(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

مشکلات عقد طولانی مدت



طولانی شدن دوران عقد در کنار همه خطراتی که دارد، یک زنگ خطر خیلی ویژه را برای زوج های جوان به صدا در می آورد. شما فکر می کنید نسبت به یکدیگر سرد شده اید و همین عامل قهر و آشتی های پی در پی می شود.

مشاوران ازدواج می گویند بهترین طول مدت دوران عقد شش ماه تا یک سال است. فلسفه دوران عقد آشنایی بیشتر زوجین با یکدیگر و رسیدن به این قطعیت است که: "ما می خواهیم با هم زندگی کنیم." دوران عقد به دلیل یک جا زندگی نکردن زوجین، نداشتن حریم خصوصی و رفت و آمدهای همیشگی، دورانی پر از فشار روانی و تنش است. هرچه این دوره طولانی تر شود فشارهای خانواده ها و امکان ایجاد اختلاف و بحث و مشاجره بیشتر می شود. به طور معمول 3 سال برای دوره عقد زمان زیادی است. ممکن است در این دوره، خانواده شما یا همسرتان کم کم خسته شوند و این خستگی را در قالب تغییر رفتارهایی نشان دهند که طبیعتا این فشارها از سوی شما یا همسرتان به دیگری منتقل و سبب کوک شدن ساز یک بحث و مشاجره می شود. از سوی دیگر برخی تعامل های سازنده و اتفاق های مثبت، پس از ازدواج و فقط پس از انتقال به خانه جدید برای زوجین رخ می دهد. پس نوشداروی مشکل شما انتقال هرچه سریع تر به خانه خودتان است.اما تا زمانی که امکان این امر خیر میسر شود، توصیه های زیر به شما در بهبود روابط کمک می کند .



از کلیدهای ارتباطی استفاده کنید نه از قفل ها! به این مثال توجه کنید:

 

قفل ها:
تو نسبت به من بی توجه شدی!
تو دیگر مرا دوست نداری!
تو بلد نیستی با یک خانم چه طور رفتار کنی!

 

کلید ها:
من به توجه تو نیاز داشتم و احساس کردم به من توجه نداری!
من به محبت بیشتر تو نیاز دارم!
من به این که به من بگویی دوستم داری نیاز دارم! دلم می خواهد با من این طوری صحبت کنی!
من دوست دارم با من این طوری رفتار کنی!


قفل ها و کلیدها هردو یک مطلب را بیان می کنند اما به شیوه ای متفاوت. در واقع هر قفلی یک کلید دارد و هر کلیدی یک قفل که می توان شکل هرکدام را از دیگری دریافت. وقتی که شما درباره موضوعی از همسرتان انتقاد می کنید، وقتی قضاوت یا ادراک تان نسبت به وی را بیان می کنید، وقتی شما چیزی را به همسرتان گوشزد می کنید، شما در حال استفاده از قفل ها هستید و مطمئن باشید فضای گفت وگوی شما و همسرتان بسته و بسته تر خواهد شد و سرانجام به بحث و مشاجره خواهد انجامید.اما کلید ها فضای گفت وگو را، هرچند غمگین یا منفی باشد، به سوی باز شدن و یافتن راه حل پیش می برد. وقتی شما از احساس و انتظارات تان صحبت و بیان می کنید به چه چیزهایی نیاز دارید، هم به خاطر بیان احساس تان سبک و راحت می شوید و هم به همسرتان نشان می دهید که چه کار باید بکند.

در صورتی که قفل ها به وی نمی گوید که چه کار باید بکند. هربار که شما از کلیدها استفاده کنید قدمی هم در راه صمیمی تر شدن برداشته اید.نکته مهم این که تغییر الگوی ارتباطی زن و مرد به راحتی و به سرعت امکان پذیر نیست. زن و مرد بعد از مدتی به الگوی ارتباطی قبلی خود، چه مناسب باشد و چه نامناسب، عادت می کنند. تغییر الگوی ارتباطی و استفاده از کلید ها مستلزم کوشش و گذشت زمان است.

ازدواج موقت آسان برای پسرها و دخترها با ذکر احکام آن

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


اختلاف در دائم و موقت بود عقد

۱- چنانچه مجری صیغه نکاح بگوید که صیغه نکاح را منقطع خوانده ام – مثلا به مدت سه سال – ولی زن بگوید دائم خوانده و دایمی بوده ، آیا می توان در صورتی که مجری صیغه یک روحانی و اما جماعت موجه باشد قول وی را حجت دانست و حکم انقطاع بر آن جاری کرد ، یا آنکه باید طبق  (( اختلاف در باب دوام و انقطاع )) عمل کرد ؟

استفتاء آیت الله العظمی امام خمینی ( ره )

قول مجری صیغه حجت نیست ، مگر موجب اطمینان شود .

۲- زنی به زید اجازه داده که او را به عقد دائمی در آورد و زید آن زن را به عقد انقطاعی به مدت پنج سال و یا ده سال صیغه کرد و به آن زن هم تذکر نداد و چند اولاد هم از ایشان به دنیا آمد و پس از مدتی به زن مزبور گوشزد کرد که من تو را به عقد انقطاع در آوردم ولی زن گفت من راضی نیستم در این صورت این عقد انقطاعی صحیح است یا نه و آن اولاد از پدر و مادرش ارث می برند یا نه ؟

استفتاء آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی ( ره )

عقد مرقوم صحیح نیست و اولادی که پیدا کرده اند از پدر ارث نمی برد و پدر از آنها ارث نمی برد ولی توارث بین آنها و مادرشان ثابت است و بعدا می توانند عقد دائم یا منقطع بنمایند . و اگر پدر گمان می کرد که این عقد صحیح است بین پدر و پسر هم توارث ثابت است .

۳- اگر عقدی واقع شده باشد اما اکنون زن مدعی دوام و مرد مدعی انقطاع است ، این عقد از لحاظ شرعی چه حمی دارد ؟

استفتاء آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی

این عقد در حکم انقطاع است و باید مادام که مدت عقد انقطاع وجود دارد احکام زوجیت اجرا شود و احتیاط مستحب آن است که در پایان مدت ، صیغه طلاق را نیز جاری کنند .

بطلان ازدواج موقت بدون تعیین اجرت

۱- کسی زنی را متعه کرده ولی اجرت قرار نداده و شخصی هم که مجری صیغه بوده متوجه نشده که بدون اجرت عقد را جاری کرده و بعد از عقد مزبور امر زناشویی هم انجام شده در این صورت عقد صحیح است یا باطل و باید عده نگه دارد یا نه و اگر شخصی او را متعه نموده و مجددا بخواهد به نکاح دائم او را بگیرد باید عده نگه بدارد یا لازم نیست ؟

استفتاء آیت الله العظمی گلپایگانی ( ره )

در فرض مساله عقد باطل است و اگر با جهل به مساله دخول واقع شده وطی به شبهه است و عده دارد و لکن برای خود واطی به شبهه عده ندارد و می تواند او را به عقد در آورد .

بطلان عقد ازدواج در صورت عمل زوج بر خلاف مورد وکالت

۱-زنی مردی را جهت اجرای صیغه عقد موقت وکیل نموده ؛ ولی مرد صیغه عقد دائم را اجرا می کند و به زن هم نمی گوید مگر بعد از مدتی زندگی کردن ، آیا این عقد صحیح است یا خیر ؟

استفتاء ایت الله العظمی امام خمینی ( ره )

عقد فضولی است ، اگر زن اجازه کند صحیح و الا صحیح نیست و با هم محرم نیستند .

۲- قصد نیت زوجین عقد غیر دائم بوده و زوجه هم حاضر و راضی به عقد دائم نبوده و صیغه عقد به عنوان غیر دائم اجرا شده است ، چون زوجین جاهل به مساله بوده اند مدت و مهر را معین نکرده اند . مرد گفته من تو را صیغه خود کرده ا و تو از امروز زن من هستی ، بعد از مدتی زن سوال کرده که من تا چه زمانی صیغه تو هستم ؟ مرد جواب داده : عمری ، و زن هم راضی به صیغه دائم نیست در این صورت حکم مسئله چیست ؟

استفتاء آیت الله صافی گلپایگانی

در فرض سوال ، عقدی که واقع شده است باطل بوده چون مرد بر خلاف مورد وکالت عمل نموده ولی اگر هر دو جاهل بوده اند گناهی نکرده اند و نزدیکی آنها وطی به شبهه بوده لکن به یکدیگر محرم نیستند ، فقط زن باید عده وطی به شبهه نگهدارد که مانند عده طلاق است و مبداء آن بنابر احتیاط از زمان برطرف شدن شبهه است و این در صورتی است که زن حامله نشده باشد و الا انقضاء عده به وضع حمل است مگر اینکه مدت باقی مانده برای وضع حمل کمتر از مقدار عده طلاق باشد در این صورت باید به مقدار عده طلاق عده نگهدارد و اگر زن یائسه است عده ندارد و اگر نزع در صورت مساله مرافعه شرعیه لازم است مع ذلک چنانچه قبلا جواب داده شد تجدید عقد به صورت دائم یا موقت یا طلاق و نگهداشتن عده موافق با احتیاط است.


مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی

معانی و محتویات سفره عـقد باستانی ایران

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


یه سفره رنگین، یه سفره خوش آب و رنگ، سفره ای که برای شروع یک زندگی مشترک تنها یکبار پهن می شود. سفره ای

یادگار از دوران باستان و آیین زرتشت و در این حین که بسیار پرمعنا هم است.


رنگ آمیزی اجزای سفره و نوع چیدمان آنها زینت بخش سفره است. سفره ای به نام سفره عقد، سفره عقد


به گواهی تاریخ، یکی از آداب و رسوم پیشینیان ما بوده که اجزای آن نماد آرزوهای خوب برای یک زندگی مشترک است.

این سفره متناسب با تعداد اجزایش، پر از معناهای ویژه و زیبا است که هرکدام پیامی را به همراه خود دارند


سفره عقد در مراسم عقد پهن می شود و عروس و داماد بر سر آن می نشینند و به خطبه عقد گوش می دهند.

سفره عقد: معمولا شامل پارچه ترمه ای است که به روی یک پارچه سفید پهن می شود و تمامی اجزا بر روی آن قرار می گیرند.



آینه و شمعدان: آینه در بالای سفره، روبه روی عروس و داماد قرار داده می شود تا آنها یکدیگر را در آینه ببینند تا دل هایشان نسبت به هم مانند آینه صاف و زلال باشد و یک جفت شمعدان که در دو طرف آینه قرار می گیرند که شمع های روشن شمعدان ها نمایانگر روشنایی و گرمی پیوند عقد بین عروس و داماد است.


قرآن مجید و جانماز: قرآن مجید نشانه ای از تایید وصلت از سوی خدا و جانماز گواهی برای پایبند بودن عروس و داماد به اصول دینی است.

نبات: به عنوان شیرینی دوران زندگی است و اغلب از نوع زعفران و اعلا در یک ظرف بسیار زیبا و یا در یک ظرف چندطبقه چیدمان می شود و گاهی اوقات از روبان و یا تورهای زیبا برای تزئین آن استفاده می کنند.


نان و پنیر و سبزی: برای برکت زندگی در سفره استفاده می شود و اغلب اوقات در کنار نان، پنیر می گذارند و آن را نشانه وسعت روزی می دانند و سبزی هم نشانه سرسبزی و سلامتی است. امروزه برای ایجاد جلوه زیباتر، نان و پنیر و سبزی را به صورت لقمه های کوچک و با اشکال مختلف تزئین می کنند.


عسل: مراسم عسل در دهان یکدیگر گذاشتند مانند قولی است که عروس و داماد به یکدیگر می دهند تا در آینده مایه شیرین کامی یکدیگر باشند و معمولا عسل را در جامی کوچک می ریزند.


تخم مرغ: نمادی از تولید و تداوم نسل است و تعداد آن بستگی به سلیقه و اعتقادات افراد دارد. تخم مرغ ها به هر نحوی تزئین می شوند (رنگ آمیزی، چسباندن گل چینی و پولک و...) 



سکه: ممکن است از سکه طلا یا سکه هایی با رنگ مجازی طلایی در سفره استفاده شود، بدین معنا که سکه نمادی است برای افزایش رزق و روزی عروس و داماد.


گردو: به علت آنکه درخت گردو از عمر طولانی برخوردار است، نماد افزایش بقای عمر عروس و داماد را به همراه خواهد داشت.


بادام: بادام را به نیت نوه دار شدن بر سر سفره می گذارند که البته آن را یک اعتقاد قدیمی می دانند.

وجود گردو، بادام و فندق را نیز نشان گسترده بودن سفره عقد به علت خوراکی های مقوی الهی می دانند و اعتقاداتی بیان کننده این مساله است که این خوراکی ها باید بدون شکاف باشند تا خللی با نام جدایی در زندگی عروس و داماد پیش نیاید.


سیب سرخ: میوه های رنگینی مانند انار و سیب سرخ یا میوه های دیگر به منزله برخورداری عروس و داماد از همه مواهب رنگارنگ و نعمت های طبیعی خداوند است.


گل: گل نشانی از طراوت و شادابی است و اکثر افراد برای گل آرایی سفره های عقد از رز قرمز که نماد عشق و محبت است استفاده می کنند و گاهی اوقات هم گل های زیبای دیگری در کنار این گل مورد استفاده قرار می گیرد.


حلقه: حلقه عضو رسمی و اولیه یک سفره عقد به حساب می آید که معمولا حلقه عروس و داماد یک شکل هستند و در جعبه ای زیبا قرار می گیرند و در سفر یک جایگاه خاص را به او می دهند که جایگاه آنها را می توان به طرق مختلفی تزئین کرد. حلقه را فقط در انگشت دست چپ می کنند زیرا تنها انگشتی است که یک رگ مستقیم به قلب دارد.



اسپند: البته دود کردن اسپند در منقل کوچک و فانتزی آتش یک افتتاحیه برای نشستن عروس و داماد بر سر سفره عقد است و هدف از آن دور شدن چشم بد و حسود از این وصلت برای تازه عروس و داماد است تا آنها از گزندی در امان باشند. 


کله قند: ساییدن دو کله قند کوچک و هم اندازه به روی تور قند که در بالای سر عروس و داماد گرفته شده نمایانگر باریدن شادی و شیرینی بر سر آنها است. 


قو: همیشه دو قو بر سر سفره عقد ایرانیان دیده می شود. دلیل وجود این پرنده بر سر سفره عقد این است که قو تنها حیوانی است که پس از مرگ جفتش با جفت دیگری هم نشین نمی شود. 

خلاصه یک سفره عقد هست و چندین حرف و حدیث که البته بهتر است بگوییم اعتقادات زیبایی که پشت پرده هر یک از اجزای سفره پنهان شده اند. در خانواده های ایرانی این سفره بیشتر بنا به اعتقاداتش پهن می شود تا زیبایی اش چرا که اعتقادات بسیار شکیل تر از نما هستند. 


اما شما از این جشن دست خالی بر نمی گردید زیرا عروس و داماد به رسم یادگاری تحفه ای ناقابل به شما هدیه می دهند.


 


مقداری نقل رنگی، سکه طلایی رنگ و حتی قندهای مخروطی شکل داخل بسته های کوچک که با تورها و شکوفه های زیبا تزیین شده اند به شما هدیه می دهند. 

امروزه سفره عقد که بیشتر معروف است به خنچه عقد در طرح های گوناگونی در بازار برای فروش عرضه می شوند که در برگیرنده مدل های کلاسیک، سنتی، مدرن و با قیمت های متفاوت هستند.



 

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


http://maktoobshop.com/

 مراسم عقد و عروسی ایرانیان

مراسم عقد و عروسی ایرانی نهایتا برمی گردد به ایران باستان و آئین زرتشت که معمولا بعد از مراسم شیرینی خوران و آشنائی دو خانواده صورت می گیرد. هزینه مراسم عقد وعروسی به عهده خانواده داماد است و در عوض عروس جهاز به خانه داماد می آورد.

 

مراسم عقدوعروسی



لباسهای عروس و داماد از دیرباز هر دو به رنگ سفید بوده و در این مراسم گل به گردن داشته اند. این رسم آئینی زرتشتی است و هنوز در هند و پاکستان مرسوم است که رنگ سفید سمبل خلوص و پاکی و بیگناهی است.



عقد باید به روی زمین چیده شود و عروس و داماد در پائین سفره می نشینند . عقد درخانه پدر عروس برگزار می شود . عروس زمانی وارد مجلس می شود که تمامی مهمانها آمده باشند و داماد باید در طرف راست عروس بنشیند که این نیز بازمی گردد به آئینی زرتشتی. برای سفره عقد معمولا از یک تکه ترمه قدیمی که نسل اندر نسل به خانواده عروس رسیده استفاده می شود. معمولا ترمه در وسط یک پارچه سفید قرار می گیرد که وسایل عقدبر روی آن چیده می شود.

 

مراسم عقدوعروسی



عقد معمولا عبارتند از


- آئینه بخت و دو شمعدان (که سمبل روشنائی هستند و طبق سنن زرتشتی داماد باید ورود

عروس را از آن آئینه ببیند)



- سینی عاطل و باطل که تشکیل شده است از هفت دانه و ادویه. خشخاش - برنج - سبزی

خوردن - نمک (برای دور کردن چشم شیطان) - رازیانه - چای- کندر (برای دور کردن چشم

شیطان)



- نان سنگک که معمولا با خط خوش بر روی آن می نویسند "مبارک باد" که همراه با سبزی

و پنیر است. (عروس و داماد باید از آن بخورند تا شادی به خانه آنها بیاید)



- یک ظرف انار یا سیب


- تخم مرغ - بادام - فندق


- گلاب


- شاخه نبات (برای شروع زندگی شیرین)


- منقل آتش (برای دور نگهداشتن چشم بد از عروس)


- سکه طلا


- اسپند


- دستمالی سفید بالای سر عروس (دستمالی که معمولا بر روی سر عروس و داماد گرفته می شود و با سوزن و نخ هفت رنگ به نشانه بستن دهان خانواده شوهر دوخته می شود)


- دو عد کله قند


- یک ظرف عسل (به مناسبت شروع زندگی شیرین)


- نقل - باقلوا - توت شکری - نا ن برنجی - نان نخودچی - نان بادامی - سوهان عسلی


- قرآن ( که ابتدا از اوستا بجای آن استفاده می شده)


- جانماز


خطبه عقد در حضور بزرگان خانواده خوانده می شود و بعد از آن حلقه ها رد و بدل می شود و عسل خورده می شود . بعد از آن مهمانان نزدیک خانواده به عروس و داماد جواهرات و سکه های طلا هدیه می دهند.

 

مراسم عقدوعروسی




بعد از آن وارد بخش عروسی می شویم میهانان بیشتری اضافه می شوند و معمولا مراسم رقص در این زمان برگزار می شود . بعد از ان عروس و داماد برای صرف شام می روند ومیهمانان به آنها اضافه می شوند. بعد از صرف شام کیک بریده می شود و عروس و دامادبعد از اتمام مراسم به خانه خودشان می روند.



در حال حاضر برخی عناصر، رسوم و آداب غربی و همچنین پاره ای از سنن قدیمی ایرانی به این مراسم اضافه شده است از قبیل حنا بندان، پاتختی، که مجددا در بین خانواده های

ایرانی خیلی طرفدار پیدا کرده است.



مو و صورت عروس و خانواده ی او، رفتن به ماه عسل، ورود عروس با ماشین تزئین شده باگل، تزئین اتاق عقد همه رسومی است که از آداب غربی به عروسی های کنونی وارد شده است. و تکنولوژی جدید که امکان گرفتن فیلم و ویدئو و دی وی دی را از مراسم می دهد ویکی از بخش های مهم عروسی در حال حاضر می باشد. و نهایتا بعضی از رسوم که ریشه آنهامعلوم نیست از کجاست مثل خاموش کردن شمع در شب عروسی با کفش عروس یا گلبرگ که این نمی تواند رسمی زرتشتی باشد چون بی احترامی به آتش است.



یا نمونه ای دیگر رقصی است که جدیدا در هنگام بریدن کیک عروسی معمولا توسط خواهرعروس یا یکی از نزدیکان وی با چاقو نزیک به محل ایستادن عروس و داماد انجام می شود.


و این رقص آنقدر ادامه پیدا می کند تا بالاخره چاقو به دست عروس و داماد می رسد وکیک عروسی بریده می شود. و همچنین تزئینات اتاق عقد و سفره عقد که تمامی بوسیله سلیقه ای شخصی و خانگی معمولا به مراسم اضافه می شود و در بعضی از موارد ازدکوراتور استفاده می شود و یا بصورت آماده خریداری می شود.

مطالب پیشنهادی

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

نقطه پایان یک رابطه کجاست؟


ابتدای رابطه، وقتی نامزدتان جمله های شما را تمام می کرد لذت می بردید و برایتان بسیار هم جالب بود اما اکنون پس از گذشت هشت هفته، این کار او نه تنها دوست داشتنی نیست که موجب عصبانیت شما هم می شود. 
یا به طور مثال، در طول ماه اول رابطه میان دو نفر با اینکه تلفن های طولانی مدت با هم داشته اید و بیشتر بعد ازظهرها را با هم بیرون بوده اید اما متوجه می شوید که به علایق و گذشته یکدیگر هیچ حس کنجکاوی ندارید. این مساله چندان خوشایند نیست. با خود تصور می کنید، نکند برای او این چیزها اهمیتی ندارد و این رابطه فقط برایش نوعی سرگرمی است؟

باید با نگاه تیزبین و حواس جمع و البته صداقت و انسانیت بررسی کنید، ببینید آیا رابطه ای که فقط دو ماه است آغاز کرده اید ارزش ادامه دادن دارد یا خیر؟ برای این منظور مسایلی هست که باید به آنها توجه کنید:

هنگامی که عادت های عجیب و دوست داشتنی آزار دهنده می شوند ...
گاهی دو طرف رابطه سعی می کنند از مسایلی که تصور می کنند تاحدی آزار دهنده است چشم پوشی کنند زیرا مسایل دیگری میان آنها برقرار است که دوست دارند به رابطه شان ادامه دهند. برخی از مردم اعتقاد دارند اصولا مسایلی که از همان ابتدا کمی آزاردهنده هستند، خصلت های شخصیتی فرد است و گاهی باید آن را نادیده گرفت. اما گاهی پس از گذشت زمانی، آن حس جدید بودن از بین می رود و ایرادها یا نکات منفی افراد برای طرفین آزار دهنده می شود و برای چشم پوشی از ایرادهای یکدیگر هم دلیل خاصی هم پیدا نمی کنند.
مثلا اگر یکی از دو طرف همیشه دیر سرقرار حاضر شود شاید یکی دو ماه اول قابل تحمل باشد اما پس از دو ماه مسلما طرف صدایش در می آید و به این مساله اعتراض می کند.

تعیین نقطه پایان برای رابطه نوعی دوره آزمایشی کاری است
انسان ها با هم دوست می شوند یا ازدواج می کنند تا در کنار هم به کمال برسند. بهترین دوستی، رابطه ای است که موجب رشد روحی و فکری شما بشود. اگر دوست شما نتوانست در همان مدت کوتاهی که در کنار هم هستید آموزه ارزشمندی برای شما داشته باشد باید با احتیاط بیشتری این دوستی را ادامه دهید. سعی کنید به دوره ابتدایی آشنایی خود همچون دوره آزمایشی کاری نگاه کنید.

قرار گذاشتن و بیرون رفتن شما همچون ارسال رزومه برای شرکت مورد نظر است. در طول قرارها می توانید تا اندازه ای طرف مقابل را بشناسید. پس از گذشت دوماه افراد اطلاعات بیشتری از خود در اختیار طرف مقابل قرار می دهند. مثلا در مورد اعتقادات، عقاید، ارزش ها، ارتباط های قبلی، سرگرمی ها، علاقه مندی ها و اهداف او در زندگی اطلاعات کسب می کنید. در این زمان می توانید تصمیم بگیرید آیا رابطه را ادامه دهید یا باید در همین جا به آن پایان ببخشید.

مراقب نشانه های از بین رفتن علاقه باشید
گاهی یک بحث و ناراحتی یک طرفه باعث می شو تا رابطه خاتمه پیدا کند. گاهی هم هر دو طرف علاقه شان کم می شود و این دوران آزمایشی را پایان می بخشند و به آن به چشم تجربه ای در زندگی نگاه می کنند. مثلا مردی که به ادامه دوستی کوتاه مدت خود علاقه ای ندارد سعی می کند خود را درگیر کار نشان دهد تا کمتر با هم تلفنی صحبت کنند. یا شب ها با دوستانش برنامه ریزی می کند تا با طرف مقابل بیرون نرود. با ادامه این کارها مسلما طرف مقابل نیز دلزده و خسته می شود و این رابطه به تدریج از بین می رود.

تصور آینده رمانتیک در کنار یکدیگر
اگر احساس کردید به ادامه رابطه نوپای خود علاقه ای ندارید یا شاهد تفاوت های بسیاری میان خود و طرف مقابل هستید، سوال های زیر را از خود بپرسید و ببینید آیا این  رابطه ارزش ادامه دادن و سرمایه گذاری دارد:

1 - صدای درونی شما در این رابطه چه می گوید؟
هنگامی که در رابطه ای دچار سردرگمی می شوید شاید ساده ترین کار مشورت با دوستان باشد. اما فقط خودتان هستید که می دانید بهترین چیز برای شما چیست. البته نباید صدای قلب خود را با صدای ترس هایتان اشتباه بگیرید (دیگر کسی با این مشخصات پیدا نمی کنی یا تو خیلی دیرپسند و ایرادگیر هستی). برای اینکه تصمیم درست اتخاذ کنید این سوال ها را از خود بپرسید: من از این رابطه چه می خواهم؟ آیا واقعا دوست دارم با این فرد ادامه دهم؟ آیا به او اعتماد دارم؟ آیا از اینکه زمانم را با او صرف کنم خوشحال هستم؟

2 - فقط به رفتارهای طرف مقابل توجه کنید و ببینید ایا صادقانه و از ته دل است؟
چند دقیقه وقت بگذارید و به زمان هایی که با یکدیگر بوده اید، فکر کنید. مانند اینکه فیلمی بی کلام تماشا می کنید. آیا او با بزرگواری و صداقت با شما رفتار می کند؟ آیا مسایلی که با آنها موافقت کرده است را انجام می دهد؟ اگر فردی قابل اعتماد باشد باید حرف و عملش با هم یکی باشد.

3 - در نخستین بحث و دعوای خود، هر دو طرف چگونه آن را مدیریت کرده اید؟
آیا مشکلات را به نحوی که برای هر دو طرف قابل قبول و احترام باشد برطرف کرده اید؟

4 - آیا هر دو به دنبال مسایل مشترک در زندگی هستید؟
اگر دوطرف نگاه و انتظارات مشابه در زندگی نداشته باشند با مشکلات بسیاری در زندگی روبه رو خواهند شد.

5 - می توانید تصور کنید یک ماه، یک سال یا ده سال آینده را در کنار این فرد سپری کنید؟
شاید اگر همین امروز به رابطه ای که دوست ندارید، خاتمه بدهید بسیار بهتر باشد. اما اگر هر دو طرف احساس می کنید این رابطه همان است که دوست دارید و موجب شادی و آرامش شما می شود، باید سعی کنید با هوشیاری و صداقت این رابطه را ادامه دهید.

با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنید تا دوران نامزدی و عقد را به سلامت طی کنید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


ازدواج فقط حلقه به دست کردن و تعیین مراسم روز ازدواج نیست. درست زمانی که حتی فکرش را هم نمی کنید، بروز بعضی مشکلات ممکن است عرصه زندگی را حتی در دوران عقدو زمانی که کارت های عروسی تان را بین اقوام پخش کرده اید، چنان به شما تنگ کند که عطای بودن با همسرتان را به لقایش ببخشید. به همین علت روانشناسان به دخترها و پسرها توصیه می کنند که با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنند تا دوران نامزدی و عقد را به سلامت طی کنند و به خانه بخت بروند.




با این حال جلوی ضرر را هر وقت بگیریم منفعت است و حتی در دوران نامزدی و عقد هم اگر با بعضی نقایص جدی شخصیتی و رفتاری در طرف مقابلتان روبرو شدید، باید برای ازدواج و ادامه رابطه با چنین فردی، تردید کنید.

با این حال این نسخه ای برای همگان نیست و شاید زوج هایی هم باشند که با وجود چنین مسائلی ازدواج می کنندو یک عمر هم با تمام مشکلات ناشی از چنین نقایصی می سازند. پس تصمیم با خودتان است.

چراغ های قرمز: شاید لازم باشد جدا شوید
اگر در دوران عقد متوجه شدید که همسرتان درگیر یکی از بیماری های جسمی یا روانی است، قبل از جدا شدن یا ادامه زندگی با همسرتان، حتما با پزشک یا یک مشاور و روانشناس در مورد نوع بیماری و علائم آن، نحوه زندگی با او، اقداماتی که می توان برای بهبودش رایط انجام داد و عوارضی که در آینده با آن روبرو خواهید شد و ... صحبت کنید.

1- ابتلا به بیماری های سخت: بعضی از بیماری ها بسیار هشدار دهنده اند و برای زندگی با مبتلایان به این بیماری ها باید همه چیز را در نظر بگیرید. برخی از ابین بیماری ها عبارتند از: ایدز، هپاتیت C، تومور و سرطان های کشنده پیشرونده. کسی که قرار است با یک فرد مبتلا به بیماری های سخت ازدواج کند، باید بداند که زندگی زناشویی اش ممکن است چندان طولانی نباشد و همسرش بعد از مدتی فوت کند. وقتی طرف مقابل قرار نیست مدت زیادی زنده بماند، همسرش قبل از اینکه وارد فاز سوگواری شود، باید مرحله پیش سوگواری را بگذراند که اصلا کار ساده ای نیست. ضمن اینکه بیماری هایی مانند ایدز و هپاتیت C به شدت مسری اند و فرد باید احتمال آلوده شدن خودش را به این بیماری ها بدهد.

2- تشخیص اسکیزوفرنی: اسکیزوفرنی از جمله بیماری های عصبی روانی مزمن و جدی است که روی کل شخصیت فرد تاثیر می گذارد و شایع ترین سن ابتلا بین 15 تا 30 سالگی است. ساختمان مغز این بیماران طبیعی است ولی بعضی از مواد شیمیایی آن عملکرد طبیعی ندارند، به طوری که افزایش و یا کاهش ترشح این مواد اختلالاتی در رفتار، تفکر و هیجان های بیمار ایجاد می کند و در مرحله حاد فعالیت های هیجانی، رفتاری، فکری و به طور کلی عملکرد طبیعی خود را از دست می دهد.

نشانه های بیماری در افراد مختلف متفاوت است ولی اغلب شامل افسردگی، رفتار عجیب و غریب، تحریک پذیری، خواب زیاد یا عدم توانایی در خوابیدن، گوشه گیری، خصومت بی دلیل، فراموشی نشان دادن واکنش شدید در بحران ها، عدم توانایی در گریه کردن یا گریه های شدید، استفاده از الکل و مواد مخدر، تراشیدن موهای سر و بدن و خودکشی می شود. آنها معمولا چیزهایی را می بینند و می شنوند که برای بقیه قابل رۆیت و شنیدن نیست.

برخی از مبتلایان به اسکیزوفرنی برای کنترل علائم بیماری خود باید همیشه دارو مصرف کنند، برخی دیگر مدت زمان مصرف دارویشان کوتاه است و بالاخره عده ای که بیماری آنها در پی استرس حاد نظیر بیماری جسمی با زایمان شروع شده ممکن است طی مدت زمان کوتاهی بهبود پیدا کنند.

3- اطمینان از اعتیاد به مواد مخدر: معتادان به مواد مخدر و محرک، حتی اگر سم زدایی کنند، بدنشان هرگز مثل سابق و قبل از مصرف مواد مخدر نمی شود. اینها تا زمانی که یک مقدار مشخص مواد مخدر به بدنشان نرسد، نمی توانند عملکرد طبیعی داشته باشند اما باید به این نکته توجه داشته باشیم؛ چون زوج ها در دوران عقد ارتباط مستمری با هم ندارند، اگر یکی از دو طرف اعتیاد داشت، دیگری به راحتی متوجه آن نمی شود؛ مگر اینکه با هم به سفر بروند یا ارتباطشان نزدیکتر شود اما در هر صورت و در شرایط عادی که دو طرف با هم معاشرت عادی دارند، نمی توان به راحتی تشخیص داد که فرد مصرف کننده مواد مخدر است یا نه.

4- فاش شدن بزهکاری: انجام رفتارهای خلاف شأن مثل اینکه خانم بفهمد درآمد شوهرش از راه کسب حرام است یا در کار قاچاق است هم از جمله مسائلی است که خانم می تواند در همان دوران عقد رابطه را تمام کند.

چراغ های نارنجی: حتما باید مشاوره کنید
افراد مبتلا به برخی بیماری های جسمی مانند تالاسمی ماژور. هموفیلی، صرع و ام.اس: این دسته از بیماری ها به سختی خوب می شوند و همین مسئله باعث می شود تا زندگی برای کسی که با فرد مبتلا به یکی از این بیماری ها زندگی می کند، خسته کننده شود. اینها با یکسری محدودیت ها در زندگی مواجه هستند و اگر قرار است وارد زندگی مشترک با فردی شوند، شخص مقابلشان باید به این نکته آگاه باشد که عملکرد افراد مبتلا به صرع یا ام. اس ممکن است در طول زندگی و مراودات اجتماعی کاهش پیدا کند. این کاهش عملکرد مشکلاتی را برای دو طرف این زندگی در پی دارد.

1- پارانویا: ویژگی اصلی مبتلایان به این اختلال روانی، عدم اعتماد آنها به دیگران، بدگمانی و بدبینی است. این اختلال بین آقایان شایع تر است و فرد مبتلا، سوءظن بیمارگونه دارد و مدام به همسر خود شک می کند. زندگی با چنین فردی هم سخت است. چرا؟ چون فرد مقابل مدام به این فکر می کند که تا کی باید او را توجیه کنم؟ اینها اهل جر و بحث هستند و خشک و عصبی اند. ضمن اینکه بدبینی بیش از حد ممکن است منجر به خشونت یا اختلالات رفتاری دیگر هم شود.

2- اختلال شخصیت مرزی: این دسته از افراد به قدری بی ثبات هستند که اگر اتفاقی بیفتد دنیا را یا سیاه می بینند یا سفید و نگاهشان خاکستری نیست. نشانه هایی همچون روابط بین فردی بسیار بی ثبات، خشم شدید و نزاع های مکرر بدنی، بی ثباتی عاطفی، خرج کردن افراطی، سوء مصرف مواد، رابطه جنسی نابهنجار، رانندنگی بی مهابا، زیاد خوردن و اقدام مکرر به خودکشی کردن که شکل فریبکارانه دارد، از ویژگی های مهم این اختلال است.

اگر پنج علامت از علائم گفته شده را فردی داشته باشد او یک بیمار مرزی یا بوردرلاین است. این دسته از افراد به محض اینکه بحث کوچکی بین آنها و همسرشان در می گیرد یا اتفاق جزیی می افتد؛ بلافاصله دست به خودکشی می زنند تا دیده شوند.
 
3- اختلال شخصیت هیستیریونیک (نمایشی): اینها هم جزو تهدیدکننده ها محسوب می شوند. رفتار آنها نمایشی است. شخصیت های نمایشی هم در مردان و هم زنان دیده می شود ولی در خانم ها به مراتب بیشتر است. پوشش ظاهری و حتی آرایششان با بقیه زنان فرق دارد و با این کار دوست دارند خودشان را بیش از پیش مطرح کنند. در مرحله بعدی بیمار از واقعیت های ذهنی و بیرونی دور می شود و اصلا هویت خود را فراموش می کند یا موقتا برای آرامش خود موضوعی را که بار سنگین عاطفی داشته باشد از یاد برده و دست به دامن انکار می شودو با این کار در قالب شخصیت دیگری قرار می گیرد و خود را چیز دیگری نشان می دهد.

4- دست بزن: هر چند تنش ها و بحران های موجود در دوران عقد به ندرت به برخوردهای فیزیکی و کتک منتهی می شود، با اینحال اگر جر و بحث در مورد مسائل جزیی و کوچک منجر به کتک زدن شود و یا موضوع کتک زدن چندین بار تکرار شود، حتما باید به این رابطه خاتمه داد، چون چنین شخصی نمی تواند خشمش را کنترل کند. چه بسا این کتک زدن در آینده به قتل هم منجر شود.

5- اختلاف دو قطبی: پر بودن خانه از انبوه کارهای نیمه تمام یکی از ویژگی های اختلال دو قطبی است. این افراد معمولا قادر به تمرکز روی یک کار نیستند و میلیون ها کار را شروع می کنند بدون اینکه بتوانند آنها را تمام کنند. آنها یا در فاز افسردگی هستند و یا در فاز هیجان که در هر دو فاز رفتارهای غیرعادیدارند. اینها معمولا مشکل خواب دارند. در فاز افسردگی زیاد می خوابند و همیشه احساس خستگی می کنند اما در فاز جنون و هیجان به اندازه کافی نمی خوابند اما هیچ وقت احساس خستگی نمی کنند.

6- وسواس: وسواس یک فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر مضر و اعصاب خردکنی است که با نوعی احساس اجبار و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه اوست. وسواس، تعادل روانی و رفتاری را از بیمار گرفته و باعث می شود تا او در سازگاری با محیط دچار مشکل شود. در بیمار مبتلا به وسواس نشانه هایی همچون شک و تردید، ترس، دقت و نظم افراطی، اجبار، احساس بن بست، لجبازی دیده می شود و در مواردی این علائم خود را به شکل دله دزدی، آتش زدن جایی، درآوردن لباس، بیقراری، بهانه گیری، بی خوابی، بدخوابی، بی اشتهایی، و ... نشان می دهد. مشاهده این علائم در فرد وسواسی به قدری عجیب است که این احساس به اطرافیانش داده می شود که نکند او دیوانه شده باشد.


بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

پیوند زناشویی



ازدواج یا پیوند زناشویی پیوندی آیینی‌است که طی احکام یا رسومی خاص بین زن و مرد در مذاهب و کشورهای مختلف برقرار می‌شود تا به تشکیل خانواده منجر گردد و از تبعات آن زایش فرزند است. در برخی از کشورهای جهان، ازدواج همجنس‌گرایان، یعنی ازدواج دو مرد یا دو زن با یکدیگر، تنها به منظور برقراری روابط جنسی و تشکیل خانواده نیز وجود دارد.
●ازدواج در ایران باستان
در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده می‌شد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۱] انواع دیگری هم از ازدواج بود از جمله «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان می‌داد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشته‌اند.[۲] نوع دیگر که باعث بحث و جدل‌های زیادی میان امروزیان شده‌است خویدوده بود که ازدواج با محارم است. [۳]
● ازدواج در ادیان و مذاهب
▪ اسلام
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه‌است. [۴] و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب موکد و در برخی موارد واجب شمرده می‌شود [۵] عفت و حیا از جملهٔ این صفات می‌باشند که یکی از راه‌های تأمین این صفات و سجایا، ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار می‌سازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعی‌ترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی می‌کند. طبق قوانین اسلامی تنها خواندن صیغه عقد توسط زن و تایید توسط مرد صحیح است و الزامی به وجود شاهد یا نماینده دینی نیست.[۶] البته می‌توان برای خواندن این جمله [۷] کسی را وکیل کرد که لازم هم نیست که نماینده دینی باشد.[۸] 
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت) را دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته می‌شود. 
بنابر نظر بعضی از مراجع شیعه «برای دختر رشیده اذن پدر در ازدواج موقت ضرورتی ندارد»[۹]پس از تعیین مدت زمان عقد و مهریه با خواندن صیغه عقد زن و مرد به یکدیگر محرم می‌شوند.
▪ دین بهائی
نوشتار اصلی را بخوانید: ازدواج بهائی 
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شده‌اند. اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شده‌است. [۱۰] حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است. [۱۱]از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیه‌ای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس ام‌الکتاب دین بهائی امده‌است و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسما آغاز می‌شود. [۱۲] باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است. [۱۳] [۱۴] 
آبه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است. [۱۵] [۱۶] در احکام بهائی ازدواج موقت (که به متعه و صیغه معروف است)، داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج هم‌جنسان حرام است. [۱۷]
▪ دین مسیح
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد می‌شوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی می‌شمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند. [۱۸] اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیده‌ای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده می‌شود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج امری پسندیده‌تر است. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند می‌رسد و با کم‌کردن مشغله‌های دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی و مریم مقدس می‌سازد. [۱۹] به همین دلیل است که کشیشان از ازدواج دوری می‌کنند. [نیاز به ذکر منبع] بنابر دیدگاه انجیل، ازدواج تنها وسیله‌ای جهت دفع شهوت و جلوگیری از معصیت است و خود ارزشمند نیست و نگاه به ازدواج به عنوان وسیله‌ای جهت حفظ پاکی و تامین نیازهای جسمی است. [۲۰]
▪ دین یهود
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسان‌هایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل می‌شوند. در آئین یهود ازدواج با محارم مجاز می‌باشد.[۲۱] ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آن‌جمله می‌توان به مهریه زن که کتوباه گفته می‌شود تا چاپاه، پارچه‌ای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار می‌گیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.

ازدواج با کودک مانده ها، بی احساس ها و سلطه گرها ممنوع!

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


از جمله افرادی که ازدواج با آن ها صحیح نیست، افرادی هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاری بالغ نشده اند.


ازدواج با کودک مانده ها، بی احساس ها و سلطه گرها ممنوع!

«برای ازدواج چقدر به معیارهای تان توجه می کنید؟»،

«آیا چشم بسته پای سفره عقد می نشینید، بدون این که از خصوصیات اخلاقی و باطنی طرف مقابل چندان آگاه باشید؟» یا این که به دست آوردن «شناخت به نسبت کامل از همسر آینده برای شما یک اصل اساسی است؟»

این ها سوال هایی بود که در مطالب گذشته بخش ازدواج میگنا طرح کردیم و در ادامه آن به معرفی برخی افرادی پرداختیم که ازدواج با آن ها صحیح نیست و توسط هیچ مشاوری توصیه نمی شود.

اگر خاطرتان باشد در هفته گذشته بررسی کردیم که چرا ازدواج با افراد معتاد و خشمگین مناسب نیست و این هفته نیز برخی دیگر از افرادی را که برای ازدواج مناسب نیستند معرفی می کنیم، البته دلیل آن را نیز خواهیم گفت. 


بنویس همسر، بخوان والد!

از جمله افرادی که ازدواج با آن ها صحیح نیست، افرادی هستند که هنوز کودک مانده و از لحاظ رفتاری بالغ نشده اند. این افراد از رفتار مسئولانه و سنجیده طفره می روند و شرایطی را فراهم می آورند که همسر آن ها برایشان نقش «والد» را ایفا کند.


چطور بشناسیم: 

چند صفت ویژه برای شناسایی این افراد در ادامه ذکر می شود:

الف- توانایی نداشتن در پذیرش مسئولیت های مالی و حل مشکلات اقتصادی

ب- غیر قابل اعتماد بودن

ج- بی هدفی و بی انگیزگی


چرا؟: حال سوال این است که چرا این افراد برای ازدواج مناسب نیستند.

باید گفت که این افراد نسبت به بخش اقتصادی زندگی خود بی توجه هستند و درباره آن کوتاهی می کنند به این دلیل که نمی خواهند بزرگ شوند و مسئولیت زندگی را به دست بگیرند. همچنین از فردی که هنوز کودک مانده است انتظار نمی رود که به حرف هایش عمل کند و از رسم و رسومات اجتماعی به طور کامل باخبر باشد. وقتی یک فرد می خواهد ازدواج کند از او انتظار می رود که مسئولیت پذیر و وظیفه شناس باشد تا بتوان به او اعتماد کرد. فردی که هنوز از لحاظ فکری و اخلاقی بالغ نشده است برای زندگی نه هدف خاصی دارد و نه انگیزه ویژه ای. او باری به هر جهت زندگی را خواهد گذراند و بار زندگی را بر دوش همسرش خواهد گذاشت. 


«نه» به آن هایی که می خواهند پادشاهی کنند!

«افرادی که دیگران را کنترل می کنند»؛ این افراد نیز چندان گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند، آن ها درست مقابل افرادی هستند که مسئولیت زندگی خود را بر عهده نمی گیرند. افرادی که دیگران را کنترل می کنند می خواهند همه تصمیم ها را خودشان بگیرند، هرگز درخواست کمک نمی کنند و به دیگران امر و نهی می کنند که چه کار بکنند و چه کار نکنند، آن ها برای دیگران تعیین تکلیف می کنند چرا که می خواهند کنترل همه چیز در دست خودشان باشد و هر کاری خواهند کرد تا مبادا احساس کنند که چیزی تحت تسلط و کنترل آن ها نیست. 


چطور بشناسیم: این افراد از لحاظ عاطفی محدود و بسته هستند آن ها به سادگی احساسات و عواطف خود را بروز نمی دهند، بسیار حسودند، به راحتی وقتی چیزی مطابق میل آن ها نیست عصبانی می شوند، معمولا دارای عادت های وسواسی هستند و اصلا خوش ندارند که کسی برای آن ها تعیین تکلیف کند.

چرا؟ : افراد کنترل کننده معمولا کمتر برای درمان اقدام می کنند چرا که در طی درمان احساس غلط تسلط مشاور آن ها را رنج می دهد و نمی توانند کنترل درمانگر را بر زندگی خود بپذیرند، چنین افرادی مطمئنا تسلط و کنترل همسر را در زندگی نمی پذیرند. لازم است که همه چیز در کنترل آن ها باشد. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند.

ازدواج با چنین افرادی به معنای پذیرش سلطه و کنترل آن ها بر زندگی است.البته این افراد معمولا والدینی سلطه جو و انتقادگر نیز می شوند. 


زندگی زیر سقف بی احساس ها

دسته دیگر از افرادی که ازدواج با آن ها توصیه نمی شود، افرادی هستند که نمی توانند احساسات خود را بروز دهند. این افراد هرگونه عاطفه و احساسی را مسخره می کنند و بیان احساسات را کاری عبث و بیهوده می دانند. این افراد به راحتی می توانند زندگی مشترک را با مشکل مواجه کنند. 

همانطور که می دانید بخش عمده ازدواج ارتباط عاطفی است و افرادی که نمی توانند عواطف خود را بروز دهند زندگی مشترک شان دچار اختلال می شود. 

چطور بشناسیم: این افراد نمی توانند احساسات و عواطف خود را نشان دهند و نمی توانند یا نمی خواهند درباره احساسات خود صحبت کنند.

چرا؟: چنان چه فردی نتواند احساسات خود را با شما در میان گذارد رابطه با او سطحی و در نهایت مایوس کننده خواهد شد. این حق مسلم ماست که از همسر خود انتظار داشته باشیم که احساسات و عواطف اصلی و بنیادین نظیر شادی، غم، یأس و عشق خود را بروز دهد. چنانچه او این توانمندی را نداشته باشد زندگی را به مسیر دشواری هدایت خواهد کرد. وقتی همسر ما از احساسات خود حرف نمی زند به این معنی است که رابطه ای وجود ندارد. تنها چیزی که در زندگی با این افراد وجود دارد یک قرار داد زندگی مشترک است نه یک ارتباط.


ازدواج با یک شکست خورده!

  ازدواج با فردی که شکست عشقی را تجربه کرده است و هنوز نتوانسته روح و روان خود را التیام دهد نیز از جمله مواردی است که از سوی کارشناسان و مشاوران توصیه نمی شود؛ چرا که چنین ازدواجی یأس آور است و موجب دلشکستگی خواهد بود. 

چطور بشناسیم : این افراد ممکن است هنوز علاقه و یا خشم و انزجار شدیدی نسبت به معشوق قبلی خود در دل داشته باشند، ممکن است هنوز به خاطر ارتباط پیشین خود احساس گناه کنند و خود را مسئول بدانند و یا هنوز رنجش خاطر و آزار و اذیتی را که از رابطه قبلی دیده اند فراموش نکرده باشند و در شوک روحی به سر ببرند. 

چرا؟ : هر چه قدر خشم و عصبانیت بیشتری از گذشته در دل مانده باشد به همان میزان توانایی فرد برای عشق ورزیدن در روابط فعلی کاهش پیدا می کند. البته برخی وسوسه می شوند که با این افراد ازدواج کنند تا آن ها را نجات دهند، غافل از این که التیام این افراد به زمان و کمک تخصصی نیاز دارد. اگر کسی تا به این حد آسیب دیده است باید به او وقت داد تا خود را به کمک مشاور متخصص التیام دهد.

کلمات کلیدی: ازدواج،معتاد،خشم،عصبی،افراد،خشمگین،موفق،خواستگار


 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

نشانه‌ هایی برای آمادگی ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


شما نباید ازدواج کنید

ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند. 


درست همانطور که نشانه‌هایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانه‌هایی هم هست که می‌گوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابل‌توجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه می‌کنند، می‌فهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جدایی‌شان بوده است. برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزه‌هایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دسته‌های زیر می‌بینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیه‌هایی که بعنوان جایگزین معرفی شده‌اند عمل کنید.

اگر برای دلایل غیرمنطقی زیر ازدواج را انتخاب می‌کنید، باید متوجه ریسکی که می‌خواهید بکنید باشید:

برای فرار از وضعیت ناراحت‌کننده خانه: به جای آن می‌توانید به دانشگاهی خارج از شهر خود بروید. روی این تمرکز کنید که فردی مستقل و سالم بار بیایید تا بتوانید شاد و سالم زندگی کنید. هرچقدر محیط خانه‌تان بدتر باشد، باید بیشتر برای جلوگیری از اشتباهی که والدینتان کردند تلاش کنید. 


وقتی خیلی جوان یا نابالغ هستید: 

سعی کنید از جوانی‌تان لذت ببرید و ازدواج را تا زمانیکه به بلوغ فکری کامل رسیده‌اید به تعویق بیندازید.


وقتی به اندازه کافی تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارید:

سعی کنید با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگیرید تا تجربه لازم را به دست آورید. ببینید از یک رابطه چه می‌خواهید و فرق یک شریک زندگی سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم یا کسانی که سازگاری با شخصیت شما ندارند را بشناسید. 


وقتی تازه فارغ‌التحصیل شده‌اید و هیچوقت بعنوان یک مجرد زندگی مستقلی را تجربه نکرده‌اید، هیچ کار یا طریق امرارمعاشی ندارید، از تنها بودن می‌ترسید یا طرفتان قرار است مدتی طولانی شما را ترک کند: 

درستان را تمام کنید و تجربه کاری مرتبط با رشته‌تان را آغاز کنید. کاری پیدا کنید که قدرت حمایت از خودتان و خانواده‌تان را تامین کند. زندگی مستقلی را آغاز کنید و سعی کنید هزینه‌های مربوط به خودتان را تقبل کنید، پول پس‌انداز کنید و مستقل شوید. یاد بگیرید چطور تنها زندگی کنید و یک مجرد شاد باشید.


برای برانگیختن حس حسادت فردی دیگر:

برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید کتاب‌های بیشتری بخوانید یا نزد مشاور بروید. تا زمانیکه به این بلوغ فکری و احساسی نرسیده‌اید با هیچکس ازدواج نکنید. باید رفتارها و مهارت‌های سازگاری افراد بزرگسال را کسب کنید تا وقتی آسیب دیدید، بتوانید به آنها تکیه کنید.


برای بالا بردن اعتمادبه‌نفستان:

برای این منظور بهتر است نزد مشاور متخصص بروید. اعتمادبه‌نفس پایینتان را با افکار مثبت و باارزش جایگزین کنید. تازمانیکه اعتمادبه‌نفس لازم را پیدا نکردید و با خودتان راحت نبودید، ازدواج نکنید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که با شما سازگاری شخصیتی داشته باشد. 


چون بقیه ازدواج می‌کنند:

برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید، نزد روانشناس بروید و مطالعه کنید. هرازگاهی با افراد مختلفی ایجاد ارتباط کنید اما تازمانیکه بلوغ کافی پیدا نکرده‌اید با کسی ازدواج نکنید.


وقتی رابطه‌تان چیزی که می‌خواهید نیست یا فقط تفریحی است اما سنتان روزبه‌روز بالاتر می‌رود و می‌ترسید کس دیگری را پیدا نکنید: درمورد سابقه رابطه‌تان با یک روانشناس صحبت کنید و ببینید سازگاری شخصیتی شما و طرفتان در چه حدی است. تازمانیکه مطمئن نشده‌اید که با هم سازگاری دارید و می‌توانید زندگی شادی کنار هم داشته باشید، دست به ازدواج نزنید. اگر کسی که الان در زندگیتان است تطابق چندانی با شما ندارد، سعی کنید با افراد دیگری آشنا شوید که با شما سازگارتر هستند.


وقتی به اندازه کافی با هم وقت نگذرانده‌اید تا بفهمید سازگاری دارید یا خیر:

اگر طرفتان آنقدر مشغله دارد که نمی‌تواند شما را به اولویت زندگی خود تبدیل کند، درمورد فکرتان با او صحبت کنید ببینید می‌توانید با هم به نتیجه‌ای برسید که برای هر دو شما رضایت‌بخش باشد یا خیر. اگر اخیراً با فردی آشنا شده‌اید، آرام باشید و برای شناخت همدیگر وقت بگذارید: اگر طرفتان از شما دور است و اکثر ارتباط شما از طریق دنیای مجازی و دیدارهای گاه‌گاه بوده است، تازمانیکه از نزدیک با هم بیشتر وقت نگذرانده‌اید و همدیگر را نشناخته‌اید تصمیم به ازدواج نگیرید.


اگر از پایان یافتن رابطه‌قبلی یکی از شما مدت کوتاهی گذشته است: 

سعی کنید از شروع این رابطه جدید لذت ببرید اما درک کنید که ممکن است روزی این رابطه تمام شود. ممکن است طرفتان با فرد قبلی که در زندگی‌اش بوده است آشتی کند یا متوجه شوید با هم سازگاری ندارید، پس عجله نکنید. 


وقتی یکی از شما مدیریت ارتباطی نمی داند:

افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در مقابل آزار آنها از همسرشان حمایت کنند، باید تا اصلاح این رفتار خود از ازدواج اجتناب کنند.کسانی که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می کنند، کودکانی هستند که هنوز بالغ نشده اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده شان برای ازدواج مناسب نیستند.


وقتی یکی از شما کنترل کننده است:

این افراد دوست دارند همه چیز در اختیار آنها باشد و همه تصمیم ها را خودشان بگیرند. همواره برای دیگران تعیین تکلیف می کنند. آنها حسودند و اگر چیزی مطابق میلشان نباشد یا تحت کنترل آنها قرار نگیرد عصبانی می شوند. اصلا خوش ندارند کسی به آنها بگوید که چه بکنند. سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا که نمی توانند کنترل لازم را بر دیگران اعمال کنند. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند و خشم زیاد و جبهه گیری زیادی ایجاد می کنند.


وقتی یکی از شما به شدت خشمگین است:

اگر با کوچکترین چیزی که مطابق میلتان نباشد از کوره در می روید و خشم خود را روی اطرافیانشان خالی می کنید، اگر پاسخ افرادی را که با نظر شما موافق نیستند با فریاد و بددهنی یا تهدید می دهید، اگر خشمتان را با کوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب کردن اشیا، هل دادن، زدن، ترک اتاق و … بروز می دهید، خلاصه آنکه اگر به طور ناگهانی و با شدت زیاد، نامتناسب و غیر معمولی خشمگین می شوید، تا درمان این حالت خود برای ازدواج اقدامی نکنید. ازدواج کردن شما ارمغانی جز ترس و اضطراب و محدودیت برای دیگری ندارد.


وقتی یکی از شما دارای اختلالات جنسی است:

اختلال جنسی انواع مختلفی دارد.

 _ اعتیاد جنسی و فقدان عزت نفس جنسی

_ اختلالات کنشی جنسی: این اختلال فعالیت جنسی را با مشکل مواجه می کند. مانند : افرادی که میل به فعالیت جنسی ندارند و یا نفرت دارند، افرادی که تحریک و ارضا نمی شوند، افرادی که خیلی زود ارضا می شوند و انحرافات جنسی.


اگر یکی از شما معتاد به مواد و الکل است: 

هرگز به امیدهای واهی ریسک ازدواج را نپذیرید! افراد زیادی بوده اند که دانسته یا ندانسته با فردی معتاد ازدواج کرده اند به این امید که ترک خواهد کرد و بعد با بحران مواجه شده اند. یک فرد معتاد لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بیماری خود را درمان کند. هیچ کس با ازدواج نمی تواند اعتیاد خود و یا دیگری را درمان کند.


وقتی یکی از شما یا هر دوتان مرتکب آزار جسمی، جنسی یا کودک‌آزاری شده است:

این رابطه قدرت بسیار کمی دارد. اگر فرد آزاررسان خودتان بوده‌اید، نیاز به درمان فوری توسط متخصص دارید. فوراً اقدام کنید و اجازه بدهید که مشاور متخصص با شما صحبت کند. اگر فرد آزاردیده شما بوده‌اید، شما هم نیاز دارید که پیش روانشناس بروید. تازمانیکه بتوانید از رابطه آزاردهنده خود به طور کامل بیرون بیایید و آن را فراموش کنید، درمان‌هایتان را ادامه دهید. 


منابع: میگنا/مردمان/ونداکلیک/ویستا/ تبیان

مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

افزایش خواستگار با ۷ راهکار

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


این روزها انتخاب یک همسر مناسب برای بسیاری از جوانان یک دغدغه اساسی است. به خصوص برای دخترخانم ها که شاید قدرت انتخاب کمتری داشته باشند و باید در انتظار آمدن یک خواستگار خوب بنشینند.


البته این به آن معنی نیست که دخترخانم ها هیچ نقشی در این باره ندارند آن ها می توانند با پیشه کردن برخی منش ها و البته دوری کردن از بعضی رفتارها و کردارها خواستگاران بیشتری داشته باشند. امروز می خواهیم درباره همین رفتارها و کردارها صحبت کنیم. البته باید به دخترخانم ها این مسئله را یادآوری کرد که نباید اجازه دهند نگرانی از این مسئله تمام زندگی و آینده شان را مختل کند. باید بین یک دخترخانم مجرد با مشکلات روحی و خلقی و یک دختر خانم مجرد با روح و روان سالم حتما دومی را انتخاب کنند، زیرا در این صورت است که می توانند دیر یا زود ازدواج مناسبی داشته باشند. فراموش نکنید کم نیستند افرادی که اگرچه کمی دیرتر ازدواج کرده اند ولی ازدواج موفقی داشته اند. مجله زندگی ایده آل در مطلبی به بررسی رفتارهایی که باید انجام داد تا خواستگاران بیشتری داشت پرداخته است، که در ادامه بخش هایی از آن را می خوانید: 

به دنبال فرد ایده آل نباشید

بیشتر افراد وقت زیادی را صرف می کنند تا بتوانند «فرد ایده آل» خود را پیدا کنند. اگر شما هم جزو این دسته هستید توصیه می کنیم با چشمانی باز پیش روی تان را نگاه کنید. البته منظور ما این نیست که به اولین خواستگارتان پاسخ مثبت بدهید. ولی کمال گرایی هم ممنوع!

باوقار باشید
بیشتر مردان به دنبال زنی خاص می گردند که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکوه و شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند. مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آنها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند. پس با دوری کردن از برخی رفتارهای سبک، شخصیتی متین و باوقار داشته باشید. 

زیبایی همه چیز نیست
شاید برخی از دخترخانم ها به اشتباه فکر کنند «زیبایی و وضعیت ظاهری» آنان همه آن چیزی است که پسران در انتخاب همسر آینده خود ملاک و معیار قرار می دهند. از این رو با پناه بردن به لوازم آرایشی یا حتی عمل های جراحی سعی دارند برای زیباتر شدن تغییری در ظاهر خود ایجاد کنند. اما بد نیست بدانید که اولا معیارهای زیبایی نسبی است و از فردی به فرد دیگر متفاوت است، همچنین پسرانی که به پختگی رسیده باشند، بیشتر از آن که در زیبایی چهره متوقف شوند به ظرافت ها و زیبایی های رفتاری شما توجه می کنند.

از سوی دیگر برخی از دخترخانم ها نیز فقط و فقط منتظر خواستگاری خوش تیپ هستند، اگر جزو این دسته از دخترخانم ها هستید بهتر است که خیلی در قید و بند قیافه نباشید چون قیافه خوب الزاما به معنی داشتن شخصیت خوب نیست. 

وسواس را کنار بگذارید
محافظه کاری ها و وسواس های بی مورد را کنار بگذارید، اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرف های شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان تان کسی را برای ازدواج به شما معرفی می کنند اما شما اهمیتی نمی دهید، باید کمی در نگاه تان تجدیدنظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر خوبی برای شما باشد.
از آمدن خواستگار نترسید و چند هفته ای زیر نظر خانواده‌ها با خواستگار های تان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدم ها را بهانه نه گفتن نکنید. فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که می توان از آنها ایراد گرفت.
مهم این است که به ویژگی های برجسته او نظرکنید، شما نمی توانید یک شخصیت بی عیب و نقص را به عنوان همسرتان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد. اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرش افسرده یا عصبانی نشوید.

بگویید که توقعی ندارید 
 از موانع مهم پیش روی ازدواج توقعات بالاست و بسیاری از جوانان به دلیل مسائل مالی از تشکیل زندگی مشترک فراری هستند بنابراین با کم کردن این توقعات و بیان این مسئله در موقعیت های مناسب می توانید زمینه ازدواج را ایجاد کنید. همچنین یکی ازمواردی که می تواند مانع ازدواج باشد و آقا را از اقدام به خواستگاری منصرف کند موقعیت اقتصادی خوب خانواده خانم است. یعنی آقا این جرات را ندارد که اقدام به ازدواج کند، شما به عنوان یک خانم می توانید سطح توقعات تان را پایین بیاورید و با بیان کردن این مسئله در جمع دوستان و بستگان که انتظارات من برای ازدواج بالا نیست به همه نشان دهید که در ذهن چه دارید تا شجاعت معرفی کردن خواستگار را پیدا کنند. 

باید در درجه اول یک زن باشید
برخی از دختران، زن بودن خود را فراموش کرده اند. این که تحصیل کنند و سر کار بروند، چیز خوبی است اما متاسفانه برخی از دختران امروز از آن طرف بام افتاده اند! بخشی از زن بودن زنان، در ارتباط با همسر و زندگی مشترک و نقش مادری شکوفا می شود و اینکه مورد حمایت و دوست داشته شدن همسر قرار بگیرند. دختران در ظاهر، این قضیه را کتمان می کنند. آنها با وجود موقعیت های خوب ازدواج اما همه درها را به روی خود بسته اند. چرا که تمام زندگی شان را در کار خلاصه کرده اند، آنها می خواهند به همه نشان دهند خودشان از پس کارهایشان برمی آیند و نیازی به ازدواج نمی بینند اما اگر با خود صادق باشند، این نیاز را احساس می کنند. فراموش نکنید مردها تمایل دارند با خانمی ازدواج کنند که در درجه اول یک زن است. 

با خود مهربان باشید 
 دختری ناامید، عصبی و پرخاشگر که طلبکار از دنیا و دیگران است، چگونه انتظار دارد که فرد مناسبی برای ازدواج پیدا کند! دختری که هنوز با هم جنس خود نمی تواند درست ارتباط برقرار کند، چگونه انتظار دارد که دیگران به او خواستگار معرفی کنند!
دختران باید روی شخصیت خود و به خصوص مهربانی با خود، کار کنند. برخی از دختران امروز به دلیل داشتن تحصیلات و شغل، بخشی از زنانگی خود ازجمله مهربان بودن را کم رنگ کرده اند، در صورتی که یک مرد، حس محبت و مهربانی و حمایت همسر خود را می خواهد اما متاسفانه برخی دختران با تحصیل و شغل خود می خواهند که قدرت خود را به رخ فرد مقابل بکشند که در این صورت مردان فراری می شوند!

مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

در ازدواج سن زنان باید کمتر از مردان باشد

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند.

چرا در ازدواج سن زنان باید کمتر باشد؟

فرهنگ سنتی ایران می گوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج یک ارزش است و حتی در محافل و مناطق روستایی هم، شعرهایی در این خصوص سروده اند، بنابراین این گونه به نظر می رسد که اگر این ازدواج ها محکم نباشد، در مدت کوتاهی با شکست مواجه می شود. 


جامعه شناسان دلایل گوناگونی را در این خصوص برمی شمارند. آنان معتقدند رشد علمی و فرهنگی زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و دیگر موفقیت های اجتماعی در رشد آنان نقش داشته است؛ اما از سوی دیگر، افزایش سن ازدواج و بعد اقتصادی، از مهمترین عوامل چنین پیوندهای زناشویی است.

ازدواج زن با مردی که از خودش کوچکتر است، از دید جامعه شناسان غیر از بُعد اقتصادی، به مسائل عاطفی و احساسی منوط است. برخی جوانان با توجه به بالا بودن درایتی که زن در برخی موارد دارد، ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند و ترجیح بدهند با زنی ازدواج کنند که حتی تا 10 سال از خودشان بزرگتر است. بخصوص که در یک سن خاص زن خیلی بهتر می تواند مرد را رام کند. اگر آن زن از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی هم برخوردار باشد که این کار آسان تر انجام می گیرد، زیرا پسرانی که حداقل لوازم زندگی را دارند برای فرار از به دست آوردن این امکانات، ترجیح می دهند چنین ازدواج هایی داشته باشند.

در ازدواجی که مرد بر پایه عشق و یا ثروت خود را راضی کرده است که با زنی بزرگتر از خود ازدواج کند دو حالت پیش می آید: یا زن حاکم خانواده می شود و یا این مرد است که از قدرت برخوردار است. زیرا مردی که با توجه به شرایط اقتصادی زن ازدواج کرده است، برنامه ریزی می کند که چگونه از آن استفاده کند. در چنین شرایطی معمولاً جوان بودن خود را بهانه ای برای اخاذی قرار می دهد و زن نیز کوتاه می آید.


دردسرهای ازدواج با فاصله سنی معکوس

از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است؛ بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند. 

حال اگر زنی چند سالی بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده نمی شود، این تصور تداعی می شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت است و در نهایت تنش فضای خانواده را پر می کند.

از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگتر از خودش ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با فرسوده شدن جسم زن، احساس ضرر کند. به همه این موارد سال های محدود فرزند آوری در زنان و نامحدود مردان را از نظر نباید دور داشت. در مواردی که زن اختلاف سنی زیادی با شوهرش دارد، ممکن است باروری اش به دلایل مختلف به تاخیر افتد و برای همیشه امکان مادر شدن را از دست بدهد.

در شرایطی که شوهرش همچنان نخواهد و یا نتواند امکان پدر شدن خود را از دست بدهد و این موضوع خود عامل تنش های همیشگی این دسته از همسران خواهد شد. نکته دیگری که در ازدواج‌های با بیشتر بودن سن دختر از پسر مطرح است، عدم تقاضا در روابط عاطفی و هیجانی بویژه روابط جنسی در بین زوجین خواهد بود چرا که اصولا مردان در میانسالی از انرژی بالایی به ویژه در مسائل جنسی برخوردارند و زنان در سنین بالاتر پاسخگوی تمام نیاز مردان نخواهند بود و این تعارضات زناشویی و سرخوردگی در روابط اتفاق می افتد که نتایج آن می تواند باعث شکست در ازدواج، طلاق، ازدواج مجدد یا بدتر از آن باعث روابط خارج از محیط زناشویی شود. از دیگر مشکلات این گونه ازدواج‌ها عدم پذیرش اقتدار و مدیریت مرد است. در این ازدواج ها به نوعی جابجایی نقش ها اتفاق می افتد. معمولا زنان در این ازدواج‌ها خواسته و یا ناخواسته به دلایل سن بالاتر و داشتن تحصیلات بالاتر نقش مادرانه، توصیه گرانه و نصیحت گرانه پیدا می کنند و این از نظر روانشناختی مخل یک زندگی خوب و خوشبخت خواهد بود. 


خوشبخت می شوید اگر...

بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج این است که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند به عنوان مثال اختلاف سنی یک تا پنج سال باشد و این موضوع دلایل مهمی دارد. این در حالی است که ظاهراً در سال‌های اخیر الگوی اختلاف سنی میان زوج و زوجه تغییر کرده است و به تدریج شاهد ازدواج‌هایی هستیم که زن بزرگ تر از مرد است و این اختلاف سنی به یک تا 3 سال و در مواردی به بیش از این و حتی تا 10 سال هم می‌رسد. البته یک نکته مهم این است که اگر ازدواج سنجیده و آگاهانه باشد و مولفه‌های دیگری مانند تحصیلات بالا، شغل خوب، خانواده اصیل و معتبر، زیبایی وو.. وجود داشته باشد که بتواند بالاتر بودن سن دختر را بپوشاند، تا دو سال بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر مشکل چندانی پیش نمی‌آورد.


شرایط فیزیکی و فیزیولوژی مرد و زن باید در نظر گرفته شود که در افراد مختلف، متفاوت است. همچنین شرایط خانواده‌ها، میزان نفوذ و احاطه خانواده بر فرزند نیز می تواند در این موضوع تاثیر داشته باشد. در پایان به یاد داشته باشید ازدواج زن با فرد سن پایین تر به معنای بدبخت شدن نیست چرا که در مواردی خانواده‌های خوشبخت نیز در میانشان دیده می شود و در مجموع تاکید می شود سن آقا از خانم بیشتر باشد اما اگر نهایتا سایر شاخصه‌ها خوب باشد همسان بودن سن در مواردی اشکال ندارد و در موارد کمتر معمولی که سن خانم بالاتر باشد توصیه می‌شود حتماً از این نوع ازدواج پرهیز شود.



مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

اختلافات بعد از عقد

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


ازدواج فقط حلقه به دست کردن و تعیین مراسم روز ازدواج نیست. درست زمانی که حتی فکرش را هم نمی کنید، بروز بعضی مشکلات ممکن است عرصه زندگی را حتی در دوران عقدو زمانی که کارت های عروسی تان را بین اقوام پخش کرده اید، چنان به شما تنگ کند که عطای بودن با همسرتان را به لقایش ببخشید. به همین علت روانشناسان به دخترها و پسرها توصیه می کنند که با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنند تا دوران امزدی و عقد را به سلامت طی کنندو به خانه بخت بروند.

اختلالاتی که بعد از عقد شما را پشیمان می‌کند!
با این حال جلوی ضرر را هر وقت بگیریم منفعت است و حتی در دوران نامزدی و عقد هم اگر با بعضی نقایص جدی شخصیتی و رفتاری در طرف مقابلتان روبرو شدید، باید برای ازدواج و ادامه رابطه با چنین فردی، تردید کنید. با این حال این نسخه ای برای همگان نیست و شاید زوج هایی هم باشند که با وجود چنین مسائلی ازدواج می کنندو یک عمر هم با تمام مشکلات ناشی از چنین نقایصی می سازند. پس تصمیم با خودتان است. 

چراغ های قرمز: شاید لازم باشد جدا شوید اگر در دوران عقد متوجه شدید که همسرتان درگیر یکی از بیماری های جسمی یا روانی است، قبل از جدا شدن یا ادامه زندگی با همسرتان، حتما با پزشک یا یک مشاور و روانشناس در مورد نوع بیماری و علائم آن، نحوه زندگی با او، اقداماتی که می توان برای بهبودش رایط انجام داد و عوارضی که در آینده با آن روبرو خواهید شد و ... صحبت کنید.
1- ابتلا به بیماری های سخت: بعضی از بیماری ها بسیار هشدار دهنده اند و برای زندگی با مبتلایان به این بیماری ها باید همه چیز را در نظر بگیرید.
برخی از این بیماری ها عبارتند از: ایدز، هپاتیت C، تومور و سرطان های کشنده پیشرونده. کسی که قرار است با یک فرد مبتلا به بیماری های سخت ازدواج کند، باید بداند که زندگی زناشویی اش ممکن است چندان طولانی نباشد و همسرش بعد از مدتی فوت کند. وقتی طرف مقابل قرار نیست مدت زیادی زنده بماند، همسرش قبل از اینکه وارد فاز سوگواری شود، باید مرحله پیش سوگواری را بگذراند که اصلا کار ساده ای نیست. ضمن اینکه بیماری هایی مانند ایدز و هپاتیت C به شدت مسری اند و فرد باید احتمال آلوده شدن خودش را به این بیماری ها بدهد.

2- تشخیص اسکیزوفرنی: اسکیزوفرنی از جمله بیماری های عصبی روانی مزمن و جدی است که روی کل شخصیت فرد تاثیر می گذارد و شایع ترین سن ابتلا بین 15 تا 30 سالگی است. ساختمان مغز این بیماران طبیعی است ولی بعضی از مواد شیمیایی آن عملکرد طبیعی ندارند، به طوری که افزایش و یا کاهش ترشح این مواد اختلالاتی در رفتار، تفکر و هیجان های بیمار ایجاد می کند و در مرحله حاد فعالیت های هیجانی، رفتاری، فکری و به طور کلی عملکرد طبیعی خود را از دست می دهد. 
نشانه های بیماری در افراد مختلف متفاوت است ولی اغلب شامل افسردگی، رفتار عجیب و غریب، تحریک پذیری، خواب زیاد یا عدم توانایی در خوابیدن، گوشه گیری، خصومت بی دلیل، فراموشی نشان دادن واکنش شدید در بحران ها، عدم توانایی در گریه کردن یا گریه های شدید، استفاده از الکل و مواد مخدر، تراشیدن موهای سر و بدن و خودکشی می شود. آنها معمولا چیزهایی را می بینند و می شنوند که برای بقیه قابل رۆیت و شنیدن نیست. برخی از مبتلایان به اسکیزوفرنی برای کنترل علائم بیماری خود باید همیشه دارو مصرف کنند، برخی دیگر مدت زمان مصرف دارویشان کوتاه است و بالاخره عده ای که بیماری آنها در پی استرس حاد نظیر بیماری جسمی با زایمان شروع شده ممکن است طی مدت زمان کوتاهی بهبود پیدا کنند.
3- اطمینان از اعتیاد به مواد مخدر: معتادان به مواد مخدر و محرک، حتی اگر سم زدایی کنند، بدنشان هرگز مثل سابق و قبل از مصرف مواد مخدر نمی شود. اینها تا زمانی که یک مقدار مشخص مواد مخدر به بدنشان نرسد، نمی توانند عملکرد طبیعی داشته باشند اما باید به این نکته توجه داشته باشیم؛ چون زوج ها در دوران عقد ارتباط مستمری با هم ندارند، اگر یکی از دو طرف اعتیاد داشت، دیگری به راحتی متوجه آن نمی شود؛ مگر اینکه با هم به سفر بروند یا ارتباطشان نزدیکتر شود اما در هر صورت و در شرایط عادی که دو طرف با هم معاشرت عادی دارند، نمی توان به راحتی تشخیص داد که فرد مصرف کننده مواد مخدر است یا نه.

4- فاش شدن بزهکاری: 
شخصیت های نمایشی هم در مردان و هم زنان دیده می شود ولی در خانم ها به مراتب بیشتر است. پوشش ظاهری و حتی آرایششان با بقیه زنان فرق دارد و با این کار دوست دارند خودشان را بیش از پیش مطرح کنند
انجام رفتارهای خلاف شأن مثل اینکه خانم بهمد درآمد شوهرش از راه کسب حرام است یا در کار قاچاق است هم از جمله مسائلی است که خانم می تواند در همان دوران عقد رابطه را تمام کند. چراغ های نارنجی: حتما باید مشاوره کنید افراد مبتلا به برخی بیماری های جسمی مانند تالاسمی ماژور. هموفیلی، صرع و ام.اس: این دسته از بیماری ها به سختی خوب می شوند و همین مسئله باعث می شود تا زندگی برای کسی که با فرد مبتلا به یکی از این بیماری ها زندگی می کند، خسته کننده شود. اینها با یکسری محدودیت ها در زندگی مواجه هستند و اگر قرار است وارد زندگی مشترک با فردی شوند، شخص مقابلشان باید به این نکته آگاه باشد که عملکرد افراد مبتلا به صرع یا ام. اس ممکن است در طول زندگی و مراودات اجتماعی کاهش پیدا کند. 
این کاهش عملکرد مشکلاتی را برای دو طرف این زندگی در پی دارد.
1- پارانویا: ویژگی اصلی مبتلایان به این اختلال روانی، عدم اعتماد آنها به دیگران، بدگمانی و بدبینی است. این اختلال بین آقایان شایع تر است و فرد مبتلا، سوءظن بیمارگونه دارد و مدام به همسر خود شک می کند. زندگی با چنین فردی هم سخت است. چرا؟ چون فرد مقابل مدام به این فکر می کند که تا کی باید او را توجیه کنم؟ اینها اهل جر و بحث هستند و خشک و عصبی اند. ضمن اینکه بدبینی بیش از حد ممکن است منجر به خشونت یا اختلالات رفتاری دیگر هم شود.
2- اختلال شخصیت مرزی: این دسته از افراد به قدری بی ثبات هستند که اگر اتفاقی بیفتد دنیا را یا سیاه می بینند یا سفید و نگاهشان خاکستری نیست. نشانه هایی همچون روابط بین فردی بسیار بی ثبات، خشم شدید و نزاع های مکرر بدنی، بی ثباتی عاطفی، خرج کردن افراطی، سوء مصرف مواد، رابطه جنسی نابهنجار، رانندنگی بی مهابا، زیاد خوردن و اقدام مکرر به خودکشی کردن که شکل فریبکارانه دارد، از ویژگی های مهم این اختلال است. اگر پنج علامت از علائم گفته شده را فردی داشته باشد او یک بیمار مرزی یا بوردرلاین است. این دسته از افراد به محض اینکه بحث کوچکی بین آنها و همسرشان در می گیرد یا اتفاق جزیی می افتد؛ بلافاصله دست به خودکشی می زنند تا دیده شوند.

3- اختلال شخصیت هیستیریونیک (نمایشی): اینها هم جزو تهدیدکننده ها محسوب می شوند. رفتار آنها نمایشی است. شخصیت های نمایشی هم در مردان و هم زنان دیده می شود ولی در خانم ها به مراتب بیشتر است. پوشش ظاهری و حتی آرایششان با بقیه زنان فرق دارد و با این کار دوست دارند خودشان را بیش از پیش مطرح کنند. در مرحله بعدی بیمار از واقعیت های ذهنی و بیرونی دور می شود و اصلا هویت خود را فراموش می کند یا موقتا برای آرامش خود موضوعی را که بار سنگین عاطفی داشته باشد از یاد برده و دست به دامن انکار می شودو با این کار در قالب شخصیت دیگری قرار می گیرد و خود را چیز دیگری نشان می دهد.
4- دست بزن: هر چند تنش ها و بحران های موجود در دوران عقد به ندرت به برخوردهای فیزیکی و کتک منتهی می شود، با اینحال اگر جر و بحث در مورد مسائل جزیی و کوچک منجر به کتک زدن شود و یا موضوع کتک زدن چندین بار تکرار شود، حتما باید به این رابطه خاتمه داد، چون چنین شخصی نمی تواند خشمش را کنترل کند. چه بسا این کتک زدن در آینده به قتل هم منجر شود.
5- اختلاف دو قطبی: پر بودن خانه از انبوه کارهای نیمه تمام یکی از ویژگی های اختلال دو قطبی است. این افراد معمولا قادر به تمرکز روی یک کار نیستند و میلیون ها کار را شروع می کنند بدون اینکه بتوانند آنها را تمام کنند. آنها یا در فاز افسردگی هستند و یا در فاز هیجان که در هر دو فاز رفتارهای غیرعادی دارند،میگنا دات آی آر ، اینها معمولا مشکل خواب دارند. در فاز افسردگی زیاد می خوابند و همیشه احساس خستگی می کنند اما در فاز جنون و هیجان به اندازه کافی نمی خوابند اما هیچ وقت احساس خستگی نمی کنند.
6- وسواس: وسواس یک فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر مضر و اعصاب خردکنی است که با نوعی احساس اجبار و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه اوست. وسواس، تعادل روانی و رفتاری را از بیمار گرفته و باعث می شود تا او در سازگاری با محیط دچار مشکل شود. در بیمار مبتلا به وسواس نشانه هایی همچون شک و تردید، ترس، دقت و نظم افراطی، اجبار، احساس بن بست، لجبازی دیده می شود و در مواردی این علائم خود را به شکل دله دزدی، آتش زدن جایی، درآوردن لباس، بیقراری، بهانهگیری، بی خوابی، بدخوابی، بی اشتهایی، و ... نشان می دهد. مشاهده این علائم در فرد وسواسی به قدری عجیب است که این احساس به اطرافیانش داده می شود که نکند او دیوانه شده باشد. 

برگرفته از: تندرستی

مطالب پیشنهادی:

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی

قوانین مربوط به اذن پدربرای ازدواج دختر باکره

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

قانون مدنی :

ماده ۱۰۴۱ : عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح.

ماده ۱۰۴۳ : نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه‌ی پدر یا جد پدری او است و هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه‌ی او ساقط و در این صورت دختر می‌تواند با معرفی کامل مردی که می‌خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آن‌ها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.

ماده ۱۰۴۴ : در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشد و استیذان از آن‌ها نیز عادتاً غیرممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواج داشته باشد، وی می‌تواند اقدام به ازدواج نماید.

تبصره: ثبت این ازدواج در دفترخانه منوط به احراز موارد فوق دردادگاه مدنی خاص می‌باشد.

 http://www.divorce-attorney.ir

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

نفقه زوجه

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

در  مورد زن این امتیاز وجود دارد که می تواند نفقه ایام گذشته را نیز مطالبه نماید.حتی در صورتی که زن شخصا درآمد مستقلی داشته باشد مرد را از پرداخت نفقه معاف نمی کند.عدم تمکین مانع تعلق نفقه به زوجه می شود.

زوج در صورت عدم تمکین خاص( روابط زناشویی) می تواند به زوجه نفقه پرداخت نکند.
یکی در از موارد تمکین اقامت در اقامتگاه دایمی شوهر است. یعنی زن برای دریافت نفقه باید در خانه شوهر زندگی کند. مگر آن که حین وقوع عقد شرطی جز این شده باشد.


شرایط الزام به پرداخت نفقه زوجه از نظر شرع

ازدواج موقت - زنگ خطری برای زوال خانواده


بسیاری از حقوقدانان و جامعه‌شناسان معتقدند ازدواج موقت یک نهاد کارآمد حقوقی و فقهی است که می‌تواند به ازدواج جوانان بسیار کمک کند؛ اما نه با شرایط کنونی بسیاری از حقوقدانان و جامعه‌شناسان معتقدند ازدواج موقت یک نهاد کارآمد حقوقی و فقهی است که می‌تواند به ازدواج جوانان بسیار کمک کند؛ اما نه با شرایط کنونی. قیدی که این کارشناسان به انتهای نظر خود اضافه می‌کنند و نهاد ازدواج موقت در جامعه را به شرط اصلاحاتی در آن مفید می‌دانند به مشکلاتی برمی گردد که این ازدواج برای بعضی از طرفین آن به وجود می‌آورد و به همین دلیل باعث ایجاد نگاهی منفی در جامعه نسبت به این قالب مشروع و قانونی ازدواج شده است.

بسیار امید می‌رفت که قانون جدید حمایت از خانواده بتواند تغییراتی در نهاد ازدواج موقت ایجاد کند که باعث کارآمدتر شدن آن شود و به مرور نگاه جامعه را به آن تغییر دهد. اینکه تا چه حد قانون جدید در این مسیر موفق بوده است؟ موضوع گفت‌و‌گوی ما با دکتر کامران آقایی، مدرس دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی و عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز است.

سه دلیل محکم برای ازدواج

با توجه به لازم‌ الاجرا شدن قانون جدید حمایت از خانواده اکنون ثبت نکاح موقت در چه شرایطی لازم است؟
در مورد ثبت نکاح موقت در قانون جدید خانواده فقط به سه مورد اشاره شده است که لازم است این نوع نکاح ثبت شود: اول زوجه باردار شود، دوم طرفین توافق کنند، سوم ضمن شرط عقد؛ یعنی ضمن عقد نکاح طرفین شرط کنند که نکاح موقت آنها ثبت شود.

در این خصوص قانون حمایت از خانواده جدید در مقایسه با قوانین قبلی چه تغییراتی داشته است؟
قوانین قبلی با توجه به رویه‌ای که داشت الزام ایجاد نکرده بود که نکاح موقت ثبت شود؛ بنابراین در این خصوص تغییراتی نسبت به قوانین و مقررات قدیم اتفاق افتاده است.

آیا تغییراتی که گفتید در عمل تاثیر مثبتی هم خواهد داشت؟
از زمانی که در سال 86 لایحه حمایت خانواده مطرح شد دو نکته درباره آن مطرح بود: یکی مسئله ازدواج مجدد در ماده 23 قانون حمایت از خانواده بود که در نهایت هم به دلیل اعتراضاتی که وجود داشت حذف شد. اما قانون حمایت از خانواده بخش دیگری نیز داشت و آن هم نکاح موقت بود که اکثریت حقوقدانان انتظار داشتند که در این مورد هم قانونگذار پیش‌بینی‌هایی انجام دهد. چون شرایطی که بر نکاح موقت حاکم است به گونه‌ای است که راه گریز از قانون و راه از زیر مسئولیت شانه خالی کردن را به آسانی فراهم می‌کند. این نکته مورد اعتراض بود. البته نکاتی در این مورد پیش‌بینی شده بود؛ ولی در نهایت آن چیزی که در مجلس به تصویب رسیده است، نشان می‌دهد که قانونگذار از این بحث صرف نظر کرده است و به جز سه مورد که قبلا بیان شد، به هیچ‌وجه به این موضوع که جایگاه نکاح موقت در نظام حقوقی ما کجا است نپرداخته است.اگر به صورت حقوقی بحث کنیم قانون حمایت از خانواده یک قانون تشریفاتی و شکلی است که از عرف جامعه نشأت گرفته است و مشخص است که قضاتی دست‌اندرکار تهیه این قانون بوده‌اند و به تصویب آن کمک کرده‌اند. پایه و مبنای اصلی این قانون این است که ازدواج به صورت رسمی به ثبت رسیده باشد. به عنوان مثال بیان شده است که زوجه می‌تواند در محل اقامت خود طرح دعوا کند که این موضوع برخلاف اصول حاکم بر قانون آیین دادرسی مدنی است که تاکید می‌کند خواهان باید در اقامتگاه خوانده طرح دعوا کند. اما در قانون حمایت از خانواده به زوجه برای طرح دعوای خانوادگی اجازه داده شده است که از محل اقامت خود طرح دعوا کند. این امکان که برای زوجه به دست آمده است، در واقع ناشی از سند نکاحیه رسمی است. بنابراین اگر زوجه‌ای که ازدواج موقتکرده است برای امور مربوط به نکاح خود تصمیم به طرح دعوا گرفته باشد، یا برای مهریه یا هر مورد دیگری که در نکاح ممکن است پیش آید قصد طرح دعوایی داشته باشد می‌تواند به دادگاه محل اقامت خود رجوع کند و لازم نیست رنج رفتن به دادگاه محل اقامت شوهر را متقبل شود. این شخص ابتدا باید این امکان را پیدا کند تا عقد نکاح خود را به اثبات برساند بعد وارد مرحله بعدی شود که بتواند طرح دعوا کند.

تمام تشریفاتی را که قانونگذار پیش‌بینی کرده است عمدتا مبنی بر این است که سند رسمی قابل استنادی بین طرفین وجود داشته باشد؛ اما اگر نکاح موقت به صورت شفاهی منعقد شده باشد تمامی این حمایت‌ها از بین می‌رود.

عدم ثبت ازدواج موقت چه مشکلاتی می‌تواند برای زوجین به وجود آورد؟
تمام تشریفاتی را که قانونگذار پیش‌بینی کرده است عمدتا مبنی بر این است که سند رسمی قابل استنادی بین طرفین وجود داشته باشد؛ اما اگر نکاح موقت به صورت شفاهی منعقد شده باشد تمامی این حمایت‌ها از بین می‌رود. فرض کنید ازدواج موقتی بدون ثبت و بدون وجود سندی منعقد شود و به دنبال آن یکی از طرفین بعضی از مسائل اخلاقی عقد را منکر شود یا اینکه ادعاها را به شکلی دیگری مطرح کند، در این صورت چگونه می‌توان خلاف آن را ثابت کرد؟ به نظر من تحولات قانون جدید حمایت خانواده حمایت قابل ملاحظه‌ای از ازدواج موقت نکرده است. حتی این امکان وجود داشت که قانون تشکیل مراجعی به جز مراجع رسمی را پیش‌بینی کند که حداقل یک سند ابتدایی بتوان از ازدواج موقت تهیه کرد تا نظارت هم وجود داشته باشد و در مواقع لازم، بتوان به آن دسترسی داشت و به آن استناد کرد؛ در حالی ‌که این موضوع را هم قانونگذار پیش‌بینی نکرده است.

دفتر ازدواج

به نظر شما با توجه به اینکه نکاح موقت در عرف کمتر مورد پذیرش قرار می‌گیرد، این مساله بر نحوه انشای قانون تاثیر نگذاشته است؟
از هر دو جنبه می‌توان به آن توجه کرد. به نظر من کسانی که تنظیم‌کننده قانون بوده‌اند شاید به نوعی چندان رغبتی به این نوع از نکاح نشان نداده‌اند؛ چرا که همان طور که شما گفتید عرف جامعه ما چندان تمایلی به این نوع از نکاح ندارد.

شاید یکی از دلایلی که نکاح موقت مورد توجه قرار نگرفته است این باشد که رسمی شدن و آشکار شدن آن باعث ایجاد اختلاف و حتی از هم پاشیدن زندگی دایم در خانواده‌ها می‌شود؛ نظر شما در این خصوص چیست؟
بله این موضوع امکان دارد اما اگر ما یک نهاد حقوقی را قبول داریم باید تضمین آن را هم بپذیریم. به هر حال این نکاح آثاری را با خود به همراه می‌آورد و این آثار ممکن است که در آینده گریبانگیر بسیاری از افراد شود. به عنوان مثال شما در نظر بگیرید که در این نوع از نکاح زوجه باردار شود و با وجود این زوج رغبتی نداشته باشد تا این سند نکاحی را تنظیم کند. در چنین شرایطی مشکلات بسیار زیادی برای زوجه و نوزاد به وجود می‌آید؛ مسائلی که احتمال دارد تا آخر عمر آثار خود را باقی بگذارد؛ مسائلی مثل نفقه کودک تربیت، حضانت و موارد مشابهی که وجود دارد همه در این شرایط تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. بنابراین ما باید این موارد را پیش‌بینی کنیم تا نظام خانواده را مورد حمایت قرار دهیم یا حداقل نکاح موقت را به موارد معینی محدود کنیم. اینها از جمله مواردی است که قانونگذار می‌توانست در قانون حمایت از خانواده پیش‌بینی کند.

منظور شما از شکلی و عرفی بودن مقررات حقوق خانواده چیست؟
قانون حمایت خانواده از همان ابتدا که دولت این لایحه را به مجلس فرستاد مناقشات مختلفی را ایجاد کرد که باعث شد این مصوبه اختلافات فراوانی را به دنبال داشته باشد تا اینکه نهایتا بعد از حدود 6 سال اسفندماه سال گذشته به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. مناقشات به وجود آمده از دو نظر قانون حمایت از خانواده را تحت تاثیر خود قرار داده است: دلیل اول این است که حقوق خانواده در کشور ما نشأت گرفته از شرع است؛ بنابراین هر کجا که موضوعی پیش آمده که منافاتی با شرع داشته است مورد استفاده قرار نگرفته است و این موضوع باعث شده است که این قانون شکلی و تشریفاتی جلوه کند. دلیل دوم نیز این است که قانونگذار سعی کرده است که تمام مباحث و موضوعات موجود درباره حقوق خانواده را که پراکنده بوده است، در یک بسته و به صورت یکجا ارایه دهد.

در انتهای ماده 21 بیان شده است که از نظر مقررات شرعی و قانون مدنی نکاح موقت هم مورد حمایت قانوگذار است؛ اما همان طور که خدمتتان عرض کردم این قانون حمایت از خانواده به عنوان یک قانون عرفی به وجود آمده است برای اینکه از خانواده‌ها حمایت کند در حالی که نکاح موقت به عنوان تشکیل‌دهنده یک خانواده مورد پشتیبانی این قانون قرار نگرفته است.

بنابراین ارزیابی شما از جایگاه نهاد نکاح موقت در قانون جدید حمایت خانواده یک ارزیابی مثبت نیست؟
مطلبی که به وضوح در این قانون ملاحظه می‌شود این است که نکاح موقت مورد پشتیبانی قانون حمایت از خانواده قرار نگرفته است. البته در انتهای ماده 21 بیان شده است که از نظر مقررات شرعی و قانون مدنی نکاح موقت هم مورد حمایت قانوگذار است؛ اما همان طور که خدمتتان عرض کردم این قانون حمایت از خانواده به عنوان یک قانون عرفی به وجود آمده است برای اینکه از خانواده‌ها حمایت کند در حالی که نکاح موقت به عنوان تشکیل‌دهنده یک خانواده مورد پشتیبانی این قانون قرار نگرفته است. موارد بسیاری که در این قانون مطرح می‌شود بر این فرض استوار است که سند رسمی نکاح بین طرفین منعقد شده است در حالی که در نکاح موقت قانونگذار تصریحا می‌گوید نکاح موقت نیازی به ثبت شدن ندارد، مگر اینکه زوجه باردار شود، یا توافق کنند یا اینکه شرط ضمن عقد باشد، که البته این دو مورد اخیر توافقی است و تنها آن مورد اول است که حالت اجباری پیدا می‌کند. بنابراین قانون حمایت خانواده به شدت در دفاع از نکاح موقت ضعیف عمل کرده است.

 http://www.divorce-attorney.ir

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

جایگاه و حقوق زنان در قوانین موضوعه

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



جایگاه و حقوق زنان در قانون بویژه قوانین عادی، از جمله مباحث مهمی است که همواره توجه محافل علمی و متولیان جامعه را به خود معطوف داشته است. طبیعت این مباحث نیز اقتضا می کند که دیدگاههای مختلفی مطرح شود و اینچنین است که پرونده این دست مباحث همواره گشوده است. آنچه با عنوان «زن در قانون اساسی و قوانین موضوعه» می خوانید نیز در همین فضا است و طبعا دیدگاه نویسنده محترم را بازگو می کند.

این نوشتار در پی آن است که نشان دهد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین قوانین موضوعه جاری بر پایه چه تصوری از زن فراهم آمده است.

آیا زن و مرد را دو موجود مستقل و برخوردار از هویت انسانی مشترک دیده اند که هر یک حقوق، وظایف و خاستگاه اجتماعی و خانوادگی برابر با دیگری دارد؟ یا اصالت را به یکی داده و با نابرابریهای انسان شناختی و حقوقی تدوین شده است؟

به سخن دیگر تلاش می شود گزارشی از این دو قانون در مسأله زن ارائه گردد و سپس به تحلیل آنها پرداخته شود. بر همین اساس مطالب این نوشته در دو قسمت عرضه می گردد، یکی زن در قانون اساسی و دیگری زن در قوانین موضوعه.

زن در قانون اساسی

در قانون اساسی جمهوری اسلامی، زن و خانواده در اصول متعددی مورد توجه قرار گرفته و بر برابری حقوقی و جایگاه بلند انسانی آنان تأکید شده است.

زن در قوانین موضوعه

قوانین موضوعه در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر پایه فقه امامیه اصلاح یا تدوین شده است. در این مدت تعدیلهایی در حمایت از زنان و خانواده به انجام رسیده که درخور تحسین است مانند:

  1. قانون عائله مندی که بر اساس آن زنان مطلقه یا بیوه و یا زنانی که همسر از کار افتاده دارند حق عائله مندی دریافت می کنند. (قانون نظام هماهنگ پرداخت، مصوب 13/6/1370)
  2. قانون تأمین زنان و کودکان بی سرپرست. (مصوب 24/8/1371 و مرداد 1374)
  3. امکان طلاق از جانب زن با شرط ضمن عقد (قانون مدنی، ماده 1119)
  4. ممنوعیت ارجاع کارهای سخت و زیان آور به زنان. (قانون کار، ماده 75، مصوب 29/8/1369)
  5. ممنوعیت کار شب برای زنان. (قانون کار، مصوب 29/8/1369)
  6. ممنوعیت کار برای زنان باردار از 6 هفته قبل از زایمان تا 4 هفته بعد از آن. (قانون کار، مصوب 29/8/1369)
  7. پیش بینی جمعا 90 روز مرخصی با حقوق برای دوران بارداری و زایمان زنان. (قانون کار، ماده 76، مصوب 29/8/1369)
  8. پرداخت دستمزد مساوی برای زنان و مردان در صورت انجام کار مساوی در شرایط مساوی. (قانون کار، ماده 38، مصوب 29/8/1369)

و نمونه های فراوان دیگر.

با این همه هنوز مواردی از قوانین موضوعه؛ پرسش و سؤال مواجه است، چرا که بر حسب ظاهر و در نگاه اولیه متضمن نوعی نابرابری در توزیع حقوق است.

شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود و یا زن باشد منع کند. (قانون مدنی، ماده 1117)

برخی از این موارد از این قرار است:

  •  نابرابری در سهم ارث
    در صورت نبودن هیچ وارث دیگر به غیر از زوج یا زوجه شوهر تمام ترکه زن متوفای خود را می برد و لیکن زن فقط نصیب خود را و بقیه ترکه شوهر در حکم اشخاص بلاوارث و تابع ماده 866 خواهد بود. (قانون مدنی، ماده 949)
  • اقامتگاه
    اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است. (قانون مدنی، ماده 1005)
    این ماده با توجه به تعریفی که قانون گذار از اقامتگاه ارائه کرده قابل تأمل است:
    اقامتگاه هر شخصی عبارت از محلی است که شخص در آنجا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز در آنجا باشد. اگر محل سکونت شخصی غیر از مرکز مهم امور او باشد مرکز امور او اقامتگاه محسوب است. (قانون مدنی، ماده 1002)
  • ازدواج
    نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید. (قانون مدنی، ماده 1042)
    در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است. (قانون مدنی، ماده 1105)
    هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود. (قانون مدنی، ماده 1108)
    شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود و یا زن باشد منع کند. (قانون مدنی، ماده 1117)
  • تفاوت در عیوب فسخ نکاح

عیوب ذیل در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:

  1. خصاء.
  2. عنن (به شرحی که در قانون آمده است.)
  3. مقطوع بودن (به شرحی که در قانون آمده است.)

برای نگاهداری طفل، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت او اولویت خواهد داشت پس از انقضاء این مدت حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث که تا سال هفتم حضانت آنها با مادر خواهد بود. (قانون مدنی، ماده 1169)
عیوب ذیل در زن موجب حق فسخ مرد خواهد بود:

  1.  قرن
  2. جذام
  3. برص
  4.  افضاء
  5. زمین گیری
  6. نابینایی از هر دو چشم. (قانون مدنی، ماده 1123)
  • طلاق
    مرد می تواند تحت شرایطی زن خود را طلاق دهد. (قانون مدنی، ماده 1133)
  • حضانت
    برای نگاهداری طفل، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت او اولویت خواهد داشت پس از انقضاء این مدت حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث که تا سال هفتم حضانت آنها با مادر خواهد بود. (قانون مدنی، ماده 1169)
    هر یک از پدر و جد پدری نسبت به اولاد خود ولایت دارند. (قانون مدنی، ماده 1181)
  • سن بلوغ
    سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است. (قانون مدنی، تبصره 1، ماده 11210)
  • سمت قیمومت
    زن نمی تواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند. (قانون مدنی، ماده 1233)
  • شهادت و گواهی
    زنا چه موجب حد شلاّق باشد و چه موجب حد رجم با شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد عادل و دو زن عادل ثابت می شود. (قانون مجازات اسلامی، ماده 74)
    در صورتی که زنا فقط موجب حد جلد باشد به شهادت دو مرد عادل همراه با چهار زن عادل نیز ثابت می شود. (قانون مجازات اسلامی، ماده 75)
    شهادت زنان به تنهایی یا به ضمیمه مرد انحراف خاص مرد را ثابت نمی کند. (قانون مجازات اسلامی، ماده 119)
    قوادی با شهادت دو مرد عادل ثابت می شود. (قانون مجازات اسلامی، ماده 137)
    قذف با دو بار اقرار یا با شهادت دو مرد عادل اثبات می شود. (قانون مجازات اسلامی، ماده 153)
    در صورتی که طریق اثبات شرب خمر شهادت باشد فقط با شهادت دو مرد عادل ثابت می شود. (قانون مجازات اسلامی، ماده 170)
    سرقتی که موجب حد است با یکی از راههای زیر ثابت می شود:
  1. شهادت دو مرد عادل. (قانون مجازات اسلامی، ماده 199)

هبه چیست؟

 قانونگذار مواد ۷۹۵ تا ۸۰۷ قانون مدنی را به عقد هبه اختصاص داده است.
هبه از عقود معین و دارای شرایط خاص انعقاد است. در آیه ۴ سوره نساء از مهریه زن به نحله تعبیر شده است؛ در بند ب تبصره ۶ ماده واحده طلاق، حق جدیدی به عنوان نحله (بخشش) برای زوجه مطلقه پیش بینی شده که تا تصویب این قانون، در ایران سابقه تقنین نداشته است و نحله نیز در اصطلاح به معنای هبه وهدیه از روی طیب نفس می‌باشد.

آیا ماهیت مهریه و نحله با هبه یکسان است؟
ماهیت مهریه در فقه و حقوق اختلافی است و از ۵ دیدگاه مختلف، یکی از آنها مستندا به آیه ۴ سوره نساء مهریه را هدیه دانسته است، به نظر می‌رسد در صورت پذیرش این نظریه، مهریه و یا حداقل مهرالمسمی شرایط و ویژگی‌های هبه را داشته باشد، اما در رابطه با نحله که در ماده واحده مربوط به طلاق ذکر شده است، با توجه به این که خطاب قانونگذار به دادگاه می‌باشد و در این بند از رضایت زوج به عنوان مهم ترین ویژگی هبه که ارادی بودن آن است ذکری نشده است، نمی‌توان آنرا هبه به معنای اخص قانونی دانست، ولی با توجه به اینکه قانونگذار صراحتاً این حقوق مالی زوجه مطلقه را نحله (بخشش) نامیده است به ناچار باید آن را به عنوان یک هبه (بخشش) اجباری پذیرفت.

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

عقد نامه را بخوانید

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



از صفحات سند چند برگی ازدواجتان کدام یکی را بدقت خوانده‌اید؟ فقط صفحه مربوط به مهریه را یا صفحه شروط ضمن عقد را؟

یا صفحه ای که نام و مشخصات شما و همسرتان را کنار تاریخ عقد ثبت کرده؟ شما در عقدنامه تان بیشتر دنبال خاطره‌ها می‌گردید یا واقعا می‌دانید روزی که پشت سرهم زیر صفحاتی را که سردفتر تند و تند آنها را ورق می‌زند، امضا می‌کردید چه بار مسوولیتی را به دوش گرفته‌اید‌.
حال و هوای حاکم بر دفترخانه‌های ازدواج وقتی زوج‌ها به همراه خانواده‌هایشان برای هرچه زودتر جاری شدن صیغه عقد هیجان زده شده‌اند، واقعا دیدنی است مخصوصا اگر سردفتر به چند خانواده به صورت همزمان وقت داده باشد و ازدحام جمعیت باعث کمبود وقت و سریع انجام شدن کارها شود. درست در چنین مواقعی است که زوج‌ها وقتی با سند ازدواج روبه‌ رو می‌شوند و می‌فهمند باید زیر تمام صفحات آن را امضا کنند تمایل دارند هرچه زودتر کار تمام شود بدون آن‌که حتی کنجکاو شوند با این امضا‌ها زیر بار چه تعهداتی می‌روند.
بیشتر سردفترها فقط صفحات عقدنامه را ورق می‌زنند و بدون هیچ توضیحی درباره مندرجات سند با انگشت نشان می‌دهند که زوج‌ها کجاها را باید امضا کنند در حالی که سند ازدواج به خاطر مسوولیت‌آوربودنش سندی مهم است که زوج‌ها بخصوص خانم‌ها باید از بندبند آن مطلع باشند چون اگر غیر از این باشد وقتی پیچ و خم‌های زندگی شروع شود تمام امضاها دست و پاگیر می‌شوند.
یکی از بندهای عقدنامه می‌گوید: زوج ضمن عقد شرط کرد که هرگاه طلاق بنا به خواسته زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد زوج موظف است نصف دارایی خود را که در زمان زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را با نظر دادگاه به صورت بلاعوض به زوجه منتقل کند پس اگر مردی این شرط را امضا کند مشمول موضوع تصنیف در دارایی‌های مشترک می‌شود و زن مطلقه می‌تواند با ارائه دادخواست این مبالغ را مطالبه کند.

شروط دوازده گانه

در یکی دیگر از بندهای عقدنامه آمده است زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد که با رجوع به دادگاه ودریافت مجوز پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه کند. پیداست اگر مردی با این شرط موافقت کند زن می‌تواند در دادگاه اقامه دعوا کرده و تخلف زوج از شروط مندرج در عقدنامه را اثبات کند و با حکم دادگاه به دفترخانه رسمی طلاق مراجعه کند چون در این صورت از سوی زوج وکیل است که اصالتا (شخص خودش) یا وکالتا (با انتخاب وکیل و تفویض وکالت به وی) خود را مطلقه کند.
پس لازم است مردها بدانند اگر پای چنین شرطی در عقدنامه را امضا می‌کنند حق طلاق را در صورت تحقق این دوازده شرط به همسرشان داده‌اند: خودداری شوهر از دادن نفقه زن به مدت 6 ماه به هر عنوان حتی با توسل به اجبار، سوءرفتار یا سوءمعاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند، ابتلای زوج به بیماری‌های خطرناک و درمان‌نشدنی به نحوی که دوام زندگی زناشویی را برای زوجه به خطر بیندازد، جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد، بی‌توجهی به رای دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد، محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی در پرداخت منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی منتهی به 5 سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد، ابتلای زوج به هر گونه اعتیاد مضر که به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی خلل وارد کند، زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا 6 ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند، محکومیت قطعی زوج در ارتکاب به جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر که آبروی زوجه را به خطر بیندازد، باردار نشدن زوجه از زوج بعد از 5 سال به علت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر، مفقودالاثر شدن زوج ومراجعه نکردن به دادگاه 6 ماه بعد از مراجعه زوجه به دادگاه و ازدواج مجدد زوج بدون رضایت زوجه یا اجرا نکردن عدالت بین همسران به تشخیص دادگاه.
پس با تحقق هر یک از این شروط و اثبات آن در دادگاه، زن می‌تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و پس از قطعیت حکم نسبت به اجرا و ثبت صیغه طلاق در دفتر رسمی ثبت طلاق اقدام کرده و خودش را مطلقه کند.

شروط ضمن عقد

تقریبا بیشتر حقوقدان‌ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد از داشتن مهریه‌های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد اما مهریه پولی است که زیاد هم نسبت به وصول آن نمی‌توان امیدوار بود. برای همین زوج‌ها قبل از جاری شدن صیغه عقد می‌توانند توافق کنند تا حقوقی چون حق تحصیل، اشتغال، حق انتخاب محل سکونت یا شرط تضمین پرداخت مهریه از سوی یک یا 2 نفر از اعضای خانواده یا آشنایان زوج را در عقدنامه درج کنند.
در واقع شرط وکالت در طلاق یا همان چیزی که مردم به عنوان حق طلاق می‌شناسند هم از جمله این شروط است.
این شرط به زن حق می‌دهد تا خود را وکالتا طلاق دهد یعنی زن وکیل مطلق از طرف شوهر خود باشد که هر زمان بخواهد یا پس از تحقق امری معین و اثبات آن در دادگاه خود را مطلقه کند. البته درج این شرط در عقدنامه به این معنی نیست که دیگر مرد نمی‌تواند همسرش را طلاق دهد. در واقع مرد در شروط ضمن عقد فقط به صورت وکالتی این حق را به همسرش می‌دهد و زن هم به عنوان وکیل در طلاق این را می‌داند که این حق یا شرط ضمن عقد به معنای انتقال کامل و مطلق حق از سوی شوهرش نیست و مرد هم می‌تواند بنا بر شرایطی از این حق استفاده کند.
بد نیست بدانید که شروط ضمن عقد با محتوایی چون ممنوعیت ازدواج دوم برای مرد، عدم نزدیکی یا طلاق در مدت معین مثلا 5 سال قابلیت اجرا ندارد اما می‌تواند زن در شروط ضمن عقدش این نکته را بگنجاند که مثلا مهریه او به دخترش تعلق بگیرد (شرط صلح مهریه به فرزند)‌.

http://www.divorce-attorney.ir

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

بر همزدن عقد بخاطر مسائل کم اهمیت و تردید در ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


چون بیشتر مردم با دست راست کار می کنند به همین سبب دکمه های لباس را سمت راست میدوزند تا افرادی که به اصطلاح راست دست هستند به آسانی بتوانند دکمه های لباس خود را باز کرده یا ببندند.
البته این موضوع در مورد لباس های مردانه کاملا صادق است اما بانوان چطور؟ چرا با آنکه بیشتر خانم ها مانند آقایان راست دست هستند دکمه لباسشون سمت چپ دوخته شده است؟
برای پاسخ به این پرسش باید عقربه های زمان را به عقب بچرخانیم و به گذشته های دور برویم. یعنی زمانیکه نخستین بار دکمه لباس ساخته شد و این دکمه کالایی لوکس و گرانبها به شمار می رفت و تنها مردمان طبقه مرفه اجتماع استطاعت خرید آنرا داشتند.
این در حالی بود که زنان اشرافی در آن زمان هیچگاه لباس خود را شخصا به تن نمی کردند بلکه خدمتکاری داشتند که این کار را برایشان انجام می داد. چون خدمتکار برای بستن یا گشودن دکمه لباس بانوی خود می بایستی مقابل او قرار می گرفت دوزندگان لباس زنانه معمولا دکمه لباس را در سمتی قرار می دادند که خدمتکار بتواند به راحتی با دست راست خود آنها را باز کرده یا ببندد!
از این رو دکمه لباس زنان را سمت چپ می دوختند. هر چند امروزه استفاده از دکمه عمومیت یافته و دیگر از آن خدمتکاران خبری نیست با این حال هنوز هم این اصل به چون خانواده همسرم برایم کت و شلوار نخریدند و خودم خریدم ، مورد تمسخر دیگران قرارگرفته ام و میخواهم ازهمسرم جدا شوم . آیا اینکار درست است ؟
خیر . این کارها ، انگیزه مهمی برای جدایی نیست . موردی بود که آقا میگفتند : من میخواهم در دوران عقد ازهمسرم جدا شوم . زیرا انگشت ها یش کشیده نیست . هر انسان عاقلی میداند ، این ها انگیزه واقعی برای جدا شدن نیست . مواردی داشتیم که می خواستند جدا شوند ، چون قد خانم کوتاه بود . چاقی و لاغری ، هیچ کدام نمیتواند انگیزه جدایی باشند . مثلا موردی داشتیم که تنبلی چشم داشتند یا موردی داشتیم که خیلی مهم نبود . بیماریهای خاص ، بحث دیگری دارد . مثل اینکه ، لکه کوچکی روی بدن خانم بوده و نفهمیده ام وخانم هم فکر نمی کرده مهم باشد یا مثلا ، جایی خراش برداشته و جایش مانده است . هیچ کدام ازاین ها ، نمی تواند عامل جدایی باشد . پانزده درصد طلاق ها دردوران عقد اتفاق می افتد و یکی ازعوامل جدی آن ، همین مسائل بی اهمیت است . گاهی سرچشمه اش همین علت ها است ولی بها نه ی دیگری را مطرح میکنند . چرا جوانان ما این اندیشه را دارند ؟  فکر میکنم ، علت این است که اهمیت ازدواج برایشان حل نشده و نمی دانند که ازدواج ، مهمترین رویداد زندگشان است . لذا این جوری برخود میکنند و شاید بخاطرهمین است که ، درست ازدواج نمی کنند و نکات مهم را در ازدواج رعایت نمی کنند و احساسی رفتارمی کنند و عاقلانه ازدواج نمیکنند و چون اهمیت ازدواج برایشان حل نشده ، راحت می خواهند جدا شوند . نکته دیگر اینکه ، متوجه پیامدهای جدایی نیستند . مخصوصاً دختران عزیر . بله شما عقد کرده اید و دوشیزه خانم هستید و اگر بخاطر این مسائل کم اهمیت جدا شوید ، درست است که این جدایی در زمان عقد بوده ، ولی روی سرنوشت شما ، اثر میگذارد و این یک واقعیت است . چون فرصت های شما خیلی کم میشود و فرصت ها از بین میرود . البته نباید این طور بشود . چون نمیخواهم صحه بگذارم . خواستگار می آید و وقتی می فهمند ایشان ، در عقد بوده اند و بهم زده اند ، جلو نمی آیند یا آقا خواستگاری می رود و خانواده دختر ، وقتی می فهمند که آقا عقد کرده ، پس می زنند . نباید این جوری باشد و این چیز خوبی نیست . یکی از فلسفه های دوران عقد، همین دوران تجدید نظر بودن آن است و اگر یک دلیل واقعی ، برای جدایی پیدا کردند ، از هم جدا شوند و بعد ، هیچ مشکلی پیش نیاید . گاهی بدی های طرف را خوب می بینند ، این بخاطر عشقی است که آنها را کر و کورکرده است  و بخاطر همین ، مثلا قد دختر و انگشتان او را نمی بینند .

 اگر پدر شوهر قول بدهد برای  پسرش خانه بخرد و بنا به دلایلی زیر قولش بزند و خانه برایش رهن کند ، آیا خانم حق دارد با توجه به این بدقولی ، اقدام به طلاق کند ؟
خیر.  پدر شوهر کار خوبی نکرده ، المومن وعده وفا . کار قشنگی نکرده ولی این نمی تواند عامل جدایی باشد . شما نباید برایتان مهم باشد . حتی به روی خودتان هم نیاورید و تغافل کنید . این از ویژگی های انسان کریم است . با این برخورد احساس گناه خواهند کرد ، محبتشان به شما بیشتر خواهد شد و توجه بیشتری می کنند و محبت شوهر به شما ده برابر بیشتر میشود و بخاطر این محبت ، تلاش بیشتری خواهند کرد و خودشان خانه تهیه خواهند کرد.  

 میخواهیم عروسی کنیم و مادرم راضی نمیشود و می گوید باید عروس را طلاق بدهی،  با اینکه همسرم را دوست دارم ولی بخاطر حرمت مادرم ، می خواهم زنم را طلاق بدهم . بنظر شما درست است؟
من گمان نمیکنم این مادر بخاطر دلایل واهی این تقاضا را از پسر بکند. قابل قبول نیست . زیرا مادر می داند که طلاق یکی از مبغوض ترین کارهاست و عرش الهی را میلرزاند . احتمالا اینجا باید مشکلی باشد که چنین الزامی می کنند . مثلا یک تنش جدی بین مادر و عروس پیش آمده یا عروس منتخب مادر شوهر نبوده و مادر هم مجبور شده و محبتی به عروس ندارد و حتی اگر هم این باشد ، من صلاح نمیدانم. الان دو جوان عقد دائم هم هستند . مراسمی گرفتند ، هزینه ای صرف شده ، بحث آبروی خودشان است . و لطمه ای که به پسر و دختر میخورد . لذا من تقاضا میکنم از این اصرار دست بردارید و ببخشند . حتی اگر تنش و مشکلی بوده ، عفو کنند. بزرگان باید ببخشند . عروس خانم ، اگر شما هم جسارتی کردید ، بروید، تفقدی کنید . از دلشان در بیاورید ، معذرت خواهی کنید . اشکالی ندارد. این کار باعث ، قوام زندگی شما میشود . در دین چقدر دستور داریم که عذر خواهی کنید و برادر عزیز،  به شما عرض میکنم ، شما هم میتوانید ، نقش داشته باشید . روابط بین مادر و همسرتان  را مدیریت کنید. حتی با دروغ ، تا بتوانید این مشکل را حل کنید . انشاءاله این اتفاق بیفتد و مادر عروس خانم را ببخشند . حالا اگر این اتفاق نیفتد و  کار به اینجا برسد ، شما نباید از مادر اطاعت کنید . اینجا جایش نیست . مراجع تقلید ما فرموده اند : کانون خانواده مهم است و صرف پدر و مادر ، نمیتواند عاملی باشد که بسمت طلاق بروید . اطاعت وقتی واجب است که اولاٌ اطاعت ممکن باشد و ثانیا مفسده ای نداشته باشد که این مفسده  دارد . انشاءاله کار به اینجا نکشد ، که پسر به حرف مادر گوش کند.

 پدر خانمم میگوید : اول خانه و ماشین بگیرید ، بعد عروسی کنید و گرنه طلاق . آیا این حرف درست است ؟
معمولا این جور حرفها را قبل از عقد میزنند . من نمیدانم چرا الان میگویند . من با این شرط ها ، حتی قبل از عقد هم موافق نیستم . پدرها عزیز ، برای جوانان خوب و سالم چنین شرط هایی گذاشتن جفا است.  اگر یک جوانی سالم و متدین است و اخلاق هم دارد و امکانات نسبی هم دارد و جربزه کار را هم دارد ، شما  خانه و ماشین را شرط نکنید . حالا شاید احتمال میدهم قبلا شرط کرده اند و گفتید ما به این شرط به شما  دختر میدهیم که بعد از عقد ، خانه و ماشین هم تهیه کنید . حالا  اگر هم شرط کرده اید و این آقا هم به خاطر هر دلیلی نمیتواند آنرا تهیه کند ، بهتر است ، شما از این شرط خود  دست بردارید . شما به جدایی فکر نکنید . جدایی به این دلیل ، واقعا مبغوض الهی است و هیچ تردیدی ندارم اگر شما به این سمت بروید که طلاق دخترتان را از این آقا بگیرید ، این ازهمان علل کم اهمیت و غیر منطقی است که عرش خدا را میلرزاند . این کار رانکنید . مهم این است که ایشان در حد شان دختر شما امکاناتی برایش تهیه کند . بعضی ها تلقی میکنند که هم دین و هم شرع مقدس ، گفته باید به زنش نفقه بدهد . مسکن و خوراک و پوشاک و دارو و این مسکن ملکی باید باشد یعنی باید برای این خانم مسکن بخرد . خیر، این طور نیست . هم درعرف و هم در شرع ما ، آقا باید در حد شان خانم و موقعیت اجتماعی او مسکن تهیه  کند ، هر چند استیجاری باشد . من می ترسم اگر شما به این شرط اصرار بورزید ، این آقای داماد چون همسرش را دوست دارد و آبرویشان در خطر است و نمیخواهد به این جدایی بکشد ، خدای نکرده به راههای خلاف کشیده شوند ، که پول هنگفتی در بیاورد که پدر خانم را راضی کند و بتواندعروسی کند. خوب این برای شما بد است حالا حتی با وام و بدبختی و جلوی دیگران دست دراز کند ، این پول را تامین کند و خانه و ماشین بخرد . شما فکر نمیکنید ، این قرضها و وام ها باید پرداخت شود . ایشان وارد زندگی میشوند و از همان اول بار اقتصادی و مالی زیادی دارند . یکی از عواملی جدی تنش ها دراول زندگی بین خانم و آقا همین مشکلات اقتصادی است و دودش به چشم دختر شما میرود . ممکن است شما ایشان را وادار به این کار بکنید ، ایشان هم خانه و ماشین بخرند و به هرحال عقده کنند و بخاطر فشاری که شما آورده اید ، بعداً بخواهند عقده گشایی کنند و انتقام بگیرند . اگر اینها همدیگر را دوست دارند و شرایط اولیه را هم دارند ، بگذارید سر زندگیشان برود . به هر حال فرض ما این است که ، جوان خوب است . سخت نگیرید.

 همسر من در دوران عقد ، خواب دیده که بهم نمیرسیم و این خواب او را دچار تردید کرده است. باید چه کنیم ؟
در بحث ازدواج درموردخواب زیادسوال داشتیم خانمی گفته بودند که من خواب دیده ام که کسی خواستگارم بوده و الان سه سال است که منتظر هستم شما ازدواج خودتان را نمیتوانید برخواب مبتنی کنید حتی اگر زویا صادقه هم باشد این نمیتواند مبنای ازدواج ما باشد این ها عقد هستند این خواب نمی تواند مبنای زندگی قرارگیرد که ارتباطشان را قطع کنندو باعث جدایی در زندگی بشود این خواب هایی که ما می بینیم معمولا عواملش مربوط به دوران بیرون و بیداری ما است مثلا تشنگی گرما سرما حتی نوع پوشش آدم میزان پوشش اینها هم موثر است حتی محل خواب موثر است بیماری که انسان تب داشته باشد این ها جدا در خواب ها دخیل هستند گاهی افکار ما باعث خواب هایی میشود در مورد شما فکر میکنم چنین چیز هست در دوران عقد هستند و در آستانه ورود به زندگی زناشویی هستند بروز مشکلات بحث محفلی که میخواهند بگیرند خانه ای که می خواهند بگیرند این ها واقعیتی است و مشکلاتی است که طبیعی است و ما رانگران نمیکند و لذت زندگی به همین چیزهایش است این مشکلات استرس در ایشان ایجاد کرده است القاعات دیگران ممکن است باعث چنین افکاری بشود و منشا آن افکارایشان است در حقیقت خواب های که تشویشهای روانی ما باعث آن خواب بشود در اصطلاح به آن اسفاس احلام و به آن توجه نمیکنیم شاید ایشان بگویند هیچ کدام از آنها و عوامل در آن دخیل نیست چون خوابها ی ما مربوط به عالم دیگر است و ظاهرش نمیتواند برای ما تعیین کننده باشد چرا چون تعبیرو تاویلی دارد که گاهی با ظاهر خواب جفت و جور نیست گاهی کاملا خلاف ظاهرش است ممکن است بگوید رویا ی صادقه است برای آدمهای معمولی حجت ندارد برای پیامبران حجت است مثل خوابی که ابراهیم در مورد ذبح اسماعیل دیدند چرا در پیامبران حجت است زیرا در آنها نوعی وحی و الهام است و عمل به آن واجب میشود و حجت شرعی دارد
اگر همسر ایشان می شنوند یا عزیزان مجردکه خواب میبینند که فردی به خواستگاریشان آمده و الان طرف سه سال است نیامد ه و این خانم معطل شدهداند حتما نباید به این خوابها توجه بکنند و یک صدقه های توصیه میشود و به خدا توکل کند وارد زندگی بشود دغدغه ها از بین میرود مقوله خواب د رکشور ما خیلی جدی است و تعبیر کردن آن هم همینطور هر خوابی میبینند نگران هستند تعبیر میکنند و کسی که تعبیر میکند معلوم نیست تعبیر خواب بلد باشد و نظام زندگی بهم میخورد خواب شما در زندگی اختلال ایجاد میکند به خواب توجه نکنید.

 مادرم و پدرم از هم  جدا شده اند و فکر میکنم من هم مثل آنها بشوم . جرات ورود به زندگی مشترک  را ندارم . چه کارکنم ؟
اینها را در مقوله خرافات باید گنجاند در دوران عقد این چه ربطی به زندگی پدر و ماد رشما دارد این افکار خطرناک است و دخترم جلویش را بگیر چون اثر تلقینی دارد و درموردتلقین مطالبی را گفتم تلقین خیلی مهم است یک دانش است تلقین به نفس و ممکن است روی زندگی شما و آینده شما اثر بگذارد و یادمان باشد رفتار ما بازتاب اندیشه ماست ما هرجور که فکر کنیم همان جور عمل میکنیم و اینکه شما را دچار یاس و ناامید می کند و یکی از تلخ ترین مسائل در دوران عقد یاس و ناامیدی است حضرت علی میفرمایند:قتل قتوت صاحبه.یاس صاحبش را میکشد این فال بدزدن است و ازآن نهی شده است وروایت داریم که تطیر فال بد زدن است و درحد شرک به خدا است شما چرا فال بد میزنید که چون پدرو مادرم از هم جدا شده اند من هم همینطور می شوم شما فال خوب بزنید و از زندگی پدر و مادرتان درس بگیرید و ببینید اشتباه آنها چه بوده و چه کردند که کارشان به آنجا کشیده ، شما این کار را نکنید. در واقع تفعل به خیر بزنید . حضرت علی (ع) می فرمایند : تفعل بالخیر تتجح . تفعل به خیر بزنید کامیاب میشوید . رسول گرامی اسلام میفرمایند : تفعلوابالخیر تجدوه .فال خوب بزنید تا به آنچه میخواهید برسید. 
شخصی بنام سهیل بن عمر فرمانروای دشمن بودند ، نماینده کافران قریش بود و پیامی آورده بودند حضرت علی(ع) پرسیدند نامت چیست ؟ گفت سهیل . آقا رو به یاران کردند و گفتند : قدسئل علیکم امرکم. امر شما بر شما آسان میشود . ما داریم ، فال خوب بزنیم . اگر شما ادامه دهید دچار مشکل میشوید . شاید منظورشان این است که من چون فرزند طلاق هستم خلاهایی در من ایجاد کرده است این ممکن است جای نگرانی باشد ، فرزند طلاق هستند . البته معلوم نیست دچار خلأ باشند ، داریم افرادی که بچه طلاق هستند خیلی خوب و طبیعی و بهتر از بچه هایی هستند که پدر و مادر بالای سرشان بوده است. اما مواقعی خلاهایی هم دارند اگر دغدغه شما این خلاها است شما میتوانید خلأ ها را از بین ببرید. قبل از ورود به زندگی مشترک چیرهایی نیست که ما نتوانیم از بین ببریم . تلاشتان را بیشتر کنید، رابطه تان را با خدا بیشترکنید ، در محافل مذهبی بیشتر حضور داشته باشید ، خودتان را بیشتر دوست داشته باشید ، اعتماد به نفس خودتان را بالا ببرید ، خودباوری را بالا ببرید با توکل به خدا و امید به خدا وارد زندگی بشوید و با این افکا رمقابله کنید.

 من و همسرم برای ورود به زندگی مشترک مشکلی نداریم ولی اختلافات دو خانواده ، بر سر مسائل کم اهمیت ، یکسال است که عروسی ما را به عقب انداخته است . چکا رکنیم ؟
ما واقعا به این جوانان  یا خانواده آنها باید چیزی را عرض کنیم . من عاجزانه ازخانواده های عزیز تقاضا میکنم برسر مسائل کم اهمیت سخت نگیرید . ممکن است اگر شما ادامه بدهید اینها دچار تزلزل شوند و مشکل ایجاد شود . یک مقدار فداکاری و ایثار و گذشت ، این خطاب به این زوج جوان .به شما که همدیگر را دوست دارید بروید در کنار خانواده هایتان و صحبت کنید با مهربانی و محبت متاسفانه بعضی از جوانان ما با داد و فریاد و تهدید میخواهند مشکل را حل کنند . جوانان ، این جواب نمیدهد با مهربانی و محبت مجابشان کنید کسانی را واسطه کنید که ذی نفوذ باشند پدر بزرگ و مادر بزرگ. همانطور که شما به حرف پدر و مادرتان گوش میدهید ، آنها هم به حرف پدرشان و مادرشان  گوش میدهند .اگر جواب گرفتید که هیچ و اگر نگرفتید هردوجوان یک التیماتوم به خانواده هایتان بدهید و بگویید اگرشما ما را راه نیندازید خودمان یک خانه میگیرم و میرویم . البته جواب میدهد و اگر جواب نداد ، آقا که خانه ای بگیردف  می آیند جهیزیه را هم میدهند و حمایت های مالی هم میکنند . امیدوارم به این جاها نکشد و پدرها و مادرها خودشان مسئله را حل کنند.

 دوسال است عقد کرده ام وهنوز مسائلی را در مورد شوهرم میبینم و میشنوم که اطلاع نداشتم . این باعث تردیدم  در ازدواج با ایشان شده است . لطفا ً راهنمایی بفرمایید .
من با عقد طولانی موافق نیستم . به جهت همین است که نقاط ضعف برجسته میشود ، کم کم تردید ایجاد میشود . ما قبلا عرض کردیم ، یکسال برای دوران عقد مناسب است مگرضرورتی  باشد و واقعا نگذارید ازدوسال بیشتر باشد مگر اینکه دلیل خاص داشته باشید . شما می بینید ومیشنوید ، این را قبل ازعقد باید انجام میدادید ، گوشها را بازمیکردید و چشمهایتان را باز کنید . قبل از عقد باید دو تا چشم دیگر هم قرض کرد و با چهارچشم  دید ولی حالا عقد کرده اید ، پس چشمهایتان را ببندید . اگردر مسائلی که شما می بینید و میشنوید ، موردی هست ، آنرا به حساب سی درصد نقاط منفی ایشان بگذارید. ما همه گل هستیم ولی گل بی خار نیستیم . همه سی درصد نقاط منفی داریم . اگر موردی وجزئی است وکلان نیست ، حمل بر صحت کنید . تغافل کنید . برای آن محمل درست کنید . یکی ازدستورهای دین است که تغافل کنید . خودت را به ندانستن بزن . از شریفترین اخلاق انسان کریم ، این است که تغافل کند. وجه خوب را برداشت کنید . مثلا همسرشما موبایل را برمیدارد و صحبت میکند ، صدای خانمی را میشنوید . شما میتوانید دو جوربرداشت کنید . یکی اینکه بگویید نکنند این خانم نامحرم است  و شوهر من با او رابطه ناپسند دارد ، این یک برداشت است . حضرت علی (ع) فرمودند : وامر اخیک علی احسن . کار برادرت را به وجه احسن و نیکو قرار بده . یک وجه آن این است که بگویید مادرش بود یا خواهرش بود یا نه خواهرزاده اش بود . محمل بسازید . شاید همکارش بود که با او کار داشت . حالا یک چیزی از او شنیده اید ، بگویید برای قبل از ازدواجش بوده والان نیست . بله من شنیدم که او رفتاری داشته ، بله او برای قبل از ازدواجش بوده ، بگو توبه کرده است . اینها وجوه احسن است . اگر این کار را بکنید ، دلتان چرکین نمی شود . این برای آن است که کانون خانواده ازهم نپاشد . کینه و بد دلی ایجاد نشود . اینها برا ی قوام خانواده است . به قول سهراب سپهری چشمها را باید شست . حالا اگر نه ، ازامور کلان است ، شما ازاعتیاد ایشان میشنوید ، از رابطه نامشروع ایشان میشنوید، حالا اگرموردی را شنیدید که میتوان ازآن گذشت ، می گذرید ولی اگرآنقدر دارید میشنوید ، که درشما تردید جدی ایجادشده  ، که نکند ایشان کاسب کار است و روشش ارتباطات نامشروع است یا خانم متدینی هستید که ازمجاری مختلف میشنوید که ایشان شراب خوار است ، نماز نمی خواند یا مثلا اعتیاد دارد اینها از امورکلان است . یکی از امورعقد بستگی همین است برای رفع این ابهامات است . دوره تجدید نظر است واگر واقعاً می بینید طرف شرایط شما را ندارد و در اینجا بی دقتی کنید و چشم پوشی کنید و بگویید انشاء اله درست میشود ، اینجا جایش نیست . الان دوران عقد است و شما دوشیزه هستید ، لطمه کمتری می خورید ، البته فرصت ها راازدست میدهید . البته ارزش دارد ، اگر وارد زندگی بشوید فرصت ، به مراتب بیشتر از دست میرود . فرزندی هم داشته باشد خیلی بدتر است . اینجا دفع افسد به فاسد میکنیم . بین بد و بدتر بد را انتخاب میکنیم که دچا ربدتر نشویم .
 یکسال است که عقد کرده ام ، خانمم دختر خوبی است و عیبی هم ندارد ولی به این نتیجه رسیده ام که خودم ، از نظر فکری ، آمادگی ازدواج را نداشته ام  ، در ادامه راه دچار تردید شده ام  . چه کار  کنم ؟
این فکرها مربوط به قبل از ازدواج است . انسان قبل ازازدواج ، باید بنشیند ، فکرکند که شرایط را داردیا نه . اگر شرایط نسبی را دارد ، اقدام به ازدواج می کند و اگر ندارد اقدام نمیکند . الان شما یکسال است که عقد کرده اید و می فر مایید که خانم هم عیبی ندارد و مشکلی هم با ندارید م، الان این فکر دیگر جایش نیست . تقاضا میکنم دیگر به این فکر نکنید . من احتمال می دهم استرس مسئولیت پذیری باشد.  چون در بحث ازدواج ، جوانها وقتی ازدواج میکنند ، خانم ها یک جو راضطراب دارند و آقایان هم یک جور . در آقایان اضطراب مسئولیت پذیری است . الان یک مسئولیتی را پذیرفته اید و میگوید نکند از پس آن برنیایم و نکند مشکل اقتصادی پیش بیاید و نتوانم زندگی ام را اداره کنم . احتمال دارد این اضطراب ، شما را به این  فکر کشانده که من آمادگی نداشتم . با این فکر مقابله کنید . حالاشما به این فکر رسیدید که به بلوغ فکری نرسیده اید . اینها را که می گوییم مطلق نیست . نسبی است . کدامیک از ما به بلوغ فکری رسیدیم و ازدواج کردیم ؟ منطور شرایط نسبی است . شما یک شرایط نسبی داشتید و تا حدی ، بلوغ فکری شما را کامل میکند . خیلی جوانها از این نکته غافل هستند . شما یکسال عقد کرده اید ، خود ازدواج به انسان بلوغ می دهد . خیلی از جوانها قبل از ازدواج پوشش و آرایش و شخصیتشان یک جور است ، بعد ازدواج میکنند ، می بینید شخصیتشان عوض میشود . آرایش مو و پوششان عوض میشود و جد ی تر میشوند و وقارشان بیشتر میشود . دوستانشان کم میشود ، زودتر به منزل می آیند .
ممکن است یکسری عوامل پنهان این فکر را بوجود آورده اند . پس از یکسال ، شاید یک مسئله اختلاف انگیز از طرف خانم بوجود آمده باشد ، شاید شما همت نکردید و گل عشق را آبیاری نکردید که نخشکد،   شاید اینها بوده است . شما با یک مشاورآگاه صحبت کنید تا ایشان ، بتوانند عوامل پنهان را پیدا کنند و به شما کمک کنند و جنابعالی را از تردید دربیاورند . این طور بمانید ، روز به روز بدتر میشود . با مجموعه شرایط ادامه زندگی را صلاح می دانیم ، چون داستان جدی است . 

 دختری هفده ساله هستم . شوهرم ویژگی های یک مرد ایده آل را دارد ولی چون به انتخاب خودم نبوده ، می خواهم از او جدا بشوم . بنظر شما درست است ؟
خیر . من برداشتم این است که ، پدر و مادر به او تحمیل کرده اند . کسی به ایشان تحمیل کرده است. ازدواج تحمیلی خوب نیست و به پدرها و مادرها زیاد تأکید کردیم که به جوانها،  ازدواج را تحمیل نکنید. ازدواج امر مهمی است . باید خودشان فکر کنند و تصمیم  بگیرند . می خواهند یک عمر زندگی کنند . از این جهت شما حق دارید که از  کسی که به شما تحمیل کرده ، گله داشته باشید . اما خوب شما خودتان میگویید ، ویژگی یک مرد ایده ال را دارد . حالا چرا می خواهید زندگیتان را خراب کنید ؟ صرف اینکه به شما تحمیل شده ، آیا این میتواند مجوز خراب کردن زندگی باشد ؟ یعنی فکر میکنید با این کار در حق خودتان جفا و ستم خواهید کرد ؟ ملاک برای زندگی زناشویی این نیست . موارد بسیار زیادی داریم که اصلا ازدواج تحمیلی نبوده ، خودشان انتخاب کرده اند و حتی اجازه نظر به خانواده هم نداده اند ، خودشان گشتند و انتخاب کرده اند و صد درصد انتخاب خودشان بوده ولی  الان در حسرت بیست درصد شرایط ایده ال همین آقای شما هستند و دارند میسوزند . پس چرا شما میخواهید زندگیتان را خراب کنید . گذشته از این ، گقتند می خواهم جدا شوم . شما با این کا ر، عرش خدا را میلرزانید چون که طلاق ، عرش خدا را میلرزاند . امام صادق (ع) میفرمایند : ما من شی ابقظ من العزوجل من الطلاق. نزد خدا هیچ چیز بدتر از طلاق نیست . برای این است که خانواده قوام پیدا کند و بنیان داشته باشد . البته حرام نیست . یک روزیی به بحث طلاق میرسیم . طلاق بد است ولی جایز است . شما با این کار به خودتان لطمه میزنید . شما قبلا دختر خانم بودید ولی اگر الان جدا شوید یک واقعیتی است که یک خانمی که یکبار عقد کرده ، اگر جدا شود ، یک مقدار فرصت ها رااز دست میدهد و این طبیعی است . ممکن است آن شرایط مطلوب برای شما پیش نیاید و به این جوان هم لطمه بزنید . ازدواج را به شما تحمیل کرده اند . شما بالاخره بله را گفتید و پذیرفتید . ایشان هم گناه دارند و فرصت هایی رااز دست خواهند داد . ولی درطلاق آسیب پذیری خانم ها بیشتر است . از این فکر خارج شوید و زندگی را جدی بگیرید قدردان این نعمت الهی باشید . این ها وسوسه شیطان است . با این وسوسه ها مقابله کنید . ذکر اعوذبالله  من الشیطان الرجیم و اعوذ بالله سمیع العلیم . ممکن است زندگیتان خراب شود . ما در اینجا وظیفه داریم، مدارا کردن را توصیه کنیم . قبل از ازدواج چشم هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج ، یک کمی ببندید . این مورد ، یک مرد ایده ال است . موردی داریم که ازدواج تحمیلی نبوده است وآقا ایده ال و مطلوب نیست .

 همسرم در دوران عقد میگوید : به من احساسی ندارد و باید از هم جدا بشویم  در حالیکه وقتی عقد را میخواندند ، شور و شوق زیادی داشت . علت چیست ؟
این مبتلا به زیاد دارد . اینکه ایشان شورو شوق داشته و تحمیلی نبوده ، کا ر را یک مقدار سخت تر میکند . شاید به یک جاهایی برسیم که اجازه به ادامه زندگی ندهیم . ولی بنای ما بر ادامه زندگی است.  ولی ما دردوران عقد هستیم و شاید به جایی برسم که بگوییم باید جدا شوید . چون به صلاحتان نیست. مورد ایشان این  جوری نیست . این ، ما را خیلی نگران نمیکند . همان مسائلی که تردید ایجاد میکند.  یکی مقایسه شوهرها و خانم ها است . مسائلی که تردید ایجاد میکند ، تنش ایجاد میکند ، این دختر بایددقت کند . نکند باعث رنجش این آقا شده است . شاید شما دختر عزیز ، آن گل را آبیاری نکردید و خشک شده است و یا دارد می خشکد . با توجه به مجموعه شرایط ، به آقا توصیه می کنم در این تصمیمی که دارند ، لطفا عجله نکنند . چون ما آدمها ، قلبمان عجیب است . حالت ادبار و اقبال دارد . اما علی (ع) فرمود : ان للقلب اقبالاشهوتها و ادبارا . دل شما رویکرد و پشت کردی دارد ، گاهی می آید و گاهی می رود . بعضی آقایان می گویند ، بعضی از وقتها ، خانمم را دوست دارم و بعضی وقتها نه . اصلا ممکن است ادبار قلب باشد . گاهی ممکن است ذکر مصیبت می خوانند ، طرف اشکش در نمی آید و میگوید کافر شده ام . خیر . حالت ادبار شده اید . ممکن است عوامل پنهان دخیل باشد . عوامل را بررسی کنید و توی عافیت کار دقت کنید . ما روایت داریم : اذا قمت امراوقتدبرعافیت . وقتی میخواهیم کاری بکنیم به عاقیت آن کار فکرکنید . بله با یک مشاور آگاه مشاوره کنید . شاید همان ادبار قلب است.  ممکن است فرصتها را از دست بدهید . حالا اگر شما طلاق بدهید و حقشان را بدهید ، گناه شرعی نیست ولی گناه اخلاقی است . یک دختری که دلبسته شما شده اند و احساس شکست می کنند ، عجله نکنید .
 به تاخیر انداختن ازدواج به دلایل واهی ، چه پیامدهایی دارد ؟ 
همان طور که ازدواج زودرس مشکل دارد ، ازدواج دیر رس هم مشکلاتی دارد . گاهی با ادله واهی و وسواس ها و آرمان گرایی ها، ازدواجشان را به تاخیر می اندارند مخصوصا خانم ها . که این خیلی مشکلات ایجاد می کند . همان طور که طبیعت چهار فصل دارد ، وجود ما آدمها هم چهار فصل دارد . یک فصل بهار و تابستان و پاییز و زمستان دارد . ما باید در بهار زندگی مان ازدواج کنیم و نگذاریم به تابستان کشیده شود . چون در فصل بهار زندگی مان ، شادابی و نشاط  هست. و دیگر اینکه خانم ه فرصت ها را از دست می دهند . البته آقایان هم فرصت ها را از دست می دهند ولی خانم ها بیشتر و بعد افسردگی و مشکلات بعدی . و دیگر اینکه فاصله سنی شما و بچه هایتان بیشتر می شود . خیلی ها به این توجهی ندارند .هر قدر فاصله سنی کمتر باشد این بهتر است . و دیگر اینکه امکان بارداری های سخت وجود دارد البته در سن چهل به بالا . یک روایت از رسول گرامی اسلام در مورد خانم ها داریم : دوشیزگان بمنزله میوه روی درخت هستند ، اگر برسند و چیده نشوند ، نور خورشید آنها را فاسد می کند و باد آنها را این طرف و آن طرف می برد . آنهایی که در سن بالا هستند و ازدواج نکرده اند ، دچار سردر گمی و اضطراب و متاسفانه زمینه انحرافات اخلاقی و جنسی در آنها دیده میشود و بیشتر است . این یک واقعیتی است . آقای ویل دورانت    می گوید : اگر ازدواج در فصل های طبیعی صورت گیرد ، بیساری از بیماری های روحی و روانی و مشکلات اخلاقی و انحرافی که زندگی معاصر را لکه دار کرده است ، به نصف تقلیل خواهد یافت . پیامبر فرمودند : کسی که ازدواج می کند ، نصف دینش را حفظ می کند . ببینید سخنان اندیشمند غربی شبیه سخنان پیامبر است . ازدواج ها را به تاخیر نیندازید و از بهار زندگی تان برای ازدواج استفاده کنید .  
من به خواستگاری خانمی رفته ام . ما و خانواده هایمان با هم هیچ مشکلی نداریم ولی بعضی از اقوام خانم با دلایل واهی مخالف هستند . شما در این مواقع چه راه کارهایی پیشنهاد می کنید . 
خانواده ها نباید مدیریت ازدواج را ، به دیگران بدهند . این مربوط به دختر خانم و پدر و مادرشان و آقا پسر و پدر و مادرشان است . حتی خواهر و برادر نباید دخالت کنند . 
حالا اگر در قومی فرد پیری ، نفوذ دارند و یا برادر بزگتر و یا خواهر بزگتر نقش خاصی دارند ، این افراد نباید به دلایل واهی مخالفت کنند . چرا مانع خیر میشوید ؟ حضرت علی (ع)  فرمودند : بهترین واسطه گری ، واسطه گری بین دونفر در امر ازدواج است . امام موسی بن جعفر ( ع ) فرمودند : کسی که واسطه برای ازدواج میشود در سایه عرش الهی قرار می گیرد . رسول گرامی فرمودند : کسی که واسطه میشود به ازای هر قدم و هر کلام ، ثواب یکسال زیارت را به او می دهند  وقتی واسطه در خیر شدن این قدر ثواب دارد ، مانع در خیر شدن به همان میزان گناه دارد . 
مانع خیر نشوید .زیرا دخترخانم فرصت ها را از دست می دهد . راه کار این است که شما واسطه ای قویتربفرستید و اگر نشد این را به حساب قسمت نشدن بگذارید . چون خیلی مواقع ، خواستگاری تا یک ماه هم طول کشیده و موقع بله برون عمه خانم حرفی زده و همه چیز خراب شده است . این را به حساب قسمت بگذارید . و به حساب این که خداوند صلاح نمی داند .
آیا میشود خواستگاری را ، صرف اینکه فامیل نیست ، رد کرد ؟  
این سوال به خانواده ها برمی گردد که اصرار روی ازدواج فامیلی دارند . خیر صرف اینکه غریبه است نمیتوان او را رد کرد . البته خواستگار فامیل ، از جهاتی راحت تر است . با فرض اینکه مشاوره ژنتیک را جدی بگیرند . و آزمایش ژنتیک را هم انجام دهند . اگر در اینمورد مشکلی وجود نداشته باشد  ، ازدواج فامیلی راحت تر است . زیرا بزرگ نمایی و دروغ در ازدواج ها فامیلی کمتر اتفاق می افتد . مثلا در بحث تحصیلات  پسر عمو نمیتواند خود را به جای یک فرد دکتری جا بزند زیرا همه میدانند ایشان دانشجوی دوره کارشناسی بوده است . در مسئله متارکه والدین و امکانات مادی ، امکان لا پوشانی نیست . واقعا ازدواج فامیلی راحت تر است ولی معنایش این نیست که ما غریبه را رد کنیم . ازدواج با غریبه دقت بیشتری و زمان بیشتری می خواهد . شما باید صبر کنید زیرا باید اطلاعات بیشتری از طرف غریبه بگیرید . البته مشکلاتی هم که در رابطه با غریبه ها پیش می آید بخاطر قصور خودمان است .اگر تحقیق بیشتری می کردیم این مشکلات پیش نمی آمد . البته ما در فامیل هم داریم که دچار مشکل شده اند با اینکه همدیگر را می شناختند . و خیلی موارد هم به متارکه کشیده شده است . علت مشکلات غریبه و فامیل نیست . علت آن ، کم توجهی به مسائل ازدواج است . ما اینجا نباید بگوییم چون فامیل است تحقیق نمکنیم زیرا ما از حریم خصوصی عمویمان خبر نداریم .   
   
آقا پسری گفته اند وقتی می خواستیم مراسم عقدکنان بگیریم یکی از اقوام نزدیک فوت     کرده اند و ازدواج به تاخیر افتاده است . آیا اگر این کار را بکنیم اشکال دارد ؟
دین در این مورد ساکت است . یعنی چنین چیزی نداریم که اگر در فرایند خواستگاری عزیزی فوت کند ، گرفتن مراسم گناه باشد . و واجب هم نیست که شما صبر کنید .حتی مستحب هم نیست . پس ما در دین حکمی نداریم . در عرف رایج هست . و اگر عزیزی بزرگی بوده اند و متدین بوده اند ، جا دارد که به این رسم عرف عمل کنیم و اسلام با آداب عرفی که مشکل شرعی ندارد ، مخالفت نمیکند . پس در  این قضیه  صبر کنند . ولی حالا تا چه حدی صبر کنند . فرایند خواستگاری انجام شده و این اتفاقات باعث شده این دو جوان پا در هوا بمانند . این اشکال دارد واین آسیب است . اینکه ما چقدر صبر بکنیم ، بستگی به عزیزی دارد که از دست رفته است . اگر درجه یک باشد یک زمانی را باید صبر کرد و اگر درجه دو یا سه باشد ، یک زمانی را باید صبر کرد . و این هم مهم است که فرایند خواستگاری در چه مرحله ای بوده که این عزیز از دست رفته است.   
حالا مثلا قرار است که به خواستگاری بیایند و پدر خانم فوت می کند ، خوب این معلوم است که بهم می خورد . چون بعضی ها اعتقاد دارندتا یکسال نگذرد اقدام به خواستگاری نمی کنند . حالا یک وقت فرایند طی شده و به بله برون هم رسیده و پدر هم راضی بوده و بعد ایشان فوت می کنند . اینجا کمتر می توان صبر کرد . بعضی ها اعتقاد دارند که ازدواج این قدر مهم است که هیچ چیزی نباید مانع آن بشود . نه ما این را قبول نداریم . بالاخره ما یک عرفی داریم . و یک آداب و رسومی داریم که خوب است عمل بشود . در این مواقع باید یک مدتی صبر کنند و بعد به محضر بروند و عقددائم بکنند و ثبت در دفتر بشود و مراسم را برای بعد بگذارند . می توان مراسم شادی گرفته نشود تا مشکل حل شود و به تاخیر هم نیفتد .

 دوسال پیش با یکی از اقوام عقد کرده ام و پدرایشان قرار بود برایم خانه ای بخرد ولی به قول خودشان عمل نکردند و من می خواهم جدا شوم . لطفا راهنمایی بفرمایید . 
ما چقدر تاکید کردیم وضعیت فعلی طرف برایتان ملاک باشد . اگرالان خانه ندارد خیلی روی قول ها خیلی حساب نکنید . از آن طرف هم داریم که وقتی مومن  قولی می دهد به قولش عمل می کند . حالا وارد دوران عقدبستگی شده اند و آنها به قولشان عمل نکرده اند وایشان می خواهند جدا بشوند . من قطعا با این کار مخالف هستم . برای این جور مسائل نمی توان جدا شد . مسائل بسیار مهم ما را به جدایی می کشاند . شما ره یک خانه اجاره ای راضی بشوید و با رفتار کریمانه به آنها بفهمانید که اشتباه کرده اند . در اینجا دختر بیشتر لطمه می خورد . البته پسر هم لطمه می خورد . دلداده است . در جدایی جامعه ما نقص است . طلاق عرش خدا را می لراند . عرش خدا را نلرزانید .
 والدینم با ازدواج برادرم مخالف هستند زیرا این  دختر فرزند طلاق است . آیا این درست است ؟ 
این مخالفت بخاطر دغدغه هایی هست که وجود دارد . دغدغه دارند که نکند این دختر بخاطر متارکه پدر و مادرش ، دچار مشکلات روحی شده باشد . پدر و مادر تا قبل از جدایی با هم دعوا می کردند و این دختر دچار آسیب های روحی شده باشد . این یک دغدغه است . اینکه دچار خلا های عاطفی شده باشد . دختر خانم یا با یکی از والدینش زندگی کرده یا با پدربزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده است و دچار خلا عاطفی شده باشد . الان یک سایه از سر دختر کوتاه شده و کنترل نصف شده و او دچار آسیب های اجتماعی شده باشد . الان این خانواده که به خواستگاری دختر خانم رفته اند یا بالعکس دغدغه هایشان این است . عزیزان شما که با این تلقی جواب رد می دهید ، فکر می کنید دختر خانمی که با پدر و مادر زندگی می کند ، دچار آسیب روحی نیست ؟ ما داریم دختر ها و پسرهایی که پد رو مادر هایشان کنارهم بوده اند و جدا هم نشده اند ودائم با هم جنگ و دعوا داشته اند و بچه هایشان دچار آسیب روحی شده اند . این ها دائم در خانه جدال داشته اند . پس پدر و مادر دارند ولی دارای آسیب روحی هستند . آیا شما فکر می کنید کسانی که پدر و مادردارند ، دچار خلا عاطفی نیستند ؟ بله ما داریم فرزندانی که پدر و مادر دارند ولی چون آنها به فرزندانشان محبت نکرده اند ، فرزندانشان دچار خلا عاطفی هستند . ازطرف دیگر دچار آسیبهای اجتماعی هم شده اند زیرا پدر و مادر دچار غفلت شده اند و آنها را کنترل نکرده اند . عرض بنده این است که ما برعکس قضیه را هم داریم . دخترخانمی که فرزند متارکه بوده اند ، نه دچار خلا عاطفی هستند و نه دچا ر آسیب اجتماعی و روحی شده اند . چرا ؟ زیرا پدر و مادر هر دو فرهنگی و استاد دانشگاه بوده اند و آدم فرهیخته ای بوده اند . هر دو با هم درگیر بوده اند ولی جلوی بچه ها نبودند . زیرا می دانستند جلوی بچه ها نباید درگیر باشند . پس فرزندان او دچار آسیب روحی نیستند .ممکن است دچار خلأ عاطفی نباشند مثلا با پدر بزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده اند که به آنها خیلی محبت کرده اند و بیشتر از پدر و مادر به آنها محبت کرده اند پس دچار خلا عاطفی نشده اند  . و یا کنترل شده اند و دچارآسیب ها ی اجتماعی نشده اند . من عرضم این است که ملاک شما صرفا نباید این باشد که چون این آقا و خانم فرزند طلاق هستند ، ما نباید به سراغ آنها بروییم . چطور شما کسی را که پدر و مادر دارد ، صرف اینکه پدر و مادر دارد ، قبول نمی کنید ؟ تفحص می کنید و تحقیق و مطالعه می کنید . شما که نمی دانید شاید این دختر خانم از این دسته افرادی باشد که بنده عرض کردم و دچار هیچگونه آسیبی نشده اند . شما تا می فهمید او فرزند متارکه است ، پس نزنید . این حق نیست . او گناهی ندارد . شما وقتی فهمیدید ، تحقیق کنید . به دو جواب می رسید که جزئ کدام دسته است  اگر جزء دسته اول است که بهم می زنید ولی اگر از نوع دسته دوم بود ، موردی ندارد  ملاک ها ی ما باید از نوع ملاک های واقعی باشد . این اساس واقعا درست نیست .
 دختر خانم بیست و پنج ساله هستم و پدرم با سختگیری ، مانع از ازدواجم شده است .  شما می گویید  چه کار کنم ؟
معلوم نیست شما بتوانید کاری بکنید . اگر این کار را با محبت و مهربانی البته نه مستقیم بلکه با واسطه مادر و یا پدر بزرگ و مادر بزرگ که ذی نفوذ هستند و به پدر بفهمانند که سخت گیری بیجا اشتباه است البته اگر سخت گیر بی جا باشد ولی اگر سخت گیریی بجا باشد ، ما آن را توصیه می کنیم . مثلا خواستگاری آمده و همتای شما نیست و پدر شما می داند که اگر شما ازدواج کنید ، دچار مشکلات جدی می شوید . یا اینکه شما دلبسته کسی شده اید و کر و کور شده اید و پدر می دانداین ازدواج عاقبت خوشی ندارد . اگر این جور چیزی است ، واقعا بجاست . بارها گفته ام که ازدواج نکردن به مراتب از ازدواج غلط کردن بهتر است . ولی اگر سختگیری ها برای مسائل مادی است مثل مهریه، منزل و پول باشد این اشتباه است . پدران عزیز سخت نگیرید . اگر خواستگار خوبی از نظر اخلاق و دیانت داشتید ، سخت نگیرید . ببینید الگوهای ما مثل پیامبر در این مورد چه می فرمایند . پیامبر گرامی می فرماید : اگر برای دختر شما خواستگاری آمد که از نظر اخلاق و دین او را می پسندید ، دختر خود را به عقد او در بیاورید و اگر این کار را نکنید ، فتنه بزرگی در عالم ایجاد خواهد داد . ویل دورانت می گوید : اگر ازدواجها در سالهای طبیعی اتفاق بیفتد و عقب نیفتد ، انحرافات جنسی که امروز جامعه ما را لکه دار کرده است ، به نصف کاهش خواهد یافت . ولتر می گوید: هر قدر متاهلان بیشتر شوند ، جنایت ها کمتر میشود . این یک واقعیت است . شما سیره عملی رسول خدا را ببینید . حضرت علی (ع) مالی از دنیا نداشتند و تهیدست یه معنی واقعی بودند ولی چون با ایمان بودند ، حضرت به ایشان جواب دادند . دست از سختگیری بردارید . سن دختر بالا می رود و فرصتها کمتر میشود . و ما می ترسیم که شما مجبور بشوید به کسی که درجه پایین تری دارند ، جواب مثبت بدهید و ممکن است ازدواج نکردن برای دختر مفسده به دنبال داشته باشد . گاهی سخت گیری ها در کارهایی است که از طرف می خواهند . مثلا عروسی ها ی آنچنانی و اسراف های آنچنانی . این خیلی خطرناک است . 

 بعضی از دختر خانم ها در ازدواج سخت گیری می کنند و به دلایل واهی خواستگاران را رد می کنند . آیا این رفتار ، علت خاصی دارد ؟
دقت در ازدواج خیلی خوب است . در ازدواج دقت کنید . عجله نکنید و شتاب زده عمل نکنید . در انتخابتان حساسیت داشته باشید . امام صادق (ع) می فرماید : : در ازدواجت دقت کن و ببین چه کسی را در وجودت می نهی و چه کسی را شریک مال و آگاه به اسرار و امانت خود می کنی . دقت خوب است ولی اگر به آرمان گرایی تبدیل شود، بد است .  آرمان گرایی یعنی قانون همه یا هیچ . یعنی من شوهری می خواهم که همه چیز داشته باشد و گر نه شوهر نمی خواهم . دنیا یا سیاه است یا سفید . خیر دنیا را باید خاکستری دید . اگر جلوی این رفتار را نگیریم به اختلال تبدیل میشود و بعد به اختلال هذیانی تبدیل می شود . خانم ها باید به خودشان بگویند : من می خواهم با کسی ازدواج کنم که سی درصد نقطه منفی دارد و هفتاد درصد نقطه مثبت دارد . چون اگر این کار را نکنند ، نمیتوانند انتخاب کنند . بگویند : ما همه گل هستیم ولی خار داریم .  فقط معصومین ما گل بی خار بوده اند . این خانم ها فرصتها را از دست می دهند و چند ماه بعد خواستگار بعدی و همین جور سن بالا می رود و هنوز ازدواج نکرده اند و فرصتها  را از دست می دهند .  ما به خانم های سن بالا گفته ایم که از شروط کمال ، دست بردارید . بعضی ها مغرور میشوند . کمالاتی دارند و خانواده بالایی دارند و می گویند :  هر وقت من اراده کنم ، می توانم شوهر پیدا کنم . ولی این طور نیست . البته شما همان ویژگی قبل را دارید ولی همتایان شما سر زندگی شان رفته اند و شما خواستگار ی که مورد پسند باشد نخواهید داشت . وجود ما آدمها چهار فصل را دارد . در بهار زندگی ازدواج کنید . اگر دیر ازدواج کنید ، مشکلاتی برای شما ایجاد میکند . نشاط شما کم شده است و اختلاف سنی با فرزندانتان بیشتر می شود . ممکن است مشکلاتی در بارداری خانم ها ایجاد شود و در سن بیست و هفت به بالا زایمانهای سخت دارند و در سن چهل و پنج سالگی قطع نطفه سازی دارند . کسانی که این فکر را دارند ، وقتی ازدواج      می کنند ، شوکه می شوند . ولی اگر بگویند : سی درصد مشکل دارد . من الان       نمی دانم  ولی در زندگی می فهمم . بیایید از آرمان گرایی دست بردارید تا از فواید ازدواج استفاده کنید . 

 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

فلسفه سفره عقد

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


سفره عقد یکی از سفره‌های سنتی ایرانی است که در مراسم عقد و یا هنگام عروسی پهن می‌شود و عروس و داماد بر سر آن می‌نشینند و به خطبه عقد گوش فرا می‌دهند. سفره عقد در اکثر شهرهای ایران رواج دارد.


 


در سفره عقد شش ظرف وجود دارد که هرکدام محتوی چیزی است که بیانگر آرزویی برای عروس داماد است. ظروف سفره عقد معمولاً شامل : گردو، بادام، فندق، نان و نبات و تخم مرغ می‌باشند. در میان این ظروف سفره عقد، ظرف هایی از شیرینی و نان پنیر وسبزی، جام هایی از عسل و ماست که کنایه‌ای از شیرینی و ترشی در کنار هم در زندگی مشترک می‌باشند قرار دارد . تخم مرغ در سفره عقد نمادی است برای باروری و زایش اولاد توسط عروس ونان نمادی برای برکت ورزق ورورزی است.نبات برای شیرین کامی و...




اجزای سفره عقد به گواهی تاریخ یکی از رسوم و گزینش های پیشینیان بی حکمت و بی دلیل نبود . در واقع گستردن بساط عقد پیش از عروس و داماد نوعی کارت تبریک گویا با آرزوی سعادت برای زوج جوان بود . با این هدف وبه این مضمون هر ترکیب و ماده ای که در سفره عقدبه کار می رفت ، معنایی ویژه و زیبا در خود داشت . شاید امروز بیشتر عروس و داماد ها و اطرافیان آنها ندانند که معنای ترکیب سفره عقد چیست و در اساس به چه منظور ی گسترده می شود . یعنی از یک رسم پر معنای دیرین فقط صورت ظاهری آن حفظ شده و به جا مانده است .




اجزای سفره عقد:


اجزای سفره عقد عبارتند  از:




قرآن مجید:کتاب خدا به نشانه ی مورد تایید قرار داشتن وصلت از سوی خداوند و طلب یمن و برکات الهی جلو آینه و بالای جانماز قرار می گیرد.


 


آینه: آینه یکی دیگر از اجزای سفره عقد است، هچنان که در خرید عروسی آینه در سرلوحه و پس از قرآن مجید قرار دارد ، در سفره عقد نیز در صدر سفره و رو به عروس و داماد قرار می گیرد تا با نگریستن در آن دلهایشان نسبت به هم مانند آینه صاف و زلال باشد و سعادتمند شوند.


 


شمعدان:یک جفت شمعدان از دیگر اجزای سفره عقد است،شمعدانها در دو سوی آینه جای دارندو شمع های فروزان درون آنها هنگام جاری شدن صیغه عقد ،‌نشانه آرزوی روشنایی وگرمی در پیوند عروس و داماد است .


 


جانماز:جانماز هم یکی دیگر از اجزای سفره عقد است.جانماز پیشاپیش آینه گسترده می شود و روی آن مهر و تسبیح زیبایی قرار می دهند تا گواهی بر پای بندی زوج نسبت یه اصول دین اسلام باشد و تبرک آن شامل حال عروس و داماد شود .


 


کاسه نبات:کاسه نبات در یک سوی بالای سفره عقد توده ای از نبات را به شکل زیبای قالبی خاص که گاه در چندین طبقه تهیه شده است ، قرار می دهند . نبات نماد آروزی شیرینی پیوند عروس داماد است که معمولا آن را از نبات اعلای زعفرانی تدارک می بینند.


 


نقل و سکه :نقل و سکه نقل به نشانه ی شیرین کامی و سکه برای افزایش روزی عروس و داماد سر سفره ی عقد گذاشته می شود . امروز مخلوطی از نقل سه مروارید و پولک را در بسته بندی های کوچک یا اشکال ابتکاری دیگر قرار می دهند واین تورها را با شکوفه و روبان تزیین می کنند.سکه های ویژه سفره عقد ،طلایی رنگ است که روی آن مبارک باد یا نام مبارک حضرت مهدی (عج) ضرب می شود .


 


تخم مرغ:یکی از اجزای سفره عقد تخم مرغ است.تخم مرغ نماد تولد وتداوم نسل است از این رو پیداست که نهادن آن بر سفره ی عقد به نیت ادامه نسل زن و مرد و باروری ازدواج آن دو می باشد. معمولا برای تبرک تعداد تخم مرغ ها را پنج دوازده یا چهارده به نیت پنج تن دوازده امام (ع)‌و چهارده معصوم(ع)‌انتخاب می کنند.


 


فندق گردو و بادام :فندق گردو و بادام این خوراکی های مقوی و پر مایه الهی رانیز به نشان گسترده بودن سفره خوراک عروس و داماد و توانمندی آنها سر سفره عقد می گذارند.


 


نان و پنیر نان:نان و پنیر نان نیز از دیگر اجزای سفره عقد است.نان و پنیر نان،را به نشانه ی برکت خداوند و پنیر را با نیت وسعت روزی و سپید بختی بر سر سفره عقد می نشانند . امروز نان و پنیر را به صورت لقمه های کوجک در می آورند و با نایلون محافظ غذامی پوشانند. سبزی را به نشانه ی سلامتی سر سبزی و خرمی در سفره عقد می گذارند.


 


گل:گل به نشانه شادابی و طراوات و به عنوان نمادی از زیبایی این پیوند،سبدی از گل بر سفره عقد می نشانند. همچنین برای آراستن اجزای دیگرسفره عقد نیز از شاخه های گل و گلبرگ های رنگین استفاده می کنند . گل سرخ یا رز نماد شناخته شده عشق در سراسر جهان است .


شیرینی آشکار است که شیرینی به نشانه به ارمغان آوردن شهد خوشبختی بر سر سفره عقد می نشیند.


 


میوه:میوه از دیگر اجزای سفره عقد است.نهادن میوه های رنگین بر سر سفره عقد به منزله برخورداری عروس و داماد از مواهب رنگارنگ الهی ونعمت های طبیعی زندگی است.


 


عسل: مراسم عسل در دهان همدیگر گذاشتن پس از جاری شدن صیغه عقد به منظور آن که عروس داماد در آینده مایه ی شیرین کامی و دلارامی هم باشند.


 


کله قند:کله قند،از اجزای دیگر سفره عقد است.ساییدن یک جفت کله قند هم شکل و هم اندازه روی پارچه ای بر سر عروس و داماد به نیت فروباریدن شادی و شییرنی بر سر آنها طی زندگی مشترک صورت می گیرد. تور قند ساییدن حریر تور با پارچه نازک سپید رنگی را به شکل مربع یا مستطیل تهیه می کنند تا کله قند ها روی آن بر سر عروس و داماد ساییده شود .


 

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

رسیدن به تفاهم در دوران ﻋﻘﺪ

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



دوران ﻋﻘﺪ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﺗﻔﺎﻫﻢ


دوران ﻋﻘﺪ ﮐﻪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺎ از زﻣﺎن ﺟﺎری ﺷﺪن ﺻﯿﻐﻪ ﻋﻘﺪ ﺷﺮوع ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺗﺎ ﺷﺮوع زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک اداﻣﻪ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ، دوراﻧﯽ ﺣﺴﺎس،ﭘﺮاﻟﺘﻬﺎب و از ﺳﻮﯾﯽ ﺧﺎﻃﺮه اﻧﮕﯿﺰ و ﭘﺮﻃﺮاوت اﺳﺖ. در اﯾﻦ دوران، ﻧﻮﻋﺮوس و ﺗﺎزه داﻣﺎد ﮐﻪ دوره ﺟﺪﯾﺪی را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺠﺮﺑﻪ و ﮐﻤﮏ ﻫﺮ 2 ﺧﺎﻧﻮاده، آرام آرام ﺑﻪ ﺳﻮی زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﮔﺎم ﺑﺮﻣﯽ دارﻧﺪ و ﺧﻮد را ﺑﺮای زﻧﺪﮔﯽ و ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎی ﭘﯿﺶ رو آﻣﺎده ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.

ﺑﻪ اﯾﻦ ﺳﺒﺐ آﻣﺎده ﺷﺪن ﺑﺮای اﯾﻦ دوران ﺣﺴﺎس و رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﯽ و ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ ﺑﺮ ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮی ﯾﮏزﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﺛﺒﺎت و ﺳﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﻗﺮار اﺳﺖ زوﺟﯿﻦ ﭘﺎﯾﻪ ﻫﺎی اﺻﻠﯽ آن ﺑﺎﺷﻨﺪ، اﻫﻤﯿﺖ ﺑﺴﯿﺎری دارد. دﮐﺘﺮ ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﺷﺮﯾﻔﯽ اﺳﺘﺎد ﭘﮋوﻫﺸﮕﺎه ﺗﻌﻠﯿﻢ و ﺗﺮﺑﯿﺖ درﺑﺎره ﻣﺪت زﻣﺎن اﯾﺪه آل دوران ﻋﻘﺪ ﺑﻪ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎر ﻣﺎ ﮔﻔﺖ: ﻃﺒﻖ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه 4 ﺗﺎ 9 ﻣﺎه ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ زﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮای ﻃﻮل دوران ﻋﻘﺪ اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﻣﺪت ﺑﺎﯾﺪ ﻫﺮ دو ﻃﺮف ﭘﺲ از ﻓﺮوﮐﺶ ﮐﺮدن ﻫﯿﺠﺎن ﻫﺎی ﺟﻮاﻧﯽ، ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺗﺮ وارد زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺸﮑﻼت ﺑﻌﺪی ﺑﻪ وﺟﻮد ﻧﯿﺎﯾﺪ.


دﮐﺘﺮ ﮐﯿﻤﯿﺎﯾﯽ درﺑﺎره ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻃﺮﻓﯿﻦ از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ در دوران ﻋﻘﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻃﺮﻓﯿﻦ اﺑﺘﺪا ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺴﺘﻘﻠﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﻓﺮد ﺑﺎﻟﻎ ﭘﯿﺪا ﮐﺮده ﺑﺎﺷﺪ، ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ آﯾﻨﺪه ﺧﻮد ﺷﻨﺎﺧﺖ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪ و ﻫﻢ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﺑﻠﻮغ ﻋﺎﻃﻔﯽ رﺳﯿﺪه ﺑﺎﺷﺪ و ﻗﺪرت ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻋﻮاﻃﻒ و اﺣﺴﺎﺳﺎت ﺧﻮد را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﻣﻬﻢ ﺗﺮ از ﻫﻤﻪ اﯾﻦ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ زﻧﺪﮔﯽ را ﭘﯿﺪا ﮐﺮده ﺑﺎﺷﺪ، ﯾﻌﻨﯽ آﻣﺎدﮔﯽ روﯾﺎروﯾﯽ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻞ و ﺣﻞ آن را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.

وی ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮد: ﺷﻨﺎﺧﺖ زوﺟﯿﻦ از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﯾﺪ از ﻗﺒﻞ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﭘﺲ از ﻋﻘﺪ، زﻣﯿﻨﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﺑﺮای ﺗﺸﮑﯿﻞ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. وی ﻣﯽ اﻓﺰاﯾﺪ: ازدواج ﺷﺎﻣﻞ ﭼﻬﺎر ﻣﺮﺣﻠﻪ آﺷﻨﺎﯾﯽ ﯾﺎ ﻧﺎﻣﺰدی، ﺷﻨﺎﺧﺖ، ﺻﻤﯿﻤﯿﺖ و ﺳﭙﺲ ازدواج اﺳﺖ. در ﻣﺮﺣﻠﻪ اول زوﺟﯿﻦ ﺗﺤﺖ ﻧﻈﺎرت ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ آﺷﻨﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﻣﺸﺘﺮک

اﺧﻼﻗﯽ ﺧﻮد را ارزﯾﺎﺑﯽ و ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻦ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺑﻪ ﺻﻤﯿﻤﯿﺖ و ﺳﭙﺲ ازدواج ﻣﯽ اﻧﺠﺎﻣﺪ. وی ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮد: ﮐﻨﺘﺮل، ﻧﻈﺎرت و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ در ﻣﺮﺣﻠﻪ آﺷﻨﺎﯾﯽ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﺴﯿﺎر اﺳﺎﺳﯽ و ﭘﺮاﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ و ﺟﻠﺴﺎت ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎری ﻣﺮﺳﻮم ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ 10 ﺑﺎر ﺗﮑﺮار ﺷﻮد ﺗﺎ دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﻨﺪ.


ﻣﺸﺎور ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺎ اﺷﺎره ﺑﻪ اﯾﻦ ﮐﻪ ازدواج ﺑﺮای ﺟﻮاﺑﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ 2 ﻧﯿﺎز ﺻﻮرت ﻣﯽ ﮔﯿﺮد، اﻇﻬﺎر داﺷﺖ: ﻧﯿﺎز ﺑﻪ داﺷﺘﻦ ﻣﮑﻤﻞ و ﻧﯿﺎز ﺑﻪ داﺷﺘﻦ ﻫﻤﺮاﻫﯽ ﮐﻪ وﺟﻮه ﻣﺸﺘﺮک اﺧﻼﻗﯽ ﺑﺎ ﻓﺮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺿﺮوری ﺗﺮﯾﻦ

ﻧﯿﺎزﻫﺎ در دوران ﻋﻘﺪ اﺳﺖ. اﮔﺮ 2 ﻃﺮف در ﻣﺴﯿﺮ ﺑﺮآوردن اﯾﻦ 2 ﻧﯿﺎز ﮔﺎم ﺑﺮدارﻧﺪ و روی ﻣﻮاردی ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺗﻔﺎﻫﻢ دارﻧﺪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﮐﻨﻨﺪ و رواﺑﻂ اﯾﺠﺎد ﺷﺪه را ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﺣﺘﺮام ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ و درک و ﻓﻬﻢ دوﺳﻮﯾﻪ ﺑﺮﻗﺮار ﮐﺮده ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ اﺳﺎﺳﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻧﯿﺎزﻫﺎی آﻧﺎن در دوران ﻋﻘﺪ ﺑﻪ درﺳﺘﯽ ﺑﺮآورده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﻨﯿﺎد ﯾﮏ زﻧﺪﮔﯽ ﺳﺎﻟﻢ و ﻣﺘﻌﻬﺪاﻧﻪ از دوران ﻋﻘﺪ ﺑﻨﺎ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﻋﺒﻮر از اﯾﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺨﺎﻃﺮه آﻣﯿﺰ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ دراﯾﺖ و رﻓﺘﺎر ﺻﺤﯿﺢ از ﺳﻮی ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎﺳﺖ.


دوران ﻋﻘﺪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎم ﻓﺮاز و ﻧﺸﯿﺐ ﻫﺎ و ﺗﻠﺦ و ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻇﺮف ﻣﺪت ﻣﻌﻘﻮﻟﯽ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﺑﯿﻨﺠﺎﻣﺪ. دﮐﺘﺮ ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﺷﺮﯾﻔﯽ درﺑﺎره ﻣﻌﺎﯾﺐ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺷﺪن دوران ﻋﻘﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: زوﺟﯿﻦ ﭘﺲ از ﻣﺮاﺳﻢ ﻋﻘﺪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ رواﻧﯽ آﻣﺎده اﻧﺪ ﺗﺎ از ﻫﻤﻪ ﻣﻮاﻫﺐ ﻫﻤﺴﺮی ﺑﻬﺮه ﺑﺒﺮﻧﺪ اﻣﺎ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺷﺪن اﯾﻦ روﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺧﻮردﮔﯽ و ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎری ﻣﯽ اﻧﺠﺎﻣﺪ و ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ در زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک آن ﻫﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﮕﺬارد. وی ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻃﻮل دوران ﻋﻘﺪ ﮐﻢ ﺗﺮ از 4 ﻣﺎه و ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﯾﮏ ﺳﺎل ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮد زﯾﺮا ﻃﺮﻓﯿﻦ را دﭼﺎر ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎی ﺟﺪی ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.

دﮐﺘﺮ ﮐﯿﻤﯿﺎﯾﯽ درﺑﺎره ﻣﺸﮑﻼت دوران ﻋﻘﺪ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻣﺪت اﻇﻬﺎر داﺷﺖ: دﺧﺎﻟﺖ اﻃﺮاﻓﯿﺎن، ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ زوﺟﯿﻦ ﺑﺎ دﯾﮕﺮان، اﻧﺘﻈﺎرات ﻏﯿﺮواﻗﻌﯽ، ﺑﺮوز ﺳﻮءﺗﻔﺎﻫﻢ ﻫﺎی ﺣﻞ ﻧﺸﺪه، ﺗﻮاﻓﻖ ﻫﺎی ﻣﺒﻬﻢ ﻫﻨﮕﺎم ﻋﻘﺪ، ﺣﺮﻣﺖ ﺷﮑﻨﯽ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺎﻟﯽ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﺟﻮاﻧﺎن و ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ در اﯾﻦ دوران اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮد زوﺟﯿﻦ ﺑﻪ اﻫﺪاف اﯾﻦ دوره دﺳﺖ ﻧﯿﺎﺑﻨﺪ. وی اﻓﺰود: دوران ﻋﻘﺪ از ﻧﻈﺮ روان ﺷﻨﺎﺳﺎن دوران ﮐﻮدﮐﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ اﺳﺖ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ آﺳﯿﺐ دﯾﺪن اﯾﻦ راﺑﻄﻪ ﻣﺎﻧﻊ ﺟﺪا ﺷﺪن زوﺟﯿﻦ از ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺑﻪ دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ آن ﻫﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻫﻮﯾﺖ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺑﺮای ﺗﺸﮑﯿﻞ ﯾﮏ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﻟﻄﻤﻪ ﻣﯽ زﻧﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺷﺪن دوران ﻋﻘﺪ ﻣﺎﻧﻊ ﭘﯽ رﯾﺰی ﺻﺤﯿﺢ ﭘﺎﯾﻪ ﻫﺎی زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﻣﯽ ﺷﻮد و وﻗﺘﯽ دوران ﻋﻘﺪ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮد ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺟﺪاﯾﯽ از ﺧﺎﻧﻮاده دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد.


ﻣﺸﺎور ﺧﺎﻧﻮاده درﺑﺎره ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﮐﻪ در دوران ﻋﻘﺪ رخ ﻣﯽ دﻫﺪ، ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: اﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﺷﺎﻣﻞ 2 دﺳﺘﻪ درون ﻓﺮدی و ﺑﺮون ﻓﺮدی اﺳﺖ و ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻮﺳﻂ ﻓﺮدی ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈﺮ و ﺑﯽ ﻃﺮف ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﺷﻮد، ﻓﺮدی ﮐﻪ زوﺟﯿﻦ و ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ او را ﻗﺒﻮل داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﯾﺎری ﮔﺮﻓﺘﻦ از ﺑﺰرﮔﺘﺮﻫﺎ و رﯾﺶ ﺳﻔﯿﺪﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻞ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﺪ اﻣﺎ در ﺻﻮرت ﺣﻞ ﻧﺸﺪن ﻣﺸﮑﻞ آن ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﺸﺎوره ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﻨﻨﺪ.


وی درﺑﺎره اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﻼف ﻣﺸﮑﻼت و اﺧﺘﻼف ﻧﻈﺮﻫﺎ در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮارد، ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ زوﺟﯿﻦ را ﺑﻪ ﺷﺮوع زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک ﺳﻮق ﻣﯽ دﻫﻨﺪ اﻇﻬﺎر داﺷﺖ: ﺗﻌﺎرض و ﻣﺸﮑﻼت ﺣﻞ ﻧﺸﺪه در دوران ﻋﻘﺪ، ﺑﺎر رواﻧﯽ و

ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﺮای زوﺟﯿﻦ دارد و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ اﯾﺠﺎد ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺰرگ ﺗﺮ ﺑﯿﻨﺠﺎﻣﺪ و ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ﺗﻤﺎم ﻣﺸﮑﻼت و اﺧﺘﻼف ﻧﻈﺮﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ در دوران ﻋﻘﺪ ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﺷﻮد ﺗﺎ ﯾﮏ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﺛﺒﺎت ﭘﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﺷﻮد.


او در اداﻣﻪ اﻓﺰود: ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ وﻗﺘﯽ دﺧﺘﺮ ﯾﺎ ﭘﺴﺮی ازدواج ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، اﺳﺘﻘﻼل و آزادی آن ﻫﺎ را ﺑﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ. ﺑﺴﯿﺎری از واﻟﺪﯾﻦ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ واﺑﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎی ﺷﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪان ﺧﻮد، ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ اﺳﺘﻘﻼل او را ﺑﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ و از دﺧﺎﻟﺖ ﻫﺎی ﺑﯽ ﻣﻮرد ﮐﻪ اﻏﻠﺐ رﯾﺸﻪ در ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ ﻫﺎی ﺧﻮدﺷﺎن دارد، ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﻧﺪ. آن ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻮءﺗﻔﺎﻫﻢ ﻫﺎ و ﺗﻌﺎرض ﻫﺎ را در ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮﯾﻦ زﻣﺎن ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﮐﻨﻨﺪ و ﻧﮕﺬارﻧﺪ ﯾﮏ ﺳﻮءﺗﻔﺎﻫﻢ ﮐﻮﭼﮏ، ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺰرگ ﺗﺮ ﺑﯿﺎﻓﺮﯾﻨﺪ.


واﻟﺪﯾﻦ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻓﺮزﻧﺪان ﺧﻮد را ﺑﺎ دﯾﮕﺮان ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﻨﻨﺪ و ﺑﺎﯾﺪ دﺧﺘﺮ ﯾﺎ ﭘﺴﺮی ﮐﻪ وارد ﺧﺎﻧﻮاده آن ﻫﺎ ﺷﺪه را ﺑﺪون ﻗﯿﺪ و ﺷﺮط ﺑﭙﺬﯾﺮﻧﺪ و از ﻣﺤﺒﺖ ﻫﺎی اﻓﺮاﻃﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﻗﻊ اﯾﺠﺎد ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﻧﺪ زﯾﺮا اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺤﺒﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ اﻧﺘﻈﺎرات ﺑﯽ ﺟﺎ ﻣﯽ اﻧﺠﺎﻣﺪ و واﻟﺪﯾﻦ ﺑﺎﯾﺪ از آن ﭘﺮﻫﯿﺰ ﮐﻨﻨﺪ.


دﮐﺘﺮ ﮐﯿﻤﯿﺎﯾﯽ درﺑﺎره اﯾﻦ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﺸﻢ ﺟﻮاﻧﺎن را ﺑﻪ روی وﻗﺎﯾﻊ دوران ﻋﻘﺪ ﺑﺎز ﮐﺮد و اﺳﺘﺪﻻل ﺟﻮاﻧﯽ را ﮐﻪ ﻣﺼﺮ اﺳﺖ در دوران ﻋﻘﺪ ﺑﺮ ﻣﺸﮑﻼت ﻣﻮﺟﻮد ﻏﻠﺒﻪ ﮐﻨﺪ ﻣﺤﮑﻮم ﮐﺮد، ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ اﯾﻦ ﺟﻮان ﮐﺮد اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ روی ﺟﻮان ﻧﻔﻮذ دارد. ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﺒﻨﺎی ﺑﺮﺧﻮرد اﯾﻦ ﺟﻮان ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮاده اش و ﻋﺪم ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺬﯾﺮی او، راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻤﺎر ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮاده ﺧﻮدش ﺑﺎﺷﺪ. در ﻧﻬﺎﯾﺖ آن ﻫﺎ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﯾﮏ ﻣﺸﺎور ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﮐﻤﮏ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ.


ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ وی ﻗﻀﺎوت درﺑﺎره راﺑﻄﻪ ای ﮐﻪ 8 ﻣﺎه ﺗﺎ ﯾﮏ ﺳﺎل ﻋﻤﺮ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻏﯿﺮﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻃﯽ ﯾﮏ ﺳﺎل ﻣﯽ ﺗﻮان ﻗﻀﺎوت درﺳﺘﯽ از ﯾﮏ راﺑﻄﻪ ﺳﺎﻟﻢ داﺷﺖ و ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪه ﻣﺎ ﻣﺒﻨﺎی ﻃﻮل دوران ﻋﻘﺪ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ اﺳﺖ و اﻟﺒﺘﻪ اﯾﻦ ﻣﺪت ﺑﺮﺣﺴﺐ ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺘﻐﯿﺮ ﺑﺎﺷﺪ.


ﻣﺸﺎور ﺧﺎﻧﻮاده درﺑﺎره ازدواج ﻫﺎی ﭘﺮﺧﻄﺮ ﮔﻔﺖ: زوﺟﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ از ازدواج ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻧﺪارﻧﺪ، ﺑﻪ اﺣﺘﻤﺎل ﻓﺮاوان ﭘﺲ از ازدواج دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و ازدواج ﯾﮏ ﺗﺼﻤﯿﻢ اﺳﺎﺳﯽ در زﻧﺪﮔﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ

ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺲ از ﺷﻨﺎﺧﺖ ﮐﺎﻣﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد و ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ اول ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد و ﺳﭙﺲ ﻣﻮرد ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد.


وی اﻓﺰود: ﺟﺪا ﺷﺪن از ﺧﺎﻧﻮاده اﺻﻠﯽ، ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺟﺪﯾﺪ ﻋﺎﻃﻔﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺑﺮﻗﺮاری ﻫﻮﯾﺖ ﺟﺪﯾﺪ و ﻣﺒﻨﺎ ﻗﺮاردادن آن ﺑﺮای ﺗﺸﮑﯿﻞ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮک از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ اﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در دوران ﻋﻘﺪ رخ

ﻣﯽ دﻫﺪ.اﺣﺘﺮام و ﺗﻔﺎﻫﻢ ﺧﻨﺜﯽ ﮐﻨﻨﺪه ﺗﻤﺎم ﻣﺸﮑﻼت اﺳﺖ و زن و ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎ وﺟﻮد ﺗﻤﺎم ﺗﻌﺎرﺿﺎت و ﻣﺸﮑﻼت ﺑﺮای ﺧﻮد اﻣﻨﯿﺖ ﺑﻪ وﺟﻮد آورﻧﺪ.



 بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


ابتدای نامزدی یا ازدواج

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


هنگامی که تازه با فردی آشنا می شوید و در ابتدای نامزدی یا ازدواج قرار دارید، همه چیز زیبا و خاطره انگیز است. هنگامی که خانواده های یکدیگر را برای نخستین بار ملاقات می کند، آنها شما را تحسین می کنند و شما احساس می کنید دوستشان دارید. همه رابطه ها در ابتدا بسیار خوب و دوست داشتنی هستند اما در میان همه آن خوبی ها، مسایلی هم وجود دارند که اصولا توسط زن یا مرد نادیده گرفته می شوند و زمانی به اهمیت آنها پی می برید که بسیار دیر است و کار از کار گذشته.

رویدادهای مهم ملاقات های اول اصولا تعیین کننده نوع رابطه دوران متاهلی زوج ها هستند. به همین منظور ما شش مورد را انتخاب کرده ایم که در شناخت این مسایل می تواند به شما کمک کند.

1. نخستین باری که اتفاق خجالت آوری در مقابل همسرتان روی می دهد
این مساله کاملا مشخص است و شاید برای هر کسی پیش آمده باشد، به طور مثال، در قرار اول چای یا قهوه روی لباستان می ریزد، در روز برفی زمین می خورید و لباستان پاره می شود و ... . یک خانم 30 ساله از این  نوع رویداد خاطره ای دارد. او می گوید: وقتی برای اولین بار با همسرم در رستوران نشسته بودیم، هنگامی که او دستشویی رفت من خم شدن زیر میز تا آرایشم را تمدید کنم اما موهایم با شمع های روی میز سوخت و منظره زشتی برجا گذاشت. اما همسرم بسیار خوب برخورد کرد و هر دو در راه برگشت به خانه به این موضوع خندیدیم.

درس اخلاقی: باید ببینید همسر آینده شما با چنین اشتباه هایی چگونه برخورد می کند؟ وقتی یکی از دو طرف گاف بزرگی می دهد و کاری می کند که شاید باعث خجالت طرف مقابل است، باید ببینید او چه واکنشی نشان می دهد؟ آیا شما را آرام و مطمئنتان می کند که مساله مهمی نیست و همچون داستان بالا با خنده و شوخی آن را تمام و فراموش می کند؟

2. استرس های کاری بین شما به طور موقت فاصله می اندازند
اگر نامزدتان کار و کاهش استرس های کاری خود را به شما و با شما بودن ترجیح داد، چه می کنید؟ اگر متوجه شدید طرف مقابل شما معتاد کار است و از هر وقت و فرصتی برای پیشبرد کارهای خود استفاده می کند و حتی زمان با شما بودن را نیز به راحتی فدای انجام کارهای مربوط به شغلش می کند، چه می کنید؟

اگر این مساله واقعا برای شما ناراحت کننده و غیر قابل تحمل است، از همان ابتدا در این رابطه با همسر خود صحبت کنید و اجازه ندهید کار به جاهای باریک بکشد. فردی که بسیار کار می کند باید بداند از نظر روحی چه لطمه هایی به طرف مقابل خود وارد می کند.

شما پیش از پیوند دایمی زناشویی باید بدانید با چه کسی طرف هستید و اولویت های او را در زندگی تشخیص دهید. اگر نامزد شما برای کارش بیشتر اهمیت قائل است و این مساله برای شما قابل تحمل نیست، بهتر است او را رها کنید. برای روح و شخصیت و خواسته های خود احترام قایل باشید.
 زن و شوهرها,ابتدای نامزدی ,در مقابل همسر

3. در همان روزهای نخست، حسادت ها بروز می کنند
شاید بسیاری از زنان و مردان به اطرافیان نامزد خود حسادت کنند. به طور مثال، اگز زن زیبارویی با مرد شما همکلام شود این می تواند موجب رنجش زن یا حتی عصبانیت او بشود. یا برعکس. شاید اگر همکار مرد یک زن با او صمیمی برخورد کند، نامزدش این مساله را نتواند تحمل کند. این مسایل و این حسادت ها در رابطه های کنونی بسیار زیاد شده اند. اما در صورت بروز آنها در همان ملاقات های اول، احتمالا رابطه به سمت دیگر هدایت خواهد شد.

وقتی چیزی موجب حسادت شما می شود، کنترل خود را از دست ندهید و همه چیز را خراب نکنید. طوری رفتار نکنید که طرف مقابل احساس کند حسادت می کنید و فقط او را متوجه کنید برخی از مسایل برایتان بسیار مهم هستند. برخی از موارد کاملا سوءتفاهم هستند و شما به جای حسادت های ناخوشایند و صحبت های نامربوط، می توانید بسیار واضح در مورد آنها از همسر خود سوال بپرسید و مسلما او پاسخ صریح و درستی به شما خواهد گفت. این صداقت حتی باعث مستحکم تر شدن روابط نیز می شود.

4. قرار گذاشتن بدون برنامه ریزی
قرار گذاشتن نیز دستور کار خود را دارد. آیا قرار است پیک‌نیک، سینما، رستوران بروید یا فقط قرار است در پارک با هم قدم و حرف بزنید؟ یا شاید می خواهید در خانه نامزد خود فیلم تماشا و با هم غذا درست کنید تا وقتتان پر شود؟

اهمیت این موضوع در این است که دو نفر که واقعا یکدیگر را دوست دارند، خیلی برایشان مهم نیست کجا بروند و چه کاری انجام دهند. همین قدر که در کنار هم هستند و وقتشان با هم سپری می شود برایشان عزیز و دوست داشتنی است. 

5. واکنش طرفین در مقابل شرایط ناگوار یک طرف
اگر چند وقت پس از نامزدی، یکی از دو طرف دچار مشکل سختی همچون مرگ عزیزان یا بیماری‌ای شد که به جراحی نیاز داشت، باید ببینید طرف مقابل چگونه واکنش نشان می دهد. آیا در کنار نامزدش می ماند و سختی آن دوران را با هم پست سر می گذارند؟ آیا برای خوشحال کردن نامزد خود از جان و دل تلاش می کند؟

دو نفری که واقعا یکدیگر را دوست دارند، در شرایط سخت کنار هم می مانند، دردهای هم را آرام می کنند و برای هم تسلی خاطر هستند و هیچ گار از شرایط پیش آمده شکایت نمی کنند.
منبع:برترین ها

 بیشتر بدانیم؟

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

شروط ضمن عقد ازدواج



وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/



از صفحات سند چند برگی ازدواجتان کدام یکی را بدقت خوانده‌اید؟


فقط صفحه مربوط به مهریه را یا صفحه شروط ضمن عقد را؟


یا صفحه‌ای که نام و مشخصات شما و همسرتان را کنار تاریخ عقد ثبت کرده؟


شما در عقدنامه‌تان بیشتر دنبال خاطره‌ها می‌گردید یا واقعا می‌دانید روزی که پشت سرهم زیر صفحاتی را که سردفتر تند و تند آنها را ورق می‌زند، امضا می‌کردید چه بار مسوولیتی را به دوش گرفته‌اید‌؟


حال و هوای حاکم بر دفترخانه‌های ازدواج وقتی زوج‌ها به همراه خانواده‌هایشان برای هرچه زودتر جاری شدن صیغه عقد هیجان‌زده شده‌اند، واقعا دیدنی است مخصوصا اگر سردفتر به چند خانواده به صورت همزمان وقت داده باشد و ازدحام جمعیت باعث کمبود وقت و سریع انجام‌شدن کارها شود. درست در چنین مواقعی است که زوج‌ها وقتی با سند ازدواج روبه‌رو می‌شوند و می‌فهمند باید زیر تمام صفحات آن را امضا کنند تمایل دارند هرچه زودتر کار تمام شود بدون آن‌که حتی کنجکاو شوند با این امضا‌ها زیر بار چه تعهداتی می‌روند.


بیشتر سردفترها فقط صفحات عقدنامه را ورق می‌زنند و بدون هیچ توضیحی درباره مندرجات سند با انگشت نشان می‌دهند که زوج‌ها کجاها را باید امضا کنند در حالی که سند ازدواج به خاطر مسئولیت ‌آور بودنش سندی مهم است که زوج‌ها بخصوص خانم‌ها باید از بندبند آن مطلع باشند چون اگر غیر از این باشد وقتی پیچ و خم‌های زندگی شروع شود تمام امضاها دست و پاگیر می‌شوند.


یکی از بندهای عقدنامه می‌گوید: زوج ضمن عقد شرط کرد که هر گاه طلاق بنا به خواسته زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد زوج موظف است نصف دارایی خود را که در زمان زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را با نظر دادگاه به صورت بلاعوض به زوجه منتقل کند پس اگر مردی این شرط را امضا کند مشمول موضوع تصنیف در دارایی‌های مشترک می‌شود و زن مطلقه می‌تواند با ارائه دادخواست این مبالغ را مطالبه کند.

شروط دوازده‌گانه

در یکی دیگر از بندهای عقدنامه آمده است زوج به زوجه بلاعزل با حق توکیل به غیر داد که با رجوع به دادگاه و دریافت مجوز پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه کند. پیداست اگر مردی با این شرط موافقت کند زن می‌تواند در دادگاه اقامه دعوا کرده و زوج از شروط مندرج در عقدنامه را اثبات کند و با حکم دادگاه به دفترخانه رسمی طلاق مراجعه کند چون در این صورت از سوی زوج وکیل است که اصالتا (شخص خودش) یا ا (با انتخاب وکیل و تفویض به وی) خود را مطلقه کند.


نکته: تقریبا بیشتر حقوقدان‌ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد از داشتن مهریه‌های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد.



پس لازم است مردها بدانند اگر پای چنین شرطی در عقدنامه را امضا می‌کنند حق طلاق را در صورت تحقق این دوازده شرط به همسرشان داده‌اند:


- خودداری شوهر از دادن نفقه زن به مدت ۶ ماه به هر عنوان حتی با توسل به اجبار،


- سوءرفتار یا سوءمعاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل کند،


- ابتلای زوج به بیماری‌های خطرناک و درمان‌نشدنی به نحوی که دوام زندگی زناشویی را برای زوجه به خطر بیندازد،


- جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد،


- بی‌توجهی به رای دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد،


- محکومیت شوهر به حکم قطعی به ۵ سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی در پرداخت منجر به ۵ سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی منتهی به ۵ سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم در حال اجرا باشد،


- ابتلای زوج به هر گونه اعتیاد مضر که به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی خلل وارد کند،


- زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا ۶ ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند،


- محکومیت قطعی زوج در ارتکاب به جرم و اجرای هرگونه اعم از حد و تعزیر که آبروی زوجه را به خطر بیندازد،


- باردار نشدن زوجه از زوج بعد از ۵ سال به علت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر،


- مفقودالاثر شدن زوج و مراجعه نکردن به دادگاه ۶ ماه بعد از مراجعه زوجه به دادگاه و ازدواج مجدد زوج بدون رضایت زوجه یا اجرا نکردن عدالت بین همسران به تشخیص دادگاه.


پس با تحقق هر یک از این شروط و اثبات آن در دادگاه، زن می‌تواند با استفاده از ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و پس از قطعیت حکم نسبت به اجرا و ثبت صیغه طلاق در دفتر رسمی ثبت طلاق اقدام کرده و خودش را مطلقه کند.


شروط ضمن عقد


تقریبا بیشتر حقوقدان‌ها و مشاوران خانواده بر این نکته اتفاق نظر دارند که داشتن شروط ضمن عقد از داشتن مهریه‌های سنگین بهتر است چون شروط ضمن عقد تلاشی است برای برابر شدن حقوق زن و مرد اما مهریه پولی است که زیاد هم نسبت به وصول آن نمی‌توان امیدوار بود.

 برای همین زوج‌ها قبل از جاری شدن صیغه عقد می‌توانند توافق کنند تا حقوقی چون حق تحصیل، اشتغال، حق انتخاب محل سکونت یا شرط تضمین پرداخت مهریه از سوی یک یا ۲ نفر از اعضای خانواده یا آشنایان زوج را در عقدنامه درج کنند.


در واقع شرط در طلاق یا همان چیزی که مردم به عنوان حق طلاق می‌شناسند هم از جمله این شروط است. این شرط به زن حق می‌دهد تا خود را ا طلاق دهد یعنی زن وکیل مطلق از طرف شوهر خود باشد که هر زمان بخواهد یا پس از تحقق امری معین و اثبات آن در دادگاه خود را مطلقه کند.


البته درج این شرط در عقدنامه به این معنی نیست که دیگر مرد نمی‌تواند همسرش را طلاق دهد. در واقع مرد در شروط ضمن عقد فقط به صورت ی این حق را به همسرش می‌دهد و زن هم به عنوان وکیل در طلاق این را می‌داند که این حق یا شرط ضمن عقد به معنای انتقال کامل و مطلق حق از سوی شوهرش نیست و مرد هم می‌تواند بنا بر شرایطی از این حق استفاده کند.


بد نیست بدانید که شروط ضمن عقد با محتوایی چون ممنوعیت ازدواج دوم برای مرد، عدم نزدیکی یا طلاق در مدت معین مثلا ۵ سال قابلیت اجرا ندارد اما می‌تواند زن در شروط ضمن عقدش این نکته را بگنجاند که مثلا مهریه او به دخترش تعلق بگیرد (شرط صلح مهریه به فرزند)



بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


نکات دوران عقد

                               وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است



دوران عقد برای بیشتر زوج‌های جوان، دورانی پر از اضطراب، ناشناختگی و نگرانی است. دورانی که باید در آن یاد بگیرند چطور با یکدیگر رفتار کنند و چطور خود را برای شروع زندگی مشترکشان آماده کنند. در اینجا 7 نکته مهمی را می‌خوانید که معمولا جوان‌ها آن را فراموش می‌کنند یا درباره آن اطلاعاتی ندارند.


1ـ زندگى مشترک میدان جنگ نیست


همه چیز بستگی به این دارد که با چه نگاهی وارد زندگی مشترک می‌شوید. می‌خواهید ازدواج کنید تا روی در و همسایه و فامیل را کم کنید یا یک زندگی مستقل آرام داشته باشید. اگر هدف اول ذهن‌تان را پر کرده باشد، هر قدمی که بردارید در راستای مقایسه، خودنمایی، رقابت و جنگ و جدل خواهد بود. شما شاید بخواهید از نظر اطرافیان فوق العاده به نظر برسید اما برای این فوق العاده به نظر رسیدن، مجبورید مدام به نامزدتان فشار بیاورید و او را مطابق خواسته اطرافیان تغییر دهید. 


چیزی که قطعا اصطکاک رابطه شما را بالا می‌‌برد و باعث جنگ و دعوا می‌‌شود. سعى نکنید بر همسرتان تسلط داشته باشید. به عبارت دیگر با هم و در کنار هم باشید نه جدا از هم و رو در روى هم! 


2ـ محبت را فراموش نکنید


شاید فکر کنید که همیشه به همسرتان محبت کرده‌اید اما این محبت چیزی است که شما می‌‌بینید یا او هم آن را احساس می‌‌کند؟ برای محبت کردن به همدیگر، با روش خودتان پیش نروید، سعی کنید بفهمید طرف مقابل چه چیزی را نشانه محبت شما می‌‌داند و همان کار را برایش انجام دهید. این کار فقط مربوط به روزهای اول ازدواج نیست بلکه با گذشت زمان اهمیت آن بیشتر و بیشتر می‌شود.


3ـ صادقانه اعتراف کنید


نترسید که باید از همین اول کار گربه را دم حجله بکشید و اقتدارتان را حفظ کنید. وقتی اشتباه مى‏کنید، با صداقت اظهار پشیمانى کنید. این تنها علاج واقعه است. قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد. 


4-خودتان را شریک کنید 


در مطرح کردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعى کنید خود را هم دخالت دهید. مثلاً به جاى اینکه بگویید «چرا با فلانى این طور برخورد کردى»، بهتر است بگویید: «کاش با فلانى این طور برخورد نمى‏کردیم.» 


5-از کوره در نروید


همه ما ایرادهایی داریم که ممکن است طرف مقابلمان را آزرده کند. اگر قرار باشد هر کدام مرتب از همدیگر عصبانی شوید و سفره دل‏تان را پیش دیگران باز کنید که سنگ روی سنگ بند نمی‌‌شود. پیش پدر و مادرتان درددل نکنید  و دعواها و اختلافات جزئی تان را به آنها نگویید. با این کار نه تنها آنها را نگران می‌‌کنید، بلکه باعث سست شدن پایه‌های زندگی تان هم می‌شوید. یادتان باشد که از قدیم گفته‌اند حرمت امامزاده را متولی‌اش نگه می‌دارد. حرمت خانواده دونفره‌تان را حفظ کنید!


6ـ با هم باشید


اگر مى‏خواهید عشق و علاقه‏تان تداوم داشته باشد، باید زمان کافى براى با هم بودن و ابراز محبت کردن اختصاص بدهید. سعى کنید به انگیزه عشق و ازدواج‏تان بیندیشید؛ با همسرتان در باره نخستین روزهاى آشنایى و دوران خوشِ اولین روزها گفتگو کنید. یادآورى شادى‏ها و رویدادهاى شیرین، هم وجودتان را گرم کرده و هم تازگى و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد. 


7ـ سازگاری را تمرین کنید


زندگی‌ای که به زودی شروع می‌‌کنید، پر از دردسر و سختی های جدید خواهد بود. قرار نیست بترسید، همه عروس و دامادها یک روز این دوران را گذرانده‌اند و با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده اند. تنها باید یاد بگیرید که انعطاف پذیر باشید و زود جا نزنید. برای این کار از اولین روزهای نامزدی‌تان تمرین کنید تا برای شروع زندگی آماده باشید.





رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

 

اصول رفت و آمد در دوران عقد

                              وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است



از صراحت لهجه یا به اصلاح « رک بودن » و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند : که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد


دوران نامزدی دورانی است که چه بسا از شیرین ترین و به یاد ماندنی ترین روزهای تمام عمر هر زوجی محسوب می شود. ولی واقعا این دوران برای چه کاری پیش بینی شده است. وقت چه کاری است؟ چه کارهایی را باید در این دوران انجام داد و چه کارهایی را نه ؟!...


ملاقات و گفتگو و دیدار زوجین در این دوران نه تنها به آرامش روحی و ایجاد فضای مناسب برای شناخت بیشتر کمک می کند، بلکه مجال بیشتری را برای نزدیکی خانواده های دو طرف نیز فراهم می کند. بنابراین رعایت برخی نکات در ملاقات ها می تواند به مفید بودن آن کمک کند.


دیدارها


زوجین باید قبل از هر چیز، جهت قرار ملاقات ها با هم به توافق برسند. البته لازم است که خانواده ها را در جریان توافق خود قرار دهند.


چرا که خانواده عروس باید از زمان حضور دامادشان مطلع باشند تا آمادگی لازم جهت پذیرایی را داشته باشند و آقای داماد با عدم هماهنگی برنامه ها و احیاناً نامناسب بودن اوضاع ظاهری عروس خانم روبرو نمی شود. پس اعلام تلفنی قبل از به راه افتادن کاری بسیار به جاست.


وضع ظاهری


رسیدگی به وضع ظاهری داماد برای دیدار عروس خانم لازم است. پس آقایان اصلاح موهای سر، مرتب و تمیز بودن لباس و استفاده از عطر مورد علاقه عروس خانم را فراموش نکنند. عروس خانم هم بهتر است لباسی را بپوشد که به قول معروف بیشتر به او می آید و با آن از جذابیت بیشتری برخوردار می شود.


هدیه مناسب


خرید هدیه مناسب یا گل، برای عروس خانم سبب خشنودی او شده و این حلقه را محکم تر می کند. ولی اگر در شرایط خاصی قادر به تهیه آن نیستیم، حتماً به عروس خانم بگوییم « دلم می خواست هدیه ای برای شما تهیه کنم ولی فرصت مناسبی برای انتخاب آن پیدا نکردم. اما به محض شناخت سلیقه شما این کار را انجام خواهم داد.» به خاطر داشته باشید: همسری که زودتر از دیگری، از علایق و سلیقه های همسرش مطلع می شود، موفق تر است.


ولخرجی


اگر قرار است با همسر خود به گردش بروید، حتماً به اندازه کافی پول بردارید. چرا که در این دوران خانم ها به شدت نگران خست مردها هستند. در غیر این صورت عروس خانم با خود می گوید: "سالی که نکوست از بهارش پیداست."


چه بگوئیم؟


قبل از دیدار دو نفره، باید ملاقات با گفتگو و احوالپرسی با خانواده عروس یا داماد صورت گیرد، آن هم با عباراتی گرم و صمیمانه که حکایت از شدت علاقه؛ دیدار خانواده دارد.


تعریف کردن از یکدیگر، نوع رفتار، لباس و وضعیت ظاهری یکدیگر بر جذابیت این دیدار می افزاید. پس صرفه جویی نکنید و احساسات خود را به زبان بیاورید. بهتر است بیان این احساسات به زیباترین شکل موجود صورت گیرد. به طوری که زوجین یادآوری آن را برای سالیان دراز، قوت قلب خود قرار دهند. پس در این موضع، سکوت نمی تواند معنای خوبی داشته باشد. چرا که گاه سکوت کردن نشانه تردید داشتن تلقی می شود.


به خاطر داشته باشید که اگر یکی یا هر دوی شما کلاً فردی کم حرف و ساکت هستید، حتماً در اولین جلسه ملاقات این خصوصیت را بیان کنید تا سبب نگرانی طرف مقابل نشود. باید سعی شود گفتگوها در عین رسایی، گرمی و به جا بودن، با زبانی نرم و لین بیان شوند.


از صراحت لهجه یا به اصلاح « رک بودن » و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند : که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد. پس گفتگویی خوب است که به طور متناوب باشد، یعنی یکی گوینده باشد و دیگری سکوت کند و بر عکس.


نکته مهم دیگری که در این گفتگوها لازم بلکه اساسی است، رعایت صداقت است. دروغ گفتن از لطف کلام می کاهد و تداوم زندگی مشترک را به مخاطره می اندازد. اگر زوجین بدانند که دروغگویی تا چه حد مبنای زندگی مشترک را متزلزل می سازد، هرگز دروغ نمی گویند. migna.ir در این پروسه به خاطر داشته باشید که همسرتان را آن طور که هست بپذیرید و با تحقیر او موجبات دروغگویی او را فراهم نکنید.


پرهیز از مقایسه همسر با دیگران


اگرچه مقایسه ها ممکن است بر اساس نیت خیر و به قصد اصلاح طرف مقابل انجام شود، اما بهتر است از روش های مناسب جهت تغییر و اصلاح فرد بهره گرفته شود.


پرهیز از طولانی شدن زیاد دوره عقد


یکی از مسائلی که گاه باعث می شود دوران عقد به ازدواج ختم نشود، طولانی شدن بیش از حد دوران عقد است. به ویژه وقتی که زوجین از تجربیات کمتری برخوردار باشند و عوامل تشدید کننده ای همچون مداخلات خانواده نیز در کار باشد. نگرانی، احساس بلاتکلیفی، تکدر خاطر دختر و خانواده او از وضعیت موجود و خدای ناکرده به هم خوردن نامزدی از عوارض عقد طولانی است.


محبت متقابل


وجود نگرش های غلط، یکی از موانع محبت است. مثلاً دیده می شود که برخی می گویند اگر به همسر خود محبت کنیم، سوءاستفاده می کند، توقعات او بالا می رود یا حساب نمی برد، لذا از اظهار محبت دریغ می کنند. مراد از محبت، محبت افراطی نیست و محبت به جا و به اندازه درهر زمان و برای هر کجا و درهر سن وسالی لازم است./تبیان


رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

 

ویزگی های دوران عقد

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


احساس رضایتمندی

ملاک دیگری که باید مد نظر زوجین جوان باشد، این است که حاصل ارتباط بین آن‌ها با یکدیگر باید دست یافتن به رضایتمندی باشد. احساس رضایتمندی زمانی حاصل می‌‌شود که طرفین با یکدیگر سازگار باشند. وقتی که روابط بین دو فرد و یا دو گروه به گونه‌ای تنظیم شود که به رضایت طرفین بینجامد، به آن سازگاری می‌گویند.

اگر ملاک‌های قبلی که ذکر آن رفت به خوبی تحقق یابد، می‌تواند احساس رضایتمندی را پدید آورد.سایرعوامل از این قرارند:

اهمیت دادن به همسر

آنچه می‌تواند موجب رضایت همسر شود، میزان اهمیتی است که همسر برای او قائل است. از نشانه‌های اهمیت دادن به همسر، اهمیت دادن به دیدار همسر و صرف وقت در این زمینه است. لذا اگر فرد دریابد که همسرش میل به دیدار او دارد و برای آن وقت می‌گذارد، به نوعی احساس رضایت دست می‌یابد. حال اگر همسر فرد برای انجام کار مهمی از همسر خود دعوت کند که نزد او بیاید و همسر او به خاطر کاری شخصی و کم‌اهمیت از پذیرفتن دعوت همسر امتناع ورزد، پیامی که غیر مستقیم به همسرش می‌دهد، این است که کار مهم تو برایم اهمیتی ندارد. همسر با این مسئله احساس می‌کند که خود او نیز در نزد طرف مقابل از اهمیت چندانی برخوردار نیست و لذا احساس نارضایتی می‌کند.

توجه به واقعیات

نکته‌ی دیگری که موجبات رضایتمندی را فراهم می‌سازد، توجه به واقعیات است. باید توقّعات خود را بر اساس توانایی‌های همسر خویش تنظیم کنیم. لازمه‌ی موفقیت در این امر آن است که قبلا از حد توان او برآوردی داشته باشیم. مثلا در هنگام خواستگاری در این زمینه اطلاعات لازم را کسب نماییم، زیرا در غیر این صورت از همسر خود توقعاتی خواهیم داشت که او قادر به تأمین آن‌ها نباشد.

عمل به وعده ها

عمل کردن به وعده‌ها نیز می‌تواند موجب دست یافتن به رضایت باشد. این امر اگر چه همیشه مهم است، اما باید دانست که در این دوران اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. مثلا اگر آقا به خانمش بگوید که در ساعت هفت بعدازظهر به دیدن او می‌رود، و دیدار خود را دیرتر صورت بدهد اوایل این امر موجب نگرانی خانم و خانواده او می‌گردد، ولی وقتی بارها تکرار شد، دیگر آن‌ها او را فردی می‌دانند که خلف وعده می‌کند و گاه همین امر را تعمیم نیز می‌دهند و ممکن است او را در همه‌ی امور سهل‌انگار و بی‌توجه بدانند. این امر باعث می‌شود که دیگر روی او حساب چندانی باز نکنند و این چیز خوبی نیست که اطرافیان همسر آدم در دوران عقد، او را چنین ارزیابی کنند. از سویی همسر با دیدن خلف وعده‌ها احساس نارضایتی می‌کند و از این امر نیز احساس عدم رضایت می‌کند که در مورد همسر او چنین قضاوتی می‌کنند.

نتیجه آن که عمل به وعده‌ها می‌تواند موجب رضایت همسر شود، علاوه بر آن خود فرد نیز به رضایت درونی دست می‌یابد و شخصیت او نیز در نزد دیگران محترم می‌ماند و پای‌بندی به وعده و پیمان چنین ارمغانی را در پی دارد.

گذشت از خطاها

مسئله‌ی گذشت کردن از خطاهای همسر، به ویژه خطاهایی که قابل اغماض و تغافل هستند، به افزایش رضایت او می‌انجامد، زیرا گاه از آدمی خطاهایی سر می‌زند، هر چند که خواهان آن نیز نمی‌باشد، به همین دلیل آدمی را جایز‌الخطا نامیده‌اند؛ البته منظور آن نیست که انسان عمدا رفتارهای نامناسبی را مرتکب شود و در توجیه برای دیگران بگوید: انسان جایزالخطاست و به این ترتیب از مکانیزم دفاعی دلیل‌تراشی استفاده نماید و با گرفتن چنین موضعی احساس آرامش کند، بلکه منظور آن است که به هنگام سرزدن خطا، نسبت به همسر خود تغافل نماییم. مراد از تغافل آن است که در عین دیدن خطای همسر، طوری وانمود کنیم که گویی آن را ندیده‌ایم. یا این که گاه او خطایی را مرتکب شده و متوجه اشتباه خویش گردیده است و اینک درصدد توجیه خطا برمی‌آید که نشانه‌ی درک اشتباه خویش است؛ توجیه نیز گاه می‌تواند نشانه‌ی ندامت از اشتباه باشد و در چنین حالتی تغافل آن است که وانمود شود که توجیه فرد پذیرفته شده است.

حسن دیگر تغافل آن است که همسر شما مدام از خرده‌گیری‌های جزیی شما نمی‌رنجد و احساس نارضایتی نمی‌کند. اگر همسر شما نیز نسبت به شما تغافل کند، احساس رضایت برای شما پدید می‌آید و بدین ترتیب رضایت طرفینی حاصل می‌شود.

اگر چه زن و مرد از خرده‌گیری‌های فراوان دل‌آزرده می‌شوند و گاه احساس بی‌معنایی می‌کنند، اما این امر برای زنان مشکلات بیش‌تری پدید می‌آورد. پس باید تلاش کرد که با تغافل و بخشش خطاها و داشتن گذشت، به نحوی رضایت همسر را جلب نمود. ذکر خطاهای همسر به طور مکرر، وی را دچار احساس حقارت کرده، از اعتماد به نفس او می‌کاهد. این امر موجب می‌شود که او احساس کند که توان کم‌تری برای ایفای نقش خود داشته، و لذا کم‌تر می‌تواند برای راه یافتن به زندگانی مشترک احساس موفقیت نماید؛ بدین ترتیب از امید او به زندگانی با همسر خود کاسته می‌گردد. پیدایش چنین احساسی در دوران عقد، احساس خوبی نیست.

برخی افراد از ایجاد احساس رضایتمندی تصور غلطی دارند و آن داشتن چنین باوری است که می‌خواهند به هر ترتیبی که شده، رضایت همسر خود را حاصل کنند.

بهره گرفتن از این رویه جهت ایجاد احساس رضایتمندی همسر کار درستی نیست، بلکه در همه حال باید تلاش کرد که از زشتی و بدی به دور بود و برای کسب رضای خدا تلاش نمود.

درک متقابل

مسئله‌ی دیگری که موجب رضایتمندی طرفین می‌شود، وجود درک متقابل است. اگر روابط زوجین در دوران عقد به گونه‌ای شکل گیرد که هر دو احساس کنند که هم‌دیگر را می‌فهمند، این امر موجب رضایت هر دوی آن‌ها می‌گردد.تشابه در هوشمندی که باید در هنگام انتخاب همسر مدنظر باشد، می‌تواند زمینه‌ساز درک متقابل بوده، موجبات رضایتمندی طرفین را فراهم آورد. اما گاه علت عدم درک متقابل کم‌هوشی یکی از طرفین نیست، بلکه دلیل آن خوب گوش نکردن به سخنان او و یا مجال ندادن به همسر است که سخنان خود را بگوید و روحیات خویش را مطرح کند،‌لذا دنیای وجود او هم‌چنان ناشناخته و نامکشوف باقی مانده است و برقراری رابطه با دنیایی ناشناخته کاری مشکل و گاه غیر ممکن است پس بکوشید که همسر خود را بشناسید تا او را درک کنید و بیابید و چون او را بیابید بهتر می‌توانید با او سخن بگویید، از این راه بهتر نیازهای او را می‌شناسید و آن‌ها را تأمین می‌کنید و چون چنین حالتی حاصل شود، رضایت او حاصل می‌گردد و وقتی که در طرف مقابل نیز چنین مسئله‌ای به وقوع بپیوندد، رضایت شما نیز حاصل می‌گردد و چون هر دو احساس رضایت کنید، زندگانی شما قرین خوش‌بختی گشته، دوام زندگانی شما خود را می‌نمایاند.

معاشرت نیکو

مسئله‌ دیگری که موجب رضایتمندی می‌گردد، آن است که در دوران عقد معاشرت خوبی با همسر خویش داشته باشند.اگر زن و شوهر، هر یک بتوانند معاشر خوبی برای یکدیگر باشند و رفتارشان نیز به گونه‌ای باشد که برای هم احترام قائل باشند و مهربانی را به هم عرضه بدارند، می‌توانند زوجین خوبی برای یکدیگر باشند و اگر فرصتی پدید آورند که بتوانند برای هم درد دل کنند، با تخلیه شدن از دردها و غم‌ها به آرامش دست می‌یابند و بدین ترتیب هر دو احساس رضایت می‌کنند.

الگو گرفتن از زندگی‌های موفق می‌تواند رضایتمندی را در پی داشته باشد. لازم است که زن و شوهر جوان زندگی‌های خوب و موفق دیگران را مورد مطالعه قرار دهند تا ظرایف زندگی خوب را از آن‌ها فراگیرند. مثلا با نگاه کردن به زندگی خوب خواهر و برادر بزرگ‌تر و نحوه‌ی رفتار رضایت‌آمیز او با همسرش در حضور دیگران، از او الهام بگیرند و آن‌ها نیز کم و بیش رفتار مناسبی را که آموخته‌اند با همسر خویش به کار گرفته و از آن احساس رضایت نمایند.

والدین نیز می‌توانند در این طریق، سرمشق‌های خوبی برای فرزندان خویش باشند. آن‌ها نیز می‌توانند با انتقال تجارب مفید خویش به فرزندان در شکل‌گیری روابط رضایت‌آمیز میان آن‌ها و همسرانشان مؤثر باشند. اگر چه هر یک از فرزندان باید از دوره‌های قبل برای برخورداری از روابط اجتماعی مطلوب تربیت شده باشند اما اگر این امر متحقق نگردیده است، اکنون باید نسبت به جبران آن اقدام نمود و خوب و صمیمانه به انتقال تجارب مبادرت کرد تا فرزندان با دست یافتن به تجاربی غنی، نسبت به بهبود روند ارتباط‌های خود با همسر خویش به کسب موفقیت نایل آیند.

نتیجه آن که اگر روابط زوجین در دوران عقد به گونه‌ای باشد که به رضایت طرفین بینجامد، می‌توان نسبت به آینده‌ی این زندگانی دل بست. پس اگر روابط زن و شوهر جوان به نحوی شکل گیرد که هر چه از زمان عقد آن‌ها می‌گذرد، رضایت آن‌ها از یکدیگر بیش‌تر می‌گردد می‌توان چنین عقدی را به ازدواج تبدیل نمود، زیرا احتمال دوام این زندگانی زیاد است. اما اگر روند زندگانی زوجین به گونه‌ای است که هر چه از دوران عقد آن‌ها می‌گذرد، روابط آن‌ها تیره‌تر شده و عدم رضایت آن‌ها از هم بیش‌تر می‌گردد احتمالاً نمی‌توان به آینده‌ی چنین زندگانی‌ای امیدوار بود هر چند نباید بلافاصله به جدایی پناهنده شد، بلکه در این مورد هم مراجعه به یک مشاور خانواده امری ضروری است.

« 8 »

دست یافتن به آرامش و سلامت روانی

ملاک دیگری که می‌تواند مبنای اخذ تصمیم برای ادامه‌ی زندگی و یا احیانا عدم تداوم آن قرار گیرد، مسئله‌ی آرامش روانی و سلامت روانی است. با برخورداری از آرامش روانی است که آدمی می‌تواند به سلامت روانی دست یابد. نشانه‌ی این که بهداشت روانی فرد تأمین شده است، این است که او به آرامش دست یافته باشد؛ اگر چه فشارهای روانی می‌توانند تا حدی آرامش روانی آدمی را بر هم بزنند، اما فردی که از سلامتی روانی برخوردار است، دوباره به تعادل دست می‌یابد.

خوب است بدانید که یکی از اهداف قابل حصول در ازدواج از نظر اسلام دست یافتن به آرامش است. قرآن می‌فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودَّةً و رحمةً»، یعنی از نشانه‌های الهی آن است که برای شما از نفس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آن‌ها آرامش یابید و بین شما دوستی و رحمت قرار داد.

اگر زن و مردی در دوران عقد و حتی پس از آن با یکدیگر به گونه‌ای زندگی کنند که موجب اذیت و آزار دیگری نباشند، طرف مقابل آن‌ها احساس آرامش می‌کند و در نتیجه امید خوبی برای تداوم زندگانی فراهم کرده‌اند و لذا گاه بد نیست که ما خود را در سختی بیندازیم تا همسر ما تا حدی احساس راحتی بکند.

اگر زنی در کنار شوهر خود در دوران عقد احساس آرامش کند، میل و رغبت دارد که هر چه زودتر ازدواج کند تا با بیش‌تر بودن در کنار همسر خود از احساس آرامش بیش‌تری هم برخوردار باشد و چه قدر نامناسب است که عکس چنین حالتی وجود داشته باشد.

وجود روابط تهدید‌آمیز هم عامل دیگری است که مانع تحقق آرامش روانی می‌گردد. اگر روابط بین زن و شوهر خوب باشد و همراه با تهدید و نگرانی نباشد، آن‌ها از آرامش روانی برخوردار خواهند بود و لذا می‌گویند: تأمین امنیت روانی فرد در گرو روابط بین فردی مناسب است. آن جا که این روابط خوب نیست، آرامشی هم حاکم نیست. گاه وجود برخی از اختلالات روانی دیگر نظیر اضطراب می‌تواند مشکل‌آفرین بوده و موجبات بروز ناامنی در روابط زوجین را فراهم کند.

معمولا این گونه بیماران باید در ابتدا تحت درمان دارویی قرار بگیرند تا پس از احساس آرامش ناشی از مصرف دارو، جهت حل معضلات خانواده‌ی آن‌ها اقدام لازم را به عمل آورد. چنین بیماری که خود کاملا بی‌قرار است و حتی یک لحظه آرام هم ندارد، آیا حتی درخواست‌های معقول همسر خود را مزاحمت و دردسر قلمداد نمی‌کند؟ طبیعی است که بیماری با این وضعیت، بار زندگانی خود را نیز به سختی بر دوش می‌کشد، چه رسد به این که او بتواند باری هم از زندگانی همسر خود بر دوش کشد. لذا چنین فردی که خود را از درون تحت فشار می‌بیند، چگونه در مقابل فشاری از بیرون تاب می‌آورد؟ تا به احساس امنیت دست نیابد، چگونه ممکن است با همسر خود سازگار باشد، در حالی که سازگاری رفتاری است که در آن طرفین از یکدیگر احساس رضایت می‌کنند.

احساس ایمنی عبارت است از آزادی نسبی از خطر و ناامنی.یکی از علل بروز اضطراب مسئله‌ی ناکامی یا محرومیت است. اگر کسی در دوران عقد نیز از همسر خود انتظار انجام اموری را داشته باشد که همسرش قادر به انجام آن‌ها نباشد و در نتیجه او دچار ناکامی شود، این امر می‌تواند موجب بروز اضطراب در وی گردد، چنان که بعضی‌ها تکالیف دشواری را به همسر خود محول می‌کنند، مثلا این که تو باید پدرت را درست کنی تا دفعه‌ی بعد از این حرف‌ها به من نزند و یا این که گفته‌اند که تو باید مادرت را طوری بار بیاوری که دیگر با من این طور برخورد نکند و یا این که باید پدر و مادرت را راضی کنی که چنین و چنان کنند. آن‌ها به هنگام گفتن چنین حرف‌هایی تهدید هم می‌کنند و می‌گویند: وگرنه چاره‌ای جز جدایی نداریم. در این زمان همسر بیچاره در نگرانی و اضطراب غوطه‌ور می‌شود که اگر نتوانم و از عهده برنیایم، زندگانی‌ام سیاه شده و از دست می‌رود.

تکالیف بیش از حد توان و انتظارات و توقعات بیش از حد، موجب اضطراب و نگرانی است و حتی اگر فرد، خود نیز بیش از حد استعداد خود از خویشتن انتظار داشته باشد، این نیز می‌تواند موجب ناامنی وجود وی شود.

احساس عدم امنیت دایم، شخص را مدام در حال بسیج مداوم قوا و تلاطم و بهم‌ریختگی متابولیسم بدن قرار می‌دهد و اگر چنین وضعیتی ادامه یابد، آدمی به سوی بیماری‌های جسمی و روانی سوق می‌یابد، زیرا که ساختمان بدن انسان قدرت تحمل تنش دایمی را، که محصول این بسیج مداوم قواست، ندارد. پس اگر کاری کنیم که وجود همسرمان دست‌خوش ناامنی شود، علاوه بر موارد یاد شده باید انتظار بروز رفتارهای دیگری نظیر احساس طرد شدن، احساس تنهایی، تلقی کردن دنیا به عنوان مکانی خصمانه و بد، خطرناک تلقی کردن دیگران و داشتن احساس بدبینی، بی‌حوصلگی و بی‌ارادگی و گرایش به عیب‌جویی و خودخواهی را داشت که پیدایش چنین ویژگی‌هایی در رفتار همسرتان، مسلما به نفع شما نخواهد بود و شما از دیدن چنین رفتارهایی از او رنجیده خاطر خواهید شد. پس سعی نکنیم که با تهدیدها و کشمکش‌ها وجود همسر خود را به ناآرامی بکشیم، چرا که بازخورد همین رفتارها و عواقب آن متوجه خود ما خواهد شد.

شخصیت‌های وسواسی نیز عامل ناامنی همسر خویش هستند، زیرا آن‌ها مدام از همسر خویش خرده‌گیری می‌کنند که چرا این را گفتی و چرا آن را نگفتی و بدین ترتیب همسر خود را دچار دردسر و ناامنی می‌کنند.

اگر فردی دچار وسواس بی‌اختیاری است، او نیز باید بداند که زندگانی خود و همسر خویش را به ناامنی می‌کشد. چه بهتر که این گروه از افراد جهت درمان خویش قدمی بردارند و بیش از این موجبات رنجش همسر را فراهم ننمایند، زیرا دل رنجیده اگر قدری کینه هم داشته باشد، مشکل‌آفرینی می‌کند.

در یافته‌های علمی، وسواس زیر مجموعه‌ی اختلالات اضطرابی بوده، با کاهش اضطراب، آن نیز افول می‌نماید. امروزه علاوه بر تکنیک‌هایی که در رفتار درمانی و روان‌درمانی جهت درمان وسواس مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد، درمان‌های دارویی نیز که از طریق روان‌پزشکان صورت می‌گیرد، تأثیر ویژه‌ای در کاهش رفتارهای وسواسی داشته است. آن‌ها نیز معمولا از داروهای ضد اضطراب استفاده می‌کنند که اثرات شگفت‌‌آوری در تقلیل رفتارهای وسواسی دارند. نتیجه آن که اگر رفتارهای زوجین با هم، گواه داشتن برنامه‌ای برای آینده باشد و علاوه بر آن تهدیدی برای یکدیگر نباشد، همسر آن‌ها از آرامش روانی برخوردار بوده و بالعکس اگر در اثر تهدیدها، همسر شما دچار اضطراب شده است،‌باید تلاش کنید که برای درمان او اقدام مؤثری به عمل آورید تا بدین ترتیب بتوانید با او بهتر زندگی کنید، زیرا فردی که مبتلا به اضطراب است، نمی‌تواند با شما به آرامی برخورد کند و هنگامی این امر میسر می‌گردد که بیماری او درمان شده و یا کاهش یافته باشد و حتی اگر بیماری متوقف هم شود و بیش از آن چه که هست نشود، نیز خود گام مؤثری تلقی می‌شود.

داشتن برنامه‌ای برای زندگی و یا به عبارت بهتر تدوین برنامه‌ای برای زندگی مشترک در دوران عقد که تا حدودی مسیر حرکت زوجین را مشخص می‌کند، می‌تواند آرامش‌دهنده باشد و نبود برنامه موجبات نگرانی را فراهم می‌آورد. اگر روابط به گونه‌ای بوده است که در دوران عقد به مشاجره و جرّ و بحث با همسر خود مبادرت نموده‌اید و احساس می‌کنید که شما و یا طرف مقابل که همسر شماست، دچار عصبانیت و پرخاشگری شده‌اید، لازم است که درصدد یافتن علت و نیز درمان آن باشید. این امر نیز با مراجعه به یک روان‌شناس و مشاور خانواده می‌تواند سروسامان یابد. معمولا، سه دسته علت اساسی را برای پرخاشگری برمی‌شمرند که شامل علل جسمانی، فیزیکی؛ محیطی، روانی و اجتماعی است که به منظور کاهش روابط پرخاشگرانه در دوران عقد با توجه به علل ذکر شده نکاتی مطرح می‌گردد تا با رعایت آن‌ها امکان اصطکاک طرفین کاهش یابد.

در خصوص علل جسمانی باید متذکر شد که اگر شما و یا همسرتان بی‌موقع غذا می‌خورید و گاه به مدت طولانی احساس گرسنگی می‌کنید، باید بدانید که یکی از علل پرخاشگری، گرسنگی است که این مشکل با به موقع غذا خوردن حل و فصل می‌شود و بر آرامش شما می‌افزاید. علت دیگر آن است که کارهایمان را به گونه‌ای انجام دهیم که خیلی خسته شویم و یا بیش از حد توان خود کار کنیم. خستگی زیاد یکی از علل بروز پرخاشگری است. اگر فرد پرخاشگر تلاش کند که شب‌ها زودتر بخوابد و یا بعد از ظهرها استراحتی داشته باشد، کم‌تر امکان بروز پرخاشگری وجود خواهد داشت.

علت دیگر پرخاشگری تغییرات هورمونی است. تغییرات هورمون‌هایی همچون اپی‌نفرین، نوراپی نفرین، استیل کولین و سروتونین و تیروکسین و برخی از هورمون‌های دیگر می‌تواند موجب پرخاشگری بشود. در این گونه موارد مراجعه به پزشکان متخصص غدد می‌تواند فرد را در جهت درمان و یا کنترل هورمون‌ها و ایجاد تغییر در بدن فرد از طریق مصرف داروها یاری کند. در چنین مواردی حتی روان‌درمانی به تنهایی چنان مؤثر نیست و یا نصیحت کردن فرد توسط همسر و خانواده‌اش چندان نمی‌تواند کارساز باشد، زیرا مدام تیروکسین اضافه‌ای که در بدن ترشح می‌شود، موجب پرخاشگری می‌گردد و تا جهت درمان آن اقدام مؤثری صورت نگیرد، مسئله هم‌چنان تداوم خواهد یافت. پس افرادی که چنین وضعیت بحرانی‌ای را تجربه کرده‌اند، حتماً باید جهت درمان اقدام کنند، تا در صورت تشکیل خانواده، کم‌تر دچار مشکلات لاینحل شوند.

مسئله‌ی دیگر وجود بیماری‌های جسمانی است که می‌تواند در این عرصه مشکل‌آفرین باشد و برای درمان آن‌ها نیز باید کاری انجام داد، زیرا داشتن بیماری، خود فشاری روانی از درون ایجاد می‌کند و باعث کمی تحمل فرد در برابر فشار بیرونی می‌گردد.

به هر حال وجود هرگونه معضل جسمانی می‌تواند زمینه‌ساز بروز پرخاشگری باشد که باید در جهت درمان آن اقدام نمود. در مورد نقایص عضوی نیز باید ترتیبی اتخاذ شود که فرد با مشکل خویش کنار آید و واقعیت را قبول کند. در آرزوی عضو سالم بودن و یا در انتظار داشتن عضو از دست رفته ماندن آرامش آدمی را بر هم می‌زند و زمینه‌ی مناسبی برای برقراری رابطه‌‌ای خوب فراهم نمی‌آورد. کنار آمدن با نقایص عضوی و قبول و پذیرش آن‌ها مانع بروز پرخاشگری‌ها می‌گردد .

علل دیگری که باید بدان توجه داشت،‌علل محیطی است. باید سعی کنیم که حتی‌الامکان محیط زندگانی خود را مساعد نماییم. عوامل محیطی موجب پرخاش، اگر شناسایی شده و با آن‌ها مقابله شود، می‌توانند فضای آرام‌تری را برای ما به دنبال آورند. این عوامل عبارتند از سر و صدا، گرما و سرما و ازدحام که به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

اگر می‌خواهید در این دوران با همسر خود روابطی صمیمانه و به دور از پرخاشگری داشته باشید، سعی کنید که در محیط‌های آرامی قرار بگیرید، مثلا بردن همسر به فضایی سبز و خرم و دارای آرامش در دوران عقد می‌تواند موجب آرامش شود. تلاش کنید که محیط زندگانی خود را به نحوی سروسامان دهید که در آن آرامش حکم‌فرما باشد. امروزه وسایل صوتی متعدد و فراوان است و به همین دلیل است که این روزها پرخاشگری نیز افزایش یافته است. اگر کسی نسبت به سر و صدا حساس است، باید در اتاقی سکونت گزیند که صدا او را کم‌تر مورد اذیت و آزار قرار دهد. با وسایل صوتی نیز باید به گونه‌ای برخورد کرد که اگر از آن‌ها استفاده می‌کنید، صدای آن‌ها بلند و ناهنجار نباشد، زیرا اصوات ملایم‌ کم‌تر ایجاد زحمت می‌کنند و اگر از آن‌ها استفاده نمی‌شود، حتما آن‌ها را خاموش کنیم، چرا که هیچ چیزی بهتر از سکوت نمی‌تواند برای شما ایجاد آرامش کند. وجود اصوات خوش و دل‌نشین که همراه با پیام‌های سازنده است، می‌تواند مفید فایده باشد. مثلا شنیده آوای خوش قرآن با صوتی دل‌انگیز و دقت در محتوای آیات آن شما را به آرامش می‌رساند و خانه‌ها را نورانی می‌سازد.

هم‌چنین باید متذکر شد که صدای افرادی که در خانواده‌های بالنده پرورش یافته‌اند نیز آرام و ملایم و دل‌نشین خواهد بود. پس در ابتدای هزاره‌ی سوم که آن را دوران آلودگی صدا نیز می‌توان نام نهاد، تلاش کنیم که محیطی هر چه آرام‌تر فراهم آوریم تا با داشتن چنین آرامشی با همسر خود نیز به آرامی برخورد کنیم. به هنگام ملاقات نیز ترتیبی اتخاذ شود که محیط ملاقات شما با یکدیگر نیز محیطی امن و آرام باشد،‌زیرا گفتگو کردن در محیطی آرام، ضمن آن که باعث آرامش شما می‌شود، از امکان بروز پرخاشگری نیز می‌کاهد.

مسئله‌ی دیگری که می‌تواند موجب بروز پرخاشگری شود،‌گرما و سرماست. باید ترتیبی داد که حتی‌الامکان محل زندگانی شما از گرما و سرمای زیاد برخوردار نباشد. به نظر می‌رسد که اگر درجه‌ی حرارت محل زندگی شما 20ـ18 درجه باشد، می‌تواند شما را در بهترین حالت ممکن قرار دهد. گرمای زیاد عامل برانگیختگی است و وقتی که به ملاقات یکدیگر می‌روید نیز باید به این امر توجه داشته باشید. هیچ می‌دانید که گاه ممکن است علت دعوای شما با همسرتان در دوران عقد،‌گرمای زیاده از حد هوا باشد، پس وقتی که هوا به قدری گرم باشد که دچار تعریق شوید و عرق بر روی تن شما بنشیند، امکان برانگیختگی شما افزایش می‌یابد. حتی‌الامکان اگر در اوقاتی به دیدار همسرتان بروید که هوا ملایم‌تر است،‌کم‌تر امکان بروز پرخاشگری وجود دارد. مثلا در ایام تابستان در اوج گرما و سر ظهر اگر برای ملاقات همسرتان بیرون می‌روید، چون در برابر حرارت زیاد نور خورشید قرار می‌گیرید، امکان برانگیختگی شما افزایش می‌یابد و بدین ترتیب گرمای زیاد خورشید، ممکن است از گرمای محبت شما در ملاقات بکاهد؛ در صورتی که قصد سفری با همسر خود دارید اگر صبح زود حرکت کنید که هوا ملایم‌تر است، کم‌تر دچار پرخاشگری می‌شوید. بررسی‌ها نیز نشان داده است که در مردادماه که هوا گرم‌تر است، درگیری‌ نیز بیش‌تر می‌شود، زیرا کلافگی افراد نیز افزایش می‌یابد. سرما هم می‌تواند مشکل‌آفرین باشد. اگر محل ملاقات شما از برودت زیادی برخوردار باشد، آن نیز می‌تواند موجب پرخاشگری شود. مثلا دیده می‌شود که آقایی همسر خود را در زمستانی با هوای سرد به پارک برده، در حالی که هر دو احساس سرما می‌کنند، با یکدیگر در حال گفتگو هستند. در چنین حالتی نیز امکان بروز پرخاشگری وجود خواهد داشت. پس انتخاب فضای مناسب با درجه حرارت مطلوب مانع بروز پرخاشگری می‌گردد. هم‌چنین به هنگام ملاقات تلاش کنید که حتی‌الامکان بهترین مکان قابل دسترس را انتخاب کنید.

ازدحام نیز عامل دیگری است که موجبات بروز پرخاشگری را فراهم می‌نماید. البته مراد آن نیست که در جمع حضور نیابید، زیرا رفتن به دید و بازدید اقوام امری لازم است و توجه دارید که در این ایام زوجین را پاگشا می‌کنند، یعنی آن که پای آن‌ها گشوده شود تا بعدازاین نیز به دیدار این و آن بروند. اما دیده می‌شود که اقامت طولانی در فضاهای پرازدحام که همراه با سر و صدای زیاد نیز می‌باشد می‌تواند به پرخاشگری منجر شود و قطعاً کسانی که نسبت به صدا حساسیت بیش‌تری دارند،‌کاندیدای بهتری جهت ابتلا به پرخاشگری خواهند بود. برای این گونه افراد نیز می‌تواند راه‌هایی وجود داشته باشد، البته راه‌های دیگر درمان پرخاشگری نیز باید مدنظر شما باشد؛ راه‌هایی که ضمن عمل به آن‌ها می‌توانید تا حد طاقت خود در این گونه مجالس اقامت نمایید. یک راه آن است که با عذرخواهی از جمع و اظهار تمایل به اقامت در میان جمع، از آنان خداحافظی کنید تا از شما دل‌گیر نشوند و راه دیگر آن است که از قبل میزبان را مطلع فرمایید که دیرتر به جمع می‌پیوندید تا زمان کم‌تری را در آن فضای پرازدحام باشید. البته اگر طاقت شما خوب است و حتی با حضور در جمع دچار پرخاشگری نمی‌شوید، بهتر آن است که هم به موقع در میهمانی حضور یابید و هم آنجا را به موقع ترک کنید. از طرفی اگر افراد یاد بگیرند که در جمع‌های فامیلی زمینه‌ای پدید آورند که هر بار فقط یکی صحبت کند و همه به حرف او گوش دهند، چنین مجلس پرجمعیتی کاملا آرام خواهد بود و صدای کسی که صحبت می‌کند، غالبا آزاردهنده نیست، ولی این که چرا ازدحام جمعیت باعث سر و صدای آزاردهنده می‌شود، موضوع را از طریق مقایسه با کلاس بدون معلم بهتر می‌توان دریافت. در این کلاس ابتدا دو نفر شروع به صحبت می‌کنند و بدین ترتیب مقداری سر و صدا تولید می‌شود و دو نفر بعدی که می‌خواهند صحبت کنند،‌برای این که صدایشان به هم برسد، مجبورند که با هم دیگر بلندتر صحبت کنند و دو نفر بعدی با تُن صدای قوی‌تر به گفتگو می‌پردازند و بالاخره با ادامه‌ی این روند، دیگر جایی برای آرامش باقی نمی‌ماند و همه با هم بلند بلند صحبت می‌کنند و سر و صدای زیاد بر امکان پرخاشگری می‌افزاید. پس اگر آداب میهمانی را ندانیم، در مجالس میهمانی شلوغ هم همین اتفاق می‌افتد، ولی اگر در چنین جلسه‌ای هر دفعه نوبت به یکی برسد و او صحبت کند و حرمت دیگران را نیز پاس بدارد و به قدری صحبت کند که وقتی هم برای سخن گفتن از سوی دیگران باقی بماند، در چنین حالتی آرامش حاکم بر مجلس نه مردم را خسته می‌کند و نه موجب پرخاشگری آنان می‌شود.

وجود گازهای شیمیایی نیز عامل دیگری است که به وقوع پرخاشگری دامن می‌زند، پس بردن همسر به محوطه‌ای که این ویژگی را داراست، می‌تواند زمینه‌ی بروز این اختلال را تسهیل نماید و اگر بعدها نیز قرار است منزلی تهیه شود، حتی‌الامکان تلاش گردد که این منزل نزدیک کارخانه‌هایی که گازهای شیمیایی متصاعدکننده دارند،‌نباشد.

عوامل روانی و اجتماعی نیز می‌تواند بروز پرخاشگری را زمینه‌سازی کند که اینک این عوامل را مورد بررسی قرار می‌دهیم: یکی از این عوامل، مسئله‌ی ناکامی است، پس اگر کاری کنید که همسر شما احساس ناکامی کند، می‌تواند دست به پرخاشگری بزند. ناکامی‌ها انواع مختلفی دارند، مثلا ممکن است در اثر بی‌مهری شما احساس ناکامی عاطفی همسرتان را رنج بدهد و یا اگر در حال تحصیل است و دچار شکست‌های تحصیلی شده است، ممکن است در اثر آن به پرخاشگری دست یازد. البته باید در مورد امور واقع‌بین بود. خواه و ناخواه در زندگانی شرایطی پیش خواهد آمد که آدمی احساس ناکامی کند و لذا باید برای آن روز نیز آمادگی داشت.

البته گاه پرخاشگری را پاسخی در برابر پرخاشگری دانسته‌اند. اگر شما از همسر خود گلایه دارید که او پرخاشگر است، بد نیست که خود شما نیز قدری تأمل کنید و ببینید که آیااین امر پاسخی در برابر رفتار پرخاشگرانه‌ی شما نیست؟ و حال آن که در موارد قابل ملاحظه‌ای چنین بوده است. پس آرام بگویید تا آرام بشنوید و اگر آرام و خوب می‌گویید و با پرخاش همسر خود مواجه می‌شوید، ممکن است که همسر شما دچار مشکل باشد که خوب است مورد بررسی قرار گیرد.

علت دیگر پرخاشگری ممکن است استفاده از مکانیزم جابه‌جایی باشد. این بدان معناست که همسر شما که اکنون سخت مشغول پرخاشگری است ممکن است از کسی یا چیز دیگری ناراحت باشد و چون نتوانسته مخالفت خود را در همان وقت ابراز کند، آن را در خاطر خود نگه داشته و اکنون که فرصتی دست داده به ابراز آن میل سرکوفته پرداخته است و پرخاشگری خود را به سوی مانعی سوق داده است که برای او خطر کم‌تری دارد. در این جا نیز مقابله به مثل، مشکل را حل و فصل نمی‌کند و عصبانیت همسر را مرتفع نمی‌گرداند، بلکه در چنین حالتی باید مسئله را ریشه‌یابی کرد و آن چه را موجب پرخاشگری فرد می‌شود از میان برد، حال آنکه دعوا کردن با او راه‌گشای حل مسئله نیست، چرا که اساسا مشکل در گرو علت دیگری است و لذا با راهنمایی خوب است که می‌توانید از شدت و حدت مشکل او بکاهید و یا با مساعدت‌های فکری و عملی برای حل مشکل او اقدام کنید. البته گاه علت پرخاشگری را می‌توان وجود اختلالاتی دیگر دانست. مثلا گاه علت پرخاشگری فرد ابتلای او به افسردگی است و گاه اضطراب که این دو اختلال نیز خود را در قالب پرخاشگری نمایان می‌سازند. پس جهت برخورد با اختلال پرخاشگری باید علت پیدایش آن را مورد بررسی قرار داد و اگر علت آن وجود اختلالاتی دیگر است، تا آن اختلالات درمان نشوند، پرخاشگری به قوت خود باقی خواهند ماند. بنابراین اگر فردی در این دوران، خود به اضطراب مبتلاست و یا دچار پرخاشگری می‌باشد، باید جهت درمان، به روان شناس مراجعه نماید.

توقعات بیش از حد از همسر که او را در تنگنا قرار می‌دهد نیز می‌تواند موجب بروز پرخاشگری شود و سخت‌گیری‌های زیاد نیز می‌تواند پیامد مشابهی داشته باشد.

وجود فشارهای روانی نیز می‌تواند عامل پیدایش پرخاشگری باشد. مثلا توهین به همسر و تحقیر او می‌تواند موجب برانگیختگی وی شود. متأسفانه گاه در خانواده‌ها زن و مرد به یکدیگر توهین می‌نمایند. و متأسفانه برخی نیز دوران عقد را زمان شروع چنین رفتاری قرار داده‌اند. در خانواده در ابتدا فرد توهین‌کننده کم‌تر مورد توهین قرار می‌گیرد و حرکت نخست طرف مقابل اعتراض یا قهر و رفتاری نظیر آن است، زیرا او نخست می‌کوشد تا فضای خانه به توهین و ناسزا آلوده نگردد، ولی پس از مدتی تحمل و عدم احساس توانایی در اصلاح همسر، او نیز شروع به پاسخ‌گویی می‌نماید. پس وقتی که خدای ناکرده به ناسزا گفتن مبادرت می‌نمایید، نگران آن روزی باشید که متقابلاً آن را دریافت می‌کنید و گفته‌اند: چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی. البته برخی که از پایان عمل خود آگاه نیستند، در مقابل واکنش‌های اولیه‌ی همسر (نظیر قهر و اعتراض) عکس‌العمل‌ مناسبی از خود نشان نمی‌دهند و رفتار خود را اصلاح نمی‌کنند. بلکه گاه وجود چنین روشی در مقابل آنان موجب جری‌تر شدن آن‌ها می‌گردد و به هر حال روزی هم کاسه‌ی صبر همسرشان لب‌ریز می‌گردد. در این حالت وقتی که آن‌ها فحشی می‌دهند، مانند آن و گاه بدتر از آن را می‌شنوند، البته آن چه که معمول آدمیان است، این است که آن‌ها به یکدیگر با آرامی فحش نمی‌دهند، بلکه فحاشی غالبا با تندی و عصبانیت همراه است. پس باید با دست خود به تربیت خویش پرداخت و خود تربیتی راهی است که از طریق آن اصلاح فرد به دست خودش صورت می‌گیرد.

تقویت رفتارهای مغایر یا ناهمساز نیز می‌تواند راهی برای کاهش پرخاشگری همسرتان باشد، مثلا وقتی که او مشغول داد و بیداد کردن است، شما با او درگیر نشوید، زیرا معمولاً در چنین مواقعی افراد کم‌تر زیر بار حرف حساب می‌روند و یا به عبارت بهتر استدلال‌های منطقی را پذیرا نیستند. بهتر است که در این گونه موارد او را تنها بگذارید تا آرام شود و اگر از رفتارهای خوبی که بعدا در اوقات دیگر انجام می‌دهد، تعریف کنید ، بهتر موفق می‌شوید که او را اصلاح کنید، زیرا به تدریج که رفتارهای نیکوی فرد قوت گیرد و گسترش یابد، دیگر جایی برای بروز رفتارهای نامطلوب باقی نمی‌ماند.

وجود بذله‌گویی نیز می‌تواند به عنوان عامل کاهش پرخاشگری قلمداد شود، مشروط بر آن که با حالات روانی حاکم بر فرد آشنا باشید. اگر همسر شما در مقابل بذله‌گویی عکس‌العمل مناسبی را از خود نشان دهد، می‌توانید از این رویه بهره بگیرید، در غیر این صورت استفاده از چنین روشی فاقد کارآیی لازم خواهد بود.

روش دیگر جهت ایجاد آرامش در فرد پرخاشگر استفاده از تحریکات ملایم جنسی است. این امر توانسته است در موارد قابل ملاحظه‌ای در جهت کاهش پرخاشگری مؤثر باشد.

 نکته‌ی دیگر آن که در برخی از خانواده‌ها وقتی فردی همسر و یا فرزند را با آرامی مورد خطاب قرار می‌دهد، پاسخی نمی‌شنود، اما وقتی که عصبانی می‌شود و بلند فریاد می‌کشد و دست به پرخاشگری می‌زند، طرف مقابل دست‌پاچه شده و سریع پاسخ می‌دهد و بدین ترتیب رفتار پرخاشگرانه در طرف مقابل تقویت می‌شود.تلاش کنید که نسبت به رفتار خود آگاهی بیش‌تری داشته باشید تا اگر در شما چنین حالتی وجود دارد، نسبت به اصلاح آن اقدام نمایید و قبل از آن که همسر شما عصبانی شود، خواست او را اجابت کنید و یا وقتی که شما را آرام صدا می‌کند به وی پاسخ بدهید تا از پرخاشگری استفاده نکند و فضای آرام حاکم بر روابط شما به خشونت و تیرگی نگراید تا وقتی که در دوران عقد به ملاقات یکدیگر می‌روید، چنین دیداری همراه با آرامش و صفا باشد.

در این جا نیز باید متذکر شد که اگر روابط شما و همسرتان به گونه‌ای است که هر چه از عمر دوران عقدتان می‌گذرد، رابطه‌ی بین شما با آرامش بیشتری همراه می‌شود و احساس داشتن سلامت روانی می‌کنید می‌توانید با امید بیش‌تری عقد خود را تبدیل به ازدواج کنید، اما اگر روند حاکم بر روابط شما به گونه‌ای است که هر چه جلوتر می‌روید، احساس می‌کنید که از آرامش روانی شما کاسته می‌گردد و خشونت و ناآرامی فزاینده‌ای بر روابط میان شما حاکم می‌گردد و سلامت روانی شما هر روز بیش از گذشته در معرض تهدید و خطر قرار می‌گیرد به نظر می‌رسد که ادامه‌ی این زندگانی با مشکلات زیادی همراه است، لذا حتما باید با یک مشاور خانواده مشورت کرد و جهت اتخاذ تدابیر مشخصی از راهنمایی‌های او بهره گرفت.

« 9 »

پاسخ‌گویی به نیازهای فیزیولوژیک (غریزی)

هر قدر شأن و منزلت ازدواج بالا و متعالی باشد و زن و شوهر جهت دست یافتن به تکامل با یکدیگر ازدواج کرده باشند، نباید منکر آن شد که یکی از اهدافی که به دنبال تأمین آن بوده‌اند، ارضای نیازهای فیزیولوژیک و به ویژه ارضای غرایز جنسی بوده است. آن گاه که زن و شوهر از آرامش روانی برخوردار نبوده و یا به یکدیگر بی‌احترامی کرده باشند، از امکان و فرصت کم‌تری برای برقراری روابط زناشویی برخوردارند، به طور مثال زنانی که از همسران خود فحش و ناسزا می‌شنوند و یا توسط آن‌ها تنبیه بدنی می‌شوند،‌در روابط زناشویی کم‌تر همکاری نموده و از مساعدت در عشق‌ورزی طفره می‌روند و یا حاضر به شروع و انجام چنین کاری نیستند که این امور موجب ناکامی همسر شده و پیامدی جز پرخاشگری را در برنداشته است،‌زیرا آن‌ها چنین احساس می‌کنند که همسر قصد سوء استفاده از آن‌ها را دارد و نه احترامی برای آن‌ها قائل است و نه اعتقادی به آن‌ها دارد، بلکه فقط فکر می‌کند زن باید پاسخگوی غریزه‌ی جنسی شوهر خود باشد و زنان از داشتن چنین برداشت و احساسی سخت رنج می‌برند، لذا مردان نباید به گونه‌ای عمل کنند که همسر آن‌ها به چنین برداشتی برسد.

اگر فردی احساس کند که در زمینه‌ی مسائل اعتقادی و اهداف مطرح شده اشتراک زیادی با همسر خود دارد و بین آن‌ها محبت و احترام واعتماد متقابل وجود دارد و احساس «ما» بودن و نیز احساس رضایتمندی و احساس داشتن آرامش و سلامت روانی بین آنان پدید آمده است، قطعا آمادگی بیش‌تری برای برقراری ارتباط جنسی با همسر خود دارد و آن‌گاه که این موارد حاصل نشده باشد، می‌توان گفت که فرد از آمادگی کم‌تری برای برقراری روابط زناشویی برخوردار است. پس می‌توان گفت که در زندگی خانوادگی و در دوران عقد، عوامل ذکر شده در صورتی که مورد توافق طرفین باشد و در زمینه‌ی موارد مذکور زوجین احساس کنند که به یکدیگر نزدیک‌ترند، وجود چنین احساسی آنان را به نزدیکی بیش‌تر به یکدیگر سوق می‌دهد و قطعاً آن‌ها پس از نزدیکی با همدیگر به احساس شادکامی نیز دست می‌یابند. وجود احساس شادکامی بالاترین مرحله‌ای است که می‌توان بر اساس آن تداوم زندگانی مشترک را مورد داوری قرار دارد.

شاید ذکر این معنا نیز خالی از لطف نباشد که اگر چه یکی از فلسفه‌های خلقت، تولید نسل است، اما هدف دیگر نیز آن است که زوجین به دلیل نیازهای غریزی، حتی به هنگام داشتن اختلاف به سراغ یکدیگر بروند و برای تأمین نیاز خویش مجبور به مصالحه با یکدیگر باشند. لذا می‌توان نتیجه گرفت که روابط جنسی زوجین خود می‌تواند به عنوان وسیله‌ای برای رفع اختلافات و کاهش تنش‌ها در فضای خانواده باشد،‌پس نباید آن را ناچیز و بی‌اهمیت انگاشت.

اینک سؤال این است که در دوران عقد روابط غریزی چگونه باید باشد و پیامد این روابط چیست؟ در پاسخ باید گفت که مراد از برقراری روابط جنسی در دوران عقد، چیزی جز ملاعبه نیست. در این حالت زوجین در برقراری ارتباط جنسی حدی را در نظر می‌گیرند و مرد از انجام دخول پرهیز می‌کند،‌ اما هم او و هم همسر وی دچار انزال می‌شوند و به ارگاسم دست می‌یابند که مراد از آن اوج لذت جنسی است. این امر برای طرفین نشاط و شادکامی را به ارمغان می‌آورد، ولی باید دانست که این شادکامی نیز باید طرفینی باشد و اگر مرد صرفا پس از انزال خود را کنار بکشد و همسر را بدون دست یافتن به ارضای جنسی رها کند، موجبات پیدایش کمردرد و دل درد را برای او فراهم می‌نماید و لذا او از پذیرفتن دعوت مجدد همسر به این امر امتناع می‌ورزد. این، خود موجب بروز اختلافات و درگیری‌های دوران عقد می‌شود و در صورت درک علت این امر توسط مردان جوان، آن‌ها وظایف جنسی خود را به نحو کامل ایفا می‌نمایند و بدین ترتیب مانع بروز احساس درد و ناراحتی در همسر می‌گردند و در نتیجه فضای ارتباطی آنان نیز تیره و تار نمی‌گردد. خلاصه آنکه زن و شوهر هر چه که در دوران عقد گامی به جلو برمی‌دارند و هفته‌ها و ماه‌ها را پشت سر می‌گذارند، باید احساس کنند که روابط زناشویی در میان آن‌ها از سهولت بیش‌تری برخوردار گشته، علاوه بر آن بر میزان کام‌جویی آنان از یکدیگر نیز افزوده شده است و ضمناً به رضایت بیش‌تری نیز در روابط جنسی دست یافته‌اند. لذا در صورت تحقق این ملاک می‌توان امیدوار بود که چنین عقدی برای تبدیل شدن به ازدواج خوب است، زیرا این زندگی از احتمال پایداری بیش‌تری برخوردار است، اما اگر وضعیت خلاف آن باشد و زن و شوهر احساس کنند که هر چه جلوتر می‌روند، روابط جنسی میان آن‌ها روند بدتری را طی کرده و کم‌تر رضایت‌بخش می‌شود،‌ می‌توانند جهت اخذ تصمیم پیرامون زندگانی خود به روان‌شناس و یا مشاور خانواده مراجعه نمایند. به هر حال اگر روند به گونه‌ای است که با مراجعه به صاحب‌نظران، مسائل لاینحل باقی می‌ماند، توصیه می‌شود که از تسریع در تبدیل چنین عقدی به ازدواج پرهیز شود، زیرا گفته‌اند: «سالی که نکوست از بهارش پیداست» و قطعاً خزان موجود در دوران عقد کم‌تر می‌تواند ازدواجی بهاری را در پی داشته باشد.

« 10 »

احساس شادکامی

ملاک دیگری که می‌تواند جهت ارزیابی دوران عقد مورد استفاده قرار گیرد، احساس شادکامی است و مراد آن است که فرد در دوران عقد خود احساس کند که برقراری چنین پیوندی موجب شادی و شعف او شده است. حالتی که در آن فرد احساس می‌کند که در درونش جایی برای خندیدن و نشاط وجود دارد و می‌تواند با دیدن نشاط همسر خود به نشاط دست یابد و از دست یافتن او به رضایت خاطر احساس رضایتمندی کند و او هم می‌تواند احساس شادی خود را به دیگران نیز منتقل نماید.

وقتی که زوجین از چنین نشاطی برخوردار باشند، دیگران نیز احساس می‌کنند که در وجود آن‌ها تحولی پدید آمده است و وقتی که اطرافیان به ویژه والدین طرفین، شادی را در وجود فرزندانشان حس می‌کنند، آن‌ها نیز احساس می‌کنند که این زندگانی می‌تواند خوب و موفق باشد.

قضاوت اطرافیان در این زمینه می‌تواند خود ملاک خوبی باشد که بر اساس آن نیز می‌توان نسبت به موفقیت و عدم موفقیت زوجین در ازدواج داوری نمود، پس اگر رفتار زوجین به گونه‌ای باشد که قضاوت مثبت و خوبی را در اطرافیان برانگیزد، می‌توان گفت که زوجین توانسته‌اند رفتار خوبی با یکدیگر داشته باشند. اگر شادی و سرور را در دوران عقد ببینیم، می‌توانیم بگوییم که خانواده می‌‌تواند مسیر موفقیت‌آمیزی را طی کند. در این حال فرد از همسر خویش گلایه‌ای نیز ندارد و برخود می‌بالد.

شادی و سرور مورد توجه اسلام بوده و هست، والدین باید تلاش کنند تا فرزندان شاد و بانشاطی را بار آورند. تنبیهات زیاد آن‌ها، فرزندانشان را دچار دل‌مردگی و گاه افسردگی می‌کند و با ضربه‌های سیلی،‌خنده از لب‌های آنان می‌پرد و به جای آن اشک بر چشم‌هایشان می‌نشیند و با خنده والدین و اظهار محبت آن‌ها، اشک‌ها فرو می‌نشیند و خنده بر لبان فرزندان خودنمایی می‌کند. پس در آن جا که والدین شاد را دیدیم، بدانیم که غالبا فرزندانشان نیز می‌توانند از شادی آن‌ها متأثر باشند، لذا این امر می‌تواند در موقع انتخاب همسر مد نظر قرار گیرد. هنر همسر نیز باید این باشد که شادی همسر خود را که از خانواده‌ی خود به ارمغان آورده است، حفظ کند. متأسفانه برخی نتوانسته‌اند حافظ و نگهبان شادی‌های همسر خویش باشند و به جای نشاندن خنده بر لبان همسر به جاری کردن اشک از چشمان او دل‌خوش می‌دارند.

اینک به بحث پیرامون وظایف همسران جهت حفظ شادی همسر و نیز ایجاد محیطی شاد برای او می‌پردازیم.

برای شاد کردن همسر باید نخست ظاهر خود را شاد و چهره‌ی خویش را بشاش نگاه دارید. اگر شما این گونه باشید، چهره‌ی شما پیام شادی را به همراه دارد که موجبات مسرت همسر شما را فراهم می‌کند و قطعاً این امر می‌تواند در دوران عقد بسیار مهم باشد، لذا بهتر است وقتی به دیدار همسرتان بروید که دارای احساس شادی هستید. در این حالت یقینا شادی چهره از حزن درونی شما می‌کاهد، سعی کنید که ظاهر خود را شاد نگه دارید و اصلاً تلاش کنید که ادای انسان‌های شاد را دربیاورید. چطور لباسی که بر تن می‌کنید بر روی رفتار شما تأثیر می‌گذارد، اما خنده‌ای که بر روی لب‌های شما می‌نشیند بر وجود و رفتار شما اثر نمی‌کند؟! پس ایفای نقش، راه ایجاد تغییر در رفتار است.

در کلام علی× می‌یابیم: کسی که خود را به قومی شبیه کند، از آنان خواهد بود. پس بیاییم خود را با انسان‌های بانشاط همانند سازیم تا از آنان باشیم و می‌توانیم با اخذ تصمیم چنین کنیم، چرا که شکل بخشیدن به حالت چهره در دست ماست. پس شادی و غم ما می‌تواند در دست خودمان باشد و نباید رفتار نامناسب دیگران را علت رفتار خود تلقی کنیم یا اخم‌آلود بودن خود را نتیجه‌ی رفتار دیگری بدانیم و دیگری را علت تامه‌ی آن بدانیم. این امر، کار پذیرفته‌ای نیست، زیرا خودمان می‌توانیم در حالات خود دخل و تصرف کنیم و حالت و بخت خود را خوب و بد قرار داده، خود را در برابر دیگران شاد و غمگین قرار دهیم.

اکنون سؤال این است که شما وقتی می‌توانید خود را مسرور سازید، چرا غم‌ها را به دل خود راه می‌دهید و اگر کسی نتواند خود را شاد کند، چگونه ممکن است که بتواند همسر خویش را مسرور کند.

حتماً شنیده‌اید که می‌گویند: بخندید تا دنیا به شما بخندد. این امر دور از واقعیت نمی‌تواند باشد. پس ظهور خنده در چهره‌ی شما موجب نشاط خود و دیگری می‌گردد و گفته‌اند که «خنده بر هر درد بی‌درمان دواست». امروزه نیز در روان‌شناسی از خنده‌درمانی به عنوان یک تکنیک درمانی استفاده می‌شود. با دیدن شادی در زندگانی شما دیگران احساس می‌کنند که در زندگانی مشترک شما رضایت حاکم است و لذا آن را پایدار ارزیابی می‌کنند.

راه دیگر شادکامی آن است که رضایت خاطر همسر را فراهم نمایید، زیرا آدمی آن‌گاه احساس شادی می‌کند که رضایت او فراهم شده باشد. اما باید دانست که چه چیزهایی موجب دست یافتن به رضایت خاطر می‌گردد. تأمین نیازهای اساسی روانی برای همسر می‌تواند به رضایت خاطر او بینجامد، مثلاً همسر با دیدن صمیمیت می‌تواند احساس امنیت کند. توقعات فراوان طرفین موجبات ناامنی را برای زوجین در پی دارد، همان‌گونه که اظهار مهر موجبات دل‌گرمی را فراهم می‌کند، احترام گذاشتن به همسر نیز می‌تواند رضایت‌آفرین باشد، البته اگر در زندگانی آینده وضعیتی فراهم شود که او در زندگانی مشترک بتواند به خودشکوفایی نیز برسد، می‌تواند به رضایت خاطر و شادی دست یابد. البته اوج رضایت خاطر و شادکامی را باید در آن جا جست که رضای معبود نیز فراهم شده باشد.

راه دیگری که برای دست یافتن به شادکامی وجود دارد، آن است که زن و مرد اخلاق نیکو داشته باشند. اخلاق خوب زن و شوهر یکدیگر را شاد می‌سازد و آنان را شاداب نگه می‌دارد. شاید شنیده باشید که می‌گویند زن و شوهرها در آخر شبیه یکدیگر می‌شوند. اگر چه این امر در ابتدا به نظر بعید می‌رسد، اما خیلی هم دور از واقعیت نیست. دلیل این امر آن است که اگر مردی بد اخلاق باشد و چهره‌ای اخم‌آلود داشته باشد، وقتی که زن او به وی نگاه می‌کند، او نیز اخم‌آلود می‌گردد و بالعکس اگر مردی بخندد، زن او نیز می‌خندد.

چیز دیگری که می‌تواند در دوران عقد و حتی بعد از آن برای همسر شادی‌آفرین و لذت‌بخش باشد، آن است که همسر گهگا‌ه برای او چیزی را تهیه کند که به آن علاقه‌مند است. شما به خوبی می‌توانید پس از تقدیم آن، طراوت و شادابی را در چهره‌ی او ببینید. و خوب است که همسر شما نیز به هنگام دریافت آن شادابی را بیش‌تر نشان دهد.

سفر رفتن نیز شادی‌آفرین است. در سفر رفتن فواید بسیاری وجود دارد که یکی از آن‌ها کسب تجربه و به درآمدن از خامی است. سفر آدمی را سلامتی می‌بخشد. ناپسند است که در عین توانایی، با همسر خود سفری نکنیم .پس اگر همسر شما تقاضا کرد که با او سفری بروید، جهت شاد کردن اوخواستش را اجابت کنید.

 دیگر آن که وقتی عشق و علاقه‌ای باشد، دیدار همسر شادی‌آفرین است و اگر همسر شما با دیدن شما که اینک به دیدار او شتافته‌اید، تبسم کرد و خنده سرداد، او قطعاً شما را دوست دارد. شما نیز کاری کنید که وجودتان شادی را به همسرتان تقدیم نماید.در این دیدار شادی‌آفرین زمان سهل و آسان و بی‌دغدغه می‌گذرد و اگر با بودن همسر در کنارتان زمان زودسپری می‌شود و اگر زمان به گونه‌ای گذشت که چندان به گذر آن توجه نداشتید، بدانید که زمان برای شما به شادی می‌گذرد.

نکته‌ی دیگری که شادی‌‌آفرین است، امیددادن و امیدداشتن است. اگر در دوران عقد، همسر خویش را امید ببخشیم، می‌توانیم شادی را در چهره‌ی او نظاره کنیم و حال آن که ناامیدی برق شادی را از چشمان او برمی‌گیرد. البته مراد، امیدبخشی واقعی است و نه امید واهی.آدم امیدوار در حال حرکت و تکاپوست و حرکات همراه با پیش‌رفت و برنامه، موفقیت را در پی دارد و دست یافتن به توفیق، نشاط‌بخش و شورآفرین است. حال شما که همسر خود را امیدی تازه می‌بخشید، به او شادی را اهدا می‌کنید و دوام زندگانی خود را رقم می‌زنید. امیدبخشی تنها از طریق سخن گفتن میسر نمی‌گردد، بلکه عمل کردن هم مهم است، پس باید در عمل کاری انجام داد تا امیدی در دل همسر پدید آید. مثلا اگر شما فردی تلاشگر باشید و به خوبی تن به کار کردن بسپارید، همسر شما در دوران عقد نسبت به آینده‌ی زندگانی خود در بُعد اقتصادی امیدوار می‌گردد و چون با او نیکو برخورد کنید، او امید دارد که در آینده در خانواده‌ای حضور می‌یابد که همسر نیکوکاری دارد و یا علاوه بر آن می‌تواند از مساعدت همسر نیز در نیکوکاری بهره‌مند گردد.

او که در دوره‌ی عقد همسرش را باوفا می‌یابد، به وفاداری او در آینده دل می‌بندد و او که در این دوره صداقت همسر را می‌بیند، امیدی در دلش موج می‌زند که زندگانی وی در آینده مبتنی بر صداقت است و او که در این دوران شیرین، عشق و دوستی همسر را می‌نگرد احساس می‌کند که زندگانی او در آینده مالامال از عشقی بی‌کران است که با حب خدای تعالی پیوند خورده است.

اگر سخنان شما در دوران شیرین عقد، بوی یأس و نومیدی می‌دهد، شاید به دلیل آن باشد که از ایمان کم‌تری برخوردارید و لذا باید بر درجات ایمان خود بیفزایید و یا آن که ناامیدی در شما بدان جهت راه یافته است که به بیماری افسردگی مبتلا گشته‌اید که جهت مداوای آن نیازمند درمان هستید. با درمان افسردگی می‌توان امید بازگشت شادی‌ها را داشت .

راه دیگر دست یافتن به شادی در دوران عقد، ایجاد روابط جنسی با همسر است که قبلاً در خصوص نحوه‌ی برقراری رابطه و حدود و ثغور آن به اختصار سخن گفتیم.

شیوه‌ی دیگر ایجاد نشاط بیان لطائف است. آن گاه که فردی بذله‌گویی و مزاح کند، می‌تواند برای همسرش شادی‌آفرین باشد. پیش‌تر گفته شد که میزان شوخی در میان مردان بیش‌تر از زنان است. اگر این نکته در ذهن آقایان باشد، بد نیست،‌زیرا ممکن است پس از انجام چند شوخی در دوران عقد احساس کنند که همسرشان ممکن است ناراحت شده باشد. خوب معمولاً زنان در چنین موقعیت‌هایی جدی‌ترند و شاید از شوخی زیاد هم خوششان نیاید، اگر چه در دستورات دینی هم شوخی زیاده از حد مورد مذمت قرار گرفته است.باید به گونه‌ای رفتار کرد که شوخی‌ها مناسب و بجا بوده و گزنده و آزاردهنده نباشد.

با توجه به این که زنان روحیه‌ای عاطفی دارند و از جهت عواطف حساس‌ترند، لذا در شوخی کردن با آنان باید دقت بیش‌تری به عمل آورد. نکته‌ی قابل توجه آن است که به هنگام طرح مباحث جدی از سوی طرف مقابل، پرداختن به شوخی و بذله‌گویی نه تنها باعث انبساط خاطر نمی‌شود، بلکه موجبات عصبانیت فرد را هم فراهم می‌آورد. پس به نظر می‌رسد که اگر چه با شوخی و مزاح می‌توان دیگران را شاد کرد، اما باید اذعان نمود که هر کسی هنر شوخی کردن به نحو مطلوب را ندارد و باید چنین هنری را فرا گرفت.

گرفتن عکس‌ها و فیلم‌هایی که در آن زوجین در حال تبسم و خنده هستند، می‌تواند موجب شادی دوباره‌ی آنان به هنگام دیدن شود و خاطرات شاد‌ی‌آفرین را برای آنان تداعی کند. مسئله‌ی دیگر آن است که بدانید همسر شما چگونه شاد می‌شود و روان‌شناسی او را در این زمینه بشناسید. طبیعی است که با چنین شناختی می‌توانید برای همسر خود شادی آفرین باشید.

راه دیگر آن است که اوقات خود را با انسان‌هایی سپری کنید که آن‌ها شادی را با عمق وجود خود احساس می‌کنند. شما در نشست و برخاست با آنان می‌توانید از آن‌ها درس شادی را فرابگیرید و شادکام زندگی کنید و نیز آن گاه که شما به قصد شاد کردن دل‌های غمگین قدمی برمی‌دارید و سنگینی غم‌ها را از دل آن‌ها برمی‌دارید، به خوبی می‌توانید احساس شادمانی را درک کنید.

نتیجه آن که اگر زن و شوهر به گونه‌ای زندگی می‌کنند که هر چه از دوران عقد آنان می‌گذرد، زندگی برای آن‌ها شیرین‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌شود و به شادکامی بیش‌تری دست می‌یابند. زندگانی آنان می‌تواند به سوی پایداری بیش‌تر سوق یابد. در این حال می‌توان به دوام آن دل‌خوش داشت. اما اگر روند زندگانی زوجین در دوران عقد به گونه‌ای است که هر چه از عمر آن می‌گذرد، از شادی و انبساط خاطر آن‌ها نیز کاسته می‌شود و در آن‌ها نیز احساس فاصله داشتن حالتی فزاینده دارد، به نظر نمی‌رسد که این زندگانی بتواند قرین توفیق باشد و به هر حال باید دانست که احتمال موفقیت و پایداری آن کم است، اما جهت اتخاذ تصمیمی دقیق و سازنده حتماً باید با یک مشاور خانواده مشورت نمود.

خاتمه

در پایان یادآور می‌شویم که ده ملاک بیان شده جزو مهم‌ترین معیارهای ارزیابی موفقیت دوران عقد و ازدواج می‌باشد و باید به سایر ملاک‌ها نیز توجه شود. ضمناً برای ارزیابی این دوران توجه به همه‌‌ی موارد لازم است و وجود مشکل جزیی در برخی موارد نباید چندان جدّی تلقّی شده و ذهنیت‌ها را بسوی طلاق و جدایی سوق دهد مشروط به اینکه طرفین با عقلانیت و با قصد اصلاح به یک مشاور مراجعه و کمال همکاری را در مورد حلّ مشکل مبذول دارند.

توجه به این نکته نیز مهم است که مباحث مربوط به دوران عقد و کیفیت سپری کردن آن محدود به مباحث ارائه شده در این جزوه نیست و لازم است زوج‌های جوان در مورد دوران عقد و کم و کیف روابط و مسائل آن مطالعه‌ی گسترده‌تری داشته باشند که امیدواریم جزوات مفیدی را در این رابطه بزودی تقدیم عزیزان نماییم.

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

 

ویزگی های دوران عقد3

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است



حدّ فاصل بین عقد و عروسی را که با عنوان دوران عقد می‌شناسیم کارکردهای مهمّی دارد که دختران و پسران جوان باید بخوبی از آن بهره گرفته و سعادت و خوشبختی خود را در زندگی مشترک در این دوره پایه‌ریزی کنند.

در این دوره که می‌تواند مشحون از خوشی‌ها و لحظه‌های خاطره‌انگیز باشد دختر و پسر یکدیگر را بیش از پیش شناسایی کرده و به لایه‌های عمیق‌تری از شخصیت همدیگر پی می‌برند. براساس همین شناخت متقابل است که تصمیم می‌گیرند در طول زندگی با یکدیگر چگونه رفتار نمایند تا بیشترین رضایتمندی برایشان حاصل شود.

گاه برخی از ازدواج‌ها در همین دوره‌ی عقد با اختلاف‌ها، تردیدها و مسائلی مواجه می‌شود که باید به طور جدّی به آ‌نها توجه کرد.

یکی از این مسائل، ارزیابی و جمع‌بندی هر یک از دو طرف برای ادامه‌ی زندگی و تبدیل دوره‌ی عقد به ازدواج و شروع زندگی مشترک است که البته ممکن است به دلیل کم‌آگاهی یا کمی تجربه‌ی زوجین چندان عاقلانه و مدبرانه صورت نپذیرد.

در اینگونه موارد لازم است ملاک‌هایی را در اختیار آنان قرار دهیم تا با چنین ملاک‌هایی به ارزیابی صحیح از دوران عقد خود بپردازند و نسبت به آینده‌ی خویش تصمیم‌گیری نمایند.

مطلب حاضر که برگرفته از کتاب «دوران عقد» از تألیفات آقای دکتر محسن ایمانی است می‌تواند کمک شایانی به جوانان نماید.

از عزیزانی که در دوره‌ی عقد بسر می‌برند انتظار آن است که با مطالعه‌ی دقیق و امعان‌نظر نسبت به این مطالب و حتی‌الامکان انجام مشاوره‌های تخصصی با کارشناسان ازدواج و خانواده نسبت به پایه‌ریزی تفاهم و خوشبختی خود اقدام نمایند. مطالعه‌ی کتاب ارزشمند «دوران عقد» را به کلیه جوانان توصیه می‌کنیم.

« 1 »

همگونی در عقاید دینی

یکی از ملاک‌هایی که می‌تواند مدنظر باشد و بر اساس آن نسبت به تداوم بخشیدن به حیات مشترک اخذ تصمیم شود، آن است که به بررسی و شناخت بیش‌تر عقاید همسر خود بپردازیم. پژوهش‌های انجام شده حکایت از آن دارد که عقاید و باورهای دینی نقش مؤثری در تداوم و یا عدم استمرار حیات مشترک دارند و لذا دیده شده است که بیش‌ترین میزان طلاق‌ها متعلق به گروه‌هایی بوده است که در این گروه‌ها زن و شوهر هیچ‌کدام پایبند مرام و مسلکی نبوده‌اند. در مرتبه دوم میزان طلاق زیاد در خانواده‌هایی اتفاق افتاده است که در آن زن و مرد دارای مذهب همگونی نبوده‌اند که در این حالت فردی با داشتن مذهبی خاص با فرد دیگری که دارای اندیشه و مذهب متفاوتی بوده است، ازدواج کرده است که به دلیل وجود تفاوت در دیدگاه‌های مذهبی، آن‌ها زندگی خود را دست‌خوش اختلافات فراوانی دیده‌اند. به همین دلیل باید نسبت به عقاید و باورهای همسر در دوران عقد حساس و دقیق بود.

وجود اختلافات عمده در عقاید مذهبی، حتی اگر به از هم پاشیدگی خانواده منجر نشود، تحمل آدمی را در زندگانی به سر می‌آورد و شیرینی و لطف زندگی را از بین می‌برد. بدین‌ترتیب زمینه بروز نارضایتی‌ها فراهم می‌گردد و بچه‌ها نیز در این میان دچار مشکلاتی جدی می‌شوند و پیام‌هایی ضد و نقیض از سوی والدین دریافت می‌کنند که موجب بروز تعارض در آن‌ها می‌گردد و خود می‌تواند باعث بروز اضطراب در فرزندان شود.

اختلاف در دیدگاه‌های مذهبی می‌تواند تمام جنبه‌های زندگی خانوادگی مانند نوع غذا، وضع تعطیلات، تفریحات، تربیت کودکان و حتی طرز رفتار در بستر را تحت تأثیر قرار دهد.

زن و مردی که این تفاوت عمده در میزان گرایش به مذهب را دارند، در بسیاری از مسائل با یکدیگر دارای مشکل هستند، مثلاً در انجام عبادات و رفتن و یا نرفتن به مجالس و مراسم مذهبی، نحوه مراوده با نامحرمان، رفتن و نرفتن به مجالسی که در آن هنجارهای مذهبی رعایت نمی‌شود، گذشت و عدم گذشت،‌ احترام به دیگران و بی‌احترامی به آن‌ها، تهمت زدن به دیگران و یا غیبت کردن از آن‌ها و درآوردن پول حرام و یا حلال، که موافقت یا مخالفت زوجین در این‌گونه موارد و نیز در موارد مشابه می‌تواند موجب بروز اختلافات جدی در میان آنان شود. در این‌جا خالی از لطف نیست که بدانیم برخی از نشانه‌های فرد مذهبی چیست و در صورت دیدن چنین نشانه‌هایی، با امید بیش‌تری در جهت تحقق ازدواج، گام را از دوران عقد فراتر نهیم و به وادی ازدواجی پایدار وارد شویم. این نشانه‌ها عبارت است از:

1ـ اعتقاد داشتن به خدای تعالی و پیامبر| و معصومین^ و نیز آشنایی با مسئله تقلید از مرجعی دینی (و به تعبیر بهتر پای‌بندی به اصول دین و فروع آن).

2ـ داشتن گفتار و رفتارهایی منطبق بر آموزه های دینی.

3ـ برخورداری از اخلاق حسنه که نشان از اعتقاد و ایمان به خدای تعالی و روز قیامت دارد.

4ـ دفاع از آرمان‌های دینی و پای‌بندی به آن‌ها.

5ـ ترویج اندیشه‌های دینی برای دیگران.

6ـ تواضع کردن در برابر حق.

7ـ داشتن رفتاری عاقلانه (زیرا که عقل در اسلام، با هدایت توازی دارد).

8ـ انجام عبادات.

9ـ صداقت در گفتار و امانت‌داری.

10ـ پرهیز از گناهان کبیره وبی توجه نبودن به سایرگناهان.

البته موارد دیگری را نیز بر این موارد می‌توان افزود.

نتیجه آن که اگر زن و شوهری که در حال سپری کردن دوران عقد خود هستند، هر چه که از دوران عقد آن‌ها می‌گذرد، احساس می‌کنند که آرا و عقاید و عمل‌کردهای مذهبی آنان با یکدیگر شباهت دارد و یا احساس می‌کنند که در زمینه عقیدتی هر روز که می‌گذرد، وجوه مشترک بیش‌تری را پیدا می‌کنند و به یکدیگر احساس نزدیکی بیش‌تری در بُعد عقیدتی می‌نمایند، در چنین شرایطی است که آن‌ها می‌توانند دوران عقد خود را به ازدواج تبدیل کنند، بدین ترتیب احتمال موفقیت زن و شوهری که با یکدیگر دارای تشابه مذهبی هستند، زیاد است.

اما اگر در دوره عقد رفته‌رفته احساس می‌کنید که در اعتقادات و اعمال و رفتارهای مذهبی با یکدیگر شباهتی ندارید و روز به روز فاصله بیش‌تری را احساس می‌کنید و علاوه بر آن در سایر ملاک‌ها نیز کم و بیش چنین وضعیتی وجود دارد، می‌توانید ازطریق مشاوره نسبت به اخذ تصمیم درباره زندگانی خود اقدام نمایید. قطعاً اگر روند زندگی حکایت از دور شدن روز افزون شما در بُعد مذهبی از یکدیگر دارد و یکی احساس می‌کند که دیگری مذهبی نبوده و تظاهر بدان می‌کرده است و در عمل پای‌بندی به آ‌ن ندارد، دیگر ادامه زندگانی و تبدیل عقد به ازدواج لطفی نمی‌تواند داشته باشد.

« 2 »

اهداف مشترک

هدف جایگاهی است که قصد وصول به آن را داریم. در خصوص اهمیت هدف باید گفت وجود هدف عامل مهمی در به حرکت درآوردن آدمی است و آن‌گاه که هدفی در مقابل آدمی نباشد، او انگیزه‌ای برای حرکت ندارد. نتیجه آن که یکی از نشانه‌های سلامت روانی، هدف‌داری است و آنان که از بهداشت روانی برخوردارند، در صدد تحقق اهدافی هستند که برای آن‌ها جذاب و ارزشمند است. پس همین که فردی هدف‌دار است، ‌این امر حکایت از آن دارد که او از بیماری حاد روانی برخوردار نیست و در صورت تلاش‌های معقول برای تحقق آن به مرز سلامت روانی نزدیک است.

در انتخاب هدف‌ها باید به عقاید، توانایی‌ها و استعدادها و علایق خود و همسر و فرهنگ حاکم بر جامعه نظر داشته باشیم تا آن‌چه که برمی‌گزینیم با آن‌ها همخوانی داشته باشد. همخوانی هدف‌ها با موارد یاد شده، موجبات سهولت در تحقق اهداف را فراهم می‌آورد.

هدف‌ها را به سه دسته تقسیم می‌کنند که شامل هدف‌های بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت می‌شود.

مهم‌ترین هدفی که باید در آن با همسر خود اشتراک داشته باشیم، هدف بلندمدت است که از آن تحت عنوان هدف غایی یاد می‌شود. برای تحقق هدف غایی، تأمین و دست یافتن به هدف‌های میان‌مدت ضرورت دارد و لازمه‌ی وصول به هدف‌های میان‌مدت، تحقق بخشیدن به هدف‌های کوتاه‌مدت است. اگر در خصوص هدف‌های بلندمدت زندگانی و بخش‌های عمده‌ای از هدف‌های میان‌مدت با همسر خود توافق دارید، می‌توانید در تنظیم هدف‌های کوتاه‌مدت هم تا حدود زیادی با همسر خود کنار بیایید. در این صورت شما قادر خواهید بود که دوران عقد خود را با آرامش خاطر به ازدواج تبدیل کنید، زیرا در چنین حالتی با در نظر گرفتن ملاک‌های دیگری که ذکر آن رفته و می‌رود، زندگی شما به احتمال قوی می‌تواند از پایداری خوبی برخوردار باشد، مثلاً در یک زندگانی الهی هدف غایی بندگی خداوند است در این گونه زندگی اهداف وسطی می‌تواند تقوا و هدایت یافتن و نظایر آن و اهداف جزیی شامل عمل صالح و گذشت و ایثار و فداکاری و مهربانی باشد.

اما داشتن هدف دوگانه می‌تواند مشکل‌آفرین باشد و مانع دست یافتن زوجین به مقصد گردد، زیرا آن دو، همسو و هم‌جهت نیستند، بدین ترتیب نمی‌توان به هدفی مشترک دست یافت. اگر هر یک برای خود هدفی دارد و حاضر نیست از آن دست بکشد و یا آن را مورد تجدید نظر قرار بدهد و مسئله به گونه‌ای است که هر چه به پیش می‌روند و هر یک به هدف خویش نزدیک‌تر می‌شود، فاصله‌ی بیش‌تری از هم پیدا می‌کنند، بدین‌ترتیب در روابط با یکدیگر و طی طریق زندگانی با همدیگر دچار مشکل می‌شوند، چرا که لازمه دست یافتن آنان به هدف خود، دور شدن از دیگری است.

لذا باید در صدد یافتن هدفی واحد در دوران عقد باشیم تا کیان خانواده از هم نپاشد، چرا که شرط لازم برای دوام حیات خانواده وجود وحدت در هدف و یا لااقل همسویی هدف‌هاست. به علاوه برای دست یافتن به زندگی پایدار باید به اهدافی مشترک نیز دست یافت، زیرا بدون داشتن هدفی مشترک، یا امکان ادامه زندگی خانوادگی میسر نیست و یا لااقل دشوار و غیرقابل تحمل است.

باید متذکر شد که آن چه موجب دست یافتن به اهداف همگون می‌گردد، وجود عقاید مشترک است که تحقق هدف‌های مشابه را میسر می‌نماید و آن چه در این قلمرو مهم تلقی می‌شود، وجود عقاید دینی مشترک است که به سهولت زمینه‌ی دست یافتن به اهداف مشترک را هموار می‌نماید. چنان که وقتی هدف آن دو در بُعد دینی عبودیت و بندگی خدای تعالی است، قطعاً این امر آنان را یاری می‌دهد تا در سایر زمینه‌ها نیز بتوانند هدف‌هایی را انتخاب کنند که با یکدیگر شباهت داشته باشد.

زوجین جوان در دوره عقد و بعدها در تمامی دوران زندگانی خود، در تلاش‌اند که بُعد عقلانی وجود خویش را تعالی بخشند و لذا آن را با فراگیری علم و دانش متحقق می‌سازند، پس یکدیگر را به فراگیری بیش‌تر علم و دانش تشویق می‌کنند و زمینه رشد علمی همدیگر را فراهم می‌آورند و تلاش می‌کنند که تجارب خود را به یکدیگر منتقل نمایند.

آن دو تلاش می‌کنند که مسائل و مشکلات فی‌مابین را به طریق عاقلانه حل کنندو بدین ترتیب در پرتو روش‌های عقلانی و اتخاذ رویه‌های مناسب و معقول، از استرس روانی کم‌تری نیز برخوردار گشته، به آرامش روانی دست می‌یابند. از سوی دیگر آن‌ها در تعیین اهداف مشترک نیز با بهره گرفتن از عقل اقدام می‌نمایند و بدین ترتیب هدف‌هایی قابل وصول را تعیین می‌کنند و با تدارک هدف‌هایی معقول و قابل دسترسی، بیش‌تر احساس کام‌یابی و موفقیت می‌نمایند و چون احساس شکست و ناکامی کم‌تری دارند، لذا فضای روابط آنان کم‌تر دچار خشونت و پرخاشگری می‌شود و مطمئناً در چنین فضایی، بیش‌تر احساس آرامش و دلگرمی می‌کنند. وجود چنین عواملی می‌تواند حیاتی پردوام را برای آنان به ارمغان آورد.

در پرتو رشد عقلانی، آن‌ها طریق گفت‌وگوی عاقلانه را می‌یابند و بدین ترتیب کم‌تر دچار اختلاف نظر و درگیری می‌شوند و بدین لحاظ گفت‌وگوی آنان لذت‌بخش بوده، رضایت بیش‌تری برای آن‌ها فراهم می‌آورد. گفتمان عاقلانه آن‌ها را به راه‌یابی بهتری برای زندگی رهنمون می‌گرداند. رقم زدن زندگی بر اساس عقل و منطق، موجبات دست یافتن به خوش‌بختی و نیک‌روزی را فراهم می‌آورد، زیرا در پرتو عقل، روشنایی و بهروزی میسر می‌گردد. با دست یافتن به حیاتی معقول، زندگانی رنگی دیگر می‌گیرد و اهدافی که از این طریق انتخاب می‌شوند، رضایت‌بخش بوده و زندگی زوجین را در دوران عقد شیرین‌تر می‌کند و آنجا که از عقل بهره‌ای گرفته نمی‌شود و یا کم‌تر بهره گرفته می‌شود، انتخاب اهداف نامعقول، عدم رضایت و درگیری را به دنبال می‌آورد. پس در چنین فضایی امید داشتن به آینده‌ای روشن چیزی جز داشتن تصوراتی واهی نخواهد بود و لذا این مسئله ممکن است زن و شوهر جوان را از تداوم بخشیدن به حیات مشترک باز دارد.

پس هر چه هدف‌های زوجین به یکدیگر نزدیک‌تر و همگون‌تر باشد، امکان بیشتری برای تداوم حیات مشترک موجود خواهد بود، لذا می‌بینید آنچه زن می‌گوید، شوهر می‌خواهد و آنچه شوهر اظهار می‌دارد، زبان حال زن اوست و زن نیز با همه وجود اظهار می‌دارد که «جانا سخن از زبان ما می‌گویی». بدین ترتیب می‌بینید که تا یکی علاقه معاشرت با خویشاوندان را مطرح می‌کند، همسر او نیز بر آن صحه می‌گذارد؛ تا یکی قصد سفر می‌کند، دیگری نیز همراه او برمی‌خیزد و وسایل سفر را فراهم می‌کند، تا مرد قصد خدمت به بینوایی را می‌کند، زن امکانات لازم برای دست‌گیری از بینوایان را فراهم می‌کند؛ و چه خوب است همراهی زن و شوهر و چه زیباست با هم بودن آن‌ها در سفری که به طول تمامی زندگانی آن‌هاست.

نتیجه‌ای که حاصل می‌شود آن است که اگر در دوران عقد احساس می‌کنید که اهداف مشترکی دارید و هر چه که از دوران عقد شما می‌گذرد، به اشتراک بیش‌تری در زمینه‌ی هدف‌ها دست می‌یابید، می‌توانید چنین عقدی را به ازدواج تبدیل کنید، زیرا احتمال پایداری آن بسیار فراوان خواهد بود. اما اگر هر چه از دوران عقد شما می‌گذرد، احساس می‌کنید که از اشتراک هدف‌هایتان کاسته می‌شود و وجه اشتراک زیادی در هدف‌های خود ندارید، به احتمال قوی تبدیل چنین عقدی به ازدواج می‌تواند با عدم موفقیت قرین باشد، لذا جهت اخذ تصمیمی مناسب با یک مشاور خانواده مشورت کنید تا با کمک‌های تخصصی او به تدبیر خوبی دست یابید و مؤثرترین راه حل را برای مشکل خود پیدا کنید.

« 3 »

محبّت متقابل

یکی از ملاک‌هایی که بر اساس وجود آن می‌توان به دوام زندگانی دل بست، مسئله وجود محبت است. البته هنری که زوجین باید داشته باشند، این است که بتوانند محبت اولیه را حفظ و نگهداری کنند و رفته رفته بر کمیت و کیفیت آن نیز بیفزایند. انتظار می‌رود که افراد عادی و طبیعی، پاسخ محبت را با مهر بدهند. آن‌ها که به کمال بیش‌تری دست یافته‌اند، حتی در مقابل بدی دیگران، نسبت به آن‌ها محبت کرده‌اند. همانند پیامبر| که به عیادت فرد یهودی رفت که همه روزه بر سر مبارک آن حضرت خاکستر می‌ریخت.

آدمی می‌تواند برای دست یافتن به چنین کمالی تلاش کند و در این راه از اسوه‌ای ارزشمند و متعالی نیز بهره گیرد، لذا در درون انسان‌ها این توانایی هست که خود را به گونه‌ای تربیت کنند که در مقابل بدی دیگران خوبی نمایند. هر اندازه کمالات فرد بالاتر است، توانایی در این زمینه بیش‌تر است و اگر آدمی به درون خود نگاهی بیندازد، حتی می‌تواند چنین توانی را بیابد.

سزاوار است که ما در برابر همگان چنین باشیم و قطعاً در مورد خویشاوندان همسر نیز چنین وظیفه‌ای داریم. حقوق خویشاوندی، اعم از نسبی و سببی نیز برتوجه و ارتباط عاطفی بیش‌تر با آنان می‌افزاید. پس هم فطرتاً به محبت علاقه داریم و هم باید در جهت رشد و تعالی آن تلاش نماییم و هم خدای متعال ما را به مهربانی فرمان می‌دهد.

روان‌شناسان نیز از محبت به عنوان یکی از نیازهای اساسی روانی یاد کرده‌اند که همگان به آن نیازمندند و تا چنین نیازی تأمین نگردد، سلامت و تعادل روانی آدمی تأمین نمی‌گردد. اگر فردی به همسر خود در دوران عقد محبت نکند، باید به او آگاهی داد که او با این سردی و بی‌مهری به تدریج همسر خود را به سوی بیماری سوق می‌دهد و بعدها در زندگانی خود فرد بیماری را به عنوان همسر دارد که باید از آن مراقبت و نگهداری کند. چه بد و ناپسند است که به جای تلاش برای حفظ سلامت روانی همسر و برخورداری از حیات مشترک همراه با آرامش و زیستن در کنار فردی سالم، با بد رفتاری در هنگام عقد، همسر خود را بیمار سازیم و عمری را با بیماری او سر کنیم و یا خود نیز از بیماری او تأثیر پذیریم و بدین ترتیب فرزندانی بیمار به بار آوریم و آن‌ها را بیمارگون پرورش دهیم. حال اگر دوره بیماری همسر ما کوتاه هم باشد، لااقل دردسر آفرین خواهد بود و خاطره بدی را در ذهن او بر جای خواهد گذاشت و حتی اگر این خاطره بد از ذهن همسرمان زدوده شود، دست کم پشیمان خواهیم شد که چرا ما که می‌توانستیم خاطره خوشی را در ذهن او بر جای گذاریم، خاطره‌ای غم‌انگیز را پدید آوردیم. به راستی اگر مرد جوانی در دوره عقد برخورد مهربانانه‌ای با زن خود نداشته باشد، زن او با چه امیدی می‌تواند به خانه او قدم بگذارد و یا اگر همسر مردی مهربان نباشد، او چگونه می‌تواند با حالتی امیدوار زن خود را به خانه ببرد. پس هنر زن و مرد باید در دوره عقد این باشد که با ارائه مهربانی در همسر خود نسبت به خویشتن کشش ایجاد کند.

حال باید دید که چه عواملی مانع ابراز محبت نسبت به همسر می‌شود و چگونه می‌توان ابراز محبت کرد و یا نشانه‌های محبت همسر چیست؟ در وهله اول به بیان موانع محبت می‌پردازیم تا با شناخت آن‌ها بتوانیم نسبت به برداشتن این گونه سدها و موانع اقدام نماییم.

1ـ نگرشهای غلط

وجود نگرش‌های غلط یکی از موانع محبت است. مثلاً دیده می‌شود که برخی می‌گویند اگر به همسر خود محبت کنیم، سوء استفاده می‌کند و یا توقعات او بالا می‌رود، لذا آن‌ها تلاش می‌کنند تا به رغم تمایل داشتن به محبت، از اظهار مهربانی نسبت به همسر خود دریغ ورزند؛ آیا این دیدگاه صحیح است؟ در پاسخ باید گفت که شاید محبت بیش از حد به بچه‌های کم سن و سال آن‌ها را لوس و ننر کند و یا نازپرورده بار آورد که معمولاً هم عوارض محبت بیش از حد، بروز چنین حالاتی در کودکان است، اما این امر در زندگی خانوادگی و در ارتباط به همسر کم‌تر صدق می‌کند. اولاً همسر شما کودک نیست. ثانیاً مراد از محبت، ابراز محبت به صورت افراطی نیست و ثالثاً محبت به جا و به اندازه در هر زمان و برای هر کسی و در هر سن و سالی لازم است. رابعاً اگر در جایی همسر شما خواهان چیزی باشد که شما قادر به تهیه آن نباشید، باز هم شما قادر خواهید بود که با کلامی همراه با مهر او را متقاعد سازید و اگر مردی به همسر خود بگوید که من «آن قدر تو را دوست دارم که دلم می‌خواهد تمامی خواسته‌های خوب تو را برآورده کنم و تا به حال نیز برای تو تلاش‌های زیادی کرده‌ام، اما در دنیا محدودیت‌هایی وجود دارد که آدمی گه‌گاه احساس ناکامی می‌کند»، در این حال این سخن همراه با مهر و محبت را نیز همسر می‌پذیرد و چون قبلاً نیز مهربانی فراوان دیده است، آن را باور می‌کند.

برخی هم می‌گویند اگر با همسر خود مهربان باشیم، از ما حساب نمی‌برد، غافل از آن که وقتی زن و مردی مهربان باشند، هر دو حرف یکدیگر را بهتر گوش می‌دهندو برای یکدیگر احترام بیش‌تری قائل‌اندو لذا امکان متابعت از دیگری در طرفین افزایش می‌یابد. علاوه بر آن حساب‌بردنی که حاصل خشونت همسر و یا ترسیدن از او باشد، به انجام رفتاری ظاهری ختم می‌شود، اما در غیاب او دیگر چنین چیزی نخواهد بود و یا بدون آگاهی همسر، ممکن است زن فعالیت‌های مورد علاقه خود را به انجام برساندو آن را از همسر خویش مخفی بدارد؛ آن هم فعالیت‌هایی که از ناحیه همسر منع شده ولی به لحاظ شرعی و عرفی انجام دادن آن‌ها ممنوع نیست. تازه اگر علاقه نداریم که همسر ما کار خاصی را انجام دهد، بهتر است به جای خشونت و داد و بیداد، او را با مهربانی همراه با دلیل از انجام آن کار منصرف سازیم و یا عواقب منطقی آن را برایش روشن کنیم. بدین ترتیب او با آگاه شدن از امری سوء و وقوف یافتن بر فرجام بد آن، حاضر به ترک آن می‌شود و در این حال هم او احساس آرامش می‌کند و هم مرد و هر دو نیز میزان رضایت بیش‌تری از یکدیگر دارند و به رشد فکری همدیگر نیز کمک مؤثری کرده‌اند، چرا که طرفین برای اثبات و یا رد نظر دیگری باید به دلایلی توسل پیدا کنند و این خود موجب پرورش عقل آدمی می‌گردد،‌اما وقتی که فرد می‌خواهد همسر خود را از طریق خشونت از انجام کاری بازدارد، نه آرامش وجود دارد و نه مهربانی و نه استدلال و نه رشد فکری. علاوه بر آن‌ها گاه امکان بروز ضرب و شتم نیز پدیدار شده است که از علاقه آن دو به یکدیگر می‌کاهد و خاطر هر دو را مکدر می‌سازد.

عده دیگر می‌گویند مهربانی نمی‌بینیم تا مهربانی کنیم.راستی در این گونه موارد چه باید کرد؟ در این‌جا فرد می‌تواند برای همسر خود الگوی خوب مهربانی باشد. او باید تلاش کند تا رفتار محبت‌آمیز را ارائه کند و بدین ترتیب در طرف مقابل نیز شوق محبت کردن را برانگیزد. افراد طبیعی دارای این تمایل بهنجار هستند که در برابر مهربانی همسر خود مهربانی کنند. اما ممکن است شما که در اول دوران عقد، همسر خود را فردی مهربان دیده بودیدو اکنون مهربانی را در او نمی‌بینید و یا کم‌تر می‌توانید او را مهربان بیابید، بد نیست از خود بپرسید که از من چه رفتاری سر زده است که او چنین واکنشی از خود نشان می‌دهد؟ یعنی از خود سؤال کنید که مگر ممکن است بدون دلیل، محبت همسرم نسبت به من کم شده باشد؟ شاید کاری کرده‌ام که او از من رنجیده باشد. لذا در این‌گونه موارد بد نیست که فرد علل کاهش محبت همسر خود را باز پرسد. او در برابر این‌گونه پرسش ممکن است برگردد و بگوید با آن رفتاری که آن روز داشتی، فکر می‌کنی جایی هم برای محبت کردن باقی می‌ماند؟ همسر در این جا می‌تواند علت کدورت را یافته و جهت رفع تکدر خاطر همسر خود تلاش نماید. او می‌تواند این کار را از طریق جبران کردن و یا عذرخواهی نمودن انجام داده و به ماجرا فیصله دهد تا ارتباطِ عاطفیِ قطع شده دوباره برقرار شود و یا اگر هم از ابتدا فردی مهربانی ندیده است تا مهربانی کند، همسر او باید الگویی از مهر باشد، تا به وی مهربانی را بیاموزد.

2ـ بی علاقگی

مانع دیگر ابراز محبت، بی‌علاقگی فرد نسبت به همسر خویش است. این مورد در ازدواج‌های تحمیلی بیش‌تر دیده می‌شود.

 یکی از نکاتی که معمولاً در میان عده‌ای از مردم شایع است، بیان این مطلب است که «محبت بعد از ازدواج پیدا می‌شود». و عده‌ای نیز با پذیرفتن آن تن به ازدواجی تحمیلی داده‌اند و دیده‌اند که اتفاقاً در بعد از عقد نیز چنین مسئله‌ای تحقق نیافته و لذا چون علاقه‌ای نداشته‌اند، به همسر خود نیز محبتی نکرده‌اند. در این‌جا باید گفت که اصل ازدواج تحمیلی غلط است و اگر فردی ناگزیر از انجام چنین ازدواجی بوده و باید در این زندگانی به دلایل خاصی بماند، پس چه بهتر که طوری زندگی کند که در آن مهر و محبتی حاکم شود. البته امکان دارد که در برخی از ازدواج‌های تحمیلی هم محبتی پدید آید که موجبات تداوم حیات خانواده را فراهم آورد، اما وجود چنین موارد معدودی مجوزی جهت انجام و یا مباح دانستن ازدواج‌های تحمیلی صادر نمی‌کند، اما اگر انجام ازدواج تحمیلی اجتناب‌ناپذیر بوده است، لااقل کاری کنیم که در زندگانی مشترک خود با رفتار عاطفی و مناسب در ارتباط با همسر، او رنج کم‌تری ببیند تا هم او راحت باشد و با آرامش ناشی از عدم رنجش، رفتار بهتری با ما داشته باشد و هم خود ما کم‌تر ناراحت باشیم و بدین‌ترتیب هر دو احساس راحتی کنیم.

3ـ محبت یکسویه

مانع دیگر ابراز محبت انجام محبتی یک سویه بوده است که در اثر محبت ندیدن از طرف مقابل، انگیزه فرد مهربان، از دست رفته و آن چه اکنون بر فضای خانه سایه افکنده است، روابطی سرد و تنش‌زاست. راستی در این گونه موارد چه باید کرد؟ در این‌جا بد نیست که از مثالی بهره بگیریم.

همان‌طور که امواج دریا سنگ‌ها را می‌شکافند و در آن راه می‌یابند، دل همسر شما که دل انسان است و به مراتب از سنگ نرم‌تر، تحت تأثیر حالات انسانی شما قرار می‌گیرد و به هر حال با رفتار مهربانانه شما، مهرانگیز خواهد شد، مشروط بر آن که به سرزنش دیگران توجهی نکنید.

رقّت آب که چون رقیق بودن دلی رئوف است، می‌تواند حتی بر سنگ اثر بگذارد. آیا کلام نافذ شما که صادقانه از عمق جانتان برمی‌خیزد، نمی‌تواند بر روی همسر شما مؤثر باشد؟ پس بیایید چون موج، شوریده باشید و محبت شما چون آب زلال و صاف باشد که نرمی را به دنبال می‌آرود و برای شما در دل همسرتان جا باز می‌کند؛ بدین ترتیب پیوند دل‌ها را فراهم می‌آورد و شما می‌توانید به خوبی احساس کنید که زندگانی روی خوب خود را به شما و همسرتان نشان می‌دهد. با این حال می‌بینید که وجودی سرشار از محبت، ضمن بذل محبت به دیگری، او را نیز به مهربانی سوق می‌دهد.

متأسفانه در عصری زندگی می‌کنیم که همه خواهان آن هستند که مورد محبت قرار گیرند، اما خودشان کم‌تر به دیگران اظهار محبت می‌کنند. برای موفقیت در زندگانی مشترک نیازمند محبتی دوسویه هستیم و باید با همسر خود دادوستد عاطفی داشته باشیم.

لذا خوب است آن‌جا که محبت می‌بینیم، پاسخ را با مهر بدهیم، بدین‌ترتیب زوجین به نیاز عاطفی یکدیگر پاسخ می‌دهند و هر دو می‌توانند از سلامت و بهداشت روانی به صورت مطلوب برخوردار شوند. از این راه می‌توان اقدام مؤثری در پیش‌گیری از بروز اختلالات عاطفی به عمل آورد و بدین ترتیب سلامت و بهداشت روانی را در خانواده حفظ کرد.

4ـ بیماریهای روانی

مسئله دیگری که می‌تواند مانعی بر سر راه ابراز محبت باشد، وجود برخی از بیماری‌های روانی است که ممکن است بر فرد عارض شود. فرض بفرمایید که خانمی با آقایی دوران عقد را می‌گذرانند و با یکدیگر مهربان و صمیمی هستند. پس از مدتی یکی از بستگان خانم یا آقا فوت می‌کند و او در حال گذراندن دوره‌ای است که در روان‌شناسی به آن «دوره عزا» می‌گویند. در این حال نمی‌تواند چندان مهربانی کند و چون گذشته صمیمی باشد و ممکن است همسر او هم که با این مسئله آشنا نیست، احساس کند که همسرش بدون دلیل خاصی نسبت به وی محبت نمی‌کند و لذا از محبت او نیز کاسته شود و وضعیت را بحرانی‌تر کند، در حالی که فردی که یکی از نزدیکان خود را از دست داده است نیاز به محبت بیش‌تری داد، به دلیل تصور غلط همسر خویش کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد. این امر می‌تواند آغاز یک فرآیند بحرانی باشد و اگر دوران عزا هم سپری شد و مشکل هم‌چنان ادامه داشت و رفتار همسر بهبود نیافت، این امر می‌تواند نشانه ابتلای او به بیماری افسردگی باشد که در این حال او نیازمند کمکی بیش‌تر و محبتی مضاعف است تا به سلامتی بازگردد. در این حال همسر او سه وظیفه دارد: یکی این که بداند که اگر محبت همسر او کم شده است، به دلیل آن نیست که از همسرش بدش می‌آید، بلکه به دلیل بیماری افسردگی است که او بدان مبتلا شده است، پس وقتی علت اصلی این امر را بداند از همسر خویش گله و شکایت نمی‌کند. ثانیاً باید بداند که او که دوران بیماری را می‌گذراند، نیاز به درمان دارد و ثالثاً علاوه بر این‌ها مهربانی بیش‌تر همسر را نیاز دارد. بدین ترتیب امید بهبودی وی می‌رود.

پس در این گونه موارد نباید از بی‌مهری و یا کم محبتی همسر گلایه کرد، بلکه باید با مراجعه به روان‌شناس، از او پرسید که در این دوره با همسرم چگونه رفتار نمایم تا او بهبودی حاصل نماید.

می‌توان دلایل دیگری برای کمی محبت یافت، اما به ذکر همین موارد بسنده می‌شود و یادآوری می‌گردد که روابط محبت‌آمیز را می‌توان چون بخشیدن انرژی محبت به دیگری دانست. یعنی وقتی که مردی به زن خود محبت می‌کند، به او انرژی محبت می‌بخشد و او در پرتو برخورداری از انرژی حاصله قدرت پیدا می‌کند تا به همسر خود محبت کند و متقابلاً به او انرژی محبت را ارائه کند و طبعاً اگر چنین حالتی صورت نگیرد و فقط پیوسته یکی به دیگری محبت کند، انرژی او تحلیل می‌رود و دیگر نمی‌تواند با پتانسیل بالایی به همسر خویش مهر ورزد و رفته رفته همچون باتریِ خالی‌ای می‌گردد که قادر به تولید انرژی نیست. پس باید برای ارسال پیام محبت‌آمیز، فرستنده‌ای قوی داشت و طرف مقابل نیز باید گیرنده‌ای قوی و کارآمد داشته باشد و مدام جای این دو باید عوض شود. باید سراپا کوشید و محبت طرف مقابل را با عمق جان پذیرفت تا او نیز از محبت کردن دل سرد و مأیوس نگردد؛ بدین ترتیب نه کاستی عاطفی وجود دارد و نه امکان زیادی برای بروز اختلالات عاطفی مشاهده می‌گردد.

 پس اگر روند زندگانی شما به گونه‌ای بود که دیدید در دوران عقد، محبت شما روز به روز فزونی می‌گیرد و روند زندگی شما رضایت بخش است، و نیز از احساس محبتی که به همسر خود می‌کنید، رضایت دارید، زیرا پاسخی متقابل می‌بینید، به نشانه خوبی دست یافته‌اید که می‌تواند تا حدود زیادی از پایداری زندگانی شما حکایت کند.

اما اگر روز به روز که از دوران عقد شما سپری می‌شود، به تدریج از محبت شما نسبت به همسرتان کاسته می‌شود و او نیز به شما محبت کم‌تری می‌کند، می‌توانید با مشورت یک مشاور با تجربه نسبت به حل مشکلات اقدام نمایید و یا در صورت لزوم، از تبدیل چنین عقدی به ازدواج، جلوگیری به عمل آورید. البته باید تلاش اساسی در جهت حل مشکلات و تداوم حیات خانواده باشد و این حدیث پیامبر| هماره آویزه گوشمان گردد که فرمود: «مبغوض‌ترین حلال‌ها در پیش خداوند طلاق است».

« 4 »

حفظ احترام متقابل

شاید دانستن این امر بد نباشد که علل بروز جدایی در برخی از خانواده‌ها ناشی از مسئله بی‌احترامی است. در برخی از خانواده‌ها مرد بی‌احترامی می‌کند، در خانواده‌ای دیگر زن و در خانواده بعدی زن و مرد هر دو نسبت به یکدیگر بی‌احترامی می‌کنند. سه حالت دیگر نیز در خانواده‌ها قابل مشاهده است که در خانواده‌ای مرد به زن احترام نمی‌گذارد و در خانواده‌ای زن برای مرد احترام قائل نیست و در خانواده سوم زن و مرد برای یکدیگر احترامی قائل نمی‌شوند.

زندگی در سه خانواده دوم قابل تحمل‌تر است. در سه حالت دیگر، صرفاً مرد به زن احترام می‌گذارد. در خانواده بعدی فقط زن به مرد احترام می‌گذارد و در خانواده نوع سوم، زن و مرد هر دو احترام یکدیگر را رعایت می‌کنند؛ حالت سوم در این سه نوع خانواده بهترین حالت ممکن است و پایدارترین نوع خانواده را تشکیل می‌دهد.

با توجه به آن چه ذکر شد، باید به مسئله احترام اهمیت بیش‌تری بدهیم، چرا که نیاز به احترام و برخورداری از عزت نفس یک نیاز اساسی روانی است.

کارشناسان یکی از ویژگی‌های خانواده بالنده را رعایت احترام زوجین در خانواده دانسته و می‌گویند در چنین خانواده‌ای ارزش «خود» بالاست. یعنی فرد احساس می‌کند که از ارزش بالایی برخوردار است، زیرا دیگران در خانواده برای وی احترام قائل‌اند. در فرهنگ اسلامی ارزش انسان با ایمان برتر از کعبه وآبروی مؤمن چون خون او محترم است.

حال که عزت و احترام مهم است و خدا آن را از ویژگی‌های مؤمنین دانسته و روان‌شناسان آن را لازمه دست یافتن به شخصیت متعادل و طبیعی می‌دانند، باید زوجین جوان بدان توجه وافری داشته باشندو سزاوار نیست که آن را به هیچ انگارند و یا به سادگی آن را از بین ببرند. مسئله‌ای که باید یادآوری کرد آن است که هنر یک زن و مرد آن است که هم حرمت حریم خود را نگه دارندو هم احترام همسر خویش را. آنان که به اهمیت این امر خطیر پی نبرده‌ اند، به راحتی از آن صرف نظر می‌کنند و حرمت دیگری را به زیر پای می‌نهند و بدین ترتیب دیگر شیرینی و لطف زندگانی از دست می‌رود.

اما سؤال این است که چرا باید روابط را محترمانه نگه داشت و چگونه می‌توان چنین فضایی را تأمین نمود و چرا گاه احترام از میان می‌رود؟ در پاسخ باید گفت که وقتی احترام همسر را نگه می‌داریم، بدین ترتیب گام مؤثری در جهت حفظ بهداشت روانی او برداشته‌ایم و خود نیز به هنگام زندگی با فردی که از سلامت روانی برخوردار است، از آرامش برخوردار خواهیم شد. پس در رعایت احترام نفعی طرفینی وجود دارد و نکته دیگر آن است که آموزه‌های دینی بر رعایت حرمت دیگران تأکید فراوان داشته‌اند و بدین ترتیب نفع دیگری که عاید ما می‌گردد، حفظ حرمت ماست. در روایتی چنین آمده است که «دیگران را نیکو مورد خطاب قرار بدهید تا نیکو جواب بشنوید» زیرا آنگاه که بد می‌گوییم، انتظار نیکو شنیدن، انتظاری عبث است.

و چون همگی علاقه دارند که محترم شمرده شوند، پس نباید کاری انجام دهند که احترام آنان خدشه‌دار شود، چرا که با شکستن حرمت همسر، در واقع حرمت خود را شکسته‌اند. باید دانست که رابطه احترام زن و شوهر رابطه‌ای مستقیم و مثبت است، یعنی این دو با یکدیگر هم‌بستگی مثبتی دارند. وقتی که احترام زن توسط شوهر افزایش می‌یابد، احترام خود شوهر نیز بالاتر می‌رود و بالعکس. لذا اگر مردی بداند که با شکستن احترام همسر خود در میان فامیل خویش قضاوت منفی آن‌ها را نسبت به خود برمی‌انگیزد و از احترام خود نیز در نزد بستگان خویش می‌کاهد، هرگز تن به چنین کاری نمی‌دهد.

شایان ذکر است، زنی که حرمتش در نزد خانواده شوهر لطمه خورده است، می‌تواند با رفتار مؤدبانه و حفظ حرمت خانواده شوهر و یا از طریق خدمت به آن‌ها، احترام آنان را برانگیزد و بدین ترتیب حرمت از دست رفته را بازسازی کند.

حُسن دیگری که بر روابط همراه با احترام حاکم است، وجود پایانی خوش در رابطه و ملاقات با همسر است. مثلاً وقتی که مردی در دوره عقد به دیدار همسر خویش می‌رود و با وی گفتاری مؤدبانه دارد و همسرش هم به او احترام می‌گذارد، یکی دو ساعتی که با هم ملاقات می‌نمایند، ملاقات به پایان خوشی می‌انجامد که در آن رضایت طرفینی وجود دارد. روابطی که به پایانی خوش انجامیده باشد، طرفین علاقه بیش‌تری برای تکرار آن دارند. گاه علت دیر آمدن مردها در دوران عقد به خانه همسر و یا به تعویق افتادن وقت ملاقات‌ها آن است که به نوعی احترام مرد زیر سؤال رفته است و بدین ترتیب او انگیزه کم‌تری برای ملاقاتی سریع‌تر با زن خود دارد. تکرار چنین مسائلی فضای صمیمانه زندگی را دست‌خوش بحران می‌کند.

احترام گذاشتن می‌تواند به ایجاد فضایی همراه با تفاهم کمک کند. اغلب زن و شوهرهایی که با یکدیگر مؤدبانه برخورد می‌کنند، دارای تفاهم بیش‌تری هم هستند. پس اگر زوجین جوان علاقه دارند که تفاهم خوبی بین آن‌ها برقرار باشد، باید کاری کنند که احترام یکدیگر را محفوظ نگاه دارند، زیرا با وجود مسئله احترام، امکان تبعیت زوجین از یکدیگر افزایش می‌یابد و همین تبعیت طرفینی را نشانه وجود تفاهم می‌دانند. باید بدانیم که زندگی مبتنی بر تفاهم از دوام و پایداری برخوردار است.

مسئله بعدی که حاصل رعایت احترام است، این است که گفتار مؤدبانه آرام‌بخش است و تنش‌زا نیست، حال آن که فردی که مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرد، از تنش بیش‌تری برخوردار می‌شود و ایجاد تنش‌های متوالی، بیماری‌زاست و به بهداشت روانی طرف مقابل لطمه می‌زند و او را به سمت بیماری سوق می‌دهد که قطعاً زندگی کردن با فردی بیمار دشواری‌های زیادی را در پی دارد، و در مقابل، با گفتاری مؤدبانه که موجب حفظ عزت نفس همسر می‌شود، می‌توانیم سلامت روانی او را تأمین نموده و خود نیز با زندگی در کنار فردی سالم کم‌تر دچار تنش شویم. باید به خاطر داشته با شیم که تنش، تنش می‌زاید و زندگی را به ورطه‌ی ناامنی و ناپایداری می‌کشاند.

احترام گذاشتن به همسر، توقعات او را تعدیل می‌کند، بر صبوری او می‌افزاید، تصویر خوبی از همسر را در ذهن طرف مقابل ترسیم می‌کند و اعتماد برانگیز است. زندگانی با همسری که ادب را رعایت می‌کند، شیرین و پرحلاوت است. گاه زوجه‌ای به دلیل آن که همسر مؤدب و محترمی دارد، با ارزیابی درست از وضعیت او، به تعدیل خواسته‌های خود می‌پردازد، چرا که از آن دل خوش است که تأمین کم‌تر خواسته‌ها را احترام گذاشتن همسرش جبران می‌کند و بدین ترتیب همسر او تحت فشار زیادی قرار نمی‌گیرد. این امر می‌تواند نتیجه احترامی باشد که او برای همسر خود قائل بوده است.

نکته دیگر آن است که وجود تصویری خوب از همسر در ذهن فرد می‌تواند به برقراری روابط بهتر با او کمک شایانی کند، زیرا همسری که طرف مقابل را مورد بی‌احترامی قرار می‌دهد، تصویر بدی را در ذهن همسر خود منتقل می‌کند. داشتن تصویر خوب از همسر، می‌تواند عامل امیدواری به زندگانی پُردوام و طولانی باشد و تصویر منفی همسر در ذهن فرد موجب کوتاه گشتن عمر زندگانی می‌گردد. با داشتن چنین تفسیری از زندگی، افراد گام‌های مؤثری برای آن برنمی‌دارند و همین امر عامل تزلزل بیش‌تر آن می‌گردد. پس در دوره عقد که سرآغاز شکل گرفتن و تکامل یافتن تصویر همسر است، باید زوجین جوان تلاش نمایند که اثر تصویر آنان در ذهن همسر نشاط‌انگیز و امیدوارکننده باشد. چنین تصاویری در ذهن زنان معمولاً پایدارتر و دارای اثربخشی بیش‌تری است.

اینک سؤال این است که چگونه می‌توان روابط را محترمانه نگه داشت؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که برخی در دوران قبل از عقد خوب تربیت نشده‌اند و عادت نکرده‌اند که احترام دیگران را رعایت نمایند. وقتی که فصل ازدواج آنان فرا می‌رسد، برای این که بتوانند ازدواج کنند، به ظاهر خود را مؤدب نگه می‌دارند تا ازدواج سر بگیرد. اگر چنین افرادی تلاش کنند که این روابط مؤدبانه را پیوسته ادامه دهند، مشکل زیادی در این زمینه وجود نخواهد داشت، اما متأسفانه همین که ازدواج صورت گرفت، دوباره به روند قبلی بازگشت نموده و به ادای کلمات زشت و ناپسند همت می‌گمارند و تلخی‌ها آغاز می‌گردد. حال اگر زن و شوهر جوان بدانند که رعایت احترام همسر چه فوایدی دارد دیگر سعی نمی‌کنند که حرمت یکدیگر را پاس ندارند.

مسئله دیگر در رعایت احترام آن است که برخی خواهان احترامی یک سویه‌اند. باید گفت که این خیال خامی است که معمولاً متحقق نمی‌گردد. در بسیاری از زندگی‌های زوجین جوان دیده شده که در ابتدا یکی به شکستن حرمت دیگری پرداخته و طرف مقابل مدتی سکوت کرده و آن‌گاه او نیز مثل همسر خود عمل کرده است.

امور دیگری چون خلف وعده، عدم صداقت، بی‌توجهی به خواست همسر، داشتن توقعات بیش از حد توان از همسر، شوخی‌های بیش از حد، عدم محبت او، حضور بیش از حد در دوران عقد در خانواده همسر، عدم تلاش کافی برای کار و یا از دست دادن آن، تکبر داشتن در مقابل وی، خرده‌گیری‌های فراوان از همسر و خانواده او و شکستن حرمت خانواده خود و اموری نظیر آن می‌تواند موجبات کاهش و یا از دست رفتن احترام را فراهم نماید. چرا که عمل کردن به وعده‌ها همسرمان را در حالتی قرار می‌دهد که او نتواند به ما بی‌احترامی کند، زیرا مستمسکی در دست ندارد که آن را وسیله بی‌احترامی قرار بدهد، اما وقتی خلف وعده می‌شود، این امر حکایت از آن دارد که فرد برای خود و سخن خودش احترام کافی قائل نیست، پس چرا ما در مقام همسر احترام او را نگاه داریم.

عدم صداقت نیز چنین نتیجه‌ای را در پی دارد و برملا شدن دروغ‌ها، به تنزل شخصیت فرد دروغ‌گو منتهی می‌شود و دیگر کم‌تر کسی روی حرف‌های او حساب باز می‌کند. در روایات معصومین^ دروغ‌گویی را عامل فضاحت و رسوایی دانسته‌اند. فردی که رسوا می‌شود، تا چه حد می‌تواند حرمت داشته باشد؟

پیامبر اسلام| دروغ‌گویی را نشا نه بی‌ایمانی می‌داند. زندگی با افراد بی‌ایمان معمولاً بادوام نیست و اگر دوام یابد بی‌مخاطره نیست.

داشتن توقع بیش از حد که معمولاً همسر قادر به تأمین آن نیست، نیز موجبات عصبانیت او را فراهم می‌آورد و معمولاً در چنین حالتی فرد کم‌تر توان حفظ حرمت طرف مقابل را دارد. پس سعی کنیم که در دوران عقد و حتی بعد از آن برآوردی از توانایی همسرمان داشته باشیم. با تنظیم توقعات خود از او، حرمت خویشتن را پاس بداریم؛ او را به سوی پرده‌‌دری سوق ندهیم و با پیشه کردن واقع‌بینی، منزلت خود را حفظ نماییم و بدین ترتیب بر حلاوت زندگی خویش بیفزاییم.

شوخی زیاد نیز به شکستن حرمت‌ها می‌انجامد. شایان ذکر است که نمی‌توان زندگانی خوب و دل‌انگیزی داشت که در آن شوخی و مزاح راه نداشته باشد، اما آنچه که از اعتبار آدمی می‌کاهد، شوخی بیش از حد است. علی× می‌فرماید: «کثرت مزاح آبروی انسان را می‌برد». باید توجه داشت که در این گونه موارد تدبیر عاقلانه آن است که برای شوخی‌ها و بذله‌گویی‌ها حد و حصری در نظر بگیریم و با پرداختن بیش از حد به آن‌ها احترام خود را از بین نبریم، زیرا اگر بیش از حد شوخی کردیم، همسر ما، حرف‌های جدی ما را نیز ممکن است شوخی تلقی کند و یا این که وقتی حرفی جدی را از ما شنید، برگردد و بگوید به تو نمی‌آید که تا این حد جدی باشی. این ناباوری همسر، چیزی جز دردسر فراهم نمی‌کند و نتیجه کردار خود ماست. باید اذعان داشت که شوخی در میان مردها رایج‌تر است تا در میان زن‌ها و از سویی در نظر زن‌ها مردانِ جدی‌تر، بیش‌تر می‌توانند قابل اتکا باشند. زن‌ها از شوخی‌های مردان گلایه‌های بیش‌تری دارند تا مردان از شوخی‌های زنان.

وجود محبت در دوران عقد، می‌تواند احترام برانگیز باشد. معمولاً زنان و مردان آنگاه برای همسر خود احترام بیش‌تری قائل‌اند که آن‌ها را مهربان‌تر یافته باشند. انسان علاقه وافری به افراد با محبت دارد و اگر زنی مهربان یا مردی چنین باشد، همسر او کم‌تر به خود اجازه می‌دهد که به وی بی‌احترامی کند.

حضور بی‌موقع و بیش از حد در خانواده همسر را در دوران عقد عامل کاهش احترام می‌دانیم.گذشتگان در توصیه به رعایت حدود رفت و آمدها ضرب‌المثلی داشتند و می‌گفتند: «شیرین برو، شیرین بیا»، یعنی در وقتی بیایید که انتظار حضور شما را بکشند و دیدار شما باعث نشاط دیگران بشود و موجب حلاوت در زندگی آنان گردد، نه این که با رفت و آمد بیش از حد موجبات خستگی دیگران را فراهم کنید تا جایی که عدم حضور شما موجب فراغت و آرامش آنان شود و شیرینی و حلاوت زندگی را در غیبت شما بیابند. بنابراین از افراط در رفت و آمد به خانواده همسر در دوران عقد پرهیز نمایید.

تکبر داشتن در مقابل همسر نیز موجبات بی‌احترامی را فراهم می‌آورد، چرا که آن چه می‌تواند زندگی خانوادگی را مسرت‌بخش کند، تواضع در مقابل همسر است. و در مقابل، خوب است که زنان در برابر مردان نامحرم تکبر ورزند. هم‌چنین تکبر در مقابل فردی متکبر نه تنها عملی پسندیده است، که بر آن تأکید نیز شده است و آن را عبادت می‌دانند، زیرا نقش تربیتی و اصلاحی دارد، یعنی باعث می‌شود که او از تکبر خود دست بردارد، اما تکبر داشتن در مقابل همسر عملی نکوهیده است، چرا که وجود چنین حالتی در کسی، به معنای تحقیر طرف مقابل است و فردی که احساس حقارت کند، نمی‌تواند به انسان احترام بگذارد، لذا اگر هدف از داشتن تکبر در مقابل همسر، جلب احترام اوست و نیز محترم ماندن، هدف فرد متکبر است، باید گفت که این نقض غرض است و عکس آن هدف را تأمین می‌نماید.

تواضع موجب عزت نفس فرد متواضع است و برعکس تکبر او گاه موجب بروز احساس حقارت در همسر می‌گردد که فرد در این حالت یا به همسر متکبر خود چندان احترامی نمی‌گذاد و یا اگر به ظاهر احترام می‌گذارد، در باطن بدان اعتقادی ندارد. پس آن چه احترام واقعی را برمی‌انگیزد، متواضع بودن است که علاوه بر محترم شمردن همسر، علاقه به دیدار وی را نیز فزونی می‌بخشد و حال آنکه تکبر به سان حاجبی است که مانع دیدار می‌گردد.

خرده‌گیری‌های فراوان از هسمر و خانواده او و یا شکستن حرمت خانواده‌ی خود، موجب از دست رفتن احترام می‌گردد. اگر کسی مدام از دیگری ایراد بگیرد و خرده‌گیری کند، حرمت خود را می‌شکند، زیرا هیچ فردی – به جز انسان‌های معصوم – عاری از خطا و ایراد نیست. اما اگر وقتی که لب به سخن می‌گشاییم، در ابتدا به ایراد از همسر خود بپردازیم و خوبی‌های او را در نظر نگرفته و از آن‌ها ذکری به میان نیاوریم، همسر ما احساس می‌کند با طرح مداوم ایراد‌ها، قصد شکستن حرمت او را داریم و او نیز متقابلا به خرده‌گیری می‌پردازد. بدین ترتیب تصور شخص ثالثی را که شاهد ماجراست در نظر بگیرید. آیا از نظر او برخورد این دو نفر با یکدیگر بیانگر رابطه‌ای احترام‌آمیز است؟ قطعا چنین نخواهد بود و لذا برای محترم نگاه داشتن خود، باید از چنین رفتارهایی اجتناب ورزید.

گاه نیز لازم است که انسان خود را به تغافل بزند.پیامبر اکرم| فرمودند: با تغافل کردن از امور جزئی و ناچیز، قدر خود را محترم بدارید. بدین ترتیب فرد می‌تواند با تغافل نمودن در نزد همسر خود نیز از احترام برخوردار باشد.

برخی از زوجین جوان پس از اتمام خطبه‌ی عقد، با ساده‌اندیشی خاصی به بیان مشکلات موجود در خانواده‌ی خود پرداخته و اعضای خانواده‌ی خود را مورد بی‌احترامی قرار می‌دهند و گاه با انجام چنین کاری می‌خواهند علاقه‌مندی به همسر خویش را به اثبات برسانند، چنان که گویی می‌خواهند بگویند که دیگر آن‌ها از نظر من مهم نیستند و کسی که مهم است توهستی. گاه فرد به دلیل شور و اشتیاق به او نوید رهایی از خانه‌ی بحرانی والدین خویش را می‌دهد. بدین ترتیب وی از خانواده‌ی خود شکوه و گلایه می‌کند و او با این کار چنین فضایی را به ذهن همسر خویش متبادر می‌سازد که پل‌های پشت سر من خراب است و تو باید از من نگه‌داری و دست‌گیری کنی. در چنین حالتی اگر طرف مقابل اهل سوء استفاده باشد،‌چون چنین حالتی را درمی‌یابد، ممکن است ظلم و تعدی روا دارد که این امر در نهایت به نفع گله‌کننده نیست.پس هر کس باید خانواده‌ی خود را محترم بشمارد تا همسرش احساس کند که از خانواده‌ی ارزشمندی همسر گرفته است و باید احترام او را حفظ کند. اگر دختری در دوران عقد به شوهرش بگوید که پدرم در خانه به من حرف‌های رکیکی می‌زد، به یک معنا می‌گوید که من با چنین حرف‌هایی آشنا هستم و حرمت من قبلا در خانه شکسته شده است و مردی که خود اهل احترام گذاشتن نیست، احساس می‌کند که زمینه‌ی آماده‌تری برای احترام نگذاشتن میسر است.

اگر ما روزی در مقابل همسر خود به خانواده‌ی خویش توهین کنیم، نشان می‌دهیم که خود ما چندان مؤدب و محترم نیستیم. ثانیا راه را باز می‌کنیم تا او به خانواده‌ی ما توهین کند و ثالثا چون از توهین کردن به خانواده‌ی خود ناراحت می‌شویم، ممکن است به همسرمان ناسزا بگوییم و او نیز در این حالت ساکت نخواهد ماند و چون جواب بدهد، حرمت ما شکسته می‌شود. نتیجه آن که احترام ما و خانواده‌ی ما به دست خودمان است، یادمان باشد که آن را از میان نبریم. باید دانست که با شکستن حرمت دیگران، کسی حرمت‌شکنان را محترم نمی‌شمارد پس با توهین به دیگری حرمت او نمی‌شکند و قدر توهین کننده نیز بالا نمی‌رود.

پس اگر با سپری شدن ماه‌های متعدد از دوران عقد درمی‌یابیم که رفته رفته احترام ما نزد همسرمان افزوده می‌گردد و قدر و منزلت ما رشد و تعالی می‌یابد، می‌توانیم نتیجه بگیریم که در صورتی که چنین عقدی به ازدواج بینجامد، زندگانی ما می‌تواند دوام و قوام داشته باشد، در چنین حالتی ازدواج بلامانع است و امید پایداری آن می‌رود. اما اگر هر چه جلوتر می‌رویم در می‌یابیم که از حرمت ما کاسته می‌شود و روز به روز به جای این که شاهد رفتارهای مؤدبانه و احترام‌آمیز باشیم، روابط همسر را با خود تیره‌تر و نابسامان‌تر می‌بینیم و احساس می‌کنیم که در زندگی با فردی فرومایه سروکارمان افتاده است، احتمالا امکان پایداری این زندگانی چندان نیست وحلاوت و شیرینی را در این زندگانی کم‌تر می‌توان چشید.

البته اگر طرف مقابل در روش و رفتار خویش تجدید نظر کند، نتیجه‌ی مناسبی عاید می‌شود، امّا اگر او در رویه‌ی نامناسب خود تجدید نظر نمی‌کند ، خوب است که با یک مشاور خانواده مشورت کرده و با راهنمایی‌های او تصمیم مناسبی اخذ نماییم.

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

 

ویزگی های دوران عقد4

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است



بیشتر از ۹۰ درصد مردم جهان حداقل یک بار در طول زندگی شان ازدواج می کنند و ۵۰ درصد ازدواج ها بعد از ۳ سال به یک چیز ختم می شود: «طلاق». این در حالی است که به عقیده روان شناسان، چیزی که می تواند به موفقیت یک ازدواج منجر شود به طور باورنکردنی ساده است؛ زوج های خوشبخت باهوش تر، پول دارتر و از لحاظ روان شناختی خارق العاده نیستند؛ آن ها صرفاً قبل از ازدواج به یک کلید طلایی و جادویی دست پیدا کرده اند: کلیدی به نام «شناخت».



ذره بینی در دستان شما 

شناخت مهم ترین عامل برای یک ازدواج موفق است و از طریق تجربه به دست می آید نه صرفاً از طریق گفت وگو. حتی اگر در هر جلسه خواستگاری ساعت ها پای صحبت یکدیگر بنشینید، حتی اگر به روش های مختلف، تحقیق و پرس وجو کنید باز هم پس از تمام این مراحل، نمی توانید ادعا کنید که طرف مقابل تان را کاملاً شناخته اید. همیشه پنهان ترین زوایای شخصیت آدم ها یک جایی پشت حرف ها، نگاه ها و رفتارها پنهان می ماند و گاهی لازم است یک ذره بین بزرگ بردارید و شخصیت ها را از زیر آن تماشا کنید؛ دوران عقد مانند همان ذره بین است؛ لازم است شریک آینده زندگی تان را در جمع خانواده، دوستان و آشنایان ارزیابی کنید، از دور بایستید و نگاهش کنید، گاهی با او از فراز و فرود کوهی بالا و پایین بروید و قدرت اراده اش را بسنجید یا در یک مسافرت چند روزه میزان بردباری و خلاقیتش را محک بزنید. دوران عقد فرصتی برای شناخت کامل از همسر است.




چرا دوران عقد مهم است؟ 


دوران عقد به ۱۰ دلیل یک مرحله خیلی ضروری در ازدواج محسوب می شود.


* در آغاز آشنایی، آدم ها تلاش می کنند که خصوصیات مثبت خود را پررنگ و خصوصیات منفی را که می تواند موجب قطع رابطه شود، پنهان کنند، اغلب از صحبت کردن درباره تفاوت ها اجتناب می ورزند یا از کنار مشکلات ارتباطی با سکوت کردن می گذرند و به این ترتیب یک تصویر تحریف شده از خود ارائه می دهند. بنابراین دوران عقد برای شما فرصتی است که شریک زندگی تان را در شرایط عادی تری بشناسید.


* دوران عقد فرصتی فراهم می کند که آمادگی پیدا کنید تا مسئولیت زندگی جدید را به دوش بگیرید. یک زوج به هر حال به فرصتی نیاز دارند تا خود را در قالب جدید پیدا کنند و خودشان را در ترکیب با یک انسان دیگر کشف کنند. علاوه بر این طی این مدت خانواده ها هم می توانند برای تهیه مقدمات ازدواج آماده شوند.


* این دوران زمان مناسبی برای تأمین نیازهای روحی است تا به این وسیله هر یک از زوجین به آرامش و سکون برسند. یکی از این نیازها، نیاز به دوست داشته شدن است. داشتن آرامش روانی بیشتر در دورانی که از مشروعیت برخوردار است به یک تصمیم قاطع تر کمک می کند. در حالی که بعضی از واقعیت ها پشت عشق پرشور قبل از روزهای عقد پنهان مانده است.



دیگر کارکردهای دوران عقد 


* دوران عقد این امکان را فراهم می کند که به اصلاح اخلاق و رفتارهای منفی خود از دید طرف مقابل بپردازید و به علایق و سلیقه همسرتان توجه کنید. هم چنین شناخت آداب و رسوم معقول خانواده همسر و احترام به عقاید آن ها میانبری برای برقراری یک ارتباط موفق با آن هاست.


* می توانید از لحظات با هم بودنتان، برای اندیشیدن به مسائل مختلف زندگی مشترک از جمله ادامه تحصیل، شغل و مسکن مناسب و تعیین خط مشی های زندگی استفاده کنید.


* برای داشتن روابط زناشویی سالم، آگاهی کامل از مسائل جنسی لازم است و دوران عقد فرصتی برای کسب این نوع آموزش هاست.


* در جر و بحث هایی که احتمالاً در این دوران پیش می آید، می توانید میزان تحمل پذیری خود و شریک زندگی تان را بسنجید.


* اگر از موقعیت اجتماعی - شغلی، میزان درآمد یا شرایط شغلی خود یا همسرتان ناراضی هستید، دوران عقد می تواند فرصت خوبی برای به دست آوردن یک شغل مناسب باشد، چرا که هنوز زندگی مستقل را آغاز نکرده اید و از نظر اقتصادی مشکل چندانی ندارید.


* دوران عقد می تواند شیرین ترین دوره زندگی شما باشد زیرا از موهبت داشتن همسر بهره مند هستید اما مسئولیت های کمتری نسبت به هنگام زندگی در زیر یک سقف دارید.


* و حتی اگر در دوران عقد، به این نتیجه برسید که «مشکل جدی و اساسی برای ادامه زندگی وجود دارد» بهتر می توانید با گرفتن مشاوره ها نسبت به حل این مشکلات اقدام کنید.

 



بهترین فاصله زمانی بین عقد و عروسی 


درباره فاصله زمانی بین عقد و برگزاری مراسم عروسی برای شروع زندگی مشترک در زیر یک سقف عقیده بر این است که این زمان بیش از هر چیز به میزان شناخت افراد و خانواده ها از یکدیگر بستگی دارد. اگر خانواده ها یکدیگر را از قبل بشناسند، ضرورتی نیست که زمان بین عقد و عروسی زیاد باشد.


بسیاری از خانواده ها این گونه عقد را بیشتر می پسندند و ترجیح می دهند دوران عقد فرزندانشان کوتاه باشد. کم هزینه بودن، حفظ حرمت ها و احترام زن و شوهر و خانواده ها و تلاش بیشتر برای ورود به زندگی مشترک از محاسن عقد کوتاه مدت است اما از معایب آن نیز نمی توان چشم پوشی کرد؛ مثل نرسیدن به شناخت کافی از یکدیگر و نداشتن آمادگی لازم از نظر اقتصادی و فردی. در عقد بلندمدت که یک سال یا بیشتر طول می کشد، زوج ها می توانند بیشتر با هم آشنا شوند و معایب همدیگر را بشناسند و از نظر اقتصادی تلاش کنند و به رفاه نسبی برای شروع زندگی برسند.


با این حال دوره عقد بیشتر از یک یا ۲ سال چندان مورد تأیید مشاوران ازدواج نیست. بر اساس آمار، در کشور ما عقدهای طولانی مدت بین ۳ تا ۶ سال اغلب دچار مشکلاتی می شوند.



به این ترتیب شاید بتوان دوران عقد را مهم ترین زمان از زندگی مشترک دانست. بنابراین در دوران عقد، فرصت دارید که کلید طلایی تان یعنی «شناخت» را به دست بیاورید. بعد می توانید پاروها را بردارید و به دل جریان خروشان زندگی بزنید. یادتان باشد اگر شما و شریک زندگی تان در این مدت یاد گرفته باشید که چه طور هماهنگ با هم پارو بزنید، هرگز قایق زندگی شما در تلاطم مشکلات فرو نخواهد رفت و هرگز غرق نمی شوید.


 

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

 

موانع زمینه‌ساز اختلاف در دوران عقد

                          وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


                                                   http://maktoobshop.com/

 

پس از عقد، زوجی که در دو محیط مختلف بزرگ شده و انتظارات متفاوتی از زندگی دارند و همچنین ممکن است تصویر متفاوتی از همسر رویایی نسبت به سیمای واقعی همسر خود داشته باشند، زندگی را آغاز می‌کنند. 


در این دوران به دلیل عدم استقلال زوجین و همچنین وابستگی و مراودات زیاد زوجین با خانواده‌های خود انعطاف پذیری کمتری ممکن است در زوجین دیده شود. هر فرد تحت تاثیر فرهنگ خانواده خود قرار دارد و وقتی این فرهنگ‌ها منطبق نباشد تعارض آغاز می‌شود. هر کدام از زوجین برای غلبه هنجار فرهنگی خود تلاش می‌کند و به دلیل ارتباطات توام زوجین با همدیگر از یک سو و با خانواده‌های خود از سوی دیگر، انعطاف زوجین کم می‌شود. 


در این دوران خانواده‌ها مستقیم یا غیر مستقیم برای غلبه هنجار فرهنگی خود در خانواده تازه شکل گرفته تلاش می‌کنند. در بسیاری اوقات حتی تشویق و توصیه‌های مستقیم در انعطاف ناپذیری فرزند خود ارائه می‌دهند و اضافه می‌کنند اگر این هنجار در این مرحله غلبه نکند دیگر فرصتی برای ظهور ندارد. در هر خانواده‌ای سال‌ها طول کشیده است تا طی چند نسل هنجاری شکل گرفته و پذیرفته شده است اما انتظار این است که فردی که تازه با این خانواده وصلت کرده طی چند ماه فرهنگ و هنجار خود را رها کرده و هنجار جدید را بپذیرد. 


همچنین از فرزند خود انتظار دارند هنجاری را که هنوز به آن عادت نکرده است، حمایت کند و با تمام قوا و با تعصبات نسلی و قومی نگذارد که این هنجار از دست برود. اما حمایت خانواده‌ها از فرهنگ خانوادگی می‌تواند آغاز تعارضی مخرب در زندگی زوج جوان باشد. این مشکل در دوران عقد در اوج قرار دارد زیرا زوج جوان هنوز در وابستگی و تعلق خانواده‌های خود قرار دارند. به نظر می‌رسد مهمترین مانع تفاهم در این دوران تفاوت‌های فرهنگی و دخالت خانواده‌ها در غلبه هنجار فرهنگی است.

در صورتی که زوج جوان با این مرحله و تعارض طبیعی آن آشنا باشند، میتوانند کمتر تحت تاثیر تعارضات قومی و نسل‌های قبل قرار گیرند. زوج جوان باید بدانند که مقدس‌ترین نهاد مستقل اجتماعی را تشکیل داده‌اند و می‌توانند برای قرار دادن هنجارهای متناسب با خودشان در این محیط برنامه‌ریزی کنند. 


بهتر است در این دوران نگاه‌های قومی و قبیله‌ای را کنار گذاشته و با گفت‌وگو سعی در یافتن هنجارهایی کنند که با آرمان‌های مشترک آن‌ها سازگاری بیشتری دارد. همچنین با مراودات و محبت‌های خود در حضور جمع به خانواده‌ها اعلام کنند که نهاد مستقل و محکمی تشکیل داده‌اند و خود می‌توانند در این فضا هنجار و فرهنگ مورد نظر خود را ایجاد کنند. همچنین نگرانی‌های خانواده‌ها را نسبت به فنا شدن فرد در فرهنگ غیر از خانواده برطرف کنند.


زوج جوان باید بدانند که هر فرد با دیگری تفاوت دارد و همنشینی این افراد با هم نیز نهادهای متفاوتی به وجود می‌آورد. لذا باید بدانند کلیشه واحدی به عنوان بهترین هنجار برای خانواده آن‌ها وجود ندارد و در نهایت این زوج جوان هستند که باید به تدریج هنجارهای مورد پذیرش خودشان را تدوین و بهینه سازی کنند و همچنین باید بدانند برای تثبیت یک هنجار گاه سال ها زمان لازم است و تا تثبیت هنجار مطلوب نیاز به تلاش وجود دارد. زوج جوان باید بدانند که تغییر همسری که سال‌ها با یک هنجار بزرگ شده و با آن زندگی کرده نیاز به فرایندی تدریجی و طولانی دارد و انتظار نداشته باشند که این تغییر یکباره و ناگهانی صورت پذیرد. 


زیرا نداشتن آگاهی از تدریجی بودن و طولانی بودن فرایند تغییر فرهنگی منجر به بروز رفتارهای نامناسب و اعمال فشار برای تغییر می‌شود و گاه این فشارها و تعارضات تمام بنای خانواده را به لرزه می‌اندازد. همچنین خانواده‌ها بایستی به زوج جوان فرصت دهند تا هنجارهای مطلوب خود را از بین هنجارهای دو خانواده انتخاب کنند و بدانند که نگاه متعصبانه و اصرار بر پذیرش هنجار قومی و فرهنگ خانوادگی می‌تواند به تعارضی مخرب منجر شود و گاه بقای یک خانواده را مورد تهدید قرار دهد.

 

ناهید هاشمیان


 بیشتر بدانیم...

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

http://maktoobshop.com/


سفره عقد 2

                              وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


سفره عقد یکی از سفره‌های سنتی ایرانی است که در مراسم عقد و یا هنگام عروسی پهن می‌شود و عروس و داماد بر سر آن می‌نشینند و به خطبه عقد گوش فرا می‌دهند. سفره عقد در اکثر شهرهای ایران رواج دارد و در آن شش ظرف که هرکدام محتوی چیزی است که بیانگر آرزویی برای عروس داماد است، قرار دارد این ظروف معمولاً شامل : گردو، بادام، فندق، نان و نبات و تخم مرغ می‌باشند. در میان اینها ظرف هایی از شیرینی و نان پنیر وسبزی، جام هایی از عسل و ماست که کنایه‌ای از شیرینی و ترشی در کنار هم در زندگی مشترک می‌باشند قرار دارد . تخم مرغ نمادی است برای باروری و زایش اولاد توسط عروس ونان نمادی برای برکت ورزق ورورزی است.نبات برای شیرین کامی و...

اجزای سفره عقد به گواهی تاریخ یکی از رسوم و گزینش های پیشینیان بی حکمت و بی دلیل نبود . در واقع گستردن بساط عقد پیش از عروس و داماد نوعی کارت تبریک گویا با آرزوی سعادت برای زوج جوان بود . با این هدف وبه این مضمون هر ترکیب و ماده ای که در این سفره به کار می رفت ، معنایی ویژه و زیبا در خود داشت . شاید امروز بیشتر عروس و داماد ها و اطرافیان آنها ندانند که معنای ترکیب سفره عقد چیست و در اساس به چه منظور ی گسترده می شود . یعنی از یک رسم پر معنای دیرین فقط صورت ظاهری آن حفظ شده و به جا مانده است . در ادامه به معرفی اجزای سفره عقد می پردازیم : قرآن مجید کتاب خدا به نشانه ی مورد تایید قرار داشتن وصلت از سوی خداوند و طلب یمن و برکات الهی جلو آینه و بالای جانماز قرار می گیرد. آینه هچنان که در خرید عروسی آینه در سرلوحه و پس از قرآن مجید قرار دارد ، در سفره عقد نیز در صدر سفره و رو به عروس و داماد قرار می گیرد تا با نگریستن در آن دلهایشان نسبت به هم مانند آینه صاف و زلال باشد و سعادتمند شوند . یک جفت شمعدان شمعدانها در دو سوی آینه جای دارندو شمع های فروزان درون آنها هنگام جاری شدن صیغه عقد ،‌نشانه آرزوی روشنایی وگرمی در پیوند عروس و داماد است . جنس شمعدان با قاب آینه یکی و معمولا نقره برنز یا بلورین می باشد. جانماز پیشاپیش آینه گسترده می شود و روی آن مهر و تسبیح زیبایی قرار می دهند تا گواهی بر پای بندی زوج نسبت یه اصول دین اسلام باشد و تبرک آن شامل حال عروس و داماد شود . این سجاده و زیر مهری کوچک روی آن یا از جنس ترمه قدیمی به جا مانده در خانواده با آستر ساتن خوش رنگی مانند زرشکی و غیره می باشد یا آن را مخصوص عروس از مخمل سفید می دوزند و رویش را با نخ براق نقره ای سوزن دوزی می کنند . مهر این جا نماز به شکل قلب یا گل یا اشکال زیبا واستثنایی دیگر انتخاب می شود. کاسه نبات در یک سوی بالای سفره عقد توده ای از نبات را به شکل زیبای قالبی خاص که گاه در چندین طبقه تهیه شده است ، قرار می دهند . نبات نماد آروزی شیرینی پیوند عروس داماد است که معمولا آن را از نبات اعلای زعفرانی تدارک می بینند. نقل و سکه نقل به نشانه ی شیرین کامی و سکه برای افزایش روزی عروس و داماد سر سفره ی عقد گذاشته می شود . امروز مخلوطی از نقل سه مروارید و پولک را در بسته بندی های کوچک یا اشکال ابتکاری دیگر قرار می دهند واین تورها را با شکوفه و روبان تزیین می کنند.سکه های ویژه سفره عقد ،طلایی رنگ است که روی آن مبارک باد یا نام مبارک حضرت مهدی (عج) ضرب می شود . تخم مرغ از دیر باز تا کنون تخم مرغ نماد تولد وتداوم نسل است از این رو پیداست که نهادن آن بر سفره ی عقد به نیت ادامه نسل زن و مرد و باروری ازدواج آن دو می باشد. معمولا برای تبرک تعداد تخم مرغ ها را پنج دوازده یا چهارده به نیت پنج تن دوازده امام (ع)‌و چهارده معصوم(ع)‌انتخاب می کنند. فندق گردو و بادام این خوراکی های مقوی و پر مایه الهی رانیز به نشان گسترده بودن سفره خوراک عروس و داماد و توانمندی آنها سر سفره عقد می گذارند. نان و پنیر نان را به نشانه ی برکت خداوند و پنیر را با نیت وسعت روزی و سپید بختی بر سر سفره عقد می نشانند . امروز نان و پنیر را به صورت لقمه های کوجک در می آورند و با نایلون محافظ غذامی پوشانند. سبزی را به نشانه ی سلامتی سر سبزی و خرمی در سفره عقد می گذارند. سبزی عقد، سبزی خوردن است که از تره ریحان شاهی نعناع تربچه پیازچه تشکیل می شود. گل به نشانه شادابی و طراوات و به عنوان نمادی از زیبایی این پیوند سبدی از گل بر سفره عقد می نشانند. همچنین برای آراستن اجزای دیگرسفره عقد نیز از شاخه های گل و گلبرگ های رنگین استفاده می کنند . گل سرخ یا رز نماد شناخته شده عشق در سراسر جهان است . شیرینی آشکار است که شیرینی به نشانه به ارمغان آوردن شهد خوشبختی بر سر سفره عقد می نشیند. معمولا هر دو نوع شیرینی خشک و تر را به این منظور به کار می برند شیرینی سفره عقد باید خوش ریخت کوچک وتازه باشد. میوه: نهادن میوه های رنگین بر سر سفره عقد به منزله برخورداری عروس و داماد از مواهب رنگارنگ الهی ونعمت های طبیعی زندگی است. عسل : مراسم عسل در دهان همدیگر گذاشتن پس از جاری شدن صیغه عقد به منظور آن که عروس داماد در آینده مایه ی شیرین کامی و دلارامی هم باشند. جا حلقه ای: حلقه ی ازدواج زوج معمول امشابه هم است و در جعبه مخصوصی از طلا فروشی خرداری میگردد . این حلقه را بر جایگاه خاص و زیبایی پیش پای عروس و داماد می گذارند. تا پس از جاری شدن صیغه عقد آن را در انگشت هم جای دهند. خونچه نان و اسپند به مفهوم سفره کوچک است و در اصطلاح به طبق هایی چوبی گفته می شد که در آن وسایل عقد را قرار می دادند. نان: در گذشته نان سر سفره عقد سنگک بود اما امروزه هر نوع نانی رامی توان به این منظور مورد استفاده قرار داد. اسپند علاوه بر دود کردن اسپند در آغاز هر یک از مراسم و جشن های مربوط به ازدواج از جمله عقد به نیت دور داشتن چشم بد از وصلت جدید و از جان عروس و داماد. کله قند ساییدن یک جفت کله قند هم شکل و هم اندازه روی پارچه ای بر سر عروس و داماد به نیت فروباریدن شادی و شییرنی بر سر آنها طی زندگی مشترک صورت می گیرد. تور قند ساییدن حریر تور با پارچه نازک سپید رنگی را به شکل مربع یا مستطیل تهیه می کنند تا کله قند ها روی آن بر سر عروس و داماد ساییده شود .

 

 بیشتر بدانیم....

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  

سفره عقد1

                           وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/ 

سفره عقد یکی از سفره‌های سنتی ایرانی است که در مراسم عقد و یا هنگام عروسی پهن می‌شود و عروس و داماد بر سر آن می‌نشینند و به خطبه عقد گوش فرا می‌دهند. سفره عقد در اکثر شهرهای ایران رواج دارد.

 سفره عقد, عکس سفره عقد, سفره عقد عکس, مدل سفره عقد, آموزش سفره عقد, تزیین سفره عق

در سفره عقد شش ظرف وجود دارد که هرکدام محتوی چیزی است که بیانگر آرزویی برای عروس داماد است. ظروف سفره عقد معمولاً شامل : گردو، بادام، فندق، نان و نبات و تخم مرغ می‌باشند. در میان این ظروف سفره عقد، ظرف هایی از شیرینی و نان پنیر وسبزی، جام هایی از عسل و ماست که کنایه‌ای از شیرینی و ترشی در کنار هم در زندگی مشترک می‌باشند قرار دارد . تخم مرغ در سفره عقد نمادی است برای باروری و زایش اولاد توسط عروس ونان نمادی برای برکت ورزق ورورزی است.نبات برای شیرین کامی و...

اجزای سفره عقد به گواهی تاریخ یکی از رسوم و گزینش های پیشینیان بی حکمت و بی دلیل نبود . در واقع گستردن بساط عقد پیش از عروس و داماد نوعی کارت تبریک گویا با آرزوی سعادت برای زوج جوان بود . با این هدف وبه این مضمون هر ترکیب و ماده ای که در سفره عقدبه کار می رفت ، معنایی ویژه و زیبا در خود داشت . شاید امروز بیشتر عروس و داماد ها و اطرافیان آنها ندانند که معنای ترکیب سفره عقد چیست و در اساس به چه منظور ی گسترده می شود . یعنی از یک رسم پر معنای دیرین فقط صورت ظاهری آن حفظ شده و به جا مانده است .

 سفره عقد, عکس سفره عقد, سفره عقد عکس, مدل سفره عقد, آموزش سفره عقد, تزیین سفره عق

اجزای سفره عقد:


اجزای سفره عقد عبارتند  از:


قرآن مجید:کتاب خدا به نشانه ی مورد تایید قرار داشتن وصلت از سوی خداوند و طلب یمن و برکات الهی جلو آینه و بالای جانماز قرار می گیرد.

 

آینه: آینه یکی دیگر از اجزای سفره عقد است، هچنان که در خرید عروسی آینه در سرلوحه و پس از قرآن مجید قرار دارد ، در سفره عقد نیز در صدر سفره و رو به عروس و داماد قرار می گیرد تا با نگریستن در آن دلهایشان نسبت به هم مانند آینه صاف و زلال باشد و سعادتمند شوند.

 سفره عقد, عکس سفره عقد, سفره عقد عکس, مدل سفره عقد, آموزش سفره عقد, تزیین سفره عق

شمعدان:یک جفت شمعدان از دیگر اجزای سفره عقد است،شمعدانها در دو سوی آینه جای دارندو شمع های فروزان درون آنها هنگام جاری شدن صیغه عقد ،‌نشانه آرزوی روشنایی وگرمی در پیوند عروس و داماد است .

 

جانماز:جانماز هم یکی دیگر از اجزای سفره عقد است.جانماز پیشاپیش آینه گسترده می شود و روی آن مهر و تسبیح زیبایی قرار می دهند تا گواهی بر پای بندی زوج نسبت یه اصول دین اسلام باشد و تبرک آن شامل حال عروس و داماد شود .

 

کاسه نبات:کاسه نبات در یک سوی بالای سفره عقد توده ای از نبات را به شکل زیبای قالبی خاص که گاه در چندین طبقه تهیه شده است ، قرار می دهند . نبات نماد آروزی شیرینی پیوند عروس داماد است که معمولا آن را از نبات اعلای زعفرانی تدارک می بینند.

 

نقل و سکه :نقل و سکه نقل به نشانه ی شیرین کامی و سکه برای افزایش روزی عروس و داماد سر سفره ی عقد گذاشته می شود . امروز مخلوطی از نقل سه مروارید و پولک را در بسته بندی های کوچک یا اشکال ابتکاری دیگر قرار می دهند واین تورها را با شکوفه و روبان تزیین می کنند.سکه های ویژه سفره عقد ،طلایی رنگ است که روی آن مبارک باد یا نام مبارک حضرت مهدی (عج) ضرب می شود .

 

تخم مرغ:یکی از اجزای سفره عقد تخم مرغ است.تخم مرغ نماد تولد وتداوم نسل است از این رو پیداست که نهادن آن بر سفره ی عقد به نیت ادامه نسل زن و مرد و باروری ازدواج آن دو می باشد. معمولا برای تبرک تعداد تخم مرغ ها را پنج دوازده یا چهارده به نیت پنج تن دوازده امام (ع)‌و چهارده معصوم(ع)‌انتخاب می کنند.

 

فندق گردو و بادام :فندق گردو و بادام این خوراکی های مقوی و پر مایه الهی رانیز به نشان گسترده بودن سفره خوراک عروس و داماد و توانمندی آنها سر سفره عقد می گذارند.

 

نان و پنیر نان:نان و پنیر نان نیز از دیگر اجزای سفره عقد است.نان و پنیر نان،را به نشانه ی برکت خداوند و پنیر را با نیت وسعت روزی و سپید بختی بر سر سفره عقد می نشانند . امروز نان و پنیر را به صورت لقمه های کوجک در می آورند و با نایلون محافظ غذامی پوشانند. سبزی را به نشانه ی سلامتی سر سبزی و خرمی در سفره عقد می گذارند.

 

گل:گل به نشانه شادابی و طراوات و به عنوان نمادی از زیبایی این پیوند،سبدی از گل بر سفره عقد می نشانند. همچنین برای آراستن اجزای دیگرسفره عقد نیز از شاخه های گل و گلبرگ های رنگین استفاده می کنند . گل سرخ یا رز نماد شناخته شده عشق در سراسر جهان است .

شیرینی آشکار است که شیرینی به نشانه به ارمغان آوردن شهد خوشبختی بر سر سفره عقد می نشیند.

 

میوه:میوه از دیگر اجزای سفره عقد است.نهادن میوه های رنگین بر سر سفره عقد به منزله برخورداری عروس و داماد از مواهب رنگارنگ الهی ونعمت های طبیعی زندگی است.

 

عسل: مراسم عسل در دهان همدیگر گذاشتن پس از جاری شدن صیغه عقد به منظور آن که عروس داماد در آینده مایه ی شیرین کامی و دلارامی هم باشند.

 

کله قند:کله قند،از اجزای دیگر سفره عقد است.ساییدن یک جفت کله قند هم شکل و هم اندازه روی پارچه ای بر سر عروس و داماد به نیت فروباریدن شادی و شییرنی بر سر آنها طی زندگی مشترک صورت می گیرد. تور قند ساییدن حریر تور با پارچه نازک سپید رنگی را به شکل مربع یا مستطیل تهیه می کنند تا کله قند ها روی آن بر سر عروس و داماد ساییده شود .

 

   بیشتر بدانیم....

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  

دوران عقد


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

 http://maktoobshop.com/


   دوران نامزدی دورانی است که چه بسا از شیرین ترین و به یاد ماندنی ترین روزهای تمام عمر هر زوجی محسوب می شود. ولی واقعا این دوران برای چه کاری پیش بینی شده است. وقت چه کاری است؟ چه کارهایی را باید در این دوران انجام داد و چه کارهایی را نه ؟!...


ملاقات و گفتگو و دیدار زوجین در این دوران نه تنها به آرامش روحی و ایجاد فضای مناسب برای شناخت بیشتر کمک می کند، بلکه مجال بیشتری را برای نزدیکی خانواده های دو طرف نیز فراهم می کند. بنابراین رعایت برخی نکات در ملاقات ها می تواند به مفید بودن آن کمک کند.


 


دیدارها


زوجین باید قبل از هر چیز، جهت قرار ملاقات ها با هم به توافق برسند. البته لازم است که خانواده ها را در جریان توافق خود قرار دهند.


چرا که خانواده عروس باید از زمان حضور دامادشان مطلع باشند تا آمادگی لازم جهت پذیرایی را داشته باشند و آقای داماد با عدم هماهنگی برنامه ها و احیاناً نامناسب بودن اوضاع ظاهری عروس خانم روبرو نمی شود. پس اعلام تلفنی قبل از به راه افتادن کاری بسیار به جاست.


 


وضع ظاهری


رسیدگی به وضع ظاهری داماد برای دیدار عروس خانم لازم است. پس آقایان اصلاح موهای سر، مرتب و تمیز بودن لباس و استفاده از عطر مورد علاقه عروس خانم را فراموش نکنند. عروس خانم هم بهتر است لباسی را بپوشد که به قول معروف بیشتر به او می آید و با آن از جذابیت بیشتری برخوردار می شود.


 


هدیه مناسب


خرید هدیه مناسب یا گل، برای عروس خانم سبب خشنودی او شده و این حلقه را محکم تر می کند. ولیاگر در شرایط خاصی قادر به تهیه آن نیستیم، حتماً به عروس خانم بگوییم « دلم می خواست هدیه ای برای شما تهیه کنم ولی فرصت مناسبی برای انتخاب آن پیدا نکردم. اما به محض شناخت سلیقه شما این کار را انجام خواهم داد.» به خاطر داشته باشید: همسری که زودتر از دیگری، از علایق و سلیقه های همسرش مطلع می شود، موفق تر است.


 


ولخرجی


اگر قرار است با همسر خود به گردش بروید، حتماًبه اندازه کافی پول بردارید. چرا که در این دوران خانم ها به شدت نگران خست مردها هستند. در غیر این صورت عروس خانم با خود می گوید: "سالی که نکوست از بهارش پیداست."


 


چه بگوئیم؟


قبل از دیدار دو نفره، باید ملاقات با گفتگو و احوالپرسی با خانواده عروس یا داماد صورت گیرد، آن هم با عباراتی گرم و صمیمانه که حکایت از شدت علاقه؛ دیدار خانواده دارد.


تعریف کردن از یکدیگر، نوع رفتار، لباس و وضعیت ظاهری یکدیگر بر جذابیت این دیدار می افزاید. پسصرفه جویی نکنید و احساسات خود را به زبان بیاورید. بهتر است بیان این احساسات به زیباترین شکل موجود صورت گیرد. به طوری که زوجین یادآوری آن را برای سالیان دراز، قوت قلب خود قرار دهند. پس در این موضع، سکوت نمی تواند معنای خوبی داشته باشد. چرا که گاه سکوت کردن نشانه تردید داشتن تلقی می شود.


به خاطر داشته باشید که اگر یکی یا هر دوی شما کلاً فردی کم حرف و ساکت هستید، حتماً در اولین جلسه ملاقات این خصوصیت را بیان کنید تا سبب نگرانی طرف مقابل نشود. باید سعی شود گفتگوها در عین رسایی، گرمی و به جا بودن، با زبانی نرم و لین بیان شوند.


از صراحت لهجه یا به اصلاح « رک بودن » و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند : که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد. پس گفتگویی خوب است که به طور متناوب باشد، یعنی یکی گوینده باشد و دیگری سکوت کند و بر عکس.


نکته مهم دیگری که در این گفتگوها لازم بلکه اساسی است، رعایت صداقت است. دروغ گفتن از لطف کلام می کاهد و تداوم زندگی مشترک را به مخاطره می اندازد. اگر زوجین بدانند کهدروغگویی تا چه حد مبنای زندگی مشترک را متزلزل می سازد، هرگز دروغ نمی گویند. در این پروسه به خاطر داشته باشید کههمسرتان را آن طور که هست بپذیرید و با تحقیر او موجبات دروغگویی او را فراهم نکنید.


 


پرهیز از مقایسه همسر با دیگران


اگرچه مقایسه ها ممکن است بر اساس نیت خیر و به قصد اصلاح طرف مقابل انجام شود، اما بهتر است از روش های مناسب جهت تغییر و اصلاح فرد بهره گرفته شود.


 


پرهیز از طولانی شدن زیاد دوره عقد


یکی از مسائلی که گاه باعث می شود دوران عقد به ازدواج ختم نشود، طولانی شدن بیش از حد دوران عقد است. به ویژه وقتی که زوجین از تجربیات کمتری برخوردار باشند و عوامل تشدید کننده ای همچون مداخلات خانواده نیز در کار باشد. نگرانی، احساس بلاتکلیفی، تکدر خاطر دختر و خانواده او از وضعیت موجود و خدای ناکرده به هم خوردن نامزدی از عوارض عقد طولانی است.


 


محبت متقابل


وجود نگرش های غلط، یکی از موانع محبت است. مثلاً دیده می شود که برخی می گویند اگر به همسر خود محبت کنیم، سوءاستفاده می کند، توقعات او بالا می رود یا حساب نمی برد، لذا از اظهار محبت دریغ می کنند. مراد از محبت، محبت افراطی نیست و محبت به جا و به اندازه درهر زمان و برای هر کجا و درهر سن وسالی لازم است.



بیشتر بدانیم....

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

 

 http://maktoobshop.com/


بهترین زمان عقد



دوران عقد، دنیای شیرینی است که معمولاً دختر و پسرها پس از عقد دائم تا ازدواجشان جهت شناخت کامل اخلاق و روحیات یکدیگر، فراهم شدن امکانات زندگی و جشن و شروع زندگی مستقل سپری می کنند.
 

طولانی شدن زمان عقد

متاسفانه امروزه بسیاری از جوانان از این روزهای شیرین و به یادماندنی به عنوان روزهای سختی و بدبختی یاد کرده و از آن گریزانند. برای آنها نه تنها دوران عقد، دوران زیبایی ها و شیرینی ها نبوده بلکه سختی و عذاب آن زبانزد خاص و عام است و هرگز افرد پس از ازدواج برای این دوران دلتنگ نمی شوند. براستی علت اصلی این امر چیست؟ چرا از اولین روزها و ماههای آشنایی و وصال باید به عنوان برزخ یاد شود؟

 

یکی از مهمترین و اصلی ترین علل این فاجعه طولانی شدن دوران عقد دختر و پسر است. برخی از زوجین به دلیل برخی مشکلات مادی،‌ معنوی،‌ تحصیلی و… تصمیم می گیرند مدت زمان بیشتری در دوران عقد سپری کنند، یقینا در کنار حل شدن برخی مشکلات در ذیل طولانی شدن دوران عقد، مشکلات عدیده دیگری برای زوجین پیش می آید که گاه زندگی مشترک آینده آنها را نیز به مخاطره می اندازد.


در واقع طولانی شدن دوران عقد باعث ایجاد برخی حواشی پررنگ تر از متن از طرف خانواده و اطرافیان و خویشاوندان می شود که عروس و داماد نمی دانند چطور باید با آنها کنار آمده و آنها را حل نمایند.
 

در شرایط معمولا دختر و پسر در برزخ بین زندگی متاهلی و زندگی مجردی قرار می گیرند از سویی باید همان وظایف و مسئولیت های خانه پدری را انجام دهند و دختر خوبی برای خانواده باشند و از سوی دیگر مسۆولیت مضاعفی را نسبت به فرد دیگری به عنوان همسر پذیرفته اند. ضمن آنکه هر دو خانواده توقعات خاص خود را داشته و انتظار دارند که عروس یا داماد، نقش خود را به بهترین نحو انجام دهد که این حالت احساس ناخوشایندی را به همسران منتقل می کند. در چنین شرایطی است که گاه زوجها به این نتیجه می رسند که ازدواج مانعی برای استقلال فردی و آزادی بیان آنها بوده و همسرشان به نوعی در این زمینه مقصر است.


مدیریت زمان دوران عقد

به عقیده مشاوران و متخصصان امر ازدواج مناسب ترین مدت برای دوران عقد دختر و پسر ۶ ماه تا یک سال است. در این مدت دختر و پسر می توانند خصوصیات شخصیتی، اجتماعی، خانوادگی و… فرد مقابل را بشناسند و تصویر روشنی از زندگی مستقل خود در آینده به دست آورند. البته عوامل دیگری مانند تیزهوشی همسران جوان، روابط عمومی بالا و صداقت نیز می تواند به آنها کمک کند که در مدت زمان بسیار کوتاهی به درک و شناخت دقیق از یکدیگر برسند.


-سختگیری های بیش از حد خانواده ها به عروس و داماد و به خصوص به عروس خانم: معمولا خانواده های ما از دختر و پسر خود در دوران عقد همان توقعاتی را دارند که در دوران پیش از عقد داشته اند. در حالیکه دختر و پسر چون عقد دائمند خود را زن و شوهر می دانند. به همین دلیل افراد در این دوران مجبورند هم توقعات خانواده و هم توقعات همسرشان را برآورده نمایند در حالی که این توقعات و انتظارات گاهی در نقطه مقابل هم قرار دارند. اینجاست که دچار دوگانگی می شوند و ممکن است زیر فشارهای خانواده و همسرشان کنترل اوضاع را از دست بدهند.
 

علاوه بر این معمولا خانواده دختر خانم بیش از خانواده آقا پسر در زمینه هایی چون مخالفت با مسافرت دختر و پسر در این دوران،‌ رفت و آمدهای بیش از حد آنها،‌ ماندن دختر خانم در خانه آقا پسر و… سختگیری های بسیار نموده و مشکلات و ناراحتی ها و اختلافهای زیادی در بین عروس و داماد ایجاد شود.



رفت وآمدهای دوران عقد طولانی، ممکن است بین اعضای خانواده تنش هایی ایجاد شود. علاوه بر این بار اقتصادی این رفت و آمدها ممکن است فشار مضاعفی برای برخی خانواده ها ایجاد کند و زمینه ساز نارضایتی و ناراحتی آنها باشد


-از جمله دیگر معایب طولانی شدن دوران عقد می توان به دلسردی همسران از یکدیگر اشاره کرد. زیرا طولانی شدن این دوران مشکلات عدیده ای ایجاد کرده و در نتیجه باعث دوری و سرد شدن طرفین از یکدیگر و زندگی مشترکشان می شود.


- در رفت وآمدهای دوران عقد طولانی، ممکن است بین اعضای خانواده تنش هایی ایجاد شود. علاوه بر این بار اقتصادی این رفت و آمدها ممکن است فشار مضاعفی برای برخی خانواده ها ایجاد کند و زمینه ساز نارضایتی و ناراحتی آنها باشد. عدم توجه به این امور باعث پاره شدن حریم افراد و خانواده ها می گردد.

 بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران