وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
http://maktoobshop.com/
نخستین سال های زندگی مشترک از اهمیت بسیاری برخوردار است و از نظر من، سه سال اول زندگی مشترک بسیار با اهمیت تر از بقیه آن است و در این میان، سال اول زندگی، از اهمیت بالاتری برخوردار است.
اگر شما هم تازه ازدواج کردهاید، بخوانید!
نخستین سال های زندگی مشترک از اهمیت بسیاری برخوردار است و از نظر من، سه سال اول زندگی مشترک بسیار با اهمیت تر از بقیه آن است و در این میان، سال اول زندگی، از اهمیت بالاتری برخوردار است.
شغل زن
همان طور که کتابم را ورق می زنم، خاطرات تلخ ابتدای زندگی مشترک مان در ذهنم تداعی می شود که با وجود تلخی، به یک فعالیت مثبت و شیرین، یعنی تالیف و چاپ این کتاب منجر شد. من در رشته پزشکی تحصیل کردم و از روزی که تحصیلاتم تمام شد، تمام وقت درگیر کار بیمارستان، درمان و مطب شدم. در ابتدای زندگی مشترک مان، همسرم با کارم مشکلی نداشت، ولی هر چه کارم بیشتر می شد، همسرم بیشتر به صورت مستقیم یا غیر مستقیم نارضایتی خود را از کار من بروز می داد و به اصطلاح، غُر می زد!
تا اینکه بعد از یک سال، همسرم علناً و به طور کامل با کار من به مخالفت پرداخت. چیزی که همسرم دائم تکرار می کرد و برای من قابل قبول نبود، این بود که می گفت: «من که مهندسم و کار و بارم خوب است؛ دیگر نمی خواهم کار کنی، لطفاً بنشین در خانه. من دوست ندارم زنم فقط متعلق به اجتماع باشد. اگر نمی توانی کارت را تعطیل کنی، بهتر است از هم جدا شویم!»
این اولین زنگ خطر زندگی من بود. برای رهایی از این مشکل یک مشاور خوب پیدا کردم. من و همسرم با او مشورت کردیم و بعد از چند جلسه مشاوره، به نتیجه ای رسیدیم که هر دوی ما در مورد آن وحدت نظر داشتیم؛ برای اینکه من بتوانم از دانش پزشکی خودم استفاده کنم و در عین حال مراقب زندگی و در عین حال مراقب زندگی و خانواده خود نیز باشم، کارم را کمتر کردم؛ به طوری که بتوانم بیشتر در خانه باشم و به زندگی ام بیشتر رسیدگی کنم و به جای تعطیل کارم، آن را تعدیل کنم! لذا کارم را از تمام وقت به پاره وقت تبدیل کردم و رفتن به مطب را نیز، به دو روز در هفته (و آن هم فقط عطرها) رساندم. همچنین به پیشنهاد مشاورمان، در منزل علاوه بر انجام وظایف همسرداری، تالیف کتابی را هم شروع کردم که محتوای آن، توصیه های ساده پزشکی برای خانواده ها بود (که اکنون پیش رویم است) و اولین تحقیق و تالیف خانگی من به شمار می آید. اکنون از آن ماجرا یک سال گذشته است. اگر چه من با تعدیل شغلم، از یک سری مواهب مادی گذشتم، ولی راستش را بخواهید با این روش، علاوه بر اینکه محبت همسرم را به دست آورده ام، آرامش و نشاط بسیاری نیز در وجود خودم و همسرم به وجود آمده است. ما اکنون نسبت به سابق، بیشتر احساس خوشبختی می کنیم!
مهمترین شغل دنیا
شغل زنان متاهل مهمترین شغل دنیاست؛ حتی اگر در خانه باشند و فرزندی هم نداشته باشند. اثبات این مطلب کار خیلی سختی نیست، زیرا همواره مردان بزرگ دنیا، همسری عاشق در کنار خود داشته اند؛ دلیل اینکه نگفتم مردان موفق، این است که موفقیت و رسیدن به اهداف والا، همواره مساوی با عزت و بزرگی نیست.
مردانی که هم در عرصه کار و تلاش اجتماعی موفق اند و هم در روابط عاطفی و خانوادگی، مردان بزرگی هستند که همیشه در دل ها ماندگار می شوند و تاریخ از آنها یاد خواهد کرد. پزشک، معلم، پرستار، مادر، پدر، همسر و یا دایه، از آنجا که همگی در ابتدای امر با روح و جان مردم تماس دارند، باید دلسوز، فداکار و مهربان باشند و تنها به حفظ جان و رشد روح و روان انسان بیندیشند. دلسوزی و فداکاری، اصل و اساس و محور کارها و وظایف آنهاست؛ اگر غیر از این باشند، فقط می توانند تاجر یا دلال باشند! همسران، کسانی هستند که با عشق ورزی نسبت به یکدیگر، باعث زنده شدن دوباره روح و جان هم می شوند و در این میان، زن در عشق ورزیدن قدرتی بس شگرف دارد که موهبتی خدادادی است و مردان چنین قدرت و توانی ندارند. مردان بزرگ جهان، همسرانی عاشق داشته یا دارند.
عشق ورزی شغل مهمی است و نیاز به مدیریت و تمرکز بسیاری دارد. زنانی که غیر از شغل بسیار باارزش عشق ورزی، شغل اجتماعی دیگری هم دارند، در واقع دو شغله هستند. تصمیم گیری راجع به اینکه آیا قادرند در هر دو زمینه موفق باشند یا نه را به قضاوت شما می سپاریم.
سه سال اول
نخستین سال های زندگی مشترک از اهمیت بسیاری برخوردار است و از نظر من، سه سال اول زندگی مشترک بسیار با اهمیت تر از بقیه آن است و در این میان، سال اول زندگی، از اهمیت بالاتری برخوردار است. برای درست گذراندن این سه سال، باید به نکات ویژه ای توجه کرد که یکی از این موارد موضوع اشتغال خانم ها است که بیشتر به سال اول زندگی مربوط می شود. در هر کاری همیشه مراحل آغازین آن اهمیت ویژه ای دارد؛ شروع پوشیدن لباس نو، خوردن میوه نوبرانه و تازه، تولد و آغاز زندگی، آغاز سال نو، آغاز شغل و کسب و کار، آغاز دوستی، آغاز سال تحصیلی، آغاز زندگی زناشویی و غیره.
معمولاً آغاز هر کاری حساسیت های خاصی دارد و حتی کالاهایی که از نظر فنی دقیق هستند، به اصطلاح احتیاج به آب بندی دارند و برای شروع، باید با آنها مدارا کرد و احتیاط های لازم فنی را در استفاده از آنها در نظر گرفت. خانم محترم، شما قدرت خدادادی عظیمی در عشق ورزی به همسرتان دارید و این تخصص فطری شماست و از ابتدای ازدواج، به این کار مهم و خطیر شاغل هستید. در صورت امکان سعی کنید در این دوران، به شغل دیگری فکر نکنید و حداقل در یک سال یا سه سال اول زندگی، یعنی در ابتدا و آغاز زندگی مشترک خود، فقط به عشق ورزی نسبت به همسر خود در خانه بپردازید و بلافاصله خود را دو شغله نکنید.
عشق ورزی کار ساده ای نیست. اگر قبل از ازدواج شاغل بوده اید و همسرتان شما را در این کار همراهی می کند، کار خود را تعدیل کنید تا بتوانید بیشتر به عشق ورزی در خانه بپردازید و اگر هنوز شاغل نیستید، سعی کنید خود را دو شغله نکنید. باور کنید که عشق ورزی نسبت به همسر، کُلفَتی نیست؛ عشق ورزی یعنی هر روز توان، نشاط و شادابی خود را برای هدیه دادن نگاه مهربان و نافذ به همسرتان، متمرکزتر و بیشتر کنید.
این نگاه مانند انرژی خورشیدی در وجود مرد ذخیره می شود و موتور فکر و روح او را شارژ می کند. مردان بزرگ با همین نگاه دلسوزانه و نافذ، بزرگ و با عظمت شده اند و عظمت واقعی آنها، حاصل عشق ورزی همسرشان است. دو شغله شدن شما در ابتدای زندگی ممکن است از قدرت عشق ورزی شما بکاهد و زندگی شما را متزلزل و ناپایدار سازد. در اینجا شما را به مطالعه متن زیر دعوت می کنیم و قضاوت را به شما می سپارم.
بازگشت به خانه
مقاله ای که با عنوان «بازگشت زنان به خانه» در مجله انگلیسی زبان «ملت و جهان» در هندوستان چاپ شده است، تمایل و رویکرد جهانی زنان به بازگشت از محیط کار و مشاغل مختلف به خانه و خانواده و تربیت فرزندان را بررسی می کند. در این مقاله آمده است که پیدایش عقیده تساوی زنان با مردان، مسئله ای تصادفی نبود و ریشه آن را باید در اروپای قرن شانزدهم میلادی جستجو کرد؛ یعنی هنگامی که زنان تحت ستم و استثمار بودند و هیچ گونه حقی در جامعه نداشتند؛ روزگاری که زنان چیزی به ارث نمی بردند،میگناir به آنها اجازه داده نمی شد تا بعد از بیوه شدن، ازدواج مجدد داشته باشند و به دیده حقارت و به عنوان مانع رسیدن به معنویت به آنها می نگریستند. در آن هنگام، زنان علیه کسانی که بر آنها ستم می کردند، قیام نمودند و خواهان حقوق مساوی با آنان شدند. این بیداری رفته رفته به یک نهضت تبدیل شد و چند قرن بعد، اوضاع و شرایط دوران جنگ جهانی دوم، سرعت این نهضت را بیشتر کرد. اما مسئله طرفداری از حقوق زنان، نتوانست راه حل کاملی برای زنان باشد؛ چنانچه پس از آزادی و رهایی از قیدوبندهای گذشته، علاوه بر اینکه مشکلات شان حل نشده باقی ماند، گرفتاری های آنها نیز بیشتر شد و در پی آن، امروز دنیا شاهد دومین دور بیداری و اگاهی زنان است. این بار آنها در حال بازگشت به جایگاه حقیقی خود، یعنی خانه هستند و می خواهند به شغل اصلی خود که تربیت فرزندان و عشق ورزی در خانواده است، برگردند. خانم سوروچی کاپور، مدیر یک موسسه مهم بین المللی آگهی های تجاری که اخیراً شغل خود را رها کرده است، می گوید: «خدا را شکر که دوران ارتجاعی و پر از شکنجه طرفداری از برابری زنان به سرآمده است، زیرا اکنون مجبور نیستیم کارهایی را که مردها انجام می دهند، انجام دهیم تا واجد شرایط زن آزاده شویم.» بیشترین ارزش در نظر وی، هویت زن بودن است.
خانم دیگری به نام واگا تادِب نیز معتقد است: «زندگی زنان صرفاً به دلیل اشتغال شان ارزش پیدا نمی کند.» وی که شغلش را رها کرده، معتقد است که در منزل بودن به وی غنا می بخشد. در واقع هماهنگی اجتماعی زمانی تحقق می یابد که مرد و زن، به وظایف خود به خوبی عمل کنند و به یقین، لذت هماهنگی، بالاتر از هر لذت دیگری است و کلام آخر این مقاله این است: «قلب من، در خانه بمان و استراحت کن، زیرا قلب های حافظ خانواده، خوشبخت ترین هستند.»
نتیجه:
خواننده محترم، ما نیز حضور زنان موثر در عرصه رشد و تعالی اجتماعی را ارج می نهیم و منظور ما از بیان مطالب فوق، این نیست که همه زنان باید از فردا دست از شغل خود بکشند و به خانه برگردند. ما تنها خواستیم یادآوری کنیم که نباید از ابتدای زندگی مشترک، خانه را یک محیط خسته کننده و کسالت آور بدانیم. ما باید نگاه خود را به شغل مهم عشق ورزی در خانه، تغییر دهیم و با روش های عاشقانه، آن را با طراوت تر و سازنده تر کنیم؛ در آن صورت است که خانواده ای با عظمت و بزرگ خواهیم داشت.
کلمات کلیدی: ازدواج،زندگی مشترک