف را میسنجند و آنچه به صلاح ماست را برایمان می خواهند .
مراسم شیرین و به یاد ماندنی خواستگاری
زمان خواستگاری
معمولا انجام مراسم خواستگاری را در شب غیر کاری و تحصیلی و اگر مناسبت هم در آن ایام باشد ، در مناسبتی قرار میدهند تا به برکت آن ایام زندگی این زوج جوان هم پر برکت و میمون آغاز شود. در روایات هم به این موضوع اشاره شده : حضرت امیر المومنین (علیه السلام) می فرمایند : « یوم الجمعه یوم خطبه و نکاح » « روز جمعه ، روز خواستگاری و ازدواج است » بحارالانوار،ج 103،ص273
و هم چنین در حدیث دیگری آمده : « سنت است تزویج در شب واقع شود.» و یا در حدیثی منقول به امام باقر (ع) آمده :«خبر رسید که شخصی زنی خواست در ساعتی که هوا گرم بوده است، در میان روز ، حضرت فرمودند که گمان ندارم که میان ایشان اتفاق و الفت به هم رسد . پس به زودی از هم جدا شدند . حلیة المتقین ص90
به موقع رفتن
در این نوع مراسم وقت شناسی خانواده ی داماد اهمیت بالایی دارد چون استرس ماجرا بالاست ،خانواده ی دختر دوست دارند هر چه سریعتر این مراسم شروع و تمام شود و اگر خانواده ی داماد به این جریان توجه نکند قطعا باعث دلخوری عروس خانم و خانواده اش می شود و باید مواظب باشیم از ابتدا جلوی این جور دلخوری ها رابگیریم .
گل و شیرینی
گل خواستگاری یکی از به یاد ماندنی ترین گل زندگی هر دختری می باشد . دختر ها معمولا از روی دسته گل آقا داماد می توانند سلیقه ، میزان دست به جیب بودن و... را بفهمند و اگر از قبل ماجرا می دانیم داستان خواستگاری قرار است به دفعات متعدد بینجامد لازم نیست برای هر دفعه گل و شیرینی گران قیمت و عالی تهیه کنیم بلکه می توانیم برای دفعه ی اول از گل و شیرینی در سطح متوسط به بالا استفاده کنیم و در دفعات بعد تنها به شیرینی و یا چند شاخه گل زیبا و ساده بسنده کنیم .
گل به صورت دسته ای یا سبدی بستگی به سلیقه ی خانواده دارد ولی گل های سبدی از جلوه ی خاصی برخوردار است و هم چنین پیشنهاد میشود از گل طبیعی استفاده کنند .
بهتر است گل دست یکی از خانم های همراه و شیرینی به دست مادر شوهرو یا خواهر شوهر باشد و آقا داماد به علت استرس زیادی که دارد و اینکه باید خودش را جمع و جور کند و با اعضای خانواده ی عروس خانم سلام و احوالپرسی کند، لازم نیست گل و شیرینی به دست بگیرد چون احتمال خرابکاری در این مواقع بسیار بالاست .
حضور عروس خانم در مراسم
عروس خانم که شخصیت اول داستان است برای جذاب شدن ماجرا لازم نیست در ابتدای ورود خانواده داماد به استقبال بیاید بلکه بهتر است بعد از پذیرایی مهمانان وزمانی که خوش و بش هایشان را کردند و جلسه حالت رسمی بودن به خود گرفت توسط پدر یا مادرش صدا زده شود و با آوردن چای یا شربتی خنک به مجلس بپیوندند.
معرفی آقا داماد و عروس خانم
بعد از وارد شدن عروس خانم به مجلس و رسمی شدن جلسه ،یکی از افراد همراه داماد ( پدر داماد ، برادر بزرگتر ، دایی یا عموی بزرگ )با اجازه گرفتن از خانواده ی عروس ، شروع به آغاز جلسه می کند.
بعد از خانواده ی آقا داماد نوبت به خانواده ی عروس خانم میرسد ، در اینجا پدر عروس خانم می تواند در ابتدا کمی از خصوصیات دخترش را به طور کلی بیان کند و هم چنین صحبت های دیگری از قبیل فرهنگ خانواده ، توقعات کلی خانواده از داماد و یا مسایلی که گفتنش بسیار مهم و تاثیر گذار است را بیان کند . در نهایت هم اگر مساله ی مبهمی و یا سوالی بود از خانواده داماد بپرسند .
به قول یکی از اساتید ، تا قبل از اجرای صیغه ی عقد وهنگام خواستگاری باید مو رو از ماست کشید ولی با خواندن خطبه ی عقد ، دیگر شتر دیدی ،ندیدی .
واقعا هم به همین صورت است در هنگام خواستگاری هرچه بپرسیم و تحقیق کنیم ،ضرری ندارد بلکه عاقلانه تر است ولی هنگامی که عقد واقع شد ، دیگر جای تحقیق و پرس و جو کردن نیست ( البته دوران عقد هم اگر به مساله مشکل داری ، مانند اعتیاد و یا تارک الصلاه بودن طرف مقابل و یا خدای نکرده مفسد وشرابخوار بودن فرد مقابل پی بردیم به سرعت باید جلوی قضیه رابگیریم . از این باب دوران عقد را هم میتوان فرصتی دانست که با نزدیک شدن خانواده ها و دختر و پسر به یکدیگر و شناخت دقیق تری نسبت به هم میتوان جلوی حوادث تلخ آینده را گرفت.) بنابراین از پرسیدن در جلسه ی خواستگاری خجالت نکشیم و به این فکر کنیم که با کوتاهی ما در این ماجرا ، ممکن است زندگی فرزند عزیزمان را نابود کنیم.
در قسمت بعد خانواده ی داماد بحث صحبت کردن عروس خانم و آقاداماد را پیش می کشد و با گرفتن اجازه از پدر عروس ،خواهان صحبت انها میشود .
جلسه حساس و رو در روی دختر خانم وآقاپسر
نکاتی که در این جلسه قابل توجه است:
1- موضوعات جلسه
2- حد ومرز نگاه در این جلسه
چند نکته
1. در این جلسه دختر خانم و آقا پسر باید توجه داشته باشند که به یکدیگر وقت و فرصت حرف زدن بدهند .گاهی در بعضی خانواده ها دختر به حساب حیا ، غرور ، خجالت و ...مهلت به گفت وگو نمیدهد بلکه همان اول تند تند حرف هایش را میزند و می خواهد جلسه به پایان رسد یا بالعکس ، پسر صحبتش را میکند و بلند میشود که برود . و حتی گاهی بدتر از اینها جلسه به سکوت میگذرد .
همان طور که گفتیم این جلسات جای خجالت و حیا در حرف زدن نیست هرچه بیشتر بپرسیم و بگویند و بشنویم شناخت بالاتر می رود همان طور که در احادیث داریم ؛ انسان در زیر زبانش پنهان است و یا تا آدمی حرف نزند شناخته نشود. خلاصه هرچه این جلسات ما پربارتر و از قبل درباره اش بیشتر فکر شده باشد ، به نفع خودمان است . گاهی میتوان با یک سوال ساده و یا گفتن بعضی خصوصیاتمان در این جلسه جلوی بسیاری از مشکلات و سوءتفاهم ها را بگیریم.
2. دختر خانم و آقاپسر باید دقت کنند ، محبت افراطی و ابراز علاقه بیش از اندازه در این جلسات نه تنها هیچ فایده ای و سودی ندارد بلکه آنها با این کار، چشم و گوش یکدریگر را رو به عیب ها و حقایق می بندند ، و وابستگی کاذب و بیجا ایجاد می کنند و در صورت به هم خوردن ماجرا ضربه سخت روحی خواهند خورد.(تا خطبه عقد خوانده نشود هرچند همه چیز مرتب باشد احتمال به هم خوردن این جریانات بالاست) .هم چنین این گونه ابراز علاقه ها وقتی جواب میدهد و مفید واقع میشود که این زوج جوان زیر سایه ی امن ازدواج ، زن و شوهر هم باشند.
تا آدمی به دام عشق نیفتد راحت تر می تواند بین بد و خوب را بفهمد و تصمیم درست تر را بگیرد ولی امان از وقتی که پرده ضخیم عاشقی برروی چشمان جوان بیفتد دیگر نه عیب حالیش می شود و نه حرف دیگران .
باید توجه داشته باشیم بعضی افراد با استفاده از همین غریزه ی زیبا ی آدمی دست به فریبکاری (مخصوصا دختران) میزنند ، پس حواسمان باشد معمولا افرادی که سعی دارند فقط با الفاظ زیبا و محبت های افراطی و بیش از حد ، خود را خواهان دختر نشان دهند ( و یا گاهی بالعکس ) ریگی به کفش دارند و از این طریق می خواهند عیب های خودشان را بپوشانند تا به مراد خودشان برسند .
موضوع جلسه یا سوالات خواستگاری
معمول این جلسات به رد و بدل سوال و جواب از یکدیگر میگذرد و البته صحبت های دیگری از قبیل برنامه ها ، هدف ها ، انگیزه ها و ..
چه سوالاتی بپرسیم ؟ چه حرف هایی بزنیم ؟
در ابتدا قابل ذکر است که گاهی پاسخ این سوالات برای ما روشن است به هر دلیلی ( آشناییت قبلی ، فامیل بودن ، همسایگی و..). و گاهی باید در بعضی سوال ها بیشتر جزیی شویم ودرباره بعضی مسایل که شخصا حساسیت بیشتری داریم، بیشتر دقت کنیم که تشخیص همه ی این ها به عهده ی خود دختر و پسر است و البته خیلی خوب است که قبل از خواستگاری با پدر مادر، استاد یا مشاور درباره ی سوالات این جلسه و طرز برخورد سوال شود.
در این جا به یه سری ازسوالات اساسی و مشترک می پردازیم :
سوالات کلی
1- برنامه ی شما برای آینده ؟
2- از همسر آیندتون چه توقعی دارید ؟
3- نگاه شما به زن ؟ یا بالعکس
4- وظایف یک زن در مقابل همسرش ؟ و وظایف یک مرد در مقابل همسرش ؟
5- میزان رفیق بازی و یا اجتماعی بودن ؟
6- اهمیت شما به مسایل سیاسی کشور و اوضاع اقتصادی کشور ؟
7- وابستگی شما به کدام یک از اعضای خانوادتون بیشتر و تا چه حد است؟
8- به برنامه های عبادی و دینی تا چه اندازه اهمیت می دهید؟
9- میزان ارزش و اهمیت خانواده و افرد فامیل به دین و اخلاقیات؟
10- مهمترین ارزش در نظر آقا داماد یا عروس خانم و خانواده ها(مادیات ، اخلاق ، تحصیل، خانواده ، فرهنگ ، سیاست ، زیبایی و...)؟
11- هدف از تصمیم به ازدواج ؟
12- هدف از تحصیل ، زندگی ، کار و..؟
13- نظر شما درباره ی تحصیل و کار کردن خانم ها ویا بهتر بگوییم همسرتان در خارج از منزل ؟
سوالات جزیی
1- موثرترین فرد در زندگی ؟
2- دوست داشتنی ترین فرد در زندگی ؟
3- در هفته چقدر وقت برای رفقا و گردش با آنان می گذارید؟
4- به کار کردن بیشتر علاقه دارید یا تحصیل ؟
5- با چه کسی بیشتر از همه صمیمی هستید ؟
6- در بین دوستانتان بیشتر به چه چیزی معروفید ؟
7- الگوی واقعی شما در زندگی چه کسی است و دوست دارید در نهایت به کجا برسید ؟
8- بزرگترین آرزوی شما؟
9- میزان مطیع بودن شما در مقابل پدر و مادرتان ؟
10- به نظر خودتان بزرگترین ایرادی که دارید چیست ؟
11- در خانواده به چه چیز شما بیشتر ایراد میگیرند؟
12- در برخورد با اعضای خانواده بیشتر مهربانید یا نامهربان ؟
13- طرز برخوردتان با افراد نامحرم ( هم کلاسی ، فامیل ، همسایه و..)؟
14- دوست دارید برای یکبار سیگار بکشید یا تا به حالا طعم آن را امتحان کردید ؟
15- چند نفر از دوستانتان سیگار می کشند و یا اهل قلیان و ...هستند ؟
16- اگر روزی مجبور شدیم ازخانواده هایمان جدا شویم ، می توانید تحمل کنید؟
17- چه چیزی به شما بیشترین آرامش را میدهد و در مواقع ناراحتی با آن آرامش پیدا می کنید؟
18- اوقات بیکاری و فراغتتون را چگونه پر می کنید؟
سوال نهایی : اگر مرا به عنوان شریک زندگی آیندتون پذیرفتید ، علتش چیست ؟ چه خصوصیتی در من موجب این تصمیم شده است ؟
این سوال بیشتر از این که مطرح کردنش مهم باشد جوابش مهم است . خیلی از جوانان این سوال را بعد از مدتی از دوران عقد و حتی عروسیشان از هم میپرسند وحتی آن موقع هم جواب آن را نمی دانند و دلیل تصمیمشان را به تصمیم پدر و مادرانشان موکول میکنند در حالی که هر دختر و پسری قبل از عقدش برای انتحاب و تصمیمش باید دلیل محکمی داشته باشد که بعد از خطبه ی عقد نتواند با تقی به توقی خوردن ، بخواهد زیر زندگی و قول و قرارش بزند و نا امید و زده شود.
بنابراین زمان درست پرسیدن این سوال، در جلسات خواستگاری است . در واقع با شنیدن پاسخ این سوال ،طرف مقابل به طور کلی متوجه توقعات همسر آینده اش از خودش می شود.
دختر خانم و آقا پسر ، اگر متوجه شدند که حرف هایشان تمام نشده و نیاز به جلسه ای دیگری دارند ، خوب است به یکدیگر بگویند و با هماهنگی هم ، آقا داماد به دیگران اطلاع دهد تا در همان جلسه ی خواستگاری و یا بعدا قرار جلسه ی بعدی گذاشته شود . البته بهتر است که زمان جلسه ی بعدی خیلی دور تر نباشد و هر چه به هم نزدیک باشد تصمیم گیری راحتر وبهتر است .
اگر هردو طرف احساس می کنند نیازی به صحبت کردن دیگر ندارند ، دختر خانم به پدر و مادرش نتیجه را می گوید و قرار میشود که جواب نهایی فردا یا پس فردا ، با زنگ زدن خانواده ی داماد داده شود ( چه مثبت ، چه منفی ).
2- حد و مرز نگاه در این جلسه
دین مبین اسلام که برای لحظه لحظه ی آدمی برنامه دارد و انسان را با تمام حساسیت ها و روحیاتش درک میکند ،در این موقعیت هم ما را تنها نگذاشته و به ما دستور العمل هایی داده است.
در اینجا به چند استفتاء از مراجع عظام تقلید راجع به نگاه در خواستگاری می پردازیم تا نظر دقیق اسلام را بهتر بدانیم :
پرسش1 : در چه صورت می توان به چهره ،گردن وموهای دختری که قصد ازدواج با او را داریم ،نگاه کنیم؟
همه مراجع : نگاه به دختر مورد نظر ، با شرایط ذیل جایز است :
1-به قصد لذت و ریبه نباشد (هرچند بداند بانگاه ، لذت قهری پیدا شود )
2- برای آگاهی از وضع جسمانی دختر باشد ( پس اگر از حال او آگاه است ، نگاه به او جایز نیست )
3- مانعی از ازدواج در میان نباشد
4- احتمال بدهد دختر او را رد نمی کند.
پرسش 2 :مرد تا چه اندازه میتواند به بدن زن ، هنگام خواستگاری نگاه کند ( البته با رعایت شرایط خاص خود )؟
آیات عظام امام ،خامنه ای، فاضل : می تواند به بدن دختر نگاه کند ؛ هرچند احتیاط مستحب است که تنها به دست و صورت و پاها ، مو و مقداری از بدن ( مانند گردن وبالای سینه ) اکتفا کند .
آیات عظام بهجت ، تبریزی ، سیستانی و مکارم : تنها میتواند به دست و صورت ، پاها ، مو و مقداری از بدن (مانند گردن و بالای سینه ) دختر نگاه کند . پرسش ها و پاسخ ،احکام ازدواج ،21،ص46
در روایتی از پیامبر اکرم در این باب این گونه آمده :
*رسول اکرم (ص) فرمودند : دیدن زن قبل از ازدواج باعث امید و سازش و توافق بیشتر است .فروع کافی
تحقیق کردن
تحقیق درباره ی خواستگار دو مرحله دارد :
یکی قبل از خواستگاری و یکی هم بعد از انجام مراسم خواستگاری
مرحله اول : از آنجا که در امر ازدواج شکل و شمایل ( مخصوصا دختر) تاثیر بسیار و مهمی دارد خانواه پسر به محض پیداکردن دختری برای پسرشان ، اولین اقدامی که انجام میدهند این است که او را ببینند و بپسندند . ولی در خانواده ی دختر (باز هم مخصوصا برای خود دختر) این پسندیده نیست که هرروز کسی سرش را بندازد پایین و وارد خانه شود و او را به نظاره بنشیند که آیا او را می پسندد یا نه . بنابراین بعد از تماس اولیه ، باید به خانواده ی دختر اجازه دهند تا یک پرس و جو کلی کنند و بعد از تاییدشدن ویژگی های کلی آقا پسر اجازه ی ورود خانواده ی داماد را بدهند .
در این مرحله تحقیق کلی کافی است .که بیشتر این تحقیق از خود خانواده و پدر ومادر داماد میشود ؛از قبیل : شغل و سن و تحصیلات وشغل پدر و دانشگاه و رشته و...
مرحله ی دوم که واقعا حساس ومهم و سرنوشت ساز است تحقیق بعد از خواستگاری است که این بیشتر به عهده برادر بزرگتر و پدر و مادر دختر است .
در اینجا با گرفتن شماره ی دوستان و اقوام و محل کار و آدرس منزل و محل کار از خود خانواده ی داماد ، به سراغ آنها میروند و نظر آنها را می پرسند.
در اینجا می توانند سوالاتی از قبیل اخلاق پسر و خانواده ، طرز برخورد با همکاران و رفقا ، خوش قول و خوش وعده بودن ، راستگو بودن ، اهل دود و دم نبودن ، تنبل و یا زرنگ بودن ، فعال بودن در چه عرصه هایی و... بپرسند .
والدین گرامی خیلی باید دقت کنند که در امر ازدواج ( مخصوصا زمانی که دو طرف کاملا از هم بیگانه و غریبند)عجله نکنند . گاهی ممکن است خواستگار مورد نظر و یا حتی دختر مورد نظر از لحاظ خصوصیات کلی ( تحصیلات ، سن ، اخلاق ، قیافه ، شغل و...) مناسب باشد ولی از لحاظ فرهنگ واعتقادات که دو قاعده ی مهم در یک زندگی هستند مخالف خانواده ی آنها باشند که این نکته معمولا بعد از عقد و گاهی حتی بعد از عروسی بروز داده میشود و زندگی را بر دختر و پسر جهنم می کند . بنابراین پدر و مادر در این قسمت وظیفه ی خطیری دارند چون از این تفاوت فرهنگ و عقاید و مشکلات پس از آن ، جوانان با خبر نیستند وبه آن توجه نمی کنند. ( متاسفانه گاهی به جای این که پدر و مادر ها حواسشان را جمع کنند ، با مقایسه با دوران های خودشان این مسایل را بی اهمیت می دانند و اصل را چیزهای دیگر میدانند.)
و همچنین پدر و مادر باید از خوب تحقیق کردن ، دریغ نکنند . در این زمانه که آدمی در اتاق خود می تواند با جهانی در ارتباط باشد به قدری پیچیده می شود که گاهی حتی پدر و مادرش هم ازاو بی خبرند و او را نمی شناسند . هم والدین دختر و هم والدین پسر باید حواسشان را جمع کنند و نخواهند مانند گذشته ازدواج و خواستگاری و تحقیق را با پرس و جویی جزیی فیصله دهند که پشیمانی آینده ازآن خودشان خواهد بود .
دعای قبل از خواستگاری
از امام جعفرصادق علیه السلام روایت شده که هرگاه کسی اراده ی خواستگاری نماید, دو رکعت نماز بگزارد و حمد الهی گوید و این دعا را بخواند:
«اللهمَّ اِنّی اُریدُ اَن اَتَزَوَّجَ فَقَدِّرَ لِی مِنَ النِّساءِ اَعَفَّهُنَّ فَرجَاً وَاَحفَظَهُنَّ لِی فِی نَفسِها وَ مالی , وَ اَوسَعَهُنَّ رِزقاً وَ اَعظَمَهُنَّ بَرَکةً،وَ فَقَدِّر لِی وَلَداً طَیّباً تَجعَلَهُ خَلَفاً صالِحاً فِی حَیوتِی وَ بَعدَ مَوتِی» حلیة المتقین. ص90
تعیین زمان عقد
بعد از انجام خواستگاری و تحقیقات و جواب مثبت دختر خانم ، نوبت به تعیین زمان عقد و جشن میرسد . در این قسمت از ماجرا نظر خانواده ها در مورد زمان عقد و عروسی وگرفتن مراسم و جشن با هم تفاوت دارد . ولی باید به نکته ای مهم توجه کنند ؛ آن هم طولانی نکردن فاصله ی بین خواستگاری و خطبه ی عقد است . در این مدت دختر و پسر دچار فکر و خیال و دودلی میشوند . در واقع فاصله هر چه بیشتر شود جولانگاه شیطان برای ایجاد دودلی و دو به هم زنی زیاد می شود همان طور که در احادیث است وقتی دو نفر با هم ازدواج میکنند شیطان به ناله در می آید بنابراین شیطان به هر چیزی دست می زند و هرکاری می کند تا ازدواج صورت نگیرد. بنابراین ما نباید با ایجاد فاصله ی زیاد ، به شیطان فرصت دهیم . چون از نظر قانونی و شرعی دختر و پسر هیچ محدودیتی ندارند هر لحظه به این فکر می کنند که شاید اشتباه می کنند ، گاهی حتی خسته می شوند و میترسند و شک میکنند و به راحتی زیر همه چیز میزنند .
پس بهتر است با اجرای سریع خطبه ی عقد و مراسم کوچکی این دو جوان عاشق را به راحتی به آرزویشان برسانیم و آنها را از خطرات زیادی نجات دهیم و ناله ی شیطان رجیم را بلند کنیم و خداوند متعال را از خود خشنود سازیم.
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
با گذشت زمان تغییرات زیادی در آداب و رسوم بشر اتفاق میافتد و بعضی از مراحل و جنبههای این رسوم کمرنگ شده و در مقابل مراحل جدیدی به آنها اضافه میشود. اما گاهی بعضی از این رسوم استوار و محکم بر جای خود باقی میماند و هرگز رنگ نمیبازد. ازدواج نیز به عنوان یکی از رسوم در چند سال اخیر تغییرات بسیاری نسبت به گذشته در آن اتفاق افتاده که بعضی از جنبههای آن حذف شده و بعضی از جنبهها به آن اضافه گردیده است. اما بعضی از مراحلی که در این امر باید رعایت شود در طول زمان چندان دستخوش تغییر نشده و پیوسته شکل ثابت خود را حفظ کرده است. البته شاید بعضیها به سلیقه خود تغییراتی در آن ایجاد کنند اما این تغییرات آنقدر کوچک هستند که چندان به چشم نمیآیند.
از جمله این مراحل خواستگاری است. دختر و پسر به هر طریقی که با هم آشنا شده باشند حتماً باید جلسات متعدد خواستگاری را از سربگذرانند تا به مقصود خود یعنی ازدواج موفق برسند و هیچ ازدواج موفقی بدون گذراندن این مرحله اتفاق نمیافتد. سالهای گذشته به دلیل شناخت بیشتر خانوادهها از یکدیگر، حساسیت آنها در این جلسات کمتر بود و ازدواج در مدت زمان کوتاهی اتفاق میافتاد، اما امروز به دلیل دور شدن افراد از یکدیگر و شناخت کم خانوادهها از هم، سعی میشود این جلسات با اهمیت و توجه بیشتری مدنظر قرار گرفته شده و نتایج با ثباتی از آنها گرفته شود.
چگونگی برخورد با طرف مقابل و خانواده او و همینطور سوالات مورد نظر که باید پرسید شود روند خواستگاری که در هر جلسه باید طی شود و... همه و همه باید به افراد و خانوادهها آموزش داده شده تا بتوانند تصمیمات صحیح و منطقی بگیرند و با ازدواج موفق یک عمر زندگی خود را بیمه کنند.
بهتر است اولین تجربه ی ازدواج را ازدواج موفق شکل بدهند و این تنها از طریق سرمایهگذاری امکانپذیر است. این سرمایهگذاری از طریق شرکت در کلاسهای آموزشی، مطالعه، داشتن مشاور و انجام مشاوره، گفتگو و تلاشهای دوره خواستگاری امکانپذیر است.
در فرآیند گسترده خواستگاری سیستم والدین و سیستم دختر و پسر باید با هم تعامل داشته باشند. چون دختر و پسر عضوی از یک خانواده هستند، پس علاوه بر شناخت خصوصیات فرد باید خانواده او را هم شناخت.
سیستم تحقیق امروز چندان جواب نمیدهد و نباید تنها به آن اعتماد داشت. پس باید به فرآیند گسترده خواستگاری توجه کرد و به بحث و گفتگو در این جلسات پرداخت. باید 3- 4 جلسه گفتگو و سوالات متعدد و اساسی از فرد پرسیده شود.
باید به فرد نزدیکتر شویم تا از لحاظ خصوصیات شخصیتی او را بهتر بشناسیم.البته اعتمادسازی در این زمینهها بسیار نیاز است و باید اعتماد طرف مقابل را جلب کنیم.
علاوه بر مسائل بالا باید توجه داشت که، پایان جلسه اول نباید پاسخ قطعی داد. در جلسه دوم مسائلی که در جلسه اول ابهام آمیز بوده را باید مطرح کرد و بعضی از ادعاهای مطرح شده در جلسه اول باید ریز مورد بررسی قرار گیرند. در جلسات خواستگاری باید به ادعاهای آرمانی فرد هم توجه کنیم و بسنجیم که آیا این ادعاها با توجه به شرایط فرد و ظرفیت او و خانوادهاش امکانپذیر هست یا نه.
در جلسات خواستگاری از چند نکته باید مطمئن شد:
1) افراد تیپهای شخصیتی مختلف دارند. دو طرف باید تیپ طرف مقابل را بشناسند و در مقابل تیپ شخصیتی خود قرار دهند. گاهی دو تیپ مخالف باعث ایجاد اختلاف بین افراد میشود.پس باید تیپها به هم نزدیکتر باشند تا اختلافات کاهش یابد.
2) باید بفهمیم انگیزههای ازدواج کوتاه نباشد و برای لذت جوییهای جنسی یا برای عوامل جانبی مثل ثروت پدر و... یا دید یک بعدی در انتخاب نباشد.
3) باید مراقب عدم تعادل شخصیتی باشیم که این امر از طریق توجه به 5 عامل امکانپذیر است: فرد در سن انتخاب باشد، زندگی متعادلی داشته باشد، نظارت والدین بر زندگی فرد وجود داشته باشد، رشد عقلانی کافی داشته باشد، استقلال فکری داشته باشد.
4) باید تشخیص دهیم این فرد مفهوم اصلی عشق و محبت را چشیده و میتواند ابزار کند. برای این تشخیص روابط والدین بسیار معرف است و روابط آنها میتواند نشان دهنده توانایی وی در ابراز عشق باشد.
5) ببینیم آیا برای آینده خود برنامهای دارد یا نه.
6) آیا دارای عزت نفس خانوادگی هست یا نه. اعضای خانواده به او احترام میگذارند یا نه و...
جلسات خواستگاری به عنوان یک نردبان عمل میکند هر پله مقدمه رفتن به پله بالاتر است. پس چه بهتر که با اطمینان و قدمهایی محکم هر پله را طی کنیم تا خطر سقوط به صفر برسد و صعودی موفق داشته باشیم.
در جلسات خواستگاری یک سری مقدمات و شرایط باید در نظر گرفته شود:
1) هماهنگی: باید خانوادهها در این زمینه با هم هماهنگی داشته باشند و جلسات مستقلی برای خواستگار در نظر گرفته شود.
2) از تعداد افرادی که به خواستگاری میآیند، اطلاع داشت و کسانی که میآیند از خانواده اصلی فرد باشند. کمترین افراد که بیشترین دخالت را دارند باید بیایند.
3) آمادگی: باید هزینه و زمان صرف کسب این آمادگی کرد و برای هر مسئلهای که امکان اتفاق افتادن دارد، کسب آمادگی کرد.
4) باید جلسه اول بحثهای عمومی داشته باشیم و یک دفعه دختر و پسر سراغ بحث خصوصی نروند.
5) طرفین باید از زحماتی که نسبت به یکدیگر انجام دادهاند تشکر کنند.
در جلسه اول 3 بحث باید مطرح شود:
جلسه اول باید کوتاه برگزار شود و این سه بحث را باید دختر و پسر و در درجه اول پسر مطرح کند. اما اگر پسر صحبتی در این سه زمینه نکرد، دختر باید پیشدستی کند.
1) معرفی شفاف یکدیگر. باید نکات خاص و اساسی را بیان کنند.
2) نقطههای عطف زندگی در انتخاب طرف مقابل مطرح شود.
3) صداقت و صمیمیت در زندگی از نظر دو طرف تشریح شود.
جلسات خواستگاری به عنوان یک نردبان عمل میکند هر پله مقدمه رفتن به پله بالاتر است. پس چه بهتر که با اطمینان و قدمهایی محکم هر پله را طی کنیم تا خطر سقوط به صفر برسد و صعودی موفق داشته باشیم.
در صورت تمایل می توانید کتاب خواستگاری و نامزدی را در کتابخانه ی دیجیتالی تبیان مطالعه نمائید و یا در گنجینه ی صوتی قسمت مهارت های زندگی از مطالب پیرامون ازدواج و خواستگاری استفاده نمائید.
منبع : مجله تخصصی عطر سیب
بیشتر بدانیم؟
در اینگونه جلسات بدون تعارف و یا رودربایستی و با آرامش کامل و با وقت کافی به گفتگو و تبادل نظر پرداخته و از عجله کردن به شدت بپرهیزید.بعد از پایان جلسه،در منزل خود به نتیجه گیری و پردازش آنچه میان شما و طرف مقابل مطرح شده پرداخته و نتیجه گیری کنید.
آغاز این مطلب را هم با حدیثی را از امام علی(علیه السلام) آغاز می کنم که بسیار آموزنده و راهگشاست، امام علی (علیه السلام) می فرمایند: اَلمَرءُ مَخبُوٌ تَحتَ لِسانِه شخصیت هر انسانی در زیر زبانش نهفته است موضوع این دفعه بررسی سوالاتی است که معمولاً در جلسات خواستگاری بین دختر و پسر رد و بدل میشود و می توان گفت که اولین نوع شناخت و اولین مرحله برخورد میان آن دو را تشکیل می دهد و این بسیار مهم است که دو نفر که قرار است احتمالاً با یکدیگر زندگی کنند، از خصوصیات و ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، شرایط فرهنگی، اقتصادی و... یکدیگر مطلع شوند، به همین دلیل یک سری سؤالاتی آماده شده که در این زمینه بسیار مفید می باشد. لازم است قبل از هر چیز به چند نکته اشاره کنم: 1 - در انتخاب پرسشها سعی بر این بوده که سؤالات هماهنگ با معیارها و حدود شرعی اسلام عزیز انتخاب و گلچین ند شوند. 2- سؤالات عموماًبه صورت نظری، عمومی و مستقیم طرح شده و شما می توانید با توجه به شرایط و موقعیت فرهنگی و محیطی فرد مورد نظر، آنها را به صورت کاربردی، ملموس و غیر مستقیم مطرح نمایید. 3- سؤالات طرح شده بسیار کلی و جامع است و قابلیت گسترش و تبدیل آن به سؤالات جزئی تر، تشریحی و تستی برای شما وجود دارد. 4 - باید توجه داشته باشید که مهمترین شرط برای مفید بودن این پرسش و پاسخها، داشتن صداقت کامل برای هر دو طرف است. 5- سؤالات طوری مطرح شده که هم آقایان و هم خانمها بتوانند از آنها استفاده کنند ولی برخی از سؤالات نیز اختصاصی آقایان یا خانمها می باشد. 6 - از آنجا که هر کس مطابق با ذهنیت و تصورات به سؤالات جواب می دهد و چه بسا ممکن است برداشت دیگران از یک مفهوم، با برداشت شما مغایرت داشته باشد و عدم توجه به این نکته، در آینده مشکلاتی را برای شما ایجاد نماید، بهتر است در چنین مواردی قبل از طرح سوال مورد نظر، ابتدا از طرف مقابلتان، در مورد اینگونه مفاهیم توضیح خواسته و سپس سؤال اصلی را مطرح کنید. به عنوان مثال قبل از اینکه سؤال کنید: " نظر شما در مورد قناعت در زندگی چیست؟" بپرسید: " به نظر شما قناعت یعنی چه؟" سؤالاتی که لازم است قبل از طرح سؤال اصلی در مورد واژه کلیدی آن توضیح یا معنی دقیقی بخواهید با رنگ آبی مشخص و واژه کلیدی با رنگ قرمز مشخص گردیده. 7- توصیه می کنم پرسش و پاسخ، حتی المقدور به صورت حضوری انجام پذیرد، زیرا اولاً میزان شناخت شما را وسیعتر نموده و ثانیاً احتمال دخالت احساسات را به حداقل می رساند. همچنین برای اینکه شناخت شما از طرف مقابلتان دقیق و شفاف باشد، سعی نمایید پرسشها و پاسخها را کاملاً به صورت رسمی و خالی از هرگونه عبارات عاطفی مطرح نمایید. 8 - دقت داشته باشید که اصل جوابها و کیفیت آنها، نشان دهنده نوع شخصیت و دیدگاههای طرف مقابل شما و نیز نشان دهنده میزان رشد فکری و عقلی اوست. 9 - بعد از مطالعه سؤالات متوجه خواهید شد که پرسیدن برخی از این سؤالات در جلسه اول خواستگاری ضرورتی ندارد و در صورت نتیجه گیری اولیه، در جلسات بعدی مطرح شوند بهتر است، که تقسیم بندی آن بر عهده خود شما می باشد. 10 - ممکن است شما احتیاج به پرسیدن برخی از این سؤالات نداشته باشید، به این دلیل که یا قبلاً از آنها اطلاع داشته اید و یا اینکه سؤال مورد نظر در مورد طرف مقابل شما صدق نمی کند. 11 - سؤالاتی را که فکر می کنید مطرح کردن آنها ضروری میباشد و در این مجموعه سوالات گنجانده نشده را نیز به سؤالات خود بیفزایید. نکته بسیار مهم: پرسشنامه، تنها یکی از راههای شناخت همسر ، آن هم به صورت تقریبی و نسبی بوده و نمی تواند انسان را از تفکر، مشورت و تحقیق بی نیاز کند.
**************************
بخش اول: سؤالات مربوط به آینده زندگی 1- به نظر شما مهمترین عامل موفقیت در زندگی چیست؟ 2- ملاک خوشبختی و موفقیت را در چه می بینید؟ 3-افکار مذهبی همسرتان و خانواده او، چقدر برای شما اهمیت دارد؟ 4- چه صفاتی را برای همسر آینده خود لازم می بینید؟ 5- نظر شما در مورد مراسم عقد و نظر شما در مورد مهریه چیست؟6- عروسی چیست 7- زندگی در شهری دیگر را چگونه می بینید؟ 8- آیا آمادگی دارید کمبودهای اقتصادی همسرتان و خانواده او را نادیده بگیرید؟ تا چه حد؟
بخش دوم: سؤالات مربوط به خانواده همسر 1- از نظر اجتماعی، خانواده شما چه ایده هایی دارند؟(مثلاً در مورد جامعه، مردم، مشکلات و...) 2- سطح فرهنگی و طرز تفکر خانواده خود را چگونه ارزیابی می کنید؟ 3- خانواده شما چقدر مذهبی هستند؟ 4- خانواده شما سنتی هستند یا متجدد و یا معمولی؟ 5- خانواده شما شاد و پر جنب و جوش هستند یا ساکت و آرام؟ 6- خانواده شما مرد سالار است یا زن سالار یا شایسته سالار؟ بخش سوم: سؤالات مربوط به مسائل اقتصادی 1- انتظارات اقتصادی شما از همسرتان تا چه اندازه است؟ 2- نظر شما در مورد کار کردن همسرتان در خارج از منزل چیست؟ 3- چه کاری را برای اشتغال انتخاب خواهید کرد؟ 4- تصور شما از صرفه جویی چیست؟ 5- چقدر معتقد به صرفه جویی و قناعت در منزل هستید؟ 6- شما مایلید همسر شما در خرید لوازم زندگی، چه مسائلی را رعایت نماید؟
بخش چهارم: سوالات مربوط به مسائل فرهنگی 1- تحصیلات شما چقدر است؟ 2- آیا قصد ادامه تحصیل دارید یا خیر؟ در چه رشته ای و از چه طریقی و در کجا؟ 3- در طول سال چند کتاب غیر درسی مطالعه میکنید؟ 4- مطالعات شما اغلب در چه زمینه هایی بوده است؟ 5- بهترین کتابهایی که تاکنون خوانده اید را اگر ممکن است نام ببرید؟ 6- معمولاً چه نشریاتی را مطالعه می کنید؟ 7- اگر ممکن است چند نفر از شخصیتهای مورد نظر و احترامتان[ شخصیتهای فرهنگی، مذهبی، هنری، سیاسی و...] را نام ببرید و دلیل محترم بودن آنها نزد شما چیست؟
بخش پنجم: سؤالات مربوط به مسائل روحی و عاطفی 1- از چه نوع افرادی احساس انزجار و ناراحتی می کنید؟ چرا؟ 2- اجتماعی بودن در نظر شما یعنی چه؟ 3- خودتان را تا چه اندازه ای اجتماعی می دانید؟ 4- در اصلاح دیگران چگونه عمل می کنید و نوع واکنشهای شما در مقابل مشکلات چگونه است؟ 5- چقدر خود را خونسرد می دانید؟ 6- منطقی بودن را چه می دانید؟ 7- چقدر در زندگی خود را منطقی میدانید؟ 8- واقع گرا هستید یا احساساتی؟ 9- بیشتر تأثیر گذارید یا تأثیر پذیر؟ به چه میزان؟ 10- چه چیزهایی موجب ناراحتی و عصبانیت شما می شود؟ 11- در مواقع عصبانیت چه می کنید؟ 12- دروغ گفتن را در چه مواردی جایز می دانید؟ 13- در چه مسائلی سختگیر هستید؟ 14- آیا انتقاد پذیر هستید؟در مقابل انتقاد چه عکس العملی از خود نشان می دهید؟ 15- چگونه از دیگران انتقاد می کنید؟ 16- در اکثر اوقات شاد هستید یا افسرده؟ 17- در زندگی چگونه تصمیم می گیرید؟ تا چه اندازه قدرت تصمیم گیری دارید؟ 18- در مسائل اساسی زندگی شخصیتان، خودتان تصمیم می گیرید یا خانواده تان؟
بخش ششم:سؤالات مربوط به مسائل مذهبی 1- اعتقادتان به خدا چگونه است؟ آیا این اعتقاد توانسته شما را از گناه باز دارد؟ 2- آشنایی شما با مسائل و دستورات مذهبی چقدر است؟ 3- آیا مایل هستید همسر شما تمایلات مذهبی داشته باشد یا خیر؟ 4- رعایت حجاب را تا چه اندازه ضروری می دانید؟ تا چه حد آن را رعایت می کنید؟دلیل آن چیست؟ 5- چقدر با قرآن آشنا هستید؟
بخش هفتم: سؤالات مربوط به روابط خانوادگی 1- میزان دلبستگی شما به پدر و مادرتان تا چه حد است؟ 2- پدر و مادر شما چگونه با شما برخورد می کنند؟ 3- چقدر در فامیل و خانواده محبوبیت دارید؟ دلیل آن چیست؟ 4- عکس العمل والدین شما در مقابل شکستهای شما در زندگی چگونه است؟
بخش هشتم: اساسی ترین سؤالات خواستگاری 1- چه توقعاتی از زندگی آینده خود دارید؟ 2- چه توقعاتی از همسر آینده خود دارید؟ 3- آرزوهای بزرگ شما چیست؟ 4- مشکلات را چگونه و تا چه حد تحمل می کنید؟
برخی سؤالات نیز هست که بهتر است به صورت غیر مستقیم پرسیده شوند، مثلاً در مورد اطلاع از وجود بیماری خاص در طرف مقابل بگویید: " من از نظر سلامتی روحی و جسمی مشکلی ندارم، شما چطور؟ " نکته مهم دیگر آنکه اگر نسبت به نوع خاصی از گرایشات سیاسی یا فکری و عقیدتی و یا حتی شخص خاصی حساسیت مثبت یا منفی دارید، حتماً آن را به صورت کامل بیان نموده و نظر طرف مقابل را در مورد آن بدون تعارف و ملاحضه بخواهید. در اینگونه جلسات بدون تعارف و یا رو دربایستی و با آرامش کامل و با وقت کافی به گفتگو و تبادل نظر پرداخته و از عجله کردن به شدت بپرهیزید.بعد از پایان جلسه، در منزل خود به نتیجه گیری و پردازش آنچه میان شما و طرف مقابل مطرح شده پرداخته و نتیجه گیری کنید
http://www.novinpendargroup.com
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
قبل از پیش قدم شدن برای ازدواج باید نکاتی را راجع به همسر آینده تان بدانید اما از چه طریق؟
شناسایی خانواده و بستگان او
اصالت و شرافت خانوادگی یعنی سابقه ایمان و دینداری، اخلاق و حسن شهرت خانواده در بین افراد جامعه بالاخص اهل ایمان از اهمیت بالایی برخوردار است البته برای آشنایی بیشتر و شناسایی عمیقتر، میتوانید قبل از خواستگاری رسمی، با پدر و مادر دختر یا پسر، با برادر و خواهرش و دایی و عمویش گفتگو کنید که امیرالمومنین علیهالسلام میفرماید:
«گفتگو کنید تا شناخته شوید، زیرا آدمی در زیر زبانش پنهان است.»
و نیز میفرماید: «هیچکس چیزی را در قلب خود نهان نکرد مگر اینکه در گسترهی چهرهاش و لغزشهای گفتارش آشکار گردد.»
بر این اساس با هوشمندی و دقت میتوانید میزان شایستگیها و زمینه قبول آنان را بسنجید و در یابید. البته بهتر است که این گفتگوها، غیر مستقیم و حتی المقدور نا محسوس باشد و خوب است که خلاصهی گفتگو را برای جمع بندینهایی و رایزنی یادداشت کنید.
گفتگو با دوستان و معاشران
دوستان و آشنایان نزدیک خانواده او و مخصوصاً برخی دوستان صمیمی فرد مورد نظر را شخصا و یا به وسیله اعضای خانواده خود ببینید و با آنان گفتگو کنید و از آنان محترمانه پرسوجو نمایید. با شنیدن گفتار و آشنایی با رفتار و اخلاق دوستان و معاشران تا حدودی میتوان به روش و منش فرد مورد نظر و خانواده او پی برد، زیرا انسانها معمولاً با کسانی دوست میشوند که همانند آنان باشند.
گفتگو با اساتید و معلمان
با برخی از اساتید و معلمان فرد مورد نظر نیز میتوانید گفتگو کنید از آنان تحقیق و پرسش کنید و بنگرید که آنان از صفات بایسته و شایستهای او چه میگویند.
دیدار و گفتگو با شخص او
در مراحل پایانی با خود فرد نیز به گفتگو بنشینید تا به زوایای پنهان شخصیت فرد پی ببرید. خوب است که در این دیدار، دیدگاه کلی خود از زندگی و برخی از انتظارات مهم و اساسی را برای یکدیگر بگویید و بشنوید و جمال ظاهر و باطن او را ببینید و بپسندید.
نکاتی را که هنگام گفتگو باید در نظر داشت عبارتند از:
گفتگو نباید حالت بازجویی داشته باشد
به پاسخها و برخوردها نباید حساسیت نشان داد یا زود قضاوت کرد.
سعی شود نکات مثبت و منفی فرد مورد نظر را پس از جلسه یادداشت نمود تا در مرحله تصمیمگیری مورد ارزیابی قرار گیرد. باید توجه داشت که خوبیها هیچگاه در یک فرد جمع نمیشود باید فرد مورد نظر را در مجموع مورد ارزیابی قرار داد.
لازم است در جریان انتخاب در تمام مراحل بررسی، تحقیق و شناسایی از کمک، راهنمایی و مشورت پدر و مادر و برخی از اقوام فهمیده و دلسوز خود بهرهمند شوید چرا که اینان به علت علاقه خویشاوندی میتوانند از آغاز تا پایان به خوبی یار و یاور و راهنمای فرزند خویش باشند.
اهمیت و ضرورت گفتگو
دیدار و گفتگوی دو جوان- دختر و پسر- که میخواهند مقدمهی ازدواج را پایه ریزی کنند. نه تنها گناه محسوب نمیشود بلکه در تداوم زندگی آنها بسیار موثر میباشد.
آنها در این گفتگو خواستههای مادی و معنوی خود را به یکدیگر میگویند و در حقیقت همدیگر را در مسئولیت خطیر زندگی مشترک سنجیده و میفهمند که آیا میتوانند شریک زندگی هم باشند یا نه؟
تردیدی نیست که توافق اخلاقی زن و شوهر رکن اساسی سعادت و سلامت زندگی آنهاست. پس دختر و پسر با مذاکره و گفتگوی حضوری میتوانند با خصوصیات اخلاقی و روحیات یکدیگر قبل از انتخاب آشنا شوند.
در گذشته ازدواجهای سنتی براساس صلاحدید بزرگان فامیل صورت میگرفت ولی امروزه به علت تغییرات اجتماعی (بالا رفتن سطح تحصیلات جوانان، تفاوتهای فکری، رشد فرهنگی و امثال آنها) شکل سنتی ازدواج دیگر زیاد مرسوم نیست.
کوچه شروع یک زندگی میتواند از طریق خواستگاری باشد. ولی لازم است که جوانان پس از خواستگاری سنتی و آشنایی با یکدیگر، حداقل از نقطه نظرها، عقاید و تفکرات یکدیگر با خبر شوند.
نشست و برخاست، گفتگو و تامل در رفتار و کردار یکدیگر، جوانان را قادر میسازد که در صورت عدم تفاهم، از ادامه گفتگو، پیش از آنکه عوامل عاطفی به وجود آید، جلوگیری نمایند.
گفتگو اگر به شیوهی درست صورت بگیرد، میتواند در استحکام کانون زندگی آینده نقش بسزایی داشته باشد، بدین معنی که با هماهنگی خانواده و در حضور آنها باشد و رعایت موازین شرعی بشود. برای اینکه اگر ازدواج صورت نگرفت. پیامدهای اجتماعی ناگوار به دنبال نداشته باشد.
در مقاله ی بعد با ادامه ی بحث گفتگوی خواستگاری را چگونه آغاز کنیم ، با ما همراه باشید.
منبع : ماهنامه ی عطر سیب
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هدف از این نوشتار آشنایی هر چه بیشتر دوستان سایت تبیان با مقررات ، قوانین و مفاهیم حقوقی و قانونی دو مبحث بسیار مهم و اساسی از نهاد ازدواج است.
امید که این اطلاعات از شیوایی و بلاغت لازم و کافی بهره مند باشد وسبب افزایش آگاهی و دانش حقوقی عموم ایرانیان عزیز گردد.
به نظر استاد مطهری : « اینکه در قانون خلقت ، مرد مظهر نیاز و طلب و خواستاری و زن مظهر مطلوبیت و پاسخگویی آفریده شده است ، بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران کننده ضعف جسمانی او در مقابل نیرومندی جسمانی مرد است و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترک آنهاست. این نوعی امتیاز طبیعی است که به زن داده شده و نوعی تکلیف طبیعی است که به دوش مرد گذاشته شده است. قوانینی که بشر وضع می کند و به عبارت دیگر تدابیر قانونی که به کار می برد، باید این امتیاز را برای زن واین تکلیف را برای مرد حفظ کند. قوانین مبنی بر یکسان بودن زن و مرد از لحاظ وظیفه و ادب خواستاری ، بر زیان زن و منافع و حیثیت و احترام اوست و تعادل را به ظاهر به نفع مرد و در واقع به زیان هر دو به هم می زند. »
از این عبارات ، به خوبی مفهوم و فلسفه موضوع « ضرورت خواستگاری مرد از زن » و نه « خواستگاری زن از مرد » به دست می آید.
به عبارت دیگر ، این خصوصیات ذاتی و فطری نهاده شده در وجود نوع زن ومرد می باشد کهلزوم خواستگاری مردها از زن ها را ایجاب می نماید.
خواستگار به کسی می گویند که مایل به ازدواج با زنی است . پسوند « گار » دلالت بر صفت خواستن دارد ، مانند « پروردگار » که دلالت بر صفت پرورنده دارد. بنا به روایاتی از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم ، اگر کسی زنی را برای مال یا جمال او بگیرد، خیری نخواهد دید بلکه باید صفات زن ازجهت نجابت و عفت مورد توجه واقع شود و نیز زن جمیلی که فاقد نسب نجیبی است نباید مورد توجه قرار گیرد.
این روایات ،خصوصیات زنی را که خواستگاری از او مطلوب است تشریح و تبیین می نماید. پس روشن شد که خواستگاری عبارت است از : « پیشنهاد زناشویی از طرف مرد نسبت به زنی که بتواند با او ازدواج نماید. »
اما در صورت خواستگاری مردی از زنی به قصد ازدواج بعدی مرد با آن زن ، و موافقت زن با این موضوع ، عرفاً قرارداد نامزدی تحقق یافته است.
به عبارت دیگر ، از نظر عرف ، نامزدی این است که پسر و دختر ضمن اعلام آمادگی خود برای ایجاد خانواده ، متعهد می شوند که همسر یکدیگر شوند. این عرف و اخلاق است که دو نامزد را مکلف می داند نسبت به پیمان خود استوار بمانند و به دست کردن حلقه نامزدی ، تنها اعلام ساده تصمیم بر ازدواج نیست بلکه نشانه اراده جدی بر حفظ چنین تصمیمی است. نکته مهم اینکه در این باره هیچگاه سندی تنظیم نمی شود.
اما خواستگاری از هر زنی قانونی نمی باشد بلکه مطابق با ماده 1034 قانون مدنی : « هر زنی را که خالی از موانع نکاح باشد می توان خواستگاری نمود. »
سوال این است کهعبارت « خالی از موانع نکاح » یعنی چه ؟
بعضی از زنها برای خواستگاری و بالتبع نامزدی و بعد هم ازدواج ، مانع دارند. چرا که قانون بنا به دلایل منطقی و معقول ، خواستگاری از این دسته زنان را ممنوع اعلام کرده است که از جمله می توان به زنی که در عده طلاق مرد دیگری است ، اشاره نمود. همانطور که می دانید زنان بعد از طلاق از شوهر خود باید مدتی را به عنوان عده طلاق نگه دارند و طی این مدت از ازدواج با مرد دیگری بپرهیزند؛ بنابراین خواستگاری یک مرد از زنی که در عده طلاق است صحیح و قانونی نمی باشد. همینطور است اگر مردی با زنی شوهردار قرار بگذارد که بعد از جدایی زن از همسرش ، نکاح کنند.
نکات بسیار مهم دیگر که قابل طرح و بررسی می باشداین است که آیا نامزدی یا وعده نکاح ایجاد رابطه زناشویی می کند؟ آیا نامزدی یا وعده نکاح الزام آور است ؟
درپاسخ به سوال اول باید گفت: مبحث نامزدی یا وعده نکاح در عقد ازدواج ، همانند موضوع وعده قرارداد یا پیش قرارداد یا قولنامه در سایر قراردادها می باشد. در حقوق ایران تعهد دو نامزد به انعقاد عقد ازدواج در آینده ، نتیجه عقد اصلی یعنی عقد ازدواج را نمی دهد و در عرف حقوقی کشور ما تعهد بر انجام هر قرارداد از جمله قرارداد نامزدی ، متمایز از خود آن قرارداد می باشد . مهمترین نتیجه ای که از این موضوع به دست می آید این است که قرارداد نامزدی ، نامزدها را زن و شوهر نکرده و به همسری هم در نمی آورد، بنابراین رابطه جنسی آنها طی این مدت نامشروع و غیر قانونی است.
اما در بررسیسوال دوم باید گفت : منظور از این سوال اینست که آیا قرارداد نامزدی که توافقی است فیمابین زن و مرد درباره همسری آینده خود ، آنان را به عقد ازدواح پایبند و متعهد می کند؟ و آیا این امکان وجود دارد که در صورت امتناع یکی از نامزدها برای انعقادعقد ازدواج ، نامزد دیگر از طریق دادگاه ، نامزد ممتنع را مجبور به ازدواج نماید؟ طبیعی است که پاسخ به این سوالات ، از دو فرض خارج نیست:
اول – مطابق با ماده 10 قانون مدنی ایران قراردادهای خصوصی افراد ، اگر مخالف صریح قانون و نظم عمومی و اخلاق حسنه نباشد، نافذ است و چون قانون قرارداد نامزدی را باطل ندانسته است و اجرای مفاد این قرارداد با اخلاق حسنه و نظم عمومی اجتماع نیز منافات ندارد ، بنابراین می توان از طریق دادگاه نامزد خودداری کننده از عقد ازدواج را وادار به انعقاد این عقد نمود.
دوم – نامزدی یا وعده ازدواج ، قراردادی مربوط به انعقاد عقد نکاح در آینده است و نه خود عقد نکاح و بدین دلیل که تا آخرین لحظات نیز زن و مرد در گرفتن تصمیم آزاد و مختار باشند ، تعهد آن دو به ازدواج با هم ارزش عقد اصلی ( عقد ازدواج ) را نداشته و از نظر قانون الزامی برای آنان ایجاد نمی کند. بنابراین همانطور که جناب آقای دکتر کاتوزیان ، استاد ممتاز حقوق ایران عنوان فرموده اند : « نه فقط اعلام نامزدی ساده هیچ الزامی [ از نظر قانون ] برای نامزدها به بار نمی آورد، [ بلکه ] تعهد صریح آنان به ازدواج نیز الزام آور نیست.
اصل حاکمیت اراده در باب نکاح ، به خاطر حفظ سلامت خانواده و تامین آزادی کامل نامزدها ، اجرا نمی شود و ماده 10 قانون مدنی نمی تواند مستند الزام متعهد قرار گیرد. »
گفته شد که نامزدی ، قراردادی جایز است و هر یک از نامزدها می تواند آن را برهم زند و طرف دیگر نمی تواند از جهت صرف خودداری نامزد ممتنع از ازدواج ، مطالبه خسارات نماید ؛ با این حال هر گاه یکی از نامزدها ، بدون دلیل موجهی ، قرارداد نامزدی را بر هم بزند باید خسارات ناشی از عملکرد بدون دلیل و مقصرانه خود را جبران نماید زیرا هر چند او به موجب قانون حق برهم زدن قرارداد نامزدی را داشته است لکن نباید از این حق قانونی خود سوء استفاده نموده و با تقصیر آن را به ضرر طرف دیگر بهره برداری نماید.
چرا که به موجب اصل چهل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران : « هیچکس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد. »
طبیعی است که مطابق با قواعد عمومی حقوق ایران کسی که مدعی است در اثر بر هم خوردن قرارداد نامزدی ، ضرر و زیانی به او وارد شده ، باید تقصیر نامزد دیگر را اثبات نموده و بعد از اثبات تقصیر ، می تواند مطالبه خسارات وارده به خود را نماید.
به تعبیر استاد فرزانه حقوق ایران : « داوری عرف در این زمینه نقش اساسی دارد. » بدین معنا که تنها هزینه هایی که در حدود متعارف انجام شده و برای برگزاری چنین مراسمی ضروری می باشد ، قابل مطالبه است و نه هزینه هایی که بدون مبنا و منشاء عرفی و یا ضرورت اجتماعی انجام شده باشد. »
در خصوصخسارات و زیان های معنوی که از برهم زدن قرارداد نامزدی به یکی از نامزدها وارد می شود نیز باید گفت :
بدیهی است مطابق با مقررات قانون مسئولیت مدنی و در صورت اثبات ورود خسارات ناشی از برهم خوردن قرارداد نامزدی ، امکان مطالبه خسارات معنوی و روحی نیز وجود دارد لکن به صورت معمول روحیه قضات محترم دادگاه های دادگستری با خسارات معنوی و امکان اخذ این خسارات عجین نبوده و کمتر اتفاق می افتد که در بررسی و اظهار نظر نسبت به چنین پرونده هایی ، آرائی مبنی بر پرداخت مبالغی وجه نقد به عنوان جبران خسارات معنوی صادر گردد.
با این وجود شخصی که حقی دارد ، باید به طور راسخ و مصمم و با استفاده از دانش حقوقی و اطلاعات قانونی نسبت به احقاق حق خود و پیگیری های آن وجهه همت گمارد تا بلکه عدالت را دست یافتنی ببیند. به این امید .
منابع و ماخذ :
1- کاتوزیان ، دکتر ناصر ، دوره مقدماتی حقوق مدنی ( حقوق خانواده ) ؛ انتشارات دادگستر ، تهران ، چاپ اول ، پائیز سال 79
2- مرحوم امامی ، دکتر سید حسن ، حقوق مدنی ، انتشارات کتابفروشی اسلامیه ؛ تهران ، چاپ سیزدهم ، شهریور سال 75 ، جلد چهارم .
3- مرحوم حائری ( شاهباغ ) ، سید علی ، شرح قانون مدنی ؛ انتشارات گنج دانش ، تهران ، چاپ اول با ویرایش جدید ، 1376 ، جلد دوم.
4- استاد شهید مطهری ، مرتضی ، نظام حقوق زن در اسلام ؛ انتشارات صدرا ، تهران ، چاپ بیست و هفتم، تیرماه سال 78
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مهارت در خود آگاهی:
خود آگاهی موجب شناخت نیازهای افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها می شود . و همچنین اهداف زندگی را مشخص تر و واقع بینانه تر می کند. خود آگاهی فرآیند سالم هویت یابی را برای انسان آسانتر ساخته ، به زندگی او آرامش می دهد و احساس رضایتمندی را رونق می بخشد . خود آگاهی تضمین کننده استحکام وجودی فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و مرد در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آن هاست. خود آگاهی شناخت احساسات، اهداف و برنامه های زندگی ، تفریحات و سرگرمی ها ، توانایی ها ، ضعف ها، ارزشها ، مسئولیت ها، شناخت فرهنگ، مذهب ، علائق، آرزوها، و استعدادها را به دنبال دارد. کشف و درک شناخت و مهارتها و توانایی های خود به این دلیل مهم است که: فرد قبل از ازدواج بداند چه هدفی دارد و براساس هدف اصلی زندگی اش برنامه ریزی کند.
آگاهی از خود و خصوصیات خویش به انسان کمک می کند با توانایی ها ، ضعفها ، و سایر خصوصیات خود آشنا شود . و همچنین در صورت برخورد با مشکلات طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبرو شود.
شناخت تفاوتهای زن ومرد :
تفاوتهای میان زن ومرد تفاوتهای عمده ای است . برخی از این تفاوتها ریشه در عوامل فیزیولوژیکی و زیستی و بعضی نشأت گرفته از عوامل اجتماعی و فرهنگی دارد و باید در ازدواج و زندگی مشترک به آن توجه کرد. ازجمله:
1- برای مردان استقلال اهمیت بسیاری دارد: آنها می خواهند در مورد مسائل مالی، معاملات و سایر موارد مشابه مستقل باشند . مخالفت و عدم توجه افراد به این نکته می تواند مشکلات و موانعی را در زندگی مشترک ایجاد کند زیرا مرد تصور می کند که به استقلالش لطمه خورده است.
2- زنان می خواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت می دهند: چنانچه زنی حس کند از طرف همسرش مورد بی توجهی و بی مسئولیتی قرار گرفته به شدت آزرده شده و واکنش های شدید عاطفی نشان می دهد.
3- مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است: با مراجعه به فرهنگ های مختلف در جوامع گوناگون خواهیم دید که مردها به عنوان قدرت اول خانواده شناخته شده اند . البته ، این مسئله را باید جدا از تبعیض جنسی میان زن ومرد به حساب آورد. در خانواده هایی که زن بدون نظر خواهی و مشورت همسرش درباره ی مسائل خانوادگی تصمیمی اتخاذ می کند با این که قدرت اول خانواده است ، مشکلات زیادی مشاهده می شود. البته این که مردها قدرت اول خانواده باشند به این معنا نیست که مرد همانند یک دیکتاتور عمل کند بلکه منظور نقش مدیریتی است.
4- صحبت کردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است: زنان با دور هم جمع شدن و حرف زدن بسیاری از نگرانی ها و اضطراب ها و ناراحتی های خود را تخلیه می کنند و تمایل به ارتباطات اجتماعی در زنان بیشتر از مردان است . چنانچه درک و آگاهی زن و مرد به این خصوصیات ضعیف باشد، مطمئاٌ آنها را دچار سوء تفاهم های جدی در زندگی مشترک می کند.
5- نگاه مردان به مسائل کلی تر است : مردها معمولاٌ وارد جزئیات و نکات ظریف نمی شوند در حالی که زنها به عمق مسائل و اجزای ریز در ارتباطات توجه زیادی دارند و این خصوصیت زن و مرد باعث می شود ، که زن تصور کند که مرد درباره بسیاری از مسائل بی دقت است و مرد نیز تصور کند که همسرش فردی حساس و ریز بین است.
6- زن ها عاطفی تر از مردها هستند: تفاوت عمده بین زن ومرد عاطفی تر بودن زنان است و این انتظاری است که زنها از مردها دارند. مثلاٌ زنی که همواره تاریخ دقیق روز ازدواج ، تاریخ تولد و مانند آن را به یاد دارد وقتی با شوهری روبرو می شود که نسبت به این مسائل بی اعتنا است نخستین احساسش این است همسرش نسبت به او بی علاقه است و ادامه چنین تفکرات منفی در مدت زمان اندک موجب سوء تفاهم و دلسردی از زندگی مشترک می شود. لذا آگاهی از این نکات ضمن آنکه از ناراحتی های بسیار زیادی جلوگیری می کند. احساس توانایی و مهارت زندگی مشترک را در شخص رشد می دهد.
مهارت در همدلی با افراد:
همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی با افراد کمک می کند.
گاهی افراد به اشتباه تصور می کنند تفاهم به این معنی است: که با فرد مقابل کاملاٌ هم فکر و هم عقیده باشیم در حالی که چنین تصوری از پایه اشتباه است ، زیرا هیچ گاه نمی توان دو نفر را یافت که شبیه هم باشند.
اختلاف در دیدگاهها، علائق ها ،آرزوها، سلیقه ها ، امری طبیعی و عادی است.
اصول مهارت همدلی: 1- به صحبت های دیگران خوب گوش کنید . 2- با احساس و عواطف طرف مقابل تان همراه و هماهنگ شوید. 3- به احساسات و هیجان های طرف مقابل تان توجه داشته باشید. 4- خود را به جای طرف مقابل بگذارید. 5- در همدلی با طرف مقابل از جمله های قاطع استفاده نکنید.
مهارت تصمیم گیری:
انسانها در صورت های مختلفی تصمیم می گیرند. خواه این تصمیم معامله ای یا اشتغال به کاری یا ازدواج باشد.
اصول تصمیم گیری عقلانی:
تصمیم گیری عقلانی دارای اصول و مهارت هایی به ترتیب زیر است:
مواجه شدن با یک تصمیم: زمانی که فرد متوجه می شود باید تصمیم بگیرد روی آن تمرکز کرده و ضمن روشن کردن تصمیم اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری می کند.
ارزیابی پیامدهای پیش بینی شده انتخاب: فرد پیامد های متفاوت انتخاب ها را مورد بررسی و ارزیابی می دهد تا معقول ترین آنها را انتخاب کند.
تعهد به تصمیم: نسبت به تصمیمی که گرفته می شود باید پایبند بود و به آن اعتقاد داشت.
برنامه ریزی برای انجام تصمیم: حتی تصمیم عقلانی نیز نیاز به برنامه ریزی دقیق دارد.
اجرا یا انجام تصمیم: در این مرحله فرد به صورت عملی وارد مراحل اجرای برنامه خودش می شود.
ارزیابی پیامد های واقعی اجرا یا انجام تصمیم: فرد به بررسی و ارزیابی تصمیمی می پردازد که یا ناموفق بوده یا موفقیت کاملی را به دست نیاورده است . در اینجا فرد مراحلی را که پشت سر گذاشته مورد بررسی قرار می دهد.
منبع : سایت تبیان
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
مراسم خواستگاری یکی از زیباترین مراسم در زندگی هر جوانی است. این نکته در مورد والدین نیز صدق می کند. بدین خاطر که با خواستگاری رفتن برای فرزندانشان، به یاد خاطرات خوب دوران جوانی خودشان می افتند. والدین گاهی از به یاد آوردن گذشته احساس لذت و شادکامی می کنند و گاهی هم با آه و اندوه از آن زمان یاد می کنند و در دل می گویند ای کاش قلم پایم می شکست و چنان روزی در زندگیم پیش نمی آمد.
به والدین توصیه می شود که راه را برای فرزندانشان باز بگذارند تا آنچه را که بیرون از منزل برایشان اتفاق می افتد، با خیال راحت در جمع خانواده بازگو کنند و آن را به کمک دیگر اعضای خانواده تجزیه و تحلیل کنند. در آن صورت می توانند مطمئن باشند که به نتایج ایده آل هر خانواده ایرانی می رسند.
طبیعی است که در مراسم خواستگاری، نوعی اضطراب و دلشوره در ذهن اعضای خانواده وجود دارد، به خصوص اگر دو خانواده نسبت به هم شناختی نداشته باشند، این اضطراب بیشتر خودنمایی خواهد کرد.
در هر مراسم خواستگاری، احتمالاً یکی از دو حالت زیر وجود دارد:
1- مراسم خواستگاری بدون شناخت قبلی از خانواده های طرفین .
2- مراسم خواستگاری با شناخت قبلی از خانواده طرفین.
درحالت اول، خانواده های دو طرف نسبت به هم هیچگونه شناختی ندارند، بنابراین لازم است در صورتی که خانواده دختر کاملاً بی خبر هستند، توسط خانواده پسر به هر وسیله ای که امکان داشته باشد، از جریان خواستگاری مطلع شوند و با تعیین وقت قبلی به خانه آنان بروند؛ به دلیل آنکه ممکن است، خانواده دختر در شرایط نامطلوبی باشند و آمادگی پذیرایی از خانواده پسر را نداشته باشد. در چنین شرایطی ارزیابی دو خانواده از همدیگر نابجا خواهد بود و خانواده دختر خیلی عصبانی خواهند بود که همین وضعیت ممکن است در زندگی بعدی آنان تأثیر ناخوشایندی داشته باشد و به عنوان یک خاطره بد در ذهن ها بماند، پس بهتر است به خاطر حفظ حرمت خود و احترام به خانواده دختر، قبلاً در مورد رفتن به خواستگاری به خانواده دختر اطلاع داد. دلیل دیگر آنکه اصلاً ممکن است خانواده دختر به خانواده پسر اجازه ورود ندهند، و شاید بتوان گفت که حق هم دارند، چون شناختی نسبت به آن خانواده در دست ندارند.
گاهی هم ممکن است برای مرتب کردن خانه، از خانواده پسر بخواهند که مدتی پشت در و یا در سالن پذیرایی منتظر باشند. خلاصه این که در یک کار از قبل تدارک دیده نشده ، اتفاقاتی که ممکن است بیفتد و تأثیرات خوب و یا بد آن، که در هر صورت چندان مطلوب نخواهند بود.
زمان خواستگاری بهتر است بعدازظهر و یا این که در ساعات اولیه شب باشد تا همه ی اعضای خانواده در منزل حضور داشته باشند ( البته در فصل های مختلف وضعیت متفاوت است.) در اولین جلسه خواستگاری، بهتر است که برای همراهی پسر، فقط از والدین او و کسی که معرف آنان است و احتمالاً با طرفین آشنایی دارد، استفاده شود و از همراه کردن اعضای دیگر فامیل ، مانند: عمو، دایی، عمه، خاله، خواهران و شوهران آنان و یا برادران و همسران آنان خودداری کرد، زیرا خانواده ها نسبت به هم شناختی ندارند و نمی دانند با چه کسی باید حرف بزنند و تصمیم گیرنده کیست. به هنگام پذیرایی نیز، ممکن است زیر نگاه های تیز لشگری از طایفه داماد، اتفاقاتی بیفتد. ضمن آنکه خانواده دختر نمی دانند پذیرایی را از کجا باید شروع کنند. گاهی هم در خانواده دختر بیش از یک دختر وجود دارد و هیچ یک از دو طرف هم نمی داند که دختر مورد نظر کدام است. البته در خانواده های چند دختری، ابتدا از دختر بزرگتر شروع می کنند که گاهی مورد پسند واقع نمی شود و بیشتر متوجه دختر بعدی می شوند که وضعیت او نیز وابسته به دختر بزرگتر خواهد بود.
پیشنهاد می شود که از واسطه جهت خواستگاری کمتر استفاده گردد. همچنین در صورتی که قبلاً به خانواده اطلاع داده شده و تعیین وقت گردیده است، بهتر است که از خانواده پسر در یک اطاق کوچک پذیرایی شود. اتفاقات بزرگ دنیا در اطاق های کوچک و دربسته ، طرح ریزی می گردد. بهتر است که در روز خواستگاری از چراغ های رنگین، نورافکن ها و لوسترهای بزرگ استفاده نشود و از چراغ های ساده استفاده شود.
اجرای مراسم خواستگاری را که از مراسم لازم برای شروع زندگی است نباید سرسری گرفت و اگر می خواهید در خانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید، زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید.
بهتر است وسایل و مواد خوراکی مورد استفاده برای پذیرایی، خیلی ساده باشند. مثلاً از چای و نان شیرینی یا بیسکوئیت ساده استفاده شود که به راحتی در دهان جای بگیرد. ( از نان نخودچی یا شیرینی هایی که ممکن است در داخل گلو بپرد و ایجاد اشکال نماید استفاده نکنید.) برای پذیرایی از میوه های آبدار مثل انار و نیز شیرینی های بزرگ استفاده نشود که باعث زحمت می گردند، چون کلیه حرکات خانواده های طرفین زیر ذره بین قرار دارد و ثبت و ضبط می گردند.
ابتدا بهتر است که فردی از خانواده پسر که می تواند خوب حرف بزند، شروع به صحبت کند، چون معمولاً در این لحظه حواس همه حاضرین متوجه این شخص می شود. و اگر کسی باشد که نتواند خوب سخنرانی کند، ممکن است سبب لبخندهای تمسخرآمیز میزبانان گردد. بهتر است در مورد پسر ( داماد) هر آنچه واقعیت دارد بیان گردد. فقط واقعیت ها، زیرا مطالبی که برخلاف واقعیت باشد، به صورت پدیده ذهنی بدی در نظر خانواده دختر جلوه گر خواهد شد و به طور یقین در آینده ، زوج جوان با مشکل رو به رو خواهند شد و حتی ممکن است کارشان به طلاق بکشد. از طرف خانواده دختر هم باید شرح حال مختصری از وضعیت دختر از نظر سن، تحصیلات و بعضی خصوصیات خاص ارائه گردد.
رسم ادب این است که اگر طرف مقابل مورد قبول واقع نشد ، خانواده ها به هم اخم نکنند و قیافه عبوس به خود نگیرند، بلکه با لبخند و با رعایت احترام کامل و گفتن این جملات که «فعلاً رفع مزاحمت می کنیم و ان شاء ا... به زودی همدیگر را خواهیم دید» و یا «به شما خبر خواهیم داد» و با روبوسی از یکدیگر و با این فرض که دوستی بر دوستانشان اضافه شده است، یکدیگر را ترک نمایند.
البته این گونه خواستگاری به هیچ عنوان را توصیه نمی شود و بیشتر شبیه به خرید کالاست. وقتی شناختی در بین نباشد، طرفین نمی دانند که طرف مقابلشان چه کسی است، چطور زندگی می کند، چه تحصیلاتی دارد، در چه محیط اقتصادی و فرهنگی رشد کرده است، چه عقایدی دارد و بسیاری از مجهولات دیگری که پاسخ به هر کدام احتیاج به زمان طولانی دارد.
حالت دوم، خواستگاری با شناخت قبلی طرفین از یکدیگر است و در این نوع خواستگاری که خانواده های پسر و دختر از قبل با یکدیگر آشنا شده اند و نسبت به هم اطلاعاتی دارند، بهتر است نکات زیر رعایت گردد.
تاریخ آن از قبل تعیین شود و بهتراست که در ساعت های عصر یا اوایل شب صورت پذیرد. افراد کمتری خانواده پسر را همراهی نمایند و بهتر است از وابستگانی برای این کار استفاده شود که بتوانند خوب و منطقی صحبت کنند و تصمیم بگیرند. از نظر پوشش بهتر است که داماد یک لباس ساده و راحت بپوشد و احیاناً لباسی تهیه نکنند که نتواند در آن آرام بگیرد و در نتیجه مورد تمسخر واقع شود.
پوشش دختر خانم بهتر است مطابق با فرهنگ اسلامی و ایرانی، لباسی بلند و پوشیده باشد، به طوری که به راحتی بتواند در آن حرکت کند. خانم ها لازم است به این نکته توجه کافی داشته باشند که مردان ایرانی پوشیده ترین لباس را می پسندند. لباس نباید طوری باشد که از شدت تنگی رو به پاره شدن برود! نوع آرایش بهتر است که بسیار ساده و متناسب با چهره ای شاخص فرهنگ و مذهب ایرانی باشد. اگر آرایش تند و غلیظ باشد، قضاوت خانواده پسر( داماد) چندان مناسب نخواهد بود.
در مراسم خواستگاری بهتر است که پسر چند شاخه گل کوچک، زیبا و با رنگ های شاد تهیه نماید و به هنگام ورود به خانه دختر روی میز بگذارد. به همه دختران توصیه می گردد که به هنگام خواستگاری، چای یا شیرینی را به اولین سرنوشت ساز زندگی، یعنی مادر داماد تعارف کنند، در کنار او بنشینند ، با او صحبت کنند، به سؤالات او پاسخ دهند و خلاصه آن که به او توجه کنند و چندان به پدر داماد نزدیک نشوند که ممکن است از همان اوایل باعث دردسر شوند.
لازم است که در جلسه اول خواستگاری فقط روی مسائل ازدواج صحبت شود و از بحث هایی که باعث اتلاف وقت می گردند و مسئله اصلی را به تعویق می اندازند، خودداردی نمایند.
به خانواده داماد توصیه می گردد که در همان اولین جلسه ، بعد از توافق ، هدایایی به عروس بدهند. میزان مهریه بستگی به وضعیت فکری ، اقتصادی و اجتماعی طرفین دارد.بسیار دیده شده که ایراداتی در رفتار و شخصیت دختر وجود داشته است که باید به طرف مقابل، مبلغی هم دستی داده شود تا با او ازدواج کند؛ یک دختر وسواسی که شب و روز فقط مشغول تمیز کردن دستهایش است، ولی از خانه داری هیچ گونه اطلاعی ندارد و حتی طرز تهیه نیمرو را بلد نیست، آیا می توان با او زندگی کرد؟ و یا پسری که شخصیتی متکی به والدینش دارد و اصلاً رشد فکری و اجتماعی او در حد بسیار پایینی می باشد تا اخلاقش ناپسند است و فحاشی می کند، حتی اگر میلیاردها مهریه دختر کند آیا ارزش ازدواج کردن دارد؟ در مقابل دخترانی هم هستند که ارزششان اصلاً در عدد و رقم نمی گنجد با معیارهای عادی نمی توان گوشه ای از شخصیت و رفتار و صفات خوب آنان را که مطبوع طبع هر ایرانی مشکل پسندی باشد بیان کرد.
خلاصه آنکه در زمینه مهریه می توان گفت که این سنتی لازم است و باید اجرا گردد. پس باید آنچه را عقل حکم می کند، انجام داد و نیز ارزش مادی و معنوی طرفین در نظر گرفته شود و در نهایت تصمیم با طرفین و توافق آنان است.
به طور کلی اجرای مراسم خواستگاری را که از مراسم لازم برای شروع زندگی است نباید سرسری گرفت و اگر می خواهید در خانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید، زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید. همچنین مجدداً به والدین ارجمند توصیه می شود که راه را برای فرزندانشان باز بگذارند تا آنچه را که بیرون از منزل برایشان اتفاق می افتد، با خیال راحت در جمع خانواده بازگو کنند و آن را به کمک دیگر اعضای خانواده تجزیه و تحلیل کنند. در آن صورت می توانند مطمئن باشند که به نتایج ایده آل هر خانواده ایرانی می رسند.
در طی مراسم خواستگاری نیز به نظرات و عقاید والدین دو طرف احترام گذاشته شود. با رعایت نکات بالا زوجی با سعادت در کنار یکدیگر خواهید بود که هر لحظه از زندگی مشترک برایتان ارزشمند، شیرین و فراموش نشدنی خواهد بود.
منبع : زن روز
بیشتر بدانیم؟
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر تصمیم تان را گرفته اید و می خواهید به خواستگارتان جواب رد بدهید، باید بدانید که این جواب دادن ، خودش اصول و قاعده ای دارد که باید رعایت کنید. در غیر این صورت جواب رد شما ممکن است باعث دلخوری یا حتی کینه هایی شود که پاک کردن اثرات آن تا مدت ها زمان می برد. به خصوص اگر پای خواستگاری های فامیلی یا همکاری در میان باشد!
راستش را بگویید
اگر بعد از بررسی تمام موارد و درست تحلیل کردن شرایطتان، باز هم فکر میکنید برای هم ساخته نشدهاید، باید هرچه زودتر حرف دلتان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نکنید با تحقیر و کممحلی، به او پاسخ منفیتان را نشاندهید. دلایلتان را بیان کنید و مقابلش اعتراف کنید که علاقهای به او ندارید. از شکستن دلش نترسید و نگذارید که بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج کردن با شما برنامه بریزد.
پردهپوشی را کنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بیزبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است که با صراحت تمام و بدون ترس، تکلیف را روشن کنید. ممکن است حرف شما دلش را بشکند. اشکالی ندارد. اگر بدون توهین و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن کنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس کاملا منطقی و بدون اینکه هیجان بیموردی به این روند تزریق کنید، بگویید که برای خودتان و او آینده خوبی نمیبینید یا اینکه احساسی که به او دارید از این جنس نیست و هیچوقت هم نخواهد بود.
چشم در چشم حرف بزنید
اگر هنوز جواب منفیتان را قاطعانه به او ندادهاید، بجنبید. در نخستین فرصت یک قرار دونفره با او بگذارید و بدون گوشه و کنایه یا در لفافه حرفزدن، برایش همه چیز را توضیح دهید. احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسانتر میکند و تنظیم کردن چنین قراری یکی از نشانههای این احترام است.
قرار نیست این ملاقات را دوباره تکرار و دهها بار موضعتان را بیان کنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یکبار و برای همیشه تکلیف این ماجرا را روشن کنید.
غرورش را نشکنید
هیچ وقت او را بهدلیل علاقهای که به شما دارد، تحقیر نکنید. شما هر راهی را برای رد کردن درخواستش میتوانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین کنید یا بهدلیل حسی که دارد او را سرزنش کنید. اگر او با درخواستهای مکررش شما را آزار میدهد، تنها جریان ارتباطتان را قطع کرده و تلاش کنید تاجایی که میتوانید از او فاصله بگیرید.
مراقب واژهها باشید
موضعتان را طوری بیان کنید که امکان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهمتر اینکه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل «فعلا قصد ازدواج ندارم»، «بگذار بازهم فکر کنم»، «بهدلیل مخالفت خانوادهام نمیتوانم» و... نه تنها کمکی به پیشبرد این ماجرا نمیکند بلکه او را هم معلق و بلاتکلیف گذاشته و آیندهاش را تحتتاثیر قرار میدهند. بهدلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نکنید.
علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی
قبل از آنکه موضوع را علنی کنید، باید یک قدم دیگر هم بردارید. یک روانشناس خبره پیدا کنید و برای مشاوره و البته دادن یک تست از او وقت بگیرید. تستهای شخصیت که از هر دو شما گرفته میشوند، میتوانند تاحدودی آینده ازدواجتان را پیشبینی کنند. مشاور با تحلیل تستی که از شما میگیرد، میتواند بگوید که چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممکن است دچار مشکل شوید.
بگذارید از احساسش حرف بزند
متکلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید که حرفهایش را بزند و از خودش دفاع کند. بدون آنکه حرفش را قطع کنید یا با لحنی تند و شتابزده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی کند. او بهعنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بکند و هر راهی که گمان میکند برای رسیدن به شما منتهی میشود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولیتان پافشاری کنید.
چطور جواب رد دهیم؟
با اقتدار حرف بزنید
اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را میزند مثل آدمهای ضعیف رفتار نکنید و با اعتماد بهنفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست که تنها با کسی که دوستش دارید زیر یک سقف زندگی کنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمیتواند این حق را از بین ببرد. هر کسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما کاری نکردهاید که به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد که بتواند با این موضوع کنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمیتوانید کمکی به او بکنید.
بگویید با دیگران خوشبخت می شود اما با شما نه!
اگر میخواهید یک پایانبندی خوب ایجاد کنید، کمی او را تحسین کنید. در ذهنتان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید که باز هم میتواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید که او را به چشم مرد زندگیتان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.
رابطه را کش ندهید
اگر پیشنهاد ازدواجش را رد کردهاید، باید تا آبها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به خصوص در رابطه های همکاری، دانشگاهی یا فامیلی. به هیچ بهانهای به او زنگ نزنید. شاید برای شما که به او احساسی ندارید، این اتفاق کاملا عادی بهنظر برسد و بخواهید کاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه میکنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی که سعی کردید خاموشش کنید را دوباره روشن نکنید.
وقت مشاوره
اگر میبینید که بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سختتر میشود یا اینکه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش میکند، یک راه دیگر را امتحان کنید. با او به جلسههای مشاوره بروید و حل کردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید. به او نگویید که برای قانع کردنش نیاز به کمک روانشناس دارید، بلکه موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح کنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را میخواهد، باید این شرط، یعنی شرکت در جلسات مشاوره را بپذیرد. شاید او در کنترل و شناخت احساساتش دچار مشکل شده و نیاز به کمکهای یک متخصص داشته باشد.
هرگز بهدلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید بهدلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعدهای بدهید که در مورد ادامه دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترکتان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید
بازندگیتان بازی نکنید
هرگز بهدلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید بهدلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعدهای بدهید که در مورد ادامه دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترکتان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید. شما نمیتوانید یک عمر با ترحم زندگی کنید، پس با کش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نکنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.
تصمیمتان را بگیرید، میخواهیدش یا نه؟
قبل از آنکه حجت را برای این خواستگارتان تمام کنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فکر نکنید. درست است که رابطهای میان شما و هیچ کدام از آنها نیست اما تا زمانیکه پاسخ قطعیتان را ندادهاید، در قبال فکری که این خواستگار در مورد آینده مشترکتان میکند، مسئولید، پس با گفتن جوابتان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما بهدلیل تردید باشد، اما اگر فکر میکنید که اول باید موقعیت بهتری پیدا کنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید بهدلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه دارید.
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شب خواستگاری کم از صبح پادشاهی نیست! خواستگاری، نقطه مهمترین تغییر در مسیر زندگی است؛ مسیری که میتواند همراه خوشبختی باشد یا نباشد. معلوم است که نمیتوان انتظار داشت دو طرف در این شب به شناختی دقیق و کافی از هم برسند
گاهی اشتباههای ناخواسته در شب خواستگاری میتواند سرنوشت دختر و پسری را تغییر دهد. توصیههای کارشناسان ما را در مورد سوالهایی که باید بپرسید یا نپرسید، رفتارهایی که باید انجام دهید یا ندهید و حرفهایی که باید بزنید یا نزنید بخوانید.
قبل از خواستگاری تکلیفتان را با این 6موضوع روشن کنید.
شباهت اقتصادی و فرهنگی
هر دو خانواده باید از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در یک رده باشند؛ برای مثال طبقه آنها از نظر اقتصادی متوسط محسوب شود. اگر تفاوت فاحشی بین دو خانواده وجود داشته باشد، حتی اگر عضو یک خانواده یا یک قوم باشند، بهتر است با هم ازدواج نکنند.
در این راستا پرسشها و نکتههای متداولی وجود دارند که دو خانواده میتوانند از یکدیگر بپرسند یا به آنها توجه کنند؛ برای مثال شغل پدر و حدود درآمد او، شغل پسر و درآمد احتمالی او، محل قرار گرفتن خانه دو طرف، وضعیت ظاهری خانه دختر و...
همچنین یکی از راههایی که در تشخیص تناسب فرهنگی دو خانواده به دختر و پسر کمک میکند این است که به نوع رابطه اعضای خانواده طرف مقابل با یکدیگر و نوع واکنشهای آنها در برابر مسائل مختلف دقت کنند.
زیبایی ظاهری
توصیه میشود دختر و پسر از نظر ظاهری تاحدودی در یک سطح باشند؛ به این معنا که یکی از آنها خیلی زیبا و دیگری زشت یا یکی خیلی چاق و درشت هیکل و دیگری ضعیف و کوچک نباشد. البته مهم این است که دو طرف همدیگر را بپسندند و نظر دیگران در این میان مطرح نیست.
گاهی دختر و پسر از نظر ظاهری با هم تفاوتی دارند که در عرف چندان پسندیده نیست؛ برای مثال قد دختر از قد پسر بلندتر است. در این شرایط هم خواست و تمایل دو طرف مهم است. دختر و پسر در مورد بحث مقبولیت ظاهری، باید به یک نکته توجه کنند.
در شش ماه تا حداکثر یک سال نخست ازدواج افزایش فعالیت هورمونهای جنسی باعث جذابیت طرف مقابل میشود ولی با گذشت زمان فعالیت این هورمونها کاهش مییابد و زن و شوهر باید در زمینههای دیگر برای هم جذابیت داشته باشند. در این شرایط جاذبه ظاهری اهمیت بیشتری پیدا میکند.
سلامت و بلوغ عاطفی
دختر و پسر باید به بلوغ روانی و پختگی عاطفی رسیده باشند. آنها باید از نظر روانی برای ازدواج آماده باشند. در این صورت دعوا، درگیری و قهر کمتری بین همسران رخ میدهد. در صورت بروز اختلافنظر نیز با یکدیگر گفتوگو میکنند.
یکی از مواردی که میتواند از درگیری بیدلیل بین همسران جلوگیری کند این است که از حساسیتهای همدیگر آگاه باشند؛ برای مثال دختر و پسر میتوانند از یکدیگر بپرسند: «چقدر برای تو مهم است روزهای خاص مانند تولد و سالگرد ازدواج را به یاد داشته باشم؟»، «اگر زمانی یادم نبود یا دیر به یادش افتادم خیلی ناراحت میشوی؟
عکسالعمل تو چه خواهد بود؟» آنها میتوانند از همدیگر درباره حساسیتها و علاقهها (مواردی که آنها را خوشحال یا عصبانی میکند)، میزان روابط اجتماعی، نوع رابطه با خانواده، علاقه به رفتوآمد با دوستان و اقوام و مواردی از این دست بپرسند. دو طرف باید از نظر روانی و عاطفی سالم باشند؛ البته در جلسه نخست نمیتوان در این مورد مطمئن شد و شناخت کاملی از طرف مقابل به دست آورد. با این وجود دختر و پسر میتوانند از همدیگر در مورد سلامتی هم سوال کنند.
تشابه ارزشهای اخلاقی و مذهبی
ارزشهای اخلاقی و مذهبی دختر و پسری که میخواهند ازدواج کنند باید مشابه باشد. هر دوی آنها باید به ارزشهایی مانند راستگویی یا ظلم نکردن به دیگران، به یک اندازه اعتقاد داشته باشند. چهارچوب اعتقادی و ایدئولوژیک آنها نیز باید مشابه باشد. در این راستا دختر و پسر میتوانند از یکدیگر مثلا درباره نوع پوشش خانم بپرسند؛ خانم تمایل دارد چه پوششی داشته باشد و آقا به چه پوششی اعتقاد دارد. چنین مسائلی باید از همان ابتدای آشنایی مشخص شود.
افراد زیادی هستند که پیش از ازدواج درباره اعتقادات و حساسیتهای این چنینی با هم گفتوگو نکردهاند و با خود گفتهاند: «بعد از ازدواج اصلاحش میکنم» یا «او را تغییر میدهم». ولی بعد از ازدواج قرار نیست هیچ یک از دو طرف تغییر کند. دختر و پسر هر انتظاری که از یکدیگر دارند باید قبل از ازدواج با هم در میان بگذارند.
اشتغال خانم
در صورتی که دختر تصمیم دارد پس از ازدواج به کار و اشتغال خود ادامه دهد، باید از همان ابتدا در این مورد با آقای خواستگار صحبت کند. پسر هم باید نظر خود را در این مورد با صداقت و دقیق بیان کند؛ آیا به طور کلی با کار کردن زن مخالف است و ترجیح میدهد همسر آیندهاش خانهدار باشد؟ آیا با کارکردن او در بعضی محیطهای کاری یا به صورت پارهوقت موافق است؟ یا به طور کلی با اشتغال همسرش مشکلی ندارد؟
تناسب سطح تحصیلی
سطح تحصیلی دختر و پسر باید تناسب داشته باشد. اگر فاصله بین مدرک تحصیلی آنها زیاد باشد احتمال اینکه دچار مشکل شوند و همدیگر را درک نکنند، وجود دارد. ضمن اینکه اگر سطح تحصیلات دختر بالاتر باشد، ممکن است مرد احساس حقارت کند.
منبع:همشهری
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
پژوهش ها نشان می دهد «پول» یکی از عوامل اصلی سوء تفاهم های زوج هاست. اگر با صداقت و صراحت قبل از ازدواج در مورد مسائل مالی صحبت کنید، ازدواج با دوامی خواهید داشت.
پول تعیین کننده ثروت است. اما در ایجاد مساوات، امنیت، عشق، قدرت و آزادی زوج ها نقش دارد. احساس شما نسبت به پول به مراتب مهمتر از میزان دارایی تان است.
سوزان بایردر نویسنده «پرسش های مشکل؛ 100 سؤال مهمی که از نامزدتان می توانید بپرسید» می گوید: ازدواج امیدها، آرزوها و ترس های مالی خاص خود را به همراه دارد. بسیار مهم است که تصویر روشنی از توقعات، انتظارات و خواسته های خود داشته باشید. با نامزدتان در مورد مسائل مالی صحبت کنید. نظر او را نسبت به نحوه اداره مسائل مالی بپرسید. هر چه اطلاعات کامل تری از او و انتظارات خود داشته باشید، بهتر می توانید تصمیم گیری کنید.
نظر او را نسبت به بیمه درمانی، بیمه عمر، صرفه جویی در محدودیت های مالی موجود، محل اقامت، هزینه رهن، اجاره و وام، و هزینه ادامه تحصیل بپرسید.
ادامه تحصیل مستلزم فداکاری همسران است. زیرا باید مخارج اضافی را برای تحصیل شما اختصاص داد. از طرفی در صورت ادامه تحصیل، شاید فرصت کافی برای کار کردن نداشته باشید.
طرح چنین مسائلی بسیار مشکل است. ولی باعث می شود حالا و پس از ازدواج خیالتان راحت باشد و تصمیم گیری تان بر اساس واقعیات موجود باشد نه رؤیاها و آرمان ها. اگر فرهنگ خانواده تان اجازه نمی دهد خودتان این مسائل را مطرح کنید، از والدین بخواهید آنها را بپرسند.
پرسش های زیر به شما کمک می کند تا تصویر روشن تری از وضعیت مالی آینده داشته باشید:
1 - درآمد ماهانه خواستگارتان چقدر است؟
2 - آیا کار کردن هر دوی شما لازم است؟
3 - اگر خانم کار نکند، آیا همسر، خانه داری را باارزش می داند؟
4 - برای گذران زندگی چقدر درآمد کافی است؟
5 - چگونه باید خرج کرد؟ چه هزینه هایی در اولویت است؟
6 - آیا با نحوه خرج کردن یکدیگر توافق دارید؟ با چه مواردی موافق و با چه مواردی مخالفید؟
7 - اگر هر دو کار می کنید، پولتان را با هم خرج می کنید یا جداگانه؟
8 - چه مبلغی (هر دو) در بانک دارید؟
9 - اگر خواستگارتان شغل آزاد دارد، چه مقدار از درآمدش را پس انداز یا سرمایه گذاری می کند و چه مقدار را خرج می کند؟
10 - چه کسی مسئولیت برنامه ریزی مالی را در درازمدت برعهده می گیرد؟
11 - برای داشتن احساس امنیت، چه مقدار پول کافی است؟
12 - چند درصد از درآمد را پس انداز می کنید؟ آیا نامزدتان با پس انداز در بانک موافق است؟
13 - چه کسی حساب دخل و خرج را دارد؟ چه کسی قبوض آب، برق، تلفن و گاز را می پردازد؟
14 - در صورت بیمه نبودن نامزدتان، آیا با بیمه اختیاری (خویش فرما) هر دو شما موافق است؟
15 - آیا نامزدتان باید خرج والدینش را بدهد؟ در صورت پاسخ مثبت ماهانه چقدر از درآمدش را به این کار اختصاص می دهد؟
16 - اگر خدای نخواسته ازدواج تان به طلاق منجر شود آیا می تواند مهریه را پرداخت کند؟
17 - آیا او با خرید وسایل اضافی برای منزل یا کادو برای دوست موافق است؟
18 - آیا نامزدتان می پذیرد که دارایی قبل از ازدواج مثلاً زمین، خانه و ماشین به اسم خودتان باشد؟
19 - آیا خواستگارتان بدهی ندارد و ورشکست نشده است؟ در صورتی که بدهی دارد تا چه مدت پس از ازدواج چه مبلغی باید پرداخت کند؟
20 - آیا می توانید حساب جداگانه ای برای هزینه های منزل داشته باشید؟ یا هر کسی بخشی از درآمد خود را برای آن اختصاص دهد؟
21 - آیا موافقید که حساب پس انداز جداگانه ای داشته باشید؟
22 - اگر پس از ازدواج با پول کار هر دو شما خانه یا ماشین خریداری شود، آیا موافقید که سند آن به نام هر دو باشد؟
23 - اگر پس از ازدواج با بحران مالی یا ورشکستگی روبه رو شوید چه می کنید؟
24- آیا موافقید مبلغی را برای موارد غیره منتظره نظیر هزینه عمل جراحی یا بیمارستان پس انداز کنید؟
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
دقت کنید شخصی که برای ازدواج انتخاب می کنید، آیا شخصیت اجتماعی، یعنی مجموعه ی حرکات، رفتارها، آداب معاشرت و برخورد اجتماعی اش با عقاید شما همخوانی دارد یا خیر؟ اگر همخوانی وجود داشت، تحقیقات جزئی در مورد خانواده اش به عمل آورید و خانواده ی او را با خانواده ی خود از لحاظ اقتصادی و اجتماعی مقایسه کنید، اگر در یک ردیف بودید، به خواستگاری بروید و یا اجازه دهید به خواستگاری تان بیایند.
*در مراسم خواستگاری، زیباترین لباس های تان را به تن کنید و پوششی مناسب داشته باشید چرا که اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی می ماند.
*در تمام طول مراسم خواستگاری، متانت و وقار باید از ناحیه ی هر دو خانواده مراعات شود.
*هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی نمایید سنجیده حرف بزنید.
*برای مطرح کردن مهمترین موضوعات خواستگاری در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر، بنا را بر صداقت بگذارید و متعهد شوید که آن چه می گویید، کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به این تعهد خود نیز پایبند شوید. بهتر است به عنوان اولین سؤال، از فرد مقابل بخواهید خودش را به طور کامل معرفی کند و خلاصه ای از گذشته ی زندگی اش را برای شما بگوید و خودتان نیز متقابلاً خلاصه ای از سرگذشت خود را مطرح نمایید.
*پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید، می توانید دیدگاه او را درباره ی مذهب جویا شوید و بعد، متقابلاً دیدگاه خودتان را راجع به مذهب مطرح نمایید.
*مطلب دیگری که می توانید سؤال کنید، نگرش مخاطب شما درباره ی مسائل اقتصادی و نحوه ی درآمد است. شغل و میزان درآمد ماهیانه ی خود را مطرح کنید و آن چه واقعاً هست را بگویید. آقایان باید امکانات مالی خود را توضیح دهند، اگر توان مالی شان در شرایط فعلی، بیش تر از امکانات موجود نیست، این مورد را نیز تذکر دهند و سپس، نظر دختر خانم را در این مورد بپرسند و ببینند ایشان چه مقدار پول را برای داشتن یک رفاه نسبی لازم می دانند و اگر خواسته های ایشان با درآمد آنان همخوان نیست، موضوع را مطرح و روی آن تأکید نمایند.
وعده ها و قول هایی که با امکانات شما نمی خواند و امکان برآورده شدنش نیست، ندهید. همیشه برای بهتر شدن زندگی، تلاش کنید اما قول های نا به جا ندهید. علاوه بر نگرش خود و فرد مورد نظر در مورد مسائل مادی و اقتصادی، باید موقعیت اقتصادی هر دو خانواده را با یکدیگر مقایسه کنید. بسیار مهم است که دختر و پسر از یک ردیف اقتصادی با یکدیگر ازدواج کنند و ازدواج طبقات متضاد اجتماعی، اصلاً صلاح نیست.
*یکی دیگر از مطالبی که حتماً باید در جلسه ی خواستگاری پرسیده شود، ارزش های خانوادگی ست. باید پی ببرید که در خانواده ی فرد مقابل، چه چیزهایی ارزش است. برای نمونه، اگر در خانواده ی شما، تحصیل جایگاه مهمی دارد و برای تحصیلات و فرد تحصیلکرده ارزش زیادی قائل اید، اما در خانواده ی شخص مورد نظر، هیچ بهایی به تحصیل داده نمی شود، جای تأمل دارد؛ باید اندکی دست نگه دارید.
*هریک از طرفین در جلسه ی خواستگاری باید از طرف مقابل بپرسد به نظر او، یک همسر ایده آل چه شرایطی باید داشته باشد؟ اگر خصوصیاتی که مطرح می شود، در وجود او نیست، به سرعت اعلام نماید که این خصوصیات فردی مورد نظر شما، در من نیست و یا اصلاً نمی توانم این گونه باشم.
*خانم ها حتماً باید از خواستگارشان سؤال کنند که به نظر او زن باید با چه نوع پوششی در اجتماع ظاهر شود، چگونه باید با مردم نشست و برخاست نماید، نظرش راجع به شاغل بودن زن چیست و ...
*اگر خانم ها در شرایط فعلی شاغل بوده و به شغل شان نیز علاقه مند هستند و کار کردن برای شان اهمیت دارد، اما احساس می کنند که خواستگارشان نظر چندان مساعدی نسبت به شاغل بودن آنان ندارد، باید به این نکته تأکید شدید کنند؛ حتی در صورت لزوم، آن را شرط ضمن عقد قرار دهند.
*مسأله ی دیگری که باید در خواستگاری مطرح شود، برنامه های فعلی و برنامه های آینده است. وضعیت فعلی تان را کاملاً مشخص نمایید، برنامه های آینده را نیز حتماً مطرح کنید. اگر قصد ادامه ی تحصیل دارید، این نکته را تذکر دهید. اگر قصد جا به جایی و مسافرت خارج از کشور دارید، باید پیش از ازدواج مطرح نمایید. اگر بیماری جسمانی خاصی دارید و یا قبلاً در زندگی شما اتفاقی افتاده است( نامزدی یا عقدی داشته و ناموفق بوده اید یا مسائل مشابهی داشته اید) آن را پنهان نکنید.
شاید همه ی این مطالب را در جلسه ی خواستگاری نتوان مطرح کرد؛ هیچ اشکالی ندارد، تعداد جلسات خواستگاری را اضافه نمایید، مشروط بر این که حسن نیت داشته باشید.
پس از این که در طول جلسات خواستگاری، مهمترین موضوعات خواستگاری را مطرح کردید،اطلاعات لازم را دریافت کردید و نکته ای برای تان مبهم نماند، زمان ارزش یابی و تجزیه و تحلیل فرا می رسد؛ فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهید، نکات مثبت را در شخصیت و موقعیت او جست و جو کنید و آن را در یک ستون زیر هم قرار دهید. در مقابل، ستونی را نیز به صفات و خصوصیات منفی اش اختصاص دهید. آن مورد یا مواردی از خصوصیات منفی که اطمینان صد در صد دارید تغییر می نماید را مثبت حساب کنید و سپس، آن ها را مورد سنجش قرار دهید و تحلیل کنید. گاهی اوقات یک مورد منفی به تمام موارد مثبت برتری دارد. برای نمونه فرد مورد نظر، تحصیلات و شغل خوبی دارد، از خانواده ی خوب و نجیبی برخوردار بوده و موقعیت اقتصادی اش نیز مناسب است، اخلاق خوبی هم دارد اما معتاد است؛ در این شرایط باید دست نگه داشته و برای ازدواج، عجله نکرد.
پس از آن که ارزش یابی انجام شد و وجوه اشتراک و تفاهم، زیاد بود، باید تحقیقات کامل در محل زندگی و محیط کار در مورد چگونگی رفت و آمد با دوستانش و دیگر موارد به عمل آید. تحقیق، شناخت شما را نسبت به همسر آینده و فرد مورد نظرتان افزایش می دهد.
البته پشتوانه ی تمامی مسائل گفته شده، توکل به خداوند متعال است. در صورتی که تشابهات، زیاد و تحقیقات انجام شده، مثبت بود، با توکل به خدا ازدواج کنید؛ به یاری او، زندگی آرام و سرنوشت خوبی در انتظار شما خواهد بود.
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
این روزها انتخاب یک همسر مناسب برای بسیاری از جوانان یک دغدغه اساسی است. به خصوص برای دخترخانم ها که شاید قدرت انتخاب کمتری داشته باشند و باید در انتظار آمدن یک خواستگار خوب بنشینند.
البته این به آن معنی نیست که دخترخانم ها هیچ نقشی در این باره ندارند آن ها می توانند با پیشه کردن برخی منش ها و البته دوری کردن از بعضی رفتارها و کردارها خواستگاران بیشتری داشته باشند. امروز می خواهیم درباره همین رفتارها و کردارها صحبت کنیم. البته باید به دخترخانم ها این مسئله را یادآوری کرد که نباید اجازه دهند نگرانی از این مسئله تمام زندگی و آینده شان را مختل کند. باید بین یک دخترخانم مجرد با مشکلات روحی و خلقی و یک دختر خانم مجرد با روح و روان سالم حتما دومی را انتخاب کنند، زیرا در این صورت است که می توانند دیر یا زود ازدواج مناسبی داشته باشند. فراموش نکنید کم نیستند افرادی که اگرچه کمی دیرتر ازدواج کرده اند ولی ازدواج موفقی داشته اند. مجله زندگی ایده آل در مطلبی به بررسی رفتارهایی که باید انجام داد تا خواستگاران بیشتری داشت پرداخته است، که در ادامه بخش هایی از آن را می خوانید:
به دنبال فرد ایده آل نباشید
بیشتر افراد وقت زیادی را صرف می کنند تا بتوانند «فرد ایده آل» خود را پیدا کنند. اگر شما هم جزو این دسته هستید توصیه می کنیم با چشمانی باز پیش روی تان را نگاه کنید. البته منظور ما این نیست که به اولین خواستگارتان پاسخ مثبت بدهید. ولی کمال گرایی هم ممنوع!
باوقار باشید
بیشتر مردان به دنبال زنی خاص می گردند که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکوه و شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند. مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آنها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند. پس با دوری کردن از برخی رفتارهای سبک، شخصیتی متین و باوقار داشته باشید.
زیبایی همه چیز نیست
شاید برخی از دخترخانم ها به اشتباه فکر کنند «زیبایی و وضعیت ظاهری» آنان همه آن چیزی است که پسران در انتخاب همسر آینده خود ملاک و معیار قرار می دهند. از این رو با پناه بردن به لوازم آرایشی یا حتی عمل های جراحی سعی دارند برای زیباتر شدن تغییری در ظاهر خود ایجاد کنند. اما بد نیست بدانید که اولا معیارهای زیبایی نسبی است و از فردی به فرد دیگر متفاوت است، همچنین پسرانی که به پختگی رسیده باشند، بیشتر از آن که در زیبایی چهره متوقف شوند به ظرافت ها و زیبایی های رفتاری شما توجه می کنند.
از سوی دیگر برخی از دخترخانم ها نیز فقط و فقط منتظر خواستگاری خوش تیپ هستند، اگر جزو این دسته از دخترخانم ها هستید بهتر است که خیلی در قید و بند قیافه نباشید چون قیافه خوب الزاما به معنی داشتن شخصیت خوب نیست.
وسواس را کنار بگذارید
محافظه کاری ها و وسواس های بی مورد را کنار بگذارید، اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرف های شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان تان کسی را برای ازدواج به شما معرفی می کنند اما شما اهمیتی نمی دهید، باید کمی در نگاه تان تجدیدنظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر خوبی برای شما باشد.
از آمدن خواستگار نترسید و چند هفته ای زیر نظر خانوادهها با خواستگار های تان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدم ها را بهانه نه گفتن نکنید. فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که می توان از آنها ایراد گرفت.
مهم این است که به ویژگی های برجسته او نظرکنید، شما نمی توانید یک شخصیت بی عیب و نقص را به عنوان همسرتان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد. اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرش افسرده یا عصبانی نشوید.
بگویید که توقعی ندارید
از موانع مهم پیش روی ازدواج توقعات بالاست و بسیاری از جوانان به دلیل مسائل مالی از تشکیل زندگی مشترک فراری هستند بنابراین با کم کردن این توقعات و بیان این مسئله در موقعیت های مناسب می توانید زمینه ازدواج را ایجاد کنید. همچنین یکی ازمواردی که می تواند مانع ازدواج باشد و آقا را از اقدام به خواستگاری منصرف کند موقعیت اقتصادی خوب خانواده خانم است. یعنی آقا این جرات را ندارد که اقدام به ازدواج کند، شما به عنوان یک خانم می توانید سطح توقعات تان را پایین بیاورید و با بیان کردن این مسئله در جمع دوستان و بستگان که انتظارات من برای ازدواج بالا نیست به همه نشان دهید که در ذهن چه دارید تا شجاعت معرفی کردن خواستگار را پیدا کنند.
باید در درجه اول یک زن باشید
برخی از دختران، زن بودن خود را فراموش کرده اند. این که تحصیل کنند و سر کار بروند، چیز خوبی است اما متاسفانه برخی از دختران امروز از آن طرف بام افتاده اند! بخشی از زن بودن زنان، در ارتباط با همسر و زندگی مشترک و نقش مادری شکوفا می شود و اینکه مورد حمایت و دوست داشته شدن همسر قرار بگیرند. دختران در ظاهر، این قضیه را کتمان می کنند. آنها با وجود موقعیت های خوب ازدواج اما همه درها را به روی خود بسته اند. چرا که تمام زندگی شان را در کار خلاصه کرده اند، آنها می خواهند به همه نشان دهند خودشان از پس کارهایشان برمی آیند و نیازی به ازدواج نمی بینند اما اگر با خود صادق باشند، این نیاز را احساس می کنند. فراموش نکنید مردها تمایل دارند با خانمی ازدواج کنند که در درجه اول یک زن است.
با خود مهربان باشید
دختری ناامید، عصبی و پرخاشگر که طلبکار از دنیا و دیگران است، چگونه انتظار دارد که فرد مناسبی برای ازدواج پیدا کند! دختری که هنوز با هم جنس خود نمی تواند درست ارتباط برقرار کند، چگونه انتظار دارد که دیگران به او خواستگار معرفی کنند!
دختران باید روی شخصیت خود و به خصوص مهربانی با خود، کار کنند. برخی از دختران امروز به دلیل داشتن تحصیلات و شغل، بخشی از زنانگی خود ازجمله مهربان بودن را کم رنگ کرده اند، در صورتی که یک مرد، حس محبت و مهربانی و حمایت همسر خود را می خواهد اما متاسفانه برخی دختران با تحصیل و شغل خود می خواهند که قدرت خود را به رخ فرد مقابل بکشند که در این صورت مردان فراری می شوند!
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خواستگاری رفتن مهم ترین قرار زندگی شماست که احتمالا تجربه زیادی درباره آن ندارید. بنابراین با خواندن این توصیه ها می توانید بهتر برای این شب مهم آماده شوید.
25+1 توصیه برای جلسه خواستگاری
1.گفت و گو پس از انجام خواستگارى رسمى از طرف خانوادها و تحقیق و آگاهى از بعضى شرایط که در مرحله تفحص به دست مى آید، انجام گیرد نه در ابتداى آشنایى. به عبارت دیگر، در واپسین مراحل تحقیق و قبل از مراسم عقد باید گفت و گو تحقق یابد.
2.گفت و گو باید خونسردانه و با آمادگى قبلى و در فضایى آرام و بدون خوف و فشار از طرف دیگران صورت گیرد.
3.شیک، تمیز و معطر باشید. زمانی که به خواستگاری می روید، زیباترین لباسهایتان را به تن کنید و پوششی شیک و مناسب داشته باشید. اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی می مانند. عده ای با لباس های نامناسب و نه چندان تمیز به خواستگاری می روند و تصورشان این است که این شخص باید وضعیت زندگی مرا بداند در صورتی که این وضعیت خاطره خوشی به جا نمی گذارد.
4.اگر در تحقیقات خود قبل از مراسم خواستگاری به علایق دخترخانم در مورد رنگ، عطر یا گل پی برده اید، او را با آنها مجذوب کنید. البته افراط نکنید تا شخصیتی وابسته از خود نشان ندهید.
5.خودتان باشید. در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر در اولین جلسه بنا را بر صداقت و یکرنگی بگذارید و متعهد شوید که آنچه می گوئید کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به این تعهد خود نیز پای بند شوید. سعی کنید مجسمه نباشید و تا حدی راحت بنشینید. صداقت در رفتار و گفتار، اضطراب شما را به شدت کاهش خواهد داد.
6.متین باشید. در تمام طول مراسم خواستگاری متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود و رفتارهای نامناسب و جلف، ذهنیت های بدی را رقم می زنند. جلف بازی، شما را بانشاط، سرزنده و اجتماعی نشان نمی دهد!
7.چشم چرانی ممنوع. اجازه ندهید احساس کند چشمانتان مانند یک شکارچی، او را خیره وار وارسی می کند. گاهی (فقط گاهی) که احساس می کنید به شما نگاه می کند به او نگاه کنید تا احساس کند برای زیبائی او ارزش قائلید.
8.حد و مرز خود را حفظ کنید. چه از لحاظ شرعی و چه از لـحاظ اجـتـماعی نباید تا زمانی که با همسر آینده خود محرم نشده اید او را لمس نمایید. سعی نکنید دست او را بگیرید و یا چسبیده به او بنشینید.
9.فاصله مجاز را رعایت کنید. نه آنقدر از یکدیگر دور بنشینید که مجبور باشید بلند صحبت کنید و نه آنقدر نزدیک که جسور به نظر برسید. فاصله مناسب، ارتباط عاطفی را قوی تر خواهد نمود.
10.جهت نشستن مهم است. کاملا روبروی هم نباشید. کمی متمایل باشید طوری که وقتی خواستید یکدیگر را ببینید مجبور باشید کمی سرتان را برگردانید. البته نه آنقدر که از دایره دید بیرون باشید و چهره یکدیگر را کامل نبینید. خوب است اگر صندلی ها فاصله یا جهت مناسبی ندارد، آنها را تنظیم کنید.
ساده آغاز کنید. بهتر است به عنوان اولین سۆال از فرد مقابل بخواهید خودش را کامل معرفی کند. به عبارت دیگر از او بخواهید خلاصه ای از گذشته زندگیش برای شما بگوید. خوب است بدانید او بر نکاتی تکیه خواهد کرد که برایش مهم است .
11.خوب بشنوید و زیبا بگویید. هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و گاهی با بیان عباراتی چون «بله»، «عجب»، «چه جالب» و ... متناسب با صحبت های او، نشان دهید که به حرف هایش دقت دارید. هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید سنجیده حرف بزنید. از این شاخه به آن شاخه نپرید و روده درازی را کنار بگذارید.
12.ساده آغاز کنید. بهتر است به عنوان اولین سۆال از فرد مقابل بخواهید خودش را کامل معرفی کند. به عبارت دیگر از او بخواهید خلاصه ای از گذشته زندگیش برای شما بگوید. خوب است بدانید او بر نکاتی تکیه خواهد کرد که برایش مهم است. خودتان نیز متقابلاً خلاصه ای از سرگذشت خود را مطرح نمایید.
سرگذشت و بیوگرافی شامل این موارد می شود:
معرفی کامل نام و نام خانوادگی، شغل، سن، شغل پدر و مادر، میزان تحصیلات هر یک از آنها، وضعیت شغلی و تحصیلی و سنی دیگر افراد خانواده، و این که شما در چه خانواده ای و با چه شرایطی بزرگ شدید و مسائل خاص زندگی شما در گذشته چگونه بوده است. دروغ نگویید اما لازم نیست هرچیزی را هم بگویید.
13.فقط روی مفاهیم کلی بحث نشود و به نمودها، مصادیق و مثال های عینی آن توجه شود. سعی کنید با مثال هایی، طرف مقابل را در موقعیت های عینی و واقعی قرار دهید.
14.از آنجا که هر کس مطابق با ذهنیت و تصورات به سۆالات جواب می دهد و چه بسا ممکن است برداشت دیگران از یک مفهوم، با برداشت شما مغایرت داشته باشد و عدم توجه به این نکته، در آینده مشکلاتی را برای شما ایجاد نماید و حمل بر نداشتن صداقت شود لذا بهتر است در چنین مواردی قبل از طرح سوال مورد نظر، ابتدا از طرف مقابلتان، در مورد این گونه مفاهیم توضیح خواسته و سپس سۆال اصلی را مطرح کنید.
15.دقت داشته باشید که اصل جواب ها و کیفیت آنها، نشان دهنده نوع شخصیت و دیدگاه های طرف مقابل شما و نیز نشان دهنده میزان رشد فکری و عقلی اوست. لذا جواب ها را کنار یکدیگر قرار دهید تا به یک جمع بندی مناسبی برسید.
16.اگر در موردی شک دارید که طرف مقابل صداقت داشته است یا خیر، موضوع را در قالب دیگری بپرسید و جواب ها را کنار یکدیگر قرار دهید.
17.جوگیر نشوید. وعده ها و قول هایی که با امکانات شما نمی خواند و امکان برآورده شدنش نیست ندهید. بگویید همیشه برای بهتر شدن زندگی مادی و معنویتان، تلاش خواهید کرد ولی قول های نابه جا ندهید.
18.درباره زنان دیگر صحبت نکنید: چه لزومی دارد دائم از خواهر، مادر یا زن دیگری نقل قول کنید؟!
19.از آسمان نیفتاده اید، پس فخر فروشی نکنید. چه به آنچه دارید و چه به آنچه لاف آن را می زنید. حواستان باشد که خواستگاری در درجه اول، احترام و اکرام به جنس مۆنث است.
20.گفتگو را ملایم و مثبت نگاهدارید. برخی اوقات مردان بدون فکر کردن و حتی بدون اینکه بدانند چه کار می کنند، صحـبت را به موضوعاتی سـنگین و منفی می کشانند. هیچ دلیل مفید و سازنده ای بـرای اینـکار وجود نداشته و تنها باعث از بین بردن لطف گفتگو و کاهش اشتیاق طرف مقابل خواهد شد. باور کنید این کاری رومانتیک نیست! صحبت از تحقیقات ناسا و حوادث پس از انتخابات، شما را فردی آگاه و روشنفکر نشان نمی دهد.
21.در مورد مسائل جنسی صحبت نکنید. زنان از شنیدن صـحبـت های جنسی متنفرند. برخی از مردان این کار را انجام می دهند ولی شما قرار نـیـست بـه ایـن عـمـل مـبـادرت ورزیـد. چون می خواهید متفاوت باشید. زن ها به دنبال قهرمان جنسی نیستند. اگر در ملاقات آغازین با شریک آینده زندگی خود مسائل جنسی را پیش بکشید در حقیقت به احساس راحتی و آرامش او حمله خواهید کرد.
22.هر حرفی را نزنید. هرچند دروغ گفتن جایز نیست اما هر راستی را نیز لازم نیست بگویید. اشتباهی که بعضی از دختران و پسران در جلسه خواستگاری مرتکب می شوند این است که همه گذشته خود را (که بعضا همراه با رفتارها، صفات یا ارتباطات غلطی بوده است که اکنون از آنها پشیمانند) به بهانه صداقت یا جلب اعتماد طرف مقابل، مطرح می کنند حال آنکه این عمل در بسیاری موارد اثر عکس دارد که نتیجه منفی آن در همان زمان (با از بین بردن تمایل فرد به این ازدواج) یا در زندگی مشترک (به شکل سوءظن، مشاجره های فراوان و طلاق)، دامنگیر طرفین خواهد شد.
23.صبور باشید. از او نخواهید همانجا به شما پاسخ گوید یا اصرار نکنید در همان جلسه تاریخ عقد و عروسی مشخص شود. او این گونه احساس خواهد کرد به نظر او اهمیت نمی دهید.
24.به زمان جلسه دقت کنید. اجازه ندهید آنقدر طولانی و خسته کننده باشد که تاثیرش را از دست بدهید یا ملا ل آور گردد. 25.شاید همه آنچه باید، در یک جلسه خواستگاری نتوان مطرح کرد، هیچ اشکالی ندارد تعداد جلسات خواستگاری را اضافه نمایید، مشروط به این که حسن نیت داشته باشید. این مطلب را با او درمیان بگذارید و تصمیم را به عهده بزرگترها بگذارید.
مسلماً در جلسه اول خواستگارى، چشمهاى خواستگار جستجوگر است و خوش لباسى بدون جوگیر شدن معقول ترین حالت است. اما اگر دخترى متوجه شایستگى هاى خواستگار شد، بهتراست در جلسات بعدى تدبیر به خرج دهد و علاوه بر خوش لباسى و متانت، رفتارهاى نرمترى از خود نشان دهد
یک توصیه زنانه
خیلی از مواردی که در بالا ذکر شد هم به کار دخترها می آید و هم به کار پسرها. اما در این مورد، می خواهیم یک موضوع درگوشی را با دختر خانم ها در میان بگذارید. یک عبارت ساده اما بسیار مهم که باید در جلسات خواستگاری رعایت کنید این است که سعی کنید دلنشین باشید.
مسلماً در جلسه اول خواستگارى، چشمهاى خواستگار جستجوگر است و خوش لباسى بدون جوگیر شدن معقول ترین حالت است. اما اگر دخترى متوجه شایستگى هاى خواستگار شد، بهتراست در جلسات بعدى تدبیر به خرج دهد و علاوه بر خوش لباسى و متانت، رفتارهاى نرمترى از خود نشان دهد. مسلماً در تیپ شخصیتى شما، او نباید به این نتیجه برسد که شما هیچ بلد نیستید و جذاب بودن را نمى فهمید.
خوش سخن گفتن، عاقل بودن، لبخند به موقع داشتن، تیپ مناسب داشتن، گهگاهى تأیید کردن مرد و.... خداوند ظرفیت دلبرى حلال را در وجود شما گذاشته و باید در وقت خودش از آن بهره ببرید. اما مراقب باشید تا وقتى خواستگار جدى نیست و تا وقتى به دل شما و خانواده شما ننشسته است گوهر طنازى و دلبرى خود را در معرض حراج قرار ندهید. ممکن است طرف سوء تفاهم کند و اشتباه برداشت نماید و یا برعکس، سوء استفاده نموده و ضربه بزند.
برگرفته از: پرسمان، کتاب اگر کتاب خواستگار نیاید (نوشته حسن سهرابی)
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
آشنایی قبل از خواستگاری رابطهای بدون تعهد، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو است. روابط حاکم در این نوع آشناییها اغلب رویایی، فانتزی و براساس احساسات و هیجانات عاطفی دختر و پسر شکل میگیرد و هرچند که برای دو جنس مخالف دلنشین و شیرین است، اما مبتنی بر واقعیت نبوده و کاذب است. در این روابط، عشقی مجازی حکمفرماست که واقعیت خارجی ندارد.
تا چندی پیش، روال بر این بود. دختر و پسری که به اصطلاح دمبخت بودند و قصد واقعی آنها ازدواج و تشکیل خانواده بود از طریق والدین، اقوام، آشنایان یا همسایگان به یکدیگر معرفی میشدند. پس از تماسی تلفنی با خانواده دختر و طرح چند سوال کلیدی در مورد سن، تحصیلات، طبقه فرهنگی، عقاید و... قرار جلسه اول گذاشته میشد.
طی جلسه اول آشنایی که خواستگاری نام میگرفت، دختر و پسر یکدیگر را میدیدند و پس از توافق اولیه با نظارت والدین مراحل آشنایی با ضوابط خاصی انجام میگرفت، اما در جامعه کنونی ما تعدادی از ازدواجهای نسل جوان بر پایه آشنایی قبل از خواستگاری شکل میگیرد و خیلیها این نوع آشنایی را ملاکی برای انتخاب همسر ایدهآل خود میدانند، اما سوال اینجاست آشنایی قبل از ازدواج تا چه حد تضمینکننده یک زندگی مشترک موفق خواهد بود و چه حد و مرزهایی باید در آن رعایت شود؟.
ازدواج در سه مرحله شکل میگیرد:
آشنایی، نامزدی و عقد.
به طور معمول و سنتی آشنایی از طریق خواستگاری آغاز میشود. در این روش پدر، مادر یا خواهر پسری که قصد ازدواج دارد با توجه به خصوصیات خانوادگی، اخلاقی، فرهنگی، مذهبی و... دختری را انتخاب میکنند. البته این انتخاب با نظر و موافقت پسر همراه است و اغلب این نوع خواستگاریها به ازدواجی موفق ختم میشود.
آشنایی بیضابطه، رابطهای بیسمت و سو
حالا اگر این آشنایی از طریق خود پسر یا دختر، قبل از مراسم خواستگاری صورت گیرد نهتنها صحیح و پسندیده نیست، بلکه در اغلب موارد مفید و موفق هم نخواهد بود.
آشنایی قبل از خواستگاری رابطهای بدون تعهد، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو است. روابط حاکم در این نوع آشناییها اغلب رویایی، فانتزی و براساس احساسات و هیجانات عاطفی دختر و پسر شکل میگیرد و هرچند که برای دو جنس مخالف دلنشین و شیرین است، اما مبتنی بر واقعیت نبوده و کاذب است. در این روابط، عشقی مجازی حکمفرماست که واقعیت خارجی ندارد.در این نوع آشناییها اغلب پسرها قصد ازدواج نداشته و معمولا از دادن تعهد ازدواج طفره میروند. این افراد بیشتر به فکر کامروایی خود هستند و برای رسیدن به آن آشنایی را طولانی کرده و نمیگذارند رابطه از آشنایی فراتر رود. اگر این نوع آشناییها به ازدواج ختم شود اغلب ناموفق بوده و با طلاق به شکست منتهی میشود.
آشنایی با ضابطه، دوران شناخت اولیه
پس از خواستگاری، دوران آشنایی شروع میشود. این دوران بنا به گفته بهشتی، نباید از سه یا چهار جلسه بیشتر به طول انجامد. طی این جلسات دختر و پسر و خانوادههایشان تا حدودی با لایههای سطحی شخصیت یکدیگر آشنا میشوند. این آشنایی نوعی شناخت اولیه و پیشزمینه دوران نامزدی است. این دوران اگرچه به قصد ازدواج شروع میشود اما به این معنی نیست که الزاما به وعده ازدواج و نامزدی ختم شود. چراکه گاهی در همین چند جلسه خانوادهها پی به حقایقی برده و حاضر به ادامه این رابطه نیستند بنابراین آشنایی بین دختر و پسر باید ارتباطی هدفدار و با اطلاع خانوادهها باشد. طبق احکام شرعی دختر و پسر در این دوران میتوانند برای یکبار بدون حجاب ضروری به مشاهده اندام و ظواهر یکدیگر پرداخته تا نداشتن آگاهی در این مورد، منجر به نارضایتی زوجین در آینده نشود. شناختهای عمیقی که در دوران نامزدی تجربه میشود برای دختر و پسر این فرصت و امکان را فراهم میکند که اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یکدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یکدیگر، وعده ازدواج را منتفی کنند
نامزدی، آشنایی را عمیقتر میکند
زمانی که دختر و پسر در چارچوب خانواده قدری باهم آشنا و مصمم به ازدواج شدند دوران نامزدی شروع میشود. دوران نامزدی با وعده ازدواج شروع و با عقد به پایان میرسد و حداقل خانواده دختر و پسر از آن آگاه هستند. در این دوران تعهد افراد به یکدیگر زیادتر، ارتباطات بیشتر و شناختها عمیقتر شده و افراد خانواده، فامیل و دوستان در این رابطه وارد میشوند.
در این دوره میتوانیم با نمونهای از زندگی مشترک و آینده خود روبهرو شویم و درستی و نادرستی تصورات و ذهنیات خود را از یکدیگر اصلاح کنیم. به طور میانگین چهار تا شش ماه فرصت مناسبی است که دختر و پسر و خانوادههایشان باهم آشنا شوند.
این دوران نباید طولانی شود، چراکه یا موجب وابستگی کاذب و غیرمنطقی شده یا اغلب موجب دلزدگی میگردد بنابراین اگر خانوادهها در این مدت شش ماه متوجه شدید نظرها و اعتقاداتشان از هم دور است باید هرچه زودتر قبل از هرگونه وابستگی عاطفی بین دختر و پسر به این دوران خاتمه دهند.
برخی افراد بر این باورند که شش ماه فرصت بسیار کوتاهی برای شناخت شخصیت واقعی افراد است، اما روانشناسان میگویند: چه تضمینی وجود دارد که پس از یک سال یا بیشتر شناخت طرفین از هم کامل شود. گاهی گذر زمان چیزی را عوض نکرده و فقط وابستگی عاطفی کاذب به وجود میآورد. نوعی وابستگی که موجب نادیده گرفتن تضادها و تفاوتهای شخصیتی دو طرف خواهد شد.
ترس از نامزدی ممنوع
برخی خانوادهها با این عقیده که چون نامزدی رسمیت ندارد و ممکن است پسر، دختر را رها کند یا اسم روی دختر بماند، دوران نامزدی را به بعد از عقد رسمی موکول کرده و این دوران را درفاصله بین عقد و عروسی قرار میدهند، اما شناختی که در دوره آشنایی، نامزدی یا عقد به دست میآید با یکدیگر متفاوت بوده و باید برای داشتن یک ازدواج موفق هرکدام از این مراحل را در مدت زمان توصیه شده طی کرد.
در واقع شناختهای عمیقی که در دوران نامزدی تجربه میشود برای دختر و پسر این فرصت و امکان را فراهم میکند که اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یکدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یکدیگر، وعده ازدواج را منتفی کنند. نامزدی یک فرصت است و نباید از این فرصت ترسید. هزینههای عاطفی، اقتصادی و اجتماعی جدایی در نامزدی بسیار کمتر از جدایی پس از عقد است.
حدود نظارت در دوران نامزدی
دوران نامزدی باید با نظارت همان افرادی که از نامزدی باخبرند یعنی پدر و مادر دو طرف صورت گیرد. مهمترین حریم نامزدی رابطه جنسی است که اگر برقرار شود فضای نامزدی از حالت طبیعی خارج و جدایی سخت میشود. در این دوران نباید هیچگونه ارتباط جسمانی و پنهانی برقرار شود. در دوران نامزدی دختر و پسر تحت نظر و با توافق خانوادهها با حفظ ادب و مراعات ارزشهای اخلاقی میتوانند با خانوادههای یکدیگر رفت و آمد کرده و در حد و مرز مشخصی با هم صحبت کنند یا بیرون بروند تا یکدیگر را بشناسند.
در این دوران به جای ایجاد روابط احساسی و هیجانی باید به تحلیل ملاکهای اصلی زندگی پرداخت و از نظرات یکدیگر باخبر شد.
از مشاور ازدواج کمک بگیرید
مشاوره با کارشناسان دینی، دختر و پسر را به وظایف شرعی خود در قبال همسر و فرزند در طول زندگی مشترک آگاه می کند و شرکت در کلاسهای آموزشی ازدواج میتواند زوجین را در برقراری یک ارتباط عاطفی و روابط صحیح زناشویی هدایت کند.
گفتوگو در مورد سنجش میزان تمایلات جنسی در دوران نامزدی به منظور جلوگیری از نارضایتی جنسی پس از ازدواج نهتنها جایز نیست، بلکه ملاک درستی برای سنجش تمایلات نخواهد بود. دختر و پسری که هنوز وارد زندگی زناشویی نشدهاند و تجربه و شناخت کاملی از تمایلات جسمی، جنسی و عاطفی خود ندارند، نمیتوانند در مورد میزان یا شدت این نوع تمایلات تصمیمگیری کنند. در این زمینه مراجعه به کلاسهای آموزشی و مشاوران خانواده کارساز خواهد بود.
کلمات کلیدی: آشنایی،ازدواج،نامزدی،دوستی،دختر،پسر
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وقتــی میخواهید ازدواج کنید احتمالا همیشه این سؤال در ذهنتان هست که شخص مقابل چه خصوصیات اخلاقیای دارد؟ مثلا از شخصیت آرامی برخوردار است یا نه، آیا زود عصبانی میشود یا نه؟ گاهی در طول شناخت پیش از ازدواج متوجه بعضی خصوصیات اخلاقی عجیب و غریب در فرد مقابل میشویم از جمله خشم و عصبانیت بیمورد. آیا میشود با اینگونه افراد زندگی مشترک خوبی داشت؟
اصلا خشم یعنی چه؟
خشم، احساس ناخرسندی و ناخوشایند و خصومت ما در مقابل خودمان یا دیگران یا موقعیتی که پیش آمده است که یکسری واکنشهای بیرونی هم دارد؛ مثل چهره برافروخته، حالت از کوره در رفتن و رفتارهای تکانشی که انرژیهای خشم را به این طریق نشان میدهیم. همه ما ممکن است دچار ناراحتیها، اختلافها و غمهایی در طول روز شویم ولی خشم ظاهر آدمها را بیشتر بههم میریزد و انرژی منفی آن بسیار شدیدتر است.اگر ناراحتیهای ما روی هم جمع شوند، خشم شکل میگیرد (یعنی ناراحتیهایی که تلنبار شده، بیان نشده، به آنها نپرداختهایم و درکشان نکردهایم.) معمولا افرادی که نمیدانند چگونه مسائل و ناراحتیهایشان را با خودشان یا دیگران حل کنند دچار خشم میشوند.
چند جور خشمگین میشویم؟
خشمها انواع مختلفی دارد
1. خشم به خودمان
نشاندهنده این است که من با خودم مسائلی دارم که حل نشدهاند و حسهای نامطلوبی نسبت به خودم دارم.
خشم به دیگران
این یعنی تحمل پذیرش رفتارهای دیگران را نداریم. شاید حتی مهارتهای گفتوگو و رفتارهای سازنده با دیگران را هم نداشته باشیم.
خشم به شرایط
معمولا افراد خشمگین رابطه عمیق و زیبایی با خودشان ندارند. خود را خیلی دوست ندارند. حالا اطرافیان وقتی این را بدانند میتوانند کمک کنند تا این جایگاه خالی و خلأعشق برای آنها پر شود.
چطور بفهمید خواستگارتان خشن است؟
اما از کجا بفهمید که مثلا خواستگارتان آدم خشنی هست یا نه.
یکی از توصیههای اصلی و اکید ما قبل از ازدواج این است که حتما زمانی را برای شناخت هم قائل شوید و این زمان لزوما چند روز، یک هفته یا یک ماه نیست. معمولا دوره شناخت را بین 6 ماه تا یک سال پیشنهاد میکنیم زیرا رفتارهای مختلف و خاص افراد در طول زمان، بالاخره خودش را نشان میدهد. باید زمان قابلملاحظهای را با فرد بگذرانید، البته نه فقط با پیامک و تلفن بلکه بهتر است خانوادهها و دوستان دو طرف هم در موقعیتهای مختلف با هم آشنا شوند. معمولا خشم یکسری آثار دارد؛ مثل اینکه فرد وقتی چیزی مطابق سلایق و عقایدش نباشد خیلی به هم میریزد و برافروخته میشود، با فشار و حرص صحبت میکند و شما متوجه میشوید که انرژی منفی او در یک لحظه بالا میرود. معمولا افرادی که دچار پرخاشگری هستند از تن صدای بالایی برخوردارند و از کلمات پرخاشگرانه و توهینآمیز استفاده میکنند. مثل زوجی که قبل از ازدواج چند جلسهای برای مشاوره به من مراجعه کردند و آقا در تمام مدت برای توصیف شرایط کارش از کلمات توهینآمیز استفاده میکرد. بعد از چند جلسه متوجه شدم که او همیشه دچار خشم است و اگر این خشمهایش را حل نکند حتما در رابطهاش دچار مشکل خواهد شد.
به هر حال این افراد در طول زمان خودشان را نشان میدهند. افراد خشمگین ممکن است تا مدت طولانی بتوانند چهره خوبی از خود نشان دهند اما کمکم چهره واقعیشان آشکار میشود.
آیا میشود با فرد پرخاشگر زندگی خوبی داشت؟
اما اگر ازدواج کردید و دیدید همسرتان پرخاشگر است باید بدانید تغییر دادن طرف مقابل کار بسیار دشواری است مگر اینکه خودش بخواهد. اصولا آدمها تغییر نمیکنند مگر اینکه خودشان بخواهند.
اگر فرد پرخاشگر نخواهد تغییر کند کار خیلی دشوار خواهد بود. درحقیقت کسی که بخواهد با این فرد زندگی کند ابتدا باید تصمیم بگیرد که آیا میتواند با فردی که پرخاشگر است زندگی کند یا خیر؟
یعنی آیا رفتارهای پرخاشگرانه او آنقدر آسیبزننده است که تصمیم به جدایی بگیرد یا نه؟ اگر میخواهد زندگی کند که باید او را همانطور که هست، بپذیرد. درحقیقت اینجا جز پذیرش طرف مقابل هیچ چارهای ندارد و باید روی آرامسازی خودش کار کند.
اما فرض بر اینکه آن فرد پرخاشگر میخواهد تغییر کند، ضمن اینکه باید یکسری مهارتهای مدیریت خشم را بیاموزد، خانواده هم میتواند خیلی کمککننده باشد.
اما چگونه این کار را بکنیم:
1- به مروز زمان افراد متوجه میشوند که اشخاص پرخاشگر چه خط قرمزهایی دارند که میتوانند مراقب آنها باشند. 2- معمولا افرادی که پرخاشگرند، افراد حساسی هستند و چون دارند در دنیای درونشان با خودشان خشم را تجربه میکنند دیگر تحملشان تمام میشود و آن را به بیرون میریزند؛ یعنی ما هر چیزی را که در درون داریم به بیرون نشان میدهیم. من اگر در درونم با خودم سرزنشگرانه و توهینآمیز برخورد کنم طبیعتا با دیگران نیز همینطور خواهم بود. معمولا افراد خشمگین رابطه عمیق و زیبایی با خودشان ندارند. خود را خیلی دوست ندارند. حالا اطرافیان وقتی این را بدانند میتوانند کمک کنند تا این جایگاه خالی و خلأعشق برای آنها پر شود.
با فرد پرخاشگر ازدواج نکنید، مگر...
در مورد ازدواج همیشه باید شناخت وآگاهی ما نسبت به فرد مقابل در رابطهاش با ما یک قدم جلوتر باشد. در روانشناسی نیز یک اصل است که احساسمحوری یکی از خطاهای ذهنی است. افراد احساسمحور معمولا تصمیماتی میگیرند که بعدها دچار ناکامی و پشیمانی شده و متوجه میشوند که تصمیماتشان اشتباه بوده و چه بسا همین عامل میتواند باعث افسردگی شود. وقتی در سنجش شخصیت طرف مقابل که یکی از ملاکهای اصلی است پرخاشگری را مشاهده کنیم و در مقابل او یک فرد آرام قرار بگیرد اتفاقی که بین این دو میافتد، این است که فرد پرخاشگر معمولا حاکم بر فرد آرام خواهد شد. با این شرایط پیشنهاد ما این است که ازدواج صورت نگیرد مگر اینکه فرد پرخاشگر روی خشم خود کار کند.
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت