(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

ازدواج در سنین پایین

Image result for ‫ازدواج در سنین کم‬‎


این روزها در هر محفل خانوادگی و دوستانه که وارد می‌شوید یکی از بحث‌های داغ، بحث ازدواج جوانان است، برای عده‌ای چرایی تأخیر در ازدواج و برای عده‌ای توصیه به امر ازدواج در سنین پایین، اما در این دوره ازدواج در سن پایین، صحیح است؟

گسترش دامنه ارتباطات و دسترسی آسان به وسایل ارتباطات جمعی، ورود انواع شبکه‌های اجتماعی و باز شدن باب آشنایی‌های رودررو در محل کار و تحصیل یکی از مهمترین دلایلی است که امروزه جوانان کم سن و سال را به سمت خود کشانده و بعضاً موجب آشنایی و دوستی و نهایتاً ازدواج است،که البته عدم موفقیت این سبک ازدواج نیز جای بسی بحث دارد.


اما در این بین آنچه به عنوان یک نظریه کارشناسی مطرح است، این است که آیا اساسا ازدواج در سنین پایین امر صحیحی است یا خیر و آیا می‌شود برای ازدواج سن و سال تعیین کرد یا نه؟


چه بسیار افرادی که زود ازدواج کرده‌اند و به خاطر تجربه‌ خوبشان، موافق این امر هستند و چه زیادند افرادی که سن و سال کم را برای ازدواج مناسب نمی‌دانند و مخالف ازدواج در سنین پایین هستند.


آیا ازدواج سن مشخصی دارد؟


طبق آمار مربوط به سال 1391 دختران در ردهٔ سنی 20 تا 24 سال، بیشترین گروه از همسران را تشکیل می‌دهند و برای ازدواج مجدد بر اساس آماری در سال 1392، بیشترین ثبت ازدواج دوم برای آقایان مربوط به گروه‌های سنی 25تا 34 سالگی و بیشترین ثبت ازدواج‌های دومِ خانم‌ها مربوط به گروه سنی 20 تا 29 سالگی می‌باشد این قضیه در بین کارشناسان هم مورد اختلاف است. روانشناسان مختلف دیدگاه‌های متفاوتی برای تعیین سن ازدواج دارند و بهترین سن برای ازدواج دخترها 23 تا 26 و برای پسرها 27 تا 29 سال است.اما مسئله‌ای که در بین همه‌ کارشناسان مشترک است این است که سن ازدواج، آن زمانی است که فرد به بلوغ کافی رسیده باشد و بتواند مسئولیت بپذیرد که این امر، شاید هیچ ربطی به سن و سال نداشته باشد.


بر اساس این تفکر، می‌توان فهمید که ازدواج زمان تعیین شده و ثابتی نمی‌تواند داشته باشد و سن ازدواج بر اساس نیاز فردی، تربیت خانوادگی، شرایط اجتماعی و خیلی عوامل دیگر تعیین می‌شود.


سن ارتباط با جنس مخالف به 11 سالگی رسیده است


طبق اعلام نظر محمود گلزاری معاون سابق وزارت ورزش و جوانان، سن ارتباط با جنس مخالف تا 11 سالگی کاهش پیدا کرده است، به طوری که دوستی دختران و پسران با مسائل عاطفی آغاز می‌شود و سرانجام به روابط جنسی و حتی ارتباط با چند نفر کشیده می‌شود.  مراد از «ارتباط» الزاماً روابط حاد جنسی نیست و 40 درصد از دختران پیش از ورود به دانشگاه با پسری ارتباط داشته‌اند و 20 درصد دیگر قطع ارتباط کرده‌اند؛ بنابراین 60 درصد آنها ارتباط با جنس مخالف را پیش از سن 18سالگی تجربه کرده‌اند. همچنین مشخص شده است که حدود 40 درصد این افراد در زمانی ارتباط خود را شروع کرده‌اند که سن‌شان کمتر از 14 سال بوده است؛ یعنی در دوران راهنمایی.  80 درصد دختران دبیرستانی در ایران با یک پسر دوست هستند و حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند.

Image result for ‫ازدواج در سنین وجوانی‬‎

ازدواج زود هنگام احساس سرخوردگی ایجاد می‌کند


آمار ثبت احوال در سه ماه امسال بیانگر این امر است که 12 هزار و 88 دختر و پسر کمتر از 20 سال ازدواج کرده‌اند که 9 هزار و 863 زوج کمتر از 15 سال بوده است که به نظر می‌رسد که با یک آسیب اجتماعی جدیدی مواجه شده‌ایم، این جمله‌ای است که سمیه حاجی اسماعیلی عضو هیات علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده و دکترای مطالعات زنان مطرح می‌کند. وی که از مخالفان ازدواج در سنین پایین و زودهنگام است،معتقد است که ازدواج زود هنگام زمانی رخ می‌دهد که فاصله بلوغ فکری، اجتماعی و سطح آگاهی اجتماعی و بلوغ جنسی زیاد شده باشد،چنانکه ممکن است افراد به بلوغ جنسی رسیده باشند اما به بلوغ فکری و اجتماعی نرسیده باشند که همین امر باعث می‌شود وقتی ازدواج می‌کنند احساس ناتوانی و زندگی منجر به طلاق شود،حتی ممکن است دختران به بلوغ جنسی رسیده باشند اما از لحاظ روانی آمادگی برای فرزند آوری و پذیرش این مسئولیت نباشند. هر سنی اقتضائات خود را دارد و جدای از خانواده و هم سن و سالان و جا ماندن از فرصت‌های آموزشی و امکان ادامه تحصیل فردی که زیر 15 سال دارد، بچگی می‌کند و درست نیست، بچه به سن کم وارد عرصه خانوادگی شود.

 در زمان قدیم زندگی‌ها با اکنون فرق داشت و مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها قدرت انتخاب همسر داشتند اما اکنون بین بلوغ فکری،سطح آگاهی و بلوغ جنسی فاصله افتاده است و بنده با کسی که بلوغ اجتماعی و توانایی مدیریت ندارند،مخالف هستم.


برای کنترل روابط دختر و پسر تشکیل خانواده توصیه نمی‌شود


عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده می‌افزاید: بنده برای کنترل روابط دختر و پسر ازدواج را مطرح نمی‌کنم، هر چند ممکن است کنترل نشود و تبعات بیشتر شود اما نتایج تحقیقات نشان داده است افرادی که ازدواج زود هنگام داشته‌اند، دچار افسردگی هستند. حاج اسماعیلی تأکید می‌کند: قدرت انتخاب خیلی مهم است و همسرگزینی از گذشته با اکنون بسیار فرق کرده و قبلا خانواده و فامیل مشخص می‌کردند اما اکنون خود افراد انتخاب می‌کنند و این خیلی مهم است، زیرا ازدواج زود هنگام احساس سرخوردگی ایجاد می‌کند.


 اکنون یکی از عوامل طلاق عدم مهارت ارتباطی و نارضایتی جنسی است و به همین دلیل من مخالف ازدواج زود هنگام هستم و معتقدم باید به موقع ازدواج کرد و برای ارتباط با جنس مخالف راهکار دیگه داشت،البته ناگفته نماند که به خاطر شبکه‌های اجتماعی وضعیت از دست خانواده‌ها خارج شده و تربیت خود به خود به بیرون از خانواده رفته و خانواده باید راهکاری را برای کنترل و نظارت پیدا کند.


 ازدواج زودرس و همچنین دیرهنگام و دیر رس دو سر طیفی هستند که هر دو آسیب زننده هستند، چنانکه تاخیر در سن ازدواج از سن 30 به بالا و تجرد قطعی و اقدام به جدایی و تجرد پیشه‌گی از یک سو و از سوی دیگر ازدواج زودرس در سن بچگی،افسردگی،پشیمانی و جدایی هر دو آسیب‌زننده هستند.


حاج اسماعیلی با وجود اینکه معتقد است طلاق یک پدیده اجتماعی است و تک عاملی نیست و علل و عوامل مختلف منجر به آن می‌شود اما ازدواج زود هنگام را یکی از عوامل طلاق می‌داند و می‌گوید: ازدواج به موقع در سن 20 سالگی برای دختر بسیار مناسب است چرا که نیازهای وی بر طرف می‌شود و افرادی که ازدواج نمی‌کنند احتمال اینکه ارتباط با غیر کنند، وجود دارد.

عواقب ازدواج در سنین پایین

- دختر یا پسرهای نوجوان به دلیل اینکه هنوز به رشد ذهنی، عاطفی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... نرسیده اند، بسیاری از مهارتهای لازم برای رسیدن به یک زندگی موفق و پیروز را کسب نکرده اند به همین دلیل معمولاً در زندگی مشترکشان با ناسازگاری ها و اختلافات بسیاری رو به رو می شوند.


- وقتی دختر و پسری در سنین پایین و بدون آمادگی جسمانی، عقلی و عاطفی با یکدیگر ازدواج می کنند دچار مشکلات عدیده ای می شوند. بنابر فرهنگ ایرانی وقتی فردی ازدواج می کند بعد از شش ماه باید باردار شود در غیر این صورت برچسب اجاق کور به او می زنند به خصوص اگر فرد بدلیل سن کم، تحمل این قبیل حرف ها را نیز نداشته باشد برای پایان دادن این حرف و حدیث ها به فکر باردار شدن می افتد که نه تنها در همه دوران بارداری با مشکلاتی مواجه می شود بلکه زایمانش در اغلب موارد پری ناتال (تحت مراقبت های لازم) می بایست انجام گیرد. اما مساله فقط به همین جا ختم نمی شود چون احتمال مرده زایی یا عقب ماندگی ذهنی فرزندان نیز وجود دارد.

Image result for ‫ازدواج در سنین وجوانی‬‎

- پسرانی که در سن پایین ازدواج می کنند پس از مدتی که در جمع دوستان و همسالان مجرد خود قرار می گیرند دچار یاس و ناامیدی می شوند و حس می کنند با ازدواج، موقعیت های زندگی مجردی را از دست داده اند. البته پزشکان معتقدند این افراد به دلیل حس نارضایتی از زندگی که همیشه با آن دست وپنجه نرم می کنند بیشتر از بقیه افراد مستعد بیماری های قلبی و عروقی هستند.


- با توجه به این که افراد در سنین نوجوانی هنوز به ثبات عاطفی لازم نرسیده اند، ممکن است در انتخاب خود عاقلانه تصمیم نگرفته و پس از ازدواج دچار پشیمانی شود. خیلی وقت ها دیده ایم افرادی که در سنین نوجوانی ازدواج کرده اند، گفته اند که من آن زمان کم تجربه بودم و نمی دانستم در زندگی دنبال چه چیزی هستم. الان سلیقه ام عوض شده و انتظارات دیگری از همسرم دارم.  این اتفاق به دلیل تغییر نگرش ها و رشد فکری او می افتد.


- معمولاً خانواده ‌ها و بزرگ‌ترها به دلیل اینکه گمان می کنند فرزندشان سن کمی دارد و قادر به حل همه مشکلات زندگی مشترک نیست سعی می کنند به گونه های مختلفی در زندگی خصوصی آن‌ها دخالت کرده و به قولی آنها را راهنمایی نمایند. در حالیکه این جریان معمولاً پس از پختگی افراد به دلیل عادت والدین نیز ادامه می یابد و زندگی را از کنترل زن و مرد خارج می کند.


منابع:

tebyan.net

aroosi.akairan.com

http://www.farsnews.com

اصول ازدواج سالم

Image result for ‫اصول ازدواج سالم‬‎

از مهم ترین تصمیمات و بزرگ ترین دغدغه های جوانان جامعه، ازدواج سالم و موفق است. بیش از 80 درصد مراجعان به مراکز مشاوره، کسانی هستند که به دلیل اختلافات زندگی مشترک یا مسائلی مربوط به اختلالات زناشویی مراجعه می کنند. پیش نیازها و اصولی که پایه های زندگی مشترک را تشکیل می دهند، کاملا شناخته شده و حاصل مطالعه و مشاهده هزاران نمونه مختلف از زندگی مشترک زوج هاست.

سید حامد قدسی، روان شناس نوشت: اصولی که می توان آن ها را فارغ از جغرافیایی که افراد در آن زندگی می کنند به تمامی جوان های آماده ازدواج و زوج های جوان تعمیم داد. اصولی که شاید بارها و بارها آن ها را شنیده اید ولی اهمیت آن ها آن قدر زیاداست که همچنان نیاز به تکرارشان احساس می شود تا یادمان نرود انتخاب همسر و ازدواج اگر مهم ترین اتفاق زندگی نباشد بی شک یکی از مهم ترین آن هاست.



3 اصل و 10 شرط وابسته

زندگی مشترک اگر سالم باشد موجب رشد، پیشرفت و شادابی زن و شوهر می شود در غیر این صورت، موجب بروز آسیب های مخرب روانی، اقتصادی و عاطفی برای آن ها می شود. زندگی مشترک سالم دارای 3 اصل مهم «انتخاب سالم»، «ایجاد پی و شالوده مستحکم» و «حفاظت و تلاش برای حفظ زندگی مشترک» و 10 شرط مربوط به این اصول است.

Image result for ‫اصول ازدواج سالم‬‎

اصل انتخاب سالم

انتخاب در نظر پروفسور «خدیوی زند» باید آگاهانه، آزادانه و خودخواسته باشد. انتخاب آگاهانه بدین معنی است که از روی آگاهی و سلامت روانی باشد. ممکن است ما به دلیل اختلالات روان شناختی نتوانیم انتخابی بکنیم که نیازهای واقعی ما را برآورده کند. اختلالات روان شناختی می تواند آگاهی ما را مختل کند و مانع از انتخاب های سالم شود. از طرفی فقدان آگاهی می تواند زمینه ساز آسیب های روانی و انتخاب های نادرست برای ما باشد. در نتیجه، آگاهی به معنای داشتن شناخت و دانش و اطلاعات صحیح است. انتخاب آزادانه و خودخواسته یعنی این که ما کاملا آزادانه خودمان برای خود انتخاب کنیم و در این انتخاب کاملا آزاد باشیم. آزادی در دو بعد است: «آزادی درونی» و «آزادی بیرونی». «آزادی بیرونی» به معنی آزاد بودن از تحمیل افکار و عقاید و انتخاب دیگران برای ما و «آزادی درونی» به معنی آزادی از افکاری است که ما را به اسارت خویش در آورده است. ممکن است پس از چندین جلسه مشاوره به این نتیجه برسید که در زندگی افکاری داشته اید که این افکار آزادی شما را برای انتخاب های سالم گرفته بوده است. در سنت ازدواج پس از شناخت خویش و نیازها و خواسته های طبیعی و به حق خود به خصوص با کمک گرفتن از روان شناس و مشاور ازدواج، می توانید آزادانه تر برای انتخاب همسر خویش تصمیم بگیرید.


اولین گام: انتخاب آگاهانه

اولین گام برای یافتن همسر مناسب، توجه به فرد یا افرادی است که بتوانید به آن ها به عنوان همسر آینده خویش آگاهانه و آزادانه فکر کنید. ممکن است خواستگارهایی داشته باشید یا به خواستگاری هایی رفته باشید یا در بین همکارانتان یا همکلاسی های خود، فرد یا افرادی را مد نظر داشته باشید که وی را به عنوان همسر آینده خویش مناسب تر یافته اید؛ ولی لازم می دانید بیشتر درباره او تحقیقاتی انجام دهید. شما این افراد را با توجه به معیارهای ذهنی خویش انتخاب کرده اید و با فردی ازدواج خواهید کرد که بیشتر از دیگران به ملاک ها و خواسته های شما نزدیک باشد. پس معیارهای سالم خویش را حفظ و با کمک مشاور پیش از ازدواج، معیارهای ناسالم را شناسایی و آن ها را حذف کنید.


دومین گام: تلاش برای شناخت

دومین گام، شناخت است و برای به دست آوردن این شناخت به زمان نیاز دارید. در گذشته شناخت خواستگار بیشتر با تحقیقات محلی و پرس و جو کردن از همسایگان و همکاران فرد مورد نظر بود. هرچند معمولا این تحقیقات لازم هستند؛ اما 100درصد قطعی نیست زیرا همسایگان و آشنایان ممکن است ایرادات فرد را نادیده بگیرند یا ممکن است در ایراد گرفتن زیاده روی کنند. بهترین شناخت و بهترین تحقیق و پژوهش درباره فرد مطرح شده، مشخص کردن زمان و گرفتن مهلت و مدتی از او و خانواده اش برای آشنایی بیشتر در جلسات خواستگاری است تا بتوانید درباره بسیاری از نیازها و خواسته ها و افکار و ایده های خود سخن بگویید و وی را بسنجید و بررسی کنید. باید اعلام کنید که ممکن است پس از این زمان مشخص شده و صحبت در جلسات خواستگاری، یکدیگر را مناسب نیابید و از این بابت از شما دچار کدورت یا ناراحتی نشوند. در این مدت تلاش کنید تا هیجانات و احساسات خود را کنترل کنید و با دید باز به بررسی و تفکر درباره شناخت او بپردازید. همچنین تلاش کنید خود را نیز صادقانه به طرف مقابل معرفی کنید و با حذف واقعیت های زندگی تان وی را گمراه نکنید. 

Image result for ‫اصول ازدواج سالم‬‎

اصل موفق ساختن زندگی مشترک قبل از ازدواج

هر ساختمانی وقتی ساخته می شود ابتدا با پی ریزی و بتن ریزی شروع می شود. ساختمان مستحکم، پی و بتن مستحکم و مقاومی دارد. ساختمان زندگی مشترک نیز نیاز شدید به پی ریزی و فنداسیون دارد و در صورتی که این فنداسیون مناسب نباشد، احتمال ریزش آن بنا فراوان است. پی ریزی زندگی مشترک پیش از ازدواج انجام می شود. فرصتی که زن و مرد برای شناخت احساسات و درک خود و یکدیگر دارند و در این زمان به توافق هایی می رسند و متوجه می شوند از خودشان و از طرف مقابل و از ازدواج چه انتظارهایی دارند، خواسته ها و تمایلات خود و دیگری را درک می کنند و خود را برای یک رابطه جدی و بزرگ ترین واقعه زندگی شان آماده می کنند که این نوعی فنداسیون و بتن ریزی در یک رابطه زناشویی است.


اصل کوشش بعد از ازدواج

این تصور که با یک انتخاب مناسب همه مراحل داشتن یک زندگی مشترک موفق را پیموده اید، باطل است چراکه پس از ازدواج تغییرات فراوانی در رابطه زن و شوهرها اتفاق می افتد. ممکن است توقعات از یکدیگر افزایش یابد و اگر رابطه آنان فنداسیون مناسبی نداشته باشد، متوجه می شوند آن چه از همسرشان دیده اند با واقعیت متفاوت است. بسیاری از زوج ها پس از ازدواج به کنترل کردن های شدید می پردازند که خود آسیب بسیار زیادی به رابطه آنان می زند و از عشق آنان می کاهد. روزهای ابتدایی زندگی مشترک زمانی است که زن و شوهر، نهال رابطه زناشویی را کاشته اند و باید برای نگهداری از این نهال کوچک تمام تلاش خویش را بکنند.


سال سوم شادترین سال ازدواج است

نتایج تحقیقی که روی دو هزار زوج بریتانیایی انجام شده نشان می‌دهد با وجود هیجان و جذابیتهای سال اول، سال سوم شادترین سال ازدواج است؛ در سال پنجم جذابیتها و احساسات کاهش پیدا کرده و جای آن را خستگی و دشواری می‌گیرد و حوالی سال هفتم رابطه ممکن است گسسته یا مستحکم شود.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از بی بی سی، این تحقیق که توسط شرکت حقوقی اسلیتر و گردون انجام گرفته است، نشان می‌دهد سال اول معمولا با شادی و هیاهوی ازدواج سپری می‌شود و در سال دوم زوج‌ها شروع به شناخت بیشتر یکدیگر می‌کنند.

در سال سوم زوج‌ها یاد گرفته‌اند با تردیدهای گهگاهی و ایرادات همدیگر چطور کنار بیایند بنابراین همزیستی راحتی را تجربه می‌کنند.

تقریبا در همین زمان است که موضوع تحکیم بیشتر رابطه و اضافه شدن عضو تازه به خانواده مطرح می‌شود، زوجها از پیامدهای مالی ازدواج و تقسیم هزینه‌ها رضایت دارند، و مزایای دو منبع درآمد، این دوره را دوران لذت بخشی می‌کند. معمولا در همین ایام بهبود وضعیت مسکن (بازسازی یا خرید خانه) در جریان است یا به پایان رسیده است.

اما در سال پنجم اوضاع عوض می شود؛ خستگی و افزایش روزافزون آنچه باید انجام شود شادی و رضایت زوج‌ها را کم می‌کند.

آماندا مک آلیستر وکیل خانواده در موسسه اسلیتر و گوردون می‌گوید: “معمولا زوج‌ها در سال‌های اول برای مشاوره مراجعه نمی‌کنند اما بعد از پنج سال، یا یکی دو سال بعد، بخصوص بعد از بچه‌دار شدن از ما کمک می‌خواهند.”

“حفظ هیجان سال‌های اول که همه چیز تازگی دارد کار دشواری است و اغلب افراد به این نتیجه می‌رسند که زندگی زناشویی انتظارشان را برآورده نکرده است. ما توصیه می کنیم هر کسی که در این مقطع از زناشویی دچار تردید می‌شود جدا به این موضوع فکر کند که آیا این بحران واقعا حل نشدنی است؟ در اغلب موارد این فقط یک برهه دشوار است و شش ماه بعد این مرحله کاملا پشت سر گذاشته می‌شود.”

آشنایی با خوب و بد یکدیگر، بگو مگوی دائم در باره تقسیم کار و دغدغه های مالی بچه‌داری همگی در حوالی سال پنجم تاثیر منفی خود را بر ازدواج می‌گذراند.

زوج‌هایی که در این تحقیق شرکت کرده بودند سال هفتم را مانند “دیوار” توصیف کردند. اگر آنها از این دیوار با موفقیت عبور کنند، راه برای یک زناشویی شاد و دراز مدت هموار می‌شود.

ده درصد از شرکت‌کنندگان در این پژوهش گفته‌اند “نمی‌دانستند ازدواج چقدر ممکن است سخت باشد” و یک‌سوم زوج‌ها نیز اعتراف کرده‌اند که عشق‌شان به همدیگر نسبت به روزهای اول بعد از عروسی کاهش پیدا کرده است.

در واقع یک سوم زوج‌ها از نظر عاطفی کمبود داشتند و بیست درصد زوج‌ها گفته‌اند روزهایی هست که کاملا از تصمیم خود برای ازدواج احساس پشیمانی می‌کنند.

عدم تطبیق نیازهای جنسی، تفاوت سرگرمی‌ها و تمایلات اجتماعی از موانعی هستند که در سال‌های اول سر راه زوج‌ها قرار می‌گیرند.

نیمی از دو هزار نفری که در این تحقیق شرکت کردند، روز عروسی را شادترین لحظه زندگی و سال اول را شادترین سال (البته بعد از سال سوم) توصیف کردند.

به نظر آنها دلیل اصلی این شادی، “گرمای تازه عروس یا داماد بودن” بعلاوه “خوش‌بینی لگام گیسخته به زندگی تازه در کنار یکدیگر” بوده است.

اما این احساسات خیلی زود فروکش می‌کند؛ بعد از آنکه زوج‌ها متوجه این واقعیت ناخوشایند می‌شوند که رابطه موفق نیاز به چه عزم جزمی دارد.

آماندا مک آلیستر می‌گوید “زوجها اغلب چنان در تب سالهای اول غرق می‌شوند که فراموش می کنند برای ازدواج موفق باید زحمت کشید. ازدواج بالا و پایین و سردی و گرمی دارد. بسیاری از مشکلات را می توان با مشاوره بر طرف کرد اما اگر سردی خیلی بیشتر از گرمای آن است، بجای مشاوره باید به وکیل مراجعه کرد.”


مطالب پیشنهادی:

نقش استخاره و قسمت در ازدواج 

رفتارها و کارهای مورد علاقه مردان

چگونه به همسرتان احترام بگذارید

کدام ازدواج غلط و اشتباه است؟ 

12 انگیزه غلط برای ازدواج (قسمت دوم)

الفبای ازدواج موفق

مهم ترین ملاک های ازدواج موفق

دانلود کتاب ازدواج موفق

برای داشتن یک ازدواج موفق، دختران و پسران نیازمند یادگیری مهارت هایی هستند

ازدواج موفق

زن و شوهر سنتی یا مدرن


منظور از یک زن سنتی ،زنی نیست که بافتنی می بافد ،بلکه زنی است که بافتنی بافتن را یکی از کارهای لازم زنانه می داند که چنانچه زنی آن را بلد نباشد در خور سرزنش است.اما زن مدرن بافتنی می بافد تا یک کار هنری کرده باشد.


زن و شوهر سنتی یا مدرن

زن و شوهر مدرن

بین دو روش سنتی و مدرن ،هیچ کدام نه تایید شده اند و نه قابل رد و تکذیب .بلکه هر دو معایب و محاسنی دارند که اگر از هر کدام خوبهایش را اتخاذ کنیم بهتر است .

سنتی و مدرن بودن ربطی به گذشته و حال ندارد .لزوما کسانی که در قدیم زندگی می کردند، همه سنتی نبودند و کسانی که امروزه مثلا در یک برج بلند در تهران زندگی می کنند ،مدرن نیستند.ضمن آنکه نه سنتی بودن ارزشمند است نه مدرن بودن .بلکه خوشبخت بودن و درست زیستن ارزش است.

هدف از این مقاله نیز طرح دو نوع طرز فکر در زندگی است تا با قیاس آن بتوانیم بهترین راههای زیستن را انتخاب کنیم.

 

 

سنتی ها بیشتر اسیر غالبها و رسم و رسوماتند. انعطاف پذیری کمتر ولی جدیت و مقاومت بیشتری دارند .در بین سنتی ها کمتر کسی پیدا می شود که جرات غالب شکنی و ابداع طرحی نو برای زندگی داشته باشد .اما مدرنها جسورتر و خلاق ترند .همین جسارت، اگر چه توانسته خیلی از قید و بندهای غیر ضروری را از دست و پای زندگیشان باز کند تا راحتتر به فعالیتهای مفید بپردازند ،از میزان خویشتنداری و مدارای آنها با دیگران نیز کاسته است .لذا قطع روابط فامیلی و عدم رسیدگی به اقوام را در بین مدرنها بیشتر شاهدیم.

مدرنها باید ضرورت با هم زیستن و مدارا را درک کنند تا از پیوندهای فامیلی بهتری برخوردار باشند.می توانند به جهت حفظ احترام دیگران و پرهیز از اختلافات تفرقه افکن ،در رسیدن به خواسته های غالب شکن خود با احتیاط و آهستگی حرکت کنند تا دیگرانی که هنوز به درک و رشد کافی در آن زمینه نرسیده اند به جای آنکه مقابلشان بایستند ،همراهشان شوند.

سنتی ها به تفکیک کارهای زنانه و مردانه اهمیت زیادی می دهند.نمی گوییم مرد سنتی در خانه به همسرش کمک نمی کند .می کند اما آن را لطفی به همسر می داند .در حالیکه در خانواده مدرن معمولا کارها ،جنبه ی زنانگی و مردانگی ندارند ، هر کدام به اندازه ی همت و حوصله خود  در انجام  کارهای خانه دخالت می کنند. لذا اگر در یک خانواده سنتی ،مرد منتظر است همسرش برای او چای بیاورد، در یک خانواده به روز، چای آوردن نوبتی یا امتیازی است؛ یعنی روزی که کار مرد زیاد بوده، زن خود را موظف به آوردن چای می داند.

لذا اگر چه در این زمینه مدرنها بهتر از سنتی ها رفتار می کنند،اما همین عدم تفکیک و تشخیص وظایف باب جدیدی برای اختلاف و بحث و جدل در زندگی مدرنها باز کرده است .

از مقایسه ی این دو مدل می توان نتیجه گرفت سنتی ها در تفکیک نقشها بهتر عمل کرده اند و مدرنها در داشتن ارتباطهای عاطفی تر.

از زن و شوهر های مدرن هم باید یاد بگیریم چگونه از نیروی کلمات در جهت داشتن گفتگوهای موثر استفاده کنیم.و یاد بگیریم با رعایت برخی مراسم عاطفی مثل تولد ها و روزهای خجسته زندگی لحظاتی را برای ابراز محبت در زندگی به وجود بیاوریم و زندگی را با همین عشق ورزیهای کوچک ،زیبا و دلنشین کنیم

 

 

تفکیک نقشها در بین سنتی ها در جهت تقویت ویژگیهای زنانگی و مردانگی پیش رفته است. با رعایت فاصله های زنانگی و مردانگی می توان از فاصله های عاطفی کم کرد و یکدیگر را در جهت بازسازی نقش مخصوص خود در زندگی یاری کرد.هر اندازه که زن به داشتن نقشهای زنانه و مادرانه خود بیشتر اهمیت بدهد ،مرد هم نقشهای مردانه اش را جدی تر می گیرد و به وظایفش مقید تر می شود. زنی که مثل یک مرد به انجام فعالیتهای شغلی می پردازد و به خانه داری توجهی با ظرافتهای فکری زنانه ندارد ،خانه اش جز یک ساختمان نیست.

 

مرد با کلاس امروزی ،اگر چه از ادبیات کلامی موثرتری برای برقراری ارتباط با زنها برخوردار شده است اما آن هیبت و اقتدار

زن و شوهر سنتی

 

مرد سنتی را از دست داده است مرد امروزی انعطاف پذیری بیشتری نسبت به همسر خود نشان می دهد اما مانند مرد سنتی خود را مسئول حمایت و تامین نیازهای زن نمی داند و بعضا از زنش انتظار کار کردن و پول درآوردن دارد.

بهتر این است که اولویت در انجام کارهای خانه با زنان باشد و اولویت در تامین خرجی خانواده با مردان باشد .اما مرد هر وقت فرصت دارد به زن کمک کند و زن هم به تناسب توان مالی اش برای خانواده اش فداکاری کند.

از زن و شوهر های مدرن  هم باید یاد بگیریم چگونه از نیروی کلمات در جهت داشتن گفتگوهای موثر استفاده کنیم.و یاد بگیریم با رعایت برخی مراسم عاطفی مثل تولد ها و روزهای خجسته زندگی لحظاتی را برای ابراز محبت در زندگی به وجود بیاوریم و زندگی را با همین عشق ورزیهای کوچک ،زیبا و دلنشین کنیم.

 

بدیها و ظلمهای خانوادگی سنتی ها و مدرنها هم با هم تفاوتهای آشکاری دارد.در خانواده های مد روز ،خیانت به همسر و فرار از زیر بار مسئولیت خانواده بیشتر دیده می شود در عوض خرده جنایت های خانواده های سنتی بیشتر در محدوده خشونت نسبت به همسر و فرزندان و کم کردن آزادی آنهاست ..... .


چگونه ازدواجی سالم و موفق داشته باشیم؟


 http://maktoobshop.com/

انتخاب همسر از مهمترین تصمیمات فرد در زندگی است، زیرا می تواند آینده فرد را رقم بزند. تشکیل خانواده سالم، متعادل و پایدار مانند هر امر مهم دیگری به تفکر منطقی و تلاش و کوشش نیازمند است. جوان باید بر اساس معیارهای اصولی، منطقی همسر آینده خود را شناسایی و انتخاب نماید و آنگاه به انجام پیوند زناشویی اقدام کند. بصورت کلی اصالت خانوادگی به عنوان اساسی‌ترین معیار انتخاب همسر شناخته می‌شود. ایمان، اخلاق نیکو و روان سالم، و تناسب زوجین در ویژگی‌های ظاهری، سنی، تحصیلی، فرهنگی، تربیتی و اعتقادی از موارد اساسی در انتخاب همسر است هر یک از زوجین باید با دید باز اقدام به تشکیل خانواده نمایند. ازدواج نباید به عنوان راه‌حلی برای دوری از مشکلات خانوادگی جوان در خانواده در نظر گرفته شود، بلکه ازدواج زمانی موفق خواهد بود که با هدف تشکیل خانواده و تعالی روحی زوجین در نظر گرفته شود. با وجودی که والدین در راهنمایی جوانان در انتخاب همسر نقش تعیین کننده‌ای دارند، این نقش باید به صورت مشاوره‌ای باشد و نباید بصورت تحمیلی و سلب اختیار جوان در تعیین شریک زندگی آینده‌اش باشد. در اینجا  به چند عامل برای یک ازدواج موفق اشاره می‌شود.

تناسب فرهنگی – اجتماعی

قدم اول در انتخاب همسر مناسب، تناسب فرهنگی بین خانواده‌هاست. بایدها و نبایدهای فرهنگی و همچنین سلسله‌مراتب ارزش‌های یک فرهنگ رفتارهای ما را هدایت می‌کنند.

باید توجه داشت دو فردی که قرار است با هم زندگی کنند، از نظر طبقه اجتماعی فاصله زیادی با یکدیگر نداشته باشند؛ زیرا فاصله غیرقابل قبول باعث بروز مشکلات می‌شود. طبقه اجتماعی هر فرد، منش، شخصیت و نگاه خاص او را در زندگی شکل می‌دهد. گاه در خانواده‌ای نظام مردسالاری و در خانواده دیگری نظام زن‌سالاری حاکم است و وصلت این دو گروه با هم مشکل‌آفرین خواهد بود.

توجه به موقعیت اجتماعی از این لحاظ اهمیت دارد که گاه دیده می‌شود شخصی به دلایلی به موقعیت‌هایی رسیده که به تازگی در طبقه‌ای خاص قرار گرفته است. مردم این تغییر را به خوبی احساس می‌کنند و اصطلاحا به او «تازه به دوران رسیده» می‌گویند. آنها با مشاهده، رفتار، منش و نوع نگاه وی به زندگی به خوبی متوجه می‌شوند که او مربوط به طبقه‌ای که در آن قرار گرفته نیست. پس طبقه اجتماعی در رفتار افراد تاثیرگذار است.

در جامعه فعلی ما، متاسفانه کم نیستند افرادی که منزل مسکونی خود را اجاره می‌دهند و خانه‌ای در شمال شهر اجاره می‌کنند، به تصور اینکه موقعیت مناسبی برای ازدواج فرزندشان ایجاد کنند؛ غافل از اینکه این کار باعث ایجاد همان اختلاف طبقاتی است که مشکلات بعدی را در پی خواهد داشت.

گاه دیده می‌شود که مردها به دنبال ازدواج با دختر خانواده‌ای هستند که از امکانات مالی بالایی برخوردار باشد؛ به تصور اینکه از این ازدواج به عنوان سکوی پرتاب استفاده کنند. در واقع، افراد با این اقدامات خود را در پشت نقابی قرار می‌دهند تا به موقعیت ایده‌آل برسند؛ در حالی که راهی نامناسب را انتخاب کرده‌اند. پس باید توجه داشت به دست خودمان بنای یک ازدواج اشتباه و نامناسب را نگذاریم.

توجه به سطح اجتماعی و اقتصادی تقریبا یکسان اولین گام برای یک ازدواج سالم و موفق است.  گاه افراد به حاشیه شخصیتی طرف مقابل توجه می‌کنند و از ذات وجودی شخصیت او غافل می‌مانند؛ به عنوان مثال وقتی از شخصی می‌پرسیم علت انتخاب شما چه بوده، می‌گوید به دلیل اینکه فلان مدرک و فلان مقام را دارد یا خانواده‌اش دارای موقعیت اجتماعی خاصی هستند؛ در حالی که باید به خصوصیات شخصیتی و واقعی فرد توجه کرد و نوع رفتار و نگرش او را به زندگی سنجید. موقعیت اجتماعی مناسب هرگز شرط ازدواج موفق نخواهد بود. چه بسا افرادی با موقعیت‌های بالای اجتماعی، در برخورد با خانواده و در روابط شخصی خود دچار اختلال هستند.

تناسب اعتقادی

تناسب اعتقادی و مذهبی بین دو خانواده‌ای که با هم وصلت می‌کنند بسیار مهم است؛ به عنوان مثال دختری از خانواده‌ای که حجاب معمولی دارد با خانواده‌ای که از نظر حجاب بسیار سختگیر است ازدواج می‌کند. آقا در شروع به خانم می‌گوید فقط منزل مادرم که می‌رویم حجابت را کاملا رعایت کن و دختر هم بنا به دلایلی حفظ ظاهر کرده و این شرط را می‌پذیرد؛ اما بعدها متوجه می‌شود پذیرش این شرط مسائلی به دنبال دارد که از عهده وی خارج است و این خود زمینه‌ای برای شروع اختلاف می‌شود.

در ابتدا ممکن است یکی از طرفین فشارهای روحی را تحمل کند؛ ولی این امر به‌تدریج باعث فاصله گرفتن وی از همسرش می‌شود. پس با کسی ازدواج کنید که از نظر اعتقادی صادقانه شبیه او هستید.

فاصله سنی مناسب

http://maktoobshop.com/



بهترین فاصله سنی بین زوجین 3-6 سال است. فاصله سنی زیاد (بالای 10 سال) موجب عدم تناسب بین آنها می‌شود و مشکلات زیادی به وجود می‌آورد. در این حالت از دست روانشناس هم کاری ساخته نیست. بحث تناسب سن، به خلقت و جنسیت افراد بستگی دارد. افراد در سنین مختلف از نظر جسمی، روانی، اجتماعی و عاطفی حالات متفاوتی دارند. با توجه به اینکه دختران از نظر عقلی، سریع‌تر از پسران به سن کمال عقل می‌رسند، رعایت فاصله مناسب کاملا ضروری و مهم است. به عنوان مثال، پسر و دختر هر دو 20 ساله در دانشگاه با هم آشنا می‌شوند و تصمیم به ازدواج می‌گیرند، خانواده پسر نیز متعهد می‌شود که وی را از نظر مالی و... حمایت کند. در حالی که هم‌سن بودن پسر و دختر، خود مساله‌ساز است و خانواده‌ها هم در این بین کاری نمی‌توانند انجام دهند. یکی از مهم‌ترین نکاتی که باید به آن توجه داشت این است که اولین نیاز مرد، تمکین عاطفی، روانی زن از وی می‌باشد که اگر فاصله سنی مناسب رعایت نشود و یا در مواردی دختر از پسر بزرگ‌تر باشد، دختر نمی‌تواند نیاز مرد را که تمکین همه‌جانبه است، پاسخ دهد.

یکی دیگر از موارد، ضرورت رعایت فاصله سنی، قانون خلقت است. از لحاظ فیزیکی و تغییرات هورمونی، خانم‌ها سریع‌تر شکسته می‌شوند. در ازدواج‌های هم‌سن، خانم در حول و حوش سن پنجاه سالگی ممکن است احساس کند از همسرش شکسته‌تر شده که در ابتدا دچار افسردگی و بعد از آن دچار سوءظن نسبت به همسرش می‌شود و گاه تصور می‌کند همسرش جذب افراد دیگر می‌شود و این خود منجر به بروز مشکلاتی در سنین میانسالی خواهد شد. بر اساس آمارها، 9 درصد طلاق‌ها مربوط به تفاوت‌های سنی‌زیاد است. البته علت انتخاب این تفاوت سنی، ریشه در مسائل روانی دارد. گاه مردی به دلیل احساس عدم ارضای نیازهای عاطفی با خانمی بزرگ‌تر از خود ازدواج می‌کند و یا برعکس دختری که از عواطف پدری محروم بوده، با مردی با سن بالا ازدواج می‌کند. آموزش رعایت فاصله سنی به فرزندان بایستی از جانب خانواده‌ها انجام گیرد و باید دانست فاصله سنی نامعقول از هر طرف، مشکلات جدی به وجود خواهد آورد.

من و همسرم 7 سال است که ازدواج کرده‌ایم، بعد از 3 سال زندگی جنجالی، 4 سالی است که با کمی افت‌وخیز زندگی می‌کنیم، اما همسرم کوچک‌ترین اشتباهاتم را تا مدت‌ها فراموش نمی‌کند و تا مدت‌ها پاسخ‌های متعددی به اشتباهات گذشته‌ام می‌دهد، در ضمن گاهی هم اشتباهاتم به جنجال و ضرب و شتم منجر می‌شود، هر یک از ما چه باید بکنیم؟

بهتر است توجه داشته باشید که رابطه مانند یک گیاه است. روز اول سرحال و سبز است ولی اگر از آن مراقبت نکنید، آسیب می‌بیند، قیافه گیاه تغییر می‌کند و هرگز قیافه مثل روز اول را ندارد. باید دقت کنید، سر مسائل کوچک با هم نزاع نکنید تا حریم‌ها شکسته و پرده‌ها دریده نشود زیرا در صورت به‌وجود آمدن این مشکل، دیگر احساسات مثل روز اول نیست. باید مراقب باشد و توجه داشته باشد، درست مانند اولین ملاقاتتان، تمامی سعی و تلاش خود را به بهترین وضعیت ممکن در جهت برقراری روابط صحیح و مناسب به کار برید. اما وقتی روابط بد شد، باید به طرف مقابل‌مان فرصت بدهیم، در غیر این صورت وی فرصت اصلاح کردن را پیدا نمی‌‌کند، در صورتی که رفتار گذشته وی را مانند تابلویی مقابل وی قرار دهیم، در واقع انگیزه تغییر رفتار را از وی گرفته‌ایم. پس توصیه می‌کنم، کیلومترشمار را صفر کنیم و صراحتا به همسرمان بگوییم، به تو فرصت جدیدی می‌دهم و منتظرم تا تو را به بهترین شکل ممکن ببینم.

همسر مغرور و خودخواهی دارم، دهن‌بین است و به حرف مادرش توجه می‌کند، با او چگونه برخورد  کنم؟ 

این مشکل مستلزم یک پروسه زمانی است. افرادی که مغرور و خودخواه هستند و مایلند در زندگی فقط نظرات خودشان پیاده شود، بهتر است بدانند که هر فردی یک آستانه تحملی دارد، در صورتی که آستانه تحمل وی به حداکثر برسد، دیگر تحمل شرایط نامناسب نیز از توان وی خارج است. توصیه من در این مورد این است که وی باید به مشاور مراجعه کند.

آیا پرسیدن از شوهر، در مورد اینکه کجایی (اگر چند بار در روز باشد) اشکالی دارد؟

مگر شما چقدر فرصت دارید که چند بار در روز وقت‌تان را فقط صرف این کار کنید. این رفتار به نوعی یک وسواس فکری تلقی می‌شود. اگر شما با هم ازدواج کرده‌اید، پس باید به هم اطمینان داشته باشید. احوالپرسی از همسر اشکالی ندارد، ولی پرسیدن این مورد که کجایی؟ اصلا جایز نیست. در صورتی که عادت به انجام این کار دارید، بهتر است بدانید این کار رفتار اشتباهی است و بهتر است خود را اصلاح کنید. اگر هم دچار وسواس فکری هستید، با مراجعه به روانشناس و مشاور، وسواس فکری خود را حل و فصل کنید.

باید توجه داشت دو فردی که قرار است با هم زندگی کنند، از نظر طبقه اجتماعی فاصله زیادی با یکدیگر نداشته باشند؛ زیرا فاصله غیرقابل قبول باعث بروز مشکلات می‌شود. طبقه اجتماعی هر فرد، منش، شخصیت و نگاه خاص او را در زندگی شکل می‌دهد. گاه در خانواده‌ای نظام مردسالاری و در خانواده دیگری نظام زن‌سالاری حاکم است و وصلت این دو گروه با هم مشکل‌آفرین خواهد بود.

منبع : هفته نامه سلامت 

نویسنده : الهه رضائیان


مطالب پیشنهادی

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ازدواج به روش مدرن یا سنتی؟

http://maktoobshop.com/

 

 

مدرن یا سنتی

می‌گفت ما جوان‌ها دو راه بیشتر برای ازدواج نداریم. یا باید مثل قدیم، سنتی ازدواج کنیم و در مراسم خواستگاری به هم معرفی شویم و بلافاصله قرار عقد و عروسی‌مان گذاشته شود؛ یا اینکه خودمان قبل از شروع زندگی طرف مقابل‌مان را بشناسیم و انتخاب کنیم. می‌گفت من آدمی نیستم که سنتی ازدواج کنم، می‌خواهم امروزی باشم...

قصه از کجا شروع شد؟

http://maktoobshop.com/

تقریبا سه ماه است که با پیام آشنا شده‌ام. رفته بودم توی پاساژ برای تولد مامانم هدیه بگیرم که شاید برای بار چهارم به طور اتفاقی دیدمش. این بار جلو آمد و خودش را معرفی کرد. گفت این نمی‌تواند تصادفی باشد که ما تا به حال چند بار در این مکان یکدیگر را دیده‌ایم. می‌گفت از همان اولین‌بار دلبسته من شده و خواسته با او تماس بگیرم.  گفت خدا تو را سر راهم گذاشته تا نیمه گشمده‌‌ام را پیدا کنم. حرف‌هایش دلم را لرزاند و آشنایی ما شروع شد. چند بار به رستوران و سینما رفتیم. یک ماه گذشته بود و من شیفته او و کارهایش شده بودم. تا اینکه دوستم با من تماس گرفت و گفت پیام دانشجوی اخراجی است. من حرف‌های دوستم را به پای حسادتش گذاشتم اما آنچه مرا ترساند، غیرتی شدن افراطی پیام بود. دیروز برای اینکه فکر می‌کرد یک راننده به من نگاه کرده، او را کتک زد و طوری شیشه ماشینش را شکست که دست من هم زخمی شد. تا به پیام حرفی می‌زنم، می‌گوید: «تو همه‌ش می‌خواهی رابطه‌مان را به هم بزنی!»

در حیطه روانشناختی آشنایی‌های خیابانی را کاملا رد می‌کنیم چرا که این آشنایی به خاطر ظاهر فرد و تحریک هوس میان دو جنس مخالف بوده و قصد آن اغلب تلاش برای ارضای یک نیاز طبیعی است.

دکتر بهرامی: مشکل عمده ما با شما جوان‌ها دقیقا این است که یا بسیار اهل افراط هستید و یا اهل تفریط. یا می‌گویید سنتی ازدواج می‌کنیم و ناگهان و با عجله زیر یک سقف قرار می‌گیرید و یا از گروهی هستید که چند ماه یا سال با طرف مقابل خود رفت و آمد دارید و بدون اطلاع خانواده‌ها، به سمت عواطف می‌روید و تا به خودتان بیایید می‌بینید مغزتان قفل شده و هیچ منطقی در آن جای نمی‌گیرد. در حالی که شما می‌توانید با شیوه‌ای میانه (بین مدرن و سنتی) با هم آشنا شده و ازدواج کنید، اگر این دوستی‌ها به قول خود شما جوان‌ترها قرار باشد مدتی ادامه یابد تا ببینید به درد هم می‌خورید یا نه، این سرمنشا همه بدبختی‌هایتان خواهد شد. چون در همین مدت اندک دلبسته هم می‌شوید و دل‌تان، عقل‌تان را توجیه خواهد کرد. اگر شما دختر خانم یا آقا پسر جوان در خواب هستید ما می‌توانیم با آگاهی دادن به موقع شما را از خواب بیدار کنیم اما اگر خودتان را به خواب زده‌اید فقط می‌گوییم یادتان باشد که خودتان انتخاب کردید عقل و فهم و احساس‌تان را به بازی بگیرند.

نیلوفر: ولی پیام این طوری نیست. حتی می‌گوید به والدینم ربطی ندارد که من چه کسی را دوست دارم. اما اگر الان به پدر و مادرت بگویی، می‌گویند باید عقد کنید و من آماده عقد نیستم.

خواستگاری

دکتر بهرامی

: مگر می‌شود که یک دختر یا پسر در بافت خانواده تربیت شده باشد و با شخصیتی سالم و انسانی باشند ولی حتی نظر والدینش را در این مورد نپرسد؟ وقتی این آقا پیام شما منطقی به نظر می‌رسید که می‌گفت: لطفا درمورد صحت گفته‌ها و هویتم تحقیق کنید و در صورت تمایل اجازه بدهید با شما و خانواده‌تان آشنا شوم.»اولین گام شما در اولین برخورد با طرف مقابل باید به سمتی باشد که نحوه شکل‌گیری شخصیت او را جستجو کنید. کسی که با یک تلنگر از جا می‌پرد، فحش می‌دهد یا واکنش نشان می‌دهد، یک ذره عصبی نیست، بلکه مبتلا به بیماری جدی است. رفتارهایی که شما به آن می‌گویید غیرتی شدن، در واقع ناشی از اختلال شخصیت «مرزی» زندگی بلندمدت با او مرگ‌آور است.رفتارهایی که به دوست داشتن زیاد تعبیر می‌شود می‌تواند گویای شخصیت وسواسی طرف مقابل و یا بیماری سوءظن اوست.

نیلوفر: ما که نمی‌توانیم بفهمیم یک فرد هویت خودش را درست می‌گوید یا در حال نقش‌بازی کردن است!

دکتر بهرامی: بله، ولی می‌توانید آن اطلاعات را بررسی کنید. باید در همان هفته‌های اول، قبل از آنکه به قول خودتان دلشیفته شوید با یک مشاور ازدواج صحبت کنید. بسیاری از رفتارهای بیمارگونه جذابیت دارند و به همین دلیل مردم برای آنها تعبیر و تفسیر درست می‌کنند ولی شما که قرار است با او در طولانی‌مدت زندگی کنید باید نسبت به آن حساس باشید و بررسی کنید.

ما به هیچ وجه توصیه نمی‌کنیم حتی برای مدت بسیار کوتاه، دختر و پسر مستقلا و بی‌خبر از خانواده با هم آشنایی داشته باشند ولی مانعی ندارد که با نظارت خانواده‌ها مدتی یکدیگر را محک بزنند

نیلوفر: من می‌دانم اگر به پیام بگویم بیا برویم مشاوره و یا دوست دارم به طور اتفاقی یک قرار در پارک یا سینما با پدر و مادرهایمان بگذاریم، قبول نمی‌کند و بالاخره یک دلیلی می‌آورد که نباید این کار را بکنیم.

دکتر بهرامی: ولی این کار شما را راحت‌تر می‌کند تا به این باور برسید. آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟ ضمنا شما ممکن است اتفاقی در فلان سینما من یا یکی از دوستان‌تان را ببینید، پس می‌توانید با درایت و هوشیاری قراری بگذارید تا والدین شما با هم آشنا شوند. ما به هیچ وجه توصیه نمی‌کنیم حتی برای مدت بسیار کوتاه، دختر و پسر مستقلا و بی‌خبر از خانواده با هم آشنایی داشته باشند ولی مانعی ندارد که با نظارت خانواده‌ها مدتی یکدیگر را محک بزنند. چون دختر و پسرهای مشکل‌دار که هدف مشخصی از این آشنایی ندارند، با این ترفند (روابط میانه سنتی و مدرن) از میدان به در شده و هویت دروغین خود را فاش خواهند کرد.

منبع : هفته نامه سلامت 

نویسنده : الهه رضائیان

مطالب پیشنهادی

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ازدواج، آرامش در کنار دیگری


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


زمانی صرفاً از پدر خانواده انتظار می رفت تا مخارج خانه را تأمین کند و مادر نیز به خانه داری بپردازد اما اکنون اوضاع فرق کرده است. ما فردی را به عنوان شریک زندگی می خواهیم که به نظرات و سلایق ما نیز توجه کند. مارا همان گونه که هستیم ببیند، به ما عشق بورزد و به ما کمک کند تا آن چیزی که می خواهیم بشویم.

همه ما خواهان ازدواج با یک فرد کامل و عالی هستیم و در ذهن خود می گوییم: «آیا همه چیز در او جمع شده است؟ آیا من به اندازه کافی خوشحالم؟ آیا برای من بهتر از او کسی نیست؟» با این فرض که اصولاً پاسخ بسیاری از افراد به آخرین پرسش، مثبت است! با چنین تفکراتی فرد خود را قربانی انتظارات و آرزوهای خود می کند. به طور حتم فردی که در ذهن خود مجسم می کند، همسری است که نقاط ضعف او را پوشانده، سبب تقویت نقاط قوتش می شود و دایماً به او احترام می گذارد و حمایتش می کند.

اما واقعیت این است که همیشه و همه ازدواج ها این گونه نیستند. پس چنان چه ما چنین طرز فکری داشته باشیم به احتمال زیاد آن چه نصیبمان می شود این است که نسبت به زندگی مشترک احساس تعهد می کنیم اما گوشه ای از قلبمان را برای خود نگاه داشته ایم. بنابراین پی درپی اوضاع را با عینک بدبینی بررسی می کنیم: آیا من اگر با فرد دیگری ازدواج می کردم، خوشحال تر و شاداب تر و موفق تر نبودم؟ و به تدریج احساس ملال و اندوه بر ما چیره می شود.

به یک نمونه توجه کنید: مردی که کارمند بود در ۲۲ سالگی با خانمی شاغل ازدواج کرد. او در ۲۷ سالگی با خانم دیگری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج ختم شد و همسر اولش طلاق گرفت. مرد کارمند پس از ۳ سال از همسر دومش نیز جدا شد.

او اکنون می داند که با همسر اولش زندگی خوبی داشته اما ۸ سال پیش این موضوع را نه می دید و نه درک می کرد. او می گوید: «اگر انسان بخواهد به این موضوع فکر کند که همواره فرد بهتری برایش وجود دارد امنیت و سلامت ازدواج به مخاطره می افتد، بنابراین باید بر وسوسه های درونی غلبه کرد. حالا من ۳۸ ساله ام و هنوز هم تنها، هم خودم را آزردم و هم دیگری را.»

کم نیستند افرادی که تصمیم می گیرند وارد رابطه ای شوند و احساس تعهد می کنند اما ممکن است به موارد دیگر نیز فکر کنند. متخصصان از این وضعیت با عنوان «ابهام در تثبیت» یاد می کنند. بدین معنا که شما لب مرز رابطه می ایستید یعنی درآن هستید اما به بیرون نیز می نگرید.

برای این کار هم میلیون ها راه وجود دارد: شما می توانید در یک رابطه یعنی ازدواج باشید اما مطمئن نباشید که انتخاب خوبی کرده اید و در ذهن خود فرد دیگری با تمام ویژگی های ایده آل و عالی بپرورانید و در پی او باشید.

تحقیقات نشان داده اند اصولاً همسران متعهد، دوران مجردی را به طور کامل پشت سر گذاشته اند و از نظر مالی ثبات بیشتری دارند، افرادی خوشحال تر، سالم تر و با بازده بیشتری هستند. آن ها به طور متوسط از موهبت های بیشتری برخوردارند و دوران مجردی و متاهلی شان با هم تفاوت زیادی دارد. افراد متأهل، به خصوص مردان طول عمر بیشتری دارند. اینان از تجربه های دیگران در زمینه هایی مانند مدیریت هزینه ها، گفتار و رفتار و حتی آشپزی بهتر استفاده می کنند. به طور کلی زنان به سلامت شوهرشان بسیار اهمیت داده و می کوشند غذای خوب و سالم تری برایشان تدارک ببینند زیرا بسیاری از مردان در دوران مجردی تمایل بیشتری به خوردن هله هوله و غذاهای غیرمغذی دارند. به یاد داشته باشیم که لازم نیست زندگی عالی باشد تا برای بهتر شدنش تلاش کنیم.

تفکر ازدواج به عنوان وسیله ای برای تحقق بخشیدن به خوشبختی های فردی تا حدی جدید است. تحقیقاتی که بر روی دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان ۵۰ تا ۶۰ سال گذشته انجام شده نشان می دهد که بیشترین انگیزه برای ازدواج به خاطر داشتن فرزند و منزلی مستقل بوده است. اما در حال حاضر بیشتر افراد برای عشق و محبت و مهرورزی ازدواج می کنند و این موضوع اهمیت زوجین را نسبت به تحقق خواسته های عاطفی نشان داده و به همین دلیل بسیاری از افراد هنگامی که وارد زندگی مشترک می شوند و با واقعیت ها روبه رو می گردند، دچار مشکلات روحی و عاطفی می شوند. زیرا ابتدایی ترین مرحله در ازدواج هیجان و ایده آل نگری است اما مسأله مهم دوام زندگی مشترک و روابط سالم است و این نیز نیازمند سعی و صرف انرژی است.

محبت همیشگی را از هم دریغ نکنیم:

افراد ممکن است پس از مدتی دچار تردید شوند که آیا مناسب یکدیگر بوده اند یا خیر. شما با همسرتان راحتید اما ارتباطتان مثل سابق نیست. برخی افراد در چنین مواردی تصور می کنند که زندگی مشترکشان نتیجه ای نخواهد داشت و ماندن در این رابطه درست نیست و بهتر است هرچه زودتر از آن خلاصی یابند. یکی از متخصصان معتقد است: اخیراً افراد از همسرشان توقع زیاد دارند و این موضوع فشار زیادی بر دو طرف وارد می کند. گرچه مسایل و مشکلات همواره وجود دارند اما چنان چه روزهای نخست پس از ازدواج را به خاطر بیاورند و در ابراز محبت و علاقه کوتاهی نورزند، تحمل وضعیت چندان دشوار نخواهد بود.

گاهی جدل طبیعی است:

ازدواج اصلاً یک ماشین شیک و قشنگ نیست که در همه موارد موجب موافقت طرفین با یکدیگر شود. تمام همسران در برخی موارد گاه نظرات متضادی دارند اما مسأله این است که ما فکر می کنیم چنان چه با شخص مناسبی ازدواج کرده بودیم هرگز بحث و مجادله در کار نبود. اما جالب است که بدانیم همسران خوشبخت نیز بر سر مسایلی مانند احساسات، پول و یا فرزندان با هم بحث می کنند اما آن را عادی و در برخی موارد لازمه برطرف شدن سوءتفاهم ها می دانند. جوانان باید بدانند هر ازدواجی شرایط مخصوص به خود را دارد و با دیگری فرق می کند. هنر به شمار می رود اگر بتوان جهان را از چشم همسر دید!

توقع زیاد، آفت خوشبختی است:

بی تردید باید درک کنیم که نمی توانیم هر آن چه می خواهیم از همسرمان دریافت کنیم. اشتباهی که درباره مفهوم صمیمیت وجود دارد این است که ما مدام در کنار همسرمان بنشینیم و استعدادهای خود را نشناسیم و پرورش ندهیم. آن چه ما به عنوان افراد بالغ به آن نیاز داریم این است که عشق و علاقه میان همسران به معنای آزادی آنهاست نه زندانی کردن آنها. بیشتر ما بر آن باوریم که استحقاق بهترین ها را داریم و همسرمان باید این بهترین ها را برایمان فراهم کند و به دشواری می پذیریم که اگر در جایی دچار ناکامی شدیم به دلیل اشتباه خودمان بوده است.

در کنار دیگری مهم تر است:

ما اصولاً یاد گرفته ایم که به خود بها دهیم و آن چه در یک رابطه موفق نیاز است «خود» در کنار دیگری است.

به عبارت دیگر در جهان رقابتی امروز ما به خاطر دستاوردهای فردی پاداش می گیریم نه به خاطر کمک به دیگران و این درست نیست زیرا سبب شده که ما مستقل بودن را به همکاری ترجیح دهیم و مفاهیمی مانند وفاداری، گذشت و کنار آمدن با دیگری را زیاد جدی نگیریم. بنابراین با چنین تفکری افزایش میزان طلاق عادی است! بیشتر افراد تصور می کنند همسرشان باید خوبی هایشان را به شدت برجسته ببیند و با بدی هایشان کنار بیاید و حتی خود را به خاطر آن ها تغییر دهد. مثلاً به همسرشان می گویند: «من از چاقی بدم می آید، خودت را لاغر کن.» به جای این که بگویند: «وزنت را پایین بیاور تا در معرض ابتلا به دیابت قرار نگیری.»

متخصصان بر این باورند که ازدواج به خودی خود قرار نیست شما را خوشبخت و شاداب کند بلکه قرار است با بستن پیمان زناشویی، فعالیت های مثبت بیشتری را در جهت بهتر بودن و برطرف کردن نقاط ضعف خود انجام دهید. زیرا می دانید که مورد محبت فرد دیگری واقع می شوید. به بیان دیگر سبک برخورد زوجین است که کیفیت زندگی مشترک را تأمین می کند. محبت به همسر برای ارتقاء جوامع انسانی کافی نیست اما همواره لازمه انسان و زندگی او بوده است.

خدیجه جبلی / دانشجو دکترای جامعه شناسی مسایل خانواده

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ازدواج های نامتعارف


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


ازدواج پیوند آسمانی و مرحله ای از تکامل فکری و بلوغ جسمی و اجتماعی فرد است اما متاسفانه خیلی از گزینش های امروز بر اساس ظواهر و مادیات انجام می شود و ازدواج های اینترنتی و خیابانی تا حدودی جایگزین ازدواج های سنتی شده است...

با وجود اینکه در ازدواج، هم سنگ بودن و توازن رفتاری، فرهنگی، فکری، فیزیکی، ظاهری، اقتصادی، دینی، اجتماعی و خانوادگی از ضرورت های اساسی هستند، متاسفانه بسیاری از جوان ها به محض اینکه از جنس مخالفی خوششان می آید و علاقه اندکی به او پیدا می کنند، زمینه را برای ازدواج مناسب و مساعد می بینند. در دوره های اخیر، انواع مختلف ازدواج های غیرمتعارف انجام می شود که در ادامه این یادداشت به بخشی از آنها اشاره خواهم کرد.

ازدواج از راه دور

این گونه ازدواج ها بیشتر در مورد کسانی که به دلایل مختلف به خارج از کشور رفته اند و نمی توانند به وطن برگردند، دیده می شود. معمولا خانواده این افراد، همسری انتخاب و بعد از گرفتن عقد و مراسم، او را راهی و به اصطلاح «پست» می کنند. بدین ترتیب نادیده و ناشناخته زندگی آغاز می شود اما معمولا این زندگی ها دوام پیدا نمی کند و به اختلاف می کشد. به روایت آمار ۹۸ درصد ازدواج های پستی در ۵ سال گذشته به طلاق منجر شده است. ریسک بالای طلاق در این گونه ازدواج ها به دلیل تغییرهای زیربنایی فرهنگی و عقیدتی و قوانین حاکم بر جوامع میزبان، تا آنجاست که بعضی از ازدواج ها به یک سال هم نمی رسد. امروزه بسته پیشنهادی ازدواج از خارج شامل فیلم و عکس و صداست و اینها برای آغاز یک زندگی و ادامه آن کافی نیست و آزارهای جسمی و روانی عروس تازه وارد در کنار غربت و دوری از خانواده و مشکلات بی همزبانی باعث می شود او به انواع مشکلات و آزارهای جسمی و روانی تن دهد چرا که نه راه های قانونی را می شناسد و نه توان بازگشت به کشور را دارد. از سوی دیگر، دخترانی که تن به چنین ازدواج هایی داده اند، در مواردی به دلیل سخت گیری خانواده یا اینکه روی بازگشت ندارند، سختی و مشقت و حتی کتک ها و آزارهای جسمی و روانی را تحمل می کنند تا جایی که متاسفانه کار به جایی می رسد که کار آنها به بیمارستان های روانی می کشد اما همچنان نمی خواهند طلاق بگیرند. این نوع رفتارها نوعی بیماری رفتاری و روانی به شمار می رود. معمولا در ازدواج های غیابی، گزینش صحیحی صورت نمی گیرد و افراد خیلی شتاب زده و احساساتی برای این امر تصمیم گیری می کنند.

ازدواج اینترنتی

اینترنت به عنوان ابزار ارتباطی دارای امتیازهای مثبت و فراوانی است اما در مورد روابط عاطفی و آشنایی برای ازدواج این ابزار کارایی لازم را ندارد. اخیرا مرسوم شده برخی دختران و پسران در سایت های مختلف با یکدیگر گفت وگو می کنند و با هم قرار ملاقات می گذارند و به هم عشق می بازند و سپس وارد زندگی می شوند. اینگونه ازدواج ها نیز تا امروز کامیابی و توفیق چندانی نداشته است. اولین علت مخالفت با ازدواج های اینترنتی، گنگ بودن هویت کاربران هنگام آغاز آشنایی است یعنی فرد می تواند ویژگی های شخصیتی و اجتماعی خود و حتی جنسیتش را دروغ بگوید کما اینکه بارها اتفاق افتاده فردی مسن خود را جوان تر یا فردی بی سواد خود را دارای تحصیلات عالی معرفی کرده و بعد از استحکام روابط عاطفی و وابستگی طرف مقابل، دروغ وی آشکار شده است. گاهی برخی دختران از شیوه همسریابی اینترنتی برای انتخاب همسر مناسب استفاده می کنند و این در حالی است که پسران بیشتر با هدف سرگرمی وارد «چت روم ها» می شوند. تجربه های به دست آمده در این زمینه نشان می دهد ۹۰ درصد ازدواج های اینترنتی منجر به طلاق می شوند. در واقع نتیجه این تحقیق که در سال ۸۹ و ۹۰ انجام شد نشان داد اغلب ازدواج هایی که با زمینه آشنایی در اینترنت شکل گرفته، با شکست مواجه می شوند؛ تا جایی که ۸۵ درصد ازدواج های پستی و اینترنتی در کمتر از ۳ سال منجر به طلاق و جدایی می شود و عواقب آزاردهنده روانی و رفتاری آنها تا مدت ها با زوج باقی می ماند. از سوی دیگر، نتایج برخی از تحقیق ها نشان می دهد فعالیت در چت روم ها و شبکه های اجتماعی برای کسانی که به این نحو با همسر خود آشنا شده اند، بعد از ازدواج هم ادامه پیدا می کند و این موضوع باعث ایجاد بی اعتمادی در طرفین می شود. این اتفاق باعث می شود همسران در ازدواج های اینترنتی همواره در فضای تردید زندگی کنند و هیچگاه اعتماد کامل به یکدیگر پیدا نکنند.

http://maktoobshop.com/

ازدواج با دختران بزرگ تر

سومین گروه ازدواج های غیرمتعارف در عصر حاضر، ازدواج پسران با دختران بزرگ تر از خود است. افزایش آمار ازدواج پسران با دختران بزرگ تر از خود به دلایل مختلف، یکی از عوامل نگران کننده در جامعه محسوب می شود. معمولا اختلاف سنی برای ازدواج باید بین ۴ تا ۸ سال باشد و بزرگ تر بودن مرد از زن مورد قبول و مورد توافق است. البته ازدواج خانمی که ۳ ۲ سال بزرگ تر از مرد است هم مانعی ندارد و توصیه می شود والدین با این ازدواج ها مخالفتی نکنند اما اگر پسری با دختری که ۸ تا ۱۵ سال بزرگ تر از او است، ازدواج کند، گاهی اتفاق های تلخی در روابط عاطفی آنها خواهد افتاد و زندگی شان مانند زندگی مادر و پسر خواهد شد، نه زن و شوهر. در چنین ازدواج هایی تبادل رفتاری به هم می ریزد و معمولا موازنه عاطفی در آن به نفع زن است. پسرانی که تمایل به ازدواج با دختران بزرگ تر از خود دارند، معمولا در خانواده های مادرسالار و تحت سلطه عاطفی و رفتاری مادر، بزرگ شده اند و بیشتر به مادر و سرپرست نیاز دارند تا همسر.

مهم ترین دلیل نگرانی درمورد این ازدواج ها ایجاد روابط عاطفی یک طرفه ای است که در نهایت منجر به ازدواج می شود. در بیشتر این ازدواج ها زنان به همسران جوان خود علاقه و وابستگی شدید و افراطی پیدا می کنند اما با گذشت زمان این حس کم رنگ می شود. مطالعه روی تعداد زیادی از پرونده های طلاق این واقعیت را نشان می دهد که یکی از مهم ترین دلایل جدایی همسران از یکدیگر، بروز همین تفاوت سنی است زیرا این پدیده چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی در جامعه ما چندان پذیرفته شده نیست. از طرفی، در بسیاری از موارد علت اینگونه ازدواج ها، انگیزه های اقتصادی است. درواقع گروه اندکی از این افراد نیز به دلیل نیاز مالی، با دختران بزرگ تر از خود وصلت می کنند زیرا اینگونه دختران معمولا شاغل هستند و پس انداز، اتومبیل و احیانا خانه ای دارند. در چنین شرایطی دیگر نیازی نیست مرد زحمت زیادی برای تهیه این ملزومات بکشد! متاسفانه پس از مدتی زن در می یابد که تنها دلیل مرد از تن دادن به چنین ازدواجی مسایل مادی است، بدون اینکه عشق و علاقه ای وجود داشته باشد. این گروه از ازدواج ها نیز معمولا به شکست منجر می شوند.

حرف آخر

به نظر می رسد هنوز ازدواج سنتی موفق و قابل دفاع است. ازدواجی که با مشاوره والدین و بزرگ ترها یا مشاوران مجرب و متخصص انجام شود، تداوم بیشتری دارد؛ البته مشاورانی که صلاحیت لازم را داشته باشند. مشاوری که خود مجرد است و ازدواج نکرده و فرزندی ندارد، چگونه می تواند در مورد ازدواج و تشکیل خانواده یا حتی طلاق اظهارنظر کند؟ مشاور باید دارای شرایط مطلوب باشد تا بتواند برای امر ازدواج، راه حلی منطقی و کاربردی بدهد

دکتر مجید ابهری

عضو هیات علمی دانشگاه، دکترای علوم رفتاری و پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

جوان امروز و ازدواج

http://maktoobshop.com/



جامعه ای را تصور کنید که در آن یک سازمان دولتی برای ازدواج جوانان سیاستگذاری و برنامه ریزی می کند!

نمی دانم شما در هنگام تجسم چنین جامعه ای به چه مسائلی توجه می کنید ولی آنچه ذهن من را به خود مشغول کرده این است که مشکل جوانان این جامعه حتما باید فقط انتخاب شریک آینده زندگی باشد که سازمان های دولتی برای کمک به آنها وارد عمل شده اند. این موضوع وقتی تامل برانگیزتر می شود که بدانید جوانانی که سازمان های دولتی قرار است به آنها در ازدواج شان کمک کنند، جوانان ایرانی هستند!

جوانانی که مشکل آنها در عصر حاضر نه پیدا کردن یک شریک زندگی بلکه بیکاری، ناتوانی در تهیه مسکن و تورم فزاینده ای است که روزبه روز موانع بیشتری بر سر راه آنها در تشکیل خانواده به وجود می آورد. مشکلاتی که اگر جوانانی بتوانند آنها را برای شروع زندگی مشترکشان پشت سر بگذارند هیچ تضمینی وجود ندارد که بتوانند در آینده نیز بر آنها غلبه کرده و در نهایت ممکن است زندگی شان قربانی همین مشکلات شود. در این میان فقط مسئله زمان مطرح است!

آنچه جوان ایرانی از آن می ترسد

می گویند ازدواج یک قرارداد شخصی است که بین افراد مستقل در جامعه برقرار می شود؛ قراردادی که بیشتر در مرزهای خصوصی افراد خلاصه می شود و ارتباط زیادی با حوزه های عمومی که دولت در آن ایفای نقش می کند ندارد. در جامعه ای مثل ایران که جوانان آن نگاهی خاص به مسئله ازدواج دارند اگر دستگاه های اجرایی به وظایف خود در زمینه هایی مانند اشتغال زایی، تامین مسکن، فراهم کردن شرایطی برای ادامه تحصیل حین ازدواج و... عمل کنند، جوانان خودبه خود وارد این جریان می شوند و اقدام به تشکیل خانواده ای برای خود می کنند ولی هنگامی که تمام شرایط برای جوان ایرانی علیه ازدواج است، این موضوع رنگ و بوی متفاوتی پیدا می کند.

در چنین شرایطی اگر قرار باشد یک سازمان خاص (سازمان ملی جوانان) عهده دار تعیین خط مشی در این زمینه باشد، جوانان ممکن است احساس کنند که دولت به جای اینکه سعی در برطرف کردن مشکلات آنها داشته باشد می خواهد مطالبات او را به خودش بازگرداند و در ضمن او را مسئول چیزی کند که درصورت محقق بودن زمینه های آن خودش به طور طبیعی انجام خواهد داد.

در واقع مشکل امروز جوان ایرانی نه ناتوانی در پیدا کردن یک شریک مناسب برای زندگی، بلکه مشکل او ناشی از عدم برنامه ریزی های مناسب دولتی و اجتماعی برای فراهم ساختن زیربناهایی مانند، اشتغال، مسکن و... سایر مسائلی است که هر کدام از آنها ستونی هستند که بنیان خانواده روی آنها شکل می گیرد.

برای مثال جوانی که این روزها می خواهد ازدواج کند وقتی که می بیند پدرش از خود خانه ای ندارد که بتواند حتی درصورت رضایت همسرش با او در اتاقی در خانه پدری اش زندگی کند یا جوان دیگری که وقتی سری به بنگاه های مسکن می زند و خبری از قیمت ها می گیرد می بیند که پول لازم را برای تامین یک منزل مستقل ندارد، چرا باید انگیزه ای برای ازدواج داشته باشد؟ جوان دیگری را در نظر بگیرید که در سن مناسب ازدواج است ولی کارخانه یا اداره ای که او در آنجا مشغول است با وی قراردادی منعقد نمی کند که او بتواند برای تامین زندگی اش روی آن حساب کند.

او که هر روز شاهد تعدیل نیرو در ادارات و کارخانه هاست، چطور می تواند برای آغاز یک زندگی مشترک که اولین شرط آن تامین هزینه است، روی شغلی حساب کند که ممکن است فردا روزی دیگر برای او وجود نداشته باشد.

جوان ایرانی وقتی چنین شرایطی را کنار یکدیگر قرار می دهد چگونه می تواند به برنامه های یک سازمان دولتی برای آغاز یک زندگی حساب کند؟ سازمانی که معلوم نیست چقدر برای عملی کردن برنامه های خود بودجه در اختیار دارد؛ سازمانی که معلوم نیست آیا در برنامه ریزی های آن برای ترغیب جوانان به ازدواج مولفه هایی نظیر شغل، مسکن و... در نظر گرفته شده اند یا خیر؟ و در نهایت سازمانی که حتی درصورت تاسیس آن معلوم نیست با چه معیارهایی قرار است عملکرد آن را در زمینه ازدواج جوانان مورد ارزیابی قرار گیرد؟

چگونه می توان در این شرایط از جوانی انتظار داشت که شاهد نابسامانی ها و مشکلات بسیاری بر سر راه ازدواج باشد، ولی بدون اینکه قدرت بر طرف کردن آنها را داشته باشد (تنها به امید بهبود شرایط و وعده هایی که یک سازمان دولتی می دهد آن هم وقتی هزاران متقاضی برای استفاده از آنها در نوبت هستند) باز تصمیم به ازدواج بگیرد؟ چگونه می توان از جوان امروزی انتظار داشت وقتی که می بیند از هر ۵ ازدواج یکی به دلیل مشکلات معیشتی به طلاق منجر می شود، باز تصمیم به ازدواج بگیرد.

چه تضمینی برای او وجود دارد که او در آینده ای نه چندان دور یکی از همان افرادی نباشد که قرعه به نام او می افتد؟ چنین جوانی وقتی می شنود که مدیرکل پیگیری و هماهنگی امور استان ها و سازمان های قوه قضائیه ترک نفقه را علت ۶۷ درصد طلاق ها در کشور عنوان کرده، چطور می تواند به خود در تامین هزینه های زندگی همسرش اطمینان پیدا کند؟ وقتی به چنین موضوعاتی می اندیشیم، می بینیم معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان ملی جوانان راست گفته که اگر سازمان مستقلی تنها برای ازدواج جوانان ایجاد شود، باز هم کم است.

دکتر عباس محمدی‌اصل

مدرس دانشگاه علامه طباطبایی

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

هدفمند کردن ازدواج ها


http://maktoobshop.com/


ازدواج، مطلوب ترین زمان برای تبادل زیبا ترین کلام ها، پر جاذبه ترین نگاه ها، تبادل اندیشه های همسو، پر رمز و راز ترین روابط عاشقانه و محرمانه، آغاز لطیف ترین و گرمابخش ترین روابط، تضمین کننده سلامت روح و روان و البته جسم است. ازدواج، معنا بخشیدن به حیات، گذشت، ایثار، سخاوت، صداقت و درستی است. آری، ازدواج پاسخ به عالی ترین نیاز فطری انسان در راه رسیدن به کمال است.

اگر بهتر و عمیق تر نسبت به اطراف خود بنگریم، متوجه می شویم که همه مخلوقات الهی به صورت زوج آفریده شده اند و به نیکی درمی یابیم که جز ذات اقدس خداوند که یکتاست و همتایی ندارد همه هستی برپایه زوجیت بنا نهاده شده است. «سبحان الذی خلق الازواج کلها مما تنبت الارض و من انفسهم و مما لا تعلمون». منزه است خدایی که همه پدیده های هستی را جفت آفریده است، چه از نباتات و حیوانات و چه از نفوس بشر و دیگر مخلوقات و پدیده هایی که شما از آن آگاه نیستید.

اگر به هرچه در زمین و آسمان و آن چه در بین آن است بنگریم درمی یابیم که خداوند باری تعالی همه موجودات را چه در دل کوه ها، در اعماق دریاها و در جای جای این خلقت با زوجیت آفریده است که از این کار خود هدفی داشته است.

در یک مصاحبه ای که ترتیب داده بودم از تعدادی از افراد هدف از ازدواج را جویا شدم که جواب های جالبی شنیدم که بد نیست شما هم که خواننده این مطلب هستید از آن بی بهره نمانید. آقایی که میان سال بود در جواب سوال من این طور جواب داد که هدف از ازدواج تشکیل خانواده مستقل است. از خانم مسنی سوال کردم و او در جواب گفت که ازدواج می کنی پس از ازدواج بچه دار می شوی بچه ها سروسامان می گیرند و زندگی پایان می پذیرد. از فرد دیگری که فرد تحصیل کرده ای بود سوال کردم و او هدف ازدواج را ارضای غریزه جنسی عنوان کرد. آیا به راستی هدف از ازدواج مواردی بود که در بالا ذکر شد و یا ازدواج یک امر مقدس است که خداوند از این امر پسندیده و مقدس هدف دیگری داشته است؟؟

مسائلی هم چون تشکیل خانواده مستقل، ارضای غرایز طبیعی، فرزند آوری و از تنهایی در آمدن از نتایج ازدواج است ولی هدف اصلی ازدواج نیست. در مبانی دینی و ارزش های اسلامی هدف نهایی و غایی ازدواج رسیدن به آرامش است.

مسائلی هم چون تشکیل خانواده مستقل، ارضای غرایز طبیعی، فرزند آوری و از تنهایی در آمدن از نتایج ازدواج است ولی هدف اصلی ازدواج نیست. در مبانی دینی و ارزش های اسلامی هدف نهایی و غایی ازدواج رسیدن به آرامش است

در انتخاب همسر معیارهایی را که در نظر می گیریم باید به گونه ای باشد که ما را برای رسیدن به هدف نهایی ازدواج نزدیک تر کند که همانا آرامش درون است. آرامش درون گرانقدر ترین موهبت الهی است. از جمله دعاهایی که بزرگ ترها و خانواده در حق عروس و داماد می کنند، آرزوی خوشبختی برای عروس و داماد است و از اصطلاحاتی مانند نیکبخت شوی، عاقبت بخیر شوی، خوشبخت شوی. این ها به این معنی است که امیدواریم خانه بخت تضمین گر خوشبختی شما باشد.

این خوشبختی تنها در سایه یک چیز به وجود می آید و آن هم آرامش روح و روان است. چرا راه دور برویم چه بسیار افرادی را می شناسیم که حتی ممکن است در همسایگی ما و یا یکی از نزدیکان ما باشد و از شرایط مالی بسیار خوبی برخوردار باشد ولی در زندگیش روی آرامش را نبیند. هرگز داشتن کلید خزانه طلا، تکیه بر صندلی قدرت، پیروی از خواهش های نفسانی، نمی تواند تضمین کننده سعادت و خوشبختی افراد باشد.

ازدواج مهم ترین انتخاب در طول زندگی انسان است. انسان ها معمولاً طولانی ترین زمان عمر خود را با همسر خود می گذرانند. پدر و مادر و فرزندان چند صباحی بیش در کنار افراد نیستند و این همسر است که بیشترین زمان ممکن را در کنار همسر خویش می گذراند. و این جمله این جا معنا پیدا می کند که انتخاب همسر مهم ترین انتخاب در زندگی بشر است، که این انتخاب می تواند بهترین انتخاب یا بدترین انتخاب باشد و با این انتخاب، دنیا و آخرت افراد به نوعی دیگر رقم می خورد چرا که همسر خوب انسان را به بهشت واررد می کند و خدای ناکرده همسر بد انسان را در اعماق دوزخ گرفتار می کند.

در پایان این که ، هدف از ازدواج رسیدن به آرامش است و بهترین انتخاب می تواند ما را به این مطلوب نزدیک کند. از این رو در معیارهایی که در انتخاب همسر مدنظر داریم باید به این امر به عنوان اصلی مهم توجه و عنایت ویژه داشته باشیم.

ازدواج ها و اشتباه ها


http://maktoobshop.com/



شانس فقط یک بار در خانه را می زند! اعتقاد به این باور نادرست باعث می شود فرد در فرایند تصمیم گیری، تحت فشار الزام درونی «شانس» قرار گیرد زیرا داشتن چنین باوری همواره این احساس را در فرد ایجاد می کند که مبادا با رد کردن پیشنهاد ازدواج فرد موردنظر، شانس ازدواج را برای همیشه از دست بدهد...

ترس و اجتناب حاصل از اعتقاد به این باور، باعث می شود فرد عجولانه به کسی که شناخت کافی از وی ندارد، پاسخ مثبت بدهد زیرا نگران است این موقعیت را از دست بدهد و مورد مناسبی هم سر راهش قرار نگیرد.

باورهای نادرست درباره ازدواج، یکی دوتا نیستند و معدودی که به آن اشاره شد، تنها مشتی نمونه خروار است. در «ازدواج و سلامت جنسی» این هفته، نگاهی می اندازیم به برخی از رایج ترین باورهای نادرست درباره ازدواج.

ازدواج کند، خوب می شود!

یکی از باورهای نادرست درباره ازدواج این است که ازدواج می تواند به بهبود بیماران روان پزشکی کمک کند. منشاء شکل گیری این باور، این تصور نادرست است که مشکلات جنسی، علت بروز بیماری های روان پزشکی هستند بنابراین اگر فرد از نظر جنسی ارضا و خلاء ناشی از نیاز جنسی او پر شود، شفا خواهد یافت! معمولا خانواده هایی که چنین باور نادرستی دارند، فرزندان بیمار خود را به ازدواج تشویق می کنند و اگر در این کار موفق نشوند، به زور و اجبار متوسل خواهند شد درحالی که بروز بیماری های روان پزشکی علل متعددی دارند؛ عوامل ژنتیکی، تجربه های زندگی، یادگیری و عوامل اجتماعی می توانند دست به دست هم دهند و باعث بروز بیماری شوند. دارودرمانی و روان درمانی بهترین گزینه های درمانی هستند، نه ازدواج. ازدواج نوعی تغییر است و هر تغییری چه مثبت و چه منفی، استرس زاست. ازدواج به عنوان تغییری مثبت و مهم، فشار روانی زیادی به بار می آورد. اگر والدین با این دید به ازدواج نگاه کنند، متوجه خواهند شد ازدواج نه تنها به درمان بیماری های روانی کمکی نمی کند بلکه به عنوان یک عامل استرس زا می تواند این بیماری ها را تشدید کند بنابراین اگر قرار است ازدواجی انجام شود، بهتر است زمانی باشد که بیماری روانی فرد درمان شده باشد. در این گونه موارد برای ازدواج فرد بهتر است نظر نهایی درمورد بهبود بیمار را پزشک اعلام کند، نه خانواده .

قیافه عادی می شود!

خیلی ها به دختر و پسری که در شرف ازدواج هستند، می گویند: «قیافه را جدی نگیر»، «قیافه اصلا مهم نیست چون پس از گذشت زمان برایت عادی می شود». البته این درست است که معیارهای زیبایی نسبی هستند و هرکس بنا به سلیقه شخصی خود معیارهای متفاوتی دارد. این هم درست است که اگر زیبایی و جذابیت جسمانی به عنوان مهم ترین ملاک یا تنها ملاک مدنظر قرار گیرد، انتخاب همسر مشکل خواهد بود. اما نباید منکر این حقیقت شد که زوج ها باید تا اندازه ای برای هم جذابیت داشته باشند و به اصطلاح ظاهر همدیگر را بپسندند تا به ازدواج با هم رغبت پیدا کنند. گرچه این باور که با گذشت زمان، قیافه و زیبایی طرف مقابل عادی می شود، تا اندازه ای درست است؛ اما نکته ای که باید به آن توجه داشت، این است که چهره زیبا و جذاب به مرور عادی می شود درحالی که چنین چیزی در مورد قیافه زشت صدق نمی کند.

با چادر سفید برو با کفن بیا

بسیاری از والدین در شهرها و روستاهای کشورمان هنوز هم به این باور پایبندند که اگر دختری را با چادر سفید به خانه بخت فرستادند، باید به هر روشی با هر موقعیت دشواری کنار آید و فقط مرگ باید او و همسرش را جدا کند. این اعتقاد نادرست در بسیاری از مواقع باعث می شود عروس در یک وضعیت نابسامان و آزاردهنده، تنها راه نجات خود را خودکشی، خودسوزی، فرار از خانه یا تسلیم و پذیرفتن این نوع زندگی بداند.

تا عاشق نشدی، ازدواج نکن!

ابتدا لازم است بین عشق و علاقه تفاوت قائل شد. عشق، به معنای علاقه شدید و خواستن بی اندازه ، توام با شیفتگی نسبت به طرف مقابل است. چنین چیزی می تواند به احساسات خوشایندی مانند تعلق، لذت، شعف و سرخوشی منتهی شود. توجه بیش ازحد به عشق، مانع دیدن واقعیت ها می شود. افراد عاشق اغلب تحت تاثیر عواطف مثبت و شدید و خطاهای شناختی، دچار تحریف اطلاعات می شوند. در چنین وضعیتی برخی اطلاعات مربوط به معشوق رنگ می بازند، برخی پررنگ تر و برخی کمرنگ می شوند. درنتیجه می توان گفت عشق قبل از ازدواج می تواند تا اندازه زیادی مشکل آفرین باشد درحالی که علاقه مندی قبل از ازدواج مانعی ایجاد نمی کند. چه بسا افرادی که به دیگری علاقه مند هستند اما با وجود علاقه از توانایی قضاوت درست برخوردارند یعنی طرف مقابل را با امتیازها و ضعف هایش در نظر می گیرند. این گروه می توانند انتخاب مناسبی داشته باشند.

دکتر شهربانو قهاری

روان‌شناس بالینی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

همسر ایده ال من:ازدواج هم شرایطی دارد


http://maktoobshop.com/


ازدواج یکی از مهم ترین مراحل زندگی هر فرد به حساب می آید و می توان گفت انتخاب همسر مهم ترین انتخاب در زندگی هر فرد است. به همین دلیل، توجه به این موضوع همیشه برای همه افراد مهم بوده و خواهد بود. دین اسلام هم انسان ها را به این کار تشویق کرده تا حدی که از منظر دین، ازدواج راهی برای تکمیل شدن شخصیت انسان است. اما آنچه از نگاه دین، فرهنگ و علم مهم بوده و بر آن تاکید می شود، این است که چنین انتخابی باید با دید کامل و سلامت روانی انجام شود تا در آینده زوجین با مشکل مواجه نشوند.

اولین ملاکی که آموزه های دینی از آن یاد کرده و بر آن تاکید دارد هم کفو بودن است؛ هم کفوبودن به معنای تناسب و سنخیت در تمام جوانب است.

همه ما می دانیم هر یک از همسران با خلق و خو و یک نوع تربیت خاص وارد زندگی مشترک می شود، برای همین باید تلاش شود تا حد امکان، همسری مناسب با شرایط فردی، خانوادگی و فرهنگی خود انتخاب کنیم. هر چه این تناسب در جنبه های مختلف زندگی (مذهبی، فرهنگی، اخلاقی و...) بیشتر باشد، پیوند زناشویی محکم تر و با آرامش بیشتری همراه خواهد بود. از سوی دیگر به همان اندازه که این تناسب ها کم باشد، شاهد اختلاف های بیشتری هستیم و در نتیجه زندگی پرتنشی برای دو طرف رقم خواهد خورد. بروز چنین اختلاف هایی به معنای ناپایداری زندگی و پیوند زناشویی خواهد بود.

شاید بد نباشد قبل از ازدواج بدانیم یکی از علت های اصلی اختلاف در میان زن و شوهرها همین عدم تناسب است. پس با این فکر که عشق و علاقه موجود در بین زوجین مانع از نمایان شدن عدم تناسب ها می شود، وارد زندگی نشوید و در نظر داشته باشید این تفاوت در سلیقه و رفتار و کردار، دیر یا زود در خانواده شما نمایان خواهد شد و آنگاه دیگر کاری از دست عشق هم برنمی آید.

البته زوج های جوان باید این نکته را هم در نظر داشته باشند که هماهنگی میان دو نفر، هیچ گاه به صورت کامل بوجود نخواهد آمد و حتی در صورت وجود بیشترین شباهت هم تفاوت های فردی بین آن دو دیده می شود، تفاوت هایی که در طول زندگی و به تدریج با آنها آشنا خواهند شد.

بنابراین هرچه شباهت ها در میان همسران بیشتر باشد و تفاوت ها کمتر، می توان گفت احتمال این که یک زندگی آرام و بی دردسر همراه با عشق و آرامش داشته باشند، بیشتر است.

عامل دیگری که در موفقیت ازدواج نقش مهمی ایفا می کند، رشد عاطفی و فکری هر یک از زوجین است.

دختر و پسر باید سنی را برای ازدواج انتخاب کنند که رشد عاطفی و فکری آنها به حد قابل قبولی رسیده باشد. البته به این نکته هم باید توجه داشت این رشد در افراد مختلف در سنین مختلفی کامل می شود. افرادی از این نظر کامل تلقی می شوند که بتوانند در مسائل و امور زندگی به تنهایی تصمیم گیری کنند و به خانواده یا اطرافیان خود متکی نباشند. در غیر این صورت اگر فرد قبل از تکامل رشد عاطفی و فکری اقدام به ازدواج کند، در زندگی زناشویی خود هم نمی تواند به درستی تصمیم گیری کند و به یقین در برخورد با موانع و مشکلاتی که بر سر راه خود و همسرش قرار می گیرد، یا از پا درمی آید یا راه خطا را در پیش می گیرد. بنابراین بهتر است دختر و پسر قبل از ازدواج به این موضوع ها بیشتر دقت کنند و با این فکر که عشق موجود بین آنها مشکلات مسیر زندگی را به مرور زمان از بین می برد، قدم در راه زندگی مشترکی که از ابتدا اشتباه است، نگذارند.

همسر ایده ال من:اینطوری از پسر مورد علاقه تان خواستگاری کنید !




همانگونه که میدانید از قدیم مرسوم بوده که آقا پسرها به خواستگاری دختر خانم‌ها بروند و این رسم نسل به نسل ادامه داشته و به ما رسیده است، پسر‌ها عادت کرده‌اند که گل و شیرینی بخرند و با خانواده و اقوام نزدیک به منزل دختر مورد نظر خود بروند و در این راه ممکن است به هدف خود برسند و با شخص مورد علاقه خود ازدواج کنند یا حتی ممکن است درخواست‌شان مورد قبول نباشد و دختر خانم‌ها هم طبق این رسم در خانه می‌نشینند و منتظر می‌مانند تا انتخاب شوند و کسی از آنها خواستگاری کنند و از بین خواستگارانی که دارند فرد مورد نظر و ایده آل خود رابرای ازدواج انتخاب کنند که معمولا این ازدواج‌ها با انواع شروط و مهریه همراه خواهد بود، حالا اگر این روند برعکس شود چه اتفاقی خواهد افتاد ؟



اگر دختر خانم‌ها به خواستگاری پسرها بروند آیا این شروط همچنان باقی خواهد ماند ؟

برای دختری که از پسری جواب نه بشنود چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ بد نیست بدانیم چند تن از کارشناسان در مورد خواستگاری دختر خانم‌ها موافقت خود را اعلام کرده‌اند و برای جا افتادن و فرهنگ شدن این رسم تلاش می‌کنند. یکی از این افراد دکتر ابهری (متخصص در روانشناسی و رفتارشناسی) است.

ایشان یکی از سر سخت‌ترین موافقان این طرح است. او چندوقت پیش در گفت و گو با یکی از خبرگزاری‌ها گفته بود: «در حال حاضر فاصله سن بلوغ تا ازدواج ۱۵ الی ۱۷ سال شده است و با توجه به تغییرات جامعه و حرکت به سوی مدرنیته برای کم کردن این فاصله سنی، دختران نیز در صورت لزوم باید بتوانند از پسران خواستگاری کنند و این مسئله باید در جامعه فرهنگ‌سازی شود.»به بهانه همین موضوع با دکتر ابهری گفت وگوی مفصلی داشتیم که به جزئیات این طرح و نتایج کاربردی برای خواستگاری دختران از پسران برسیم.

چرا باید ازدواج کنیم؟
 ازدواج پیوند دو انسان با یکدیگر است و با ازدواج است که از نظر روحی و عاطفی یک فرد کامل می‌شود و نیمه دیگر خودش را پیدا می‌کند. وقتی کسی ازدواج نمی‌کند در روند تکاملی زندگی اجتماعی قرار نمی‌گیردو همواره خلأیی در زندگی خود احساس می‌کند و همین خلأ شخص را به انواع آسیب‌های اجتماعی و رفتاری سوق می‌دهد.

ازدواج در طول تاریخ مراحل و بحران‌های زیادی را پشت سر گذاشته است؛ در قدیم ممکن بود یک مرد در آن واحد با چند زن ازدواج کند یا مثلا در هندوستان ازدواج یک زن با چند مرد- که هنوز هم این رسم در آنجا وجود دارد- مرسوم بود اما با گذشت زمان انسان به این نتیجه رسید که بهترین و منطقی‌ترین نوع ازدواج، همان ازدواج یک مرد با یک زن است که تمام ادیان آسمانی آن را تایید می‌کند.

ماجرای دو عدد قوی وحشی
 در این سال‌ها شاید بیشترین فعالیت من در زمینه امضای طلاق بوده که بیشتر آنها مهریه‌های سنگین و عجیبی داشتند؛ مهریه هایی که بیشتر به لطیفه شبیه هستند تا دلیلی برای شروع یک زندگی مثل : یک کیلو بال مگس، یک تن پوست پیاز، یک خرمن گل سرخ، به ارتفاع کوه دماوند سکه بهار آزادی، دو عدد قوی وحشی یا دو تا آهو. همین شروط کافی است تا آقایان در همان شروع راه وحشتی از ازدواج کردن داشته باشند. با تمام این داستان‌ها بعد از گذراندن مرحله مهریه و توافق دو طرف می‌رسیم به مراسم ازدواج که بزرگترین مانع ازدواج در بین جوان‌هاست که لازمه آن هزینه‌های بسیاری در این رقابت‌های ناسالم اجتماعی است؛ شروطی برای مراسم مثل کالسکه سفید با شش اسب سفید، مشعل دارهای پیاده تا سالن و هتل‌های مجلل . در حال حاضر کمترین و معمولی‌ترین مراسم ازدواج در تهران ۳۵ میلیون تومان هزینه دارد.

رسوم دست و پا گیر
 برای تحقق یک ازدواج مقدماتی لازم است و متاسفانه در دو دهه اخیر در کشور ما این مقدمات متن اصلی ازدواج را تحت تاثیر قرار داده‌اند. به عنوان مثال مراسم خواستگاری تبدیل شده به مجلس زورآزمایی و قدرت و ثروت نمایی و اصل قضیه که همان دیدن دختر و پسر و به تفاهم رسیدن است، در این بین گم شده است. بعد از مراسم خواستگاری صحبت‌هایی پیش می‌آید که همین مسائل باعث کم شدن آمار ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج شده است، مسائلی مانند شیربها، جهیزیه‌های آنچنانی و مهریه‌های غیر منطقی. اگر ما در شهر زندگی می‌کنیم باید بدانیم این رسوم فقط در اقوام دورافتاده از زندگی مدرن هنوز پابرجاست و اگر می‌خواهیم با این رسوم زندگی کنیم باید شهر را رها کنیم و در روستاها ساکن شویم زیرا این رسوم در هیچ کجای دنیا در زندگی‌های شهری اتفاق نمی‌افتد. من فکر می‌کنم خواستگاری دختران از پسران، بتواند تا حدود زیادی این رسم و رسوم مشکل‌ساز را از بین ببرد و در آسان سازی ازدواج موثر باشد.

اینطوری از پسر مورد علاقه تان خواستگاری کنید !

 

چرا می‌گویم دختران به خواستگاری پسران بروند؟
 شاید از این حرف هم شگفت زده شوید اما خواستگاری دختر از پسر اتفاق جدیدی در ایران نیست و به نوعی از گذشته‌ها مرسوم بوده! در قدیم پدر و مادرها با هم می‌نشستند و برای پسر و دختر‌های خود مورد ازدواج انتخاب می‌کردند. آشنایان دختر و پسرهایی را که می‌شناختند به هم معرفی می‌کردند و معمولا ازدواج‌های با دوام تری نسبت به حالا داشتند که دوام ازدواج‌ها خیلی کمتر از قبل است، به همین دلیل من طرح خواستگاری دختران از پسران را مطرح کردم زیرا این موضوع قبلا هم در فرهنگ ما ایرانی‌ها بوده است و من حرف تازه‌ای نزده‌ام. اغلب علمای بزرگ خودشان دخترشان را به عقد بهترین شاگردشان در آورده‌اند و پیشنهاد دهنده خودشان بوده‌اند. مثل میرداماد، شیخ بهایی. همین‌طور تجار بزرگ که وقتی می‌دیدند شاگردشان دست پاک و چشم پاک است به پیشنهاد خودشان شاگرد را به دامادی می‌گرفتند.

چه کنیم که از پسر موردنظر پاسخ منفی نشنویم؟
 اگر دختر‌ها از این مسئله ناراحتند که ممکن است از طرف آن پسر جواب منفی بشنوند، باید کمی صبور باشند تا این فرهنگ جا بیفتد. همان‌طور که این مسئله الان برای پسرها جا افتاده است و شنیدن جواب منفی شاید خیلی هم برای‌شان سخت نباشد، این فرهنگ هم می‌تواند برای دختر خانم‌ها جا بیفتد. باید از خودمان شروع کنیم نباید منتظر باشیم تا دیگری این کار را انجام دهد و اگر خوب بود ما انجام دهیم، باید هر کدام برای ساخته شدن این فرهنگ تلاش کنیم. این مسئله کاملا جدی است؛ منظور ما این نیست که برای دوستی‌های کوتاه مدت و مسائل غیر جدی دختر پیشنهاد دهنده باشد، منظور ما بر سر اصل زندگی است. شاید در دید اول این ماجرا خیلی قشنگ نباشد و این توهم به وجود بیاید که حتما این دختر روی دست پدر و مادرش مانده است اما اگر این فرهنگ به طور درست و دقیق جا بیفتد، به مرور پسرها هم متوجه می‌شوند آن دختر خانم واقعا قصد زندگی دارد و طبق معیارها و ایده‌آل‌هایش آن شخص را انتخاب کرده است.

چگونه مرد مناسب را تشخیص بدهیم؟
 دختر خانم‌ها نباید این مسئله و بحث را به شوخی بگیرند و اگر از ظاهر هر پسری خوش‌شان آمد به او پیشنهاد ازدواج بدهند، زیرا آمار نشان داده است ۷۹ درصد ازدواج‌هایی که بر اساس معیار‌های ظاهری بوده در کمتر از ۳ سال به طلاق انجامیده است . اما اگر بر اساس معیار‌های درست و منطقی انتخاب صورت گیرد بهتر است مدتی او را زیر نظر گرفت تا بیشتر با او آشنا شد. خانم‌ها استاد تشخیص مرد خوب و بد هستند. اینطور هم نیست که هر کسی را در خیابان دیدند بدون شناخت از او خواستگاری کنند، باید یک شناخت اولیه وجود داشته باشد مثل شخصی که در محل کار می‌شناسیم یا در مهمانی‌های خانوادگی یا در دانشگاه. به هر حال باید ۲ نفر یک جایی همدیگر را ببینند. پس در ابتدا دیدن، بعد ارزیابی و مشورت با بزرگ‌ترها و بعد اقدام کردن.

اگر پسری مناسب است، از او خواستگاری کنید
 این روزها سبک زندگی به کلی تغییر کرده است اما می‌توان به راحتی این رسم را جا انداخت. وقتی خانواده دختری پسری را می‌بیند که متدین و سلامت است و معتاد نیست و خودشان دختری دارند که وقت ازدواجش است چرا نباید پیشنهاد دهنده باشند؟ چه اشکالی دارد اگر پسر خوبی را می‌شناسیم و می‌دانیم که استانداردهای یک همسر خوب را می‌تواند برای خود ما یا فرزندمان داشته باشد، خودمان به او پیشنهاد ازدواج بدهیم. بحث خواستگاری دخترها از پسرها بحثی است که باید برای فرهنگ سازی آن تلاش کرد.

چه کسانی باید این فرهنگ را جابیندازند؟
 باید در این مسئله مسئولان، فرهیختگان، اساتید دانشگاه، تجار و افراد فرهنگی جامعه پیشتاز باشند  تا مردم عادی بتوانند راحت‌تر این مسئله را بپذیرند و باید بدانیم آمار نشان می‌دهد در تهران بیش از ۱۴ هزار ازدواج داریم که در آنها دختر خانم‌ها پیشنهاد دهنده بودند. اگر پیشنهاددهنده دختر باشد به مرور زمان این مراسم‌های مجلل و اضافی و مهریه‌های عجیب از بین می‌روند و این سنت‌های اشرافی و مصرف‌گرایانه که اصلا برای فرهنگ ما ایرانیان نیست از بین می‌رود.

روز اول پدرت را دوست نداشتم
 شاید بگویید پدران و مادران ما به همین روش ازدواج می‌کردند و خیلی هم خوب تا آخر عمر عاشق هم بودند و هستند یا  این جمله برای شما آشنا نیست روز اول پدرت را دوست نداشتم، ازدواج که کردیم مهرش به دلم افتاد و در آن سو شاید این جمله برای شما آشنا باشد «من به خاطر شما بچه‌ها با  باباتون زندگی کردم وگرنه یک لحظه هم تحملش نمی‌کردم.» شاید به جرات  بتوان گفت که حتی ازدواج‌های سنتی دیروز هم امروزه رنگ و بوی تازه‌ای به خود گرفته چراکه خانواده‌ها فهمیده‌اند دوران والدین‌سالاری به سر آمده و بیشتر از سابق به انتخاب فرزندان احترام می‌گذارند،  دختران فهمیده‌اند که می‌توانند ادامه تحصیل بدهند و شغل مناسب انتخاب کنند و در این بین اگر مرد ایده‌آل خود را یافتند با او ارتباط‌شان را بیشتر و در صورت امکان ازدواج کنند و دیگر لازم نیست نگران بالا رفتن سن‌شان باشند، در خانه محصور باشند و منتظر بمانند که هر چه سریع‌تر ازدواج کنند مبادا  برچسب پیردختر به آنها بخورد.

زنان با سبک ازدواج مدرن در ایفای نقش  در زندگی دارای توانایی بیشتری هستند


 در تعریف ازدواج‌های امروزی که به ازدواج مدرن باب شده انتخاب همسر بر مبنای عشق، دوست داشتن  و با اختیار و انتخاب خود فرد است. نتایج پژوهش‌ها در ایران  نشان داده زنان با ازدواج مدرن توانایی بیشتری در زمینه ارتباطی دارند در نتیجه  آشنایی زوجین قبل از ازدواج می‌تواند در چگونگی ارتباط زوجین در ادامه زندگی تاثیر عمیقی گذاشته  و موجب بهتر شدن این بعد‌ا ز کارکرد خانواده شود.

همچنین  نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد از لحاظ ایفای نقش بین زنان دارای ازدواج مدرن و زنان دارای ازدواج سنتی، زنان با سبک ازدواج مدرن در ایفای نقش  در زندگی زناشویی دارای توانایی بیشتری هستند. از دیگر مواردی که زنان با سبک ازدواج مدرن را  نسبت به زنان با سبک ازدواج سنتی متفاوت کرده ابراز مهر و محبت به یکدیگر و در نظر داشتن هیجانات عاطفی و احساسی به طرف مقابل است که باز هم تحقیقات نشان داده زنان با سبک ازدواج مدرن بهتر و بیشتر  ابراز هیجان می‌کنند.

منبع : niksalehi.com

همسر ایده ال من:هیچ کس بعد از ازدواج تغییر نمی کند !

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

اگر فکر می کنید بعد از ازدواج شخص مورد نظر شما تغییر خواهد کرد و انی که شما می خواهید تبدیل خواهد شد در اشتباه بزرگی هستید.

ازدواج نه کسی را تغییر می دهد و نه زمینه نفوذ و اثرگذاری دیگران را بر فرد آسان تر می کند. در حقیقت، ازدواج اغلب صفات نامطلوب را برجسته تر می کند.

به این ترتیب ممکن است چند ماهی از عقد یا زیر یک سقف رفتن تان بگذرد و آن وقت متوجه شوید خصوصیات همسرتان آزارنده تر از آن است که آنها را تاب بیاورید.

تغییر دادن همسر یکی از باورهای منفی و نادرستی است که بسیاری از دختر و پسرها درگیر آن هستند. این باور  در میان نسل‌های قدیمی‌تر به وضوح وجود داشت و با اینکه تقریباً از تمام بوته‌های آزمون، ناکام و سرافکنده بیرون آمد، امتداد آن، به اشکال جدید و فرم‌های دیگر در میان نسل حاضر هم خود را نشان می‌دهد!

هیچ کس بعد از ازدواج تغییر نمی کند !


باور همسر خود را بعد از ازدواج تغییر می‌دهیم و او را با توجه به سلیقه و عقاید خود، به شکل جدیدی که می‌خواهیم، در می‌آوریم، یعنی انسان را موجودی‌ مانند مجسمه تصور کردن که از جنس سنگ است و می‌توان آن را به هر شکلی‌ تراش داد! انسان موجودی انتخاب‌گر است که در شرایط فرهنگی اجتماعی خاصی رشد کرده و عقیده و نظر دارد و قبل از ازدواج، عمری را با سلیقه و باورهای خود زندگی کرده و شخصیتش تا حدود زیادی شکل گرفته است.جالب است که در کمتر تعامل یا حتی معامله‌ای، چنین دیدگاهی وجود دارد.
 
بدبختشان نکنید
همان طور که جوانان باید یک سری مهارت های پیش از ازدواج را برای ساختن یک زندگی مشترک موفق فرا بگیرند، خانواده ها هم باید با یک سری مهارت ها آشنا باشند. گاهی دیده می شود خانواده ها به خاطر دلسوزی زیادی که نسبت به فرزندشان دارند، رفتارهای اشتباهی انجام می دهند و به عاقبت آن فکر نمی کنند. یک نمونه از این رفتارهای اشتباه، توجه نکردن به ظاهر خواستگار فرزندشان است. معمولا چنین خانواده هایی به این فرض امید می بندند که فرد با توجه به فرهنگ و اصالت خانوادگی اش، تغییر می کند. در صورتی که وقتی شخصیت فردی در نوجوانی و جوانی شکل گرفته باشد، به شدت تغییر آداب و رفتار برای او سخت خواهد بود.
 
آدم می شود!
گاهی پدر و مادری که خودشان در تربیت فرزندشان کوتاهی کرده اند، برای فرزندشان به سراغ همسرانی می روند که آن همسر، فرزندشان را تربیت کند.

نکته جالب این است که این رفتار بیشتر از سوی پدر و مادر پسرها دیده می شود در حالی که در ازدواج، به این دلیل که معمولا دختر از پسر کوچک تر است، این دخترها هستند که از رفتارهای همسرشان الگو می پذیرند. بنابراین این توقع پدر و مادر که فرزندشان بعد از ازدواج اصلاح شود، توقع بسیار نابه جایی است.

برای مثال، پدر و مادری که فکر می کنند پسر معتادشان یا پسری که اهل کار نیست و روابط نامناسبی دارد، با ازدواج درست می شود، توجه کنند که به دلیل بی انگیزگی چنین افرادی برای تغییر، چنین اتفاقی پس از ازدواج نمی افتد. بنابراین خانواده ها اساسا این فرضیه را که فرزندمان بعد از ازدواج سر به راه می شود کنار بگذارند و حداقل دنبال دخترها و پسرهایی نروند که مجبور شوند به دروغ به آن ها بگویند که فرزند ما خوب است و بعد از ازدواج دروغ شان مشخص شود.

این ها عوض نمی شوند
بسیاری از ویژگی‌های نامطلوب قابل تغییرند، ولی نه توسط همسر یا دیگران؛ بلکه این خود فرد است که می‌بایست اقدام به تغییر آنها کند. به همین دلیل تعدادی از روانشناسان، برخی ویژگی‌هایی را که اغلب قابل تغییر نیستند، فهرست کرده‌اند و توصیه‌شان این است که به دلیل تأثیر سوء این ویژگی‌ها بر خود فرد و طرف مقابل، بهتر است از وارد شدن به این حوزه‌ها کلاً خودداری شود، این ویژگی‌ها مختصراً عبارتند از:

- اعتیاد: بدین علت که مصرف مواد مخدر و اعتیادآور، شخص را به صورت یک برده در می آورد و قابلیت او را برای درک و احساس به شدت مختل می‌کند‌.

- خشم شدید و غیر معمول: باعث می‌شود دیگران تا آخر عمر از شخص وحشت داشته باشند و توسط خشم او کنترل شوند.

- کنترل و سختگیری زیاد: باعث می‌شود هرگز احساس آزادی عمل و رفتار، و امکان شکوفایی استعدادها و خلاقیت‌ها وجود را نداشته باشد.

- عدم شکل‌گیری شخصیت بالغ در فرد: اغلب منجر به عدم مسۆولیت‌پذیری مالی و اقتصادی، غیر قابل اعتماد بودن و بی‌هدفی و بی‌انگیزگی در طول زندگی می‌شود. به این موارد بالا می‌توان اختلالات جنسی، داشتن دوران کودکی پرآسیب، داشتن روابط التیام نیافته (با همسر یا نامزد قبلی) و… را هم اضافه کرد. بنابراین، عقل سلیم حکم می‌کند هرگز همسری را انتخاب نکنیم که در پی تغییر دادن او هستیم.
 
تحقیق کنید
در هر شرایطی تحقیق برای ازدواج، کاملا لازم و ضروری به نظر می رسد و نباید برای چنین امر مهمی فقط به ظاهر افراد یا ویژگی های خانوادگی اکتفا کرد. تحقیق کردن با آشنا بودن با خانواده طرف مقابل هیچ منافاتی ندارد.

این که یکی از خانواده ها فکر می کند چون خانواده طرف مقابل را می شناسد پس نیازی به تحقیق نیست یک اشتباه بسیار بزرگ است که ممکن است باعث مشکلات زیادی در زندگی فرزندشان شود. به نظر من تحقیقات باید بسیار سختگیرانه باشد و هر خواستگاری را باید در 5 مرحله مورد تحقیق قرار داد که به ترتیب تحقیق از: دوستان نزدیک و صمیمی، محل تحصیل، محل کار، محل سکونت و اقوام و آشنایان لازم به نظر می رسد. با این حال و با چنین تحقیقی امید می رود که بتوان به شناخت خوبی از خانواده طرف مقابل و خواستگار دست یافت.


منبع:خراسان، زیباشو

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی


دردسرهای قبل از ازدواج


http://maktoobshop.com/



آشنایی های قبل از ازدواج، برای یک جوان یکی از مراحل حساس و تاثیرگذار درزندگی و آینده اوست که درسال های اخیر از دیدگاه های مختلف مورد بحث و پژوهش قرارگرفته است.

درواقع کیفیت و چگونگی گذران آن یکی از مسائل مهم و قابل تامل است، چرا که این روابط می تواند پیامدهای مثبت و منفی بی شماری را برای جوانان به همراه داشته باشد.

یک متخصص امور خانواده در دانشگاه ناتینگهام دراین باره درعصر حاضر می گوید: مبنای ازدواج عشق است و تعریف عملی آن تعهد مشروط، ابدی وجاودانه به فردی ناکامل است و از آنجا که خانواده یک واحد عاطفی و اجتماعی است روابط قبل از خواستگاری نیز باید بر دو رکن عاطفه و اخلاق استوار باشد. درحقیقت ازدواج رکن و مبنای بسیار قوی تری نسبت به رابطه قبل از خواستگاری دارد. جوان با ازدواج به تعهد عرفی، قانونی مکلف می شوند اما به رغم همه تعهدات، حداقل ۲۵درصد ازدواج ها فرجام خوبی ندارد و به طلاق منجر می شود تا حدی که ۴۵ درصد طلاق ها در دو سال اول زندگی رخ می دهد.

دکتر باوئر ازدواج هر فرد را منوط به رشد فکری و عاطفی او می داند و معتقد است: فرد باید برای یک تصمیم بزرگ به رشد عقلی و عاطفی لازم رسیده باشد.

این پژوهشگر روابط قبل از خواستگاری تا ازدواج را به سه مرحله اصلی و دو هنگامه فرعی تقسیم می کند و می گوید: درمرحله نخست یا سری، پنهان کاری حرف اول را می زند، متاسفانه والدین آخرین خاکریزی هستند که از دوستی با جنس مخالف فرزند خود مطلع می شوند و معمولا دوست صمیمی، اطلاعات بیشتری نسبت به والدین دارد. این مساله نشان می دهد که خانواده از نظر عاطفی با فرزندان خود فاصله زیادی دارند، البته در برخی موارد یکی از والدین (بیشتر مادر) درجریان کامل رابطه قرار می گیرد اما پدر را نسبت به موضوع بی اطلاع نگه می دارد و به صورت پنهانی فرزند خود را مورد حمایت قرار می دهد.

وی معتقد است مرحله پنهان کاری دوستی های پیش از خواستگاری بسیار آسیب پذیر، آسیب زا و شکننده است.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه که در این دوران به خاطر ترشح هورمون های شادی بخش، احساس لذت و سرخوشی به جوان دست می دهد، می افزاید: بیشتر جوان ها تصور می کنند این احساس به خاطر رفتار طرف مقابل است بنابر این نسبت به او احساس خوبی پیدا می کنند تا جایی که حاضر نیستند او را به هیچ قیمتی از دست بدهند. اما این یک فکر فریبنده است که اگر تکرار شود موجب ذوب شدن یکی در دیگری می شود. درحالی که سلامت یک ازدواج، نیازمند حفظ حریم دو طرف ازدواج برای پشت سرگذاشتن بحران هاست.

دراین مرحله هرگاه از دختر یا پسری پرسیده می شود«چرا می خواهی با این شخص ازدواج کنی؟» می گوید:«دوستش دارم» و به ندرت افرادی پیدا می شوند که اصالت خانوادگی، اخلاق و تحصیلات را ملاک اصلی انتخابشان قرارداده باشند. اگر چه «دوستش دارم» به عنوان نخستین دلیل مطرح می شود اما جوان ها باید بدانند که این، ضعیف ترین دلیل ممکن است.

وی دلیل اصلی پنهان کاری جوانان را دراین دوران مقدس دانستن نهاد خانواده می داند و معتقد است: در بیشتر این روابط، اعضای خانواده در بی خبری مطلق به سر می برند و این درحالی است که جوان ۱۵تا ۲۵ساله نمی تواند جدا از خانواده تصمیم مهمی مثل ازدواج بگیرد.وقتی خانواده ای ازهم پاشیده شود اعضای آن مثل ذرات در هوا معلق می شوند و به هر میزان که از هم پاشیدگی خانواده ها درجامعه ای افزایش یابد به همان میزان نیز از قدرت آن جامعه کاسته می شود.

در سیستم خانواده، اعضا باید قدرت انتخاب داشته باشند تا مسئولیت آن را برعهده بگیرند اما داشتن حق انتخاب، حرف آخر را نمی زند چرا که اگر انتخابی به تایید نرسد، باطل است.

والدین در ازدواج جوانان خود از شروع دوستی تا ازدواج نهایی نقش تعیین کننده ای دارند و ازدواج پیوند دو خانواده ازطریق به اشتراک گذاشتن هر عضو خانواده است، با این حال برخی جوانان برای تشکیل خانواده، خانواده را نادیده می گیرند.

این استاد دانشگاه با اشاره به آسیب هایی که دراین مرحله جوانان را تهدید می کند، می گوید: دختر یا پسر جوان دراین مرحله همه کس را فدای دوست داشتنش می کند تا جایی که اعتبار و احترام خود را نزد والدین از دست می دهد و از همه مهم تر آن که شرف، شخصیت و عزت نفسش را زیر سوال می برد و دچار تحقیر و سرخوردگی می شود.

به گفته وی عشق شرط گشایش رابطه است اما شرط تداوم آن مواظبت از رابطه است زیرا درهر مرحله ای امکان فروپاشی آن وجود دارد.

به طورکلی شناخت بعد عاطفی و اجتماعی خانواده در تداوم رابطه سالم موثر است.

وی نوع تحصیلات، اشتغال و روابط حاکم برخانواده را بر تناسب جوانان به منظور ازدواج موثر می داند و می افزاید: وضعیت فرهنگی، اجتماعی خانواده طرفین ازدواج، درسلامت این ازدواج تاثیرگذار است.

این استاد دانشگاه آگاهی والدین از ارتباط جوانان را مرحله بعدی ارتباط قبل از ازدواج برمی شمرد و می گوید: دراین مرحله اگر والدین بتوانند فرزند خود را از تصمیمش منصرف کنند، سه واکنش مختلف نشان می دهند، خانواده ها در افراطی ترین حالت، فرزندان را طرد می کنند. درحالت میانی به ظاهر تسلیم خواسته آنها می شوند اما مانند زیرخاکستر هستند و درحالت تفریطی در قبال آنها کاملا سرد عمل می کنند و هیچ مسئولیتی نمی پذیرند.

در واقع درحالت تفریطی زوج ها چتر حمایتی خانواده را ازدست می دهند و درمقابل مشکلات بسیار شکننده می شوند تا جایی که از انتخاب خود پشیمان شده و تصمیم به جدایی می گیرند.

وی با بیان اینکه معایب این قبیل روابط بیش از مزایای آن است، می افزاید: والدین درمواجه شدن با این مسائل، نباید رفیق فرزندانشان باشند چرا که در رفاقت مرز بیان دو نفر از بین می رود، ما نباید صمیمیت میان دو دوست را با صمیمیت میان والدین و جوانان مقایسه کنیم.

به گفته او همیشه باید میان والدین و جوانان دیواری از حیا وجود داشته باشد اما مانع ارتباط آن دو نشود، درحقیقت یک نظم سلسله مراتبی درخانواده لازم است و فرزندان باید یادبگیرند تا انتخابشان به تایید نهایی خانواده نرسیده، اعتباری ندارد.

متاسفانه برخی جوانان قبل از این که موضوع را با خانواده درمیان بگذارند به یکدیگر وعده و وعیدپوشالی می دهند و در صورت مخالفت خانواده ها با اصرار زیاد و حتی تهدید به خودکشی و فرار از منزل، والدین را مجبور به پذیرش انتخابشان می کنند. والدین درچنین مواقعی نباید دچار احساسات شوند و اگر نسبت به انتخاب غلط فرزندشان یقین دارند به هیچ وجه به وصلت میان این دو رضایت ندهند.

خانواده ها باید در برابر تصمیمات غلط فرزندان خود با اقتدار عمل کنند، اقتدار به معنای استبداد نیست، بلکه قدرت همراه با منطق است. فرزندان درچنین خانواده ای، حتی آئین های نانوشته را هم قبول دارند و به آن احترام می گذارند.

وی تصریح کرد: بهترین حالت انتخاب همسر، پیشنهاددادن شخص از سوی والدین یا خود فرزندان است.به اعتقاد او ۳ تا ۶ ماه بهترین زمان ممکن برای آشنایی پیش از ازدواج است و البته کیفیت رابطه بسته به اعتقاد خانواده ها متفاوت است، گاهی والدین ارتباطات قبل از ازدواج را درحد دوره چند ماهه نامزدی مناسب می بینند.

وی با اشاره به آمادگی های لازم برای جوانان در دوره پیش از ازدواج می گوید: والدین در وهله اول باید بتوانند جوان را به عنوان عضوی که تشکیل خانواده داده بپذیرند و از لحاظ روانی و عاطفی آمادگی جدا شدن آنها را درخانواده داشته باشند، از سویی دیگر فرزندان نیز باید به این آمادگی رسیده باشند. متاسفانه برخی افراد هیچ وقت متأهل نمی شوند و فقط همسر خود را وارد زندگی مجردیشان می کنند، تأهل زمانی معنا پیدا می کند که با تعهد عملی یعنی وفای به عهد از نظر عاطفی، اخلاقی، عرفی همراه باشد.

آمادگی اقتصادی یکی دیگر از پیش شرط های مهم قبل از ازدواج است که باید حتما از سوی جوانان مورد توجه قرارگیرد.

موفقیت در ازدواج


http://maktoobshop.com/


برای موفقیت و شادکامی در ازدواج نمی توان راهنمایی های مخصوصی را در نظر گرفت، با این وجود این پیشنهادات لازم و ضروری به نظر می رسد.

۱) قاعده طلایی اول: همسر خود را گرامی بدارید. ازدواج یعنی اعلان استقلال، هنگامی که ازدواج می کنید قول می دهید که در مشقت و راحتی، فقر و ثروت و سلامتی همسر خود را دوست و گرامی بدارید. عشق شما به یکدیگر بر پایه زندگی زناشویی استوار می باشد. لذت عاشق سرور و خوشحالی معشوق است. همسر خود را گرامی بدارید و عقد ازدواج را محکم کنید. زن و شوهر با طناب بسیار محکمی به هم متصل هستند. رشته های بسیاری این طناب را به وجود می آورند که از همه مهم تر رشته عشق و علاقه ای است که نسبت به یکدیگر ابراز می دارند. رشته های دیگری چون رشته علایق مشترک، تجربیات مشترک، وفاداری مشترک و تشریک مساعی در زندگی لازم است. هر چه رشته های این طناب محکم تر باشند، ازدواج نیز باثبات تر خواهد بود. پس رشته هایی درست کنید که هرگز گسیخته نشوند.

۲) قاعده طلایی دوم: وقتی ازدواج می کنید با همسر خود چون یک روح در دو جسم باشید. پس از ازدواج به والدین خود متکی نباشید، بلکه باید با زن خود روح جدیدی را به وجود آورید. به پدر و مادر خود احترام بگذارید. خانواده ای جدا بسازید و شانس موفقیت زیادی در زندگی به وجود آورید.

۳) قاعده طلایی سوم: فن عشق ورزی را بیاموزید. هماهنگی سبب ایجاد علاقه زناشویی می شود. در روابط خود احساسات و عواطف را توام سازید. هر چه روابط شما هماهنگ تر باشد شانس موفقیت شما نیز بیشتر خواهد بود.

۴) قاعده طلایی چهارم: خود را برای پدر و مادر شدن آماده کنید. درباره حقایق مربوط به پدر شدن اطلاعات کسب کنید، سلامتی روحی و جسمی اطفال شما بستگی به دقت های اولیه شما دارد. هر چه توجه و دقت شما بیشتر باشد سلامتی آنها بهتر تامین می شود برای آنها زمینه مستعدی تهیه کرده و مقدمه خوبی برای زندگی آنها به وجود آورید.

محیط خانواده، بهترین مکان برای تربیت کودک است. کودکانی که عضو خانواده های مهربان و فداکار هستند از نظر روحی بهتر تربیت می شوند. بهترین آمادگی جهت پدر و مادر شدن، ازدواج حقیقی است.

۵) قاعده طلایی پنجم: در زندگی زناشویی بردبار و صبور باشید! هرگاه بخواهید به تنهایی حرکت کنید هر کجا بخواهید قدم می گذارید ولی هنگامی که با یک نفر دیگر هستید قدم های شما باید با او هماهنگ باشد. در ابتدای کار ممکن است پای یکدیگر را لگد کنید ولی سپس تجربه کسب می کنید که چگونه خود را با یکدیگر هماهنگ سازید. در ازدواج نیز برای ایجاد هماهنگی جسمی و روحی گذشت زمان لازم است، برای موفق شدن باید صبور و بردبار باشید.

خویشاوندان زن و شوهر نیز باید صبور باشند و برای ایجاد چنین صبر و شکیبایی گذشت زمان لازم است، وقتی که دختری عاشق پسری می شود نمی تواند الزاما مادر او را یا پدرش را دوست بدارد.

عروس و داماد نمی توانند خیلی سریع با زندگی داخلی همسرشان پیوستگی ایجاد کنند! برای حل و فصل این موضوع زمان برای درک، فهم و شعور لازم است.

۶) قاعده طلایی ششم: ریشه ازدواج خود را محکم سازید! به زندگی زناشویی مانند گیاه باید توجه کرد، به خصوص زمانی که هنوز تازه و نورس است ریشه آن را باید با اندیشه مشترک، دقت و توجه، مهر و محبت و بالاخره حس تفاهم که به منزله خورشید و باران هستند سیرآب و تقویت کرد. به یکدیگر ابراز علاقه کنید، به هر شکلی که می توانید احساسات خود را به یکدیگر نشان دهید.

ممکن است عشق از گفتار عمیق تر باشد ولی گاهی با محبت نمایان می گردد. روابط زناشویی را پرورش داده و آن را برویانید. برای توجه به گیاه باید علف های هرز را چید.

هرگاه علف های هرز رشد و نمو کنند، گیاه مزبور پرورش نیافته و خشک می شود!

چنانچه علف های هرز را سریعا از بین ببریم، گیاه رشد کامل خود را به دست می آورد. در ازدواج نیز علف های هرز را به محض پیدایش از بین ببرید. بگذارید گیاه ازدواجتان آن طوری که شایسته است، رشد و نمو نماید.

۷) قاعده طلایی هفتم: در صورت لزوم با افراد مطلع مشورت کنید. مشورت درباره ازدواج به منزله هنر و علم اجتماعی ظهور کرده است.

پزشکان، صاحب نظران علوم اجتماعی، متخصصین تعلیم و تربیت و مشاوران ازدواج خود را برای چنین وظیفه اجتماعی آماده می سازند و مشاور مطلع به شما بصیرت و ادراک کافی داده و شما را از بیماری های زناشویی و اختلالات روانی که ممکن است هیچ کدام از شما آگاهی و بینش بر منابع کشمکش های خود نداشته باشید آگاه می سازد زیرا علت بعضی از نارضایتی ها واضح و آشکار نمی باشد. ممکن است یک بحث جزئی مربوط و منوط به حسن عدم امنیت، آرزوی قدرت و محرومیت جنسی باشد.

اگر شما قادر به حل موضوع نباشید، مشاور شما آن را حل خواهد کرد. از دیگران راهنمایی بخواهید و بر شانس موفقیت خود در زندگی زناشویی تان بیفزایید.

۸) قاعده طلایی هشتم: از قوانین هشتگانه طلایی پیروی کنید!

با همسر خود همان طور رفتار کنید که میل دارید او با شما رفتار کند. از احساسات یکدیگر مطلع بوده و به احتیاجات دیگری توجه داشته باشید. ببخشید، همان طور که میل دارید بخشیده شوید. از جسارت، اهانت و بی وفایی بپرهیزید!

http://maktoobshop.com/


آیا برای ازدواج آماده ای؟


http://maktoobshop.com/


از آنچه گفته شد برمی آید که نفس ازدواج کردن عملی است که نه تنها موجب رشد و تکامل شخصیتی انسان می شود بلکه در سیر و سلوک معنوی او نیز دخیل بوده و انسان را به هدف خلقت خود نزدیک می کند. حال برای کسی که نسبت به ازدواج بی انگیزه بوده و با این مباحث جدای از انگیزه های مادی، هدفی الهی برای این عمل یافته، لازم است پیرامون آمادگی و شرایط ازدواج بحثی داشته باشیم.

برای ازدواج لازم است یک مرد به سه بنیه در خود توجه جدی داشته باشد. بنیه جسمانی، بنیه عقل معاش، بنیه عقل اجتماعی.

منظور از بنیه جسمانی فقط قوت جنسی نیست بلکه شامل ضعف و قوت عمومی بدن هم می شود. جوانی که دچار مشکلات جسمانی مهمی همچون بیماریهای گوارشی، قند و چربی زیاد، نقص و عیب عضو، صرع، چاقی مفرط و از این دست می باشد هرچند توانایی جنسی داشته باشد اما برای ازدواج یا باید به معالجه پرداخته، یا ضعف جسمانی خود را با شریک زندگی خود در میان بگذارد. از آنجا که در مورد این بنیه آگاهی لازم وجود دارد خیلی به آن نمی پردازیم.

در مورد بنیه دوم که عقل معاش است نیز باید گفت منظور از عقل معاش صرفا درآمد بیشتر از نیاز یا مصرف در ماه نیست. اجازه بدهید تا با کمی توضیح به تعریف این بنیه برسیم. شخصی را فرض بگیرید که توانسته است ماهی یک میلیون تومان درآمد داشته باشد، آیا می توان در مورد بنیه دوم او قضاوت کرد؟ خیر، بلکه اولا باید پرسید آیا شغل و حرفه ای که ایشان دارند مطابق علایق خود بوده و ایشان بطور کامل توانسته است در شغل خود یک متخصص باشد؟ اگر او یک متخصص باشد در صورت از بین رفتن زمینه شغلی مثلا شرکتی که در آن کار می کرد، می تواند دنبال زمینه های دیگری باشد اما اگر از سر رفاقت وارد آن کار شده و هیچ وقت دنبال تخصص نبوده دیگر اینطور نخواهد بود. دقت داشته باشید که در همه کارها می توان متخصص بود و بنده اصلا منظورم خود آن کار نیست، یک نفر در لوله کشی ساختمان متخصص است و نفر دیگر در جراحی و پزشکی، منظور من دقیقا حرفه ای شدن شخص است و الا آمار پزشکان بیکار در جامعه ما کم نیست. پس اولین شاخصه کسی که به عقل معاش دست یافته حرفه ای شدن در شغل خود است یا تلاش برای حرفه ای شدن در او دیده می شود. البته کسی که برای ازدواج اقدام می کند قاعدتا در اول مسیر است و نباید انتظار درآمدهای بالا از او داشت بلکه همین تلاش او برای کسب مدارج عالی در کار و شغلش نشان از عقل معاش اوست.

دومین شاخصه عقل معاش در چگونگی مصرف است. اینکه شخص بتواند بین درآمد و مصرفش توازن ایجاد کند. در زندگی نه تنها دست تنگ نیست بلکه ولخرجی هم نمی کند. با حساب خرج می کند و از قیمتها خبر دارد. به راحتی فریب نمی خورد و در داد وستد اهل چانه زنی است. حال با این توضیح عقل معاش یعنی توانایی کسب درآمد و مصرف معقولانه. مردی که بتواند درآمد و خرجش را مطابق هم کند و در مصرف خود اسراف، ولخرجی و دست تنگی نداشته و و اعتدال را رعایت کند. عقل معاش همان چیزی است که امام باقر علیه السلام در روایتی با عنوان تقدیر معیشت نام برده و آنرا جزء کمال انسان معرفی می کند. امام باقر علیه السلام میفرماید: «الْکَمَالُ کُلُّ الْکَمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَی النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَة»(الکافی، ج ۱ ص۳۲) (کمال انسان و نهایت کمالش دانشمند شدن در دین و صبر در بلا و اقتصاد در زندگی است.) اقتصاد یعنی رعایت توازن در درآمد و مصرف که از سوی مرد خانواده صورت می گیرد و البته زن هم در خانواده باید به فکر نگهداری از مال شوهر بوده و در مخارج مراقب فشار برروی مرد باشد و این در حقیقت عقل معاش زن خواهد بود.

البته در دنیای امروز با مسئله جدیدی مواجهیم و آن اشتغال زنان و درآمدهای کسب شده بوسیله خود ایشان است. آنچه که در خرج و مصرف خانواده معلوم است از ناحیه شوهر تامین می شود و البته زنان می توانند خرج اضافی مازاد برنیاز خانواده را از درآمد خود داشته باشند که توصیه می شود در این مورد با شوهر خویش مشورت داشته باشد. این مطلب در قسمتهای بعدی که مربوط به رفتار در خانواده است بیشتر توضیح داده می شود.

بنیه سوم، عقل اجتماعی است. در زندگی خود گاها با افرادی برخورد کردید که نمی توانند براحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند، هنوز از سرگرمی های مخصوص کودکان بهره می برند، تا مورد سوال واقع نشوند لب به سخن نمی گشایند، معمولا در گوشه و کنار مجالس نشسته و از توجه جمع دوری می کنند، اگر ظلمی در حق ایشان شود نمی توانند حقوق خود را بازستانند و کمتر تمایلی به چانه زنی در خریدهای خود دارند. افرادی که دارای این شاخص ها هستند از عقل اجتماعی بهره ای نبرده اند که البته نمی توانند مشکلات و سختیهای زندگی را تحمل کرده و راهبردهای مهمی در تصمیم گیریهای خود داشته باشند. شاید ویژگی دوم کمال هر شخص در روایت امام باقر علیه السلام « الصَّبْرُ عَلَی النَّائِبَةِ» از ثمرات همین عقل اجتماعی باشد.

برای پسر یا دختری که تصمیم به ازدواج دارد تفکر کردن در مورد داشتن چنین بنیه ای بشدت توصیه می شود. اگر یک جوان سرگرمی های دوره کودکی و نوجوانی اش را ترک کرده و با آنها لذت نمی برد، اگر براحتی می تواند با دیگران ارتباط برقرار کند و به هیچ وجه ظلم را چه درحق خود و چه در حق دیگران تحمل نمی کند، نقش خود را در زندگی دنیا یافته و برای سعادت و خوشبختی خود برنامه ریزی کرده است، در تصمیم گیریهای زندگی با تعقل و مشورت گام برمی دارد می تواند در برخورداری از این بنیه تا هفتاد در صد مطمئن باشد. برای اطمینان کامل نیز می تواند به نظرات نزدیکان خود مراجعه کند، مادر و پدری که سادگی و ناپختگی دوران نوجوانی را در جوان خود مشاهده نمی کنند لازم است از این رشد او اظهار رضایت کرده و هر از چند گاهی در جلوی فامیل و دوستان به شوخی مسئله ازدواجش را مطرح کنند. به عبارت دیگر برای درک عقل اجتماعی به این شاخصها توجه می کنیم: سرگرمی ها، ارتباط با دیگران، استیفای حق، برنامه ریزی برای آینده، قوت در تصمیم گیری ها.

با توجه به این سه بنیه می توانیم به مسائل دیگری هم که در ازدواج شرط می دانیم توجه کنیم همچون: سن، میزان تحصیلات، شغل، برخورداری از امکانات مادی که البته در بحثهای آینده این شرایط را با همین سه بنیه توضیح داده که با این توضیحات شرایط ازدواج و دغدغه های طرفین در انتخاب عروس یا داماد بسیاری از معیارهای ما تفاوت خواهد کرد.

سید عبدالرسول علم الهد

http://maktoobshop.com/

ی

ازدواج های ناهمسان


http://maktoobshop.com/



نگاهی به آمار طلاق هایی که به فاصله نه چندان زیادی پس از ازدواج رخ می دهد، بیش از هرچیز بر این نکته گواهی دارد که پایه ازدواجی که با وزش اولین نسیم مخالف به لرزش درمی آید

و به همین سادگی فرومی ریزد، از بنیان اشتباه بوده است چراکه در غیر این صورت دختر و پسری که پیمان ازدواج را برای یک عمر بسته اند به این سادگی راضی به ابطال آن و خرابی آشیانه ای که با هزاران امید و آرزو ساخته اند نمی شوند.

در سال ۱۳۶۵ در برابر هر ۳۴۰ هزار و ۳۴۲ ازدواج، ۳۵ هزار و ۲۱۱ طلاق در کشور ثبت شده است. این آمار در سال۱۳۷۵ به ۴۷۹ هزار و ۲۶۳ ازدواج در برابر ۳۷ هزار و ۸۱۷ طلاق و در سال ۱۳۸۱ به ۶۵۰ هزار و۹۶۰ ازدواج در برابر ۶۷ هزار و ۲۵۶ طلاق می رسد.

در سال ۱۳۸۵ این روند با رشد بیشتری ادامه می یابد به طوری که ازدواج ۲۲ درصد کاهش و طلاق ۱۲ درصد رشد می یابد. بنابر آمارهای رسمی در این سال ۷۸۸ هزار و ۲۳ مورد ازدواج و ۹۴ هزار و۴۰ طلاق ثبت شده است.

بررسی این آمار و محاسبه شاخص هایی چون نسبت طلاق به ازدواج و یا نسبت طلاق به کل جمعیت نشان دهنده آن است که این آمار طی سال های مختلف با نوساناتی روبه رو بوده است.

بررسی رقم مطلق طلاق طی سال های ۱۳۶۵ تا ۱۳۸۱ نشان دهنده افزایش آمار طلاق طی سال های مورد بررسی است، اما محاسبه شاخص های آماری نشان می دهد در سال ۱۳۶۵ شاخص طلاق با افزایش روبه رو بوده.سپس طی سال های۱۳۷۰ تا ۱۳۷۷ به تدریج کاهش می یابد و از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵ این آمار مجدداً افزایش می یابد. همچنین آمار به دست آمده نشان می دهد که ۴۰ درصد طلاق ها بین سنین ۱۹ ۲۶ سال و ۸۰ درصد آن تا سن ۴۵ سالگی رخ می دهد.

از دید جامعه شناسان، طلاق پدیده ای است اجتماعی که تنها با یک عامل پدید نمی آید و با یک عامل نیز از بین نمی رود. از جمله عواملی که می توانند در بروز طلاق نقش داشته باشند می توان به علل متعددی از جمله فرهنگی، اجتماعی و تفاوت های تربیتی،مذهبی، اقتصادی، سیاسی و علل زیستی اشاره کرد. گرچه افزایش طلاق با افزایش ازدواج رابطه ای مستقیم دارد، ولی به صورت غیر مستقیم نوسانات شاخص های طلاق تحت تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی و همچنین مسائل حقوقی است.

بسیاری از زوج هایی که در عمل، زندگی زناشویی آنان به بن بست رسیده است و به دلیل مسائل حقوقی قادر به جدایی نیستند، در حقیقت دچار طلاق پنهان شده اند. در چنین خانواده هایی با وجود اینکه پدیده طلاق رخ نداده است، ولی در عمل این اتفاق افتاده است.

به طوری که زن و مرد فقط به صورت ظاهری زیر یک سقف زندگی می کنند و در بعضی موارد حتی این عالم ظاهری نیز وجود ندارد و زن و مرد با وجودی که از همدیگر طلاق نگرفته اند ولی هر کدام برای خود زندگی می کنند و اطلاق زندگی مشترک برای آنان مفهومی ندارد که اگر بخواهیم این آمار را نیز به آمار فوق اضافه کنیم، به حتم بیشتر از میزانی است که در حال حاضر وجود دارد.

سؤالی که اینجا مطرح می شود، این است که چطور می توان در یک جامعه سنتی، مدرن ازدواج کرد؟ حقیقت این است که به طور صددرصد این امر از جهت روی دادن و دوام داشتن منتفی است، اما شاید تغییر نگرش خانواده ها و جوانان نسبت به این مسئله بتواند به هر دو طرف در حل آن کمک کند.

نکته ای که جوانان باید به آن توجه بیشتری داشته باشند، عامل معرفی درست همسر آینده به خانواده است پیش از آنکه به صورت سنتی به مراسم خواستگاری بروند. در شب خواستگاری فقط خصوصیات ظاهری و تا حدی وضعیت مادی افراد برای هم معلوم می شود، در صورتی که بسیاری از کمالات و یا نواقص طرفین در چنین مجالس رسمی کاملاً پوشیده می ماند.

در این میان برخورد درست و منطقی با خانواده همسر آینده را نیز نباید فراموش کرد. بسیاری از جوانان از توجه به این نکته اساسی غافل اند و فکر می کنند همین که آنها همدیگر را دوست دارند، دلیل قاطعی است که می توانند برای همدیگر ایده آل باشند و با هم به خوشبختی برسند و بر همین اساس خانواده خود را تحت فشار قرار می دهند که با خواست آنها موافقت کند و حتی تهدید می کنند که اگر موافقت نکنند این کار را می کنم که متاسفانه گاهی اوقات پاره ای از این تهدیدات جامه عمل به خود می پوشد و حوادث ناخوشایندی نیز روی می دهد.

البته زبان تهدید هیچ گاه مورد تایید نبوده و نیست و کاری که بر اساس تهدید انجام شود هیچ گاه عاقبت خوشی نخواهد داشت. ضرب المثلی است که می گوید: «سالی که نکوست از بهارش پیداست» زندگی مشترکی که با تهدید شروع شود، نمی توان به ادامه و استحکام آن زیاد خوشبین بود.

احترام به نظر و صلاحدید خانواده ها امری است اجتناب ناپذیر که هرگز به مفهوم تسلیم شدن بی چون و چرا در برابر آنان نیست. وقتی رفتاری از روی ادب، محبت و صداقت باشد حتی اگر مخالف نظر شما باشد، آن را می پذیرید و این امری است که جوانان باید در هنگام اختلاف سلیقه با والدین آن را فراموش نکنند. نظر چند تن از جوانان و کارشناسان مسایل اجتماعی را در این زمینه جویا شده ایم.

رویا یاراحمدی کارشناس مسائل اجتماعی می گوید: با توجه به این که ارائه اطلاعات از سوی خانواده ها به فرزندان بسیار حایز اهمیت است و به عبارتی دیگر مهم ترین بستر در نهادینه شدن سنت ها، آداب و رسوم فرهنگی به حساب می آید بهترین جایگاه برای رشد و تربیت انسان و شناخت زمینه های مختلف برای ازدواج جوانان به خصوص دختران است، اما باید گفت که متاسفانه خانواده ها در این باره بسیار کم کاری کرده اند و به کندی پیش رفته اند. اولین مشکل و بزرگترین مسأله در ازدواج نداشتن شناخت ابعاد شخصیت زن و مرد از بعد انسانی است.

در حالی که ازدواج به عنوان مهم ترین و اساسی ترین تعبیر از زندگی همیشه بوده و خواهد بود، اما در جامعه کنونی با توجه به شرایط ویژه اقتصادی و اجتماعی شکل دیگری به خود گرفته است. با مطالعاتی که در بین ۷۵۰ دانش آموز دوره متوسطه دختر در مرکز مشارکت زنان به انجام رسیده است حتی میزان فاصله سنی بین زن و مرد ارتباط نزدیکی با موقعیت اقتصادی اجتماعی خانواده ها دارد.

دکتر غلام عباس توسلی جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران با تاکید بر تغییر ایده آل ها برای انتخاب همسر می گوید: ما در جامعه ای زندگی می کنیم که ساختار فرهنگی پایه ای در فرهنگ اسلامی دارد، اما در سالیان اخیر تغییرات چنان چشمگیر است که به سختی می توان آنها را توجیه کرد.

با توجه به دگرگونی هایی که در سطح کلی کشور به انجام رسیده به طور حتم آرمان های تعیین ازدواج، هم از سوی مردان و هم از جانب زنان شکل تازه ای به خود گرفته و مسایل اقتصادی در این باره به شدت مطرح است، به طوری که این عامل نقش بسیار تعیین کننده ای در ازدواج دارد و بیشتر فروپاشی ها با در نظر گرفتن وجود کسری در رکن مهم زندگی یعنی اقتصاد خانواده صورت می گیرد.

دکتر امان الله مقدم، آسیب شناس در این رابطه می گوید: تغییر الگوهای همسرگزینی خاص ایران نیست، بلکه در سراسر دنیا اتفاق افتاده است. اما آنچه به نظر می رسد این است که ارزش ها و هنجارهای اجتماعی در ایران به شدت در حال دگرگونی است.

«یاسمین م» ۱۹ ساله می گوید: بخش عظیمی از ناخرسندی و نارضایتی و اضطراب پس از ازدواج ناشی از ناآگاهی در مسایل مربوط به اقتصاد خانواده است و این در حالی است که اگر زن و مرد به اندازه کافی اطلاعات و آگاهی درباره زندگی زناشویی داشته باشند کمتر با مشکل مواجه خواهند شد.

«سولماز ک» می گوید: معمولاً دختران زودباورتر از پسران هستند. من خودم عاشق پسری شده بودم به نام رامین که خود را عاشق سینه چاک من نشان می داد ولی با مخالفت خانواده ام مواجه شدم و چون خانواده ام به هیچ عنوان به این ازدواج رضایت نمی داد سرانجام تصمیم گرفتم بدون اجازه خانواده با او ازدواج کنم ولی خانواده ام نیز مرا طرد کرده و خانه ای را که قرار بود به عنوان جهیزیه به من بدهند از من پس گرفتند.

وقتی رامین این موضوع را فهمید که من دیگر خانه ای ندارم که او در آن زندگی کند، رفت و دیگر پیدایش نشد. البته من شانس آوردم که این موضوع قبل از ازدواج برایم روشن شد.

به هر حال ازدواج به عنوان مهم ترین تصمیم در زندگی هر انسان، همیشه اضطراب های خاص خود را به همراه دارد. یک تصمیم عجولانه می تواند سرنوشت زندگی جوانی را تباه و یا او را خوشبخت کند. جوانان باید بدانند که خانواده در هر صورت خوشبختی آنها را می خواهد و اگر با تصمیم آنها مخالفت می کند دلایلی دارد که آنها اکنون قادر به درک آن نیستند.

در این شرایط بهترین کار آن است که اتخاذ تصمیم برای مدتی به تعویق بیفتد. بعضی مواقع گذشت زمان بهتر از هر چیزی ممکن است حقایق را روشن سازد و یادآوری این نکته ضروری است که تصمیم غیرعاقلانه و عجولانه معمولاً دردسرساز می شود و چه بسا ممکن است یک عمر پشیمانی به دنبال داشته باشد.

زاهد‌الدین سلگی

http://maktoobshop.com/


معیارهای اصلی ازدواج

از ازدواج انقلابی تا ازدواج سیاسی


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com



مهدی و امیرحسین معتقدند که میان سال های ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ در ایران دایی سالاری حاکم بوده است چرا که آنان دو دایی دارند که از سال ۱۳۶۸ تا سال ۱۳۸۴ بر ایران حکومت می کردند. دایی پدری آنان اکبر هاشمی رفسنجانی بود که از سال ۱۳۶۸ تا سال ۱۳۷۶ رئیس جمهور ایران بود و دایی مادری آنان سیدمحمد خاتمی بود که از سال ۱۳۷۶ تا سال ۱۳۸۴ ریاست جمهوری ایران را بر عهده داشت. پدر و مادر مهدی و امیرحسین هاشمیان به ترتیب فرزندان حجت الاسلام محمد هاشمیان امام جمعه رفسنجان و آیت الله صدوقی امام جمعه یزد بودند و این یعنی آنها فرزندان مشترک «یزد و رفسنجان» و «صدوقی و هاشمیان» هستند؛ جایی که «هاشمی ها» و «خاتمی ها» به هم می رسند. مهدی و امیرحسین تنها کسانی هستند که در فاصله دو دهه خواهرزاده رئیس دولت ایران بوده اند اما پیوند خانواده و دولت در ایران محدود به ایشان نیست:

نسل اول:

اسلام انقلابی و ازدواج انقلابی

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران نسلی از جوانان مسلمان به قدرت رسیدند که مبارزه سیاسی و اسلام انقلابی برای آنها فرصتی باقی نگذاشته بود تا به ازدواج فکر کنند. ازدواج برای این نسل در زمره اولویت های زندگی نبود و از سوی دیگر به دلیل دیدگاه مذهبی و عقیدتی آنان امکان آشنایی گسترده جز از طریق خانواده با جنس مخالف را نداشتند یا اگر داشتند دیدگاه ایدئولوژیک این جوانان به آنان اجازه نمی داد در دانشکده یا جامعه به انتخاب دست زنند. واقعیت آشکار دیگر این بود که نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی نیاز به مدیرانی از جنس این پیروان اسلام انقلابی داشت و آنان که در فاصله سنی ۲۵ تا ۳۵ سال قرار داشتند و روزگاری گمان نمی کردند که به عنوان کارمند در اداره یا وزارتخانه ای استخدام شوند اکنون در معرض نهادهای وزارت دولت و وکالت مجلس قرار گرفته بودند و شاید درست نبود که در «تجرد» بمانند. اینگونه بود که ازدواج انقلابی به ضرورت اسلام انقلابی تبدیل شد؛ ازدواجی که در درون مناسبات نظام تازه شکل می گرفت و اخلاق و آداب خاص خود را داشت: با آشنایی خانوادگی آغاز می شد و با مراسم ساده ای پایان می یافت. گاه مسجد صورت می گرفت و تعداد میهمانان مراسم ازدواج بسیار اندک بود. ازدواج هایی که در درون خانواده انقلاب صورت می گرفت این مزیت را داشت که خانواده های عضو این خانواده بزرگتر شناختی کافی از هم داشتند و نیازی به تحقیق بسیار وجود نداشت. سطح توقعات طرفین از یکدیگر نیز اندک بود و به دلیل جو اجتماعی موجود، خانواده ها به ساده ترین شکل ممکن مقدمات ازدواج را فراهم می کردند.

۱) داماد سرخانه

یکی از این ازدواج های مشهور ازدواج محمد محمدی نیک مشهور به ری شهری با دختر آیت الله مشکینی بود. ری شهری که پس از انقلاب اسلامی ایران پس از مدتی حضور در دادستانی ارتش به وزارت اطلاعات، دادستانی ویژه روحانیت، دادستانی کل کشور و سرپرستی حجاج ایرانی رسید، حاج آقا مرتضی تهرانی را معرف و مسبب این ازدواج می داند: «آقای مشکینی پاسخ ایشان را موکول به استخاره کرد و پس از چند روز پاسخ داد که استخاره کردم، خوب آمد پس از موافقت ایشان جریان را به خانواده ام در تهران نوشتم و از مادرم و عمه ام... خواستم که به قم بروند و صبیه ایشان را ببینند. آنها رفتند و دیدند و پسندیدند و در پاسخ نامه من نوشتند خوب است ولی خیلی کوچک است. او در آن هنگام تقریبا ۹ ساله بود.» (خاطره ها، ج ۱، ص ۵۲ – ۵۱) مهریه این ازدواج هزار تومان بود: «مهریه را مبلغ ۵ هزار تومان نوشتم [اما آیت الله مشکینی] در اثر خطای دید پنج هزار تومان را پانصد تومان خوانده بود به ما پیغام داد من حرفی ندارم که مهریه او پانصد تومان باشد ولی چون مهریه خواهر بزرگتر او هزار تومان است همین مبلغ را برای مهریه او بپذیرید. من تعهد می کنم کاری کنم که بیش از پانصد تومان شما بدهکار نشوید» (همان: ۵۲) مراسم عقد در حرم امام رضا(ع) «بدون هیچ گونه تشریفات اجرا شد» از آن پس آقای ری شهری «مانند یکی از اعضای خانواده آقای مشکینی در منزل ایشان و به قول معروف داماد سرخانه» بود. (همان: ۵۳) یک سال و نیم بعد با انتقال به قم داماد دید که «به تدریج شرایطی پیش آمده که احساس کردم ادامه این وضع به مصلحت نیست با اینکه قرار بود جشن ازدواج ما چند سال بعد باشد، پیشنهاد کردم که هرچه زودتر انجام شود تا بتوانیم زندگی مستقل تشکیل دهیم. آقای مشکینی ابتدا با این پیشنهاد موافق نبود دلیل مخالفتش هم کوچک بودن همسرم از نظر سنی بود. چون در آن هنگام یازده سال بیشتر نداشت اما من موضوع را با جدیت پیگیری می کردم که همسر من است و شرعا حق دارم او را به خانه خود ببرم... سرانجام با اصرار من ایشان (مشکینی) راضی شد و جشن ازدواج مان در سال ۱۳۴۷ برگزار شد.» (همان: ۵۳)

۲) داماد دگراندیش

ازدواج مشهور دیگر عصر انقلاب اسلامی ازدواج دختران آیت الله هاشمی رفسنجانی با پسران آیت الله لاهوتی بود. هاشمی رفسنجانی و حسن لاهوتی هر دو از مبارزان سیاسی با رژیم پهلوی بودند. همین سوابق و مناسبات سبب شد دو پسر آیت الله لاهوتی یعنی حمید و سعید با دو دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی به ترتیب فائزه و فاطمه هاشمی ازدواج کنند. فرزندان آیت الله لاهوتی از موقعیت سیاسی خود برای ورود به حکومت استفاده نکردند اما فائزه هاشمی در سال ۱۳۷۵ نماینده دوم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی شد و به عضویت حزب کارگزاران سازندگی درآمد و همواره به عنوان نماد گرایش لیبرالی پدرش شناخته شد و فاطمه هاشمی نیز به عضویت حزب اعتدال و توسعه درآمد که گرایشی میانه رو در میان محافظه کاران ایران را نمایندگی می کند. یکی از مهمترین مصائب و مسائل این دو ازدواج، درگذشت آیت الله لاهوتی بود. حسن لاهوتی گرچه از روحانیون مبارز و مبارزین مذهبی محسوب می شد اما به جز حمید و سعید فرزند دیگری به نام وحید لاهوتی داشت که مانند فرزندان بسیاری از روحانیون مبارز آن عصر (همچون آیت الله طالقانی، محمدی گیلانی، جنتی و...) دگراندیش بود و چپ گرا. کار به جایی رسید که روز چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۶۰ اکبر هاشمی رفسنجانی در کارنامه روزانه اش نوشت: «ساعت سه بعدازظهر خبر دادند که از طرف دادستانی انقلاب به خانه آقای [حسن] لاهوتی ریخته اند و خانه را تفتیش می کنند. به آقای [اسدالله] لاجوردی گفتم با توجه به سوابق و مبارزات آقای لاهوتی بی حرمتی نشود. گفت دنبال مدارک وحید [لاهوتی] هستند. اول شب اطلاع دادند که آقای لاهوتی را به زندان برده اند و احمد آقا هم تماس گرفت و ناراحت بود. قرار شد بگوییم ایشان را آزاد کنند. آقای لاجوردی پیدا نشد به آقای [سیدحسین] موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب گفتم و قرار شد فورا آزاد کنند. احمد آقا گفت امام هم از شنیدن خبر ناراحت شده اند.» (عبور از بحران: ص ۳۴۱) اما آیت الله لاهوتی هرگز به خانه اش بازنگشت. فردا صبح هاشمی رفسنجانی نوشت: «عفت تلفنی اطلاع داد که آقای لاهوتی را دیشب به بیمارستان قلب برده اند بلافاصله تلفن زد و گفت از دنیا رفته اند تماس گرفتم معلوم شد صحت دارد. آقای لاجوردی دادستان انقلاب تهران گفت آقای لاهوتی اتهامی نداشته اند، برای توضیح مدارک مربوط به وحید آمده بودند که به محض ورود به زندان دچار سکته قلبی شده و معالجات بی اثر مانده است. قرار شد پزشکی قانونی نظر بدهد.» (همان: ص ۳۴۰)

خبر درگذشت حسن لاهوتی نماینده امام خمینی در استان گیلان، امام جمعه رشت، نماینده مردم رشت در مجلس اول و سرپرست سپاه پاسداران با سکوت رسانه ها مواجه شد و همین مساله اعتراض فرزندان و عروسان وی را برانگیخت. آنان حتی به پدرشان اکبر هاشمی رفسنجانی که در آغاز جلسه علنی مجلس شورای اسلامی خبر درگذشت آیت الله لاهوتی را داده بود، اعتراض کردند: «حمید و فائزه آمدند و شب را پیش من ماندند. چون تنها بودم مقداری آنها را تسلیت دادم و ارشاد کردم. غیرمستقیم گله داشتند که چرا من با صراحت نگفتم که آقای لاهوتی در زندان سکته کرده و فوت شده» (همان: ص ۳۵۹)

از آن روز سال ها می گذرد اما هنوز کسی با صراحت از درگذشت آیت الله لاهوتی سخن نمی گوید.

۳) داماد لبنان

ازدواج دیگری که در این سال ها رخ داد و پیوندهای خانواده های روحانی را استوار می ساخت ازدواج فرزندان دو روح الله به دو دخترخاله بود. سیداحمد خمینی فرزند امام روح الله خمینی و سیدمحمد خاتمی فرزند آیت الله روح الله خاتمی با دو دخترخاله ازدواج کردند که سیدمحمد صدر پسرخاله آنهاست. بدین ترتیب خانواده بزرگی شکل می گیرد که پیوند میان خمینی ها، خاتمی ها و صدرها را برقرار می کند. اینگونه است که سیدمحمد خاتمی به دلیل نسبتی که از طریق همسرش با امام موسی صدر می یابد به داماد لبنان مشهور است همچنان که آیت الله سلطانی طباطبایی پدر خانم فاطمه طباطبایی همسر مرحوم سیداحمد خمینی از جمله علمایی بود که از نامزدی خاتمی برای ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۷۶ حمایت کرد.

۴) داماد امام

اما این تنها پیوند خاتمی ها و خمینی ها نیست. در نیمه دهه ۶۰ سیدمحمدرضا خاتمی دیگر فرزند آیت الله روح الله خاتمی با زهرا اشراقی نوه آیت الله روح الله خمینی ازدواج کرد. زهرا اشراقی در عین حال دختر آیت الله شهاب الدین اشراقی داماد امام خمینی است که در سال های تبعید امام خمینی دفتر ایشان را هم اداره می کرد و به هنگام نزاع سران حزب جمهوری اسلامی با ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران از سوی امام خمینی به عضویت هیات حکمیت برای حل اختلاف درآمد. آیت الله اشراقی روحانی سنت گرا و در عین حال آزادیخواهی شناخته می شد که نسبت به گرایش های حاکم عصر خود از استقلال رای و نظر برخوردار بود. شهاب الدین اشراقی روز جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ به علت سکته درگذشت. در سال ۱۳۸۶ شورای نگهبان صلاحیت پسر آیت الله علی اشراقی – که نامزد اصلاح طلبان برای مجلس هشتم بود – را رد کرد اما با واکنش صریح بیت امام خمینی در مرحله تجدیدنظر صلاحیت او تایید شد.

۵) داماد استاد

پس از شهادت استاد مرتضی مطهری، دختر ایشان با پسر آیت الله میرزاهاشم آملی ازدواج کرد. داماد استاد اما همان کسی است که به نام دکتر علی لاریجانی یک دهه رئیس سازمان صدا و سیما و قبل از آن وزیر ارشاد اسلامی و پس از آن دبیر شورای عالی امنیت ملی شد. علی لاریجانی عضو یکی از خانواده های مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی است. محمدجواد لاریجانی اولین فرزند این خانواده است که به قدرت رسید: معاون وزیر امور خارجه شد و نماینده مجلس شد. ستاره اقبال محمدجواد لاریجانی اما با یک حرکت حساب نشده در دوران انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ فرو خفت و او اکنون به معاونت حقوق بشر قوه قضائیه کفایت کرده است. صادق لاریجانی که «شیخ» خانواده لاریجانی هاست نیز با عضویت در شورای نگهبان در زمره قدرتمندترین فرزندان این خاندان به حساب می آید اما آنکه از همه فرزندان مرحوم میرزا هاشم خوش اقبال تر است علی لاریجانی همان داماد استاد مطهری است که اکنون به نمایندگی از مردم قم به پارلمان راه یافته و قدم در راه ریاست مجلس و شاید ریاست جمهوری می گذارد.

نسل دوم:

اسلام حکومتی و ازدواج حکومتی

با استقرار جمهوری اسلامی و تثبیت انقلاب اسلامی به تدریج اسلام از صورت یک دین به شکل یک دولت مستقر درآمد و روابط خانواده های مذهبی و انقلابی به صورت مناسبات خانواده های سیاسی و حکومتی درآمد. طبیعی است که هر انقلابی سرانجام به نظامی سیاسی منتهی شود اما در فرآیند این تغییر و تحول مناسبات خانوادگی هم به تدریج تغییر کرد و با بلوغ فرزندان انقلاب اسلامی به تدریج فرزندان انقلاب اسلامی همسران خود را از میان خانواده هایی که بیشترین رفت و آمد را با آنها داشتند برگزیدند. گروهی از این ازدواج ها به نسبت نسل اول انقلاب ساده زیستانه بود اما گروهی از آنها به تناسب شرایط زمان و مکان تغییر کرده و به شیوه ازدواج طبقه متوسط جامعه نزدیک شده است. همزمان با تحولات جمعیتی و طبقاتی در ایران و تغییر موقعیت و مکان زندگی و مناسبات اقتصادی خانواده های ایرانی، خانواده های سیاسی نیز دگرگون شدند و به شکل تازه ای ازدواج های خود را سامان دادند.

۱) مشهورترین ازدواج نسل دوم ازدواج مجتبی خامنه ای فرزند مقام معظم رهبری با دختر دکتر غلامعلی حدادعادل است؛ پیش از آنکه به ریاست مجلس هفتم شورای اسلامی و حتی نمایندگی مجلس ششم برسد. شاید به همین علت باشد که غلامعلی حدادعادل در اسفندماه سال گذشته در گفت وگو با مجله شهروند امروز گفته «من این تحلیل را قبول ندارم که چون خانواده ما با خانواده مقام معظم رهبری پیوند سببی پیدا کرد گروه های سیاسی به بنده تمایل نشان دادند. خویشاوندی تاثیری در تصمیماتم به عنوان رئیس مجلس ندارد» دیگر فرزندان رهبر انقلاب نیز با خانواده های مذهبی و سیاسی دارای گرایش های دیگر ازدواج کرده اند: مسعود خامنه ای با دختر آیت الله خرازی از مدرسین حوزه علمیه قم و خواهر صادق خرازی معاون وزیر امور خارجه در دولت خاتمی و مشاور کنونی سیدمحمد خاتمی ازدواج کرده است در عین حال که کمال خرازی وزیر خارجه خاتمی و رئیس شورای راهبردی روابط خارجی عموی عروس به حساب می آید. مصطفی خامنه ای دیگر فرزند مقام معظم رهبری نیز با دختر آیت الله خوشوقت از روحانیان تهران و نامزد ائتلاف رایحه خوش خدمت (گروه حامی دولت محمود احمدی نژاد) ازدواج کرده است. با وجود این فرزند آیت الله خوشوقت مدیرکل مطبوعات خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره سیدمحمد خاتمی بود و در پرونده زهرا کاظمی اظهارنظری متفاوت از اظهارنظرهای رسمی کرد. دختر دیگر مقام معظم رهبری با فرزند حجت الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبر انقلاب اسلامی ازدواج کرده است. بدین ترتیب با مروری بر ازدواج های فرزندان مقام معظم رهبری می توان گفت هیچ یک از این ازدواج ها نمی تواند واجد معنای جناحی یا سیاسی خاصی باشد. به جز آنکه همگی آنها در محدوده خانواده های مذهبی و سیاسی انقلاب اسلامی رخ داده است.

۲) اما ماجرا زمانی جالب تر می شود که دریابیم سلسله این ازدواج ها به تدریج خانواده های بیشتری را در بر می گیرد و در نهایت خانواده ای بزرگتر را می سازد. چندی پیش پسر صادق خرازی با دختر محمدرضا خاتمی ازدواج کرد. بدین ترتیب صادق خرازی که برادر همسر فرزند مقام معظم رهبری است، در عین حال پدر همسر نوه امام خمینی و برادرزاده سیدمحمد خاتمی نیز هست و این به معنای خانواده سیاسی و مذهبی بزرگی است که با دو رهبر نظام و یک رئیس جمهور و نیز یک وزیر خارجه جمهوری اسلامی نسبت دارد.

۳) در ادامه همین مناسبات خانوادگی ازدواج فرزندان مرحوم سیداحمد خمینی و نوادگان امام خمینی نیز جالب توجه است: سیدحسن خمینی نوه ارشد امام خمینی با دختر آیت الله موسوی بجنوردی عضو سابق شورای عالی قضائی و عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز ازدواج کرده است.

برادر او یعنی سید یاسر خمینی نیز با دختر سیدمحمد صدر نامزد ائتلاف اصلاح طلبان برای مجلس هشتم ازدواج کرده است. یعنی در واقع فرزند سیداحمد خمینی با دختر پسرخاله مادرش خانم فاطمه طباطبایی ازدواج کرده که پسرخاله همسر سیدمحمد خاتمی نیز محسوب می شود و از خانواده بزرگ «صدر» به حساب می آید. خانواده امام خمینی البته دامادهای مشهور دیگری نیز دارد: نوه خانم زهرا مصطفوی دختر امام خمینی با پسر محسن رضایی ازدواج کرده و دختر دیگر آیت الله اشراقی (که نوه امام خمینی به حساب می آید) با پسر آیت الله طاهری امام جمعه سابق اصفهان ازدواج کرده است تا خانواده ای بزرگ شکل گیرد.

۴) یکی از جالب ترین ازدواج های درون حکومت جمهوری اسلامی ازدواج پسر رئیس اسبق قوه قضائیه با دختر رئیس کنونی این قوه است: پسر آیت الله موسوی اردبیلی از مراجع تقلید شیعه با دختر آیت الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی ازدواج کرده است. پسران دیگر آیت الله موسوی اردبیلی هر یک با دختر یکی از بزرگان مذهبی ازدواج کرده اند: دختر آیت الله جوادی آملی از مدرسین حوزه علمیه قم و آیت الله شهرستانی از فقهای قم و نماینده آیت الله سیستانی در ایران که چندی یکی از بستگانش وزیر نفت عراق بود. از نسل دوم این خانواده نوه آیت الله موسوی اردبیلی و آیت الله جوادی آملی با پسر محمد هاشمی برادر آیت الله هاشمی رفسنجانی و رئیس اسبق سازمان صداوسیما ازدواج کرده اند.

۵) از میان اعضای دفتر امام خمینی و دفتر آیت الله خامنه ای فرد مشترکی وجود دارد که دو داماد بنام دارد: حجت الاسلام رسولی محلاتی دختران خود را به عقد آقایان ناطق نوری رئیس مجلس چهارم و پنجم و عباس آخوندی وزیر اسبق مسکن درآورده است. حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری هم اکنون مسوولیت بازرسی دفتر مقام معظم رهبری را بر عهده دارد و یکی از سران جناح اصولگرا در ایران شناخته می شود.

گسترش روابط خانوادگی در میان حاکمیت جمهوری اسلامی طی دو نسل سبب شده است به تدریج خانواده بزرگی شکل گیرد که در آن نام های آشنایی از خمینی ها، خامنه ای ها، خاتمی ها، هاشمی ها، صدرها و... به چشم می خورد. خانواده ای که به تدریج چنان در نسل های آینده به هم آمیخته می شوند که می توانند به حکم شرع محرم یکدیگر شناخته شوند.

منبع: شهروند امروز

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

معیارهای اصلی ازدواج



آداب برای ازدواج یا ازدواج برای آداب


http://maktoobshop.com/



در کشور ما فرهنگ و آداب و رسوم انتخاب همسر، شکل ازدواج وزندگی مشترک (مانند بسیاری از مقولات دیگر)به طرز غریبی یکدست نیست. رفتار برخی پدر و مادرها و خانواده ها عاقلانه، آزاداندیشانه و فراتر از باورهای ناکارآمد سنتی است. خانواده هایی که به فرزندان شان سفارش می کنند در انتخاب همسر عجله نکرده، نهایت دقت را به کار گیرند و به آنان فرصت کافی برای شناخت فرد منتخب شان را می دهند و از آنها می خواهند پیش از اطمینان یافتن بر درستی انتخاب همسر وارد زندگی مشترک نشوند، پس از ازدواج نیز اختلاف نظر بین زن و شوهر را کاملاً طبیعی دانسته و هنگام مشاهده مشکلات راه حل های منطقی و عاقلانه همچون مراجعه به مشاور را پیشنهاد می کنند. سفارش بچه دار نشدن در نخستین سال های زندگی را آویزه گوش زوج جوان کرده و اگر تشخیص دادند که زندگی زن و مرد جوان به جایی رسیده است که کفه رنج و عذاب و تحمل و مدارا از کفه آرامش و شادی و لذت سنگین تر است، جدایی دوستانه و انسانی را پذیرفته و مادام العمر نشدن یک انتخاب یا یک ازدواج را امری طبیعی می دانند و نه یک فاجعه. حتی خانواده هایی هستند که پس از انتخاب همسر و اطمینان یافتن به آن انتخاب به زوج جوان اجازه می دهند با انجام یک عقد مختصر و بدون سروصدا و خبر کردن فامیل، مدتی عملاً زندگی مشترک با فرد مورد نظر را تجربه کنند و نظر دختر و پسر را برای ادامه آن زندگی پس از گذراندن چنین دوره یی است که معتبر می دانند. اما در مقابل می شنویم که در یکی از شهرهای مرزی، زن و شوهری که دارای فرزند نیز هستند و چند سال از زندگی مشترکشان گذشته، هنگامی که برای آشتی و تقاضای بخشش از خانواده هایشان به دلیل ازدواج کردن بر خلاف نظر آنها به شهر خود باز می گردند توسط اقوام وبا اجازه والدین سرهایشان بریده می شود. در این میان شاهد آمار روبه رشد طلاق و زندگی های فرسایشی و پر از تنش و درگیری و ناکامی هستیم. آداب و رسوم و قواعد برای خدمت به انسان و کمک به ارضای نیازهای اساسی و فطری اوست ولی گاهی آن آداب و رسوم در گذر زمان از شرایط موجود عقب می ماند، کهنه می شود و گرچه روزگاری برای خدمت به انسان بود اکنون وبال او شده و الزام به آن فقط قربانی می گیرد و دیگر انسان است که در خدمت آن آداب و قواعد است. برخی از آداب و رسوم ازدواج در کشور ما این گونه است.

۱) ندادن فرصت آشنایی به زوج های جوان؛ هنوز هم فراوان است شیوه ازدواجی که در آن، به محض انتخاب همسر توسط فرد، خانواده بر انتخاب او مهر دائم زده و مشغول تدارکات عروسی می شوند. در واقع دوره هایی مانند نامزدی یا دوران عقد کارکرد حقیقی خودش را ندارد. در دوره نامزدی خانواده ها بیشتر درگیر تدارکات جشن و تهیه جهیزیه و...هستند تا در انتظار شنیدن نظر نهایی فرزند. برپا کردن مراسم با هزینه های سنگین و تجملات و... گاهی حتی زوج جوان را به گونه یی در رودربایستی قرار می دهد که جرأت نمی کنند پشیمانی خود را ابراز دارند. یکی از عادات رایج دیگر نیز این است که با مشاهده تفاوت ها یا مشکلات ارتباطی نامزدها، که می تواند هشداری جدی باشد، گفته می شود؛ «خوب می شه، بعد از ازدواج درست می شه» اما حل مشکل به همین سادگی نیست.

۲) دعوت به مدارا؛ ضرب المثل هایی چون سوختن و ساختن، با لباس سفید رفتی باید با لباس سفید برگردی،گربه را دم حجله بکش و.. که دستورالعمل بسیاری از زندگی هاست بر لزوم ماندن در یک رابطه مشکل دار تاکید می کند. بدون توجه به دوراهی منطقی و معقول تلاش قاطعانه برای حل اساسی مشکل یا پایان دادن یک رابطه. به این ترتیب مدارا، شیوه یی که راه برخورد وزندگی با دشمن ذکر می شود الگوی رفتار با همسر کسی که باید صمیمی ترین و عمیق ترین رابطه همراه با مهربانی را با او داشت. در این میان هدف از ازدواج که لذت بردن و آرامش یافتن از نقاط مشترک یکدیگر است گم می شود و ازدواج به قربانی کردن نقاط غیرمشترک تبدیل می شود.

۳) تلاش برای تغییر خود یا طرف مقابل؛ تبدیل کردن نخستین انتخاب به آخرین آن، با وجود تفاوت های اساسی زن و شوهر و گران بودن تحمل تفاوت ها، رسم دیگری را به دنبال می آورد و آن تلاش برای تراش دادن، تغییر یا حذف شخصیت، باورها و علائق همسر یا خویشتن است و این تلاش مغایر با عقل و منطق و آزادی و ارزش انسان است. تغییر دادن ماهیت انسان به منظور قرار دادن او در شرایطی که از آن او نیست همانقدر غیر منطقی است که بال های پرنده یی را بریده و دو پای مصنوعی اضافه برایش بگذارند تا پرواز کردن را فراموش و راه رفتن پیشه کند.

۴) گستره رابطه با فامیل همسر؛ گرچه برخی آزاداندیشی ها، نه گفتن ها و شکوفایی های فکری، قدری این قاعده را لرزان کرده اما هنوز هم ازدواج در کشور ما لزوم رابطه با اقوام همسر را به دنبال می آورد. خوبی هایش بماند گاهی هم به این بیندیشیم که به راستی ما چقدر زندگی می کنیم و در این عمر محدود که تمام سرمایه و فرصت ما برای ساختن و بهره بردن از دنیا و آخرت است به چه میزان در انتخاب شرایط زندگی خویش نقش داریم؟ چقدر انتخاب می کنیم و چقدر برایمان انتخاب می کنند؟ و در میان این انتخاب ها، انتخاب معاشران که می تواند سازنده ترین، آرامش دهنده ترین و لذت بخش ترین قسمت زندگی ما باشد چه جایگاهی دارد؟ آیا جز این است که لزوم ارتباط با عمه، عمو، خاله، پسردایی و...وظیفه کادو بردن برای ازدواج و بچه دار شدن و خانه خریدن آنها منشاء اختلاف و جروبحث و کدورت های بسیار نیز می شود؟

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

معیارهای اصلی ازدواج


از ازدواج سیاسی تا ازدواج رمانتیک

خط قرمزهای زندگی چیست؟ هر کس در زندگی از چه چیزهایی بدش می آید؟ اگر خط قرمز زندگی کسی اعتیاد، سیگار و الکلی بودن همسرش باشد، نباید شخصی با این خصوصیات را به همسری برگزیند یا اگر خط قرمز زندگی اش خیانت است، نباید با کسی که بنا به هر دلیلی رفتار و کردارش پرخطر است، ازدواج کند، اما چگونه می توان فهمید فردی که برای تشکیل خانواده و زندگی انتخاب کرده ایم، مناسب است یا نه؟

شناخت

متاسفانه برخی از ازدواج های ایرانی بدون شناخت کافی دختر و پسر از همدیگر صورت می پذیرد و خانواده دختر به دلیل حرف مردم و ترس از اینکه دخترشان ازدواج نکند، خیلی زود مراسم نامزدی برگزار می کنند و اگر در این مدت دختر و پسر با هم اختلاف پیدا کنند، به هم زدن آن را از دست رفتن آبروی خانواده می دانند. دختر و پسر قبل از ازدواج باید بیاموزند چطور می توانند طرف مقابلشان را بشناسند. آنها باید بدانند که فردی که می خواهند او را به همسری برگزینند، چقدر توانایی مستقل فکر کردن دارد؟ آیا کسی که بیش از حد به خانواده اش وابسته است، می تواند تشکیل خانواده بدهد و اصلا می توان روی او حساب کرد؟ آنها نباید به هیچ وجه با این تفکر اقدام کنند که می توانند رفتار دیگری را تغییر دهند. این بزرگ ترین اشتباهی است که دختر و پسر مرتکب می شوند.

چهره

گاهی والدین اصرار می کنند فرزندشان با کسی ازدواج کند که چهره او را نمی پسندد و دوست ندارد. اینکه فکر کنیم قیافه بعد از ازدواج عادی می شود، اشتباه است. حتی می توان گفت دوست داشتن عادی می شود اما نپسندیدن چهره طرف مقابل هرگز از یاد نمی رود.

عوامل خطرساز طلاق

عوامل خطرساز طلاق یکی دوتا نیستند اما سه تا از مهم ترین هایش را می توانید در این موارد جستجو کنید:

۱) تفاوت بارز سطح اقتصادی خانواده ها: یکی از علت های طلاق، تفاوت های اقتصادی خانواده هاست که در ابتدا برای دختر و پسر مهم نیست اما بعد از ازدواج می تواند باعث اختلاف و حتی جدایی آنها شود.

۲) تفاوت بارز فرهنگی اجتماعی خانواده ها: برخلاف فرهنگ های غربی، در فرهنگ های شرقی، افراد کمتر مستقل از خانواده خود هستند، معمولا خانواده و ارزش های خانواده تا ثیر زیادی در روابط زوج دارد. مثلا ازدواج پسری از خانواده مرد سالار با دختری از یک خانواده زن سالار، می تواند باعث جنگ قدرت و نزاع دائمی بین آنها شود.

۳) تفاوت خانوادگی و دینی: اگر یکی از زوجین یا هر دو اصرار زیادی بر تغییر اعتقاد طرف مقابل داشته باشند، ریسک طلاق زیاد می شود. مثلا در بسیاری از مشاوره ها، با زوج هایی مواجه می شویم که یکی از آنها عمل به فرایض دینی را به عنوان شرط ازدواج مطرح می کند، با این امید که این رفتار پس از ازدواج هم ادامه یابد. در حالی که که ممکن است پس از ازدواج فرد به این قولی که داده، عمل نکند.

قول و قرارهای قبل از ازدواج

گاهی افراد قبل از ازدواج به هم قول هایی می دهند ولی خیلی از آنها به این قول ها و عهدها پس از ازدواج پایبند نیستند یا لزومی به وفای به عهد خود نمی بینند یا توانایی عمل کردن به آن را ندارند.

یکی از نمونه های بارز و شایع قول های قبل از ازدواج که به هیچ وجه نباید صددرصد به آن اطمینان کرد، مساله ترک اعتیاد بعد از ازدواج، یا توافق خصوصی بین دختر و پسر بر سر بخشش مهریه بدون اطلاع خانواده هاست. معمولا این اتفاق وقتی رخ می دهد که خانواده ها بر سر میزان مهریه به توافق نرسیده اند و خطر به هم خوردن ازدواج مطرح می شود. در این موارد دختر به پسر پیشنهاد می کند که فعلا این میزان مهریه را بپذیرد تا بعد از ازدواج آن را کاملا ببخشد. چنانچه بنا به دلایلی این بخشش صورت نگیرد، تا سالیان سال آثار مخرب آن به عنوان نمونه ای از فریب در زندگی زناشویی وجود خواهد داشت. مساله مهم دیگر، توافق درباره داشتن یا نداشتن فرزند است، بسیاری از زوج ها فرزنددار شدن بعد از ازدواج را آنقدر بدیهی می دانند که هیچ مذاکره ای درباره آن انجام نمی دهند، برخی افراد هیچ تمایلی به داشتن فرزند ندارند به همین دلیل ممکن است با همسرشان دچار اختلاف شوند. اگر جنبه ای برای هر کدام از طرفین جنبه حیاتی دارد و ممکن است در صورت خلف وعده طرف مقابل روی زندگی تاثیر منفی بگذارد، نباید هرگز بر پایه این قرار و مدارها وارد زندگی شود.

انواع ازدواج ها

در هفته گذشته، ازدواج های ایرانی را برحسب زمان پیوند به سه دسته تقسیم بندی کرده بودیم و این هفته می خواهیم ازدواج ها را از منظری دیگر تقسیم بندی کنیم:

۱) ازدواج های سیاسی: ازدواج هایی که فقط بر پایه شباهت ایدئولوژی سیاسی شکل می گیرد. نظیر این ازدواج ها در کشور ما در فاصله سال های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۷ بسیار مشاهده شد. بسیاری از این افراد بعد از ازدواج فهمیدند که شباهت ایدئولوژی سیاسی در زندگی هرگز به تنهایی ملاک نیست. یکی از مهم ترین مشکلاتی که دامنگیر این گونه ازدواج ها شد، اختلافات شدید مالی و اقتصادی بود. از مشکلات دیگر ازدواج های سیاسی این است که نگرش سیاسی افراد به خصوص در کشورهای در حال توسعه می تواند حتی روز به روز تغییر کند و این مساله زندگی زوج ها را دستخوش تلاطم می کند.

۲) ازدواج یک دختر با پسر مقیم خارج از کشور: اگرچه تمایل پسر به ازدواج با دختر هموطن به ظاهر امری ارزشمند است اما بسیاری از این ازدواج ها فقط بر پایه دوره ای از ارتباطات تلفنی، پست الکترونیک یا حداکثر دیدن هم و صحبت به وسیله وب کم انجام می شود که هیچ یک از وسایل مذکور قادر به ارائه تصویر واقعی از اخلاق و رفتار فرد مقابل نیستند. در این موارد، دخترها با امید و آرزو دنیایی رویایی برای خود می سازند و وارد زندگی مشترک با فردی می شوند که از لحاظ الگوی زندگی، تفکر و رفتار، فرسنگ ها با آنها فاصله دارد. از آنجا که این ازدواج ها معمولا با هیاهوی زیادی صورت می گیرد، بعد از شکست، دختر روی بازگشت به کشور را ندارد و مشکلات بسیاری پیدا می کند.

۳) ازدواج با افراد دارای مشاغل خاص: ازدواج با افرادی که مشاغل خاصی دارند، شرایط خاصی دارد که باید در مورد آن فکر و بعد تصمیم گیری کرد. مثلا همسر دریانوردان می گویند باید دریادل باشی تا زندگی با یک دریانورد را تاب بیاوری زیرا دریانوردان چند ماه از سال را روی آب ها می گذرانند و در کنار خانواده شان حضور ندارند.

۴) ازدواج رومانتیک: ازدواج های احساسی، بدون در نظر گرفتن جنبه های منطقی و واقع گرایانه انجام می شوند. گاهی افراد برای فشار آوردن به خانواده یا فرد مقابل برای وادارکردن به پذیرش ازدواج، اقدام به خودکشی با قرص یا خودزنی هم می کنند، تا از طریق القای حس ترحم یا ترساندن، دیگران را وادار به پذیرش ازدواج کنند. ازدواج هایی که با چنین رویکرد غیرواقع بینانه ای آغاز شوند، به احتمال بسیار زیاد به شکست منجر خواهند شد؛ شکستی که به علت اصرار شدید افراد، در بسیاری از موارد راه بازگشتی ندارد.

دکتر سامرند سلیمی: روان‌پزشک و خانواده درمانگر

عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

معیارهای اصلی ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

چرا ازدواج می کنید؟

چرا ازدواج می کنید؟

در خواستگاری بهتر است بحث را دو بخش کنیم: مسائل فردی و مسائل عمومی مثل موقعیت خانوادگی، پول، محل سکونت و...؛ البته نباید فراموش کرد که نکات عمومی با همه ی اهمیتی که دارند، به اندازه مسائل فردی اهمیت ندارند.







تو واجد شرایط نیستی!

من به عنوان پسر باید دختر را ببینم، با او صحبت کنم. در مورد افکار، اعتقادات و مسائل این چنینی با هم صحبت کنیم. پسر باید خودش را معرفی کند؛ این معرفی هم یک معرفی شغلی برای استخدام نیست. باید توانایی این را داشته باشد که در یک محیط صمیمی و در عین حال نه خیلی خودمانی، خودش را به دختر و خانواده او معرفی کند؛ در این حد که من کی هستم، تحصیلاتم این است، اعتقادم این است و ... و به این ترتیب خودش را به خانواده دختر معرفی کند. دختر هم همین طوری باید عمل کند.

البته دختر معمولاً مورد سؤال قرار می گیرد و خیلی لازم نیست خودش صحبت کند. اما پسر خوب نیست که در جلسه خواستگاری صحبت نکند. این معنی اش این است که موضوعی برای صحبت از خودش ندارد. به همین دلیل من به عنوان یک مشاور می¬گویم خواستگاری نرو، اگر هنوز تکلیفت با درس و سربازی ات معلوم نیست و کارت هنوز مشخص نیست؛ یک روز خیاطی، یک روز نقاشی و ... هستی. چون با این تنوع رفتاری و کاری در شرایطی که هنوز به ثبات کاری و فکری نرسیده ای، اصلی واجد شرایط ازدواج نیستی. یکی از وظایف خانواده دختر هم همین است. تشخیص مشخص بودن وضعیت یا بلاتکلیفی خواستگاری که در خانه شان را زده.

چرا الآن اینجایی؟

مهم ترین سؤالی که باید از پسر پرسیده شود، دلیلش برای ازدواج است و این که چرا این دختر را انتخاب کرده. خیلی از آدم ها تعاریف و معانی مختلفی از ازدواج دارند. ممکن است دختر خانم، نقشی را از همسرش انتظار داشته باشد که پدرش آن جور بوده؛ یعنی در خانه شان همیشه یک کسی بوده که این ها را خوشحال کند و حالا در زندگی خانوادگی این انتظار را از همسرش دارد و اگر همسرش این طوری نباشد، شرایط خیلی سخت می شود. به نظر من گفت و گو در این مورد که توقع تو از نقش همسری چیست، گفت و گوی خیلی مفیدی است.

بعضی از زندگی ها حتی بعد ۲۴ سال می روند روی هوا؛ داستان بعضی ها عشق است، داستان بعضی ها علم است و داستان بعضی ها هم معنویت؛ بعضی ها ازدواج می کنند که به آرامش معنوی برسند، در حالی که همسری که انتخاب کرده اند خیلی مادی گراست. این توقعات و لینک کردن و سنجاق کردن همه چیز به هم باعث می شود که آخر سر نه دین بماند نه زندگی. آسیب شناسی این داستان ها را می توانید در کتاب «عشق داستان است» نوشته رابرت استرنبرگ بخوانید.

مسأله دیگر در خواستگاری روابط قبلی و پرسش از آن هاست؛ این که چقدر بپرسیم و اگر از ما پرسیده شود، چقدر جواب بدهیم خیلی مهم است. بهتر است خیلی در این مورد وارد جزئیات نشویم. همین که معلوم شود طرف نامزدی داشته یا نه، عقد کرده بوده یا نه و این که در کل شکست عاطفی ـ عشقی داشته یا نه کافی است

سؤال ها و درخواست جواب ها

بعضی ها که فقط کتاب خوانده اند، می آیند و زیاد هم حرف می زنند اما خسته کننده و همه را گیج می کنند: «هدف من از زندگی این است که ...» در حالی که خیلی راحت باید هدفت را برای طرف مشخص کنی: «آقا من PHD گرفتم و انتظارم از همسرم این است که به پیشرفت من کمک کند».

درست است که در نگاه اول این طور به نظر می آید که طرف می خواهد از همسرش استفاده ابزاری کند اما هر چه باشد، تکلیف طرف مقابل را مشخص می کند؛ یعنی انتظار ندارد که همسرش رفتارهای عجیب و غریب برای او انجام دهد. فقط از با او بودن، به دست آوردن شأن اجتماعی بیشتر می خواهد. این ها البته یکی دو تا نیست، طرف مجموعه ای از رفتار را از تو می خواهد. اما همین که یک نفر می آید در مورد دلیلش برای ازدواج این طور حرف می زند؛ یعنی فکر کرده به موضوع. قبول که اگر کسی بیاید مستقیم بگوید من برای رابطه زناشویی ازدواج می کنم، قشنگ نیست و در عمل هم هیچ کس نیست که بیاید این را بگوید و قصدش صرفاً همین باشد.

اما بیان همین مسأله نشان می دهد که طرف روی زمین دارد زندگی می کند و خودش را روی مریخ تصور نکرده. این آدم با خودش روراست است. این که من به عنوان خواستگار چهار تا جواب این طوری برای خودم داشته باشم و خانواده دختر هم چهار تا سوال این طوری داشته باشند، خیلی مهم است. ضمن این که خانواده پسر هم باید سؤال کنند که شما تصمیمت در مقابل این حرف ها چیست؟ حاضری با این شرایط ازدواج کنی؟

قبلاً کجاها بودی؟

مسأله دیگر، روابط قبلی و پرسش از آن هاست؛ این که چقدر بپرسیم و اگر از ما پرسیده شود، چقدر جواب بدهیم خیلی مهم است. بهتر است خیلی در این مورد وارد جزئیات نشویم. همین که معلوم شود طرف نامزدی داشته یا نه، عقد کرده بوده یا نه و این که در کل شکست عاطفی ـ عشقی داشته یا نه کافی است. اگر کسی باشد که طی چند ماه گذشته یک شکست داشته، توصیه این است که خودمان را بکشیم کنار چون او فعلاً در دوران نقاهت به سر می برد و هنوز کاملاً خوب نشده. ممکن است مدام شما را با نفر قبلی مقایسه کند و این مشکل ایجاد می کند. البته یادتان باشد که جواب این سؤال ها فقط با حرف زدن به دست نمی آید. باید بیشتر با هم هم نشینی کنند و بعد، همه ی داشته هایشان را کنار هم بگذارند برای تصمیم گیری و حتی از مشاور کمک بگیرند.

http://www.aftabir.com/


مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

راههای ازدواج موفق

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com


ازدواج شما می تواند بهترین باشد

ازدواج شما می تواند بهترین باشد

به اعتقاد یک روانپزشک خانواده ، ازدواج به دوصورت است . ازدواجهایی که موفق نیستند وازدواجهایی که بامشکلات وسختی دست به گریبان می باشند . درباره این موضوع فکرکنید . ازدواج زنان ومردانی باتفکرات واندیشه های گوناگون ، سرشتهای متفاوت وبعضی اوقات با خلق وخوهای مغایر هم را به یکدیگر نزدیک می کند وآنها را درکنارهم قرارمی دهد .

اما نتیجه : اغلب نا سازگاری ، عصبانیت ، ناامیدی ودرنهایت درد ورنج است . نمی توانیم انکار کنیم که ازدواج سخت است ویا اینکه بگوییم هیچ ازدواجی ناموفق نیست . اما می توانیم این را بگوییم که ازدواجهای بد وناموفق می توانند بهتر شوند واین امر فقط مستلزم تلاش بسیارزیاد است .

ازدواج وزندگی مشترک آن طوری که ما می شناختیم .

یک زوج جوان می گویند : ما به تجربه آموختیم که زندگی مشترک چقدرسریع می تواند تلخ وناگوار شود . درست سه ماه بعد از ازدواجمان وارد مدرسه پزشکی شدم . زمانهایی که می توانستیم با هم سپری کنیم بخاطربرنامه درسی من ، مطالعه مستمر وفشرده وشیفتهای کاری من دربیمارستان محدود شده بود . زندگی مشترک ما که هنوزعمری از آن نگذشته بود دچار سختی وناهنجاری فراوان شد . فشارهای کاری من با آمدن فرزندمان دوچندان شده بود . همان موقع بود که فهمیدم زندگی ما می توانست راحت تر وزیباتر باشد اگر با یک گروه ازدواج درمانی مشورت می کردم .

بهرحال دوجا کارکردن ودوتا بجه – بله دراین فاصله ما صاحب فرزند دیگری شده بودیم – چیزی بود که خودمان خواسته بودیم . درمدت ۱۰ سال ۳تا از والدینمان ا زدنیا رفتند وحسابی سرگرم مراسم عزاداری ومسافرتهای کوتا ه مدت شده بودیم . هم زندگی شخصی وهم زندگی مشترکمان حسابی خسته کننده ورنج آور شده بود . ارتباط ما دونفر روزبروز کمرنگتر می شد . چرا که برای هر چیزی ، فقط جزمناسباتمان ، وقت وتوجه زیادی صرف می شد . چندکتاب برجسته که توسط نویسندگان خبره ومذهبی درباره ازدواج نوشته شده بود را مطالعه کریم . درهرکدام از این کتابها کاملا توضیح داده شده بود که چه نکاتی اشتباه هستند وچطور می شود آنها رادفع کرد . اما هروقت که خواستیم یکی از این دستورالعملها را عملی کنیم متوجه می شدیم که چقدرفاصله گرفته ایم وهم چنان غرق درروشهای قدیمی خودمان هستیم . هربار امتحان می کردیم ، ناکامی وشکست دراین راه مانع از این می شد دوباره بتوانیم براحتی شروع کنیم .دیگر نمی توانستیم براحتی با هم ارتباط برقرارکنیم ومن وهمسرم هردوگناه وتقصیر را برگردن دیگری می انداختیم وفکر می کردیم دیگری است که نه می تواند طرف مقابلش را درک کند ونه می تواند آن را بفهمد .

باوجود ناسازگاریهای آشکاری که بین ما ایجاد شده بود اما یک صمیمت اندکی هم حس می شد . مسائل ومشکلات حل نشده باضافه عصبانیت وخشمگین شدنمان باعث آزردگی مان از دست دیگری می شد . با اینکه هر دوی ما درزندگی مشترکمان بی تقصیر نبودیم ولی بی میل هم نبودیم که این عشق وعلاقه را که حالاداشت کم کم از دست می رفت دوباره زنده کنیم .

اما چه طور؟

زندگی مشترک آنطور که ما آرزو داشتیم باشد :

وقتی به نزدیک پزشک خانواده رفتیم توانستیم راه حلی برای مشکلمان پیدا کنیم .

این پزشک درباره انواع مشکلاتی که پزشکان متأهل با آن روبرو هستند صحبت کرد وآنها را شرح داد . اوبه ما توصیه کرد برای اینکه روح تازه ای به زندگی مشترکمان دمیده شود باید که به گوشه ای خلوت دردامنه طبیعت پناه ببریم. چیزی که او بعنوان مشاوره درمانی یا حیاتی نو به زندگی مشترک بخشیدن یاد می کرد و گویا همان چیزی بود که ما احتیاج داشتیم . پس پذیرفتم که با همسرم همراه شوم .

اصول و قوانینی که ما در خلوتمان رعایت کردیم ، عبارت بود از :

مراوده دوستانه ، متعهد بودن نسبت به هم ومشکلات را از پیش پابرداشتن . این پزشک مشاورما را تشویق کرد که زندگی مشترک وخانواده خود را برهر چیز دیگر مقدم دانسته واجازه ندهیم که کار وگرفتاریها جانشین اهداف ما بشوند .

او توضبح داد که زندگی مشترک و زناشویی نیازمند هر دو احساس عاطفی و جنسی است و شریک زندگی ما نمی تواند اهمال و غفلت در هیچکدام از این موارد را بپذیرد و نفاق و جدایی از آنجایی بوجود می آید که هر کدام از زوجین برای جبران این کمبود به سمت و سویی دیگر کشیده می شوند . و حفظ و سلامتی این زندگی که به این دو احساس وابسته است تنها با برنامه ریزی امکان پذیر است .

این دکتر تاکید کرد: اگر بنا به دلایلی کاری و گرفتاری برایتان پیش آمد برای جبرانش دنبال فرصتی باشید تا زمانی را با همسرتان سپری کنید و شانس با هم بودن را از دست ندهید.›

در طی این جلسات مشاوره ای خصوصی (انفرادی ) من و همسرم شرایط خانوادگی ای که در آن رشد کرده و بزرگ شده بودیم را مرور کردیم . خانه ای که پدرهای ما حس صمیمانه ای نداشتند و برای ما افرادی ناآشنا و ناملموس بودند هیچکدام از ما دو نفر عواطف صمیمانه و دوستانه ای را در زندگی زناشویی والدینمان ندیده بودیم . آنجا بود که فهمیدم من از همسرم می خواستم و در واقع انتظار داشتم محبتی که پدر و مادرم از من دریغ کرده بودند را برایم جبران کند. در عوض همسرم هم با احساسات ناخوشایند و خشونت باری که در حین خدمت سربازی در جنگ روبرو شده بود دست به گریبان بود. بویژه اینکه چرا در آن جنگ او باید زنده بماند و خیلی های دیگر همچون بهترین دوستش از بین بروند. با حضور در این جلسات ،تمامی عواملی که باعث کدورت و تیرگی روابط صمیمانه ما شده بود را یادداشت کردیم . هر دوی ما با کنترل کردن عصبانیت و خودداری از احساساتی شدن سعی کردیم تا از کشمکش و بحث دوری کنیم . به این ترتیب عشق و علاقه بین ما افزایش پیدا کرد و دیگر با مسائلی که باعث تیرگی روابط ما شده بود روبرو نشدیم.

بعضی از مسائل تا چندین سال باعث ناراحتی ما بود و اثرات نامطلوبی بر زندگی ما گذاشته بود چرا که نتوانسته بودیم آنها را برای خودمان حل و فصل کنیم . همسرم قبول داشت که هنوز هم از من دلخور و رنجیده بود. آنهم به علت غیبتهای مداوم من از منزل در طول دوره رزیدنتی من و اینکه مجبور بوده از پسر کوچکمان به تنهایی مراقبت کند. کم ظرفیت شدن و بی تفاوت بودن همسرم بخصوص زمانی که مادرم بیمار و در آسایشگاه بستری شد باعث گردید تا بعد از آن حس نفرت و کینه ای از همسرم در من بوجود بیابد.

با شرکت در جلسات مشاوره توانستیم این مشکلات را بشناسیم.شروع کنیم به ترسیم لایه های صدمه دیده و آسیب دیده زندگیمان و قبل از اینکه همدیگر را فراموش کنیم یک زندگی جدید و زیبایی را بسازیم .

این مسافرت و خلوت دو نفره به ما فرصتی داد تا با هم باشیم. بدون هیچ مزاحمی در اتاق ما حتی یک تلویزیون هم نبود. حالا بدون هیچ مزاحم و یا نگرانی و دلواپسی از زندگی روزمره فرصت بسیار زیادی داشتیم تا با هم صحبت کنیم و خوش باشیم و آنچه را که این مدت آموخته بودیم عملی کنیم . خیلی راحت و ساده از اینکه با هم بودیم لذت می بردیم و می شود گفت که تقریبا مانند یک ماه عسل بود.من وهمسرم بعد از بازگشت به خانه تصمیم گرفتیم تغییراتی دراخلاق ورفتار خود بدهیم وبه این منظور حق وحقوقی که هرکدام از ما بر دیگری داشت را روی کاغذی یادداشت کردیم تا هرچند وقت یکبار با مرورشان از فراموش شدن آنها جلوگیری کنیم وهم چنین برای دستیابی به اهدافمان که نیازمندشان بودیم سعی کردیم برنامه وروش مشخصی را پیاده کنیم ومطمئنا برای این کار به زمان بیشتری احتیاج داشتیم . بطورمثال فهرستی از اوقات یک هفته راتهیه کردیم مانند ظهر سه شنبه ویاعصر پنج شنبه تا بتوانیم به طورمرتب فرصتی برای باهم بودن را داشته باشیم .

زندگی مشترک را آنطورکه باید باشد ساختیم .

بله ، ازدواج سخت است ، گاهی اوقات هم درگیر آن الگوهای قدیمی خودمان می شویم . سریعا اصول سه گانه زندگی رابخاطر می آوریم . مراوده دوستانه ، متعهد بودن نسبت به هم ومشکلات رااز پیش پا برداشتن ودوباره از نوشروع می کنیم ، یکدیگر را عفو می کنیم وبیشتر از همیشه به یکدیگر می رسیم وتوجه داریم .


اخیرا درسمینار ‹‹ ازدواج ›› با پسرمان ونامزدش حضوریافتیم ازدواج آنها درآینده نزدیک برای ما انگیزه ای بود تا مناسبات خودمان را – که حالا۲۶ سال از آن گذشته بود هم چنان دوستانه ومطلوب نگهداریم .

درست است . زندگی مشترک ما هیچ وقت عالی بدون نقص نبود . اما به کمک خدا دیگر هرگز بدنخواهد شد وامیدوارم که برای همه همین گونه باشد .

http://www.aftabir.com/

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ازدواج

ازدواج

ازدواج

حدود ۹۵ درصد از آدمیان در برهه ای از زمان ازدواج می کنند و دلیل خوبی نیز برای این کار وجود دارد. داده ها حاکی از آن است که افراد متاهل از لحاظ روانی و جسمانی نسبت به افراد مجرد کارکرد بهتری دارند. همچنین ازدواج با شادکامی بیشتر رابطه دارد. درمان گران معتقدند که یک ازدواج خوب از لحاظ روانی نیز خاصیت درمانی داشته و می تواند به شخص در غلبه بر عوارض ناخوشایند دوران کودکی کمک کند.

بر طبق تحقیقات میان نا آرامی های ناشویی و اختلال جسمانی و عاطفی یک رابطه صریح و روشن وجود دارد. از آنجایی که ازدواج موفق و سالم با کارکرد عمومی سالم و ازدواج ضعیف و ناموفق با کارکرد کلی ضعیف رابطه دارد، درک عواملی که این دو حالت را از یکدیگر مجزا می سازند، نکته با ارزشی خواهد بود.

عوامل مربوط به شرایط زندگی

□ درآمد و اشتغال

درآمد کم و ناامنی شغلی با رضایت مندی زناشویی پایین همراه است. هنگامی که زوجین دائما درباره پول نگرانی داشته باشند، رضایت مندی زناشویی پایین خواهد بود. بویژه برای شوهرها ، رضایت مندی شغلی با خشنودی زناشویی رابطه دارد. اما موفقیت شغل نیز ممکن است مسائل و مشکلات خاص خود را داشته باشد. معلوم شده است که اگر شوهران پر درآمد مجبور باشند قسمت عمده ای از زمان را بیرون از خانه به سر ببرند، رضایت مندی زناشویی کاهش می یابد. بررسی ها درباره اثرات زمان مصرف شده برای کار به جای بودن در خانه ظاهرا می تواند حاکی از آن باشد که اگر زنان در خارج از خانه کار بکنند، ازدواج ها به خطر می افتد.

□ فرزندان

هوفمان و می نیس گزارش کردند که بسیاری از والدین معتقدند داشتن فرزند باعث نزدیکی زن و شوهر به یکدیگر می شود. و برخی از زوجها به این امید بچه دار می شوند که این کار رابطه آنها را تقویت کند. گزارش ها حاکی از آن است که بسیاری از زن و شوهرهایی که پس از تولد فرزندان در خطر تباهی زناشویی قرار دارند آنهایی هستند که سازگاری زناشویی شان قبل از ورود فرزندان در نازلترین درجه بوده است. زوجهایی که قبل از تولد کودکان کارکرد سالمی داشته اند، با تجربه پدر و مادر بودن کنار می آیند. ظاهرا فرزند داشتن به امید بهبود یک ازدواج متزلزل کاری اشتباه است.

بهترین کار این است که ابتدا ازدواج را بهبود بخشید. والدین بالقوه می توانند با بحث راجع به معایب و محاسن احتمالی پدر و مادر شدن ، خود را برای بچه دار شدن آماده سازند. ممکن است آنها به بحث راجع به موضوعهایی از قبیل تنظیم مسئولیتهای مربوط به فرزند پروری و فنون آن بپردازند. عشق به کودک بطور خود به خود در زمان تولد به جوش نمی آید. در اینجا نیز به مانند سایر صورتهای کشش و جاذبه بین فردی ، هنگامی که تجربه های زندگی به قدر کافی به دست آمد، این علاقه بوجود می آید.

□ بیماری

بیماری همسر می تواند در حکم بحران باشد. این همان زمانی است که رابطه تضعیف یا تقویت می شود. دوثرمن دریافت که به دنبال حمله قلبی شوهر ، عده قلیلی از ازدواجها به تباهی می گرایند، قسمت عمده ای از ازدواجها تغییر نمی کنند و مابقی نیز بهبود می یابد. تعجبی ندارد بدانیم که کارکرد زناشویی قبل از وقوع بیماری ، عامل مهمی در تعیین نحوه مقاومت خانواده در برابر فشار روانی ناشی از بیماری به شمار می آید.

ایثار همسر سالم در هنگام بیماری صرفا زمانی می تواند به تحکیم ازدواج کمک کند که فرد بیمار معتقد باشد انگیزه این ایثار عشق بوده است. اما اگر در حکم وظیفه تلقی شود، چنین تحکیمی صورت نخواهد گرفت. اگر ازدواج مذبور پیش از بیماری به عنوان رابطه ای عاشقانه محسوب گردد، احتمالا ساده تر آن است که انگیزه این ایثار را عشق بدانیم.

□ حسادت

با این که عده ای حسادت را مدرک غیر مستقیمی برای عشق نیرومند تلقی می کنند، اما اگر قرار باشد که این وضعیت سالها به طول بینجامد آن گاه می تواند امری ناراحت کننده و ناخوشایند باشد. میزان حسادت در ازدواج با رضایت مندی زناشویی رابطه معکوس دارد؛ هر چه حسادت بیشتر باشد کیفیت رابطه پایین تر است

http://www.aftabir.com/


http://maktoobshop.com/

راههای ازدواج موفق


ازدواج

ایدئولوژی ازدواج از حوزه های اصلی پژوهش فمینیستی است، زیرا این ایدئولوژی شالوده ی عملکرد سایر نهاد ها از قبیل دولت است. ازدواج نهادی است که به طور سنتی هویتی اجتماعی به زنان می بخشد و نظریه فمینیستی از منظر های گوناگون آن را مورد توجه قرار داده است. نظریه ی فمینیستی ازدواج را محملی برای شکل گیری گروه بندی های جنسیتی، جایگاه تقسیم جنسی کار و انقیاد زنان و الگوی یک «هنجار» جنسی برای سایر نهادهای اجتماعی می داند.

فمینیست های مارکسیست به تقسیم جنسی کار در ازدواج توجه ویژه دارند . از نگاه آنها ازدواج قراردادی کاری است که در آن شوهر ، صاحب کار بدون مزد زن است و این امر به شیوه ی تولید خانگی و نحوه ای از استثمار مرد سالارانه شکل می بخشد. این امر باعث میشود در نهادهای دولتی مربوط به رفاه و تامین اجتماعی اساس و معیار بر این قرار بگیرد که زنان از لحاظ اقتصادی به مردان متکی هستند.

قبول اتکای اقتصادی زنان به مردان که در فرهنگ خود ما هم اغلب مسلم انگاشته می شود، آفات بسیار زیادی به همراه دارد. این امر چنانکه ادعا می شود به هیچ وجه نشانگر ارزش و کرامت زن در فرهنگ ما نیست و در ازاء آن بسیاری از آزادی ها و حتی مسئولیت های انسانی زن از او سلب میشود. شاید بزرگترین و مهم ترین آنها «اختیار و اراده ی آزاد» او در عمل و به تبع آن در اندیشه باشد…

وجود اختیار و اراده در انسانها دلیل الزام آنها برای انجام هرعمل اخلاقی است و این در حالی است که به موجب قرارداد ازدواج دست کم در کشور ما و با این توجیه که مرد کفالت اقتصادی زن را به عهده دارد اختیار و اراده ی آزاد زن از او سلب می شود فیلسوفی میگوید «فردی که قراردادی را بپذیرد که به موجب آن بخشی از اختیار و آزادی خود را واگذار کند، انسانیت خود را واگذار کرده است!»

با خواندن چنین جملاتی عمق حضور « به مثابه بیگانه» زنان در بازخوانی فمینیست ها از تاریخ، فلسفه، اخلاق، سیاست و… حس میشود.

این سکه البته روی دیگری هم دارد که همان خانه نشینی،عافیت طلبی،کم سوادی، بی تخصصی و تنبلی زنان است. تنبلی در تجربه ی فرصت های جدید، تخصص بالا، مشاغل جدید و فاجعه ای همچون تنبلی در بجای خود اندیشیدن و بجای خود تصمیم گرفتن و بجای خود رشد کردن ! زنان زیادی را می شناسم که خیال میکنند رشد اقتصادی یا فکری شوهر و فرزندانشان پس رفت یا درجا زدن آنها را جبران میکند. غافل از اینکه…

با خانه نشینی و در نتیجه حاشیه نشینی زنان اصولا بلند پروازی و اندیشه های عمیق مجال رشد پیدا نمی کنند و اینگونه است که اکنون در بهترین حالت در میان عامه ی زنان با افراد متوقعی مواجه هستیم که از مطالبات فمینیستی هم ، تنها به دنبال آن بخشی هستند که منافعشان را تامین کند و به هیچ وجه حاضر به پذیرش لوازم و نتایج مطالبات برابری خواهانه نیستند.

فمینیست های رادیکال ازدواج را شکلی از ناهم جنس خواهی اجباری تعریف می کنند که هدف اصلی آن کنترل احساسات جنسی زنان از طریق مقید کردن آن ها به شوهرانشان است. این امر، همراه با کنترل مردان برکار زنان در خانه، ازدواج را در جامعه ی مردسالار به منبع اصلی سرکوب زنان تبدیل کرده است. آنها خانواده را نهادی سر منشا نابرابری می دانند که در آن مردان از زنان هم توقع خدمات خانگی دارند و هم توقع خدمات جنسی و این در حالی است که عنوان حریم خصوصی برای خانواده امکان خشونت بدون مجازات علیه زنان را به مردان می دهد.

در میان فمینیست ها موضع گیریهای بسیار متفاوت در قبال ازدواج، تشکیل خانواده و ارزش و اهمیت آن وجود دارد. فمینیسم تنها جنبش سیاسی رادیکالی است که توجه خود را به دگرگونی مناسبات خانوادگی معطوف کرده است . فمینیسم نوین دیگر همچون گذشته به ازدواج و خانواده به عنوان جایگاه عمده ی سرکوب زنان نگاه نمیکند.

با این حال تمامی فمینیست ها می پذیرند که خانواده به رغم داشتن پیچیدگی ها و تفاوت های بنیادینی که بسته به جامعه ای که در آن شکل گرفته، دارد تعریف های جدیدی لازم دارد؛ چراکه تعاریف موجود برخاسته از فرضیاتی درباره ی نقش مسلط مردان است؛ برای نمونه چنان که به آن اشاره شد تباین بین قلمرو عمومی و خصوصی بخشی از طرح نظام اجتماعی مردانه است.

فمینیست ها با طرح شعار هرچیز شخصی، سیاسی است. طرح های زیادی را در حمایت از زنان در خانواده به مرحله ی اجرا درآورده اند. به ویژه این موفقیتها در کشور آمریکا بسیار چشمگیر بوده است و مورد توجه فعالان فمینیستی خود ما هم هست که البته با موانع خاص خود روبرو است.

فمینیست ها تلاشهای فراوانی برای از میان بردن این باور عمومی که شخصیت اجتماعی زنان را وضعیت تاهل آنها نشان می دهد انجام داده اند. باوری که در سطوح مختلف زندگی مردم کشور ما هم عمیقا ریشه دوانده است و به نوعی مشخص کننده نوع نگاه و حتی طرز برخورد با زنان است.

در موج دوم فمینیست تلاش شد تا تمایز میان القاب دوشیزه و خانم از میان برداشته شود تا اهمیت تاهل و تجرد در زندگی اجتماعی زنان ولو در کلام کمتر شود.

همچنین اکنون انسان شناسان فمینیست بر این اصل «که ازدواج یک انتخاب است نه یک وظیفه تکیه می کنند» و سعی در از میان بردن بدبینی و باورهای غلط اجتماعی در باره ی زنانی که ازدواج نمیکنند دارند.

http://www.aftabir.com/

مطالب پیشنهادی
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

راههای ازدواج موفق

http://maktoobshop.com/

ازدواج چرا ؟!

ازدواج جوانان یکی از مسائل اصلی جامعه ایرانی است. وقتی از ازدواج سخن می گوییم در واقع به پاسخ گویی به نیازهای عاطفی و روحی و روانی در کنار نیاز جنسی، شکل گیری روابط اجتماعی گسترده تر و تبادلات فرهنگی در لایه های مختلف اجتماعی اشاره می کنیم. درباره موانع ازدواج و ارائه راهکارهایی برای ازدواج آسان، بارها مطالبی خوانده یا شنیده اید. به این دلیل قصد داریم درباره انگیزه ازدواج و چرایی ازدواج سخن بگوییم. این که چگونه می توان جوان امروز را که به بلوغ فکری، اقتصادی، روانی و اجتماعی رسیده است، تشویق به ازدواج کرد؟ اصلا چرا باید ازدواج کرد؟ آیا صرف این که همه ازدواج می کنند پس دیگران گریزی از این امر ندارند، برای شکل گیری یک زندگی تازه کافی است؟ آیا ضعف انگیزه و یا نداشتن انگیزه برای ازدواج، افزایش آمار طلاق را در پی نخواهد داشت؟ چگونه می توان انگیزه صحیح ازدواج را در بین جوانان اشاعه داد؟ در این باره با ۲ تن از کارشناسان به گفت و گو نشسته ایم که مباحث مطرح شده می تواند بخشی از این پرسش ها را پاسخ دهد.دکتر علیرضا شریفی یزدی، عضو پژوهشگاه تعلیم و تربیت و دارنده دکترای جامعه شناسی خانواده، این بحث را شامل ابعاد متفاوتی می شمارد و تاکید می کند: فلسفه ای که درباره ازدواج در دین اسلام مطرح شده، کاملا واضح است و اسلام ازدواج را راهی برای رسیدن فرد به تکامل می داند.از آن گذشته ازدواج یک سنت نبوی است و مسلمانان آن را ادامه این سنت می دانند و ارج می نهند.

از منظر روان شناسی باید گفت که انسان از نظر روانی نیاز دارد در یک ارتباط متعارف و سالم قرار بگیرد تا نیازهای روحی و روانی اش برطرف شود. بسیاری از اختلالات روحی و روانی ناشی از نبود «همراه کامل» است که معمولا در هم جنس یافت نمی شود. در فرهنگ هایی مثل ما که ارزش ها و اعتقادات مذهبی نقش پررنگی در زندگی دارد، نیازهای عاطفی و روانی فرد هم زمان با تشکیل یک زندگی مشترک و ازدواج برآورده می شود.از طرف دیگر انسان یک موجود اجتماعی است که به ارتباط نیاز دارد و شبکه ارتباط اجتماعی عاطفی به او کمک می کند با دیگران کنش داشته باشد، یکی از جامع ترین و کامل ترین کنش ها، کنش در بستر خانواده است.زن و مرد در بستر خانواده به شبکه اجتماعی بزرگ تری وصل می شوند و می توانند کارکردهای اصلی خود را اجرا کنند. رشد توانمندی های بالقوه در انسان مانند خلاقیت، آزادی اندیشه، تفکر و اخلاق در بسترهای ارتباطی رخ می دهد.

نکته دیگری که در روان شناسی اجتماعی اهمیت چشمگیری دارد این است که انسان در ۳ سطح با محیط اطرافش در تعامل است سطح اول بخشی از مغز را درگیر می کند که برای دستیابی به نیازهای غریزی انسان فرمان می دهد. مثل خوردن یا حفظ امنیت در مقابل سرما، گرما و خطرات ، در سطح دوم مغز انسان از عقلانیت ابزاری برای برآورده کردن نیازهایش استفاده می کند.در این مرحله انسان به منافع خود می اندیشد و تلاش می کند از تمامی امکانات و منابع موجود در محیط پیرامونش به نفع خود بهره برداری کند. در سطح سوم که قسمتی دیگر از مغز عهده دار آن است ارتباطات متعالی انسان شکل می گیرد.مهرورزی به دیگران،لذت ایثار و بخشش، احساس عذاب وجدان همگی در این سطح رخ می دهد.تشکیل خانواده به طور مستقیم با سطح سوم در ارتباط است، هرچند در تمامی سطوح درگیر مغز، زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. ازدواج را هرگز نمی توان فقط به منظور برآورده کردن نیاز غریزی انسان درنظر گرفت؛ چرا که ازدواج با رسیدن انسان به کمال در ارتباط تنگاتنگ است.ازدواج بدون شک به رشد متعادل انسان کمک می کند. در گام اول نیاز غریزی فرد را پاسخ می دهد و سپس او را برای ادامه زندگی به تحرک وا می دارد و در نهایت زوج که محور خانواده هستند، از خودگذشتگی، ایثار ، بخشش، صبوری و... را تجربه می کنند و از سر می گذرانند.

دکتر شریفی یزدی می گوید: ازدواج در فرهنگ ما سنتی حسنه و بسیار پسندیده است و تمامی ابعاد زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. در برخی فرهنگ ها ازدواج یک امر شخصی و فردی مطلق است و می تواند رخ ندهد اما در کشور ما کارکرد خانواده فراتر از کارکرد خانواده در دیگر فرهنگ هاست و نمی تواند وقفه ای در آن ایجاد شود زیرا ما معتقدیم هدف از ازدواج تعالی روح و روان و اندیشه و خلاقیت است.هم چنین دکتر مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به این که ازدواج از سر منفعت طلبی، رسیدن به جایگاه اجتماعی یا اقتصادی، پول، شهرت و غیره با فلسفه آن ناسازگار است، به خراسان تاکید می کند: واقعیت این است که متاسفانه برخی مواقع ازدواج جوانان تحت تاثیر عقاید فرسوده قرار می گیرد در صورتی که بسیاری از خانواده ها و جوانان به رسم و رسوم دست و پاگیر، مخارج کلان جشن های عروسی، مهریه های سنگین و جهیزیه گران تمایلی ندارند و آن را صرفا پای بندی به رسومی می دانند که به هر حال جامعه آن را پذیرفته است. ازدواج البته پس از انتخاب همسر مناسب راحت ترین کار است به شرطی که شرایط آن را فراهم کرده باشیم، مقدمات آن را چیده باشیم، مهارت های اساسی زندگی را به فرزندمان آموخته باشیم و او را برای پذیرش مسئولیت و تعهد آماده کرده باشیم.

وقتی می توانیم انگیزه ازدواج را در فرزندمان تقویت کنیم که خود الگوی مناسبی برای او باشیم. از آن چه هستیم و خانواده ای که تشکیل دادیم، راضی باشیم و سپس بخواهیم بهتر از آن را برای جوانمان فراهم کنیم. انگیزه ازدواج را در جوانی می توان تقویت کرد که به استقلال مالی رسیده و می تواند روی پای خود بایستد. اما جوانی را که تازه از دانشگاه دانش آموخته شده و هنوز برای تمامی مخارج و تصمیم گیری هایش وابسته به خانواده است، نمی توان تشویق به ازدواج کرد. چون او هنوز نمی داند که تصمیم به چه کاری دارد.بنابراین باید با فراهم کردن زمینه استقلال شغل و درآمد انگیزه ازدواج را در او تقویت کرد.وی ادامه می دهد: متاسفانه در بسیاری از خانواده ها والدین می گویند «باید» ازدواج کنید. تاکید من روی کلمه «باید »است.باید یعنی زور و جوان حرف زور را بر نمی تابد. به جای این والدین زمینه ازدواج را فراهم و تلاش کنند به او در انتخاب همسر مناسب کمک کنند. متاسفانه بسیاری از جوانان تصویر مبهمی از ازدواج دارند و صرف داشتن یک رابطه احساسی و بدون کسب استقلال ازدواج می کنند.در بسیاری از موارد دخترانی که با سن ایده آل ازدواج کمی فاصله گرفته اند به تصور این که فرصت ازدواج را از دست می دهند، بدون توجه به هم کفو بودن به خواستگار خود جواب مثبت می دهند و انگیزه ای در این زمینه ندارند.

مسائلی از این دست بسیار فراوان است و ما تا زمانی که انگیزه صحیح ازدواج را اشاعه ندهیم، نمی توانیم از آمار طلاق کم کنیم.زمانی که فرد تصمیم به ازدواج می گیرد باید از نظر روحی، روانی، خانوادگی، مالی و اجتماعی به سطح مناسبی رسیده باشد تا بتواند نیازهای یک نفر دیگر را هم برآورده کند.ازدواج برای کسب آرامش و آسایش است و داشتن یک همدم و همزبان که در موقعیت های مختلف در کنارش باشد. ازدواج وقتی با انگیزه صحیحی انجام شود، خانه به پناهگاه امنی برای زوج تبدیل می شود. اما گاه می بینیم که خانه محل فرار اعضا از همدیگر است.چنین خانواده ای نمی تواند انگیزه صحیحی از ازدواج را به فرزندان منتقل کند.وی ادامه می دهد: من به عنوان یک مددکار همواره به جوانان توصیه می کنم که ازدواج نکنید مگر با بینش و نگرش صحیح و با انگیزه کافی. ازدواجی که پس از اولین تعارض دو طرف به طلاق و جدایی فکر کنند، نمی تواند موفق باشد زیرا حتی اندیشه طلاق می تواند کیان خانواده را از هم بپاشد. بنابراین باید به حرمت خانواده، ازدواج را جدی گرفت و آن را از بلایا و آفت هایی که ممکن است در پی داشته باشد، دور کرد.

زندگی مشترک موفق، به تسکین دردهای مفصلی کمک می کند

درباره زندگی مشترک، انتخاب همسر و نقش و تاثیر آن بر سلامت و تثبیت شخصیت، وسعت یافتن روزی، ادامه نسل، یافتن انگیزه کار و تلاش و ...نکات بسیاری از زبان معصومین (ع) شنیده ایم و همه ما توصیه این بزرگواران را به یاد داریم.امروزه کارشناسان با تحقیق و بررسی بر این توصیه ها صحه می گذارند و شاهد مثال آن هم خبری است به نقل از ایسنا مبنی بر این که متخصصان ارتوپدی می گوید: ازدواج و زندگی زناشویی شاد و رضایت بخش در تسکین دردهای ناشی از التهاب مفاصل موثر است.این متخصصان تاکید دارند: زنان و مردانی که از حمایت عاطفی همسران خود بهره مند هستند، کمتر دچار دردهای مفصلی می شوند و نسبت به دیگر همسالان خود که مجرد هستند و یا ازدواج ناموفقی دارند، از توان حرکتی بهتری برخوردار هستند.بیماری آرتریت روماتوئید یا روماتیسم مفصلی زمانی بروز می کند که سیستم ایمنی بدن شخص به مفاصل او حمله می کند و حاصل آن سفت شدن مفاصل، درد و تورم آن هاست.به گزارش روزنامه ساندی تایمز، در این بیماری مچ دست ها، انگشتان دست و پا، زانوها و قوزک پا بیشتر مستعد ابتلا به آرتریت و التهاب است.در موارد بسیار حاد بیماری، فرد مبتلا در نهایت تقریبا فلج می شود و قادر به انجام کارهای روزانه و عادی خود نخواهد بود. متخصصان علوم پزشکی معتقدند: ثبات و دوام احساسی حاصل از یک ازدواج موفق و شاد، تاثیر قدرتمندی روی احساسات جسمی مثل حس درد دارد.

http://www.aftabir.com/


بیشتر بدانیم...

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ابزارهای مورد نیاز بیمه سلامت

اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی(

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

ازدواج سنتی یا مدرن

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



در هر جامعه‌ای نیک و بد، زیبا و زشت، شرافتمندانه و ننگ‌بار و به طور کلی ارزشها معلوم و معین وجود دارد، ارزشهای اجتماعی به عوامل و عناصری اطلاق می‌شود که اکثریت جامعه به اهمیت و اعتبار آن پی برده و به صورت واقعیات و اموری در آمده‌اند که نیازهای مادی و معنوی افراد جامعه را برآورده می‌سازند، به بیانی دیگر هر چیزی که برای یک نظام اجتماعی مورد نیاز، محترم و مقدس، خواستنی و مطلوب تلقی شود، جزء ارزشهای آن جامعه است.


این ارزشها در دوران کودکی به کودکان آموزش داده شده و از طریق نهادهای جامعه‌پذیر، همچون رسانه‌ها،گروههای همالان، خانواده، مدرسه، جامعه‌پذیر و ساماندهی شده و به صورت آرمان در می‌آیند، که راهنمای اندیشه‌ها و اعمال می‌شود. به قول دورکیم « جامعه بدون ایجاد آرمان تشکیل نمی‌شود ». در یک جامعه معین، ارزشها سازمان می‌یابند و به صورت یک دستگاه و مقیاس ارزیابی در می‌آیند که باید نظمی منطقی در آن وجود داشته باشد حتی اگر در بعضی موارد متناقض به نظر آید. در مرحله بعدی ارزش‌ها بصورت هنجار که شیوه‌های رفتاری معین هستند، در آمده و از این راه است که می‌توانند زندگی افراد را در داخل جامعه نظم بخشند. به طور کلی هنجارها عبارتند از: صورت کاربردی ارزش‌های معین. 


نهادینه‌شدن و مراعات هنجارها نیز از دو راه انجام می‌گیرد هم از راه پذیرش عمیق باطنی آنها در نزد فرد و هم از طریق ایجاد سیستم پاداش و کیفر، که هر اجتماع و یا گروهی برای دستگاههای اجرایی و برای حفظ هنجارها ومراعات آنها دارد. در کشورهای در حال گذرا که دچار تغییر و تحول می‌شوند در اثر دگرگونیهایی که بوجود می‌آید سنت‌ها، آداب و رسوم رو به سستی می‌گذراند بی‌آنکه فرهنگ سنتی تثبیت و یا فرهنگ جدید صنعتی کاملاً جذب شود و یا دولت برای بازسازی فرهنگ نو اقدام نماید در نتیجه‌ی روند مذکور، نوعی گسستگی فرهنگی بوجود می‌آید. 


امروزه فقط جنبه‌های بیرونی زندگی ما نیست که تغییر کرده، بلکه دگرگونی و تغییر در شخصی‌ترین و خصوصی‌ترین جنبه‌های زندگی ما نیز ریشه دوانیده است؛ تا جایی که ازدواج‌های تنظیم‌ شد ه‌ی دیروز، جای خود را به همسرگزینی آزاد امروز داده است.همسرگزینی آزاد در اصطلاح، ازدواجی‌است بر مبنای عشق و با اختیار و انتخاب خود فرد؛ در حالی‌که ازدواج تنظیم شده، پیوندی است بر اساس قراردادهای میان دو خانواده.


طی سال‌های گذشته به موازات تغییرات اقتصادی و سیاسی که در جامعه ما روی داده، بسیاری از ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی نیز دستخوش تغییر و دگرگونی شده است. این هنجارها که به آرامی جای خود را در میان باورها و اعتقادات مردم باز می‌کنند، ممکن است با باورهای گذشته همخوانی چندانی نداشته باشند و حتی در تعارض با آن‌ها قرار گیرند.

تغییرات به وجود آمده در زمینه شیوه‌های همسریابی و ازدواج جوانان، از جمله مواردی است که بسیاری از خانواده‌ها را با مسایل متعددی روبه‌رو کرده است. 


ازدواج را شاید بتوان مهمترین مرحله زندگی هر دختر و پسری قلمداد کرد، این پدیده اجتماعی از جنبه‌های گوناگون قابل تحقیق است. باید گفت در هرجامعه‌ای روابط افراد تأثیر زیادی در ازدواج دارد و همچنین ازدواج‌هایی که درهرجامعه صورت می‌گیرد، نشانگر واقعیت موجود درآن جامعه است.


ازدواج درگذشته به صورت سنتی بین افراد برقرار می‌شد و درآن خانواده شخص پس ازانتخاب دختری که او را مناسب خانواده و پسر خود می‌دیدند، پس از خواستگاری وی را به عقد ازدواج پسر خود درمی‌آوردند.

دراین ازدواج‌ها دختر و پسر شناختی ازهم نداشته و تا قبل از ازدواج از خصوصیات و رفتارهای درونی و شخصی فرد موردنظرشان بی خبر بودند.

با گذشت زمان و ارتباط با کشورهای اروپایی و... گونه دیگری از ازدواج که از آن به ازدواج مدرن یادمی‌شود، در جامعه ما سایه انداخت. دراین گونه ازدواج‌ها که بیشتر درمیان کشورهای غربی رایج است و مطابق با فرهنگ و سنت‌های این گونه کشورها است، دختر و پسر پس از آشنایی و دوستی با یکدیگر مدتی در کنار هم زندگی کرده و یا به دوستی و برقراری رابطه‌ای عاطفی می‌پردازند و درصورت وجود هماهنگی و رضایت میان آنها اقدام به ازدواج می‌کنند.


باید گفت: در حال حاضر رابطه زنان و مردان درجامعه ما روبه رشد و ترقی دارد و زنان در عرصه‌های اجتماعی فعالیتهای گسترده‌ای را آغاز کرده‌اند و همین باعث شده است بسیاری از آنان و پسران جوان از اینکه خانواده‌هایشان برای آنان فرد مناسب در ازدواج را انتخاب کنند، طفره بروند و خود بخواهند باتوجه به معیارهایی که دارند، همسر خود را ازمیان اطرافیان خود گزینش کنند.


دکتر بهروز بیرشک - روانشناس - دراین مورد می‌گوید: یکی ازمسایلی که با توجه به تغییرات و تحولات اجتماعی با آن روبه‌رو هستیم مسئله ازدواج است. در دو نسل قبل از ما ازدواج‌ها به صورت سنتی انجام می‌گرفت بطوری که از طریق خانواده‌ها خواستگاری صورت می‌گرفت و حتی دختر و پسر ملاقاتی با هم نداشتند و این خانواده‌ها بودند که تصمیم نهایی را می‌گرفتند. این ازدواج‌ها گاهی ممکن بود موفق باشد ولی گاهی نیز ناموفق بود و به هر حال آن زوج به اصطلاح به نوعی با هم سر می‌کردند و فشارهای زیادی را نیز تحمل می‌کردند. وی می‌افزاید: معیارها باتوجه به تحولاتی که صورت گرفته فرق کرده است. به طوری که جوانان امروزه نمی‌خواهند به صورت چشم و گوش بسته تن به ازدواج بدهند و اعتقادشان بر این است که باید خودشان در این امر نقش داشته باشند.


حال با توجه به فضای موجود این سؤال پیش می‌آید که آیا نظام تربیتی خانواده‌های ما که در آن پدر و مادر انتخاب همسر را برای فرزندشان حق خود می‌دانند، با این نگرش در میان جوانان ایجاد تضاد نمی‌کند؟ و آیا اصلاً جامعه ما با توجه به مسایل مذهبی و فرهنگیمان پذیرای ازدواج مدرن هست یا خیر؟ و اصولاً آمار و ارقام، ازدواجهای سنتی را موفق‌تر می‌دانند و یا ازدواجهای مدرن را؟

متخصصان عقیده دارند، نمیشود از بین ازدواج سنتی و مدرن مشخص کرد کدامیک موفق‌تر است. ولی براساس آمار طلاق و نگاه به اظهارنظرهای نمونه‌هایی که به صورت سنتی یا مدرن ازدواج کرده‌اند، پی می‌بریم در هردو ازدواج انتخاب نادرست وجود دارد.

در ازدواج‌های سنتی بدون اینکه به شرایط کنونی جامعه و فرهنگ و پیشرفتهای انجام شده و آزادی زنان نگاه شود، این اعتقاد وجود دارد که دختر با لباس سفید عروسی به خانه شوهر می‌رود و باید با کفن سفید خانه شوهر را ترک کند. این مسئله اکنون در میان دختران ما که به استقلال اجتماعی و حقوقی رسیده‌اند، دیگر نه تنها طرفداری ندارد بلکه جایگاهی نیز ندارد و زنان و دختران نه تنها به حقوق قانونی خود واقف شده‌اند، بلکه تا آنجا که بتوانند در پی احقاق حق خود نیز هستند.


البته این اولین ‌باری نیست که موضوع ازدواج‌هایی خارج از عرف رایج جامعه، مطرح می‌شود و در نشریات دهه‌های۴۰ و ۵۰ به وفور به آگهی‌های همسریابی برمی‌خوریم. مجلات قدیمی را که ورق بزنید، عکس‌های دختران و پسران جوانی را می‌بینید که با ردیف کردن تعدادی خصوصیات مثبت درباره خود، مشخصات همسر دلخواه و آرمانی‌شان را هم مطرح می‌کردند. 


دکتر فربد فدایی؛ روانپزشک، عشق‌های رمانتیک را در جوامع سنتی، برجسته‌تر از سایر جوامع می‌بیند، چون به دلیل دور بودن پسر و دختر از یکدیگر که سبب محرومیت عاطفی از همدیگر می‌شود، دختر و پسر با دیدن نخستین فرد از جنس مخالف به شدت عاشق او می‌شوند. وی می‌گوید در این نوع ازدواج، عشق با اولین نگاه به وجود می‌آید.

این روان‌شناس، ایران را یک جامعه‌ی درحال گذار از سنت به مدرنیته می‌داند که دچار سردرگمی یا ابهام درباره بسیاری از مسایل است. وی این تصور را که برخی ازدواج‌های سنتی را دلیلی بر کاهش طلاق و ازدواج‌های مدرن دلیلی بر افزایش طلاق فرض می‌نمایند، اشتباه می‌داند و می‌گوید: «در ازدواج‌های سنتی، نقش‌ها تعریف شده است. یک مرد نان‌آور مقتدر در برابر یک زن فرمانبر و کدبانوی خانه‌دار قرار دارد. 


در این نوع ازدواج‌ها، زن به دلیل پایین بودن تحصیلات و امکانات پایین مالی و خانواده‌ی سختگیری که دارد، امکان طلاق ندارد.

اما در جامعه نوین برای زنی که شاغل و به حقوق خود آشنا و به دنبال چیزی فراتر از تأمین مادی زندگی است، نقش سنتی زن در چهارچوب فرمانبری، کدبانوگری و... مصداق نمی‌یابد؛ چون زن مدرن‌، طالب چیزهای دیگری نظیر همفکری، نزدیکی عاطفی و دنیای ذهنی است. بدین ترتیب، ازدواج‌های نوین که بر مبنای روان‌شناختی ازدواج تأکید بیشتری دارند، انعطاف‌پذیرترند. به همین دلیل نیز میزان طلاق در این نوع ازدواج‌ها بالاتر است و این بهایی است که برای زندگی در جامعه مدرن باید پرداخت.»


در ازدواج‌های سنتی که از طریق خانواده صورت می‌گیرد، انتخاب همسر برای فرزند، تأمین منابع مالی آن، برگزاری مراسم ازدواج و حتی روابط زوجین پس از ازدواج تحت نظارت خانواده‌هاست درحالی که در ازدواج‌های مدرن این امور به خود زوجین واگذار می‌شود و روابط هسته‌ای درون خانواده بیشتر به دختر و پسر محول می‌شود.


مطالعات در جامعه ایران، نشانگر این حقیقت است که در جامعه گذشته کشورمان که جامعه‌ای سنتی بوده اکثر ازدواجها با نظارت خانواده‌ها انجام می‌شده است.


در ازدواج‌های سنتی سن دختر در بیشتر مواقع پایین‌تر از پسر بوده و دایره همسرگزینی نیز محدود بوده است. ولی در مقابل درصد ازدواج‌های خویشاوندی بالا بوده است و به دلیل حمایت‌های مالی که خانواده می‌کرد شروع زندگی مشترک برای زوجین تا اندازه‌ای بدون دغدغه بود.


باید گفت در حال حاضر در جامعه ما، دوگانگی در ازدواج‌ها مهمترین مسئله اجتماعی است به طوری که به مرور زمان نه تنها از سطح ازدواج‌های سنتی کم نشده بلکه خانواده‌ها به دلیل کمرنگ شدن حضور خود در یکی از مراحل ازدواج در سایر مراحل می‌خواهند سهم زیادتری داشته باشند.


دکتر شهلا کاظمی‌پور - عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و متخصص جمعیت و توسعه – در این مورد می‌گوید: هر چند در گذشته جامعه کوچکتر و بسته‌تر بود، امّا شیوه‌ی انتخاب همسر ساده‌تر و دوام و بقای زناشویی نیز بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینی و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواج‌های سنتی کاسته شده و به طرف ازدواج‌های مدرن حرکت می‌شود ولی این تحول به ‌یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست. 


به هر حال اکنون بسیاری از جوانان متقاضی ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب می‌کنند ولی تنوع فرهنگی، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفاً شناخت‌های ظاهری و تکیه کردن به ‌یک سری از معیارهای کمّی باعث شده است ازدواج‌های مدرن در جامعه‌ی ما آسیب‌پذیر باشند. بنابراین باید گفت بسیاری از مسائل و مشکلاتی که برای زوجین جوان پیش می‌آید ناشی از دوگانگی ازدواج‌ها در ایران است که بخشی از آن سنتی و بخشی مدرن است.

عثمان عباسی 


بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

آسیب شناسی تاخیر در سن ازدواج جوانان

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


مقدمه : ازدواج یکى از اساسى ترین و در عین حال حساس ترین مراحل زندگى انسان به شمار مى رود. انسان بنابر سرشت و ماهیت وجودى خویش و وابستگى به غیر در پاسخ به نیازهاى درونى و بیرونى خود همواره از فردگرایى گریزان بوده است. حتى انسان بدوى نیز بى نیاز از زندگى مشترک (خانوادگى و گروهى) نبود. ازدواج اصلى ترین و  عالى ترین نمود این پاسخ است و مظهرى از قانون گروه گرایى اوست.


از دیدگاه جامعه شناسی،ازدواج یک قرارداد اجتماعى و ضامن بقاى نسل انسان است و آرامش و امنیت در یک جامعه،نتیجه ازدواج سالم و محیط آرام بخش خانواده است. از آنجائیکه ازدواج عامل پیدایی خانواده و تاخیر و عقب افتادن آن باعث تاخیر در پیدایش و شکل گیری خانواده های جدید است موضوع قابل اهمیتی برای بررسی است.

 

در امر ازدواج و تشکیل خانواده در جوامع گوناگون، اهداف و انگیزه های متعددی مطرح بوده است، که به طور عمده می توان به: میل به داشتن فرزند،عوامل اجتماعی،نیاز اقتصادی و عشق اشاره کرد. این عوامل در دوره های مختلف متغیر بوده است. در جوامع علل اقتصادی و اجتماعی مهمترین عوامل تلقی شده و در تمدن های قدیم زاد و ولد و درمدرنیت های امروزی عشق و محبت اهمیت بیشتری یافته است. امروزه در ایران ماهیت و اشکال ازدواج و پیامدهای اجتماعی آن در خانواده و جامعه، و به طور کلی الگوی همسر گزینی و نظام خانواده،ازدواج های نا موفق و طلاق های زود هنگام و بالا رفتن توقعات برای آغاز زندگی،تغییر در نگرش افراد و انتظاراتی که از زندگی مشترک دارند عملا ً ازدواج را دچار مشکلات جدی کرده است که از جمله افزایش سن ازدواج جوانان را می توان جزو یکی از این مشکلات دانست. در این پژوهش سعی خواهد شد با برآورد عوامل اجتماعی موثر،به بررسی افزایش سن ازدواج پرداخته شود.

 

بیان مسأله:

ازدواج بعنوان یکی از رویدادهای مهم وحیاتی در زندگی روزمره افراد جامعه می باشد و ازجنبه های مختلف می توان آن را مورد بررسی قرار داد. یکی از این زوایا سن شروع و به اصطلاح وارد شدن به ازدواج است.ازدواج علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسیتی وعاطفی فرد،نیازهای اقتصادی،ارتباطات اجتماعی وفرهنگی او رانیز تنظیم می کند و بخاطر اهمیت و تاثیری که دارد،بعنوان هنجاری پذیرفته شده در تمامی کشورهای دنیا به حساب می آید. به لحاظ اجتماعی و فرهنگی بی توجهی والدین نسبت به ازدواج امری ناپسند به شمار می آید چرا که بقای خانواده در گرو بقا و ساماندهی ازدواج است (آزاد ارمکی،99:1386). در سالهای اخیر،پدیده ازدواج که منشاء وقوع ولادت و باروری، و بعنوان عامل بسیار موثر بر ساخت سنی و جنسی جمعیت و افزایش آن محسوب می شود، در کشور ما دستخوش تحولات قابل توجهی شده است. ازدیاد جمعیت دختر وپسر واقع در مدار ازدواج که بیش از یک سوم جمعیت کشور را تشکیل داده اند و حاصل افزایش شدید موالید دهه 60 می باشند از یکسو،و از سویی دیگر بازتاب تحولات واقع شده در حوزه های مختلف  اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جامعه،نظیر افزایش شهرنشینی و باسوادی و به ویژه تحصیلات زنان،وتمایل به کسب درآمد و شغل مناسب در قبل از ازدواج که از نشانه های حرکت جامعه به سوی مدرنیزه شدن می باشد،افزایش سن ازدواج در کشور برای دولتمردان و جامعه محققین نگران کننده گردیده است (کاظمی پور،107:1385).

امروزه وقتی مساله ازدواج در خانواده ها و در میان جوانان مطرح می شود غالباً به جای اینکه به ضرورت این امر بیندیشند،تصوری مبهم در واقع کوهی از مشکلات و موانع در مقابل دیدگانش مجسم می گردد. مهریه سنگین ومخارج هنگفت خرید طلا وجواهر،هدایا و لباس های گوناگون،هزینه های هنگفت جشن های عقد و عروسی و هزینه اجاره،رهن و یا خرید مسکن،بارداری،فقدان شغل و ده ها مساله دیگر خانوادگی،اقتصادی و اجتماعی مساله  ازدواج جوانان را به تاخیر می اندازد (اسکندری،11:1387).

ازدواج پیمان مقدسی است که در میان تمام اقوام و ملل در تمامی زمان ها و مکان ها وجود داشته است. ازدواج سرآغاز تشکیل خانواده است و خانواده یکی از قدیمی ترین نهاد های اجتماعی است که تاریخی به قدمت حیات انسان دارد (گیدنز،17،1387). در واقع میل به ازدواج از اصلی ترین و مهمترین نیازهای نوع انسانی در جامعه بشری است و چه بسا دختران و پسران که امید و آرزوی خود را در زندگی فردا می جستند حالا آن را پیش روی دارند و درصدد بهره برداری صحیح و دلپسند از زندگی می باشند. با این تفاوت که خانواده های امروزی در مسیر تحولاتشان با دو تحول عمده ساختاری و کارکردی در این زمینه درگیر شده اند. تحول ساختاری بر این مبنا که حوزه ساختاربندی قدرت در خانواده را تعیین می کند و حوزه کارکردی به وظایفی که خانواده در طول حیات خود بر عهده داشته است اشاره می کند. در راستای این تحولات است که جامعه شناسان مسیر تحولات خانواده را از خانواده های "گسترده" به "هسته ای" شناسایی کرده اند. با این نگاه به خانواده و آسیب شناسی تحولات آن می توان مسئله تأخیر سنی ازدواج را در میان جوانان به شیوه نوینی تبیین نمود. چرا که آنچه در جامعه امروزی ما مشهود است صحبت از تحول خانواده به سوی خانواده های هسته ای و در برخی مناطق در مرحله ی گذار از این وضعیت می باشد. با این توضیح مسئله تأخیر سنی ازدواج و سایر مسائل از قبیل افزایش طلاق و ... را می توان در نوع ساختار و کارکرد نهاد خانواده آن هم در بعد هسته ای تشریح نمود. چرا که نگاهی به گذشته خانواده های گسترده در ایران بیانگر آن است که زودرسی سن ازدواج و منع اجتماعی طلاق و تکیه بر ازدواج های درون همسری از مسائل خانواده در آن زمان بوده است ولی امروزه در خانواده های هسته ای با تأخیر سنی ازدواج، تکرار و افزایش طلاق و تکیه بر ازدواج های برون همسری مواجه هستیم. آمارهای موجود نشان می دهد که میانگین سن ازدواج در ایران با تحولات عمده ای روبرو شده است،بر این اساس سن ازدواج زنان بین سالهای (1381-1345) با افزایش تدریجی همراه بوده است واین افزایش در یکی دو دهه اخیر شتاب بیشتری داشته است،به طوری که در سال  1381بیش از یک چهارم دختران 29-25 ساله هنوز ازدواج نکرده بودند. همچنین سن ازدواج زنان در ایران در طی سالهای سرشماری (1381-1345) به تدریج افزایش یافته و از 4/18 سال به 2/23سال رسیده در صورتی که سن متوسط ازدواج مردان فقط از 8/25 سال به 9/25 سال رسیده است (کاظمی پور،106:1384).

تاخیر در سن ازدواج می تواند تبعات اجتماعی زیادی به همراه داشته باشد. از جمله آسیبها ومضرات دیر ازدواج کردن می توان به عدم مسئولیت پذیری و بی توجهی به آن در سایر زمینه های زندگی، گرایش به ارتباطات غیر متعارف دختر و پسر،هدر رفتن سنین جوانی و طراوت،بدخلقی در زندگی به دلیل عدم ارضای نیازهای فرد،دل نگرانی والدین از دیر ازدواج کردن فرزندان،افسردگی و اختلالات جنسی،پناه بردن به مواد مخدر وبسیاری از آسیبهای دیگر اشاره نمود. لذا با توجه به مسائلی که ذکر گردید، پژوهش حاضر درصدد بررسی عوامل مؤثر بر پدیده تأخیر در سن ازدواج جوانان از دید تئوری های جامعه شناختی و پژوهش های انجام گرفته قبلی می باشد.

 

اهمیت و ضرورت پژوهش:

اهمیت رویداد اجتماعی ازدواج در تغییرات سریع همسرداری در طول و جریان نوسازی و توسعه جوامع مختلف،همیشه مورد توجه بوده است،چراکه تغییر درزندگی ونیازهای جدیدی که در طول زمان درجامعه ایجادمی شود موجب تغییراتی درکیفیت رفتارهای انسانی می گردد که به نوبه خود تغییراتی را درجنبه های مختلف زندگی خانوادگی نظیر زمان ازدواج و تداوم زندگی زناشویی ایجاد می کند، و این امر ضرورت مطالعه مستمر و دقیق این واقعه حیاتی را در هر دوره زمانی و در جوامع مختلف، با بهره گیری از روش های مطالعاتی خاص ایجاد می کند. بررسی آمارهای ثبتی ازدواج در کشور(بر اساس آمارهای ثبت احوال کشور) طی پنج سال اخیر (سالهای 1383-1388) رشد 23 درصدی را برای ازدواج نشان می دهد، و این میزان رشد به نسبت جمعیت واقع در سن ازدواج که بیش از35 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند رقم ناچیزی می باشد و علیرغم نفوذ اعتقادات مذهبی و ارزش های اجتماعی حاکم برجامعه ایران،نگران کننده بوده وجای مداقه وبررسی دارد (کاظمی پور،23:1385).

امروزه ازدواج جوانان یکی از چالشهای اصلی جامعه ایرانی به شمار می آید.جوانان به دلایل مختلفی از مبادرت به ازدواج دوری می کننند و پدیده تاخیر در سن ازدواج نه بعنوان یک مساله و مشکل شخصی بلکه بعنوان یک مساله اجتماعی نمود پیدا کرده است. جوانانی که به خاطرسنتهای غلط اجتماعی مجبور به خانه نشینی می شوند وجوانانی که دوست دارند مجرد بمانند،همه وهمه پدیده تجرد را بصورت یک مشکل عمومی درآورده است که بیشتر خانواده های ایرانی با آن  مواجه هستند. جوانانی که تا سنین بالا با پدر و مادر خویش زندگی می کنند وبرای آغاز زندگی توقعات بالایی دارند عملا ازدواج را دچار مشکلات جدی کرده است(اسکندری چراتی،10:1387).

ازدواج می تواند ازاشاعه فحشا،فساد ورفتارهای ناپسندی که می تواند پیامد مستقیم عنان گسیختگی غرایز جنسی باشد جلوگیری کند و یکی از پایه های حفظ سلامت جامعه است. از نقطه نظر اجتماعی بدون تردید ازدواج واجد ارزش است و از آن جمله آداب اجتماعی است که در تمام جوامع بشری آن طور که تاریخ نشان می دهد تا به امروز متداول بوده و این خود دلیلی بر اینکه یک سنت فطری است می باشد. تغییر در الگوی ازدواج یکی از شاخص های اصلی تغییرات اجتماعی است. اگر شواهد نشان دهنده کاهش بسیار در میزان ازدواج باشد،جامعه با فروپاشی خانواده و در نهایت نوگرایی افراطی روبرو خواهد بود.

دختران و پسران کنونی مثل دوران گذشته نمی توانند همسر خود را ندیده و نشناخته انتخاب نمایند و امیدوار به همسانی فکری، ارزشی و هنجاری در زندگی مشترک آینده شان باشند، لذا توجه جوانان به همسانی فکری، اخلاقی و هنجاری در امر همسر گزینی به صورت یکی از مشکلات آنها درآمده و در بسیاری موارد به عنوان مانعی در امر ازدواج آنان قرار گرفته است. آنها به خوبی دریافته اند که عدم توجه به این امر می تواند موجب شکنندگی ازدواج شده و در نهایت به طلاق منجر شود (کاظمی پور،107،1384).

امروزه به دلایل مختلفی تعداد کثیری از جوانان جامعه از مبادرت به ازدواج دوری می کنند، به طوری که ملاحظه افرادی که ازدواج نمی کنند و سن ازدواجشان افزایش یافته، نگارنده را به این فکر واداشته است تا تاثیر عوامل اجتماعی موثر بر افزایش این پدیده را مورد شناخت و کاوش قرار دهد. لذا انجام مطالعه و پژوهش درباره افزایش سن ازدواج از دو جنبه نظری و کاربردی حائز اهمیت می باشد. از بعد نظری انجام مطالعه درباره موضوع فوق موجب رشد و ارتقای علمی می شود و این مطالعه به عنوان یک مطالعه بنیادی می تواند در جهت شناخت این پدیده موثر باشد. از جنبه کاربردی نیز می توان با شناخت عوامل موثر بر این پدیده، آگاهی های لازم را برای از میان برداشتن موانع موجود بر سر راه ازدواج جوانان کسب نمود و نتایج حاصل از این پژوهش می تواند راهکارهای مناسب را در اختیار خانواده ها، مسئولان متولیان بخش فرهنگی و دولتمردان قرار دهد تا بتوانند با شناخت عوامل تاثیر گذار بر این پدیده برنامه ریزی های مقتضی را جهت داشتن جامعه ای با سن  ازدواج مناسب انجام دهند و ارزشهای جوانان را از ازدواج گریزی به سمت ازدواج گزینی سوق دهند.

از این روی است که توجه واهمیت به مقوله ازدواج همواره مورد تاکید عالمان و جامعه شناسان خصوصا در حوزه مطالعات خانواده بوده و عدم تحقق آن در شرایط وزمان بهنگام به عنوان دغدغه ذهنی و فکری مسئولین این حوزه می باشد. خانواده اساسی ترین  در عین حال قدیمی ترین نهاد اجتماعی است و پویایی و استمرار آن و کارکردهایش همواره در طول زمان حائز اهمیت می باشد. هرچند پژوهشهای زیادی در مورد این موضوع انجام شده است که در جای خود محترمند ولی در اکثر موارد به عوامل ظاهری پرداخته اند و از بررسی تحلیلی و ریشه یابی دور بوده اند که در این پژوهش به نکات بسیاری توجه شده است. نتایج  حاصل از این تحقیق می تواند راهگشای ذهنی مسئولین برای شناخت عوامل موثر بر تاخیر در سن ازدواج بوده و با شناخت این عوامل بر نامه ریزی جهت برداشتنن موانع و بهبود اوضاع اجتماعی تسهیل خواهد شد.

 

تعریف مفاهیم و اصطلاحات:

خانواده:

گروهی از افراد (دو یا بیشتر) که میان آنها روابط خویشاوندی برقرار است و در مکان واحدی زیست می کنند (مجدفر،229:1383).

ازدواج:

عملی است که پیوند بین دو جنس مخالف را بر پایه روابط پایای جنسی ، موجب می شود (ساروخانی ،25:1370).

سن ازدواج:

سنی است که افراد در آن سن به زندگی زناشویی وارد می شوند. طبق بررسی های به عمل آمده، عامل تعیین کننده آن در گذشته و حال تغییر یافته اند ولی سن زنان در اولین ازدواج در گذشته بستگی به نوسانات اقتصادی داشت (میشل ،33:1354).

تجرد قطعی:

کسانی را در بر میگیرد که هرگز ازدواج نکرده باشند و امیدی به ازدواج نداشته باشند (ساروخانی،29:1375).

تاخیر در سن ازدواج:

عبارتنداز میزان عقب افتادن سن مطلوب ازدواج جوانان در جامعه برحسب متغیرهای کمی سالها ویا متغیرهای  کیفی میزان تاخیر سن ازدواج (کم،متوسط،زیاد) قابل بررسی ومحاسبه است (اسکندری،12:1387).

 

 

فردگرایی:

احساسی است که فرد به لحاظ عاطفی جدا از درون گروه خود است و با اتکای به خود بر تعقیب خوشبختی تاکید می کند (تریاندیس،166:1378).

خانواده هسته ای:

خانواده ای متشکل از والدین با فرزندان یا بدون فرزندان است(آزادارمکی،14:1386).

خانواده گسترده:

خانواده ای که در آن بیش از دو نسل از یک تبار خویشاوندی،با یکدیگر زندگی کنند (مجدفر،298:1383).

بی هنجاری:

وضعیت مغشوش و از هم گسیخته جامعه که هنجارها از بین رفته یا در تضاد قرار گرفته باشند (مجدفر،293:1383).

ارزشها:

باورهای اجتماعی افراد یک جامعه درباره آنچه خوب،درست و مطلوب است (مجدفر، 294:1383).

دیررسی ازدواج:

ازدواجی که دیرتر از سن مناسبی که هر جامعه برای ازدواج تعیین کرده صورت می گیرد (عمید،1463:1374).

پایگاه اجتماعی – اقتصادی :

ارزش و اعتباری است که گروه یا جامعه برای نقش اجتماعی - اقتصادی قائل است (مجدفر،296:1383).

نگرش:

گوردون آلپورت معتقـد است، "نگرش عبارتست از یک نوع آمادگی فکری و اعصابی (احساسی) که بوسیله تجربه سازماندهی می‌شود و بر روی عکس‌العمل‌های انسان نسبت به کلیه پدیده‌ها و وضعیت‌هایی که با او سروکار دارند، تأثیری جهت دهنده یا پویا می‌گذارد" (رفیع پور،1372: 5).

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ابتدای نامزدی یا ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


هنگامی که تازه با فردی آشنا می شوید و در ابتدای نامزدی یا ازدواج قرار دارید، همه چیز زیبا و خاطره انگیز است. هنگامی که خانواده های یکدیگر را برای نخستین بار ملاقات می کند، آنها شما را تحسین می کنند و شما احساس می کنید دوستشان دارید. همه رابطه ها در ابتدا بسیار خوب و دوست داشتنی هستند اما در میان همه آن خوبی ها، مسایلی هم وجود دارند که اصولا توسط زن یا مرد نادیده گرفته می شوند و زمانی به اهمیت آنها پی می برید که بسیار دیر است و کار از کار گذشته.

رویدادهای مهم ملاقات های اول اصولا تعیین کننده نوع رابطه دوران متاهلی زوج ها هستند. به همین منظور ما شش مورد را انتخاب کرده ایم که در شناخت این مسایل می تواند به شما کمک کند.

1. نخستین باری که اتفاق خجالت آوری در مقابل همسرتان روی می دهد
این مساله کاملا مشخص است و شاید برای هر کسی پیش آمده باشد، به طور مثال، در قرار اول چای یا قهوه روی لباستان می ریزد، در روز برفی زمین می خورید و لباستان پاره می شود و ... . یک خانم 30 ساله از این  نوع رویداد خاطره ای دارد. او می گوید: وقتی برای اولین بار با همسرم در رستوران نشسته بودیم، هنگامی که او دستشویی رفت من خم شدن زیر میز تا آرایشم را تمدید کنم اما موهایم با شمع های روی میز سوخت و منظره زشتی برجا گذاشت. اما همسرم بسیار خوب برخورد کرد و هر دو در راه برگشت به خانه به این موضوع خندیدیم.

درس اخلاقی: باید ببینید همسر آینده شما با چنین اشتباه هایی چگونه برخورد می کند؟ وقتی یکی از دو طرف گاف بزرگی می دهد و کاری می کند که شاید باعث خجالت طرف مقابل است، باید ببینید او چه واکنشی نشان می دهد؟ آیا شما را آرام و مطمئنتان می کند که مساله مهمی نیست و همچون داستان بالا با خنده و شوخی آن را تمام و فراموش می کند؟

2. استرس های کاری بین شما به طور موقت فاصله می اندازند
اگر نامزدتان کار و کاهش استرس های کاری خود را به شما و با شما بودن ترجیح داد، چه می کنید؟ اگر متوجه شدید طرف مقابل شما معتاد کار است و از هر وقت و فرصتی برای پیشبرد کارهای خود استفاده می کند و حتی زمان با شما بودن را نیز به راحتی فدای انجام کارهای مربوط به شغلش می کند، چه می کنید؟

اگر این مساله واقعا برای شما ناراحت کننده و غیر قابل تحمل است، از همان ابتدا در این رابطه با همسر خود صحبت کنید و اجازه ندهید کار به جاهای باریک بکشد. فردی که بسیار کار می کند باید بداند از نظر روحی چه لطمه هایی به طرف مقابل خود وارد می کند.

شما پیش از پیوند دایمی زناشویی باید بدانید با چه کسی طرف هستید و اولویت های او را در زندگی تشخیص دهید. اگر نامزد شما برای کارش بیشتر اهمیت قائل است و این مساله برای شما قابل تحمل نیست، بهتر است او را رها کنید. برای روح و شخصیت و خواسته های خود احترام قایل باشید.
 زن و شوهرها,ابتدای نامزدی ,در مقابل همسر

3. در همان روزهای نخست، حسادت ها بروز می کنند
شاید بسیاری از زنان و مردان به اطرافیان نامزد خود حسادت کنند. به طور مثال، اگز زن زیبارویی با مرد شما همکلام شود این می تواند موجب رنجش زن یا حتی عصبانیت او بشود. یا برعکس. شاید اگر همکار مرد یک زن با او صمیمی برخورد کند، نامزدش این مساله را نتواند تحمل کند. این مسایل و این حسادت ها در رابطه های کنونی بسیار زیاد شده اند. اما در صورت بروز آنها در همان ملاقات های اول، احتمالا رابطه به سمت دیگر هدایت خواهد شد.

وقتی چیزی موجب حسادت شما می شود، کنترل خود را از دست ندهید و همه چیز را خراب نکنید. طوری رفتار نکنید که طرف مقابل احساس کند حسادت می کنید و فقط او را متوجه کنید برخی از مسایل برایتان بسیار مهم هستند. برخی از موارد کاملا سوءتفاهم هستند و شما به جای حسادت های ناخوشایند و صحبت های نامربوط، می توانید بسیار واضح در مورد آنها از همسر خود سوال بپرسید و مسلما او پاسخ صریح و درستی به شما خواهد گفت. این صداقت حتی باعث مستحکم تر شدن روابط نیز می شود.

4. قرار گذاشتن بدون برنامه ریزی
قرار گذاشتن نیز دستور کار خود را دارد. آیا قرار است پیک‌نیک، سینما، رستوران بروید یا فقط قرار است در پارک با هم قدم و حرف بزنید؟ یا شاید می خواهید در خانه نامزد خود فیلم تماشا و با هم غذا درست کنید تا وقتتان پر شود؟

اهمیت این موضوع در این است که دو نفر که واقعا یکدیگر را دوست دارند، خیلی برایشان مهم نیست کجا بروند و چه کاری انجام دهند. همین قدر که در کنار هم هستند و وقتشان با هم سپری می شود برایشان عزیز و دوست داشتنی است. 

5. واکنش طرفین در مقابل شرایط ناگوار یک طرف
اگر چند وقت پس از نامزدی، یکی از دو طرف دچار مشکل سختی همچون مرگ عزیزان یا بیماری‌ای شد که به جراحی نیاز داشت، باید ببینید طرف مقابل چگونه واکنش نشان می دهد. آیا در کنار نامزدش می ماند و سختی آن دوران را با هم پست سر می گذارند؟ آیا برای خوشحال کردن نامزد خود از جان و دل تلاش می کند؟

دو نفری که واقعا یکدیگر را دوست دارند، در شرایط سخت کنار هم می مانند، دردهای هم را آرام می کنند و برای هم تسلی خاطر هستند و هیچ گار از شرایط پیش آمده شکایت نمی کنند.
منبع:برترین ها

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

کلید ازدواج موفق

با اینگونه زنان ازدواج مکنید



همانطور که اسلام اجازه شوهر دادن دختر را به چند طایفه از جمله فاسقان، سفیهان، بداخلاقان، مشروبخواران، نمى دهد، و حرمت و ارزش زن را با ممنوعیت ازدواج با این چند طایفه حفظ مى کند، به همین نسبت به جوانان مؤمن و باکرامت اجازه ازدواج با زنانى که واجد شرایط الهى و اسلامى نیستند نمى دهد.


روایات بسیار مهمى در این زمینه از مصادر وحى در معتبرترین کتب نقل شده، که به پاره اى از آنها اشاره مى شود، رسول خدا فرمود:
اِیّاکُمْ وَ تَزَوَّجَ الْحَمْقاءِ فَإِنَّ صُحَبَتَها ضَیاعٌ وَ وَلَدَها ضِباعٌ.[149]
از ازدواج با زن کودن و دچار حماقت بپرهیزید که همنشینى با آنان تباهى عمر و فرزندش متجاوز و ستمکار است.
و نیز آن حضرت فرمود:
اِیّاکُمْ وَ خَضْراءَ الدِّمَنِ قیلَ یا رَسُولَ اللّهِ وَ ما خَضْراءُ الدِّمَنِ. قالَ: اَلْمَرْأَةُ الْحَسْناءِ فى مَنْبَتِ السُّوءِ.[150] 
از سبزه مزبله پرهیز کنید، پرسیدند سبزه مزبله کدام است؟ فرمود: زن زیباروى که در خانواده اى پست و بد و فرومایه بار آمده!
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
کانَ(صلى الله علیه وآله وسلم) یَقُولُ فى دُعائِهِ: اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنْ وَلَد یَکُونُ عَلَیَّ رَبّاً، وَ مِنْ مال یَکُونَ عَلَیَّ ضَیاعاً، وَ مِنْ زَوْجَة تُشیبُنى قَبْلَ أَوانِ مَشیبى وَ مِنْ خَلیل ماکِر.[151] 
رسول حق در دعایش به پیشگاه حضرت حق عرضه مى داشت: خداوندا به تو پناه مى برم از فرزندى که به جاى فرمانبرى از من فرمانگذار من باشد، و مالى که بدون سود تباه گردد، و زنى که مرا پیش از وقت « بر اثر کودنى و حماقت و بدخلقى » پیر کند، و دوستى که اهل مکر و حیله باشد.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
شِرارُ نِسائِکُمْ العُقَرَةُ، الدَّنِسَةُ، اللَّجُوجَةُ، الْعاصِیَةُ، الذَّلیلَةُ فى قَوْمِها، الْعَزیزَةُ فى نَفْسِها، الحَصانُ عَلى زَوْجِها، الهَلُوکُ عَلى غَیْرِهِ.[152] 
بى خیرترین زنان شما: زنان عقیم و زنانى که پاکیزگى را رعایت نمى کنند و لجباز و نافرمان و در دید فامیل پست، و در نظر خود عزیز، و نسبت به شوهر سرکش، و با دیگران رام و تسلیم هستند.
و آن جناب فرمود:
الشُّؤْمُ فى ثَلاثَةِ أَشْیاءَ فى الدّابَّةِ وَ الْمَرْأَةِ وَ الدّارِ فَأَمَّا الْمَرْأَةُ فَشُومُها غَلاءُ مَهْرِها وَ عُسْرُ وِلادَتِها وَ أَمَّا الدّابَّةُ فَشُومُها کَثْرَةُ عِلَلِها وَ سُوءُ خُلْقِها وَ أَمَّا الدّارُ فَشُومُها ضیقُها وَ خُبْثُ جیرانِها.[153] 
نامبارکى در سه چیز است: در مَرکب، زن، و خانه. اما نامبارکى زن بالا بودن کابین و نازایى اوست، و نامبارکى مرکب زیادى بیماریها بدخوبودن ( چموشى ) آن است و نامبارکى خانه کوچکى و بدى همسایگان آن مى باشد.
وَ قالَ(صلى الله علیه وآله وسلم) شَرُّ الاَْشْیاءِ الْمَرْأَةُ السُّوءُ.[154] 
بدترین چیزها زن بد است.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود:
شَرُّ الزَّوْجاتِ مَنْ لا تُؤاتى.[155] 
بدترین همسر آن زنى است که ناموافق باشد.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
اَلا اُخْبِرُکُمْ بِشِرارِ نِسائِکُمْ؟ الذَّلیلَةُ فى اَهْلِها، الْعَزیزَةُ مَعَ بَعْلِها، الْعَقیمُ الْحَقُودُ، الَّتى لا تَتَوَرَّعُ عَنْ قَبیح، الْمُتَبَرَّجَةُ اِذا غابَ عَنْها بَعْلُها، الْحَصانُ مَعَهُ اِذا حَضَرَ، لا تَسْمَعُ قَوْلَهُ، وَ لا تُطیعُ اَمْرَهُ، وَ اِذا خَلى بِها تَمَنَّعَتْ کَما تَمَنَّعَ الصَّعَبَةُ عِنْدَ رُکُوبِها، وَ لا تَقْبَلُ مِنْهُ عُذْراً، وَ لا تَغْفِرُ لَهُ ذَنْباً.[156]
بدترین زنانتان را معرفى نکنم؟ آنکه در فامیلش پست و بى مقدار، و نسبت به شوهرش فخر فروش، نازا، کینه توز، از کار زشت روى نگرداند، و در غیاب شوهر خود را زینت دهد، و در حضور وى بى پیرایه باشد، از شوهر اطاعت نکند، فرمانش را نپذیرد، در خلوت نسبت به خواسته شوهر تمکین نکند، عذر شوهر را نپذیرد، و از خطایش در نگذرد.
(النکاح سنتى فمن رغب عن سنتى فلیس منـى )

« بحار ، ج 103 ، ص 220 »

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ازدواج با فامیل

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/


ازدواج با فامیل یا غریبه ؟ مسئله این است !


 

یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی در امر ازدواج شناخت طرفین نسبت به هم دیگر است؛ زیرا اگر دو نفر نسبت به هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آنها با جهل و نادانی صورت گرفته و تبعات منفی را به دنبال دارد و منجر به طلاق و جدایی می شود.

 

این در حالی که است که ازدواج فامیلی در میان برخی از خانواده‌ها بدون هیچ شناختی در زمینه ازدواج بشدت طرفدار دارد و اما برخی دیگر خانواده‌ها فرزندان خود را از این نوع ازدواج منع می‌کنند.

 

در گذشته به دلیل اینکه ارتباطات بین قبیله، قوم و خویش محدود بود و افراد با خانواده و فامیل رابطه بیشتری داشتند و معمولا همه جزئیات و کلیات رفتار دختر را مورد نظر را می‌سنجیدند و او را به عنوان همسر مناسب برای فرزند خود انتخاب می‌کردند در حالی که این ازدواج‌ها معمولا تحمیلی بود و براساس شناخت پدر و یا مادر صورت می‌گرفت.

 

این در حالی است که درمورد انتخاب همسر باید به صورت مجموعه‌ای از ملاک‌ها ، معیار و پارامترها توجه کرد و هر فردی با توجه به روحیات خود همسر خود را با توجه به شناخت از او انتخاب کند.

 

تجربه‌ها نشان داده است برخی مواقع زمانی که ازدواج فامیلی صورت می‌گیرد زوجین زندگی خوب و خوشی ندارند زیرا شناختی از قبل از هم نداشته و براساس فامیل بودن با هم ازدواج کردند و در این موارد اقدام بسیار جاهلانه و اشتباهی انجام داده‌اند.

 

اما در بعضی اوقات ازدواج فامیلی صورت نمی‌گیرد و دو نفر هیچ نسبت فامیلی با هم ندارند ولی چون قبل از ازدواج همدیگر را شناخته اند ، زندگی موفقی دارند.

به همین دلیل ازدواج‌های فامیلی و یا غیر فامیلی باید همه بر مبنای شناخت صورت بگیرد.

 

یکی از آفت و آسیب های ازدواج فامیلی دخالت خانواده و فامیل‌ها است زیرا بستگان و فامیل‌ها به خودشان این حق را می‌دهند که در زندگی زوجین دخالت و مالکیت کنند و بستگان دو طرف حق انتخاب و اختیار را از زن و مرد گرفته و اجازه زندگی مستقل و پایدار را به آنها نمی‌دهند و آنها دچار سرگردانی می‌شوند.

 

موارد زیادی مشاهده شده است که زن و شوهری که ازدواج فامیلی داشته اند و دردادگاه‌ها خواهان طلاق هستند، عامل اصلی طلاقشان دخالت خانواده ها و یا بستگان است.

 

هرچه نسبت فامیلی نزدیکتر باشد، طرفین و خانواده‌ها به خودشان بیشتر اجازه و حق دخالت را می‌دهند و به تدریج زندگی آنها دچار سرگردانی شده و از هم پاشیده می شود؛ زیرا خود زوجین هم نمی توانند تشخیص بدهند که خانواده کدام طرف دلسوز آنها بوده وتصمیم درست را می‌گیرد.

 

شناخت عمیق در زندگی زن وشوهر بسیار مهم و این شناخت را در فامیل نمی توان پیدا کرد. بارها اتفاق افتاده زن و شوهری که هیچ نسبت فامیلی نداشته، سالیان سال در کمال آرامش باهم زندگی می‌کنند، زیرا همه زوایای همدیگر را می دانند وبا صداقت و معیار همسر آینده شان را انتخاب کرده‌اند و براساس احساس تصمیم نگرفته‌اند.

 

در قرآن، آیات و روایت بیشتر بر دلیل شناخت تاکید شده است. زمانی که در قرآن آمده که ما شما را در کنار همدیگر آفریدیم تا جفت و عشق خود را پیدا کنید و در کنار هم به آرامش برسید نتیجه می گیریم که عشق عمیق و شناخت بعد از ازدواج مهم است نه قبل از ازدواج. در نتیجه فامیل بودن به معنای شناخت نیست و کلیت ندارد.

منبع : bornanews.ir


 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ازدواج مثل هندوانه در بسته...

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/




همه می گویند ازدواج مثل هندوانه است. به شرط چاقو هم در کار نیست. اما امروزه از چیزهایی نام می برند که به دوام ازدواج کمک می کند. ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی (قبل از ازدواج) ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی موثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت.


در ازدواج، توانایی سازش دایمی با شرایط گوناگون که ممکن است متغیر هم باشد و از خودگذشتگی فراوان لازم است اما اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر توافق بیشتری داشته باشند ، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود. مهم ترین عوامل توافق در ازدواج عبارت اند از:


رشد عاطفی و فکری ، تشابه علایق و طرز تفکر ، تشابه مذهبی، تشابه تحصیلی و طبقاتی، تشابه طرز فکر نسبت به امور جنسی، تشابه علاقه به زندگی و سرعت عمل در کارها، رابطه با خانواده زن و شوهر.




مهم ترین عامل موفقیت ازدواج


مهم ترین عامل موفقیت در زندگی زناشویی، رشد عاطفی و فکری است البته درجه رشد عاطفی و فکری تنها بستگی به سن ندارد بلکه سن روانی، اجتماعی و عاطفی و سن جسمانی همه از عوامل موثر در رشد عاطفی است. رشد جسمانی نیز عامل مهمی در آمادگی و در نهایت دوام ازدواج است. مساله دیگری که از لحاظ بهداشت روانی قابل ملاحظه است اینکه آیا در ازدواج اختلاف هوش و معلومات سبب بروز اختلافات زناشویی خواهد شد یا خیر؟


شخصی که از لحاظ اجتماعی رشد کرده است، روابط اجتماعی را بهتر درک می کند. او می داند چگونه با دیگران، به خصوص خانواده و همکارانش سازش کند. او درک می کند که انتظارات اجتماع از او چیست و تا اندازه زیادی قادر است خود را با این توقعات تطبیق دهد. همچنین او آماده قبول مسوولیت است و نسبت به محدودیت های خود آگاهی دارد.


شخصی که رشد عاطفی کرده است، در مورد همسر و فرزند و دوستان و مشکلات زندگی نظریه واقع بینانه ای دارد. او دارای فلسفه زندگی معینی است که بر اساس آن می تواند از بحران های دایمی زندگی جلوگیری کند.

همسر


رشد عاطفی، کی و چقدر؟


یکی از مهم ترین عوامل رشد ، مقدار و چگونگی رشد عاطفی است. مثلاً شخص ممکن است 30 تا 40 سال عمر کرده باشد ولی از لحاظ رشد عاطفی عقب مانده محسوب شود. چنین شخصی قدرت کنترل احساسات و عواطف خود را ندارد و در نتیجه زندگی زناشویی او مختل می شود. شخصی که رشد عاطفی کرده است، در مورد همسر و فرزند و دوستان و مشکلات زندگی نظریه واقع بینانه ای دارد. او دارای فلسفه زندگی معینی است که بر اساس آن می تواند از بحران های دایمی زندگی جلوگیری کند. او به پیشرفت های فعلی خود متکی است و زیاد به گذشته خود ، هر چند هم با شکوه بوده باشد ، اتکا ندارد. در ضمن به مطالبی از قبیل امور جنسی، عشق، ازدواج و تربیت کودک نگاه روشنی دارد.

خیلی وقت ها مشکل اینجاست که آدم ها تغییر می کنند اما با هم تغییر نمی کنند: در دو مسیر یا با سرعت های متفاوتی تغییر می کنند.


مثلث عشق


با تمام این حرف ها، امروز دانشمندان به این نقطه رسیده اند که «اگر عشق و احساسات قابل اتکا نیستند پس چه چیزهایی باید وجود داشته باشد تا عشق افراد پایدار بماند. ابتدا نظریه ای شکل گرفت که اگر برخی شباهت های اولیه بین افراد وجود داشته باشد صمیمیت و رفاقت بیشتری بین آنان به وجود می آید که می تواند ازدواج موفق را تضمین کند اما تجربه نشان داد که این اتفاق هم نمی افتد. آقای استنبرگ که مثلث عشق را ارایه کرده بود به این نتیجه رسید که خیلی از طلاق ها، برخلاف انتظار، در مواردی اتفاق می افتد که انتخاب اولیه اشتباه نبوده است. یعنی افراد در ابتدای ازدواج، شباهت هایی به هم داشته اند اما پس از ازدواج تغییر کرده اند.


پس خیلی وقت ها مشکل اینجاست که آدم ها تغییر می کنند اما با هم تغییر نمی کنند: در دو مسیر یا با سرعت های متفاوتی تغییر می کنند. پس حالا این سوال به وجود می آید که «اگر شباهت اولیه هم ضامن صمیمیت نیست پس چه چیز می تواند صمیمیت و رفاقت درازمدت بین زوج ها را تضمین کند؟»




هوش عاطفی ات را به کار بینداز!


پژوهش های زیادی نشان داده اند که هوش عاطفی یکی از مهم ترین عوامل موفقیت ازدواج است. هوش عاطفی نوعی از هوش است که به ما کمک می کند به احساساتمان آگاه باشیم. بتوانیم عواطفمان را خوب بیان کنیم. آنها را خوب کنترل و هدایت کنیم. ظرفیت های خودمان را بشناسیم و در مجموع یک حس مثبت کلی نسبت به خودمان داشته باشیم. از طرف دیگر بتوانیم عواطف فرد مقابلمان را درک کنیم و نسبت به آن واکنش اجتماعی یا بین فردی مناسب داشته باشیم.

هوش عاطفی به ما کمک می کند که وقتی دچار تعارض در احساساتمان می شویم، فرو نریزیم و بتوانیم به عنوان مساله ای معمولی حلش کنیم. این نوع هوش ، یک چیز ذاتی نیست و در شرایط محیطی شکل می گیرد و در میان تمام عوامل موثر در موفقیت در ازدواج، کلیدی ترین نقش را دارد.


اگر دو طرف دارای هوش عاطفی بالایی باشند می توانند بفهمند که چه طور همراه و همگان با تغییر احساسات و عواطف یکدیگر تغییر کنند تا زندگی شان به رشد و صمیمیت بیشتری منجر شود.



منبع : چهار دیواری - با تلخیص



 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

  

  

ازدواج و رابطه عاشقانه

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/




ازدواج نوعی رابطه است . اصولا زندگی یعنی برقراری رابطه برای پاسخ گفتن به ضرورتها. در ازدواج ما دو نوع نیاز را باید برطرف کنیم 1- نیاز جنسی که خیلی مهم است 2- نیاز روحی - روانی که آن هم به نوبه خود مهم است البته ما نیازهای مادی هم داریم که بدون ازدواج هم قابل پاسخگویی است .


وقتی نیاز جنسی ما به صورتی مکانیکی برطرف بشود ، نمی‌توانیم نام آن را ازدواج یا زندگی مشترک بگذاریم 0 چرا که این رابطه با خود ارضایی هیچ فرقی ندارد. تنها نوعی رابطه مکانیکی است . حتی می توانم بگویم که در برخی اوقات خود ارضایی، که به هیچ وجه تجویز نمی شود ولی طبق آمار مراکز علمی ، بسیاری به این شیوه ارضاء پناه می‌برند، آرامش بیشتری به دنبال دارد . چراکه ما در ارضاء جنسی مکانیکی و پسیکولوژیک ، صدمه هم می خوریم.چرا که در این خصوص رابطه ناهنجار است و در ضمن خیال می کنیم مورد سوء استفاده قرار گرفته ایم.


پس انگیزه ما برای زندگی مشترک ارضاء دو نوع نیاز است: نیاز جنسی و نیاز روحی- روانی.اما چرا ما مبتلای به این نیازها شده ایم ؟! نیاز جنسی که غریزی است و در سرشت ماست . ما نیازهای روحی خود را به شکل های گوناگون کسب می کنیم . ما به این نیاز مبتلا می شویم. در واقع وقتی احساس درونی می کنیم ، نیاز به ایجاد رابطه داریم 0 در رابطه ای که بیشتر واکنشی است . ممکن است رابطه جنسی را هم خرج رابطه روحی روانی خود بکنیم ، ولی چیزی به دست نیاوریم . یعنی ارضاء خود را رها کنیم تا روانمان التیام یابد 0 تهی درون پر شود 0 خلأدرون از بین برود . ولی می بینیم که نمی شود 0 پناه بردن به بسیاری از گروه ها و فرقه ها بخاطر رهایی از این احساس خلأ و تنهایی و پوچی درون است.




بنابر این وضعیت ما در رابطه با عشق می تواند دوگونه متصور بشود :


1- وقتی که احساس عاشقانه داریم

2- وقتی که به واقع عاشق هستیم .

احساس عاشقانه داشتن برای همه ما دست می دهد. نوعی فرار ازخلأ درونی است . می خواهیم خود را فریب بدهیم. از این رو احساس می کنیم که کسی را دوست داریم . به شدت هم دوست داریم . ولی وقتی به او بیش از حد نزدیک می شویم ، از او می گریزیم. مشکل ما خلأ درونی است . دنبال پاسخ هستیم ، ما تنها شکل آن را عوض کرده ایم.شکلی عاشقانه به آن داده ایم ، ولی این یک رابطه عاشقانه نیست ؛ عاشق نمایانه است ؛ نوعی تلقین به نفس است ؛ نوعی فرار از احساس تنهایی ، اجحاف و بی کسی.


ازدواج با عشق و بدون عشق !


ازدواج خالی از عشق ضایع است. اینچنین رابطه ای تبدیل می شود به مشتی روابط خام و مکانیکی. تکرار روزان و شبان . تکرار بیگاری های اجتناب ناپذیر. تکرار دلخوری ها و دلمردگی ها . تکرار فرارها و دغدغه ها 0 تکرار مصیبت ها و تعزیت ها . زندگی مشترک بدون جاذبه های عاشقانه چه از نوع اول و چه از نوع دوم ، به واقع تحمل ناپذیر است . ولی ما باید تحمل کنیم و بهای آن را با سلامتی خود بپردازیم.این بدهی ما به ذهنیتی است که در آن جهالت و نادانی حکومت می کند.

در این صورت ، یکنواختی آن آزار دهنده است . تلاش بیهوده برای سرپا نگه داشتن آن آزار دهنده است .


نیروی حیاتی ما را تحلیل می برد . ولی ما می مانیم چرا که راه دیگری در برابر خود نمی بینیم . دیدگاه ونظرگاه ما محدود و بسته است . می ترسیم. ما برای رهایی از اضطراب و ترس ازدواج کرده ایم ! پس پر از ترس و وحشتیم. ازدواج نه تنها این اضطراب و ترس را از بین نمی برد ، بلکه افزایش هم می دهد .


ازدواج نه تنها احساس ایمنی به ما نمی دهد ، بلکه اندک احساس ایمنی ما را نابود هم می کند . من به هیچ وجه با ازدواج مخالف نیستم . انسان برای داشتن زندگی مشترک در این عالم هستی گذاشته است.


زن و مرد مکمل یکدیگرند و در طراحی هستی بدین شکل روییده اند. ولی می دانم که چالش های عصبی آن ما را فرسوده می کند . بهانه هایی که برای تداوم آن داریم عذاب آور است . سازگاری و تطبیق در آن دشواری زاست . با این همه ما از سر ناچاری آن را ادامه می دهیم ، چون می خواهیم که همراه با هنجار جامعه باشیم و می ترسیم که جامعه بر ما انگ و برچسب بگذارد . چرا که باید نیاز جنسی خود را به صورتی مکانیکی ارضاء کنیم .


می مانیم و می پوسیم ! می مانیم و استعدادهای خود را تلف می کنیم 0 می مانیم و در جا می زنیم .


نه ؛ وا پس می رویم ! ازدواج وقتی از سر ناچاری است و مرکز ثقل آن شهوت است ، تنها به معنی پرداختن به جنسیت است ، ضایع کننده است 0 چرا که دو طرف یکدیگر را درک نمی کنند . رابطه جنسی آن هم صرفا برای تخلیه « روانی » خویش نوعی ستم به خود است . دو « تن » بدون درک هم جمع شده اند که تازه معنای آن هم جمع شدن نیست ، این نوعی « جمع نمایی » است که در اصل تفرقه است 0 جهان های متفاوت ، راه های متفاوت ، جهت های متفاوت ، نگاه های متفاوت ، هدف های متفاوت ، سلیقه های متفاوت ، و عقده های یکسان و زجرهای غیر متفاوت ! زجرهای ما یکسان است ، چرا که عقده های انسان های پسیکولوژیک و بیولوژیک کم و بیش همانند است .


وقتی انسان ازدواج را « هدف » در نظر می گیرد ، باید بهای نازل آن را هم بپردازد . باید تسلیم بشود.باید دور از عشق و سرمستی و پرواز و سبکی و شور و شعف و نشاط و طرب زندگی کند من این را زندگی نمی دانم. این نوعی شکنجه است که آدمی به خاطر نادانی و جهالت و هم هویتی با گذشته موروثی به جان می خرد و بهای سنگینش را هم با فرسودگی و مرگ در هر لحظه می پردازد . رنج و دردی که همواره باید تحمل کند . ازدواج و یا زندگی مشترک عبارات با شکوهی هستند ، آن گاه که دو نفر به هم بر می آیند و در کنار هم احساس شادی و خوشی و سبکی و پرواز می کنند .یعنی زندگی طربناک ، همچنان که ژرژ پنجم کرد ! پادشاه بریتانیای کبیر ، پادشاهی انگلیس را رها کرد که با معشوقه خود « خانم سامپسون» زندگی کند. بخاطر یک زندگی عاشقانه دست از سلطنت برداشت و تا حدود صد سالگی نیز در کنار همسرش ماند !

 ولی ما این رابطه باشکوه را خراب می کنیم یا به استقبال خرابی آن می رویم ! چرا که از آن هیچ چیز جز رابطه جنسی ، آن هم کج و معوج ! - نمی دانیم 0 آن را خراب می کنیم ؛ با انتظارهای بیهوده ، با سبکسری های بچه گانه ، با نپختگی های کودکانه ، با باورهای عتیق و با محاسبه های کوچک و مقایسه های بی ربط و چالش های بی جهت ! ما زندگی مشترک را به تکرار کلیشه های خمیازه آور تبدیل می کنیم و بعد از کسالت آن می نالیم . ما برای زندگی مشترک تجربه کافی و وافی نداریم . ادای آن را در می آوریم 0 می خواهیم آن را در خانه همسر خود به دست آوریم. تاجری هستیم که بدون دست مایه دست به تجارت زده ایم . عاقبت آن هم معلوم است: ورشکستگی آشکار یا پنهان ! همه اینها تحفه انسان پسیکولوژیک است برای یک زندگی به اصطلاح مشترک که می توانیم نام آن را بگذاریم «زندگی نامشترک» !


بسیاری ازدواج می کنند ولی از سر ناچاری و خود را ، یعنی قابلیت ها و استعداد های خود را تباه می کنند .آنها گستره های دیگر را ندیده اند . هر چه دیده اند و شنیده اند همین بوده است. از این رو فکر می کنند که راه دیگری در مقابل ندارند. به علاوه عشق هم به این سادگی ها حادث نمی شود . منتظر آن هم نباید بود . چرا که انتظار باعث می شود که عشق از ما بگریزد. عشق مهمان ناخوانده است . می آید بدون آنکه در بزند . ما را آتش می زند بدون آنکه صدای گامهایش را بشنویم . بنابر این به نوعی رابطه باید قانع بود و آن رابطه جنسی است .


از اینجا می توان نوع دیگری از رابطه را هم تعریف کرد . رابطه ای که عاشقانه نیست ولی عاقلانه – عاشقانه است . در این رابطه حوزه مغناطیسی انسان شدت می گیرد . در این حوزه دو انسان به هم جذب می شوند . به نوعی نمی توانند از این حوزه بگریزند . بدون شک جذبه جنسی و آسودگی خیال در آن نقش تعیین کننده دارد . دراین گونه از رابطه ، همزیستی به شکل شکوهمندی ادامه می یابد.

امارابطه عاقلانه – عاشقانه یعنی چه ؟

رابطه عاقلانه – عاشقانه زندگی مشترکی است که البته دور از تصاویری که ما در ذهن داریم تحقق پیدا می کند . در این رابطه اگر محاسبه جایی نداشته باشد ، نوعی عشق تحقق پیدا می کند . اسم این را می گذارم « خودگرا » درست مانند تولد بیولوژیک که در آن انسان معصوم زاده می شود . اما پس از آن انسان بیولوژیک گرفتار دست خوردگی می شود و پسیکولوژیک می شود . در این حالت عشق نمی تواند آن چنان جوانه بزند . چرا که انسان پسیکولوژیک سرشاراز نفرت و کینه است . هرچند می دانیم و می بینیم که در این وضعیت نیز برخی« صاعقه عشق » می شوند . به راستی« صاعقه عشق »! من نام این را می گذارم « صاعقه عشق » چرا که ناگهان پدیدار می شود و درون شرطی انسان راخاکستر می کند . و از این خاکستر جوهر اصیل انسان متبلور می گردد و زاده می شود .


خود ، من ، نفس ، مرکز و هرچه در ذهن ما اخلال می کند می سوزد و ناپدید می گردد . با این حال عشق اولی یا خردگراست که عمومیت دارد و می تواند انسان پسیکولوژیک را هم به مرزهای دگرگونی فانکشنال بکشاند . در واقع عشق اول راهگشا نیز هست .


عشق نوعی مراقبه دایم است . مراقبه ای که ما را به ورای ذهن شرطی می برد . در این حالت ذهن ما همان است که بوده ، یعنی شرطی و برنامه ریزی شده است . ولی عشق در آن تحول و دگرگونی شگفتی ایجاد می کند . پیوند ما رابا برنامه های ذهنی و عقده ها می برد . عشق قاتل چرک درون ماست. عشق قاتل همه محاسبه هاست . عشق قاتل انتظارها و سبکسری های ماست 0 عشق قاتل منیت هاست . بنابراین عشق نجات دهنده است .منجی ماست . انسان پسیکولوژیک و فانکشنال ، هر دو در معرض حادثه عشق اول و دوم هستند . هر چند انسان فانکشنال بهتر در این حوزه مغناطیسی قرار می گیرد . چراکه سراسر نگاه ، توجه و مراقبه است . و ذهنی که مزاحمت ندارد و شکوه زیبایی را باهمه وجود حس می کند.


عشق قاتل خود محوری هاست. آینه ای است که جوهر ما را بر ما آشکار می کند . جوهری که غماز است. عشق قاتل همه است به جز معشوق . همه در برابر معشوق می میرند ؛ نه به کینه و نفرت و شکنجه ، نه ؛ از سر بی نیازی می میرند. عشق بشارت دهنده بی نیازی است . هنگامی که عشق هست ، جهان و حتی همه عالم هستی از آن ماست . از این رو حسادتی در کار نیست . آزمندی در کار نیست . با عشق ما همه چیز داریم ؛اما وابستگی نداریم .


عشق یعنی توانگری 0 عشق یعنی هیچ ! یعنی « تهیت »0 یعنی کوری و کری نسبت به جهان شرطی. عشق یعنی معشوق و دیگر هیچ!


متأسفانه ممکن است که ما پس از مدتی به وضعیت گذشته باز گردیم . و البته باز می گردیم ! باکی نیست . ولی این حالت یکی از شگفتی های درون ما باقی می ماند.با این همه می توانیم همچنان به عشق اول بیندیشیم . عشقی که من روی آن خیلی حساب می کنم . عشق اول ، عشق واقعی زندگی ماست . می تواند تکرار بشود . می تواند هما ن جا که هست بماند . انسان فانکشنال که دور از محاسبه و مقایسه و رقابت زندگی می کند همیشه مستعد عشق اول و دوم است .


انسان فانکشنال که افق دید او تمیز و پاک است ، همواره مهیای پذیرش عشق اول و دوم است . عشق اول است که کیفیتی انسان ساز دارد . هنر و زندگی را جلا می دهد0 شادی را جاودان می کند . بدون آنکه زیان های عشق دوم راد اشته باشد 0 عشق دوم همه چیز را خاکستر می کند 0وادی جنون است .


عاشقم من برفن دیوانگی

مردم ازفرهنگی و فرزانگی


عشق اول سازنده است . انسان فانکشنال را در مسیر سازندگی نگه می دارد . بیشتر به درد جامعه می خورد. از این روست که می تواند گرمای عشق دوم را هم داشته باشد ، ولی خسارت های عشق دوم را نداشته باشد . این که می گویم « خسارت » ، به خاطر این است که در هر حال ما باید در جامعه زندگی کنیم . از این رو عشق دوم ویران کننده جامعه است . همه هنجارها را به هم می ریزد . رو به درون دارد. اما عشق اول رو به بیرون هم دارد . از ضرورت ها غافل نیست . با این همه این اتفاق ( ورود عشق دوم ) ممکن است هر لحظه از نو رخ دهد .


عشق اول دارای جاذبه جنسی است که تکراری خوشگوار دارد . همراهی با طرفی که همرأی و همساز و همدم و همدل و همراه و همکوش و همفکر وهمکیش و همسان و همتا و همبود و همشد وهمخواه شماست . این عشق داوم دارد . عشق دوم اغلب بی دوام است . صاعقه وار می آید و صاعقه وار می رود. همه ما منتظر عشق دوم هستیم ؛ از این روست که عشق اول را که واقعی تر و ممکن تر و محتمل تر است از دست می دهیم ! بیداری ما ضامن ادراک ورود عشق اول و خردگر است . 


این بیداری را پاس بداریم . عشق اول همیشه در نزدیکی ما لنگر انداخته است . همیشه منتظر ماست . ورودش را در هر لحظه خوش آمد بگوییم .


 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

  


  

احکام ازدواج موقت در فتاوای آیت‌الله بهجت


۵۲۸٫ آیا براى مردى که همسر دایم دارد، ازدواج موقّت جایز است؟ ج. جایز است

پایگاه اطلاع‌رسانی مرحوم آیت‌الله بهجت (ره) نوشت:


حکم ازدواج موقّت


۵۲۷٫ ازدواج موقّت از نظر اسلام چه حکمی دارد؟

ج. جایز، بلکه مستحبّ است.


۵۲۸٫ آیا براى مردى که همسر دایم دارد، ازدواج موقّت جایز است؟

ج. جایز است


۵۷۸٫ آیا مرد با داشتن همسر دایم، مى‏تواند ازدواج موقت کند؟ رضایت و اجازه همسر دایمی او چه نقشى دارد؟

ج. مى‏تواند و نیازى به اجازه‏ى همسر دایمی ندارد.

 

۵۷۲٫ آیا مرد مسلمانى که همسر مسلمان دارد، مى‏تواند زن اهل کتاب را به عقد موقّت خود درآورد؟

ج. مى‏تواند با آنان به صورت عقد موقت ازدواج کند.


۵۳۹٫ آیا ازدواج موقت مرد به نفع جامعه است یا باعث متلاشى شدن جامعه مى‏گردد؟

ج. به نفع جامعه است.


۵۴۲٫ اگر پسر و دخترى بخواهند از طریق ازدواج موقّت با همدیگر رابطه‏ى شرعى داشته باشند، در صورت‏هاى زیر چه شرایطى معتبر است؟


۱) اگر رابطه صرفا رابطه‏ى متعارف شغلى یا تحصیلى باشد؟


۲) اگر رابطه صرفا به خاطر استمتاع، جنسى بدون دخول باشد؟


۳) اگر رابطه به خاطر آمیزش جنسى (دخول) باشد؟


ج. در تمام صور جایز است، ولکن در باکره با اجازه‏ى پدر احتیاطا.


۵۴۷٫ فرق صیغه عقد موقت و زنا چیست و آیا مرد خودش مى‏تواند عقد را جارى کند؟


ج. عقد موقت مثل دایم مشروع و مشروط به شرایط است و مرد هم مى‏تواند صیغه‏ى صحیح را جارى کند و هم چنین زن نیز مى‏تواند صیغه را خود جارى نماید.


۵۵۰٫ زن و مردى که صیغه شده‏اند، چه حقوقى نسبت به هم دارند؟


ج. مرد حق استمتاع و زن حق مهر دارد.


۵۷۳٫ آیا فواحش را مى‏توان عقد موقّت کرد؟


ج. بله، مى‏شود، هر چند خلاف استحباب است.



۵۷۴٫ متعه نمودن زنان بدکاره چه حکمی دارد؟ و باید شرایط ازدواج موقت از نظر عده و… رعایت شود یا نه؟


ج. متعه کردن آن‏ها قبل از توبه‏ى شان، کراهت دارد و باید تمام شرایط ازدواج موقت رعایت شود.



۵۷۶٫ آیا در ازدواج موقت نیازى به ثبت آن در محضر رسمی مى‏باشد؟


ج. شرعا لازم نیست.


۵۸۰٫ فرزندى که از ازدواج موقت متولد مى‏شود مربوط به پدر است یا مادر؟


ج. مربوط به هر دو است.



۵۸۱٫ آیا این مطلب صحیح است که مسؤولیت طفل حاصل از نزدیکى در زمان ازدواج موقت با مرد نمى‏باشد؟


ج. خیر، صحیح نیست.


 حسین سعیدی سردفتر ازدواج 54و طلاق 39

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

  


شروط ضمن عقد ازدواج



وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/



از صفحات سند چند برگی ازدواجتان کدام یکی را بدقت خوانده‌اید؟


فقط صفحه مربوط به مهریه را یا صفحه شروط ضمن عقد را؟


یا صفحه‌ای که نام و مشخصات شما و همسرتان را کنار تاریخ عقد ثبت کرده؟


شما در عقدنامه‌تان بیشتر دنبال خاطره‌ها می‌گردید یا واقعا می‌دانید روزی که پشت سرهم زیر صفحاتی را که سردفتر تند و تند آنها را ورق می‌زند، امضا می‌کردید چه بار مسوولیتی را به دوش گرفته‌اید‌؟


حال و هوای حاکم بر دفترخانه‌های ازدواج وقتی زوج‌ها به همراه خانواده‌هایشان برای هرچه زودتر جاری شدن صیغه عقد هیجان‌زده شده‌اند، واقعا دیدنی است مخصوصا اگر سردفتر به چند خانواده به صورت همزمان وقت داده باشد و ازدحام جمعیت باعث کمبود وقت و سریع انجام‌شدن کارها شود. درست در چنین مواقعی است که زوج‌ها وقتی با سند ازدواج روبه‌رو می‌شوند و می‌فهمند باید زیر تمام صفحات آن را امضا کنند تمایل دارند هرچه زودتر کار تمام شود بدون آن‌که حتی کنجکاو شوند با این امضا‌ها زیر بار چه تعهداتی می‌روند.


بیشتر سردفترها فقط صفحات عقدنامه را ورق می‌زنند و بدون هیچ توضیحی درباره مندرجات سند با انگشت نشان می‌دهند که زوج‌ها کجاها را باید امضا کنند در حالی که سند ازدواج به خاطر مسئولیت ‌آور بودنش سندی مهم است که زوج‌ها بخصوص خانم‌ها باید از بندبند آن مطلع باشند چون اگر غیر از این باشد وقتی پیچ و خم‌های زندگی شروع شود تمام امضاها دست و پاگیر می‌شوند.


یکی از بندهای عقدنامه می‌گوید: زوج ضمن عقد شرط کرد که هر گاه طلاق بنا به خواسته زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد زوج موظف است نصف دارایی خود را که در زمان زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را با نظر دادگاه به صورت بلاعوض به زوجه منتقل کند پس اگر مردی این شرط را امضا کند مشمول موضوع تصنیف در دارایی‌های مشترک می‌شود و زن مطلقه می‌تواند با ارائه دادخواست این مبالغ را مطالبه کند.

شروط دوازده‌گانه

در یکی دیگر از بندهای عقدنامه آمده است زوج به زوجه بلاعزل با حق توکیل به غیر داد که با رجوع به دادگاه و دریافت مجوز پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه کند. پیداست اگر مردی با این شرط موافقت کند زن می‌تواند در دادگاه اقامه دعوا کرده و زوج از شروط مندرج در عقدنامه را اثبات کند و با حکم دادگاه به دفترخانه رسمی طلاق مراجعه کند چون در این صورت از سوی زوج وکیل است که اصالتا (شخص خودش) یا ا (با انتخاب وکیل و تفویض به وی) خود را مطلقه کند.


نکته: تقریبا بیشتر حقوقدان‌ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد از داشتن مهریه‌های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد.



پس لازم است مردها بدانند اگر پای چنین شرطی در عقدنامه را امضا می‌کنند حق طلاق را در صورت تحقق این دوازده شرط به همسرشان داده‌اند:


- خودداری شوهر از دادن نفقه زن به مدت ۶ ماه به هر عنوان حتی با توسل به اجبار،


- سوءرفتار یا سوءمعاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند،


- ابتلای زوج به بیماری‌های خطرناک و درمان‌نشدنی به نحوی که دوام زندگی زناشویی را برای زوجه به خطر بیندازد،


- جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد،


- بی‌توجهی به رای دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد،


- محکومیت شوهر به حکم قطعی به ۵ سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی در پرداخت منجر به ۵ سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی منتهی به ۵ سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم در حال اجرا باشد،


- ابتلای زوج به هر گونه اعتیاد مضر که به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی خلل وارد کند،


- زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا ۶ ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند،


- محکومیت قطعی زوج در ارتکاب به جرم و اجرای هرگونه اعم از حد و تعزیر که آبروی زوجه را به خطر بیندازد،


- باردار نشدن زوجه از زوج بعد از ۵ سال به علت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر،


- مفقودالاثر شدن زوج و مراجعه نکردن به دادگاه ۶ ماه بعد از مراجعه زوجه به دادگاه و ازدواج مجدد زوج بدون رضایت زوجه یا اجرا نکردن عدالت بین همسران به تشخیص دادگاه.


پس با تحقق هر یک از این شروط و اثبات آن در دادگاه، زن می‌تواند با استفاده از ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و پس از قطعیت حکم نسبت به اجرا و ثبت صیغه طلاق در دفتر رسمی ثبت طلاق اقدام کرده و خودش را مطلقه کند.


شروط ضمن عقد


تقریبا بیشتر حقوقدان‌ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد از داشتن مهریه‌های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد اما مهریه پولی است که زیاد هم نسبت به وصول آن نمی‌توان امیدوار بود.

 برای همین زوج‌ها قبل از جاری شدن صیغه عقد می‌توانند توافق کنند تا حقوقی چون حق تحصیل، اشتغال، حق انتخاب محل سکونت یا شرط تضمین پرداخت مهریه از سوی یک یا ۲ نفر از اعضای خانواده یا آشنایان زوج را در عقدنامه درج کنند.


در واقع شرط در طلاق یا همان چیزی که مردم به عنوان حق طلاق می‌شناسند هم از جمله این شروط است. این شرط به زن حق می‌دهد تا خود را ا طلاق دهد یعنی زن وکیل مطلق از طرف شوهر خود باشد که هر زمان بخواهد یا پس از تحقق امری معین و اثبات آن در دادگاه خود را مطلقه کند.


البته درج این شرط در عقدنامه به این معنی نیست که دیگر مرد نمی‌تواند همسرش را طلاق دهد. در واقع مرد در شروط ضمن عقد فقط به صورت ی این حق را به همسرش می‌دهد و زن هم به عنوان وکیل در طلاق این را می‌داند که این حق یا شرط ضمن عقد به معنای انتقال کامل و مطلق حق از سوی شوهرش نیست و مرد هم می‌تواند بنا بر شرایطی از این حق استفاده کند.


بد نیست بدانید که شروط ضمن عقد با محتوایی چون ممنوعیت ازدواج دوم برای مرد، عدم نزدیکی یا طلاق در مدت معین مثلا ۵ سال قابلیت اجرا ندارد اما می‌تواند زن در شروط ضمن عقدش این نکته را بگنجاند که مثلا مهریه او به دخترش تعلق بگیرد (شرط صلح مهریه به فرزند)



بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


انگیزه‌های ازدواج


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/


 

چرا ازدواج میکنیم

 

هدف از تشکیل خانواده، تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان از جمله دست‌یابی به سکون و آرامش است. دست‌یابی به این اهداف والا، نیازمند توجه جدی به خانواده می‌باشد. در حقیقت خانواده یعنی گروهی، متشکل از افرادی که از طریق نسب یا سبب و رضاع با یکدیگر به عنوان شوهر، زن، فرزندان، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی به نام خانه زندگی می‌کنند.

خانواده به عنوان اوّلین کانونی که فرد در آن قرار می‌‌گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اوّلین تأثیرات محیطی که فرد دریافت می‌کند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری فرد از سایر محیط‌ها می‌تواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد.

 

خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد. عواملی چون شخصیت والدین ، سلامت روانی و جسمانی آن‌ها ، شیوه‌های تربیتی اعمال شده در داخل خانواده، شغل و تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده، محل سکونت خانواده، حجم و جمعیت خانواده، روابط اجتماعی خانواده و بی‌نهایت متغیر دیگر در خانواده وجود دارند که شخصیت فرزند، سلامت روانی و جسمانی او، آینده شغلی، تحصیلی، اقتصادی، سازگاری اجتماعی و فرهنگی، تشکیل خانواده او و غیره را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
انحرافات خانواده، عدم سلامت روانی خانواده، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده از لحاظ تأثیری که روی اعضاء خود دارد جامعه را نیزتحت تأثیر قرار می‌دهد.

افراد، پیوند میان خانواده و اجتماع هستند. افراد پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع می‌شوند و ویژگی‌های سالم یا ناسالم خود را که در خانواده دریافت کرده وارد اجتماع می‌کنند. از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده‌های آن وابسته است.

 

 

● اهمیت ازدواج

تـردیـدی نـیست که ازدواج ومیل به زناشویی زن ومرد از غرایز اولیه نوع بشر است وهر انسانی به صـورت طبیعی علاقه مند به ازدواج وتولیدمثل می باشد, به تعبیر دیگر, هر انسانی در صدد است کـه از طـریق تولید مثل، حیات موقت وپایان پذیر خویش را از طریق بقای فرزند دایمی سازد, در عـیـن حال، چگونگی بقای نسل نیز برای وی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چه این که هر فرد بـشـر هـمـان گـونـه کـه به سلامت خویش می اندیشد, به سلامت فرزند خویش نیز اهتمام دارد وهمان گونه که به دنبال سعادت خویش است، سعادت فرزند خود را نیز می خواهد, زیرا در حقیقت فرزند خود را تداوم وجود خویش دانسته وسعادت وی را از سعادت خویش جدا نمی داند.

علی (ع) در نامه معروفش به امام حسن مجتبی (ع) می فرماید: و وجدتک بعضی بل وجدتک کلی، حتی کان شیئا لو اصابک اصابنی وکان الموت لواتاک اتانی فعنانی من امرک ما یعنینی من امر نفسی .

 


 

آنـچـه در سـخن علی (ع) آمده، همان ندای فطرت است که هر فرد انسان فرزندش را جزء خویش، بـلـکه تمام هستی خویش می داند که از طریق او بقا وتداوم می یابد, بنابراین، مرگ فرزند را مرگ خـویـش تـلـقـی مـی کـند وهمان گونه به سرنوشت فرزندش می اندیشد که به سرنوشت خویش می اندیشد, واز طرفی از دیرباز انسانها متوجه تاثیر سلامت پدر ومادر در سلامت فرزند بوده اند. از این جهت در طول تاریخ، همه ملل در انتخاب همسر, امور زیادی را مراعات نموده وامر ازدواج را بـا ملاحظه شرایط زیادی انجام می داده اند که همه این شرایط لااقل به تصور آنان برای سلامت جسمی ویا سعادت معنوی فرزندانشان اهمیت داشته است .

در ایـن زمینه توصیه های فراوانی از حکیمان جوامع ملل مختلف نقل شده ومردمان به آن پای بند بـوده ودر امـر مـقـدس ازدواج، آنها را مراعات می نموده اند, چنان که از پیامبر اکرم(ص)ودیگر امامان مـعـصوم نیز چنین توصیه های ارزنده ای را در کتب مختلف مشاهده می کنیم . به عنوان نمونه، پیامبر اکرم(ص)می فرماید: انظر فی ای نصاب تضع ولدک فان العرق دساس, بنگر که فرزندت را از چـه فـامـیلی به دست می آوری، چه این که اخلاق وخصایص هر فامیلی در نسل آنها باقی می ماند (وانـحـرافـهای اخلاقی آنان تاثیر سوء خود را در فرزندان آنها نیز به جا خواهد گذاشت). بنابراین، همگان باید در انتخاب همسر دقت کافی کنند واز بهترین افراد برای خویش همسر برگزینند

 

 

 

● انگیزه‌های ازدواج

انگیزه های غلط برای ازدواج هنگام ازدواج بیشتر با گوشهایت مشورت کن تا با چشم هایت (آلوفن بیسمارک) بـعضی اوقات افراد دم بخت به دلایل عجیب و غریبی ازدواج می کنند. گاهی نـیز دلایل خوب و موجهی برای انتخاب فرد به خصوصی در سر دارند. آیا شما هم تحت فشار هسـتـیـد کـه هرچه زودتر ازدواج کنید؟ پس بهتر است نگاهی هم به این «دلایل بد» برای ازدواج بیندازید:

 

 

▪ ازدواج کردن فقط به خاطر پول

فــرض می کنیم فردی که شما شیفته و عاشقش شده اید شـخـص ثـروتـمـندی بـاشـد؛ کـه خـوش بـه سعادتان. البته عـاقـلانـه هم نیست که با آدمی که کاملاً بی پول اسـت وهـیچ قــصدی هم ندارد که در آیـنـده در تأمین هزینه های زندگی سهمی داشته باشد، ازدواج کنید، مگر آن کـه حـاضـر باشید روزی ۱۸ ساعت با کمال رضایت کار کنید تا قادر باشـید مخارج سنگین زندگی را تـأمین کنید. اما ازدواج کردن با یک نفر تنها به خاطر پول، صـرفنـظـر از احـسـاس شـمـا نسبت به آن فرد، تقریباً همواره اشتباه است.

 

▪ ازدواج به خاطر دور شدن از خانه والدین

وقـتـی وضـعیت در خانه پدری، شوم و اندوه بار باشد، ازدواج یک راه گریز محسوب می شـود. تعجبی ندارد که خیلی ها این راه گریز را انتخاب می کـنـند. اما معمولاً این مسیری است که شما را از چاله در آورده و به چاه مـی انـدازد! یکی دو سال دیگر در خـانه پـدر و مادر ماندن، بهتر از آن است که با نخستین پیشنـهاد ازدواج ، تن به تأهل دهید، چون آن وقـت مـمـکـن است شریک زندگی تان تا آخر عمر سبب رنجش و آزار شما گردد.

 

 

▪ علاقه والدین شما به فرد مورد نظر

البـتـه جـای تـعــجب دارد که والـدین شـمــا واقعاً همسر آینده شما را دوست بدارند! اما دوست داشتن ایـن فـرد از سـوی آنها دلـیل کافی برای مد نظر قرار دادن ازدواج با آن فرد نیست. سال های آینده، زمانی که آنها درگذشتـند و از میان شما رفتند شما کماکان باید اسیر فرد رؤیاهای آنان باشید. فردی که شاید مرد یا زن رؤیاهای شما نباشد.

 

 

▪ خواهان فرزند بودن

بله. «بچه دار شدن» قوی ترین محرک برای بسیاری از افراد در ازدواج است – اما آیا شما حاضرید فرزندان خود را در شرایط نه چندان ایده آل پرورش دهید؟ موضوع اینجاست: زمانی که بچه ها بزرگ می شوند و دنبال زندگی خودشان بروند شـما مجدداً با آن فرد خواهید بود.

هیچ کس کامل نیست، امـا حـداقل کسی را برگزینید که بتواند برای فرزندانتان پدر یا مادر خوبی باشد؛ همـچـنـین خود شـما به وی علاقه داشته باشید و برایش احترام قائل باشید. در غـیر این صـورت گـزیـنه دیـگری را مد نظر قرار دهید مثلاً کودکی را به فرزندخواندگی بپذیرید.

 

 

▪ کسی که به خاطر شما همسرش را کنار گذاشته

معمولاً این گـونـه ازدواج ها زیـاد دوام نخـواهـد آورد و پـــایه ای برای یک رابطه درازمدت نخواهد بود. ایـن سناریو را در نظر بگیرید: فردی که شخصی را می یابد که حاضر است به همسر یا نامزد خـود خیانت کند، مسـلـماً رابطه آنها استحکامی نخواهد داشت.

زیـرا کسی کـه تـوسـط شـما بـه فـرد دیگری خیانت کرده، روزی نـیـز به خود شما خیانت خواهد کرد.

 

 

▪ یافتن یک ناپدری یا نامادری برای فرزندتان

اگر توانستید فرد مناسبی را بیابید به شما تبریک می گوییم. اما اگر تردید دارید دست نـگـه داریـد. داشتن یـک نـامـادری یـا ناپدری بی رحم، برای فرزند شما به مراتب سخت تر و ناگوارتر است از این که فقط یک پدر یا مادر دلسوز و مهربان بالای سرش باشد.

 

 

▪ فشار اجتماعی

تمام دوستان شما ازدواج کرده اند، اما شما هنوز مجرد هستید...امـا مطمئن باشید که تا الان یکی دوتای آنها طلاق گرفته اند! پس، خودتان باشید. هنگــامی که مثلاً خاله شما در مورد این که آیا تصمیم به ازدواج دارید یا نه از شما سؤال می کند، توجهی نکنید.

بهتر است تنها باشید تا این که با کسی ازدواج کنید که سبب بـدبـخـتـی شـمـا گــردد. هیچگاه تنها به خاطر آنکه متأهل شوید معیارهای خود را پایین نیاورید. هر کس با عشق الهی متحد شود اندکی از بهشت را در زمین می آفریند (کاترین پاندر)

 

 

● عملکردهای خانواده هسته‌ای

ابتدا نیاز است تا تعریفی از خانواده هسته‌ای داشته باشیم:

▪ خانواده هسته ای: خانواده ای است کوچک ، متشکل از زن و شوهر و احتمالاً فرزند یا فرزندان. از ویژگیهای آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

محدودیت ابعاد خانواده از لحاظ اسلاف: خانواده‌ها معمولا جدا از والدین یا اقوام زوجین حیات می‌گذرانند.

محدودیت خانواده از نظر تعداد فرزندان: خانواده‌ها به حسبü معمول با تعداد اندکی از کودکان تشکیل می‌شود. چنانکه در مواردی جایگزینی نسل(به جهت کمی زادوولد) دچار اشکال می‌گردد.

▪ افقی بودن هرم قدرت : در خانوادهü هسته‌ای به طور معمول، تصمیمات اساسی خانه از طریق گفت‌وگو و تبادل نظر اتخاذ می‌شود.

▪ نومکانی: خانواده هسته‌ای به حسب معمول در محلی جدا از والدین یاü اقوام زوجین تشکیل می‌شود و همین امر در افقی شدن هرم قدرت موثر است.

بعضی چون پارسنز بر این عقیده‌اند که چنین خانواده‌ای بسیار عقلانی است. زیرا عقل و منطق همواره بر آن حاکم است و در اتخاذ تصمیمات اساسی، هر یکاز ساکنان خانه که دارای منطق قویتری است، حق تصمیم‌گیری می‌یابد. جامعه هسته‌ای با جامعه جدید صنعتی سازگار است و بالاترین امکان تحرک جغرافیایی را فراهم می‌آورد.

 

اگبرن در چند دهه پیش هفت کارکرد برای خانواده در نظر گرفت:

۱) تولید کالای اقتصادی و خدماتی
۲) تعیین پایگاه اجتماعی برای فرزندان
۳) آموزش فرزندان
۴) آموزش مذهب به کودکان و نوجوانان
۵) تولید نسل
۶) حمایت
۷) عطوفت و محبت و روابط اجتماعی خانواده

بسیاری از جامعه‌شناسان کارکرد جامعه‌پذیری را در مقایسه با کارکرد آموزشی، دارای مفهومی عمیق‌تر یافتند. زیراکه شامل کلیه یادگیریهای غیررسمی نیز می‌شود.

 

 

باتامور برای نظام خانواده هسته‌ای، چهار کارکرد عمده را مطرح می‌کند:

۱) کارکرد جنسی
۲) کارکرد اقتصادی
۳) کارکرد تولید مثل
۴) کارکرد تعلیم و تربیت

 

 

کینکزلی دیویس پس از تشریح روابط متقابل اعضای خانواده، چهار کارکرد اساسی زیر را برای خانواده عنوان می‌کند:

۱) کارکرد تولید مثل
۲) کارکرد نگهداری کودکان نابالغ
۳) کارکرد کاریابی و ایجاد پایگاه اجتماعی برای فرزندان
۴) کارکرد جامعه‌پذیری

علاوه بر این مرداک نیز با توجه به تاکیدش بر جهانی بودن خانواده، چهار کارکرد فوق را مورد تایید قرار می‌دهد.

 

 

تی‌بیتز در سال ۱۹۳۴ شش کارکرد اساسی خانواده را به صورت زیر مطرح کردند:

۱) تولید مثل
۲) محافظت
۳) اجتماعی کردن
۴) تنظیم روابط جنسی
۵) عاطفه و همراهی
۶) پایگاه اجتماعی

جامعه‌شناسان نیز با اندک تفاوتهایی همین کارکردها را درنظر گرفتند. مثلا ناید هارت علاوه بر کارکردهای تولید مثل، اجتماعی کردن و تعیین پایگاه اجتماعی به کارکردهای محافظت روانی از اعضای خانواده، کاهش و از میان برن تنشها و همچنین خانه‌داری و گذران اوقات فراغت نیز تاکید کرده است.

 

 

پارسونز نیز دو کارکرد اساسی زیر را برای خانواده هسته‌ای منزوی زمان خود قائل است:

۱) کارکرد اجتماعی کردن کودکان
۲) کارکرد شکوفایی و ثبات شخصیت بزرگسالان

این دو کارکرد تنها در روابط صمیمی و محبت‌آمیز خانواده امکا‌ن‌پذیر است. خانواده که گروهی منزوی و جدا از خویشاوندان است و بر اساس انتخاب آزاد و عشق و علاقه زن وشوهر به یکدیگر تشکیل می‌شود، کارکرد اجتماعی کردن کودکان را که دارای ابعاد عاطفی نیز هست به عهده دارد.

جامعه‌شناسانی که خانواده را به صورت یک سیستم، یک گروه و یا یک نهاد خاصی در نظر می‌گیرند، خانواده را در برابر جامعه خشن با روابط رسمی نگاه می‌کنند و از آنجا که خانواده را گروهی کوچک می‌دانند که صمیمیت و محبت ویژگی اساسی و غیرقابل تفکیک آن است، خانواده را بهترین مکان برای یکی از مهم‌ترین کارکردها یعنی اجتماعی کردن نسل جوان در نظر می‌گیرند.

کونیک معتقد است به سبب تبدیل امروزین خانواده به یک محیط خصوصی، جدایی آن با جامعه بزرگ و کاهش وابستگیش به محیط خارج، روابط انسانی دورن خانواده عمیق‌تر شده است.

به گونه‌ای که کونیک از محیط کوچک خانواده به عنوان مهم‌ترین گروه صمیمی نام می‌برد.
از این رو کونیک کارکردهای خانواده را تولید و امتداد نسل، جامعه‌پذیری و انتقال فرهنگ بیان داشته است.

 

چرا ازدواج میکنیم

 

کونیک مهم‌ترین کارکرد خانواده را تولید شخصیت اجتماعی-فرهنگی می‌داند. خانواده، نوزاد یعنی موجودی بیولوژیکی را به شکل فردی فردی با شخصیت اجتماعی-فرهنگی با عناصر فرهنگی جامعه خود و با رفتارهای اجتماعی و قابلیتهای اجتماعی به جامعه تحویل می‌دهد. وظیفه تربیتی جدید به عهده خانواده گذاشته شده است. خانواده در چارجوب درونی خود که به صورت عمده از نظارت و دخالتهای اجتماعی آزاد است، کودکان را تربیت می‌کند. دیگر محور تربیت‌های کودکان ارزشهای شغلی و یا اقتصادی نیست. بلکه بر تربیت انسانی که قادر به غلبه بر شرایط زندگی زمان است تاکید می‌شود. خانواده در جهان دگرگون شونده فعلی، انسانی مستقل و آزاداندیش تربیت می‌کند.

 

 

ارنست برجس مهمترین کارکرد خانواده امروزی را پرورش و حفظ شخصیت اعضای آن می‌داند. یه عقیده وی خانواده به منزله یک واحد شخصیتهای متعامل است که مهمترین وظیفه آن تشدید محبت بین زن و شوهر و پرورش شخصیت فرزندان است. در صورت فقدان فرزند، ایجاد محبت بین زن و شوهر و تقویت مبانی آن مهمترین وظایف است. بنابراین هرگاه محبت بین زن و شوهر رو به ضعف رود و عطوفت نیز ناپدید گردد، انتظارات از نقشهای متقابل از بین می‌رود و خانواده دیگر دارای نظام نخواهد بود.

 

 

دکتر آقابخشی سه کارکرد زیر را به عنوان مهم‌ترین کارکردهای خانواده برگزیده است:

۱/)جامعه‌پذیری فرزندان
۲) نقش اقتصادی و حمایتی پدر
۳) روابط اجتماعی اعضای خانواده
ناید هارت دو کارکرد زیر را در خانواده هسته‌ای مهم می‌داند:
۱)گذران اوقات فراغت جمعی خانواده با یکدیگر
۲) اجتماعی کردن و تربیت کودکان
بطور کلی وظایف و کارکردهای خانواده را می‌توان به صورت زیر برشمرد.
۱) کانون مهر و الفت
۲) تنظیم روابط جنسی و جواب نیازهای‌ جنسی زن و مرد
۳) تولیدمثل
۴) پرورش شخصیت کودکان خانواده
۵) انتقال مواریث مذهب و فرهنگی به نسل بعدی
۶) جامعه‌پذیری(فرهنگ‌پذیری) یا اجتماعی کردن کودکان خانواده
۷) ایجاد احساس امنیت برای اعضاء خانواده و حمایت از آنها
۸) کارکرد عاطفی، یعنی توسعه رفتارهای عاطفی خود و فرزندان خانواده
۹) تعیین پایگاه اجتماعی(جواب به نیازهای عضویتهای اعضاء خانواده)
۱۰) کسب احترام برای اعضای خودی
۱۱) کارکرد(حمایت) اقتصادی(کار، تولید، مصرف و پس‌انداز)

 

 

همه کارکردهای خانواده بخصوص ایجاد احساس امنیت برای اعضاء خانواده و حمایت از آنهادر صورتی می‌تواند در خانواده جاری باشد که خانواده از آسیب‌های اجتماعی دور بماند. در این شرایط است که خانواده با استفاده از مجموعه کارکردهای خود و به ویژه کارکردهایی که مجموعه کارکرد عاطفی خانواده را تشکیل می‌دهد می‌تواند امور تربیتی کل خانواده را در دست بگیرد و به پرورش شخصیت متعادل کودکان و نوجوانان خود بپردازد.

بدیهی است اگر در هر کدام از کارکردهای خانواده خللی ایجاد شود، خود موجب بروز نوعی رفتار در خانواده می‌گردد که ممکن است کل خانواده یا برخی اعضای آن را به سمت آسیبهای اجتماعی بکشاند و یا در مورد کودکان و نوجوانان آنها را دچار فقر عاطفی بنماید. پس رابطه آسیب‌های اجتماعی با کارکردهای خانواده نوعی رابطه متقابل است و در صورت عدم انجام کارکردها، می‌تواند موجب تخریب خانواده شود و تنها راه حفظ سلامت خانواده، دور نگه داشتن آن در آسیب‌های اجتماعی یعنی اجرای متناسب کارکردهای اجتماعی خانواده است.

نویسنده : دکتر محسن بهشتی پور

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


آمادگی برای ازدواج


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/



 







آمادگی برای ازدواج

 

درباره این که شناخت و آشنایی حلقه اول ازدواج است و باید طرف مقابلتان را بشناسید و بعد با او وارد یک زندگی مشترک شوید، زیاد شنیده اید. اما شاید مهم تر از این حلقه اول، حلقه ای نامرئی به نام «شناخت خود» و آمادگی برای ازدواج باشد که کمتر درباره آن فکر کرده اید. این حلقه گاهی زیر پوشش فرهنگ خانوادگی، هنجارهای اجتماعی و مسائل آموخته شده پنهان می شود و مانع از آن می شود که شما بر اساس روحیات و خصوصیات خودتان همسر آینده تان را انتخاب کنید. در این صورت، شما همسری را انتخاب می کنید که خانواده از شما انتظار دارد، جامعه به شما می گوید خوب است و از آنچه در زندگی آینده تان دیده اید، الگوبرداری کرده اید.

بنابراین ما پیشنهاد می کنیم که با نهایت صداقتی که در خودتان سراغ دارید، این فرم خودشناسی را پر کرده و تلاش کنید تا عمیق ترین و روراست ترین پاسخ را به پرسش ها بدهید تا بتوانید به درستی متوجه شوید که از شریک آینده زندگی تان چه انتظاری دارید. بنابراین تکمیل این فرم چند خاصیت مهم دارد:

نکته: ممکن است پرسیدن بعضی از سوالات مثل سن تان، بیماری هایی که داشته یا دارید، تحصیلات تان و... غیرضروری به نظر برسد اما یادتان باشد که همین سوالات می توانند به شما یادآوری کنند که الان در چه مرحله ای هستید و متناسب با جایگاه فعلی تان چه برنامه ریزی برای آینده دارید.

 

اطلاعات فردی

نام و نام خانوادگی:

سال تولد:

محل تولد:

دین:

مذهب:

وضعیت نظام وظیفه (آقایان):

نوع تحصیلات

دانشگاهی / حوزوی:

مقطع تحصیلی:

رشته تحصیلی:

سالی که فارغ التحصیل می شوید:

اطلاعات جسمی

- آیا تاکنون به بیماری های مهمی مبتلا شده اید؟ بله / خیر (در صورت مثبت بودن پاسخ، نام بیماری را بنویسید.)

- آیا در تولد یا پس از آن دچار نقص عضوی شده اید؟ بله / خیر (نام و نوع نقص عضو)

 


 

اطلاعات خانوادگی

شهر محل سکونت فعلی خانواده:

شهر محل سکونت قبلی خانواده:

شهری که اصالتاً به آن منسوبید:

علاقمندید در آینده در چه شهری ساکن شوید؟

از والدین خود برای کمک به ازدواج خود چه انتظاری دارید؟

وضعیت مالی و رفاهی خانواده ی شما چگونه است؟ (نسبت به معمول خانواده ها)

عالی / خوب / متوسط / ضعیف

از نظر عرف جامعه، اعتقادات مذهبی خانواده ی شما در چه حدی است؟

1- رعایت حدود شرعی در همه ابعاد و انجام واجبات و ترک محرمات.

2- رعایت حدود شرعی در همه ی ابعاد و انجام واجبات و ترک محرمات و توجّه به مستحباتی چون نماز اول وقت و جماعت.

3- رعایت اکثر مسائل شرعی و انجام اهم واجبات و ترک گناهان کبیره.

4- انجام واجباتی چون نماز و روزه و کم توجّه به برخی مسائل مثل حجاب.

5- نماز می خوانند، ولی پایبندی های خاصی ندارند.

- تعداد کل افراد خانواده (درجه اول) شما چند نفر است؟

 

 

خانواده

سن,شغل قبلی,شغل فعلی,میزان تحصیلات,میزان درآمد (ماهانه),پدر,مادر,برادر اول,برادر دوم,خواهر اول,خواهر دوم..........

وضعیت مالی - میزان درآمد شما

- آیا قبل از دوران دانشجویی / طلبگی شغلی داشته اید؟

در صورت مثبت بودن پاسخ نام شغل را بنویسید:

آیا قبل از دانشجو یا طلبه شدن سرمایه ای پس انداز کرده اید؟ بله / خیر

در دوره دانشجویی / طلبگی چطور؟ بله / خیر

غیر از تحصیل به شغل دیگری نیز اشتغال دارید؟ بله / خیر (اگر بله چه شغلی؟)

میزان درآمد فعلی شما چقدر است؟

حدس می زنید در آینده چقدر درآمد داشته باشید؟

 


 

وضعیت مسکن

(آقا) آیا در مورد مسکن تا به حال اقدامی کرده اید؟

1- مسکن مستقل دارم / قادر به داشتن مسکن هستم

2- تا بحال فکری نکرده ام

3- در منزل پدری، طبقه مستقلی برای زندگی دارم

4- با پدر و مادرم به صورت مشترک در یک منزل زندگی خواهیم کرد

5- در حال حاضر تا چند سالی بعید است بتوانم صاحب مسکن شوم

به نظر شما تهیه ی حدّاقل امکانات که زوج های جوان بتوانند زندگی را با آن شروع کنند چه مقدار هزینه می خواهد؟

به نظر شما برای شروع زندگی مسکن با چه متراژی می تواند کافی باشد؟

 


 

صفات بارز شخصیتی

- کدامیک از صفات زیر در شما شاخص تر و قوی تر است؟ ( به ترتیب اهمیت 10 صفت را شماره گذاری کنید)

عاطفی / خونسرد / صبور / آرام / کم حرف / مدیر / پرتحرّک / حساس / اهل معاشرت / خوش برخورد / منطقی / عصبانی / با نشاط / پرصحبت / مردم دار / مغرور/ غمگین / افتاده / کم تحمل / گوشه گیر / مغرور / غمگین / افتاده / کم تحمل / گوشه گیر / قاطع / کنایه گو / خودنما / کم حوصله / رؤیایی / بذله گو / تحت فرمان / سازنده / بدبین / خوش بین / باگذشت / حسود / ولخرج / صرفه جو / خسیس

- اگر یک روز تعطیلی کاملاً بیکار باشید، چه کاری را انتخاب می کنید؟

استراحت / مطالعه / ماهواره / سینما / مسافرت / رفتن به کوه و دشت و جنگل / ورزش / تلویزیون / بازدید آشنایان / تنها بودن / دیدن فیلم ویدئو / هم نشینی با دوستان / غیره

- تعریف شما از یک انسان مؤمن چیست و چقدر خود را مؤمن می دانید؟

- دیگران شما را چقدر با ایمان می دانند؟

نشانه های «اجتماعی بودن» چیست؟

- آیا اجتماعی بودن را یک صفت پسندیده می دانید یا خیر؟ چرا؟

- خودتان تا چه میزان اجتماعی هستید؟

زیاد / متوسط / کم

- معمولاً در روز چند ساعت فکر می کنید؟

- بیشتر به چه مسائلی می اندیشید؟

- از لحاظ روحی و شخصیتی آیا بین آنچه هستید و آنچه که دوست دارید باشید، فاصله ای احساس می کنید؟ بله / خیر

- اگر بلی این فاصله تا چه حدودی است؟

- این فاصله در چه زمینه ای است؟

ویژگی های اخلاقی - تربیتی

- چه ویژگی های اخلاقی در شما بارزتر است؟

- به نظر خودتان، شما چگونه آدمی هستید؟

- دوستان و آشنایان شما را بیشتر به کدام خصوصیات می شناسند؟

- از معاشرت با چه کسانی رضایت بیشتری دارید؟

- به دید و بازدید خویشاوندان چقدر اهمیّت می دهید؟

زیاد / معمولی / کم

- از معاشرت با چه کسانی آزرده می شوید؟

- اگر از عمل یا سخن فردی شدیداً دلخور شوید، چه عکس العملی خواهید داشت؟

- اگر از شما عذرخواهی کنند، چه می کنید؟

- ناراحتی هایتان را چگونه منعکس می کنید؟

- بیشتر انتقادپذیرید یا انتقاد کننده؟

- اگر بخواهید از کسی انتقاد کنید، معمولاً چگونه عمل می کنید؟

- در چه مسائلی سخت گیر هستید؟

- به قول و قرارها چقدر پایبند هستید؟

خیلی زیاد / زیاد / متوسط / کم


بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

وظایف زن در برابر شوهر

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/

 

زن در برابر شوهر چه تکلیفی دارد

زن در برابر شوهر چه تکلیفی دارد ؟

تمکین: دکتر کاتوزیان در مفهوم تمکین می¬نویسند: «مفهوم تمکین نیز مانند ریاست شوهر وابسته به عادت و رسوم اجتماعی و اخلاق عمومی است. تمکین عام یعنی قبول ریاست شوهر به خانواده و محترم شمردن اداره او در تربیت فرزندان و ادارۀ مالی و اخلاقی خانواده است. در تمکین عام معیار تمییز اموری که شوهر می-تواند از زن انتظار داشته باشد با عرف است.»

 


این تکلیف ضمانت اجرا ندارد و به حسن نیت و اخلاق همسران بستگی پیدا می کند، بدین ترتیب باید اعتراف کرد که چهره اخلاقی این تکلیف بیش از وصف حقوقی آن است. خودداری از تمکین نشانه سستیپیوند زناشویی و تزلزل واقعی این اتحاد است که هر گاه ادامه یابد، درمان مؤثری جز طلاق بر آن وجود ندارد.ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی ج1ص230


سکونت مشترک:
مادۀ 1114 مقرر داشته است: «زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکنا کند، مگر اینکه اختیار تعیین منزل به زن داده شود.» البته می توان این حق را به زن داد و البته نباید این حق مورد استفاده قرار بگیرد.


ماده 1115 ق م چنین مقدر می دارد اگر بودن زن یا شوهر در یک منزل متضمن خوف و ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد، زن می  تواند مسکن علی  ده (تنها و جداگانه) اختیار کند و در صورت ثبوت ضرر مزبور محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است، نفقه به عهدۀ شوهر است.


شغل زنان:
مطابق مادۀ 1117 قانون مدنی مرد می تواند زن خود را از حرفه و صنعتی که با منافع و مصاع خانوادگی مغایر است، باز دارد البته این به آن شرط است که اشتغال زن در هنگام عقد ذکر نشده باشد، ولی اگر شروط ضمن عقد ذکر شده باشد، زوج نمی تواند او را از ادامه کار منع کند.محقق داماد، حقوق خانواده: ص314


و البته زن نیز چنین حقی دارد و قانون حمایت خانواده در این باره مقرر داشته است: «هر گاه شغل شوهر را منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود بداند از دادگاه تقاضای منع او را بکند.»


و در ادامه می افزایند: «دادگاه در صورتی که اختلافی در امر معشیت خانوادگی ایجاد نشود، مرد را از اشتغال به شغل مزبور منع می

کند، البته این توضیح نیز لازم است که منع شوهر از شغل در صورتی امکان دارد که اختلالی در زندگی انسان خانواده به وجود نیاورد و خانواده را دچار مشکل نسازد، چرا که معشیت خانواده بستگی به شغل مرد دارد.»


اینها مجموعه حقوق زن و مرد در برابر یکدیگر است تا جامعۀ اسلامی از نهاد مهم و بسیار ضروری خانواده برخوردار شود و خانواده

ها براحتی از هم نپاشند و بنیان خانواده مستحکم بماند.


بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

شب عروسی – خودتان را آماده کنید


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است



شـب عروسـی بـه نظر بسیاری از افراد موضوعی است که صحبت کردن در مورد آن ممنوع می باشد؛ به ویژه برای ماآسیاییها، اما به هـر حـال مسئـله ای اسـت که بسیاری اززوج هـای تـازه ازدواج کرده، دیر یا زود با آن بـرخـورد کـرده ولذتش را خواهند بـرد. به جـای اینـکه ایـن مـوضوع را پنهاننگه داریم، بهتر است مطلب را باز کرده و در مـورد آن بـحث کنیم.

مـانند تعداد بسیار زیادی از عروس و دامادهای دیگر ممکن است شما هم در این فـکر بـاشیـد که چـگونه باید به شبعروسی خود نزدیک شوید؛ در این شرایـط هـزاران پرسشی پاسخ به ذهن شما خطور می کند: آیا همه ی زوج ها شب عروسی با هم ارتباط جنسی برقرار می کنند؟ کسانیکه برای نخستین بار است که یک چنین تجربه ای را کسب می کنند، چگونه می توانند با هیجان وارده روبرو شده و آنرا به درستی کنترل نمایند؟ و هزاران پرسش دیگر. همچنین ممکن است برخی از افراد تصور کنند که آیا باید حتماً رابطه جنسی همان شب انجام پذیرد؟ آیا پس از اتمام کار طرفین احساس شرمندگی و دست پاچگی خواهند کرد؟ اینها سوال های رایجی هستند که در ذهن بسیاری از افراد ایجاد می شود و اگر شما هم در ذهنتان یک چنین سوالاتی را دارید، مطمئن باشید که تنها نیستید.



چگونگی این امر که شما و نامزدتان چگونه مقدمات شب عروسی را فراهم می آورید تا حدود زیادی بستگی به این امر دارد که آیا پیش از ازدواج از نظر جنسی فعال بوده اید یا خیر (ازدواجهای پیشین). به هر حال با توجه به خستگی ها و استرس هایی که شب عروسی بر روی هر دو طرف وارد می شود، این امکان وجود دارد که زن و شوهر در بهترین شرایط جسمانی نباشند و نتواند بهترین رابطه جنسی خود را تجربه کنند؛ شما زمانیکه برای شب عروسی خود برنامه ریزی می کنید باید حتماً این امر در ذهن داشته باشید.



از سوی دیگر اگر شما و نامزدتان تا قبل از ازدواج هیچ گونه رابطه جنسی نداشته باشید و یکی یا هر دو طرف باکره باشید، احتمال دارد احساس استرس، اضطراب، و ترس به شما دست دهد. البته همه این احساسات کاملاً قابل درک هستند، اما هیچ دلیلی برای بروز یک چنین احساساتی وجود ندارد. نکاتی که در این مقاله به آنها اشاره می کنیم را دنبال کنید و مطمئن باشید که با قدری تفاهم و درک متقابل شب فراموش نشدنی عروسی خواهید داشت، حتی اگر به رابطه جنسی هم ختم نشود.


 


 


انتظارات غیر واقعی نداشته باشید



زمانیکه زندگی مشترک خود را شروع می کنید، باید همچنیان توجه داشته باشید که شب عروسی شما نمی تواند رمانتیک ترین لحظه ای باشد که در تمام طول عمر خود تجربه کرده اید. حقیقت اینجاست که شب های عروسی رمانتیک، فقط متعلق به پرده های سینما هستند. واقعیت اینجاست که هم عروس و هم داماد به دلیل فشار کاری و استرس موجود خسته تر از شب های قبل هستند، و این امر آنها را در بهترین شرایط برای معاشقه قرار نمی دهد.



تجربه شخصی شما هر چه که باشد، هیچ گاه نباید استراتژیتان این باشد که انتظار زیادی از شب عروسی داشته باشید. فشار بیخودی روی خودتان وارد نکنید چراکه این امر شما را مضطرب و عصبی می کند و سبب می شود که اجازه ندهد شما آن لذتی را که لازم است از شب عروسی خود ببرید. هیچ گونه باید و نبایدی در مورد اتفاقاتی که ممکن است در آن شب روی دهد، وجود ندارد. فقط آرام و ریلکس باشید، با هم حرف بزنید، صمیمی شوید و انتظارات خود را پایین بیاورید.



اگر بتوانید یکدیگر را آرام کنید و با هم صمیمی باشید، یک تجربه جنسی عالی را یا همان شب یا در شب های آتی تجربه خواهید کرد. از سوی دیگر حتی اگر شب اول رابطه جنسی برقرار شد اما لذتی را که در نظر داشتید نبردید، بقیه عمر وقت دارید که تکنیک هایتان را عوض کنید. در حال حاضر فقط باید روی این مطلب تمرکز کنید که از بودن با هم لذت ببرید.



برنامه ریزی کرده و خود را آماده کنید



بسیاری از زوج ها هستند که مدت های طولانی می نشینند و در مورد جزئی ترین مسائل عروسی با هم صحبت کرده و تک تک امور را برنامه ریزی می کنند، اما هیچ گونه حرفی در مورد شب عروسی با هم نمی زنند. باید قدری از توجه خود را که با وسواس تمام نثار امور نه چندان باارزش میکنید، صرف آماده شدن برای شب عروسی کنید. هر چقدر بیشتر زمان داشته باشید، کمتر ناشیانه عمل میکنید و لذت بیشتری می برید.


بهترین کار این است که زمانی را بگذارید و با هم در مورد این مطلب صحبت کنید، انتظاراتتان را با هم در میان بگذارید و به هم بگویید که از چه چیزی لذت بیشتری خواهید برد. سعی کنید همدیگر را بیشتر بشناسید، به تمایلات یکدیگر احترام بگذارید، و مرز و محدوده را نیز رعایت کنید. حتی می توانید از همسر خود دعوت کنید تا با هم این مقاله را بخوانید تا راه گفتگوهای بیشتر در این زمنیه برای شما باز شود. اگر پیش از اینکه در مرحله انجام قرار بگیرید، در مورد آن مسائل با هم صحبت کنید، هر دو نفر احساس آرامش بیشتری پیدا خواهید کرد.



سعی کنید که پیش از آغاز زندگی مشترک به باشگاه ورزشی بروید، برنامه های تناسب اندام را از سر بگیرید، و اندام خود در یک وضعیت مناسب قرار دهید. اگر زیبا به نظر برسید، نه تنها همسرتان هم متعاقباً پاسخ مناسبی به شما خواهد داد، خودتان هم احساس بهتری پیدا خواهید کرد.



همچنین باید توجه داشته باشید که شب های دیگر با هر لباسی که می خوابید شب عروسی نباید این کار را بکنید و نه باید با شلوار جین بخوابید نه پیجامه. یک دست لباس خواب مخصوص برای این شب تهیه کنید، به طوری که به شما بیاید، و چهره تان از هر زمان دیگر زیباتر کند. البته ما نمی گوییم چیزی بپوشید که در آن راحت نباشید بلکه باید چیزی را انتخاب کنید که در آن راحت بوده و در عین حال به شما بیاید و جذابتان کند.


پیش از اینکه خرج و مخارج عروسی سر به فلک بزند، بنشینید و این مورد را هم در لیست خرید های خود بگنجانید که از همه چیز مهمتر هستند. از جمله وسایلی که باید در چمدان خود بگنجانید به شرح زیر می باشند:



1- لباس زیر زیبا و جذاب


2- آهنگ های عاشقانه که به شما آرامش می دهند


3- تهیه آب نبات های طعم دار و شمع های خوشبو که فضا را عاشقانه تر کنند


4- وان آب گرم. (هتل ها از ارائه این خدمات به شما خیلی خوشحال خواهند شد)


5- عطرهای خوشبو و کرم های ماساژ


6- قرص های کنترل بارداردی (مگر اینکه بخواهید از همان شب اول خانواده خود را گسترش دهید)



ریلکس باشید و فشار را از خود دور کنید



در ابتدا باید فشار را از روی خود دور کنید. هر دوی شما روز سختی را پشت سر گذاشته اید و باید از این به بعد عادت کنید که شب ها هم در کنار هستید و میخواهید از این پس در کنار یکدیگر زندگی کنید.



لباس های عروسی را از تن خود در بیاورید و لباسی بپوشید که در آن راحت هستید. می توانید پلاکارت لطفاً مزاحم نشوید را نیز بر روی درب اتاق خود نصب کنید تا کسی مزاحمتان نشود. درب اتاق را قفل کنید و بنشینید در کمال آرامش در مورد روزی که گذشت با هم صحبت کنید. نکات جالبی که اتفاق افتاده را با هم در میان بگذارید و بگویید که چه چیزی بیش از پیش در ذهنتان باقی خواهد ماند. همچنین می توانید یک هدیه کوچک شب عروسی تهیه کنید و به یکدیگر بدهید. اگر هم قرار است که صبح به پرواز برسید به یکی از بستگانتان بسپارید تا صبح شما را بیدار کند.



زمانی که فشار و استرس روزانه از شما دور شد، می توانید صحنه را قدری صمیمانه تر و نزدیک تر کنید. می توانید از جکوزی یا وان استفاده کنید. این کار آرامش بیشتری به هردوی شما می دهد. بعد هم یکدیگر را ماساژ دهید تا هم آرامش بیشتری پیدا کنید و هم ارتباط بهتری با هم برقرا کنید و هم تحریک شوید.



حرف و حرف و حرف بزنید



با هم حرف بزنید. موسیقی، لباس زیر جذاب، و شمع می توانند خیلی کمک کنند، اما هیچ چیز نمی تواند به اندازه صحبت کردن شما دو نفر را تحریک کند. حتی بوسیدن هم پس از حرف زدن به وقوع می پیوندد. افرادی که فوراً وارد تخت خواب می شوند و اینگونه به گرمای لحظه پاسخ می دهند کمتر به آن صمیمیتی می رسند که پس از حرف زدن و مطلع کردن یکدیگر از تمایلاتشان پدید می آید.



زمانیکه نوبت به صحبت کردن در مورد صمیمیت جنسی می رسد، ناشی گری یکی از بزرگترین شکاف هایی است که زوجین را از یکدیگر جدا می کند؛ اگر شما دو نفر تا کنون ننشسته اید و حرف بزنید الآن موقع انجام این کار است. هیچ کس نمی تواند به شما یاد بدهد که چگونه باید با هم رابطه جنسی برقرار کنید و یا چگونه با هم صمیمی تر شوید چرا که این امر مانند اثر انگشت در مورد هر فردی متفاوت است. یک گفتگوی کوتاه در این مورد می تواند خیلی از موانع و مشکلات را از سر راه بردارد.



در مورد تمایلات و خواست های خود با یکدیگر صحبت کنید. این امر که شما در مورد رساندن یکدیگر به اوج لذت احساس مسئولیت می کنید، می تواند باز هم شما دو نفر را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کند، و اگر بتوانید در مورد "چگونه" و "کدام قسمت" هم با هم حرف بزنید، این امر می تواند لذت جنسی شما دو نفر را بیشتر کند.



بسیاری از آقایونی که تجربه بیشتری نسبت به همسرانشان دارند اظهار می دارند که خانم به این دلیل که خیلی خجالتی و مضطرب، است شب زفاف را خراب می کند. چون شما همسر او هستید، پس این وظیفه شماست که او را درک کرده و با ملاحظه و محتاطانه رفتار کنید. اینگونه به قضیه نگاه کنید: این آسان ترین کار در دنیا نیست که لباس هایتان را در بیاورید و با مردی که خوب شاید کمی غریبه باشد یک رابطه جنسی آتشین داشته باشید. او فقط در حال شناختن بهتر شماست. ادراک های ابتدایی او را به منزله نوعی عدم پذیرش نگذارید. مربوط به شما نیست، مربوط به اوست و شما باید کاملاً این مطلب را درک کنید و با او در مورد این مطلب حرف بزنید و کاری کنید که او احساس راحتی و آرامش پیدا کند.



این امر در مورد خانم ها هم صدق می کند. اگر می خواهید همسرتان کاری انجام دهد و یا از انجام کاری دست بردارد به او بگویید. انتظار نداشته باشید که او از روی حالت صورتتان بفهمد که چه چیزی در ذهن دارید. اگر شما یاد نگیرید که در تخت خواب به جای خودتان صحبت کنید، همسرتان تصور می کند که همه چیز خوب و روبه راه است. شاید اینطور نباشد! به همین دلیل باید او را بدون اینکه توهینی متوجهش باشد، آموزش دهید. صمیمیت و رابطه جنسی در سایه ی رضایت و لذت معنا پیدا می کنند. هر چقدر بیشتر با هم صحبت کنید، رویهم رفته لذت بیشتری هم خواهید برد.



همه چیز به رابطه جنسی ختم نمی شود



بسیاری از زوج ها اظهار می دارند که شب اول با هم رابطه جنسی نداشته اند. خوب به هر حال این مورد اصلاً بد نیست. خودتان را در نظر بگیرید که ماهها برای این روز برنامه ریزی کرده اید و ترتیب کارهای مختلف را داده اید، و خودتان را برای بزرگترین روز زندگیتان آماده کرده اید. سنت های بیشمار، صورتحساب های بیشماری را برای پرداخت کردن به شما تحمیل می کنند. به هر حال بسیری از افراد احساس خستگی شدیدی می کنند و فقط می خواهند آرام بوده و در کنار هم باشند.



می توانید از سایر انواع نزدیکی ها، مانند:حرف زدن، لمس کردن، در آغوش گرفتن، بوسیدن، ماساژ دادن و در آغوش گرفتن استفاده کرده و لذت ببرید. به خاطر داشته باشید که لذات جنسی را می توان از راههای دیگر نیز نشان داد.



به خصوص برای خانم ها، معاشقه فقط به رابطه جنسی ختم نمی شود. اگر احساس می کنید که آمادگی انجام رابطه جنسی را ندارید، در آغوش گرفتن، بوسیدن و نوازش کردن هم می توانند جایگزین های مناسبی برای آن باشند. بنابراین چه در شب عروسی با هم رابطه جنسی برقرار کردید چه کار به این مرحله ختم نشد، فقط باید مطمئن شوید که همدیگر را محکم در آغوش گرفته و احساساتتان را به یکدیگر انتقال می دهید. چند کار کوچک است که می توانید انجام دهید؛



به چشم های هم نگاه کنید و بگویید: "دوستت دارم" بهترین زمان برای اعتراف به این موضوع که شریکتان را دوست می دارید، زمانی است که در صمیمیت کامل به سر میبرید و یا در حین برقراری رابطه جنسی هستید. اگر در این لحظه بتوانید با هم ارتباط برقرار کنید، هر زمان دیگری هم می توانید! ارتباط چشمی صمیمت را تشدید می کند چراکه حاوی این پیام است که شما دو نفر برای هم اهمیت قائل هستید.



هیچ گزینه صحیح و یا غلطی وجود ندارد



رابطخ جنسی چیزی نیست که در شما استرس ایجاد کند. شاید کتاب های بیشماری در این زمنیه نوشته شده باشند که چگونه می توانید این کار را انجام دهید، اما همه چیز به میزان صمیمیت دو طرف بستگی دارد. نگران نباشید که آنرا حتماً به شیوه صحیح انجام دهید، برای شروع فقط اجازه دهید که همه چیز خیلی طبیعی آغاز گردد و حتم داشته باشید که از صمیمت ایجاد شده لذت خواهید برد. اگر بیشتر پیش رفتید که چه بهتر!



اصلاً نگران نباشید که چرا همه چیز آنطور که باید پیش نرفت. شما برای تمرین کردن هزاران شب دیگر را نیز در اختیار دارید. شاید اکثر زوج ها شب اول ناشیانه نسبت به هم برخورد کنند چراکه گامی به سوی برداشتن کلیه مرزهاست. به خودتان وقت بیشتری بدهید تا باز هم یکدیگر را بهتر درک کنید و متوجه شوید که دفعه آینده چگونه می توایند آنرا بهتر انجام دهید.


 

 جهت خرید مقالات جامع و کامل پزشکی،بهداشتی و اجتماعی و... 

فقط با پرداخت 500 تا  2000  هزارتومان به  آرشیو خرید مقالات سایت مراجعه نمایید.

http://www.novinpendargroup.com


  

برای جاری کردن صیغه محرمیت در ازدواج موقت چه مسائل شرعی، باید مراعات شود؟



شرایط ازدواج موقت:


1. به عربى صحیح خوانده شود به احتیاط واجب، و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربى صحیح بخوانند به‏ هر لفظ‏ى که صیغه را بخوانند صحیح است و لازم هم نیست که وکیل بگیرند اما باید لفظ‏ى بگویند که معنى "زوجت و قبلت" (زوجیت و قبول آن) را بفهماند.

2. مرد و زن یا وکیل آنها که صیغه را مى ‏خوانند قصد انشاء داشته باشند یعنى اگر خود مرد و زن صیغه را مى‏ خوانند، زن به گفتن «زوجتک نفسى‏» قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن «قبلت التزویج‏» زن بودن او را براى خود قبول نماید، و اگر وکیل مرد و زن صیغه را مى‏ خوانند، به گفتن «زوجت و قبلت‏» قصدشان این باشد که مرد و زنى آنان را وکیل کرده ‏اند، زن و شوهر شوند.

3. کسى که صیغه را مى‏ خواند بالغ و عاقل باشد، جه براى خودش بخواند یا از طرف دیگرى وکیل شده باشد.

4. اگر وکیل زن و شوهر یا ولى آنها صیغه را مى‏ خوانند، در عقد، زن و شوهر را معین کنند مثلا اسم آنها را ببرند یا به آنها اشاره نمایند.

5. زن و مرد به ازدواج راضى باشند.

6. زن اگر دختر باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد. یعنی عقد اگر بدون اذن پدر یا جد پدری خوانده شود باطل است. (مگر برای کسانی که مرجع تقلید آنها، اجازه پدر را حکم تکلیفی می دانند و حکم وضعی به شمار نمی آورند.)

7. مدت زناشویى معین شود.

8. بر مقدار مهریه، زن و مرد به پول یا مال دیگرى توافق کنند و در عقد ذکر نمایند.


9. زن ممنوعیتی از ازدواج نداشته باشد. مثل اینکه در ایام عده از عقد نکاح دیگر نباشد.


اما دستور خواندن عقد غیر دائم:

اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: "زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلى المَهْرِ المَعْلُوم" بعد بدون فاصله مرد بگوید: "قَبِلْتُ" صحیح است. و اگر دیگرى را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: "مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتى مُوَکِّلَکَ فِی الْمدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلى المَهْرِ المَعْلُوم" پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: "قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی هکَذا"، صحیح مى‏ باشد.[1]


ذکر سه نکته لازم است:

1- چنان چه در عقد موقت فرزندى متولد شود، همانند فرزند متولد شده از زن دائمى است.[2]

2- زن مى ‏تواند در عقد موقت شرط کند شوهر با او نزدیکى نکند و فقط لذت‏هاى دیگر را ببرد.[3]

3- اگر در عقد موقت زن بالغ و غیر یائسه باشد و نزدیکى انجام گیرد، باید دو حیض عده نگه دارد.[4]


[1]. توضیح المسائل امام خمینی(ره)، مسئله 2363،2370، 2369 و 2376؛ تحریر الوسیله، ج2، ص289، مسئله5 و ص290، مسئله9.

[2]. تحریر الوسیله، ج 2، ص 291، مسئله 13.

[3]. توضیح المسائل امام خمینی(ره)، مسئله 2423.

[4]. تحریر الوسیله، ج 2، ص 291، مسئله 16.


 

 جهت خرید مقالات جامع و کامل پزشکی،بهداشتی و اجتماعی و... 

فقط با پرداخت 500 تا  2000  هزارتومان به  آرشیو خرید مقالات سایت مراجعه نمایید.

http://www.novinpendargroup.com


  

ازدواج پایدار


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/


در این مطلب برای شما ۶نکته در ازدواج موفق را برای شما شرح می دهیم:


۱) با فردی ازدواج کنید که به اندازه شما خرج کند


گرچه احتمال بیشتری وجود دارد افراد خسیس با افرادی پیمان ازدواج ببندند که در خرج کردن پول دست گشاده ای دارند، اما این کار به قیمت اختلاف و تعارض زناشویی تمام می شود. پژوهشگران آمریکایی در بررسی نتایج نظرخواهی از بیش از ۱۰۰۰فرد بزرگسال ازدواج کرده و ازدواج نکرده دریافتند افراد گرایش دارند فردی که از نظر خرج کردن مانند خودشان نیست، به عنوان همسر انتخاب کنند. اما نتایج این بررسی همچنین نشان داد زوج هایی که از نظر خرج کردن متضاد هم هستند، نسبت به زوج هایی که از لحاظ خرج کردن مانند هم هستند، اختلاف های بیشتری بر سر پول پیدا می کنند و میزان رضایتشان از ازدواجشان پایین تر است.


 


۲)روابط زناشویی بیشتری داشته باشید


شاید در طول زندگی با افراد «نوروتیک» برخورد کرده باشید؛ افرادی که به آسانی آشفته می شوند، نوسان خلق دارند و مدام نگرانند (به کاراکتر وودی آلن در فیلم هایش فکر کنید). پژوهشگران دریافته اند چنین شخصیت هایی به آسانی با دیگران رابطه برقرار نمی کنند وممکن است با احتمال بیشتری نسبت به شخصیت های دیگر در ازدواج شکست بخورند. پژوهشگران در عین حال دریافتند که «داشتن روابط زناشویی مکرر» ممکن است به زندگی مشترک این افراد کمک کند. بررسی آنها نشان داد که افراد «نوروتیک» تازه ازدواج کرده که رابطه زناشویی خوبی با همسرانشان دارند، به همان اندازه افراد غیرنورتیک، از ازدواجشان رضایت دارند. حتی اگر رابطه زناشویی تان با همسرتان در اول ازدواج چندان خوب نیست، زیاد نگران نباشید؛ نتایج بررسی ها نشان داده است این رابطه با افزایش سن زوج ها بهبود پیدا می کند. یک بررسی در سال ۲۰۰۶نشان داد مردان در دهه ۵۰زندگی نسبت به مردان در دهه ۳۰و ۴۰زندگی رضایت بیشتری از روابط زناشویی شان دارند؛ در این تحقیق میزان رضایت از زندگی زناشویی در مردان در دهه ۵۰زندگی به همان اندازه مردان ۲۰تا ۲۹ساله بود.


 


 


۳) بگویید «متشکرم»، بگویید «ما»


این کلمه ممکن است باعث تداوم زندگی مشترک شما شوند: «متشکرم» پژوهشگران در یک بررسی از گروهی از زوج ها درباره اینکه آیا به خاطر کارهایی که همسرانشان انجام می دهد، از آنان تشکر می کنند یا نه، سوال کردند. نتایج نشان داد با اینکه بسیاری از این همسران «احساس» سپاسگزاری را دارند، بسیاری از آنها این احساسات را برای همسرانشان «بیان نمی کنند»، چرا که تصور می کنند «همسرانشان از سپاسگزاری آنان خبر دارند.» نتایج همچنین نشان داد افرادی که همسران شان به خاطر کارهایشان از آنها تشکر می کنند، کمتر به خاطر به دوش کشیدن بیشتر بار زندگی احساس رنجش می کنند و رضایت بیشتری از زندگی مشترکشان دارند. یک کلمه ساده دیگر هم هست که ممکن است خشنودی همسرتان را تقویت کند «ما» است. یک بررسی منتشر شده در سال ۲۰۰۹نشان می دهد که زوج هایی که از کلمات بیانگر معطوف به همسرشان مانند «ما» هنگام حرف زدن درباره یک تعارض استفاده می کنند، بیشتر به هم علاقه نشان می دهند، رفتارهای منفی کمتری مانند خشم از خود بروز می دهند و میزان استرس فیزیولوژیک کمتری هنگام اختلاف با یکدیگر دارند. استفاده از کلماتی که بیانگر جدایی است، مانند «من» یا «تو» حین مباحثات با ناخشنودی از ازدواج همراهی داشت.


 


۴) از اول تکلیفتان را مشخص کنید


اگر همسرتان از هم اکنون شما را آزار می دهد، در آینده وضع بهتر نخواهد شد؛ یک بررسی نشان می دهد چنین زوج هایی هر چه بیشتر با هم بماند، پرتوقع تر و بیشتر مایه آزار یکدیگر می شوند. پژوهشگران در یک بررسی از ۸۰۰نفر در مورد میزان نگرش منفی شان نسبت به همسران، فرزندان و دوستانشان سوال کردند. در میان این ۳گروه، همسران بالاترین رده از لحاظ آزاردهنده بودن را به خود اختصاص دادند و دیدگاه های منفی آنها در مورد همسرانشان با گذر زمان افزایش پیدا می کرد. اما این بالابودن نسبی نگرش منفی در میان همسران، ممکن است بخشی عادی از رابطه عاطفی آنها باشد. پژوهشگران، این الگو را در همه شرکت کنندگان در این بررسی یافتند، در نتیجه به نظر می رسد که این افزایش روندی «هنجاری» (از لحاظ آماری) باشد. به عبارت دیگر، چیزی نامعمول رخ نداده است.


 


۵) در انتقاد از یکدیگر صریح باشید


اگر صحبتتان با همسرتان به مشاجره می کشد، نگران نباشید، یک پژوهش نشان داده است برخی از زوج ها ممکن است از چنین مشاجره هایی نفع ببرند. براساس یک پژوهش ۱۰ساله که در آمریکا انجام شده است، در برخی از زوج ها که مشکلات جدی در روابط شان دارند، انداختن تقصیر به عهده دیگری، گفتن اینکه طرف مقابل باید خودش را تغییر دهد و چشم پوشی کمتر از اشتباه های او ممکن است در نهایت به زندگی شادتری منجر شود. به گفته این پژوهشگران، رفتارهای زوج های شاد بازتاب دهنده رضایت آنها از زندگی مشترکشان است، نه اینکه این رفتارها «باعث» شادی آنها شده باشد. در واقع این پژوهش نشان داد اگر زوج های ناشاد همین رفتارهای مثبت را به کار ببندند، ممکن است رابطه آنها در طول زمان بدتر شود. در واقع، انداختن تقصیر اشتباه ها به گردن یکدیگر و مشاجره های لفظی، ممکن است همسران را وادارد که خود را تغییر دهند. این پژوهشگران معتقدند مشاوران ازدواج باید زوج هایی که اختلاف دارند، تشویق کنند که از یکدیگر بیشتر انتقاد کنند.


 


۶) باید تلاش کنید


رابطه عاشقانه شما با همسرتان فقط هنگامی تداوم پیدا می کند که شما هم برای حفظ آن حداکثر تلاشتان را بکنید. یک بررسی در سال ۲۰۰۹در مورد روابط عاطفی و ازدواج ۶هزار نفر در طول ۲۰سال ثابت کرد شمار بسیار زیادی از این افراد، همچنان همسرانشان را پس از این مدت طولانی بسیار دوست داشتند. البته پژوهشگران در این گروه افراد دو نوع عشق را تشخیص دادند؛ عشق «رومانتیک» که می تواند تداوم پیدا کند و عشق پرشور یا وسواسی که پس از شروع روابط به تدریج فروکش می کند. این پژوهش نشان داد کلید زنده نگه داشتن عشق میان همسران، تلاش همه جانبه است و زوج هایی رابطه عاشقانه شان را حفظ می کنند که برای در کنار هم بودن وقت بگذارند و واقعا به رابطه عاطفی شان اهمیت دهند. به نظر می رسد چنین زوج هایی اختلافاتشان را با آرامش حل می کنند. بررسی ها همچنین نشان داد در زوج هایی که به تجربه های جدید مانند انجام فعالیت های جدید می پردازند، تولید ناقل های عصبی دوپامین و نوراپی نفرین افزایش می یابد. میزان این ناقل های عصبی هنگام شروع رابطه عاشقانه زوج ها نیز افزایش پیدا می کند.


 


گردآوری توسط گروه عروس

 

بیشتر بدانیم....

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

 

 http://maktoobshop.com/


برگزاری مراسم عروسی

 

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/


  هنگامی که شما برای اولین بار به برگزاری مراسم عروسی خود فکر میکنید با سیل عظیمی از کارهای مختلف روبه رو میشوید که به نظر انجام آنها سخت و دلهره آور ست و احتیاج به زمان زیادی دارند. ضمنا یک برنامه ریزی مناسب لازم دارد و باید  تمامی جزئیات  آن را مشخص و بررسی کنید که پرداختن به آنها، کارها را سخت تر میکند. اما خوشبختانه در بخش برنامه ریزی عروسی مشاوران ما به کمک شما آمده اند تا راهنمای شما باشند و به شما میگویند که از کجا شروع کنید و چه خدماتی مورد نیازتان است، برای هر کار چقدر زمان نیاز دارید بهترین ها و بروزترین خدمات را را بشناسید و تمامی جزئیات جشن عروسی را یکجا ببینید ، از تجربیات دیگران و از ایده ها و خلاقیتها ی دیگر عروس و دامادها استفاده کنید تا بتوانید با شرایط خاص خود زیباترین و رویایی ترین جشن عروسی را داشته باشید وخاطره جشنتان تا سالیان سال در خاطره ها بماند.

پس شما در بخش برنامه ریزی عروسی قدم به قدم با ما پیش میروید چک لیست کارها جلوی روی شماست ابتدا بودجه خودرا درنظر میگیرید. مکان برگزاری جشنتتان را از بخش تالار و باغ  و خدمات عروسی مشخص میکنید، زمان جشن که مشخص شد با انواع مدلهای کارت عروسی آشنا میشوید مدلهای متنوع دسته گل عروس ، ماشین عروس ، کیک عروسی و سفره عقد را میبینید و از مشاوره ما در قسمت مقالات این بخشها استفاده میکنید. آتلیه عکاسی و فیلمبرداری و موزیک نیز در دسترس شماست . همه مطالب و کوچکترین جزئیات را میدانید و البته می توانید از دیگر دوستان که شرایط شما را دارند راهنمایی خواسته و یا خود شما به آنها کمک کنید .

به همین راحتی تمام دغدغه ها و استرس ها پایان پذیرفت حالا فقط انتخاب کنید همه چیز برطبق مراد و سلیقه شماست کافیست  از جشن عروسی خود لذت ببرید ومیهمانان خود راشگف

آیا می دانید؟


رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت


ماه عسل بعد از ازدواج


ماه عسل بعدازازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/


 

این که عروس و داماد پس از جشن عروسی راهی یک سفر دو نفره شوند در میان ما ایرانیان رسم دیرین نیست.مسافرت ماه عسل نیز از دیار غرب به مراسم ازدواج ایرانی راه یافته و ماندگار شده است.

 

اما در حال حاضر این رسم فراگیر و مورد پذیرش اکثر مردم است. اگر چه امروز به شکل معمول عروس و داماد مانند آن چه در فیلم های غربی مشاهده می شود بلافاصله پس از جشن عروسی عازم سفر ماه عسل نمی شوند اما به هر حال با فاصله زمانی کمی با همین عنوان و مناسبت به مسافرت می روند.

 

ماه عسل بعدازازدواج

 

هر چند این رسم مانند لباس توری سپید عروس به اصطلاح از فرنگ آمده ولیکن در میان بافت مراسم ازدواج ایرانی جا افتاده است.حتما یکی از دلایل پذیرش و همه گیر شدن این شیوه نیاز به پناه بردن زوج جدید به یک خلوت زیبا ودل انگیز در پی آن همه هیاهوو شور و غوغای مراسم آغاز زندگی مشترک است.به ویژه که در دنیای ماشینی امروز و زندگی های آپارتمان نشینی های کنونی این خلوت دلخواه به سختی در خانه جدید عروس و داماد فراهم می شود

 


آیا می دانید؟


رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت


فرق ازدواج سنتی و مدرن

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/

در هر جامعه‌ای خوب و بد، هنجار و ناهنجار و یا شرافتمندانه و ننگ‌بار جز ارزشهای تعیین شده اجتماعی هستند، در واقع ارزشهای اجتماعی به عوامل و عناصری گفته می شود که اکثریت جامعه به اهمیت و اعتبار معتقدند. به طور کلی هر چیزی که برای یک نظام اجتماعی مورد نیاز، محترم و مقدس، خواستنی و مطلوب تلقی شود، جزء ارزشهای آن جامعه است و ازدواج یکی از ارزشهای قابل پذیرش در کشور ماست.

 

ازدواج به عنوان یک پدیده اجتماعی از جهات گوناگونی قابل بررسی ست، با توجه به اهمیت و تاثیر جریان زناشوئی بر جنبه های مختلف زندگی بررسی و مطالعه در خصوص ازدواج امری مهم و ضروری شمرده شده و از آنجا که تغییرات بنیادی و اجتماعی در هر جامعه ای، در روابط افراد تاثیر فراوانی دارد پدیده ای مثل ازدواج بسیار حائز اهمیت است.

 

طبق آنچه بسیاری از کارشناسان عنوان کرده اند ازدواج در درجه نخست یک قرارداد اقتصادی و اجتماعی بین دو انسان است که وقتی به اوج هماهنگی در امور مهم رسیدند، به آن متعهد می شوند.

 

البته نوع ازدواج و آشنایی در جوامع متفاوت است و در یک جامعه مدرن دو نفر ممکن است دوستان بسیار خوبی برای همه باشند اما هیچ وقت با یکدیگر ازدواج نکنند اما در جامعه سنتی زن و مرد قبل از ازدواج نباید بینشان دوستی باشد در واقع هر گونه رابطه ای قبل از ازدواج ممنوع بوده و حتی در برخی از خانواده ها که ریشه مذهبی قوی دارند گناه محسوب می شود.

 

گرچه در حال حاضر رابطه زنان و مردان در جامعه ما تغییرات فراوانی یافته و زنان به آسانی در کنار مردان به فعالیت می پردازند و در عرصه های اجتماعی فعالیت بسیاری داشته، همچنین در عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز ارتباط گسترده تری را تجربه می کنند اما این گونه زندگی و باور هنوز به طور کامل تمام جامعه را فرا نگرفته است.

 

در خصوص مسئله ازدواج می توان گفت که همچنان نگاه سنتی نسبت به ازدواج در کشور ما حاکم است که البته بخش وسیعی از این نگاه ناشی از تأملات مذهبی ست و نیمی از مردان و زنان ما به شکل سنتی فکر می کنند و همچنین خانواده هایی که به این نحو ازدواج می کنند فراوانند.

 

از سوی دیگر نیز آداب و سنن حاکم بر جامعه باعث شده ازدواج زنان در سنین پایین تری اتفاق افتاده که البته از طرف دیگر تمایمل شدید گزینش همسر جوان از جانب مردان نیز در این میان بی تاثیر نیست.

 

از آنجا که خانوده مهمترین بستر در نهادینه شدن سنت ها و آداب و رسوم فرهنگی و پایداترین و قدیمی ترین عامل در زمینه رشد و تربیت انسان و همچنین شناخت زمینه های مختلف برای ازدواج جوانان به خصوص دختران است، متأسفانه نخستین مشکل و بزرگترین مسئله، عدم شناخت ابعاد شخصیت زن از بعد انسانی است.

 

با یادآوری اینکه سهم عمده زنان در رفاه خانواده و پیشرفت جامعه تا به حال بطور کامل شناخته نشده اما مطمئناً اهمیت نقش اجتماعی زنان و نقش والدین در خانواده و تربیت و رشد کودکان قابل تأمل است. البته ناگفته نماند که تحقیقات فراوانی نشان داده است که دلیل بسیاری از طلاق ها و جدایی های امروزه در کشور ما ناشی از ازدواج به شکل مدرن است یعنی دوستی و آشنایی قبل از ازدواج!

 

نباید فراموش کرد که امروزه تنها جنبه‌های بیرونی زندگی ما نیست که تغییر کرده، بلکه دگرگونی و تغییر در شخصی‌ترین و خصوصی‌ترین جنبه‌های زندگی ما نیز ریشه دوانیده است؛ تا جایی که ازدواج‌های سنتی دیروز، جای خود را به همسرگزینی آزاد امروز داده است.

 

طی سال‌های گذشته همراه با تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در جامعه ما روی داده، بسیاری از ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی نیز دستخوش تغییر و دگرگونی شده است که حتی گاهی با باورهای گذشته همخوانی چندانی نداشته و حتی در تعارض با آن‌ها نیز قرار می گیرد که ازدواج سنتی یکی از این ارزشهاست.

 

در واقع تغییرات به وجود آمده در زمینه شیوه‌های همسریابی و ازدواج جوانان،بسیاری از خانواده‌ها را با مسایل متعددی روبه‌رو کرده ساخته به نحوی که آنها در دوراهی ازدواج سنتی و مدرن دچار سرگردانی شده اند

 

در گذشته ازدواج ها به صورت سنتی انجام می گرفت که امروزه با گذشت زمان و ارتباط با کشورهاى اروپایى و... گونه دیگرى از ازدواج که از آن به ازدواج مدرن یاد می‌شود، در جامعه ما سایه انداخته است، دراین گونه ازدواج‌ها که بیشتر درمیان کشورهاى غربى رایج است و مطابق با فرهنگ و سنت‌هاى این گونه کشورها است، دختر و پسر پس از آشنایى و دوستى با یکدیگر مدتى در کنار هم زندگى کرده و یا به دوستى و برقرارى رابطه‌اى عاطفى می‌پردازند و در نهایت درصورت وجود هماهنگى و رضایت میان آنها اقدام به ازدواج می‌کنند و این همان چیزی ست که بدون توجه به ریشه های مذهبی و فرهنگی ما در کشورمان ریشه دوانیده است.

 

اینکه آیا جامعه ما با توجه به مسائل مذهبی و فرهنگی پذیرای ازدواج مدرن است یا خیر؟ سؤالی ست که باید پیش از بروز مشکلات جدید و جبران ناپذیر به آن پاسخ داد!

 

برخی از متخصصان عقیده دارند، نمی‌شود بین ازدواج سنتى و مدرن مشخص کرد که به طور قطع کدامیک موفق‌تر است اما براساس آمار طلاق و نگاه به اظهارنظرهاى نمونه‌هایى که به صورت سنتى یا مدرن ازدواج کرده‌اند، پى می‌بریم که با توجه به فرهنگ کشورمان ازدواج های سنتی کمتر دچار اشکال می شود.

 

دکتر شهلا کاظمی‌پور عضو هیئت علمى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران در این خصوص اظهار داشته: هر چند در گذشته جامعه کوچکتر و بسته‌تر بود، امّا شیوه‌ی انتخاب همسر ساده‌تر و دوام و بقاى زناشویى نیز بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینى و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواج‌هاى سنتى کاسته شده و به طرف ازدواج‌هاى مدرن حرکت می‌شود ولى این تحول به ‌یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست.

 

وی معتقد است: به هر حال اکنون بسیارى از جوانان متقاضى ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب می‌کنند ولى تنوع فرهنگى، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفاً شناخت‌هاى ظاهرى و تکیه کردن به ‌یک سرى از معیارهاى کمّى باعث شده است ازدواج‌هاى مدرن در جامعه‌ی ما آسیب‌پذیر باشند.

 

در هر حال نباید فراموش کرد که ازدواج در دین و آیین ما سنتی ست الهی و باید آن را به بهترین نحو پاس داشت.

منبع:زن فردا


 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

 

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/