(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

12 راهکار برای حل بحران ازدواج و طلاق

وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


 http://maktoobshop.com/


در برنامه‌های کلان نظام نه تنها خانواده و تحکیم آن کانون توجه قرار نگرفته؛ بلکه بر عکس حاصل عملیاتی شدن چهار برنامه‌ی توسعه در کشور، تضعیف خانواده بوده است؛ به نحوی که شاهد افزایش بی‌رویه‌ی طلاق و نزدیک سه برابر شدن نسبت طلاق به ازدواج هستیم و در مناطقی که بیشتر توسعه یافته‌اند، این وضعیت بدتر بوده است.
گروه فرهنگی-اجتماعی برهان/دکتر امیرحسین بانکی‏ پور فرد؛ خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار می‌گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اولین تأثیرات محیطی که فرد دریافت می‏کند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری فرد از سایر محیط‏ها می‌تواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد.
 
در واقع خانواده، به عنوان سلول اصلی سازنده‌ی اجتماع، یکی از عوامل مهم تحصیل آرامش است که اصلاح جامعه به اصلاح آن بستگی دارد. در تمامی اسناد بالادستی نظام، اعم از قانون اساسی و سند چشم‌انداز و سیاست‌های اعلام‌شده توسط مقام معظم رهبری، خانواده به عنوان یک اصل بنیادی در نظر گرفته شده است، اما متأسفانه در برنامه‌های کلان نظام نه تنها خانواده و تحکیم آن کانون توجه قرار نگرفته است، بلکه بر عکس حاصل عملیاتی شدن چهار برنامه‌‌ی توسعه در کشور تضعیف خانواده بوده است؛ به نحوی که شاهد افزایش بی‌رویه‌ی طلاق و نزدیک سه برابر شدن نسبت طلاق به ازدواج هستیم.
 
خانواده در الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و الگوی توسعه‌ی غربی
 
با مراجعه به فطرت انسان، روشن می‌شود که پیشرفت باید وسیله‌ای در جهت کسب آرامش باشد اما در الگوهای توسعه‌ی غربی پیشرفت در کانون توجه قرار داشته و همواره در دوره‌های اخیر آرامش بشر فدای رسیدن به آن شده است. عدالت عاملی است برای آرامش، وقتی در پیشرفت چه در حوزه‌های فردی و چه اجتماعی عدالت رعایت شد، این پیشرفت توأم با آرامش خواهد بود. بنابراین در الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت آنچه باید همواره مورد توجه واقع شود، اصل قرار گرفتن آرامش در مسیر تحقق پیشرفت است.
 
در الگوی توسعه‌ی غربی از کارکرد خانواده کاسته می‌شود؛ سیاست‌های جمعیتی در الگوی توسعه‌ی غربی به سمت کوچک‌تر شدن خانواده‌ها و کاهش کارکرد آن پیش می‌رود. چنانچه جامعه‌ی ما نیز از آن بی‌تأثیر نبوده است و نشانه‌ی بارز آن کاهش تشکیل و تداوم ازدواج‌ها به خصوص در چند سال اخیر است.
 
اسلام توجه ویژه‌ای به خانواده دارد و نه تنها کارکرد نیمی از جامعه، یعنی زنان جامعه، را به تحکیم و سلامت خانواده اختصاص داده، بلکه مردان جامعه را نیز به صیانت از خانواده و حفظ آن از آسیب‌ها موظف نموده است. از طرف دیگر، در الگوی توسعه‌ی غربی، از کارکرد خانواده کاسته می‌شود و وظایف خانواده به عهده‌ی دولت گذاشته می‌شود و عناصر و پتانسیل‌هایی که باید برای خانواده صرف، به اجتماع کشانده شود و در اجتماع خرج می‌شوند. نتایج و پیامدهای این نوع نگاه و الگوی توسعه را می‌توان در اصل قرار گرفتن اشتغال زنان، افزایش سرای سالمندان، مهدکودک‌ها و پرستارهای خصوصی کودکان و بزرگ‌سالان مشاهده نمود.
 
سیاست‌های جمعیتی در الگوی توسعه‌ی غربی به سمت کوچک‌تر شدن خانواده‌ها و کاهش کارکرد آن پیش می‌رود. چنانچه جامعه‌ی ما نیز از آن بی‌تأثیر نبوده است و نشانه‌ی بارز آن کاهش تشکیل و تداوم ازدواج‌ها به خصوص در چند سال اخیر است.
 
نگاهی به آمار ازدواج و طلاق در ایران
 
برای آسیب‌شناسی خانواده، شاخص‌های زیادی وجود دارد اما دقیق‌ترین آن‌ها آمارهای ازدواج و طلاق است که در این بخش به آن اشاره می‌گردد. آخرین وضعیت ازدواج و طلاق در کشور در سرشماری‌ها منعکس شده است. همچنین همه‌ساله سازمان ثبت احوال گزارش ازدواج و طلاق سال قبل را منتشر می‌نماید. آخرین گزارش از تعداد ازدواج و طلاق در سال گذشته ذیلاً بیان می‌شود:
 
- در سال 1389، نسبت ازدواج به طلاق در کل کشور رقم 5/6 بوده است.
 
- در سال 1389، تعداد 627/891 واقعه‌ی ازدواج با نرخ رشد 2/0 درصد و تعداد 200/137 واقعه‌ی طلاق با نرخ رشد 1/9 درصد نسبت به سال قبل ثبت شده است.
 
- در سال 1389، بیشترین ازدواج ثبت‌شده در مردان در گروه سنی 20 تا 24ساله با رقم 233/356 نفر (40 درصد از کل ازدواج‌ها) بوده است که بیشترین آن‌ها (068/169 نفر) با زنان 15 تا 19ساله ازدواج کرده‌اند.
 
- در سال 1389، بیشترین ازدواج ثبت‌شده زنان در گروه سنی 20 تا 24ساله با رقم 774/311 نفر (35 درصد از کل ازدواج‌ها) بوده است. (www.sabteahval.ir)
 
وضعیت ازدواج و طلاق در سال‌های قبل در جداول و نمودارهای زیر ارائه می‌شود:
 
جدول (1) میانگین سن ازدواج زنان و مردان در اولین ازدواج در سال‌های 1345 تا 1389
سال
زن
مرد
متوسط اختلاف سنی زوجین
1345
4/18
25
6/6
1355
7/19
1/24
4/4
1365
8/19
6/23
8/3
1375
4/22
6/25
2/3
1385
2/23
2/26
4
1387
22
26
4
1388
2/22
5/26
3/4
1389
22
26
4
منبع: (www.sabteahval.ir)
 
با توجه به جدول فوق، معلوم می‌شود میانگین سن ازدواج مردان نسبت به 45 سال گذشته تنها 1 سال افزایش داشته، در حالی که در سال‌های اول انقلاب هم کاهش داشته است؛ یعنی سن ازدواج مردان تأخیر چندانی نداشته است. بنابراین، علی‌رغم وجود مشکلات اقتصادی، بیکاری و تحصیل، سن ازدواج مردان به طور میانگین فقط با 1 سال تأخیر مواجه شده است؛ اما مطابق جدول، میانگین سن ازدواج زنان بین سال‌های 1345 تا 1389 نزدیک به 4 سال افزایش را نشان می‌دهد. به طور حتم، این افزایش سن مشکلاتی را برای دختران در سنین بالا ایجاد کرده است.
 
جدول (2) آمار ازدواج و طلاق ثبت‌شده و رشد ازدواج و طلاق و نسبت ازدواج به طلاق در سال‌های1372 تا 1389
سال
ازدواج
نرخ رشد ازدواج نسبت به سال قبل
طلاق
نرخ رشد طلاق نسبت به سال قبل
نسبت ازدواج به طلاق
1372
487/463
7/9
312/29
13-
81/15
1373
671/453
1/2-
706/32
6/11
87/13
1374
855/462
2
738/34
2/6
32/13
1375
263/479
5/3
817/37
9/8
67/12
1376
401/511
7/6
816/41
6/10
23/12
1377
490/531
9/3
391/42
3/1
54/12
1378
519/611
0/15
179/50
4/20
18/12
1379
498/646
7/5
797/53
4/5
01/12
1380
940/641
7/0-
500/60
6/12
61/10
1381
960/650
4/1
256/67
1/11
67/9
1382
034/681
6/4
359/72
6/7
41/9
1383
796/723
3/6
882/73
1/2
79/9
1384
818/787
8/8
241/84
14
35/9
1385
291/778
2/1-
039/94
6/11
27/8
1386
107/841
1/8
852/99
2/6
42/8
1387
592/881
8/4
510/110
7/10
97/7
1388
208/890
1
747/125
8/13
1/7
1389
627/891
2/0
200/137
1/9
5/6
مجموع
 
77.7
 
150.2
 
متوسط
 
3.7
 
8.3
 

 

 

منبع: (www.sabteahval.ir) و (www.shefa.ir)

 
 از جدول و نمودار فوق چند مطلب به دست می‌آید:
 
- طی 18 سال گذشته، ازدواج 92/1 برابر شده که متوسط نرخ رشد سالیانه‌ی آن 7/3 درصد بوده است.
 
- طلاق در 18 سال گذشته 6/4 برابر شده که به طور متوسط سالیانه 32/8 درصد رشد داشته است؛ یعنی طی این 18 سال رشد طلاق 4/2 برابر رشد ازدواج بوده است.
 
- طی این 18سال‌ همواره نسبت ازدواج به طلاق سیر نزولی داشته است. در سال 1372، نسبت ازدواج به طلاق 8/15 درصد بوده؛ اما در سال 89 این نسبت به 5/6 درصد رسیده است. این آمار، مطابق آنچه در سایت سازمان ثبت احوال کشور آمده، در شهرهای بزرگ همچون تهران پایین‌تر است (27/3 درصد). بنابراین، با احتساب این نکته که به ازای هر طلاقی که به طور رسمی صورت می‌گیرد، چند پرونده‌ی طلاق در نوبت دادگاه وجود دارد و همچنین چند طلاق عاطفی که به دلایل مختلف مانند حفظ آبرو و فرزندان اقدام رسمی نکرده‌اند، در بین خانواده‌هاست (که نیاز به تحقیق مجزایی دارد)،  این موارد وضعیت نگران‌کننده‌ای را در مورد خانواده‌های متزلزل و متلاشی در جامعه گوشزد می‌کند.
 
- طی دو دهه‌ی اخیر، نرخ رشد ازدواج و طلاق همواره متلاطم بوده است. این وضعیت ناشی از تأثیر عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قانونی و نوع تصمیم‌گیری و میزان توجه مسئولین و جامعه به امر ازدواج است که اثر سریع خود را بر روند ازدواج و طلاق می‌گذارد؛ به طور خاص در سال 1386 تا 1387 نرخ ازدواج نسبت به سال‌های قبل و بعد افزایش چشمگیر و قابل توجهی داشته است؛ البته در این سال‌ها نرخ رشد طلاق نیز نسبت به سال‌های قبل و بعد کم شده و میانگین سن ازدواج بر خلاف روند افزایشی خود در سال‌های قبل از این دو سال سیر نزولی داشته است. این نتایج حاکی است که چون در سال 86 و 87 اولویت سازمان ملی جوانان بر فرهنگ‌سازی و سامان‌دهی امر ازدواج بود و به تبع آن، توجه رسانه‌های عمومی به خصوص رسانه‌ی ملی به این امر تقویت شد و در پی آن، حرکت‌های وسیع مردمی در کل کشور قوت یافت، ازدواج با رشد مواجه شد.
 
جدول (3) تعداد ازدواج و طلاق ثبت‌شده بر اساس اختلاف سن زوج و زوجه در سال 1388
 
اختلاف سن زوج نسبت به زوجه 
تعداد ازدواج
درصد از کل ازدواج
تعداد طلاق
درصد از کل طلاق
نسبت ازدواج به طلاق
جمع
208/890
100
747/125
100
1/7
بیش از 20 سال
546/12
4/1
631/2
1/2
77/4
16 تا 20
101/11
2/1
269/2
8/1
89/4
11 تا 15
275/45
1/5
326/8
6/6
44/5
10
810/23
7/2
978/3
2/3
99/5
9
538/32
7/3
151/5
1/4
32/6
8
395/43
9/4
473/6
 1/5
70/6
7
559/55
2/6
205/8
5/6
77/6
6
236/66
4/7
428/9
5/7
02/7
5
524/75
5/8
433/10
3/8
23/7
4
326/81
1/9
866/10
6/8
48/7
3
534/83
4/9
086/11
8/8
54/7
2
484/81
2/9
247/10
1/8
95/7
1
583/73
3/8
237/9
3/7
96/7
0
890/108
2/12
976/12
3/10
39/8
1-
260/32
6/3
150/4
3/3
77/7
2-
959/18
1/2
624/2
1/2
22/7
3-
149/14
6/1
074/2
6/1
82/6
4-
522/8
0/1
317/1
0/1
47/6
5-
863/5
7/0
969
8/0
05/6
6-
092/4
5/0
688
5/0
95/5
7-
187/3
4/0
623
5/0
16/5
8-
025/2
2/0
389
3/0
21/5
9-
479/1
2/0
331
3/0
47/4
10-
032/1
1/0
242
2/0
26/4
(11 تا 15)-
240/2
3/0
651
1/0
44/3
(16 تا 20)-
627
1/0
175
2/0
58/3
بیش از 20 سال کوچک‌تر
972
1/0
226
2/0
30/4
منبع: (www.sabteahval.ir)
 
نتایج حاصل از جدول فوق به شرح ذیل است:
 
- نسبت ازدواج به طلاق 1/7 است. مطابق جدول، این نسبت برای هر کدام از اختلاف سنی‌ها به طور مجزا حساب شده است. اعداد بزرگ‌تر از 1/7 نشانه‌ی موفقیت بیشتر و اعداد کمتر نشان‌دهنده‌ی احتمال طلاق بیشتر است. با بررسی نمودار 3، معلوم می‌شود هرچه فاصله‌ی سنی کمتر باشد، ازدواج موفق‌تر است و هرچه بیشتر می‌شود، طلاق هم بیشتر می‌شود.
 
- در بیش از 25 درصد ازدواج‌های سال 1388، اختلاف سنی زوج نسبت به زوجه از 7 سال بیشتر بوده، در ضمن نسبت ازدواج به طلاق در این ازدواج‌ها به شدت پایین (بین 7/4 تا 77/6) است. بنابراین هم احتمال طلاق در آن‌ها بالاست و از طرفی احتمال انتخاب دختران در سنین بالاتر را به شدت کاهش می‌دهد. لذا توصیه می‌شود، با فرهنگ‌سازی گسترده، نسبت به تأثیر منفی این نوع ازدواج‌ها هشدار داده شود و حتی به مشاوره‌ی قبل از ازدواج منوط شود و قوانینی در این زمینه وضع گردد.
 
طی دو دهه‌ی اخیر نرخ رشد ازدواج و طلاق همواره متلاطم بوده است. این وضعیت ناشی از تأثیر عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قانونی و نوع تصمیم‌گیری و میزان توجه مسئولین و جامعه به امر ازدواج است که اثر سریع خود را بر روند ازدواج و طلاق می‌گذارد.
 
 
- بیشترین ازدواج (2/12 درصد) در بین همسالان اتفاق افتاده است که بر اساس نسبت ازدواج به طلاق موفق‌ترین ازدواج‌ها هم بوده است. در عین حال، در کنار این آمار، بررسی‌ها حاکی از آسیب‌پذیری کمتر ازدواج‌های با تفاوت سنی 2 سال زوج کوچک‌تر تا 5 سال زوج بزرگ‌تر نسبت به سایر تفاوت‌هاست. البته بهترین نتایج در تفاوت سنی 1- تا 2 سال به دست آمده است. بنابراین تأکید بر ازدواج با همسالان یا تفاوت‌های سنی کم حتی معکوس (با توجه به سلامت این نوع ازدواج‌ها) برای دختران در سنین بالا راه‌حل گریز از تأخیر در ازدواج یا تجرد قطعی آنان است، در غیر این صورت بحران همچنان ادامه می‌یابد.
 
جدول (4) وضعیت تأهل زنان و مردان 10 تا 34ساله در سال 1385
سن
جمع
زنان
زنان دارای همسر
جمع مردان
مردان دارای همسر
تعداد
درصد
تعداد
درصد
10 تا 14
349/267/3
090/43
32/1
245/441/3
293/19
56/0
15 تا 19
860/283/4
796/702
41/16
901/442/4
111/84
89/1
20تا 24
571/499/4
150/224/2
43/49
851/511/4
339/935
73/20
25 تا 29
785/564/3
510/648/2
30/74
167/660/3
204/291/2
60/62
30 تا 34
562/715/2
445/328/2
74/85
969/837/2
265/460/2
69/86
منبع: (www.amar.ir)
جدول (5) وضعیت تجرد زنان 10 تا 49ساله در سال 1385
سن
جمع
هرگز ازدواج‌نکرده
بی‌همسر
جمع
بر اثر فوت
بر اثر طلاق
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
10 تا 14
349/267/3
079/158/3
66/96
282/2
07/0
459/2
08/0
820/162/3
680/9
15 تا 19
860/283/4
956/525/3
31/82
204/4
10/0
977/6
16/0
137/537/3
57/82
20 تا 24
571/499/4
840/214/2
22/49
166/10
23/0
395/22
50/0
401/247/2
95/49
 25 تا 29
785/564/3
414/849
83/23
676/19
55/0
706/35
00/1
796/904
38/25
30 تا 34
579/409/2
612/312
51/11
068/33
22/1
850/36
36/1
530/382
09/14
35 تا 39
479/2007
396/146
60/8
818/57
44/2
661/36
52/1
875/240
00/10
40 تا 44
0280/173
079/71
54/3
966/89
40/2
631/31
58/1
676/192
60/9
45 تا 49
280/730/1
133/38
20/2
662/129
48/4
714/25
49/1
509/193
18/11
منبع: (www.amar.ir)
 
جدول (6) وضعیت تجرد مردان 10 تا 49ساله در سال 1385
سن
جمع
هرگز ازدواج‌نکرده
بی‌همسر
جمع
بر اثر فوت
بر اثر طلاق
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
10 تا 14
245/441/3
300/354/3
47/97
155/2
06/0
701/2
08/0
156/359/3
61/97
1915 تا 19
901/442/4
873/308/4
98/96
195/3
07/0
806/3
09/0
874/315/4
14/97
20 تا 24
851/511/4
958/534/3
35/78
292/4
10/0
896/8
20/0
146/548/3
64/78
25 تا 29
167/660/3
156/334/1
45/36
789/4
13/0
658/18
51/0
603/357/1
09/37
30 تا 34
969/837/2
103/347
23/12
988/4
18/0
833/21
77/0
924/373
18/13
35 تا 39
545/511/2
338/125
99/4
207/6
25/0
833/21
87/0
387/153
11/6
40 تا 44
679/081/2
158/54
60/2
351/8
40/0
824/21
85/0
141/80
85/3
45 تا 49
481/792/1
602/28
60/1
239/11
63/0
632/17
79/0
024/54
01/3
  
منبع: (www.amar.ir)

نتایج جداول فوق عبارت‌اند از:
 
- سن ازدواج دختران در ایران غالباً از 15 تا 35سالگی و پسران 20 تا 40سالگی است. در این سال‌ها، جمعیت دختران مجرد 1/7 میلیون نفر و پسران 4/5 میلیون نفر است. در نتیجه، جمعیت مجردین آماده‌ی ازدواج حدود 5/12 میلیون نفر است.
 
- جمعیت دختران و پسران با سنین بالا نیز حائز اهمیت است. مطابق جدول شماره‌ی 5، از هر 7 نفر دختر بین 30 تا 34 سال یک نفر آن‌ها مجرد است که این آمار بدون احتساب زنان مطلقه و همسر فوت‌شده به عدد 9 به 1 می‌رسد. همچنین در حال حاضر بالغ بر یک میلیون دختر مجرد بین 30 تا 50 سال است که حدود 400 هزار نفر آن‌ها زنان مطلقه یا همسر فوت‌شده هستند. در پسران نیز این رقم حدود 650 هزار نفر است که تنها 100 هزار نفر آن‌ها مردان همسر فوت‌شده یا طلاق‌داده هستند. پسران در سنین بالا بیشتر تمایل به ازدواج با دختران سنین پایین‌تر دارند و این منجر به تجرد قطعی برخی دختران بالای 34 سال می‌شود، در صورتی که در پسران بالای 34 سال بی‌رغبتی و وسواس بیشتر است.
 
- میانگین سن ازدواج، طبق جدول شماره‌ی 1، 4 سال است بنابراین نوعاً دختران مجرد هر پنجه‌ی جمعیتی با پسران پنجه‌ی جمعیتی بعدی ازدواج می‌کنند. با تلفیق جداول 5 و 6 به نتایج نگران‌کننده‌ی زیر می‌رسیم:
 
جدول (7) مقایسه‌ی تعداد دختران هرگز ازدواج‌نکرده‌ی 20 تا 34 سال با پسران هرگز ازدواج‌نکرده در سال 1385
سن دختران
تعداد دختران
هرگز ازدواج‌نکرده
تفاضل با پسران پنجه‌ی بالاتر
هرگز ازدواج‌نکرده
درصد دختران
 مازاد
تفاضل با پسران هم‌سن
هرگز ازدواج‌نکرده
20 تا 24
840/214/2
684/880
40%
118/420/2-
25 تا 29
414/849
311/502
59%
742/484-
30 تا 34
612/312
274/187
60%
491/34-
20 تا 34
866/286/3
269/570/1
48%
351/939/1-
 
- همان طور که در جدول 7 دیده می‌شود، در میانگین اختلاف سنی 5 سال بر فرض که تمام پسران هم ازدواج کنند، برای حدود نیمی از دختران معادل یک‌میلیون و ششصد‌هزار نفر هیچ پسری نخواهد بود. این در حالی است که این دختران یک‌میلیون و نهصد‌هزار نفر بیشتر از پسران همسال خود هستند؛ بنابراین اگر میانگین اختلاف سنی بین 2 تا 3 سال قرار گیرد، تعادل جمعیتی برقرار می‌شود. از آنجا که میانگین فعلی اختلاف سنی 4 سال است، برای تعدیل آن، فرهنگ‌سازی مناسب و توصیه‌ی کارشناسان و مشاورین باید به ازدواج‌های همسالان یا فاصله‌ی سنی کم از دو طرف باشد، به خصوص آنکه بر اساس جدول شماره‌ی 3 رغبت جوانان نیز به این ازدواج‌ها بیشتر و موفقیت آن هم بیشتر است.
 
ریشه‌های کم اقبالی جوانان به ازدواج
 
با آنکه سیره‌ی عملی و گفتاری پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اولیا‌ی دین آسان‌گیری در ازدواج بوده است، ولی این امر در اغلب موارد از مسیر سهل و بی‌آلایش خود خارج و به دلایل گوناگون به آداب و رسوم و توقعات مادی و غیرمادی زائد و دست‌وپاگیر مبتلا شده، به طوری که موانع و مشکلات ازدواج را بیشتر کرده است.
 
به نظر بعضی، عمده‌ترین مانع ازدواج جوانان مشکل اقتصادی است. قرآن کریم، در پاسخ به چنین تفکری، صریحاً بیان می‌کند: «ان یکونوا فقراء یغنهم‌الله من فضله» (سوره‌ی نور، آیه‌ی 32) و بر اساس آن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر کس از ترس فقر ازدواج نکند، حتماً نسبت به خداوند متعال بدگمان شده است.» (الکافی، ج 5، 331) حتی در جای دیگر به کسی که از فقر شکایت می‌کرد، پیامبر توصیه نمودند: «ازدواج کن.» بعد از عمل به توصیه‌ی ایشان معیشت وی وسیع گردید. (حر عاملی، 1409 ق، ج 14، 25)
 
البته توسعه‌ی شهرنشینی و تمرکز بر رفاه فردی یا فردگرایی، در رفتار‌های مربوط به ازدواج جوانان تغییر ایجاد نموده است؛ اما مشکل مالی نمی‌تواند به عنوان عامل بازدارنده باشد، زیرا افراد متعلق به پایگاه‌های اقتصادی‌اجتماعی بالاتر نیز به این مشکل اشاره کرده‌اند. بنابراین مشکلات مالی یک امر نسبی است و سطح انتظار فرد از زندگی می‌تواند تعیین‌کننده‌ی تشخیص فرد از مشکلات مالی باشد (کاظمی‌پور، 1387، ص 277).
 
سیر تحولات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و همچنین موانعی که برای ازدواج بیان شد، باعث پیچیدگی امر ازدواج شده است و  نتیجه‌ی آن چند آسیب عمده است که متوجه خانواده شده است:
 
بالا رفتن سن ازدواج و یأس از ازدواج
 
در دهه‌های اخیر، با توجه به موانع ازدواج، میانگین سن ازدواج در پسران تنها یک سال بالا رفته، اما در بین دختران حدود 3 سال بالا رفته است؛ این در حالی است که سن بلوغ جنسی پایین آمده است. این موضوع هشداری برای جامعه است؛ زیرا اگرچه نیاز جسمی و روحی برای ازدواج وجود دارد، اما به هر دلیل ازدواج صورت نمی‌گیرد که آسیب‌های این دوران نه ‌تنها به صلاح نیست، بلکه برای جوانان و خانواده‌ها خطرناک هم هست.
 
 با توجه به تأخیر در ازدواج و افزایش میانگین سن ازدواج با گذر عمر جوانان خاصه در دختران، متأسفانه، یأس از ازدواج در دختران بالای 30 سال و پسران بالای 35 سال رخ می‌دهد. تعداد این دختران و پسران در سال 1385، جمعاً به 776هزار نفر رسیده است. متأسفانه این آمار سال به سال به شدت رو به افزایش است. یأس از ازدواج زمینه را برای راه‌های ناهنجار رفع نیاز جنسی فراهم می‌کند و مصونیتی را که فرد بر اثر داشتن خانواده دارد از وی می‌گیرد.
 
-افزایش روزافزون طلاق‏های رسمی و عاطفی
 
متأسفانه، طبق بررسی‌های آماری ارائه‌شده در دهه‌های اخیر، طلاق در کشور روندی رو به رشد داشته است، حتی بیشتر از میزان پیش‌بینی‌شده در برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی چهارم، که از 5/5 درصد رشد پیش‌بینی‌شده در سال آخر برنامه‌ی (1388) به 8/13 درصد رشد در این سال رسیده است (امیدی شهرکی، 1387، ص 113)؛ یعنی حدود 5/2 برابرِ میزان پیش‌بینی‌شده، طلاق رخ داده است و نسبت به 17 سال گذشته نزدیک به 5 برابر شده است؛ در حالی که در این مدت ازدواج کمتر از دو برابر افزایش داشته است. همچنین آسیب‌های پس از اجرای طلاق، جامعه را با مشکلات متعدد مواجه می‌سازد که حل نمودن هر یک از آن‌ها آسان‌تر از حل معضل طلاق نیست.
 
در برخی از موارد نیز زوجین از زندگی زناشویی ناراضی هستند؛ اما به دلیل ساختار فرهنگی جامعه، تأکیدات اسلام بر قبح طلاق و پیامد‌های طلاق به خصوص با وجود فرزندان در خانواده، در بسیاری از موارد اگرچه از زندگی مشترک نارضایتی شدید دارند، اما حاضر به جدایی نیستند و به زندگی سرد و توأم با فرسایش روحی و روانی و حتی جسمی و چه بسا بسیار متشنج برای سال‌های زیادی ادامه می‌دهند. در این موارد طلاق عاطفی اتفاق می‌افتد و زن و مرد بدون جاری نمودن صیغه‌ی طلاق زیر یک سقف، اما به صورت جدا از یکدیگر زندگی می‌نمایند. متأسفانه، کم شدن رضایت از زندگی آفت بسیاری از خانواده‌ها در حال حاضر است. آسیب‌های ناشی از آن کمتر از آسیب‌های طلاق برای فرد، فرزندان، خانواده‌ها و جامعه نیست.
 
گسترش فساد و ازدواج‌های  غیررسمی
 
گسترش فساد تأثیر متقابل در تضعیف بنیان خانواده دارد. یکی از این آسیب‌ها غیررسمی شدن ازدواج است که به عنوان یک فرهنگ وارداتی به خصوص در شهرهای بزرگ پدید آمده است.
 
وضعیت سنجی ازدواج و طلاق در ایران
 
- برنامه‌های توسعه در دو دهه‌ی اخیر تأثیر منفی در وضعیت ازدواج و طلاق به بار آورده است که اگر برنامه‌ریزی همه‌جانبه‌ای برای جبران این مشکلات نشود، پیامدهای مخرب آن روزبه‌روز زیاد خواهد شد.
 
- طلاق در 18 سال گذشته 4.6 برابر شده، در حالی که ازدواج کمتر از دو برابر شده و نسبت ازدواج به طلاق از 15.8 به 6.5 رسیده است که این نسبت در شهرهای بزرگ به خصوص در تهران بسیار بیشتر است (3.27) و با احتساب آنکه به ازای هر طلاق رسمی چند طلاق عاطفی هم وجود دارد، وضعیت نگران‌کننده‌ی طلاق و پیامدهای آن را چه از لحاظ فرهنگی چه از لحاظ اقتصادی، هشدار می‌دهد.
 
- جمعیت 12.5میلیونی جوانان در سن ازدواج نشان‌دهنده‌ی اهمیت برنامه‌ریزی نظام برای این گروه است که متأسفانه هیچ جایی متولی این امر نیست، در حالی که برای یک‌میلیون نفر جوان کنکوری دو وزارتخانه و چندین مرکز بزرگ آموزش عالی خصوصی در حال برنامه‌ریزی هستند.
 
- موانع فرهنگی ازدواج بیشتر و گسترده تر از موانع اقتصادی می‌باشد ولی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
 
- وجود حدود یک‌میلیون دختر مجرد بین 30 تا 50 سال بر اساس سرشماری 1385 و افزایش سریع این جمعیت و پیامدهای مختلف اجتماعی آن در جامعه در حالی که شانس ازدواج در بین آن‌ها خیلی کم است، نیاز به سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزیجدی در این زمینه را می‌رساند.
 
- طبق آمار، بر اساس میانگین فاصله‌ی سنی 5 سال، حدود نیمی از دختران معادل یک‌میلیون و ششصدهزار نفر شانسی برای ازدواج ندارند.
 
- توصیه به ازدواج همسالان و جلوگیری از ازدواج‌های با اختلاف سنی بیش از 7 سال، هم طلاق را کاهش می‌دهد و هم شانس ازدواج دختران با سنین بالاتر را بیشتر می‌نماید.
 
- وضعیت نوسانی نرخ ازدواج و طلاق در سال‌های اخیر نشان‌دهنده‌ی تأثیرپذیری جدی عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی و تصمیم‌گیری‌های کلان در این امر است. به طور خاص در سال‌های 86 و 87، با در اولویت قرار گرفتن بحث ازدواج در سازمان ملی جوانان و حرکت‌های گسترده‌ی رسانه‌ای و مردمی در این زمینه نسبت به سال‌های قبل و بعد، نرخ رشد ازدواج افزایش و نرخ رشد طلاق و میانگین سن ازدواج کاهش پیدا کرد که با توجه به تجربه‌های به دست آمده در آن سال‌ها در این زمینه راهکارهایی در بخش پیشنهادات ارائه شده است.
 
در دهه‌های اخیر، با توجه به موانع ازدواج، میانگین سن ازدواج در پسران تنها یک سال بالا رفته، اما در بین دختران حدود 3 سال بالا رفته است، این در حالی است که سن بلوغ جنسی پایین آمده است. این موضوع هشداری برای جامعه است.
 
راهکارهای پیشنهادی برای برون‌رفت از این آسیب‌ها:
 
1. منطبق شدن برنامه‌ها با سیاست‌ها
 
همان طور که تطابق و همخوانی قوانین با متن قانون اساسی و شرع مبین اسلام توسط شورای نگهبان یک امر ضروری و مفید در نظام است، باید همواره برای نظارت تطابق برنامه‌ها با سیاست‌ها و اسناد بالادستی نیز یک محمل قانونی در نظر گرفته شود؛ این امر می‌تواند توسط شورای نگهبان یا مجمع تشخیص انجام گیرد.
 
2. وضع و اجرای قوانینمربوط به خانواده
 
اجرای کامل قوانین موجود از قبیل قانون تسهیل ازدواج جوانان، مصوبه‌ی 12 دی1384، مصوبات بیست‌و‌نهمین جلسه‌ی شورای عالی جوانان (2 مرداد 1386)، لایحه‌ی حمایت از خانواده، «سیاست‌های تشکیل، تحکیم و تعالی خانواده» شورای فرهنگی اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌تواند بخش زیادی از مشکلات را برطرف نماید؛ البته باید با بازنگری جامع نسبت به بعضی قوانین از لحاظ تحکیم خانواده ضعف‌های قانونی را نیز برطرف کرد.
 
3. عزم ملی برای نهضت خانواده‌سازی
 
با الهام از فراخوان الهی «وانکحوا الایامی منکم» (سوره‌ی نور، آیه‌ی 32) نهضت خانه‌سازی را به نهضت خانواده‌سازی برسانیم. توجه به جایگاه خانواده و اولویت در رسیدگی به امر ازدواج یکی از مصادیق بارز سیاست‌هایی است که توجه لازم به آن نشده است. در مسئله‌ی ازدواج، کشور نیازمند یک عزم ملی و نهضت تشکیل خانواده است تا به واسطه‌ی ایجاد یک موج عظیم از تمامی امکانات در این زمینه بهره گرفته شود.
 
4. تأسیس و گسترش رشته‌ی مطالعات خانواده
 
مسائل خانواده و اداره‌ی آن چنان پیچیده و دقیق است که لازمه‌ی آن تنظیم رشته‌های مربوط به خانواده در دانشگاه‌هاست. فارغ‌التحصیلان این رشته، ضمن آن که جواب‌گوی وظیفه‌ی اصلی و خطیر خود به عنوان یک همسر، مادر و نهایتاً مدیر خوب برای خانواده‌ی خود هستند، می‌توانند در جهت آموزش خانواده‌ها مؤثر باشند.
 
5. ارزیابی برنامه‌ها و عملکردها بر اساس رصد سالیانه‌ی وضعیت ازدواج و طلاق
 
6. پژوهش‌های کاربردی و تطبیقی
 
 با توجه به وضعیت نگران‌کننده‌ی خانواده در کشور و جهان، انجام پژوهش و تحقیقات کاربردی و تطبیقی در زمینه‌های مختلف موضوع خانواده به همراه جمع‌بندی مطالعات انجام‌شده‌ی قبلی و فراتحلیل آن‌ها جهت حل معضلات خانواده و تدوین الگوی اسلامی‌ایرانی خانواده اجتناب ناپذیر است. این الگو می‌تواند منجر به صدور پیام جهانی اسلام در تحکیم خانواده، که یکی از نقاط تفوق فرهنگ اسلامی بر فرهنگ غرب و پاسخ‌گوی عطش جهان در این بن‌بست عاطفی و جامعه‌ی رها شده‌ی انسانی است، باشد.
 
7. آموزشی مهارت‌های زندگی خانوادگی
 
آموزش مهارت‌های زندگی خانوادگی و ارتباطی از دبستان تا دانشگاه حتی سربازخانه‌ها و ادارات، تربیت مربی جهت آموزش و سخنرانی، آموزش شیوه‌های مدیریت خانواده و مسائل جنسی و زناشویی قبل و بعد از ازدواج و ارائه‌ی گواهی‌نامه‌ی ازدواج و مهارت‌های زندگی از جمله فعالیت‌های مؤثر برای رشد آگاهی نسل جوان در امر ازدواج خواهد بود.
 
8. تأسیس و تقویت مراکز مشاوره
 
تأسیس و تقویت مراکز مشاوره‌ی مطمئن و کارآمد در سطح ملی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی‌ایرانی و تشویق و هدایت جوانان و خانواده‌ها به سمت بهره‌گیری از آن‌ها، امکان استفاده از دفترچه‌ی بیمه در این مراکز، مشاوره‌ی تلفنی و مجازی برای رسیدن به عدالت مشاوره‌ای، کاهش هزینه‌های مشاوره و تربیت مشاوران متخصص به خصوص روحانیون خبره در کنار اختصاص ساعتی جهت مشاوره در مساجد می‌تواند مشکلات زیادی را در این زمینه حتی قبل از وقوع حل کند.
 
9. فرهنگ‌سازی ازدواج آسان
 
رفع معضلات ازدواج نیاز به یک فرهنگ‌سازی گسترده و آموزش همگانی دارد. ترغیب جوانان و خانواده‌ها به آسان‌گیری ازدواج و ساده‌زیستی در زندگی، ایجاد فضای گفتمان ازدواج در جامعه، ترغیب رسانه‌های عمومی از قبیل صدا‌وسیما، مطبوعات و سایت‌ها به اختصاص برنامه‌هایی ویژه‌ی ازدواج و خانواده، تهیه و تولید فیلم‌های آموزنده در مورد ازدواج، ترویج فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی پیرامون موضوع ازدواج و خانواده می‌تواند فرهنگ جامعه را در این زمینه اصلاح کند. علاوه بر این، راه‌اندازی قفسه‌ی کتاب و محصولات فرهنگی ازدواج و خانواده در ادارات، دانشکده‌ها، مراکز پرجمعیت، آپارتمان‌ها و...، تبلیغ و معرفی کتاب و محصولات فرهنگی ازدواج و خانواده در صداوسیما، راه‌اندازی فروشگاه‌های تخصصی ازدواج و خانواده در کلیه‌ی استان‌ها و حمایت از تولیدکنندگان تولیدات فرهنگی در زمینه‌ی ازدواج و خانواده سطح آگاهی‌های عمومی را در مورد ازدواج و تحکیم خانواده بالا می‌برد.
 
10. تأسیس و تقویت مراکز همسریابی
 
تأسیس مراکز همسریابی و مشاوره‌ی معتبر، مطمئن و کارآمد با مجوز رسمی و با استفاده از ظرفیت‌های مردمی به همراه تقویت احساس مسئولیت عمومی برای معرفی جوانان، همچنین آموزش شیوه‌های صحیح همسرگزینی و معرفی الگوهای مناسب در این زمینه برای تسهیل در انتخاب ضروری به نظر می‌رسد.
 
11. تسهیلات ازدواج
 
ارائه‌ی تسهیلات ازدواج به زوجین (یارانه‌ی ازدواج)، کمک به دسترسی ارزان‌تر زوج‌های جوان به کالا‌های مورد نیاز در زمان ازدواج، استفاده از ظرفیت‌ها و امکانات رفاهی دستگاه‌های دولتی برای کاهش هزینه‌های تشریفات و جشن‌های ازدواج، ایجاد فرصت و اولویت گذاشتن و ارائه‌ی تشویق جهت به‌کارگیری افراد متأهل جهت اشتغال زوج‌های جوان، کم کردن زمان سربازی افراد متأهل و افزایش حقوق و دادن وام بلندمدت حقوقی، افزایش حق عائله‌مندی کارکنان، توسعه‌ی خوابگاه‌های متأهلی دانشجویی، اعطای تسهیلات ویژه به کسانی که ازدواج آسان انجام می‌دهند، می‌تواند تا حدودی مشکلات اقتصادی را برطرف نماید.
 
12. تقویت شبکه‌های اجتماعی و حرکت‌های مردمی
 
تشکیل مجمع خیرین ازدواج جهت انسجام‌بخشی، تقویت فعالیت‌ها و استفاده از توانمندی‌های خیرین کشور، کمک به راه‌اندازی کانون‌های پیوند مهر در استان‌ها و دانشگاه‌ها توسط بخش خصوصی در جهت برنامه‌ریزی برای تسهیلات، آموزش، مشاوره و فرهنگ‌سازی ازدواج، همسریابی و... تنظیم مقرراتی جهت بخشودگی مالیاتی جهت فعالین حوزه‌ی ازدواج و تشویق آنان به در اختیار گذاشتن منابع به زوجین جوان می‌تواند حمایت‌های مردمی را در این زمینه تقویت کند.(*)
 
*دکتر امیرحسین بانکی ‏پور فرد؛ استادیار و رئیس دانشکده‌ی معارف اهل‌البیت (ع) دانشگاه اصفهان/انتهای متن/

 

 بیشتر بدانیم....

ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟

چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم

ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح

دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری

حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی

ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا

ظروف یک ‌بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت

اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شن‌های روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان

آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست

پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران


افزایش آمار طلاق و زندگی مدرن


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است

با تغییر سبک زندگی که مسلماً به دنبال خود تغییر ارزش‌ها را نیز در پی خواهد داشت، نهاد خانواده از درون تضعیف خواهد شد که از این مسئله می‌توان به عنوان عامل اصلی طلاق نام برد، زیرا اولین قربانی آن معنویت است که درون سبک زندگی غربی، باورها و فرهنگ جدید آن استحاله می‌گردد...

 

گروه فرهنگی – اجتماعی برهان/ مریم عسگری‌پرور؛ طبق آمارها در سال‌های اخیر طلاق در کشور ما رشد چشم‌گیری داشته است. شاید این امر در کشورهای غربی که روابط در آن‌ها بر اساس فردگرایی شکل می‌گیرد و دین از جایگاهی تشریفاتی برخوردار است کسی را به تعجب واندارد اما وقوع این مسئله در کشور اسلامی ما بسیار تأمل‌برانگیز است، چرا که آموزه‌های دین  سراسر از توصیه‌هایی در جهت حفظ و استحکام هر چه بیشتر نهاد خانواده است.

 

اسلام به حفظ نهاد خانواده اهتمام ویژه‌ای دارد. در یک جمله می‌توان گفت خانواده شاهراه اصلی رسیدن به پیشرفت و کمال است و همین جایگاه عظیم سبب شده که عوامل مختلف دست به دست هم دهند تا این مسیر را مسدود کنند. دشمن از این راه درصدد است تا با هدف گرفتن خانواده و تقدس زدایی و از بین بردن کارکردهای آن جلوی پیشرفت جامعه را بگیرد زیرا پیشرفت و سلامت جامعه در گرو خانواده‌ی سالم است.

 

یکی از راهبردهای غرب در راستای این هدف،‌ تغییر سبک زندگی است. این پدیده را که از پایه‌های اصلی مدرنیته به شمار می‌رود و تغییر ارزش‌ها را نیز به دنبال دارد، می‌توان عامل اصلی طلاق در عصر حاضر به شمار آورد که سبب کم‌رنگ شدن معنویت و تغییر هویت فردی و اجتماعی فرد و در نتیجه تضعیف و فروپاشی نهاد مقدس خانواده می‌شود.

 

به همین دلیل هویت زن و مرد مسلمان در عرصه‌ی دین و اجتماع؛ نقطه‌ی استراتژیک تهاجم غرب در عرصه‌ی جنگ نرم به شمار می‌رود که متأسفانه با تمام تجهیزات مدرن خود از جمله ماهواره، اینترنت، کتاب و ... آن را نشانه گرفته‌اند. در این نوشتار ابتدا به اختصار دیدگاه اسلام را در مورد تشکیل خانواده و ضرورت حفظ آن مورد بررسی قرار می‌دهیم و سپس به بررسی دلایل افزایش طلاق می‌پردازیم.

 

خانواده، مقدس‌ترین نهاد در اسلام

 

از منظر اسلام خانواده مقدس‌ترین نهاد و بستری برای آرامش، تربیت و رشد نسل به شمار می‌آید. اهمیت این مسئله از آنجایی است که خانواده پایه‌ی اصلی جامعه است و جامعه‌ی سالم در گرو خانواده‌ی سالم می‌باشد؛ چرا که اولین نهادی است که فرد به آن ورود پیدا می‌کند و در آن پرورش می‌یابد. در متون دینی ما توصیه‌های فراوانی در راستای تقدس و تحکیم پایه‌های خانواده وارد شده است.

 

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین بندگان و کنیزان صالح و درست‌کارتان را، اگر فقیر و تنگ‌دست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌کند. خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است.»[1]  و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «و از جمله نشانه‌های خدا این است که برای شما همسرانی آفرید که با آن‌ها آرامش پیدا کنید و در میانتان دوستی و مهربانی قرار داد.»[2]

 

این 2 آیه و آیات بسیار دیگری بر ضرورت ازدواج و تشکیل خانواده تأکید می‌کنند و زن و مرد را مایه‌ی آرامش یک‌دیگر می‌دانند. این دقیقاً مخالف دیدگاهی است که در جامعه به وجود آمده است. دیدگاهی که راحتی و آرامش را مختص به دوران تجرد و ازدواج را آغاز تمام مشکلات و گرفتاری‌های می‌داند و مشکلات اقتصادی را عاملی برای فرار از ازدواج بیان می‌کند که به طور حتم تبعات آن گریبان جامعه را خواهد گرفت. در حالی که خداوند در سوره‌ی نور آیه‌ی 32؛ به بندگان خود وعده داده است: «اگر فقیر و تنگ‌دست باشید خداوند از فضل خود شما را بی‌نیاز می‌کند» و خداوند هرگز از وعده‌ی خود تخلف نمی‌کند...

 

پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «هیچ بنیانی در اسلام محبوب‌تر از ازدواج در نزد خداوند نیست»[3]

 

همچنین در حدیث دیگری می‌فرمایند: «هر که ازدواج کند نصف دین خود را حفظ کرده است، پس در نیمه‌ی دیگر از خدا تقوا پیشه کند.»[4]

 

در این احادیث و احادیث بسیار دیگر بر ضرورت تشکیل خانواده به عنوان راهی برای رسیدن به کمال و پیشرفت معنوی تأکید شده است؛ همچنین احادیث فراوانی در مورد حقوق متقابل زن و شوهر وارد شده است که اگر آن‌ها را چراغ راه زندگی خود قرار دهند از این راه پر خطر به سلامت عبور خواهند کرد و هرگز در زندگی به مشکلات حاد و لاینحلی که منجر به جدایی می‌شود بر نخواهند خورد؛ اما دلیل این همه مشکلات ما این است که متأسفانه به دین به عنوان دستورالعملی برای زندگی نگاه نمی‌کنیم.

 

از منظر دین علاقه و معنویت را می‌توان به منزله‌ی دو پایه‌ی اصلی برای خانواده به شمار آورد که با حذف و سست شدن یکی از آن دو؛ شمارش معکوس برای فروپاشی خانواده آغاز می‌شود. اتفاقی که در عصر حاضر می‌توان به وضوح آن را مشاهده کرد.

 

تغییر سبک زندگی و دوری از آموزه‌های اسلام

 

تغییر سبک زندگی را می‌توان ارمغان مدرنیته در عصر حاضر به شمار آورد. به عقیده‌ی برخی، به وجود آمدن شیوه‌های جدید زندگی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است که با حرکت جوامع به سمت پیشرفت و صنعتی شدن رخ می‌نماید؛ اما حقیقت این است که پایه و اساس سبک زندگی در جامعه‌ی سنتی ایران بر اساس اسلام بنا شده است و تغییر آن به منزله‌ی تغییر سبک زندگی اسلامی به شیوه‌های مدرن و وارداتی است که با فرهنگ اسلامی ما هیچ گونه همخوانی ندارد و در نتیجه تغییر هویت فرد مسلمان را به دنبال دارد. در حقیقت هویت و سبک زندگی با یک‌دیگر رابطه‌ای دوسویه دارند و بر یک‌دیگر تأثیر متقابل می‌گذارند.

 

با مقایسه‌ی شیوه‌های زندگی دهه‌های اخیر به خوبی می‌توان سرعت این تغییرات را دریافت. این مسئله در جامعه‌ی امروز ابعاد بسیار وسیعی پیدا کرده است و شیوه‌ی زندگی افراد در مقیاس فردی، خانوادگی، اجتماعی و... روز به روز بیشتر از معیارهای اسلامی فاصله می‌گیرد.

 

از مصادیق تغییر سبک زندگی می‌توان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛ البته نمی‌توان ضرورت‌های جامعه‌ی امروز را برای حضور زنان در برخی مشاغل زنانه نادیده گرفت اما آنچه در حال حاضر در جامعه‌ی ما اتفاق می‌افتد این است که حتی در مواقع غیر ضروری و تنها با این استدلال که زن باید به استقلال مالی برسد تا به مرد وابسته نباشد، به اشتغال بیرون از منزل روی می‌آورند که این مسئله به خودی خود عامل به وجود آمدن مشکلات بسیاری برای فرد و جامعه خواهد شد که شایسته است در مقاله‌ای مجزا و به صورت تفصیلی به این مسئله پرداخته شود.

 

در حالی که اسلام بنا به مصالحی که متوجه خود زن، خانواده و اجتماع است. زحمت کار بیرون از منزل را از دوش زن برداشته و به عهده‌ی مرد قرار داده است اما متأسفانه می‌بینیم که اشتغال بیرون از منزل برای زنان ما به عنوان یک ارزش در آمده است و در عوض خانه‌داری و تربیت فرزند به وقت هدر دادن و سوزاندن فرصت‌های پیش روی زنان ما تبدیل شده است.

 

با مقایسه‌ی شیوه‌های زندگی دهه‌های اخیر به خوبی می‌توان سرعت این تغییرات را دریافت. این مسئله در جامعه‌ی امروز ابعاد بسیار وسیعی پیدا کرده است و شیوه‌ی زندگی افراد در مقیاس فردی، خانوادگی، اجتماعی و... روز به روز بیشتر از معیارهای اسلامی فاصله می‌گیرد.

 

مسئله‌ی مهم دیگر تغییر سبک ساده زیستی است که تا همین چند سال اخیر بر خانواده‌های ایرانی حاکم بود و روی آوردن به زندگی تجملاتی و ایجاد مصرف‌زدگی در بین خانواده‌هاست؛  متأسفانه در این مسئله هم مشاهده می‌کنیم که بیشترین تلاش دشمن در تغییر روحیه‌ی زنان بوده است زیرا آنان هسته‌ی اصلی خانواده را تشکیل می‌دهند و بر نوع نگرش همسر و فرزندان بسیار اثرگذار می‌باشند؛ همچنین همین مسئله خود از دلایل اصلی روی آوردن به اشتغال بیرون از منزل است. به هر حال این مسئله به خودی خود سبب به وجود آمدن انحراف‌های فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی افراد می‌شود که متأسفانه طلاق یکی از اصلی‌ترین آسیب‌های آن است.

 

تغییر نوع تعامل زن و مرد هم از مواردی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله ماهواره‌ها به سبک غربی آن درآمده! در این میان برگشتن به آموزه‌های اسلام و برگرداندن آرامش به کانون خانواده بهترین راهکار حل این مشکلات می‌باشد. اگر چه گاهی مشاوران ما هم توصیه‌هایی به طرفین می‌کنند که نه تنها کمکی به حل مشکلاتشان نمی‌کند بلکه با آموزه‌های دین ما هم در تناقض کامل است!

 

حقیقت این است؛ با تغییر سبک زندگی که مسلماً به دنبال خود تغییر ارزش‌ها را نیز در پی خواهد داشت، نهاد خانواده از درون تضعیف خواهد شد که از این مسئله می‌توان به عنوان عامل اصلی طلاق نام برد زیرا اولین قربانی آن معنویت است که درون سبک زندگی غربی، باورها و فرهنگ جدید آن استحاله می‌گردد و همان‌طور که ذکر شد، معنویت از ارکان اصلی خانواده در اسلام به شمار می‌آید که خانواده بر پایه‌ی آن بنا شده است.

 

متأسفانه در جامعه شاهد این مسئله هستیم که الگوگیری غلط خانواده‌ها و جوانان سبب افزایش ناسازگاری بین زن و مرد، مصرف‌گرایی، تغییر نوع پوشش و ... شده است. آنچه در این بین از اهمیت به‌سزایی برخوردار است، این است که باید مراقب باشیم تا شیوه‌های جدید زندگی با فرهنگ دینی ما سازگار باشد و به تغییر و استحاله‌ی ارزش‌ها و اعتقادات ما نینجامد.

 

از مصادیق تغییر سبک زندگی می‌توان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛ البته نمی‌توان ضرورت‌های جامعه‌ی امروز را برای حضور زنان در برخی مشاغل زنانه نادیده گرفت اما آنچه در حال حاضر در جامعه‌ی ما اتفاق می‌افتد این است که حتی در مواقع غیر ضروری و تنها با این استدلال که زن باید به استقلال مالی برسد تا به مرد وابسته نباشد، به اشتغال بیرون از منزل روی می‌آورند.

 

استراتژی غرب در تغییر هویت زن مسلمان

 

با بررسی علل طلاق به خوبی متوجه این مسئله می‌شویم که اصلی‌ترین راهبرد غرب در تضعیف نهاد خانواده تغییر هویت زنان مسلمان است که با القای زن‌محوری، تضعیف نقش مرد، تضعیف نقش مادری و همسری، کم ارزش جلوه دادن خانه‌داری و ارزشمند جلوه دادن مشاغل بیرون از منزل، مصرف‌زدگی و ... ابتدا به تغییر نگرش زنان مسلمان و در نتیجه به تقدس‌زدایی و سست کردن پایه‌های خانواده می‌انجامد. آن‌ها با درک نقش محوری و اهمیت جایگاه زن در خانواده به خوبی دریافته‌اند که برای رسیدن به اهداف خود گام اول را باید از این نقطه آغاز کنند.

 

این مسئله که تمایز حقوق زن و مرد به تفاوت نوع آفرینش و تفاوت نیازها و توانایی‌های آن‌ها برمی‌گردد بر هیچ فرد عاقل و منصفی پوشیده نیست و اسلام را می‌توان اصلی‌ترین حامی و مدافع حقوق زنان به شمار آورد زیرا نه تنها حقوق زن در اسلام نادیده گرفته نشده بلکه در تمامی احکام و دستورات آن ظرافت روح و جسم زن در نظر گرفته شده، مسئله‌ای که هرگز در نظریه‌های فمینیستی و به اصطلاح بشر دوستانه‌ی غرب دیده نشده است اما آنان با غیرعادلانه خواندن احکام اسلام در مورد زنان و به دست گرفتن پرچم حقوق بشر؛ شروع به سر دادن شعارهایی کردند که ظاهری زیبا و فریبنده‌ داشت، ولی از درون پوچ و دروغین بود و بیشترین حمله‌های خود را متوجه مسئله‌ی تمایز بین حقوق زن و مرد کردند.

 

از نظر پرچم‌داران دفاع از حقوق زنان، زیر بار مسئولیت همسری و مادری رفتن سبب پایمال شدن حقوق زن و در عوض کم رنگ شدن یا نپذیرفتن این نقش‌ها و الگو قرار دادن مردان در اشتغال بیرون از منزل و انجام کارهای مردانه سبب اقتدار و شکوفایی آنان خواهد شد.

 

فارغ از نتایج افکار فمینیستی در غرب باید اذعان داشت؛ افراط در این مسئله غرب را با چالشی جدّی مواجه کرده است، مانند فردی که در باتلاق گرفتار می‌شود و هر چه بیشتر دست و پا می‌زند و برای نجات خود تلاش می‌کند بیشتر در آن فرو می‌رود و می‌خواهد تا دیگران را نیز با خود به درون باتلاق بکشد.

 

در واقع غرب خود اولین قربانی نظریه‌های دور از عقل و منطق فمینیستی است که نتیجه‌ای جز تحقیر زن، کمبود عاطفی، نبود امنیت، به چالش کشیدن مفهوم مادری، افزایش میزان خشونت در خانواده، افزایش آمار طلاق، افزایش کودکان نامشروع، رواج گسترده‌ی زندگی‌های مجردی، گسترش همجنس‌گرایی و در یک جمله نابودی زن و نابودی انسانیت را در پی نداشته است.

 

از نظر پرچم‌داران دفاع از حقوق زنان، زیر بار مسئولیت همسری و مادری رفتن سبب پایمال شدن حقوق زن و در عوض کم رنگ شدن یا نپذیرفتن این نقش‌ها و الگو قرار دادن مردان در اشتغال بیرون از منزل و انجام کارهای مردانه سبب اقتدار و شکوفایی آنان خواهد شد.

 

با تأمل در نظریه‌های فمینیستی متوجه این مسئله می‌شویم که بین شعار فمینیست‌ها مبنی بر احقاق حقوق زنان و آنچه در عمل اتفاق می‌افتد تناقض آشکاری وجود دارد، زیرا زن از حقوق اولیه‌ی خود که آرامش و امنیت روانی در سایه‌ی خانواده است و با قیومیت مرد حاصل می‌شود محروم می‌گردد و با نادیده گرفتن نقش همسری، مادری و ... به طلاق و فروپاشی نهاد خانواده دامن می‌زند که این مسئله خود جامعه را با بحران جدّی مواجه می‌سازد اما این مسئله در آموزه‌های فمینیستی فراموش شده که زن خود عضوی از پیکر جامعه است و اولین آسیب متوجه خود اوست!

 

در حالی که دین اسلام از همان ابتدا برای زن جایگاهی بسیار رفیع قائل شده و زن و مرد را مکمل یک‌دیگر قرار داده است و در مقابل ظلم و ستمی که به زنان روا می‌شده به مردان توصیه‌های فراوانی کرده است که با زنان به گونه‌ای شایسته رفتار کنید و به آن‌ها محبت کنید و همین طور در مسئله‌ی حق رأی برای زن و مرد حقوق مساوی قائل شده و برای وی حق مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی را قرار داده است...

 

قبح زدایی از مغبوض‌ترین حلال خدا

 

با بررسی آیات و روایات اسلامی درمی‌یابیم به همان اندازه که در اسلام بر ازدواج و تشکیل خانواده تأکید شده، به همان اندازه نیز به حفظ و نگهداری از آن سفارش شده است. چرا که نهال خانواده برای ادامه‌ی حیات و به ثمر نشستن خود نیاز به رسیدگی و مراقبت ویژه‌ای دارد. در آیات و روایات از طلاق به عنوان مغبوض‌ترین حلال خداوند یاد شده است؛ همچنین در آیات بسیاری بر ضرورت حفظ خانواده تأکید شده و طلاق به عنوان آخرین راه حل و تنها در صورتی که سبب عسر و حرج فرد شود، توصیه شده است.

 

اگرچه درک محدود انسان سبب می‌شود که به طور کامل به مصالح و مفاسد امور آگاهی پیدا نکند اما با بررسی پیامدهای طلاق تا حدودی می‌توان به دلایل منفور بودن این مسئله در اسلام پی برد. آسیب‌های فردی و اجتماعی طرفین بعد از طلاق (به خصوص خانم‌ها) همچنین سرنوشت مبهم فرزندان، آسیب‌های روحی و روانی که از طلاق والدین نصیبشان می‌شود و مسائل و مشکلات فراوانی که از این راه گریبان جامعه را می‌گیرد و ...؛

 

از جمله مشکلاتی است که با فروپاشی یک خانواده به وجود می‌آید. فهم این مسائل شاید تا حدودی به درک ضرورت گذشت زن و مرد در برابر یک‌دیگر کمک کند؛ البته در صورتی که روحیه‌ی فردگرایی بر آن‌ها حاکم نشده باشد اما حقیقت این است که با تغییر سبک زندگی و تغییر ارزش‌ها، روح معنویت در بین خانواده‌ها کم‌رنگ‌ شده و همین مسئله سبب گردیده تا مفاهیم ارزشی و اخلاقی مانند «گذشت» در زندگی به باج دادن یا کم آوردن در برابر یک‌دیگر تعبیر شود!

 

متأسفانه در حال حاضر کوتاه شدن عمر زندگی مشترک به یک مسئله در جامعه‌ی ما تبدیل شده که اگر به زودی برای حل آن چاره‌ای اندیشیده نشود به زودی به یک بحران جدّی تبدیل خواهد شد که این مسئله هوشیاری مردم، مسئولین و نخبگان را می‌طلبد. عمق فاجعه تا آن جایی است که علاوه بر افزایش این معضل بزرگ، جامعه در راستای قبح‌زدایی از این مسئله گام برمی‌دارد. برگزاری جشن طلاق به تقلید از فرهنگ غرب و دعوت دوستان و آشنایان برای شرکت در این مراسم در جامعه‌ی اسلامی ما جای بسی تأسف و تعجب دارد.

 

وقتی زندگی رنگ و بویی از دین و فرهنگ اسلام نداشته باشد، وقتی خانواده تقدس خود را در دید افراد از دست بدهد و ازدواج بیشتر جنبه‌ی تشریفاتی پیدا کند. وقتی ازدواج‌های سنتی که بر پایه‌ی فرهنگ اسلامی و شناخت و باور صحیح از زندگی مشترک جای خود را به ازدواج‌هایی به سبک مدرن و دوستی‌های خیابانی، اینترنتی و ... بدهد. دیگر قبح‌زدایی و برگزاری جشن طلاق به شیوه‌ی مدرن امری دور از ذهن و تعجب‌برانگیز نخواهد بود!

 

نتیجه‌گیری

 

در نهایت می‌توان دور شدن از آموزه‌های اسلام و ضعف و تسلیم در برابر تهاجم فرهنگی غرب را به عنوان مهم‌ترین عامل در تغییر فرهنگ اسلامی و در نتیجه افزایش آمار طلاق دانست.

 

3 گام اصلی که می‌توانند در برابر هجمه‌های همه‌جانبه و برنامه‌ریزی‌های کلان و بلندمدت دشمن در تغییر هویت دینی ما در بلند مدت مؤثر واقع شود عبارت‌اند از:

 

1. بیداری و آگاهی در برابر اهداف و راهبردهای غرب؛

 

2. بازگشت به بطن دین؛

 

3. نظریه‌پردازی در حوزه‌های مختلف با استفاده از متون و منابع دینی.

 

متأسفانه سیر صعودی آمار طلاق در کشور ما از این حقیقت تلخ حکایت می‌کند که نه تنها از اهداف و راهبردهای غرب اطلاعی نداریم، بلکه کورکورانه تن به خواسته‌های آن‌ها نیز داده‌ایم و در جهت اهداف و برنامه‌ریزی‌های آن‌ها حرکت کرده‌ایم. متأسفانه در مقابل سال‌ها تلاش و پشت‌کار غرب در تخریب فرهنگ اسلامی و تضعیف نقش واقعی زن، به عنوان یک مسلمان اقدام درخور توجهی انجام نداده‌ایم.

 

شاید بتوان سادگی و خوش‌باوری برخی افراد در برابر سیاست‌های غرب را دلیل اصلی مشکلات آن‌ها به شمار آورد در حالی که منابع عظیمی از دستورات و راهکارهای اسلام را برای زندگی موفق در اختیار داریم که در دل آن‌ها هزاران نظریه در تمام ابعاد زندگی نهفته است و به جای نظریه‌پردازی و ارائه‌ی الگو به دیگر کشورها خود به تقلید کورکورانه از آن‌ها می‌پردازیم و هر آنچه را که غرب به اسم آزادی و حقوق بشر و مدرنیته و ... به ما القا می‌کند به حکم ضرورت می‌پذیریم.

 

با توجه به این مسئله که تک تک ما در برابر حفاظت از فرهنگ و دین خود مسئولیم اما در این بین نخبگان نیز می‌توانند با بررسی متون اسلامی و استخراج نظریه‌های مختلف در حوزه‌ی زنان و خانواده گام مؤثری بردارند؛ همچنین رسانه‌ها می‌توانند در ترسیم هویت واقعی زن مسلمان و ارائه‌ی الگوی موفق زندگی نقشی اساسی ایفا کنند. مسئله‌ای که متأسفانه کمتر در فیلم‌ها و سریال‌های مشاهده می‌کنیم و در اکثر موارد شأن واقعی زن در فیلم‌ها نادیده گرفته می‌شود.

 

دولت نیز می‌تواند با حمایت‌های قانونی و اجتماعی از زنان خانه‌دار سبب شود تا زنان هویت واقعی خود را در درون خانه جست‌وجو کنند؛ همچنین تقویت روح معنویت از راه نظام آموزشی،‌ رسانه و انتقال آن به نهاد خانواده می‌تواند در کاهش معضلات اجتماعی از جمله طلاق اثر گذار باشد. (*)


 

بیشتر بدانیم...

رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟

ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها

اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان

اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت

بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده

بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن

تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر

توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر

دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)

راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها

راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی

عوامل مؤثر بر قاچاق کالا

مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی 

مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات

مشکلات نظام سلامت در کشور ایران

مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید

نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا

نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت

وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی

پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت

چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت

  http://maktoobshop.com/