(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

چگونه دیگران را شیفته خود کنیم ؟


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

چگونه دیگران را شیفته خود کنیم ؟


بیشتر از 85 درصد موفقیت های شما در کار و زندگی شخصی تان وابسته به توانایی های شما در برقرار ی ارتباط موثر با دیگران است . شعور اجتماعی یا توانایی در ارتباط دوطرفه ، گفتگو ، شرکت در بحث و تحریک دیگران بیشترین و مهمترین استعدادی است که شما می توانید داشته باشید . که البته این استعداد را می توانید پرورش دهید . با تمرین بعضی از روش ها و تکنیک های برقرار ی ارتباط که به وسیله بیشتر افراد تاثیر گذار و مفید در دنیای امروز مورد استفاده قرار می گیرد ، می توانید بیاموزید که چگونه گرم ، دوست داشتنی ، محبوب و افسونگر باشید . راز این بزرگان چیز پوشیده ای نیست . آنها به راحتی از روش هایی استفاده می کنند که دیگران را به گونه ای تحت تاثیر قرار می دهند که به راحتی شما را قبول کنند و برای حرف های شما ارزش قائل شوند ، در نتیجه دیگران علاقمند می شوند که تحت تاثیر شما قرار بگیرند ، از شما چیزی بخرند ، با شما وارد یک تجارت شوند و رابطه برقرار کنند . 

توانایی شما در شیفته کردن دیگران که شما را تبدیل به یک آدم دوست داشتنی ممی کند بیشتر از هر توانایی دیگر می تواند درهای بسته را به روی شما باز کند . هر چه دیگران در ذهنشان شما را بیشتر دوست داشته باشند و هر چه دوستانه تر در مورد شما فکر کنند ، بیشتر دوست دارند که شما را ببینند ، به شما گوش کنند ، در مهمانی هایتان حاضر شوند و شما را به مهمانی هایشان دعوت کنند .بسیاری از افراد عقیده دارند که با ارزش ترین سرمایه دنیا طلا و الماس نیست ، بلکه توانایی شیفته کردن دیگران است . چیزی که مردم در مورد شما فکر می کنند یا وقتی در جایی نیستید در غیاب شما می گویند ، با ارزش ترین چیزی است که در زندگی اجتماعی و شغلی تان وجود دارد . این سرمایه نتیجه همه تلاشی است که شما برا ی تاثیر بر دیگران وقتی در کنار آنها هستید به دست آورده اید . با یادگیری حقایق ساده ای در مورد شیفته کردن دیگران و تمرین تکنیک هایی که به دنبال آن می آید می توانید به طرز غیر قابل باوری تاثیر و لذت را که در تعامل با دیگران به دست می آورید بهبود ببخشید . این کار را از داخل خانه شروع کنید و بعد به دیگران تسری دهید . شما در آیند موفق تر خواهید شد ، پول بیشتری به دست می آورید ، سریع تر ارتقا می یابید ، بیشتر می فروشید ، در بحث های بیشتری برنده می شوید و بهتر می توانید دیگران را تحت تاثیر قرار دهید و آنها را به آینده امیدوار کنید .



شیفته کردن به چه معناست ؟ 



توصیف شیفته کردن را از زبان کسی بشنوید که قدرت آن را به حساب نمی آورد و تا هنگامی که تاثیر آن را ندیده بود ، در مقابل آن مقاومت می کرد . 

او کاملا در یک لحظه بر روی شخصی که او را می دید ، تاثیر می گذاشت . حرارت و جنب و جوش خاصی را به اطراف پراکنده می کرد . در دوست داشتن کاملا بی ریا بود و اهمیتی برای این که شما دوستش داشته باشید یا نه قائل نبود . فقط می توانستم به این فکر کنم که چقدر از این توانایی ، ذاتی و چه میزانش اکتسابی است و تنها چیزی که من می فهمیدم این بود که در اولین برخورد کاملا شیفته فردی شده بودم که نه هیچ تفاهمی با هم داشتیم و نه می توانستم انتظار داشته باشم که شباهتی به هم داشته باشیم . 

منظور ما از شیفته کردن ، صحبت در مورد یک برنامه رفتاری ، چهره زیبا ، و پوشیدن لباس های گران قیمت نیست . صحبت در مورد چیزی بسیار ژرف تر است . شیفته و جذب کردن واقعی ، چیزی فراتر از جلوه های ظاهری است . در واقع همان توانایی است که بعضی از افراد در ملاقات های معمولی خود را در چشم دیگران تبدیل به یک استثنا می کنند . شیفته کردن یک خاصیت در برقراری ارتباط دارد که ما اغلب به طور ناخودآگاه با احساسی بسیار قوی به آن جواب می دهیم .مطمئن باشید که شیفته کردن ذاتی نیست ؛ بلکه اکتسابی است .بنابراین، می توانید شیفته کردن دیگران را بیاموزید.




شیفته کردن یعنی چه ؟ 



شیفته کردن ، کیفیتی است که نیروی خوشایند و تاثیر گذار و غیر قابل مقاومت را اعمال می کند




فایدة شیفته کردن دیگران چیست ؟ 



شیفته کردن دیگران ، اسیر کردن آنهاست. درست مثل گلبرگ های گل که فقط در گرما و نور خورشید باز می شود . بنابر این ، ما دل های دیگران را با جادوی شیفته کردن باز می کنیم . شیفته کردن به عنوان یک جاذبة قوی ما را به سمت منبع مولدش می کشاند . 

آنان که هنر شیفته کردن دیگران را دارند ، به طور معمول پیشنهادات بیشتر یا شناس بیشتری دارند . آنها به موقعیت هایی دسترسی دارند که دیگران هیچگاه به آن دسترسی ندارند . آنها در بیشتر موارد پس از انجام اشتباهاتی که می تواند برای دیگران بیشترین توبیخ ها را در بر داشته باشد ، بخشوده می شوند . در بیشتر موارد مردم از آنها دلجویی می کنند ، راه را برایشان باز می کنند و همیشه در مواقع دودلی بهترین چیز را به آنها می دهند . اگر با خودمان صادق باشیم احتمالا همة ما کسانی را می شناسیم که به گونه ای اعجاب آور خود را به ما تحمیل کرده اند و ما در براب قدرت شیفتةگری آنها کاملا تسلیم شده ایم .



احساس شور و شعف داشتن 



در بسیاری از موارد به کسانی برمی خوریم که با تیزهوشی ، شما را به شیفتگان خود اضافه می کنند . به نظر می رسد که شما را عمیقا دوست دارند و برای افکارتان ارزش قائلند . همة حواسشان را بر شما متمرکز و به کس دیگری توجه نمی کنند . هنگامی که با شما هستند کسی غیر از شما برایشان وجود ندارد و اهمیتی نمی دهند که چه کس دیگری در این اطراف هست و در شما این احساس بوجود می آورند که گویی جالب ترین و مهمترین انسانی هستید که او تا به حال دیده است و شما سرانجام از کلیه قضاوت های انتقادی به خاطر رضایت آنها چشم پوشی می کنید . آیا به خاطر می آورید که چه احساس خوبی داشتید ؟ 

بیندیشید که در اینجا چه نیرویی وجود دارد که می تواند در یک نفر چنین احساس لذت بخشی در مورد خودش ایجاد کند . این نیرو محدود به اشخاص خاصی نیست . به طور تقریبی همة کسانی که با مردم سروکار دارند می توانند از مزایای شیفته کردن دیگران بهره مند شوند و هر کس که می خواهد از نردبان ترقی بالا برود باید این توانایی را د ر خود تقویت کند .




هر زمان هر مکان 



چه اتفاقی می افتاد اگر شما می توانستید در هر زمان و در هر مکان آن احساس ویژه را در دیگران بوجود آورید ؟ فکر می کنید این موهبت می توانست چه تاثیری بر زندگی شخصی یا موقعیت شغلی تان داشته باشد ؟ باور کنید قابل ارزش گذاری نیست . چون هنگامی که شما بتوانید این احساس را در کسی بوجود آورید ، پادش آن بلافاصله به دنبالش خواهد آمد .




آنچه شما برای جذب و شیفته کردن دیگران نیاز دارید ! 



همین امروز تصمیم بگیرید تا توانایی شیفته کردن دیگران را در وجود خود تقویت کنید و آن را در برخوردهایتان با دیگران به کار گیرد . 

این تصمیم راهی را به روی شما باز می کند که می توانید به وسیلة آۀ« در دیگران احساس خوبی نسبت به خودشان ایجاد کنید . 

توانایی خود را در شیفته کردن دیگران اندازه بگیرید . به میزان توانایی خود نمره ای بین 1 تا 10 بدهید . حالا از یکی از دوستانتان بخواهید به شما نمره بدهد . نمره ای که او به شما می دهد میزان توانایی واقعی شماست . 

حالا شما آماده اید که خود را به انسانی تبدیل کنید که توانایی شیفته کردن دیگران را دارد .




چگونه هر کسی را مجذوب و شیفتة خود کنیم ؟ 



انسان ها به میزان زیادی تحت تاثیر احساسات هستند. آنها تصمیماتشان را احساسی می گیرند و خودشان را انسان هایی منطقی می نامند. مردم به میزان زیادی تحت تاثیر احساسات محیطی خود به ویژه رفتاری که دیگران با آنها انجام می دهند هستند. شما از دوران کودکی از نظر احساسی به مقدار زیادی نسبت به رفتارها و عکس العمل های والدینتان شرطی شده اید. اغلب فرایند این تبادلات زود هنگام رفتار شما را برای برقراری ارتباط با دیگران در طول زندگی تان شکل می دهد. 

تقریبا بیشترین رفتاری که شما در ارتباط با دیگران انجام می دهید با تکیه بر ارزشی است که شما برای خود قائل می شوید یا برای حفاظت از این ارزش در مقابل افراد یا شرایطی است که آن را تهدید می کنند.



راز جذب کردن و شیفته کردن 



عمیق ترین آرزوی طبیعی هر شخصی نیاز به ارزش داشتن و ارزشمند بودن است. بنابر این راز شیفته کردن دیگران بسیار ساده است : کاری کنید که دیگران احساس کنند مهم هستند.




پنج راه برای شیفته کردن دیگران 



مهمترین نکته این است که شما چگونه در حضورتان با استفاده از شیفته کردن دیگران، بهترین احساسی را که آنها در حضور شما انتظار دارند ایجاد کنید. خوشبختانه ما می دانیم چگونه در مردم احساس خوبی نسبت به خودشان ایجاد کنیم . این پنج روش کلیدی را می توان بدین صورت نام برد: پذیرش، قدردانی، تایید، تحسین و توجه.


پذیرش 



بزرگترین هدیه ای که شما می توانید به اشخاص دیگر بدهید ، جایگاه توجه بدون قید و شرط است ؛ یعنی شما آنها را کاملا همانگونه که هستند بدون هیچ محدودیتی بپذیرید. هیچ گاه از آنها انتقاد نکنید یا ایرادهای آنها را نگیرید. هر چیزی که مربوط به آنها باشد را کاملا به عنوان یک چیز شگفت انگیز بپذیرید. این اولین مرحلة شیفته کردن خواهد بود.حال چه جوری این پذیرش کامل را نشان دهید ، بسیار ساده است: 

لبخند بزنید! هنگامی که شما در لحظه دیدار دیگران لبخند می زنید ، ارزشی که آنها برای خودشان قائل هستند به طور خودکار به بالا می جهد. آنها نسبت به خودشان احساس خوشحالی می کنند . احساس می کنند که مهم و ارزشمند هستند و کسی را که این احساس را در آنها بوجود آورده است ، دوست خواهند داشت و قبل از آن که کلامی بگویید شیفته شما خواهند شد.




قدردانی 



هر کجا که هستید از دیگران برای کارهایی که انجام داده اند ، چه بزرگ و چه کوچک، قدرانی کنید. ارزش خودانگاره آنها بالا خواهد رفت. آنها احساس اهمیت و ارزشمندی بیشتری می کنند و خود را تواناتر و شایسته تر می یابند. ذهنیت و احترامشان نسبت به خودشان بهبود یافته و بالا می رود. 

اینکه شما چگونه این احساس عالی را به دیگران القا کنید، بسیار ساده است. برای هر دلیل کوچک یا بزرگی در هر موقعیتی فقط بگویید:متشکرم. رفتار تشکرآمیز در مقابل هر کس و در ازا هر کاری که برایتان انجام می دهند را در خود بوجود آورید.این کار دو نتیجه به دنبال خواهد داشت. هر گاه که به دیگری لبخند بزنید و از او تشکر کنید نه تنها ارزش خودانگاره و احساس مهم بودن را در او به مقدار زیادی بالا می برید، بلکه همین کار را برای خودتان نیز انجام می دهید. دقیقا هنگامی که کاری می کنید یا حرفی می زنید که دیگران خودشان را بیشتر دوست داشته باشند شما نیز خودتان را بیشتر دوست خواهید داشت. و هنگامی که خودتان را بیشتر دوست داشته باشید ، خالصانه تر دیگران را دوست دارید و به آنها اهمیت می دهید و در ادامه به اینکه چگونه بر دیگران تاثیر خوبی بگذارید ، فکر خواهید کرد و در نتیجه طبیعی تر دیگران را شیفته خود خواهید کرد.



تایید 


تایید آن چیزی است که کودکان برایش گریه می کنند و مردان برایش می میرند. همه انسانها در طول حیاتشان به طور ناخودآگاه نیاز عمیقی به تایید اعمالشان دارند. هیچ مقداری از تایید، شما را برای مدتی طولانی راضی نخواهد کرد. نیاز به تایید مثل نیاز به غذا و آرامش همیشگی است . آنهایی که به طور مداوم به دنبال فرصتی برای تایید دیگران هستند هر جا که بروند مورد استقبال قرار می گیرند. 

شاید بهترین تعریف برای تایید، ستودن باشد. این مطلب بسیار مهمی است . هرگاه که شما کسی را به خاطر آنچه که انجام داده است ، ستایش می کنید ارزش خودانگاره اش را بالا می رود و احساسی عالی نسبت به خودش پیدا می کند و در نظرش شما فردی فوق العاده جالب، قابل اعتماد و دوست داشتنی می شویدو کاملا شیفته شما می شود 



تحسین 


هنگامی که شما شخصی را خالصانه و بی ریا به خاطر اموالش ، ویژگی های خاصش یا انجام کارهایش مورد تحسین قرار می دهید ، به طور خودکار احساس بهتری نسبت به خودش پیدا خواهد کرد . احساس مورد تایید بودن ، شناخته شده بودن ، ارزشمند بودن و مهم بودن پیدا می کند . در نتیجه ابتدا خودش و سپس شما را بیشتر دوست خواهد داشت . 

تحسین ویژگی های شخصی یک نفر مثل وقت شناسی یا پشتکار در انجام کارها، موفقیت در گرفتن یک جایزه یا رسیدن به یک هدف ، تحسین برای چیزهای کوچک به اندازه چیزهای بزرگ ، راهنمای شما خواهد بود . همیشه به دنبال چیزی باشید تا دیگران را تحسین کنید . پس از انجام آن دیگران شما را بیشتر دوست خواهند داشت و شیفته شما خواهند شد.



توجه 


شاید این مهمترین رفتار مورد نظر ما باشد . این قوی ترین رفتار برای ساختن ارزش خودانگار و کلید شیفته کردن فوری دیگران است و هنگامی که شما توجه کاملی به یک نفر می کنید ، آنها احساس ارزش و اهمیت بیشتری می کنند و بیشتر شما را دوست خواهند داشت .



آنچه شما برای جذب و شیفته کردن دیگران لازم دارید! 



فرض کنید در گذشته دوستی داشتید که مهمترین لحظات عمرتان را با او می گذراندید و خوشی ها و احساساتتان را قسمت می کردید، مدت ها قبل بر اثر حادثه ای از او جدا شده اید و هیچ اطلاعی از این که او کجاست ندارید. حالا یک روز در حالی که در خیابان قدم می زنید یا در یک فعالیت اجتماعی شرکت دارید ناگهان او را می بینید، هیجان زده ، خوشحال و تا حدودی گیج شده ، خاطرات گذشته شما را در خود غرق می کند . چهره شما کاملاً برافروخته می شود و تنها چیزی که می توانید بگویید این است که آه ! تویی ؟ 

شما از دیدن او بسیار خوشحال هستید . احساس خوشحالی، شعف و هیجان همه در یک لحظه به وجود می آید . 

حالا دفعه بعد که شخص یا اشخاصی که برای شما اهمیت دارند به ویژه آن کسی که دوستش دارید یا یکی از دوستان نزدیکتان را می بینید، احساسی را دز خود بوجود بیاورید که انگار آنها را بعد از مدتی بسیار طولانی دوباره پیدا کرده اید و دقیقا همان حالت آه ! تویی ؟ را نشان دهید . با آنها به گونه ای برخورد کنید که گویی دیدنشان در شما خوشحالی غیر قابل وصفی پدید آورده است . با آنها به گونه ای برخورد کنید که انگار در آن لحظه مهمترین فرد در زندگی شما هستند . مهم نیست که آنها چه کسانی هستند . آنها فکر می کنند که شما به طرز غیر قابل باوری شیفته کننده هستید.



جادوی گوش کردن 



توانایی شما در درست گوش کردن در یک گفتگوی کاری یا اجتماعی به اندازه دیگر مهارت هایی که تاکنون در خود تقویت کرده اید به شما کمک خواهد کرد. یکی ازمهمترین مشخصات یک رهبر ، توانایی او در جمع آوری اطلاعات از طریق سوال کردن و گوش دادن دقیق به آن چیزی است که دیگران می گویند. 

احساس همدردی و همدلی یعنی توانایی در درک و حساسیت نسبت به آنچه که مردم می گویند و منظور واقعی آنهاست . این ویژگی همان هوش اجتماعی است یعنی پر کاربردترین و مورد احترام ترین نوع هوش در جامعه می باشد که خوشبختانه می توان آن را با تبدیل شدن به یک شنونده خوب آموخت.



چهار کلید برای گوش دادن موثر 



چهار کلید موثر برای خب گوش دادن وجود دارد که اگر شما در آنها مهارت پیدا کنید ، ضریب شیفته گری شما با سرعت بالا خواهد رفت . این کلید ها عبارتند از 1) با توجه گوش کنید،2) قبل از جواب دادن کمی مکث کنید ، 3) برای روشن شدن مطلب ، سوال کنید ،4)نتیجه را نشان دهید .



با توجه گوش دادن 


حرف گوینده را قطع نکنید . با سکوت کامل طوری به حرف های گوینده گوش کنید که انگار در این لحظه در دنیا هیچ برای شما مهمتر از آنچه گفته می شود ، وجود ندارد . 

اگر کسی می خواهد با شما حرف بزند مخصوصا در منزل ، بلافاصله هر کاری را در دست دارید زمین بگذاریید و تمام توجهتان را متوجه آن شخص کنید . 

تلویزیون را خاموش کنید . کتاب یا روزنامه تان را ببندید و تماما بر آنچه که شخص دیگر به شما می گوید ، متمرکز شوید . این رفتار به طور واضح به چشم می آید و مورد قبول قرار می گیرد و به شما یک نیروی احساسی عظیم در این گفتگو می دهد . به گونه ای گوش دهید که گویی از شنیدن آنچه دیگران می گویند میخکوب شده اید . هنگامی که حرف های یک نفر عمیقا توسط یک نفر شنیده می شود از لحاظ بیوشیمیایی تحت تاثیر قرار می گیرد و مغزش اندورفین که داروی شادی آور طبیعی است را ترشح می کند که باعث می شود احساس خوبی نسبت به خودش پیدا کند . ارزش شخصیتش افزایش می یابد و خودش را بیشتر دوست خواهد داشت و همه این ها سبب می شود تا او شما را به خاطر گوش کردن با دقت ، بیشتر دوست بدارد و به شما اطمینان کند . مسلما مزایای این اتفاق غیر قابل باور است .



قبل از جواب دادن کمی مکث کنید 


به جای آنکه بلافاصله پس از قطع شدن صحبت های طرف مقابل شروع به حرف زدن کنید ، سه تا پنج ثانیه منتظر بمانید و آرام باشید و اجازه دهید سکوت برقرار شود. هنگامی که که مکث می کنید سه اتفاق می افتد که همگی به نفع شماست . اول آنکه شما حرف شخصی را که برای جمع کردن افکارش قبل از ادامه دادن کمی مکث کرده قطع نکرده اید . دوم اینکه شما با مکث خود به او فهمانده اید که آنچه که او گفته چقدر مهم بوده و شما با دقت به آن توجه کرده اید . این کار باعث می شود تا ارزش گوینده بالا رفته و به شما به عنوان یک شخص با جذابیت و با هوش نگاه کند . سوم این که شما دقیقا آنچه او می گوید را می شنوید و نه تنها به کلمات او بلکه به منظور او نیز در سطح عمیقتری توجه می کنید .



برای روشن شدن مطلب سوال کنید 


هیچ وقت مطمئن نباشید که منظور اصلی گوینده را از حرف هایی که گفته است می دانید . در عوض با سوال هایی مثل منظور دقیق شما چه بوده یا چطور این حرف را می زنید ، به او اجازه دهید تا آنچه را که در ذهن دارد کاملا برای شما بیان کند و در اینجا یکی از مهمترین قوانین برقراری ارتباط وجود دارد : کسی که سوال می کند ، کنترل گفتگو را در اختیار دارد . 

کسی که به سوال ها جواب می دهد توسط پرسشگر کنترل می شود . زیرا هنگامی که در مورد جواب یک سوال صحبت می کند صد در صد حواسش بر روی آنچه می گوید متمرکز می شود و نمی تواند به چیز دیگری فکر کند . در نتیجه کاملا در کنترل پرسش گر قرار می گیرد . 

نکته شیفته کردن دیگران با این روش در سوال های اندیشمندانه شماست و این کاری است که انسان های موفق در ارتباطاتشان به طور منظم از آن استفاده می کنند .



نتیجه را نشان دهید 


حتی اگر با استفاده از کلمات خودتان باشد . این کار نمایشگر میزان گوش کردن موثر است و موید این نکته است که شما به جای گوش دادن تلفنی ( بدون توجه ) که امروزه بسیار متداول است عمیقا گوش کرده و توجه می کنید . هنگامی که حرف های طرف مقابل تمام شد ، بعد از چند ثانیه مکث با عبارتی مثل این حرفتان را شروع کنید : پس شما دقیق این کار را انجام دادید و این اتفاق افتاد و شما تصمیم گرفتید که آن کار را انجام دهید ، درست است / 

هنگامی که گوینده آنچه را که گفته بود تایید کرد شما می توانید با سوالی دیگر یا با توضیح مطلب دیگری از او حرفتان را ادامه دهید .



گوش دادن موثر 


گوش دادن موثر یعنی گوش دادن متفاوت . این به معنای گوش کن تا یک قصه برایت بگویم ، نیست . گوش دادن موثر درباره متقاعد کردن برای توجه کامل به آنچه گفته شده است می باشد.در این ارتباط به رهنمود های زیر توجه کنید : 

- تکنیک های گوش دادن موثر یعنی گوش دادن ، مکث کردن ، پرسیدن سوالا های سنجیده و بازگویی جملات را به کار ببرید . 

- گوش دادن با دقت را ابتدا در خانه و محل کار تمرین کنید. 

- سعی کنید حرف کسی را قطع نکنید و روی هر کلمه از حرف هایشان تمرکز کنید . 

- کنترل و جهت دادن به مکالمات را با روش های مختلف تمرین کنید . 

از این طریق می توانید ارتباط عمیق تری را در مدت زمان کوتاهی با پرسیدن چند سوال و گوش دادن دقیق به جواب ها به جای چند هفته وقت صرف کردن و حرف زدن ایجاد کنید.


مهم ترین قانون 


مهمترین قانون ، مهم نیست که شما چه کسی هستید، مهم این است که دیگران در مورد شما چه فکر می کنند



توجه کامل و یکپارچه 


شیفته کردن نیاز به توجه یکپارچه به ویژه هنگام گوش کردن دارد و به غیر از وقتی که در یک سخنرانی شرکت می کنید به یاد آوردن آنچه که گفته شده فقط قسمتی از گوش کردن است . اگر حالت رفتار شما نشان می دهد که من اهمیت زیادی به ناراحتی یا عکس العمل شما نمی دهم ، و یا اگر رفتاری که نشاندهنده توجه شما به طرف مقابل باشد از خود نشان ندهید، به عنوان یک شنونده همه چیز را از دست داده اید. اگر شما هیچ نشانه ای از توجه به طرف مقابل نشان ندهید ... شما گوش نمی کنید ! 

ارتباطات خوب چه شغلی و چه اجتماعی بر اساس خصوصیات مختلفی بنا می شود ، اما هیچ چیز مهم تر از قانع کردن طرف مقابل به عنوان یک شنونده همدل نیست . هر چه شنونده بهتری باشید ارتباطات با ارزش تری را با دیگران برقرار می کنید . اما چطور می فهمیم که یک نفر با توجه کامل به شما گوش می دهد؟ 

شما همان کاری را می کنید که شنوندگان خوب انجام می دهند . یعنی نشان می دهید که دارید گوش می کنید ، رفتار شما و حرکات بدنتان نشان می دهد که من کاملا بر روی آنچه تو می گویی متمرکزم و هر کلمه برای من از نهایت اهمیت برخوردار است . آنهایی که این پیام را می فرستند ، شنوندگان دقیق هستند و در مقابل آنهایی که چنین نیستند به شنوندگان بی دقت معروفند .



حرف ها را تایید کنید و اطمینان دهید 



ما به این پیام ها تایید و اطمینان یابی دوباره می گوییم . شنوندگان دقیق از این پیام ها برای تایید آنچه که اشخاص دیگر می گویند استفاده می کنند ؛ همچنین آنها را مطمئن می کنند که کاملا درگیر گوش دادن به آنها هستند . برنامه شنوندگان دقیق یعنی در همین لحظه . به دیگران احساس خاصی از اهمیت می دهند . هر چه بیشتر این پیام ها را برای دیگران بفرستید، بیشتر آنها را شیفته خودتان می کنید .



آنچه شما برای جذب و شیفته کردن دیگران نیاز دارید ! 


دفعه بعد که با یک نفر حرف می زنید برای تایید حرف های او و ایجاد ایت اطمینان که شما کاملا درگیر مکالمه اید و به آنچه او می گوید توجه می کنید، تلاش ویژه ای بکنید. کاملا در مقابل او قرار بگیرید و بر روی کلمات او متمرکز شوید؛ به طوری که انگار این آخرین باری است که او را خواهید دید. تلاش کنید یاد بگیرید چگونه به دیگران بفهمانید که به آنها توجه دارید.


پیام اول: نگاه در چشمان طرف مقابل 



چطور متوجه می شوید که یک نفر به شما گوش می کند. اولین نشانه ی ساده و روشن، نگاه کردن در چشمهای یکدیگر است. اگر کسی به شما نگاه نمی کند، یعنی به شما گوش نمی دهد. 

چند بار تا امروز شنیده اید یا خودتان تکرار کرده اید` وقتی دارم باهات حرف می زنم به من نگاه کن` . می دانید چقدر آزار دهنده است وقتی اشخاصی که با آنها صحبت می کنید به شما نگاه نکنند و در عوض چقدر آرامش بخش خواهد بود هنگامی که آنها به شما نگاه می کنند.



آزمایش کنید 



می توانید آزمایش کوچکی برای درک اهمیت نگاه کردن در چشمان طرف مقابل در هنگام ارتباط با شخص دیگر انجام دهید. ابتدا دقیقا و به طور مستقیم به کسی که با او حرف می زنید یا با شما صحبت می کند ، نگاه کنید . بعد به آرامی جهت نگاهتان را به جای دیگری تغییر دهید. لازم نیست زمان زیادی را صرف آن کنید . 

عکس العمل ، غالبا بسیار سریع خواهد بود؛ به طوری که طرف مقابل خیلی زود توجه اش را نسبت به شما از دست می دهد یا با برگشتن نگاه شما، او خیلی سریع حرفش را قطع خواهد کرد. این همیشه اتفاق می افتد.



آنچه شما برای جذب و شیفته کردن دیگران لازم دارید! 


در گفتگوی بعدی تان تلاش کنید بر همان لحظه متمرکز شوید. اگر می خواهید کسی را شیفته کنید باید از نظر ذهنی در آنجا حضور داشته باشید؛ چه یک دقیقه و چه یک ساعت.اگر با کسی صحبت می کنید این توانایی را در خود به وجود بیاورید تا بتوانید بر همان لحظات متمرکز شوید. اگر از نظر ذهنی آنجا نباشید نمی توانید کسی را شیفته خود کنید.



پیام دوم: چرخش نگاه 



هنگامی که شما در حال گوش کردن هستید، نگاه ماهرانه به چشمان طرف مقابل نیاز به یک مهارت کمکی نیز دارد تا این نگاه را طبیعی تر نشان بدهد و احتمال سنگینی نگاه شما به طرف مقابل را کاهش دهد و عمق درگیری شما را در آنچه گقته می شود به طرف مقابل نشان دهد. این مهارت کمکی چرخش نگاه شماست. 

چرخش نگاه به حرکت آرام میدان دید، تنها از یک چشم به چشم دیگر را گویند( به هنگام گوش کردن به حرف گوینده). چرخش نگاه به طرف مقابل می فهماند که چقدر فکر و احساس او درگیر سخنان او شده است.




شنیدن هوشمندانه در مقابل شنیدن تلفنی 



حتما تا به حال این را تجربه کرده اید که یک نفر به شما نگاه می کند و شاید 100 درصد در چشمان شما خیره شود اما شما می دانید که حواسش جای دیگری است. در حقیقت او تلفنی گوش می کند ؛ یعنی اصلا گوش نمی دهد، نگاهش بی حالت و خالی از دقت است و خیلی زود شک شما را تبدیل به یقین می کند که آنچه گفته اید یا می گویید اصلا برای او جالب نیست. آنچه این نگاه سرد را به وجود می آورد بی حرکتی چشمان است ؛ یعنی به نظر می رسد چشمان طرف در جایی قفل شده باشد و یا فقط به شما خیره شده باشد و هر چه بیشتر او در این حالت بماند احساس بد و حتی عصبانیت در شما بیشتر خواهد شد.




چشمانتان را حرکت بدهید 



اگر می خواهید دیگران بفهمند که شما به حرفشان گوش می دهید، چشمانتان باید حرکت کند درست مثل وقتی که تلویزیون نگاه می کنید. هر چه حرکت چشمانتان بیشتر باشد به نظر می رسد بیشتر توجه دارید و بر عکس با حرکت کم، توجه کم و بدون حرکات چشم بی توجهی کامل را به طرف مقابلتان نشان می دهید.


پیام سوم:تکان دادن سر به چپ و راست 



حرکاتی که شما به وسیله سر و بدنتان انجام می دهید ، تاثیر بسزایی را بر دیگران باقی می گذارد.اگر وقتی یک نفر با شما در مورد چیزی حرف می زند به آرامی و گاه گاه سرتان را تکان دهید تاثیر بیشتری به نگاه شما می دهد . به طوری که شما همه حواستان را به طور کامل متوجه گوینده کرده اید، اگر این کار را هنگامی که یک نفر برای شما حرف می زند انجام دهید او احساس خاص بودن خواهد کرد و شما بسیار باهوش و با توجه به نظر می رسید و این حرکت کوچک بدن، شما را بسیار شیفته کننده نشان می دهد. 

می توانید برای بهتر شنیدن ، سرتان را به طرف گوینده نیز بچرخانید. به این صورت کسی که با شما حرف می زند مستقیم به چشمانش نگاه کنید و نگاهتان را از یک چشم به یک چشم دیگر عوض کنید و سرتان را به پایین و بالا تکان دهید . در واقع از این طریق به گوینده این پیام را منتقل می کنید که من کاملا بر آنچه تو می گویی متمرکزم.


پیام چهارم: تکان دادن سر به نشانه تایید 



تکان دادن سر به نشانه تایید یکی از تکنیک های قدرتمند در گوش دادن و شیفته کردن دیگران است. بعضی از افراد به طور غریزی سرشان را برای تایید تکان می دهند و بعضی اصلا این کار را نمی توانند انجام بدهند. وقتی شما عکس العمل افرادی را که به کسی گوش می دهند ببینید، می توانید به ارزش تایید با سر پی ببرید. در حقیقت وقتی این کار وجود ندارد، انرژی و توانایی شنونده در شیفته کردن طرف مقابل به طور ناامید کننده ای از بین می رود. 

حرکات تاییدی سر کاملا نشان دهنده میزان توجه شما در هنگام گوش کردن و طرز فکر و احساس شما در مورد آنچه گفته می شود، می باشد. در کل سه نوع تایید با سر وجود دارد: 

تایید با حرکات آرام سر؛ به معنای این که من حرف شما را دنبال می کنم و در مورد آن فکر می کنم 

تایید با حرکات تند سر؛ شما راست می گویید و من موافقم 

تایید با حرکات خیلی تند سر؛ من با شما موافقم و آنچه می شنوم برایم جالب است

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

چطور بگم آمادگی ازدواج کردن را ندارم!

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/


شاید او شخصیت جذاب و کم‌ عیب و نقصی داشته باشد، با محبت و باهوش باشد و قلبی صاف و صمیمی داشته باشد، اما با وجود تمام این ویژگی‌ها، ممکن است این مرد، مرد زندگی شما نباشد.


می‌گویند ازدواج هندوانه در بسته است. راست می‌گویند اما حتی در دنیای عجیب و ناشناخته‌ای مثل دنیای زناشویی هم، شما می‌توانید با احتیاط و شناخت بیشتری وارد شوید. کافی است سرنخ‌ها را جدی بگیرید و با خوش‌باوری عاشقانه روزهای اول آشنایی، خودتان را فریب ندهید. یادتان نرود دوست داشتن تنها بهانه‌ای برای شروع است، نه دلیلی برای تحمل کردن و نادیده گرفتن مشکلات یک فرد یا یک رابطه. پس دربرابر هیجان این آشنایی تسلیم نشوید و اگر این نشانه‌ها را دیدید، قبل از نشستن پای سفره عقد، یک بار دیگر دلایل انتخاب‌تان را بررسی کنید.


می‌گوید آماده ازدواج کردن نیست؟

شاید شما هم این جمله را شنیده باشید «دوستت دارم اما آمادگی ازدواج کردن را ندارم!» نمی‌گوییم که مرد مقابل شما این ادعا را به دروغ مطرح کرده اما این جمله به شما می‌گوید که این مرد جز دوستی یا حتی یک رابطه رمانتیک، به دنبال چیز دیگری نیست. چنین مردی یا قصد ازدواج ندارد یا قصد ازدواج با شما را ندارد. پس بیهوده منتظر ننشینید. بسیاری از دخترها تصور می‌کنند اگر دشواری‌های یک رابطه را تحمل کنند و به قول خودشان این مرد ازدواج گریز را عاشق و وابسته کنند، به مقصودشان می‌رسند. اما باور کنید حتی اگر نقشه شما عملی شود، این مرد گزینه مناسبی برای ازدواج نخواهد بود.


اگر قلب‌تان را به تپش نمی‌اندازد

شاید او شخصیت جذاب و کم‌ عیب و نقصی داشته باشد، با محبت و باهوش باشد و قلبی صاف و صمیمی داشته باشد، اما با وجود تمام این ویژگی‌ها، ممکن است این مرد، مرد زندگی شما نباشد. کافی است با دیدنش قلب‌تان به تپش نیفتد یا هر لحظه چشم انتظار رسیدن پیامکی از طرفش نباشید. درست است که هیجان روزهای اول عاشقی دیر یا زود تمام می‌شود، اما اگر در اولین لحظات و روزهای آشنایی هم چنین احساس عجیب و خوشایندی را تجربه نکردید، بهتر است به انتخاب‌تان شک کنید.


رمز تلفنش را نمی‌دانید؟

حتی بعد از ازدواج هم قرار نیست شما به حریم خصوصی همسرتان سرک بکشید، نام کاربری شبکه‌های اجتماعی و پست‌الکترونیکش را بدانید یا در گذشته او کند و کاو کنید. با وجود این، مقاومت بیش از حد شریک زندگی شما برای بسته نگه داشتن درها به نام حریم خصوصی، می‌تواند فاصله میان شما را آشکار کند یا شک را در شما برانگیزد. شما نمی‌توانید بدون اجازه او به تلفن همراهش سرک بکشید، اما اگر وقتی از او می‌خواهید تلفنش را برای بازی به شما قرض دهد و جواب نه می‌شنوید، عجیب نیست اگر به آینده این رابطه شک کنید. مردی که روی گوشی‌اش انواع رمزهای عبور را می‌گذارد تا راه شما را ببندد، شریک زندگی شما نیست. البته تصور نکنید از همان روزهای اول آشنایی باید تلفن همراهش را تصاحب کنید.

قطعا او هم برای اعتماد کردن به شما به زمان نیاز دارد. اما اگر بعد از خواستگاری و مطرح کردن درخواست ازدواج هم شما را به نام حریم خصوصی پشت درهای زندگی‌اش قرار داد، عجیب نیست اگر نسبت به صمیمیتی که او ادعا می‌کند تردید داشته باشید.


برای عروسی عجله دارد؟

همان‌قدر که تاخیر یک مرد برای پیشنهاد دادن می‌تواند شک‌برانگیز و گیج‌کننده باشد، تعجیل او در این موضوع هم چندان طبیعی به نظر نمی‌رسد. اگر به فاصله کمی بعد از اولین ملاقات دونفره خواست به خواستگاری‌تان بیاید، مراقب باشید. شاید او برای فرار از چیزی در زندگی خودش تصمیم به این کار گرفته یا شاید هم موقعیت خاص شما باعث شده که بدون شکل گرفتن شناخت و عشق واقعی چنین پیشنهادی را مطرح کند اما دلیل او هر چه که باشد، نباید مبنای انتخاب شما شود. ازدواج اتفاق پیچیده‌ای است و درست است که به هیجان و عشق برای وارد شدن به آن نیاز دارید، اما گذشته از این احساسات، نیازمند شناخت یکدیگر هم هستید.


مرزهای اخلاق را می‌شکند؟

نه تنها مشاوران و متخصصان مذهبی که مشاوران خانواده هم به شما توصیه می‌کنند از مردی که خواهان تماس جسمی قبل از ازدواج است فاصله بگیرید. چنین خواسته‌هایی اگر در روزهای اول آشنایی مطرح شوند، معنی‌دار‌تر و خطرسازتراست. مردی که قبل از شناخت روان شما به فکر آشنایی با جسم‌تان است، به شما به عنوان همسر آینده‌اش نگاه نمی‌کند.


مطالب بیشتر:

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

دختر هاو پسرهای مجرد

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com/

آینه جم:چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.

 

 

قبل از خواستگاری تکلیف‌تان را با این 6موضوع روشن کنید

 

شب خواستگاری کم از صبح پادشاهی نیست! خواستگاری، نقطه مهم‌ترین تغییر در مسیر زندگی است؛ مسیری که می‌تواند همراه خوشبختی باشد یا نباشد. معلوم است که نمی‌توان انتظار داشت دو طرف در این شب به شناختی دقیق و کافی از هم برسند

گاهی اشتباه‌های ناخواسته در شب خواستگاری می‌تواند سرنوشت دختر و پسری را تغییر دهد. توصیه‌های کارشناسان ما را در مورد سوال‌هایی که باید بپرسید یا نپرسید، رفتارهایی که باید انجام دهید یا ندهید و حرف‌هایی که باید بزنید یا نزنید بخوانید.


قبل از خواستگاری تکلیف‌تان را با این 6موضوع روشن کنید
شباهت اقتصادی و فرهنگی
هر دو خانواده باید از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در یک رده باشند؛ برای مثال طبقه آنها از نظر اقتصادی متوسط محسوب شود. اگر تفاوت فاحشی بین دو خانواده وجود داشته باشد، حتی اگر عضو یک خانواده یا یک قوم باشند، بهتر است با هم ازدواج نکنند. در این راستا پرسش‌ها و نکته‌های متداولی وجود دارند که دو خانواده می‌توانند از یکدیگر بپرسند یا به آنها توجه کنند؛ برای مثال شغل پدر و حدود درآمد او، شغل پسر و درآمد احتمالی او، محل قرار گرفتن خانه‌ دو طرف، وضعیت ظاهری خانه دختر و‌...

 

همچنین یکی از راه‌هایی که در تشخیص تناسب فرهنگی دو خانواده به دختر و پسر کمک می‌کند این است که به نوع رابطه اعضای خانواده طرف مقابل با یکدیگر و نوع واکنش‌های آنها در برابر مسائل مختلف دقت کنند


زیبایی ظاهری
توصیه می‌شود دختر و پسر از نظر ظاهری تاحدودی در یک سطح باشند؛ به این معنا که یکی از آنها خیلی زیبا و دیگری زشت یا یکی خیلی چاق و درشت هیکل و دیگری ضعیف و کوچک نباشد. البته مهم این است که دو طرف همدیگر را بپسندند و نظر دیگران در این میان مطرح نیست.

 

گاهی دختر و پسر از نظر ظاهری با هم تفاوتی دارند که در عرف چندان پسندیده نیست؛ برای مثال قد دختر از قد پسر بلندتر است. در این شرایط هم خواست و تمایل دو طرف مهم است. دختر و پسر در مورد بحث مقبولیت ظاهری، باید به یک نکته توجه کنند؛ در شش ماه تا حداکثر یک سال نخست ازدواج افزایش فعالیت هورمون‌های جنسی باعث جذابیت طرف مقابل می‌شود ولی با گذشت زمان فعالیت این هورمون‌ها کاهش می‌یابد و زن و شوهر باید در زمینه‌های دیگر برای هم جذابیت داشته باشند. در این شرایط جاذبه ظاهری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.


سلامت و بلوغ عاطفی
دختر و پسر باید به بلوغ روانی و پختگی عاطفی رسیده باشند. آنها باید از نظر روانی برای ازدواج آماده باشند. در این صورت دعوا، درگیری و قهر کمتری بین همسران رخ می‌دهد. در صورت بروز اختلاف‌نظر نیز با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند. یکی از مواردی که می‌تواند از درگیری بی‌دلیل بین همسران جلوگیری کند این است که از حساسیت‌های همدیگر آگاه باشند؛ برای مثال دختر و پسر می‌توانند از یکدیگر بپرسند: «چقدر برای تو مهم است روزهای خاص مانند تولد و سالگرد ازدواج را به یاد داشته باشم؟»، «اگر زمانی یادم نبود یا دیر به یادش افتادم خیلی ناراحت می‌شوی؟

 

عکس‌العمل تو چه خواهد بود؟» آنها می‌توانند از همدیگر درباره حساسیت‌ها و علاقه‌ها (مواردی که آنها را خوشحال یا عصبانی می‌کند)، میزان روابط اجتماعی، نوع رابطه با خانواده، علاقه به رفت‌وآمد با دوستان و اقوام و مواردی از این دست بپرسند. دو طرف باید از نظر روانی و عاطفی سالم باشند؛ البته در جلسه نخست نمی‌توان در این مورد مطمئن شد و شناخت کاملی از طرف مقابل به دست آورد. با این وجود دختر و پسر می‌توانند از همدیگر در مورد سلامتی هم سوال کنند.


تشابه ارزش‌های اخلاقی و مذهبی
ارزش‌های اخلاقی و مذهبی دختر و پسری که می‌خواهند ازدواج کنند باید مشابه باشد. هر دوی آنها باید به ارزش‌هایی مانند راستگویی یا ظلم نکردن به دیگران، به یک ‌اندازه اعتقاد داشته باشند. چهارچوب اعتقادی و ایدئولوژیک آنها نیز باید مشابه باشد. در این راستا دختر و پسر می‌توانند از یکدیگر مثلا درباره نوع پوشش خانم بپرسند؛ خانم تمایل دارد چه پوششی داشته باشد و آقا به چه پوششی اعتقاد دارد. چنین مسائلی باید از همان ابتدای آشنایی مشخص شود.

 

افراد زیادی هستند که پیش از ازدواج درباره اعتقادات و حساسیت‌های این چنینی با هم گفت‌وگو نکرده‌اند و با خود گفته‌اند: «بعد از ازدواج اصلاحش می‌کنم» یا «او را تغییر می‌دهم». ولی بعد از ازدواج قرار نیست هیچ‌ یک از دو طرف تغییر کند. دختر و پسر هر انتظاری که از یکدیگر دارند باید قبل از ازدواج با هم در میان بگذارند.


اشتغال خانم
در صورتی که دختر تصمیم دارد پس از ازدواج به کار و اشتغال خود ادامه دهد، باید از همان ابتدا در این مورد با آقای خواستگار صحبت کند. پسر هم باید نظر خود را در این مورد با صداقت و دقیق بیان کند؛ آیا به طور کلی با کار کردن زن مخالف است و ترجیح می‌دهد همسر آینده‌اش خانه‌دار باشد؟ آیا با کارکردن او در بعضی محیط‌های کاری یا به صورت پاره‌وقت موافق است؟ یا به طور کلی با اشتغال همسرش مشکلی ندارد؟


تناسب سطح تحصیلی
سطح تحصیلی دختر و پسر باید تناسب داشته باشد. اگر فاصله بین مدرک تحصیلی آنها زیاد باشد احتمال اینکه دچار مشکل شوند و همدیگر را درک نکنند، وجود دارد. ضمن اینکه اگر سطح تحصیلات دختر بالاتر باشد، ممکن است مرد احساس حقارت کند.


دختر با این ویژگی ها مجرد می ماند!
تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر ... انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند.
تعامل : چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.

1- دخترهایی که برای خودشان «مرد» شده اند!
شمار این جور دخترها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آنها اصلا از دافعه های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می کنند. آنها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود.
لباس های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می فروشند. اگر شما هم ظرافت های زنانه را باعث سرافکندگی خود می دانید، به مقاله «پسرهایی که مجرد» می مانند نگاهی بیندازید.
زنان مردنما همانقدر برای دیگران دافعه دارند که مردان زن نما حال شما را بد می کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد، و هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می تواند کارهایش را راه بیندازد.
البته این جور دختران می توانند به خوبی جای پدر را برای بچه هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می مانند، چون پدر بچه ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می گردد!

2- دخترهای خرافاتی
اگر اولین سوالی که در هنگام آشنایی با افراد می پرسید این است که متولد چه ماهی هستند، اگر پای دکه روزنامه فروشی می ایستید و فال این ماهتان را در تمام مجلات می خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و ... است، اگر به خودتان انواع سنگ های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپیتر و از این جور چیزها آویزان کرده اید و اگر پاتوق شما خانه معروف ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزوها و خواسته های مختلفتان نسخه های عجیب و غریب می پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی شود!
می دانید چیست، متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی آورند و اصلا نمی توانند شما را درک کنند. آنها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه میبینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کارها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آنها چه فکری در مورد شما می کنند، اما ... خواهش می کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید!

3- دخترهای خانم معلم
من یکی از آنها را می شناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روانشناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه ای داشته را به من گوشزد می کند.
او مرتب یادآوری می کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگترها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتی مان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیوتر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم!
البته او خیلی دختر خوب و شایسته ای است، اما هیچ وقت نمی توانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدم ها علاوه بر والد،بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که اینها را به ما گوشزد می کند اما فرقش این است که گاهی می توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می دهد.

4- دخترهای پول پرست
نیازی به توضیح نیست که اینها چه جور دخترهایی هستند. این دخترها نشانه هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آنها را می شناسد: آنها مدام در مورد مسائل مالی حرف می زنند، اولین سوالاتی که می پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می شوند!
قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی خورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بی نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسرها هم می خواهند با کسی ازدواج کنند که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان.

5- دخترهای انحصارطلب
دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آنها روزگار همسرشان را سیاه می کنند! آنها می خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگی شان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بی خبرند.
آنها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگی شان به آنهاست، و اگر او کوچکترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه های دیگر زندگی اش بکند اوقاتشان تلخ می شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند.
البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگی مان می شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی اش است، لازم است به خانواده اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دخترها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی خواهد.

6- دخترهای خودباخته
دخترهای خودباخته را حتما می شناسید: آنها به خاطر رابطه شان از همه چیزشان می گذرند و حاضرند تمام زندگی شان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آنها از خود گذشته هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می گذرند تا به نیازهای مرد زندگی شان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگی شان در رابطه شان خلاصه می شود.
این جور دخترها همه این کارها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می رانند. آنها در نهایت به افرادی بی هویت و به شدت وابسته تبدیل می شوند که همه بار زندگی شان روی دوش همسرشان خواهد بود.
گاهی اینطور به نظر می رسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتی بی نهایت کسل کننده می شوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند.

7- دخترهای غرغرو
این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم ها را از شما فراری می دهد. واقعا چه کسی دلش می خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟!
از نزدیکترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغروها انرژی آدم را تحلیل می برند و واقعا روی اعصاب راه می روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی شوند که چقدر این کارشان بیهوده است.
وقتی مدام غرغر می کنید دیگر کسی به حرف های شما گوش نمی دهد و محتوای حرف هایتان را نمی فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری.
البته که شما حق دارید خواسته هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثرتر و جذاب تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید.


پسر با این ویژگی ها مجرد می ماند!
تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند؟ چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.
تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر ... انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند.
اما چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.

1- پسرهای تی تیش مامانی
پسرهای تی تیش همانطورکه از اسمشان پیداست پسرهای نازی هستند که محتاج مراقبت و توجه دیگرانند، آنها قدرت زیادی از خود ندارند، اهل ریسک کردن در زندگی نیستند، در هیچ زمینه ای استقلال ندارند و در واقع در ازدواج به دنبال یک «مامان» هستند که آنها را تر و خشک کند و مراقبشان باشد.
این جور مردان بیش از حد به خودشان می رسند و نه جذاب هستند و نه قابل اعتماد. به احتمال زیاد بینی شان را عمل زیبایی کرده اند، نگران جوش های صورتشان هستند، به اضافه وزنشان دقت زیادی دارند و مرتب از کرم ضد آفتاب استفاده می کنند (فکرش را بکن!).
آنها معمولا از خاکی شدن لباسشان می ترسند و برای هر تصمیمی هم با مامان مشورت می کنند. این نوع پسرها به شدت توجه طلب هستند و گاهی حسودی هم می کنند. آنها واقعا توانایی گرداندن زندگی مشترک را ندارند و آویزان دیگران هستند. به شدت به طرف مقابلشان وابسته می شوند و او را خفه می کنند.
اما همه اینها با تصویری که ما از «مرد زندگی» داریم (مردی قدرتمند و مستقل) منافات دارد. اگر جزو این گروه هستید بدانید که موهای عجیب و غریب شما هیچ جذابیتی برای طرف مقابلتان ندارد!

2- پسرهای سیب زمینی نشان
فکر می کنید چرا پسرهای سیب زمینی نشان هیچ وقت نمی توانند ازدواج کنند؟ چون جلسه اول آشنایی آنها هرگز به جلسه دوم نمی کشد. رفتار آنها با کسی که قرار است همسر آینده شان شود تفاوت قابل توجهی با رفتارشان با آقایان ندارد. به خاطر همین بیشترین جمله ای که از خانم ها می شنوند این است: «فکر می کنم ما به درد هم نمی خوریم!»
پسرهای سیب زمینی نشان – لطفا مرا ببخشید که از این اصطلاح برای توصیف این نوع پسرها استفاده می کنم، اما فکر نمی کنم اصطلاح دیگری وجود داشته باشد که بتواند به این خوبی آنها را وصف کند – هیچ توجهی به طرف مقابلشان ندارند. آنها ممکن است ذاتا آدم های بی توجهی باشند، یا اینکه دچار یکی از این عوارض باشند: اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت و کامپیوتر، اعتیاد به ماشین، اعتیاد به خانواده اصلی، یا هر نوع اعتیاد دیگری که تمام توجهشان را به خود جلب می کند. نقطه مشترکشان این است که طرف مقابلشان اصلا دیده نمی شود؛ و من به شما می گویم که هیچ دختری روی کره زمین نیست که نخواهد دیده شود.

3- پسرهای اتوکشیده
چون با ادب و تمیز باشی، نزد همه کس عزیز باشی. این شعار پسرهای اتوکشیده است. به خاطر همین هم آنها برای اینکه نزد همه کس عزیز باشند آنقدر در این خصوصیات اغراق می کنند که دیگر همه از دور و برشان فرار می کنند، چون مردم نمی توانند با آنها راحت باشند.
درست است که آنها خیلی محترمند و همیشه طبق آداب رفتار می کنند اما در واقع بیش از حد «آقا» هستند و برای همین مصاحبت با آنها بسیار سخت است. هیچ کس جرات نمی کند در حضور آنها لطیفه تعریف کند یا شوخی کند. ما آدمها خصوصیات مثبت را در حد صددرصد و مطلق دوست نداریم.
در واقع افرادی که کمی پایین تر از این حد رفتار می کنند برایمان جذاب تر و طبیعی تر به نظر می رسند. آدم های صددرصد به طرز عجیبی ایده آل و ویترینی به نظر می رسند و بنابراین تعجبی ندارد که هیچ دختری نتواند چنین جسارتی در حقشان بکند که بخواهد حتی به ازدواج با آنها فکر کند!
البته آنها واقعا آدم های خوبی هستند، تا جایی که می توانند به دیگران کمک می کنند، به شدت دلسوزند و فداکارانه کارهای دیگران را راه می اندازند. شاید به همین خاطر است که بیشتر می توان آنها را برادری خوب و مهربان در نظر گرفت تا همسری شایسته.

4- پسرهای دخالت گر
هیچ کس به این اندازه اعصاب خانم ها را به هم نمی ریزد. این نوع پسرها سر از همه کاری در می آورند. آنها در همه چیز دخالت می کنند؛ از آشپزی گرفته تا انواع شیوه های لکه بری.البته اشکالی ندارد که آدم اطلاعاتش زیاد باشد اما مشکل آنها این است که در زمینه های کاملا زنانه ای که اصلا ربطی به آنها ندارد سررشته دارند و این اطلاعات را مدام توی چشم خانم ها می کنند.
تصور کنید مردی بخواهد به همسرش بگوید سرامیک ها چطور براق می شوند یا فسنجان چقدر وقت لازم دارد تا کاملا جا بیفتد. پسرهای دخالت گر به مدل لباس و آرایش دیگران کار دارند ودقت زیادی روی ظرایف زنانه و جزییاتی از این دست دارند.
البته بدتر از این هم هست: آنها پشت سر این و آن حرف می زنند و خودشان را در روابط و مناسبات زنانه دخالت می دهند. حتی فکر کردن به آن هم ... راستش را بخواهید دنیای زنان و مردان واقعا با هم تفاوت دارد و از هم جداست، و هیچ کس انتظار ندارد یک مرد تا این حد وارد جزییات زنانه شود؛ شاید اینطوری بتوانید بیشتر وارد دنیای آنها شوید و آنها را درک کنید، اما می توانید مطمئن باشید که به همان اندازه مورد نفرت آنها قرار خواهید گرفت.

5- پسرهای خودشیفته
اولویت بندی زندگی آنها به این شکل است: اول خودم، دوم خودم، سوم هم خودم! آنها تمام مدت از خودشان و موفقیت هایشان در دنیای کسب و کار و روابط اجتماعی داد سخن می دهند. طرف مقابل آنها به هیچ وجه فرصت ابراز وجود ندارد و هرگز نوبت حرف زدن او نمی شود چون خودشیفته ها بعد از اینکه دو ساعت تمام از خودشان تعریف کردند، تلاش هایشان در زندگی را برشمردند و خوبی های خودشان را گفتند می گویند: «خب، دیگر بس است؛ زیاد از خودم حرف زدم. بگذار در مورد کارم برایت بگویم!»
خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی به حساب می آید که البته در دنیای امروز رو به گسترش است. سر کردن با یک آدم خودشیفته واقعا خسته کننده است و انرژی زیادی از آدم می گیرد، علاوه بر اینکه هیچ انرژی به آدم نمی دهد و او مدام مجبور است تعریف های فرد خودشیفته را تایید کند و حرف ها و نظرات خودش را قورت بدهد.
البته خودشیفته ها بیشتر اوقات واقعا آدم های موفقی هستند و جزو دسته «خالی بندها» قرار نمی گیرند اما به هر حال باید بدانند که هر شخصی برای خودش موفقیت های ریز و درشتی دارد و دوست دارد شنیده و دیده شود. چاره اش این است که به جای فکر کردن به خودتان، کمی هم به طرف مقابلتان فکر کنید.

6- پسرهای مفلوک
خر آنها از همان کُرِگی بی دم بوده: من پول زیادی ندارم. کار درست و حسابی ندارم. تحصیلات درست و حسابی ندارم. خانواده درست و حسابی ندارم. قدرت بدنی زیادی هم ندارم. حتما فکر می کنید چنین کسی اصلا چرا می خواهد ازدواج کند؟ خب محققان هنوز پاسخ این سوال را کشف نکرده اند. مساله اینجاست که اینجور مردها هیچ کدام از این مشکلات و فلاکت ها را تقصیر خودشان نمی دانند، بلکه این سرنوشت و بخت بد آنها بوده که آنها را به این روز انداخته است.
آنها پدر و مادر خوبی نداشتند پس درست تربیت نشده اند، به خاطر شرایط سخت زندگی نتوانسته اند ادامه تحصیل بدهند، به خاطر اینکه مثل بقیه «پارتی کلفت» نداشته اند نتوانسته اند کار خوبی پیدا کنند، و «رفقای ناباب» هم آنها را از راه به در کرده اند!
جلسه آشنایی آنها بیشتر شبیه مراسم روضه خوانی است و طرف مقابلشان باید دستمال به دست بنشیند و برایشان گریه کند اما به هر حال باز هم بخت با آنها یار نیست و در ازدواج هم شانس نمی آورند چون آنها دو شرط اصلی شروع زندگی مشترک را ندارند: اول مسوولیت پذیری و دوم حداقل امکانات و توانمندی برای چرخاندن چرخ زندگی.

7- پسرهای بی بند و بار
تعهد، اولین شرط لازم برای ازدواج است و مهمترین شرط برای یک دختر ایرانی. پسرهای بی قید و بی تعهد شاید بتوانند در ابتدا خودشان را توی دل کسی جا کنند (مسلما آنها هرگز نمی روند به کسی بگویند «سلام من آدم غیرمتعهدی هستم، با من ازدواج می کنی؟!») اما بعد از مدتی نشانه هایشان بروز می کند و طرف مقابلشان را از آنها فراری می دهد.
نشانه های این جور پسرها هم برای کسی پوشیده نیست: آنها رفتار متعهدانه ندارند و پای حرف ها و قول هایشان نمی ایستند، به شروع زندگی مشترک اهمیت زیادی نمی دهند، مدام چشمشان می چرخد، در روابطشان با غیرهمجنس حتی جلوی همسر آینده شان حد و مرزی ندارند، مدام کارهایشان را توجیه می کنند و برای خودشان دلیل می تراشند، و رفتارهای مشکوک زیادی دارندنه که هر دختر باهوشی به راحتی می تواند آنها را ردیابی کند. قطعا آنها تکیه گاه خوبی برای یک ازدواج سالم نیستند. چه کسی حاضر است چنین کاری کند؟!

بیشتر بدانیم....



ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست


ازدواج و ویزگیهای شخصیتی پسران

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر ... انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند. 


اما چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.



1- پسرهای تی تیش مامانی


پسرهای تی تیش همانطورکه از اسمشان پیداست پسرهای نازی هستند که محتاج مراقبت و توجه دیگرانند، آنها قدرت زیادی از خود ندارند، اهل ریسک کردن در زندگی نیستند، در هیچ زمینه ای استقلال ندارند و در واقع در ازدواج به دنبال یک «مامان» هستند که آنها را تر و خشک کند و مراقبشان باشد. 


این جور مردان بیش از حد به خودشان می رسند و نه جذاب هستند و نه قابل اعتماد. به احتمال زیاد بینی شان را عمل زیبایی کرده اند، نگران جوش های صورتشان هستند، به اضافه وزنشان دقت زیادی دارند و مرتب از کرم ضد آفتاب استفاده می کنند (فکرش را بکن!). 



آنها معمولا از خاکی شدن لباسشان می ترسند و برای هر تصمیمی هم با مامان مشورت می کنند. این نوع پسرها به شدت توجه طلب هستند و گاهی حسودی هم می کنند. آنها واقعا توانایی گرداندن زندگی مشترک را ندارند و آویزان دیگران هستند. به شدت به طرف مقابلشان وابسته می شوند و او را خفه می کنند. 


اما همه اینها با تصویری که ما از «مرد زندگی» داریم (مردی قدرتمند و مستقل) منافات دارد. اگر جزو این گروه هستید بدانید که موهای عجیب و غریب شما هیچ جذابیتی برای طرف مقابلتان ندارد!



2- پسرهای سیب زمینی نشان


فکر می کنید چرا پسرهای سیب زمینی نشان هیچ وقت نمی توانند ازدواج کنند؟ چون جلسه اول آشنایی آنها هرگز به جلسه دوم نمی کشد. رفتار آنها با کسی که قرار است همسر آینده شان شود تفاوت قابل توجهی با رفتارشان با آقایان ندارد. به خاطر همین بیشترین جمله ای که از خانم ها می شنوند این است: «فکر می کنم ما به درد هم نمی خوریم!» 


پسرهای سیب زمینی نشان – لطفا مرا ببخشید که از این اصطلاح برای توصیف این نوع پسرها استفاده می کنم، اما فکر نمی کنم اصطلاح دیگری وجود داشته باشد که بتواند به این خوبی آنها را وصف کند – هیچ توجهی به طرف مقابلشان ندارند. آنها ممکن است ذاتا آدم های بی توجهی باشند، یا اینکه دچار یکی از این عوارض باشند: اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت و کامپیوتر، اعتیاد به ماشین، اعتیاد به خانواده اصلی، یا هر نوع اعتیاد دیگری که تمام توجهشان را به خود جلب می کند. نقطه مشترکشان این است که طرف مقابلشان اصلا دیده نمی شود؛ و من به شما می گویم که هیچ دختری روی کره زمین نیست که نخواهد دیده شود. 



3- پسرهای اتوکشیده


چون با ادب و تمیز باشی، نزد همه کس عزیز باشی. این شعار پسرهای اتوکشیده است. به خاطر همین هم آنها برای اینکه نزد همه کس عزیز باشند آنقدر در این خصوصیات اغراق می کنند که دیگر همه از دور و برشان فرار می کنند، چون مردم نمی توانند با آنها راحت باشند. 



درست است که آنها خیلی محترمند و همیشه طبق آداب رفتار می کنند اما در واقع بیش از حد «آقا» هستند و برای همین مصاحبت با آنها بسیار سخت است. هیچ کس جرات نمی کند در حضور آنها لطیفه تعریف کند یا شوخی کند. ما آدمها خصوصیات مثبت را در حد صددرصد و مطلق دوست نداریم. 


در واقع افرادی که کمی پایین تر از این حد رفتار می کنند برایمان جذاب تر و طبیعی تر به نظر می رسند. آدم های صددرصد به طرز عجیبی ایده آل و ویترینی به نظر می رسند و بنابراین تعجبی ندارد که هیچ دختری نتواند چنین جسارتی در حقشان بکند که بخواهد حتی به ازدواج با آنها فکر کند! 


البته آنها واقعا آدم های خوبی هستند، تا جایی که می توانند به دیگران کمک می کنند، به شدت دلسوزند و فداکارانه کارهای دیگران را راه می اندازند. شاید به همین خاطر است که بیشتر می توان آنها را برادری خوب و مهربان در نظر گرفت تا همسری شایسته.




4- پسرهای دخالت گر


هیچ کس به این اندازه اعصاب خانم ها را به هم نمی ریزد. این نوع پسرها سر از همه کاری در می آورند. آنها در همه چیز دخالت می کنند؛ از آشپزی گرفته تا انواع شیوه های لکه بری.البته اشکالی ندارد که آدم اطلاعاتش زیاد باشد اما مشکل آنها این است که در زمینه های کاملا زنانه ای که اصلا ربطی به آنها ندارد سررشته دارند و این اطلاعات را مدام توی چشم خانم ها می کنند. 


تصور کنید مردی بخواهد به همسرش بگوید سرامیک ها چطور براق می شوند یا فسنجان چقدر وقت لازم دارد تا کاملا جا بیفتد. پسرهای دخالت گر به مدل لباس و آرایش دیگران کار دارند ودقت زیادی روی ظرایف زنانه و جزییاتی از این دست دارند. 


البته بدتر از این هم هست: آنها پشت سر این و آن حرف می زنند و خودشان را در روابط و مناسبات زنانه دخالت می دهند. حتی فکر کردن به آن هم ... راستش را بخواهید دنیای زنان و مردان واقعا با هم تفاوت دارد و از هم جداست، و هیچ کس انتظار ندارد یک مرد تا این حد وارد جزییات زنانه شود؛ شاید اینطوری بتوانید بیشتر وارد دنیای آنها شوید و آنها را درک کنید، اما می توانید مطمئن باشید که به همان اندازه مورد نفرت آنها قرار خواهید گرفت. 



5- پسرهای خودشیفته


اولویت بندی زندگی آنها به این شکل است: اول خودم، دوم خودم، سوم هم خودم! آنها تمام مدت از خودشان و موفقیت هایشان در دنیای کسب و کار و روابط اجتماعی داد سخن می دهند. طرف مقابل آنها به هیچ وجه فرصت ابراز وجود ندارد و هرگز نوبت حرف زدن او نمی شود چون خودشیفته ها بعد از اینکه دو ساعت تمام از خودشان تعریف کردند، تلاش هایشان در زندگی را برشمردند و خوبی های خودشان را گفتند می گویند: «خب، دیگر بس است؛ زیاد از خودم حرف زدم. بگذار در مورد کارم برایت بگویم!» 



خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی به حساب می آید که البته در دنیای امروز رو به گسترش است. سر کردن با یک آدم خودشیفته واقعا خسته کننده است و انرژی زیادی از آدم می گیرد، علاوه بر اینکه هیچ انرژی به آدم نمی دهد و او مدام مجبور است تعریف های فرد خودشیفته را تایید کند و حرف ها و نظرات خودش را قورت بدهد.


البته خودشیفته ها بیشتر اوقات واقعا آدم های موفقی هستند و جزو دسته «خالی بندها» قرار نمی گیرند اما به هر حال باید بدانند که هر شخصی برای خودش موفقیت های ریز و درشتی دارد و دوست دارد شنیده و دیده شود. چاره اش این است که به جای فکر کردن به خودتان، کمی هم به طرف مقابلتان فکر کنید.




6- پسرهای مفلوک


خر آنها از همان کُرِگی بی دم بوده: من پول زیادی ندارم. کار درست و حسابی ندارم. تحصیلات درست و حسابی ندارم. خانواده درست و حسابی ندارم. قدرت بدنی زیادی هم ندارم. حتما فکر می کنید چنین کسی اصلا چرا می خواهد ازدواج کند؟ خب محققان هنوز پاسخ این سوال را کشف نکرده اند. مساله اینجاست که اینجور مردها هیچ کدام از این مشکلات و فلاکت ها را تقصیر خودشان نمی دانند، بلکه این سرنوشت و بخت بد آنها بوده که آنها را به این روز انداخته است.


آنها پدر و مادر خوبی نداشتند پس درست تربیت نشده اند، به خاطر شرایط سخت زندگی نتوانسته اند ادامه تحصیل بدهند، به خاطر اینکه مثل بقیه «پارتی کلفت» نداشته اند نتوانسته اند کار خوبی پیدا کنند، و «رفقای ناباب» هم آنها را از راه به در کرده اند! 


جلسه آشنایی آنها بیشتر شبیه مراسم روضه خوانی است و طرف مقابلشان باید دستمال به دست بنشیند و برایشان گریه کند اما به هر حال باز هم بخت با آنها یار نیست و در ازدواج هم شانس نمی آورند چون آنها دو شرط اصلی شروع زندگی مشترک را ندارند: اول مسوولیت پذیری و دوم حداقل امکانات و توانمندی برای چرخاندن چرخ زندگی.



7- پسرهای بی بند و بار


تعهد، اولین شرط لازم برای ازدواج است و مهمترین شرط برای یک دختر ایرانی. پسرهای بی قید و بی تعهد شاید بتوانند در ابتدا خودشان را توی دل کسی جا کنند (مسلما آنها هرگز نمی روند به کسی بگویند «سلام من آدم غیرمتعهدی هستم، با من ازدواج می کنی؟!») اما بعد از مدتی نشانه هایشان بروز می کند و طرف مقابلشان را از آنها فراری می دهد. 


نشانه های این جور پسرها هم برای کسی پوشیده نیست: آنها رفتار متعهدانه ندارند و پای حرف ها و قول هایشان نمی ایستند، به شروع زندگی مشترک اهمیت زیادی نمی دهند، مدام چشمشان می چرخد، در روابطشان با غیرهمجنس حتی جلوی همسر آینده شان حد و مرزی ندارند، مدام کارهایشان را توجیه می کنند و برای خودشان دلیل می تراشند، و رفتارهای مشکوک زیادی دارندنه که هر دختر باهوشی به راحتی می تواند آنها را ردیابی کند. قطعا آنها تکیه گاه خوبی برای یک ازدواج سالم نیستند. چه کسی حاضر است چنین کاری کند؟!

 

 بیشتر بدانیم...

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  http://maktoobshop.com/