وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
از جمله افرادی که ازدواج با آن ها صحیح نیست، افرادی هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاری بالغ نشده اند.
ازدواج با کودک مانده ها، بی احساس ها و سلطه گرها ممنوع!
«برای ازدواج چقدر به معیارهای تان توجه می کنید؟»،
«آیا چشم بسته پای سفره عقد می نشینید، بدون این که از خصوصیات اخلاقی و باطنی طرف مقابل چندان آگاه باشید؟» یا این که به دست آوردن «شناخت به نسبت کامل از همسر آینده برای شما یک اصل اساسی است؟»
این ها سوال هایی بود که در مطالب گذشته بخش ازدواج میگنا طرح کردیم و در ادامه آن به معرفی برخی افرادی پرداختیم که ازدواج با آن ها صحیح نیست و توسط هیچ مشاوری توصیه نمی شود.
اگر خاطرتان باشد در هفته گذشته بررسی کردیم که چرا ازدواج با افراد معتاد و خشمگین مناسب نیست و این هفته نیز برخی دیگر از افرادی را که برای ازدواج مناسب نیستند معرفی می کنیم، البته دلیل آن را نیز خواهیم گفت.
بنویس همسر، بخوان والد!
از جمله افرادی که ازدواج با آن ها صحیح نیست، افرادی هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاری بالغ نشده اند. این افراد از رفتار مسئولانه و سنجیده طفره می روند و شرایطی را فراهم می آورند که همسر آن ها برایشان نقش «والد» را ایفا کند.
چطور بشناسیم:
چند صفت ویژه برای شناسایی این افراد در ادامه ذکر می شود:
الف- توانایی نداشتن در پذیرش مسئولیت های مالی و حل مشکلات اقتصادی
ب- غیر قابل اعتماد بودن
ج- بی هدفی و بی انگیزگی
چرا؟: حال سوال این است که چرا این افراد برای ازدواج مناسب نیستند.
باید گفت که این افراد نسبت به بخش اقتصادی زندگی خود بی توجه هستند و درباره آن کوتاهی می کنند به این دلیل که نمی خواهند بزرگ شوند و مسئولیت زندگی را به دست بگیرند. همچنین از فردی که هنوز کودک مانده است انتظار نمی رود که به حرف هایش عمل کند و از رسم و رسومات اجتماعی به طور کامل باخبر باشد. وقتی یک فرد می خواهد ازدواج کند از او انتظار می رود که مسئولیت پذیر و وظیفه شناس باشد تا بتوان به او اعتماد کرد. فردی که هنوز از لحاظ فکری و اخلاقی بالغ نشده است برای زندگی نه هدف خاصی دارد و نه انگیزه ویژه ای. او باری به هر جهت زندگی را خواهد گذراند و بار زندگی را بر دوش همسرش خواهد گذاشت.
«نه» به آن هایی که می خواهند پادشاهی کنند!
«افرادی که دیگران را کنترل می کنند»؛ این افراد نیز چندان گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند، آن ها درست مقابل افرادی هستند که مسئولیت زندگی خود را بر عهده نمی گیرند. افرادی که دیگران را کنترل می کنند می خواهند همه تصمیم ها را خودشان بگیرند، هرگز درخواست کمک نمی کنند و به دیگران امر و نهی می کنند که چه کار بکنند و چه کار نکنند، آن ها برای دیگران تعیین تکلیف می کنند چرا که می خواهند کنترل همه چیز در دست خودشان باشد و هر کاری خواهند کرد تا مبادا احساس کنند که چیزی تحت تسلط و کنترل آن ها نیست.
چطور بشناسیم: این افراد از لحاظ عاطفی محدود و بسته هستند آن ها به سادگی احساسات و عواطف خود را بروز نمی دهند، بسیار حسودند، به راحتی وقتی چیزی مطابق میل آن ها نیست عصبانی می شوند، معمولا دارای عادت های وسواسی هستند و اصلا خوش ندارند که کسی برای آن ها تعیین تکلیف کند.
چرا؟ : افراد کنترل کننده معمولا کمتر برای درمان اقدام می کنند چرا که در طی درمان احساس غلط تسلط مشاور آن ها را رنج می دهد و نمی توانند کنترل درمانگر را بر زندگی خود بپذیرند، چنین افرادی مطمئنا تسلط و کنترل همسر را در زندگی نمی پذیرند. لازم است که همه چیز در کنترل آن ها باشد. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند.
ازدواج با چنین افرادی به معنای پذیرش سلطه و کنترل آن ها بر زندگی است.البته این افراد معمولا والدینی سلطه جو و انتقادگر نیز می شوند.
زندگی زیر سقف بی احساس ها
دسته دیگر از افرادی که ازدواج با آن ها توصیه نمی شود، افرادی هستند که نمی توانند احساسات خود را بروز دهند. این افراد هرگونه عاطفه و احساسی را مسخره می کنند و بیان احساسات را کاری عبث و بیهوده می دانند. این افراد به راحتی می توانند زندگی مشترک را با مشکل مواجه کنند.
همانطور که می دانید بخش عمده ازدواج ارتباط عاطفی است و افرادی که نمی توانند عواطف خود را بروز دهند زندگی مشترک شان دچار اختلال می شود.
چطور بشناسیم: این افراد نمی توانند احساسات و عواطف خود را نشان دهند و نمی توانند یا نمی خواهند درباره احساسات خود صحبت کنند.
چرا؟: چنان چه فردی نتواند احساسات خود را با شما در میان گذارد رابطه با او سطحی و در نهایت مایوس کننده خواهد شد. این حق مسلم ماست که از همسر خود انتظار داشته باشیم که احساسات و عواطف اصلی و بنیادین نظیر شادی، غم، یأس و عشق خود را بروز دهد. چنانچه او این توانمندی را نداشته باشد زندگی را به مسیر دشواری هدایت خواهد کرد. وقتی همسر ما از احساسات خود حرف نمی زند به این معنی است که رابطه ای وجود ندارد. تنها چیزی که در زندگی با این افراد وجود دارد یک قرار داد زندگی مشترک است نه یک ارتباط.
ازدواج با یک شکست خورده!
ازدواج با فردی که شکست عشقی را تجربه کرده است و هنوز نتوانسته روح و روان خود را التیام دهد نیز از جمله مواردی است که از سوی کارشناسان و مشاوران توصیه نمی شود؛ چرا که چنین ازدواجی یأس آور است و موجب دلشکستگی خواهد بود.
چطور بشناسیم : این افراد ممکن است هنوز علاقه و یا خشم و انزجار شدیدی نسبت به معشوق قبلی خود در دل داشته باشند، ممکن است هنوز به خاطر ارتباط پیشین خود احساس گناه کنند و خود را مسئول بدانند و یا هنوز رنجش خاطر و آزار و اذیتی را که از رابطه قبلی دیده اند فراموش نکرده باشند و در شوک روحی به سر ببرند.
چرا؟ : هر چه قدر خشم و عصبانیت بیشتری از گذشته در دل مانده باشد به همان میزان توانایی فرد برای عشق ورزیدن در روابط فعلی کاهش پیدا می کند. البته برخی وسوسه می شوند که با این افراد ازدواج کنند تا آن ها را نجات دهند، غافل از این که التیام این افراد به زمان و کمک تخصصی نیاز دارد. اگر کسی تا به این حد آسیب دیده است باید به او وقت داد تا خود را به کمک مشاور متخصص التیام دهد.
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
آشنایی قبل از خواستگاری رابطهای بدون تعهد، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو است. روابط حاکم در این نوع آشناییها اغلب رویایی، فانتزی و براساس احساسات و هیجانات عاطفی دختر و پسر شکل میگیرد و هرچند که برای دو جنس مخالف دلنشین و شیرین است، اما مبتنی بر واقعیت نبوده و کاذب است. در این روابط، عشقی مجازی حکمفرماست که واقعیت خارجی ندارد.
تا چندی پیش، روال بر این بود. دختر و پسری که به اصطلاح دمبخت بودند و قصد واقعی آنها ازدواج و تشکیل خانواده بود از طریق والدین، اقوام، آشنایان یا همسایگان به یکدیگر معرفی میشدند. پس از تماسی تلفنی با خانواده دختر و طرح چند سوال کلیدی در مورد سن، تحصیلات، طبقه فرهنگی، عقاید و... قرار جلسه اول گذاشته میشد.
طی جلسه اول آشنایی که خواستگاری نام میگرفت، دختر و پسر یکدیگر را میدیدند و پس از توافق اولیه با نظارت والدین مراحل آشنایی با ضوابط خاصی انجام میگرفت، اما در جامعه کنونی ما تعدادی از ازدواجهای نسل جوان بر پایه آشنایی قبل از خواستگاری شکل میگیرد و خیلیها این نوع آشنایی را ملاکی برای انتخاب همسر ایدهآل خود میدانند، اما سوال اینجاست آشنایی قبل از ازدواج تا چه حد تضمینکننده یک زندگی مشترک موفق خواهد بود و چه حد و مرزهایی باید در آن رعایت شود؟.
ازدواج در سه مرحله شکل میگیرد:
آشنایی، نامزدی و عقد.
به طور معمول و سنتی آشنایی از طریق خواستگاری آغاز میشود. در این روش پدر، مادر یا خواهر پسری که قصد ازدواج دارد با توجه به خصوصیات خانوادگی، اخلاقی، فرهنگی، مذهبی و... دختری را انتخاب میکنند. البته این انتخاب با نظر و موافقت پسر همراه است و اغلب این نوع خواستگاریها به ازدواجی موفق ختم میشود.
آشنایی بیضابطه، رابطهای بیسمت و سو
حالا اگر این آشنایی از طریق خود پسر یا دختر، قبل از مراسم خواستگاری صورت گیرد نهتنها صحیح و پسندیده نیست، بلکه در اغلب موارد مفید و موفق هم نخواهد بود.
آشنایی قبل از خواستگاری رابطهای بدون تعهد، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو است. روابط حاکم در این نوع آشناییها اغلب رویایی، فانتزی و براساس احساسات و هیجانات عاطفی دختر و پسر شکل میگیرد و هرچند که برای دو جنس مخالف دلنشین و شیرین است، اما مبتنی بر واقعیت نبوده و کاذب است. در این روابط، عشقی مجازی حکمفرماست که واقعیت خارجی ندارد.در این نوع آشناییها اغلب پسرها قصد ازدواج نداشته و معمولا از دادن تعهد ازدواج طفره میروند. این افراد بیشتر به فکر کامروایی خود هستند و برای رسیدن به آن آشنایی را طولانی کرده و نمیگذارند رابطه از آشنایی فراتر رود. اگر این نوع آشناییها به ازدواج ختم شود اغلب ناموفق بوده و با طلاق به شکست منتهی میشود.
آشنایی با ضابطه، دوران شناخت اولیه
پس از خواستگاری، دوران آشنایی شروع میشود. این دوران بنا به گفته بهشتی، نباید از سه یا چهار جلسه بیشتر به طول انجامد. طی این جلسات دختر و پسر و خانوادههایشان تا حدودی با لایههای سطحی شخصیت یکدیگر آشنا میشوند. این آشنایی نوعی شناخت اولیه و پیشزمینه دوران نامزدی است. این دوران اگرچه به قصد ازدواج شروع میشود اما به این معنی نیست که الزاما به وعده ازدواج و نامزدی ختم شود. چراکه گاهی در همین چند جلسه خانوادهها پی به حقایقی برده و حاضر به ادامه این رابطه نیستند بنابراین آشنایی بین دختر و پسر باید ارتباطی هدفدار و با اطلاع خانوادهها باشد. طبق احکام شرعی دختر و پسر در این دوران میتوانند برای یکبار بدون حجاب ضروری به مشاهده اندام و ظواهر یکدیگر پرداخته تا نداشتن آگاهی در این مورد، منجر به نارضایتی زوجین در آینده نشود. شناختهای عمیقی که در دوران نامزدی تجربه میشود برای دختر و پسر این فرصت و امکان را فراهم میکند که اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یکدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یکدیگر، وعده ازدواج را منتفی کنند
نامزدی، آشنایی را عمیقتر میکند
زمانی که دختر و پسر در چارچوب خانواده قدری باهم آشنا و مصمم به ازدواج شدند دوران نامزدی شروع میشود. دوران نامزدی با وعده ازدواج شروع و با عقد به پایان میرسد و حداقل خانواده دختر و پسر از آن آگاه هستند. در این دوران تعهد افراد به یکدیگر زیادتر، ارتباطات بیشتر و شناختها عمیقتر شده و افراد خانواده، فامیل و دوستان در این رابطه وارد میشوند.
در این دوره میتوانیم با نمونهای از زندگی مشترک و آینده خود روبهرو شویم و درستی و نادرستی تصورات و ذهنیات خود را از یکدیگر اصلاح کنیم. به طور میانگین چهار تا شش ماه فرصت مناسبی است که دختر و پسر و خانوادههایشان باهم آشنا شوند.
این دوران نباید طولانی شود، چراکه یا موجب وابستگی کاذب و غیرمنطقی شده یا اغلب موجب دلزدگی میگردد بنابراین اگر خانوادهها در این مدت شش ماه متوجه شدید نظرها و اعتقاداتشان از هم دور است باید هرچه زودتر قبل از هرگونه وابستگی عاطفی بین دختر و پسر به این دوران خاتمه دهند.
برخی افراد بر این باورند که شش ماه فرصت بسیار کوتاهی برای شناخت شخصیت واقعی افراد است، اما روانشناسان میگویند: چه تضمینی وجود دارد که پس از یک سال یا بیشتر شناخت طرفین از هم کامل شود. گاهی گذر زمان چیزی را عوض نکرده و فقط وابستگی عاطفی کاذب به وجود میآورد. نوعی وابستگی که موجب نادیده گرفتن تضادها و تفاوتهای شخصیتی دو طرف خواهد شد.
ترس از نامزدی ممنوع
برخی خانوادهها با این عقیده که چون نامزدی رسمیت ندارد و ممکن است پسر، دختر را رها کند یا اسم روی دختر بماند، دوران نامزدی را به بعد از عقد رسمی موکول کرده و این دوران را درفاصله بین عقد و عروسی قرار میدهند، اما شناختی که در دوره آشنایی، نامزدی یا عقد به دست میآید با یکدیگر متفاوت بوده و باید برای داشتن یک ازدواج موفق هرکدام از این مراحل را در مدت زمان توصیه شده طی کرد.
در واقع شناختهای عمیقی که در دوران نامزدی تجربه میشود برای دختر و پسر این فرصت و امکان را فراهم میکند که اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یکدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یکدیگر، وعده ازدواج را منتفی کنند. نامزدی یک فرصت است و نباید از این فرصت ترسید. هزینههای عاطفی، اقتصادی و اجتماعی جدایی در نامزدی بسیار کمتر از جدایی پس از عقد است.
حدود نظارت در دوران نامزدی
دوران نامزدی باید با نظارت همان افرادی که از نامزدی باخبرند یعنی پدر و مادر دو طرف صورت گیرد. مهمترین حریم نامزدی رابطه جنسی است که اگر برقرار شود فضای نامزدی از حالت طبیعی خارج و جدایی سخت میشود. در این دوران نباید هیچگونه ارتباط جسمانی و پنهانی برقرار شود. در دوران نامزدی دختر و پسر تحت نظر و با توافق خانوادهها با حفظ ادب و مراعات ارزشهای اخلاقی میتوانند با خانوادههای یکدیگر رفت و آمد کرده و در حد و مرز مشخصی با هم صحبت کنند یا بیرون بروند تا یکدیگر را بشناسند.
در این دوران به جای ایجاد روابط احساسی و هیجانی باید به تحلیل ملاکهای اصلی زندگی پرداخت و از نظرات یکدیگر باخبر شد.
از مشاور ازدواج کمک بگیرید
مشاوره با کارشناسان دینی، دختر و پسر را به وظایف شرعی خود در قبال همسر و فرزند در طول زندگی مشترک آگاه می کند و شرکت در کلاسهای آموزشی ازدواج میتواند زوجین را در برقراری یک ارتباط عاطفی و روابط صحیح زناشویی هدایت کند.
گفتوگو در مورد سنجش میزان تمایلات جنسی در دوران نامزدی به منظور جلوگیری از نارضایتی جنسی پس از ازدواج نهتنها جایز نیست، بلکه ملاک درستی برای سنجش تمایلات نخواهد بود. دختر و پسری که هنوز وارد زندگی زناشویی نشدهاند و تجربه و شناخت کاملی از تمایلات جسمی، جنسی و عاطفی خود ندارند، نمیتوانند در مورد میزان یا شدت این نوع تمایلات تصمیمگیری کنند. در این زمینه مراجعه به کلاسهای آموزشی و مشاوران خانواده کارساز خواهد بود.
کلمات کلیدی: آشنایی،ازدواج،نامزدی،دوستی،دختر،پسر
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت