مسوولیت پذیر باشید
یکی از معیارهای همسر مناسب و یکی از شرایط ازدواج موفق «دوست داشتن» فرد مقابل است. توجه داشته باشید اگر دچار این مشکل هستید، مسئولیت پذیر باشید. فرد وظیفه شناس و مسئولیت پذیر، مسئولیت کارها و اشتباهات خود را می پذیرد و اجازه نمی دهد دیگری به خاطر اشتباه وی دچار خسران و زیان گردد.
به بیان دیگر یا از همان ابتدا باید فردی را انتخاب می کردید که علاوه بر اینکه تمام معیارهای خوب را دارا بود، به دل شما هم می نشست و یا اینکه اگر در ابتدا به این مطلب مهم توجه نکرده اید نباید زندگی را به سادگی از هم بپاشید.
فرد مقابل به اندازه شما در این زندگی سهیم است و شما با اشتباهتان او را هم درگیر مشکلات عدیده ای کرده اید. در این وضعیت بهترین و درست ترین حالت این است که تمام سعی و تلاشتان را برای عشق ورزی و مورد محبت قرار دادن نامزدتان قرار دهید تا مهر و محبت او به دلتان ورود یابد.
چطور محبت ایجاد کنیم؟
۱ – انجام کارها و فعالیت هایی که باعث افزایش مهر فرد مقابل (نامزد) در دلتان می شود:
به نامزدتان ابراز علاقه کنید. به او بگویید که دوستش دارید. این جمله هم در دل خود شما اثر می کند و هم دل نامزدتان را پر از محبت شما می گرداند. محبت به طور طبیعی محبت می آفریند. اگر نامزدتان به شما ابراز علاقه و محبت کرد، این لطف او را بی پاسخ نگذارید.
۲ – توجه بیشتر به ویژگی های مثبتی که نامزدتان دارد می تواند محبت او را در دلتان عمیق تر کند. نیمه پر لیوان را ببینید. در این وضعیت نیز یکی از کارهای مهم توجه به ویژگی ها و اخلاقیات مثبت نامزدتان است. این امر باعث می شود نکات مثبت و خوب نامزدتان بیشتر از نکات منفی وی به چشمتان بیاید و علاقه تان به وی بیشتر و بیشتر شود.
۳ – عشق و علاقه او نسبت به خود را باور کرده و برای این عشق احترام قائل باشید.
فرد مقابل به اندازه شما در این زندگی سهیم است و شما با اشتباهتان وی را نیز درگیر مشکلات عدیده ای کرده اید. در این وضعیت بهترین و درست ترین حالت این است که تمام سعی و تلاشتان را برای عشق ورزی و مورد محبت قرار دادن نامزدتان قرار دهید تا مهر و محبت وی به دلتان ورود یابد
۴ – روی آینده متمرکز شوید و سعی کنید زندگی آینده خود را با او تصور کنید. اهداف و برنامه های مشترک برای زندگی مشترکتان در نظر بگیرید و روی اجرای آنها متمرکز شوید تا به هم نزدیک شوید. نه احساسی که به او دارید و میانتان فاصله می اندازد. ما با کسانی که اهداف مشترک داریم، احساس نزدیکی بیشتری می کنیم. مثل همکارانی که با آنها روی یک پروژه کار می کنیم یا همکلاسی دانشگاه که یک تحقیق مشترک داریم. پس اگر این اشتراکات در مسائل اصلی زندگی میان شما و همسرتان ایجاد شود، احساس علاقه و نزدیکی بیشتری به او خواهید داشت.
همه ما با عبارتهای «ازدواج دائم» و «ازدواج موقت» آشنا و کم و بیش از احکام شرعی آنها اطلاع داریم، اما کمتر پدیده «ازدواج سپید» به گوشمان خورده است. این پیوند بر خلاف ازدواج دائم و موقت نه در شرع و نه در عرف ما ایرانیان جایی ندارد، چون دختر و پسر بدون برگزاری مراسم عقد و به خاطر منافع اقتصادی و عاطفی بدون، زیر یک سقف میروند.
به گزارش ایسنا، دکتر امیدعلی احمدی - جامعهشناس- درباره تعریف «ازدواج سفید» میگوید: در این ازدواج که در غرب رایج است و به معنای «همباشی» نیز شناخته میشود ، پیوندی به مدت زمان نامعلوم بین دو فرد برقرار میشود که فاقد مشروعیت اجتماعی و حقوقی است.
مهدی بیاتی روانشناس و استاد دانشگاه نیز ازرابطه ایجاد شده در «ازدواج سپید» انتقاد کرده و معتقد است: ازدواج واژه مقدسی است، بنابراین زندگی دختر و پسر زیر یک سقف را بدون عقد شرعی نمیتوان ازدواج نامید؛ بلکه چنین رابطهای با اهدافی مانند برآوردن نیازهای جنسی و روانی برقرار می شود و اگرچه ممکن است از زاویهای برای مرد مثبت باشد، ولی اثر ویرانکنندهای بر زن میگذارد، چراکه زنان دارای زیباییهای خدادادی هستند که باید آن را در جای خود هزینه کنند. زمانی که شادابی و نشاط زن به مرور زمان کاهش یابد، ممکن است علاقه مرد به ادامه زندگی با او کم شود و او به زن دیگری گرایش پیدا کند.
علی اصغر نژادفرید- روانشناس- دلیل اصلی ظهور پدیده ازدواج سپید را نبود مسئولیتپذیری حداقل در یک طرف از رابطه میداند و میگوید: نبود مسئولیتپذیری، ریسک فاکتوری اساسی برای زندگی محسوب میشود؛ چرا که در چنین روابطی افراد مسئولیت عملکرد خود را برعهده نمیگیرند.
بیاتی نیز با تاکید بر ضرورت مسئولیتپذیری زن و مرد در یک رابطه میگوید: چنین عاملی میتواند در تداوم زندگی مشترک تاثیر بسیار زیادی داشته باشد این در حالیست که اکنون فضای ازدواج مناسب نیست و افراد به علت مشکلاتی مانند مسائل اقتصادی تمایل به ازدواج و رفتن زیر یک سقف را ندارند.
دکتر علیاصغر نژادفرید- روانشناس- میگوید: فرزندان حاصل از چنین ازدواجی بیشترین لطمه را متحمل میشود، چراکه چنین ازدواجی ثبت نمیشود و سرنوشت آنان پس از تولد مشخص نیست. بارداریهای ناخواسته و عوارض بهداشتی ناشی از سقط جنین غیرقانونی از تبعات دیگر ازدواج سپبد است.
بیاتی هم معتقد است: چنین رابطهای موجب کاهش فرزندآوری میشود، علاوه بر آن سطح زندگی افراد تغییر میکند و خلاء روانی برای دختر را در پی دارد و ممکن است حتی شانس مادر شدن او را کاهش دهد و حتی به آسیبهایی مانند اعتیاد سوق پیدا کنند، این در حالیست که مردان در صورت ترک چنین رابطهای کمتر آسیب میبینند.
نژاد فرید درباره تبعات دیگر ازدواج سپید میگوید: در چنین ازدواجهایی امکان دارد که یکی از طرفین هر لحظه نسبت به ادامه این رابطه اظهار بیمیلی کند و این امر موجب وارد شدن صدمات روحی قابل توجهی به طرف مقابل به ویژه زنان میشود چراکه آنان بر حسب طبیعت خود دوست دارند روی فردی سرمایهگذاری عاطفی کنند که این فرد از ارزش لازم برخوردار باشد.
او به جنبه حقوقی ازدواج سپید اشاره و اظهارمیکند: این ازدواج از نظر قانونی جرم است. از نظر شرعی نیز گناه محسوب میشود و همواره فرد با نوعی ترس و نگرانی از عواقب چنین رابطهای دست و پنجه نرم میکند. این در حالیست که اگر این روابط ثبت شود، امکان اثبات متعلق بودن فرزند به پدر وجود دارد.
علی احمدی هم با بیان اینکه رابطه «همباشی» در ایران پذیرفتنی نیست، تاکید میکند: این رابطه نه از سوی خانواده و نه نهادهای اجتماعی پذیرفته نمیشود. بنابراین میتواند آسیبهای زیادی را به همراه داشته باشد.هرچند که ممکن است ارضای عاطفی و جنسی و سرنوشت یکسان اقتصادی به دنبال داشته باشد، اما به محض آشکار شدن، مردم با آن مخالفت میکنند و حمایتهای اجتماعی از زوجین برداشته میشود. چرا که این پیوند از نظر حقوقی و قانونی هیچ جایگاهی ندارد.
وی افزود: در این شرایط به نظر میآید لازم است از سویی با فراهم کردن زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی و از سوی دیگر با فرهنگسازی و تشویق جوانان به ازدواج دائم از میزان تمایل آنان به روابطی مانند ازدواج سپید کاست و جامعه را از عوارض چنین پیوندهایی مصون نگه داشت.
http://www.asriran.com/
وعده ازدواج و بهانه شناخت خصوصیات رفتاری از مهمترین عواملی است که ارتباط بین دخترها و پسرها را در جامعه ما توجیه می کند. بخصوص دخترها که معمولاً با وعده ازدواج تن به دوستی می دهند.
اما جوان امروز در ارتباط با جنس مخالف خود به دنبال چیست؟ ازدواج، عاطفه، محبت، وقت کشی، عشق یا ...؟
روان شناسان معتقدند، میل و کشش به جنس مخالف از نظر فیزیولوژی یک نیاز طبیعی، فطری و روانی است. آنان می گویند در تمام فرهنگها و کشورها ، پسران و دختران در سن بلوغ اولین نگاه و گرایش را به سوی جنس مخالف ابراز می کنند. اما مرز این کشش در هر فرهنگی تعریف شده است، برای مثال در جوامع غربی و سایر جوامع غیر مسلمان ارتباط میان دو جنس مخالف به خود فرد سپرده شده و هر شکلی از این ارتباط مورد پذیرش جامعه و فرهنگ آن است. اما در کشورهای مسلمان و برخی فرهنگها این ارتباط محدود است و در مواردی به فضای سیاسی و اجتماعی جامعه بستگی دارد اما
رابطه دخترها و پسرها در جامعه ی ما چگونه است؟
در گذشته های نه چندان دور ارتباط بین پسرها و دخترها مانند امروز مورد توجه نبود. سن ازدواج پایین بود ارتباطات به شکل وسیع نبود، از این رو کنترل بیشتری بر جوانان صورت می گرفت، اما واقعیت این است که بسیاری از جوانان امروز در ارتباط های خود به ازدواج فکر نمی کنند، به اعتقاد جامعه شناسان در جامعه امروز وجود مسایل اقتصادی، نگاه دوگانه جامعه مدرن و سنتی، فراگیری اطلاعات و دانش و پدیده جهانی شدن که مبتنی بر ارزشهای دینی نیست، احساس دو گانه ای را در این نسل پدیدار کرده است.
یک صاحبنظر در این باره می گوید: غرایز احساسی عاطفی و اخلاقی جوان برگرفته از فضیلت های نهفته در ذات اوست که با نکات متعالی و دستورات حیات بخش اسلامی می تواند مورد سنجش عمیق قرار گیرد. آنچه که جوان متهور و متحول امروز ایران طلب می کند، مسلماً آشفتگی ها و نابسامانی های غربی نیست. وظیفه ی والدین ، مربیان و مسئولان است که در زمینه مسائل جوانان به خصوص ارتباط دختر و پسر، روح، فکر و اخلاق اجتماعی آنان را مدنظر قرار دهند و بر این محور که بسیار حساس و پیچیده است، برایشان تعیین تکلیف کنند. اگر فرهنگ ازدواج صحیح را به جوان آموزش ندهیم، غرایز جوانی او ممکن است رشته اخلاق را گسسته و او را به بیراهه بکشد.
اما آیا ارتباط بین دو جنس همیشه به پیوندهای عاطفی و صمیمانه منجر می شود؟ آیا این نوع ارتباط نمی تواند به زمینه های علمی، فرهنگی و ... محدود باشد؟ یک صاحبنظر در این باره می گوید:
«از آنجا که در جامعه ما نگاه دوگانه ای نسبت به این مسئله وجود دارد، نتوانسته ایم به تعریف قابل قبولی در این باره برسیم به همین دلیل نوع نگاه به دو جنس مخالفی که کنار یکدیگر قرار می گیرند، عمدتاً با سوء ظن و سوء نیت همراه است و به معنای ناخوشایند موضوع یعنی دوست دختر و پسر تعبیر می شود. در حالی که می توان به جوانها آموزش داد که مباحثه و مکالمه با یک غیر همجنس در صورتی که بر محوری صحیح انجام گیرد، شاید حتی مزیت اخلاقی و اجتماعی و شخصیتی برای او و جامعه در برداشته باشد.»
چرا ارتباط ناسالم
برخی کارشناسان تربیتی تحلیل اینگونه رفتارها و تفکرات را به اِعمال محدودیت های غیر منطقی به جوانان نسبت می دهند و می گویند که وقتی جوان عرصه را بر خود تنگ ببیند و نتواند خود را از نظر عاطفی و اخلاقی با محیط تطبیق دهد و مربیان، معلمان و برنامه ریزان نهادهای آموزشی و تربیتی نیز نتوانند به احساسات و تمایلات منطقی و احساسی او پاسخ دهند، جوان سرخورده به اجتماع پناه می برد و سعی می کند چیزهایی را که طی سالهای زندگی از او دریغ شده است به هر ترتیب ممکن حتی با هنجارشکنی به دست آورد.
عده ای نیز تنگناهای اقتصادی ، گسترش ارتباطات، فردگرایی و بی تفاوتی به ارزش ها را دلیل این گونه رفتارهای اجتماعی می دانند و معتقدند این دلایل موجب شده بسیاری از جوانان امروزی نسبت به ازدواج دید مثبتی نداشته باشند و به نوعی از زیر مسئولیت تشکیل خانواده شانه خالی کنند. یک روان شناس در این باره می گوید:
«متأسفانه مشکلات مالی و تصویب قوانینی که به نوعی حقوق زنان را در جامعه تضمین می کند از عواملی است که موجب شده پسران زیر بار ازدواج نروند. از سوی دیگر بسیاری از جوانان در این زمانه ترجیح می دهند خوش باشند. از این رو به ازدواج با نگاه منفی می نگرند اما از آنجا که زن و مرد هر دو به هم نیازمندند و رفع نیازهای عاطفی و احساسی آنان در حال حاضر از طریق ازدواج به سختی امکان پذیر است، متأسفانه شاهد گسترش ارتباطات از نوع ناسالم هستیم.»
این روان شناس دلیل این گونه نگرش نسل جدید به ارزشها را بی توجهی مسئولان به نیازهای جوانان می داند و می گوید:
«از آنجا که در موقع بحران نتوانستیم مسائل روز را به موقع هنجاریابی کنیم اغلب جوانان امروزی این حق را برای خود قائل شده اند که به سوی رفتارهای فرد گرایانه گرایش یابند و هنجارهای اجتماعی را نادیده بگیرند.»
وی سوء رفتارها، اضمحلال اخلاقی، رواج بی بندوباری، پریشانی و بی ثباتی احساس و عواطف را از عواقب بی حد و حصر ارتباط جنس ها نام می برد و می گوید:
«اگر اینگونه ارتباطات به عادت تبدیل شود دیگر چیزی به نام هسته یا کانون خانواده شکل نخواهد گرفت. سن ازدواج بالا می رود، جنس ها نسبت به هم بی اعتماد و بی تفاوت می شوند و در نهایت خانواده ای شکل نمی گیرد و به این ترتیب شاهد گسترش بسیاری از مسایل رفتاری، ناهنجاری های اخلاقی و حتی بهداشتی در جامعه خواهیم بود. اینجاست که نقش کارشناسان علوم دینی و تربیتی در هنجاریابی و جایگزینی هنجارهای متعادل و مرام تربیتی صحیح و متعالی که مورد پذیرش خانواده، فرد و نهادهای اجتماعی باشد روز به روز آشکارتر می شود.
دیدگاه اسلام
به طور طبیعی زن و مرد به عنوان دو پیکره جامعه انسانی به زندگی مشترک با یکدیگر نیازمندند . در شرع نیز به پیوند میان این دو سفارش بسیار شده است، از این رو اخلاقی ترین، معنوی ترین و انسانی ترین جلوه پیوند زن و مرد در ازدواج تجلی پیدا می کند و هر نوع رابطه (جنسی) که خارج از قانون ازدواج باشد، مشکلات متعددی را از لحاظ اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی به بار می آورد.
در جوامع غربی که پایه های اخلاق دینی و مذهبی سست و ضعیف است، رابطه زن و مرد از چارچوب قوانین و هنجارهای موجود تجاوز می کند . به طوری که ارتباط آزاد دختران و پسران به شکل طبیعی و غریزی جریان دارد و از اینجاست که ریشه های فساد اخلاقی شکل می گیرد و بنیاد اجتماعات بشری را متزلزل می کند.
اسلام چه حد و مرزی برای ارتباط بین زن و مرد قائل است؟
خداوند در قرآن می فرماید: زنان پلید برای مردان پلیدند و مردان پلید برای زنان پلید و زنان پاک برای مردان پاک هستند و مردان پاک برای زنان پاک . اینان از آنچه درباره ی ایشان می گویند برکنارند ، برای آنان آمرزش و روزی نیکو خواهد بود. ( نور / 26)
از دیدگاه اسلام ارتباط دوستانه و صمیمی میان دو جنس مخالف فقط در چارچوب ازدواج معنا دارد. البته حضور در اجتماع با رعایت موازین اسلامی و حفظ حجاب ظاهری و درونی در عرصه های علمی و مشارکت های اجتماعی قابل قبول است. اما خارج از این چارچوب برای ایجاد ارتباط ، اسلام ازدواج موقت یا دائم را توصیه می کند. از این رو در اسلام رابطه دوستی بین دختر و پسر معنا ندارد. اما به شرط رعایت ضوابط اسلامی منعی برای این ارتباط نیست و چه بسا اینگونه ارتباطات زمینه ساز دوستی های فکری ، معنوی و عقلی هم بشود.
اما وقتی جوانان تن به ازدواج دائم نمی دهند و جامعه قدرت پذیرش ازدواج موقت ، بخصوص در مورد دختران را ندارد، برای پاسخ به نیاز جوانان و سر و سامان دادن به رابطه دختر و پسران چه باید کرد؟
خداوند در این باره می فرماید : به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنها پاکیزه تر است ، زیرا خدا به آنچه می کنند آگاه است و به زنان با ایمان بگو که دیدگان خود را از هر نامحرمی فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که از آن پیداست.... ( نور / 30 و 31 )
و در ادامه می فرماید : کسانی که وسیله ی زناشویی نمی یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بی نیاز گرداند... ( نور 33 )
اساس هر نظمی در جهان به نظم در رابطه دو جنس مخالف بر می گردد. اگر این نظم برقرار نشود جامعه به سوی انحطاط می رود. مشکل این است که ما در بسیاری از موارد بخصوص در مورد مسائل اقتصادی از غرب الگو گرفته ایم که این مورد موجب بسیاری از ناکامی های اقتصادی و فاصله طبقاتی و فقر در جامعه شده است، در حالی که اگر موازین الهی و اسلامی در جامعه پیاده شود، شاهد این بحرانها نیستیم. یک جوان وقتی عدالت اسلام را ببیند، خودش می خواهد روابط آزاد نداشته باشد و این قید را با طیب خاطر می پسندد. این یک اصل رهایی بخش است که نباید با جنس مخالف ، ناسالم برخورد کنیم. در عین حال جامعه نیز باید بسترسازی کند تا شرایط ازدواج دائم فراهم شود. اما در یک کلام برای حل بحران های اجتماعی ، راهی جز بازگشت به مبانی سنتی و سنت های اصیل دینی نداریم.
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
1- مسائل اخلاقی و شخصیتی ، روحی و روانی :
2- مسائل فرهنگی و خانواده :
3- مسائل اقتصادی و مالی :
4- مسائل مذهبی :
5- تحصیلات ( ادامه و ایجاد شغل ) :
6- علایق و انتظارات :
7- فیزیک و اندام :
8- مسائل جنسی :
١- مسائل اخلاقی و شخصیتی ، روحی و روانی :
- آیا از نظر سنی و فکر تا حدی رسیده اید که بتوانید مستقل برای زندگی آینده خودتان تصمیم بگیرید ؟
- آیا به اندازه کافی از خصوصیات فردی و شخصیتی خود آگاه هستید ؟
- آیا انتظاراتتان را از همسر آینده می دانید ؟
- چند درصد این احتمال می رود که در آینده خصوصیات فردی و یا انتظاراتتان از همسر آینده تغییر یابد و در صورت تغییر چه انتظاری از همسرتان دارید ؟ آیا تغییرات را به شریک زندگی تحمیل می کنید یا خیر ؟
- آیا فرد خوش اخلاقی هستید یا بد اخلاق ؟
- به نظر خودتان و دیگران شما فرد عصبانی هستید یا آرام ؟
- چه مسائلی بیشتر شما را ناراحت و عصبانی می کند ؟
- چه مسائلی باعث خوشحالی بیش از حد شما می شود ؟
- آیا در زمان عصبانیت می توانید خودتان رو کنترل کنید ؟
- در زمان عصبانیت شدید چه رفتاری از خودتان نشان می دهید ؟
- آیا فرد شوخ طبعی هستید یا جدی ؟
- در چه حدی شوخی کردن را دوست دارید ؟
- در اکثر اوقات شاد هستید یا افسرده و غمگین ؟
- وقتی استرس دارید یا از موضوعی ناراحت هستید یا درگیری ذهنی شدیدی دارید
بهترین راه کمک کردن به شما چیست ؟
- بعد از ازدواج چقدر مایل به انجام کارهای قبل از ازدواج هستید ؟(ارتباط با دوستان
سابق ، مسافرت و تفریح با خانواده و دوستان و ..)
- آیا فرد انتقاد پذیری هستید ؟ در مقابل انتقادات دیگران چه عکس العملی نشان
می دهید ؟
- به چه نحوی دوست دارید از شما انتقاد شود ؟
- چگونه از دیگران انتقاد می کنید ؟
- آیا فرد خجالتی و کم روی هستید یا بلعکس ؟
- آیا شما سربسته صحبت می کنید یا روک حرفهایتان را می زنید ؟
- در چه مسائلی سختگیر هستید ؟
- آرزوهای بزرگ شما چیست ؟
- در زمان برخورد با مشکلات چگونه با آنها برخورد می کنید و تا چه حدی آنها را می توانید تحمل کنید؟
- آیا شما آمادگی انجام وظایف تان را به عنوان همسر دارید ؟
- آیا مسئله ای در ذهنتان وجود دارد که اگر در زندگی مشترک آینده رخ دهد از طرف
شما غیر قابل بخشش باشد ؟
- دلایل اصلی شما از ازدواج چیست ؟
- از چه نوع افرادی نفرت دارید و چرا ؟
- از نوع افرادی خوشتان می آید و چرا ؟
- اجتماعی بود از نظر شما یعنی چه و چقدر خودتان را اجتماعی می دانید ؟
- آیا فرد واقع بینی هستید یا خیال پرداز و رویائی ؟
- بیشتر در زندگی تاثیر گذار هستید یا تاثیر پذیر ؟
- آیا در زندگی آینده شما چیزی وجود دارد که مانع تعهدات شما در زندگی مشترک شود؟
- چه سرگرمیهای را بیشتر دوست دارید ؟
- چه نوع آرایشی را دوست دارید و آرایشتان در محیط داخل و خارج از خانه چگونه است؟
- آیا فرد شکاکی هستید ؟
- چقدر به دیگران اعتماد می کنید ؟
- به مسائل زندگی خوش بینانه نگاه می کنید یا بدبینانه ؟
- نظر شخصی شما در مورد فریب و چاپلوسی و موزیانه رفتار کردن چیست ؟
- نظرتان در مورد زن سالاری و مرد سالاری چیست ؟
- چقدر روی حرفهایتان پافشاری می کنید ؟
- زمانیکه دیگران به حرفهای شما اهمیت نمی دهند عکس العمل شما چگونه می باشد؟
- آیا شما اهل قهر کردن هستید ؟ اگه بله به چه مدتی ؟
- اگر از دست کسی ناراحت شوید آیا او را می بخشید ؟ چقدر زمان برای بخشیدن
او نیاز دارید ؟
- در زمان مشاجره با دیگران چه می کنید؟ ( آیا سریع آن محل را ترک می کنید و به مشاجره ادامه نمی دهید یا اینکه یا باید حرف شما را قبول کند و ... )
- آیا شما احساسی تصمیم می گیرید یا بیشتر تصمیمات شما بر پایه عقل است ؟
- آیا فرد ترسوی هستید یا شجاع ؟ ( در چه مسائلی شجاع و در چه مسائلی ترسو هستید؟
- آیا فرد منطقی هستید یا غیر منطقی ( در زمان برخورد با مشکلات و حرفهای
دیگران و ... )
- آیا فرد راز داری هستید یا اینکه نمی توانید حرفی پیش خودتان نگه دارید ؟
- آیا فرد کینه ای هستید ؟
- آیا فردی هستید که در مواقع هیجانی شدن احساساتتان را بروز می دهید یا خیر ؟
- نظر شما در مورد تعهد به خانواده و همسر چیست ؟
- نظر شما در مورد بچه دار شدن چیست ؟ ( اصلا بچه دوست دارید ، زمان تولدش کی باشد ، چند تا بچه دوست دارید داشته باشید ، پسر دوست دارید یا دختر و ... )
- در کل مادر شدن یا ( پدر) شدن را دوست دارید ؟
- آیا تجملات و مدگرایی را دوست دارید ( خرید وسائل منزل – لباس و ... )
- آیا فرد قانع ای هستید یا اینکه افسوس چیزهائیکه ندارید می خورید ؟
- کدام زمانها برای شما در زندگی مهمتر می باشد ( گذشته ، حال ، آینده )
- آیا فرد خسیسی هستید یا دستو دلباز ؟
- چه نوع زندگی را بیشتر دوست دارید ؟ (مدرن و پیشرفته یا قدیمی و سنتی )
- آیا گردش و تفریح را دوست دارید ؟ و بیشتر از چه نقاط تفریحی لذت می برید ؟
- قدرت و تصمیم گیری شما در چه حد می باشد ؟ آیا می توانید مستقل برای زندگی خودتان تصمیم بگیرید؟
- آیا در تصمیم گیری اهل مشورت کردن هستید ؟ یا اینکه فقط تصمیم خودتان را ملاک قرار می دهید؟
- آیا خانواده به تصمیمات و خواسته های شما برای مسائل زندگیتان اهمیتی قائل است یا اینکه همیشه باید تصمیمات خانواده را گوش دهید ؟
- حرف مردم چقدر در زندگی شما تاثیر دارد ؟
- آیا شما به خرافات اعتقاد دارید ؟( فال گرفتن ، استخاره کردن ، دعا نوشتن ، خواب دیدن و .. )
- رفتارتان اصولا با دیگران چگونه است ؟
- چقدر رفتار دیگران برای شما اهمیت دارد ؟
- چه چیزهای را در زندگی دوست دارید ؟
- چه نوع فیلم های را دوست دارید ؟
- چه نوع موسیقی های بیشتر دوست دارید ؟
- چه نوع زندگی را بیشتر دوست دارید ؟
- آیا فرد حرف گوش کنی هستید یا خیر ؟
- چقدر خواسته های دیگران برای شما اهمیت دارد ؟
- آیا حسادت در شما زیاد می باشد ؟ و بیشتر به چه کسانی و در چه زمینه های به دیگران حسادت می کنید ؟
- آیا وسواس یه چیز خاصی دارید ؟ ( ظرف شستن ، حمام کردن ، خانه تکونی و... )
- چقدر حساس به مسائل و اتفاقات دورور خود هستید ؟ ( آن پشت سر من حرف زد،
من رو به جشن دعوت نکرد – آن فرد منظورش از این فرد این بود ، نگاهش یه طوری
بود و ... )
- آیا انسان بدبینی هستید یا خوش بین ؟
- چشمو هم چشمی در خصوصیات فردی شما چقدر می باشد ؟ و بیشتر روی چه مسائلی چشمو هم چشمی دارید ؟
- صبر و حوصله شما چقدر است ؟ ( شلوغ کردن بچه ها و ... )
- وجه شخصیتی خود را چگونه می بینید ؟ ( شاد ، غمگین ، تو خود بودن و گوشه گیر ، شیطون، سرو سنگین ، خشک و ...)
- رفتارتان با دیگر اعضای خانواده چگونه است و بالعگس ؟
- دوستان شما اصولا چه نوع افرادی هستند و برای انتخاب دوست چه فاکتورهای مد نظر شماست ؟ و دوست خوب از دیدگاه شما چه دوستی است ؟
- آیا شما فرد خونسرد و آرومی هستید یا حول و عجول ؟
- چه نوع لحن صحبتی را دوست دارید ؟
- آیا فرد بخشنده ای هستید ؟ و بیشتر از چه راههای به دیگران کمک می کنید ؟
- آیا شما اعتیاد به سیگار یا مواد مخدر دارید ؟ نظرتان در این رابطه چیست ؟
- آیا شما مشروبات الکلی هم مصرف می کنید ؟ نظرتان در این رابطه چیست ؟
- آیا دوستان نزدیک شما رفتار پرخطری از این قبیل کارها می کنند ؟
- نظر شما در مورد وفادار ماندن زن و مرد به یکدیگر چیست ؟
- چه عواملی می تواند این مشکل را به وجود آورد ؟
- نوع مدیریت شما در خانه یا محل کار چگونه است ؟
- آیا باید همه در خانه یا محل کار طبق قوانین شما رفتار کنند و اگر کسی نسب به این
قوانین بی اهمیت بود شما چه برخوردی با آن می کنید ؟
٢- مسائل فرهنگی و خانواده :
- خانواده شما از نظر فرهنگی چگونه است ؟ (سطح تحصیلات ، نحوه صحبت ،
نوع برخورد و ...)
- رابطه شما با فامیلها چگونه است ؟
- بیشتر با چه فامیلهای رفت آمد دارید؟ بیشتر از کدام فامیلها خوشتان می آید و چرا؟
- آیا با خانواده به مسافرت می روی ؟ بیشتر به کجاها سفر می کنید ؟
- آیا با دوستان خودبه مسافرت می روی ؟
- آزادیت در خانواده چقدراست ؟ ( پوشش ظاهری ، بیرون رفتن ،
فیلم و موسیقی دیدن و ... )
- آیا پدر و مادر شما در نوع پوشش شما نظر می دهند ؟
- اخلاق پدر و مادرت چگونه است ؟ برخورد آنها با دیگر اعضای خانواده چگونه است؟
- آیا خانواده شما در زندگی مشترک آینده شما دخالت خواهد کرد و عکس العمل
شما نسبت دخالت آنها چیست ؟
- دلبستگی شما به پدر و مادرتان چقدر می باشد ؟
- آیا شما تحمل دوری از آنها را دارید ؟ مثل زندگی کردن در شهر یا کشور دیگر؟
- چقدر در خانواده و فامیل محبوبیت دارید و دلیل این محبوبیت چیست ؟
- عکس العمل والدین شما در مقابل شکستهای و اشتباهات شما چگونه است؟
( درس و کنکور و ... )
- آیا خانواده ای شادی دارید یا غمگین ؟
- خانواده شما مرد سالاریست یا زن سالاری ؟
- چند درصد مسائل حاشیه ای و تشنج و نا آرامی در خانواده شما وجود دارد؟
برخورد شما و پدر و مادر تان با اینگونه مسائل چگونه است ؟ ( دعوای فامیلی و
بحث و مشاجره کردن در خانواده و .... )
- وضع مالی خانواده شما و دیگر فامیلها چگونه است ؟
- چه اندازه نیازهای مادی و عاطفی شما در خانواده فراهم شده است ؟
٣- مسائل اقتصادی و مالی :
- آیا فرد خسیسی هستید یا دستو دل باز ؟ بیشتر دوست دارید پولهایتان رو چگونه و در چه راههای خرج کنید ؟
- آیا علاقمند به صرفه جویی و پس انداز هستید ؟
- نظرتان در مورد محل زندگی چیست ؟ ( کنار خانواده زندگی کردن مشکلی ندارد؟
، منطقه سکونت ؟ ، در شرایط بحران مالی تغییر محل سکونت به مناطق پائینتر مانعی ندارد؟ ، اندازه واحد آپارتمان ، دوست دارید دکوراسیون خانه چه شکلی و دارای چه وسائلی زندگی باشد؟)
- نظر شما در مورد نحوه برگزاری عقد و عروسی چیه ؟
- نظر شما در مورد شیربها و مهریه ؟
- نظر شما در مورد خرید وسائل عقد و عروسی چیه ؟ ( لباس ، طلا و جواهرات ،
جهیزیه ، و... )
- از نظر مالی چقدر شریک زندگی را درک می کنید ؟
- آیا تحمل کمبودها و مشکلات زندگی مشترک را دارید ؟
- آیا برای شما مهم است که پولهای که وارد زندگی می شود از چه راهی کسب شده باشد ؟
۴- مسائل مذهبی:
- از نظر برخورد و صحبت با پسرهای قریبه یا (دخترهای قریبه) چطور هستید ؟
با آنها گرم و آزادنه صحبت می کنید یا بسته ؟
- پوشش ظاهری شما در داخل خانه و بیرون از خانه چگونه است ؟
- نظرتان در مورد رفاقت دخترها و پسرها چیست ؟
- در جشن های عروسی دوست دارید چه نوع پوششی داشته باشید ؟
- موسیقی دوست دارید ؟ چه نوع آهنگ و خواننده های را دوست دارید ؟
- نظرتان در مورد ماهواره چیست ؟
- حجاب خوب از نظر شما باید چگونه باشه ؟حجاب خودتان را چگونه می بینید ؟
- شما پوشش چادر را دوست دارید یا مانتو ؟
- آیا با فامیلهای درجه یک خود آزاد هستید ؟ مثل باز کردن موی سر و گشتن با لباس آزاد
در خانه در زمان حضور آنها ؟ و نحوه برخورد شما با آنها چگونه است ؟
- آیا مکانهای زیارتی را دوست دارید ؟ بیشتر کدام محل زیارتی را دوست دارید ؟
- آیا شما پایبند به مسائل مذهبی و دینی هستید ؟ اعتقادتان به خدا چگونه است ؟
- آیا شما نماز می خوانید ؟ روزه می گیرد ؟ هیئت می روید ؟ و ....
بسیاری از افراد بر این باورند بعد از ازدواج و به مرور زمان عشق زوج ها نسبت به یکدیگر کمتر می شود و در واقع عادت جای عشق و دوست داشتن روزهای اول را می گیرد اما زوج های زیادی را می بینیم که همانند روز های اول ازدواج و گاهی بیشتر به یکدیگر علاقه دارند...
حتما از خود می پرسید چگونه ؟ برای پاسخ به این سوال گفت وگوی ما را با دکتر حسین اسدی، روان شناس و مشاور خانواده بخوانید.
این موضوع به ملاک های ازدواج افراد برمی گردد؛ اینکه فرد چه ملاک هایی برای ازدواج دارد و هنگام انتخاب همسر چقدر به این ملاک ها توجه می کند. معمولا ازدواج هایی که برپایه منطق انجام می شود و نه احساسات محض، ماندگار است و زن و شوهر به دلیل تناسب هایی که با هم دارند، خیلی خوب با هم کنار می آیند و روابط عاشقانه آنها با گذشت و درک متقابل، پایدار باقی می ماند. در مقابل، ازدواج هایی که بر اساس ملاک های ظاهری و احساسات صورت می گیرد، با گذشت زمان دستخوش تغییرات زیادی می شود زیرا وقتی زن و شوهر زیر یک سقف می روند، تفاوت ها و تضادها خود را نشان می دهد و تحت تاثیر جر و بحث ها و اختلافات، عشق و دوست داشتن به نفرت تبدیل می شود. چنین ازدواجی پایدار نخواهد بود، هر چند که در ابتدا با عشق و دوست داشتن آغاز شده باشد.
این نکته ای است که معمولا بزرگ ترها به کوچک ترها گوشزد می کنند. قبل از ازدواج باید با چشم و گوش باز طرف مقابل را بسنجیم و انتخاب کنیم اما بعد از ازدواج برای داشتن یک زندگی شیرین لازم است کمی گذشت داشته باشیم، بسیاری از اشتباه ها و خطاهای نه چندان با اهمیت طرف مقابل را نادیده بگیریم و چشم و گوشمان را روی بعضی از رفتارهای نادرست همسرمان ببندیم. مطمئن باشید به مرور زمان می توانید این اشتباه های همسرتان را با منطق مدیریت کنید و همه مسایل آنقدر حیاتی نیستند که بنیان زندگی را بلرزانند. حتی باید از ابتدا یاد بگیریم که مسایل زندگی مان فقط به ما ربط دارد و هیچ یک از اعضای خانواده یا دوستانمان را نباید درگیر مشکلات شخصی زندگی کنیم زیرا این افراد نمی توانند بدون جانبداری عاطفی به مساله نگاه کنند و چه بسا ناخواسته به این اختلاف دامن بزنند.
ابتدای زندگی که هنوز با اخلاق همدیگر آشنا نیستید ، ممکن است سوءتفاهم های بسیاری پیش آید. از ابتدا باید مدیریت بحران و چگونگی حل مشکل را یاد بگیریم و با بروز کوچک ترین مشکل و اختلافی به خانواده و دوستان
گله و شکایت نکنیم تا ذهنیت آنها نسبت به همسرمان خراب نشود. البته داشتن روابط متقابل با خانواده و دوستان از عوامل موثر در یک ازدواج پایدار است و برای حل بعضی از مشکلات می توان از راهنمایی ها و مشورت آنها بهره برد اما از قدیم گفته اند، وقتی گره ای با دست بازشدنی است چرا باید از دندان کمک بگیریم؟
شخصیت هر انسانی در خانواده اش پایه ریزی می شود و اگر به این موضوع توجه کنید، درمی یابید ازدواج با کسی که از نظر خانوادگی با شما تفاوت دارد، کار سختی است. بعضی اوقات تفاوت ها آنقدر جدی و تاثیرگذارند که نمی توان از آنها چشم پوشی کرد. باور های مذهبی، خانوادگی، اجتماعی و ... از جمله تفاوت های جدی و عمیقی است که نقش مهمی در زندگی ایفا می کند. تصور کنید در خانواده ای بزرگ شده اید که رفت و آمدهای خانوادگی و دوستانه نقش مهمی در آن دارد اما فرد مورد علاقه شما در خانواده ای بزرگ شده است که با رفت وآمد و میهمانی میانه خوبی ندارد. چگونه می خواهید این دو ویژگی را با هم سازگار کنید؟ این از جمله مواردی است که اگر با تدبیر با آن برخورد شود، می تواند به نقطه قوت بدل شود. توجه به شباهت های خانوادگی، احترام به فرد مقابل و خانواده او و پرهیز از حساسیت های بی مورد می تواند به دوام زندگی مشترک کمک کند. حتی برای داشتن یک ازدواج پایدار باید سعی کنید با خانواده شریک زندگی تان دوست باشید.
این روزها ماجرای دعواهای مادر شوهر و خواهرشوهر با عروس و همچنین اختلاف داماد و مادرزن چندان مطرح نیست. در آغاز زندگی به این مساله توجه کنید که برای هر انسانی بی شمار دوست و همسر وجود دارد؛ از دست دادن یک شریک و یک دوست فاجعه است اما از دست دادن پدر، مادر و خواهر و برادر فاجعه ای جبران ناپذیر. اگر همسر شما به راحتی بتواند برای جلب رضایت شما، پدر و مادر خود را کنار بگذارد به او اطمینان نکنید زیرا وقتی گوهر های یگانه ای چون پدر و مادر فراموش شوند، در آینده نیز برای شما جایگزین های متعددی پیدا می شود و به دست فراموشی سپرده خواهید شد، بنابراین برای داشتن ازدواجی پایدار باید جایگاه خود را بشناسید و با خانواده همسرتان روابط دوستانه ای داشته باشید. البته این تلاش باید دوجانبه باشد و به تدریج درمی یابید که با رعایت اصل اولیه نزدیکی و تشابه فرهنگی خانواده ها، چقدر این روابط صمیمانه به اتحاد و همبستگی دو خانواده و زندگی مشترک شما، کمک می کند.
این زوج ها در طول زندگی مشترک بیش ازپیش با خصوصیات اخلاقی هم آشنا شده اند و هنگامی که در زندگی به بحران می رسند، از مدیریت بحران استفاده می کنند. یعنی اگر عصبانی هستند، از هم فاصله می گیرند و در تنهایی و به دور از عصبانیت ابعاد مشکل را بررسی می کنند و هنگامی که هر دو به آرامش رسیدند، درباره مشکل ایجاد شده حرف می زنند، با درک متقابل و به روشی منطقی بحث می کنند و به نتیجه مشترک می رسند.
یکی از قوانین طلایی زندگی مشترک، با هم رشد کردن است . برای داشتن یک زندگی پایدار و موفق همیشه مشوق همسر خود باشید و مسایل مختلف و مورد علاقه خود را بیاموزید. به همسرتان کمک کنید تا این فرآیند را طی کند. بسیار دیده شده که یکی از طرفین مدارج ترقی را طی می کند و همسر در طول این سال ها کمک حال و مشوق اوست ولی در پایان فاصله زیادی بین دو طرف به وجود می آید که گاهی ادامه زندگی مشترک را سخت و گاهی ناممکن می کند بنابراین بهتر این است در کنار رشد فردی، رشد مشترک هم داشته باشیم تا بهتر و بیشتر یکدیگر را درک کنیم و مشاور و همراه خوبی برای یکدیگر باشیم. در عین حال، همسرتان را برای هر تلاش مثبتی، تشویق کنید.
همواره قدردان او باشید و هیچ وقت موفقیت های دیگران را به رخش نکشید. ظرفیت، توانایی ها و اعتقادات انسان ها متفاوت است، چه بسا افرادی که پایبند اصول اخلاقی و قوانین اجتماعی نباشند و یک شبه ره صدساله بروند و همسر شما نتواند چنین کاری کند. از داشتن همسری درستکار به خود ببالید و هر تلاش او را برای بهبود زندگی، ارج بنهید و تحسینش کنید. هر چند وقت یکبار هم با خرید هدیه ای حتی کوچک، عشق و وفاداری تان را نسبت به هم مستحکم تر کنید و از لحظات با هم بودن لذت ببرید.
پریسا اصولی
مطالب پیشنهادی
آمادگی سازمانهای غیر دولتی در حوادث و بلایا
آمادگی ملی و سازمانی در مقابله با زلزله و مدیریت بحران
آمادگی ملی در مقابله با زلزله
راهکارهای پیشگیری از پیامد های سیل
سلامت روان کودکان در بلایا طبیعی
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر زوجین فاقد مهارتهای ارتباطی ضروری برای حل مشکلاتشان باشند، حتی کوچکترین مشکل نیز حل ناشدنی خواهد شدامروزه بسیاری از ازدواجها قبل از تشکیل و یا مدت کوتاهی بعد از آن متلاشی می شوند. درک اینکه چرا این ازدواج ها شکست می خورند می تواند راه حلی باشد که مراقب باشید ازدواج خودتان شکست نخورد.
بعضی از عواملی که در شکست ازدواجها مشارکت دارند شامل مسائل مالی و دیگر شرایط ازدواج است. همه ی این مسائل می تواند در یک ازدواج سالم و پایدار هم وجود داشته باشد اما اگر آنها به طور صحیح و درست مورد رسیدگی قرار نگیرند، می توانند منجر به شکست ازدواج شوند.
ارتباط ، نقش اساسی در موفقیت ازدواج دارد. بدون ارتباط صحیح، حل تعارض و کشمکش ها مشکل ساز می شوند اگر زوجین فاقد مهارتهای ارتباطی ضروری برای حل مشکلات شان باشند، حتی کوچکترین مشکل نیز حل ناشدنی خواهد شد.
ارتباطات به واسطه ی فرصت دادن به همسران برای مشارکت در نگرانی ها و علایق، امیدها و آرزوهای یکدیگر، موجب رشد و شکوفا شدن روابط زوجین می شود.
بدون سهیم شدن در این موارد زوجین رشد نخواهند کرد و تا حد امکان به یکدیگر نزدیک نخواهند شد. اگر یک یا هر دو همسر فاقد مهارتهای ارتباطی مؤثر باشند، این برای حل و فصل بحث هایشان مشکل ساز می شود چرا که زوجین قادر نیستند تا نقطه نظرات یکدیگر را درک کنند.
در ازدواج هایی که تاکنون دچار مشکل بوده اند، هر یک از زوجین باید تلاش کنند تا برای بهبود و نجات زندگی شان متعهد شوند که روی مهارتهای ارتباطی شان کار کنند.نبود تکنیک های مؤثر ارتباطی می تواند به شکست در ازدواج منجر شود.
عشق ممکن است همواره پیروز شود اما زمانی که نگرانیهای مهمی وجود دارد حتی عشق نیز نمی تواند به تنهایی برای حفظ ازدواج کافی باشد. نگرانی های مالی ممکن است خودشان علت شکست ازدواج نباشند اما تنش ها و تعارضاتی که این نگرانی ها ایجاد می کنند، اغلب در شکست ازدواج مقصر هستند. نگرانی های مالی می تواند بار سنگینی را تحمیل کند و زمانی که یک زوج تلاش زیادی را برای برآوردن تعهدات مالی شان می کند، می تواند فشار بسیار زیادی را احساس کند. این فشارها ممکن است برای تخریب ازدواج سالم به طرق دیگر کافی باشد.
اگر یک همسر در زندگی به مسائل مالی مشغول شود، ممکن است شروع به کوتاهی کردن از دیگر جنبه های زندگی کند. این رفتارهای مسامحه آمیز بر همسر تأثیر گذاشته و موجب می شود که وی احساس تنهایی و بی مهری نماید.
این امر می تواند برای ازدواج آسیب زا شود. اغلب یکی از زوجین به واسطه ی مسایل مالی تحلیل خواهد رفت و این نیز می تواند برای ازدواج مخرب باشد.شرایط حول ازدواج نیز می تواند منجر به شکست شود یک ازدواج راحت (بدون فکر) نمی تواند یک ازدواج سالم باشد.
هنگامی که تصمیم گرفتن به ازدواج به غیر از عشق حقیقی بر امور دیگری نیز قرار گیرد، این احتمال وجود دارد که آن ازدواج، ازدواج مناسب و خوبی باشد (عشق تنها کافی نیست) اما این به معنای گذاشتن شرایط بسیار سختی که برای نمونه در جامعه ی ما حاکم است، نیست.
برای مثال شرایط ازدواجی که اغلب منجر به شکست می شود عبارتند از: ازدواج کردن به خاطر داشتن بچه یا به خاطر فشاری که از جانب اعضای خانواده و دوستان احساس می شود.هیچ کدام از این دلایل در واقع دلایل معتبر و قابل قبولی برای ازدواج نبوده و اغلب منجر به شکست در ازدواج و طلاق می شوند. ازدواج کردن در سنین پایین، دلیل دیگری برای شکست ازدواجها می باشد.
اگر چه سن مناسب برای ازدواج متغیر بوده و به طور زیادی بستگی به خود فرد دارد، افراد زیادی عقیده دارند که برای نوجوانان و سنین پایین تر از ۲۰سال، ازدواج کردن خیلی زود است. ازدواج کردن قبل از اینکه فرصت لذت بردن از تجارب زندگی را داشته باشید می تواند باعث تنفر از ازدواج شده و در نهایت شکست ازدواج را در پی داشته باشد.
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
وزارت ورزش و امور جوانان در هفته ای که گذشت اعلام کرد مراکز همسریابی که تا حالا با مجوز و بی مجوز کار می کردند به زودی رسما وارد حوزه ازدواج جوانان می شوند.
بالاخره طلسم شکست و وزارت ورزش و امور جوانان آن روی جوانانه خودش را هم نشان داد و با دست گذاشتن روی یکی از بزرگترین مشکلات جوانان ورود خودش به حوزه های جوانانه را خاطره انگیز کرد. در همین هفته ای که گذشت، معاون امور فرهنگی و تربیتی وزارت ورزش و جوانان در ادامه این اسم بلند بالا اعلام کرد: «آیین نامه ایجاد مراکز رسمی و تخصصی ازدواج را نهایی و برای تصویب مسوولان مثل دانش آموزهایی که یاد مشق های ننوشته شان می افتند، هر وقت یاد این آیین نامه نصفه و نیمه می افتادند، خاطرشان مکدر می شد.
به دلیل همین کدورت خاطر هم طی یک اقدام برق آسا، اواسط آذرماه آیین نامه تدوین شد و طبق اصل ۴۳ قانون برنامه پنجم توسعه که می گوید برای صدور هر مجوزی درباره مراکز تسهیل ازدواج، باید همه وزیران موافق باشند، رفت به هیات وزیران تا با یک تیر دو نشان جانانه زده شود. نشان اول که همان افزایش آمار ازدواج است و نشان دوم که گرفتن قانونی حال مراکز بی مجوزی است که سالهاست به صورت قاچاقی و دیمی به امر تسهیل ازدواج جوانان مشغولند.
حالا در این پرونده رفتیم سراغ آمار فعلی مراکز همسریابی الکتروسنتی و بدون داشتن قصد ازدواج، عضو چندتا از این مراکز شدیم تا بفهمیم توی این مراکز چه خبر است و بعدها که این مراکز رسمی تر و قانونی تر شدند و آمار ازدواج هم به شکل فزاینده ای بالا رفت، تغییرات به چشممان بیایند و درود بفرستیم به روان تدوین کنندگان و تصویب کنندگان آیین نامه.
با اینکه آیین نامه ایجاد مراکز رسمی ازدواج هنوز در راه هیات وزیران است، در حال حاضر ده ها سایت در این زمینه مشغول خدمت رسانی به جوانان هستند
اسم مرکز تخصصی تسهیل ازدواج که می آید، آدم یاد یک ساختمان چندطبقه شیک و مدرن می افتد که در همه اتاق های همه طبقاتش چند تا روان شناس زبده در امر ازدواج در حال مشاوره دادن به جوانان بدون نیمه هستند اما واقعیت این است که وقتی از مراکز تخصصی همسریابی اینترنتی نیمه گمشده شان را پیدا کنند، یعنی واسطه هایی در دنیای مجازی که تمام خدمات تخصصی ای که ارائه می دهند، اختصاص دادن یک پروفایل به کاربران است و دیگر هیچ. البته در همه این سایت ها پنجره ای برای چغلی کردن از اعضای بی اخلاق و گزارش خلافی وجود دارد که تنها مورد خدمات پس از فروش سایت هاست.
«اگه خوشبخت بشن، می گن ما کلا بختمون بلند بود، اگه بدبخت بشن، می گن خدا فلانی رو لعنت کنه که باعث و بانی ازدواج ما شد.» درست از همان وقتی که واسطه های ازدواج (شما یادتان نمی آید، یک وقتی توی همه فامیل ها یک واسطه باری جوش دادن وصلت دختر و پسرهای جوان حضور فعال داشت) عطای ثواب «ما برای وصل کردن آمدیم» را به لقایش بخشیدند، آمار ازدواج به بهانه بالارفتن قیمت طلا و نرخ مهریه و کمبود مسکن و کار و این مشکلات پیش پا افتاده پایین آمد. از همان وقت ها بود که واسطه های مجازی احساس کردند باید جای خالی واسطه های سنتی را پر کنند و به این ترتیب سایت های ازدواج با اسم های خوش رنگ و لعاب «در جستجوی نیمه گمشده» و «ازدواج آسان» و «دو همسان» و «چند مرغ عشق» و «همونی که دنبالش می گردی» متولد شدند.
البته تولد سایت ها با هجوم کاربرها همزمان نبود. از اوایل دهه ۸۰ که اینترنت همه گیر شد، آمار اعضای این سایت ها هم روز به روز بیشتر شدند و حالا که دیگر دهه ۸۰ تمام شده (در همین دو سه سال گذشته) تعداد اعضای سایت های همسریابی با اسم های متفاوت به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کردند. سایت هایی که قدمت بعضی از اعضایشان و گزارش های ازدواج اعضا که راست و دروغش پای خودشان باشد، نشان می دهد که حسابی مورد اقبال قرار گرفته اند.
ثبت نام آسان مهم ترین دلیل استقبال بالا از سایت های همسریابی است. فرقی نمی کند گذرتان از دور افتاده ترین استان به این سایت ها افتاده باشد یا از وسط تهران فرقی نمی کند ۱۵ ساله باشید یا ۹۰ ساله. اصلا فرقی نمی کند که زن باشید یا مرد. فقط کافی است روی قسمت عضویت کلیک کنید. بعد هم باتوجه به وجدانتان و قصدتان از عضویت مشخصات مورد علاقه تان را در قسمت «مشخصات من» و مشخصات رویایی طرف مقابلتان را هم در قسمت «مشخصات همسان من» بنویسید و تمام. از اینجا به بعد شما عضو یک مرکز تخصصی ازدواج شده اید و باتوجه به مهارت هایتان در رد و بدل کردن پیام در سایت می توانید نمیه گمشده خودتان را پیدا کنید.
البته اکثر سایت ها اعضای جدید را ۲۴ ساعت از بعد از ثبت نام تایید می کنند. دلیلش هم این است که مدیریت سایت در این زمان مشخصات عضو جدید را بررسی می کند که یک وقت خدای نکرده با قوانین سایت مغایرت داشته باشد. ثبت نام رایگان و فوق آسان و گمنام ماندن و البته کنجکاوی برای سرک کشیدن به دنیای داخل سایت های همسریابی از مهم ترین دلایل افزایش آمار کاربران این سایت هاست. البته کاربرانی که بخواهند شرایط ویژه داشته باشند، باید مبالغی را به حساب سایت واریز کنند. شرایط ویژه هم یعنی امکان ارسال پیام قصه اش هم این جوری است که اگر یک کاربر به صورت رایگان عضو شده باشد، فقط می تواند منتظر دریافت پیام باشد و به پیام های رسیده جواب بدهد اما کاربران ویژه می توانند به جای انتخاب شدن، از حق انتخاب کردن برخوردار باشند و با واریز مبلغی بین ۶ تا ۱۰ هزار تومان در ماه عضو ویژه سایت باشند.
اکثر این سایت ها امکان جست و جو دارند. آن هم جست و جو از نوع پیشرفته. باتوجه به آیتم های پروفایل ها کاربران می توانند همسان موردنظرشان را با توجه به سن و تحصیلات و شهر محل سکونت و درآمد و حتی رنگ چشم و قد و وزن طرف جست و جو کنند. اتفاقا همین جست و جوی پیشرفته باعث می شود آمار دقیق کاربران سایت معلوم شود. البته خود سایت ها برای جذب اعضای جدید تعداد کاربرانشان را به صورت لحظه ای اعلام می کنند. بالاخره ۵۰ هزار عضو آماری است که هر مدیر سایتی می تواند به آن بنازد. آماری که اتفاقا واقعی است و می شود با روش ساده انتخاب همه اعضا برای نمایش همزمان به درستی آن و درستکاری مدیر سایت پی برد. در همه سایت هایی بروبرگرد تعداد آقایان دو تا سه برابر خانم هاست. درمورد اعضای ویژه هم همین طور است.
یعنی تقریبا همه آقایان عضو ویژه هستند و فقط تعداد کمی از خانم ها با پرداخت مبلغ عضویت از امکانات اعضای ویژه استفاده می کنند. نکته جالب در مشخصات هم این است که آیتم ها از مشخصات فردی مثل سن و شرایط تاهل شروع می شوند و به مشخصات ظاهری مثل قد و وزن و رنگ چشم می رسند. بعد هم نوبت شرایط مالی ظریف مثل نوع مسکن و اتومبیل و شغل و درآمد ماهیانه و حتی درآمد خانواده ها و شغل پدر و خواهر و برادرها می رسد. بعد از سیر تا پیاز خانواده ها هم مشخصات عمومی تر مثل اعتیاد به سیگار و داشتن و نداشتن اختلالات رفتاری و ابتلا به بیماری های خاص و میزان هوش و استعداد و بی بروبرگرد همه راستش را می نویسند ولاغیر!
همه مراکز تخصصی همسریابی اینترنتی روی سردرشان نوشته اند این سایت به هیچ وجه در زمینه دوستیابی و کارهای خلاف اخلاق و کلاهبرداری و اینها فعالیت نمی کند، حتی به صورت دوره ای بعضی از سایت ها برای هشدار به کاربرانشان اطلاعیه هایی صادر می کنند که در نوع خودشان جالب است. مثلا اطلاعیه هایی با این مضمون که «سایت هیچ گونه مسوولیتی در قبال رد و بدل شدن پول یا شارژ تلفن! بین کاربران ندارد.» به بیان ساده تر مدیران سایت هر چند وقت یکبار اعلام می کنند که کلاه خودتان را محکم بچسبید که باد آن را نبرد، اگر هم برد ما هیچ مسوولیتی نداریم چون قبلا هشدار داده بودیم اما نکته جالب تر این است که مدیران هیچ کدام از این سایت ها در آن ۲۴ ساعتی که به موشکافی اعضا می پردازند، هیچ گونه توجهی به جواب های کاربران به سوال ها نمی دهند.
وضعیت تاهل کاربر موردنظر یکی از موارد مجرد، مطلقه، فوت همسر یا سایر موارد(!) است. نگفته پیداست که این سایر موارد که تعدادش هم در میان آقایان خیلی زیاد است، می تواند یکی از آن بادهایی باشد که کلاه بقیه کاربران را برمی دارد. البته از آنجایی که هیچ سندی برای اثبات مشخصات درج شده نیست، کاربران می توانند به صورت کاملا عشقی مشخصاتشان را پر کنند.
همسر گرمی
اعضای سایت های همسریابی اگر یک ذره استعداد آدم شناسی داشته باشند، می توانند در عرض مدت کوتاهی به یک پیشگو در امور آدم شناسی تبدیل شوند. ابزار کار هم پروفایل های اعضاست، به اضافه پیام هایی که به صندوق پیام می رسند. از روی همین ها می شود فهمید که کاربران سایت از چند دسته خاص خارج نیستند که کاربران سایت از چند دسته خاص خارج نیستند و خداییش با وجود این همه پروفایل تابلو فقط افراد دارای آی کیوی پایین ۲۰ باید گول بخورند.
آنها که می خواهند ازدواج کنند
از آنجایی که همه جا خوب و بد دارد، در سایت های همسریابی هم آدم هایی که واقعا قصد ازدواج دارند پیدا می شوند. این آدم ها گرچه اسم مستعار دارند، اما اسم هایشان معمولی است. بیشترشان عکس خودشان را گذاشته اند و اگر هم عکس نداشته باشند در اولین پیام آدرس ای میل می خواهند که عکسشان را بفرستند. مشخصات این دسته معمولا عجیب و غریب نیست و در کنار خصوصیات خوب حتما خصوصیات منفی شان را هم نوشته اند. توی پیام هایشان در مورد جزئیات حرف می زنند و از جزئیات می پرسند. جزو قدیمی های سایت محسوب نمی شوند و تازه عضو شده اند. خیلی زود بحث را به خانواده ها می کشند.
اولین نشانه اضعای این دسته خالی بودن پروفایل هایشان است. حالا اگر نمی خواهند ازدواج کنند دلیل ندارد که دروغ بگویند. این دسته تا جایی که بتوانند از خودشان چیزی نمی نویسند. در همان پیام اول هم معلوم می کنند که به جای همسر دنبال همدم می گردند. در مشخصات خودشان هم به نکته هایی مثل آزاد، رها، به دور از هر قید و بند و اینها اشاره می کنند.
اگر برای شناخت دسته اول و دوم به چند روز وقت و مطالعه پروفایل ها نیاز است، برای شناخت دسته سومی ها یک نگاه سرسری کافی است. اولین نکته هم اسم های عجیب غریبشان است. اسم های نیست در جهانی که به سرعت توی چشم می آیند، مثلا ریچارد شیردل یا زیبای خفته. شما بخواهید ازدواجکنید، خودتان را این طوری معرفی می کنید؟ همه شان هم بالای ۶ میلیون تومان درآمد دارند و احیانا تبعه یکی از کشورهای اروپایی یا آمریکایی هستند. قدشان بالای ۱۸۰ و وزنشان دقیقا مطابق با معیارهای روز است. در اولین پیام شجره نامه طرف مقابل را می پرسند و در دومین پیام منتظر آلبوم عکس های خانوادگی اش هستند و کلا موجودات تابلویی به حساب می آیند.
مسخره ها از کلاهبردارها هم تابلوترند. کسانی که از روی فضولی آمده اند ببینن چه خبر است و چون مجبور بوده اند پروفایلشان را پر کنند، هرچه به ذهنشان متبادر شده را نوشته اند. مثلا مشخصاتی مثل سن: ۹۹ سال، وزن: ۳۰ کیلو، شغل: بیکار، تعداد فرزندان: بالای ۱۰ و محل زندگی: جزایر قناری بدون شک مربوط به آدم شادمانی است که از سایت همسریابی به عنوان سایت سرگرمی استفاده می کند.
برای اینکه بدانیم پشت این سایت ها چه خبر است، عضو آنها شدیم و خودمان را خریدار جا زدیم
بدترین کاری که می توانستیم بکنیم، این بود که چندتا پروفایل اکازیون زنانه و مردانه بسازیم و عضو به روزترین سایت های همسریابی شویم. پروفایل هایی که مشخصاتشان به مشخصات سیندرلا و پسر پادشاه توی قصه ها طعنه می زند و شاید همین مشخصات بود که باعث شد هرکدام از پروفایل های مذکور در مدت یک هفته بیشتر از پانصد بازدید داشته باشند. اما واقعیت این است که هدف از ساخت این پروفایل ها به هیچ وجه شوخی و خنده نبود و ما می خواستیم بدانیم توی دل کاربران سایت چه خبر است و اصلا اینجا چکار می کنند؟
باید یک بار امتحان کنید. آن وقت است که می فهمید کلاهبردارها چه موجودات عجیبی هستند که می توانند در نهایت آرامش پشت چشمشان را نازک کنند و سوت بزنند و کلاهتان را بدون آنکه بفهمید از سرتان بردازند. اتفاقا همین وقت هم هست که می فهمید خوش خیالی زیادی چقدر می تواند در محیط های مجازی احمقانه باشد.
چون ممکن است آقای محترمی که در حال مطالعه پروفایلش هستید دقیقا شرایطی مثل خود شما داشته باشد، یعنی خانم کنجکاوی باشد درست هم سن و سال و هم قد و قواره خودتان. البته ساختن پروفایل های تقلبی اولین و آخرین تقلبمان بود، آن هم از روی اجبار. چون احتمالا هیچ خانمی برای آقایی با مشخصات معمولی تره هم خرد نمی کرد و آقایان هم برای پروفایل معموی یک خانم سر و دست نمی شکستند. اما بعد از این تقلب فقط چندتا سوال طراحی کردیم و در جواب پیام های درخواست آشنایی فرستادیم. اولین سوال این بود که «به نظرتان دنیای مجازی جای مناسبی برای پیداکردن هسر آینده است؟» سوال بعدی هم اینکه «در دنیای واقعی کسی نبود که دلتان را ببرد؟» و سوال سوم هم اینکه «تا حالا گشت و گذارتان موفقیت آمیز بوده و به مورد مشکوکی برخورد نکرده اید؟» سوال هایی که به تعداد زیادی برای کاربران ارسال کردیم و از آنالیز جواب هایشان هم به نتایج جالبی رسیدیم.
اکثر دخترها در جواب دادن به سوال ها دقیقا همان طوری بودند که در دنیای واقعی به سوال های خواستگارهایشان جواب می دهند. کمی دست و پا شکسته و با احتیاط زیاد. البته تعداد کمی از دخترها هم از جواب دادن طفره رفته بودند یا خواسته بودند بدانند خودمان اینجا کار می کنیم؟ اما در میان جواب ها چند مورد مشابه هم وجود داشت. اکثر دخترها می گفتند بیشتر آقایان خالی بند هستند و فقط تعداد کمی از اعضای مرد قصد ازدواج دائم دارند. در کل نظر خامن ها زیاد مثبت نبود و شاید همین نگاه منفی باعث شده بود که تعداد دخترها خیلیک متر از پسرها باشد. درمورد سوال دوم هم جواب های پرت و پلای زیادی وجود داشت. اما در چندین مورد مشابه خانم ها می گفتند دلشان می خواهد همسر آینده شان را خودشان انتخاب کنند و از اینکه انتخاب بشوند دل خوشی ندارند. یک جور دلیل نیمه فمینیستی نیمه مدرن که البته با عقل جور درمی آمد.
تعدادی هم که خیلی صادق تر بودند یا می خواستند صادق تر به نظر بیایند، دلیل مراجعه شان به سایت های همسریابی را خجالتی بودن در دنیای واقعی می دانستند. دخترهایی که اغلب در شهرهای کوچک تر زنگدی می کردند و تنها راهشان برای تجربه ازدواج نیمه مدرن و دخالت مستقیم در انتخاب نیمه گشمده راه اینترنتی بود. درمورد سوال سوم هم نتیجه نظرسنجی بینخانم ها چندان رضایت بخش نبود. اکثرشان تجربه چندین تماس تلفنی یا دیدار حضوری را داشتند که بی نتیجه مانده بود. اما در کل می شود نتیجه گرفت که ۹۰ درصد خانم هایی که عضو سایت های همسریابی می شوند، قصد ازدواج دائم دارند. برعکس تصور عمومی این خانم ها اصلا هم جزو پرتوقع ها نبودند. خانم های شهرستانی مهمترین ملاکشان شغل دولتی و وفاداری بود و خانم هایی که از شهرهای بزرگتر عضو سایت شده بودند ملاک هایی مثل وضع مالی مناسب و شخصیت اجتماعی و خوش برخوردی هم به ملاک هایشان اضافه می شد.
تکلیف آن دسته از آقایانی که پی حشمت و جاه آمده بودند که معلوم بود. از همان پروفایل ها و پیام های اولشان می شد فهمید که قصد اینها هرچه که باشد، انتخاب همسر آینده نیست. اکثر آقایان با شک و تردید به سوال ها جواب می دادند. تعداد زیادی هم می گفتند ما خودمان روانشناسیم و این کارها که برای شما تجربه است، برای مخاطره ای بیش نیست. نکته جالب هم این بود که آقایان هم مثل خانم ها به پروفایل ها اعتماد نداشتند.
البته بیشتر شک آقایان مربوط به چهره و خصوصیات فیزیکی بود. شک و تردیدی که به خاطر تجربه مندی شان بود. اینطور که آقایان می گفتند، در دیدارهای حضوری مشخص می شد که خانم ها اصلا از چهره خودشان درک درستی ندارند و اکثرا خودشان را زیباتر از آن چیزی که هستند می دانند. البته ضعف آیتم های معرفی چهره دلیل مناسب تری برای این تفاوت به نظر می رسد. به هر حال اقایان که ۹۰ درصدشان به دنبال پیداکردن سیندرلا بودند از دیدارهایی که تا به حال داشتند راضی به نظر نمی رسیدند و مهم ترین مشکل را در جای خالی عکس در پروفایل خانم ها می دانستند. اما در میان آقایان هم تعداد زیادی به سوال ها جواب دادند.
البته این تعداد در میان کاربران بالای ۳۰ سال بودند که بیشتر از زیر ۳۰ ساله ها قصد ازدواج داشتند. یا اگر هم قصد مشخصی برای ازدواج نداشتند، آمده بودند که ببینند چطور می شود. یعنی اگر مورد مناسبی پیدا شد که چه بهتر و اگر پیدا نشد هم که بالاخره تلاششان را کرده بودند.
آقایان برخلاف خانم ها فضای مجازی را استارت خوبی برای مساله ازدواج می دانستند کمتر از خانم ها ترس از گول خوردن داشتند و با اعتماد به نفس بیشتری دنبال نیمه گمشده شان می گشتند. درباره روش های دیگر هم عکس خانم ها ادعای مدرنیته و اینها نداشتند و فقط می خواستند دایره انتخابشان وسیع تر باشد؛ یعنی به جای دخترهای فامیل و دوست و آشنا و در و همسایه بتوانند موردهای بیشتری را بررسی کنند. درمورد سوال سوم هم مثل خانم ها نتیجه زیاد مسرت بخش نبود. با این تفاوت که آقایان اعتراف می کردند اکثر خانم هایی که با آنها ملاقات داشته اند، واقعا قصد ازدواج داشتند، منتها شرایطشان زیاد مقبول نبوده. هیچ کدام از آقایان هم مثل خانم ها به مورد مشکوکی اشاره نکردند.
بین همه مدل کاربرانی که توی سایت ها بودند، یک عده هم کاملا درست آمده بودند. کسانی که به نحوی با بقیه آدم ها تفاوت داشتن دو به خطار همین تفاوت پیداکردن نیمه گمشده در دنیای واقعی برایشان سخت تر از بقیه بود. کسانی که مشکلات فیزیکی یا بیماری های خاص داشتند؛ مثلا برای کسی که مشکل حرکتی خاص دارد و برای ازدواج دنبال کسی مثل خودش می گردد، سایت های همسریابی می تواند جای مناسبی باشد. تعداد کمی از کاربرها در پروفایل هایشان اشاره کرده بودند که فلان بیماری خاص را دارند، یا کسانی که به خطار بچه دارنشدن از همسرانشان جدا شده بودند و دنبال کسانی می گشتند که نخواهند بچه دار شوند.
البته در میان خاص های صدق کسانی هم بودند که مشکلاتشان فیزیکی و جسمی نبود. مثلا آقایی که مدام در سفر بود و دنبال همسری می گشت که بتواند با یک مارکوپولوی معاصر زندگی کند و یا آقایانی که کاملا صادقانه دنبال همسری می گشتند که شرایط مالی مناسبی داشته باشد. در میان خانم ها هم موردهای خاص کسانی بودند که دنبال همسرهایی می گشتند که حکم وزیرا داشته باشند؛ یعنی آقایانی که خیلی سریع قصد مهاجرت داشته باشند.
بررسی ها نشان می دهد شناختی که از این طریق شکل می گیرد چندان کامل نیست، چون ازدواج باید با آگاهی و درک عمیق صورت بگیرد. متاسفانه سوءاستفاده هم در این سایت ها بسیار زیاد است، به گونه ای که معمولا بیش از ۹۰ درصد رابطه هایی که به شکلی در این سایت ها ایجاد می شود، با اهداف جنسی است و اخلاق در بسیاری از موارد زیر پا گذاشته می شود. شکل این سایت ها در خارج از کشور به صورت دوست یابی است، نه همسریابی که هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارد و باتوجه به پشتیبانی کارهای پژوهشی صورت گرفته، به طور قطع می توانیم اعلام کنیم اکثر کاربارن این ساتی ها صرفا اهدافی برای رابطه های جنسی دارند و نه ازدواج. از طرفی، این سایت ها یکی از مهم ترین مروجان ازدواج موقت هستند فراموش نکنیم که ازدواج در دین اسلام پدیده پسندیده ای است و به عنوان اقدامی نیک و انسان ساز از آن یاد شده، اما باتوجه به خلاءهای اجتماعی موجود در جامعه، بحث های متناقضی در رابطه با ازدواج موقت عنوان شده و سایت های همسریابی به یکی از بزرگ ترین مروجان ازدواج موقت تبدیل شده و اکثرا با اشاعه تصویری نادرست از این مساله به شکل نامتعارفی جوانان را به یکدیگر برای این اقدام معرفی می کنند.
مصطفی اقلیما رئیس انجمن مددکاری ایران
مفت باشه، کوفت می شه!
توی همه جست و جوهایمان برای پیداکردن سایت های همسریابی فقط یک مورد پیدا شد که از دور کمی شبیه مراکز تخصصی همسریابی بود. مرکزی که ما فکر کردیم احتمالا از این به بعد قانونمند شده ها باید یک جاهایی باشند شبیه اینجا.
شکل و شمایل سایتشان مثل همه سایت های همسریابی است. منتها صفحه اصلی شان برخلاف سایت های دیگر که عکس یک گلدان گل و دوتا حلقه طلایی گذاشته اند پر از اخبار و مطالب روان شناسی با موضوع ازدواج است. تفاوت اینها هم با بقیه مراکز همسریابی اینترنتی از همین جا شروع می شود.
غیر از نگاه روان شناختی، مساله رایگان نبودن خدمات یکی دیگر از تفاوت های بارز این سایت است. آن هم نه یک تفاوت قیمت کوچک. تفاوت قیمتی که حسابی هم به چشم می آمد. قصه عضویت هم این طوری است که این مرکز در برابر خدمات واقعی که ارائه می داد، پول خوبی هم می گیرد. هزینه اول عضویت ۵۰ هزار تومان و هزینه های دیگر هم متعاقبا به مشتری اعلام می شود. حالا اگر عضویت معمولی ۵۰ هزار تومان تمام بشود، حتما هزینه های دیدن مشاور و اینها باید خیلی بیشتر باشد. اتفاقا مشتری هایشان هم کم نیست. انگار که جوان ها معتقد باشند همسری که مفت و رایگان به دست بیاید، مفت و رایگان هم از دست می رود.
مشتری باید بعد از اینکه اینترنت ثبت نام کرد با در دست داشتن کارت ملی و شناسنامه و یک عکس تمام قد بدون روتوش برود مرکز و مشاوره بشود. بعد هم منتر بماند تا موردی که می خواسته را برایش پیدا کنند. وقتی هم که موردهای مناسب جفت شدند و هردو برای آشنایی اعلام آمادگی کردند، جلسه اول و دوم مشاوره با حضور نماینده مرکز در همانجا برگزار می شود و هزینه هایش را هم احتمالا عروس و داماد دنگی حساب می کنند. بعد مشاوره ها به ولی مشتری ها اعلام می کنند که ماجرا در فلان مرحله قرار دارد. آنها بعد از سه جلسه می توانند بیرون قرار بگذارند و خودشان کار را تمام کنند.
نکته دیگری که توی این سایت خیلی به چشم می آید، قانون های سفت و سختشان است. اول اینکه به مشتری اعلام می کنند اگر او خیلی عجله دارد اصلا به مسوولان مرکز ربطی ندارد. بعد هم می گویند درصورتی که کسی پیدا نشد، هزینه ای مسترد نمی شود. البته در کنار این تهدیدها گزارش ازدواج هایشان آن قدر زیاد است که دل مشتری ها را گرم می کند.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خواستگاری، فرصت طلایی برای رسیدن به بیشترین شناخت ممکن است به شرط آن که جوانان و خانواده هایشان مهارت مدیریت این زمان و فرصت طلایی را آموخته باشند.
این ظرفیت ها هم شامل اعضای خانواده و بستگان نزدیک و مورد اعتمادتان مثل خاله ، دایی ، عمه ، عمو، پدربزرگ و مادربزرگ می شود و هم شامل راه هایی که شما را به شناخت بهتر می رساند مثل دوستان، اقوام، خانواده، همکاران و محل های رفت و آمد طرف مقابلتان.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
رئیس شبکه هپاتیت کشور در پاسخ به این که آیا ناقلین هپاتیت B میتوانند ازدواج کنند یا خیر، گفت: مانعی برای این امر وجود ندارد، ولی همسر فرد مبتلا باید علیه این بیماری واکسینه شده و از تاثیر مثبت واکسن مطمئن شود.
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
نمی توانید ازدواج کنید بدون این که با همسرتان تناسب شخصیتی و فکری و اخلاقی داشته باشید. بهترین و ماندگارترین حالت ازدواج وقتی است که شما و همسرتان بهم تشابه داشته باشید. چنین ازدواجی با کمترین تنش و دردسر همراه است.
در مطالب قبلی ویژگی های مختلف شخصیتی را بررسی کردیم و گفتیم چه کسی به درد چه کسی می خورد. این بار نوبت آدم های همیشه مراقب است تا سراغشان برویم و شخصیت شان را تحلیل کنیم و بگوییم چه کسانی بهترین گزینه ازدواج با آنها هستند.
چه کسی مراقب است؟
افراد دارای شخصیت مراقب از استقلال زیادی برخوردارند. آنها معتقدند خودشان بلدند گلیم شان را از آب بیرون بکشند و به توصیه و مشاوره دیگران نیازی ندارند. آنها می توانند از خود مراقبت کنند و معمولا در تصمیم گیری ها ترس و اضطراب و دغدغه ندارند. با این حال چنین شخصیتی در برخورد با دیگران متوجه و هشیار است و قبل از برقراری ارتباط با اشخاص همه جوانب را در نظر می گیرد.
او همیشه اوضاع را تحت کنترل دارد، سعی می کند به همه چیز اشراف داشته باشد و از جزئیات جریانات دور و برش با خبر باشد. شخصیت مراقب به حالت و اعمال خودش اشراف دارد و برای هر کاری که انجام می دهد دلایل موجهی دارد. به همین دلیل، وقتی مورد انتقاد قرار می گیرد به خوبی از خود دفاع می کند. او انتقاد را جدی می گیرد و درباره اش خوب فکر می کند اما تسلیم انتقاد کننده نمی شود.
آنها مسئولیت پذیرند و برای ازدواج گزینه بسیار مناسبی به حساب می آیند. می توانید به آنها تکیه کنید و خیالتان راحت باشد که کنترل امور را به دست می گیرند و با تدبیر و توجه تمام اوضاع را مدیریت می کنند.
با او چطور باشید؟
در معاشرت های اجتماعی سعی کنید خودی نشان بدهید. همسر «مراقب» شما از این که سررشته امور را به دست بگیرید استقبال می کند.
همیشه به او توجه کنید. نگذارید حس کند از او فاصله گرفته اید، از جلوی چشمش دور شده اید و یا به او بی اعتنایی می کنید. او در این حالت ممکن است عصبی شود و دلخوری پیش بیاید.
نرم و آرام از او انتقاد کنید. نگذارید احساس کند همه موجودیتش را زیر سوال برده اید.
شخصیت مراقب معمولا بسیار با اعتماد به نفس، مستقل، محکم و قاطع است. با این حال به شدت به احترام و توجه شما نیاز دارد. باید به او قدرت دهید و او را بالا ببرید. او با همه هوش و ذکاوت و استقلالی که دارد، دنبال جلب توجه همسرش است. برای چنین شخصیتی صداقت و وفاداری اهمیت فراوانی دارد و باید بدانید که او شاید دیر به اطرافیانش اعتماد کند اما اگر کمی هشیار باشید و تلاش کنید، می توانید امین او باشید.
شخصیت مراقب همانطور که از نامش پیداست، اهل احتیاط و خویشتن داری است. این خصلت را به حساب بی تفاوتی او نگذارید. ممکن است کمی طول بکشد تا او احساسات عمیقش را با شما در میان بگذارد. اگر ارتباط شما با او محکم و با ثبات است به او اطمینان کنید.
بهترین راه برخورد و انتقاد از شخصیت مراقب این است که بدون انتقاد و بدون مقصر قلمداد کردن او احساساتتان را با او در میان بگذارید. بگویید به او اهمیت می دهید و خواهان روابط بهتر هستید.
همسر مناسب مراقب ها
با همه مواردی که گفتیم، زندگی با مراقب ها کار راحتی به نظر می رسد. کافیست آنها را بپذیرید، بهشان اعتماد به نفس و قدرت بدهید و توجه و تحسین تان را بی دریغ نثارشان کنید. همسر «مراقب» شما قطعا قدر این محبت شما را خواهد دانست و با حمایتی همه جانبه از شما، زندگی شیرینی برایتان فراهم می کند.
افراد مهرطلب، بااعتماد به نفس و پرشور گزینه های بسیار خوبی برای زندگی با «مراقب» ها هستند. درباره ازدواج یک مراقب با پرشور باید به این نکته اشاره کنیم که شخصیت مراقب اگر محافظه کاری را چاشنی زندگی اش کند، برای یک فرد پرشور کسل کننده خواهد شد. بنابراین ازدواج این دو، به صورت مشروط می تواند توام با خوشبختی باشد.
منبع: تبیان
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اثرات هدفمندسازی یارانه ها در حوزه سلامت
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها و مراکز پزشکی
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی