(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

بالا بردن اعتماد به نفس کودکان


برای جواب دادن به سوالاتشان وقت بگذارید. پرسش هایشان برداشت آنها از دنیای خارج و احساساتشان است که با نشان دادن آنها سعی در برطرف کردن مشکلاتشان کنید، همه این کارها پیش زمینه ای برای انعطاف پذیری کودکان است. اگر فرزندتان احساس کند که سؤال هایش احمقانه و خسته کننده به نظر می رسد، از مطرح کردن آنها منصرف می شود.

 

اگر بعضی اوقات شما چیزی می گویید یا کاری را بدون دلیل برای مدت ها انجام می دهید و نتیجه ای نمی گیرید، کمی تأمل کرده و به روش های دیگری که می توانید انجام دهید فکر کنید، بدون هیچ درگیری و کشمکشی به نتیجه مطلوب و دلخواه خواهید رسید. قوانین آرام و ثابتی در مورد غذا خوردن کامل یا دست شستن پیش از غذا کار را راحت می کند. و بدین معنا نیست که در مقابل فرزندتان کوتاه بیایید یا او را بد عادت و لوس کنید. با به کارگیری از این روش به آنها یاد می دهید که برای فائق آمدن بر مشکلات روش های متعددی وجود دارد و از اشتباهات خود می توانید چیزهای جدید یاد بگیرید. اگر شما در رفتارتان تجدید نظر کنید، فرزندتان نیز درست مثل شما سعی می کند هنگام رویارویی با مشکلات زندگی از روش های متفاوتی استفاده کند تا بتواند بر آنها پیروز شود.

 

تمام توجه و حواستان را روی او متمرکز کنید. وقتی کودکان متوجه می شوند که والدینشان از بودن با آنها لذت می برند، احساس عشق و علاقه زیادی می کنند. این حس خاص، مکمل و لازمه اعتماد به نفس آنهاست. در حقیقت، مطالعات نشان می دهد که کودکانی که در دوران کودکی خود بر مشکلاتشان پیروز می شوند کسانی هستند که خود را به راستی باور کرده اند.

به کودکان اجازه دهید که در برطرف کردن مشکلاتشان، تصمیم گیرنده باشند. مسئله ای که بیشتر والدین با آن روبرو هستند این است که به غلط تمایل دارند خیلی سریع فرزندانشان را از مخمصه نجات دهند.

حتی اگر 15 دقیقه در روز توجه کامل خود را به فرزندتان معطوف کنید کافی است. فرض کنید والدین کودکی 5 ساله هر شب در کنار او بازی می کنند، ولی هر وقت که تلفن زنگ می زند، بازی را قطع کرده و مشغول جواب دادن به تلفن می شوند. به تدریج، کودک متوجه می شود که تلفن از او خیلی مهم تر است و برای نشان ندادن ناراحتی اش، خود را با دیدن فیلم سرگرم می کند.

 

سعی کنید اشتباه کودکان را با تجربه کردن خودشان، برطرف کنید. کودکانی که والدینشان نسبت به خطاهای آنها بیش از حد حساسیت نشان می دهند، ریسک پذیری کمتری داشته و در نهایت به خاطر اشتباهشان توسط دیگران سرزنش می شوند.

تجربه کردن

 والدین باید خیلی با این مسائل راحت تر برخورد کنند به طور مثال اگر فرزندتان برای سومین بار شیرش را روی صندلی می ریزد، خود را کنترل کنید و به خود بگوئید که این کار برای کودکان در این سن طبیعی است و با بزرگ شدن آنها، این مسئله نیز حل می شود. با این روش فرزندتان را برای حل کردن مشکلش آماده می کنید. اگر می خواهید به فرزندتان دوچرخه سواری یاد دهید، بگوئید که چگونه تعادل خود را حفظ کند و اکثر بچه ها بار اول زمین می خورند. به کودکان اجازه دهید که در برطرف کردن مشکلاتشان، تصمیم گیرنده باشند. مسئله ای که بیشتر والدین با آن روبرو هستند این است که به غلط تمایل دارند خیلی سریع فرزندانشان را از مخمصه نجات دهند.

 

در همه شرایط او را بپذیرید. ابراز محبت به کودکی که پیوسته بی تربیت، ناسازگار و بدخلق است، همچون بیشتر کودکانی که دوران بلوغ را سپری می کنند، سخت است. جالب است بدانیم در این زمان است که او به محبت بیشتری نیاز دارد. والدینی که هم در دوران سرکشی و ستیز کودکان و هم در دورانی که کودکان نوپا می باشند و از شیرینی خاصی برخوردارند به آنان توجه می کنند در واقع پایه عزت نفس کودکانشان را می سازند. وقتی را که با کودکتان می گذرانید یکی دیگر از مواردی است که برای تقویت عزت نفس او مهم است.


مطالب پیشنهادی:

ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت کدامند؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
کدامند؟

ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمرچیست؟
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

http://maktoobshop.com

 

اعتماد به نفس و ظاهر دختران



یادتان باشد فرزندتان بیشتر از رفتار شما می‌آموزد تا گفتارتان، نوجوانان در ابتدای بلوغ به الگوهای بیرونی توجه می‌کنند اما رفته‌رفته با افزایش آگاهی به سمت الگوهای داخل خانواده گرایش پیدا می‌کنند، پس الگوی خوبی برای او باشید.

جوفراست: یکی از موضوعاتی که در دوران نوجوانی به شدت برای فرد مهم می‌شود، ظاهرش است. براساس برهه سنی که نوجوانان در حال گذار از آن هستند، شناخت و پذیرفتن تغییرات جسمی یکی از مهم‌ترین دلمشغولی‌های آنهاست. تحقیقات مختلف نشان می‌دهد دختران در 10 تا 14 سالگی به طور محسوسی دچار ضعف اعتماد به نفس هستند، بنابراین مهم‌ترین کاری که والدین باید انجام دهند این است که اعتماد به نفس آنها را افزایش دهند. آنها با شناخت از فرزند خود می‌توانند توانمندی‌هایش را مدنظر قرار داده و الگوهای رفتاری مطلوب را در او ایجاد کنند. در این برهه از زمان بهتر است والدین برخی کارها را انجام دهند.


با او حرف بزنید


بهتر است والدین و به ویژه مادران درباره تغییرات جسمانی دوران بلوغ با دختران خود صحبت کرده و به آنها کمک کنند خود را باور داشته باشند. در این دوره فرزندان نیاز به توجه بیشتری دارند و بنابراین باید روابط عاطفی عمیق‌تری با آنها برقرار کرد. والدین شاغل حتما باید زمانی از روز را به صحبت کردن با فرزندان خود اختصاص دهند و درباره اتفاقاتی که در طول روز افتاده و مشکلاتی که با آنها مواجهند، صحبت کنند.


او را با واقعیت آشنا کنید


گاهی تصویر بدن در نوجوان، واقعی نیست. بهتر است فرزندتان با ماهیت واقعی عکس‌هایی که روی مجلات می‌بیند، آشنا شود. به فرزندتان بگویید که تنها چند درصد از مردم تناسب‌اندام دارند و آن چیزی که فرزندتان دنبال آن است، استانداردی غیرواقعی است و اینکه بسیاری از این عکس‌ها، دستکاری شده است.


خودباوری‌اش را تقویت کنید


به او بگویید که خودباوری به معنای دوست داشتن خود به مقدار زیاد چه درونی و چه ظاهری است،‌ آن‌طور که به نظر می‌رسد و آنچه به آن معتقد است. او می‌تواند خود را دوست داشته و همیشه اعتماد به نفس مثبت داشته باشد؛ زمانی که اجازه ندهد برنامه‌های تلویزیونی، سینما، مجلات و حتی  اظهار نظر دیگران بر او اثر بگذارند.


این ویژگی‌دوران بلوغ است


اینکه چرا فرزند شما علاقه‌مند به استفاده از لوازم آرایشی است و چگونه باید با چنین شرایطی برخورد کرد، مستلزم افزایش شناخت و آگاهی درباره ویژگی‌های دوران بلوغ است. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های فکری نوجوانان به‌خصوص دختران توجه بیش از حد به وضعیت ظاهری‌شان است و متاسفانه معمولا به جنبه‌های منفی که به علت تغییرات دوران بلوغ برایشان ایجاد شده مانند رشد نابرابر اندام‌ها و بینی... بیشتر توجه می‌کنند.


چرا لوازم آرایشی استفاده می‌کنند


گرایش نوجوانان به استفاده از لوازم آرایشی و... برای جلب‌توجه و ابراز وجود است، به‌نحوی که به هر میزان اعتمادبه‌نفس کمتری داشته باشند بیشتر به سمت استفاده از این وسایل گرایش پیدا می‌کنند، پس باید ریشه  این نوع رفتار را در علل کاهش اعتماد به نفس فرزندمان جست‌وجو کنیم.


دلایل کدام است؟


یکی از علل کاهش  اعتماد به نفس در نوجوانان سرزنش، انتقاد و نصیحت‌های مداوم از سوی والدین و مربیان است. برخی والدین بیش از حد سرزنش‌گر و منتقد هستند، به نحوی که پس از مدت کوتاهی سبب خشم، لجبازی و در نهایت دوری‌گزینی فرزندان می‌شوند.


او را در آغوش بگیرید


خوب است بدانیم تغییر با تایید نقاط قوت فرد ایجاد می‌شود. ما هنگامی می‌توانیم تاثیرگذار باشیم که در ابتدا ویژگی‌های مثبت فرزندمان را ببینیم و بگوییم. چرا برخی پدران عزیز ما با شجاعت از ظاهر دختران خود تعریف نمی‌کنند؟ او را در آغوش نمی‌گیرند؟ مگر نه اینکه همه ما انسان‌ها به توجه نیاز داریم و از بیان عاطفی عزیزان‌مان سرشار از امید و انرژی می‌شویم. پس باید اجازه دهید فرزندتان نیز این انرژی را از محیط امن خانواده دریافت کند. فرزند شما به خصوص در دوران بلوغ برای کسب اعتماد به نفس نیازمند این توجه و حمایت عاطفی شما پدر و مادر عزیز است.


نکات مهم در افزایش عزت نفس فرزند


به افکار، کلام و عقاید فرزندتان احترام بگذارید و از بیان هر نوع عبارت گزنده و تحقیرکننده خودداری کنید.


به شخصیت فرزندتان احترام بگذارید. حتی اگر مرتکب رفتار اشتباهی شده باشد فقط آن رفتار خاص را باید مورد انتقاد قرار داد نه کل شخصیت او را.


موقعیت‌هایی را به منظور کسب تجربه موفقیت برایش ایجاد کنید. ابتدا  او را با موقعیت‌های ساده مواجه کنید و به‌تدریج به سمت مراحل دشوار سوق دهید.


در زندگی خود نظم را رعایت کنید و در اجرای قواعد و قوانین خانواده قاطع و باثبات باشید تا فرزندتان هم این‌گونه رفتار کند و دچار دوگانگی و تعارض نشود.


در برنامه‌ریزی‌های زندگی‌تان زمان‌هایی را صرفا به فرزندتان اختصاص دهید و فقط به همان فعالیت برنامه‌ریزی شده بپردازید و آن را به محلی برای نصیحت تبدیل نکنید.


توقعات خود را با توانایی‌های فرزندتان هماهنگ کنید و فرزندتان را قربانی کمال‌گرایی خود نکنید.


فرزند خود را با دیگران مقایسه نکنید و نقاط ضعفش را به رخش نکشید.


به جای توجه به رفتار و خصایص منفی و گوشزد کردن آن بیشتر به رفتار و نکات مثبت او توجه کنید و آن رفتارها را مورد توجه و تشویق قرار دهید. به‌عنوان مثال «چقدر توی جمع خوب صحبت کردی، واقعا لذت بردم»، «این مدل مو خیلی بهت میاد»، «امروز چقدر زیبا شدی»، «موقع صحبت با دختر خاله‌ات خیلی صبور و متین بودی از رفتارت لذت بردم»


یادتان باشد فرزندتان بیشتر از رفتار شما می‌آموزد تا گفتارتان، نوجوانان در ابتدای بلوغ به الگوهای بیرونی توجه می‌کنند اما رفته‌رفته با افزایش آگاهی به سمت الگوهای داخل خانواده گرایش پیدا می‌کنند، پس الگوی خوبی برای او باشید. مادری که بیشتر وقت خود را جلوی آینه، در آرایشگاه‌ها و فروشگاه‌های لباس می‌گذراند چه انتظاری از دخترش دارد!


 منبع: سیب سبز



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها چیست؟
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
چیست؟

ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
کدامند؟
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
چیست؟

دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

 

 

 

اعتماد به نفس و ژنتیک


تحقیقات جدید نشان می دهند که اعتماد به نفس بالا پدیده ای است که در ساختار ژنتیکی انسان جای دارد. دانشمندان معتقدند بسیاری از انسان ها موفق و پیروز متولد شده اند و عوامل محیطی تاثیر چندانی بر شیوه زندگی آنها نداشته اند. این نظریه جدید با مطالعات پیشین که معتقد بودند اعتماد به نفس خصیصه ای است که تحت تاثیر محیط می باشد، کاملا در تضاد است.


متخصصان روانپزشکی اکنون بر این باورند که موفقیت در مراحل سخت زندگی شاید خصوصیتی است که انسان ها با آن زاده می شوند. به عقیده محققان کودکانی که به توانایی های خود اعتقاد و اعتماد بسیار بالایی دارند، معمولا در مدرسه عملکرد بهتری از خود نشان می دهند، حتی درصورتی که از بهره هوشی پایین تری برخوردار باشند.


متخصصان موسسه روانپزشکی کالج لندن اظهار داشتند که  اغلب افراد معتقدند که اعتماد به نفس پدیده ای تحت تاثیر محیط است، اما مطالعات جدید نشان می دهند این خصوصیت تا حد بسیار زیادی تحت تاثیر ژنتیک قرار داشته و در مدرسه یا دیگر مراکز عمومی بروز پیدا می کند. تحقیقات انجام شده در این موسسه نشان داد اعتقاد و اعتماد کودکان به توانایی های خود اساس ژنتیکی دارد. طی این تحقیقات از 3700 دو قلو برای اندازه گیری توانایی های آنها در برخی از فعالیت های مربوط به مدرسه سوالاتی پرسیده شد. با استفاده از دوقلوهای همسان و نا همسان 7 تا 10 ساله و بررسی پاسخ های آنها، دانشمندان می توانستند میزان تاثیرات ژنتیکی و محیط را از یکدیگر تشخیص دهند.

مطالعه بر روی دوقلوها بسیار مفید است زیرا دوقلوهای همسان از ژنتیک و محیط یکسانی برخوردارند اما دوقلوهای ناهمسان از ژنتیک متفاوت و محیط مشابه برخوردارند. به همین دلیل مقایسه پاسخ های دوقلوها می تواند به خوبی ریشه ژنتیکی یا محیطی خصوصیات آنها را آشکار سازد.


این مطالعات نشان داد اعتماد به نفس تا حد زیادی و درست به اندازه بهره هوشی به ژنتیک وابسته است.


این محققان ژنتیک را تنها عامل موثر در اعتماد به نفس نمی دانند، اما بر این باورند که بخش عمده این خصوصیت به ژن فرد بستگی دارد که می تواند در سراسر زندگی فرد ثابت بماند.

شرح و نتایج این مطالعه در نشریه روانشناسی به چاپ رسیده است.


مطالب پیشنهادی:

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟

ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت چیست؟

خطرظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامتی
 نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی چه نقشی دارد؟

 بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر چه تاثیری دارد؟


دسترسی به تمامی این مطالب در سایت

http://maktoobshop.com

 

روانشناسی کودک...


                                                در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار می‌آید.

پروفسور و روانپزشک معروف، دکتر طارق علی الحبیب می گوید:

➖کودکت خیلی دروغ میگه! زیرا خیلی بهش گیر میدی.
➖کودکت اعتماد بنفس نداره!زیرا تشویقش نمی کنی.
➖کودکت کم حرفه!زیرا باهاش حرف نمیزنی.
➖کودکت دزدی میکنه!زیرا بذل و بخشش رو بهش نمی آموزی.
➖کودکت ترسوست! زیرا همیشه طرفداریشو میکنی.
➖کودکت به دیگران احترام نمیزاره!زیرا صدات رو واسش پایین نمی آری.
➖کودکت همیشه عصبیه!زیرا ازش تعریف نمیکنی.
➖کودکت بخیله!زیرا باهاش همکاری نمیکنی.
➖کودکت به دیگران پرخاش میکنه!زیرا تو خشن و سختگیری.
➖کودکت ضعیفه!زیرا همیشه تهدیدش میکنی.
➖کودکت داد و فریاد میکنه! زیرا بهش اهمیت نمیدی.
➖کودکت ناراحتت میکنه!زیرا بغلش نمی کنی و نمی بوسیش.
➖کودکت ازت فرمان نمی بره! زیرا درخواستات بیش از حده.
➖کودکت گوشه گیره!زیرا همیشه مشغولی.(مشغول کارهای خودت)

نمود این رفتار ها در بزرگسالی بسیار خطرناک و غیر قابل درمانند...

فرزندانتان ترسو و کم اعتماد به نفس نمیشوند اگر...




در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار می‌آید.

http://maktoobshop.com/


کنترل نامحسوس
جرات به خرج دهید و فرزندتان را درگیر تجربه?های و ریسک‌های جدید کنید. بگذارید فرزندتان از همان سن پایین بعضی از کارهای به‌ظاهر دشوار را خودش انجام دهد و اگر اشتباهی نیز مرتکب شد راهنمایی‌اش کنید. برای مثال اگر فرزند کوچکتان خواست یک بطری شیشه‌ای را خودش به تنهایی جابجا کند و با این کار می‌خواهد به شما کمک کند اصلا مانع او نشوید. فرض را بر این می‌گیریم که محتویات داخل بطری به زمین ریخت. به جای سرزنش کردن، همراه با فرزندتان آثار لکه و کثیفی را پاک کنید و باز هم به او فرصت امتحان کردن مجدد را بدهید. با این کار فرزندتان را از سنین پایین در مقابل اشتباه و شکست قوی بار آورده‌اید.

انتخاب
به فرزندتان اجازه دهید قدرت انتخاب داشته باشد و تبعات انتخاب خود را از نزدیک حس کند. در یک روز برفی اجازه بدهید از بین شال، کلاه و پوشیدن کت یا تمام این موارد خودش گزینه‌ای را انتخاب کند. اگر تنها کلاه را برداشت و با وجود توضیحاتتان همچنان روی انتخابش اصرار داشت، مانعش نشوید اما شال و کتش را با خود همراه داشته باشید. در این شرایط کمی احساس سردی باعث مرگ فرزندتان نمی‌شود بلکه به او درسی بزرگ خواهد داد؛ درسی که در بزرگسالی‌اش آن را خوب در خاطر خواهد سپرد. بگذارید فرزندتان با تمام وجودش از تاثیر انتخاب در زندگی شخصی‌اش آگاه شود و محتاطانه‌تر و با دقت بیشتری گزینه‌های مختلف را انتخاب کند و به کار بگیرد.

وظایف کوچک اما حیاتی
این شانس را به فرزندتان بدهید تا در کارهای خانه یا بیرون از منزل به شما کمک کند. با درونی کردن این حس در همین سنین پایین روحیه همکاری را در فرزندتان می‌پرورانید و این موضوع باعث استقلال شخصیتی فرزندتان خواهد شد و از او یک شخص با اعتمادبه‌نفس قوی خواهد ساخت. بخش کوچکی از کارهای منزل را به عهده‌اش بگذارید اما یادتان باشد خیلی در این کار زیاده‌روی نکنید و متناسب با توانایی‌های فرزندتان وظیفه‌ای مشخص به او بسپارید. این کار می‌تواند کمک گرفتن از او در چیدن میز شام یا آب دادن به گلدان داخل خانه‌تان یا برداشت نامه‌ها و بسته‌های داخل صندوق پستی‌تان باشد. این وظایف کوچک اما مهم باعث می‌شود فرزندتان احساس قدرت کند و همین موضوع اعتمادبه‌نفس او را تقویت خواهد کرد.

اتمام کارها
مطمئنا فرزند شما به تفریحاتی خاص علاقه دارد، مثل شنا، بازی با رایانه، نقاشی و... در همه این فعالیت‌ها به او بیاموزید کار را به اتمام برساند. اگر او در این سنین پایین یاد بگیرد نسبت به چیزهایی که دوست دارد تعهد داشته باشد و آنها را به صورت کامل انجام دهد، به همین ترتیب در آینده به خوبی از عهده انجام تصمیم‌ها و به سرانجام رساندن آنها برخواهد آمد و حس کامل کردن یک فعالیت باعث افزایش روحیه اعتمادبه‌نفس در او خواهد شد. پس بگذارید کارهای مورد علاقه فرزندتان به خوبی به پایان برسد و در این کار تشویقش کنید.

نظرخواهی را فراموش نکنید
منظور از این کار این نیست که در همه کارها با فرزندتان مشورت کنید بلکه دخالت دادن نظر فرزندتان در بعضی از اموری که مربوط به او می‌شود روحیه اعتمادبه‌نفس فرزندتان را تقویت می‌کند و باعث تاثیرات خیلی خوبی در زندگی شخصی و شغلی آینده‌اش می‌شود. برای مثال اگر قرار است به منزل یکی از اقوامتان بروید قبل از این کار این تصمیم را با فرزندتان در میان بگذارید و از او بخواهید خودش را برای مهمانی آماده کند. اگر می‌خواهید دکوراسیون اتاق فرزندتان را تغییر دهید، این موضوع را با او در میان بگذارید. شاید نظر او را به عنوان نظر نهایی برای این کار انتخاب نکنید اما نتیجه این کار بسیار مثبت است و تاثیرات بلندمدتی بر روحیه فرزندتان خواهد گذاشت.

هوش احساسی را دست کم نگیرید
حتما شما هم با کودکانی برخورد کرده‌اید که قادر به ارتباط با همسن و سال‌های خودشان نیستند و از جمع فاصله می‌گیرند. این گروه از کودکان در سنین بالا نیز این مشکل را با خود یدک خواهند کشید چون در کودکی نتوانسته‌اند در این زمینه شخصیت خود را به درستی کامل کنند. برای اینکه فرزندان امروز شما بزرگسالان کم‌رو و فاقد مهارت‌های اجتماعی بار نیایند، سعی کنید تا می‌توانید روحیه گروهی فرزندتان را تقویت کنید و به او اجازه دهید با دوستان و همسن و سال‌های خود ارتباط داشته باشد.
از اینکه فرزندتان ممکن است تحت‌تاثیر الگوهای بد قرار بگیرد، نترسید چون اگر کنترل زیادی هم بر روابط او داشته باشید باز هم ممکن است فرزندتان تحت‌تاثیر حرف‌ها و رفتارهایی قرار بگیرد که خوشایند شما نباشد. برای بالا بردن روحیه اعتمادبه‌نفس فرزندتان، سعی کنید او را در گروه‌های دوستان وارد کنید و خودتان بر روابط نظارت داشته باشید. در مورد بایدها و نبایدها با او صحبت کنید و الگوی خوبی برایش باشید.

چگونه به همسر آینده اعتماد کنیم؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



نوشته: داکتر اسماعیل درمان

ماستر روانشناسی بالینی و مشاوره

یکی از ویژگی‌های اعتماد کردن، پذیرش یا قبولِ اندکی خطر است که نباید نادیده گرفته شود.

در چند ماهِ گذشته تعدادی از خوانندگان زن برایم پیام‌هایی فرستاده اند که محتوای شان در مجموع شبیه به هم است. پرسشِ عُمده در این نامه‌ها مربوط به این است که چطور می‌توان به کسی که همسر آیندۀ شان می‌شود اعتماد کرد و به حرف‌ها و وعده‌هایش اطمینان داشت؟ تعدادی از این خوانندگان از کابل و شهرهای دیگر و تعدادی حتا از ایران و جاهای دیگر تماس گرفته اند. من با آن‌که برای هر کدام شان جداگانه پاسخ داده‌ام، ولی تصمیم گرفتم نظر به اهمیت موضوع و این که شاید این مسأله برای خوانندگان دیگر نیز مهم باشد، چند نکتۀ عمده را درین‌جا با تمام خوانندگان در میان بگذارم.

پُرسش عمده این است: چگونه می‌توان به شخصی که به قصد ازدواج با ما دوست می‌شود، یا به خواستگاری می‌آید، یا به خواستگاری آمده است، اعتماد کرد؟

برای این‌که این موضوع شکافته شود، نیاز است تا به چند موضوع توجه کنیم:

یکم: بسیاری از دختران افغان متأسفانه قدرت انتخاب چندانی ندارند و صحبت کردن در بارۀ فرصت و قدرت شان در گزینش همسر آینده تا حد زیادی ایده آل است. با آن‌هم تعدادی از آن‌ها در خانواده‌های زندگی می‌کنند که فرصت ابراز نظر را بصورت مستقیم یا غیرمستقیم برای شان می‌دهند. یا هم تعدادی از آن‌ها بیرون از کشور زندگی می‌کنند و شرایط طوری شکل گرفته که فرصت تصمیم‌گیری برای یک‌تعداد از دختران خانواده‌های افغان مساعد شده است. بنابراین، مخاطب من در این‌جا همین تعداد اند.

دوم: ماهیت اعتماد در روابط دوستانه و عادیِ ما با اعتماد به شخصی که قرار است شریک زندگی یک زن گردد زیاد تفاوت ندارد، ولی جدّیت و اهمیت آن بیش‌تر است. شما شاید بتوانید بعد از این‌که اعتماد خود را به یک آشنا از دست دادید، مشکل را بشکل ساده‌تر و راحت‌تری یک‌سره کنید و یا کاملاً با او قطع رابطه کرده و آشنایی را خاتمه ببخشید، ولی این کار بعد از این‌که یک زندگی مشترک شکل گرفت به این سادگی‌ها نیست.

سوم: بصورت ساده، اعتماد یعنی باور و اتکاء به کسی که بر اساس آن‌چه از او انتظار می‌رود عمل کند. بدون مقدارِ کم یا زیاد اعتماد، ماشین روابط اجتماعی از کار می‌افتد. یک رابطۀ بااعتماد از همان ابتدای کودکی بین کودک و والدین، بخصوص مادر، شکل می‌گیرد و هر قدر این رابطه مستحکم‌تر و بااطمینان‌تر باشد، به همان اندازه در ساختار شخصیت کودک و استحکام رابطۀ خانوادگی و اجتماعی موثرتر است. کودکانی که رابطه پُراطمینان و مُحکمی با والدین خود ندارند، ممکن است در بزرگسالی در اعتماد کردن به دیگران مشکل داشته باشند. نظر به این‌که اعتماد یکی از پایه‌های حیاتی روابط اجتماعی است، زندگی برای هم‌چو افراد با چالش‌های متعددی همراه است.

حالا فرض را بر این بگذارید که شما در موقعیتی قرار گرفته اید که باید شریک آیندۀ زندگی خود را انتخاب کنید و دغدغۀ این را دارید که مبادا انتخاب تان درست نباشد، یا این‌که چطور می‌توان به حرف‌های شخص مقابل اعتماد کرد. شما بهتر است در این موارد به این نکات توجه کنید:

یک: معلومات خود در رابطه به فرد مورد نظر را کامل کنید. در رابطه به عادت‌های شخصی او تحقیق کنید. آیا تا به‌حال به آن‌چه گفته، عمل کرده است؟ رفتارش مطابق گفتارش است؟ وقتی وعده می‌دهد، به وعدۀ خود وفا می‌کند یا بهانه می‌آورد؟

دو: روابط بین خانوادگی‌اش چطور است؟ اعضای دیگر خانواده با او چگونه رفتار می‌کنند؟ این افراد، بین خود چگونه رفتار می‌کنند؟ این رفتار مبتنی بر اطمینان، اعتماد، و احترام است؟ آیا خوش‌بینی یا بدبینی بیش از حد وجود دارد؟ بیرون از دایرۀ خانواده، دیگران راجع به این شخص و فامیل او چه نظر دارند؟ دوستانش چه می‌گویند؟ جمع‌آوری این معلومات بدون «تعارف»‌های معمول باشد (مثلاً وقتی یکی از دوستان آن شخص می گوید «او آدم خوب است»، به این جواب اکتفا نکنید و خواهان گرفتن جزییاتِ بیشتر شوید) و افرادی را که از آن‌ها معلومات می‌گیرید به نوعی تشویق کنید تا نظر خود را صادقانه ابراز کنند.

سه: خود شما درین مورد چه فکر می‌کنید؟ یک بار بنشینید و با خود صادقانه مسأله را بررسی کنید. با آن‌که دوست داشتن معمولاً مخلوطی از عاطفه و شناخت است، کوشش کنید تا یک بخش بر بخشی دیگر زیاد غلبه نکند، یعنی بخش عاطفی/احساسی بر بخش تعقلی و برعکس. داخل شدن در یک رابطۀ درازمدتی چون ازدواج نباید تنها مبتنی بر احساسات باشد، چون احساسات شورانگیز بخواهی نخواهی بعد از چند سال اول زندگی مشترک تا حد زیادی فُروکش می‌کنند، ولی این ویژگی‌های شخصیتی پایداری چون صداقت، سخاوت، راستگویی، وفاداری یا برعکس آن‌ها اند که باقی می‌مانند.

چهار: فراموش نکنید که اعتماد کردن معمولاً با مقداری خطر یا ریسک همراه است. شما هیچ‌زمانی – تأکید میکنم هیچ‌زمانی – نمی‌توانید موفقیت صد در صد یک رابطه را تضمین کنید، نه برای خود و نه برای دیگران. فُرمول خوشبختی یک شخص لزوماً برای شما یا دوست شما کار نمی‌دهد و برعکس از شما شاید برای دیگران کارآمد نباشد. این بدین معنا نیست که احتیاط لازم را نکنید و بگویید «چون من نمی‌توانم موفقیت این رابطه را تضمین کنم پس چاره‌ای جز خطرکردن ندارم.» موضوع این است که اگر شما بخواهید بدون پذیرش اندکی خطر به پیش بروید، برای تان بسیار مشکل است تا قادر به انتخاب همسر زندگی خود شوید. انسان‌ها با گذشت روزگار کم یا زیاد تغییر می‌کنند و به همین شکل، اهمیت و ماهیت رابطه‌ها نیز می‌توانند دچار دگردیسی یا تغییر شوند.

پنج: شناخت خود از طرف مقابل را بیش‌تر کنید. در بند دوم گفتم که معلومات خود راجع به او و خانواده‌اش را بیشتر کنید. ولی اگر امکان دارد مدتی با او نشست و برخاست داشته باشید، با هم گفتگو کنید، تبادل نظر کنید، رفتارش را در جریان دیدارها در نظر داشته باشید (البته اگر تنظیم هم‌چو ملاقات‌هایی برای‌تان امکان‌پذیر است.) معمولاً زنان حس الهام‌گیری خوبی دارند که اگر به‌گونۀ دقیقی از آن استفاده کنند، متوجه می‌شوند که طرف مقابل با آن‌ها صادق است یا فریب‌کاری می‌کند.

مطالب پیشنهادی

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی

اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران             

اعتماد به نفستان را قوی کنید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


چهار نقطه روی صورت هست که می تواند کل صورت شما را بهتر نشان دهد و اعتماد به نفس شما را افرایش دهد. گوشه های داخلی تیره چشم ها، گوشه های خارجی چشم ها، دو طرف بینی و دو طرف دهان. روی این قسمت ها کرم پودر بمالید.


 


*پوست خود را بهتر کنید


چهار نقطه روی صورت هست که می تواند کل صورت شما را بهتر نشان دهد. گوشه های داخلی تیره چشم ها، گوشه های خارجی چشم ها، دو طرف بینی و دو طرف دهان. روی این قسمت ها کرم پودر بمالید.




* از آینه دوری کنید


وقتی خانم ها زمان زیادی را صرف ظاهر خود می کنند و به چیزهای دیگر رسیدگی نمی کنند، کمتر خوشحال هستند. ما نمی گوییم به ظاهرتان اهمیت ندهید. ولی افراط در رسیدن به ظاهرتان، حواس شما را از جنبه های دیگر زندگی پرت می کند.




* راست بایستید


مهم نیست هیکل شما چطور باشد، بلکه باید اعتماد به نفس داشته باشید. سعی کنید نافتان را به سمت ستون فقراتتان عقب ببرید، شانه هایتان را عقب داده و سینه را به جلو بدهید. راست ایستادن را اینگونه تمرین کنید.




* به پوستتان رنگ بدهید


اگر پوستتان خیلی رنگ پریده است با کرم های برنزه ظاهر سالمتری به خود بدهید (هرچند که برنزه کردن واقعی درست نقطه مخالف سلامتی است). مالیدن چند قطره کرم برنزه به همراه کرم مرطوب کننده به پوست شما رنگ بیشتری می دهد.




* پوست اندازی کنید


یکی از سریعترین راه های روشن و تازه کردن پوست این است که پیش پزشک بروید و با اسید سالیسیلیک 20 درصد پوست اندازی کنید یا در خانه ماسک مخلوط ماست و عسل به پوست صورتتان بمالید – ماست ساده یا پر چرب سرشار از اسید لاکتیک است و عسل آرامبخش و ضد باکتری است. این کار موجب لایه برداری پوست و رو آمدن پوست تازه می شود.




*رنگ موی خود را عوض کنید


یک تحقیق در دانشگاه ترنت ناتینگهام انگلستان کشف کرده است که خانم هایی که موهای خود را رنگ می کنند در محل کار اعتماد به نفس بیشتری دارند. آنها بعد از اینکه موهای خود را رنگ کردند، احتمال درخواست افزایش حقوق و به چالش کشیدن رئیس یا عدم درگیری با همکار در آنها افزایش یافت.




*عرق نکنید


افرادی که به شدت دچار تعریق کف دست یا زیربغل یا فرق سر هستند می توانند نزد پزشک رفته و تزریق بوتاکس انجام دهند. بدین ترتیب بدون آنکه از دست دادن با کسی ترس داشته باشید، احساس هزاران بار بهتری خواهید داشت.




*کیف پول خود را مرتب و تمیز کنید


هر هفته زمانی را صرف تمیز کردن کیف پول خود کنید. رسیدها، کارت ویزیت ها و تکه کاغذها را دور بیندازید. مرتب کردن و مدیریت کردن چیزهای کوچک و مهم می تواند به شما کمک کند که احساس کنید کنترل زندگی خود را در دست دارید.




*احساس کنید که یک سایز کم کرده اید


خانم هایی که عطرهایی با طعم گل و ادویه به خود می زنند، لاغرتر از آنچه هستند به نظر می رسند. پس اگر نگرانی از وزن تان، اعتماد به نفس شما را از بین می برد، این موضوع می تواند به شما آرامش بیشتری بدهد.




*تماس چشمی برقرار کنید


وقتی با کسی حرف می زنید، در چشم او نگاه کنید. این کار عادت افرادی با اعتماد به نفس بسیار بالاست. اگر طرفتان متوجه عدم اعتماد به نفس در شما نشود، شما هم متوجه آن نخواهید شد.




*آراسته باشید


تحقیقات نشان داده اند که خانم هایی که آراسته هستند، اعتماد به نفس بیشتری دارند. الیزابت لمباردو، روانشناس و نویسنده می گوید: «وقتی خانم ها به خودشان می رسند و خود را آراسته می کنند، اعتماد به نفس بیشتری می یابند.»




* قوز نکنید


این کار را فقط جهت درست کردن نحوه نشستن یا پشت درد انجام ندهید. طبق پژوهشی در دانشگاه دولتی اوهایو، خم شدن و قوز کردن به روی میز باعث می شود که افکار مثبت کمتری درباره خودتان داشته باشید.




*لباس های اضافی خود را ببخشید


این کار حس انجام یک کار خوب را می دهد و به کمدتان نظم می بخشد.




*موهایتان را سشوار بکشید


پیرایشگری در سالن زیبایی ماری رابینسون شهر نیویورک می گوید: «هر وقت می خواهم شروع به سشوار کشیدن موهای کسی بکنم، همیشه از جلوی موهای او شروع می کنم. وقتی خانمی موهایش را سشوار می کشد، طور دیگری رفتار می کند. وقتی می خواهد از سالن خارج شود، شانه هایش را عقب داده و راست تر راه می رود و حس بهتری دارد.



منبع:سلامت نیوز


 

مطالب پیشنهادی

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

چطور به همسرم اعتماد کنم؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/





چه کنیم تا همسرمان به ما اعتماد داشته باشد؟
اگر دوست ندارید چند ماه یا چند سال دیگر این رفتار را تجربه کنید، بهتر است قانون های اعتماد به یکدیگر را بشناسید و برای عملی کردن آن و ریشه کن کردن سایه شک در زندگی مشترک تان دست به کار شوید.

بوق ممتد تلفنی که بی جواب می ماند...تاخیری چند ساعتی در رسیدن به خانه از محل کار... صدای ناشناسی پشت تلفن و ... همین ها کافی است تا با یک تلنگری ساده شروع یک دعوای تمام عیار زناشویی باشد.
مشکلات درست در همین لحظه شروع می شود و با همین تلفن بی جواب ساده، ممکن است همسرتان اعتماد چند ساله اش را به شما از دست بدهد اما اگر کمی به گذشته برگردید و نگاهی به اصول اعتماد سازی در زندگی مشترک بیندازید، می بینید که همه چیز از اینجا شروع نشده است.

ممکن است همه رفتارهایی که پیش از این به نظرتان ساده و بی اهمیت می رسیدند، امروز به جان زندگی تان افتاده باشند و از همسر آرام و منطقی شما، فردی شکاک ساخته باشد. حال بر اساس این نکته که همیشه گفته می شود، پیشگیری بهتر از درمان است، اگر دوست ندارید چند ماه یا چند سال دیگر این رفتار را تجربه کنید، بهتر است قانون های اعتماد به یکدیگر را بشناسید و برای عملی کردن آن و ریشه کن کردن سایه شک در زندگی مشترک تان دست به کار شوید.

در ادامه با ما همراه باشید تا این نکات را برای شما بازگو کنیم.

وعده های کوچک را جدی بگیرید
برای این کـه همسرتان به شما اعتماد داشته باشد نباید کار خارق العاده ای انجام دهید. نخستین و مهم ترین قدم این است که همیشه و در همه چیز، حتی مواردی که به نظرتان کوچک و بی اهمیت می رسد، قابل اعتماد باشید. حتی اگر هیچ وقت پیمان شکنی بزرگی نکنید و همیشه با همسرتان صادق باشید، جدی نگرفتن این موارد کوچک می تواند بیش از هر چیز دیگری اعتماد او نسبت به شما را از بین ببرد. یادتان نرود، از خرید یک پاکت میوه تا برنامه ریزی سفر یا تعهدهای بزرگ تر و جدی تر زندگی، هرچیزی را که به همسرتان وعده می دهید باید عملی کنید.

لازم نیست حتی به خواسته های غیرمنطقی که او مطرح می کند جواب مثبت دهید. سعی کنید تنها چیزهایی را بپذیرید که توان انجام دادن آن را دارید و هرگز برای دل خوش کردن و شاد کردن همسرتان، قولی ندهید که نمی توانید انجام دهید.

رازهای همسرتان را فاش نکنید
اعتماد همسرتان را از دست ندهید و رازهایش را به یک موضوع عمومی تبدیل نکنید. برای سرپیچی از این اصل هیچ استثنایی وجود ندارد و شما نمی توانید به بهانه عصبانیت یا دعواهای زناشویی، رازهای همسرتان را فاش کنید. این یک اصل تغییر ناپذیر است که اعتمادی که از بین می رود، به همین سادگی ها تجدید نمی شود.

اعتماد متقابل را فراموش نکنید
چرا فکر می کنید که همسرتان باید به شما اعتماد کند و هیچ رازی در مقابل شما نداشته باشد، درحالی که خودتان نمی‌توانید به او اعتماد کرده و حقایق زندگی تان را برایش بیان کنید. شاید در آغاز برای شما که همیشه زندگی تان را در دل تان نگه داشته اید سخت باشد اما اگر اعتماد همسرتان برای تان اهمیت دارد، باید رازهای تان را برایش فاش کنید و از احساساتی که هر روز و هر لحظه دارید برایش صحبت کنید.

هرگز به بهانه این که بعضی موضوعات جزو قلمرو شخصی تان است یا این که گفتن آن ارزشی ندارد، او را از جریان زندگی تان بی خبر نگذارید زیرا در صورت با خبر شدن از همان اتفاق ساده، ممکن است به شما شک کند و گمان کند که در زندگی شما اتفاقات مهم تری هم وجود دارند که او از آن بی خبر است.

توازن داشته باشید
در نظر گرفتن منافع خود و بی توجهی به خواست طرف مقابل و آنچه به نفع رابطه شماست، خیلی زود اعتماد همسرتان را از بین خواهد برد.

اگر برای ساختن یک اعتماد همیشگی جدی هستید، پس این نکته را هم نادیده نگیرید. سعی کنید در زمان انتخاب و تصمیم گیری، چیزی را انتخاب کنید که به نفع همسرتان و زندگی مشترک تان باشد.

مسلم است که همیشه نباید منافع خودتان را نادیده بگیرید و خواسته های خودتان را قربانی این اعتماد سازی کنید. شما باید بتوانید توازنی میان این 2 ایجاد کنید. منظور از توازن این نیست که یک بار همه چیز به نفع شما و یک بار همه چیز به نفع همسرتان باشد بلکه شما باید در مجموع تصمیماتی را بگیرید که به صلاح هر دو شما و زندگی مشترک تان باشد.

برای با هم بودن وقت بگذارید
این که شما باید در طول روز به همسرتان پیامک یا ایمیل بزنید و نشان دهید که نگران یا دلتنگ یکدیگر هستید، یک موضوع حذف نشدنی است اما گذشته از این، شما باید به صورت رو در رو هم با هم وقت بگذرانید.

گرفتاری یا خستگی را بهانه نکنید. هر هفته با هم بیرون بروید، سعی کنید که هر روز با هم غذا بخورید، یک فیلم یا یک برنامه تلویزیونی را با هم ببینید یا این که در مورد موضوعات ساده روزمره با هم گفت و گو کنید.

این که شما نقش پررنگی در زندگی روزانه هم بازی کنید، یکی از اصول مهم برای ساختن اعتماد است. حضور مداوم شما به همسرتان این حس را می دهد که از همه لحظات زندگی شما با خبر بوده و بر همه چیز مسلط است.

عذر خواهی کنید، تکرار نکنید
هنگامی که اشتباهی از شما سر می زند عذر خواهی کنید. هیچ چیز بیشتر از اشتباهات شما نمی تواند اعتماد همسرتان را از بین ببرد.

از گفتن این جمله نترسید و به خاطر غرورتان همه چیز را خراب نکنید. البته مهم تر از این عذر خواهی اولیه، نشان دادن حس پشیمانی در رفتارهای شماست.

اگر با همسرتان بلند حرف زده اید یا این که رفتاری کرده اید که او را آزار داده، تکرار آن اتفاق می تواند همه چیز را بدتر کند و باعث شود که همسرتان ارزشی برای این عذر خواهی های کلامی هم قائل نشود.

برای اعتماد سرمایه گذاری کنید
هر فرد در یک رابطه، به یک سرمایه گذاری برای ایجاد اعتماد در رابطه نیاز دارد.

سعی نکنید مدام از همسرتان انتظار داشته باشید، او را کنترل کنید و بالای زندگی مشترک تان بایستید و همه چیز را کنترل کنید.

در زندگی مشترک تان موقعیتی برابر با همسرتان برقرار کنید و به او اطمینان دهید که خواسته ها و انتظاراتش به اندازه خواسته های شما اهمیت دارد.

اگر شما دوست دارید در مورد تصمیمات مهم زندگی او اظهار نظر کنید باید به او هم حق دهید که در مورد شیوه زندگی تان نظر دهد و انتظار تغییراتی را داشته باشد، حریم خصوصی او را بپذیرید و سعی نکنید به بهانه عشق مدام از او باج بگیرید و برای زندگی اش حد و مرز تعیین کنید.

چک نکنید
اعتماد را به زور نمی توان به دست آورد. اگر همسرتان در شما این حس را ایجاد کرده است، پس دیگر نیازی به چک کردن مدام او ندارید. شما می توانید با ذکاوت زندگی مشترک تان را زیر نظر بگیرید اما حق ندارید به بهانه به روز کردن اعتمادتان، مدام در تعقیب و گریز باشید و به عرصه خصوصی زندگی او مثل تلفن همراه یا صندوق ایمیلش سر بزنید. از طرف دیگر نباید به او این حس را بدهید که مدام تحت نظر است.

اگر شما به همسرتان و زندگی مشترک تان اعتماد دارید، پس دیگر مشکلی باقی نمی ماند و اگر احساس می کنید که دور از چشم شما اتفاقاتی در حال انجام است، بهتر است مفصل و شفاف با هم صحبت کنید و تصمیمی جدی برای ادامه زندگی‌تان بگیرید.

از متخصص کمک بگیرید
اگر شما برای ساختن اعتماد در زندگی مشترک تان هر راهی را رفته اید و به تمامی موارد گفته شده هم توجه کرده اید اما پاسخی نگرفته اید، باید راه دیگری را بروید. درصورتی که همسر شما با مشکل جدی در اعتماد کردن به اطرافیانش و به ویژه شما رو به روست، بدانید که واکنش های شما یا تلاش برای متعهد بودن و جلب اعتمادش موثر نخواهد بود.

اگر شما واقعا نسبت به رفتارهای تان و کارنامه اعمال تان در این زندگی اعتماد دارید اما همسرتان باز هم نمی تواند به شما اعتماد کند، بهتر است برای نجات زندگی تان از یک متخصص کمک بگیرید.

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ

مطالب پیشنهادی

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

ویژگی‌های تغییرناپذیر همسران

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

درست است که آدم‌ها با ازدواج بیشتر عادت‌هایشان تغییر می‌کند و اصلا شیوه زندگی و علایق‌شان هم با قبل تفاوت پیدا می‌کنداما باز هم عادت‌هایی وجود دارد که نه تنها با گذشت زمان درست نمی‌شود بلکه ممکن است روز به روز شدید‌تر هم شود....

 در این مقاله با فهرست کوچکی از این ویژگی‌های تغییرناپذیر آشنا شوید.

اوضاع هر روز برای‌تان سخت و سخت‌تر می‌شود اما منتظر می‌مانید. منتظر روزی که او به تصویر ایده‌آل شما تبدیل شود و همه این ویژگی‌هایی که آزار‌تان می‌دهد را تغییر دهد. شما او را همانطور که هست، نمی‌بینید و نمی‌خواهید و تنها در انتظار این تغییرات به این رابطه ادامه می‌دهید. درست است که آدم‌ها با ازدواج بیشتر عادت‌هایشان تغییر می‌کند و اصلا شیوه زندگی و علایق‌شان هم با قبل تفاوت پیدا می‌کند، اما باز هم عادت‌هایی وجود دارد که نه تنها با گذشت زمان درست نمی‌شود بلکه ممکن است روز به روز شدید‌تر هم شود. این را باید بدانید و دست از خیالپردازی بکشید. در این مقاله با فهرست کوچکی از این ویژگی‌های تغییرناپذیر آشنا شوید.

 

از در و دیوار شاکی است؟

فکر نکنید آدم‌های ناامید با حضور فرشته نجاتی چون شما اصلاح می‌شوند. اگر نامزد‌تان به زمین و زمان بدبین است و فکر می‌کند همیشه در حقش ظلم شده، کمی بیشتر به دلایل‌تان برای ازدواج فکر کنید، چراکه چنین فردی با تلاش‌ها و فداکاری‌های شما هم درست نمی‌شود و نگاهش به زندگی هم تغییر نمی‌کند. شاید او در آغاز شما را ستایش کند و ناجی خود بنامد اما بعد از مدتی شما هم برایش رنگ آدم‌های دیگر را می‌گیرید و به یکی دیگر از دلایل ناکامی و شکایتش تبدیل می‌شوید. آدم‌هایی که حاضر نیستند مسئولیت زندگی‌شان را بپذیرند و برای هر شکستی دیگران را مقصر می‌دانند، حتی با وجود محبت‌های بی‌دریغ شما هم اصلاح نخواهند شد.

 

اعتیاد دارد؟

بهانه این موضوع هم معلوم است. «شرایطم خوب نبوده و اگر در کنارم باشی و حمایتم کنی تغییر می‌کنم!» افرادی که به مخدر و هر چیز دیگری اعتیاد دارند، ادعا می‌کنند که شرایط نامساعد زندگی آنها را به دامان چنین مشکلی انداخته است. آنها حتی خودشان هم نسبت به شخصیت‌شان آگاهی لازم را ندارند و درون خودشان هم فکر می‌کنند اگر یک فرشته فداکار در کنار‌شان باشد، اوضاع درست می‌شود و دست از این عادت‌های اعتیادگونه برمی‌دارند. اما واقعیت این است که حتی اگر برای یک مدت کوتاه اعتیاد‌شان را کنار بگذارند، باز هم با کوچک‌ترین بهانه یا احساس خلأیی دوباره سراغ عادت قدیمی‌شان می‌روند. نمی‌گوییم تمامی این افراد دوباره به عادت مخرب‌شان برمی‌گردند اما باید بدانید که این موضوع به آن سادگی که شما و او فکر می‌کنید هم نیست.

 

خسیس است؟

زمانی‌که بدون اطلاع قبلی، جنسی از پشت ویترین چشم‌تان را می‌گیرد و برای خریدش اقدام می‌کنید، سعی می‌کند شما را منصرف کند؟ در این مدت نامزدی یک‌بار هم به یک رستوران خوب نرفته‌اید و هیچ میلی به خریدن کادوهای کوچک برای‌تان ندارد؟ شاید فکر کنید دستش فعلا تنگ است و برای خرید وسایل خانه یا تدارک دیدن جشن عروسی، به همین پول‌های اندک نیاز دارد. اما اگر بخواهید به این قضاوت‌تان اعتماد کنید، باید باقی رفتار‌های او را هم بررسی کنید و مطمئن شوید. زندگی با آدم‌های خسیس آسان نیست و آنها هم راحت عوض نمی‌شوند. شاید با گذشت زمان، فرد خسیس پول‌هایش را هم در اختیار شما بگذارد اما او از این موضوع عذاب خواهد کشید و از خرج کردن یک ریال از آن پول‌ها هم لذت نخواهد برد.

 

اعتماد به نفس ندارد؟

منزوی و گوشه‌گیر است و آنقدر اعتماد به نفس ندارد که بتواند خودش را در جمع نشان دهد؟ برای او مهمانی رفتن و حضور در مقابل دیگران سخت‌ترین کار است و به‌دلیل گوشه‌گیری‌اش در محیط کار هم نتوانسته تاکنون آن‌طور که باید پیشرفت کند؟ یادتان نرود که زندگی کردن با چنین فردی آسان نیست. آدم‌هایی که اعتماد به نفس پایینی دارند نه تنها در این موقعیت‌ها بلکه در تک‌تک لحظات زندگی از دیگران فاصله می‌گیرند و جا می‌مانند و نمی‌توانند همسری توانمند و موفق برای‌تان باشند. البته تغییر دادن این آدم‌ها محال نیست اما از آنجا که این مسئله ریشه در شخصیت و اوضاع روانی‌شان دارد، تنها یک درمان طولانی مدت است که می‌تواند این ترس از ابراز وجود را از آنها بگیرد، پس اگر نمی‌خواهید مثل یک پرستار چنین فردی را تا بهبود یافتن همراهی کنید، درباره انتخاب‌تان تجدیدنظر کنید.

 

عاشق سینه‌چاک است؟

هیچ‌کس از اینکه مورد عشق دیگری قرار بگیرد، بدش نمی‌آید. ما آدم‌ها محتاج توجه و محبتیم و وقتی کسی با تمام وجود چنین هدیه‌هایی را نثارمان می‌کند، نه تنها احساس آرامش می‌کنیم بلکه حس غرور هم سراغ‌مان می‌آید و در مقابل دیگرانی که در معرض چنین عشقی قرار نگرفته‌اند، احساس پیروزی می‌کنیم، اما عشق همه آدم‌ها از این جنس نیست. شما نمی‌توانید از رفتارهای افراطی‌ای که به نام عشق انجام می‌شوند، آرامش بگیرید. کسانی که برای پر کردن خلأهای وجودی‌شان، محبت غیرقابل جبرانی را نثارتان می‌کنند، هرگز قابل اعتماد نیستند و بدانید که اگر او در مقابل شما از تحقیر شدن نمی‌ترسد و اگر برای اثبات عشقش به شما می‌چسبد و یک جای تنفس هم در زندگی‌تان نمی‌گذارد، باید در مورد آینده این رابطه، بیشتر فکر کنید.

 

بددهن است؟

خیلی راحت از آدم‌های دور و برش می‌رنجد و انتقاد‌های مداومش به زمین و زمان با تندی و بد دهنی همراه است؟ او حتی اگر پایش به یک سنگ بخورد تا ساعت‌ها عصبی می‌ماند و از بد و بیراه گفتن دست برنمی‌دارد؟ همیشه به‌دنبال بهانه‌ای است تا عصبانیتش را ابراز کند و در بحث‌های دونفره‌تان، حرمت هیچ‌چیز را نگه نمی‌دارد؟ او حاضر است دیوار‌های میان‌تان را با چند کلمه نادرست و آزار‌دهنده از میان ببرد و به راحتی آب خوردن دل‌تان را می‌شکند؟ چنین فردی حتی اگر هزار و یک ویژگی مثبت داشته باشد، نمی‌تواند همسر شایسته‌ای برای شما باشد. درست است که بسیاری از این آدم‌ها بعد از انجام کارهایشان پشیمان می‌شوند و محبت زیادی را نثار‌تان می‌کنند اما آنها در لحظات عصبانیت، نه عشق را می‌شناسند و نه احترام را. زندگی با کسی که چنین حرمت‌هایی برایش بی‌معناست اصلا خوشایند نیست و این آدم‌ها هم به سادگی تغییر نمی‌کنند.

 

پلیس بازی در می‌آورد؟

آدم‌های کنترل‌گر به این سادگی‌ها که فکر می‌کنید تغییر نمی‌کنند. اگر نامزدتان مدام به‌دنبال جنگ قدرت است و از اینکه با کنترل کردن شما این جنگ را ببرد لذت می‌برد، در مورد انتخابش تجدید نظر کنید. شاید اسم این عادت را عشق بگذارد و شاید با ترس از به هم ریختن اوضاع توجیهش کند. چنین آدم‌هایی سرشار از ترس هستند و در بیشتر موارد نه تنها با کوتاه آمدن‌های شما بهتر نمی‌شوند بلکه میدان را برای شک کردن‌ها و کنترل‌گری‌هایشان هم بازتر می‌بینند، اما بهانه او هرچه که باشد باید بدانید که تغییر دادن چنین آدمی اگر به‌طور کامل ناممکن نباشد، لااقل تنها با کمک شما و آدم‌های عادی دور و برتان ناممکن است. چنین آدم‌هایی از دردی درونی رنج می‌برند و تنها درمان‌های طولانی‌مدت روانشناختی است که می‌تواند آنها را آرام‌ کرده و این عادت را از سرشان بیرون کند. اما یادتان نرود که این آدم‌ها عاشق قدرت ساختگی‌شان هستند و به راحتی حاضر نمی‌شوند تحت درمان قرار گیرند.

 

می‌گوید همینم که هستم؟

تغییر دادن آدم‌ها کار سختی است اما غیرممکن نیست. این موضوع زمانی ناممکن می‌شود که فرد مقابل شما خودش میلی به تغییر نداشته باشد و بدتر اینکه هر زمان نام تغییر کردن به میان می‌آید، ‌یک سپر آهنی دستش بگیرد و از ویژگی‌های فعلی‌اش دفاع کند. افرادی که صراحتا می‌گویند خودشان را همین‌طور که هستند دوست دارند و حاضر نیستند هیچ کدام از ویژگی‌هایشان را تغییر دهند، نمی‌توانند گزینه مناسبی برای زندگی مشترک‌تان باشند. البته اگر شما آنها را دقیقا همان‌طور که هستند دوست دارید و می‌پذیرید، اوضاع کمی فرق می‌کند؛ اما اگر شما هم از آنها گلایه‌هایی دارید و منتظر تغییر کردن‌شان هستید، بهتر است این امید بیهوده را از سر‌تان بیرون کنید.


مطالب پیشنهادی

ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت

اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

دلایل شکست ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



دلایل احتمالی عشقهای دردناک چی می تونن باشن؟


1-سندروم بازگشت به خانه: یعنی که دیدگاهی رو که در کودکی نسبت به خونمون داشتیم الان در مورد عشق صدق می کنه مثلاً اگه خونه رو جای امن تصور می کردیم الان دنبال عشقی هستیم که بهمون امنیت بده. اگه خونه پر از هرج و مرج بوده الان عشقی رو پیدا می کنیم که همین احساس زندگی پر از هرج و مرج رو بهمون می بخشه. پس ما در بزرگسالی به دنبال تولید مجدد تداعی هامون نسبت به "خانه" هستیم.

تمرین: در کودکی چه احساسی نسبت به خونه ای که توش زندگی می کردین داشتین؟ بنویسین خانه=مثلاً امنیت یا خانه=محل بگو مگو و.. حالا توی تساوی های قبل جای خانه رو با عشق عوض کنین: به این صورت عشق=امنیت یا عشق=بگو مگو و.... حالا این ویژگی ها رو با ویژگیهای فرد مورد علاقتون مقایسه کنین. آیا فکر می کنین توی عشق ورزیدن سندروم بازگشت به خانه داشته اید؟


2- کامل کردن کار ناتمام روحی: در کودکی هر کدوم از ما دو تا آرزوی عمده داشته اول اینکه خوشحال باشیم و از پدر و مادرمون عشق دریافت کنیم دوم اینکه بین پدر و مادرمون عشق باشه. ممکنه اگه یکی از این دو آرزو برآورده نشده باشه ما درگیر علاقه ای نافرجام بشیم.  مثلاً اگر از یکی از والدین یا هر دوتاشون عشق کافی دریافت نکرده باشیم باعث بشه در بزرگسالی به افرادی علاقمند بشیم که توجه چندانی به ما ندارند. یا اگه از یکی از والدینمون عصبانی باشیم مرتب دل دیگران رو بشکنیم


3-عشق به افرادی مشابه پدر و مادر: یعنی ممکنه جذب افرادی بشیم که صفاتی شبیه پدر یا مادرمون داشته باشن. یا اگه مثلاً پدر بی توجهی داشتیم و زورمون نمی رسیده کاری کنیم حالا برای تنبیه پدر و خنک شدن دلمون فرد مورد علاقه رو آزار بدیم


4-نجات افرادی مشابه پدر و مادر: ممکنه به کسی علاقمند بشین که این موضوع باعث خوشحالی والدینتون بشه یا اینکه برای خوشحال کردن والد درونی خودتون جذب کسی بشین. شاید هم برای اینکه احساس گناه نکنین جذب افرادی بشین که رابطه ای بهتر از رابطه والدینتون نداشته باشین.


5-ترس از صمیمیت: ممکنه به دلایل مختلف صمیمیت توی ذهن ما با یه امر نامطلوبی مساوی فرض بشه مثلاً اگه در قبال صمیمیتتون خیانت دیده باشین و خیلی روتون اثر گذاشته باشه توی ذهن شما صمیمیت=خیانت دیدن فرض می شه. این باعث می شه که شما به افراد دور از دسترس علاقمند بشین، به افراد هرهری جذب بشین، اگه کسی بهتون ابراز علاقه کرد خوشتون نیاد، یا اینکه بیخودی دیگران رو رد کنین.


6-اعتماد به نفس پایین: اگه در کودکی فکر می کردیم که دیگران دوستمون ندارن ممکنه به افرادی جذب بشیم که با ما بدرفتاری می کنن. احساس گناه زیادی هم باعث می شه این فکر توی ذهنمون بره که من استحقاق دوست داشته شدن رو ندارم و جذب کسانی بشیم که اینو تایید کنن و دوستمون نداشته باشن

منبع:پیش از ازدواج

بیشتر بدانیم....


دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


زندگیتان سرشار از عشق الهی باد.

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



در ازدواج نکات مهمی وجود دارد که خلاصه وار آنها را بیان می کنم:


1- شخصیت (شوخ و بذله گو، جدی، متین و ...)

مثال: اگر شما شخصیتی شوخ طبع داشته باشید و همسر شما انسانی جدی باشد، ممکن است در آینده مشکل ایجاد کند.


2- هوش

اگر شما هوشی داشته باشید که تقریباً همه چیز را متوجه می شوید و همسرتان خیلی چیزها را متوجه نشود و بلعکس، چیزهایی را متوجه شود و بگوید که شما از آن سر درنیاورید، مشکل ساز است.


3- منش (رفتار و صداقت فرد)

اگر همسر شما به شما حرفی را بزند و بعد خلاف آن حرف را در نبود شما انجام دهد، چه احساسی پیدا می کنید؟


4- ارزشهای مشترک

شما اصلا فوتبال دوست ندارید و نه اینکه دوست ندارید، بلکه آنرا چیز بیهوده و بیخودی می دانید در حالیکه همسر شما باید از تمامی نتایج مسابقات فوتبالی آگاه باشد. و قس علی هذا


5- مذهب

شما اهل نماز شب باشید ولی همسر شما نه اینکه نمازهایش قضا می شود بلکه به آنها به دید کارهای بیهوده می نگرد.


6- خانواده طرف مقابل از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تحصیلات باید با خانواده شما تقریباً در یک سطح باشند.

اقتصادی: شما در زمان بچگی و الان در خانواده متوسطی بزرگ شده اید و به عمرتان رستوران نرفته اید ولی همسر شما در خانواده مرفهی بزرگ شده و اصلا نمی داند غذای خانگی چیست و قس علی هذا.

اجتماعی: مردم محله شما ، خانواده شما را در محله بنام  حاج احمد می شناسند ولی اگر در محله همسرتان بروید و از خانواده آنها در محله پرسجو کنید آنها را با نام مستعار حسن بی کله می شناسند.

فرهنگی: شما در خانواده ای بزرگ شده اید که در طول عمرتان حتی یک فحش نشنیده اید ولی همسرتان در خانواده ای بزرگ شده است که همدیگر را با فحش صدا می زنند .وای به زمانیکه دعوایشان شود!

تحصیلاتی: شما در خانواده ای هستید که پدر لیسانس، مادر دیپلم ، خواهر و برادر همه لیسانس ولی همسرتان در خانواده ای است که همه دیپلمند و خودش فوق دیپلمه و به شما قول داده که به زودی فوق دکتراش هم بگیره!!!.


7- تیپ

شما خیلی اهل حجاب و عفت و پاکی هستید و چادر می پوشید ولی همسرتان از شما می خواهد که فکلی! شال به سر و شلوار برمودایی بپوشید و در مجامع حاضر شوید!.


8- اهداف یک سویه

یکی از اهداف شما این است که دور دنیا را بگردید ولی همسر شما اصلا از چنین گردشهایی خوشش نمی آید که هیچ بلکه تا پارک محله هم حوصله شو نداره!


9- فرزند داری

شما آرزوی یه پسر کاکل زری دارید در حالیکه همسر شما می گه تا 59 سالگی نمی خواد بچه دار شیم!!!.


10- خود بودن

همیشه دلش می خواد تیپش مد باشه ، همیشه دلش می خواد مدل موی مایکل جکسون رو داشته باشه و هزاران عقاید جور وا جور که اصلا خودش رو در نظر نمی گیره و ارزش براش معنا نداره،  فقط می خواد ببینه دیگران چه می کنند اون هم فردا بره همون کار رو بکنه که در اینجا توصیه می کنم از ازدواج با افرادی که اهل مد هستند بپرهیزید که لزوما فاقد شخصیت خودی هستند.

افراد زیر خودشان نیستند:

1- همیشه به مملکت و مسئولین فحش می دهد.

2- به آینده بدبین است.

3- وقتی صدای پایش را می شنوید می خواهید از دستش بگیریزید.

4- شخصیت دیگران برایش معنا و مفهومی ندارد.

5- اهل مد و جدید بودن و دکور است و اصلا علایق خودش را مد نظر قرار نمی دهد.


11- مثبت بودن

ازش بپرس:"نظرت راجع به آینده چیه ببین چی جواب می ده". اگر اهل مطالعه مجله روزهای زندگی و از این جور منفی هاست، اصلا باهاش ازدواج نکنی!!!


12- تعهد به رشد شخصی

شما هزاران کتاب در زمینه رشد شخصی ات خوندی، می تونی هزار نوع غذا درست کنی، ولی ایشون اصلا یاد نداره یه چایی درست کنه چه برسه به هزار نوع غذای شما!!!


13- اعتماد به نفس

اینها نمونه ای از مواردی بود که در ازدواج مهم هستند.

هرچه این موارد را بررسی کنید و تفاهم داشته باشید می توانید به زندگیتان امیدوار باشید. چراکه تفاهم به منزله حساب پس انداز است و تضاد به منزله قرض و بدهی، حالا هرچی قرضهاتون بیشتر باشه، پرداختش وقت می بره.

قبل از ازدواج چشمهای خود را کاملا باز کنید و بعد از ازدواج ببندید، اینگونه می توانید زندگی ایده آل خودتان را به واقعیت تبدیل کنید.

زندگیتان سرشار از عشق الهی باد.

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی