این دفعه بنا به درخواست خانمها در مورد شناخت آقایون می نویسم
غار تنهای مردان
هر مردی یا کلا هر جنس مذکری چه قبل از ازدواج و چه بعد از ازدواج هر چند وقت یکبا که البته زمان خاصی ندارد احتیاج به غار تنهای دارد می دانید غار تنهای چیست؟ محیطی که در آن آقایان فقط خودشون هستند و افکار و وجدان خودشون که هر چند وقت یکبار با خود به فکر فرو می روند مشکلاتی که دراند از ذهنشان عبور می کند کارهای که تا کنون انجام داده اند چه خوب چه بد ه رفتارهای اطرافیانشان در قبال خود فکر می کنند و البته اکثر تصمیم های مهم را در همین غار تنهایی می گیرند آنها در این محیط هیچ کس را راه نمی دهند ترجیح می دهند کاملا تنها باشند اکثر مواقع در این حالت به یک نقطه خیرع می شوند ساید حتی به شما نگاه می کنند و حتی حرفهای شما را با اشاره تایید می کنند اما در فکر و ذهن آنها جریانات دیگری می گذرد این غار زمان و مکان خاصی ندارد بهتره زمانی که همسر شما در یک ئنیای دیگری سیر می کنند او را آسوده بگذارید مطمئن باشید اگر به این نتیجه برسد که مشکلش با مشورت کردن باشما حل می شود خود اینکار را انجام می دهد بهتره بدونید اکثر تصمیم گیریهای درست و به جا در همین غار تنهایی گرفته می شود چرا که مغز مردان یک محیط پردازشگر کاملا منطقی است و در تصمیم گیریهای بش از ۹۰ درصد منطق را دخالت می دهند شاید بارهای از یک مرد شنیده باشید سر یک موضوع که می گوید بزار یه کم فکر کنم جوابتو بهت می گم البته در مورد زنها هم شاید شنیده باشید اما این مورد در مردان خیلی بار تر می باشد معمولا زنان یه جواب سطحی در لحظه پرسش می دهند و بعدا فکر می کنند و پاسخ خود را اصلاح می کنند
افراط و تفریط را در مورد مردان هرگز اعمال نکیند
مردان در همه رفتارهای میانه روی و تعدیل را می پذیرند و کلا ذهنیت آنها با افراط و تفریط منطبق نیست و تداخل دارد حتی مطمئن باشید اگر شما در ابراز احساساتون هم افراط کنید فکر نکنید همسر شما واقعا احساسا رضایت می کند شاید رضایتمندی او موقتی باشد اما اگر در جای خود ابراز احساسا ت کنید و در جای خود از احساسا ت خود جلوگیری کنید شاید در برخورد اول همسر شما ناراحت شود اما در دراز مدت این رفتار شما می پذیرد و ابراز می دارد که چه زن منطقی دارد و هرجا به تناسب موقعیتش رفتار خاص خود را نشان می دهد
گیردادنهای بی جا مردان را عصبی میکند می کند
تا حالا شیاد بارها برای شما اتفاق افتاده باشد که مثلا قصد داشتید به مهمانی بروید و شوهرتان یک لباسی می پوشد که از نظر شما این لباس درخور آن مهمانی نیست به او می گویید لباسش را عوض کند این خیلی خوبه که شما به همسرتان توجه دارید اما زمانی هم اتفاق می افته که شما برای نشان دادن خود به دوستانتان از همسرتان می خواهید یک برخورد متفاوت از زات اخلاقی خود داشته باشد و یا یک لباسی که هرگز حاضر به پوشیدن آن نیست را به زور بر تن او کنید بهتره اینو بدونید مردان همیشه یک حس برتری نسبت به زنان دارند این کاملا طبیعی میباشد از این رو غرور آنها بی ش از زنان می باشد در برخورد های اینچنینی کمی صبور باشید و البته مردی می تواند موفق باشد که خاصیت انعطاف پذیری داشته باشد من هر جا اسم از جذبه میاورم بلافاصله واژه انعطاف پذیری هم بکار میبرم را که در هر رفتاری اعتدال حرفه اول رو می زنه زنان از نظر رنگ پردازی تنوع گرایی زیادی دارند و رنگها را بهتر از مردان تشخیص می دهند ( گرافیستهای خوبی می توانند باشند ) اگر می بینید شوهر شما یک لباس را چند بار در محل کار می پوشد در مهمانی های استفاده می کند این شاید از نظر شما یک عیب باشد اما چون شوهر شما بیشتر برخوردش با اقایان است پس در این موضوع آنها باهم بهتر می توانند ارتباط برقرار کنند حالا اگر شما که یک زن هستید یک لباس را در دو مهمانی بپوشید حتی اگر برای خودتان هم مهم نباشد ( که البته در مورد زنان محال است ) حتما برای دیگر زنان و دوستان شما مهم است و دقیقا به خاطر دارند شما در مجلس قبلی همین لباس را پوشیده اید
پولدارترین و لارج ترین مرد هم از ولخرجی بیزار است
در خرج کردن پول حتی پولی که مال خود شماست دقت کنید حتما می دانید که زنان ایرانی در استفاده از لوازم آرایشی رتبه سوم در جهان را به خود اختصاص داده اند صبر کنید قند دردلتان آب نشود این یک برتری نیست این نشان دهنده این قضیه هم می تواند باشد که زنان ایرانی چقدر از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستند که برای ساختن ظاهر خود و جلب توجه احتیاج به آرایش دارند ( این ذهنیت را به خاطر بسپارید هر چند که کمی به شما بر خورد منو ببخشید خودتون خواستید ) سعی کنید در انتخاب لوازمی که احتیاج دارید احتیاط کنید مارک دار بودن لوازم نشانه خوب بودن آنها نیست و البته زنان در انتخاب و خرید یک جنس از این نظرمایلند مارک دار خرید کنند که این قضیه را به فلان کس نشان دهند که چقد مایه دار هستند و یا اینکه اون مارک امسال مارک مد سال شناخته شده ( یه موقع فکر نکنید و پشت سر من نگید من امول هستم ) اما آقایان در خرید معمولا جنس و پشتیبانی کلا براشون اهمیت دارد که این هم برگرفته از منطق آنهاست البته زنان غیر منطقی نیستند اتفاقا می شود گفت زنان در ابراز احساسات منطقی ترین رفتارها را دارند
رابطه جنسی و سردی مردان پس از ازدواج
کلا میل جنسی در مردان البته متاسفانه در مورد کسی که این رابطه را قبلا تجربه کرده اند حدود ۴۰ درصد افت می کند ایم بر میگرده به رفتار شما این هنر شماست که طوری رفتار کنید که همیشه برای شوهر خود جذاب باشید و شوهر شما همیشه توسط شما تحریک شود مثلا یکی از خصوصیاتی که من برای ازدواج مد نظرم هست همینه که دوست دارم همیشه توسط همسر اینده ام تحریک شوم و اینقدر همسرم در این قضیه ماهر باشد که من توسط هیچ زن دگری تحریک نشوم خیلی سخته اینطور نیست ؟ اما شدنیست و مطمئن هستم شما زنان خوب شما همسران دلسوز شما زنانی که قصد دارید شوهرتان هیچ کمبودی حس نکند این کار رو راحت بتوانید مثل باقیه کارها انجام دهید دست شما همسران درد نکنه کار شما قابل تقدیر است ( البته اگر مردهای ایرانی قدرت درک برخی مسائل رو داشته باشند ایم یکی رو نوشتم که سر قضیه بالا یک به یک مساوی باشید و پشت سر من حرف در نیارید)
حاشیه در بیان یک مطلب مردان را شکنجه می دهد
بارها گفتم اگر قصد دارید یک موضوع را با شوهر خود در میان بگذارید مسفقیم برید سر اصل مطلب یه حرفو اینقدر میپیچونید که خودتون هم فراموش می کنید چی می خواستید بگید خلاصه کلام صغری کبری نکنید مردا ن حوصله اینکه (مثلا شما می خواهید بگید زن برادر شوهرتون در مجلس غقد یکی ار اقوام به شما یه حرفه بدی زده اکثر وقتها اینطوری این مسنله رو بیان می کنید اول میگید عقد فلانی یادته که ماشین فلان کس چرخش پنچل شد که فلانی او لباسو پوشیده بود بعد رفت فلان جا اونطوری شد راستی دستبند فلان کسو دیدی دستش خیلی قشنگ بود خواهرت می گفت از فلان مغازه خریده اما بدل بودا ) آیا شما به خاطر دارید چی می خواستید بگید ؟ این برخورد شما مردان را واقعا زود خسته می کند مردان در برخی موارد صبور نیستند این از آن جمله موارده
چه رفتارهای مردها را خشنود و گرم می کند
۱) وقتی از سر کار میاد خونه خسته نباشید گفتن شما از ته دل و البته هر چند وقت یکباری بوسیدن اون می تونه خیلی روی مردان تاثیر گذار باشد ( بعض دختران زمانی که دوست پسر دارند روزی صد بار آنها را می بوسند اما در مورد همسر آینده خود کوتاهی میکنند بعضی ها هم که خجالت میکشند )
۲)به خریدهای که انجام داده گیر ندهید بگزارید بعدا سروقت به شوهرتان تذکر دهید مثلا زمانی که با او تنها نشستید و همان میوه هارا که شوهرتان تهیه کرده دراید نوش جان می کنید بهترین موقعه میباشد
۳) اگر صاحب فرزند هستید احترام همیدیگر وجلوی فرزندان حفظ کنید اصلا به هم توهین نکنید
۴) مردان دیر اصلاح می شوند کمی صبور باشید
۵) یادتان نرود همیشه برای شوهرتان زیبا ترین آرایش را انجام دهید و تحریک آمیز تیرن پوشش را در تن و ناز ترین رفتار را در برخورد خود اعمال کنید
۶) هر چند وقت یکبار زمانی که نشسته با رفتارهای معکوس او را غافلگیر کنید مثلا موهای او را بر هم بزنید این شیطنت شما به نوعی در ذهن همسر شما ماندگار می شود البته این یک مثال بود و قید شده هر چند وقت یکبار می دانید که مردان به موی سر حساس هستند البته اگر بعد از ازدواج شما موی سری برای او گذاشته باشید
مطالب پیشنهادی:
مضرترین عوامل برای میل جنسی زنان و مردان
اهمیت آغوش کشیدن و بغل کردن برای سلامتی
اگر بتوانیم، خود را در نقطه نظر همسرمان قرار دهیم، به گونه ای که نحوه تفکر و بینش او را نسبت به مسایل عیناً درک نموده و از دیدگاه او نسبت به مسایل و دنیا بنگریم، به مرز تفاهم با همسر خود رسیده ایم. در چنین موقعیتی، رابطه حسنه به مفهوم عمیق آن بر زندگیمان سایه می افکند.
موقعیت هایی که تفاهم به عنوان یک عامل تعادل بخش حضور می یابد، دو گونه هستند:
1. تفاهم در خلوت
2. تفاهم در جلوت (حضور دیگران)
آن چه که در خلوت زندگی و فرصت های شخصی برای زوجین فراهم می شود، حائز اهمیت اساسی است. زن و شوهر، باید برای لحظه هایی که دور از هیاهوی زندگی، در کنار هم هستند، توجهی خاص قائل شوند و این لحظه ها را «برای هم» و «با هم» باشند. تفاهمی که زاییده چنین فرصتی باشد، رشد نموده و در حضور دیگران به بار می نشیند. مبنای تفاهم در خلوت و در حضور یکدیگر، احساس ارزشی است که هر یک برای شخصیت مقابل، قائل است؛ با این زمینه مناسب، زوجین، فرصت می یابند که در حضور دیگران، تفاهم خود را حفظ نموده و حتی با جدیت خاصی حریم یکدیگر را مراعات نمایند؛ به ویژه زمانی که همسرشان به ایراد مطالبی مناسب در حضور جمع می پردازد، همفکری و همدلی خود را با علامت تصدیق و تأیید، ابراز می دارند و مطالب بیجا و غیر ضروری او را با سکوت و پیشنهاد خویش، به مسیر گفت گوهای ثمر بخش و سازنده باز می گردانند.
بدترین همسران، آنهایی هستند که بلافاصله اثر سخن همسرشان را در دیگران خنثی می کنند.
توصیه های تربیتی
چه دستور العمل مشخصی برای دستیابی به تفاهم و رابطه حسنه وجود دارد؟ و راه های عملی وصول به آن کدام است؟ حال برخی شیوه های کاربردی وصول به تفاهم را ارائه می دهیم:
1. در هنگام گفتگوی همسرمان، با نهایت دقت به مطالب وی گوش فرا داده و آن گونه عمل نماییم که گویی جز به وی و سخنانش، به موضوع دیگری توجه نداریم، و از انجام هر عملی که مغایر با حالت توجه باشد، خود داری می کنیم.
این کیفیت، در تکنیک های مشاوره به اصطلاح «هنر خوب شنیدن» موسوم است؛ حالتی که بیانگر پذیرش طرف مقابل و مطالب وی می باشد و کاربرد فراوانی در مشاوره دارد.
2. با مطالعه در حالات و روحیات همسر خود، فهرستی از علائق و تمایلات وی، به دست می آوریم و نسبت به آن ها خود را متعهد و ملزم می دانیم. تأمین علائق اصولی همسر، و نقطه شروع سخن را بر یکی از علائق وی متکی نمودن و به ویژه در مورد تمایلاتش به گفتگو نشستن، راه را برای رشد تفاهم، هموار و تسهیل خواهد نمود.
3. از مقایسه او با دیگران به شدت بپرهیزیم. این رفتار، به رابطه حسنه آسیب وارد می کند. همسرمان انسانی است منحصر به فرد و دارای ویژگی های شخصیتی اعم از مثبت و منفی که قابل مقایسه با هیچ فرد دیگری نیست. از این رو، در مواقع ضروری، می توان او را با خودش (گذشته او) مقایسه نمود و میزان پیشرفت اخلاقی و معنوی و فکری اش را مورد تقدیر قرار داد. این عمل بر درجه تفاهم زوجین خواهد افزود.
4. نحوه برقراری ارتباط کلامی نیز از عواملی است که در ایجاد تفاهم، نقشی تعیین کننده دارد. همسرانی که می دانند از چه عبارات و کلماتی برای بیان مقصود استفاده کنند، به خوبی مسیر حرکت خویش را در زندگی هموار می نمایند.
هر واژه یا کلمه دارای نوعی بار روانی و عاطفی است و تأثیرات مسلمی را بر شنونده بر جای می گذارد. یک ارتباط کلامی موفق، رابطه ای است که هیچ یک از طرفین از کلمات تحریک آمیز و موهن، استفاده نمی کنند.
زبان ملایم و نرم و برخوردار از احترام، حق مطلب را به خوبی ادا می کند و اعتماد و اطمینان در طرف مقابل می آفریند و بر عکس، زبان تند و زننده و تحریک آمیز، برای هیچ ارتباطی مفید نیست، حتی اگر گوینده بر حق باشد.
5. در مناسبات با همسر، صداقت همچون پل ارتباطی موثر، موجب می شود که زن و شوهر، میل و رغبت وافر و کاملی برای صحبت با یکدیگر پیدا کنند و از این طریق بر رشد شخصیت خود و همسرشان بیفزایند.
لازم است برای نیل به تفاهم، صداقت را از انگیزه ها و نیات درونی، آغاز نموده، به جریان گفتگوها و مناسبات، تسری بخشید. به مصداق، «رستگاری در راستی است». زن و شوهر زمانی به کاخ سعادت زندگی دست می یابند که پایه های آن را بر صداقت و درستی، پی ریزی نمایند.
همگرایی در برابر واگرایی
یکی از عوامل تعیین کننده موفقیت و یا عدم موفقیت در زندگی، نحوه مدیریت کانون خانواده است. چنانچه خانواده به صورت یک حوزه متشکل و وحدت یافته و منتظم اداره شود، تصمیمات، اندیشه ها و کنش ها به سوی یک کانون جهت گیری می شود و مرکزیت مقتدر و متحدی به وجود می آید. زن و شوهر در این کانون، در کنار یکدیگر قرار می گیرند و به مرور زمان، قطب واحدی در تصمیم گیری و هدایت زندگی شکل می گیرد. چنین کیفیتی به نام «همکنشی» و یا «همگرایی» موسوم است و از طریق آن خط مشی خانواده برای حال و آینده، روشن و مشخص است و الگوی مطلوبی برای تنظیم مناسبات زوجین، فراهم می شود. در این جا، اصطلاحاً همگرایی را مترادف با هماهنگی و واگرایی را مترادف با ناهماهنگی، آورده ایم.
از ویژگی های خانواده متعادل، تشخیص مصلحت زندگی و ترجیح آن بر منفعت شخصی است و این خصوصیات در پرتو همگرایی زوجین، امکان پذیر است. قرار دادها و مقررات در این خانواده، مورد احترام است ولی آن جا که پای مصلحت بزرگتری در میان باشد، هر یک از زوجین از انعطاف پذیری روحی خاصی برخوردار است که خواسته های فردی را فدای پیشبرد اهداف زندگی خواهد نمود.
در پاره ای از موارد، همگرایی در رابطه زوجین با یکدیگر، قابل حصول است، ولی والدین در زمینه نوع برخورد با فرزندان، به واگرایی (ناهماهنگی) می رسند.
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
درآمد
عشق میتواند بسیاری از تنشها میان زوجها را محو کند و بر خودمحوریها سرپوش بگذارد. اما عشق به خودیِ خود مشکلات زندگی را حل نمیکند، فقط انگیزهی قدرتمندی را برای غلبه بر آنها فراهم می سازد. حفظ پیوند ازدواج مُستلزم وجودِ عوامل دیگری است که اگر حضور ندارند، زن و شوهر باید آنها را در زندگی خود به وجود آورند.
اغلب زوجها در اوایل آشنایی، تحت تاثیر عشق و علاقهی شدید، درجنبههای مثبت همسرشان مبالغه میکنند و در یکدیگر تواناییهای میبینند که وجود خارجی ندارند. اما وقتی عشق و علاقه و هیجانِ شدید اولیه از بین میرود، کم کم به این نتیجه میرسند که آنچه فکر میکردند، تَوهّمی بیش نبوده است. در این شرایط آیا فقط دو راه وجود دارد: طلاق یا تحمل؟
بسیاری از مشکلات و عدم تفاهمها، در اصل سوءتفاهم هستند. رابطهی دو شخص هر چه نزدیکتر باشد، در معرض سوءتفاهم بیشتری قرار میگیرد چرا که زندگیِ زناشویی بیش از هر رابطهی صمیمانهی دیگری در معرض سوءتفاهم قرار دارد. خارج از مناسبات زناشویی، زن و مرد راحتتر با این فرایندهای ذهنی رو به رو میشوند و آن را زیاد جدی نمیگیرند، اما در مناسبات زناشویی این سوءتفاهمها میتوانند سبب بروز مشکل شوند.
وقتی زن و شوهر با هم اختلاف پیدا میکنند، رفتارهای از آنها سر میزند که انگار رو در روی یکدیگر جبههگیری کرده اند و تحت تاثیر این برداشت ذهنی، چشماندازی که از یکدیگر دارند، خراب میشود. روانشناس مشهور و بنیانگذار مکتبِ شناختی در روانشناسی، داکتر «آرون بک»، معتقد است که مهمترین علت مشکلات زناشویی، سوءتفاهم است. به عقیدۀ او، تفاوت در نحوۀ نگرش افراد باعث بروز اختلافات و پیامدهای ناشی از آن میشود. یعنی نباید تصور کرد که پایۀ اختلافات همواره سوءنیت و یا بدذاتی دو طرف یا یکی از آنهاست. بلکه در بیشتر موارد از این واقعیت ناشی میشود که هر یک از آنها صادقانه، مسئله را به شکل متفاوتی میبیند. بِک معتقد است گاهی آنچه گفته میشود با آنچه شنیده میشود کاملاَ تفاوت دارد.
توجه کردن، گوش دادن، سؤال کردن، گسترش فرهنگ صراحت و مبادلۀ اطلاعات صحیح، از جملۀ مؤثرترین راههای مقابله با سوءتفاهم اند. یکی از تکنیکهای مؤثر و کارساز در عرصۀ روابط عمومی انسانی، تبدیل «شکایت» و «انتقاد» به «درخواست» است. به جای آنکه انرژی خود را صرف برخوردهای عصبی و بحثهای زائد و بینتیجه کنیم، میتوانیم از «درخواست» استفاده کنیم. به جای نسبت دادنِ خصوصیات منفی به یکدیگر و تاپه زدن، باید وقت معینی را برای گفت وگو دربارۀ حل اختلافات در نظر بگیریم. شاید بهتر باشد هر هفته زمان مشخصی را به این امر مهم اختصاص دهیم. اگر دو طرف پیش از آن که کار به جای باریک بکشد، سوءتفاهمها را شناسایی و اصلاح کنند، میتوانند توفان بحران را مهار نمایند.
زن وشوهر باید انعطافپذیر، پذیرنده و باگذشت باشند. اشتباهات یکدیگر را تحمل کنند، و به خصوصیات منحصر به فرد هم ارزش بدهند. همسران توقعاتی از یکدیگر دارند: هر کدام انتظار دارد که از عشق بیقید و شرط، صمیمیت، وفاداری، و حمایت دیگری برخوردار باشد. وقتی مشکلات نمایان میشوند و خصومت و لجبازی شدید میشود، زن و شوهر جنبهی مثبت و نقاط قوت یکدیگر را فراموش میکنند. آرام آرام کار به جایی میرسد که اصل زندگی مشترک زیر سؤال میرود و گرفتاریِ اصلی و عامل سوءتفاهم فراموش میشود.
پس از ازدواج که انتظارات خفتهی دو طرف بیدار میشوند، زن انتظار دارد شوهرش بدون استثنا از او در مواقع بروز بحرانهای روحی حمایت کند. همیشه وقتشناس باشد و از همهی اینها مهمتر، در هر لحظه به او دسترسی داشته باشد. با اینحال، شاید این زن هرگز انتظاراتش را با شوهر خود در میان نگذارد. فرض زن این است که انتظاراتش به قدری طبیعی و واضح هستند که نیازی به طرح آنها نیست.
اگر بعد از تجربههای مُکرر، اشخاص به این نتیجه برسند که همسرشان به این معیارها پایبند نیست و مثلاَ از یاری دادن و درک احساس و همدردی شانه خالی میکند، در نظرشان تصویر همسر و خود ازدواج در مجموع از مثبت به منفی میگراید. با آموزش دینامیسم ازدواج، یعنی درک حساسیتها و نیازهای طرف مقابل، رسیدن به تصمیمات همگون و یافتن راههای لذت بردن بیشتر از یکدیگر، بسیاری از مشکلات خانوادهها برطرف خواهند شد. در واقع برخی از چشمگیرترین موفقیتها شامل حال زوجهایی شده اند که با داشتن زندگی سعادتمند، باز هم طالب رابطهی بهتری بوده اند.
زندگی خانوادگی و روابط زن و شوهر در زندگی مشترک با چالشهای متعددی رو به روست: چگونه برداشتهای منفی و سوءتفاهمها بر جنبههای مثبت ازدواج غالب میشوند؟ چرا تصویر زن و شوهر از «همه چیز خوب» به «همه چیز بد» میرسد؟ چگونه زن و شوهر میتوانند درحالی که نسبت به یک حادثه نظرات کاملاَ متفاوتی دارند، با هم کنار بیایند؟ چگونه معیارهای بیانعطاف، به ملالت و عصبانیت میانجامد؟ چرا زن و شوهر صحبتها را آن طور که «هستند» درک نمیکنند و چرا حرفهایی را میشنوند که اصلاَ مطرح نشده اند؟ چگونه تعصبات شخصی و فقدان مهارتهای لازم کار تصمیمگیری را با دشواری رو به رو میسازد؟ چگونه صحبت باید به جای ایجاد رنج و دلخوری، شادی و شادمانی بیافریند؟
اغلب تغییر رفتار زن یا شوهر بهبود قابلملاحظهای در رفتار همسرش ایجاد میکند. برخی اوقات برداشت ما از افکار و احساسات دیگران بیشتر مبتنی بر احساسات درونی، اضطرابها و انتظارات شخصی است و نه ارزیابی منطقی دیگران. برای مثال، یک خانم افسرده ممکن است در برخورد با نگاهِ خستهی شوهرش فوراً پیش خود نتیجه بگیرد که «او از من خسته شده است». و یا اگر خانم مضطرب باشد، وقتی همسرش دیر به خانه برگردد، فکر کند که: «نکند در یک حادثهی رانندگی جانش را از دست داده باشد؟» عواطف و احساسات معمولاً بطور مستقیمً منتقل نمیشوند، بلکه توسط لحن صدا، اشارات صورت، و عمل و رفتار ما انتقال مییابند.
«تردید در شایستگی» هم معمولاَ تولید گرفتاری می کند. برای مثال، وقتی مرد از یک خانوادهی نسبتاً فقیرتر با تحصیلات پایینتر باشد، اما خانوادۀ زن تحصیلات دانشگاهی داشته باشند، ممکن است زن از موضع برتریطلبی و آمرانه حرف بزند (یا برعکس). در این شرایط، مرد احساس حقارت میکند و چون تقصیر را به گردن زناش میاندازد، اندوهاش به عصبانیت میانجامد. این دلتنگی و اختلاف بهزودی به سایر جنبههای زندگی نیز سرایت میکند. اگر شوهر زمانی تنها به دلیل قطع صحبت از سوی همسرش ناراحت میشد، حالا از هر رفتار او احساس ناراحتی میکند و برای هر کار او دنبال عیب و نقص است و در نتیجه در همۀ زمینهها (در سلام و احوالپرسی و در معاشرتهای اجتماعی) با نگرش «سیاه و سفید» دیدن امور، به انتقاد از همسر مینشیند. در این حالت مباحث خانوادگی، انجام کارهای منزل، مسائل مالی، روابط جنسی و اوقات فراغت، تولید اختلاف میکنند. مسائل حل شده در گذشته، از نو مطرح میشوند، مشاجرههای داغ ایجاد میکنند و در نهایت بینتیجه و حلناشده باقی میمانند.
بسیاری از زوجهایی که در زمینۀ ارتباط زناشویی با دشواری رو به رو هستند و با این حال نمیخواهند با مراجعه به مشاوران امور زناشویی، فکری به حال خود کنند – حتی اگر با مشکلاتی در این حد رو به رو نباشند- میتوانند با رعایت چند اصل مهم، لطمات ناشی از گفت و گوی تند را به حداقل برسانند:
ممکن است زن و شوهر در زمینۀ مدیریت خانه، رسیدگی به اولاد و در سایر موارد، بیدلیل حالت برافروخته و عصبانی داشته باشند. در این حال، به جای آن که با نیش و کنایه و انتقاد سعی در حل مسائل خود داشته باشند، باید در کمال آرامش و به طور منطقی با یکدیگر از خواستههای خود حرف بزنند.
اغلب اوقات زن یا شوهر به دلیل آن که خود را حق به جانب میداند، از نیش و کنایه در حرفهایش استفاده میکند. دلیل دیگرش نیز آن است که یا اصلاَ با روشهای دیگر آشنا نیست و یا به اثربخشی آن باور نددارد و متوجه نیست که رفتارش نه تنها بیحاصل است بلکه اغلب با ایجاد رنجش، مخالفت و تلافی، سبب بدتر شدن اوضاع میشود.
مفهوم «بکش تا کشته نشوی»، اگر در زمانهای گذشته کاربُرد داشته، اما در زندگی خانوادگی کاربرد مفیدی ندارد. زن و شوهر باید به جای عصبانیت، راه خویشتنداری را بیاموزند و خشم خود را کنترل کنند. فنون کنترل و خویشتنداری از روشهای سادهای تشکیل میشود، مانند تأمل هنگام اقدام در حالت خشم، اجتناب از برخوردهای خصمانه، رعایت اعتدال و ترک صحنهی گفت و گو وقتی گفت و گو شکل جنجال و مشاجره را به خود میگیرد. بسیاری از اشخاص تحت تاثیر آرامش فوری و رضایت خاطری که اغلب در پیِ عصبانی شدن به آن میرسند، عکسالعمل آنی نشان میدهند. اما آنچه در نظر نمیگیرند، تاثیری است که روی همسر خود گذاشته اند.
عوامل نگهدارندۀ ارتباط عاشقانه میان زوجها عبارت اند از: تعهد، صمیمیت، اعتماد و همکاری و اینها از این پیوند عاشقانه حفاظت میکنند. برای مثال، وقتی بدانید همسرتان هرگز شما را تنها نخواهد گذاشت، احساس امنیت میکنید.
همکاری
چگونه میتوانید انتظار بهبود رابطهی را داشته باشید که در آن زن و شوهر با هم همیشه درگیر و در حال جنگ اند، از هم تصویرهای منفی دارند، و یکدیگر را دشمن میبینند؟ در این شرایط نمیتوانیم تغییرات بنیادینی را انتظار داشته باشیم. البته جای خوشبختی است که انسان معمولاً موجودی خودمدار نیست، بلکه توانایی همکاری و از خودگذشتگی را نیز دارد. همکاری در ازدواجِ منطقی، با شیدایی و از خودبیخودشدگیهای رمانتیک متفاوت است. در یک ازدواج منطقی ممکن است علاقهها و هدفهای زن و شوهر متفاوت باشند، اما راه مذاکره و رسیدن به توافق، برای مثال در زمینۀ تقسیم کار یا تربیت فرزندان برای دستیابی به هدف بلندمدتتر، یعنی برخوردار شدن از روابط لذتبخش و با ثبات، وجود دارد. البته پاداشهای فوری هم در کار اند. روحیۀ همکاری، راضی کردن همسر و حل و فصل مسائل، در ذات خود شادیآفرین است. بسیاری از زوجها، در خوشیها و غمهای یکدیگر شریک میشوند.
تعهد
اعتماد
اعتماد بصورت ساده یعنی اینکه: میدانم که میتوانم در مواقع عادی و اضطراری روی همسرم حساب کنم. می دانم که همسرم هنگام نیاز به کمک من خواهد شتافت. میتوانم به همسرم اعتماد کنم که به طور قصدی، کاری برخلاف منافع من انجام نمیدهد.
ممکن است زن و شوهر به رغم تعهد نسبت به ازدواج خود، نتوانند احساس اعتماد و اطمینان مُحکمی در یکدیگر ایجاد کنند. ایجاد اعتماد دشوار، و شکستن اعتماد آسان است. بسیاری از اشخاص در مواقع به خصوصی به همسرشان اعتماد میکنند، اما این اعتماد همیشگی نیست. برای مثال ممکن است در زمینهی مصارف، روابط با افراد خانوادهی همسر، و یا صرف وقت در بیرون از منزل، احساس اعتمادی وجود نداشته باشد. در این شرایط ممکن است، زن و شوهر در اثر آگاهییافتن از بیاعتمادی همسرشان، از او رنجیده خاطر شوند، و حتی این بیاعتمادی، آنها را به سرکشی و طغیان بکشاند و مترصد اقدام گرداند.
مطلق کردن و مطلق دیدن امور هم بیاعتمادی بیشتری را فراهم میسازد. مثلا شوهری که در مورد به خصوصی قابل اعتماد نبودن همسرش را تجربه میکند، ممکن است به این نتیجه برسد که:«هرگز نمیتوانم به او اعتماد کنم.» پس چه بهتر که زن و شوهر در زمینهی اعتماد و مقولات مشابه، به جای مطلق کردن، به نسبی دیدن بپردازند. واقعیت این است که هیچکس در همهی لحظات قابل اعتماد نیست. از این گذشته، طرز برداشتها و احساسات ما از دقیقهی تا دقیقهی دیگر تغییر میکنند و گاه ممکن است باوری که در هنگام خشم و عصبانیت داریم کمی دیرتر دچار تغییر شوند. از آن گذشته، به حکم عقل و منطق، باید برخی از واقعیتهای ناخوشایند را در پردهی اغماض و چشمپوشی قرار دهیم.
صمیمیت
توجه به خواستههای همسر، همراهی او در سختیها و این طرز تلقی که: «به منافع همسرم و آنچه به سود اوست، اولویت می دهم، و همسرم را مانند یک دوست صمیمی در حمایت خود می گیرم،» به ایجاد صمیمیت میانجامد.
ازدواج به شما پاداشهای بس ارزشمندی میدهد. دوست داشتن، مورد محبت قرار گرفتن، صمیمیت، با هم بودن، رسیدگی به یکدیگر، امنیت عاطفی، این تصور که کسی هست که روح خستۀ تان را آرامش بخشد، با یأسها و دلتنگیهایتان در ستیزد، با شما در هیجانات و اتفاقات خوشایند سهیم شود و رضایت خاطر ناشی از داشتن فرزند را به شما هدیه کند، از جمله موهبتهای زندگی مشترک اند.
وفاداری
گاه به اشخاصی برمیخوریم که هر چند از ازدواج خود راضی هستند، اما حاضر نیستند به خاطر زندگی مشترکشان ازخودگذشتگی کنند. میخواهند از هر درختی میوهی بچینند. برای مثال، از یکسو، امنیت عاطفی و ادامهی عشق و محبت ناشی از ازدواج را میخواهند و از سوی دیگر آزادی و نپذیرفتن مسئولیت را که ویژهی زندگی تجرد است، طلب میکنند.
نوع دیگر و فاداری با این طرز تلقی تبیین میشود که: «درست یا غلط، او همسر من است.» یا: «او از من حمایت میکند و مرا از خود طرد نمیکند.» اینها به این معناست که زن و شوهر باید بتوانند به طور دائم روی حمایت همسر خود حساب کنند. جانبداری، به اینکه حق با کیست ارتباطی ندارد. ممکن است در روابط زناشویی جانب بیطرفی را گرفتن، مفهوم وفادارنبودن را تداعی کند. از این رو در شرایط برابر، جانب همسر را گرفتن، بهتر از قضاوت بیطرفانه است. در برخی ازدواجها، بیوفایی، به خصوص بیوفایی نوع اول، به سکوت برگزار میشود و زن و شوهر بیآنکه به روی خود بیاورند، بیوفایی همسر خود را قبول میکنند. اما در اغلب موارد، بیوفایی نقطهی اوج نداشتن صمیمیت و بیصداقتی است. در این شرایط اگر کار ازدواج به طلاق هم نکشد، بیوفایی رنجشی ایجاد میکند که ممکن است برای همیشه بر روابط زن و شوهر حاکم شود.
صرف نظر از اشکالات اخلاقی، بیوفایی و خیانت نسبت به همسر، بهقدری در پیکرهی روابط نفوذ میکند که بر تصور ذهنی او اثر میگذارد و میتواند روابط زندگی زناشویی را از هم بپاشد.
منبع:
برگرفته از «عشق هرگز کافی نیست»، اثری از آرون بِک با ترجمۀ از مهدی قراچه داغی
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عروس خانم های عزیز می توانید برای یافتن راه سالم زیستن با همسرتان به سایت زیر مراجعه کنید.
http://healthyfooddiet.blogfa.com/
مطالب بیشتر:
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
به عقیده بسیاری از فلاسفه و دانشمندان، انسان موجودی مدنی است. به همین دلیل محتاج به پناه و یاور و نیز یاری دلداری است تا با او معاشرت داشته و در مسیر پرپیچ و خم زندگی، غمخوارش باشد. ازدواج با رعایت اصول و شرایط لازم، استفاده از کمک مشترک را برای دختر و پسر جوان تسهیل مینماید و به آنها کمک میکند تا در زندگی فردی و اجتماعی موفقیتهای بیشتری به دست بیاورند. حال آنکه دختران و پسران جوان مجرد از کمکهای همسر خود بینصیب مانده و از بسیاری موقعیتها و فرصتهای مناسب که در زندگی به وجود میآیند بیبهره میمانند. بنابراین امر ازدواج برای زوجهای جوان امری ممدوح و پذیرفتنی است به گونهای که دختران و پسران جوان به محض رسیدن به شرایط و سن ازدواج باید مبادرت به آن کنند. با این وجود آمارهای نگرانکنندهای که از اختلافات و جداییها در میان زوجهای جوان حکایت دارند نشاندهنده این نکته است که بسیاری از دختران و پسران جوان راه و رسم همسرداری و همسرگزینی را نیافته و ندانستهاند و این بر بزرگترهای خانواده است که الگوها و نمونههای موفق را برای زوجهای جوان نمونه آورده و راه و رسم زندگی آنها را بازگو دارند. علاوه بر این، همسران جوان باید به نکاتی سخت توجه داشته و آنها را رعایت داشته تا زندگیشان در همان آغاز راه دچار تلاطم و تلخی نشود. برخی از این نکات که لازم است دختر و پسر جوان به کار گیرند و آنها را آویزه گوش دارند به ترتیب زیر است:
۱) زندگی مشترک عرصه کمال است نه صحنه پیکار. بنابراین یار و یاور هم باشید و سعی نکنید بر همسرتان تسلط یابید. به عبارت دیگر با هم و در کنار هم باشید نه جدا از هم و رو در روی هم! خانواده زمانی موفق خواهد بود که در آن هماهنگی وجود داشته باشد و همه اعضا در یک محفل انس با کمال صمیمیت و شادی زندگی کنند. بنابراین همسران جوان باید از هر نوع رفتاری شامل طعنهزدن، تحقیر و مقایسه کردن همسر با دیگران و ... پرهیز نمایند.
۲) از ابراز محبت نسبت به یکدیگر دریغ نورزید. ابراز محبت بهموقع در زندگی مشترک، نشاط و طراوت و علاقه را به دنبال خواهد داشت. این امر فقط لازمه چند روز نخستین ازدواج نیست بلکه با گذشت زمان نهال نوپای زندگی به درختی تناور تبدیل میشود که نیاز بیشتری به آبیاری دارد. با ابراز محبت و نشان دادن عشق و علاقه به هم، میتوان این درخت تناور را برای همیشه بارور و باطراوت نگاه داشت و بر نشاط آن افزود.
۳) عاشقانه به هم نگاه کنید. نحوه نگریستن هر یک از ما به دیگری، به «چگونه بودن ما» بستگی دارد نه به «چگونه بودن او».
شیفتگی زمانی حاصل میشود که فکر کنید همسرتان فردی باشکوه، ناب، صمیمی، خوشخُلق و خوشبرخورد است. این شیوه نگرش به همسران جوان میآموزد به جای اینکه عشق را جستجو کنند، با عشق و محبت به زندگی نگاه کنند.
زبان نگاه، زبان مؤثری است. شما با نگاه کردن به طرف مقابل به او میفهمانید به صحبت کردن با وی علاقهمند هستید. حالات نگاه کردن اثر معجزهانگیزی در ایجاد صمیمیت میان زوجین جوان دارد. میل به صمیمیت نه تنها جنبه جسمی بلکه جنبه روانی نیز دارد.
۴) وقتی زن یا مرد جوان اشتباه میکنند، صادقانه و صمیمی اعتراف کنند. صداقت و اظهار پشیمانی و ندامت تنها علاج واقعه است. قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد.
۵) در مطرح کردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعی کنید خود را هم دخالت دهید. مثلاً به جای اینکه بگویید «چرا با فلانی این طور برخورد کردی»، بهتر است بگویید: «کاش با فلانی این طور برخورد نمیکردیم.»
۶) اگر خطایی از همسر خود مشاهده نمودید، زود از کوره در نروید و سفره دلتان را نزد هر کسی باز نکنید. بخصوص پیش پدر و مادرتان درددل نکنید زیرا این کار موجب سرافکندگی همسرتان شده و امکان آشتی را بسیار ضعیف میکند.
۷) اگر میخواهید عشق و علاقهتان تداوم داشته باشد، نخست باید بدانید زمان کافی را برای با هم بودن و ابراز محبت کردن اختصاص بدهید. سعی کنید به انگیزه عشق و ازدواجتان بیندیشید؛ با همسرتان در باره نخستین روزهای آشنایی و دوران خوشِ اولین روزها گفتگو کنید. یادآوری شادیها و رویدادهای شیرین، هم وجودتان را گرم کرده و هم تازگی و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد.
۸) انعطافپذیری یکی از ویژگیهای مهم برای ایجاد سازگاری بیشتر و سلامت روانی است. با چشمپوشی و نرمش نسبت به برخی رفتارهای کودکانه و لجبازیها نه تنها میتوان از تنشهای بیدلیل پیشگیری نمود، بلکه میتوان از همان اول زندگی بنیاد خانواده را مستحکم نمود. زوجهای جوان باید به خاطر داشته باشند که مسائل و موارد اختلاف و یا اختلافبرانگیز را برای رسیدن به یک دیدگاه مشترک طرح نمایند، نه به تکرار و تثبیت کدورتها و دشمنیها.
منبع : مجله پیام زن
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در کشور ما فرهنگ و آداب و رسوم انتخاب همسر، شکل ازدواج وزندگی مشترک (مانند بسیاری از مقولات دیگر)به طرز غریبی یکدست نیست. رفتار برخی پدر و مادرها و خانواده ها عاقلانه، آزاداندیشانه و فراتر از باورهای ناکارآمد سنتی است.
خانواده هایی که به فرزندان شان سفارش می کنند در انتخاب همسر عجله نکرده، نهایت دقت را به کار گیرند و به آنان فرصت کافی برای شناخت فرد منتخب شان را می دهند و از آنها می خواهند پیش از اطمینان یافتن بر درستی انتخاب همسر وارد زندگی مشترک نشوند، پس از ازدواج نیز اختلاف نظر بین زن و شوهر را کاملاً طبیعی دانسته و هنگام مشاهده مشکلات راه حل های منطقی و عاقلانه همچون مراجعه به مشاور را پیشنهاد می کنند. سفارش بچه دار نشدن در نخستین سال های زندگی را آویزه گوش زوج جوان کرده و اگر تشخیص دادند که زندگی زن و مرد جوان به جایی رسیده است که کفه رنج و عذاب و تحمل و مدارا از کفه آرامش و شادی و لذت سنگین تر است، جدایی دوستانه و انسانی را پذیرفته و مادام العمر نشدن یک انتخاب یا یک ازدواج را امری طبیعی می دانند و نه یک فاجعه. حتی خانواده هایی هستند که پس از انتخاب همسر و اطمینان یافتن به آن انتخاب به زوج جوان اجازه می دهند با انجام یک عقد مختصر و بدون سروصدا و خبر کردن فامیل، مدتی عملاً زندگی مشترک با فرد مورد نظر را تجربه کنند و نظر دختر و پسر را برای ادامه آن زندگی پس از گذراندن چنین دوره یی است که معتبر می دانند. اما در مقابل می شنویم که در یکی از شهرهای مرزی، زن و شوهری که دارای فرزند نیز هستند و چند سال از زندگی مشترکشان گذشته، هنگامی که برای آشتی و تقاضای بخشش از خانواده هایشان - به دلیل ازدواج کردن بر خلاف نظر آنها- به شهر خود باز می گردند توسط اقوام وبا اجازه والدین سرهایشان بریده می شود. در این میان شاهد آمار روبه رشد طلاق و زندگی های فرسایشی و پر از تنش و درگیری و ناکامی هستیم. آداب و رسوم و قواعد برای خدمت به انسان و کمک به ارضای نیازهای اساسی و فطری اوست ولی گاهی آن آداب و رسوم در گذر زمان از شرایط موجود عقب می ماند، کهنه می شود و گرچه روزگاری برای خدمت به انسان بود اکنون وبال او شده و الزام به آن فقط قربانی می گیرد و دیگر انسان است که در خدمت آن آداب و قواعد است.
برخی از آداب و رسوم ازدواج در کشور ما این گونه است.
۱) ندادن فرصت آشنایی به زوج های جوان؛ هنوز هم فراوان است شیوه ازدواجی که در آن، به محض انتخاب همسر توسط فرد، خانواده بر انتخاب او مهر دائم زده و مشغول تدارکات عروسی می شوند. در واقع دوره هایی مانند نامزدی یا دوران عقد کارکرد حقیقی خودش را ندارد. در دوره نامزدی خانواده ها بیشتر درگیر تدارکات جشن و تهیه جهیزیه و...هستند تا در انتظار شنیدن نظر نهایی فرزند. برپا کردن مراسم با هزینه های سنگین و تجملات و... گاهی حتی زوج جوان را به گونه یی در رودربایستی قرار می دهد که جرأت نمی کنند پشیمانی خود را ابراز دارند. یکی از عادات رایج دیگر نیز این است که با مشاهده تفاوت ها یا مشکلات ارتباطی نامزدها، که می تواند هشداری جدی باشد، گفته می شود؛ «خوب می شه، بعد از ازدواج درست می شه» اما حل مشکل به همین سادگی نیست.
۲) دعوت به مدارا؛ ضرب المثل هایی چون سوختن و ساختن، با لباس سفید رفتی باید با لباس سفید برگردی،گربه را دم حجله بکش و.. که دستورالعمل بسیاری از زندگی هاست بر لزوم ماندن در یک رابطه مشکل دار تاکید می کند. بدون توجه به دوراهی منطقی و معقول تلاش قاطعانه برای حل اساسی مشکل یا پایان دادن یک رابطه. به این ترتیب مدارا، شیوه یی که راه برخورد وزندگی با دشمن ذکر می شود الگوی رفتار با همسر کسی که باید صمیمی ترین و عمیق ترین رابطه همراه با مهربانی را با او داشت. در این میان هدف از ازدواج که لذت بردن و آرامش یافتن از نقاط مشترک یکدیگر است گم می شود و ازدواج به قربانی کردن نقاط غیرمشترک تبدیل می شود.
۳) تلاش برای تغییر خود یا طرف مقابل؛ تبدیل کردن نخستین انتخاب به آخرین آن، با وجود تفاوت های اساسی زن و شوهر و گران بودن تحمل تفاوت ها، رسم دیگری را به دنبال می آورد و آن تلاش برای تراش دادن، تغییر یا حذف شخصیت، باورها و علائق همسر یا خویشتن است و این تلاش مغایر با عقل و منطق و آزادی و ارزش انسان است. تغییر دادن ماهیت انسان به منظور قرار دادن او در شرایطی که از آن او نیست همانقدر غیر منطقی است که بال های پرنده یی را بریده و دو پای مصنوعی اضافه برایش بگذارند تا پرواز کردن را فراموش و راه رفتن پیشه کند.
۴) گستره رابطه با فامیل همسر؛ گرچه برخی آزاداندیشی ها، نه گفتن ها و شکوفایی های فکری، قدری این قاعده را لرزان کرده اما هنوز هم ازدواج در کشور ما لزوم رابطه با اقوام همسر را به دنبال می آورد. خوبی هایش بماند گاهی هم به این بیندیشیم که به راستی ما چقدر زندگی می کنیم و در این عمر محدود که تمام سرمایه و فرصت ما برای ساختن و بهره بردن از دنیا و آخرت است به چه میزان در انتخاب شرایط زندگی خویش نقش داریم؟ چقدر انتخاب می کنیم و چقدر برایمان انتخاب می کنند؟ و در میان این انتخاب ها، انتخاب معاشران که می تواند سازنده ترین، آرامش دهنده ترین و لذت بخش ترین قسمت زندگی ما باشد چه جایگاهی دارد؟ آیا جز این است که لزوم ارتباط با عمه، عمو، خاله، پسردایی و...وظیفه کادو بردن برای ازدواج و بچه دار شدن و خانه خریدن آنها منشاء اختلاف و جروبحث و کدورت های بسیار نیز می شود؟
بعد از بیان زمانهای راحج و مستحب مباشرت، به حالتهای جنسی و رفتار و گفتار زوجین میپردازیم.قبل از آن که به مقدمه مباشرت بپردازیم ضروری است حالتهای جنسی زن و مرد را بدانیم و میزان خواهشها و کششهای درونی هر یک را بشناسیم.
از امام صادق (ع)نقل شده است که:زن نود و نه بار بیش از مرد لذت و شهوت را احساس میکند ولی خداوند تبارک و تعالی او را به رشته حیا مقید کرده است.
بنابراین خواهشها و تمنیات درونی زن هرگز اندک نیست بلکه این حجب و حیای زن است که به طور فطری او را ماخوذ به حیا میکند و مانع از آن میشود که زن در مقابل نامحرم به کارهایی که دور از شرم و حیاست مرتکب شود و زمانی این رشته حیای بین زن و شوهر به درستی از بین میرود و تمنیات و خواهشهای درونی زن نسبت به شوهر و مرد حلالش بروز میکند و مرد را به رفتار جنسی مناسبی وادار میسازد که فروگذاری از آن موجب مشکلات روحی ـ روانی و حتی جسمی برای زوجه میشود.
از سوی دیگر خواهش جنسی مرد بر کسی پوشیده نیست و این نیروی درونی از ابتدای سن بلوغ تا کهنسالی باقی است و استعداد مباشرت برای تولید نسل همواره در مردان موجود است گر چه حسب شرایط جسمی و کاری ممکن است شدت ضعفهایی پیدا کند ولی قدرت بارور ساختن مردان از بین نمیرود، این در حالی است که استعداد باردار شدن خانمها تا سن یائسگی است و بعد از آن معمولا خانمها باردار نمیشوند و تمایلات جنسی آنان نیز فروکش میکند.
● رفتارها
شاید هیچ رفتاری از انسان پرهیجانتر و تاثیرگذارتر از رفتار جنسی و مقدمات آن نباشد.رفتاری که با ترشح هورمونها و فعالیت غدد به اوج هیجان و التهاب میرسد و رابطه انکارناپذیری بین روان (روح)و جسم در این مورد هویدا میشود;با روانی که اگر از نظر جنسی ارضا نشود به جسم لطمهای سخت میزند و افسردگی روحی موجب کوفتگی جسمی میشود و جسم انسان در اثر پژمردگی روان کسل و غمناک میشود.
رفتار جنسی تنها نزدیکی نیست و اسلام نیز بدین مهم اهتمام داشته است و زوجین را به تمهید مقدماتی ترغیب کرده است تا قبل از مباشرت بدان مبادرت ورزند و این نشان از شناخت دقیق اسلام از انسان است.
اولین توصیه عمومی و خاص این مورد تمیزی و نظافت زوجین است;بنابر روایت مشهور از پیامبر اسلام (ص)که فرمود:«پاکیزگی نشانه ایمان است»همه مومنین در زندگی شخصی و اجتماعی خود باید این صفت را دارا باشند.
جای تاسف است که زیبایی و تمیزی و خوشبویی از ویژگی برجسته پیامبر(ص)است ولی آن را خواه در محیط کار یا منزل رعایت نمیکنیم.به هر شکل تمیزی و پاک بودن در اسلام همواره مورد توصیه و تاکید بوده است.به ویژه آن که این وصف مقدمه باید اقدام مهم مباشرت قرار گیرد.به قدری اسلام مسئله طهارت و پاک بودن را اهمیت داده است که مباشرت دوم را بدون طهارت و غسل بعد از مباشرت اول خوب و پسندیده نمیداند.
آنگاه بعد از تمیزی و آراستگی در مورد مقدمات رفتار و مباشرت، اسلام مرد را توصیه به تانی و عدم عجله میکند و از او میخواهد که از نظر رفتار جنسی زوجه را آماده مباشرت سازد، بنابراین فرآیند ملاعبه یا مداعبه (بازی کردن)را مستحب میداند.
از امام صادق (ع)نقل شده است:ملاعبه زوجین مباشرت را بهتر میسازد.(جامع احادیث شیعه، ج ۲۵، ص ۲۵۶ به بعد)مرحوم کلینی در کافی از امام صادق (ع)و او از پیامبر اسلام (ص)نقل فرمودند که:هنگام مباشرت همانند پرنده عمل نکنید;باید مکث و تامل داشته باشید.(کافی، ج ۵، ص ۴۹۷)
در مستدرک (ج ۱۴، ص ۲۲۱)از رساله ذهبیه منسوب به امام رضا (ع)نقل شده است که حضرت فرمود:مباشرت نکنید با همسرتان مگر این که ملاعبه داشته باشید و بر این کار کثرت و زیاده داشته باشید تا این که شهوت مغلوب شود.
همچنین در کتاب خصال، ص ۶۳۷ از حضرت علی (ع)نقل شده است:هنگامی که مردی اراده مباشرت با زنش را داشته باشد عجله نکند زیرا برای زن نیازهایی است که در مقدمات باید برآورده شود.
بعد از ملاعبه و انجام مقدمات مستحب و ضروری آن گاه که مباشرت و مواقعه انجام میشود زوجین باید مراقب این نکته باشند که یکدیگر را ارضا کنند و تنها به فکر لذتجویی یک جانبه خود نباشند.به ویژه در مورد مردان که زودتر به اوج هیجان جنسی میرسند این مسئله ضرورت دارد که باید ملاحظه ارضای همسر خود را داشته باشند.
از امام صادق(ع)روایت شده است:اگر مردی با همسرش مباشرت کند و او را ارضا نکند و همسرش از بستر برخیزد به سیاه زنگی دست یابد و بدو متوسل و متشبث میشود پس به هنگام مباشرت ملاعبه و بازی کنید که لذت بخشتر و بهتر است.
سزاور آن است که مباشرت زوجین در عریانی کامل نباشد بلکه با پوششی هر چند اندک همراه باشد و مباشرت در حمام و استخر و...مطابق روایات جایز و درست است.
آنچه از محرمات و مکروهات مباشرت زوجین خارج میشود آنان میتوانند به هر شکل از یکدیگر لذت ببرند و باید توجه داشته باشند که رفتارهای مناسب و موجب لذت را فرا بگیرند که این اعمال نیز در زمره اعمال خوب و پسندیده حضرت دوست قرار گیرد.
● عبادت و ایام
▪ نماز با حضور قلب
چه بسیار افرادی که تنها اعمال نماز را به جا میآورند و هرگز قلبشان خاضع و متوجه خداوند نیست.خشوع نمازگزار علامت ایمان اوست.از امام باقر(ع)نقل شده است که از بعضی از بندگان نصف نماز را بالا میبرند و از بعضی دیگر ثلث و از بعضی دیگر ربع و از بعضی دیگر خمس نماز را بالا میبرند و آن قسمت از نماز بالا میرود که با حضور قلب باشد.
حضرت رسول (ص)میفرماید:چون بنده مومن به سوی نماز برمیخیزد خداوند عالم نظر رحمت به سوی او میافکند و روی لطف و احسان به سوی او میدارد و رحمت او بالای سرش تا آسمان بر او سایه میاندازد و ملائکه بر گرد او احاطه مینمایند و فرشتهای بر بالای سر او ایستاده، میگوید که:اگر بدانی که منظور نظر کیستی و با که مناجات میکنی، هرگز به غیر او توجهی نکرده و از جای نماز حرکت نمیکردی.
▪ اجتهاد و تقلید چه کاربردی در رفتار و گفتار ما دارد؟
هر مسلمان به اصول پنجگانه دین باید از روی عقل و استدلال معتقد باشد و در فروع دین مانند نماز، روزه و...جهت قانونمندی شخصی و اجتماعی یا باید صاحب نظر و مجتهد باشد و یا این که از مرجع فقیه تقلید کند.بدیهی است انسان در کاری که تخصصی ندارد از متخصصین آن رشته تقلید و پیروی میکند و با یک جمله «من خودم بلدم»نمیتوان تخصص یک رشته را کسب کرد.
گرایش فقه برای قانونمندی شخصی و اجتماعی انسان از همین موارد است که انسان اگر میخواهد مطابق فرهنگ و فقه اهل بیت (ع)زندگی شخصی و اجتماعی خود را سامان دهد یا باید خودش مجتهد باشد و یا اینکه از یک مجتهد تقلید و پیروی کند، همان طور که در مورد سایر تخصصها نیز اینچنین است.
▪ نذر چیست و چگونه بر انسان واجب میشود؟
نذر عبارت است از التزام انسان به انجام کار خیری برای خداوند خالق یا ترک کاری برای خداوند که انجام ندادن آن بهتر است.برای وجوب نذر علاوه بر نیت باید صیغه خوانده شود، البته لازم نیست که به عربی باشد مثلا بگوید «اگر بیماری من خوب شود در راه خداوند گرسنهای را سیر میکنم»نذر او صحیح است.
نذر زن بدون اجازه شوهر باطل است اما اگر زن با اجازه شوهر نذر کند پس از مدتی شوهر نمیتواند نذر او را به هم بزند یا مانع از عمل کردن زن به نذر شود.
▪ تخلف از نذر و کفاره آن چیست؟
چنانچه کسی نذرش برآورده شود و اختیارٹ با عمل به نذر مخالفت کند باید کفاره روزه خواری ماه رمضان را بدهد یعنی شصت فقیر را طعام دهد یا این که دو ماه پیدرپی روزه بگیرد.
چنانچه کسی قبل از آنکه نذرش انجام شود متعلق نذر را انجام دهد و بعد از آن تلاش انجام شود انجام متعلق اول کفایت نمیکند بلکه باید بعد از انجام نذرش آنچه را که التزام داده است انجام دهد.
منبع : ایرانیان انگلستان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
دراین نوشتار به تأثیرات مثبت دوران نامزدی و فواید آن و همچنین خط قرمزهایی که دو نامزد باید آن را رعایت نمایندخواهیم پرداخت و درخصوص وضعیت عکس ها و نامه هایی که در دوران نامزدی بین دو نفر رد و بدل می گردد از دیدگاه حقوقی و اخلاقی صحبت خواهیم نمود.
● فواید دوران نامزدی:
به نظر نگارنده این سطور احیای دوران نامزدی با رعایت کلیه شرایط آن و روابطی که دو زوج آینده دراین دوران خواهند داشت می تواند در نزدیک نمودن افکار و ایده ها و سلیقه های آنان مؤثر واقع شده و در یک کلام درک متقابل را بیشتر نماید.
در این دوران سؤالات ، ابهامات، اشکالات و ایراداتی که در نظر هریک از نامزدها مطرح است به روشنی بیان گردیده و طرف مقابل می تواند این ابهامات را برطرف نماید به عنوان مثال برای هرفردی در آغاز ازدواج سؤالات مهمی مطرح است که چرا انسان ازدواج می کند، هدف غایی و نهایی از ازدواج چیست، ویژگی های یک همسر مطلوب و ایده آل کدام است ، مهمترین عامل سعادت همسران برتر چه بوده است،علت اصلی همسرستیزی در جامعه ما یا در جوامع دیگر چیست؟ علت اصلی رشد طلاق در جامعه ما چه عواملی است ؟ ریشه دعواها در کجاست؟ و سؤالات دیگر مانند نظر همسر درخصوص ادامه تحصیل و فعالیت اجتماعی زنان و امثال آنان مطرح است که هریک از طرفین دراین دوران می توانند نظر طرف مقابل خود را جویا شود و براساس معیارهایی که می خواهد خود را با آن معیارها تطبیق دهد ازدواج نموده و همسر آینده خود را انتخاب نماید.
این معیارها می تواند هم شخصی باشد و هم غیرشخصی به عنوان مثال مردی که هوس باز یعنی امروز عاشق و فردا فارغ باشد یا مرد معتاد و بیکاره و لاف زن و مرد دمدمی مزاج و بی اراده و وابسته و یا خسیس که مو را از ماست بیرون می کشد و یا مردان بدبین و شکاک و سلطه جو و حتی مردانی که دارای مشاغل پراهمیت هستند و در ابتدای کار ازدواج با چنین مردانی برای دختران، دارای جاذبه های آنچنانی است اما در اثر مرور زمان متوجه خواهند شد که علی رغم تمامی جاذبه هایی که این گونه مردان یعنی صاحبان مشاغل پراهمیت دارند زندگی با آنان کمی مشکل و در مجموعه یک مدیریت مطلوب و دلپذیر و پرحوصله زنانه را می طلبد روشن خواهد شد و براساس برداشت هایی که در این دوره به دست خواهند آورد در گذر از این محور حساس احتیاط بیشتری به خرج خواهند داد.
موضوعات یادشده در مورد زنان نیز صادق است و مردان نیز این فرصت را خواهند داشت که دراین دوران همسران آینده خودرا با معیارهای مطلوب آزمایش نموده و در صورتی که از هرجهت آن را برای همسری آینده خود مفید تشخیص دهند تصمیم گیری نمایند. زیرا به رغم دیدگاه سنتی که ازدواج را همانند هندوانه دربسته دانسته و آن را یک نوع بخت آزمایی می داند اقتضائات قرن جدید و گسترش شهرنشینی و پیچیدگی روابط انسانی ایجاب می نماید که مقوله عقل آزمایی را نیز درکنار بخت آزمایی اضافه نموده و براساس تدبیر خوب تقدیر خوب را دنبال نمایند زیرا طبیعت انسان طوری خلق شده که تا چیزی را نشناسد از آن بهره صحیح نخواهد برد و این شناخت صحیح است که منشأ و مبنای اقدام و عمل صحیح در آینده خواهد شد. مولوی عارف و شاعر بزرگ ایرانی می گوید: دو چشم روشن صاحب نظر - بهتر از صد مادر است و صد پدر.
در هر حال واقعیتی که در رابطه با جوانان در سنین جوانی مطرح است این است که جوان با رؤیاهایش زندگی می کند مانند قد بلند مرد یا زن دلخواه او، موهای بر پیشانی ریخته ، گردن افراشته و عضلانی ، چشم های نافذ، سیاه و درشت، هیکل ورزشکاری و به قول امروزیها استیل را می بیند و بدون تحقیق و شناخت لازم به دیگری دل می بندد و یکسره پایبند می شود و اگر با چنین تمایلی فوراً ازدواج نماید به ندرت پایان خوشی خواهند داشت زیرا اگر قرار بود براساس این معیارها و یا عاشق شدن طرف مقابل زندگی ادامه یابد دیگر نمی بایست هرساله فقط در تهران شاهد قریب سی هزار ثبت واقعه (فاجعه) طلاق باشیم پس داشتن قیافه آنچنانی و مسائل دیگر از این قبیل کافی نیست بلکه دارابودن پختگی لازم و خصائص معین، عقل و اخلاق، تأثیرپذیری و توجه و رابطه با واقعیات زندگی و همچنین دارابودن خصائص روانی لازم و خصوصیات انسانی دیگر است که استمرار زندگی را در آینده تضمین می نماید والا در صورت عدم توجه به این ویژگیها انسانها با عشق ازدواج می کنند و با عقل از یکدیگر جدا شده و طلاق خواهند گرفت. پس هرگونه اقدام شتاب زده و نامعقول آسیب های جبران ناپذیری را ایجاد می نماید که هیچ چیز جای آن را نمی تواند پر نماید.
بدیهی است مرد بیمار، معتاد، الکلی ، هوس باز و ... بامردی باهوش، با اراده قوی ، مهربان و با نزاکت یکی نیستند این تمایز و شناخت فقط در اثر مراوده نسبتاً طولانی و معقول برای دیگری به دست خواهد آمد و دوران نامزدی فرصت بسیار خوبی است برای سنجش طرف مقابل و در یک کلام همه یا بیشتر مسائل و خصوصیات روحی و اجتماعی یک فرد در دوران نامزدی روشن می شود.
● چراغ قرمزهای دوران نامزدی:
دوران نامزدی به رغم تمامی محاسنی که داراست ممکن است توالی فاسدی را نیز به همراه داشته باشدکه البته با درایت طرفین و دقتی که خواهند نمود خواهند توانست آسیب های ناشی از این دوره را به حداقل خود برسانند. توصیه اینجانب به نامزدها این است که اولاً سعی نمایند دوران نامزدی بسیار طولانی نگردد که طولانی شدن نامزدی ممکن است آفت هایی را در پی داشته باشد.
ثانیاً در طول این مدت از چراغ قرمزها عبور ننمایند و به حرفهایی همچون ما که قصد ازدواج داریم، ما که عاشق یکدیگر هستیم توجه نکنند و این هشدار قانون مدنی را که می گوید:
نامزدی وعده ازدواج است و وعده ازدواج ایجاد علقه زوجیت نمی نماید و هریک از طرفین در هرمرحله از نامزدی اگر آن را نادیده بگیرند هیچگونه مسؤولیتی متوجه آنان نخواهد بود را برای همیشه آویزه گوش خویش قرار دهند. ثالثاً دختران در روابط فی مابین با نامزد خود مسائل را رعایت کنند تا بعداً پشیمان نگردند.
● وضعیت عکس ها و نامه های دوران نامزدی:
وضعیت عکس های دوران نامزدی همانند هدایا می باشد از نظر حقوقی قابل استرداد است و اما درمورد نامه ها حقوقدانان معتقدند که در قضیه نامه ها گیرنده نامه مالک آن محسوب می شود و همانند هدایا نمی باشد هرچندکه از نظر اخلاقی توصیه می شود نامه ها به فرستنده نامه پس داده شود - مالک بودن گیرنده نامه به این معنی نیست که ایشان مبسوط الید بوده و بتواند هرگونه سوءاستفاده ای ازآن نامه ها بنماید بلکه در صورت سوءاستفاده از آن مسؤولیت مدنی (طبق قواعدعمومی مسؤولیت) متوجه او خواهد بود و مکلف به جبران خسارت وارده خواهد شد و دادگاه نیز در چنین شرایطی حکم به رد نامه یا نابودی آن خواهد داد.
هرچند که از نظر نگارنده این سطور در صورت به هم خوردن نامزدی نامه ها نیز باید مسترد گردد زیرا علت نامه بعد از نامزدی از بین رفته و دادگاه می تواند به این دلیل که در نامه پیامهایی برای همسر آینده و شریک زندگی آینده بود که اساس این رابطه برهم خورده است حکم به استرداد نامه ها دهد از طرف دیگر بودن نامه ها ممکن است موجبات سوءتفاهم و مشاجرات ناگواری را فراهم نماید که زندگی آینده یک دختر یا پسر را با بحران مواجه نماید از نظر اخلاقی نیز نامه ها صندوق اسرار و اخلاق و نشانی از زندگی خصوصی افرادی است که نگهداری آن نزد طرف مقابل علی رغم برهم خوردن رابطه نامزدی امری غیرضروری و باتوجه به اینکه قانون سعی دارد وضع نامزدها را در صورت به هم خوردن به حالت اول برگرداند و ماده نزاع را از بین ببرد بودن نامه ها نزد طرف دیگر نقض غرض بوده و بجاست رویه قضایی دراین خصوص تصمیم گرفته و با آرای شجاعانه خود به این دلیل که به دلیل مطرح بودن مسائل خصوصی در نامه ها ممکن است تشویش ها و اضطراب ها و نگرانی هایی را در زندگی آینده یک دختر ایجاد نماید و از این جهت او را دچار عسر و حرج نماید حکم به استرداد نامه ها داده و خسارات روحی و روانی ناشی از برهم خوردن نامزدی را به حداقل برسانند.
دکتر حمیدیان مدیرکل هماهنگی
امور استانهای قوه قضاییه
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
پس از سالیان دراز، تجربه متراکه های دردناک، ناکامی در عشق و ... بالاخره "گرفتم" که قضیه از چه قرار است. راز این موضوع آنقدر مشهوداست که گاهی مورد بی توجهی قرار می گیرد. من همیشه تصور می کردم که یک معشوقه کامل و تمام عیار هستم. از نظر ظاهری مشکلی نداشتم، جذاب بودم، و همیشه عده ای به دنبالم بودند. در پیدا کردن همسر مشکلی نداشتم، اما معمولاً نمی توانستم به یک رضایت درونی، در سطوح بالاتر دست پیدا کنم و تصور می کنم که قادر به جلب رضایت شریکم نیز نبودم. اما ناگهان به خودم آمدم! ایده جدید، فوق العاده بود، و مرا از این رو به آن رو کرد. الان که فکر می کنم، تعجب می کنم که چطور می توانستنم به یک چنین مسئله ویژه ای، برای مدت زمان بسیار طولانی بی توجهی کنم؛
من درون خودم را زیر و رو کردم تا توانستم به این نتیجه دست پیدا کنم. زمانیکه تجربه شخصی خود را با چند تن از دوستانم در میان گذاشتم، واکنش آنها معمولا از روی تعجب بود: "واقعا " یا "شوخی می کنی؟! " و گاهی اوقات "این کار ثمر بخش بود؟" بعضی از دوستانم درست همان چیزی که من کشف کرده بودم را امتحان کردند و در روابطه خود به موفقیت رسیدند. به نظر من این امر می تواند به راحتی زندگی عشقی و جنسی هر مردی را دگرگون سازد.
فقط باید زاویه دید خود را پیش از رؤیت موضوع تغییر دهید. درست مثل تصاویر پیچیده سه بعدی، باید طرز نگاه کردن و زاویه دید خود را تغییر دهید تا مناظر سه بعدی در مقابل چشمانتان ترسیم گردد. البته تعریف کردن این موضوع به صورت نوشتاری در مقایسه با گفتاری، درست مثل رسیدن بوی استیک به مشام فردی است که در تمام طول عمر خود گیاه خوار بوده است، اما به هر حال چاره ای جز این نداریم. درک این مطلب نیاز به فهم و تجربه کامل دارد. هر مردی می تواند مهارت خود را در این زمینه آزمایش کرده و نتیجه آن را به رضایت و عشق بیشتر در وجود همسر خود دریافت کند. کلید موفقیت به هوش و فهم شما از قضیه بستگی دارد.
چگونه معاشقه می کنید؟ آیا در مورد آن مطالعه و تحقیق نموده اید؟ از والدین، دوستان نزدیک و یا همسرتان آموزش دیده اید؟ متاسفانه تعداد انگشت شماری از آقایون هستند که در این زمینه به صورت علمی، آموزش دیده باشند. اگر از آقایون در مورد ورزش، اتومبیل، سیاست، و راههای پول در آوردن سؤال کنیم، برای ساعت های متمادی قادر به حرف زدن هستند. اما اگر از آنها بخواهیم 8 نحوه مختلف ارگاسم در خانم ها را ذکر کنند، متوجه می شوید که حتی نمی توانند یک کلمه به زبان بیاورند. از این گذشته آقایون تصور می کنند که اگر بخواهند در مورد مسائل جنسی و ارضا کردن بانوان با همقطارهای خود صحبت کنند، مرتکب گناه نابخشودنی می شوند. یک مرد به سادگی می تواند اعتراف کند در مورد بازار بورس اطلاعات کافی در اختیار ندارد، اما هرگز حاضر نیست اعتراف کند که در زمینه مسائل جنسی کم اطلاع و یا به طور کلی بی اطلاع است. شاید دلیلش این باشد که تصور می کنند ممکن است دیگران به چشم یک "مرد واقعی" به آنها نگاه نکنند چرا که یک مرد واقعی باید به تمام جزئیات این موضوع آگاهی کامل داشته باشد.
خانم ها دوستان و رفقایی دارند که می توانند با آنها به راحتی در مورد آقایون صحبت کنند. مجله های مربوط به خانم ها اغلب داستان های متعددی در رابطه با مردان و خصوصیات اخلاقی آنها را ویرایش می کند. محدوده گفتگوی خانم ها قلمرو وسیع تری را در مورد آقایون پوشش می دهد؛ اما از سوی دیگر مجله های آقایون دیدگاههای خانم ها را در مورد ورزش، اتومبیل، سیاست، کار و تجارت و یا در یک کلام هیچ چیز را به تصوری می کشد. در تحقیقات اخیر ثابت شده است که توجه آقایون بیشتر بر روی ظاهر خانم ها معطوف می شود و در طرف دیگر، توجه خانم ها بر روی رفتار آقایون منعکس می گردد. مردها بیشتر به قیافه اهمیت می دهند و به دنبال ارضای خواست های جنسیشان هستند، اما خانم ها به روابط عاطفی فکر کرده و برای بقای ارتباط خود به دنبال دلایل مناسب می گردند.
دلیل اینکه شما در حال خواندن این مقاله هستید این است که تمایل دارید پاسخ سؤالات خود را پیدا کرده و در اتاق خواب کنترل بیشتری بر روی رفتار خود داشته باشید تا از این طریق بتوانید کنترل زندگی خود را از نو به دست گیرید. یک ضرب المثل قدیمی می گوید: " زمانیکه یک مرد ثروتمند یک مرد باسواد را ملاقات می کند، مرد ثروتمند از دارایی خود به مرد تحصیل کرده می دهد و مرد تحصیل کرده از سواد خود." تنها ثروتی که شما در این قسمت باید بر روی آن سرمایه گذاری کنید، اندکی وقت و کمی تمرین است.
عشق به صورت اتفاقی پدید نمی آید، نیاز به تصمیم گیری دارد و قبل از ورود به اتاق خواب باید فکر آن را بکنید. قدرتمندترین کلمه 5 حرفی که به "و" ختم می شود و معنای مراوده و مکالمه می دهد، چیزی نیست جز "گفتگو." اگر بتوانید با شریک زندگی خود گفتگو کرده و خالصانه نیازهای یکدیگر را بررسی کنید، آنگاه می توانید از نظر جنسی به راحتی یکدیگر را تحریک کنید. یکی دیگر از ترس هایی که انسان ها همواره با خود به همراه دارند، گفتگو در ملاء عام است. لازم نیست که در انظار عمومی این کار را انجام دهید، تنها مخاطب شما شریک زندگیتان است و می توانید به راحتی و با استفاده از کلمات و عبارات شایسته، تمالات و نیازهای خود را ابراز کنید. باید توجه داشته باشید که منظور از گفتگو، فقط حرف زدن نمی باشد، بلکه گوش دادن نیز یکی از ملزومات امر به شمار می رود. اگر با روی خوش با همسرتان برخورد کنید و برای احساساتشان ارزش قائل شوید، او با روی باز شما را در جریان تمام امور قرار خواهد داد....برای هدایت مکالمه باید صبور باشید. خانم ها عاشق این هستند که آقایون با تمام وجود به حرف های آن گوش دهند، این امر موجب ایجاد اعتماد دو جانبه ما بین زوجین می شود.
دو مورد از محرک هایی که قادر هستند تا احساسات انسان ها را بر انگیزانند به ترتیب شامل: رنج و لذت می شوند. در دنیای امروزی ما عادت کرده ایم که در تمام موارد، برای دست یابی به خواست ها و اهدافمان از محرک "رنج" بهره بگیریم. به جای اینکه "اگر این کار را انجام ندهی، آنگاه عواقب بدی در انتظارت خواهد بود" از این عبارت محبت آمیز استفاده میکنیم: "من این کار را انجام می دهم چرا که تو به من اهمیت می دهی و موجبات رضایت مرا فراهم می آوری." بدون اینکه چشم داشتی به ثمر گرفتن از کارهای مثبت خود داشته باشید، ببخشایید. اگر این طرز فکر را در خود پرورش دهید، آنگاه به نتایج مطلوبی دست پیدا کرده و پاداش مناسب تری را دریافت خواهید کرد.
آیا تا کنون برایتان اتفاق افتاده که پس از اتمام رابطه جنسی از همسر خود سؤال کنید: "چطور بود؟"، "خوشت اومد؟" اگر چنین باشد مطمئنم که در بهترین شرایط پاسخ شما "تقریبا" است. اگر همسرتان به شما بگوید که "بهترین چیزی بود که تا به حال تجربه کرده ام" آنگاه می توانید مطمئن باشید که در زندگی خود به طور حتم، موفق می شوید. اما نظر آقایون در این باره کاملاً متفاوت است. آنها معتقدند "زمانی که بگوییم خوب است، منظورمان این است که فوق العاده بوده، و زمانیکه بد باشد باز هم به اندازه کافی خوب است." برای یک خانم، یک سکس بد، دقیقا "بد" تلقی می شود و به هیچ وجه فکر بازگشت دوباره را حتی به ذهن خود نیز راه نمی دهد. اگر واقعا میخواهید نظر همسرتان را به خود جلب کنید، او را به جایی دعوت کنید که قبلاً نرفته است. تکنیک های این کار نیز در مقاله های دیگر این سایت موجود می باشد؛ اما اصول ابتدایی که باید همیشه در ذهن داشته باشید این است که نباید در وهله اول تمام حواس خود را بر روی رضایت جنسی فردی متمرکز کنید، بلکه باید کاری کنید که همسرتان همیشه تقاضای برقراری ارتباط بیشتری را با شما بنماید. اغلب آقایون زمانیکه به اوج لذت دست پیدا می کنند، تصور می کنند که سکس به اتمام رسیده است، به همین دلیل غلت می زنند و به خواب فرو می روند. البته این امر خود بر پایه مستندات علمی استوار است چرا که در این فرایند مقدار زیادی خون بدون اکسیژن به مغز بازگشت داده می شود که این امر به نوبه خود موجب ایجاد خواب آلودگی در آقایون می شود. اگر بتوانید تنها برای 5 دقیقه با این حالت مقابله کنید، آنگاه بی حسی از وجودتان خارج می شود.
بنابراین اگر تصور می کنید که رسیدن به اوج لذت مساوی است با اتمام رابطه جنسی، باید به شما بگویم که سخت در اشتباه هستید و مجدداً باید در طرز تفکر خود تجدید نظر کنید. در این قسمت راه حلی پیش رویتان قرار می دهیم: از انگشت، زبان، و یا هر چیزی استفاده کنید و او را همچنان در رسیدن به ارگاسم یاری نمایید. در مورد هر 8 حالت مختلف ارگاسم در بانوان مطالعه کرده و راههای هر یک از آنها را آموزش ببینید. به سیگنال های بدن او گوش دهید و سعی کنید تک تک آنها را با تمام وجود احساس کنید. هر مطلبی که در مورد تحریک پذیری و واکنش خانم ها به چشمتان می خورد را مطالعه کنید. یاد بگیرید که چگونه می توانید به او و واکنش های بدنش گوش بسپارید و کنترل تمام اجزای بدن او را به دست گیرید. به دلیل مقوله های فیزیکی و احساسی همه خانم ها، قادر به تجربه تمام انواع ارگاسم های مختلف نیستند، به حالات او توجه کنید و اصلاً از سوال پرسیدن خجالت نکشید.
واقعاً تعجب می کنم که چطور خانم ها در زمان اسباب کشی به خانه جدید می توانند به آقایون بگویند که تک تک مبلمان و اثاثیه را در کدام قسمت از منزل قرار دهند، اما زمانی که نوبت به رابطه جنسی می رسد نمی توانند از همسر خود در خواست کنند تا خودش را ¼ اینچ تکان دهد.
زمانی که پیرامون این مطلب "تحصیلات" کافی پیدا کردید و با همسر خود با "ثروت" اهمیت و ارزش برخورد کردید، او به ارضای روحی و جسمی می رسد و باعث می شود تا شما نیز به رضایت کامل دست پیدا کنید. به هیچ وجه ظاهر، پول، و سایز مطرح نیست فقط باید "تحصیلات" کافی در این زمینه داشته باشید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در آغاز به نحوه انتخاب یک فرد به عنوان شریک زندگی آینده می پردازیم و سپس به یک سری از نکات عمومی که پس از رفتن به زیر یک سقف بین دو طرف مشترک است و می بایست مورد توجه قرار گیرد اشاره می کنیم و در نهایت نیز به صورت اختصاصی و موردی به بررسی انتظارات و توقعات طرفین نسبت به یکدیگر خواهیم پرداخت .
( فاکتورهای انتخاب یک فرد به عنوان شریک زندگی ) :
مجددا تکرار می کنم که مهمترین عاملی که باید در انتخاب طرف مقابل خود در نظر بگیرید شباهت های بین شماست , زیرا بعضی از تفاوتها به شدت مسئله ساز هستند که در ادامه به تفصیل در موردشان صحبت می کنیم .
A . ( شباهتهای ضروری بین زن وشوهر ) :
1. شباهت در علایق و تمایلات : هر چه زن وشوهر در زمینه های بیشتری علایق مشترک داشته باشند زندگی برایشان شیرین تر می شود مانند کار ,تفریح و معاشرت زیرا تنش و فشار را در زندگی کم می کند و حتما شما هم زن و شوهر هایی را دیده اید که به دلیل نداشتن علاقه مشترک مثلا در برنامه ریزی برای تعطیلات , جنجال به پا می کنند . یکی می خواهد در خانه بنشیند و دیگری می خواهد به سفر برود و هیجانات خاص آن را تجربه کند .
2. شباهت در ارزشها : بهتر است زن و مرد در مورد بیشتر ارزش ها وحدت نظر داشته باشند مثلا اگر یکی از طرفین به مسائل مذهبی علاقه مند است دیگری نیز چنین نظری داشته باشد .
3. شباهت در توقع از مسولیتهای زن و مرد : لازم است زن و مرد در مورد مسولیت هایشان در رابطه زناشویی اتفاق نظر داشته باشند مثلا اگر یکی کار کرد زن را در خانه به کار کردنش در بیرون ارجح می داند نظر دیگری نیز چنین باشد یا مثلا اگر زن به کمک کردن مرد در خانه معتقد است نظر شوهر نیز چنین باشد .
4. هوش : اگر زن و شوهر هر دو تقریبا به یک اندازه باهوش باشند رابطه همسری با مشکلات کمتری مواجه می شود یعنی هر چه آنها بتوانند مسائل را به شکل مشابهی ببینند و تجربه کنند محرکهایی که دریافت می کنند بیشتر شبیه به یکدیگر است و راحتر ارتباط برقرار کرده و در نتیجه همدیگر را بهتر می فهمند .
5. شباهت در صمیمیت و گرمی : بهتر است زن و شوهر از نظر گرمی یا سردی , صمیمیت و ایجاد فاصله با یکدیگر یا به اصطلاح بجوش و خون گرم بودن نیز شبیه به هم باشند حتما شما هم زن و شوهر هایی را دیده اید که یکی بسیار گرم و صمیمی و پر انرژی بوده و دیگری مثل فریزر سرد و یخ است و حتما متوجه شده اید که چقدر با هم ناهماهنگ هستند .
B . ( تفاوتهای مسئله ساز بین زن و شوهر ) :
1. تفاوت در عادات شخصی : وقتی که زن و شوهر عادات شخصی متضاد و متفاوتی داشته باشند به تدریج تنش و اختلاف میانشان بروز می کند . مثلا بعضی از عادات مسئله ساز عبارتند از :نظم و ترتیب , مسئولیت پذیری , وقت شناسی , نظافت و نظیر اینها . به طور مثال ممکن است یکی از دو طرف سیگاری باشد و دیگری به بوی آن آلرژی داشته باشد یا مثلا یکی از طرفین به خوردن غذاهای مغذی و مرتب عادت داشته باشد و دیگری اصلا به این که چه می خورد بها ندهد .
2. تفاوت در میزان انرژی : ازدواج دو نفر که یکی کم انرژی و دیگری پر انرژی است وحشتناک است و این اختلاف سطح انرژی خودش را در زمینه های مختلف نشان می دهد مثلا در معاشرت های اجتماعی , تفریح و از همه مهمتر برقراری روابط جنسی که یکی از فاکتورهای اساسی در ایجاد صمیمیت و ارتباط بهتر بین دو طرف است .
3. تفاوت در خرج کردن پول : متاسفانه بسیاری از ازدواج ها در اثر نداشتن توافق بر سر مسائل مالی از هم می پاشد زیرا یکی از طرفین به فکر آینده است و می خواهد پولش را پس انداز کند و دیگری به فکر لذت از لحظه حال است و می خواهد پولش را خرج تفریحاتش نماید .
4. تفاوت در علاقه به حرف زدن : اگر زن و شوهر یکی پر حرف و دیگری کم حرف باشد معمولا اختلاف به بار می آید شخصا زن ها و مردهایی را سراغ دارم که از ساکت بودن یا پر حرف بودن همسرانشان گله مندند و حتی دچار افسردگی می شوند .
ــ اینها مختصری از فاکتورهای مهم در انتخاب شریک زندگی که متناسب با شرایط و عادات شخصی هر فرد می باشد بود که امیدورام بکار افرادی که هنوز تجربه ازدواج را نداشته و مجرد هستند بیاید .
( رعایت نکات عمومی مشترک بین طرفین پس از ازدواج ) :
1. بدترین راه حفظ یک ازدواج محروم کردن دیگری از آزادیهایش است : یعنی چه مرد و چه زن نباید تحت هیچ شرایطی دیگری را تحت فشار قرار دهد و یکدیگر را از چیزی محروم کنند که به ایشان حس آرامش و اطمینان می دهد , مگر و تنها اگر از قبل در آن مورد بخصوص بین طرفین توافق شده باشد و همچنین از وضع کردن مقررات و قوانین غیر ضروری و دست و پا گیر برای یکدیگر اجتناب کنید این کار باعث محدود شدن بیشتر و بیشتر آزادی هایتان در زندگی می شود و در آخر احساس سرخوردگی و شکست در روابطی که روزی قرار بود شیرین ترین اوقات شما را رقم بزند .
2. در یک رابطه جنسی است که دو طرف چهره واقعی خود را نشان می دهند : اینجا دیگر جایی برای فریب دادن یکدیگر نداریم و آنجاست که هر کس نشان می دهد چقدر برای طرف مقابل علاقه و احترام قائل است تا بتواند این غریزه خدادادی را با از خود گذشتگی در طرف مقابل ارضاء کرده و او را در اولویت قرار دهد و سپس به خود بپردازد.
3. یکدیگر را بر ببخشید :هیچگاه بر سر مسائل پیش پا افتاده یکدیگر را سرزنش نکنید و سعی کنید که با همان عشقی که شما را به هم پیوند داده است از کنار تقصیرها و مشکلات به راحتی عبور کنید و گذشت داشته باشید و بدانید که گذشت یک جاده دو طرفه است زیرا رنجیدن خیلی زود تبدیل به عصبانیت و به همان سرعت تبدیل به دلخوری و در نهایت به کینه و نفرت تبدیل می شود و همچنین سعی کنید از یکدیگر عیب جویی نکنید زیرا نتیجه بیش از حد ایراد گرفتن همانی خواهد شد که در بالا به آن اشاره کردیم .
4. گفتگو کردن : یکی از نکات کلیدی در حفظ یک زندگی آن است که بدون شکایت کردن از همدیگر خواسته های خود را در قالب یک درخواست مطرح کنید در غیر این صورت ممکن است طرف مقابل از خود واکنش و مقاومت نشان دهد . شما باید در مورد احساسات نظرات و آرزوهایتان با یکدیگر صحبت کنید تا آنجایی که بتوانید همدیگر را کامل بشناسید .
5. خودخواه نبودن : مادامی که ازدواج می کنید من تبدیل به ما می شود و شما باید به خواسته های طرف مقابلتان توجه کنید و هیچگاه فقط به خواسته های خود به تنهایی بها ندهید و نظر طرف مقابل را هم جویا شوید .
6. تمام وقت آزاد خود را با یکدیگر نگذرانید :مسلما بعد از ازدواج شما بیشتر زمان خود را در کنار هم خواهید بود . وقتی ساعات کار خارج از خانه شما تمام می شود خیلی خوب است که ساعات مفیدی را در کنار هم بگذرانید اما به هیچ وجه درست نیست که شما تمام اوقات فراغت خود را در کنار هم سپری کنید بهتر است برای خود سرگرمی دیگری دست و پا کنید و یا با دوستان هم جنستان به بیرون بروید یا در تنهایی تمدد اعصاب کنید و البته که افراط و تفریط در هیچ کاری جایز نیست و این کار نباید به رفیق بازی تبدیل شود . یک ضرب المثل قدیمی می گوید دوری اشتیاق را بیشتر می کند , اگر برای مدت کوتاهی در کنا هم نباشید دیدن یکدیگر یک جرقه خوشایند خواهد بود .
7. هدر ندادن بودجه مالی : هیچگاه بدون مشورت با شریک زندگیتان تصمیمات مهم مالی نگیرید این اشتباه محض است شما باید در این زمینه با هم مصالحه کرده و به توافق برسید .
8. احترم متقابل : مطمئنا زندگی ارزش این را ندارد که بخواهید به خاطر یک لحظه عصبانیت وگفتن یک جمله توهین آمیز یا تحقیر کننده دل طرف مقابل خود را بشکنید و همچنین پرده های احترام متقابل را پاره کرده و آن جام زیبایی که همسرتان از شخصیت شما در ذهن خود ساخته است را بشکنید . پس همیشه از ناسزا و بد و بیراه گفتن, کنایه زدن و مخصوصا برخورد فیزیکی به طور جدی پرهیز کنید سعی کنید در زمان عنوان کردن یک درخواست از طرف مقابلتان از کلمه لطفا استفاده کنید این کار بغیر از حفظ حرمت شخص مقابل به سریعتر انجام شدن درخواستتان هم کمک می کند !
9. برای استقلال هم احترام قائل باشید : فقط به این دلیل که ازدواج کرده اید قرار نیست همه چیز را راجع به یکدیگر بدانید تمام افکار و گفتار و کردار همسرتان نباید برایتان گزارش شود . گاهی اوقات در زندگی مشترک از یاد می بریم که ما ۲ نفر با ۲ شخصیت و فکر مستقل هستیم که قرار است در کنار هم زندگی کنیم .
10. کنترل خود در هنگام عصبانیت : در درجه اول در موارد اختلاف سعی کنید خودتان را به جای طرف مقابل بگذارید شاید به او حق بدهید و قائله همین جا خاتمه پیدا کند زیرا وقتی شما عصبانی هستید نه صدای یکدیگر را می شنوید و نه به چیزی که می گویید می اندیشید . در چنین شرایطی سعی کنید خود را آرام کرده و تنفس عمیق داشته باشید و مطمئن باشید این کار به شما آرامش می دهد اما اگر متوجه شدید وضعیت بسیار در هم پیچیده شده و کنترل از دست شما به کلی خارج شده بهترین کار ترک کردن محل در آن لحظه نفرت انگیز است, تا هم شما و هم طرف مقابلتان به یک آرامش نسبی برسید و هم خدای نکرده حرف یا حرکت غیر قابل جبرانی از شما سر نزند تا همیشه عذاب وجدان انجام آن کار را با خود یدک بکشید . ذکر این نکته مهم الزامیست که هرگز وقتی از دست یکدیگر عصبانی هستید بدون رسیدن به یک توافق نسبی به بهانه خواب به رختخواب نروید حتما سعی کنید با مصالحه به یک نظر مساعد برسید زیرا لازم نیست حتما یکی از شما پیروز این نبرد باشد تلاش کنید با رسیدن به یک توافقی که نظر هر دو نفر در آن لحاظ شده به این قائله کاملا خاتمه دهید .
11. تشویق و تحسین یکدیگر : دست کم سعی کنید روزی یکبار هم که شده یک کلمه تحسین آمیز یا تشویقی به همدیگر بگویید این قضیه در علم روانشناسی به اثبات رسیده که انسانها حتی خون خوار ترینشان در برابر شخصی که آنها را تحسین و تمجید می کنند از خود کرنش نشان داده و احساس صمیمیت و نزدیکی بیشتری با وی می کنند . همیشه سعی کنید نام یکدیگر را با محبت به زبان بیاورید , پسوند یا پیشوندی به آن اضافه کنید تا معنای مهر و محبت شما را به طرفتان برساند و هیچگاه سعی نکنید حتی برای شوخی طرف مقابلتان را مسخره کنید, این کار در تیره شدن روابط هر چند ممکن است پیش پا افتاده به نظر برسد تاثیر بسزایی دارد .
12. کنار گذاشتن غرور : غرور چیز خوبی است باعث می شود انسان متکی به نفس باشد و سرش را بالا بگیرد اما غرور بیش از حد آن هم در محیط خانه و خانواده باید تقلیل پیدا کند زیرا آنگاه طرف مقابل یا مجبور است از روی آن پرش کند یا آن را دور بزند یا برای اثبات خود وحقانیتش آنرا ویران کند پس کنترل کردن آن به عهده شماست !
13 . واکنش نشان دادن در هنگام بی احترامی و برخورد فیزیکی : در یک رابطه زناشویی عشق و علاقه در درجه اول از احترام متقابل سر چشمه می گیرد پس در صورتیکه طرف مقابل شما این حریم را به هر نحوی شکست شما موظف هستید برای آنکه در درجه اول زندگی خود را نجات دهید و دوما این رفتار تبدیل به عادت نشود بلافاصله در مقابل آن از خود واکنش نشان داده و آن را در نطفه خاموش کنید , این نظر شخصی من نیست بلکه توصیه مشاوران امر است و در مورد هر دو نفر نیز صدق می کند در چنین شرایطی به هیچ عنوان از خود ملاحضه کاری نشان ندهید که البته این به معنای آن نیست که شما هم یک سمت خانه را گرفته و همان رفتار زشت و اشتباه و توهین آمیز را انجام دهید بلکه به معنای آن است که میبایست با نشان دادن ناراحتی و انزجار خودتان از چنین بی حرمتی ای به طرف مقابل تفهیم کنید در مقابل نا سزا و برخورد فیزیکی به شدت حساس هستید و جزو خطوط قرمز شما محسوب می شود که از این پس باید محترم شمرده شده و تکرار نشود و همینطور در رابطه با خانواده های یکدیگر نیز حفظ حرمت این حریم به شدت باید در نظر گرفته شود . زیرا اگر شما به یک شخصی در خانواده همسرتان بی احترامی یا توهین کنید در نتیجه به منزله این است که غیر مستقیم طرف مقابلتان را تحقیر کرده اید و نتیجه چیزی نیست جز واکنش منفی و مقاومت همسرتان برای تضییع نشدن در برابر شما .
14. گفتگو حول محور انتظارات, مشکلات و دلخوری ها : می توان به جرات گفت این فاکتور مهمترین قسمت ماجراست چون اگر زوجها عادت به صحبت راجع به انتظارات ,کمبود ها و احیانا کدورتهایشان داشته باشند آنگاه است که مستقیما و بدون هیچ واسطه می توانند به نیازهای یکدیگر به راحتی پاسخ دهند و همیشه یکدیگر را راضی نگه دارند پس به شما توصیه می کنم حتما هفته ای یکبار هم که شده با هم خلوت کنید و از مشکلات پیش آمده و دلخوری هایتان طوری که به همسرتان بر نخورد صحبت کنید و از نیازهای یکدیگر و انتظاراتتان با هم حرف بزن میتوانید مطمئن باشید که این کار معجزه می کند .
15. مسولیت پذیری : سعی کنید وظایفی را که به عهده شماست و یا از قبل با هم هماهنگ کرده اید را انجام دهید و هرگز نگذارید به عنوان یک انسان از زیر کار در رو و بی مسولیت جلوه کنید این را بدانید که شما وارد یک زندگی مشترک شده اید و دیگر فقط مسئول کارهای مرتبط با شخص خودتان نیستید باید هر کاری را از بعد اشتراکی مورد پوشش قرار دهید پس به وظایفتان در حد تعریف شده اش عمل کنید .
16. مشورت کردن با یکدیگر : این را بدانید زندگی که شما ساخته اید تنها مطعلق به شخص شما نیست نباید تحت هیچ شرایطی تصمیمات اساسی و حیاتی زندگیتان را خودسرانه و به تنهایی اتخاذ کنید مخصوصا تصمیمات مالی , در چنین مواقعی خودتان را جای طرف مقابل بگذارید آیا دوست دارید او نیز با شما چنین رفتاری داشته باشد پس به خاطر داشته باشید که هم اکنون شما جزئی از هم هستید و حتما این مثل قدیمی را شنیدید که ۲ فکر همیشه بهتر از ۱ فکر عمل می کند مخصوصا زمانی که پای یک جنس مخالف میان باشد چون هر کس از دیدگاه خودش و با قدرت استدلالی که خداوند در وجودش قرار داده موضوع را آنالیز می کند و مطمئنا نتیجه آن هم بهتر خواهد شد و در ثانی اگر هم به نتیجه نرسد یا به شکست بیانجامد هیچ یک از طرفین دیگری را مقصر نمی داند و نتیجه حاصله به دوش یک نفر سنگینی نمی کند زیرا که شما آن تصمیم را با هم گرفته اید .
17. تقسیم کردن تمام وظایف و مسئولیت ها از ابتدا : تلاش کنید حتما قبل از انجام هر کاری شرایط آن را بررسی کرده و بسته به نوع آن وظایف را بین یکدیگر تقسیم کنید این کار از بروز اختلافات آتی جلوگیری می کند و تلاش کنید که با هم هماهنگ پیش بروید به طور مثال انجام خرید خانه یا رسیدگی به وضعیت درسی کودکانتان یا از این قبیل کارها که اگر از قبل همه چیز رابین خود روشن کرده و به توافق رسیده باشید دیگر انتظارات بی مورد و بیش از حد از به وجود نمی آید.
18. خرید بدون مقدمه هدیه : سعی کنید گه گاه یکدیگر را غافلگیر کنید و بدون مقدمه برای هم هدیه یا حتی یک شاخه گل بخرید این سری کارها می تواند سطح روابط عاطفی را تا حد باور نکردنی بالا ببرد و خانم ها توجه داشته باشند که این حرکت فقط مختص آقایان نیست شما هم باید دست به کار شوید به این می گویند یک شراکت همه جانبه .
19. فراموش نکردن روزهای مهم برای خرید هدیه : رسیدیم به یکی از استراتژیکی ترین موارد , نگذارید هیچ چیز شما را از خرید هدیه در این روزها برای همسرانتان منصرف کند و یا اینکه فراموشتان شود : 1 - روز زن و روز مرد , 2 - سالگرد تولد , 3 - سالگرد ازدواج , 4 - ولنتاین . این یک حرکت دوجانبه برای ابراز علاقه و نشان دادن اهمیت طرف مقابل در منظر شماست .
20. پرداختن به تفریح و مسافرت : از هر فرصتی مثل تعطیلات آخر هفته و یا تعطیلات رسمی مابین روزهای کاری که خدا رو شکر در کشور ما هم کم نیست برای پرداختن به تفریح و رفتن به مسافرت استفاده کنید لازم هم نیست هر بار خرج سنگینی را متحمل شوید مسلما رفتن به یک موزه, یک پارک یا یک مرکز کوچک تفریحی و یا شهرهای اطراف محل زندگیتان بار سنگین مالی برای شما ندارد پس هر جا به غیر از منزل که برای شما تازگی داشته باشد . ولی تلاش کنید هر چند وقت یکبار به هر نحوی هم که شده یک مسافرت خارج شهر ترجیحا مسافرت های توریستی داشته باشید زیرا ما انسان ها به تنوع احتیاج داریم و یکنواختی در حکم افسردگی و یک مرگ تدریجی محسوب می شود پس همیشه سعی کنید لحظاتی شاد و پر خاطره برای یکدیگر خلق کنید هر از گاهی بیاد گذشته ها به کافی شاپ بروید و فقط و فقط درباره خاطرات خوش گذشته صحبت کنید تا هیچگاه فراموشتان نشود که چه دوران خوبی را پشت سر گذاشته اید و چقدر نسبت به یکدیگر عشق و علاقه داشته اید و این موضوع باز هم شما را به هم نزدیک تر خواهد نمود .
21. عذر خواهی کردن : تلاش کنید در صورتیکه اشتباهی را مرتکب شده اید و طرف مقابلتان را رنجانده اید منطقی به قضیه نگاه کنید و در صورتیکه پی بردید اشتباه از جانب شما بوده غرور خود را کنار گذاشته و در ایجاد ارتباط دوباره و دلجویی کردن از طرف مقابلتان پیش قدم شوید در شرایطی این چنینی تنها کسی که می تواند به کمک رابطه شما بیاید فقط و فقط خودتان هستید نه هیچکس دیگر و هیچگاه تصور نکنید که این کار شخصیت شما را زیر سوال می برد , بر عکس این کار نشان دهنده عقل و منطق و شخصیت شماست و مطمئن باشید در نزد طرف مقابلتان بسیار دوست داشتنی تر و با درک و فهم تر از قبل جلوه خواهید کرد .
22. به زبان آوردن واژه کلیدی دوستت دارم : نترسید و هیچگاه از یکدیگر خجالت نکشید هر چه باشد سخت تر از دوران دوستی و نامزدیتان نیست که هنوز با هم رودر بایستی داشتید هر از گاهی این جمله رابه زبان بیاورید ما انسان ها احتیاج داریم به این که بشنویم و با تمام وجود لمس کنیم که طرف مقابل ما همچنان همان احساس روزهای آغازین را نسبت به ما دارد و به زبان خود این واژه را بیان می کند و ................................... نتیجه حیرت آور است .
23. تشکر از کارهای یکدیگر : هیچ یک از ما از دیگری طلبکار نیست پس شخصیت خود را با ارزش گذاری به کارهای طرف مقابل را که برای شما و پیشبرد بهتر زندگیتان انجام می دهد از طریق تشکر ابراز کنید تا او نیز متوجه شود که شما درک می کنید و کارها و زحمات او بدون اجر نمی ماند .
24. توجه به یکدیگر : تلاش کنید نشان دهید که برای هم مهم هستید به یکدیگر کم محلی نکنید و از هم غافل نشوید زیرا این کار بعد از یک مدت زمانی ممکن است به عادت تبدیل شود , پس متوجه یکدیگر باشید به عنوان مثال یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید سلام و خداحافظی کردن با محبت است طوری به هم سلام کنید که انگار همان بار اولی است که با تمام وجود علاقه خود را نسبت به یکدیگر یافتید و طوری خداحافظی کنید که انگار می خواهند شما را به زور از هم جدا کنند و در نتیجه همیشه لذت و شوق دوباره دیدن یکدیگر در ذهنتان شما را به هم نزدیک می کند . یکی از اصلی ترین مشکلات بین زن و شوهر پر نشدن مخازن احساسی بین آن دو است که عدم توجه به این قضیه باعث تیره شدن روابط می گردد پس این را فراموش نکنید عشق را باید هم به صورت زبانی و هم عملی به طرفتان ابراز کنید .
25. احترام گذاشتن به افکار و عقاید یکدیگر : حتما شما هم به این موضوع واقف هستید که خداوند انسان ها را با افکار , عقاید و سلیقه های متفاوت آفریده و این راهی برای گریز از یکنواختی و لازمه تنوع و ادامه حیات است پس با توجه به این قضیه و قائل شدن حق احترام به استقلال فکری یکدیگر سعی کنید روابطی صمیمانه و منصفانه را به وجود آورید تا هیچ کس از آن متضرر نشو د زیرا در صورتیکه شما سهوا و یا عمدا اقدام به تمسخر و یا سرکوب آن در شخص مقابل کنید نتیجه از دو حالت خارج نیست : ۱- افسردگی و سرخورده شدن همسرتان و از دست دادن قدرت تصمیم گیری در او . ۲- مقاومت و مقابله به مثل کردن وی با شما , و در نهایت به حاشیه کشیده شدن روابط یک زندگی مشترک .
26. همیشه داشتن یک برنامه ای مدون برای آینده : این یکی از اصلی ترین نکاتی است که باید به آن توجه داشته باشید , چون آن زمان است که می دانید از خود , یکدیگر و زندگیتان چه انتظاری دارید . باید بدانید که از چه مسیری و به کجا می خواهید بروید و درست همین جاست که می بایست وظایف و مسولیت ها را تعیین کنید و در راه پیشرفت و ترقی خود , یکدیگر و زندگیتان قدم بردارید زیرا وقتی که هدف مشخص باشد و مسیر را هم انتخاب کرده باشید فقط می ماند طی کردن راه و این به عهده شماست تا یکی یکی قله های اهدافتان را در زندگی فتح کنید و به تکامل برسید . و سعی کنید یا به یکدیگر قولی ندهید و یا اگر قول یا وعده ای می دهید حتما به آن عمل کنید تا به چالش دیگری به نام عدم اطمینان و بد قولی یا برچسبی تحت عنوان بی عرضگی برخورد نکنید .
27. پشت به پشت هم بودن در تمام مراحل زندگی : یکی از فاکتورهایی که در رابطه زنا شویی بسیار مهم و کلیدی است حفظ همبستگی و حمایت طرفین از یکدیگر است , سعی کنید در بدترین لحظات زندگی هنگامی که شاید سخت ترین فراز و نشیب های آن را تجربه می کنید پشت به پشت هم بدون لحظه ای غفلت از این اتحاد , از یکدیگر حمایت کنید تا همیشه همسرتان با علم به اینکه هیچگاه تنها نیست و به پشتوانه شما و در کنار شما راهی برای برون رفت از معضل پیش آمده بیابد و راه را برای خود , برای شما و در نهایت برای زندگیتان هموار کند و همواره سعی کنید باعث رشد , پیشرفت و تعالی یکدیگر شوید .
28. حفظ صداقت و راستی تحت هر شرایطی : مطمئنا در مورد اهمیت و الزام این نکته شکی نیست , پس هیچگاه به خود اجازه ندهید با خیانت ,گفتن دروغ ( هر چند مصلحت آمیز ) و گمراه کردن همسرتان و یا مخفی کاری حس اعتماد و اطمینانی که در ذهن وی از شخص شما به عنوان نزدیک ترین و امین ترین فرد در زندگی ایشان که به شکل یک جام شفاف و زیبا وجود دارد شکسته شده و از بین برود زیرا آنگاه از نو ساختن و یا بازسازی این جام بند زده هر چند که شاید امکان پذیر باشد اما ممکن است با وزش یک نسیم دوباره از هم فرو بریزد و هیچگاه نتوان به مانند روز اول آن را از نو ساخت . این از آن دست اشتباهاتی است که انجامش حتی برای یکبار هم می تواند جبران ناپذیر باشد و شما همیشه حس ندامت و عذاب وجدان را با خود به همراه بکشید .
( نکاتی در مورد خانم ها که آقایان باید مد نظر داشته باشند ) :
1. کمک حال بودن در خانه : آقایان باید به این نکته توجه داشته باشند که کار منزل کاریست پایان ناپذیر و در دراز مدت خسته کننده و کمر شکن در نتیجه سعی کنید تا جاییکه از دستتان بر می آید در امور خانه به همسر خود کمک کنید تا هم او به تنهایی زیر این فشار از پا در نیاید و هم اینکه شما را به عنوان یک یار همیشه حاضر در کنار خود ببیند تا خستگی های خود را فراموش کرده و به خاطر همیاری شما از شما سپاسگزار باشد و به دلیل خستگی بی جهت به شما بهانه نگیرد و جنجال به راه نیندازد .
2. مواردی که خانم ها نمی توانند با آنها کنار بیایند : خانم ها برای حفظ زندگی و تداوم آن خود را با اکثر مشکلات , رفتار ها و خصوصیات بد اخلاقی یک شوهر سازگار می سازند به جز ۵ مورد که احتمالا در نهایت به جدایی ختم می شوند : ۱- خسیس بودن شوهر , ۲- اعتیاد , ۳- بیکاری در دراز مدت , ۴- دست بزن داشتن , ۵- رفیق باز بودن شوهر . پس به شما آقای محترم پیشنهاد می کنم اگر قبل از ازدواج با چنین مشکلاتی دست به گریبان هستید قید آن را به کلی بزنید زیرا هم خودتان را بدبخت می کنید و هم یک بنده خدای دیگر را . اما اگر پس از ازدواج به یکی از این فجایع دچار شده اید در صورتیکه هنوز برای خود , همسر و زندگیتان ارزش و علاقه قائل هستید هم اکنون نسبت به رها شدن از آنها چاره ای بیاندیشید و با یک مشاور صحبت کنید و ذکر این نکته نیز در همین جا ضروریست که هیچگاه باعث سر شکستگی و خجالت همسرتان نباشید کاری کنید که همیشه و همه جا به شما افتخار کند .
3. بی اعتنایی نکردن , توجه نشان دادن و ابراز علاقه : خانم ها دوست دارند همیشه در نظر شوهرانشان جذاب جلوه کنند و از بی اعتنایی متنفرند . پس با تعریف و تمجید از ایشان مثلا زیبایی چهره آنها یا مدل لباس شان , دستپخت شان و یا کارهای مثبتی که انجام می دهند ضمن ارضاء این نیاز آنها به تقویت اعتماد به نفسشان نیز کمک کنید. با آنها به خرید بروید تا از اینکه در کنارشان هستید احساس آرامش کنند و یا اینکه حداقل از نوع سلیقه آنها برای مواقع خاص آگاه شوید. در مواردی نیز که پای فرزندانتان در میان است اول به همسرتان توجه نشان دهید سپس به فرزندانتان حتما این مثل به گوشتان خورده که لب بود که دندان آمد . سعی کنید دستان همسرتان را بگیرید و به او بگویید که دوستش دارید این مورد یکی از استراتژیکی ترین اعمالی است که برای حفظ صمیمیت در روابطتان می توانید انجام دهید این فاکتور بسیار لذت بخش تر و قابل درک تر از برقراری یک رابطه جنسی برای آنهاست و مطمئن باشید که این قضیه اولویت بالاتری در نزد خانم ها دارد گاهی اوقات ماساژ دادن , نوازش کردن و فقط تحریک حس لامسه آنها بدون ختم شدن به یک رابطه جنسی نتیجه ای معجزه آسا دارد و آنها برای مدت ها طعم شیرین آن را حس می کنند و تلاش می کنند تا جایی که ممکن است شما را از خود نرنجانند تا این حالت که بین شما به وجود آمده از بین نرود . اما همیشه سعی کنید در خلوت دو نفره خود نسبت به او ابراز علاقه کنید نه در جمع زیرا خانم ها به دلیل حجب و حیایی که ذاتا در وجود خود دارند علاقه ای به دریافت و ابراز آن در جمع ندارند و نا خوداگاه از خود واکنش سردی نشان می دهند که ممکن است برای شما ایجاد سوء تفاهم کند . تلاش کنید همیشه برای او متنوع باشید , متنوع لباس بپوشید , از ادوکلن های متنوع استفاده کنید , متنوع با وی برخورد کنید کارها و برنامه های متنوعی را با وی ترتیب دهید و . . . اینها همه عشق و علاقه همسرتان نسبت به شما را افزایش می دهد .
4. در هنگام نیاز سنگ صبورشان باشید : این از آن دسته خصوصیاتی است که زن و مرد در آن کاملا با هم متفاوت هستند که در مورد آقایان به جایش صحبت خواهیم کرد . اما در مورد خانم ها , خانم ها علاقه به صحبت کردن حول محور مشکلاتشان با شخصی دارند که به او اطمینان داشته و سنگ صبورشان باشد پس با در نظر گرفتن این موضوع از یاد نبرید که هر زمان که او خواست در مورد مشکلاتش با شما صحبت کند فقط به حرف هایش گوش بدهید و از مطرح کردن راه حل تا پایان بحث اجتناب کنید و در طول مدتی که او با شما صحبت می کند به چشمان او خیره شوید تا باور کند که با او هستید و فکر و حواستان جای دیگری نیست و اگر هم حس کردید که با مشکلی مواجه شده ولی در مورد عنوان کردنش دو دل است با اطمینان خاطر دادن از او بخواهید آن مسئله را مطرح کند تا این دست مشکلات روی هم انباشته نشود که بخواهد ناگهان مثل یک آتشفشان فوران کند .
5. مشکلات و خستگی های محل کار را با خود به خانه نیاورید : شما حق ندارید تحت هیچ شرایطی مشکلات , خستگی ها و استرس های محل کار یا خارج از خانه را با خود به منزل بیاورید و اعضای خانواده را با آن درگیر کنید , کار و زندگی شما دو مقوله کاملا جدا از هم هستند آنها را به هم ربط ندهید . می توانید در مورد مسائل کاریتان با اعضای خانواده مشورت کنید ولی هیچگاه خشم , عصبانیت و استرس ناشی از آن را به ایشان انتقال ندهید , همینکه وارد خانه می شوید آنها را پشت در جا بگذارید و با گفتن یک جمله خسته نباشید خستگی کار روزانه همسرتان را از تن وی به در کنید و با خود انرژی مثبت وارد خانه نمایید .
6. به همسرتان اجازه دهید با خود تنها باشد : علاقه به این نیست که همیشه چسبیده به همسرتان باشید او نیز احتیاج دارد با خودش تنها باشد و با خود خلوت کرده و تمدد اعصاب نماید , کاری نکنید که از شما و از چهره شما زده شود زیرا اینگونه ابراز علاقه دقیقا نتیجه عکس دارد .
7. منطقی و آرام برخورد کردن با مشکلات و اتفاقات : تلاش کنید در مواردی که یک اتفاق غیر مترقبه و نا خوشایند در زندگی شما رخ می دهد به آرامی و با حفظ آرامش با آن برخورد کنید و سعی کنید از تکنیک آرامش دادن به خود و منطقی برخورد کردن با موضوع آن را حل و فصل نمایید و یا اگر همسرتان کار اشتباهی مرتکب شد به طور مثال اگر چیزی را شکست یا غذایش سوخت و باب میل شما نبود و یا با اتوموبیل شما تصادف کرد وی را مورد سرزنش و سرکوب قرار ندهید , شکستنی برای شکستن , غذا برای سوختن و ماشین برای تصادف کردن است ! ! ! تلاش کنید با یک جمله آرامش بخش او را آرام کنید زیرا مسلما همسرتان هم از اتفاقی که رخ داده بسیار ناراحت و پشیمان است و اینجا لحظه ایست که شما باید قدرت درک و فهم خود را با گفتن جملاتی نظیر [فدای سرت] به وی نشان دهید . به هر حال آدمی زاد جایز الخطاست و شما هم روزی اشتباه خواهید کرد و آنگاه انتظار دارید که دیگری نیز با شما اینگونه رفتار کند پس این دست مشکلات را جدی و مهم تلقی نکنید و از کنارشان به راحتی بگذرید . به قول معروف مال دنیا ارزش شکستن دل دیگری را ندارد .
8. بیان مشکلات و دلخوری ها : قبلا به این نکته به تفصیل پرداخته شده اما اهمیت آن به قدری است که مجددا آن را ذکر می کنیم , تلاش کنید قبل از اینکه دلخوری هایتان روی هم انباشته شود و به خشم و نفرت مبدل شود در یک فرصت مناسب با وی خلوت کرده و از آن دست مشکلاتی که برایتان به واسطه او بوجود آمده با وی صحبت کرده و اختلافات را حل کنید از انتظاراتتان به او بگویید البته بدون بدون شکوه و شکایت و مطمئن باشید او نیز برای حفظ مناسب روابطتان آنها را انجام خواهد داد , بدانید این یکی از مهمترین فاکتورهاییست که لزوما مجبور به تکرارش شدیم تا کاملا اهمیتش را درک کنید .
9. احتیاجات و نیازهای نهفته در خانم ها : خانم ها خصوصیات نهفته و پنهانی خاصی نیز برای خود دارند که علاقه مندند فردی که به عنوان شوهرشان در کنارشان است آنها را درک کند و این سخت ترین قسمت ماجراست که شناختش به عهده شخص شماست زیرا گاهی انتظاراتی از شوهرانشان دارند که بسیار عجیب و دور از ذهن است اما برای آنها لذت بخشاست و این نیز برگرفته از ذات پیچیده زنانه است که خداوند خلق کرده { و احتمالا خود خدا هم از خلق چنین بندگانی حیرت زده و متعجب باقی مانده } . به عنوان یک مثال کوچک می توان به بازی ذهنی معکوس اشاره کردکه خانم ها حرفی را بدون هیچ حالت عصبانیت و یا ناراحتی به زبان می آورند و انگار که هیچ مشکلی نیست اما دقیقا در همین لحظه است که انتظار دارند شوهرشان عکس این قضیه را انجام دهد در غیر اینصورت شما به هیچ دلیلی متوجه ناراحتی و یا عصبانیت در آنها می شوید و نمی توانید هیچ دلیلی هم برایش پیدا کنید . حتما سعی کنید دقیقا از زمان دوره های عادات ماهانه همسرانتان ( Period ) مطلع باشید زیرا در طول این مدت زمان , از آغاز تخمک گذاری تا پاک شدن چرک ها و لکه های خونی , خانم ها وضعیتی خاص را پشت سر می گذارند مثل بی حوصلگی , داغ شدن ناگهانی بدن و خواب آلودگی که باز هم برمی گردد به فیزیولوژی بدن خانم ها و این رعایت حال آنان را از سوی شما مطلبد . همچنان که خانم ها دوست دارند شخصی را در کنار خود داشته باشند که به آن تکیه کرده و بتوانند روی او حساب کنند گاهی اوقات نیز علاقه دارند شوهرانشان به مانند یک کودک به آنها پناه ببرد و مشکلات و دغدغه های فکریشان را با همسرانشان مطرح کنند و از آنها کمک و مشورت بطلبند و اینجاست که خانم ها حس موثر بودن را برای شوهرانشان تجربه می کنند و از این حالت لبریز شده و لذت مفید بودن را در ارتباطاتشان با شریک زندگیشان احساس می کنند .
( نکاتی در مورد آقایان که خانم ها باید مد نظر داشته باشند ) :
1. حفظ شخصیت و استقلال برای آقایان : خطاب به خانم ها عرض می کنم که هرگز سعی نکنید شوهرانتان را در کنترل کامل خود در آورید زیرا حس استقلال طلبی و غروری که برگرفته از شخصیت و ذات آنان است ناخودآگاه در مقابل چنین وضعیتی از خود مقاومت نشان می دهد و برای اثبات خود به شما و دیگران ممکن است رفتار و اعمالی را در پیش گیرند که به ایجاد تقابل و درگیری داخلی منجر شود این جزو به اصطلاح خطوط قرمز آقایان است و به شما توصیه می کنم از تحریک آن جدا خودداری نمایید در ثانی به فرض هم که شما موفق به انجام این کار شدید , یک شوهر خنثی و بی اراده که از خود هیچ استقلالی ندارد و دیگران باید به جای او تصمیم گیری نمایند چه جذابیتی خواهد داشت ؟ و به دنبال چنین وضعیتی مشکلات دیگری برای شما بروز خواهد کرد که بر دردسرهای شما در دراز مدت می افزاید , پس به یاد داشته باشید هنر یک زن در زندگی سیاست و کیاست اوست که اگر شما از این دو فاکتور برای کنترل و هدایت زندگی خود در کنار یک محیط تعاملی بهره ببرید دنیا به ناز شصت شما می گردد در غیر اینصورت اگر بخواهید بی پروا به عمق صحنه نبرد حجوم ببرید جز ایجاد اختلاف و درگیری و لج و لجبازی حاصلی برای شما نخواهد داشت .
2. رعایت مواردی که برای اکثر آقایان مهم و حیاتی است : سعی کنید مواردی که برای شوهرتان مهم و ضروری تلقی می شود را رعایت نمایید به طور مثال نوع پوشش شما , اگر از نظر شوهرتان شما باید یک وضعیت موجه و موقر را از این بابت داشته باشید و پوشیدن بعضی از لباس ها در نظر ایشان عیب محسوب می شود با او مخالفت نکنید این هم برمی گردد به خصوصیات ذاتی اکثر آقایان زیرا آنها می خواهند از این طریق مطمئن شوند که همسرشان برای همیشه مطعلق به آنان است و از آنجایی که آقایان از نظر علم سیاست هرگز به پای خانم ها نمی رسند از عامل فشار استفاده می کنند نه سیاست به طور مثال اعمالی مثل داد و قال کردن و فریاد زدن و از این دست مشکلات , یا باز هم به عنوان نمونه وقتی آنها از شما می خواهند که هر زمان که می خواهید با دوستانتان جایی بروید با وی در میان بگذارید مطمئن باشید هدفشان محروم کردن شما از آزادی هایتان نیست بلکه این نوعی ابراز علاقه و اطمینان از همیشگی بودن حضور شما در کنار آنهاست , بالاخره شما که بی خبر از وضعیت تاسف بار جامعه نیستید , چون ما آقایان به خصوصیات هم جنسان خود آگاه هستیم و اینگونه انتظارات در نظرمان منطقی و به نوعی احتیاط شرط عقل محسوب می شود پس لطفا درک کنید که این نوعی احساس خطر و ابراز علاقه از سمت آقایان است نه محرومیتی برای شما در نتیجه محبت نمایید از این جهات مراعات کنید تا خللی در روابطتان به وجود نیاید . نکته دیگری که بسیار مهم است و اکثر خانم ها با آن دست به گریبانند مشکل مادر شوهر است , انصافا اگر بخواهیم قضاوت کنیم مادر شوهر های امروزی قابل قیاس با ورژن های قبلی شان نیستند , و باید گفت که یک دگر گونی کلی در آنها به وجود آمده , بسیار مهربان تر , منطقی تر , سازگار تر و مدافع عروس شده اند و کمتر در امور داخلی فرزندانشان نظر می دهند , من خود به شخصه با تعدادی از این نوع مادر شوهر های مدرنیته صحبت کرده ام و واقعا قابل قیاس با آن حرف هایی که پشت سرشان شنیده ایم نیستند و فکر می کنم یکی از مهمترین دلایلش گذاشتن خود به جای طرف است و اینکه شاید تصور می کنند در زندگی خودشان تجربه جالبی را پشت سر نگذاشته اند و در حقشان اجحاف شده پس نمی خواهند بر سر شخص دیگری نیز که هم جنس خودشان است چنین بلایی بیاورند و این می شود منطقی فکر کردن و عادلانه عمل کردن , پس شما هم کوتاه بیایید و از در صلح و دوستی وارد شوید و از فاکتور سیاست بهره ببرید تا دنیا به کامتان شود زیرا اگر بخواهید رابطه خود را با مادر شوهرتان به تقابل و نزاع بکشانید نتیجه ای جز شکست در اهدافتان ندارد و مطمئنا هیچ کس نمی آید مادر خود را که به اندازه تمام عمر بر گردنش حق دارد را رها کند , در نتیجه این هم یکی دیگر از خطوط قرمزی است که باید رعایت کنید و حتما شما هم افرادی که با مشکلاتی از این دست مواجه بودند را می شناسید پس لطفا خودتان را به جای شوهرتان بگذارید و هوشیارانه عمل کنید .
3. کمک فکری و مشورت دادن : همانطور که قبلا اشاره کردم در این مقوله تفاوت زیادی بین زن و مرد وجود دارد , در شرایطی که شوهرتان درگیر افکار خودش است و به درون خود فرو رفته بهترین کار این است که او را به حال خود رها کنید زیرا آقایان در مواردی این چنینی ترجیح می دهند به جای در میان گذاشتن دغدغه های فکریشان اول آن را در ذهن خود و با استفاده از قدرت استدلالشان حلاجی کنند بعد از آنکه با خودشان کنار آمدند آن موضوع را با دیگران نیز مطرح کرده و با آنها مشورت کنند در نتیجه بهترین کار برای شما خانم ها این است که به جای اصرار در بیان آن موضوع از سوی شوهرتان, مخصوصا زمانیکه از بیرون به خانه بازمی گردند برای آنکه از تشویش بیشتر ذهن ایشان اجتناب کنید وی را به حال خود رها کنید و بعد از آنکه متوجه شدید که کمی آرام شده از او بخواهید در مورد مشکلاتش با شما صحبت کند و آنجاست که شما باید نقش خود را به عنوان شریک زندگی او ایفا کنید و او را از نظر فکری هدایت و حمایت کنید .
4. روحیه دادن و تشویق کردن : یکی از مهمترین کارهایی که شما خانم ها می توانید انجام دهید این است که در درجه اول همیشه پشتیبان و حامی شوهرتان باشید , حتی اگر در مورد موضوعی با وی مخالف هستید آن را در جمع بروز ندهید , در آن لحظه شما فقط می بایست از او دفاع کنید سپس در خلوت بین خودتان نظر واقعی خود را بیان نمایید تا وی متوجه درک بالای شما نسبت به حمایتی که از او می کنید بشود . عمل دیگری که می بایست انجام دهید این است که در مواقعی که کار مثبتی از وی می بینید و یا تلاشی ,که برای جلب رضایت شما انجام می دهد به وظیفه خود عمل کرده و شوهرتان را تشویق کرده و از او تشکر کنید تا با قوت قلبی که به عنوان یک شریک و یک حامی از شما دریافت می کند در او انگیزه ای ایجاد شود در بالا رفتن قدرت اتکا به نفس و تصمیم گیری در وی که مطمئنا این به بالا رفتن سطح کیفی زندگیتان کمک شایانی خواهد نمود .
5. ابراز احساسات و محبت کردن : با عرض معذرت فکر می کنم خانم ها در این زمینه کمی خساست به خرج می دهند , پس از ازدواج دلیلی برای عدم انجام این کار توسط شما وجود ندارد و اگر کمی از این نظر بذل و بخشش کنید مطمئن باشید شوهرتان برای ارضاء این حس خوب خود و حفظ این سطح از روابط هر کاری خواهد کرد , بی تعارف بگویم آقایان در بعضی زمینه ها مانند این موضوع دقیقا مثل کودکان می مانند پس بهتر است شما هم چنین رفتاری را دنبال کنید به طور حتم نه شما ضرر می کنید نه شوهرتان و هر دو از این تبادل احساسات لذت خواهید برد زیرا هر کنشی واکنش متناسب با خودش را به دنبال خواهد داشت در نتیجه برای عدم رنجاندن یکدیگر ناخودآگاه تمام تلاشتان راخواهید نمود .
6. گفتگو کردن درباره انتظاراتتان : می دانم که شما خانم ها انتظار دارید که شوهرانتان خودشان انتظارات و مشکلات احتمالی شما را درک کرده و نسبت به رفع آن اقدام نمایند اما حق بدهید با وضعیت سخت زندگی در این روزها و دغدغه های متعدد فکری جای کمی برای پرداختن به این دست از مسائل بماند , حال بهتر است به جای آنکه مدت ها وقت صرف کنید تا شوهرتان متوجه مشکل و یا خواسته شما بشود خودتان آن را مطرح کنید , باید این مطلب را یاد آور شوم به این دلیل که آقایان خود چنین روشی را به کار می گیرند و خواسته هایشان را صراحتا بیان می کنند و به زبان می آورند , کمتر به روشی که خانمها از آن استفاده می کنند توجه دارند و اغلب متوجه خواست همسرانشان که به طور غیر مستقیم در صحبتهایشان آن هم به طرزی پیچیده بیان می کنند نمی شوند , مگر یک انسان چقدر عمر می کند که بخواهد وقتش را صرف این سری از کارهای فرسایشی نماید تا شاید روزی شوهر او به درک کاملی از چنین روشی برسد پس لطفا قبل از اینکه تمام کمبودها , انتظارات و مشکلاتتان در رابطه زنا شویی روی هم انباشته شود و بخواهد یک باره منفجر شده و بروز داده شود به تفکیک و در فرصت مناسب آنها را مستقیما به شوهرتان انتقال دهید آن هم بصورت یک درخواست نه شکایت تا بیشترین تاثیر را داشته باشد .
7. رفتارهایی که آقایان می پسندند : برعکس خانم ها که انتظارات پیچیده و مخصوص به خود را دارند یک سری از مسائل هست که در بین آقایان عمومیت دارد و در عین حال راه حل آن هم کاملا واضح و مشخص است , به طور مثال استقبال کردن خانم ها از شوهرانشان و گفتن یک جمله { خسته نباشید} هنگامی که از را می رسند همانطور که می بینید کار مشکلی نیست , زیرا اکثر آقایان ایرانی با توجه به نوع فرهنگمان انتظار دارند وقتی به خانه برمی گردند شخصی ( ترجیحا همسر ) را ببینند که چشم انتظار آنهاست و بلافاصله پس از ورودشان به اسقبال آنها می آید و به قولی از زحماتی که او برای آنها کشیده است به این شکل تشکر می کند پس نسبت به انجام این خواسته ساده غفلت نکنید , در مورد اکثر موارد هم در بخش نکات عمومی اشاره شده است که شما در نهایت می توانید با بررسی خواسته های شوهرتان در یک مدت زمان کوتاه و مشخص به قول معروف رگ خواب او را به دست گیرید .
* : یک نکته بسیار مهم برای زوجین و آن هم این است که شما باید تلاش کنید سطح ظرفیت خود را نسبت به محبت های طرف مقابلتان بالا ببرید زیرا اگر هر کدام از شما بخواهد این موارد را به کار گیرد و دیگری بخواهد از فرصت استفاده کرده و به اصطلاح گربه را دم حجله بکشد و از این شرایط سوء استفاده نماید هیچ نتیجه ای نخواهد داشت و اسم آن را نه می توان عشق گذاشت و نه علاقه فقط و فقط یک توصیف دارد و بس , خودخواهی و به بردگی گرفتن دیگری , آیا شما خوشبختی و آینده روشنی را برای این زندگی می بینید ؟ ؟ ؟ در یک رابطه زناشویی باید منیت را کنار گذاشت و از مسیر عشق حرکت کرد .
(( خویشتن را بردار آنچه می ماند عشق است )) .
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هر دو نفری که شما فکر کنید که بسیار شبیه به هم هستند و یا کاملا با یکدیگر مچ و هم راه و هم عقیده هستند اختلاف دیدگاه و سلیقه حتما وجود دارد. با بهترین روشهای شناخت و انتخاب همسر و خواستگاریهای کاملا عملی و منطقی نیز زوجی که خانواده تشکیل میدهند حتملا اختلافهایی در سلیقه و رفتار و ... دارند. در اختلاف نظرها و بحث ها و دیدگاههاست که مدیریت خانواده و کنترل بر روابط خودشون رو نشان میدهند.
برای حل این اختلافها ابتدا باید پارامترهای انتخاب همسر خود را به یاد بیاوریم و بدانیم که همسری که انتخاب کرده ایم بسیاری از مشخصات مورد توجه ما که از پارامترهای اصلی بوده است را دارا میباشد و از نظر اصول فکری و رفتاری و اجتماعی و ... نزدیکی بسیاری بین ما وجود دارد.
این باعث میشود تا به آرامشی دست یابیم و بدانیم که این عزیزی که اکنون با او دچار اختلاف شده ایم از نزدیکترین افراد به ما و تفکر ما است و اختلاف ایجاد شده جزئی کوچک و بلکه ناچیز از سلیقه های ماست .
البته انسان ها هر چه نسبت به شخصی توجه بیشتر داشته باشند و آینده و درستی کار او برایشان مهمتر باشد نسبت به او سختگیر تر میشوند مانند رابطه والدین و فرزندان و یا معلم و دانش آموز
اما باید توجه کرد که این توجه و دلسوزی باعث عدم توجه به سلایق و سلب آزادیها او نشود.
بدانیم که هر انسان دارای شعور و عقل بوده و حق انتخاب دارد و مسئول اعمال و رفتار خود است.
نکته دوم که در این مجمل میخواهم به آن اشاره کنم موضوع قیاس هست
سعی کنید تمام نکاتی که موجب قیاس بین افراد خانواده شما با دیگران میشود را در حد ممکن کاهش دهید .
مثلا ازدواج دو خواهر به فاصله کم باعث قیاس بین تمام رفتارها و مراسم خواهد شد و ممکن است این امر باعث کدورتهای گفته و ناگفته بین زوجهای جوان یا والدین ایشان شود.
حفظ فاصله ها و حریم ها یکی از راههای کاهش این قیاس ها می باشد.
رفت و آمد هر شب به خانواده همسر و یا نزدیکی بیش از حد محل زندگی با خانواده والدین نیز میتواند موجبات این بحث را تسهیل کند.
هر مسئله پیش آمده نیاز به درایت و مشورت و همفکری و توضیح بین زوجهای جوان داشته و با صبر و همدلی و توکل به خدا قابل حل و شیرین شدن می باشد.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
رسیدن به موفقیت در زندگی نیازمند مدیریت فکر و اندیشه است و این واقعیتی است که میتوان در زندگی انسانهای موفق آن را لمس کرد.
راز مـــردان موفق در تعامل با خانواده
کسب این موفقیتها که در سایه روابط سالم زوجها حاصل میشود در آغاز به شکل یک آرزو بود، اما کسانی که به جای غبطه خوردن برای رسیدن به این آرزو تلاش کردند توانستند با پشت سر گذاشتن همه موانع زندگی موفقی داشته باشند. اما راز رسیدن به این موفقیت در روابط کلامی، عاطفی و معرفتی زوجها با یکدیگر است.
مردان به عنوان مسئول یک زندگی نقش مهمی در ایفای این روابط سالم دارند اما متأسفانه تفکری که مردان را فقط نان آور خانواده و آدمهایی که فقط باید به کار فکر کنند، میداند، موجب شد تا بسیاری از مردان در برقراری این ارتباط، با مشکل مواجه شوند.
بیشتر زنان از همسرشان شکایت دارند که مردها خانه را همانند خوابگاه و رستوران فرض میکنند و فقط برای خوردن و خوابیدن به خانه میآیند و در خانه از روابط کلامی و عاطفی و معرفتی خبری نیست. این درحالی است که خانواده محل کسب آموزش و ابراز محبت است. دکتر محسن لواسانی، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه با بیان اینکه این نگرش از دوران کودکی در مردان شکل میگیرد، گفت: فرهنگ ورفتار اجتماعی در شخصیت آدمی بسیار تأثیرگذار است. متأسفانه از کودکی به مردان میآموزند که نباید ابراز محبت و احساس و عشق کنند. اگر پسر بچهای گریه کند نه فقط پدر حتی مادر به او میگوید: (مگر دختری که گریه میکنی) بنابراین با این رفتار او را از ابراز احساساتش منع میکنند. این نوع برخورد تربیتی موجب میشود در بزرگسالی و بعد از ازدواج در ابراز احساسات و عواطف ناتوان و روابط مردان با همسرشان سرد ، خشک و بیروح شود.
وی افزود: خداوند در سوره رم آیه 21 میفرماید: (ما شما را آفریدیم تا با هم ازدواج و با ازدواج به آرامش و مودت و رحمت برسید) آدمی در خوردن و خوابیدن با حیوانات مشترک است آنچه ما را از حیوانات متمایز میکند عشق و اندیشه است و خانه محلی برای معرفت اندوزی و ابراز عشق و علاقه به همسر و فرزندان است این درحالیاست که مردان گاهی با طرح مسائل گرانی و مشکلات اقتصادی سردی خود را با همسرشان توجیه میکنند و خنده و شادی را منع میکنند و تلخی و تنش را مجاز میشمارند.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه باید بپذیریم اگر احساسات پاک علاقه به خانه و خانواده و همسر نباشد هیچ گاه ثروت و قدرت نمیتواند مشکلات زناشویی را کاهش دهد، گفت: مردان موفق کسانی هستند که توانایی مدیریت در روابط خانواده را داشته باشد. گاهی مردان تصور میکنند چون در بیرون از خانه و در کسب وکار درآمد بیشتری پیدا میکنند پس یک همسر ایدهآل هستند در حالی که کارکرد مغز زنان به گونهای است که هر محبت و هر نوع رفتار محبتآمیز هر چند کوچک را به حساب میآورند. پس مردان باید بدانند که حتماً نباید یک هدیه گران قیمت و یک وسیله پر زرق و برق برای همسرشان تهیه کنند.
گاهی یک جمله تحسینکننده میتواند تأثیر بسیار زیادی داشته باشد پس نتیجه میگیریم مرد موفق کسی است که پیش از هر عملکردی در تعامل و رفتار با همسر و فرزندانش موفق باشد.
نویسنده کتاب روانشناسی عشق افزود: زنان نیز باید بدانند اگر به همسرشان نشان دهند که او را درک میکنند، او نیز ارزش و احترام بیشتری برای احساسات شما قائل میشود.پس بکوشید مانند یک فرد فعال به سخنانش گوش کنید و گاهی حرفهایش را تایید و تکرار کنید.میگناir این یک روش ارتباطی است که روانشناسان و مشاوران خانواده به زوجها میآموزند. این روش به زن و شوهر کمک میکند تا بهطور موثرتری به احساسات یکدیگر گوش دهند.
به یاد داشته باشیم اگر میخواهیم با همسرمان رابطه مطلوبی داشته باشیم باید خود را تغییر دهیم تا روند اوضاع تغییر یابد.اگر برای بهبود روابطمان بخواهیم همسر یا شرایط زندگی خود را تغییر دهیم رابطه ما به معضلی فرساینده تبدیل خواهد شد که هر دو نفر را خسته و پیر میکند.
کلمات کلیدی: تعامل ،خانواده ،همسر
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای هر دختری پیش میآید که در زندگی چند بار درمعرض پیشنهاد ازدواج قرار میگیرد. سالها قبل این پیشنهادها سنتی بود و در قالب خانوادهها و با نظارت آنها مطرح میشد و خانوادهها با تجربه و درایتی که داشتند آنها را مدیریت میکردند اما حالا در بیشتر مواقع دخترها خودشان در معرض پیشنهاد ازدواج قرار میگیرند و بعد آن را به خانواده منتقل میکنند.
کدام پیشنهادهای ازدواج را جدی بگیریم؟
مشکل اینجاست که دخترهای جوان تجربه کافی ندارند و ممکن است اشتباه کنند. ممکن است کسی که پیشنهاد را مطرح میکند قصد واقعی برای ازدواج نداشته باشد.
برای اینکه بفهمید فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد چقدر در تصمیم خود مصر است، این سۆالات را از خودتان بپرسید. اگر جوابتان به آنها مثبت بود، میتوانید پیشنهادی که به شما شده را جدی بگیرید.
آیا او شما را خوب میشناسد؟
طبیعی نیست کسی بعد از گذشت فقط 2 هفته از آشنایی به شما پیشنهاد ازدواج بدهد. این پیشنهادها در چنین مدت کوتاهی یا از علاقه شدید میآید یا از قصد فریب. ازدواج تصمیمی است که افراد برای همه عمر میگیرند و هیچکسی نمیتواند ادعا کند بعد از گذشت یک زمان کوتاه فرد مورد نظرش برای ازدواج را انتخاب کرده است.
لازمه ازدواج شناخت متقابل است و لازمه شناخت گذشت زمان است. درباره فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد فکر کنید و ببینید او شما را چقدر میشناسد. سۆالهای خاصی از شما پرسیده، رفتار خاصی از شما دیده یا شرایط بین شما به گونهای بوده که از هم به شناخت کافی برسید یا نه؟
شما در آن لحظه به جای هیجان زده و احساساتی شدن باید دقیقا متوجه شوید او به خاطر چه به شما این پیشنهاد را داده. اگر به نظرتان پیشنهادش منطقی نیست و از شناخت کافی برنمیآید در صحت آن شک کنید.
این شناخت باید درباره خانوادهها هم باشد. اگر خانوادهای کاملا سنتی دارید و کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد پسری با سر و وضع کاملا امروزی است به دلایلش عمیقتر فکر کنید. آیا آماده است؟
اگر میبینید فردی که به شما پیشنهاد ازدواج داده، مدتی است دارد برای تغییر زندگیاش برنامهریزی میکند، میتوانید مطمئن باشید قبلا به این موضوع فکر کرده و در تصمیمش مصمم است. این تصمیم برای تغییر میتواند در قالبهای مختلفی رخ دهد. مثلا او به فکر خرید خانه افتاده، شغل ثابتی برای خودش دست و پا کرده، دارد پول پسانداز میکند یا چیزهای دیگر. صرف وقت بیشتر در خانه به جای گذراندن آن با دوستان، خارج شدن از لباسهای اسپرت و بیشتر مردانه پوشیدن و دست برداشتن از شوخیهای زننده هم میتواند نشانه آماده شدن برای زندگی مشترک از طرف مردان باشد.
بهعلاوه این شخص باید این آمادگی را در شما هم تشخیص داده باشد. اگر شما دختری هستید که تازه در یک شهرستان مشغول تحصیل شدهاید و فردی به شما پیشنهاد ازدواج داده، معلوم است که یا شناخت کافی از شما ندارد یا برنامههای زندگی شما برایش به اندازه کافی مهم نیست یا اگر سنتان خیلی کم است، تازه طلاق گرفتهاید یا به تازگی پدرتان را از دست دادهاید و با پیشنهاد ازدواج مواجه شدهاید، بدانید که فرد مورد نظر در مورد ازدواج خوب فکر نکرده است.
این موارد میتواند در مورد مردان هم صادق باشد. پسری که درآمد مناسبی ندارد و پدرش هم بهتازگی ورشکست شده، آماده برای ازدواج نیست. این موارد را تعمیم دهید به پسری که سربازی نرفته، دانشجوست و تا چند سال دیگر موقعیت کار کردن ندارد و موارد دیگر.
مراحل ازدواج در فرهنگ ما سنتی انجام میشود و شما نمیتوانید جدا از خانوادههایتان در مورد این مسئله به توافق برسید. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد باید بعد از توافق اولیه شما، بلافاصله درباره قرار گذاشتن خانوادهها با هم حرف بزند
آیا قبلا در این مورد با شما حرف زده؟
اگر فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد خیلی ناگهانی و غیرمنتظره پیشنهادش را مطرح کرده باید درباره آن بیشتر فکر کنید. معمولا مردها قبل از به نتیجه رسیدن درباره تصمیم به این مهمی، خوب درباره آن فکر کردهاند و همه جوانب کار را سنجیدهاند. پس منطقی است شما متوجه این فکرها و روند تصمیمگیری آنها شده باشید.
این فکرها لازم نیست مستقیم مطرح شوند. مثلا اگر نامزد شما قبلا درباره داشتن بچه نظر شما را پرسیده باشد، یعنی به مقوله ازدواج فکر کرده است. این فکرها میتوانند در قالب سۆالهای دیگری هم مطرح شده باشند. مثلا اینکه شما دوست دارید خانهتان کجا باشد، دوست دارید بعد از ازدواج کار کنید یا نه، درباره مهریه چه فکر میکنید، چه مجلسی را برای عروسی دوست دارید، درباره تربیت بچهها چه فکر میکنید و سۆالهایی از این دست.
آیا وقت خواستگاری تعیین کرده؟
به هر حال مراحل ازدواج در فرهنگ ما سنتی انجام میشود و شما نمیتوانید جدا از خانوادههایتان در مورد این مسئله به توافق برسید. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد باید بعد از توافق اولیه شما، بلافاصله درباره قرار گذاشتن خانوادهها با هم حرف بزند. شما تصمیمگیرنده نهایی نیستید و بعد از این مرحله این تصمیم باید به خانواده سپرده شود.
فرد مورد نظر باید بلافاصله با پدرتان قرار بگذارد یا اجازه بگیرد مادرش برای قرار خواستگاری به مادر شما تلفن کند. اگر پیشنهاد ازدواج مطرح شد و مراحل بعدی و در جریان گذاشتن خانوادهها گفته نشد، یعنی آن تصمیم به اندازه کافی مصرانه و منطقی نیست.
آیا زمان و مکان مناسبی را انتخاب کرده؟
موقع راه رفتن، در ماشین، سر کار، بعد از یک روز خسته کننده در راه برگشت به خانه در مترو، در پارک، هیچکدام از اینها جای مناسب برای دادن پیشنهاد ازدواج نیست. فرد پیشنهاد دهنده باید قبلا در مورد کاری که میخواهد انجام دهد، فکر کرده باشد و این فکر در انتخاب مکان و زمان مناسب و روش صحیح صحبت کردن نمود پیدا میکند.
روش درست این است که پیشنهاد در یک رستوران مناسب و قابل احترام مطرح شود. شما آماده یک بحث مهم باشید، هر دو لباس مناسب به تن داشته باشید، خسته نباشید و وقت کافی برای حرف زدن داشته باشید. رستوران شلوغی که در آن مدام از دور و بر میزتان آدم رد میشود و باید بلافاصله بعد از صرف غذا از آن بیرون بروید جای مناسبی برای اینجور حرفها نیست. البته اگر او شما را غافلگیر کرده و برای دادن پیشنهادش به شکل غیرمعمول برنامهریزی کرده آن را درک کنید و جزء نکات مثبت به حساب بیاورید.
بعضی مردها دوست دارند متفاوت باشند. مثلا پیشنهاد ازدواجشان را روی جزوهای که به آنها دادهاید، بنویسند، به شکل یک نامه اداری به همراه دسته گل برایتان پست کنند یا در یک کنسرت از خواننده بخواهند پیشنهاد را در میکروفن از طرف او بیان کند. آیا خانوادهاش را در جریان گذاشته؟میگناir ازدواج پیوند خانوادههاست. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد باید قبل از آن با خانوادهاش صحبت کرده باشد. اگر خانواده او شما را نمیشناسند پیشنهاد ازدواج نمیتواند خیلی منطقی و فکر شده باشد.
آیا برایتان هدیه گرفته؟
هدیه دادن هنگام مطرح کردن پیشنهاد ازدواج یک رسم است. به علاوه این کار نشانه احترام فرد متقابل به شماست. مطرح کردن چنین درخواست بزرگی با دست خالی کمی زشت و غیرمحترمانه به نظر میرسد. اگر توافق دارید و فرد مورد نظر میداند به احتمال زیاد پاسخ شما مثبت است، معمولا باید هدیه مرسومی آماده کرده باشد. اگر در خانواده شما این رسم نیست یا طرف مقابل از جواب شما مطمئن نیست، تقدیم کردن یک دستهگل زیبا هم مناسب به نظر میرسد.
چیزی برای گفتن آماده کرده؟
نحوه عنوان کردن پیشنهاد ازدواج هم بسیار مهم است. کسی که به شما پیشنهاد میدهد باید از قبل حرفی برای گفتن آماده کرده باشد. باید کاملا محترم وارد صحبت شود و در صحبتهایش تمام جوانب را بسنجد. جواب شما باید برای او مهم باشد. این را از حرفهایش میتوانید بفهمید.
علاوه بر این او باید طبق شناختش از شما، خود را برای هر جوابی آماده کرده باشد و جواب شما را با روی باز پذیرا باشد. مردانی که بلافاصله و در همان روز منتظر جوابند یا خودخواه هستند یا غیرمنطقی. طبیعی است که شما برای فکر کردن درباره چنین سۆال مهمی چندین روز وقت بخواهید. حتی اگر فکر میکنید جوابتان مثبت است، باز هم بهتر است درباره آن فکر کنید و با چند نفر و از همه بهتر یک مشاور صحبت کنید.
زندگی ایده آل
کلمات کلیدی: پیشنهاد،ازدواج ،نامزد،خواستگاری
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خواستگاری رفتن مهم ترین قرار زندگی شماست که احتمالا تجربه زیادی درباره آن ندارید. بنابراین با خواندن این توصیه ها می توانید بهتر برای این شب مهم آماده شوید.
25+1 توصیه برای جلسه خواستگاری
1.گفت و گو پس از انجام خواستگارى رسمى از طرف خانوادها و تحقیق و آگاهى از بعضى شرایط که در مرحله تفحص به دست مى آید، انجام گیرد نه در ابتداى آشنایى. به عبارت دیگر، در واپسین مراحل تحقیق و قبل از مراسم عقد باید گفت و گو تحقق یابد.
2.گفت و گو باید خونسردانه و با آمادگى قبلى و در فضایى آرام و بدون خوف و فشار از طرف دیگران صورت گیرد.
3.شیک، تمیز و معطر باشید. زمانی که به خواستگاری می روید، زیباترین لباسهایتان را به تن کنید و پوششی شیک و مناسب داشته باشید. اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی می مانند. عده ای با لباس های نامناسب و نه چندان تمیز به خواستگاری می روند و تصورشان این است که این شخص باید وضعیت زندگی مرا بداند در صورتی که این وضعیت خاطره خوشی به جا نمی گذارد.
4.اگر در تحقیقات خود قبل از مراسم خواستگاری به علایق دخترخانم در مورد رنگ، عطر یا گل پی برده اید، او را با آنها مجذوب کنید. البته افراط نکنید تا شخصیتی وابسته از خود نشان ندهید.
5.خودتان باشید. در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر در اولین جلسه بنا را بر صداقت و یکرنگی بگذارید و متعهد شوید که آنچه می گوئید کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به این تعهد خود نیز پای بند شوید. سعی کنید مجسمه نباشید و تا حدی راحت بنشینید. صداقت در رفتار و گفتار، اضطراب شما را به شدت کاهش خواهد داد.
6.متین باشید. در تمام طول مراسم خواستگاری متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود و رفتارهای نامناسب و جلف، ذهنیت های بدی را رقم می زنند. جلف بازی، شما را بانشاط، سرزنده و اجتماعی نشان نمی دهد!
7.چشم چرانی ممنوع. اجازه ندهید احساس کند چشمانتان مانند یک شکارچی، او را خیره وار وارسی می کند. گاهی (فقط گاهی) که احساس می کنید به شما نگاه می کند به او نگاه کنید تا احساس کند برای زیبائی او ارزش قائلید.
8.حد و مرز خود را حفظ کنید. چه از لحاظ شرعی و چه از لـحاظ اجـتـماعی نباید تا زمانی که با همسر آینده خود محرم نشده اید او را لمس نمایید. سعی نکنید دست او را بگیرید و یا چسبیده به او بنشینید.
9.فاصله مجاز را رعایت کنید. نه آنقدر از یکدیگر دور بنشینید که مجبور باشید بلند صحبت کنید و نه آنقدر نزدیک که جسور به نظر برسید. فاصله مناسب، ارتباط عاطفی را قوی تر خواهد نمود.
10.جهت نشستن مهم است. کاملا روبروی هم نباشید. کمی متمایل باشید طوری که وقتی خواستید یکدیگر را ببینید مجبور باشید کمی سرتان را برگردانید. البته نه آنقدر که از دایره دید بیرون باشید و چهره یکدیگر را کامل نبینید. خوب است اگر صندلی ها فاصله یا جهت مناسبی ندارد، آنها را تنظیم کنید.
ساده آغاز کنید. بهتر است به عنوان اولین سۆال از فرد مقابل بخواهید خودش را کامل معرفی کند. به عبارت دیگر از او بخواهید خلاصه ای از گذشته زندگیش برای شما بگوید. خوب است بدانید او بر نکاتی تکیه خواهد کرد که برایش مهم است .
11.خوب بشنوید و زیبا بگویید. هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و گاهی با بیان عباراتی چون «بله»، «عجب»، «چه جالب» و ... متناسب با صحبت های او، نشان دهید که به حرف هایش دقت دارید. هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید سنجیده حرف بزنید. از این شاخه به آن شاخه نپرید و روده درازی را کنار بگذارید.
12.ساده آغاز کنید. بهتر است به عنوان اولین سۆال از فرد مقابل بخواهید خودش را کامل معرفی کند. به عبارت دیگر از او بخواهید خلاصه ای از گذشته زندگیش برای شما بگوید. خوب است بدانید او بر نکاتی تکیه خواهد کرد که برایش مهم است. خودتان نیز متقابلاً خلاصه ای از سرگذشت خود را مطرح نمایید.
سرگذشت و بیوگرافی شامل این موارد می شود:
معرفی کامل نام و نام خانوادگی، شغل، سن، شغل پدر و مادر، میزان تحصیلات هر یک از آنها، وضعیت شغلی و تحصیلی و سنی دیگر افراد خانواده، و این که شما در چه خانواده ای و با چه شرایطی بزرگ شدید و مسائل خاص زندگی شما در گذشته چگونه بوده است. دروغ نگویید اما لازم نیست هرچیزی را هم بگویید.
13.فقط روی مفاهیم کلی بحث نشود و به نمودها، مصادیق و مثال های عینی آن توجه شود. سعی کنید با مثال هایی، طرف مقابل را در موقعیت های عینی و واقعی قرار دهید.
14.از آنجا که هر کس مطابق با ذهنیت و تصورات به سۆالات جواب می دهد و چه بسا ممکن است برداشت دیگران از یک مفهوم، با برداشت شما مغایرت داشته باشد و عدم توجه به این نکته، در آینده مشکلاتی را برای شما ایجاد نماید و حمل بر نداشتن صداقت شود لذا بهتر است در چنین مواردی قبل از طرح سوال مورد نظر، ابتدا از طرف مقابلتان، در مورد این گونه مفاهیم توضیح خواسته و سپس سۆال اصلی را مطرح کنید.
15.دقت داشته باشید که اصل جواب ها و کیفیت آنها، نشان دهنده نوع شخصیت و دیدگاه های طرف مقابل شما و نیز نشان دهنده میزان رشد فکری و عقلی اوست. لذا جواب ها را کنار یکدیگر قرار دهید تا به یک جمع بندی مناسبی برسید.
16.اگر در موردی شک دارید که طرف مقابل صداقت داشته است یا خیر، موضوع را در قالب دیگری بپرسید و جواب ها را کنار یکدیگر قرار دهید.
17.جوگیر نشوید. وعده ها و قول هایی که با امکانات شما نمی خواند و امکان برآورده شدنش نیست ندهید. بگویید همیشه برای بهتر شدن زندگی مادی و معنویتان، تلاش خواهید کرد ولی قول های نابه جا ندهید.
18.درباره زنان دیگر صحبت نکنید: چه لزومی دارد دائم از خواهر، مادر یا زن دیگری نقل قول کنید؟!
19.از آسمان نیفتاده اید، پس فخر فروشی نکنید. چه به آنچه دارید و چه به آنچه لاف آن را می زنید. حواستان باشد که خواستگاری در درجه اول، احترام و اکرام به جنس مۆنث است.
20.گفتگو را ملایم و مثبت نگاهدارید. برخی اوقات مردان بدون فکر کردن و حتی بدون اینکه بدانند چه کار می کنند، صحـبت را به موضوعاتی سـنگین و منفی می کشانند. هیچ دلیل مفید و سازنده ای بـرای اینـکار وجود نداشته و تنها باعث از بین بردن لطف گفتگو و کاهش اشتیاق طرف مقابل خواهد شد. باور کنید این کاری رومانتیک نیست! صحبت از تحقیقات ناسا و حوادث پس از انتخابات، شما را فردی آگاه و روشنفکر نشان نمی دهد.
21.در مورد مسائل جنسی صحبت نکنید. زنان از شنیدن صـحبـت های جنسی متنفرند. برخی از مردان این کار را انجام می دهند ولی شما قرار نـیـست بـه ایـن عـمـل مـبـادرت ورزیـد. چون می خواهید متفاوت باشید. زن ها به دنبال قهرمان جنسی نیستند. اگر در ملاقات آغازین با شریک آینده زندگی خود مسائل جنسی را پیش بکشید در حقیقت به احساس راحتی و آرامش او حمله خواهید کرد.
22.هر حرفی را نزنید. هرچند دروغ گفتن جایز نیست اما هر راستی را نیز لازم نیست بگویید. اشتباهی که بعضی از دختران و پسران در جلسه خواستگاری مرتکب می شوند این است که همه گذشته خود را (که بعضا همراه با رفتارها، صفات یا ارتباطات غلطی بوده است که اکنون از آنها پشیمانند) به بهانه صداقت یا جلب اعتماد طرف مقابل، مطرح می کنند حال آنکه این عمل در بسیاری موارد اثر عکس دارد که نتیجه منفی آن در همان زمان (با از بین بردن تمایل فرد به این ازدواج) یا در زندگی مشترک (به شکل سوءظن، مشاجره های فراوان و طلاق)، دامنگیر طرفین خواهد شد.
23.صبور باشید. از او نخواهید همانجا به شما پاسخ گوید یا اصرار نکنید در همان جلسه تاریخ عقد و عروسی مشخص شود. او این گونه احساس خواهد کرد به نظر او اهمیت نمی دهید.
24.به زمان جلسه دقت کنید. اجازه ندهید آنقدر طولانی و خسته کننده باشد که تاثیرش را از دست بدهید یا ملا ل آور گردد. 25.شاید همه آنچه باید، در یک جلسه خواستگاری نتوان مطرح کرد، هیچ اشکالی ندارد تعداد جلسات خواستگاری را اضافه نمایید، مشروط به این که حسن نیت داشته باشید. این مطلب را با او درمیان بگذارید و تصمیم را به عهده بزرگترها بگذارید.
مسلماً در جلسه اول خواستگارى، چشمهاى خواستگار جستجوگر است و خوش لباسى بدون جوگیر شدن معقول ترین حالت است. اما اگر دخترى متوجه شایستگى هاى خواستگار شد، بهتراست در جلسات بعدى تدبیر به خرج دهد و علاوه بر خوش لباسى و متانت، رفتارهاى نرمترى از خود نشان دهد
یک توصیه زنانه
خیلی از مواردی که در بالا ذکر شد هم به کار دخترها می آید و هم به کار پسرها. اما در این مورد، می خواهیم یک موضوع درگوشی را با دختر خانم ها در میان بگذارید. یک عبارت ساده اما بسیار مهم که باید در جلسات خواستگاری رعایت کنید این است که سعی کنید دلنشین باشید.
مسلماً در جلسه اول خواستگارى، چشمهاى خواستگار جستجوگر است و خوش لباسى بدون جوگیر شدن معقول ترین حالت است. اما اگر دخترى متوجه شایستگى هاى خواستگار شد، بهتراست در جلسات بعدى تدبیر به خرج دهد و علاوه بر خوش لباسى و متانت، رفتارهاى نرمترى از خود نشان دهد. مسلماً در تیپ شخصیتى شما، او نباید به این نتیجه برسد که شما هیچ بلد نیستید و جذاب بودن را نمى فهمید.
خوش سخن گفتن، عاقل بودن، لبخند به موقع داشتن، تیپ مناسب داشتن، گهگاهى تأیید کردن مرد و.... خداوند ظرفیت دلبرى حلال را در وجود شما گذاشته و باید در وقت خودش از آن بهره ببرید. اما مراقب باشید تا وقتى خواستگار جدى نیست و تا وقتى به دل شما و خانواده شما ننشسته است گوهر طنازى و دلبرى خود را در معرض حراج قرار ندهید. ممکن است طرف سوء تفاهم کند و اشتباه برداشت نماید و یا برعکس، سوء استفاده نموده و ضربه بزند.
برگرفته از: پرسمان، کتاب اگر کتاب خواستگار نیاید (نوشته حسن سهرابی)
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند.
درست همانطور که نشانههایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانههایی هم هست که میگوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابلتوجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه میکنند، میفهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جداییشان بوده است. برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزههایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دستههای زیر میبینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیههایی که بعنوان جایگزین معرفی شدهاند عمل کنید.
اگر برای دلایل غیرمنطقی زیر ازدواج را انتخاب میکنید، باید متوجه ریسکی که میخواهید بکنید باشید:
برای فرار از وضعیت ناراحتکننده خانه: به جای آن میتوانید به دانشگاهی خارج از شهر خود بروید. روی این تمرکز کنید که فردی مستقل و سالم بار بیایید تا بتوانید شاد و سالم زندگی کنید. هرچقدر محیط خانهتان بدتر باشد، باید بیشتر برای جلوگیری از اشتباهی که والدینتان کردند تلاش کنید.
وقتی خیلی جوان یا نابالغ هستید:
سعی کنید از جوانیتان لذت ببرید و ازدواج را تا زمانیکه به بلوغ فکری کامل رسیدهاید به تعویق بیندازید.
وقتی به اندازه کافی تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارید:
سعی کنید با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگیرید تا تجربه لازم را به دست آورید. ببینید از یک رابطه چه میخواهید و فرق یک شریک زندگی سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم یا کسانی که سازگاری با شخصیت شما ندارند را بشناسید.
وقتی تازه فارغالتحصیل شدهاید و هیچوقت بعنوان یک مجرد زندگی مستقلی را تجربه نکردهاید، هیچ کار یا طریق امرارمعاشی ندارید، از تنها بودن میترسید یا طرفتان قرار است مدتی طولانی شما را ترک کند:
درستان را تمام کنید و تجربه کاری مرتبط با رشتهتان را آغاز کنید. کاری پیدا کنید که قدرت حمایت از خودتان و خانوادهتان را تامین کند. زندگی مستقلی را آغاز کنید و سعی کنید هزینههای مربوط به خودتان را تقبل کنید، پول پسانداز کنید و مستقل شوید. یاد بگیرید چطور تنها زندگی کنید و یک مجرد شاد باشید.
برای برانگیختن حس حسادت فردی دیگر:
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید کتابهای بیشتری بخوانید یا نزد مشاور بروید. تا زمانیکه به این بلوغ فکری و احساسی نرسیدهاید با هیچکس ازدواج نکنید. باید رفتارها و مهارتهای سازگاری افراد بزرگسال را کسب کنید تا وقتی آسیب دیدید، بتوانید به آنها تکیه کنید.
برای بالا بردن اعتمادبهنفستان:
برای این منظور بهتر است نزد مشاور متخصص بروید. اعتمادبهنفس پایینتان را با افکار مثبت و باارزش جایگزین کنید. تازمانیکه اعتمادبهنفس لازم را پیدا نکردید و با خودتان راحت نبودید، ازدواج نکنید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که با شما سازگاری شخصیتی داشته باشد.
چون بقیه ازدواج میکنند:
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید، نزد روانشناس بروید و مطالعه کنید. هرازگاهی با افراد مختلفی ایجاد ارتباط کنید اما تازمانیکه بلوغ کافی پیدا نکردهاید با کسی ازدواج نکنید.
وقتی رابطهتان چیزی که میخواهید نیست یا فقط تفریحی است اما سنتان روزبهروز بالاتر میرود و میترسید کس دیگری را پیدا نکنید: درمورد سابقه رابطهتان با یک روانشناس صحبت کنید و ببینید سازگاری شخصیتی شما و طرفتان در چه حدی است. تازمانیکه مطمئن نشدهاید که با هم سازگاری دارید و میتوانید زندگی شادی کنار هم داشته باشید، دست به ازدواج نزنید. اگر کسی که الان در زندگیتان است تطابق چندانی با شما ندارد، سعی کنید با افراد دیگری آشنا شوید که با شما سازگارتر هستند.
وقتی به اندازه کافی با هم وقت نگذراندهاید تا بفهمید سازگاری دارید یا خیر:
اگر طرفتان آنقدر مشغله دارد که نمیتواند شما را به اولویت زندگی خود تبدیل کند، درمورد فکرتان با او صحبت کنید ببینید میتوانید با هم به نتیجهای برسید که برای هر دو شما رضایتبخش باشد یا خیر. اگر اخیراً با فردی آشنا شدهاید، آرام باشید و برای شناخت همدیگر وقت بگذارید: اگر طرفتان از شما دور است و اکثر ارتباط شما از طریق دنیای مجازی و دیدارهای گاهگاه بوده است، تازمانیکه از نزدیک با هم بیشتر وقت نگذراندهاید و همدیگر را نشناختهاید تصمیم به ازدواج نگیرید.
اگر از پایان یافتن رابطهقبلی یکی از شما مدت کوتاهی گذشته است:
سعی کنید از شروع این رابطه جدید لذت ببرید اما درک کنید که ممکن است روزی این رابطه تمام شود. ممکن است طرفتان با فرد قبلی که در زندگیاش بوده است آشتی کند یا متوجه شوید با هم سازگاری ندارید، پس عجله نکنید.
وقتی یکی از شما مدیریت ارتباطی نمی داند:
افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در مقابل آزار آنها از همسرشان حمایت کنند، باید تا اصلاح این رفتار خود از ازدواج اجتناب کنند.کسانی که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می کنند، کودکانی هستند که هنوز بالغ نشده اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده شان برای ازدواج مناسب نیستند.
وقتی یکی از شما کنترل کننده است:
این افراد دوست دارند همه چیز در اختیار آنها باشد و همه تصمیم ها را خودشان بگیرند. همواره برای دیگران تعیین تکلیف می کنند. آنها حسودند و اگر چیزی مطابق میلشان نباشد یا تحت کنترل آنها قرار نگیرد عصبانی می شوند. اصلا خوش ندارند کسی به آنها بگوید که چه بکنند. سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا که نمی توانند کنترل لازم را بر دیگران اعمال کنند. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند و خشم زیاد و جبهه گیری زیادی ایجاد می کنند.
وقتی یکی از شما به شدت خشمگین است:
اگر با کوچکترین چیزی که مطابق میلتان نباشد از کوره در می روید و خشم خود را روی اطرافیانشان خالی می کنید، اگر پاسخ افرادی را که با نظر شما موافق نیستند با فریاد و بددهنی یا تهدید می دهید، اگر خشمتان را با کوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب کردن اشیا، هل دادن، زدن، ترک اتاق و … بروز می دهید، خلاصه آنکه اگر به طور ناگهانی و با شدت زیاد، نامتناسب و غیر معمولی خشمگین می شوید، تا درمان این حالت خود برای ازدواج اقدامی نکنید. ازدواج کردن شما ارمغانی جز ترس و اضطراب و محدودیت برای دیگری ندارد.
وقتی یکی از شما دارای اختلالات جنسی است:
اختلال جنسی انواع مختلفی دارد.
_ اعتیاد جنسی و فقدان عزت نفس جنسی
_ اختلالات کنشی جنسی: این اختلال فعالیت جنسی را با مشکل مواجه می کند. مانند : افرادی که میل به فعالیت جنسی ندارند و یا نفرت دارند، افرادی که تحریک و ارضا نمی شوند، افرادی که خیلی زود ارضا می شوند و انحرافات جنسی.
اگر یکی از شما معتاد به مواد و الکل است:
هرگز به امیدهای واهی ریسک ازدواج را نپذیرید! افراد زیادی بوده اند که دانسته یا ندانسته با فردی معتاد ازدواج کرده اند به این امید که ترک خواهد کرد و بعد با بحران مواجه شده اند. یک فرد معتاد لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بیماری خود را درمان کند. هیچ کس با ازدواج نمی تواند اعتیاد خود و یا دیگری را درمان کند.
وقتی یکی از شما یا هر دوتان مرتکب آزار جسمی، جنسی یا کودکآزاری شده است:
این رابطه قدرت بسیار کمی دارد. اگر فرد آزاررسان خودتان بودهاید، نیاز به درمان فوری توسط متخصص دارید. فوراً اقدام کنید و اجازه بدهید که مشاور متخصص با شما صحبت کند. اگر فرد آزاردیده شما بودهاید، شما هم نیاز دارید که پیش روانشناس بروید. تازمانیکه بتوانید از رابطه آزاردهنده خود به طور کامل بیرون بیایید و آن را فراموش کنید، درمانهایتان را ادامه دهید.
منابع: میگنا/مردمان/ونداکلیک/ویستا/ تبیان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
5 ویژگی مردانی که آمادگی ازدواج دارند
شاید شما هم در رابطه با مردان گیج شده اید و می خواهید بدانید برای ازدواج، به چه مردی می شود اعتماد کرد و روی کدامیک از آنها نمی شود حساب کرد. اگر تا الان نتوانسته اید این معما را در ذهنتان حل کنید، مطمئنم این موارد می تواند به کمکتان بیاید:
1- مردی که آمادگی ازدواج دارد، زندگی اش هدفمند است
مردی که آمادگی ازدواج دارد زندگی اش هدفمند است؛ یعنی اهداف کوتاه مدت و بلندمدت مشخصی برای خودش دارد و مسلما ازدواج و تشکیل خانواده یکی از این اهداف است.اگر با مردی آشنا شده اید که تکلیف زندگی اش مشخص نیست، حتی اگر رسما از شما درخواست ازدواج کرده، به حرفش اعتماد نکنید.
در ایران آمادگی ازدواج به این معنی است که حداقل تکلیف تحصیل، سربازی و شغل مرد مشخص باشد. البته نه اینکه همه این کارها را به انجام رسانده باشد، فقط باید بداند که در این موارد چه تصمیمی داردو آینده اش را به کدام سمت می خواهد ببرد. مردی که هنوز نمی داند در کدام شهر یا کشور می خواهد زندگی کند یا (وقتی بزرگ شد!) می خواهد چکاره شود؛ آمادگی لازم برای ازدواج را ندارد، هر چند دیوانه شما باشد. شما هم مجبور نیستید سال ها عمرتان را پای کسی بگذارید تا تازه تکلیفش با خودش معلوم شود. مردی که همه چیزش در آینده است، در آینده فلان شغل و سمت را پیدا می کند، در آینده فلان مقدار درآمددارد و ... فقط به دو شرط می تواند مرد زندگی شما باشد:
اول اینکه تلاش و حاصل کارش را از همین حالا ببینید و دوم اینکه از نظر منطقی امکان رسیدن به رویاهایش در یک طول عمر متوسط 70 ساله روی این کره خاکی وجود داشته باشد.
شما می توانید از یک دانشجوی حسابداری انتظار مدیر شرکت شدن را داشته باشید اما انتظار رئیس جمهور شدن را خیر؛ حداقل نه به این زودی ها. ضمنا، اگر مردی تا 35 سالگی نتوانست گام موثری برای رسیدن به رویاهایش بردارد، تا 105 سالگی هم نمی تواند.
2- مردی که آمادگی ازدواج دارد، حرف هایش بوی ازدواج و تشکیل خانواده می دهد
مردانی که برای شما آسمان و ریسمان می بافند را کنار بگذارید. مردانی که آمادگی ازدواج دارند مرتب در مورد سیاست، باشگاه بدنسازی، سفرهای خارجی، موفقیت های شغلی، موفقیت های تحصیلی در بهترین دانشگاه ها، خاطرات بچگی و اینکه چقدر آدم باهوش و با ذکاوتی بوده و هستند با شما صحبت نمی کنند. البته اشتباه نکنید، تقریبا همه مردان درباره تمام اینها صحبت می کنند اما ذهن مردان آماده ازدواج در حال حاضر فقط حول یک موضوع می چرخد: ازدواج و تشکیل خانواده.
مردانی که آمادگی ازدواج دارند معمولا درباره معیارهایشان، خانواده شان، اهداف و آرزوهایشان، کار و درآمدشان، فرزند، خانه، گرانی، کرایه، انتظارات، اخلاقیات و هر موضوع دیگری که به ازدواج مربوط می شود حرف می زنند. این مردان دائما در مورد «ما» فکر و صحبت می کنند. همچنین سوالات آنها از شما مشخص است: آنها درباره سبک زندگی شما، رسم و رسومات خانواده تان، دامادهای دیگر، شرایط، عقاید، مهریه، خرج و برج عروسی و (وقتی خیالشان کمی راحت شد) درباره آرزوهایتان از شما می پرسند. تیم فوتبال مورد علاقه تان را هم به این موارد اضافه کنید؛ احتمالا می خواهند بدانند در آینده سر مسابقات فوتبال دعوایتان می شود یا نه!
3- مردی که آمادگی ازدواج دارد، توانایی تامین زندگی خانواده را دارد چه از نظر مادی و چه از نظر روانی، مردی که می خواهد خانواده تشکیل بدهد توان و قدتر رسیدگی به یک خانواده را دارد، هر چند به ساده ترین شکل. او از قبل خودش را برای این کار آماده کرده است. ممکن است در ابتدای زندگی از کمک پدرش استفاده کند، وام بگیرد یا خودش را مجبور به کار سخت کند. این در وجود تمامی مردان جهان است، از غارنشینان گرفته تا مردان قرن 21. مردان می خواهند از شما حمایت کنند. شاید گاهی به کمک شما هم احتیاج پیدا کنند اما خودشان قلبا این را نمی خواهند. لطفا خودتان را اسیر مردان ضعیف و وابسته نکنید. حتی کارهایی مثل عوض کردن لامپ های سوخته و شیرهای خراب، تعمیر ماشین شما یا خرید کردن برای خانه برای مردان بزرگترین لذت است. (اگر وقت کافی داشته باشند.) ناگفته نماند که هیچ مردی دوست ندارد با کار شبانه روزی، هزینه ولخرجی های شما را بدهد. حداقل چیزی که مرد زندگی تان در قبال این همه فداکاری (!) از شما می خواهد این است که قدر کارهایش را بدانید، شرایطش را درک کنید و در مسیر زندگی کمک حالش باشید.
4- مردی که آمادگی ازدواج دارد، این را به همه اعلام می کند
به احتمال زیاد و در جوامع مدرن شما اولین کسی هستید که از این راز با خبر می شوید، آن هم نه به طور غیرمستقیم و از راه حل کردن پازل. مردان برای این کار ساده ترین راه را انتخاب می کنند. حتی خجول ترین و محجوب ترین مرخدان دنیا هم می خواهندمطمئن شوندشما از تصمیمشان برای ازدواج خبر دارید. این مردان می دانند چه می خواهند و برای به دست آوردنش تلاش می کنند. اکثر آنها هم در این راه نیازی به کمک شما ندارند. (لطفا این جمله را بالای تخت تان طلاکوب کنید!) مردی که تصمیم به ازدواج با شما دارد، شما را از کسی پنهان نمی کند. از اینکه به اطرافیان بگوید می خواهد ازدواج کند، ابایی ندارد. به محض اینکه چنین مردی شما را برای ازدواجش در نظر گرفت، درباره شما با خانواده و اطرافیانش صحبت می کند. او شما را به عنوان همکار یا آشنا یا دوست معرفی نمی کند، بلکه نامزد، همسر آینده یا حداقل فامیل آینده می خواند و این عناوین را با خوشحالی در مورد شما به کار می برد. او می خواهد به همه اعلام کند که شما دیگر «مال او» هستید. همچنین خودش را هم از خانواده شما پنهان نمی کند و به زودی در مورد تصمیمش با آنها صحبت می کند. اگر بعد از چند ماه آشنایی احساس کردید جعبه اسراری هستید که هیچ کس نباید از وجودتان بویی ببرد، بهتر است کاری کنید تا خود او هم دیگر شما را نبیند!
5- مردی که آمادگی ازدواج دارد، به دنبال روابط کوتاه مدت نیست این مورد دیگر گفتن ندارد. مردی که آماده ازدواج است حتما این را می داند که ازدواج یعنی «تعهد» به یک نفر. اگر احساس می کنید مرد زندگی تان آمادگی تعهد را ندارد، بهتر است فکر ازدواج با او را از سرتان بیرون کنید. لطفا منتظر معجزه نباشید. اگر او نخواهد، حتی عشق شما هم نمی تواند ناگهان او را منقلب و سر به راه کند. این را نرفته نیست، چون شما تنها خانم در تاریخ نیستید که چنین خیالاتی در سر داشته است. از طرف دیگر، گول بعضی مردان را نخورید. اینکه اگر شما واقعا به آنها اعتماددارید بایدتا ته خط با آنها بروید یکی از کلک های مشهور مردانه است. کلک دیگر آنها این است: «ما همین حالا هم مال هم هستیم.» به او بفهمانید که تا زمانی که به شما تعهد رسمی نداده، شمال مال هیچکس نیستید!
5 ویژگی زنان آماده ازدواج
خواندن ذهن خانم ها سخت ترین کار دنیاست و زمانی که موضوع ازدواج در میان باشد واقعا ناممکن به نظر می رسد اما نگران نباشید؛ علائمی هست که به شما نشان می دهد آیا او به ازدواج فکر می کند یا نه:
1- زنی که آمادگی ازدواج دارد، برای خودش محدودیت و قیدو بندهایی خواهد داشت.
او می داند که از رابطه چه می خواهد و این آشنایی را باید به کدام سمت ببرد. زنی که آمادگی ازدواج دارد نمی گذارد شما از وقت ارزشمندش استفاده بیهوده کنید. او می داند که این رابطه یا باید به سمت ازدواج برود و یا همه چیز همین جا تمام شود. او برای ازدواجش برنامه ریزی کرده است، خودش را آماده کرده و درباره آن فکر می کند و حرف می زند. از به میان آمدن حرف ازدواج کهیر نمی زند، بلکه با خوشحالی درباره زندگی مشترک، بچه دار شدن، استقلال و زندگی خانوادگی صحبت می کند.
زنی که قوانین خاصی برای خودش ندارد، در نتیجه هیچ برنامه ای برای ادامه رابطه ندارد، هیچ انتظار خاصی از یک مرد نداشته و هیچ شرط و محدودیتی برای او قائل نیست؛ چرا که به ازدواج فکر نمی کند. او بدون هیچ هدفی وارد رابطه ای شده که برایش پیش آمده و سیاست فعلی اش این است: «هر چه پیش آید خوش آید.» اگر در هر ساعت از شبانه روز که دلتان خواست می توانید با او تماس بگیرید یا بیرون بروید، اگر برای خودش احترام قائل نیست، اگر پوشش و رفتار درستی ندارد، پس نمی تواند زن زندگی شما باشد. زن باهوش می داند که اگر قرار است اتزدواجی صورت بگیرد، نباید به این سادگی از قوانینش کوتاه بیاید. زن کم هوش هم که به درد زندگی نمی خورد!
2- زنی که آمادگی ازدواج دارد، به وضعیت مالی شما اهمیت می دهد
شاید فکر کنید زنان موجودات پول پرستی هستند که شما را فقط برای پولتان می خواهند. این از ساده اندیشی شماست. اگر زنی به هیچ وجه به وضع مالی شما اهمیتی نمی دهد به این معنا است که اصلا به ازدواج با شما فکر نمی کند. روابط بی هدف و کوتاه مدت نیازی به امنیت مالی ندارد؛ وضعیت مالی شما فقط زمانی اهمیت پیدا می کند که مسئله ازدواج در میان باشد نه به این خاطر که زنان دنبال جیب شما هستند بلکه به این خاطر که آنها به دنبال امنیت هستند، آن هم نه فقط برای خودشان، بلکه برای فرزندانشان و فرزندان شما. غریزه مادری قویترین غریزه در زنان است، اگر اینطور نبود بچه های شما به هیچ وجه نمی توانستند زنده بمانند. همین غریزه مادری به زنان می گوید که اگر می خواهند فرزندانشان را به خوبی و در امنیت و آسایش تربیت و بزرگ کنند باید برای آنها پدری قدرتمند انتخاب کنند.
در دوران اجداد غارنشین ما، زنان به سمت مردانی جذب می شدند که قدرت بدنی بیشتری داشتند چون تنها در این صورت بود که می توانستند برای خانواده به شکار بروند، با رقبا بجنگند و با دست پر برگردند و از خانواده در برابر دشمنان و حیوانات وحشی و بلایای طبیعی حفاظت کنند و تنها در این صورت بود که زنان می توانستند با خیال راحت در غار بنشینند و بچه هایشان را بزرگ کنند! اما در حال حاضر دیگر نیازی به قدرت جسمی نیست. البته نه اینکه شکار و رقیب و دشمنن دیگر وجود ندارد، بلکه شکل آن عوض شده است. امروزه قدرت مردان تا حد زیادی در توانایی شان در پول درآوردن خلاصه می شود. البته نیازی نیست از باشگاه بدنسازیتان انصراف بدهید، چرا که حافظه زنان در طول تاریخ هنوز به طور کامل پاک نشده اما در کنارش به فکر قدرت امروزیتان هم باشید.
3- زنی که آمادگی ازدواج دارد، آشپزی بلد است
واقعا شما آقایان چه فکری می کنید؟ مگر می خواهید آشپز استخدام کنید؟ در این صورت بهتر است بروید با رستوران سر کوچه تان قرارداد ببندید. اما اگر در فکر تشکیل خانواده هستید و می خواهید بدانید «او» به ازدواج فکر می کند یا نه، این یکی از نشانه هایش است. او آشپزی می داند و از خانه داری هم سردر می آورد. به هر حال وقتی خانمی خودش را برای ازدواج آماده می کند، حداقل در کشور ما، در واقع با فداکاری و لطف تمام خودش را برای انجام کارهای خانه و به خصوص آشپزی هم آماده می کند. او می داند مردان می توانند بدون سقف، بدون خواب یا حتی بدون مسابقات فوتبال زنده بمانند اما قطعا بدون غذا می میرند! هیچ زنی هم این را نمی خواهد، حداقل قبل از ازدواج!
4- زنی که آمادگی ازدواج دارد، با زن بودن خودش کنار آمده است
زن بودن مشکلی ندارد اما از آنجایی که زنان همواره در طول تاریخ مورد ظلم و ستم و بی عدالتی قرار گرفته اند و البته بعد از تعالیم جنبش فمنیستی، بسیاری از آنها حداقل در دوره ای از زندگی شان احساس می کنند جنس دوم هستند و با جنسیت خودشان کمی مشکل پیدا می کنند. این برای زن امروزی یک امر کاملا طبیعی به شمار می رود اما زن سالم بالاخره این بحران را پشت سر می گذارد و زن بودن خودش را با کمال افتخار می پذیرد و به نقاط قوت خودش پی می برد. او می داند اگرچه تفاوت هایی با جنس مرد دارد اما این تفاوتها به هیچ وجه نشانه برتری یکی بر دیگر نیست.
زنی که آمادگی ازدواج دارد دیگر به دنبال بحث های بچگانه «زن ها بهترند یا مردها» یا «چقدر مردان به ما ظلم کرده اند» نیست و این مسائل برایش حل شده است. او به جنس مرد به عنوان رقیب یا دشمن نگاه نمی کند و به دنبال گرفتن انتقام کل زنان تاریخ از شما نیست. او از اینکه زن متولدشده خشمگین نیست و از مادر شدن، همسر بودن و وظایفی که به عنوان یک زن برعهده اش است استقبال می کند.
5- زنی که آمادگی ازدواج دارد، به بچه ها علاقه خاصی نشان می دهد
آقایان! این رازی است که مطمئنم از اینکه آن را با شما در میان گذاشته ام تشکر خواهید کرد. خیلی جالب است که تقریبا همیشه علاقه خانم ها به بچه ها با علاقه آنها با ازدواج رابطه دارد. این یک نشانه شگفت انگیز است که بر اساس آن خیلی راحت و بدون دردسر می توانید نظر طرف مقابل تان درباره ازدواج را کشف کنید: وقتی به طور اتفاقی با بچه ها یا خانم های بچه دار برخورد می کنید، واکنش او را زیر نظر بگیرید. اگر با بی حوصلگی و بی توجهی و حتی انزجار به بچه ها واکنش نشان داد، فکر ازدواج با او را فعلا از سرتان بیرون کنید اما اگر با شوق و ذوق تمام با بچه ها ارتباط برقرار و شروع به بازی با آنها کرد و با حسرت به نوزدان خیره شد، زودتر دست به کار شوید. تبریکات صمیمانه ما را هم بپذیرید!
مجله موفقیت/ با الهام از کتاب مانند زن رفتار کن، مانند مرد فکر کن/ استیو هاروی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
متاهلها میگویند قدر یک سال اول زندگی را بدانید. بسیاری از آنها معتقدند عشق همسرتان به شما، بعد از گذشت یک سال ناپدید میشود و عادت جای آن را میگیرد. اگر شما هم گمان میکنید همسرتان دیگر عاشقتان نیست، این مطلب را با دقت بخوانید.
چرا همسرتان دیگر عاشقتان نیست؟
متاهلها میگویند قدر یک سال اول زندگی را بدانید. بسیاری از آنها معتقدند عشق همسرتان به شما، بعد از گذشت یک سال ناپدید میشود و عادت جای آن را میگیرد. بعضی ها هم از این فراتر میروند و میگویند عشقی در کار نیست و این هیجان با هم بودن و یک اتفاق تازه است که بعد از گذشت چند سال فروکش میکند. اگر از ازدواج شما هم بیشتر از 365 روز گذشته و گمان میکنید همسرتان دیگر عاشقتان نیست، این مطلب را با دقت بخوانید.
دوستداشتن آرام اما عمیق
سالهای اول آشنایی پر است از هیجان و دلتنگیهای مداوم اما فراموش نکنید تا ابد عاشق یکدیگر بودن با زندگی مثل تازهعروس و دامادها خیلی فرق میکند. شاید در ماهها و حتی سال اول، همسرتان دوست داشته باشد لحظهلحظهاش را در کنار شما بگذراند و به محض فاصله گرفتن از شما، تلفن همراهتان را پیامک باران کند، اما زندگی همیشه به این شکل نمیگذرد. واقعیت این است که یک عشق بالغ، به معنای چسبیدن به یکدیگر نیست. هیجان عشق آرامآرام از زندگی شما فاصله میگیرد و جایش را به یک دوست داشتن عمیق اما آرام میدهد. بعد از گذشت مدتی از همخانه شدن شما و همسرتان، هر دوی شما زمانی را برای تنها بودن، پیشرفت کردن در کار، وقت گذراندن با گروهی از دوستان و خانواده و حتی مطالعه در اتاقی جداگانه نیاز خواهید داشت. قرار نیست گذشت سالها شما را از هم جدا کند، اما باور کنید که عشق شما با جدا شدن دستهایتان از یکدیگر تمام نمیشود.
هر روز گل نخرید
حتی اگر دهها سال هم از زندگی مشترک شما بگذرد، غافلگیر کردن، حرفهای عاشقانه و نگاههای معنادار، باید جزئی جدانشدنی از رابطه شما بماند. اما باز هم یادآوری میکنیم که نشان دادن احساسات با این روشها، تنها جزئی از زندگی عاطفی شماست و نه همه آن! پس سعی نکنید مثل روزهای اول آشنایی، مدام در فکر غافلگیر کردن همسرتان باشید یا بخواهید با قهر و آشتیهایتان احساسش را محک بزنید. بعد از مدتی زندگی زیر یک سقف، دیگر قرار نیست او هر روز با یک دسته گل و کادوی هیجانانگیز به خانه برگردد.
از همسرتان سوپرمن نسازید
گمان نکنید بله شما به خواستگاری همسرتان یک لطف بزرگ بوده و او باید همیشه مدیون شما باشد. چنین انتظاراتی، خیلی زود زندگی شما را ویران میکند. پس واقعیت را بپذیرید و قبول کنید که شما به یک ارتباط مشترک وارد شدهاید و باید در جزء جزء مسئولیتهای آن سهمی را بهعهده بگیرید. سهمی که در بخشی از آن مسئولیتها میتواند کمتر باشد و در بخشی هم بهدلیل تواناییهای شما، بیشتر. اما آنچه مهم است، مشارکت هم اندازه- و نه هم شکل- شما در مسئولیتهای زندگی است.
حق دارد خودش باشد
درست است که زندگی زیر یک سقف، آدمها را تا اندازهای به هم شبیه میکند، اما قرار نیست بعد از ازدواج، شما و همسرتان کپی یکدیگر شوید. عادتهای اصلی و تفکرات ریشهدار آدمها، حتی بعد از ازدواج هم تغییری نمیکند. در یک ازدواج موفق، برخی عادتها، باورها و تواناییهای جدید به مهارتهای شما اضافه میشوند و همسرتان هم به همین شکل تواناییهایش را بالا میبرد، به همین دلیل است که به مرور شما شبیه یکدیگر جلوه میکنید. پس اگر همسرتان فکر و عملی متفاوت دارد، او را سرزنش نکنید.همسر شما حق دارد خودش باشد.
رازهایتان را فاش نکنید
حتی در صمیمیترین رابطهها هم همه واقعیت فاش نمیشود، پس اگر همسرتان همه زندگیاش را برایتان فاش نکرده، او را آب زیرکاه ندانید. او حق دارد رازهای خودش را داشته باشد. البته از آن جنس رازهایی که نگفتنشان به زندگی شما آسیبی نمیزند. او میتواند بخشی از احساس و حتی قسمتی از گذشتهاش را برای خودش نگه دارد. البته شما هم حق دارید، در دلتان چیزهایی داشته باشید که تنها خودتان از آنها باخبرید. / مجله سیب سبز
کلمات کلیدی: رابطه،ازدواج ،عشق،همسر
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
تقدم تعهد بر تفاهم اشتباه بزرگ جوانان در ازدواج است. یعنی قبل از اینکه مطمین بشیم که با کسی تفاهم داریم به اون تعهد بدیم که همه جوره کنارش هستیم!
نشانه هایی که علامت مرتکب شدن این اشتباه است عبارتند از:
-رابطه جنسی زود هنگام
-ظرف 3، 4 ماه بعد از آشنایی عروسی کنین
-همان اول با دلایل ناکافی مطمین بشین که اون همسر مطلوب شماست
-احساساتتون نسبت بهش با مدت آشنایی تون تناسب نداره (مثلاً یه هفته از آشنایی تون می گذره اما حاضرید جونتونو براش بدین).
-متوجه بشین که دارین اشتباهات روابط شکست خورده قبل رو تکرار می کنین.
- همون هفته اول آشنایی شروع به خیالبافی در مورد زندگیتون با اون می کنین.
راه حل : این که اول خوب با طرفتون آشنا بشین بعد اگه قابل قبول بودش تعهد بدین.
عاملهایی هستن که باعث می شن احتمال این اشتباه زیاد باشه. مثل:
- آرزو داشته باشین زودتر سر و سامون بگیرین
-وقتی بچه بودین دوستتون نداشتن
-وقتی تنها هستین احساس سردرگمی دارین.
-از جانب دیگران تحت فشار هستین
-زمان فرزند آوری رو به اتمام هستش
-تنها کسی هستین بین همسالان خودتون که مجرد باقی موندین
-به تعلق و دوست داشتن علاقه دارین
-آدم کمال گرایی هستین.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
نکاتی در مورد تعهد:
1-اگر می خواین کسی رو که با تعهد مشکل داره شناسایی کنین پیشرفت سطوح تعهد رو در اون بررسی کنین
2-اگر طرف مقابل از تعهد دادن می ترسه و مقاومت می کنه و حاضر نیست روی ترسش کار کنه رابطه رو پایان بدید.
3-اگر می گه آمادگی تعهد دادن نداره اما حاضره روی اون کار کنه ازش حمایت کنین تا به نتیجه نهایی برسه. ازش بخواین حداقل توی ده جمله بگه: "زمانی آماده تعهد خواهم بود که .... اتفاق بیافته". اینجوری راحت تر می تونه با احساساتش ارتباط برقرار کنه و بفهمه واقعاً چی می خواد.
4-اگه زمان زیادی گذشت و دیدین بی مسوولیت هستش بهش اولتیماتوم بدین که اگه تا فلان زمان تعهد داد که فبها وگرنه باهاش نمی مونین. اولتیماتوم باید واضح و روشن باشه و در موردش مسامحه نکنین و به آینده موکولش نکنین.
5-اگه همزمان به دو نفر علاقمندین تکلیف خودتونو رو روشن کنین و انتخاب نهایی رو انجام بدید که نهایتاً می خواین توی رابطه با کدوم پیش برین. از موازی کاری اجتناب کنین
6-مشکلات خودبخود ناپدید نمی شن. نیاز به کمک حرفه ای دارین.
7-بین دو حالت تعهد زود هنگام و ترس از تعهد تعادل برقرار کنین.
8-چه زمانی باید رابطه رو ترک کنین: وقتی تفاهم وجود نداشته باشه، وقتی جاذبه بوجود نیاد، وقتی دو طرف در جهتهای جداگانه رشد کنن، وقتی نقطه ضعف مهلکی وجود داره که حاضر نیست روی اون کار کنه، وقتی حاضر نیست روی رابطه و مشکلات رابطه کار کنه.
دقت کنین خودتونو توجیه نکنین حتی اگر مهربون باشه، ترسیده باشه، کودکی سختی داشته باشه یا... ولی نخواد روی مشکلات کار کنه مسائل حل نشده باقی خواهند ماند و نتیجه ای جز پشیمانی و تنفر به جا نمی مونه.
9-حتی اگه با هم ازدواج کردین چند وقت به چند وقت به همدیگه تعهد دوباره بدید. همین که ببینین چقدر روی قول و قرارهای قبلی ثابت قدم بودین باعث رسیدن به توافقات جدید می شه و رابطه رو مستحکم تر می کنه.
10- به تعهد عمل کنین. عمل به تعهد این نیست که تنها قسمت هایی از خود و عشقمون رو اون هم نه همیشه، به همسرمون ببخشیم بلکه حضور و آگاهی کامل از فرآیند ازدواج برای تجربه شادی و یادگیری است. حضور و آگاهی که با گوش دادن، لمس کردن و بخشیدن تجسم پیدا می کنه و به زندگیمون معنا و هدف می بخشه.
--------
معنای حقیقی ازدواج:
-ازدواج روشی برای عشق ورزیدن، احترام، تجلیل و ستایش هر روزه از همسرمون هستش.
-ازدواج فرآیندی ایستا نیست شما بهش پویایی می دید.
-وقتی معنای واقعی داره که از نظر فکری، احساسی، جسمانی و روحی رزونانس (هماهنگی) وجود داشته باشه.
-یک کانون گرم است نه یک میدون جنگ
-لحظه ای که عشق و احترام توی ازدواج به آخر برسه، زمانی که قلبها به سمت همدیگه بسته بشن لحظه پایان ازدواج هستش.
در نهایت رابطه تون رو به خداوند بسپارید و از خدا طلب حمایت و رحمت کنین. با دعا به درگاه خداوند و درخواست از اون نسبت به عشق شکرگزار باشین
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
از طرف دیگر، افرادی که از این طریق با یکدیگر آشنا می شوند لازم است به حدی از استقلال فکری و اجتماعی رسیده باشند که بتوانند خودشان بیشترین تاثیر را در تصمیم گیری برای ازدواجشان داشته باشند. که باز هم افراد کم سن به رشد و استقلال شخصیتی و فکری کافی برای این کار نرسیده اند. همین می شود که دو نفر بعد از این که وقت زیادی را برای آشنایی مجازی شان گذاشتند و وابستگی های زیادی به هم پیدا کردند با مخالفت خانواده روبرو می شوند و همه چیز خراب می شود. علاوه بر این، به خصوص افرادی که در سایت های همسریابی عضو می شوند باید روحیه ی بالا، اتماد بنفس زیاد و ظرفیت فراوان داشته باشند تا با شرایط این سایت ها، ردشدن های مکرر بی دلیل و به هم خوردن سریع آشنایی ها، به هم نریزند.
2- ازدواج های اینترنتی موفق در سایت های مناسب شکل می گیرند:
سایت هایی که با هدف انتخاب همسر ایجاد شده اند معمولا" مورد هجوم موجی از سرزنش ها و ممنوعیت ها قرار می گیرند، اما در واقع خود این ایده خیلی هم خوب است و کمک بزرگی برای مجردهاست که بتوانند همسری متناسب با معیارهای خودشان پیدا کنند. با این حال باید بدانیم این سایت ها هم، خوب و بد دارند. سایت های همسریابی خوب آنهایی هستند که افراد به صورت قانون مند و معتبر در آن جا ثبت نام می کنند، امکان ایجاد چندین پروفایل برای یک نفر وجود ندارد، امکان سوء استفاده برای اعضاء به واسطه ی سیاست ها و محدودیت های سایت و وجود پلیس سایت به حداقل رسیده است، هویت اعضای سایت برای مدیریت سایت شناخته شده است و سایت در کنار ایجاد امکان آشنایی برای افراد، به آنها آگاهی و اطلاعات کافی و مشاوره هم می دهد. اگر در چنین سایتی به منظور ازدواج عضو شده اید کسی نمی تواند کارتان را زیر سوال ببرد.اما خیلی از آشنایی ها در محیط های دیگری شکل می گیرد. در این صورت اگر محیط، محیط خوبی نباشد، حتی اگر در آن با یک آدم خیلی خوب آشنا شده باشید و ازدواج خوبی هم بکنید، سابقه تان به خاطر وقت گذراندن در محیط های بد خراب است و در آینده، هم شما و هم همسرتان مدام به هم شک می کنید که نکند همسرم باز هم به چنین فضاهایی وارد می شود. به هر حال همین شما بوده اید که در چنین محیطی با جنس مخالف در ارتباط بوده اید که اتفاقا" با همسرتان آشنا شدید. چت روم ها جزء بدترین و بدنام ترین محیط ها برای آشنایی است.
3- در ازدواج های اینترنتی موفق به سنت ها احترام گذاشته می شود:
هیچ کدام از آداب و رسوم و سنت های جاافتاده از هوا نیامده اند بلکه هر کدام برای خودشان دلیلی دارند و نتیجه ی تفکر و تدبیر و سیاست های پیشینیان ما هستند. ازدواج هم رسم و رسوم و آدابی دارد که تا حد زیادی موفقیت آن را تضمین کرده و کمک می کند شما در مسیر درست آن پیش بروید. با این که این روزها ازدواج به سبککاملا" سنتی کاهش پیدا کرده و روش های غیرسنتی مثل همین انتخاب اینترنتی روی کار آمده است، اما باز هم جامعه ی ما برای سنت ها احترام خاصی قائل است و می شود تاحد زیادی به آداب و رسوم پذیرفته شده احترام گذاشت و براساس همان پیش رفت. ازدواج های موفق اینترنتی همان هایی هستند که با احترام به سنت ها پیش رفته اند.ما ایرانی ها رسم داریم که برای ازدواج خانواده ها در جریان باشند و اعمال نظر کنند، انتخاب همسر براساس معیارهای خاص و مقبولی انجام شود، خانواده ی پسر باید پیگیر قضیه باشند و دنبال کردن این موضوع از طرف پسر باشد، حریم های شرعی، اخلاقی و اجتماعی در ارتباط و رفت و آمدها حفظ شود، و خیلی آداب و رسوم دیگر که بعد از آشنایی اولیه ی دختر و پسر در محیط مجازی، در دنیای واقعی دنبال می شود. حتی در همان فضای اینترنت هم خیلی از آداب باید رعایت شود و سبک آشنایی، گفتگوها، رفتار و منش افراد و نحوه ی ادامه ی رابطه به صورت تلفنی یا حضوری هم برای خودش آدابی دارد که همه ی ما کم و بیش با آنها آشنا هستیم.
4- در ازدواج های اینترنتی موفق دوطرف قابل اطمینان هستند:
قابل اطمینان برای همدیگر و البته قابل اطمینان برای اطرافیان. گفتیم که ممکن است بعد از انجام ازدواجی که شروعش در دنیای مجازی بوده دوطرف به هم شک کنند که نکند همسرشان با کسی دیگر هم در ارتباط باشد. بنابراین افرادی که بدنبال این سبک ازدواج هستند باید آن قدر مورداطمینان باشند و بتوانند اطمینان طرف مقابلشان را جلب کنند که دیگر جای چنین برداشتی وجود نداشته باشد. البته جلب اعتماد با زبان بازی و حقه و کلک یا پنهان کاری ممکن نیست، بلکه فرد باید دارای شخصیتی محکم و قابل اعتماد باشد و از او انتظار انجام کار غیرمعقول نرود. اما جنبه ی دیگر مورداطمینان بودن، مورداطمینان خانواده و اطرافیان بودن است؛ به هر حال این آشنایی باید با خانواده و اطرافیان هم مطرح شود و شما باید آن قدر مورداعتماد آنها باشید که بتوانید انتخابتان را به آنها بقبولانید و آنها هم بتوانند بپذیرند که شما راه نادرستی را انتخاب نکرده اید و این کسی که به آنها معرفی می کنید حتما" آدم مناسبی بوده که توانسته نظر شما را به خود جلب کند. آشنایی های اینترنتی در جامعه ی ما به خاطر پایبندی مان به سنت های خاص و البته به خاطر مناسب نبودن خیلی از سایت ها، چندان موردقبول نیست و شما برای قبولاندن آن به خانواده و مخصوصا" پدر و مادرتان که از نسل قبل هستند روند سختی در پیش دارید.
5- در ازدواج های اینترنتی موفق معیارها از قبل مشخص است:
یک ازدواج موفق اینترنتی اینطور نیست که کسی با کسی آشنا شود و از او خوشش بیاید و بعد ناگهان ببیند معیارهای ازدواجش دقیقا" همان خصوصیاتی است که این فرد دارد! همچنین، افراد برای کسب تجربه و یا سرگرمی وارد سایت نشدند که به ناگهان به کسی بربخورند و ازدواجی شکل گرفته باشد. افرادی ازدواج موفق را تجربه خواهند کرد که از قبل معیارهای انتخاب همسر را برای خودشان مشخص کرده اند و به خوبی می دانند دنبال چه می گردند و در این زمینه هدفمند حرکت می کنند. به این صورت انتخاب ها و ارتباط ها محدودتر می شود و روند آشنایی در مسیر درست قرار می گیرد، فرد می داند چه زمانی باید رابطه ای را تمام کند و با چه افرادی نباید وارد مذاکره شود.
تنها در این صورت است که می توانید از بین خیل جمعیتی که مثلا" در یک سایت همسریابی ثبت نام کرده اند و اتفاقا" خیلی هایشان هم برای آشنایی با شما پیشقدم می شوند فرد مطلوب و مناسب را ردیابی کنید و تنها در این صورت است که تحت تاثیر "عشق کور" قرار نمی گیرید و قبل از این که احساس بخواهد وارد عمل شود و معیارهای شما را به نفع خودش تغییر دهد، حواستان را جمع می کنید و جلویش را می گیرید.
6- در ازدواج های اینترنتی موفق صداقت حرف اول را می زند:
دروغگویی در فضای مجازی خیلی بیشتر از دنیای حقیقی رواج دارد. این حرف درست است، اما به هیچ وجه دلیل خوبی برای توجیه دروغ های افراد به یکدیگر نیست.همه ی ما می دانیم رابطه ای که در آن دروغ وجود داشته باشد- هر دروغی، چه سفید و چه رنگ های دیگر!- دیگر رابطه نمی شود. اگر هم به ازدواج منجر شود دیگر آن ازدواج، ازدواج نمی شود.
دروغ ها هرگز فراموش نمی شوند؛ ممکن است به ناخودآگاه سپرده شوند اما به هر حال تاثیرشان را روی رابطه می گذارند. در آشنایی های اینترنتی هم به خاطر حساسیت بالایی که دارد این موضوع اهمیت بیشتری پیدا می کند. ازدواج اینترنتی موفق زمانی صورت می گیرد که دوطرف از همان اول صادقانه با هم وارد رابطه شده باشند و داشته ها و نداشته هایشان را رو کرده باشند. (البته این به معنی لودادن تمام اطلاعات و رعایت نکردن احتیاط های لازم برای چنین روابطی نیست) هیچ توجیهی از جمله این که من راستش را نگفتم چون دوستت دارم و نمی خواستم از دستت بدهم و این حرف ها هم پذیرفته نیست!
7- ازدواج های اینترنتی موفق بدون ایجاد وابستگی شکل می گیرند:
اگر اهل اینترنت و کمی کنجکاوی در این زمینه ها باشید، حتما"موارد بسیار زیادی را دیده اید که دو نفر با هم در سایتی آشنا شوند، به تدریج گفتگوهایشان زیاد شود، و وقتی هم حسابی وابسته شدند تصمیم به ازدواجی بگیرند که بسیاری از مواقع هرگز اتاق نمی افتد! حتما" دیده اید افرادی که در این وضعیت قرار می گیرند به معنای
واقعی کلمه "حرف توی کله ی شان نمی رود" و حتی اگر اشتباهشان کاملا" روشن باشد آن را نمی پذیرند. انگار هیچ کس نمی تواند راضی شان کند که دست از این رابطه بردارند، تا اینکه خودشان تا آخرین مرحله بروند و سرشان به سنگ بخورد. ازدواج هایی که در ادامه ی این جور وابستگی ها شکل می گیرند –اگر شکل بگیرند- همان هایی هستند که تعریفشان را به عنوان آشنایی های اینترنتی زیاد شنیده اید. ازدواج موفق نمی تواند با وابستگی شدید شکل بگیرد. دلیلش را هم خودتان بهتر می دانید.
حرف آخر این که اگر می خواهید بدانید آیا بالاخره می توانید همسر مناسبتان را در اینترنت پیدا کنید یا نه، ما جوابی برایتان نداریم، این موضوع کاملا" بستگی به خود شما، شخصیت تان و هدفتان از سایت رفتن و آشناشدن با دیگران دارد. همان طور که نمی توانید مطمئن باشید، هر خواستگاری که می روید یا هر خواستگاری که برایتان می آید به ازدواجی موفق منجر می شود یا نه. ازدواج درست، آن هم از نوع اینترنتی اش، اصلا" کار آسانی نیست، وگرنه همه این کار را می کردند! پس بهتر است خودتان را برای یک سفر سخت آماده کنید.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
می خواهیم وارد بحث مشخص ازدواج و ضرورت ازدواج شویم. برای ازدواج توصیه میکنم که پنج مساله را خوب بفهمید و طی کنید،هرچند که گمان میکنید که مرحله سوم مهمترین است.ولی من تجربه کرده ام که مرحله اول مهمتر است و بعد مرحله دوم و الی آخر ...
مرحله اول آماده سازی خود است .خودباوری برای ازدواج ،خودتان را تا نشناسید همسرتان شناخته نمی شود.نبی اکرم (ص)تأکید فرموده اند که حتماً با کفو خودتان ازدواج کنید.(توصیه به حضرت زهرا«س»).برای اینکه کفوتان را بشناسید باید بدانید که خودتان سمت وسویتان کجاست.تا جهت زندگی شما مشخص نباشد همجهت شما پیدا نمیشود.شما تحت تاثیر سخنان گویندگانی که در جامعه هستند دنبال یک هدفی هستید ،یعنی میخواهید به یک جایی برسید .زندگی هدف وانتها ندارد ،زندگی یک طراوت و شور ونشاط پیوسته است.زندگی یعنی هر لحظه نوشدن و هر روز نوروز داشتن یعنی با حال بودن ولازمه اش فقط جهت دار بودن است ونه هدف دار.
اگر چنین جهتی را در خود پیدا کنید ،تشخیص همجهت خیلی ساده است . در مرحله اول باید بدانید که مهمترین ویژگی شما برای ازدواج چه باید باشد .(یا خصوصیت همسر چه باشد)و برای این باید خودتان را برایش آماده کنید.پس برای خودتان یک دوره بگذارید و آن خصوصیتها را اولاً در خودتان پیدا کنید،و ثانیاً آنها را در خودتان بپرورانید.آماده شوید برای جدا شدن از پدر و مادر.
یکی از علل طلاق ،وابستگی پسر یا دختر به پدر و مادر است .اصطلاحاً هنوز بچه ننه است.هنوز هر کسی هر چیزی را در گوش او بگوید باور میکند و مبنای قضاوت خودش قرار میدهد.دختر باید بداند که بعد از ازدواج پدر و مادر دیگر واجب الاطاعه نیستند .پسر باید بداند که پدر و مادر بعد از ازدواج واجب الاطاعه نیستند .عزیزند ،محترمند اما اینگونه نیست که باید مطیع آنها بود .باید یاد بگیرید که سرنوشت خودتان را خودتان بنویسید .خودتان برای هر قسمت از این ازدواج برنامه داشته باشید ،نظر داشته باشید،البته مشورت با بزرگترها فراموش نشود .
مرحله دوم آماده ساختن والدین است.شاید بسیاری از شما خودتان را برای ازدواج آماده میبینید اما پدر و مادر شما را آماده نمیبینند.هنوز میگویند شما بچه اید ،هنوز اطمینان و قبول ندارند که شما میتوانید زندگی بچرخانید و اداره کنید.خوب چگونه به آنها اعلام آمادگی کنیم.با زیرکی خاصی باید به پدر و مادر فهماند که آن ویژگی در من رخ داده است .وقتی ببینند که این ویژگی هست به شما اعتماد میکنند .پس باید به پدر و مادر نشان داد که ما میتوانیم روی پای خودمان بایستسم و ازدواج ما ،فردا برای شما خفت ،گرفتاری ،آبروریزی و ... نمی آورد.هیچکس در دنیا در میان مخلوقات برای شما مهربانتر از پدر و مادر نیستند.آنها نظرشان خیر است و خوشبختی شما را میخواهند ،ولی نمیدانند شما اماده هستید یا نه .قطعاً بد شما را نمیخواهند .اینجا غرب نیست که بگویید ما دو نفری با هم آشنا میشویم و میرویم کلیسا و بعد میرویم پی زندگی خودمان .شما به پشتیبانی روانی ،روحی و امکانات مادی پدر و مادر خودتان ونیز پدر و مادر طرف مقابل نیاز دارید.میشود با زیرکی این امکانات را آماده کرد و در جهت خودتان از آنها استفاده کنید.فقط مدتی باید روی آنها کار کرد و پدر و مادر را پخته کرد.
گفتگوهایتان با پدر و مادر از 1 دقیقه شروع میشود تا 2 دقیقه و 5 دقیقه و ... از اول شروع نکنید یک ساعت بنشینید راجع به ازدواج صحبت کنید،چون هرچقدر شما خودتان را مشتاقتر نشان بدهید آنها واکنش بیشتری نشان میدهند.
فرهنگ ،تجربیات ،و علم پدر و مادر حق شماست. ارث شماست.فقط ثروت پدر و مادر که ارث شما نیست .اگر این تجربیات را استخراج نکنید مجبور میشوید تمام آنها را از زمان آنها دوباره تجربه کنید.
شما امکان ندارد لحظات زندگیتان را برگردانید،هر لحظه را ما فقط یک بار زنده ایم.یک بار فرصت زندگی داریم پس طلب کنید.پدر و مادر را یک جایی که نمیتوانند از دستتان بگریزند گیر بیاورید و ازشان طلب کنید.تجرباتشان را طلب کنید .خودتان را هم باید آنقدر سنگین نشان دهید که آنها احساس نکنند که این تجربه ای که ارائه می کنند هدر میرود.اصلاً با پدر ومادر بحث نکنید فقط بشنوید و آنها را در جایی یادداشت کنید.
رحله سوم مرحله شناسایی همسر است . مسلماً اولین بحث در این مرحله این است که مهمترین معیارها و ویژگیها و علائم چیست؟توصیه من این است که قبل از اینکه بگردید دنبال مهمترینها ببینید مهمترین خودش یعنی چه؟مهمترین ویژگیها آن است که اگر آن بهترین بود انتخاب صورت میگیرد ولو اینکه صفتهای دیگر موجود نباشد.مهمترین ،آن معیارهایی است که اگر در شخص نبود و شخص هزار و یک جور کرامت ومعجزه هم داشت انتخاب صورت نگیرد.یعنی آنقدر که اگر این دو سه صفت نبود و بقیه صغتها به وفور در شخص بود ،انتخاب را انجام ندهیم.آیا در زندگی شما آن مهمترین میتواند ظاهر باشد یا امکاناتی مثل ماشین و خانه و ... میتواند مهمترین باشد؟
تا همینجای صحبت مشخص شد که اولویت با جهت است.کسی با شما همسر است که همجهت باشد.کسی که تعاونی یا ترمینالش با شما یکی نیست ،خوب نمیتواند با شما همسفر باشد هر چند بلیط در دستش باشد.زیرا جهتش با شما فرق میکند حال آنکه من جهت آدمها را چگونه بشناسم آن داستانی دیگر است.مهمترینها را کجا میتوان رفت تحقیق کرد؟بله ،در پرونده های طلاق .بعضی از زن و شوهرها هزاران بار دعوا کرده اند ولی جدا نشده اند ،ولی یکدفعه جدا شده اند.
ببینید عللی که باعث جدایی است چه چیزهایی است،مسلماً مهمترینها همانهاست.
خوب در مرحله سوم ابتدا باید معنی مهمترین را تشخیص میدادیم و بعد مهمترینها را پیدا میکردیم.شما باید طبقه اجتماعیتان را بفهمید،شأنیت اجتماعیتان راباید تشخیص بدهید.و همشأن خودتان را بفهمید که چه کسی میتواند باشد،چه طیف و طبقه ای میتواند باشد.یکی از ازدواجهای به ظاهر موفق ازدواجهای منافقین است.چرا؟چون با کسی که کمترین تمایل و رضایت نسبت به نظام دارد ازدواج نمیکنند.یعنی برای یک منافق ،مهمترین بحث ،مخالفت با نظام است.و در آن شک هم نمیکنند ،نمیگویند یارو را میگیریم بعد هم یک ذره روسری اش را میکشیم بالا،یا این پسره نمازش را درست میکنیم ،بعداً می سازیمش.امکان ندارد که شما بتوانید بعد از ازدواج تحولات بنیادین بوجود بیاورید.ممکن است اتفاق بیفتد ولی ازدواج برای این نیست.ازدواج برای این نیست که شما برای هم کلاس آموزشی بگذارید بلکه برای این است که دو تا که همسو هستنددر این مسیر همدیگر را کمک کنند و شریک هم باشند.
مرحله چهارم ،مراحل آشنایی است.نحوه ارتباط است .اینکه چگونه طرف را پیدا کنیم.ما به شما توصیه خواهیم کرد که یک پرسشنامه ای تهیه کنید و در آن سوالاتی را تنظیم کنید و به هر کسی که به شما موردی را پیشنهاد میکند ،از او خواهش کنید که از طرف مقابل بخواهد تا این سوالات را جواب دهد.این پاسخها در یک روز مبادله شوند که هیچ طرفی جواب طرف مقابل را ندیده باشد.خوب وقتی دو طرف پرسشنامه ها و جوابها را خواندند و دیدند که بهترین توافقات ظاهراً جمع است ،توافق حاصل است.اگر 50-60 درصد توافق را دیدند بعداً از طریق واسطه سوالات بیشتری را از هم می پرسند.وقتی که بطور ناشناخته برای هم شناخته شدند و بدون اینکه همدیگر را ببینند توافق را پیدا کردند،نوبت ملاقات حضوری و رفت و آمد خانواده ها و مادرها و در انتها پدرها است.معرفهای ازدواج معمولاً 1- مادر 2- خواهر 3- قوم و خویش ،بستگان 4- همسایه ها ،دوستان و در آخر برادر و نهایتاً پدر و گاهی هم ممکن است خودتان برخورد کردید و آشنا شدید .توصیه این است که هر کدام از اینها معرف بودند اول یک واسطه را پیدا کنید و سوال و جوابها را مبادله کنید وقتی مطمئن شدید بعداً ارتباط برقرار شود .اینطوری هم آبرو و حرمتها حفظ میشود ،هم راحتتر گزینش و تحقیق و شناسایی می کنید و منطقی تر بررسی میکنید و در ضمن هزینه ای نداشته و ناراحتیها و تنشهای خانوادگی را را ایجاد نمیکند.
پس همت کنید و بپذیرید که حتماً سوالاتی را خودتان استخراج کنید و طرح کنید.سوال هم باید طوری باشد که نتواند به ما دروغ بگوید.باید طوری طرح شود که هر طور جواب داد ،ما جواب خودمان را پیدا کنیم و آن بهترین پیدا کنیم که دارد یا نه ؟
ازدواج به این شکل خیلی سالم و زنده خواهد بود .یعنی شما تحت تاثیر مسائل جنبی و فرعی و احساسی نمیتوانید قرار گیرید با این روش شما میتوانید زنده ترین و شادابترین زندگی را پایه گذاری کنید .فقط باید جرأت داشته باشید هوس را کنار بگذارید.و چشم را کنار بگذارید و با عقل زندگی کنید.
در مرحله چهارم که مرحله مراسمات است ،مرحله اولش مرحله خواستگاری است.به هر حال برای شما باید مشخص شود که در مراسم خواستگاری چه حرفهایی ردوبدل می شود.توصیه برای ارتباط بین خواستگاری و عقد این اسن که هیچگونه تماس تلفنی تحت هیچ عنوانی نباید برقرار شود و فقط ارتباط از طریق مکاتبه باشد.در مکاتبه میتوانید منطقی ترین حرف را بدرستی مطرح کنید . در مکاتبات پیشنهاد میکنم که هیچگونه کلمات عاطفی مبادله نشود .مکاتبه حالت تحقیقی دارد ،هنوز میخواهیم همدیگر را بشناسیم ،هنوز خیلی مطمئن نیستیم ،هنوز می خواهیم ببینیم که آن توافقات و سازگاریهای اولیه را میتوانیم داشته باشیم یا نه .
مراسم بعدی مراسم عقد است .که معمولاً خانواده دختر برگزار می کنند .باید بدانید که در عقد چه کسی خطبه را میخواند و چه کسی بله را می گوید.
طبق توصیه شرع مقدس اسلام،مراجعه با مرد است ولی انتخاب با زن است و پیشنهاد با زن است و پذیرش با مرد است.در روایات توصیه شده است که خطبه را خود عروس و داماد بخوانند .5 کلمه زن میگوید و 3 کلمه هم مرد.آن بله ای که دخترها می گویند بله وکالت میباشد نه بله ازدواج. میشود در شب عقد دختر بخواند و پسر جواب دهد ،حال به همدیگر محرم میشوند.بعد از مراسم عقد مکاتبات حالت عاطفی پیدا مکند و بعد هم مراسم ازدواج که است که هزینه آن بعهده داماد است . بعد هم آغاز زندگی.آیا فکر کرده اید در شروع ازدواج که دیگر جدی است چه حرفی دارید تا به همدیگر بگویید ،این یکی از مراحل مهم ازدواج است.
در قرآن آیه ای است ”و من کل شیء خلقنا زوجین“ ،یعنی همه چیز را زوج آفریدیم و تنها کسی که اجازه دارد فرد و فرید و احد و واحد باشد تنها خداست.سایر موجودات شرط حیاتشان ازدواج است.و هر گونه تعادل و تکامل و تعالی هر موجودی به ازدواجش بستگی دارد.از این سه مهمتر حیات هر وجودی به ازدواج بستگی دارد.اصلاً مهمترین مساله هستی ازدواج است.اصلاً حرف حساب آفرینش عشق است و ازدواج و پیوند.همان روز اولی که ”من نفس واحده “من و شما را آفریدند اولین حرفی که در گوش ما گفتند ازدواج بود .بهشت نخستین بحث ازدواج بود و بهشت قرب الهی هم تنها نهادی که در آن است خانواده است.
در بهشت قرب الهی فقط لژ خانوادگی است ،مجردها را راه نمیدهند ”فیها ازواج مطهره“ امروز خدمت شما بگویم :ازدواج نمیتوانید نکنید. ”و من کل شیء خلقنا زوجین“یعنی همه چیز را زوج آفریدیم،یعنی واحد انسان یک زن و یک مرد است.محال است شما ازدواج نکنید.والا نمیتوانید یک دقیقه زنده باشید.
آنگاه که احساس تنهایی می کنید نباید ازدواج کنید،آنگاه که احساس فردیت می کنید باید ازدواج کنید.یکی از علل اساسی طلاقها این است که زن و مرد با هم یک چیز نمیشوند بلکه سازگار شده اند،قلبشان 2 تا است.
زنده است کسی که تعادل داشته باشد و تعادل هم کسی دارد که زوج باشد.
منبع: سایت راسخون
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هر اندازه دختر و پسر از نظر ویژگی های گوناگون نزدیکتر باشند ترکیب آن دو در زندگی زناشویی استوارتر و عمیق تر خواهد بود. این مجموعه ویژگی ها در منابع اسلامی با عنوان کفویت عنوان شده است که در ابعاد گوناگونی چون: سن، وضعیت روانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و تحصیلی قابل بررسی است.
به طور خلاصه ملاک های ازدواج که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از :
۱ – ایمان و دینداری پایبندی به ارزش های دینی بدون شک یکی از عوامل خوشبختی در زندگی زناشویی است.
۲ – اصالت خانوادگی:
شناخت خصوصیات و وضعیت تربیتی فرهنگی خانواده همسر آینده، در ایجاد تفاهم بین دختر و پسر در زندگی زناشویی نقش اساسی ایفا می کند. این مساله باعث می شود بتوانید سازگاری بهتری با همدیگر پیدا کنید.
۳ – سن
تناسب سنی بین زن و مرد، تشابه نیازها و علایق، توقعات و انتظارات را تا حدودی به دنبال دارد. کارشناسان خانواده، حدود ۲ تا ۶ سال اختلاف سن بین زن و مرد را توصیه می نمایند.
۴ – تحصیلات
تشابه تحصیلی نیز در ایجاد تفاهم بین زن و مرد عامل مهمی است. و کسب علم و دانش به خودی خود یک مزیت و ارزش است و در رشد و تعالی فکری افراد نقش بسزایی دارد.
۵ – وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده
تشابه های خانواده های دختر و پسر از نظر وضعیت اجتماعی و اقتصادی یک اصل مهم در ایجاد تفاهم های بعدی بین زن و مرد است. به این ترتیب هیچ کس نسبت به دیگری احساس برتری نمی کند و پذیرش بهتری نسبت به همدیگر خواهند داشت.
۶- زمینه های فرهنگی
ارزش های فردی و اجتماعی، آداب و رسوم، رفتار و سلوک، حتی آداب لباس پوشیدن و غذا خوردن زن و مرد می تواند زمینه های همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد. به همین جهت شناخت زن و مرد از فرهنگ و واقعیت های ارزش فرهنگی همسر آینده، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
نکته ای که یادآوری آن در این قسمت ضروری به نظر می رسد اینکه ملاک های فوق هیچ یک به تنهایی نمی تواند عامل موفقیت در زندگی زناشویی باشد. افراد باید مجموعه عوامل گوناگون موثر بر انتخاب خود را اولویت بندی کنند و با این اعتقاد که هیچ کسی کامل نیست به نوعی مصالحه دست بزنند.
رمز ازدواج موفق
ازدواج یک پدیده اجتماعی است. بدون تردید انتخاب همسر یکی از مهمترین تصمیم ها در طول زندگی ماست و در حقیقت همه هیجانات، تولید مثل، تربیت نسل آینده، درآمد، مسئولیت، تامین نیازها و چالش های آینده زندگی ما به آن بستگی دارد.
زن و مرد به عنوان مکمل یکدیگر بسیاری از نیازهای روانی- اجتماعی هم را برآورده می کنند. و سه دلیل عشق، مصاحبت و دستیابی به انتظارات و توقعات برای ازدواج مطرح است و توجه به این نکته که هر اندازه انتظارات و توقعات دختر و پسر قبل از ازدواج و در زندگی زناشویی واقع بینانه تر باشد، زندگی زناشویی موفقیت آمیزتر خواهد بود.
ملاک های ازدواج های موفق یا خوشبخت را می توان چنین خلاصه کرد :
۱ – برخورداری از علاقه های مشترک
۲ – داشتن فعالیت های مشترک یا سرگرمی های مشترک
۳ – اظهار محبت نسبت به همدیگر
۴ – اعتماد داشتن به یکدیگر
۵ – رد نکردن یا کمتر رد کردن انتخاب همدیگر
۶ – موفقیت در روابط جنسی
۷ – داشتن زمینه های خانوادگی همسان
۸ – احترام به عقاید و دوستان و آشنایان همدیگر
یک نکته مهم :
هرکس طبیعتا مایل است همسری برگزیند که بیشتر همسان او باشد تا ناهمسان با او. همسانی دو فرد نه تنها آنها را به سوی یکدیگر جلب و جذب می کند، بلکه پیوند و وصلت ایشان را استوارتر می سازد. هر اندازه فرد با همسر خود وجود اشتراک فرهنگی بیشتری داشته باشد، برای سازگاری با او آماده تر است و با اختلافات کمتری مواجه می شود.
هر چقدر در انتخاب همسری با مشابهات بیشتر ذاتی و اکتسابی تلاش کنیم ولی بازهم زن و مرد تفاوت های بسیار چشمگیری با یکدیگر خواهند داشت که باید یاد بگیرند با این تفاوت ها زندگی کنند و ثمره این زندگی یک ازدواج شاد و رضایت بخش باشد.
همچنین پژوهش ها نشان می دهد که تا حدود زیادی خوشبختی و بدبختی زن و مرد را از ابتدای زندگی می توان پیشگویی کرد و به بیان دیگر بسیاری از مشکلات آن ها قابل پیشگیری خواهد بود. به همین جهت امروز، آموزش پیش از ازدواج زوجهای جوان یک ضرورت مسلم تلقی می شود. هر اندازه دختر و پسر اطلاعات بیشتری در جهت شناخت خود و همسر آینده شان داشته باشند و ملاک های عقول تری را برای انتخاب همسر در نظر بگیرند، در زندگی زناشویی خود با مشکلات و ناسازگاری های کمتری مواجه خواهند بود.
http://mylifestyle.parspa.com/
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شاید زیباترین سخنی که برای ورود به بحث بتوان گفت این سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم باشد که فرمودند:((در اسلام،بنیادی نهاده نشده است که در نزد خدا، از ازدواج محبوب تر باشد)).(من لا یحضره الفقیه ج3ص383)این بیان زیبا نشان از جایگاه و اهمیت ازدواج دارد.و جالب اینکه یکی از نشانه های قدرت الهی قانون زوجیت یعنی ازدواج است که خداوند در سوره روم آیه 21 می فرماید : ((و از نشانه های الهی این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار وی آرامش یابید و بین شما مهر و محبتی قرار داد)).تا بحال به این موضوع فکر کرده اید که هدف از ازدواج چیست؟و ازدواج چه برکات و مزایایی برای شما دارد؟
هدفهای زیادی برای ازدواج بیان کرده اند که برای نمونه به چند هدف مهم تر اشاره می شود:
1- رسیدن به آرامش مهترین هدف ازدواج است که در سایه آن سایر پیشرفتهای انسان صورت می گیرد. اگر می خواهید بدانید که چقدر در زندگی مشترکتان موفق بوده اید یکی از بهترین ملاکها وجود آرامش در زندگی شماست.
2- ایجاد امنیت روانی:از اینکه پس با ازدواج تکلیف زندگیتان مشخص می شود و راه برای آینده هموار می گردد احساس امنیت روانی دارید.
3- بر طرف شدن مشکلات روحی:در برخی موارد ازدواج درمان مشکلات روحی است.
4- حفظ دین: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:((هرکه ازدواج کند،بی گمان نیمی از عبادت،ارزانی او شده است)).بحار ج103ص220
5- سد مقاوم در برابر وسوسه های شیطان: وسوسه گیری های شیطان برای افراد مجرد فراوان است و خیلی امیدوار به فریب افرادمجرد. ازدواج این دل صد دله را یک دل می کند و امید شیطان را نا امید.
6- ارتقاء ضریب عبادات: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:((فرد متأهل در حال خواب،برتر از فرد مجردی است که روز را روزه گرفته و شب را به شب زنده داری گذرانده است)).بحار103ص221
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:((دو رکعت نمازی که شخص متأهل می خواند ، نزد خداوند برتر از هفتاد رکعتی است که غیر متأهل می خواند)).الخصال ص165
7- انجام وظیفه الهی و سنت نبوی
8- ارضاء غرایز از راه صحیح شرعی
9- تکریم شخصیت
10-بقای نسل
11-کسب اعتبار اجتماعی
12-منطقی و واقع گرا شدن
و دهها هدف دیگر که ماحصل یک انتخاب موفق و به طبع آن داشتن یک زندگی موفق است.یادتان باشد که ما در انتخاب خانواده ای که در آن به دنیا آمده ایم نقشی نداشته ایم اما حتما می توانیم با انتخاب مناسب و مدیریت درست زندگی معمار آینده زندگی خود باشیم.
حتما تا کنون شنیده اید که ازدواج یک مستحب تأکید شده است. بد نیست بدانید که ازدواج گاهی واجب می شود. زمانی که فرد به دلیل عدم داشتن همسر در معرض گناه قرار می گیرد و امکان آلوده شدن او به فساد زیاد می شود بر این فردازدواج واجب می شود.
شاید شما بگویید خوب قبول دارم که ازدواج امر ضروریست و گریزی از آن نیست. از طرفی با این همه مزایا که بر شمردید هر شخص عاقلی دوست دارد که هر چه زود تر فرد مورد نظرش را پیدا کند و به قول معروف سر و سامان بگیرد.
اما سؤال مهم اینکه طرف مقابل چه ملاکهایی باید داشته باشد تا در زندگی بهتر بتوانیم با هم تعامل داشته باشیم.
قبل از اینکه به بیان ملاکها بپردازیم بهتر است بریم سراغ خود شما که تصمیم گرفته اید ازدواج کنید. آیا شناخت کافی از خودتان دارید؟ نقاط مثبت ومنفی رفتار و عادات خود را می دانید؟به رشد مناسب عقلی،اجتماعی،اخلاقی،عاطفی،جسمانی رسیده اید؟
در قدم اول باید خود را بشناسید تا بعد بتوانید در باره ویژگی های کسی که می خواهد شریک زندگی شما باشد و با شما عمری را زندگی کند نظر بدهید و دست به انتخاب بزنید.
یکی از مراحل بسیار مهم ازدواج مرحله انتخاب و تصمیم گیری است . آیا می دانید تصمیم گیری دارای انواع مختلفی است؟و اتفاقاً در ازدواج بسیار شایع است.بی شک شما در انتخاب فرد مورد نظرتان یک یا چند مورد از سبک های تصمیم گیری را تجربه کرده و یا خواهید کرد.
1- تصمیم گیری احساسی:در این سبک از انتخاب به اصطلاح چشم کور و گوش کر می شود.شاید این جمله را از برخی از جوانان شنیده باشی:((یا همین یا هیچ کس)).این جمله بیانگر گیر افتادن در دام احساس محض است.معمولا دوستی های قبل از ازدواج و قول قرارهای آن دوران بیشتر دلیل این سبک از انتخاب است.
2- تصمیم گیری مطیعانه ، یعنی هر چه دیگران بگویند من گوش می کنم.
3- تصمیم گیری اخلاقی،تصمیم گیری از روی ترحم و یا اینکه با شخص خاصی قرار ازدواج گذاشته و الان می داند که او فرد مورد نظرش نیست و ملاکهای او با آنچه می خواسته فرق می کند. اما می گوید اخلاقاً درست نیست ردش کنم، او چند سال برای من صبر کرده است.اما بهتر آن است الان نه بشنود تا فردا با هم دچار مشکلات صدها برابر بیشتر شوید.
4- تصمیم گیری اجتنابی و امروز و فردا کردن. این افراد به دلیل ترس از انتخاب و یا وسواسی شدن، در انتخاب نهایی هی امروز و فردا می کنند.
5- تصمیم گیری عجولانه:سریع و بدون تحقیق و از ترس از دست دادن فرد مورد نظر دست به انتخاب می زنند. برخی از والدین هم به دلیل نگرانی از اینکه فرزندشان بدون نظر آنان دست به اقدامی نزند سریع دست به کار می شوند.
6- تصمیم گیری عاقلانه و منطقی بر اساس معیارهای مشخص و پرهیز از عجله و اگر نیاز شد مراجعه به مشاوره ی متعهد و متخصص.
حال که انواع انتخاب ها را شناختید خیلی راحت می توانید سبک انتخاب خود را شناسایی کنید، کافیست بدانید بهترین نوع انتخاب سبک عاقلانه و منطقی است بدون هر گونه عجله و شتابزدگی.
شما برای یک انتخاب موفق نیاز به معیار دارید، مشخص شدن ملاکهای همسر آینده شما و چگونگی تشخیص این ملاکها یکی از مهمترین مراحل خواستگاری و انتخاب است.
1- ایمان و باورهای دینی(اعتقادات):مهم است بدانید خط قرمزهای همسر آینده شما چیست؟ ملاک او برای خوب یا بد بودن یک عمل چیست؟برای مشخص شدن این مهم می توانید سئوالاتی درباره نماز، روزه،میزان پوشش، نوع ارتباط با نامحرم،میزان علاقمندی و نوع موسیقی و مدت وقت گذاری برای شنیدن موسیقی، ماهواره و...بپرسید.در این موارد باید در بیان دیدگاه ها و رفتار فعلی و آینده خود صادق بود.
2- اخلاق : نوع برخورد با دیگران، حسن خلق و نرمی خویی در رفتار از صفات زیبایی است که باعث صفا و صمیمت در زندگی می شود.خوب بپرسید چه چیزهایی او را عصبانی می کند و در هنگام عصبانیت معمولا چه کارهایی می کند.
3- خانواده: خیلی مهم است که همسر آینده شما چگونه خانواده ای دارد.نمی توان از کنار اصالت خانوادگی به سادگی گذشت.خانواده تأثیر شگرفی در تربیت شخص مورد نظر شما دارد.از چگونه خانواده ای است. شما و فرزند آینده یتان مدام با این خانواده در ارتباط خواهید بود.
4- سن: بهتر است سن مرد 3 تا 7 سال از زن بزرگتر باشد. اما این موضوع قطعیت ندارد. و بسته به شرایط طرفین است.
5- زیبایی: بهتر است در زیبایی دقت شود که سنخیت وجود داشته باشید. یعنی هر دو به درد هم بخوردند. و یکی خیلی از دیگری سر نباشد. نه خیلی برتر و نه خیلی پایین تر بلکه متناسب هم باشند.
6- تحصیلات:
7- موقعیت اقتصادی: در مورد شرایط اقتصادی دو خانواده، بهتر است که خانواده ی دختر خیلی بالاتر از پسر نباشند.تا مرد بتواند از پس خواسته های همسرش برآید. و مورد سرزنش قرار نگیرد.
8- تناسب های فرهنگی و اجتماعی: هر خانواده یکسری آداب و رسوم ویژه خود را دارند.در این خصوص بهتر است یک یا دو جلسه صحبت شود مخصوصاً اگر از دو فرهنگ متفاوت هستند.(مشهدی،آذربایجانی،تهرانی، ترک،کرد،لر،فارس،و...)
9- شغل:درباره شغل مرد و میزان مسئولیت پذیریش باید سؤالاتی پرسیده شود. و اگر دختر خانم هم شاغل است و یا قرار است پس از ازدواج شاغل شود بهتر است درباره ساعت کار،میزان درآمد،نحوه ی خرج کرد درآمد زن در زندگی مباحث صریح و شفاف بیان گردد.در صورتی که مرد تمایلی به کار زن نداشته باشد باید در جلسات گفتگو با قاطعیت موضوع را مطرح کند.
10-میزان تناسب هوشی و عقلی: هر چه از لحاظ هوشی و تدبر با هم تناسب بیشتری داشته باشند در زندگی مشترک بهتر می توانند با هم تعامل داشته و در حل مشکلات همدیگر را یاری رسانند.
11-تشابه در علایق و سلیقه ها:مواردی مانند مطالعه،ورزش،تفریح،معاشرت،نوع خرج کرد و....
بیشتر بدانیم...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شاید تعجب کنید که کلید یک ازدواج موفق به جز وفاداری یا رابطه گرم زناشویی، به شستن ظرفها هم بستگی داشته باشد. یک بررسی در آمریکا نشان میدهد که زوجهای آمریکایی کمک در انجام کارهای خانگی را از پیششرطهای اصلی رابطه خوب زن وشوهر میدانند. جالب اینکه هم مردان و هم زنان در این مورد اتفاق نظر داشتند.
در این نظرخواهی، 62 درصد شرکتکنندگان کمک در انجام کارهای خانگی را برای یک ازدواج موفق "بسیار مهم" ارزیابی کردند. در حالیکه نظرخواهی مشابهی که حدود بیست سال پیش در 1990 انجام شده بود، این میزان تنها 15 درصد بود.
تنها مواردی که در این نظرخواهی از نظر شرکتکنندگان در رتبههای بالاتری قرار میگرفتند وفاداری (93 درصد) و رابطه مناسب جنسی (70 درصد) بود. در ردههای بعدی از لحاظ اهمیت به ترتیب، وضع مالی، مسکن خوب، عقاید مذهبی مشابه، داشتن سلیقههای مشابه، داشتن بچه و آخر از همه اشتراک در نظرات سیاسی بود.
بیشتر بدانیم...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خداوند به مرد جفتی از جنس خودش عطا کرده تا با او انس و الفت بگیرد. با یکدیگر زندگی کنند در کنار همدیگر آرامش و آسایش داشته باشند. تشریک مساعی نمایند، خانه و مدرسه بسازند، آموزش و پرورش دهند، تجربه بیاموزند و به تکامل برسند. در محیط تغییرات به وجود آورند، رشد نمایند و رشد دهند.
پسر و دختر جوانی که با هم ازدواج میکنند در واقع تولد تازهای را آغاز میکنند و در اقیانوس تازهای وارد میشوند که اگر تجربه و کار آموزی قبلی را نداشته باشند ، حداقل باید از هوش و فراستی برخوردار باشند که بتوانند در جزر و مد اقیانوس، گم و سرگردان نشوند.
بعضیها میگویند موفقیت ازدواج ، بستگی به این دارد که تا چه اندازه به عشق متعهد هستید. عدهای موفقیت روابط صمیمانه را به بخت و اقبال نسبت میدهند. جمعی دیگر هم به شور و اشتیاق و به وجود علایق و یا ارزشهای مشترک اشاره میکنند.
بعد از بررسی صدها رابطه به این نتیجه رسیدیم کسانی که در روابط صمیمانه ی خود موفق میشوند از مهارتهای ویژهای برخوردارند. به این نتیجه رسیدیم که روابط پایا و پردوام را زوجهایی تحقق میبخشند که با مهارتهای میان شخصی مانند گوش دادن، ارتباط روشن، مذاکره، برخورد موثر با خشم و چیزهای دیگر آشنایی دارند.
در این سلسله مقالات قصد داریم به هرکدام از این مسائلی که ممکن است ایجاد مشکل کند ، بپردازیم . در این مقاله به بررسی بحث ” همسر خود را آنچنان که هست بپذیریم ” و بحث “خوب گوش دادن ، به عنوان مهمترین مهارت ارتباطی ” می پردازیم . یکی از راههایی که کمک بزرگی به بقاء و دوام زندگی میکند و زندگی زناشویی را استحکام میبخشد این است که «فرد همسر خود را آنچنان که هست بپذیرد» او را با تمام خصوصیاتش، با تمام تجارب گذشتهاش با پدر، مادر و خواهر و برادرش بپذیرد.
هر انسانی ریشه در تجارب گذشته و خانواده ی خود دارد و اصولا قسمتی از هویت شخصی هر فردی از خانوادهاش ناشی میشود. آیا میتوان نیمی از هویت او را نادیده بگیریم و اصلا نپذیریم؟ آیا میتوان گل را بدون ریشه زنده نگاه داشت؟ از طرفی نپذیرفتن تمام ابعاد وجودی فرد موجب میگردد که یکی از طرفین و در نهایت هر دوی آنها احساس عدم امنیت عاطفی و روانی نمایند.
بنابراین در یک ازدواج سالم، آنچه اهمیت دارد پذیرش تام و تمام همسر است، اگر شما قادر باشید همسرتان را با همان قیافه و با همان شغل، با همان میزان تحصیلات، با خانوادهای که دارد، بپذیرید و این نگرش را در خودتان تقویت کنید ، احساس بهتری در زندگی مشترک خواهید داشت و الگوهای رفتاری شما در مقابل همسرتان نیز مشخص خواهد شد.
بهتر است این تفکر را در خود تقویت کنید که این شخص با تمام ویژگیهای خوب و بدی که دارد مال من است و برای من است، با وی زندگی میکنم و به او عشق میورزم.در پژوهشی که توسط «ژانت لوئر» و «روبرت لوئر» (1985) انجام شد 351 زوج که بیش از 15 سال با یکدیگر زندگی کرده بودند مورد ارزشیابی قرار گرفتند و از آنها پرسیده شده چه عاملی باعث رضایت آنها از زندگی مشترک شده است؟ نتیجه تحقیق نشان داد عاملی که بیش از همه به عنوان دلیل بقای زندگی مشترک ازدواجها از سوی زوجها بیان شده است «گرایش یا طرز تلقی مثبت نسبت به همسر» میباشد .
طی این روحیه و نگرش ، آنها به اصطلاح همسر خود را از هر لحاظ قبول داشتند و همسر خود را بهترین و نزدیکترین دوست معرفی کردهاند، اکثر زوجهای خوشبخت، همسرشان را به خاطر «فردیت خویش» و به خاطر وجود خود او (به عنوان یک انسان خوب و دوست داشتنی و قابل احترام) دوست داشتند و به او عشق میورزیدند. از وجوه مشترک این زوجهای خوشبخت و موفق فداکاری، بخشندگی و مراقبت از یکدیگر است. (روانشناسی امروز 1985).
یکی دیگر از راهها و مهارتهایی که در زندگی مشترک بسیار موثر واقع میشود گوش دادن است، گوش دادن واقعی به همسر دشوار است. گوش دادن، مهمترین مهارت ارتباطی است که میتواند تولید صمیمت کند و آنرا حفظ کند.
وقتی خوب گوش میکنید همسرتان را بهتر درک میکنید، با او هماهنگ میشوید، از روابط خود بیشتر لذت میبرید و بیآنکه مجبور به ذهن خوانی باشید، میفهمید که همسرتان چرا چنین میگوید و چنین میکند. یکی از موانع موثر بر سر راه گوش دادن ، اندیشه خوانی (ذهن خوانی) است.
وقتی به صحبت همسرتان توجه نمیکنید و آن را باور ندارید و به واقع برای منظور او معنایی در نظر میگیرید، اقدام به ذهن خوانی میکنید. اندیشه خوانها به عواملی از قبیل لحن صدا، حالات چهره و ژست و حالت بدن یعنی به طور کلی به فراپیام بیشتر از پیام ، بها میدهند. محتوای حقوقی صحبت همسرشان را با فرضیهسازیهای خود عوض میکنند. ذهن خوانی برای ایجاد صمیمیت بسیار مضر است، زیرا مسلمات را رها میکند و به خیالات میچسبد.
از دیگر مواردی که موجب عدم توجه و گوش دادن پویا میشود نگرانی برای جواب است گاهی به قدری نگران و درگیر جواب هستید که حرفهای گوینده را نمیشنوید .
گاه همه مطالبی را که میخواهید بگویید در ذهن تمرین میکنید. و یا مطالب را فیلتر میکنید، به این معنا که به بخشی از حرفهای گوینده، توجه میکنید اما از کنار سایر بخشها بیتفاوت عبور میکنید.
یکی از مشکلاتی که بین زوجین گاهی اوقات ایجاد تنش و دردسر میکند، اینست که آنها از ضمائر استفاده ی نامناسب میکنند افراد و بالاخص خانمها اگر در جایی که بهتر است شریک زندگیشان ضمیر «ما و برای ما» را به کار ببرد «من یا برای من» را استفاده کرد، جریحهدار میشوند.
مثلا اگر همسرشان گفت «میرم یک گشتی بزنم اگر دوست داشتی بیا» این لحن ممکن است وی را برنجاند چون به نظر میرسد آمدن یا نیامدن خانم برای همسر علیالسویه است و یا در جای دیگر که ضمیر من را به کار میبرد در واقع همسر را محصور کرده و یا جایی برای اشتراک باقی نمیگذارد.
منبع : برگرفته از کتاب ” روان شناسی ازدواج – نویسنده : زهره رئیسی – با تغییر و تلخیص
بیشتر بدانیم...
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در ازدواج نکات مهمی وجود دارد که خلاصه وار آنها را بیان می کنم:
1- شخصیت (شوخ و بذله گو، جدی، متین و ...)
مثال: اگر شما شخصیتی شوخ طبع داشته باشید و همسر شما انسانی جدی باشد، ممکن است در آینده مشکل ایجاد کند.
2- هوش
اگر شما هوشی داشته باشید که تقریباً همه چیز را متوجه می شوید و همسرتان خیلی چیزها را متوجه نشود و بلعکس، چیزهایی را متوجه شود و بگوید که شما از آن سر درنیاورید، مشکل ساز است.
3- منش (رفتار و صداقت فرد)
اگر همسر شما به شما حرفی را بزند و بعد خلاف آن حرف را در نبود شما انجام دهد، چه احساسی پیدا می کنید؟
4- ارزشهای مشترک
شما اصلا فوتبال دوست ندارید و نه اینکه دوست ندارید، بلکه آنرا چیز بیهوده و بیخودی می دانید در حالیکه همسر شما باید از تمامی نتایج مسابقات فوتبالی آگاه باشد. و قس علی هذا
5- مذهب
شما اهل نماز شب باشید ولی همسر شما نه اینکه نمازهایش قضا می شود بلکه به آنها به دید کارهای بیهوده می نگرد.
6- خانواده طرف مقابل از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تحصیلات باید با خانواده شما تقریباً در یک سطح باشند.
اقتصادی: شما در زمان بچگی و الان در خانواده متوسطی بزرگ شده اید و به عمرتان رستوران نرفته اید ولی همسر شما در خانواده مرفهی بزرگ شده و اصلا نمی داند غذای خانگی چیست و قس علی هذا.
اجتماعی: مردم محله شما ، خانواده شما را در محله بنام حاج احمد می شناسند ولی اگر در محله همسرتان بروید و از خانواده آنها در محله پرسجو کنید آنها را با نام مستعار حسن بی کله می شناسند.
فرهنگی: شما در خانواده ای بزرگ شده اید که در طول عمرتان حتی یک فحش نشنیده اید ولی همسرتان در خانواده ای بزرگ شده است که همدیگر را با فحش صدا می زنند .وای به زمانیکه دعوایشان شود!
تحصیلاتی: شما در خانواده ای هستید که پدر لیسانس، مادر دیپلم ، خواهر و برادر همه لیسانس ولی همسرتان در خانواده ای است که همه دیپلمند و خودش فوق دیپلمه و به شما قول داده که به زودی فوق دکتراش هم بگیره!!!.
7- تیپ
شما خیلی اهل حجاب و عفت و پاکی هستید و چادر می پوشید ولی همسرتان از شما می خواهد که فکلی! شال به سر و شلوار برمودایی بپوشید و در مجامع حاضر شوید!.
8- اهداف یک سویه
یکی از اهداف شما این است که دور دنیا را بگردید ولی همسر شما اصلا از چنین گردشهایی خوشش نمی آید که هیچ بلکه تا پارک محله هم حوصله شو نداره!
9- فرزند داری
شما آرزوی یه پسر کاکل زری دارید در حالیکه همسر شما می گه تا 59 سالگی نمی خواد بچه دار شیم!!!.
10- خود بودن
همیشه دلش می خواد تیپش مد باشه ، همیشه دلش می خواد مدل موی مایکل جکسون رو داشته باشه و هزاران عقاید جور وا جور که اصلا خودش رو در نظر نمی گیره و ارزش براش معنا نداره، فقط می خواد ببینه دیگران چه می کنند اون هم فردا بره همون کار رو بکنه که در اینجا توصیه می کنم از ازدواج با افرادی که اهل مد هستند بپرهیزید که لزوما فاقد شخصیت خودی هستند.
افراد زیر خودشان نیستند:
1- همیشه به مملکت و مسئولین فحش می دهد.
2- به آینده بدبین است.
3- وقتی صدای پایش را می شنوید می خواهید از دستش بگیریزید.
4- شخصیت دیگران برایش معنا و مفهومی ندارد.
5- اهل مد و جدید بودن و دکور است و اصلا علایق خودش را مد نظر قرار نمی دهد.
11- مثبت بودن
ازش بپرس:"نظرت راجع به آینده چیه ببین چی جواب می ده". اگر اهل مطالعه مجله روزهای زندگی و از این جور منفی هاست، اصلا باهاش ازدواج نکنی!!!
12- تعهد به رشد شخصی
شما هزاران کتاب در زمینه رشد شخصی ات خوندی، می تونی هزار نوع غذا درست کنی، ولی ایشون اصلا یاد نداره یه چایی درست کنه چه برسه به هزار نوع غذای شما!!!
13- اعتماد به نفس
اینها نمونه ای از مواردی بود که در ازدواج مهم هستند.
هرچه این موارد را بررسی کنید و تفاهم داشته باشید می توانید به زندگیتان امیدوار باشید. چراکه تفاهم به منزله حساب پس انداز است و تضاد به منزله قرض و بدهی، حالا هرچی قرضهاتون بیشتر باشه، پرداختش وقت می بره.
قبل از ازدواج چشمهای خود را کاملا باز کنید و بعد از ازدواج ببندید، اینگونه می توانید زندگی ایده آل خودتان را به واقعیت تبدیل کنید.
زندگیتان سرشار از عشق الهی باد.
نشانه ها و ویژگی های دختر خوب:
بهترن دختران شما آنهایی هستند که شوهر دوست باشند، پاکدامن باشند، در خانواده خودشان عزیز و مورد احترام باشند،
ولی در برابر شوهر کوچک و تسلیم او باشند.
عشق باز با شوهر و پاکدامن با بیگانه باشند، از شوهر حرف شنونده باشند، فرمان شوهر را اطاعت کنند و هرگاه با شوهر خلوت کردند تماما در اختیار او باشند و از لذت بردن او جلوگیری نکنند.(پیامبر اکرم (ص) )
رسول خدا(ص) می فرماید: بهترین همسران شما کسانی هستند که دارای این خصلتها باشند: مهربان باشد، عفت و پاکدامنی خود را رعایت کند، در میان بستگانش عزیز و سربلند باشد، در نزد شوهرش فروتن باشد، خود را برای شوهرش بیاراید و به او بنمایاند، نسبت به نامحرمان خود نگه دار باشد و پوشش خود را حفظ کند، از شوهرش اطاعت کند، در امور جنسی میل شوهرش را بپذیرد، در عشق و علاقه به شوهرش افراط نکند و حد اعتدال را حفظ نماید، آمادگی برای تولید فرزندان متعهد از خود داشته باشد.
امام صادق (ع) می فرماید: نیک بنگر که خود را در چه جایگاهی می گذاری و چه کسی را شریک مال و دین و اسرار خود می سازی، دوشیزه ای را پیدا کن که خوش رفتار و نیک خلق باشد. آگاه باش زنان گوناگون آفریده شده اند، بعضی غنیمتی ارزنده و دلاور و دلربا هستند و بعضی مانند ماه یک شبه برای شوهر خود می درخشند و بعضی چهره تاریک دارند هرکس دارای همسر شایسته گردد پیروز و سعادتمند گردد و هر کس در این راه به خطا رود چون گرفتاری بیچاره است.
بهترین زنان شما کسی است که خوش بو باشد، خوش طبخ باشد و غذای خوب و خوشمزه بپزد، در زندگی و خرج خوش سلیقه باشد، اسراف کار و ولخرج و خسیس و نظر تنگ نباشد. زنی که دارای صفات نیک باشد از کارگران خدا به حساب می آیدو هرگز از لطف خدا ناامید و از کرده خود پشیمان نمی شود.(امام رضا(ع) )
بهترین صفات زنان، بدترین صفات مردان است: تکبر، ترس و بخل. پس هرگاه زن متکبر باشد، خود را تسلیم هر ناکسی نمی نماید و هرگاه بخیل باشد، مال خود و شوهرش را حفظ می کند و هرگاه زنی ترس داشته باشد، خود را از بد نامی دور نگه می دارد. (حضرت علی (ع) )
حضرت علی (ع) فرمود: هر وقت یکی از شما بخواهد ازدواج کند، از اوصاف موی سر زن نیز سوال کند، همچنانکه از چگونگی رخسار او می پرسد. چون که موی زن یکی از دو زیبایی(مو و صورت) اوست. زن صالح و دین دار باشد، زیرا اگر زن در خویشتن داری و حفظ عفت خود، دینداری اش سست باشد، همسرش را به چیزی نشمرد و او را در بین مردمان رو سیاه می کند و دل او را با ... خود نگران کند. و زندگی را برای او تیره می کند، با این حال اگر شوهر راه حمیت و غیرت پیش گیرد، باید همیشه در گرفتاری و اندوه به سر برد و اگر بی تفاوت باشد نسبت به دین و ناموسش سهل انگار است و به کم حیصیتی و بی غیرتی متهم خواهد شد و اگر زن علاوه بر ناشایستگی زیبا هم باشد، گرفتاری بیشتر و سخت تر خواهد شد، زیرا برای شوهر جدا شدن از او دشوار می شود و نمی تواند از او دل بکند و نمی تواند خطری که او را تهدید می کند تحمل کند. از این رو پیامبر(ص) بیشتر بر ازدواج با زن دیندار تاکید می کند و می فرماید:(با زن، به خاطر مال، مجال، فامیل و دینش ازدواج می کنند، تو فقط با دیندار ازدواج کن.)
حضرت الیاس (ع) می فرمایند:شما را امر می کنم به ازدواج و نهی می کنم از مجرد زیستن، سپس می فرمایند: با چهار دسته از زنان ازدواج نکن، مختلعه، مباریه، عاهره و ناشزه. اما مختلعه زنی است که هر ساعت بی دلیل طلاق می خواهد، مباریه زنی است که به ذیگران مهر فروشی می کند و به وسایل دنیایی افتخار می کند، عاهره زن فاسقی است که دوست و رفیق برای خود دارد، و ناشزه زنی است که در رفتار و گفتار نسبت به همسرش برتری می جوید که از مصدر نشز به معنی زمین بلند گرفته شده است.
زنان سه نوع اند: زنی که اولاد آور و مهربان است، همسرش را در برابر مشکلات روزگار و امور دنیا و آخرتش یاری می کند. نه آنکه زمانه را در برابر شوهرش یاری کند؛ زنی که نه اولاد آور است و نه جمال و اخلاق دارد و نه شوهرش را در کار خیر یاری می کند؛ و زنی که اهل سر و صدا و رفت و آمد و عیب خوست، زیاد را اندک می شمرد و اندک را می پذیرد.
رسول اکرم(ص) می فرمایند: آیا شما را از بدترین زنانتان آگاه نسازم، زنی که در بین خانواده اش ذلیل و در برابر شوهرش بدمنش، نازا و کینه توز است؛ زنی که از کار زشت پرهیز ندارد، به هنگام نبودن شوهر بی حجاب و در حضور او با حجاب است، به حرف شوهر گوش نمی دهد و فرمان او را نمی برد و هنگامی که همسرش با او خلوت کند از خواسته او سرباز زند چنانکه مرکب ناهموار از سوارشدن سرباز زند و هیچ عذری را از شوهر پذیرا نباشد و هیچ گناهی را بر او نبخشد.
رسول خدا (ص) می فرمایند: بهترین زنان شما زنی است که پاکدامن و در عین حال شهوت انگیز باشد.
امیرالمومنین(ع) فرمودند: بهترین زنان شما زنی است که متواضع، نرمخو و مطیع شوهر است، موقعی که همسرش خشمگین شود، از چشم او دور نشود تا وقتی که او خشنود شود و در وقتی که شوهرش بیرون منزل است و در نبودن او، حرمت او را حفظ کند که چنین زنی از جمله کارگزاران خداست.
ابوعبدا...(ع) فرمودند: بهترین زنان شما زنی است خوشبو و آشپز خوبی باشد، زنی که اگر بخشش کند در راه خیر بخشش می کند و اگر چیزی ندهد باز هم درست عمل کرده است. چنین زنی کارگزاری از کارگزاران خداست و کارگزار الهی از رحمت او ناامید نمی باشد. و در جایی دیگر فرمودند: همانا بهترین زنان زنی است که به هنگام خلوت با همسرش پوشش و حیا را دور افکند و چون با دیگران باشد حیا را در پوشد.
منبع: کتاب همه چیز درباره ازدواج و دوران مجردی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همسر خوب به مفهوم درست و واقعی همسری است که با شما تناسب داشته باشد. آنچه از نگاه دینی به عنوان ویژگی های همسر ایده آل شمرده شده است بیان می شود:
1. دیندار بوده و به مسائل و احکام دینی پایبند باشد و خود و زندگی اش را آلوده به گناه نکند.
2. خوش اخلاق و خوش برخورد باشد.
3. شرافت خانوادگی داشته باشد.
4. زیبایی
5. از نظر اقتصادی، تحصیلات، فرهنگ خانوادگی، تناسب داشته و هم کفو خانم باشد.
حتما به تناسب طرفین در این موارد دقت کنید:
1. اعتقاد و مذهب، 2. سن، 3. تحصیل، 4. وضعیت مالی، 5. فرهنگ و آداب ورسوم، 6. زیبایی، 7. جسم
چرا که آن مرد ایده آل شما هم برای خود یکی از این لیست ها دارد و برای زن ایده آل خود خصوصیاتی را تعیین کرده است. برای همین همان مقدار که در مورد ویژگی شوهر ایده آل تحقیق می کنید مهارت های لازم برای بر عهده گرفتن نقش همسر در زندگی زناشویی را فرابگیرید. برای این که به آنها جواب مثبت بدهید اول باید از داشتن این خصوصیات مطمئن شوید. برای این کار باید تحقیق کنید.
تحقیق از طریق:
1. خویشان و فامیل ها 2. دشمنان 3. دوستان 4. همکاران 5. همسایگان 6. معلمان 7. مراجع رسمی(حراست محل کار و ...)
همه مردان دوست دارند شوهران خوبی برای همسر خود باشند و همسرانشان از بودن در کنار ایشان احساس رضایت کنند. اما این امر به خودی خود حاصل نمیشود، بلکه مرد باید در رفتارها و برخوردهایش با همسر، اموری را رعایت کند تا همسرش او را به عنوان یک شوهر خوب بشناسد. در اینجا برخی از مهمترین ویژگیهای یک شوهر خوب را بیان میکنیم.
1. شوهر خوب، زنش را شریک زندگیاش میداند؛
زن، انسانی است که باید با او ارتباط برقرار کنیم. او کسی نیست که کنترلش کنیم و در راه ارضای نیازهای خودمان به دنبال تسلط بر او باشیم. زن موجودی است که باید او را بشناسیم و بدانیم او نیز اهداف خاص خود را دارد. زن، کودک هم نیست. او شریک زندگیای است که شوهرش باید راه ارتباط برقرار کردن با او را بیاموزد.
در ازدواج، مرد و زن شریک یکدیگر میشوند. وقتی شوهر از صمیم قلب زنش را شریک زندگی اش ببیند، تصمیمگیری را به یک کار مشترک بدل میکند. شوهر عاشق، شوهری است که درباره آنچه برای زنش از همه مهمتر است فکر میکند و مصمم است تا روند تصمیمگیری را در این جهت هدایت کند. اگر زن نیز عاشق شوهرش باشد به آنچه برای شوهرش از همه چیز مهمتر است فکر میکند و در نهایت، بهترین تصمیم را میگیرد.
2. شوهر خوب، زنش را بی قید و شرط دوست دارد؛
عشق بی قید و شرط یعنی اینکه ما فرد مقابل را دوست داریم و صرفنظر از واکنشهای او در جهت آسایش و سعادت او تلاش میکنیم. تفکر امروزی مردم، بیشتر حسابگرانه است: «اگر مرا دوست داشته باشی من هم تو را دوست خواهم داشت.» ما حتی در زندگی زناشویی نیز خودمحور هستیم. کانون تلاشهای ما رفع نیازهای خودمان است.
در مقابل، عشق بی قید و شرط، بر روی رفع نیازهای دیگری تکیه میکند. در زندگی زناشویی، این شوهر است که در پی عالیترین منافع و مصالح زن میرود. شوهر حتی اگر با تلاشهای زن هم کاملاً موافق نباشد از آنها حمایت می کند. این شوهر است که به زن کمک می کند تا به اهداف و آرزوهایش برسد، زیرا برای او به عنوان یک شخص احترام قائل است. شوهر نمیگوید: «اگر فلان کار را برایم بکنی من هم ظرفها را میشویم». شوهر میگوید: «من ظرفها را میشویم چون میدانم خستهای».
همة ما دوست داریم فکر کنیم کسی ما را بی قید و شرط دوست دارد. کودک، خواهان این نوع عشق از طرف والدینش است. زن و شوهر نیز خواهان عشق بی قید و شرط یکدیگرند. شوهر قرار است پرچمدار عشق بی قید وشرط باشد. او قرار است آهنگ گامها را تعیین کند.
اما بسیاری از شوهران منتظرند تا زنانشان، نقش رهبری را در عشق بی قید و شرط به عهده بگیرند. آنها عقب مینشینند و میگویند: «هر وقت زنم تصمیم گرفت مهربون باشه، من هم به او محبت میکنم».
این مرد، شوهر تأثیرپذیر و عاجزی است که در این موقعیت، فوقالعاده بد عمل میکند.
شوهر سالم و کار آمد، الگوی عشق بی قید و شرط است. از آنجا که این نیاز برای سلامت عاطفی انسان بسیار اساسی است، بیشتر زنان، واکنش مثبت به شوهری نشان میدهند که بیقید و شرط آنها را دوست دارد. بسیاری از زنان با این احساس ناراحت کننده زندگی میکنند که اگر رابطه جنسی نداشته باشند یا به دلخواه شوهر عمل نکنند، محبت شوهر از آنها دریغ خواهد شد. این نمیتواند مبنای خوبی برای یک ازدواج سالم باشد.
3. شوهر خوب، زنش را اولین اولویت زندگی خویش قرار میدهد؛
همه ما در زندگی اولویتهایی داریم. شاید ما هرگز فهرست اولویتهایمان را ننوشته باشیم، اما در ذهنمان میدانیم کدام یک مهمتر از بقیه است. این اولویتها بیشتر اوقات خود را در اعمال ما نشان میدهند.
برای بسیاری از مردان، شغل و حرفه تقریباً در صدر فهرست اولویتها قرار دارد. مردان مقدار زیادی از احساس ارزشمندیشان را از شغلشان میگیرند. این الزاماً تضادی با رابطة مردان با زنانشان ندارد، مگر اینکه شغل آنها تمام فکر و ذکرشان را به خود مشغول کرده باشد. افراد، مهمتر از اشیاء و امور هستند. این اصل اساسی خانوادههای کارآمد است. یک شوهر خوب هرگز اجازه نخواهد داد شغلش جای وقت با همسر بودن را بگیرد.
رقیب دیگر موقعیت زن، مادر شوهر است. این امر بهویژه در سالهای اول ازدواج صادق است. اگر مردی رابطة نزدیکی با مادرش داشته باشد و یا از نظر آسایش جسمی یا عاطفی به او وابسته باشد، ممکن است مادرش از حضور یک زن جدید در زندگی او احساس خطر کند. ممکن است تقاضاها یا خواستههای مادر پس از ازدواج پسرش بیشتر و شدیدتر شود و پسر ممکن است شبها زنش را تنها بگذارد تا به کمک مادرش بشتابد. چنین الگویی بهطور اجتنابناپذیر احساس نفرت و انزجار را در زن به وجود میآورد.
در یک ازدواج سالم، از همان روز اول ازدواج، باید اولویت زندگی تغییر کند. پیش از ازدواج، اولویت مرد، نگهداری و مراقبت از والدینش بود. پس از ازدواج، نگرش او در احترام گذاشتن به والدینش تغییر نمیکند، اما شیوة زندگیاش باید عوض شود. او دیگر نمیتواند به محض اینکه مادرش تلفن کرد از جا پریده و به خانه او برود، زیرا او اکنون زن جدیدی وارد زندگیاش شده که خواستههای خاص خودش را دارد. اگر از همان اول ازدواج، زن در اولویت قرار بگیرد آن وقت رابطه شوهر با والدینش میتواند به طور کامل و سالم ادامه یابد. اولویت اول را به زن دادن به هیچ وجه احترام مرد به والدینش را کم نمیکند، بلکه الگوی سالمی را به وجود میآورد که به مرور زمان میتواند ستایش و تحسین والدین را نیز کسب کند.
کودکان نیز ممکن است خواهان مقام اول در زندگی مادر یا پدر باشند. هرگز نباید اجازه چنین کاری را داد. پس از به دنیا آمدن بچهها، معمولاً شوهر از زنش انتقاد میکند که دیگر به او توجهی ندارد، زیرا مرد احساس میکند در نظر زنش، بچهها جای او را گرفتهاند. این نگرانی قابل توجیهی است و در واقع اغلب اوقات حقیقت دارد. اما این امر در مورد شوهر نیز میتواند صادق باشد، بهخصوص در زندگی زناشوییای که زن نیازهای عاطفی مرد را به اندازه کافی برطرف نمیکند و مرد نسبت به او احساس بیگانگی میکند. چنانچه مرد احساس کند از جانب زن طرد شده، ممکن است وقت و انرژی خود را بیشتر صرف بچهها کند، زیرا از طرف آنها محبت و توجه بیشتری میبیند. یک شوهر کارآمد، اگر چنین رفتاری را در خود مشاهده کند، فوراً آن را ناسالم تشخیص میدهد و گامهای لازم را برای اختصاص یافتن وقت و انرژی خود به رفع نیازهای زنش برخواهد داشت و به او نیز یاد خواهد داد تا بنا بر وظیفة خود نیازهای شوهرش را برطرف کند.
4. شوهر خوب، متعهد به کشف و رفع نیازهای همسرش است؛
بسیاری از مردان، به سادگی پی به نیازهای زنشان نمیبرند و در نتیجه، هیچ تلاشی در جهت رفع آن نیازها نمیکنند. برخی از شوهران معتقدند که اگر شغل خوب و دائمی داشته باشند و حقوق و درآمد خوبی کسب کنند نقش خود را به عنوان شوهر انجام دادهاند. آنها هیچ شناختی از نیازهای عاطفی و اجتماعی زن ندارند.
منظور این نیست که بگوییم شغل و حرفة مرد، و تلاش و کوشش او در زمینه شغلیاش از نظر زن بیارزش است. معمولاً زنان تلاشهای شوهرشان را میبینند و از کوشش او برای تأمین نیازهای مادی خانواده تشکر میکنند. اما این اول کار است اما آخر کار نیست.
نیاز عاطفی زن به عشق، محبت، ملایمت، تشویق و دلگرمی همانقدر برای سلامت عاطفی او اساسی است که غذا برای سلامت جسمی او.
شوهری که صرفاً به تأمین نیازهای مادی اکتفا میکند و از آن خشنود است، دیدگاه بسیار محدودی از اهمیت نقش خود به عنوان شوهر دارد. وقتی نیازهای مادی مثل غذا، پوشاک و مسکن تأمین شد، نوبت رفع نیازهای درونی زن میرسد. اصلیترین نیاز عاطفی زن، نیاز به عشق و محبت است و زن باید احساس کند دوستش دارند. شوهر کارآمد شوهری است که دائماً به همسرش محبت میکند و به او نشان میدهد که دوستش دارد. به این ترتیب، زن او با قلبی پر از عشق زندگی خواهد کرد و به شوهری را که این نیاز او را برطرف میکند بسیار ستایش خواهد کرد و واکنش مثبتی به تلاشهای او خواهد داد.
نیاز زن به امنیت نیز اساسی است. این نیاز ابتدا یک نیاز مادی است؛ یعنی در امان بودن از خطرات کوچه و خیابان برای زن مهم است اما بزرگترین نیاز زن در این زمینه، آن است که عمیقاً از تعهد و پایبندی شوهرش به خود اطمینان داشته باشد. شوهری که زنش را با صحبت درباره طلاق تهدید میکند یا ناخودآگاه میگوید: «شاید بهتر بود با یکی دیگه ازدواج میکردی»، یا «ای کاش یکی دیگه جای تو جلوی من سبز میشد»، رفتار ناسالم و معیوبی را نشان میدهد. شوهر عاشق و کارآمد، هر کاری میکند تا به زنش بفهماند که همیشه و در همه حال کنار او خواهد ماند.
شوهر کارآمد در عین حال، مراقب است تا زنش احساس ارزش کند. اگر زن از ادامة تحصیل احساس رضایت و ارزش کند، شوهر اولین تشویقگر او خواهد بود. اگر زن از اینکه خیاط یا گلدوز ماهری است احساس رضایت میکند شوهر مهارت او را تحسین خواهد کرد. و اگر زن بخواهد مادر و «خانهدار» خوبی باشد شوهر از ته دل از تصمیم او جانبداری خواهد کرد. هر یک از راههای کسب ارزش ممکن است مستلزم کار فیزیکی بیشتر از جانب شوهر باشد یا نگرانی عاطفی او را تا حدی برانگیزد، اما او در مورد اختلافات، با همسرش صحبت میکند و سعی میکند به درک متقابل و وحدت نظر برسند، زیرا خودش را به تأمین آسایش و سعادت زنش متعهد کرده است.
ما انسانها علاوه بر نیازهای جسمانی و عاطفی، نیازهای اجتماعی هم داریم. همسرمان نیز نیازمند ارتباط با افرادی خارج از خانواده است. شاید او دوست داشته باشد به همراه زنان همسایه، غذایی تهیه کند، یا به همراه آنان جلسات قرائت قرآن تشکیل دهد. ممکن است این فعالیتها در صدر اولویتهای شوهر نباشد، اما به سرعت اهمیتشان افزایش مییابد، زیرا مرد در صدد است تا نیازهای زن را بر آورده کند. او تشخیص میدهد که اگر به گسترش روابط اجتماعی زن کمک کند احساس رضایت خودش نیز افزایش خواهد یافت. او در مخالفت با این موضوعات، جار و جنجال راه نمیاندازد یا آنها را ناچیز و بی اهمیت نمینامد و از قدرشان کم نمیکند. او اینها را بخش عادی زندگی زنش میبیند و به او اجازه میدهد تا علائق خود را دنبال و از این طریق نیازهایش را بر آورده کند.
کشف و رفع نیازهای مادی، عاطفی و اجتماعی زن، شاید یکی از دشوارترین نقشهای یک شوهر کارآمد باشد. برای رفع این نیازها شاید لازم باشد مرد بیشترین تلاشها را داشته باشد. شوهر کارآمد کسی است که تنها به رفاه و آسایش خویش نمیاندیشد و سعی میکند محدودة آسایش خود را به همسر خود نیز ارتباط دهد و هر کار ممکن را برای رفع نیازهای او انجام دهد. با این کار، او نهایت تحسین و ستایش را از سوی همسرش کسب خواهد کرد.
5. شوهر خوب با زنش صحبت میکند؛
برخی پژوهشها نشان دادهاند زنان به طور معمول، حدود دو برابر مردان صحبت میکنند. به احتمال قوی، مردان بیشتر این گفت و گوهایشان را هم در محیط کارشان مصرف میکنند و گاه وقتی به خانه میرسند فقط یک کلمه برایشان باقی مانده است. وقتی زن میپرسد: «امروز چه طور بود؟» او پاسخ میدهد: «خوب». یک چنین مختصرگویی هرگز نمیتواند الگوی یک شوهر کارآمد باشد. بسیاری از شوهرها باید این الگوی رفتاری خود را کنار بگذارند تا بتوانند نیاز همسر خود را به برقراری ارتباط بر آورده کنند.
مسائل زندگی در ابتدا از طریق ارتباط کلامی، بهخصوص بحث در مورد افکار، احساسات و آرزوهای ما مطرح میشود و با یکدیگر در میان گذاشته میشود. افکار و احساسات و آرزوها را نمیتوان با رفتار ما مشاهده کرد و به آنها پی برد. یکی از عمیقترین آرزوهای یک زن این است که شوهرش را بشناسد. وقتی شوهر از افکار، احساسات و آرزوهای خود حرف میزند زن احساس میکند شوهر اجازة ورود به دنیای خودش را به او داده است. وقتی شوهری مدتهای طولانی دربارة احساساتش حرف نمیزند، زن احساس میکند که شوهر رابطهاش را با او قطع کرده و در نتیجه، زن احساس انزوا و تنهایی میکند.
ما نمیتوانیم اجازه دهیم که ارتباط و گفتگوی بین ما متوقف شود یا ارتباط ما به صحنه نبرد عقاید ما و جنگ بر سر اختلافهایمان تبدیل شود. گفتگو و تبادل نظر مثبت، باز، آزاد و همراه با تفاهم از مشخصات یک زندگی زناشویی سالم است. یک شوهر خوب و کارآمد باید ابتکار به خرج داده و این نوع گفتگو و ارتباط را به شیوة معمول زندگی مشترک تبدیل سازد.
6. شوهر خوب، پایبند ارزشهای معنوی و اخلاقی است؛
در یک خانواده سالم، شوهر، معتقد به یک سری ارزشهای معنوی و اخلاقی است و سعی دارد آنها را در خود و خانواده پیاده کند. او از تقوایی بهره میبرد که او را به انجام واجبات، از جمله وظایف مربوط به خانواده وا میدارد. این ویژگی، سلامت خانواده و رضایتمندی اعضای آن را به ارمغان میآورد.
هر چه مرد پایبندتر به باورهای ارزشمند اخلاقی و معنوی باشد بیشتر مورد احترام همسرش قرار خواهد گرفت. هر چه کمتر پایبند این ارزشها باشد یا شکاف بین ادعاهای وی و عمل وی در این زمینهها بیشتر باشد، بیاحترامی بیشتری را نسبت به خود به وجود میآورد. یک شوهر کارآمد واقعا تمام سعی خو را میکند تا به زیور تقوا آراسته باشد و آن را در خانواده پیاده کند. این کار، تأثیر مثبتی بر زن و فرزندان او خواهد گذاشت.
هر چند این فهرست کامل نیست، اما شش ویژگی ذکر شده میتواند راهنمای خوبی برای مردانی باشد که میخواهند نقش یک شوهر خوب و کارآمد را در ازدواج خود ایفا کنند.
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
اگر می خواهید از تازه ترین اطلاعات علمی با خبر شوید...
اگر می خواهید برای تحقیقاتتان از منابع معتبر استفاده کنید...
و اگر می خواهید مقاله مروری تهیه نمایید...
جهت خرید
مقالات جامع و کامل پزشکی ، بهداشتی و اجتماعی و... و فقط با پرداخت 500 تا 2000 تومان
به سایت زیرمراجعه نمایید.
فهمیدن اینکه چه مردی، مرد زندگی است کمی زمان میبرد. پس با نشانههای یک مرد خوب آشنا شوید و ببینید که طرف مقابل تان این ویژگی ها را دارد یا نه. این نکته را هم بگوییم که شناخت همه این ویژگی ها در مرحله آشنایی ممکن نیست اما می توانید تعدادی از آنها را در طرف مقابل تشخیص دهید و هرچه بیشتر این ویژگی ها را داشت، به او اطمینان بیشتری کنید.
ویژگیهای یک مرد خوب
نشانه اول؛ احترام
احترام موضوعی است که در صدر جدول خوشبختی قرار دارد و خودش را به هزار و یک جلوه نشان میدهد و البته احترام یک موضوع 2جانبه است؛ موضوعی که هم شما باید برای رعایتکردنش تلاش کنید و هم همسرتان باید در رفتارهایش آن را نشان دهد. اگر میخواهید بدانید احترام در رابطه میان شما و نامزدتان جایی دارد، میتوانید از نشانههای زیر کمک بگیرید.
1.اهل سازش است و به خاطر منافع مشترکتان کوتاه میآید.
او گذشتهای شما را میبیند و برای کم کردن فشار روی شما و ارتباطتان، گاهی از خواستههایش میگذرد. به احساسات و نگرانیهای شما گوش میکند و بدون نصیحت کردن یا رنجیدن، برای درک کردنشان تلاش میکند.
2.میداند که یک آدم بیعیب و نقص نیستید اما شما را همانطور که هستید دوست دارد و با دیگران مقایسهتان نمیکند. برای نظرهای شما ارزش قائل است؛ قبل از هر تصمیم اساسیای، نظر شما را میپرسد و با تکروی سعی نمیکند حرف خودش را به کرسی بنشاند.
3.وقتی موفقیتی به دست میآورید با تمام وجود برایتان خوشحال میشود و سعی میکند زمینه را برای موفقیتهای آیندهتان فراهم کند.
4.احترام فقط در لحن خوب و رفتار پرمحبت خودش را نشان نمیدهد. پس اول ببینید که نامزدتان نشانههای بالا را در رفتارهایش نشان میدهد یا خیر و بعد وجود آنها را در رفتارهای خودتان بررسی کنید.
مهم نیست که از نظر بقیه فردی که انتخاب کردهاید چقدر شگفتانگیز یا ایدهآل است، مهم این است که این فرد چقدر به معیارهای خود شما نزدیک باشد و البته اینکه از مرزبندیها و خط قرمزهایتان هم عبور نکند
نشانه دوم: اولویتهای مشترک
همه ما ایدهآلهایی در ذهنمان داریم که از بچگی، وقتی صحبت ازدواج در آینده میآید، در ذهنمان چرخ میزنند. از ویژگیهای ظاهریای مثل قد و وزن گرفته تا شرایط مالی، تحصیلات و خصلتهای رفتاری. اولویتگذاری آدمها برای این ویژگیها یکسان نیست. یکی به شأن اجتماعی اهمیت بیشتری میدهد و یکی به خلقوخو؛ یکی خانواده برایش مهم است و یکی هم پول.
1.برای انتخاب همسر، به الگوهای دیگران نگاه نکنید و سعی کنید که این موضوعات مهم را از نظر خودتان دستهبندی کنید.
2.مهم نیست که از نظر بقیه فردی که انتخاب کردهاید چقدر شگفتانگیز یا ایدهآل است، مهم این است که این فرد چقدر به معیارهای خود شما نزدیک باشد و البته اینکه از مرزبندیها و خط قرمزهایتان هم عبور نکند.
3.اگر به یک مورد خاص فکر میکنید و برای ازدواج فردی را بررسی میکنید، اول 10 ویژگی مهمی که برایتان در اولویت قرار دارند را روی کاغذ بیاورید و بعد در مورد ایدهآل بودن یا نبودن این فرد تصمیم بگیرید. حتی اگر او 7 ویژگی از این 10 تا را داشته باشد، میتواند یک همسر مناسب برای شما باشد. تا اینجای کار 50 درصد مشکل حل شده. حالا وقت آن است که از این همسر آینده هم بخواهیم اولویتهایش را روی کاغذ بنویسد و ببیند که آیا شما هم میتوانید همسر ایدآلی برایش باشید یا نه!
نشانه سوم: از خط قرمزها نمیگذرد
در هر ارتباطی خط قرمزهایی هست که شکسته شدنشان همه چیز را به هم میریزد و البته محدودیتهای همه ارتباطها مثل هم نیستند. وقتی هم که پای زندگی مشترک به میان بیاید، خط قرمزها پیچیدهتر و گاهی هم غیرقابل عبورتر میشوند و به همین دلیل یکی از اصلیترین نشانههایی که به شما میگوید یک مرد، همسر ایدهآل شماست، احترام به همین خط قرمزهاست. این خطوط قرمز ممکن است حریم روابط کلامی و فیزیکی، صداقت، حریم خانواده، رازداری و... باشد.
1.بعضی از خط قرمزها در همه ارتباطها مثل هم هستند و بعضیهای دیگر هم تنها در مورد زندگی مشترک شما صادق هستند. پس اگر او میخواهد برایتان بهترین همسر دنیا باشد، باید هر دوی این مسیرهای ممنوعه را بشناسد و به آنها احترام بگذارد.
2.یک همسر ایدهآل نباید تنها و تنها از مسیرهایی که خودش درست میداند عبور کند بلکه باید نگاهی به مفهوم درست در ذهن شما بیندازد و در صورتی که میبیند انجام یک کار به تصور ذهنی شما در موردش آسیب میزند، از انجام دادنش دست بردارد.
3.شما هم در این مورد یک وظیفه دارید. درست است که بسیاری از این مرزبندیها جزو کلیشههایی هستند که همه مردها از آن باخبرند اما اگر مورد دیگری در ذهنتان وجود دارد، انتظار نداشته باشید که مردتان آن را حدس بزند بلکه با توضیح آن موضوع و بیان دلایلتان، اهمیت این خط قرمز را بازگو کنید و از او بخواهید که به این محدودیت احترام بگذارد.
همه ما دوست داریم بهترین باشیم و اگر مقابل فردی بنشینیم که دوستش داریم و نگران از دست دادنش هستیم، دوست داریم خودمان را بهمراتب بهتر از خود واقعیمان جلوه دهیم و ضعفها و شکستهایمان را در مقابلش پنهان کنیم. اما در یک رابطه ایدهآل شما هیچ نیازی به پنهان کردن خود واقعیتان نخواهید داشت
نشانه چهارم: اجازه میدهد خودتان باشید
همه ما دوست داریم بهترین باشیم. بهتر از چیزی که هستیم و حتی بهتر از چیزی که در توانمان هست. به خصوص اگر مقابل فردی بنشینیم که دوستش داریم و نگران از دست دادنش هستیم، دوست داریم خودمان را بهمراتب بهتر از خود واقعیمان جلوه دهیم و ضعفها و شکستهایمان را در مقابلش پنهان کنیم. اما در یک رابطه ایدهآل شما هیچ نیازی به پنهان کردن خود واقعیتان نخواهید داشت.
1.میدانید او شما را همانطور که هستید دوست دارد و حتی اگر هزار زن قدرتمندتر و داناتر از شما مقابلش ظاهر شوند، باز هم شما را انتخاب میکند.
2.این حس به شما اعتماد به نفس میدهد و نمیگذارد که با حسادت، ترسها و بیاعتمادیهای بیمورد یا احساس ناامنی، زندگی مشترکتان را خراب کنید.
ویژگیهای یک مرد خوب
نشانه پنجم: از شما دفاع میکند
گرچه بهترین حالت ممکن این است که ازدواج شما همه را خوشحال کند و کوچکترین سردی و مشکلی در این مسیر پیش نیاید اما نباید فراموش کنید که این حالت رویایی همیشه هم اتفاق نمیافتد. تفاوتهای خانوادگی، تفاوت در انتظارها و سبک زندگی و بسیاری عوامل دیگر میتواند انتقاد دیگران را متوجه شما و تصمیم مشترکتان کند.
1.اگر او همسر ایدهآل شما باشد، با شنیدن این داوریها و گوشه کنایهها از تصمیمش دلسرد نمیشود و برای راضی کردن دیگران، به فکر تغییر برنامههایش نمیافتد.
2.شاید شما 2 نفر با گرفتن یک تصمیم مشترک بتوانید راه را برای این ازدواج هموارتر کنید اما یک مرد ایدهآل هرگز بار این تغییرات را به دوش شما نمیاندازد و با قرار دادنتان در برابر دیگران، بهدنبال حاشیه امنی برای خودش نمیگردد.
نشانه ششم: حستان به شما میگوید...
حتی اگر او تمام نشانههایی که یک همسر ایدهآل باید داشته باشد را دارد، باز هم به معنای این نیست که او مردی است که برای آرامش شما آفریده شده است. با وجود بررسی تمام این موضوعات، دست آخر باید به این فکر کنید که چه حسی درباره این مرد دارید.
آیا هر زمان که او را میبینید احساس شوق و هیجان سراغتان میآید؟ آیا بعد از هر دیدار، با اشتیاق منتظر گذاشتن قرار بعدی میمانید؟ آیا وقتی صحبت از ازدواج میشود، دلتان میخواهد که زود همهچیز جفتوجور شود و برای همیشه در کنار او باشید؟
اگر پاسخ شما به این سوالها منفی است اما وقتی دو دو تا چهار تا میکنید، میبینید که او ایرادی ندارد که بخواهید به خاطرش از ازدواج صرفنظر کنید، دست نگهدارید!
حسی که شما باید به همسر آیندهتان داشته باشید، بسیار مهم است ، حسی که اگر نباشد، با وجود تمام ویژگیهای مثبت هم نمیتواند شما را به ماندن در یک زندگی دلگرم کند.
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
اگر می خواهید از تازه ترین اطلاعات علمی با خبر شوید...
اگر می خواهید برای تحقیقاتتان از منابع معتبر استفاده کنید...
و اگر می خواهید مقاله مروری تهیه نمایید...
جهت خرید
مقالات جامع و کامل پزشکی ، بهداشتی و اجتماعی و... و فقط با پرداخت 500 تا 2000 تومان
به سایت زیرمراجعه نمایید.
http://www.novinpendargroup.com
منبع : مردمان
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
گفتگو و ارتباط سالم رمز موفقیت هر رابطه است. اما خیلی وقت ها، نامزدهای تازه کار نمی دانند چطور می توانند از این مهارت برای بهتر کردن ارتباط شان بهره ببرند. مهارتی که می تواند اختلافات دوران نامزدی را کم کند. ما به شما روش هایی را آموزش می دهیم تا مکالمه ای موفق تر داشته باشید.
گفت و گو با همسر
-مکالمات باز داشته باشید: یعنی فرصت بدهید گفتگو شکل بگیرد. طرف مقابل حرفش را بزند و شما گوش دهید و شما هم حرفتان را بزنید و او کاملا گوش کند.با خودتان فکر کنید و زمانی را به خاطر آورید که احساس ریلکس بودن و راحتی داشتید، طوری که تصور میکنید شما و همسرتان واقعاً به دقت به حرفهای هم گوش میکردهاید.بعد، به وقتی فکر کنید که هرکدام از شما سرسختانه سر حرف خودتان ایستاده بودید و به نظر میرسید که هیچکدام از شما به حرفهای دیگری گوش نمیکند.
اینها نشانههای باز و بسته بودن گفتگوی بین شماست. خیلی مهم است که ببینید آیا این احساس آزادی و باز بودن گفتگو را در مکالماتتان میبینید یا خیر. و وقتی آن لحظههایی که گفتگوی بازی با همسرتان دارید را میفهمید، حتی اگر فقط چند لحظه طول بکشند، ببینید چه میکردهاید، چطور حرف میزدهاید و از چه کلمات و لحنی استفاده میکردید. سعی کنید از بعد آن بیشتر از آن روشهای گفتگو استفاده کنید.
درگفت وگو به عنوان شنونده باید بتوانیم این احساس رابه طرف مقابل بدهیم که به اواعتماد داریم تا بتواند ذهن باز داشته باشد و هم این که به واسطه ی اعتمادی که به او می کنیم ، ذهن خودمان هم برای دریافت حرف هایش باز می شود. اگر فقط به اندازه ی چند دم وبازدم به خود فرصت دهیم، تامل کنیم و بعد شروع به حرف زدن کنیم، فضای جنگ را به یک گفتگوی موثر تبدیل کرده ایم.
-صادق باشید: از چیزی صحبت کنید که حقیقتاً برایتان مهم است، نه برای تظاهر. با صداقت و بطور مشخص منظور خود را بیان کنید. در فضای صداقت که محیط مناسب برای گفتگوی واقعی است، انسان می تواند آن چه برای گفتن دارد و نیاز به ابراز آن را در خود احساس می کند، بگوید. نباید مطالب را مخفی کرد و مسکوت گذاشت. حق کلام وقتی ادا می شود که با صداقت و شفافیت همراه باشد و این بدان معنانیست که انسان دهان به وراجی باز کند. جان کلام در آن است که مستدل باشد و باید توجه داشته باشیم که آن چه برای گفتن داریم و هنوز به بیان نیامده است، ابتدا به کلام درونی و سپس به سخن درآوریم.
-احترام بگذارید: برای اینکه بتوانیم شخصی را دقیق و کامل بفهمیم باید به او احترام بگذاریم. برای احترام گذاشتن به کسی ابتدا باید توجه خود را از هیاهوی فعالیت های اطرافمان دور کنیم و ساکت باشیم. این کار به ما بینشی می دهد که بتوانیم به نقطه ای برسیم که افراد را همان طور که هستند بپذیریم نه آنگونه که ما از آنها توقع داریم. برای احترام گذاشتن به کسی ابتدا باید توجه خود را از هیاهوی فعالیت های اطرافمان دور کنیم و ساکت باشیم. این کار به ما بینشی می دهد که بتوانیم به نقطه ای برسیم که افراد را همان طور که هستند بپذیریم نه آنگونه که ما از آنها توقع داریم.از چیزی صحبت کنید که حقیقتاً برایتان مهم است، نه برای تظاهر. با صداقت و بطور مشخص منظور خود را بیان کنید. در فضای صداقت که محیط مناسب برای گفتگوی واقعی است، انسان می تواند آن چه برای گفتن دارد و نیاز به ابراز آن را در خود احساس می کند، بگوید.
-خوب گوش کنید: بسیاری اوقات ما موقع گوش دادن توجه و حضور ذهن کافی نداریم، حضورمان بیشتر فیزیکی است و ظاهرا به طرف مقابل نگاه می کنیم و حرف ها را دنبال می کنیم ولی در واقع به مسایل مختلفی فکر می کنیم. با گوش دادن مۆثر نیمی بیشتر از مسیر از گفتگوی بالنده طی می شود.شرط خوب گوش دادن این است که ذهنمان را ساکت کنیم، در فکر جواب نباشیم ، قضاوت نکنیم ، به کارهای دیگرمان فکر نکنیم و حضور ذهن و توجه کافی به گوینده داشته باشیم.
-پیش داوری نکنید: خیلی وقت ها قبل از آنکه طرف مقابل منظور خود را توضیح دهد، ما او را پیش داوری کرده ایم و به قضاوت گذاشته ایم. ما معمولا کمتر متوجه می شویم که عینک خاصی را به چشم زده ایم که ادراک و برداشت های ما را، با قاطعیت شکل می دهد و آن ها را محدود می کند، زیرا این نوع برداشت در طول زندگی و از دوران کودکی در ما نفوذ کرده و ارزیابی های سریع، برخوردهای سریع و جهت گیری های فوری در زندگی ، احساس امنیت به وجود آورده است تنها در صورتی که بفهمیم به چه میزانی وابسته به آن ها هستیم قادر خواهیم بود در آن ها تجدید نظر کنیم و تله های فکری را کنار بگذاریم.
تهیه و گردآوری :گروه خانواده پرداد / منبع : تبیان
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عروسی یا شب زفاف در بین معمول مردم مانند دوران نامزدی دو حالت دارد : بعضی دوران نامزدی را دوران بین خواستگاری و عقد میگویند و و عروسی را زمانی میگویند که دو جوان عقد می کنند و به خانه ی بخت میروند . ولی اکثرا رسم به این گونه است که دوران نامزدی یا همان عقد از زمان جاری شدن خطبه ی عقد تا شب عروسی است و مراسم عروسی همان مراسم به خانه بردن عروس وداماد می باشد .
این نکته که آیا عروس وداماد تا قبل از شب عروسی با هم محرم بوده اند یا نه ؟ در شب زفاف اهمیت خاصی دارد . بنابراین ما در بحثی که پیش رو داریم سعی می کنیم این دو حالت را از هم تمایز داده و به هرکدام جداگانه بپردازیم .
فرض اول : شب عروسی همان شب عقد و محرمیت
عروسی به پایان رسیده و بعد از مراسم عروس کشان عروس و داماد وارد خانه ی بخت خود میشوند .دیر وقت است فامیل های نزدیک هم کم کم می روند و زوج خوشبخت ما را در اولین شب زندگی مشترکشان تنها می گذارند.
هردو حس و حال عجیبی دارند نمی دانند باید چه کنند و از چه بگویند . با هم غریبی میکنند . از یک طرف حس عجیب نزدیکی و صمیمیت و یکی بودن دارند و از طرفی حس غریبی و دوری و تازه به هم رسیدن.
در این شب نقش آقا داماد سخت و سنگین و حساس است . عروس هم چنان که در چهره اش خوشحالی برق می زند در دلش هیاهویی از ترس و دلهره است . مرد میتواند با آرامش کنار همسرش بنشیند و با گرفتن دستان سرد همسرش به او هم آرامش دهد و از خوشحالی خودش بگوید . از اینکه همیشه آرزوی چنین همسری ( از لحاظ های مختلف ایمان ، با حیایی ، نجابت ، زیبایی و..) را داشته بگوید . از این که خدا چقدر اورا دوست داشته که چنین نعمتی به او ارزانی داشته . ازآرزو های زیبایش برای زندگی مشترک ، از لحظه شماری هایش برای چنین لحظه ای و هزاران حرف های زیبا که هر دختری از شنیدن آن در پوست خود نمی گنجد.
دستان یخ زن کم کم گرم میشود . دلش آرام می شود ، غریبی کمرنگ می شود ،احساس می کند کنار مرد رویایی اش نشسته ، احساس غرور می کند . با نگاهش خوشحالی اش را بر سر مرد فریاد می کشد و مرد نگاه اورا با دل و جان می خرد.بعد از صحبت های گرم و عاشقانه فضا صمیمی تر میشود .
مرد برای این که از همان اول ثابت کند که همسرش را می بیند و برایش مهم است ، از زیبایی و براندازی لباس و آرایشی که زن ساعت ها آنرا تحمل کرده تا برای همسرش جلوه کند ، تعریف می کند و در واقع جلوه ی لباس و آرایش را به خاطر زیبایی همسرش می داند . این شب ، شب تعریف ومحبت است ( البته باید ازتعریف های بیجا جدا بپرهیزیم که بعدا برای خودمان مشکل ساز می شود .مثلا اگر همسرمان اضافه وزن دارد و دوست نداریم ، نباید بیجا از هیکل مناسب او تعریف کنیم و از این که چقدر با این هیکل زیباتری ، چون همسر خیال می کند که این گونه می پسندیم و سعی برلاغری نمی کند و اگر بعدها بگوییم کمی رژیم بگیر میگوید خودت گفتی من این گونه خوشم می آید و بیا درستش کن .) اگر عیبی هم در همسرمان میبینیم لازم نیست درست در همین شب بیاییم بگوییم ، فرصت برای گفتن عیب و ایرادها زیاد است . حواسمان باشد هر حرف این شب چه شیرین چه تلخ در ذهن ها ثبت خواهد شد سعی کنیم با محبت و تعریف ازهم و احترام به یکدیگر این شب را تلخ نکنیم.
فضای سرد وسنگین اتاق با صحبت کردن و از ماجراها و اتفاقات جالب طول روز برای هم تعریف کردن ، صمیمی و گرم میشود .
داماد که بینابین صحبت ، کت دامادی اش را از تن در می آورد باید توجه داشته باشد که عروس خانم هم خیلی دوست داشت تا لباسش کتی باشد ، تا بدون کمک کسی در بیاورد و با لباسی را حت بعد از این همه خستگی دراز بکشد . بنابراین مردی که دوست دارد از همان شب اول مورد توجه همسرش و مورد تحسین او از لحاظ توجه به همسر و وفاداری و نامردی نکردن و... قرار گیرد می تواند با پیشنهاد تعویض لباس عروس به یک لباس راحت و زیبا او را هم به استراحت بخواند و همسرش را از این تنگاتنگ لباس رها سازد .( البته قابل توجه آقایان بی حواس :مشکل اصلی لباس نیست بلکه گیسوان زیبای همسرشان است که با صدها گیره و کش و ابر و....بسته بندی شده و نیاز مند یک همسر دلسوز و با حوصله می باشد که در کمال آرامش با وجود خستگی فراوان به همسرش در این امر یاری دهد.)
شاید منظور از شب زفاف یا عروسی در ذهن ها به گونه ای جا افتاده باشد که در واقعیت ، اجرای آن، در آن شب ، غیر عملی باشد مخصوصا برای دختر و پسری که شب عروسی شان اولین شبی است که کنار هم هستند . این دختر و پسر هنوز از دست در دست هم نهادن خجالت می کشند. بنابراین خیلی اشتباه بزرگی است که مرد از همسرش توقع داشته باشد که هم پای مرد پیش رود و ممانعت نکند .
بهترین کاری که مرد می تواند در حق خودش و همسرش انجام دهد این است که در از کنار همسرش بودن عجله نکند و همان گونه که تا به حال صبر پیشه کرده ، صبر بورزد و و برای همسرش شبی بدون دلهره و شبی زیبا و به یاد ماندنی به جای بگذارد. چرا که قرار است سالها در کنار هم زندگی کنند و عجله در این مواقع واقعا اشتباه و خطرناک است.
فرض دوم : شب عرو سی همان شب به خانه بردن بعد از طی دوران عقد و محرمیت
در این فرض زن ومرد دوره ای را با هم بودند و خجالت ها و رودر وایسی ها تقریبا ریخته و ، به طور زیادی با هم یکی شده اند و احساس نزدیکی بودن می کنند ودر واقع تنها تفاوت این شب با شبهای دیگر با هم بودنشان، آغاز یک زندگی مشترک در زیر یک سقف است . آنها در این شب حس جدایی از خانواده ها و بزرگ شدن و استقلال به معنای واقعی را دارند ، آنها حس میکنند با این جشن و به پایان رسیدن این شب ، دیگر هیچ چیز نمی تواند آنها را ازهم جدا کند و و اقعا تشکیل یک خانواده دادند.
جشن تمام می شود و عروس وداماد در خانه شان تنها می مانند . نگاه محبت آمیز در اینجا بزرگترین حرف هار ا میزند . عروس وداماد با اینکه ماه ها با هم بودند و از کنار هم بودن لذت میبردند ولی دوست دارند تا صبح با وجود خستگی از جشن و مراسم ، کنار هم بنشینند و حرف بزنند و تعربف کنند و بخندند و لذت ببرند.
البته با وجود تمام صمیمیت ها ، هنوز دلهره ای در دل عروس خانم و گاها آقا داماد از این شب هست ، که برای رفع این ترس و دلهره مرد و زن باید از قبل درباره ی این شب و علاقه ها و ترس ونگرانی ها باهم صحبت کند ، کتاب بخوانند ، حرف بزنند و برنامه ریزی کنند و حتی می توانند با افراد دوست و محرم مشورت کنند.
نکته ای مهم :شب عروسی برای همه ی جوانان مهم و با ارزش است و همه دوست دارند یکی از بهترین شب های عمرشان ، شب عروسی آنها باشد بنابراین گاهی با گفتن اصطلاح « یه شب که هزار شب نمیشه » اولین قدم زندگی شان را در راه مخالفت با احکام دین و دستورات خداوند بر می دارند. بنابراین سعی مان بر این باشد در همان اولین نقطه آغازین زندگی مان دستورات خدا و احکامش را سر لوحه و سر فصل قرار دهیم تا در زندگی موفق باشیم و خداوند هم در لحظه لحظه ی زندگی یاریمان دهد و در مشکلات و فراز و نشیب ها دستمان را بگیرد .
در این قسمت می خواهیم به کلام معصومین سری بزنیم و از آنان برای چگونه آغاز زندگی کردن راهنمایی بخواهیم.
درآداب نماز و دعا در شب زفاف
در حدیث صحیح از حضرت امام محمد باقر منقول است که چون عروس را نزد تو بیاورند بگو که پیش از آن ، وضوبگیرد و تو هم وضو بگیر و دو رکعت نماز بکن و بگو که او نیز دو رکعت نماز بگذارد پس حمد الهى بگو و صلوات بر محمد وآل محمد بفرست پس دعا کن و امرکن آن زنان را که با او آمده اند آمین بگویند و این دعا بخوان :اَللّهُمَّ ارْزُقْنى اءلْفَها وُ وُدَّها وَ رضاها وَ ارْضِنى بِها وَاجْمَعْ بَیْنَنا بِاَحْسَنِ اِجْتِماعٍ وَ اَنَسَ اِئْتِلاف فَاءَنَّکَ تُحِبُّ الْحَلالَ وَ تَکْرَهُ الْحَرامَ بعد از آن فرمود که بدان الفت از جانب خداست و دشمنى از جانب شیطان است و میخواهد که آنچه را که خدا حلال گردانیده مکروه طبع مردم گرداند.
در حدیث حسن از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که چون در شب زفاف به نزد عروس بروى موى پیشانیش را بگیر و روبه قبله آور و بگو: اَلّلهُمَّ بِاَمانَتِکَ اَخَذْتُها وَ بِکَلِماتِکَ اِسْتَحْلَلْتُها فَاِنْ قَضَیْتَ لى مِنْها وَلَدافَاجْعَلْهُ مُبارَکا تَقیا مِنْ شیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ وَلا تَجْعَلْ لِلشَّیطانِ فیهِ شَرَکا وَلانَصیبا.
در حدیث معتبر دیگر از آنحضرت منقول است که دست بر بالاى پیشانیش بگذار و بگو:اَللّهُمَّ عَلى کِتابِکَ تَزَوَّجْتُها وَ فى اَمانَتِکَ اَخَذْتُها وَ بِکَلِماتِک اِسْتَحْلَلْتُ فَرْجَها فَاِنْ قَضَیْتَ لى فى رَحِمَها شَیْئا فَجْعَلْهُ سَوّیا وَ لا تَجْعَلْهُ شرَکَ شَیْطانٍ راوى پرسید فرزند چگونه شریک شیطان میشود فرمود که اگر در وقت جماع نام خدا ببرند شیطان دور میشود و اگر نبرند ذَکَر خود را با ذَکَر آن شخص داخل میکند پس جماع از هر دو میباشد و نطفه یکى است پرسید که به چه چیز میتوان دانست که شیطان در کسى شریک شده است ؟ فرمود که هر که ما را دوست میدارد شیطان در او شریک نشده است و هر که دشمن ماست شیطان او را شریک شده است .
بر ابن مضمون احادیث از طرق عامه و خاصه بسیار وارد شده است .
از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقول است که در وقت زفاف این دعا را بخواند:اَلّلهُمَّ بِکَلِماتِکَ اِسْتَحْلَلْتُها وَباَمانَتِکَ اَخَذْتُها اَلّلهُمَّ اجْعَلْها وَلُودا وَدُودا لاتَفْرَکْ تَاءکُلُ مِمّاراحَ وَلاتَسْئَلُ عَما سَرَحَ.
در روایت معتبر دیگر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که این دعا بخواند:بِکَلِماتِ اللّهِ اسْتَحْلَلْتُ فَرْجَها وَفى اَمانَةِ اللّهِ اَخَذْتُها اَلّلهُمَّ اِنْ قَضَیْتَ لى فى رَحِمَها شَیْئا فَاجْعَلْهُ بارّا تَقیا وَاجْعَلْهُ مُسْلِما سَوّیا وَلا تَجْعَلْ فیهِ شَرَکا لِلشَّیطانِ.
در حدیث دیگر از آنحضرت منقول است که حضرت شریک شدن شیطان را در نطفه آدمى بیان کردند و بسیار عظیم شمردند راوى گفت که چه باید کرد که این واقع نشود فرمود که هرگاه اراده جماع داشته باشى بگو بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمن الرَّحیمِ الَّذى لااِلهَ اِلاّ هُوَ بَدیعُ السَّمواتِ وَاْلاَرْضِ اَلّلهُمَّ اِنْ قَضَیْتَ مِنّى فى هذه اللّیْلَة خَلیفةً فَلا تَجْعَلْ لِلشَّیطانِ فیهِشَرَکا وَلا نَصیبا وَلا حَظّا وَاجْعَلْهُ مُؤْمِنا مُخْلِصا مُصَفّى مِنَ الشَّیط انِ وَرِجْزِهِ جَلَّ ثَناؤُکَ.
در حدیث دیگر فرمود که چون خواهد که شیطان شریک نشود بگوید بِسْمِ اللّه وپناه ببرد به خدا از شرشیطان .
از حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام منقول است که چون کسى اراده جماع داشته باشد بگوید بِسْمِ اللِه وَبِاللّهِ اَلّلهُمَّ جَنبَّنى الشَّیطانِ وَجَنِّبِ الشّیطانِ ما رَزَقْتَنى پس اگر فرزندى بوجود آید شیطان هرگز به او ضرر نرساند.
از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که چون اراده جماع کنى ایندعا بخوان : اَلّلهُمَّ ارْزُقْنى وَلَدا وَاجْعَلْهُ تَقّیا زَکیّا لَیْسَ فى خَلْقِهِ زیادَةٌ وَلانُقْصانٌ وَاجْعَلْ عاقِبَتَهُ اِلى خَیْرٍ.
از ابوسعید خدرى منقول است که حضرت رسول اکرم (ص) وصیت نمود بحضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام) : یا على چون عروسى داخل خانه تو شود کفش هایش را بکن تا بنشیند و پاهایش را بشوی و آن آب را از درخانه تا منتهاى خانه بپاش چون چنین کنى خدا هفتاد هزار نوع رحمت بر تو بفرستد که بر سر عروس فرود آید تا آنکه آن برکت به هر گوشه ی آن خانه برسد و ایمن گردد عروس از دیوانگى و خوره و پیسى تا در آن خانه باشد. و منع کن عروس را تا هفت روز از خوردن شیر وسرکه و گشنیز و سیب ترش پس حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام گفت یا رسول اللّه به چه سبب او را از این ها منع کنم ؟ فرمودند : زیرا که رحم بسبب خوردن اینها سرد و عقیم میشود و فرزند نمى آورد و حصیری که در ناحیه خانه افتاده باشد بهتر است از زنى که فرزند از او بوجود نمی آید.
در حدیث معتبر منقول است که در روز عقد فاطمه صلوات اللّه علیها حق تعالى امر فرمود سدرة المنتهى را که آنچه دارى فرو ریز براى نثار حضرت فاطمه پس آنچه داشت از مروارید و مرجان و جواهر براهل بهشت نثار کرد پس حوران نثار را بردند و تا روز قیامت مفاخرت میکنند و به یکدیگر هدیه میفرستند و میگویند که این نثار حضرت فاطمه است و در شب زفاف استر اشهب حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم را آوردند و قطیفه بر روى آن انداختند و حضرت فرمود که اى فاطمه سوار شو و سلمان لجام استر را میکشید وحضرت رسول از عقب روان شد ودر اثناى راه صداى ملائکه بگوش مبارک حضرت رسید جبرئیل با هزار ملک و میکائیل با هزار ملک فرود آمدند و گفتند که حق تعالى ما را به جهت زفاف حضرت فاطمه فرستاده است پس جبرئیل و میکائیل اللّه اکبر میگفتند و ملائکه با ایشان موافقت مى نمودند و به این سبب سنت شد که در شب زفاف اللّه اکبر بگویند.
بیان ایام سفارش شده و نهی شده
یا على جماع مکن با زن خود در اول ماه و میان ماه که دیوانگى و حوره و خبط دماغ راه مى یابد به آن زن و فرزندانش . یا على جماع مکن بعد از پیشین که اگر فرزندى بهم رسد احول خواهد بود. یا على در وقت جماع سخن مگو که اگر فرزندى حاصل شود ایمن نیستى که لال باشد و نگاه نکند احدى به فرج زن خود و چشم بپوشد در آن حالت که نظر کرده به فرج در آن حالت باعث کورى فرزند میشود. یا على به شهوت و خواهش زن دیگرى با زن خود جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد مخنث یا دیوانه باشد. یا على هر که جنب با زن خود در فراش خوابیده باشد قرآن نخواند که میترسم آتشى از آسمان بر هر دو نازل شود و بسوزاند ایشان را. یا على جماع مکن با زن خود مگر آنکه تو دستمالى از براى خود داشته باشى و او دستمالى از براى خود داشته باشد و هر دو خود را به یک دستمال پاک نکنید که دشمنى در میان شما پیدا میشود و آخر بجدائى میکشد. یا على ایستاده با زن خود جماع مکن آن فعل خران است و اگر فرزندى بهم رسد مانند خران بر رختخواب بول میکند.
یا على در شب عید فطر جماع مکن که اگر فرزندى بوجود آید شر بسیار از او بظهور آید. یا على در شب عید قربان جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد شش انگشت یا چهار انگشت در دست داشته باشد. یا على در زیر درخت میوه دار جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد جلاد و کشنده مردم باشد یا رئیس و سرکرده ظلم باشد.
یا على در برابر آفتاب جماع مکن مگر آنکه پرده بیاویزى که اگر فرزندى بوجود آید همیشه در بدحالى و پریشانى باشد تا بمیرد. یا على در میان اذان و اقامه جماع مکن که اگر فرزندى بوجود آید جرى باشد در خون ریختن . یا على چون زنت حامله شود با او جماع مکن بى وضو که اگر چنین کنى فرزندى که بهم رسد کوردل و بخیل باشد. یا على در شب نیمه شعبان جماع مکن که اگر فرزندى حاصل شود شوم باشد و در رویش نشان سیاهى باشد. یا على در روز آخر ماه شعبان جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد عشار و یاور ظالمان باشد و هلاک بسیارى از مردم بر دست او بود. یا على بر پشت بام جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد منافق و ریا کننده و صاحب بدعت باشد. یا على چون بسفرى بروى در آنشب که میروى جماع مکن که اگر فرزندى بوجود آید مالش را بنا حق صرف کند و اسراف کنندگان برادر شیاطین اند و اگر بسفرى روى که سه روزه راه باشد جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد یاور ظالمان باشد. یا على در شب دوشنبه جماع بکن که اگر فرزندى بهم رسد حافظ قرآن و راضى بقسمت خدا باشد.
یا على اگر جماع کنى در شب سه شنبه و فرزندى بهم رسد بعد از سعادت اسلام او را روزى شود و دهانش خوشبو ودلش رحیم و دستش جوانمرد و زبانش از غیبت و بهتان پاک باشد. یا على اگر جماع کنى در شب پنجشنبه و فرزندى بهم رسد حاکمى از حکام شریعت یا عالمى از علماء باشد و اگر در روز پنجشنبه وقتى که آفتاب در میان آسمان باشد نزدیکى کنى با زن خود و فرزندى بهم رسد شیطان نزدیک او نشود تا پیر شود و خدا او را روزى میکند سلامتى در دنیا و دین . یا على اگر جماع کنى در شب جمعه و فرزندى بهم رسد خطیب و سخنگو باشد و اگر در روز جمعه بعد از عصر جماع کنى و فرزندى بهم رسد از دانایان مشهور باشد و اگر جماع کنى در شب جمعه بعداز نماز خفتن امید هست آن فرزند از ابدال باشد. یا على در ساعت اول شب جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد ایمن نیستى که ساحر باشد و دنیا را بر آخرت اختیار نماید. یا على این وصیت را از من بیاموز چنانچه از جبرئیل آموختم
از حضرت صادق علیه السلام منقول است که نباید مرد رادخول کردن بزن خود در شب چهارشنبه .
حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرمود که هر که جماع کند با زن خود در حیض پس فرزندی که بهم رسد مبتلا شود به خوره یا پیسى پس ملامت نکند مگر خود را.
حضرت صادق علیه السلام فرمود که دشمن ما اهلبیت نیست مگر کسیکه والدازنا یا مادرش در حیض به او حامله شده باشد.
در چندین معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که چون کسى خواهد بازن خود جماع کند بروش مرغان بنزد او نرود بلکه اول با او دست بازى و خوش طبعى بکند و بعد از آن جماع بکند.
در حدیث صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقول است که در وقت جماع سخن مگوئید که بیم آنست فرزندى که بهم رسد لال باشد و در آن وقت نظر بفرج زن مکنید که بیم آنست فرزندى که بهم رسد کور باشد ودر روایات دیگر از آنحضرت منقول است که باکى نیست نگاه کرده بفرج در وقت جماع .
در چندین حدیث معتبر وارد شده است که مرد و زن در حالتى که خضاب بحنا و غیر آن بسته باشند جماع نکنند.
حضرت صادق علیه السلام فرمود که مرد با زن و کنیز خود جماع نکند در خانه که طفل باشد که آن طفل زناکار میشود یا فرزندیکه از ایشان بهم رسد زناکار باشد.
از حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم منقول است که فرمود بحق آن خداوندى که جانم در قبضه ی قدرت اوست اگر شخصى با زن خود جماع کند ودر آن خانه شخصى بیدار باشد که ایشان را ببیند یا سخن و نفس ایشان را شنود فرزندى که از ایشان بهم رسد رستگار نباشد وزناکار باشد. (برگرفته از کتاب حلیة المتقین )
نویسنده : ف.عجمین
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
راه حلهای کم کردن مشکلات دوران نامزدی
مشکلاتی که در روابط میان دو نفر در دوران نامزدی یا زندگی مشترک به ایجاد استرس می انجامد معمولاً به خاطر الگوهای ارتباطی ناکارآمد می باشد . این روابط ناکارآمد شامل ناتوانی در ارتباط موثر، فقدان حمایت از همسر ، ضعف در حل مشکلات، فقدان زمان و نبود تجربیات لذت بخش و مثبت در کنار هم می شود.
ممکن است گاهی تصور کنیم که همسرمان دیگر چندان به ما راغب نیست یا دیگر دوستمان ندارد، درحالیکه مشکل می تواند خستگی او باشد یااینکه وقت کافی کنار هم نگذرانده ایم.
ارتباط ضعیف
ضعف ارتباط معمولاً در همه روابط مشکل دار به چشم می خورد. در بررسی مشکلات متداول در نحوه ارتباط همسران در ابتدا و یا ادامه زندگی مشترک، الگوهای ناکارآمد زیر شناخته شده اند:
• امتناع از ارتباط تحمیلی. این زمانی است که یک طرف سبک ارتباطی تجاوزگرایانه، مدعی مابانه یا تحمیل گرایانه را پیش می گیرد و طرف مقابل در پاسخ از ایجاد ارتباط سر باز می زند.
• احساسات منفی و برچسب زدن. این زمانی است که فرد از احساسات منفی مثل عصبانیت و ناراحتی و از الفاظ کلی برای معرفی او استفاده می کنید—مثل "تنبل"، "احمق"
• بطلان احساسی و گوش دادن غیرموثر. این زمانی اتفاق می افتد که فرد از زبان بدن و بازخورد کلامی مناسب برای ابراز نگرانی و درک خود استفاده نمی کند.
همسران
ضعف در حل مشکلات
موانع متداولی که در تلاش برای حل مشکل با آن روبه رو می شوید عبارتند از:
• ناتوانی در تشخیص مشکل اصلی. گاهی اوقات نمی توانیم بفهمیم مشکل اصلی از کجاست. مثلاً ممکن است گاهی تصور کنیم که همسرمان دیگر چندان به ما راغب نیست یا دیگر دوستمان ندارد، درحالیکه مشکل می تواند خستگی او باشد یااینکه وقت کافی کنار هم نگذرانده ایم.
• فکر نکردن کامل به همه راه حل های ممکن قبل از انتخاب یک راه حل. گاهی اوقات قبل از اینکه خوب به همه انتخاب هایی که روبه رویمان است فکر کنیم، سریع به نتیجه گیری می رسیم.
• صحبت نکردن یا مشورت نکردن با نامزد در انتخاب، اجرا و بازنگری. گاهی اوقات بدون اینکه با طرف مقابلمان مشورت کنیم سعی در حل مشکل می کنیم و این فرصت را از او می گیریم که در آن فرایند شرکت داشته باشد و گاهی اوقات هم وقتی کارها درست پیش نمی رود به جای اینکه در کنار هم برای حل آن تلاش کنیم، همدیگر را مقصر می کنیم. برای ادامه یافتن یک رابطه و شکوفا شدن آن هر دو طرف باید احساس کنند که از جانب دیگری به اندازه کافی حمایت می شوند. برآورده شدن این نیازها جو بسیار خوبی در رابطه ایجاد خواهد کرد که نیاز به مورد حمایت قرار گرفتن در هر دو طرف برآورده خواهد شد.
• خیلی مهم است که در تعیین نیازهای خود در رابطه با حمایت طرف مقابل کمی واقعگرایانه فکر کنید.
باید بدانید که همسر یا نامزد شما هم مثل شما یک انسان است و اشتباه می کند، خسته میشود و او هم نیازهای خاص خود را دارد.
• ناتوانی در برقراری ارتباط و حل مشکل برای برآوردن نیازها .نداشتن زمان و تجربیات لذت بخش کنار همدیگر مشکلی است که در خیلی از نارضایتی ها از روابط به چشم می خورد.
در کنار همسر خود برای حل مشکل تلاش کنید. برای حل مشکلات هر دو طرف رابطه باید درگیر شوند تا به یک میزان احساس مسئولیت کنند.
تقویت رابطه شما با همسر آینده
کارهای زیادی هست که می توانید برای شروع بهبود بخشیدن به ارتباط با نازد یا همسر آینده تان انجام دهید. ایجاد تغییر در نحوه برخورد و گذراندن زمان بین خود و او و تقویت مهارت های ارتباطی و حل مشکل می تواند تغییرات شگرفی در رابطه تان ایجاد کند و رضایت هر دو شما را از رابطه بالا ببرد.
وقتی می خواهید با هم صحبت کنید هر چیزی که حواستان را پرت کند، از بین ببرید.
• وقتی نامزد شما مشغول صحبت است، حرف نزنید. ، چیزهایی که شنیده اید را برایش خلاصه کنید تا قبل از اینکه بخواهید پاسخش را بدهید مطمئن شوید که حرفهایش را درست متوجه شده اید.
• نامزد خود را مقصر نکنید و به او برچسب نزنید درعوض سعی کنید رفتار مشکل ساز را پیدا کنید.
سعی کنید حرفهایتان را طوری به زبان بیاورید که در عین صداقت روحیه طرفتان را تقویت کند و به جای ناراحت کردن او، به او دلگرمی دهد.
حل مشکل: طرح راه حل های موثر
• مشکلات بزرگ را به چند مشکل کوچکتر تقسیم کنید و هر زمان فقط یکی از آنها را حل کنید. برخی از مشکلات به نظر غیرممکن می رسد چون بسیار سخت و طاقت فرسا هستند.
• قبل از انتخاب یک راه حل، به همه راه حل های ممکن فکر کنید. گاهی اوقات غیرعادی ترین راه حل بهترین و مفیدترین راه حل است .
•در کنار همسر خود برای حل مشکل تلاش کنید. برای حل مشکلات هر دو طرف رابطه باید درگیر شوند تا به یک میزان احساس مسئولیت کنند.
• مثبت گرا باشید و سعی کنید از هر اتفاق درس بگیرید. ببینید کجای جریان خوب پیش رفته است؟ کدام جنبه از رابطه موفق بوده است؟
رک و واضح با نامزدتان درمورد نیازها و انتظاراتتان صحبت کنید. یادتان باشد که طرفتان کامل نیست و ممکن است به دلایل مختلف اشتباهاتی از او سر بزند. شما هم باگذشت و صبور باشید.
منبع: ندای مشاور
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر می خواهید رابطه ی شما با همسرتان تکراری نشود ، اوج بگیرد و از با هم بودن لذت ببرید ، با ما همراه باشید
کانون خانواده با پیوند مشترک زن و مرد شکل می گیرد و به این ترتیب زمینه ای برای تولد نسل های تازه، فراهم می شود. نسلی که حاصل پرورش و تربیت زوجی هستند که اگر روابط خوب و مساعدی با یکدیگر داشته باشند، می توانند به برقراری رابطه ای مناسب با فرزندان موفق شوند.
موضوع حقوق متقابل زن و شوهر و وظایف این دو نسبت به یکدیگر، موضوعی مهم است. هرچند این موضوع دامنه وسیعی دارد اما در این نوشتار به اختصار به برخی از موارد اشاره می کنیم.
وظایف مشترک میان زن و شوهر :
نکته بسیار مهم در روابط هر فرد این است که بتواند از محبت زبانی بهره ببرد. چرا که اثرگذاری این نوع از محبت بسیار زیاد است. برای یک زن و وشوهر لازم است که یکدیگر را با عناوین محبت آمیز و محترمانه خطاب کنند و ممکن است عده ای از زوجین اینطور بیان کنند که محبت آنها در دلشان است و نمی توانند به ابراز محبت زبانی بپردازند. لازم است به این دسته از زوجین بگوئیم که اثر محبت زبانی بیش از آن چیزی است که در اعماق وجود هر کسی قرار دارد و اعجازی عجیب در بروز محبت زبانی وجود دارد که با هیچ عنصری قابل قیاس نیست.
تقید به سلام و خداحافظی کردن :
نکته ساده و پیش پا افتاده ای که در میان زن و مرد باید به درستی رعایت شود این است که در سلام و خداحافظی کردن از یکدیگر دقت داشته باشند. یعنی اولا در سلام کردن از یکدیگر سبقت بگیرند و این رفتار مطابق سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله) می باشد. دوما دقت داشته باشند که در هنگام فاصله گرفتن شان از یکدیگر، مقید به خداحافظی باشند.
حفظ آراستگی :
اما مسئله دیگری که می توان آنرا از وظایف مشترک میان زن و شوهر معرفی کرد موضوع آراستگی و نظافت است. زن و مردی که با یکدیگر پیوند زوجیت دارند باید به این نکته توجه کنند و تلاش کنند که همواره آراسته و مرتب باشند. به خاطر داشته باشید که دین مبین اسلام به خوش بو معطر بودن زن و مرد در نزد یکدیگر، سفارش اکید کرده است. اینکه آراستگی زن و شوهر همواره در بین آنها رعایت شود، موضوعی ممدوح و پسندیده است.
اخلاق مداری :
همانطور که می دانید بحث اخلاق در ارکان دینی ما از جایگاه رفیعی برخوردار است. در جای جای متون دینی و کتاب آسمانی ما قرآن، به موضوعات و پندهای اخلاقی اشاره شده و خوش خلقی از ملاک های بسیار مهم برای اهل بهشت معرفی شده است.آنچه مسلم است اینکه رعایت خلق نیکو در ارتباط میان زوجین، موضوعی بسیار مهم است. هیچ یک از همسران نباید در زندگی با بداخلاقی و ترش رویی، اوقات زندگی را به کام طرف مقابل، تلخ کنند. متاسفانه بد زبانی در میان برخی از زوجین رواج دارد و نسبت به یکدیگر از کلمات ناروا استفاده می کنند که این امر تاثیر بسیار بد و زیانباری بر زندگی مشترک دارد.
در این میان ممکن است نسبت به یکدیگر توهین کنند و به این ترتیب، عشق و محبت را در نظام خانواده کمرنگ کنند. باید به زوجین اینطور گفت که حتی از بیان سخنان دلسرد کننده به یکدیگر پرهیز کنند و سعی داشته باشند تا گفتگوهای خانوادگی آنها، از گرمی و صمیمیت برخوردار باشد.
بهانه جویی را کنار بگذارید! :
برخی از زوجین دائما نسبت به هر چیزی بهانه می گیرند. مثلا یک مرد بهانه جو با بهانه گیریهایش، زندگی را به کام همسر و فرزندانش تلخ می کند و زن بهانه گیر هم همین کار را با شوهر و فرزندان خویش انجام می دهد. اما آنچه مشخص است اینکه اگر هر دوی زن و شوهر بخواهند به بهانه گیری بپردازند، زندگی مشترک آنها تداوم نمی یابد. هر یک از زن و مرد در زندگی مشترک باید به این نکته توجه داشته باشند که اگر هر کسی بخواهد به دنبال عیوب دیگران باشد، فهرستی طولانی از این موضوع پدید می آید و بنابراین نباید نسبت به هر چیزی بهانه گیری کرد ولازم است از کنار برخی از مسائل عبور کرد تا شیرینی زندگی برای زوجین احساس شود.
حذف خواستههای بی جا :
در موارد بسیاری مشاهده می شود که زن و شوهر، انتظارات و خواسته های بی جایی از یکدیگر دارند. این در حالی است که احتمال دارد هر یک از طرفین نتواند خواسته طرف مقابل را اجابت کند.
به یادداشته باشید که توانایی هر فردی با توان مادی و جسمی او سنجیده نمی شود. قدرت روحی و معنوی افراد با یکدیگر متفاوت است و از توان مادی مهمتر است. برخی از افراد واقعا توان انجام برخی از کارها را ندارند و طرف مقابل آنها باید به این نکته دقت داشته باشد و خواسته هایش را در حد توان طرف خود، هماهنگ سازد.
این که گفته اند :" خواستن توانستن است"، سخن درستی است و "داشتن(زور و پول)، توانستن نیست".
باور، سلیقه، فرهنگ، عادت، هنر و تجربه، از جمله عناصر معنوی هستند که در شکل گیری توانمندی هر کس موثر می باشند.
منبع : tebyan.net
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اصل مهم در دوران نامزدی، شناخت دو طرف از یکدیگر است. این شناخت شامل آگاهی لازم از تمام اجزای شخصیت طرف مقابل است؛ به گونهای که جنبههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و حتی طبقات اجتماعی دختر و پسر نزدیک به هم باشد.
دختر و پسری که با هم آشنا میشوند و دوران نامزدی را شروع میکنند، باید شناخت از یکدیگر را مقدم بر هر مساله دیگری بدانند و روابطشان بر مبنای همین اصل شکل بگیرد.
آیا روابط دختر و پسر در دوران نامزدی باید کنترلشود؟
البته! درست است که دختر و پسری که جوان هستند با وضعیت هورمونی و هیجانیای که دارند به سمت همدیگر تمایل زیادی دارند و بسیار سخت است که احساسات و غرایزشان را کنترل کنند اما آنها باید به آیندهای که در پیش خواهند داشت، بیندیشند.
در دوران نامزدی اصل موضوع، شناخت است. حتی اگر دوره نامزدی ثبت قانونی شده باشد و صیغه محرمیت جاری شده باشد، باز هم دختر و پسر باید روابط کنترلشده و سنجیدهای داشته باشند؛ چراکه ممکن است که این نامزدی به هم بخورد یا دختر باردار شود که در هر دو صورت، مشکلات بسیاری برای آنها به وجود میآید و البته این مسایل در فرهنگ ما بسیار پررنگتر و مشکلسازتر خواهد بود.
بهترین مدت نامزدی
دوره نامزدی باید نه کوتاهمدت باشد و نه آنقدر طولانی باشد که مشکلات و تبعات زیادی را به همراه داشته باشد. مناسبترین زمان 6 ماه است و در این زمان دختر و پسر باید به صورت معقول و معمول، با شرط شناخت از هم، با یکدیگر رابطه داشته باشند. این کار بسیار سختی است اما اگر دختر و پسر جوان به اصل واقعیتگرایی معتقد باشند، برای داشتن آیندهای بهتر سعی خواهند کرد روابط خود را سنجیده و محدود کنند.
اصل ازدواج باید بر مبنای شناخت طرفین از یکدیگر باشد. بسیاری از خانوادهها به صرف اینکه دختر و پسرشان با هم بزرگ شدهاند و سالهاست همدیگر را میشناسند با ازدواج آنها موافقت میکنند و وقتی که آنها وارد زندگی میشوند تازه متوجه تفاوتها و اختلافنظراتشان میشوند و اینجا نقطه شروع اختلافات خانوادگی است
حتی اگر ازدواج فامیلی باشد...
اصل ازدواج باید بر مبنای شناخت طرفین از یکدیگر باشد. بسیاری از خانوادهها به صرف اینکه دختر و پسرشان با هم بزرگ شدهاند و سالهاست همدیگر را میشناسند با ازدواج آنها موافقت میکنند و وقتی که آنها وارد زندگی میشوند تازه متوجه تفاوتها و اختلافنظراتشان میشوند و اینجا نقطه شروع اختلافات خانوادگی است.
معمولا این ازدواجها، چشموگوش بسته است و افراد فقط شناخت ظاهری از هم دارند اما نکته مهم این است که آنها تصور میکنند همدیگر را میشناسند. چنین تصورهای غلطی، جوانان را از مسیر شناخت دور میکند و زمانی که وارد زندگی میشوند، تازه متوجه تفاوتهایشان میشوند و اختلافهایشان شروع میشود.
مشکلی که در ازدواجهای فامیلی زیاد دیده میشود، این است که مشکلات زن و شوهر سریع به خانوادهها کشیده میشود و مشکلات را دوچندان میکنند. از سوی دیگر، بسیاری از اختلافهای خانوادگی نیز در روابط زن و مرد تاثیرگذار است و ممکن است روابط آنها را تیره کند. همچنین بسیاری از مسایلی که در ازدواجهای فامیلی به وجود میآید به دلیل آنکه سبب برهم خوردن روابط فامیلی نشود، مسکوت میماند و چه بسا افرادی سالیان سال با مشکلی زندگی میکنند و از آن رنج میبرند اما از ترس فامیل آن را به زبان نمیآورند.
مساله دیگر در ازدواج فامیلی، مشاوره ژنتیک است. ازدواج فامیلی تنها باید بر مبنای شناخت صحیح باشد و بعد از آن حتما باید زوجین از خدمات مشاوره استفاده کنند و علاوه بر آن مشاوره و آزمایشهای ژنتیک نیز اهمیت دارد.
بارداری در نامزدی
اگر به هر دلیلی شرایط طوری پیش رفت که دختر در دوران نامزدی باردار شد، قطعا در چنین شرایطی باید خانواده را در جریان گذاشت اما برخی از خانوادهها به دلیل تعصباتی که دارند، نمیتوانند چنین موضوعی را پذیرا باشند و سریع واکنش نشان میدهند. بنابراین لازم است که دختر و پسر این موضوع را با یک روانپزشک یا مشاور مطرح کنند و آن مشاور با شیوه مناسب خانواده را در جریان بگذارد و به آنها آموزشهای لازم را بدهد.
برگرفته از: بیتوته
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی در امر ازدواج شناخت طرفین نسبت به هم دیگر است؛ زیرا اگر دو نفر نسبت به هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آنها با جهل و نادانی صورت گرفته و تبعات منفی را به دنبال دارد و منجر به طلاق و جدایی می شود.
این در حالی که است که ازدواج فامیلی در میان برخی از خانوادهها بدون هیچ شناختی در زمینه ازدواج بشدت طرفدار دارد و اما برخی دیگر خانوادهها فرزندان خود را از این نوع ازدواج منع میکنند.
در گذشته به دلیل اینکه ارتباطات بین قبیله، قوم و خویش محدود بود و افراد با خانواده و فامیل رابطه بیشتری داشتند و معمولا همه جزئیات و کلیات رفتار دختر را مورد نظر را میسنجیدند و او را به عنوان همسر مناسب برای فرزند خود انتخاب میکردند در حالی که این ازدواجها معمولا تحمیلی بود و براساس شناخت پدر و یا مادر صورت میگرفت.
این در حالی است که درمورد انتخاب همسر باید به صورت مجموعهای از ملاکها ، معیار و پارامترها توجه کرد و هر فردی با توجه به روحیات خود همسر خود را با توجه به شناخت از او انتخاب کند.
تجربهها نشان داده است برخی مواقع زمانی که ازدواج فامیلی صورت میگیرد زوجین زندگی خوب و خوشی ندارند زیرا شناختی از قبل از هم نداشته و براساس فامیل بودن با هم ازدواج کردند و در این موارد اقدام بسیار جاهلانه و اشتباهی انجام دادهاند.
اما در بعضی اوقات ازدواج فامیلی صورت نمیگیرد و دو نفر هیچ نسبت فامیلی با هم ندارند ولی چون قبل از ازدواج همدیگر را شناخته اند ، زندگی موفقی دارند.
به همین دلیل ازدواجهای فامیلی و یا غیر فامیلی باید همه بر مبنای شناخت صورت بگیرد.
یکی از آفت و آسیب های ازدواج فامیلی دخالت خانواده و فامیلها است زیرا بستگان و فامیلها به خودشان این حق را میدهند که در زندگی زوجین دخالت و مالکیت کنند و بستگان دو طرف حق انتخاب و اختیار را از زن و مرد گرفته و اجازه زندگی مستقل و پایدار را به آنها نمیدهند و آنها دچار سرگردانی میشوند.
موارد زیادی مشاهده شده است که زن و شوهری که ازدواج فامیلی داشته اند و دردادگاهها خواهان طلاق هستند، عامل اصلی طلاقشان دخالت خانواده ها و یا بستگان است.
هرچه نسبت فامیلی نزدیکتر باشد، طرفین و خانوادهها به خودشان بیشتر اجازه و حق دخالت را میدهند و به تدریج زندگی آنها دچار سرگردانی شده و از هم پاشیده می شود؛ زیرا خود زوجین هم نمی توانند تشخیص بدهند که خانواده کدام طرف دلسوز آنها بوده وتصمیم درست را میگیرد.
شناخت عمیق در زندگی زن وشوهر بسیار مهم و این شناخت را در فامیل نمی توان پیدا کرد. بارها اتفاق افتاده زن و شوهری که هیچ نسبت فامیلی نداشته، سالیان سال در کمال آرامش باهم زندگی میکنند، زیرا همه زوایای همدیگر را می دانند وبا صداقت و معیار همسر آینده شان را انتخاب کردهاند و براساس احساس تصمیم نگرفتهاند.
در قرآن، آیات و روایت بیشتر بر دلیل شناخت تاکید شده است. زمانی که در قرآن آمده که ما شما را در کنار همدیگر آفریدیم تا جفت و عشق خود را پیدا کنید و در کنار هم به آرامش برسید نتیجه می گیریم که عشق عمیق و شناخت بعد از ازدواج مهم است نه قبل از ازدواج. در نتیجه فامیل بودن به معنای شناخت نیست و کلیت ندارد.
منبع : bornanews.ir
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
در این مقاله عناوینی از مهم ترین سوالات خواستگاری را برایتان بیان می کنیم که بخشی از آن گفته ی خودتان است . البته نوشتن لیستی که شامل تمام سوالات لازم برای شناسایی شریک آینده تان باشد غیر ممکن است زیرا تفاوت های فردی ،شغلی،فرهنگی،اعتقادی و غیره در انسان ها باعث می شود یک نسخه ی واحد کارساز نباشد .می توان اصولی را بیان کرد که در فرهنگ ما برای داشتن زندگی موفق زناشویی لازم است اما شاید کافی نباشد. به همین دلیل بعد از خواندن سوالات پیشنهادی تبیان ، خود شما نیز باید تغییراتی در آن ایجاد کنید.
ابتدا زمانی که تصمیم می گیرید که خواستگاری را به خانه بپذیرید یا همراه خانواده به خواستگاری بروید ،بهتر است کمی با خود خلوت کنید . واقع بینانه به خود و شرایط موجودتان نگاه کنید. خود را از نظر زیبایی،تحصیلات،شرایط مالی ، فرهنگ خانواده بسنجید. این کار برای سنجیدن توقعات خوداز زندگی و همسر آینده ،کمک خواهد بود.
بهتر است علاوه بر شناخت بیشتر از شرایط فعلی تان ،آرزوها و انتظاراتتان راجع به زندگی زناشویی را مشخص کنید. در خلوت خود شعار ندهید. اینکه معیار های صحیح چیست با این که معیار های شما چیست متفاوت است .ممکن است شما بر اساس معیار هایی صحیح انتخاب کنید اما در زندگی آینده چون این معیار ها برایتان درونی نشده و فقط جنبه ی شعار داشته ، دچار مشکل شوید. پس نگاهی واقع بینانه به شرایط موجود و خواسته های آینده بسیار مهم است . وقتی به یک ارزیابی صحیح رسیدید ،دست به کار شوید.لیستی برای خود تعیین کنید و البته باید یاد آور شوم سوالات استاندارد ، با جواب های مشخص وجود ندارد و جوابی متفاوت از آنچه شما فکر می کردید به یک سوال نباید باعث شود نظر شما منفی گردد.خیلی از پاسخ ها خود باعث سوال دیگری می شوند و مهم این است که شما در آن زمان بتوانید به خوبی و البته صادقانه گفتگو کنید.
سوالات کلی برای شروع خوب است اما خیلی تعیین کننده نیست زیرا سوال کلی جواب کلی هم دارد و به شناخت بیشتر کمک نمی کند.
بعضی از سوالاتی که در زیر آمده در صورت آشنایی قبلی با فرد برای مثال فامیل بودن نیازی به پرسیده شدن ندارد و برخی برای شما حائز اهمیت نیست .پس سوالات زیر را به عنوان چند پیشنهاد مطالعه بفرمائید.
- بیوگرافی خوتان را بگوئید:(سن ، تحصیلات ، شغل ،تعداد فرزندان خانواده ، وضعیت پدر و مادر، خواهر و برادر ها، این که چندمین فرزند خانواده است . )
- علت اینکه تصمیم به ازدواج گرفتید چیست؟(خواست خانواده ، فشار فرهنگی یا نیاز شخصی)
- در زندگی چه هدفی را دنبال می کنید؟ چند تا از سر فصل های مهم در آینده تان چیست؟(برای مثال گرفتن بورسیه،موفقیت در زمینه ی ورزش و..)
- چه ملاک هایی برای خوشبختی دارید؟
- مسائل اقتصادی همسر و خانواده ی او چقدر برایتان مهم است؟
-بعد از ازدواج چقدر مایل به ارتباط با خانواده ی همسرتان هستید؟
-دوست دارید همسرتان با خانواده ی شما تا چه حد صمیمی باشد؟
-در تصمیم گیری ها اهل مشورت هستید؟
-آیا خانواده و دوستانتان در تصمیماتتان دخیل هستد؟ در آینده همسرتان چطور؟
-اگر اختلاف نظری بین همسر و خانواده تان ایجاد شد ،چگونه آنرا رفع می کنید؟
-خانواده ی خود را سنتی می دانید یا مدرن؟ می خواهید چطور خانواده ای تشکیل دهید؟
-نظرتان راجع به مرد سالاری و زن سالاری چیست؟
-تکلیف مدیریت خانه چه می شود؟
-درزمان وقوع اختلاف نظر ، اگر با گفتگو به نتیجه نرسیدیم ، چه کسی نظر آخر را بدهد؟
-چه عقیده ای در باره ی مدیریت اقتصادی خانه دارید؟
-تعریف تان از صرفه جویی چیست؟
-چقدر اهل پس انداز هستید؟
-چقدر دوست دارید صاحب فرزند شوید؟
-در تربیت فرزندان ، چقدر اختیارات را به همسرتان واگذار می کنید؟
-تا چه حد به اعتقادات مذهبی پایبند هستید؟
-از نظر دیگران فرد مذهبی هستید؟
-تعریفتان از حجاب چیست؟( چادر ،مانتوی پوشیده ،چادر ملی ،بلوز و شلوار و روسری و ..)
-در رفتار با نامحرم چه روشی دارید؟
-خودتان در محل کار وخانواده ، با نامحرم چگونه رفتار می کنید؟
-از همسرتان تو قع دارید چگونه رفتار کند؟
-با کار کردن خانم ها موافقید؟ چه نوع کاری؟ (مخصوص خانم ها)
- دوست دارید در آینده شاغل باشید؟ (مخصوص آقایان)
-آیا همسرتان باید برای هر کاری از شما اجازه بگیرد؟
-اهل مطالعه هستید یا نه ؟ اگر بله در چه موضوعاتی؟
-آیا فیلم دیدن را دوست دارید؟ زیباترین فیلم هایی که تا کنون دیده اید ،کدامند؟
-رابطه تان با دنیای مجازی و اینترنت چگونه است؟
-اگر اهل استفاده از اینترنت هستید، بیشتر به سراغ چه موضوعات و سایت هایی می روید؟
-با چت کردن چه میانه ای دارید؟
-تا به حال به چه کارهایی اشتغال داشتید؟
-از کاری که می کنید ،راضی هستید؟
-رابطه تان با همکارانتان چطور است؟
حتما راجع به خط مشی سیاسی و اعتقادات خود صراحتا صحبت کنید و از او سوالات کاملی بپرسید چون ممکن است در آینده به مناسبت های مختلف ، اختلاف عقیده ی سیاسی دیگر شرایط زندگی تان را تحت تاثیر قرار دهد.
-با جشن عروسی موافقید؟ تا چه حد موافق خرج کردن برای مراسم هستید؟
-آیا در باره ی مهریه نظر خاصی دارید؟
-رسم و رسوم خاصی هست که خانواده تان برایشان خیلی مهم باشد؟
-چه نوع تفریحاتی را دوست دارید؟
- بعد از ازدواج با دوستانتان تا چه حد رفت و آمد می کنید؟
- دوست دارید همسرتان اهل معاشرت با دوستان باشد یا نه ؟
این ها بخشی از اطلاعاتی است که ما از همسر آینده مان نیاز داریم اما همه ی آن نیست. تحقیق ،مشاوره می تواند بسیار موثر باشد. به خدا توکل کرده و سعی کنید بهترین انتخاب را داشته باشید زیرا هرچند دین ما در صورت اختلاف امکان جدایی را قرار داده است اما مشکلات پس از آن به قدری زیاد است که بهرین راه پیشگیری از طلاق با انتخاب صحیح است.
بیشتر بدانیم؟
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
زوجین پس از ازدواج، زمانهای زیادی را با هم سپری میکنند. در این ایام فرصت درک متقابل برای آنها فراهم است. در بسیاری موارد نقطهی انفصال در دستیابی به تفاهم در اثر نگرشها و باورهایی است که طی سالها شکل گرفته است. زوجین باید بدانند همانطور که آنها نمیتوانند در مدت کوتاهی باورها و نگرشهای خود را تغییر دهند، همسرشان نیز نمیتواند آن را به سرعت و بهراحتی تغییر دهد.
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
اگر می خواهید از تازه ترین اطلاعات علمی با خبر شوید...
اگر می خواهید برای تحقیقاتتان از منابع معتبر استفاده کنید...
و اگر می خواهید مقاله مروری تهیه نمایید...