(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

عوامل طلاق

Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎

@valentinocake

آشفتگی زناشویی و طلاق، بعداز مرگ ناگهانی در خانواده، شدیدترین فشارهایی هستند که افراد تجربه میکنند. طلاق در ایران نسبت به گذشته افزایش یافته است، به طوری که رشد طلاق تا سال ۱۳۷۹ آرام و تقریباً ثابت بود. اما از سال ۱۳۸۰ تاکنون شاهد سیر صعودی و چشمگیر طلاق بوده ایم به طور کلی کشور ایران چهارمین کشور پرطلاق دنیاست. بررسی ها نشان داده که آمار طلاق در طی چند سال اخیر در ایران روشنگر حقایق تلخ و دردآوری است.


از جمله مهمترین عوامل طلاق عبارتنداز:


– عدم شناخت کافی قبل از ازدواج


– نادیده گرفتن مشاوره قبل از ازدواج


– تفاوت های فرهنگی، اقتصادی، مذهبی


– ماهواره، اینترنت، بخصوص استفاده ناصحیح از شبکه های اجتماعی مجازی


– خیانت و عدم تعهد و پایبندی به قراداد های زناشویی


– نداشتن مهارت های زندگی از جمله مهارت گفتگو و حل تعارض


– نداشتن مهارت های جنسی و ناسازگاری های جنسی


– فقر و مشکلات مالی، بیکاری


– عدم علاقه و صمیمیت


– دخالت اطرافیان به خصوص خانواده ها


– بیماری های روانی و اختلالات شخصیت


– ازدواج اجباری


– سوءظن


– عدم تمکین


– عدم پایبندی به مذهب


– اعتیاد


– زیاده طلبی و فزون خواهی


– ناآگاهی و بی سوادی


– ازدواج در سنین پایین


– ازدواج دوم


و …

Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎

طلاق پیامدها و عواقب سوء فراوانی دارد که از آن جمله می توان بزه کاری کودکان و نوجوانان، فحشا، اعتیاد، فرار و ولگردی کودکان، افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی کودکان، کاهش به میل ازدواج و کم شدن شانس ازدواج در خانواده و در اطرافیان به خصوص بچه های طلاق، افسردگی، مشکلات شخصیتی و سایر بیماری های روانی تغییرات در دوستی ها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آن ها سر و کار دارند. معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان می بینند، اما فرآیندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. بعضی از مردان و زنان ممکن است پس از طلاق به ازدواج مجدد تن در دهند

راههای پیشگیری از طلاق

Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎


تنش وجود دارد. بنابراین طلاق مهم ترین عامل از هم گسیختگی ساختار خانواده، یعنی بنیادی ترین بخش جامعه است و به همین علت است که متفکران، مددکاران اجتماعی، روانشناسان و جامعه شناسان بالا رفتن آن را نشانه بارز اختلال در اصول اخلاقی و به هم خوردن آرامش خانوادگی و در مجموع هنجارهای اجتماعی می دانند.


با اینکه طلاق به حکم ضرورت برای پرهیز از مخاطراتی پذیرفته شده است اما با وجود این، چون از عوامل از هم گسیختگی و از هم پاشیدگی کانون خانواده است، به ناچار عواقب اجتماعی آن را باید انتظار داشت. به عبارت دقیق تر طلاق از نظر جرم شناسی در وقوع جرم و جنایت و بزه بی تأثیر نیست و از عوامل جرم زا به حساب می آید، طلاق پدیده ای اجتماعی است و همانند سایر پدیده های اجتماعی متأثر از یک عامل نیست، بلکه مجموعه ای از عوامل در آن دخالت دارند؛ لذا شایسته است با بررسی و شناخت عوامل موثر در طلاق و ارائه راهکارهای پیشگیرانه، این آسیب اجتماعی را کاهش داد.


Image result for ‫پیشگیری از طلاق‬‎

پیشگیری از طلاق


زن در کانون خانواده باید محبوب و محترم باشد. بنا به دلایلی اگر زن از مقام خود سقوط کرد و شعله محبت مرد نسبت به اوخاموش گشت و مرد نسبت به او بی علاقه شد، پایه و رکن اساس خانوادگی متلاشی شده؛ یعنی یک اجتماع طبیعی به حکم طبیعت از هم پاشیده است. اسلام به چنین وضعی با نظر تاسف می نگرد، ولی پس از آنکه می بیند اساس طبیعی این ازدواج متلاشی شده است نمی تواند از لحاظ قانونی آن را یک امر باقی و زنده فرض کند. اسلام کوشش ها و تدابیر خاصی به کار می برد که زندگی خانوادگی از لحاظ طبیعی باقی بماند، یعنی زن در مقام محبوبیت و مطلوبیت و مرد در مقام طلب و علاقه و حضور به خدمت باقی بماند. توصیه های اسلام بر اینکه زن حتما باید خود را برای شوهر خود بیاراید، هنرهای خود را در جلوه های تازه برای شوهر به ظهور برساند، رغبت های جنسی او را اشباع کند و با پاسخ منفی دادن به تقاضاهای او در او ایجاد عقده و ناراحتی روحی نکند و از آن طرف به مرد توصیه کرده است به زن خود محبت و مهربانی کند، به او اظهار عشق و علاقه نماید، محبت خود را کتمان نکند و همچنین تدابیر اسلام مبنی بر اینکه التذاذات جنسی محدود به محیط خانوادگی باشد، اجتماع بزرگ، محیط کار و فعالیت باشد نه کانون التذاذات جنسی، توصیه های اسلام مبنی بر اینکه برخوردهای زنان و مردان در خارج از محیط کادر زناشویی لزوماً و حتما باید پاک و بی آلایش باشد، همه برای این است که اجتماعات خانوادگی ازخطرات از هم پاشیدگی مصون و محفوظ بمانند.


تأثیر طلاق بر فرزندان

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎


مهم‌ترین کشمکشی که فرزندان پس از طلاق والدین به آن دچار می‌شوند، ترس از دست دادن پدر یا مادر با هم است. بزرگ‌ترین ترس کودکان از این است وقتی که به محبت پدر و مادر نیاز دارند، والدین آنها را ترک کنند و تنها بگذارند.

 

بسیاری از والدین نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود هستند و برخی از آنها به همین خاطر از طلاق صر ف نظر می کنند. اهمیت زیادی دارد که والدین از میزان تأثیرات طلاق بر روی کودکان درک روشنی داشته باشند تا بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند.

 

این نکات را از یاد نبرید:

 

۱) تأثیرات طلاق بر روی کودکان تأثیرات بالقوه ای هستند.

 

۲) این تأثیرات در گروه های مختلف سنی کودکان متفاوت است.

 

۳) میزان این تأثیرات به عوامل زیادی بستگی دارد که تقریبا تمام آنها در کنترل شما هستند.

طلاق همه اعضای خانواده را دچار اضطراب می‌کند، ولی برای فرزندان ناگوارتر است. تأثیر مستقیم طلاق بر فرزندان تولید عواطف آزاردهنده از جمله ترس، خشم، گیجی و بهت‌زدگی است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

 خوشبختانه کودکان می‌توانند پس از مدتی به حیات طبیعی خود بازگردند. البته در این رابطه نقش والدین بسیار اساسی است. آنان باید کودکان خود را زیر چتر حمایت خود قرار دهند و هدایت صحیح را از آنان دریغ نکنند.


طلاق به‌خصوص بر کودکان در دوران ابتدایی تحصیل تأثیر عمیق‌تری می‌گذارد.


حس عدم امنیت کودکان را به‌شدت آزار می‌دهد و آنها از بازگو کردن شرایط خانواده خود احساس شرمساری دارند.


حتی پس از مدتی ممکن است که بچه‌ها خود را سرزنش کنند. در این باره، واکنش بچه‌ها متفاوت است. برخی غم و درد نهان خود را ابراز می‌کنند و بعضی دیگر آن را پنهان می‌کنند.


۱- ترس و اضطراب:


ترس و اضطراب به‌خصوص دامن گیر بچه‌هایی می‌شود که مدارس ابتدایی را می‌گذرانند. طلاق با خود حس عدم امنیت را در کودکان می‌پروراند. پس از طلاق برخی از بچه‌ها از حس عمیق ناتوانی رنج می‌برند.


بچه‌های کوچک‌تر گاه فکر می‌کنند که والدین در فکر ترک آنها هستند و این حس ناامنی آنها را تشدید می‌کند. درگیری والدین نیز استرس و اضطراب بچه‌ها را شدت می‌بخشد.


امکان دارد که عوارض فیزیکی از جمله سردرد، درد معده و غیره در کودکان نمایان شود.

واکنش بچه‌های بزرگ‌تر عموماً انزوا و خلوت گزینی است که خود گواه دیگری بر ترس و نگرانی آنهاست.


۲- خشم و از کوره دررفتگی:


خشم نیز یکی دیگر از مظاهر رفتاری است که کودکان به‌خصوص در مدارس ابتدایی از خود نشان می‌دهند. گاه بچه‌ها از والدین خشمگین هستند و آنها را سرزنش می‌کنند. بچه‌های بزرگ‌تر گاه آشکارا والدینشان را شماتت می‌کنند.


خشم بچه‌ها گاه با زیر سؤال بردن قوانین خانه و یا وظایفشان جلوه‌گر می‌شود. گاه نیز به‌شکل فعال فرزندان طلاق با بچه‌های دیگر به زدوخورد می‌پردازند


۳- ایجاد زمینه های وسواس در دختران و پسران:


وسواس تکرار بدون اراده و افراطی اعمال و کارهای روزمره است .


۴- بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان:


در این نوع بیماری اجتماعی، فرد فاقد احساس لذت یا درک کمتری از زندگی روزمره است، بی اشتهایی بر او چیره شده و خستگی به طور مداوم در ارگانیسم بدن وی مشاهده می شود.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۵- به وجود آوردن زمینه های اضطراب:


در نوجوانان حالتی شبیه به احساس ترس، نگرانی و تشویش به وجود می آید. در این بیماری علائم بیم از آینده در رفتار نوجوانان مشهود است. نوجوان با توجه به سستی مبانی خانواده از تفکر در مورد برنامه ریزی مدون برای حرکت های دسته جمعی و گروهی وحشت دارد.


۶- ایجاد روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان:


نتیجه محرومیت های مداوم از مهر و محبت پدری است. در این نوع بیماری چون نوجوان امکان مذاکره حضوری و مستقیم و متقابل با پدر و مادر خود را نمی یابد و از طرفی سؤال های خود را بی جواب می بیند، روحیه عصیان و پرخاشگری در او به وجود می آید. رفتارهای پرخاشگرانه در اعمال و گفتار نوجوانانی که خانواده های آنان از همدیگر جدا شده اند کاملاً مشهود است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۷- بی قراری:


این بیماری با شدت و ضعف در نوجوانان خانواده هایی که شاهد جدایی پدر و مادر خود بوده اند مشاهده      می شود. حالتی که فرد در مقابل هرگونه عاملی تحریک پذیر است یعنی حتی در مقابل محرک های ضعیف

عکس العمل شدید نشان می دهد.


۸- حسادت، سوءظن و سماجت:

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

در نوجوانان خانواده هایی که والدین آنها از هم جدا شده اند این حساسیت ها دیده شده است. این گروه از نوجوانان در مقابل همراهان و همسالان خود حساسیت بیشتر و زیاده از حد نشان می دهند.


۹- قربانی روحی و عاطفی:


کودکان اولین قربانی طلاقند، قربانی روحی، عاطفی و حتی گاهی جسمی. کودک پس از طلاق در خانواده گیج و حسرت‌زده است و کمتر می‌تواند تعادل خود را حفظ کند، بویژه کودکی که با پدر و مادر بسیار مانوس است و دائما در دامان آنان و نازپرورده‌شان بوده است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۰- وحشت از زندگی:


کودکی که والدینش از هم جدا شده‌اند، خانه را محل وحشت می‌داند و بیشتر در جستجوی پناهگاهی دیگر است؛ پناهگاهی که برای او تسلی‌بخش و محل امن و راحتی باشد.


بسیاری از بی‌اعتنایی‌های کودک به دنیا و دیگران هنگام جدایی والدین پیش می‌آید و این از آن جهت است که روح محدود و کوچک طفل، نمی‌تواند آن را تحمل کند.


۱۱- یتیمی کودکان:


کودکان پس از طلاق و جدایی والدین، حقیقتا یتیم می‌شوند. مخصوصا اگر خردسال باشند دردشان عظیم‌تر است؛ چون طفل در هر سطحی از آسایش و امکانات باشد، باز نیاز به مادر دارد. این درد برای کودکان سنگین است که نمی‌توانند خود را به مادر یا پدر برساند و برای دیدار آنان باید منتظر اوقات رسمی باشند.


گاهی طفل نیمه‌شب برمی‌خیزد و مادر را طلب می‌کند. پیداست در آن صورت چه حالی به او دست خواهد داد. این که در اثر اختلاف پدر و مادر، مادرش در خانه نیست و مثلا فردا باید او را ببیند دردی عمیق است.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۲- دربه‌دری و نابسامانی:


حاصل طلاق، دربه‌در کردن و نابسامانی فرزندان و به خود واگذاشتن آنان یا سپردن فرزندان به دست نامادری یا ناپدری است که ممکن است آنها را زجر بدهند. پس از طلاق، کودک مجسمه‌ای متحرک و عروسکی است که گاهی نزد مادر، زمانی پیش پدر، هنگامی نزد عمه، خاله، دایی و گاهی هم در پرورشگاه است و پیداست این دست به دست شدن‌ها، عادت یافتن لحظه‌ای به خوی‌ها و تربیت‌ها و فرهنگ‌های متفاوت چه تاثیری نامطلوب در روان کودک و در فرم تربیتی او می‌گذارد.


۱۳- احساس گناه:


گاهی کودک در جدایی والدین احساس گناه می‌کند. گمان دارد چون شیطان بوده و پدر و مادر را اذیت کرده، والدین آنان جدا شده‌اند. این مساله بیشتر از زبان معصومانه آنان شنیده می‌شود که: «مامان! بیا دیگه تو را اذیت نمی‌کنم». یا می‌گویند: «بابا! بیا قول می‌دهم دیگر شیطنت نکنم» اینان خود را مسوول احساس می‌کنند و گمان دارند اشتباهی را مرتکب شده‌اند.


۱۴- گیجی و بهت‌زدگی:


پس از طلاق، کودک مات و مبهوت می‌شود و حتی انگیزه تحصیل را از دست می‌دهد و با افت تحصیلی مواجه می‌شود. گاهی بیمار می‌شوند و در جستجوی پناهی برای مهرورزی، دلجویی و نوازش هستند، اینان به حقیقت بیمار نیستند، بلکه نقطه اتکای خود را از دست داده‌اند، بدینسان با دارو نمی‌توان درمانشان کرد، بلکه با نوازش می‌توان درد آنان را علاج کرد.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۵- تاثیر منفی در رشد:


بررسی‌ها نشان داده‌اند کودکانی که از مادر جدا شده‌اند، رشدشان کمتر از آنانی است که از مادر خود جدا نیستند؛ اگرچه مادر یک مربی پرورش یافته نباشد و در شرایط بهداشتی روانی مناسب تربیت نیافته باشند، فقدان مادر جلوی شکوفا شدن کودک را در تمام زمینه‌ها می‌گیرد و در شخصیت عاطفی او اثر منفی می‌گذارد.


۱۶- بدبینی به پدر و مادر:


کودکان پس از جدایی والدین، معمولا به یکی از والدین، پدر یا مادر بدبین می‌شوند و به او با نظر کراهت می‌نگرند. معمولا یا طرفدار پدر می‌شوند یا طرفدار مادر که در هر دو صورت برای فرزند و حتی والدین نامطلوب است. ضروری است والدین لااقل در برابر کودک، عکس‌العمل مناسب داشته باشند و در حضور آنان از هم بدگویی یا شکوه نکنند.


۱۷- کمبودهای عاطفی:


کودکی که از پدر یا مادر جدا شده، از مهر و نوازش دو طرف سیراب نیست و اغلب با تشنگی عاطفی مواجه است و بعید نیست در جستجوی محبت، به دام افراد شیادی بیفتد و عفت و پاکدامنی خود را از دست بدهد، امری که در جوامع مختلف به نمونه‌های بسیاری از آن برخورد می‌کنیم.

Image result for ‫تأثیر طلاق بر کودکان‬‎

۱۸- نابهنجاری کودکان:


بالاخره کودکانی که والدین آنان از هم جدا شده‌اند، کودکانی عادی و بهنجار نیستند. بررسی‌های روان‌شناسان آلمان نشان داده است اینان اغلب محروم از عاطفه و در بزرگسالی افرادی برای شرارت و جنایت خواهند بود.


طلاق در معنای کلی آن در ذهن بسیاری از افراد فی نفسه امری نامطلوب و ناخوشایند تلقی می شود. بسیاری از زوجین پس از ناکامی و با نهایت درماندگی، طلاق را به عنوان تنها راه حل انتخاب می کنند. روند رو به رشد طلاق در ایران به ویژه در سال های اخیر، نشان می دهد که زشتی و قبح این پدیده در جامعه ما کمرنگ شده است.


جالب است بدانیم بیشتر طلاق ها در سال های اول زندگی و به صورت دقیق تر نیمی از طلاق ها در هفت سال اول زندگی رخ می دهد. یعنی دوره ای که زن و مرد بیشتر بر اساس مسائل احساسی و هیجانی تصمیم گیری می کنند و شاید بتوان گفت که هنوز به شناخت درست و منطقی از انتظارات و مسئولیت های زندگی زناشویی دست نیافته اند.


بسیاری از والدین نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود هستند و برخی از آنها به همین خاطر از طلاق صرف نظر می کنند. اهمیت زیادی دارد که والدین از میزان تأثیرات طلاق بر روی کودکان درک روشنی داشته باشند تا بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند.

وقتی شما دو نفر به هم نمی رسید ...

در جهان امروز، آموزش کلید رشد و توسعة کشورها به شمار می‌آید.

http://maktoobshop.com/

عشق میان شما دو نفر به جایی رسیده که بدون یکدیگر نمی توانید زندگی کنید اما می دانید به هزار و یک دلیل، مثل مخالفت خانواده ها نمی توانید زندگی مشترک را با یکدیگر شروع کنید. باید فراموشش کنید و به دنبال کس دیگری باشید تا بتواند نیمه گمشده شما لقب بگیرد. در این وضعیت چه طور باید با عشق بی فرجام تان کنار بیایید؟

بارها دیده و شنیده ایم که خانواده ها مانع یک ازدواج شده اند. واقعیت این است که سر گرفتن یک زندگی با مخالفت خانواده ها انقدر سخت و پرریسک است که شاید بهتر باشد وقتی با مخالفت های سرسخت آنها رو به رو می شوید، کمی بیشتر درباره ازدواج تان فکر کنید. این مخالفت ها می تواند بعد از مدتی شما را به جایی برساند که از همسرتان هم دلزده شوید و زندگی مشترک را شکنجه گاه ببینید.

در فرهنگ ایرانی، ازدواج شما با فرد مورد علاقه تان، ازدواج دو نفر نیست. پیوند دو خانواده و فامیل است.


یعنی پیوندی که باید همه جوره با ظرافت و احترام انجام بگیرد. اگر می‌خواهیم ازدواج کنیم باید رضایت خانواده‌ی هر دو طرف، به دست آید. اگر در این مورد خانواده‌ها مخالف باشند و نگرانی‌هایی برای آن‌ها ایجاد شود، جدا شدنافراد از هم جنبه‌ی مثبت قضیه است؛ البته در صورتی که افراد با توافق یکدیگر از هم جدا شوند.

اما احساس افسردگی و دلتنگی که پس از جدا شدن در فرد شکل می‌گیرد، قابل توجیه است. به این دلیل که حس علاقه و دوست داشتن در همه‌ی افراد وجود دارد. علاقه به همه‌ چیز حتی به اشیا هم وجود دارد. زمانی ‌که کیف پول‌مان را گم می‌کنیم تا مدتی ممکن است حالت نگرانی و ناراحتی همراه‌مان باشد. حال رابطه‌ انسانی و دوست داشتن یک فرد که به دلیل جدا شدن افراد شکل می‌گیرد، می‌تواند حالتی از افسردگی و دلتنگی را به دنبال داشته باشد که امری کاملاً طبیعی است. اگر این دلتنگی ادامه یابد، حالت سوگ هم پیدا می‌کند و ممکن است تا ماه‌ها به طول انجامد. اما نکته مهم در تمام این مدت این است که نگذارید تفکر احساسی شما از تفکر منطقی تان پیشی بگیرد.


خیلی طبیعی است که افسرده شوید چون بخش بزرگی از علایق، امیدها، وابستگی ها و خاطرات خوشتان را از دست داده اید و باید برای همیشه آن را فراموش کنید. اما در کنار پذیرفتن این دلتنگی ها، بپذیرید که مخالفت ها و تنش هایی که امروز به چشم دیده اید، در یک زندگی مشترک می تواند ده ها برابر شدید شود و شما را از زندگی ای که با این سختی ساخته اید، دلزده کند. اختلاف ها گاهی اوقات عشق را فدا می کنند و احساس پشیمانی به شما می دهند.


در این برهه‌ی زمانی که غمگین و دل شکسته اید باید به فعالیت‌های اجتماعی یا کارهایی که ذهن تان را مشغول کرده است، بپردازید و از این طریق سعی کنید به‌ تدریج این ناراحتی را که برایتان پیش آمده فراموش کنید.


یادتان باشد در پروسه‌ی فراموش کردن، فرد نباید زیاد به خود فشار بیاورد، چرا که ممکن است حالت عکس داشته باشد. به‌ سرعت یا با فشار فراموش کردن امور، ممکن است حالت سرکوب کردن داشته باشد و به زخم کهنه‌ای تبدیل شود که بار دیگر و در جایی دیگر سر باز کند. باید اجازه داد این حالت غم سپری شود و با گذشت زمان بار هیجانات عاطفی کم شود.


مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

علت‌های جدایی در سال های آغازین زندگی

علت‌های جدایی در سال های آغازین زندگی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


سن پایین در زمان ازدواج ممکن است مشکلاتی را به وجود آورد. برای ازدواج چندین بلوغ لازم است، بلوغ جنسی، عاطفی و عقلی. بلوغ جنسی معمولا در سنین زیر ۱۸سال اتفاق می افتد ولی برای رسیدن به بلوغ عقلی و عاطفی به زمان بیشتری نیاز است،

هرچند نمی توان سن دقیقی را مشخص کرد؛ زیرا این موارد بسته به تجربیات هر فرد متفاوت است ولی به طور کلی آمال و آرزوها و همچنین اهداف افراد در سنین زیر ۲۰سال و بعد از آن تفاوت های فاحشی با هم دارند. وقتی افراد در سنین بسیار پایین تصمیم به ازدواج می گیرند می توان انتظار داشت که پس از گذشت چند سال احساس کنند که انتظاراتشان از زندگی و همسرشان تغییر کرده است و همین موضوع زمینه ساز مشکلات و نارضایتی می شود.

 

سال های پرتنش

 از سوی دیگر ۲سال ابتدایی ازدواج، سال هایی پرتنش است. مطالعات نشان داده است درصد زیادی از طلاق ها در این سال ها اتفاق می افتد. در این زمان زوج در حال شناخت ویژگی ها و عادات یکدیگرند، از آن جا که شیوه حل مسئله افراد با هم تفاوت دارد، به احتمال زیاد حتی اگر ۲نفر بر سر وجود مشکل با هم توافق داشته باشند بر سر راه حل به توافق نمی رسند.

 

برخی از مشکلات رایج در سال های اولیه ازدواج عبارت است از: ارزش ها، مشکلات مادی، ارتباط با خانواده ها و خویشاوندان و برخی روابط زناشویی.

 

بسیاری از زوج ها قبل از ازدواج چشم خود را روی اختلافات و تفاوت هایی که با هم دارند می بندند ولی پس از ازدواج متوجه تفاوت در ارزش ها و عقاید خود می شوند و دیگر نمی توانند آن را نادیده بگیرند. تفاوت عقیده در مسائلی ازجمله مذهب، سیاست، شغل و نحوه پوشش می تواند مشکلات زیادی را باعث شود.

 

اختلاف بر سر خرج کردن پول از مهم ترین مشکلات زوج های تازه ازدواج کرده است. انتظارات متفاوت در این باره و ناتوانی در مدیریت مالی باعث بروز دلخوری می شود.

 

نقش خانواده ها

ازدواج باعث گسترش خانواده و اقوام می شود که سیستم حمایتی بسیار وسیعی را برای ما به ارمغان می آورد اما از طرف دیگر همین گسترش می تواند عامل بسیاری از اضطراب ها شود به خصوص اگر عروس یا داماد جدید از جانب یکی از اقوام نزدیک (به ویژه یکی از والدین) پذیرفته نشود و نتواند رابطه ای خوب با وی برقرار کند.

 

برخی از والدین به سختی می توانند ازدواج فرزندشان را قبول کنند و همین نپذیرفتن کامل می تواند در نخستین سال های ازدواج عامل اختلافات و درگیری های بسیاری شود. روابط زناشویی نیز از مشکل سازترین مسائلی است که زوجین ممکن است با آن مواجه شوند.

 

برای بسیاری از زن و شوهرهای جوان، اولین ارتباط زناشویی بسیار پراسترس و تنش زا خواهد بود. ازجمله عوامل به وجود آورنده این مسئله گاه وجود اطلاعات ناکافی و حتی نادرستی است که ازگوشه و کنار در اختیار افراد قرار می گیرد لذا باورها و انتظارات نادرستی در این زمینه در ذهن آن ها شکل گرفته است که باعث بروز استرس در آن ها می شود.

 

چه باید کرد؟

اگر مسائلی مشابه موارد ذکر شده، برای شما دردسرساز شده است، نگران نباشید راهکارهایی برای برطرف کردن این مشکلات وجود دارد ولی قبل از هر چیز پیدا کردن مشکل اصلی مهم ترین مسئله است:

 

با همسر خود صحبت و سعی کنید علت اصلی بی علاقه شدن اش به زندگی مشترکتان را بیابید، شنونده فعال بودن و قضاوت نکردن درباره احساسات همسرتان از اهمیت بسزایی برخوردار است. اگر وی احساس کند که شما به او و دلمشغولی هایش اهمیت می دهید و درصدد رفع مشکل هستید، با شما همکاری خواهد کرد. در صورتی که مشکل در تغییر اهداف و آرزوها باشد، بررسی اهداف جدید و پیدا کردن نقاط مشترک و برنامه ریزی برای دستیابی به آن ها می تواند به هر دو نفر انگیزه و امید بدهد. در نظر داشته باشید که هیچ کسی دقیقا مطابق انتظارات و خواسته های شما نیست، بنابراین پذیرش تفاوت های شخصی و اعتقادی کمک می کند که آرامش بیشتری را تجربه و ارتباط بهتری با همسرتان برقرار کنید.

 

گفت وگو کنید

گفت وگو کردن درباره اولویت های مالی و ایجاد یک برنامه کلی درباره نحوه و میزان خرج کردن پول می تواند از بروز اختلافات در این زمینه بکاهد. هرچه قدر دقیق تر این کار را انجام دهید به همان میزان از بروز مشکلات پیش گیری کرده اید.

 

تنظیم ارتباطات با خانواده ها امری مهم به شمار می آید. به یاد داشته باشید شما خانواده جدیدی تشکیل داده اید.

 

با خانواده خود و همسرتان با احترام رفتار کنید ولی در عین حال مرزی برای خود و آنها در نظر بگیرید. درددل کردن نزد خانواده ها و بدتر از آن بدگویی از همسرتان، باری از دوش شما برنمی دارد و تنها روابط را تخریب می کند.

 

درباره مسائل زناشویی با یکدیگر باز و روشن باشید. از خواسته ها و نگرانی های تان در این باره به صورت شفاف با هم صحبت کنید و در صورتی که اطلاعات شما ناکافی است به کتاب های معتبر و یا مشاوران دارای تجربه در این زمینه مراجعه کنید.

 

فراموش نکنید هر شخصی خصوصیات خاص خود را دارد، پس تلاش کنید با برقراری ارتباط مناسب و موثر با همسرتان او را بیشتر بشناسید و علت دلسردی وی را از بین ببرید. مراجعه به یک مشاور خانواده بسیاری از ابهامات را برطرف می کند و به شما در حل مشکلتان یاری می رساند. نادیده گرفتن مشکل و به تعویق انداختن حل مسائل باعث جدی تر شدن آن ها می شود.

 

مطالب پیشنهادی

چطور بعداز طلاق زندگی آرامی داشته باشم

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

البته در این خصوص اجازه دخالت را به هیچ‌کس ندهید اما مشورت در هر موردی می‌تواند به ذهن درگیر و خسته شما کمک کند.

بزرگ‌ترین فرآیندی که پس از ازدواج می‌تواند زندگی هر فردی را دگرگون کند، پدیده ناخوشایند طلاق است و فارغ از علت آن نمی‌توان براحتی با پدیده‌ای که کانون خانواده را از هم می‌پاشد، کنار آمد اما به هر حال تکلیف آن دسته از افرادی که به هر دلیلی طلاق می‌گیرند، چیست؟ آیا این افراد دیگر نمی‌توانند به زندگی برگردند؟ و چگونه می‌توان با این پدیده کنار آمد و به‌‌رغم همه تلخی‌هایش به زندگی ادامه داد؟

این‌که چرا روند زندگی شما امروز به طلاق ختم شده موضوع بحث ما نیست، آنچه که می‌خواهیم به آن بپردازیم چگونگی بازگشت شما به زندگی است. بی‌‌شک طلاق شالوده زندگی هر فردی را برهم می‌ریزد. در این میان خانم‌ها بیشترین آسیب را می‌بینند اما می‌توان با نوعی مدیریت منطقی و کمی صبر و استقامت، راهی برای خوشبختی پیدا کرد و باز هم به فردی موفق تبدیل شد.

افکار منفی را از خود دور کنید
درست است که ضربه‌ مهمی به زندگی شما وارد شده اما در این مواقع بسیاری از افراد مطلقه در ذهن خود دائم منفی بافی می‌کنند، مثلا چرا زمانی که زندگی‌شان در جریان بود، تصمیم درستی را در لحظات حساس نگرفته‌اند و مدام خود را مذمت می‌کنند. گذشته‌ها را فراموش کنید و ذهن خود را درگیر اشتباهات آن زمان نکنید. بدانید که زندگی به پایان نرسیده و نباید امید خود را از دست بدهید.

فرزندانتان را دریابید
برخی گمان می‌کنند که داشتن فرزند برای افراد مطلقه مشکل را دو چندان می‌کند ولی عقیده ما چیز دیگری است. داشتن فرزند خود نوعی انگیزه است تا شما با امید بیشتری به زندگی ادامه بدهید. به این معنا که زندگی فرزندانتان را دریابید و برای خوشبختی‌شان تلاش کنید. روحیه آنها در این لحظات بسیار شکننده شده و اگر شما هم بخواهید روحیه خود را از دست بدهید، افسردگی‌های شدید سراغ فرزندتان خواهد آمد.

در اولین فرصت دوستان قدیمی خود را پیدا کنید
مهمانی‌های دوره‌ای با دوستان سالم در روحیه شما می‌تواند تاثیر خوبی بگذارد. سعی کنید با آنها حداقل ماهی یک بار سفر چند روزه‌ای به جاهای خوش آب‌ و هوا داشته باشید. هر چه بیشتر از تنهایی دوری کنید و در جمع باشید، روحیه شما سریع‌تر برمی‌گردد و به قولی ریکاوری روحی برایتان راحت‌تر اتفاق می‌افتد.

داشتن یک موقعیت اجتماعی مناسب می‌تواند کمک‌ کننده باشد
با پیدا کردن کار یا فعالیتی بیرون از منزل به نوعی خود را سرگرم کنید. افراد اجتماعی در زندگی سرسخت هستند، چرا که اساسا تعاملات اجتماعی شخصیت افراد را پخته‌تر و مقاوم‌تر می‌سازد. همچنین می‌توانید منبع درآمدی برای خود داشته باشید و روحیه خود را بیش از پیش بازسازی کنید.

ازدواج مجدد را به تاخیر بیندازید
خلأهای روحی در این شرایط می‌تواند جولانگاه افرادی باشد که بخواهند از شکست شما سوءاستفاده کنند، از این‌ رو بکوشید تا مدتی به فرد دیگری برای تشکیل زندگی یا وابستگی احساسی فکر نکنید. اجازه بدهید زمان کمی بگذرد تا شما بتوانید خود را پیدا کنید، زیرا در شرایط آرام‌تر تصمیم‌گیری برایتان ساده‌تر خواهد بود.

کمک دوستان و اطرافیان صادق خود را رد نکنید
البته در این خصوص اجازه دخالت را به هیچ‌کس ندهید اما مشورت در هر موردی می‌تواند به ذهن درگیر و خسته شما کمک کند. از این‌ رو خود خواهی نباید در شما راه یابد و با این تفکر که خودم از پس همه مشکلات برمی‌آیم، بخواهید زندگی را تک محورانه ادامه دهید بنابراین از کمک دوستان و آشنایان صادق و دلسوز خود استقبال کنید.

محل زندگی قبلی خود را ترجیحا عوض کنید
برای زندگی محیط مناسب‌تری را انتخاب کنید. اگر برایتان امکان دارد محل سکونت خود را عوض کنید تا از آدم‌های فضول و کنجکاو دور شوید. تا اطلاع ثانوی حتی شماره تلفنتان را هم به کسی جز دوستان خاص خود و خانواده‌تان ندهید. اجازه دهید کمی حاشیه‌ها از شما دور شوند تا بتوانید با ذهنی آرام‌تر برای زندگی‌تان تصمیم‌ بگیرید.
منبع : tebyan.net



 

مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی

http://maktoobshop.com/

مردهای تنوع طلب در پی روابط خارج از ازدواج هستند

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


متاسفانه بسیاری از خانم ها براحتی دروغهای مردان متاهل را باور کرده و ناخواسته خود را درگیر چنین روابطی میکنند و وقتی در نهایت متوجه متاهل بودن طرف مقابل می شوند دلشکسته و سرخورده میشوند.

برخی مردهای متاهل یک وجه مشترک دارند که برای انجام آن تلاش زیادی هم می‌کنند. این وجه مشترک فریبکاری است. این مردهای تنوع طلب در پی روابط خارج از ازدواج هستند و سعی می کنند خود را مجرد جلوه دهند و متاسفانه بسیاری از خانم ها براحتی دروغهای آنها را باور کرده و ناخواسته خود را درگیر چنین روابطی میکنند و وقتی در نهایت متوجه متاهل بودن طرف مقابل می شوند دلشکسته و سرخورده میشوند. در زیر به مواردی اشاره می‌کنیم که نشان می‌دهد مردی که با او وارد رابطه شده‌اید متاهل است.

پولی برای اینکه شما را شام بیرون ببرد ندارد زیرا همسرش همه پول‌های او را کنترل می‌کند
احتمالاً خانواده‌ای را تحت حمایت دارد که شما از آن بی‌اطلاع هستید. احتمال اینکه ازدواج کرده باشد بسیار زیاد است. ممکن است شما را به مکانی ببرد که ادعا می‌کند برای خودش است یا اجاره کرده است. اما ممکن است فریبتان داده باشد و آن مکان متعلق به دوست او باشد. 

از چند خط تلفن‌همراه استفاده می‌کند و احتمالاً شماره‌ای که به شما داده سیم‌کارت اعتباری است
نسبت به آقایانی که از چند خط تلفن همراه استفاده می‌کنند کمی بیشتر نگران شوید. این می‌تواند نشانه این باشد که پشت سر شما اتفاقات عجیبی می‌افتد که شما اطلاعی از آن ندارید. ممکن است خط ثابت او متعلق به خانواده یا همسرش باشد. او هیچوقت اطلاعات دقیقی نسبت به خانواده‌اش به شما نمی‌دهد یا وقتی بعضی ساعات خاص با او تماس می‌گیرید پاسخگوی شما نیست یا شما را از سرش باز می‌کند.

دروغش را رو می‌کنید
کمی در مورد او تحقیق می‌کنید و به بعضی دروغ‌های او پی می‌برید. متوجه می‌شوید که همه چیزهایی که از او سوال می‌کنید را انکار می‌کند اما قطعاً می‌دانید که صحت دارد. شناسنامه‌اش که در آن ازدواجش ثبت شده را پیدا می‌کنید اما طلاقی برای او به ثبت نرسیده است. این نشان می‌دهد که او هنوز به همسرش متعهد است.

فقط زمان‌های مشخصی می‌تواند با شما تلفنی صحبت کند
خانم‌ها، اگر عادت دارد فقط در ساعت‌های عجیبی با شما صحبت کند، معنی‌اش این است که یک جای کار می‌لنگد. اگر می‌گوید بخاطر مشغله کاری‌اش فقط می‌تواند نیمه‌شب با شما حرف بزند، گول نخورید. هر مردی که ازدواج نکرده باشد، می‌تواند طی ساعت‌های عادی روز با شما حرف بزند.

بعضی وقت‌ها که به او زنگ می‌زنید پاسخ نمی‌دهد
وقتی می‌گوید که وقتی به او زنگ زدید پیش مادرش بوده و به همین دلیل نمی‌توانسته صحبت کند، باور نکنید. مطمئناً چیزی را از شما پنهان می‌کند، مخصوصاً اگر خودش هم فقط سر ساعات غیرعادی به شما زنگ می‌زند. می‌توانید هر سوالی که داشتید از او بپرسید اما مطمئناً انکار خواهد کرد، مگراینکه مدرک درست در دست داشته باشید. کسی که تلفن شما را پاسخ نمی‌دهد، مطمئناً شما را فریب داده است و پای یک شخص سوم وسط است.

نداشتن عکس و اطلاعات پروفایل درصورتیکه اینترنتی با او آشنا شده باشید
برخی از مردهای متاهل در سایت‌های دوست‌یابی اینترنتی، عکسی روی پروفایل خود نمی‌گذارند اما اگر بخواهید عکسشان را برایتان ایمیل می‌کنند. دلیل آن این است که نمی‌خواهند کسی از حضور آنها در این سایت‌ها مطلع شود.

فقط از طریق ایمیل یا پیامک با شما تماس برقرار می‌کند
خیلی از افراد این روش‌های ارتباطی را ترجیح می‌دهند. اما اگر این تنها روش ارتباطی آنها باشد، قطع بر یقین مشکلی وجود دارد. یک فرد متاهل می‌تواند خیلی راحت از طریق اینترنت یا پیامک با شما ارتباط برقرار کند اما صحبت کردن تلفنی برای او مشکل خواهد بود. 

هیچگاه شما را با خانواده یا دوستان خود آشنا نمی‌کند
مردان متاهل معمولاً دوست‌دخترشان را به کسانی که همسرشان را می‌شناسند معرفی نمی‌کنند.

هیچوقت آدرس خانه اش را به شما نمی دهد
اگر آدرس خانه‌اش را به شما نمی‌دهد، نشانه هشدار مهمی است. خیلی‌ها این بهانه را می‌آورند که از نظر خانوادگی مشکل دارند و نمی‌توانند شما را به خانه‌شان دعوت کنند. اما خیلی‌وقت‌ها این بهانه واقعیت ندارد و مشکل جای دیگری است.

می‌گوید متارکه کرده است
مردان متاهل معمولاً ادعا می‌کنند که متارکه کرده‌اند نه اینکه قانوناً طلاق گرفته باشند. کاری که شما باید بکنید این است که از آنها بخواهید هر زمان به طور قانونی از همسرشان جدا شدند با شما تماس بگیرند.

هیچوقت شما را به مکان‌های عمومی نمی‌برد
اگر هیچوقت شما را بیرون نمی‌برد، ممکن است پول کافی نداشته باشد یا برای بیرون رفتن تنبل باشد؛ اما ممکن است موضوع چیز دیگری باشد و بخاطر متاهل بودن نخواهد کسی شما را با او ببیند.

اگر رابطه‌تان از راه دور است، فقط وقتی در شهر شماست با شما تماس برقرار می‌کند
اگر وقتی در خانه است ناگهان گم می‌شود و هیچ خبری از او به دستتان نمی‌رسد، نشانه یک مشکل جدی است.

هیچوقت شما را در لیست دوستان اینترنتی‌اش در شبکه‌های اجتماعی اضافه نمی‌کند
اگر مدتی است با او رابطه دارید اما شما را به لیست دوستانش اضافه نکرده است، احتمالاً چیزی را از شما پنهان می‌کند.

در روزهای تعطیل و آخرهفته‌ها کاملاً ناپدید می‌شود
اینکه به همسرش بگوید آخرهفته‌ها را باید کار کند تا بتواند با شما وقت بگذراند برای او قطعاً سخت‌تر خواهد بود.


 

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


http://maktoobshop.com/

نامزدتان شما را دوست ندارد

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


اگر می‌بینید که نامزدتان در خانه‌اش دوست دارد در آغوشتان بگیرد، ببوسدتان یا ناز و نوازشتان کند اما در خیابان حتی دستتان را هم نمی‌گیرد باید هوشیار باشید.



هر سنی که باشید یا هر سطح تجربه‌ای که داشته باشید، اینکه بدانید مردی به شما علاقه دارد یا نه کار دشواری است. خیلی از مردها ترجیح می‌دهند به صورت یک راز باقی بمانند، برای همه قسمت‌های زندگی‌شان حریم‌شخصی می‌خواهند تا زمانیکه برای یک تعهد آماده باشند. باید از مردانی که در همان قدم اول قصد و نیت‌شان را می‌گویند تشکر کنیم. اما برای بیشتر مردها باید از طریق اشارات ظریف متوجه نیت قلبی‌شان شویم. اگر نمی‌دانید طرفتان به شما علاقه‌مند است یا نه و مطمئن نیستید که باید از رابطه بیرون بیایید یا خیر، در زیر به ۱۴ علامتی اشاره می‌کنیم که نشان می‌دهد مردتان چندان به شما علاقه‌مند نیست. اگر مردی که در زندگی‌تان است چند مورد از این خصوصیات را نشان می‌دهد، دیگر زمان آن رسیده است که به او بگویید می‌خواهید از رابطه بیرون بروید.


1 - ایمیل‌ها و پیامک‌های شما را پاسخ نمی‌دهد

در این عصر تکنولوژی هیچ چیز ساده‌تر از فرستادن یک ایمیل یا یک پیامک به کسی نیست. اگر طرف‌ موردنظرتان ساعت‌ها --یا حتی روزها-- بعد به این نوع پیام‌های شما پاسخ می‌دهد، وقت آن رسیده است که او را فراموش کنید. دلیل این رفتار فقط تنبلی نیست، بی‌ادبی و بی‌توجهی هم هست. شاید چندان اهل پیامک فرستادن نباشد اما حداقل باید بتواند به طریقی دیگر با شما تماس بگیرد. 


2 - فاصله جسمی و احساسی خود را با شما حفظ می‌کند

آیا اغلب ارتباط چشمی خود با شما را قطع می‌کند، حتی وقتی تنهایید؟ یا هیچ چیزی درمورد جزئیات زندگی خود به شما نمی‌گوید؟ چنین مردی نمی‌خواهد با شما رابطه عمیقی ایجاد کند. البته دوستی با چنین کسی اشکالی ندارد اما نباید سرمایه‌گذاری احساسی روی او بکنید و بهتر است از او دور شوید.


3 - هیچوقت دنبالتان نمی آید

مردی که دوستتان داشته باشد همه تلاشش را می‌کند که به شما نشان دهد برای او خاص هستید. کسی که حتی تا دم خانه‌تان نمی‌آید، نباید انتظاری برای یک رابطه طولانی‌مدت از او داشته باشید. 


4 - از لمس کردن شما در محفل‌های عمومی خودداری می‌کند. ( درمورد افراد متاهل)

اگر می‌بینید که نامزدتان در خانه‌اش دوست دارد در آغوشتان بگیرد، ببوسدتان یا ناز و نوازشتان کند اما در خیابان حتی دستتان را هم نمی‌گیرد باید هوشیار باشید. یا نمی‌خواهد در یک رابطه نزدیک با شما دیده شود یا می‌ترسد زنان دیگری که در زندگی‌شان است شما را با او ببینند. از چنین مردی باید دوری کند.


5 - بی‌ادبانه ایده‌های شما را تحقیر می‌کند

ممکن است مردی با اینکه با نگرش شما مخالف است اما همچنان دوستتان داشته باشد و به شما احترام بگذارد. اما اگر بی‌ادبانه فقط قصد تحقیر نظریات شما را دارد، احتمالاً هیچ علاقه‌ای به شما ندارد. مطمئناً نباید با کسی بمانید که نمی‌تواند با شما درست رفتار کند.


6 - فقط نیمه شب به بعد شما را می‌بیند

اگر فکر می‌کنید که او شما را فقط برای خوشگذرانی آخر شب خود می‌خواهد، شاید قبولش برایتان سخت باشد. نباید توقع داشته باشید که چنین رابطه‌ای به جایی برسد. اگر انتظار بیشتری از طرف‌مقابلتان دارید بهتر است جای دیگری دنبال مرد رویاهایتان بگردید.


7 - اجازه نمی‌دهد چیزی از وسایلتان را در اتومبیل او بگذارید

اگر بیشتر وقت‌ها در کنارش هستید، مردی که دوستتان داشته باشد، خوشحال می‌شود که یکسری از وسایل ضروری‌تان را در اتومبیلش بگذارید. اما اگر طرف‌مقابلتان حتی اجازه نمی‌دهد لباستان در اتومبیلش بماند،  یا یک آدم شدیداً وسواسی است و یا سعی دارد شما را از زنان دیگری که با آنها در ارتباط است مخفی کند. در هر دو حالت بهتر است از او دور بمانید.


8 - در مراسم‌های مهم بدون شما شرکت می‌کند

مهمانی دوستانش؟ شام سالگرد ازدواج خواهرش؟ شاید حتی تولد خودش؟ گاهی‌اوقات مردی می‌خواهد استقلال خود را حفظ کند و گاهی دیگر می‌خواهد مطمئن شود ممکن است دلیل این رفتارش این باشد که نمی‌خواهد خیلی شما را درگیر خانواده و دوستانش کند تا وقتی که خواست رابطه‌اش را راحت‌تر با شما بر هم بزند. در این صورت باید بدانید که خیلی برای او باارزش نیستید. شما هم راه‌های بهتری برای گذراندن وقتتان دارید -- با دوستان و خانواده خودتان که دوستتان دارند. 


9 - از هرگونه برنامه‌ریزی برای آینده --چه کوتاه مدت و چه بلندمدت-- با شما خودداری می‌کند

آیا این مرد شما را در حاشیه‌های زندگی خود نگه می‌دارد؟ برای تعطیلات آخر هفته خود جدا از شما برنامه می‌گذارد؟ اگر فقط قرارهای لحظه‌آخری با شما می‌گذارد، و بیشتر وقت خود را با دوستانش برنامه‌ریزی می‌کند، آنقدرها به شما علاقه‌مند نیست. ببخشید ولی شما لیاقت بهتر از اینها را دارید.


10 - برنامه‌های شما را در لحظه آخر کنسل می‌کند

این هم یک نشانه مشخص دیگر است که یعنی ارزشی برای شما و وقتتان قائل نیست. برای کسی که ارزش شما را می‌داند جا بگذارید.


11 - درگیر زنی دیگر است

این مرد ممکن است بگوید دوستتان دارد اما اگر واقعاً درگیر زنی دیگر باشد، نمی‌تواند همه عشق خود را وقف شما کند. این مرد را باید با دیگری شریک شوید، چطور می‌توانید چنین چیزی را تحمل کنید؟ بدتر اینکه حتی اگر آن زن را بخاطر شما ترک کند، به آن زن دروغ گفته است. به شما هم دروغ خواهد گفت. مطمئناً شما هم خواستار این نیستید. پس قوی باشید و سراغ مرد دیگری بروید. 


12 - چندان علاقه‌ای به ایجاد صمیمیت به شما نشان نمی‌دهد

اگر زندگی احساسی تان با این مرد ضعیف است، می‌خواهد به شما بگوید که بدون شما هم اموراتش می‌گذرد. این رفتار بسیار توهین‌آمیز، خسته‌کننده و کمی ناجوانمردانه است. شما به آن نیازی ندارید. هر کاری که فکر می‌کنید برای خودتان بکنید و مردی را پیدا کنید که باعث شود احساس جذابیت کنید.


13 - ناپدید می‌شود

وقتی مردی را روزها، هفته‌ها یا ماه‌ها بدون هیچ توضیحی نمی‌بینید، یعنی آنقدرها به شما علاقه ندارد. ممکن است با کسان دیگری در ارتباط باشد یا نمی‌خواهد وقتش را با شما بگذراند. اگر شما به چشم آن مرد چندان جذاب نباشید، باید وقت گذاشته و کسی را پیدا کنید که تحسینتان کند. وقت، انرژی و عشق شما ارزشش را دارد.


14 - تشویقتان می‌کند با افراد دیگری قرار بگذارید

این یک علامت مطمئن است که نشان می‌دهد او می‌خواهد کاملاً آزاد باشد و اصلاً به فکر متعهد کردن خود نیست. احتمالاً شما هم نمی‌توانید او را تغییر دهید، پس چرا باید وقتتان را تلف کنید؟ هیچ مردی ارزشش را ندارد. شما لیاقت مردی را دارید که بخواهد با شما وقت بگذراند و طبق شان‌تان با شما رفتار می‌کند. کسانی هستند که با کمال عشق و احترام با شما رفتار خواهند کرد. اگر طرف‌مقابل شما خیلی از این رفتارها را از خود نشان دهد، باید این نشانه را گرفته و حتی یک دقیقه دیگرتان را هم برای او تلف نکنید. شما لیاقت بهترین‌ها را دارید. خوب بگردید تا کسی را پیدا کنید که واقعاً شایسته شما باشد.


عروس خانم های عزیز  می توانید برای یافتن راه سالم زیستن با همسرتان به سایت زیر مراجعه کنید.


http://healthyfooddiet.blogfa.com/


مطالب پیشنهادی


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


چطور معشوق قدیمی را فراموش کنم؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


                                    http://maktoobshop.com/
بپذیرید و درک کنید که رابطه ای که بر اساس عشق حقیقی، صمیمیت، صداقت و تعهد بنا نشده باشد، رابطه سالمی نیست و دیر یا زود، از هم می پاشد؛ بنابراین در برابر وسوسه برگشتن و از سر گرفتن رابطه، قاطعانه مقاومت کنید.


1 - به واقعیت وجودی او فکر کنید؛ به جای فکر کردن به خاطرات زیبایی که با هم داشتید و لحظات خوبی که با هم سپری کردید، به همه آن چیزهایی فکر کنید که در طی این مدت، شما را رنج می داد و مکدرتان می کرد. حالا دیگر وقت آن رسیده که خیالپردازی را کنار بگذارید و واقع بین باشید؛ پرده رؤیا را کنار بزنید و به چهره واقعی مردی نگاه کنید که این همه سال شما را فریب داده است.

2 - بپذیرید و درک کنید که رابطه ای که بر اساس عشق حقیقی، صمیمیت، صداقت و تعهد بنا نشده باشد، رابطه سالمی نیست و دیر یا زود، از هم می پاشد؛ بنابراین در برابر وسوسه برگشتن و از سر گرفتن رابطه، قاطعانه مقاومت کنید.

3 - به زن و فرزندان او فکر کنید و قبول کنید که همسر او هم زنی مثل شماست که آرزو دارد، تنها مالک قلب و وجود همسر خود باشد؛ بنابراین خودتان را فریب ندهید و بگذارید وجدانتان او را به زندگی واقعی اش برگرداند.

4 - فراموش کردن به این معنی نیست که طرف مقابل را در ذهن و خاطره و یادتان به ناگهان نابود کنید؛ فراموش کردن حقیقی به این معناست که باید به جای او، به فکر خودتان باشید.

5 - خودتان را باور داشته باشید. همه آدم های دنیا در یک نفر خلاصه نشه است؛ هر چند شما در عشق شکست خورده اید اما هنوز مردان شایسته ای زیادی هستند که ممکن است در مسیر زندگی شما قرار بگیرند و خواهان ازدواج با شما باشند.

6 - خوشبین باشید و نیمه پر لیوان را ببینید و به جای اینکه فکر کنید «من عشقم را از دست داده ام»، فکر کنید «من الان مجردم» و به جای اینکه فکر کنید «کسی را که خیلی وقت بود می شناختم، از دست داده ام»، فکر کنید که «حالا باید با آدم های زیادی آشنا بشوم». خوشبین بودن به شما کمک می کند که زودتر فراموش کنید.

7 - اینکه طرف مقابل، شما را با وجود همه عشقی که به او داشتید رها کرد، به این معنی نیست که شما جذاب و دوست داشتنی نبوده اید؛ آنچه که اتفاق افتاده، فقط و فقط به این معنی است که به شما فرصت دوباره ای داده شده که همسری بیابید که درست به همان اندازه ای که شما دوستش دارید، شما را دوست داشته باشد و برایتان ارزش قائل شود.

8 - درگیر این فکر وسواس گونه نشوید که ای کاش او را ترک نکرده بودید. بپذیرید و باور کنید که هیچ انسانی مجاز نیست خود را اسیر کسی کند که مناسب او نیست.

9 - کسی که احساسات شما را می شنود و می بیند اما هیچ پاسخی به آن نمی دهد، کسی که نسبت به شما و رنج هایتان بی تفاوت و منفعل است، مردی که از آرزوهای شما باخبر است اما شما و نیازهایتان را نادیده می گیرد، قطعا به هیچ عنوان شایسته عشق ورزی نیست. هیچ دلیلی ندارد که ما خودمان را به کسی تحمیل کنیم که دوستمان ندارد، زیرا همانطور که پیش از این نیز گفتیم، عشق، احترام، علاقه، تعتهد و صمیمیت، خصوصیاتی هستندکه در یک رابطه باید متقابل باشند واگر رعایت نشوند، نتیجه ای جز احساس کسالت و پوچی و سرخوردگی ندارند.

10 - با خودتان به شکلی منطقی و سازنده مواجه شوید. لزومی ندارد وانمود کنید که غصه ای ندارید اما لازم است که برای فرار از شرایط پیش آمده، شرایط بهینه ای برای خود مهیا کنید. گاهی یک سفر تفریحی به منطقه ای خوش آب و هوا یا ثبت نام در یک کلاس هنری که با ذائقه و استعداد شما همخوانی دارد و یا معاشرت بیشتر با دوستانی که از وضعیت روحی شما باخبرند، می تواند تغییری بزرگ در روحیه تان ایجاد کند.

11 - زمان هایی را نیز به تنهایی بگذرانید. سعی کنید از استقلال کنونی تان شاد باشید. لازم است که یاد بگیرید به تنهایی و بدون وابستگی به دیگران شاد باشید وگرنه نمی توانید فردی را که بعدها قرار است به زندگی تان بیاید، شاد کنید.

12 - همه یادگاری های رابطه قبلی را از خود دور کنید؛ فراموش کردن یک فرد، مستلزم این است که در آینده زندگی کنید؛ نه در گذشته! همه عکس ها، فیلم ها، هدیه ها و هر چیز دیگری که به او مربوط می شود را جمع کنید و در جایی دور از دسترس و دیدتان بگذارید. شاید درابتدا کار ناراحت کننده ای باشد اما به تدریج روحیه تان را بهتر خواهد کرد.

13 - یک کاغذ بردارید و همه احساساتتان را روی آن بنویسید. با این روش وقتی توانستید به خوبی این شوک عاطفی تان را پشت سر بگذارید، با خواندن آن نوشته ها خواهید فهمید که چقدر قوی بوده اید که توانسته اید آن را فراموش کنید.

14 - به جای تمرکز روی غم و غصه های فعلی تان به زمانی فکر کنید که هنوز درگیر این رابطه نشده بودید. حال به این فکر کنید که پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت و به این بیندیشید که آن موقع، غصه ها و رنج امروزتان برایتان چه مفهومی خواهد داشت.

15 - از جسمتان به خوبی مراقبت کنید. به طور مرتب ورزش کنید و اگر آنقدر غصه می خورید که تصور می کنید ممکن است به جسمتان آسیب بزند، حتما با یک مشاور مشورت کنید.

16 - به هیچ عنوان برای فراموش کردن فرد قبلی به فرد جدیدی متوسل نشوید. برای آنکه دوباره بتوانید با شیوه ای صحیح و منطقی به کسی دل ببندید، به گذشت زمان نیاز دارید. دل بستن به یک فرد جدید برای فرار از دلبستگی قبلی، کار منصفانه ای نیست. بگذارید به مرور زمان آدم هایی در زندگی تان پیدا شود که اگر به آنها فرصت بدهید، برایتان احترام و ارزش زیادی قائل می شوند.

17 - از اشتباهاتتان درس بگیرید و وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی، یک دلشکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیرات خودتان را در رابطه قبلی بپذیرید و سعی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید.

نکات طلایی


_ کسی را که شما فقط برایش یک سرگرمی اوقات فراغت هستید، به اولویت زندگی تان تبدیل نکنید.

_ وقتتان را برای کسی که با شما وقت نمی گذارد، تلف نکنید.

_ اگر احساس عصبانیت و افسردگی دارید، سعی نکنید انتقام بگیرید؛ فقط در مورد آن با یکی از دوستانتان حرف بزنید. هیچ کسی ارزش این همه ناراحتی و غصه شما را ندارد.

_ یادتان باشد که بالاخره فراموشش خواهید کرد اما باید از انجام کارهایی که شما را به یاد او می اندازد، پرهیز کنید.

_ اشکالی ندارد اگر گاهی احساس ناراحتی و تنهایی کنید. گاهی اوقات حتی گریه ممکن است حالتان را بهتر کند. مهم این است که در این روند، هر روز حالتان بهتر از روز قبل باشد.

_ زمان بهترین داروست؛ این را به خاطر داشته باشید.

_ تلفنتان را عوض کنید تا مدام پیام های قبلی را چک نکنید.

همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که هر چند فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلا دلیلی ندارد که به خاطر دلبستگی و عادت، تن به هرگونه رابطه، بی احترامی و بی محبتی بدهیدو به دیگران اجازه دهید هر طور که می خواهند، با شما رفتار کنند. شما لایق بهترین ها هستید! این را همواره به خاطر داشته باشید.


چطور بگم آمادگی ازدواج کردن را ندارم!

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


شاید او شخصیت جذاب و کم‌ عیب و نقصی داشته باشد، با محبت و باهوش باشد و قلبی صاف و صمیمی داشته باشد، اما با وجود تمام این ویژگی‌ها، ممکن است این مرد، مرد زندگی شما نباشد.


می‌گویند ازدواج هندوانه در بسته است. راست می‌گویند اما حتی در دنیای عجیب و ناشناخته‌ای مثل دنیای زناشویی هم، شما می‌توانید با احتیاط و شناخت بیشتری وارد شوید. کافی است سرنخ‌ها را جدی بگیرید و با خوش‌باوری عاشقانه روزهای اول آشنایی، خودتان را فریب ندهید. یادتان نرود دوست داشتن تنها بهانه‌ای برای شروع است، نه دلیلی برای تحمل کردن و نادیده گرفتن مشکلات یک فرد یا یک رابطه. پس دربرابر هیجان این آشنایی تسلیم نشوید و اگر این نشانه‌ها را دیدید، قبل از نشستن پای سفره عقد، یک بار دیگر دلایل انتخاب‌تان را بررسی کنید.


می‌گوید آماده ازدواج کردن نیست؟

شاید شما هم این جمله را شنیده باشید «دوستت دارم اما آمادگی ازدواج کردن را ندارم!» نمی‌گوییم که مرد مقابل شما این ادعا را به دروغ مطرح کرده اما این جمله به شما می‌گوید که این مرد جز دوستی یا حتی یک رابطه رمانتیک، به دنبال چیز دیگری نیست. چنین مردی یا قصد ازدواج ندارد یا قصد ازدواج با شما را ندارد. پس بیهوده منتظر ننشینید. بسیاری از دخترها تصور می‌کنند اگر دشواری‌های یک رابطه را تحمل کنند و به قول خودشان این مرد ازدواج گریز را عاشق و وابسته کنند، به مقصودشان می‌رسند. اما باور کنید حتی اگر نقشه شما عملی شود، این مرد گزینه مناسبی برای ازدواج نخواهد بود.


اگر قلب‌تان را به تپش نمی‌اندازد

شاید او شخصیت جذاب و کم‌ عیب و نقصی داشته باشد، با محبت و باهوش باشد و قلبی صاف و صمیمی داشته باشد، اما با وجود تمام این ویژگی‌ها، ممکن است این مرد، مرد زندگی شما نباشد. کافی است با دیدنش قلب‌تان به تپش نیفتد یا هر لحظه چشم انتظار رسیدن پیامکی از طرفش نباشید. درست است که هیجان روزهای اول عاشقی دیر یا زود تمام می‌شود، اما اگر در اولین لحظات و روزهای آشنایی هم چنین احساس عجیب و خوشایندی را تجربه نکردید، بهتر است به انتخاب‌تان شک کنید.


رمز تلفنش را نمی‌دانید؟

حتی بعد از ازدواج هم قرار نیست شما به حریم خصوصی همسرتان سرک بکشید، نام کاربری شبکه‌های اجتماعی و پست‌الکترونیکش را بدانید یا در گذشته او کند و کاو کنید. با وجود این، مقاومت بیش از حد شریک زندگی شما برای بسته نگه داشتن درها به نام حریم خصوصی، می‌تواند فاصله میان شما را آشکار کند یا شک را در شما برانگیزد. شما نمی‌توانید بدون اجازه او به تلفن همراهش سرک بکشید، اما اگر وقتی از او می‌خواهید تلفنش را برای بازی به شما قرض دهد و جواب نه می‌شنوید، عجیب نیست اگر به آینده این رابطه شک کنید. مردی که روی گوشی‌اش انواع رمزهای عبور را می‌گذارد تا راه شما را ببندد، شریک زندگی شما نیست. البته تصور نکنید از همان روزهای اول آشنایی باید تلفن همراهش را تصاحب کنید.

قطعا او هم برای اعتماد کردن به شما به زمان نیاز دارد. اما اگر بعد از خواستگاری و مطرح کردن درخواست ازدواج هم شما را به نام حریم خصوصی پشت درهای زندگی‌اش قرار داد، عجیب نیست اگر نسبت به صمیمیتی که او ادعا می‌کند تردید داشته باشید.


برای عروسی عجله دارد؟

همان‌قدر که تاخیر یک مرد برای پیشنهاد دادن می‌تواند شک‌برانگیز و گیج‌کننده باشد، تعجیل او در این موضوع هم چندان طبیعی به نظر نمی‌رسد. اگر به فاصله کمی بعد از اولین ملاقات دونفره خواست به خواستگاری‌تان بیاید، مراقب باشید. شاید او برای فرار از چیزی در زندگی خودش تصمیم به این کار گرفته یا شاید هم موقعیت خاص شما باعث شده که بدون شکل گرفتن شناخت و عشق واقعی چنین پیشنهادی را مطرح کند اما دلیل او هر چه که باشد، نباید مبنای انتخاب شما شود. ازدواج اتفاق پیچیده‌ای است و درست است که به هیجان و عشق برای وارد شدن به آن نیاز دارید، اما گذشته از این احساسات، نیازمند شناخت یکدیگر هم هستید.


مرزهای اخلاق را می‌شکند؟

نه تنها مشاوران و متخصصان مذهبی که مشاوران خانواده هم به شما توصیه می‌کنند از مردی که خواهان تماس جسمی قبل از ازدواج است فاصله بگیرید. چنین خواسته‌هایی اگر در روزهای اول آشنایی مطرح شوند، معنی‌دار‌تر و خطرسازتراست. مردی که قبل از شناخت روان شما به فکر آشنایی با جسم‌تان است، به شما به عنوان همسر آینده‌اش نگاه نمی‌کند.


مطالب بیشتر:

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

طلاق، پایان زندگی نیست

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



بهترین توصیه آن است که برای ترمیم عواطف خود و یافتن امیدی دوباره به زندگی، این درد را کاملاً احساس کنید! تعجب نکنید، زیرا این درد درونی باید احساس شود تا بتوانید از آن عبور کنید. اگرچه بدترین قسمت طلاق آن است که مجبورید این درد را احساس کنید، اما تنها از طریق احساس این درد و عبور از آن و گذراندن این مرحله است که می توانید به مرحله بعدی که مرحله بخشش است وارد شوید، و گرنه همیشه در این مرحله دردناک باقی می مانید. بخشش به شما این فرصت را می دهد تا دلتان برای پذیرش واقعیت باز بماند و واضح است که تنها وقتی می توانید امید و عشق به زندگی داشته باشید و محبت دیگران را بپذیرید که دریچه قلبتان برای جذب نیروهای مثبت باز بماند.


البته این مسئله فقط به طلاق مربوط نمی شود. اکثر ما در زندگی شرایطی داشته ایم که قلبمان از اندوه پرشده است، یک نفر در زندگی ما وجود داشته که فراموش کردن و بخشیدن او بسیار مشکل بوده و بیرون کردن او از ذهن ما بسیار دشوار و سخت است. به هر حال، اکثر همسران بعد از طلاق حتماً به این مرحله می رسند که به طور واقع بینانه به همسر سابقشان فکر کنند، بخصوص اگر همسران هنوز به آشتی فکر کنند، این مرحله حتماً برایشان پیش می آید.


● هر کاری به تمرین احتیاج دارد

تمرین های زیر به نحوی طراحی شده اند که به شما کمک می کنند دورنما و دیدگاهی منطقی از همسر سابق خود بدست آورید و احساستان نسبت به او منطقی تر باشد. همچنین این تمرین ها به شما کمک می کند تا اگر همسرتان واقعاً لیاقت زندگی دوباره را دارد و حتی تا حد زیادی حق با اوست بتوانید با او تماس برقرار کنید. ترمیم دل شکسته به زمان احتیاج دارد و البته باید برای آن تلاش کرد. به یاد داشته باشید که با گذشت زمان، احساسات منفی شما برطرف خواهد شد.

▪ تمرین شماره ۱

یک فهرست واقعی در مورد همسر سابقتان تهیه کنید. دو برگ کاغذ بردارید و بنشینید و فهرستی تهیه کرده و تمام دلایلی که همسر قبلیتان طبق آن دلایل برای شما شریک خوبی در زندگی نبوده است را بنویسید. به طور کاملاً اختصاصی وارد جزئیات شوید. او در روابطتتان چه کرده است که باعث شده شما به این احساس و باور برسید که او شریک واقعی زندگیتان نبوده است؟ شما می توانید تجربیات خاصی را فهرست کنید مثل <وقتی سال گذشته برای دیدار خانواده ام رفته بودیم، او خودش را گرفته بود و اصلاً ارتباط گرمی برقرار نکرد.> یا <او تولد مرا فراموش کرد.> ضمنا احساسات خود را هم فهرست کنید مثلاً: <من دائم احساس می کنم کسی را از دست داده ام <یا> ما هیچ وقت به هم نگفتیم که یکدیگر را دوست داریم.> فهرست شما می تواند هر چقدر که دوست دارید بلند باشد و اصلاً محدودیتی دراین مورد وجود ندارد. چه ۱۰ مورد چه ۲۰۰ مورد، تفاوتی ندارد. نکته کلیدی در این کار آن است که اصلاً هیچ مسئله ای را سانسور نکنید و واقع بین باشید. 

دومین برگ کاغذ مربوط به آن است که فهرستی از خصوصیاتی که دوست داشتید همسر سابقتان داشته باشد، در آن قید کنید، مثلاً <ای کاش روی خوشی داشت و این قدر خشک نبود.> یا <ای کاش به سفرکردن بیشتر اهمیت می داد.> ضمناًُ احساساتتان را هم فراموش نکنید: <ای کاش به من احترام می گذاشت و با من گرم تر برخورد می کرد.>هر دو لیست را در محلی قرار دهید که دائم به آنها دسترسی داشته باشید. وقتی لحظاتی به این مسئله فکر می کنید که چرا چنین احساسی دارید، چرا مایلید دوباره آشتی کنید، چرا از هم جدا شدید یا چرا هر چه کردید کارساز نبوده است، فهرست ها را بردارید و به آنها نگاهی بیندازید. در اصل این نگاه واقع بینانه به احساسات شماست. ممکن است شما بعد از دیدن آنچه که نوشته اید، متوجه شوید چرا در زمان زندگی مشترک و لحظه جدایی، احساس خوشحالی و سعادت نمی کردید و شاید به این نقطه برسید که او تقصیری نداشته و نباید تغییر می کرده و این خود شما بودید که باید کمی شرایط را تغییر می داده اید و یا بالعکس، شما اصلاً حق داشته اید و او باید به گونه دیگری رفتار می کرده است. 

▪ تمرین شماره ۲

اگر شما و همسر سابقتان، اوقات خود را با دوستانی مشترک و حول یک محور می گذراندید، حالا زمان آن رسیده است که به دنبال دوستان جدیدی بگردید. کاری که گفتیم به این معنا نیست که از خیر تمامی دوستان خود بگذرید، بلکه دوستان جدیدی هم پیدا کنید تا در صورت عدم بازگشت شما و همسر سابقتان به زندگی مشترک، دوستانی داشته باشید که از شما حمایت کنند و در مواقع نیاز به دادتان برسند. معمولاً مردم از ایجاد ارتباط و دوستی با فردی که متارکه کرده است ابا دارند و خود را کنار می کشند. بنابراین بهتر است همزمان فعالیت های جدیدی را آغاز کنید و با مردم ارتباط برقرار کنید، مثلاً به کلاس هنری بروید، به گروه های ورزشی ملحق شوید، با گروه های مذهبی همکاری کنید یا مهارتی جدید یاد بگیرید. هر عاملی که باعث شود اطراف شما از مسائل جدید پر شود و با آدم های جالبی روبرو شوید به بهبود وضعیت شما کمک می کند. به یاد داشته باشید ساده ترین راه برای داشتن دوستان جدید از طریق علائق و سلیقه های مشترک است. ضمناً دوستانی را که ارتباطتان با آنها قطع نشده است فراموش نکنید. گاهی برقراری ارتباط با دوستان قدیمی ساده تر از پیدا کردن دوستی تازه است اما همه این موارد به شرایط شما بستگی دارد. اگر دوستان قدیمی شما را ناراحت می کنند ارتباط را قطع کنید و گر نه به ارتباطتان ادامه دهید. انتخاب کاملاً به عهده خود شماست.

▪ تمرین شماره ۳

هر از گاهی به خودتان یادآوری کنید که تمامی این مسائل خواهد گذشت. درست است که درد جدایی بسیار شدید است، اما می گذرد. اگر این درد را احساس کنید و از آن عبور کنید به قسمت بعدی مرحله جدایی، یعنی ترمیم می رسید. وقتی برای اولین بار سعی کردید این درد را احساس کرده و بررسی کنید، متوجه می شوید که مسئله آن قدرها هم که فکر می کردید بد و ناگوار نبوده است. وقتی به این مرحله رسیدید که دیگر این درد شما را آزار نمی دهد، اولین نشانه ای که می گوید: <شما در مسیر جاده بهبودی قرار گرفته اید> در شما ظاهر شده است.

البته نکته مهمی وجود دارد که افرادی که متارکه کرده اند، همچنین اطرافیان آنان باید به آن توجه کنند. اینکه یک خانم یا آقا وضعیت بدگذشته را پشت سر گذاشته، به این معنا نیست که آنها دیگر آرام شدند و نیازی به تسلی خاطر ندارند و یا قلبشان از ناراحتی و کینه صاف شده است. آنها هنوز به زمان احتیاج دارند تا از مشکلات این فقدان خلاص شده و بهبود پیدا کنند، درست مثل زخمی که نیاز به زمان دارد تا دوباره بسته و ترمیم شود. این زخم در طول مدت ترمیم هنوز درد دارد. طلاق یک تغییر بسیار بزرگی است که ممکن است در زندگی افراد اتفاق بیفتد و حتی اگر مدت زیادی از آن گذشته باشد، باز هم ناراحتی ها و اثرات آن وجود دارد. آنچه برای زن و مرد در این شرایط اهمیت دارد حفظ حسی سالم، نگهداری تعادل و حرکت در مسیری است که بعد از طلاق طی می کنند تا دوباره بعد از جدایی، بتوانند شادی را به دست آورند.

● زن با مرد فرق دارد!

مردها بعد از طلاق باید زمانی را در تنهایی سپری کنند تا احساس استقلال خود را بدست آورند و احساس کفایت داشته باشند؛ یعنی در موردی که در طی فرآیند جدایی، خلا‡ آن را احساس می کردند. مردها در این زمان به تفکر و سبک و سنگین کردن وقایع نیاز دارند تا دوباره در مورد خود احساس خوبی بدست آورند. البته باید به آقایان توصیه کرد که به هیچ وجه بلافاصله بعد از طلاق به فکر ازدواج مجدد نیفتند و تا زمانی که احساسات جریحه دار شده آنان ترمیم نشده، دست به این کار نزنند زیرا آنها هنوز مراحل روحی بعد از طلاق را طی نکرده اند و ترمیم درونی آنها تکمیل نشده است. ازدواج مجدد در این شرایط نه تنها چاره ساز نیست بلکه مشکلات زیاد تری ایجاد می کند. در مورد خانم ها وضع فرق می کند. آنها سعی کنند با به دست آوردن حسی سالم و خوب و اطمینان خاطر دادن به خود، با فراهم کردن شرایط جهت اینکه مورد تایید دیگران قرار بگیرند و وجهه مجددی کسب کنند و نیز با اتکاء متقابل به افرادی که حمایت از آنها را به عهده دارند، تعادل روحی خود را به دست آورند. خانم ها در این دوران کمی خودخواه می شوند و چون حس می کنند به آنها ظلم شده و یا مورد توجه قرار نگرفته اند، سعی می کنند به خود فکر کنند، اوقاتشان را با دوستان خود سپری کنند، به تعطیلات بروند و به عبارتی حسابی به خودشان برسند! در این دوران بهتر است خانم ها به علائق خود بپردازند و مهارت کسب کنند. رسیدن به سرگرمی های مورد علاقه در این دوران یکی از بهترین راه های ترمیم روحی است و برای مدتی باید از پرداختن به مسائل جدی بپرهیزند. ضمناً ازدواج مجدد در این زمان اصلاً مناسب نیست، چون هنوز تعادل احساسی و روحی به دست نیامده است. امروزه مردم به ویژه زنان بیشتر از گذشته به روابط خود اهمیت می دهند و دیگر انتظار ندارند گرمی روابط زناشویی در طی سال ها زندگی مشترک کمرنگ شود، بلکه می خواهند همان طور گرم و استوار باقی بماند. اگر این مسائل درک شود، از همین حالا و قبل از اینکه خیلی دیر شود، می توان به نیازهای زنان و مردان در زندگی مشترک بیشتر توجه کرد. ارتباط موِثر و کارآمد در هر رابطه ای ضروری است، چه در رابطه شغلی و چه در رابطه زناشویی؛ اما این ارتباط موِثر به مهارت های بی شماری احتیاج دارد تا دو نفر، از سال ها زندگی مشترک خشنود باشند. تنها راه همسران آن است که این راه کارها و مهارت ها را خوب بشناسند تا افق زندگیشان تیره وتار نشود و سایه طلاق بر زندگی آنها گسترده نشود.

منبع : iran۴me


عشق بین زن و مرد


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



با وجود اینکه بیشتر ازدواج‌ها با عشق و علاقه و محبت طرفین صورت می‌گیرد ، اما در اکثر موارد مشاهده می‌کنیم که زن و مرد با تمام تلاشی که در جهت انجام دقیق وظایف خود دارند ، به مرور زمان، عشق و علاقه‌ی بین‌شان کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شده و گاهی به‌طور کامل محو می‌شود . به این نوع جدایی، اصطلاحاتی مانند طلاق عاطفی، طلاق روحی و روانی یا طلاق خاموش اطلاق می‌شود. با همه‌ی سعی و تلاش همسران برای نرسیدن به مرحله‌ی جدایی، بسیاری از ازدواج‌ها، منجر به طلاق رسمی شده و درصد بسیار بالاتری، به طلاق عاطفی منتهی می‌شود.

گاهی دلایلی مانع جدایی رسمی همسران می‌شود بنابراین در شرایطی که زن و مرد از لحاظ روحی و روانی، علاقه‌ای به ادامه‌ی زندگی مشترک‌شان ندارند ، پس از یک دوره‌ی طولانی مدت دعوا و جروبحث، از وضعیت عناد و دشمنی و تنفر گذشته و وارد موقعیت بی‌تفاوتی می‌شوند. اگر چه زوجین با هم زندگی می‌کنند ولی فقط جسم خاکی آنان با هم است و هیچ تعلق روحی و روانی نسبت به هم ندارند و در همین زمان، بیشتر انحرافات اخلاقی و آسیب‌های اجتماعی و روحی و روانی پیش می‌آید و اما زوج‌ها چه کارهایی می‌توانند انجام دهند تا از عشق خود محافظت نموده و عواطف همدیگر را تقویت کنند؟ چه باید کرد که کار به اینجا کشیده نشود و زندگی همسران تا این حد سرد و بی‌روح نشود؟

برای پیش‌گیری از چنین آسیب‌های خانوادگی ، به کار بردن تدبیرهای زیر توصیه می‌گردد:
▪ باید بدانیم دوست داشتن و عشق، آموختنی است. عشق بین زن و مرد ، مانند نهالی است که اگر از آن مراقبت به عمل نیاید ، خشک خواهد شد ، پس به این مساله اکتفا نکنید که یک‌بار ابراز علاقه، برای همیشه کافی است، بیشتر زوج‌ها در طول روز حتی یک‌بار هم به صورت هم نگاه نمی‌کنند یا حرف‌های تازه‌ای برای گفتن ندارند. 

▪ اگر زن و مرد با روان‌شناسی هم آشنا بوده و به تفاوت‌های اخلاقی و رفتاری یکدیگر به‌طور کامل واقف باشند ، در این صورت هیچ‌گاه از رفتار طرف مقابل، سوء تعبیر نخواهد شد. سعی کنید حالات، روحیات، نیازها و توقعات همسرتان را به‌خوبی شناسایی کنید و در تامین آنها بکوشید. 

یادگیری و به کار بردن مهارت‌های گفت‌وگوی سالم در حل اختلافات خانوادگی، باعث می‌شود رنجش‌ها در دل انباشته نشود و همه‌ی دلخوری‌ها، جای خود را به محبت و صمیمیت بدهد.

▪ زمانی را برای گفت‌وگو و ابراز محبت و تبادل‌نظر با همسرتان اختصاص دهید و این امر را در اولویت امور قرارداده و اشتغال و فرزند و... را بهانه‌ای برای فرار از این موقعیت قرار ندهید. سعی کنید به مرور زمان، مدت گفت‌وگوی خصوصی را بیشتر، کنید. دقت نمایید که صحبت‌های شما باید غیر از بیان گزارش کاری روزمره و بیان مشکلات تکراری و معمولی روزانه باشد. این صحبت‌ها گرچه مهم هستند ولی آنها را به زمان دیگری در طول روز بسپارید و در این زمان، ارتباط نزدیک‌تری با همسرتان داشته باشید و حرف‌هایی از نوع حرف دل را بازگو کنید و در عین حال با همسرتان همدلی کنید.

▪ یادگیری و به کار بردن مهارت‌های گفت‌وگوی سالم در حل اختلافات خانوادگی، باعث می‌شود رنجش‌ها در دل انباشته نشود و همه‌ی دلخوری‌ها، جای خود را به محبت و صمیمیت بدهد. به علت ناآگاهی زوج‌ها از روش گفت‌وگوی سالم، بیشتر صحبت‌ها به مشاجره ختم می‌شود.

▪ سعی کنید هنگام صحبت، ابتدا به نکات مثبت همسرتان اشاره کنید ، خشمگین نشوید ، خود را نیز در ماجراهای پیش آمده مقصر معرفی کرده و قبل از هر چیز، شما عذرخواهی کنید و بیان کنید که منظورتان از صحبت کردن، فقط حل مساله و رسیدن به تفاهم می‌باشد. در ضمن، مانع حرف زدن همسرتان نشوید و به او هم فرصت اظهارنظر بدهید.

▪ هرگز صحبت‌های خود را با طعنه، زخم زبان، کنایه و پایین آوردن شخصیت و حرمت همسرتان بیان نکنید.

▪ با همسرتان مقابله به مثل نکنید. سعی کنید همیشه شما پیش‌قدم شوید و با رفتار محبت‌آمیز، مهربانی را به او آموزش دهید.

▪ زوجین باید بیاموزند که توقعات و نیازهای خود را بدون نکوهش دیگری بیان کنند.

▪ نسبت به همسر خود ، نگرشی مثبت و مطلوب داشته باشید و به او همواره احترام بگذارید و محبت و عواطف خالصانه‌ی خود را نثار او گردانید. از پیش‌داوری و تصمیم‌گیری براساس تصورات خود، پرهیز نمایید.

▪ باور داشته باشید که همسرتان انسانی منحصر به فرد و یک امانت الهی می‌باشد. او همان کسی است که در دوران نامزدی، آرزوی با او بودن را داشتید.
▪ خودتان برای زندگی تان تصمیم بگیرید و نگذارید به‌خاطر رضایت خاطر اطرافیان، در تصمیمات منطقی خود دچار تزلزل شوید. 
تصور نکنید یک زندگی ایده‌آل، زندگی است که در آن هیچ اختلاف‌نظری نباشد و آرامش کامل بر آن حاکم باشد بلکه اختلاف‌نظر همیشه وجود خواهد داشت؛ نکته‌ای که مهم است، نحوه‌ی برخورد و حل اختلاف می‌باشد فراموش نکنید که اختلافات و تفاوت‌ها، موجب تفاهم بین همسران می‌شود.

▪ اگر رنجشی قابل چشم‌پوشی می‌باشد، از آن بگذرید ولی اگر برای‌تان مهم است، هر چند که مساله‌ی کوچکی باشد، آن را به طرز صحیحی با همسر خود در میان بگذارید.

▪ همسرانی که بر سرهر مساله‌ی جزیی با هم مجادله دارند، به تدریج باید شاهد مرگ عواطف‌شان باشند.

▪ زوج‌های شاد و بانشاط نسبت به زوج‌های ناسازگار و ناراضی، عملکرد بهتری در ابراز علاقه و عواطف خواهند داشت؛ پس برای سلامت جسم و روح خود و همسرتان، وقت و انرژی صرف کنید.

▪ و در آخر بدانید اگر هدف، عشق و حفاظت از آن است، باید بهای این حفاظت را با گذشت و ایثار بپردازید.

مجله شادکامی - با تغییر

 


مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟

آیا طلاق راه حل است؟




ماندن در  یک زنـدگی زناشویی بی عشق مخمصه ای غیر قابل تحمل است، امـا بـه ایـن مـعنـا نیست که حتماً چنین زندگی باید به طلاق منجر شود. 
حل مشکل ازدواجهای بی عشق نیاز به خوداندیشی برای ارزیابـی موقعیت، جرات و جسارت برای تصمیم گیری قاطع بـا همسرتان، و ابتـکـار عـمــل برای رویارویی با این واقعیت دارد کـــه طلاق ممکن است بهترین راه حل برای این ازدواج باشد
اما قبل از اینکه سریعاً به سراغ آسان ترین راه حل بروید و برای طلاق تصمیم گیری کنید، باید اطمینان حاصل کنید که کاملاً منطقی درمورد این تصمیم فکر کرده اید.
ماندن در یک ازدواج بی عشق و تصمیم گرفتن درمورد اینکه طلاق بگیرید یا نه فقط بر مبنای این واقعیت، سوء استفاده از فرصت است. این تصمیم برای طلاق مثل تصمیماتی که به خاطر سایر مشکلات موجود در زندگی های زناشویی مثل بوالهوس بودن فرد مقابل یا خیانت او، نیست. انتخاب طلاق وقتی صحبت از زندگی زناشویی خالی از عشق می شود، موقعیتی کاملاً متفاوت است. 
وقتی درمورد طلاق تصمیم می گیرید، این فرصت از نظر فردی خیلی در شما رشد میکند، چون شما در رابطه ای زندگی می کنید که خالی از هرگونه عشق و محبت است. اجازه بدهید کمی درمورد مسائل مربوط به چنین موقعیت هایی و رویکرد شما به آن صحبت کنیم تا شاید با توجه به این مسائل بتوانید بهتر ردر این رابطه فکر کرده و تصمیم بگیرید. 


مورد۱: عشق را آنطور که آن را می بینید تعریف کنید و ببینید آیا همسرتان هم در این رابطه با شما موافق است یا نه، حداقل تاحدودی. 
برای ارزیابی درست ازدواج های بی عشق، اطمینان یافتن از روشن و واضح بودن ایده و تفکر شما در مورد عشق، راه بسیار خوبی است که ببینید در زندگی چه چیز را از دست داده اید. و اگر ایده همسرتان درمورد عشق با شما مغایر باشد، تاحدی که هیچیک از شما نتواند در کنار هم عشق را تجربه کند، احتمالاً نیاز به مشاوره دارید تا ریشه بی عشق بودن رابطه تان مشخص شود. 


مورد ۲: قبل از اینکه به سراغ طلاق بروید، اول اطمینان یابید که واقعاً در زندگیتان هیچ نوع عشقی وجود ندارد. 
از خودتان بپرسید، "آیا واقعاً در زندگی زناشویی من عشقی وجود ندارد یا من خسته شده ام؟" زنده نگه داشتن عشق در ازدواج نیاز به رابطه بسیار قوی با خودتان و همسرتان دارد. دلایلی را که فکر می کنید زندگیتان خالی از عشق است را لیست کنید و ببینید این دلایل تا چه حد معقول و منطقی هستند و آیا نشان نمی دهد که کمی عشق در زندگیتان وجود دارد و می توانید برای بهبود وضعیت اقدام کنید؟ بی عشق بودن رابطه حتماً به این معنا نیست که همه چیز برای آن رابطه تمام شده است. 


▪ مورد ۳: برحسب تعریف خود از عشق، ببینید که آیا تا به حال واقعاً عاشق بوده اید. 
بی عشق بودن زندگی زناشویی شما ممکن است همیشگی نبوده باشد. ممکن است در طول زندگی خود با همسرتان از فواید دیگری در گذشته بهره مند می شده اید که اکنون وجود ندارد و به همین دلیل است که از رابطه تان خسته شده اید. 
البته اگر زمانی در گذشته عاشق شوهرتان بوده اید، احتمالاً هر دوی شما آنچه را که باید برای حفظ این عشق انجام نداده اید. قبل از اینکه بخواهید اقدامی برای این زندگی بی عشق بکنید، ببینید که تفکر شما درمورد عشق با گذشت زمان چقدر تغییر کرده است. 


مورد ۴: ببینید آیا برای متاهل بودن حتماً نیاز دارید که زندگیتان سرشار از عشق باشد، و آیا نمی توانید شعله عشق را در زندگی زناشوییتان روشن کنید؟ 
این مورد یکی از مهمترین مسائل در تصمیم گیری شماست. خیلی از افراد علیرغم بی عشق بودن زندگی زناشوییشان آن را حفظ کرده اند چون فوایدی که از متاهل بودن نصیبشان می شده بسیار ارزشمندتر از نیاز آنها به عشق بوده است. این فواید میتواند خیلی چیزها باشد و می تواند از فقدان اعتماد به نفس، مسائل مادی، ترس از تنهایی و ... ناشی شود. 
اگر شما از آندسته از افراد هستید که برای متاهل بودن حتماً به عشق نیاز دارند، قبل از اقدام به طلاق، حتماً به روشن کردن شعله عشق در رابطه تان فکر کنید. اگر برای این تصمیم گیری با خود می جنگید، مطمئن باشید که رابطه تان ارزشش را دارد که فرصتی دوباره به آن بدهید. 


اگر از ته قلب درمورد فقدان عشق در رابطه تان با همسرتان گفتگو کنید، امکانش هست که ببینید او نیز با چنین مشکلی روبه روست. 

مطالب پیشنهادی:


بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

طلاق نگیرید؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/




به هر حال، طلاق هم برای خودش کاری است؛ چیزی است که وجود دارد؛ و یک کلام: از مرگ که بالاتر نیست! مگر کم‌اند آدم‌هایی که تا دیروز، سُر و مُر و گنده، عمودی بوده‌اند برای خودشان و امروز، «به عزت و شرفِ لااله‌الا‌الله» افقی شده‌اند! همان‌طور یا همان‌قدر که روزانه خیلی‌ها با هم ازدواج می‌کنند، خیلی‌ها هم از هم طلاق می‌گیرند. و این یعنی که روزی محضردارها می‌رسد؛ حالا چه با خواندن صیغه‌های عقد چه با خواندن صیغه‌های طلاق. گیریم که وقت خواندن صیغه‌ی عقد، پسر و دختر دزدکی هم را نگاه می‌کنند و جلو خنده‌شان را می‌گیرند و لپهاشان گل می‌اندازد؛ اما وقت خواندن صیغه‌ی طلاق، زن و مرد نگاهشان را از هم می‌دزدند و حتی اگر گریه‌شان هم نیاید که بخواهند جلوش را بگیرند، چیزی از جنس بغض گلوشان را کیپ می‌کند و چهره‌شان بی‌رنگ است. 

 

ادامه مطلب ...

طلاق‌های فیزیکی و عاطفی

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/





ریشه بسیاری از طلاق‌های فیزیکی و عاطفی را باید در نوع ازدواج جست‌وجو کرد.
ازدواج ریشه طلاق است. این جمله در ابتدا ممکن است کمی عجیب به نظر برسد ولی واقعیت دارد و ریشه بسیاری از طلاق‌های فیزیکی و عاطفی را باید در نوع ازدواج جست‌وجو کرد. 
شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه به دلیل نابسامانی از یک سو و پیچیدگی از سوی دیگر زمینه‌های لازم برای یک ازدواج واقعی و سالم را فراهم نمی‌کند. عدم تعادل جنسی و پیشی گرفتن جمعیت دختران نسبت به پسران، فشارهای اقتصادی و معیشتی تأمین یک زندگی خانوادگی، شرایط فرهنگی جامعه و قواعد و سنت‌هایی که کارکرد مطلوب خود را از دست داده و بلکه کارکرد منفی پیدا کرده‌اند، تغییر و تحول نگرش‌ها و ارزش‌های اجتماعی و... همه و همه دست به دست هم داده‌اند و امکان ازدواج درست و تشکیل زندگی خانوادگی پایدار را برای خیل عظیمی از جوانان کشور دشوار کرده است.
در چنین شرایطی گروه قابل توجهی از جوانان عطای ازدواج و تشکیل خانواده را به لقایش بخشیده و زندگی مجردی پیشه می‌کنند به امید روزی که شرایط تغییر کند. 
ادامه مطلب ...

بچه‌های طلاق

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


                                     http://maktoobshop.com/



طلاق و جدایی میان زن و شوهر با هر دلیل درست یا نادرستی که اتفاق افتد،‌ عوارض و حاشیه‌های فراوان و اجتناب ناپذیری برای زن و مرد و بچه‌ها دارد. در این میان بچه‌ها بنا بر ویژگی‌ آسیب‌پذیری بیشترشان و متناسب با سن و سال خود زیان‌ها و خسارت‌های زیادتری را پذیرا می‌شوند که برخی از آنها تاثیرات درازمدتی را بر جای می‌گذارد. اینکه طلاق زندگی مشترک دو انسان را متلاشی می‌کند و خیمه خانواده را فرو می‌ریزد، واقعیتی تلخ و اجتناب‌ناپذیر است...



واقعیتی که پیامبر بزرگ ما (ص) از آن به عنوان پدیده‌ای بسیار ناگوار یاد می‌فرماید. درست مانند یک عمل جراحی در پزشکی که برای درمان و ادامه حیات بیمار ضروری است و مراقبت خوب پس از عمل به سلامت جسم و روان او و بهبود هر چه مطلوب‌ترش کمک می‌کند. یکی از سوالاتی که احتمالا در یکی دو دهه اخیر در عرصه آسیب شناختی خانواده و طلاق همواره تکرار می‌شود این است که آیا جدایی والدین پس از یک دوران زندگی مشترک برای بچه‌ها خسارت‌بار است؟ اما به نظر بسیاری از صاحب‌نظران سوال مهم‌تر این است که بنا بر چه دلایلی بچه‌ها پس از جدایی پدر و مادر خود دچار مشکلات گوناگون می‌شوند، این مشکلات چیست و چگونه می‌توان با آنها کنار آمد و بر آنها غلبه کرد؟ آیا همه بچه‌ها به یک اندازه نسبت به جدایی والدین خود واکنش نشان می‌دهند؟ آیا همسرانی که با دلایل احساسی، خودخواهانه و غیرمنطقی بر جدایی از یکدیگر اصرار می‌ورزند،‌ دانش رفتار با بچه‌ها را پس از طلاق دارند و نسبت به کاهش عوارض و حاشیه‌های جدایی والدین و تاثیر آن بر بچه‌ها اندیشیده‌اند؟ آیا فکر می‌کنند که با طلاق مسوولیت سنگین فرزند پروری از آنان ساقط می‌شود؟ بچه‌های طلاق چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با سایر بچه‌‌ها ـ در خانواده‌های معمولی ـ دارند؟ آیا آنان وضعیت بهتری را تجربه می‌کنند؟ آیا شباهت‌های این دو گروه از بچه‌ها بیشتر است یا تفاوت‌های آنان؟ و خلاصه آیا نیازهای طبیعی و اساسی بچه‌ها برای تامین بهداشت و سلامت همه جانبه‌شان در خانواده‌های معمولی و طلاق یکسان است یا متفاوت؟


بنا بر ضرورت ابتدا به واکاوی آخرین پرسش بپردازیم تا یافتن پاسخ مناسب برای سایر پرسش‌ها هموارتر شود. بر این باورم که بچه‌های طلاق و غیرطلاق از نیازهای طبیعی یکسانی برخوردارند،‌ هر چند که این نیازها با جدایی پدر و مادر شکل پیچیده‌تر و حساس‌تری پیدا می‌کنند و مسوولیت سنگینی را بر دوش والدین جدا شده و سایر اطرافیان می‌گذارد.


دکتر سیدحسن علم‌الهدایی - جامعه‌شناس - دانشیار دانشگاه فرودسی مشهد

مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

۱۰ روش برای پذیرش جدایی


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

قــطع رابطه همیشه به عنوان مسئله ای دردناک شناخته می شود. در این قسمت نظراتی را برایتان مطرح کرده ایم که شاید بواسطه آن بتوانید پس از بـروز چنین واقعه تلخی به راحتی با آن کنار بیایید. 
بهم خوردن رابطه ساده نیست. شما ناخواسته با توده ای از احسـاســـاتی نظیر: حسادت، خشم، زیان و جراحت، و تنـفـر روبـرو خـواهـیـد شـد. ایــن امـکان وجود دارد که دچار افسـردگــی شوید و به مروز زمان افسردگی شما تبدیل به خشم و نفرتی تلخ شود. به تنها چیزهایی کـه فکر میکنید این است که: چه خطایی از من سر زد؟ آیا میـتوانم دوباره بـا او ارتـبـاط برقرار کنم؟ بـه او نشـان خــواهم داد که با چه کـسی طــرف است؛ اما اگر بخواهید واقع بیـن باشید، می بینید که تنها مسئله ای که در ذهنتان می گذرد این است که " الان چه کاری میــتوانم انجام دهم که احساس بهتری پیدا کنم؟" در این قسمت چند پیشنهاد برایتان داریم که مطمئناً به شما کمک خواهند کرد. 


۱) خانواده و دوستان. 
شاید کمی پیش پا افتاده به نظر برسد، اما اگر به خانواده و دوستان خود تکیه کنید و سعی کنید مدت زمانی را با آنها بگذرانید وضعیتتان بهبود پیدا می کند. وقت خود را برای انجام کارهای متنوع با آنها صرف کنید و یادتان باشد که در طول این زمان حتماً لازم نیست که در مورد رابطه گذشته خود با آنها صحبت کنید. اگر این کار برایتان کافی نبود به راحتی می توانید به یک گروه حمایت اجتماعی و یا مشاوره جمعی بپیوندید. 

۲) ءمقاومت در مقابل خواهش های باطنی. مطمئناً آرزو می کنید که ای کاش کسی را که از دست داده اید، مجدداً بازگردد؛ اما به چه قیمتی حاضر به انجام این کار هستید؟ شاید در یک لحظه این امر به نظرتان درست بیایید، اما سعی کنید کمی بیشتر روی آن فکر کنید. پس از سپری شدن زمانی طولانی، آنها ارزش اولیه را در نظر شما از دست خواهند داد. البته این امر به آن معنا نیست که برای درست شدن موقعیت خود تلاش نکنید. اگر احساس می کنید که شانسی برای برگشت وجود دارد، کوتاهی نکنید؛ اما اگر شریک قبلی شما با صراحت کامل مشخص کرده که دیگر این رابطه کار به جایی نمی برد، بهتر است دست از خواهش و تمنا بردارید چرا که نه تنها با این کار هیچ نتیجه ای عایدتان نخواهد شد، بلکه این امکان وجود دارد که شرایط را سخت تر نیز بکنید.

۳) ایجاد تغییر در زندگی شخصی. برای گذراندن وقت خود راههای جدیدی پیدا کنید. در کلاس های مختلف ثبت نام کنید، باشگاه بروید، یک حیوان خانگی بگیرید و یا دست به انجام به کارهای داوطلبانه بزنید. هر کاری که باعث می شود نسبت به خودتان احساس بهتری پیدا کنید را انجام دهید. ضمیر شما در چنین حالتی، آسیب دیده است؛ کاری کنید که جراحات آن از بین برود. 

۴) اشتباهات خود را قبول کنید اما خود را بازنده تصور نکنید. با خودتان در گیر نشوید، اگر اشتباهی از جانب شما سر زده، باید آنرا بپذیرید، از آن درس بگیرید، و سعی کنید که دیگر هیچ گاه آنرا در زندگی خود تکرار نکنید. همانطور که برای ایجاد یک رابطه نیاز به دو نفر هست، برای خاتمه دادن به آن نیز وجود دو نفر ضروری است. شما تنها کسی نیستید که مرتکب اشتباه شده است. شاید الان به چشمتان نیاید، اما اگر بتوانید از اشتباهاتتان درس بگیرید و آنها را در روابطه بعدی به کار گیرید، آنوقت متوجه خواهید شد که تا چه اندازه روابطتان محکم تر و سالم تر خواهند شد. 
۵) روابط جدید. شاید در ابتدا هیچ تمایلی به انجام چنین کاری نداشته باشید، اما نباید برای مدت زمان طولانی خودتان را از محیط های اجتماعی دور نگه دارید. بیرون رفتن با دیگران سبب می شود زخم های شما زودتر بهبود پیدا کنند و ضمیرتان آرامش بیشتری پیدا کند. 

۶) بازیچه دست دیگران نشوید. بسیاری از افراد هستند که در یک چنین مواقعی شروع می کنند به تجویز کارها مختلف و به شما تضمین می دهند که اگر بر طبق گفته هایشان عمل کنید، حتماً شریک زندگی قبلی خود را از پای در می آورید. اجازه ندهید در زمانی که آسیب پذیر هستید، دیگران از شما سوء استفاده کنند. همیشه در نظر داشته باشید که همانقدر که احتمال برد در گفته های آنها وجود دارد، به همان میزان نیز احتمال شکست وجود دارد. 

۷) انتخاب سرگرمی های جدید. یک چیز جدید یاد بگیرید. احتمالاً کارهایی هستند که همیشه دوست داشتید آنها را انجام دهید، اما هیچ گاه زمان آنرا پیدا نمی کردید. حالا وقتش رسیده؛ 

۸) عدم ورود شتبازده به روابط جدید. در حالیکه قرار ملاقات گذاشتن می تواند به شما کمک کند، اما بهتر است تا جایی که می توانید، یک مرتبه وارد یک رابطه جدید نشوید. پیش از اینکه آماده پذیرش هر گونه تعهد جدید شوید، باید به طور کامل شرایط روحیتان بهبود پیدا کند، در غیر اینصورت طرف مقایل به شدت آسیب می بیند. 

۹) آزاد کردن افکار ذهنی. متوجه هستم که نمی توانید به این مسئله فکر نکیند، اما اگر این امر برای مدت زمان طولانی ادامه پیدا کرد، راهی پیدا کنید که به واسطه آن بتوانید ذهن خود را از آن مطلب منحرف سازید. به دوستتان تلفن بزنید، به باشگاه ورزشی بروید، هر کاری که به ذهنتان می رسد انجام دهید. اگر احساس کردید که هیچ کدام از این کارها جواب نمی دهند، این یکی را امتحان کنید: لیستی از دلایلی که "چرا بهتر شده که او را رها کرده اید" تهیه کنید. این لیست می تواند شامل مواردی از این دست باشد: به اندازه کافی وقت دارم که به کارهای دیگر خود رسیدگی کنم؛ می توانم با هر کسی که دلم می خواهد قرار ملاقت بگذارم، دیگر وقتم تلف نمی شود و میتوانم با کسی ارتباط برقرار کنم که به اندازه کافی برای من ارزش و اهمیت قائل باشد. همچنین می توانید به کارهایی که شریک قبلی انجام می داد و باعث دیوانه کردن شما می شد هم فکر کنید. لازم نیست یک عینک رمانتیک به چشم هایتان بزنید و فقط وقایع خوش و خاطرات شیرین گذشته را به یاد بیاورید. این عقیده را در ذهن خود پرورش ندهید که اگر یکبار دیگر می توانستیم در کنار هم باشیم، من خوشبخت می شدم و دیگر چیزی از دنیا نمی خواستم. اشتباه می کنید؛ آیا اگر یک بار دیگر به رابطه گذشته باز می گشتید، هویت و شخصیت او برایتان سوال برانگیز جلوه نمی کرد؟ ترک کردن شما، بزرگترین اشتباهی بود که او می وانست در کل زندگی خود انجام داده باشد. بگذارید همانجایی که هستند بمانند، شما به سمت جلو پیش بروید. 

۱۰) باطن خود را بهبود بخشید. در قسمت های بالا اشاره کوتاهی به این نکته داشتم اما چون از اهمیت بالایی برخوردار است، یکبار دیگر نیز اشاره کوتاهی به آن می کنم. می باست کاری کنید که نسبت به خودتان احساس بهتری پیدا کنید. این کار را می توانید با کوتاه کردن موها و یا خریداری لباس های جدید شروع کنید. اگر باز هم هیچ یک از این موارد به شما کمک نکرد، این یکی را امتحان کنید: لیستی از مواردی که از شما یک انسان برجسته می سازد، تهیه کنید. فقط خواهش می کنم آنجا ننشینید و دست روی دست بگذارید و بگویید هیچ چیز به ذهنتان نمی رسد. من قبول نمی کنم. یکبار دیگر فکر کنید، مهربان هستید؟ صبور؟ با هوش؟ مانند یک آشپز حرفه ای غذا درست می کنید؟ توانایی تعمیر وسایل مختلف را دارید؟ چیزهای زیادی هستند که از شما یک انسان بزرگ می سازند. آنها را بر روی یک تکه کاغذ بنویسید و هر زمان که احساس حقاورت به شما دست داد، یک بار از روی آن بخوانید و اگر چیز جدیدی به ذهنتان رسید به انتهای لیست اضافه کنید. شما خودتان هستید و یک فرد بزرگ می باشید؛ هیچ گاه به هیچ کس اجازه ندهید که این حس را در وجود شما سرکوب نماید.
منبع : بیرتک

طلاق و جدایی زن و شوهر و مهارت‌های حل مشکلات

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


                                     http://maktoobshop.com/



شاید هر کسی در مورد قبح طلاق و جدایی زن و شوهر چیزهایی شنیده باشد، اما گاهی این طلاق و جدایی واسطه هایی دارد، یعنی مادر دختر، مادر پسر، وکیل و... با به وجود آوردن شرایط خاص، عوامل موثر در بروز طلاق و جدایی هستند.

در ابتدای هر اختلافی ممکن است مساله زیاد بغرنج نباشد و هر زوجی می توانند با هم اختلاف نظرهایی داشته باشند، اما در این میان افرادی که به نوعی منافع یا حقارت ها و ضعف های درونی و شخصیت شان آن ها را به جهتگیری های خاص تشویق می کند باعث می شوند زوج های جوان واقعاً به این نتیجه برسند که برای هم ساخته نشده اند و از هم متنفر شوند و یا این که به خاطر رفتارهای نادرست گذشته خودشان روی بازگشت به زندگی مشترک نداشته باشند و طلاق را تنها راه چاره ببینند. اقداماتی که به اسم حقوق و قانون در حیطه خانواده صورت می پذیرد گاهی چنان شرم آور و غیر انسانی است که انسان نمی داند نام این اقدامات را چه می توان گذاشت. 
وقتی زن جوان کدورت هایی از شوهر خود دارد پیش کشیدن حقوق قانونی او که به لحاظ انصاف دریافت یکجای آن جای سوال دارد چه معنایی به جز تحقیر طرف مقابل و اختلاف و جدایی می تواند داشته باشد.
زمانی که دختر را باید به سمت وظایف انسانی و درست زندگی راهنمایی کرد به او یاد داده می شود که بله کار تو درست است، اگر الان رو بدهی پررو می شود و یا وقتی به پسر جوان گفته می شود نباید به زن رو داد و گربه را باید دم حجله کشت زندگی او را به چه سمتی راهنمایی می کنیم. آیا این ها معنای بردباری و گذشت و صبر برای محکم تر شدن بنای زندگی و خانواده است؟
●قسمتی از یک زندگی:
مادر زن خطاب به داماد: من اجازه نمی دم دخترم به خانه تو بیاد.
مادر زن خطاب به داماد: حق نداری برای ملاقات با دختر من به خانه ما بیایی.
مادر زن خطاب به دختر: اگر به خانه شوهرت (شوهر عقدی) بروی جهیزیه ای در کار نیست.
مادر زن خطاب به دختر: اگر به خانه شوهرت رفتی و با هم اختلاف پیدا کردید فکر کن پدر و مادرت مرده اند و حق بازگشت نداری.
مدتی بعد وقتی مشکلات حسابی زیاد شد.
مادر زن خطاب به دختر: البته من نمی خواهم در زندگی تو دخالت کنم و به هر حال تصمیم گیری با خود تو است ولی من صلاح نمی دانم این وصلت به انجام برسد، اما در کل خود تو هستی که باید تصمیم بگیری.
دختر: من طلاق می خواهم.
.... و مدتی بعد، طلاق.
●قسمت هایی از اقدامات یک وکیل:
موضوع: عدم تمایل دختر به ادامه، زندگی تقاضای طلاق قبل از عروسی و درخواست نصف مهریه و کل نفقه ایام گذشته.
وکیل زوجه: دادخواست برای دریافت مهریه+نفقه+طلاق عسر و حرجی.
رای دادگاه: نفقه تعلق نمی گیرد حق طلاق ندارد، اما مهریه حق زن است.
شکایت ترک انفاق از طرف وکیل زوجه و تقاضای زندانی کردن شوهر.
رای دادگاه:مرد جرمی مرتکب نشده قرار رد خواسته صادر می شود.
وکیل زوجه:با نامه ها و اظهارنامه ها و ارسال مامورین کلانتری اقدام به بازی گرفتن آبروی شوهر می کند.
وکیل زوجه:شکایت دوباره ترک انفاق و تقاضای زندان برای شوهر.
رای دادگاه:قرار رد خواسته، مرد جرمی مرتکب نشده است.
بعد از مدتی.
وکیل:البته اگر مایل به زندگی هستید بیایید و با هم مصالحه کنید و زندگی کنید میل خود شما است، اما به نظر نمی رسد کار درستی باشد.
●مدتی بعد طلاق توافقی بدون مهریه.
این ها دو داستان بودند ولی داستان های واقعی مثل این هر روز تکرار می شوند.
عن النبی(ص) قال: و من عمل فی فرقهٔ بین امراهٔ و زوجها کان علیه غضب الله و لعنته فی الدنیا و الاخرهٔ و کان حقاً علی الله ان یرضخه بالف صخرهٔ من نار و من مشی فی فساد ما بینهما... (وسائل جلد ۱۴ ص ۲۷)
پیغمبر(ص) فرمود: کسی که کاری کند که بین زن و شوهری جدایی افتد و به طلاق رسد، خشم و لعنت خدا در دنیا و آخرت بر او باشد و سزاوار است که خدا او را با هزار سنگ آتشین سنگباران کند و کسی که بین زن و شوهر فساد کند، ولی به طلاق نرسد، غضب و لعنت خدا در دنیا و آخرت بر او است و از نظر کردن به وجه خدا محروم می گردد.


مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

حرف طلاق بین زن و شوهر

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 تا آخرین جلسه دادگاه و صدور حکم نهایی طلاق زمانی باقی نمانده، از رفتن همسرش چند ماهی می‌گذرد، حالا وقتی به آینده می‌اندیشد، ترس برش می‌دارد نمی‌داند چه در انتظار اوست.


روزهای اول تمام سعی‌اش را می‌کرد تا در دادگاه و حضور دیگران همسرش را متهم کند به تمام بدی‌ها، از این که او نمی‌توانست دلایل قانع کننده‌ای برای رفتار خود بیاورد خوشحال می‌شد، انگار جنگی بود که باید هر طور شده در آن برنده میدان شود.

اما حالا هرچه به آخرین جلسه دادگاه نزدیک می‌شود احساساتش مبهم‌تر می‌شود، در عین حال که از همسرش خوشش نمی‌آید، همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد، عشق، تنفر، تاسف...


وقتی پشیمانی به سراغشان می‌آید

وقتی حرف طلاق بین زن و شوهر مطرح می‌شود، جنگی در خانه به پا می‌شود که هردوی آنها سعی در بدتر کردن اوضاع دارند، در این شرایط معمولا هیچ کدام از طرفین حاضر به کوتاه آمدن نمی‌شود و تمام سعی‌اش را می‌کند تا برنده این مبارزه باشد، اما این احساسات معمولا عمر زیادی ندارد!

از آنجا که در جامعه‌ی ما، طلاق هم مثل ازدواج ممکن است در اثر دخالت اطرافیان اتفاق بیفتد، این احتمال وجود دارد که پس از مدتی طرفین چشم‌انداز منطقی‌تر و دقیق‌تری نسبت به ماجرا پیدا کنند.

دکتر سیدجواد آرامی روانشناس در گفت‌وگو با شبکه ایران در این باره می‌گوید: باوجود آن که ازدواج بزرگترین حادثه مثبت زندگی هر فردی به شمار می‌رود اما تصمیم در این باره استرس بسیاری را به فرد تحمیل می‌کند حالا فرض کنید فرد تصمیم به جدایی عاطفی بگیرد، آن وقت میزان استرسی که در این باره تحمل می‌کند صدچندان خواهد شد.

آرامی در ادامه می‌افزاید: وقتی افراد در شرایطی قرار می‌گیرند که صحبت از جدایی و طلاق می‌شود به دلیل استرس بالایی که برآنها تحمیل می‌شود نمی‌توانند منطقی و عاقلانه تصمیم بگیرند، به همین دلیل بر روی تصمیم عجولانه خود پافشاری می‌کنند اما با به وجود آمدن یک فاصله فیزیکی میان زوجین و برداشته شدن مقداری از فشارهای روانی نظر آنها تا حد زیادی تغییر می‌کند.

وی با بیان این که اکثر زوج‌هایی که به طلاق فکر می‌کنند مهارت‌های حل مشکلات را بلد نیستند، می‌افزاید: یکی از مهارت‌های زندگی که در انتخاب همسر بسیار تاثیر گذار است، موضوع خود آگاهی است که از دوران کودکی در فرد به وجود می‌آید اما متاسفانه این خودآگاهی تحت تاثیر سیستم آموزشی کشور و شرایط جامعه در مجرای صحیحی قرار نمی‌گیرد و به فرد توانایی شناخت دقیق نیازها و ویژگی‌های شخصیتی خود را نمی‌دهد.

آرامی همچنین در پاسخ به این سوال که برای منصرف کردن زوجین از طلاق چه راهکارهایی می‌توان اتخاذ کرد گفت: دادگاه‌های خانواده در حال حاضر با طولانی کردن صدور حکم طلاق سعی می‌کنند مانع از ایجاد طلاق شوند اما این به تنهایی کافی نیست، چرا که در این فاصله زوج به حال خود رها می‌شوند و هیچ اتفاق خاصی در این زمان روی نمی‌دهد.

آرامی ادامه داد: دادگاه‌های خانواده باید با فرستادن این دسته از زوج‌ها به مراکز مشاوره اقدامی عملی در جهت درمان و بهبود رابطه آنها انجام دهند، اگر برگشت زوجین فقط به صورت فیزیکی باشد و درمانی بر روی آنها صورت نگرفته باشد معمولا زوج تا چند روز ملاحظه یکدیگر را می‌کنند و پس از آن مشاجره‌ها از سر گرفته می‌شود.

فقط برگشت فیزیکی کافی نیست

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان خانواده، با ایجاد تغییراتی در نحوه رفتار دو طرف در اکثر مواقع می‌توان رابطه‌ای را که در مرز فروپاشی قرار گرفته است دوباره بازسازی و ترمیم کرد.
به همان اندازه که انسان‌ها دستخوش تغییر می‌شوند، زندگی زناشویی نیز دائما تغییر می‌کند. 

برای حفظ زندگی مشترکتان باید دلایلی که باعث رسیدن به مرحله جدایی شده است را به درستی مورد ارزیابی قرار دهید؛ مشکل هر چه باشد، امیدی برای حفظ زندگی وجود دارد.

آرامی در این باره معتقد است: زن و مردی که پس از طلاق برای شروع زندگی دوباره با هم مصمم می‌شوند، در صورتی کامیاب خواهند شد که به اشتباهات گذشته خود پی برده و به قصد جبران آمده باشند. البته این روحیه باید در دو طرف وجود داشته باشد، چرا که اگر فقط یک نفر قصد جبران اشتباهات را داشته باشد، دوباره وضع به همان شکل قبلی ادامه خواهد یافت.

او شرح می‌دهد که اگر زن و مردی واقعا از پدیده طلاق لطمه دیده‌اند و مطمئن هستند که می‌خواهند زندگی گذشته خود را بازسازی کنند باید با جدیت برای اصلاح رفتار خود تلاش کنند و بدانند که بیان جملاتی مانند «می‌دانستم بدون من نمی‌توانی زندگی کنی، دیدی جز من کسی تو را تحویل نمی‌گیرد، می‌دانستم که می‌روی و خودت برمی‌گردی» شرایطی را به وجود می‌آورد که در آن، فقط باید سوخت و ساخت.

مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

درصد بسیاری از مردان در دو سال ابتدایی بعد از متارکه اقدام به ازدواج مجدد می کنند.

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


 فشارهای روحی و روانی، ابتلا به انواع آسیب ها مانند اعتیاد به مواد مخدر، الکل، اختلافات رفتاری، خودکشی، انحرافات جنسی و قرار گرفتن در معرض انواع بیماری های عفونی و ویروسی، از دست دادن پیوندها و همبستگی با خانواده، طرد خانوادگی و اختلاف با سایر اعضای خانواده، تن دادن به ازدواج های موقت و ازدواج های ثانویه، اختلاف بین فرزندان با همسر در صورت ازدواج مجدد و داشتن فرزند، از جمله آثار و پیامدهای منفی طلاق برای مردان است.

مدت مدیدی بود از شهاب خبری نداشتم، تا اینکه هفته گذشته بعد از هشت ماه بی خبری با من تماس گرفت، صدایش می لرزید و مثل گذشته سرحال نبود، هرچه علت را از او پرسیدم چیزی نگفت و از من خواست همان روز در پاتوقی که دوران دانشجوییمان را در آن سپری می کردیم مرا ببیند.

در سه ساعت مانده به موعد قرار، خاطرات گذشته ام را با شهاب مرور می کنم، من و شهاب بعد از دبیرستان در دانشکده فنی قبول شدیم و دوران دانشجویی خود را با هم گذراندیم، سال دوم شهاب پس از کش و قوس فراوان با مریم که یکی از هم دانشگاهی هایمان بود ازدواج کرد.

زیباترین خاطره من روزی بود که به عنوان شاهد ازدواج بر برگه ای از جنس عشق خطی به یادگار نوشتم. در آن روزها گویی دنیا، تنها شهاب را شاد و خندان می خواست و چنین نیز بود، دیگر شهاب را کمتر در تجمعات دوستانه می دیدم، هرازگاهی او را بعد از دانشگاه و اتفاقی در خیابان دیدم و چهره اش را به شکل لبخندی ماندگار در ذهن خود حک کرده بودم، شهاب زندگی آرام و بی دردسری داشت.

اما آن روز پاتوق دوران دانشجوییمان شاهد اتفاق تلخی بود که نه من آن را باور می کردم و نه شهاب، شهاب خسته و رنجور، با چهره ای رنگ پریده، و سیگاری در دست خبر جدایی خود از مریم را به من داد و گفت که این اتفاق بعد از گذشت 8 ماه روزهای آخر صدور حکم را انتظار می کشد، و از من می خواست که به عنوان شاهد برای شهادت به دادسرا بروم.

سه سال پیش شاد و خندان شاهد اتفاقی دو نفره بودم و زیر برگه ای را که خبر از وصال می داد به یادگار پر کردم و امروز غمگین و ناراحت شاهد اتفاقی دو نفره هستم و می بایست برگه ای را امضا کنم که جدایی دو نفر را فریاد می زند. آنقدر وضعیت جسمانی و روحی شهاب بد است که نمی دانم از علت جداییشان بپرسم یا آشفتگی جسمی و روحی دور از انتظارش.

مردان قربانی تاثیرات زیانبار طلاق

دکتر پرویز مظاهری دبیر انجمن روان پزشکان ایران، تاثیرات زیانبار طلاق در خانواده را به ترتیب بر دوش فرزندان، سپس مردان و در انتها زنان دانست و اظهار داشت: از آنجاییکه مردان توانایی برخورد یا کنار آمدن با مشکلات را ندارند و توانایی روانی زنان در این گونه مسایل بیشتر می باشد و علت آن نیز ترشحات هورمون «استروژن» است ، هنگام متارکه مردان به دلیل وابستگی به همسر از نظر مسایل تربیتی و مسایل حاکم بر زندگی ضربه بیشتری را متحمل می شوند.

دکتر مظاهری افزود: از آنجاییکه مردان بخاطر مشغله کاری خارج از محیط خانواده نمی توانند همانند زنان زندگی را اداره کنند و عدم آشنایی با مشکلات محیط خانواده اعم از تربیت فرزندان و مسایل حاکم بر خانه، دچار شکست روحی روانی می شوند.

دکتر فربد فدایی، روان‌پزشک معتقد است بلافاصله بعد از جدایی، برای بیشتر مردان، یک دوره‌ی تضاد، دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید پیدا می‌شود. تضاد از این جهت که مرد طلاق‌گرفته، در این که کاری که انجام داده درست بوده یا نه مردد است و همیشه با این سوال که آیا می‌توانسته کار بهتری انجام دهد یا نه مواجه است.

مرد در عین حال که از همسر سابق خوشش نمی‌آید، همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد؛ چون ممکن است بعضی از جنبه‌های وجود او را که در گذشته دوست داشته، هنوز هم دوست داشته باشد.

پس از جدایی گاهی اوقات، مرد احساس تاسف می‌کند؛ چون فکر می‌کند می‌توانسته بهتر رفتار کند، یا احساس شرم در او به وجود می‌آید؛ به این دلیل که در یکی از نهادهای مهم اجتماعی که ازدواج و تشکیل خانواده است، شکست خورده است.

طلاق؛ فرایندی با ابتدا و بی انتها

دکتر محمد مهاجری جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی بر این باور است که فرآیند طلاق بر اساس مطالعات جامعه شناختی فرایندی است که ابتدا دارد، اما انتهایی ندارد، به این معنا که طلاق صد در صد اتفاق نمی افتد و صرفا این مساله به شکل حقوقی پایان می پذیرد، اما مسایل عاطفی ناخودآگاه در ذهن طرفین می ماند.

سوختن و ساختن یا سوختن و سوزاندن

دکتر مهاجری در تشریح این نظریه گفت: فرآیند طلاق در بررسیهای جامعه شناسان 13 مرحله است، هفتمین مرحله آن طلاق پنهان است که با رنگ باختن عش و علاقه در محیط خانواده بین زوجین اتفاق می افتد، و از آنجاییکه ساختار سنتی بر جامعه حاکم است، زنان به جمله «می سوزم و می سازم» اکتفا می کنند، در این مرحله زن معتقد به سوختن و ساختن برای نگاهداری از پیوند خود است، این در حالیست که هر چه بسوزد می سوزاند، و قربانی این تفکرزنان، مردان می باشند، در این مرحله که به ظاهر بر اساس ایثار زن صورت گرفته است و مرد برنده آن است، آثار مخرب روحی و روانی و زیانبار آن بیشتر متوجه مرد می شود.

دکتر مظاهری با اشاره به فرهنگ حاکم بر جامعه که از کودکی به دختران اجازه گریستن در صورت بروز مشکل را می دهد، افزود: جامعه ما به زن اجازه گریه کردن را می دهد، از دوران کودکی دختر بچه حق گریستن دارد در صورتی که اگر پسر بچه ای گریه کند همه او را سرزنش می کنند، این تلقین از دوران کودکی مدام در ذهن مرد شکل می گیرد و از آنجاییکه عادتا مردان غرور مردانه ای دارند از گریستن و یا بیان مشکلات خود سرباز می زنند، که این مساله باعث رفتارهای ناهنجاری در مردان پس از متارکه ، مانند پرخاشگری ، افسردگی و... می شود.

افسردگی رایج ترین بحران مردان بعد از طلاق

دکتر امیرحسین توکلی روانپزشک، در تشریح پیامدهای طلاق بر روی مردان گفت: غالبا احساساتی نظیر ناامیدی، یاس، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، کاهش پذیرش شخصیت فردی، زیر سوال بردن زیباییهای شخصی و زیر سوال بردن تواناییهای شخصی و فردی بعد از متارکه به شکل گسترده و پنهان در مردان شکل می گیرد.

دکتر توکلی افسردگی را رایج ترین بحران مردان بعد از متارکه دانست و گفت: افسردگی در این دوران بسیار شایع است؛ زیرا مردان نمی‌داند چه وضعیتی در انتظار آنهاست. به طور کلی در دوره‌ی پس از طلاق، خشم و تاسف و عشق و نفرت در هم می‌آمیزند. ممکن است بعضی اوقات، مرد احساس راحتی کند؛ زیرا بر این باور است که دیگر فشارها و دخالتها تمام شده؛ اما ترس از آینده‌ی نامعلوم، این احساس راحتی موقت را از بین می‌برد. در این دوران، مردان با یادآوری‌های مکرر گذشته و بررسی رابطه‌ی ازهم‌گسیخته‌ی خودشان، دچار اختلال تمرکز می‌شوند و نمی‌توانند به هیچ‌چیزی به طور طبیعی فکر کنند.

دکتر مظاهری درمورد پیامدهای جسمی و روحی طلاق برای مردان تصریح کرد: متارکه می تواند استرس مضاعفی را برای مردان ایجاد کند، در کنار افسردگی حاصل از این اتفاق، مرد دچار اضطراب می شود، اضطرابی که در مردان بعد از متارکه شکل می گیر بسته به نوع شخصیت مردان باعث بروز ناراحتیهای قلب و عروق، بیماریهای ریوی، ناراحتیهای گوارشی، ریزش مو و یا سفید شدن موی سر می شود.
دکتر مهاجری اعتقاد دارد آثار مخرب طلاق ضربه روحی سنگین تری را بر مردان وارد می کند و می افزاید: حوزه آسیب ها و کارکرد های منفی طلاق بر روی مردان شبیه زنان نیست و به مراتب بیشتر است، اما جلوه دادن و تجلی دادن آثار منفی نزد زنان بیشتر است که آن هم به مکانیزم دفاعی زنان باز می گردد.

زنان مکانیزم دفاعی بسیار خوبی دارند و آن مکانیزم برون ریزی اتفاقات تلخ و بیان مشکلات و تجلی آن است که باعث ایجاد تعادل در زنان می شود، اما مردان از آنجاییکه از این مکانیزم برخوردار نیستند و آثار روانی و اجتماعی طلاق و مشکلات ناشی از آن را نهفته و پنهان در خود دارند که این مساله باعث اختلال در مکانیزم دفاعی مردان می شود.


دکتر مهاجری پیامدهای منفی اقتصادی بعد از طلاق را در دو دهه اخیر پر رنگ تر دانست و گفت: یکی از پیامدهای منفی طلاق برای مردان که در دو دهه گذشته رواج پیدا کرده است مسایل اقتصادی ناشی از مهریه های سنگین است.

متاسفانه بخاطر رسم و عرف اشتباه حاکم بر جامعه مردانی که توان مالی کمتری دارند براساس هیجان، احساسات، چشم و همچشمی و بیان عشق و علاقه خود مهریه های سنگینی را که دور از عقل و منطق است تقبل می کنند و دلیل برخورد خود را جمله بی معنای « کی داده ، کی گرفته » می دانند.

این مساله باعث ضررهای سنگین اقتصادی، روانی و اجتماعی برای مرد می شود و سپس مرد را دچار عقده های نهفته برای بازپرداخت مهریه می کند، و در صورت عدم توان پرداخت مرد دچار فرایند قضایی تازه ایی می شود که تبعات روانی منفی در پی خواهد داشت.

مدت پایداری مردان بعد از طلاق

دکتر مظاهری درباره مدت پایداری مردان نسبت به همسر سابق خود پس از طلاق خاطر نشان کرد: عادتا مدت پایداری مردان پس از متارکه یا فوت همسر بسته به میزان علاقه و وابستگی متغیر است، در بعضی اوقات علاقه و وابستگی به همسر سابق مدت پایداری مردان را بالا می برد، و در شرایطی دیگر سرخوردگی از ازدواج اول باعث بالا رفتن مدت تجرد مردان بعد از متارکه می شود.
دکتر مظاهری افزود: تجربه نشان می دهد مدت پایداری مردان به سه دلیل نیاز فردی مردان به یک شریک، وجود کودک در محیط خانواده و فشار اطرافیان، درصد بسیاری از مردان در دو سال ابتدایی بعد از متارکه اقدام به ازدواج مجدد می کنند.

مردان بعد از طلاق غمگین ‌تر از زنان

مردان در مقابله با تمامی مراحل مختلف قطع رابطه از زنان ضعیف تر هستند و طی چند سال اول پس از طلاق، روابط کمتری با دوستانشان
برقرارمی کنند. روانشناسان و محققان معتقدند زنان در مقایسه با مردان در مواجهه با بحران ناگهانی مثل طلاق، با شرایط بهتر کنار می آیند.

بنابر یک تحقیق در یورکشایر انگلستان ، 61 درصد از زنان طی 2 سال اول بعد از طلاق، بسیار خوشحال‌تر از موقعی هستند که هنوز در حال زندگی مشترک بودند در حالی که این رضایتمندی تنها در 51 درصد از مردان وجود داشته است.

براساس این تحقیقات زنان در مقابله با تمامی مراحل مختلف قطع رابطه از مردان قوی‌تر هستند و طی چند سال اول پس از طلاق، این روابط بیشتری با دوستانشان برقرار و وقت بیشتری را صرف خانواده‌‌شان می کنند و به‌دنبال مشاوره‌ها و درمان ناراحتی‌هایشان هستند در حالی که مردان غالبا به‌دنبال لذت‌های موقتی اند.

با از بین رفتن قبح فرآیند طلاق و افزایش آمار روبه رشد آن، روزانه افراد بسیاری را در قالب دوست یا آشنا مشاهده می کنیم که خواسته یا ناخواسته درگیر این اتفاق شوم شده اند. اما در این بین تأثیر طلاق بر روی مردان به صورت ناهنجاری هایی در جامعه بروز می کند، گاها برای مقابله با مشکلات ناشی از طلاق به مسایلی پناه می برند که از لحاظ عرف جامعه مذموم و نکوهیده است و برای خود شخص بار منفی بسیاری دارد. بی شک عدم اندیشه و وجود راهکار مناسب برای مقابله با این مشکلات، جامعه را به سوی ورطه ای هولناک سوق می دهد، ورطه ای که هر لحظه هر کداممان را به سوی خود می کشد و می بلعد.

مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

بعد از طلاق یا جدایی


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/



گفتگو با دکتر فرید فدایی

منبع : پایگاه سلامت ایرانیان

تا دو سال بعد از طلاق ازدواج مجدد نکنید.

آدم‌ها بعد از طلاق چه احساسی دارند؟ ناراحتی و غصه یا آرامش و راحتی؟ بلافاصله بعد از جدایی، برای بیشتر افراد، یک دوره‌ی تضاد، دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید پیدا می‌شود. تضاد از این جهت که فردِ طلاق‌گرفته، تردید دارد کاری که انجام داده درست بوده و این‌که آیا می‌توانسته کار بهتری انجام دهد یا نه. دوگانگی عاطفی هم به این ترتیب است که فرد در عین حال که از همسر سابق خوشش نمی‌آید، همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد؛ چون ممکن است بعضی از جنبه‌های وجود او را که در گذشته دوست داشته، هنوز هم دوست داشته باشد. تغییرات خلقی شدید هم به این صورت است که گاهی اوقات، فرد احساس تاسف می‌کند؛ چون فکر می‌کند می‌توانسته بهتر رفتار کند، یا احساس شرم در او به وجود می‌آید؛ به این دلیل که در یکی از نهادهای مهم اجتماعی که ازدواج و تشکیل خانواده است، شکست خورده است. افسردگی هم در این دوران خیلی شایع است؛ چون فرد نمی‌داند چه وضعیتی در انتظار اوست. به طور کلی در دوره‌ی پس از طلاق، خشم و تاسف و عشق و نفرت در هم می‌آمیزند. البته ممکن است بعضی اوقات، فرد احساس راحتی کند؛ چون فکر می‌کند دیگر فشارها تمام شده؛ اما ترس از آینده‌ی نامعلوم، این احساس راحتی موقت را از بین می‌برد. در این دوران، افراد با یادآوری‌های مکرر گذشته و بررسی رابطه‌ی ازهم‌گسیخته‌ی خودشان، دچار اختلال تمرکز می‌شوند و نمی‌توانند به هیچ‌چیزی به طور طبیعی فکر کنند. آنها به طور کلی با عواطف رنج‌آور و منفی روبه‌رو هستند ـ چه کسانی که خودشان مایل به جدایی بوده‌اند (مثل طلاق توافقی) و چه کسانی که مایل نبوده‌اند.

   و چه چیزهایی این احساسات منفی را تشدید می‌کند؟ مسایل اجتماعی، عرفی و قانونی؛ مثلا موضوعات مالی که اغلب بعد از طلاق نیز زن و مرد را به هم مربوط می‌کند و باعث ایجاد تنش می‌شود. این موضوع به‌خصوص در کشور ما، به‌دلیل وجود مهریه خیلی متداول است؛ چون مهریه‌ در ابتدای ازدواج با این فرض تعیین می‌شود که قرار نیست هیچ‌وقت پرداخت شود، اما موقع طلاق معلوم می‌شود که قضیه جدی است. به همین دلیل، بعضی‌ خانم‌ها برای گرفتن مهریه‌شان از راه قانونی وارد می‌شوند و مثلا همسرشان را به زندان می‌اندازند و خلاصه کشمکش‌هایی ایجاد می‌شود که به مشکلات جدایی اضافه می‌کند، یا مثلا موضوع نگهداری از فرزندان- اگر فرزندی وجود داشته باشد- معمولا دردسرساز است.از طرف دیگر، افراد بعد از جدایی مجبور می‌شوند برای طلاق‌شان داستان اختراع کنند تا هم خودشان و هم اطرافیانشان را قانع کنند. اما همان‌طور که می‌دانید، چیزی به نام سازوکارهای دفاعی روانی وجود دارد که وقتی انسان احساس می‌کند تمامیت شخصیتی‌اش تهدید شده، فعال می‌شود. یکی از این‌ها فرافکنی است. در فرافکنی، فرد برای غلبه بر احساسات منفی نسبت به خودش، به گریز از واقعیت پناه می‌برد و مسایل خودش را به دیگران و محیط اطراف نسبت می‌دهد؛ مثلا در شرایطی که خودش با رفتار نامناسب موجب جدایی شده، فکر و عنوان می‌کند که این طرف مقابل بوده که با رفتارهای بد سبب طلاق شده است.

   این یکی از استرس‌های بزرگ زن و مرد است که خبر طلاق را چه‌طور به اطرافیانشان بدهند؛ و معمولا هر کدام، داستانی برای طلاق‌شان می‌بافند و بارها آن را برای دیگران تکرار می‌کنند. این نکته را هم در نظر بگیریم که کسانی که در زندگی فرد نقشی ندارند، ضرورتی ندارد درباره‌ی طلاق او چیزی بدانند و فرد می‌تواند راجع به این موضوع با آنها هیچ صحبتی نکند.
بهتر است رابطه‌تان با همکاران را به حوزه‌ی کاری محدود کنید و وارد حوزه شخصی یکدیگر نشوید تا مجبور نباشید درباره‌ی یک مساله شخصی‌، مثل طلاق، به همکارانتان توضیح دهید.
 
در مورد ارتباط با خانواده همسر سابق، حتی اگر فرد با خانواده همسر سابق‌اش رابطه خوبی داشته باشد، خواه‌ناخواه ادامه‌ی این روابط بعد از طلاق یا جدایی سخت می‌شود و در بسیاری از موارد بریده خواهد شد. بنابراین توصیه نمی‌کنیم که اصراری به ادامه این روابط داشته باشید، چون ممکن است باعث تنش گاه‌وبی‌گاه شود.

 طلاق و  فرزندانفرزندان در قضیه طلاق والدین گاهی حتی بیشتر از خود زن و مرد آسیب می‌بینند. آنها این آمادگی را دارند که هر بحران و مشکلی را به خودشان نسبت بدهند- مهم نیست سن‌شان زیاد یا کم باشد؛ چون هر کسی همیشه در قبال پدر و مادرش کودک است. پس پدر و مادر بعد از طلاق وظیفه دارند طوری برخورد کنند که بچه‌ها خودشان را در طلاق آنها مقصر ندانند؛ مثلا از گفتن جمله‌هایی از این قبیل که «اگر به خاطر تو نبود، خیلی زودتر جدا می‌شدم،» بپرهیزند یا از بدگویی و تحقیر یکدیگر در مقابل بچه‌ها خودداری کنند. بلکه برعکس، زحمات دیگری را به بچه‌ها گوشزد کنند و به آنها بگویند که بعضی‌وقت‌ها، دو نفر که آدم‌های سالم و مثبتی هم هستند، ممکن است در روابط‌شان با هم مشکل پیدا کنند. این به معنی ناهنجار بودن یا بد بودن یکی از آنها نیست. از طرف دیگر، بهتر است پدر و مادر، حرف‌هایی را که قرار است به بچه‌ها بگویند با هم هماهنگ کنند؛ چون اگر هر کدام یک داستان متفاوت بگوید، از نظر بچه، معنی‌اش این است که هیچ‌کدام درست نمی‌گویند.
 
حال اگر زن و مرد جدا شده قرار باشد سریعا با همان دیدگاه‌های نادرست  هر کدام جداگانه ازدواج کند، ممکن است اشتباه‌های قبلی را تکرار کند و متاسفانه تجربه نشان داده که این ازدواج‌های مجدد، در اکثر موارد به شکست منجر می‌شود. 

  
اگر دوستی که طلاق گرفته، خودش خبر طلاق را به دوستان و آشنایان داده باشد، آنها باید همدردی و حمایت عاطفی‌شان را نشان بدهند ولی اگر خود فرد چیزی نگفته باشد، هر حرفی در این باره ممکن است به عنوان فضولی و دخالت بی‌جا تلقی شود و فرد را معذب و ناراحت کند.

   

 ازدواج با همسر سابقاگر زن و مرد پشیمان بشوند و بخواهند دوباره به زندگی مشترک برگردند، نتیجه‌ای که از این تصمیم می‌گیریم، این است که تصمیم‌شان برای طلاق، منطقی نبوده است. از آنجا که در جامعه‌ی ما، طلاق هم مثل ازدواج ممکن است در اثر دخالت اطرافیان اتفاق بیفتد، این احتمال وجود دارد که پس از مدتی که طرفین چشم‌انداز منطقی‌تر و دقیق‌تری نسبت به ماجرا پیدا کردند، دوباره تصمیم به ازدواج با یکدیگر بگیرند، که در این صورت اقدام مثبتی است. 

مطالب پیشنهادی:


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی

ازدواجِ بد و طلاقِ خوب!

نگاهی به طلاق از زاویه ای دیگر گفت و گو با دکتر محمد رضا سرگلزایی

اگرچه بخش هایی از حرف های دکتر سرگلزایی نامتعارف و قابل نقد است، اما نگاه متفاوت او به پدیده طلاق در فهم و بررسی دقیق تر این موضوع به ما کمک شایانی خواهد کرد. تخصص او روان پزشکی است و مدتی استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد بوده است. همچنین بیش از 20 عنوان کتاب در حوزه های پزشکی، روان شناسی و روان پزشکی به قلم او تألیف و منتشر شده است. ساعتی را با او در دفتر کارش به بحث و تبادل نظر پرداختیم. متنی که می خوانید حاصل این نشست است.

ازدواج بد و طلاق خوب!

بر خلاف نظریات کلیشه ای رایج در فضای رسانه‌ای کشور نه ازدواج همیشه خوب است و نه طلاق همیشه بد. به هرحال در سنت و فرهنگ ما این طوری گفته می‌شود که ازدواج نصف دین را کامل می‌کند، طلاق هم پایه‌های عرش خدا را می‌لرزاند. خیلی از ازدواج‌ها هستند که روی سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی افراد اثر مفید دارند. ولی بعضی از ازدواج‌ها هم روی سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی اثر مخرب دارند. همین گزاره در مورد طلاق نیز صحیح است. بنابراین هم ازدواج خوب داریم، هم ازدواج بد. هم طلاق خوب داریم، هم طلاق بد. برخلاف آن چیزی که در فرهنگ ما رایج هست، همه افراد را از نظر روان‌شناسی برای ازدواج مناسب نمی‌بینم. همان طور که هرکس برای هر شغلی مناسب نیست. مثلاً آدم گوشه گیر و خجالتی به درد خبرنگار شدن نمی‌خورد. یک فردی که زود خسته می‌شود، به درد پزشک شدن نمی‌خورد. همان طور بعضی افراد به درد ازدواج کردن نمی‌خورند. بنابراین توصیه ازدواج به صورت یک استاندارد زندگی و به عنوان یک مرحله ضروری رشد، برای همه افراد پیام غلطی است.

ادامه زندگی همیشه نشانه رضایت نیست

همیشه ادامه یک ازدواج و زندگی مشترک نشان دهنده رضایت زناشویی نیست. اینکه مثلاً در 40 سال پیش آمار طلاق ها از امروز کمتر بوده لزوماً به این معنا نیست که ازدواج‌های آن موقع از ازدواج‌های الان موفق‌تر بوده است. پژوهشگران حوزه علوم خانواده به این نتیجه رسیده اند که همبستگی آماری بین ثبات زناشویی و رضایت زناشویی وجود ندارد. به این معنی که بسیاری از افرادی که به طلاق فکر نمی‌کنند نه به این علت است که از زندگی زناشویی خود راضی هستند، بلکه به این علت است که تصور زندگی بهتری را برای بعد از طلاق ندارند. مثلاً در یک محیط روستایی زنی که طلاق می‌گیرد چطور می‌خواهد بعد از آن زندگی کند؟ چون فرصتی برای ازدواجش مهیا نیست، با همین اوضاع می‌سوزد و‌ می‌سازد. بنابراین لزوماً وقتی آمار طلاق بالا می‌رود نمی‌توانیم بگوییم که وضع خیلی خراب است و یا آن موقع که آمار طلاق پایین تر بود وضع خیلی بهتر بود.

طلاق های مثبت

بر اساس پژوهش‌های ذکر شده، هر چه افراد ظرفیت رشد بیشتر و توقع زندگی بهتری داشته باشند، ثبات زناشویی کاهش و آمار طلاق افزایش می‌یابد. یکی از علل افزایش طلاق، افزایش استقلال مالی و اجتماعی زنان است. چنین افزایشی در آمار طلاق شاید یک سیر مثبت باشد. زیرا نشان می‌دهد تعداد زنانی که به اجبار و به دلیل نیاز به حمایت در زندگی زناشویی می‌مانند کاهش یافته است. به نظر من هر وقت که افزایش آمار طلاق به دلیل افزایش استقلال مالی زنان باشد، مثبت است. یعنی یک زن دیگر صرفاً به عنوان یک سایه بالاسر با یک مرد زندگی نمی‌کند. زنی است که می‌تواند روی پای خودش بایستد. می‌تواند خودش را اداره کند. پس اگر با مردی زندگی می‌کند به خاطر روابط فکری و احساسی است که با آن فرد دارد. بنابراین می‌توانیم «طلاق‌های مثبت» هم داشته باشیم. همه طلاق‌ها منفی نیستند. اینکه درکدام یک از طبقات اجتماعی طلاق بیشتر اتفاق می‌افتد نیز نیازمند پژوهش است، ولی مطمئناً در طبقات بالای اجتماعی و اقتصادی مهمترین علت آن کاهش نیاز مالی زن به مرد است.

زندگی به روش انیشتن

یکی دیگر از علل مثبت بالا رفتن آمار طلاق افزایش پویایی روانی افراد یا خلاقیت افراد است. وقتی که افراد پویایی روانی‌شان افزایش پیدا می‌کند از وضعیت ایستایی و استاتیک خارج می‌شوند. با گذشت زمان هم سلیقه‌ها و هم عقیده‌هایشان تغییر می‌کند. بنابراین دو نفرکه زندگی روانی پویایی داشته باشند، در طول ده سال تغییرات گسترده‌ای را از نظر ارزش‌ها، امیال و سبک زندگی تجربه می‌کنند. اینکه زن و شوهری ده سال همسران مناسبی برای هم بودند به این معنی نیست که حالا هم همسران مناسبی برای هم هستند. بنابراین ایستایی روانی که معادل با کندی رشد روانی است می‌تواند باعث افزایش ثبات زناشویی شود و پویایی روانی که معادل با سرعت رشد روانی است ممکن است باعث کاهش ثبات زناشویی شود. همین طور که در زندگی بسیاری از نوابغ مثل آلبرت انیشتن می‌بینیم که ثبات زناشویی آن‌ها بسیار پایین بوده است. آدمی مثل او آن قدر نگرش‌ها، سلیقه‌ها، عقیده‌ها و ذائقه‌هایش متغییر است که برای همسرش دیگر نمی‌تواند همان آدم چند سال پیش باشد.

بازار آزاد فرهنگی

اما علل دیگری هم وجود دارد که منجر به رشد طلاق از نوع منفی می‌شود. طلاقی که نه نشان دهنده توسعه ی اقتصادی و اجتماعی است و نه نشان دهنده پویایی روانی افراد. بلکه نشان دهنده ناتوانی افراد در برقراری و حفظ یک رابطه متعهدانه است. من علت رشد طلاق از این نوع را نامناسب بودن نهادهای تربیتی می‌دانم. مثل آموزش و پرورش، رسانه‌ها و نهادهای تبلیغات مذهبی. بچه‌های ما متناسب با نیاز زمانه تربیت نمی‌شوند. در چند ده سال اخیر دنیا به سرعت تغییر کرده است. نیازهای مردم هم به همین نسبت تغییرکرده. توسعه وسایل ارتباط جمعی منجر به پدیده جهانی شدن(globalization) شده است. در نتیجه ارزش‌ها و سنت‌های منطقه‌ای و محلی پاسخگوی نگرش‌های جدید و نیازهای جدید نیست. همان طور که در تجارت قانون عرضه و تقاضا وجود دارد، در تجارت فرهنگی و اجتماعی هم قانون عرضه و تقاضا وجود دارد. اگر بخواهیم رشد اقتصادی داشته باشیم، باید بازار اقتصادی داشته باشیم و اگر زیاد بازار را کنترل کنیم اقتصاد دچار رکود می‌شود. در عرصه فرهنگ هم اگر بخواهیم رشد فرهنگی داشته باشیم، باید بازار آزاد فرهنگی داشته باشیم که ترازوی عرضه و تقاضا آن را تأمین می کند.

تک صدایی‌ فرهنگی

اما به دلیل دولتی شدن آموزش و پرورش، سازمان های فرهنگی و رسانه‌ها در جامعه ما نهادهای فرهنگی و تربیتی نتوانستند مطابق با تغییرات رخ داده در اجتماع رشد کنند. در نتیجه سیستم تربیتی رسمی کشور گفتمانی را ارائه می‌دهد که از زندگی روزمره مردم منتزع و جداست و در یک فضای غیرواقعی و انتزاعی مشغول به منولوگ و تک صدایی‌ است. بنابراین جوانان در شرایطی به سمت ازدواج می‌روند که مجهز به ابزارهای مورد نیاز برای ارتباط و تفاهم نیستند. با نقد، گفتگو و مذاکره آشنایی ندارند. درخانواده از بالا به پایین با آن‌ها صحبت می‌شود. در مدرسه و عرصه شغلی و خدمت نظام وظیفه از بالا به پایین با آن‌ها صحبت می‌شود. همه جا از آنها چَشم می‌خواهند. چنین فردی نه نقد یاد می‌گیرد و نه گفتگو و مذاکره. بنابراین دیدگاه‌های واقع بینانه در زمینه مسائل زندگی اعم از مسائل ارتباطی شغلی و مالی ندارد. در واقع سیستم تربیتی آن‌ها را برای فضای غیرواقعی آماده می‌کند. و طبیعی است که آن‌ها در فضای واقعی مهارت‌های لازم زندگی را ندارند. کلاس‌های ویترینی و فرمایشی مهارت‌های زندگی هم تبعاً جایگزین‌های کارآمدی برای یک سیستم تربیتی و پژوهش مدار و مهارت محور نیست. در چنین جامعه‌ای مردم تمایل دارند با مخاطبشان از بالا به پایین حرف بزنند. نمود بیرونی این تمایل به صورت افزایش تنازع و خشونت خود را نشان می‌دهد. چقدر رانندگی ما خشن است. همه همیشه حق تقدم را برای خود می‌دانند.

روش سنتی تحقیق برای ازدواج ناکارآمد است

بحث پویایی و استقلال اقتصادی و اجتماعی را مطرح کردم که بگویم افزایش آمار طلاق می تواند جنبه‌های مثبتی هم داشته باشد. این جنبه اصلاً در رسانه‌های ما مورد توجه قرار نمی‌گیرد. یعنی به عنوان یک گزاره بدیهی فرض شده که هر وقت آمار طلاق بالا می‌رود بد است. من می‌خواهم به این جنبه توجه بدهم که نه، لزوماً هر وقت آمار طلاق افزایش پیدا می‌کند بد نیست. بستگی دارد در چه فضایی طلاق بالا ‌برود.

اما اگر به طور خاص بخواهم روی جامعه خودمان صحبت کنم؛ اول اینکه علت اصلی طلاق در جامعه ما در این است که ازدواج‌ها بسیار غیرکارشناسی است. برخاسته از شناخت‌های سطحی است. مشاوره قبل از ازدواج نه خیلی نهادینه شده، و نه برای همه طبقات اجتماع در دسترس است. افراد بر مبنای همان روش سنتی، که خانواده‌ها همدیگر را می‌دیدند، با هم ازدواج می‌کنند. در حالی‌که در جامعه سنتی چند دهه قبل آن قدر جمعیت کم بود که خیلی راحت می‌شد خلق‌ و خوی افراد را فهمید. اما در جامعه پیچیده الان، مردم ماسک‌های اجتماعی بیشتری دارند و به راحتی نمی‌شود آن‌ها را شناخت. این روش سنتی تحقیق و بررسی کردن ریش سفیدها روش ناکارآمدی است. باید نهادهای مدرنی جایگزین شوند. مثل نهاد مشاوره ی پیش از ازدواج که توسط متخصصین ارائه می‌شود. این برای مردم کاملاً جا نیفتاده است. درچند درصد ازسریال‌های تلویزیون که ازدواج اتفاق می‌افتد صحبتی از مراجعه برای مشاوره پیش از ازدواج می‌شود. بنابراین نه مردم که مورد نیاز آن‌هاست یاد می‌گیرند و نه این یادگیری ها در دسترس آن‌هاست. به شکلی که با هزینه مناسب بتوان در اختیار همه قرار داد.

مهارت حل مسأله

وقتی افراد مهارت‌های زندگی را نمی‌آموزند و نمی‌توانند مسئله را حل کنند، در برخورد با مسئله از هم جدا می‌شوند. حالا در دهه های قبل اساساً ازدواج چنان ضروری برای افراد در نظر گرفته می‌شد و طلاق آنقدر قبیح بود که طبق همان ضرب المثل باید با لباس سفید به سراغ تشکیل خانواده می رفتی و با کفن سفید از خانواده بیرون می آمدی. این باعث می‌شد که بسیاری از افراد بسوزند و بسازند. امروزه چون نه ضرورت ازدواج آن قدر برای افراد قابل لمس است و نه طلاق آن قدر قبیح شمرده می شود، وقتی طرفین مهارت حل مسئله و مهارت روابط مؤثر را نداشته باشند به سرعت به بن بست می‌خورند و زود طلاق می‌گیرند.

طلاق های عاطفی و اجتماعی

قطعاً تا زمانی که طلاق عاطفی و اجتماعی اتفاق نیفتاده باشد، افراد به دادگاه نمی‌روند و طلاق رسمی انجام نمی‌شود. اما در مورد آمار دقیق این طلاق ها باید پژوهش شود. اگر در جهت رفع طلاق‌های عاطفی و اجتماعی قدم برداریم، مسلماً طلاق‌ های رسمی هم کاهش پیدا می کند. اما ادامه زندگی با وجود طلاق عاطفی و اجتماعی سه علت عمده دارد. یکی نیاز مالی و اجتماعی زن است. دومین علت که طبیعتاً شاید شایع‌ترین علت باشد، وجود بچه‌هاست. پدر و مادر نگران تأثیر طلاق در زندگی بچه‌ها هستند. و سومین علت آن هم ترس از آن اَنگ اجتماعی طلاق است. این موضوع به خصوص برای زن‌ها در جامعه ما خیلی سنگین است. این سه ترس، یعنی ترس از بازخورد اجتماعی، ترس از آینده بچه‌ها و ترس از ناتوانی زن برای اداره زندگی، باعث می‌شود که برخی از خانواده‌ها طلاق عاطفی بگیرند ولی طلاق قانونی نگیرند.

آسیب دیدگان طلاق

رسانه می‌تواند برخورد ما با آسیب دیدگان طلاق را اصلاح کند. فضای سالم رسانه ای همه چیز را سالم می‌کند و بالعکس فضای رسانه ای ناسالم همه چیز را ناسالم می‌کند. من به عنوان یک روان پزشک در اثرگذاری بر تعداد زیادی از مراجعین ام ناتوان هستم. چون رسانه آنها را مریض کرده و فقط رسانه می‌تواند آنها را سالم کند. حل مسائل یک جامعه پیشرفته نیازمند رسانه سالم است.

باید بتوانیم حمایت جامعه را نسبت به این افراد جلب کنیم. جامعه نباید به آسیب دیدگان طلاق نگاه منفی داشته باشد. یکی از چیزهایی که مردم کمتر یاد دارند هم دردی و هم دلی کردن است. وقتی هم که می‌خواهند هم دردی و هم دلی کنند، دخالت می‌کنند، مزاحمت ایجاد می‌کنند، فضولی می‌کنند. یکی از چیزهایی که خیلی کم آموزش داده می‌شود، مسأله حریم‌های فردی است. این که کجا حریم شخصی من است و هیچ کس حق ندارند در آن سرک بکشد و کجا حریم عمومی است و هیچ کس حق ندارد بگوید این برای من است و من دلم می‌خواهد این کار را بکنم. علت تبیین نشدنش این است که ما هنوز تکلیف خودمان را با زندگی سنتی‌مان روشن نکردیم. خیلی چیزها در یک جامعه حریم فردی است ولی در یک جامعه دیگر حریم فردی نیست. وقتی به افراد می‌گویی هم دردی کن، اغلب به حریم فردی طرف تجاوز می‌کنند که برای فرد مورد نظر آزار دهنده است.

موانع ازدواج مجدد خانم‌های مطلقه

عوامل زیادی مانع ازدواج مجدد خانم‌های مطلقه می‌شوند. مهم ترین آنها نگاه منفی ای است که در جامعه راجع به طلاق وجود دارد و طلاق را یک فاجعه می‌داند. در واقع کسی که طلاق گرفته به عنوان یک آدم ناموفق و شکست‌خورده معرفی می‌شود. گفته می شود اگر این فرد سالم بود می‌توانست زندگی‌اش را حفظ کند. بنابراین خانواده‌ها می‌ترسند جوان شان با یک فرد طلاق گرفته ازدواج کند. در جامعه ما خیلی مهم است که مرد از زن بزرگتر باشد. تفاوت سنی جوانی که تازه می‌خواهد ازدواج کند با خانمی که چند سال زندگی مشترک داشته و طلاق گرفته مانع دیگر است. به هرحال فرصت‌های ازدواج مجدد بعد از طلاق برای خانم‌ها فرصت خیلی مطلوبی نیست.

بچه های طلاق

پدر و مادری که طلاق گرفتند اگر آموزش درست نبینند با خشم و کینه نسبت به ازدواج قبلی خود زندگی می‌کنند. این خشم و کینه چه عمدی و چه غیرعمدی به بچه‌ها منتقل می‌شود. بنابراین بچه‌ها نسبت به پدر یا مادرشان با خشم و کینه زندگی می‌کنند. خیلی مهم است که وقتی طلاق انجام می‌شود، پدر و مادرها آموزش هایی ببینند. تا بتوانند همان طور که از نظر اجتماعی پرونده ازدواج خود را می‌بندند از نظر روانی هم پرونده ازدواج قبلی خود را ببندند. در این صورت است که این بار روانی به بچه ها انتقال پیدا نمی‌کند. نکته دوم آن که اگر رسانه‌های ما این تصویر فاجعه‌آمیز را از روی طلاق بردارند، بچه های طلاق نسبت به اینکه پدر و مادرش از هم جدا شده اند، از هم کلاسی ها و هم سالان خودش شرمنده نمی شود. بنابراین این بار هم از روی بچه‌ها برداشته می‌شود.

بهترین شیوه مدیریت بچه‌ها بعد از طلاق شیوه مدیریت مشترک است. یعنی بچه نه صرفاً با مادر باشد و نه با پدر. باید پدر و مادر بعد از طلاق هم چنان همکاری خودشان را راجع به مسائل بچه ها ادامه بدهند. باید هر کدام بخشی از مسئولیت های بچه را بپذیرند. متأسفانه معمولاً اطرافیان هم باری از خشم و کینه را با خودشان حمل می‌کنند و قطعاً این بار روانی را به بچه‌ها انتقال می‌دهند. البته همه را که نمی‌توانیم تحت پوشش آموزش بدهیم. اما حداقل این است که زن و مردی که از هم جدا می‌شوند را آموزش بدهیم. سه مرحله آموزش داریم. یکی مشاوره پیش از ازدواج، یکی ازدواج درمانی و دیگری هم طلاق درمانی. در یک حالت استاندارد افراد هم باید قبل از ازدواج به متخصص مراجعه کنند، هم هر وقت در ازدواج مشکل دارند و هم وقتی طلاق می‌گیرند. عمده ترین کار برای پیشگیری از طلاق فقط آموزش دادن مهارت‌های کافی است. آموزش هم باید پژوهش مدار باشد. یعنی آموزش بر مبنای سلیقه‌ها و ذائقه‌ها و عقیده‌های شخصی نباشد.

 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

آیا میتوان طلاق را پیش بینی کرد؟

 آیا میتوان طلاق را پیش بینی کرد؟

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


تحقیقات اخیر حاکی از این امر هستند که می توان طلاق را پیش بینی کرد و دربرخی موارد با شناسایی فاکتورهای مهم در ایجاد جدایی از وقوع آن جلوگیری بعمل آورد.

 

به شما هم چنین گفته اند

 

آیا تا کنون برای شما اتفاق افتاده که با تمام وجود به یکی از دوستانتان که تصور می کنید در آستانه جدایی قرار دارد کمک کنید؟ حتی خیلی قبل تر از اینکه حرفی از جدایی زده شود، و آنها هنوز با هم قرار ملاقات می گذاشتند، برایتان مثل روز روشن بوده که آنها بالاخره از هم جدا می شوند.

 

پژوهشگران بر این باورند که وقتی علائم جدایی را مشاهده میکنید برای انتقال آن به طرف مقابل تعلل نکنید و او را در جریان امور قرار دهید تا از پیوندی که نهایتاً منجر به جدایی است خودداری شود.

 

بر اساس مطالعات جدیدی که در ژورنال تخصصی ازدواج و خانواده به چاپ رسیده، موفقیت خانوادگی – و یا عدم وجود آن- خیلی پیش از اینکه خانواده ها تصمیم به متارکه بگیرند، قابل پیش بینی است. با تحقیق بر روی 100 زوج در طول 13 سال (قبل از ازدواج، در هنگام زندگی مشترک، و گاهی پس از آن) محققان به این نتیجه رسیدند که چه فاکتورهایی زوج ها را می تواند در کنار هم نگه دارد و چه عواملی سبب جدایی آنها می شود.

 

البته باید توجه داشت که تنها با مشاهده این عوامل نمی توان اظهار داشت که آنها محکوم به جدایی هستند بلکه بر خلاف آن می توان گفت که دلیل کامیابی و موفقیت بسیاری از زندگی های زناشویی همین توانایی زوجین در تغییر نگرش های منفی و تعدیل آداب برقراری ارتباط نادرست است. تشخیص به موقع مشکلات، اساسی ترین عامل در حفظ رابطه به شمار می رود.

 

دکتر "ماری کلمنتز" استادیار مؤسسه روانشناسی بالینی معتقد است: "اغلب خانواده ها معمولاً خودشان را درگیر مشکلات نکرده و هیچ گونه تلاشی برای حل مشکلات نمی کنند تا زمانیکه مسائل به حادترین نقطه خود برسند، تازه در این شرایط یادشان می افتد که با هم مشکل دارند؛ اما برای اینکه بتوانیم مشکلات را حل کنیم باید آنها را به موقع تشخیص داده و از همان ابتدا جلوی پیشرفت آنها را بگیریم."

 

بر اساس این تحقیق و مطالعات دیگری که بر روی روابط خانوادگی انجام شده، یک سری فاکتورهای اولیه هستند که به خوبی می توانند نشان دهند که زندگی مشترک در حال فروپاشی است.

 

گفتگو

 

به طور کلی همه -و یا قسمت اعظمی از- مشکلات به دلیل عدم وجود ارتباط کلامی مناسب پدید می آیند. تنها این جر و بحث ها و تفاوت های میان شما دو نفر نیستند که سبب بروز مشاجره می شوند بلکه دلیل اصلی درگیری ها در مورد چگونگی کنترل این گرایشات است. پری 46 ساله از مشهد، می گوید که او و همسرش از همان 28 سال پیش که همدیگر را برای اولین بار ملاقات کردند، دعوا می کردند . او در ادامه اضافه می کند که شاید ما از دست هم به سر حد دیوانگی هم می رسیدیم، اما منظوری نداشتیم و در قلبمان چیزی نبود به همین دلیل خیلی سریع با هم آشتی می کردیم.  ندا 46 ساله از شیراز، در مورد زندگی مشترک 20 ساله شان اینطور می گوید که: "ما دعوا زیاد نمی کردیم اما زمانی هم که این کار را انجام می دادیم نهایت عدالت را رعایت می کردیم." و همین امر تنها دلیل رابطه طولانی مدت آنهاست.

 

دکتر کلمنتز میگوید: "بهتر است به رابطه خود به مثابه یک حساب پس انداز نگاه کنید، یکی دو جمله آزار دهنده مثل این است که ما از حساب زندگی خود پول بر داشت میکنیم، به مرور زمان اگر این تعداد برداشت ها زیاد شود به جایی می رسید که حسابتان صفر خواهد شد."

 

لیلا 38 ساله از تهران می گوید: "به دلیل ازدواج ناموفق قبلی ام هرگز نمی توانستم به همسرم جدیدم اعتماد کنم. مربتاً با منظور او را تحقیر می کردم و نسبت به او از خود بی اهمیتی نشان می دادم، اما او به من یاد داد که بهتر است با خوشرویی و مکالمه مشکلاتمان را حل کنیم؛ کم کم من نیز حالت تند خویی ام را کنار گذاشتم و توانستیم خیلی بهتر مشکلاتمان را برطرف نماییم."

 

یکی دیگر از مشکلاتی که ممکن است در هر خانواده ای پیش بیاید این است که یکی از طرفین کار انجام می دهد که به عقیده خودش مورد تایید دیگری است و ارزش تشکر و قدردانی را دارد اما در حقیقت طرف مقابل هیچ گونه ارزشی برای کار او قائل نمی شود. آناهیتا 36 ساله از منجیل می گوید: "همسرم از همان ابتدا هیچ اهمیتی برای احساسات و اعمال من قائل نبود. زمانیکه ازدواج کردیم، من در مقابل همسرم چیزهای قشنگی نسبت به خودم می گفتم. مثلاً:  مرسی آناهیتا که امروز همه خریدهای خانه را به تنهایی انجام دادی! با این کار سعی داشتم تا به او یاد بدهم که چطور می تواند مرا تاید کرده و از من قدردانی کند".

 

یکی دیگر از مشکلاتی که زوجین با آن روبرو هستند این است که افراد چیزهای را که لازم است بگویند، نمی گویند. ریحانه 27 ساله از تهران می گوید: "ما خیلی زود از هم خسته می شویم و بیش از چند دقیقه نمی توانیم کنار هم بنشنیم؛ به عنوان مثال زمانیکه او در حال تماشای دوی ماراتون است، من به هیچ وجه نمی توانم این صحنه را تحمل کنم، به همین دلیل هم زمانیکه از دست او ناراحت می شوم چون نمی توانم احساساتم را به او انتقال دهم، از کنار او بلند شده و به اتاق دیگری می روم."

 

همسران گزینگر

 

به هر صورت مشکلات مانند بمب ساعتی نیستند که شما بتوانید آنها را برای ساعت معینی تعیین کنید؛ افراد معقول سعی می کنند که هر روز اخلاق و رفتار خود را بهبود بخشند و نسبت به کسی که به او "بله" گفته اند تعهدات بیشتری را پذیرا شوند. برای اینکه بتوانیم زندگی خود را ارتقا بخشیم، باید از همان ابتدا تمام جوانب کار را در نظر بگیریم. در این میان مهمترین مرحله "انتخاب" است. اگر به دنبال ظاهر، درآمد و موارد جانبی باشیم، خیلی زود به جایی می رسیم که دیگر تمام معشوقه های خودمان را از دست می دهیم. باید دقت داشته باشیم که نکات مهمتری هم هستند که باید رعایت شوند. فقط کافی است نگاهی به فرزندان طلاق داشته باشیم، آنوقت در می یابیم که پیش از اینکه خودمان بخواهیم وارد زندگی مشترک شویم، بهتر است که نگاه دقیق تری به خصوصیات فردی خود و شریک زندگیمان داشته باشیم. همچنین می توانیم از افراد متخصص نیز در این زمینه کمک بگیریم تا نقاط ضعف و قوت فردی ما و شریکمان را به ما گوشزد نمایند.

 

مرحله اول تعیین نقاط قوت است؛ ابتدا باید از خود بپرسید که بارز ترین مشخصه فرد مقابل چیست؟ با شما و دیگران چگونه برخورد می کند؟ (به همین دلیل هم هست که بیشتر خانم ها توجهشان به همسرشان معطوف است و در همان ملاقاتها اولیه می خواهند بدانند که او با گارسون رستوران چگونه برخورد می کند). محققان به این نتیجه دست پیدا کرده اند که طرز برخورد شما با دیگران می تواند چیزهای زیادی در مورد شخصیتتان به دیگران بگوید. به هر حال همه افراد دوست دارند تا دیگران رفتار مناسبی از خود نسبت به آنها نشان دهند و این امر کاملاً طبیعی است. اما گاهی اوقات آنقدر به سمت یک نفر کشیده می شویم که بیش از آنچه باید و شاد از خود به او می بخشیم و این هم جزء ماهیت وجودی انسان ها به شمار می رود. آنقدر نسبت به آنها مشتاق می شویم که واقعیت ها را فراموش کرده و بیشتر بر روی ایده آلهای ذهنی خود تمرکز می کنیم. ممکن است بسیاری از افرادی که با این دید با هم آشنا می شوند، رابطه را به خوبی شورع کرده و حتی به قصد ازدواج هم پیش روند اما نهایتاً کارشان به طلاق می کشد.

 

بنابراین پیش از اینکه به آرزوی ازدواج فکر کنید، بهتر است به حرف دلتان گوش کنید. در مصاحبه های بیشماری که با خانم های مطلقه انجام گرفته، از آنها خواسته شده تا حرف های دلشان را برای ما بازگو کنند و همه آنها هم بدون استثنا گفته اند که نباید به هشدارها و علائم خطری که در دلتان می گذرد بی توجه باشید. اگر مسئله ای در زندگی برای شما اهمیت دارد باید آن را به میز مذاکره بکشانید ودر مورد آن به بحث و گفتگو بنشینید.

 

همه مردم به خوبی می دانند که پیشگیری بهتر از درمان است. زمانیکه عادات نا مناسب در زندگی مشترک شما ریشه بدوانند، برطرف کردن آنها دشوارتر خواهد شد. البته کمک گرفتن، هیچ گاه به معنای نابودی رابطه زناشویی نیست بلکه برعکس مفهوم آن تلاش برای بهبودی و ارتقا سلامت رابطه است. مشاوران خانواده معتقدند که یک یا دو جلسه مشاوره ی پیش از ازدواج، تاثیر بسزایی بر روی سلامت ازدواج دارد.

 

بهتر است دورنمای روشنی از خواست ها و نیازهای خود داشته باشید و پیش از ازدواج کلیه نیازهایتان را با طرف مقابل در میان بگذارید. می توانید از شریک زندگی خود انتظار داشته باشید که خود را با برخی شرایط مطابقت دهد، اما نمی توانید توقع داشته باشید که او به طور کامل عوض شود. جوهر وجودی انسان ها تغییر ناپذیر است و حتی اگر خودشان هم بخواهند باز هم نمی توانند تغییر کنند و یکمرتبه تبدیل به انسان دیگری شوند.

 

برای اینکه بتوانید با یک نفر ازدواج کنید و با او زندگی خوبی داشته باشید، باید وجود او را همانگونه که هست بپذیرید، به مرور زمان برخی آداب اکتسابی را می توانید تغییر دهید، اما تصور تغییرات بنیادین را باید به کلی فراموش کنید. ازدواج مانند معامله بر سر یک بسته تجاری است و شما این قدرت را ندارید که هر یک از خصوصیات اخلاقی همسرتان را که نمی پسندید، دور بریزید.

 

این تجربه ای است که بیشتر خانم ها طعم آنرا چشیده اند. سارا می گوید: "در ابتدا همسرم خیلی بی قرار و نا آرام بود، تصور می کردم پس از ازدواج این روند تغییر کند، اما الآن متوجه می شوم که نمی توانیم خصوصیات یک نفر دیگر را تغییر دهیم، یا باید آنها را همانطور که هستند بپذیریم و یا اگر تحمل آنها برایمان غیر ممکن است، راهمان را عوض کرده و آنها را ترک کنیم." همچنین او یاد گرفته که باید به حرف های قلبش گوش کند و معتقد است که: "ما می توانیم جلوی ازدواج ناموفق را پیش از وقوع بگیریم و اصلاً اجازه ندهیم که زندگی که قرار است بعداً در آن مشکل ایجاد شود، شکل بگیرد." 

 

بیشتر بدانیم....


ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

آمادگی ملی در مقابله با زلزله

راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                http://maktoobshop.com/

مرگ عاطفی در روابط زناشویی

  • وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


    http://maktoobshop.com/


  • زن و شوهری را در نظر بگیرید که برای شما الگوی یک زوج موفقند. آنها با یکدیگر رفتار خوبی دارند و به هم احترام می گذارند و زندگی مالی مستحکمی بنا نهاده اند ؛ به خواسته های هم ارج می نهند و در نهایت زوج موفقی به نظر می رسند. این طرز فکر شما ، یک روز در حالی که مشغول خوردن شام و گفتگوی خانوادگی هستید به یکباره با شنیدن خبر جدایی آن زوج به هم می ریزد. هر چه فکر می کنید نمی توانید علتی منطقی برای این اتفاق بیابید. همه گوشه و زوایای مغزتان را می کاوید تا نشانه ای دال بر مشکلات زناشویی آن زوج بیابید. اما به نتیجه خاصی نمی رسید . چه اتفاقی می افتد که روابط عاطفی و پیوند های خانوادگی و اجتماعی از بین می روند و جدایی جای آنها را می گیرد ؟ حتما دلیلی هست . ولی ناشناخته تر از آن است که شما به وجودش پی ببرید. مراحل چهار گانه مرگ عاطفی زوال و مرگ روابط عاطفی در 4 مرحله اتفاق می افتد : 1- مخالفت 2- رنجش و عصبانیت 3- عدم پذیرش و طرد 4- سرکوبی 1-مخالفت در هر نوع رابطه ای که میان دو انسان شکل می گیرد همیشه درجه ای از مخالفت وجود دارد و تضادهای فکری و رفتاری جزیی طبیعی از روابط میان فردی ما را تشکیل می دهند. اما مخالفت می تواند درجات مختلفی داشته باشد. مخالفت پنهان در برابر مخالفت آشکار. صحنه ای را در نظر بگیرید که در یک مهمانی خانوادگی بزرگ نشسته اید و همسر شما در حال تعریف خاطره ای از شما می باشد که اصلا دوست ندارید دیگران چیزی درباره آن بدانند ؛ مضاف بر اینکه این چندمین باری است که همسرتان این داستان را با آب و تاب تعریف می کند. شما شروع به خودخوری می کنید یا طوری به وی نگاه می کنید که بفهمد مایل به تعریف داستان توسط وی نیستید. این درجه خفیفی از مخالفت است در برابر اینکه شما با صدای بلند وی را از گفتن داستان منع کنید. راه دیگری هم وجود دارد ؛ سعی می کنید خود را آدم متمدنی نشان بدهید که این موضوعات کوچک برایش مهم نیست و از مطرح شدن آنها در جمع حتی لذت هم می برد !! اگر کمی به زندگی روزانه خود دقت کنید متوجه می شوید که در زمینه ابراز مخالفت های بجا و به موقع تا چه حد فعال هستید. آیا حفظ ظاهر می کنید و در درون خود خوری ؟ آیا مستقیما ناراحتی خود را به شخص مقابل انتقال می دهید ؟ بیشتر مردم مخالفت های خود را به بهانه بد جلوه کردن در نظر دیگران ابراز نمی کنند و تظاهر می کنند که چنین احساسی ندارند. آنچه در اینگونه موارد افراد به خود می گویند این است : « این مسأله بزرگی نیست ، اینقدر ایرادگیر نباش ، هیچکس کامل نیست ، فراموش کن چرا دردسر درست می کنی ؟ » در زمینه عاطفی و در زندگی زناشویی این مسأله مخالفت به کرات اتفاق می افتد. زیرا تعداد تعاملات میان فردی زوجین خیلی زیادتر از انواع دیگر روابط است و به همین نسبت احتمال بروز اختلاف میان آنها بیشتر است. اگر مخالفت های کوچک خود را بیان نکنید و با توجه به تعداد موارد پیش آمده ، از خیر مطرح کردن آنها بگذرید ، این مخالفت های کوچک جمع شده و کم کم به علامت هشداردهنده بعدی یعنی رنجش و عصبانیت تبدیل می شود. حال کمی به زندگی با شریک عاطفی خود فکر کنید و اتفاقات هفته گذشته را مرور کنید و مواردی را که با همسرتان در زمینه آنها اختلاف داشتید بیاد آورید. طرز برخورد شما با این اختلافات چگونه بوده است ؟ طرز برخورد شما با این مخالفت ها در وهله اول شاخص خوبی برای سلامتی ازدواج شما می باشد. 2-رنجش و عصبانیت عصبانیت و رنجش ، نوع شدیدتر مخالفت هایی است که روی هم جمع شده اند و به صورت احساس تنفری موقتی ابراز می شود . در این مرحله شما فرد مقابل را سرزنش و ملامت می کنید و فرد مقابل هم عکس العمل نشان می دهد و شما را مورد حمله قرار می دهد. خیلی مواقع که سر موضوع کوچک و بی ربطی دعوای بزرگی راه می افتد علت آنرا باید در جای دیگر و موضوع دیگری جستجو کنید. از اثرات رنجش و عصبانیت می توان به جدایی عاطفی موقت بین شرکای عاطفی اشاره کرد. عصبانیت با فشار روحی زیادی همراه است و انرژی زیادی از شما می گیرد. اگر رنجش و عصبانیت ، مدام تکرار شود شما در مقام جلوگیرنده آن ، با به درون ریختن این عصبانیت و رنجش و انباشت انرژی منفی بسیار در درونتان پا به مرحله سوم می گذارید. 3- عدم پذیرش و طرد بعد از یک دعوای مفصل ، در را به هم می کوبید و از منزل خارج می شوید در حالیکه احساس یاس و پوچی سراسر وجودتان را فرا گرفته است . این در حالی است که از جار و جنجال و دعوا هم خسته اید و منزل را برای رسیدن به آرامش ترک کرده اید . در حقیقت از همسر خود فرار کرده اید. این مرحله ممکن است به صورت دیگر و در درون منزل اتفاق بیافتد. شما در منزل و زیر یک سقف هستید ولی به یکدیگر بی اعتنایی می کنید و یکدیگر را مورد بی توجهی قرار می دهید. در واقع وی را هم از دیده و هم از دل بیرون می کنید. این مرحله می تواند یک ساعت به طول بیانجامد و لی تا چند روز و چند هفته هم ممکن است طول بکشد. بیشتر جدایی ها و طلاق ها در این مرحله اتفاق می افتد. این دوره بحرانی ترین دوره اختلافات و در حقیقت زمان به زانو در آمدن آخرین تلاش های عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترکشان می باشد. در طرد و عدم پذیرش ، آنقدر فشار روحی و تنش زیاد می شود که فرد برای خود فضایی تازه و آرام طلب می کند و اینگونه از زندگی زناشویی خود عقب نشینی کرده ، میدان مبارزه را ترک می کند در حالیکه پیوندهای عاطفیش آخرین نفس ها را می کشد. اما طرد و عدم پذیرش هم می تواند لاینحل باقی بماند و با تکرار و انباشت در طول یک دوره زمانی ، شما را به مرحله نهایی گسست عاطفی تان سوق دهد. 4- سرکوب گوشه ای از رستوران ، ساکت و تنها و عبوس نشسته اید و زندگی خود را مرور می کنید. به زندگی مشترک با همسرتان و تمام زحماتی که برای این زندگی مشترک متحمل شده اید فکر می کنید. تمام لحظات شیرین زندگی زناشویی خود و نظرات خانواده و فامیل درباره زندگیتان را از خاطر عبور می دهید و به حرف های آنها بعد از جدایی خود فکر می کنید. در این لحظه در یک عکس العمل طبیعی ، شما نمی خواهید در نظر دیگران آدم شکست خورده ای به نظر برسید. پس باید کاری بکنید و همه این زندگی خوب را نجات دهید. به یکباره همه چیز مرتب می شود و کدورت ها از وجودتان رخت می بندند. اینجاست که شما در دام سرکوبی افتادید و همه احساسات منفی و عصبانیت و رنجش و طردهای مداوم خود را سرکوب کردید تا آبرویتان حفظ شود و خانوادتان پابرجا بماند. در این لحظات شما با خود می گویید : « بیشتر از این ارزش جنگیدن ندارد ؛ بگذار همه چیز را فراموش کنم ؛ خسته تر از آنم که بتوانم با موضوع سر و کله بزنم.» سرکوبی نوعی احساس کرخی و بی حسی است. شما دیگر احساسات منفی خود را حس نمی کنید. اما در مقابل بهای بزرگی می پردازید و دیگر احساسات مثبت خود را نیز لمس و درک نخواهید کرد. شما از نظر عاطفی فلج شده اید و تا پایان عمر ، یکنواخت و بی احساس به نمایش کسالت آور زندگی خود ادامه می دهید. ماسکی از لبخندها و احترامات ساختگی به چهره می زنید و دیگر شور و نشاط سابق را ندارید. زندگیتان قابل پیش بینی و کسل کننده می شود و خستگی مزمن جسمی به سراغتان می آید. آنچه این مرحله را فاجعه آمیز می کند نوع رابطه ای است که بین زوجین وجود دارد. به این ترتیب که همه چیز خوب و مرتب به نظر می رسد و طرفین به ظاهر زندگی خوبی در کنار یکدیگر دارند ؛ اما در واقع بسیاری از استعدادها و مهارت های عاطفی خود را فراموش کرده اند و به یک نیمه مرده ماشینی تبدیل شده اند که زندگی محدود و بی طراوتی را دنبال می کند و خبر بد این است که در این مرحله خود فرد هم احساس می کند که خوشبخت است و زندگی خوبی دارد ، غافل از اینکه بسیاری از قسمت های وجودش در حالت نیمه خاموش به سر می برد . هر دو طرف در این مرحله یاد گرفته اند چه انتظاراتی داشته باشند و چه انتظاراتی را نداشته باشند. در انتهای سخن عده زیادی از ما در مراحلی یا در همه زندگی خود درگیر این مرگ عاطفی می شویم. اما علاج کار در کجاست ؟ مسلما در روراست بودن با خود و دیگران و بیام مخالفت ها در همان زمان شکل گیری و ابراز ناراحتی و رنجش ها در مرحله بعد. در کنار پرورش این عادت پسندیده ، فراگیری و تمرین مهارت های حل مسأله و گفتگوی معطوف به نتیجه عینی و مؤثر نیز باید در دستور کار قرار گیرد. اگر در حال حاضر در گیر این مرحل هستید ، وضعیت خود را کامل تشریح کنید و با در نظر گرفتن هدف های کوچک و دست یافتنی قدم به قدم از مرگ عاطفی خود فاصله بگیرید. مهمترین قدم ، پذیرش واقعیت وجود اشکال در زندگیتان است. زیرا بزرگی می گوید : « زمانی که آگاهی به وجود می آید ، تغییر آغاز می شود . » منبع : درمان احساسات ، جان گری ، هاله 
  •  

    بیشتر بدانیم....


    ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
    ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
    ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
    ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
    ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
    چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
    چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
    ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

    چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
    تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

    ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

    دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

    حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

    ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

    سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

    نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

    نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
    تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
    کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
    مادران شاغل و نگهداری کودکان
    بررسی اثرات کافئین بر بدن
    عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
    فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
    ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

    ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
    اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
    کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
    اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

    آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

    پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

    آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

    آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

    آمادگی ملی در مقابله با زلزله

    راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل

    سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی


                                    http://maktoobshop.com/

آژیر قرمز طلاق، سبقت روستاییان در طلاق از شهرنشینان

یکی از رویاهای بیشتر شهرنشینان این است که روزی فارغ از همه دغدغه‌ها و شلوغی‌های شهر، خود را به روستایی خوش آب و هوا برسانند و زندگی آرامی را در روستا آغاز کنند. حال آنکه در رویا،‌ روستا مکانی به دور از مشکلات و گرفتاری هاست اما آمارها نشان می‌دهد این روزها روستاها نیز متاثر از آسیب‌های شهری، با افزایش روزافزون طلاق و کاهش ازدواج دست و پنجه نرم می‌کنند. 


به نوشته روزنامه تهران امروز طی ده سال گذشته به ازای هر 40 طلاق در شهر، یک طلاق نیز در روستا به وقوع می‌پیوست اما این نسبت در سال 83 به 30 به یک رسید. در حالی که در سال‌های اخیر عواملی چون بیکاری، بسیاری از روستاییان را به شهرها کشانده و با مهاجرت نسل جوان، عملا برخی از روستاهای کشور خالی از سکنه شده است اما مهاجرت بی‌رویه روستاییان به شهرها نیز نه تنها کاهش آمار مطلقه‌های روستایی را دربر نداشته بلکه بررسی آمارها در سال گذشته نشان می‌دهد که با ثبت هر 10 طلاق در شهرها، 9 طلاق نیز در روستاهای کشور ثبت شده است. اعداد و ارقامی که به گفته جامعه‌شناسان به آسانی نمی‌توان از کنار آن گذشت. چرا که روستاها گنجینه‌هایی هستند که لقب آخرین بازماندگان از آداب رسوم کهن سرزمینمان را به‌دنبال می‌کشند و همواره اذهان عمومی آنها را عاری از آسیب‌های اجتماعی تصور می‌کند.


آژیر قرمز طلاق در روستاهای مازندران، همدان و آذربایجان‌شرقی

چند روز پیش بود که رضا آزادی کناری مدیرکل دفتر امور روستایی استانداری مازندران از روند افزایشی آسیب‌های اجتماعی در روستاهای این استان ابراز نگرانی کرده و گفته بود: «آسیب‌های اجتماعی نظیر طلاق و اعتیاد و.. به روستاها نیز ورود کرده و مدیران ارشد برای کاهش آسیب‌ها باید در این زمینه سیاست‌های صحیح اتخاذ کنند.» میزان وقوع طلاق در روستاهای همدان نیز دست کمی از مازندران ندارد. از هر 100 مورد ازدواج روستایی، نتیجه 4 مورد ازدواج، طلاق است و فروریختن سقف آشیانه مشترک. این در حالی است که میزان وقوع طلاق در روستاهای استان همدان بخصوص روستاهای نهاوند با افزایش همراه بوده و بررسی‌ها نشان می‌دهد که پای طلاق به روستاها به‌عنوان نماد سبک زندگی سنتی نیز رسیده است. در سال 90 از مجموع 435مورد طلاق در شهرستان نهاوند 204 مورد طلاق مربوط به روستاها بوده است و در شش‌ماهه نخست سال 91، با اینکه جمعیت شهری نهاوند بیش از جمعیت روستایی آن است،‌110 مورد طلاق در شهر و 99 مورد طلاق در روستاها به ثبت رسیده است تا آنجا که به نظر می‌رسد وقوع پدیده طلاق روستایی در حال پیشی گرفتن از شهرهاست.

در مرداد ماه امسال نیز سعید برقی فرماندار بناب در آذربایجان شرقی در اقدامی مشابه روند طلاق در روستاهای بناب را نگران‌کننده خوانده و گفته است: «دلیل اصلی افزایش طلاق در روستاهای این شهرستان تاثیر منفی ماهواره‌های مبتذل و تهاجم فرهنگ غرب در روستاهاست.» به گفته او «ریشه این مسائل به ضعف فرهنگی جامعه مربوط می‌شود و متولیان فرهنگی باید آنقدر کار فرهنگی انجام دهند تا از متلاشی شدن کانون خانواده‌ها جلوگیری کنند.»

کاهش ازدواج روستایی‌ها، ‌معضل دوم


اما این تنها افزایش طلاق نیست که در روستاهای کشور خودنمایی می‌کند. کاهش ازدواج نیز معضل دیگری است که این روزها در برابر جوانان روستایی قد علم کرده است. چندی پیش مدیرکل ثبت احوال استان اصفهان اعلام کرد که در سال‌های 89 و 90، در حالی که شهر اصفهان دارای افزایش 5/1درصد افزایش بوده،‌ در روستاهای این استان کاهش6/9درصدی در ازدواج رخ داده است. طلاق نیز در همین بازه زمانی رشدی 8/3درصدی در شهر اصفهان داشته اما این میزان در روستاهای اصفهان به 8/5درصد رسیده است. شاید به همین دلیل است که سازمان بهزیستی کشور به فکر ارائه طرح ایجاد روستای پاک در برخی روستاهای کشور افتاده است. چرا که بر اساس ماده 194 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه، دولت مکلف به انجام برنامه‌ها و سیاستگذاری‌هایی شده است تا بهبود وضعیت روستا و توسعه روستایی حاصل شود. اقداماتی که می‌توان افزایش آگاهی‎های عمومی در برابر جرایم و آسیب‌های اجتماعی را از آن جمله دانست.
ماهواره عاملی برای افزایش طلاق در روستاها


منوچهر ثابتی جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در این‌باره به تهران‌امروز می‌گوید: «در یک نگاه کلی بر ساختار جامعه می‌توان گفت که همزمان با برنامه‌های توسعه و نوسازی در سطح کشور، که هدف آن بیشتر بهبود جامعه است، ناخودآگاه آسیب‌های اجتماعی هم رشد پیدامی‌کنند چرا که جامعه دچار تمایز ساختاری می‌شود.» به گفته او «این تمایز ساختاری توانمندی افراد و سرمایه‌های اجتماعی را در پی دارد.» این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: «در جریان صنعتی شدن و مدرنیسیم، در روستاها کیفیت تحصیلات و درآمد ارتقا یافته و تغییر می‌کند. همچنین الگوی فعالیت اقتصادی و مشاغل نیز دستخوش تغییر می‌شود. از طرف دیگر زنان هم به عنوان بخشی از جامعه توانمندی‌هایی را کسب کرده و با ارتقا دادن جایگاه خود استقلال کسب می‌کنند و از آن زندگی سنتی و معیشت وابسته فاصله می‌گیرند. بنابراین در ذات برنامه‌های توسعه‌ای و نظام تقسیم کار اجتماعی، گسست بین زنان و مردان وجود دارد که می‌تواند آسیب‌های اجتماعی از جمله طلاق را سبب شود.» ثابتی ادامه می‌دهد: «از طرف دیگر قدرت رسانه‌ها را نیز نمی‌توانیم نادیده بگیریم. عناصر فرهنگی نیز در این زمینه نقش دارند و نباید جنبه‌های آسیب‌زای ماهواره را نادیده گرفت. این امر در تمامی مناطق وجود دارد و شامل روستاها هم می‌شود. این روزها ارتباطات مردم روستا از ارتباطات گرم رویاروی و چهره‌به‌چهره به ارتباط سرد از طریق وسیله ارتباط جمعی مثل ماهواره‌ها مبدل شده که تماشای آن تغییر نگرش‌ها، هنجارها و ارزش‌ها را به‌دنبال داشته است.»

چشم و همچشمی در روستاها بیشتر است

طیبه پورزمان، پژوهشگر و کارشناس ارشد خانواده نیز در گفت‌وگو با تهران امروز مشکلاتی از قبیل «بیکاری، اختلاف‌ سن‌ و تفاوت سطح‌ تحصیلات‌، اعتیاد و عدم تمکین» را از جمله دلایل مطرح در طلاق روستایی می‌داند. او می‌گوید: «متاسفانه با وجود همه طرح‌ها و برنامه‌هایی که دولت‌ها روی کاغذ دارند ازدواج و طلاق در کشور متولی ندارد. اما موضوع ازدواج و طلاق می‌کنند و جمعیت روستاها کمتر می‌شود همین امر حساسیت موضوع را بیشتر می‌کند چون در جمعیت کمتر، طلاق بیشتری واقع شده است.» او گذشته از عوامل یاد شده، به موضوع چشم و هم‌چشمی در روستاها اشاره می‌کند: «چشم و هم‌چشمی در شهرها هم وجود دارد اما در روستاها چون جمعیت کمتر است و همه افراد همدیگر را می‌شناسند و از خانه و زندگی یکدیگر خبر دارند پدیده چشم و هم‌چشمی را بیشتر شاهدیم. این امر در غفلت مسئولان و در خلاء‌فرهنگسازی برای ایمن ماندن از آن در میان روستاییان رواج یافته است.»

جلوی ضرر از هر کجا گرفته شود منفعت است و به نظر می‌رسد ثبت یک طلاق در روستاهای کشور به ازای هر 10 طلاق در شهرها؛‌ زنگ خطر طلاق در روستاهای کشور را به صدا در آورده است. زنگ خطری که اگر مسئولان به آن توجه نکنند، شاید کاهش شدید جمعیت روستایی کشور و افزایش آسیب‌های اجتماعی در این مناطق را در پی داشته باشد.
         

آسیب مردان بیش‌تر از زنان از جدایی


در یک گزارش ادعا شده است که مردان بیش‌تر از زنان از به هم خوردن یک رابطه عاطفی ضربه می‌خورند.

دانشمندان معتقدند دلتنگی‌ها و ناراحتی‌ها بعد از جدایی به طور واقعی احساس می‌شوند.
تحقیقاتی که در دانشگاه ویک فارست انجام شده است نشان می‌دهد که بر خلاف باور عمومی، مردان بیش‌تر از زنان پس از پایان یافتن یک رابطه عاشقانه ضربه می‌خورند.

دانشمندان معتقدند از آن‌جایی که زنان رابطه نزدیک‌تر و صمیمی‌تری با دوستان و اعضای خانواده خود دارند بهتر می توانند با ناراحتی ها و اضطراب های بعد از پایان یافتن رابطه کنار بیایند.

صحبت کردن با دیگران و گذراندن وقت با آن ها می تواند کمک موثری به فراموشی این گونه نگرانی ها و ناراحتی ها کند و زنان به دلیل ارتباط عاطفی تر و صمیمی تری که با دوستان و اعضای خانواده خود دارند بهتر می توانند از آن بهره ببرند.

اما در مورد مردان معمولا نزدیک‌ترین و مهم‌ترین منبع صمیمیت همسرشان هستند و زمانی که آن ها این فرد را از دست می دهند ممکن است دچار مشکلات زیادی شوند.

تحقیقات نشان می‌دهد زمانی که یک مرد در رابطه خود دچار مشکل می‌شوند تاثیر زیادی روی هویت او دارد و ممکن است او را به سختی در مورد خودش دچار تردید کند.

پروفسور رابین سیمون که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: در کمال تعجب ما متوجه شدیم که مردان بیش‌تر نسبت به وضعیت رابطه احساسی خود با شریکشان واکنش نشان می‌دهند.

پروفسور سیمون در ادامه گفت: شیوه ای که مردان و زنان نسبت به جدایی و تطبیق دادن خود با آن در پیش می‌گیرند تفاوت زیادی دارد.

زنان معمولا اختلالات احساسی خود را با افسردگی نشان می‌دهند، در حالی که مردان ممکن است با مصرف مواد مخدر یا مشروبات الکلی با این موضوع کنار بیایند که به این ترتیب آسیب های بیش تری خواهند خورد.

منبع:تکناز

بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


12 راهکار برای حل بحران ازدواج و طلاق

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/


در برنامه‌های کلان نظام نه تنها خانواده و تحکیم آن کانون توجه قرار نگرفته؛ بلکه بر عکس حاصل عملیاتی شدن چهار برنامه‌ی توسعه در کشور، تضعیف خانواده بوده است؛ به نحوی که شاهد افزایش بی‌رویه‌ی طلاق و نزدیک سه برابر شدن نسبت طلاق به ازدواج هستیم و در مناطقی که بیشتر توسعه یافته‌اند، این وضعیت بدتر بوده است.
گروه فرهنگی-اجتماعی برهان/دکتر امیرحسین بانکی‏ پور فرد؛ خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار می‌گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اولین تأثیرات محیطی که فرد دریافت می‏کند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری فرد از سایر محیط‏ها می‌تواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد.
 
در واقع خانواده، به عنوان سلول اصلی سازنده‌ی اجتماع، یکی از عوامل مهم تحصیل آرامش است که اصلاح جامعه به اصلاح آن بستگی دارد. در تمامی اسناد بالادستی نظام، اعم از قانون اساسی و سند چشم‌انداز و سیاست‌های اعلام‌شده توسط مقام معظم رهبری، خانواده به عنوان یک اصل بنیادی در نظر گرفته شده است، اما متأسفانه در برنامه‌های کلان نظام نه تنها خانواده و تحکیم آن کانون توجه قرار نگرفته است، بلکه بر عکس حاصل عملیاتی شدن چهار برنامه‌‌ی توسعه در کشور تضعیف خانواده بوده است؛ به نحوی که شاهد افزایش بی‌رویه‌ی طلاق و نزدیک سه برابر شدن نسبت طلاق به ازدواج هستیم.
 
خانواده در الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و الگوی توسعه‌ی غربی
 
با مراجعه به فطرت انسان، روشن می‌شود که پیشرفت باید وسیله‌ای در جهت کسب آرامش باشد اما در الگوهای توسعه‌ی غربی پیشرفت در کانون توجه قرار داشته و همواره در دوره‌های اخیر آرامش بشر فدای رسیدن به آن شده است. عدالت عاملی است برای آرامش، وقتی در پیشرفت چه در حوزه‌های فردی و چه اجتماعی عدالت رعایت شد، این پیشرفت توأم با آرامش خواهد بود. بنابراین در الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت آنچه باید همواره مورد توجه واقع شود، اصل قرار گرفتن آرامش در مسیر تحقق پیشرفت است.
 
در الگوی توسعه‌ی غربی از کارکرد خانواده کاسته می‌شود؛ سیاست‌های جمعیتی در الگوی توسعه‌ی غربی به سمت کوچک‌تر شدن خانواده‌ها و کاهش کارکرد آن پیش می‌رود. چنانچه جامعه‌ی ما نیز از آن بی‌تأثیر نبوده است و نشانه‌ی بارز آن کاهش تشکیل و تداوم ازدواج‌ها به خصوص در چند سال اخیر است.
 
اسلام توجه ویژه‌ای به خانواده دارد و نه تنها کارکرد نیمی از جامعه، یعنی زنان جامعه، را به تحکیم و سلامت خانواده اختصاص داده، بلکه مردان جامعه را نیز به صیانت از خانواده و حفظ آن از آسیب‌ها موظف نموده است. از طرف دیگر، در الگوی توسعه‌ی غربی، از کارکرد خانواده کاسته می‌شود و وظایف خانواده به عهده‌ی دولت گذاشته می‌شود و عناصر و پتانسیل‌هایی که باید برای خانواده صرف، به اجتماع کشانده شود و در اجتماع خرج می‌شوند. نتایج و پیامدهای این نوع نگاه و الگوی توسعه را می‌توان در اصل قرار گرفتن اشتغال زنان، افزایش سرای سالمندان، مهدکودک‌ها و پرستارهای خصوصی کودکان و بزرگ‌سالان مشاهده نمود.
 
سیاست‌های جمعیتی در الگوی توسعه‌ی غربی به سمت کوچک‌تر شدن خانواده‌ها و کاهش کارکرد آن پیش می‌رود. چنانچه جامعه‌ی ما نیز از آن بی‌تأثیر نبوده است و نشانه‌ی بارز آن کاهش تشکیل و تداوم ازدواج‌ها به خصوص در چند سال اخیر است.
 
نگاهی به آمار ازدواج و طلاق در ایران
 
برای آسیب‌شناسی خانواده، شاخص‌های زیادی وجود دارد اما دقیق‌ترین آن‌ها آمارهای ازدواج و طلاق است که در این بخش به آن اشاره می‌گردد. آخرین وضعیت ازدواج و طلاق در کشور در سرشماری‌ها منعکس شده است. همچنین همه‌ساله سازمان ثبت احوال گزارش ازدواج و طلاق سال قبل را منتشر می‌نماید. آخرین گزارش از تعداد ازدواج و طلاق در سال گذشته ذیلاً بیان می‌شود:
 
- در سال 1389، نسبت ازدواج به طلاق در کل کشور رقم 5/6 بوده است.
 
- در سال 1389، تعداد 627/891 واقعه‌ی ازدواج با نرخ رشد 2/0 درصد و تعداد 200/137 واقعه‌ی طلاق با نرخ رشد 1/9 درصد نسبت به سال قبل ثبت شده است.
 
- در سال 1389، بیشترین ازدواج ثبت‌شده در مردان در گروه سنی 20 تا 24ساله با رقم 233/356 نفر (40 درصد از کل ازدواج‌ها) بوده است که بیشترین آن‌ها (068/169 نفر) با زنان 15 تا 19ساله ازدواج کرده‌اند.
 
- در سال 1389، بیشترین ازدواج ثبت‌شده زنان در گروه سنی 20 تا 24ساله با رقم 774/311 نفر (35 درصد از کل ازدواج‌ها) بوده است. (www.sabteahval.ir)
 
وضعیت ازدواج و طلاق در سال‌های قبل در جداول و نمودارهای زیر ارائه می‌شود:
 
جدول (1) میانگین سن ازدواج زنان و مردان در اولین ازدواج در سال‌های 1345 تا 1389
سال
زن
مرد
متوسط اختلاف سنی زوجین
1345
4/18
25
6/6
1355
7/19
1/24
4/4
1365
8/19
6/23
8/3
1375
4/22
6/25
2/3
1385
2/23
2/26
4
1387
22
26
4
1388
2/22
5/26
3/4
1389
22
26
4
منبع: (www.sabteahval.ir)
 
با توجه به جدول فوق، معلوم می‌شود میانگین سن ازدواج مردان نسبت به 45 سال گذشته تنها 1 سال افزایش داشته، در حالی که در سال‌های اول انقلاب هم کاهش داشته است؛ یعنی سن ازدواج مردان تأخیر چندانی نداشته است. بنابراین، علی‌رغم وجود مشکلات اقتصادی، بیکاری و تحصیل، سن ازدواج مردان به طور میانگین فقط با 1 سال تأخیر مواجه شده است؛ اما مطابق جدول، میانگین سن ازدواج زنان بین سال‌های 1345 تا 1389 نزدیک به 4 سال افزایش را نشان می‌دهد. به طور حتم، این افزایش سن مشکلاتی را برای دختران در سنین بالا ایجاد کرده است.
 
جدول (2) آمار ازدواج و طلاق ثبت‌شده و رشد ازدواج و طلاق و نسبت ازدواج به طلاق در سال‌های1372 تا 1389
سال
ازدواج
نرخ رشد ازدواج نسبت به سال قبل
طلاق
نرخ رشد طلاق نسبت به سال قبل
نسبت ازدواج به طلاق
1372
487/463
7/9
312/29
13-
81/15
1373
671/453
1/2-
706/32
6/11
87/13
1374
855/462
2
738/34
2/6
32/13
1375
263/479
5/3
817/37
9/8
67/12
1376
401/511
7/6
816/41
6/10
23/12
1377
490/531
9/3
391/42
3/1
54/12
1378
519/611
0/15
179/50
4/20
18/12
1379
498/646
7/5
797/53
4/5
01/12
1380
940/641
7/0-
500/60
6/12
61/10
1381
960/650
4/1
256/67
1/11
67/9
1382
034/681
6/4
359/72
6/7
41/9
1383
796/723
3/6
882/73
1/2
79/9
1384
818/787
8/8
241/84
14
35/9
1385
291/778
2/1-
039/94
6/11
27/8
1386
107/841
1/8
852/99
2/6
42/8
1387
592/881
8/4
510/110
7/10
97/7
1388
208/890
1
747/125
8/13
1/7
1389
627/891
2/0
200/137
1/9
5/6
مجموع
 
77.7
 
150.2
 
متوسط
 
3.7
 
8.3
 

 

 

منبع: (www.sabteahval.ir) و (www.shefa.ir)

 
 از جدول و نمودار فوق چند مطلب به دست می‌آید:
 
- طی 18 سال گذشته، ازدواج 92/1 برابر شده که متوسط نرخ رشد سالیانه‌ی آن 7/3 درصد بوده است.
 
- طلاق در 18 سال گذشته 6/4 برابر شده که به طور متوسط سالیانه 32/8 درصد رشد داشته است؛ یعنی طی این 18 سال رشد طلاق 4/2 برابر رشد ازدواج بوده است.
 
- طی این 18سال‌ همواره نسبت ازدواج به طلاق سیر نزولی داشته است. در سال 1372، نسبت ازدواج به طلاق 8/15 درصد بوده؛ اما در سال 89 این نسبت به 5/6 درصد رسیده است. این آمار، مطابق آنچه در سایت سازمان ثبت احوال کشور آمده، در شهرهای بزرگ همچون تهران پایین‌تر است (27/3 درصد). بنابراین، با احتساب این نکته که به ازای هر طلاقی که به طور رسمی صورت می‌گیرد، چند پرونده‌ی طلاق در نوبت دادگاه وجود دارد و همچنین چند طلاق عاطفی که به دلایل مختلف مانند حفظ آبرو و فرزندان اقدام رسمی نکرده‌اند، در بین خانواده‌هاست (که نیاز به تحقیق مجزایی دارد)،  این موارد وضعیت نگران‌کننده‌ای را در مورد خانواده‌های متزلزل و متلاشی در جامعه گوشزد می‌کند.
 
- طی دو دهه‌ی اخیر، نرخ رشد ازدواج و طلاق همواره متلاطم بوده است. این وضعیت ناشی از تأثیر عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قانونی و نوع تصمیم‌گیری و میزان توجه مسئولین و جامعه به امر ازدواج است که اثر سریع خود را بر روند ازدواج و طلاق می‌گذارد؛ به طور خاص در سال 1386 تا 1387 نرخ ازدواج نسبت به سال‌های قبل و بعد افزایش چشمگیر و قابل توجهی داشته است؛ البته در این سال‌ها نرخ رشد طلاق نیز نسبت به سال‌های قبل و بعد کم شده و میانگین سن ازدواج بر خلاف روند افزایشی خود در سال‌های قبل از این دو سال سیر نزولی داشته است. این نتایج حاکی است که چون در سال 86 و 87 اولویت سازمان ملی جوانان بر فرهنگ‌سازی و سامان‌دهی امر ازدواج بود و به تبع آن، توجه رسانه‌های عمومی به خصوص رسانه‌ی ملی به این امر تقویت شد و در پی آن، حرکت‌های وسیع مردمی در کل کشور قوت یافت، ازدواج با رشد مواجه شد.
 
جدول (3) تعداد ازدواج و طلاق ثبت‌شده بر اساس اختلاف سن زوج و زوجه در سال 1388
 
اختلاف سن زوج نسبت به زوجه 
تعداد ازدواج
درصد از کل ازدواج
تعداد طلاق
درصد از کل طلاق
نسبت ازدواج به طلاق
جمع
208/890
100
747/125
100
1/7
بیش از 20 سال
546/12
4/1
631/2
1/2
77/4
16 تا 20
101/11
2/1
269/2
8/1
89/4
11 تا 15
275/45
1/5
326/8
6/6
44/5
10
810/23
7/2
978/3
2/3
99/5
9
538/32
7/3
151/5
1/4
32/6
8
395/43
9/4
473/6
 1/5
70/6
7
559/55
2/6
205/8
5/6
77/6
6
236/66
4/7
428/9
5/7
02/7
5
524/75
5/8
433/10
3/8
23/7
4
326/81
1/9
866/10
6/8
48/7
3
534/83
4/9
086/11
8/8
54/7
2
484/81
2/9
247/10
1/8
95/7
1
583/73
3/8
237/9
3/7
96/7
0
890/108
2/12
976/12
3/10
39/8
1-
260/32
6/3
150/4
3/3
77/7
2-
959/18
1/2
624/2
1/2
22/7
3-
149/14
6/1
074/2
6/1
82/6
4-
522/8
0/1
317/1
0/1
47/6
5-
863/5
7/0
969
8/0
05/6
6-
092/4
5/0
688
5/0
95/5
7-
187/3
4/0
623
5/0
16/5
8-
025/2
2/0
389
3/0
21/5
9-
479/1
2/0
331
3/0
47/4
10-
032/1
1/0
242
2/0
26/4
(11 تا 15)-
240/2
3/0
651
1/0
44/3
(16 تا 20)-
627
1/0
175
2/0
58/3
بیش از 20 سال کوچک‌تر
972
1/0
226
2/0
30/4
منبع: (www.sabteahval.ir)
 
نتایج حاصل از جدول فوق به شرح ذیل است:
 
- نسبت ازدواج به طلاق 1/7 است. مطابق جدول، این نسبت برای هر کدام از اختلاف سنی‌ها به طور مجزا حساب شده است. اعداد بزرگ‌تر از 1/7 نشانه‌ی موفقیت بیشتر و اعداد کمتر نشان‌دهنده‌ی احتمال طلاق بیشتر است. با بررسی نمودار 3، معلوم می‌شود هرچه فاصله‌ی سنی کمتر باشد، ازدواج موفق‌تر است و هرچه بیشتر می‌شود، طلاق هم بیشتر می‌شود.
 
- در بیش از 25 درصد ازدواج‌های سال 1388، اختلاف سنی زوج نسبت به زوجه از 7 سال بیشتر بوده، در ضمن نسبت ازدواج به طلاق در این ازدواج‌ها به شدت پایین (بین 7/4 تا 77/6) است. بنابراین هم احتمال طلاق در آن‌ها بالاست و از طرفی احتمال انتخاب دختران در سنین بالاتر را به شدت کاهش می‌دهد. لذا توصیه می‌شود، با فرهنگ‌سازی گسترده، نسبت به تأثیر منفی این نوع ازدواج‌ها هشدار داده شود و حتی به مشاوره‌ی قبل از ازدواج منوط شود و قوانینی در این زمینه وضع گردد.
 
طی دو دهه‌ی اخیر نرخ رشد ازدواج و طلاق همواره متلاطم بوده است. این وضعیت ناشی از تأثیر عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قانونی و نوع تصمیم‌گیری و میزان توجه مسئولین و جامعه به امر ازدواج است که اثر سریع خود را بر روند ازدواج و طلاق می‌گذارد.
 
 
- بیشترین ازدواج (2/12 درصد) در بین همسالان اتفاق افتاده است که بر اساس نسبت ازدواج به طلاق موفق‌ترین ازدواج‌ها هم بوده است. در عین حال، در کنار این آمار، بررسی‌ها حاکی از آسیب‌پذیری کمتر ازدواج‌های با تفاوت سنی 2 سال زوج کوچک‌تر تا 5 سال زوج بزرگ‌تر نسبت به سایر تفاوت‌هاست. البته بهترین نتایج در تفاوت سنی 1- تا 2 سال به دست آمده است. بنابراین تأکید بر ازدواج با همسالان یا تفاوت‌های سنی کم حتی معکوس (با توجه به سلامت این نوع ازدواج‌ها) برای دختران در سنین بالا راه‌حل گریز از تأخیر در ازدواج یا تجرد قطعی آنان است، در غیر این صورت بحران همچنان ادامه می‌یابد.
 
جدول (4) وضعیت تأهل زنان و مردان 10 تا 34ساله در سال 1385
سن
جمع
زنان
زنان دارای همسر
جمع مردان
مردان دارای همسر
تعداد
درصد
تعداد
درصد
10 تا 14
349/267/3
090/43
32/1
245/441/3
293/19
56/0
15 تا 19
860/283/4
796/702
41/16
901/442/4
111/84
89/1
20تا 24
571/499/4
150/224/2
43/49
851/511/4
339/935
73/20
25 تا 29
785/564/3
510/648/2
30/74
167/660/3
204/291/2
60/62
30 تا 34
562/715/2
445/328/2
74/85
969/837/2
265/460/2
69/86
منبع: (www.amar.ir)
جدول (5) وضعیت تجرد زنان 10 تا 49ساله در سال 1385
سن
جمع
هرگز ازدواج‌نکرده
بی‌همسر
جمع
بر اثر فوت
بر اثر طلاق
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
10 تا 14
349/267/3
079/158/3
66/96
282/2
07/0
459/2
08/0
820/162/3
680/9
15 تا 19
860/283/4
956/525/3
31/82
204/4
10/0
977/6
16/0
137/537/3
57/82
20 تا 24
571/499/4
840/214/2
22/49
166/10
23/0
395/22
50/0
401/247/2
95/49
 25 تا 29
785/564/3
414/849
83/23
676/19
55/0
706/35
00/1
796/904
38/25
30 تا 34
579/409/2
612/312
51/11
068/33
22/1
850/36
36/1
530/382
09/14
35 تا 39
479/2007
396/146
60/8
818/57
44/2
661/36
52/1
875/240
00/10
40 تا 44
0280/173
079/71
54/3
966/89
40/2
631/31
58/1
676/192
60/9
45 تا 49
280/730/1
133/38
20/2
662/129
48/4
714/25
49/1
509/193
18/11
منبع: (www.amar.ir)
 
جدول (6) وضعیت تجرد مردان 10 تا 49ساله در سال 1385
سن
جمع
هرگز ازدواج‌نکرده
بی‌همسر
جمع
بر اثر فوت
بر اثر طلاق
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
10 تا 14
245/441/3
300/354/3
47/97
155/2
06/0
701/2
08/0
156/359/3
61/97
1915 تا 19
901/442/4
873/308/4
98/96
195/3
07/0
806/3
09/0
874/315/4
14/97
20 تا 24
851/511/4
958/534/3
35/78
292/4
10/0
896/8
20/0
146/548/3
64/78
25 تا 29
167/660/3
156/334/1
45/36
789/4
13/0
658/18
51/0
603/357/1
09/37
30 تا 34
969/837/2
103/347
23/12
988/4
18/0
833/21
77/0
924/373
18/13
35 تا 39
545/511/2
338/125
99/4
207/6
25/0
833/21
87/0
387/153
11/6
40 تا 44
679/081/2
158/54
60/2
351/8
40/0
824/21
85/0
141/80
85/3
45 تا 49
481/792/1
602/28
60/1
239/11
63/0
632/17
79/0
024/54
01/3
  
منبع: (www.amar.ir)

نتایج جداول فوق عبارت‌اند از:
 
- سن ازدواج دختران در ایران غالباً از 15 تا 35سالگی و پسران 20 تا 40سالگی است. در این سال‌ها، جمعیت دختران مجرد 1/7 میلیون نفر و پسران 4/5 میلیون نفر است. در نتیجه، جمعیت مجردین آماده‌ی ازدواج حدود 5/12 میلیون نفر است.
 
- جمعیت دختران و پسران با سنین بالا نیز حائز اهمیت است. مطابق جدول شماره‌ی 5، از هر 7 نفر دختر بین 30 تا 34 سال یک نفر آن‌ها مجرد است که این آمار بدون احتساب زنان مطلقه و همسر فوت‌شده به عدد 9 به 1 می‌رسد. همچنین در حال حاضر بالغ بر یک میلیون دختر مجرد بین 30 تا 50 سال است که حدود 400 هزار نفر آن‌ها زنان مطلقه یا همسر فوت‌شده هستند. در پسران نیز این رقم حدود 650 هزار نفر است که تنها 100 هزار نفر آن‌ها مردان همسر فوت‌شده یا طلاق‌داده هستند. پسران در سنین بالا بیشتر تمایل به ازدواج با دختران سنین پایین‌تر دارند و این منجر به تجرد قطعی برخی دختران بالای 34 سال می‌شود، در صورتی که در پسران بالای 34 سال بی‌رغبتی و وسواس بیشتر است.
 
- میانگین سن ازدواج، طبق جدول شماره‌ی 1، 4 سال است بنابراین نوعاً دختران مجرد هر پنجه‌ی جمعیتی با پسران پنجه‌ی جمعیتی بعدی ازدواج می‌کنند. با تلفیق جداول 5 و 6 به نتایج نگران‌کننده‌ی زیر می‌رسیم:
 
جدول (7) مقایسه‌ی تعداد دختران هرگز ازدواج‌نکرده‌ی 20 تا 34 سال با پسران هرگز ازدواج‌نکرده در سال 1385
سن دختران
تعداد دختران
هرگز ازدواج‌نکرده
تفاضل با پسران پنجه‌ی بالاتر
هرگز ازدواج‌نکرده
درصد دختران
 مازاد
تفاضل با پسران هم‌سن
هرگز ازدواج‌نکرده
20 تا 24
840/214/2
684/880
40%
118/420/2-
25 تا 29
414/849
311/502
59%
742/484-
30 تا 34
612/312
274/187
60%
491/34-
20 تا 34
866/286/3
269/570/1
48%
351/939/1-
 
- همان طور که در جدول 7 دیده می‌شود، در میانگین اختلاف سنی 5 سال بر فرض که تمام پسران هم ازدواج کنند، برای حدود نیمی از دختران معادل یک‌میلیون و ششصد‌هزار نفر هیچ پسری نخواهد بود. این در حالی است که این دختران یک‌میلیون و نهصد‌هزار نفر بیشتر از پسران همسال خود هستند؛ بنابراین اگر میانگین اختلاف سنی بین 2 تا 3 سال قرار گیرد، تعادل جمعیتی برقرار می‌شود. از آنجا که میانگین فعلی اختلاف سنی 4 سال است، برای تعدیل آن، فرهنگ‌سازی مناسب و توصیه‌ی کارشناسان و مشاورین باید به ازدواج‌های همسالان یا فاصله‌ی سنی کم از دو طرف باشد، به خصوص آنکه بر اساس جدول شماره‌ی 3 رغبت جوانان نیز به این ازدواج‌ها بیشتر و موفقیت آن هم بیشتر است.
 
ریشه‌های کم اقبالی جوانان به ازدواج
 
با آنکه سیره‌ی عملی و گفتاری پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اولیا‌ی دین آسان‌گیری در ازدواج بوده است، ولی این امر در اغلب موارد از مسیر سهل و بی‌آلایش خود خارج و به دلایل گوناگون به آداب و رسوم و توقعات مادی و غیرمادی زائد و دست‌وپاگیر مبتلا شده، به طوری که موانع و مشکلات ازدواج را بیشتر کرده است.
 
به نظر بعضی، عمده‌ترین مانع ازدواج جوانان مشکل اقتصادی است. قرآن کریم، در پاسخ به چنین تفکری، صریحاً بیان می‌کند: «ان یکونوا فقراء یغنهم‌الله من فضله» (سوره‌ی نور، آیه‌ی 32) و بر اساس آن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر کس از ترس فقر ازدواج نکند، حتماً نسبت به خداوند متعال بدگمان شده است.» (الکافی، ج 5، 331) حتی در جای دیگر به کسی که از فقر شکایت می‌کرد، پیامبر توصیه نمودند: «ازدواج کن.» بعد از عمل به توصیه‌ی ایشان معیشت وی وسیع گردید. (حر عاملی، 1409 ق، ج 14، 25)
 
البته توسعه‌ی شهرنشینی و تمرکز بر رفاه فردی یا فردگرایی، در رفتار‌های مربوط به ازدواج جوانان تغییر ایجاد نموده است؛ اما مشکل مالی نمی‌تواند به عنوان عامل بازدارنده باشد، زیرا افراد متعلق به پایگاه‌های اقتصادی‌اجتماعی بالاتر نیز به این مشکل اشاره کرده‌اند. بنابراین مشکلات مالی یک امر نسبی است و سطح انتظار فرد از زندگی می‌تواند تعیین‌کننده‌ی تشخیص فرد از مشکلات مالی باشد (کاظمی‌پور، 1387، ص 277).
 
سیر تحولات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و همچنین موانعی که برای ازدواج بیان شد، باعث پیچیدگی امر ازدواج شده است و  نتیجه‌ی آن چند آسیب عمده است که متوجه خانواده شده است:
 
بالا رفتن سن ازدواج و یأس از ازدواج
 
در دهه‌های اخیر، با توجه به موانع ازدواج، میانگین سن ازدواج در پسران تنها یک سال بالا رفته، اما در بین دختران حدود 3 سال بالا رفته است؛ این در حالی است که سن بلوغ جنسی پایین آمده است. این موضوع هشداری برای جامعه است؛ زیرا اگرچه نیاز جسمی و روحی برای ازدواج وجود دارد، اما به هر دلیل ازدواج صورت نمی‌گیرد که آسیب‌های این دوران نه ‌تنها به صلاح نیست، بلکه برای جوانان و خانواده‌ها خطرناک هم هست.
 
 با توجه به تأخیر در ازدواج و افزایش میانگین سن ازدواج با گذر عمر جوانان خاصه در دختران، متأسفانه، یأس از ازدواج در دختران بالای 30 سال و پسران بالای 35 سال رخ می‌دهد. تعداد این دختران و پسران در سال 1385، جمعاً به 776هزار نفر رسیده است. متأسفانه این آمار سال به سال به شدت رو به افزایش است. یأس از ازدواج زمینه را برای راه‌های ناهنجار رفع نیاز جنسی فراهم می‌کند و مصونیتی را که فرد بر اثر داشتن خانواده دارد از وی می‌گیرد.
 
-افزایش روزافزون طلاق‏های رسمی و عاطفی
 
متأسفانه، طبق بررسی‌های آماری ارائه‌شده در دهه‌های اخیر، طلاق در کشور روندی رو به رشد داشته است، حتی بیشتر از میزان پیش‌بینی‌شده در برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی چهارم، که از 5/5 درصد رشد پیش‌بینی‌شده در سال آخر برنامه‌ی (1388) به 8/13 درصد رشد در این سال رسیده است (امیدی شهرکی، 1387، ص 113)؛ یعنی حدود 5/2 برابرِ میزان پیش‌بینی‌شده، طلاق رخ داده است و نسبت به 17 سال گذشته نزدیک به 5 برابر شده است؛ در حالی که در این مدت ازدواج کمتر از دو برابر افزایش داشته است. همچنین آسیب‌های پس از اجرای طلاق، جامعه را با مشکلات متعدد مواجه می‌سازد که حل نمودن هر یک از آن‌ها آسان‌تر از حل معضل طلاق نیست.
 
در برخی از موارد نیز زوجین از زندگی زناشویی ناراضی هستند؛ اما به دلیل ساختار فرهنگی جامعه، تأکیدات اسلام بر قبح طلاق و پیامد‌های طلاق به خصوص با وجود فرزندان در خانواده، در بسیاری از موارد اگرچه از زندگی مشترک نارضایتی شدید دارند، اما حاضر به جدایی نیستند و به زندگی سرد و توأم با فرسایش روحی و روانی و حتی جسمی و چه بسا بسیار متشنج برای سال‌های زیادی ادامه می‌دهند. در این موارد طلاق عاطفی اتفاق می‌افتد و زن و مرد بدون جاری نمودن صیغه‌ی طلاق زیر یک سقف، اما به صورت جدا از یکدیگر زندگی می‌نمایند. متأسفانه، کم شدن رضایت از زندگی آفت بسیاری از خانواده‌ها در حال حاضر است. آسیب‌های ناشی از آن کمتر از آسیب‌های طلاق برای فرد، فرزندان، خانواده‌ها و جامعه نیست.
 
گسترش فساد و ازدواج‌های  غیررسمی
 
گسترش فساد تأثیر متقابل در تضعیف بنیان خانواده دارد. یکی از این آسیب‌ها غیررسمی شدن ازدواج است که به عنوان یک فرهنگ وارداتی به خصوص در شهرهای بزرگ پدید آمده است.
 
وضعیت سنجی ازدواج و طلاق در ایران
 
- برنامه‌های توسعه در دو دهه‌ی اخیر تأثیر منفی در وضعیت ازدواج و طلاق به بار آورده است که اگر برنامه‌ریزی همه‌جانبه‌ای برای جبران این مشکلات نشود، پیامدهای مخرب آن روزبه‌روز زیاد خواهد شد.
 
- طلاق در 18 سال گذشته 4.6 برابر شده، در حالی که ازدواج کمتر از دو برابر شده و نسبت ازدواج به طلاق از 15.8 به 6.5 رسیده است که این نسبت در شهرهای بزرگ به خصوص در تهران بسیار بیشتر است (3.27) و با احتساب آنکه به ازای هر طلاق رسمی چند طلاق عاطفی هم وجود دارد، وضعیت نگران‌کننده‌ی طلاق و پیامدهای آن را چه از لحاظ فرهنگی چه از لحاظ اقتصادی، هشدار می‌دهد.
 
- جمعیت 12.5میلیونی جوانان در سن ازدواج نشان‌دهنده‌ی اهمیت برنامه‌ریزی نظام برای این گروه است که متأسفانه هیچ جایی متولی این امر نیست، در حالی که برای یک‌میلیون نفر جوان کنکوری دو وزارتخانه و چندین مرکز بزرگ آموزش عالی خصوصی در حال برنامه‌ریزی هستند.
 
- موانع فرهنگی ازدواج بیشتر و گسترده تر از موانع اقتصادی می‌باشد ولی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
 
- وجود حدود یک‌میلیون دختر مجرد بین 30 تا 50 سال بر اساس سرشماری 1385 و افزایش سریع این جمعیت و پیامدهای مختلف اجتماعی آن در جامعه در حالی که شانس ازدواج در بین آن‌ها خیلی کم است، نیاز به سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزیجدی در این زمینه را می‌رساند.
 
- طبق آمار، بر اساس میانگین فاصله‌ی سنی 5 سال، حدود نیمی از دختران معادل یک‌میلیون و ششصدهزار نفر شانسی برای ازدواج ندارند.
 
- توصیه به ازدواج همسالان و جلوگیری از ازدواج‌های با اختلاف سنی بیش از 7 سال، هم طلاق را کاهش می‌دهد و هم شانس ازدواج دختران با سنین بالاتر را بیشتر می‌نماید.
 
- وضعیت نوسانی نرخ ازدواج و طلاق در سال‌های اخیر نشان‌دهنده‌ی تأثیرپذیری جدی عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی و تصمیم‌گیری‌های کلان در این امر است. به طور خاص در سال‌های 86 و 87، با در اولویت قرار گرفتن بحث ازدواج در سازمان ملی جوانان و حرکت‌های گسترده‌ی رسانه‌ای و مردمی در این زمینه نسبت به سال‌های قبل و بعد، نرخ رشد ازدواج افزایش و نرخ رشد طلاق و میانگین سن ازدواج کاهش پیدا کرد که با توجه به تجربه‌های به دست آمده در آن سال‌ها در این زمینه راهکارهایی در بخش پیشنهادات ارائه شده است.
 
در دهه‌های اخیر، با توجه به موانع ازدواج، میانگین سن ازدواج در پسران تنها یک سال بالا رفته، اما در بین دختران حدود 3 سال بالا رفته است، این در حالی است که سن بلوغ جنسی پایین آمده است. این موضوع هشداری برای جامعه است.
 
راهکارهای پیشنهادی برای برون‌رفت از این آسیب‌ها:
 
1. منطبق شدن برنامه‌ها با سیاست‌ها
 
همان طور که تطابق و همخوانی قوانین با متن قانون اساسی و شرع مبین اسلام توسط شورای نگهبان یک امر ضروری و مفید در نظام است، باید همواره برای نظارت تطابق برنامه‌ها با سیاست‌ها و اسناد بالادستی نیز یک محمل قانونی در نظر گرفته شود؛ این امر می‌تواند توسط شورای نگهبان یا مجمع تشخیص انجام گیرد.
 
2. وضع و اجرای قوانینمربوط به خانواده
 
اجرای کامل قوانین موجود از قبیل قانون تسهیل ازدواج جوانان، مصوبه‌ی 12 دی1384، مصوبات بیست‌و‌نهمین جلسه‌ی شورای عالی جوانان (2 مرداد 1386)، لایحه‌ی حمایت از خانواده، «سیاست‌های تشکیل، تحکیم و تعالی خانواده» شورای فرهنگی اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌تواند بخش زیادی از مشکلات را برطرف نماید؛ البته باید با بازنگری جامع نسبت به بعضی قوانین از لحاظ تحکیم خانواده ضعف‌های قانونی را نیز برطرف کرد.
 
3. عزم ملی برای نهضت خانواده‌سازی
 
با الهام از فراخوان الهی «وانکحوا الایامی منکم» (سوره‌ی نور، آیه‌ی 32) نهضت خانه‌سازی را به نهضت خانواده‌سازی برسانیم. توجه به جایگاه خانواده و اولویت در رسیدگی به امر ازدواج یکی از مصادیق بارز سیاست‌هایی است که توجه لازم به آن نشده است. در مسئله‌ی ازدواج، کشور نیازمند یک عزم ملی و نهضت تشکیل خانواده است تا به واسطه‌ی ایجاد یک موج عظیم از تمامی امکانات در این زمینه بهره گرفته شود.
 
4. تأسیس و گسترش رشته‌ی مطالعات خانواده
 
مسائل خانواده و اداره‌ی آن چنان پیچیده و دقیق است که لازمه‌ی آن تنظیم رشته‌های مربوط به خانواده در دانشگاه‌هاست. فارغ‌التحصیلان این رشته، ضمن آن که جواب‌گوی وظیفه‌ی اصلی و خطیر خود به عنوان یک همسر، مادر و نهایتاً مدیر خوب برای خانواده‌ی خود هستند، می‌توانند در جهت آموزش خانواده‌ها مؤثر باشند.
 
5. ارزیابی برنامه‌ها و عملکردها بر اساس رصد سالیانه‌ی وضعیت ازدواج و طلاق
 
6. پژوهش‌های کاربردی و تطبیقی
 
 با توجه به وضعیت نگران‌کننده‌ی خانواده در کشور و جهان، انجام پژوهش و تحقیقات کاربردی و تطبیقی در زمینه‌های مختلف موضوع خانواده به همراه جمع‌بندی مطالعات انجام‌شده‌ی قبلی و فراتحلیل آن‌ها جهت حل معضلات خانواده و تدوین الگوی اسلامی‌ایرانی خانواده اجتناب ناپذیر است. این الگو می‌تواند منجر به صدور پیام جهانی اسلام در تحکیم خانواده، که یکی از نقاط تفوق فرهنگ اسلامی بر فرهنگ غرب و پاسخ‌گوی عطش جهان در این بن‌بست عاطفی و جامعه‌ی رها شده‌ی انسانی است، باشد.
 
7. آموزشی مهارت‌های زندگی خانوادگی
 
آموزش مهارت‌های زندگی خانوادگی و ارتباطی از دبستان تا دانشگاه حتی سربازخانه‌ها و ادارات، تربیت مربی جهت آموزش و سخنرانی، آموزش شیوه‌های مدیریت خانواده و مسائل جنسی و زناشویی قبل و بعد از ازدواج و ارائه‌ی گواهی‌نامه‌ی ازدواج و مهارت‌های زندگی از جمله فعالیت‌های مؤثر برای رشد آگاهی نسل جوان در امر ازدواج خواهد بود.
 
8. تأسیس و تقویت مراکز مشاوره
 
تأسیس و تقویت مراکز مشاوره‌ی مطمئن و کارآمد در سطح ملی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی‌ایرانی و تشویق و هدایت جوانان و خانواده‌ها به سمت بهره‌گیری از آن‌ها، امکان استفاده از دفترچه‌ی بیمه در این مراکز، مشاوره‌ی تلفنی و مجازی برای رسیدن به عدالت مشاوره‌ای، کاهش هزینه‌های مشاوره و تربیت مشاوران متخصص به خصوص روحانیون خبره در کنار اختصاص ساعتی جهت مشاوره در مساجد می‌تواند مشکلات زیادی را در این زمینه حتی قبل از وقوع حل کند.
 
9. فرهنگ‌سازی ازدواج آسان
 
رفع معضلات ازدواج نیاز به یک فرهنگ‌سازی گسترده و آموزش همگانی دارد. ترغیب جوانان و خانواده‌ها به آسان‌گیری ازدواج و ساده‌زیستی در زندگی، ایجاد فضای گفتمان ازدواج در جامعه، ترغیب رسانه‌های عمومی از قبیل صدا‌وسیما، مطبوعات و سایت‌ها به اختصاص برنامه‌هایی ویژه‌ی ازدواج و خانواده، تهیه و تولید فیلم‌های آموزنده در مورد ازدواج، ترویج فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی پیرامون موضوع ازدواج و خانواده می‌تواند فرهنگ جامعه را در این زمینه اصلاح کند. علاوه بر این، راه‌اندازی قفسه‌ی کتاب و محصولات فرهنگی ازدواج و خانواده در ادارات، دانشکده‌ها، مراکز پرجمعیت، آپارتمان‌ها و...، تبلیغ و معرفی کتاب و محصولات فرهنگی ازدواج و خانواده در صداوسیما، راه‌اندازی فروشگاه‌های تخصصی ازدواج و خانواده در کلیه‌ی استان‌ها و حمایت از تولیدکنندگان تولیدات فرهنگی در زمینه‌ی ازدواج و خانواده سطح آگاهی‌های عمومی را در مورد ازدواج و تحکیم خانواده بالا می‌برد.
 
10. تأسیس و تقویت مراکز همسریابی
 
تأسیس مراکز همسریابی و مشاوره‌ی معتبر، مطمئن و کارآمد با مجوز رسمی و با استفاده از ظرفیت‌های مردمی به همراه تقویت احساس مسئولیت عمومی برای معرفی جوانان، همچنین آموزش شیوه‌های صحیح همسرگزینی و معرفی الگوهای مناسب در این زمینه برای تسهیل در انتخاب ضروری به نظر می‌رسد.
 
11. تسهیلات ازدواج
 
ارائه‌ی تسهیلات ازدواج به زوجین (یارانه‌ی ازدواج)، کمک به دسترسی ارزان‌تر زوج‌های جوان به کالا‌های مورد نیاز در زمان ازدواج، استفاده از ظرفیت‌ها و امکانات رفاهی دستگاه‌های دولتی برای کاهش هزینه‌های تشریفات و جشن‌های ازدواج، ایجاد فرصت و اولویت گذاشتن و ارائه‌ی تشویق جهت به‌کارگیری افراد متأهل جهت اشتغال زوج‌های جوان، کم کردن زمان سربازی افراد متأهل و افزایش حقوق و دادن وام بلندمدت حقوقی، افزایش حق عائله‌مندی کارکنان، توسعه‌ی خوابگاه‌های متأهلی دانشجویی، اعطای تسهیلات ویژه به کسانی که ازدواج آسان انجام می‌دهند، می‌تواند تا حدودی مشکلات اقتصادی را برطرف نماید.
 
12. تقویت شبکه‌های اجتماعی و حرکت‌های مردمی
 
تشکیل مجمع خیرین ازدواج جهت انسجام‌بخشی، تقویت فعالیت‌ها و استفاده از توانمندی‌های خیرین کشور، کمک به راه‌اندازی کانون‌های پیوند مهر در استان‌ها و دانشگاه‌ها توسط بخش خصوصی در جهت برنامه‌ریزی برای تسهیلات، آموزش، مشاوره و فرهنگ‌سازی ازدواج، همسریابی و... تنظیم مقرراتی جهت بخشودگی مالیاتی جهت فعالین حوزه‌ی ازدواج و تشویق آنان به در اختیار گذاشتن منابع به زوجین جوان می‌تواند حمایت‌های مردمی را در این زمینه تقویت کند.(*)
 
*دکتر امیرحسین بانکی ‏پور فرد؛ استادیار و رئیس دانشکده‌ی معارف اهل‌البیت (ع) دانشگاه اصفهان/انتهای متن/

 

 بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


افزایش آمار طلاق و زندگی مدرن


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

با تغییر سبک زندگی که مسلماً به دنبال خود تغییر ارزش‌ها را نیز در پی خواهد داشت، نهاد خانواده از درون تضعیف خواهد شد که از این مسئله می‌توان به عنوان عامل اصلی طلاق نام برد، زیرا اولین قربانی آن معنویت است که درون سبک زندگی غربی، باورها و فرهنگ جدید آن استحاله می‌گردد...

 

گروه فرهنگی – اجتماعی برهان/ مریم عسگری‌پرور؛ طبق آمارها در سال‌های اخیر طلاق در کشور ما رشد چشم‌گیری داشته است. شاید این امر در کشورهای غربی که روابط در آن‌ها بر اساس فردگرایی شکل می‌گیرد و دین از جایگاهی تشریفاتی برخوردار است کسی را به تعجب واندارد اما وقوع این مسئله در کشور اسلامی ما بسیار تأمل‌برانگیز است، چرا که آموزه‌های دین  سراسر از توصیه‌هایی در جهت حفظ و استحکام هر چه بیشتر نهاد خانواده است.

 

اسلام به حفظ نهاد خانواده اهتمام ویژه‌ای دارد. در یک جمله می‌توان گفت خانواده شاهراه اصلی رسیدن به پیشرفت و کمال است و همین جایگاه عظیم سبب شده که عوامل مختلف دست به دست هم دهند تا این مسیر را مسدود کنند. دشمن از این راه درصدد است تا با هدف گرفتن خانواده و تقدس زدایی و از بین بردن کارکردهای آن جلوی پیشرفت جامعه را بگیرد زیرا پیشرفت و سلامت جامعه در گرو خانواده‌ی سالم است.

 

یکی از راهبردهای غرب در راستای این هدف،‌ تغییر سبک زندگی است. این پدیده را که از پایه‌های اصلی مدرنیته به شمار می‌رود و تغییر ارزش‌ها را نیز به دنبال دارد، می‌توان عامل اصلی طلاق در عصر حاضر به شمار آورد که سبب کم‌رنگ شدن معنویت و تغییر هویت فردی و اجتماعی فرد و در نتیجه تضعیف و فروپاشی نهاد مقدس خانواده می‌شود.

 

به همین دلیل هویت زن و مرد مسلمان در عرصه‌ی دین و اجتماع؛ نقطه‌ی استراتژیک تهاجم غرب در عرصه‌ی جنگ نرم به شمار می‌رود که متأسفانه با تمام تجهیزات مدرن خود از جمله ماهواره، اینترنت، کتاب و ... آن را نشانه گرفته‌اند. در این نوشتار ابتدا به اختصار دیدگاه اسلام را در مورد تشکیل خانواده و ضرورت حفظ آن مورد بررسی قرار می‌دهیم و سپس به بررسی دلایل افزایش طلاق می‌پردازیم.

 

خانواده، مقدس‌ترین نهاد در اسلام

 

از منظر اسلام خانواده مقدس‌ترین نهاد و بستری برای آرامش، تربیت و رشد نسل به شمار می‌آید. اهمیت این مسئله از آنجایی است که خانواده پایه‌ی اصلی جامعه است و جامعه‌ی سالم در گرو خانواده‌ی سالم می‌باشد؛ چرا که اولین نهادی است که فرد به آن ورود پیدا می‌کند و در آن پرورش می‌یابد. در متون دینی ما توصیه‌های فراوانی در راستای تقدس و تحکیم پایه‌های خانواده وارد شده است.

 

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین بندگان و کنیزان صالح و درست‌کارتان را، اگر فقیر و تنگ‌دست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌کند. خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است.»[1]  و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «و از جمله نشانه‌های خدا این است که برای شما همسرانی آفرید که با آن‌ها آرامش پیدا کنید و در میانتان دوستی و مهربانی قرار داد.»[2]

 

این 2 آیه و آیات بسیار دیگری بر ضرورت ازدواج و تشکیل خانواده تأکید می‌کنند و زن و مرد را مایه‌ی آرامش یک‌دیگر می‌دانند. این دقیقاً مخالف دیدگاهی است که در جامعه به وجود آمده است. دیدگاهی که راحتی و آرامش را مختص به دوران تجرد و ازدواج را آغاز تمام مشکلات و گرفتاری‌های می‌داند و مشکلات اقتصادی را عاملی برای فرار از ازدواج بیان می‌کند که به طور حتم تبعات آن گریبان جامعه را خواهد گرفت. در حالی که خداوند در سوره‌ی نور آیه‌ی 32؛ به بندگان خود وعده داده است: «اگر فقیر و تنگ‌دست باشید خداوند از فضل خود شما را بی‌نیاز می‌کند» و خداوند هرگز از وعده‌ی خود تخلف نمی‌کند...

 

پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «هیچ بنیانی در اسلام محبوب‌تر از ازدواج در نزد خداوند نیست»[3]

 

همچنین در حدیث دیگری می‌فرمایند: «هر که ازدواج کند نصف دین خود را حفظ کرده است، پس در نیمه‌ی دیگر از خدا تقوا پیشه کند.»[4]

 

در این احادیث و احادیث بسیار دیگر بر ضرورت تشکیل خانواده به عنوان راهی برای رسیدن به کمال و پیشرفت معنوی تأکید شده است؛ همچنین احادیث فراوانی در مورد حقوق متقابل زن و شوهر وارد شده است که اگر آن‌ها را چراغ راه زندگی خود قرار دهند از این راه پر خطر به سلامت عبور خواهند کرد و هرگز در زندگی به مشکلات حاد و لاینحلی که منجر به جدایی می‌شود بر نخواهند خورد؛ اما دلیل این همه مشکلات ما این است که متأسفانه به دین به عنوان دستورالعملی برای زندگی نگاه نمی‌کنیم.

 

از منظر دین علاقه و معنویت را می‌توان به منزله‌ی دو پایه‌ی اصلی برای خانواده به شمار آورد که با حذف و سست شدن یکی از آن دو؛ شمارش معکوس برای فروپاشی خانواده آغاز می‌شود. اتفاقی که در عصر حاضر می‌توان به وضوح آن را مشاهده کرد.

 

تغییر سبک زندگی و دوری از آموزه‌های اسلام

 

تغییر سبک زندگی را می‌توان ارمغان مدرنیته در عصر حاضر به شمار آورد. به عقیده‌ی برخی، به وجود آمدن شیوه‌های جدید زندگی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است که با حرکت جوامع به سمت پیشرفت و صنعتی شدن رخ می‌نماید؛ اما حقیقت این است که پایه و اساس سبک زندگی در جامعه‌ی سنتی ایران بر اساس اسلام بنا شده است و تغییر آن به منزله‌ی تغییر سبک زندگی اسلامی به شیوه‌های مدرن و وارداتی است که با فرهنگ اسلامی ما هیچ گونه همخوانی ندارد و در نتیجه تغییر هویت فرد مسلمان را به دنبال دارد. در حقیقت هویت و سبک زندگی با یک‌دیگر رابطه‌ای دوسویه دارند و بر یک‌دیگر تأثیر متقابل می‌گذارند.

 

با مقایسه‌ی شیوه‌های زندگی دهه‌های اخیر به خوبی می‌توان سرعت این تغییرات را دریافت. این مسئله در جامعه‌ی امروز ابعاد بسیار وسیعی پیدا کرده است و شیوه‌ی زندگی افراد در مقیاس فردی، خانوادگی، اجتماعی و... روز به روز بیشتر از معیارهای اسلامی فاصله می‌گیرد.

 

از مصادیق تغییر سبک زندگی می‌توان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛ البته نمی‌توان ضرورت‌های جامعه‌ی امروز را برای حضور زنان در برخی مشاغل زنانه نادیده گرفت اما آنچه در حال حاضر در جامعه‌ی ما اتفاق می‌افتد این است که حتی در مواقع غیر ضروری و تنها با این استدلال که زن باید به استقلال مالی برسد تا به مرد وابسته نباشد، به اشتغال بیرون از منزل روی می‌آورند که این مسئله به خودی خود عامل به وجود آمدن مشکلات بسیاری برای فرد و جامعه خواهد شد که شایسته است در مقاله‌ای مجزا و به صورت تفصیلی به این مسئله پرداخته شود.

 

در حالی که اسلام بنا به مصالحی که متوجه خود زن، خانواده و اجتماع است. زحمت کار بیرون از منزل را از دوش زن برداشته و به عهده‌ی مرد قرار داده است اما متأسفانه می‌بینیم که اشتغال بیرون از منزل برای زنان ما به عنوان یک ارزش در آمده است و در عوض خانه‌داری و تربیت فرزند به وقت هدر دادن و سوزاندن فرصت‌های پیش روی زنان ما تبدیل شده است.

 

با مقایسه‌ی شیوه‌های زندگی دهه‌های اخیر به خوبی می‌توان سرعت این تغییرات را دریافت. این مسئله در جامعه‌ی امروز ابعاد بسیار وسیعی پیدا کرده است و شیوه‌ی زندگی افراد در مقیاس فردی، خانوادگی، اجتماعی و... روز به روز بیشتر از معیارهای اسلامی فاصله می‌گیرد.

 

مسئله‌ی مهم دیگر تغییر سبک ساده زیستی است که تا همین چند سال اخیر بر خانواده‌های ایرانی حاکم بود و روی آوردن به زندگی تجملاتی و ایجاد مصرف‌زدگی در بین خانواده‌هاست؛  متأسفانه در این مسئله هم مشاهده می‌کنیم که بیشترین تلاش دشمن در تغییر روحیه‌ی زنان بوده است زیرا آنان هسته‌ی اصلی خانواده را تشکیل می‌دهند و بر نوع نگرش همسر و فرزندان بسیار اثرگذار می‌باشند؛ همچنین همین مسئله خود از دلایل اصلی روی آوردن به اشتغال بیرون از منزل است. به هر حال این مسئله به خودی خود سبب به وجود آمدن انحراف‌های فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی افراد می‌شود که متأسفانه طلاق یکی از اصلی‌ترین آسیب‌های آن است.

 

تغییر نوع تعامل زن و مرد هم از مواردی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله ماهواره‌ها به سبک غربی آن درآمده! در این میان برگشتن به آموزه‌های اسلام و برگرداندن آرامش به کانون خانواده بهترین راهکار حل این مشکلات می‌باشد. اگر چه گاهی مشاوران ما هم توصیه‌هایی به طرفین می‌کنند که نه تنها کمکی به حل مشکلاتشان نمی‌کند بلکه با آموزه‌های دین ما هم در تناقض کامل است!

 

حقیقت این است؛ با تغییر سبک زندگی که مسلماً به دنبال خود تغییر ارزش‌ها را نیز در پی خواهد داشت، نهاد خانواده از درون تضعیف خواهد شد که از این مسئله می‌توان به عنوان عامل اصلی طلاق نام برد زیرا اولین قربانی آن معنویت است که درون سبک زندگی غربی، باورها و فرهنگ جدید آن استحاله می‌گردد و همان‌طور که ذکر شد، معنویت از ارکان اصلی خانواده در اسلام به شمار می‌آید که خانواده بر پایه‌ی آن بنا شده است.

 

متأسفانه در جامعه شاهد این مسئله هستیم که الگوگیری غلط خانواده‌ها و جوانان سبب افزایش ناسازگاری بین زن و مرد، مصرف‌گرایی، تغییر نوع پوشش و ... شده است. آنچه در این بین از اهمیت به‌سزایی برخوردار است، این است که باید مراقب باشیم تا شیوه‌های جدید زندگی با فرهنگ دینی ما سازگار باشد و به تغییر و استحاله‌ی ارزش‌ها و اعتقادات ما نینجامد.

 

از مصادیق تغییر سبک زندگی می‌توان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛ البته نمی‌توان ضرورت‌های جامعه‌ی امروز را برای حضور زنان در برخی مشاغل زنانه نادیده گرفت اما آنچه در حال حاضر در جامعه‌ی ما اتفاق می‌افتد این است که حتی در مواقع غیر ضروری و تنها با این استدلال که زن باید به استقلال مالی برسد تا به مرد وابسته نباشد، به اشتغال بیرون از منزل روی می‌آورند.

 

استراتژی غرب در تغییر هویت زن مسلمان

 

با بررسی علل طلاق به خوبی متوجه این مسئله می‌شویم که اصلی‌ترین راهبرد غرب در تضعیف نهاد خانواده تغییر هویت زنان مسلمان است که با القای زن‌محوری، تضعیف نقش مرد، تضعیف نقش مادری و همسری، کم ارزش جلوه دادن خانه‌داری و ارزشمند جلوه دادن مشاغل بیرون از منزل، مصرف‌زدگی و ... ابتدا به تغییر نگرش زنان مسلمان و در نتیجه به تقدس‌زدایی و سست کردن پایه‌های خانواده می‌انجامد. آن‌ها با درک نقش محوری و اهمیت جایگاه زن در خانواده به خوبی دریافته‌اند که برای رسیدن به اهداف خود گام اول را باید از این نقطه آغاز کنند.

 

این مسئله که تمایز حقوق زن و مرد به تفاوت نوع آفرینش و تفاوت نیازها و توانایی‌های آن‌ها برمی‌گردد بر هیچ فرد عاقل و منصفی پوشیده نیست و اسلام را می‌توان اصلی‌ترین حامی و مدافع حقوق زنان به شمار آورد زیرا نه تنها حقوق زن در اسلام نادیده گرفته نشده بلکه در تمامی احکام و دستورات آن ظرافت روح و جسم زن در نظر گرفته شده، مسئله‌ای که هرگز در نظریه‌های فمینیستی و به اصطلاح بشر دوستانه‌ی غرب دیده نشده است اما آنان با غیرعادلانه خواندن احکام اسلام در مورد زنان و به دست گرفتن پرچم حقوق بشر؛ شروع به سر دادن شعارهایی کردند که ظاهری زیبا و فریبنده‌ داشت، ولی از درون پوچ و دروغین بود و بیشترین حمله‌های خود را متوجه مسئله‌ی تمایز بین حقوق زن و مرد کردند.

 

از نظر پرچم‌داران دفاع از حقوق زنان، زیر بار مسئولیت همسری و مادری رفتن سبب پایمال شدن حقوق زن و در عوض کم رنگ شدن یا نپذیرفتن این نقش‌ها و الگو قرار دادن مردان در اشتغال بیرون از منزل و انجام کارهای مردانه سبب اقتدار و شکوفایی آنان خواهد شد.

 

فارغ از نتایج افکار فمینیستی در غرب باید اذعان داشت؛ افراط در این مسئله غرب را با چالشی جدّی مواجه کرده است، مانند فردی که در باتلاق گرفتار می‌شود و هر چه بیشتر دست و پا می‌زند و برای نجات خود تلاش می‌کند بیشتر در آن فرو می‌رود و می‌خواهد تا دیگران را نیز با خود به درون باتلاق بکشد.

 

در واقع غرب خود اولین قربانی نظریه‌های دور از عقل و منطق فمینیستی است که نتیجه‌ای جز تحقیر زن، کمبود عاطفی، نبود امنیت، به چالش کشیدن مفهوم مادری، افزایش میزان خشونت در خانواده، افزایش آمار طلاق، افزایش کودکان نامشروع، رواج گسترده‌ی زندگی‌های مجردی، گسترش همجنس‌گرایی و در یک جمله نابودی زن و نابودی انسانیت را در پی نداشته است.

 

از نظر پرچم‌داران دفاع از حقوق زنان، زیر بار مسئولیت همسری و مادری رفتن سبب پایمال شدن حقوق زن و در عوض کم رنگ شدن یا نپذیرفتن این نقش‌ها و الگو قرار دادن مردان در اشتغال بیرون از منزل و انجام کارهای مردانه سبب اقتدار و شکوفایی آنان خواهد شد.

 

با تأمل در نظریه‌های فمینیستی متوجه این مسئله می‌شویم که بین شعار فمینیست‌ها مبنی بر احقاق حقوق زنان و آنچه در عمل اتفاق می‌افتد تناقض آشکاری وجود دارد، زیرا زن از حقوق اولیه‌ی خود که آرامش و امنیت روانی در سایه‌ی خانواده است و با قیومیت مرد حاصل می‌شود محروم می‌گردد و با نادیده گرفتن نقش همسری، مادری و ... به طلاق و فروپاشی نهاد خانواده دامن می‌زند که این مسئله خود جامعه را با بحران جدّی مواجه می‌سازد اما این مسئله در آموزه‌های فمینیستی فراموش شده که زن خود عضوی از پیکر جامعه است و اولین آسیب متوجه خود اوست!

 

در حالی که دین اسلام از همان ابتدا برای زن جایگاهی بسیار رفیع قائل شده و زن و مرد را مکمل یک‌دیگر قرار داده است و در مقابل ظلم و ستمی که به زنان روا می‌شده به مردان توصیه‌های فراوانی کرده است که با زنان به گونه‌ای شایسته رفتار کنید و به آن‌ها محبت کنید و همین طور در مسئله‌ی حق رأی برای زن و مرد حقوق مساوی قائل شده و برای وی حق مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی را قرار داده است...

 

قبح زدایی از مغبوض‌ترین حلال خدا

 

با بررسی آیات و روایات اسلامی درمی‌یابیم به همان اندازه که در اسلام بر ازدواج و تشکیل خانواده تأکید شده، به همان اندازه نیز به حفظ و نگهداری از آن سفارش شده است. چرا که نهال خانواده برای ادامه‌ی حیات و به ثمر نشستن خود نیاز به رسیدگی و مراقبت ویژه‌ای دارد. در آیات و روایات از طلاق به عنوان مغبوض‌ترین حلال خداوند یاد شده است؛ همچنین در آیات بسیاری بر ضرورت حفظ خانواده تأکید شده و طلاق به عنوان آخرین راه حل و تنها در صورتی که سبب عسر و حرج فرد شود، توصیه شده است.

 

اگرچه درک محدود انسان سبب می‌شود که به طور کامل به مصالح و مفاسد امور آگاهی پیدا نکند اما با بررسی پیامدهای طلاق تا حدودی می‌توان به دلایل منفور بودن این مسئله در اسلام پی برد. آسیب‌های فردی و اجتماعی طرفین بعد از طلاق (به خصوص خانم‌ها) همچنین سرنوشت مبهم فرزندان، آسیب‌های روحی و روانی که از طلاق والدین نصیبشان می‌شود و مسائل و مشکلات فراوانی که از این راه گریبان جامعه را می‌گیرد و ...؛

 

از جمله مشکلاتی است که با فروپاشی یک خانواده به وجود می‌آید. فهم این مسائل شاید تا حدودی به درک ضرورت گذشت زن و مرد در برابر یک‌دیگر کمک کند؛ البته در صورتی که روحیه‌ی فردگرایی بر آن‌ها حاکم نشده باشد اما حقیقت این است که با تغییر سبک زندگی و تغییر ارزش‌ها، روح معنویت در بین خانواده‌ها کم‌رنگ‌ شده و همین مسئله سبب گردیده تا مفاهیم ارزشی و اخلاقی مانند «گذشت» در زندگی به باج دادن یا کم آوردن در برابر یک‌دیگر تعبیر شود!

 

متأسفانه در حال حاضر کوتاه شدن عمر زندگی مشترک به یک مسئله در جامعه‌ی ما تبدیل شده که اگر به زودی برای حل آن چاره‌ای اندیشیده نشود به زودی به یک بحران جدّی تبدیل خواهد شد که این مسئله هوشیاری مردم، مسئولین و نخبگان را می‌طلبد. عمق فاجعه تا آن جایی است که علاوه بر افزایش این معضل بزرگ، جامعه در راستای قبح‌زدایی از این مسئله گام برمی‌دارد. برگزاری جشن طلاق به تقلید از فرهنگ غرب و دعوت دوستان و آشنایان برای شرکت در این مراسم در جامعه‌ی اسلامی ما جای بسی تأسف و تعجب دارد.

 

وقتی زندگی رنگ و بویی از دین و فرهنگ اسلام نداشته باشد، وقتی خانواده تقدس خود را در دید افراد از دست بدهد و ازدواج بیشتر جنبه‌ی تشریفاتی پیدا کند. وقتی ازدواج‌های سنتی که بر پایه‌ی فرهنگ اسلامی و شناخت و باور صحیح از زندگی مشترک جای خود را به ازدواج‌هایی به سبک مدرن و دوستی‌های خیابانی، اینترنتی و ... بدهد. دیگر قبح‌زدایی و برگزاری جشن طلاق به شیوه‌ی مدرن امری دور از ذهن و تعجب‌برانگیز نخواهد بود!

 

نتیجه‌گیری

 

در نهایت می‌توان دور شدن از آموزه‌های اسلام و ضعف و تسلیم در برابر تهاجم فرهنگی غرب را به عنوان مهم‌ترین عامل در تغییر فرهنگ اسلامی و در نتیجه افزایش آمار طلاق دانست.

 

3 گام اصلی که می‌توانند در برابر هجمه‌های همه‌جانبه و برنامه‌ریزی‌های کلان و بلندمدت دشمن در تغییر هویت دینی ما در بلند مدت مؤثر واقع شود عبارت‌اند از:

 

1. بیداری و آگاهی در برابر اهداف و راهبردهای غرب؛

 

2. بازگشت به بطن دین؛

 

3. نظریه‌پردازی در حوزه‌های مختلف با استفاده از متون و منابع دینی.

 

متأسفانه سیر صعودی آمار طلاق در کشور ما از این حقیقت تلخ حکایت می‌کند که نه تنها از اهداف و راهبردهای غرب اطلاعی نداریم، بلکه کورکورانه تن به خواسته‌های آن‌ها نیز داده‌ایم و در جهت اهداف و برنامه‌ریزی‌های آن‌ها حرکت کرده‌ایم. متأسفانه در مقابل سال‌ها تلاش و پشت‌کار غرب در تخریب فرهنگ اسلامی و تضعیف نقش واقعی زن، به عنوان یک مسلمان اقدام درخور توجهی انجام نداده‌ایم.

 

شاید بتوان سادگی و خوش‌باوری برخی افراد در برابر سیاست‌های غرب را دلیل اصلی مشکلات آن‌ها به شمار آورد در حالی که منابع عظیمی از دستورات و راهکارهای اسلام را برای زندگی موفق در اختیار داریم که در دل آن‌ها هزاران نظریه در تمام ابعاد زندگی نهفته است و به جای نظریه‌پردازی و ارائه‌ی الگو به دیگر کشورها خود به تقلید کورکورانه از آن‌ها می‌پردازیم و هر آنچه را که غرب به اسم آزادی و حقوق بشر و مدرنیته و ... به ما القا می‌کند به حکم ضرورت می‌پذیریم.

 

با توجه به این مسئله که تک تک ما در برابر حفاظت از فرهنگ و دین خود مسئولیم اما در این بین نخبگان نیز می‌توانند با بررسی متون اسلامی و استخراج نظریه‌های مختلف در حوزه‌ی زنان و خانواده گام مؤثری بردارند؛ همچنین رسانه‌ها می‌توانند در ترسیم هویت واقعی زن مسلمان و ارائه‌ی الگوی موفق زندگی نقشی اساسی ایفا کنند. مسئله‌ای که متأسفانه کمتر در فیلم‌ها و سریال‌های مشاهده می‌کنیم و در اکثر موارد شأن واقعی زن در فیلم‌ها نادیده گرفته می‌شود.

 

دولت نیز می‌تواند با حمایت‌های قانونی و اجتماعی از زنان خانه‌دار سبب شود تا زنان هویت واقعی خود را در درون خانه جست‌وجو کنند؛ همچنین تقویت روح معنویت از راه نظام آموزشی،‌ رسانه و انتقال آن به نهاد خانواده می‌تواند در کاهش معضلات اجتماعی از جمله طلاق اثر گذار باشد. (*)


 

بیشتر بدانیم...

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  http://maktoobshop.com/


 

اگر اینگونه ازدواج کنید حتما طلاق می گیرید!



                             وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزه‌هایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دسته‌های زیر می‌بینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیه‌هایی که بعنوان جایگزین معرفی شده‌اند عمل کنید.


ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند.


درست همانطور که نشانه‌هایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانه‌هایی هم هست که می‌گوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابل‌توجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه می‌کنند، می‌فهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جدایی‌شان بوده است.


برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزه‌هایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دسته‌های زیر می‌بینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیه‌هایی که بعنوان جایگزین معرفی شده‌اند عمل کنید.

 

اگر برای دلایل غیرمنطقی زیر ازدواج را انتخاب می‌کنید، باید متوجه ریسکی که می‌خواهید بکنید باشید:


برای فرار از وضعیت ناراحت‌کننده خانه :

به جای آن می‌توانید به دانشگاهی خارج از شهر خود بروید. روی این تمرکز کنید که فردی مستقل و سالم بار بیایید تا بتوانید شاد و سالم زندگی کنید. هرچقدر محیط خانه‌تان بدتر باشد، باید بیشتر برای جلوگیری از اشتباهی که والدینتان کردند تلاش کنید.


وقتی خیلی جوان یا نابالغ هستید :

سعی کنید از جوانی‌تان لذت ببرید و ازدواج را تا زمانیکه به بلوغ فکری کامل رسیده‌اید به تعویق بیندازید.


وقتی به اندازه کافی تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارید :

سعی کنید با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگیرید تا تجربه لازم را به دست آورید. ببینید از یک رابطه چه می‌خواهید و فرق یک شریک زندگی سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم یا کسانی که سازگاری با شخصیت شما ندارند را بشناسید.


وقتی تازه فارغ‌التحصیل شده‌اید و هیچوقت بعنوان یک مجرد زندگی مستقلی را تجربه نکرده‌اید، هیچ کار یا طریق امرارمعاشی ندارید، از تنها بودن می‌ترسید یا طرفتان قرار است مدتی طولانی شما را ترک کند :

درستان را تمام کنید و تجربه کاری مرتبط با رشته‌تان را آغاز کنید. کاری پیدا کنید که قدرت حمایت از خودتان و خانواده‌تان را تامین کند. زندگی مستقلی را آغاز کنید و سعی کنید هزینه‌های مربوط به خودتان را تقبل کنید، پول پس‌انداز کنید و مستقل شوید. یاد بگیرید چطور تنها زندگی کنید و یک مجرد شاد باشید.


برای برانگیختن حس حسادت فردی دیگر :

برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید کتاب‌های بیشتری بخوانید یا نزد مشاور بروید. تا زمانیکه به این بلوغ فکری و احساسی نرسیده‌اید با هیچکس ازدواج نکنید. باید رفتارها و مهارت‌های سازگاری افراد بزرگسال را کسب کنید تا وقتی آسیب دیدید، بتوانید به آنها تکیه کنید. 


برای بالا بردن اعتمادبه‌نفستان :

برای این منظور بهتر است نزد مشاور متخصص بروید. اعتمادبه‌نفس پایینتان را با افکار مثبت و باارزش جایگزین کنید. تازمانیکه اعتمادبه‌نفس لازم را پیدا نکردید و با خودتان راحت نبودید، ازدواج نکنید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که با شما سازگاری شخصیتی داشته باشد.


چون بقیه ازدواج می‌کنند :

برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید، نزد روانشناس بروید و مطالعه کنید. هرازگاهی با افراد مختلفی ایجاد ارتباط کنید اما تازمانیکه بلوغ کافی پیدا نکرده‌اید با کسی ازدواج نکنید.


وقتی رابطه‌تان چیزی که می‌خواهید نیست یا فقط تفریحی است اما سنتان روزبه‌روز بالاتر می‌رود و می‌ترسید کس دیگری را پیدا نکنید :

درمورد سابقه رابطه‌تان با یک روانشناس صحبت کنید و ببینید سازگاری شخصیتی شما و طرفتان در چه حدی است. تازمانیکه مطمئن نشده‌اید که با هم سازگاری دارید و می‌توانید زندگی شادی کنار هم داشته باشید، دست به ازدواج نزنید. اگر کسی که الان در زندگیتان است تطابق چندانی با شما ندارد، سعی کنید با افراد دیگری آشنا شوید که با شما سازگارتر هستند.


وقتی به اندازه کافی با هم وقت نگذرانده‌اید تا بفهمید سازگاری دارید یا خیر :

اگر طرفتان آنقدر مشغله دارد که نمی‌تواند شما را به اولویت زندگی خود تبدیل کند، درمورد فکرتان با او صحبت کنید ببینید می‌توانید با هم به نتیجه‌ای برسید که برای هر دو شما رضایت‌بخش باشد یا خیر.


اگر اخیراً با فردی آشنا شده‌اید، آرام باشید و برای شناخت همدیگر وقت بگذارید :

اگر طرفتان از شما دور است و اکثر ارتباط شما از طریق دنیای مجازی و دیدارهای گاه‌گاه بوده است، تازمانیکه از نزدیک با هم بیشتر وقت نگذرانده‌اید و همدیگر را نشناخته‌اید تصمیم به ازدواج نگیرید.


اگر از پایان یافتن رابطه‌قبلی یکی از شما مدت کوتاهی گذشته است :

سعی کنید از شروع این رابطه جدید لذت ببرید اما درک کنید که ممکن است روزی این رابطه تمام شود. ممکن است طرفتان با فرد قبلی که در زندگی‌اش بوده است آشتی کند یا متوجه شوید با هم سازگاری ندارید، پس عجله نکنید.


وقتی یکی از شما مدیریت ارتباطی نمی داند :

افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در مقابل آزار آنها از همسرشان حمایت کنند، باید تا اصلاح این رفتار خود از ازدواج اجتناب کنند.کسانی که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می کنند، کودکانی هستند که هنوز بالغ نشده اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده شان برای ازدواج مناسب نیستند.


وقتی یکی از شما کنترل کننده است :

این افراد دوست دارند همه چیز در اختیار آنها باشد و همه تصمیم ها را خودشان بگیرند. همواره برای دیگران تعیین تکلیف می کنند. آنها حسودند و اگر چیزی مطابق میلشان نباشد یا تحت کنترل آنها قرار نگیرد عصبانی می شوند. اصلا خوش ندارند کسی به آنها بگوید که چه بکنند. سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا که نمی توانند کنترل لازم را بر دیگران اعمال کنند. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند و خشم زیاد و جبهه گیری زیادی ایجاد می کنند.


وقتی یکی از شما به شدت خشمگین است :

اگر با کوچکترین چیزی که مطابق میلتان نباشد از کوره در می روید و خشم خود را روی اطرافیانشان خالی می کنید، اگر پاسخ افرادی را که با نظر شما موافق نیستند با فریاد و بددهنی یا تهدید می دهید، اگر خشمتان را با کوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب کردن اشیا، هل دادن، زدن، ترک اتاق و … بروز می دهید، خلاصه آنکه اگر  به طور ناگهانی و با شدت زیاد، نامتناسب و غیر معمولی خشمگین می شوید، تا درمان این حالت خود برای ازدواج اقدامی نکنید. ازدواج کردن شما  ارمغانی جز ترس و اضطراب و محدودیت برای دیگری ندارد. 


وقتی یکی از شما دارای اختلالات جنسی است :

اختلال جنسی انواع مختلفی دارد.

_ اعتیاد جنسی و فقدان عزت نفس جنسی

 _ اختلالات کنشی جنسی:

این اختلال فعالیت جنسی را با مشکل مواجه می کند. مانند :

افرادی که میل به فعالیت جنسی ندارند و یا نفرت دارند، افرادی که تحریک و ارضا نمی شوند، افرادی که خیلی زود ارضا می شوند و انحرافات جنسی.


اگر یکی از شما معتاد به مواد و الکل است :

هرگز به امیدهای واهی ریسک ازدواج را نپذیرید! افراد زیادی بوده اند که دانسته یا ندانسته با فردی معتاد ازدواج کرده اند به این امید که ترک خواهد کرد و بعد با بحران مواجه شده اند. یک فرد معتاد لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بیماری خود را درمان کند. هیچ کس با ازدواج نمی تواند اعتیاد خود و یا دیگری را درمان کند.


وقتی یکی از شما یا هر دوتان مرتکب آزار جسمی، جنسی یا کودک‌آزاری شده است :

این رابطه قدرت بسیار کمی دارد. اگر فرد آزاررسان خودتان بوده‌اید، نیاز به درمان فوری توسط متخصص دارید. فوراً اقدام کنید و اجازه بدهید که مشاور متخصص با شما صحبت کند. اگر فرد آزاردیده شما بوده‌اید، شما هم نیاز دارید که پیش روانشناس بروید.  تازمانیکه بتوانید از رابطه آزاردهنده خود به طور کامل بیرون بیایید و آن را فراموش کنید، درمان‌هایتان را ادامه دهید.

منبع : tebyan.net


بیشتر بدانیم...

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران

آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا

آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران

http://maktoobshop.com/


نارضایتی جنسی : علت جدایی و طلاق


نارضایتی جنسی : علت جدایی و طلاقسلامت نیوز: در ایران 40% طلاق ها به علت عدم رضایت جنسی صورت می گبرد. امروزه البته این رقم شاید بیشتر هم شده باشد.این پدیده هر چند ممکن است در نظر اول عجیب و یا باورنکردنی به نظر برسد و شاید به نظر پاره ای متشرعین ، بیش از حد متاثر از مکتب فروید باشد یا به نوعی ساده کردن مسئله طلاق به نظر برسد، ولی از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران، امری نزدیک  به واقعیت و انکار ناپذیر است.روانپزشک مشهور و استاد گرانقدر دکتر محمد مجد معتقدند عدم رضایت جنسی خصوصاَ در جامعه ما از شیوع  بالائی برخورداراست. اکثر زنان و مردان متاهل از روابط جنسی خود لذت کامل و کافی را نمی برند. این مسئله حداقل در مورد زنان به شدت صادق است.پژوهشی که چند سال پیش در یکی از شهرهای غربی ایران به انجام رسید نشان داد که بیش از 90% زنان متاهل شهری هیچگاه در عمر خود ارگاسم (اوج لذت جنسی) را تجربه نکرده اند.اغلب افراد متاهل (اعم از زنان یا مردان) گمان می کنند که رابطه جنسی خدمت و وظیفه ای  است که توسط زنان به شوهرانشان داده می شود و در اصل به منظور تامین آسایش مردان صورت می گیرد و البته ممکن است تا حدودی زنان را نیز هیجان زده کند. در این تفکر غالب ، رضایتمند بودن زنان ملاک عمل نیست و آنها چه تمایل داشته باشند و چه نداشته باشند، شرعاً موظف به تمکین جنسی در برابر شوهری که نفقه می پردازد هستند. (البته این برداشتی غیر واقعی از شرع می باشد)البته در مورد مردان هم وضع چندان رضایت بخش نیست . زیرا اکثراً مبتلا به پاره ای مشکلات روانی – جنسی نظیر خروج زودرس منی یا تحریک ناقص آلت تناسلی می باشند و یا غالباً از تکنیکهای صحیح آمیزشی استفاده نمی کنند لذا حاصل فعالیت جنسی شان در بسیاری مواقع یک ارگاسم کامل و با مدت زمان کافی نمی باشد.رابطهء جنسی مطلوب آنست که در یک زمان منجر به رضایت کامل و کسب لذت ماکزیمم در هر دو طرف شود و ارگاسم زن و شوهر همزمان شود.موفقیت در این امر سمبل موفقیت در زندگی زناشویی است و نادیده گرفتن احساسات و نیازهای یکدیگر در این مورد سمبل بی توجهی به یکدیگر در زندگی است البته بیشتر این برداشتها در سطح ناخوداگاه رخ می دهد ولی تاثیر عمیق آن بر رابطهء دو طرف باقی می ماند و در دراز مدت به عاملی پنهان برای شعله ور تر شدن اختلافات زناشوئی مبدل می شود .ارگاسم یا اوج لذت جنسی یکی از موهبتهای بزرگ الهی است که موجب رفع بسیاری از تنشهای درونی و کسب آرامش روانی می شود. این پدیده یک تخدیر یا نشئة سازی طبیعی است که در زندگی پر تنش امروز همچون آبی برآتش التهابات درونی انسان عمل کرده و در صورتی که بطور کامل و به مدت کافی و به دفعات مناسب حاصل شود به سلامت روان کمک شایانی می کند.زن نیز همچون مرد به این عامل آرامبخش نیاز دارد. اما مراحلی که او برای رسیدن به این حالت باید پشت سر بگذارد با مرد متفاوت است . او باید اولاً از انگیزه و میل کافی برای فعالیت جنسی برخوردار باشد که مسایلی چون اضطراب یا اختلاف با همسر یا نامطلوب بودن ظاهر همسر(مثلاً بوی بد پا یا دهان او) یا سابقهء برخی رفتارهای جنسی مرد که از نگاه زن ناخوشایند بوده است این میل و انگیزه را کم می کند. گذشته از این او برای رسیدن به آمادگی لازم برای ارگاسم به زمان بیشتر و تحریکات ملایم و متوالی نیاز دارد و مرد با صرف حوصله باید آمادگی لازم را در وی به وجود بیاورد و به سلایق وی احترام بگذارد و اساساً نحوه و زمان فعالیت جنسی باید مورد توافق دو طرف باشد. البته زن نیز باید نیازهای شوهر را در نظر بگیرد و با او برای دستیابی به یک ارگاسم موفق و همزمان همکاری کند.از آنجا که نیاز جنسی از قویترین نیازهای درونی بوده و رابطه  تنگاتنگی با ناخودآگاه انسان دارد عدم رعایت نکات فوق الذکر به اختلالات پنهان وعمیقی در روابط زوجین منتهی می شود که می توان به تنفر از همسر ، دلخوری ، حسادت و رقابت برای سرکوب یکدیگر، مقصر دانستن همسردر بسیاری از مشکلات زندگی، حس انتقام گیری ناخودآگاه ، احساس تحقیر شدن توسط همسر، احساس عدم اعتماد به نفس، احساس شیئ بودن و ملعبه واقع شدن و احساس مورد بی اعتنایی واقع شدن اشاره نمود.این مشکلات از طرف سایر تنش ها و اختلافات، تقویت شده یا در قالب آنها تجلی و بروز می یابد و شکاف بین همسران را رفته رفته عمیق تر می سازد. و یکی از عوامل اصلی طلاق را پایه ریزی می کند ؛ چیزی که شاید کسی آشکارا به آن اعتراف نکند.منبع: مجله پزشکی مادر بیشتر: .::سلامت نیوز :سرویس خبری: خانواده:نارضایتی جنسی : علت جدایی و طلاق::.
 در ایران 40% طلاق ها به علت عدم رضایت جنسی صورت می گبرد. امروزه البته این رقم شاید بیشتر هم شده باشد.این پدیده هر چند ممکن است در نظر اول عجیب و یا باورنکردنی به نظر برسد و شاید به نظر پاره ای متشرعین ، بیش از حد متاثر از مکتب فروید باشد یا به نوعی ساده کردن مسئله طلاق به نظر برسد، ولی از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران، امری نزدیک  به واقعیت و انکار ناپذیر است.
روانپزشک مشهور و استاد گرانقدر دکتر محمد مجد معتقدند عدم رضایت جنسی خصوصاَ در جامعه ما از شیوع  بالائی برخورداراست. اکثر زنان و مردان متاهل از روابط جنسی خود لذت کامل و کافی را نمی برند. این مسئله حداقل در مورد زنان به شدت صادق است.
پژوهشی که چند سال پیش در یکی از شهرهای غربی ایران به انجام رسید نشان داد که بیش از 90% زنان متاهل شهری هیچگاه در عمر خود ارگاسم (اوج لذت جنسی) را تجربه نکرده اند.
اغلب افراد متاهل (اعم از زنان یا مردان) گمان می کنند که رابطه جنسی خدمت و وظیفه ای  است که توسط زنان به شوهرانشان داده می شود و در اصل به منظور تامین آسایش مردان صورت می گیرد و البته ممکن است تا حدودی زنان را نیز هیجان زده کند. در این تفکر غالب ، رضایتمند بودن زنان ملاک عمل نیست و آنها چه تمایل داشته باشند و چه نداشته باشند، شرعاً موظف به تمکین جنسی در برابر شوهری که نفقه می پردازد هستند. (البته این برداشتی غیر واقعی از شرع می باشد)
البته در مورد مردان هم وضع چندان رضایت بخش نیست . زیرا اکثراً مبتلا به پاره ای مشکلات روانی – جنسی نظیر خروج زودرس منی یا تحریک ناقص آلت تناسلی می باشند و یا غالباً از تکنیکهای صحیح آمیزشی استفاده نمی کنند لذا حاصل فعالیت جنسی شان در بسیاری مواقع یک ارگاسم کامل و با مدت زمان کافی نمی باشد.
رابطهء جنسی مطلوب آنست که در یک زمان منجر به رضایت کامل و کسب لذت ماکزیمم در هر دو طرف شود و ارگاسم زن و شوهر همزمان شود.موفقیت در این امر سمبل موفقیت در زندگی زناشویی است و نادیده گرفتن احساسات و نیازهای یکدیگر در این مورد سمبل بی توجهی به یکدیگر در زندگی است البته بیشتر این برداشتها در سطح ناخوداگاه رخ می دهد ولی تاثیر عمیق آن بر رابطهء دو طرف باقی می ماند و در دراز مدت به عاملی پنهان برای شعله ور تر شدن اختلافات زناشوئی مبدل می شود .
ارگاسم یا اوج لذت جنسی یکی از موهبتهای بزرگ الهی است که موجب رفع بسیاری از تنشهای درونی و کسب آرامش روانی می شود. این پدیده یک تخدیر یا نشئة سازی طبیعی است که در زندگی پر تنش امروز همچون آبی برآتش التهابات درونی انسان عمل کرده و در صورتی که بطور کامل و به مدت کافی و به دفعات مناسب حاصل شود به سلامت روان کمک شایانی می کند.
زن نیز همچون مرد به این عامل آرامبخش نیاز دارد. اما مراحلی که او برای رسیدن به این حالت باید پشت سر بگذارد با مرد متفاوت است . او باید اولاً از انگیزه و میل کافی برای فعالیت جنسی برخوردار باشد که مسایلی چون اضطراب یا اختلاف با همسر یا نامطلوب بودن ظاهر همسر(مثلاً بوی بد پا یا دهان او) یا سابقهء برخی رفتارهای جنسی مرد که از نگاه زن ناخوشایند بوده است این میل و انگیزه را کم می کند. گذشته از این او برای رسیدن به آمادگی لازم برای ارگاسم به زمان بیشتر و تحریکات ملایم و متوالی نیاز دارد و مرد با صرف حوصله باید آمادگی لازم را در وی به وجود بیاورد و به سلایق وی احترام بگذارد و اساساً نحوه و زمان فعالیت جنسی باید مورد توافق دو طرف باشد. البته زن نیز باید نیازهای شوهر را در نظر بگیرد و با او برای دستیابی به یک ارگاسم موفق و همزمان همکاری کند.
از آنجا که نیاز جنسی از قویترین نیازهای درونی بوده و رابطه  تنگاتنگی با ناخودآگاه انسان دارد عدم رعایت نکات فوق الذکر به اختلالات پنهان وعمیقی در روابط زوجین منتهی می شود که می توان به تنفر از همسر ، دلخوری ، حسادت و رقابت برای سرکوب یکدیگر، مقصر دانستن همسردر بسیاری از مشکلات زندگی، حس انتقام گیری ناخودآگاه ، احساس تحقیر شدن توسط همسر، احساس عدم اعتماد به نفس، احساس شیئ بودن و ملعبه واقع شدن و احساس مورد بی اعتنایی واقع شدن اشاره نمود.
این مشکلات از طرف سایر تنش ها و اختلافات، تقویت شده یا در قالب آنها تجلی و بروز می یابد و شکاف بین همسران را رفته رفته عمیق تر می سازد. و یکی از عوامل اصلی طلاق را پایه ریزی می کند ؛ چیزی که شاید کسی آشکارا به آن اعتراف نکند.
به نقل از مجله پزشکی مادر 

 بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران