طبعاً زن و مرد متفاوت از یکدیگرند؛ چون آنان از دو سیاره مختلف آمده اند. پس چگونه می توانند زندگی سعادتمندی داشته باشند؟
آیا زندگی یک زوج صمیمی و محرم می تواند به جدایی کشیده شود؟
شواهد علمی جدید نشان می دهد که اگر زوجین تغییرات مراحل زندگی زناشویی را درک نکنند، این موضوع محتمل می شود. علاوه بر این، چیزی که به راحتی می توان پیش بینی کرد، زمان طلاق است. زیرا مغز انسان یک سری از تغییرات فطری را در طی زندگی زناشویی مرور می کند. اگر زن و شوهری بتوانند این تغییرات فطری را درک و لمس کنند، روابط شان پایدار و شکوفا می شود، اما اگر این کار را نکنند زمزمه طلاق در زندگی آنان اجتناب ناپذیر است.
چگونه ذهن زن و شوهر در زندگی زناشویی آنها تاثیر می گذارد؟ بر اساس مطالعات انجام شده در مغز انسان تغییرات زیادی در طول مراحل مختلف ازدواج رخ می دهد. این تغییرات در مغز به تغییرات در رفتار منجر می شود. فهمیدن این تغییرات رفتاری می تواند کلیدی برای ازدواجی موفق باشد.
وقتی زن و شوهر به اصطلاح از یکدیگر شناخت پیدا کردند و به هم علاقه مند شدند، مغزشان شروع به «عاشق شدن» می کند. در این مرحله، بدن ماده ای به نام «فرومونز» ترشح می کند. برای نمونه، وقتی زن و شوهری به هم نگاه می کنند، پیوند محکمی بین آنها احساس می شود و حس می کنند یک روح در دو بدن هستند.
هورمون دیگری به نام «اکسیدوزین» هم نقش مهمی ایفا می کند. «اکسیدوزین» هورمون اتصال نامیده می شود. این هورمون شبیه هورمونی است که بعد از زایمان در بدن مادر تولید می شود.
این هورمون پیوند محکمی بین مادر و نوزاد تازه متولد شده ایجاد می کند. همینطور «اکسیدوزین» پیوند محکمی بین دونفری که عاشق هم هستند به وجود می آورد. «اکسیدوزین» از توجه به رفتار ناخوشایند همسران جلوگیری می کند، درست مثل مادری که از گریه نیمه شب نوزادش و یا از اینکه نوزادش با ناخن های کوچکش او را چنگ می اندازد عصبانی نمی شود. اما این مرحله هم تمام می شود و مرحله جدیدی از رابطه آغاز می شود.
چند ماه یا حتی یک سال بعد از ازدواج، هورمون ها و فعل و انفعالات مغز شروع به تغییر می کند: فکر که قسمتی از مغز است به این سمت می رود که همسر دارای چه ضعف هایی است. این موضوع زمانی به وجود می آید که زن و شوهر به سادگی از رفتار همسرشان آزرده خاطر می شوند. اگر زوجی در زمانی که در مرحله عشق قرار دارند ازدواج کنند، در مرحله «سرخوردگی» دچار تردیدی جدی درباره انتخابی که کرده اند می شوند.
به یک نمایش خانوادگی توجه کنید. شوهر روی کاناپه لم داده و برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود را تماشا می کند. زن به این دلیل که شوهرش در حال تماشای تلویزیون است و دیگر مثل گذشته او را تحسین نمی کند، می رنجد. او احساس سرخوردگی می کند خصوصاً به خاطر اینکه شوهرش مثل سابق با او صحبت نمی کند.
از طرف دیگر، شوهر هم خوشبخت نیست. او نمی تواند درک کند که چرا همسرش درباره مسائل کوچک دائم از او انتقاد می کند.
او با خود فکر می کند: «چه چیز دیگری وجود دارد که همسرش خواهان آن است؟» او حس می کند مشکلی وجود دارد ولی نمی داند چگونه آن را حل کند.
فعل و انفعالات مغز در طول مرحله «عشق» به تدریج تغییر کرده است. در این مرحله زن و شوهر خیلی راحت به این فکر می افتند که مشکلی در ازدواجشان وجود دارد. «او کسی نیست که من با او ازدواج کردم.»
اما باید به خاطر داشته باشید که این مرحله طبیعی است و این نومیدی به دلیل تغییرات شیمیایی در بدن است. همچنین یک مرحله ضروری این است که به دو مغز متفاوت کمک کنیم تا برای ابد با هم بمانند.
زن و شوهری که سرخوردگی را تجربه کرده اند معمولاً به سمت مرحله کشمکش قدرت می روند.به منظور مبارزه با حس ناامیدی، همسران سعی می کنند زن یا شوهر خود را به مرحله «عشق» برگردانند، اما بیهوده است. وقتی زن و شوهر راه های مختلفی برای مجبور کردن دیگری به تغییر را امتحان می کنند، مشکلات را بیشتر می کند. بعد از همه اینها، ذهن زن و مرد متفاوت فکر، عمل و رفتار می کند.
این رنج آورترین زمان در یک زندگی زناشویی است. اما زوج هایی که کشمکش قدرت را متوقف می کنند باید توجه داشته باشند که تفاوت ذهن ها در حقیقت می تواند کلیدی برای ازدواجی پایدار و شاد باشد آنان باید به خاطر داشته باشند که آنها همینند که هستند. آنان دو روح در دو بدن هستند.
بعد از اینکه عشق ضعیف تر شد، شوهر احتمالا استقلال بیشتری می خواهد و زن می خواهد با دوستان خانمش ارتباط بیشتری داشته باشد.
یکی از دلایلی که زوج ها در طول زمان کشمکش قدرت از یکدیگر انتقاد می کنند این است که مردان و زنان درباره استقلال در ازدواج عقاید متفاوتی دارند. بسیاری از ازدواج هایی که به طلاق ختم می شود به طور متوسط هفت تا هشت سال دوام داشته است. این همان زمانی است که زن یا شوهر تلاش می کند تا همسر خود را «تغییر» دهد.
بله، طبیعت به ما اجازه برگشت به عقب را نمی دهد؛ طبیعت به سوی جلو حرکت می کند و ما هم مجبوریم با آن جلو برویم. این مرحله جدیدی از زندگی زناشویی است که زوجین صبر می کنند اما برای اینکه به آن برسند، باید هوشیار باشند.
درمراحل عشق، سرخوردگی و کشمکش قدرت، زن و شوهر خیلی به هم نزدیک می شوند و خیلی از زوج ها به این نکته توجه نمی کنند. در حقیقت آنها آنقدر به هم نزدیک می شوند که به شخصیت طرف مقابلشان اهمیتی نمی دهند. یک مرد احساس می کند نیازهای عاطفی همسرش و حتی توجه به خانه داری او وقت تلف کردن است. از سوی دیگر، زن هم بر این عقیده است که عادات، سرگرمی ها، توجه به کار و نیازهای شوهرش برای استقلال، خودخواهانه و برای زندگی زناشویی آنها خطرناک است. در مرحله آگاهی زن و شوهر هوشیار می شوند. آنها تصور می کنند به روشی ناسالم به یکدیگر نزدیک بوده اند و حالا از نظر روانشناختی باید جدا شوند. برای نمونه مرد تصمیم می گیرد وقتی همسرش کاری را که از نظر او ناخوشایند است انجام می دهد، حرفی نزند. زن تصمیم می گیرد به جای رفتن به یک میهمانی در خانه بماند بدین طریق سعی می کنند یکدیگر را آزار دهند . بعد از کشمکش های متعدد سرانجام مرد متوجه می شود که حق با همسرش است: اگر زوجی به قدر کافی با هم نباشند یک رابطه ناکام ایجاد می شود. از سوی دیگر، زن می فهمد که حق با شوهرش است: اگر استقلال به اندازه کافی وجود نداشته باشد، رابطه به مشکل برمی خورد.
وقتی طرفین خیلی از هم دور شوند، رابطه خوشایندی که در اول ازدواجشان داشتند، از بین خواهد رفت. از طرفی وقتی طرفین خیلی با هم صمیمی باشند یکی از آنها اجازه نخواهد داد که دیگری به خودش برسد و زندگی زناشویی دوام نمی آورد.
اگر روش های ارتباط بین زن و شوهر با نوعی همیاری ایجاد شود، ازدواجی متعادل حاصل می شود. کشمکش قدرت از بین می رود و رابطه ای تکامل یافته زن و شوهر را پیوند می دهد. آنان هم زمان می توانند رابطه ای صمیمی داشته باشند و یا جدا باشند؛ این دلیل رابطه ای متعادل است. زوج ها با هم زندگی می کنند نه به این خاطر که انسانهایی شبیه هم باشند بلکه به این دلیل که تفاوت خوشبخت بودن را یاد گرفته اند.
هر کدام باید زمان، جایگاه یا وظیفه همسرش را قبول کند و به آن احترام بگذارد. این فعالیتها برای زندگی زناشویی آنان سعادتمندی و انرژی به ارمغان می آورد.
مترجم: نسیبه رجبی
مطالب پیشنهادی
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
چگونه می توانم سطح صمیمیت را در خانه افزایش دهیم؟
نحوه افزایش صمیمیت
مهمترین عامل احساس رضایت زن و شوهر از زندگی زناشویی وجود صمیمیت در خانواده است. بدون وجود این عامل،همسران از زندگی در کنار یکدیگر، احساس لذت نمی کنند و هر لحظه احتمال وجود اختلاف و مشاجره، خانواده را تهدید می کند. صمیمیت یعنی اینکه دو درون وجود خود را به روی یکدیگر بگشایند. صمیمیت یعنی ورود عاطفی، احساسی و فکری به زندگی یکدیگر؛ و این یعنی ارتباط و احساس نزدیکی به هم در عمیق ترین سطح ممکن و در همه حوزه های زندگی.
بنابراین وقتی با کسی صمیمی هستیم بدون ترس از اینکه او از گفته های ما یا آنچه در ما می بیند سوء استفاده کند،احساسات خود را به او تقدیم و دل و قلبمان را به روی او باز می کنیم. زن و شوهری که با هم صمیمی هستند احساس می کنند که به هم تعلق دارند؛ احساس می کنند که گویی برای هم ساخته شده اند. آنها آماده اند که با هم دوست و یک دل باشند و نهفته ترین رازهایشان رابه یکدیگر بگویند. همین احساس عمیق نزدیکی است که به آنان امید، توان و شهامت می دهد تا به زندگی زناشویی شان مادام العمر متعهد بمانند. در یک کلام، صمیمیت به معنای برقراری روابط بسیار دوستانه و محبت آمیز با دیگری است؛به گونه ای که افراد درگیر آن، ازاین رابطه، احساس عمیق رضایت مندی را تجربه کنند. چنین رابطه ای رضایت بخش،به خودی خود حاصل نمی شود،بلکه لازم است افراد آن را ایجاد کنند. برای همین زن و شوهر باید به دنبال عواملی باشند که ضامن ایجاد و حفظ صمیمیت در روابط آنان باش. در ادامه به بیان برخی از این عوامل می پردازیم.
1.احترام متقابل
زن و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند. پیامبر اکرم می فرماید:«من اتخذ زوجة فلیکرمها؛ کسی که همسر اختیار می کند باید او رااحترام کند.» و امام صادق علیه السلام می فرمایند:«سعیدة سعیدة امراة تکرم زوجها و لا تؤذیه و تطیعه فی جمیع احواله؛ زن سعادتمند آن زنی است که شوهر خود را اکرام و احترام کرده، اذیتش نکند و او را در همه حال اطاعت نماید.»
زن و شوهر باید مؤدبانه با هم سخن بگویند و سخنان زشت و رکیک اجتناب نمایند. صحبت مؤدبانه، سلام کردن به یکدیگر و استقبال و بدرقه همسر،از مصادیق احترام گذاشتن همسران به یکدیگر است.
2. ابراز محبت
محبت کردن زن و شوهر به یکریگر، جلوی ایجاد کدورت میان آنان را می گیرد و صمیمیت را صد چندان می کند. بنابراین فضای خانه باید مملو از ابراز محبت های کلامی و غیر کلامی زن و شوهر به یکدیگر باشد. رسول خدا (ص) فرمودند: «قول الرجل للمراة انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا؛ این گفته مرد به همسرش که «دوستت دارم»هرگز از قلب او خارج نمی شود.»
راه دیگر زن و شوهر به یکدیگر،هدیه دادن است. علی علیه السلام فرمودند:«الهدیة تجلب المحبه؛ هدیه دادن باعث جلب دوستی و محبت افراد نسبت به یکدیگر می شود.»و امام صادق علیه السلام درباره نحوه ابراز علاقه زن به شوهرش می فرمایند:«لا غنی بالزوجة فیما بینها و بین زوجها الموافق لها عن ثلاث خصال: و هن...و اظهار العشق له بالخلابة و الهیئة الحسنة لها فی عینه؛زن در روابط خود و شوهر همدلش از سه چیز بی نیاز نیست، که عبارتند از:... و ابراز علاقه به شوهر با دلربایی و حاضر شدن با ظاهری زیبا در مقابل دیدگان او.»
3. مشورت و تبادل نظر
مشورت کردن، انسان را از تصمیم گیری اشتباه باز داشته و به طریق صواب هدایت می کند. پیامبر اکرم می فرماید:«ما من رجل یشاور احدا الا هدی الی الرش؛ هیچ کس نیست که با دیگری مشورت کند مگر اینکه به راه درست و مطلوب هدایت می شود.»
به علاوه، فرد مشورت کننده به طور غیر مستقیم، شخصیت طرف مقابل راتایید می کند و عملا به او می فهماند که تو مورد اعتماد من هستی. مشورت زن و شوهر با هم در اموری که به خانواده و زندگی مربوط می شود، نشان دهنده علاقه آنان به یکدیگر و نیز افزایش دهنده نزدیکی و صمیمیت میان آنان است. عقل حکم می کند که زن و شوهر برای حفظ صمیمیت میان خودشان، در کارها با یکدیگر مشورت کنند. تصمیم گیری های یک جانبه از طرف مرد یا زن،بدون مشورت با همسر، به یگانگی آن دو لطمه می زند، زیرا طرف مقابل احساس پوچی کرده، این گونه برداشت می کند که در اداره خانه جایگاهی ندارد؛بدیهی است این احساس او را وادار می کند که به سمت بی مهری و انزوا کشیده شود و از همسرش فاصله بگیرد.
4. اهمیت دادن به نظر و خواسته همسر و مقدم ساختن آن بر نظر و خواسته خود
از نشانه ها و نیز عوامل افزایش صمیمیت آن است که زن و شوهر برای خواسته ها و تمایلات همسر،بیشتر از خواسته و میل خود ارزش قائلند و سعی می کنند تا حد امکان،خواسته همسر را جامه عمل بپوشانند. مثلا اگر زن دوست دارد برای تفریح به پارک برود اما می داند که شوهرش دوست دارد به خانه والدینش برود،از خواسته خود حرفی نمی زند و مطابق با خواسته شوهر عمل می کند.
یا اگر مرد، فلان غذا را دوست دارد،اما می داند همسرش از غذای دیگری خوشش می آید،غذای مورد علاقه خود را مطرح نمی کند و از همسرش می خواهد که آن غذای دلخواه خود را آماده کند.
پیامبراکرم (ص) فرمودند:« المؤمن یاکل بشهوة اهله و المنافق یاکل اهله بشهوته؛ مومن طبق میل و خواسته اهل و عیالش غذا می خورد.»
5. گذشت از خطاهای همسر
کینه توزی و لجاجت ویژه انسان های حقیر و همت های پایین است. برعکس، آنانکه نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزش ها را می پذیرند، از خطاهای دیگران چشم می پوشند و از حق شخصی خویش در می گذرند. عفو و گذشت و چشم پوشی و نادیده گرفتن لغزش های دیگران ، دانه های جلب محبت است و دیگران را خوشبین، وفادار و با محبت نگاه می دارد. امام علی علیه السلام فرمودند:« اقبل اعذار الناس تستمتع باخائهم»؛عذر دیگران را بپذیر(و از خطای آنان درگذر) تا از برادری آنان بهره مند گردی.
در خانواده که کانون انس و الفت است و بر اساس محبت بنا شده است، زن و شوهر باید از خطاهاو بدی های یکدیگر بگذرند و آنها را نادیده بگیرند. تنها در این صورت است که می توانند در فضایی صمیمی و آکنده از محبت زندگی کنند.
6. مدارا کردن
مدارا کردن به این معنی است که ما در زندگی جمعی،برخی رفتارهای نا بجای دیگران را تحمل کنیم و از آنها چشم بپوشیم. برای مثال،اگر اخلاق یا رفتار همسر ایرادی دارد که باعث آزاغر ما می شود،آن را تحمل کنیم، اگر تلاش ما برای برطرف کردن آن عیب به جایی نرسید، همسرمان را با همان عیب بپذیریم و با آن کنار بیاییم. پذیرش همسر آن گونه که هست،با همه عیب ها و ایرادهایش، دوستی و محبت طرف مقابل را بر می انگیزد و فضای خانه را پر از صمیمیت می سازد. امام علی در توصیه به فرزند خود،محمد بن حنفیه، درباره مدارا با همسر می فرماید:«فان المراة ریحانة و لیست بقهرمانة،فدارها علی کل حال و احسن الصحبة لها لیصفو عیشک؛همانا زن،گلی خوش بوست نه یک قهرمان؛ به همین دلیل،در همه حال با او مدارا نماو با او نیکو مصاحبت کن تا زندگی ات همراه با خوشی باشد.»
7.احترام گذاشتن به بستگان همسر
انسان ها به طور طبیعی به بستگان خود، بویژه والدینشان علاقه دارند. از خوشحال بودن آنها،خوشحال و از ناراحت بودن آنها غمگین می شوند. کسی را که به آنها نیکی کند،دوست می دارند و از کسی که به آنها بدی کند،بیزار می گردند. با توجه به این مطلب در می یابیم که احترام گذاشتن به والدین همسر و برخورد نیک با آنها تا چه حد در جلب محبت همسر و افزایش صمیمیت میان آنها مؤثراست.
هر یک از زن و شوهر با والدین،بلکه سایر خویشاوندان همسر، معاشرت و روابط نیک و خوبی داشته باشند و به آنها احترام کنند،با زبان خوش و مهربانی سعی کنند محبت آنها را جلب کنند، با نیکی و اظهار محبت دلشان را به دست آورند، در کارها با آنها مشورت کنند،مشکلات زندگی خود را با آنها در میان نهاده و از فکر آنها استفاده کنند و به پیشنهادها و راهنمایی هایشان گوش دهند. این کارها علاوه بر ایجاد محبوبیت برای آنها در میان خانواده همسر، صمیمیت موجود میان آنها را نیز افزایش می دهد.
8. گفتگوی صمیمانه
منظور از گفتگوی صمیمانه، در میان گذاشتن احساسات، رؤیاها، خواسته ها، نگرانی ها و شادی هاست. گفتگوی صمیمانه، با وجود سه شرط محقق می شود:
× علاقه به گفتن و شنیدن
اشخاص باید به واقع مطمئن باشند که شما به شنیدن حرف های آنها علاقمند هستید. اگر علاقه ای به شنیدن حرف های طرف مقابل نداشته باشید نیازی به این نیست که آن را صریحا بگویید. این امر خیلی زود مشخص می شود، زیرا به حرف هایی که می شنوید توجه نمی کنید، تماس چشمی تان قطع می شود، بی قرار می شوید و این را طرف مقابل به خوبی احساس می کند.
× اطمینان از محبت
کسی احساس درونی خود را با دیگران درمیان می گذارد که به دوستی و مهر و محبت آنها اطمینان داشته باشد. اگر زن یا شوهر از محبت همسر نسبت به خود مطمئن نباشند، گفتگوی صمیمانه ای میان رخ نخواهد داد.
× مشارکت در گفتگو
زن و شوهری که به هم علاقه دارند در فرایند گفتگوی صمیمانه مشارکت می کنند. رو به روی هم می نشینند، باهم تماس چشمی بر قرارمی کنند،سؤالات خود را مطرح می کنند و به سخنان یکدیگر به دقت گوش می دهند. در مقام حمایت از یکدیگر حرف می زنند و از قضاوت و سرزنش کردن خودداری می کنند.
×× چگونه شیدایی و محبت شدید اوایل ازدواج را به عشقی عمیق و پایدار تبدیل کنیم؟
×× چه چیزهایی باعث کاهش علاقه میان زن و شوهر می شود؟
×عمق بخشیدن به عشق و علاقه
احساس شیدایی اوایل ازدواج به مرور زمان و با رعایت یک سری امور میتواند به عشقی عمیق و پایدار تبدیل شود. در این حالت مرد از گفتن «دوستت دارم» و زن از شنیدن آن، حتی دهها سال پس از ازدواج لذت می برد،زیرا محبت و جذابیت متقابل در بافت صمیمیت،وفاداری،اعتماد و دوستی، عشقی قوی تر و عمیق تری راپایه گذاری می کند.
به نظر می رسد پذیرش بی قید و شرط همسر، یک شرط اساسی روابط عاشقانه است. می توانید بدون انتقاد از یکدیگر، در زمینه های سیاسی یا درباره اشخاص نظرات متفاوتی داشته باشید. می توانید بدون قضاوت و سرزنش،نقاط ضعف همسرتان را قبول کنید. این پذیرفتن ها عمیقا اطمینان بخش هستند و به زن و شوهر احساسی از پذیرش خود می دهند.
البته پذیرفتن به معنای دربست قبول کردن و چشم فرو بستن بر نواقص و اشکالات همسر نیست. اما در فضای پذیرفتن می توانید به اتفاق هم با هر آنچه از به هم نزدیکتر شدن شما جلو گیری می کند بر خورد کنید. رعایت خواسته های همسر و توجه به نگرانی های او، برای ایجاد روابط بهتر ضرورت دارد. با آنکه بعضی ها طبیعتا حساس تر از دیگران هستند،حساسیت ویژگی پرورش دادنی است. اگر همسرتان نسبت به بعضی از رفتارهای شما حساسیت بیش از اندازه نشان می دهند، می توانید به جای آنکه موضع انتقادی یا تدافعی بگیرید،موضوع را از ذهن خود دور کنید. می توانید با ملایمت با همسر خود صحبت کنید و از نگرانی ها و خواسته های او آگاه شوید. در برخورد باواکنش های بی تناسب همسرتان خونسردی خود را حفظ کنید و بدانید که بسیاری از واکنش های نامتناسب، از نقاط ضعف بر ملا نشده فرد نشات می گیرد. علاقه نشان دادن به مسائل همسر از اهمیت زیادی برخوردار است. می توانید به سخنان همسرتان با علاقه گوش دهید که او را درک می کنید. به مسائلی که همسرتان مطرح می کند،از دریچه چشم او بنگرید و احساسش رادرک کنید. مصاحبت و همنشینی در اوایل ازدواج زیاد است، اما به نظر می رسد به تدریج و هر چه از زمان ازدواج می گذرد، این اصل مهم در بسیاری از ازدواج ها کم رنگ می شود. مصاحبت و با هم بودن یکی از سرمایه های ازدواج های موفق و عشق های بالغانه است که اشخاص می توانند به سادگی و صرفا با برنامه ریزی به آن دست یابند. کافی است به فعالیت هایی که هردو از آن لذت می برند، مانند:مسافرت با هم،رفتن به تفریح گاهها و...توجه کنند و اوقاتی رابرای آنها در نظر بگیرند.
در برنامه های عادی زندگی نیز می توان از مصاحبت بیشتر با یکدیگر بر خوردار شد. به اتفاق برنامه تلوزیون را تماشا کردن،پیاده روی با هم،یا انجام برخی از وظایف خانه مانند: شستن ظرف ها و تمیز کردن خانه به شکل مشترک نیز می تواند موثر واقع شود.
دوستی و رفتار دوستانه با همسر، از جمله عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی زناشویی است. اگر این خصوصیت در ازدواج ها نباشد کیفیت آنها تا حد نامناسبی کم می شود. اگر توجه کنید که همسرشما مانند سایر اشخاصی است که با آنها رابطه دوستانه دارید، می توانید با او دوستی صمیمانه تری برقرار کنید.
خشنود کردن همسر نیز یکی از عوامل مؤثر در ازدواج های موفق است. اما خشنودی باید دوطرفه باشد. نه تنها می توانید با رفتار خود همسرتان را خوشحال کنید،بلکه می توانید در خشنودی ها و رضایت های او شریک شوند. کمک کردن به همسر، هدیه دادن به او و برآوردن خواسته های او از راه های خشنود کردن همسر هستند.
حامی بودن نشانه دیگر عشق پایدار و ازدواج موفق است. در صورت وجود این صفت در شما،همسرتان در وقت نیاز و بروز مشکلات به شما تکیه می کند. شاید برای شما اهمیت روحیه بخشیدن به همسر، وقتی یاس و ناامیدی بر او غلبه کرده و یا حل مسائل او وقتی در محاصره انواع مشکلات گرفتار آمده است، روشن نباشد. کمک کردن به همسر در این مواقع می تواند معانی بسیار زیادی داشته باشد. با این رفتار به او می گویید که در سختی ها یار و یاور او هستید و در کنار او می مانید.
زمینه های کاهش علاقه
همان طور که یک سری امور می توانند سطح صمیمیت و علاقه زوجین را به یکدیگر افزایش دهند، اموری دیگری هم هستند که باعث از بین رفتن علاقه آنان به هم می شوند و زندگی خانوادگی را سرد و بی روح می کنند. شناختن آنها می تواند خانواده ها را از گرفتار شدن در دام آنها رهایی بخشد و از سردی روابط آنان جلوگیری کند.
در ادامه به بیان مهمترین این عوامل می پردازد.
1.رعایت نکردن موازین اخلاقی
از مهمترین زمینه های ایجاد کدورت و از میان رفتن علاقه میان زن و شوهر، عدم تقید به اخلاق اسلامی و انسانی از سوی زن و شوهر یا یکی از آنهاست. رفتارهایی از قبیل: توهین و بی حرمتیبه یکدیگر، تندی، بدزبانی، پرخاشگری، کینه توزی، طعنه و کنایه زدن و نداشتن روحیه عفو و گذشت و...؛ گذشته از حرمت شرعی و تاثیر منفی آن در سعادت اخروی، طرف مقابل را به شدت رنجیده خاطر می کند و اگر ادامه یابدباعث از بین رفتن علاقه نسبت به فرد بداخلاق می شود.
درمقابل،رعایت اخلاق ، خوش زبانی و احترام گذاشتن به یکدیگر، علاقه زن و شوهر را به یکدیگر افزایش می دهد. امام صادق(علیه السلام) فرمودند:« صنائع المعروف و حسن البشر یکسبان المحبه و یدخلان الجنة؛ نیکی به دیگران و خوش رویی، محبت دیگران را جلب و انسان را وارد بهشت می کند.»
2. جر و بحث مدام
دومین زمینه کاهش محبت میان زوجین،مشاجره و بگو مگوی دامنه دار است. هنگامی که زن و شوهر به طور مداوم درباره مسائل گوناگون با یکدیگر جر و بحث می کنند و هیچ کدام حاضر نیستند از موضع خود کوتاه بیایند و بدون رسیدن به هیچ نتیجه مشخصی مشاجره راخاتمه می دهند، رنجش و دلخوری شان نسبت به یکدیگر، تااعماق قلب آنان نفوذ کرده، محبت و علاقه میان آنان را زائل می کند. امام هادی (علیه السلام) فرمودند:« المراء یفسدالصداقه القدیمه و یحلل العقده الوثیقه و اقل مافیه ان یکون فیه المغالبه اس اسباب القطیعه؛ گفتگوهای خصومت امیز، دوستی های دیرین را از بین می برد و پیوند های محکم رازائل می کند و کمترین نکته موجود در این جدال ها آن است که هر یک از طرفین می خواهد بر دیگری غلبه کند و این خود، مایه اصلی افتراق و جدایی است.»
3. نگاه به نا محرم
از عوامل مهم کاهش علاقه میان زن و شوهر، هوسبازی مرد(یاخدای نکرده، زن)، نگاه کردن او به نامحرم و بدتر از همه، دوستی و برقراری روابط نامشروع با نامحرمان است. این گونه اعمال،علاوه بر آنکه از لحاظ شرعی حرام است و عقوبت اخروی در پی دارد، لطمه های شدیدی به بنیان خانواده وارد می کند. هنگامی که مرد، به زنان نامحرم نظر می دوزد، به صورت طبیعی، همسرخود را با آنان مقایسه می کند. دراین حالت، به یقین چشمش به زن یازنانی خواهد افتاد که از همسرش جذاب تر و یا زیباتر هستند و ازاینکه این زنان همسراو نیستند یا همسرش این گونه نیست، حسرت می خورد و خود را زیان دیده می پندارد. در این شرایط، طبیعی است که از علاقه او به همسرش کاسته شود و صمیمیت و گرمی میان آنان به سردی گراید. از این روست که در روایات اهل بیت علیهم السلام، از نگاه کردن به زنان نامحرم به شدت نهی شده است. به عنوان مثال، پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«من ملا عینه من حرام ملا الله عینه یوم القیامه من النار، الا ان یتوب و یرجع؛کسی که دیده خود را از حرام پر کند خداوند دیده اش را ازآتش پرخواهد کرد، مگر آنکه توبه کند و باز گردد.»
مطلبی که درباره اثر سوء نگاه به نامحرم در روابط زوجین بیان شد، درباره دوستی یا روابط نامشروع با نامحرمان، بیشتر صادق است و بنیان خانواده را مورد تهدید قرار می دهد. به همین خاطر افراد باید به شدت از این گونه کارهای خلاف اجتناب کنند.
4. کم رنگ شدن روابط جنسی در خانواده
یکی ازعوامل مهم گرمی و صمیمیت زوجین با یکدیگر، رضایت آنان از روابط جنسی است. اگر زن و شوهر ازرابطه جنسی یکدیگر رضایت داشته باشند،به احتمال قوی از زندگی خانوادگی خود نیز راضی هستند و اگر ازرابطه جنسی خود ناخرسند باشند از زندگی خانوادگی نیز راضی نخواهند بود و راضی نبودن هر یک از زوجین در این رابطه، یعنی عدم آرامش در زندگی.
علاقه زن و شوهر به یکدیگر تا حدود زیادی به کیفیت و میزان روابط جنسی آنان وابسته است. در صورتی که یکی از همسران(بیشتر زن) در این رابطه کوتاهی کند و طرف مقابل (غالبا مرد) از رابطه جنسی با همسرش ناراضی باشد، این امر به کاهش علاقه و محبت او به همسر،اختلاف و درگیری درخانواده و گاه حتی طلاق منجر می شود. از این رو، زوجین(به ویژه زنان) همواره تامین نیاز جنسی همسررا مورد توجه قرار داده، دراین باره از خود بی میلی و سردی نشان ندهند. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:« لا یحل لامراة ان تنام حتی تعرض نفسها علی زوجها؛ برای زن، شایسته نیست بخوابد مگر اینکه خود را به شوهر عرضه کند.»
5. کنار گذاشتن همسر در تصمیم گیری ها
برای استحکام و سعادت خانواده لازم است زن و شوهر هر دو در تصمیم گیری های مربوط به زندگی خانواده، از قبیل:مسائل مالی، خرید مسائل منزل،مسافرت هاو... مشارکت داشته باشند. هر یک از زن و شوهر(به ویژه مردان) بایستی از خود رایی اجتناب کرده،در امور خانه با دیگری مشورت کند و نظر دیگری را مورد توجه قرار دهد. این کار، گذشته از این که به تصمیم گیری های منطقی و درست کمک می کند، به طرف مقابل، احساس ارزشمندی و توانایی می دهد. با این کار، هر دو همسر خود را در اداره خانه سهیم می بینند و در نتیجه،محبت و علاقه آنان به یکدیگر، مرتب افزایش می یابد.
برعکس، تصمیم گیری های یک جانبه از طرف مرد یا زن، بدون مشورت با همسر، به یگانگی آن دو لطمه می زند،زیرا طرف مقابل احساس پوچی کرده، این گونه برداشت می کند که در اداره خانه جایگاهی ندارد. بدیهی است که این احساس، او را وادار می کند به سمت بی مهری و انزواکشیده شود و کم کم از همسرش فاصله بگیرد.
6. مقدم ساختن امور دیگر بر همسر درخانواده
زن و شوهر بایستی همدیگر را بر هر چیز دیگری مقدم بدارند. مرد باید هر یک ازهمسران باید والدین و بستگان، شغل و مسائل حرفه ای و پول و درآمد را در جایگاه خود مورد توجه قرار دهند. از سوی دیگر، زن می خواهد در قلب شوهر،جایگاه خاص خود را به عنوان همسر دارا باشد. تنها در این صورت است که احساس شادابی و نشاط می کند و نهایت مهر و محبت را نثار همسر و فرزندان خواهد کرد. اما اگر احساس کند مرد زندگی اش، مثلا به والدین خود بیشتر از او اهمیت می دهد و سخن آنان را بر نظر او مقدم می دارد، از سویی احساس شکست و درماندگی می کند و از سوی دیگر،علاقه اش نسبت به همسر کاهش می یابد و از او فاصله می گیرد.
همچنین مرد می خواهد نفر اول زندگی همسرش باشد و زن، او رابرهرچیز و هر کس دیگری حتی والدین و فرزندانش مقدم بدارد. در برخی از خانواده ها با تولد فرزندان،زن تمام توجهش رامعطوف آنان می کند و ازشوهر غافل می شود؛دیگر به فکر شوهر و دلجویی از او و تامین نیازها و خواسته هایش نیست.
این کار زن،هر چند ممکن است در کوتاه مدت از سوی مرد قابل چشم پوشی باشد،اما در دراز مدت،او را آزرده خاطر ساخته،باعث درگیری و مشاجره و به دنبال آن،کاهش علاقه میان آنان می شود. در این وضعیت،گاه زن و شوهر نمی دانند کجای کار آنان ایراد دارد که به درگیری و و نزاع میان آنان می انجامد. با کمی دقت می توانند دریابند که مشکل اصلی در بی توجهی به خواسته ها و نیازهای یکدیگر و توجه بیش از حد به فرزندان است.
آیا لازم است مرد محبت خود رابه همسرش ابراز کند؟
چگونه قلب همسر خود را از عشق و محبت سیراب کنم؟
لزوم محبت به همسر
مردها لازم است به این نکته بسیار مهم توجه داشته باشند که لازمه شادابی روح زن و جلوگیری از افسردگی و پژمردگی او این است که زن، خود را محبوب همسر خویش ببیند و از عشق و علاقه او نسبت به خود مطمئن باشد. همین اعتماد و اطمینان، امنیت خاطر زن را تامین میکند و به آرامش درونی او می افزاید. اگر زن درمورد عشق و محبت همسرش نسبت به خود تردید داشته باشد و او را نسبت به خود بی توجه ببیند، یا به عشق و علاقه او نسبت به دیگران پی ببرد و به این ترتیب خود را از تسخیرو تصاحب دل او ناتوان احساس کند، روز به روز نهال زندگی او رو به پژمردگی می نهد و از نشاط روحی و روانی اش کاسته می شود.
این مساله تاآنجا روحیات زن را تحت تاثیر قرار می دهد که علاقه و عاطفه او نسبت به فرزندانش نیز ازاین امر تاثیر می پذیرد؛یعنی، حتی عاطفه مادری نیز به شدت از عواطف شوهر نسبت به زن متاثر می شود. حمایت و مهربانی قلبی مرد آنقدر برای زن ارزش دارد که ازدواج بدون آن برای زن قابل تحمل نیست و چنین ازدواجی هرگز نمی تواند او را به خوشبختی برساند.
نکته ای که در اینجا باید به آن توجه کرد این است زن اغلب نمی تواند از بی مهری یا کم توجهی همسرش نسبت به خود شکوه کند و گلایه خود را با وی درمیان بگذارد؛گویی چنین کاری را در شان خود نمی بیند و آن را مایه تحقیر خود می بیند، اما چون از چنین چیزی پیوسته رنج می برد، آثار نامطلوب این احساس درونی به تدریج در اعمال و رفتار و به ویژه در برخوردهای او با همسرش پدیدار می شود و روز به روز مسائل را پیچیده تر می سازد.
زن به علت برخورداری از عواطف سرشار درونی،در شرایط طبیعی می تواند بیشترین فداکاری و از خود گذشتگی را در راه همسرش از خود نشان دهد و عالی ترین احساسات خود را نثار او کند و با بسیاری از سختی ها و محرومیت ها بسازد؛اما اینها همه زمانی است او در ارتباط با همسرش از جنبه روحی ارضاء شود و احساسات و عواطف خود را تباه شده نبیند؛به عبارت دیگر، اعتماد به علاقه و توجه همسر و برخورداری از عواطف و مهربانی او، این قدرت و توانایی در زن به وجود می آورد که بتواند با سختی ها و رنج ها بسازد و بیشترین فداکاری را نسبت به همسرش از خود نشان دهد و از این همه گذشت و ایثار لذت ببرد؛اما اگر چنین شرایطی برای او فراهم نشود؛ یعنی احساس کند گوهر محبت او را ارج نمی نهند و قدر فداکاری های او رانمی شناسند، روز به روز از توانایی او کاسته می شود و فداکاری ها و از خود گذشتگی هایش زمینه بروز خود رااز دست می دهد؛ به این ترتیب اختلافات و ناسازگاری ها آغاز می شود.
متاسفانه بسیاری از شوهران به علت ناآگاهی از چگونگی روحیات زن و بی اطلاعی از عوالم درونی همسر خویش، این خواسته حق او را نادیده می گیرند و بی آنکه از عواقب این رفتار خود در سرنوشت زندگی مشترکشان آگاه باشند،عشق و محبت و توجه خویش را از همسرخود دریغ می دارند و او را در دنیایی از رنج های درونی رها می سازند. زمانی که زن در زندگی زناشویی احساس شکست می کند و سرمایه عشق را بر باد رفته می بیند، چگونه می تواند با تمام وجود، خویشتن را وقف زندگی خانوادگی کند و عواطف و احساسات پاک قلبی خود را سخاوتمندانه نثار و نهال زندگی مشترک را با عشق و عاطفه و ایثار آبیاری کند؟!
ازآنچه گفتیم چنین بر می آید که نخستین وظیفه روحی و عاطفی شوهر نسبت به همسرش از همان روزهای آغاز زندگی مشترک این است که زن را از علاقه و محبتی که نسبت به او دارد،مطمئن سازد و از کارهایی که بوی بی توجهی و بی تفاوتی از آنها به مشام می رسد بپرهیزید و بکوشید با نثار محبت،نهال نو رسیده زندگی زناشویی را سیراب و سرسبزکند.
توجه به این نکته نیز مهم است که برخی از مردان تلاش خود را در جهت تامین هزینه های زندگی و نیز تامین خواسته های مادی همسر،نوعی محبت به همسر و نشانه علاقه به او می دانند. و حال آنکه ابراز محبت کلامی تاثیر دیگری دارد و مردان نباید از آن غافل شوند. در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است:«قول الرجل للمراةانی احبک لا یذهب من قلبها ابدا؛این گفته مرد به همسرش که«دوستت دارد» هرگز از قلب او بیرون نمی رود.»
این حدیث نشان دهنده حساسیت زن نسبت به علاقه و توجه همسر خویش است. توجه به این نکته اساسی برای مرد از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بسیاری از وظایف و تکالیف اخلاقی او نسبت به همسرش مشخص می سازد. به عنوان مثال،هدیه کوچکی که مرد برای همسر خویش تهیه می کند برای او ارزش فراوان دارد، چون نشان دهنده توجه مرد نسبت به همسر خود و حاکی از این واقعیت است که او را فراموش نمی کند و از یادش غافل نیست. همچنین حتی تماس تلفنی که از محل کار یا شهری که به آن سفر کرده با همسرخویش می گیرد و دراین کار پیش قدم می شود، همه و همه در ذهن و خاطر زن اثری بسیار مطلوب بر جای می گذارد.
روش محبت به همسر
در این قسمت برخی از توصیه های عملی جهت ابراز عشق و محبت مردان به همسرانشان را فهرست وار می آوریم.
آقایان عزیز، دوستان گرامی !
1.به همسرخود توجه کنید
یکی از رایج ترین اشتباهاتی که مردان در تشنه نگه داشتن همسر خود مرتکب می شوند آن است که به او توجه کافی نشان نمی دهند. توجه کردن به همسر یکی از موثرترین روش های سیراب کردن قلب او و ایجاد احساس محبوبیت در قلب وی است. توجه به همسر به این معناست که تمام و کمال،و با تمامی وجود خود در کنار او و با او باشید. وقتی او با شما کار دارد یا با شما حرف می زند و یا به هر دلیل دیگری به توجه شما نیاز دارد،مشغول هیچ کار دیگری نباشید،تلویزیون تماشا نکنید، روزنامه، مجله یا کتاب نخوانید و تمامی توجه خود را فقط صرف او کنید. حالش را از او بپرسید و با حواس کاملا جمع به صحبت های او گوش کنید.
توجه شمابه این طریق، به همسرتان می گوید که وی برای شما مهم است وشما برای او ارزش قائلید. هر کاه دربست و تمام و کمال توجه می کنید لحظات گرانقدر و ارزشمند صمیمیت می توانند ایجاد شوند.
2. محبت خود را به همسرتان ابراز کنید
اغلب زن ها، بیشتر تشنه محبت جسمانی، اما غیر جنسی از جانب شوهرانشان هستند. آنان دوست دارند ناز و نوازش شده و در آغوش گرفته شوند؛ بدون اینکه آمیزش جنسی در کار باشد. محبت جسمانی یعنی هر روز به لحاظ جسمانی با همسر خود ارتباط برقرار کنید:دستش را بگیرید، او را به خود نزدیک کنید، اورا ببوسید،موهایش را نوازش کنید و از نظر جسمانی و فیزیکی با او صمیمی شوید. هر گاه به همسر خود محبت جسمانی می کنید قلب او را عمیقا سیراب می سازید.
3. از همسرخود تشکر کنید
زنها به شدت نیازمند آنند که شوهرانشان از آنان تشکر کنند. ممکن است مرد سعی کند با انجام کار زیاد یا انجام وظایف خود در خانه قدردانی خود را به همسرش نشان دهد. اما آنچه قلب زن ها به راستی به آن نیاز دارد، شنیدن تشکر و قدردانی شما در قالب الفاظ و عبارات است.
دانستن اینکه شما قدردان زحمات همسرتان هستید، برای آنان همیشه کافی نیست. آنان نیاز دارند آن را از زبان شما بشنوند. زنان به کلمات و گفتار شما احتیاج دارند. ابراز کلمات عاشقانه و نیز تعریف و تحسین کلامی و گفتاری شما، همانند جواهرات برای آنان ارزشمند و گرانقدر هستند.این گونه سخنان موجب می شوند زنان احساس ارزشمند بودن کنند و به آنها احساس خوشبختی و رضایت
می دهد.
زنها نیازمند آنند که مرد زندگی شان برای نگهداری و بزرگ کردن بچه ها و انجام دادن کارهای خانه از آنها تشکر و قدر دانی کند. آنها نیاز دارند شوهرشان به دلیل شسشتن و اتو کردن لباس های آنها ، پختن غذای مورد علاقه شان، پذیرایی مناسب از مهمان ها،یا مراقبت و نگهداری از خانه،از آنان تشکر کند. مادران شاغل به ویژه نیاز دارند که شوهرانشان از آنها برای مراقبت از بچه ها و انجام کارهای خانه در عین شاغل بودن، قدردانی کنند.
4.عشق خودتان را بر زبان آورید
خیلی از مرد ها، جمله کوتاه «دوستت دارم» را خیلی کم به همسرشان می گویند یا اصلا برزبان نمی آورند،چون تصور می کنند «او که می داند من دوستش دارند، پس چرا باید آن بگویم .»
هرزنی نیاز دارد جمله «دوستت دارم» راهرروز به دفعات بشنود. این دو کلمه سحر آمیز، یعنی «دوستت دارم » یا«به تو افتخار می کنم» را بارها و با رها، دوباره و دوباره به همسرتان بگویید. او از شنیدن این کلمات هرگز خسته نمی شود.
5. از همسرتان تعریف و تمجید کنید
از همسرتان تعریف کنید و نشان دهید مدیون او هستید. از زیبایی او، از سلیقه اش، از توانایی اش در ادارهخانه و مراقبت از فرزندان و از دست پخت او تعریف کنید و او را به خاطر این توانایی ها مورد ستایش قرار دهید. همواره سعی کنید نکات مثبت همسرتان را بزرگ و نکات منفی او را کوچک بشمارید. به جای آنکه مدام عیوب و نقاط ضعف همسرتان را یادآور شوی،آنها را فراموش کنید و به جای آن، نقاط قوت و توانایی های او را بازگو کنید. این کار، اعتماد به نفس همسرتان را بالا می برد و به او احساس ارزشمند بودن می دهد.
6. برای همسرتان هدیه بخرید
هدیه دادن به همسر،نشانه حس قدردانی و علاقه شما به اوست. به او می فهماند که برایتان ارزشمند است و او را دوست دارید. می دانید یکی از زیباترین و به یادماندنی ترین هدیه ها چیست؟ هدیه ای که کسی غیر منتظره به انسان بدهد. پس؛ بدون هیچ مناسبتی و غیر منتظره برای همسرتان یک شاخه گل تزیین شده بگیرد. حتما او خواهد پرسید:به چه مناسبتی؟و شما فقط بگویید:به مناسبت عشق!
امتحان کنید.
×چند سالی است که ازدواج کرده ام. شوهرم مرد خوبی است اما یک اشکالی که دارد این است عادت ندارد در کلام به من ابراز علاقه کند ؛ گویا اصلا این کار را بلد نیست. به همین خاطر به شدت احساس اضطراب و پریشانی می کنم .لطفا مرا راهنمایی کنید و بگویید چگونه می توانم همسرم را به بیان علاقه خود وادارم؟
×چند سال است که ازدواج کرده ام. در ابتدای ازدواج، شوهرم بسیار به من اظهار علاقه می کرد. اما به تدریج از آن عشق و علاقه کاسته شد. اکنون با اینکه در یک خانه زندگی می کنیم اما زندگی هان سرد و بی روح است. آیا این وضع طبیعی است؟
اگر نه، چگونه می توان آن شور و نشاط سابق را به خانه باز گرداند؟
شوهرم محبتش را ابراز نمی کند!
اولا، افکار و تخیلات شما،تا حدود زیادی مسئول احساس و رخدادهای زندگی شماست. این تصور که همسرم مرا دوست ندارد وگرنه آن را بر زبان می آورد، به ویژه شما را به سوی افسردگی و اضطراب سوق می دهد. بیشتر وقت ها احساس سردر گمی و درماندگی چیزی نیست به جز حالتی ذهنی، که شما قادر به تغییر دادنش هستید.
اگر شوهرتان با زبان به شما ابراز محبت نمی کند و سخنان خوبی را که شما دوست دارید تحویلتان نمی دهد، باید به کارهایی که برایتان می کند توجه کنید. وقتی شما را در شستن ظرف ها یا پختن غذا کمک می کند، وقتی خرید های منزل را بدون آنکه به او گفته باشید انجام می دهد، وقتی حاضر می شود برای اینکه شما لباس یا کفش بخرید، به همراهتان بیاید، وقتی برایتان هدیه می خرد و... درواقع با شما از عشق سخن می گوید.
مردها اهل کار و عمل اند. آنان در واقع، با عملشان با شما ارتباط برقرار می کنند. شوهرتان در واقع با کارش به شما می گوید:«دوستت دارم عزیزم». کافی است که چشم باز کنید و ببینید.
ثانیا، صبر کنید شوهرتان گفتار یا رفتاری عاشقانه داشته باشد. خودتان پا پیش بگذارید و به او نشان دهید در زیر بارانی از احساس مهر و عاطفه قرار گرفتن چقدر عالی و هیجان انگیز است. با گفتار و رفتارتان احساسات شوهرتان را تحریک کنید. برای این کار:
1.غم و نگرانی را از چهره خود بزدایید و با رویی باز و چهره ای خندان با او روبرو شوید. هنگام ورود شوهرتان به خانه به استقبال او بروید، به او سلام و خسته نباشید بگویید، از حالش جویا شوید و به او بگویید، که از آمدن او خوشحالید و دلتان برای او تنگ شده بود.
2. شما سر صحبت را باز کنید و با او حرف بزنید؛ با شوهرتان شوخی کنید و او را بخندانید؛ کنارش بنشینید و با او درد دل کنید؛از اتفاقاتی که در روز برایش رخ داده بپرسید، به سخنانش با توجه و علاقه گوش دهید؛ کنار شوهرتان بنشینید و با هم فیلم مورد علاقه اش را تماشا کنید.
3. به شوهرتان و به هر چیزی که از او یک مرد می سازدتوجه کنید. به شوهرتان بگویید که چه مرد پرشور و حرارتی است (حتی اگر گمان می کنید که او اینگونه نیست) و شما از رابطه زناشویی با او خیلی احساس رضایت می کنید. به وی اظهار دارید که چقدر با احساس است و شما از اینکه با مردی مثل او پیوند زناشویی بسته اید بی اندازه احساس خوشبختی می کنید.
4. پیش از ورود شوهر، خود را بیارایید، لباس های زیبا، جذاب و با رنگ های شاد بپوشید، عطر یا ادکلن خوشبو استعمال کنید و به او نشان دهید که همه این کارها را برای او انجام داده اید.
5. به این نکته مهم توجه داشته باشید که برای مردان نشان دادن عشق خود از طریق معاشقه و آمیزش بسیار راحت تر از بیان لفظی آن است. بنابر این،تمایل شوهرتان را به معاشقه و آمیزش،نوعی ابراز عشق و علاقه به حساب آورید. البته، مرد نیاز دارد احساس کند دوستش دارند نه آنکه تحملش کی کنند؛و این زمانی حاصل می شود که زن با رغبت به این خواسته شوهرش پاسخ دهد.
به طور خلاصه، از هر راه و روشیبرای بازکردن دریچه های قلب شوهرتان به سمت خود استفاده کنی. با انجام این کار، حتی اگر لفظ «دوستت دارم» را از او نشنویدرفتار و گفتار او نشان دهنده نهایت عشق و علاقه او به شما خواهد بود.
زندگی مان سرد و بی روح شده
گاهی مشاهده می شود روابط یک زن و شوهر بعد از چند سال زندگی با یکدیگر به صورتی کاملا متفاوت با سال های اولیه در می آیدو عشق و علاقه و رابطه بین آنها صورتی ماشینی و کاملا مصنوعی به خود می گیرد. دیگر عشق و علاقه ای بین آنها وجود ندارد و هیچ کششی نسبت به هم احساس نمی کنند.
عده زیادی از خانم ها فکر می کنند که این یک امر طبیعی است و هر زوجی بعد از چندین سال زندگی، یقینا چنین احساسی نسبت به هم پیدا می کنند. آنها گاهی افکار و ایده های سال های اولیه جوانی را فراموش می کنندو به یاد نمی آورند که چگونه در آن سال ها می پنداشتندکه تا آخر عمر، عاشقانه به همسر علاقه مند خواهد بود و برایش دلداری دوست داشتنی خواهند ماند. وضعیت پیش آمده،یک حالت طبیعی نیست. می بایست بر ضد این حالت رکود جنگیدو این بی تفاوتی و سردی را از میان برداشت.
برخی از زن ها تصور می کنند که همواره این مرد است که باید به سمت زن متمایل شود و به او اظهار عشق و علاقه کند و درصدد به دست آوردن دل خانم باشد. این خانم ها وظیفه خود را فراموش کرده اندو نمی دانند باید چه کار کنند تا شوهرشان به آنها اظهار عشق و علاقه کند. مرد می تواند خود را با موضوعات دیگر، مانند مسائل شغلی،سرگرم و مشغول و به بی محبتی همسرش عادت کند.
ولی شما خانم محترم، آیا برای شما هم آسان است که شوهری بی تفاوت و خونسرد و بدون محبت و علاقه در کنار خود داشته باشید؟!
دلیل اصلی بی تفاوتی مرد نسبت به همسرش، بی توجهی زن به او در خانه است. اگر می خواهید روابط عاشقانه گذشته شما برگردد باید به شوهرتان توجه کنید. باید به او نشان دهید که حضورش برای شما مهم است. باید به او بفهمانید که دوستش دارید.
برای این کار:
الف. به شوهرتان بیشتر از فرزندانتان اهمیت دهید. در بعضی خانواده ها، با به دنیا آمدن فرزند، تمام توجه ها به او جلب می شود و زن و شوهر از یکدیگر غافل می شوند. این کار می تواند به سردی روابط زن و شوهر کمک کند. زن و شوهر باید در عین ابراز علاقه و توجه به فرزند،از یکدیگر غافل نشوند. باید بیش از توجه به فرزند، به خواسته ها و نیازهای همسر توجه کنند و همدیگر را بیش از فرزند دوست بدارند.
ب. داشتن رابطه عاشقانه با همسر، مانند یک خیابان دو طرفه است. مردان در مقابل محبت هایی که به همسرشان ابراز می کنند، می خواهند ببینند او چگونه خود را به عنوان یک همسر به شوهرش عرضه می کند. از این رو، قبل از ورود شوهر به خانه،کمی به خود برسید، خانه را تمیز و مرتب کنید، هنگام ورود او لبخند زنان به استقبالش بروید و با رویی خوش با او روبرو شوید. این کارها احساسات شوهر را نسبت به شما برانگیخته خواهد کرد.
ج. سعی کنید در مواقعی که شوهرتان در خانه است حضورش را در کنار خویش احساس کنید و به او بفهمانید که از به سر بردن در کنار او احساس خشنودی می کنید. در صورت امکان، انجام کارهایی از قبیل: جارو کردن، ظرف شستن و.... را برای مواقعی که شوهرتان در خانه نیست، بگذارید.
د. یاد بگیرید چگونه برایش مونس و هم صحبت خوبی باشید. زمانی که از کارش یا اتفاقاتی که در طول روز برای او اتفاق افتاده، صحبت می کند، توجه کنید و با دقت به نکات ریز مورد علاقه اش گوش فرا دهید. هیچ گاه خود را در این مواقع بی حوصله و بی علاقه نشان ندهید.
ه. ممکن است بی تفاوتی شوهرتان نسبت به شما ناشی از اشتباهات و یا بهتر بگوییم، بداخلاقی خودتان باشد. برای مثال، آیا زود عصبانی می شوید و تندخو هستید؟ آیا در هر برخورد با موضوعی با پرخاشگری برخورد می کنید؟ آیا مرتب نق می زنید و بهانه می گیرید؟ آیا با بستگان و دوستان شوهر برخورد بدی دارید؟آیا به جای تعریف و تمجید از توانایی ها و شایستگی های شوهر، دائما او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش می کنید؟و آیا...؟ همه این امور، مرد را نسبت به همسرش دلسرد و بی علاقه می کند. سعی کنید بد اخلاقی را با همه مصادیقی که دارد کنار بگذارید و با شوهرتان مهربان باشید. مطمئن باشید رعایت این نکات، فضای خانه را پر از مهر و عطوفت و مهربانی خواهد کرد؛این به نفع شماست!
همسرم زیبایی و جذابیت لازم را ندارد. به همین خاطر نمی توانم با او صمیمی باشم و به او ابراز علاقه کنم؛ برای همین روابط ما چندان رضایت بخش نیست. از این جهت هر دوی ما در رنج و عذابیم. بگویید چگونه با این مسئله کنار بیاییم؟
همسرم زیبا نیست!
جمال و زیبایی همسر یک ویژگی مثبت است و نمی توان آن را نادیده گرفت. طبیعت هر مردی دوست دارد با زنی زیبا و دلربا ازدواج کند و زنان نیز می خواهند به همسری مردی خوش تیپ و خوش قیافه درآیند. اسلام نیز با چنین خواسته هایی مخالف نیست و به همین جهت به مرد و زن اجازه می دهد که قبل از ازدواج یکدیگر را ببینند و بپسندند و حتی در این باره تاکید و سفارش هم می کند. با این حال، در مواردی پس از ازدواج برخی می پندارند قیافه همسرشان مورد پسند آنها نیست و زیبایی مورد نظر آنها را ندارد؛ از این رو بنای ناسازگاری با همسر می گذارند و روابط دو طرفه را سرد و تیره می کنند. در این مورد چند نکته حائز اهمیت است:
الف. این خود شما بودید که با اراده و اختیار کامل، فرد مورد نظر تان را به همسری برگزیدید و با او ازدواج کردید. اگر در هنگام ازدواج، دقت کافی در زیبایی و جذابیت او به خرج نداده اید، تقصیر متوجه خود شماست. اکنون معنا ندارد که از قیافه و ظاهر او اظهار نارضایتی کنید و به این بهانه بنای ناسازگاری بگذارید. به این موضوع بیندیشید که همه محاسن یک فرد در زیبایی و خوش قیافگی او خلاصه نمی شود، بلکه باید همه ویژگی ها و خصوصیات او را در کل مورد نظر قرار داد.
زیبایی تنها یکی از ویژگی ها و خصلت های نیک یک همسر شایسته است.
خصلت های دیگری نیز وجود دارد (از قبیل:مهربانی،خوش برخورد بودن،احترام به همسر،دانایی،تعهد و احساس مسئولیتدر قبال خانواده و...)که با بودن آنها در همسر، نباید مسئله زیبا نبودن را عاملی اساسی برای احساس رضایتاز زندگی زناشویی تلقی کرد. به هرحال، توجه به این نکته لازم است که چه بسا خداوند خیرو مصلحت انسان را در زندگی با این همسر قرار داده است. خداوند در قرآن می فرماید:«و عاشروهن بالمعروف، فان کرهتموهن فعسی ان تکرهو شیئاو یجعل الله فیه خیرا کثیرا؛با همسرانتان خوش رفتاری کنید و اگر آنها را خوش ندارید(بدانید)چه بسا چیزی را که خوش نمی داریددر حالی که خداوند در آن خیر بسیاری مقدر کرده باشد.»
ب. در بسیاری از موارد، دلیل آنکه فرد همسرخود را غیر جذاب و غیرزیبا تلقی می کند آن است که همسرش خود را برای او نمی آرایدو حال آنکه تعالیم دینی و نیز علم روان شناسی به زن ها توصیه می کند که در محیط خانه خود را برای همسربیارایندو با آراستگی و جذابیت در برابر شوهر ظاهر شوند. همچنین مرد نیز بایستی ظاهری آراسته داشته باشد. آراستگی زن و شوهر از آن جهت اهمیت دارد که رغبت آنها را نسبت به یکدیکر بیشتر می کند. پیامبر اکرم(ص) در پاسخ زنی که راجع به حقوق شوهر به همسرش سؤال کرد فرمودند:«...و علیهاان طیب باطیب طیبها و ان تلبس احسن ثیابهاو تزین باحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوة و عشیة؛ زن باید خود را با بهترین بوها خوشبو سازد و بهترین لباسهایش را بپوشد و با بهترین زینت هایش خود را آرایش دهد و هر صبح و شام خود را به شوهرش عرضه کند.»
ج. در برخی موارد،علت غیر جذاب به نظر رسیدن همسر، نگاه به زنان نامحرم و مقایسه همسر با آنان است. هنگامی که مرد به گونه ای هوس آلود به نامحرمان چشم می دوزد،به صورت نا خود آگاه همسر خود را با آنان مقایسه می کند. کدام زن است که بتوانددر مقایسه با زنهای دیگر، در نظر شوهرش زیباترین باشد؟! به یقین،مرد هنگام نگاه به سایر زنها، برخی از آنها را زیباتر از خود تشخیص می دهد. و از این جاست که مرد، همسر خود را نازیبا و غیر جذاب می پندارد و به دنبال آن، بنای ناسازگاری و بد رفتاری را با او می گذار. بنابر این، به مردان توصیه می شودکه از چشم چرانی و نظر بازی اجتناب کنند، چون این کار، گذشته از حرمت شرعی،بنیان خانواده را مورد تهدید قرار می دهد.
در چه مواقعی زنان به توجه و محبت بیشتری از سوی شوهرانشان احتیاج دارند؟
مردها چگونه باعث محرومیت همسر از محبت آنان می شوند؟
همان طور که گفتیم زن و مرد در خانواده به شدت نیازمند محبت یکدیگرند. از این رو لازم است همواره لازم است همواره محبت خود را بهیکدیگر ابراز کنند؛به خصوص،به دلیل احساسات و عواطف رقیق زن ها، لازم است آقایان در این زمینه بیشتر تلاش کنند. به ویژه خانم ها در اوقاتی که دچار فشار جسمی یا روحی هستند،نیاز بیشتری به محبت ها و نوازش های شوهرشان دارند؛زمان هایی از قبیل:بیماری، دوره عادت ماهانه، دوران بارداری، دوره پس از زایمان و زمان از دست دادن یک عزیز.
الف. در اوقاتی که زن از بیماری هر چند ساده ای مثل سرماخوردگی و عوارض ناشی از آن از قبیل سردرد و بدن درد رنج می برد،لازم است مرد با کمک کردن به همسر در انجام کارهای خانه، در کوضعیت او و محبت کردن به او، تحمل بیماری را برای او آسان کند.
ب. در دوره عادت ماهانه، زن ها به دلیل از دست دادن خون زیاد یا تغییر سطح هورمون های جنسی زنانه، به عوارض جسمی همچون:سردرد، سرگیجه، کمردرد، دردهای معدهو گرفتگی ماهیچه ها مبتلا می شوند. آنها همچنین در این دوره از تغییرات خلقی از قبیل افسردگی، تحریک پذیری، زود رنجی و بی حوصلگی،رنج می برند. هر چند استراحت کافی،اجرای یک برنامه غذایی مناسب و مشاوره با پزشک متخصص و مصرف برخی دارو ها و ویتامین ها می تواند این عوارض را تا حدودی کاهش دهد؛با این حال، محبت های مرد و بردباری او در مقابل بی حوصلگی ها و بهانه گیری های همسرش،به حال او بسیار مفید است.
ج. در دوران بارداری،عوارض ناشی از آن مانند: تهوع، دل درد، کمر درد، سردرد و سرگیجه، خستگی، افزایش وزن،و به هم خوردن تناسب اندام ها و نگرانی درباره زایمان، زنان را به شدت آزار می دهد. آنچه می تواند آنان را در تحمل این درد و رنج بسیار کمک کند محبت های بسیار و بی توقع شوهرانشان می باشد.
د. پس از زایمان، بسیاری از مادران در کنار دردهاو ناراحتی های ناشی از حاملگی و زایمان، دوره های کوتاه مدت تحریک پذیری، بی ثباتی خلقی و گریه کردن را تجربه می کنند. این بی ثباتی خلقی که به ((غم مادری)) مشهور است، بیشتر به صورت نوسان بین احساس درماندگی و ناامیدی و در برخی اوقات ، احساس نشئگی و شنگولی می باشد. غم مادری ظرف چند روز از بین می رود و معمولا به جز حمایت های عاطفی و ابراز محبت های همسر و خانواده، درمان روان پزشکی خاصی نیاز ندارد.
ه. گاه اتفاق می افتد زن، عزیزی را از دست می دهد. غم جانکاه عزیز از دست رفته،فشار بسیار شدیدی را به وارد می کند. احساس اندوه و افسردگی، تنهایی، درماندگی، حسرت و اضطراب و نیز اختلال های رفتاری از قبیل: بی خوابی، بی اشتهایی،حواس پرتی،گوشه گیری و گریه مدام،از پیامد های مرگ عزیز است که ممکن است هر مرد یا زنی به آن دچار شود. محبت های صادقانه و همدردی های مرد با همسرش می تواند از غم او بکاهد و تحمل فقدان را بر او هموارتر کند.
محروم سازی عاطفی
در بسیاری از مواقع، مردها غالبا به طور ناخود آگاه موجب محرومیت همسرشان از محبت آنان می شوند. در این موقعیت ها، زن به شدت احساس پریشانی کرده، زود رنج،عصبی و بد خلق می شود و زندگی را برای خود و همسر و فرزندان تلخ می کند. آگاهی مردان از این امور می تواند آنان را در اجتناب از آن رفتارها یاری کرده، موجبات آسایش خانواده را فراهم کند. در ادامه به بیان مهم ترین این امور می پردازیم.
1. غافل شدن از همسر و تمرکز بر مسائل دیگر
در مواقعی برخی از مردان، غرق در مسائل کاری، روابط با دوستان و همکاران و... می شوندو از همسرشان غافل می گردند. در این مواقع، زنان به شدت احساس عدم محبوبیت می کنند. آقایان باید به شدت متوجه این نکته باشند که هر چند ممکن است بعضی اوقات، مشکلات کاری و شغلی و امثال آن، فکر و ذهن آنان را به شدت به خود مشغول سازد با این حال، آنان نباید از همسر خود غافل شوندو او و نیازهایش را نادیده بگیرند.
2. عدم ابراز محبت
زنان به شدت خواستار ابراز محبت کلامی شوهرشان هستند. ابراز عشق و علاقه مرد به همسرش، او را شاداب و سرزنده می سازدو به او در انجام وظایف زناشویی نیرو می بخشد. در مقابل، نادیده گرفته شدن این نیاز زن از سوی مرد (آگاهانه یا ناآگاهانه)، احساس ناخوشایندی به زن می دهد و او را به شدت پریشان و ناخرسند می گرداند.
نکته ای که در این جا باید به آن توجه کرد این است که زن اغلب نمی تواند از بی مهری یا کم توجهی همسرش نسبت به خود شکوه کند و گلایه خود را با وی در میان گذارد؛ گویی چنین کاری را در شان خود نمی بیند و آن را مایه تحقیر خود می داند، اما چون از چنین چیزی پیوسته رنج می برد،آثار مطلوب این احساس درونی به تدریج در اعمال و رفتار و به ویژه در برخوردهای او با همسرش پدیدار می شود و روز به روز مسائل را پیچیده تر می سازد.
3. بی توجهی به نیازهای زن
همه زن ها، خواسته ها و نیازهایی دارند که لازم است بر آورده شوند؛ خواسته هایی از قبیل خرید لباس، سرزدن به والدین و بستگان، مراجعه به پزشک و... چشم امید زنان در برآورده شدن این خواسته ها به همسرشان است و از آنها انتظار دارند نیازهای ئآنان را مد نظر قرار دهند و در تامین انها تلاش کنند. زن ها توجه مرد به امور دلخواهشان را نشان های بر علاقه شوهر به آنان تلقی می کنند. در مقابل، بی توجهی مرد به نیازهای زن و کوتاهی در بر آورده ساختن آنها، زن را پریشان و ناخرسند می سازد و به او احساس عدم محبوبیت می دهد.
4.کناره گرفتن از همسر
کناره گرفتن و به لحاظ عاطفی و احساسی، سرد شدن مرد نسبت به همسرش، صحبت نکردن با او و پاسخ ندادن به او درباره اینکه چه چیزی شما را ناراحت کرده، قوی ترین، با اعتماد به نفس ترین و خوش اخلاق ترین زن ها را به زنی عصبی، مضطرب و مستاسل تبدیل می کند شوهرش برای او ارزشی قائل نیست و دوستش ندارد.
هنگامی که مردی از همسرش رنجیده، لازم است با او درباره مشکل و ناراحتی پیش آمده صحبت کند نه آنکه نسبت به او بی اعتنا و سرد شود و از او کناره بگیرد، چون این رفتار مرد، باعث پیچیده تر شدن اوضاع می شود.
5. انتقاد و سرزنش همسر
زن ها به دلیل روح لطیف و حساس شان، نیازمند تعریف،تمجید و تشکر شوهرشان هستند. در این حالت، زن احساس محبوبیت می کند و با نشاط و سرزنده می شود. اما انتقاد های پی درپی و گزنده مرد از نحوه خانه داری، آشپزی، قیافه و سرو وضع و... به جای آنکه موجب تلاش زن در جهت رفع معایبش شود،اعتماد به نفس او را کاهش می دهد و عملکرد او را ضعیف تر خواهد ساخت. هنگامی که زنی در ترس دائمی از انتقادهای گزنده همسرش زندگی می کند، به طرزی مزمن عصبلی می شود و هر گونه احساس محبوبیت و امنیت را از دست می دهد.
6. عدم گفتگوی صمیمانه با همسر
حرف زدن با همسر، گوش دادن به صحبت های او و در میان گذاشتن احساسات خود با او و به طور کلی، گفتگوی صمیمانه با همسر، به زن احساس محبوب بودن می دهد. در این حالت، زن احساس می کند در قلب مرد جای دارد و شوهرش تنها به او می اندیشد. اما هنگامی که مرد حوصله حرف زدن با همسرش را ندارد، حاضر نیست به صحبت های او گوش دهد و احساسات خود را با او در میان نمی گذارد، زن احساس تنهایی و ناامنی می کند. تصور می کند شوهرش به او علاقه نداردو او نتوانسته جایگاه خاص خود را در قلب مرد به خود اختصاص دهد.
7. نگاه و تماس های هوس آلود
مردان پاکدامن که از هر گونه ارتباط هوس آلود با زنان نامحرم خودداری می کنند، در واقع این پیام را به قلب و ذهن همسر خود مخابره می کنند که او را دوست دارند، برای او ارزش قائلند و به خاطر او از همه زنان دیگر چشم پوشیده اند.
اما هنگامی که زنی متوجه شود شوهرش برای ارضای نیازهای جنسی خود در پی زن های دیگر است، به شدت پریشان، درمانده و عصبی می شود؛ تصور می کند فریب خورده است؛ ناگهان احساس می کند که نیاز اساسی خود به احساس امنیت و ارزشمند بودن محروم مانده است؛ و چنین نتیجه می گیردکه شوهرش به او علاقه ندارد.
ویژگی های یک شوهر خوب کدام است؟
من چگونه یک شوهر خوب برای همسرم باشم؟
ویژگی های یک شوهر خوب
همه مردان دوست دارند شوهران خوبی برای همسر خود باشندو همسرانشان از بودن در کنار ایشان احساس رضایت کنند. اما این امر به خودی خود حاصل نمی شود، بلکه مرد باید در رفتارها و برخوردهایش با همسر، اموری را رعایت کندتا همسرش او را به عنوان یک شوهر خوب بشناسد. در اینجا برخی از مهم ترین ویژگی های یک شوهر خوب را بیان می کنیم.
1.شوهر خوب، زنش را شریک زندگی اش می داند
زن، انسانی است که باید با ارتباط برقرار کنیم. او کسی نیست که کنترلش کنیم و در راه ارضای نیازهای خودمان به دنبال تسلط بر او باشیم. زن موجودی است که باید او را بشناسیم و بدانیم او نیز اهداف خاص خود را دارد. زن، کودک هم نیست. او شریک زندگی ای است که شوهرش باید راه ارتباط برقرار کردن با او بیاموزد.
در ازدواج، مرد و زن شریک یکدیگر می شوند. وقتی شوهر از صمیم قلب زنش را شریک زندگی اش ببیند، تصمیم گیری را به یک کار مشترک بدل می کند. شوهر عاشق، شوهری است که درباره آنچه از همه مهم تر است فکر می کند و مصمم است تا روند تصمیم گیری را در این جهت هدایت کند. اگر زن نیز عاشق شوهر باشدبه آنچه برای شوهرش از همه چیز مهم تر است فکر می کندو در نهایت، بهترین تصمیم را می گیرد.
2. شوهر خوب، زنش را بی قید و شرط دوست دارد
عشق بی قید و شرط یعنی اینکه ما فرد مقابل را دوست داریم و صرف نظر از واکنش های او در جهت آسایش و سعادت او تلاش می کنیم. تفکر امروزی مردم، بیشتر حسابگرانه است:«اگر مرا دوست داشته باشی من هم تو را دوست خواهم داشت.» ماحتی در زندگی زناشویی نیز خود محور هستیم. کانون تلاش های ما رفع نیازهای خودمان است. در مقابل، عشق بی قید و شرط،بر روی رفع نیازهای دیگری تکیه می کند. در زندگی زناشویی، این شوهر است که در پی عالی ترین منافع و مصالح زن می رود. شوهر اگر با تلاش های زن هم موافق نباشداز آنها حمایت می کند. این شوهر است که به زن کمک می کندتا به اهداف و آرزوهایش برسد، زیرا برای او به عنوان یک شخص احترام قائل است. شوهر نمی گوید:«اگر فلان کار را برایم بکنی من هم ظرف ها را می شویم». شوهر می گوید:«من ظرف ها را می شویمچون می دانم خسته ای».
همه ما دوست داریم فکر کنیم کسی ما را بی قید و شرط دوست دارد. کودک، خواهان این عشق از طرف والدینش است. زن و شوهر نیز خواهان عشق بی قید و شرط یکدیگرند. شوهر قرار است پرچمدار عشق بی قید و شرط باشد. او قرار است آهنگ گام ها را تعیین کند.
اما بسیاری از شوهران منتظرند تا زنانشان، نقش رهبری را در عشق بی قید و شرط به عهده بگیرند. آنها عقب می نشینند و می گویند:«هر وقت زنم تصمیم گرفت مهربون باشه،من هم به او محبت می کنم».
این مرد،شوهر تاثیر پذیر و عاجزی است که در این موقعیت، فوق العاده بد عمل می کند. شوهر سالم و کارآمد، الگوی عشق بی قید و شرط است. از آنجا که این نیاز برای سلامت عاطفی انسان بسیار اساسی است، بیشتر زنان، واکنش مثبت به شوهری نشان می دهندکه بی قید و شرط آنها را دوست دارد. بسیاری از زنان با این احساس ناراحت کننده زندگی می کنندکه اگر رابطه جنسی نداشته باشند یا به دلخواه شوهر عمل نکنند، محبت شوهر از آنها دریغ خواهد شد. این نمی تواند مبنای خوبی برای یک ازدواج سالم باشد.
3. شوهر خوب، زنش را اولین اولویت زندگی خویش قرار می دهد
همه ما در زندگی اولویت هایی داریم. شاید ما هرگز فهرست اولویت هایمان را ننوشته باشیم،ام در زهنمان می دانیم کدام یک مهم تر از بقیه است. این اولویت ها بیشتر اوقات خود را در اعمال ما نشان می دهند.
برای بسیاری از مردان، شغل و حرفه تقریبا در صدر فهرست اولویت ها قرار دارد. مردان مقدار زیادی از احساس ارزشمندی شان را از شغلشان می گیرند. این الزاما تضادی با رابطه مردان با زنانشان ندارد، مگر این که شغل آنها تمام فکر و ذهنشان را به خود مشغول کرده باشد. افراد، همه تر از اشیاء و امور هستند. این اصل اساسی خانواده های کارآمد است. یک شوهر خوب هرگز اجازه نخواهد داد شغلش جای وقت با همسر بودن را بگیرد.
رقیب دیگر موقعیت زن،مادر شوهر است. این امر به ویژه در سال های اول ازدواج صادق است. اگر مرد رابطه نزدیکی با مادرش داشته باشدو یا از نظر آسایش جسمی یا عاطفی به او وابسته باشد،ممکن است مادرش از حضور یک زن جدیددر زندگی او احساس خطر کند. ممکن است تقاضاها یا خواسته های مادرپس از ازدواج پسرش بیشتر و شدیدتر شود و پسر ممکن است شب ها زنش را تنها بگذاردتا به کمک مادرش بشتابد. چنین الگویی به طور اجتناب ناپذیری احساس نفرت و انزجار را در زن به وجود می آورد.
در یک ازدواج سالم،از همان روز اول ازدواج، باید اولویت اول زندگی تغییر کند. پیش از ازدواج، اولویت مرد، نگهداری و مراقبت از والدینش بود. پس از ازدواج ،نگرش او در احترام گذاشتن به والدینش تغییر نمی کند،اما شیوه زندگی اش باید عوض شود. او دیگر نمی تواند به محض اینکه مادرش تلفن کرد از جا پریده و به خانه او برود، زیرا او اکنون زن جدیدی وارد زندگی اش شده که خواسته های خواس خودش را دارد. اگر از همان اول ازدواج ، زن در اولویت قرار بگیرد آن وقت رابطه شوهر با والدینش می تواند به طور کامل و سالم ادامه یابد. اولویت اول را به زن دادن به هیچ وجه احترام مرد به والدینش را کم نمی کند، بلکه الگوی سالمی را به وجود می آورد که به مرور زمان می تواند ستایش و تحسین والدین را نیز کسب کند.
کودکان نیز ممکن است خواهان مقام اول در زندگی پدر یا مادر باشند. هرگز نباید اجازه چنین کاری را داد. پس از به دنیا آمدن بچه ها، معمولا شوهر به همسرش انتقاد می کند که دیگر به او توجهی ندارد،زیرا مرد احساس می کند در نظر زنش، بچه ها جای او را گرفته اند. این نگرانی قابل توجیهی است و در واقع اغلب اوقات حقیقت دارد. اما این امر نیز در مورد شوهر نیز می تواند صادق باشد، به خصوص در زندگی زناشویی ای که زن نیازهای عاطفی مرد را به اندازه کافی برطرف نمی کند و مرد نسبت به او احساس بی گانگی می کند. چنانچه مرد احساس کند از جانب زن طرد شده، ممکن است وقت و انرژی خود را بیشتر صرف بچه ها کند، زیرا از طرف آنها محبت و توجه بیشتری می بیند. یک شوهر کارآمد، اگر چنین رفتاری را در خود مشاهده کند، فورا آن را ناسالم تشخیص می دهدو گام ها یلازم را برای اختصاص یافتن وقت و انرژی خود به رفع نیازهای زنش برخواهد داشتو به او نیز یاد خواهد داد تا بر وظیفه خود نیازهای شوهرش را برطرف کند.
4. شوهر خوب، متعهد به کشف و رفع نیازهای همسرش است
بسیاری از مردان، به سادگی پی به نیاز زنشان نمی برندو در نتیجه، هیچ تلاشی در جهت رفع آن نیازها نمی کنند. برخی از شوهران معتقدندکه اگر شغل خوب و دائمی داشته باشند و حقوق و درآمد خوبی را کسب کنند نقش خود را به عنوان شوهر انجام داده اند. آنها هیچ شناختی از نیازهای عاطفی و اجتماعی زن ندارند.
منظوراین نیست که بگوییم شغل و حرفه مرد، و تلاش و کوشش او در این زمینه شغلی اش از نظر زنبی ارزش است. معمولا زنان تلاش های شوهرشان را می بینندو از کوشش او برای تامین نیازهای مادی خانواده تشکر می کنند. اما این اول کار است و آخر کار نیست.
نیاز عاطفی زن به عشق، محبت، ملایمت، تشویق و دلگرمی همان قدر برای سلامت عاطفی او اساسی استکه غذا برای سلامت جسم او. شوهری که صرفا به تامین نیازهای مادی اکتفا می کند و از آن خشنود است، دیدگاه بسیار محدودی از اهمیت نقش خود به عنوان شوهر دارد. وقتی نیازهای مادی مثل غذا، پوشاک و مسکن تامین شد، نوبت رفع نیازهای درونی زن می رسد. اصلی ترین نیاز عاطفی زا،نیاز به عشق و محبت است و زن باید احساس کنددوستش دارند. شوهر کارآمد شوهری است که دائما به همسرش محبت می کندو به او نشان می دهد که دوستش دارد.
به این ترتیب، زن او با قلبی پر از عشق زندگی خواهد کردو به شوهری را که این نیاز او را برطرف می کند بسیار ستایش خواهد کردو واکنش مثبتی به تلاش ها یاو خواهد داد.
نیاز زن به امنیت نیز اساسی است. این نیاز ابتدا یک نیاز مادی است؛ یعنی در امان بودن از خطرات کوچه و خیابان برای زن مهم استاما مهم ترین نیاز زن در این زمینه، آن است که عمیقااز تعهد و پایبندی شوهرش به خود اطمینان داشته باشد. شوهری که زنش را با صحبت درباره تلاق تهدید می کندیا ناخود آگاه می گوید:«شاید بهتر بودبا یکی دیگه ازدواج می کردی»، یا«ای کاش یکی دیگه جای تو جلوی من سبز می شد»،رفتارناسالم و معیوبی را نشان می دهد. شوهر عاشق و کارآمد،هر کاری می کند تا به زنش بفهماندکه همیشه و در همه حال کنار او خواهد ماند.
شوهر کارآمد در عین حال، مراقب است تا زنش احساس ارزش کند. اگر زن از ادامه تحصیل احساس رضایت و ارزش کند، شوهر اولین تشویق گر او خواهد بود. اگر زن از اینکه خیاط یا گلدوز ماهری است احساس رضایت کند شوهر مهارت او را تحسین خواهد کرد. و اگر زن بخواهد مادر و«خانه دار» خوبی باشد شوهر از ته دل از تصمیم او جانبداری خواهد کرد. هر یک از راه های کسب ارزش ممکن است مستلزم کار فیزیکی بیشتر از جانب شوهر باشدیا نگرانی عاطفی او را تا حدی برانگیزد، اما او در مورد اختلافات، با همسرش صحبت می کند و سعی می کند به درک متقابلو وحدت نظر برسند،زیرا خودش را به تامین آسایش و سعادت زنش متعهد کرده است.
ما انسان ها علاوه برنیازهای جسمانی و عاطفی، نیازهای اجتماعی هم داریم. همسرمان نیز نیازمند ارتباط با افرادی خارج از خانواده است. شاید او دوست داشته باشدبه همراه زنان همسایه، غذایی تهیه کند، یا به همراه آنان جلسات قرائت قرآن تشکیل دهد. ممکن است این فعالیت هادر صدر اولویت های شوهر نباشد،اما به سرعت اهمیتشان افزایش می یابد، زیرا مرد در صدد است تا نیازهای زن را برآورده کند. او تشخیص می دهد که اگر به گسترش روابط اجتماعی زن کمک کند احساس رضایت خودش نیز افزایش خواهد یافت. او در مخالفت با این موضوعات، جار و جنجال راه نمی اندازد یا آنها را ناچیز و بی اهمیت نمی نامد و از قدرشان کم نمی کند. او اینها را بخش عادی زنش می بیند و به او اجازه می دهد تا علائق خود را دنبال و از این طریق نیازهایش را بر آورده کند.
کشف و رفع نیازهای مادی، عاطفی و اجتماعی زن، شاید یکی از دشوارترین نقش های یک شوهر کارآمد باشد. برای رفع این نیازها شاید لازم باشد مرد بیشترین تلاش ها را داشته باشد. شوهر کارآمد کسی است که تنها به رفاه و آسایش خویش نمی اندیشد و سعی می کند محدوده آسایش خود را به همسرخود نیز ارتباط دهدو هر کار ممکن را برای رفع نیازهای او انجام دهد. با این کار، او نهایت تحسین و و ستایش را از سوی همسرش کسب خواهد کرد.
5. شوهر خوب با زنش صحبت می کند
برخی پژوهش ها نشان دادهاند زنان به طور معمول،حدود دو برابر مردان صحبت می کنند. به احتمال قوی، مردان این گفتگو هایشان را هم در محیط کارشان مصرف می کنند و گاه وقتی به خانه می رسند فقط یک کلمه برایشان باقی مانده است. وقتی زن می پرسد:«امروز چه طور بود؟»او پاسخ می دهد:«خوب». یک چنین مختصر گویی هرگز نمی تواند الگوی یک شوهر کارآمد باشد. بسیاری از شوهرها باید این الگوی رفتاری خود را کنار بگذارند تا بتوانند نیاز همسر خود را به برقراری ارتباط بر آورده کنند.
مسائل زندگی در ابتدا از طریق ارتباط کلامی، به خصوص بحث در مورد افکار، احساسات و آرزوهای ما مطرح می شود. افکار و احساسات و آرزوها را نمی توان با رفتار ما مشاهده کرد و به آنها پی برد. یکی از عمیق ترین آرزوهای یک زن این است که شوهرش را بشناسد. وقتی شوهر از افکار، احساسات و آرزوهای خود حرف می زند زن احساس می کند شوهر اجازه ورود به دنیای خدش را به او داده است. وقتی شوهری مدت های طولانی درباره احساساتش حرف نمی زند، زن احساس می کند که شوهر رابطه اش را با او قطع کرده و در نتیجه، زن احساس انزوا و تنهایی می کند.
ما نمی توانیم اجازه دهیم که ارتباط و گفتگوی بین ما متوقف شودیا ارتباط ما به صحنه نبردعقاید ما و جنگ بر سر اختلاف هایمان تبدیل شود. گفتگو و تبادل نظر مثبت، باز، آزاد و همراه با تفاهم از مشخصات یک زندگی زناشویی سالم است. یک شوهر خوب و کارآمد باید ابتکار به خرج داده و این نوع گفتگو و ارتباط را به شیوه معمول زندگی مشترک تبدیل سازد.
6. شوهر خوب، پایبند ارزشهای اخلاقی و معنوی است
در یک خانواده سالم، شوهر، معتقد به یک سری ارزش های معنوی و اخلاقی استو سعی داردآنها را در خود و خانواده پیاده کند. او از تقوایی بهره می بردکه او را به انجام واجبات، از جمله وظایف خانواده وا می دارد. این ویژگی، سلامت خانواده و رضایت مندی اعضای آن را به ارمغان می آورد.
هر چه مرد پایبندتر به باورهای ارزشمند اخلاقی و معنوی باشدبیشتر مورد احترام همسرش قرار خواهد گرفت. هر چه کمتر پایبند این ارزشها باشدیا شکاف بین ادعاهای وی و عمل وی در این زمینه ها بیشتر باشد، بی احترامی بیشتری را نسبت به خود به وجود می آورد. یک شوهر کاآمد واقعا تمام سعی خود را می کند تا به زیور تقوا آراسته باشدو آن را در خانواده پیاده کند. این کار، تاثیر مثبتی بر زن و فرزندان او خواهد گذاشت.
هر چند این فهرست کامل نیست، اما شش ویژگی ذکر شده می تواند راهنمای خوبی برای مردانی باشد که می خواهند نقش یک شوهر خوب و کارآمد را در ازدواج خود ایفا کنند.
حد و حصر محبت به همسر تا کجاست؟
آیا مردان نیز مانند زنان به ابراز همسرشان نیاز دارند؟
حد و حصر محبت به همسر
خدای متعال، دوستی و محبت میان زن و شوهر را از نشانه های خود معرفی کرده است. «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم اجواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة،ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون ؛ و از جمله آیات و نشانه های خدا این است که برای شما همسرانی از خودتان بیافرید تا در کنارشان آرام گیرید و میانتان محبت و مودت و دوستی قرار داد. همانا در این کار، آیات و نشانه هایی (از خداوند)هست؛ برای قومی که بیندیشند.»
بنابراین،طبق این آیه،وجود محبت میان زن و شوهرنه تنها نکوهیده نیست،بلکه امری کاملا پسندیده و از آیات الهی می باشد. زن و شوهر باید سعی کنند میزان صفا و صمیمیت و دوستی میان خود را افزایش دهند و از بروز هر گونه عاملی که دوستی میان آنان را به هم بزند جلو گیری کنند.
در کنار این مطلب، نکته ای که افراد باید به آن توجه داشته باشند این است که این محبت،مانند سایر امور دنیوی نباید بر محبت خدا و انجام وظایف شرعی غالب شود.
قرآن کریم می فرماید:«قل ان کان آبائکم و ابنائکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یاتی الله بامره و الله لا یهدی القوم الفاسقین؛(ای پیامبر) بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و فامیل هایتان و اموالی که جمع آوری کرده اید و تجارتی که از کسادی آن بیمناک هستید و مسکن هایی که بدان دلخوش هستید از خدا و رسول خدا و جهاد در راه خدا در نزد شما محبوب ترند پس منتظر باشید تا خدا امر خود را بیاورد و خداوند افراد بد کردار را هدایت نمی کند.»
در این آیه از کسانی یاد می کند که روابط عاطفی شان با همسران و فرزندان و پدران و افراد خانواده و فامیل و دلبستگی به متعلقات زندگی دنیا چنان مستحکم می شود که مصالح مهم دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد و به فراموشی می سپارد تا آنجا که این دلبستگی ها بر محبت خدا و رسول خدا غالب می شوند و ایشان را از انجام وظایف واجب باز می دارند؛و این مطلبی است که آیه به شدت آن را نکوهش می کند. در آیه دیگری می فرماید:« ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم فاحذروهم؛ برخی از همسران و فرزندان شما ( در حقیقت)دشمنان شمایند؛ پس، از آنان بر حذر باشید.»
این آیه نیز ناظر به آن همسران و فرزندانی است که از ایمان کافی برخوردار نیستند و هنگامی که افراد می خواهند به انجام وظایف خود بپردازند، در جهاد شرکت کنند، یا اموالشان را در راه خدا صرف کنند مزاحم آنان می شوند. این همسران و فرزندان در این حالات و شرایط،حکم دشمن را دارند زیرا مؤمنان را از راه خیر باز می دارند. اینجاست که باید از آنان بر حذر باشیدتا مبادا دلبستگی به آنان، ایشان را از انجام وظایف واجبشان باز دارد. بنابر این، درست است که عاطفه میان زن و شوهر امری طبیعی است و نعمتی است که خدای متعال با تعبیر زیبای « و جعل بینکم مودة و رحمه »از آن یاد می کند. با این همه، همین نعمت نیز حد و مرزی دارد که نباید از آن تجاوز کرد. بالاترین رابطه انسان باید متوجه خدا باشدو محبت خدا در دل انسان بایدبر همه محبت ها و دلبستگی های دیگر غلبه پیدا کند. کسانی که به مقام توحید رسیده اند،محبت خدا آنچنان در دلشان عمیق و نیرومند است که هر محبت دیگر،نسبت به آن،فرعی و شعاعی از محبت خدا خواهد بود. اما در مورد افراد متوسط و مؤمنین عادی، دست کم باید طوری باشدکه محبت های دیگری که در دل دارند بر محبتی که به خدا می ورزند، غالب و مسلط نشود.
نیاز مردان به محبت
زن ها باید متوجه باشند که شوهران آنها نیز مانند خودشان انسانند و به شدت نیازمند محبت و دوستی اند. به طور کلی، نیاز انسان به تعلق و محبت از مهم ترین کشاننده های روان شناختی و اجتماعی در تمام مراحل رشد انسان مربوط می شود. همه انسان ها نیازمند آنند که عشق و محبت را از دیگران دریافت و به دیگران ارائه کنند. این نیاز پس از ازدواج در مردان، به ویژه از طریق همسر برآورده می شود. مردی که همسرش به او عشق می ورزد، از روحیه ای شاد و با نشاط برخوردار است و به همین جهت انگیزه او در جهت تلاش برای تامین نیازهای خانواده و همسر بسیار زیاد است. احتمال ابتلای این مرد به بیماری های روانی نیز مانند اضطراب و افسردگی به شدت پایین است. بسیاری از افراد که دچار اختلالات و ناراحتی های روانی هستند از عدم ارضاء نیاز به محبت رنج می برند. برآورده نشدن این نیاز می تواند باعث به وجود آمدن عوارضی مانند: سرزنش خود و دیگران، احساس ترحم نسبت به خود، افسردگی، انزوا و عدم امنیت شود. از سوی دیگر، لازم است به این نکته توجه شود که عشق یک خیابان دو طرفه است. نیاز مرد به علاقه همسر، درست به اندازه نیاز زن به عشق و علاقه شوهر است. اگر مرد واقعا محبت زنش را احساس نکند برای او بسیار دشوار خواهد بودکه عشق بی قید و شرط به زنش ابراز کند. بنابراین، چنانچه زن بخواهد قابلیت شوهرش را در برابر عشق و محبت افزایش دهد شاید هیچ چیز به اندازه دوست داشتن شوهر به او انگیزه ندهد. وقتی مخزن عشق مرد از سوی همسر لبریز شده باشد انگیزه بیشتری خواهد داشت تا در راه تبدیل شدن به یک شوهر و پدر کارآمد تلاش کند. شخصی که بیش از همه ممکن است مرد را دوست داشته باشدهمسرش است و در واقع اگر مردی واقعا عشق و محبت زنش را احساس کند دنیا در نظرش زیبا تر جلوه می کند و استعدادهای او شکوفا می شود. از سوی دیگر، اگر مرد محبتی از جانب همسرش احساس نکند، دنیا در نظرش تاریک می شود و ذوق و استعداد او به پایین تر سطح سقوط می کند. بنابراین برای ترغیب مرد به رشد بیشتر، کمتر چیزی به اندازه رفع دائم نیاز به به عشق از سوی همسر اهمیت دارد. وقتی زن دوست داشتن شوهرش را انتخاب می کند و یاد می گیرد چگونه عشق و محبت خود را به او ابراز کند نیاز مرد به محبت همسر، کم کم برآورده می شود و طرز برخوردش نیز تغییر می کند. این امر،تغییر شدیدی در نگرش او نسبت به افزایش توانایی های خود به عنوان یک شوهر و پدر توانمند ایجاد می کند. قرآن کریم نیز ازدواج را مایه رسیدن افراد به آرامش و دوستی میان زن و شوهر می داند و می فرماید:«و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودةو رحمة؛ واز نشانه ها یخداوند این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفریدتا در کنار آنان آرامش یابیدو در میان شما دوستی و مهربانی نهاد.»
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:«لا غنی بالزوجةفیما بینها و بین زوجها الموافق لها عن ثلاث خصاص و هن ... و اظهار العشق له بالخلابةو الهیئة الحسنة لها فی عینة؛زن در روابط خود با شوهر همدلش از سه چیز بی نیاز نیست:... و سوم، اظهار عشق و علاقه به شوهر با دلربایی و آرایش خود در برابر او.»
چگونه محبت خود را نسبت به شوهر ابراز کنم و به او نشان دهم دوستش دارم؟
چگونه محیط خانه را برای شوهر دلپذیر کنیم؟
شیوه محبت به شوهر
همان طور که گفتیم، زن باید علاقه خود را به شوهرش ابراز کند. اولین راه ابراز محبت با زبان و گفتار است. خانم محترم، چه مانع دارد گاه گاه به شوهرت بگویی:«عزیزم واقعا تو را دوست دارم». اگر در بیرون خانه است به تلفن بزن و حالش را بپرس؛ اگر از موقع معمول دیرتر به خانه آمد، اظهار کن:«خیلی منتظرت بودم تا بیای، از دیر آمدنت دلتنگ شدم؛» اگر سفر آمده به او بگو:«خوب شد آمدی دلم برات تنگ شده بود.»در ادامه، چند راه دیگر ابراز علاقه زن به شوهر را ذکر می کنیم.
1.با شوهرتان سارزگار باشید
برخورد بین دو انسان – زن و شوهر – که دارای دیدگاه های متفاوت هستند باعث پیدایش بیشتر مشکلات زندگی می شود. این دیدگاه ها اگر به طور اتفاقی با یکدیگر همسو باشند، موجب بروز مشکلات خیلی اندک و گذرا خواهد بود در غیر این صورت، این اتفاق دیدگاه ها باعث ایجاد برخورد می شود. برای مثال، شما مایلید به دانشگاه بروید و به تحصیل ادامه دهید، اما شوهرتان می خواهد شما در خانه بنشینید و به خانه داری و رسیدگی به همسر و فرزندان بپردارید. یا در مورد دیگر، شوهر شما پس از کار روزانه، عصر هنگام به خانه می آید تا شبی آرام را در خانه بگذراند، اما شما که تمام روز را در خانه به سر برده اید مایلید برای گردش یا مهمانی از خانه خارج شوید. در اینجاست یک برخورد بین زن و شوهر پدید می آیدو هر یک با دلایلی که برای خودش قانع کننده است، خواسته خود را فریاد می زند. تمام زوج ها این مسائل را دارند. برای رفع اختلافاتی که برای زن و شوهر پیش می آید چه باید کرد؟ نا گذیر یکی از آن دو باید از خواسته خود بگذرد. به نظر بسیاری از روان شناسان و مشاوران خانواده،در این گونه موارد لازم است زن کوتاه بیاید و از شوهر خود اطاعت کند. زن باید خود را با زندگی شوهرش سازگار کند. اسلام نیز این نظر را مورد تایید قرار می دهد. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«یا معاشر النساء ...و اطعن ازواجکن؛ ای بانوان ... از شوهرانتان اطاعت کنید.» مرد و زن هر چند از لحاظ انسان بودن یکسان هستند، اما از حیث وظیفه و کارکرد با یکدیگر تفاوت دارند. خداوند بر اساس ویژگی ها ی جسمی و روحی مرد و زن، مقرر داشت که مرد، رئیس خانواده و زنش معاون او باشد. هر سازمانی یک رئیس دارد و واحد خانواده نیز از این قائده مستثنی نیست. وقتی به شوهرتان این امکان را می دهید که رئیس خانواده باشد، کار درستی انجام می دهید که به صلاح خود شما خواهد بود. ممکن است بپرسید که آیا این روش، یعنی اطاعت از شوهر و وفق دادن خود با او، یک زن را برده شوهرش نمی کند؟! یک زن شایسته،یک برده نیست؛او بزرگوارانه تصمیم می گیرد که خود را با زندگی شوهرش سازگار کند، هر چند گاهی اوقات ممکن است این کار بسیار سخت باشد. مرد نیز باید برای سپاس گذاری از همسرش،فداکاری او را جبران و خواسته هایش را برآورده کند. مرد هنگامی عاشق همسرش می شود که زن،تمام زندگی اش را وقف شوهرش کند. در این وضعیت است که زن به راستی در چشم شوهرش زیبا می شود و به صورت گوهری گران بها در می آید که شوهرش حاضر نیست او را با هیچ ثروتی عوض کند.
2. به شوهرتان احترام بگذارید
هر انسانی به شخصیت خویش علاقمند است و از خدشه دار شدن آن می رنجد. رعایت نکردن این امر مهم، باعث بریدن رشته محبت و ایجاد فاصله میان افراد می شود. حفظ حرمت و شخصیت دیگران در گرو احترامی است که در برخوردها از انسان نمایان می شود. رعایت این مسائله به ویژه از سوی کسانی که با هم انس و الفتی دارند، باعث استحکام دوستی و گرمی روابط آنان خواهد شد. زن و شوهر به دلیل ارتباط بسیار نزدیکی که باهم دارند، بیش از همه موظف به رعایت احترام متقابل و حراست از شان و منزلت یکدیگر هستند.
در این راستا،احترام گذاشتن به مرد یکی از مهم ترین راه های ابراز محبت به او از سوی همسرش است. وقتی زن،هنگام ورود شوهر به منزل، با لبی خندان و چهره ای گشاده به استقبال همسرش می رود، به او سلام می کند، به او خوش آمد می گوید،از او پذیرایی می کند،مؤدبانه کنار او می نشیند، به صحبت هایش گوش می دهد، مهمترین کارها را در جلب محبت و رضایت شوهرش انجام داده است.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«حق الرجل علی المراةانارةالسراج و اصلاح الطعام و ان تستقبله عند باب بیتها فترحب؛ حق مرد بر زن این است که چراغ خانه را روشن کند، غذا را آماده کند و هنگام ورود مرد به خانه، تا جلوی در، به استقبال او برود و به او خوش آمد بگوید.»
3. به شوهرتان توجه کنید
مرد ها نیازمند آنند که از سوی همسرشان مورد توجه قرار گیرند. می خواهند همسرشان آنان را در مقایسه با دیگران، به خصوص فرزندان،در اولویت قرار دهند و آنها را مهمترین شخص زندگی خود بدانند. مردها می خواهند همسرشان به خواسته ها و نیازهای آنان توجه کنند؛ اگر خسته اند اسباب استراحت آنان را فراهم کنند، اگر گرسنه یا تشنه اند نیازشان را بر طرف کنند و اگر بیمارند و نیاز به مراقبت دارند،از آنان مراقبت و نگهداری کنند. یکی از مهم ترین کارهایی که زن می تواند برای شوهرش انجام دهد این است که به او فرصت دهد با او درد دل کند و مسائلی را که قادر نیست با کسی در میان بگذارد،به او بگوید. زن هایی که به این وظیفه عمل می کنند باعث موازنه و تقویت احساس تعادل روحی در مرد و خوشبختی و کامیابی در ازدواج هستند. گوش دادن به درد دل و حرف های شوهر، بدون آنکه اظهار نظر یا اندرزی به او داده شود، روشی است برای محبت کردن به مرد؛ که موجبات محبوبیت زن را نیز فراهم می آورد
4. شوهرتان را همان گونه که هست بپذیرید
یک مرد نیاز دارد همان گونه که هست،پذیرفته شود؛ دقیقا همان طوری که هست (با همه عادات خوب یا بدی که دارد). این نوع پذیرش کامل و همه جانبه، وی را متقاعد می کند که شما به راستی او را دوست دارید. همسر شما نیاز دارد که احساس کند از اهمیت برخوردار است،دوستش می دارند و وی را می پذیرند. اگر شما ویژگی های فردی او را نپذیرید پس چه کسی باید پذیرای آنها شود؟
یک زن شایسته،به علائق خاص شوهرش توجه می کند؛ خواه این علاقه ها یک غذای خاص، روابط جنسی، یا کوهنوردی با دوستان باشد. یک زن کامل، بهشوهرش امکان می دهد که از پذیرشی بی قید و شرط برخوردار شود. بنابراین:
الف. هیچ گاه غر نزنند. مرتب اشکال گرفتن از کارهای شوهر و غر زدن برای چیزهای بی اهمیت فقط او را از محیط خانه بیزار می کند. تاثیر غرزدن،درست بر عکس پذیرش وضعیت شوهر است .
ب. هرگز او را با مرد دیگری مقایسه نکنید. مردهای دیگر را به رخ شوهرتان نکشید. این کار به او احساس نا شاییستگی می دهد و اعتماد به نفس رااز او می گیرد. هر مردی دوست دارد بابت توانایی ها و محاسنش از سوی همسر مورد تحسین قرار گیرد. به او اجازه دهید همان مرد شایسته ای باشد که هست. بدانید اگر به هر کسی آزادی بدهید که خودش باشد، او بهترین فرد خواهد شد.
5. شوهرتان را تحسین کنید
به عنوان یک زن، شما آرزو دارید که مورد عشق و علاقه همسرتان باشید. در مقابل، شوهر شما هم به عنوان یک مرد آرزو دارد که شما وی را تحسین کنید. این نخستین نیاز او در خانه است. شما همان شخصی هستید که شوهرتان نیاز دارد که احساس کند در نظر شما شخص خاصی است و جایگاه ویژه ای دارد. او با شما ازدواج کرد چون فکر می کرد که شما بهترن همسر دنیا هستید. در مقابل، او به حمایت و تحسین شما نیاز دارد. او برای آنکه همیشه با شور و نشاط باشد به تحسین تان نیاز دارد وگرنه به خانواده اش بی رغبت می شود.
از همین حالا تصمیم بگیرید که وجود شوهر خود را در منزل جدی بگیرید و با او مهربان باشید. هنگامی که صحبت می کند تحسینش کنید. به چیزی که می گوید توجه کنید. اجازه دهید که او احساس کند شما به او خیلی اهمیت می دهید. به صفات تحسین برانگیز او توجه کنید. همه مرد ها صفات قابل تحسینی دارند. از شوهرتان که عادت دارد با کلمات شیرین خود، دل شما را شاد کرده، به وجدتان آورد، تعریف و تمجید کنید. ممکن است شوهر شما اندام خود را دوست داشته باشد. او از شما می خواهد که جسمش را دوست بدارید و تحسین کنید. تنها راهی که برای این کار وجود دارد این است که به او بگویید اندام هیکلش را دوست دارید. همچنین می توانید از هوش و عقل و درایتش، از اخلاق خوبش، از وقت شناس بودنش و ... تعریف و تمجید کنید. منظور از این سخنان این نیست که شما برای این که در شوهرتان یک احساس غرور و شخصیت پدید آورید، به دروغ و نیرنگ متوسل شوید. همه افراد،تفاوت میان تحسین و تملق را درک می کنند. بلکه منظور این است که شوهرتان نیاز به تحسین واقعی دارد. در صدد یافتن تحسین تازه برآیید. نقاط قوتی را که شوهرتان دارد و شاید هم خودش به دارا بودن آن صفات توجه ندارد، پیدا کنید و او را به خاطر داشتن آنها تحسین کنید.
6. خود را برای شوهرتان بیارایید
یکی از نیازهای اساسی شوهر شما این است که از نظر جسمانی برای او جذاب باشید. او عاشق اندام شماست. سر و وضع آراسته،همان چیزی است که شوهرتان از شما می خواهد. او می خواهد وقتی به خانه می آید همسرش با تمام لطافت های زنانگی منتظر او باشد. اگر لباس شما بد و کهنه باشد و خسته به نظر برسید، او را از آمدن به خانه متاسف خواهید کرد. بانوان گرامی، به خاطر بسپارید که مردها طرز تفکری متفاوت از زنان دارند. یک مرد بیش از آنکه به شخصیت زن توجه کند،ابتدا سر وضع ظاهری او را می بیند. بنابراین، سر و وضع شماهنگام عصر،پیش از ورود شوهرتان به خانه باید مرتب و منظم باشد. طبیعی است که وقتی ورود به خانه می بیند که از قیافه و ظاهر شما،زیبایی و شادمانی می بارداز بودن در خانه احساس سرزندگی و شادمانی می کند. شوهر شما دوست دارد که خود را برای او بیارایید و به خاطر این که با این کار او را می خواهید خوشحال کنید،شما را دوست خواهد داشت. هنگامی که او به خاطر داشتن یک زن جذاب و زیبا برآورده شد،او نیز سپاسگزار شما خواهد بودو خواسته های شما را با کمال میل برآورده خواهد کرد. پیامبر اکرم در پاسخ زنی که از او درباره حقوق شوهر بر همسرش پرسید،فرمودند:«... و علیها ان تطیب باطیب طیبها و تلبس احسن ثیابها و تزین باحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوة وعشیة ...؛وظیفه زن آن است که خود را با خوش بو ترین عطرها معطر سازد بهترین لباس هایش را بپوشد،بهترین زیور آلاتش را در برکندو هر صبح و شام خود را به شوهرش عرضه کند.»
7. به تمایلات جنسی شوهرتان با رغبت پاسخ دهید
یکی از راه های ابراز محبت به مردان از سوی همسرشان این است که نیازهای جنسی آنان را برآورده سازند. تحقیقات نشان می دهد که مردان، لذت بخش ترین زمان خود را زمانی بیان کرده اند که با همسرشان آمیزش داشته اند. آمیزش به مردان این اطمینان را می دهد که با همسرشان رابطه نزدیک دارند و خانمشان او را دوست دارد. البته مرد نیاز دارد که احساس کند دوستش دارند،نه آنکه تحملش می کنند. بعضی از زنان عمل آمیزش را طوری انجام می دهند که گویی دین خود را می پردازند و یا انجام مظیفه می کنند. برای آنکه شوهرتان از لحاظ احساسی و عاطفی خودش را وقف شما کند لازم است نیاز جنسی او را برآورده کنید. او نیاز دارد که بداند که از لحاظ جنسی به او تمایل دارید. برای بیشتر مردان،روابط جنسی گواه آن است که شما دوستش دارید. این کار همچنین تایید ارزش شخسی وی به شمار می آید. اگر شوهرتان در روابط جنسی احساس رضایت کند، حاضر است که به نیازهای عاطفی شما پاسخ گوید.
به دلیل اهمیت رابطه جنسی در زندگی زناشویی،در اسلام نیز بر پاسخ گویی زن به تمایلات زن تاکید شده است،از جمله،پیامبر اکرم فرمودند:«لا یحللا مراةان تنام حتی تعرضنفسها علی زوجها؛ برای زن شایسته نیست بخوابد،مگر اینکه خود را به شوهرش عرضه کند.»
خانه را برای شوهر آماده کنیم
آیا هنگام صبح که شوهرتان به سر کار می رود قوای تحلیل رفته او در خانه تقویت و تجدید شده است؟ وقتی که خسته و کوفته از کار به خانه بر می گردد به چه محیطی وارد می شود؟ شما خانم ها مسئول ایجاد و پرورش محیطی پر از لطف و صفا و با عشق و صمیمیت هستید. نفوذ و تصمیم شما در تشکیل یک خانه و خانواده خوشبخت و راحت بی نهایت مؤثر است. برای آنکه شوهرتان در خانه خود خوشحال و راضی باشد،این سه عامل اصلی را همیشه به خاطر داشته باشید:
1.با شوهرتان خوش اخلاق باشید
خوش اخلاق بودن شما بهترین راه جذب شوهر به خانه و راضی نگهداشتن او در خانه است. اگر می خواهید به خودتان و شوهرتان خوش بگذرد خوش اخلاق باشید. هنگام ورود او به منزل،به استقبال او بروید،به او سلام کنید، حالش را جویا شوید، با خوش رویی با او برخورد کنید، همیشه شاد و خندان باشید،اوقات تلخی و دعوا نکنید و خوش برخورد و شیرین زبان باشید. با اخلاق خوش می توانید خانه را به صورت بهشت درآورید و محیط منزل را با صفا و نورانی کنید. امام صادق (ع) فرمودند:«لا عیش اهنا من حسن الخلق؛ هیچ زندگانی ای گواراتر از خوش اخلاقی نیست.»
2.اسباب استراحت شوهرتان را فراهم سازید
هر اندازه که مرد کارش را دوست داشته باشد و با علاقه مندی و اشتیاق آن را انجام دهدباز در ساعات کار،اعصابش دچار خستگی می شود. اگر وقتی به خانه برگشت،این خستگی و ناراحتی اعصاب از بین بروداو می تواند قوای جسمی و روحی خود را تجدید کند و روز بعد با اشتیاق و آمادگی به کار برگردد. وظیفه فراهم ساختن اسباب استراحت شوهر، بر عهده شما خانم محترم است. بگذارید شوهرتان در خانه، راحت باشد و استراحت کند،با یکی دو استکان چای از او پذیرایی کنید. اجازه دهید برنامه دلخواهش را از تلوزیون تماشا کند و... راحت بودن مرد در خانه و فراهم بودن زمینه استراحتش او را جذب خانه می کند و به همسرش پایبند می سازد.
3. خانه تمیز و مرتب نگه دارید
نظم و ترتیب و تمیزی منزل،مرد را شاد و خوشحال می کند؛برعکس،کثیف و نامرتب بودن منزل، او را پریشان می سازد. خانه ای که به ندرت شام و ناهارش حاضر است، ظروف صبحانه و ناهارش تا موقع شام، نشسته گوشه آشپزخانه ریخته است، زباله و کاغذ و گرد و خاک کف اتاق ها پخش است، مرد را بیزار و متنفر می سازد. البته منظور ما، بی نظمی نامرتبی دائمی است. مسلما هر شوهر منظم و مقیدی حاضر است روزهایی که زنش کار فوق العاده،رختشویی، خرید و غیره دارد غذای شب مانده را بخوردیا به هم ریختگی خانه را تحمل کند و خم به ابرو نیاورد. در چنین مواقعی حتی اگراین وضع دائمی و مکرر نباشد،شوهر از بذل کمک و یاری نیز کوتاهی نمی کند.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خوشبخت ترین زوج ها ویژگی ها و عادات خاصی دارند. به همین علت تصمیم گرفتیم ۵ عادت مشترک بین زوج های خوشبخت را برایتان معرفی کنیم. شاید دوست داشته باشید شما هم یکی از آنها باشید.
۱. دنیایتان را گسترده تر کنید: مطمئناً همسرتان به خاطر اینکار از شما تشکر می کند. با اینکه لازم نیست با هر کسی که از راه برسد ارتباط دوستی برقرار کنید، هیچ دلیلی هم وجود ندارد که نتوانید از آن دیواری که اکثر ما بعد از ازدواج دور خودمان می کشیم عبور کنید و روابطتان را گسترده تر کنید. وقتی اجازه دهید دوستان و خویشاوندان وارد دنیایتان شوند و با آنها معاشرتی سالم داشته باشید، زندگی از آن حالت یکنواختی خارج خواهد شد.
۲. قدردان باشید: شاید کمی کلیشه ای باشد اما خیلی خوب عمل می کند.
۳. با عشق زندگی کنید
۴. سازگار باشید: همیشه می گویند، باید با آنچه که دارید شاد و خوشبخت باشید نه با چیزهایی که ندارید.
۵. از خوشی های ساده لذت ببرید: این یکی از مهمترین عادت هاست که خوشبختی را تضمین می کند.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران