وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
چند سالی بود که رامتین و گیتا با هم ازدواج کرده بودند؛ ازدواجی که از نظر رامتین کامل و بیعیب بود. حاصل این ازدواج 3 دختر زیبا و دوست داشتنی بودند. رامتین هم کاری آبرومند با درآمدی فوقالعاده داشت. بنابراین همه چیز عالی بود یا حداقل چنین تصور میشد.
رامتین همیشه با خودش فکر میکرد یک پدر خوب و یک شوهر ایدهآل فقط باید تلاش کند پول دربیاورد؛ پولی که در خانه و برای آرامش اعضای خانوادهاش خرج شود. برای رسیدن به این هدف، او بیش از 100 ساعت در هفته کار میکرد. فقط کار و کار و هیچ وقت از خودش نپرسیده بود این همه کار چه تاثیری روی زندگی همسر و بچههایش میگذارد
اما گیتا نظر دیگری داشت؛ روزهایی که رامتین از صبح تا نیمههای شب سر کار بود و فقط داشت پول درمیآورد، برای گیتا دقیقههایی ناامیدکننده بود.
«من خیلی تنها و غمگین شده بودم. زندگی سخت و ناراحتکنندهای داشتم که هر روزش برایم به تلخی میگذشت. من و رامتین هیچ وقت زمانی را برای با هم بودن نداشتیم ؛ او همیشه سر کار بود و من هم تنها در خانه از بچههایم مراقبت میکردم.
کمکم حس میکردم من هیچ نقشی در زندگی رامتین ندارم. حالا دیگه ما بیشتر شبیه دو تا همخونهای شده بودیم، 2 نفر که فقط صورتحسابها را با هم پرداخت میکردند. اما تمام مسوولیتها با من بود؛ رسیدگی به دخترها و کارهای مربوط به آنها، کارهای خانه و...»
گیتا احساس میکرد تنها مانده است و تنها چیزی که خوب میفهمید این بود که دیگر توان ادامه این زندگی را نداشت. برای همین یک روز همه چیز را رها کرد و گفت دیگر نمیتواند ادامه دهد ؛ بچهها را برداشت و به خانه مادرش رفت تا پیش آنها کمی راحتتر زندگی کنند.
اما رامتین نگاه دیگری به وضعیت موجود داشت؛ او نمیفهمید چه اتفاقی افتاده است، نمیفهمید چرا همسرش از دست او عصبانی است ؟
«با خودم فکر میکردم من باید برای آنها چکار کنم؟! در یک خانه بزرگ زندگی میکردند، من که این خانه را برای خودم نمیخواستم، همه برای آنها بود، برای راحتی و آرامششان.»
اما حالا همین خانه بزرگ که با زحمتهای رامتین خریداری شده بود، ساکت و خالی افتاده و احساس تنهایی او را بیشتر میکرد. با این همه تنهایی رامتین با خودش فکر میکرد. میدانست چیزی در زندگی باید تغییر کند؛ تغییری اساسی که اتفاقا به کار هم مربوط نبود.
رامتین با خدای خود صحبت میکرد و از او کمک میخواست: «خدایا من راه را اشتباه رفتهام، تو به من کمک کن راه درست را پیدا کنم.»
رامتین دوست نداشت همسر و بچههایش از او ناراحت باشند؛ پس کارش را به عنوان یک مدیر رها کرد و در ردهای پایینتر مشغول شد. اولویت جدید او بودن کنار بچههایش و زندگی کردن کنار آنها بود.
«به زندگی آنها فکر میکردم. این بار عادلانه نبود که باز هم آنها درگیر عواقب تصمیمهای اشتباه من شوند. پس سعی کردم به روزهای گذشته برگردم؛ به زمانی که بچهها تازه به دنیا آمده بودند، به روزهایی که شاد بودیم. حالا میخواستم فقط پدر باشم ، میخواستم پشتیبان و تکیهگاه دخترهایم باشم. حالا باید روزهایی را که نعمت پدر داشتن را از آنها گرفته بودم، جبران میکردم.»
رامتین نامهای هم برای گیتا نوشت، اما هیچ وقت جوابی دریافت نکرد. نامهها به گیتا میرسید. ولی این گیتا بود که هیچ یک از حرفهای او را باور نداشت. گیتا فقط به طلاق فکر میکرد. او نمیتوانست دوباره زندگی خودش و دخترها را با مشکلی جدید روبهرو کند. اما رامتین هنوز امیدوار بود گیتا او را ببخشد؛ شب و روز دعا میکرد و از خداوند میخواست به او و خانوادهاش کمک کند.
پس از آن همه نامه، بالاخره یک روز گیتا به رامتین زنگ زد و قبول کرد با هم صحبت کنند. پس از مدتها فرصتی پیش آمده بود تا آنها با هم حرف بزنند و دقایقی را کنار هم باشند. گیتا وقتی رامتین را دید و حرفهایش را شنید، متوجه شد او واقعا تغییر کرده است.
«وقتی رامتین را دیدم متوجه شدم واقعا تغییر کرده است. او دیگر مثل آن روزها نبود؛ زندگیاش، اخلاقش، روحیهاش، کارش و نظراتش همه تغییر کرده بود. پس میتوانستم یک بار دیگر به خودم و او فرصت بدهم؛ فرصتی برای زندگی کردن.»
امروز چند سال از آن ماجراها میگذرد؛ حالا گیتا و رامتین شاد و خوشبخت کنار هم زندگی میکنند و هر دو کاری خوب و آرام دارند.
«شیوه برخورد ما با هم نسبت به سالهای قبل خیلی تفاوت دارد. حالا ما فقط به یکدیگر احترام میگذاریم و با عشق با هم رفتار میکنیم.»
اما پس از همه این اتفاقات، رامتین تجربههای خوبی به دست آورد: «هر وقت از خانواده خود دور شدید، بدانید چیزی هست که باید تغییر کند و هیچ چیز تغییر نمیکند مگر اینکه ما خودمان بخواهیم چنین تغییری ایجاد شود. پس تا دیر نشده است، برای خانواده خود کاری کنید ؛ برای اینکه نعمت با هم بودن را از دست ندهید.»
منبع : jamejamonline.ir
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
گاهی زوجها از این که همسرشان در خرید کردن وارد نیست و از اشکالاتی نظیر ولخرجی و عدم صرفهجویی گلهمندند و گاهی هم از هم ایراداتی در این زمینه میگیرند که موجب دلخوری همدیگر میشوند، به هر حال خرید برای زندگی روزمره امری ضروری است و نمیتوان بدون آن مایحتاج زندگی را فراهم کرد، اما رعایت یک سری اصول میتواند این امر را هم برای مردان و هم برای زنان لذتبخش و مفید کند. برای این که این اصول را بشناسید بقیه مطلب را بخوانید.
خرید مایحتاج زندگی
برای خرید روزمره که یکی از مهمترین جنبههای خرید است به اصول زیر دقت کنید:
1 ــ فهرست خرید بنویسید. لازم نیست در روز چند بار به خرید بروید و هر بار یک یا چند قلم جنس را خریداری کنید. شما میتوانید یک کاغذ دم دستتان بگذارید و در طول روز هر چه که احتیاج دارید بنویسید تا یکباره تمام مایحتاجتان را بخرید. نوشتن فهرست خرید به شما کمک میکند در خریدتان چیزی را فراموش نکنید و چیز اضافی نیز نخرید.
2 ــ سعی کنید با همسرتان به خرید بروید. علاوه بر لذت خرید با همدیگر میتوانید در این امر به هم کمک کنید، تجربیات خود را در اختیار هم بگذارید و همراه هم باشید.
3 ــ اگر خریدتان طول میکشد و تعداد اقلام آن زیاد است ترتیب خرید را رعایت کنید مثلا مواد خوراکی که خراب شدنی هستند مثل گوشت و لبنیات و... را آخر بخرید و اول سراغ چیزهای خراب نشدنی بروید.
4 ــ اگر خریدتان در چند نقطه مختلف است از لحاظ مسیر هماهنگی کنید تا وقتتان تلف نشود.
5 ــ زیاد نخرید. وسایل را در خانهتان انبار نکنید لزومی ندارد وقتی محل خرید به اکثر خانهها نزدیک است خرید چند ماهتان را یکباره بخرید برای این که در مورد خوراکیها هرچه تازه به تازه بخرید بهتر است و وسایل اضافی جایتان را میگیرد لزومی ندارد شما یک قفسه پراز مواد شوینده داشته باشید یا خوب نیست که نان خشک فراوانی را دور بریزید بلکه میتوانید هرگاه تمام شد یا رو به اتمام بود یکی یکی بخرید.
6 ــ هنگام خرید به کیفیت، قیمت، تاریخ مصرف و علامت استاندارد جنس توجه کنید.
7 ــ بیشتر از این که ببینید چه چیزهایی دوست دارید بخرید به این فکر کنید که چه چیزهایی احتیاج دارید.
8 ــ حتما فاکتور خریدهایتان را بگیرید و یک نگاه به او بیندازید تا چیزی اشتباه نشده باشد و همیشه خریدها و مبلغ خرید خود را در دفترچهای یادداشت کنید تا دخل و خرجتان را بدانید و بتوانید برنامهریزی کنید.
9 ــ مبلغ خاصی را برای خرید خود تعیین کنید و سعی کنید بیشتر از آن خرید نکنید.
10 ــ اگر پای صندوق دیدید که بیشتر از پیشبینیتان خرید کردید رودربایستی نکنید و از اقلام غیرضروری کم کنید. شما مجبور به خرید نیستید. پس خجالت نکشید و اجناس اضافی را از خرید خود کم کنید.
11 ــ وقتی خریدها را به خانه آوردید هر جنس را سر جای خود بگذارید تا یادتان نرود و جنسی را بعد از این که تاریخ استفاده از آن گذشت ته قفسهها پیدا نکنید.
12 ــ سعی کنید خریدهای اساسی را مثل گوشت یا لبنیات از یک مغازه خریداری کنید چراکه مغازهدار شما را به عنوان مشتری خود میشناسد و میداند شما دوباره برخواهید گشت برای همین در چیزی که به شما میفروشد دقت بیشتری میکند.
به همسرتان خرید کردن را یاد بدهید
«چقدر زیاد خریدی»، «بهت گرون داده»، «این میوهها که همه لک دارند»، «منم شیر و ماست خریده بودم»، «چرا این همه چیز اضافیتر از فهرست خریدی»، «این خیلی بزرگه» و «رنگ این وسیله به خانه ما نمیآید» اینها جملههایی است که ممکن است خیلیها همسرشان را با آنها سرزش کرده یا خودشان با این جملهها سرزنش شدهاند. چرا به جای سرزنش کردن همسرانتان خرید کردن را به او نمیآموزید. برای این کار سعی کنید چند بار با هم به خرید بروید به او آموزش دهید مثلا میوهها را نشانش دهید و برایش توضیح دهید و نشانههای یک میوه سالم را یاد بدهید. قیمت اجناس را به او نشان دهید تا اجناس را گرانتر از قیمت واقعی نخرد. وقتی یک بار زیاد خرید کرد ،وقتی مجبور شدید میوههای گندیده را دور بریزید یا خریدها در یخچال جا نشد او را صدا بزنید و بدون لحنی تند به او نشان دهید که خرید زیاده از حد مشکلآفرین است. هر کدام از زن و شوهر اگر در طول مسیر خانه یکباره یادتان میافتد که چیزی بخرید حتما با همسرتان تماس بگیرید و بپرسید که آیا او هم خریده است یا نه. اگر در نهایت دیدید که همسرتان نمیتواند به خوبی بعضی از اجناس را بخرد آنها را از فهرست خرید کم کنید و خــودتـان خـریـداری کـنـیـد مـثـلا اگـر نمیتواند میوه را به اندازه و مناسب خـریداری کند خودتان میوه بخرید و اجناس دیگر را به عهده او بگذارید.
در مورد خریدهای دیگر مثل لباس یا وسایل خانه هم اطلاعات لازم را به همسرتان بدهید اعم از سایز لباس بچهها و خودتان .شماره پا و رنگهایی که دوست دارید و حتما در خرید اینگونه اجناس به او بگویید که همیشه با فروشنده طی کند که اگر آن مناسب نبود برای تـعـویـض بـاز مـیگردید تا خرید همسرتان برایتان دلچسب باشد و اشتباهی رخ ندهد.
خریدارهای همیشه مشتاق
بعضیها از اینکه همسرشان ولخرج است و در خرید بیملاحظه، گلهمندند و نمیتوانند جلوی آنها را در خرید کردن بگیرند. باید بدانید بعضیها شخصیتا دوست دارند اجناس گرانقیمت بخرند و اصلا به اینکه آن جنس را احتیاج دارند فکر نمیکنند این افراد ممکن است برای خرید نان بیرون بروند و با یک جفت کفش گرانقیمت به خانه برگردند چرا که در برابر وسوسه خرید کردن ناتوانند. برای اینکه از پس این افراد برآیید میتوانید راههای زیر را امتحان کنید:
1 ــ مـبـلغ خاصی را به صورت مــاهـیــانــه بـه خـریـدهـای شـخـصـی همسرتان اختصاص دهید تا نتواند بیحد و مرز خرید کند. (در صورت لزوم برای خودتان هم چنین کنید.)
2 ــ از او بخواهید برای خرید کردن با شما مشورت کند و شـمـا نـیـز بـا جملاتی نظیر ایـنکـه «فـکـر نـمـیکـنـی یه مـقــدار گــران اســت» یـا «تـو بـتـازگی یک کفش خریدی»، «این لباس خیلی شبیه لباس قبلی که خریدی است فقط قیمتش 2 برابر آن است» او را عصبانی نکنید و از مشورت کردن با شما پشیمان نسازید. شما باید او را به صبر کردن دعوت کنید مثلا «نمیخواهی کمی بیشتر صبر کنی شاید زیباتر از این هم پیدا کنی« »اگر عجله نداری با صبر بیشتر خرید کن و فروشگاههای بیشتری را بگرد» شما با این کار او را بیشتر به گشتن سوق میدهید تا خریدن.
3 ــ از او بخواهید چند وقت یکبار وسایلش را مثلا لباسهایش را یا کفشهایش را بیرون بیاورد و ببیند این کار روحیه او را عوض میکند و به او یادآوری میکند که چه چیزهایی دارد چرا که گاهی وسایل ما چون در معرض دید نیستند مورد استفاده قرار نمیگیرند.
4 ــ شاید این کار همسرتان یک نوع اعتراض به رفتار شما و یا سبک زندگی یکنواخت یا تنهایی باشد شما میتوانید با محبت کردن به همسرتان و گذراندن وقت بیشتری با خانواده و رفع یکنواختی زندگی و جایگزین کردن کارهای لذت بخش و نشاطآور دیگر به جای خرید کردن همسرتان را سر ذوق آورده و رفتار خرید کردن را در او متعادل کنید.
5 ــ مـمـکـن اسـت ایـن مـسـالـه یـک چـشم و همچشمی با شخص خاصی باشد شما میتوانید روابط خود را با آن شخص کم کنید یا همسرتان را آگاه کنید.
6 ــ حتما با همسر خود حرف بزنید و به او بگویید که خرید زیاد از حد تنها پول خانواده را از بین میبرد میتوانیم با پسانداز این پول خیلی راحتتر زندگی کنیم.
منبع تبیان
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر می خواهید رابطه ی شما با همسرتان تکراری نشود ، اوج بگیرد و از با هم بودن لذت ببرید ، با ما همراه باشید
کانون خانواده با پیوند مشترک زن و مرد شکل می گیرد و به این ترتیب زمینه ای برای تولد نسل های تازه، فراهم می شود. نسلی که حاصل پرورش و تربیت زوجی هستند که اگر روابط خوب و مساعدی با یکدیگر داشته باشند، می توانند به برقراری رابطه ای مناسب با فرزندان موفق شوند.
موضوع حقوق متقابل زن و شوهر و وظایف این دو نسبت به یکدیگر، موضوعی مهم است. هرچند این موضوع دامنه وسیعی دارد اما در این نوشتار به اختصار به برخی از موارد اشاره می کنیم.
وظایف مشترک میان زن و شوهر :
نکته بسیار مهم در روابط هر فرد این است که بتواند از محبت زبانی بهره ببرد. چرا که اثرگذاری این نوع از محبت بسیار زیاد است. برای یک زن و وشوهر لازم است که یکدیگر را با عناوین محبت آمیز و محترمانه خطاب کنند و ممکن است عده ای از زوجین اینطور بیان کنند که محبت آنها در دلشان است و نمی توانند به ابراز محبت زبانی بپردازند. لازم است به این دسته از زوجین بگوئیم که اثر محبت زبانی بیش از آن چیزی است که در اعماق وجود هر کسی قرار دارد و اعجازی عجیب در بروز محبت زبانی وجود دارد که با هیچ عنصری قابل قیاس نیست.
تقید به سلام و خداحافظی کردن :
نکته ساده و پیش پا افتاده ای که در میان زن و مرد باید به درستی رعایت شود این است که در سلام و خداحافظی کردن از یکدیگر دقت داشته باشند. یعنی اولا در سلام کردن از یکدیگر سبقت بگیرند و این رفتار مطابق سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله) می باشد. دوما دقت داشته باشند که در هنگام فاصله گرفتن شان از یکدیگر، مقید به خداحافظی باشند.
حفظ آراستگی :
اما مسئله دیگری که می توان آنرا از وظایف مشترک میان زن و شوهر معرفی کرد موضوع آراستگی و نظافت است. زن و مردی که با یکدیگر پیوند زوجیت دارند باید به این نکته توجه کنند و تلاش کنند که همواره آراسته و مرتب باشند. به خاطر داشته باشید که دین مبین اسلام به خوش بو معطر بودن زن و مرد در نزد یکدیگر، سفارش اکید کرده است. اینکه آراستگی زن و شوهر همواره در بین آنها رعایت شود، موضوعی ممدوح و پسندیده است.
اخلاق مداری :
همانطور که می دانید بحث اخلاق در ارکان دینی ما از جایگاه رفیعی برخوردار است. در جای جای متون دینی و کتاب آسمانی ما قرآن، به موضوعات و پندهای اخلاقی اشاره شده و خوش خلقی از ملاک های بسیار مهم برای اهل بهشت معرفی شده است.آنچه مسلم است اینکه رعایت خلق نیکو در ارتباط میان زوجین، موضوعی بسیار مهم است. هیچ یک از همسران نباید در زندگی با بداخلاقی و ترش رویی، اوقات زندگی را به کام طرف مقابل، تلخ کنند. متاسفانه بد زبانی در میان برخی از زوجین رواج دارد و نسبت به یکدیگر از کلمات ناروا استفاده می کنند که این امر تاثیر بسیار بد و زیانباری بر زندگی مشترک دارد.
در این میان ممکن است نسبت به یکدیگر توهین کنند و به این ترتیب، عشق و محبت را در نظام خانواده کمرنگ کنند. باید به زوجین اینطور گفت که حتی از بیان سخنان دلسرد کننده به یکدیگر پرهیز کنند و سعی داشته باشند تا گفتگوهای خانوادگی آنها، از گرمی و صمیمیت برخوردار باشد.
بهانه جویی را کنار بگذارید! :
برخی از زوجین دائما نسبت به هر چیزی بهانه می گیرند. مثلا یک مرد بهانه جو با بهانه گیریهایش، زندگی را به کام همسر و فرزندانش تلخ می کند و زن بهانه گیر هم همین کار را با شوهر و فرزندان خویش انجام می دهد. اما آنچه مشخص است اینکه اگر هر دوی زن و شوهر بخواهند به بهانه گیری بپردازند، زندگی مشترک آنها تداوم نمی یابد. هر یک از زن و مرد در زندگی مشترک باید به این نکته توجه داشته باشند که اگر هر کسی بخواهد به دنبال عیوب دیگران باشد، فهرستی طولانی از این موضوع پدید می آید و بنابراین نباید نسبت به هر چیزی بهانه گیری کرد ولازم است از کنار برخی از مسائل عبور کرد تا شیرینی زندگی برای زوجین احساس شود.
حذف خواستههای بی جا :
در موارد بسیاری مشاهده می شود که زن و شوهر، انتظارات و خواسته های بی جایی از یکدیگر دارند. این در حالی است که احتمال دارد هر یک از طرفین نتواند خواسته طرف مقابل را اجابت کند.
به یادداشته باشید که توانایی هر فردی با توان مادی و جسمی او سنجیده نمی شود. قدرت روحی و معنوی افراد با یکدیگر متفاوت است و از توان مادی مهمتر است. برخی از افراد واقعا توان انجام برخی از کارها را ندارند و طرف مقابل آنها باید به این نکته دقت داشته باشد و خواسته هایش را در حد توان طرف خود، هماهنگ سازد.
این که گفته اند :" خواستن توانستن است"، سخن درستی است و "داشتن(زور و پول)، توانستن نیست".
باور، سلیقه، فرهنگ، عادت، هنر و تجربه، از جمله عناصر معنوی هستند که در شکل گیری توانمندی هر کس موثر می باشند.
منبع : tebyan.net
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر مردی دیر به خانه مراجعت کند، همسر او می تواند آن را به عوامل متعدّدی نسبت دهد؛ مثلاً: بی فکر است، من را دوست ندارد، با رفیق هایش در پی خوش گذرانی است، اما روی دیگر سکه آنکه می تواند دیر آمدن او را با حسن ظن در نزد خود موجه سازد.
اگر همسر شما چند شب، دیرتر از حد معمول به خانه بیاید، در حالی که در طول روز ، به تلفن همراهش هم پاسخ نداده است، شما چه می کنید؟ اگر در جمع خانواده همسرتان ، به صورت ناگهانی ، دو نفر باهمدیگر پچ پچ کرده و سپس خنده ی بلندی سر دهند، آیا شما ناراحت شده پیش خود می گویید : آنها دارند مرا مسخره می کنند و کینه شان را به دل می گیرید؟ اگر خاله همسرتان را در بازار دیدید و او بدون سلام و احوالپرسی از کنار شما رد شد ، برداشت شما چگونه است؟ می گویید حتما ذهنش مشغول بوده و شما را ندیده و یا می گویید از روی عمد به من بی توجهی کرده؟ اگر یکی از دوستانتان ، برای عروسی دخترش، همه دیگر دوستانتان را دعوت کند، جز شما را ، چه می کنید؟ آیا فراموش کرده و یا خواسته به شما بی احترامی کند؟
پاسخ به این سوالات مانند دو روی یک سکه است. شما می توانید از رفتار دیگران دو برداشت داشته باشید، مثبت و یا منفی.
انتخاب با خودتان است، اما اثراتی که این انتخاب بر روی روح و روان شما باقی می گذارد، آنقدر مهم است که می تواند پایه گذار افسردگی، ناراحتی از نزدیکان و سپس تنهایی باشد.
اگر مردی دیر به خانه مراجعت کند، همسر او می تواند آن را به عوامل متعدّدی نسبت دهد؛ مثلاً: بی فکر است، من را دوست ندارد، با رفیق هایش در پی خوش گذرانی است، یا می داند که من از تنهایی می ترسم و می خواهد من را آزار دهد. اما روی دیگر سکه آنکه می تواند دیر آمدن او را با حسن ظن در نزد خود موجه سازد؛ مثلاً مشکلی برایش پیش آمده یا به خاطر گرفتاری زیاد و جلسات طولانی مدت ، متوجه گذر زمان نشده است یا شاید این ماه قسط هایش عقب افتاده و ذهنش مشغول است .
شک به همسر,خانواده همسر,رفتار همسر
اگر بیاموزیم برای رفتار دیگران، خاصّه آن هایی که به ما نزدیکی بیشتری دارند، محمل خوبی پیدا کنیم، باب سوء ظن بسته می شود. به همین دلیل پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم) می فرماید: «برای گفتار و کرداری که از برادرت سر می زند، عذری بجوی و اگر نیافتی عذری بتراش».
هم چنین عمل به این توصیه ی امیرالمومنین (علیه السلام) که فرموده اند «برخورد دوست خودت را به بهترین امر ممکن، توجیه کن»، موید همین مطالب است.
بدگمانی، بدفهمی و سوء برداشت نسبت به گفتار و رفتار همسر و دیگر آشنایان، از موارد بسیار شایعی است که می تواند اوقات خوش هر زندگی مشترکی را تلخ کند. آنچه که منشأ آسیب به ما می شود، کینه ای است که از دیگری به دل می گیریم؛ غصه ای است که بر دل راه می دهیم: نه عیبی که دیگری دارد. این کینه و این غصه است که دل ما را فاسد و چرکین می کند؛ نه گفتار و رفتار دیگران. اجازه ندهیم احدی تخم کینه در دلمان بکارد. شرط اول جلای دل، دور ریختن کینه هاست.
نقل است که شیخ انصاری (رحمه الله) هیچ گاه عصبانی و ناراحت نمی شد. روزی یکی از شاگردان وی با سایرین قرار می گذارد که هر طور شده ایشان را عصبانی کند. این مرد عظیم الشأن تمام شب های جمعه به قصد زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) از نجف به کربلا عزیمت می کرد. شبی این طلبه با ایشان همراه می شود. هر دو سوار بر کجاوه به راه می افتند. همین طور که شتر در مسیر سنگلاخ حرکت می کرد، ناگهان طلبه از کجاوه به بیرون می پرد و شیخ هم که بدن نحیفی داشت به زمین می خورد. اما با آرامش برمی خیزد، لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه همراه با طلبه به راه می افتد، مسیری را طی نکرده بودند که طلبه به بیرون می پرد و شیخ دوباره به زمین می خورد و همچون دفعه ی قبل لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه همراه با همسفر خود به راه می افتد. همین اتفاق برای سومین، چهارمین و پنجمین بار تکرار می شود.
همچون دفعات پیش، وی بدون اعتراض لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه به سمت مقصد حرکت می کند؛ تا اینکه مرتبه ی ششم طلبه فریاد می کشد که: ای شیخ! چرا چیزی به من نمی گویی؟! جناب شیخ انصاری می پرسند که: چرا باید به تو چیزی بگویم؟ طلبه می گوید من این همه شما را اذیت کردم و بارها شما را بر زمین زدم! شیخ انصاری با تعجّب می پرسند: مگر تو اینها را از روی عمد انجام دادی؟! من هر بار که از کجاوه به بیرون پریدی، نزد خود دلیلی آوردم. بار نخست تصور کردم که بار اولی است که بر کجاوه می نشینی. بار دوم نزد خود اندیشیدم که خوابت برده است. بار سوم حدس زدم که جانوری در کجاوه ات دیده ای و وحشت زده شده ای؛ در هر حال برای هر بار دلیل موجهی می یافتم. اگر صدبار دیگر هم به بیرون می پریدی و من زمین می خوردم، دلیلی برای آن پیدا می کردم.
در اینجا به خوبی در می یابیم که این حسن ظن شیخ انصاری است که مانع از غضب و خشم ایشان می شود. حال اگر کسی منّصف به این صفت شایسته باشد، دیگر چه کسی قادر به اندوهگین و یا غضبناک کردنش می شود؟
اما بسیاری از ما بر خلاف آنچه که بدان توصیه شده ایم، بدترین احتمال و گمان را بر می گزینیم و همان را مبنای قضاوت و عملکرد خود نسبت به دیگران قرار می دهیم.حال شما کدام روی سکه را انتخاب می کنید؟
منبع:به نگاهی به کتاب سِر دلبران/ اثر دکتر امیر حسین بانکی/تبیان
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
من و همسرم سارا این فرصت را داشتیم تا برای ماه عسلمان به هاوایی برویم. از همان کودکی، رویای بالا رفتن از یک آبشار هاوایی و شیرجه زدن در آبگیرهای زلال آن را در سر می پروراندم. همانطور که در خیال خود تصور کرده بودم، مکانی بسیار عالی پیدا کردیم، اما مشاهده کردیم که در آن نقطه تابلوی "شنا ممنوع" نصب شده است. ما بسیار هیجان زده بودیم، و من گفتم که دلیلی ندارد که حتماً در همان نقطه شنا کنیم و می توانیم از رودخانه عبور کرده و در نزدیکی آبشار شنا کنیم. اما وقتی خواستم سارا را توجیه کنم، او نپذیرفت و معنای لغوی "شنا ممنوع" را برای من توضیح داد. این بحث کم کم بدتر شده و تا جایی پیش رفت که من مجبور شدم حرفی بزنم که برای مدتی طولانی پشیمانم کرد. ناگهان، سر همسرم فریاد کشیدم و گفتم که به خاطر دو دلی او ماه عسلمان خراب شد.
در نتیجه ی این حرف بی رحمانه ی من، بقیه آن بعد ظهر را با هم حرف نزدیم، اما تصمیم گرفتیم که آن شب به مرکز شهر برویم.
یکی از چیزهایی که من می توانم ضمانت کنم این است که همه ی خانواده ها دچار مشکل و دعوا می شوند. از آنجا که دعوا لازمه ی هر رابطه ای است، یاد گرفتن طریقه ی برخورد با آن و رفع مشکلات ضروری است. من و سارا طی ماه عسلمان، کاری کردیم که اختلاف نظراتمان به نفعمان تمام شود. خوشبختانه، مرحله ای را طی کردیم که طی آن توانستیم دعواهایمان را برطرف کرده و مشکلاتمان را حل کنیم.
دعوا بدون جریحه دار کردن احساسات
من و سارا نمی توانستیم بدون ایجاد تغییر از دعوای شدید به نوعی مکالمه ی سازنده، اختلاف نظراتمان را برطرف کنیم. آنچه طی این زمان اتفاق می افتد، بنیادی است که راه حل ها بر روی آن بنا شده اند. مثل خانه ای که بر روی پایه ای خراب ساخته شده است، راه حل های خانوادگی نیز خرابی هایی بنیادی تر ایجاد خواهد کرد که پایه ی زندگی دیگر نخواهد توانست در برابر طوفان های شدید آینده مقاومت کند.
دو مسئله ی مهم که طی این مرحله باید انجام گیرد این است که اول خودتان را از نظر ذهنی برای حل مشکلات آماده سازید. اینکه خودتان را از مسئله دور کنید و اجازه بدهید احساساتتان فروکش کند و بتوانید درست در مورد دعوا فکر کنید، بسیار کمک کننده خواهد بود. اما، هیچگاه بدون ارائه ی توضیح و یا موافقت برای ادامه ی بحث مدت زمانی بعد، از صحنه خارج نشوید.
دوم اینکه، در این موقعیت، افرادی که در دعوا شرکت داشته اند، باید قانون های خود را برای دعوای خانوادگی مرور کنند. مهم است که هر فردی در ایجاد این قانون ها شرکت کند و بر عمل کردن به آن قوانین پایدار باشد. اگر در هر جای دعوا، یک قانون شکسته شد، باید دعوا را در همانجا متوقف کنید و اجازه ندهید که دعوا شدیدتر شود.
گفتگو با زبان طوطی
بسیار مهم است که در یک بحث، طرفین حرف های همدیگر را بفهمند. یکی از موثرترین تکنیک ها برای ایجاد درک صحیح، راه است که من آن را "گفتگوی طوطی وار" نامیده ام. مثل یک طوطی، حرف ها و نیازهای گفته شده از طرف مقابل را با خود تکرار کنید. قبل از دادن هر گونه جوابی یا حرکت کردن از جای خود، درمورد آنچه بین شما گفته شده است به توافق برسید. این کار باعث می شود هر طرف مطمئن شود که طرف مقابل حرفهایش را فهمیده است.
الان زمانش نیست که بخواهید از جایگاه خود دفاع کنید. به جای اینکار از ین فرصت استفاده کرده و با شنیدن و فهمیدن حرفهای طرف مقابل پایه های خانواده را محکم کنید.
طی همه ی مراحل دعوا، گفتگوی منطقی باید به دو قسمت تقسیم شود. واجب است که در ابتدای کار، مشخص کنید که تعارض بین شما درواقع چیست. ببینید شاید این دعوا دلایل دیگری مثل خستگی، یا بی حوصلگی داشته است.
دوم اینکه، پس از مشخص کردن اختلاف عقیده، باید مسائل مربوطه را توضیح دهید. من پیشنهاد میکنم که این چیزها را روی کاغذ نوشته و آنها را اولویت بندی کنید. از آنجا که هر تغییر مثبت کوچکی، باعث ایجاد اطمینان بیشتر و رسیدن به موفقیت می شود، سعی کنید ابتدا مسائل دشوارتر را بررسی کنید.
برملا کردن نیازهای پنهان
"هیچ کاری را از روی خودخواهی و غرور انجام ندهید، بلکه با تواضع فکر اجازه دهید که هر کدام از شما دیگری را از خود مهمتر بشمارد؛ فقط به دنبال علایق و نیازهای خود نباشید، به علایق طرف مقابلتان نیز توجه داشته باشید."
گرچه اکثر مسائلی که ذکر شد را می توان خیلی راحت در بسیاری از دعواها تشخیص داد، اما ممکن است نیازهای پنهان دیگری نیز وجود داشته باشد. من و سارا هر کدام علایقی داشتیم که ابراز آنها بسیار برایمان دشوار بود. من می خواستم تا رویایم را به واقعیت تبدیل کنم، اما سارا می خواست تا از قانون پیروی کند.
عنوان این نیازها برای دستیابی به راه حل ضروری است. پرسیدن سوالاتی مثل "واقعاً چه اتفاقی داره می افته؟" یا "برای برآورده شدن نیازهای تو چه چیز باید تغییر کنه؟"، می تواند بسیار کمک کننده باشد.
ایجاد موقعیت برنده-برنده
طی این مرحله، اعضاء خانواده ها باید بتوانند موقعیت های برنده-برنده ایجاد کنند. برای مثال، من و سارا می توانستیم آبشار دیگری پیدا کنیم که برای آن علامت "شنا ممنوع!" نصب نشده باشد. در موقعیت برنده-برنده، نیازهای هر دو طرف برآورده میشود. ضرورتاً این به معنای مصالحه و سازش نیست. گاهی اوقات سازش راه حلی سریع پیش رو می گذارد، اما هیچ کدام از طرفین از نتیجه کار راضی نیست. راه حل های برنده-برنده را می توان از طریق متدهای مختلفی ایجاد کرد.
تحلیل: مراقبت از کبودی ها
مثل جلوگیری از آسیب دیدگی با مراقبت از کبودی ها، واجب است که طرفین با گذشت و بخشش هیچ دلخوری و رنجشی از هم به دل نگیرند. سعی کنید سهم خودتان را از مشکل تشخیص دهید و تقصیراتتان را گردن بگیرید. طی دعوای ماه عسلمان، سارا می خواست که من قبول کنم که چقدر بی محبت و نامهربان با او برخورد کرده ام. من توصیه می کنم که همه ی دعواهایتان را با عشق به پایان برسانید.
همچنین، برای آینده نیز مسئولیت قبول کنید. همه ی قانون ها و تصمیمات اتخاذ شده را یادداشت کنید تا هر فرد بداند که چه انتظار می رود.
وقتی همه ی راه ها بی نتیجه بماند
اگر برای رفع یک مشکل، تلاشهایتان ناموفق یا مذاکرت بی نتیجه بمانند، و یا اعضاء خانواده از تفاوت هایشان از لحاظ جسمی و روحی خسته شوند، دیگر باید به فرد دیگری رجوع کنید که پا درمیانی کرده و راه حلی برای مشکل شما در میان بگذارد .
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در این مقاله عناوینی از مهم ترین سوالات خواستگاری را برایتان بیان می کنیم که بخشی از آن گفته ی خودتان است . البته نوشتن لیستی که شامل تمام سوالات لازم برای شناسایی شریک آینده تان باشد غیر ممکن است زیرا تفاوت های فردی ،شغلی،فرهنگی،اعتقادی و غیره در انسان ها باعث می شود یک نسخه ی واحد کارساز نباشد .می توان اصولی را بیان کرد که در فرهنگ ما برای داشتن زندگی موفق زناشویی لازم است اما شاید کافی نباشد. به همین دلیل بعد از خواندن سوالات پیشنهادی تبیان ، خود شما نیز باید تغییراتی در آن ایجاد کنید.
ابتدا زمانی که تصمیم می گیرید که خواستگاری را به خانه بپذیرید یا همراه خانواده به خواستگاری بروید ،بهتر است کمی با خود خلوت کنید . واقع بینانه به خود و شرایط موجودتان نگاه کنید. خود را از نظر زیبایی،تحصیلات،شرایط مالی ، فرهنگ خانواده بسنجید. این کار برای سنجیدن توقعات خوداز زندگی و همسر آینده ،کمک خواهد بود.
بهتر است علاوه بر شناخت بیشتر از شرایط فعلی تان ،آرزوها و انتظاراتتان راجع به زندگی زناشویی را مشخص کنید. در خلوت خود شعار ندهید. اینکه معیار های صحیح چیست با این که معیار های شما چیست متفاوت است .ممکن است شما بر اساس معیار هایی صحیح انتخاب کنید اما در زندگی آینده چون این معیار ها برایتان درونی نشده و فقط جنبه ی شعار داشته ، دچار مشکل شوید. پس نگاهی واقع بینانه به شرایط موجود و خواسته های آینده بسیار مهم است . وقتی به یک ارزیابی صحیح رسیدید ،دست به کار شوید.لیستی برای خود تعیین کنید و البته باید یاد آور شوم سوالات استاندارد ، با جواب های مشخص وجود ندارد و جوابی متفاوت از آنچه شما فکر می کردید به یک سوال نباید باعث شود نظر شما منفی گردد.خیلی از پاسخ ها خود باعث سوال دیگری می شوند و مهم این است که شما در آن زمان بتوانید به خوبی و البته صادقانه گفتگو کنید.
سوالات کلی برای شروع خوب است اما خیلی تعیین کننده نیست زیرا سوال کلی جواب کلی هم دارد و به شناخت بیشتر کمک نمی کند.
بعضی از سوالاتی که در زیر آمده در صورت آشنایی قبلی با فرد برای مثال فامیل بودن نیازی به پرسیده شدن ندارد و برخی برای شما حائز اهمیت نیست .پس سوالات زیر را به عنوان چند پیشنهاد مطالعه بفرمائید.
- بیوگرافی خوتان را بگوئید:(سن ، تحصیلات ، شغل ،تعداد فرزندان خانواده ، وضعیت پدر و مادر، خواهر و برادر ها، این که چندمین فرزند خانواده است . )
- علت اینکه تصمیم به ازدواج گرفتید چیست؟(خواست خانواده ، فشار فرهنگی یا نیاز شخصی)
- در زندگی چه هدفی را دنبال می کنید؟ چند تا از سر فصل های مهم در آینده تان چیست؟(برای مثال گرفتن بورسیه،موفقیت در زمینه ی ورزش و..)
- چه ملاک هایی برای خوشبختی دارید؟
- مسائل اقتصادی همسر و خانواده ی او چقدر برایتان مهم است؟
-بعد از ازدواج چقدر مایل به ارتباط با خانواده ی همسرتان هستید؟
-دوست دارید همسرتان با خانواده ی شما تا چه حد صمیمی باشد؟
-در تصمیم گیری ها اهل مشورت هستید؟
-آیا خانواده و دوستانتان در تصمیماتتان دخیل هستد؟ در آینده همسرتان چطور؟
-اگر اختلاف نظری بین همسر و خانواده تان ایجاد شد ،چگونه آنرا رفع می کنید؟
-خانواده ی خود را سنتی می دانید یا مدرن؟ می خواهید چطور خانواده ای تشکیل دهید؟
-نظرتان راجع به مرد سالاری و زن سالاری چیست؟
-تکلیف مدیریت خانه چه می شود؟
-درزمان وقوع اختلاف نظر ، اگر با گفتگو به نتیجه نرسیدیم ، چه کسی نظر آخر را بدهد؟
-چه عقیده ای در باره ی مدیریت اقتصادی خانه دارید؟
-تعریف تان از صرفه جویی چیست؟
-چقدر اهل پس انداز هستید؟
-چقدر دوست دارید صاحب فرزند شوید؟
-در تربیت فرزندان ، چقدر اختیارات را به همسرتان واگذار می کنید؟
-تا چه حد به اعتقادات مذهبی پایبند هستید؟
-از نظر دیگران فرد مذهبی هستید؟
-تعریفتان از حجاب چیست؟( چادر ،مانتوی پوشیده ،چادر ملی ،بلوز و شلوار و روسری و ..)
-در رفتار با نامحرم چه روشی دارید؟
-خودتان در محل کار وخانواده ، با نامحرم چگونه رفتار می کنید؟
-از همسرتان تو قع دارید چگونه رفتار کند؟
-با کار کردن خانم ها موافقید؟ چه نوع کاری؟ (مخصوص خانم ها)
- دوست دارید در آینده شاغل باشید؟ (مخصوص آقایان)
-آیا همسرتان باید برای هر کاری از شما اجازه بگیرد؟
-اهل مطالعه هستید یا نه ؟ اگر بله در چه موضوعاتی؟
-آیا فیلم دیدن را دوست دارید؟ زیباترین فیلم هایی که تا کنون دیده اید ،کدامند؟
-رابطه تان با دنیای مجازی و اینترنت چگونه است؟
-اگر اهل استفاده از اینترنت هستید، بیشتر به سراغ چه موضوعات و سایت هایی می روید؟
-با چت کردن چه میانه ای دارید؟
-تا به حال به چه کارهایی اشتغال داشتید؟
-از کاری که می کنید ،راضی هستید؟
-رابطه تان با همکارانتان چطور است؟
حتما راجع به خط مشی سیاسی و اعتقادات خود صراحتا صحبت کنید و از او سوالات کاملی بپرسید چون ممکن است در آینده به مناسبت های مختلف ، اختلاف عقیده ی سیاسی دیگر شرایط زندگی تان را تحت تاثیر قرار دهد.
-با جشن عروسی موافقید؟ تا چه حد موافق خرج کردن برای مراسم هستید؟
-آیا در باره ی مهریه نظر خاصی دارید؟
-رسم و رسوم خاصی هست که خانواده تان برایشان خیلی مهم باشد؟
-چه نوع تفریحاتی را دوست دارید؟
- بعد از ازدواج با دوستانتان تا چه حد رفت و آمد می کنید؟
- دوست دارید همسرتان اهل معاشرت با دوستان باشد یا نه ؟
این ها بخشی از اطلاعاتی است که ما از همسر آینده مان نیاز داریم اما همه ی آن نیست. تحقیق ،مشاوره می تواند بسیار موثر باشد. به خدا توکل کرده و سعی کنید بهترین انتخاب را داشته باشید زیرا هرچند دین ما در صورت اختلاف امکان جدایی را قرار داده است اما مشکلات پس از آن به قدری زیاد است که بهرین راه پیشگیری از طلاق با انتخاب صحیح است.
بیشتر بدانیم؟
اگر پس از آنکه این مطلب را خواندید، گمان می کنید در یکی از این ده نوع رابطه هستید، سعی کنید کمک بگیرید، با خانواده و یا دوستان نزدیک خود صحبت کنید، نزد مشاور یا روان شناس بروید تا به شما کمک کند
همین که هرکدام از این ده نوع رابطه را می خوانید، به انتخاب های عشقی گذشته و نیز روابط فعلی خود و همچنین روابط اعضای خانواده و دوستان نزدیک تان بیندیشید. آن ده نوع رابطه اینها هستند:
ده نوع رابطه که سرانجامی نخواهد داشت:
1 – رابطه ای که در آن بیش از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید.
2 – رابطه ای که در آن کمتر از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید.
3 – رابطه ای که در آن عاشق توانایی های بالقوه نامزد خود هستید.
4 – رابطه ای که در آن مأموریت نجات نامزدتان را به عهده دارید.
5 – رابطه ای که در آن به نامزد خود به عنوان یک الگو و آموزگار چشم دوخته اید.
6 – رابطه ای که در آن به دلایل بیرونی شیفته نامزد خود شده اید.
7 – رابطه ای که در آن شما و نامزدتان از تفاهم جزئی برخوردار هستید.
8 – رابطه ای که در آن نامزدتان را از روی سرکشی و عصیان انتخاب کرده اید.
9 – رابطه ای در آن نامزدتان را به عنوان عکس العملی در برابر نامزد قبلی تان انتخاب کرده اید.
10 – رابطه که در آن نامزدتان در دسترس شما نیست.
نکته مهم
اگر پس از آنکه این مطلب را خواندید، گمان می کنید در یکی از این ده نوع رابطه هستید، سعی کنید کمک بگیرید، با خانواده و یا دوستان نزدیک خود صحبت کنید، نزد مشاور یا روان شناس بروید تا به شما کمک کند بفهمید که آیا عاقلانه است به رابطه تان ادامه دهید یا باید به رابطه تان خاتمه دهید.
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر دختری در سنین ازدواج هستید، بهتر است مردان را بهتر بشناسید…
شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود. روان شناسانی که نقش جنسیت را در برقراری ارتباط مطالعه می کنند، این 17 نکته را در مورد شناخت مردان با اهمیت می دانند.
مردان ترجیح می دهند درمورد احساساتشان غیرمستقیم صحبت کنند. پس از همسرتان بخواهید برنامه اش را برای تعطیلات آخر هفته بگوید یا اینکه فکر و تصور خود را در مورد شما و اولین باری که شما را ملاقات کرده است، بیان کند. پاسخ او روشن می کند احساسش چیست و این گونه خود را به شما نزدیک تر می بیند.
بیشتر مردان ترجیح می دهند احساسات و حس دوست داشتن را با انجام برخی کارها بیان کنند، مثلا وقتی وسایل خراب خانه را تعمیر یا حیاط را تمیز می کنند یا سطل زباله را بیرون می برند، دوست داشتن خود را نشان می دهند. حتی خرید کردن برای خانه و زیباسازی محیط آن هم بیانگر این است که شما را دوست دارد.
مردان معمولا از ابراز سریع نظر خود واهمه دارند. شواهد نشان می دهد آنها ازدواج را بیشتر جدی می گیرند ولی ممکن است مدت طولانی تری طول بکشد تا احساس خود را بیان کنند زیرا می خواهند مطمئن شوند کاری که انجام می دهند، درست است. نتایج یک بررسی روی مردان متاهل نشان داد وقتی مردی با اطمینان کامل تصمیم به ازدواج می گیرد، همه جوانب را بررسی کرده و بیشتر معیارها را مطابق میل خود می بیند. 90 درصد مردان می گویند اگر قرار باشد دوباره ازدواج کنند، با همین همسرشان ازدواج خواهند کرد.
بیشتر ما خانم ها وقتی حرف های دیگران را گوش می کنیم معمولا با حرکات اشاره و بدن و گفتن کلماتی مثل بله یا نه یا می دانم به آنها نشان می دهیم به حرف هایشان گوش می دهیم. این اشاره ها، بخشی از نظر و درک ما را به فردی که در حال صحبت است، منتقل می کند اما این در مورد مردان صدق نمی کند. وقتی که با همسر خود صحبت می کنید و چیزی نمی گوید یا حرکتی از او نمی بینید، به معنی آن نیست که گوش نمی دهد بلکه ترجیح می دهد ساکت باشد و درمورد آنچه شما می گویید، فکر کند.
مردان روابطشان را با عمل تقویت می کنند، نه احساس. بسیاری از مردان، با انجام فعالیت هایی مانند ورزش و پیاده روی همراه همسرشان و رابطه زناشویی سعی می کنند به همسرشان نزدیک تر شوند.
اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند اما همه آنها نیاز دارند زمانی مخصوص خود داشته باشند. زمانی که تنها در گوشه ای بنشینند و تفکر کنند. اگر چه مردان از انجام بازی شطرنج، باغبانی یا رفتن به باشگاه ورزشی لذت می برند اما مثل همه، گاهی دوست دارند کسی در کنارشان نباشد و به تنهایی به کارهای مورد علاقه شان بپردازند. وقتی هر یک از زوجین زمان و مکانی را برای تنهایی داشته باشند، بیشتر به هم علاقه مند خواهند شد.
اگر می خواهید بدانید مردی که قصد دارید با او ازدواج کنید چگونه مردی است و چه رفتاری دارد، به رفتارهای پدرش نگاه کنید. مردان نقش خود و رابطه با همسرشان را از پدرشان می آموزند. اگر می خواهید بدانید که چگونه با شما رفتار خواهد کرد، ببینید پدرش چه رفتاری با مادرش دارد.
مردان کمتر درمورد زبان اشاره و حرکات بدن می دانند و تغییر لحن صدا و حرکات صورت برای آنها کمتر مفهوم دارد. همچنین ممکن است دیرتر ناراحتی زنان را که در چهره شان نمایان است یا پیام های اشاره ای و لحن صدا را تشخیص دهند، بنابراین اگر می خواهید مطمئن شوید پیام را دریافت کرده اند مستقیما آن را بیان کنید.
زنان در واکنش نشان دادن به برخی امور و کارها دیرتر از مردان عمل می کنند و مدت طولانی تری برای بیان واکنش و تفکر نیاز دارند. حتی ممکن است در مقابل مردان بیشتر احساس اضطراب و استرس داشته باشند اما مردان در مقابل حوادث واکنش سریع تری نشان می دهند بنابراین وقتی هنوز می خواهید درمورد مباحث شب گذشته صحبت کنید، ممکن است همسرتان آن را از یاد برده باشد.
قدردانی از همسر می تواند تفاوت زیادی در رفتارهای آنها و روابطشان ایجاد کند. مطالعه ها نشان می دهد وقتی از زحمات مردان قدردانی و به آنها ارزش گذاشته می شود، بیشتر سعی می کنند در انجام کارهای خانه و مراقبت از کودک خود را درگیر کنند و خود را تکیه گاه خواهند دانست .
برای بسیاری از مردان، رابطه زناشویی بسیار مهم است در حالی که برای زنان این طور نیست. برای مردان صمیمیت در روابط زناشویی بسیار رضایت بخش تر از خود رابطه زناشویی است.
بسیاری از مردان دوست دارند همسر آنها شروع کننده رابطه زناشویی و مشتاق این رابطه باشد بنابراین از ابراز عشق به همسر خود خجالت نکشید و اجازه دهید که بداند شما خواهان رابطه زناشویی هستید. شروع رابطه زناشویی از سوی زن می تواند باعث رضایتمندی بیشتر زوجین شود.
مردان برخلاف تصور زنان همیشه حوصله رابطه زناشویی را ندارند. مردان هم مانند زنان دچار استرس می شوند. استرس شغلی، خانوادگی و پرداختن صورتحساب ها از بزرگ ترین عوامل کاهش دهنده میل جنسی در مردان هستند. وقتی یک مرد یک بار برای رابطه زناشویی تمایل ندارد، به معنی آن نیست که برای همیشه میل و علاقه اش را به شما از دست داده است. او فقط در آن لحظه تمایلی به برقراری روابط زناشویی ندارد.
بیشتر مردان زیر 60 سال حداقل یک بار در روز به روابط زناشویی فکر می کنند در حالی که فقط یک چهارم زنان یک بار در روز به این موضوع فکر می کنند. همچنین مردان 2 برابر زنان درمورد روابط زناشویی رویاپردازی می کنند و جالب است که رویاهای آنها بسیار متفاوت از عملشان است. مردان درمورد روابط زناشویی نسبت به آنچه زنان فکر می کنند، جدی نیستند و تصورات آنها شبیه آنچه انجام می دهند، نیست.
خوشحالی و شادابی یک زن برای همسرش بسیار بااهمیت است. یک مرد تا زمانی که همسرش درمورد احساسش صحبت نکند از آن باخبر نمی شود، بنابراین بهتر است احساسات و خواسته هایتان را بیان کنید. خواسته خود را صریحا بگویید، زیرا مردان طفره رفتن را دوست ندارند. اگر خواسته خود را واضح بیان کنید، نه تنها گوش می کند، بلکه از خشنود شدن شما احساس خوبی خواهد داشت.
بسیاری از مردان در برخی موقعیت ها دچار اضطراب می شوند، مخصوصا وقتی سنشان افزایش پیدا می کند. یک مرد ممکن است در مورد جسم و توانایی های خود نگران شود. اگر می توانید، به او کمک کنید تا روش های آرام سازی را یاد بگیرد و مطمئنش کنید هنوز هم او را مانند قبل دوست دارید، در این صورت کمتر در روابط زناشویی دچار استرس می شود.
اگر یک مرد احساس کند از سوی همسر مورد بی محبتی قرار گرفته ، ممکن است به فرد دیگری متمایل شود تا رضایت او را جلب کند. برای پرهیز از این موضوع زنان باید نیازهای عاطفی همسر خود را درک کنند و برای رفع نیازهای وی بکوشند.
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
داشتن یک رابطه شاد و خوب کار سختی نیست! خبر بهتر برای زوج های خوشبخت این است که اگر در یک رابطه موفق باشید، چه ازدواج کرده باشید چه نکرده باشید، می توانید با ایجاد چند رفتار جدید و تغییرات کوچک در رابطه تان آن را برای همیشه همانطور حفظ کنید یا حتی آنرا بهتر هم بکنید. بااینکه خیلی متخصصین می گویند باید روی درست کردن اشکالات رابطه متمرکز شوید، تحقیق من ثابت کرد که اضافه کردن رفتارهای مثبت به رابطه تاثیر بسیار بیشتر بر خوشنودی زوج ها دارد. در زیر به 10 راه برای عمیق تر کردن رابطه تان برای خوشنودی و رضایت بیشتر اشاره می کنیم.
1. خاص بودن طرف مقابلتان را قبول کنید.
همه ما در لحظه هایی آرزو می کردیم طرف مقابلمان لاغرتر، پولدارتر، رمانتیک تر یا خیلی چیزهای دیگر بود. نگاهی به انتظاراتتان بیندازید و ببینید تا چه حد واقعبینانه هستند. انتظارات غیرواقعبینانه فقط منجر به خسته شدن شما از رابطه می شوند که یکی از مهمترین دلایل از بین رفتن رابطه هاست.
2. هر از گاهی مهربان شوید.
اعمال و رفتارهای خیلی کوچک که نشان دهد، "من به تو فکر می کنم" برای حفظ رابطه لازم است. مثلاً همین که مرد ماشین همسرش را ببرد و بنزین به آن بزند، همین که زن یک فنجان چای خوب برای شوهرش درست کند و کنار تختش ببرد، گرفتن دست ها، ایمیل های عاشقانه در وسط روز همه و همه راه هایی بسیار ساده برای ابراز محبت هستند. تحقیقات نشان می دهد که جمع شدن رفتارهای کوچک مکرر تاثیر بزرگتری بر خوشبختی روابط زوج ها دارد تا رفتارهای بزرگ هر از گاهی.
3. 10 دقیقه در روز را به برقراری ارتباط اختصاص دهید.
بیشتر زوج ها فکر می کنند که همیشه با هم در تماس هستند اما واقعاً چه مقدار زمان را به عمیق تر کردن درکتان از طرف مقابل اختصاص می دهید؟ زوج های خوشبخت در تحقیق من بیشتر اوقات با هم حرف می زنند اما نه درمورد رابطه شان، درمورد مسائل خودشان و فکر می کردند که در چهار زمینه شناخت خوبی از طرف مقابلشان داشتند: دوستان، محرک های استرس زا، آرزوها و رویاها، و ارزش ها. 10 دقیقه در روز را اختصاص دهید که با همسرتان درمورد چیزی جز کار، خانواده، مسائل خانه یا رابطه تان حرف بزنید. این تغییر کوچک روح و زندگی تازه ای به رابطه تان می دهد.
4. هر هفته عاشق شوید.
قرارملاقات های ناگهانی فوق العاده هستند اما واقعیت این است که ما آنقدر مشغول کار و زندگی هستیم که معمولاً وقتی کمی برای عشقمان می گذاریم. با یک قرارملاقات در هفته برای خوردن شام بیرون، رفتن به سینما، گالری های هنری، یا هر چیز دیگری عشق و رابطه تان را همیشه سالم نگه دارید.
یک نکته برای آقایون: تحقیقات نشان می دهد که خانم ها وقتی خارج از خانه و دور از بچه ها و مسائل خانه داری باشند، مهربان تر و پرحرارت تر می شوند و علاقه شان هم خیلی قوی تر می شود. با اجاره یک شب در یک هتل و سپردن بچه های به یکی از افراد فامیل ببینید که چه اتفاقی می افتد.
5. با هم و در کنار هم تغییر کنید و رشد کنید.
رابطه عشقی شما یک موجود زنده است که برای رشد و پیشرفت نیاز به غذا دارد. بهترین راه برای غذا دادن به آن ایجاد تغییر در آن است. ایجاد تغییر در رابطه نشان داده است که یکی از مهمترین عناصر در خوشبختی زوج ها می باشد. این تغییرات می توانند کوچک باشند اما باید آنقدر بزرگ باشند که طرفتان متوجه آن شود.
جایتان را با هم عوض کنید: اگر همیشه مرد برای شام در یک رستوران جا رزرو می کند، اجازه بدهید یکبار خانم اینکار را بکند. یا برنامه هایتان را قطع کنید: وسط کار یک کار جالب با هم انجام بدهید، مثلاً به یک گالری یا موزه که نزدیکتان است بروید. یا یک چیز جدید را امتحان کنید: با هم به کلاس های مختلف بروید.
6. دوستان و خانواده هم را بهتر بشناسید.
تحقیق من نشان داد که بخصوص مردها وقتی همسرشان رابطه خوبی با خانواده او دارد شادتر هستند. همچنین زوج هایی که دوستان هم را می پذیرند و برای شناختن آنها تلاش می کنند خوشبخت تر هستند تا زوج هایی که دوستان و زندگی خانوادگی جداگانه دارند.
7. مراقبت و حمایت کنید.
یکی از سه چیزی که زوج ها برای موفقیت در رابطه شان به آن نیاز دارند حمایت است (آن دوتای دیگر اطمینان آفرینی و صمیمیت می باشد). زوج های خوشبخت در تحقیق من متفقاً گفتند که داشتن همسری که پشتیبان آنها باشد یکی از مهمترین جنبه های رابطه شان است. خیلی وقت ها مردها دوست دارند حمایت مادی کنند و زن های بیشتر به سمت حمایت عاطفی گرایش دارند. ببینید همسرتان به چه کمک و پشتیبانی نیاز دارد و بعد آنرا به او عرضه کنید.
8. بخندید.
خنده یک تمرین معنوی است. در ازدواج خنده بعنوان یک داروی خوشبختی عمل می کند. برای جلوگیری از یکنواخت شدن رابطه باید بتوانید بین جنبه های منطقی رابطه تان با جنبه های تفریحی آن تعادل ایجاد کنید. بله برای منظم بودن زندگی و امنیت رابطه تان باید کارهای خاصی انجام دهید اما هیچوقت شوخی و تفریح را فراموش نکنید. بد نیست گاهی برای همسرتان بچگانه رفتار کنید، یا در کنار هم یک فیلم خنده دار نگاه کنید.
9. اجازه بدهید آنرا به قدرت بالاتر بسپاریم.
وقتی با هم اختلاف دارید گاهی اوقات بهتر است که آنرا رها کنید و اجاز بدهید روزگار خودش آنرا حل کند. به جای عصبانی شدن سعی کنید از چیزهای کوچک گذشت کنید. مشاجره و اختلاف در هر رابطه ای پیش می آید. یادتان باشد که اختلاف دلیل عدم موفقیت روابط نیست اما طریقه برخورد شما با آن است که استرس را وارد رابطه تان می کند. باید ببینید چه مسائلی اهمیت بیشتری دارند و به آنها بپردازید و مسائل کوچکتر را فراموش کنید.
10. راهی سالم برای ارتباط پیدا کنید.
همه زوج های خوشبخت در تحقیق من می گفتند داشتن مهارت های ارتباطی قوی یکی از عوامل موثر در ماندن آنها کنار همدیگر بوده است. این یعنی نه تنها از همسرتان بپرسید که به چه چیز نیاز دارد بلکه نیازهای خودتان را هم با او در میان بگذارید. این یعنی مرتب ببینید که چه عوامل استرس زایی وارد زندگی همسرتان شده است تا به برطرف کردن آنها کمک کنید. این یعنی با جنگ و دعوا با هم بحث نکنید، طوری بحث کنید که احترام بینتان خدشه دار نشود و اثاثیه خانه تان هم سالم بماند!
منبع:mardoman.net
آیا می دانید؟
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
تقریباً یک سوم زنان جامعه کار میکنند و از این بین خیلی از آنها درآمدی بالاتر از شوهرانشان دارند.
این ماجرا وقتی در شروع یک زندگی باشید شاید قابل چشم پوشی به نظر برسد اما واقعیت این است که در ادامه زندگی می تواند توازن خانواده دو نفره شما را بهم بزند و باعث ایجاد سرخوردگی، نارضایتی و فرسودگی شود.
در ابتدای رابطه، خیلی مهم است که بتوانید وضعیت مالی خود و نامزدتان را مدیریت کنید به گونه ای که بیشتر بودن درآمد زن نسبت به مرد، خلل عاطفی، جسمی و روحی ایجاد نکند. در هر زوجی که درآمد زن بیشتر از مرد باشد، نوعی زندگی خانوادگی شکل میگیرد که با آنچه ما از کودکی دیده و شنیدهایم متفاوت است. گاهیاوقات زوجها وقتی میبینند که هرکدام به نقش سنتی خود وفادار بودهاند، حتی وقتی این نقشها دیگر عملی یا حتی انسانی نیستند، تعجب میکنند؛ زنی که 13 ساعت را در محلکار میگذراند، واقعاً نمیتواند وقتی به خانه برگشت سر گاز برود، غذا درست کند یا لباسها را بشوید. بنابراین باید در دوران نامزدی نسبت به تعیین وظایف و مشخص کردن سهم هر کدام از شما در گرداندن زندگی بحث کنید.
توزیع دوباره نقشها و مسئولیتها در خانواده معمولاً به اعتقادات ریشهای افراد درمورد اینکه چه کسی هستند برمی گردد و به اینکه چگونه و با انجام چه کارهایی می توانند نشان دهند که افرادی بالغند. واکنشی که افراد به این چیزها دارند معمولاً شدیداً غیرمنطقی است، حتی برای خودشان!
افرادی که درمورد روابط تحقیق و مطالعه میکنند هم درمورد این موضوع بررسی کردهاند. آنها متوجه شدهاند که بااینکه مردهایی که خانمهای شاغل دارند، بیشتر از قبل مسئولیتهای خانه را بر عهده میگیرند، اما هنوز پنج ساعت در روز عقبتر هستند.
فقط زمانیکه درآمد زن دقیقاً معادل درآمد مرد خانه میشود است که مرد تلاش بیشتری به کار میگیرد. بعضی محققان کنجکاوانه متوجه شدهاند که وقتی درآمد زن به طور قابلملاحظهای بالاتر از مرد خانه باشد، مرد تمایل کمتر و کمتری برای شرکت در کارهای خانه نشان میدهد و اگر کفه ترازو کسب درآمد از طرف زن سنگینتر باشد، آنها بیشتر به دنبال تاکید دوباره نقشهای سنتیشان خواهند بود. احتمالاً خانمها نیاز دارند که تصور کنند میتوانند به مردشان برای مراقبت از آنها تکیه کنند و مردها هم نیاز دارند که فکر کنند قدرت مدیریت خانه را دارند تا احساس مردانگی کنند. البته این موضوع نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.
دلیل آن هر چه که باشد، اگر شما اولین زوج در تاریخچه خانواده هستید که درآمد زن بیشتر از مرد است، چند نکته برایتان داریم:
1. یادتان باشد شما پیشگام هستید. افراد کمی در خانوادههایی بزرگ شدهاند که در آن درآمد مادر بیشتر از پدر بوده است. به همین علت، بیشتر افرادی که اکنون در نیروی کار هستند در خانوادههایی پرورش یافتهاند که نه تنها بیشتر هزینههای خانواده را پدر تقبل میکردهاست بلکه بیشتر تصمیمگیریهای مهم نیز با او بوده است. درست است که توانایی یک مرد برای دستتنها حمایت کردن از خانوادهاش مایه افتخار نسل قبلی بوده است اما این هم درست است که افتخاری که با پول درآوردن به دست میآمد موجب این تصور میشد که حرف شوهر در خانه باید ارزش بالاتری داشته باشد. به همین علت بود که معمولاً پدر خانواده حرف اول را میزد و نقش بقیه افراد همیشه پشت سر او قرار داشت. البته کسانی هم بودند که با این درجهبندی و نقشها موافق نبودند.
اما امروز اینطور نیست. حتی سرسختترین سنتگراها هم میدانند که چنین تصورات و ایدههای خشکی دیگر خریدار ندارد و نظرات زنهای شاغل هم درست به اندازه همسرانشان باید در نظر گرفته شود.
2. به خاطر داشته باشید که مسئله حجم کار است نه کارکنان! بهترین روش برخورد برای زوجها در چنین موقعیتی این است که بدانند در کنار هم هستند. مشکل این نیست که چه کسی چقدر پول به خانه میآورد. باید کنار هم ببینید هر هفته چه کارهایی باید انجام شود تا همه اعضای خانواده شاد و ایمن زندگی کنند و امور خانه هم با نظم و ترتیب جلو رود. به جای اینکه به این فکر کنید که هر کدام از شما چه کارهایی باید انجام دهد، روی این تمرکز کنید که چطور در کنار هم همه کارها را به انجام برسانید، طوری که برای هر دو شما عادلانه باشد.
3. پول را از حرفهای روزمره خارج کنید. مهم نیست که یکی از شما 22 میلیون در سال درآمد دارد و آن دیگری 220 میلیون. مهم این است که هر دو شما کار میکنید و هر دو شما ساعتهای روز و هفتهتان را به خانواده اختصاص میدهید.
4. حرف بزنید! این مشکلات در یک نشست گفتگو حل نمیشوند. همچنین نمیتوانید تصور کنید که تقسیم کارهای خانه، پول و قدرت تصمیمگیری به خودی خود حل میشود. این مسائل با احساسات درگیر است. ذهن هر زوج با الگوهای سنتی، انتظارات و توقعات خودشان و والدینشان برای موفق بودن، و نظرات خودشان و نسل کنونی درمورد یک مرد یا زن واقعی بودن، درگیر است. این مسائل ساده نیست و معمولاً به طرقی پیچیده و عجیب پیش میآیند.
5. درمورد تصمیمگیریهای مالی صحبت کنید. در نسلهای قبلی، پول درآوردن بود که تعیین میکرد چه کسی تصمیمگیریهای مالی را انجام میدهد. شما بعنوان زوجهای پیشگام باید درمورد این تصمیمگیریها با هم بحث کنید - که البته بهتر است زمانی باشد که هیچ تصمیم مهمی لازم نیست آن زمان گرفته شود. در این مورد حرف بزنید که در خانواده هر کدامتان تصمیمات چگونه اتخاذ میشد و نتایج هرکدام چه بوده است. وقت بگذارید و در این مورد حرف بزنید که درآمد هر کدامتان چقدر است؟ به چه حسابهای بانکی نیاز دارید؟ کدامتان به کدام هزینهها و پولها دسترسی دارید؟ قبضها چطور باید پرداخت شوند؟ کدام تصمیمات مالی را باید به تنهایی و کدامها را در کنار هم بگیرید؟ و اگر باز هم بحث احساسی شد، بدانید که دیگر درمورد مسائل مالی حرف نمیزنید. وارد مسائل عمیقتری شدهاید.
6. برای کمک گرفتن از متخصص تردید نکنید. اینکه مسائل مالی بخواهد یک رابطه خوب را خراب کند واقعاً ناراحتکننده است. باید بدانید که مسائل حول محور پول و قدرت، برای اکثر افراد مسائلی کهنه و عمیق هستند. اگر متوجه شدید که شما و همسرتان مدام سر بحثها مالی، تصمیمگیریها و کارهای خانه مشاجره میکنید، به این نتیجه نرسید که مشکل همسر شماست. ممکن است به یک مشاور متخصص و بیطرف نیاز داشته باشید که احساسات، برخوردها و رفتارهای هرکدام از شما را بررسی کند. یک مشاور خوب میتواند به شما کمک کند کنار هم باشید.
منبع: مردمان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
در زندگی هر دختر و پسری مسائلی وجود دارد که ممکن است گفتنش هنگام ازدواج مشکلساز باشد. گاهی افراد به علت ترس از دست دادن طرف مقابل برخی مسائل را بیان نمیکنند و بدون اینکه به عاقبت نگفتن این حقایق فکر کنند، تصمیم به ازدواج میگیرند.
بیماریهای پنهان شده
مسئلهی مهم دیگری که ممکن است افراد از گفتنش هراس داشته باشند، بیماری است. افرادی که با صداقت تمام مسائل را در مورد سلامتی و یا عدمسلامتی خود بیان میکنند، میتوانند اعتماد طرف مقابل را نسبت به خود جلب کرده و حتی به او فرصت دهند او نیز اگر دچار مشکل و یا بیماری خاصی است بتواند به راحتی آن را بیان کند. درست است این احتمال وجود دارد طرف مقابل پا پس بکشد اما ازدواجی که با پنهان کردن چنین مسئلهی مهمی شکل بگیرد دوام چندانی نخواهد داشت.
خلقوخوی ناگفته
شخصیت و رفتار دختر و پسر نیز مورد دیگری است که احتمال دارد از دید طرف مقابل پنهان بماند. بسیاری افراد در جلسه خواستگاری واقعا آن کسی نیستند که نشان میدهند. این افراد برای جلب رضایت، همچون بازیگری توانا طوری رفتار میکنند که کاملا خود را فرد ایدهآل طرف مقابل نشان دهند. اما پس از گذشت زمان رفتارها و شخصیت واقعی آنها رو خواهد شد. چرا که حتی یک بازیگر ماهر هم روزی از نقش بازی کردن خسته خواهد شد.
جیبهای خالی
گاهی افراد به خصوص پسرها مشکلات مالی خود را از خانوادهی همسر آیندهشان پنهان میکنند. این مسئله به خصوص برای افرادی اتفاق میافتد که از شرایط مالی همسانی برخوردار نیستند. آنها از ترس اینکه طرف مقابل را از دست بدهند وضع مالی خود را بهتر از آنچه که هست نشان می دهند و تا زمانی که زندگی مشترک خود را آغاز نکردهاند، سعی میکنند هر ترفندی را در پیش گیرند تا رازشان فاش نشود. شاید چنین افرادی بتوانند به کسی که برای رسیدن به او تلاش میکنند، برسند اما مطمئنا پس از ازدواج که شرایط واقعی برای طرف مقابل آشکار شود، زندگیدچار مشکل خواهد شد.
ناگفته های خطرناک
مواردی که نام بردیم گاهی جزو ناگفته های رابطه و ازدواج هستند و به خودی خود می توانند باعث آشفتگی در روابط، از بین رفتن اعتماد و بهم خوردن ازدواج شوند. اما موارد دیگری هم هستند که به شکل خطرناکی، فاش شدن آنها می تواند جدایی را به همراه داشته باشد. مواردی که اصطلاح فقهی اش می شود تدلیس و در بیان خودمان، گنجشک را رنگ کردن و جای قناری جا زدن است. ازدواج قبلی، بیماری های مهم و معلولیت های پنهان، اعتیاد، اختلالات روانی و... از جمله مسائلی هستند که ممکن است هر ازدواجی را بهم بزنند.
خانهای که بر پایههای دروغ و نقش و نقاب ساخته شود، لرزان است و احتمال فروریختن آن بسیار است. صداقت مهمترین مسئلهایست که هر فرد برای آغاز زندگی مشترک باید به آن توجه داشته باشد. آدمهای صادق، اعتقادات قلبی عمیقی دارند که در گفتار و رفتارشان پیداست و البته تحقیق نیز مسئلهی مهمی است که باید آن را در حین انتخاب مدنظر داشت.
مواردی که می توان نگفت
در کنار همه این موارد، مسائلی هم هستند که می توانید درباره آنها سکوت کنید و با همسر آینده تان مطرح نسازید. این موارد عبارتند از:
اشتباهاتی که در گذشته انجام داده اید و آنها را جبران کرده اید و دیگر تاثیری در زندگی تان ندارند و مطمئنید دیگر فاش نخواهند شد.
گناهانی که مرتکب شده اید و توبه کرده اید و بین شما و خدایتان بوده است.
اختلافات و مشکلاتی که در خانواده شما وجود دارد و تاثیری در زندگی مشترک تان نخواهد داشت.
منبع:باشگاه فعلا مجردها
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
متاسفانه امروزه به دلایل مختلف و برخی ناهنجاری فرهنگی شنیده می شود که در مواردی جزئی شاهد روابط بین زنان متاهل با پسران و یا مردان متاهل هستیم که این روابط بسیار آسیب زا و مخرب است. خیانتهای زنانه عوامل مختلفی دارد که میتوان به آنها اشاره کرد:
1- عدم یک رابطه گرم و صمیمانه با همسر
یکی از عوامل اصلی خیانت زنانه روابط زن و شوهر است؛ زمانیکه بین زوجین، روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد که زن به همسر خود خیانت کند. اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود میآید و مشکلات شخصیتی باعث میشود که مرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانتها میشود.
زنانی که محبت خوب و لازم را از همسرخود دریافت کرده و یا روابط زناشویی خوبی بین آنها برقرار باشد، احتمال خیانت در آنها بسیار کم است.
2- گذشته بیبندوبار زن
یکی دیگر از عوامل خیانت زن، گذشته اوست که در یک خانواده بیبندوبار و خیلی آزاد پرورش یافته و تربیت شده است و تربیت غلط گذشته باعث میشود همچنان حتی بعد از ازدواج هم این روابط را حفظ کند. برخی از زنان که روابط زیادی داشته اند، به دلیل اینکه روابط صمیمانه و یا دوستیهای دوران مجردی خود را نمیتوانند به اتمام برسانند و برایشان بسیار سخت است تا خود را در زمان تاهل کنترل کنند در همان چارچوب به روابط خود ادامه میدهند.
3- احساس تنهایی کردن
مسایل شخصیتی وجود دارد که امکان دارد یک زن تحمل تنهایی و بیکاری را نداشته و به سختی میتواند دقایق و یا ساعتی را تنها و بیکار بگذراند. این زنان زمانیکه میخواهند تنهایی خود را پر کنند وقتی میبینند همسرشان به دلیل مشغله کاری نمیتواند برای آنها وقت بگذارد گرایش پیدا میکنند که وقت خود را با دیگران و یا جنس مخالف خود پر کنند.
4- عوامل فردی و اختلالات شخصیتی زنان
عوامل فردی و اختلالات شخصیت و یا ویژگیهای طرفین میتواند بستری برای خیانت باشد. وقتی در جامعه این روابط ناشایست، رواج پیدا کند امکان دارد وسوسه در زن ایجاد شود که این رابطهها را تجربه کند. مسایلی مانند ماهواره، تهاجم فرهنگی، الگوهای فرهنگی ناهنجار و غلط در خانه، همه این عوامل میتوانند در خیانتهای زنانه دخیل باشد؛ در نتیجه حرمت و حریمهای خانواده شکسته میشود و افراد پایبند چارچوبهای اخلاقی نیستند.
5- دوران مجردی محدود
برخی از زنان به دلیل اینکه گذشته خوبی نداشتهاند و یا زمان مجردی خیلی محدود بودند وقتی شرایطی را میبینند که زنان و مردان، رابطه آزادانهای با هم دارند. این افراد چون میخواهند گذشته خود را جبران کنند، به خیانت رو می اورند. شرکت درپارتی، ارتباط با دوست ناباب و مسائلی دیگر میتوانند انگیزه خیانت را زیاد کند.
6- مشکلات اقتصادی
مسئله دیگر مشکلات اقتصادی که در جامعه است، البته مسئله اقتصادی به تنهایی عامل خیانت زنانه نیست. فرد ممکن است نیازهای مالی بیشتری را در خود احساس کند؛ ولی اگر پایبند چارچوبهای اخلاقی باشد؛ امکان ندارد با هر تحریک، وضعیت معیشتی کنار بیایند؛ اما فردی که به خاطر پول با جنس مخالف خود ارتباط برقرار میکند، بیشتر به دلیل میل به تجمل گرایی، مصرف بیشتر، مدگرایی و خرید کردن، به جنس مخالفی فراتر از چارچوب خانواده رو می آورد تا مورد حمایت او قرار گیرد.
در این زمینه تعداد زنانی که به دلیل فقر مادی به ارتباط با جنس مخالف رو میآورند بسیار کم است. اما وقتی زن به دلیل اینکه همسرش معتاد بوده و یا بیکار و مریض است خیانت میکند در واقع «فحشا» است؛ یعنی زن خودفروشی میکند تا نیازهای مالی خود را تامین کند.
7- تنوع طلبی
علت دیگر خیانت زنانه، تنوع طلبی است. در برخی اوقات مشخص شده است فرد نتوانسته است با همسرخود زندگی کند و شاید بارها و بارها ازدواج کرده است.
بهترین راهکار این است که باید علت این رابطهها را در سطح فردی مشخص شود و باید فرد به روانشناس مراجعه کند. باید مشخص شود که فرد اختلالات شخصیتی داردو یا خیر. ممکن است درگیر روابط چندگانه شوند و زیاد وفادار نباشد، برخی از افراد شخصیت ناهنجار و ضد اجتماعی داشته و در سطح خانوادگی باید مداخلات اجتماعی و فرهنگی صورت بگیرد.
برای اینکه در جامعه زنان آسیب نبینند و برای حفظ حریم خانواده بیشتر خانوادهها باید آموزش ببینند. آموزشهایی از طریق رسانههای گروهی، تلویزیون، رادیو و... باید صورت گیرد و این افراد باید متوجه شوند که چنین مسائلی چقدر میتواند هم در آینده خود و هم آینده فرزندان، آسیب جدی وارد کند.
منبع:برنا
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست