یکی از مهارتهای مهم و اساسی در زندگی زناشویی گفتگوی همسران با یکدیگر است. این مهارتها تنها روشی آگاهانه و تنظیم شده برای ایجاد ارتباط است، اما تنه درختی به شمار می رود که از آن تمامی مهارتهای دیگر شاخه می گیرد، منشعب می شود و روشی اساسی برای حفظ ارتباط و کار روی مشکلات است. در واقع، فرآیندی سه بخشی است که شامل آیینه سازی،اعتبار بخشی و همدلی است.
اگر شما و همسرتان می خواهید با یکدیگر روراست تر و صادق تر باشید و امیدوارید که چنین شرایطی بین تان به وجود آید، باید بر مهارت اساسی و اولیه مسلط شوید که شما را قادر می سازد با یکدیگر ارتباط برقرار کنید این مهارت چیزی جز شنیدن حرفهای یکدیگر نیست. در واقع قابلیت و توانایی گوش دادن به حرفهای یکدیگر پایه و اساس آینه سازی است.
منظور از اعتبار بخشیدن هم این است که تجربه درونی همسرتان از دیدگاه او معنا و مفهوم دارد. شما در اعتبار بخشیدن به ارتباطی که با همسرتان دارید در واقع خود را جای او می گذارید از دید او شرایط را می نگرید و آنگونه درک خود را به او انتقال می دهید که به نظر او برایش درست و صحیح است.
همدلی سومین و آخرین بخش از گفتگوی همسران است. پس از شنیدن و انعکاس حرفهای همسرتان و تایید یا اعتبار بخشی دیدگاههایش، همدل بودن با او یعنی فرآیند مجسم کردن احساسی که بیان می کند و گاهی حس و تجربه کردن آن در وجود خویش است. در کار همدلی با یکدیگر هم زن و هم مرد از لحظه جدا بودن از یکدیگر فراتر می روند و به راستی وحدت و یگانگی حقیقی را تجربه می کنند. این سطح عمیق از ارتباط دارای قدرت تاثیر گذاری شایان توجهی است.
در عمل، بیش تر زوجین نمی دانند چگونه پیام شان را به صورت شفاف و بدون آلودگی و ابهام، ارسال یا دریافت کنند؛ علت ادراک اشتباه ، این است که پیامها به صورت گنگ ارسال می گردد و طرف مقابل ناچار می گردد که با استفاده از تجربه های قبلی و خاطرات زندگی خود، پیام ما را حدس زده و تفسیر و تعبیر و سپس دریافت کند.
ارسال صحیح پیام خود یعنی مشاهده، احساس، باور و نیازمان به طرف مقابل، تنها با ارسال شفاف پیام امکان پذیر است
بدون مبالغه، اساس بسیاری از سوء تفاهم های زناشویی، به خاطر ارسال پیام های گنگ و آلوده است. دقت کنید روزانه چند بار از عبارات مبهم استفاده می کنید؛ اصطلاحاتی مانند «این چه وضعیه؟»، «تو و این کارها!»، «باشه، بعداً می فهمی!»، «درست حرف بزن!»، «این جوری نباش!»، «خُب باشه!»، «فهمیدم با تو چی کار کنم!»، «واقعاً که!»، «این شد زندگی؟»، «دیگه بسکن!» و...
متأسفانه ما از عبارات گنگ، بسیار زیاد استفاده می کنیم و نه تنها نمی توانیم احساس و فکرمان را به دیگری انتقال دهیم، بلکه موجب سوء تفاهم، دعوا، کینه و نفرت هم می شویم.
برای نجات از عوارض بسیار بد پیام های گنگ، باید آموزش ببینیم که پیام ها را شفاف ارسال کنیم و برای شفاف کردن پیام، باید لایه های آن را بشناسیم. معمولاً در هر پیامی، چهار لایه وجود دارد؛ لایهی اول، آن چیزی ست که عیناً اتفاق افتاده و ما شاهد آن بودیم، به عنوان نمونه خانم شاهد این بوده که همسرش به جای ساعت 9 شب، ساعت 10 شب به منزل آمده است.
این لایه را لایه ی «مشاهده» می نامیم. لایه ی دوم، حس و حالی است که براثر مشاهده، در فرد به وجود می آید، برای نمونه، احساس افسردگی، تنهایی یا احساس بی محبتی. لایه ی سوم، فکر و باوری است که در ذهن ما پدید آمده است، برای نمونه خانم فکر می کند که همسرش، او را دوست ندارد و برای همین است که دیر به منزل می آید و لایه ی چهارم، نیازی است که فرد پیام رسان دارد، برای نمونه نیاز خانم به این که همسرش دوستش داشته باشد.
درواقع، همین چهار لایه ی پیام است که به جای این که شفاف ابراز شود، به صورت یک پیام گنگ و آلوده در میآید.
ارسال صحیح پیام خود یعنی مشاهده، احساس، باور و نیازمان به طرف مقابل، تنها با ارسال شفاف پیام امکان پذیر است.
چون به ارسال پیام های گنگ و آلوده عادت کرده ایم، ممکن است ابتدا نیاز به تمرین داشته باشیم اما پس از انجام تمرین های لازم، قادر خواهیم بود با دنیای پیرامون مان رابطه ی درستی برقرار کنیم. شاید برخی تصور کنید بیان چهارلایه ی پیام، کمی دشوار و مکالمه را مصنوعی می سازد چون جمله هایی که نقل کردیم، بریده بریده به نظر می رسد اما پس از مدتی، تمرین چهار لایه ی پیام در عبارت ساده تری نیز تنظیم و ارسال می شود.
http://www.tebyan.net/
چگونه می توان جلوی آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست را گرفت؟
ورزش های ضد استرس برای بهتر شدن وضعیت روانی و احساسی افراد کدامند؟
چطور میزان فعالیت فیزیکی خود را ارتقاء دهیم؟
ورزش های مخصوص افراد مبتلا به بیماران قلبی و دیابت
سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد می شود، این است که آیا باید اشتباهات را به روی همسر بیاوریم یا از آن بگذریم؟
انسان جایزالخطاست! این باور همه ی ماست؛ اما واقع به این معنی نیست که به راحتی اشتباه کنیم؛ بلکه یعنی هیچ انسانی عاری از اشتباه نیست.
همه ما کم و بیش در زندگی اشتباهاتی داشته و داریم. مهم این است که درک کنیم چه اشتباهاتی کرده ایم و آنها را تکرار نکنیم. زن و شوهر در زندگی مشترک هم عاری از اشتباه نیستند. در واقع گاهی این اشتباهات ما هستند که پایه های یک زندگی خانوادگی را به لرزه در می آورند. هنگام بروز اشتباهی از جانب همسرمان، لحن ما برای گفتن آن می تواند تشدید کننده ی شرایط بد پیش آمده باشد؛ اما به هرحال مسئله ای است که باید گفته شود.
یکی از مشکلاتی که زن و شوهر ها با آن روبه رو می شوند، شرایطی است که اشتباهی از جانب آنها رخ می دهد و طرف مقابل شکل رفتار مناسب با آن را نمی داند. سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد میشود، این است که این است که آیا باید این مسئله را به روی همسرش بیاورد یا از آن بگذرد؟ نکته ی ظریفی در این تصمیم گیری وجود دارد. گاهی اشتباهی که از همسرمان سر زده، عمدی نیست و همسرمان به عمد آن اشتباه را مرتکب نشده؛ بنابراین جدای از مساله ی ناراحتی پیش آمده، مهم است که بدانیم همسرمان از آنجا که عمدی این اشتباه را انجام نداده؛ پس اشرافی هم به آن ندارد. یعنی او نمی داند که اصلا کار اشتباهی انجام داده است. در این شرایط او حق دارد که بداند رفتار یا گفتارش درست نبوده؛ چون اگر آن را تکرار کند و باعث ناراحتی ما بشود، نوع ناراحتی شدت یافته ما از تکرار این عمل اشتباه، او را می رنجاند و این توقع هم در وی شکل میگیرد که”من که نمیدانستم این کارم از نظر تو اشتباه است”. پس بهتر است آنچه را حس می کنیم میتواند تکرارش ما را برنجاند و همسرمان هم از آن بی خبر است را حتما به او بگوییم.
هنگام عنوان کردن اشتباهات همسرتان، ملایمت رفتاری و گفتاری را فراموش نکید. سر او داد نکشید. با توهین یا کلمات نامناسب اشتباهش را یادآور نشوید. تنها گفتن این که ”من از این کارت خوشم نیومد” کافی نیست و ممکن است زمینه ساز لجبازی هم بشود. علت ناراحتی تان را عنوان کنید تا اگر سوء تفاهمی ایجاد شده، برطرف شود. اگر همسرتان پی به اشتباهش می برد، لازم نیست دیگر ادامه بدهید و موضوع را پشت سر هم تکرار کنید.
متاسفانه وقتی اشتباه همسرتان را به رویش و آن را فراموش هم نمی کنید و نمی بخشید، جایی دوباره خودش را نشان می دهد. برای مثال، همسری در جایی که خودش اشتباه کرده، به جای پذیرش اشتباه و تغییر و بهبود رفتارش، آن را مقابله به مثل با اشتباه قبلی همسرش عنوان می کند و مسیر اشتباهی از لجبازی را طی میکند. بنابراین اشتباهات را به او بگویید تا بابت آن ناراحتی خاصی را مدتها با خودتان حمل نکنید و مانع ایجاد حس انتقام شوید.
متاسفانه لحن و روش ما می تواند همه چیز را وارونه کند. گاهی تنها با تاکید روی واژه ای یا بالا بردن صدا هنگام ادای جمله ای و … منظور سخن ما گم یا وارونه میشود.
اگر میخواهید همسرتان را متوجه اشتباهی که مرتکب شده کنید، آن را به شکل بد منتقل نکنید، سرکوفت نزنید و لحن تحقیرکننده در پیش نگیرید.
ضمن آن که باید فرصت پاسخگویی به همسرتان هم بدهید و مانند نصایح والدین به کودکان، بحث را یکطرفه جلو نبرید. شاید این شما هستید که اشتباه متوجه شده اید و این یکطرفه رفتنها می تواند درنظر همسرتان خود رای بودن، استبداد و حتی روحیه ناسالم و تردیدآمیز بودن افکارتان را جلوه بدهد.
اگر قصد دارید به همسرتان بگویید کارش را اشتباه است، در وهله ای اول لحن مناسبی را انتخاب کنید. هرگز از هر اشتباهی برای فریاد کشیدن سر همسرتان و ایجاد فرصتی برای دعواهای خانگی استفاده کنید. شما باید اشتباه را و علت این که چرا اشتباه است، به همسرتان شرح دهید. قرار نیست او را وارد جلسه محاکمه ی کوبنده ای کنید. اطلاع رسانی مرحله ی اول کار است. به همسرتان بگویید کارش اشتباه بود و برایش دلیل بیاورید که به چه علت اشتباه است و چه تاثیری بر شما یا رابطه تان داشته. سپس دوستانه و با مهربانی از او بخواهید که در رفتارش تجدید نظر کند.
دیابت را چگونه درمان کنیم؟
چگونه می توان از سرطان سینه جلوگیری کرد؟
کافئین بر بدن چه اثراتی خوب و بد دارد؟
حقایق بیماری ایدز چیست؟
چرا پزشکان از بیماران زیر میزی می گیرند?
چگونه می شود با فعالیت فیزیکی جلوی بیماریها را گرفت؟
ویژگی های ظروف آشپزی و اثر آن در پخت غذا
چگونه عملکرد فیزیولوژیکی و روانی میانسالان افزایش می یابد؟
اگر احساس میکنید بعد از ازدواج رابطهتان با همسرتان کمی سرد شده و مثل گذشته گرم و صمیمی نیستید نکات زیرا را بخوانید و به آنها عمل کنید.
1. مسایل کوچک را سرسری نگیرید شاید به نظرتان برسد برخی مسایل آنقدر کوچکند که نمیتوانند باعث دعوا شوند اما کاملا برعکس گاهی نگذاشتن ظرفها در ظرفشویی یا درآوردن کفش در مکانی نامناسب، سبب دعواهای بزرگی میشود. اگر مسایل کوچک بین زوجها حل نشود تبدیل به یک مشکل بزرگ خواهد شد. پس اجازه ندهید مشکلات بیاهمیت صمیمیت شما را از بین ببرد و با گذشت زمان شما را از هم دور کند. اگر بتوانید مسایل کوچک را بین خود حل کنید به راحتی از پس حل مشکلات بزرگتر برمیآیید.
2. ابراز علاقه کنید برای خوشبخت بودن در یک رابطه لازم است هر روز پیام مثبت دریافت کنید. بیان جملاتی نظیر دوستت دارم، دلم برایت تنگ شده، احساس خوبی به من میدهی یا خرید یک هدیه، میتواند عشق را شعلهور کند. فراموش نکنید مردان بیش از زنان به شنیدن این مسایل نیاز دارند. زنها برای حرف زدن و بیان احساساتشان معمولا اشخاص دیگری را در کنارشان دارند اما مردها به ندرت کسی را پیدا میکنند. در میان زوجهایی که زنان به همسرشان ابراز احساس نمیکنند، میزان طلاق 2 برابر است.
3. ابراز احساسات را نادیده نگیرید مردان با درست کردن میز شکسته آشپزخانه ممکن است علاقه خود را به همسرشان نشان دهند در صورتی که زنان با بیان کلمات این کار را میکنند. فراموش نکنید که زنان و مردان راههای متفاوتی از هم برای بیان احساسات دارند پس به شکلی که همسرتان از طریق آن ابراز احساس میکند احترام بگذارید.
4. صحبت کنید هر روز حداقل 10 دقیقه در مورد مسایلی غیر از کار، خانواده، وظایف و رابطهتان صحبت کنید. برخی افراد فکر میکنند همیشه در حال برقراری ارتباط با همسرشان هستند در حالی که در واقع در حال انجام کارهای روزمرهاند. ارتباط برقرار کردن واقعی یعنی اینکه شما در رابطه با موضوعات خصوصی، اهداف و رویاهایتان با همسرتان صحبت کنید. به عنوان نمونه موضوعاتی مانند اینکه آیا شده برای چیزی حسرت بخوری؟ وقتی بچه بودی مامان را بیشتر دوست داشتی یا بابا را؟ سال گذشته بهترین کاری که انجام دادی و به آن افتخار میکنی چه بوده است؟ هر چه سوالات شما خصوصیتر باشد درجه صمیمیت شما بالاتر میرود.
5. از روزمرگی فرار کنید تمامی روابط ابتدا و انتهایی دارند. زوجهایی که در روزمرگی بمانند به انتهای خط میرسند و روزمرگی خوشبختی آنها را در خود دفن میکند. اگر میخواهید رابطه خوشبختی داشته باشید باید کاری کنید زوج شما احساس بیحوصلگی نکند و از روزمرگی بیرون بیاید. چه عیبی دارد هر از چند گاهی کاری انجام دهید که عادت به انجام آن نداشتهاید. با هم به پارک بروید و بدمینتون بازی کنید.
6. داستان پریان واقعیت ندارد برخلاف آنچه عموم مردم فکر میکنند 2 نفر به خاطر داشتن روابط جنسی و برقراری ارتباط با هم ازدواج نمیکنند. آنچه 2 نفر را به هم نزدیکتر میکند دلسردنشدن است. دلسردی از جمله دلایل اصلی احساس بدبختی در انسانها است. پس در مورد مشکلات زندگی با هم صحبت کنید و راهحلی بیابید تا طرف مقابل شما دلسرد نشود.
7. به موقع دعوا کنید اگر از چیزی ناراحتید موقع مناسبی برای پیش کشیدن آن پیدا کنید. در مورد آنچه میخواهید بگویید درست فکر کنید. بعد از اتمام بحث هم حتی اگر شما آغازگر بحث نبودهاید یا مقصر نیستید، عذرخواهی کنید. اگر دعوا را درست اداره نکنید به مرور رابطه بین شما و همسرتان سرد میشود.
8. روی منفیها تمرکز نکنید برای انجام فعالیتهای مثبت وقتی تعیین کنید و تمام تمرکزتان را روی حذف منفیها نگذارید. اشتباه بسیاری از زوجها این است که روی امور منفی زندگی و حذف آنها تمرکز میکنند. به جای اینکه تمام مدت به دنبال حل مشکلات زندگی باشید به لذایذ آن، دوستیها و احساساتتان بها دهید تا ببینید مشکلات چه راحت از سر راه کنار میروند.
منبع:sucses magazine
فست فود زیر ذره بین کارشناسان حوزه سلامت
ظروف یک بار مصرف ومشکلات آن بر سلامت
آثار جانبی تشعشع لامپ های کم مصرف بر چشم و پوست چیست؟
اثرات امواج تلفن همراه بر سلامت افراد چیست؟
دسترسی به تمامی این مطالب در سایت
به وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
وبلاگ زیر جهت دریافت مقالات علمی و افزایش اگاهی شما عزیزان ایجاد شده است
خانم های متاهل توجه داشته باشند: آنچه شما در مورد ازدواج نمی دانید، موجب آزار شما خواهد شد. برای مثال، اگر شما در مورد آنچه می خواهید صحبت نکنید همسر شما نسبت به آن موضوع ناآگاه مانده و خواسته شما را ارائه نمی کند. همچنین روشی که برای صحبت کردن در موضوعات مختلف استفاده می کنید نیز ممکن است مسائل را بدتر کند.
ازدواج کردن ساده است اما نگهداری رابطه زناشویی سخت تر. در اینجا برای شما چند توصیه کارشناسی داریم تا با توجه به آنها از انجام ۶ اشتباه متداول که باعث سست شدن و یا از بین رفتن پایه های زندگی زناشویی می شود اجتناب کرده و آنها را اصلاح کنید.
- بیش از حد گذشت داشتن:
برخی خانم های متاهل بیش از حد به گذشت کردن از خواسته های خود تمایل دارند. این دسته خانمها اساساً در زندگی زناشویی به جای شریک زندگی کامل و برابر، به یک وسیله برای همسر تبدیل می شوند. برخی خانم ها تمایل دارند بیشتر از آنچه برای خود می خواهند، همه چیز را برای همسر بخواهند درصورتیکه در مورد آقایان اینگونه نیست.
اغلب خانم ها از بحث و جدل و ناخشنودی، هراس دارند و یا به طریقی در سطح ناخودآگاه خود به منظور حفظ رابطه، از آنچه که برای خودشان می خواهند بکاهند. به همین دلیل حس ناتوانی در آنها منجر به عصبانیتی می شود که سرانجام سر باز خواهد کرد.
راه حل چیست؟ خواسته های خود را بصورت منطقی بیان کنید، خواه در خصوص کار خانه باشد یا مسئولیت های پدر و مادری و یا حتی صرف زمان کافی در کنار همسر. به عنوان مثال ممکن است مرد خانواده مایل باشد تا در روزهای تعطیل به ورزش های مورد علاقه شخصی خود نظیر فوتبال بپردازد درصورتیکه خانم خانواده تمایل داشته باشد تا روز خود را در کنار خانواده باشند. با بیان خواسته ها می توان برنامه ریزی بهتری در این خصوص نمود و راه حل مناسبی یافت.
- روشن نکردن انتظارات:
زوج هایی که بهترین ساختار زندگی مشترک را دارند، از ابتدا به روشنی انتظارات خود را از یکدیگر، از تقسیم کار و وظایف والدین گرفته تا مسائل مالی، بیان کرده اند. اما بسیاری از زوجین این بحث و گفتگو را نداشته و بصورت یک لیدر خودکارعمل می کنند. بسیاری از زوجین به آنچه که در سر خود می پندارند عمل می کنند زیرا در مسیری رشد یافته اند که اگر پاسخگو می بود ابتدا در مورد والدین آنها عمل می کرد.
خشم زمانی بوجود می آید که انتظارات متفاوت بوده و یا با مواجه شدن با حقایق، سخت نقش بر آب می شوند. به عنوان مثال برخی خانم ها تصور می کنند داشتن فرزند همسرشان را تغییر داده و یا رابطه شان را نزدیک تر می کند. اما آنچه ما درمورد رضایت از زندگی مشترک می دانیم آن است که با آمدن اولین فرزند رضایت از زندگی در یک سراشیبی تند قرار می گیرد. اگر زوجین قبل از ازدواج دراین خصوص صحبت کرده باشند، به یکدیگر کمک می کنند تا موانع را از سر راه برداشته و در زمان بوجود آمدن بچه دچار وسواس و نگرانی نشوند.
- دست کم گرفتن اثر لحن صدا:
مهم نیست آقا صحبت می کند یا خانم، لحن صدا مسئله ساز است، اگر حتی تنها کمی با حالت منفی همراه باشد. اگر خواسته هایی دارید به جای اینکه با صدای خشمگین آن را خراب کنید، به روش محترمانه ای آن را بیان کنید.
با هر حال در خصوص آنچه آزار دهنده است بحث و تبادل نظر کنید. اما به جای عقده گشایی از طریقی بیان شود که منجر به یافتن راه حل و جایگزین مناسب شود.
- عدم انطباق سبک های برقراری ارتباط:
اگر احساس می کنید که توسط همسرتان شنیده نمی شوید، لازم است که سبک ارتباطی تان را بازنگری کنید. برخی خانم ها سعی می کنند شکایت و خواسته هایشان را چندین بار تکرار کنند تا توجه همسرشان جلب گردد. برخی آقایان برای این عمل اصطلاح غر زدن بکار می برند در صورتیکه این ممکن است تنها به دلیل تفاوت در سبک ارتباطی آنها باشد.
یک طرف رابطه خواهان بحث و گفتگو است و طرف دیگر نمی فهمد چگونه پاسخ دهد یا به نظر می رسد که می خواهد او سکوت کند بنابراین گوینده تحت فشار قرار می گیرد و این یک الگوی معیوب است. اگر این وضع در رابطه شما زیاد اتفاق می افتد به خاطر داشته باشید مدتی مکس کنید تا به همسرتان اجازه دهید چیزی که گفته اید را هضم کند و شانس پذیرفتن آنچه شنیده اند را داشته باشند.
ممکن است صحبت جدی و سخت در مورد آنچه باید تغییر کند و آنچه باید ثابت باشد مفید باشد اما تحقیقات نشان داده است که نزدیک به ۷۰% از مشکلات زناشویی همیشگی هستند یعنی موضوعات ثابتی هستند که کش داده می شوند. چالش، شناختن آن چیز هاییست که نمی توان اصلاحشان کرد بنابراین حرکت به سمت پذیرش بسیار مفید است. به عنوان مثال سعی نکنید یک انسان محتاط را تبدیل به انسانی ریسک پذیر و یا یک فرد درونگرا را تبدیل به انسانی برونگرا کنید.
- در اولویت قرار ندادن رابطه جنسی:
خواه خستگی باشد یا هر موضوع دیگری، بسیاری از خانمها وقت کافی برای رابطه جنسی در نظر نمی گیرند. این یک اشتباه جدی می باشد. در حقیقت بهترین چیز برای زوجین یک رابطه سالم جنسی است. این رابطه خانواده را تبدیل به یک خانواده شاد می کند و چیزی که فرزندان بیشتر از هرچیز دیگر نیاز دارند استحکام رابطه والدین و مثبت بودن رابطه است.
خانم ها نیاز به زمان دارند تا تمایل خود را افزایش داده و با همسر خود رابطه جنسی برقرار کنند. آنها نمی توانند همه چیز را رها کنند و این رابطه را با همسر خود آغاز کنند. این کار محصول گذراندن زمان با یکدیگر و تعیین زمان در سراسر هفته است.
معمولاً خانمها می بایست مراقب اولویت های خود باشند . اگر احساس خوبی نسبت به خود داشتند می توانند رابطه جنسی را آغاز کنند.
- فراموشی در قدردانی از شریک زندگی و گرامی داشتن او:
برخی خانمها تمرکز خود را بر روی بچه ها، شغل و کار خانه معطوف می کنند و رفتارهای کوچک و ظریفی که باعث استحکام طولانی رابطه زناشویی می شود را فراموش می کنند. در روابط سالم، فعالیت ها و نظرات مثبت رابطه را بیمه می کند. این فعالیت ها می توانند لبخند، ارتباط چشمی، در آغوش کشیدن، گفتن جملات پر قدرت نظیر “با تو موافقم” یا ” چه نکته مهمی” و یا اغلب کلمه “بله” ، گوش دادن، موافقت، قدردانی، محبت، همه این ها انرژی مثبتی ارسال می کند که رابطه گرم زوجین را گسترش می دهند.
این رفتارها به زوجین یادآوری می کند که یکدیگر را دوست دارند و رابطه دوستانه در قلب یک ازدواج موفق قرار دارد. اغلب افراد متاهل به دانسته های کهنه خود عمل می کنند و در نتیجه موجب می شود از راه قدردانی صحیح از همسر خود دور شوند.
این یک افسانه است که رابطه زناشویی خود به خود حفظ می شود. به خودتان و همسرتان بیاموزید : در سن ۳۴ سالگی همانطور که در سن ۲۴ سالگی بوده اید، نیستید.