وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
رییس مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران (ایسپا) با استناد به نظر سنجی انجام شده توسط این مرکز در خصوص ازدواج جوانان درباره میزان ضرورت ازدواج از دیدگاه جوانان اظهار کرد: در این نظرسنجی از جوانان در خصوص ضرورت ازدواج سوال پرسیده شده است.
آقاسی در ادامه تشریح کرد: دادههای به دست آمده گویای این مطلب است که علیرغم تغییر و تحولات در سبک انتخاب همسر، کماکان اهمیت نظر والدین در انتخاب همسر از سوی جوانان مورد توجه بوده است.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
آینه جم:چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.
قبل از خواستگاری تکلیفتان را با این 6موضوع روشن کنید
شب خواستگاری کم از صبح پادشاهی نیست! خواستگاری، نقطه مهمترین تغییر در مسیر زندگی است؛ مسیری که میتواند همراه خوشبختی باشد یا نباشد. معلوم است که نمیتوان انتظار داشت دو طرف در این شب به شناختی دقیق و کافی از هم برسند
گاهی اشتباههای ناخواسته در شب خواستگاری میتواند سرنوشت دختر و پسری را تغییر دهد. توصیههای کارشناسان ما را در مورد سوالهایی که باید بپرسید یا نپرسید، رفتارهایی که باید انجام دهید یا ندهید و حرفهایی که باید بزنید یا نزنید بخوانید.
قبل از خواستگاری تکلیفتان را با این 6موضوع روشن کنید
شباهت اقتصادی و فرهنگی
هر دو خانواده باید از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در یک رده باشند؛ برای مثال طبقه آنها از نظر اقتصادی متوسط محسوب شود. اگر تفاوت فاحشی بین دو خانواده وجود داشته باشد، حتی اگر عضو یک خانواده یا یک قوم باشند، بهتر است با هم ازدواج نکنند. در این راستا پرسشها و نکتههای متداولی وجود دارند که دو خانواده میتوانند از یکدیگر بپرسند یا به آنها توجه کنند؛ برای مثال شغل پدر و حدود درآمد او، شغل پسر و درآمد احتمالی او، محل قرار گرفتن خانه دو طرف، وضعیت ظاهری خانه دختر و...
همچنین یکی از راههایی که در تشخیص تناسب فرهنگی دو خانواده به دختر و پسر کمک میکند این است که به نوع رابطه اعضای خانواده طرف مقابل با یکدیگر و نوع واکنشهای آنها در برابر مسائل مختلف دقت کنند
زیبایی ظاهری
توصیه میشود دختر و پسر از نظر ظاهری تاحدودی در یک سطح باشند؛ به این معنا که یکی از آنها خیلی زیبا و دیگری زشت یا یکی خیلی چاق و درشت هیکل و دیگری ضعیف و کوچک نباشد. البته مهم این است که دو طرف همدیگر را بپسندند و نظر دیگران در این میان مطرح نیست.
گاهی دختر و پسر از نظر ظاهری با هم تفاوتی دارند که در عرف چندان پسندیده نیست؛ برای مثال قد دختر از قد پسر بلندتر است. در این شرایط هم خواست و تمایل دو طرف مهم است. دختر و پسر در مورد بحث مقبولیت ظاهری، باید به یک نکته توجه کنند؛ در شش ماه تا حداکثر یک سال نخست ازدواج افزایش فعالیت هورمونهای جنسی باعث جذابیت طرف مقابل میشود ولی با گذشت زمان فعالیت این هورمونها کاهش مییابد و زن و شوهر باید در زمینههای دیگر برای هم جذابیت داشته باشند. در این شرایط جاذبه ظاهری اهمیت بیشتری پیدا میکند.
سلامت و بلوغ عاطفی
دختر و پسر باید به بلوغ روانی و پختگی عاطفی رسیده باشند. آنها باید از نظر روانی برای ازدواج آماده باشند. در این صورت دعوا، درگیری و قهر کمتری بین همسران رخ میدهد. در صورت بروز اختلافنظر نیز با یکدیگر گفتوگو میکنند. یکی از مواردی که میتواند از درگیری بیدلیل بین همسران جلوگیری کند این است که از حساسیتهای همدیگر آگاه باشند؛ برای مثال دختر و پسر میتوانند از یکدیگر بپرسند: «چقدر برای تو مهم است روزهای خاص مانند تولد و سالگرد ازدواج را به یاد داشته باشم؟»، «اگر زمانی یادم نبود یا دیر به یادش افتادم خیلی ناراحت میشوی؟
عکسالعمل تو چه خواهد بود؟» آنها میتوانند از همدیگر درباره حساسیتها و علاقهها (مواردی که آنها را خوشحال یا عصبانی میکند)، میزان روابط اجتماعی، نوع رابطه با خانواده، علاقه به رفتوآمد با دوستان و اقوام و مواردی از این دست بپرسند. دو طرف باید از نظر روانی و عاطفی سالم باشند؛ البته در جلسه نخست نمیتوان در این مورد مطمئن شد و شناخت کاملی از طرف مقابل به دست آورد. با این وجود دختر و پسر میتوانند از همدیگر در مورد سلامتی هم سوال کنند.
تشابه ارزشهای اخلاقی و مذهبی
ارزشهای اخلاقی و مذهبی دختر و پسری که میخواهند ازدواج کنند باید مشابه باشد. هر دوی آنها باید به ارزشهایی مانند راستگویی یا ظلم نکردن به دیگران، به یک اندازه اعتقاد داشته باشند. چهارچوب اعتقادی و ایدئولوژیک آنها نیز باید مشابه باشد. در این راستا دختر و پسر میتوانند از یکدیگر مثلا درباره نوع پوشش خانم بپرسند؛ خانم تمایل دارد چه پوششی داشته باشد و آقا به چه پوششی اعتقاد دارد. چنین مسائلی باید از همان ابتدای آشنایی مشخص شود.
افراد زیادی هستند که پیش از ازدواج درباره اعتقادات و حساسیتهای این چنینی با هم گفتوگو نکردهاند و با خود گفتهاند: «بعد از ازدواج اصلاحش میکنم» یا «او را تغییر میدهم». ولی بعد از ازدواج قرار نیست هیچ یک از دو طرف تغییر کند. دختر و پسر هر انتظاری که از یکدیگر دارند باید قبل از ازدواج با هم در میان بگذارند.
اشتغال خانم
در صورتی که دختر تصمیم دارد پس از ازدواج به کار و اشتغال خود ادامه دهد، باید از همان ابتدا در این مورد با آقای خواستگار صحبت کند. پسر هم باید نظر خود را در این مورد با صداقت و دقیق بیان کند؛ آیا به طور کلی با کار کردن زن مخالف است و ترجیح میدهد همسر آیندهاش خانهدار باشد؟ آیا با کارکردن او در بعضی محیطهای کاری یا به صورت پارهوقت موافق است؟ یا به طور کلی با اشتغال همسرش مشکلی ندارد؟
تناسب سطح تحصیلی
سطح تحصیلی دختر و پسر باید تناسب داشته باشد. اگر فاصله بین مدرک تحصیلی آنها زیاد باشد احتمال اینکه دچار مشکل شوند و همدیگر را درک نکنند، وجود دارد. ضمن اینکه اگر سطح تحصیلات دختر بالاتر باشد، ممکن است مرد احساس حقارت کند.
دختر با این ویژگی ها مجرد می ماند!
تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر ... انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند.
تعامل : چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.
1- دخترهایی که برای خودشان «مرد» شده اند!
شمار این جور دخترها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آنها اصلا از دافعه های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می کنند. آنها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود.
لباس های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می فروشند. اگر شما هم ظرافت های زنانه را باعث سرافکندگی خود می دانید، به مقاله «پسرهایی که مجرد» می مانند نگاهی بیندازید.
زنان مردنما همانقدر برای دیگران دافعه دارند که مردان زن نما حال شما را بد می کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد، و هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می تواند کارهایش را راه بیندازد.
البته این جور دختران می توانند به خوبی جای پدر را برای بچه هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می مانند، چون پدر بچه ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می گردد!
2- دخترهای خرافاتی
اگر اولین سوالی که در هنگام آشنایی با افراد می پرسید این است که متولد چه ماهی هستند، اگر پای دکه روزنامه فروشی می ایستید و فال این ماهتان را در تمام مجلات می خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و ... است، اگر به خودتان انواع سنگ های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپیتر و از این جور چیزها آویزان کرده اید و اگر پاتوق شما خانه معروف ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزوها و خواسته های مختلفتان نسخه های عجیب و غریب می پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی شود!
می دانید چیست، متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی آورند و اصلا نمی توانند شما را درک کنند. آنها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه میبینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کارها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آنها چه فکری در مورد شما می کنند، اما ... خواهش می کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید!
3- دخترهای خانم معلم
من یکی از آنها را می شناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روانشناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه ای داشته را به من گوشزد می کند.
او مرتب یادآوری می کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگترها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتی مان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیوتر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم!
البته او خیلی دختر خوب و شایسته ای است، اما هیچ وقت نمی توانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدم ها علاوه بر والد،بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که اینها را به ما گوشزد می کند اما فرقش این است که گاهی می توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می دهد.
4- دخترهای پول پرست
نیازی به توضیح نیست که اینها چه جور دخترهایی هستند. این دخترها نشانه هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آنها را می شناسد: آنها مدام در مورد مسائل مالی حرف می زنند، اولین سوالاتی که می پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می شوند!
قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی خورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بی نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسرها هم می خواهند با کسی ازدواج کنند که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان.
5- دخترهای انحصارطلب
دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آنها روزگار همسرشان را سیاه می کنند! آنها می خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگی شان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بی خبرند.
آنها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگی شان به آنهاست، و اگر او کوچکترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه های دیگر زندگی اش بکند اوقاتشان تلخ می شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند.
البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگی مان می شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی اش است، لازم است به خانواده اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دخترها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی خواهد.
6- دخترهای خودباخته
دخترهای خودباخته را حتما می شناسید: آنها به خاطر رابطه شان از همه چیزشان می گذرند و حاضرند تمام زندگی شان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آنها از خود گذشته هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می گذرند تا به نیازهای مرد زندگی شان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگی شان در رابطه شان خلاصه می شود.
این جور دخترها همه این کارها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می رانند. آنها در نهایت به افرادی بی هویت و به شدت وابسته تبدیل می شوند که همه بار زندگی شان روی دوش همسرشان خواهد بود.
گاهی اینطور به نظر می رسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتی بی نهایت کسل کننده می شوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند.
7- دخترهای غرغرو
این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم ها را از شما فراری می دهد. واقعا چه کسی دلش می خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟!
از نزدیکترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغروها انرژی آدم را تحلیل می برند و واقعا روی اعصاب راه می روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی شوند که چقدر این کارشان بیهوده است.
وقتی مدام غرغر می کنید دیگر کسی به حرف های شما گوش نمی دهد و محتوای حرف هایتان را نمی فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری.
البته که شما حق دارید خواسته هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثرتر و جذاب تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید.
پسر با این ویژگی ها مجرد می ماند!
تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند؟ چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.
تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر ... انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند.
اما چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.
1- پسرهای تی تیش مامانی
پسرهای تی تیش همانطورکه از اسمشان پیداست پسرهای نازی هستند که محتاج مراقبت و توجه دیگرانند، آنها قدرت زیادی از خود ندارند، اهل ریسک کردن در زندگی نیستند، در هیچ زمینه ای استقلال ندارند و در واقع در ازدواج به دنبال یک «مامان» هستند که آنها را تر و خشک کند و مراقبشان باشد.
این جور مردان بیش از حد به خودشان می رسند و نه جذاب هستند و نه قابل اعتماد. به احتمال زیاد بینی شان را عمل زیبایی کرده اند، نگران جوش های صورتشان هستند، به اضافه وزنشان دقت زیادی دارند و مرتب از کرم ضد آفتاب استفاده می کنند (فکرش را بکن!).
آنها معمولا از خاکی شدن لباسشان می ترسند و برای هر تصمیمی هم با مامان مشورت می کنند. این نوع پسرها به شدت توجه طلب هستند و گاهی حسودی هم می کنند. آنها واقعا توانایی گرداندن زندگی مشترک را ندارند و آویزان دیگران هستند. به شدت به طرف مقابلشان وابسته می شوند و او را خفه می کنند.
اما همه اینها با تصویری که ما از «مرد زندگی» داریم (مردی قدرتمند و مستقل) منافات دارد. اگر جزو این گروه هستید بدانید که موهای عجیب و غریب شما هیچ جذابیتی برای طرف مقابلتان ندارد!
2- پسرهای سیب زمینی نشان
فکر می کنید چرا پسرهای سیب زمینی نشان هیچ وقت نمی توانند ازدواج کنند؟ چون جلسه اول آشنایی آنها هرگز به جلسه دوم نمی کشد. رفتار آنها با کسی که قرار است همسر آینده شان شود تفاوت قابل توجهی با رفتارشان با آقایان ندارد. به خاطر همین بیشترین جمله ای که از خانم ها می شنوند این است: «فکر می کنم ما به درد هم نمی خوریم!»
پسرهای سیب زمینی نشان – لطفا مرا ببخشید که از این اصطلاح برای توصیف این نوع پسرها استفاده می کنم، اما فکر نمی کنم اصطلاح دیگری وجود داشته باشد که بتواند به این خوبی آنها را وصف کند – هیچ توجهی به طرف مقابلشان ندارند. آنها ممکن است ذاتا آدم های بی توجهی باشند، یا اینکه دچار یکی از این عوارض باشند: اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت و کامپیوتر، اعتیاد به ماشین، اعتیاد به خانواده اصلی، یا هر نوع اعتیاد دیگری که تمام توجهشان را به خود جلب می کند. نقطه مشترکشان این است که طرف مقابلشان اصلا دیده نمی شود؛ و من به شما می گویم که هیچ دختری روی کره زمین نیست که نخواهد دیده شود.
3- پسرهای اتوکشیده
چون با ادب و تمیز باشی، نزد همه کس عزیز باشی. این شعار پسرهای اتوکشیده است. به خاطر همین هم آنها برای اینکه نزد همه کس عزیز باشند آنقدر در این خصوصیات اغراق می کنند که دیگر همه از دور و برشان فرار می کنند، چون مردم نمی توانند با آنها راحت باشند.
درست است که آنها خیلی محترمند و همیشه طبق آداب رفتار می کنند اما در واقع بیش از حد «آقا» هستند و برای همین مصاحبت با آنها بسیار سخت است. هیچ کس جرات نمی کند در حضور آنها لطیفه تعریف کند یا شوخی کند. ما آدمها خصوصیات مثبت را در حد صددرصد و مطلق دوست نداریم.
در واقع افرادی که کمی پایین تر از این حد رفتار می کنند برایمان جذاب تر و طبیعی تر به نظر می رسند. آدم های صددرصد به طرز عجیبی ایده آل و ویترینی به نظر می رسند و بنابراین تعجبی ندارد که هیچ دختری نتواند چنین جسارتی در حقشان بکند که بخواهد حتی به ازدواج با آنها فکر کند!
البته آنها واقعا آدم های خوبی هستند، تا جایی که می توانند به دیگران کمک می کنند، به شدت دلسوزند و فداکارانه کارهای دیگران را راه می اندازند. شاید به همین خاطر است که بیشتر می توان آنها را برادری خوب و مهربان در نظر گرفت تا همسری شایسته.
4- پسرهای دخالت گر
هیچ کس به این اندازه اعصاب خانم ها را به هم نمی ریزد. این نوع پسرها سر از همه کاری در می آورند. آنها در همه چیز دخالت می کنند؛ از آشپزی گرفته تا انواع شیوه های لکه بری.البته اشکالی ندارد که آدم اطلاعاتش زیاد باشد اما مشکل آنها این است که در زمینه های کاملا زنانه ای که اصلا ربطی به آنها ندارد سررشته دارند و این اطلاعات را مدام توی چشم خانم ها می کنند.
تصور کنید مردی بخواهد به همسرش بگوید سرامیک ها چطور براق می شوند یا فسنجان چقدر وقت لازم دارد تا کاملا جا بیفتد. پسرهای دخالت گر به مدل لباس و آرایش دیگران کار دارند ودقت زیادی روی ظرایف زنانه و جزییاتی از این دست دارند.
البته بدتر از این هم هست: آنها پشت سر این و آن حرف می زنند و خودشان را در روابط و مناسبات زنانه دخالت می دهند. حتی فکر کردن به آن هم ... راستش را بخواهید دنیای زنان و مردان واقعا با هم تفاوت دارد و از هم جداست، و هیچ کس انتظار ندارد یک مرد تا این حد وارد جزییات زنانه شود؛ شاید اینطوری بتوانید بیشتر وارد دنیای آنها شوید و آنها را درک کنید، اما می توانید مطمئن باشید که به همان اندازه مورد نفرت آنها قرار خواهید گرفت.
5- پسرهای خودشیفته
اولویت بندی زندگی آنها به این شکل است: اول خودم، دوم خودم، سوم هم خودم! آنها تمام مدت از خودشان و موفقیت هایشان در دنیای کسب و کار و روابط اجتماعی داد سخن می دهند. طرف مقابل آنها به هیچ وجه فرصت ابراز وجود ندارد و هرگز نوبت حرف زدن او نمی شود چون خودشیفته ها بعد از اینکه دو ساعت تمام از خودشان تعریف کردند، تلاش هایشان در زندگی را برشمردند و خوبی های خودشان را گفتند می گویند: «خب، دیگر بس است؛ زیاد از خودم حرف زدم. بگذار در مورد کارم برایت بگویم!»
خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی به حساب می آید که البته در دنیای امروز رو به گسترش است. سر کردن با یک آدم خودشیفته واقعا خسته کننده است و انرژی زیادی از آدم می گیرد، علاوه بر اینکه هیچ انرژی به آدم نمی دهد و او مدام مجبور است تعریف های فرد خودشیفته را تایید کند و حرف ها و نظرات خودش را قورت بدهد.
البته خودشیفته ها بیشتر اوقات واقعا آدم های موفقی هستند و جزو دسته «خالی بندها» قرار نمی گیرند اما به هر حال باید بدانند که هر شخصی برای خودش موفقیت های ریز و درشتی دارد و دوست دارد شنیده و دیده شود. چاره اش این است که به جای فکر کردن به خودتان، کمی هم به طرف مقابلتان فکر کنید.
6- پسرهای مفلوک
خر آنها از همان کُرِگی بی دم بوده: من پول زیادی ندارم. کار درست و حسابی ندارم. تحصیلات درست و حسابی ندارم. خانواده درست و حسابی ندارم. قدرت بدنی زیادی هم ندارم. حتما فکر می کنید چنین کسی اصلا چرا می خواهد ازدواج کند؟ خب محققان هنوز پاسخ این سوال را کشف نکرده اند. مساله اینجاست که اینجور مردها هیچ کدام از این مشکلات و فلاکت ها را تقصیر خودشان نمی دانند، بلکه این سرنوشت و بخت بد آنها بوده که آنها را به این روز انداخته است.
آنها پدر و مادر خوبی نداشتند پس درست تربیت نشده اند، به خاطر شرایط سخت زندگی نتوانسته اند ادامه تحصیل بدهند، به خاطر اینکه مثل بقیه «پارتی کلفت» نداشته اند نتوانسته اند کار خوبی پیدا کنند، و «رفقای ناباب» هم آنها را از راه به در کرده اند!
جلسه آشنایی آنها بیشتر شبیه مراسم روضه خوانی است و طرف مقابلشان باید دستمال به دست بنشیند و برایشان گریه کند اما به هر حال باز هم بخت با آنها یار نیست و در ازدواج هم شانس نمی آورند چون آنها دو شرط اصلی شروع زندگی مشترک را ندارند: اول مسوولیت پذیری و دوم حداقل امکانات و توانمندی برای چرخاندن چرخ زندگی.
7- پسرهای بی بند و بار
تعهد، اولین شرط لازم برای ازدواج است و مهمترین شرط برای یک دختر ایرانی. پسرهای بی قید و بی تعهد شاید بتوانند در ابتدا خودشان را توی دل کسی جا کنند (مسلما آنها هرگز نمی روند به کسی بگویند «سلام من آدم غیرمتعهدی هستم، با من ازدواج می کنی؟!») اما بعد از مدتی نشانه هایشان بروز می کند و طرف مقابلشان را از آنها فراری می دهد.
نشانه های این جور پسرها هم برای کسی پوشیده نیست: آنها رفتار متعهدانه ندارند و پای حرف ها و قول هایشان نمی ایستند، به شروع زندگی مشترک اهمیت زیادی نمی دهند، مدام چشمشان می چرخد، در روابطشان با غیرهمجنس حتی جلوی همسر آینده شان حد و مرزی ندارند، مدام کارهایشان را توجیه می کنند و برای خودشان دلیل می تراشند، و رفتارهای مشکوک زیادی دارندنه که هر دختر باهوشی به راحتی می تواند آنها را ردیابی کند. قطعا آنها تکیه گاه خوبی برای یک ازدواج سالم نیستند. چه کسی حاضر است چنین کاری کند؟!
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وجود10 میلیون جوان ازدواج نکرده در کشور،هشدار در مورد بروز پدیده پیردختری و پیرپسری /سن ازدواج در کتاب اجتماعی سوم دبستانی ها + عکس
مجید ابهری در آستانه آغاز هفته ازدواج در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب افزود: افزایش سن ازدواج تهدیدی برای آینده کشور است و از سوی دیگر بنیانهای خانواده را متزلزل می کند و پدیده پیردختری و پیرپسری را در کشور رواج می دهد.
وی ادامه داد: در حال حاضر بیش از 10 میلیون جوان در سن ازدواج وجود دارد که هنوز تشکیل خانواده نداده اند. از دیگر سو فاصله بین بلوغ و ازدواج به شدت در حال افزایش است و پسران که باید در سن 22 سالگی ازدواج کند، در سنین 29 تا 35 سالگی تشکیل خانواده می دهند که با این وضعیت به تعداد جوانان آماده ازدواج افزوده می شود.
ابهری با بیان اینکه در سال آینده تعداد پسران آماده ازدواج افزایش پیدا می کند، دلایل بالا رفتن سن ازدواج و کمم شدن تمایل جوانان به ازدواج را اینگونه بیان کرد: براساس نتایج تحقیقات بنیاد خانواده، عوامل مختلفی منجر به کاهش ازدواج در کشور می شود که شامل عوامل اقتصادی، رفتاری و روانی است.
وی ادامه داد: بیکاری، گران شدن مسکن، مهریه های نامتعارف، تورم، هزینه های سنگین ازدواج، خرید جهیزیه های نامعقول از جمله عوامل اقتصادی است. همچنین عدم مسوولیت پذیری پسران و ترس آنها از اداره زندگی و خانواده از جمله عوامل روانی و رفتاری برای کاهش ازدواج در کشور است.
به گفته این آسیب شناس، کاهش ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج پیامدهایی را شامل می شود که رواج زندگی های مجردی، افزایش آمار فساد در جامعه، بروز پدیده پیردختری و پیرپسری از جمله پیامدهای این اقدام است که دولت می تواند با حمایت مادی و معنوی مانع از بروز این خطرات در جامعه شود.
وی با اشاره به آمار ازدواج جوانان گفت: براساس سازمان ثبت احوال آمار ازدواج نسبت به سال گذشته دو و نیم درصد کاهش داشته است و آمار طلاق افزایش. در تهران به ازای هر سه ازدواج یک طلاق و در شهرستان ها به ازای هر پنج ازدواج یک طلاق انجام می شود.
ابهری نقش وزارت جوانان را در حمایت از ازدواج جوانان موثر ندانست و گفت: سازمان ملی جوانان باید دوباره احیا و اتاق فکری برای شناسایی و آسیب شناسی مشکلات حوزه جوان تشکیل شود. در حال حاضر مدیریت امور ورزش و جوانان با یکدیگر ادغام شده و عملاً هیچ اتفاق و برنامه ای برای حل مشکلات اجتماعی جوانان در این وزارتخانه انجام نمی شود.
به گفته این آسیب شناس، اگرچه ورزش بخشی از فعالیتهای جوانان را تشکیل می دهد، اما همه مشکلات آنها به ورزش ختم نمی شود و باید برای حل بحران ازدواج تصمیمات ملی گرفته شود. اما در حال حاضر می بینیم که در این وزارتخانه هیچ برنامه ای مختص جوانان انجام نمی شود.
وی با انتقاد از عملکرد دولت نهم و دهم درباره جوانان گفت: در دولت گذشته تنها شاهد رفتارهای شعارگونه در حوزه جوانان بودیم و امیدواریم در این دولت، با احیای دوباره سازمان ملی جوانان، شاهد تدوین تصمیمات قابل اجرا برای جوانان باشیم. در حال حاضر جوانان نیازمند کمک دولت در بحث ازدواج، تشکیل مراکز ازدواج، ایجاد مراکز مشاوره و ... هستند.
در این درس روند رشد افراد نشان داده شده و سن ۲۴ سالگی نیز برای ازدواج در نظر گرفته شده است.
به گزارش فارس، کتاب قبلی تعلیمات اجتماعی درباره یک مأمور اداره پست به نام آقای هاشمی بود که به همراه خانوادهاش از کازرون به نیشابور سفر میکند و در خلال این سفر، نکات آموزشی به دانشآموزان ارائه میشود.
کتاب جدیدالتألیف مطالعات اجتماعی سوم ابتدایی دارای موضوع جدیدی است که با توجه به نیازهای عمومی تألیف شده است؛ به عنوان مثال درباره هویت شخصی، هویت خانوادگی و هویت اجتماعی در این کتاب به دانشآموزان مطالبی ارائه میشود.
دوست دارید همسرتان را همیشه علاقهمند و مجذوب خودتان نگه دارید؟
این ۵ نکته کمکتان میکند.
۱. عشق قلبش را بالاخره خواهد گشود.
وقتی قرار است یک جشن خانوادگی برگزار کنید احتمالا این به ذهنتان میرسد که غذایی خوشمزه مثل فسنجان، کباب، سالاد، زیتون و دسرهای خوشمزه، شیرینی خامه ای، و غیره را نوش جان کنید و آنقدر میل کنید که مجبور به شل کردن کمربندتان شوید.
همسرتان در پی تدارک این منوی لذیذ است. او هم مثل شما دوست دارد بخورد. اما علاوه بر آن، افکار دیگری نیز در سر دارد مثل لیست مهمانان، اینکه یادش باشد غذای چرب را جلوی مادر بزرگ که کلسترل خونش بالاست قرار ندهد، اینکه کدامیک از دوستان مجردش را میتواند برای آشنایی با برادر مجردش دعوت کند و اینکه تعدای شمع برای رمانیتک شدن میز شام تهیه کند تا همه چیز بی نقص و کامل به نظر برسد.
نکته اینجاست: درحالی که شما فقط به خوردن فکر میکنید همسرتان به همه جزئیات و تدارکات آن شب می اندیشد. و دوست دارد فضای رمانتیکی را برای مهمانی بوجود آورد: میهمانان، نور، زیبایی و... شاید این توصیه میلیونها بار به گوشتان خورده باشد: رمانتیک باشید! احتمالاً دیگر برایتان به نصیحتی خستهکننده تبدیل شده است. اما واقعیت دارد. برایتان سوال است که وقتی قرار است همه چیز به یک جا ختم شود، چه نیازی به مقدمهچینی است.
مسئله این است که خانمها نیاز دارند که قبل از اینکه وارد رابطه جنسی شوند، احساس ارتباط عمیقی با طرفمقابل داشته باشند. محل، شرایط، و رابطه همه در کنار هم آن لحظه را برای او میسازند. همه جزئیات برای او اهمیت دارد.
خانمهای زیادی شکایت میکنند که شوهرشان هیچوقت موقعی که سر کار هستند به آنها زنگ نمیزنند. درست است، دلیلش این است که شما همه فکرتان به کار است و تمرکزتان را فقط به همان کاری که درحال انجامش هستید معطوف میکنید.
اما خانمها خیلی شبیه به اینترنت فکر میکنند. برای آنها همه چیز با هم لینک شده و در ارتباط است. وقتی فکر شما در آن لحظه فقط رابطه جنسی باشد به ضررتان است و نباید از مقدمات، فضا و پیش نوازی غفلت کنید. وقتی نوبت به رابطه جنسی میرسد، باید معاشقه را به بخشهایی تقسیم بندی کنید مثل پیش نوازی و صحبتهای عاشقانه، چون هم میتوانید متمرکز شوید و هم لذت ببرید.
گذاشتن گل روی میز برای خانمها و از این قبیل کارها باعث تداوم رابطه میشود. تداوم رابطه یک علامت پیشرفت است. وقتی توپ را پشتتان پنهان میکنید و فرزندتان سعی میکند آن را به خاطر آورده و پیدایش کند، به تداوم رسیده است.
وقتی توپ ناپدید میشود، آن را به یاد میآورد. تداوم رابطه به این معنی است که حتی وقتی همسرمان غایب است و حضور ندارد، احساس امنیت کنیم. هدیه و گل مثل اشیائی جایگزین هستند که حضور شما را پر میکنند. سر کار میروید، مسافرت میروید، سرتان شلوغ است، و با همه اینها همسرتان عشق شما به خود را به خاطر دارد و فکر میکند که وقتی از او دورید به فکرش هستید. یعنی وقتی حتی حضور ندارید باز امتیاز میگیرید. عشق ثابتکننده دوراندیشی است.
عشق مثل ورزش است. اگر صبحها میدوید به این معنی نیست که آن شب دچار سکته قلبی نمیشوید. عشق به این معنی نیست که: من برایت گل خریدم پس باید امشب با من رابطه جنسی داشته باشی. ورزش جسم را سالم میکند. عشق و محبت هم میتواند در واکنشپذیری خانمها موثر باشد. روشی عملی و تاکتیکی است که برای بالاتر بردن احساس ارتباط و صمیمیت او میتوانید به کار گیرید.
۲. درخواستتان را شخصی کنید.
درخواستتان باید مرتبط با او باشد نه مرتبط با احساس نیاز خودتان به داشتن رابطه جنسی. اگر دوست دارد اول او را لمس کنید، با محبت و عشقنوازی شروع کنید. جملاتی مثل، «میخواهی سکس داشته باشیم؟» زنان را سرد میکند. این سوال اصلاً درست نیست، درواقع، پیشقدم شدن و شروع نباید به شکل یک سوال باشد، باید بیان چیزی باشد که میخواهید.
به چشمانش نگاه کنید، زیباییش را تحسین کنید. به او بگویید که میخواهید با او عشقبازی کنید. این خیلی شخصیتر از این است که بگویید، «امشب حوصله سکس داری؟» با این روش غلط ممکن است زنها تصور کنند که مردها فقط دنبال رابطه جنسی هستند. باید به او نشان دهید که او را میخواهید نه رابطه جنسی با او را.
شاید به نظرتان برسد که این کار بیهودهای است چون حتماً همسرتان میداند که او را میخواهید و نه فقط رابطه جنسی با او را. اما در واقعیت پاسخ منفی است. برای خانمها همه چیز باید با هم پیش رود. نمیتوانید فقط به چیزی که در ذهن خودتان است بسنده کنید و چیزی به زبان نیاورید.
۳. وقتی ارضاء شود، بر قله کوه خواهد بود.
از لحظه شروع، حدود ۴۰ دقیقه طول میکشد که خانمها به اوج لذت جنسی برسند. برای اینکه تمایل آنها به داشتن رابطه جنسی به اوج برسد، به ۲۰ دقیقه ناز و نوازش کردن نیاز دارند. بعد ۲۰ دقیقه دیگر طول میکشد که با تحریک ناحیه تناسلیشان، ارضاء شده و به ارگاسم برسند.
اگر عجله کنید، به این نتیجه خواهد رسید که آن شب، شب او نیست و از شما میخواهد که کار خودتان را بکنید. این برای مردان معمولاً راضیکننده نیست زیرا دوست دارند طرفشان هم واکنش داشته باشد. تقریباً اکثر خانمها تصور میکنند که ارضاء شدنشان خیلی طول میکشد.
مقدار تستوسترون، هورمونی که هم در مردان و هم در زنان وجود دارد و مسئول میل فیزیولوژیکی به رابطه جنسی است، در همسرتان یک صدم شما وجود دارد. مثل بدنسازی کردن با استیرویید و بدون استیرویید میماند.
کسی که استیرویید مصرف میکند به مراتب بالاتر از فرد عادی عضلهسازی خواهد کرد. مقدار طبیعی تستوسترون در آقایان ۱۰۰۰-۳۰۰ ng/dL سرم خون است. والدین دخترها از مردها و پسرهایی که روی ۱۰۰۰ هستند واهمه دارند و مردهایی هم که روی ۳۰۰ هستند معمولاً بخاطر کم بودن میل حنسی به دنبال مشاوره می باشند.
این مردان صبحها نعوظ نداشته، حتی با مصرف ویاگرا باز هم مشکل دارند و فقط هفتهای یکبار به رابطه جنسی فکر میکنند. حالا سطح تستوسترون در خانمها در ۱۸ سالگی روی ۷۰ است و در ۴۰ سالگی به نصف آن میزان میرسد. تجربه او از بدنش بسیار با شما تفاوت دارد.
یک دلیل عمده که مردها بیشتر به دنبال رابطه جنسی هستند تا خانمها همین سطح تستوسترون است. البته خانمها هم رابطه جنسی میخواهند و به آن نیاز دارند اما تا موقعی که انجامش نمیدهند این مسئله را نمیفهمند.
۴. در نیمه راه، روشها، سبکها و خیالپردازیهای جدید را امتحان کنید.
اگر عاشق رابطه جنسی باشید، احتمالاً فانتزیهای زیادی برای جالبتر و داغتر کردن رابطه جنسی در ذهن دارید اما ممکن است از طرف همسرتان مورد استقبال قرار نگرفته باشند.
بهترین زمان برای پیشنهاد دادن یک چیز جدید، موقعی که پشت ماشین به خانه برمیگردید نیست، بلکه بعد از وقتی است که تحریک شده است. در آن زمان خجالتش کمتر شده است، جلو ابراز احساسات خود را نمیگیرد و از پیشنهادتان استقبال خواهد کرد.
اما دقت کنید که بعد از امتحان کردن آن نگویید، «مطمئن بودم که خوشت میآید»، درعوض به او اطمینان بدهید و بگویید، «دیشب واقعاً عالی بود». بقیه جزئیات را بگذارید برای بار بعدی که تا نیمه راه با او پیش رفته باشید. به دلایل نامعلومی در مواقع عادی خانمها از حرف زدن درمورد این مسائل شرم دارند به همین دلیل بهتر است حرف زدن در این مورد را بگذارید برای وقتی که تحریک شده باشد.
خانم ها معمولاً ترمز رابطهجنسی هستند نه موتور آن. در اکثر موارد بااینکه از امتحان کردن روشهای جدید در رابطهجنسی بدشان نمیآید اما تصور میکنند که موجب انحراف شما از اصول میشود.
باید به او درمورد مرزبندیهای خودتان اطمینان دهید. اگر دوست دارید با او درمورد تخیلاتتان حرف بزنید، به او خاطرنشان کنید که آنها همیشه در حد همان تخیل باقی میمانند و هیچوقت انجامشان نخواهید داد. اگر میدانید که بعضی از تخیلاتتان هیچوقت مورد پذیرش او نخواهد بود، به او ثابت کنید که میشناسیدش و با احترام به او آنها را فقط در حد خیال نگه خواهید داد. و سعی نکنید وقتی تحریک شده است پایتان را فراتر بگذارید زیرا همه اعتماد او را از دست خواهید داد.
۵. بیست روش نوازش کردن جدید یاد بگیرید.
تفاوت بین یک ماساژ حرفهای و نوازش پشت توسط شوهر وقتی جلوی تلویزیون روی کاناپه لم دادهاید باید مشخص باشد. همچنین مرد باید بداند چطور ناحیه تناسلی زن را با علم و قصد تحریک کند. باید جزء به جزء اندام تناسلی او را بشناسد و چون در طی تحریک اندام جنسی زن تغییر میکند، باید این تغییرها را هم بشناسد: رنگ، انقباضات، بافت، خیس شدن، …
باید بتوانید ۲۰ روش مختلف برای لمس کردن همسرتان بلد باشید. دو مورد از بهترین آنها فشار و مالش و ترکیبی از هر دو است.
ازآنجاکه ۱۹ مورد از تماسهایی که بلد هستید ممکن است در یک شب خاص روی او اثر نکند، حال به هر دلیلی، عادت ماهیانه، خستگی، نفخ و از این قبیل، این همسرتان است که باید راهنماییتان کند که کدام تماس خوب است و کدام نیست.
از او بخواهید که از ۱ تا ۵ به هر تماس شما امتیاز بدهد تا بفهمید که کدام تماس واقعاً برای او لذتبخش است و باید تکرارش کنید و کدام تماس در او تاثیری ندارد و نباید دیگر امتحانش کنید. تقصیر شما نیست اگر فقط از یک حرکت خوشش آمد و خواست آن را پشت هم تکرار کنید. اوست که باید انتخاب کند. اما اگر فقط یکی دو روش را بلد باشید و بخواهید که همه چیز را خیلی تند پیش ببرید، آنوقت تقصیر خودتان است.
تشویقش کنید که اولویتهایش را به شما بگوید. فکر نکنید که خودتان میدانید چه باید بکنید. اگر راهنماییتان میکند ناراحت نشوید. اگر روشهای زیادی بلد باشید میتوانید مطمئن گردید که در هر شرایطی هم که باشد راهی برای لذت دادن به او پیدا خواهید کرد.
درمورد روشهای تماسی مختلف تحقیق و مطالعه کنید. روی خود او امتحان و تجربه کنید تا یاد بگیرید که چطور میتوانید به او لذت دهید. فیلمهای پورنو معمولا تکنیکهای غیر واقعی رابطه جنسی را که عمدتاً بروی دخول استوار است به نمایش میگذارند در صورتی که حقیقت این است که اغلب خانمها از طریق دخول به اوج نمی رسند و فقط 15 تا 20 درصد از آنها از این طریق ارگاسم میشوند اما 100 درصد خانمهایی که از لحاظ جنسی بیماری خاصی ندارند از طریق تحریک کلیتوریوس می توانند ارگاسم را تجربه کنند.
منبع:mardoman.net
بیشتر بدانیم....
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران