کـانون خـانواده آنـچه که باعث تداوم و بقای صـمیـمیـت مـیگردد رفتارها و اعمال زن و مرد نسبت به هم میباشـد. در این میان نقش یک زن می تواند در ایجاد فضایی دلپذیر و جذاب بسیار مهم و قابل توجه باشد. تاثیر پذیری مـردان در بـرابـر رفـتـار زنان امری بدیهی بــوده و مـی تواند حتـی در سرنوشت یک رابطه و کامیابی های زندگی موثر باشد .
در ایـن بـخش به ۶ روش آسان که هر زنی می تواند بـرای مجذوب نمودن شوهر خود بکار بندید را ملاحظه میکنید :
● متفاوت باشید
با آنکه ممکن است جذابیت مهم باشد اما کافی نیسـت. تعریف جذاب و دلربا به چشم تمام مردان یکسان نمیباشد. حال پرسش اینجا اسـت که شما چگونه میتوانید متفاوت باشید؟ بگذارید برایتان مثالی بیاورم:اگـر شما دارای لهجه مــنحصر بفردی هستید، آن را از دیگران پنهان ننموده و یـا جواهر آلات عجیب و غـریـب و لـوازم نا متعارف با خود حـمـل کـنـیـد تـا سبب متمایز شدن شما از دیگران گردد. هر گاه شبیه باقی زنان باشید زود فراموش می گردید و این چیزی نیست که میخـواهـید. شما مـایـلـیـد از خـود اثـری بـجای بـگذارید که مرتبط به یک یـا دو خصوصیت منحصر بفرد شما باشد .
● یک کار غافلگیر کننده انجام دهید
ایـن کـار اندکی ریسک برانـگیـز اسـت چـون مـمـکن اسـت شوهر شما اهل ماجراجویی نـبـوده و وحـشت زده گردد. امـا اگـر وی مـاجراجـو بـاشد بـسیار از آن لـذت برده و فـردای آن روز نیز ممکن است منتظر ماجراجویی باشد . پـیشنـهاد دیـگر مـن بـه شما آن است که کـارهایی که دور از انتظار شوهرتان میباشد را انجام دهید مثلا با پوشیدن لباسهای غیر معمول و هر آنچه که فکر میکنید بیاد ماندنی خواهد بود .
● خصوصیت استثنایی خود را رو کنید
شگفت انگیز است که اغلب زنان فراموش می کـنـنـد بـه کارهایی که در آنها تبحر دارند اشاره نمایند. اگر به زبان دیگری صحبت می کنید، در گذشته در کــشور خارجی زندگی می کرده اید، شغلهای داوطلبانه ای را قبول کرده بوده اید و یا در تابستان در بیابان اردو زده بـوده اید، حتما در مــورد آنـها صحبت به میان بیاورید. اگر ایـن کار را بکنید شوهرتان به شـما همانند یک فرد منـحصر بفرد و جـالب تـوجه نگاه خـواهد کــرد. نـیازی نیست که حــتما فرد بامزه و شوخ طبعی باشید. بامزه بودن برای اکثر مردم دشوار است چون اگـر نتوانید به طـور واقعی بامزه باشید و مصنوعی رفتار کنید خود را مضحکه دیگران خواهید کرد. اما اگر داســتان جالب تــوجـهی برای گفتن داشتـه باشیـد هــمه ساکت شده و به شما گوش فرا خواهند داد .
● گوش دهید،گوش دهید وباز گوش دهید
بـیـشـتر مردان دارای این تصور غلط می باشند که زنان زیاد حرف می زنـنـد. شـمـا باید اطمینان یابید که به اندازه کافی گوش می دهیـد. در اینجا نیاز دارید تا مرد خود را دقیقا بشناسید. بسیاری از مردان کم حرف میباشند و نه تنها شما باید با آنها بسیار صحبت کنید بلکه آنها را باید به صحبت کردن نیز وادارید. می توانید با یـک مـوضـوع دلـخـواه خود شروع کرده و پرسشهای کوتاهی از وی بپرسید. این کار واقعا یک هـنر است و شما نیاز به تمرین خواهید داشت. هنگامی که پاسخ کوتاهی دریافت کردید می باید پرسشهای متوالی دیگر از وی بپرسید تا او را به صحبت کردن بیشتر وادارید. میتوانید نظرات خود را نیز ما بین آنها بگنجانید که مانند بازجویی جلوه نکند. مطمئن باشید وقتی شـما را ترک میکند با خود خواهد گفت: اون واقعا به من علاقه داره .
● فرد دلپذیری باشید
هـیـچ انـسـانی وجـود نـدارد که مفتون و شیفته یک فرد دلپزیر و نازنین نگردد. از سخنان منفی به هر شکل جدا خودداری کنید. اگر عــقیده مصرانه ای راجع به مباحثی همچون سیاست و یا مذهب دارید بهتر است که موضوع بحث را مؤدبانه تغییر دهید. چیز دیگری که باید مراقب آن باشید دوری از بحث و مجادله میباشد. نظرات و عقاید هر کس محترم است و هیچ دلیلی ندارد که شما تلاش کنید تا عقاید دیگران را تغییر دهید. ایـن خـیلی خوب است که نظرات خود را راجع به موضوعات بحث انگیز با دیگران قسمت کنـید بدون آنکه فرد مقابل خود را مجبور گردانید که بپذیرد در اشتباه است. و یـا آنکه او را بر اساس عـقـایدش مورد ارزیابی قرار دهید. در آخر آنکه او را خجالت زده نکنید. هـیـچ کـس کـامل نیست و همه ما اشتباه می کنیم. به خـاطر داشته باشید که هیچ چیز بدتر از شرمنده شدن نمیباشد .
● خود را آراسته کنید
مـردان موجودات احساساتی نبوده و بیشتر به قوه بینایی خود متکی هستند بنابر این بهتر است خود را بـرای شوهرتان بیارایید. برای راضی کردن مـردها کـافی اسـت آنچه را که دوست دارند در برابر دیدگانشان قرار دهید .
موضوعات مرتبط:
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند.
درست همانطور که نشانههایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانههایی هم هست که میگوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابلتوجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه میکنند، میفهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جداییشان بوده است. برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزههایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دستههای زیر میبینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیههایی که بعنوان جایگزین معرفی شدهاند عمل کنید.
اگر برای دلایل غیرمنطقی زیر ازدواج را انتخاب میکنید، باید متوجه ریسکی که میخواهید بکنید باشید:
برای فرار از وضعیت ناراحتکننده خانه: به جای آن میتوانید به دانشگاهی خارج از شهر خود بروید. روی این تمرکز کنید که فردی مستقل و سالم بار بیایید تا بتوانید شاد و سالم زندگی کنید. هرچقدر محیط خانهتان بدتر باشد، باید بیشتر برای جلوگیری از اشتباهی که والدینتان کردند تلاش کنید.
وقتی خیلی جوان یا نابالغ هستید:
سعی کنید از جوانیتان لذت ببرید و ازدواج را تا زمانیکه به بلوغ فکری کامل رسیدهاید به تعویق بیندازید.
وقتی به اندازه کافی تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارید:
سعی کنید با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگیرید تا تجربه لازم را به دست آورید. ببینید از یک رابطه چه میخواهید و فرق یک شریک زندگی سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم یا کسانی که سازگاری با شخصیت شما ندارند را بشناسید.
وقتی تازه فارغالتحصیل شدهاید و هیچوقت بعنوان یک مجرد زندگی مستقلی را تجربه نکردهاید، هیچ کار یا طریق امرارمعاشی ندارید، از تنها بودن میترسید یا طرفتان قرار است مدتی طولانی شما را ترک کند:
درستان را تمام کنید و تجربه کاری مرتبط با رشتهتان را آغاز کنید. کاری پیدا کنید که قدرت حمایت از خودتان و خانوادهتان را تامین کند. زندگی مستقلی را آغاز کنید و سعی کنید هزینههای مربوط به خودتان را تقبل کنید، پول پسانداز کنید و مستقل شوید. یاد بگیرید چطور تنها زندگی کنید و یک مجرد شاد باشید.
برای برانگیختن حس حسادت فردی دیگر:
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید کتابهای بیشتری بخوانید یا نزد مشاور بروید. تا زمانیکه به این بلوغ فکری و احساسی نرسیدهاید با هیچکس ازدواج نکنید. باید رفتارها و مهارتهای سازگاری افراد بزرگسال را کسب کنید تا وقتی آسیب دیدید، بتوانید به آنها تکیه کنید.
برای بالا بردن اعتمادبهنفستان:
برای این منظور بهتر است نزد مشاور متخصص بروید. اعتمادبهنفس پایینتان را با افکار مثبت و باارزش جایگزین کنید. تازمانیکه اعتمادبهنفس لازم را پیدا نکردید و با خودتان راحت نبودید، ازدواج نکنید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که با شما سازگاری شخصیتی داشته باشد.
چون بقیه ازدواج میکنند:
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید، نزد روانشناس بروید و مطالعه کنید. هرازگاهی با افراد مختلفی ایجاد ارتباط کنید اما تازمانیکه بلوغ کافی پیدا نکردهاید با کسی ازدواج نکنید.
وقتی رابطهتان چیزی که میخواهید نیست یا فقط تفریحی است اما سنتان روزبهروز بالاتر میرود و میترسید کس دیگری را پیدا نکنید: درمورد سابقه رابطهتان با یک روانشناس صحبت کنید و ببینید سازگاری شخصیتی شما و طرفتان در چه حدی است. تازمانیکه مطمئن نشدهاید که با هم سازگاری دارید و میتوانید زندگی شادی کنار هم داشته باشید، دست به ازدواج نزنید. اگر کسی که الان در زندگیتان است تطابق چندانی با شما ندارد، سعی کنید با افراد دیگری آشنا شوید که با شما سازگارتر هستند.
وقتی به اندازه کافی با هم وقت نگذراندهاید تا بفهمید سازگاری دارید یا خیر:
اگر طرفتان آنقدر مشغله دارد که نمیتواند شما را به اولویت زندگی خود تبدیل کند، درمورد فکرتان با او صحبت کنید ببینید میتوانید با هم به نتیجهای برسید که برای هر دو شما رضایتبخش باشد یا خیر. اگر اخیراً با فردی آشنا شدهاید، آرام باشید و برای شناخت همدیگر وقت بگذارید: اگر طرفتان از شما دور است و اکثر ارتباط شما از طریق دنیای مجازی و دیدارهای گاهگاه بوده است، تازمانیکه از نزدیک با هم بیشتر وقت نگذراندهاید و همدیگر را نشناختهاید تصمیم به ازدواج نگیرید.
اگر از پایان یافتن رابطهقبلی یکی از شما مدت کوتاهی گذشته است:
سعی کنید از شروع این رابطه جدید لذت ببرید اما درک کنید که ممکن است روزی این رابطه تمام شود. ممکن است طرفتان با فرد قبلی که در زندگیاش بوده است آشتی کند یا متوجه شوید با هم سازگاری ندارید، پس عجله نکنید.
وقتی یکی از شما مدیریت ارتباطی نمی داند:
افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در مقابل آزار آنها از همسرشان حمایت کنند، باید تا اصلاح این رفتار خود از ازدواج اجتناب کنند.کسانی که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می کنند، کودکانی هستند که هنوز بالغ نشده اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده شان برای ازدواج مناسب نیستند.
وقتی یکی از شما کنترل کننده است:
این افراد دوست دارند همه چیز در اختیار آنها باشد و همه تصمیم ها را خودشان بگیرند. همواره برای دیگران تعیین تکلیف می کنند. آنها حسودند و اگر چیزی مطابق میلشان نباشد یا تحت کنترل آنها قرار نگیرد عصبانی می شوند. اصلا خوش ندارند کسی به آنها بگوید که چه بکنند. سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا که نمی توانند کنترل لازم را بر دیگران اعمال کنند. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند و خشم زیاد و جبهه گیری زیادی ایجاد می کنند.
وقتی یکی از شما به شدت خشمگین است:
اگر با کوچکترین چیزی که مطابق میلتان نباشد از کوره در می روید و خشم خود را روی اطرافیانشان خالی می کنید، اگر پاسخ افرادی را که با نظر شما موافق نیستند با فریاد و بددهنی یا تهدید می دهید، اگر خشمتان را با کوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب کردن اشیا، هل دادن، زدن، ترک اتاق و … بروز می دهید، خلاصه آنکه اگر به طور ناگهانی و با شدت زیاد، نامتناسب و غیر معمولی خشمگین می شوید، تا درمان این حالت خود برای ازدواج اقدامی نکنید. ازدواج کردن شما ارمغانی جز ترس و اضطراب و محدودیت برای دیگری ندارد.
وقتی یکی از شما دارای اختلالات جنسی است:
اختلال جنسی انواع مختلفی دارد.
_ اعتیاد جنسی و فقدان عزت نفس جنسی
_ اختلالات کنشی جنسی: این اختلال فعالیت جنسی را با مشکل مواجه می کند. مانند : افرادی که میل به فعالیت جنسی ندارند و یا نفرت دارند، افرادی که تحریک و ارضا نمی شوند، افرادی که خیلی زود ارضا می شوند و انحرافات جنسی.
اگر یکی از شما معتاد به مواد و الکل است:
هرگز به امیدهای واهی ریسک ازدواج را نپذیرید! افراد زیادی بوده اند که دانسته یا ندانسته با فردی معتاد ازدواج کرده اند به این امید که ترک خواهد کرد و بعد با بحران مواجه شده اند. یک فرد معتاد لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بیماری خود را درمان کند. هیچ کس با ازدواج نمی تواند اعتیاد خود و یا دیگری را درمان کند.
وقتی یکی از شما یا هر دوتان مرتکب آزار جسمی، جنسی یا کودکآزاری شده است:
این رابطه قدرت بسیار کمی دارد. اگر فرد آزاررسان خودتان بودهاید، نیاز به درمان فوری توسط متخصص دارید. فوراً اقدام کنید و اجازه بدهید که مشاور متخصص با شما صحبت کند. اگر فرد آزاردیده شما بودهاید، شما هم نیاز دارید که پیش روانشناس بروید. تازمانیکه بتوانید از رابطه آزاردهنده خود به طور کامل بیرون بیایید و آن را فراموش کنید، درمانهایتان را ادامه دهید.
منابع: میگنا/مردمان/ونداکلیک/ویستا/ تبیان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
چگونه مردها را احساسی کنیم؟!
مرد که گریه نمی کنه. محکم باش. جوابش رو بده. اصلاً دوست ندارم اون تو رو بزنه و تو ساکت باشی و نگاه کنی. مردها قوی و نیرومندن. از خواندن جملات فوق به یاد چه چیزی افتادید؟ آیا مشاهده کردید در نوع تربیت خود در رابطه با پسران و دختران از چه روشهای متفاوتی استفاده میکنیم؟
چگونه مردها را احساسی کنیم؟!
به گزارش درستی، از خواندن جملات فوق به یاد چه چیزی افتادید؟ آیا مشاهده کردید در نوع تربیت خود در رابطه با پسران و دختران از چه روشهای متفاوتی استفاده میکنیم؟ ملاحظه کردید که از همان کودکی بی احساس بودن و بی اعتنایی به هیجانات و احساسهای درونی را به فرزندان پسرمان و ابراز احساسات و همدلی را به فرزندان دخترمان آموزش میدهیم؟
درست است که نقش زنان و مردان در جامعه با هم تفاوتهایی دارد و این مسئله میطلبد تا هر جنس مطابق با نقشهای قابل انتظار رفتار کند، اما پدر و مادرها وظیفه دارند تا فرزندان خود را علاوه بر سودمندی در جامعه، افرادی سلامت و موفق در خانواده تربیت کنند. لذا آموزش آداب انکار احساسات و کتمان هیجانات نمیتواند نتایج خوب و رضایت بخشی را برای یک زندگی سالم و پذیرفتن نقش همسری در برداشته باشد. احساسات جزو لاینفک زندگی هستند اگر چه همیشه در ترازویی با عقل در رقابتند اما نبود آنها رنگ را از زندگی میزداید و غصه و غم سلطه پیدا میکند.
بنابراین لازمه وجود سلامتی در نوع و سبک زندگی افراد توجه بجا و مناسب به احساسات خود، آگاهی از احساسات دیگران، همدلی با دیگران و تقویت هوش عاطفی است. زن و شوهری که ذهن و رفتار یکدیگر را درک کنند، روابط عاطفی مثبتی هم با یکدیگر برقرار میکنند. زن و شوهر در خانواده باید قادر به شناخت و پیش بینی احساسات خود در موقعیتهای مختلف باشند. افراد زیادی هستند که یا از احساسات مختلف خود آگاهی ندارند و یا ریشه آنها را نمیفهمند. این نوع از بی اطلاعیها و آگاهی نداشتنها موجب تنش بسیاری میان زن و شوهر میشود. تحقیقات نشان میدهد افراد موفق در خانوادههای سالم و با محبتی زندگی میکنند که بار عاطفی مناسبی در میان اعضای آن خانواده حکم فرماست. به اعتقاد کارشناسان نبود عاطفه در میان برخی از خانوادهها موجب میشود تا اعضای خانواده دچار مشکلات و پیامدهای بسیاری شوند. ترس، اضطراب و نداشتن اعتماد به نفس از جمله ناهنجاریهایی است که در خانوادههای بی عاطفه وجود دارد.
تحقیقات جدید نشان میدهد که زندگی احساسی مردان هم به اندازه زنان پیچیده و غنی است. با اینکه احساسات همیشه از خصوصیات زنانه به شمار میرود، اما مردان هم به اندازه زنان احساساتی میشوند و تجربیات عاطفی مشابهی را توصیف میکنند. تحقیقات دیگری مؤید آن است که به دلیل ارتباط ضعیف دو نیمکره احساس و منطق در مردان، آنها را از دسترسی راحت به احساسات بر حذر میدارد. به نظر میآید مسئله تربیت و نوع یادگیریهای احساسی میتواند در تقویت این ارتباط مغزی تأثیر گذار بوده و گستره احساسات مردان را نیز به اندازه زنان وسیع گرداند. لازمه وجود سلامتی در نوع و سبک زندگی افراد توجه بجا و مناسب به احساسات خود، آگاهی از احساسات دیگران، همدلی با دیگران و تقویت هوش عاطفی است. زن و شوهری که ذهن و رفتار یکدیگر را درک کنند، روابط عاطفی مثبتی هم با یکدیگر برقرار میکنند.
حتماً شنیدهاید : مردانی که بیش از همه احساساتشان را پنهان میکنند احتمالاً حساسترین مردها هستند! این جمله میتواند عمق احساسات را در مردان نشان دهد. علی رغم این که سبک فرهنگی جامعه به آنان میآموزد که در ابراز احساسات محتاط باشند. همین مسئله میتواند به مسایلی در زندگی زناشویی و روابط مردان با همسرانشان نیز منجر شود. هوش عاطفی و هیجانی یکی از ابزارهای مهم و ضروری در موفقیت روابط میان همسران است. پژوهشها گزارش میدهند هرچه این جنبه از هوش افراد در حدود متناسبتری قرار داشته باشد، آنها قادرند ارتباطات جذابتر، مسئله گشا تر و با دوامتری را شکل دهند. پایین بودن هوش هیجانی میتواند توانایی بازداری هیجانی را در افراد کاهش داده و قدرت مدیریت احساسی را در آنها تضعیف گرداند.
یکی از مؤلفههای هوش هیجانی توانایی درک احساسات دیگران و شناخت عواطف افرادی است که در اطراف ما زندگی میکنند؛ لذا عدم توانمندی در درک هیجان همسر و یا داشتن تصور ضعیفتر، از احساسات همسر میتواند بر نوع رفتارها و واکنشهای میان فردی موثر واقع شود. بخش اول این عبارت میتواند به تربیتهای نادرست و ناکافی برای مردان اشاره داشته باشد و بخش دوم آن از شناخت ناکافی زنان از احساسات مردانه حکایت کند. لذا هر دو جنس برای داشتن زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر نیاز به اصلاح سبکهای زندگی و شناخت دقیقتر از جنس مخالف دارند. ضمن این که زن و شوهر باید در تقویت احساس دیگری و تبادلات عاطفی یکدیگر نهایت تلاش خود را داشته باشند.
یکی از همین اصلاح سبکها شناخت دقیق ویژگیهای جنسیتی است. چه این که مردان در ابراز محبت به همسرانشان بیشتر از رفتارهای محبت آمیز و ایثار و گذشت و فعالیتهای محبت آمیز استفاده میکنند در حالی که زنان به شنیدن ابراز محبت و اظهار عواطف از سوی همسرشان نیاز دارند. زبان احساسات و عواطف برای زنان به مثابه زبان اول است در حالی که برای مردان به مثابه زبان دوم و زنان عدم ابراز محبت در این شکل را حاکی از بی احساس بودن و بیعلاقگی مردشان میدانند.
از طرفی برای اکثر زنان واداشتن شـوهـرشـان بـرای ایـنکه احـساسات درونی خود را با آنها در میـان بـگـذارنـد، کـار مشکلی به نظر میرسد. اما در این میان موضوعی وجود دارد که اغلب زنها از آن بـی اطـلاع هستند. مردها میخواهند صحبت کنـنـد. اکثر مردان نیاز دارند که با همسرشان درد دل نموده و کمی سبک شوند. اما رمز و راز واداشتن یک مرد جهت بازگو نمودن درونش این است که احساس کند به دلیل آنچه کـه هست مورد پذیرش حقیقی قرار گرفته، نه به دلیـل آنـچه که ممکن است شما دوست دارید باشد.
به علاوه زنان باید روشهایی را برای برانگیختن احساسی همسرشان فرا بگیرند از جمله این که :
به مردان قدرت دهید، تا صمیمیت فوران کند. مرد موجودی عاشق قدرت است. مرد از این که قدرتمند باشد حظ میکند. در آسمان اوج میگیرد و شما را نیز همراه خود بالا میبرد.
فراموش نکنید که زن و مرد برای رشد احساسی و روانی خود به کمک و یاری همسر نیاز دارد؛ لذا در عوض تکیه بر نواقص و نارساییهای وجودی او باید با همکاری و مودت او را به سوی تکمیل توانمندیها و رسیدن به رضایت درونی سوق دهند.
به مردان قدرت دهید، تا صمیمیت فوران کند. مرد موجودی عاشق قدرت است. مرد از این که قدرتمند باشد حظ میکند. در آسمان اوج میگیرد و شما را نیز همراه خود بالا میبرد.
از اینکه توانا باشد یا احساس توانایی کند لذت میبرد. تا وقتی که مشغول کشتن این احساس در مردان هستید بدانید که تنها میتوانید خواب خوشبختی را ببینید.
به مردان فضا بدهید گاهی او را رها کنید تا با خود خلوت کند با دوستان به ورزش برود و به خانواده خود تنها سر بزند. مدام دنبال او نباشد. فضای رها شدن! این چیزی است که مردان گاهی به آن نیاز دارند. اگر به انها این فضا را هدیه بدهید. انها نیز به شما عشق میورزند.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همسر خوب به مفهوم درست و واقعی همسری است که با شما تناسب داشته باشد. آنچه از نگاه دینی به عنوان ویژگی های همسر ایده آل شمرده شده است بیان می شود:
1. دیندار بوده و به مسائل و احکام دینی پایبند باشد و خود و زندگی اش را آلوده به گناه نکند.
2. خوش اخلاق و خوش برخورد باشد.
3. شرافت خانوادگی داشته باشد.
4. زیبایی
5. از نظر اقتصادی، تحصیلات، فرهنگ خانوادگی، تناسب داشته و هم کفو خانم باشد.
حتما به تناسب طرفین در این موارد دقت کنید:
1. اعتقاد و مذهب، 2. سن، 3. تحصیل، 4. وضعیت مالی، 5. فرهنگ و آداب ورسوم، 6. زیبایی، 7. جسم
چرا که آن مرد ایده آل شما هم برای خود یکی از این لیست ها دارد و برای زن ایده آل خود خصوصیاتی را تعیین کرده است. برای همین همان مقدار که در مورد ویژگی شوهر ایده آل تحقیق می کنید مهارت های لازم برای بر عهده گرفتن نقش همسر در زندگی زناشویی را فرابگیرید. برای این که به آنها جواب مثبت بدهید اول باید از داشتن این خصوصیات مطمئن شوید. برای این کار باید تحقیق کنید.
تحقیق از طریق:
1. خویشان و فامیل ها 2. دشمنان 3. دوستان 4. همکاران 5. همسایگان 6. معلمان 7. مراجع رسمی(حراست محل کار و ...)
همه مردان دوست دارند شوهران خوبی برای همسر خود باشند و همسرانشان از بودن در کنار ایشان احساس رضایت کنند. اما این امر به خودی خود حاصل نمیشود، بلکه مرد باید در رفتارها و برخوردهایش با همسر، اموری را رعایت کند تا همسرش او را به عنوان یک شوهر خوب بشناسد. در اینجا برخی از مهمترین ویژگیهای یک شوهر خوب را بیان میکنیم.
1. شوهر خوب، زنش را شریک زندگیاش میداند؛
زن، انسانی است که باید با او ارتباط برقرار کنیم. او کسی نیست که کنترلش کنیم و در راه ارضای نیازهای خودمان به دنبال تسلط بر او باشیم. زن موجودی است که باید او را بشناسیم و بدانیم او نیز اهداف خاص خود را دارد. زن، کودک هم نیست. او شریک زندگیای است که شوهرش باید راه ارتباط برقرار کردن با او را بیاموزد.
در ازدواج، مرد و زن شریک یکدیگر میشوند. وقتی شوهر از صمیم قلب زنش را شریک زندگی اش ببیند، تصمیمگیری را به یک کار مشترک بدل میکند. شوهر عاشق، شوهری است که درباره آنچه برای زنش از همه مهمتر است فکر میکند و مصمم است تا روند تصمیمگیری را در این جهت هدایت کند. اگر زن نیز عاشق شوهرش باشد به آنچه برای شوهرش از همه چیز مهمتر است فکر میکند و در نهایت، بهترین تصمیم را میگیرد.
2. شوهر خوب، زنش را بی قید و شرط دوست دارد؛
عشق بی قید و شرط یعنی اینکه ما فرد مقابل را دوست داریم و صرفنظر از واکنشهای او در جهت آسایش و سعادت او تلاش میکنیم. تفکر امروزی مردم، بیشتر حسابگرانه است: «اگر مرا دوست داشته باشی من هم تو را دوست خواهم داشت.» ما حتی در زندگی زناشویی نیز خودمحور هستیم. کانون تلاشهای ما رفع نیازهای خودمان است.
در مقابل، عشق بی قید و شرط، بر روی رفع نیازهای دیگری تکیه میکند. در زندگی زناشویی، این شوهر است که در پی عالیترین منافع و مصالح زن میرود. شوهر حتی اگر با تلاشهای زن هم کاملاً موافق نباشد از آنها حمایت می کند. این شوهر است که به زن کمک می کند تا به اهداف و آرزوهایش برسد، زیرا برای او به عنوان یک شخص احترام قائل است. شوهر نمیگوید: «اگر فلان کار را برایم بکنی من هم ظرفها را میشویم». شوهر میگوید: «من ظرفها را میشویم چون میدانم خستهای».
همة ما دوست داریم فکر کنیم کسی ما را بی قید و شرط دوست دارد. کودک، خواهان این نوع عشق از طرف والدینش است. زن و شوهر نیز خواهان عشق بی قید و شرط یکدیگرند. شوهر قرار است پرچمدار عشق بی قید وشرط باشد. او قرار است آهنگ گامها را تعیین کند.
اما بسیاری از شوهران منتظرند تا زنانشان، نقش رهبری را در عشق بی قید و شرط به عهده بگیرند. آنها عقب مینشینند و میگویند: «هر وقت زنم تصمیم گرفت مهربون باشه، من هم به او محبت میکنم».
این مرد، شوهر تأثیرپذیر و عاجزی است که در این موقعیت، فوقالعاده بد عمل میکند.
شوهر سالم و کار آمد، الگوی عشق بی قید و شرط است. از آنجا که این نیاز برای سلامت عاطفی انسان بسیار اساسی است، بیشتر زنان، واکنش مثبت به شوهری نشان میدهند که بیقید و شرط آنها را دوست دارد. بسیاری از زنان با این احساس ناراحت کننده زندگی میکنند که اگر رابطه جنسی نداشته باشند یا به دلخواه شوهر عمل نکنند، محبت شوهر از آنها دریغ خواهد شد. این نمیتواند مبنای خوبی برای یک ازدواج سالم باشد.
3. شوهر خوب، زنش را اولین اولویت زندگی خویش قرار میدهد؛
همه ما در زندگی اولویتهایی داریم. شاید ما هرگز فهرست اولویتهایمان را ننوشته باشیم، اما در ذهنمان میدانیم کدام یک مهمتر از بقیه است. این اولویتها بیشتر اوقات خود را در اعمال ما نشان میدهند.
برای بسیاری از مردان، شغل و حرفه تقریباً در صدر فهرست اولویتها قرار دارد. مردان مقدار زیادی از احساس ارزشمندیشان را از شغلشان میگیرند. این الزاماً تضادی با رابطة مردان با زنانشان ندارد، مگر اینکه شغل آنها تمام فکر و ذکرشان را به خود مشغول کرده باشد. افراد، مهمتر از اشیاء و امور هستند. این اصل اساسی خانوادههای کارآمد است. یک شوهر خوب هرگز اجازه نخواهد داد شغلش جای وقت با همسر بودن را بگیرد.
رقیب دیگر موقعیت زن، مادر شوهر است. این امر بهویژه در سالهای اول ازدواج صادق است. اگر مردی رابطة نزدیکی با مادرش داشته باشد و یا از نظر آسایش جسمی یا عاطفی به او وابسته باشد، ممکن است مادرش از حضور یک زن جدید در زندگی او احساس خطر کند. ممکن است تقاضاها یا خواستههای مادر پس از ازدواج پسرش بیشتر و شدیدتر شود و پسر ممکن است شبها زنش را تنها بگذارد تا به کمک مادرش بشتابد. چنین الگویی بهطور اجتنابناپذیر احساس نفرت و انزجار را در زن به وجود میآورد.
در یک ازدواج سالم، از همان روز اول ازدواج، باید اولویت زندگی تغییر کند. پیش از ازدواج، اولویت مرد، نگهداری و مراقبت از والدینش بود. پس از ازدواج، نگرش او در احترام گذاشتن به والدینش تغییر نمیکند، اما شیوة زندگیاش باید عوض شود. او دیگر نمیتواند به محض اینکه مادرش تلفن کرد از جا پریده و به خانه او برود، زیرا او اکنون زن جدیدی وارد زندگیاش شده که خواستههای خاص خودش را دارد. اگر از همان اول ازدواج، زن در اولویت قرار بگیرد آن وقت رابطه شوهر با والدینش میتواند به طور کامل و سالم ادامه یابد. اولویت اول را به زن دادن به هیچ وجه احترام مرد به والدینش را کم نمیکند، بلکه الگوی سالمی را به وجود میآورد که به مرور زمان میتواند ستایش و تحسین والدین را نیز کسب کند.
کودکان نیز ممکن است خواهان مقام اول در زندگی مادر یا پدر باشند. هرگز نباید اجازه چنین کاری را داد. پس از به دنیا آمدن بچهها، معمولاً شوهر از زنش انتقاد میکند که دیگر به او توجهی ندارد، زیرا مرد احساس میکند در نظر زنش، بچهها جای او را گرفتهاند. این نگرانی قابل توجیهی است و در واقع اغلب اوقات حقیقت دارد. اما این امر در مورد شوهر نیز میتواند صادق باشد، بهخصوص در زندگی زناشوییای که زن نیازهای عاطفی مرد را به اندازه کافی برطرف نمیکند و مرد نسبت به او احساس بیگانگی میکند. چنانچه مرد احساس کند از جانب زن طرد شده، ممکن است وقت و انرژی خود را بیشتر صرف بچهها کند، زیرا از طرف آنها محبت و توجه بیشتری میبیند. یک شوهر کارآمد، اگر چنین رفتاری را در خود مشاهده کند، فوراً آن را ناسالم تشخیص میدهد و گامهای لازم را برای اختصاص یافتن وقت و انرژی خود به رفع نیازهای زنش برخواهد داشت و به او نیز یاد خواهد داد تا بنا بر وظیفة خود نیازهای شوهرش را برطرف کند.
4. شوهر خوب، متعهد به کشف و رفع نیازهای همسرش است؛
بسیاری از مردان، به سادگی پی به نیازهای زنشان نمیبرند و در نتیجه، هیچ تلاشی در جهت رفع آن نیازها نمیکنند. برخی از شوهران معتقدند که اگر شغل خوب و دائمی داشته باشند و حقوق و درآمد خوبی کسب کنند نقش خود را به عنوان شوهر انجام دادهاند. آنها هیچ شناختی از نیازهای عاطفی و اجتماعی زن ندارند.
منظور این نیست که بگوییم شغل و حرفة مرد، و تلاش و کوشش او در زمینه شغلیاش از نظر زن بیارزش است. معمولاً زنان تلاشهای شوهرشان را میبینند و از کوشش او برای تأمین نیازهای مادی خانواده تشکر میکنند. اما این اول کار است اما آخر کار نیست.
نیاز عاطفی زن به عشق، محبت، ملایمت، تشویق و دلگرمی همانقدر برای سلامت عاطفی او اساسی است که غذا برای سلامت جسمی او.
شوهری که صرفاً به تأمین نیازهای مادی اکتفا میکند و از آن خشنود است، دیدگاه بسیار محدودی از اهمیت نقش خود به عنوان شوهر دارد. وقتی نیازهای مادی مثل غذا، پوشاک و مسکن تأمین شد، نوبت رفع نیازهای درونی زن میرسد. اصلیترین نیاز عاطفی زن، نیاز به عشق و محبت است و زن باید احساس کند دوستش دارند. شوهر کارآمد شوهری است که دائماً به همسرش محبت میکند و به او نشان میدهد که دوستش دارد. به این ترتیب، زن او با قلبی پر از عشق زندگی خواهد کرد و به شوهری را که این نیاز او را برطرف میکند بسیار ستایش خواهد کرد و واکنش مثبتی به تلاشهای او خواهد داد.
نیاز زن به امنیت نیز اساسی است. این نیاز ابتدا یک نیاز مادی است؛ یعنی در امان بودن از خطرات کوچه و خیابان برای زن مهم است اما بزرگترین نیاز زن در این زمینه، آن است که عمیقاً از تعهد و پایبندی شوهرش به خود اطمینان داشته باشد. شوهری که زنش را با صحبت درباره طلاق تهدید میکند یا ناخودآگاه میگوید: «شاید بهتر بود با یکی دیگه ازدواج میکردی»، یا «ای کاش یکی دیگه جای تو جلوی من سبز میشد»، رفتار ناسالم و معیوبی را نشان میدهد. شوهر عاشق و کارآمد، هر کاری میکند تا به زنش بفهماند که همیشه و در همه حال کنار او خواهد ماند.
شوهر کارآمد در عین حال، مراقب است تا زنش احساس ارزش کند. اگر زن از ادامة تحصیل احساس رضایت و ارزش کند، شوهر اولین تشویقگر او خواهد بود. اگر زن از اینکه خیاط یا گلدوز ماهری است احساس رضایت میکند شوهر مهارت او را تحسین خواهد کرد. و اگر زن بخواهد مادر و «خانهدار» خوبی باشد شوهر از ته دل از تصمیم او جانبداری خواهد کرد. هر یک از راههای کسب ارزش ممکن است مستلزم کار فیزیکی بیشتر از جانب شوهر باشد یا نگرانی عاطفی او را تا حدی برانگیزد، اما او در مورد اختلافات، با همسرش صحبت میکند و سعی میکند به درک متقابل و وحدت نظر برسند، زیرا خودش را به تأمین آسایش و سعادت زنش متعهد کرده است.
ما انسانها علاوه بر نیازهای جسمانی و عاطفی، نیازهای اجتماعی هم داریم. همسرمان نیز نیازمند ارتباط با افرادی خارج از خانواده است. شاید او دوست داشته باشد به همراه زنان همسایه، غذایی تهیه کند، یا به همراه آنان جلسات قرائت قرآن تشکیل دهد. ممکن است این فعالیتها در صدر اولویتهای شوهر نباشد، اما به سرعت اهمیتشان افزایش مییابد، زیرا مرد در صدد است تا نیازهای زن را بر آورده کند. او تشخیص میدهد که اگر به گسترش روابط اجتماعی زن کمک کند احساس رضایت خودش نیز افزایش خواهد یافت. او در مخالفت با این موضوعات، جار و جنجال راه نمیاندازد یا آنها را ناچیز و بی اهمیت نمینامد و از قدرشان کم نمیکند. او اینها را بخش عادی زندگی زنش میبیند و به او اجازه میدهد تا علائق خود را دنبال و از این طریق نیازهایش را بر آورده کند.
کشف و رفع نیازهای مادی، عاطفی و اجتماعی زن، شاید یکی از دشوارترین نقشهای یک شوهر کارآمد باشد. برای رفع این نیازها شاید لازم باشد مرد بیشترین تلاشها را داشته باشد. شوهر کارآمد کسی است که تنها به رفاه و آسایش خویش نمیاندیشد و سعی میکند محدودة آسایش خود را به همسر خود نیز ارتباط دهد و هر کار ممکن را برای رفع نیازهای او انجام دهد. با این کار، او نهایت تحسین و ستایش را از سوی همسرش کسب خواهد کرد.
5. شوهر خوب با زنش صحبت میکند؛
برخی پژوهشها نشان دادهاند زنان به طور معمول، حدود دو برابر مردان صحبت میکنند. به احتمال قوی، مردان بیشتر این گفت و گوهایشان را هم در محیط کارشان مصرف میکنند و گاه وقتی به خانه میرسند فقط یک کلمه برایشان باقی مانده است. وقتی زن میپرسد: «امروز چه طور بود؟» او پاسخ میدهد: «خوب». یک چنین مختصرگویی هرگز نمیتواند الگوی یک شوهر کارآمد باشد. بسیاری از شوهرها باید این الگوی رفتاری خود را کنار بگذارند تا بتوانند نیاز همسر خود را به برقراری ارتباط بر آورده کنند.
مسائل زندگی در ابتدا از طریق ارتباط کلامی، بهخصوص بحث در مورد افکار، احساسات و آرزوهای ما مطرح میشود و با یکدیگر در میان گذاشته میشود. افکار و احساسات و آرزوها را نمیتوان با رفتار ما مشاهده کرد و به آنها پی برد. یکی از عمیقترین آرزوهای یک زن این است که شوهرش را بشناسد. وقتی شوهر از افکار، احساسات و آرزوهای خود حرف میزند زن احساس میکند شوهر اجازة ورود به دنیای خودش را به او داده است. وقتی شوهری مدتهای طولانی دربارة احساساتش حرف نمیزند، زن احساس میکند که شوهر رابطهاش را با او قطع کرده و در نتیجه، زن احساس انزوا و تنهایی میکند.
ما نمیتوانیم اجازه دهیم که ارتباط و گفتگوی بین ما متوقف شود یا ارتباط ما به صحنه نبرد عقاید ما و جنگ بر سر اختلافهایمان تبدیل شود. گفتگو و تبادل نظر مثبت، باز، آزاد و همراه با تفاهم از مشخصات یک زندگی زناشویی سالم است. یک شوهر خوب و کارآمد باید ابتکار به خرج داده و این نوع گفتگو و ارتباط را به شیوة معمول زندگی مشترک تبدیل سازد.
6. شوهر خوب، پایبند ارزشهای معنوی و اخلاقی است؛
در یک خانواده سالم، شوهر، معتقد به یک سری ارزشهای معنوی و اخلاقی است و سعی دارد آنها را در خود و خانواده پیاده کند. او از تقوایی بهره میبرد که او را به انجام واجبات، از جمله وظایف مربوط به خانواده وا میدارد. این ویژگی، سلامت خانواده و رضایتمندی اعضای آن را به ارمغان میآورد.
هر چه مرد پایبندتر به باورهای ارزشمند اخلاقی و معنوی باشد بیشتر مورد احترام همسرش قرار خواهد گرفت. هر چه کمتر پایبند این ارزشها باشد یا شکاف بین ادعاهای وی و عمل وی در این زمینهها بیشتر باشد، بیاحترامی بیشتری را نسبت به خود به وجود میآورد. یک شوهر کارآمد واقعا تمام سعی خو را میکند تا به زیور تقوا آراسته باشد و آن را در خانواده پیاده کند. این کار، تأثیر مثبتی بر زن و فرزندان او خواهد گذاشت.
هر چند این فهرست کامل نیست، اما شش ویژگی ذکر شده میتواند راهنمای خوبی برای مردانی باشد که میخواهند نقش یک شوهر خوب و کارآمد را در ازدواج خود ایفا کنند.
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
اگر می خواهید از تازه ترین اطلاعات علمی با خبر شوید...
اگر می خواهید برای تحقیقاتتان از منابع معتبر استفاده کنید...
و اگر می خواهید مقاله مروری تهیه نمایید...
جهت خرید
مقالات جامع و کامل پزشکی ، بهداشتی و اجتماعی و... و فقط با پرداخت 500 تا 2000 تومان
به سایت زیرمراجعه نمایید.
فهمیدن اینکه چه مردی، مرد زندگی است کمی زمان میبرد. پس با نشانههای یک مرد خوب آشنا شوید و ببینید که طرف مقابل تان این ویژگی ها را دارد یا نه. این نکته را هم بگوییم که شناخت همه این ویژگی ها در مرحله آشنایی ممکن نیست اما می توانید تعدادی از آنها را در طرف مقابل تشخیص دهید و هرچه بیشتر این ویژگی ها را داشت، به او اطمینان بیشتری کنید.
ویژگیهای یک مرد خوب
نشانه اول؛ احترام
احترام موضوعی است که در صدر جدول خوشبختی قرار دارد و خودش را به هزار و یک جلوه نشان میدهد و البته احترام یک موضوع 2جانبه است؛ موضوعی که هم شما باید برای رعایتکردنش تلاش کنید و هم همسرتان باید در رفتارهایش آن را نشان دهد. اگر میخواهید بدانید احترام در رابطه میان شما و نامزدتان جایی دارد، میتوانید از نشانههای زیر کمک بگیرید.
1.اهل سازش است و به خاطر منافع مشترکتان کوتاه میآید.
او گذشتهای شما را میبیند و برای کم کردن فشار روی شما و ارتباطتان، گاهی از خواستههایش میگذرد. به احساسات و نگرانیهای شما گوش میکند و بدون نصیحت کردن یا رنجیدن، برای درک کردنشان تلاش میکند.
2.میداند که یک آدم بیعیب و نقص نیستید اما شما را همانطور که هستید دوست دارد و با دیگران مقایسهتان نمیکند. برای نظرهای شما ارزش قائل است؛ قبل از هر تصمیم اساسیای، نظر شما را میپرسد و با تکروی سعی نمیکند حرف خودش را به کرسی بنشاند.
3.وقتی موفقیتی به دست میآورید با تمام وجود برایتان خوشحال میشود و سعی میکند زمینه را برای موفقیتهای آیندهتان فراهم کند.
4.احترام فقط در لحن خوب و رفتار پرمحبت خودش را نشان نمیدهد. پس اول ببینید که نامزدتان نشانههای بالا را در رفتارهایش نشان میدهد یا خیر و بعد وجود آنها را در رفتارهای خودتان بررسی کنید.
مهم نیست که از نظر بقیه فردی که انتخاب کردهاید چقدر شگفتانگیز یا ایدهآل است، مهم این است که این فرد چقدر به معیارهای خود شما نزدیک باشد و البته اینکه از مرزبندیها و خط قرمزهایتان هم عبور نکند
نشانه دوم: اولویتهای مشترک
همه ما ایدهآلهایی در ذهنمان داریم که از بچگی، وقتی صحبت ازدواج در آینده میآید، در ذهنمان چرخ میزنند. از ویژگیهای ظاهریای مثل قد و وزن گرفته تا شرایط مالی، تحصیلات و خصلتهای رفتاری. اولویتگذاری آدمها برای این ویژگیها یکسان نیست. یکی به شأن اجتماعی اهمیت بیشتری میدهد و یکی به خلقوخو؛ یکی خانواده برایش مهم است و یکی هم پول.
1.برای انتخاب همسر، به الگوهای دیگران نگاه نکنید و سعی کنید که این موضوعات مهم را از نظر خودتان دستهبندی کنید.
2.مهم نیست که از نظر بقیه فردی که انتخاب کردهاید چقدر شگفتانگیز یا ایدهآل است، مهم این است که این فرد چقدر به معیارهای خود شما نزدیک باشد و البته اینکه از مرزبندیها و خط قرمزهایتان هم عبور نکند.
3.اگر به یک مورد خاص فکر میکنید و برای ازدواج فردی را بررسی میکنید، اول 10 ویژگی مهمی که برایتان در اولویت قرار دارند را روی کاغذ بیاورید و بعد در مورد ایدهآل بودن یا نبودن این فرد تصمیم بگیرید. حتی اگر او 7 ویژگی از این 10 تا را داشته باشد، میتواند یک همسر مناسب برای شما باشد. تا اینجای کار 50 درصد مشکل حل شده. حالا وقت آن است که از این همسر آینده هم بخواهیم اولویتهایش را روی کاغذ بنویسد و ببیند که آیا شما هم میتوانید همسر ایدآلی برایش باشید یا نه!
نشانه سوم: از خط قرمزها نمیگذرد
در هر ارتباطی خط قرمزهایی هست که شکسته شدنشان همه چیز را به هم میریزد و البته محدودیتهای همه ارتباطها مثل هم نیستند. وقتی هم که پای زندگی مشترک به میان بیاید، خط قرمزها پیچیدهتر و گاهی هم غیرقابل عبورتر میشوند و به همین دلیل یکی از اصلیترین نشانههایی که به شما میگوید یک مرد، همسر ایدهآل شماست، احترام به همین خط قرمزهاست. این خطوط قرمز ممکن است حریم روابط کلامی و فیزیکی، صداقت، حریم خانواده، رازداری و... باشد.
1.بعضی از خط قرمزها در همه ارتباطها مثل هم هستند و بعضیهای دیگر هم تنها در مورد زندگی مشترک شما صادق هستند. پس اگر او میخواهد برایتان بهترین همسر دنیا باشد، باید هر دوی این مسیرهای ممنوعه را بشناسد و به آنها احترام بگذارد.
2.یک همسر ایدهآل نباید تنها و تنها از مسیرهایی که خودش درست میداند عبور کند بلکه باید نگاهی به مفهوم درست در ذهن شما بیندازد و در صورتی که میبیند انجام یک کار به تصور ذهنی شما در موردش آسیب میزند، از انجام دادنش دست بردارد.
3.شما هم در این مورد یک وظیفه دارید. درست است که بسیاری از این مرزبندیها جزو کلیشههایی هستند که همه مردها از آن باخبرند اما اگر مورد دیگری در ذهنتان وجود دارد، انتظار نداشته باشید که مردتان آن را حدس بزند بلکه با توضیح آن موضوع و بیان دلایلتان، اهمیت این خط قرمز را بازگو کنید و از او بخواهید که به این محدودیت احترام بگذارد.
همه ما دوست داریم بهترین باشیم و اگر مقابل فردی بنشینیم که دوستش داریم و نگران از دست دادنش هستیم، دوست داریم خودمان را بهمراتب بهتر از خود واقعیمان جلوه دهیم و ضعفها و شکستهایمان را در مقابلش پنهان کنیم. اما در یک رابطه ایدهآل شما هیچ نیازی به پنهان کردن خود واقعیتان نخواهید داشت
نشانه چهارم: اجازه میدهد خودتان باشید
همه ما دوست داریم بهترین باشیم. بهتر از چیزی که هستیم و حتی بهتر از چیزی که در توانمان هست. به خصوص اگر مقابل فردی بنشینیم که دوستش داریم و نگران از دست دادنش هستیم، دوست داریم خودمان را بهمراتب بهتر از خود واقعیمان جلوه دهیم و ضعفها و شکستهایمان را در مقابلش پنهان کنیم. اما در یک رابطه ایدهآل شما هیچ نیازی به پنهان کردن خود واقعیتان نخواهید داشت.
1.میدانید او شما را همانطور که هستید دوست دارد و حتی اگر هزار زن قدرتمندتر و داناتر از شما مقابلش ظاهر شوند، باز هم شما را انتخاب میکند.
2.این حس به شما اعتماد به نفس میدهد و نمیگذارد که با حسادت، ترسها و بیاعتمادیهای بیمورد یا احساس ناامنی، زندگی مشترکتان را خراب کنید.
ویژگیهای یک مرد خوب
نشانه پنجم: از شما دفاع میکند
گرچه بهترین حالت ممکن این است که ازدواج شما همه را خوشحال کند و کوچکترین سردی و مشکلی در این مسیر پیش نیاید اما نباید فراموش کنید که این حالت رویایی همیشه هم اتفاق نمیافتد. تفاوتهای خانوادگی، تفاوت در انتظارها و سبک زندگی و بسیاری عوامل دیگر میتواند انتقاد دیگران را متوجه شما و تصمیم مشترکتان کند.
1.اگر او همسر ایدهآل شما باشد، با شنیدن این داوریها و گوشه کنایهها از تصمیمش دلسرد نمیشود و برای راضی کردن دیگران، به فکر تغییر برنامههایش نمیافتد.
2.شاید شما 2 نفر با گرفتن یک تصمیم مشترک بتوانید راه را برای این ازدواج هموارتر کنید اما یک مرد ایدهآل هرگز بار این تغییرات را به دوش شما نمیاندازد و با قرار دادنتان در برابر دیگران، بهدنبال حاشیه امنی برای خودش نمیگردد.
نشانه ششم: حستان به شما میگوید...
حتی اگر او تمام نشانههایی که یک همسر ایدهآل باید داشته باشد را دارد، باز هم به معنای این نیست که او مردی است که برای آرامش شما آفریده شده است. با وجود بررسی تمام این موضوعات، دست آخر باید به این فکر کنید که چه حسی درباره این مرد دارید.
آیا هر زمان که او را میبینید احساس شوق و هیجان سراغتان میآید؟ آیا بعد از هر دیدار، با اشتیاق منتظر گذاشتن قرار بعدی میمانید؟ آیا وقتی صحبت از ازدواج میشود، دلتان میخواهد که زود همهچیز جفتوجور شود و برای همیشه در کنار او باشید؟
اگر پاسخ شما به این سوالها منفی است اما وقتی دو دو تا چهار تا میکنید، میبینید که او ایرادی ندارد که بخواهید به خاطرش از ازدواج صرفنظر کنید، دست نگهدارید!
حسی که شما باید به همسر آیندهتان داشته باشید، بسیار مهم است ، حسی که اگر نباشد، با وجود تمام ویژگیهای مثبت هم نمیتواند شما را به ماندن در یک زندگی دلگرم کند.
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
اگر می خواهید از تازه ترین اطلاعات علمی با خبر شوید...
اگر می خواهید برای تحقیقاتتان از منابع معتبر استفاده کنید...
و اگر می خواهید مقاله مروری تهیه نمایید...
جهت خرید
مقالات جامع و کامل پزشکی ، بهداشتی و اجتماعی و... و فقط با پرداخت 500 تا 2000 تومان
به سایت زیرمراجعه نمایید.
http://www.novinpendargroup.com