وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج، مصدر باب افتعال، و حروف اصلى آن، «ز ـ و ـ ج» است. از نظر لغت «زوج» بهمعناى جفت، (در مقابل فرد[1]) عبارت از دو چیز همراه و قرین است; چه مماثل باشند، مانند دو چشم و دو گوش، و چه متضاد،[2]مانند شب و روز. در مواردى، واژه زوج در معناى فرد، به شرط داشتن قرین، بهکار رفته است.[3] بر این اساس، به هریک از زن و شوهر، زوج و به هر دوى آنها زوجین اطلاق مىکنند; چنانکه در قرآن آمده است: «واَنّه خَلَقَ الزَّوجینِ الذَّکَرَ والأُنثى». (نجم/53، 45) بهکار بردن دو واژه زوج و زوجه (مذکّر و مؤنّث)، براى زن صحیح است; ولى قرآن، در مورد زن، همهجا «زوج و ازواج»، به جاى «زوجه و زوجات» بهکار برده است. (بقره/2، 35، 102، 234 و 240 و احزاب/33، 28، 50، 59 و...) راغب مىگوید: از آیه49 ذاریات/51، بهدست مىآید که همه چیز در جهان داراى زوج و قرین (ضد یا مثل یا جزء ترکیبى) هستند.[4] در کتابهاى لغت، کمتر به واژه ازدواج توجّه شده است;[5] ولى با توجّه بهمعناى زوج، کلمه ازدواج، مفهوم اقتران و اتّحاد دو چیز را در برخواهدداشت.
ازدواج، در عرف و شرع، پیمان زناشویى است و بر اساس آن، براى مرد و زن نسبت به یکدیگر، تعهّداتى اخلاقى و حقوقى پدید مىآید که سرپیچى (از بسیارى) از آنها، عقوبت و کیفر را در پى خواهد داشت.[6] ازدواج در هر آیینى، با قوانین و مقرّرات ویژهاى صورت مىگیرد و اسلام به آداب و رسوم دیگر اقوام احترام گذاشته است: لکلِّ قومنکاحٌ.[7]براى زنان بهشتى، اوصافى ذکر شده است: 1.زیبایى: «فیهِنَّ خَیرتٌ حِسان» (الرحمن/55، 70). بدن آنان در شفّاف بودن، همانند تخممرغ است که تازه از شکم مرغ درآمده، دست انسان آن را لمس نکرده و آفتاب بر آن نتابیده و غبارى بر آن ننشسته باشد[252]:«کاَنَّهُنَّ بَیضٌ مَکنون» (صافات/37،49) و از نظر سفیدى توأم با سرخى، همانند یاقوت و مرجان است:«کاَنَّهُنَّ الیاقوتُ والمَرجان». (الرحمن/55، 58) چشمان آنان سیاه و درشت است: «حورٌ عین». (واقعه/56، 22) آنان داراى چشمهاى فروهشتهاند. این معنا از آیه «فیهِنَّ قصِرتُ الطَّرفِ» (الرحمن/55، 56) استفاده شده است.[253] 2. عشقورزى: آنان فقط به همسران خویش عشق مىورزند; چنانکه برخى آیه «فِیهِنَّ قصِرتُ الطَّرفِ» را چنین معنا کردهاند که تمام توجّه و نظر زنان بهشت به شوهرانشان است.[254] 3. دوشیزگى: «...لم یَطمِثهُنَّ اِنسٌ قَبلَهم و لا جانّ». (الرحمن/55،74) 4. نیک خُلقى: این معنا، از کلمه «خَیرتٌ حِسانٌ» ، در آیه70 الرحمن/55 استفاده شده است.[255] 5. توافق سِنّى: از کلمه «اَتراب» در آیه52 ص/38، استفاده شده است که آنان با شوهران خود همسالاند یا خود زنان بهشتى بایکدیگر همسالاند.[256]6.جاودانگى: از آیه54 ص/38 استفاده مىشود که کمال و زیبایى زنان بهشتى، جاودانه است:«اِنّ هـذا لَرِزقُنا ما لَهُ مِن نَفاد». (ص/38، 54
سید مصطفى اسدى
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خواستگاری رفتن مهم ترین قرار زندگی شماست که احتمالا تجربه زیادی درباره آن ندارید. بنابراین با خواندن این توصیه ها می توانید بهتر برای این شب مهم آماده شوید.
1 - گفت و گو پس از انجام خواستگارى رسمى از طرف خانوادها و تحقیق و آگاهى از بعضى شرایط که در مرحله تفحص به دست مى آید، انجام گیرد نه در ابتداى آشنایى. به عبارت دیگر، در واپسین مراحل تحقیق و قبل از مراسم عقد باید گفت و گو تحقق یابد.
2 - گفت و گو باید خونسردانه و با آمادگى قبلى و در فضایى آرام و بدون خوف و فشار از طرف دیگران صورت گیرد.
3 - شیک، تمیز و معطر باشید
زمانی که به خواستگاری می روید، زیباترین لباسهایتان را به تن کنید و پوششی شیک و مناسب داشته باشید. اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی می مانند. عده ای با لباس های نامناسب و نه چندان تمیز به خواستگاری می روند و تصورشان این است که این شخص باید وضعیت زندگی مرا بداند در صورتی که این وضعیت خاطره خوشی به جا نمی گذارد.
4 - اگر در تحقیقات خود قبل از مراسم خواستگاری به علایق دخترخانم در مورد رنگ، عطر یا گل پی برده اید، او را با آنها مجذوب کنید. البته افراط نکنید تا شخصیتی وابسته از خود نشان ندهید.
5.خودتان باشید. در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر در اولین جلسه بنا را بر صداقت و یکرنگی بگذارید و متعهد شوید که آنچه می گوئید کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به این تعهد خود نیز پای بند شوید. سعی کنید مجسمه نباشید و تا حدی راحت بنشینید. صداقت در رفتار و گفتار، اضطراب شما را به شدت کاهش خواهد داد.
6 - متین باشید
در تمام طول مراسم خواستگاری متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود و رفتارهای نامناسب و جلف، ذهنیت های بدی را رقم می زنند. جلف بازی، شما را بانشاط، سرزنده و اجتماعی نشان نمی دهد!
7 - چشم چرانی ممنوع
اجازه ندهید احساس کند چشمانتان مانند یک شکارچی، او را خیره وار وارسی می کند. گاهی (فقط گاهی) که احساس می کنید به شما نگاه می کند به او نگاه کنید تا احساس کند برای زیبائی او ارزش قائلید.
8 - حد و مرز خود را حفظ کنید
چه از لحاظ شرعی و چه از لـحاظ اجـتـماعی نباید تا زمانی که با همسر آینده خود محرم نشده اید او را لمس نمایید. سعی نکنید دست او را بگیرید و یا چسبیده به او بنشینید.
9 - فاصله مجاز را رعایت کنید
نه آنقدر از یکدیگر دور بنشینید که مجبور باشید بلند صحبت کنید و نه آنقدر نزدیک که جسور به نظر برسید. فاصله مناسب، ارتباط عاطفی را قوی تر خواهد نمود.
10 - جهت نشستن مهم است
کاملا روبروی هم نباشید. کمی متمایل باشید طوری که وقتی خواستید یکدیگر را ببینید مجبور باشید کمی سرتان را برگردانید. البته نه آنقدر که از دایره دید بیرون باشید و چهره یکدیگر را کامل نبینید. خوب است اگر صندلی ها فاصله یا جهت مناسبی ندارد، آنها را تنظیم کنید.
11 - خوب بشنوید و زیبا بگویید
هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و گاهی با بیان عباراتی چون «بله»، «عجب»، «چه جالب» و ... متناسب با صحبت های او، نشان دهید که به حرف هایش دقت دارید. هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید سنجیده حرف بزنید. از این شاخه به آن شاخه نپرید و روده درازی را کنار بگذارید.
12 - ساده آغاز کنید
بهتر است به عنوان اولین سۆال از فرد مقابل بخواهید خودش را کامل معرفی کند. به عبارت دیگر از او بخواهید خلاصه ای از گذشته زندگیش برای شما بگوید. خوب است بدانید او بر نکاتی تکیه خواهد کرد که برایش مهم است. خودتان نیز متقابلاً خلاصه ای از سرگذشت خود را مطرح نمایید. سرگذشت و بیوگرافی شامل این موارد می شود: معرفی کامل نام و نام خانوادگی، شغل، سن، شغل پدر و مادر، میزان تحصیلات هر یک از آنها، وضعیت شغلی و تحصیلی و سنی دیگر افراد خانواده، و این که شما در چه خانواده ای و با چه شرایطی بزرگ شدید و مسائل خاص زندگی شما در گذشته چگونه بوده است. دروغ نگویید اما لازم نیست هرچیزی را هم بگویید.
13 - فقط روی مفاهیم کلی بحث نشود و به نمودها، مصادیق و مثال های عینی آن توجه شود. سعی کنید با مثال هایی، طرف مقابل را در موقعیت های عینی و واقعی قرار دهید.
14 - از آنجا که هر کس مطابق با ذهنیت و تصورات به سۆالات جواب می دهد و چه بسا ممکن است برداشت دیگران از یک مفهوم، با برداشت شما مغایرت داشته باشد و عدم توجه به این نکته، در آینده مشکلاتی را برای شما ایجاد نماید و حمل بر نداشتن صداقت شود لذا بهتر است در چنین مواردی قبل از طرح سوال مورد نظر، ابتدا از طرف مقابلتان، در مورد این گونه مفاهیم توضیح خواسته و سپس سۆال اصلی را مطرح کنید.
15 - دقت داشته باشید که اصل جواب ها و کیفیت آنها، نشان دهنده نوع شخصیت و دیدگاه های طرف مقابل شما و نیز نشان دهنده میزان رشد فکری و عقلی اوست. لذا جواب ها را کنار یکدیگر قرار دهید تا به یک جمع بندی مناسبی برسید.
16 - اگر در موردی شک دارید که طرف مقابل صداقت داشته است یا خیر، موضوع را در قالب دیگری بپرسید و جواب ها را کنار یکدیگر قرار دهید.
17 - جوگیر نشوید
وعده ها و قول هایی که با امکانات شما نمی خواند و امکان برآورده شدنش نیست ندهید. بگویید همیشه برای بهتر شدن زندگی مادی و معنویتان، تلاش خواهید کرد ولی قول های نابه جا ندهید.
18 -درباره زنان دیگر صحبت نکنید
چه لزومی دارد دائم از خواهر، مادر یا زن دیگری نقل قول کنید؟!
19 - از آسمان نیفتاده اید، پس فخر فروشی نکنید
چه به آنچه دارید و چه به آنچه لاف آن را می زنید. حواستان باشد که خواستگاری در درجه اول، احترام و اکرام به جنس مۆنث است.
20 - گفتگو را ملایم و مثبت نگاهدارید
برخی اوقات مردان بدون فکر کردن و حتی بدون اینکه بدانند چه کار می کنند، صحـبت را به موضوعاتی سـنگین و منفی می کشانند. هیچ دلیل مفید و سازنده ای بـرای اینـکار وجود نداشته و تنها باعث از بین بردن لطف گفتگو و کاهش اشتیاق طرف مقابل خواهد شد. باور کنید این کاری رومانتیک نیست! صحبت از تحقیقات ناسا و حوادث پس از انتخابات، شما را فردی آگاه و روشنفکر نشان نمی دهد.
21 - در مورد مسائل جنسی صحبت نکنید
زنان از شنیدن صـحبـت های جنسی متنفرند. برخی از مردان این کار را انجام می دهند ولی شما قرار نـیـست بـه ایـن عـمـل مـبـادرت ورزیـد. چون می خواهید متفاوت باشید. زن ها به دنبال قهرمان جنسی نیستند. اگر در ملاقات آغازین با شریک آینده زندگی خود مسائل جنسی را پیش بکشید در حقیقت به احساس راحتی و آرامش او حمله خواهید کرد.
22 - هر حرفی را نزنید
هرچند دروغ گفتن جایز نیست اما هر راستی را نیز لازم نیست بگویید. اشتباهی که بعضی از دختران و پسران در جلسه خواستگاری مرتکب می شوند این است که همه گذشته خود را (که بعضا همراه با رفتارها، صفات یا ارتباطات غلطی بوده است که اکنون از آنها پشیمانند) به بهانه صداقت یا جلب اعتماد طرف مقابل، مطرح می کنند حال آنکه این عمل در بسیاری موارد اثر عکس دارد که نتیجه منفی آن در همان زمان (با از بین بردن تمایل فرد به این ازدواج) یا در زندگی مشترک (به شکل سوءظن، مشاجره های فراوان و طلاق)، دامنگیر طرفین خواهد شد.
23 - صبور باشید
از او نخواهید همانجا به شما پاسخ گوید یا اصرار نکنید در همان جلسه تاریخ عقد و عروسی مشخص شود. او این گونه احساس خواهد کرد به نظر او اهمیت نمی دهید.
24 - به زمان جلسه دقت کنید
اجازه ندهید آنقدر طولانی و خسته کننده باشد که تاثیرش را از دست بدهید یا ملا ل آور گردد.
25 - شاید همه آنچه باید، در یک جلسه خواستگاری نتوان مطرح کرد، هیچ اشکالی ندارد تعداد جلسات خواستگاری را اضافه نمایید، مشروط به این که حسن نیت داشته باشید. این مطلب را با او درمیان بگذارید و تصمیم را به عهده بزرگترها بگذارید.
یک توصیه زنانه
خیلی از مواردی که در بالا ذکر شد هم به کار دخترها می آید و هم به کار پسرها. اما در این مورد، می خواهیم یک موضوع درگوشی را با دختر خانم ها در میان بگذارید. یک عبارت ساده اما بسیار مهم که باید در جلسات خواستگاری رعایت کنید این است که سعی کنید دلنشین باشید. مسلماً در جلسه اول خواستگارى، چشمهاى خواستگار جستجوگر است و خوش لباسى بدون جوگیر شدن معقول ترین حالت است. اما اگر دخترى متوجه شایستگى هاى خواستگار شد، بهتراست در جلسات بعدى تدبیر به خرج دهد و علاوه بر خوش لباسى و متانت، رفتارهاى نرمترى از خود نشان دهد.
مسلماً در تیپ شخصیتى شما، او نباید به این نتیجه برسد که شما هیچ بلد نیستید و جذاب بودن را نمى فهمید. خوش سخن گفتن، عاقل بودن، لبخند به موقع داشتن، تیپ مناسب داشتن، گهگاهى تأیید کردن مرد و.... خداوند ظرفیت دلبرى حلال را در وجود شما گذاشته و باید در وقت خودش از آن بهره ببرید. اما مراقب باشید تا وقتى خواستگار جدى نیست و تا وقتى به دل شما و خانواده شما ننشسته است گوهر طنازى و دلبرى خود را در معرض حراج قرار ندهید. ممکن است طرف سوء تفاهم کند و اشتباه برداشت نماید و یا برعکس، سوء استفاده نموده و ضربه بزند.
عروس خانم های عزیز می توانید برای یافتن راه سالم زیستن با همسرتان به سایت زیر مراجعه کنید.
http://healthyfooddiet.blogfa.com/
مطالب بیشتر:
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عروس خانم های عزیز می توانید برای یافتن راه سالم زیستن با همسرتان به سایت زیر مراجعه کنید.
http://healthyfooddiet.blogfa.com/
مطالب بیشتر:
بررسی
اثرات کافئین بر بدن
عوارض
شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود
زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های
ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
به منظور تحقق اصل دهم قانون اساسی که به موجب آن خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است و در اجرای ماده 157 قانون برنامه سوم توسعه و ماده 112 قانون برنامه چهارم توسعه و مطابق اصل چهارم سیاست های کلی چشم انداز بیست ساله کشور که در آن به برخورداری از سلامت، رفاه، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، فساد و تبعیض تاکید شده و همچنین در راستای اصول 39، 40، 41 و 42 منشور تربیتی نسل جوان مبنی بر ضرورت ترغیب نسبت به امر ازدواج و تشکیل خانواده، توجه به حقوق خانواده، الگوی خانواده سالم و تلاش برای حفظ و صیانت بنیان خانواده و مصوبه مورخ 12/9/1382 کمیسیون اجتماعی دولت، برنامه ساماندهی ازدواج جوانان ارائه می شود.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
حتماً شنیده اید که می گویند مادرزنم چنین و چنان یا مادر شوهرم فلان و بهمان. به نظر می رسد که مادرزن و مادرشوهر الگویی قالبی در زندگی مشترک انسان ها باشند. گفتیم انسان ها و نه ایرانی ها ،چون این مشکل ظاهراً در بسیاری از جوامع و فرهنگ ها به چشم می خورد.
الگوی قالبی یا به عبارت بهتر، تصوری که از مادرشوهر یا مادر زن در ایران وجود دارد موجودی غالب است که طرف مقابلش، یعنی داماد و بیشتر عروس را مغلوب و مطیع خود می خواهد و از این جا در ارتباطات بین عروس یا داماد و مادرشوهر یا مادرزن شکلی از روابط پیش می آید که سرانجام به اختلافات بین زن و شوهر می انجامد دعوا و اختلاف هم از این جا شروع می شود که عروس و داماد کلام یا رفتار (گفته ها و اعمال) مادرزن یا مادرشوهر را نوعی دخالت در زندگی خود می دانند و رفتار آنها را اهانت به خود تلقی می کنند از طرف دیگر، مادرزن یا مادرشوهر هم انتظار دارند که عضو تازه خانواده احترام آنها را نگه دارد و جایگاهی خاص برایشان در نظر بگیرد.
این جا طرف سومی هم وارد ماجرا می شود، یعنی عروس یا داماد به این ترتیب، در این ماجرا تعاملی سه جانبه وجود دارد: عروس، داماد و مادرزن یا مادرشوهر. طرف سوم ماجرا معمولاً خود را چندان درگیر نمی کند، اما دو طرف دیگر، یعنی مادرزن یا مادرشوهر و عروس یا داماد سعی می کنند حمایت وی را به دست آورند. در حقیقت، آنها تلاش می کنند ائتلافی به ضرر طرف دیگر شکل دهند اما چرا بین مادرشوهر و عروس تا حدی کمتر، بین مادر زن و داماد اختلاف و تعارض پیش می آید؟
می دانیم که یکی از زیباترین پیوندهای موجود در عالم هستی پیوند بین مادر و فرزند است. از سوی دیگر، مادر طی سال ها زندگی، نوعی احساس هویت خاص در خانه پیدا می کند و خانه را با ارزش ها و افکار و سلایق ویژه خود اداره می کند او عشق فرزندان و همسرش را به خود احساس می کند و از سوی دیگر، عشق و محبت خود را نثار آنها می سازد. به این ترتیب، مادر شکلی از نظارت را بر خانه و خانواده اعمال می کند (این وضوع به ویزه در جوامع شرقی، از جمله در کشور ما نمود بارزتری دارد.) او در خانه ای که خود در ساخت و برپایی اش نقش داشته هویت خویش را می یابد و طبیعی است که هر فردی یا شرایطی که این نقش را با مخاطره رو به رو کند یا عشق و عواطف فرزندان را از او به جانب دیگری بازگرداند نوعی تهدید برای او، عواطفش، احساس ارزشمندی، هویت و در نهایت، حس نظارت او بر خانواده محسوب می شود. این موضوع علت اصلی رفتار روان شناختی مادرشوهر یا مادرزن است.
به نظر روان شناس ها، پسر برای مادر ثمره تلاش ها و درگیری عاطفی اوست. وقتی می بیند که پسرش به سمت زن دیگری رفته، با خود می اندیشد که مبادا تأثیرش را بر فرزندش از دست داده باشد. او وجوه این تأثیر را در اطاعت قبلی فرزند از خود، در مراقبتی که فرزند از او می کرد و در احترامی که به وی می گذاشت می بیند و چون احساس می کند که پسرش دیگر به حد سابق از وی اطاعت نمی کند و برایش احترام قائل نیست یا به اندازه کافی از او حمایت و مراقبت نمی کند احساس می کند که فرزندش دیگر از وی تأثیر نمی پذیرد. از سویی، زن دیگر که در این جا عروس است هم نمی تواند بپذیرد که شوهرش احساس امنیتی را که انتظار دارد از او دریغ کند و انتظار دارد شوهر صددرصد عشق و محبتش را صرف او کند.
از این جاست که تعارض مادرشوهر و عروس بروز می کند. بررسی ها نشان می دهد که حتی اگر عروسی احترام بالایی برای مادرشوهرش قائل باشد و بین آنها کمترین حد تعارض و اختلاف وجود داشته باشد، باز هم از نظر روان شناختی نوعی گسست بین آنها وجود خواهد داشت. این تعارض شخصی نیست، شخصیتی است. این تعارض تلاش برای حفظ موقعیت از یک سو و ایجاد موقعیتی جدید از سوی دیگر و جلب توجه شوهر (پسر) است. بعضی از روان شناسان اجتماعی نوعی تعارض بین نسلی را هم در این زمینه دخیل می دانند. افکار و رفتار نسل ها با یکدیگر متفاوت است و این اختلاف سلایق و خواسته ها به تعارض مادرشوهر و عروس می انجامد.
اما مادرشوهر و عروس یا مادرزن و داماد در چه زمینه هایی با یکدیگر اختلاف دارند؟
دکتر تری آپتر، روان شناس دانشگاه کمبریج، در یک تحقیق با عده ای مادرشوهر و عروس و مادرزن و داماد مصاحبه کرد و سپس به تحلیل نتایج آن پرداخت. او بر اساس یافته های این بررسی، از وضعیت عروس و داماد و مادرشوهر و مادرزن می گوید از نظر رابطه بین مادرشوهر و عروس، عروس ها رابطه خود را مادرشوهرهایشان «پرفشار»، «ناراحت کننده»، «سخت و دشوار» توصیف کرده اند. مادرشوهرها هم رابطه با عروس هایشان را «پرتنش»، «سخت» و «ناراحت کننده» دانسته اند. تعداد کمی از مادرشوهرها عروسان خود را «دوستی خوب و نازنین» یا «خوب مثل دختر خودم» دانسته اند.
دامادها عمدتاً پدر زن خود را «دوستی نزدیک» دانسته اند، چنان که عروس ها هم پدرشوهر خود را این گونه توصیف کرده اند. از سوی دیگر، پدرشوهرها هم عروس های خود را «به حد کافی خوب» دانسته اند. دکتر آپتر، سپس، شکایت های عروس را از مادرشوهر بیان کرده است.
شکایت های عروس از مادرشوهر
* بی احترامی مادرشوهر و به رسمیت نشناختن هویت عروس به رغم عشق و محبت پسرشان.
* دخالت های نا بجا در زندگی زن و شوهر. انگار آنها بچه اند و مادرشوهر باید آنها را تر و خشک کند.
* شرایط ایجاد شده نامساعد در خانواده شوهر
* دخالت در نحوه تربیت فرزند و نحوه خانه داری او (عروس)
* تنش ناشی از خواسته مادرشوهر برای همه چیز در بهترین حالت خود بود.
شکایت های مادرشوهر از عروس
* عدم درک خصومت عروس به خود و رفتار خویش
* اشتباه دانستن نظرهای مادرشوهر
* اجبار به حرف زدن با او برای راهنمایی
* بی توجهی به شوهر
* بی توجهی به زندگی و آشفتگی خانه و خانواده اش
* گوش سپردن مدام به حرف های مادر و خواهر خودش
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
رابطه جنسی یکی از غرایز اصلی برای بقاء بشر است ولی می تواند راهی برای ورود عوامل بیماری زا باشد.
تا کنون حدود بیست نوع بیماری شناخته شده که می توانند از طریق تماس جنسی سرایت کنند.از این میان می توان ایدز،سوزاک،سیفیلیس،تبخال تناسلی و... را نام برد.
چگونه فرد به یک بیماری آمیزشی مبتلا می شود؟
عفونت های آمیزشی عمدتا به دنبال برقراری روابط جنسی نا مطمئن ایجاد می شوند.بسیاری از این عفونتها می توانند در طی حاملگی و زایمان از مادر آلوده به نوزاد سرایت کنند.
برخی از این بیماریها علاوه بر آمیزش جنسی ، از طریق تماس خونی مثل استفاده مشترک از سرنگ و سوزن و یا سایر وسایل تیز و برنده سرایت می کنند ، که از آن جمله می توان ایدز و هپاتیت B و C را نام برد.
چه عواملی خطر آلودگی را افزایش می دهند؟
- شرکای جنسی متعدد
- تکرار تماس های مشکوک
- ایجاد زخم و خراشیدگی در زمان تماس جنسی
- تماس جنسی در زمان قاعدگی
- عدم استفاده از پوشش محافظ ( کاندوم )
علایم بیماریهای آمیزشی چیست؟
بروز علائم زیر ممکن است به دلیل یک بیماری آمیزشی باشد:
1- ترشح غیر طبیعی ( افزایش مقدار ، تغییر رنگ و بو همراه خارش و سوزش ) از دستگاه تناسلی زن
2- زخم دستگاه تناسلی
3- برآمدگی جدید در کشاله ران به صورت یک طرفه یا دو طرفه
4- درد قسمت تحتانی شکم به همراه یکی از علائم فوق در زن
5- تورم بیضه
6- ترشح از مجرای تناسلی مرد
7- تورم ، قرمزی و ترشح چشم نوزاد ( بدلیل عفونت مادر)
آیا بیماریهای آمیزشی درمان پذیرند ؟
- اغلب بیماریهای آمیزشی درمان پذیرند.
- ممکن است همسر یا شریک جنسی شما در حالی که علامتی از بیماری ندارد آلوده شده باشد بنابراین با توجه به نظر پزشک ضرورت دارد همسر شما نیز همزمان تحت درمان قرار گیرد. در غیر این صورت احتمال آلودگی مجددا به شما سرایت کند.
- دوره درمان را کامل کنید.در طی دوره درمان از تماس جنسی پرهیز کنید و یا از کاندوم استفاده نمایید.
پزشک محرم اسرار شماست.مشکلات خود را با وی در میان بگذارید.از مصرف خودسرانه دارو یا مراجعه به افرادی که صلاحیت ندارند پرهیز کنید.
چگونه خود را از تماس جنسی نامطمئن حفاظت کنیم؟
- مطمئن ترین راه پیشگیری نداشتن رابطه جنسی خارج از چهارچوب خانواده است. کم کردن دفعات تماس جنسی مشکوک و تعداد شرکاء جنسی از احتمال آلودگی می کاهد.
- از تماس جنسی حفاظت نشده با افراد مشکوک،ناشناس یا کسانیکه رفتارهای پرخطر جنسی و اعتیاد تزریقی دارند باید پرهیز کرد.
- جلوگیری از تماس با خون یا ترشحات جنسی در یک رابطه مشکوک می تواند تا حدی فرد را در برابر آلودگی حفاظت نماید.
- کاندوم وسیله مناسبی برای حفاظت فرد می باشد. روش استفاده از کاندوم را از پزشک یا کارکنان بهداشتی ،درمانی سوال کنید.
- استفاده از الکل و مواد مخدر می تواند قدرت تصمیم گیری فرد را در زمینه انتخاب یک تماس جنسی مطمئن مختل سازد.
توجه :
بسیاری از افراد آلوده به عفونتهای آمیزشی و ایدز علایمی از بیماری ندارند در حالیکه می توانند آلودگی را به دیگران سرایت دهند پس در هر تماس جنسی مشکوک ، خطر آلودگی را در نظر داشته باشید.
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بیشتر بدانیم؟
بیشتر بدانیم؟
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
زن و مرد به واسطه نیازهای مختلف جسمی و عاطفی به هم دل می بندند و با هم زندگی مشترک را آغاز می کنند به امید اینکه همیشه بتوانند از عشق ومحبت یکدیگر سیراب شوند و فارغ از رنج تنهایی مأمن و پناهی برای ابراز عشق و بیان هم دلی بیابند، ودر نهایت از کنار هم بودن به آرامش و لذت برسند.
از آنجا که مردان به دلایل مختلفی همچون ساختار مغزی و جسمی و نوع فعالیتهایی که بر عهده نسل مرد قرار داده شده و شرایط اجتماعی و فرهنگی ، پس از سیراب شدن از نیازهای مختلف عاطفی و غریزی به دیگر فعالیتهای روزمره خود مشغول می شوندو رابطه احساسی و عاطفیشان کم رنگ می گردد،و به سراغ وظیفه اصلی که همانا کار و موقعیت های اجتماعی می روند و تا دوره بعدی نیاز خود،همسر یا زن مورد علاقه خویش را به فراموشی می سپارند،و توقع دارند فریاد شکوه و شکایت زنان بلند نشود چراکه، این کارکرد برای روحیات و تمایلات مردانه بسیار طبیعی و عادی است.اما اگر یک مرد بخواهد به شکلی زندگی کند که، در کنار خواسته ها و تمایلات خود،خواسته و نیاز زن مورد علاقه خود را در نظر بگیرد لازم است،یک سری مهارتها و تواناییهایی را کسب کند و به موضوعاتی توجه نماید که نتیجه این توجهات جلب رضایت زنان با احساس،معقول ووظیفه شناس است.
گاه مردان ادعا می کنند که پس از یک روز کاری، و پس از رنجها و سختی هایی که در طول روز متحمل شدند، حق دارند، پس از وارد شدن به خانه،وقتی را به خود اختصاص دهند و در این زمان به تفریح و استراحت شخصی مشغول شوندو زن مورد علاقه آنها اجازه ندارد از او بخواهد ساعت های حضور در خانه را با هم تقسیم کنند،چرا که مردان خود وظیفه خویش را به خوبی می دانند و در زمان مقتضی همه عشق و محبت خود را به یکباره نثار او می کنند.بیشتر مردان هم عقیده دارند که بعد از چند بار مقاومت می توانند همه احساسات زنانه را تغییر دهند و برنامه ای پیش روی او بگذارند تا همه عشق و نیاز خود را در یک موقع مقرر از مرد دریافت کند.
این طرز برخورد و خلقیات بیشتر از سوی مردانی است که جنس زن را به خوبی نشناخته اند و تصور می کنند،همه احساسات و عواطف زنانه، با یک همبستری و یک هم آغوشی برآورده شده و زنان تا نوبت بعدی هم آغوشی، هیچ نیاز عاطفی دیگری ندارند.اما بر عکس برای زنان این نوع هم آغوشی، تبادل عشق و احساسات نیست بلکه بسیاری از زنان این نوع همبستری بی مقدمه را، یک نوع تجاوز محسوب می کنند چرا که برای زنان عشق و محبتی معنا دار است که همیشه جاری و پیوسته باشد و تنها رنگ و بوی جنسی نداشته باشد.
مردانی که اهل تلاش و کوشش هستند خود را غرق کار و فعالیت می کنند ، این فعالیت به قدری آنها را سرگرم میکند که کمتر فرصت می کنند به زندگی مشترک بینیشند و نیازهای عاطفی و روحی همسر خود را مد نظر قرار دهند.دسته دیگری از مردان که فرصت فراغت بیشتری دارند بعد از تشکیل زندگی مشترک گاه و بیگاه یاد دوران مجردی را زنده کرده و این اوقات را با دوستان سپری می کنند یا به رفتار و کارهایی مراجعه میکنند که این نوع رفتار برای آنها در زمان تجرد آرامش بدنبال داشته است.اما مشکل اصلی از آنجا آغاز میشود که گاه این سر گرمی ها یا کار و فعالیت، مردان را کاملا به خود مشغول می سازد.مردان هم تصور می کنند همین که گاه و بیگاه در کنار همسر خود قرار می گیرند تا نیاز غریزی خود را رفع کنندبرای زن هم همین توجه و حمایت کافی است.مردان اغلب با دوستان خود هم دردو دل کرده و زنان را موجودات زیاده خواه ، پر توقع و کنترل گر معرفی می کنند و یکدیگر را تشویق می کنند که نباید اسیر این زیاده خواهی های زنان شد. وبهتر است از آنها فاصله گرفت تا از این راه به کنترل در آیند! البته فرهنگ غلط اجتماعی هم به این امر دامن می زند و مردان تصور می کنند اگر به نیازهای زن توجه کنند، زنان بر آنها چیره خواهند شد.
اما همین که زنان وارد زندگی مشترک می شوند بر آورده شدن نیازهای عاطفی و غریزی در آنها باعث می شود تا به زندگی و مردی که هستی خود را به پای او ریخته اند عشق بورزند.هر چه زمان می گذرد زن به همسر خود بیشتر وابسته می شود و دوست دارد برای تداوم این عشق و محبت از مرد مورد علاقه خود تضمین دریافت کند. مردان با برآورده شدن نیازهای مختلف فرصت می یابند تا به وظایف اصلی خود مانند کار و فعالیتهای اجتماعی فکر کنند که افراط و زیاده روی در کار موجب جدا شدن فکر و اندیشه آنان و بدنبال آن دور شدن فیزیکی از همسر خویش می شود.
اما در زنان، برآورده شدن نیازهای مختلف، همسو با احساسات و ساختار فکری آنها می باشد و آنان با سیراب شدن از عشق و محبت بیشتر به همسر و زندگی خود دلبسته می شوند. شکاف بین زن و مرد در خانواده هایی که روابط اصولی و منطقی بین زن و مرد حاکم نباشد در زمان بچه دار شدن، به اوج خود می رسد. و هرچه تعداد فرزندان بیشتر باشد این شکاف عمیق تر می گردد.
زنان با کمال ناباوری شاهد تلخ ترین تجربه خود می شوند .و همین تشویش و اضطراب ناشی از دور شدن مرد باعث رفتارهایی از آنان می شود که مردان تصور میکنند زنان موجودات پر توقع و زیاده خواه هستند.زنان تصور می کنند که مردان با پرداختن به کار و فعالیت های مختلف از انها دور می شوند و مردان هم تصور می کنند همین که در حد رفع نیاز خود به زن نزدیک می شوند کانون عشق و احساس او را سیراب می سازند.زنان برای کانون توجه شدن تلاش می کنند.گاه رفتار آنها پر خاشگر می شود و گاه همچون مادر, همسر خود را مورد توجه قرار میدهند.آنها همه راهها را امتحان می کنند تا همسرشان آنگونه که آنان دوست دارند رفتار کند.اما هنگامی که از تلاش خود نتیجه ای دریافت نکردند مأیوس و ناامید می شوند.دسته ای از این زنان در سایه این ناامیدی و و احساس نا امنی، خود را به فعالیت های مختلف سرگرم می کنند و دسته ای دیگر دچار روان پریشی و افسردگی می شوند. در چنین زمانی اغلب مردان همسر خود را زنی می یابند که از همه جنبه های زندگی دل زده شده و نه تنها کوچکترین تلاشی برای بهبود زندگی ندارد بلکه این افسردگی همچون بختک بر زندگی آنها سایه افکنده است. این وضعیت برای مردان توجیهی است تا بیشتر به کار و فعالیت بپردازندیا از راههای گوناگون خود را سرگرم کنند.در این مقطع مردانی که با غیر از همسر خود رابطه برقرار می کنند از چنین زنان بیگانه بسیار راضی و خوشنود می شوند چون این زنان بطور مقطعی از آنان انتظار دارند و هم اینکه چنین زنانی بیشتر به خاطر نیاز مادی خود با دیگران رابطه برقرار می کنند.و این زبانی است که برای چنین مردانی، قابل فهم تر از احساس زنانه است.بعضی مردان متمول هنگامی که از همسر خود فاصله می گیرند سعی می کنند، فاصله میان خود و همسرشان را با پول و امکانات مادی فراوان پر کنند .اگر چه بسیاری از این زنان به شدت به سمت مدگرایی و خرید های گوناگون رو می آورند، اما به هر حال همین زنان هم در وجود خود، خلاء عاطفی و روانی را حس می کنند.به همین خاطر این افراد به دلیل عقده های روانی که در درون خود می ریزند کاملا نا آرام و شکننده هستند.دسته ای از زنان هم به هنگام سرخوردگی از همسر خود به شدت به مسائل مذهبی , عبادت و راز و نیاز رو می آورند و از این راه آرامش را به خود تلقین می کنند.از آنجایی که اغلب دینکاران نالیدن, گریه و اشک وآه را ترویج می کنند برای چنین افرادی مذهب و مراسم مذهبی پایگاهی است تا بار عقده های درونی خود را سبک کنند.
اغلب زنان توقعات سخت و غیر معقولی ندارند بلکه مردان به واسطه تفاوت های مغزی و فرهنگی نمی توانند این نیازها را در راس برنامه خود قرار دهند یا نگرانند اگر به خواسته های عاطفی زنان توجه نشان دهند، آنها پر توقع بار بیایند، یا از ارزش مردانگی آنها کاسته شود.اما این نوع مردان باید توجه داشته باشند که مهر ومحبت و مورد توجه بودن، حق طبیعی یک زن است،و محروم کردن او از این حق طبیعی موجب عصیان و سرکشی او یا موجب افسردگی یا بیماریش می شود.بسیاری از زنان چون از این حق طبیعی محروم می شوند سعی می کنند اختیار همه زندگی را دردست بگیرند تا از این راه کمبودهای خود را جبران کنند.در صورتی که مردان ماهر و با درایت باشند از راه محبت به موقع، حتی زنان سلطه جو را هم به زنان مسئولیت پذیر تبدیل می کنند.اینکه پیوسته توصیه می شود مردان نباید خود را اسیر خواسته های زنانه کنند،این نیست که مردان باید زنان را از حق مسلمشان محروم کنند بلکه به این معنی است که هر انسان عاقلی موظف است در زندگی خود جانب اعتدال را رعایت کند و چنان خود را فرمانبر همسر (یا فرد دیگر)قرار ندهد که لجام زندگی او از هم گسسته شود و از نظر اجتماعی ارزش خود را از دست بدهد.مسلم است اگر زنی مایل است در زندگی بیش از حد معقول و معمول هزینه کند،یا توقعات او به شکلی است که نظام خانواده را به کلی ویران می سازد باید در مقابل خواسته های چنین افرادی مقابله کرد و هرگز ارزش های اخلاقی و تفکر خردگرایانه را نباید فدای هیچ فردی نمود.
نظام رابطه یک زن و مرد هم مانند یک سیستم شراکت مالی است که هر دوطرف مقابل سرمایه و تجربه خویش را وارد کاری مشترک کرده اند، تا در مقابل این تعامل نتیجه یا سودی را دریافت کنند،حال اگر شما بخواهید حقوق شریک مالی خود را نادیده بگیرید او عکس العمل نشان می دهد و به هر ترتیب در مقابل تمامیت خواهی و بی توجهی شما واکنش نشان می دهد و در نهایت اگر به این نتیجه رسید که شما حق و حقوق او را رعایت نمی کنید تصمیم به جدائی از شما را می گیرد.برعکس شما هم نمی توانید حق و حقوق خود را به شریک مالی خود ببخشید یا سیاست های مالی غلط او را به نحوی اجرا کنید که سرانجام این شرکت منجر به ورشکستگی شود.نظام خانواده و رابطه زن و مرد هم به همین شکل است و زن و مرد از راه ادامه این ارتباط تصمیم دارند تا نیازهای عاطفی،روانی و جنسی خویش را برآورده کنند و اگر قرار باشد طرف مقابل حق و حقوق آنها را نا دیده بگیرد،آنها از این نوع رابطه یا زندگی سرخورده می شوند.
راه کار
زنان فهیم و با درایت عنوان می کنند که ما می دانیم که کار و تلاش و رسیدن به موقعیت های برتر اجتماعی در رأس هدف ها و تمایلات مردان است و ما انتظار نداریم مردان این هدف اصلی زندگی خود را فدای ما کنند اما ما دوست داریم این کار و فعالیت اجتماعی به نحوی برنامه ریزی شود که مردان فرصت داشته باشند بخشی از زندگی شبانه روزی خود را معطوف ما کنند.ما اگر احساس کنیم مرد موردعلاقمان در کنار کار و فعالیت خود به یاد ماست و این توجه را حتی با یک تلفن زدن نشان می دهد،برای ما کافی است تا از او انرژی کافی دریافت کنیم،وحس کنیم که عشق و محبت او نسبت به ما مستتر و مداوم است.
از سوی دیگر ما نیاز داریم تا مرد مورد علاقمان پس از فراغت از کار و فعالیت اجتماعی پس از اینکه در کنارمان قرار گرفت ساعتی را بطور واقعی به ما اختصاص دهد.نه اینکه تلویزیون تماش کند و یا روزنامه و کتاب بخواند و وانمود نماید که مشغول شنیدن حرف های ما است. او اگر بخواهد در این ساعت که در کنار ماست به کارهای روزانه خود بینیشد، ما زود متوجه می شویم و احساس می کنیم کار روزانه خود را بر ما ترجیح می دهد.ما دوست داریم مردان این بیعت و این قراداد با هم بودن را بطور دائم تمدید کنند و عشق و محبت خود را بر زبان جاری کنند.برای ما کلمه "عزیزم دوستت دارم" مانند اکسیژن هوا ضروری و حیات بخش است .ما از دنیای مرموز و اسرار آمیز مردان بیزاریم،ما دوست داریم مردان ما را به خلوت فکری خود راه دهند و افکار،رؤیاها و آرزوهای خود را شفاف و بی پرده برای ما بازگو کنند.ما نمی خواهیم آنها همه وقت خود را به ما اختصاص دهند اما از سوی دیگر انتظار داریم کار و فعالیت و دل مشغولی آنها آنقدر به درازا نکشد که ما را به کلی فراموش کنند تا جایی که وقتی با ما هستند هم، به امور دیگر خود فکر کنند.
ما دوست داریم وقتی خود را در اختیار مرد مورد علاقه خود قرار دهیم که، از او، عشق و محبت مستمر و مداوم دریافت کرده باشیم،او به ما بها بدهد، برایمان ارزش قائل باشد و به ما بفهماند که، تنها برای رفع نیاز جنسی خود در کنار ما قرار نمی گیرد و این کار او در تداوم عشق و محبتی است که به ما دارد، بنابراین ما از او امنیت،صمیمیت و وفاداری دریافت می کنیم و از این راه به اوج لذت می رسیم.اما زمانی که احساس می کنیم او تنها موقع نیاز جنسی خود،می خواهد به ما نزدیک شود، او را یک بیگانه به تصویر در می آوریم که تنها قصد سوء استفاده از ما را دارد، در حالی که هیچ ارزشی برای ما قائل نیست، پس طبیعی است که او عشق و محبت خود را در راه دیگری به مصرف می رساند،در این موقع حس بدی در ما بیدار می شود، احساس نا امنی، وحسی که ما را وا می دارد او را مورد باز خواست قرار دهیم.
ما زنان مانند شما مردان که در کار خود جدی و دارای برنامه ریزی هستید در کار عشقبازی خود چندان جدی و خشک و با برنامه نیستیم،ما اهل ناز کردنیم و شما باید ناز ما را بخرید. این نیست که وقتی به عشق ورزی و ابراز احساسات نیاز داریم، به طور سیستماتیک از شما بخواهیم به ما محبت کنید.هنگامی که لب به گله و شکایت باز می کنیم،دنیا بر روی سر شما مردان خراب نشود که دنبال راه چاره باشید و مدام در گوش ما زمزمه می کنید که راهکار چنین و چنان است،کافی است در آن لحظه، ما را بغل کنید دستی بر سر و صورتمان بکشید و با ما اظهار عشق و علاقه کنید تا همه این گله و شکایت ها به عشق و دل دادگی مبدل شود.در حقیقت گاهی یک راه جلب توجه ما غُر زدن است،ما غر می زنیم تا شما ما را نوازش کنید، ناز ما را بکشید و ما را مورد توجه خود قرار دهید.
ما کار سختی از شما نمی خواهم که از مطرح کردن خواسته هایمان دلخور شدید،ما قصد کنترل دائمی شما را نداریم،ما پر توقع و زیاده خواه نیستم،شما مردان تصور نکنید اگر به ما عشق و محبت ورزیدید ما لجام گسیخته و غیر قابل کنترل می شویم .بر عکس عشق و محبت ما را رامتر وآرامتر می کند سطح توقعات ما را پایین می آورد، و خیالمان از جانب شما راحت می شود، که عشقی که حق ما بود به دیگری نثار نمی کنید.شاید هم از اینکه نیاز به عشق ما مداوم است مضطرب شدید؟در نگاه اول برای شما مردان کمی بعید است که بتوانید یک بار اضافی همچون یک عشق و محبت دائمی را با خود حمل کنید اما همینکه این عشق در وجود شما لانه کرد و آن را به صورت ملکه ذهنی خود در آوردید،خیلی زود در می یابید که همین عشق یک آرامش بدون وصف به شما هدیه می کند که همین عشق می تواند شما را در مقابل بسیاری از آسیب ها بیمه کند.
آنچه ما را خشنود و سرزنده نگه می دارد عبارت است از اینکه ما از جانب شما مردان احساس تعهد و وفاداری و پایبندی کنیم،گاهی از ما تمجید،تعریف و تحسین کنید و از به زبان آوردن جمله"عزیزم دوستت دارم" کوتاهی نکنید، ما را به خلوتگاه ذهن خود راه دهید و از آنچه در ذهن می گذرانید ما را مطلع کنید،هرگز آدم مرموز و اسرار آمیز به نظر نیایید، با ما مکالمه و ارتباط داشته باشید و به حرف هایمان خوب گوش فرا دهیدهنگامی که با ما رابطه برقرار می کنید ما احساس امنیت و آسودگی خاطر می کنیم.برای ما در زندگی اهمیت قائل باشید و برای اجرای برنامه های زندگی نظر ما را هم جویا شوید،در زندگی گفتار و رفتاری داشته باشید که ما به ثبات قدم شما و قابل اعتماد بودنتان تکیه کنیم.در طول شبانه روز، فارغ از هر فکر متفرقه،
انگیزه
ذهن ما انباشته از باور است.بسیاری از این باورها نسل در نسل به ما منتقل شده و ما تصور می کنیم این باورها توسط دیگران بازبینی و اصلاح شده ویا از ناحیه مقدس به ما منتقل گردیده است،پس ما بدون آنکه آنها را نقد و برسی کنیم،برای تصمیم گیری در زندگی خود به طور ناخودآگاه از این باورها کمک می گیریم.ابزار باز بینی باورها خرد است،خرد زمانی می تواند وظیفه خود را انجام دهد که ما از راه مطالعه، تحقیق و استدلال آن را پرورش داده باشیم.انبوه باورهای فسیل شده در ذهن، به ما اجازه نمی دهد از خرد خود پیروی کنیم مگر آنکه آن را بیدار نگه داریم .
منبع : رازهای دل
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در جامعه ما خیلی عرف نیست که زن از مرد بزرگ تر باشد خانواده ها عموما نمی پسندند عروسشان بزرگ تر یا حتی همسن پسرشان باشد البته این بیشتر در گذشته های نه چندان دور صدق می کرد چرا که به تازگی ازدواج دختران با پسران کوچک تر از خودشان باب شده است و این اختلاف سنی گاهی به بیش از یک دهه می رسد اما شرایط جامعه بگونه ای شده است که به مرور شاهد رفتارهای هنجار شکن بعضی از دختر خانم ها هستیم...
عروس بزرگتر,داماد همسن,تفاوت سنی در ازدواج
هر روز شاهد اخباری در خصوص به اجرا گذاشتن مهریه ها توسط خانم های تازه به خانه بخت رفته هستیم. آمار فوق بحدی بالا است که باعث هشدار کارشناسان خانواده درخصوص کاسبی تعدادی خانم از این طریق گردیده است . حالا هم آمارها حکایت از ازدواج دختران با پسران کوچکتر از خود هستیم واقعا چرا؟ بر اساس آمار رسمی سازمان ثبت احوال کشور، در سه ماهه اول سال ۸۶، در ۱۱/۹۱ درصد از ازدواج های ثبت شده، اختلاف سنی بین زوجه و زوج صفر بوده که این رقم در سه ماهه سال ۸۷ به ۱۲/۲۹ درصد افزایش یافته است که نرخ طلاق در این گروه که اختلاف سنی زوج و زوجه صفر است، در سه ماهه اول سال ۸۶، ۱۰/۱۱ درصد بود که این رقم در سه ماهه سال جاری به ۱۲/۲۹ درصد افزایش یافته است.براساس گزارش رسمی منتشر شده از سوی سازمان ثبت احوال کل کشور، تعداد ازدواج های ثبت شده نیز در سه ماهه سال ۸۶ که زوجه یک سال از زوج بزرگ تر بوده، ۳/۵۷ درصد است که این رقم در سه ماهه سال جاری به ۳/۶۸ درصد رسیده، میزان طلاق ثبت شده همین گروه در سه ماهه اول سال ۸۶، ۳/۲۲ درصد بوده است که در سه ماهه اول سال جاری به ۳/۶۸ درصد رسیده است. همچنین در ۲/۰۸ درصد از ازدواج های ثبت شده در سه ماهه اول سال ۸۶، سن زوجه دو سال بیشتر از زوج بوده که این رقم در سه ماهه سال جاری به ۲/۱۷ درصد رسیده است و این در حالیست که درصد طلاق همین گروه سنی در سه ماهه اول امسال نسبت به سال گذشته ۱۷صدم درصد افزایش داشته است.تعداد ازدواج ها و طلاق هایی که در آن ها سن زوجه سه، چهار و پنج سال و یا بیشتر از زوج بوده است و در سه ماهه اول سال ۸۷ به ثبت رسیده، نسبت به سه ماهه اول سال ۸۶، اندکی کاهش داشته است.نکته قابل ملاحظه دیگر در این گزارش این است که میزان ازدواج هایی که در سه ماهه اول سال ۸۶ ثبت شده اند و در آن، سن زوج یک سال بزرگ تر از زوجه بوده است، ۸/۲۵ درصد است که این میزان در مدت مشابه سال۸۷ به ۸/۴۰ درصد رسیده است.
از سوی دیگر، میزان طلاق همین گروه در سه ماهه اول سال۸۶،۷/۰۲ درصد بوده که در سه ماهه سال جاری به ۸/۴۰ درصد رسیده است.همچنین آمار طلاق زوج هایی که دو سال بیشتر از زوجه خود سن دارند، در سه ماهه اول سال ۸۶، ۷/۶۳ درصد بوده که این رقم در سه ماهه اول سال ۸۷ به ۹/۳۳ درصد افزایش یافته است.در چند سال اخیر، روند همسریابی و ازدواج جوانان تغییرات قابل توجهی داشته است که بالاتر بودن سن زوجه نسبت به زوج در ازدواج یکی از این موارد است، به طوری که در حال حاضر تعداد ازدواج هایی که سن زوجه، ۱۰ سال تا ۲۰ سال بیشتر از زوج است، در سه ماهه اول سال ۸۶، ۱۰۵۹ فقره بوده که این رقم در مدت مشابه امسال به ۱۰۴۳ فقره رسیده است.
همچنین در سه ماهه اول سال گذشته۱۳۲ مورد ازدواج در کشور ثبت شد که سن زوجه بیش از ۲۰ سال بیشتر از زوج بوده که این نوع ازدواج در مدت مشابه امسال به ۲۰۸ فقره معادل ۵۷/۵۷ درصد افزایش یافته است که البته افزایش تعداد ازدواج هایی که سن زوج ۲۰ سال بیشتر از زوجه هست نیز در حال افزایش است، به طوری که در بهار سال گذشته ۲۹۴۳ فقره ازدواج از این دست در کشور ثبت شده که این رقم در سه ماهه اول امسال به ۳۰۱۹ فقره رسیده است.همچنین بر اساس آمار منتشر شده از سوی سازمان ثبت احوال، آمار طلاق ازدواج هایی که سن زوج یا زوجه بیش از ۲۰ سال بیشتر از همسر خود است، نیز افزایش یافته است، به طوری که تعداد وقوع طلاق در ازدواج هایی که سن مردان ۲۰ سال بیشتر از همسرانشان بوده در سه ماهه اول سال ۸۶، ۵۵۳ مورد بوده که این رقم در سال جاری به ۵۸۸ مورد رسیده است.
همچنین تعداد طلاق در زنانی که ۲۰ سال از همسران خود بزرگترند، در سه ماهه اول امسال ۴۷ فقره بوده، در حالی که این رقم در مدت مشابه سال گذشته ۳۵ مورد ثبت شده است.در مورد اختلاف سنی در ازدواج، چیزی که در عرف جامعه ما بسیار دیده می شود این است که سن مرد بالاتر از سن زن است اما ازدواجها یی نیز صورت می گیرد که زن و مرد یا همسال هستند یا در حد یکی دو سال زن بزرگتر است که در این مورد اگر بقیه شرایط وضعیت نرمالی داشته باشد مشکل ساز نمی شود اما در تفاوتهای فاحش بخاطر اختلافاتی که از نظر رشد عقلی و اجتماعی فرد ناشی می شود و اینکه دیدگاه های خانواده دو طرف نیز در چنین ازدواجهایی بی تاثیر نیست می تواند سلامت زندگی زناشویی را به مخاطره اندازد. به طور کلی بهتر است سن دختر در ازدواج کمتر از پسر باشد، چون خانمها در اثر زایمان و استرسهای زندگی زودتر از مردان شکسته می شوند و همچنین زودتر از مردان به بلوغ فکری می رسند، در اینصورت باید سن مرد بیشتر باشد تا مدیریت خانواده را به دست بگیرد.
پس به سود هر دو طرف است که زن بین سه تا شش سال از همسر خود جوانتر باشد. البته تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است. نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که در مورد اختلاف سن نمی توان با قاطعیت نظر داد واین مطلب که حتما زن باید از مرد کوچکتر باشد قطعی و حتمی نمی باشد زیرا تجربه نشان داده است که بسیاری از زنان و مردان بوده اند که با اختلاف سنی زیاد (حتی گاهی زنان بزرگتر از مردان) با یکدیگر ازدواج کرده اند و سالهای سال با کمال آرامش در کنار یکدیگر زندگی کرده و هیچگونه مشکلی هم نداشته اند پس این مسئله حتمی و قطعی نبوده و با توجه به مسائل پیچیده زندگی نسبی می باشد.
در توضیح بیشتر باید بگوییم که تفاوت سنی به تنهایی برای رضایت و موفقیت ازدواجی ملاک نیست. بلکه عوارض و پیامدهایی که ممکن است از این اختلاف سنی ناشی شوند می تواند بر میزان تفاهم و روابط عاطفی میان زوجین تاثیر بگذارد.
اگر همراه با این تفاوت سنی، تفاوتهای دیگری نیز وجود داشته باشد، یعنی تفاوت تحصیلی، فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و یا تفاوت در سن عقلی آنگاه تاثیر تفاوت سنی بیشتر مشهود خواهد بود. در چنین مواردی امکان دارد اختلافاتی که به تفاوت سنی مربوط نیست هم به این عامل نسبت داده شود. ولی اگر زن و شوهر بگونه ای تعامل داشته باشند که مسائل مربوط به این تفاوت را دامن نزنند، اثر آنرا کمرنگ خواهند کرد. مثلا در مواقع تصمیم گیری یا ارائه خط و مشی برای زندگی، زن نباید بزرگتر بودن یا احیانا با تجربه بودن خود را به رخ بکشد بلکه اجازه دهد شوهرش احساس کفایت و تسلط خود را داشته باشد.باید توجه داشت که وجود فاصله سنی زیاد موجب آن می شود که زن و شوهر نتوانند به خوبی یکدیگر را درک نمایند. فردی با داشتن بیست سال سن بیشتر، طبیعی است که می تواند از تجارب بیشتری برخوردار باشد یا لااقل می تواند چنین احساسی داشته باشد. لذا این مسئله زمینه ای فراهم می کند که شخص ارزش لازم را به نظرات فرد کوچکتر ندهد یا طرف مقابل بیش از اندازه احساس کوچکی نماید و همیشه در حال اضطراب و تشویش باشد و بالاخره از اداره زندگی درمانده شود و همین مورد زمینه عدم تفاهم را به وجود می آورد که خود سبب پدید آمدن مشکلاتی عظیم در روابط زناشویی خواهد شد.
اینان اغلب در وضع و موقعیتی هستند که توافق روحی ندارند و نمی توانند مسائل و مواضع یکدیگر را درک کنند. با توجه به آنچه که گفته شد که مطمئنا تمام آنچه که باید، نبود حفظ تعادل سنی میان زن و مرد یکی از شرایط مهم و مطلوب تشکیل خانواده است اما مهمتر از تفاوت سنی، سطح تعادل فکری است که می بایست میان زن و مرد برقرار باشد و این صرفا با اختلاف سن و کوچک بودن زن از مرد ایجاد نمی شود... البته از نگاه دیگر هم می توان به این اتفاق های نادرست توجه کرد و آن این است که در بعضی از این ازدواج ها زندگی مشروط به مهریه های سنگین و گاهنجومی می شود و گاهی برخی از زنان زندگی را با کلاشی اشتباه می گیرند و داشتن مهریه های نجومی باعث کلاهبرداری و اخاذی از طرف زنان هم می کشد.
● مهریه یا چک سفید امضا»؟
"کی داده کی گرفته؟" در گذشته این اولین حرفی بود که در جلسه خواستگاری بین والدین عروس و داماد بر سر تعیین مهریه رد و بدل می شد که به طور معمول کار با کمی چک و چانه فیصله پیدا می کرد و میزان مهریه متناسب با توانایی مالی داماد و خانواده او تعیین می شد. رسم دادن هدیه از طرف داماد و خانواده او به عروس به صورت یک سنت پا برجا از گذشته های دور در فرهنگ ازدواج اغلب کشورهای جهان جریان داشته است به عنوان مثال در تاریخ ویل دورانت از اعطای هدیه در ایران از طرف پدر داماد به عروس در دوران باستان سخن گفته است و این رسم بعد از ورود مسلمانان به ایران و تائید آن تحت عنوان مهریه در اسلام تا به الان ادامه یافته است.
فلسفه اصلی مهریه در اسلام ابراز علاقه و عشق از طرف پسر به دختر است. اما طی چند سال اخیر و تغییرات فرهنگی در حوزه ازدواج، شاهد این مسئله هستیم که ماهیت واقعی مهریه به طور کامل دگرگون شده و مهریه تبدیل به ابزاری برای گروکشی بین خانواده دختر و پسر از یک طرف و اختلاف در کانون خانواده شده است. در حالی که در گذشته اعداد مقدس و یا احتیاج عروس و داماد برای شروع زندگی مبنای تعیین مهریه قرار می گرفت، ولی هم اکنون در برخی اوقات سکه بهار آزادی به تعداد سال تولد دختر مبنای تعیین مهریه قرار می گیرد و این امر حتی به یک پرستیژ اجتماعی در بین دختر خانم ها برای ازدواج تبدیل شده است; گذشته از آنکه برخی تاریخ تولد خود را بر مبنای میلادی ذکر می کنند!
این امر باعث شده است که ما در زندان های کشور شاهد بروز پدیده جدیدی موسوم به زندانیان مهریه باشیم. مساله ای که حتی گفتن آن در گذشته باعث خنده می شد، هم اکنون به یک واقعیت تلخ در زندان های کشور تبدیل شده است. آمار دقیقی در مورد تعداد زندانیان مهریه در کشور وجود ندارد، اما از بعضی اظهارات مسئولان قضایی می توان به این نکته پی برد که تعداد این زندانیان با سرعت بالایی در حال افزایش است.
به طوری که معاون دادستان تهران هم تعداد مردانی را که به خاطر عدم توانایی پرداخت مهریه در زندان های تهران به سرمی برند در حدود ۱۹۰ نفر اعلام کرده است. معاون ستاد دیه نیز تعداد زندانیان مالی در کل کشور را که به خاطر عدم پرداخت مهریه به زندان افتاده اند درحدود یک هزار نفر اعلام کرد. البته تعداد زندانیان مهریه نسبت به سایر زندانیان مالی نظیر چک بسیار کمتر و فقط در حدود سه درصد از این زندانیان را تشکیل می د هند اما نکته نگران کننده در این بین رشد بالای تعداد زندانیان مهریه در کشور است. اکثر این افراد نیز زمانی که در محیط زندان قرار دارند با شیوه های مختلف اعمال خلاف آشنا شده و حتی زمینه ارتکاب جرم نیز در آنان به وجود می آید.بسیاری از افرادی که هم اکنون در زندان به سر می برند از ماهیت مهریه و عواقب قانونی آن بی اطلاع هستند. چرا که براساس ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی مهری که زن و شوهر قبل از انعقاد عقد نسبت به مقدار و میزان آن توافق نموده و آن را در عقد ذکر می کنند عندالمطالبه است و زن بالافاصله بعد از ازدواج می تواند آن را از شوهر طلب کند. البته با مطرح شدن این قضیه در رسانه های عمومی مردان تا حد زیادی از عوارض قانونی مهریه مطلع شده اند، اما هنوز هم افرادی در زندان ها هستند که به خاطر بی اطلاعی از مفاد قانونی مهریه به زندان افتاده اند.
زنانی که زندگی را با کلاشی اشتباه می گیرند
ولی عدم اطلاع از قانون تنها دلیل به زندان افتادن مردان به خاطر مهریه نیست چون در موارد استثنا کار حتی به کلاهبرداری و اخاذی از طرف زنان هم می کشد. گزارش مراجع قضایی حاکی است که تعدادی از زنان به قصد کلاهبرداری و دریافت مهریه های کلان اقدام به ازدواج می نمایند و بلافاصله پس از ازدواج درخواست طلاق نموده وخواهان مهریه خود به صورت یکجا می شوند و اینجاست که تکلیف چنین مردانی نامشخص است یا باید مهریه چند صد میلیونی را بپردازند و یا زندان را تحمل کنند.
● برخورد قانون با مردان درست است؟
واقعیت این است که تهدید به اجرا گذاشتن مهریه از سوی زنان حتی اگر این ادعا به حق هم باشد راه چندان مطمئنی برای گرفتن حقوقشان نیست. چرا که مردان نیز همواره از طریق ترفند های مختلف و توسل به شیوه های قانونی و تنگ کردن عرصه بر همسران خود معمولا آنان را به طلاق و بخشش مهریه خود وادار کرده و به این ترتیب زن در اکثر مواقع به حق و حقوق قانونی خویش نمی رسید. در مواردی که جدایی ها به حکم قانون اتفاق می افتد و مرد توان پرداخت مهریه را ندارد قانون به او کمک می کند تا بتواند مهریه سنگین را در چند نوبت و به صورت اقساط پرداخت نماید اما درصد بالایی از آنان حاضر به پذیرش پرداخت مهریه نمی شوند و در نهایت زندان را بر پرداخت مهریه ترجیح می دهند. جالب تر این که براساس برخی مشاهدات جدیدا به مردانی بر می خوریم که گرفتن تمامی مهریه از همسرانشان را شرط جدایی و طلاق می گذارند.
بنابراین تنها چیزی که در این بین فنا می شود، آرامش و کانون گرم خانواده است و از این کشمکش نه مرد و نه زن هیچیک نمی توانند به حق و حقوق خود در زندگی برسند. به نظر کارشناسان تنها راهکار این مسئله فرهنگ سازی درست در زمینه ازدواج و اطمینان از تفاهم و علاقه مشترک در زندگی و اصلاح قوانینی در جامعه است که نبود آن مساله مهریه را تبدیل به یک جنگ تمام عیار در خانواده ها کرده است. نظر شما در این مورد چیست؟!
منبع:ویستا
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بیشتر بدانیم؟
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی در امر ازدواج شناخت طرفین نسبت به هم دیگر است؛ زیرا اگر دو نفر نسبت به هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آنها با جهل و نادانی صورت گرفته و تبعات منفی را به دنبال دارد و منجر به طلاق و جدایی می شود.
این در حالی که است که ازدواج فامیلی در میان برخی از خانوادهها بدون هیچ شناختی در زمینه ازدواج بشدت طرفدار دارد و اما برخی دیگر خانوادهها فرزندان خود را از این نوع ازدواج منع میکنند.
در گذشته به دلیل اینکه ارتباطات بین قبیله، قوم و خویش محدود بود و افراد با خانواده و فامیل رابطه بیشتری داشتند و معمولا همه جزئیات و کلیات رفتار دختر را مورد نظر را میسنجیدند و او را به عنوان همسر مناسب برای فرزند خود انتخاب میکردند در حالی که این ازدواجها معمولا تحمیلی بود و براساس شناخت پدر و یا مادر صورت میگرفت.
این در حالی است که درمورد انتخاب همسر باید به صورت مجموعهای از ملاکها ، معیار و پارامترها توجه کرد و هر فردی با توجه به روحیات خود همسر خود را با توجه به شناخت از او انتخاب کند.
تجربهها نشان داده است برخی مواقع زمانی که ازدواج فامیلی صورت میگیرد زوجین زندگی خوب و خوشی ندارند زیرا شناختی از قبل از هم نداشته و براساس فامیل بودن با هم ازدواج کردند و در این موارد اقدام بسیار جاهلانه و اشتباهی انجام دادهاند.
اما در بعضی اوقات ازدواج فامیلی صورت نمیگیرد و دو نفر هیچ نسبت فامیلی با هم ندارند ولی چون قبل از ازدواج همدیگر را شناخته اند ، زندگی موفقی دارند.
به همین دلیل ازدواجهای فامیلی و یا غیر فامیلی باید همه بر مبنای شناخت صورت بگیرد.
یکی از آفت و آسیب های ازدواج فامیلی دخالت خانواده و فامیلها است زیرا بستگان و فامیلها به خودشان این حق را میدهند که در زندگی زوجین دخالت و مالکیت کنند و بستگان دو طرف حق انتخاب و اختیار را از زن و مرد گرفته و اجازه زندگی مستقل و پایدار را به آنها نمیدهند و آنها دچار سرگردانی میشوند.
موارد زیادی مشاهده شده است که زن و شوهری که ازدواج فامیلی داشته اند و دردادگاهها خواهان طلاق هستند، عامل اصلی طلاقشان دخالت خانواده ها و یا بستگان است.
هرچه نسبت فامیلی نزدیکتر باشد، طرفین و خانوادهها به خودشان بیشتر اجازه و حق دخالت را میدهند و به تدریج زندگی آنها دچار سرگردانی شده و از هم پاشیده می شود؛ زیرا خود زوجین هم نمی توانند تشخیص بدهند که خانواده کدام طرف دلسوز آنها بوده وتصمیم درست را میگیرد.
شناخت عمیق در زندگی زن وشوهر بسیار مهم و این شناخت را در فامیل نمی توان پیدا کرد. بارها اتفاق افتاده زن و شوهری که هیچ نسبت فامیلی نداشته، سالیان سال در کمال آرامش باهم زندگی میکنند، زیرا همه زوایای همدیگر را می دانند وبا صداقت و معیار همسر آینده شان را انتخاب کردهاند و براساس احساس تصمیم نگرفتهاند.
در قرآن، آیات و روایت بیشتر بر دلیل شناخت تاکید شده است. زمانی که در قرآن آمده که ما شما را در کنار همدیگر آفریدیم تا جفت و عشق خود را پیدا کنید و در کنار هم به آرامش برسید نتیجه می گیریم که عشق عمیق و شناخت بعد از ازدواج مهم است نه قبل از ازدواج. در نتیجه فامیل بودن به معنای شناخت نیست و کلیت ندارد.
منبع : bornanews.ir
بیشتر بدانیم؟