(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

(marriage ideal ) ازدواج ایده آل

(معیارهای انتخاب همسر- مراسم عروسی-روابط زناشویی موفق- مهارتهای زندگی و....)

سال سوم شادترین سال ازدواج است

نتایج تحقیقی که روی دو هزار زوج بریتانیایی انجام شده نشان می‌دهد با وجود هیجان و جذابیتهای سال اول، سال سوم شادترین سال ازدواج است؛ در سال پنجم جذابیتها و احساسات کاهش پیدا کرده و جای آن را خستگی و دشواری می‌گیرد و حوالی سال هفتم رابطه ممکن است گسسته یا مستحکم شود.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از بی بی سی، این تحقیق که توسط شرکت حقوقی اسلیتر و گردون انجام گرفته است، نشان می‌دهد سال اول معمولا با شادی و هیاهوی ازدواج سپری می‌شود و در سال دوم زوج‌ها شروع به شناخت بیشتر یکدیگر می‌کنند.

در سال سوم زوج‌ها یاد گرفته‌اند با تردیدهای گهگاهی و ایرادات همدیگر چطور کنار بیایند بنابراین همزیستی راحتی را تجربه می‌کنند.

تقریبا در همین زمان است که موضوع تحکیم بیشتر رابطه و اضافه شدن عضو تازه به خانواده مطرح می‌شود، زوجها از پیامدهای مالی ازدواج و تقسیم هزینه‌ها رضایت دارند، و مزایای دو منبع درآمد، این دوره را دوران لذت بخشی می‌کند. معمولا در همین ایام بهبود وضعیت مسکن (بازسازی یا خرید خانه) در جریان است یا به پایان رسیده است.

اما در سال پنجم اوضاع عوض می شود؛ خستگی و افزایش روزافزون آنچه باید انجام شود شادی و رضایت زوج‌ها را کم می‌کند.

آماندا مک آلیستر وکیل خانواده در موسسه اسلیتر و گوردون می‌گوید: “معمولا زوج‌ها در سال‌های اول برای مشاوره مراجعه نمی‌کنند اما بعد از پنج سال، یا یکی دو سال بعد، بخصوص بعد از بچه‌دار شدن از ما کمک می‌خواهند.”

“حفظ هیجان سال‌های اول که همه چیز تازگی دارد کار دشواری است و اغلب افراد به این نتیجه می‌رسند که زندگی زناشویی انتظارشان را برآورده نکرده است. ما توصیه می کنیم هر کسی که در این مقطع از زناشویی دچار تردید می‌شود جدا به این موضوع فکر کند که آیا این بحران واقعا حل نشدنی است؟ در اغلب موارد این فقط یک برهه دشوار است و شش ماه بعد این مرحله کاملا پشت سر گذاشته می‌شود.”

آشنایی با خوب و بد یکدیگر، بگو مگوی دائم در باره تقسیم کار و دغدغه های مالی بچه‌داری همگی در حوالی سال پنجم تاثیر منفی خود را بر ازدواج می‌گذراند.

زوج‌هایی که در این تحقیق شرکت کرده بودند سال هفتم را مانند “دیوار” توصیف کردند. اگر آنها از این دیوار با موفقیت عبور کنند، راه برای یک زناشویی شاد و دراز مدت هموار می‌شود.

ده درصد از شرکت‌کنندگان در این پژوهش گفته‌اند “نمی‌دانستند ازدواج چقدر ممکن است سخت باشد” و یک‌سوم زوج‌ها نیز اعتراف کرده‌اند که عشق‌شان به همدیگر نسبت به روزهای اول بعد از عروسی کاهش پیدا کرده است.

در واقع یک سوم زوج‌ها از نظر عاطفی کمبود داشتند و بیست درصد زوج‌ها گفته‌اند روزهایی هست که کاملا از تصمیم خود برای ازدواج احساس پشیمانی می‌کنند.

عدم تطبیق نیازهای جنسی، تفاوت سرگرمی‌ها و تمایلات اجتماعی از موانعی هستند که در سال‌های اول سر راه زوج‌ها قرار می‌گیرند.

نیمی از دو هزار نفری که در این تحقیق شرکت کردند، روز عروسی را شادترین لحظه زندگی و سال اول را شادترین سال (البته بعد از سال سوم) توصیف کردند.

به نظر آنها دلیل اصلی این شادی، “گرمای تازه عروس یا داماد بودن” بعلاوه “خوش‌بینی لگام گیسخته به زندگی تازه در کنار یکدیگر” بوده است.

اما این احساسات خیلی زود فروکش می‌کند؛ بعد از آنکه زوج‌ها متوجه این واقعیت ناخوشایند می‌شوند که رابطه موفق نیاز به چه عزم جزمی دارد.

آماندا مک آلیستر می‌گوید “زوجها اغلب چنان در تب سالهای اول غرق می‌شوند که فراموش می کنند برای ازدواج موفق باید زحمت کشید. ازدواج بالا و پایین و سردی و گرمی دارد. بسیاری از مشکلات را می توان با مشاوره بر طرف کرد اما اگر سردی خیلی بیشتر از گرمای آن است، بجای مشاوره باید به وکیل مراجعه کرد.”


مطالب پیشنهادی:

نقش استخاره و قسمت در ازدواج 

رفتارها و کارهای مورد علاقه مردان

چگونه به همسرتان احترام بگذارید

کدام ازدواج غلط و اشتباه است؟ 

12 انگیزه غلط برای ازدواج (قسمت دوم)

الفبای ازدواج موفق

مهم ترین ملاک های ازدواج موفق

دانلود کتاب ازدواج موفق

برای داشتن یک ازدواج موفق، دختران و پسران نیازمند یادگیری مهارت هایی هستند

ازدواج موفق

5 مرحله تکامل عشق

Image result for ‫عشق‬‎

عشق میان دو فرد طی چندین مرحله متفاوت تکامل می یابد که به منظور بقای عشق هر کدام ازاین مراحل اهمیت خاص خود را دارا میباشد این مراحل شامل:
 
مجذوب شدن، دلربایی، هوس (اشتیاق مفرط)، صمیمیت و تعهد است:
 
1- مرحله مجذوب شدن
 
واکنش مثبت نسبت به یک شخص است که خود به دو مرحله تقسیم بندی میگردد:
 
* مجذوب شدن فیزیکی: هنگامی روی می دهد که جسم شما نسبت به یک شخص از خود واکنش نشان میدهد. واکنشهایی همچون: افزایش ضربان قلب، افزایش درجه حرارت بدن، تعریق کف دستها و دلهرگی. این مرحله سطحی ترین و ابتدایی ترین مرحله عشق میباشد اما در عین حال یکی از قدرتمند ترین عوامل است.
 
* مجذوب شدن عاطفی: هنگامی که اوضاع و احوال مساعد و مطلوب باشد شکل میگیرد. پس از آنکه شما از لحاظ فیزیکی مجذوب شخصی گردید سپس باب گفتگو را با وی خواهید گشود و اگر متوجه شدید که اشتراکاتی با یکدیگر دارا میباشید از قبیل سرگرمیها، طرز تفکر، ایدئولوژی، شغل، تحصیلات، علایق و دیگر زمینه های مشترک سپس از لحاظ احساسی مجذوب یکدیگر خواهید گشت.
 
همچنین مجذوب شدن از لحاظ عاطفی حتی میتواند در فقدان مجذوب شدن از لحاظ فیزیکی نیز به وقوع بپیوندد. در این صورت پیوند و رابطه مستحکم تری ممکن است میان دو فرد ملاقات کننده پدید آید. زیرا پیشداوریها و پیش فرضهای مبتنی بر ظاهر فیزیکی دیگر وجود نخواهند داشت.
 
 
2- دلربایی
در اصل به عمل تلاش برای تاثیرگذاری و جلب توجه و نظر فردی دیگر توسط توجه متقابل و اهدای هدایا و غیره اطلاق میگردد. دلربایی نیز دو قسم است:
 
 
دلربایی خودخواهانه و دلربایی غیر خودخواهانه و با خلوص نیت.
 
دلربایی خود خواهانه: هنگامی روی میدهد که شما اقدام به اعمال رمانتیک میزنید صرفا بمنظور منفعت شخصیی خودتان. مانند هدیه دادن برای تحت تاثیر قرار دادن شریک خود. در واقع شما دلربایی را بعنوان یک آلت و به عنوان معامله بکار میبرید.
 
دلربایی خالصانه:هنگامی روی میدهد که شما تنها برای دلخوشی و لذت شریکتان دست به اعمال رمانتیک میزنید. شما نیز تنها از خوشحالی و لذت شریک خود ابراز خوشنودی میکنید.
 
دلربایی (و یا عشق) خودخواهانه خیلی زود به سردی گراییده و زایل میگردد. اما دلربایی ( و یا عشق) عاری از هر گونه خودخواهی تداوم خواهد یافت. از آنجایی که دلربایی و رمانتیک بودن یک عمل میباشد بسیاری از افراد که مدت زیادی را با یکدیگر گذرانده اند آن را به دست فراموشی میسپارند اما با تلاش آگاهانه قادر خواهند بود شعله های آن را مجددا افروخته سازند.
 
 
3- مرحله هوس(اشتیاق مفرط)
آرزوی داشتن فردی، تا آن حد که جدایی از آن فرد غیر ممکن میگردد. این هنگامی است که رابطه احساسی مبدل به رابطه فیزیکی میگردد. این مرحله بسیار حائز اهمیت است. این مرحله لحظه ای است که رابطه به یک دو راهی منشعب میگردد که دو فرد میباید یکی از آن دو راه را برای ادامه مسیر برگزینند: یک راه که به تباهی می انجامد و مسیر دیگر که به مرحله والاتر منتهی میگردد.
 
 
4- مرحله صمیمیت
به یک ارتباط تنگاتنگ و بسیار نزدیک اطلاق میگردد. دو فرد افکار، عقاید، احساسات و رویاهایشان را با یکدیگر قسمت میکنند. در یک صمیمت حقیقی چیزی برای پنهان ساختن از یکدیگر وجود نخواهد داشت. صمیمیت یک پدیده ناگهانی نبوده بلکه یک روند تدریجی و پیشرونده میباشد که هیچگاه متوقف نمیگردد. هرگاه صمیمیت در یک رابطه وجود نداشته باشد ممکن است آن رابطه برای مدتی دوام بیاورد اما همیشگی نخواهد بود.
 
 
5- مرحله تعهد
به التزام برای صادق و وفادار ماندن به همسر خود در سراسر سختیها و خوشیهای زندگی اطلاق میگردد. اگر شما قادر بوده اید تا این مرحله از عشق پیشروی کنید پس چرا میخواهید به همه چیز پشت پا بزنید؟ به یکدیگر گوش دهید، با یکدیگر سازش کنید و به خاطر داشته باشید که برای دستیابی به این مرحله و موفقیت مسیر دشواری را پیموده اید. بنابراین قدر جایگاه خود را بدانید.


زندگی موفق


وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است


http://maktoobshop.com

روان شناسی جامعه نگر می گوید بهتر است علم را با در نظر گرفتن باورهای دینی و عرفی برای درک و پذیرش راحت تر در بطن جامعه تزریق کرد، اما گاهی باورهای علمی با باورهای عرفی یک جامعه همسو نیست...

در این مطلب درباره آنچه در کشور ما می تواند در مورد بایدها و نبایدهای دوران پیش از ازدواج قابل اجرا باشد، با توجه به عرف، بحث می کنیم ولی برای اینکه به موضوع اصلی برسیم، لازم است ابتدا در مورد ۳ دوره ای که قبل از شروع زندگی مشترک طی می شود، صحبت کنیم. با «موضوع ویژه» این هفته همراه شوید.

دوره آشنایی

تعریفی کلی که برای دوره آشنایی در تمام دنیا وجود دارد این است؛ فرایند تبادل اطلاعات و عواطف بین ۲ نفر از جنس مخالف برای تصمیم گیری و با قصد ازدواج. البته منظور، آشنایی ای نیست که در آن خودفریبی یا دگرفریبی وجود داشته باشد. چند عامل مختلف باعث ایجاد شروع دوره آشنایی می شود؛ جذابیت ظاهری، جذابیت شخصیتی که مهم ترین اجزای آن صداقت، وفاداری و تعهد هستند و جذابیت از نظر موقعیت اجتماعی و بعد از آن هماهنگی قابل قبول فکری، عقیدتی، سیاسی، تحصیلی، اقتصادی، خانوادگی، عرفی و مذهبی و سرانجام تفاوت ها و شباهت هایی که باعث جذب ۲ نفر به هم می شود؛ مثلا ممکن است یک فرد ترسو یا با اعتماد به نفس پایین از یک فرد شجاع و با جرات خوشش بیاید.

دوره نامزدی

دورانی است از زمان خواستگاری تا انجام عقد رسمی که ۲ جوان با اطلاع خانواده ها با یکدیگر معاشرت دارند. در دوران نامزدی، علاوه بر تعهد، قراردادها ونظارت?های اجتماعی هم خودنمایی می کند که این ۲ گزینه آخر در دوران آشنایی چندان پررنگ نیستند. حداقل زمان آن بهتر است ۶ ماه باشد و کمتر از آن معمولا برای شناخت دوطرف کافی نیست. البته کیفیت زمان رابطه بیشتر مطرح است، نه فقط مدت آن؛ یعنی زمانی که با دقت و تلاش و راهنمایی و مشاوره برای شناخت دو طرفه در نظر گرفته می شود. البته آمارها نشان می دهد در کشور ما اگر دوران نامزدی بیش از ۳ سال طول بکشد معمولا باعث بروز مشکلاتی خواهد شد.

پس به طورکلی دوره ای که با وعده ازدواج شروع و با عقد رسمی پایان یابد، نامزدی است.

دوران عقد

از زمان خوانده شدن خطبه عقد تا شروع زندگی مشترک طول می کشد. در زمان عقد، قطعیت ازدواج و تعهد بیشتر وجود دارد. علاوه بر اینها، شروع رابطه زناشویی هم در این دوره است. حالا لازم است به این نکته بپردازیم که در این دوره ها چه رفتاری در پیش بگیریم تا هر کدام را با بیشترین فایده و کمترین آسیب به خود و طرف مقابل بگذرانیم چون ممکن نیست در این دوره ها همیشه در تمام ابعاد رابطه پخته عمل کنیم. علاوه بر این، قرار است که رابطه برد – برد باشد، نه برد باخت یا باخت باخت.

حد و حدود رابطه در دوران عقد

آمارها می گویند علت ۵۰ درصد طلاق ها در کشور ما، اختلال های زناشویی است. دلیل بروز بسیاری از این اختلال ها هم یاد نگرفتن تربیت جنسی و بیان نشدن این مسائل به دلیل باورهای عرفی است.

نتایج تحقیقاتی که در کشورهای دیگر انجام شده نیز نشان داده کنجکاوی جنسی محدود قبل از ازدواج، مثلا برای فهمیدن اینکه طرف مقابل گرم مزاج است یا سردمزاج، احساسش به جنس مخالف چیست، میل جنسی اش در چه حد است، تفکرش در مورد این رابطه چیست، از بوی بدن یا دهان طرف مقابل خوششان می آید یا نه و... لازم است. خیلی از طلاق ها در کشور ما به این علت اتفاق می افتد که فرد در زندگی مشترک می فهمد هماهنگی جنسی با زوج خود ندارد. بنابراین در دوران نامزدی که شرایط توافق خانوادگی درخصوص ازدواج و مهریه و هماهنگی عقلانی و حسی دو طرف وجود داشت و محرمیت شرعی (و نیز اجازه عرفی خانوادگی) جاری شد، ارضای کنجکاوی جنسی در حد معقول و محدود و بیان خواست ها و انتظاراتی از این قبیل می تواند به تفاهم زناشویی در زندگی مشترک کمک کند.

برای آسیب ندیدن چه باید کرد؟

دو جا آدم ها هر چقدر هم در نقاب زدن و نقش بازی کردن ماهر باشند، ماهیت واقعی خود را رو می کنند؛ یکی در زمان استرس و یکی در زمانی که منافع مشترک مطرح است. اگر این ۲ نکته را بدانیم، در دوران آشنایی، نامزدی و عقد احتمال آسیب، بسیار کمتر می شود. برای روشن شدن این مساله مثالی می زنم؛ گاهی می گوییم فردی قوی است و اعتمادبه نفس زیادی دارد ولی در زمان امتحانی مثل رانندگی، می بینیم آنچنان خود را می بازد و ضعف نشان می دهد که غیرقابل باور است. در این صورت می توانیم بفهمیم واقعا آنچه وانمود می کند، نیست یا گاهی می بینیم آقایی خود را بسیار عاشق پیشه نشان می دهد و مدام ابراز احساسات می کند اما وقتی صحبت سر تعیین مهریه معقول یا واگذاری حق طلاق و... می شود، رابطه را دچار تنش یا کاملا قطع می کند!

پس یادتان باشد اگر بتوانید از این ۲ تکنیک (استرس و طرح منافع مشترک) استفاده کنید، خیلی راحت می توانید تا حد زیادی پشت نقاب طرف مقابلتان را ببینید. خیلی ها بعد از ازدواج می گویند همسرمان خیلی فرق کرده، در صورتی که واقعیت این است که او فرق نکرده، بلکه حالا نقاب ها کنار رفته و آنها نتوانسته اند قبل از ازدواج همدیگر را خوب بشناسند.

در دوران آشنایی چه کنیم؟

خیلی از ما در دوره آشنایی، از هم به اندازه کافی سوال نمی پرسیم؛ چون می ترسیم که متقابلا طرف مقابل هم از ما سوالی بپرسد یا بفهمیم مشکلی در گذشته داشته و رابطه عاطفی مان به هم بخورد. گاهی هم اصلا نمی دانیم در مورد چه چیز باید بپرسیم. ممکن است اصلا بخواهیم مشکل های طرف مقابل را انکار کنیم و آنها را نادیده بگیریم. مثلا وقتی می بینیم مدام عصبانی می شود، از تکنیکی به نام کم اهمیت جلوه دادن استفاده می کنیم و می گوییم «آنقدرها هم عصبانی نمی شود، دیگران شلوغش می کنند!» یا به توجیه پناه می بریم: «از کودکی مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته و به همین دلیل زیاد عصبانی می شود، خودش تقصیری ندارد!» یا با عبارت هایی مثل: «همه مردها زود عصبانی می شوند» سعی می کنیم رفتار او را منطقی جلوه دهیم!

این اشتباه ها باعث می شود خودمان را درگیر رابطه ای پرخطر کنیم اما توجه به برخی نکته ها در این دوران و البته دوران عقد بسیار کمک کننده است و ما را از این خطای شناختی بیرون می آورد:

اول، از ارزش ها و باورهایتان چشم پوشی نکنید. یعنی فورا نخواهید خودتان را همرنگ طرف مقابل کنید. مثلا اگر می بینید مهمانی های آنچنانی می رود و روابطی دارد که نمی پسندید، به اجبار آنها را نپذیرید.

دوم، از علایقتان دست برندارید؛ اگر وقتی با کسی آشنا می شوید، خود را غرق پرداختن به علاقه مندی های او کنید، بی شک آسیب خواهیددید. حتی برخی افراد در این دوره به خاطر طرف مقابل رابطه خود را با دوستان و خانواده شان کمرنگ می کنند و تمام وقت خود را در اختیار او قرار می دهند که این کار هم اشتباه است.

سوم، این نکته بسیار مهم است و آن را از سایت جهانی خانواده آمریکا برایتان نقل می کنم؛ در کسانی که در زمان نامزدی و بدون شناخت، روابط زناشویی برقرار می کنند، احتمال نارضایتی زناشویی، بدبینی، عدم تعهد و نابسامانی ارتباطی بعد از ازدواج بسیار بالاتر است. نتایج تحقیقات نشان داده اگر در دوران آشنایی طرفین کنجکاوی های جنسی شان را بی محابا به هم ابراز کنند، احتمال دارد دچار آسیب شوند. البته به دلیل مسائل شرعی، اخلاقی، قانونی و عرفی احتمال شروع این روابط در کشور ما در دوران آشنایی اندک است ولی متاسفانه گاهی از روی بی تجربگی و ناپختگی، روابط پرخطر در دوران آشنایی شروع می شود که باعث می?شود بیشتر این آشنایی ها خیلی زودهنگام به شکست منجر شوند؛ مخصوصا که متاسفانه مهارت مدیریت درست و چندجانبه اینگونه روابط در بیشتر جوانان خیلی قوی نیست و گاهی با الگوبرداری از دیگران یا توجیه رفتار خود یا روشنفکری مدرن مخصوصا خانم ها در معرض خطر بیشتر آسیب های اجتماعی اینگونه روابط قرار می گیرند.

چهارم، نکته مهم دیگر این است که خیلی ها در دوران آشنایی تفاوت های زیادی بین خود و طرف مقابل مشاهده می کنند ولی با این تصور که می توانند او را با عشق و علاقه و توجه تغییر دهند، به روابط خود ادامه می دهند. خیلی از خانم ها مرتکب این اشتباه شایع می شوند اما شخصیت شکل گرفته آدم ها، خیلی قابل تغییر نیست و فقط قابل تعدیل است. پس وقتی به قصد ازدواج رابطه آشنایی را با کسی شروع می کنید، واقع بین باشید و آشنایی خود را با کسی ادامه دهید که به اصول شما نزدیک باشد.

پنجم، در این دوران هرگز خود را بیش از حد درگیر رابطه عاطفی نکنید. وقتی احساس بر منطق غلبه می کند، احتمال بروز مشکلات زیاد خواهد شد. یعنی ابتدا باید عقل بر احساس حاکم باشد و بعد همسویی عقل و احساس.

ششم، هرگز تمام اطلاعات در مورد حال و گذشته تان را برای طرف مقابل بیان نکنید. برخی فکر می کنند اگر همه چیز را با جزئیات برای فردی که با او آشنا شده اند تعریف نکنند، صادق نیستند در حالی که صداقت ۲ نوع سازنده و مخرب دارد.

کسی که به قصد ازدواج وارد رابطه با شما شده، باید به این حد از بلوغ رسیده باشد که بداند قرار است با آنچه در حال حاضر هستید، زندگی کند، نه آنچه قبلا بوده اید. پس اطلاعاتی که قصد دارید به طرف مقابل بدهید باید به تدریج و پلکانی باشد و به همه چیز اشاره نکنید. حواستان باشد دادن این اطلاعات غیرضروری می تواند در رابطه فعلی و در آینده تان تاثیر مخربی داشته باشد.

برای اینکه این نکته مفهوم تر شود، برایتان مثالی می زنم؛ ما ۳ حریم انسانی داریم؛ حریم سوم، حریمی است که بین ما و اجتماع و دوست و آشنا وجود دارد، حریم دوم، بین ما و خانواده درجه اول مثل پدر و مادر است و حریم خصوصی اول، یعنی حریمی که فقط بین خدا و انسان است و هیچ کس حق ندارد وارد آن شود. اگر می خواهیم آشنایی و دوران نامزدی موفقی داشته باشیم، حتما باید این حریم ها و صداقت سازنده را بشناسیم و نه وارد حریم خصوصی اول طرف مقابل شویم و نه او را وارد این حریم خودمان کنیم.

گاهی در مطب می بینم دخترخانم هایی که قبلا رابطه عاطفی معقول و کم خطری در چارچوب اخلاق، شرع ، قانون و عرف با آقایی داشته اند ولی به محض اینکه در مورد آن به طرف مقابل گفته اند، رابطه شان دچار مشکل شده و به هم خورده یا ازدواج انجام گرفته ولی همسر به شدت به خانم بدبین شده است و آسیب بدبینی و بدگمانی بسیار شدیدتر از این صداقت مخرب است.

هفتم، کسی که می خواهد وارد رابطه آشنایی و بعد نامزدی و عقد شود، باید به بلوغ ازدواج رسیده باشد اما متاسفانه برخی از کسانی که ازدواج می کنند، به این بلوغ نرسیده اند اما بلوغ ازدواج چیست؟ یعنی با آگاهی، دانش و مهارت های ارتباطی مبتنی بر واقعیت نه رویا، رابطه لذت بخش مادی و معنوی خلق کنیم. در غیر این صورت دچار تنش خواهیم شد.

بدون شناخت، منطق، خودشناسی و دیگرشناسی نباید وارد هیچ رابطه ای شد چون برخی در دوران آشنایی چهره واقعی خود را نشان نمی دهند و نقاب بر چهره دارند تا طرف مقابل را جذب کنند. علاوه بر این، گاهی رفتار ناسنجیده یا پرخطر تاثیرگذاری هم نشان می دهند ولی طرف مقابل به دلیل ویژگی های خوب دیگر، متاسفانه آن را نادیده می گیرد.

یک توصیه

با وجود آنچه گفته شد، تجربه بالینی و مطالعه های چند ساله من به عنوان مشاور ازدواج و خانواده در مطب و بیمارستان و مراکز مشاوره نشان داده است خانم ها به هیچ وجه نباید اجازه بدهند در زمان نامزدی، رابطه فیزیکی با طرف مقابل شکل بگیرد چون در این صورت روابطشان در بیشتر موارد به شکست با بهانه جویی های مکرر آقا می انجامد، مخصوصا اگر هویت غیرمذهبی داشته باشد.

به نظر من در مراحل آشنایی به قصد ازدواج، این رابطه به هیچ وجه نباید شروع شود چون به ضرر خانم تمام خواهدشد، علت آن هم این است که در رابطه بین زن و مرد هم بعد شهوانی مطرح است و هم عاطفی و در مردها بعد شهوانی رابطه غالب است و در زن ها بعد عاطفی. به همین دلیل است که مردها می توانند با زنی که دوستش هم ندارند رابطه جنسی داشته باشند ولی خیلی بعید است خانم ها تا زمانی که کسی را دوست نداشته باشند، بتوانند این کار را انجام دهند مگر به دلیل پول یا انتقام و... که در اینجا مطرح نیست و موضوع بحث ما خانم های عادی هستند. شاید به دلیل غلبه این بعد در آقایان هم است که پس از شروع روابط آشنایی، دلشان می خواهد هرچه زودتر رابطه فیزیکی آغاز شود.

گاهی رابطه زناشویی، قاتل رابطه است

آمارها و نتایج تحقیقات در کشور ما نشان می دهد شروع رابطه فیزیکی در دوره پیش از ازدواج، قاتل رابطه است، مخصوصا در آشنایی هایی که در مراحل اولیه است. پس تاکید می کنم تا وقتی رابطه جدی نشده و شناخت کلی انجام نگرفته، نباید رابطه فیزیکی هم وجود داشته باشد ولی بعد از طی مراحل شرعی، اخلاقی و قانونی تا حدی کنجکاوی های جنسی معقول آن هم اگر منطبق بر باورهای عرفی و دینی باشد، می تواند سلامت ازدواج را از این نظر برای درک هماهنگی جنسی و زناشویی تامین کند. درست است که با رسمیت یافتن رابطه، راه برای خیلی از روابط باز می شود ولی آمارهای جهانی حاکی از آن است که اگر زنی زیباترین زن روی کره زمین هم باشد، جذابیت جنسی و ظاهری او برای مرد بین ۶ ماه تا ۱ سال است و بعد از آن به شدت افت می کند. یعنی بعد از یک سال مرد حسی که قبلا به ظاهر، فیزیک و اندام همسرش داشته، نخواهدداشت و شور و اشتیاقش به شدت کم می شود. پس تا زمانی که زندگی مشترک زیر یک سقف شروع نشده، باید روابط محدود باشد تا براساس خصلت فطری که در مردها وجود دارد و پایه شهوانی ازدواج برایشان پررنگ است، از زندگی دلزده نشوند.

سرانجام اینکه دقیقا به دلیل از بین رفتن زودهنگام جذابیت های ظاهری و جسمانی و حتی اجتماعی است که می گویند باید بیش از هر چیز در انتخاب همسر به شخصیت سالم او توجه کرد یعنی معیار اصلی از انتخاب همسر باید شخصیت سالم باشد نه جذابیت های ظاهری و اجتماعی.

نکته آخر اینکه به نظر من رابطه محدود فیزیکی در دوران عقد و در چارچوب شرع، اخلاق، و قانون اشکالی ندارد تا بهتر بتوانیم طرف مقابل را بشناسیم و به هماهنگی جنسی زناشویی و وفاداری جنسی زناشویی و تعهدات و عقاید او در این زمینه پی ببریم و حس هایش را درک کنیم ولی زیاده روی در آن به رابطه آسیب می زند.

درنهایت همه چیز به نوع شخصیت ختم می شود، یعنی ممکن هم است ۲ نفر رابطه زیادی در دوران عقد داشته باشند و اتفاقا ازدواجشان موفق هم باشد ولی ما در مورد استثناها حرف نمی زنیم و از قاعده ها می گوییم، قاعده هایی که براساس آن کنجکاوی جنسی رابطه باید در دوران عقد و نامزدی هدایت شده، محدود، باتدبیر و در چارچوب اخلاق، شرع، عرف، قانون و با اجازه خانواده ها باشد و دخترانگی به زنانگی تبدیل نشود و زیر یک سقف این اتفاق بیفتد.

دکتر تورج شمشیری‌نظام

روان‌پزشک، عضو انجمن روان‌پزشکان ایران، مشاور ازدواج و خانواده

مطالب پیشنهادی

سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن

نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان

تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان