وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی در امر ازدواج شناخت طرفین نسبت به هم دیگر است؛ زیرا اگر دو نفر نسبت به هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آنها با جهل و نادانی صورت گرفته و تبعات منفی را به دنبال دارد و منجر به طلاق و جدایی می شود.
این در حالی که است که ازدواج فامیلی در میان برخی از خانوادهها بدون هیچ شناختی در زمینه ازدواج بشدت طرفدار دارد و اما برخی دیگر خانوادهها فرزندان خود را از این نوع ازدواج منع میکنند.
در گذشته به دلیل اینکه ارتباطات بین قبیله، قوم و خویش محدود بود و افراد با خانواده و فامیل رابطه بیشتری داشتند و معمولا همه جزئیات و کلیات رفتار دختر را مورد نظر را میسنجیدند و او را به عنوان همسر مناسب برای فرزند خود انتخاب میکردند در حالی که این ازدواجها معمولا تحمیلی بود و براساس شناخت پدر و یا مادر صورت میگرفت.
این در حالی است که درمورد انتخاب همسر باید به صورت مجموعهای از ملاکها ، معیار و پارامترها توجه کرد و هر فردی با توجه به روحیات خود همسر خود را با توجه به شناخت از او انتخاب کند.
تجربهها نشان داده است برخی مواقع زمانی که ازدواج فامیلی صورت میگیرد زوجین زندگی خوب و خوشی ندارند زیرا شناختی از قبل از هم نداشته و براساس فامیل بودن با هم ازدواج کردند و در این موارد اقدام بسیار جاهلانه و اشتباهی انجام دادهاند.
اما در بعضی اوقات ازدواج فامیلی صورت نمیگیرد و دو نفر هیچ نسبت فامیلی با هم ندارند ولی چون قبل از ازدواج همدیگر را شناخته اند ، زندگی موفقی دارند.
به همین دلیل ازدواجهای فامیلی و یا غیر فامیلی باید همه بر مبنای شناخت صورت بگیرد.
یکی از آفت و آسیب های ازدواج فامیلی دخالت خانواده و فامیلها است زیرا بستگان و فامیلها به خودشان این حق را میدهند که در زندگی زوجین دخالت و مالکیت کنند و بستگان دو طرف حق انتخاب و اختیار را از زن و مرد گرفته و اجازه زندگی مستقل و پایدار را به آنها نمیدهند و آنها دچار سرگردانی میشوند.
موارد زیادی مشاهده شده است که زن و شوهری که ازدواج فامیلی داشته اند و دردادگاهها خواهان طلاق هستند، عامل اصلی طلاقشان دخالت خانواده ها و یا بستگان است.
هرچه نسبت فامیلی نزدیکتر باشد، طرفین و خانوادهها به خودشان بیشتر اجازه و حق دخالت را میدهند و به تدریج زندگی آنها دچار سرگردانی شده و از هم پاشیده می شود؛ زیرا خود زوجین هم نمی توانند تشخیص بدهند که خانواده کدام طرف دلسوز آنها بوده وتصمیم درست را میگیرد.
شناخت عمیق در زندگی زن وشوهر بسیار مهم و این شناخت را در فامیل نمی توان پیدا کرد. بارها اتفاق افتاده زن و شوهری که هیچ نسبت فامیلی نداشته، سالیان سال در کمال آرامش باهم زندگی میکنند، زیرا همه زوایای همدیگر را می دانند وبا صداقت و معیار همسر آینده شان را انتخاب کردهاند و براساس احساس تصمیم نگرفتهاند.
در قرآن، آیات و روایت بیشتر بر دلیل شناخت تاکید شده است. زمانی که در قرآن آمده که ما شما را در کنار همدیگر آفریدیم تا جفت و عشق خود را پیدا کنید و در کنار هم به آرامش برسید نتیجه می گیریم که عشق عمیق و شناخت بعد از ازدواج مهم است نه قبل از ازدواج. در نتیجه فامیل بودن به معنای شناخت نیست و کلیت ندارد.
منبع : bornanews.ir
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج مهمترین مقوله در زندگی همه انسانهاست. به نظر میرسد که علیرغم تمام تلاشهای دانشمندان و پژوهشگران نمیتوان جلوی روند کوتاه شدن عمر انسانها نسبت به نسلهای قبلی و البته کوتاه شدن عمر زندگی مشترک آنها را گرفت! وقتی که یک ازدواج وارد فراز و نشیبها و مشکلات خاص خود میشود و ثبات خود را از دست میدهد، میتوان وقوع یک حادثه تلخ را پیشبینی کرد. این حادثه با نشانههایی همراه است و اگر کمی توجه داشته باشید، میتوانید پی به وجود آنها ببرید. آگاهی از آنها میتواند بهترین سلاح برای مقابله با اتفاقات ناخوشایند بعدی در زندگی مشترک باشد. مواردی که باعث دور شدن زن و شوهر از یکدیگر میشود.
هیچ حرفی ندارید با هم بزنید
وقتی که شما و همسرتان میخواستید یکدیگر را بشناسید و تصمیم به شروع زندگی مشترک داشتید، هیچگاه از حرف زدن با یکدیگر و بحث کردن راجع به بسیاری چیزها خسته نمیشدید. با هم حرف میزدید تا از اینراه همدیگر را بشناسید و به نقاط مشترک بیشتری برسید. وقتی که چند سال از شروع زندگی میگذرد. به تدریج گفت و گو بین زوجها کم میشود و با ورود کودکان به زندگی به حداقل میرسد؛ تا جایی که دیگر نمیتوانند با هم حرف بزنند و یا نمیخواهند با هم حرفی بزنند و این شروع یک وضعیت بد و ناخوشایند است.
احساس مورد سوء استفاده قرار گرفتن
وقتی که از سوء استفاده کردن سخن به میان میآید، مردم بلافاصله به یاد سوءاستفادههای فیزیکی میافتند؛ در حالی که این رفتار انواع مختلفی دارد، مثل سوء استفاده کلامی و عاطفی. هر عملی که در زندگی مشترک به طرفین ضرر و زیان وارد کند، باعث نابودی روابط بین آنها میشود. این ضرر و زیان میتواند به هر شکلی باشد و اگر شما احساس میکنید مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاید، حتماً به یک مشاور مراجعه نمایید.
در میان گذاشتن احساسات با دیگران
بسیاری از زوجها در طول زندگی مشترک خود دچار آشفتگیها و ناراحتیهایی میشوند و میخواهند برای سبک کردن بار غم و اندوه درونی خود کسی را به عنوان همصحبت برگزینند؛ کسی به غیر از همسرشان! این مسأله کاملاً طبیعی است و حتی در بیشتر مواقع باعث سلامت روحی روانی میشود. اما وقتی این مسائل را با جنس مخالف خود مطرح میکنید و این کار به یک عادت تبدیل میشود، به تدریج رابطهتان مشکل و رنگ دیگری میگیرد. شاید در مرحله اول هدفتان درد دل کردن باشد، اما همین شکایت کردنها از همسرتان به کسی که او را امین خود میدانید، باعث ایجاد رابطهای نزدیک بین شما میشود و این اتفاق برای زندگی مشترکتان بسیار خطرناک است. لذا بهترین کار این است که مشکل خود را به جای در میان گذاشتن با افرادی که فکر میکنید دلسوزتان هستند، با یک مشاور خانواده مطرح کنید و از او کمک بخواهید. این کار برای حفظ زندگی مشترکتان بسیار بهتر است.
دیگر دوست و رفیق هم نیستید
روابط رمانتیک و مهربانیها در سالهای نخست زندگی مشترک، کمکم فروکش میکنند برای حفظ ثبات زندگی لازم است زن و شوهر بیشتر از هر کس دیگری دوست و رفیق هم باشند. دوست داشتن یکدیگر برای ادامه زندگی ضروری است. داشتن علایق مشترک و یا دستکم احترام گذاشتن به علاقهها و بیعلاقهگیها یکدیگر نیز بسیار مهم است. وقتی احساس میکنید وارد مرحلهای شدهاید که دیگر همسرتان را دوست ندارید و دیگر نمیتوانید او را دوست و یار خود بدانید، وارد مرحله خطرناکی از زندگی مشترک خود شدهاید.
بیتوجهی به نیازهای یکدیگر
اگر مهربانیها و دلسوزیها کمتر شده و دیگر مثل گذشته به نیازهای یکدیگر توجه نمیکنید و غفلتها و بیاهمیتیها آنقدر زیاد شده که ممکن است کمکم از هم متنفر شوید، اولین و مهم ترین قدم را بردارید و به همسرتان توجه بیشتری کنید تا او نیز به طور متقابل تغییری در رفتارش ایجاد کند و از بیتوجهیهایش دست بردارد.
چند ایده خوب برای احساس خوشبختی و رضایت از زندگی مشترک:
همسر خود را شاد نگه دارید: داشتن یک زندگی زناشویی موفق و شاد، یعنی داشتن روابط سالم. حفظ روابط سالم در زندگی گاهی بسیار دشوار میشود، اما به هر حال شدنی است و فقط به زمان و تلاش بیشتر نیاز دارد. با احترام گذاشتن به احساسات همسر خود شروع کنید. و از این راه روابط خود را سالم و شاد نگه دارید. تا جایی که میتوانید با هم ارتباط برقرار کنید و با یکدیگر حرف بزنید و زندگی را برای یکدیگر آسانتر کنید.
فداکاری و جانفشانی کنید: قبل از آنکه به فکر رضایت و خوشحالی خودتان باشید، به خوشحال کردن همسرتان اهمیت دهید. اگر کلهشق هستید و نمیتوانید برای همسرتان جانفشانی کنید، تحمل به وجود آمدن شرایط ناخوشایند و نارضایتی از زندگی مشترکتان را نیز داشته باشید. این جانفشانیها گاهی اوقات بسیار کوچک هستند و ممکن است بیاهمیت به نظر برسند؛ اما سادهترین گذشتها و فداکاریها نیز گام بزرگی در جهت خوشبختی و دوام زندگی مشترک خواهند بود.
مهربان و انعطافپذیر باشید: زندگی با همسرتان و وقت گذراندن در کنار او همواره با عادتهایی همراه است که گاه باعث برخی عادتها مثل پر کردن سینک ظرفشویی از ظرفهای کثیف یا رها کردن خمیر دندان با در باز در دستشویی، باعث عصبانیت و آزاردگی هر یک از زوجها میشود و گاهی اوقات آنها را تا مرز دیوانگی عصبانی میکند؛ اما بهتر است به مسائل کوچک تحریککننده اهمیت ندهید و آنها را تبدیل به معضلات بزرگ زندگی خود نکنید. اگر همسرتان عادتی دارد که باعث آزار شما میشود، اما این عادت باعث ناراحتی کس دیگری نمیشود، بهتر است تلاش کنید آن را نادیده بگیرید.
مسئولیتها را تقسیم کنید: بسیاری از زوجها معتقدند که تقسیم وظایف خانه یکی از مهمترین رازهای برخورداری از زندگی مشترک خوب و احساس خوشبختی است. البته شاید نتوان کارها و مسئولیتهای خانه را به طور مساوی تقسیم کرد، اما باید مطمئن باشید که عدالت رعایت میشود و مسئولیت سنگینتری روی دوش یکی از زوجها قرار ندارد. تقسیم وظایف خانه باعث میشود که رابطه شما محکمتر شود و احساس پیوستگی بیشتری کنید.
با هم گفتگو کنید: در مورد تمام مشکلات با هم حرف بزنید. نگرانیها و نظرات خود را برای شریک زندگیتان بازگو کنید و بگذارید راه حرف زدن بین شما همیشه باز باشد. اگر عدم اطلاع کافی از افکار همسرتان شما را آزار میدهد و منجر به احساس نارضایتی در زندگی میشود. با یک بحث کامل و بازگو کردن افکار و نظرات خود میتوانید از این مشکل جلوگیری کنید. به همسرتان بگویید که چه چیزی ناراحتتان کرده است. خجالت نکشید و احساساتتان را به او بگویید به این ترتیب به او نزدیکتر میشوید و شانس شما در به وجود آوردن زندگی مشترک خوب و سالم قابل اصلاح نیستند. گاهی اوقات لازم است این تفاوتها را بپذیرید و سعی در تغییر آنها نداشته باشید؛ چرا که فقط خودتان را آزار خواهید داد.
به زندگیتان هیجان بدهید: برای آنکه زندگی مشترکتان شکل یکنواخت و تکرار به خود نگیرد، لازم است گاهی اوقات کمی هیجان را چاشنی آن کنید. این هیجانات و سرگرمیها غیرقابل پیشبینی هستند و خستگیها و ملالتهای زندگی روزمره را از بین میبرند. با انجام برخی کارهای سرگرمکننده و هیجانآور همسرتان را متعجب کنید؛ مثلاً یک هدیه بدون مناسبت خاص به او بدهید و یا هر کار مثبت دیگری که انتظارش را ندارد. انجام دهید.
تعادل نقاط منفی و نقاط مثبت: برای ثبات و تداوم یک زندگی مشترک لازم است نیازها و خواستههای همسرتان را درک کنید. اگر فکر میکنید که یکی از کارها و عادات شما باعث ناراحتی همسرتان میشود و روی او تأثیر منفی میگذارد، با برخی کارهای مثبت، ایجاد تعادل کنید. شما وظیفه دارید جو مثبتی در محیط خانوادگی خود به وجود آورید. برای این کار منتظر نباشید همسرتان نخستین گام را بردارد. خودتان پیشقدم شوید. برای آنکه دوست داشته شوید، باید برخی حالات و حرکات مثبت از خودتان بروز دهید تا همسرتان به خاطر آنها بیشتر جذب شما شود.
ماهنامه دنیای سلامت۷۷
بیشتر بدانیم؟
نگرش افراد به ازدواج ، به عنوان یک واقعیت اجتماعی، تحت تأثیر فرهنگ و نقش و موقعیتی است که فرد، در آن زندگی میکند. بنا بر این، دیدگاه فرد نسبت به ازدواج ، تابع فرهنگی است که به آن تعلق دارد. این دیدگاه، همچنین با جایگاه فرد در جامعه ، ارتباط تنگاتنگ دارد.
از طرف دیگر، مسئله مشکلات و موانع ازدواج از یک سو و آرزوها، ایدهآلها و تصویری که دختران و پسران از آینده و زندگی مشترک خود دارند، از سوی دیگر، موجب شده است که جوانان، به آسانی، تن به ازدواج ندهند و به عبارت دیگر، از آن بگریزند.
عوامل بسیاری در این زمینه مؤثّرند که برخی از آنها واقعی و برخی دیگر ساخته و پرداخته ذهنیات فرد هستند. این عوامل، عبارتاند از:
ا . تحوّل در الگوهای رفتاری
در دهههای اخیر، در الگوهای رفتاری خانوادهها، تحوّل جدّیای به وجود آمده است. تغییر در الگوی مصرف، نوع پوشاک، مسکن، سطح انتظارات خانوادهها و توجّه به آراسته بودن ظاهری، موجب گردیده است که مفهوم زندگی، به طور کلّی دگرگون شود. امروزه رفاه، از مهمترین مسائلی است که خانوادهها توجّه بیشتری به آن مبذول میدارند.
جوان امروز، در جستجوی رسیدن به شکلی از زندگی است که رهیافت واقعی جامعه است امّا از سوی دیگر، فرصتها و امکانات مساوی برای دستیابی به این شرایط ، برای همگان وجود ندارد.
بسیاری از جوانان میاندیشند که تأمین هزینههای گزاف عقد و عروسی، تهیه منزل و پرداخت اجارهخانه، بسیار سخت است و از آن جا که نمیتوان از عهده مخارج آینده زندگی برآمد ، بر خلاف میل باطنی، از ازدواج میگریزند.
در پژوهش آماری صورتگرفته از میان دانشجویان، بسیاری از آنان، مشکلات مالی را از موانع ازدواج ذکر کردهاند و متأسفانه تعداد این قبیل افراد ، نسبتاً زیاد است.
امروزه با توجّه به تغییرات کیفی صورتگرفته در امر ازدواج ، در مورد مهریه ، گرایش برتر جامعه ، موافقت با تعیین مهریه است امّا اغلب خانوادههای دختران، مهریه بالایی را پیشنهاد میکنند که معقول و منطقی نیست و معمولاً یک جوان یا حتّی یک فرد میانسالِ شاغل در ایران، با چند سال پسانداز کردن تمامی درآمد خویش هم به سختی از عهده پرداخت آن برمیآید. چنین تعهّدی (که طبق قوانین ایران، مرد در لحظه ثبت ازدواج ، پرداخت نقدی آن را تضمین مینماید)، کارایی دیگری جز ایجاد نگرانی و اضطراب و دلخوری و کدورت ندارد.
تا چندی قبل، زندگی بسیاری از زوجهای جوان، در کنار پدر و مادر پسر آغاز میگردید امّا امروزه ، تشکیل یک زندگی باید در محلّ جدیدی باشد و همین موضوع ، توقّع دختران را از پسرها ، برای داشتن توانایی و قدرت اقتصادی، افزایش میدهد و تأمین مالی، اشتغال و نوع شغل پسران را حائز اهمیت میکند.
2 . ادامه تحصیل و تحوّل در موقعیت زنان
یکی دیگر از عواملی که موجب فرار جوانان از ازدواج شده است، گرایش به ادامه تحصیل در بین جوانان است. در جامعه امروز ایران، اغلب پسران و دختران، علاقه دارند که تحصیلات خود را ادامه دهند و برداشت بسیاری از آنان این است که ازدواج ، فرصت ادامه تحصیل را از آن ها سلب میکند. به ویژه تحوّل موقعیت اجتماعی زنان و گرایش آن ها به تحصیلات عالی، موجب شده که در امر ازدواج جوانان، تأخیر رخ دهد.
خانوادهها عقیده دارند که دختر و پسر، پس از ازدواج ، به دلیل پذیرش مسئولیت همسری، نمیتوانند درس بخوانند و غالباً حاضر نیستند که درباره ازدواج فرزندان خود در ایام تحصیل آن ها اقدام کنند.
3 . وسواس بیش از حد در انتخاب همسر
یکی دیگر از عوامل گریز جوانان از ازدواج، وسواس و احتیاط بیش از اندازه دختر و پسر، در مورد همسر اینده است. افرادی که بیش از اندازه ، در این زمینه وسواس به خرج میدهند ، نمیتوانند در مورد ازدواج و انتخاب همسر آینده خود ، تصمیم قطعی بگیرند و حتی گاهی ساعتی قبل از مراسم خواستگاری یا چند روز مانده به مراسم عقد ، قول و قرارها را زیرِ پا میگذارند و حاضر به ازدواج نمیشوند.
وسواس در انتخاب همسر، تقریباً هیچ گاه موجب انتخاب بهتر و مناسبتر نمیشود و تنها سالیانی از عمر دختر یا پسر را هدر میدهد و روحیه ی آن ها را با اندوه و حسرت و افسردگی و بدبینی همراه میسازد.
4 . فراهم بودن زمینه ارضای نیاز جنسی در بیرون از چارچوب خانواده
بین فرار از ازدواج و انحرافات اخلاقی، رابطهای دوسویه وجود دارد. برخی پژوهشها نشان میدهند که روابط آزاد بین دختر و پسر و امکان ارضای جنسی در بیرون از چارچوب خانواده (چه به صورت مشروع و چه نامشروع) ، نیاز به ازدواج را در جوانان، کمرنگ کرده است.
برخی جوانان برای ارضای غرایز طبیعی خود ، به ارتباط آزاد با جنس مخالف، بسنده میکنند و چون این گونه روابط، مسئولیت چندانی بر عهده فرد نمیگذارد ، خود زمینهساز فرار دختران و پسران از ازدواج میشود.
ازدواج کردن در زمان مناسب و بدون سختگیری و وسواس، پیشنهاد عقل، دین و حتّی دانش جدید است.
5 . اعتقاد به داشتن زندگی آزاد
برخی از جوانان، بر این باورند که ازدواج ، باعث ایجاد محدودیت در بسیاری از خواستهها و نیازهای آنان میشود و از این رو، ترجیح میدهند که به شکل آزاد زندگی کنند.
شاید بیشتر افرادی که ازدواج را عمل محدودکننده ی آزادیهای فردی میدانند ، فلسفه و حقیقت ازدواج را به خوبی درک نکرده و طرفدار آزادی به معنای غربی آن باشند و از این رو ، حاضر نمیشوند که ازدواج کنند.
همسر خوب، در درجه نخست، یک تکیهگاه روحی و مایه آرامش روانی است که هیچ چیز حتّی تحصیلات دانشگاهی، نمیتواند جای آن را بگیرد.
فرجام سخن
فرار از قانون طبیعت، ممکن نیست و غریزه و فطرت را نیز نمیتوان سرکوب کرد. به علاوه، میل فطری انسان به زندگی مشترک و داشتن فرزند ، برای همیشه ، قابل سرکوب کردن نیست. جوامع غربی که امروزه با پیری جمعیت و عدم تمایل جوانان به ازدواجْ مواجهاند ، از طرق دیگری همچون پذیرش مهاجران خارجی، سعی در جوانْ نگهداشتن جامعه خود دارند. به علاوه، در این جوامع، زنان و مردان میانسال ، بدون ازدواج ، از طریق پذیرفتن فرزندخواندهها، سعی در تشکیل خانواده دارند. دو پدیده غیر اخلاقی خریدن کودکان جهان سومی و قاچاق آنها به غرب و نیز زندگی کردن زن و مرد در زیر یک سقف و بدون عقد ازدواج ، از دیگر تبعات کاهش ازدواج در جوامع غربی و بالا رفتن سنّ ازدواج در این جوامع (و طبعاً بیفرزند ماندن زوجین) است.
ازدواج کردن در زمان مناسب و بدون سختگیری و وسواس، پیشنهاد عقل، دین و حتّی دانش جدید است.
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
همه می گویند ازدواج مثل هندوانه است. به شرط چاقو هم در کار نیست. اما امروزه از چیزهایی نام می برند که به دوام ازدواج کمک می کند. ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی (قبل از ازدواج) ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی موثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت.
در ازدواج، توانایی سازش دایمی با شرایط گوناگون که ممکن است متغیر هم باشد و از خودگذشتگی فراوان لازم است اما اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر توافق بیشتری داشته باشند ، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود. مهم ترین عوامل توافق در ازدواج عبارت اند از:
رشد عاطفی و فکری ، تشابه علایق و طرز تفکر ، تشابه مذهبی، تشابه تحصیلی و طبقاتی، تشابه طرز فکر نسبت به امور جنسی، تشابه علاقه به زندگی و سرعت عمل در کارها، رابطه با خانواده زن و شوهر.
مهم ترین عامل موفقیت ازدواج
مهم ترین عامل موفقیت در زندگی زناشویی، رشد عاطفی و فکری است البته درجه رشد عاطفی و فکری تنها بستگی به سن ندارد بلکه سن روانی، اجتماعی و عاطفی و سن جسمانی همه از عوامل موثر در رشد عاطفی است. رشد جسمانی نیز عامل مهمی در آمادگی و در نهایت دوام ازدواج است. مساله دیگری که از لحاظ بهداشت روانی قابل ملاحظه است اینکه آیا در ازدواج اختلاف هوش و معلومات سبب بروز اختلافات زناشویی خواهد شد یا خیر؟
شخصی که از لحاظ اجتماعی رشد کرده است، روابط اجتماعی را بهتر درک می کند. او می داند چگونه با دیگران، به خصوص خانواده و همکارانش سازش کند. او درک می کند که انتظارات اجتماع از او چیست و تا اندازه زیادی قادر است خود را با این توقعات تطبیق دهد. همچنین او آماده قبول مسوولیت است و نسبت به محدودیت های خود آگاهی دارد.
شخصی که رشد عاطفی کرده است، در مورد همسر و فرزند و دوستان و مشکلات زندگی نظریه واقع بینانه ای دارد. او دارای فلسفه زندگی معینی است که بر اساس آن می تواند از بحران های دایمی زندگی جلوگیری کند.
همسر
رشد عاطفی، کی و چقدر؟
یکی از مهم ترین عوامل رشد ، مقدار و چگونگی رشد عاطفی است. مثلاً شخص ممکن است 30 تا 40 سال عمر کرده باشد ولی از لحاظ رشد عاطفی عقب مانده محسوب شود. چنین شخصی قدرت کنترل احساسات و عواطف خود را ندارد و در نتیجه زندگی زناشویی او مختل می شود. شخصی که رشد عاطفی کرده است، در مورد همسر و فرزند و دوستان و مشکلات زندگی نظریه واقع بینانه ای دارد. او دارای فلسفه زندگی معینی است که بر اساس آن می تواند از بحران های دایمی زندگی جلوگیری کند. او به پیشرفت های فعلی خود متکی است و زیاد به گذشته خود ، هر چند هم با شکوه بوده باشد ، اتکا ندارد. در ضمن به مطالبی از قبیل امور جنسی، عشق، ازدواج و تربیت کودک نگاه روشنی دارد.
خیلی وقت ها مشکل اینجاست که آدم ها تغییر می کنند اما با هم تغییر نمی کنند: در دو مسیر یا با سرعت های متفاوتی تغییر می کنند.
مثلث عشق
با تمام این حرف ها، امروز دانشمندان به این نقطه رسیده اند که «اگر عشق و احساسات قابل اتکا نیستند پس چه چیزهایی باید وجود داشته باشد تا عشق افراد پایدار بماند. ابتدا نظریه ای شکل گرفت که اگر برخی شباهت های اولیه بین افراد وجود داشته باشد صمیمیت و رفاقت بیشتری بین آنان به وجود می آید که می تواند ازدواج موفق را تضمین کند اما تجربه نشان داد که این اتفاق هم نمی افتد. آقای استنبرگ که مثلث عشق را ارایه کرده بود به این نتیجه رسید که خیلی از طلاق ها، برخلاف انتظار، در مواردی اتفاق می افتد که انتخاب اولیه اشتباه نبوده است. یعنی افراد در ابتدای ازدواج، شباهت هایی به هم داشته اند اما پس از ازدواج تغییر کرده اند.
پس خیلی وقت ها مشکل اینجاست که آدم ها تغییر می کنند اما با هم تغییر نمی کنند: در دو مسیر یا با سرعت های متفاوتی تغییر می کنند. پس حالا این سوال به وجود می آید که «اگر شباهت اولیه هم ضامن صمیمیت نیست پس چه چیز می تواند صمیمیت و رفاقت درازمدت بین زوج ها را تضمین کند؟»
هوش عاطفی ات را به کار بینداز!
پژوهش های زیادی نشان داده اند که هوش عاطفی یکی از مهم ترین عوامل موفقیت ازدواج است. هوش عاطفی نوعی از هوش است که به ما کمک می کند به احساساتمان آگاه باشیم. بتوانیم عواطفمان را خوب بیان کنیم. آنها را خوب کنترل و هدایت کنیم. ظرفیت های خودمان را بشناسیم و در مجموع یک حس مثبت کلی نسبت به خودمان داشته باشیم. از طرف دیگر بتوانیم عواطف فرد مقابلمان را درک کنیم و نسبت به آن واکنش اجتماعی یا بین فردی مناسب داشته باشیم.
هوش عاطفی به ما کمک می کند که وقتی دچار تعارض در احساساتمان می شویم، فرو نریزیم و بتوانیم به عنوان مساله ای معمولی حلش کنیم. این نوع هوش ، یک چیز ذاتی نیست و در شرایط محیطی شکل می گیرد و در میان تمام عوامل موثر در موفقیت در ازدواج، کلیدی ترین نقش را دارد.
اگر دو طرف دارای هوش عاطفی بالایی باشند می توانند بفهمند که چه طور همراه و همگان با تغییر احساسات و عواطف یکدیگر تغییر کنند تا زندگی شان به رشد و صمیمیت بیشتری منجر شود.
منبع : چهار دیواری - با تلخیص
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج نوعی رابطه است . اصولا زندگی یعنی برقراری رابطه برای پاسخ گفتن به ضرورتها. در ازدواج ما دو نوع نیاز را باید برطرف کنیم 1- نیاز جنسی که خیلی مهم است 2- نیاز روحی - روانی که آن هم به نوبه خود مهم است البته ما نیازهای مادی هم داریم که بدون ازدواج هم قابل پاسخگویی است .
وقتی نیاز جنسی ما به صورتی مکانیکی برطرف بشود ، نمیتوانیم نام آن را ازدواج یا زندگی مشترک بگذاریم 0 چرا که این رابطه با خود ارضایی هیچ فرقی ندارد. تنها نوعی رابطه مکانیکی است . حتی می توانم بگویم که در برخی اوقات خود ارضایی، که به هیچ وجه تجویز نمی شود ولی طبق آمار مراکز علمی ، بسیاری به این شیوه ارضاء پناه میبرند، آرامش بیشتری به دنبال دارد . چراکه ما در ارضاء جنسی مکانیکی و پسیکولوژیک ، صدمه هم می خوریم.چرا که در این خصوص رابطه ناهنجار است و در ضمن خیال می کنیم مورد سوء استفاده قرار گرفته ایم.
پس انگیزه ما برای زندگی مشترک ارضاء دو نوع نیاز است: نیاز جنسی و نیاز روحی- روانی.اما چرا ما مبتلای به این نیازها شده ایم ؟! نیاز جنسی که غریزی است و در سرشت ماست . ما نیازهای روحی خود را به شکل های گوناگون کسب می کنیم . ما به این نیاز مبتلا می شویم. در واقع وقتی احساس درونی می کنیم ، نیاز به ایجاد رابطه داریم 0 در رابطه ای که بیشتر واکنشی است . ممکن است رابطه جنسی را هم خرج رابطه روحی روانی خود بکنیم ، ولی چیزی به دست نیاوریم . یعنی ارضاء خود را رها کنیم تا روانمان التیام یابد 0 تهی درون پر شود 0 خلأدرون از بین برود . ولی می بینیم که نمی شود 0 پناه بردن به بسیاری از گروه ها و فرقه ها بخاطر رهایی از این احساس خلأ و تنهایی و پوچی درون است.
بنابر این وضعیت ما در رابطه با عشق می تواند دوگونه متصور بشود :
1- وقتی که احساس عاشقانه داریم
2- وقتی که به واقع عاشق هستیم .
احساس عاشقانه داشتن برای همه ما دست می دهد. نوعی فرار ازخلأ درونی است . می خواهیم خود را فریب بدهیم. از این رو احساس می کنیم که کسی را دوست داریم . به شدت هم دوست داریم . ولی وقتی به او بیش از حد نزدیک می شویم ، از او می گریزیم. مشکل ما خلأ درونی است . دنبال پاسخ هستیم ، ما تنها شکل آن را عوض کرده ایم.شکلی عاشقانه به آن داده ایم ، ولی این یک رابطه عاشقانه نیست ؛ عاشق نمایانه است ؛ نوعی تلقین به نفس است ؛ نوعی فرار از احساس تنهایی ، اجحاف و بی کسی.
ازدواج با عشق و بدون عشق !
ازدواج خالی از عشق ضایع است. اینچنین رابطه ای تبدیل می شود به مشتی روابط خام و مکانیکی. تکرار روزان و شبان . تکرار بیگاری های اجتناب ناپذیر. تکرار دلخوری ها و دلمردگی ها . تکرار فرارها و دغدغه ها 0 تکرار مصیبت ها و تعزیت ها . زندگی مشترک بدون جاذبه های عاشقانه چه از نوع اول و چه از نوع دوم ، به واقع تحمل ناپذیر است . ولی ما باید تحمل کنیم و بهای آن را با سلامتی خود بپردازیم.این بدهی ما به ذهنیتی است که در آن جهالت و نادانی حکومت می کند.
در این صورت ، یکنواختی آن آزار دهنده است . تلاش بیهوده برای سرپا نگه داشتن آن آزار دهنده است .
نیروی حیاتی ما را تحلیل می برد . ولی ما می مانیم چرا که راه دیگری در برابر خود نمی بینیم . دیدگاه ونظرگاه ما محدود و بسته است . می ترسیم. ما برای رهایی از اضطراب و ترس ازدواج کرده ایم ! پس پر از ترس و وحشتیم. ازدواج نه تنها این اضطراب و ترس را از بین نمی برد ، بلکه افزایش هم می دهد .
ازدواج نه تنها احساس ایمنی به ما نمی دهد ، بلکه اندک احساس ایمنی ما را نابود هم می کند . من به هیچ وجه با ازدواج مخالف نیستم . انسان برای داشتن زندگی مشترک در این عالم هستی گذاشته است.
زن و مرد مکمل یکدیگرند و در طراحی هستی بدین شکل روییده اند. ولی می دانم که چالش های عصبی آن ما را فرسوده می کند . بهانه هایی که برای تداوم آن داریم عذاب آور است . سازگاری و تطبیق در آن دشواری زاست . با این همه ما از سر ناچاری آن را ادامه می دهیم ، چون می خواهیم که همراه با هنجار جامعه باشیم و می ترسیم که جامعه بر ما انگ و برچسب بگذارد . چرا که باید نیاز جنسی خود را به صورتی مکانیکی ارضاء کنیم .
می مانیم و می پوسیم ! می مانیم و استعدادهای خود را تلف می کنیم 0 می مانیم و در جا می زنیم .
نه ؛ وا پس می رویم ! ازدواج وقتی از سر ناچاری است و مرکز ثقل آن شهوت است ، تنها به معنی پرداختن به جنسیت است ، ضایع کننده است 0 چرا که دو طرف یکدیگر را درک نمی کنند . رابطه جنسی آن هم صرفا برای تخلیه « روانی » خویش نوعی ستم به خود است . دو « تن » بدون درک هم جمع شده اند که تازه معنای آن هم جمع شدن نیست ، این نوعی « جمع نمایی » است که در اصل تفرقه است 0 جهان های متفاوت ، راه های متفاوت ، جهت های متفاوت ، نگاه های متفاوت ، هدف های متفاوت ، سلیقه های متفاوت ، و عقده های یکسان و زجرهای غیر متفاوت ! زجرهای ما یکسان است ، چرا که عقده های انسان های پسیکولوژیک و بیولوژیک کم و بیش همانند است .
وقتی انسان ازدواج را « هدف » در نظر می گیرد ، باید بهای نازل آن را هم بپردازد . باید تسلیم بشود.باید دور از عشق و سرمستی و پرواز و سبکی و شور و شعف و نشاط و طرب زندگی کند من این را زندگی نمی دانم. این نوعی شکنجه است که آدمی به خاطر نادانی و جهالت و هم هویتی با گذشته موروثی به جان می خرد و بهای سنگینش را هم با فرسودگی و مرگ در هر لحظه می پردازد . رنج و دردی که همواره باید تحمل کند . ازدواج و یا زندگی مشترک عبارات با شکوهی هستند ، آن گاه که دو نفر به هم بر می آیند و در کنار هم احساس شادی و خوشی و سبکی و پرواز می کنند .یعنی زندگی طربناک ، همچنان که ژرژ پنجم کرد ! پادشاه بریتانیای کبیر ، پادشاهی انگلیس را رها کرد که با معشوقه خود « خانم سامپسون» زندگی کند. بخاطر یک زندگی عاشقانه دست از سلطنت برداشت و تا حدود صد سالگی نیز در کنار همسرش ماند !
ولی ما این رابطه باشکوه را خراب می کنیم یا به استقبال خرابی آن می رویم ! چرا که از آن هیچ چیز جز رابطه جنسی ، آن هم کج و معوج ! - نمی دانیم 0 آن را خراب می کنیم ؛ با انتظارهای بیهوده ، با سبکسری های بچه گانه ، با نپختگی های کودکانه ، با باورهای عتیق و با محاسبه های کوچک و مقایسه های بی ربط و چالش های بی جهت ! ما زندگی مشترک را به تکرار کلیشه های خمیازه آور تبدیل می کنیم و بعد از کسالت آن می نالیم . ما برای زندگی مشترک تجربه کافی و وافی نداریم . ادای آن را در می آوریم 0 می خواهیم آن را در خانه همسر خود به دست آوریم. تاجری هستیم که بدون دست مایه دست به تجارت زده ایم . عاقبت آن هم معلوم است: ورشکستگی آشکار یا پنهان ! همه اینها تحفه انسان پسیکولوژیک است برای یک زندگی به اصطلاح مشترک که می توانیم نام آن را بگذاریم «زندگی نامشترک» !
بسیاری ازدواج می کنند ولی از سر ناچاری و خود را ، یعنی قابلیت ها و استعداد های خود را تباه می کنند .آنها گستره های دیگر را ندیده اند . هر چه دیده اند و شنیده اند همین بوده است. از این رو فکر می کنند که راه دیگری در مقابل ندارند. به علاوه عشق هم به این سادگی ها حادث نمی شود . منتظر آن هم نباید بود . چرا که انتظار باعث می شود که عشق از ما بگریزد. عشق مهمان ناخوانده است . می آید بدون آنکه در بزند . ما را آتش می زند بدون آنکه صدای گامهایش را بشنویم . بنابر این به نوعی رابطه باید قانع بود و آن رابطه جنسی است .
از اینجا می توان نوع دیگری از رابطه را هم تعریف کرد . رابطه ای که عاشقانه نیست ولی عاقلانه – عاشقانه است . در این رابطه حوزه مغناطیسی انسان شدت می گیرد . در این حوزه دو انسان به هم جذب می شوند . به نوعی نمی توانند از این حوزه بگریزند . بدون شک جذبه جنسی و آسودگی خیال در آن نقش تعیین کننده دارد . دراین گونه از رابطه ، همزیستی به شکل شکوهمندی ادامه می یابد.
امارابطه عاقلانه – عاشقانه یعنی چه ؟
رابطه عاقلانه – عاشقانه زندگی مشترکی است که البته دور از تصاویری که ما در ذهن داریم تحقق پیدا می کند . در این رابطه اگر محاسبه جایی نداشته باشد ، نوعی عشق تحقق پیدا می کند . اسم این را می گذارم « خودگرا » درست مانند تولد بیولوژیک که در آن انسان معصوم زاده می شود . اما پس از آن انسان بیولوژیک گرفتار دست خوردگی می شود و پسیکولوژیک می شود . در این حالت عشق نمی تواند آن چنان جوانه بزند . چرا که انسان پسیکولوژیک سرشاراز نفرت و کینه است . هرچند می دانیم و می بینیم که در این وضعیت نیز برخی« صاعقه عشق » می شوند . به راستی« صاعقه عشق »! من نام این را می گذارم « صاعقه عشق » چرا که ناگهان پدیدار می شود و درون شرطی انسان راخاکستر می کند . و از این خاکستر جوهر اصیل انسان متبلور می گردد و زاده می شود .
خود ، من ، نفس ، مرکز و هرچه در ذهن ما اخلال می کند می سوزد و ناپدید می گردد . با این حال عشق اولی یا خردگراست که عمومیت دارد و می تواند انسان پسیکولوژیک را هم به مرزهای دگرگونی فانکشنال بکشاند . در واقع عشق اول راهگشا نیز هست .
عشق نوعی مراقبه دایم است . مراقبه ای که ما را به ورای ذهن شرطی می برد . در این حالت ذهن ما همان است که بوده ، یعنی شرطی و برنامه ریزی شده است . ولی عشق در آن تحول و دگرگونی شگفتی ایجاد می کند . پیوند ما رابا برنامه های ذهنی و عقده ها می برد . عشق قاتل چرک درون ماست. عشق قاتل همه محاسبه هاست . عشق قاتل انتظارها و سبکسری های ماست 0 عشق قاتل منیت هاست . بنابراین عشق نجات دهنده است .منجی ماست . انسان پسیکولوژیک و فانکشنال ، هر دو در معرض حادثه عشق اول و دوم هستند . هر چند انسان فانکشنال بهتر در این حوزه مغناطیسی قرار می گیرد . چراکه سراسر نگاه ، توجه و مراقبه است . و ذهنی که مزاحمت ندارد و شکوه زیبایی را باهمه وجود حس می کند.
عشق قاتل خود محوری هاست. آینه ای است که جوهر ما را بر ما آشکار می کند . جوهری که غماز است. عشق قاتل همه است به جز معشوق . همه در برابر معشوق می میرند ؛ نه به کینه و نفرت و شکنجه ، نه ؛ از سر بی نیازی می میرند. عشق بشارت دهنده بی نیازی است . هنگامی که عشق هست ، جهان و حتی همه عالم هستی از آن ماست . از این رو حسادتی در کار نیست . آزمندی در کار نیست . با عشق ما همه چیز داریم ؛اما وابستگی نداریم .
عشق یعنی توانگری 0 عشق یعنی هیچ ! یعنی « تهیت »0 یعنی کوری و کری نسبت به جهان شرطی. عشق یعنی معشوق و دیگر هیچ!
متأسفانه ممکن است که ما پس از مدتی به وضعیت گذشته باز گردیم . و البته باز می گردیم ! باکی نیست . ولی این حالت یکی از شگفتی های درون ما باقی می ماند.با این همه می توانیم همچنان به عشق اول بیندیشیم . عشقی که من روی آن خیلی حساب می کنم . عشق اول ، عشق واقعی زندگی ماست . می تواند تکرار بشود . می تواند هما ن جا که هست بماند . انسان فانکشنال که دور از محاسبه و مقایسه و رقابت زندگی می کند همیشه مستعد عشق اول و دوم است .
انسان فانکشنال که افق دید او تمیز و پاک است ، همواره مهیای پذیرش عشق اول و دوم است . عشق اول است که کیفیتی انسان ساز دارد . هنر و زندگی را جلا می دهد0 شادی را جاودان می کند . بدون آنکه زیان های عشق دوم راد اشته باشد 0 عشق دوم همه چیز را خاکستر می کند 0وادی جنون است .
عاشقم من برفن دیوانگی
مردم ازفرهنگی و فرزانگی
عشق اول سازنده است . انسان فانکشنال را در مسیر سازندگی نگه می دارد . بیشتر به درد جامعه می خورد. از این روست که می تواند گرمای عشق دوم را هم داشته باشد ، ولی خسارت های عشق دوم را نداشته باشد . این که می گویم « خسارت » ، به خاطر این است که در هر حال ما باید در جامعه زندگی کنیم . از این رو عشق دوم ویران کننده جامعه است . همه هنجارها را به هم می ریزد . رو به درون دارد. اما عشق اول رو به بیرون هم دارد . از ضرورت ها غافل نیست . با این همه این اتفاق ( ورود عشق دوم ) ممکن است هر لحظه از نو رخ دهد .
عشق اول دارای جاذبه جنسی است که تکراری خوشگوار دارد . همراهی با طرفی که همرأی و همساز و همدم و همدل و همراه و همکوش و همفکر وهمکیش و همسان و همتا و همبود و همشد وهمخواه شماست . این عشق داوم دارد . عشق دوم اغلب بی دوام است . صاعقه وار می آید و صاعقه وار می رود. همه ما منتظر عشق دوم هستیم ؛ از این روست که عشق اول را که واقعی تر و ممکن تر و محتمل تر است از دست می دهیم ! بیداری ما ضامن ادراک ورود عشق اول و خردگر است .
این بیداری را پاس بداریم . عشق اول همیشه در نزدیکی ما لنگر انداخته است . همیشه منتظر ماست . ورودش را در هر لحظه خوش آمد بگوییم .
بیشتر بدانیم؟
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
بیشتر بدانیم؟
پایگاه اطلاعرسانی مرحوم آیتالله بهجت (ره) نوشت:
حکم ازدواج موقّت
۵۲۷٫ ازدواج موقّت از نظر اسلام چه حکمی دارد؟
ج. جایز، بلکه مستحبّ است.
۵۲۸٫ آیا براى مردى که همسر دایم دارد، ازدواج موقّت جایز است؟
ج. جایز است
۵۷۸٫ آیا مرد با داشتن همسر دایم، مىتواند ازدواج موقت کند؟ رضایت و اجازه همسر دایمی او چه نقشى دارد؟
ج. مىتواند و نیازى به اجازهى همسر دایمی ندارد.
۵۷۲٫ آیا مرد مسلمانى که همسر مسلمان دارد، مىتواند زن اهل کتاب را به عقد موقّت خود درآورد؟
ج. مىتواند با آنان به صورت عقد موقت ازدواج کند.
۵۳۹٫ آیا ازدواج موقت مرد به نفع جامعه است یا باعث متلاشى شدن جامعه مىگردد؟
ج. به نفع جامعه است.
۵۴۲٫ اگر پسر و دخترى بخواهند از طریق ازدواج موقّت با همدیگر رابطهى شرعى داشته باشند، در صورتهاى زیر چه شرایطى معتبر است؟
۱) اگر رابطه صرفا رابطهى متعارف شغلى یا تحصیلى باشد؟
۲) اگر رابطه صرفا به خاطر استمتاع، جنسى بدون دخول باشد؟
۳) اگر رابطه به خاطر آمیزش جنسى (دخول) باشد؟
ج. در تمام صور جایز است، ولکن در باکره با اجازهى پدر احتیاطا.
۵۴۷٫ فرق صیغه عقد موقت و زنا چیست و آیا مرد خودش مىتواند عقد را جارى کند؟
ج. عقد موقت مثل دایم مشروع و مشروط به شرایط است و مرد هم مىتواند صیغهى صحیح را جارى کند و هم چنین زن نیز مىتواند صیغه را خود جارى نماید.
۵۵۰٫ زن و مردى که صیغه شدهاند، چه حقوقى نسبت به هم دارند؟
ج. مرد حق استمتاع و زن حق مهر دارد.
۵۷۳٫ آیا فواحش را مىتوان عقد موقّت کرد؟
ج. بله، مىشود، هر چند خلاف استحباب است.
۵۷۴٫ متعه نمودن زنان بدکاره چه حکمی دارد؟ و باید شرایط ازدواج موقت از نظر عده و… رعایت شود یا نه؟
ج. متعه کردن آنها قبل از توبهى شان، کراهت دارد و باید تمام شرایط ازدواج موقت رعایت شود.
۵۷۶٫ آیا در ازدواج موقت نیازى به ثبت آن در محضر رسمی مىباشد؟
ج. شرعا لازم نیست.
۵۸۰٫ فرزندى که از ازدواج موقت متولد مىشود مربوط به پدر است یا مادر؟
ج. مربوط به هر دو است.
۵۸۱٫ آیا این مطلب صحیح است که مسؤولیت طفل حاصل از نزدیکى در زمان ازدواج موقت با مرد نمىباشد؟
ج. خیر، صحیح نیست.
حسین سعیدی سردفتر ازدواج 54و طلاق 39
بیشتر بدانیم؟
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای رسیدن به تفاهم با هم تلاش کنید
زوجین پس از ازدواج، زمانهای زیادی را با هم سپری میکنند. در این ایام فرصت درک متقابل برای آنها فراهم است. معمولاً زوجین به اهمیت تفاهم واقف هستند و زمان لازم برای درک کردن هم را دارند، اما بسیاری از زوجین از میزان تفاهم به وجود آمده ابراز رضایت نمیکنند. یکی از موانع این تفاهم این است که هر کدام منتظر میمانند تا دیگری پیشقدم شود. زوجین بیشتر از آنکه دنبال این باشند که آنها چه باید بکنند تا تفاهم بیشتری ایجاد شود، به دنبال این هستند که همسرشان چه میکند و چه نمیکند که تفاهم رضایتبخش ایجاد شود. بهترین کار برای ایجاد تفاهم این است که زوجین به دنبال راهی برای خود باشند تا به تفاهم نزدیکتر شوند. برای این کار باید با دقت در حرفها و در رفتار همسرشان چیزهای مطلوب و نامطلوب او را شناسایی کنند و حتیالامکان به سوی مشترکات حرکت کنند. درصورتی که در موضوعی همگرایی لازم برای درک، توافق و تفاهم وجود ندارد، برنامهی دقیقی برای همگرایی تدارک ببینند.
در بسیاری موارد نقطهی انفصال در دستیابی به تفاهم در اثر نگرشها و باورهایی است که طی سالها شکل گرفته است. زوجین باید بدانند همانطور که آنها نمیتوانند در مدت کوتاهی باورها و نگرشهای خود را تغییر دهند، همسرشان نیز نمیتواند آن را به سرعت و بهراحتی تغییر دهد.
مهر و محبت بین زوجین باعث همدلی میشود که خود نوعی تفاهم ایجاد میکند. حداقل میتوان گفت عدم تفاهم مشکلات کمتری ایجاد میکند. زوجین اگر یکدیگر را به همان شکلی که هستند، دوست داشته باشند، از زندگی در کنار هم لذت برده و در تعادل به سر میبرند. در این صورت اگر تفاوتی وجود داشته باشد، تنش کمتری ایجاد میکند و آنها به سوی درک متقابل و زندگی صلحآمیز در کنار هم پیش میروند.
زوجین باید بدانند که هیچوقت آنها عین هم نخواهند بود؛ بنابراین بهتر است تفاوتها را بپذیرند و اجازه ندهند که این تفاوتها مانع تفاهم آنها شود. یک راه برای پذیرش این تفاوتها و تفاهم، گفتوگوی منطقی و مؤثر است. در یک گفتوگوی منطقی، این تفاوتها منجر به ایجاد خلاقیت و باز شدن مسائل از پنجرههای متفاوت است که این تنوع نگرش میتواند به نتایج خلاقانه منجر شود و ایجاد تنش نمیکند.
یکی دیگر از آسیبهای تفاهم، زندگی برای دیگران است. زوجین باید بدانند که خود، خانوادهی مستقلی هستند که در این نهاد مقدس هنجارها و قوانین خاصی براساس نگرشهای آنان به وجود آمده است. درصورتیکه این هنجارها شکل گرفته و مورد پذیرش اعضای خانواده قرار گرفته باشد، دستیابی به تفاهم آسانتر است. اگر هنجارها براساس نظرات دیگران شکل بگیرد، هر بار با قرار گرفتن افراد جدید این هنجارها تغییر میکند و امکان دستیابی به تفاهم وجود ندارد. تشکیل هنجارهای مورد پذیرش زوجین در خانه و تعهد نسبت به آنها تفاهم را در زندگی بیشتر میکند. برعکس دنبالهرویهای کورکورانه میتواند مانعی بر راه دستیابی به تفاهم باشد. به ویژه این تأثیرپذیری اگر از خانوادهها باشد، میتواند حساسیتهایی را نسبت به خانوادهی همسر ایجاد کند و با تقابل با خانوادهی همسر، باز هم مشکلی بر تفاهم اضافه میشود.
زوجین باید به اهمیت تفاهم در زندگی واقف باشند و بدانند در صورت ایجاد تفاهم، آنها در آرامش بیشتری زندگی میکنند. حداقل برای آرامش خود هم که شده در راه دستیابی به تفاهم تلاش کنند.
بانگاهی به:
کتاب به رنگ آسمان، سید محسن میرباقری، انتشارات آهنگ قلم.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
هدف از تشکیل خانواده، تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان از جمله دستیابی به سکون و آرامش است. دستیابی به این اهداف والا، نیازمند توجه جدی به خانواده میباشد. در حقیقت خانواده یعنی گروهی، متشکل از افرادی که از طریق نسب یا سبب و رضاع با یکدیگر به عنوان شوهر، زن، فرزندان، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی به نام خانه زندگی میکنند.
خانواده به عنوان اوّلین کانونی که فرد در آن قرار میگیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اوّلین تأثیرات محیطی که فرد دریافت میکند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری فرد از سایر محیطها میتواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد.
خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد. عواملی چون شخصیت والدین ، سلامت روانی و جسمانی آنها ، شیوههای تربیتی اعمال شده در داخل خانواده، شغل و تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده، محل سکونت خانواده، حجم و جمعیت خانواده، روابط اجتماعی خانواده و بینهایت متغیر دیگر در خانواده وجود دارند که شخصیت فرزند، سلامت روانی و جسمانی او، آینده شغلی، تحصیلی، اقتصادی، سازگاری اجتماعی و فرهنگی، تشکیل خانواده او و غیره را تحت تأثیر قرار میدهند.
انحرافات خانواده، عدم سلامت روانی خانواده، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده از لحاظ تأثیری که روی اعضاء خود دارد جامعه را نیزتحت تأثیر قرار میدهد.
افراد، پیوند میان خانواده و اجتماع هستند. افراد پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع میشوند و ویژگیهای سالم یا ناسالم خود را که در خانواده دریافت کرده وارد اجتماع میکنند. از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانوادههای آن وابسته است.
● اهمیت ازدواج
تـردیـدی نـیست که ازدواج ومیل به زناشویی زن ومرد از غرایز اولیه نوع بشر است وهر انسانی به صـورت طبیعی علاقه مند به ازدواج وتولیدمثل می باشد, به تعبیر دیگر, هر انسانی در صدد است کـه از طـریق تولید مثل، حیات موقت وپایان پذیر خویش را از طریق بقای فرزند دایمی سازد, در عـیـن حال، چگونگی بقای نسل نیز برای وی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چه این که هر فرد بـشـر هـمـان گـونـه کـه به سلامت خویش می اندیشد, به سلامت فرزند خویش نیز اهتمام دارد وهمان گونه که به دنبال سعادت خویش است، سعادت فرزند خود را نیز می خواهد, زیرا در حقیقت فرزند خود را تداوم وجود خویش دانسته وسعادت وی را از سعادت خویش جدا نمی داند.
علی (ع) در نامه معروفش به امام حسن مجتبی (ع) می فرماید: و وجدتک بعضی بل وجدتک کلی، حتی کان شیئا لو اصابک اصابنی وکان الموت لواتاک اتانی فعنانی من امرک ما یعنینی من امر نفسی .
آنـچـه در سـخن علی (ع) آمده، همان ندای فطرت است که هر فرد انسان فرزندش را جزء خویش، بـلـکه تمام هستی خویش می داند که از طریق او بقا وتداوم می یابد, بنابراین، مرگ فرزند را مرگ خـویـش تـلـقـی مـی کـند وهمان گونه به سرنوشت فرزندش می اندیشد که به سرنوشت خویش می اندیشد, واز طرفی از دیرباز انسانها متوجه تاثیر سلامت پدر ومادر در سلامت فرزند بوده اند. از این جهت در طول تاریخ، همه ملل در انتخاب همسر, امور زیادی را مراعات نموده وامر ازدواج را بـا ملاحظه شرایط زیادی انجام می داده اند که همه این شرایط لااقل به تصور آنان برای سلامت جسمی ویا سعادت معنوی فرزندانشان اهمیت داشته است .
در ایـن زمینه توصیه های فراوانی از حکیمان جوامع ملل مختلف نقل شده ومردمان به آن پای بند بـوده ودر امـر مـقـدس ازدواج، آنها را مراعات می نموده اند, چنان که از پیامبر اکرم(ص)ودیگر امامان مـعـصوم نیز چنین توصیه های ارزنده ای را در کتب مختلف مشاهده می کنیم . به عنوان نمونه، پیامبر اکرم(ص)می فرماید: انظر فی ای نصاب تضع ولدک فان العرق دساس, بنگر که فرزندت را از چـه فـامـیلی به دست می آوری، چه این که اخلاق وخصایص هر فامیلی در نسل آنها باقی می ماند (وانـحـرافـهای اخلاقی آنان تاثیر سوء خود را در فرزندان آنها نیز به جا خواهد گذاشت). بنابراین، همگان باید در انتخاب همسر دقت کافی کنند واز بهترین افراد برای خویش همسر برگزینند
● انگیزههای ازدواج
انگیزه های غلط برای ازدواج هنگام ازدواج بیشتر با گوشهایت مشورت کن تا با چشم هایت (آلوفن بیسمارک) بـعضی اوقات افراد دم بخت به دلایل عجیب و غریبی ازدواج می کنند. گاهی نـیز دلایل خوب و موجهی برای انتخاب فرد به خصوصی در سر دارند. آیا شما هم تحت فشار هسـتـیـد کـه هرچه زودتر ازدواج کنید؟ پس بهتر است نگاهی هم به این «دلایل بد» برای ازدواج بیندازید:
▪ ازدواج کردن فقط به خاطر پول
فــرض می کنیم فردی که شما شیفته و عاشقش شده اید شـخـص ثـروتـمـندی بـاشـد؛ کـه خـوش بـه سعادتان. البته عـاقـلانـه هم نیست که با آدمی که کاملاً بی پول اسـت وهـیچ قــصدی هم ندارد که در آیـنـده در تأمین هزینه های زندگی سهمی داشته باشد، ازدواج کنید، مگر آن کـه حـاضـر باشید روزی ۱۸ ساعت با کمال رضایت کار کنید تا قادر باشـید مخارج سنگین زندگی را تـأمین کنید. اما ازدواج کردن با یک نفر تنها به خاطر پول، صـرفنـظـر از احـسـاس شـمـا نسبت به آن فرد، تقریباً همواره اشتباه است.
▪ ازدواج به خاطر دور شدن از خانه والدین
وقـتـی وضـعیت در خانه پدری، شوم و اندوه بار باشد، ازدواج یک راه گریز محسوب می شـود. تعجبی ندارد که خیلی ها این راه گریز را انتخاب می کـنـند. اما معمولاً این مسیری است که شما را از چاله در آورده و به چاه مـی انـدازد! یکی دو سال دیگر در خـانه پـدر و مادر ماندن، بهتر از آن است که با نخستین پیشنـهاد ازدواج ، تن به تأهل دهید، چون آن وقـت مـمـکـن است شریک زندگی تان تا آخر عمر سبب رنجش و آزار شما گردد.
▪ علاقه والدین شما به فرد مورد نظر
البـتـه جـای تـعــجب دارد که والـدین شـمــا واقعاً همسر آینده شما را دوست بدارند! اما دوست داشتن ایـن فـرد از سـوی آنها دلـیل کافی برای مد نظر قرار دادن ازدواج با آن فرد نیست. سال های آینده، زمانی که آنها درگذشتـند و از میان شما رفتند شما کماکان باید اسیر فرد رؤیاهای آنان باشید. فردی که شاید مرد یا زن رؤیاهای شما نباشد.
▪ خواهان فرزند بودن
بله. «بچه دار شدن» قوی ترین محرک برای بسیاری از افراد در ازدواج است – اما آیا شما حاضرید فرزندان خود را در شرایط نه چندان ایده آل پرورش دهید؟ موضوع اینجاست: زمانی که بچه ها بزرگ می شوند و دنبال زندگی خودشان بروند شـما مجدداً با آن فرد خواهید بود.
هیچ کس کامل نیست، امـا حـداقل کسی را برگزینید که بتواند برای فرزندانتان پدر یا مادر خوبی باشد؛ همـچـنـین خود شـما به وی علاقه داشته باشید و برایش احترام قائل باشید. در غـیر این صـورت گـزیـنه دیـگری را مد نظر قرار دهید مثلاً کودکی را به فرزندخواندگی بپذیرید.
▪ کسی که به خاطر شما همسرش را کنار گذاشته
معمولاً این گـونـه ازدواج ها زیـاد دوام نخـواهـد آورد و پـــایه ای برای یک رابطه درازمدت نخواهد بود. ایـن سناریو را در نظر بگیرید: فردی که شخصی را می یابد که حاضر است به همسر یا نامزد خـود خیانت کند، مسـلـماً رابطه آنها استحکامی نخواهد داشت.
زیـرا کسی کـه تـوسـط شـما بـه فـرد دیگری خیانت کرده، روزی نـیـز به خود شما خیانت خواهد کرد.
▪ یافتن یک ناپدری یا نامادری برای فرزندتان
اگر توانستید فرد مناسبی را بیابید به شما تبریک می گوییم. اما اگر تردید دارید دست نـگـه داریـد. داشتن یـک نـامـادری یـا ناپدری بی رحم، برای فرزند شما به مراتب سخت تر و ناگوارتر است از این که فقط یک پدر یا مادر دلسوز و مهربان بالای سرش باشد.
▪ فشار اجتماعی
تمام دوستان شما ازدواج کرده اند، اما شما هنوز مجرد هستید...امـا مطمئن باشید که تا الان یکی دوتای آنها طلاق گرفته اند! پس، خودتان باشید. هنگــامی که مثلاً خاله شما در مورد این که آیا تصمیم به ازدواج دارید یا نه از شما سؤال می کند، توجهی نکنید.
بهتر است تنها باشید تا این که با کسی ازدواج کنید که سبب بـدبـخـتـی شـمـا گــردد. هیچگاه تنها به خاطر آنکه متأهل شوید معیارهای خود را پایین نیاورید. هر کس با عشق الهی متحد شود اندکی از بهشت را در زمین می آفریند (کاترین پاندر)
● عملکردهای خانواده هستهای
ابتدا نیاز است تا تعریفی از خانواده هستهای داشته باشیم:
▪ خانواده هسته ای: خانواده ای است کوچک ، متشکل از زن و شوهر و احتمالاً فرزند یا فرزندان. از ویژگیهای آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
محدودیت ابعاد خانواده از لحاظ اسلاف: خانوادهها معمولا جدا از والدین یا اقوام زوجین حیات میگذرانند.
محدودیت خانواده از نظر تعداد فرزندان: خانوادهها به حسبü معمول با تعداد اندکی از کودکان تشکیل میشود. چنانکه در مواردی جایگزینی نسل(به جهت کمی زادوولد) دچار اشکال میگردد.
▪ افقی بودن هرم قدرت : در خانوادهü هستهای به طور معمول، تصمیمات اساسی خانه از طریق گفتوگو و تبادل نظر اتخاذ میشود.
▪ نومکانی: خانواده هستهای به حسب معمول در محلی جدا از والدین یاü اقوام زوجین تشکیل میشود و همین امر در افقی شدن هرم قدرت موثر است.
بعضی چون پارسنز بر این عقیدهاند که چنین خانوادهای بسیار عقلانی است. زیرا عقل و منطق همواره بر آن حاکم است و در اتخاذ تصمیمات اساسی، هر یکاز ساکنان خانه که دارای منطق قویتری است، حق تصمیمگیری مییابد. جامعه هستهای با جامعه جدید صنعتی سازگار است و بالاترین امکان تحرک جغرافیایی را فراهم میآورد.
اگبرن در چند دهه پیش هفت کارکرد برای خانواده در نظر گرفت:
۱) تولید کالای اقتصادی و خدماتی
۲) تعیین پایگاه اجتماعی برای فرزندان
۳) آموزش فرزندان
۴) آموزش مذهب به کودکان و نوجوانان
۵) تولید نسل
۶) حمایت
۷) عطوفت و محبت و روابط اجتماعی خانواده
بسیاری از جامعهشناسان کارکرد جامعهپذیری را در مقایسه با کارکرد آموزشی، دارای مفهومی عمیقتر یافتند. زیراکه شامل کلیه یادگیریهای غیررسمی نیز میشود.
باتامور برای نظام خانواده هستهای، چهار کارکرد عمده را مطرح میکند:
۱) کارکرد جنسی
۲) کارکرد اقتصادی
۳) کارکرد تولید مثل
۴) کارکرد تعلیم و تربیت
کینکزلی دیویس پس از تشریح روابط متقابل اعضای خانواده، چهار کارکرد اساسی زیر را برای خانواده عنوان میکند:
۱) کارکرد تولید مثل
۲) کارکرد نگهداری کودکان نابالغ
۳) کارکرد کاریابی و ایجاد پایگاه اجتماعی برای فرزندان
۴) کارکرد جامعهپذیری
علاوه بر این مرداک نیز با توجه به تاکیدش بر جهانی بودن خانواده، چهار کارکرد فوق را مورد تایید قرار میدهد.
تیبیتز در سال ۱۹۳۴ شش کارکرد اساسی خانواده را به صورت زیر مطرح کردند:
۱) تولید مثل
۲) محافظت
۳) اجتماعی کردن
۴) تنظیم روابط جنسی
۵) عاطفه و همراهی
۶) پایگاه اجتماعی
جامعهشناسان نیز با اندک تفاوتهایی همین کارکردها را درنظر گرفتند. مثلا ناید هارت علاوه بر کارکردهای تولید مثل، اجتماعی کردن و تعیین پایگاه اجتماعی به کارکردهای محافظت روانی از اعضای خانواده، کاهش و از میان برن تنشها و همچنین خانهداری و گذران اوقات فراغت نیز تاکید کرده است.
پارسونز نیز دو کارکرد اساسی زیر را برای خانواده هستهای منزوی زمان خود قائل است:
۱) کارکرد اجتماعی کردن کودکان
۲) کارکرد شکوفایی و ثبات شخصیت بزرگسالان
این دو کارکرد تنها در روابط صمیمی و محبتآمیز خانواده امکانپذیر است. خانواده که گروهی منزوی و جدا از خویشاوندان است و بر اساس انتخاب آزاد و عشق و علاقه زن وشوهر به یکدیگر تشکیل میشود، کارکرد اجتماعی کردن کودکان را که دارای ابعاد عاطفی نیز هست به عهده دارد.
جامعهشناسانی که خانواده را به صورت یک سیستم، یک گروه و یا یک نهاد خاصی در نظر میگیرند، خانواده را در برابر جامعه خشن با روابط رسمی نگاه میکنند و از آنجا که خانواده را گروهی کوچک میدانند که صمیمیت و محبت ویژگی اساسی و غیرقابل تفکیک آن است، خانواده را بهترین مکان برای یکی از مهمترین کارکردها یعنی اجتماعی کردن نسل جوان در نظر میگیرند.
کونیک معتقد است به سبب تبدیل امروزین خانواده به یک محیط خصوصی، جدایی آن با جامعه بزرگ و کاهش وابستگیش به محیط خارج، روابط انسانی دورن خانواده عمیقتر شده است.
به گونهای که کونیک از محیط کوچک خانواده به عنوان مهمترین گروه صمیمی نام میبرد.
از این رو کونیک کارکردهای خانواده را تولید و امتداد نسل، جامعهپذیری و انتقال فرهنگ بیان داشته است.
کونیک مهمترین کارکرد خانواده را تولید شخصیت اجتماعی-فرهنگی میداند. خانواده، نوزاد یعنی موجودی بیولوژیکی را به شکل فردی فردی با شخصیت اجتماعی-فرهنگی با عناصر فرهنگی جامعه خود و با رفتارهای اجتماعی و قابلیتهای اجتماعی به جامعه تحویل میدهد. وظیفه تربیتی جدید به عهده خانواده گذاشته شده است. خانواده در چارجوب درونی خود که به صورت عمده از نظارت و دخالتهای اجتماعی آزاد است، کودکان را تربیت میکند. دیگر محور تربیتهای کودکان ارزشهای شغلی و یا اقتصادی نیست. بلکه بر تربیت انسانی که قادر به غلبه بر شرایط زندگی زمان است تاکید میشود. خانواده در جهان دگرگون شونده فعلی، انسانی مستقل و آزاداندیش تربیت میکند.
ارنست برجس مهمترین کارکرد خانواده امروزی را پرورش و حفظ شخصیت اعضای آن میداند. یه عقیده وی خانواده به منزله یک واحد شخصیتهای متعامل است که مهمترین وظیفه آن تشدید محبت بین زن و شوهر و پرورش شخصیت فرزندان است. در صورت فقدان فرزند، ایجاد محبت بین زن و شوهر و تقویت مبانی آن مهمترین وظایف است. بنابراین هرگاه محبت بین زن و شوهر رو به ضعف رود و عطوفت نیز ناپدید گردد، انتظارات از نقشهای متقابل از بین میرود و خانواده دیگر دارای نظام نخواهد بود.
دکتر آقابخشی سه کارکرد زیر را به عنوان مهمترین کارکردهای خانواده برگزیده است:
۱/)جامعهپذیری فرزندان
۲) نقش اقتصادی و حمایتی پدر
۳) روابط اجتماعی اعضای خانواده
ناید هارت دو کارکرد زیر را در خانواده هستهای مهم میداند:
۱)گذران اوقات فراغت جمعی خانواده با یکدیگر
۲) اجتماعی کردن و تربیت کودکان
بطور کلی وظایف و کارکردهای خانواده را میتوان به صورت زیر برشمرد.
۱) کانون مهر و الفت
۲) تنظیم روابط جنسی و جواب نیازهای جنسی زن و مرد
۳) تولیدمثل
۴) پرورش شخصیت کودکان خانواده
۵) انتقال مواریث مذهب و فرهنگی به نسل بعدی
۶) جامعهپذیری(فرهنگپذیری) یا اجتماعی کردن کودکان خانواده
۷) ایجاد احساس امنیت برای اعضاء خانواده و حمایت از آنها
۸) کارکرد عاطفی، یعنی توسعه رفتارهای عاطفی خود و فرزندان خانواده
۹) تعیین پایگاه اجتماعی(جواب به نیازهای عضویتهای اعضاء خانواده)
۱۰) کسب احترام برای اعضای خودی
۱۱) کارکرد(حمایت) اقتصادی(کار، تولید، مصرف و پسانداز)
همه کارکردهای خانواده بخصوص ایجاد احساس امنیت برای اعضاء خانواده و حمایت از آنهادر صورتی میتواند در خانواده جاری باشد که خانواده از آسیبهای اجتماعی دور بماند. در این شرایط است که خانواده با استفاده از مجموعه کارکردهای خود و به ویژه کارکردهایی که مجموعه کارکرد عاطفی خانواده را تشکیل میدهد میتواند امور تربیتی کل خانواده را در دست بگیرد و به پرورش شخصیت متعادل کودکان و نوجوانان خود بپردازد.
بدیهی است اگر در هر کدام از کارکردهای خانواده خللی ایجاد شود، خود موجب بروز نوعی رفتار در خانواده میگردد که ممکن است کل خانواده یا برخی اعضای آن را به سمت آسیبهای اجتماعی بکشاند و یا در مورد کودکان و نوجوانان آنها را دچار فقر عاطفی بنماید. پس رابطه آسیبهای اجتماعی با کارکردهای خانواده نوعی رابطه متقابل است و در صورت عدم انجام کارکردها، میتواند موجب تخریب خانواده شود و تنها راه حفظ سلامت خانواده، دور نگه داشتن آن در آسیبهای اجتماعی یعنی اجرای متناسب کارکردهای اجتماعی خانواده است.
نویسنده : دکتر محسن بهشتی پور
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
سوال مهم اینکه آیا ازدواج اینترنتی ازدواج موفقی میشود ؟
پاسخ : به هر حال جرقه آشنایی از هر پل ارتباطی ممکن است ، میخواهد در محل کار باشد یا دانشگاه ، یا آموزشگاه ، یا در تاکسی و یا در اینترنت اما مسلما اینکه فردی را مدتی در نظر داشته باشی و بعد پیشنهاد ازدواج داده شود عقلانی تر و امن تر از آن است که ندیده و نشناخته به صرف یک ارتباط اینترنتی پیشنهاد ازدواج مطرح شود.
در عین حال حتی اگر ارتباط اولیه از طریق اینترنت باشد بلا مانع است اما اشناییی و شناخت اینترنتی مسلما شناخت صحیحی نیست و مسلما اینترنت بستر مناسبی برای شناخت ازدواج نیست اگر دو طرف واقعا قصد ازدواج دارند از زمانی که پیشنهاد ازدواج مطرح شد الزام آور است که یک جلسه حضورا با هم ملاقات داشته باشند و عامل مهمی که مخصوصا خانم ها در نظر ندارند اطلاع خانواده هاست نیاز نیست همه افراد خانواده مطلع شوند اما پدر یا مادر این حق را دارند مسلما دیدار حضوری خیلی متفاوت است تا ارتباط اینتر نتی یا تلفنی .
اکثر دختران در بهترین شرایط خواهر یا مادر خود را از آشنایی اینترنتی با فرد مورد نظر مطلع می کنند
متاسفانه یکی از دلایلی که در اکثر سو استفاده های اینترنتی دختران در دام افراد سودجو قرار میگیرند ، عدم اطلاع پدر دختر از آشنایی اینترنتی آن میباشد ، ر بهترین شرایط دختران خواهر یا مادر خود را در جریان روابط خود قرار میدهند ایم در حالیست که متسافانه یا خوشبختانه نظر پدر دختر در جامعه کنونی ما تاثیر مستقیم و نقش آفرینی در امر ازدواج دختران دارد .
اگر خوشبین باشیم و از سو استفاده های اینترنتی پرهیز کنیم ، خیلی از دختر خانم ها با اقا پسری در اینترنت آشنا شده و خواره و مادر خود را در جریان گذاشته و به نظر مثبت مارد خود اکتفا کرده و بدون اطلاع پدر خود مدت ۶ ماه تا یک سال را با پسری ارتباط به منظور شناخت بیشتر برقرار کرده ، آنها همه چیز را تمام شده فرض کرده اما با رسمی شدن موضوع و اطلاع پدر با مخالفت صد درصد پدر دختر مواجه شده در نتیجه باید یک رابطه بلند مدت که در آن احساسات تا حد زیادی پیشروی کرده و حتی در درصد زیادی از این اربتطا ها رابطه جنسی هم شکل گرفته را به یکباره کنار گذاشت یا در مورد آقایان ، زمانی که خانواده خود ار مطلع می کنند با مخالفت آن روبرو شده و نهایتا تسلیم تصمیم خانواده میشوند .
برخی از دلسوزی های خواهرانه یا مادرانه است که باعث بروز اتفاقات غیر قابل جبران برای دختران در طول روابط با جنس مخالف می شود . در این موارد فقط دختران آسیب پذیر نیستند ، چه بسا پسری با توجه به اطلاع مادر دختر و نظر مثبت مادر و خواهر دختر برای آینده خود برنامه ریزی کرده و با چه ذوق و شوقی به سمت ازدواج با آن دختر پیشروی کرده اما زمانی که پدر آن دختر خانم از جریان مطلع می شوند با صراحت پاسخ منفی خود را اعلام میکند .
در ازدواج با یک دختر فراموش نکنید علیرغم داشتن قدرت استقلال یک دختر تصمیم نهایی در اکثر خانواده های ایرانی با خانواده دختر است . که البته ما برخی ازم خالفتهای خانواده ها را تعیین نمیکنیم چرا که همین مخالفتها باعث ایجاد روابط پنهانی دختران و پسران میشود .
چرا نمی شود به شناخت اینترنتی تکیه کرد ؟
پاسخ : چه چیزی میتواند باعث تداوم یک ارتباط اینترنتی باشد ؟ تعامل و تفاهم ؟ احساس و وابستگی ؟ اصالت خانوادگی ؟ فرهنگ و سطح اقتصادی یکسان خانواده ها ؟ ظاهر و اندام ؟ شغل و موقعیت اجتماعی ؟ اخلاق و ایمان ؟ رفتارو مسئولیت پذیری ؟ سالم بودن و نجیب بودن ؟ تحصیلات ؟
هیچ کدام را نمیشود از طریق اینترنت به درستی بررسی کرد اکثر انسانها به صورت غیر حضوری بهتر میتوانند صحبت کنند و حرفهای زیبایی بزنند آنها میتوانند تصویر فردی با شخصیت مسئولیت پذیر با فرهنگ و سایر محسنات را صرفا با نحوه نگارش خود در ذهن فرد مقابل طراحی کنند این تصاویر زیبا برای فرد مقابل وابستگی ایجاد میکند از کجا باید به صحت حرفهای طرف پی برد ؟ وقتی که شما وابسته شدید کار از کار گذشته و فرد مقابل با بهانه جویی میتواند ارتباط را در مسیر دلخواه خود ادامه دهد
نکته مهم اینکه ارتباط اینترنتی باعث آن میشود که معمولا برداشتهای طرفین از صحبتها درست نباشد چراکه در این ارتباط حالت چهره و لحن گفتگو منتقل نمیشود و طرفین آنطور که خود احساس میکنند مطالب را برداشت میکنند از این جهت سوء تفاهمات در این ارتباط زیاد است ، اما در یک ارتباط رو در رو حالت چهره و بدن و لحن گفتگو میتواند براحتی منظور صحبت های طرفین را منتقل کند
.
نتیجه بررسی ۶ ماهه سایتهای همسریابی موجود
در تاریخ ۱ مرداد ۱۳۸۹ برآن شدیم تا سایتهای همسریابی را مورد بررسی قرار دهیم از اینرو پس از عضویت در این سایتها و ارتباط با سایر اعضای این سایتها از آنها خواستیم تا بدون در نظر گرفتن تحقیقات ما روش همسر یابی خود را ادامه دهند که نتایج زیر حاصل شد
در یکی از بزرگترین و کامل ترین این سایتها که امکانات شایسته ای هم در آن وجود داشت از ۱۰۰۰ کاربر آقا( مجرد- متاهل – مطلقه – همسر مرحوم ) و از ۱۰۰۰ کاربر خانم ( مجرد – مطلقه – همسر مرحوم ) از شهرهای تهران – کرج – اصفهان – شیراز – یزد – همدان – قم – تبریز و کرمان که در سنین ۲۳ تا ۳۵ سال بودند تحقیقات بعمل آمد
بررسی پروفایل آقایان :
۶۸ درصد از آنها جز تعریف از خود چیزه دیگری درج نکرده بودند
۵۴ درصد آنها دو پروفایل متفاوت داشتند
۲۱ درصد آنها بیش از دو پروفایل متفاوت داشتند
ایجاد پروفایلهای مختلف را به منظور امتحان کردن صحت حرفهای فرد مقابل عنوان کرده بودند که البته سیستم نظارتی یکی از این سایتها کاربرانی را که بیش از یک پروفایل داشتند را حذف می نمود .
۷۱ درصد آقایانی که در این سایت ها عضو بودند هدف اصلیشون دوستی و ازدواج موقت بود
بیشترین پیشنهاد مطرح شده از اقایان مربوط به خانم هایی بود که مطلقه و یا همسر مرحوم بودند
۶۸ درصد آقایان گزینه ازدواج موقت و دائم را انتخاب کرده بودند
۲۸ درصد از اقایان عضو سایتهای همسریابی متاهل بودند
۷۹ درصد از اقایان در پروفایلشان اعلام کرده بودند پس از دوره چند ماهه شناخت خانواده ها را در جریان میگذارند
بررسی پروفایل خانم ها :
۴۲ درصد خانمها فقط از خودشون تعریف کرده بودند
۲۱ درصد از الگوی پیشفرض سایت در مورد توضیحات پروفایل استفاده کرده بودند
۳۴ درصد خانم ها به قصد سرگرمی عضو این سایتها بودند
۴ درصد از خانم ها دوستانشان آنهارو ثبت نام کرده بودند از این جهت محتویات خوب وبد پروفایلشان نظر دوستشان بوده
۲۹ درصد خانم ها دو پروفایل داشتند
۱۲ درصد خانم ها بیش از دو پروفایل مختلف داشتند
۴۳ درصد خانم های سن۲۰ تا ۲۵ سال ظاهر – موقعیت اجتماعی – تحصیلات – قد بلند – درامد خوب را بین معیارهای اول تا سوم خود قرار داده بودند
۳۹ درصد خانم های سن ۲۰ تا ۲۴ سال در پاسخ به این سوال که آیا فکر میکنید به سن ازدواج و رشد کافی برای ازدواج رسیدید پاسخ دادند نمیدانم
9 درصد از خانم های عضو این سایت گزینه ازدواج موقت و دائم را انتخاب کرده بودند
حدودا ۶۶ درصد از خانم ها قصدشون از عضویت در سایت ازدواج بوده نه دوستی
۷۶ درصد از خانمها در پروفایلشان اعلام کرده بودند پس از دوره چند روزه کمتر از یکماه شناخت خانواده ها را در جریان میگذارند
جالب اینکه حدود ۷۰ درصد خانم ها با نیت ازدواج عضو سایت های همسریابی میشوند و تقریبا بهمین مقدار آقایان به منظور دوستی و ازدواج موقت عضو سایتهای همسریابی میشوند .
از نکات منفی سایتهای همسریابی میتوان به این مسئله اشاره کرد که هر فرد همزمان با افراد زیادی ارتباط برقرار کرده و به محض آنکه فرد مقابل تنها یکی از ملاکها را نداشت براحتی حذف و فرد دیگری جایگزین میشود و افراد وقتی برای شناخت یکدیگر نمیگذارند ، این در حالیست که اکثر خانم های عضو این سایتها مثلا اگر فردی یکی از معیارهایشان را نداشت و تصمیمش برای ازدواج جدی بود رها کرده و با فرد دیگری ارتباط برقرا میکردند که پروفایل پر باری از خود تایپ کرده بود اما خب هدفش ازدواج شاید نبود و برای جذب خانم ها پروفایل خوبی از خود ساخته بود و این چرخه ادامه داشت . یا اقایان به همین ترتیب همزمان با تعداد زیادی خانم در ارتباط بودند .
البته خانم هایی که درسن بالای ۲۶ سال قرار داشتند معمولا تا مشخص نشدن رباطه جاری با فرد جدیدی ارتباط برقرار نمیکردند
خب آنچه در تحقیقات مشخص شد اینکه کمتر از ۱۵درصد از افرادی که عضو سایتهای همسریابی میشوند شانس آنرا دارند تا با فردی اشنا شوند که بتوانند در مورد ازدواج به مرحله شناخت برسند و موضوع خانوادگی بشه
البته سیستم نظارتی یکی از این سایتها بسیار قوی و کار آمد بود و نمیتوان به مدیران این سایتها گله کرد چون نیت آنها ایجاد بستر مناسب بوده و این مهم در امکانات جامع یکی از این سایتها به وضوح ملموس و محسوس بود و اشکال از فرهنگ کاربرانی است که به صورت نا صحیح از این تکنولوژی استفاده میکنند که در اینترنتی فرق بین خوب و بد را براحتی نمی شود تشخیص داد
نظر کلی در مورد ازدواج های اینترنتی :
باز هم تاکید میکنم اصلا بد نیست که شما با فردی در اینترنت اشنا شوید اما مهم آن است که اگر قصد ازدواج ، همکاری یا هر ارتباط مهم دیگری خارج از دنیای مجازی را دارید اولا در مورد ازدواج خانواده ها را در جریان بگذارید دوما در مورد همکاری مدارکی قابل استعلام و تحقیق از فرد مقابل دریافت کنید و مهم ترین آیتم اینکه شناخت صحیح و مطمئن برای ازدواج از طریق تلفن و از طریق اینترنت حاصل نمیشود شاید شما بگوید طرف مقابل شما با دیگران فرق دارد اما همیشه این سوال را از خود بپرسید آیا فردی هم که گرفتار افراد سودجو شده بود مثل شما فکر نمیکرده ؟
پس سایتهای همسریابی چرا .... ؟
مسلما بستن سایتهای همسریابی پاک کردنه صورت مسئله است برخی از مدیران این سایتها زحمتهای زیادی برای امنیت و کنترل آنها کشیده اند که نیت آنها مسلما امری خیر بوده ، سایتهای همسریابی بسته شد جامعه را چه کنیم ؟ این واقعیت جامعه است باید فرهنگ سازی به درستی انجام شود نمیشود بدون آموزش صحیح از کسی انتظار قبولی داشت ، آموزشهای ما غلط بوده و آنرا نباید بر سر دیگران گذاشت باید بستر ازدواج و تامین نیازهای جوانان فراهم شود تا پیشنهاد ازدواج ابزاری برای تامین سایر نیازها نباشد .
اگر بستر مناسب و آینده امنی برای ازدواج فراهم شود کدام جوانیست که از تکامل و ازدواج فرار کند ؟
اگر بستر ازدواج فراهم شد و جوانی با داشتن موقعیت آن و امنیت آن به دنبال سو استفاده از پیشنهاد ازدواج رفت آنوقت باید سرکوب شود پس به جای بستن و حذف صورت مسئله بهتره راه حل آنرا دنبال کرد .
در نهایت توصیه میشود هر ارتباطی به منظور ازدواج با اطلاع خانواده ها همرا ه باشد تا امنیتی بر رابطه و انتخاب بهتر باشد .
خانواده ها توجه کنند ارتباط با جنس مخالف یک نیاز است و امر ازدواج یک مسئله مهم برای هر جوان به انتخابهای فرزندان خود احترام بگذارید تا به نظرات شما احترام گذاشته شود . با فرزندان خود دوست باشید و آنها را در انتخابی مناسب راهنمایی کنید ، و در این راهنمایی سلیقه فرزند خود را ملاک قرار دهید به فرزند خود اجازه دهید نظرات خودش را آزادانه مطرح کند و با دلایل منطقی تائید یا مخالفت کنید .
با تشکر علی سلطانی مجد
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر تصمیم تان را گرفته اید و می خواهید به خواستگارتان جواب رد بدهید، باید بدانید که این جواب دادن ، خودش اصول و قاعده ای دارد که باید رعایت کنید. در غیر این صورت جواب رد شما ممکن است باعث دلخوری یا حتی کینه هایی شود که پاک کردن اثرات آن تا مدت ها زمان می برد. به خصوص اگر پای خواستگاری های فامیلی یا همکاری در میان باشد!
راستش را بگویید
اگر بعد از بررسی تمام موارد و درست تحلیل کردن شرایطتان، باز هم فکر میکنید برای هم ساخته نشدهاید، باید هرچه زودتر حرف دلتان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نکنید با تحقیر و کممحلی، به او پاسخ منفیتان را نشاندهید. دلایلتان را بیان کنید و مقابلش اعتراف کنید که علاقهای به او ندارید. از شکستن دلش نترسید و نگذارید که بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج کردن با شما برنامه بریزد.
پردهپوشی را کنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بیزبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است که با صراحت تمام و بدون ترس، تکلیف را روشن کنید. ممکن است حرف شما دلش را بشکند. اشکالی ندارد. اگر بدون توهین و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن کنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس کاملا منطقی و بدون اینکه هیجان بیموردی به این روند تزریق کنید، بگویید که برای خودتان و او آینده خوبی نمیبینید یا اینکه احساسی که به او دارید از این جنس نیست و هیچوقت هم نخواهد بود.
چشم در چشم حرف بزنید
اگر هنوز جواب منفیتان را قاطعانه به او ندادهاید، بجنبید. در نخستین فرصت یک قرار دونفره با او بگذارید و بدون گوشه و کنایه یا در لفافه حرفزدن، برایش همه چیز را توضیح دهید. احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسانتر میکند و تنظیم کردن چنین قراری یکی از نشانههای این احترام است.
قرار نیست این ملاقات را دوباره تکرار و دهها بار موضعتان را بیان کنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یکبار و برای همیشه تکلیف این ماجرا را روشن کنید.
غرورش را نشکنید
هیچ وقت او را بهدلیل علاقهای که به شما دارد، تحقیر نکنید. شما هر راهی را برای رد کردن درخواستش میتوانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین کنید یا بهدلیل حسی که دارد او را سرزنش کنید. اگر او با درخواستهای مکررش شما را آزار میدهد، تنها جریان ارتباطتان را قطع کرده و تلاش کنید تاجایی که میتوانید از او فاصله بگیرید.
مراقب واژهها باشید
موضعتان را طوری بیان کنید که امکان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهمتر اینکه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل «فعلا قصد ازدواج ندارم»، «بگذار بازهم فکر کنم»، «بهدلیل مخالفت خانوادهام نمیتوانم» و... نه تنها کمکی به پیشبرد این ماجرا نمیکند بلکه او را هم معلق و بلاتکلیف گذاشته و آیندهاش را تحتتاثیر قرار میدهند. بهدلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نکنید.
علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی
قبل از آنکه موضوع را علنی کنید، باید یک قدم دیگر هم بردارید. یک روانشناس خبره پیدا کنید و برای مشاوره و البته دادن یک تست از او وقت بگیرید. تستهای شخصیت که از هر دو شما گرفته میشوند، میتوانند تاحدودی آینده ازدواجتان را پیشبینی کنند. مشاور با تحلیل تستی که از شما میگیرد، میتواند بگوید که چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممکن است دچار مشکل شوید.
بگذارید از احساسش حرف بزند
متکلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید که حرفهایش را بزند و از خودش دفاع کند. بدون آنکه حرفش را قطع کنید یا با لحنی تند و شتابزده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی کند. او بهعنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بکند و هر راهی که گمان میکند برای رسیدن به شما منتهی میشود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولیتان پافشاری کنید.
چطور جواب رد دهیم؟
با اقتدار حرف بزنید
اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را میزند مثل آدمهای ضعیف رفتار نکنید و با اعتماد بهنفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست که تنها با کسی که دوستش دارید زیر یک سقف زندگی کنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمیتواند این حق را از بین ببرد. هر کسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما کاری نکردهاید که به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد که بتواند با این موضوع کنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمیتوانید کمکی به او بکنید.
بگویید با دیگران خوشبخت می شود اما با شما نه!
اگر میخواهید یک پایانبندی خوب ایجاد کنید، کمی او را تحسین کنید. در ذهنتان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید که باز هم میتواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید که او را به چشم مرد زندگیتان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.
رابطه را کش ندهید
اگر پیشنهاد ازدواجش را رد کردهاید، باید تا آبها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به خصوص در رابطه های همکاری، دانشگاهی یا فامیلی. به هیچ بهانهای به او زنگ نزنید. شاید برای شما که به او احساسی ندارید، این اتفاق کاملا عادی بهنظر برسد و بخواهید کاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه میکنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی که سعی کردید خاموشش کنید را دوباره روشن نکنید.
وقت مشاوره
اگر میبینید که بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سختتر میشود یا اینکه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش میکند، یک راه دیگر را امتحان کنید. با او به جلسههای مشاوره بروید و حل کردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید. به او نگویید که برای قانع کردنش نیاز به کمک روانشناس دارید، بلکه موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح کنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را میخواهد، باید این شرط، یعنی شرکت در جلسات مشاوره را بپذیرد. شاید او در کنترل و شناخت احساساتش دچار مشکل شده و نیاز به کمکهای یک متخصص داشته باشد.
هرگز بهدلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید بهدلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعدهای بدهید که در مورد ادامه دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترکتان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید
بازندگیتان بازی نکنید
هرگز بهدلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید بهدلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعدهای بدهید که در مورد ادامه دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترکتان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید. شما نمیتوانید یک عمر با ترحم زندگی کنید، پس با کش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نکنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.
تصمیمتان را بگیرید، میخواهیدش یا نه؟
قبل از آنکه حجت را برای این خواستگارتان تمام کنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فکر نکنید. درست است که رابطهای میان شما و هیچ کدام از آنها نیست اما تا زمانیکه پاسخ قطعیتان را ندادهاید، در قبال فکری که این خواستگار در مورد آینده مشترکتان میکند، مسئولید، پس با گفتن جوابتان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما بهدلیل تردید باشد، اما اگر فکر میکنید که اول باید موقعیت بهتری پیدا کنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید بهدلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه دارید.
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
صدها سال زیبایی زنان اولویت اول مردان در همسریابی بود. جذابیت صرف کافی نبود، زن میبایست تا حد ممکن زیبا باشد، حال اگر به لحاظ هوشمندی و خلاقیت ذهن هم کاستیهایی میداشت کم و بیش قابل صرفنظر بود.
زمانه اما عوض شده و هوشمندی و روشنی ذهن زن میرود که به تدریج برای مردان در صدر اولویتها بنشیند. حالا اگر در بسیاری از کشورهای غربی و از جمله در آلمان از جوانان بپرسید که همسر آینده شما باید چه خصوصیتی داشته باشد در پاسخ آنها اغلب هوشمندی و روشناندیشی قبل از زیبایی قرار میگیرد.
به گفته بریگیته هوبر، سردبیر مجله معروف "بریگیته" در آلمان دوره "زیبا باش و بلوند باش و حرف هم نزن" رو به اتمام است. او تاکید دارد که "البته معاشقه با همسر زیبا و جذاب برای مردان لذتبخشتر است، ولی آنها دیگر همسرانی را میخواهند که بتوانند در سطح اجتماعی هم به آنها افتخار کنند. به عبارتی دیگر، زن هوشمند به تیپ مطلوب مرد معاصر تبدیل شده است".
وقتی که زن برای کار میبایست از مرد مجوز بگیرد
حرفهای سردبیر "بریگیته" مبتنی بر تحقیقی است که از سال ۲۰۰۷ تا کنون جریان داشته است. گروه تحقیق که ریاست آن را خانم پرفسور آلمندینگر، مدیر "مرکز علمی برای تحقیقات اجتماعی" برلین، به عهده داشته در سال ۲۰۰۷ از ۵۰۰ مرد جوان میان ۱۷ تا ۲۹ سال درباره همسر مطلوبشان سؤال کرده است. از همین عده به تازگی نیز سؤال شده است.
این تحقیق نشان میدهد که مردان امروزه روز نه تنها زنانی هوشمند و متکی به نفس را میپسندند بلکه تاکید دارند که همسرشان بایست به لحاظ مالی استقلال داشته باشد.
۶ درصد مردان مورد پرسش برایشان قابل تصور نیست که زنی غیرشاغل داشته باشند و خودشان آمادهاند که همسرانرا در ارتقاء شغلی و اجتماعی یاری دهند. ۴۵ درصد پرسششوندگان حتی خواهان آنند که همسر آیندهشان درآمد مالی بالایی داشته باشد، موردی که مادران این جوانان برایشان کمتر قابل تصور بود.
تا دهه ۱۹۷۰ زنان در آلمان برای کار در بیرون خانه نیازمند موافقت همسرانشان بودند. ولی اگر مرد نظرش این بود که زن باید در خانه بماند و پیراهنهای او را اتو کند، طبیعی بود که زن اجازه کار در بیرون از خانه را پیدا نکند، زیرا او در وهله اول باید به "وظایف خانهداری" خود میرسید. بالاخره در سال ۱۹۷۷ با تغییراتی در قانون ازدواج این محدودیت برای زنان آلمان برچیده شد.
نتیجه تحقیق یادشده نشان میدهد که ۸۰ درصد زنان مورد پرسش بر این باورند که بعداَ از بچهدارنشدن پشیمان میشوند، همزمان اما برای ۵۰ درصد آنها داشتن یک زندگی رضایتمندانه بدون بچه هم قابل تصور است.
نکته قابل اعتنا در تحقیق این است که زنان غرب آلمان بیشتر از زیانهای ناشی از عدم امکان تلفیق زندگی خانوادگی و موقعیت حرفهای خود ناراضی هستند تا زنان شرق آلمان. این دسته دوم در جامعهای که همچنان متاثر از نظام سیاسی و اجتماعی آلمان شرقی پیش از فروپاشی دیوار برلین است بیشتر عادت دارد که به تنهایی مسئولیت بچهداری و امور شغلی را به طور همزمان بر دوش بکشد.
زن هوشمند، مستقل و دارای اعتماد به نفس از جنبه دیگری نیز بر همسر خود تاثیری مثبت دارد. مرد حالا دیگر به زیبایی خود در ارتباط با چنین زنی باید اهمیت بدهد و آن را جدی بگیرد. ۸۶ درصد مردان مورد پرسش گفتهاند که رسیدن به شکل و سر و وضع ظاهری خود برایشان مهم است، این رقم نسبت به زنان تنها ده درصد پایینتر است. مردان زیبا و زنان هوشمند؛ اگر زمینه تولید بچه فراهم شود، عجب بچههایی از کار درخواهند آمد!
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود.
ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه!
تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به جشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است. دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند.
عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد.
مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که ۶ سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند.
راه چاره چیست؟
۱ – بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید.
۲ – بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید.
۳ – اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا ۶ ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود.
به این مردان اعتماد نکنید
کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند:
۱ – به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود.
۲ – از آشنایی با خانواده شما طفره می رود.
۳ – عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند.
۴ – مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند.
۵ – به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند.
۶ – هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و...
منبع : hamshahrionline.ir
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
دقت کنید شخصی که برای ازدواج انتخاب می کنید، آیا شخصیت اجتماعی، یعنی مجموعه ی حرکات، رفتارها، آداب معاشرت و برخورد اجتماعی اش با عقاید شما همخوانی دارد یا خیر؟ اگر همخوانی وجود داشت، تحقیقات جزئی در مورد خانواده اش به عمل آورید و خانواده ی او را با خانواده ی خود از لحاظ اقتصادی و اجتماعی مقایسه کنید، اگر در یک ردیف بودید، به خواستگاری بروید و یا اجازه دهید به خواستگاری تان بیایند.
*در مراسم خواستگاری، زیباترین لباس های تان را به تن کنید و پوششی مناسب داشته باشید چرا که اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی می ماند.
*در تمام طول مراسم خواستگاری، متانت و وقار باید از ناحیه ی هر دو خانواده مراعات شود.
*هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی نمایید سنجیده حرف بزنید.
*برای مطرح کردن مهمترین موضوعات خواستگاری در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر، بنا را بر صداقت بگذارید و متعهد شوید که آن چه می گویید، کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به این تعهد خود نیز پایبند شوید. بهتر است به عنوان اولین سؤال، از فرد مقابل بخواهید خودش را به طور کامل معرفی کند و خلاصه ای از گذشته ی زندگی اش را برای شما بگوید و خودتان نیز متقابلاً خلاصه ای از سرگذشت خود را مطرح نمایید.
*پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید، می توانید دیدگاه او را درباره ی مذهب جویا شوید و بعد، متقابلاً دیدگاه خودتان را راجع به مذهب مطرح نمایید.
*مطلب دیگری که می توانید سؤال کنید، نگرش مخاطب شما درباره ی مسائل اقتصادی و نحوه ی درآمد است. شغل و میزان درآمد ماهیانه ی خود را مطرح کنید و آن چه واقعاً هست را بگویید. آقایان باید امکانات مالی خود را توضیح دهند، اگر توان مالی شان در شرایط فعلی، بیش تر از امکانات موجود نیست، این مورد را نیز تذکر دهند و سپس، نظر دختر خانم را در این مورد بپرسند و ببینند ایشان چه مقدار پول را برای داشتن یک رفاه نسبی لازم می دانند و اگر خواسته های ایشان با درآمد آنان همخوان نیست، موضوع را مطرح و روی آن تأکید نمایند.
وعده ها و قول هایی که با امکانات شما نمی خواند و امکان برآورده شدنش نیست، ندهید. همیشه برای بهتر شدن زندگی، تلاش کنید اما قول های نا به جا ندهید. علاوه بر نگرش خود و فرد مورد نظر در مورد مسائل مادی و اقتصادی، باید موقعیت اقتصادی هر دو خانواده را با یکدیگر مقایسه کنید. بسیار مهم است که دختر و پسر از یک ردیف اقتصادی با یکدیگر ازدواج کنند و ازدواج طبقات متضاد اجتماعی، اصلاً صلاح نیست.
*یکی دیگر از مطالبی که حتماً باید در جلسه ی خواستگاری پرسیده شود، ارزش های خانوادگی ست. باید پی ببرید که در خانواده ی فرد مقابل، چه چیزهایی ارزش است. برای نمونه، اگر در خانواده ی شما، تحصیل جایگاه مهمی دارد و برای تحصیلات و فرد تحصیلکرده ارزش زیادی قائل اید، اما در خانواده ی شخص مورد نظر، هیچ بهایی به تحصیل داده نمی شود، جای تأمل دارد؛ باید اندکی دست نگه دارید.
*هریک از طرفین در جلسه ی خواستگاری باید از طرف مقابل بپرسد به نظر او، یک همسر ایده آل چه شرایطی باید داشته باشد؟ اگر خصوصیاتی که مطرح می شود، در وجود او نیست، به سرعت اعلام نماید که این خصوصیات فردی مورد نظر شما، در من نیست و یا اصلاً نمی توانم این گونه باشم.
*خانم ها حتماً باید از خواستگارشان سؤال کنند که به نظر او زن باید با چه نوع پوششی در اجتماع ظاهر شود، چگونه باید با مردم نشست و برخاست نماید، نظرش راجع به شاغل بودن زن چیست و ...
*اگر خانم ها در شرایط فعلی شاغل بوده و به شغل شان نیز علاقه مند هستند و کار کردن برای شان اهمیت دارد، اما احساس می کنند که خواستگارشان نظر چندان مساعدی نسبت به شاغل بودن آنان ندارد، باید به این نکته تأکید شدید کنند؛ حتی در صورت لزوم، آن را شرط ضمن عقد قرار دهند.
*مسأله ی دیگری که باید در خواستگاری مطرح شود، برنامه های فعلی و برنامه های آینده است. وضعیت فعلی تان را کاملاً مشخص نمایید، برنامه های آینده را نیز حتماً مطرح کنید. اگر قصد ادامه ی تحصیل دارید، این نکته را تذکر دهید. اگر قصد جا به جایی و مسافرت خارج از کشور دارید، باید پیش از ازدواج مطرح نمایید. اگر بیماری جسمانی خاصی دارید و یا قبلاً در زندگی شما اتفاقی افتاده است( نامزدی یا عقدی داشته و ناموفق بوده اید یا مسائل مشابهی داشته اید) آن را پنهان نکنید.
شاید همه ی این مطالب را در جلسه ی خواستگاری نتوان مطرح کرد؛ هیچ اشکالی ندارد، تعداد جلسات خواستگاری را اضافه نمایید، مشروط بر این که حسن نیت داشته باشید.
پس از این که در طول جلسات خواستگاری، مهمترین موضوعات خواستگاری را مطرح کردید،اطلاعات لازم را دریافت کردید و نکته ای برای تان مبهم نماند، زمان ارزش یابی و تجزیه و تحلیل فرا می رسد؛ فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهید، نکات مثبت را در شخصیت و موقعیت او جست و جو کنید و آن را در یک ستون زیر هم قرار دهید. در مقابل، ستونی را نیز به صفات و خصوصیات منفی اش اختصاص دهید. آن مورد یا مواردی از خصوصیات منفی که اطمینان صد در صد دارید تغییر می نماید را مثبت حساب کنید و سپس، آن ها را مورد سنجش قرار دهید و تحلیل کنید. گاهی اوقات یک مورد منفی به تمام موارد مثبت برتری دارد. برای نمونه فرد مورد نظر، تحصیلات و شغل خوبی دارد، از خانواده ی خوب و نجیبی برخوردار بوده و موقعیت اقتصادی اش نیز مناسب است، اخلاق خوبی هم دارد اما معتاد است؛ در این شرایط باید دست نگه داشته و برای ازدواج، عجله نکرد.
پس از آن که ارزش یابی انجام شد و وجوه اشتراک و تفاهم، زیاد بود، باید تحقیقات کامل در محل زندگی و محیط کار در مورد چگونگی رفت و آمد با دوستانش و دیگر موارد به عمل آید. تحقیق، شناخت شما را نسبت به همسر آینده و فرد مورد نظرتان افزایش می دهد.
البته پشتوانه ی تمامی مسائل گفته شده، توکل به خداوند متعال است. در صورتی که تشابهات، زیاد و تحقیقات انجام شده، مثبت بود، با توکل به خدا ازدواج کنید؛ به یاری او، زندگی آرام و سرنوشت خوبی در انتظار شما خواهد بود.
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
درباره این که شناخت و آشنایی حلقه اول ازدواج است و باید طرف مقابلتان را بشناسید و بعد با او وارد یک زندگی مشترک شوید، زیاد شنیده اید. اما شاید مهم تر از این حلقه اول، حلقه ای نامرئی به نام «شناخت خود» و آمادگی برای ازدواج باشد که کمتر درباره آن فکر کرده اید. این حلقه گاهی زیر پوشش فرهنگ خانوادگی، هنجارهای اجتماعی و مسائل آموخته شده پنهان می شود و مانع از آن می شود که شما بر اساس روحیات و خصوصیات خودتان همسر آینده تان را انتخاب کنید. در این صورت، شما همسری را انتخاب می کنید که خانواده از شما انتظار دارد، جامعه به شما می گوید خوب است و از آنچه در زندگی آینده تان دیده اید، الگوبرداری کرده اید.
بنابراین ما پیشنهاد می کنیم که با نهایت صداقتی که در خودتان سراغ دارید، این فرم خودشناسی را پر کرده و تلاش کنید تا عمیق ترین و روراست ترین پاسخ را به پرسش ها بدهید تا بتوانید به درستی متوجه شوید که از شریک آینده زندگی تان چه انتظاری دارید. بنابراین تکمیل این فرم چند خاصیت مهم دارد:
نکته: ممکن است پرسیدن بعضی از سوالات مثل سن تان، بیماری هایی که داشته یا دارید، تحصیلات تان و... غیرضروری به نظر برسد اما یادتان باشد که همین سوالات می توانند به شما یادآوری کنند که الان در چه مرحله ای هستید و متناسب با جایگاه فعلی تان چه برنامه ریزی برای آینده دارید.
اطلاعات فردی
نام و نام خانوادگی:
سال تولد:
محل تولد:
دین:
مذهب:
وضعیت نظام وظیفه (آقایان):
نوع تحصیلات
دانشگاهی / حوزوی:
مقطع تحصیلی:
رشته تحصیلی:
سالی که فارغ التحصیل می شوید:
اطلاعات جسمی
- آیا تاکنون به بیماری های مهمی مبتلا شده اید؟ بله / خیر (در صورت مثبت بودن پاسخ، نام بیماری را بنویسید.)
- آیا در تولد یا پس از آن دچار نقص عضوی شده اید؟ بله / خیر (نام و نوع نقص عضو)
اطلاعات خانوادگی
شهر محل سکونت فعلی خانواده:
شهر محل سکونت قبلی خانواده:
شهری که اصالتاً به آن منسوبید:
علاقمندید در آینده در چه شهری ساکن شوید؟
از والدین خود برای کمک به ازدواج خود چه انتظاری دارید؟
وضعیت مالی و رفاهی خانواده ی شما چگونه است؟ (نسبت به معمول خانواده ها)
عالی / خوب / متوسط / ضعیف
از نظر عرف جامعه، اعتقادات مذهبی خانواده ی شما در چه حدی است؟
1- رعایت حدود شرعی در همه ابعاد و انجام واجبات و ترک محرمات.
2- رعایت حدود شرعی در همه ی ابعاد و انجام واجبات و ترک محرمات و توجّه به مستحباتی چون نماز اول وقت و جماعت.
3- رعایت اکثر مسائل شرعی و انجام اهم واجبات و ترک گناهان کبیره.
4- انجام واجباتی چون نماز و روزه و کم توجّه به برخی مسائل مثل حجاب.
5- نماز می خوانند، ولی پایبندی های خاصی ندارند.
- تعداد کل افراد خانواده (درجه اول) شما چند نفر است؟
خانواده
سن,شغل قبلی,شغل فعلی,میزان تحصیلات,میزان درآمد (ماهانه),پدر,مادر,برادر اول,برادر دوم,خواهر اول,خواهر دوم..........
وضعیت مالی - میزان درآمد شما
- آیا قبل از دوران دانشجویی / طلبگی شغلی داشته اید؟
در صورت مثبت بودن پاسخ نام شغل را بنویسید:
آیا قبل از دانشجو یا طلبه شدن سرمایه ای پس انداز کرده اید؟ بله / خیر
در دوره دانشجویی / طلبگی چطور؟ بله / خیر
غیر از تحصیل به شغل دیگری نیز اشتغال دارید؟ بله / خیر (اگر بله چه شغلی؟)
میزان درآمد فعلی شما چقدر است؟
حدس می زنید در آینده چقدر درآمد داشته باشید؟
وضعیت مسکن
(آقا) آیا در مورد مسکن تا به حال اقدامی کرده اید؟
1- مسکن مستقل دارم / قادر به داشتن مسکن هستم
2- تا بحال فکری نکرده ام
3- در منزل پدری، طبقه مستقلی برای زندگی دارم
4- با پدر و مادرم به صورت مشترک در یک منزل زندگی خواهیم کرد
5- در حال حاضر تا چند سالی بعید است بتوانم صاحب مسکن شوم
به نظر شما تهیه ی حدّاقل امکانات که زوج های جوان بتوانند زندگی را با آن شروع کنند چه مقدار هزینه می خواهد؟
به نظر شما برای شروع زندگی مسکن با چه متراژی می تواند کافی باشد؟
صفات بارز شخصیتی
- کدامیک از صفات زیر در شما شاخص تر و قوی تر است؟ ( به ترتیب اهمیت 10 صفت را شماره گذاری کنید)
عاطفی / خونسرد / صبور / آرام / کم حرف / مدیر / پرتحرّک / حساس / اهل معاشرت / خوش برخورد / منطقی / عصبانی / با نشاط / پرصحبت / مردم دار / مغرور/ غمگین / افتاده / کم تحمل / گوشه گیر / مغرور / غمگین / افتاده / کم تحمل / گوشه گیر / قاطع / کنایه گو / خودنما / کم حوصله / رؤیایی / بذله گو / تحت فرمان / سازنده / بدبین / خوش بین / باگذشت / حسود / ولخرج / صرفه جو / خسیس
- اگر یک روز تعطیلی کاملاً بیکار باشید، چه کاری را انتخاب می کنید؟
استراحت / مطالعه / ماهواره / سینما / مسافرت / رفتن به کوه و دشت و جنگل / ورزش / تلویزیون / بازدید آشنایان / تنها بودن / دیدن فیلم ویدئو / هم نشینی با دوستان / غیره
- تعریف شما از یک انسان مؤمن چیست و چقدر خود را مؤمن می دانید؟
- دیگران شما را چقدر با ایمان می دانند؟
نشانه های «اجتماعی بودن» چیست؟
- آیا اجتماعی بودن را یک صفت پسندیده می دانید یا خیر؟ چرا؟
- خودتان تا چه میزان اجتماعی هستید؟
زیاد / متوسط / کم
- معمولاً در روز چند ساعت فکر می کنید؟
- بیشتر به چه مسائلی می اندیشید؟
- از لحاظ روحی و شخصیتی آیا بین آنچه هستید و آنچه که دوست دارید باشید، فاصله ای احساس می کنید؟ بله / خیر
- اگر بلی این فاصله تا چه حدودی است؟
- این فاصله در چه زمینه ای است؟
ویژگی های اخلاقی - تربیتی
- چه ویژگی های اخلاقی در شما بارزتر است؟
- به نظر خودتان، شما چگونه آدمی هستید؟
- دوستان و آشنایان شما را بیشتر به کدام خصوصیات می شناسند؟
- از معاشرت با چه کسانی رضایت بیشتری دارید؟
- به دید و بازدید خویشاوندان چقدر اهمیّت می دهید؟
زیاد / معمولی / کم
- از معاشرت با چه کسانی آزرده می شوید؟
- اگر از عمل یا سخن فردی شدیداً دلخور شوید، چه عکس العملی خواهید داشت؟
- اگر از شما عذرخواهی کنند، چه می کنید؟
- ناراحتی هایتان را چگونه منعکس می کنید؟
- بیشتر انتقادپذیرید یا انتقاد کننده؟
- اگر بخواهید از کسی انتقاد کنید، معمولاً چگونه عمل می کنید؟
- در چه مسائلی سخت گیر هستید؟
- به قول و قرارها چقدر پایبند هستید؟
خیلی زیاد / زیاد / متوسط / کم
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
زن در برابر شوهر چه تکلیفی دارد ؟
تمکین: دکتر کاتوزیان در مفهوم تمکین می¬نویسند: «مفهوم تمکین نیز مانند ریاست شوهر وابسته به عادت و رسوم اجتماعی و اخلاق عمومی است. تمکین عام یعنی قبول ریاست شوهر به خانواده و محترم شمردن اداره او در تربیت فرزندان و ادارۀ مالی و اخلاقی خانواده است. در تمکین عام معیار تمییز اموری که شوهر می-تواند از زن انتظار داشته باشد با عرف است.»
این تکلیف ضمانت اجرا ندارد و به حسن نیت و اخلاق همسران بستگی پیدا می کند، بدین ترتیب باید اعتراف کرد که چهره اخلاقی این تکلیف بیش از وصف حقوقی آن است. خودداری از تمکین نشانه سستیپیوند زناشویی و تزلزل واقعی این اتحاد است که هر گاه ادامه یابد، درمان مؤثری جز طلاق بر آن وجود ندارد.ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی ج1ص230
سکونت مشترک:
مادۀ 1114 مقرر داشته است: «زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکنا کند، مگر اینکه اختیار تعیین منزل به زن داده شود.» البته می توان این حق را به زن داد و البته نباید این حق مورد استفاده قرار بگیرد.
ماده 1115 ق م چنین مقدر می دارد اگر بودن زن یا شوهر در یک منزل متضمن خوف و ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد، زن می تواند مسکن علی ده (تنها و جداگانه) اختیار کند و در صورت ثبوت ضرر مزبور محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است، نفقه به عهدۀ شوهر است.
شغل زنان:
مطابق مادۀ 1117 قانون مدنی مرد می تواند زن خود را از حرفه و صنعتی که با منافع و مصاع خانوادگی مغایر است، باز دارد البته این به آن شرط است که اشتغال زن در هنگام عقد ذکر نشده باشد، ولی اگر شروط ضمن عقد ذکر شده باشد، زوج نمی تواند او را از ادامه کار منع کند.محقق داماد، حقوق خانواده: ص314
و البته زن نیز چنین حقی دارد و قانون حمایت خانواده در این باره مقرر داشته است: «هر گاه شغل شوهر را منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود بداند از دادگاه تقاضای منع او را بکند.»
و در ادامه می افزایند: «دادگاه در صورتی که اختلافی در امر معشیت خانوادگی ایجاد نشود، مرد را از اشتغال به شغل مزبور منع می
کند، البته این توضیح نیز لازم است که منع شوهر از شغل در صورتی امکان دارد که اختلالی در زندگی انسان خانواده به وجود نیاورد و خانواده را دچار مشکل نسازد، چرا که معشیت خانواده بستگی به شغل مرد دارد.»
اینها مجموعه حقوق زن و مرد در برابر یکدیگر است تا جامعۀ اسلامی از نهاد مهم و بسیار ضروری خانواده برخوردار شود و خانواده
ها براحتی از هم نپاشند و بنیان خانواده مستحکم بماند.
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شاید شما هم در رابطه با مردان گیج شده اید و می خواهید بدانید برای ازدواج، به چه مردی می شود اعتماد کرد و روی کدامیک از آنها نمی شود حساب کرد. اگر تا الان نتوانسته اید این معما را در ذهنتان حل کنید، مطمئنم این موارد می تواند به کمکتان بیاید:
منبع : مجله موفقیت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
این روزها انتخاب یک همسر مناسب برای بسیاری از جوانان یک دغدغه اساسی است. به خصوص برای دخترخانم ها که شاید قدرت انتخاب کمتری داشته باشند و باید در انتظار آمدن یک خواستگار خوب بنشینند.
البته این به آن معنی نیست که دخترخانم ها هیچ نقشی در این باره ندارند آن ها می توانند با پیشه کردن برخی منش ها و البته دوری کردن از بعضی رفتارها و کردارها خواستگاران بیشتری داشته باشند. امروز می خواهیم درباره همین رفتارها و کردارها صحبت کنیم. البته باید به دخترخانم ها این مسئله را یادآوری کرد که نباید اجازه دهند نگرانی از این مسئله تمام زندگی و آینده شان را مختل کند. باید بین یک دخترخانم مجرد با مشکلات روحی و خلقی و یک دختر خانم مجرد با روح و روان سالم حتما دومی را انتخاب کنند، زیرا در این صورت است که می توانند دیر یا زود ازدواج مناسبی داشته باشند. فراموش نکنید کم نیستند افرادی که اگرچه کمی دیرتر ازدواج کرده اند ولی ازدواج موفقی داشته اند. مجله زندگی ایده آل در مطلبی به بررسی رفتارهایی که باید انجام داد تا خواستگاران بیشتری داشت پرداخته است، که در ادامه بخش هایی از آن را می خوانید:
به دنبال فرد ایده آل نباشید
بیشتر افراد وقت زیادی را صرف می کنند تا بتوانند «فرد ایده آل» خود را پیدا کنند. اگر شما هم جزو این دسته هستید توصیه می کنیم با چشمانی باز پیش روی تان را نگاه کنید. البته منظور ما این نیست که به اولین خواستگارتان پاسخ مثبت بدهید. ولی کمال گرایی هم ممنوع!
باوقار باشید
بیشتر مردان به دنبال زنی خاص می گردند که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکوه و شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند. مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آنها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند. پس با دوری کردن از برخی رفتارهای سبک، شخصیتی متین و باوقار داشته باشید.
زیبایی همه چیز نیست
شاید برخی از دخترخانم ها به اشتباه فکر کنند «زیبایی و وضعیت ظاهری» آنان همه آن چیزی است که پسران در انتخاب همسر آینده خود ملاک و معیار قرار می دهند. از این رو با پناه بردن به لوازم آرایشی یا حتی عمل های جراحی سعی دارند برای زیباتر شدن تغییری در ظاهر خود ایجاد کنند. اما بد نیست بدانید که اولا معیارهای زیبایی نسبی است و از فردی به فرد دیگر متفاوت است، همچنین پسرانی که به پختگی رسیده باشند، بیشتر از آن که در زیبایی چهره متوقف شوند به ظرافت ها و زیبایی های رفتاری شما توجه می کنند.
از سوی دیگر برخی از دخترخانم ها نیز فقط و فقط منتظر خواستگاری خوش تیپ هستند، اگر جزو این دسته از دخترخانم ها هستید بهتر است که خیلی در قید و بند قیافه نباشید چون قیافه خوب الزاما به معنی داشتن شخصیت خوب نیست.
وسواس را کنار بگذارید
محافظه کاری ها و وسواس های بی مورد را کنار بگذارید، اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرف های شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان تان کسی را برای ازدواج به شما معرفی می کنند اما شما اهمیتی نمی دهید، باید کمی در نگاه تان تجدیدنظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر خوبی برای شما باشد.
از آمدن خواستگار نترسید و چند هفته ای زیر نظر خانوادهها با خواستگار های تان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدم ها را بهانه نه گفتن نکنید. فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که می توان از آنها ایراد گرفت.
مهم این است که به ویژگی های برجسته او نظرکنید، شما نمی توانید یک شخصیت بی عیب و نقص را به عنوان همسرتان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد. اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرش افسرده یا عصبانی نشوید.
بگویید که توقعی ندارید
از موانع مهم پیش روی ازدواج توقعات بالاست و بسیاری از جوانان به دلیل مسائل مالی از تشکیل زندگی مشترک فراری هستند بنابراین با کم کردن این توقعات و بیان این مسئله در موقعیت های مناسب می توانید زمینه ازدواج را ایجاد کنید. همچنین یکی ازمواردی که می تواند مانع ازدواج باشد و آقا را از اقدام به خواستگاری منصرف کند موقعیت اقتصادی خوب خانواده خانم است. یعنی آقا این جرات را ندارد که اقدام به ازدواج کند، شما به عنوان یک خانم می توانید سطح توقعات تان را پایین بیاورید و با بیان کردن این مسئله در جمع دوستان و بستگان که انتظارات من برای ازدواج بالا نیست به همه نشان دهید که در ذهن چه دارید تا شجاعت معرفی کردن خواستگار را پیدا کنند.
باید در درجه اول یک زن باشید
برخی از دختران، زن بودن خود را فراموش کرده اند. این که تحصیل کنند و سر کار بروند، چیز خوبی است اما متاسفانه برخی از دختران امروز از آن طرف بام افتاده اند! بخشی از زن بودن زنان، در ارتباط با همسر و زندگی مشترک و نقش مادری شکوفا می شود و اینکه مورد حمایت و دوست داشته شدن همسر قرار بگیرند. دختران در ظاهر، این قضیه را کتمان می کنند. آنها با وجود موقعیت های خوب ازدواج اما همه درها را به روی خود بسته اند. چرا که تمام زندگی شان را در کار خلاصه کرده اند، آنها می خواهند به همه نشان دهند خودشان از پس کارهایشان برمی آیند و نیازی به ازدواج نمی بینند اما اگر با خود صادق باشند، این نیاز را احساس می کنند. فراموش نکنید مردها تمایل دارند با خانمی ازدواج کنند که در درجه اول یک زن است.
با خود مهربان باشید
دختری ناامید، عصبی و پرخاشگر که طلبکار از دنیا و دیگران است، چگونه انتظار دارد که فرد مناسبی برای ازدواج پیدا کند! دختری که هنوز با هم جنس خود نمی تواند درست ارتباط برقرار کند، چگونه انتظار دارد که دیگران به او خواستگار معرفی کنند!
دختران باید روی شخصیت خود و به خصوص مهربانی با خود، کار کنند. برخی از دختران امروز به دلیل داشتن تحصیلات و شغل، بخشی از زنانگی خود ازجمله مهربان بودن را کم رنگ کرده اند، در صورتی که یک مرد، حس محبت و مهربانی و حمایت همسر خود را می خواهد اما متاسفانه برخی دختران با تحصیل و شغل خود می خواهند که قدرت خود را به رخ فرد مقابل بکشند که در این صورت مردان فراری می شوند!
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
5 ویژگی مردانی که آمادگی ازدواج دارند
شاید شما هم در رابطه با مردان گیج شده اید و می خواهید بدانید برای ازدواج، به چه مردی می شود اعتماد کرد و روی کدامیک از آنها نمی شود حساب کرد. اگر تا الان نتوانسته اید این معما را در ذهنتان حل کنید، مطمئنم این موارد می تواند به کمکتان بیاید:
1- مردی که آمادگی ازدواج دارد، زندگی اش هدفمند است
مردی که آمادگی ازدواج دارد زندگی اش هدفمند است؛ یعنی اهداف کوتاه مدت و بلندمدت مشخصی برای خودش دارد و مسلما ازدواج و تشکیل خانواده یکی از این اهداف است.اگر با مردی آشنا شده اید که تکلیف زندگی اش مشخص نیست، حتی اگر رسما از شما درخواست ازدواج کرده، به حرفش اعتماد نکنید.
در ایران آمادگی ازدواج به این معنی است که حداقل تکلیف تحصیل، سربازی و شغل مرد مشخص باشد. البته نه اینکه همه این کارها را به انجام رسانده باشد، فقط باید بداند که در این موارد چه تصمیمی داردو آینده اش را به کدام سمت می خواهد ببرد. مردی که هنوز نمی داند در کدام شهر یا کشور می خواهد زندگی کند یا (وقتی بزرگ شد!) می خواهد چکاره شود؛ آمادگی لازم برای ازدواج را ندارد، هر چند دیوانه شما باشد. شما هم مجبور نیستید سال ها عمرتان را پای کسی بگذارید تا تازه تکلیفش با خودش معلوم شود. مردی که همه چیزش در آینده است، در آینده فلان شغل و سمت را پیدا می کند، در آینده فلان مقدار درآمددارد و ... فقط به دو شرط می تواند مرد زندگی شما باشد:
اول اینکه تلاش و حاصل کارش را از همین حالا ببینید و دوم اینکه از نظر منطقی امکان رسیدن به رویاهایش در یک طول عمر متوسط 70 ساله روی این کره خاکی وجود داشته باشد.
شما می توانید از یک دانشجوی حسابداری انتظار مدیر شرکت شدن را داشته باشید اما انتظار رئیس جمهور شدن را خیر؛ حداقل نه به این زودی ها. ضمنا، اگر مردی تا 35 سالگی نتوانست گام موثری برای رسیدن به رویاهایش بردارد، تا 105 سالگی هم نمی تواند.
2- مردی که آمادگی ازدواج دارد، حرف هایش بوی ازدواج و تشکیل خانواده می دهد
مردانی که برای شما آسمان و ریسمان می بافند را کنار بگذارید. مردانی که آمادگی ازدواج دارند مرتب در مورد سیاست، باشگاه بدنسازی، سفرهای خارجی، موفقیت های شغلی، موفقیت های تحصیلی در بهترین دانشگاه ها، خاطرات بچگی و اینکه چقدر آدم باهوش و با ذکاوتی بوده و هستند با شما صحبت نمی کنند. البته اشتباه نکنید، تقریبا همه مردان درباره تمام اینها صحبت می کنند اما ذهن مردان آماده ازدواج در حال حاضر فقط حول یک موضوع می چرخد: ازدواج و تشکیل خانواده.
مردانی که آمادگی ازدواج دارند معمولا درباره معیارهایشان، خانواده شان، اهداف و آرزوهایشان، کار و درآمدشان، فرزند، خانه، گرانی، کرایه، انتظارات، اخلاقیات و هر موضوع دیگری که به ازدواج مربوط می شود حرف می زنند. این مردان دائما در مورد «ما» فکر و صحبت می کنند. همچنین سوالات آنها از شما مشخص است: آنها درباره سبک زندگی شما، رسم و رسومات خانواده تان، دامادهای دیگر، شرایط، عقاید، مهریه، خرج و برج عروسی و (وقتی خیالشان کمی راحت شد) درباره آرزوهایتان از شما می پرسند. تیم فوتبال مورد علاقه تان را هم به این موارد اضافه کنید؛ احتمالا می خواهند بدانند در آینده سر مسابقات فوتبال دعوایتان می شود یا نه!
3- مردی که آمادگی ازدواج دارد، توانایی تامین زندگی خانواده را دارد چه از نظر مادی و چه از نظر روانی، مردی که می خواهد خانواده تشکیل بدهد توان و قدتر رسیدگی به یک خانواده را دارد، هر چند به ساده ترین شکل. او از قبل خودش را برای این کار آماده کرده است. ممکن است در ابتدای زندگی از کمک پدرش استفاده کند، وام بگیرد یا خودش را مجبور به کار سخت کند. این در وجود تمامی مردان جهان است، از غارنشینان گرفته تا مردان قرن 21. مردان می خواهند از شما حمایت کنند. شاید گاهی به کمک شما هم احتیاج پیدا کنند اما خودشان قلبا این را نمی خواهند. لطفا خودتان را اسیر مردان ضعیف و وابسته نکنید. حتی کارهایی مثل عوض کردن لامپ های سوخته و شیرهای خراب، تعمیر ماشین شما یا خرید کردن برای خانه برای مردان بزرگترین لذت است. (اگر وقت کافی داشته باشند.) ناگفته نماند که هیچ مردی دوست ندارد با کار شبانه روزی، هزینه ولخرجی های شما را بدهد. حداقل چیزی که مرد زندگی تان در قبال این همه فداکاری (!) از شما می خواهد این است که قدر کارهایش را بدانید، شرایطش را درک کنید و در مسیر زندگی کمک حالش باشید.
4- مردی که آمادگی ازدواج دارد، این را به همه اعلام می کند
به احتمال زیاد و در جوامع مدرن شما اولین کسی هستید که از این راز با خبر می شوید، آن هم نه به طور غیرمستقیم و از راه حل کردن پازل. مردان برای این کار ساده ترین راه را انتخاب می کنند. حتی خجول ترین و محجوب ترین مرخدان دنیا هم می خواهندمطمئن شوندشما از تصمیمشان برای ازدواج خبر دارید. این مردان می دانند چه می خواهند و برای به دست آوردنش تلاش می کنند. اکثر آنها هم در این راه نیازی به کمک شما ندارند. (لطفا این جمله را بالای تخت تان طلاکوب کنید!) مردی که تصمیم به ازدواج با شما دارد، شما را از کسی پنهان نمی کند. از اینکه به اطرافیان بگوید می خواهد ازدواج کند، ابایی ندارد. به محض اینکه چنین مردی شما را برای ازدواجش در نظر گرفت، درباره شما با خانواده و اطرافیانش صحبت می کند. او شما را به عنوان همکار یا آشنا یا دوست معرفی نمی کند، بلکه نامزد، همسر آینده یا حداقل فامیل آینده می خواند و این عناوین را با خوشحالی در مورد شما به کار می برد. او می خواهد به همه اعلام کند که شما دیگر «مال او» هستید. همچنین خودش را هم از خانواده شما پنهان نمی کند و به زودی در مورد تصمیمش با آنها صحبت می کند. اگر بعد از چند ماه آشنایی احساس کردید جعبه اسراری هستید که هیچ کس نباید از وجودتان بویی ببرد، بهتر است کاری کنید تا خود او هم دیگر شما را نبیند!
5- مردی که آمادگی ازدواج دارد، به دنبال روابط کوتاه مدت نیست این مورد دیگر گفتن ندارد. مردی که آماده ازدواج است حتما این را می داند که ازدواج یعنی «تعهد» به یک نفر. اگر احساس می کنید مرد زندگی تان آمادگی تعهد را ندارد، بهتر است فکر ازدواج با او را از سرتان بیرون کنید. لطفا منتظر معجزه نباشید. اگر او نخواهد، حتی عشق شما هم نمی تواند ناگهان او را منقلب و سر به راه کند. این را نرفته نیست، چون شما تنها خانم در تاریخ نیستید که چنین خیالاتی در سر داشته است. از طرف دیگر، گول بعضی مردان را نخورید. اینکه اگر شما واقعا به آنها اعتماددارید بایدتا ته خط با آنها بروید یکی از کلک های مشهور مردانه است. کلک دیگر آنها این است: «ما همین حالا هم مال هم هستیم.» به او بفهمانید که تا زمانی که به شما تعهد رسمی نداده، شمال مال هیچکس نیستید!
5 ویژگی زنان آماده ازدواج
خواندن ذهن خانم ها سخت ترین کار دنیاست و زمانی که موضوع ازدواج در میان باشد واقعا ناممکن به نظر می رسد اما نگران نباشید؛ علائمی هست که به شما نشان می دهد آیا او به ازدواج فکر می کند یا نه:
1- زنی که آمادگی ازدواج دارد، برای خودش محدودیت و قیدو بندهایی خواهد داشت.
او می داند که از رابطه چه می خواهد و این آشنایی را باید به کدام سمت ببرد. زنی که آمادگی ازدواج دارد نمی گذارد شما از وقت ارزشمندش استفاده بیهوده کنید. او می داند که این رابطه یا باید به سمت ازدواج برود و یا همه چیز همین جا تمام شود. او برای ازدواجش برنامه ریزی کرده است، خودش را آماده کرده و درباره آن فکر می کند و حرف می زند. از به میان آمدن حرف ازدواج کهیر نمی زند، بلکه با خوشحالی درباره زندگی مشترک، بچه دار شدن، استقلال و زندگی خانوادگی صحبت می کند.
زنی که قوانین خاصی برای خودش ندارد، در نتیجه هیچ برنامه ای برای ادامه رابطه ندارد، هیچ انتظار خاصی از یک مرد نداشته و هیچ شرط و محدودیتی برای او قائل نیست؛ چرا که به ازدواج فکر نمی کند. او بدون هیچ هدفی وارد رابطه ای شده که برایش پیش آمده و سیاست فعلی اش این است: «هر چه پیش آید خوش آید.» اگر در هر ساعت از شبانه روز که دلتان خواست می توانید با او تماس بگیرید یا بیرون بروید، اگر برای خودش احترام قائل نیست، اگر پوشش و رفتار درستی ندارد، پس نمی تواند زن زندگی شما باشد. زن باهوش می داند که اگر قرار است اتزدواجی صورت بگیرد، نباید به این سادگی از قوانینش کوتاه بیاید. زن کم هوش هم که به درد زندگی نمی خورد!
2- زنی که آمادگی ازدواج دارد، به وضعیت مالی شما اهمیت می دهد
شاید فکر کنید زنان موجودات پول پرستی هستند که شما را فقط برای پولتان می خواهند. این از ساده اندیشی شماست. اگر زنی به هیچ وجه به وضع مالی شما اهمیتی نمی دهد به این معنا است که اصلا به ازدواج با شما فکر نمی کند. روابط بی هدف و کوتاه مدت نیازی به امنیت مالی ندارد؛ وضعیت مالی شما فقط زمانی اهمیت پیدا می کند که مسئله ازدواج در میان باشد نه به این خاطر که زنان دنبال جیب شما هستند بلکه به این خاطر که آنها به دنبال امنیت هستند، آن هم نه فقط برای خودشان، بلکه برای فرزندانشان و فرزندان شما. غریزه مادری قویترین غریزه در زنان است، اگر اینطور نبود بچه های شما به هیچ وجه نمی توانستند زنده بمانند. همین غریزه مادری به زنان می گوید که اگر می خواهند فرزندانشان را به خوبی و در امنیت و آسایش تربیت و بزرگ کنند باید برای آنها پدری قدرتمند انتخاب کنند.
در دوران اجداد غارنشین ما، زنان به سمت مردانی جذب می شدند که قدرت بدنی بیشتری داشتند چون تنها در این صورت بود که می توانستند برای خانواده به شکار بروند، با رقبا بجنگند و با دست پر برگردند و از خانواده در برابر دشمنان و حیوانات وحشی و بلایای طبیعی حفاظت کنند و تنها در این صورت بود که زنان می توانستند با خیال راحت در غار بنشینند و بچه هایشان را بزرگ کنند! اما در حال حاضر دیگر نیازی به قدرت جسمی نیست. البته نه اینکه شکار و رقیب و دشمنن دیگر وجود ندارد، بلکه شکل آن عوض شده است. امروزه قدرت مردان تا حد زیادی در توانایی شان در پول درآوردن خلاصه می شود. البته نیازی نیست از باشگاه بدنسازیتان انصراف بدهید، چرا که حافظه زنان در طول تاریخ هنوز به طور کامل پاک نشده اما در کنارش به فکر قدرت امروزیتان هم باشید.
3- زنی که آمادگی ازدواج دارد، آشپزی بلد است
واقعا شما آقایان چه فکری می کنید؟ مگر می خواهید آشپز استخدام کنید؟ در این صورت بهتر است بروید با رستوران سر کوچه تان قرارداد ببندید. اما اگر در فکر تشکیل خانواده هستید و می خواهید بدانید «او» به ازدواج فکر می کند یا نه، این یکی از نشانه هایش است. او آشپزی می داند و از خانه داری هم سردر می آورد. به هر حال وقتی خانمی خودش را برای ازدواج آماده می کند، حداقل در کشور ما، در واقع با فداکاری و لطف تمام خودش را برای انجام کارهای خانه و به خصوص آشپزی هم آماده می کند. او می داند مردان می توانند بدون سقف، بدون خواب یا حتی بدون مسابقات فوتبال زنده بمانند اما قطعا بدون غذا می میرند! هیچ زنی هم این را نمی خواهد، حداقل قبل از ازدواج!
4- زنی که آمادگی ازدواج دارد، با زن بودن خودش کنار آمده است
زن بودن مشکلی ندارد اما از آنجایی که زنان همواره در طول تاریخ مورد ظلم و ستم و بی عدالتی قرار گرفته اند و البته بعد از تعالیم جنبش فمنیستی، بسیاری از آنها حداقل در دوره ای از زندگی شان احساس می کنند جنس دوم هستند و با جنسیت خودشان کمی مشکل پیدا می کنند. این برای زن امروزی یک امر کاملا طبیعی به شمار می رود اما زن سالم بالاخره این بحران را پشت سر می گذارد و زن بودن خودش را با کمال افتخار می پذیرد و به نقاط قوت خودش پی می برد. او می داند اگرچه تفاوت هایی با جنس مرد دارد اما این تفاوتها به هیچ وجه نشانه برتری یکی بر دیگر نیست.
زنی که آمادگی ازدواج دارد دیگر به دنبال بحث های بچگانه «زن ها بهترند یا مردها» یا «چقدر مردان به ما ظلم کرده اند» نیست و این مسائل برایش حل شده است. او به جنس مرد به عنوان رقیب یا دشمن نگاه نمی کند و به دنبال گرفتن انتقام کل زنان تاریخ از شما نیست. او از اینکه زن متولدشده خشمگین نیست و از مادر شدن، همسر بودن و وظایفی که به عنوان یک زن برعهده اش است استقبال می کند.
5- زنی که آمادگی ازدواج دارد، به بچه ها علاقه خاصی نشان می دهد
آقایان! این رازی است که مطمئنم از اینکه آن را با شما در میان گذاشته ام تشکر خواهید کرد. خیلی جالب است که تقریبا همیشه علاقه خانم ها به بچه ها با علاقه آنها با ازدواج رابطه دارد. این یک نشانه شگفت انگیز است که بر اساس آن خیلی راحت و بدون دردسر می توانید نظر طرف مقابل تان درباره ازدواج را کشف کنید: وقتی به طور اتفاقی با بچه ها یا خانم های بچه دار برخورد می کنید، واکنش او را زیر نظر بگیرید. اگر با بی حوصلگی و بی توجهی و حتی انزجار به بچه ها واکنش نشان داد، فکر ازدواج با او را فعلا از سرتان بیرون کنید اما اگر با شوق و ذوق تمام با بچه ها ارتباط برقرار و شروع به بازی با آنها کرد و با حسرت به نوزدان خیره شد، زودتر دست به کار شوید. تبریکات صمیمانه ما را هم بپذیرید!
مجله موفقیت/ با الهام از کتاب مانند زن رفتار کن، مانند مرد فکر کن/ استیو هاروی
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
این پرسشنامه با سۆالاتی آسان ام کلیدی و مهم طراحی شده است که زوجین با پاسخ دادن به آنهابه صورت فردی سپس بحث با یکدیگر در این باره می توانند به شناخت بهتری از یکدیگر در این 8 زمینه ی کلیدی دست یابند.
این پرسشنامه به زوجین کمک می کند تا نقاط قوت و ضعف ارتباط خود را ارزیابی کنند. این پرسش ها به شکل تمرینی برای خود – ارزشیابی است که زوجین در مرحله ی آمادگی برای ازدواج می توانند آن را تکمیل کنند حتی زوجینی که ازدواج کرده اند نیز می توانند به آن پاسخ دهند.
هدف این پرسشنامه این است که بتواند تفکر را در زوج ها برانگیزاند و مباحثی را مطرح کند که تعهد آن ها را به عشق ورزیدن و گرامی داشتن یکدیگر در دوران های مختلف و فراز و نشیب های زندگی شان افزایش دهد.
زمینه های ازدواج موفق
تجارب نشان داده است که زمینه های زیر برای یک رابطه ی ازدواج موفقیت آمیز مهم و ضروری است:
1- ارتباط
رابطه کارآمد و مناسب یکی از بهترین عوامل ازدواج موفق است. اگر زوج ها بتوانند به گونه ای صادقانه احساسات خود را بیان کنند شانس شان برای یک ازدواج شاد و موفق افزایش می یابد.
سۆالاتی که زوجین در این زمینه می توانند پاسخ دهند شامل موارد زیراست:
- آیا هر دو نفر شما درباره اهمیت برقراری ارتباط خوب و مناسب توافق دارید؟
- آیا شما دو نفر از چگونگی برقراری ارتباط با یکد یگر راضی هستید؟
- آیا شما وقت و زمان کافی برای برقراری ارتباط داشته اید؟ (حداقل 6 ماه نامزدی)
- هر یک از شما شخصیت دیگری را چگونه توصیف می کنید؟
- آیا وقتی درباره چیزی که در ذهنتان می گذرد با شریک زندگیتان صحبت می کنید مطلب را می فهمد؟
- آیا شما درباره ی اینکه از او بپرسید خواسته هایش چیست احساس راحتی می کنید؟
- آیا شما دو نفر از سطح هوشی یکسان برخوردار هستید؟
- آیا علایق مشترک دارید؟
- آیا نظام ارزشی و اعتقادی شما مشترک است؟
- اگر شما ناامید یا افسرده باشید آیا شریک زندگی آینده شما حمایت و دلگرمی برای شما ایجاد می کند؟
- آیا از شیوه تصمیم گیری و ارتباطتان راضی هستید؟
- آیا با یکدیگر به تفریح و بازی می پردازید؟
- سرگرمیهای شما دو نفر چیست؟
- آیا به یکدیگر افتخار می کنید؟
- به نظر شما وظایف و مسئولیت های یک زن و یک شوهر چیست؟
- آیا شما روحیه ی مبارزه طلبی دارید یا اهل گذشت هستید؟
هدف این پرسشنامه این است که بتواند تفکر را در زوج ها برانگیزاند و مباحثی را مطرح کند که تعهد آن ها را به عشق ورزیدن و گرامی داشتن یکدیگر در دوران های مختلف و فراز و نشیب های زندگی شان افزایش دهد
2- حل تعارض ها و کشمکش ها
مسائل زناشویی عموما وقتی پیچیده می شود که زوجین با به کارگیری روش های غلط و مخرب سعی در حل آنها داشته باشند مثلا فریاد بزنید، تهدید کنید، قهر کنید و .....
توانایی گفتگو و حل کشمکش ها از طریق مذاکره ی سازنده مشخصه احترام متقابل است هنری است که باید کسب شود.
- آیا شما عموما از نتیجه ی عدم توافق هایی که با یکدیگر دارید ناراضی هستید؟
- آیا شریک زندگی شما وقتی از دست شما عصبانی است آن را نشان می دهد؟
- وقتی شما از او عصبانی هستید به او می گویید؟
- آیا هردو شما دونفر می توانید عصبانیت خود را کنترل کنید؟
- آیا اشتباهات گذشته ی یکدیگر را دوباره مطرح می کنید؟
- آیا در حضور دیگران از یکدیگر انتقاد می کنید؟
- آیا در صورت وجود مسائلی که ازدواجتان را تهدید می کند به خدمات مشاوره ای روی خواهید آورد؟
3- مسائل مالی
در بسیاری از زوجین مسائل مالی آغازگر تعارضات زناشویی است. تعارضات می تواند از چگونگی کنترل در آمد زوج ها ناشی شود به منظور اجتناب از مسائل مالی جدی، زوجین تشویق می شوند که بودجه ای را بپذیرند که توافق دوطرفه آنها را در زمینه اولویت هایشان منعکس کند.
- موقعیت اقتصادی شما چگونه است؟
- آیا می دانید درآمد شریک زندگی تان چقدر است؟
- دیدگاه های شما درباره مسائل مالی چیست؟
- آیا به شریک زندگی تان در زمینه های مالی اعتماد دارید؟
- آیا هر دو نفر شاغل هستید؟ آیا در یان باره به توافق رسیده اید؟
- آیا حساب بانکی مشترک دارید؟
- درباره هزینه ها و درآمدهایتان با یکدیگر صحبت می کنید؟
4- روابط جنسی
عشق می تواند به گونه ای بسیار زیبا و رضایت بخش از طریق رابطه ی جنسی شما ابراز شود. در عین حال که زوجین می توانند حس عمیق صمیمیت را از تجلی جسمانی عشق شان تجربه کنند، گاه روابط جنسی می تواند منشأ ناکامی و اضطراب نیز باشد مبادله ی صادقانه ی احساسات فردی درباره روابط جنسی می تواند احساس و ادراک زوجین را از این خصوصی ترین و صمیمانه ترین فعالیت انسانی افزایش دهد.
- آیا روابط جنسی شما کنترل شده است؟
- آیا شما از شیوه و میزان ابراز عواطف شریک زندگی خود راضی هستید؟
- آیا شما درباره مسائل و روابط جنسی به راحتی می توانید با یکدیگر صحبت کنید؟
- آیا درباره توانایی شریک زندگیتان در مورد وفاداری به زندگی زناشویی اطمینان دارید؟
- آیا معتقدید که احساسات عاشقانه شما به یکدیگر از جذابیت جنسی شما به یکدیگر مهمتر است؟
- آیا از شیوه های برقراری ارتباط همسرتان با جنس مخالف – مثلا در یک مهمانی – راضی هستید؟
- آیا به رابطه جنسی به چشم چیزی لذت بخش می نگرید یا رابطه ای که باید آن را تحمل کرد؟
- آیا خواهان داشتن فرزند هستند؟ در این باره با یکدیگر حرف زده اید؟
5- کودکان
تعداد و زمان بچه دار شدن مسئله ای مهم درازدواج است زوجین لازم است درباره احساساتشان و عقایدشان در این باره صحبت کنند و درباره مسئولیت ها و برنامه های پس از بچه دار شدن به گفتگو بپردازند.
- آیا درباره تعداد فرزندان در آینده با یکدیگر صحبت کرده اید؟
- آیا درباره ی زمان بچه دار شدن به توافق رسیده اید؟
- چگونه فرزندان خود را تربیت خواهید کرد؟
- چه نظام ارزشی و اعتقادی را در تربیت بچه به کار خواهید برد؟
- برای ایجاد انضباط چه خواهید کرد؟ تنبیه و تشویق ها را برنامه ریزی کرده اید؟
- آیا درباره مباحث فرزند دار شدن دیدگاه های مشابهی دارید – مثلا سقط جنین، فرزند خواندگی، و....
6- مذهب
دیدگاه فردی و مشترک مذهبی می تواند تأثیر اساسی در ازدواج داشته باشد.مطالعات نشان داده است که انجام اعمال مذهبی مشترک در میزان رضایت مندی بیشتر از زندگی زناشویی و کاهش احتمال طلاق نقش مهمی دارد ایمان زوج ها نه تنها برزندگی آنها اثر می گذارد بلکه برزندگی فرزندان و اطرافیانشان نیز مۆثر است.
- آیا هر دو یک مذهب دارید؟
- آیا شما به یکدیگر در نزدیک شدن به خدا کمک می کنید؟ چگونه؟
- آیا برای انجام مراسم مذهبی با یکدیگر برنامه ریزی می کنید؟
- دیدگاه شما نسبت به ازدواج و طلاق چیست؟
- آیا می توانید سه هدف از ازدواج کردن را نام ببرید؟
- احساس شما نسبت به یک ازدواج موفق چیست؟
- آیا درباره تربیت مذهبی کودکانتان با یکدیگر توافق دارید؟
- آیا در نگرش شریک زندگی تان نسبت به باورها و مناسک مذهبی راضی هستید؟
- آیا شما یکدیگر را با یک عشق از منظر الهی دوست دارید؟
ما ضمن اینکه برعواطف مثبت در طی دوران نامزدی تأکید می کنیم در عین حال مسائل عاطفی می تواند یک منطقه حساس و مین گذاری شده باشد! این فرصت را به یکدیگر بدهیم تا به کمک هم از پیچیدگی عواطف زنانه و مردانه عبور کنید.
7- خانواده و دوستان
رابطه شما با خانواده و دوستان پس از ازدواج تا چه حدی تغییر می کند؟ باید دانست که در حالیکه زن و شوهر باید بهترین دوستان هم باشند در عین حال هر کدام به داشتن دوستان خوب و اعضای خانواده شان برای حمایت شدن در سراسر زندگی مشترک نیاز دارند.
- آیا خانواده های یکدیگر را تأیید می کنید؟ آیا آنها رابطه ی شما را تحکیم می کنند؟
- آیا می توانید خانواده های یکدیگر را بپذیرید و آنها را درک کنید؟
- چگونه باخانواده های یکدیگر رابطه برقرار خواهید کرد؟
- آیا از میزان ارتباط خانواده ی همسرتان در رابطه مشترکتان راضی هستید؟
- آیا دوستان مشترک دارید؟
- نحوه ی ارتباط با دوستانتان چگونه است؟ چقدر؟
- آیا شما روابط حل نشده و پیچیده ای در گذشته داشته اید؟
8- مسائل عاطفی
ما ضمن اینکه برعواطف مثبت در طی دوران نامزدی تأکید می کنیم در عین حال مسائل عاطفی می تواند یک منطقه حساس و مین گذاری شده باشد! این فرصت را به یکدیگر بدهیم تا به کمک هم از پیچیدگی عواطف زنانه و مردانه عبور کنید.
- خلق و خوی شما چگونه است و فکر می کنید چطور این خلق وخو روی ازدواجتان تأثیر خواهد گذاشت؟
- آیا شما حالیت های عاطفی و مسائلی دارید که لازم است همسرتان آنها را بداند؟ (مثلا از موردی خاص عصبی می شوید)
- چقدر در روابط منعطف هستید؟
- آیا به لحاظ عاطفی به یکدیگر کمک می کنید و از هم حمایت می کنید؟
- اگر روزی عاشق شوید چگونه متوجه خواهید شد که این احساس زودگذر نیست؟
- روابط شما با والدینتان چطور است؟
برای داشتن یک ازدواج موفق، هر چه شناخت بیشتر باشد می توان انتظار ازدواج پایدارتری داشت در این مقاله برخی از زمینه های ضروری شناخت بیان شد که لازم است زوجین پس از پاسخ دادن به آنها، با مراجعه به یک مشاور خبره در زمینه ی ازدواج به بحث و تبادل نظر بپردازند.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
اگر هم دلیل انتخاب تان مشکلی است که در زندگی هر دوی شما وجود دارد و آزارتان می دهد، باز هم بهتر است کمی درنگ کنید. ممکن است روزی این مشکلات از میان برداشته شود و شما دیگر دلیلی برای همدردی با هم نداشته باشید.
حتی اگر همه جوانب کار را در نظر بگیرید، باز هم نمی توانید بگویید که انتخاب شما، صددرصد به یک ازدواج موفق ختم می شود، حتی اگر در شرایط فعلی، همه چیز طبق مراد شما پیش برود، نمی توانید انکار کنید که زندگی در آینده هزار چرخ می زند و چرخ هایش می تواند آدم ها را تغییر دهد. با وجود این، نشانه هایی وجود دارند که می توانند شما را به یک زندگی شکست خورده نزدیک تر کنند و شانس موفقیت تان را بارها و بارها پایین بیاورند؛ نشانه هایی که باخبر بودن از آنها، می تواند چند پله شما را به یک ازدواج موفق نزدیک تر کند.
● درد مشترک کافی نیست
گاهی یک درد مشترک یا حتی هدف مشترک، اصلی ترین دلیل شما برای ازدواج با یک فرد تلقی می شود. چنین دلیلی همیشه برای شما دردسر درست نمی کند اما اگر با گذشت زمان، بهانه های منطقی تری جای آن را نگیرد، می تواند ازدواج شما را با شکست روبه رو کند. گرچه این مشترکات در ابتدا رابطه شما را مجذوب خود می کند اما باید بدانید که برای خوشبخت شدن، به دلایل دیگری هم نیاز دارید.
اگر هر دوی شما عضو یک گروه ورزشی یا تحصیلی هستید و به همین دلیل وقت زیادی را با هم می گذرانید و دغدغه های تان در این حوزه مشترک است، گمان نکنید که عاشق هم هستید. اگر این موضوع را کنار بگذارید، دیگر دلیل زیادی برای بودن باهم نمی توانید پیدا کنید. شما هیجان همراه بودن و حضور در کنار هم را با عشق اشتباه می گیرید و همین تصور به انتخابی نادرست منجر می شود.
اگر هم دلیل انتخاب تان مشکلی است که در زندگی هر دوی شما وجود دارد و آزارتان می دهد، باز هم بهتر است کمی درنگ کنید. ممکن است روزی این مشکلات از میان برداشته شود و شما دیگر دلیلی برای همدردی با هم نداشته باشید. همراه شدن به دلیل نارضایتی از خانواده یا شکست های تحصیلی و اقتصادی، می تواند از نمونه های این انتخاب اشتباه باشد.
● عکس قبلی را انتخاب نکنید
آدم هایی که یک شکست عاطفی را تجربه کرده اند، بیشتر در معرض این خطا هستند. آنها چه یک نامزدی شکست خورده را در کارنامه داشته باشند و چه به دلیل طلاق از همسرشان دچار این بحران شده باشند، در معرض انتخاب نادرست قرار دارند. انگار عادت ما آدم هاست که وقتی ارتباطمان را با فردی به هم می زنیم، خصوصیات منفی اش را درنظرمان فهرست می کنیم و بعد به دنبال کسی می گردیم که هر خصوصیتی در وجودش باشد، جز ویژگی های شریک قبلی زندگی مان.
اگر بی پول بوده به دنبال فردی می گردیم که تمام زندگی اش را کار و فکر پول درگیر خود کرده باشد و اگر مهربان و گرم بوده، به دنبال فردی مغرور و سرد می گردیم. اگر کم سن و سال بوده، تلاش می کنیم دفعه بعد فردی را انتخاب کنیم که اختلاف سنی اش با ما بالا باشد و اگر تحصیلکرده بوده، به دنبال فردی می گردیم که به این مسائل زیاد اهمیت ندهد.
گاهی فکر می کنید شرایط خانوادگی و محل زندگی عشق سابق شما باعث شکست شده است. در این شرایط ممکن است فاصله گرفتن از آن شرایط به هدف اصلی تان تبدیل شود. ازدواج تلگرافی با آدم هایی که شناخت زیادی از آنها ندارید و انتخاب فردی از خانواده ای که با خانواده عشق قبلی تان زمین تا آسمان فرق می کند، می تواند از نمونه های این اشتباه باشد.
● ترس از تنها ماندن
از یک سن که بگذرد، بحران شروع می شود. مرد و زن هم ندارد. ترس از تنها ماندن و اینکه از بین میلیارد ها آدم روی زمین هیچ کس عاشق مان نباشد، رهایمان نمی کند. این ترس طبیعی، یکی از موضوعات دیگری است که می تواند شما را به دامان یک انتخاب اشتباه بیندازد و برایتان پشیمانی به همراه بیاورد. در این مورد شما ممکن است نتوانید تصمیم درست را بگیرید و با یکی از این دو اشتباه رایج روبه رو شوید.
به دلیل ترس از تنهایی و نگاه سنگین اجتماع، نخستین گزینه ای که پیش روی تان قرار می گیرد را قبول می کنید و تنها می خواهید از مجردی طولانی مدت راحت شوید و مسئولیت زندگی تان را خودتان بر عهده بگیرید. چشم هایتان در این زمان بسته می شود و فاصله ها و اختلافاتی که وجود دارد را نمی بینید و با پیدا کردن کوچک ترین مشابهات، خودتان را قانع می کنید که انتخاب تان درست است.
به یاد فرصت هایی که پیش از این از دست داده اید می افتید و به خودتان می گویید «اینقدر صبر نکرده ام که به اینجا برسم!» و با این شعار، از همیشه کمال گراتر می شوید و به فرصت های مناسبی که پیش روی تان قرار دارد، حتی فکر هم نمی کنید. شما دنبال یک انتخاب آرمانی هستید و دلتان می خواهد با چنین انتخابی، مشتی به دهان همه کسانی بکوبید که پیش از این شما را به دلیل تنهایی تان سرزنش می کردند.
● راحت شدن از شر دیگران
نامزد سابق تان رهایتان نمی کند یا سیل خواستگاران نمی گذارد آرامش داشته باشید؟ احتمالا در این شرایط فکر می کنید چاره کار شما ازدواج کردن و متعهد شدن است و برای راحت شدن از شر دیگری، تلاش می کنید زود به جمع بندی برسید و به نزدیک ترین گزینه ممکن پاسخ مثبت دهید. برایتان مهم نیست که از نظر روانی توانایی تشکیل زندگی را دارید یا نه؛ تنها چیزی که به آن فکر می کنید خلاص شدن از این بحران است.
یا احتمال دارد با این ازدواج، بخواهید خود را از فشار های خانواده رها کرده و آمدن خواستگار ها به خانه تان را متوقف کنید اما این تصمیم عجولانه و حساب نشده، می تواند فرصت های مناسب تر را از شما دور ساخته و مجبور تان کند با فردی که هنوز به اندازه کافی با او آشنا نیستید و دل تان را به او نداده اید، زیر یک سقف زندگی کنید؛ انتخابی که با دور شدن از این بحران ها و بیشتر فکر کردن به آن، ممکن است برایتان مسئله ساز شود.
یا شاید فکر کنید با چنین انتخابی، دل نامزد بی مهر سابق تان را می سوزانید و به او می گویید که محتاجش نیستید و گزینه های دیگری برای انتخاب دارید. احتمالا در این شرایط می خواهید ثابت کنید که همه چیز میان تان تمام شده و شما برنده این بازی هستید و زودتر برای ساختن زندگی تان به نتیجه رسیده اید اما فراموش نکنید که روزهای لجبازی می گذرد و این شمایید که باید عمر تان را با این انتخاب تازه بگذرانید.
● لجبازی با خانواده
گاهی مشکلات خانوادگی، شما را به سمت عاشق شدن هل می دهد. پشت کردن به معیار ها و خواسته های خانواده یا پیدا کردن یک پایگاه عاطفی امن، می تواند حتی ناخودآگاه شما را به سمت عشق هدایت کند. در چنین مواردی شما معمولا برعکس آن فردی که خانواده تان منتظر دیدنش هست را برای ازدواج انتخاب می کنید. چنین انتخابی بیشتر احتمال شکست دارد؛ پس خوب به این مثال ها توجه کنید.
دهان کجی به آرزوهای دیرینه خانواده، ممکن است حس انتقام جویی شما را ارضا کند؛ برای مثال اگر والدین تان همیشه آرزو داشته اند که با یک فرد تحصیلکرده ازدواج کنید اما انتخاب شما، فردی پولدار با تحصیلات پایین است که هیچ شباهتی به رؤیای آنها ندارد، تنها هدف شما چه خودآگاه باشد و چه ناخودآگاه انتخاب برخلاف جریان آب است و دیگر به چیزی فکر نمی کنید.
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وقتــی میخواهید ازدواج کنید احتمالا همیشه این سؤال در ذهنتان هست که شخص مقابل چه خصوصیات اخلاقیای دارد؟ مثلا از شخصیت آرامی برخوردار است یا نه، آیا زود عصبانی میشود یا نه؟ گاهی در طول شناخت پیش از ازدواج متوجه بعضی خصوصیات اخلاقی عجیب و غریب در فرد مقابل میشویم از جمله خشم و عصبانیت بیمورد. آیا میشود با اینگونه افراد زندگی مشترک خوبی داشت؟
اصلا خشم یعنی چه؟
خشم، احساس ناخرسندی و ناخوشایند و خصومت ما در مقابل خودمان یا دیگران یا موقعیتی که پیش آمده است که یکسری واکنشهای بیرونی هم دارد؛ مثل چهره برافروخته، حالت از کوره در رفتن و رفتارهای تکانشی که انرژیهای خشم را به این طریق نشان میدهیم. همه ما ممکن است دچار ناراحتیها، اختلافها و غمهایی در طول روز شویم ولی خشم ظاهر آدمها را بیشتر بههم میریزد و انرژی منفی آن بسیار شدیدتر است.اگر ناراحتیهای ما روی هم جمع شوند، خشم شکل میگیرد (یعنی ناراحتیهایی که تلنبار شده، بیان نشده، به آنها نپرداختهایم و درکشان نکردهایم.) معمولا افرادی که نمیدانند چگونه مسائل و ناراحتیهایشان را با خودشان یا دیگران حل کنند دچار خشم میشوند.
چند جور خشمگین میشویم؟
خشمها انواع مختلفی دارد
1. خشم به خودمان
نشاندهنده این است که من با خودم مسائلی دارم که حل نشدهاند و حسهای نامطلوبی نسبت به خودم دارم.
خشم به دیگران
این یعنی تحمل پذیرش رفتارهای دیگران را نداریم. شاید حتی مهارتهای گفتوگو و رفتارهای سازنده با دیگران را هم نداشته باشیم.
خشم به شرایط
معمولا افراد خشمگین رابطه عمیق و زیبایی با خودشان ندارند. خود را خیلی دوست ندارند. حالا اطرافیان وقتی این را بدانند میتوانند کمک کنند تا این جایگاه خالی و خلأعشق برای آنها پر شود.
چطور بفهمید خواستگارتان خشن است؟
اما از کجا بفهمید که مثلا خواستگارتان آدم خشنی هست یا نه.
یکی از توصیههای اصلی و اکید ما قبل از ازدواج این است که حتما زمانی را برای شناخت هم قائل شوید و این زمان لزوما چند روز، یک هفته یا یک ماه نیست. معمولا دوره شناخت را بین 6 ماه تا یک سال پیشنهاد میکنیم زیرا رفتارهای مختلف و خاص افراد در طول زمان، بالاخره خودش را نشان میدهد. باید زمان قابلملاحظهای را با فرد بگذرانید، البته نه فقط با پیامک و تلفن بلکه بهتر است خانوادهها و دوستان دو طرف هم در موقعیتهای مختلف با هم آشنا شوند. معمولا خشم یکسری آثار دارد؛ مثل اینکه فرد وقتی چیزی مطابق سلایق و عقایدش نباشد خیلی به هم میریزد و برافروخته میشود، با فشار و حرص صحبت میکند و شما متوجه میشوید که انرژی منفی او در یک لحظه بالا میرود. معمولا افرادی که دچار پرخاشگری هستند از تن صدای بالایی برخوردارند و از کلمات پرخاشگرانه و توهینآمیز استفاده میکنند. مثل زوجی که قبل از ازدواج چند جلسهای برای مشاوره به من مراجعه کردند و آقا در تمام مدت برای توصیف شرایط کارش از کلمات توهینآمیز استفاده میکرد. بعد از چند جلسه متوجه شدم که او همیشه دچار خشم است و اگر این خشمهایش را حل نکند حتما در رابطهاش دچار مشکل خواهد شد.
به هر حال این افراد در طول زمان خودشان را نشان میدهند. افراد خشمگین ممکن است تا مدت طولانی بتوانند چهره خوبی از خود نشان دهند اما کمکم چهره واقعیشان آشکار میشود.
آیا میشود با فرد پرخاشگر زندگی خوبی داشت؟
اما اگر ازدواج کردید و دیدید همسرتان پرخاشگر است باید بدانید تغییر دادن طرف مقابل کار بسیار دشواری است مگر اینکه خودش بخواهد. اصولا آدمها تغییر نمیکنند مگر اینکه خودشان بخواهند.
اگر فرد پرخاشگر نخواهد تغییر کند کار خیلی دشوار خواهد بود. درحقیقت کسی که بخواهد با این فرد زندگی کند ابتدا باید تصمیم بگیرد که آیا میتواند با فردی که پرخاشگر است زندگی کند یا خیر؟
یعنی آیا رفتارهای پرخاشگرانه او آنقدر آسیبزننده است که تصمیم به جدایی بگیرد یا نه؟ اگر میخواهد زندگی کند که باید او را همانطور که هست، بپذیرد. درحقیقت اینجا جز پذیرش طرف مقابل هیچ چارهای ندارد و باید روی آرامسازی خودش کار کند.
اما فرض بر اینکه آن فرد پرخاشگر میخواهد تغییر کند، ضمن اینکه باید یکسری مهارتهای مدیریت خشم را بیاموزد، خانواده هم میتواند خیلی کمککننده باشد.
اما چگونه این کار را بکنیم:
1- به مروز زمان افراد متوجه میشوند که اشخاص پرخاشگر چه خط قرمزهایی دارند که میتوانند مراقب آنها باشند. 2- معمولا افرادی که پرخاشگرند، افراد حساسی هستند و چون دارند در دنیای درونشان با خودشان خشم را تجربه میکنند دیگر تحملشان تمام میشود و آن را به بیرون میریزند؛ یعنی ما هر چیزی را که در درون داریم به بیرون نشان میدهیم. من اگر در درونم با خودم سرزنشگرانه و توهینآمیز برخورد کنم طبیعتا با دیگران نیز همینطور خواهم بود. معمولا افراد خشمگین رابطه عمیق و زیبایی با خودشان ندارند. خود را خیلی دوست ندارند. حالا اطرافیان وقتی این را بدانند میتوانند کمک کنند تا این جایگاه خالی و خلأعشق برای آنها پر شود.
با فرد پرخاشگر ازدواج نکنید، مگر...
در مورد ازدواج همیشه باید شناخت وآگاهی ما نسبت به فرد مقابل در رابطهاش با ما یک قدم جلوتر باشد. در روانشناسی نیز یک اصل است که احساسمحوری یکی از خطاهای ذهنی است. افراد احساسمحور معمولا تصمیماتی میگیرند که بعدها دچار ناکامی و پشیمانی شده و متوجه میشوند که تصمیماتشان اشتباه بوده و چه بسا همین عامل میتواند باعث افسردگی شود. وقتی در سنجش شخصیت طرف مقابل که یکی از ملاکهای اصلی است پرخاشگری را مشاهده کنیم و در مقابل او یک فرد آرام قرار بگیرد اتفاقی که بین این دو میافتد، این است که فرد پرخاشگر معمولا حاکم بر فرد آرام خواهد شد. با این شرایط پیشنهاد ما این است که ازدواج صورت نگیرد مگر اینکه فرد پرخاشگر روی خشم خود کار کند.
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.
یکی از نکات بسیار مهم در جلسات خواستگاری این است که فرد تا چه حد میتواند اسرار زندگی خود را به فرد مقابل بیان نماید؟ آیا اگر خطا و اشتباهی یا مسئله ای در زندگی اش رخ داده است، اجازه دارد آن را با نامزدش مطرح کند یا نه؟ مبادا بیان این اسرار دست مایه ای برای سرکوب وی توسط همسرش در زندگی زناشویی آینده گردد؟
اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.
قبل از ازدواج
* در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.
* گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده ودر شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما می توانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کرده اید، او را از این اسرار مطلع سازید.
* هرگز نباید از اشتباهات و لغزش هایی که در دوران مجردی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کرده اید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما وخدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید که به اینگونه مسائل اشاره کند.
ولی اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شده اید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.
* گفتن تمام جزئیات (عصبانیت های موردی، بی نظمی های موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و...) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید میشود و زمینه وسوسه های شیطانی را فراهم می آورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی شود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شدهای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشتهای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفتهاید؟ و... لازم نیست و گاهی توهین و بیحرمتی به شمار می رود و پیامدهای منفی بسیاری دارد.
اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.
* از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم می زند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کردهاید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند،نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد .
* اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتوانایی های آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.
* اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.
بعد از ازدواج
همه چیز را نباید به همسر خود بگویید
آیا می دانید برای اینکه روابط زناشویی تان تداوم بیشتری داشته باشد، همه چیز را نباید به همسر خود بگویید! آیا می دانید چه صحبت هایی را باید به همسر خود بگویید و چه سخنانی را باید مطرح نسازید؟
اولین گام در روابط زناشویی نحوه ی صحبت کردن است، طرز صحیح صحبت کردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابط شما می گذارد البته لازم به ذکر است نه هر صحبتی.
بعضی از خانم ها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را که در طول روز برای شان اتفاق افتاده است را برای همسر خود تعریف کنند. با این وجود گاهی اوقات صحبت کردن بسیار خطرناک است و توصیه نمی شود که مدام صحبت نکنید، سکوت در بسیاری از موارد بهتر از صحبت کردن می باشد.
در اینجا توصیه و پیشنهادهایی را برای شما ارائه خواهیم کرد: از دیدگاه روانشناسان انسان ها از این منظر به چند دسته تقسیم می شوند:
1- افرادی که همه مطالب زندگی خود چه در حال، چه در گذشته را برای همسران خود بازگو می کنند به بلوغ فکری نرسیده اند، ذهنشان مانند دوران نوجوانی شان عمل می کند که عادت داشتند همه چیز را برای خانواده خود تعریف کنند.
2- افرادی که در تعاریف خود، صحبت های شان اغراق می کنند و حتی گاهی وقت ها به دروغ نیز متوسل می شوند، افرادی هستند که اعتماد به نفس کمی به خود دارند، با این کار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی که در سابق صورت می گرفت کاملا متفاوت می باشد. در زمان امروز اکثر زوجین هر دو با هم به کار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان کمی را برای صحبت کردن با یکدیگر دارند، هنگامی که فرصتی برای صحبت کردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به کار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد، به ندرت پیش می آید که زوجین در مورد رابطه ی خودشان، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند.
حال به توضیح این موضوع می پردازیم که:
چرا نباید تمام صحبت های خود را به همسرتان بازگو کنید؟
این سوال چندین پاسخ دارد:
1- از دیدگاه بعضی از روانشناسان افرادی که گذشته تلخ و سخت داشته اند باید توجه کنند که، هنگامی تجربه های تلخ گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس. سعی کنید با گذشته های تلختان خداحافظی کنید و با عنوان کردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نکنید.
توجه کنید که شما دیگر در دوران مجردی به سر نمی برید، شما تشکیل خانواده داده اید و از همان روز اول که وارد زندگی زناشویی می شوید باید سعی کنید همه ی گذشته ی خود را فراموش کنید، و الان زمان آن است که زندگی دو نفره ی که در آینده خواهید داشت فکر کنید، صحبت هایتان نیز باید حول زندگی مشترکتان باشد نه گذشته تلختان. 2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد کرده اید لزومی به بازگو کردن اشتباهات گذشته تان نیست چون ممکن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیت های فعلیتان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی که بازگو کردن تجربه شما می تواند مانع تکرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود.
3- صحبت هایی را از گذشته، حال برای همسرتان باز گو و تعریف کنید اما سعی کنید وارد جزییات نشوید، مسائل را برای او کاملا باز نکنید و نشکافید.
حال چه صحبت هایی را نباید مطرح کرد:
1- اسرار تان را به همسرتان نگویید. منظور از اسرار چیست؟
مشکلاتی که در دوران قبل از ازدواج برایتان بوجود آمده و بازگو کردن آن تنها باعث مشغول کردن ذهن همسرتان می شود. ناگفته نماند که مسائلی است که گفتن آن ها به همسرتان ضروری است مثلا تجربه نامزدی ناموفقی اگر در گذشته داشته اید به همسر تان بگویید اما آیا واقعا لازم است همسرتان از جزئیات آن مطلع باشد؟ مشکلاتی که با پدرو مادر، خواهر یا برادرتان داشته اید و عنوان کردن آن ها به دیدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد می کند، کمبودهایی که در زندگی با آن ها مواجه بوده اید، رنج ها و مشقت هایی را که متحمل شده اید، و مسائلی مانند این موضوعات بهتر است بازگو نکنید.
2- اگر زمانی به همسرتان، رفتارهایی که انجام می داده شک کردید و در وفاداریش نسبت به خودتان مردد بودید، هرگز این موضوع را مطرح نسازید ، زیرا ممکن است شما به اشتباه چنین فکری را داشته بودید در این صورت احساس وفاداری که بین شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بین می رود. و حتی گاهی وقت ها به دروغ نیز متوسل می شوند، افرادی هستند که اعتماد به نفس کمی به خود دارند، با این کار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی که در سابق صورت می گرفت کاملا متفاوت می باشد.
در زمان امروز اکثر زوجین هر دو با هم به کار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان کمی را برای صحبت کردن با یکدیگر دارند، هنگامی که فرصتی برای صحبت کردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به کار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد، به ندرت پیش می آید که زوجین در مورد رابطه ی خودشان، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند.
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
امروز ازدواج در کشور ما، دچار تغییراتی شده است. هدف ابتدایی از ازدواج، تحت الشعاع اهداف فرعی و حاشیه ای آن قرار گرفته و کم رنگ تر شده است.
ازدواج طبیعت خلقت است
ازدواج از همان روز نخست آفرینش جهان هستی جزء قوانین آفرینش بود. آدم و حوا اگر باهم ازدواج نمی کردند الان انسانی روی زمین وجود نداشت. نه فقط انسان، بلکه قانون زوجیت برای همه موجودات جهان از گیاهان و جانوران گرفته تا مولکول ها و اتم ها وجود دارد و انسان هم برای این که به کامیابی حقیقی برسد باید خودر ا با قوانین هستی هماهنگ کند.
ازدواج خوشبختمان می کند!
در یک مطالعه اخیر که در 17 کشور پیشرفته دنیا انجام شد مشخص شد که «افراد متاهل بسیار خوشبخت تر از مجردها هستند». مارتین سلیگمن، روان شناس برجسته دانشگاه پنسیلوانیا می گوید: «ازدواج بیشتر از هر پیوند دیگری بین انسان ها، در خوشبختی آنها نقش دارد.» او معتقد است که ازدواج است که به زندگی افرد معنا می دهد و می گوید خوشبخت ترین افراد دنیا از میان افرادی هستند که ازدواج کرده اند. طبق شواهد موجود و نظر کارشناسان، دو عاملی که بیشترین نقش را در خوشبختی تمام انسان های کره زمین ایفا می کنند عبارتند از:
1 – ایمان به خدا و 2 – ازدواج.
ازدواج به ما آرامش می دهد
وقتی ازدواج می کنیم رابطه مان را با کسی که به او عشق می ورزیم دایمی و همیشگی می کنیم و همین می تواند ما را از استرس ها و تنش های یک رابطه عاشقانه نجات دهد.
با ازدواج رابطه ما از آن چه که هست استوارتر می شود و دیگر این نگرانی را نداریم که ممکن است او را از دست بدهیم. یک علت این آرامش عشق است. نیروی عشق آرامشی بی نظیر به ما می دهد که در کمتر جایی می توانیم آن را پیدا کنیم.
این نکته را خداوند هم در قرآن مجید نقل به مضمون فرموده است: «برای شما همسرانی از جنس خودتان آفریدیم تا به واسطه آنها به آرامش برسید و بین شما محبت و دوستی برقرار کردیم.»
ازدواج کنید تا سالم بمانید
همچنین یک بررسی دیگر نشان داد رابطه خوب با همسر سیستم دفاعی بدن را به میزان قابل توجهی تقویت می کند و این که حتی زخم های افرادی که رابطه خوبی با همسرشان دارند زودتر خوب می شود!
نقش ازدواج در سلامتی روان هم به همین میزان ثابت شده است. نتایج یکی از این مطالعات بسیار جالب توجه بود: افراد متاهل کمتری درصد افراد بستری شده در بیمارستان های روانی را تشکیل می دهند (بیشترین تعداد،migna.irمربوط به کسانی بود که در رابطه شکست خورده و از همسر خود جدا شده بودند). ازدواج سالم می تواند شما را از گرفتاری به بسیاری از ناراحتی های روانی ازجمله افسردگی نجات دهد.
ازدواج وضعمان را خوب می کند!
متوسط درآمد سالانه متاهل ها بیشتر از مجردهاست. بعضی از تحقیقات نشان می دهد که مردان متاهل حتی تا سه برابر بیشتر از همتایان مجردشان درآمد دارند. یکی از مطالعات جالب توجه که در سال 2004 در نشریه دیدگاه های روان شناسی به چاپ رسید حاکی از این بود که احتمال صاحب خانه بودن متاهل ها 7 برابر بیشتر از مجردهاست و متاهل ها 80 درصد بیشتر از مجردها دارای ثروت و سرمایه و پس انداز هستند.
ازدواج کردن یعنی شریک شدن زندگی با شخصی دیگر و این شراکت نه فقط از نظر روانی و عاطفی بلکه از نظر اقتصادی هم اتفاق می افتد؛ وقتی زندگیمان را با کسی شریک می شویم یعنی هزینه هایمان، تلاش هایمان و سرمایه هایمان را هم با اهم شریک می شویم.
عشق واقعی را در ازدوج تجربه می کنیم
در یک مطالعه که در سال 2000 توسط کونتز در ایالات متحده منتشر شد بیان شد که مهم ترین چیزی که مردم از ازدواج انتظار دارند عشق ورزیدن و مورد عشق واقع شدن است. در مطالعه ای دیگر وقتی از افراد مجرد خواستند که بگویند با ازدواج نکردن چه چیزی را از دست خواهند داد، 45 درصد مردان و سه چهارم زنان اعلام کردند «عشق و دوستی». زندگی بدون عشق برای اکثر ما معنایی ندارد. ازدواج دو خط شکسته را یکی می کند، به دو زندگی بی هدف، کار می بخشد و نیروی هرکدام را برای انجام آن کار دو برابر می کند.
ازدواج به زندگی ما معنای بیشتری می دهد
مارک تواین می گوید: «ازدواج دو خط شکسته را یکی می کند، به دو زندگی بی هدف، کار می بخشد و نیروی هرکدام را برای انجام آن کار دوبرابر می کند. به دو سرشت جست و جوگر دلیلی برای زندگی کردن می دهد و چیزی که به خاطر آن زندگی کنند.» ازدواج باعث می شود هدفمندتر زندگی کنیم. اگر پیش از ازدواج هنوز بچه مامان و بابا بودیم، حالا دیگر همسر کسی هستیم و به زودی هم ممکن است پدر یا مادر کسی شویم و این یعنی زندگی ما بیشتر از آن ارزش دارد که بخواهیم سرسری آن را بگذرانیم.
بعد از ازدواج دیگر مال خودمان نیستیم بلکه مال همسر و فرزندانمان هم هستیم. به خاطر همین باید بیشتر به فکر زندگیمان باشیم. مسوولیتی که ازدواج برای فرد همراه دارد باعث می شود زودتر خودش را جمع و جور کند و آینده نگری بیشتری داشته باشد.
ازدواج برایمان اعتبار می آفریند
قبول کنیم یا نه، متاهل ها در جامعه اعتبار بیشتری دارند. در محل کار آنها را بیشتر تحویل می گیریند و در میان دوستان و آشنایان نیز افراد متاهل بیشتر از مجردها مورد اطمینان و احترام اطرافیان هستند. علاوه بر این، متاهل ها از مزایای بیشتری هم برخوردارند.
با ازدواج جامعه بهتری خواهیم داشت
شاید این حرف که خانواده رکن اصلی جامعه است، برایتان خیلی تکراری و کلیشه ای باشد. ولی به هر حال، از دیدگاه اجتماعی هدف اصلی ازدواج این است که کانون مطمئن برای پرورش فرزندان و اجتماعی کردن آنها شکل بگیرد؛ کاری که خود اجتماع نمی تواند از پس آن بربیاید.
آدام اسمیت می گوید: «نخستین نشانه تمدن بشر، ازدواج و تشکیل خانواده است.» در جوامع غربی هم بعد از این که همه آزادی ها و... را تجربه کردند باز به همان نقطه اول برگشتند که برای داشتن جامعه سالم ازدواج و تشکیل خانواده نقش حیاتی دارد.
این نتیجه گیری از آنجا حاصل شد که معلوم شد هیچ رکنی در جامعه متمدن، نه آموزش و پرورش، نه دانشگاه و ... هیچ کدام نتوانست مثل خانواده در درونی کردن ارزش ها و ارائه آموزش ها و همچنین برآورده کردن نیازهای روانی و عاطفی کودکان موثر باشد.
ازدواج باعث می شود خودمان را بهتر بشناسیم
شنیده اید که می گویند مومن آینه مومن است؟ این را درمورد همسر هم می توانیم بگوییم: همسر، آینه همسر است. افراد متاهل در سایه یک رابطه نزدیک و صمیمانه و همچنین در شرایط جدید و مسوولیت های تازه می توانند خودشان رابهتر بشناسند و به نقاط قوت و ضعف خودشان پی ببرند. البته فقط نقاط ضعف نیست که طی ازدواج برای ما آشکار می شود بلکه بسیار از توانمندی های و قدرت هایی که در وجود ما نهفته بوده و تا به حال شرایطی برای بروز پیدا نکرده بود نیز برایمان روشن می شود.
شاید تا پیش از ازدواج با غرور فکر می کردید که از پس خیلی چیزها برمی آیید یا خیلی از کارها را به خوبی بلدید، اما بعد از ازدواج وقتی در موقعیتش قرار گرفتید پی ببرید که به این سادگی ها هم نیست یا برعکس، شاید اصلا فکر نمی کردید که بتوانید از پس بسیاری از کارهایی بربیایید که ازدواج شما را در موقعیت انجام قرار داد.
ازدواج باعث رشد ما می شود
بعد از ازدواج مسوولیت های ما بیشتر می شود، انتظارات خودمان از خودمان و دیگران از ما بیشتر می شود و تلاش بیشتری می کنیم. همین باعث می شود رشد کنیم و استعدادهایمان در خیلی از زمینه ها شکوفا شود.
با ازدواج از همه مستقل می شویم و نقش های جدید همسر بودن، عروس یا داماد بودن، پدرشدن یا مادرشدن و... باعث می شود ما در موقعیت های گوناگون و بی شماری قرار بگیریم و تجربه های زیادی به دست بیاوریم.
نقش هایی که بدون ازدواج هرگز تجربه نخواهیم کرد. تجربه پدر یا مادرشدن یکی از تجربه های عمیق زندگی است که ازدواج آن را به ما هدیه می کند و از طریق آن وارد دنیایی جدید و پر از تازگی می شویم. به این صورت به تدریج شخصیت ما وسیع تر و کامل تر می شود.
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
بیشتر بدانیم...
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
به جرأت می توان گفت، آموزش مهارت های پیش از ازدواج آن چنان که باید و شاید به جوانان ارائه نشده است چرا که دلیل بسیاری از طلاق ها، انتخاب نادرست و آشنا نبودن با مهارت ها و آموزش های پیش از ازدواج است، به طوری که فرد پس از مدت کوتاهی از آغاز زندگی خود به این باور می رسد که همسرش آن فردی نیست که انتظارش را داشته است.
به جان مادرم، قصدم ازدواج است!
چطور به نیت واقعی طرف مقابل در جلسات آشنایی ازدواج پی ببریم؟! برای تو و خویش چشمانی آرزو می کنم که چراغ ها و نشانه ها را در ظلمات ببیند، گوشی که صداها و شناسه ها را در بیهوشی مان بشنود برای تو و خویش روحی که این همه را در خود گیرد و بپذیرد. و زبانی که در صداقت خود ما را از خاموشی خویش بیرون کشد و بگذارد از آن چیزها که در بندمان کشیده است، سخن بگوییم .
آشنایی پیش از ازدواج چیست؟
شاید همه دختر وپسرهای در آستانه ازدواج کم و بیش درباره اهمیت شناخت و آشنایی پیش از ازدواج اطلاعاتی داشته باشند، اما آن چه اهمیت بررسی این موضوع را بیشتر می کند نحوه شکل گیری این آشنایی هاست، چرا که اگر آشنایی به درستی شکل نگیرد نه تنها باعث شناخت واقعی از فرد مقابل نمی شود بلکه حتی در صورت وقوع ازدواج به دلیل تاثیری که در انتخاب نادرست همسر داشته، منجر به شکست آن ازدواج خواهد شد.
حذف راهکارهای بومی و رواج سبک های امروزی در زمینه انتخاب همسر که با فرهنگ ملی و دینی جامعه ایرانی سازگاری ندارد و در اغلب موارد این گونه آشنایی ها و روابط قبل از ازدواج صرفا به بهانه شناخت بیشتر دختر و پسر از یکدیگر شکل می گیرد، ضرورت توجه به مهارت های قبل از ازدواج را دو چندان می کند.
به هر حال به جرأت می توان گفت، آموزش مهارت های پیش از ازدواج آن چنان که باید و شاید به جوانان ارائه نشده است چرا که دلیل بسیاری از طلاق ها، انتخاب نادرست و آشنا نبودن با مهارت ها و آموزش های پیش از ازدواج است، به طوری که فرد پس از مدت کوتاهی از آغاز زندگی خود به این باور می رسد که همسرش آن فردی نیست که انتظارش را داشته است.
میرمحمد صادقی در کتاب «آموزش پیش از ازدواج» توضیحاتی درباره اصول و شیوه آشنایی و همچنین فواید و محدودیت های آن ارائه کرده است. اما آن چه امروز به مدد مطالب این کتاب برای شما آماده کرده ایم، درباره ۲موضوع اساسی و مهم در دوره آشنایی است که اگر نسبت به آن بی توجه باشیم به طور قطع در انتخاب همسر آینده مان دچار مشکل خواهیم شد.
قصد طرف مقابل را بشناسید
آشنایی ارتباطی است که بعد از انجام خواستگاری به منظور شناخت بیشتر دختر و پسر از یکدیگر شکل می گیرد، تا این جای کار را همه می دانیم، ولی یکی از سوالات اساسی جوانان و به خصوص دخترخانم ها، این است که چطور بفهمیم قصد واقعی طرف مقابل ازدواج است؟ این که یک فرد واقعا قصد ازدواج دارد را عملا می توان با نشانه هایی که در ادامه ذکر می کنیم، تشخیص داد.
۱ - فردی که قصد ازدواج دارد در دوره آشنایی، تقاضاهای نامشروع نمی کند.
۲ - فردی که قصد ازدواج دارد، این ارتباط را از خانواده اش پنهان نمی کند.
۳ - فردی که قصد ازدواج دارد، زمان آشنایی را بیش از اندازه طولانی نمی کند.
۴ - فردی که قصد ازدواج دارد علاوه بر معرفی شخصیت خود، سعی می کند از طرف مقابل و خانواده اش شناخت پیدا کند و تنها به تبادل احساسات و بیان جملات عاشقانه و عاطفی بسنده نمی کند.
توجه به همین ۴اصل ساده که تشخیص آن ها خیلی هم سخت نیست، باعث می شود از سرابی که بسیاری از دختران جوان در آن گرفتار می شوند، فاصله بگیرید.
خداحافظی با آن هایی که قصد ازدواج ندارند
معمولا دخترها و پسرها یک تفاوت عمده در زمینه آشنایی پیش از ازدواج با یکدیگر دارند و آن، این که برخی پسران بدون قصد ازدواج وارد فرآیند آشنایی با یک دختر می شوند و حتی این مسئله را از او پنهان نمی کنند!
برخی از دختران فکر می کنند که اگر پسری از ابتدا بگوید که قصد ازدواج ندارد، ممکن است بعدا نظرش تغییر کند در حالی که پسران این مطلب را نشانه صداقت خود می دانند و هنگام پایان دادن به رابطه کمتر احساس گناه می کنند!دختران به اشتباه در تمام این مدت می کوشند تا با ابراز محبت بیشتر نظر طرف مقابل را تغییر دهند اما با وجود این، موفق نمی شوند و پس از شکست در رابطه، احساس می کنند که بازی خورده اند و حس حقارت، ناامیدی و نفرت پیدا می کنند. اگر شما نیز دل به پسری سپرده اید که از ازدواج می ترسد، یا به هر دلیلی می گوید که قصد ازدواج با شما را ندارد، در شرایطی مشابه قمار قرار دارید؛ یعنی هرچه فرد در بازی بیشتر می بازد بیشتر قمار می کند (بیشتر پیش می رود) تا بلکه بتواند همه باخت ها را در یک برد جبران کند. پس در چنین وضعیتی بهترین کار، پایان دادن به این رابطه است.
جذابیت و دیگر هیچ!
معمولا اولین عنصر محرک برای آشنایی با یک نفر «جذابیت» است و جذابیت ظاهری بیشترین تأثیر غیرمنطقی را بر بیشتر افراد دارد. در نگاه اول جذاب ترین افراد به احتمال زیاد افرادی خونگرم، با عاطفه، مهربان، زیبا و با کفایت هستند.
جذابیت ظاهری در فرآیند آشنایی برای مردان از اهمیت بیشتری برخوردار است در حالی که برای زنان ویژگی های شخصیتی مهم تر است. به یاد داشته باشید که جذابیت ظاهری می تواند فرد را درگیر فرآیند آشنایی کند، اما لزوما ارتباطی طولانی مدت و شاد را به همراه نخواهد داشت. اما به جز جذابیت ظاهری و شخصیتی، جذابیت اجتماعی فرد نیز مهم است.
جذابیت اجتماعی شامل طبقه اجتماعی، تحصیلات، شغل و قومیت، زبان و فرهنگ است. اما دو منبع دیگر جذابیت که کمتر به آن ها پرداخته شده است، شباهت ها و تفاوت هاست. شباهت ها بیشتر درباره اندیشه ها، باورها و نگرش هاست. هرچه شباهت ها بین دو نفر بیشتر باشد، جذابیت بیشتری به وجود می آید و منبع دیگر جذابیت «تضاد و تفاوت هایی» است که افراد با یکدیگر دارند. تضادها و تفاوت ها به صفات و شرایطی اشاره دارد که ما تجربه نکرده ایم و دوست داریم که صاحب آن صفت یا ویژگی بشویم به عنوان مثال ممکن است یک فرد درونگرا یک انسان برونگرا را جذاب بداند.
با این حال اگر صرفا به دنبال همسری جذاب هستید، بد نیست به این نکته هم توجه داشته باشید که داشتن جذابیت ظاهری زیاد در عین حال که یک مزیت است، می تواند یک نقطه ضعف هم محسوب شود چرا که جامعه معیارهای سخت گیرانه تری نسبت به این افراد دارد. بنابراین زنان و مردانی که جذابیت بالایی دارند، ممکن است مجبور باشند دائم وفاداری خود را به همسری که جذابیت کمتری دارد اثبات کنند!
تنظیم:
وحیده تبریزی-روانشناس
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
رسیدن به موفقیت در زندگی نیازمند مدیریت فکر و اندیشه است و این واقعیتی است که میتوان در زندگی انسانهای موفق آن را لمس کرد.
راز مـــردان موفق در تعامل با خانواده
کسب این موفقیتها که در سایه روابط سالم زوجها حاصل میشود در آغاز به شکل یک آرزو بود، اما کسانی که به جای غبطه خوردن برای رسیدن به این آرزو تلاش کردند توانستند با پشت سر گذاشتن همه موانع زندگی موفقی داشته باشند. اما راز رسیدن به این موفقیت در روابط کلامی، عاطفی و معرفتی زوجها با یکدیگر است.
مردان به عنوان مسئول یک زندگی نقش مهمی در ایفای این روابط سالم دارند اما متأسفانه تفکری که مردان را فقط نان آور خانواده و آدمهایی که فقط باید به کار فکر کنند، میداند، موجب شد تا بسیاری از مردان در برقراری این ارتباط، با مشکل مواجه شوند.
بیشتر زنان از همسرشان شکایت دارند که مردها خانه را همانند خوابگاه و رستوران فرض میکنند و فقط برای خوردن و خوابیدن به خانه میآیند و در خانه از روابط کلامی و عاطفی و معرفتی خبری نیست. این درحالی است که خانواده محل کسب آموزش و ابراز محبت است. دکتر محسن لواسانی، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه با بیان اینکه این نگرش از دوران کودکی در مردان شکل میگیرد، گفت: فرهنگ ورفتار اجتماعی در شخصیت آدمی بسیار تأثیرگذار است. متأسفانه از کودکی به مردان میآموزند که نباید ابراز محبت و احساس و عشق کنند. اگر پسر بچهای گریه کند نه فقط پدر حتی مادر به او میگوید: (مگر دختری که گریه میکنی) بنابراین با این رفتار او را از ابراز احساساتش منع میکنند. این نوع برخورد تربیتی موجب میشود در بزرگسالی و بعد از ازدواج در ابراز احساسات و عواطف ناتوان و روابط مردان با همسرشان سرد ، خشک و بیروح شود.
وی افزود: خداوند در سوره رم آیه 21 میفرماید: (ما شما را آفریدیم تا با هم ازدواج و با ازدواج به آرامش و مودت و رحمت برسید) آدمی در خوردن و خوابیدن با حیوانات مشترک است آنچه ما را از حیوانات متمایز میکند عشق و اندیشه است و خانه محلی برای معرفت اندوزی و ابراز عشق و علاقه به همسر و فرزندان است این درحالیاست که مردان گاهی با طرح مسائل گرانی و مشکلات اقتصادی سردی خود را با همسرشان توجیه میکنند و خنده و شادی را منع میکنند و تلخی و تنش را مجاز میشمارند.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه باید بپذیریم اگر احساسات پاک علاقه به خانه و خانواده و همسر نباشد هیچ گاه ثروت و قدرت نمیتواند مشکلات زناشویی را کاهش دهد، گفت: مردان موفق کسانی هستند که توانایی مدیریت در روابط خانواده را داشته باشد. گاهی مردان تصور میکنند چون در بیرون از خانه و در کسب وکار درآمد بیشتری پیدا میکنند پس یک همسر ایدهآل هستند در حالی که کارکرد مغز زنان به گونهای است که هر محبت و هر نوع رفتار محبتآمیز هر چند کوچک را به حساب میآورند. پس مردان باید بدانند که حتماً نباید یک هدیه گران قیمت و یک وسیله پر زرق و برق برای همسرشان تهیه کنند.
گاهی یک جمله تحسینکننده میتواند تأثیر بسیار زیادی داشته باشد پس نتیجه میگیریم مرد موفق کسی است که پیش از هر عملکردی در تعامل و رفتار با همسر و فرزندانش موفق باشد.
نویسنده کتاب روانشناسی عشق افزود: زنان نیز باید بدانند اگر به همسرشان نشان دهند که او را درک میکنند، او نیز ارزش و احترام بیشتری برای احساسات شما قائل میشود.پس بکوشید مانند یک فرد فعال به سخنانش گوش کنید و گاهی حرفهایش را تایید و تکرار کنید.میگناir این یک روش ارتباطی است که روانشناسان و مشاوران خانواده به زوجها میآموزند. این روش به زن و شوهر کمک میکند تا بهطور موثرتری به احساسات یکدیگر گوش دهند.
به یاد داشته باشیم اگر میخواهیم با همسرمان رابطه مطلوبی داشته باشیم باید خود را تغییر دهیم تا روند اوضاع تغییر یابد.اگر برای بهبود روابطمان بخواهیم همسر یا شرایط زندگی خود را تغییر دهیم رابطه ما به معضلی فرساینده تبدیل خواهد شد که هر دو نفر را خسته و پیر میکند.
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
زوج ها در اوایل ازدواج، تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله تغییرات شیمیایی خون و ترشح هورمون هایی چون «اکسی توسین» و ... به سوی یکدیگر جذب و کشیده می شوند و تصور می کنند که نیمه گمشده خود را پیدا کرده اند.
اما با توجه به متفاوت بودن باورها، اندیشه ها، بینش ها، تصورات، تعبیر و تفسیرها، داوری ها و پیش داوری ها و به طور کلی، کنش ها و واکنش های هر یک از زوج ها در برابر رخدادها، مسائل، موانع و مشکلات زندگی ممکن است در زندگی مشترک خود دچار مشکل شوند. برای این که بدانید زندگی زناشویی شما در چه وضعیتی قرار دارد و ارزیابی تقریبا درستی از زندگی مشترکتان داشته باشید، پیشنهاد می کنیم این تست را به دقت تکمیل کنید.
سعی کنید به سوالات مطرح شده صادقانه پاسخ دهید تا به ارزیابی به نسبت درستی از زندگی مشترک خود دست یابید و دریابید که آیا زندگی مشترکتان همچنان در مسیر عشق طی مسیر می کند یا به بیراهه هایی چون بی تفاوتی، طلاق عاطفی، نفرت و متارکه و جدایی نزدیک شده است؟ به هر سوال از صفر تا 5 امتیاز تعلق می گیرد. اگر پاسخ شما «همیشه» است امتیاز 5 دهید، برای پاسخ «اغلب» امتیاز 3، برای پاسخ «به ندرت» امتیاز یک و برای پاسخ «هرگز» امتیاز صفر را در نظر بگیرید.
این تست با مختصر تغییر از کتاب «رازهایی درباره عشق» نوشته «باربارا دی آنجلس»، ترجمه «هادی ابراهیمی» انتخاب شده است تا به شما کمک کند ارزیابی تقریبا درستی از زندگی مشترک خود داشته باشید و قبل از این که زندگی زناشویی تان دچار مشکلات و بحران شود، به کمک مشاوران و روان شناسان باتجربه، پیش گیری های لازم را به عمل آورید تا به سرعت برای رفع مشکلات و بحران ها اقدام کنید. دکترمیرعماد الدین فریور
صادقانه پاسخ دهید
1. همواره با صدای بلند و در حضور دیگران یا پیش خودتان، از همسرتان انتقاد می کنید.
2. همواره گرایش دارید کارها را بدون حضور همسرتان انجام دهید و دوست دارید که آزادی و خلوت شخصی خود را حفظ کنید.
3. به جز همسرتان، نسبت به زن ها (مردهای) دیگر کشش دارید.
4. از روابط زناشویی به بهانه های مختلف (سردرد، خستگی و ...) سر باز می زنید و حوصله همسرتان را ندارید.
5. به دلایلی توان گذشت از اشتباهات و چشم پوشی از خطاهایی را که همسرتان در گذشته مرتکب شده است ندارید و به همین دلیل از او عصبانی هستید یا هر بار که این اشتباهات را به خاطر می آورید، از دست او عصبانی می شوید و یا نسبت به او احساس انزجار می کنید.
6. بیشتر اوقات، با همسر خود در خانه می مانید زیرا مایل نیستید که برای فعالیت های اجتماعی یا بیرون رفتن با یکدیگر، برنامه ریزی کنید.
7. مدام به یاد خاطرات خوش گذشته اید و احساس می کنید که اوایل آشنایی، شما با همسرتان، خوشبخت تر بودید یا احساس می کنید که در آغاز، رابطه تان مهیج تر و بهتر بوده است.
8. بخش زیادی از اوقات فراغت خود را همراه با دوستان یا با شرکت در فعالیت هایی سپری می کنید که همسرتان در آن حضور ندارد.
9. اغلب، مشاهدات و احساسات خود را با همسرتان در میان نمی گذارید زیرا احساس می کنید که او افکار و احساسات شما را درک نمی کند یا احترامی برای آن ها قائل نیست.
10.شما به الکل، موادمخدر یا مصرف داروهای آرام بخش و یا پرخوری اعتیاد دارید که شما را نسبت به احساسات تان، کرخت و تماس شما با همسرتان را قطع کرده است.
11.شما یا همسرتان، برای گذراندن اوقات رمانتیک تان، پیش دستی نمی کنید
12.چنانچه صاحب فرزندی هستید، بیشتر درباره فرزندان تان با یکدیگر حرف می زنید، تا خودتان! در واقع هنگامی که به خودتان به عنوان یک خانواده نگاه می کنید، بیشتر توجه و تمرکز تان متوجه فرزندان است تا موارد دیگر.
13. افکار و احساسات تان را به جای آن که به همسرتان بگویید، با دوستتان در میان می گذارید؛ احساس نزدیکی بیشتری به او می کنید، تا به همسرتان ، چراکه او شما را درک می کند، در کی که از همسرتان بر نمی آید.
14. هنگامی که همسرتان حرف می زند، خوب به حرف های او گوش نمی کنید، بلکه تنها نیمی از حرف های او را می شنوید.
.15.با مشغله کاری و دیر به خانه آمدن، کار و مشکلات محل کار را به خانه آوردن، غرق کردن بیش از حد در کارهای دیگر، از بودن با همسرتان سر باز می زنید و چنین به نظر می رسد که هیچ گاه فرصتی برای باهم بودن ندارید.
16. از ظاهر و قیافه خود غافل می شوید؛ اضافه وزن دارید، به لباس پوشیدن خود توجه چندانی نمی کنید، خود را برای همسرتان جذاب نمی کنید و بهداشت شخصی خود را رعایت نمی کنید.
.17.پیش دوستان خود، از همسر خود و خانواده او و روابط تان با آنان گلایه می کنید.
18.همسرتان را با دیگران مقایسه می کنید و دیگران در نظرتان جالب تر، جذاب تر، شوخ طبع تر، حساس تر و بهتر می آیند.
.19 هرگز از همسر خود تعریف، تمجید یا قدردانی نمی کنید.
.20.به هنگام رابطه زناشویی، شخص دیگری را در نظر خود مجسم می کنید و خیال پردازی دارید.
حال امتیازات خود را جمع بزنید.
درست به مانند یک فوریت پزشکی به آن نگاه کنید. تنها این شما هستید که به کمک مشاور می توانید منجی زندگی خود باشید، پس باید بیشتر به علائم و نشانه ها توجه کنید
صفر تا 30امتیاز
رابطه شما، رابطه خوبی است. به منظور جلوگیری از مشکلات آتی، در نواحی که امتیازات بالاتری گرفته اید، کار کنید.
30 تا 50 امتیاز
مشکلات رابطه شما به تازگی شروع شده و ممکن است هنوز متوجه آن ها نشده باشید اما به مرور زمان، مشکلات بزرگ تر به تدریج خود را نشان خواهد داد. با همسر خود درباره موضوعاتی که در آن ها نشانه های خطر و هشدار را مشاهده کرده اید، صحبت کنید. در بررسی مشکلات تان بکوشید تا آن ها را حل و فصل کنید و با یکدیگر صمیمی تر و نزدیک تر شوید.
50 تا 70 امتیاز
توجه رابطه شما دچار مشکلات جدی است. چنان چه می خواهید رابطه تان را نجات دهید، به همسرتان بگویید که نیاز به کمک دارید و به یک مشاور یا روانکاو مراجعه کنید. تنها شرکت در سمینارهای خانواده یا مطالعه کتاب هایی که در این زمینه نوشته شده ، کافی نیست!
سعی کنید این کار را به همراه همسرتان انجام دهید. چنان چه بخواهید رابطه تان را نجات دهید، به مشاور و کمک یکدیگر نیاز دارید.
70 تا 100 امتیاز
اورژانس! رابطه تان دچار بحران بسیار جدی است و توجه جدی و بیشتر شما را می طلبد. هنوز این امکان وجود دارد که آن را نجات دهید، البته زمانی که تمام توجه مادی، جسمانی و معنوی خود را هرچه زودتر به کار ببندید، چرا که زمان، از دست رفته است و باید هرچه سریع تر بر کرختی احساسی و گرایش های منفی خود فایق آیید تا بتوانید زندگی مشترک خود را نجات دهید. درست به مانند یک فوریت پزشکی به آن نگاه کنید. تنها این شما هستید که به کمک مشاور می توانید منجی زندگی خود باشید، پس باید بیشتر به علائم و نشانه ها توجه کنید.
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شما برای ازدواج نیاز به فردی دارید که تا حد امکان شبیه شما بوده و علاوه بر آن روحیات و مشخصه های مهم شخصیتی اش برای شما قابل پذیرش باشد. هر کدام از ما ویژگی هایی داریم که نماینده بارز شخصیتمان به حساب می آید و به همین دلیل مهم است که با کسی ازدواج کنید که ویژگی بارز شخصیتش، متناسب با شما باشد. دقت کنید نمی گوییم مشابه، بلکه متناسب. یعنی برای شما بهترین گزینه ازدواج باشد.
اگر سر و کارتان با یک شخصیت نمایشی است، یا اگر خودتان یک شخصیت نمایشی دارید و تصمیم به ازدواج گرفته اید باید بگوییم کار سختی پیش روی شماست. شخصیت نمایشی می تواند روی زندگی همه اطرافیان خود اثر بگذارد. شخصیت های نمایشی در نگاه اول آدم های حساس، جذاب و احساساتی هستند که عواطف خود را ابراز می کنند. آنها گرم و پرمحبت هستند. زندگی را زنده و با روح می بینند، تصوراتی سرشار دارند، داستان های سرگرم کننده تعریف می کنند. عاشق تخیل و ماجراها و داستانه های عاشقانه خوش فرجام هستند. تا اینجای کار همه چیز عالی است و شما دوست دارید با چنین فردی سر و کار داشته باشید. اما ماجرا از وقتی سخت می شود که فردی با شخصیت نمایشی روی دیگر این روحیات لطیف و پرهیجان را نشان تان می دهد. آنها به آراستگی ارزش زیادی می دهند، طرفدار مد هستند، با دیگران گرم می گیرند و وارد هر جمعی می شوند تلاش می کنند نگاه ها را به خود جلب کنند. آنها به راحتی به دیگران اعتماد می کنند و با اشتیاق به دیدگاه ها و پیشنهادات دیگران توجه می کنند.
شخصیت های نمایشی دوست دارند که دیده شوند، می خواهند جلب نظر کنند و مورد توجه قرار گیرند، آنها اغلب کانون توجهند. وقتی همه چشم ها را متوجه خود ببینند، احساس رضایت می کنند و اگر شما به اندازه کافی به آنها توجه نکنید کلافه می شوند و واکنش های عصبی نشان می دهند.
وقتی بیماری به میان می آید
نمایشی بودن به طور کلی بیماری نیست. یک ویژگی شخصیتی است. اما اگر شدت پیدا کند و زندگی فرد و روابط او را مختل نماید، به عنوان بیماری شناخته می شود که تشخیص آن به عهده روانشناس بالینی است. این بیماران در رفتارهای جلب توجه شان میل به اغراق، دراماتیک کردن و نمایش رفتار عشوه گری و اغواگری دارند. همه چیز را درباره خودشان زیادی بزرگ می کنند و شما را مجبور می کنند این عظمت و اغراق را درباره آنها باور کنید. بدتر از آن این که این بیماران اغلب تظاهر هیجانی متغیر و سطحی دارند. یعنی به یک باره هیجانات غلیظ نشان می دهند اما این هیجان ناگهانی و بزرگ بسیار سطحی است. بنابراین ثبات رفتاری را از آنها می گیرد.
آنها به طور مداوم از ظاهر جسمی شان برای جلب توجه دیگران استفاده می کنند، لباس های زننده می پوشند، زننده آرایش می کنند و گفتار و رفتار بی پروا و اغواگرانه ای دارند. آنها میل دارند روابط را صمیمانه تر از آنچه واقعاً هست، تلقی کنند. گفتارشان اغلب فاقد جزئیات است و در نهایت آنها تلقین پذیر هستند و به راحتی تحت تاثیر دیگران قرار می گیرند. بیماران مبتلاء به اختلال شخصیت نمایشی هنگامی که تحسین، توجه یا تایید کافی را دریافت نمی کنند، ممکن است بی نهایت عصبانی و یا غمگین شوند و کج خُلقی یا طغیان خُلقی را تا حد گریه کردن نشان دهند.
با چه کسی ازدواج کنند؟
درباره افراد مبتلا به اختلال شخصیت صحبت نمی کنیم چون این افراد برای ازدواج گزینه های مناسبی نیستند و مثل دیگر مبتلایان به اختلال شخصیت، تمایلی به درمان ندارند و برای کاهش شدت بیماری شان همکاری نمی کنند. در واقعا باید گفت که بیماران مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی درمان ناپذیرند پس ازدواج با آنها توصیه نمی شود. اما درباره شخصیت های نمایشی، باید بگوییم که این افراد تحت تأثیر گونه شخصیتی خود می توانند با انواع شخصیت ها به تفاهم برسند، اما ازدواج با یک فرد مسئولیت پذیر و وظیفه شناس که مرتب به آنها توجه نشان دهد، از آنها حمایت کند خوشبختی بیشتری برایشان در پی دارد.
شخصیت های با اعتماد به نفس هم همسران خوبی برای نمایشی ها هستند چون برخی خصوصیات مشابه دارند. این دو شخصیت، توجه دیگران را جلب می کنند و می توانند از توجه آنها برخوردار شوند.
با او مثل یک شاهزاده برخورد کنید. طوری که حس کند در مرکز زندگی شما است و هیچ کس دیگری بر او برتری ندارد. از او تعریف کنید. از طرز لباس پوشیدن و وضع ظاهرش، از موفقیت هایش، از زیبایی و توانایی و احساسات پرشورش تعریف کنید
به یاد داشته باشید...
در زندگی با یک شخصیت نمایشی این نکات را در نظر داشته باشید:
1-به او آزادی بدهید و پروبال او را نبندید، اجازه دهید رویابافی کند و احساساتش را بروز دهد.
2-همپای او باشید. با هم در برنامه های اجتماعی مشارکت کنید، به سفر بروید، میهمانی بدهید، در میهمانی ها شرکت کنید.
3-با او مثل یک شاهزاده برخورد کنید. طوری که حس کند در مرکز زندگی شما است و هیچ کس دیگری بر او برتری ندارد. از او تعریف کنید. از طرز لباس پوشیدن و وضع ظاهرش، از موفقیت هایش، از زیبایی و توانایی و احساسات پرشورش تعریف کنید.
4- با او به صراحت و صداقت حرف بزنید. شخصیت نمایشی تمایل زیادی به تعریف شنیدن از شما دارد اما به هیچ وجه فرد ساده و ابلهی نیست که بتوانید او را فریب دهید یا تعاریف نامتناسب از او داشته باشید.
5-رمانتیک باشید، برایش گل، شیرینی و هدیه بخرید. غافلگیرش کنید و در مناسبت های مختلف برایش تدارک ببینید. بی مهری و بی توجهی او را دلگیر می کند.
6- شخصیت نمایشی انجام دادن بعضی از کارها را دوست ندارد. مثلا بهتر است مسئولیت های مالی را خودتان تقبل کنید. به جزئیات امور شخصاً رسیدگی کنید. او را به انجام بهتر کارها تشویق کنید؛ اما هرگز انتظار نداشته باشید که بتواند در انجام دادن این قبیل کارها در سطح و حد شما ظاهر شود. او بیشترین تمرکزش را روی خودش، ظاهرش و محبوبیتش دارد. بنابراین باید به او کمک کنید تا به مسئولیت هایی مانند، تلفن کردن، شرکت در جلسات و به خصوص جلسات مرتبط با فرزندان، عمل کند.
7- شخصیت نمایشی مسائل را به دل نمی گیرد. او احساسات منفی و مثبتش را نشان می دهد، ولی زود همه چیز را فراموش می کند. بنابراین شما هم در مقابل او کینه ای نباشید.
تبیان
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
دوران عقد برای بیشتر زوجهای جوان، دورانی پر از اضطراب، ناشناختگی و نگرانی است. دورانی که باید در آن یاد بگیرند چطور با یکدیگر رفتار کنند و چطور خود را برای شروع زندگی مشترکشان آماده کنند. در اینجا 7 نکته مهمی را میخوانید که معمولا جوانها آن را فراموش میکنند یا درباره آن اطلاعاتی ندارند.
1ـ زندگى مشترک میدان جنگ نیست
همه چیز بستگی به این دارد که با چه نگاهی وارد زندگی مشترک میشوید. میخواهید ازدواج کنید تا روی در و همسایه و فامیل را کم کنید یا یک زندگی مستقل آرام داشته باشید. اگر هدف اول ذهنتان را پر کرده باشد، هر قدمی که بردارید در راستای مقایسه، خودنمایی، رقابت و جنگ و جدل خواهد بود. شما شاید بخواهید از نظر اطرافیان فوق العاده به نظر برسید اما برای این فوق العاده به نظر رسیدن، مجبورید مدام به نامزدتان فشار بیاورید و او را مطابق خواسته اطرافیان تغییر دهید.
چیزی که قطعا اصطکاک رابطه شما را بالا میبرد و باعث جنگ و دعوا میشود. سعى نکنید بر همسرتان تسلط داشته باشید. به عبارت دیگر با هم و در کنار هم باشید نه جدا از هم و رو در روى هم!
2ـ محبت را فراموش نکنید
شاید فکر کنید که همیشه به همسرتان محبت کردهاید اما این محبت چیزی است که شما میبینید یا او هم آن را احساس میکند؟ برای محبت کردن به همدیگر، با روش خودتان پیش نروید، سعی کنید بفهمید طرف مقابل چه چیزی را نشانه محبت شما میداند و همان کار را برایش انجام دهید. این کار فقط مربوط به روزهای اول ازدواج نیست بلکه با گذشت زمان اهمیت آن بیشتر و بیشتر میشود.
3ـ صادقانه اعتراف کنید
نترسید که باید از همین اول کار گربه را دم حجله بکشید و اقتدارتان را حفظ کنید. وقتی اشتباه مىکنید، با صداقت اظهار پشیمانى کنید. این تنها علاج واقعه است. قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد.
4-خودتان را شریک کنید
در مطرح کردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعى کنید خود را هم دخالت دهید. مثلاً به جاى اینکه بگویید «چرا با فلانى این طور برخورد کردى»، بهتر است بگویید: «کاش با فلانى این طور برخورد نمىکردیم.»
5-از کوره در نروید
همه ما ایرادهایی داریم که ممکن است طرف مقابلمان را آزرده کند. اگر قرار باشد هر کدام مرتب از همدیگر عصبانی شوید و سفره دلتان را پیش دیگران باز کنید که سنگ روی سنگ بند نمیشود. پیش پدر و مادرتان درددل نکنید و دعواها و اختلافات جزئی تان را به آنها نگویید. با این کار نه تنها آنها را نگران میکنید، بلکه باعث سست شدن پایههای زندگی تان هم میشوید. یادتان باشد که از قدیم گفتهاند حرمت امامزاده را متولیاش نگه میدارد. حرمت خانواده دونفرهتان را حفظ کنید!
6ـ با هم باشید
اگر مىخواهید عشق و علاقهتان تداوم داشته باشد، باید زمان کافى براى با هم بودن و ابراز محبت کردن اختصاص بدهید. سعى کنید به انگیزه عشق و ازدواجتان بیندیشید؛ با همسرتان در باره نخستین روزهاى آشنایى و دوران خوشِ اولین روزها گفتگو کنید. یادآورى شادىها و رویدادهاى شیرین، هم وجودتان را گرم کرده و هم تازگى و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد.
7ـ سازگاری را تمرین کنید
زندگیای که به زودی شروع میکنید، پر از دردسر و سختی های جدید خواهد بود. قرار نیست بترسید، همه عروس و دامادها یک روز این دوران را گذراندهاند و با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده اند. تنها باید یاد بگیرید که انعطاف پذیر باشید و زود جا نزنید. برای این کار از اولین روزهای نامزدیتان تمرین کنید تا برای شروع زندگی آماده باشید.
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
احساس رضایتمندی
ملاک دیگری که باید مد نظر زوجین جوان باشد، این است که حاصل ارتباط بین آنها با یکدیگر باید دست یافتن به رضایتمندی باشد. احساس رضایتمندی زمانی حاصل میشود که طرفین با یکدیگر سازگار باشند. وقتی که روابط بین دو فرد و یا دو گروه به گونهای تنظیم شود که به رضایت طرفین بینجامد، به آن سازگاری میگویند.
اگر ملاکهای قبلی که ذکر آن رفت به خوبی تحقق یابد، میتواند احساس رضایتمندی را پدید آورد.سایرعوامل از این قرارند:
اهمیت دادن به همسر
آنچه میتواند موجب رضایت همسر شود، میزان اهمیتی است که همسر برای او قائل است. از نشانههای اهمیت دادن به همسر، اهمیت دادن به دیدار همسر و صرف وقت در این زمینه است. لذا اگر فرد دریابد که همسرش میل به دیدار او دارد و برای آن وقت میگذارد، به نوعی احساس رضایت دست مییابد. حال اگر همسر فرد برای انجام کار مهمی از همسر خود دعوت کند که نزد او بیاید و همسر او به خاطر کاری شخصی و کماهمیت از پذیرفتن دعوت همسر امتناع ورزد، پیامی که غیر مستقیم به همسرش میدهد، این است که کار مهم تو برایم اهمیتی ندارد. همسر با این مسئله احساس میکند که خود او نیز در نزد طرف مقابل از اهمیت چندانی برخوردار نیست و لذا احساس نارضایتی میکند.
توجه به واقعیات
نکتهی دیگری که موجبات رضایتمندی را فراهم میسازد، توجه به واقعیات است. باید توقّعات خود را بر اساس تواناییهای همسر خویش تنظیم کنیم. لازمهی موفقیت در این امر آن است که قبلا از حد توان او برآوردی داشته باشیم. مثلا در هنگام خواستگاری در این زمینه اطلاعات لازم را کسب نماییم، زیرا در غیر این صورت از همسر خود توقعاتی خواهیم داشت که او قادر به تأمین آنها نباشد.
عمل به وعده ها
عمل کردن به وعدهها نیز میتواند موجب دست یافتن به رضایت باشد. این امر اگر چه همیشه مهم است، اما باید دانست که در این دوران اهمیت فوقالعادهای دارد. مثلا اگر آقا به خانمش بگوید که در ساعت هفت بعدازظهر به دیدن او میرود، و دیدار خود را دیرتر صورت بدهد اوایل این امر موجب نگرانی خانم و خانواده او میگردد، ولی وقتی بارها تکرار شد، دیگر آنها او را فردی میدانند که خلف وعده میکند و گاه همین امر را تعمیم نیز میدهند و ممکن است او را در همهی امور سهلانگار و بیتوجه بدانند. این امر باعث میشود که دیگر روی او حساب چندانی باز نکنند و این چیز خوبی نیست که اطرافیان همسر آدم در دوران عقد، او را چنین ارزیابی کنند. از سویی همسر با دیدن خلف وعدهها احساس نارضایتی میکند و از این امر نیز احساس عدم رضایت میکند که در مورد همسر او چنین قضاوتی میکنند.
نتیجه آن که عمل به وعدهها میتواند موجب رضایت همسر شود، علاوه بر آن خود فرد نیز به رضایت درونی دست مییابد و شخصیت او نیز در نزد دیگران محترم میماند و پایبندی به وعده و پیمان چنین ارمغانی را در پی دارد.
گذشت از خطاها
مسئلهی گذشت کردن از خطاهای همسر، به ویژه خطاهایی که قابل اغماض و تغافل هستند، به افزایش رضایت او میانجامد، زیرا گاه از آدمی خطاهایی سر میزند، هر چند که خواهان آن نیز نمیباشد، به همین دلیل آدمی را جایزالخطا نامیدهاند؛ البته منظور آن نیست که انسان عمدا رفتارهای نامناسبی را مرتکب شود و در توجیه برای دیگران بگوید: انسان جایزالخطاست و به این ترتیب از مکانیزم دفاعی دلیلتراشی استفاده نماید و با گرفتن چنین موضعی احساس آرامش کند، بلکه منظور آن است که به هنگام سرزدن خطا، نسبت به همسر خود تغافل نماییم. مراد از تغافل آن است که در عین دیدن خطای همسر، طوری وانمود کنیم که گویی آن را ندیدهایم. یا این که گاه او خطایی را مرتکب شده و متوجه اشتباه خویش گردیده است و اینک درصدد توجیه خطا برمیآید که نشانهی درک اشتباه خویش است؛ توجیه نیز گاه میتواند نشانهی ندامت از اشتباه باشد و در چنین حالتی تغافل آن است که وانمود شود که توجیه فرد پذیرفته شده است.
حسن دیگر تغافل آن است که همسر شما مدام از خردهگیریهای جزیی شما نمیرنجد و احساس نارضایتی نمیکند. اگر همسر شما نیز نسبت به شما تغافل کند، احساس رضایت برای شما پدید میآید و بدین ترتیب رضایت طرفینی حاصل میشود.
اگر چه زن و مرد از خردهگیریهای فراوان دلآزرده میشوند و گاه احساس بیمعنایی میکنند، اما این امر برای زنان مشکلات بیشتری پدید میآورد. پس باید تلاش کرد که با تغافل و بخشش خطاها و داشتن گذشت، به نحوی رضایت همسر را جلب نمود. ذکر خطاهای همسر به طور مکرر، وی را دچار احساس حقارت کرده، از اعتماد به نفس او میکاهد. این امر موجب میشود که او احساس کند که توان کمتری برای ایفای نقش خود داشته، و لذا کمتر میتواند برای راه یافتن به زندگانی مشترک احساس موفقیت نماید؛ بدین ترتیب از امید او به زندگانی با همسر خود کاسته میگردد. پیدایش چنین احساسی در دوران عقد، احساس خوبی نیست.
برخی افراد از ایجاد احساس رضایتمندی تصور غلطی دارند و آن داشتن چنین باوری است که میخواهند به هر ترتیبی که شده، رضایت همسر خود را حاصل کنند.
بهره گرفتن از این رویه جهت ایجاد احساس رضایتمندی همسر کار درستی نیست، بلکه در همه حال باید تلاش کرد که از زشتی و بدی به دور بود و برای کسب رضای خدا تلاش نمود.
درک متقابل
مسئلهی دیگری که موجب رضایتمندی طرفین میشود، وجود درک متقابل است. اگر روابط زوجین در دوران عقد به گونهای شکل گیرد که هر دو احساس کنند که همدیگر را میفهمند، این امر موجب رضایت هر دوی آنها میگردد.تشابه در هوشمندی که باید در هنگام انتخاب همسر مدنظر باشد، میتواند زمینهساز درک متقابل بوده، موجبات رضایتمندی طرفین را فراهم آورد. اما گاه علت عدم درک متقابل کمهوشی یکی از طرفین نیست، بلکه دلیل آن خوب گوش نکردن به سخنان او و یا مجال ندادن به همسر است که سخنان خود را بگوید و روحیات خویش را مطرح کند،لذا دنیای وجود او همچنان ناشناخته و نامکشوف باقی مانده است و برقراری رابطه با دنیایی ناشناخته کاری مشکل و گاه غیر ممکن است پس بکوشید که همسر خود را بشناسید تا او را درک کنید و بیابید و چون او را بیابید بهتر میتوانید با او سخن بگویید، از این راه بهتر نیازهای او را میشناسید و آنها را تأمین میکنید و چون چنین حالتی حاصل شود، رضایت او حاصل میگردد و وقتی که در طرف مقابل نیز چنین مسئلهای به وقوع بپیوندد، رضایت شما نیز حاصل میگردد و چون هر دو احساس رضایت کنید، زندگانی شما قرین خوشبختی گشته، دوام زندگانی شما خود را مینمایاند.
معاشرت نیکو
مسئله دیگری که موجب رضایتمندی میگردد، آن است که در دوران عقد معاشرت خوبی با همسر خویش داشته باشند.اگر زن و شوهر، هر یک بتوانند معاشر خوبی برای یکدیگر باشند و رفتارشان نیز به گونهای باشد که برای هم احترام قائل باشند و مهربانی را به هم عرضه بدارند، میتوانند زوجین خوبی برای یکدیگر باشند و اگر فرصتی پدید آورند که بتوانند برای هم درد دل کنند، با تخلیه شدن از دردها و غمها به آرامش دست مییابند و بدین ترتیب هر دو احساس رضایت میکنند.
الگو گرفتن از زندگیهای موفق میتواند رضایتمندی را در پی داشته باشد. لازم است که زن و شوهر جوان زندگیهای خوب و موفق دیگران را مورد مطالعه قرار دهند تا ظرایف زندگی خوب را از آنها فراگیرند. مثلا با نگاه کردن به زندگی خوب خواهر و برادر بزرگتر و نحوهی رفتار رضایتآمیز او با همسرش در حضور دیگران، از او الهام بگیرند و آنها نیز کم و بیش رفتار مناسبی را که آموختهاند با همسر خویش به کار گرفته و از آن احساس رضایت نمایند.
والدین نیز میتوانند در این طریق، سرمشقهای خوبی برای فرزندان خویش باشند. آنها نیز میتوانند با انتقال تجارب مفید خویش به فرزندان در شکلگیری روابط رضایتآمیز میان آنها و همسرانشان مؤثر باشند. اگر چه هر یک از فرزندان باید از دورههای قبل برای برخورداری از روابط اجتماعی مطلوب تربیت شده باشند اما اگر این امر متحقق نگردیده است، اکنون باید نسبت به جبران آن اقدام نمود و خوب و صمیمانه به انتقال تجارب مبادرت کرد تا فرزندان با دست یافتن به تجاربی غنی، نسبت به بهبود روند ارتباطهای خود با همسر خویش به کسب موفقیت نایل آیند.
نتیجه آن که اگر روابط زوجین در دوران عقد به گونهای باشد که به رضایت طرفین بینجامد، میتوان نسبت به آیندهی این زندگانی دل بست. پس اگر روابط زن و شوهر جوان به نحوی شکل گیرد که هر چه از زمان عقد آنها میگذرد، رضایت آنها از یکدیگر بیشتر میگردد میتوان چنین عقدی را به ازدواج تبدیل نمود، زیرا احتمال دوام این زندگانی زیاد است. اما اگر روند زندگانی زوجین به گونهای است که هر چه از دوران عقد آنها میگذرد، روابط آنها تیرهتر شده و عدم رضایت آنها از هم بیشتر میگردد احتمالاً نمیتوان به آیندهی چنین زندگانیای امیدوار بود هر چند نباید بلافاصله به جدایی پناهنده شد، بلکه در این مورد هم مراجعه به یک مشاور خانواده امری ضروری است.
« 8 »
دست یافتن به آرامش و سلامت روانی
ملاک دیگری که میتواند مبنای اخذ تصمیم برای ادامهی زندگی و یا احیانا عدم تداوم آن قرار گیرد، مسئلهی آرامش روانی و سلامت روانی است. با برخورداری از آرامش روانی است که آدمی میتواند به سلامت روانی دست یابد. نشانهی این که بهداشت روانی فرد تأمین شده است، این است که او به آرامش دست یافته باشد؛ اگر چه فشارهای روانی میتوانند تا حدی آرامش روانی آدمی را بر هم بزنند، اما فردی که از سلامتی روانی برخوردار است، دوباره به تعادل دست مییابد.
خوب است بدانید که یکی از اهداف قابل حصول در ازدواج از نظر اسلام دست یافتن به آرامش است. قرآن میفرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودَّةً و رحمةً»، یعنی از نشانههای الهی آن است که برای شما از نفس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید و بین شما دوستی و رحمت قرار داد.
اگر زن و مردی در دوران عقد و حتی پس از آن با یکدیگر به گونهای زندگی کنند که موجب اذیت و آزار دیگری نباشند، طرف مقابل آنها احساس آرامش میکند و در نتیجه امید خوبی برای تداوم زندگانی فراهم کردهاند و لذا گاه بد نیست که ما خود را در سختی بیندازیم تا همسر ما تا حدی احساس راحتی بکند.
اگر زنی در کنار شوهر خود در دوران عقد احساس آرامش کند، میل و رغبت دارد که هر چه زودتر ازدواج کند تا با بیشتر بودن در کنار همسر خود از احساس آرامش بیشتری هم برخوردار باشد و چه قدر نامناسب است که عکس چنین حالتی وجود داشته باشد.
وجود روابط تهدیدآمیز هم عامل دیگری است که مانع تحقق آرامش روانی میگردد. اگر روابط بین زن و شوهر خوب باشد و همراه با تهدید و نگرانی نباشد، آنها از آرامش روانی برخوردار خواهند بود و لذا میگویند: تأمین امنیت روانی فرد در گرو روابط بین فردی مناسب است. آن جا که این روابط خوب نیست، آرامشی هم حاکم نیست. گاه وجود برخی از اختلالات روانی دیگر نظیر اضطراب میتواند مشکلآفرین بوده و موجبات بروز ناامنی در روابط زوجین را فراهم کند.
معمولا این گونه بیماران باید در ابتدا تحت درمان دارویی قرار بگیرند تا پس از احساس آرامش ناشی از مصرف دارو، جهت حل معضلات خانوادهی آنها اقدام لازم را به عمل آورد. چنین بیماری که خود کاملا بیقرار است و حتی یک لحظه آرام هم ندارد، آیا حتی درخواستهای معقول همسر خود را مزاحمت و دردسر قلمداد نمیکند؟ طبیعی است که بیماری با این وضعیت، بار زندگانی خود را نیز به سختی بر دوش میکشد، چه رسد به این که او بتواند باری هم از زندگانی همسر خود بر دوش کشد. لذا چنین فردی که خود را از درون تحت فشار میبیند، چگونه در مقابل فشاری از بیرون تاب میآورد؟ تا به احساس امنیت دست نیابد، چگونه ممکن است با همسر خود سازگار باشد، در حالی که سازگاری رفتاری است که در آن طرفین از یکدیگر احساس رضایت میکنند.
احساس ایمنی عبارت است از آزادی نسبی از خطر و ناامنی.یکی از علل بروز اضطراب مسئلهی ناکامی یا محرومیت است. اگر کسی در دوران عقد نیز از همسر خود انتظار انجام اموری را داشته باشد که همسرش قادر به انجام آنها نباشد و در نتیجه او دچار ناکامی شود، این امر میتواند موجب بروز اضطراب در وی گردد، چنان که بعضیها تکالیف دشواری را به همسر خود محول میکنند، مثلا این که تو باید پدرت را درست کنی تا دفعهی بعد از این حرفها به من نزند و یا این که گفتهاند که تو باید مادرت را طوری بار بیاوری که دیگر با من این طور برخورد نکند و یا این که باید پدر و مادرت را راضی کنی که چنین و چنان کنند. آنها به هنگام گفتن چنین حرفهایی تهدید هم میکنند و میگویند: وگرنه چارهای جز جدایی نداریم. در این زمان همسر بیچاره در نگرانی و اضطراب غوطهور میشود که اگر نتوانم و از عهده برنیایم، زندگانیام سیاه شده و از دست میرود.
تکالیف بیش از حد توان و انتظارات و توقعات بیش از حد، موجب اضطراب و نگرانی است و حتی اگر فرد، خود نیز بیش از حد استعداد خود از خویشتن انتظار داشته باشد، این نیز میتواند موجب ناامنی وجود وی شود.
احساس عدم امنیت دایم، شخص را مدام در حال بسیج مداوم قوا و تلاطم و بهمریختگی متابولیسم بدن قرار میدهد و اگر چنین وضعیتی ادامه یابد، آدمی به سوی بیماریهای جسمی و روانی سوق مییابد، زیرا که ساختمان بدن انسان قدرت تحمل تنش دایمی را، که محصول این بسیج مداوم قواست، ندارد. پس اگر کاری کنیم که وجود همسرمان دستخوش ناامنی شود، علاوه بر موارد یاد شده باید انتظار بروز رفتارهای دیگری نظیر احساس طرد شدن، احساس تنهایی، تلقی کردن دنیا به عنوان مکانی خصمانه و بد، خطرناک تلقی کردن دیگران و داشتن احساس بدبینی، بیحوصلگی و بیارادگی و گرایش به عیبجویی و خودخواهی را داشت که پیدایش چنین ویژگیهایی در رفتار همسرتان، مسلما به نفع شما نخواهد بود و شما از دیدن چنین رفتارهایی از او رنجیده خاطر خواهید شد. پس سعی نکنیم که با تهدیدها و کشمکشها وجود همسر خود را به ناآرامی بکشیم، چرا که بازخورد همین رفتارها و عواقب آن متوجه خود ما خواهد شد.
شخصیتهای وسواسی نیز عامل ناامنی همسر خویش هستند، زیرا آنها مدام از همسر خویش خردهگیری میکنند که چرا این را گفتی و چرا آن را نگفتی و بدین ترتیب همسر خود را دچار دردسر و ناامنی میکنند.
اگر فردی دچار وسواس بیاختیاری است، او نیز باید بداند که زندگانی خود و همسر خویش را به ناامنی میکشد. چه بهتر که این گروه از افراد جهت درمان خویش قدمی بردارند و بیش از این موجبات رنجش همسر را فراهم ننمایند، زیرا دل رنجیده اگر قدری کینه هم داشته باشد، مشکلآفرینی میکند.
در یافتههای علمی، وسواس زیر مجموعهی اختلالات اضطرابی بوده، با کاهش اضطراب، آن نیز افول مینماید. امروزه علاوه بر تکنیکهایی که در رفتار درمانی و رواندرمانی جهت درمان وسواس مورد بهرهبرداری قرار میگیرد، درمانهای دارویی نیز که از طریق روانپزشکان صورت میگیرد، تأثیر ویژهای در کاهش رفتارهای وسواسی داشته است. آنها نیز معمولا از داروهای ضد اضطراب استفاده میکنند که اثرات شگفتآوری در تقلیل رفتارهای وسواسی دارند. نتیجه آن که اگر رفتارهای زوجین با هم، گواه داشتن برنامهای برای آینده باشد و علاوه بر آن تهدیدی برای یکدیگر نباشد، همسر آنها از آرامش روانی برخوردار بوده و بالعکس اگر در اثر تهدیدها، همسر شما دچار اضطراب شده است،باید تلاش کنید که برای درمان او اقدام مؤثری به عمل آورید تا بدین ترتیب بتوانید با او بهتر زندگی کنید، زیرا فردی که مبتلا به اضطراب است، نمیتواند با شما به آرامی برخورد کند و هنگامی این امر میسر میگردد که بیماری او درمان شده و یا کاهش یافته باشد و حتی اگر بیماری متوقف هم شود و بیش از آن چه که هست نشود، نیز خود گام مؤثری تلقی میشود.
داشتن برنامهای برای زندگی و یا به عبارت بهتر تدوین برنامهای برای زندگی مشترک در دوران عقد که تا حدودی مسیر حرکت زوجین را مشخص میکند، میتواند آرامشدهنده باشد و نبود برنامه موجبات نگرانی را فراهم میآورد. اگر روابط به گونهای بوده است که در دوران عقد به مشاجره و جرّ و بحث با همسر خود مبادرت نمودهاید و احساس میکنید که شما و یا طرف مقابل که همسر شماست، دچار عصبانیت و پرخاشگری شدهاید، لازم است که درصدد یافتن علت و نیز درمان آن باشید. این امر نیز با مراجعه به یک روانشناس و مشاور خانواده میتواند سروسامان یابد. معمولا، سه دسته علت اساسی را برای پرخاشگری برمیشمرند که شامل علل جسمانی، فیزیکی؛ محیطی، روانی و اجتماعی است که به منظور کاهش روابط پرخاشگرانه در دوران عقد با توجه به علل ذکر شده نکاتی مطرح میگردد تا با رعایت آنها امکان اصطکاک طرفین کاهش یابد.
در خصوص علل جسمانی باید متذکر شد که اگر شما و یا همسرتان بیموقع غذا میخورید و گاه به مدت طولانی احساس گرسنگی میکنید، باید بدانید که یکی از علل پرخاشگری، گرسنگی است که این مشکل با به موقع غذا خوردن حل و فصل میشود و بر آرامش شما میافزاید. علت دیگر آن است که کارهایمان را به گونهای انجام دهیم که خیلی خسته شویم و یا بیش از حد توان خود کار کنیم. خستگی زیاد یکی از علل بروز پرخاشگری است. اگر فرد پرخاشگر تلاش کند که شبها زودتر بخوابد و یا بعد از ظهرها استراحتی داشته باشد، کمتر امکان بروز پرخاشگری وجود خواهد داشت.
علت دیگر پرخاشگری تغییرات هورمونی است. تغییرات هورمونهایی همچون اپینفرین، نوراپی نفرین، استیل کولین و سروتونین و تیروکسین و برخی از هورمونهای دیگر میتواند موجب پرخاشگری بشود. در این گونه موارد مراجعه به پزشکان متخصص غدد میتواند فرد را در جهت درمان و یا کنترل هورمونها و ایجاد تغییر در بدن فرد از طریق مصرف داروها یاری کند. در چنین مواردی حتی رواندرمانی به تنهایی چنان مؤثر نیست و یا نصیحت کردن فرد توسط همسر و خانوادهاش چندان نمیتواند کارساز باشد، زیرا مدام تیروکسین اضافهای که در بدن ترشح میشود، موجب پرخاشگری میگردد و تا جهت درمان آن اقدام مؤثری صورت نگیرد، مسئله همچنان تداوم خواهد یافت. پس افرادی که چنین وضعیت بحرانیای را تجربه کردهاند، حتماً باید جهت درمان اقدام کنند، تا در صورت تشکیل خانواده، کمتر دچار مشکلات لاینحل شوند.
مسئلهی دیگر وجود بیماریهای جسمانی است که میتواند در این عرصه مشکلآفرین باشد و برای درمان آنها نیز باید کاری انجام داد، زیرا داشتن بیماری، خود فشاری روانی از درون ایجاد میکند و باعث کمی تحمل فرد در برابر فشار بیرونی میگردد.
به هر حال وجود هرگونه معضل جسمانی میتواند زمینهساز بروز پرخاشگری باشد که باید در جهت درمان آن اقدام نمود. در مورد نقایص عضوی نیز باید ترتیبی اتخاذ شود که فرد با مشکل خویش کنار آید و واقعیت را قبول کند. در آرزوی عضو سالم بودن و یا در انتظار داشتن عضو از دست رفته ماندن آرامش آدمی را بر هم میزند و زمینهی مناسبی برای برقراری رابطهای خوب فراهم نمیآورد. کنار آمدن با نقایص عضوی و قبول و پذیرش آنها مانع بروز پرخاشگریها میگردد .
علل دیگری که باید بدان توجه داشت،علل محیطی است. باید سعی کنیم که حتیالامکان محیط زندگانی خود را مساعد نماییم. عوامل محیطی موجب پرخاش، اگر شناسایی شده و با آنها مقابله شود، میتوانند فضای آرامتری را برای ما به دنبال آورند. این عوامل عبارتند از سر و صدا، گرما و سرما و ازدحام که به بررسی آنها میپردازیم.
اگر میخواهید در این دوران با همسر خود روابطی صمیمانه و به دور از پرخاشگری داشته باشید، سعی کنید که در محیطهای آرامی قرار بگیرید، مثلا بردن همسر به فضایی سبز و خرم و دارای آرامش در دوران عقد میتواند موجب آرامش شود. تلاش کنید که محیط زندگانی خود را به نحوی سروسامان دهید که در آن آرامش حکمفرما باشد. امروزه وسایل صوتی متعدد و فراوان است و به همین دلیل است که این روزها پرخاشگری نیز افزایش یافته است. اگر کسی نسبت به سر و صدا حساس است، باید در اتاقی سکونت گزیند که صدا او را کمتر مورد اذیت و آزار قرار دهد. با وسایل صوتی نیز باید به گونهای برخورد کرد که اگر از آنها استفاده میکنید، صدای آنها بلند و ناهنجار نباشد، زیرا اصوات ملایم کمتر ایجاد زحمت میکنند و اگر از آنها استفاده نمیشود، حتما آنها را خاموش کنیم، چرا که هیچ چیزی بهتر از سکوت نمیتواند برای شما ایجاد آرامش کند. وجود اصوات خوش و دلنشین که همراه با پیامهای سازنده است، میتواند مفید فایده باشد. مثلا شنیده آوای خوش قرآن با صوتی دلانگیز و دقت در محتوای آیات آن شما را به آرامش میرساند و خانهها را نورانی میسازد.
همچنین باید متذکر شد که صدای افرادی که در خانوادههای بالنده پرورش یافتهاند نیز آرام و ملایم و دلنشین خواهد بود. پس در ابتدای هزارهی سوم که آن را دوران آلودگی صدا نیز میتوان نام نهاد، تلاش کنیم که محیطی هر چه آرامتر فراهم آوریم تا با داشتن چنین آرامشی با همسر خود نیز به آرامی برخورد کنیم. به هنگام ملاقات نیز ترتیبی اتخاذ شود که محیط ملاقات شما با یکدیگر نیز محیطی امن و آرام باشد،زیرا گفتگو کردن در محیطی آرام، ضمن آن که باعث آرامش شما میشود، از امکان بروز پرخاشگری نیز میکاهد.
مسئلهی دیگری که میتواند موجب بروز پرخاشگری شود،گرما و سرماست. باید ترتیبی داد که حتیالامکان محل زندگانی شما از گرما و سرمای زیاد برخوردار نباشد. به نظر میرسد که اگر درجهی حرارت محل زندگی شما 20ـ18 درجه باشد، میتواند شما را در بهترین حالت ممکن قرار دهد. گرمای زیاد عامل برانگیختگی است و وقتی که به ملاقات یکدیگر میروید نیز باید به این امر توجه داشته باشید. هیچ میدانید که گاه ممکن است علت دعوای شما با همسرتان در دوران عقد،گرمای زیاده از حد هوا باشد، پس وقتی که هوا به قدری گرم باشد که دچار تعریق شوید و عرق بر روی تن شما بنشیند، امکان برانگیختگی شما افزایش مییابد. حتیالامکان اگر در اوقاتی به دیدار همسرتان بروید که هوا ملایمتر است،کمتر امکان بروز پرخاشگری وجود دارد. مثلا در ایام تابستان در اوج گرما و سر ظهر اگر برای ملاقات همسرتان بیرون میروید، چون در برابر حرارت زیاد نور خورشید قرار میگیرید، امکان برانگیختگی شما افزایش مییابد و بدین ترتیب گرمای زیاد خورشید، ممکن است از گرمای محبت شما در ملاقات بکاهد؛ در صورتی که قصد سفری با همسر خود دارید اگر صبح زود حرکت کنید که هوا ملایمتر است، کمتر دچار پرخاشگری میشوید. بررسیها نیز نشان داده است که در مردادماه که هوا گرمتر است، درگیری نیز بیشتر میشود، زیرا کلافگی افراد نیز افزایش مییابد. سرما هم میتواند مشکلآفرین باشد. اگر محل ملاقات شما از برودت زیادی برخوردار باشد، آن نیز میتواند موجب پرخاشگری شود. مثلا دیده میشود که آقایی همسر خود را در زمستانی با هوای سرد به پارک برده، در حالی که هر دو احساس سرما میکنند، با یکدیگر در حال گفتگو هستند. در چنین حالتی نیز امکان بروز پرخاشگری وجود خواهد داشت. پس انتخاب فضای مناسب با درجه حرارت مطلوب مانع بروز پرخاشگری میگردد. همچنین به هنگام ملاقات تلاش کنید که حتیالامکان بهترین مکان قابل دسترس را انتخاب کنید.
ازدحام نیز عامل دیگری است که موجبات بروز پرخاشگری را فراهم مینماید. البته مراد آن نیست که در جمع حضور نیابید، زیرا رفتن به دید و بازدید اقوام امری لازم است و توجه دارید که در این ایام زوجین را پاگشا میکنند، یعنی آن که پای آنها گشوده شود تا بعدازاین نیز به دیدار این و آن بروند. اما دیده میشود که اقامت طولانی در فضاهای پرازدحام که همراه با سر و صدای زیاد نیز میباشد میتواند به پرخاشگری منجر شود و قطعاً کسانی که نسبت به صدا حساسیت بیشتری دارند،کاندیدای بهتری جهت ابتلا به پرخاشگری خواهند بود. برای این گونه افراد نیز میتواند راههایی وجود داشته باشد، البته راههای دیگر درمان پرخاشگری نیز باید مدنظر شما باشد؛ راههایی که ضمن عمل به آنها میتوانید تا حد طاقت خود در این گونه مجالس اقامت نمایید. یک راه آن است که با عذرخواهی از جمع و اظهار تمایل به اقامت در میان جمع، از آنان خداحافظی کنید تا از شما دلگیر نشوند و راه دیگر آن است که از قبل میزبان را مطلع فرمایید که دیرتر به جمع میپیوندید تا زمان کمتری را در آن فضای پرازدحام باشید. البته اگر طاقت شما خوب است و حتی با حضور در جمع دچار پرخاشگری نمیشوید، بهتر آن است که هم به موقع در میهمانی حضور یابید و هم آنجا را به موقع ترک کنید. از طرفی اگر افراد یاد بگیرند که در جمعهای فامیلی زمینهای پدید آورند که هر بار فقط یکی صحبت کند و همه به حرف او گوش دهند، چنین مجلس پرجمعیتی کاملا آرام خواهد بود و صدای کسی که صحبت میکند، غالبا آزاردهنده نیست، ولی این که چرا ازدحام جمعیت باعث سر و صدای آزاردهنده میشود، موضوع را از طریق مقایسه با کلاس بدون معلم بهتر میتوان دریافت. در این کلاس ابتدا دو نفر شروع به صحبت میکنند و بدین ترتیب مقداری سر و صدا تولید میشود و دو نفر بعدی که میخواهند صحبت کنند،برای این که صدایشان به هم برسد، مجبورند که با هم دیگر بلندتر صحبت کنند و دو نفر بعدی با تُن صدای قویتر به گفتگو میپردازند و بالاخره با ادامهی این روند، دیگر جایی برای آرامش باقی نمیماند و همه با هم بلند بلند صحبت میکنند و سر و صدای زیاد بر امکان پرخاشگری میافزاید. پس اگر آداب میهمانی را ندانیم، در مجالس میهمانی شلوغ هم همین اتفاق میافتد، ولی اگر در چنین جلسهای هر دفعه نوبت به یکی برسد و او صحبت کند و حرمت دیگران را نیز پاس بدارد و به قدری صحبت کند که وقتی هم برای سخن گفتن از سوی دیگران باقی بماند، در چنین حالتی آرامش حاکم بر مجلس نه مردم را خسته میکند و نه موجب پرخاشگری آنان میشود.
وجود گازهای شیمیایی نیز عامل دیگری است که به وقوع پرخاشگری دامن میزند، پس بردن همسر به محوطهای که این ویژگی را داراست، میتواند زمینهی بروز این اختلال را تسهیل نماید و اگر بعدها نیز قرار است منزلی تهیه شود، حتیالامکان تلاش گردد که این منزل نزدیک کارخانههایی که گازهای شیمیایی متصاعدکننده دارند،نباشد.
عوامل روانی و اجتماعی نیز میتواند بروز پرخاشگری را زمینهسازی کند که اینک این عوامل را مورد بررسی قرار میدهیم: یکی از این عوامل، مسئلهی ناکامی است، پس اگر کاری کنید که همسر شما احساس ناکامی کند، میتواند دست به پرخاشگری بزند. ناکامیها انواع مختلفی دارند، مثلا ممکن است در اثر بیمهری شما احساس ناکامی عاطفی همسرتان را رنج بدهد و یا اگر در حال تحصیل است و دچار شکستهای تحصیلی شده است، ممکن است در اثر آن به پرخاشگری دست یازد. البته باید در مورد امور واقعبین بود. خواه و ناخواه در زندگانی شرایطی پیش خواهد آمد که آدمی احساس ناکامی کند و لذا باید برای آن روز نیز آمادگی داشت.
البته گاه پرخاشگری را پاسخی در برابر پرخاشگری دانستهاند. اگر شما از همسر خود گلایه دارید که او پرخاشگر است، بد نیست که خود شما نیز قدری تأمل کنید و ببینید که آیااین امر پاسخی در برابر رفتار پرخاشگرانهی شما نیست؟ و حال آن که در موارد قابل ملاحظهای چنین بوده است. پس آرام بگویید تا آرام بشنوید و اگر آرام و خوب میگویید و با پرخاش همسر خود مواجه میشوید، ممکن است که همسر شما دچار مشکل باشد که خوب است مورد بررسی قرار گیرد.
علت دیگر پرخاشگری ممکن است استفاده از مکانیزم جابهجایی باشد. این بدان معناست که همسر شما که اکنون سخت مشغول پرخاشگری است ممکن است از کسی یا چیز دیگری ناراحت باشد و چون نتوانسته مخالفت خود را در همان وقت ابراز کند، آن را در خاطر خود نگه داشته و اکنون که فرصتی دست داده به ابراز آن میل سرکوفته پرداخته است و پرخاشگری خود را به سوی مانعی سوق داده است که برای او خطر کمتری دارد. در این جا نیز مقابله به مثل، مشکل را حل و فصل نمیکند و عصبانیت همسر را مرتفع نمیگرداند، بلکه در چنین حالتی باید مسئله را ریشهیابی کرد و آن چه را موجب پرخاشگری فرد میشود از میان برد، حال آنکه دعوا کردن با او راهگشای حل مسئله نیست، چرا که اساسا مشکل در گرو علت دیگری است و لذا با راهنمایی خوب است که میتوانید از شدت و حدت مشکل او بکاهید و یا با مساعدتهای فکری و عملی برای حل مشکل او اقدام کنید. البته گاه علت پرخاشگری را میتوان وجود اختلالاتی دیگر دانست. مثلا گاه علت پرخاشگری فرد ابتلای او به افسردگی است و گاه اضطراب که این دو اختلال نیز خود را در قالب پرخاشگری نمایان میسازند. پس جهت برخورد با اختلال پرخاشگری باید علت پیدایش آن را مورد بررسی قرار داد و اگر علت آن وجود اختلالاتی دیگر است، تا آن اختلالات درمان نشوند، پرخاشگری به قوت خود باقی خواهند ماند. بنابراین اگر فردی در این دوران، خود به اضطراب مبتلاست و یا دچار پرخاشگری میباشد، باید جهت درمان، به روان شناس مراجعه نماید.
توقعات بیش از حد از همسر که او را در تنگنا قرار میدهد نیز میتواند موجب بروز پرخاشگری شود و سختگیریهای زیاد نیز میتواند پیامد مشابهی داشته باشد.
وجود فشارهای روانی نیز میتواند عامل پیدایش پرخاشگری باشد. مثلا توهین به همسر و تحقیر او میتواند موجب برانگیختگی وی شود. متأسفانه گاه در خانوادهها زن و مرد به یکدیگر توهین مینمایند. و متأسفانه برخی نیز دوران عقد را زمان شروع چنین رفتاری قرار دادهاند. در خانواده در ابتدا فرد توهینکننده کمتر مورد توهین قرار میگیرد و حرکت نخست طرف مقابل اعتراض یا قهر و رفتاری نظیر آن است، زیرا او نخست میکوشد تا فضای خانه به توهین و ناسزا آلوده نگردد، ولی پس از مدتی تحمل و عدم احساس توانایی در اصلاح همسر، او نیز شروع به پاسخگویی مینماید. پس وقتی که خدای ناکرده به ناسزا گفتن مبادرت مینمایید، نگران آن روزی باشید که متقابلاً آن را دریافت میکنید و گفتهاند: چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی. البته برخی که از پایان عمل خود آگاه نیستند، در مقابل واکنشهای اولیهی همسر (نظیر قهر و اعتراض) عکسالعمل مناسبی از خود نشان نمیدهند و رفتار خود را اصلاح نمیکنند. بلکه گاه وجود چنین روشی در مقابل آنان موجب جریتر شدن آنها میگردد و به هر حال روزی هم کاسهی صبر همسرشان لبریز میگردد. در این حالت وقتی که آنها فحشی میدهند، مانند آن و گاه بدتر از آن را میشنوند، البته آن چه که معمول آدمیان است، این است که آنها به یکدیگر با آرامی فحش نمیدهند، بلکه فحاشی غالبا با تندی و عصبانیت همراه است. پس باید با دست خود به تربیت خویش پرداخت و خود تربیتی راهی است که از طریق آن اصلاح فرد به دست خودش صورت میگیرد.
تقویت رفتارهای مغایر یا ناهمساز نیز میتواند راهی برای کاهش پرخاشگری همسرتان باشد، مثلا وقتی که او مشغول داد و بیداد کردن است، شما با او درگیر نشوید، زیرا معمولاً در چنین مواقعی افراد کمتر زیر بار حرف حساب میروند و یا به عبارت بهتر استدلالهای منطقی را پذیرا نیستند. بهتر است که در این گونه موارد او را تنها بگذارید تا آرام شود و اگر از رفتارهای خوبی که بعدا در اوقات دیگر انجام میدهد، تعریف کنید ، بهتر موفق میشوید که او را اصلاح کنید، زیرا به تدریج که رفتارهای نیکوی فرد قوت گیرد و گسترش یابد، دیگر جایی برای بروز رفتارهای نامطلوب باقی نمیماند.
وجود بذلهگویی نیز میتواند به عنوان عامل کاهش پرخاشگری قلمداد شود، مشروط بر آن که با حالات روانی حاکم بر فرد آشنا باشید. اگر همسر شما در مقابل بذلهگویی عکسالعمل مناسبی را از خود نشان دهد، میتوانید از این رویه بهره بگیرید، در غیر این صورت استفاده از چنین روشی فاقد کارآیی لازم خواهد بود.
روش دیگر جهت ایجاد آرامش در فرد پرخاشگر استفاده از تحریکات ملایم جنسی است. این امر توانسته است در موارد قابل ملاحظهای در جهت کاهش پرخاشگری مؤثر باشد.
نکتهی دیگر آن که در برخی از خانوادهها وقتی فردی همسر و یا فرزند را با آرامی مورد خطاب قرار میدهد، پاسخی نمیشنود، اما وقتی که عصبانی میشود و بلند فریاد میکشد و دست به پرخاشگری میزند، طرف مقابل دستپاچه شده و سریع پاسخ میدهد و بدین ترتیب رفتار پرخاشگرانه در طرف مقابل تقویت میشود.تلاش کنید که نسبت به رفتار خود آگاهی بیشتری داشته باشید تا اگر در شما چنین حالتی وجود دارد، نسبت به اصلاح آن اقدام نمایید و قبل از آن که همسر شما عصبانی شود، خواست او را اجابت کنید و یا وقتی که شما را آرام صدا میکند به وی پاسخ بدهید تا از پرخاشگری استفاده نکند و فضای آرام حاکم بر روابط شما به خشونت و تیرگی نگراید تا وقتی که در دوران عقد به ملاقات یکدیگر میروید، چنین دیداری همراه با آرامش و صفا باشد.
در این جا نیز باید متذکر شد که اگر روابط شما و همسرتان به گونهای است که هر چه از عمر دوران عقدتان میگذرد، رابطهی بین شما با آرامش بیشتری همراه میشود و احساس داشتن سلامت روانی میکنید میتوانید با امید بیشتری عقد خود را تبدیل به ازدواج کنید، اما اگر روند حاکم بر روابط شما به گونهای است که هر چه جلوتر میروید، احساس میکنید که از آرامش روانی شما کاسته میگردد و خشونت و ناآرامی فزایندهای بر روابط میان شما حاکم میگردد و سلامت روانی شما هر روز بیش از گذشته در معرض تهدید و خطر قرار میگیرد به نظر میرسد که ادامهی این زندگانی با مشکلات زیادی همراه است، لذا حتما باید با یک مشاور خانواده مشورت کرد و جهت اتخاذ تدابیر مشخصی از راهنماییهای او بهره گرفت.
« 9 »
پاسخگویی به نیازهای فیزیولوژیک (غریزی)
هر قدر شأن و منزلت ازدواج بالا و متعالی باشد و زن و شوهر جهت دست یافتن به تکامل با یکدیگر ازدواج کرده باشند، نباید منکر آن شد که یکی از اهدافی که به دنبال تأمین آن بودهاند، ارضای نیازهای فیزیولوژیک و به ویژه ارضای غرایز جنسی بوده است. آن گاه که زن و شوهر از آرامش روانی برخوردار نبوده و یا به یکدیگر بیاحترامی کرده باشند، از امکان و فرصت کمتری برای برقراری روابط زناشویی برخوردارند، به طور مثال زنانی که از همسران خود فحش و ناسزا میشنوند و یا توسط آنها تنبیه بدنی میشوند،در روابط زناشویی کمتر همکاری نموده و از مساعدت در عشقورزی طفره میروند و یا حاضر به شروع و انجام چنین کاری نیستند که این امور موجب ناکامی همسر شده و پیامدی جز پرخاشگری را در برنداشته است،زیرا آنها چنین احساس میکنند که همسر قصد سوء استفاده از آنها را دارد و نه احترامی برای آنها قائل است و نه اعتقادی به آنها دارد، بلکه فقط فکر میکند زن باید پاسخگوی غریزهی جنسی شوهر خود باشد و زنان از داشتن چنین برداشت و احساسی سخت رنج میبرند، لذا مردان نباید به گونهای عمل کنند که همسر آنها به چنین برداشتی برسد.
اگر فردی احساس کند که در زمینهی مسائل اعتقادی و اهداف مطرح شده اشتراک زیادی با همسر خود دارد و بین آنها محبت و احترام واعتماد متقابل وجود دارد و احساس «ما» بودن و نیز احساس رضایتمندی و احساس داشتن آرامش و سلامت روانی بین آنان پدید آمده است، قطعا آمادگی بیشتری برای برقراری ارتباط جنسی با همسر خود دارد و آنگاه که این موارد حاصل نشده باشد، میتوان گفت که فرد از آمادگی کمتری برای برقراری روابط زناشویی برخوردار است. پس میتوان گفت که در زندگی خانوادگی و در دوران عقد، عوامل ذکر شده در صورتی که مورد توافق طرفین باشد و در زمینهی موارد مذکور زوجین احساس کنند که به یکدیگر نزدیکترند، وجود چنین احساسی آنان را به نزدیکی بیشتر به یکدیگر سوق میدهد و قطعاً آنها پس از نزدیکی با همدیگر به احساس شادکامی نیز دست مییابند. وجود احساس شادکامی بالاترین مرحلهای است که میتوان بر اساس آن تداوم زندگانی مشترک را مورد داوری قرار دارد.
شاید ذکر این معنا نیز خالی از لطف نباشد که اگر چه یکی از فلسفههای خلقت، تولید نسل است، اما هدف دیگر نیز آن است که زوجین به دلیل نیازهای غریزی، حتی به هنگام داشتن اختلاف به سراغ یکدیگر بروند و برای تأمین نیاز خویش مجبور به مصالحه با یکدیگر باشند. لذا میتوان نتیجه گرفت که روابط جنسی زوجین خود میتواند به عنوان وسیلهای برای رفع اختلافات و کاهش تنشها در فضای خانواده باشد،پس نباید آن را ناچیز و بیاهمیت انگاشت.
اینک سؤال این است که در دوران عقد روابط غریزی چگونه باید باشد و پیامد این روابط چیست؟ در پاسخ باید گفت که مراد از برقراری روابط جنسی در دوران عقد، چیزی جز ملاعبه نیست. در این حالت زوجین در برقراری ارتباط جنسی حدی را در نظر میگیرند و مرد از انجام دخول پرهیز میکند، اما هم او و هم همسر وی دچار انزال میشوند و به ارگاسم دست مییابند که مراد از آن اوج لذت جنسی است. این امر برای طرفین نشاط و شادکامی را به ارمغان میآورد، ولی باید دانست که این شادکامی نیز باید طرفینی باشد و اگر مرد صرفا پس از انزال خود را کنار بکشد و همسر را بدون دست یافتن به ارضای جنسی رها کند، موجبات پیدایش کمردرد و دل درد را برای او فراهم مینماید و لذا او از پذیرفتن دعوت مجدد همسر به این امر امتناع میورزد. این، خود موجب بروز اختلافات و درگیریهای دوران عقد میشود و در صورت درک علت این امر توسط مردان جوان، آنها وظایف جنسی خود را به نحو کامل ایفا مینمایند و بدین ترتیب مانع بروز احساس درد و ناراحتی در همسر میگردند و در نتیجه فضای ارتباطی آنان نیز تیره و تار نمیگردد. خلاصه آنکه زن و شوهر هر چه که در دوران عقد گامی به جلو برمیدارند و هفتهها و ماهها را پشت سر میگذارند، باید احساس کنند که روابط زناشویی در میان آنها از سهولت بیشتری برخوردار گشته، علاوه بر آن بر میزان کامجویی آنان از یکدیگر نیز افزوده شده است و ضمناً به رضایت بیشتری نیز در روابط جنسی دست یافتهاند. لذا در صورت تحقق این ملاک میتوان امیدوار بود که چنین عقدی برای تبدیل شدن به ازدواج خوب است، زیرا این زندگی از احتمال پایداری بیشتری برخوردار است، اما اگر وضعیت خلاف آن باشد و زن و شوهر احساس کنند که هر چه جلوتر میروند، روابط جنسی میان آنها روند بدتری را طی کرده و کمتر رضایتبخش میشود، میتوانند جهت اخذ تصمیم پیرامون زندگانی خود به روانشناس و یا مشاور خانواده مراجعه نمایند. به هر حال اگر روند به گونهای است که با مراجعه به صاحبنظران، مسائل لاینحل باقی میماند، توصیه میشود که از تسریع در تبدیل چنین عقدی به ازدواج پرهیز شود، زیرا گفتهاند: «سالی که نکوست از بهارش پیداست» و قطعاً خزان موجود در دوران عقد کمتر میتواند ازدواجی بهاری را در پی داشته باشد.
« 10 »
احساس شادکامی
ملاک دیگری که میتواند جهت ارزیابی دوران عقد مورد استفاده قرار گیرد، احساس شادکامی است و مراد آن است که فرد در دوران عقد خود احساس کند که برقراری چنین پیوندی موجب شادی و شعف او شده است. حالتی که در آن فرد احساس میکند که در درونش جایی برای خندیدن و نشاط وجود دارد و میتواند با دیدن نشاط همسر خود به نشاط دست یابد و از دست یافتن او به رضایت خاطر احساس رضایتمندی کند و او هم میتواند احساس شادی خود را به دیگران نیز منتقل نماید.
وقتی که زوجین از چنین نشاطی برخوردار باشند، دیگران نیز احساس میکنند که در وجود آنها تحولی پدید آمده است و وقتی که اطرافیان به ویژه والدین طرفین، شادی را در وجود فرزندانشان حس میکنند، آنها نیز احساس میکنند که این زندگانی میتواند خوب و موفق باشد.
قضاوت اطرافیان در این زمینه میتواند خود ملاک خوبی باشد که بر اساس آن نیز میتوان نسبت به موفقیت و عدم موفقیت زوجین در ازدواج داوری نمود، پس اگر رفتار زوجین به گونهای باشد که قضاوت مثبت و خوبی را در اطرافیان برانگیزد، میتوان گفت که زوجین توانستهاند رفتار خوبی با یکدیگر داشته باشند. اگر شادی و سرور را در دوران عقد ببینیم، میتوانیم بگوییم که خانواده میتواند مسیر موفقیتآمیزی را طی کند. در این حال فرد از همسر خویش گلایهای نیز ندارد و برخود میبالد.
شادی و سرور مورد توجه اسلام بوده و هست، والدین باید تلاش کنند تا فرزندان شاد و بانشاطی را بار آورند. تنبیهات زیاد آنها، فرزندانشان را دچار دلمردگی و گاه افسردگی میکند و با ضربههای سیلی،خنده از لبهای آنان میپرد و به جای آن اشک بر چشمهایشان مینشیند و با خنده والدین و اظهار محبت آنها، اشکها فرو مینشیند و خنده بر لبان فرزندان خودنمایی میکند. پس در آن جا که والدین شاد را دیدیم، بدانیم که غالبا فرزندانشان نیز میتوانند از شادی آنها متأثر باشند، لذا این امر میتواند در موقع انتخاب همسر مد نظر قرار گیرد. هنر همسر نیز باید این باشد که شادی همسر خود را که از خانوادهی خود به ارمغان آورده است، حفظ کند. متأسفانه برخی نتوانستهاند حافظ و نگهبان شادیهای همسر خویش باشند و به جای نشاندن خنده بر لبان همسر به جاری کردن اشک از چشمان او دلخوش میدارند.
اینک به بحث پیرامون وظایف همسران جهت حفظ شادی همسر و نیز ایجاد محیطی شاد برای او میپردازیم.
برای شاد کردن همسر باید نخست ظاهر خود را شاد و چهرهی خویش را بشاش نگاه دارید. اگر شما این گونه باشید، چهرهی شما پیام شادی را به همراه دارد که موجبات مسرت همسر شما را فراهم میکند و قطعاً این امر میتواند در دوران عقد بسیار مهم باشد، لذا بهتر است وقتی به دیدار همسرتان بروید که دارای احساس شادی هستید. در این حالت یقینا شادی چهره از حزن درونی شما میکاهد، سعی کنید که ظاهر خود را شاد نگه دارید و اصلاً تلاش کنید که ادای انسانهای شاد را دربیاورید. چطور لباسی که بر تن میکنید بر روی رفتار شما تأثیر میگذارد، اما خندهای که بر روی لبهای شما مینشیند بر وجود و رفتار شما اثر نمیکند؟! پس ایفای نقش، راه ایجاد تغییر در رفتار است.
در کلام علی× مییابیم: کسی که خود را به قومی شبیه کند، از آنان خواهد بود. پس بیاییم خود را با انسانهای بانشاط همانند سازیم تا از آنان باشیم و میتوانیم با اخذ تصمیم چنین کنیم، چرا که شکل بخشیدن به حالت چهره در دست ماست. پس شادی و غم ما میتواند در دست خودمان باشد و نباید رفتار نامناسب دیگران را علت رفتار خود تلقی کنیم یا اخمآلود بودن خود را نتیجهی رفتار دیگری بدانیم و دیگری را علت تامهی آن بدانیم. این امر، کار پذیرفتهای نیست، زیرا خودمان میتوانیم در حالات خود دخل و تصرف کنیم و حالت و بخت خود را خوب و بد قرار داده، خود را در برابر دیگران شاد و غمگین قرار دهیم.
اکنون سؤال این است که شما وقتی میتوانید خود را مسرور سازید، چرا غمها را به دل خود راه میدهید و اگر کسی نتواند خود را شاد کند، چگونه ممکن است که بتواند همسر خویش را مسرور کند.
حتماً شنیدهاید که میگویند: بخندید تا دنیا به شما بخندد. این امر دور از واقعیت نمیتواند باشد. پس ظهور خنده در چهرهی شما موجب نشاط خود و دیگری میگردد و گفتهاند که «خنده بر هر درد بیدرمان دواست». امروزه نیز در روانشناسی از خندهدرمانی به عنوان یک تکنیک درمانی استفاده میشود. با دیدن شادی در زندگانی شما دیگران احساس میکنند که در زندگانی مشترک شما رضایت حاکم است و لذا آن را پایدار ارزیابی میکنند.
راه دیگر شادکامی آن است که رضایت خاطر همسر را فراهم نمایید، زیرا آدمی آنگاه احساس شادی میکند که رضایت او فراهم شده باشد. اما باید دانست که چه چیزهایی موجب دست یافتن به رضایت خاطر میگردد. تأمین نیازهای اساسی روانی برای همسر میتواند به رضایت خاطر او بینجامد، مثلاً همسر با دیدن صمیمیت میتواند احساس امنیت کند. توقعات فراوان طرفین موجبات ناامنی را برای زوجین در پی دارد، همانگونه که اظهار مهر موجبات دلگرمی را فراهم میکند، احترام گذاشتن به همسر نیز میتواند رضایتآفرین باشد، البته اگر در زندگانی آینده وضعیتی فراهم شود که او در زندگانی مشترک بتواند به خودشکوفایی نیز برسد، میتواند به رضایت خاطر و شادی دست یابد. البته اوج رضایت خاطر و شادکامی را باید در آن جا جست که رضای معبود نیز فراهم شده باشد.
راه دیگری که برای دست یافتن به شادکامی وجود دارد، آن است که زن و مرد اخلاق نیکو داشته باشند. اخلاق خوب زن و شوهر یکدیگر را شاد میسازد و آنان را شاداب نگه میدارد. شاید شنیده باشید که میگویند زن و شوهرها در آخر شبیه یکدیگر میشوند. اگر چه این امر در ابتدا به نظر بعید میرسد، اما خیلی هم دور از واقعیت نیست. دلیل این امر آن است که اگر مردی بد اخلاق باشد و چهرهای اخمآلود داشته باشد، وقتی که زن او به وی نگاه میکند، او نیز اخمآلود میگردد و بالعکس اگر مردی بخندد، زن او نیز میخندد.
چیز دیگری که میتواند در دوران عقد و حتی بعد از آن برای همسر شادیآفرین و لذتبخش باشد، آن است که همسر گهگاه برای او چیزی را تهیه کند که به آن علاقهمند است. شما به خوبی میتوانید پس از تقدیم آن، طراوت و شادابی را در چهرهی او ببینید. و خوب است که همسر شما نیز به هنگام دریافت آن شادابی را بیشتر نشان دهد.
سفر رفتن نیز شادیآفرین است. در سفر رفتن فواید بسیاری وجود دارد که یکی از آنها کسب تجربه و به درآمدن از خامی است. سفر آدمی را سلامتی میبخشد. ناپسند است که در عین توانایی، با همسر خود سفری نکنیم .پس اگر همسر شما تقاضا کرد که با او سفری بروید، جهت شاد کردن اوخواستش را اجابت کنید.
دیگر آن که وقتی عشق و علاقهای باشد، دیدار همسر شادیآفرین است و اگر همسر شما با دیدن شما که اینک به دیدار او شتافتهاید، تبسم کرد و خنده سرداد، او قطعاً شما را دوست دارد. شما نیز کاری کنید که وجودتان شادی را به همسرتان تقدیم نماید.در این دیدار شادیآفرین زمان سهل و آسان و بیدغدغه میگذرد و اگر با بودن همسر در کنارتان زمان زودسپری میشود و اگر زمان به گونهای گذشت که چندان به گذر آن توجه نداشتید، بدانید که زمان برای شما به شادی میگذرد.
نکتهی دیگری که شادیآفرین است، امیددادن و امیدداشتن است. اگر در دوران عقد، همسر خویش را امید ببخشیم، میتوانیم شادی را در چهرهی او نظاره کنیم و حال آن که ناامیدی برق شادی را از چشمان او برمیگیرد. البته مراد، امیدبخشی واقعی است و نه امید واهی.آدم امیدوار در حال حرکت و تکاپوست و حرکات همراه با پیشرفت و برنامه، موفقیت را در پی دارد و دست یافتن به توفیق، نشاطبخش و شورآفرین است. حال شما که همسر خود را امیدی تازه میبخشید، به او شادی را اهدا میکنید و دوام زندگانی خود را رقم میزنید. امیدبخشی تنها از طریق سخن گفتن میسر نمیگردد، بلکه عمل کردن هم مهم است، پس باید در عمل کاری انجام داد تا امیدی در دل همسر پدید آید. مثلا اگر شما فردی تلاشگر باشید و به خوبی تن به کار کردن بسپارید، همسر شما در دوران عقد نسبت به آیندهی زندگانی خود در بُعد اقتصادی امیدوار میگردد و چون با او نیکو برخورد کنید، او امید دارد که در آینده در خانوادهای حضور مییابد که همسر نیکوکاری دارد و یا علاوه بر آن میتواند از مساعدت همسر نیز در نیکوکاری بهرهمند گردد.
او که در دورهی عقد همسرش را باوفا مییابد، به وفاداری او در آینده دل میبندد و او که در این دوره صداقت همسر را میبیند، امیدی در دلش موج میزند که زندگانی وی در آینده مبتنی بر صداقت است و او که در این دوران شیرین، عشق و دوستی همسر را مینگرد احساس میکند که زندگانی او در آینده مالامال از عشقی بیکران است که با حب خدای تعالی پیوند خورده است.
اگر سخنان شما در دوران شیرین عقد، بوی یأس و نومیدی میدهد، شاید به دلیل آن باشد که از ایمان کمتری برخوردارید و لذا باید بر درجات ایمان خود بیفزایید و یا آن که ناامیدی در شما بدان جهت راه یافته است که به بیماری افسردگی مبتلا گشتهاید که جهت مداوای آن نیازمند درمان هستید. با درمان افسردگی میتوان امید بازگشت شادیها را داشت .
راه دیگر دست یافتن به شادی در دوران عقد، ایجاد روابط جنسی با همسر است که قبلاً در خصوص نحوهی برقراری رابطه و حدود و ثغور آن به اختصار سخن گفتیم.
شیوهی دیگر ایجاد نشاط بیان لطائف است. آن گاه که فردی بذلهگویی و مزاح کند، میتواند برای همسرش شادیآفرین باشد. پیشتر گفته شد که میزان شوخی در میان مردان بیشتر از زنان است. اگر این نکته در ذهن آقایان باشد، بد نیست،زیرا ممکن است پس از انجام چند شوخی در دوران عقد احساس کنند که همسرشان ممکن است ناراحت شده باشد. خوب معمولاً زنان در چنین موقعیتهایی جدیترند و شاید از شوخی زیاد هم خوششان نیاید، اگر چه در دستورات دینی هم شوخی زیاده از حد مورد مذمت قرار گرفته است.باید به گونهای رفتار کرد که شوخیها مناسب و بجا بوده و گزنده و آزاردهنده نباشد.
با توجه به این که زنان روحیهای عاطفی دارند و از جهت عواطف حساسترند، لذا در شوخی کردن با آنان باید دقت بیشتری به عمل آورد. نکتهی قابل توجه آن است که به هنگام طرح مباحث جدی از سوی طرف مقابل، پرداختن به شوخی و بذلهگویی نه تنها باعث انبساط خاطر نمیشود، بلکه موجبات عصبانیت فرد را هم فراهم میآورد. پس به نظر میرسد که اگر چه با شوخی و مزاح میتوان دیگران را شاد کرد، اما باید اذعان نمود که هر کسی هنر شوخی کردن به نحو مطلوب را ندارد و باید چنین هنری را فرا گرفت.
گرفتن عکسها و فیلمهایی که در آن زوجین در حال تبسم و خنده هستند، میتواند موجب شادی دوبارهی آنان به هنگام دیدن شود و خاطرات شادیآفرین را برای آنان تداعی کند. مسئلهی دیگر آن است که بدانید همسر شما چگونه شاد میشود و روانشناسی او را در این زمینه بشناسید. طبیعی است که با چنین شناختی میتوانید برای همسر خود شادی آفرین باشید.
راه دیگر آن است که اوقات خود را با انسانهایی سپری کنید که آنها شادی را با عمق وجود خود احساس میکنند. شما در نشست و برخاست با آنان میتوانید از آنها درس شادی را فرابگیرید و شادکام زندگی کنید و نیز آن گاه که شما به قصد شاد کردن دلهای غمگین قدمی برمیدارید و سنگینی غمها را از دل آنها برمیدارید، به خوبی میتوانید احساس شادمانی را درک کنید.
نتیجه آن که اگر زن و شوهر به گونهای زندگی میکنند که هر چه از دوران عقد آنان میگذرد، زندگی برای آنها شیرینتر و لذتبخشتر میشود و به شادکامی بیشتری دست مییابند. زندگانی آنان میتواند به سوی پایداری بیشتر سوق یابد. در این حال میتوان به دوام آن دلخوش داشت. اما اگر روند زندگانی زوجین در دوران عقد به گونهای است که هر چه از عمر آن میگذرد، از شادی و انبساط خاطر آنها نیز کاسته میشود و در آنها نیز احساس فاصله داشتن حالتی فزاینده دارد، به نظر نمیرسد که این زندگانی بتواند قرین توفیق باشد و به هر حال باید دانست که احتمال موفقیت و پایداری آن کم است، اما جهت اتخاذ تصمیمی دقیق و سازنده حتماً باید با یک مشاور خانواده مشورت نمود.
خاتمه
در پایان یادآور میشویم که ده ملاک بیان شده جزو مهمترین معیارهای ارزیابی موفقیت دوران عقد و ازدواج میباشد و باید به سایر ملاکها نیز توجه شود. ضمناً برای ارزیابی این دوران توجه به همهی موارد لازم است و وجود مشکل جزیی در برخی موارد نباید چندان جدّی تلقّی شده و ذهنیتها را بسوی طلاق و جدایی سوق دهد مشروط به اینکه طرفین با عقلانیت و با قصد اصلاح به یک مشاور مراجعه و کمال همکاری را در مورد حلّ مشکل مبذول دارند.
توجه به این نکته نیز مهم است که مباحث مربوط به دوران عقد و کیفیت سپری کردن آن محدود به مباحث ارائه شده در این جزوه نیست و لازم است زوجهای جوان در مورد دوران عقد و کم و کیف روابط و مسائل آن مطالعهی گستردهتری داشته باشند که امیدواریم جزوات مفیدی را در این رابطه بزودی تقدیم عزیزان نماییم.
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
عشق مثل یک کودک نوپاست و درست مثل هر کودکی نیاز به مراقبت و توجه دارد. اگر مراقب آن نباشید به راحتی نابود میشود و زندگی شما را به خطر میاندازد. ما یاد نگرفتهایم در مورد رفتار با همسرمان آموزش ببینیم بنابراین اشتباه کردن اجتنابناپذیر است. اشتباهاتی که افراد در مورد زندگی مشترک انجام میدهند، معمولا بین تمام زوجها مشترک است. اینها رایجترین اشتباهاتی هستند که افراد در رابطه با همسرشان مرتکب میشوند و با ارتکاب آنها پایههای زندگی مشترک را سست میکنند. این اشتباهها را بشناسید و از آنها اجتناب کنید.
1. خودتان را فدا میکنید
زنان معمولا به راحتی از چیزهایی که در زندگی میخواهند میگذرند. آنها آمادگی این را دارند که نقش یک آدم وابسته به شوهر را بازی کنند و زندگیشان را وقف سرویس دادن و حمایت از همسرشان کنند. در حالی که زن باید یک شریک کامل و برابر در ازدواج باشد. زنها عادت کردهاند از همسرشان تبعیت کنند و به جای خواست خودشان به خواست همسرشان تن دهند. همین موضوع به مرور آنها را از زندگی ناراضی خواهد کرد. درون این زنها بعد از مدتی پر از خشم ناگفته از همسر میشود. آنها فکر میکنند همسرشان زندگی آنها را کنترل میکند درحالیکه آنها خودشان آن شرایط را ایجاد کردهاند.از گوشهای که برای خود درست کردهاید بیرون بیایید.
شما باید حقوق مساوی برای خود و همسرتان در زندگی در نظر بگیرید. در زمینههای مختلف مثل کارهای خانه، وظیفه پدر و مادری و حتی برنامهریزی برای تفریحات درست به اندازه همسرتان صاحبنظر باشید و در این تصمیمات با هم شریک شوید. در زندگی برای پیشرفت خودتان انرژی بگذارید و برنامههای شخصی تدارک ببینید. این کار باعث میشود کمتر از همسرتان ناراضی باشید و با او درگیر شوید. مطمئن باشید او هم از پیشرفت شما خوشحال خواهد بود.
2. انتظاراتتان را واضح بیان نمیکنید
زوجین باید از همان ابتدای ازدواج انتظارات خود درباره مسائل مختلف زندگی را به طور واضح بیان کنند. جمله رایج «عزیزم هر چه تو بگویی» در ابتدای ازدواج برای زوجها سم است. شما باید تمام انتظاراتی که از همسرتان دارید را واضح و روشن بیان کنید و درباره آنها با همسرتان حرف بزنید. تقسیم کارهای خانه، خرج و برج و تربیت فرزندان و سایر کارهای مشترک باید بین دو نفر واضح باشد تا جلوی اختلافات بعدی گرفته شود. شما لازم است با هم حرف بزنید. اگر توقعی از همسرتان دارید آن را در مراحل اول به طور واضح و بدون عصبانیت بیان کنید حتی اگر فکر میکنید انتظارتان غیر منطقی است درباره آن با همسرتان حرف بزنید و اجازه دهید او شما را قانع کند.
3. همسرتان را نمیشناسید
به همسرتان فکر کرده و رفتارهایش را آنالیز کنید و درباره آنها به نتیجه برسید. اگر باهوش باشید بعد از مدتی میتوانید بفهمید هرکدام از رفتارهای او چه معنایی دارد. اگر انتقادهایش را در قالب شوخی بیان میکند، اگر وقتی بیحوصله است حرف نمیزند، اگر دوست دارد وقتهایی تنها باشد شما باید در جریان آن باشید. زنها و مردها مثل هم فکر و عمل نمیکنند. شما باید از روی نگاه کردن همسرتان بفهمید چه مشکلی دارد. اگر رفتار او را نمیپسندید میتوانید در یک شرایط متعادل درباره آنها بحث کنید. بعضی از رفتارهای مردها ممکن است برای زنها آزاردهنده باشد اما این از داشتن سبکهای مختلف ارتباط بین زوجین میآید. اگر لازم است درباره مردها و زنها و روابطشان بخوانید. کتابهای زیادی در بازار وجود دارد که میتوانید به آنها رجوع کنید. اگر باز هم به مشکل برخوردید، میتوانید از مشاوران ازدواج کمک بگیرید. این مسائل اصلا کماهمیت نیست. بهتر است آنها را حل نشده رها نکنید.
4. محبتکردن را فراموش کردهاید
بعضی از زنها مخصوصا بعد از بچهدار شدن توجهی که ابتدای ازدواج به همسر خود داشتند را فراموش میکنند. آنها فراموش میکنند باید با الفاظ محبتآمیز، تماس چشمی، در آغوش گرفتن و نشانههای دیگر توجه و محبت به همسرشان را ابراز کنند. گفتن جملات ساده محبتآمیز مثل «موافقم»، «چه نظر خوبی» و جملاتی مثل این میتواند اعتماد به نفس را به همسرتان برگرداند. محبت از جمله چیزهایی است که باید مدام یادآوری شود. اینکه شما اول ازدواج به همسر خود ابراز محبت کردهاید دلیل نمیشود دیگر آن را یادآوری نکنید. مردها برخلاف چیزی که فکر میکنید، نیاز به محبت، مراقبت و توجه دارند و بدون آن احساس خوشبختی نخواهند کرد.
5. طعنه نزنید
هنگام دعوا و عصبانیت ممکن است افراد چیزهایی را به زبان بیاورند که در حالت عادی آنها را نمیگویند. حرفهایی که در دعوا زده میشود ممکن است تا همیشه در ذهن همسر شما بماند. مواظب باشید هیچوقت و در هیچ شرایطی به همسرتان طعنه نزنید و نقطه ضعفهایش را به رویش نیاورید. توهین کردن به او، تواناییها و خانوادهاش بدترین اشتباهی است که در زندگی زناشویی میتوانید مرتکب شوید. از بین رفتن اعتماد به نفس همسر شما به هر دوی شما آسیب خواهد رساند. اگر فکر میکنید به اندازه کافی به خودتان مسلط نیستید، بهتر است هنگام عصبانیت از هم دور بمانید. بهعلاوه یادتان باشد بعضی از شوخیها ممکن است همسر شما را ناراحت کند. اگر همسرتان اضافه وزن دارد لازم نیست مدام این موضوع را به او یادآوری کنید.
6. منصف نیستید
همسر شما مهمترین عضو خانواده شماست. شادی او شادی شما و موفقیت او موفقیت شماست. شما دشمن هم نیستید و نباید دنبال گرفتن سهم بیشتری از زندگی هم باشید. به جای اینکه سعی کنید برنده بحثهای خانوادگی باشید، سعی کنید منصف بمانید و به جای پیشبرد هدف خودتان به بهتر کردن رابطه فکر کنید. معمولا ما عادت داریم فقط بدیها را گوشزد میکنیم اما گفتن خوبیها مهمتر است. اگر همسر شما کار خوبی انجام داده از او تقدیر کنید. نشان دهید تلاشهای او را در زندگی میبینید و از آنها قدردان هستید. این کار باعث میشود همسرتان اعتماد به نفس داشته باشد و علاوه بر این بتواند شما را بهتر بشناسد و بفهمد از چه خوشتان میآید و از چه بدتان.
7. زیادی سورپرایز نکنید
بعضی از مردها دوست دارند همسرشان را شگفتزده کنند. این کار در مورد گرفتن یک مهمانی برای تولد یا خرید یک هدیه کوچک عالی است. اما بهتر است از موارد بزرگتر از آن صرفنظر کنید. اگر یک ماشین بخرید و همراه آن به خانه بیایید مطمئن باشید همسر شما اصلا خوشحال نخواهد شد. در این شرایط زنها فکر میکنند چیزی از آنها مخفی شده و اعتمادشان به شما کمرنگ میشود. آنها فکر میکنند شما چیزهای بزرگ دیگری هم برای مخفی کردن از او دارید و در ارتباط با شما احساس ناامنی میکنند.
8. صادق نیستید
دروغ میتواند به راحتی به هر رابطهای آسیب برساند. کافی است همسر شما متوجه دروغی که به او گفتهاید بشود تا برای همیشه اعتماد خود را نسبت به شما از دست بدهد حتی پنهان کردن مسائل هم در برخی موارد باعث از بین رفتن اعتماد میشود. اگر همسر شما دوست ندارد با فرد خاصی رابطه داشته باشید، راهش این نیست که پنهان از او این کار را انجام دهید. به جایش با او حرف بزنید و او را متقاعد کنید. حرفهای او را هم بشنوید، شاید واقعا حق داشته باشد.
9. حساب-کتاب میکنید
خیلی خوب است که کارهای خانه را منصفانه بین خود قسمت کنید. شستن ظرفها، آشپزی، تمیز کردن خانه و .... مخصوصا در جوامع امروز که زنان هم مثل مردان کار میکنند. اما حساب و کتاب کردن ممکن است برای شما ایجاد مشکل کند. اینکه دائم به این فکر کنید که کدام کارها را شما و کدامها را همسرتان انجام داده است. شما خواهر و برادر یا همخانه نیستید. از خودگذشتگی لازمه زندگی مشترک است. حساب و کتاب و نمره دادن باعث میشود رابطه شما از روال طبیعی خارج شود و دائم به مشکل بخورید. به جای طبقهبندی کارها به این شکل بهتر است شرایط یکدیگر را در نظر بگیرید. شاید لازم باشد همسرتان گاهی اوقات وظایف شما را تقبل کند و گاهی شما این کار را برایش انجام دهید.
منبع:مجله زندگی ایده آل
قابل توجه کلیه بازدید کنندگان از سایت، دانشجویان، کارکنان ادارات و....
اگر می خواهید از تازه ترین اطلاعات علمی با خبر شوید...
اگر می خواهید برای تحقیقاتتان از منابع معتبر استفاده کنید...
و اگر می خواهید مقاله مروری تهیه نمایید...
به سایت زیرمراجعه نمایید.
http://www.novinpendargroup.com/
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزههایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دستههای زیر میبینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیههایی که بعنوان جایگزین معرفی شدهاند عمل کنید.
ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم. اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند.
درست همانطور که نشانههایی برای آمادگی شما برای ازدواج وجود دارد، نشانههایی هم هست که میگوید آمادگی ازدواج ندارید. تعداد قابلتوجهی از افراد هستند که وقتی به عقب و ازدواجشان نگاه میکنند، میفهمند که آماده نبودن آنها برای ازدواج در آن زمان علت طلاق و جداییشان بوده است.
برای اینکه مرتکب این اشتباهات نشوید، قبل از ازدواج حتماً به انگیزههایتان خوب فکر کنید. اگر خود را جزء یکی از دستههای زیر میبینید، خودداری از ازدواج در این شرایط به نفعتان است. درعوض، به توصیههایی که بعنوان جایگزین معرفی شدهاند عمل کنید.
اگر برای دلایل غیرمنطقی زیر ازدواج را انتخاب میکنید، باید متوجه ریسکی که میخواهید بکنید باشید:
برای فرار از وضعیت ناراحتکننده خانه :
به جای آن میتوانید به دانشگاهی خارج از شهر خود بروید. روی این تمرکز کنید که فردی مستقل و سالم بار بیایید تا بتوانید شاد و سالم زندگی کنید. هرچقدر محیط خانهتان بدتر باشد، باید بیشتر برای جلوگیری از اشتباهی که والدینتان کردند تلاش کنید.
وقتی خیلی جوان یا نابالغ هستید :
سعی کنید از جوانیتان لذت ببرید و ازدواج را تا زمانیکه به بلوغ فکری کامل رسیدهاید به تعویق بیندازید.
وقتی به اندازه کافی تجربه ارتباط با جنس مخالف ندارید :
سعی کنید با جنس مخالف خود ارتباط سالم بگیرید تا تجربه لازم را به دست آورید. ببینید از یک رابطه چه میخواهید و فرق یک شریک زندگی سازگار و هماهنگ با خودتان و افراد ناسالم یا کسانی که سازگاری با شخصیت شما ندارند را بشناسید.
وقتی تازه فارغالتحصیل شدهاید و هیچوقت بعنوان یک مجرد زندگی مستقلی را تجربه نکردهاید، هیچ کار یا طریق امرارمعاشی ندارید، از تنها بودن میترسید یا طرفتان قرار است مدتی طولانی شما را ترک کند :
درستان را تمام کنید و تجربه کاری مرتبط با رشتهتان را آغاز کنید. کاری پیدا کنید که قدرت حمایت از خودتان و خانوادهتان را تامین کند. زندگی مستقلی را آغاز کنید و سعی کنید هزینههای مربوط به خودتان را تقبل کنید، پول پسانداز کنید و مستقل شوید. یاد بگیرید چطور تنها زندگی کنید و یک مجرد شاد باشید.
برای برانگیختن حس حسادت فردی دیگر :
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید کتابهای بیشتری بخوانید یا نزد مشاور بروید. تا زمانیکه به این بلوغ فکری و احساسی نرسیدهاید با هیچکس ازدواج نکنید. باید رفتارها و مهارتهای سازگاری افراد بزرگسال را کسب کنید تا وقتی آسیب دیدید، بتوانید به آنها تکیه کنید.
برای بالا بردن اعتمادبهنفستان :
برای این منظور بهتر است نزد مشاور متخصص بروید. اعتمادبهنفس پایینتان را با افکار مثبت و باارزش جایگزین کنید. تازمانیکه اعتمادبهنفس لازم را پیدا نکردید و با خودتان راحت نبودید، ازدواج نکنید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که با شما سازگاری شخصیتی داشته باشد.
چون بقیه ازدواج میکنند :
برای اینکه بلوغ احساسی بیشتری پیدا کنید، نزد روانشناس بروید و مطالعه کنید. هرازگاهی با افراد مختلفی ایجاد ارتباط کنید اما تازمانیکه بلوغ کافی پیدا نکردهاید با کسی ازدواج نکنید.
وقتی رابطهتان چیزی که میخواهید نیست یا فقط تفریحی است اما سنتان روزبهروز بالاتر میرود و میترسید کس دیگری را پیدا نکنید :
درمورد سابقه رابطهتان با یک روانشناس صحبت کنید و ببینید سازگاری شخصیتی شما و طرفتان در چه حدی است. تازمانیکه مطمئن نشدهاید که با هم سازگاری دارید و میتوانید زندگی شادی کنار هم داشته باشید، دست به ازدواج نزنید. اگر کسی که الان در زندگیتان است تطابق چندانی با شما ندارد، سعی کنید با افراد دیگری آشنا شوید که با شما سازگارتر هستند.
وقتی به اندازه کافی با هم وقت نگذراندهاید تا بفهمید سازگاری دارید یا خیر :
اگر طرفتان آنقدر مشغله دارد که نمیتواند شما را به اولویت زندگی خود تبدیل کند، درمورد فکرتان با او صحبت کنید ببینید میتوانید با هم به نتیجهای برسید که برای هر دو شما رضایتبخش باشد یا خیر.
اگر اخیراً با فردی آشنا شدهاید، آرام باشید و برای شناخت همدیگر وقت بگذارید :
اگر طرفتان از شما دور است و اکثر ارتباط شما از طریق دنیای مجازی و دیدارهای گاهگاه بوده است، تازمانیکه از نزدیک با هم بیشتر وقت نگذراندهاید و همدیگر را نشناختهاید تصمیم به ازدواج نگیرید.
اگر از پایان یافتن رابطهقبلی یکی از شما مدت کوتاهی گذشته است :
سعی کنید از شروع این رابطه جدید لذت ببرید اما درک کنید که ممکن است روزی این رابطه تمام شود. ممکن است طرفتان با فرد قبلی که در زندگیاش بوده است آشتی کند یا متوجه شوید با هم سازگاری ندارید، پس عجله نکنید.
وقتی یکی از شما مدیریت ارتباطی نمی داند :
افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در مقابل آزار آنها از همسرشان حمایت کنند، باید تا اصلاح این رفتار خود از ازدواج اجتناب کنند.کسانی که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می کنند، کودکانی هستند که هنوز بالغ نشده اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده شان برای ازدواج مناسب نیستند.
وقتی یکی از شما کنترل کننده است :
این افراد دوست دارند همه چیز در اختیار آنها باشد و همه تصمیم ها را خودشان بگیرند. همواره برای دیگران تعیین تکلیف می کنند. آنها حسودند و اگر چیزی مطابق میلشان نباشد یا تحت کنترل آنها قرار نگیرد عصبانی می شوند. اصلا خوش ندارند کسی به آنها بگوید که چه بکنند. سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا که نمی توانند کنترل لازم را بر دیگران اعمال کنند. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین کنترل را اعمال می کنند و خشم زیاد و جبهه گیری زیادی ایجاد می کنند.
وقتی یکی از شما به شدت خشمگین است :
اگر با کوچکترین چیزی که مطابق میلتان نباشد از کوره در می روید و خشم خود را روی اطرافیانشان خالی می کنید، اگر پاسخ افرادی را که با نظر شما موافق نیستند با فریاد و بددهنی یا تهدید می دهید، اگر خشمتان را با کوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب کردن اشیا، هل دادن، زدن، ترک اتاق و … بروز می دهید، خلاصه آنکه اگر به طور ناگهانی و با شدت زیاد، نامتناسب و غیر معمولی خشمگین می شوید، تا درمان این حالت خود برای ازدواج اقدامی نکنید. ازدواج کردن شما ارمغانی جز ترس و اضطراب و محدودیت برای دیگری ندارد.
وقتی یکی از شما دارای اختلالات جنسی است :
اختلال جنسی انواع مختلفی دارد.
_ اعتیاد جنسی و فقدان عزت نفس جنسی
_ اختلالات کنشی جنسی:
این اختلال فعالیت جنسی را با مشکل مواجه می کند. مانند :
افرادی که میل به فعالیت جنسی ندارند و یا نفرت دارند، افرادی که تحریک و ارضا نمی شوند، افرادی که خیلی زود ارضا می شوند و انحرافات جنسی.
اگر یکی از شما معتاد به مواد و الکل است :
هرگز به امیدهای واهی ریسک ازدواج را نپذیرید! افراد زیادی بوده اند که دانسته یا ندانسته با فردی معتاد ازدواج کرده اند به این امید که ترک خواهد کرد و بعد با بحران مواجه شده اند. یک فرد معتاد لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بیماری خود را درمان کند. هیچ کس با ازدواج نمی تواند اعتیاد خود و یا دیگری را درمان کند.
وقتی یکی از شما یا هر دوتان مرتکب آزار جسمی، جنسی یا کودکآزاری شده است :
این رابطه قدرت بسیار کمی دارد. اگر فرد آزاررسان خودتان بودهاید، نیاز به درمان فوری توسط متخصص دارید. فوراً اقدام کنید و اجازه بدهید که مشاور متخصص با شما صحبت کند. اگر فرد آزاردیده شما بودهاید، شما هم نیاز دارید که پیش روانشناس بروید. تازمانیکه بتوانید از رابطه آزاردهنده خود به طور کامل بیرون بیایید و آن را فراموش کنید، درمانهایتان را ادامه دهید.
منبع : tebyan.net
بیشتر بدانیم...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
ازدواج یک نیاز طبیعی است و در این هیچ شکی نیست. اما باید دلایل منطقی برای آن داشته باشیم.
دلایل درست و نادرست ازدواج
شاید شما هم شنیده باشید که می گویند فلانی هنوز وقت ازدواجش نرسیده است، این حرف فقط خطاب به آن هایی گفته نمی شود که سن شان کم است یا شرایط و پیش نیازهای اولیه و لازم ازدواج را ندارند، گاهی اوقات برخی از افراد دور و برمان دلایل بچگانه و ناپخته ای برای ازدواج دارند و براساس همین دلایل پای سفره عقد می نشینند، ولی وقتی در ازدواج به اهداف خود نمی رسند آن جاست که تازه احساس پشیمانی و شکست می کنند، غافل از این که کمی دیر شده است.
در این گزارش به بررسی دلایل درست و نادرست برای ازدواج می پردازیم که درادامه می خوانید:
دلایل درست ازدواج
بد نیست ابتدا نگاهی به دلایل درست و قابل قبول برای ازدواج بیندازیم اگر برای ازدواج این دلایل را دارید نشان می دهد که به قدر کافی عاقل شده اید و انگیزه درست برای ازدواج دارید، در حقیقت وقت ازدواج تان رسیده است.
۱- مصاحبت و همراهی : دختر و پسر به یک سنی که می رسند دوست دارند یک کسی را داشته باشند که از حال و روزشان برایش حرف بزنند، مسائل زندگی شان را به او بگویند و... و در مقابل طرف دیگر به حرف هایشان گوش بدهد و در مسائل مختلف کمکشان کند و در یک کلام همراهشان باشد. این یک نیاز طبیعی و معقول است. اگر یکی از دلایلی که می خواهید ازدواج کنید داشتن یک همراه و همنشین خوب است، پس بجنبید که دیر نشود.
۲- عشق و محبت: همه انسان ها به مهر و محبت نیاز دارند اما گاهی کار به جایی می رسد که نیاز دارید یک نفر باشد که دوستش داشته باشید و او هم شما را دوست داشته باشد. کسی که عشق و محبتش جدا از عشق و محبت پدر و مادر و خانواده باشد. البته فراموش نکنید که عشق و محبت می تواند لازمه یک ازدواج باشد ولی برای آن کافی نیست. (درباره این که چرا عشق برای ازدواج کافی نیست در شماره های گذشته مفصل صحبت کردیم)
۳- شریک حمایت کننده: دخترها و پسرها معمولا می خواهند کسی را داشته باشند که در کنارش احساس آرامش و امنیت کنند و به خاطر همین ازدواج می کنند. یعنی دنبال یک شریک خوب می گردند که در زندگی حامی آنها باشد. این نه تنها ضعف نیست، که یک نقطه قوت هم هست، در واقع شریک شدن در موفقیت های یکدیگر و حمایت اصیل و صمیمانه می تواند به بقای ازدواج کمک کند ولی اگر هدف یکی از دو نفر از ازدواج فقط رشد خود و رسیدن به علایق شخصی باشد، این ازدواج با شکست مواجه خواهد شد.
۴- نیاز جنسی: گرایش انسان
ها به جنس مخالف یک غریزه طبیعی است. اصلا یکی از دلایلی که ازدواج تداوم پیدا می کند همین است که هر کسی به یک مکمل و شریک از جنس مخالف نیاز دارد و ازدواج تنها راه طبیعی و مشروع پاسخ به این نیاز است. البته نیاز جنسی نیز نباید تنها دلیل برای ازدواج باشد.
۵ - والد شدن: دلیل درست دیگر برای ازدواج صاحب فرزند شدن است. والد شدن موهبتی است از سوی خداوند و آمیخته با تجربه هایی ناب، درباره مزایای والدشدن نیز در شماره های گذشته صحبت کردیم و گفتیم که اگر زوجین از نظر روحی آماده والد شدن باشند. آمدن فرزند می تواند بر دوام ازدواج شان تاثیر مثبت داشته باشد.
دلایل نادرست ازدواج
هیچ انسان عاقل و بالغی منکر این نیست که ازدواج خوب و لازم است اما اول باید تکلیفتان با خودتان معلوم باشد که اصلا چرا دارید ازدواج می کنید؟ نگویید ازدواج کردن دلیل نمی خواهد. اگر شما در نا خودآگاه دلایل غیرمنطقی برای ازدواج داشته باشید ممکن است در آینده دچار مشکلاتی شوید که حل کردنش از عهده هیچ کس برنیاید. پس حواستان را جمع کنید در ادامه شما را با چند دلیل نادرست برای ازدواج آشنا می کنیم:
۱- لج بازی با والدین: خیلی ها به خاطر این ازدواج می کنند که با خانواده هایشان لج بازی کرده باشند. خب این دیگر گفتن ندارد که شما حتی اگر با این کار از پدر و مادرتان انتقام هم بگیرید، باز دودش به چشم خودتان می رود. چون با این کار خانواده تان را از دست داده اید و پشتوانه ای برای روزهای سخت زندگی دو نفره تان نخواهید داشت.
۲- فقط برای استقلال: معمولا آدم ها باید مستقل شوند تا بعد بتوانند ازدواج کنند. اما گاهی قضیه بر عکس می شود؛ بعضی ها می خواهند به وسیله ازدواج که یک دلیل بیرونی است، مستقل شوند یعنی خودشان را با ازدواج مجبور به استقلال کنند. اگر شما موفق شدید یک پارچ آب را با چنگال بخورید، در این کار هم موفق می شوید! البته همیشه فرض محال، محال نیست اما هزینه این فرض خیلی بالاست!
۳- التیام یک رابطه شکست خورده: این هم از آن دلایل پیچیده است که خیلی ها از روی غفلت به آن تن در می دهند. اگر در یک رابطه عشقی به هر دلیلی شکست خورده اید و «نه» شنیده اید و حالا می خواهید از راه ازدواج با فرد دیگری به خودتان ثابت کنید که می توانید عزت نفستان را بازگردانید، سخت در اشتباه هستید...
۴- فشار خانواده و اجتماع: «زن بگیر، موهات داره رنگ دندونات میشه»، «به این خواستگار جواب بده داری تو خونه می ترشی !» و... کافی است چندتا دختر معرفی کنند و شما بگویید نمی خواهم یا چندتا خواستگار بیاید و شما ردشان کنید، آن وقت است که سیل حرف و حدیث هایی از این قبیل از هر طرف به سویتان جاری می شود. هر چند این مسائل فشار روانی بسیاری به آدم وارد می کند ولی حواستان باشد که تنها، به دلیل خلاص شدن از این فشارها ازدواج نکنید.
۵- به خاطر آرزوهای پدر و مادر: خوشبختانه این موضوع در حال ور افتادن است. اما گاهی پیش می آید که پدر و مادری فرزند بینوا را مجبور می کنند که با یک نفر به خصوص ازدواج کند. خودتان تصور کنید که با شرایط امروز چه زندگی در پیش روی این زوج اجباری است. احترام گذاشتن به خواسته های پدر و مادر برای فرزندان واجب است اما نه این که اگر والدین تان اصرار کردند که با کسی ازدواج کنید برای به دست آوردن دل آن ها از خواسته و علاقه خود چشم پوشی و برای همیشه خود را اسیر رویاهای آن ها کنید. در ضمن طوری هم نباشد که از آن طرف بام بیفتید و برای ازدواج، خودسرانه عمل کنید، هر چقدر هم که تحصیلات داشته باشید باز هم تجربه تان از والدین تان کمتر است. پس در انتخاب همسر مشورت ها و نصایح آن ها را بسیار بسیار جدی بگیرید.
۶ - پول، پول، پول!: بعضی وقت ها دختر و پسر در انتخاب همسر، فقط به پول طرف مقابل نگاه می کنند تا بعد از ازدواج به واسطه خانواده همسر به یک نان و نوایی برسند.حالا تصورش را بکنید که بعد از ازدواج خانواده پولدار ورشکسته شوند یا به هر دلیلی شما را به خواسته پولکیتان نرسانند، دیگر به چه امیدی می شود آن زندگی را ادامه داد.
۷- درمانی برای تنهایی: بعضی موقع ها یک نفر صرفا به خاطر این که تنهاست، تصمیم به ازدواج می گیرد بدون این که شرایط ازدواج را داشته باشد. وقتی که احساس تنهایی می کنید و به تنگ آمده اید، احتمال آن که انتخاب های ضعیف تری بکنید بالا می رود و یا از روابطی سر در خواهید آورد که هیچ سودی برای شما ندارد.
۸- احساس گناه یا ترحم: اگر دل آدم برای یک نفر بسوزد و به همین خاطر با او ازدواج کند، معلوم است که روابط آن ها نمی تواند مثل زن و شوهرهای معمولی عادلانه و برابر باشد. این طوری حتما کسی که دلسوزی کرده است بعدها احساس قربانی بودن می کند.
۹- احساس کمبود یا تهی بودن:بعضی افراد فقط به خاطر این احساس کمبود، ازدواج می کنند و این هم اشتباه است. این افراد می خواهند طرف مقابلشان نواقص کودکی شان را بر طرف کند. آنها با این عمل از طرف مقابل توقع دارند تا نقش پدر و یا مادر را برای آن ها بازی کند که ممکن است به زودی موجب خسته شدن طرف مقابل شود.
۱۰ - ازدواج ابزاری:گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک، عشق به فرد مقابل یا نیاز روان شناختی به زیستن با فرد مقابل نیست؛ بلکه او وسیله ای برای رسیدن به هدف های دیگر می شود. برای نمونه، خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند، ممکن است با پیشنهاد فردی برای ادامه زندگی مشترک در خارج، با او ازدواج کند!
بنابراین گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهایی، از دست دادن زیبایی، از دست دادن پدر و مادر، کاهش شور زندگی و ... انجام می گیرد. در چنین فضایی، امکان سازگاری با مشکل های زندگی، کم و در نهایت، ضریب ریسک این ازدواج ها، بالا است.
بیشتر بدانیم...
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
شـب عروسـی بـه نظر بسیاری از افراد موضوعی است که صحبت کردن در مورد آن ممنوع می باشد؛ به ویژه برای ماآسیاییها، اما به هـر حـال مسئـله ای اسـت که بسیاری اززوج هـای تـازه ازدواج کرده، دیر یا زود با آن بـرخـورد کـرده ولذتش را خواهند بـرد. به جـای اینـکه ایـن مـوضوع را پنهاننگه داریم، بهتر است مطلب را باز کرده و در مـورد آن بـحث کنیم.
مـانند تعداد بسیار زیادی از عروس و دامادهای دیگر ممکن است شما هم در این فـکر بـاشیـد که چـگونه باید به شبعروسی خود نزدیک شوید؛ در این شرایـط هـزاران پرسشی پاسخ به ذهن شما خطور می کند: آیا همه ی زوج ها شب عروسی با هم ارتباط جنسی برقرار می کنند؟ کسانیکه برای نخستین بار است که یک چنین تجربه ای را کسب می کنند، چگونه می توانند با هیجان وارده روبرو شده و آنرا به درستی کنترل نمایند؟ و هزاران پرسش دیگر. همچنین ممکن است برخی از افراد تصور کنند که آیا باید حتماً رابطه جنسی همان شب انجام پذیرد؟ آیا پس از اتمام کار طرفین احساس شرمندگی و دست پاچگی خواهند کرد؟ اینها سوال های رایجی هستند که در ذهن بسیاری از افراد ایجاد می شود و اگر شما هم در ذهنتان یک چنین سوالاتی را دارید، مطمئن باشید که تنها نیستید.
چگونگی این امر که شما و نامزدتان چگونه مقدمات شب عروسی را فراهم می آورید تا حدود زیادی بستگی به این امر دارد که آیا پیش از ازدواج از نظر جنسی فعال بوده اید یا خیر (ازدواجهای پیشین). به هر حال با توجه به خستگی ها و استرس هایی که شب عروسی بر روی هر دو طرف وارد می شود، این امکان وجود دارد که زن و شوهر در بهترین شرایط جسمانی نباشند و نتواند بهترین رابطه جنسی خود را تجربه کنند؛ شما زمانیکه برای شب عروسی خود برنامه ریزی می کنید باید حتماً این امر در ذهن داشته باشید.
از سوی دیگر اگر شما و نامزدتان تا قبل از ازدواج هیچ گونه رابطه جنسی نداشته باشید و یکی یا هر دو طرف باکره باشید، احتمال دارد احساس استرس، اضطراب، و ترس به شما دست دهد. البته همه این احساسات کاملاً قابل درک هستند، اما هیچ دلیلی برای بروز یک چنین احساساتی وجود ندارد. نکاتی که در این مقاله به آنها اشاره می کنیم را دنبال کنید و مطمئن باشید که با قدری تفاهم و درک متقابل شب فراموش نشدنی عروسی خواهید داشت، حتی اگر به رابطه جنسی هم ختم نشود.
انتظارات غیر واقعی نداشته باشید
زمانیکه زندگی مشترک خود را شروع می کنید، باید همچنیان توجه داشته باشید که شب عروسی شما نمی تواند رمانتیک ترین لحظه ای باشد که در تمام طول عمر خود تجربه کرده اید. حقیقت اینجاست که شب های عروسی رمانتیک، فقط متعلق به پرده های سینما هستند. واقعیت اینجاست که هم عروس و هم داماد به دلیل فشار کاری و استرس موجود خسته تر از شب های قبل هستند، و این امر آنها را در بهترین شرایط برای معاشقه قرار نمی دهد.
تجربه شخصی شما هر چه که باشد، هیچ گاه نباید استراتژیتان این باشد که انتظار زیادی از شب عروسی داشته باشید. فشار بیخودی روی خودتان وارد نکنید چراکه این امر شما را مضطرب و عصبی می کند و سبب می شود که اجازه ندهد شما آن لذتی را که لازم است از شب عروسی خود ببرید. هیچ گونه باید و نبایدی در مورد اتفاقاتی که ممکن است در آن شب روی دهد، وجود ندارد. فقط آرام و ریلکس باشید، با هم حرف بزنید، صمیمی شوید و انتظارات خود را پایین بیاورید.
اگر بتوانید یکدیگر را آرام کنید و با هم صمیمی باشید، یک تجربه جنسی عالی را یا همان شب یا در شب های آتی تجربه خواهید کرد. از سوی دیگر حتی اگر شب اول رابطه جنسی برقرار شد اما لذتی را که در نظر داشتید نبردید، بقیه عمر وقت دارید که تکنیک هایتان را عوض کنید. در حال حاضر فقط باید روی این مطلب تمرکز کنید که از بودن با هم لذت ببرید.
برنامه ریزی کرده و خود را آماده کنید
بسیاری از زوج ها هستند که مدت های طولانی می نشینند و در مورد جزئی ترین مسائل عروسی با هم صحبت کرده و تک تک امور را برنامه ریزی می کنند، اما هیچ گونه حرفی در مورد شب عروسی با هم نمی زنند. باید قدری از توجه خود را که با وسواس تمام نثار امور نه چندان باارزش میکنید، صرف آماده شدن برای شب عروسی کنید. هر چقدر بیشتر زمان داشته باشید، کمتر ناشیانه عمل میکنید و لذت بیشتری می برید.
بهترین کار این است که زمانی را بگذارید و با هم در مورد این مطلب صحبت کنید، انتظاراتتان را با هم در میان بگذارید و به هم بگویید که از چه چیزی لذت بیشتری خواهید برد. سعی کنید همدیگر را بیشتر بشناسید، به تمایلات یکدیگر احترام بگذارید، و مرز و محدوده را نیز رعایت کنید. حتی می توانید از همسر خود دعوت کنید تا با هم این مقاله را بخوانید تا راه گفتگوهای بیشتر در این زمنیه برای شما باز شود. اگر پیش از اینکه در مرحله انجام قرار بگیرید، در مورد آن مسائل با هم صحبت کنید، هر دو نفر احساس آرامش بیشتری پیدا خواهید کرد.
سعی کنید که پیش از آغاز زندگی مشترک به باشگاه ورزشی بروید، برنامه های تناسب اندام را از سر بگیرید، و اندام خود در یک وضعیت مناسب قرار دهید. اگر زیبا به نظر برسید، نه تنها همسرتان هم متعاقباً پاسخ مناسبی به شما خواهد داد، خودتان هم احساس بهتری پیدا خواهید کرد.
همچنین باید توجه داشته باشید که شب های دیگر با هر لباسی که می خوابید شب عروسی نباید این کار را بکنید و نه باید با شلوار جین بخوابید نه پیجامه. یک دست لباس خواب مخصوص برای این شب تهیه کنید، به طوری که به شما بیاید، و چهره تان از هر زمان دیگر زیباتر کند. البته ما نمی گوییم چیزی بپوشید که در آن راحت نباشید بلکه باید چیزی را انتخاب کنید که در آن راحت بوده و در عین حال به شما بیاید و جذابتان کند.
پیش از اینکه خرج و مخارج عروسی سر به فلک بزند، بنشینید و این مورد را هم در لیست خرید های خود بگنجانید که از همه چیز مهمتر هستند. از جمله وسایلی که باید در چمدان خود بگنجانید به شرح زیر می باشند:
1- لباس زیر زیبا و جذاب
2- آهنگ های عاشقانه که به شما آرامش می دهند
3- تهیه آب نبات های طعم دار و شمع های خوشبو که فضا را عاشقانه تر کنند
4- وان آب گرم. (هتل ها از ارائه این خدمات به شما خیلی خوشحال خواهند شد)
5- عطرهای خوشبو و کرم های ماساژ
6- قرص های کنترل بارداردی (مگر اینکه بخواهید از همان شب اول خانواده خود را گسترش دهید)
ریلکس باشید و فشار را از خود دور کنید
در ابتدا باید فشار را از روی خود دور کنید. هر دوی شما روز سختی را پشت سر گذاشته اید و باید از این به بعد عادت کنید که شب ها هم در کنار هستید و میخواهید از این پس در کنار یکدیگر زندگی کنید.
لباس های عروسی را از تن خود در بیاورید و لباسی بپوشید که در آن راحت هستید. می توانید پلاکارت لطفاً مزاحم نشوید را نیز بر روی درب اتاق خود نصب کنید تا کسی مزاحمتان نشود. درب اتاق را قفل کنید و بنشینید در کمال آرامش در مورد روزی که گذشت با هم صحبت کنید. نکات جالبی که اتفاق افتاده را با هم در میان بگذارید و بگویید که چه چیزی بیش از پیش در ذهنتان باقی خواهد ماند. همچنین می توانید یک هدیه کوچک شب عروسی تهیه کنید و به یکدیگر بدهید. اگر هم قرار است که صبح به پرواز برسید به یکی از بستگانتان بسپارید تا صبح شما را بیدار کند.
زمانی که فشار و استرس روزانه از شما دور شد، می توانید صحنه را قدری صمیمانه تر و نزدیک تر کنید. می توانید از جکوزی یا وان استفاده کنید. این کار آرامش بیشتری به هردوی شما می دهد. بعد هم یکدیگر را ماساژ دهید تا هم آرامش بیشتری پیدا کنید و هم ارتباط بهتری با هم برقرا کنید و هم تحریک شوید.
حرف و حرف و حرف بزنید
با هم حرف بزنید. موسیقی، لباس زیر جذاب، و شمع می توانند خیلی کمک کنند، اما هیچ چیز نمی تواند به اندازه صحبت کردن شما دو نفر را تحریک کند. حتی بوسیدن هم پس از حرف زدن به وقوع می پیوندد. افرادی که فوراً وارد تخت خواب می شوند و اینگونه به گرمای لحظه پاسخ می دهند کمتر به آن صمیمیتی می رسند که پس از حرف زدن و مطلع کردن یکدیگر از تمایلاتشان پدید می آید.
زمانیکه نوبت به صحبت کردن در مورد صمیمیت جنسی می رسد، ناشی گری یکی از بزرگترین شکاف هایی است که زوجین را از یکدیگر جدا می کند؛ اگر شما دو نفر تا کنون ننشسته اید و حرف بزنید الآن موقع انجام این کار است. هیچ کس نمی تواند به شما یاد بدهد که چگونه باید با هم رابطه جنسی برقرار کنید و یا چگونه با هم صمیمی تر شوید چرا که این امر مانند اثر انگشت در مورد هر فردی متفاوت است. یک گفتگوی کوتاه در این مورد می تواند خیلی از موانع و مشکلات را از سر راه بردارد.
در مورد تمایلات و خواست های خود با یکدیگر صحبت کنید. این امر که شما در مورد رساندن یکدیگر به اوج لذت احساس مسئولیت می کنید، می تواند باز هم شما دو نفر را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کند، و اگر بتوانید در مورد "چگونه" و "کدام قسمت" هم با هم حرف بزنید، این امر می تواند لذت جنسی شما دو نفر را بیشتر کند.
بسیاری از آقایونی که تجربه بیشتری نسبت به همسرانشان دارند اظهار می دارند که خانم به این دلیل که خیلی خجالتی و مضطرب، است شب زفاف را خراب می کند. چون شما همسر او هستید، پس این وظیفه شماست که او را درک کرده و با ملاحظه و محتاطانه رفتار کنید. اینگونه به قضیه نگاه کنید: این آسان ترین کار در دنیا نیست که لباس هایتان را در بیاورید و با مردی که خوب شاید کمی غریبه باشد یک رابطه جنسی آتشین داشته باشید. او فقط در حال شناختن بهتر شماست. ادراک های ابتدایی او را به منزله نوعی عدم پذیرش نگذارید. مربوط به شما نیست، مربوط به اوست و شما باید کاملاً این مطلب را درک کنید و با او در مورد این مطلب حرف بزنید و کاری کنید که او احساس راحتی و آرامش پیدا کند.
این امر در مورد خانم ها هم صدق می کند. اگر می خواهید همسرتان کاری انجام دهد و یا از انجام کاری دست بردارد به او بگویید. انتظار نداشته باشید که او از روی حالت صورتتان بفهمد که چه چیزی در ذهن دارید. اگر شما یاد نگیرید که در تخت خواب به جای خودتان صحبت کنید، همسرتان تصور می کند که همه چیز خوب و روبه راه است. شاید اینطور نباشد! به همین دلیل باید او را بدون اینکه توهینی متوجهش باشد، آموزش دهید. صمیمیت و رابطه جنسی در سایه ی رضایت و لذت معنا پیدا می کنند. هر چقدر بیشتر با هم صحبت کنید، رویهم رفته لذت بیشتری هم خواهید برد.
همه چیز به رابطه جنسی ختم نمی شود
بسیاری از زوج ها اظهار می دارند که شب اول با هم رابطه جنسی نداشته اند. خوب به هر حال این مورد اصلاً بد نیست. خودتان را در نظر بگیرید که ماهها برای این روز برنامه ریزی کرده اید و ترتیب کارهای مختلف را داده اید، و خودتان را برای بزرگترین روز زندگیتان آماده کرده اید. سنت های بیشمار، صورتحساب های بیشماری را برای پرداخت کردن به شما تحمیل می کنند. به هر حال بسیری از افراد احساس خستگی شدیدی می کنند و فقط می خواهند آرام بوده و در کنار هم باشند.
می توانید از سایر انواع نزدیکی ها، مانند:حرف زدن، لمس کردن، در آغوش گرفتن، بوسیدن، ماساژ دادن و در آغوش گرفتن استفاده کرده و لذت ببرید. به خاطر داشته باشید که لذات جنسی را می توان از راههای دیگر نیز نشان داد.
به خصوص برای خانم ها، معاشقه فقط به رابطه جنسی ختم نمی شود. اگر احساس می کنید که آمادگی انجام رابطه جنسی را ندارید، در آغوش گرفتن، بوسیدن و نوازش کردن هم می توانند جایگزین های مناسبی برای آن باشند. بنابراین چه در شب عروسی با هم رابطه جنسی برقرار کردید چه کار به این مرحله ختم نشد، فقط باید مطمئن شوید که همدیگر را محکم در آغوش گرفته و احساساتتان را به یکدیگر انتقال می دهید. چند کار کوچک است که می توانید انجام دهید؛
به چشم های هم نگاه کنید و بگویید: "دوستت دارم" بهترین زمان برای اعتراف به این موضوع که شریکتان را دوست می دارید، زمانی است که در صمیمیت کامل به سر میبرید و یا در حین برقراری رابطه جنسی هستید. اگر در این لحظه بتوانید با هم ارتباط برقرار کنید، هر زمان دیگری هم می توانید! ارتباط چشمی صمیمت را تشدید می کند چراکه حاوی این پیام است که شما دو نفر برای هم اهمیت قائل هستید.
هیچ گزینه صحیح و یا غلطی وجود ندارد
رابطخ جنسی چیزی نیست که در شما استرس ایجاد کند. شاید کتاب های بیشماری در این زمنیه نوشته شده باشند که چگونه می توانید این کار را انجام دهید، اما همه چیز به میزان صمیمیت دو طرف بستگی دارد. نگران نباشید که آنرا حتماً به شیوه صحیح انجام دهید، برای شروع فقط اجازه دهید که همه چیز خیلی طبیعی آغاز گردد و حتم داشته باشید که از صمیمت ایجاد شده لذت خواهید برد. اگر بیشتر پیش رفتید که چه بهتر!
اصلاً نگران نباشید که چرا همه چیز آنطور که باید پیش نرفت. شما برای تمرین کردن هزاران شب دیگر را نیز در اختیار دارید. شاید اکثر زوج ها شب اول ناشیانه نسبت به هم برخورد کنند چراکه گامی به سوی برداشتن کلیه مرزهاست. به خودتان وقت بیشتری بدهید تا باز هم یکدیگر را بهتر درک کنید و متوجه شوید که دفعه آینده چگونه می توایند آنرا بهتر انجام دهید.
جهت خرید مقالات جامع و کامل پزشکی،بهداشتی و اجتماعی و...
فقط با پرداخت 500 تا 2000 هزارتومان به آرشیو خرید مقالات سایت مراجعه نمایید.
http://www.novinpendargroup.com
شرایط ازدواج موقت:
1. به عربى صحیح خوانده شود به احتیاط واجب، و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربى صحیح بخوانند به هر لفظى که صیغه را بخوانند صحیح است و لازم هم نیست که وکیل بگیرند اما باید لفظى بگویند که معنى "زوجت و قبلت" (زوجیت و قبول آن) را بفهماند.
2. مرد و زن یا وکیل آنها که صیغه را مى خوانند قصد انشاء داشته باشند یعنى اگر خود مرد و زن صیغه را مى خوانند، زن به گفتن «زوجتک نفسى» قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن «قبلت التزویج» زن بودن او را براى خود قبول نماید، و اگر وکیل مرد و زن صیغه را مى خوانند، به گفتن «زوجت و قبلت» قصدشان این باشد که مرد و زنى آنان را وکیل کرده اند، زن و شوهر شوند.
3. کسى که صیغه را مى خواند بالغ و عاقل باشد، جه براى خودش بخواند یا از طرف دیگرى وکیل شده باشد.
4. اگر وکیل زن و شوهر یا ولى آنها صیغه را مى خوانند، در عقد، زن و شوهر را معین کنند مثلا اسم آنها را ببرند یا به آنها اشاره نمایند.
5. زن و مرد به ازدواج راضى باشند.
6. زن اگر دختر باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد. یعنی عقد اگر بدون اذن پدر یا جد پدری خوانده شود باطل است. (مگر برای کسانی که مرجع تقلید آنها، اجازه پدر را حکم تکلیفی می دانند و حکم وضعی به شمار نمی آورند.)
7. مدت زناشویى معین شود.
8. بر مقدار مهریه، زن و مرد به پول یا مال دیگرى توافق کنند و در عقد ذکر نمایند.
9. زن ممنوعیتی از ازدواج نداشته باشد. مثل اینکه در ایام عده از عقد نکاح دیگر نباشد.
اما دستور خواندن عقد غیر دائم:
اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: "زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلى المَهْرِ المَعْلُوم" بعد بدون فاصله مرد بگوید: "قَبِلْتُ" صحیح است. و اگر دیگرى را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: "مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتى مُوَکِّلَکَ فِی الْمدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلى المَهْرِ المَعْلُوم" پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: "قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی هکَذا"، صحیح مى باشد.[1]
ذکر سه نکته لازم است:
1- چنان چه در عقد موقت فرزندى متولد شود، همانند فرزند متولد شده از زن دائمى است.[2]
2- زن مى تواند در عقد موقت شرط کند شوهر با او نزدیکى نکند و فقط لذتهاى دیگر را ببرد.[3]
3- اگر در عقد موقت زن بالغ و غیر یائسه باشد و نزدیکى انجام گیرد، باید دو حیض عده نگه دارد.[4]
[1]. توضیح المسائل امام خمینی(ره)، مسئله 2363،2370، 2369 و 2376؛ تحریر الوسیله، ج2، ص289، مسئله5 و ص290، مسئله9.
[2]. تحریر الوسیله، ج 2، ص 291، مسئله 13.
[3]. توضیح المسائل امام خمینی(ره)، مسئله 2423.
[4]. تحریر الوسیله، ج 2، ص 291، مسئله 16.
جهت خرید مقالات جامع و کامل پزشکی،بهداشتی و اجتماعی و...
فقط با پرداخت 500 تا 2000 هزارتومان به آرشیو خرید مقالات سایت مراجعه نمایید.
http://www.novinpendargroup.com
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
این مقاله را با یک سوال شروع می کنیم؛ به نظر خودتان، شما چگونه فردی هستید و برای طرف مقابل چه ویژگی های برجسته ای دارید؟ آیا باورها و اعتقاداتی دارید که شما و دیگران را به شدت کنترل می کند و یا آنقدر مغرور، خودمحور، سرد و منفعل هستید که توجه هیچ کسی به سمت تان جلب نمی شود؟!
محققان معتقدند علت مجرد ماندن بسیاری از افراد، اشتباهی است که در شیوه زندگی شان مرتکب می شوند. آنها افرادی خونسرد، بی ثبات، افسرده، سلطه جو، خودمحور، خودشیفته، مغرور و متکبرند. آنها تصور می کنند که انسان هایی بی نظیر و فوق العاده اند؛ حال آنکه نظر دیگران، به هیچ وجه این نیست!
بنابراین می توان گفت یکی از مهمترین و اساسی ترین دلایل مجرد ماندن، «نداشتن نگاهی واقع بینانه به شخصیت خود» است. به این امر «خودباوری» می گویند. واقعیت این است که متاسفانه تعداد کمی از افراد، باور درستی از نقاط مثبت و منفی شخصیت خود دارند و همین امر سبب می شود که مدتی در مسیر زندگی، تنهایی را تجربه کنند.
برای درک بهتر مفهوم خودباوری، ابتدا باید به چهار گام اساسی که برای رسیدن به این مرحله (خودباوری) لازم است، توجه کرد. سپری کردن این مراحل، ارتباط تنگاتنگی با رسیدن به خودباوری حقیقی و در نهایت ایجاد تغییرات مثبت در زندگی افراد دارد. این چهار گام عبارتند از:
گام اول: خودآگاهی
تا زمانی که خود واقعی تان را کاملاً نشناخته اید، نمی توانید خود را بپذیرید و باور کنید. خودآگاهی امری کاملاً اختیاری است و بسیاری از افراد در طول زندگی خود، به درصد کمی از این خودآگاهی دست می یابند، اما حقیقت این است که هر چه خودآگاهی افراد بیشتر باشد، زندگی آنها غنی تر می شود. یک از بهترین و بدیهی ترین منابع برای کسب خودآگاهی، افرادی هستند که شما را به خوبی می شناسند. اطرافیان صمیمی شما، به خوبی می توانند رفتارهایی را که برای شما به شکل عادت درآمده اند یا آن قدر انکار شده اند که فراموش شان کرده اید، به خوبی در وجود شما تشخیص دهند. اطرافیان شما در مقایسه با خود شما، نگاه دقیق تری به شخصیت شما دارند؛ به همین دلیل شما با کمک اطرافیان تان می توانید به اطلاعاتی دقیق و موشکافانه در مورد خودتان دست پیدا کنید. راه دوم برای رسیدن به خودآگاهی آن است که در مورد نوع احساسات و نحوه عملکردتان، مدام از خودتان سوال کنید. پاسخ صادقانه شما به این سوالات، سبب می شود خودتان را بهتر بشناسید.
فرایندی که برایتان توضیح دادیم، در طول یک دوره چند ماهه یا شاید چند ساله کامل می شود و پس از آن، آگاهی و رفتار فرد آرام آرام و بر اثر اتفاقاتی که در ظاهر چندان مهم به نظر نمی رسند، تغییر می کند و زندگی او را متحول می سازد.
گام دوم: خویشتن دوستی
فرض می کنیم که شما به خودباوری صحیح یا شناخت درستی از خود درونی و واقعی تان رسیدید. حال این سوال پیش می آید که قصد دارید با خود تازه ای که در درون تان کشف کرده اید، چه کنید؟
دوست داشتن خود، موهبتی است که اگر آماده دریافت آن باشید و آن را تجربه کنید، مسیر زندگی تان برای همیشه تغییر خواهد کرد، زیرا به مدد این عشق، افسردگی، دلزدگی، رنجش و ناامیدی از زندگی تان بیرون می رود و در عوض، همه زندگی تان سرشار از حس امنیت خواهد شد.
گام سوم: تغییر
فرض می کنیم که شما به خودآگاهی رسیدید و پس از طی مرحله «خویشتن دوستی»، به این نتیجه رسیدید که بخشی از شخصیت شما نیاز به تغییر دارد. حالا این سوال پیش می آید که این تغییر را چگونه باید ایجاد کنید؟
۲. حالا رفتار خود را تغییر دهید و ببینید چه احساسی دارید. قطعاً در ابتدا از انجام این تغییر، احساس خوبی نخواهید داشت، اما به این احساس جدید توجه کنید و سعی کنید دلیل احساسات ناخوشایند خود را بفهمید.
۳. صبور باشید و هرگز خود را وادار به تغییر نکنید. در عوض سعی کنید به احساس تان توجه کنید؛ احساسی که هنگام انجام دادن یا ندادن این کار تجربه می کنید. رویارویی با ترس ها و احساسات جدید کم کم به شما کمک می کند از عادات کهنه دست بکشید و تغییر کنید.
دقت کنید که اگر خود را وادار به تغییر کنید، به جای کمک به خود، در واقع برای شکست تلاش کرده اید. خود قبلی شما سال ها با وجودتان عجیب بوده و قطعاً نمی توانید چنین خودی را یک شبه درهم بشکنید.
همچنین لازم است بدانید که اگر واقعاً می خواهید بخشی از خودتان را تغییر دهید، به حمایت نیاز دارید؛ حمایت کسی که بداند دقیقاً برای رسیدن به چه هدفی تلاش می کنید و بتواند بی طرفانه به شما کمک کند. در آخر باز هم اشاره می کنیم که تغییر برخی از جنبه های وجودی شما ناممکن است، چون بخشی از ساختار وجودی شماست؛ بنابراین بهتر است بیشتر به آن دسته از جنبه های زندگی و وجودتان توجه کنید که قابل تغییر هستند.
گام چهارم: عزت نفس
خویشتن دوستی، در نهایت سبب ایجاد عزت نفس می شود، زیرا عزت نفس به مفهوم ساده، همان احساسی است که نسبت به خود دارید. البته عزت نفس تحت تاثیر اتفاقات زندگی بالا و پایین می شود، اما فردی که عزت نفس دارد، در نهایت به مرحله ای می رسد که خود را به عنوان فردی دوست داشتنی، قابل احترام و ارزشمند می پذیرد. عزت نفس، درست به اندازه آب، غذا و اکسیژن، در زندگی اهمیت دارد، زیرا داشتن عزت نفس پایین، برقراری هر گونه رابطه صمیمانه ای را غیر ممکن و دشوار می سازد.
چرا خودباوری در تجرد یا تاهل افراد موثر است؟
پاسخ این پرسش بسیار ساده است؛ زیرا داشتن یک ارتباط خوب با خود، مقدمه و پیش نیاز اصلی داشتن رابطه ای موفق با فردی است که می خواهد با شما رابطه صمیمانه داشته باشد. اگر شما خود را دوست نداشته باشید، بار سنگینی بر دوش طرف مقابل می گذارید، زیرا همواره می کوشید او را مجبور به انجام اعمالی کنید که سبب ایجاد احساسی خوب در شما شود. در واقع برای آنکه حس خوبی نسبت به خودتان پیدا کنید، طرف مقابل را مدام آزار می دهید؛ بی آنکه متوجه باشید هیچ کس نمی تواند به غیر از خودتان، این حس خوب را به شما القا کند. از طرف دیگر، فردی که متوجه ویژگی های برجسته خود نیست و نسبت به خود، خودآگاهی و خودباوری صحیحی ندارد، نمی تواند به دنبال فردی باشد که از ویژگی های شخصیتی شبیه به او برخوردار است. در نتیجه کسی را انتخاب می کند که هیچ شباهتی با خودِ درونیِ او ندارد و به این شکل، پایه و اساس عدم تفاهم را در زندگی زناشویی بنا می کند. اگر خود را نمی شناسید، اگر هنوز به خودآگاهی و خودباوری لازم از شخصیت و خصوصیات اخلاقی تان نرسیده اید و یا اگر یاد نگرفته اید که خود را همان گونه که هستید بپذیرید و دوست داشته باشید، بهتر است فعلاً به ازدواج فکر نکنید، زیرا مواردی چون خودباوری، خودآگاهی، دوست داشتن خود و عزت نفس، مقدمات و پیش نیازهایی ضروری برای یک انتخاب صحیح و مناسب است.
بیشتر بدانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
چه بپذیرید و چه نه، هر اتفاقی بهاری دارد و بهار ازدواج هم گل سال های جوانی است. نگاهی به شناسنامه تان بیندازید. اگر بیش از تعداد انگشتان یک دست از این دهه بهاری گذشته است باید به شما هشدار دهیم. زمان شما برای تجربه یک آرامش متفاوت هر روز کمتر می شود.
یعنی دهه سوم یا اوایل چهارمین دهه زندگی است. نمی گوییم تمام زوج هایی که قبل یا بعد از این سن به خانه بخت رفته اند، شکست خورده برگشته اند اما این واقعیت را هم انکار نمی کنیم که آنها لذت چند سال بیشتر خوشبخت بودن در کنار یک شریک واقعی را از دست داده اند. نگاهی به شناسنامه تان بیندازید. اگر بیش از تعداد انگشتان یک دست از این دهه بهاری گذشته است باید به شما هشدار دهیم. زمان شما برای تجربه یک آرامش متفاوت هر روز کمتر می شود. پس تا دیر نشده، یک بار این مطلب را مرور کنید و ببینید که در گروه کدام یک از زنان ازدواج گریز جا می گیرید.
ترس از ازدواج
روانشناسان، کمال گرایی بیش از حد و وسواس و ترس از تعهد را مهمترین عامل ازدواج نکردن دختران امروزی می دانند. اجتماعی شدن و ورود به بازار کار و تحصیلات بالا اگرچه اعتماد به نفس زنان را افزایش می دهد اما در بعضی موارد به موانعی برای ازدواج آنها تبدیل می شود.
از زمین خوردن می ترسید؟
همه زن ها به یک شکل به شکست عاطفی پاسخ نمی دهند. برخی زود فراموش می کنند و سرگرم کار و زندگی می شوند اما برای بعضی ها فراموشی کار سختی است. آنها روی نام عشق برچسبی منفی می چسبانند و تصمیم می گیرند دیگر سراغش نروند. شما هم یکی از این دو تسه اید؟
اگر این مشکل شماست ...
اگر بیش از شش ماه است که جدایی را پشت سر گذاشته اید و هیجان های منفی تان تا حدودی فروکش کرده است، می توانید با مشاوره و واکاوی ارتباط قبلی، نقش خودتان را در بحران هایی که پشت سر گذاشته اید پیدا کنید. شاید شما به انتخابی نامناسب دست زده بودید و شاید هم در زمان نامناسب و در مکان نادرست در یک رابطه قرار گرفته بودید. از قانون همه یا هیچ استفاده نکنید و با تعمیم دادن تجربه هایتان به موقعیت های دیگر، خود را از لذت عاشق شدن و زندگی در کنار فردی که می تواند به شما آرامش دهد محروم نکنید.
نمی خواهید ترمز بگیرید؟
تمایل بیش از حد به پیشرفت کاری، فکر و ذکر آدم های کمال طلبی است که می خواهند همیشه اولین و بهترین باشند اما از طرف دیگر، این روزها چنین میلی در دخترانی که شکست عاطفی سنگینی را پشت سر گذاشته اند کم دیده نمی شود. این همان اتفاقی است که در اصطلاح به نام «ازدواج با کار» شناخته می شود و دختران سعی می کنند با کار بی وقفه، ذهنشان را از نیازهای عاطفی که دارند، منحرف کنند.
اگر این مشکل شماست ...
یکی از مواردی که در زندگی به آن نیازمندیم ارزیابی احتمالات و برنامه ریزی برای زندگی حال و آینده است. کار و پیشرفت های کاری لذت های خاص خود را به همراه دارد اما آیا به دوران بازنشستگی هم فکر کرده اید؟ حالا به این تصویر فکر کنید: عبور از راه پر پیچ و خمی که برای خودتان تصور کرده اید، در کنار همسفری که گاهی شما را به جلو هل می دهد و گاهی با یک لبخند شما را به نفس تازه کردن و ایستادن دعوت می کند راحت تر نیست؟
نمی خواهید محدود شوید؟
اگرچه این ویژگی در خانم ها کمتر دیده می شود و زن ها به روابط و به خصوص تشکیل خانواده اهمیت زیادی می دهند اما در برخی از خانم ها علاقه به تنهایی و اصرار به ایجاد یک حیطه شخصی افراطی که کسی حق ورود به آن را ندارد، سد راه ازدواج می شود. برخی از زنان تصور می کنند با ازدواج بخش زیادی از برنامه ها و کارهای و تفریحات و به ویژه آزادی عملشان را از دست می دهند و سیر پیشرفتشان مختل می شود.
اگر این مشکل شماست...
چشم هایتان را ببندید و یک بار ازدواج را در ذهن تان تعریف کنید. رابطه ای را که با دوستان و اعضای خانواده تان برقرار می کنید، تغییراتی را که در شرایط کاریتان می دهید و ... را چطور می بینید؟ اگر همه آنچه در ذهنتان مجسم می کنید با آنچه امروز در دنیای مجردی تان انجام می دهید تفاوت قابل توجهی دارد احتمالا گرفتار درکی افراطی از ازدواج شده اید. وقت آن است که کمی تصوراتتان را زیر و رو کنید و باور کنید که شاید به واسطه مسئولیت های زندگی مشترک کمیت این روابط و فعالیت ها دچار تغییر شود اما اگر با فردی از جنس و فکر خودتان ازدواج کنید، در کیفیت این موارد تغییر زیادی اتفاق نخواهد افتاد. نمی گوییم تغییری اتفاق نخواهد افتاد! در یک ازدواج موفق زن و مرد از اینکه وقتشان را صرف یکدیگر می کنند لذت می برند و جنس این لذت با لذتی که در زمان وقت گذراندن با دوستان یا در لحظات تنهایی تجربه می کنند بسیار تفاوت خواهد داشت.
منتظر گزینه های بهترید؟
اگر با وجود روبرو شدن با مردانی که گمان می کردید توان خوشبخت کردنتان را داشته اند، باز هم به خاطر از دست ندادن گزینه های بهتری که احتمالا در آینده سراغتان می آیند، پاسخ منفی داده اید، به شما مشاوره با یک روانشناس را توصیه می کنیم. چرا که این مدل تفکر می تواند زمینه بروز وسواس فکری در شما باشد.یادتان نرود که در هر زمینه ای ممکن است انتخاب بهتری وجود داشته باشد.
اگر این مشکل شماست...
به جای چنین فکر و خیال های بی نتیجه ای، بهتر است نیازهایتان را خوب بشناسید و نسبت به جنسیت روانی خود و جنسیت روانی جنس مخالف، اطلاعات مفیدی به دست بیاورید. هنگامی که بعد از ایجاد شناخت مناسب دست به انتخاب بزنید و گزینه پیش رو ا برای ازدواج با خود مناسب ببینید، دیگر جای نگرانی باقی نخواهد ماند. پس عجله نکنید و با شناخت و گام به گام جلو بروید. ازت همه مهمتر این است که مسئولیت این تصمیم را به عهده بگیرید و با یک بام و دو هوا بودن،خود را در شک و شبهه نگه ندارید.
از عشق نافرجام می ترسید؟
در این صفحات، نمی خواهیم شمایی را که از شکست می ترسید سرزنش کنیم اما این واقعیت را هم باید بپذیرید که ترس از شکست بار روانی خاص خودش را به همراه دارد و هر چقدر میزان این ترس بیشتر باشد احتمال گرفتن تصمیم های هیجانی و اشتباه هم بیشتر می شود. حالا به یک وجه دیگر ماجرا نگاه کنید.آیا قرار نیست شما از تجربه هایتان درس بگیرید و با پرداختن بهای آنها، حق بهره بردن از این درس را هم پیدا کنید؟
اگر این مشکل شماست...
نمی گوییم چشم هایتان را ببندید و بی درایت وارد ارتباطی بشوید که از همین ابتدا پایانش تاریک دیده می شود اما با قاطعیت در مورد خطر ازدواج با کسی که در همان برخورد اول از شما خواستگاری می کند هشدار می دهیم و توصیه می کنیم قبل از دادن هر پاسخی به این خواسته هیجانی آقای خواستگار به روزی که این هیجان فروکش کند هم فکر کنید. دور ازت ذهن نیست که شما با یک فرد ناپخته و عجول روبرو باشید یا اینکه فردی به شما دل بسته باشد که قدرت کنترل عواطف و فکر کردن به تصمیم هایش را ندارد. پس باور کنید که شکست بعد از چند ماه آشنایی به مراتب قابل تحمل تر از جدایی بعد از چند سال زندگی زیر یک سقف است.
عاشق نمی شوید؟
دختر بچه ها از همان روزهای اولی که دنیا را درک می کنند و رشد زبانشان به آنها قدرت فکر کردن را می دهد، خیال های عاشقانه را در سر می پرورانند. آنها آرزوی ساختن یک زندگی مثل قهرمان های عاشق داستان ها را به ذهن می آورند و حتی در بزرگسالی هم دست از یافتن چنین رویایی برنمی دارند و عجیب نیست اگر شما هم یکی از همان دختربچه ها باشید.
اگر این مشکل شماست...
این تصورات عاشقانه خوشایند و هیجان انگیزند اما نباید بگذارید که چشمتان را بر یک واقعیت مهم ببندند. برای ساختن یک زندگی آرام نیازی نیست که از عشق فرد مقابل کور شده باشید. خوشایند بودن و اصطلاحا به دل نشستن طرف مقابل بعد از شناختی که از او به دست می آوریم هم می تواند برای بنا کردن چنین ازدواجی کافی باشد. کافی است فکر و حال و هوای عاطفی شما در یک مسیر باشد و انتظارات مشابهی را در مورد خوشبختی داشته باشید.
با خانواده تان در تضادید؟
یک بار دیگر شرایطی را که در آن قرار دارید مرور کنید.آیا تنها خانواده تان تصمیم شما را نادرست می دانند یا اینکه هر کس که با او مشورت می کنید هم با جملاتی مبهم وس رشار از تردید به شما پاسخ می دهد؟ کم نیستند خانم هایی که به خاطر این شرایط سرشار از تعارض،از تشکیل خانواده صرفنظر می کنند. در چنین شرایطی یا دیدگاه خانواده ها به معنای واقعی توأم با آینده نگری است یا اینکه خانواده ها آنقدر سختگیرند که انگار آنها می خواهند با خواستگار دخترشان زیر یک سقف زندگی کنند.
اگر این مشکل شماست...
شاید بهترین راه حل در این مورد این باشدکه آگاهی خود را آنقدر بالا ببرید که انتخابتان جای شک و شبهه برای خانواده باقی نگذارد و جواب بهانه گیری های آنها را نه با ایجاد تنش بیشتر، بلکه با جملات منطقی بدهید. در مواردی که اطمینان دارید انتخاب شما آگاهانه است می توانید با توضیح و تشریح آنچه می بینید و دلایل انتخاب تلاش کنید خانواده را متقاعد کنید؛ البته این را فراموش نکنید که آنها تجربه بیشتری دارند و اگر بر موضوعی اشاره و سختگیری داشتند بد نیست موشکافانه تر به موضوع فکر کنید و در صورت حل نشدن مشکل از مشاوران ازدواج کمک بگیرید.
می ترسید به درددیگران دچار شوید؟
اطراف شما همیشه پر بوده از زوج هایی که هر روز از زندگی مشترکشان را با یک درگیری و بحث تازه می گذرانند و هیچ وقت به آرامش نمی رسند؟ احتمالا در همنشینی های زنانه اطرافتان، زنان از آسیب هایی که زندگی با یک مرد به ا«ها زده صحبت می کرده اند و با بی گناه جلوه دان خود، دل شنوندگان را به رحم می آورده اند. در صورت چنین اتفاقی، دور از ذهن نیست که ترس از مبتلا شدن به یک تجربه مشابه شما را از ازدواج کردن دور نگه دارد.
اگر این مشکل شماست...
کمی آنطرفتر را نگاه کنید. آنچه شما در اطرافتان دیده اید، تنها بخش کوچکی از واقعیت های دنیاست. اگر بخواهید چنین برچسبی را روی همه مردها بچسبانید، حتی در صورت ازداواج با یک شاهزاده سوار بر اسب هم خوشبخت نخواهیدشد. چرا که در بالا و پایین های زندگی مشترک، به محض مواجه شدن با مشکل و یا دیدن یک رفتار ناخوشایند از همسرتان تصویر دیگرانی را که در ذهنتان ماندگار شده اند مشاهده خواهید کرد. این واقعیت را بپذیرید که در یک ازدواج موفق در کنار لحظات شاد و آرام روزهایی هم هستند که در آنها با تمام وجود احساس ناامیدی خواهید کرد. به جای ترسیدن از آینده به آنچه شما را می ترساند فکر کنید و به جای توقف کردن در این شرایط، راهی برای مدیریت بحران هایی که قرار است با آنها روبرو شوید پیدا کنید و به این فکر کنید که چطور می توانید از مشکلاتی که دیگران زیر بارش مانده اند پیشگیری کنید.
روزنامه همشهری
بیشتر بخوانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
درست است که آدمها با ازدواج بیشتر عادتهایشان تغییر میکند و اصلا شیوه زندگی و علایقشان هم با قبل تفاوت پیدا میکنداما باز هم عادتهایی وجود دارد که نه تنها با گذشت زمان درست نمیشود بلکه ممکن است روز به روز شدیدتر هم شود....
در این مقاله با فهرست کوچکی از این ویژگیهای تغییرناپذیر آشنا شوید.
اوضاع هر روز برایتان سخت و سختتر میشود اما منتظر میمانید. منتظر روزی که او به تصویر ایدهآل شما تبدیل شود و همه این ویژگیهایی که آزارتان میدهد را تغییر دهد. شما او را همانطور که هست، نمیبینید و نمیخواهید و تنها در انتظار این تغییرات به این رابطه ادامه میدهید. درست است که آدمها با ازدواج بیشتر عادتهایشان تغییر میکند و اصلا شیوه زندگی و علایقشان هم با قبل تفاوت پیدا میکند، اما باز هم عادتهایی وجود دارد که نه تنها با گذشت زمان درست نمیشود بلکه ممکن است روز به روز شدیدتر هم شود. این را باید بدانید و دست از خیالپردازی بکشید. در این مقاله با فهرست کوچکی از این ویژگیهای تغییرناپذیر آشنا شوید.
از در و دیوار شاکی است؟
فکر نکنید آدمهای ناامید با حضور فرشته نجاتی چون شما اصلاح میشوند. اگر نامزدتان به زمین و زمان بدبین است و فکر میکند همیشه در حقش ظلم شده، کمی بیشتر به دلایلتان برای ازدواج فکر کنید، چراکه چنین فردی با تلاشها و فداکاریهای شما هم درست نمیشود و نگاهش به زندگی هم تغییر نمیکند. شاید او در آغاز شما را ستایش کند و ناجی خود بنامد اما بعد از مدتی شما هم برایش رنگ آدمهای دیگر را میگیرید و به یکی دیگر از دلایل ناکامی و شکایتش تبدیل میشوید. آدمهایی که حاضر نیستند مسئولیت زندگیشان را بپذیرند و برای هر شکستی دیگران را مقصر میدانند، حتی با وجود محبتهای بیدریغ شما هم اصلاح نخواهند شد.
اعتیاد دارد؟
بهانه این موضوع هم معلوم است. «شرایطم خوب نبوده و اگر در کنارم باشی و حمایتم کنی تغییر میکنم!» افرادی که به مخدر و هر چیز دیگری اعتیاد دارند، ادعا میکنند که شرایط نامساعد زندگی آنها را به دامان چنین مشکلی انداخته است. آنها حتی خودشان هم نسبت به شخصیتشان آگاهی لازم را ندارند و درون خودشان هم فکر میکنند اگر یک فرشته فداکار در کنارشان باشد، اوضاع درست میشود و دست از این عادتهای اعتیادگونه برمیدارند. اما واقعیت این است که حتی اگر برای یک مدت کوتاه اعتیادشان را کنار بگذارند، باز هم با کوچکترین بهانه یا احساس خلأیی دوباره سراغ عادت قدیمیشان میروند. نمیگوییم تمامی این افراد دوباره به عادت مخربشان برمیگردند اما باید بدانید که این موضوع به آن سادگی که شما و او فکر میکنید هم نیست.
خسیس است؟
زمانیکه بدون اطلاع قبلی، جنسی از پشت ویترین چشمتان را میگیرد و برای خریدش اقدام میکنید، سعی میکند شما را منصرف کند؟ در این مدت نامزدی یکبار هم به یک رستوران خوب نرفتهاید و هیچ میلی به خریدن کادوهای کوچک برایتان ندارد؟ شاید فکر کنید دستش فعلا تنگ است و برای خرید وسایل خانه یا تدارک دیدن جشن عروسی، به همین پولهای اندک نیاز دارد. اما اگر بخواهید به این قضاوتتان اعتماد کنید، باید باقی رفتارهای او را هم بررسی کنید و مطمئن شوید. زندگی با آدمهای خسیس آسان نیست و آنها هم راحت عوض نمیشوند. شاید با گذشت زمان، فرد خسیس پولهایش را هم در اختیار شما بگذارد اما او از این موضوع عذاب خواهد کشید و از خرج کردن یک ریال از آن پولها هم لذت نخواهد برد.
اعتماد به نفس ندارد؟
منزوی و گوشهگیر است و آنقدر اعتماد به نفس ندارد که بتواند خودش را در جمع نشان دهد؟ برای او مهمانی رفتن و حضور در مقابل دیگران سختترین کار است و بهدلیل گوشهگیریاش در محیط کار هم نتوانسته تاکنون آنطور که باید پیشرفت کند؟ یادتان نرود که زندگی کردن با چنین فردی آسان نیست. آدمهایی که اعتماد به نفس پایینی دارند نه تنها در این موقعیتها بلکه در تکتک لحظات زندگی از دیگران فاصله میگیرند و جا میمانند و نمیتوانند همسری توانمند و موفق برایتان باشند. البته تغییر دادن این آدمها محال نیست اما از آنجا که این مسئله ریشه در شخصیت و اوضاع روانیشان دارد، تنها یک درمان طولانی مدت است که میتواند این ترس از ابراز وجود را از آنها بگیرد، پس اگر نمیخواهید مثل یک پرستار چنین فردی را تا بهبود یافتن همراهی کنید، درباره انتخابتان تجدیدنظر کنید.
عاشق سینهچاک است؟
هیچکس از اینکه مورد عشق دیگری قرار بگیرد، بدش نمیآید. ما آدمها محتاج توجه و محبتیم و وقتی کسی با تمام وجود چنین هدیههایی را نثارمان میکند، نه تنها احساس آرامش میکنیم بلکه حس غرور هم سراغمان میآید و در مقابل دیگرانی که در معرض چنین عشقی قرار نگرفتهاند، احساس پیروزی میکنیم، اما عشق همه آدمها از این جنس نیست. شما نمیتوانید از رفتارهای افراطیای که به نام عشق انجام میشوند، آرامش بگیرید. کسانی که برای پر کردن خلأهای وجودیشان، محبت غیرقابل جبرانی را نثارتان میکنند، هرگز قابل اعتماد نیستند و بدانید که اگر او در مقابل شما از تحقیر شدن نمیترسد و اگر برای اثبات عشقش به شما میچسبد و یک جای تنفس هم در زندگیتان نمیگذارد، باید در مورد آینده این رابطه، بیشتر فکر کنید.
بددهن است؟
خیلی راحت از آدمهای دور و برش میرنجد و انتقادهای مداومش به زمین و زمان با تندی و بد دهنی همراه است؟ او حتی اگر پایش به یک سنگ بخورد تا ساعتها عصبی میماند و از بد و بیراه گفتن دست برنمیدارد؟ همیشه بهدنبال بهانهای است تا عصبانیتش را ابراز کند و در بحثهای دونفرهتان، حرمت هیچچیز را نگه نمیدارد؟ او حاضر است دیوارهای میانتان را با چند کلمه نادرست و آزاردهنده از میان ببرد و به راحتی آب خوردن دلتان را میشکند؟ چنین فردی حتی اگر هزار و یک ویژگی مثبت داشته باشد، نمیتواند همسر شایستهای برای شما باشد. درست است که بسیاری از این آدمها بعد از انجام کارهایشان پشیمان میشوند و محبت زیادی را نثارتان میکنند اما آنها در لحظات عصبانیت، نه عشق را میشناسند و نه احترام را. زندگی با کسی که چنین حرمتهایی برایش بیمعناست اصلا خوشایند نیست و این آدمها هم به سادگی تغییر نمیکنند.
پلیس بازی در میآورد؟
آدمهای کنترلگر به این سادگیها که فکر میکنید تغییر نمیکنند. اگر نامزدتان مدام بهدنبال جنگ قدرت است و از اینکه با کنترل کردن شما این جنگ را ببرد لذت میبرد، در مورد انتخابش تجدید نظر کنید. شاید اسم این عادت را عشق بگذارد و شاید با ترس از به هم ریختن اوضاع توجیهش کند. چنین آدمهایی سرشار از ترس هستند و در بیشتر موارد نه تنها با کوتاه آمدنهای شما بهتر نمیشوند بلکه میدان را برای شک کردنها و کنترلگریهایشان هم بازتر میبینند، اما بهانه او هرچه که باشد باید بدانید که تغییر دادن چنین آدمی اگر بهطور کامل ناممکن نباشد، لااقل تنها با کمک شما و آدمهای عادی دور و برتان ناممکن است. چنین آدمهایی از دردی درونی رنج میبرند و تنها درمانهای طولانیمدت روانشناختی است که میتواند آنها را آرام کرده و این عادت را از سرشان بیرون کند. اما یادتان نرود که این آدمها عاشق قدرت ساختگیشان هستند و به راحتی حاضر نمیشوند تحت درمان قرار گیرند.
میگوید همینم که هستم؟
تغییر دادن آدمها کار سختی است اما غیرممکن نیست. این موضوع زمانی ناممکن میشود که فرد مقابل شما خودش میلی به تغییر نداشته باشد و بدتر اینکه هر زمان نام تغییر کردن به میان میآید، یک سپر آهنی دستش بگیرد و از ویژگیهای فعلیاش دفاع کند. افرادی که صراحتا میگویند خودشان را همینطور که هستند دوست دارند و حاضر نیستند هیچ کدام از ویژگیهایشان را تغییر دهند، نمیتوانند گزینه مناسبی برای زندگی مشترکتان باشند. البته اگر شما آنها را دقیقا همانطور که هستند دوست دارید و میپذیرید، اوضاع کمی فرق میکند؛ اما اگر شما هم از آنها گلایههایی دارید و منتظر تغییر کردنشان هستید، بهتر است این امید بیهوده را از سرتان بیرون کنید.
بیشتر بخوانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
بیشتر بخوانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
بیشتر بخوانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
در برخورد با همسران مختلف متوجه می شویم که گاهی زوج های عاشق نیز در برخورد با یکدیگر ، دچار رنجش می شوند...
زیرا به طور طبیعی وقتی کسی را دوست داریم ، از او توقعاتی داریم . گاه از او بیش از دیگران هم توقع داریم و هنگامی که انتظارات مان برآورده نمی شود ،می رنجیم . البته رنجش امری طبیعی است اما باید مراقب باشیم هرگز و تحت هیچ شرایطی رنجش خود را از همسر پوشیده نداریم . زیرا رنجش های کوچک در روح مان انباشته می شود و سرانجام به آستانه انفجار می رسد. در این مرحله است که جرقه ای می تواند آتش خشم بی پایان ما را شعله ور کند. متأسفانه چنین وضعیتی به هیچ وجه خوشایند نیست : داد و فریاد راه می اندازیم ، بد وبیراه می گوییم ، ناله و شیون سر می دهیم و خلاصه همه چیز را درهم می شکنیم.
هر سیستم حرارتی یک ترموستات دارد . ترموستات روان ما نیز تخلیه فشارهای درونی است . دیگ زودپز را به یاد می آورید ؟ وقتی دیگ زودپزی به صدا در می آید ، خطر انفجار در پیش است.
آیا بهتر نیست از طریق آشنایی با شیوه های تخلیه فشارهای درونی ، تنش های انباشته خویش را خارج کنیم ؟
با گفت و شنود می توانیم هر رنجش و دلگیری را از خود دور کنیم.
به شرطی که با فن گفتگو و راه رفع دلخوری آشنایی کامل داشته باشیم :
فن گفتگو
اوایل ازدواج همه کوتاه می آیند ، اغماض می کنند ، از یاد می برند ، می بخشند و زود آشتی می کنند . اما پس از چندی هیچ یک کوتاه نمی آیند ، اغماض نمی کنند ، از یاد نمی برند و نمی بخشند . همه چیز از زیرذره بین رد می شود ، زود می رنجند و می رنجانند . بعد هم می گویند چرا من برای آشتی پیشقدم شوم . متأسفانه این روند به مرحله ای می رسد که زوج نتیجه می گیرند حرف زدن فایده ای ندارد . یکی می گوید چه فایده وقتم را صرف حرف زدن با او بکنم ! او که اصلا به حرفم گوش نمی دهد . تا حالا چند بار امتحان کرده باشم خوب است ؟
دیگری می گوید همسرم فقط به خواسته خودش فکر می کند ، خود خواه است و اصلا فرصت حرف زدن به من نمی دهد . هر وقت خواستم با او حرف بزنم ، فقط خودش گفته و خودش شنیده . من حتی یک کلمه هم نتوانسته ام حرف بزنم . وقتی کار به اینجا می کشد ، زوج دیگر دور گفتگوی مستقیم را خط می کشند .
اما زندگی مشترک همچنان ادامه دارد . ناگزیر برای شناخت طرف مقابل و خواسته های او به حدس و گمان متوسل می شوند . مشخص است این شناخت نمی تواند درونی و عمیق باشد . رنجش ها هم مزید علت می شود و کار به گوشه و کنایه می کشد . به این ترتیب روز به روز رابطه وخیم تر می شود.
همسر رنجیده می کوشد حقانیتش را ثابت کند . معتقد است رفتاری غیر منصفانه و دور از عدالت با وی شده است . مرد رنجیده خاطر به تدریج زمام روان خویش را از دست می دهد . او اگر قدمی برای رفع رنجش خود بر ندارد ، مداوم بر میزان آن افزوده می شود و کار به قهر می کشد .
در تمامی مراحل فوق همصحبت شدن می توانست درهای آشتی را بگشاید. گاه خجولی باعث می شود برای رفع دلخوری قدم پیش نگذاریم . گاه از واقعیت فرار می کنیم و مشکل را رها می سازیم . گاهی هم به طور حیرت آوری مایلیم دیگران را شبیه خود کنیم . در حقیقت به این دلیل که خود تأیید شویم . در حالی که معلوم نیست مثل ما شدن درست باشد . درثانی ، از کجا معلوم همه چیز تغییر کند و شرایط زندگی مان بهتر شود ؟
باید دست از خود خواهی بر داریم . باید بپذیریم رابطه ای معقول و مورد پسند است که بر حس احترام به عقیده و گفتار طرف مقابل استوار باشد . باید همسرمان را همان طور که هست قبول کنیم .
برای این که به خواسته های منطقی مان توجه کند ،باید به خواسته اش احترام بگذاریم . باید به شیوه پسندیده ای با او حرف بزنیم . اگر با او صحبت نکنیم از کجا بداند چه خواسته ای داریم !
کسانی که معتقدند از گفتگو نتیجه ای نگرفته اند ، باید بدانند به شیوه ی درست حرف زدن آشنایی کافی نداشته اند . هر جنگی سرانجام پای میز مذاکره حل و فصل شده است . جنگ خانوادگی نیز پایان پذیر است و با گفتگو فاصله ها و دلسردی از بین می رود.
فن رفع دلخوری
یک نکته بگویمت به تحقیق بسنج گر عاقل و کاملی مرنجان و مرنج
فن رفع دلخوری بین همسران
در زندگی زناشویی دلخوری ها ، رنجش ها ، شکایت ها و مشاجره ها فراوان است . اگر چنین نباشد باید نگران بود . زیرا به یقین رابطه زوج به سردی گراییده و نسبت به هم بی اعتنا شده اند و دیگر هم را دوست ندارند که از یکدیگر نمی رنجند . اما آنچه مهم است و به پایداری رابطه شان مدد می رساند ، نحوه برخورد با این مشکلات است .
هر گفتگویی آدابی دارد که اگر به همه نکاتش توجه شود ، پایانی خوش خواهد داشت . اما اگر با پیش بینی و سیاست از قبل تعیین نشده اقدام به شکوه وشکایت کنیم ، چه بسا وضع از آنچه هست ، بد تر شود .
در بندهای زیر ، راه های یک گله گذاری خوب را شرح می دهم تا با آشنایی با فنون آن بتوانید این مرحله حساس را درست پشت سر بگذارید :
**پیش از آن که دلخوری خود را با همسرتان در میان بگذارید ، ابتدا عین آن را روی کاغذ بنویسید . به این ترتیب سهم خود را در پیشامد مربوطه بهتر خواهید دید . از سوی دیگر نوشتن ماجرا از ابتدا تا انتها باعث آرامش نسبی تان می شود و در عین حال با یادآوری ماجرا به علت های آن بهتر واقف می شوید .
**پیش از صحبت سعی کنید خود را جای همسرتان بگذارید . با این کار بهتر به مشکلات او پی می برید .
** پیش از صحبت با همسر هرگز موضوع را با دیگران مطرح نکنید . زیرا ممکن است گفته های تان را وارونه یا با شاخ و برگ به او تحویل دهند و وی را بر علیه شما بشورانند .
**در ابتدای صحبت تأکید کنید قصد شما از مطرح کردن رنجش ، رسیدن به حسن تفاهم است . زیرا قهرهای طولانی و جدال بیهوده است و راه به جایی نمی برد .
** پیشاپیش یاد آوری کنید شاید اصل ماجرا یک سوء تفاهم باشد و قصدتان از صحبت رفع آن است .
** سعی کنید از نکات مثبت کارهای اخیر او یا آنچه از او پسندیده اید ، ذکری به میان بیاورید تا فضای مذاکره صمیمی شود .
** با لحنی دوستانه و مهربانانه صحبت کنید . تمام مدت گفتگو مواظب باشید خشمگین نشوید . هیچ گاه از لفظ "تو" استفاده نکنید ؛ تا راهی باشد برای اهانت و بدگویی های بعدی .
** تأکید کنید ممکن است مقصر این ماجرا خودتان باشید . بنابراین فقط برای رفع دلخوری اقدام به صحبت کرده اید . اگر تقصیری داشته اید ، حتما آن را به زبان بیاورید و از همسرتان پوزش بخواهید . این کارتان جو گفتگو را بهبود می بخشد و همسرتان فکر نمی کند محاکمه ای در کار است . در ضمن او نیز به نوبه خود آماده پذیرفتن اشتباهاتش می شود .
**ضمن حل مسائل سعی کنید حرف های تان را با زخم زبان ، کنایه ، تحقیر ، تمسخر ، تخطئه بیان نکنید . زیرا وضع از آنچه هست بدتر می شود . یک گفتگوی خوب از تهدید ، ارعاب و حمله به دور است .
به هر شکل که می توانید رفع دلخوری را جشن بگیرید – با هدیه دادن شاخه گلی یا هر چیز جزیی مورد نیاز طرف مقابل . خانم می تواند از هنر آشپزی اش بهره بگیرد و کیک یا شیرینی بپزد ، آقا می تواند دعوت به عصرانه یا شامی در بیرون کند و ...
**هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید و مزایای آنها را به رخش نکشید . اگر می خواهید مقایسه ای در کار باشد ، سعی کنید او را با خودش ، یعنی خطای احتمالی اش را با رفتار خوب خودش در موقعیتی دیگر ، مقایسه کنید .
**از دلخوری ها و رنجش های کوچک شروع کنید و از گذشته های دور یاد نکنید . پس از رفع دلخوری او را وادار نکنید به گناهش اعتراف کند و از شما عذر بخواهد . این امر غرورش را می شکند و این کار وضع را بدتر می کند .
**از یکدندگی و لجاجت بپرهیزید . اگر موردی در آن جلسه حل نشد ، گفتگو را به بعد موکول کنید .**هنگام گفتگو اگر همسرتان خواست حرفی بزند ، مانعش نشوید و سراپاگوش باشید . فرصت دهید تا اظهار بکند . با این رفتارتان ثابت می کنید او نیز دارای حق و حقوقی است . از طرفی همسر شما با حرف زدن تخلیه روانی می شود . وقتی گفته هایش تمام شد ، آرامش و راحتی زیادی احساس خواهد کرد و پیش خود خواهد گفت من هم حرفم را زدم . به این ترتیب امکان آشتی و رسیدن به تفاهم مطلق فراهم می شود .
** به هر شکل که می توانید رفع دلخوری را جشن بگیرید – با هدیه دادن شاخه گلی یا هر چیز جزیی مورد نیاز طرف مقابل . خانم می تواند از هنر آشپزی اش بهره بگیرد و کیک یا شیرینی بپزد ، آقا می تواند دعوت به عصرانه یا شامی در بیرون کند و ...
به این ترتیب به صلحی نسبتا طولانی می رسید . آشتی های اجباری که ناشی از آمدن مهمان ، تمایل جنسی یا اتفاقی مهم است ، بنیانی سست دارد . زیرا ریشه اختلاف ها همچنان ناشناخته و دست نخورده باقی مانده است . چون روش آتی برخورد هم مشخص نشده است ، ناگزیر همه چیز دوباره به شکل نخست خود در می آید .
گردآوری توسط گروه عروس
بیشتر بدانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
http://maktoobshop.com/
اگر بهتازگی زندگی مشترک خود را آغاز کردهاید، با رعایت نکات ساده و در عین حال، بسیار حساس زیر، میتوانید از زندگیتان لذت برده و برای همسرتان، همراهی همیشگی باشید...
1 - به یاد خدا باشید و از او کمک بخواهید
با یاد خدا، دلها آرام میگیرد و مطمئن باشید خداوند به شما کمک خواهد کرد.
2 - هدفی مشترک را در نظر بگیرید
با همفکری برای خود و همسرتان، هدف مشترکی داشته باشید و برای رسیدن به آن، یکدیگر را کمک کنید.
3 - خودخواه و خودرای نباشید
خودخواه و خودرأی نباشید تا بتوانید لذتهای معنوی را درک کنید
4 - عیبهای خود را ببینید
فقط بهدنبال عیبجویی از همسرتان نباشید، عیوب خود را نیز رفع کنید.
5 - قدرشناس باشید
قدر محبتهای پدر، مادر، همسر و دوستانتان را بدانید و سپاسگزار الطاف خداوند باشید تا به تقدیرهای او راضی شوید. آنچه مورد رضایت خداوند نیست را انجام ندهید تا اطمینان و عزتنفس بیشتری بیابید.
6 - اهل عمل و مسۆولیتپذیر باشید
بهجای توقعداشتن از دیگران، به فکر انجام مسۆولیتها و وظایف خود باشید.
7 - به ارزشهای اعتقادی و فرهنگی یکدیگر احترام بگذارید
8 - مثبت بیندیشید و اضطراب را از خود دور سازید
اگر بپذیرید هرکاری از جانب خداوند خیر است، در زندگی اضطراب نخواهید داشت.
9 - هرگز دشنام ندهید و جدال نکنید
بحث و جدل، تش کینه را در دل شعلهور ساخته و حرمت میان زن و شوهر را خدشهدار میکند.
10 - دلی آرام و نیکخواه داشته باشید
دلآرامی، یکی از راههای برقراری صلح و صفا بین شما و همسرتان است. برای رسیدن به آرامش، باید به خداوند نزدیک شد. از ویژگیهای همسر دلآرام، مثبتاندیشی، ایمان، جاذبهی فکری و امیدواریاست.
11 - عاشقانه زندگی کنید
برای رسیدن به عشق، از انجام هیچکاری کوتاهی نکنید.
12 - معناجو باشید
حساسیتهای رفتاری همسرتان را بشناسید تا موجب بروز اختلال در روابطتان نشود.
13 - پیش از صحبت، تفکر کنید
هرگاه حرفی میزنید، از قبل، به عواقب آن فکرکنید تا بعد، شرمنده و پشیمان نشوید. با توجه به شرایط روحی و جسمی همسرتان حرف بزنید و از پرحرفی بپرهیزید.
14 - تا جاییکه میتوانید، با یکدیگر غذا بخورید
جمعشدن افراد خانواده دور میز یا سفرهی غذا، موجب افزایش روابط عاطفی و احساس نزدیکی بیشتر آنان خواهد شد.
15 - شبکهی ارتباطی خود را گسترش دهید
یکی از علتهای ایجاد افسردگی در خانوادهها، قطع ارتباط با محیط بیرون از خانه است. اگر شما و همسرتان، نظرات متفاوتی در مورد نوع تفریح و ارتباطات دارید، چیزی را انتخاب کنید که تا حد ممکن، هر دو، آنرا ترجیح میدهید.
16 - به رشد یکدیگر کمک کنید
زن و شوهر باید بهمنظور رسیدن به درجات معنوی والاتر، ادامهی تحصیل، اشتغال و... شرایط رشد و پیشرفت یکدیگر را فراهم کنند.
17 - به یکدیگر هدیه دهید
به همسرتان هدیه بدهید چون نشانمیدهد به او توجه دارید.
18 - خوش اخلاق باشید.
19 - بیریا و صادق باشید
اگر با اطرافیان خود صادقانه برخورد کنید، علاوهبر راحتی خودتان، آنان هم شما را آسانتر میپذیرند.
20 - بهعهد خود وفا کنید
اگر قولی به همسرتان میدهید، تمام تلاش خود را برای عملکردن به آن، بهکار گیرید.
21 - از نصایح و تجربیات پدر و مادرتان استفاده کنید
استفاده از نصایح دیگران، به این معنا نیست که به آنان اجازهی دخالت در زندگی خصوصی خود را بدهید، بلکه از تجربیات آنان استفاده کنید.
22 - همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید
اگرچه افراد نقایصی دارند اما خوبیهایی هم دارند. سعیکنید به نکات مثبت همسر خود فکر کنید.
23 - عیبپوشی کنید
همیشه اول، خوبیهای همسرتان را به او بگویید و بعد با ظرافت، انتقاد کنید و سعی نمایید معیار نقدهایتان، منطقی و قابل قبول باشد. همچنین هرگز نزد دیگران، عیب همسرخود را بازگو نکنید.
24 - خانوادهگرا باشید
همیشه برای خانوادهتان اعتبار قائل شوید و به رشد و پیشرفت هم کمک کنید.
25 - عذرخواه باشید و خود نیز عذر دیگران را بپذیرید.
26 - رازدار باشید
هم اسرار همسرتان را نزد دیگران و هم اسرار دیگران را نزد همسرتان فاش نکنید.
27 - صبور و باگذشت باشید
صبر و گذشت موجب میشود دوستی صمیمی برای همسرتان باشید.
28 - همسرتان را از وضعیت اقتصادی موجود، آگاه کنید
از درآمد هم، مطلع باشید تا با همفکری، برنامهریزی بهتری انجام دهید.
29 - به خلوت یکدیگر احترام بگذارید
گاهیاوقات افراد نیاز دارند با خود خلوت و تفکر کنند؛ در اینصورت، آرامش همسرتان را بههم نزنید.
30 - به فکر ایجاد تغییرهای مثبت در خود و همسرتان باشید
سعیکنید تغییر در حرکت بهسمت تعالی و بالندگی باشد و پیش از تغییر، راههای درست ایجاد آنرا بدانید.
گردآوری توسط گروه عروس
بیشتر بدانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
http://maktoobshop.com/
در این مطلب برای شما ۶نکته در ازدواج موفق را برای شما شرح می دهیم:
۱) با فردی ازدواج کنید که به اندازه شما خرج کند
گرچه احتمال بیشتری وجود دارد افراد خسیس با افرادی پیمان ازدواج ببندند که در خرج کردن پول دست گشاده ای دارند، اما این کار به قیمت اختلاف و تعارض زناشویی تمام می شود. پژوهشگران آمریکایی در بررسی نتایج نظرخواهی از بیش از ۱۰۰۰فرد بزرگسال ازدواج کرده و ازدواج نکرده دریافتند افراد گرایش دارند فردی که از نظر خرج کردن مانند خودشان نیست، به عنوان همسر انتخاب کنند. اما نتایج این بررسی همچنین نشان داد زوج هایی که از نظر خرج کردن متضاد هم هستند، نسبت به زوج هایی که از لحاظ خرج کردن مانند هم هستند، اختلاف های بیشتری بر سر پول پیدا می کنند و میزان رضایتشان از ازدواجشان پایین تر است.
۲)روابط زناشویی بیشتری داشته باشید
شاید در طول زندگی با افراد «نوروتیک» برخورد کرده باشید؛ افرادی که به آسانی آشفته می شوند، نوسان خلق دارند و مدام نگرانند (به کاراکتر وودی آلن در فیلم هایش فکر کنید). پژوهشگران دریافته اند چنین شخصیت هایی به آسانی با دیگران رابطه برقرار نمی کنند وممکن است با احتمال بیشتری نسبت به شخصیت های دیگر در ازدواج شکست بخورند. پژوهشگران در عین حال دریافتند که «داشتن روابط زناشویی مکرر» ممکن است به زندگی مشترک این افراد کمک کند. بررسی آنها نشان داد که افراد «نوروتیک» تازه ازدواج کرده که رابطه زناشویی خوبی با همسرانشان دارند، به همان اندازه افراد غیرنورتیک، از ازدواجشان رضایت دارند. حتی اگر رابطه زناشویی تان با همسرتان در اول ازدواج چندان خوب نیست، زیاد نگران نباشید؛ نتایج بررسی ها نشان داده است این رابطه با افزایش سن زوج ها بهبود پیدا می کند. یک بررسی در سال ۲۰۰۶نشان داد مردان در دهه ۵۰زندگی نسبت به مردان در دهه ۳۰و ۴۰زندگی رضایت بیشتری از روابط زناشویی شان دارند؛ در این تحقیق میزان رضایت از زندگی زناشویی در مردان در دهه ۵۰زندگی به همان اندازه مردان ۲۰تا ۲۹ساله بود.
۳) بگویید «متشکرم»، بگویید «ما»
این کلمه ممکن است باعث تداوم زندگی مشترک شما شوند: «متشکرم» پژوهشگران در یک بررسی از گروهی از زوج ها درباره اینکه آیا به خاطر کارهایی که همسرانشان انجام می دهد، از آنان تشکر می کنند یا نه، سوال کردند. نتایج نشان داد با اینکه بسیاری از این همسران «احساس» سپاسگزاری را دارند، بسیاری از آنها این احساسات را برای همسرانشان «بیان نمی کنند»، چرا که تصور می کنند «همسرانشان از سپاسگزاری آنان خبر دارند.» نتایج همچنین نشان داد افرادی که همسران شان به خاطر کارهایشان از آنها تشکر می کنند، کمتر به خاطر به دوش کشیدن بیشتر بار زندگی احساس رنجش می کنند و رضایت بیشتری از زندگی مشترکشان دارند. یک کلمه ساده دیگر هم هست که ممکن است خشنودی همسرتان را تقویت کند «ما» است. یک بررسی منتشر شده در سال ۲۰۰۹نشان می دهد که زوج هایی که از کلمات بیانگر معطوف به همسرشان مانند «ما» هنگام حرف زدن درباره یک تعارض استفاده می کنند، بیشتر به هم علاقه نشان می دهند، رفتارهای منفی کمتری مانند خشم از خود بروز می دهند و میزان استرس فیزیولوژیک کمتری هنگام اختلاف با یکدیگر دارند. استفاده از کلماتی که بیانگر جدایی است، مانند «من» یا «تو» حین مباحثات با ناخشنودی از ازدواج همراهی داشت.
۴) از اول تکلیفتان را مشخص کنید
اگر همسرتان از هم اکنون شما را آزار می دهد، در آینده وضع بهتر نخواهد شد؛ یک بررسی نشان می دهد چنین زوج هایی هر چه بیشتر با هم بماند، پرتوقع تر و بیشتر مایه آزار یکدیگر می شوند. پژوهشگران در یک بررسی از ۸۰۰نفر در مورد میزان نگرش منفی شان نسبت به همسران، فرزندان و دوستانشان سوال کردند. در میان این ۳گروه، همسران بالاترین رده از لحاظ آزاردهنده بودن را به خود اختصاص دادند و دیدگاه های منفی آنها در مورد همسرانشان با گذر زمان افزایش پیدا می کرد. اما این بالابودن نسبی نگرش منفی در میان همسران، ممکن است بخشی عادی از رابطه عاطفی آنها باشد. پژوهشگران، این الگو را در همه شرکت کنندگان در این بررسی یافتند، در نتیجه به نظر می رسد که این افزایش روندی «هنجاری» (از لحاظ آماری) باشد. به عبارت دیگر، چیزی نامعمول رخ نداده است.
۵) در انتقاد از یکدیگر صریح باشید
اگر صحبتتان با همسرتان به مشاجره می کشد، نگران نباشید، یک پژوهش نشان داده است برخی از زوج ها ممکن است از چنین مشاجره هایی نفع ببرند. براساس یک پژوهش ۱۰ساله که در آمریکا انجام شده است، در برخی از زوج ها که مشکلات جدی در روابط شان دارند، انداختن تقصیر به عهده دیگری، گفتن اینکه طرف مقابل باید خودش را تغییر دهد و چشم پوشی کمتر از اشتباه های او ممکن است در نهایت به زندگی شادتری منجر شود. به گفته این پژوهشگران، رفتارهای زوج های شاد بازتاب دهنده رضایت آنها از زندگی مشترکشان است، نه اینکه این رفتارها «باعث» شادی آنها شده باشد. در واقع این پژوهش نشان داد اگر زوج های ناشاد همین رفتارهای مثبت را به کار ببندند، ممکن است رابطه آنها در طول زمان بدتر شود. در واقع، انداختن تقصیر اشتباه ها به گردن یکدیگر و مشاجره های لفظی، ممکن است همسران را وادارد که خود را تغییر دهند. این پژوهشگران معتقدند مشاوران ازدواج باید زوج هایی که اختلاف دارند، تشویق کنند که از یکدیگر بیشتر انتقاد کنند.
۶) باید تلاش کنید
رابطه عاشقانه شما با همسرتان فقط هنگامی تداوم پیدا می کند که شما هم برای حفظ آن حداکثر تلاشتان را بکنید. یک بررسی در سال ۲۰۰۹در مورد روابط عاطفی و ازدواج ۶هزار نفر در طول ۲۰سال ثابت کرد شمار بسیار زیادی از این افراد، همچنان همسرانشان را پس از این مدت طولانی بسیار دوست داشتند. البته پژوهشگران در این گروه افراد دو نوع عشق را تشخیص دادند؛ عشق «رومانتیک» که می تواند تداوم پیدا کند و عشق پرشور یا وسواسی که پس از شروع روابط به تدریج فروکش می کند. این پژوهش نشان داد کلید زنده نگه داشتن عشق میان همسران، تلاش همه جانبه است و زوج هایی رابطه عاشقانه شان را حفظ می کنند که برای در کنار هم بودن وقت بگذارند و واقعا به رابطه عاطفی شان اهمیت دهند. به نظر می رسد چنین زوج هایی اختلافاتشان را با آرامش حل می کنند. بررسی ها همچنین نشان داد در زوج هایی که به تجربه های جدید مانند انجام فعالیت های جدید می پردازند، تولید ناقل های عصبی دوپامین و نوراپی نفرین افزایش می یابد. میزان این ناقل های عصبی هنگام شروع رابطه عاشقانه زوج ها نیز افزایش پیدا می کند.
گردآوری توسط گروه عروس
بیشتر بدانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
http://maktoobshop.com/
بدون شک همه آدم ها هر چقدر هم که خوب و با تجربه باشند باز هم دچار اشتباهات کوچک و بزرگ می شوند...
چه بسیار پدر و مادرها و پدربزرگ و مادر بزرگ ها که پس از سال ها زندگی مشترک با یکدیگر هنوز هم اشتباهات بسیاری می کنند و همسرشان را از خود می رنجانند.
بدیهی است که ارتکاب به اشتباهات برای دختر و پسری که تازه با یکدیگر آشنا شده و عقد کرده اند و نسبت به روحیه و اخلاقیات نامزدشان آشنایی چندانی ندارند بسیار بیشتر از افرادی است که سالهاست با یکدیگر زندگی کرده اند و به قولی چم و خم یکدیگر را به خوبی می شناسند.
دختر خانم ها و آقا پسرهایی که تازه عقد کردید یا در شرف ازدواجید باید از همین ابتدای زندگی مشترکتان بیاموزید که اگر در زندگی تان و در رابطه با نامزدتان دچار اشتباهی شدید چه کارهایی انجام دهید تا شرایط به حالت عادی بازگردد.
اشتباهات چند گونه انداشتباهات کوچک:
اشتباهاتی که با برخی از اقدامات ساده قابل جبران می باشند.
اشتباهات بسیار بزرگ:
اشتباهاتی که فرد برای جبران آنها باید بسیار تلاش کند. گاه حتی برخی از این اشتباهات از دید افراد غیر قابل جبران هم می باشند.
راههای جبران اشتباهاتپذیرش اشتباه
اولین مرحله جبران اشتباهات پذیرش خود اشتباه است. فرد باید ابتدا بپذیرد که کار یا فعالیتی که انجام داده اشتباه بوده و به همین دلیل نامزدش از وی دلخور است پس باید اشتباهش را جبران نماید.
اقرار به اشتباه
در این مرحله فرد باید به نامزدش بگوید که متوجه اشتباهش شده است و به دلیل این خطا پشیمان است و دوست دارد که مورد بخشش او قرار گیرد.
تلاش برای عدم تکرار اشتباه
فرد باید به نامزدش قول بدهد که همه تلاشش را جبران اشتباهش و عدم تکرار آن خواهد کرد.وقتی نامزدتان به خاطر اشتباهش از شما عذرخواهی کرد، برای بخشش وی خیلی سرسختی به خرج ندهید. بدانید که او با پذیرش اشتباهش و طلب عذرخواهی از شما شجاعت بسیاری به خرج داده و در واقع با این کار غرورش را زیر پاگذاشته است. عدم بخشش شما یعنی له کردن غرور نامزدتان
رفتار شما در مقابل اشتباهات همسراگر نامزدتان اشتباهی کرد و پی به اشتباهش برد و از شما درخواست بخشش داشت حتماً به نکات زیر توجه نمایید:1 - سعی کنید بیشتر از آنکه به اشتباه نامزدتان بیاندیشید، خوبی هایش را برای خود تکرار کنید. همانگونه که مرور اشتباه دیگران باعث بیشتر عصبانی شدن می شود، مرور خوبی هایشان نیز باعث ایجاد محبت بیشتر به آنها می گردد. این کار باعث ایجاد محبت بیشتر در وجودتان شده و بخشش را برایتان راحتر می کند.2 - وقتی نامزدتان به خاطر اشتباهش از شما عذرخواهی کرد، برای بخشش وی خیلی سرسختی به خرج ندهید. بدانید که او با پذیرش اشتباهش و طلب عذرخواهی از شما شجاعت بسیاری به خرج داده و در واقع با این کار غرورش را زیر پاگذاشته است. عدم بخشش شما یعنی له کردن غرور نامزدتان.3 -همان اندازه که بخشش سریع و بی قید شرط نامزدتان مهم است، نحوه برخورد پس از آن نیز بسیار مهم است. اگر نامزدتان را بخشیدید نباید طوری با او برخورد کنید که حس به رخ کشیدن اشتباه، سرکوفت و یا شرمندگی در او زنده شود. البته این به آن معنا نیست که اصلاً در مورد اشتباهش با او صحبت نکنید. صحبت در مورد این اشتباه را به زمانی مناسب موکول نمایید.4 - سعی کنید با بخشش و برخورد مناسبتان نامزدتان را در اصلاح اشتباهش یاری دهید.
بیشتر بدانیم....
رسانه ها در الگوی مصرف جامعه چه نقشی دارند؟
ارتقای کیفیت خدمات سلامت از منابع مالی یارانه ها
اصلاح ساختار نظام جامع مدیریتی اقتصادی بیمارستان
اقدامات اساسی در تخصیص منابع در نظام سلامت
بررسی مشکلات برنامه پزشک خانواده
بیمه سلامت و نقش بیمه های مکمل بر آن
تاثیر بیمه های مکمل بر قشرهای آسیب پذیر
توزیع عادلانه خدمات بهداشتی در ﺳﻴـﺴﺘﻢ ﻧﻈـﺎم ﺳـﻼﻣﺖ ﻛﺸﻮر
دریافت پول از بیمار بصورت مستقیم (یک خطای پزشکی)
راهکارهای اجرایی جهت اصلاح الگوی مصرف در بیمارستانها
راهکارهای قانونی و فرهنگی در مدیریت مصرف انرژی در سازمانها ، ادارات و مراکز پزشکی
عوامل مؤثر بر قاچاق کالا
مدیریت انرژی در مراکز بیمارستانی
مشکلات موجود در سیستم واردات وصادرات
مشکلات نظام سلامت در کشور ایران
مصرف کالاهای خارجی و قاچاق و تاثیر آن بر اشتغال و تولید
نحوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برخی کشورهای دنیا
نقش سازمانهای بیمه گر اجتماعی و خصوصی در اقتصاد سلامت
وظایف دولت در بهبود شاخصهای سلامتی و نابرابری های اجتماعی
پیامد های هدفمند کردن یارانه ها در حوزه سلامت
چالش اصلی تامین مالی در نظام سلامت
http://maktoobshop.com/
معنای کترینگ به زبان عامه یعنی موسسه و شرکتی که بمراسم خوب آخرین مرحله یعنی پذیرایی و بدرقه نهایی مهمانان.
اگر قصد انتخاب یک کترینگ مناسب برای برگزاری یک مجلس عروسی را دارید، نکات ریز برگزاری این مراسم را فراموش نکنید. در اینجا فهرست مواردی که باید بدانید و به موسسه انتخابیتان اعلام کنید برایتان میشماریم.
کجا عروسی بگیریم؟
مکان برگزاری مراسم را خودتان تعیین کنید. یعنی مشخص کنید، میخواهید این مهمانی را در ساختمان اصلی برگزار کنید یا در حیاط مجتمع یا هر مکان دیگر. این نکته به این دلیل اهمیت دارد که اجراکنندگان مراسم باید محیط را برای برگزاری به بهترین شکل تزئین و آماده کنند.
فهرست ذخیره مهمانان
تعداد مهمانانتان را قبل از سفارش غذا، میز و صندلی و... تعیین کنید. فراموش نکنید، همیشه تعدادی مهمان رزروی هم داشته باشید. منظور این است که همیشه روی تعداد ثابتی مهمان حساب نکنید. این احتمال را بدهید که تعدادی از دعوت شدهها به دلایل مختلفی نتوانند در مراسم شما شرکت کنند، به همین دلیل در کنار فهرست اصلی مهمانان، فهرست جایگزینی تهیه کنید تا درصورت بروز هر مشکل برای مهمانان اصلی بتوانید بدون کمترین اتلاف زمانی، مهمانان رزرو را جایگزین کنید.
شورای مزه برگزار کنید
غذاهای شام عروسی را تعیین کنید. یعنی قبل از اینکه سفارش غذا بدهید منو غذایی موسسه برگزارکننده را به دقت مطالعه کنید. بهتر از مطالعه این است که این غذاها را امتحان کنید. یعنی یک بار بدون آنکه مسئولان این موسسه متوجه شوند و بهصورت کاملا نامحسوس از انواع غذاهایی که میخواهید یک پرس سفارش دهید. با افراد با تجربه و کسانی که در این امر صاحبنظر هستند، شورای مزه برگزار کنید تا خوب و بد هر نوع غذا را بتوانید تشخیص دهید. براساس همین نظر سنجی میتوانید بهترینها را انتخاب کنید.
هرچه شما بخواهید
یکی از ویژگیهای این موسسات این است که از فرش قرمز جلو پای مهمانان تا چراغانی و تزئین سقف و دیوار همه را بهعهده میگیرند. پس بهتر است شما در آلبوم نمونه کارهای آنها دنبال چیزی بگردید که باب میلتان باشد. اگر هم ایده جدیدی دارید به مجریان برنامه اعلام کنید شاید آنها هم استقبال کنند.
کمیت، کیفیت و قیمت
اگر مراسمتان را در یک سالن برگزار میکنید مطمئنا یکی از ملاکهای انتخاب مکان برگزاری، کیفیت و قیمت سرویسهایی است که به مهمانانتان ارائه میدهد.
توجه داشته باشید این قیمتها شامل ورودی سالن به تعداد مهمانان، پذیرایی بدو ورود، پذیرایی در طول زمان مراسم، شام و دسر میشود.
در بین سالنهای مناسب و پر مشتری کمترین منویی که شامل همه موارد میشود البته به غیر از میوه و شیرینی که جداگانه باید تهیه شود و در اختیار سالن قرار بگیرد، منوی 45هزار تومانی سالن پذیرایی حوالی خیابان سهروردی است که شامل چای هنگام ورود، جوجه کباب با برنج و باقالیپلو، سالاد، نوشابه و ژله برای شام است.
شما باید این هزینه را برای هر نفر در نظر بگیرید و سرو غذا با این تعداد هم به صورت نفری و روی میز است.
در نمونههای دیگر از سالنهای معروفتر و شناخته شدهتر باید گفت، تعداد مهمان در این سالنها باید سقف مشخصی داشته باشد برای مثال کمتر از 300 نفر را قبول نمیکنند. منوی شماره یک که شامل 4 نوع غذا، 2نوع دسر، 2 نوع سالاد و نوشیدنی میشود با نفری 80هزار تومان آغاز میشود و با افزایش غذاهای منو، دسرها و سالادها همچنین تفکیک غذاها به ایرانی، فرنگی، دریایی و....تا 350 هزار تومان بابت هر نفر نیز میرسد. اگر مراسم شما خارج از سالن و در باغهایی برگزار میشود که مجری مراسم عروسی هستند این خدمات کمی متفاوت میشود مثل سفره خانه سنتی، پخت شیرینی در طول مراسم، چای و قلیان که با احتساب هزینه شام و میوه برای هر نفر مهمان از 60هزار تومان شروع میشود و در نمونههایی تا 300هزار تومان هم افزایش پیدا میکند. در ضمن در این نوع برگزاری هزینه محل برگزاری جداگانه دریافت میشود.
پذیرایی کنندگان
انتظار نمیرود شما بهعنوان میزبان با سینی شربت و چای از تکتک مهمانانتان پذیرایی کنید. برای این کار بهتر است، نیروی خدمات را از این موسسات درخواست کنید. خانمها و آقایان جوان خوش پوش و حرفهای شاغل در این موسسات از مهمانان شما به بهترین شکل پذیرایی میکنند تا شبی رویایی را تجربه کنید.
ارتباط برقرار است
مجریان برگزاری مراسم از 2 یا 3 روز قبل، هرازگاهی مهمان شما خواهند بود. این افراد با بازدیدهای کارشناسی خود از مکان برگزاری مراسم، تمامی لوازم مورد نیاز را در فهرستی به شما اعلام میکنند تا درصورت موافقت شما برای اجاره، سفارش یا خرید با نظر شما هماهنگ باشند.
عقد یا عروسی؟
دلیل اصلی برگزاری مراسم باید به موسسه اعلام شود یعنی آنها باید بدانند برای مجلس عقد و عروسی آماده باشند یا نامزدی و بله برون. این موضوع مهم است چون هر کدام از این مراسمها غیر از دامنه مشترکی که موجود است ریزهکاریهایی دارند که افراد با تجربه میتوانند در اختیار شما قرار دهند.
اهمیت تمیز بودن
بهدلیل برگزاری مراسمهای متعدد گاهی پیش میآید ظروف خیلی خوب شسته نشده باشند. پس، از اجراکنندگان مراسم بخواهید همه ظروف و لوازمی که برای پذیرایی مورد استفاده قرار میگیرد را در مکان برگزاری مراسم بشویند تا حین برگزاری به مشکلی برنخورید که موجب ناراحتی یا رنجش خاطر شما شود.
شیرینی با خودتان
تهیه میوه و شیرینی نیز میتواند بر عهده موسسه برگزارکننده باشد ولی پیشنهاد میکنیم زحمت این کار را خودتان بکشید چون شما ذائقه مهمانانتان را و سلیقه خوراکی آنها را بهتر میدانید. در ضمن با به اندازه تهیه کردن شیرینی و میوه میتوان در هزینهها کمی تعادل ایجاد کرد. شستوشوی میوه هم میتواند با نظارت شما صورت بگیرد.
کلید های طلایی یک مراسم موفق
1- فراموش نکنید موسسات برگزارکننده مجالس، خدمات متفرقه زیادی ارائه میدهند از بادکنک آرایی گرفته تا اجاره کردن هلیکوپتر و کالسکه طلایی و لیموزین. شما اندازه جیب و موجودی حساب بانکیتان را میدانید نه آنها. پس با حساب و کتاب جلو بروید.
2- باور کنید خدمه و مجریان اصلی مراسم از رسم و رسوم خانوادگی و قومی شما بیخبرند. پس دلیلی ندارد آنها همانطور رفتار کنند که شما عادت دارید یا میخواهید. اگر رسم ویژهای دارید و میخواهید اجرا کنید، بهتر است قبل از برگزاری و طی یک جلسه توجیهی آنها را آگاه کنید.
3- درنظر داشته باشید هر آنچه شما بخواهید و سفارش داده باشید، برای مهمانانتان سرو میشود پس وسط مراسم بیمقدمه نخواهید برایتان قلیان سرو کنند یا بستنی و فالوده سنتی بیاورند. قبل از آمدن مهمانان فکر همه چیز را بکنید.
4- غیر از داخل سالن، فکری هم برای خارج از محل برگزاری مراسم داشته باشید. مهمانانتان با ماشین میآیند نه پای پیاده، پس فکر جای پارک را هم بکنید. میتوانید برای این موضوع با همسایهها و دیگر اهالی کوچه و محله صحبتی داشته باشید و از قدیم گفتهاند «جنگ اول به از صلح آخر.» اگر همسایهها در جریان مراسم شما باشند شک نکنید با شما همکاری میکنند. شما هم میتوانید روز بعد با کمی شیرینی یا چند شاخه گل محبت شان را جبران کنید.
قدیمیهای شناخته شده
در امر برگزاری مجالس، موسسات و برندهای قدیمی وجود دارند که گاهی چند نسل از یک خانواده را به خانه بخت فرستادهاند. شاید بد نباشد از موسسات تازه تاسیسی که فقط رنگ و لعاب دارند، بگذرید. قریشی، هانی، طریقت و چند نام دیگر تاریخ سازان و پیشکسوتان برگزاری مجالس در تهران هستند که قدیمیها آنها را خیلی خوب میشناسند و به نسلهای بعدی معرفی میکنند.
درنظر داشته باشید شاید، نرخ پیشنهادی این موسسات معتبر کمی با دیگر مجریان مراسم تفاوت داشته باشد ولی مطمئن هستید که مراسم خوب، با شکوه و شایسته برگزار میشود و در ذهنها خواهد ماند.
بیشتر بدانیم....
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و کاهش بیماریها
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
ورزش های مفید برای بیماران مبتلا به آلزایمر
ورزش و بیماری های قلبی و استخوانی
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
چه ورزش هایی سلامت کودکان را تامین می کند؟
ورزش چگونه در درمان و پیشگیری از سرطان سینه زنان کمک می کند؟
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
تکنیک های توان بخشی ورزشی در بیماران مبتلا به آسم
ژن درمانی از درمان بیماری ها تا بهسازی نژادی و استفاده بعنوان یک سلاح
دیابت از شناخت علائم تا درمان و راههای پیشگیری
حقایقی در باره ایدز و لزوم آموش جنسی
ایجاد تعادل در بیماران مبتلا به ام اس
سرطان سینه و تمامی گفتنی های آن
نقش نانو تکنولوژی در پزشکی وسلامت عمومی
نقش مردان در زمینه بهداشت باروری همسران
تمرینات ورزشی در دوران حاملگی و قبل از زایمان
کاهش مرگ و میر زنان باردار با برنامه مادری ایمن
مادران شاغل و نگهداری کودکان
بررسی اثرات کافئین بر بدن
عوارض شیرین کنندههای بدون کالری
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد
کنترل آلاینده ها از طریق فن اوری نانو تکنولوژی
اثر شنهای روان یا غبار غلیظ بر سلامت انسان
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست
پیامدها و راهکارهای جلوگیری از تخلفات موتورسواران